بانك جامع اطلاعات پزشكي

مشخصات كتاب

سرشناسه:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان،1390

عنوان و نام پديدآور:بانك جامع اطلاعات پزشكي/ واحد تحقيقات مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان

مشخصات نشر:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان 1390.

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه

وضعيت فهرست نويسي : فهرستنويسي قبلي يادداشت : فهرستنويسي براساس اطلاعات فيپا.

يادداشت : كتابنامه موضوع : پزشكي -- تحقيق -- روانشناسي موضوع : پزشكي -- راهنماي آموزشي

اطلاعات پزشكي

اطلاعات بيماريها

آرنج تنيس بازان

(نام لاتين: tennis elbow)

شرح بيماري

بيماري آرنج تنيس بازان عبارت است از التهاب نواحي استخواني آرنج عضلات تاندون ها و اپي كونديل (يك برجستگي استخواني در سطح خارجي آرنج كه در آنجا عضلات ساعد به استخوان بازو مي چسبند) آرنج را درگير مي كند. بيشتر، بزرگسالان (40-20 ساله را مبتلا مي كند.

علايم شايع

درد و حساسيت به لمس در اپي كونديل

مشت ضعيف

درد در هنگام حركات پيچشي دست يا بازو مثلاً حين استفاده از پيچ گوشتي يا بازي تنيس

علل

پارگي نسبي تاندون يا كشيده شدن تاندون روي استخوان به علت

استرس مكرر مزمن بر بافت هايي كه عضلات ساعد را به ناحيه آرنج وصل مي كنند.

كشيدگي ناگهاني ساعد

عوامل تشديد كننده بيماري

شغل هايي كه مستلزم حركات شديد يا مكرر ساعد باشند مثل مكانيكي يا درودگري

شركت در ورزش هايي كه مستلزم حركات شديد يا مكرر ساعد باشند مثل تنيس

وضعيت فيزيكي نامناسب

پيشگيري

تا وقتي كه در شرايط عالي قرار بگيريد، ورزش هايي مثل تنيس را به مدت طولاني انجام ندهيد.

راكت هاي تنيس مي توانند آرنج تنيس بازان را بدتر كنند. انتخاب اندازه يا نوع متفاوت (بزرگ تر، قابل انعطاف تر، دسته بزرگتر) ممكن است كمك كننده باشد.

اگر به تازگي يادگيري تنيس را آغاز كرده ايد، از فرد متخصص كمك بگيريد. روش و

وضعيت قرارگيري در پيشگيري از آسيب ها مهم هستند.

براي افزايش تدريجي قدرت خود، از تمرينات وضعيت دهنده ساعد استفاده كنيد.

قبل از شركت در ورزش ها به ويژه رقابت ها، به آهستگي و به طور كامل خود را گرم كنيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً قابل علاج است اما درمان ممكن است 6-3 ماه زمان ببرد.

عوارض احتمالي

پارگي كامل رباط كه براي ترميم نيازمند جراحي است

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي معمولاً لازم نيستند (راديوگرافي معمولاً هميشه منفي است .

براي تسكين درد از گرما يا يخ استفاده كنيد. از پوشش هاي مرطوب و گرم لامپ گرمادهنده يا غوطه ور شدن در گرداب يا كمپرس سرد يا كيسه يخ (هر كدام مؤثرتر به نظر برسد) استفاده كنيد.

ممكن است درمان هاي ديامتري فراصوت يا ماساژ دريافت كنيد.

اين موارد به تسكين سريع تر علايم و بهبودي كمك مي كند:

ماساژ درماني

ممكن است مجبور باشيد براي بي حركت كردن آرنج از يك اسپلينت ساعد استفاده كنيد. در زمان استفاده از اسپلينت ورزش زير را 4-3 بار در روز انجام دهيد: بازوهاي خود را بكشيد؛ مچ دست خود را خم كنيد؛ سپس پشت دست خود را روي يك ديوار فشار دهيد. آن را به مدت يك دقيقه نگه داريد.

در صورت شكست ساير روش هاي درماني ممكن است آزاد كردن تاندون در اپي كونديل با جراحي لازم باشد.

استفاده از تسمه آرنج تنيس بازان را هنگام از سرگيري فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري طبيعي پس از درمان مدنظر قرار دهيد.

داروها

داروهاي ضد التهاب غيراستروييدي براي كاهش التهاب

تزريق بي حس كننده ها يا داروهاي كورتيزوني كورتيزون التهاب را كاهش مي دهد و بي حس كننده ها

موقتاً درد را تسكين مي دهند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا زمان محو علايم فعاليتي را كه باعث ايجاد آرنج تنيس بازان بود، تكرار نكنيد. سپس به تدريج پس از وضعيت گيري مناسب فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري طبيعي خود را از سر بگيريد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آرنج تنيس بازان را داشته باشيد.

اگر علي رغم درمان علايم ظرف 2 هفته بهبود نيابند.

آفتاب زدگي (حساسيت به نور آفتاب

(نام لاتين: sun poisoning)

شرح بيماري

آفتاب زدگي عبارت است از واكنش به مواجهه بيش از حد با آفتاب پوست در بخش هايي كه بيشتر در معرض آفتاب است درگير مي شود.

علايم شايع

بثور قرمز پوست گاهي همراه با تاول هاي كوچك در نواحي مواجهه يافته با آفتاب

لكه هاي پوسته ريزي كننده

تب

خستگي يا گيجي

قرمزي پوست

علل

آفتاب زدگي بيشتر در فصول گرم كه اشعه فرابنفش قوي تر است رخ مي دهد. مواجهه با آفتاب محرك آن است و معمولاً همراه با آفتاب سوختگي است

در افرادي كه داروهايي مصرف مي كنند كه باعث حساسيت به نور مي شوند (افزايش حساسيت به اشعه فرابنفش ، به ويژه محتمل است شايع ترين داروها عبارتند از آنتي بيوتيك هاي تتراسايكلين مدرهاي تيازيدي داروهاي گوگرددار و قرص هاي ضد بارداري خوراكي داروهاي موضعي و مواد شيميايي نيز مي توانند واكنش ايجاد كنند (فنوتيازين ها، سولفوناميدها، قطران زغال پسورالن ها).

برخي از مواد آرايشي از جمله رژ لب عطر و صابون ها نيز مي توانند يك واكنش حساس به نور ايجاد كنند.

عوامل تشديد كننده بيماري

عفونت زمينه اي

سابقه آفتاب زدگي

اختلالات متابوليك مثل ديابت شيرين يا بيماري تيروييد

استفاده از داروهاي سركوبگر ايمني با داروهاي ذكر شده در فهرست "علل

اختلالات طبي مثل لوپوس اريتماتوي ديسكوييد، لوپوس اريتماتوي سيستميك و يا پورفيري

پيشگيري

اگر سابقه آفتاب زدگي داريد، در صورت امكان دور از آفتاب بمانيد.

در صورت مواجهه با آفتاب از لوسيون هاي ضد آفتاب با قدرت محافظتي 15 يا بالاتر استفاده كنيد و لباس هاي محافظ بپوشيد.

عواقب مورد انتظار

در صورتي كه دور از آفتاب بمانيد، علايم را مي توان با درمان كنترل كرد. بهبودي تا يك هفته طول مي كشد.

عوارض احتمالي

عود بثور و ساير علايم در صورت مواجهه با آفتاب حتي به مدت كوتاه به ويژه در بهار و تابستان

درمان

اصول كلي

هرگونه علت زمينه اي مثل داروها، مواد آرايشي يا اختلالات طبي را معلوم كنيد. آزمون لكه نوري را مي توان براي شناسايي علل آلرژي به نور به كار برد.

در طول ساعات اوج اشعه فرابنفش (10 صبح تا 2 بعد از ظهر) از آفتاب دور بمانيد.

اگر بايد به در اوج آفتاق به فضاي باز برويد، لباس هاي محافظ بپوشيد و از كرم هاي ضد آفتاب در دسترس استفاده كنيد.

داروها

كلروكين قبل از مواجهه با آفتاب براي پيشگيري عود علايم ممكن است توصيه گردد.

استروئيدهاي التهابي ممكن است براي كاهش التهاب تجويز شوند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

جز براي اجتناب از مواجهه طولاني مدت با آفتاب محدوديتي لازم نيست

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد. براي پيشگيري از دهيدراتاسيون (كم آبي ، مايعات فراوان بنوشيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا

يكي از اعضاي خانواده تان علامت آفتاب زدگي را داشته باشيد.

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي داشته باشند.

اسپوروتريكوز

(نام لاتين: sporotrichosis)

شرح بيماري

اسپوروتريكوز عبارت است از يك بيماري قارچي عفوني كه باعث ايجاد زخم و آبسه در پوست غدد لنفاوي و عروق لنفاوي مي گردد. مزرعه داران و باغداران به ويژه افرادي كه با گل سرخ خزه مردابي و يا زرشك سر و كار دارند، بيشتر آلوده مي شوند. اسپوروتريكوز سرايت فرد به فرد ندارد. در بزرگسالان از هر دو جنس ايجاد مي شود ولي در مردان شايع تر است

علايم شايع

مراحل اوليه يك ندول كوچك قابل حركت و غيرحساس به درد در زير پوست انگشتان ظاهر مي شود. ندول به آهستگي بزرگ شده صورتي و زخمي مي گردد. در عرض چند روز يا هفته

ندول هاي تيره اي در امتداد عروق لنفاوي تخليه كننده ناحيه ظاهر مي شود.

اگر قارچ عامل ايجادكننده به ريه برسد، سرفه همراه با خلط آغاز مي گردد (نادر).

برخلاف ساير بيماري هاي قارچي كه باعث تب لرز، احساس ناخوشي كلي و بي اشتهايي مي شوند، معمولاً علايم ديگري وجود ندارد.

علل

عفونت با قارچي به نام اسپوروتريكوز شنكي كه در خاك خزه مردابي علف هاي هرزه و سبزيجات آلي در حال فساد زندگي مي كند.

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه طبي ساركوئيدوز يا سل

شغل هايي كه با گياهان و خاك سر و كار دارند مثل كشاورزي و پرورش گل

سركوب ايمني ناشي از بيماري يا داروها

پيشگيري

در هنگام كار با خاك دستكش بپوشيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با درمان در

عرض 2-1 ماه پس از بهبود ضايعات قابل علاج است ولي ممكن است بهبودي 7-6 ماه طول بكشد. ميزان كشندگي در صورت گسترش عفونت در بدن بالا است

عوارض احتمالي

گسترش قارچ در بدن كه باعث عفونت سرتاسر و تهديدكننده زندگي مي گردد (نادر).

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل كشت آزمايشگاهي چرك حاصل از ضايعات باشند. آزمون پوستي براي آن وجود ندارد. ممكن است براي رد ساير اختلالات از جمله سل ساركوئيدوز، استئوميليت باكتريايي و نئوپلازي آزمون هاي ديگري انجام گيرند.

ممكن است بتوان در منزل با دارو درمان كرد.

از آنجا كه اسپوروتريكوز مسري نيست لازم نيست شخص قرنطينه شود.

گرم كردن مي تواند به كاهش درد كمك كند.

ضايعات را با بانداژهاي شل بپوشانيد تا از عفونت ثانويه با باكتري ها جلوگيري كنيد.

روزانه خود را وزن و آن را ثبت كنيد.

در صورت بروز عوارض بستري شويد. ممكن است براي بيماران مبتلا به بيماري استخوان و مفاصل يا ضايعات ريوي جراحي توصيه گردد.

داروها

محلول اشباع شده يديد پتاسيم آن را در آب آب ميوه يا ساير نوشيدني ها رقيق كند و هر روز 3 بار بعد از غذا مصرف كنيد. براي جلوگيري از تغيير رنگ دندان ها آن را با ني بنوشيد.

داروهاي ضد قارچ مثل فلوكونازول يا ايتراكونازول

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي لازم نيست مگر اين كه علايم عفونت منتشر ايجاد گردد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم اسپوروتريكوز را داشته باشيد.

اگر در طول درمان

موارد زير پيش بيايند:

_ كاهش وزن غيرقابل توجيه

_ تب 3/38 درجه سانتيگراد با دماسنج دهاني

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد.

داروهاي ضد قارچ مورد استفاده در درمان ممكن است عوارضي جانبي مثل بثور پوستي تحريك زبان و دهان و سرفه ايجاد كنند.

اسپونديليت آنكيلوزان بيماري ماري _ استرامپل؛AS)

(نام لاتين: spondylitis ankylosing)

شرح بيماري

اسپونديليت آنكيلوزان عبارت است از يك بيماري مفصلي پيشرونده و مزمن همراه با التهاب و سفتي با حالت "خم شدن به جلو" ناشي از سفتي ستون فقرات و ساختارهاي حمايت كننده آن مشخص مي گردد. ناحيه ساكروايلياك مفاصل لگن مهره اي كمري سينه اي و گردني را درگير مي كند. در داخل خانواده ها، مردان و زنان به يك اندازه مبتلا مي شوند. در جمعيت عمومي مردان 5-4 برابر زنان مبتلا مي گردند و شروع بيماري معمولاً در اواخر دهه دوم يا اوايل دهه سوم زندگي است

علايم شايع

مراحل ابتدايي

در دوره هاي راجعه كمردرد، درد مي تواند در طول عصب سياتيك نيز ايجاد گردد.

سفتي كه در صبح ها بدتر است

مراحل بعدي

بدتر شدن پيشرونده علايم درد غالباً از قسمت تحتاني پشت به قسمت مياني پشت يا بالاتر از آن در گردن گسترش مي يابد. مفاصل اندام هاي فوقاني و تحتاني پاها و دست ها ممكن است درگير شوند.

كم خوني

سفتي عضلات

خستگي كاهش وزن

التهاب عنبيه (در تقريباً 25% از بيماران .

علل

ناشناخته ولي ممكن است ناشي از تغييرات ژنتيك يا اختلالات خودايمني باشد.

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه خانوادگي اسپونديليت آنكيلوزان

پيشگيري

پيشگيري خاصي ندارد.

عواقب مورد انتظار

در حال حاضر اين بيماري غيرقابل علاج تلقي

مي گردد. علايم به طور پيش بيني نشده اي پيشرفت مي كنند و حملات خفيف تا متوسط و دوره هايي از فروكش كردن كامل بيماري وجود دارد. با درمان مي توان علايم را تسكين و كاهش داد و بيشتر بيماران مي توانند زندگي طبيعي را پيش بگيرند. گاهي بيماري شديد است و به خاطر بدشكلي هاي ايجاد شده ناتوان كننده مي گردد.

عوارض احتمالي

نارسايي احتقاني قلب

التهاب چشم كه به ندرت منجر به كوري مي گردد.

آميلوئيدوز

بيماري دريچه قلب

بيماري گوارشي

بيماري ريوي

تحت فشار قرار گرفتن عصب كه باعث كرختي اندام ها مي گردد.

ناتواني و بي حركتي دايمي

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي خون و راديوگرافي ستون فقرات باشند.

اهداف درمان عبارتند از كاهش بدشكلي بيشتر، آسوده سازي بيمار و تسكين ساير علايم

درمان شامل فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي ورزشي براي روش هاي تنفس حفظ وضعيت مناسب و به كار گرفتن گروه هاي عضلاني (در خلاف جهت بدشكلي احتمالي است رعايت درمان توسط بيمار، مهم است

ممكن است مشاوره فيزيولوژيك توصيه گردد.

روي پشت خود بر روي يك تشك محكم بخوابيد. سعي كنيد از بالش استفاده نكنيد يا اينكه از يك بالش كوچك استفاده كنيد.

قبل از فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بدني براي تسكين درد، از دوش آب داغ يا كمپرس هاي گرم استفاده كنيد.

جراحي براي جايگزيني لگن آسيب ديده يا قرار دادن پيوندهاي استخواني در ستون فقرات (تنها در مراحل پيشرفته .

پرتودرماني به ستون فقرات (تنها در صورت شكست ساير روش هاي درماني .

سيگار نكشيد.

داروها

داروهاي ضد التهاب غيراستروئيدي به كاهش ناراحتي كمك مي كنند.

سولفاسالازين ويتامين D

و داروهاي سركوبگر ايمني گزينه هاي بالقوه هستند.

مسكن هاي قوي تر و شل كننده هاي عضلاني ممكن است براي دوره هاي زماني كوتاه تجويز گردند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا حد توان خود، فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري كنيد.

براي حفظ وضعيت قرارگيري مناسب و براي اين كه تا حد امكان راست بايستيد، ورزش كنيد.

در صورت امكان به طور منظم شنا كنيد، شناور شدن در آب به شما اجازه خواهد داد كه راست راه برويد و نواحي دردناك راحت تر خواهند بود.

از فعاليتي كه بر پشت شما فشار وارد كند و از ورزش هاي تماسي كه احتمال خطر بالاي آسيب به ستون فقرات دارند) اجتناب كنيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا فرزندتان علايم اسپونديليت آنكيلوزان را داشته باشيد.

اگر در طول درمان موارد زير پيش بيايند: _ تب ممكن است نشانگر عود يك مرحله حاد باشد. _

استفراغ شديد حاملگي

(نام لاتين: hyperemesis gravidarum)

شرح بيماري

استفراغ شديد حاملگي عبارت است از تهوع و استفراغ شديد در يك خانم حامله كه باعث كم آبي بدن و تغييرات شديد در تركيب شيميايي بدن مي شود. اين حالت متفاوت و بسيار جدي تر از حالت تهوع و گاهي استفراغ صبحگاهي معمول در خانم هاي حامله است

علايم شايع

تهوع شديد

استفراغ پايدار (معمولاً 8-4 هفته ، ابتدا حاوي مخاط سپس صفرا، و نهايتاً خون

كم آبي بدن

وزن نگرفتن يا كاهش وزن به زير وزن قبل از حاملگي

پوست رنگ پريده مومي خشك و گاهي زرد

تند شدن ضربان قلب

سردرد، گيجي يا خواب آلودگي

و بي حالي

علل

ناشناخته است رايج ترين فرضيه ها عبارتند از:

حاملگي دو قلو يا چند قلو، كه باعث توليد مقادير زيادي از هورمون گنادوتروپين جفتي مي شود.

التهاب لوزالعمده

بيماري مجاري صفراوي

عوامل رواني مثل افسردگي يا پاسخ نامناسب و ناكافي به استرس

بيماري تيروييد

عوامل تشديد كننده بيماري

حاملگي در سنين كم

اولين حاملگي

زياد شدن وزن مادر

طلاق

استرس عاطفي

خانم هاي با پوست روشن

پيشگيري

به هنگام حاملگي هيچ دارويي را بدون مشورت با پزشك مصرف نكنيد.

در تمام مراحل حاملگي رژيم غذايي مناسب داشته باشيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با گذشت زمان و درمان مناسب (جايگزين مايعات از دست رفته خوب مي شود.

عوارض احتمالي

كم آبي شديد بدن

ندرتاً رشد نامناسب جنين يا پيامد نامناسب در جنين

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است براي رد ساير اختلالات كبد، كليه لوزالعمده روده و مجراي گوارش انجام گيرند.

در صورت بستري در بيمارستان يا درمان سرپايي معمولاً مايعات و الكتروليت هاي از دست رفته (مثل سديم و پتاسيم جبران خواهند شد. اگر خانم حامله تحمل نوشيدن مايعات را نداشته باشد، تزريق سرم ضروري خواهد بود.

حتي المقدور استرس را كم كنيد. روان درماني غالباً براي غلبه بر مشكلات عاطفي مفيد خواهد بود.

روزانه خود را وزن كنيد و هرگونه تغيير غيرطبيعي را به پزشك خود گزارش دهيد.

داروها

سرم درماني براي جايگزيني مايعات و الكتروليت هاي از دست رفته در صورتي كه اين اختلال جدي باشد. امكان دارد تزريق ويتامين و داروهاي ضد استفراغ داخل رگ ضروري باشد.

اگر داروهاي ديگري براي شما تجويز شوند، به دستورالعمل مصرف آنها توجه كنيد.

بدون نظر پزشك هيچ دارويي را براي جلوگيري از استفراغ مصرف نكنيد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

استراحت در رختخواب ممكن است براي بعضي از بيماران مفيد باشد.

پس از بهبودي كارهاي روزمره خود را تدريجاً و هر قدر كه توانتان اجازه مي دهد از سر گيريد. به مقدار متوسط كار و ورزش كنيد. به مقدار كافي استراحت كنيد.

رژيم غذايي

اگر اختلال به حدي نرسيده باشد كه نياز به بستري شدن و دريافت سرم وجود داشته باشد، اين دستورالعمل ها را پيگيري كنيد:

اگر صبح ها احساس تهوع مي كنيد، قبل از برخاستن از رختخواب نان سوخاري يا شيريني خشك بخوريد.

وعده هاي غذايي بهتر است كم حجم و تعدادشان زيادتر باشد.

غذاهاي سرخ كردني يا پر ادويه نخوريد؛ اين نوع غذاها باعث افزايش تهوع مي شوند. مصرف محصولات خصوصاً كره شير و پنير را محدود كنيد.

پس از اتمام غذا، 45 دقيقه بنشينيد.

اگر نياز به سرم باشد، پس از مدتي مي توان به ترتيب مايعات شفاف و رقيق رژيم كامل مايعات و سپس رژيم عادي در وعده هاي كوچك را امتحان كرد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم استفراغ شديد حاملگي را داريد.

اگر علي رغم درمان تهوع استفراغ يا كاهش وزن بدتر شوند.

استوماتيت

(نام لاتين: stomatitis)

شرح بيماري

استوماتيت عبارت است از التهاب فراگير دهان (شامل مخاط دهان لب ها، زبان و كام كه داراي 2 نوع اصلي است استوماتيت هرپسي حاد و استوماتيت آفتي (زخم دهان كه شايع تر است ساير انواع عبارتند از ژنژيويت

پريودنتيت كانديدياز (برفك و آنژين و نسان استوماتيت ممكن است نشانه اي از يك اختلال زمينه اي جدي تر باشد.

علايم شايع

علايم بسته به نوع فرق مي كنند.

التهاب دهان

قرمزي و خونريزي

درد خفيف تا شديد

زخم هاي دهان

تنفس بدبو

ممكن است با بي اشتهايي خستگي تب و تحريك پذيري همراه باشد.

علل

عفونت

تروما

خشكي

تحريك كننده ها

عوامل سمي

بيش حساسيتي

بيماري هاي خودايمني

كمبود ويتامين

كم خوني

گاهي ناشناخته

عوامل افزايش دهنده خطر

آلرژي به غذا يا داروها

سيگار كشيدن

دندان مصنوعي

استرس روحي اضطراب

دندان هاي ناهموار

پرتودرماني

شيمي درماني

سوء مصرف الكل غذاهاي داغ يا چاشني ها

حساسيت به دهان شوها، رنگ شكلات ها، رژ لب

عوارض جانبي داروها

مواجهه شغلي با رنگ ها، فلزات سنگين بخار اسيد، غبار صنعتي

پيشگيري

در صورت امكان از عوارض خطرزا اجتناب كنيد.

عواقب مورد انتظار

در اكثر موارد در عرض 2-1 هفته و در ساير موارد 3-2 هفته بهبود مي يابد. برخي نيازمند درمان هستند و سايرين خود به خود بهبود مي يابند.

پيامدهاي ديگر به اختلال زمينه اي بستگي دارد.

عوارض احتمالي

ممكن است پس از درمان عود كند.

اختلال زمينه اي ممكن است عوارض خطرناكي دربر داشته باشد.

درمان

اصول كلي

درمان بسته به علت فرق مي كند. گاهي تعيين آن مشكل است معاينه فيزيكي لازم است و گاهي تهيه گستره يا كشت ضايعات عامل مسبب را مشخص مي كند.

بهداشت كامل دهان مهم است

ترك سيگار

دندان هاي مصنوعي را از لحاظ تناسب با لثه ها خوب كنترل كنيد.

داروها

در صورتي كه بتوان علت زمينه اي را كشف كرده داروها به طور خاص متوجه آن خواهند بود.

ممكن است شست وشو دهنده هاي بيني

يا قرص هاي خوراكي تجويز شوند.

داروهاي بي حس كننده موضعي ممكن است مفيد باشند.

در صورت مشخص شدن عامل مسبب داروهاي ضد قارچ ضد باكتري يا استروئيدي موضعي

مكمل هاي ويتاميني در صورت نياز

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديت لازم نيست

رژيم غذايي

ممكن است لازم باشد از غذاهاي چاشني دار يا غذاهايي كه سفت تيز يا خشك هستند، اجتناب شود.

از هر غذايي كه يك واكنش آلرژيك برانگيزد، خودداري كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم استوماتيت را داشته باشند.

اگر پس از شروع درمان علايم بدتر شوند.

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي داشته باشند.

التهاب تيروييد (تيروييديت تيروئيديت

(نام لاتين: thyroiditis)

شرح بيماري

تيروييديت عبارت است از التهاب غده تيروييد. غده تيروييد يك عضو توليد كننده هورمون در قاعده گردن كنار ناي است معمولاً افراد ميانسال 50-30 ساله از هر دو جنس را مبتلا مي كند ولي در زنان شايع تر است تيروييديت هاشيموتو (تيروييديت لنفوسيتيك يا تيروييديت خودايمن نيز خوانده مي شود) التهاب مزمن همراه با ارتشاح لنفوسيتي است تيروييديت تحت حاد (تيروييديت گرانولوماتوز خوانده مي شود) معمولاً به دنبال عفونت ويروسي رخ مي دهد. انواع نادرتر ديگري نيز وجود دارند.

علايم شايع

بزرگي درد و حساسيت به لمس در غده تيروييد

تب

دردفك يا گوش (گاهي اوقات

پركاري تيروييد (ضربان قلب سريع عصبي شدن لرزش و كاهش وزن سريع

علل

اختلال دستگاه ايمني (به ويژه تيروييديت هاشيموتو و پس از زايمان

ويروس هاي مختلف

مثل اوريون و آنفلوانزا

عفونت باكتريايي غده تيروييد (نادر)

عوامل تشديد كننده بيماري

بيماري اخير مثل سل يا هر عفونتي

بارداري

سابقه خانوادگي بيماري تيروييد

سابقه اختلالات تيروييد

پيشگيري

پيشگيري خاصي ندارد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با درمان قابل علاج است برخي افراد خود به خود بهبود مي يابند. پيگيري منظم پزشكي بعد از علاج مناسب بيماري توصيه مي شود.

عوارض احتمالي

از دست رفتن هميشگي كاركرد تيروييد كه مستلزم جايگزيني هورمون تيروييد در تمام عمر است

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي خون برداشت و اسكن راديونوكلئيد تيروييد و سونوگرافي (نادر) باشند.

دارو درماني به نوع تيروييديت بستگي داد.

جراحي براي برداشتن فشار وارد به نواحي مجاور گردن يا تخليه آبسه (نادر)

داروها

داروهاي ضد تيروييد يا جايگزيني هورمون تيروييد بسته به فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هورمون هاي تيروييد شما

مسدود كننده هاي بتا آدرنرژيك براي سركوب علايم تيروييد پركار

آنتي بيوتيك ها براي مقابله با عفونت در صورت لزوم

داروهاي كورتيزوني براي كاهش التهاب (نادر)

آسپرين بادوز بالا براي كمك به كاهش التهاب

مسكن در صورت نياز

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

به محض بهبودي علايم فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري طبيعي خود را از سر بگيريد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم تيروييدي را داشته باشيد.

اگر در طول درمان موارد زير رخ دهند:

_ تب و قرمزي غده تيروييد

_ خستگي

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد.

داروهاي مورداستفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي

ايجاد كنند.

التهاب زبان (گلوسيت

(نام لاتين: tongue inflammation)

شرح بيماري

گلوسيت عبارت است از التهاب حاد يا مزمن زبان در اثر علل مختلف گاهي مسري است ولي سرطاني نيست

علايم شايع

هر يك از موارد زير:

زبان متورم با رنگ قرمز روشن

زخم متورم با رنگ قرمز روشن

مويي شكل شدن زبان گاهي همراه با سطحي سياه

قرمز شدن نوك و گوشه هاي زبان

علل

عفوني از جمله هرپس

سوختگي

آسيب ناشي از دندان هاي ناصاف عدم تناسب دندان هاي مصنوعي تنفس دهاني يا گازگرفتگي مكرر در حين تشنج

سوء مصرف الكل دخانيات غذاي گرم يا چاشني

سلامت نامناسب دندان

آلرژي به خمير دندان دهان شور (به ويژه دهان شور حاوي پراكسيد)، شيريني رنگ يا مواد مورد استفاده در كارهاي دندان پزشكي

كمبود ويتامين هاي ب در اثر پلاگر، كم خوني كمبود ويتامين ب 12 يا كم خوني كمبود آهن

واكنش هاي مضر نسبت به داروها

عوامل تشديد كننده بيماري

تغذيه نامناسب به ويژه كمبود ويتامين ها

سيگار كشيدن

مواجهه شيميايي يا محيطي با موارد شيميايي تحريك كننده يا خورنده

الكليسم

اضطراب يا افسردگي

ديابت شيرين

پيشگيري

بهداشت دهان خوبي داشته باشيد. دندان ها و زبان را حداقل 2 بار در روز مسواك بزنيد و هر روز از نخ دندان استفاده كنيد. مرتب چكاب دندانپزشكي داشته باشيد.

سيگار نكشيد.

با استفاده از محافظ سر در ورزش هاي تماسي يا دوچرخه سواري از آسيب زبان پيشگيري كنيد.

عواقب مورد انتظار

با درمان معمولاً ظرف 2 هفته علاج پذير است

عوارض احتمالي

التهاب زبان در صورت عدم درمان كافي مي تواند مزمن شود.

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي خون

يا بيوپسي براي تشخيص هر گونه اختلال زمينه اي باشند.

درمان متوجه علت زمينه اي در كنار ابزارهاي كمك به خود خواهد بود.

بررسي كنيد كه آيا بين خوردن غذاهاي خاص و التهاب زبان همراهي وجود دارد يا خير. غذاهاي تحريك كننده مي توانند شامل شكلات مركبات غذاهاي اسيدي (سركه ترشي جات ، آجيل شور يا چيپس سيب زميني باشند.

روزانه 3 بار يا بيشتر دهان خود را با محلول نمك (نصف قاشق چايخوري در 250 سي سي آب معادل يك بطري نوشابه بشوييد.

اگر التهاب زبان ناشي از يك دندان يا دندان مصنوعي خراب باشد، با دندانپزشك خود مشورت كنيد. تا زمان رفع علت التهاب بهبود نخواهد يافت

داروها

براي درد خفيف مي توانيد از داروهاي بدون نياز به نسخه مثل دهان شوهاي بي حس كننده يا استامينوفن استفاده كنيد.

ممكن است براي عفونت و درد، آنتي بيوتيك ها يا بي حس كننده هاي موضعي تجويز گردند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

غير از پرهيز از غذاهايي كه التهاب را تشديد مي كنند، رژيم غذايي خاصي ندارد. در طول بهبودي در حدامكان از مايعات فراوان و رژيم غذايي كاملاً متعادل استفاده كنيد. براي به حداقل رساندن درد، مايعات را با ني بنوشيد. غذاهايي كه درد كمتري ايجاد مي كنند، عبارتند از شير، ژلاتين مايع ماست بستني و فرني

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

ايجاد تب

عدم بهبودي علايم ظرف 3 روز علي رغم درمان

اگر درد غير قابل تحمل شود و با درمان تسكين نيابد.

ظهور بثور پوستي

كاهش وزن

اگر زبان متورم شود و مانع بلع گردد.

انحراف چشم

(نام لاتين: strabismus)

شرح بيماري

انحراف چشم عبارت است از عدم هماهنگي حركت عضلات يا توانايي تمركز بين دو چشم كه باعث مي شود چشم ها در جهات متفاوتي قرار بگيرند. ممكن است يك يا هر دو چشم به داخل (چشم هاي ضربدري يا خارج ("چشم نهنگ ) بچرخند. هم راستايي چشم ها در بدو تولد كاملاً تكامل نيافته است تغيير موقعيت تكامل حقيقي چشم در 4-3 ماهگي خود را نشان مي دهد ولي ممكن است در كودكي يا ديرتر رخ دهد.

علايم شايع

ناهماهنگي حركات چشم ها. در بعضي موارد تنها در موقع نگاه كردن به جهت هاي خاصي قابل مشاهده است

دوبيني (گاهي

ديد با تنها يك چشم همراه با فقدان درك عمقي

علل

حركت چشم توسط پيام هايي كنترل مي شود كه از مغز به 4 عضله دور چشم مي روند. عدم هماهنگي حركتي از موارد زير ناشي مي گردد:

عدم توازن عضلاني بين دو چشم

فقدان توانايي تمركز يكسان در چشم ها. مغز نمي تواند تصاوير داراي تمركز متفاوت را تحمل كند لذا پيام هاي حاصل از يك ميدان ديد را در نظر نمي گيرد. سرانجام چشم ضعيف تر در اثر استفاده نامناسب بلااستفاده مي شود و يك چشم "تنبل يا سرگردان ايجاد مي گردد.

آسيب مغزي يا آسيب به سر (نادر)

عوامل افزايش دهنده خطر

سابقه خانوادگي انحراف چشم

نشانگان داون

بيماري تيروييد

تومور چشم

آسيب به دستگاه عصبي مركزي جنين

آسيب زايماني

استفاده نامناسب از چشم

پيشگيري

پيشگيري خاصي ندارد.

عواقب مورد انتظار

انحراف چشم را مي توان با تشخيص و درمان زودرس تصحيح كرد. بدون درمان فوري ممكن است كاهش بينايي در يك چشم دايمي شود.

بسياري افراد با ديد يك چشمي سازگار

مي شوند و ياد مي گيرند تمامي فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي خود از قبيل رانندگي را با يك چشم انجام دهيد. در صورت از دست رفتن ديد يك چشم از چشم ديگر در برابر آسيب محافظت بسياري به عمل آوريد. براي ورزش و ساير فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري ها از جمله درودگري يا جوشكاري كه خطر آسيب بالايي دربر دارند، از عينك محافظ استفاده كنيد.

عوارض احتمالي

از دست رفتن ديد طبيعي در يك چشم

زجر رواني حاصل از جذاب نبودن ظاهر صورت

درمان

اصول كلي

تشخيص با توجه به شرح حال طبي و معاينه فيزيكي گذاشته مي شود و ممكن است شامل آزمون هاي تيزبيني معاينه شبكيه معاينه كامل عصبي و آزمون هاي عضلاني گردد.

درمان 3 هدف را دنبال مي كند: به دست آوردن بهترين ديد ممكن به دست آوردن بهترين جهت براي چشم ها، تأمين بهترين فرصت براي ديد دو چشمي

درمان ممكن است شامل عينك يا بستن چشم قوي تر براي تصحيح عدم توزان تمركز (باعث مي شوند چشم ضعيف تر به كار بيفتد)، تمرينات مربوط به عضلات چشم سم بوتولينيوم (در حال حاضر تنها در بزرگسالان استفاده مي شود) يا جراحي براي تصحيح وضعيت عضلات چشم باشد. گاهي انجام عمل جراحي دوم ضرورت مي يابد.

يك درمان جديد ديگر شامل استفاده از عينك قرار گرفته در يك منشور پلاستيكي نازك است بيمار قبل از عمل از اين عينك ها استفاده مي كند و به تعيين مقدار تطابق جراحي مورد نياز براي عضلات چشم كمك مي كند.

داروها

مگر در صورت پيشنهاد تزريق سم بوتولينيوم معمولاً براي اين اختلال دارويي لازم

نيست اين سم از طريق يك سوزن الكتروميوگرافيك داخل يك عضله چرخاننده چشم در خارج از چشم تزريق مي گردد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديت لازم نيست زماني كه كودكتان در حال سازگار شدن با بستن يك چشم است از او در مقابل سقوط يا آسيب محافظت كنيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر كودكتان علايم انحراف چشم را داشته باشد.

اگر پس از جراحي چشم علايم عفونت ايجاد گردند (قرمزي درد، تب .

آب سياه چشم نوع زاويه بسته اوليه

(نام لاتين: glaucoma primary angle closure)

شرح بيماري

آب سياه چشم نوع زاويه بسته اوليه عبارت است از يك نوع بيماري چشم كه در آن مايعي كه به طور طبيعي به چشم وارد و از آن خارج مي شود به طور ناگهاني گير مي افتد. اين گير افتادن ناگهاني باعث درد شديد و از دست رفتن بينايي مي شود.

علايم شايع

درد چشم و سردرد شديد و ضربان دار قرمزي چشم

تاري ديد يا ديدن هاله در اطراف نورها

كره چشم سفت و حساس مي شود.

گشادشدن مردمك و عدم پاسخ آن به نور (مردمك در حالت عادي در اثر تابش نور تنگ مي شود).

گاهي به علت درد شديد در چشم ممكن است تهوع استفراغ و ضعف رخ دهد.

علل

علت دقيق آن ناشناخته است

عوامل افزايش دهنده خطر

سن بالاي 60 سال

سابقه خانوادگي آب سياه يا دوربيني

استفاده از بعضي از داروها كه باعث مهار سيستم كولينرژيك (پاراسمپاتيك مي شوند.

پيشگيري

مرتباً تحت معاينه چشم قرار گيريد تا قبل از شروع علايم بتوان آب سياه را

كشف كرد. اگر بيش از 40 سال داريد، بايد فشار داخل چشمتان سالانه حداقل يك بار اندازه گيري شود. اندازه گيري فشار چشم ساده و بدون درد است

عواقب مورد انتظار

اگر درمان زود آغاز شود مي توان علايم را كنترل نمود.

عوارض احتمالي

اگر درمان به تأخير افتد يا موفقيت آميز نباشد، امكان دارد آن چشم بينايي خود را به طور كامل از دست بدهد.

درمان

اصول كلي

بستري شدن به هنگام حمله حاد آب سياه براي پايين آوردن فشار بسيار بالاي چشم از داروهاي مختلف (قطره قرص سرم ممكن است استفاده شود.

جراحي (سوراخ كردن عنبيه با ليزر) براي پيشگيري از بروز حملات آب سياه در صورتي كه ديگر درمان ها موفقيت آميز نباشند. با ايجاد اين سوراخ كوچك در قسمت محيطي عنبيه به مايع درون چشم اجازه تخليه داده مي شود. با اين كار ممكن است بتوان حملات آب سياه را تحت كنترل در آورد، اما براي كنترل فشار چشم ممكن است تجويز دارو همچنان ضروري باشد.

داروها

به هنگام بستري براي كنترل فشار داروهايي داخل رگ تزريق مي شوند.

پس از جراحي ممكن است نياز به قطره هاي چشمي براي كم كردن فشار داخل چشم وجود داشته باشد. حتي در صورت رفع علايم يا بروز ناراحتي گاه گاهي در اثر قطره هاي چشمي دستور دارويي را به دقت پيگيري و رعايت كنيد.

داروهاي ادرارآور براي كم كردن فشار چشم

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

پس از درمان فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را تدريجاً از سر گيريد و سعي كنيد خسته نشويد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي

توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آب سياه حاد چشم را داريد. اين يك اورژانس است

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

آب سياه چشم نوع مزمن زاويه باز

(نام لاتين: glaucoma chronic open angle)

شرح بيماري

آب سياه چشم نوع مزمن زاويه باز عبارت است از يك نوع بيماري مزمن چشم كه در آن مايعي كه به طور طبيعي به چشم وارد و از آن خارج مي شود تدريجاً گير مي افتد. اين تجمع مايع در چشم موجب آسيب رسيدن به عصب بينايي و درجاتي از نابينايي مي شود. آب سياه مزمن برعكس آب سياه حاد، معمولاً درد ايجاد نمي كند. بيماري آب سياه مزمن چشم در تمام سنين مي تواند به وجود آيد، اما در افراد بالاي 40 سال شايع تر است

علايم شايع

مراحل اوليه

از دست رفتن ديد محيطي در نواحي كوچك از ميدان ديد

تاري ديدي در يك طرف در سمت بيني ميدان ديد

مراحل پيشرفته

بزرگتر شدن نواحي از دست رفتن ديد، معمولاً در هر دو چشم

سفت شدن كره چشم

ديدن هاله در اطراف نورها

وجود نقاط كور در ميدان ديد

نامناسب بودن ديد در شب

علل

علايم در اثر تجمع مايع و افزايش درون چشم و در نتيجه آسيب رسيدن به رشته هاي عصب چشمي به وجود مي آيند. وقتي علايم زير در فرد وجود داشته باشند امكان دارد شك به وجود بيماري آب سياه مزمن چشم برانگيخته شود: عوض كردن مداوم عدسي عينك سردرد خفيف

يا اختلالات مبهم بينايي ديدن هاله در اطراف لامپ ها، يا عدم توانايي در تطبيق بينايي از روشنايي به تاريكي

عوامل افزايش دهنده خطر

سن بالاي 60 سال

سابقه خانوادگي آب سياه حاد يا مزمن چشم

ديابت

بيماران بايد توجه داشته باشند كه بسياري از داروها فشار داخل چشم را بالا مي برند و موجب بدتر شدن بيماري مي شوند. اين داروها عبارتند از قرص هاي سرماخوردگي و آلرژي آنتي هيستامين ها، آرام بخش ها، داروهاي كورتيزوني و داروهاي مختلف براي مشكلات معده و روده

پيشگيري

از چشم پزشك خود بخواهيد در هر بار معاينه چشم فشار چشم شما را نيز اندازه بگيرد. توجه داشته باشيد كه پس از 40 سالگي بايد حداقل سالي يك بار معاينه چشم انجام شود.

در صورت بروز هرگونه تغيير در بينايي به پزشك مراجعه كنيد.

عواقب مورد انتظار

علايم معمولاً با درمان برطرف مي شوند. درمان آب سياه چشم تا آخر عمر بايد ادامه يابد. اگر آب سياه به موقع تحت درمان قرار گيرد، اشكال دايمي در بينايي به وجود نمي آيد.

عوارض احتمالي

از دست دادن بينايي قبل از اين كه ساير علايم آغاز شوند.

درمان

اصول كلي

معاينات چشم از جمله تونومتري يا فشارسنجي (اندازه گيري فشار درون كره چشم .

اين بيماري را نمي توان معالجه قطعي كرد، اما علايم آن را مي توان كنترل نمود. در اكثر اوقات مي توان فشار چشم را با دارو تا حدي پايين آورد كه از آسيب به عصب چشمي و از دست دادن احتمالي بينايي در آينده جلوگيري شود.

در صورتي كه با قطره هاي چشمي نتوان بيماري را كنترل نمود، مي تواند از جراحي با ليزر كمك گرفت

داروها

قطره هاي چشمي براي كاهش فشار داخل چشم تجويز خواهند شد. دستورات و برنامه درماني را به دقت پيگيري كنيد، حتي اگر علايم تخفيف يابند.

داروهاي ادرارآور (ديورتيك براي كاهش توليد و در نتيجه كاهش تجمع مايع در چشم

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آب سياه مزمن چشم را داريد.

اگر قطره هاي چشمي غيرقابل تحمل شوند

اگر هرگونه علامت عفونت چشم مثل تب ظاهر شود.

اگر شما دچار درد چشم شده ايد.

اگر قرمزي چشم داريد.

اگر تغييرات ناگهاني بينايي در خود احساس مي كنيد.

آب مرواريد

(نام لاتين: cataract)

توضيح كلي

آب مرواريد عبارت است از كدر شدن عدسي چشم عدسي چشم يك ساختار شفاف و انعطاف پذير در نزديكي جلوي كره چشم است عدسي كمك مي كند تا اشيايي كه چشم به آنها نگاه مي كند تار به نظر نرسند و نيز در شكست و تمركز نور روي شبكيه نقش دارد. عدسي رگ خوني ندارد و توسط زجاجيه كه در اطراف آن قرار دارد تغذيه مي شود. اگر تصلب شرايين موجب عدم تغذيه مناسب زجاجيه شود، عدسي چشم نيز منبع تغذيه خود را از دست خواهد داد (اين مشكل اغلب در سنين پيري رخ مي دهد). سپس شفافيت و انعطاف پذيري عدسي كم مي شود و آب مرواريد اتفاق مي افتد. آب مرواريد ممكن است در يك يا هر دو چشم تشكيل شود. البته در اين حالت سرعت رشد آب مرواريد در دو چشم ممكن است

متفاوت باشد. آب مرواريد سرطان نيست

علايم شايع

تاري ديد كه ممكن است در نور روشن بدتر باشد. تاري ديد ممكن است اول بار وقتي توجه فرد را جلب كند كه به هنگام شب در حال رانندگي باشد و به نظر وي برسد كه نورها پخش مي شوند يا هاله اي دور آنها وجود دارد.

دو تا ديدن اشيا (گاهي

كدر شدن و رنگ سفيد شيري در آمدن مردمك ها (تنها در مراحل پيشرفته

علل

روند طبيعي پيري

آسيب به چشم

در بيماري هاي كه قند خون بالاست مثل ديابت شيرين

التهاب مثل اووئيت (التهاب آن قسمت هايي از چشم كه عنبيه را مي سازد)

داروها، به خصوص كورتيزون و مشتقات آن

قرار گرفتن در معرض اشعه ايكس امواج ميكرو ويو و اشعه مادون قرمز

علل ارثي و نيز اثرات سرخجه روي چشم جنيني كه مادرش در اوايل حاملگي مبتلا به اين بيماري مي شود.

گالاكتوزمي (بيماري ارثي در شيرخواران كه باعث ناتواني در هضم شير مي شود). عوامل افزايش دهنده خطر سن بالاي 60 سال وجود هر كدام از علل فهرست شده

عوامل افزايش دهنده خطر

سن بالاي 60 سال

وجود هر كدام از علل فهرست شده

پيشگيري

خانم هايي كه در سنين باروري هستند، در صورتي كه سرخجه نگرفته اند يا واكسن آن را نزده اند، بايد عليه آن واكسينه شوند.

مصرف داروهاي كورتيزوني يا هرگونه داروي ديگري كه بر عدسي تأثير مي گذارد بايد به دقت تحت نظر قرار داشته باشد.

بيماري هاي چشمي اي كه ممكن است باعث آب مرواريد شوند، مثل ايريت (التهاب خود عنبيه و اووئيت بايد سريعاً درمان شوند.

به طور منظم از عينك

آفتابي مناسب استفاده كنيد.

رژيمي داراي مقادير مناسب از ويتامين _ آ و بتا كاروتن داشته باشيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با جراحي خوب مي شود. بعضي آب مرواريدها هرگز آن قدر در بينايي اختلال ايجاد نمي كنند كه نيازمند جراحي باشد. در سير تشكيل آب مرواريد، تعويض مرتب عينك ممكن است به بينايي كمك كند.

عوارض احتمالي

از دست دادن بينايي

عوارض پس از عمل جراحي از جمله پارگي چشم چسبندگي ها، عفونت و جدا شدن شبكيه از محل خود

درمان

اصول كلي

معاينه چشم (با افتالموسكپ تشخيص آب مرواريد را تأييد مي كند.

درمان معمولاً شامل عمل جراحي است

در صورتي كه بينايي چندان زياد تحت تأثير قرار نگرفته باشد، مي توان از عينك هايي كه بيشترين فايده را داشته باشند بهره جست

در صورتي كه بينايي بدتر شود يا آب مرواريد باعث التهاب و فشار در چشم شود، عدسي چشم با جراحي برداشته مي شود. هم اكنون روش هاي مختلفي براي بيهوشي بستري كردن بيمار، و تصحيح بينايي پس از عمل جراحي وجود دارد. عمل جراحي را مي توان با يا بدون بستري كردن بيمار در بيمارستان به انجام رساند. اگر هر دو چشم آب مرواريد داشته باشند، معمولاً با هم عمل نمي شوند.

داروها

معمولاً دارو براي اين بيماري لازم نيست

فعاليت

هيچ محدوديتي براي آن وجود ندارد، فقط اگر بينايي در شب دچار مشكل شده است در شب رانندگي نكنيد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آب مرواريد را داريد.

آبسه آنوركتال يا آبسه مقعد

(نام لاتين: anorectal abscess)

شرح بيماري

آبسه

آنوركتال عبارت است از بروز آبسه (تجمع چرك ناشي از عفونت در ناحيه اطراف مقعد و راست روده اين بيماري در مردان و در كساني كه مبتلا به بعضي بيماري هاي گوارشي هستند بيشتر ديده مي شود. اين آبسه ممكن است درست در ناحيه سوراخ مقعدي يا به طورعمقي تر در جدار راست روده تشكيل شود.

علايم شايع

تورم (در آبسه هاي سطحي

درد به هنگام لمس راست روده

درد ضرباندار

تب و ديگر علايم جدي تر در مورد آبسه هاي عمقي تر

درد به هنگام اجابت مزاج

علل

باكتري هاي شايع مثل استافيلوكوك و اشرشياكولي شايع ترين علل هستند. گاهي عفونت هاي قارچي باعث بروز اين آبسه مي شوند.

عوامل تشديد كننده بيماري

افراد مبتلا به بيماري گوارشي

تزريق براي درمان بواسير داخلي

آسيب ناشي از نوك وسيله تنقيه

زخم ناسب ار دفع پوسته تخم مرغ يا استخوان ماهي

جسم خارجي

بواسير بيرون زده

پيشگيري

جلوي بروز يبوست را بگيريد.

از تنقيه خودداري كنيد.

عواقب مورد انتظار

بهبود آبسه به آهستگي صورت مي گيرد و زمان آن بسته به وسعت آبسه متفاوت است اگر عارضه اي اتفاق نيافتاد، آبسه در عرض 6 ماه كاملاً بهبود مي يابد.

عوارض احتمالي

احتمال ايجاد فيستول مقعدي

عود آبسه در صورت عدم درمان علت زمينه ساز

درمان

اصول كلي

تشخيص با معاينه باليني داده مي شود.

درمان شامل بازكردن آبسه و تخليه آن است

حين جراحي از بي حسي موضعي استفاده مي شود. براي آبسه هاي عمقي تر در راست روده معمولاً از بيهوشي عمومي استفاده مي شود.

نشستن در لگن آب گرم هر 4-2 ساعت پس از عمل جراحي هر بار براي 20 دقيقه در لگن يا وان حمام كه ارتفاع آب

گرم در آن 20-15 سانتيمتر است بنشينيد.

استفاده از صفحه گرم كننده لامپ گرم كننده يا كمپرس گرم براي تخفيف درد

جلوي بروز يبوست را بگيريد. در صورت احساس اجابت مزاج از آن خودداري نكنيد، حتي اگر درد داشته باشيد. يبوست مي تواند باعث افزايش فشارروي زخم محل جراحي شود.

دستورات پزشك را در رابطه با تعويض پانسمان و تميز نگاه داشتن محل جراحي رعايت كنيد.

داروها

براي عفونت ممكن است آنتي بيوتيك يا داروي ضدقارچ تجويز شود

مسهل هاي نرم كننده مدفوع براي جلوگيري از يبوست

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

پس از جراحي در زودترين زمان ممكن فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را از سربگيريد.

رژيم غذايي

افزايش ميزان فيبر در رژيم غذايي مي تواند به كاهش خطر بروز يبوست كمك كند.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آبسه آنوركتال را داريد.

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل كنترل شده ايد . توجه داشته باشيد كه داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

آبسه پستان

(نام لاتين: breast abscess)

توضيح كلي

آبسه پستان عبارست است از يك ناحيه عفوني شده بافت پستان كه در اثر مبارزه بدن باعفونت چرك در آن جمع مي شود، آبسه دربر گيرنده بافت پستان نوك پستان غدد شيري و مجراهاي شيري است

علايم شايع

درد، حساسيت به لمس قرمزي و سفتي پستان

تب و لرز

احساس ناخوشي عمومي

دردناك شدن گره هاي لنفاوي زير بغل

علل

وارد شدن باكتري ها از راه نوك پستان (معمولاً از راه

زخم هاي كوچك روي نوك پستان كه در روزهاي اوليه شيردهي ايجاد مي شوند).

عوامل افزايش دهنده خطر

عفونت لگني پس از زايمان

ديابت (مرض قند)

آرتريت روماتوييد

استفاده از داروهاي استروييدي

سيگار كشيدن به مقدار زياد

سابقه برداشتن قسمتي از پستان همراه با اشعه درماني

پستان مصنوعي سيليكوني

پيشگيري

نوك پستان و خود پستان را پس از هر بار شيردهي كاملاً بشوييد.

نوك پستان را پس از شيردهي با پماد ويتامين _ آ و د، يا ساير داروهاي موضعي نرم كنيد (در صورت توصيه .

از پارچه هايي كه پستان را اذيت مي كنند استفاده نكنيد.

اجازه ندهيد كودك شيرخوارتان نوك پستان شما را گاز بگيرد يا بجود.

عواقب مورد انتظار

با درمان معمولاً در عرض 10-8 روز خوب مي شود. براي تسريع بهبود آبسه گاهي تخليه آن ضروري است

عواض احتمالي

ندرتاً لازم است شيردهي متوقف شود، حتي در مواردي كه عفونت شديد است گاهي لزوم مصرف بعضي آنتي بيوتيك ها (به خصوص تتراسيكلين و داروهاي ضد درد موجب مي شود كه شيردهي براي مدت كوتاهي قطع شود. در اين حالت بايد شير را مرتباً پمپ نمود.

ندرتاً ممكن است فيستول ايجاد شود (فيستول عبارت است از به وجود آمدن يك مجراي غيرطبيعي بين دو عضو بدن يا بين يك عضو و محيط بيرون از بدن

درمان

اصول كلي

از پارچه يا حوله آب گرم براي تخفيف درد و تسريع التيام استفاده كنيد (اگر آب سرد را امتحان كرديد و ديديد بهتر است از آب سرد استفاده كنيد).

تا زمان خوب شدن عفونت پستان شيردهي به نوزاد را از آن پستان متوقف كنيد.

به طور منظم از يك پمپ مخصوص پستان براي خارج ساختن شير از پستان عفوني شده استفاده كنيد، تا زماني كه بتوانيد شيردهي را مجدداً از آن پستان از سر بگيريد.

جراحي براي تخليه آبسه (معمولاً انجام نمي شود).

داروها

آنتي بيوتيك ها در صورت لزوم براي مبارزه با عفونت

استفاده از داروهاي ضد درد معمولاً تنها براي 7-2 روز پس از انجام عمل جراحي لازم است

فعاليت

پس از درمان فعاليت هاي عادي خود را به محض رو به بهبود گذاشتن علايم از سر گيريد.

رژيم غذايي

هيچ رژيم خاصي توصيه نمي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آبسه پستان را داريد.

اگر يكي از مشكلات زير به هنگام درمان رخ مي دهد: تب شديد شدن درد؛ گسترش عفونت علي رغم درمان علايم در عرض 72 ساعت رو به بهبود نگذارند.

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل كنترل شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

آبسه ريه

(نام لاتين: lung abscess)

آبسه مغزي يا اپي دورال

brain or epidural abscess

اطلاعات اوليه

توضيح كلي

آبسه مغزي يا اپي دورال تجمع چرك ناشي از يك عفونت باكتريال در مغز يا خارجي ترين لايه از سه لايه غشايي كه مغز و نخاع را مي پوشانند.

علايم شايع

علايم زير به تدريج در عرض چند ساعت ظاهر مي شوند. اين علايم شبيه علايم تومور يا سكته مغزي هستند:

درد در پشت و كمر، در صورتي كه عفونت در غشاي پوشاننده نخاع باشد

سردرد

تهوع و استفراغ

ضعف بي حسي يا فلج در يك طرف بدن

راه

رفتن نامنظم

تشنج

تب

منگي گيجي يا حالت هذياني

مشكل در صحبت كردن

علل

منشأ اوليه عفونت باكتريايي كه موجب بروز آبسه مغزي يا اپي دورال مي شود را اغلب نمي توان پيدا كرد. اما سه منشأ زير شايع ترين هستند:

عفونتي كه از جمجمه به درون گسترش مي يابد، مثلاً استئوميليت (عفونت استخوان و مغز استخوان ، ماستوئيديت (عفونت زايده ماستوئيد در پشت گوش ، يا سينوزيت (عفونت سينوس ها)

عفونتي كه به دنبال شكستگي جمجمه آغاز و گسترش مي يابد.

عفونتي كه از ساير بخش هاي بدن كه دچار عفونت شدند، مثلاً ريه ها، پوست يا دريچه هاي قلب از راه خون گسترش مي يابد

عوامل افزايش دهنده خطر

صدمه به سر

وجود يك بيماري كه مقاومت بدن را كاهش داده باشد، به خصوص ديابت

بروز اخير يك عفونت به خصوص در اطراف بيني چشم ها و صورت

بيماري كه دستگاه ايمني اش به علت بيماري (مثلاً ايدز) يا داروها سركوب شده است

تزريق وريدي مواد مخدر

پيشگيري

در صورت بروز هر گونه عفونت در بدن به پزشك مراجعه كنيد، به خصوص اگر عفونت در اطراف بيني يا صورت باشد (مثلاً عفونت گوش يا آبسه دندان . با مراجعه زود هنگام مي توان از گسترش عفونت جلوگيري كرد.

در هر گونه فعاليتي كه خطر صدمه به سر وجود دارد، از كلاه ايمني و ساير وسايل حفاظتي استفاده نماييد.

عواقب مورد انتظار

با تشخيص و درمان زودهنگام معمولاً خوب مي شود.

عوارض احتمالي

بروز حملات تشنج اغماء و مرگ در صورتي كه درمان انجام نشود.

آسيب دايمي به مغز

درمان

اصول كلي

آزمايشات تشخيصي ممكن است شامل موارد زير باشند:

آزمايش خون آزمايش مايع نخاع نوار مغز، سي تي اسكن عكس برداري از جمجمه

نياز به مراقبت ويژه وجود دارد.

درمان طبي يا جراحي بستگي به محل آبسه دارد. معمولاً احتياج به دادن آنتي بيوتيك و نيز جراحي براي تخليه آبسه است ساير درمان هايي كه ممكن است لازم شوند عبارتند از مايعات داخل وريدي و تهويه مكانيكي

داروها

آنتي بيوتيك براي 6-4 هفته جهت مبارزه با عفونت

داروهاي ضد تشنج براي پيشگيري از بروز حملات تشنجي

كورتيكواستروييدها براي كاهش تورم مغزي پس از عمل جراحي

فعاليت

هنگامي كه در بيمارستان هستيد نياز به استراحت در تخت داريد. پس از طي دوران نقاهت 3-2 هفته اي به هر اندازه كه قدرت بدني و احساس خوب بودن به شما اجازه مي دهد، فعاليت داشته باشيد.

رژيم غذايي

به هنگام بستري در بيمارستان امكان دارد تزريق مايعات داخل وريدي ضروري باشد. پس از درمان يك رژيم عادي و متعادل داشته باشيد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد:

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان يكي از علايم آبسه مغزي يا اپي دورال را داريد.

اگر تب به 3/38 درجه سانتيگراد يا بيشتر افزايش يابد.

اگر دچارعلايم جديد و غيرقابل كنترل شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

آبله مرغان

(نام لاتين: chickenpox)

آبله مرغان

chickenpox

اطلاعات اوليه

توضيح كلي

آبله مرغان عبارت است از يك بيماري خفيف و بسيار مسري كه توسط ويروس هرپس زوستر ايجاد مي شود. اين بيماري مي تواند در سني رخ دهد اما در كودكان شايع تر است

علايم شايع

علايم زير معمولاً در كودكان خفيف اما

در بزرگسالان شديد هستند:

تب

درد شكمي يا احساس ناخوشي عمومي كه 2-1 روز طول مي كشد.

بثورات پوستي كه تقريباً در هر جاي بدن مي تواند پديد آيد، از جمله روي پوست سر، آلت تناسلي و داخل دهان بيني گلو، يا مهبل تاول ها ممكن است در نواحي بسيار وسيعي از پوست گسترده شده باشند، اما در دست و پا كمتر ظاهر مي شوند. تاول ها در عرض 24 ساعت مي تركند و در محل آنها دلمه تشكيل مي شود. هر 4-3 روز مجموعه هايي از تاول هاي جديد به وجود مي آيند.

در بزرگسالان يك سري علايم شبيه آنفلوآنزا وجود دارد.

علل

عفونت با ويروس هرپس زوستر. اين ويروس از راه قطره هاي ريز در هوا يا تماس با ضايعات پوستي از فرد بيمار انتقال مي يابد. دوره نهفته پيش از آغاز علايم بيماري 21-7 روز است

اگر مادر يك نوزاد قبلاً يا در حين حاملگي آبله مرغان گرفته باشد، كودك وي تا چندين ماه در برابر آبله مرغان ايمني دارد. اما اين ايمني در عرض 12-4 ماه پس از تولد كاهش مي يابد.

عوامل افزايش دهنده خطر

استفاده از داروهاي سركوب كننده دستگاه ايمني بدن

پيشگيري

در حال حاضر نمي توان از آن پيشگيري به عمل آورد. سرم حاوي پادتن عليه اين ويروس براي افرادي كه خطر ايجاد بيماري خطرناك در آنها زياد است (مثل كساني كه داروهاي ضدسرطان يا سركوب كننده ايمني دريافت مي كنند) استفاده مي شود. اخيراً يك واكسن جديد براي اين بيماري مورد تأييد قرار گرفته است

عواقب مورد انتظار

بهبود خود به خودي كودكان معمولاً در عرض 10-7 روز بهبود مي يابند، در بزرگسالان اين مدت بيشتر است

و احتمال بروز عوارض در آنها بيشتر است

پس از بهبود، فرد براي تمام عمر در مقابل آبله مرغان ايمني دارد.

گاهي پس از طي شدن سير بيماري آبله مرغان ويروس در بدن به حالت خفته باقي مي ماند (احتمالاً در ريشه اعصاب نزديك نخاع . اين ويروس خفته ممكن است سال ها بعد دوباره بيدار شود و بيماري زونا را ايجاد كند.

عوارض احتمالي

عفونت باكتريايي ثانويه برروي تاول هاي آبله مرغان

عفونت ويروسي چشم

ندرتاً آنسفاليت (التهاب يا عفونت مغز)

احتمال بروز زونا سال ها بعد در دوران بزرگسالي

ندرتاً باقي ماندن جاي تاول در صورتي كه تاول عفوني شود

ميوكارديت (التهاب عضله قلب

آرتريت (التهاب مفصل به طور گذرا

ذات الريه

نشانگان راي

درمان

اصول كلي

تشخيص معمولاً با ظهور تاول هاي پوستي داده مي شود و بنابراين انجام آزمايش ضرورتي ندارد.

درمان با هدف تخفيف علايم انجام مي گيرد.

براي كاهش خارش از پارچه حوله يا كمپرس آب سرد استفاده كنيد.

بيمار را تا حدامكان آرام و خنك نگهداريد. گرما و تعريق باعث بروز خارش مي شوند.

ناخن ها را كوتاه داريد تا بيمار نتواند خود را بخاراند. خاراندن تاول ها مي تواند باعث عفونت ثانويه شود.

داروها

- داروهاي زير ممكن است خارش را كم كنند: بي حس كننده هاي موضعي و آنتي هيستامين هاي موضعي اين داروها موجب تخفيف خارش به سرعت و در كوتاه مدت مي شوند. محصولاتي كه حاوي ليدوكايين و پراموكسين هستند كمترين احتمال بروز واكنش هاي آلرژي را دارند. لوسيون هاي حاوي فنول منتول و كافور (مثل لوسيون كالامين نيز شايد توصيه شود. دستور دارويي را در مورد محصولات فوق رعايت كنيد.

- اگر تب وجود

دارد، از استامينوفن استفاه كنيد. به هيچ عنوان از آسپيرين استفاده نكنيد زيرا اين دارو ممكن است در بروز نشانگان راي (يك نوع آنسفاليت در كودكاني كه دچار عفونت ويروسي هستند نقش داشته باشد.

- امكان دارد آسيكلووير تجويز شود.

فعاليت

استراحت در رختخواب ضروري نيست بيمار مي تواند فعاليت آرام در يك محيط خنك داشته باشد. اگر هوا خوب باشد، كودك مي تواند بيرون از خانه و در سايه بازي كند.

تا زماني كه تمام تاول ها دلمه نبسته باشند و تاول جديدي تشكيل نشود، كودك بايد از سايرين جدا باشد و مدرسه نيز نبايد برود.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا كودكتان علايم آبله مرغان را داريد.

اگر بي حالي سردرد، يا حساسيت به نور روشن رخ دهد.

اگر تب بالاي 3/38 درجه سانتيگراد وجود داشته باشد.

اگر ضايعات آبله مرغان سرفه نيز به علايم اضافه شود.

آرتريت مرتبط با پسوريازيس

(نام لاتين: psoriatic arthritis)

شرح بيماري

آرتريت مرتبط با پسوريازيس التهاب مفاصل مجاور ضايعات پوستي و ناخني پسوريازيس هر يك از مفاصل بدن ممكن است درگير شوند، ولي عمدتاً مفاصل انگشتان و مهره هاي كمري و گردني مبتلا مي شوند. اين اختلال معمولاً خفيف بوده و بيشتر بين سنين 35-30 سال شروع شده و در سراسر زندگي به طور متناوب ادامه مي يابد.

علايم شايع

درد، تورم محدوديت حركت احساس درد هنگام لمس و گرمي مفاصل مبتلا

پوسته ريزي پوست

ناخن هاي چاله دار، برجسته و زرد رنگ

خستگي و تب (گاهي

علل

استعداد ابتلا به آرتريت مرتبط با پسوريازيس ممكن است ارثي باشد.

واكنش ايمني

نسبت به يك عفونت استرپتوكوكي

ناشناخته (علت اين اختلال معمولاً ناشناخته است

صدمات جسمي يا روحي (به ندرت

عوامل افزايش دهنده خطر

عفونت هاي استرپتوكوكي (به ندرت

سابقه خانوادگي آرتريت روماتوييد يا پسوريازيس

پيشگيري

اقدام فوري براي درمان آنتي بيوتيكي عفونت هاي استرپتوكوكي

عواقب مورد انتظار

اين اختلال در حال حاضر غير قابل علاج محسوب مي گردد. مشخصه اين بيماري دوره هاي مكرر فروكش و شعله ور شدن به طور حاد است البته علايم بيماري با درمان قابل تسكين يا كنترل بوده و موارد معدودي از بهبود خودبه خود بيماري در مقالات پزشكي گزارش شده است تحقيقات علمي درباره علل و درمان اين بيماري ادامه داشته و اين اميد وجود دارد كه درمان هايي مؤثرتر و در نهايت علاج بخش عرضه گردد.

عوارض احتمالي

پيشرفت به سوي آرتريت مزمن و ناتواني شديد در حركت ممكن است رخ دهد (به ندرت .

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش هاي خون از نظر عامل روماتوييد و پادتن هاي ضد هسته (ANA) ، و راديوگرافي مفاصل باشد.

هدف درماني عبارتست:

از كنترل ضايعات پوستي و التهاب مفصلي

بي حركت كردن مفاصل مبتلا با آتل ممكن است انجام شود.

براي تخفيف درد مفصلي از گرم كردن مفصل استفاده كنيد. براي اين منظور استفاده از آب داغ جريان هاي گردابي لامپ هاي گرمايي امواج ماوراء صورت يا دياترمي همگي مؤثرند.

برنامه ريزي دوره هاي منظم آفتاب گرفتن در حد متوسط كمك كننده است اگر گرم كردن مفاصل باعث تسكين درد نشد، كمپرس سرد را امتحان كنيد.

اشعه درماني PUVA (تاباندن اشعه ماوراءبنفش پر شدت پس از تجويز داروي پسوراني براي ضايعات پوستي مؤثر

است

داروها

براي ناراحتي خفيف استفاده از داروهاي بدون نسخه نظير آسپيرين ممكن است كافي باشد.

براي كاهش التهاب مفصلي از داروهاي ضدالتهابي غيراستروييدي تزريق كورتون به داخل مفاصل مبتلا (گاهي و داروهاي سركوبگر دستگاه ايمني نظير متوتركسات ممكن است استفاده شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

در طي دوره شعله وري بيماري استراحت نماييد و پس از آن فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي خود را به تدريج از سر بگيريد. سعي كنيد فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي بيرون از خانه در تماس با آفتاب را افزايش دهيد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي نياز نيست

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم آرتريت مرتبط با پسوريازيس باشيد.

اگر دچارعلايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.

آسيب به گوش مياني در اثر تغييرات فشاري

(نام لاتين: barotitis media)

شرح بيماري

آسيب به گوش مياني در اثر تغييرات فشاري در اين نوع آسيب گوش مياني شيپور اُستاش(مجرايي كه محفظه گوش مياني را به حلق وصل مي كند) و انتهاي اعصابي كه در گوش وجود دارند متأثر مي شوند.

علايم شايع

ناشنوايي (به درجات مختلف

احساس گرفتگي در گوش

درد خفيف تا شديد در گوش يا در ناحيه فك و پيشاني

گيجي و منگي

وزوز گوش

گريه در شيرخواران و خردسالان

علل

آسيب ناشي از افزايش ناگهاني فشار محيط اطراف مثلاً به هنگام ارتفاع كم كردن سريع هواپيما يا به هنگام غواصي در اين شرايط هوا از راه بيني و

حلق به محفظه گوش مياني مي رود تا فشار در دوطرف پرده گوش متعادل شود. اگر مجرايي كه از حلق به محفظه گوش مياني كشيده شده است (شيپور اُستاش درست عمل نكند، فشار در محفظه گوش مياني كمتر از فشار محيط خواهد بود. اين فشار منفي در گوش مياني باعث مي شود پردة گوش به درون گوش كشيده شود. بعداً ممكن است خون و مخاط در گوش مياني ظاهر شود. احتمال بروز اين آسيب وقتي كه فرد سرماخوردگي دارد و به غواصي مي پردازد يا با هواپيما سفر مي كند، بيشتر است

آسيب در اثر ضربه به گوش خارجي يا مياني (بوكس اسكي روي آب تصادفات و غيره .

عوامل تشديد كننده بيماري

عفونت تنفسي اخير

پرواز با هواپيما

غواصي

سقوط با چتر نجات

كوهنوردي در ارتفاعات بالا

ورزش هاي مستلزم برخورد فيزيكي

كم بودن سن (شيرخواران و خردسالان . در اين حالت گشادكردن شيپور اُستاش (با قورت دادن آن دهان دشوار است

پيشگيري

وقتي كه سرماخوردگي داريد، غواصي نكنيد. اگر مجبور به مسافرت با هواپيما هستيد، از قرص ها يا اسپري هاي تخفيف دهنده تورم مخاط حلق و بيني استفاده كنيد. دستور دارويي را رعايت كنيد.

به هنگام پرواز، زماني كه هواپيما در حال ارتفاع گرفتن است يا از ارتفاع خود كم مي كند، يك شيريني سفت يا آدامس را در دهان بجويد تا به اين ترتيب مجبور به قورت دادن آب دهان خود به دفعات باشيد.

يك نفس متوسط بكشيد، بيني خود را با دست بگيريد و دهان خود را ببنديد و سعي كنيد با راندن آهسته هوا به لُپ ها، هوا را به داخل شيپور

اُستاش برانيد (مانوور والسالوا).

به هنگام ارتفاع گرفتن و كم كردن ارتفاع به شيرخوار يك شيشه آب يا آب ميوه بدهيد.

عواقب مورد انتظار

اغلب موارد با درمان قابل برگشت هستند، بدون اينكه آسيب يا ناشنوايي دايمي رخ دهد.

عوارض احتمالي

ناشنوايي دايمي

پاره شدن پرده گوش

عفونت گوش مياني

درمان

اصول كلي

در اغلب موارد، هيچ درماني لازم نيست و علايم در عرض چند ساعت يا چند روز برطرف مي شوند.

اگر گوش ترشح دارد، يك تكه كوچك پنبه را در كانال گوش خارجي بگذاريد تا ترشح را جذب كند.

ندرتاً لازم مي شود كه براي آزاد كردن مايع محبوس شده در گوش مياني پرده گوش با جراحي باز شود. گاهي يك لوله كوچك پلاستيكي نيز در پرده گوش تعبيه مي شود تا فشار در دو طرف پرده گوش متعادل باقي بماند. اين لوله در عرض 12-9 ماه خود به خود بيرون مي افتد.

داروها

براي رفع درد و ناراحتي خفيف مي توان از داروهاي كاهنده تورم مخاط بيني و حلق و داروهاي ضددرد مثل استامينوفن استفاده كرد.

امكان دارد براي شما قرص ها و اسپري هاي قوي تر تخفيف دهنده تورم مخاط بيني و حلق تجويز شود. اين داروها بايد حداقل به مدت دو هفته پس از آسيب مصرف شوند.

اگر عفونت وجود داشته باشد، آنتي بيوتيك تجويز مي شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

با شروع بهبودي علايم فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را از سر گيريد.

رژيم غذايي

هيچ رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آسيب

به گوش مياني در اثر تغييرات فشاري را داريد.

اگر يكي از مشكلات زير در هنگام درمان روي دهد: تب _ سرگيجه _ سردرد شديد _ درد شديد _ گيجي

اگر دچار علايم جديد غيرقابل كنترل شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

آفت دهان

(نام لاتين: canker sores)

توضيح كلي

آفت دهان عبارت است از زخم هاي دردناكي كه در مخاط دهان به وچود مي آيند. آفت دهان سرطاني نيست آفت دهان ممكن است با عفونت هرپسي (ناشي از ويروس تب خال اشتباه گرفته شود. اين نوع زخم مي تواند در هر دو جنس رخ دهد، اما در زنان شايع تر است

علايم شايع

زخم در دهان با خصوصيات زير:

كوچك بسيار دردناك و كم عمق هستند و توسط يك غشاي خاكستري پوشيده شده اند. حاشيه آنها توسط يك هاله قرمز پررنگ احاطه شده است

اين زخم ها مي توانند روي لب ها، لثه ها، داخل گونه ها، زبان كام و گلو ظاهر شوند. به هنگام حمله آفت معمولاً 3-2 زخم به وجود مي آيند، اما ظهور يك باره 15-10 زخم با هم ديگر خيلي بعيد نيست

زخم ها ممكن است در 3-2 روز اول بسيار دردناك باشند به نحوي كه فرد موقع خوردن يا صحبت كردن دچار ناراحتي مي شوند.

گاهي قبل از بروز زخم براي 24 ساعت احساس مورمور يا سوزش وجود دارد.

علل

علت دقيق آن ناشناخته است اما علل زير محتمل تر به نظر مي رسند:

استرس عاطفي يا جسماني اضطراب يا ناراحتي و عصبي بودن پيش از عادت ماهانه

آسيب به مخاط دهان در اثر خشن بودن

دندان هاي مصنوعي غذاي داغ مسواك زدن يا كار دندانپزشكي

آزردگي و تحريك ناشي از غذاهايي مثل شكلات غذاهاي ترش و اسيدي (سركه غذاهاي دودي ، آجيل ها يا چيس هاي نمك زده شده

عفونت هاي ويروسي

عوامل افزايش دهنده خطر

كار دندانپزشكي اخير.

پيشگيري

دندان هاي خود را روزانه حداقل دوبار مسواك بزنيد و مرتباً از نخ دندان استفاده كنيد تا تميزي و سلامتي دهان و دندان ها حفظ شود.

حتي المقدور سعي كنيد استرس نداشته باشيد.

از تماس نزديك با افراد دچار عفونت خودداري كنيد.

دقت كنيد كه آفت بيشتر بعد از خوردن چه نوع غذايي رخ مي دهد. از خوردن غذاهايي كه به نظر باعث آغاز حمله مي شوند خودداري كنيد.

عواقب مورد انتظار

اكثر زخم هاي آفتي بدون برجاي گذاشتن جوشگاه در عرض 2 هفته خوب مي شوند. حملات مكرر آفت شايع هستند. آفت ممكن است به صورت يك زخم حداكثر 3-2 بار در سال تا بروز بدون وقفه چندين زخم در سال رخ دهد.

عوارض احتمالي

در موارد شديد كه خوردن و آشاميدن سخت مي شود امكان دارد بدن كم آب شود.

درمان

اصول كلي

امكان دارد توصيه به كشت زخم شود تا بتوان آفت را از زخم هرپسي افتراق داد، يا احياناً اگر عفونت باكتريايي ثانويه وجود داشته باشد آن را تشخيص داد.

دهان را روزانه 3 بار يا بيشتر با محلول نمك (نصف قاشق چايخوري نمك در حدود يك ليوان آب حل شود) شستشو دهيد، البته به شرط اين كه خيلي دردناك نباشد.

زخم ها را مرتباً با كمك گوش پاك كن يا چيزي شبيه آن كه آغشته به پراكسيدهيدروژن 2% باشد پاك كنيد.

اگر

آفت در اثر خشن بودن دندان بريس يا دندان مصنوعي ايجاد شده باشد، به دندانپزشك مراجعه كنيد. تا زماني كه اين نوع مشكلات برطرف نشود آفت دهان خوب نمي شود.

داروها

بي حس كننده هاي موضعي براي تخفيف درد

خمير حاوي يك مشتق استروييد به همراه تريامسينولون استونايد. اگر به محض شروع زخم ماليده شود، مي تواند از بروز درد جلوگيري كند.

دارويي كه براي حمله قبلي آفت تجويز شده است را نگاه داريد. در صورت بروز مجدد آفت بلافاصله آن را مصرف كنيد. درمان هر چقدر زودتر آغاز شود، آفت خفيف تر خواهد بود.

فعاليت

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

محدوديتي براي آن وجود ندارد، مگر پرهيز از غذاهايي كه آفت را بدتر مي كنند. به هنگام بهبود آفت هر چقدر مي توانيد مايعات زيادتر بنوشيد و يك رژيم غذايي متعادل داشته باشيد.

براي كم كردن درد، مايعات را با ني بنوشيد. مواد غذايي كه كمتر باعث درد مي شوند عبارتند از: شير، ژلاتين مايع ماست و بستني

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر درجه حرارت بدن به 9/38 درجه سانتيگراد يا بالاتر برسد.

- اگر علي رغم درمان آفت در عرض 3 روز رو به بهبود نگذارد.

- اگر درد غير قابل تحمل باشد و با درمان تخفيف نيابد.

- اگر كودكي كه دهانش آفت مي زند وزن كم كند.

آفتاب سوختگي

(نام لاتين: sunburn)

شرح بيماري

آفتاب سوختگي عبارت است از التهاب پوست پس از مواجهه بيش از حد با آفتاب لامپ هاي آفتابي يا مواجهه شغلي با نور شديد.

علايم شايع

قرمزي تورم درد و گاهي تاول زدن پوست

تب (گهگاه

تهوع و استفراغ (در سوختگي هاي شديد)

دليريوم (در سوختگي هاي شديد و وسيع

تيره شدن يا ور آمدن پوست پس از بهبودي بسته به شدت سوختگي

علل

مواجهه بيش از حد با اشعه فرابنفش در روزهاي ابري ابرهاي نازك جلوي آن را نمي گيرند ولي بخار ودود تا حدي جلوي آن را مي گيرند. مقدار زيادي اشعه فرابنفش به وسيله برف آب شن و پياده روها منعكس مي شود.

عوامل تشديد كننده بيماري

عوامل ژنتيك به ويژه پوست روشن چشمان آبي و موي قرمز يا بور

مواجهه با منابع صنعتي نور مثل قوس جوشكاري

استفاده از داروها از جمله داروهاي گوگرددار، تتراسايكلين ها، آموكسي سيلين يا قرص ضد بارداري خوراكي

پيشگيري

از ظهر تا 3 بعدازظهر از آفتاب دوري كنيد.

براي فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي خارج از منزل از كرم ضد آفتاب استفاده كنيد. محصولاتي كه قدرت محافظت كنندگي آنها 15 يا بيشتر است محافظت تقريباً كامل ايجاد مي كنند. كرم هايي كه قدرت محافظتي كمتري دارند، محافظت نسبي ايجاد مي كنند و باعث تيره شدن خفيف مي شوند. برخي از اين كرم ها در برابر آب و تعريق مقاوم هستند ولي بايد پس از شنا يا مواجهه طولاني مدت دوباره از آنها استفاده كنيد. روغن معدني يا كره كاكائويي باعث محافظت در برابر آفتاب نمي شوند.

براي حداكثر محافظت از يك داروي محافظت كننده فيزيكي مثل پماد اكسيد روي استفاده كنيد. پس از شنا و در مواجهه هاي متعدد، دوباره از آن استفاده كنيد. استفاده از كرم هاي محافظت كننده به ويژه در نواحي حساس تر به سوختگي مثل پوست بيني گوش ها، پشت ساق ها و پشت

گردن مفيد هستند.

اگر بندرت دچار سوختگي مي شويد، از يك كرم ضد آفتاب استفاده كنيد كه باعث تيره شدن شود و حداقل محافظت را ايجاد كند.

از لباس هاي به رنگ خنثي مثل خرمايي استفاده كنيد. از رنگ هاي روشن و سفيد بپرهيزيد زيرا آفتاب را روي صورتتان منعكس مي كنند.

اگر اصرار بر آفتاب گرفتن داريد، مواجهه خود را با آفتاب در روز اول به 10-5 دقيقه در هر طرف بدن محدود كنيد. هر روز 5 دقيقه به اين زمان اضافه كنيد.

عواقب مورد انتظار

بهبود خود به خود در عرض 3 روز تا 3 هفته بسته به شدت آفتاب سوختگي

عوارض احتمالي

تغييرات پوستي منجر به سرطان پوست از جمله ملانوم بدخيم و تهديد كننده زندگي

كراتوز ضايعات پوستي پيش بدخيم

چروك شدن زودرس و از دست رفتن خاصيت الاستيكي پوست

دليريوم موقت در موارد شديدتر

درمان

اصول كلي

براي كاهش گرمي و درد، پارچه نرمي را در آب خنك مرطوب كرده روي نواحي سوخته قرار دهيد.

از كرم سرد يا لوسيون نوزاد استفاده كنيد.

براي تاول هاي شديد پوست از پوشش سبك ژل نفت خام استفاده كنيد. اين ماده مانع چسبيدن اشيا به تاول ها مي شود.

در يك وان آب سرد كه داراي بلغور يا سوداي آشپزي باشد، غوطه ور شويد. خشكي پوست را آرام نوازش دهيد و روي آن محكم نكشيد.

داروها

براي تسكين درد و كاهش تب از داروهاي بدون نياز به نسخه مثل آسپرين يا استامينوفن استفاده كنيد. داروهاي ضد سوختگي بدون نياز به نسخه كه محتوي بي حس كننده هاي موضعي باشند، مثل بنزوكائين يا ليدوكائين ممكن است مفيد باشند ولي در برخي

از افراد واكنش هاي آلرژيك ايجاد مي كنند.

مسكن ها يا داروهاي كورتيزوني به مقدار كم ممكن است تجويز شوند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا كاهش تب و ناراحتي در هر وضعيتي كه راحت هستيد، استراحت كنيد. خود را با يك "گهواره تمام قد يا چادر نازك يا مواد ديگر بپوشانيد تا پارچه بستر به پوست سوخته شده نخورد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد. مصرف مايعات را افزايش دهيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر پس از آفتاب سوختگي موارد زير پيش بيايند:

_ تب 3/38 درجه سانتيگراد يا بيشتر

_ استفراغ يا اسهال

_ دليريوم

_ درد و تبي كه بيش از 48 ساعت طول كشيده باشد.

آكنه (جوشهاي غرور)

(نام لاتين: acne)

شرح بيماري

آكنه (جوشهاي غرور) عبارت است از يك بيماري التهابي مزمن پوست كه در دوران نوجواني شايع است اما گاهي به طور متناوب در سراسر زندگي رخ مي دهد. مشخصة اين بيماري عبارت است از بروز جوشهايي روي صورت قفسة سينه و كمر. اين بيماري در مردان شايع تر از زنان است

علايم شايع

نقاط سر سياه به اندازة سر سوزن

نقاط سر سفيد شبيه نقاط سر سياه

جوش هاي كوچك چركي

قرمزي و التهاب در اطراف جوشها

در آكنة شديد ممكن است كيست و آبسه ديده شود. كيست به صورت تورمي بزرگتر و سفت تر از جوشهاي معمولي در پوست پديدار مي شود. آبسه نيز به صورت يك ناحية عفوني متورم ،ملتهب و دردناك به هنگام لمس و حاوي چرك است

علل

غدد چربي پوست به دلايل نامعلوم دچار انسداد مي شود، اما احتمالا تغييرات هورمونهاي جنسي در دوران

نوجواني نقش دارد. وقتي كه چربي داخل غدد چربي نتواند به بيرون پوست راه يابد، اين چربي تجمع يافته و توسط باكتري هايي كه به طور طبيعي در غده وجود دارند عفوني مي شود. بر خلاف برخي عقايد رايج عواملي چون عدم رعايت پاكيزگي يا غذاها نقشي در ايجاد آن ندارند. البته تميزي مي تواند آن را تخفيف دهد، اما فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري جنسي هيچ تأثيري روي آن ندارد.

عوامل افزايش دهندة خطر

مواجهه با هواي بسيار گرم يا سرد

استرس

پوست چرب

اختلالات غدد درون ريز

استفاده از بعضي داروها مثل كورتيزون هورمونهاي مردانه يا قرص هاي ضد بارداري

سابقة خانوادگي آكنه

بعضي مواد آرايشي

پيشگيري

در حال حاضر روشي براي پيشگيري از آن وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

درمان در اغلب موارد مؤثر است و خود بيماري نيز معمولاً پس از دوران بلوغ و نوجواني خود به خود بر طرف مي شود.

البته علي رغم درمان خوب و مناسب آكنه گاهي شدت مي يابد.

عوارض احتمالي

داشتن تصوري بد از ظاهر خود

بروز جوشگاههاي دائمي يا حالت حفره اي روي پوست صورت

درمان

اصول كلي

اگر پوست تان چرب است به ترتيب زير آن را تميز نماييد: به آرامي صورت خود را با صابون غيرمعطر براي 5-3 دقيقه ماساژ دهيد. اما نواحي شديداً جوش دار و دردناك را ماساژ ندهيد (زيرا باعث گسترش عفونت مي شود). پوست را به آرامي تميز نماييد. صورت خود را 2-1 دقيقه بشوييد و از صابون پاك كنيد. گاهي صابون آنتي باكتريال كمك كننده است پس از شستشوي پوست از الكل براي پاك كردن چربي استفاده نماييد. هر روز حولة

صورت را عوض نماييد. باكتري ها اين توانايي را دارند كه به سرعت در حوله هاي مرطوب رشد كنند.

موهايتان را حداقل دو بار در هفته با شامپو بشوييد. اجاره ندهيد كه موهايتان روي صورت بيايد، حتي در شب و به هنگام خواب مو باعث پخش چربي و باكتري ها مي شود. براي پيشگيري يا درمان شورة سر از شامپوي ضد شوره استفاده نماييد. از شوينده هاي كرم دار پرهيز كنيد.

پس از ورزش شديد، عرقتان را بشوييد و در اسرع وقت چربي صورت را پاك نماييد.

از مواد آرايشي روغني سنگين استفاده نكنيد. مواد آرايشي غيرروغني نازك كه به صورت لوسيون هستند بسيار بهتر هستند.

از مصرف مرطوب كننده ها خودداري نماييد مگر با نظر پزشك

به هيچ وجه پوست خود را فشار ندهيد، نخارانيد، يا مالش ندهيد. زماني كه پوست با اين حركات آسيب نديده باشد بهتر و زودتر خوب مي شود. البته پزشك ممكن است بسته به صلاحديد، نقاط سر سياه را بردارد.

هنگام مطالعه يا تماشاي تلويزيون دستتان را زير صورت نگذاريد.

با توجه پزشك مقداري در معرض اشعة ماوراءبنفش قرار بگيريد.

شايد بعد از التيام آكنه و براي بر طرف كردن جوشگاههاي نازيبا، جراحي زيبايي توصيه شود.

داروها

آنتي بيوتيك ها، خوراكي و موضعي براي مبارزه با عفونت

تزريق كورتيزون به داخل ضايعات

ايزوترتينويين (اگر باردار هستيد به هيچ عنوان نبايد استفاده شود)

بنزيل پراكسيد 5/2%، 5% يا 10% ممكن است كمك كننده باشد.

رتين _ آ باعث افزايش حساسيت پوست به آفتاب مي شود.

آكوتان نيز باعث افزايش حساسيت پوست به آفتاب مي شود و حداقل سه ماه مانده به شروع بارداري مصرف آن بايد متوقف شود. توجه اگر

باردار هستيد، از هيچ داروي خوراكي براي آكنه استفاده نكنيد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

هيچ محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

غذا علت آكنه نيست اما بعضي غذاها آن را بدتر مي كنند. يادداشتي از غذاهايي كه مي خوريد داشته باشيد. براي اينكه بفهميد به كدام غذا حساسيت داريد، آن غذاهايي را كه شك داريد آكنة شما را بدتر مي كنند از رژيم خود حذف كنيد. بعد آنها را دوباره يكي يكي به رژيم غذايي اضافه نماييد. اگر مشخص شد كه آكنه 3-2 روز بعد از اضافه كردن يك غذا تشديد مي شود، آن غذا را به كلي از رژيم خود حذف كنيد. اما اگر اين اتفاق نيفتاد، مي توانيد آن را در رژيم غذايي نگاه داريد. آكنه معمولاً در تابستان بهتر مي شود، بنابراين بعضي غذاها را كه در زمستان نمي توان خورد شايد بتوان در تابستان نمود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر خود شما يا يكي از اعضاي خانواده تان دچار آكنه است

اگر دچار علايم جديد و نامنتظره بروز كرده اند. توجه كنيد كه داروهاي مورد استفاده براي درمان ممكن است باعث عوارض جانبي شوند.

آلرژي غذايي

0 57 0 0 0 0

آلرژي غذايي

(نام لاتين: allergy food)

توضيح كلي

آلرژي غذايي عبارت است از واكنش پيش از اندازه دستگاه ايمني به برخي غذاها يا موادي كه معمولاً بي خطرند. اين واكنش هاي نامطلوب ممكن است ارثي يا ناشي از يك نقص اكتسابي بيوشيميايي باشند. علايم ممكن است در عرض چند دقيقه يا تا 2 ساعت پس از خوردن آن غذاي به خصوص بروز كنند. در بعضي موارد، امكان دارد علايم تا 2-1 روز

بعد نيز ظاهر نشوند.

علايم شايع

اسهال (شايع است

درد شكمي (شايع است

بثورات پوستي

نفخ و باد شكم (شايع است

كهير

تورم صورت (به خصوص لب ها)

خارش

تورم دست ها و پاها

آسم

تهوع و استفراغ

سرفه

سردرد ميگرني

غش يا حالت نزديك به غش

علل

هرگونه غذا يا ماده اي كه بلعيده مي شود مي تواند باعث بروز واكنش آلرژيك شود. غذاهايي كه بيشتر باعث اين حالت مي شوند عبارتند از: شير گاو، زرده تخم مرغ گندم سويا، بادام كوهي يا همان پسته شامي ماهي آجيل هاي درختي (مثل گردوي معمولي ، صدف دريايي خربزه كنجد، تخم آفتاب گردان و شكلات

عوامل افزايش دهنده خطر

خطر براي كساني كه مشكلات آلرژي ديگري نيز دارند بيشتر است

اگر در يكي از اعضاي خانواده سابقه آلرژي غذايي وجود داشته باشد.

پيشگيري

غذاهاي مسؤول ايجاد آلرژيي در خود را شناسايي نماييد و از آنها پرهيز كنيد.

معلوم شده است كه شيرخوراني كه غذاي جامد براي آنها ديرتر شروع مي شود كمتر به آلرژي غذايي دچار مي شوند.

عواقب مورد انتظار

آلرژي غذايي در شيرخواران معمولاً بعد از 4-2 سالگي برطرف مي شود.

بزرگسالاني كه به بعضي از غذاها (به خصوص شير، ماهي صدف دريايي يا آجيل آلرژي دارند با احتمال بيشتري اين آلرژي را براي سال ها حفظ مي نمايند.

عوارض احتمالي

آنافيلاكسي (يك نوع آلرژي حاد و خطرناك كه حين آن تنفس دچار مشكل شده ضربان قلب نير نامنظم شده و فشارخون كاهش مي يابد)

واكنش شبيه كهير

آسم برونشيال

التهاب روده ها

ضايعات شبيه اگزما

درمان

اصول كلي

حذف غذاهاي مورد شك

از رژيم غذايي براي مدت دو هفته (يا تا زماني كه علايم آلرژي ناپديد شوند) و سپس اضافه نمودن غذاهاي مورد شك به صورت تك تك به رژيم غذايي به اين ترتيب مشخص مي شود كه كدام غذاها در ايجاد آلرژي شما نقش دارند.

آزمايش تزريق پوستي گاهي ممكن است غذاي مسؤول آلرژي را شناسايي كند، اما كم نيستند مواردي كه اين آزمايش ها اشتباهاً غذاهايي كه شما واقعاً به آنها آلرژي نداريد را به عنوان مسؤول آلرژي غذايي معرفي كنند.

بيماراني كه آلرژي غذايي شديدي به يك نوع غذا دارند بايد بسيار مراقبت باشند كه از خوردن آن غذا پرهيز كنند.

هميشه يك كيت كه داراي سرنگ حاوي آدرنالين است را به همراه داشته باشيد تا اگر احياناً غذاي آلرژي زا تصادفاً خورده شد و واكنش حاد و فوري رخ داد، از اين سرنگ استفاده شود.

يك دست بند يا گردن آويز مخصوص همراه داشته باشيد كه روي آن نوع آلرژي دقيقاً مشخص شده باشد.

داروها

هيچ دارويي براي درمان آلرژي غذايي وجود ندارد، اما از بعضي از داروها مي توان براي تخفيف يا رفع علايم استفاده نمود.

فعاليت

هيچ محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

اجتناب از غذاي مسؤول آلرژي يا مصرف آن به مقدار كم برچسب غذاها را به دقت مطالعه كنيد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان دچار علايم خفيف تا متوسط آلرژي غذايي هستيد.

اگر شاهد يك واكنش شديد پس از خوردن غذا در يكي از همراهانتان هستيد. در اين شرايط فوراً درخواست كمك اورژانس نماييد.

آمبولي ريه

(نام لاتين: pulmonary embolism)

شرح بيماري

آمبولي ريه وجود لخته خون يا چربي (به ندرت در يكي از شريان هايي كه به بافت ريه ها خونرساني مي كنند. لخته خون در ابتدا در يكي از وريدهاي عمقي اندام تحتاني يا لگن شكل مي گيرد. آمبولي چربي معمولاً از ناحيه يك شكستگي استخواني تشكيل مي شود. لخته خون يا آمبولي چربي از طريق جريان خون و با عبور از قلب به يكي از شريان هاي مشروب كننده بافت ريه راه يافته و در آنجا مستقر مي گردد. اين پديده سبب انسداد شريان مزبور و در نتيجه كاهش توانايي تنفسي و گاهي تخريب بافت ريه مي گردد. آمبولي ريه در همه سنين ممكن است رخ دهد ولي در بزرگسالان شايع تر است

علايم شايع

كوتاهي نفس ناگهاني

غش كردن يا حالت غش پيدا كردن

درد قفسه سينه

سرفه (گاهي همراه با خلط خوني

تندي ضربان قلب

تب خفيف قبل از بروز علايم فوق معمولاً تورم و درد اندام تحتاني وجود دارد.

علل

لخته شدن خون در وريدهاي عمقي اين حالت هر زمان كه خون در داخل وريد تجمع يافته و به خوبي جريان نداشته باشد مي تواند ايجاد شود.

عوامل تشديد كننده بيماري

سن بالاي 60 سال

هرگونه آسيب يا بيماري مستلزم استراحت طولاني در بستر

نشستن در يك وضعيت ثابت به مدت طولاني مثلاً در طي مسافرت با هواپيما

جراحي اخير

نارسايي احتقاني قلب

اختلالات ريتم قلب

پلي سيتمي كم خوني هموليتيك

شكستگي استخوان

چاقي استعمال دخانيات

بارداري

مصرف قرص هاي ضد بارداري به خصوص در خانم هاي سيگاري

پيشگيري

از استراحت طولاني مدت در بستر در طي بيماري خودداري كنيد. در طي دوره نقاهت از جوراب كشي

استفاده كنيد (چه در هنگام استراحت در بستر و چه در هنگام برخاستن از بستر)

پس از جراحي هر چه سريعتر حركت اندام هاي تحتاني و راه رفتن را شروع كنيد.

خودداري از استعمال دخانيات به خصوص در خانم هاي 35 سال به بالا كه قرص ضد بارداري مصرف مي كنند.

اجتناب از جراحي هاي غير ضروري در اين موارد از روش هاي ديگري غير از جراحي استفاده كنيد.

در طي سفر هر 2-1 ساعت مدتي ايستاده و راه برويد.

مصرف يك قرص آسپرين در روز ممكن است نقش پيشگيري كننده در اين زمينه داشته باشد؛ در اين باره با پزشك خود مشورت كنيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً مراقبت هاي ويژه در عرض 14-10 روز بهبود مي يابد.

عوارض احتمالي

مرگ سريع الوقوع در اثر يك لخته بزرگ كه بيش از 50% جريان خون ريه ها را مسدود كند.

خونريزي شديد داخل ريه دراثر لخته هاي كوچكتر

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل راديوگرافي قفسه سينه اسكن ريه آنژيوگرافي ريه نوار قلب سمع قلب و ريه و آزمايش هاي خون جهت اندازه گيري عوامل انعقادي و زمان پروترومبين باشد.

هدف درماني عبارتست از:

حفظ عملكرد قلب و ريه در حد قابل قبول (تا برطرف شدن لخته و جلوگيري از عود آمبولي

جراحي ممكن است به منظور بستن وريد بزرگ منتهي به قلب و ريه (وريد اجوف يا قرار دادن يك صافي در داخل آن براي جلوگيري از عبور لخته ها به سمت قلب لازم باشد (به ندرت

استفاده از جوراب كشي يا پيچيدن ساق پا با باند كشي

از نشستن به حالتي كه ساق ها يا مچ پاها را

روي يكديگر بيندازيد خودداري كنيد.

در هنگام نشستن طولاني مدت طوري بنشينيد كه پاها بالاتر از ران ها قرار گيرند.

در هنگام خوابيدن پاها را بالاتر از سطح بستر قرار دهيد.

داروها

داروهاي ضد انعقاد در جهت حل كردن لخته و جلوگيري از ايجاد دوباره آن سطح داروهاي ضد انعقاد بايد به طور مرتب اندازه گيري شود تا اطمينان حاصل شود سطح آنها در حد مطلوب و بي خطر است

تجويز اكسيژن در صورت نياز

آنتي بيوتيك ها، در موارد آمبولي عفوني

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا هنگام برطرف شدن علايم التهابي ناشي از لخته شدن خون در بستر استراحت نماييد. در طي استراحت در بستر اندام هاي تحتاني را به طور مكرر حركت دهيد تا به جريان يافتن خون در آن ها كمك شود.

رژيم غذايي

رژيم خاصي نياز نيست

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟:

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم آمبولي ريه باشيد. اين حالت يك اورژانس است

بروز موارد زير در طي درمان

_ درد قفسه سينه

_ سرفه همراه خلط خوني

_ كوتاهي نفس

_ تشديد تورم و درد ساق پا

آمپيم

(نام لاتين: empyema)

شرح بيماري

آمپيم عبارت است از تجمع چرك در يكي از حفرات بدن معمولاً در فضاي اطراف ريه ها بين لايه هاي پرده جنب دچار عفونت اتفاق مي افتد. آمپيم به علت استفاده از آنتي بيوتيك ها تقريباً به ندرت رخ مي دهد.

علايم شايع

درد قفسه سينه اين درد مي تواند از يك ناراحتي مبهم تا درد تند و تيز، متغير باشد. درد غالباً با سرفه يا تنفس بدتر مي شود. درد ممكن

است به قسمت پاييني قفسه سينه يا شكم گسترش يابد.

تنفس تند و سطحي

لرز

تب

خستگي شديد

سرفه خشك

تنفس بد بو

كاهش وزن

علل

عارضه اي از:

عفونت هاي ريه يا قفسه سينه مثل ذات الريه سل يا آبسه ريه

روي هم خوابيدن ريه يا آسيب به قفسه سينه

وجود سرطان در ساير نقاط بدن

بيماري از گروه بيماري هاي درگير كننده بافت همبند و عروق مثل لوپوس اريتماي منتشر

بروز عفونت در نقطه اي ديگر از بدن كه به قفسه سينه گسترش يافته باشد.

نارسايي احتقاني قلب

بيماري كليه

بيماري كبد

عوامل تشديد كننده بيماري

تغذيه نامناسب

بيماري اخير (قسمت علل را ببينيد)

سيگار كشيدن

خستگي يا كار زياد

آب و هواي سرد و مرطوب

محيط زندگي شلوغ و غير بهداشتي

پيشگيري

در صورت بروز هر گونه بيماري يا عفونت جدي كه ممكن است باعث آمپيم شود، براي درمان به پزشك خود مراجعه كنيد.

عواقب مورد انتظار

درمان موفقيت آميز به كشف و درمان بيماري زمينه ساز بستگي دارد. خارج كردن چرك از فضاي تجمع چرك باعث تسريع بهبود مي شود. براي درمان معمولاً نياز به تجويز دوز بالاي آنتي بيوتيك وجود دارد و بيمار غالباً بايد بستري شود.

عوارض احتمالي

مننژيت (عفونت پرده پوشاننده مغز)

پريكارديت (عفونت پرده دور قلب

آندوكارديت (عفونت دريچه هاي قلب

آبسه مغز

درمان

اصول كلي

براي تشخيص كشت چرك و نيز عكس برداري از قفسه سينه با اشعه ايكس انجام مي گيرد.

درمان معمولاً شامل جراحي براي باز كردن حفره عفوني شده و تخليه چرك است اين روش توراكوسنتز ناميده مي شود.

سيگار نكشيد.

داروها

آنتي بيوتيك براي مبارزه با عفونت

براي

درد خفيف مي توان از استامينوفن استفاده كرد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا زماني كه درد و تب برطرف نشده باشد فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري خود را كم كنيد. سپس فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را تدريجاً از سرگيريد. بهبود كامل حدود دو ماه زمان مي برد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود مكمل هاي ويتاميني بخوريد و مايعات بيشتر بنوشيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آمپييم را داريد.

اگر يكي از موارد زير هنگام درمان رخ دهد:

_ تب

_ زياد شدن درد

_ بدتر شدن تنگي نفس

_ سرفه خشك و بدون خلط شود

_ بستر ناخن هاي دست يا پا تيره شود.

_ در خلط خون ظاهر شود

آمنوره (قطع قاعدگي ثانويه

(نام لاتين: amenorrhea secondary)

شرح بيماري

آمنوره (قطع قاعدگي ثانويه عبارت است از توقف قاعدگي براي حداقل 3 ماه در خانمي كه قبلاً قاعده مي شده است

علايم شايع

از بين رفتن دوره قاعدگي براي حداقل 3 ماه يا بيشتر در خانمي كه حداقل يك بار قاعدگي داشته است

علل

بارداري (اگر نزديكي رخ داده است

شيردهي به كودك شيرخوار

قطع مصرف قرص هاي ضدبارداري

يائسگي (در صورتي كه سن بيش از 35 سال و بارداري وجود نداشته باشد)

استرس عاطفي يا اختلال رواني

جراحي و برداشتن تخمدان ها و رحم

اختلال غدد درون ريز، از جمله هيپوفيز، هيپوتالاموس تيروييد، پاراتيروييد، غدد فوق كليوي و تخمدان ها

ديابت شيرين (مرض قند)

بيماري سل

چاقي بي اشتهايي عصبي يا پرخوري عصبي

فعاليت در زمان ابتلا

به اين بيماري جسماني شديد مثل دوهاي استقامت

عوامل تشديد كننده بيماري

استرس

تغذيه نامناسب

استفاده از بعضي داروها مثل مخدرها، فنوتيازين ها (از داروهاي ضد روان پريشي ، رزرپين يا هورمون ها

ورزش شديد

پيشگيري

اگر قطع قاعدگي به علت يك بيماري زمينه ساز مثل بيماري سل ديابت يا بي اشتهايي عصبي رخ داده است بايد اين بيماري زمينه ساز درمان شود.

اگر علت قطع قاعدگي مشخص نيست هيچ گونه روش خاصي براي پيشگيري وجود ندارد.

تغذيه بايد خوب باشد و بايد سعي شود وزن در حد مناسب نگهداري شود.

عواقب مورد انتظار

قطع قاعدگي خطري براي سلامتي نيست برطرف شدن آن بستگي به علت زمينه ساز دارد:

اگر آمنوره ناشي از بارداري يا شيردهي باشد، قاعدگي بعد از اتمام آنها باز خواهد گشت

اگر ناشي از قطع قرص هاي ضدبارداري باشد، قاعدگي بعد از 2 ماه تا 2 سال بايد باز گردد.

اگر ناشي از يائسگي باشد، قاعدگي ها مرتباً كاهش يافته و شايد ديگر هيچگاه برنگردد. برداشتن رحم نيز باعث قطع قاعدگي به طور دايمي خواهد شد.

اگر غدد درون ريز دچار اختلال شده باشند، با تجويز هورمون كاهش يافته معمولاً باعث بازگشت قاعدگي خواهد شد.

اگر قطع قاعدگي ناشي از بيماري هايي چون بي اشتهايي يا پرخوري عصبي باشد، درمان موفقيت آميز اين بيماري ها براي بازگشت قاعدگي ضروري است

اگر قطع قاعدگي ناشي از ديابت يا بيماري سل باشد، امكان دارد قاعدگي هرگز باز نگردد.

اگر قطع قاعدگي ناشي از فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري جسماني شديد باشد، با كاهش فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري ، قاعدگي باز خواهد گشت

عوارض احتمالي

در صورتي كه هيچ گونه علت جدي زمينه ساز پيدا نشود، هيچ عارضه اي رخ نخواهد داد.

امكان دارد بعضي از علايم كمبود استروژن مثل گُرگرفتگي و خشكي مجراي تناسلي بروز كنند.

امكان دارد توانايي بچه دار شد مختل شود.

درمان

اصول كلي

براي كمك به تشخيص معمولاً آزمايشاتي چون آزمايش بارداري اندازه گيري هورمون ها در خون و پاپ اسمير، ضروري هستند. امكان دارد كارهاي تشخيصي اي كه نياز به جراحي دارند، مثل لاپاروسكپي يا هيستروسكوپي نيز توصيه شوند.

ممكن است با عمل جراحي دهانه رحم گشادشده و با كورت ديواره داخلي رحم كورت كشيده مي شود.

درمان بيماري زمينه ساز در صورت وجود

روان درماني يا مشاوره در صورتي كه قطع قاعدگي ناشي از استرس باشد.

زمان هاي قاعدگي خود را يادداشت نماييد تا اگر قاعدگي مجدداً قطع شد، زودتر تشخيص داده شود.

داروها

از پروژسترون و / يا استروژن مي توان جهت درمان و نيز تشخيص استفاده نمود. جنبه تشخيصي درمان پروژسترون اين گونه است كه پروژسترون قطع شود و خونريزي قاعدگي رخ دهد، معلوم مي شود كه دستگاه تناسلي فعال است

امكان دارد براي درمان بيماري زمينه ساز از داروهاي ديگر نيز استفاده شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

هيچ محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

معمولاً رژيم خاصي توصيه نمي شود.

اگر اضافه وزن يا كاهش وزن وجود دارد، تغيير رژيم غذايي براي تصحيح مشكل توصيه مي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آمنوره را داريد.

اگر قاعدگي علي رغم درمان تا 6 ماه باز نگردد.

اگر دچار علايم جديد و نامنتظره بروز

كنند. هورمون هاي مورد استفاده در درمان ممكن است باعث عوارض جانبي شوند.

آمنوره اوليه

(نام لاتين: amenorrhea primary)

شرح بيماري

آمنوره اوليه عبارت است از فقدان كامل عادت ماهانه در يك دختر جوان حداقل 16 ساله ظاهراً طبيعي يا 14 ساله كه رشد طبيعي نداشته است يا خصوصيات ثانويه جنسي در وي به وجود نيامده اند. اين اختلال نادر است زيرا بيش از 95% از دختران اولين قاعدگي خود را تا 15 سالگي تجربه مي كنند.

علايم شايع

فقدان عادت ماهانه پس از بلوغ عادت ماهانه اكثر دختران تا سن 14 سالگي آغاز مي شود و سن متوسط شروع عادت ماهانه 12 سال و 8 ماه است

علل

معمولاً ناشناخته است علل احتمالي عبارتند از:

به تأخير افتادن بلوغ

ناهنجاري هاي مادرزادي مثل فقدان اعضاي تناسلي (مجرا تناسلي رحم يا تخمدان ها) يا غيرطبيعي بودن ساختمان آنها

بسته بودن كامل پرده بكارت كه به اين ترتيب مانع خروج خونريزي عادت ماهانه مي شود.

اختلالات دستگاه غدد درون ريز (تومورها، عفونت ها، يا ساير مشكلات

اختلالات كروموزمي

بيماري عمومي در بدن

ندرتاً، مشكلات تغذيه اي شديد مثل بي اشتهايي رواني يا فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بدني شديد مثلاً در ورزشكاران زن حرفه اي

عوامل افزايش دهنده خطر

استرس

استفاده از داروهايي مثل قرص هاي ضدحاملگي داروهاي ضدسرطان بار بيتورات ها، مخدرها، داروهاي كورتيزوني كلرديازپوكسايد و رزرپين

ورزش شديد

سابقه خانوادگي آغاز ديرهنگام عادت ماهانه

رژيم لاغري يا كاهش وزن شديد

پيشگيري

از هيچ دارويي سرخود استفاده نكنيد مگر با تجويز پزشك

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي حرفه اي ورزشي را در صورت توصيه

تا حدي كم كنيد.

در صورت وجود هرگونه بيماري زمينه ساز، براي درمان به پزشك مراجعه كنيد.

تغذيه مناسب و نگهداري وزن در حد ايده آل

عواقب مورد انتظار

فقدان عادت ماهانه به خودي خود يك خطر براي سلامتي محسوب نمي شود، اما علت آن بايد معلوم شود. اگر عامل آن يك كيست يا تومور تخمدان باشد، بايد جراحي انجام شود.

آمنوره معمولاً با هورمون درماني يا رفع علت زمينه ساز قابل معالجه است درمان ممكن است تا سن 18 سالگي به تعويق انداخته شود مگر اين كه بتوان علت را مشخص كرد و بدون خطر درمان نمود.

عللي كه گاهي نمي توان آنها را درمان نمود عبارتند از اختلالات كروموزومي و ناهنجاري هاي دستگاه تناسلي

عوارض احتمالي

پريشاني رواني در رابطه با تكامل جنسي

ناتواني در حامله شدن

در موارد نادر مشكلات غدد درون ريز، ممكن است علاوه بر هورمون درماني نياز به جراحي وجود داشته باشد.

درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است شامل موارد زير باشد: شرح حال پزشكي و شخصي و معاينه كامل اندازه گيري هورمون هاي خون به علاوه بررسي كار تيروييد و غدد فوق كليوي

درمان معمولاً شامل هورمون درماني جايگزين مي شود. درمان آمنوره اي كه ربطي به كمبود هورمون ندارد بسته به علت آن انجام مي گيرد.

روان درماني يا مشاوره در صورتي كه آمنوره در اثر استرس يا مشكلات تغذيه اي شديد به وجود آمده باشد.

در صورت لزوم يك جراحي كوچك براي ايجاد سوراخ در پرده بكارت كاملاً بسته

گاهي جراحي براي تصحيح ناهنجاري هاي دستگاه تناسلي

داروها

امكان دارد براي شروع خونريزي هورمون پروژسترون تجويز شود. اگر با قطع مصرف پروژسترون خونريزي آغاز شود، دستگاه

تناسلي درست كار مي كند و احتمال وجود بيماري غده هيپوفيز نيز كم است اگر با قطع مصرف پروژسترون خونريزي آغاز نشود، امكان دارد از داروهاي محرك تخمدان مثل كلوميفن يا گنادوتروپين ها (هورمون هاي طبيعي محرك تخمدان كه از هيپوفيز ترشح مي شوند) براي اين منظور استفاده شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد. مرتباً ورزش كنيد ولي شدت آن نبايد زياد باشد.

اگر اضافه وزن داريد يا زيادي لاغر هستيد، در رابطه با رژيم غذايي مناسب با پزشكتان يا متخصص تغذيه مشورت كنيد. سعي نكنيد با رژيم هاي لاغري سخت گيرانه وزن خود را به سرعت پايين بياوريد.

رژيم غذايي

روزانه سه وعده غذايي متعادل مصرف كنيد.

در صورتي كه بسيار لاغر يا چاق هستيد، در مورد رژيم غذايي با پزشك مشورت كنيد. با رژيم هاي سرخود سعي نكنيد وزن خود را كاهش دهيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما 16 سالتان شده است اما هرگز عادت ماهانه نداشته ايد.

اگر علي رغم درمان عادت ماهانه در عرض 6 ماه آغاز نشود.

آميبياز (اسهال خوني آميبي

(نام لاتين: amebiasis)

شرح بيماري

آميبياز (اسهال خوني آميبي) عبارت است از يك عفونت انگلي روده بزرگ و گاهي كبد. اسهال آميبي در تمام دنيا وجود دارد اما در كشورهاي در حال توسعه شايع تر است بسياري از افراد، خصوصاً كساني كه در آب و هواي معتدل زندگي مي كنند، اين انگل را دارند بدون اين كه علامتي داشته باشند. علايم وقتي ظاهر مي شوند كه انگل بافت روده بزرگ را مورد تهاجم قرار دهد. علايم ممكن است خيلي مبهم باشند.

علايم شايع

گاهي هيچ علامتي وجود ندارد.

اسهال متناوب

همراه با اجابت مزاج بد بو. در مراحل اوليه غالباً قبل از اسهال يبوست وجود دارد.

گاز و نفخ شكم

دل پيچه و حساسيت شكم به لمس

تب

گاهي مخاط و خون در اجابت مزاج

خستگي

دردهاي عضلاني اگر كبد گرفتار شده باشد:

درد در ناحيه كبد و سمت راست شكم

گاهي زرد شدن چشم ها و پوست

لرز شديد

كاهش وزن

علل

يك انگل ميكروسكپي به نام آنتاموبا هيستوليتيكا ، كه توسط پشه سوسك حمام و تماس مستقيم با دستمال يا غذاي آلوده به مدفوع انتقال مي يابد. شايع ترين منابع عفونت عبارتند از:

آلودگي در افرادي كه با غذا سروكار دارند.

معيوب بودن لوله كشي هتل يا كارخانه

سبزيجات يا ميوه هاي خامي كه با كود انساني پرورش يافته اند يا در آب آلوده شسته شده اند.

عوامل افزايش دهنده خطر

محيط زندگي شلوغ و غيربهداشتي

مسافرت به مناطق با زيرساخت هاي بهداشتي نامطلوب

زندگي در مؤسسات نگهداري مختلف مثل خانه سالمندان و غيره

پيشگيري

دستان خود را به طور مرتب بشوييد، خصوصاً قبل از غذا خوردن اگر در منطقه اي هستيد كه غذا و آب ممكن است در آنجا آلوده باشد، اقدامات زير ضروري هستند: _ آب آشاميدني را 5 دقيقه بجوشانيد. _ براي مسواك كردن و شستن دندان ها از آب شير استفاده نكنيد و مراقب باشيد هنگام حمام كردن آب قورت ندهيد. _ از خوردن ميوه با پوست يا سبزيجات ماهي يا صدف خام يا هرگونه محصول لبني مشكوك (بستني شير، كره و غير) خودداري كنيد.

عواقب مورد انتظار

در اكثر موارد بدن عارضه اسهال آميبي در عرض 3 هفته با درمان خوب

مي شود. در مواردي كه فرد به صورت حامل بيماري در آمده است هيچ علامتي ممكن است وجود نداشته باشد. در موارد شديد، امكان دارد اسهال خوني شديد بروز كند كه نياز به درمان در بيمارستان وجود دارد.

عوارض احتمالي

پريتونيت (التهاب پرده صفاق كه سطح حفره شكم را مي پوشاند).

هپاتيت يا آبسه كبد

آبسه ريه

عفونت پرده دور قلب

آبسه مغز

درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است عبارت باشند از آزمايش مدفوع و خون سي تي اسكن در موارد شك به گرفتاري كبد و در صورت لزوم نمونه برداري

در مورد بهداشت شخصي بسيار مراقب باشيد. مرتب حمام كنيد و پس از اجابت مزاج و قبل از دست زدن به غذا يا مواد غذايي دستان خود را با آب گرم و صابون بشوييد.

در مواردي كه آبسه كبد وجود دارد، جراحي ممكن است ضروري باشد.

داروها

امكان دارد مترونيدازول يا يدوكينول (يا هر دو)، پارومومايسين يا ديلوكسانيد تجويز شوند.

امكان دارد جايگزيني مايعات از دست رفته براي درمان اختلال آب و الكتروليت به وجود آمده در اثر اسهال ضروري باشد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

به هنگام حمله حاد اسهال در رختخواب استراحت كنيد. فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را وقتي آغاز كنيد كه تب رفع شود و اسهال رو به بهبود گذارد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي شامل غذاهاي نرم و تدريجاً از سر گرفتن رژيم غذايي عادي

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم اسهال آميبي را داريد.

اگر يكي از موارد زير هنگام

درمان رخ دهد: _ دل پيچه بيش از 24 ساعت طول بكشد. _ اسهال يا خون در اجابت مزاج بيشتر شود. _ استفراغ آغاز شود. _ درد در ناحيه كبد آغاز شود يا زردي به وجود آيد (زردي پوست يا چشم ها) _ بثور پوستي ظاهر شود. _ تحريك پذيري يا سردرد شديد رخ دهد.

آميوتروفيك لاترال اسكلروز

(نام لاتين: amyotrophic lateral sclerosis)

شرح بيماري

آميوتروفيك لاترال اسكلروز (ALS) عبارت است از تخريب پيش رونده سلول هاي طناب نخاعي كه منجر به از دست رفتن تدريجي عملكرد عضلات مي شود. اين بيماري مسري يا سرطاني نيست علايم اين بيماري ممكن است با علايمي كه در اثر بيماري لايم در دستگاه عصبي بروز مي كند اشتباه شوند. در بيماري ALS ، دستگاه عصبي مركزي و عضلات به خصوص عضلات دست ساعد، پا، سر و گردن درگير مي شوند.

علايم شايع

پرش و ضعف عضلات كه از دست ها شروع شده به بازوها و پاها گسترش مي يابد. نهايتاً عضلات مسؤول تنفس و بلع نيز درگير شده دچار ضعف مي شوند.

گرفتگي عضله

سفتي و انعطاف ناپذيري گروه هاي عضلاني

كاهش وزن بدون توجيه

خورده خورده و نامفهوم صحبت كردن

معمولاً توانايي هاي ذهني مشكلي پيدا نمي كنند

حملات ناگهاني خنده يا گريه

علل

علت دقيق آن نامشخص است

عوامل تشديد كننده بيماري

سن بالاي 40 سال

سابقه خانوادگي ALS

بروز اين بيماري در بين افرادي كه شغلشان مستلزم فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بدني شديد است بيشتر گزارش شده است

پيشگيري

در حال حاضر نمي توان از اين بيماري پيشگيري كرد.

عواقب مورد انتظار

در حال حاضر اين بيماري علاج ناپذير است

بيماران معمولاً در عرض 5-2 سال فوت مي كنند، اما 20% از آنها تا 5 و 10% از آنها تا 10 سال زنده مي مانند.

تحقيقات علمي در زمينه علل و درمان اين بيماري در حال انجام هستند، بنابراين اميد مي رود كه روش هاي درماني مؤثرتري يافت شوند و نهايتاً علاج آن ميسر گردد.

عوارض احتمالي

عدم توانايي حركت ناشي از بيماري باعث بروز زخم هاي ناشي از فشارآمدن طولاني مدت روي نقاط خاص مي شود.

ذات الريه ناشي از مشكل در بلع و جمع شدن ترشحات در راه هاي هوايي

زوال رفتن پيش رونده قواي جسماني فرد بر جنبه هاي مختلف زندگي وي از جمله روابط كار، درآمد، هماهنگي عضلاني و مسايل جنسي تأثير منفي مي گذارد.

درمان

اصول كلي

تشخيص شامل آزمون الكترميوگرافي (نوار عضله است اين آزمايش براي ارزيابي انتقال پيام هاي عصبي به عضله انجام مي گيرد.

هيچ درمان اختصاصي وجود ندارد. براي كنترل علايم و اورژانس هاي عارض شده بيمار تحت مراقبت حمايتي قرار مي گيرد.

براي پيشگيري از زخم هاي فشاري بايد مراقبت پرستاري در حد مناسب انجام گيرد.

بيمار بايد تكنيك مكش و بيرون آوردن ترشحات جمع شده در ريه خود را ياد بگيرد.

روان درماني يا مشاوره براي يادگيري روش هاي مقابله با ناتواني و معلوليت

نهايتاً بستري شدن در بيمارستان يا مراكز نگهداري از بيماران دچار بيماري هاي مزمن

داروها

هيچ دارويي براي درمان ALS وجود ندارد.

آنتي بيوتيك براي مبارزه با عفونت در صورت بروز ذات الريه

داروي باكلوفن ممكن است به كاهش سفتي و انعطاف پذيري عضلات كمك كند.

از داروهاي ضدافسردگي شايد بتوان براي كاهش توليد بزاق استفاده نمود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا حدي كه امكان

دارد بيمار بايد فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري خود را حفظ كند. ضعف عضلاني تدريجاً توانايي جسماني فرد را كاهش مي دهد. با استفاده از يك برنامه مخصوص بازتواني مي توان استقلال فرد را به مدت بيشتري حفظ نمود.

بايد وسايلي تهيه شوند تا فرد را در حركت كمك كنند، مثلاً واكِر يا صندلي چرخدار.

رژيم غذايي

اگر مشكل در بلع وجود دارد، بايد غذاهاي نرم و راحت الحلقوم خورده شوند.

نهايتاً ممكن است نياز به دادن غذا از راه لوله وجود داشته باشد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آميوتروفيك لاترال اسكلروز (ALS) را داريد.

اگر پس از تشخيص و اقدامات لازم دچار سرفه تنگي نفس يا تب شده ايد.

آنافيلاكسي (شوك آلرژيك

(نام لاتين: anaphylaxis)

شرح بيماري

آنافيلاكسي (شوك آلرژيك عبارت است از يك پاسخ آلرژيك شديد به داروها و بسياري از مواد آلرژي زاي ديگر كه زندگي فرد را به خطر مي اندازد. آن دسته از واكنش هاي آلرژيكي كه تقريباً بلافاصله رخ مي دهند معمولاً شديدترين هستند.

علايم شايع

امكان دارد علايم زير در عرض چند ثانيه يا چند دقيقه پس از مواجهه با ماده اي كه به آن آلرژي شديدي داريد رخ دهند:

حالت سوزن سوزن شدن يا كرختي اطراف دهان

عطسه

سرفه يا خس خس

تورم صورت و دست ها

احساس اضطراب

نبض ضعيف و سريع

دل پيچه در ناحيه معده استفراغ و اسهال

خارش در تمام بدن و اغلب همراه با كهير

اشك ريزش

احساس گرفتگي در سينه مشكل در نفس كشيدن

تورم يا خارش در دهان يا گلو

تپش قلب

غش

از دست دادن هوشياري

علل

خوردن يا تزريق ماده اي كه به آن حساس هستيد. پاسخ آلرژيكي كه براي خنثي كردن يا خلاص شدن از شر اين ماده از سوي بدن داده مي شود خود منجر به بروز يك نوع واكنش بسيار بيش از حد عادي شده كه گاهي زندگي را نيز در معرض خطر قرار مي دهد. آن چيزهايي كه بيشتر باعث بروز اين گونه واكنش مي شوند عبارتند از:

انواع داروها، به خصوص پني سيلين تزريق دارو با خطر بيشتري همراه است تا قرص و كپسول يا قطره

گزش يا نيش حشرات مثل انواع زنبور، مورچه هاي گزنده و برخي عنكبوت ها

واكسن ها

گرده گياهان

موادي كه در بعضي از انواع عكس برداري تزريق مي شوند.

غذاها، به خصوص تخم مرغ باقلا، لوبيا، غذاهاي دريايي و ميوه ها

ورزش

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه آلرژي خفيف به چيزهايي كه در بالا ذكر شد.

سابقه اگزما، تب يونجه يا آسم

پيشگيري

اگر سابقه آلرژي داريد:

پيش از پذيرفتن هرگونه دارو، مطلب را به پزشك يا دندانپزشك گوشزد كنيد. پيش از اينكه تزريقي براي شما انجام شود، از ماهيت آن مطلع شويد.

هميشه و در همه جا يك كيت آنافيلاكسي به همراه داشته باشيد. مطمئن شويد كه خانواده تان طريقه استفاده از كيت را بلدند تا وقتي واكنش در شما بروز كرد بتوانند از آن استفاده كنند.

اگر به گزش حشرات آلرژي داريد، به هنگام بيرون رفتن لباس هاي محافظتي بپوشيد.

هميشه يك دست بند يا گردن آويز مخصوص داشته باشيد كه روي آن آلرژي شما مشخص باشد.

هميشه پس از تزريق هرگونه دارو، تا 15 دقيقه در مطب پزشك بمانيد. هرگونه علامت آلرژي

را فوراً اطلاع دهيد.

يكي از روش هايي را كه مي توانيد مدنظر قرار دهيد عبارت است از تزريق ماده اي كه به آن حساسيت داريد به روشي مخصوص و تدريجي به طوري كه حساسيت شما به تدريج برطرف شود (نام ديگر اين روش حساسيت زدايي است .

عواقب مورد انتظار

با درمان فوري و به موقع كاملاً بهبود مي يابيد.

عوارض احتمالي

در صورت عدم درمان فوري و به موقع امكان دارد آنافيلاكسي منجر به شوك ايست قلبي و مرگ شود.

درمان

اصول كلي

اگر علايم آنافيلاكسي را در فردي مشاهده كرديد و ديديد كه تنفس وي متوقف شد: _ اورژانس را خبر كنيد يا به فرد ديگري بگوييد اين كار را انجام دهد. (اگر اين اتفاق براي يك كودك افتاده است قبل از خبر كردن اورژانس اقدامات احيا را به مدت يك دقيقه انجام دهيد.) _ فوراً تنفس دهان به دهان را آغاز كنيد. _ اگر قلب ضربان ندارد، ماساژ قلبي بدهيد. _ تا زماني كه كمك نرسيده است عمليات احيا را ادامه دهيد.

هر گاه دارويي را مصرف مي كنيد، نسبت به امكان بروز واكنش آلرژيك هوشيار باشيد و آمادگي اين را داشته باشيد كه به محض بروز علايم اقدامات لازم را انجام دهيد. اگر قبلاً دچار واكنش آلرژيك شديد شده ايد، هميشه كيت آنافيلاكسي همراه داشته باشيد.

درمان طولاني مدت مستلزم حساسيت زدايي است

داروها

تزريق اپي نفرين (آدرنالين تنها درمان فوري مؤثر است

داروهايي مثل آمينوفيلين كورتيزون يا آنتي هيستامين ها، كه پس از آدرنالين تزريق مي شوند، جلوي بازگشت علايم حاد را مي گيرند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين

بيماري

به محض بهبود علايم حمله فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را از سر بگيريد. اما اگر علايم دوباره برگشتند، بايد 24 ساعت تحت نظر باشيد.

رژيم غذايي

از خوردن غذاهايي كه به آنها آلرژي داريد خودداري كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آنافيلاكسي را بروز داده ايد. اين يك اورژانس است فوراً درخواست كمك اورژانس نماييد.

اگر دچارعلايم جديد و نامنتظره بروز كرده اند. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

آندوكارديت

(نام لاتين: endocarditis)

شرح بيماري

آندوكارديت عبارت است از يك عفونت غير مسري كه عضله قلب دريچه هاي قلب و آندوكارديوم (پوشش داخلي حفرات يا دريچه هاي قلب را درگير مي سازد.

علايم شايع

علايم زودهنگام

خستگي و ضعف

تب لرز و تعريق زياد، خصوصاً در شب

كاهش وزن

دردهاي مبهم

وجود صداي غير طبيعي در قلب علايم دير هنگام

لرز شديد و تب بالا

تنگي نفس در هنگام فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تورم پاها و شكم

تند يا نامنظم شدن ضربان قلب

علل

باكتري ها يا قارچ هايي كه وارد خون مي شوند و دريچه ها و پوشش داخلي قلب را در كساني كه قبلاً آسيب قلبي (به قسمت عوامل خطر در زير مراجعه كنيد) داشته اند عفوني مي كنند. باكتري ها يا قارچ ها به دريچه ها، عضله و پوشش داخلي قلب آسيب وارد مي آورند يا آسيبي كه از قبل وجود داشته است را تشديد مي كنند.

عوامل تشديد كننده بيماري

تب رماتيسمي

بيماري مادرزادي قلب

پس از وارد آمدن آسيب به

دريچه هاي قلب خطر آندوكارديت در اثر عوامل زير بيشتر مي شود: _ حاملگي _ تزريق مواد آلوده به داخل جريان خون مثلاً همراه با تزريق وريدي مواد مخدر _ سوء در مصرف الكل _ استفاده از داروهاي سركوب كننده ايمني _ وجود دريچه مصنوعي در قلب

پيشگيري

اگر دريچه قلبتان آسيب ديده است يا صداي غير طبيعي در قلب شما شنيده مي شود:

پيش از انجام هر گونه اقدام پزشكي كه امكان ورود باكتري ها به خون در طي آن وجود دارد به پزشك يا دندانپزشك اطلاع دهيد و آنتي بيوتيك مناسب جهت پيشگيري از بروز آندوكارديت دريافت كنيد. اين مسأله به خصوص بايد قبل از كارهاي دندانپزشكي زايمان و جراحي در دستگاه ادراري يا گوارش مدنظر قرار گيرد.

هيچگاه الكل ننوشيد.

قبل از حامله شدن با پزشك خود مشورت كنيد.

مواد مخدر تزريقي مصرف نكنيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با تشخيص و درمان زودهنگام قابل معالجه است امابهبود ممكن است هفته ها طول بكشد. اگر درمان به تأخير افتد، عملكرد قلب كاهش يافته و نارسايي احتقاني قلب و مرگ رخ خواهد داد.

عوارض احتمالي

تشكيل لخته هاي خوني كه ممكن است به مغز، كليه ها، يا احشاي شكمي بروند و باعث بروز عفونت آبسه يا سكته مغزي شوند. اختلالات ريتم قلب (شايعترين آن فيبريلاسيون دهليزي است

درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است عبارت باشند از: شمارش سلول هاي خون و كشت خون نوار قلب عكس برداري از قلب و ريه ها با اشعه ايكس و اكوكارديوگرام

- هدف درمان ريشه كني ميكروب ها با دارو، و فراهم آوردن مراقبت هاي حمايتي براي رفع علايم

است

- بستري شدن در بيمارستان در مرحله حاد بيماري زماني كه وضعيت بيمار با ثبات شد، بعضي از بيماران را مي توان از بيمارستان ترخيص كرد و ادامه مراقبت از آنها را در منزل پي گرفت

- جراحي براي تعويض دريچه عفوني شده در بعضي از بيماران

- اگر دريچه قلبتان آسيب ديده است قبل از هر اقدام پزشكي مشكل خود را به پزشك يا دندانپزشك اطلاع دهيد. در برخي از موقعيت ها، نياز به استفاده از آنتي بيوتيك براي پيشگيري از آندوكارديت وجود خواهد داشت

- پس از رهايي از آندوكاريت مرتب زير نظر پزشك باشيد تا از عود بيماري پيشگيري شود.

- هميشه دست بند يا گردن آويز مخصوص كه نشان دهنده مشكل پزشكي شما باشد همراه داشته باشيد. در كيف پول خود روي يك كارت فهرست آنتي بيوتيك هاي مورد نياز براي مصرف پيش از كارهاي دندانپزشكي و پزشكي را يادداشت كنيد.

داروها

مصرف آنتي بيوتيك به مدت چندين هفته براي مبارزه با عفونت غالباً آنتي بيوتيك به صورت تزريقي مصرف مي شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا زمان بهبودي كامل در رختخواب استراحت كنيد. زماني كه در رختخواب استراحت مي كنيد، پاهاي خود را مرتب خم و راست كنيد تا از تشكيل لخته در سياهرگ هاي عمقي پا پيشگيري شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را در صورتي كه وضعيت جسمي تان اجازه دهد از سر بگيريد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آندوكارديت را داريد.

اگر يكي از موارد زير

به هنگام درمان يا پس از آن رخ دهد:

_ افزايش وزن بدن بدون اينكه رژيم غذايي تغيير كرده باشد.

_ وجود خون در ادرار

_ تنگي نفس يا درد قفسه سينه

_ ضعف يا فلج ناگهاني در عضلات صورت تنه يا اندام ها

آندومتريوز

(نام لاتين: endometriosis)

شرح بيماري

آندومتريوز عبارت است از اختلالي كه در آن بافت مشابه پوشش داخلي رحم (آندومتر) در نقاطي غيرمعمول در قسمت پاييني شكم ظاهر شود. اين بافت ممكن است روي سطح تخمدان پشت رحم و در حفره لگني روي ديواره روده و ندرتاً در نقاطي دورتر به وجود آيد. آندومتريوز به چهار مرحله محدود، خفيف متوسط و شديد تقسيم مي شود كه بيانگر محل قرارگيري و شدت اختلال هستند. اين اختلال مي تواند در هر سني از بلوغ تا يائسگي رخ دهد اما در سنين 30-20 سالگي بيشتر ديده مي شود.

علايم شايع

علايم زير ممكن است به طور ناگهاني ظاهر شوند يا طي چندين سال به وجود آيند:

درد لگني فزاينده به هنگام عادت ماهانه خصوصاً روزهاي آخر گاهي درد لگني ممكن است در هر زماني رخ دهد.

درد به هنگام مقاربت جنسي

لكه بيني قبل از عادت ماهانه

گاهي وجود خون در ادرار يا مدفوع

كمردرد؛ درد همراه با انقباضات روده اي

نازايي

علل

ناشناخته هستند، اما پزشكان نظريه زير را بيشتر از بقيه قبول دارند؛ معمولاً در هنگام تخمك گذاري پوشش داخلي رحم (آندومتر) ضخيم شده تا آماده كاشته شدن تخم لقاح يافته باشد. اگر اين اتفاق نيافتد، بافت پوشش داخلي رحم كنده شده و در خونريزي عادت ماهانه از بدن خارج

مي شود و در بعضي از موارد، اين بافت تخريب شده تجمع يافته و از راه لوله هاي رحمي به درون حفره لگن مي روند. بافت در اينجا آزادانه غوطه ور مي شود و خود را به ساير بافت ها مي چسباند و در هر ماه رشد كرده و به ساير نقاط هم گسترش مي يابد. رشد بافت آندومتر بر روي احشاي لگني ممكن است باعث چسبيدن احشاء به يكديگر شود و به اين ترتيب درد و سايرعلايم ظاهر خواهند شد.

عوامل تشديد كننده بيماري

خانم هايي كه حامله نمي شوند يا حاملگي را به تعويق مي اندازند.

سابقه خانوادگي آندومتريوز

تنگ يا بسته شدن گردن رحم (مسير خروجي بافت تخريبي و خون

پيشگيري

اقدام خاصي براي پيشگيري نمي توان انجام داد. تنها مي توان با تشخيص زودهنگام و درمان مناسب از گسترش آندومتريوز جلوگيري كرد.

عواقب مورد انتظار

بدون درمان آندومتريوز تدريجاً شديد مي شود. اما پس از يائسگي به علت كاهش توليد استروژن تدريجاً پسرفت مي كند.

علايم را مي توان با دارو تخفيف داد و گاهي اين بيماري با جراحي قابل معالجه است

در خانم هايي كه شدت بيماري در آنها زياد است موفقيت درمان كمتر است

عوارض احتمالي

نازايي به علت كاشته شدن بافت در لوله هاي رحمي و تنگ شدن آنها

درد ناتوان كننده اما اين درد هيچگاه نشانه اي از تهديد زندگي نيست

مشكلات ادراري و اجابت مزاج

چسبندگي احشاي لگني

عود آندومتريوز پس از جراحي

وجود بافت كاشته شده روي تخمدان مي تواند باعث ايجاد كيست هاي بزرگ و توده هاي لگني به نام آندومتريوما شود.

درمان

اصول كلي

امكان دارد تشخيص اين اختلال دشوار و نيازمند معاينات مكرر يا اقدامات جراحي تشخيصي مثل

لاپاروسكوپي باشد. در لاپاروسكوپي با ايجاد منفذي از روي شكم وسيله اي باريك كه نوك آن منبع نور قرار دارد به درون حفره شكم فرستاده شده و احشاي شكمي و لگني بررسي مي شوند. عكس برداري از قست پاييني روده ها با اشعه ايكس (همراه با تنقيه باريم براي بهتر ديدن روده ها) ممكن است در رسيدن به تشخيص كمك كننده باشد.

- درمان برحسب مرحله بيماري سن بيمار، و تصميم به بچه دار شدن يا نشدن متفاوت است

- اگر بچه مي خواهيد، هرچه زودتر به فكر حاملگي باشيد. حاملگي ممكن است بيماري را مقداري تخفيف هم بدهد. توجه داشته باشيد كه به تعويق انداختن حاملگي ممكن است به نازايي بيانجامد.

- به جاي تامپون از نوارهاي بهداشتي استفاده كنيد. تامپون ممكن است احتمال جريان پس گرد خون و بافت تخريبي و ورود آن به حفره شكم و لگن را بيشتر كند.

- براي تخفيف درد از گرما استفاده كنيد. يك صفحه گرم كننده يا شيشه آب داغ را روي شكم يا كمر قرار دهيد، يا حمام آب گرم بگيريد تا عضلات شل شوند و ناراحتي تخفيف يابد.

- امكان دارد براي حذف بافت كاشته شده از جراحي با ليزر يا منعقد ساختن بافت با جريان الكتريكي استفاده شود.

- جراحي براي برداشتن بافت هاي كاشته شده يا درآوردن رحم لوله هاي رحمي و تخمدان ها در خانم هايي كه ديگر نمي خواهند حامله شوند.

داروها

مي توان از داروهاي ضد التهابي غيراستروييدي براي رفع درد خفيف استفاده كرد.

امكان دارد داروهاي ضد درد قوي تري تجويز شوند.

داروهاي رايجي كه براي درمان آندومتريوز با مهار كار تخمدان تجويز مي شوند عبارتند از قرص هاي جلوگيري

از حاملگي داروهاي پروژستروني دانازول و هورمون آزاد كننده گنادوترويين ها.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

ورزش حتي راه رفتن درد را تخفيف داده و سطح استروژن را كاهش مي دهد كه اين ممكن است باعث كند شدن رشد آندومتريوز شود.

پس از جراحي نياز است تا فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري مقداري محدود شود.

رژيم غذايي

از خوردن كافئين اجتناب كنيد زيرا به نظر مي رسد درد را در بعضي از خانم ها بدتر كند.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آندومتريوز را داريد.

اگر يكي از موارد زير هنگام درمان رخ دهد:

_ درد غير قابل تحمل

_ خونريزي غيرمعمول يا زياد

- اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

- اگر پس از درمان علايم مجدداً ظاهر شوند.

آنرژين صدري

(نام لاتين: angina pectoris)

شرح بيماري

آنرژين صدري عبارت است از درد قفسه سينه كه از قلب برخاسته باشد. درد معمولاً زير استخوان جناغ حس مي شود و به علت نرسيدن اكسيژن به مقدار كافي به عضله قلب روي مي دهد. عواملي چون ورزش هيجانات عاطفي يا غذاهاي سنگين در فردي كه از قبل مشكل قبلي داشته است مي توانند باعث برانگيخته شدن اين نوع درد شوند. در حالت عادي وقتي نياز قلب به اكسيژن زياد مي شود، رگ هاي خونرسان قلب مي توانند از پس برآوردن اين نياز برآيند. اما اگر رگ هاي قلبي بيمار باشند، يا فشارخون بالا باشد، خونرساني به عضله قلب محدود

مي شود. اين درد معمولاً در مردان بالاي 35 سال و خانم هايي كه يائسگي را پشت سر گذاشته اند ديده مي شود.

علايم شايع

احساس سفتي فشرده شدن فشار، يا درد در قفسه صدري

بروز ناگهاني مشكل در تنفس (گاهي

درد قفسه صدري مشابه سوءهاضمه

حالت خفگي در گردن

درد قفسه صدري كه به آرواره دندان ها، يا گوش تير مي كشد

سنگيني كرختي سوزن سوزن شدن يا درد در قفسه صدري بازو، شانه آرنج يا دست معمولاً در سمت چپ

درد در بين دو كتف

علل

بيماري سرخرگ هاي قلبي به عبارتي انسداد يا انقباض سرخرگ هايي كه به قلب خونرساني مي كنند.

كم خوني

پركاري تيروييد

تندشدن ضربان قلب

بيماري دريچه قلب

عوارض افزايش دهنده خطر

سيگاركشيدن چاقي ديابت شيرين (مرض قند)

فشارخون بالا، كلسترول بالا

خوردن زياده از حد چربي يا نمك

عدم تحرك خستگي كار زياد يا استرس

سابقه خانوادگي بيماري سرخرگ هاي قلبي

قرار گرفتن در معرض سرما يا باد

پيشگيري

درمان علل يا عوامل خطر زمينه ساز

ترك سيگار

خوردن غذاهاي كم چرب و كم نمك كاهش وزن در صورت اضافه وزن

اجتناب از عوامل فيزيكي يا عاطفي استرس زا كه باعث بروز حمله آنژين صدري مي شوند.

پس از مشورت با پزشك به طور منظم ورزش كنيد.

عواقب مورد انتظار

آنژين صدري خفيف با استراحت و استفاده از نيتروگليسيرين و ساير داروها برطرف مي شود. براي برطرف كردن بيماري هاي زمينه ساز ممكن است درمان هاي ديگري ضروري باشند.

عوارض احتمالي

حمله قبلي

نارسايي احتقاني قلب

بي نظمي هاي ضربان قلب كه بالقوه مرگبار هستند.

درمان

اصولي كلي

هدف درمان عبارت

است از كاهش نياز قلب به اكسيژن يا افزايش اكسيژن رساني به قلب اين هدف معمولاً با دارو قابل دستيابي است

اگر آنژين صدري با دارو كنترل نشد، درمان هاي ديگر عبارتند از: آنژيوپلاستي با بادكنك براي بازكردن سرخرگ هاي قلبي مسدودشده يا جراحي باي پاس در حالتي كه سرخرگ هاي قلبي شديداً مسدود شده اند.

توصيه هايي كه در قسمت پيشگيري ذكر شد را رعايت نماييد.

از موقعيت هايي كه كار قلب را افزايش مي دهند پرهيز كنيد، مثلاً عصبانيت هواي خيلي گرم يا سرد، ارتفاع بالا (البته به جز مسافرت با هواپيماي مسافربري ، يا فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري شديد بدني به طور ناگهاني

داروها

نيتروگليسيرين آنژين صدري حاد را بهبود مي بخشد، اما تأثيري بر علايم ساير بيماري ها ندارد. اين مي تواند در عرض چند ثانيه درد را برطرف كند. هميشه آن را براي استفاده فوري همراه داشته باشيد.

امكان دارد ساير داروها مورد استفاده براي بيماري سرخرگ هاي قلبي مثل آسپيرين بتا _ بلوكرها، يا داروهاي مسدودكننده كانال كلسيم نيز تجويز شوند. در اين صورت رعايت دقيق دستور دارويي بسيار مهم است

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري خود را طوري تنظيم كنيد كه درد بروز نكند.

البته اين طور نباشد كه آنژين صدري را بهانه كنيد و اصلاً ورزش نكنيد. بايد توجه داشته باشيد كه انجام ورزش به صورت متعادل و منظم (با نظر پزشك مي تواند به كنترل علايم كمك كند.

رژيم غذايي

توصيه مي شود غذاهاي كم چرب و كم نمك استفاده نماييد.

در صورت اضافه وزن وزن خود را

كم كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر علايم آنژين صدري را داريد.

اگر يكي از موارد زير پس از تشخيص رخ دهد: _ حمله درد قفسه صدري علي رغم استراحت و درمان با نيتروگليسيرين بيش از 15-10 دقيقه طول بكشد. _ با درد قفسه صدري از خواب بلند مي شويد و درد با يك قرص نيتروگليسيرين برطرف نمي شود. اگر اين حملات ادامه يافتند، حتماً مراجعه كنيد، حتي اگر نيتروگليسيرين آنها را برطرف كند. _ حمله درد قفسه صدري متفاوت با گذشته يا شديدتر از حد معمول است

آنسفاليت ويروسي

(نام لاتين: encephalitis viral)

شرح بيماري

آنسفاليت ويروسي عبارت است از التهاب حاد مغز در اثر عفونت ويروسي عفونت ويروسي مي تواند از همان اول باعث آنسفاليت شود يا اين كه به عنوان عارضه اي ثانويه به دنبال عفونت هاي ويروسي مثل سرخك آبله مرغان سرخجه آبله گاوي و عفونت ناشي از ساير ويروس هاي كمتر شناخته شده يا واكسيناسيون آبله رخ دهد.

علايم شايع

موارد خفيف

گاهي بدون علامت

تب

احساس ناخوشي موارد شديد:

استفراغ

تورم يا بيرون زدن ملاج شيرخواران

سردرد

سفتي گردن

هم اندازه نبودن مردمك ها

از دست دادن هوشياري

تغييرات شخصيتي

تشنج

ضعف يا فلج گاهگاهي دست يا پا

دو تا ديدن اشياء

اختلال در صحبت كردن

از دست دادن شنوايي

خواب آلودگي كه به سمت اغما پيشرفت مي كند.

علل

ويروس هايي كه باعث بيماري هاي ديگر مي شوند مثل فلج اطفال تب خال سرخك اوريون آبله مرغان منونوكلئوز عفوني هپاتيت عفوني سرخجه آبله ويروس كوكساكي و بيماري هاي اكوويروسي

ويروس هايي كه ناقل آنها پشه ها يا

ساير حشرات هستند.

مسموميت با سرب

واكنش نسبت به واكسن

سرطان خون

عوامل تشديد كننده بيماري

نوزادان و شيرخواران

سن بالاي 60 سال

وجود بيماري كه مقاومت بدن را كم كرده باشد.

محيط زندگي شلوغ يا غير بهداشتي

آلودگي با ويروس ايدز

پيشگيري

از تماس با هر بيماري كه آنسفاليت دارد خودداري كنيد.

در صورت وجود هر گونه عفونتي در بدن به پزشك مراجعه كنيد، خصوصاً عفونت هاي ويروسي كه در قسمت علل ذكر شدند. بايد تلاش شود تا از گسترش عفونت جلوگيري شود.

اگر در نواحي پرخطر به سر مي بريد، از مواد دافع حشرات و توري جهت جلوگيري از گزش حشره استفاده كنيد.

عواقب مورد انتظار

آنسفاليت ويروسي خفيف يك بيماري شايع است و امكان دارد اصلاً جلب توجه نكند. در مواردي كه آنسفاليت شديد باشد معمولاً بيمار بايد بستري شود.

عوارض و موارد فوت ناشي از آنسفاليت بيشتر در شيرخواران و پيرمردان ديده مي شود. بيماراني كه به ساير گروه هاي سني تعلق دارند معمولاً به طور كامل بهبود مي يابند. انتظار مي رود بهبودي در عرض 3-2 هفته حاصل مي شود، مگر در موارد شديد

عوارض احتمالي

درصد بسيار كمي از بيماران دچار آسيب دايمي مغز مي شوند كه عملكرد ذهني يا عضلاني بيمار را مختل مي كند.

درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است شامل موارد زير باشند: بررسي هاي آزمايشگاهي خون و مايع نخاع عكس برداري از جمجمه با اشعه ايكس و نواز مغز

درمان مشتمل است بر داروهاي متناسب و بر مبناي تشخيص و نيز مراقبت هاي حمايتي

امكان دارد نياز به بستري كردن بيمار در بخش مراقبت هاي ويژه (آي سي يو) وجود داشته باشد.

بيمار بايد از نظر مشكلات

تنفسي يا گروه خون نيز تحت درمان قرار گيرد.

داروها

استامينوفن براي سردرد يا تب

امكان دارد داروهاي ضد ويروسي مثل آسيلكووير يا آمانتادين تجويز شوند

داروهاي ضد تشنج

ندرتاً داروهاي كورتيزوني براي مهار التهاب

در صورت لزوم داروهاي كنترل كننده صرع

اگر آزمايشات نشان دهنده يك علت باكتريايي يا قارچي باشند، داروي اختصاصي آن تجويز خواهد شد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

بايد در رختخواب استراحت كنيد. همانطور كه گفته شد، بهبود بيماري 3-2 هفته طول مي كشد. البته تدريجاً هر چقدر كه قدرت و احساس سلامتي تان اجازه مي دهد فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري داشته باشيد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود، البته ممكن است نياز به سرم وجود داشته باشد. در بيماستان وضعيت آب و الكتروليت بدن مرتباً كنترل مي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آنسفاليت را داريد.

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

آنوريسم

(نام لاتين: aneurysm)

شرح بيماري

آنوريسم عبارت است از بزرگ شدن يا بيرون زدگي ديواره يك سرخرگ در اثر ضعف ديواره سرخرگ آنوريسم اغلب پس از حمله قلبي رخ مي دهد و معمولاً در آئورت (سرخرگ بزرگي كه از قلب منشاء گرفته و در سينه و شكم به سمت پايين حركت مي كند) يا سرخرگ هايي كه مغز، پاها، يا ديواره قلب را تغذيه مي كنند، ايجاد مي شود.

علايم شايع

آنوريسم در قفسه صدري باعث درد قفسه صدري گردن كمر، و شكم مي شود. درد ممكن است ناگهاني و تيز

باشد.

آنوريسم در شكم باعث درد در كمر (گاهي شديد)، بي اشتهايي و كاهش وزن و وجود يك توده ضربان دار در شكم مي شود.

آنوريسم در يك سرخرگ در پا باعث نرسيدن خون به قدر كافي به نقاط مختلف پا مي شود. در نتيجه پا دچار ضعف و رنگ پريدگي مي شود، يا اينكه متورم شده رنگ آن به آبي تغيير مي كند. امكان دارد يك توده ضربان دار در ناحيه كشالة ران يا پشت زانو وجود داشته باشد.

وجود آنوريسم در يك سرخرگ مغزي باعث سردرد (اغلب ضربان دار)، ضعف فلج يا كرختي درد پشت چشم تغيير بينايي يا نابينايي نسبي و مساوي نبودن اندازه مردمك ها مي شود.

وجود آنوريسم در عضله قلب باعث نامنظم شدن ضربان قلب و علايم نارسايي احتقاني قلب مي شود.

علل

شايع ترين علت افزايش فشارخون است كه سرخرگ را ضعيف مي كند.

آترواسكلروز (تصلب شرايين

ضعف مادرزادي سرخرگ (به خصوص در مورد آنوريسم هاي سرخرگ هايي كه به مغز مي روند.

عفونت آئورت در اثر بيماري سيفليس (نادر است .

صدمه فيزيكي

عوامل تشديد كننده بيماري

سن بيشتر از 60 سال

سابقه حمله قلبي

فشارخون بالا

سيگاركشيدن

چاقي

سابقه خانوادگي تصلب شرايين

پلي آرتريت گرهي (يك نوع بيماري كه طي آن التهاب سرخرگ هاي كوچك و متوسط رخ مي دهد)

آندوكارديت باكتريال (عفونت سطح داخلي قلب

پيشگيري

ترك سيگار

ورزش منظم

تغذيه كافي و رژيم كم چربي

در صورت وجود سيفليس درمان زودهنگام

رعايت برنامه درماني كنترل فشارخون

كاهش استرس

عواقب مورد انتظار

اغلب به كمك جراحي درمان پذير است در جراحي رگ مصنوعي به جاي آن قسمت از رگ كه آنوريسم دارد گذاشته مي شود. جراحي

در مورد آنوريسم قلبي مي تواند باعث بر طرف شدن نامنظمي هاي ضرباني شود و عمر را طولاني تر كند. گاهي آنوريسم عود مي كند.

عوارض احتمالي

سكته مغزي

پاره شدن آنوريسم علايم بسته به مكان آنوريسم عبارتند از: سردرد شديد، درد شديد و تند و تيز در قفسه صدري شكم يا پا، از دست دادن هوشياري اگر پارگي درمان نشود مي تواند به مرگ بيانجامد.

درمان

اصول كلي

تشخيص زودهنگام و درمان قبل از اينكه آنوريسم پاره شود ضروري است

بررسي ها عبارتند از: آزمايش خون از لحاظ انعقادي نوار قلب آنژيوگرافي ساير عكس برداري ها، سي تي اسكن يا سونوگرافي

جراحي براي جايگزين كردن رگ دچار آنوريسم يا بستن آنوريسم

آنوريسم مغزي نياز به جراحي اورژانس دارد. جراحي براي ساير انواع آنوريسم را مي توان در ميزان مناسب انجام داد.

پس از جراحي اندازه گيري فشارخون و كنترل فشارخون را جدي گرفته و ياد بگيريد.

داروها

داروهاي ضدانعقادي براي جلوگيري از تشكيل لخته و داروهاي ضددرد، پس از جراحي تجويز مي شوند.

امكان دارد براي جلوگيري از عفونت آنتي بيوتيك تجويز شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

قبل از جراحي از فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري سنگين يا فشارآوردن به خود اجتناب كنيد. بعد از جراحي به تدريج فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را از سر گيريد.

رژيم غذايي

قبل از جراحي غذاي پرفيبر مصرف نماييد تا از زور زدن به هنگام اجابت مزاج اجتناب كنيد. بعد از جراحي رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده

تان علايم آنوريسم را داريد، به خصوص وجود يك توده ضربان دار در شكم يا پا، يا درد قفسه صدري يا شكمي اين يك اورژانس است كمك بخواهيد و تا زمان رسيدن آمبولانس در تخت استراحت كنيد.

اگر حمله قبلي داشته ايد و بعد از آن دچار نامنظمي ضربان قلب يا علايم نارسايي احتقاني قلب شده ايد.

اگر پس از جراحي هر كدام از علايم دوباره رخ دهد.

اپي گلوتيت

(نام لاتين: epiglottitis)

شرح بيماري

اپي گلوتيت عبارت است از يك عفونت ناگهاني و تهديدكننده زندگي دركودكان كه در اپي گلوت روي مي دهد. اپي گلوت يك صفحه بافتي كوچك در عقب گلو است كه از ورودي ناي مراقبت به عمل مي آورد. اپي گلوتيت مسري است و اغلب با خروسك (كروپ كه خطر كمتري دارد اشتباه مي شود. توجه داشته باشيد كه تورم اپي گلوت ممكن است در عرض 12 ساعت از شروع بيماري باعث بسته شدن كامل راه هوايي شود، بنابراين بيمار بايد فوراً تحت درمان قرار گيرد.

علايم شايع

صدا يا گريه خفه و گرفته (در خروسك صدا يا گريه خشن تر است .

سرفه در حد كم (در خروسك سرفه زياد و شبيه پارس سگ است .

گلو درد

تب

خشونت صدا

آبريزش از دهان به علت مشكل در بلع بزاق

مشكل تنفسي فزاينده

دم پر سروصدا، جيغ مانند و با فركانس بالا

بنفش شدن پوست و بستر ناخن ها

كودك سر خود را ممكن است در وضعيت نامعمولي قرار دهد. كودك گردن خود را به عقب و بدن خود را به جلو خم مي كند، زبانش را بيرون مي آورد و پره هاي بيني را تا حد امكان گشاد مي كند. با اين كار كودك

تلاش دارد تا هواي بيشتري را استنشاق كند.

علل

عفونت اپي گلوت توسط باكتري (معمولاً هموفيلوس آنفلوآنزا ، پنوموكك يا استرپتوكك ). تورم اپي گلوت باعث بسته شدن ورودي ناي مي شود.

عوامل تشديد كننده بيماري

وجود يك بيماري كه مقاومت بدن را كاهش داده باشد.

محيط زندگي شلوغ يا غيربهداشتي

پيشگيري

اگر كودكتان قبلاً مبتلا به اپي گلوتيت شده است هرگونه عفونت تنفسي را جدي بگيريد و براي درمان تحت نظارت مراجعه كنيد.

كودك بايد واكسن هموفيلوس آنفلوآنزا را بزند.

عواقب مورد انتظار

بهبود كامل در صورت تشخيص و درمان زودهنگام

عوارض احتمالي

ذات الريه مننژيت عفونت مفصل عفونت و التهاب پرده دور قلب يا سلوليت (عفونت بافت عمقي زير پوست

بدون درمان امكان دارد مسير هوايي كاملاً مسدود شود و كودك ممكن است در عرض چند ساعت فوت كند.

درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است شامل كشت خون كشت گلو، و ساير اقداماتي كه تحت كنترل دقيق انجام مي گيرند تا از بروز عوارض جلوگيري شود باشد.

- اگر مشكوك به اپي گلوتيت هستيد هرگز سعي نكنيد ته گلوي كودك را نگاه كنيد.

- كودك را به جاي خواباندن بنشانيد.

- كودك را تا رسيدن به بيمارستان آرام و بي حركت نگاه داريد. اضطراب و ترس بچه باعث بدتر شدن مشكلات تنفسي مي شود.

- بستري كردن كودك براي دادن اكسيژن و انجام ساير اقدامات مراقبتي ويژه

- جراحي براي باز كردن راهي به ناي يا قرار دادن لوله اي در ناي براي اينكه كودك بتواند تنفس كند. راهي كه به ناي باز شده است (يا لوله اي كه در ناي قرار داده شده است

در عرض 3-1 روز بسته (يا درآورده مي شود.

- پس از ترخيص از بيمارستان شب ها در اتاق كودك يك دستگاه بخور توليد هواي مرطوب خنك بگذاريد. اين كار را 3-2 هفته ادامه دهيد. ضمناً دستگاه بايد روزانه تميز شود.

داروها

آنتي بيوتيك براي كنترل عفونت آنتي بيوتيك بايد حداقل 10 روز ادامه يابد.

داروهاي كورتيزوني براي كاهش التهاب

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا وقتي كه تمام علايم برطرف نشده باشند، استراحت در رختخواب ضروري است سپس كودك مي تواند به تدريج فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هايش را از سر گيرد.

رژيم غذايي

تا زماني كه كودك دوباره قادر به بلع باشد بايد تنها از مايعات (معمولاً سرم استفاده شود. پس از ترخيص از بيمارستان كودك را تشويق كنيد كه مايعات بيشتر بنوشد. رژيم غذايي كودك در اين هنگام به حالت عادي برمي گردد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر كودكتان علايم اپي گلوتيت را دارد. خصوصاً اگر كودك مشكل تنفسي داشته باشد، اورژانس را خبر كنيد.

اگر كودك شما قبلاً مبتلا به اپي گلوتيت شده است و هم اكنون علايم عفونت تنفسي دارد.

اپيديديميت

(نام لاتين: epididymitis)

شرح بيماري

اپيديديميت عبارت است از التهاب و عفونت اپيديديم اپيديديم يك ساختار مستطيلي شكل است كه به قسمت بالايي هر كدام از بيضه ها مي چسبد.

علايم شايع

بزرگ سفت و دردناك شدن بيضه

تب

شروع سريع درد، گرمي و تورم در پشت يكي از بيضه ها (گاهي هر دو بيضه

حساس بودن محتويات كيشه بيضه به لمس

گاهي حساس بودن بيضه ديگر به لمس

غالباً التهاب حاد

پيشابراه كه باعث سوزش به هنگام ادرار مي شود.

علل

معمولاً عارضه اي از يك عفونت باكتريايي در قسمت ديگري از بدن است مثلاً سوزاك عفونت پروستات يا عفونت مثانه يا كليه

اپيديديميت ممكن است عارضه اي از عفونت در كيسه بيضه باشد يا به علت آسيب به كيسه بيضه ايجاد شود.

عوامل تشديد كننده بيماري

بيماري اخير، خصوصاً التهاب حاد يا مزمن پروستات التهاب پيشابراه يا عفونت مجاري ادراري

تنگي پيشابراه

بودن سوند ادراري به مدت طولاني

پيشگيري

استفاده از كاندوم و عدم بي بندوباري

حتي المقدور اجتناب از سوند ادراري

عواقب مورد انتظار

معمولاً با درمان خوب مي شود. درد معمولاً در عرض 3-1 روز بهبود مي يابد، اما بهبودي كامل ممكن است هفته ها يا ماه ها به طول انجامد.

عوارض احتمالي

گاهي يبوست زيرا اجابت مزاج باعث بدتر شدن درد مي شود.

عقيمي يا تنگي و انسداد پيشابراه در صورتي كه اپيديديميت در هر دو طرف رخ داده باشد. اين موارد احتياج به جراحي دارند.

درمان

اصول كلي

بررسي هاي آزمايشگاهي مثل آزمايش ادرار و كشت ترشحات پروستات براي شناسايي ميكروب مسؤول

- هدف درمان عبارت است از مبارزه با عفونت و كاهش درد و تورم درمان معمولاً مي تواند در منزل انجام گيرد.

- سعي شود كيسه بيضه از زير نگاه داشته شود تا درد كمتر شود. براي اين كار مي توان از يك حوله نرم استفاده كرد و آن را بين پاها و زير ناحيه ملتهب قرار داد.

- براي كمك به كاهش درد و تورم يك كيسه يخ را روي نواحي ملتهب قراردهيد. از گرما استفاده نكنيد.

- پيش از شروع فعاليت در

زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي از يك وسيله محافظت كننده و نگهدارنده كه در بعضي از ورزش ها مورد استفاده قرار مي گيرد يا لباس زير نسبتاً تنگ استفاده نماييد.

- ندرتاً براي تشخيص قطعي و نجات بيضه عمل جراحي تفحصي انجام مي شود.

- امكان دارد عمل جراحي براي موارد شديد كه به آنتي بيوتيك ها جواب نمي دهند ضرورت يابد.

داروها

آنتي بيوتيك براي مبارزه با عفونت

ايبوپروفن يا استامينوفن براي درد خفيف در مواردي كه درد متوسط تا شديد وجود داشته باشد ممكن است داروهاي ضد درد قوي تر تجويز شوند.

نرم كننده هاي مدفوع

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا وقتي كه تب درد و تورم بهبود نيافته اند، در رختخواب استراحت كنيد. از مقاربت جنسي خودداري كنيد؛ حداقل يك ماه پس از فروكش كردن كليه علايم صبر كنيد.

رژيم غذايي

از خوردن الكل چاي قهوه يا نوشابه هاي گاز دار خودداري كنيد. اين مواد باعث تحريك و آزردگي دستگاه ادراري مي شوند.

براي پيشگيري از يبوست غذاهاي مسهل طبيعي بخوريد، مثل آلو، ميوه تازه غلات سبوس دار و آجيل

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم اپيديديميت را داريد.

- اگر درد با كارهاي توصيه شده تخفيف نيابد.

- اگر شما دچار تب شويد

- اگر شما دچار يبوست شويد

- اگر علايم در عرض 4 روز پس از شروع درمان رو به بهبود نگذارند.

اختلال تنش زاي پس از حادثه

(نام لاتين: post traumatic stress disorder(ptsd))

شرح بيماري

اختلال تنش زاي پس از حادثه (PTSD) نوعي اضطراب در افرادي كه حادثه اي را كه براي اكثر مردم بسيار آزارنده

و مضطرب كننده است تجربه كرده اند. اين حوادث (بلاياي طبيعي قتل هتك حرمت جنگ زنداني شدن شكنجه تصادفات در همه افراد يك استرس رواني ايجاد مي كنند ولي برخي افراد پس از آن سير طبيعي بهبود را طي نمي كنند. مشخصه اختلال تنش زاي پس از حادثه اين اختلال عبارتست از يادآوري مداوم حادثه و بروز علايم مربوط به آن اين علايم ممكن است درست پس از حادثه شروع شده يا چند ماه بعد بروز كند.

علايم شايع

يادآوري مكرر، غيرقابل اجتناب و آزارنده حادثه

ديدن خواب هاي مكرر مرتبط با حادثه

احساس رخداد دوباره حادثه (مجسم شدن تصاوير حادثه

اضطراب مزمن

بي خوابي

اختلال در تمركز

اختلال حافظه

احساس منزوي شدن از ديگران

كاهش علاقه به فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي معمول

واكنش هاي ترس نسبت به موقعيت ها يا اجتناب از فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هايي كه باعث يادآوري حادثه مي گردند.

آثار رواني (تحريك پذيري بي قراري هراسان بودن بروز رفتارهاي ناگهاني به صورت انفجاري ركود احساسات احساس زجرآور مقصر بودن

علل

مواجهه با يك حادثه وخيم به نظر مي رسد تركيبي از عوامل زير باعث ايجاد اين اختلال شوند:

ناگهاني و غيرمنتظره بودن حادثه

خونين و بي رحمانه بودن حادثه

استرس طولاني تر و مزمن در طي حادثه

قدرت و ضعف رواني و سرشتي قرباني حادثه

آسيب هاي جسمي (به خصوص آسيب سر)

نوع حمايت اجتماعي و ميزان دسترسي به آن

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه بي توجهي به فرد يا شرايط بد خانوادگي در كودكي

سوء رفتار با فرد در كودكي

وجود والدين

الكلي

سطح سواد پايين

پيشگيري

مداخله فوري بلافاصله پس از حوادث غيرمترقبه ممكن است از ايجاد اين اختلال جلوگيري كند.

عواقب مورد انتظار

در برخي بيماران علايم خودبه خود پس از 6 ماه برطرف مي شوند؛ درمان در بعضي بيماران ممكن است كمك كننده باشد؛ در ساير بيماران اين اختلال ممكن است سيري مزمن براي ماه ها يا سال ها داشته باشد.

عوارض احتمالي

اختلال تنش زاي پس از حادثه از نوع مزمن كه مي تواند به از دست دادن شغل اختلالات خانوادگي و ناتواني منجر شود.

آسيب زدن به خود در طي تجسم دوباره حادثه

وابستگي به داروها و الكل

خودكشي

درمان

اصول كلي

اخذ سابقه طبي و معاينه فيزيكي توسط يك پزشك

براي رد كردن اختلالات مغزي آزمون هاي آزمايشگاهي و طبي ضروري است

مشاوره روانشناختي جهت درمان توصيه مي شود.

پيمان بستن بيمار با خود جهت مقابله با مشكل

آموختن روش هاي آسوده سازي اين روش ها به ويژه براي كمك به رفع مشكلات خواب مفيدند.

گروه هاي حمايتي بسيار مؤثر بوده و در مراكز نظامي و مراكز بحران هاي اجتماعي در دسترس اند.

داروها

پزشك ممكن است براي دوره هاي كوتاه داروهاي ضداضطراب يا ضد افسردگي تجويز كند. داروي اختصاصي براي درمان اين اختلال وجود ندارد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي وجود ندارد. يك برنامه ورزشي معمول در تسكين برخي تنش ها سودمند است

رژيم غذايي

رژيم خاصي نياز نيست

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم اختلال تنش زاي پس از حادثه باشيد.

اگر علايم پس از شروع درمان بهبود نيافته يا بدتر شوند.

اگر دچار علايم جديد و

غيرقابل توجيه شده ايد/ داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.

اختلال رشد بچه

(نام لاتين: failure to thrive)

شرح بيماري

اختلال رشد بچه عبارت است از ناتواني شيرخواران يا كودكان از رشد و نموي طبيعي اين واژه تا زماني استفاده مي شود كه تشخيص خاصي براي توجيه اين ناتواني پيدا نشده باشد. سن شايع اين مسأله بين 5-1 سالگي است تقريباً تمام كودكاني كه اين مشكل را دارند زير 5 سال هستند.

علايم شايع

قد، وزن و دور سر به طور طبيعي افزايش نمي يابند.

مهارت هاي حركت كودك غالباً ديرتر از حالت طبيعي ظاهر مي شوند. بعضي از اين مهارت ها عبارتند از: _ چرخيدن در تخت _ نشستن _ ايستادن و راه رفتن

ظهور مهارت هاي ذهني و اجتماعي نيز غالباً به تأخير مي افتد. بعضي از اين مهارت ها عبارتند از: _ صحبت كردن رابطه اجتماعي _ غذا خوردن بدون كمك _ يادگيري اختيار ادرار و اجابت مزاج و رفتن به توالت

رشد و نموي طبيعي بسيار متغير است بنابراين ميزان تغييرات رشد و نمو در معاينات منظم كودك اهميت بيشتري دارد.

علل

در بعضي از اين كودكان علت بروز اين حالت به مشكلات جسمي (معمولاً گوارشي يا مربوط به دستگاه عصبي برمي گردد.

در اكثر اين كودكان علت درواقع مربوط به خود كودك نيست مثلاً عدم تغذيه صحيح كودك

عوامل تشديد كننده بيماري

سوءتغذيه

بي تجربگي والدين

محيط عاطفي نامناسب (مثل عدم رسيدگي به بچه سوءرفتار با بچه يا طرد بچه

بيماري مزمن (مثل نارسايي كليه يا عفونت مزمن

بيماري هاي ژنتيكي مثل نشانگان داون يا فيبروز

كيستيك

بيماري هاي غدد درون ريز، مثل بيماري هاي غده تيروييد، غده هيپوفيز، غدد فوق كليوي غده لوزالمعده و غدد جنسي

والديني كه در يك محيط عاطفي نامناسب بزرگ شده اند يا آموزش مناسبي نديده اند.

محيط زندگي شلوغ يا غيربهداشتي

نوزاد زودرس يا بيمار

شيرخواري كه ناهنجاري جسمي دارد.

پيشگيري

كودك خود را به طور منظم براي معاينات سلامتي نزد پزشك يا مراكز بهداشت ببريد.

محيط زندگي باثبات را فراهم آوريد و سعي كنيد والدين خوبي براي فرزندتان باشيد.

عواقب موردانتظار

اگر اختلال رشد بچه به علت بي تجربگي والدين يا مشكلات رواني باشد، انتظار مي رود با آموزش و دادن مشاوره به والدين بهبودي حاصل شود.

اگر اختلال رشد بچه به علت يك بيماري يا اختلال زمينه اي باشد (مثلا سوءتغذيه ، بهبودي بستگي به اين دارد كه بيماري يا اختلال زمينه اي قابل درمان باشد يا خير.

عوارض احتمالي

ناتواني و معلوليت دايمي ذهني عاطفي يا جسمي

كودك كوچك باقي مي ماند و از لحاظ نمو نيز دچار نقص خواهد بود.

درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي اندازه گيري مكرر قد، وزن و دور سر؛ آزمون هاي سنجش توانايي هاي ذهني و رواني مثل آزمون دنور كه معياري از رشد و نمو به دست مي دهد؛ آزمايش خون از جمله بررسي هاي هورموني عكس برداري از مچ دست ها براي تعيين سن استخواني كودك كه معيار خوبي براي رشد بدن به شمار مي رود.

- اگر والدين مشكلات عاطفي دارند و از برقراري رابطه عاطفي مناسب با كودك خود ناتوان هستند، مي توان آنها را تحت روان درماني يا مشاوره قرار داد.

- بستري كردن كودك (به طور كوتاه مدت در صورتي كه نياز به انجام اقدامات تشخيصي پيچيده وجود داشته

باشد يا براي فهميدن اينكه آيا كودك در منزل غذا مي خورده است يا خير.

- والدين بايد كتاب ها يا جزوات مخصوص بچه داري و بزرگ كردن بچه را بخوانند يا به كلاس هاي مربوطه بروند.

- از يك پرستار خانه بخواهيد كه به خانه شما بيايد و راهنمايي هاي لازم را ارايه دهد.

- تا آنجا كه مي توانيد به كودكتان محبت كنيد و از وي حمايت به عمل آوريد. هرازچندگاهي به بررسي احساسات و رفتارتان نسبت به كودكتان بپردازيد. اگر فكر مي كنيد كه احساسات و رفتارتان آنچنان كه بايد باشد نيست براي مشاوره رواني مراجعه كنيد.

داروها

داروي خاصي به طور معمول تجويز نمي شود.

اگر يك بيماري زمينه اي وجود داشته باشد كه باعث رشد نكردن بچه شده است امكان دارد داروهاي لازم براي درمان آن بيماري زمينه اي تجويز شوند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

براي كودكتان يك رژيم غذايي كافي و متعادل فراهم آوريد.

اگر علت رشد نكردن بچه سوءتغذيه باشد، امكان دارد نياز به يك رژيم مخصوص وجود داشته باشد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما از اينكه كودكتان رشد و نموي طبيعي ندارد دچار نگراني شده ايد.

اختلالات آب و الكتروليت

(نام لاتين: fluid and electrolyte disorders)

شرح بيماري

ختلالات آب و الكتروليت عبارت است از وجود يك عدم تعادل در آب و نمك هايي (الكتروليت هايي كه براي كار طبيعي بدن لازم هستند. نمك هاي ضروري براي كار بدن عبارتند از: سديم پتاسيم كلسيم بي كربنات و فسفات تمام قسمت هاي بدن در مايعي كه حاوي نسبت هاي دقيقي از آب و نمك هاي طبيعي است شناور هستند. مايعات بدن

همواره در يك حالت ثبات دروني قرار دارند به نحوي كه خصوصيات فيزيكي و شيميايي آنها از تعادل خاصي برخوردارند.

علايم شايع

بستگي به اين دارد كه آب يا نمك ها كم و زياد شده باشند. علايم زير ممكن است نشان دهنده هر كدام از اين حالت ها باشند:

خشكي دهان

پوست چروكيده

افزايش كاهش يا به كلي فقدان ادرار

خستگي

پاها، دست ها، صورت يا شكم ورم كرده و پف كرده

احتقان و ورم ريوي

ضعف و گيجي

نامنظم بودن ضربان قلب

علل

مايعات و نمك ها ممكن است به طرق زير از دست روند:

استفراغ

اسهال

تعريق زياد

بعضي داروها، مثل ادرارآورها (ديورتيك

گذاشتن يك لوله در معده از راه بيني به هنگام بستري شدن در بيمارستان مايعات و نمك ها ممكن است به طرق زير در بدن جمع شوند:

نارسايي حاد يا مزمن كليه

ديابت بيمزه

بيماري غدد فوق كليوي

بيماري مزمن ريه

مصرف داروهاي كورتيزوني هورمون هاي زنانه يا بي كربنات سديم

عوامل افزايش دهنده

تب

اسهال ويا استفراغ

بيماري كليه

ديابت شيرين

بيماري قلب

رژيم غذايي نامعمول يا افراطي

بي اشتهايي يا پرخوري رواني

وابستگي به الكل

مصرف داروهاي ادرارآور (ديورتيك

شيرخواران كودكان كم سن و سال و افراد بالاي 60 سال در اين گروه هاي سني به هنگام بيماري مايعات سريع تر از دست مي روند.

پيشگيري

در صورت بروز استفراغ يا اسهال هر 30 دقيقه مقادير كمي از مايعات رقيق مثل آب ميوه سودا، چاي يا آب ژلاتين بنوشيد. نوشيدن مايع جايگزين مايعات از دست رفته مي تواند كمك كننده باشد. براي درست كردن اين مايع حدود نيم ليتر

آب يك قاشق چايخوري شكر و نصف قاشق چايخوري نمك را به خوبي هم بزنيد تا شكر و نمك كاملاً حل شوند.

البته مي توان از محلول هاي جايگزين كه در بازار موجود هستند نيز استفاده نمود.

به هنگام بروز بيماري هاي جدي تعادل مايعات (ورودي و خروجي را ثبت كنيد.

عواقب مورد انتظار

با درمان معمولاً در عرض 48-24 ساعت (بسته به علت زمينه ساز) خوب مي شود.

عوارض احتمالي

نامنظمي هاي ضربان قلب

ايست قلبي و مرگ

درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است شامل موارد زير باشند: آزمايش ادرار، مدفوع خون و الكتروليت ها، خصوصاً سديم كلر و پتاسيم گاهي هم بررسي هاي راديواكتيو در مورد كل آب بدن انجام مي گيرند.

- به هنگام بروز بيماري هاي جدي تعادل مايعات (ورودي و خروجي را در منزل ثبت كنيد. به اين ترتيب كه ميزان مايعات نوشيده شده و ميزان ادرار روزانه مشخص شود.

- روزانه خود را وزن كنيد. هرگونه افزايش يا كاهش ناگهاني وزن ممكن است نشان دهنده تغييرات مايعات بدن باشد.

- بستري شدن در بيمارستان براي دريافت مايعات از راه رگ (سرم و درمان در موارد جدي عدم تعادل آب و الكتروليت و نيز براي درمان علت زمينه ساز

داروها

براي از دست رفتن مايعات _ نوشيدني هاي خانگي حاوي نمك _ سرم به هنگام بستري شدن در بيمارستان

براي تجمع مايع و نمك داروي ادرارآور و مكمل پتاسيم ممكن است تجويز شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا زمان بازگشت قدرت جسمي تان در رختخواب استراحت كنيد.

رژيم غذايي

در موارد جدي اختلال آب و الكتروليت

امكان دارد بيمار از خوردن جامدات منع شود تا اختلال آب و الكتروليت رفع گردد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم اختلال آب و الكتروليت يا كم آبي را داريد.

اگر وزن شما در عرض يك روز نزديك 2 كيلوگرم يا بيشتر پايين يا بالا رود.

ادم ريه

(نام لاتين: pulmonary edema)

شرح بيماري

ادم ريه مجموعه اي از علايم وخيم و تهديد كننده حيات ناشي از نارسايي احتقاني قلب

علايم شايع

علايم زير اغلب به طور ناگهاني در اواسط شب بروز كرده و به سرعت تشديد مي گردند:

كوتاهي نفس شديد، گاهي همراه خس خس

تنفس سريع

بي قراري و اضطراب

رنگ پريدگي

تعريق

كبودي ناخن ها و لب ها

افت فشار خون

سرفه در ابتدا ممكن است سرفه بدون خلط باشد، ولي بعداً مي تواند با خلط كف آلود حاوي رگه هاي خون همراه گردد.

علل

نارسايي بطن چپ قلب در پمپ كردن با قدرت كافي براي تأمين خونرساني همه بدن علت زمينه اي نارسايي قلب شامل انواع متعددي از بيماري هاي قلبي به خصوص اختلالات ريتم قلب يا پرفشاري خون همراه آتروسكلروز يا تنگي دريچه آئورت مي باشد.

عوامل تشديد كننده بيماري

سن بالاي 60 سال

استرس

حمله قلبي اخير

فشار خون بالا يا هر نوع بيماري قلبي

چاقي

استعمال دخانيات

خستگي كار زياد

پيشگيري

در صورت وجود هرگونه بيماري قلبي اقدام فوري جهت درمان به منظور پيشگيري از تشديد علايم نارسايي قلبي ضروري است درمان شامل كاهش نمك رژيم غذايي ترك استعمال دخانيات حفظ وزن در حد مطلوب استراحت كافي و تجويز داروهاي مربوطه مي باشد.

عواقب مورد

انتظار

در بيشتر موارد، علايم با درمان قابل كنترل است درمان ادم ريه معمولاً با بهبود قابل توجه و مؤثر همراه است با اين حال بيماري قلبي زمينه اي ايجاد كننده ادم ريه نيازمند درمان مادام العمر خواهد بود.

عوارض احتمالي

مرگ (در صورت تأخير در درمان يا ناموفق بودن درمان .

اشتباه گرفتن اين وضعيت با آسم كه منجر به درمان نامناسب خواهد شد.

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش هاي خون نوار قلب راديوگرافي قفسه سينه آزمون عملكرد ريه و كاتتريزاسيون شريان ريوي باشد.

درمان در جهت كاهش مايعات اضافه بهبود عملكرد قلب و ريه و اصلاح هر گونه اختلال زمينه اي طرح ريزي مي گردد.

مراقبت شخصي در منزل در مورد ادم ريه مناسب نيست اين وضعيت يك اورژانس بوده و مستلزم مراقبت هاي طبي ويژه است تأخير در درمان آن ممكن است منجر به مرگ گردد.

داروها

داروهاي زير ممكن است تجويز گردند:

تركيبات مخدر براي كاهش اضطراب كاهش جريان خون به سوي ريه و كاهش نياز اكسيژن بدن

داروهاي ادرارآور براي كاستن از اضافه حجم خون در گردش و تجمع مايعات در ريه ها

ديژيتال براي بالا بردن قدرت ضربان ها قلب

آنتي بيوتيك ها (چنانچه ادم ريه در اثر عفونت بروز يافته باشد)

داروهايي نظير مسدود كننده هاي گيرنده بتا، مهاركننده هاي آنزيم مبدل آنژيوتانسين نيتروتها و مسدودكننده هاي كانال كلسيم به منظور كاستن بار كاري قلب

تجويز اكسيژن

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا پايدار شدن وضعيت بيماري در بستر استراحت نماييد. پس از درمان فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي

خود را به تدريج از سر بگيريد. فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري جنسي را پس از برطرف شدن علايم بازگشت توان جسمي طبيعي و با اجازه پزشك از سر بگيريد.

رژيم غذايي

رژيم كم نمك و كم چربي

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم ادم ريه باشيد. هشدار: اين حالت يك است

اريتم گرهي

(نام لاتين: erytheerythema nodosum.)

شرح بيماري

اريتم گرهي عبارت است از يك بيماري التهابي پوست و بافت زير پوست كه مشخصه عمده آن وجود گره هاي قرمز و دردناك بر روي پا، خصوصاً پوست روي استخوان هاي بزرگ ساق پا است اين بيماري گاهي در بازوها يا ساير نواحي بدن رخ مي دهد. احتمال بروز آن در دختران و خانم هاي 40-12 سال زيادتر است

علايم شايع

گره هايي با ويژگي هاي زير:

قرمز، دردناك يا حساس به لمس و گرم

بزرگ (10-4 سانتيمتر). معمولاً بيش از 6 گره در يك زمان ظاهر نمي شوند.

گره ها معمولاً ناگهاني ظاهر مي شوند. غالباً علايم ديگري مثل تب و نيز تورم قرمزي و حساسيت به لمس در مچ پا و زانو همراه با اين گره ها وجود دارند.

گره ها در عرض 10-7 روز از رنگ صورتي به قرمز به آبي به قهوه اي تغيير رنگ مي دهند.

علل

گاهي ناشناخته است علل شناخته شده عبارتند از:

مصرف داروهايي مثل قرص هاي ضد بارداري (خصوصاً آنهايي كه استروژن بالايي دارند)، سولفوناميدها، يديدها و بروميدها

بروز يك عفونت مثل عفونت هاي استرپتوككي (شايعتر از بقيه ، كوكسيديوايدوميكوز، هيستوپلاسموز، ساركوييدوز، بلاستوميكوز، سل و عفونت هاي ناشي از باكتري هاي يرسينيا

بيماري هاي

خودايمني

التهاب مزمن روده

مشكل در پروتئين هاي خون

خوردن غذاهايي كه حاوي رنگ ها يا مواد نگهدارنده هستند.

سرطان

عوامل تشديد كننده بيماري

حاملگي

مشكلاتي كه در قسمت علل ذكر شد.

پيشگيري

در صورتي كه علت شناسايي شده باشد، مي توان آن را حذف يا درمان نمود.

عواقب موردانتظار

گره هاي ظاهرشده در عرض 20-10 روز كوچك شده و حساسيت آنها به لمس كاهش مي يابد. اما ممكن است در همين بين گره هاي ديگري ظاهر شوند. به اين ترتيب بيماري ممكن است تا چندين ماه ادامه يابد. وقتي كه ديگر گرهي ظاهر نشود، اريتم گرهي احتمالاً هرگز باز نخواهد گشت با درمان بهبودي زودتر حاصل مي شود.

عوارض احتمالي

انتظار نمي رود كه در اثر اريتم گرهي عارضه اي به وجود آيد.

امكان دارد برحسب علت زمينه ساز اريتم گرهي عوارضي رخ دهند.

درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است شامل آزمايش خون (مثلاً بررسي ميزان پادتن ضد استرپتوكك يا بررسي سرعت رسوب گلبول هاي قرمز)، يا عكس برداري از قفسه سينه براي بررسي وجود ساركوييدوز يا سل باشد.

- درمان بيماري زمينه ساز

- حتي المقدور توقف مصرف داروهايي كه بالقوه باعث بروز اين بيماري مي شوند.

- هر زمان كه امكان دارد، پا را بالا نگه داريد.

- از باند الاستيك يا جوراب هاي مناسب براي حفاظت از پا استفاده كنيد.

- براي تسريع بهبود بيماري و تخفيف درد و ناراحتي از كمپرس مرطوب استفاده كنيد يا پاي خود را در آب غوطه ور سازيد. كمپرس آب گرم معمولاً براي تخفيف درد يا التهاب بهتر است در عوض براي خارش بهتر است از كمپرس آب خنك استفاده شود.

داروها

براي درد و ناراحتي خفيف

مي توان از آسپيرين استفاده نمود (از نوع پوشش دار آن استفاده كنيد تا دچار ناراحتي معده نشويد).

امكان دارد داروهاي ديگري براي رفع درد تجويز شوند.

در موارد شديد ممكن است از كورتيكواستروييدها استفاده شود.

مصرف داروهاي موضعي (ماليدني معمولاً كمك كننده نيست

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا حدي كه مي توانيد در رختخواب استراحت كنيد طوري كه پايتان بالا باشد. وقتي علايم تخفيف يافتند، فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را تدريجاً از سرگيريد. حدود 3 هفته فرصت دهيد تا بهبودي حاصل شود.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يك از اعضاي خانواده تان علايم اريتم گرهي را داريد.

اگر موارد زير حين درمان رخ دهند:

- بروز تب يا اينكه علايم در عرض 3 روز از شروع درمان رو به بهبود نگذارند.

- اگر هرگونه علامت جديدي ظاهر شود كه شما فكر مي كنيد ممكن است به علت بيماري يا داروي تجويزشده باشد.

اريتم مولتي فرم

(نام لاتين: erythema multiforme)

شرح بيماري

اريتم مولتي فرم عبارت است از يك بيماري التهابي حاد پوست و غشاهاي مخاطي (بافت هاي نازك و مرطوبي كه حفرات بدن را مي پوشانند). در اكثر موارد، اين بيماري خوش خيم است و خودبه خود محدود مي شود، اما امكان دارد شديد نيز باشد. نوع شديد بيماري با نام نشانگان استيونس _ جانسون يا اريتم مولتي فرم شديد نيز شناخته مي شود.

علايم شايع

نقاط بثوري كه قرمز هستند و شكلي قرينه دارند و غالباً به صورت حلقه ها متحدالمركز (شبيه سيبل تيراندازي ظاهر مي شوند.

اين بثور معمولاً روي كف دست و پا، يا ساير نقاط

دست و پا ظاهر مي شود و ممكن است به صورت و ساير نقاط بدن نيز گسترش يابد.

ضايعات معمولاً خارش دارند و گاهي دردناك هستند يا فرد در آنها احساس سوزش مي كند.

ضايعات تبديل به تاول كهير، يا زخم مي شوند.

در موارد شديد، غشاهاي مخاطي دهان چشم ها، و ناحيه تناسلي ملتهب مي شوند.

تب

سردرد

گلودرد

اسهال

علل

در 50% از موارد، علت ناشناخته است عفونت هاي ويروسي خصوصاً ويروس هرپس سيمپلكس (ويروس تب خال

عفونت هاي باكتريايي

عفونت هاي ناشي از انگل هاي تك ياخته اي

بيماري هاي بافت همبند _ رگ ها

داروهايي مثل سولفوناميدها، پني سيلين ها، داروهاي ضدتشنج ساليسيلات ها، و باربيتورات ها. واكنش دارويي ممكن است تا 14-7 روز پس از شروع دارو رخ ندهد.

سرطان ها

حاملگي

اشعه درماني

تغييرات هورموني قبل از عادت ماهانه

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه اريتم مولتي فرم از قبل

مصرف داروهايي كه ممكن است باعث بروز اين واكنش شوند.

پيشگيري

حتي المقدور اجتناب از علل احتمالي

درمان سريع هرگونه بيماري يا عفونتي كه ممكن است باعث اريتم مولتي فرم شود.

پيشگيري از بروز تب خال با كاهش استرس و قرار نگرفتن در معرض آفتاب

عواقب موردانتظار

بثور پوستي در عرض 2-1 هفته به حداكثر خود مي رسد و معمولاً در عرض 3-2 هفته از بين مي رود، اما ممكن است تا 6-5 هفته هم باقي بماند.

عوارض احتمالي

پيشرفت بيماري از نوع خفيف به نوع شديد

در چشم ممكن است مشكلاتي چون زخم قرنيه التهاب عنبيه يا ساير مشكلات جدي به وجود آيند.

عود بيماري

امكان دارد به علت شوك يا گسترش التهاب در بدن مشكلات جدي به وجود آيند و حتي بيمار ممكن است فوت كند.

درمان

اصول كلي

- استراحت در رختخواب در صورت وجود تب

- قطع مصرف هر دارويي كه احتمالاً باعث بروز مشكل شده است

- كمپرس مرطوب يا لوسيون براي نرم كردن پوست

- خوابيدن در وان آب ولرم تا خنك سه بار در روز هر بار به مدت 30 دقيقه

- درمان هرگونه بيماري يا عفونتي كه باعث بروز اين واكنش شده است

- معاينه دقيق چشم به طور مرتب براي پيشگيري از عوارض

- اگر در دهان زخم وجود داشته باشد، رعايت بهداشت دهان براي كاهش احتمال عفونت و تخفيف ناراحتي اهميت زيادي دارد.

- اگر آسيب پوستي گسترده و پيشرفته باشد، ممكن است نياز به بستري كردن بيمار در يك مركز مخصوص سوختگي وجود داشته باشد.

داروها

- براي كاهش التهاب و تحريك پوست ممكن است از كورتيكواستروييدها استفاده شود.

- براي درمان عفونت هاي ويروسي مثل ويروس تب خال ممكن است آسيكلووير تجويز شود.

- در صورت وجود عفونت ثانويه روي ضايعات آنتي بيوتيك تجويز مي شود.

- اگر در دهان زخم وجود داشته باشد، امكان دارد داروهاي موضعي يا دهان شويه تجويز شود.

- در صورت درگيري چشم امكان دارد محلول شستشوي چشم يا ساير داروهاي موضعي تجويز شوند.

- براي تخفيف علايم امكان دارد داروهاي ضد درد، آرام بخش ها، يا آنتي هيستامين ها تجويز شوند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا حدي كه علايم اجازه مي دهند.

رژيم غذايي

معمولاً رژيم خاصي موردنياز نيست

در صورت وجود زخم در دهان خوردن مايعات يا غذاهاي نرم شايد بهتر تحمل شود.

گاهي دريافت مايعات بيشتر، ممكن است كمك كننده باشد.

در بيماران بستري شده امكان دارد نياز به سرم

وجود داشته باشد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يك از اعضاي خانواده تان علايم اريتم مولتي فرم را داريد.

-اگر علايم به هنگام درمان بدتر شدند. عوارض بيماري امكان دارد بالقوه شديد باشند.

- اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

اسپونديلوز گردن

(نام لاتين: cervical spondylosis)

اسپونديلوز گردن

cervical spondylosis

اطلاعات اوليه

توضيح كلي

اسپونديلوز گردن عبارت است از تغييرات تخريبي استخوان هاي گردن كه موجب وارد آمدن فشار به اعصابي مي شود كه به دست ها، پاها، و مثانه مي روند. اين مشكل در مردان 40 سال به بالا شايع تر است و شيوع آن پس از 60 سالگي افزايش مي يابد. در اين بيماري 7 مهره موجود در گردن ديسك هاي بين آنها و عروق خوني كه به مغز مي روند تحت تأثير قرار مي گيرند.

علايم شايع

هر كدام از موارد زير:

درد در گردن كه به كتف ها، بالاي شانه ها، قسمت فوقاني بازوها، دست ها، يا پشت سر تير مي كشند.

صداي سايش به هنگام حركات گردن يا عضلات شانه

بي حسي يا گزگز در بازوها، دست ها، و انگشتان مقداري از دست رفتن حس هاي مختلف در دست ها؛ و اختلال در بازتاب ها (رفلكس ها).

ضعف عضلاني و تحليل رفتن عضلات كاهش بازتاب ها

گيجي راه رفتن نامتعادل

با پيشرفت بيماري بي اختياري ادرار و عدم كنترل مثانه و نيز ضعف در پاها به وجود مي آيد.

خشكي گردن

سردرد

علل

آرتريت (التهاب مفصل

صدماتي مثل تصادفات اتومبيل كه باعث به جلو پرتاب شدن و سپس به عقب برگشتن ناگهاني گردن و ايجاد

آسيب مي شوند، صدمات ورزشي كشيدن شدن ناگهاني بازوها، زمين خوردن و سقوط

آرتروز (ناشي از آسيب فرسايشي مفاصل در اثر پيري

رشد غيرطبيعي استخوان كه گاهي در سنين پيري رخ مي دهد.

عوامل افزايش دهنده خطر

سن بالاي 60 سال

صدمه به گردن

پيشگيري

از نشستن به حالت خميده خودداري كنيد.

بدون گذاشتن بالش بخوابيد. از يك محافظ گردن نرم يا حوله براي حمايت از گردن استفاده كنيد.

از وارد آمدن آسيب به گردن اجتناب كنيد. به هنگام انجام ورزش هاي داراي برخورد فيزيكي از كلاه حفاظتي مخصوص استفاده كنيد.

در اتومبيل از كمربند ايمني استفاده كنيد و ارتفاع پشتي سر را به طور مناسب تنظيم كنيد.

عواقب مورد انتظار

علايم خفيف معمولاً خوب به درمان پاسخ مي دهد و به آهستگي برطرف مي شوند. اما علايم شديد ممكن است هيچ گاه كاملاً خوب نشوند.

عوارض احتمالي

كاهش انعطاف پذيري گردن پس از جراحي يا درمان

اگر اسپونديلوز گردن درمان نشود، با پيشرفت بيماري امكان دارد راه رفتن به صورت اسپاتيك و غيرطبيعي در آيد.

درمان

اصول كلي

- براي تأييد تشخيص امكان دارد عكس برداري با اشعه ايكس يا ام آر.آي يا ساير آزمون هاي تشخيصي انجام شوند.

- از يك محافظ گردن نرم (محافظ گرد توماس استفاده كنيد تا از كشيدگي نامنتظره عضلات پيشگيري شود.

- روي گردن از گرما و رطوبت استفاده كنيد. دوش آب گرم بگيريد و اجازه دهيد آب گرم 20-10 دقيقه روي گردن و شانه جاري باشد. اين كار را دوبار در روز تكرار كنيد. در بين دوش ها، حوله مرطوب و داغ روي گردن بگذاريد. براي اين كار، حوله يا پارچه را در

آب داغ قرار دهيد، سپس آن را بچلانيد و روي گردن بگذاريد.

- گردن را به نرمي ماساژ دهيد.

- طرز نشستن و ايستادن خود را تصحيح كنيد. به اين ترتيب كه هنگام نشستن يا ايستادن چانه و شكم خود را به داخل بكشيد. از يك صندلي محكم استفاده كنيد و طوري بنشينيد كه باسن با پشتي صندلي تماس داشته باشد.

- بدون استفاده از بالش بخوابيد. در عوض مي توانيد از يك بالش مخصوص يا محافظ گردن نرم استفاده كنيد، يا يك حوله كوچك تا شده زير گردن خود قرار دهيد.

- اگر دست ها يا بازوها دچار درد يا بي حسي شده اند، يك وسيله مخصوص براي كشيدن گردن بخريد يا اجاره كنيد. براي راه اندازي آن طبق دستورات مربوطه عمل كنيد.

- امكان دارد درمان با امواج فرا صوت نيز توصيه شود.

- گاهي جراحي براي به هم چسباندن استخوان هاي گردن برداشتن يك ديسك گردني آسيب ديده يا بزرگ كردن فضاي اطراف نخاع انجام مي گيرد.

داروها

براي ناراحتي يا ناتواني خفيف مي توان از آسپيرين يا استامينوفن استفاده كرد.

براي ناراحتي شديد و جدي امكان دارد داروهاي قوي تر ضد درد، شل كننده هاي عضلاني يا آرام بخش تجويز شوند.

فعاليت

هرگونه فعاليت كه به بروز علامت نيانجامد توصيه مي شود.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد:

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم اسپونديلوز گردني داريد.

اگر علايم علي رغم درمان باقي بمانند يا بدتر شوند.

اسكلرودرمي

(نام لاتين: scleroderma)

شرح بيماري

اسكلرودرمي يك بيماري منتشر بافت هبمند كه در آن پوست و ساير قسمت هاي بدن به تدريج

تحليل رفته ضخيم شده و سفت مي گردند. اين بيماري مي تواند پوست مفاصل دستگاه گوارش و به خصوص مري قلب كليه ها، ريه ها، عروق خوني انگشتان دست و پا را درگير سازد. اين اختلال در بزرگسالان از هر دو جنس ديده مي شود ولي در خانم هاي سنين 50-30 سال شايعتر است

علايم شايع

انگشتان سفت و ضخيم شدن پوست خشكي اختلال گردش خون كرختي و زخم شدن نوك انگشتان

دستگاه گوارش دشواري بلع اختلال جذب غذا، نفخ پس از غذا خوردن كاهش وزن سوزش سر دل و احساس ماندن غذا در پشت جناغ

پوست سفت و ضخيم شدن (به خصوص در ناحيه صورت كه باعث از دست رفتن نرمي و انعطاف پذيري آن مي گردد.

درد عضلاني

ضعف و خستگي

درد، خشكي و تورم مفاصل

كم خوني

علل

علت اين اختلال ناشناخته است ولي ممكن است يك اختلال خودايمني باشد. بافت همبند (چارچوب زمينه اي همه بافت ها و عروق خوني ضخيم سفت و غيرقابل انعطاف مي گردد.

عوامل تشديد كننده بيماري

ناشناخته

پيشگيري

در حال حاضر قابل پيشگيري نيست

عواقب موردانتظار

سير اين اختلال متغير و غيرقابل پيش بيني است اغلب سير پيشرفت آهسته اي داشته و قلب ريه ها و كليه ها را درگير مي سازد.

عوارض احتمالي

اختلال در ترميم زخم ها و گانگرن

استعداد خونريزي

اختلالات ريتم قلب

نارسايي احتقاني قلب

نارسايي كليه

فشار خون بالا

تخريب ريه ها

درمان

اصول كلي

- بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش هاي خون جهت شناسايي كم خوني و اندازه گيري پادتن ها؛ آزمايش ادرار براي شناسايي گلبول هاي قرمز در ادرار؛ نوار

قلب راديوگرافي دست ها، مري و قفسه سينه آزمون هاي عملكرد ريه باريم انما؛ و نمونه برداري پوست باشد.

- مراقبت بيماران معمولاً در منزل انجام مي شود. به ندرت بستري كردن بيماران در بيمارستان به علت عوارض قلبي ريوي يا كليوي يا جهت اقدامات جراحي (نظير جراحي مري ضرورت مي يابد.

- برنامه درماني بسته به نوع و شدت علايم متفاوت است

- به دليل اختلال گردش خون در اين بيماري از لباس هاي گرم به خصوص دستكش و جوراب استفاده كنيد. از تماس با سرماي شديد اجتناب كنيد. وضعيت آب و هوا را نيز در نظر داشته و احتياط هاي لازم را به كار بريد.

- از ايجاد سوختگي و بريدگي بدن خود را حفظ كنيد.

- هنگام خواب زير سر خود 2 يا 3 بالش بگذاريد يا سر خود را 20-15 سانتي متر بالاتر از سطح بدن قرار دهيد تا از پس زدن اسيد معده به داخل مري جلوگيري شود.

- از روشهاي بازخورد زيستي براي افزايش جريان خون انگشتان استفاده كنيد.

- از استعمال دخانيات خودداري كنيد.

- براي تطبيق دادن خود با يك بيماري غيرقابل علاج و مادام العمر، روان درماني يا مشاوره با روانپزشك توصيه مي شود.

- براي تخفيف خشكي مفاصل آنها را گرم كنيد.

داروها

براي تسكين سوزش سر دل يا سوءهاضمه مي توان از آنتي اسيدهاي بدون نسخه و براي تخفيف درد عضلاني و مفصلي از آسپيرين يا ايبوبروفن استفاده كرد.

براي نرمي پوست مي توان از محلول ها، نرم كننده ها و چرب كردن با روغن استفاده كرد.

داروهاي كورتوني براي تخفيف علايم التهابي آنتي بيوتيك ها براي مقابله با عفونت ها يا داروهايي براي پايين آوردن فشار خون ممكن است

تجويز شود.

داروهاي ديگري نيز مرتبط با عوارض بيماري ممكن است تجويز شوند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا حد توان به فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي خود ادامه دهيد ولي خود را خسته نكنيد.

نرمش با حركت دادن منظم ممكن است به حفظ انعطاف پذيري پوست حفظ جريان خون در حد مطلوب و پيشگيري از جمود مفصلي كمك كند.

رژيم غذايي

براي به حداقل رسيدن نفخ سوزش سر دل و ناراحتي گوارشي از وعده هاي غذايي كم حجم ولي متعدد استفاده كنيد. رژيم غذايي نرم گاهي توصيه مي شود. براي كمك به بلع لقمه غذا همراه آن مايعات مصرف كنيد. از يك كارشناس تغذيه براي طرح ريزي يك رژيم مغذي كمك بگيريد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم اسكلرودرمي باشيد.

بروز موارد زير در طي درمان

_ كبودشدگي يا خونريزي زيرپوستي بدون علت

_ كُندي ترميم زخم ها

_ هرگونه علامت عفونت (تب چرك كردن زخم و غيره

اسكوليوز

(نام لاتين: scoliosis)

شرح بيماري

اسكوليوز (انحناي ستون فقرات خميدگي بدون درد ستون مهره ها كه گاهي حالت پيشرونده داشته و باعث تغيير شك قفسه سينه و پشت مي شود. اين عارضه مي تواند مهره هاي قفسه سينه اي (مياني يا مهره هاي كمري (پاييني ستون فقرات را درگير سازد. اين عارضه بيشترين شيوع را در نوجوانان داشته و در دختران شايعتر از پسران است

علايم شايع

مراحل اوليه

در مراحل اوليه علايم واضحي وجود ندارد و اسكوليوز توسط پزشك يا مسؤول بهداشت مدرسه در طي معاينات معمول كشف مي گردد.

مراحل پيشرفته

انحناي قابل مشاهده قسمت بالاي تنه ستون فقرات به شكل S يا كمان درمي آيد.

شانه ها غيرهم تراز شده و مدور مي گردند.

فرورفتگي قفسه سينه

حركت موجي پشت

به جلو كشيده شدن يك طرف لگن

درد پشت

علل

معمولاً ناشناخته است اسكوليوز گاهي نتيجه موارد زير است

بيماري هاي دستگاه عصبي مركزي نظير فلج اطفال يا ديستروفي عضلاني

نقايص مادرزادي ستون فقرات

نابرابري طول پاها

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه خانوادگي اسكوليوز

پيشگيري

در حال حاضر قابل پيشگيري نيست

عواقب موردانتظار

اسكوليوز اگر زود تشخيص داده شود معمولاً به طور كامل قابل اصلاح است اغلب ممكن است به يك بريس پشت كه روزها بيمار آن را مي بندد، براي ساليان دراز نياز باشد.

عوارض احتمالي

تغيير شكل شديد ستون فقرات و دنده ها

اختلال در فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي اجتماعي بيمار

اختلال تنفس

عفونت ريه

نارسايي احتقاني قلب

درمان

اصول كلي

تشخيص اسكوليوز براساس معاينه فيزيكي و راديوگرافي ستون فقرات مطرح مي گردد.

- بسياري از موارد اسكوليوز خفيف بوده و درمان چنداني جز درمان فيزيكي به منظور تقويت عضلات پشت و اصلاح وضعيت فيزيكي ظاهري بدن نياز ندارند.

- در مورد كودكاني كه به درمان بيشتري نيازمندند معمولاً استفاده از بريس طبي پشت (گاهي براي چندين سال توصيه مي شود. انواع جديدتر بريس پس از پوشيده شدن كمتر در ظاهر قابل مشاهده بوده و اين امكان را فراهم مي آورند كه فرد مانند افراد عادي لباس بپوشد.

- در مورد بزرگسالان نيازمند درمان ورزش هايي به منظور تقويت عضلات پشت توصيه مي گردد (ورزش انحناي ستون فقرات را اصلاح نمي كند). از

آنجا كه در بزرگسالان رشد ستون فقرات متوقف شده است استفاده از بريس پشت مؤثر نيست

- جراحي براي اصلاح تغيير شكل (تنها در موارد شديد) توصيه مي گردد.

- اگر طول دوپا نابرابر باشد، كفش مخصوص براي پاي كوتاهتر ممكن است تجويز شود.

داروها

داروها در تصحيح اين اختلال نقش ندارند. براي ناراحتي خفيف ناشي از عدم تعادل عضلات يا عوارض اسكوليوز مي توان از داروهاي بدون نسخه نظير آسپيرين يا استامينوفن استفاده كرد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

نرمش هاي اختصاصي ممكن است بخشي از درمان باشد. اگر استفاده از بريس ضروري باشد، شركت كردن بيمار در فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي ورزشي محدود مي گردد. برخي فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري ها نظير شنا و اسب سواري ممكن است توصيه شوند چون اين فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري ها باعث تقويت عضلات پشت مي گردند.

رژيم غذايي

رژيم خاصي نياز نيست

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

شك به پيدايش اسكوليوز در كودك

اسهال حاد

(نام لاتين: diarrhea acute)

شرح بيماري

اسهال حاد عبارت است از اجابت مزاج شل آبكي به دفعات زياد. اسهال يك علامت است نه يك بيماري اسهال ساده در تمام گروه هاي سني شايع است

علايم شايع

درد شكمي همراه با دل پيچه

اجابت مزاج شل و آبكي

گاهي ناتواني در كنترل اجابت مزاج

گاهي تب

علل

علل متعددي وجود دارند، از جمله علل عفوني (ويروسي انگلي باكتريايي

عوامل تشديد كننده بيماري

ناراحتي عاطفي يا استرس حاد

مسموميت غذايي

بيماري كرون (آنتريت منطقه اي

نشانگان هاي

سوءجذب

بيماري يا تومور لوزالعمده (بدخيم يا خوش خيم

ديورتيكوليت

غذاهاي مثل آلو يا حبوبات

سوء مصرف الكل

مصرف داروهايي مثل مسهل ها، داروهاي ضداسيد، آنتي بيوتيك ها، كينين يا داروهاي ضدسرطان

آلرژي غذايي

اشعه درماني براي سرطان

بروز يك بيماري اخير

نشانگان روده تحريك پذير (كوليت عصبي يا بيماري التهابي روده

محيط زندگي شلوغ

سركوب ايمني به علت بيماري يا داروها

مسافرت به كشورها ديگر

نوشيدن آب نهرها، چشمه ها، يا چاه ها كه تصفيه نشده اند

پيشگيري

اگر اسهال مرتباً تكرار شود و بتوان علت آن را فهميد، درمان با اجتناب از علت اسهال مي تواند از تكرار اسهال جلوگيري كند.

حمله اسهال مي تواند گهگاه در هر كسي به علل بي اهميت بروز كند اما به زودي برطرف مي شود و اثر پايداري از آن بر جاي نمي ماند. غالب موارد اسهال حاد مدت كوتاهي طول مي كشند و جستجوي علت آنها ممكن است ضرورتي نداشته باشد.

از خوردن غذاهاي خام و نيم پزي مثل غذاهاي دريايي غذاهاي بوفه اي يا پيك نيكي كه چندين ساعت در بيرون رها شده اند، و غذاهايي كه فروشندگان دوره گرد مي فروشند خودداري كنيد.

عواقب مورد انتظار

بهبود خود به خودي در عرض 48-24 ساعت

عوارض احتمالي

كم آبي بدن در صورتي كه اسهال طول بكشد، خصوصاً در شيرخواران

درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است شامل بررسي آزمايشگاهي نمونه مدفوع باشد. گرفتن يك شرح حال دقيق و كامل در مورد علايم زمان و مدت اسهال شدت اسهال و وضعيت سلامت عمومي بيمار مي تواند به تعيين علت اسهال كمك كند. اگر شواهدي دال بر وجود بيماري جدي وجود داشته باشد، امكان دارد آزمايشات بيشتري انجام شوند.

- اسهال

يك علامت است در صورت امكان بيماري زمينه ساز اسهال بايد درمان شود.

- اگر فكر مي كنيد كه يك دارو باعث اسهال شده است پيش از توقف مصرف آن با پزشكتان مشورت كنيد.

- اگر دل پيچه وجود دارد، روي شكم كمپرس داغ شيشه آب داغ يا صفحه گرم كننده الكتريكي بگذاريد.

- مايعات زياد بنوشيد. در موارد اسهال شديد ممكن است نياز به دادن آب و الكتروليت به صورت اورژانس وجود داشته باشد تا كم آبي جبران شود.

داروها

در موارد خفيف مي توان از داروهايي مثل لوپراميد و پپتوبيسمول استفاده كرد.

امكان دارد ساير داروهاي ضداسهال تجويز شوند.

در صورت شناسايي يك انگل يا باكتري به خصوص به عنوان علت اسهال امكان دارد آنتي بيوتيك تجويز شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري خود را تا توقف اسهال كاهش دهيد.

رژيم غذايي

اگر همراه اسهال تهوع وجود داشته باشد، تنها قطعات كوچك يخ بجويد.

اگر تهوع نداريد، تنها مايعات شفاف را به طور تدريجي بنوشيد تا زماني كه اسهال برطرف شود، مثل چاي سوپ يا ژلاتين

از مصرف الكل كافئين شير و محصولات لبني خودداري كنيد.

پس از رفع علايم غذاهاي نرم مثل غلات برنج تخم مرغ و سيب زميني پخته شده و نيز ماست به مدت 2-1 روز ميل كنيد.

دو تا سه روز پس از رفع اسهال رژيم غذايي عادي خود را از سر گيريد. البته بهتر است از مصرف ميوه الكل و غذاهاي پر ادويه تا چند روز ديگر پرهيز

كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر اسهال بيش از 48 ساعت طول بكشد.

-اگر مخاط خون يا كرم در مدفوع ظاهر شود.

- اگر تب به 3/38 درجه سانتيگراد يا بالاتر برسد.

- اگر درد شديدي در شكم يا راست روده به وجود آيد.

- اگر علايم كم آبي ظاهر شوند: خشكي دهان پوست چروكيده تشنگي شديد، ادار كم يا به كلي عدم وجود ادرار

اسهال خوني باكتريايي (شيگلوز)

(نام لاتين: dysentery bacillary)

شرح بيماري

اسهال خوني باكتريايي (شيگلوز) عبارت است از يك عفونت باكتريايي در لايه هاي سطحي پوشاننده جدار داخلي روده ها. اين بيماري در اثر تماس نزديك فردي است و به صورت همه گيري رخ مي دهد. از زمان ورود باكتري ها تا ظهور علايم 4-1 روز طول مي كشد.

علايم شايع

دل پيچه

تب

اسهال (تا 20 يا حتي 30 بار اجابت مزاج آبكي در روز)

وجود خون مخاط يا چرك در مدفوع

تهوع يا استفراغ

دردهاي عضلاني

گاهي در شروع بيماري شمارش گلبول هاي سفيد كمتر از حد طبيعي است

علل

يك نوع باكتري به نام شيگلا كه به جدار روده بزرگ تهاجم مي كند. اين باكتري معمولاً از طريق دست ها، غذا، يا آب آلوده از يك فرد به فرد ديگر انتقال مي يابد.

عوامل تشديد كننده بيماري

مسافرت به كشورهاي خارجي

محيط زندگي شلوغ يا غير بهداشتي

پيشگيري

دستان خود را پس از اجابت مزاج و قبل از دست زدن به مواد غذايي بشوييد.

هر كس كه علايم اسهال خوني باكتريايي را دارد جداسازي نماييد.

لباس هاي آلوده و ملحفه جات را در سطل هاي پوشيده و پر از آب و صابون

قرار دهيد تا زماني كه بتوان آنها را جوشاند.

عواقب مورد انتظار

با درمان معمولاً در عرض 7 روز قابل معالجه است اغلب عفونت هاي شيگلايي خفيف هستند و درمان جدي احتياج ندارند. البته در موارد شديد، اگر درمان موفقيت آميز نباشد، از دست رفتن آب زياد از بدن ممكن است مرگبار باشد (خصوصاً در شيرخواران و كودكان كم سن و سال .

عوارض احتمالي

كم آبي بدن به طور خطرناك خصوصاً در كودكان

در موارد نادر، باكتري ها ممكن است از مجراي گوارش به خون وارد شوند و ساير اعضاي بدن را درگير سازند، مثل كليه ها، كيسه صفرا، كبد، يا قلب و مفاصل اين حالت شايد به شوك و مرگ بيانجامد.

درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است شامل بررسي آزمايشي و كشت نمونه مدفوع باشد. اطلاع از بروز همه گيري بيماري و نيز آشنايي به نواحي بومي مي تواند در رسيدن به تشخيص كمك كننده باشد.

درمان شامل جايگزيني مايعات از دست رفته غذاي كم حجم و نيز گاهي دارو مي شود.

بيمار را از بقيه جدا نماييد.

براي تخفيف درد، يك صفحه گرم كننده يا شيشه آب داغ را روي شكم قرار دهيد.

بيمار بايد مرتباً مايعات دريافت كند.

بستري كردن بيماراني كه شديداً مريض احوالند (خصوصاً كودكان كم سن و سالي كه كم آبي دارند). بيمار جدا از بقيه بستري مي شود و مايعات تكميلي از راه سرم به وي رسانده خواهد شد.

داروها

امكان دارد آنتي بيوتيك تجويز شود.

از مصرف تركيبات ضد اسهال خودداري كنيد مگر اينكه با نظر پزشك تجويز شده باشند. اين تركيبات ممكن است بيماري را طولاني كنند. اگر تا

كنون مورد استفاده قرار مي گرفته اند بلافاصله مصرف آنها را متوقف كنيد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا حداقل 3 روز پس از رفع تب اسهال و ساير علايم استراحت در رختخواب ضروري است مگر براي توالت البته پاها را در رختخواب بايد مرتباً ورزش داد.

رژيم غذايي

مايعات يا جامدات نرم تا زماني كه اسهال متوقف شود، سپس رژيم عادي

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا كودكتان علايم اسهال خوني باكتريايي را داريد.

اگر يكي از موارد زير هنگام درمان رخ دهد:

_ تب 9/38 درجه سانتيگراد يا بيشتر

_ گلودرد، سردرد، يا گوش درد

_ تنگي نفس يا سرفه شديد

_ رگه خون در خلط سينه

_ درد يا تورم شديد شكم

_ خونريزي گوارشي از مقعد

_ درد در ساق پا يا تمام پا

_ تورم مفاصل

_ علايم كم آبي بدن (بي حالي فرورفتگي چشم ها، كاهش وزن سريع يا خشكي پوست ظاهر شوند.

اسهال مزمن غيراختصاصي دوران كودكي

(نام لاتين: diarrhea chronic non specific of childhood)

شرح بيماري

اسهال مزمن غيراختصاصي دوران كودكي عبارت است از اسهال (بيش از 5 بار اجابت مزاج آبكي يا شل در روز) به طور مزمن در يك كودك سالم در كودكان 5/3-5/1 ساله رخ مي دهد.

علايم شايع

اجابت مزاج شل به دفعات زياد كه غالباً حاوي فيبرهاي سبزيجات هضم نشده يا مخاط است و عمدتاً در صبح رخ مي دهد.

علل

ناشناخته هستند.

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه خانوادگي مشكلات روده اي

پيشگيري

در حال حاضر نمي توان از آن پيشگيري به عمل آورد.

عواقب مورد انتظار

علي رغم

اسهال مزمن كودكان مبتلا رشد و نموي طبيعي دارند و هيچ علامتي از سوءتغذيه نشان نمي دهند. در حقيقت اسهال اهميت خاصي ندارد. نهايتاً نيز حركات روده و الگوي اجابت مزاج به حالت طبيعي باز مي گردد، ولي اين امر ممكن است 3-2 سال طول بكشد.

عوارض احتمالي

احتمال تمركز رواني بيش از اندازه به اجابت مزاج به علت توجه زياد به والدين به اين مسأله

درمان

اصول كلي

كودك خود را به خاطر اين مشكل سرزنش نكنيد. انتظار نداشته باشيد كه توانايي كنترل اجابت مزاج و رفتن به توالت به همان سرعت كودكان ديگر حاصل شود. با كودك مثل كودكان ديگر رفتار كنيد و سعي كنيد كه اين مشكل را بزرگ نكنيد. از بروز تنش اجتناب نماييد، زيرا اگر كودك در مورد مشكل خود دچار اضطراب و ناراحتي شود، اسهال ممكن است بدتر شود يا ممكن است مشكلات رواني به وجود آيد.

داروها

براي اين اختلال معمولاً دارو مورد نياز نيست به كودك خود داروي ضداسهال ندهيد، زيرا اثرات جانبي آن ممكن است زيانبار باشند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد. كودك خود را تشويق به فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري طبيعي درست مانند كودكان هم سن نماييد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود، اما استفاده از مكمل هاي ويتاميني و معدني ممكن است كمك كننده باشد.

كودك بايد روزانه حداقل 8-6 ليوان آب بنوشد تا مايع از دست رفته جبران شود

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر كودكتان اسهال مزمن يا اجابت مزاج همراه دفع مخاط دارد كه علتي براي آن پيدا

نشده است

- اگر در مدفوع خون وجود داشته باشد.

- اگر درجه حرارت مقعدي به 9/38 درجه سانتيگراد يا بالاتر برسد.

- اگر كودكتان بي حال شود، از خوردن غذا خودداري كند، يا با صداي بلند و به طور مداوم گريه كند و با نوازش نيز گريه وي قطع نشود.

- اگر رشد و نموي كودكتان طبيعي نباشد.

انعقاد داخل عروق منتشر

(نام لاتين: disseminated intravascular coagulation)

شرح بيماري

انعقاد داخل عروق منتشر عبارت است از يك اختلال جدي در مكانسيم هاي انعقاد خون كه منجر به خونريزي خارجي يا داخلي مي شود. اين اختلال عارضه اي از بعضي مشكلات زمينه ساز ديگر به شمار مي رود.

علايم شايع

خونريزي در يك يا چند نقطه بدن خونريزي ممكن است شديد باشد. علايم شايع خونريزي عبارتند از: _ استفراغ خوني يا مدفوع سياه و قرمز _ خونريزي از مجراي تناسلي زنان (جدا از خونريزي عادت ماهانه _ قرمز يا تيره شدن ادرار _ بروز خون مردگي بدون دليل

درد شديد شكم يا كمر در نتيجه خونريزي داخلي در اعضاي بدن

تشنج (به ندرت

اغما (به ندرت

علل

خالي شدن خون از مواد مؤثر در انعقاد و تثبيت لخته كه موجب بروز خونريزي هاي گسترده مي شود. بروز اين حالت علل مختلفي دارد:

اختلالات حاملگي مثل جفت سر راهي كنده شدن زودرس جفت يا مسموميت حاملگي (اكلامپسي

عفونت گسترده يا عمده

سرطان گسترده

بعضي از انواع جراحي

تخريب گسترده بافتي مثلاً در سوختگي هاي وسيع

گزيده شدن توسط مار سمي

تزريق خون جور نشده با خون گيرنده

عوامل تشديد كننده بيماري

تغذيه نامناسب

كاهش مقاومت بدن در

اثر بيماري

پيشگيري

جهت درمان علت زمينه ساز فوراً به پزشك مراجعه كنيد.

عواقب مورد انتظار

اگر علت زمينه ساز انعقاد داخل عروقي منتشر به سرعت درمان شود، احتمال مي رود كه فرد بهبود يابد.

عوارض احتمالي

نارسايي كليه

شوك

قانقاريا و از دست دادن اندام

خونريزي در حفره ريه

درمان

اصول كلي

اغلب بيماراني كه گرفتار اين اختلال شده اند به طور نااميدانه اي بدحال هستند و نيازمند مراقبت ويژه در بيمارستان هستند. كمكي كه اعضاي خانواده مي توانند، بكنند اين است كه نگرشي مثبت و اميداوارانه داشته باشند.

به هنگام بهبودي كروت روي زخم ها را بر نداريد. اين كار ممكن است باعث خونريزي مجدد شود.

گاهي براي رفع علت زمينه ساز، جراحي انجام مي شود.

داروها

تزريق خون يا فرآورده هاي خوني

تزيق هپارين (يك داروي ضدانعقاد)

آنتي بيوتيك براي عفونت

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

استراحت در رختخواب

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود. هر نوع غذايي كه بيمار بتواند برحسب وضعيتش تحمل كند.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان انعقاد داخل عروق منتشر را داريد. اين يك مورد اورژانس است

اگر علايم پس از درمان بازگردند.

اورتريت

(نام لاتين: urethritis)

اورتريت

urethritis

اطلاعات اوليه

توضيح كلي

اورتريت عبارت است از التهاب يا عفونت مجراي ادرار (لوله اي كه ادرار از طريق آن از مثانه به خارج مي رود). اورتريت غالباً باعفونت يا التهاب مثانه (سيستيت همراه است تمام سنين و هر دو جنس را مبتلا مي كند ولي در جنس مؤنث 10 برابر شايع تر است

علايم شايع

ادرار كردن همراه با درد يا سوزش

اضطرار فراوان براي ادرار كردن حتي

در هنگامي كه ادرار زيادي در مثانه نيست

مقاربت جنسي دردناك يا ناتواني جنسي موقتي در مردان

قطره قطره آمدن ادرار در مردان بالاي 50 سال

علل

همان عفونت باكتريايي مشابه كه باعث سوزاك مي شود، اورتريت گنوكوكي ايجاد مي كند؛ اورتريت غير اختصاصي (اورتريت غيرگنوكوكي نيز نام دارد)، ممكن است ناشي از انواع ارگانيسم ها از جمله باكتري قارچ و عفونت كلاميديايي باشد.

ساير علل مي توانند شامل تروماي ناشي از آسيب يا جراحي يا مواد شيميايي مثل ضدعفوني كننده ها باشند.

نشان داده شده است كه خوشبوكننده هاي حمام و روغن هاي حمام باعث اورتريت مي گردند.

عوامل افزايش دهنده خطر

عفونت باكتريايي كه گسترش مي يابد و از پوست اطراف ناحيه تناسلي و مقعد وارد مجراي ادرار مي گردد.

كبودي در طول مقاربت جنسي

تماس با شريك جنسي دچار عفونت

استفاده از سوند ادراري

استفاده از داروهايي كه باكتري هاي عامل عفونت نسبت به آنها مقاوم شده اند.

شركاي جنسي متعدد

سابقه سنگ كليه پروستاتيت اپيديديميت يا آسيب به ناحيه تناسلي

سابقه بيماري آميزشي

پيشگيري

براي علل مرتبط بافعاليت جنسي _ قبل از مقاربت جنسي يك ليوان آب بنوشيد و ظرف 15 دقيقه پس از آن ادرار كنيد. _ از كاندوم لاستيكي استفاده كنيد. _ از يك نرم كننده محلول در آب (مهبلي مثل ژل K-Y استفاده كنيد. _ از وضعيت هاي مقاربتي مختلف استفاده كنيد تا احتمال آسيب به مجراي ادرار زن كاهش يابد.

براي عللي كه تنها به زنان ارتباط دارند: _ پس از اجابت مزاج از جلو تا عقب را پاك كنيد و با صابون و آب بشوييد. _ به جاي وان حمام از دوش استفاده كنيد.

براي هردو جنس

هر روز 8 ليوان آب ميل كنيد.

عواقب مورد انتظار

اورتريت معمولاً "از درجه خفيف است و به ندرت بيماري طولاني مدت خطرناكي ايجاد مي كند. عود شايع است

عوارض احتمالي

اورتريت و سيستيت مزمن در صورت ناكافي بودن درمان

گسترش عفونت به مجاري ادرار و كليه

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي خون و ترتشحات و آزمايش ادرار باشند.

درمان در منزل كافي است و شامل داروهايي براي شما و همسرتان است

براي تسكين درد، در وان حاوي آب داغ به مدت 15 دقيقه حداقل 3 بار در روز بنشينيد.

مردان با كشيدن پوست تناسلي به پايين براي بازكردن مجراي ادرار و بررسي اين كه آيا همچنان ترشح وجود دارد يا خير، مجراي ادرار را تحريك نكنيد. آلت تناسلي را مي توان مشاهده كرد ولي آن را فشار ندهيد.

اطراف ناحيه تناسلي را تميز نگه داريد. از صابون ساده و بدون بو استفاده كنيد.

داروها

آنتي بيوتيك ها براي مقابله با عفونت از تكميل دوز تجويز شده اطمينان حاصل كنيد حتي اگر علايم زودتر فروكش يابند.

فعاليت

محدوديتي وجود ندارد. تا دو هفته پس از رفع علايم از تحريك و مقاربت جنسي بپرهيزيد.

رژيم غذايي

هر روز 8 ليوان آب بنوشيد.

در طول درمان از كافئين بپزهيزيد.

براي اسيدي كردن ادرار آب آلبالو بنوشيد. برخي داروها با ادرار اسيدي اثربخش تر هستند.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم اورتريت را داشته باشيد.

اگر در طول درمان هريك از موارد زير رخ دهند: _ تب 3/38 درجه سانتيگراد يا بيشتر _

خونريزي از مجراي ادرار يا خون در ادرار _ عدم بهبودي ظرف يك هفته علي رغم درمان

اگر شما دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي ايجاد كنند.

ايدز

(نام لاتين: hiv and aids)

شرح بيماري

ايدز عبارت است از به وجود آمدن ضعف عمده در دستگاه ايمني بدن (نقص ايمني . اين امر باعث كاهش توانايي بدن در مقابله با عفونت ها و توانايي سركوب سلول هاي غيرطبيعي مثل سلول هاي سرطاني مي شود. ويروس ايدز سلول هاي ايمني موجود در خون (لنفوسيت ها) و سلول هاي ايمني موجود در بافت ها (مغز استخوان طحال كبد و گره هاي لنفاوي را درگير مي سازد. اين سلول ها در توليد پادتن براي مقابله با بيماري ها و سرطان ها نقش دارند. در مجموع بايد گفت كه ايدز يك نوع نقص ايمني ثانويه است كه در سير عفونت با ويروس ايدز ايجاد مي شود.----

علايم شايع

عفونت اوليه با ويروس ايدز ممكن است هيچ علامتي ايجاد نكند.

خستگي كاهش وزن بدون توجيه تعريق شبانه

عفونت هاي مكرر تنفسي و پوستي

تب

تورم گره هاي لنفاوي در تمام بدن

زخم در دهان

تغييرات ناحيه تناسلي بزرگ شدن طحال

اسهال

علل

عفونت با ويروس ايدز _ نوعي رترو ويروس _ كه به سلول هاي دستگاه ايمني حمله كرده آنها را نابود مي سازد و باعث كاهش مقاومت بدن به عفونت ها و بعضي از سرطان ها مي شود.

عوامل تشديد كننده بيماري

تماس جنسي با افراد آلوده همجنس بازها در معرض بيشترين خطر هستند.

بي بند و باري جنسي

استفاده از سوزن هاي آلوده براي تزريق موادمخدر

تزريق خون يا فرآورده هاي خوني آلوده (در حال

حاضر به ندرت رخ مي دهد).

مواجهه كاركنان بيمارستان ها و تكنسين هاي آزمايشگاهي با خون مدفوع يا ادرار افراد آلوده به ويروس ايدز. بيشترين خطر مربوط به فرو رفتن اتفاقي سوزن آلوده در دست است

توجه داشته باشيد كه تماس هاي عادي غيرجنسي باعث انتقال بيماري نمي شود، بنابراين فردي كه آلوده به ويروس ايدز است خطري براي جمعيت عمومي محسوب نمي شود.

پيشگيري

از تماس جنسي با افرادآلوده يا افرادي كه موادمخدر تزريقي مصرف مي كنند خودداري شود.

از كاندوم استفاده شود.

بي بندوباري جنسي كنار گذاشته شود.

از تزريق موادمخدر جداً خودداري شود. سوزن هاي غيراستريل نبايد به طور اشتراكي مصرف شوند.

خون يا فرآورده هاي خوني بايد از لحاظ آلودگي بررسي شده باشد.

عواقب مورد انتظار

اين بيماري در حال حاضر غيرقابل معالجه است البته علايم را مي توان تخفيف داد يا كنترل نمود و تحقيقات علمي در رابطه با اين بيماري و درمان آن ادامه دارند. ايدز ممكن است تا سال ها پس از مثبت شدن آزمون آلودگي به ويروس خود را نشان ندهد. زماني كه ايدز به صورت آشكار خود را نشان دهد، ميانگين بقا مدت متغيراست

عوارض احتمالي

عفونت جدي در دستگاه هاي مختلف بدن

سرطان

مرگ

درمان

اصول كلي

با انجام آزمايش خون و آزمون پادتن ضد ويروس ايدز (ممكن است حتي تا 6 ماه پس از شروع آلودگي مثبت نشود) مي توان تشخيص را تأييد نمود. در بيماراني كه آلودگي به ويروس ايدز تشخيص داده مي شود بايد وجود ساير بيماري هاي آميزشي و ساير عفونت ها مثل سل نيز مورد بررسي قرار گيرد.

براي مقابله با اضطراب و افسردگي ناشي از ابتلا به اين بيماري و احتمال مرگ بايد

روان درماني يا مشاوره انجام شود.

در صورت بروز عوارض ممكن است نياز به بستري شدن وجود داشته باشد.

بعضي از بيماران وارد برنامه هاي تحقيقاتي مي شوند كه با هدف دستيابي به درمان هاي بهتر يا واكسن يا بيماري انجام مي گيرند. در اين گونه برنامه ها، مراقبت ممكن است به طور رايگان انجام پذيرد.

توجه داشته باشيد كه تشخيصي زودهنگام كمك كننده است اگر در معرض خطر هستيد، براي بررسي مراجعه كنيد، حتي اگر احساس مي كنيد كه در سلامت كامل به سر مي بريد. اگر مي خواهيد حامله شويد، يا اين كه حامله هستيد، انجام آزمون ويروس ايدز ممكن است كمك كننده باشد. در صورت مثبت بودن آزمون ويروس ايدز به هنگام حاملگي با درمان هاي مخصوص مي توان احتمال عفونت در نوزاد را به حداقل رساند.

در صورت وجود گروه هاي حمايتي به آنها بپيونديد.

از تماس با افرادي كه دچار عفونت هستند، حتي سرماخوردگي پرهيز كنيد.

داروها

در حال حاضر داروها در معالجه عفونت ايدز مؤثر نيستند. براي مقابله با عفونت ها يا پيشگيري از آنها ممكن است آنتي بيوتيك تجويز شود.

داروهاي ضد ويروسي (ديدانوزين استاوودين زالسي تابين زيدوودين و نيز داروهاي مهاركننده پروتئاز در درمان عفونت با ويروس ايدز مورد استفاده قرار مي گيرند و ممكن است پيشرفت بيماري را به تأخير اندازند. تجويز آنها بايد توسط پزشكان با تجربه انجام پذيرد. با اين داروها (مثل زيدووين مي توان انتقال عفونت به نوزادان مادران حامله را كاهش داد.

تحقيقات زيادي در رابطه با داروهاي جديدتر و واكسن آن در دست انجام هستند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري ها

به وضعيت سلامت هر فرد بستگي دارند. علايمي مثل خستگي يا وجود عفونت مي توانند بعضي از فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري ها را محدود كنند.

استراحت مهم است اما توصيه مي شود به طور منظم ورزش انجام گيرد.

رژيم غذايي

تغذيه بايد كافي و مناسب باشد. سوءجذب سوخت وساز تغيير يافته و كاهش وزن در بيماران مبتلا به ايدز شايع هستند.

از خوردن تخم مرغ خام شير غيرپاستوريزه يا ساير مواد غذايي بالقوه آلوده خودداري شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم عفونت ايدز را داريد.

اگر پس از تشخيص علايم يك عفونت ديگر ظاهر شوند (تب سرفه يا اسهال .

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان عوارض جانبي بسياري دارند.

ايست قلبي

(نام لاتين: cardiac arrest)

ايست قلبي

cardiac arrest

اطلاعات اوليه

توضيح كلي

ايست قلبي عبارت است از فقدان كامل پمپ كردن خون توسط قلب تأخير در درمان اين حالت حتي براي 5-3 دقيقه ممكن است باعث مرگ يا آسيب دايمي مغز شود. بروز اين حالت تا سن 45 سالگي در مردان بيش از زنان است اما پس از آن برابر است

علايم شايع

منگي كوتاه مدت و به دنبال آن غش كردن و از دست دادن هوشياري

نبض لمس نمي شود. تنفس نيز معمولاً متوقف مي شود.

پوست به رنگ آبي _ سفيد در مي آيد. مردمك ها نيز گشاد مي شوند.

تشنج

گاهي از دست رفتن كنترل ادرار و مدفوع غش كردن ساده در نگاه اول ممكن است شبيه ايست قلبي

به نظر آيد، اما در غش كردن ساده نبض وجود دارد و تنفس قطع نمي شود.

علل

نامنظمي هاي ضربان قلب

حمله قلبي (انفاركتوس بيماري تصلب شرايين قلب

فقدان گردش خون و شوك عميق ناشي از خونريزي يا عفونت شديد

فقدان اكسيژن ناشي از غرق شدگي خفگي يا بيهوشي

تغييرات عمده در تركيب الكتروليتي خون مثلاً به هم خوردن تعادل پتاسيم يا مايعات

عوامل افزايش دهنده خطر

استرس

ديابت شيرين

مصرف داروهايي مثل _ ديژيتال حتي افزايش خفيف غلظت اين داروي قوي در خون مي تواند ريتم قلب را دچار اختلال كند. _ ادرارآورها (ديورتيك ها). اين داروها مي تواند باعث كاهش پتاسيم خون شوند. _ آدرنالين يا هر دارويي كه فشار خون را در يك بيمار قلبي افزايش دهد، از جمله داروهايي كه جهت سرماخوردگي مورد استفاده قرار مي گيرند، و قرص ها و اسپري ها جهت رفع گرفتگي بيني (ضداحتقان ها)

مصرف مواد مخدر، به خصوص كوكايين و مواد مخدر تزريقي

پيشگيري

در صورت بروز هر يك از مشكلاتي كه در قسمت علل ذكر شد، بايد فوراً درمان لازم انجام شود.

اگر مبتلا به بيماري قلبي هستيد، تا حد امكان اطلاعات خود را در مورد تمام داروهايي كه دريافت مي داريد، از جمله داروهاي بدون نسخه افزايش دهيد.

ترتيبي فراهم آوريد كه اعضاي خانواده و دوستان نزديكتان احياي قلبي _ ريوي (CPR) را فرا بگيرند.

عواقب مورد انتظار

كساني كه در نزديكي فرد باشند و آموزش لازم در زمينه تشخيص ايست قلبي و انجام احياي قلبي _ ريوي را ديده باشند، اغلب مي توانند ضربان قلب را باز گردانند. اما نتيجه نهايي به علت زمينه ساز ايست قلبي بستگي

دارد. به محض بازگشت ضربان قلب فرد را بايد به نزديكترين مركز اورژانس انتقال داد. امكان دارد ايست قلبي مجدداً باز گردد.

عوارض احتمالي

مرگ يا آسيب دايمي مغز در صورتي كه نتوان پمپاژ قلب را در عرض 5-3 دقيقه به راه انداخت

اشتباه گرفتن غش كردن يا ساير علل از دست دادن هوشياري با ايست قلبي پيش از آغاز احياي قلبي _ ريوي نبض بيمار را در گردن بررسي كنيد.

درمان

اصول كلي

به همراه اعضاي خانواده تان احياي قلبي _ ريوي (CPR) را فرابگيريد. براي اطلاعات بيشتر با نزديكترين مركز بهداشتي يا بيمارستان تماس حاصل كنيد. با فراگيري احياي قلبي _ ريوي ممكن است بتوانيد جان يك نفر را در آينده نجات دهيد.

اگر مشكل قلبي داريد، يا در خطر بروز مشكل قلبي هستيد، يك گردن آويز يا دست بند مخصوص همراه داشته باشيد تا در مواقع اورژانس بتوان به سرعت به مشكل شما پي برد.

داروها

پس از اينكه با احياي قلبي _ ريوي ضربان قلب برگشت از اكسيژن اگر در دسترس است استفاده كنيد (اكسيژن اورژانس ممكن است در مغازه جوشكاران موجود باشد).

دارو براي درمان علت زمينه ساز ايست قلبي پس از اينكه فاز بحراني سپري شد.

فعاليت

پس از بهبودي فعاليت ها بايد تدريجاً از سر گرفته شوند. فعاليت جنسي و رانندگي پس از موافقت پزشك مي توانند آغاز شوند.

رژيم غذايي

به فردي كه علايم ايست قلبي دارد، مايعات يا غذا ندهيد. بيمار ممكن است خفه شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر فرد بيهوش است و نفس نمي كشد: _ شماره اورژانس را براي

كمك يا آمبولانس بگيريد. اگر قرباني كودك است يك دقيقه عمليات احيا را انجام دهيد، سپس اورژانس را بگيريد.

- براي كمك فرياد بزنيد. قرباني را ترك نكنيد.

- فوراً تنفس دهان به دهان را آغاز كنيد.

- اگر قلب ضربان ندارد، ماساژ قلبي بدهيد.

- عمليات احيا را تا زمان رسيدن كمك ادامه دهيد.

برجس - لك و پيس -ويتيليگو

(نام لاتين: vitiligo)

برجس (ويتيليگو)

vitiligo

اطلاعات اوليه

توضيح كلي

علايم شايع

علل

عوامل افزايش دهنده خطر

پيشگيري

عواقب مورد انتظار

عوارض احتمالي

درمان

اصول كلي

داروها

فعاليت

رژيم غذايي

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اطلاعات اوليه

توضيح كلي

برجس عبارت است از از دست رفتن رنگ پوست به صورت لكه لكه تمامي گروه هاي قومي و نژادي را مبتلا مي كند. غالباً در پوست پشت دست ها، صورت و زير بغل ايجاد مي گردد. در اواخر دوران كودكي (12-9 سالگي تا ميانسالي شايع تر است

علايم شايع

ماكول ها (نواحي كوچكي بارنگ متفاوت از پوست يا لكه هايي با مشخصات زير:

صاف سفيد و غيرقابل لمس با انگشتان هستند.

گسترش يافته نواحي بسيار بزرگ با شكل نامنظم و بدون رنگي را تشكيل مي دهند.

معمولاً در هر دو طرف بدن و تقريباً در جاي مشابهي قرار دارند.

قطر آنها از 3-2 ميلي متر تا چند سانتي متر متفاوت است

باعث آزار و خارش نمي شوند.

اختلال باعث خاكستري شدن زود هنگام مو مي گردد.

علل

احتمالاً بيماري خود ايمن سلول هاي رنگدانه ساز (ملانوسيت مي ميرند و در نتيجه رنگدانه اي توليد نمي شود.

عوامل افزايش دهنده خطر

سابقه خانوادگي برجس

بيماري تيروئيد يا غده فوق كليوي

ديابت شيرين

بيماري آديسون

كم خوني وخيم

پركاري

و كم كاري تيروئيد

مياستني گراو

صدمات فيزيكي نامعمول (آفتاب سوختگي شديد، جراحي

پيشگيري

در حال حاضر قابل پيشگيري نيست

عواقب مورد انتظار

درمان طولاني و غالباً غير رضايت بخش است رنگدانه دار شدن مجدد به صورت كامل و پايدار به ندرت امكان پذير است درمان شامل استفاده از يك داروي خوراكي به نام پسورالن است در صورت قطع بيشتر رنگدانه هاي دوباره ايجاد شده معمولاً از بين مي روند. پيش بيني مقدار بهبودي با درمان امكان پذير نيست افراد جوانتر (زير 30 سال و افرادي كه زود تحت درمان قرار مي گيرند، معمولاً بهتر پاسخ مي دهند. يك سال براي ارزيابي نتايج زمان بدهيد.

عوارض احتمالي

اختلال ممكن است هرگز كاملاً از بين نرود و باعث بدشكلي پايدار گردد.

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي ميكروسكوپي پوست با خراش دادن آن در كنار معاينه فيزيكي نواحي مبتلاي پوست باشند.

اين اختلال خوش خيم است و معمولاً تنها يك مشكل زيبايي به شمار مي رود. برخي بيماران مبتلا به بيماري محدود مي توانند از يك فرآورده آرايشي استفاده كنند.

ضايعات را با مواد آرايشي ضدآب و ماست بپوشانيد.

براي محافظت مناطق بدون رنگدانه از آسيب آفتاب از ضدآفتاب داراي قدرت محافظت شماره 15 يا بالاتر استفاده كنيد.

براي بيماراني كه از ساير درمان ها فايده اي حاصل نمي كنند، ممكن است پيوند پوست پيشنهاد گردد.

داروها

ممكن است براي شما پسورالن در كنار مواجهه با اشعه فرابنفش (UVA) كه توليد رنگدانه توسط سلول هاي رنگدانه اي سالم مجاور سلول هاي آسيب ديده را تحريك مي كند، تجويز شود. تركيب پسورالن و UVA ، PUVA نام دارد. ممكن است نتايج نااميدكننده باشند و عوارض

جانبي شايع هستند.

ممكن است براي برجس گسترده هيدروكينون به صورت مونوبنزيل اتر تجويز گردد.

فعاليت

محدوديت وجود ندارد.

رژيم غذايي

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر خود يا عضوي از خانواده تان علايم برجس را داشته باشيد.

اگر شما دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي ايجاد كنند.

برفك -كانديدياز دهاني

(نام لاتين: thrush)

شرح بيماري

برفك عبارت است از يك عفونت قارچي شايع دهان بيشتر، نوزادان و شيرخواران را مبتلا مي كند ولي ساير كودكان و بزرگسالان نيز مبتلا مي شوند.

علايم شايع

لكه هايي (پلاك هايي با مشخصات زير در دهان ظاهر مي شوند:

لكه ها سفيد تا زرد متمايل به كرم و اندكي برجسته هستند. شبيه شير دلمه بسته هستند ولي پاك نمي شوند.

لكه ها دردناك نيستند مگر اين كه برداشته شوند. در اين صورت زخم هاي كوچك و دردناكي بر جاي مي گذارند.

دهان خشك است

علل

قارچي به نام كانديدا آلبيكنس . معمولاً به تعداد كم در دهان وجود دارد ولي عوامل خاصي ممكن است باعث تكثير بيش از حد آن شوند:

درمان با آنتي بيوتيك ها. ممكن است تعادل طبيعي ارگانيسم ها را در دهان برهم زند و باعث ايجاد برفك گردد.

زايمان نوزادان ممكن است عفونت را در حين عبور از مجراي زايمان كسب كنند به خصوص اگر مادر دچار عفونت مهبل با يك مخمر باشد. برفك ظرف چند ساعت تا 7 روز پس از تولد ظاهر مي شود.

سالخوردگي افراد مسن تر به خاطر مقاومت طبيعي كمتر دچار برفك مي گردند.

عوامل تشديد كننده بيماري

تغذيه نامناسب

بيماري كه باعث كاهش مقاومت شده باشد.

ايدز (برفك

در بزرگسالان جزئي از معيارهاي تشخيصي ايدز به شمار مي رود).

ديابت شيرين

التهاب ناشي از دندان هاي مصنوعي

مصرف مزمن استروييدها (خوراكي يا استنشاق

پيشگيري

بهداشت خوب دهان

اجتناب از آنتي بيوتيك هاي غيرضروري

عواقب مورد انتظار

درمان معمولاً ظرف 3 روز اين عفونت را پاك مي كند. خطرناك يا جدي نيست ولي تمايل به عود دارد.

عوارض احتمالي

مي تواند به مهبل پوست حنجره لوله گوارش يا دستگاه تنفسي گسترش يابد.

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل خراش دادن پلاك و بررسي ماده در زيرميكروسكوپ باشند.

هدف از درمان بهبود بيماري زمينه اي مساعدكننده بيمار به عفونت و تسكين علايم برفك است

در صورت ابتلاي يك شيرخوار به اين عفونت هر چيزي را كه ممكن است در دهان بچه قرار بگيرد، استريل كنيد.

داروها

محلول پراكسيد هيدروژن براي شستشوي دهان ناراحتي را تسكين خواهد داد.

ممكن است از داروي كلوتريمازول كه در دهان حل مي شود، 5 بار در روز و به مدت 14 روز استفاده شود.

ضايعات كودكان كم سن را مي توان به دقت با يك وسيله نخي آغشته به سوسپانسيون نيستاتين برداشت

كرم هاي ضد كانديديا كه در زير دندان هاي مصنوعي يا در گوشه هاي دهان به كار مي روند، گاهي اثربخش هستند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

در شيرخواران تغييري لازم نيست ساير كودكان و بزرگسالان بايد مايعات كافي همراه با شير، ژلاتين مايع بستني فرني آب چاي يا ساير نوشيدني ها و غذاهايي را مصرف كنيد كه به راحتي قابل بلع هستند. در صورت دردناك بودن لكه ها، براي نوشيدن از ني

استفاده كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر علايم كم آبي (چشم هاي گود رفته الاستيسيته كم پوست و خستگي در يك كودك ظاهر شوند.

ايجاد تب

ظاهر شدن ضايعات در پوست يا مهبل

اگر علايم عفونت باكتريايي ثانويه (درد، قرمزي حساسيت به لمس تورم گاهي تب در دهان ظاهر شوند.

بلوك قلبي

(نام لاتين: heart block)

شرح بيماري

بلوك قلبي عبارت است از يك اختلال پايدار (خفيف يا شديد) در انتقال پيام هاي الكتريكي بين دهليزها (اتاقك هاي بالايي و بطن ها (اتاقك هاي پاييني قلب در اين حالت هماهنگي بين انقباضات دهليزها و بطن ها از بين مي رود. كنترل ضربان قلب ديگر به طور طبيعي كه به هنگام فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري يا استرس تند و در ساير زمان ها كند مي شد انجام نخواهد گرفت و ضربان ساز موجود در ديواره مشترك بطن ها كه در حالت طبيعي خفته است شروع به كار خواهد كرد و سيستم الكتريكي بطن ها را به راه خواهد انداخت بلوك قلب مي تواند در هر سني رخ دهد اما در مردان بالاي 40 سال و خانم ها پس از يائسگي شايع تر است

علايم شايع

در موارد خفيف تر گاهي بدون علامت است

كندي و نامنظمي ضربان قلب

از دست دادن ناگهاني هوشياري

گاهي تشنج

حملات منگي ضعف يا گيجي

علل

بيماري سرخرگ هاي قلب كه يك نوع آترواسكلروز (تنگ شدن سرخرگ ها) است

ناهنجاري هاي مادرزادي قلب

مصرف بيش از اندازه داروي ديژيتال يا بعضي از داروهاي ديگر

عوامل افزايش دهنده خطر

افراد بالاي 60 سال

استرس

رژيم غذايي نامناسب كه پر چرب و

پر نمك است

چاقي

سيگار كشيدن

ديابت

بيماري قلبي مثل آترواسكلروز، نارسايي احتقاني قلب يا بيماري دريچه اي قلب

بالا بودن فشارخون

سابقه اختلال الكتروليتي

مصرف بعضي داروها، مثل ديژيتال كينيدين يا مسدودكننده هاي بتا _ آدرنرژيك

پيشگيري

در صورت وجود هرگونه بيماري زمينه ساز، براي درمان به پزشك مراجعه كنيد.

سيگار نكشيد.

به طور منظم ورزش كنيد.

رژيم غذايي كم چرب و كم نمك داشته باشيد.

عواقب مورد انتظار

با كاشتن يك دستگاه ضربان ساز مي توان علايم را كنترل نمود.

عوارض احتمالي

كند، تند، يا نامنظم شدن ضربان قلب و ايست قلبي

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي مخصوص براي سنجش فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري الكتريكي قلب مثل استفاده از دستگاه هولتر براي مدت 24-12 ساعت كه با آن مي توان اختلالات ضرباهنگ قلب را از يك روز تا دو هفته مورد بررسي قرار داد. اين دستگاه هر بار به مدت 24-12 ساعت به بيمار بسته مي شود و ضربان قلب وي را ثبت مي كند.

گاهي جراحي براي كاشتن يك دستگاه ضربان ساز مصنوعي اين دستگاه يك جريان الكتريكي را به طور منظم توليد مي كند و باعث حفظ ضربان قلب در حالت طبيعي مي شود.

هميشه يك دست بند يا گردن آويز كه نوع بيماري شما روي آن مشخص شده باشد همراه داشته باشيد تا اگر به طور ناگهاني هوشياري خود را از دست داديد بهتر بتوان به شما كمك كرد.

سيگار نكشيد.

داروها

دارويي براي معالجه بلوك قلبي وجود ندارد، اما بعضي از داروها هستند كه آن را بدتر مي كنند. از داروهايي كه براي تخفيف آلرژي يا گرفتگي بيني مورد استفاده قرار مي گيرند اجتناب كنيد.

فعاليت در

زمان ابتلا به اين بيماري

اصلاً فكر نكنيد كه معلوليت داريد. ورزش در حد كم كمك كننده است و نبايد از آن ترسيد. نظر پزشك خود را در مورد ورزش بپرسيد و با موافقت وي يك برنامه منظم ورزشي را آغاز كنيد. پياده روي ايده آل است

رژيم غذايي

اگر اضافه وزن داريد، وزن خود را كم كنيد.

از مصرف الكل جداً خوداري كنيد. الكل باعث مهار ضربان قلب مي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم بلوك قلبي را داريد، خصوصاً در صورت بروز حمله از دست دادن هوشياري رخ دهد.

اگر پس از تشخيص استرس زندگي شما زياد شود.

بواسير

(نام لاتين: hemorrhoids)

شرح بيماري

بواسير عبارت است از سياهرگ هاي گشادشده (واريسي در راست روده يا مقعد. بواسير ممكن در مجراي مقعدي (بواسير داخلي يا در مدخل مقعد (بواسير خارجي واقع شده باشد. بواسير ممكن است سال ها وجود داشته باشد اما تنها با وقوع خونريزي بدان پي برده شود.

علايم شايع

خونريزي امكان دارد خون قرمز روش به صورت رگه هايي در اجابت مزاج ديده شود يا به دنبال اجابت مزاج خون به مقدار كم و به مدت كوتاهي چكه كند.

درد، خارش يا ترشح مخاطي پس از اجابت مزاج

وجود يك برجستگي در مقعد

احساس اين كه پس از اجابت مزاج راست روده به طور كامل تخليه نشده باشد (اين حالت تنها در مورد بواسير بزرگ ديده مي شود).

التهاب و تورم

علل

وارد آمدن فشار مكرر به سياهرگ هاي مقعد يا راست روده

عوامل افزايش دهنده خطر

رژيم غذايي بدون فيبر

نشستن يا

ايستادن به مدت طولاني

چاقي

يبوست

كم شدن تون عضلاني در سنين بالا

جراحي راست روده يا پارگي مجراي تناسلي به هنگام زايمان و دوختن آن

بيماري كبدي

سرطان روده بزرگ

لواط

بالا بردن فشار خون در سيستم سياهرگي دستگاه گوارش

پيشگيري

براي اجابت مزاج عجله نكنيد و در عين حال از زور زدن و نشستن طولاني مدت در توآلت خودداري كنيد.

اگر اضافه وزن داريد، وزن خود را كاهش دهيد.

مقدار فيبر غذايي را در رژيم خود افزايش دهيد.

روزانه 10-8 ليوان آب بنوشيد.

به طور منظم ورزش كنيد.

عواقب مورد انتظار

بواسير معمولاً با مراقبت مناسب خوب مي شود، اما علايم ممكن است افت و خير داشته باشند (يعني بواسير ممكن است پس از يك دوره يبوست دوباره ظاهر شود). در مواردي كه به درمان محافظه كارانه خوب پاسخ نمي دهند شايد جراحي مورد نياز باشد.

عوارض احتمالي

كم خوني فقر آهن اگر خونريزي قابل توجه باشد.

درد شديد در اثر وجود لخته خون در بواسير

عفونت يا زخم شدن بواسير

درمان

اصول كلي

براي تشخيص قطعي ممكن است يكي از روش هاي زير انجام شوند: آنوسكپي (ديدن مقعد با كمك يك لوله كوتاه به نام آنوسكپ وسيله اي لنزدار و داراي يك منبع نوراني در سر آن است ، يا پروكتوسكپي (ديدن راست روده و قسمت پاييني روده بزرگ يا وسيله اي به نام پروكتوسكپ كه وسيله اي اپتيك و داراي يك منبع نوراني در سر آن است .

درمان با هدف تخفيف علايم صورت مي گيرد.

هيچ گاه براي اجابت مزاج زور نزنيد.

پس از اجابت مزاج ناحيه را با ملايمت پاك كنيد.

براي تخفيف درد، روزانه چندين بار هر بار به

مدت 20-10 دقيقه در آب گرم بنشينيد.

براي تخفيف درد و تورم ناشي از وجود لخته در بواسير يا بيرون زدگي بواسير، يك روز در رختخواب استراحت كنيد و روي ناحيه كيسه يخ بگذاريد.

در مواردي كه مقاوم به درمان هستند، امكان دارد نياز به جراحي وجود داشته باشد. روش هاي مختلفي وجود دارند: بستن يك باند لاستيكي در قاعده بواسير؛ اسكلروتراپي (تزريق مواد شيميايي براي بسته شدن سياهرگ ها و تشكيل بافت جوشگاهي ؛ جراحي با سرما (يخ زدن بواسير با نيتروژن مايع ؛ انعقاد بواسير (با اشعه مادون قرمز يا ليزر)؛ يا در آوردن بواسير

داروها

براي درد خفيف خارش يا كاهش تورم مي توان از داروهايي كه اختصاصاً براي تخفيف علايم بواسير ساخته شده اند استفاده كرد. اگر علايم بواسير به هنگام حاملگي رخ دهند، از پزشك خود در مورد داروهاي مناسب كه در حاملگي مشكلي ايجاد نكند سؤوال كنيد.

اگر نياز به استفاده از مسهل باشد، از نرم كننده هاي اجابت مزاج استفاده كنيد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد. كار روده با آمادگي جسماني مناسب بهبود مي يابد.

رژيم غذايي

براي پيشگيري از يبوست يك رژيم متعادل حاوي مواد غذايي داراي فيبر زياد، مثل ميوه هاي تازه كلوچه حبوبات سبزيجات و غلات سبوس دار داشته باشيد.

روزانه 10-8 ليوان مايعات بنوشيد.

اگر اضافه وزن داريد، وزن خود را كم كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر در همان جايي كه بواسير بوده است يك برجستگي سفت تشكيل شود.

اگر بواسير باعث درد شديد مي شود كه با درمان هاي ذكر شده در بالا تخفيف نيابد.

اگر

خونريزي زياد باشد (بيش از مقداري كه در قسمت علايم ذكر شد). البته بايد به يادداشت كه خونريزي ممكن است يكي از علايم اوليه سرطان باشد.

بيرون زدگي رحم

(نام لاتين: uterine prolapse)

اطلاعات اوليه

توضيح كلي

بيرون زدگي رحم عبارت است از افتادن يا نشست كردن رحم از مكان طبيعي خود كه باعث مي شود داخل مهبل برآمده شود. در واضح ترين نوع از مهبل بيرون مي زند. ممكن است همراه بيرون زدگي يورتروسل و سيستوسل (برآمدگي رحم و يا مثانه در امتداد جدا قدامي مهبل و ركتوسل (برآمدگي ديواره مقعد به جدار خلفي مهبل وجود داشته باشد.

علايم شايع

توده در جلو يا پشت مهبل يا توده اي كه از مهبل بيرون بزند.

ناراحتي مبهم در ناحيه لگن

كمردردي كه با بلند شدن بدتر مي شود.

بي اختياري استرسي گهگاه (نشت ادرار در هنگام خنديدن عطسه يا سرفه

اشكال در اجابت مزاج

درد در هنگام مقاربت جنسي

علل

بيرون زدگي زماني رخ مي دهد كه عضلات و رباط هاي قاعده شكم معمولاً در اثر زايمان يا سالخوردگي كاملاً كشيده شوند.

عوامل افزايش دهنده خطر

چاقي

زايمان مكرر، گرچه يك بار بارداري و زايمان به روش طبيعي مي تواند ناحيه را چنان ضعيف كند كه سرانجام منجر به بيرون زدگي گردد.

سن بالا

بيماري هايي كه باعث افزايش فشار داخل شكم مي شوند مثل تومورها، سرفه مزمن يبوست مزمن

تناسب فيزيكي نامناسب

شغل هاي مستلزم بلند كردن اجسام سنگين

پيشگيري

وزن مناسبي را حفظ كنيد.

در طول بارداري و پس از زايمان تمرينات ورزشي انجام دهيد.

از يك رژيم غذايي طبيعي و كاملاً متعادل استفاده كنيد.

براي حفظ قدرت عضلاني مناسب در يك

برنامه ورزشي منظم شركت جوييد.

از يبوست دوري كنيد.

عواقب مورد انتظار

هميشه درمان شديد لازم نيست زيرا بيرون زدگي خطري براي سلامت به شمار نمي رود.

ورزش مي تواند غالباً كاركرد عضلات را بهبود بخشد. اگر بيرون زدگي شديد باشد، مي تواند با جراحي معالجه شود.

عوارض احتمالي

زخم شدن گردن رحم

افزايش خطر عفونت يا آسيب به اعضاي لگن

انسداد مجراي ادرار

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل پاپ اسمير، آزمايش ادرار، سونوگرافي يا سي تي اسكن لگن بيوپسي آندومترو پيلوگرافي داخل وريدي (كه روشي جهت بررسي كليه ها و مجاري ادراري با تزريق ماده حاجب در جريان خون است باشند. بيشتر آزمون ها بايد براي رد كردن ساير اختلالات انجام پذيرند.

برنامه درماني به شدت بيرون زدگي سن فعاليت جنسي اختلالات لگني همراه و تمايل براي بارداري در آينده بستگي دارد.

علايم خفيف معمولاً با برنامه ورزشي هورمون درماني و شياف مهبل در صورت لزوم درمان مي شوند. ساير موارد ممكن است به جراحي نياز داشته باشند.

مراقبت از خود (تمرينات ورزشي ، آزمون شناخت كنترل و تكامل عضلات لگن اينها مواردي هستند كه از آنها براي متوقف كردن ادرار كردن در وسط آن استفاده مي كنيد.

ممكن است شياف مهبل (دستگاه حلقه اي كوچكي كه براي كمك به نگه داشتن رحم در يك موقعيت طبيعي در مهبل گذاشته مي شود) تجويز گردد.

جراحي براي برداشتن رحم (گاهي

داروها

درمان با استروژن مي تواند جريان خون بافت هاي مهبل و قدرت بافت هاي حمايت كننده را افزايش دهد.

فعاليت

محدوديتي وجود ندارد. اگر جراحي لازم باشد، فعاليت هاي طبيعي خود را به تدريج از سر گيريد.

رژيم غذايي

اگر چاق هستيد، وزن خود

را كم كنيد.

براي پيشگيري از يبوست از يك رژيم غذايي پرفيبر استفاده كنيد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر خود يا عضوي از خانواده تان علايم بيرون زدگي رحم را داشته باشيد.

اگر علي رغم درمان يا ورزش علايم ظرف 3 ماه بهبود نيابند يا علايم غيرقابل تحمل شوند و شما مايل باشند جراحي را مدنظر قرار دهيد.

اگر در صورت گذاشتن شياف مهبل موارد زير رخ دهند: خونريزي غيرطبيعي مهبل ناراحتي يا اشكال در ادرار كردن

بيماري تاي ساكس

(نام لاتين: tay sachs disease)

شرح بيماري

بيماري تاي ساكس عبارت است از يك اختلال ارثي و نادر دستگاه عصبي مركزي در شيرخواران و كودكان كم سن كه باعث اختلال پيشرونده و مرگ زودرس مي گردد.

علايم شايع

كودك در بدو تولد، طبيعي به نظر مي رسد. بين 6-3 ماهگي علايم زير ظاهر مي شوند:

از دست دادن آگاهي و تأخير تكامل ذهني

از دست دادن قدرت عضلات مثلاً مشكل در نشستن يا چرخيدن

كري

كوري

يبوست شديد ناشي از عصب دهي مختل به كولون

تشنج

علل

يك بيماري ارثي ناشي از يك ژن مغلوب كه باعث كمبود آنزيم مي گردد. اگر هر دو والد ژن را داشته باشند، كودك آنها به احتمال 25% مبتلا به بيماري تاي ساكس مي گردد. اگر تنها يك والد، ناقل باشد، كودك مبتلا نخواهد شد. در يهوديان اشكنازي يا كانادايي هاي فرانسوي تبار، از هر 60 نفر يك نفر داراي اين ژن است

عوامل تشديد كننده بيماري

عوامل ژنتيك بيشتر والديني كه داراي ژن مغلوب هستند، از يهوديان اروپاي شرقي (اشكنازي يا كانادايي هاي فرانسوي تبار هستند.

پيشگيري

در خانواده هاي مبتلا به تاي ساكس

كودكان را از لحاظ ژنتيك غربالگري كنيد.

اگر شما يا همسرتان سابقه خانوادگي تاي ساكس را داشته باشيد، مشاوره ژنتيك انجام دهيد.

اگر در انتظار يك كودك هستيد و سابقه خانوادگي تاي ساكس را داريد، براي تشخيص ابتلاي جنين آمنيوسنتز را مدنظر قرار دهيد.

عواقب مورد انتظار

مرگ معمولاً قبل از 5 سالگي رخ مي دهد.

عوارض احتمالي

پنوموني (ذات الريه

زخم هاي فشاري

درمان

اصول كلي

در صورتي كه والدين قادر به فراهم كردن تسهيلات مراقبتي گسترده براي مراقبت هاي پايه نباشند، ترتيب آن را فراهم نماييد.

روان درماني يا مشاوره براي والدين و فرزندان ياد بگيرند با زجر حاصل از اين بيماري كنار بيايند.

جستجوي گروه هاي حمايتي براي خانواده قربانيان تاي ساكس

داروها

ضد تشنج ها براي كنترل تشنج

ملين ها و مسهل ها براي برطرف كردن يبوست

ساير داروها براي كنترل عوارض در صورت ظهور

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

در مراحل اوليه كودك را تشويق كنيد تا در حدامكان فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري كند. افزايش نقايص ذهني عصبي و عضلاني سرانجام كودك را در اكثر مواقع زمين گير خواهد كرد.

رژيم غذايي

مايعات كافي و رژيم غذايي طبيعي و پر فيبر براي به حداقل رساندن يبوست فراهم كنيد. با پيشرفت بيماري معمولاً تغذيه با لوله معده ضرورت مي يابد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر در مورد تكامل ذهني و فيزيكي شيرخواران خود نگران شده ايد.

اگر گمان مي كنيد كه شما يا يكي از اعضاي خانواده شما حاصل يك ژن غيرطبيعي هستيد. يك مشاور ژنتيك مي تواند به شما كمك كند كه چگونه از داشتن كودك مبتلا به اين

بيماري جلوگيري كنيد.

بيماري دريچه اي قلب

(نام لاتين: heart valve disease)

شرح بيماري

بيماري دريچه اي قلب عبارت است از عارضه بيماري هايي كه دريچه هاي قلب را از شكل مي اندازند يا تخريب مي كنند. قلب 4 دريچه دارد. دريچه هاي دولتي (ميترال و سه لتي (تريكوسپيد) كه دريچه هاي اصلي قلب به شمار مي روند، كنترل جريان خون به درون بطن ها را به عهده دارند. دريچه هاي آئورت و ريوي نيز كنترل جريان خون به خارج از قلب را به عهده دارند. عملكرد درست دريچه ها براي كارآمدي قلب به عنوان يك پمپ اهميت حياتي دارد.

علايم شايع

گاهي بدون علامت

خستگي و ضعف

منگي يا غش

درد قفسه سينه

تنگي تنفس كه گاهي فرد را از خواب بيدار مي كند.

احتقان ريه

نامنظمي هاي ضرباهنگ قلب

وجود صداهاي غيرطبيعي در قلب كه پزشك به كمك گوشي مي تواند آنها را بشوند.

بالا يا پايين بودن فشارخون

علل

بيماري دريچه اي قلب اساساً به دو نوع تقسيم مي شود: تنگ شدن دريچه كه جلوي جريان طبيعي خون را مي گيرد، يا گشادشدن دريچه كه باعث برگشت خون به عقب و به درون قلب مي شود. اختلال دريچه اي ممكن است ارثي باشد يا توسط يكي از موارد زير به وجود آيد:

تب روماتيسمي

عارضه اي از گلودرد استرپتوككي

آترواسكلروز (تصلب شرايين

بالا بودن فشارخون

نقايص مادرزادي قلب

آندوكارديت و تزريق موادمخدر در رگ

ندرتاً سيفليس

تزريق موادمخدر در رگ يك خطر عمده است

عوامل افزايش دهنده خطر

افراد بالاي 60 سال

سابقه خانوادگي بيماري دريچه اي قلب

حاملگي

خستگي يا كار زياد

نشانگان مارفان

پيشگيري

در صورت وجود بيماري هايي كه باعث آسيب به دريچه قلب مي شوند، براي درمان به پزشك مراجعه

كنيد (مثلاً در مورد بالا بودن فشارخون آندوكارديت و سيفليس .

براي پيشگيري از تب روماتيسمي بايد براي عفونت هاي استرپتوككي آنتي بيوتيك مصرف شود.

اگر سابقه خانوادگي بيماري مادرزادي قلب را داريد، پيش از تشكيل خانواده براي مشاوره ژنتيكي مراجعه كنيد.

عواقب مورد انتظار

به بيماري زمينه ساز بستگي دارد. بسياري از عوراض بيماري هاي دريچه اي را مي توان با دارو كنترل يا با جراحي معالجه نمود.

عوارض احتمالي

عفونت دريچه ها

نارسايي احتقاني قلب

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش خون نوار قلب اكوكارديوگرافي عكسبرداري از قلب و ريه ها با اشعه ايكس و آنژيوگرافي باشد.

وارد كردن كاتتر به قلب

امكان دارد براي تصحيح نقص دريچه اي يا درآوردن دريچه بيمار يا آسيب ديده و جايگزني كردن آن (با دريچه مصنوعي يا دريچه ساخته شده از بافت انساني يا گاوي يا دريچه انساني از يك فرد فوت شده جراحي انجام شود.

در مراجعه به هر پزشك دندانپزشك يا به متخصص بيهوشي بيماري خود را اطلاع دهيد. حتي اگر فكر مي كنيد كه آنها جزئيات پرونده پزشكي شما را مي دانند نيز اين نكته را يادآوري كنيد.

داروها

آنتي بيوتيك ها براي درمان يا پيشگيري از عفونت باكتريايي دريچه قلب

داروهاي ضد نامنظمي ضرباهنگ قلب براي پايدار كردن اين نوع نامنظمي ها

داروي ديژيتال براي تقويت يا تنظيم ضربان قلب

در بعضي از موارد، داروهاي ضد انعقاد پس از عمل جراحي

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا حدي كه مي توانيد تحمل كنيد. در بعضي از انواع بيماري دريچه قلب نيازي به محدود كردن فعاليت در زمان ابتلا به

اين بيماري نيست

رژيم غذايي

رژيم غذايي كم چرب و كم نمك

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم بيماري دريچه اي قلب را داريد.

اگر به هنگام درمان علايم عفونت ظاهر شوند، مثل تب لرز، دردهاي عضلاني سردرد، خستگي و احساس كسالت

بيماري هاي نقص ايمني

(نام لاتين: immunodeficiency diseases)

شرح بيماري

بيماري هاي نقص ايمني عبارت است از وجود نقص در دستگاه ايمني بدن دستگاه ايمني سالم از بدن در برابر ميكرب ها (باكتري ها، ويروس ها و قارچ ها)، سرطان (حفاظت نسبي و هرگونه جسم خارجي كه وارد بدن مي شود محافظت به عمل مي آورد. زماني كه دستگاه ايمني نتواند به نقش خود خوب عمل كند، بدن مستعد عفونت و سرطان مي شود. نقص ايمني مي تواند هم در مردان و هم در زنان و در تمام سنين رخ دهد.

يك نوع نقص ايمني (كه بحث آن در سر فصل ديگري جداگانه آمده است نشانگان نقص ايمني اكتسابي (ايدز) است نقص ايمني در اثر داروها نيز مي تواند به وجود آيد (داروهاي قوي كه براي مهار دستگاه ايمني مورد استفاده قرار مي گيرند).

علايم شايع

عفونت ها و بيماري هاي شديد راجعه شايع ترين آنها عبارتند از:

عفونت هاي گوشي يا تنفسي مثل عفونت گوش مياني و ذات الريه

عفونت هاي قارچي خصوصاً كانديدياز

سرطان خصوصاً سرطان خون و لنفوم

اختلالات خونريزي دهنده

اگزما

مننژيت يا آنسفاليت

علل

نقايص مادرزادي كه باعث عدم تكامل مناسب يا اصولاً فقدان دستگاه ايمني مي شوند.

در آوردن طحال قبل از 2 سالگي

مصرف داروهاي مهاركننده ايمني

اشعه درماني

بعضي از انواع سرطان مثل سرطان بيماري

هوجكين

هيپوگاماگلوبينمي (پايين آمدن سطح ايمونوگلوبولين هاي خون

عفونت هاي ويروسي

عوامل تشديد كننده بيماري

تغذيه نامناسب

بي بند و باري جنسي

تزريق خون يا مصرف موادمخدر تزريقي

سابقه خانوادگي بيماري كمبود ايمني

پيشگيري

راه خاصي براي پيشگيري وجود ندارد. اگر سابقه خانوادگي بيماري نقص ايمني وجود داشته باشد، پيش از تشكيل خانواده براي مشاوره ژنتيكي مراجعه كنيد. با بررسي كشت مايع موجود در كيسه آب به هنگام حاملگي ممكن است بتوان بعضي از اين اختلالات را شناسايي نمود.

عواقب مورد انتظار

انواع شديد نقص ايمني معمولاً مرگبار هستند. انواع خفيف را مي توان با موفقيت درمان نمود.

عوارض احتمالي

عفونت هاي باكتريايي ويروسي يا قارچي غيرقابل كنترل كه به درمان جواب نمي دهند.

سرطان

التهاب عفونت مفصل

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل موارد زير باشند: آزمايش خون از نظر پادتن ها، بررسي ميكروسكوپي خون و سلول هاي بافت آزمون هاي پوستي عكس برداري از قفسه سينه براي بررسي غده تيموس و بررسي هاي راديواكتيو در رابطه با عملكرد دستگاه ايمني

درمان به پيچيدگي نقص ايمني بستگي دارد. اهداف درمان اساساً عبارتند از حفظ سلامت درحد بهينه پيشگيري از بروز مشكلات عاطفي و كنترل عفونت ها

از تماس با افراد مبتلا به بيماري هاي مسري بايد خودداري شود.

بدون مشورت با پزشك هيچ نوع واكسني دريافت نكنيد.

ندرتاً عمل جراحي براي پيوند مغز استخوان يا غده تيموس

بستري كردن براي درمان عفونت هاي جدي

داروها

آنتي بيوتيك ها براي مبارزه با عفونت ها

تزريق پادتن ها

تزريق اجزاي خون

گاهي تزريق گاماگلوبولين

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

معمولاً به هنگام بيماري هاي حاد استراحت در رختخواب لازم است به جز

آن محدوديتي براي فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم بيماري نقص ايمني راداريد.

اگر پس از تشخيص دچار علايم عفونت شده ايد، مثل لرز؛ تب دردهاي عضلاني سردرد؛ سرگيجه و سرفه همراه با خلط غليظ رنگي يا خوني

پركاري پاراتيروييد

(نام لاتين: hyperparathyroidism)

شرح بيماري

پركاري پاراتيروييد عبارت است از وجود مقادير بيش از حد طبيعي هورمون پاروتيروييد در خون زياد شدن هورمون پاروتيروييد در خون باعث افزايش سطح كلسيم و كاهش سطح فسفر خون مي شود. اين اختلال غدد پاراتيروييد كه در گردن در پشت غده تيروييد قرار دارند، دندان ها، رگ هاي خوني استخوان ها، كليه ها، دستگاه گوارش و پوست را متأثر مي شوند. اين بيماري در هر دو جنس و تمام سنين رخ مي دهد اما در خانم هاي 50-30 ساله شايع تر است

علايم شايع

اكثراً علامتي وجود ندارد و ممكن است در يك آزمايش خون معمول كشف شود. اگر علايمي وجود داشته باشند عبارتند از:

درد شديد پهلو در اثر سنگ كليه

درد مزمن قسمت پايين كمر در اثر نرمي استخوان

بروز شكستگي هاي استخواني با صدمات خفيف به علت كم شدن كلسيم استخوان ها

درد در قسمت بالاي شكم در اثر زخم معده يا دوازدهه يا التهاب لوزالعمده

علل

تومورهاي خوش خيم پاراتيروييد

گاهي در اثر بزرگ شدن غدد پاراتيروييد بدون علت مشخص

عوامل تشديد كننده بيماري

وجود يك بيماري اخير، به خصوص اختلالات غدد درون ريز

سابقه راشيتيسم يا كمبود ويتامين د

نارسايي كليه

مصرف مسهل ها

مصرف

داروي ديژيتال

زنان بالاي 50 سال

پيشگيري

راه خاصي براي پيشگيري از آن وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

با جراحي قابل معالجه است

عوارض احتمالي

آب مرواريد

آسيب به كليه

زخم معده يا دوازدهه

التهاب لوزالعمده

روان پريشي

كم كاري پاراتيروييد در اثر در آوردن مقدار زيادتر از حد لازم از بافت غده پاراتيروييد به هنگام جراحي

كم كاري تيروييد در صورتي كه مقدار ناكافي از غده تيروييد پس از جراحي روي غدد پاراتيروييد باقي بماند.

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي عبارتند از آزمايش خون و ادرار، عسكبرداري از استخوان ها، سي تي اسكن يا ام آر. آي و سونوگرافي

جراحي براي برداشتن تمام بافت پاراتيروييد غيرطبيعي معمولاً باعث معالجه بيماري مي شود. معمولاً باقيمانده بافت پاراتيروييد براي توليد كافي هورمون پاراتيروييد كفايت مي كند. اگر احياناً توليد هورمون پاراتيروييد كافي نبود، ممكن است نياز به درمان براي كم كاري پاراتيروييد وجود داشته باشد.

گاهي در موارد خفيف ممكن است روش هاي درماني غير از جراحي توصيه شوند. اين روش ها عبارتند از مصرف مايعات زياد، محدود كردن كلسيم در رژيم غذايي يا زيادكردن ادرار براي دفع كلسيم زيادي

در صورت وجود هرگونه علت زمينه ساز پركاري تيروييد، ممكن است درمان آن ضروري باشد.

داروها

ديورتيك ها (داروهاي ادرارآور) براي زياد كردن دفع سديم و كلسيم

داروهاي ضد اسيدي كه حاوي كلسيم هستند مصرف نكنيد.

امكان دارد در خانم هاي يائسه استروژن تجويز شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

جهت از سرگيري فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي به دنبال عمل جراحي توصيه هاي پزشكتان را رعايت كنيد.

رژيم غذايي

براي پيشگيري از بروز سنگ كليه

آب بيشتر بنوشيد.

موادغذايي حاوي كلسيم مثل شير و پنير، كمتر بخوريد.

از خوردن غذاهاي پر ادويه خودداري كنيد، خصوصاً اگر زخم معده يا دوازدهه داريد.

امكان دارد در چارچوب اقداماتي درماني رژيم مخصوصي براي شما توصيه شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم پركاري پاراتيروييد را داريد.

اگر يكي از موارد زير هنگام درمان رخ دهد: _ گرفتگي عضلاني كرختي يا ضعف _ مشكلات تنفسي _ سوزش سردل يا درد در قسمت بالايي شكم به صورت پايدار _ تغييرات قابل توجه در خلق يا رفتار

پركاري تيروييد

(نام لاتين: hyperthyroidism)

شرح بيماري

پركاري تيروييد عبارت است از فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بيش از حد طبيعي غده تيروييد، كه هورمون هاي مترشحه از آن در تنظيم تمام كارهاي بدن نقش دارند. در نتيجه اين فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بيش از حد، توليد هورمون هاي تيروييد افزايش مي يابد. شايع ترين نوع پركاري تيروييد، بيماري گريوز ناميده مي شود. پركاري تيروييد، بزرگسالان 50-20 ساله و عمدتاً زنان را گرفتار مي كند.

علايم شايع

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بيش از اندازه

احساس گرما يا داغي در تمام زمان ها

لرزش

تعريق

خارش پوست

تند، نامنظم و كوبنده بودن ضربان قلب

كاهش وزن علي رغم اين كه فرد زيادتر از حد عادي غذا مي خورد. البته در افراد مسن ممكن است افزايش وزن ديده شود.

اضطراب و بي قراري قابل توجه

گاهي بيرون زدگي چشم ها و دو تا ديدن گاهي اسهال

گاهي ريزش مو

گاهي گواتر (بزرگ شدن غده تيروييد)

علل

اختلالات خودايمني (بدن پادتن هايي توليد مي كند كه باعث

تحريك توليد مقادير بيش از حد طبيي هورمون هاي تيروييدي مي شود).

گرهك ها يا تومورهاي تيروييد

تيروييديت (التهاب غده تيروييد)

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه خانوادگي پركاري تيروييد

استرس

جنس زن

ساير اختلالات ايمني

پيشگيري

راه خاصي براي پيشگيري از آن وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با دارو يا جراحي قابل معالجه است شش ماه فرصت دهيد تا بيماري خوب شود. برخي از انواع پركاري تيروييد ممكن است بدون درمان هم خوب شوند.

عوارض احتمالي

نارسايي احتقاني قلب

"طوفان تيروييد" كه عبارت است از بدتر شدن ناگهاني تمام علايم اين يك اورژانس تهديدكننده زندگي است

تشخيص اشتباه به عنوان يك واكنش اضطرابي رواني

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش خون و بررسي هاي راديواكتيو مثل اندازه گيري برداشت يد 131 توسط تيروييد باشد.

درمان مناسب به اندازه گواتر، علل سن و مدت زماني كه جراحي مي تواند به تأخير افتد (در صورتي كه كانديد عمل جراحي باشيد) بستگي دارد.

پركاري تيروييد را در اكثر بيماران مي توان با دارو كنترل نمود.

عمل جراحي براي برداشتن قسمتي از تيروييد در بعضي از بيماران توصيه مي شود.

داروها

داروهاي ضد تيروييد براي مهار فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري تيروييد

مسدودكننده هاي بتا آدرنرژيك براي كم كردن تعداد ضربان قلب افزايش يافته

يد راديواكتيو، كه سلول هاي تيروييد را به طور انتخابي نابود مي سازد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

حتي المقدور فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري خود را محدود نماييد تا اين كه بيماري تحت كنترل درآيد. فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي خود را برحسب شدت بيماري تنظيم كنيد.

رژيم غذايي

رژيم

غذايي حاوي پروتئين زياد داشته باشيد تا بافت هاي از دست رفته در اثر فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بيش از حد تيروييد بازسازي شوند.

اگر اضافه وزن داريد، يك رژيم لاغري مناسب بگيريد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم پركاري تيروييد را داريد.

اگر علايم به طور ناگهاني بدتر شوند، خصوساً پس از جراحي

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

پيچ خوردگي بيضه

(نام لاتين: testicle torsion)

شرح بيماري

پيچ خوردگي بيضيه عبارت است از پيچ خوردگي طناب اسپرماتيك بيضه كه گاهي به طور برگشت ناپذير به بيضه آسيب مي زند. پيخ خوردگي بيضه معمولاً تنها در يك طرف رخ مي دهد. مردان را در تمام سنين مبتلا مي كند ولي در نوجوانان (20-12 ساله شايع تر است

علايم شايع

درد ناگهاني يك بيضه

تورم قرمزي و حساسيت به لمس بيضه دان

تهوع و استفراغ

تعريق

ضربان قلب سريع در صورت شديد بودن علل

علل

معمولاً ناشناخته گاهي در هنگام تولد وجود دارد يا ممكن است به ندرت در اثر انقباض شديد عضلات متصل به بيضه و طناب اسپرماتيك ايجادشود.عوامل تشديد كننده بيماري

عوامل تشديد كننده بيماري

ناشناخته

پيشگيري

در هنگام شركت در ورزش هاي تماسي براي پيشگيري از آسيب تناسلي از بيضه بند استفاده كنيد.

عواقب مورد انتظار

گاهي پيچ خوردگي خود به خود تصحيح مي شود؛ علايم از بين مي روند و درماني لازم نيست البته بيضه معمولاً بدون ترميم آسيب مي بيند مگر اين كه جراحي در عرض 4-3 ساعت پس از شروع علايم انجام شود. اگر قرار باشد يك

بيضه برداشته شود، بايد براي بلوغ طبيعي زندگي جنسي و توليدمثل طبيعي هورمون هاي كافي براي بيضه سالم باقي مانده فراهم شود.

عوارض احتمالي

مرگ سلول هاي بيضه در اثر كاهش يا انسداد جريان خون بيضه آسيب ديده و طناب اسپرماتيك در اين حالت بايد برداشته شوند.

درمان

اصول كلي

معمولاً تشخيص تنها با معاينه فيزيكي گذاشته مي شود ولي سونوگرافي نيز ممكن است انجام شود.

جراحي براي رفع پيچش طناب اسپرماتيك پيچ خورده و اتصال بيضه آسيب ديده به سطح داخلي جدار بيضه دان كه مانع عود مي گردد. جراحي براي پيشگيري از پيچ خوردگي احتمالاً برروي بيضه غيرمبتلا نيز انجام خواهد شد.

پس از جراحي از كيسه يخ براي تسكين درد و تورم استفاده كنيد.

يخ را در پلاستيك بگذاريد. آن را در طرف آسيب ديده بگذاريد و با يك پارچه يخ را از پوست جدا كنيد. هر بار 10-5 دقيقه يخ را روي موضع قرار دهيد. در صورت لزوم اين كار را تكرار كنيد.

داروها

بعد از جراحي ممكن است مسكن ها تجويز گردند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

بعد از جراحي به تدريج فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي خود را از سر بگيريد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم پيچ خوردگي بيضه را داشته باشيد. اين يك اورژانس است

اگر علايم عفونت پس از جراحي آغاز شوند. اين علايم عبارتند از تب لرز، درد عضلاني سردرد، سرگيجه و احساس ناخوشي عمومي

اگر خونريزي بيش از حد در محل جراحي رخ

دهد.

پيچ خوردگي و كشيدگي عضلات و مفاصل

(نام لاتين: sprains and strains)

شرح بيماري

كشيدگي عبارت است از كشيده شدن يا پارگي عضله پيچ خوردگي عبارت است از كشيده شدن يا پارگي رباط پيچ خوردگي غالباً در مچ پا، زانو يا انگشتان دست رخ مي دهد، هر چند هر مفصلي مي تواند دچار آن شود. مفاصل دچار پيچ خوردگي در هنگام فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري دچار درد مي شوند.

علايم شايع

درد يا حساسيت به لمس در ناحيه مبتلا؛ شدت درد بسته به وسعت آسيب فرق مي كند.

تورم مفصل مبتلا

قرمزي يا كبودي ناحيه آسيب يا به سرعت و يا چند ساعت پس از آسيب

كاهش قابليت حركت طبيعي در مفصل آسيب ديده

علل

كشيدگي ها معمولاً با آسيب هاي ناشي از استفاده بيش از حد همراه هستند. پيچ خوردگي ها معمولاً ثانويه به تروما (سقوط پيچ خوردن يا حوادث اتومبيل رخ مي دهند. مچ پا به خاطر ضعف ناشي از ساختمان تشريحي خود، موقعيت رو باز آن و استرس كه در ورزش و فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي تفريحي تحمل مي كند، بيشتر آسيب مي بيند. گاهي افتراق پيچ خوردگي از كشيدگي مشكل است

عوامل تشديد كننده بيماري

چاقي

تروما

ورزش بيش از حد

گرفتن وضعيت هاي نامناسب

كفش هاي نامناسب و پاشنه بلند

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي پرخطر مثل اسكيت سواري و ورزش هاي تماسي اسكيت روي يخ كوهنوردي اسكي و صخره نوردي

پيشگيري

سطح مناسبي از تناسب فيزيكي را حفظ كنيد. از آسيب پرهيز كنيد:

پيش از فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي توان فرسا مفاصل ضعيف را با بانداژهاي حمايت كننده ببنديد.

قبل و بعد

از ورزش حركات كششي عضلات را انجام دهيد.

براي پيشگيري از عود با ورزش عضلات ضعيف را تقويت كنيد.

عواقب مورد انتظار

با درمان مناسب و استراحت 8-6 هفته بهبودي طول مي كشد. بسته به شدت آسيب ممكن است بيشتر طول بكشد.

عوارض احتمالي

اگر پيچ خوردگي شديد باشد، زمان كافي براي بهبود به آن داده نشود يا مفصلي مكرراً دچار پيچ خوردگي گردد، ضعف پايدار حاصل مي شود.

آرتريت

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيص مي توانند شامل راديوگرافي سي تي اسكن يا ام آر.آي از ناحيه آسيب ديده باشند.

درمان "ايكب (استراحت يخ كمپرس بالا بردن

در 24 ساعت اول روي مفصل آسيب ديده يخ بگذاريد. يخ را در يك كيسه پلاستيكي گذاشته با يك پارچه نازك آن را از پوست جدا كنيد. با دست خود يا يك بانداژ كشي آن را روي مفصل نگه داريد. بسته به توانايي خود در تحمل سرما به طور مداوم يا متناوب كيسه يخ را روي مفصل تا 2 ساعت نگه داريد. درمان با يخ را با فواصل 2 ساعته به مدت 24 ساعت ادامه دهيد.

پس از 24 ساعت مي توانيد درمان با يخ را ادامه دهيد يا به گرم كردن تبديل كنيد.

براي گرم كردن مفصل را در آب داغ قرار دهيد يا هر 2 ساعت يا هر وقت كه ممكن باشد، به مدت 15 دقيقه از گرما استفاده كنيد. در 24 ساعت اول گرم كردن را انجام ندهيد زيرا ممكن است باعث افزايش خونريزي و تورم و طولاني شدن زمان بهبودي گردد.

كمپرس با يك بانداژ كشي

هر وقت كه ممكن

باشد، مفصل را بالا ببريد (به ويژه هنگام خوابيدن تا تورم كاهش يابد.

ممكن است براي ترميم رباط هايي كه به شدت دچار پارگي شده اند، جراحي لازم باشد.

ممكن است براي پيچ خوردگي هاي شديد يا پس از جراحي آتل لازم باشد. پس از برداشت آتل بايد تا مدتي از بانداژهاي حمايت كننده استفاده كنيد.

ياد بگيريد كه در صورت لزوم از چوب زير بغل استفاده كنيد.

داروها

مي توانيد از مسكن هاي بدون نياز به نسخه مثل استامينوفن يا ايبوپروفن استفاده كنيد. در صورت شديد بودن پيچ خوردگي ممكن است مسكن قوي تري تجويز گردد. از آسپيرين استفاده نكنيد زيرا ممكن است باعث افزايش احتمال خونريزي شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

بگذاريد مفصل 2-1 روز استراحت كند. سپس تمرين دادن ملايم مفصل را آغاز كنيد به طوري كه وزني بر آن نيندازيد.

ممكن است براي به دست آوردن مجدد قدرت و استفاده طبيعي از مفصل فيزيوتراپي پيشنهاد گردد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان دچار پيچ خوردگي مفصل شده باشد به طوري كه مفصل نتواند وزن را تحمل كرده يا به طور طبيعي حركت كند.

اگر درد غيرقابل تحمل شود.

اگر علي رغم درمان تورم يا كبودي افزايش يابد.

تاندونيت و تنوسينوويت

(نام لاتين: tendinitis and tenosynovitis)

شرح بيماري

تاندونيت و تنوسينوويت عبارت است از التهاب دردناك تاندون (تاندونيت و پوشش تاندون (تنوسينوويت . غالباً همزمان ايجاد مي گردند. به طور طبيعي رشته هاي تاندون در رشته هاي عضله فرو مي روند. عضله اسكلتي در هر انتهاي خود تاندوني دارد كه به استخوان مي چسبند. نيروي انقباض عضله از طريق

تاندون منتقل شده توليد حركت مي كند.

علايم شايع

محدوديت حركت حساسيت به لمس و تورم اطراف تاندون ملتهب محل هاي شايع عبارتند از شانه آرنج تاندون آشيل يا عضله دوقلو پشت ساق پا.

ضعف در تاندون به علت رسوب كلسيمي كه غالباً همراه تاندونيت وجود دارند.

علل

آسيب معمولاً ناشي از فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري ورزشي سخت

اختلالات عضلاني _ اسكلتي شامل نقايص مادرزادي و روماتيسم

وضعيت قرارگيري نامناسب

عوامل تشديد كننده بيماري

استفاده بيش از حد از تاندون ها و مفاصل خاص در اثر شركت در مسابقات ورزشي

حركت غلط و كشيدگي در طي فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري . به طور مثال نگه داشتن و حركت دادن مكرر يك راكت تنيس به طور غلط ممكن است باعث تاندونيت در آرنج گردد (آرنج تنيس بازان .

پيشگيري

قبل از آغاز يك ورزش براساس يك برنامه منظم بدن خود را گرم كرده و فشار بر عضلات را به تدريج افزايش دهيد.

قبل از هر فعاليتي خود را گرم كنيد.

روش هاي مناسب را براي هر ورزشي كه تمايل به انجام مرتب آن داريد، ياد بگيريد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با درمان و استراحت تاندون علاج مي گردد. بهبودي 6 هفته زمان مي برد.

عوارض احتمالي

رسوب هاي كلسيمي بزرگ در تاندون ملتهب كه منجر به اختلال دايمي مي گردد ("مفصل منجمد").

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي معمولاً لازم نيستند (راديوگرافي رباط ها و تاندون ها را نشان نمي دهد).

درمان بسته به علت شدت و طول مدت بيماري فرق مي كند.

در صورت وجود درد شديد، سفتي و حساسيت به لمس ناحيه آسيب ديده

را تا هنگامي كه درد قابل تحمل تر گردد، استراحت دهيد.

در مرحله حاد يا پس از تزريق برروي ناحيه آسيب ديده كيسه يخ بگذاريد.

وقتي درد كاهش مي يابد، ممكن است بخواهيد به طور موقت از اسپلينت براي آسيب اندام فوقاني استفاده كنيد؛ براي اندام تحتاني از چوب زير بغل عصا يا بريس استفاده كنيد.

بعد از مرحله حاد از گرم كردن استفاده كنيد. دوش آب داغ بگيريد؛ در وان حمام غوطه ور شويد؛ از كمپرس گرم استفاده كنيد؛ از يك لامپ گرم كننده يا پوشش گرم كننده استفاده كنيد.

بانداژهاي كشي ممكن است كمك كننده باشند.

تاندونيت مزمن ممكن است مستلزم تغييرات در شيوه زندگي براي پيشگيري از عود تحريك مفصل باشد.

داروها

داروهاي ضد التهاب غيراستروييدي و مسكن ها مثل استامينوفن ايبوپروفن يا آسپيرين

تزريق بي حس كننده هاي موضعي ممكن است توصيه گردد.

تزريق كورتيزون در تاندون هاي دردناك و كلسيفيه اين امر درد و التهاب را كاهش مي دهد و اجازه حركت داده مانع از منجمد شدن مفصل مي گردد. البته هرچه تزريقات بيشتري صورت گيرد خطر عوارض جانبي آنها بيشتر مي شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

به محض بهبود علايم فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي خود را از سر بگيريد.

به محض رفع درد، فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي افزايش دامنه حركت را آغاز كنيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد در اين

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم تاندونيت را داشته باشيد.

اگر درد و تورم علي رغم درمان افزايش يابد.

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه

شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي ايجاد كنند.

تب دره -كوكسيديومايكوز

(نام لاتين: valley fever)

توضيح كلي

تب دره عبارت است از يك عفونت ريوي توسط قارچي كه هاگ هاي آن در خاك يافت مي شوند. تب دره از فرد به فرد سرايت نمي كند. تمام گروه هاي سني را مبتلا مي كند.

علايم شايع

عفونت معمولاً چنان خفيف است كه علامتي ايجاد نمي كند. در موارد كمي علايم ممكن است كاملاً شديد باشند. اين علايم عبارتند از:

سرفه

گلودرد

تب و لرز

درد قفسه سينه

سردرد

درد عضلات و مفاصل

تنگي نفس

بثور پوستي

احساس ناخوشي كلي

افسردگي

تعريق شبانه

كاهش وزن

سفتي گردن (گاهي

علل

عفونت توسط قارچ كوكسيديودس ايميتيس كه در خاك به ويژه خاك نقب هاي جوندگان رشد مي كند. افراد مستعد با تنفس غبار حاصل از چنين خاكي دچار عفونت مي شوند و قارچ ها در ريه ها مستقر مي گردند. دوره كمون 4-1 هفته پس از مواجهه است

عوامل افزايش دهنده خطر

مواجهه شغلي يا محيطي با غبار مثلاً در مكان هاي ساخت وساز

بيماري كه مقاومت را كاهش داده باشد به ويژه اورمي ديابت شيرين بيماري ريوي مزمن سل ايدز، بيماري هوچكين لوسمي يا سوختگي هاي شديد

استفاده از داروهاي سركوبگر ايمني داروهاي كورتيزوني يا آنتي متابوليت ها

پيشگيري

در حال حاضر قابل پيشگيري نيست

عواقب مورد انتظار

بهبود خود به خودي ظرف 6-3 هفته بيشتر افراد 6-3 هفته پس از محو علايم عفونت ناخوش باقي مي مانند. داروهاي ضد قارچ براي افراد دچار عفونت شديد و گسترده نگه داشته مي شود كه در اين موارد نجات دهنده زندگي هستند.

عوارض احتمالي

گسترش عفونت در سراسر بدن و

بيماري شديد به ويژه در مغز يا غشاهاي پوشاننده مغز

عوامل ژنتيك بيماران سياه پوست به احتمال بيشتري دچار عوارض شديد حاصل از تب دره مي شوند.

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل آزمون پوستي بررسي هاي آزمايشگاهي خون كشت خلط و راديوگرافي قفسه سينه باشند. در صورت شك تشخيصي آزمون هاي اضافي مي توانند شامل برونكوسكوپي و بيوپسي از پوست ريه كبد يا استخوان باشند.

درمان معمولاً شامل مراقبت حمايتي در منزل است بستري شدن در بيمارستان تنها براي موارد شديد لازم است

از مرطوب كننده اولتراسونيك بدون داروي اضافي استفاده كنيد تا رطوبت را افزايش داده به تسكين سرفه و گلودرد كمك كند. هر روز مرطوب كننده را تميز كنيد.

هر روز وزن خود را در نموداري ثبت كنيد.

داروها

معمولاً براي درمان دارو لازم نيست البته در صورت نياز مي توانيد براي درد از داروهاي ضد التهاب غيراستروئيدي و براي سرفه از ضد سرفه ها استفاده كنيد.

براي عفونت منتشر (گسترش به خارج از ريه و بيماران خاص (نوزادان بيماران مبتلا به پنوموني يا نقص ايمني مادرزادي يا اكتسابي توأم ديابت يا بارداري بايد كتوكونازول فلوكونازول يا آمفوتريسين _ب تجويز گردد.

فعاليت

تا حد توان خود فعاليت كنيد. بيشتر استراحت كنيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر خود يا عضوي از خانواده تان علايم تب دره را داشته باشيد.

اگر در طول درمان موارد زير رخ دهند: _ تداوم كاهش وزن _ تب _ اسهال غيرقابل كنترل _ سفتي گردن همراه با سردرد

تب خال ناحيه تناسلي

(نام لاتين: herpes genital)

شرح بيماري

تب خال ناحيه تناسلي عبارت است از يك عفونت ويروسي ناحيه تناسلي كه از راه آميزشي انتقال مي يابد. اين عفونت در مردان و زنان مي تواند رخ دهد. از جمله نواحي كه امكان درگيري آنها وجود دارد عبارتند از مجراي تناسلي گردن رحم ران ها، و آلت تناسلي تب خالي تناسلي معمولاً همراه با ساير بيماري هاي آميزشي رخ مي دهد.

علايم شايع

تاول هاي دردناك كه قبل از آن خارش سوزش يا احساس آزردگي در ناحيه تناسلي وجود دارد. در زنان تاول ها ممكن است با درون مجراي تناسلي تا گردن رحم و نيز پيشابراه گسترش يابند. پس از چند روز، تاول هاي مي تركند و از آنها زخم هايي كم عمق و دردناك بر جاي مي ماند كه 3-1 هفته به طول مي انجامند.

سوزش و مشكل در دفع ادرار

بزرگ شدن گره هاي لنفاوي

تب و احساس كسالت

علل

ويروس تب خال (هرپس نوع 2. ويروس تب خال نوع 1 باعث تب خال ناحيه دهاني مي شود، البته گاهي عامل تب خال ناحيه تناسلي نيز هست

تب خال ناحيه تناسلي از راه آميزشي و در صورت وجود ضايعات فعال انتقال مي يابد. ضايعات ممكن است روي دست ها و دهان نيز باشند. از زمان تماس با ويروس 7-2 روز طول مي كشد تا علايم ظاهر شوند گاهي عفونت بدون هيچ گونه علايم اوليه اي انتقال مي يابد ولي بعداً خود را نشان مي دهد.

عوامل افزايش دهنده خطر

وجود يك بيماري جدي كه مقاومت بدن را كم كرده باشد.

مصرف داروهاي سركوب كننده ايمني يا داروهاي سرطان

استرس (افزايش استعداد ابتلا به عفونت اوليه يا عود عفونت . استرس ممكن است باعث كاهش كارايي پاسخ ايمني كه معمولاً رشد ويروس را متوقف

مي كند، شود.

سيگار كشيدن

ساير عواملي كه مي توانند باعث عود بيماري شوند عبارتند از آسيب به ناحيه تناسلي عادت ماهانه آفتاب گرفتن و وجود يك عفونت ديگر

پيشگيري

در صورت وجود زخم يا تاول (عفونت فعال ، بايد از آميزش خودداري شود.

در صورت وجود عفونت غيرفعال خصوصاً اگر عود مكرر عفونت فعال وجود داشته باشد، بايد از كاندوم استفاده شود.

اگر حامله هستيد، حتماً سابقه تب خال تناسلي يا هرگونه ضايعه ناحيه تناسلي را به پزشك خود اطلاع دهيد، زيرا بايد اقداماتي احتياطي براي جلوگيري از بروز عفونت در نوزاد انجام شوند.

حتي المقدور از استرس پرهيز كنيد.

عواقب مورد انتظار

در حال حاضر نمي توان تب خال ناحيه تناسلي را معالجه كرد، اما با درمان مي توان علايم بيماري را تخفيف داد و از عود بيماري جلوگيري كرد.

در هنگامي كه علايم وجود ندارد، ويروس به حالت خفته درآمده است وقتي كه ويروس دوباره فعال شود علايم باز مي گردند. بازگشت علايم به معناي عفونت جديد نيست

ميزان ناراحتي از فرد به فرد و در يك فرد نيز در زمان هاي مختلف متفاوت است همچنين ميزان ناراحتي در اولين بار عفونت بيشتر از عودهاي بعدي است

عوارض احتمالي

گسترش عفونت ويروسي به تمام بدن و مرگ در بيماراني كه ناچارند داروي ضد سرطان يا مهاركننده دستگاه ايمني مصرف كنند.

انتقال عفونت به نوزاد تازه به دنيال آمده از مادر آلوده كه مي تواند يك عفونت گسترده و تهديدكننده جان نوزاد را ايجاد كند.

عفونت باكتريايي ثانويه

درمان

اصول كلي

تشخيص معمولاً با ديدن تاول ها داده مي شود، اما براي تأييد تشخيص ممكن است

مايع داخل تاول در آزمايشگاه مورد بررسي قرار گيرد.

درمان با هدف تخفيف علايم و پيشگيري از عوارض صورت مي گيرد.

لباس زير بايد نخي باشد.

براي كاهش درد به هنگام ادرار، مي توان از آب گرم در ناحيه استفاده كرد.

نشستن در وان آب گرم كه در آن يك قاشق چايخوري نمك ريخته شده باشد مي تواند مقداري از درد و ناراحتي ناشي از تاول ها را كاهش دهد.

حتي المقدور شيوه زندگي خود را طوري تغيير دهيد كه استرس كمتري در زندگي داشته باشيد

خانم ها بايد سالانه تحت بررسي پاپ اسمير و معاينه قرار گيرند تا از نبودن هرگونه عارضه اي اطمينان حاصل شود.

داروها

داروهاي ضد ويروسي خوراكي غالباً براي درمان اولين حمله عفونت تب خال ناحيه تناسلي و عود عفونت تجويز مي شوند. در بعضي از بيماران اين داروها ممكن است براي پيشگيري نيز تجويز شوند. نوع موضعي ماليدني اين داروها ضدويروسي نيز موجود هستند اما به اندازه خوراكي مؤثر نيستند.

داروهاي ضد درد خفيف مثل استامينوفن

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا زمان برطرف نشدن علايم بايد از آميزش خودداري شود.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟:

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم تب خال ناحيه تناسلي را داريد.

اگر علي رغم درمان علايم در عرض يك هفته روبه بهبود نگذارند.

اگر علي رغم درمان علايم بدتر شوند.

اگر خونريزي غيرمعمول يا تورم رخ دهد.

اگر به هنگام درمان دوباره تب باز گردد يا اين كه احساس ناخوشي يا كسالت در شما به وجود آيد.

ترومبوز وريد عمقي

(نام لاتين: thrombosis deep vein)

شرح بيماري

ترومبوز وريد

عمقي عبارت است از بيماري كه طي آن يك لخته خون كه در يك وريد تشكيل مي شود و ممكن است باعث انسداد نسبي يا كامل جريان خون شود يا رها شده و به ريه برود. اين حالت متفاوت از لخته هاي موجود در وريدهاي سطحي است كه در آن به ندرت لخته ها رها مي شوند. معمولاً ساق يا پايين شكم را درگير مي كند ولي گاهي ساير وريدهاي بدن را مبتلا مي كند. در افراد بالاي 60 سال شايع تر است

علايم شايع

گاهي بدون علامت

تورم و درد در ناحيه اي كه توسط وريد تخليه مي شود (معمولاً مچ پا، ساق يا ران . تورم در اندام تحتاني هر چيزي در زير لخته را شامل مي شود و به انگشتان پا گسترش مي يابد.

حساسيت به لمس و قرمزي نواحي آسيب ديده

ناراحتي يا درد در راه رفتن ناراحتي با استراحت بهبود نمي يابد.

درد هنگام بلندكردن اندام تحتاني و خم كردن پا (گاهي اوقات

تب (گاهي اوقات

افزايش ضربان قلب (گاهي اوقات

علل

تجمع خون در وريد كه مكانيسم هاي لخته كننده خون را بر مي انگيزد. تجمع ممكن است پس از استراحت طولاني در بستر به دنبال جراحي يا در اثر بيماري ناتوان كننده مثل حمله قلبي سكته مغزي يا شكستگي استخوان رخ دهد.

عوامل تشديد كننده بيماري

افراد بالاي 60 سال

چاقي

استفاده از استروژن موجود در قرص هاي ضد بارداري خوراكي يا براي جايگزيني پس از يائسگي اين امر به ويژه در صورت استفاده از استروژن همراه با سيگار كشيدن خطرناك است

جراحي سانحه

بارداري

سرطان

اختلالاتي چون نارسايي قلبي سكته مغزي و پلي سيتمي (افزايش غلظت

خون

پيشگيري

در طول بيماري ها از استراحت طولاني در بستر خودداري كنيد. پس از هرگونه اقدام جراحي يا در طي هرگونه بيماري زمين گيركننده هرچه زودتر حركت دادن اندام هاي تحتاني را شروع كنيد.

در مسافرت هاي طولاني يا اتومبيل يا هواپيما، حداقل هر 2-1 ساعت پاهاي خود را حركت دهيد.

به ويژه در صورت مصرف استروژن سيگار را ترك كنيد.

عواقب مورد انتظار

اگر بتوان از آمبولي ريوي اجتناب كرد، معمولاً با درمان ضد انعقاد قابل علاج مي گردد.

عوارض احتمالي

آمبولي ريه كه طي آن لخته رها مي شود و به ريه مي رود. جريان خون ريه مسدود شده باعث مرگ بافت ريه آسيب ديده مي گردد. تعداد قابل ملاحظه اي از بيماران دچار آمبولي ريه به خاطر بيماري مي ميرند.

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل ونوگرافي (راديوگرافي وريدها)، سونوگرافي و پلتيسموگرافي (ميزان خوني را كه از اندام عبور مي كند، اندازه مي گيرد) باشند.

اگر لخته ها كوچك محدود به ساق بوده و بيمار توانايي حركت داشته باشد، درماني لازم نيست لخته ها غالباً خود به خود رها مي شوند.

براي اكثر بيماران بستري شدن به خاطر تزريق ضد انعقادها و مشاهده عوارض لازم است

در بيماران خاص اقدام جراحي براي كار گذاشتن يك دستگاه غربال ("چتر") در وريد اجوف تحتاني (وريد اصلي كه به ريه ها وارد مي شود) براي به دام انداختن لخته ها قبل از رسيدن به ريه ها

داروها

ضد انعقاد داخل وريدي براي پيشگيري از گسترش لخته ها

ممكن است داروهاي حل كننده لخته تجويز شوند كه به طور فعال لخته ها را حل مي كنند.

براي به حداقل رساندن خطر آمبولي ريه آزمون هاي خوني براي پايش غلظت ضد

انعقاد، اجباري است ضد انعقادهاي خوراكي ممكن است به مدت 6 ماه يا بيشتر لازم باشند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

استراحت در بستر تا رفع تمام علايم التهاب در هنگام استراحت حركت دادن عضلات پا، خم كردن مچ پا و تكان دادن انگشتان پا را تبديل به عادت خود كنيد.

از جوراب هاي كشي مناسب يا بانداژهاي كشي استفاده كنيد ولي از بند جوراب يا جوراب كشباف بلند استفاده نكنيد.

در هنگام نشستن به مدت طولاني پاها را بالاتر از باسن قرار دهيد.

پاها را از بستر بلند كنيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد. درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم ترومبوز وريد عمقي را داشته باشيد.

اگر موارد زير در طول درمان رخ دهند: _ خونريزي غيرمنتظره از هر مكان _ درد قفسه سينه _ سرفه خوني _ تنگي نفس _ تداوم يا افزايش تورم و درد علي رغم درمان

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي توليد كنند.

ترومبوسيتوپني

(نام لاتين: thrombocytopenia)

شرح بيماري

ترومبوسيتوپني عبارت است از كاهش تعداد پلاكت ها در گردش خون پلاكت ها با بستن هر شكاف كوچكي كه در جدار عروقي خوني ايجاد گردد، نقشي حياتي در كنترل خونريزي ايفا مي كنند. در ترومبوسيتوپني تمايل به خونريزي به ويژه از عروق خوني كوچك تر وجود دارد. اين امر باعث خونريزي غيرطبيعي در پوست و ساير قسمت هاي بدن مي گردد. چند نوع ترومبوسيتوپني از جمله پورپوراي ترومبوسيتوپنيك ايديوپاتيك و پورپوراي ترومبوسيتوپنيك ترومبوتيك وجود دارد.

علايم شايع

پتشي (لكه هاي كوچك گرد، بدون برجستگي و به رنگ قرمز مايل به ارغواني در پوست

تمايل به كبودشدگي

خونريزي در دهان

خون دماغ

قاعدگي هاي شديد يا طولاني

وجود خون در ادرار

علل

مادرزادي

توليد كم يا ناقص پلاكت ها در مغز استخواني

گاهي علت ناشناخته است (ايديوپاتيك

عوامل تشديد كننده بيماري

عفونت حاد

عفونت با ويروس نقص ايمني انساني (ايدز)

مصرف آسپيرين يا ساير داروهاي ضد التهاب غيراستروييدي

مصرف داروهايي چون كينيدين داروهاي گوگردار، داروهاي ضد ديابتي خوراكي نمك هاي طلا، ريفامپين و غيره

بزرگي طحال (هيپراسپلنيسم

كاهش درجه حرارت بدن

انتقال خون

مصرف الكل

پره اكلامپسي

بيماري هاي ديگر از جمله لوپوس اريتماتوي سيستميك كم خوني لوسمي سيروز و غيره

مواجهه با اشعه ايكس

پيشگيري

اجتناب تا حد ممكن از داروهايي كه عامل خطرزا هستند.

در مورد بيماران مبتلا به ترومبوسيتوپني از آسيب بپرهيزيد و در صورت وقوع دنبال درمان باشيد.

عواقب مورد انتظار

در موارد حاد به خصوص در كودكان اكثراً ظرف 2 ماه بهبود مي يابند.

در موارد مزمن ممكن است فروكش و عود وجود داشته باشد. بعضي خود به خود بهبود مي يابند.

عوارض احتمالي

سكته مغزي (خونريزي مغزي

از دست دادن شديد خون

عوارض جانبي دارو درماني

درمان

اصول كلي

تشخيص با توجه به علايم بيمار و نتيجه آزمايش خون كه نشانگر تعداد پلاكت ها است گذاشته مي شود.

در بعضي موارد درماني لازم نيست و اجازه داده مي شود تا ترومبوسيتوپني سير خود را طي كند.

ساير برنامه هاي درماني بسته به علت زمينه اي فرق مي كنند.

قطع داروي مضر در ترومبوسيتوپني ناشي از دارو

جراحي براي

برداشتن طحال (اسپلنكتومي در موارد دايمي

انتقال پلاكت براي بيماران مبتلا به ترومبوسيتوپني مزمن

داروها

ممكن است در زمان تشخيص و در موارد عودكننده كورتيكواستروييدها تجويز شوند.

در طي مرحله حاد يك حمله شديد ممكن است گاماگلوبين تجويز گردد.

در موارد دايمي ممكن است درمان سركوبگر ايمني تجويز شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

استراحت در بستر در طي مرحله حاد

حداقل فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري براي پيشگيري از آسيب

پرهيز از ورزش هاي تماسي

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر علايم در طي درمان بدتر شوند. از دست رفتن شديد خون در يك وضعيت اورژانس

اگر علايم جديد يا غيرقابل توجيه داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي ايجادكننده به ويژه كورتيكواستروئيدها عوارض جانبي و واكنش هاي زيانبار بسياري دارند كه مستلزم پيگيري هستند.

ترومبوفلبيت

(نام لاتين: thrombophlebitis superficial)

شرح بيماري

ترومبوفلبيت عبارت است از التهاب و وجود لخته هاي خون در يك وريد سطحي (معمولاً اندام هاي تحتاني كه به طور اوليه ناشي از عفونت يا آسيب است اين نوع التهاب برخلاف ترومبوز وريدي عمقي به ندرت باعث رهاشدن لخته و جريان يافتن آن در گردش خون مي گردد. تمامي سنين را مبتلا مي كند ولي در بزرگسالان و زنان شايع تر است

علايم شايع

تصلب وريدهاي سطحي (مثل يك طناب مي شود).

قرمزي حساسيت به لمس و درد در ناحيه مبتلا

تب (گاهي اوقات

علل

افزايش فيبرين و لخته شدن گلبول هاي قرمز در يك وريد در اثر:

آسيب به غشاي پوشاننده وريد در اثر ضربه تزريق يا تزريق

داخل وريدي

گسترش يك سرطان خوني بدخيم

جمع شدن خون به دنبال جراحي يا استراحت طولاني در بستر

عوامل تشديد كننده بيماري

بيماري همراه با اقامت طولاني در بستر

سيگار كشيدن

استفاده از قرص هاي ضد بارداري تركيب قرص هاي ضد بارداري و سيگار كشيدن به ميزان زيادي خطر را افزايش مي دهد.

چاقي

وريدهاي واريسي

جراحي آسيب سوختگي عفونت بارداري

سوءمصرف داروهاي داخل وريدي

اختلالات عروق خوني

پيشگيري

در صورت استفاده از قرص هاي ضد بارداري سيگار نكشيد.

در صورتي كه به هر دليل مجبور به استراحت طولاني مدت در بستر هستيد، تا حدامكان پاها را حركت دهيد تا از تجمع خون در وريدها جلوگيري كنيد.

در صورت امكان از هيچ گونه داروهاي داخل وريدي استفاده نكنيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً در عرض 2 هفته قابل علاج است

عوارض احتمالي

ممكن است منجر به ترومبوز وريدي عمقي (لخته در وريدهاي عمقي گردد.

اگر عفونتي وجود داشته باشد و درمان نشود، مي تواند منجر به مسموميت خون شود.

درمان

اصول كلي

تشخيص با تظاهرات فيزيكي تورم و قرمزي وريد آسيب ديده صورت مي پذيرد.

درمان معمولاً شامل استراحت و بالابردن اندام و گاهي بسته به موارد، استفاده از دارو است

پوشيدن جوراب هاي كشي يا استفاده از بانداژكشي ممكن است توصيه شود تا جريان خون در وريدها تسريع يابد و باعث تسكين نارحتي و كمك به پيشگيري از تشكيل لخته شود. از بند جوراب و جوراب كشباف استفاده نكنيد.

براي تسكين درد از پوشش هاي مرطوب استفاده نكنيد.

سيگار را ترك كنيد و مصرف قرص هاي ضد بارداري را كنار بگذاريد. در صورت ادامه هر دو، حمله بعدي لخته هاي

وريدي ممكن است يك لخته خطرناك وريد عمقي باشد.

داروها

داروهاي ضد التهاب غيراستروييدي از جمله آسپيرين براي كاهش التهاب و درد

آنتي بيوتيك ها در صورت شك به عفونت باكتريايي

در صورت وجود خارش پمادهاي موضعي براي تسكين آن

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

استراحت در بستر به همراه بالا بردن اندام آسيب ديده ممكن است به مدت 2-1 روز كمك كننده باشد. در بيشتر اوقات پاها، مچ پاها و ساق ها را حركت دهيد. وقتي التهاب شروع به فروكش كردن كند، به آهستگي فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري طبيعي را از سر بگيريد در بيشتر مواقع استراحت كنيد. به مدت طولاني ننشينيد و نايستيد و پاها را روي هم نگذاريد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم ترومبوفلبيت سطحي را داشته باشيد.

اگر در طول درمان موارد زير رخ دهند: _ تب 9/38 درجه سانتيگراد يا بالاتر _ درد غيرقابل تحمل _ سرفه خوني _ تنگي نفس _ درد قفسه سينه _ تورم ساق يا پا

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي ايجاد كنند.

تريشينوز

(نام لاتين: trichinosis)

شرح بيماري

تريشينوز عبارت است از عفونت ناشي از لاروهاي انگل هايي كه در روده خوك (به ندرت گوشت خرس و برخي حيوانات دريايي زندگي مي كنند. قسمت هاي ذيل را درگير مي كند: لوله گوارش (كه لاروها از آنجا وارد مي شوند)، دستگاه لنفاوي و جريان خون (كه از طريق آن جا به جا مي شوند)، عضلات بزرگ بدن به ويژه ديافراگم

(عضلات بزرگ مورد استفاده در تنفس كه قفسه سينه را از شكم جدا مي كنند)، اندام هاي فوقاني و تحتاني كه در آنها جايگزين مي شوند.

علايم شايع

مراحل اوليه (معمولاً ظرف 10-7 روز شروع مي گردد):

كاهش اشتها، تهوع استفراغ اسهال و كرامپ هاي شكمي مراحل بعدي

پف كردن پلك ها و صورت

درد عضلاني

خارش و سوزش پوست

تعريق

تب بالا (40-9/38 درجه سانتيگراد) مراحل انتهايي

علايم فروكش مي كنند ولي برخي بافت هاي عضلاني دچار عفونت دايم با كيست هاي ميكروسكوپي باقي مي مانند. در موارد نادر اين كيست ها باعث اختلالات قلب و دستگاه عصبي مركزي مي شوند.

علل

عفونت با يك انگل تريشينلا اسپيراليس كه با خوردن حيوانات دچار عفونت منتقل مي شود. پختن كامل انگل را مي كشد و باعث مي شود خوردن گوشت دچار عفونت خطري نداشته باشد. انگل در غذاي آلوده (معمولاً روده خام از حيواني به حيوان ديگر منتقل مي شود.

عوامل تشديد كننده بيماري

خوردن گوشت خوك كم پخته شده يا خام

استفاده از داروهاي سركوبگر ايمني

پيشگيري

از مصرف گوشت خوك خودداري كنيد (از جمله سوسيس حاضري خوك .

عواقب مورد انتظار

در بيشتر افراد معمولاً با داروهاي ضد انگل و در موارد شديد با مراقبت حمايتي تخصصي قابل علاج است چند مورد مرگ گزارش شده است كه معمولاً به خاطر نارسايي قلبي يا پنوموني بوده اند.

عوارض احتمالي

غلبه عفونت كه مي تواند منجر شود به

نارسايي احتقاني قلب

نارسايي تنفسي

آسيب دايمي به دستگاه عصبي مركزي

آسيب به كليه

سينوزيت

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي براي تشخيص زودهنگام در دسترس نيستند. بيوپسي عضله در 4 هفته اول عفونت ممكن است لاروها يا

كيست ها را نشان بدهد. انگل به ندرت در خون مدفوع يا مايع مغزي _ نخاعي يافت مي شود.

داروها

داروهاي ضد كرم (معمولاً تيابندازول براي كشتن انگل ها

كورتيكواستروييدها براي بيماران مبتلا به علايم آلرژي شديد يا درگيري دستگاه عصبي مركزي

مي توانيد براي كاهش تب و ناراحتي از داروهاي بدون نياز به نسخه مثل استامينوفن استفاده كنيد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا زمان فروكش كردن علايم در بستر استراحت كنيد. در طول مدت استراحت در بستر براي كاهش احتمال تشكيل لخته هاي خوني وريد عمقي پاهاي خود را مرتب حركت دهيد. به تدريج فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي را از سر بگيريد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم تريشينوز را داشته باشيد.

اگر در طول درمان يك يا چند مورد از موارد زير رخ دهد: _ افزايش تب تا بيش از 40 درجه سانتيگراد _ ضربان قلب نامنظم _ تنگي نفس _ پف كردن مچ پا

اگر شما دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به ويژه تهوع استفراغ بثور پوستي يا تب ايجاد كنند.

تعريق بيش از اندازه

(نام لاتين: hyperhidrosis)

شرح بيماري

تعريق يكي از كارهاي طبيعي بدن است كه به تنظيم درجه حرارت بدن كمك مي كند. اما تعريق بيش از اندازه فايده خاصي ندارد و غالباً باعث شرمساري و مشكل در ارتباطات اجتماعي مي شود زيرا عرق زياد باعث بوي بد يا خيش شدن و شوري روي لباس مي گردد. در موارد

شديد، عرق بسيار زياد، كفش و لباس ها را خراب مي كند.

علايم شايع

عرق ريزش زياد از ناحيه زير بغل كف پا و دست و به درجات كمتر، از ساير نقاط بدن

بوي بد كه در اثر وجود باكتري ها در عرق ايجاد مي شود.

علل

عوامل ژنتيكي ممكن است مؤثر باشند.

استرس يا اضطراب مزمن

تب و عفونت

سرطان مثل لنفوم

پركاري تيروييد

حمله قلبي

يائسگي

بعضي از داروها و موادمخدر

محدوديت از موادمخدر

در مواردي علت ناشناخته است

عوامل تشديد كننده بيماري

استرس

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري سنگين بدني

هواي گرم

پيشگيري

از وضعيت هاي استرس زا حتي المقدور خلاصي يابيد.

عواقب مورد انتظار

علايم را مي توان با درمان كنترل نمود.

عوارض احتمالي

پريشاني رواني در اثر شرمساري در ارتباطات اجتماعي

بثور پوستي ناشي از مصرف بوبرها يا ضدعرق ها

كم آبي بدن در صورتي كه دريافت آب براي جلوگيري مايعات از دست رفته كافي نباشد (به ندرت .

درمان

اصول كلي

درمان بيماري زمينه ساز

روان درماني يا مشاوره در صورتي كه استرس عامل مهمي در بروز اين حالت باشد.

مرتباً حمام بگيريد.

لباس خود را مرتباً عوض كنيد.

لباس هاي گشاد و بافته شده از الياف طبيعي مثل نخ بپوشيد.

از محافظ عرق در زيربغل استفاده نماييد.

از بوبرها و ضد عرق ها استفاده كنيد.

از پودرهاي خشك كننده استفاده كنيد.

جوراب هاي نخي بپوشيد.

صندل يا كفش چرمي پا كنيد. از پوشيدن كفش هايي كه با مواد مصنوعي ساخته شده اند خودداري كنيد.

امكان دارد استفاده از وسايل الكتريكي كه موقتاً تعريق كف دست زير بغل يا پاها را كم مي كنند توصيه شود.

موي زير

بغل را بتراشيد.

ندرتاً جراحي براي برداشتن غدد عرق يا قطع كردن رشته هاي عصبي اي كه به مناطق عمده تعريق مي روند.

داروها

آرام بخش ها يا داروهاي آنتي كولينرژيك براي كاهش فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري دستگاه عصبي مركزي در صورت ابتلا به آب سياه چشم يا بيماري پروستات از اين داروها استفاه نكنيد.

ماليدن محلول هاي مخصوص براي كاهش تعريق مثل محلول كلريد آلومينيوم

داروهاي مسدودكننده بتا آدرنرژيك گاهي ممكن است كمك كننده باشند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود. روزانه حداقل 8 ليوان آب بنوشيد (در صورتي كه هوا گرم باشد حتي از اين هم بيشتر مايعات بنوشيد).

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر تعريق بيش از حد باعث بروز مشكلاتي براي شما در محل كار يا در مراودات اجتماعي شده است

تند شدن غيرطبيعي ضربان قلب تندضرباني

(نام لاتين: heartbeat rapid)

شرح بيماري

تند شدن غيرطبيعي ضربان قلب عبارت است از تندي ضربان قلب به نحوي كه قلب بسيار سريع تر از حالت طبيعي مي زند بدون اين كه فرد فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري زيادي داشته باشد. اين تندي ضربان قلب بين 150 تا 300 ضربان در دقيقه است فردي كه بيماري قلبي ندارد ممكن است با ورزش ضربان قلب را به 160 بار دقيقه يا بيشتر برساند كه البته اين طبيعي است و مشكلي محسوب نمي شود. انواع تند شدن غيرظبيعي ضربان قلب عبارتند از فيبريلاسيون دهليزي تند ضرباني سينوسي تند ضرباني فوق بطني و تند ضرباني بطني

علايم شايع

تپش قلب نبض بين 180-100 بار در

دقيقه مي زند كه بسيار سريع تر از حالت طبيعي است

غش كردن يا احساس نزديك بودن مرگ

درد قفسه سينه

سرفه ناخودآگاه

تنگي نفس

علل

ناشناخته هستند. اين حالت مي تواند در افراد جواني كه هيچ گونه شواهدي از بيماري ندارند رخ دهد، اما در عين حال در افراد مسني كه دچار بيماري سرخرگ هاي قلب هستند نيز رخ مي دهد.

عوامل افزايش دهنده خطر

بيماري قلبي

تب

پركاري تيروييد

استرس اضطراب

سيگار كشيدن

مصرف بعضي از مواد و داروها، مثل كافئين كوكايين افدرين يا ساير داروهاي تقويت كننده دستگاه سمپاتيك

پيشگيري

سيگار نكشيد.

حتي المقدور استرس زندگي خود را كم كنيد.

از دكونژستان ها؛ داروهاي كم كننده اشتها؛ قهوه زياد؛ كولا و ساير محرك ها با يا بدون كافئين و آمفتامين ها پرهيز كنيد.

عواقب مورد انتظار

اكثر موارد موقتي و خوش خيم هستند. تند شدن غيرطبيعي ضربان قلب را معمولاً مي توان با درمان كنترل كرد.

عوارض احتمالي

در صورتي كه ضربان قلب به حالت طبيعي باز گردانده نشود، امكان دارد نارسايي احتقاني قلب حمله قلبي يا ايست قلبي كه جان بيمار را به خطر مي اندازند رخ دهند.

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل نوار قلب و استفاده از دستگاه هولتر (نوار قلب 24 ساعته باشند.

بستري كردن بيمار، در صورتي كه حمله تندضرباني علي رغم درمان ادامه يابد.

ندرتاً استفاده از شوك الكتريكي كنترل شده

گاهي با اقدامات زير مي توان ضربان قلب را كاهش داد: _ نگاه داشتن نفس به طور كوتاه مدت _ نيشگون گرفتن از پوست بازو به قدري كه باعث درد شود. _ زدن آب سرد به صورت فرو بردن

سر در آب سرد به مدت كوتاه يا دوش سرد به طوري كه آب سرد روي سر بريزد. _ در بيني و دهان خود را بگيريد و سعي كنيد به ملايمت هوا را از بيني خارج كنيد به طوري كه احساس كنيد پرده هاي گوش به سمت بيرون حركت مي كنند. _ ناحيه كاروتيد گردن را ماساژ دهيد، البته منوط به اين كه روش انجام بدون خطر اين تكنيك را فرا گرفته باشيد (از پزشك يا ساير پرسنل پزشكي در اين زمينه كمك بخواهيد).

داروها

در مواردي كه حمله تند ضرباني تكرار مي شود، امكان دارد يك يا چند دارو براي كنترل ضرباهنگ قلب تجويز شوند. اين داروها مي توانند شامل ديژيتال كينيدين مسدودكنندهاي كانال كلسيم پروكايناميد، و مسدودكننده هاي بتا آدرنرژيك باشند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

به هنگام بروز حمله تا زماني كه ضربان قلب به حالت طبيعي باز نگشته باشد دراز بكشيد. بين حملات با نظر پزشك به طور منظم ورزش كنيد. آمادگي جسماني به پيشگيري از بروز حملات تند ضرباني قلب كمك مي كند.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان دچار يك حمله تند ضرباني نامنظم قلب شده ايد كه در عرض 5-4 دقيقه برطرف نشده است

اگر تنگي نفس رخ دهد.

اگر درد قفسه سينه به وجود آيد.

تنفس سريع -در اثر اضطراب زياد

(نام لاتين: hyperventilation)

شرح بيماري

تنفس سريع عبارت است از تنفس با سرعت زياد به آن حد كه ميزان دي اكسيدكربن موجود در خون كاهش يابد، و نتيجتاً تعادل شيميايي خون موقتاً به هم بخورد. علايم ممكن است

طوري باشند كه احساس كنيد دچار حمله قلبي شده ايد.

علايم شايع

تنفس سريع

كرختي و مور مور شدن در اطراف دان و نيز دست ها و پاها

ضعف و از حال رفتن

گرفتگي يا انقباضات عضلاني در دست ها و پاها

گهگاه غش كردن

درد قفسه سينه

منگي يا احساس سبكي در سر

علل

تغيير در نسبت طبيعي اسيد به ساير عناصر موجود در خون كه در اثر دفع تنفسي زيادتر از حد طبيعي دي اكسيدكربن ايجاد مي شود. اين مشكل معمولاً در اثر تنفس سريع ناشي از اضطراب زياد به وجود مي آيد.

ندرتاً تنفس سريع ممكن است همراه با تب بيمارهاي قلب و ريه يا آسيب شديد به وجود آيد.

عوامل تشديد كننده بيماري

تعارضات احساس زمينه ساز (ترس و خوبي ها)

استرس

احساس گناه

خستگي يا كار زياد

بيماري

مصرف دخانيات

نوشيدن الكل

پيشگيري

از موقعيت هايي كه باعث اضطراب مي شوند پرهيز كنيد.

استرس زندگي اتان را كاهش دهيد (روش هاي آرام سازي مراقبه و غيره را فرا گيريد).

عواقب مورد انتظار

علايم ممكن است ترسناك به نظر آيند، اما معمولاً تنها چند دقيقه طول مي كشند و آسيب جسماني به بار نمي آورند (اگر چه در بعضي از موارد، علايم ممكن است ساعت ها طول بكشند).

در صورتي كه تنفس سريع زياد رخ دهد و علت آن اضطراب باشد، امكان دارد روان درماني يا مشاوره توصيه شود.

عوارض احتمالي

تنفس سريع ندرتاً با يك بيماري جسماني جدي مرتبط است اما ممكن است علامتي از اختلال هراس ترس بسيار زياد و بدون دليل در محل جمع شدن تعداد نسبتاً زيادي از افراد، يا ساير فوبي ها باشد.

درمان

اصول كلي

در صورت بروز تنفس سريع به كارگيري دستورات زير باعث افزايش دي اكسيدكربن خون و رفع علايم مي شود: _ دهان و بيني خود را كاملاً با يك كيسه كاغذي بپوشانيد، سپس به آهستگي درون كيسه تنفس كنيد و از همان هواي كيسه استنشاق كنيد. هواي موجود در كيسه دي اكسيدكربن بيشتري نسبت به هواي آزاد دارد. _ حدود 3-1 دقيقه اين كار را ادامه دهيد. _ كيسه را كنار بگذاريد و براي چندين دقيقه به طور طبيعي تنفس كنيد (يك تنفس هر 6 ثانيه .

در صورت لزوم اين كار را تكرار كنيد تا علايم كم يا ناپديد شوند. _ در صورت بازگشت علايم اين كار را هر چند بار كه لازم است انجام دهيد. (شايد مايل باشيد كه يك كيسه پلاستيك را هميشه به همراه داشته باشيد تا بتوانيد پيشگيري لازم را به عمل آوريد).

دخانيات مصرف نكنيد. نيكوتين يك ماده محرك است

داروها

معمولاً دارويي براي اين اختلال ضرورت ندارد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

پس از درمان كارهاي روزمره خود را هر چه زودتر از سر گيريد. ورزش به كم كردن اضطراب كمك مي كند و وقتي كه ورزش مي كنيد تندتر نفس كشيدن طبيعي است و اشكالي ندارد.

رژيم غذايي

مصرف كافئين (قهوه چاي نوشابه شكلات را كم كنيد. اين يك ماده محرك است و ممكن است باعث آغاز تنفس سريع شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم تنفس سريع را داريد كه با خوددرماني بهتر نشده اند.

اگر علايم زير به هنگام حمله تنفس سريع

رخ دهند: _ غش كردن _ نامنظمي ضربان قلب _ تب ناگهاني

تورتيكولي -كجي گردن

(نام لاتين: torticollis)

شرح بيماري

كجي گردن عبارت است از انقباض يا اسپاسم مزمن عضلات گردن كه باعث چرخيدن يا خم شدن گردن شود. افراد 60-30 ساله يا كودكان زير 10 سال را مبتلا مي كند. يك نوع آن مادرزادي است و نوزادان را مبتلا مي كند.

علايم شايع

موارد زير ممكن است به طور دايم يا متناوب وجود داشته باشند:

چرخيدن سر به يك طرف يا خم شدن آن به پايين

اسپاسم عضلات گردن كه گاهي دردناك است

علل

نقص هنگام تولد

آسيب به عضلات گردن يا مهره ها در هنگام تولد يا بعد از آن

التهاب عضلات گردن

آسيب به ستون فقرات گردني

اختلال عضوي دستگاه عصبي مركزي

تومور

استرس و تعارض رواني ممكن است باعث تورتيكولي متناوب گردد.

عوامل تشديد كننده بيماري

تومورهاي بافت نرم يا استخوان هاي گردن

زايمان نوزاد همراه با تروما

بيماري رواني

صدمه و آسيب

داروها (فنوتيازين ها، بوتيروفنون ها)

سابقه خانوادگي تورتيكولي

پركاري تيروييد

بيماري ها يا عفونت هاي مغزي

پيشگيري

پيشگيري خاصي ندارد. انواع مرتبط با استرس را مي توان با روش هاي كاهش استرس از جمله بازخورد زيستي پيشگيري كرد.

عواقب مورد انتظار

تورتيكولي مادرزادي را معمولاً مي توان با فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي كشش دهنده عضلات يا جراحي تصحيح كرد.

ساير انواع با درمان بهبود خواهند يافت يا بهتر خواهند شد. زمان بهبودي متغير است بعضي موارد چند سال به درمان نياز دارند.

عوارض احتمالي

نوع مادرزادي بدون درمان دايمي باعث مي شود ظاهر سر و گردن غيرطبيعي و غيرجذاب گردد.

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند

شامل راديوگرافي سي تي اسكن يا ام آر.آي براي كمك به رد ساير اختلالات باشند.

تورتيكولي مادرزادي ابتدا با فيزيوتراپي شامل درمان غيرفعال روزانه به مدت حداقل يك سال درمان مي گردد، سپس در صورت عدم موفقيت درمان جراحي

براي دراز كردن عضلات گردن انجام مي شود. براي ساير انواع تورتيكولي درمان هاي دارويي متفاوتي در دسترس هستند كه ممكن است در كنار فيزيوتراپي و ماساژ كمك كننده باشند.

ممكن است بريس يا كرست گردن پيشنهاد گردد.

درد ناشي از اسپاسم گردن را با گرم كردن يا ماساژ تسكين دهيد. از دوش آب گرم يا كمپرس داغ و پمادهاي گرم كننده عمقي يا لامپ هاي گرمايي استفاده كنيد.

ممكن است درمان با فراصوت پيشنهاد گردد.

ممكن است اقدام جراحي براي قطع اعصاب گردن پيشنهاد شود.

داروها

آنتي كولينرژيك ها، بنزوديازپين ها، شل كننده هاي عضلاني يا ضدافسردگي هاي سه حلقه اي داروهايي هستند كه ممكن است تجويز گردند.

ممكن است تزريقات متعدد سم بوتولينوم نوع آ در عضلات گردن تجويز شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

به محض بهبود علايم مي توان فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي را از سر گرفت

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر نوزاد شما علايم تورتيكولي را داشته باشد.

اگر شما دچار درد يا اسپاسم گردن به مدت بيش از يك هفته شويد.

توكسوپلاسموز

(نام لاتين: toxoplasmosis)

شرح بيماري

توكسوپلاسموز عبارت است از يك عفونت تك ياخته اي كه در انسان ها و بسياري از گونه هاي پستانداران و پرندگان ايجاد مي شود. چند نوع در انسان ها رخ مي دهد: توكسوپلاسموز مادرزادي (از مادر دچار عفونت به كودك متولد نشده اش منتقل مي گردد)؛ توكسوپلاسموز چشمي

(رتينوكوروئيديت نيز خوانده مي شود كه معمولاً حاصل توكسوپلاسموز مادرزادي است ولي علايم ممكن است در 40-20 سالگي ايجاد شوند)؛ توكسوپلاسموز حاد در فرد سالم توكسوپلاسموز حاد در فرد دچار نقص ايمني (افراد مبتلا به ايدز يا سرطان يا افرادي كه داروهاي سركوبگر ايمني مصرف مي كنند).

علايم شايع

معمولاً بدون علامت (90%-80% بيماران

تب

تورم غدد لنفاوي

خستگي

درد عضلاني

گلودرد

رتينيت (التهاب شبكيه

بثور (گاهي

علل

تك ياخته توكسوپلاسما گوندي كه معمولاً به يكي از روش هاي زير منتقل مي گردد:

خوردن گوشت هاي كم پخته شده حيوانات دچار عفونت

گربه هاي حامل ميكروب مي توانند آن را از مدفوع خود دفع كنند؛ انسان هايي كه با بي دقتي به فضله گربه دست مي زنند (يا پس از دست زدن به آن دست خود را نمي شويند)، ممكن است دچار عفونت گردند. بچه هاي كوچكي كه خاك دچار عفونت (آلوده با مدفوع سگ يا گربه را مي خورند، ممكن است دچار عفونت شوند.

انتقال خون

زن بارداري كه دچار عفونت مي گردد، مي تواند آن را به كودك به دنيا نيامده اش منتقل كند (غالباً با اثرات شديد).

عوامل تشديد كننده بيماري

سركوب ايمني در اثر بيماري يا داروها

تماس با گربه ها

تماده كردن نامناسب غذا

پيشگيري

از خوردن گوشت هاي خام يا كم پخته شده يا تخم مرغ هاي نپخته يا نوشيدن شير غيرپاستوريزه خودداري كنيد. از روش هاي مناسب براي آماده كردن و نگهداري محصولات گوشتي استفاده كنيد. پس از دست زدن به گوشت هاي خام دست ها را با دقت بشوييد.

زن باردار در اوايل بارداري بايد تحت آزمون هاي آزمايشگاهي خون قرار بگيرد تا معلوم شود داراي آنتي بادي بر ضد توكسوپلاسموز است يا خير. بايد در

هفته هاي 18-16 بارداري نيز دوباره آزمايش شود تا معلوم شود عفونت را كسب كرده است يا خير و در صورت مثبت بودن ممكن است سقط درماني مدنظر قرار گيرد.

افراد دچار نقص ايمني و زنان باردار بايد از تماس با مدفوع گربه خودداري كنند.

محوطه بازي كودكان از جمله جعبه هاي شني را از مدفوع سگ و گربه محفوظ داريد.

عواقب مورد انتظار

اكثر افراد دچار عفونت علايمي ندارند و افراد دچار علايم خفيف بدون هيچ گونه عارضه متعاقبي خود به خود بهبود مي يابند.

عوارض احتمالي

براي زنان باردار _ وقتي عفونت در اوايل بارداري رخ دهد: سقط تولد مرده اختلالات مزمن مختلف (تشنج و نقايص تولد (كوري كري در نوزاد (ممكن است برخي از آنها سال ها ظاهر نشوند). عفونت اواسط و اواخر بارداري معمولاً اثرات بدي ندارد.

براي بيماران دچار نقص ايمني _ آسيب ريه و قلب التهاب مغز، عود

براي بيماراني كه دچار نقص ايمني نيستند _ به ندرت ممكن است التهاب ريه يا مغز ايجاد گردد. كودكان كم سن تر (زير 5 سال ممكن است دچار التهاب چشم شوند.

درمان

اصول كلي

تشخيص شامل شرح حال طبي معاينه فيزيكي و بررسي هاي آزمايشگاهي خون براي تشخيص عفونت است

معمولاً براي فرد سالم غيرباردار و بدون علامت درمان لازم نيست براي كودك زير 5 سال داروهايي تجويز مي گردد تا از عوارض چشمي پيشگيري شود.

زن باردار _ پزشك شما در مورد درمان هاي موجود، خطرات و عواقب مورد انتظار بحث خواهد كرد.

بيمار دچار نقص ايمني _ درمان با دارو صورت مي گيرد.

نوزادان دچار عفونت با

دارو درمان مي شوند (چه با علامت چه بدون علامت زيرا ميكروب ها مي توانند پس از تولد تكثير يابند).

در صورت تجويز دارو براي شما، پزشك شما آزمون هاي خوني فراواني را براي پايش عوارض جانبي انجام خواهد داد.

داروها

پيريمتامين سولفاديازين يا تري سولفاپيريميدين ها به مدت 4-3 هفته و اسيد فوليك براي كاهش عوارض جانبي پيريمتامين غالباً تجويز مي شوند.

كورتيكواستروئيدها، در صورت لزوم براي التهاب

ساير داروها هم اكنون در حال ارزيابي هستند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

سطح فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري باتوجه به شدت علايم تعيين خواهد شد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا كودكتان علايم توكسوپلاسموز را داشته باشيد.

اگر پس از تشخيص و درمان علايم بدتر شوند يا بهبود نيابند.

اگر شما دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي داشته باشند.

تومور طناب نخاعي

(نام لاتين: spinal cord tumor)

شرح بيماري

تومور طناب نخاعي عبارت است از رشدي غيرطبيعي كه طناب نخاعي با ريشه هاي عصبي آن را تحت فشار قرار مي دهد. اين رشد ممكن است خوش خيم يا بدخيم باشد ولي يك تومور غيربدخيم در صورتي كه به طور مناسبي درمان نشود، ممكن است به اندازه يك تومور بدخيم ناتوان كننده باشد

علايم شايع

ضعف پيشرونده كرختي و تحليل عضلاتي كه عصب آنها از ناحيه آسيب ديده طناب نخاعي منشأ مي گيرد.

مشكل شدن ادرار كردن و حركات روده بي اختياري

درد مزمن پشت

علل

تومورهايي كه از خود طناب نخاعي منشأ مي گيرند (تومورهاي اوليه به ويژه در كودكان و افراد

مسن نادر هستند و علت آنها ناشناخته است

تومور طناب نخاعي معمولاً ناشي از سرطاني است كه از بخشي ديگر از بدن مثل ريه پستان لوله گوارش پروستات كليه تيروييد يا دستگاه لنفاوي گسترش يافته است

عوامل افزايش دهنده خطر

سرطان در هر قسمتي از بدن كه در بالا ذكر شد.

پيشگيري

از آنجا كه تومورهاي طناب نخاعي بيشتر از گسترش سرطان ناشي مي شوند، مراقب علايم اوليه سرطان در ساير اعضا باشيد.

سيگار نكشيد.

براي كاهش احتمال سرطان دستگاه گوارش يك رژيم غذايي پرفيبر ميل كنيد.

مراقبت بزرگي غده تيروييد باشيد.

در مورد مردان بالاي 45 سال همراه با معاينه فيزيكي سالانه معاينه پروستات را نيز درخواست كنيد.

در مورد زنان معاينه پستان توسط خود شخص را انجام دهيد.

عواقب مورد انتظار

موفقيت درمان وابسته به نوع اندازه و محل رشد تومور است

جراحي براي برداشتن استخوان اطراف طناب مي تواند فشار وارد بر اعصاب نخاعي و مسيرهاي عصبي را برطرف كند. اين عمل معمولاً درد و ساير علائم را سريعاً تسكين مي دهد ولي ممكن است به كاركردهاي حركتي آسيب بزند. فيزيوتراپي و نوتواني ممكن است كاركرد از دست رفته را برگرداند.

عوارض احتمالي

فلج كامل ناشي از انسداد عروق خوني تغذيه كننده سلول هاي طناب نخاعي

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي خون و مايع نخاعي راديوگرافي ستون فقرات بيوپسي (برداشتن مقدار كمي از بافت يا مايع براي برررسي آزمايشگاهي كه به تشخيص 0كمك كند)، ام آر.آي يا سي تي اسكن اسكن راديونوكلئيد استخوان و ميلوگرام (يك

راديوگرافي ويژه از مجراي نخاع و طناب نخاعي كه مستلزم سوراخ كردن نخاع و تزريق يك ماده حاجب قابل مشاهده در فيلم هاي راديوگرافي است باشند.

درمان به نتايج همه بررسي هاي تشخيصي بستگي دارد و ممكن است شامل جراحي براي برداشت تومورها و استخوان اطراف كه طناب نخاعي را تحت فشار قرار مي دهند، پرتودرماني و شيمي درماني باشد.

داروها

مسكن ها

داروهاي كورتيزوني براي كاهش تورم اطراف تومور و فشار وارد بر طناب نخاعي

داروهاي ضد سرطان در صورت بدخيم بودن تومور

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

سطح فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري به وضعيت فيزيكي شما بستگي دارد. در حدي كه انرژي و توانايي حركتي شما اجازه مي دهد، فعال باشيد.

رژيم غذايي

از يك رژيم غذايي طبيعي و كاملاً متعادل استفاده كنيد. ويتامين و مكمل هاي معدني تنها در صورتي لازم هستند كه شواهد كمبود آنها را داشته باشيد يا نتوانيد به طور طبيعي بخوريد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا اعضاي خانواده تان هر يك از علايم تومور طناب نخاعي را داشته باشيد.

تومور ويلمز

(نام لاتين: wilms tumor)

توضيح كلي

تومور ويلمز عبارت است از يك تومور بدخيم و مختلط (حاوي چند نوع سلول كليه كه به طور اوليه در كودكان (90% موارد تنها يك كليه را درگير مي كند) رخ مي دهد. معمولاً كودكان زير 7 سال را مبتلا مي كند و حداكثر بروز آن بين 4-3 سالگي است در موارد نادري تا بزرگسالي ظهور نمي كند.

علايم شايع

بزرگي شكم به آساني مي توان يك تومور بزرگ سفت و صاف را در جدار شكم لمس كرد.

فشار خون

بالا

خون در ادرار (ادرار ممكن است كدر به نظر برسد).

درد شكم (گاهي

استفراغ مكرر

تب

كاهش وزن

علل

ناشناخته

عوامل افزايش دهنده خطر

عوامل ژنتيك تومور ويلمز در كودكان دچار ساير اختلالات مادرزادي شايع تر است

پيشگيري

در حال حاضر قابل پيشگيري نيست

عواقب مورد انتظار

با درمان آن دورنماي آن بهتر از بيشتر تومورهاي بدخيم كودكان است در بيشتر موارد، تومور ويلمز با جراحي پرتو درماني و داروهاي ضدسرطان قابل علاج است اگر تومور قبل از گسترش يافتن تشخيص داده شود، ميزان بقاي 5 ساله 90% خواهد بود.

عوارض احتمالي

نارسايي كليه

گسترش تومور به ريه ها، استخوان ها، كبد يا مغز در صورت عدم درمان

واكنش مضر از جمله ريزش مو در اثر پرتو درماني و داروهاي ضد سرطان

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل سونوگرافي اوروگرافي آرتريوگرافي سونوگرافي از وريد اجوف پيلوگرافي پس گرا، سي تي اسكن و راديوگرافي باشند.

جراحي براي برداشتن تومور و كلية مبتلا و در صورت گسترش تومور بافت مجاور

پرتو درماني و داروهاي ضد سرطان

داروها

داروهاي ضدسرطان

داروهاي ضدتهوع

مسكن ها

آنتي بيوتيك ها در صورت رخ دادن عفونت در طول درمان با داروهاي ضد سرطان

ملين ها براي پيشگيري از يبوست به دنبال جراحي

فعاليت

محدوديتي وجود ندارد. كودك مي تواند در حد توان خود فعال باشد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر كودك شما علايم تومور ويلمز را داشته باشد.

اگر در طول درمان موارد زير رخ دهند: _ استفراغ درد شكم يا يبوست _ تنگي نفس _ تورم

پا يا مچ پا

اگر شما دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي ايجاد كنند. خارش زمستاني (اگزماي خشك

بالانيت

(نام لاتين: balanitis)

شرح بيماري

بالانيت (التهاب سر آلت تناسلي مرد) عبارت است از التهاب سر آلت تناسلي مرد و گاهي پوست پوشاننده آن (در كساني كه ختنه نشده اند). در كساني كه ختنه نشده اند، پوست پوشاننده به علت التهاب قابليت جابجايي ندارد.

علايم شايع

درد، قرمزي خارش و تورم در ناحيه مزبور

التهاب پوست پوشاننده

بزرگ شدن گره هاي لنفاوي در ناحيه كشاله ران

تب و لرز (نادر)

ترشح از نوك آلت (نادر)

سوزش ادرار (نادر)

علل

عفونت ناشي از باكتري ها ( بورليا ونسانتي ، استرپتوكك ها) يا قارچ ( كانديدا آلبيكانس )

آلرژي به مواد شيميايي موجود در لباس زير، كرم ضدبارداري يا لاتكس كاندوم

واكنش به بعضي داروها

فشارآوردن پوست پوشاننده به سر آلت

عوامل تشديد كننده بيماري

بهداشت نامناسب

ضربه يا آسيب خفيف به پوست پوشاننده يا خود آلت

ختنه نشدن

ديابت شيرين (مرض قند)

عفونت مجراي تناسلي شريك جنسي با قارچ (كانديدا)

پيشگيري

ختنه كردن شيرخوار

شستن ناحيه با آب و صابون به خصوص پس از نزديك

از تماس با مواد آلرژي زا خودداري كنيد.

استفاده از كاندوم

عواقب مورد انتظار

با درمان معمولاً در عرض يك تا دو هفته خوب مي شود.

عوارض احتمالي

زخم شدن آلت

گسترش عفونت به لايه هاي عمقي تر پوست آلت

عفونت مجاري ادراري

درمان

اصولي كلي

شايد كشت از ترشح موجود در ناحيه عفوني شده توصيه شود.

براي تخفيف درد از آب گرم استفاده نماييد.

در صورت عود التهاب به دفعات يا تشكيل بافت جوشگاهي جراحي براي ختنه انجام خواهد شد.

داروها

كرم استروييد براي كنترل تورم

آنتي بيوتيك ماليدني يا خوراكي براي مبارزه با عفونت

آسپيرين يا استامينوفن براي رفع درد و تب خفيف

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

استراحت در رختخواب در صورت وجود تب

خودداري از نزديكي به هنگام درمان

پس از بهبود عفونت فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را از سر گيريد.

رژيم غذايي

هيچ رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم بالانيت را داريد.

اگر علي رغم درمان علايم در عرض 3 روز رو به بهبود نگذاشته باشند.

بالانيت امكان دارد عود كند. ختنه را مدنظر قرار دهيد.

بثورات ناشي از بستن پوشك

(نام لاتين: diaper rash)

شرح بيماري

بثورات ناشي از بستن پوشك عبارت است از يك نوع درماتيت تماسي كه در آن پوست ناحيه پوشك دچار تحريك مي شود. پوست نواحي اندام تناسلي مقعد، و شكم كه پوشك آنها را مي پوشاند متأثر مي شود. همچنين امكان دارد در بزرگسالاني كه بي اختياري ادرار دارد و پوشك هاي يك بار مصرف مخصوص بزرگسالان را به تن مي كنند نيز ديده شود.

علايم شايع

پوست مرطوب دردناك قرمز، جوش دار، و گاهي خارش دار در نواحي پوشك پوست ممكن است ترك خورده يا دچار شقاق (زخم شود.

در شيرخواران پسر، امكان دارد يك ناحيه قرمز، زخمي و گاهي خون آلود دراطراف نوك آلت تناسلي ظاهر شود.

علل

بثور ناشي از بستن پوشك در اثر تحريك پوست ناشي از مواد موجود در

ادرار يا مدفوع ايجاد مي شود.

عوامل تشديد كننده بيماري

عوض كردن دير به دير پوشك

اصطكاك ناشي از پوشك هاي زبر

شستن ناكافي پوشك

سابقه خانوادگي آلرژي پوستي

آب و هواي گرم و مرطوب

پيشگيري

پوشك را مرتباً عوض كنيد.

پوشك را تميز نگاه داريد. پس از شستن پوشك آن را دوبار آب كشيد تا مواد پاك كننده و ساير مواد شيميايي از آن شسته و پاك شوند.

بعد از باز كردن پوشك و تميز كردن بچه و پوشك 30-10 دقيقه صبر كنيد و سپس پوشك را ببنديد تا به اين ترتيب نواحي ياد شده مدتي در معرض هواي آزاد قرار داشته باشند.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با درمان خوب مي شود. البته عود آن نيز شايع است

عوارض احتمالي

عفونت باكتريايي ثانويه در ناحيه بثور

درمان

اصول كلي

- تا آنجا كه مي توانيد نواحي ياد شده را در معرض هواي آزاد قرار دهيد.

- اگر بثور گسترده باشد، پوشك را مرتباً عوض كنيد حتي در شب

- براي شستن ناحيه بثور از صابون يا اسيدبوريك استفاده نكنيد. در عوض از پنبه آغشته به روغن معدني استفاده كنيد.

- مصرف لوسيون پودر، پماد با پايه لانولين يا روغن بچه را متوقف كنيد مگر توسط پزشك تجويز شده باشد.

- مقادير كمي از وازلين پماد با پايه لانولين يا پماد اكسيد روي را به هنگام بروز اولين علايم بثور پوشك و پس از آن روزانه 3-2 بار روي ناحيه بماليد.

- براي شستن پوشك هاي پارچه اي از آب جوش يا ماده ضدعفوني كننده مخصوص اين كار استفاده كنيد. از مصرف نرم كننده هاي پارچه

خودداري كنيد زيرا اين موارد ممكن است باعث بروز بثور شوند. دو قاشق غذاخوردي سركه را به آبي كه براي آخرين بار پوشك را با آن مي شوييد اضافه كنيد.

داروها

استفاده از پمادها يا كرم هاي ضدالتهاب حاوي دارو مثل هيدروكورتيزون نيستاتين يا ميكونازول ممكن است باعث كمك به بهبود بثورت شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود. از دادن غذاهايي كه موجب اسهال مي شوند به كودك خودداري كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر با درمان در منزل بثور در عرض يك هفته ناپديد نشود.

اگر يكي از موارد زير هنگام درمان رخ دهد:

_ تب

_ بروز جوش هاي چركي در ناحيه بثور

_ ضعيف شدن جريان ادرار در شيرخوار پسر

_ اطراف سوراخ تناسلي شيرخوار دختر به هم بچسبد

- اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

برونشكتازي

(نام لاتين: bronchiectasis.)

توضيح كلي

برونشكتازي عبارت است از يك نوع بيماري ريوي كه در آن لوله هاي نايژه اي به طور مزمن بسته و ترشحات ضخيم در آنها جمع مي شود. عفونت ثانويه به اين بيماري به دفعات رخ مي دهد. اين بيماري مسري نيست مگر اينكه بيماري سل نيز همراه آن وجود داشته باشد.

علايم شايع

سرفه مكرر همراه با خلط بد بو، سبز يا زرد (گاهي رگه هاي خون نيز در خلط ديده مي شود).

عفونت مكرر ريه

تنگي نفس نفس بدبو

احساس ناخوشي عمومي

خستگي مكرر

كم خوني (شايع است

علل

آسيب به لوله هاي نايژه اي كوچك

اين آسيب ممكن است در عرض چند سال به وجود آمده و توسعه يابد. علل شايع آسيب عبارتند از:

سيگار كشيدن

عفونت هاي ريوي مكرر

برونشيت مزمن

آلرژي ها؛ دود يا گرد و غبار

استنشاق يك جسم خارجي

بيماري سل سرطان يا آبسه ريه

عفونت قارچي

عوامل افزايش دهنده خطر

سيگار كشيدن

تغذيه نامناسب

چاقي

سابقه خانوادگي بيماري سل

خستگي يا كار زياد

قرار گرفتن در معرض مواد آلرژي زا

هواي سرد و مرطوب

پيشگيري

هيچگاه سيگار نكشيد.

در صورت بروز عفونت ريوي حتماً به پزشك مراجعه كنيد.

حتي المقدور از عوامل خطر دوري كنيد.

واكسن آنفلوآنزا و ذات الريه تزريق كنيد.

عواقب مورد انتظار

اغلب بيماران با درمان مي توانند زندگي تقريباً طبيعي و بدون ناتواني و معلوليت عمده داشته باشند.

عوارض احتمالي

بيماري انسدادي مزمن ريه

ذات الريه مكرر

تخريب بافت ريه

درمان

اصول كلي

- آزمايشات تشخيصي ممكن است شامل موارد زير باشند: عكسبرداري از ريه ها، عكس برداري از نايژه ها، كشت خلط برونكوسكپي (ديدن نايژه ها از داخل توسط يك لوله كه سر آن منبع نور و دوربين نصب شده است .

- هيچگاه سيگار نكشيد.

- روش تخليه ترشحات و خلط را با استفاده از تغيير وضعيت بدن فرا بگيريد و اين كار را روزانه دو بار انجام دهيد.

- زير پايه هاي جلويي تخت را 5/12-5/7 سانتيمتر بالا بياوريد تا ترشحات مخاطي در لوب هاي تحتاني ريه ها جمع نشوند.

- اگر در محل كار شما آلودگي هوا شديد است حتي الامكان سعي كنيد كه كمتر در معرض اين هوا قرار گيريد، و اگر لازم بود، شغل خود را عوض كنيد.

- در خانه سيستم تهويه مطبوع فيلتردار و با

كنترل رطوبت نصب كنيد.

- اگر كارهايي چون فرياد زدن خنديدن با صداي بلند، گريه كردن فعاليت شديد، يا تغييرات ناگهاني دماي محيط موجب بروز حملات سرفه شوند، از آنها اجتناب كنيد.

- بهداشت دندان و دهان را دقيقاً رعايت كنيد.

- اگر سابقه آلرژي داريد، سعي كنيد در معرض موارد آلرژي زا قرار نگيريد.

- عمل جراحي براي درآوردن نواحي آسيب ديده مجزا در ريه (به ندرت

داروها

آنتي بيوتيك براي ده روز ماهانه در صورتي كه عفونت باكتريايي باعث برونشكتازي شده باشد، يا موجب بروز ذات الريه يا برونشيت حاد شده باشد.

داروهاي گشادكننده نايژه براي گشاد كردن راه هاي هوايي

اكسپكتورانت براي رقيق و نرم كردن ترشحات

فعاليت

تا حد امكان فعاليت خود را حفظ كنيد.

رژيم غذايي

مايعات بيشتر بنوشيد. روزانه حداقل 8 ليوان آب بنوشيد. اين كار موجب رقيق شدن ترشحات و آسان تر شدن تخليه آنها با سرفه مي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم برونشكتازي را داريد.

اگر پس از تشخيص دچار علايم عفونت ريوي يا برونشيت شده ايد. اين علائم شامل:

-اگر شما دچار تب شده ايد.

- اگر خلط خوني خلط علي رغم درمان ضخيم تر شود؛ يا با تخليه وضعيتي رنگ مقدار، يا خصوصيات خلط تغيير يابد.

- اگر درد سينه افزايش يابد.

- اگر تنگي نفس بدون سرفه يا در زمان استراحت رخ دهد.

برونشيت حاد

(نام لاتين: bronchitis acute)

توضيح كلي

برونشيت حاد عبارت است از التهاب راه هاي هوايي (ناي نايژه ها؛ برونشيول ها) ريه برونشيت حاد شروعي ناگهاني دارد و براي

مدت كوتاهي باقي مي ماند. اين در حالي است كه برونشيت مزمن سال ها باقي مي ماند و طي سال ها عود آن ادامه دارد.

علايم شايع

سرفه اي كه در ابتدا بدون خلط يا همراه با خلط ناچيز است اما بعد از آن خلط دار مي شوند.

. تب خفيف (معمولاً كمتر از 3/38 درجه سانتيگراد.

. احساس سوزش در قفسه سينه يا احساس فشار پشت جناغ

. خس خس سينه يا مشكل و ناراحتي در تنفس (گاهي

علل

عفونت توسط يكي از ويروس هاي تنفسي اغلب موارد برونشيت حاد به دنبال حضور ويروس سرماخوردگي در بيني و گلو و گسترش بيماري به مجاري هوايي رخ مي دهد. بروز يك عفونت باكتريايي ثانويه در زمينه عفونت ويروسي امري شايع است

التهاب ريه ناشي از استنشاق هوايي كه حاوي مواد تحريك كننده است مثلاً دودها يا بخارات شيميايي (آمونياك ، دودها يا بخارات اسيدي گرد و غبار، يا دود سيگار

عوامل افزايش دهنده خطر

بيماري انسدادي مزمن ريه

سيگار كشيدن

هواي سرد و مرطوب

تغذيه نامناسب

وجود يك بيماري اخير كه مقاومت را كاهش داده باشد

زندگي در هواي با آلودگي زياد

در افراد مسن و نيز خردسالان

پيشگيري

از تماس نزديك با افرادي كه برونشيت دارند خودداري كنيد.

سيگار نكشيد.

اگر با مواد شيميايي گرد و غبار، يا ساير مواد تحريك كننده ريه سروكار داريد، از ماسك مناسب استفاده كنيد.

عواقب مورد انتظار

با درمان معمولاً در عرض يك هفته خوب مي شود. موارد عارضه دار معمولاً در عرض دو هفته با دارو خوب مي شوند.

عوارض احتمالي

عفونت باكتريايي ريه (انواع ذات الريه

برونشيت مزمن ناشي از تكرار برونشيت حاد

امكان

دارد سرفه تا چندين هفته پس از بهبود اوليه باقي بماند.

جمع شدن مايع در فضاي جنب (فضاي دو ريه (ناشي از التهاب پرده جنب [ پرده پوشاننده ريه ]) (به ندرت

درمان

اصول كلي

تشخيص معمولاً بر اساس علايم داده مي شود، اما امكان دارد كشت خلط نيز براي بررسي عفونت باكتريايي انجام شود.

درمان با هدف تخفيف علايم صورت مي گيرد، مگر اينكه علايم عفونت باكتريايي ثانويه نيز وجود داشته باشد: خلط سبز رنگ تب بالاي 3/38 درجه سانتيگراد يا بدتر شدن علايم اوليه

اگر سيگاري هستيد، حداقل به هنگام بيماري سيگار نكشيد. سيگار كشيدن به هنگام بيماري باعث تأخير در بهبودي و افزايش احتمال بروز عوارض مي شود.

رطوبت هوا را افزايش دهيد؛ مرتب حمام آب گرم بگيريد؛ در كنار تخت خود يك دستگاه بخور بگذاريد. دستگاه بخور را هر روز تميز كنيد.

داروها

براي ناراحتي خفيف مي توانيد از استامينوفن براي كاهش تب و داروهاي ضد سرفه استفاده كنيد. از داروهاي ضد سرفه تنها زماني استفاده كنيد كه سرفه بدون خلط باشد. توجه داشته باشيد كه متوقف كردن سرفه به طور كامل مي تواند خطرناك باشد، زيرا اين كار موجب تجمع ترشحات مخاطي و مواد تحريك كننده در لوله هاي نايژه اي مي شود. با گير افتادن اين ترشحات احتمال بروز ذات الريه افزايش و تبادل اكسيژن در ريه ها كاهش مي يابد.

ساير داروهاي احتمالي عبارتند از: آنتي بيوتيك ها براي مبارزه با عفونت هاي باكتريايي و اكسپكتورانت ها براي نرم و رقيق كردن ترشحات مخاطي تا آنها را راحت تر بتوان تخليه كرد.

فعاليت

تا زماني كه درجه حرارت بدنتان به حد طبيعي بازنگشته در رختخواب استراحت كنيد. سپس با

رو به بهبود گذاشتن علايم فعاليت هاي عادر خود را به تدريج از سر گيريد.

رژيم غذايي

هيچ رژيم خاصي توصيه نمي شود. روزانه حداقل 10-8 ليوان آب بنوشيد. با اين كار ترشحات مخاطي نرم و رقيق مي شوند و آنها را راحت تر مي توان با سرفه خارج كرد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده علايم برونشيت داريد.

اگر يكي از مشكلات زير به هنگام بيماري بروز مي كند:

_ تب بالا و لرز

_ درد سينه

_ خلط ضخيم شده تغيير رنگ داده يا داراي رگه هاي خوني

_ تنگي نفس حتي به هنگام استراحت

_ استفراغ

برونشيت مزمن

(نام لاتين: bronchitis chronic)

توضيح كلي

برونشيت مزمن عبارت است از التهاب مزمن و تخريب لوله هاي نايژه اي با يا بدون حضور عفونت فعال اين بيماري به طور شايع با سيگار كشيدن ارتباط دارد.

علايم شايع

سرفه مكرر، يا حمله سرفه هاي پشت سر هم

تنگي نفس

ضخيم بودن خلط و مشكل در تخليه آن با سرفه ميزان و توليد خلط بسته به وجود يا عدم وجود عفونت متغير است

علل

تحريك يا عفونت مكرر لوله هاي نايژه اي كه موجب مي شود لوله هاي نايژه اي ضخيم شده فضاي درون آنها كه محل عبور هوا است باريكتر شده و خاصيت ارتجاعي آنها كاهش يابد. مواد تحريك كننده عبارتند از موارد آلرژي زا، آلودگي هوا و دود سيگار

عوامل افزايش دهنده خطر

سيگار كشيدن (بزرگترين عامل خطر)

هرگونه بيماري ريوي كه باعث كاهش مقاومت شده باشد.

سابقه خانوادگي بيماري سل يا ساير بيماري هاي دستگاه تنفسي

قرار گرفتن در معرض آلودگي هوا

تغذيه نامناسب

چاقي

زندگي در خانوار يا محله شلوغ

پيشگيري

سيگار نكشيد. سيگار كشيدن مهمترين عامل خطري است كه مي توان از آن اجتناب كرد.

از قرار گرفتن در معرض دودها يا بخارات تحريك كننده در محيط خودداري كنيد.

در صورت بروز عفونت تنفسي سريعاً به پزشك خود مراجعه كنيد.

عواقب مورد انتظار

برونشيت مزمن معمولاً با درمان خوب مي شود، اگر سيگاري نباشيد و بيماري مزمن زمينه ساز مثل نارسايي احتقاني قلب برونشكتازي يا بيماري سل نداشته باشيد.

اگر سيگاري هستيد و آن را ترك نكنيد، يا مبتلا به يك بيماري مزمن زمينه ساز باشيد، برونشيت مزمن معمولاً اميد به زندگي را كاهش مي دهد.

عوارض احتمالي

ذات الريه مكرر

بيماري انسدادي مزمن ريه كه علاج ناپذير است خصوصيات آن عبارتند از تنگي نفس مزمن بنفش شدن لب ها و ناخن ها، و نهايتاً ضرورت استفاده از اكسيژن

درمان

اصول كلي

- بسياري از بيماري هاي ريوي و قلبي علايمي مشابه با علايم برونشيت مزمن دارند. با كمك آزمايشات تشخيصي مي توان اين بيماري ها را رد كرد و به تشخيص رسيد.

- با درمان بيماري خوب نمي شود، اما علايم بيماري تخفيف يافته و از بروز عوارض جلوگيري مي شود.

- سيگار كشيدن را ترك كنيد.

- اگر در جايي زندگي يا كار مي كنيد كه آلودگي هوا شديد است حتي المقدور از آن اجتناب كنيد يا آلودگي آن را كاهش دهيد. به فكر تغيير شغل و نصب سيستم تهويه مطبوع فيلتردار و با قابليت كنترل رطوبت در منزل خود باشيد.

- از قرار گرفتن در معرض تغييرات دمايي ناگهاني يا هواي سرد و مرطوب خودداري كنيد.

- اگر كارهايي مثل فرياد

زدن بلند خنديدن گريه كردن و فعاليت بدني باعث بروز حملات سرفه شوند، از آنها خودداري كنيد.

- روش تخليه نايژه و تنفس عميق را ياد بگيريد و اجرا كنيد.

- زير پايه هاي جلويي تخت را در حدود 5/12 سانتي متر بالا آوريد.

داروها

از داروهاي ضد سرفه استفاده نكنيد؛ اين داروها باعث بدتر شدن برونشيت مزمن مي شوند.

آنتي بيوتيك ها براي مبارزه با عفونت مزمن يا مكرر

اكسپكتورانت ها براي نرم و رقيق كردن ترشحات

داروهاي گشادكننده نايژه براي باز كردن لوله هاي نايژه اي

امكان دارد برحسب مورد، داروهايي براي درمان افسردگي يا اضطراب شديد تجويز شوند.

فعاليت

هيچ گونه محدوديتي براي آن وجود ندارد. مصرف مايعات را به 10-8 ليوان آب در روز افزايش دهيد تا ترشحات ريوي رقيق تر شوند.

رژيم غذايي

رژيم غذايي هيچ محدوديتي ندارد. جهت حفظ ضخامت ترشحات ريه روزانه 8 تا 10 ليوان آب نبوشيد.

در اين شرايط به پزشك خو مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم برونشيت مزمن را داريد.

- اگر تب يا استفراغ رخ دهد.

- اگر در خلط خون ظاهر شود.

- اگر درد سينه افزايش يابد.

- اگر تنگي نفس حتي در حالت استراحت يا هنگامي كه سرفه نمي كنيد، وجود داشته باشد.

- اگر خلط علي رغم تلاش براي رقيق كردن آن ضخيم تر شود.

برونشيوليت

(نام لاتين: bronchiolitis)

توضيح كلي

برونشيوليت عبارت است از التهاب برونشيول ها (كوچكترين شاخه هاي درخت تنفسي . برونشيول ها هوا را از لوله هاي نايژه اي به كيسه هاي هوايي ميكروسكپي در ريه ها انتقال مي دهند. تبادل اكسيژن با خون در كيسه هاي هوايي انجام مي گيرد. برونشيوليت عمدتاً در شيرخواران و خردسالان رخ مي دهد.

توجه داشته باشيد كه برونشيوليت ممكن است با استنشاق اجسام خارجي به درون ريه اشتباه گرفته شود.

علايم شايع

بروز مشكل ناگهاني در تنفس البته معمولاً قبل از آن يك سرماخوردگي و سرفه خفيف وجود داشته است خصوصيات مشكل ناگهاني تنفسي عبارتند از:

خس خس سينه

تنفس تند و سطحي (80-60 بار در دقيقه

به درون كشيده شدن فضاهاي بين دنده اي و نيز شكم (حركات الاكلنگي

تب (گاهي

كم آبي بدن

آبي شدن پوست يا ناخن ها (در موارد شديد)

علل

عفونت ويروسي معمولاً با ويروسي تحت عنوان ويروس سنسيشيال تنفسي

بعضي از خردسالان پس از هر سرماخوردگي دچار برونشيوليت مي شوند.

برونشيوليت مسري است و اغلب همه گير مي شود.

عوامل افزايش دهنده خطر

وجود يك بيماري كه مقاومت را پايين آورده باشد، به خصوص عفونت تنفسي

سابقه خانوادگي آلرژي

محيط مهد كودك

مواجه با يك فرد بيمار

پيشگيري

از دستگاه بخور در اتاق كودك استفاده نماييد. در مورد كودك مستعد به برونشيوليت هر شب از دستگاه بخور به هنگام عفونت تنفسي و پس از آن استفاده نماييد.

دقت كنيد كه كودك در چه شرايطي مستعد بروز برونشيوليت است مثلاً اگر بازي در هواي خنك شب هنگام باعث حمله كودك مي شود، از آن اجتناب كنيد.

مواجهه كودك را با جمع كمتر كنيد، به خصوص جمع بچه هاي ديگر، تا به اين ترتيب احتمال سرماخوردگي و بروز برونشيوليت كمتر شود.

عواقب مورد انتظار

با درمان معمولاً در عرض 7 روز خوب مي شود. نتايج بعضي از مطالعات نشاندهنده اين است كه شيرخواراني كه پيش از 2 سالگي 2 بار يا بيشتر دچار برونشيوليت شده

باشند، با احتمال بيشتري دچار آلرژي و آسم خواهند شد.

عوارض احتمالي

ندرتاً آسيب دايمي به ريه ها كه منجر به برونشيت مزمن روي هم خوابيدن بخشي كوچكي از ريه برونشكتازي ذات الريه مكرر، و ندرتاً بيماري انسدادي مزمن ريوي مي شود.

درمان

اصول كلي

رطوبت اتاق كودك را حد امكان بالا نگاه داريد، ترجيحاً با يك دستگاه بخور. دستگاه را روزانه تميز كنيد. اگر دستگاه بخور نداريد، آب سرد و گرم را در حمام باز كنيد و پنجره ها و درها را ببنديد، تا به اين ترتيب رطوب هوا اتاق زياد شود. كودك در اين اتاق ، به خصوص قبل از خواب نگاه داريد. اگر كودك در شب با خس خس سينه يا تنگي نفس برمي خيزد، اكسيژن درماني (در موارد شديد) انجام دهيد.

داروها

آنتي بيوتيك ها براي مبارزه با عفونت باكترياي ثانويه

داروهاي ضد ويروس ممكن است در موارد شديد كمك كننده باشند.

داروهاي گشادكننده نايژه نيز ممكن است كمك كننده باشند.

فعاليت

كودك را تا 48 ساعت پس از رفع علايم وادار به استراحت كنيد. پس از آن كودك مي تواند تدريجاً فعاليت هاي عادي خود را از سر گيرد.

رژيم غذايي

مرتباً به كودك نوشيدني هاي صاف بدهيد مثل آب چاي نوشيدني هاي گازدار، ليموناد، سوپ گوشت رقيق شده آب ميوه يا ژلاتين رقيق شده

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم برونشيوليت را داريد.

- اگر علايم علي رغم درمان در عرض 4 ساعت رو به بهبودي نگذاشته است

- اگر درجه حرارت (مقعدي تا 3/38 درجه سانتيگراد يا بالاتر افزايش يابد. تنفس

مشكل تر مي شود.

اگر سرفه اي آغاز شود كه با خلط خوني همراه باشد.

- اگر پوست لب ها يا ناخن ها به رنگ آبي تيره درآيند.

- اگر كودك بي حال و خواب آلوده شود.

بسته شدن مجراي گوش توسط موم گوش

(نام لاتين: earwax blockage)

شرح بيماري

بسته شدن مجراي گوش توسط موم گوش عبارت است از توليد بيش از اندازه موم گوش (سرومن ، كه باعث بسته شدن مجراي خارجي گوش شود. موم گوش توسط غده هاي موجود در مجراي گوش توليد مي شود و نقش محافظت از مجراي خارجي گوش را بر عهده دارد. مجراي خارج گوش از پرده گوش به محيط بيرون از گوش كشيده شده است ميزان توليد موم در افراد مختلف متفاوت است در بعضي از افراد، موم آنقدر كم توليد مي شود كه هيچگاه به طور محسوس در گوش جمع نمي شود. اما در بعضي از افراد، توليد موم آنقدر زياد است كه هر چند ماه مجراي گوش را كاملاً مسدود مي كند.

علايم شايع

كاهش شنوايي

گوش درد

احساس گرفتگي و بسته شدن گوش

وزوز گوش

علل

توليد بيش از اندازه موم توسط غده هاي موجود در مجراي خارجي گوش

عوامل تشديد كننده بيماري

قرار گرفتن در معرض گرد و غبار يا خرابه

سابقه خانوادگي توليد زياد موم گوش

آب رفتن به داخل گوش كه مي تواند باعث تورم موم گوش شود.

استفاده از گوش پاك كن براي تميز كردن مجراي خارجي گوش

پيشگيري

از بودن در جاهايي كه گرد و غبار هوا زياد است يا خرابه ها خودداري كنيد. بودن در اين نوع مكان ها باعث توليد بيش از اندازه موم گوش مي شود. اگر مجبور هستيد در مكان هاي پر گرد و غبار حضور

داشته باشيد، از گوش پنبه استفاده كنيد.

ريختن ماهانه 2-1 قطره گليسيرين در گوش ممكن است موم را نرم كرده از بروز مجدد انسداد جلوگيري كند.

عواقب مورد انتظار

موم گوش را مي توان درآورد، اما در بعضي از موارد نياز به صبر وجود دارد.

عوارض احتمالي

عفونت گوش

آسيب به پرده گوش

درمان

اصول كلي

براي درآوردن موم درمنزل

قطره گوش مخصوص نرم كردن موم تهيه كنيد.

طور دراز بكشيد كه گوش بسته شده به سمت سقف باشد.

بالاي گوش را با ملايمت به بالا و عقب بكشيد.

قطره را طبق راهنما در گوش بريزيد.

بگذاريد قطره ها 20 دقيقه در گوش باقي بمانند. حتي المقدور در حالت درازكش بمانيد. در آخر مقداري پنبه در گوش خود بگذاريد.

بنشينيد و مقداري به سمت گوش بسته شده خم شويد.

از سرنگ براي وارد كردن آب گرم با محلول آب گرم و آب اكسيژنه به نسبت يك به يك به درون گوش استفاده كنيد. اين كار بايد با ملايمت انجام شود.

شستشوي گوش را تا زماني كه احساس كنيد گوش پاك شده است ادامه دهيد. اگر گوش پاك نشد، به پزشك خود مراجعه كنيد تا موم را با گيره فورسپس يا با مكش درآورد.

تلاش نكنيد موم را با يك تكه چوب يا گوش پاك كن درآوريد. با اين كار ممكن است پرده گوش پاره شود يا مجراي گوش عفونت كند. توجه داشته باشيد كه اگر پرده گوش پاره شده است هيچ تلاشي براي درآوردن موم نكنيد و به پزشك مراجعه كنيد.

داروها

براي درد خفيف مي توان از استامينوفن استفاده كرد.

فعاليت در

زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم بسته شدن مجراي گوش توسط موم گوش را داريد به طوري كه علي رغم اجراي روش مشروح در قسمت درمان باز نشود.

اگر بسته شدن گوش در يك كودك زير 14 سال رخ دهد.

اگر همراه بسته شدن گوش تب و گوش درد وجود داشته باشد. در اين حالت گوش را شستشو ندهيد.

بلاستوميكوز

(نام لاتين: blastomycosis)

شرح بيماري

بلاستوميكوز عبارت است از يك بيماري عفوني قارچي كه در ريه ها پديدار مي شود. گاهي از راه خون به ساير نقاط بدن به خصوص پوست گسترش مي يابد. بلاستوميكوز مستقيماً از انسان به انسان انتقال پيدا نمي كند، اما امكان دارد از راه گاز گرفتن سگ هاي بيمار انتقال يابد. عفونت مي تواند در ريه ها، دهان پوست و بافت هاي زير پوستي پروستات و اپيديدم گسترش پيدا كند.

علايم شايع

علايم ممكن است به آهستگي آغاز شوند، يا برعكس عفونت ممكن است خيلي ناگهاني خود را نشان دهد.

سرفه كه امكان دارد خشك و بدون خلط يا خلط دار باشد.

درد قفسه سينه

لرز، تب و عرق ريزش فراوان

تنگي نفس

خستگي بي اشتهايي

ضايعات پوستي يا آبسه در صورت درگيري پوست

علل

عفونت با قارچ بلاستوميسِس درماتيتيديس ، كه در چوب و خاك پيدا مي شود. امكان دارد ارتباطي باخانه سگ هاي آبي وجود داشته باشد. ضايعات پوستي عمدتاً در باغبانان يا كشاورزان رخ مي دهد، اما منشأ اصلي اين قارچ در طبيعت

هنوز مشخص نشده است

عوامل تشديد كننده بيماري

باغباني و كشاورزي

ديابت شيرين

مصرف داروهاي سركوب كننده ايمني

پيشگيري

در حال حاضر نمي توان از آن پيشگيري كرد.

عواقب مورد انتظار

اين قارچ مي تواند باعث بيماري شديد و ناتوان كننده شود، كه بدون درمان ممكن است مرگبار باشد. با درمان مجدانه معمولاً در عرض چند هفته معالجه مي شود.

عوارض احتمالي

گسترش به ساير نقاط بدن كه باعث بيماري جدي و احياناً مرگ مي شود. در اثر گسترش عفونت امكان دارد علايم زير ظاهر شوند:

درد در استخوان هاي دراز

ضايعات پوستي كه اول به صورت جوش هاي كوچك غيرچركي يا چركي در نواحي باز بدن پديدار مي شوند. اين جوش ها به آهستگي گسترش مي يابند. با گذشت زمان ضايعات تبديل به زخم هاي دلمه بسته مي شوند كه حاشيه آنها فرو رفته و رنگ بنفش رو به قرمز است

تورم كيسه بيضه و ظاهر شدن برجستگي هاي دردناك و حساس به لمس روي آن

درمان

اصولي كلي

ممكن است آزمايشات تشخيصي شامل موارد زير باشند: كشت از ضايعات پوستي چرك خلط يا ترشحات ريوي نمونه برداري از بافت پوست يا ريه عكس قفسه سينه و ساير آزمايشات

درمان با دارو. در صورت لزوم ساير اقدامات حمايتي انجام مي پذيرد.

بيمار معمولاً در بيمارستان بستري مي شود و درمان در آنجا آغاز مي شود.

استفاده از گرما شايد درد مفصلي را تخفيف دهد.

بيمار بايد روزانه وزن شود و مقادير آن در يك برگه ثبت گردد. در صورت كاهش وزن بدون توجيه بايد به گسترش يافتن عفونت مشكوك شد.

بيمار حتماً بايد به قرارهاي ملاقاتي كه جهت پيگيري

وضع وي ترتيب داده مي شود پايبند باشد. بررسي اينكه آيا درمان اثربخش بوده است يا خير، و نيز بررسي وجود اثرات جانبي داروها اهميت زيادي دارند.

داروها

داروهاي ضد قارچ داروهاي انتخابي براي مبارزه با اين بيماري هستند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

به هنگام مرحله حاد بيماري در رختخواب استراحت كنيد. با برگشت تدريجي قواي جسماني فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي خود را تدريجاً از سر گيريد.

رژيم غذايي

هيچ رژيم خاصي توصيه نمي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه كنيد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم بلاستوميكوز را داريد.

اگر يكي از مشكلات زير به هنگام درمان رخ دهد: كاهش وزن تب اسهالي كه با درمان هاي خانگي قابل كنترل نباشد، سردرد شديد و سختي گردن

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل كنترل شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان عوارض جانبي به همراه دارند.

بلفاريت

(نام لاتين: blepharitis)

توضيح كلي

بلفاريت عبارت است از التهاب لبه پلك هاي چشم امكان دارد التهاب در خود پلك ها، مژه ها، غدد ميبومين (غددي كه ترشحات آنها پلك را مي پوشاند و حركت آن را تسهيل مي كند) و ملتحمه چشم (روي سفيدي چشم نيز گسترش يابد.

علايم شايع

قرمزي و وجود پوسته هاي روغني روي لبه پلك

ريختن مژه ها

وجود زخم هاي كوچك روي پلك اگر لبه پلك زخم شود، روي اين زخم ها دلمه بسته خواهد شد. اگر اين دلمه ها برداشته شوند، خونريزي رخ خواهد داد.

تحريك و اذيت شدن چشم در صورتي كه پوسته هاي لبه پلك به درون چشم بيافتند.

احساس اينكه چيزي

در چشم وجود دارد. در اين حالت چشم دچار خارش سوزش قرمزي تورم پلك حساسيت به نور زياد، و اشك ريزش مي شود.

خارج شدن ترشح از پلك ها، كه باعث به هم چسبيدن مژه ها در هنگام خواب مي شود.

حساسيت به نور

علل

عفونت باكتريايي معمولاً استافيلوككي در فوليكول هاي مژه ها و غدد ميبومين

واكنش آلرژيك (تنها در مواردي كه التهاب زياد جدي نيست .

شپش بدن (نادر است .

عوامل افزايش دهنده خطر

سن بيش از 60 سال

سابقه درماتيت سبورئيك روي پوست سر و ساير نقاط بدن

مواجهه با مواد شيميايي يا ساير مواد تحريك زاي محيطي

زندگي در يك خانه پر جمعيت يا در شرايط بد بهداشتي

تغذيه نامناسب

سركوب ايمني به دليل بيماري يا دارو

ديابت شيرين (مرض قند)

آكنه روزاسه

پيشگيري

دستان خود را مرتب بشوييد و با حوله تميز خشك كنيد.

از بودن در محيط هايي كه داراي گرد و غبار يا ساير مواد تحريك زا هستند خودداري كنيد.

از مواد آرايشي كه خاصيت آلرژي زايي كمي دارند استفاده كنيد.

سبوره پوست سر را با شامپوهاي حاوي دارو كنترل كنيد.

عواقب مورد انتظار

امكان دارد بلفاريت مقاومت سرسختانه اي به درمان نشان دهد، اما گاهي در عرض 12-8 ماه معالجه مي شود. البته عود آن شايع است

عوارض احتمالي

از دست دادن مژه ها

زخم شدن قرنيه (چشم ها را بايد پوشاند)

تشكيل جوشگاه روي پلك

گل مژه

رشد مژه ها در جهت غيرطبيعي

درمان

اصول كلي

از پارچه يا حوله آب گرم براي كاهش التهاب و تسريع بهبودي استفاده كنيد. پارچه يا حوله را حدود 20 دقيقه روي چشم بگذاريد، و بعد حداقل يك

ساعت به چشم خود استراحت بدهيد. به هر تعداد دفعه كه لازم است اين كار را تكرار كنيد.

پوسته ها را به طور روزانه از روي پلك برداريد.

از مصرف مواد آرايشي چشمي تا زماني كه التهاب رفع نشده است خودداري كنيد.

تا زماني كه بيماري به طور كامل درمان نشده است از استفاده از لنزهاي تماسي نرم خودداري كنيد.

داروها

پماد يا قطره آنتي بيوتيكي كه امكان دارد حاوي داروهاي كورتيزوني نيز باشد.

در موارد شديد، مثلاً زماني كه آكنه روزاسه نيز وجود دارد، امكان دارد داروي خوراكي نيز تجويز شود.

فعاليت

هيچ محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

هيچ رژيم غذايي خاصي توصيه نمي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم بلفاريت را داريد.

اگر در چشم خود درد احساس مي كنيد.

اگر بينايي شما تغيير كرده است

اگر دچارعلايم جديد و غيرقابل كنترل شده ايد داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

به هم خوردن تعادل كلسيم خون

(نام لاتين: calcium imbalance)

توضيح كلي

به هم خوردن تعادل كلسيم خون كلسيم يكي از اجزاي معدني خون است كه به تنظيم ضربان قلب انتقال پيام هاي عصبي انقباض عضلات و تشكيل استخوان و دندان ها كمك مي كند. افزايش يا كاهش غلظت كلسيم خون مي تواند مشكلات جدي و گاهي تهديدكننده زندگي به بار آورد، به نحوي كه غشاهاي تمام سلول هاي بدن عضلات استخوان ها، غدد پاراتيروييد و هورمون هاي پاراتيروييدي (كه تنظيم كننده جذب و استفاده از كلسيم هستند) همگي تحت تأثير قرار مي گيرند.

علايم شايع

كاهش غلظت كلسيم خون

اسپاسم

پرش يا كرامپ عضلاني

بي حسي و سوزن سوزن در دست ها و پاها

تشنج

نامنظمي ضربان قلب

افزايش فشار خون

افزايش غلظت كلسيم خون

افسردگي دليريوم گيجي

تشنج و اغماء (تنها در بدترين موارد)

بي حالي و خواب آلودگي

بي اشتهايي

استفراغ و اسهال

كم آبي بدن و تشنگي

نامنظمي ضربان قلب

كاهش فشار خون

علل

كاهش غلظت كلسيم خون

كاهش فعاليت غدد پاراتيروييد به علت بيماري يا آسيب به هنگام جراحي در گردن

دريافت ناكافي كلسيم و ويتامين _ د در رژيم غذايي

سوءجذب از دستگاه گوارشي (معمولاً بدون علت مشخص

پانكراتيت (التهاب لوزالمعده

نارسايي كليه

سوختگي يا عفونت شديد

كاهش غلظت منيزيم خون

افزايش غلظت كلسيم خون

وجود شكستگي هاي متعدد و استراحت طولاني مدت در تخت

تومورهاي خوش خيم يا بدخيمي كه استخوان را تخريب مي كنند.

پركاري غدد پاراتيروييد

ميلوم متعدد

عوامل افزايش دهنده خطر

كاهش غلظت كلسيم خون

مصرف بعضي از داروها، از جمله ديورتيك هاي تيازيدي و مسدودكننده هاي كانال كلسيمي

آسيب سرطان يا جراحي غده تيروييد يا غدد پاراتيروييد

افراط در مصرف الكل كه باعث نامناسب بودن تغذيه مي شود.

افزايش غلظت كلسيم خون

تغذيه نامناسب به خصوص مصرف بيش از اندازه محصولات لبني يا آنتي اسيدهاي حاوي كلسيم زياد

عدم فعاليت يا استراحت طولاني مدت در رختخواب به هر علت

تزريق مكرر خون حاوي سيترات

بيماري مزمن كليه

پيشگيري

از آنتي اسيدهاي حاوي كلسيم به صورت مرتب استفاده نكنيد.

داشتن يك رژيم طبيعي و متعادل

هيچ گاه الكل ننوشيد.

عواقب مورد انتظار

اغلب موارد با درمان در عرض يك هفته معالجه مي شوند، مگر اينكه علت به هم خوردن تعادل كلسيم خون

سرطان باشد.

عوارض احتمالي

ايست قلبي

شكستگي استخوان هاي ضعيف

سنگ كليه (در موارد افزايش غلظت كلسيم خون

زخم معده و اثني عشر (در موارد افزايش غلظت كلسيم خون

درمان

اصول كلي

آزمايشات تشخيصي ممكن است شامل آزمايش خون از نظر سطح كلسيم نوار قلب و عكسبرداري از استخوان ها باشد.

پيش از اينكه برنامه درماني براي پيشگيري از عود مشكل طرح ريزي شود، بايد علت زمينه ساز معلوم شود.

داروها

در حالت كاهش غلظت كلسيم خون گلوكونات يا كربنات كلسيم وريدي

در حالت افزايش غلظت كلسيم خون محلول سالين داخل وريدي و ديورتيك هاي قوس هنله (مثل فورسمايد ] لازيكس [ و اسيد اتاكرينيك

فعاليت

پس از شروع درمان با رو به بهبود گذاشتن علايم فعاليت هاي عادي خود را از سر گيريد.

رژيم غذايي

در موارد كاهش خفيف غلظت كلسيم خون از مكمل كلسيمي و ويتامين _ د استفاده نماييد. شير و محصولات لبني نيز بيشتر مصرف كنيد.

در موارد افزايش خفيف غلظت كلسيم خون مصرف محصولات لبني و آنتي اسيدهاي حاوي كلسيم را محدود كنيد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم به هم خوردن تعادل كلسيم خون را داريد.

اگر پس از آغاز درمان علايم بدتر شوند يا رو به بهبود نگذارند.

بوتوليسم

(نام لاتين: botulism)

توضيح كلي

بوتوليسم عبارت است از يك نوع مسموميت غذايي جدي ولي غير مسري كه معمولاً در اثر خوردن غذاي آلوده به سمي كه شديداً دستگاه عصبي را متأثر مي سازد، رخ مي دهد. مسموميت با اين سم به دو شكل ديگر نيز

به وجود مي آيد، بوتوليسم ناشي از زخم و بوتوليسم شيرخواران بوتوليسم اصولاً دستگاه عصبي مركزي و دستگاه عضلاني را تحت تأثير قرار مي دهد.

علايم شايع

علايم زير معمولاً 36-18 ساعت پس از خوردن غذاي آلوده رخ مي دهند:

تار شدن ديد، يا دو تا ديدن

افتادن پلك هاي چشم

خشك شدن دهان

خورده خورده صحبت كردن

مشكل در قورت دادن غذا يا مايعات

استفراغ و اسهال

ضعف دست ها يا پاها، كه نهايتاً ممكن است به فلج نيز بيانجامد.

تب وجود ندارد.

توانايي هاي ذهني دچار اختلال نمي شوند. علايم زير در شيرخواران رخ مي دهند:

يبوست شديد

گريه ضعيف

ناتواني در مكيدن پستان مادر

علل

عفونت غذاها (عمدتاً كنسروي با باكتري كلستريديوم بوتولينوم اين باكتري در غذاي آلوده يا خوب پخته نشده رشد مي كند. با رشد اين باكتري در غذا، سم قدرتمندي توليد و ترشح مي شود كه توانايي جذب از دستگاه گوارش و گسترش به دستگاه عصبي مركزي را دارد.

غذاهايي كه با احتمال بيشتري ممكن است باعث بوتوليسم شوند عبارتند از: سبزيجات و ميوه هايي كه در خانه كنسرو مي شوند، ماهي گوشت سوسيس خوب پخته نشده گوشت دوده داده و محصولات لبني

در شيرخواران زير يك سال عسل خام يا ساير غذاهاي پخته نشده ممكن است باعث بوتوليسم شوند.

اين باكتري امكان دارد زخم را نيز آلوده سازد و سم ترشح كند.

عوامل افزايش دهنده خطر

شيرخواران

كنسروهاي خانگي به خصوص بايد مراقب باقلا و لوبياي سبز بود.

پيشگيري

اگر قسمتي از قوطي كنسرو بيرون زده است يا اينكه محتويات آن رنگ يا بوي عجيبي دارند، اصلاً لب به آن نزنيد.

هيچگاه غذايي كه قطعاً مشخص نيست خوب پخته يا كنسرو شده است را نخوريد.

هيچگاه به شيرخواران غذاي حاوي عسل يا شربت هاي ضد سرفه ندهيد.

جوشاندن غذا مي تواند از بوتوليسم پيشگيري كند، اما بهتر است اطلاعات خود را در مورد جزئيات كنسرو كردن و پختن غذا به طريقه بي خطر، افزايش دهيد.

اگر مشكوك به بوتوليسم هستيد، با مركز بهداشت نزديك محل خود تماس بگيريد. در صورت قطعي شدن مسأله بايد از طريق رسانه ها اطلاع رساني كرد و غذاهاي آلوده را نيز از مغازه ها جمع آوري نمود.

عواقب مورد انتظار

با اقدام فوري پيامد بيماري خوب است هر چه قدر مقدار سم ورودي بيشتر باشد، علايم زودتر آغاز مي شوند و وضعيت بيمار نيز خطرناك تر خواهد بود. ميزان كلي مرگ ومير 25%-10% است

عوارض احتمالي

عفونت ريوي در اثر عدم توانايي در بلع مناسب غذا و ورد آن به ريه ها

نارسايي ريوي ناشي از ضعف عضلات تنفسي

مرگ

درمان

اصول كلي

بستري كردن بيمار جهت انجام مراقبت هاي ويژه امكان دارد بيمار به تهويه مكانيكي نياز پيدا كند.

اگر تنها چند ساعت از خوردن غذاي مسموم گذشته باشد، بيمار را وادار به استفراغ كنيد.

اگر مشكوك به بوتوليسم هستيد، در صورت امكان مقداري از غذاي آلوده را براي بررسي آزمايشگاهي در داخل يخچال نگهداري كنيد.

داروها

تزريق سرم ضد سم بوتوليسم جلوي بدتر شدن بيماري را مي گيرد. سرم ضد سم از سرم اسب مشتق مي شود، كه علي رغم اينكه زندگي فرد را ممكن است نجات دهد، اثرات جانبي جدي دارد.

فعاليت

به هنگام بستري بودن در بيمارستان استراحت در تخت لازم است پس از درمان

فعاليت هاي عادي را تدريجاً از سر گيريد.

رژيم غذايي

معمولاً تزريق مايعات و تغذيه داخل وريدي به هنگام بستري شدن بيمار لازم است زيرا بيمار در بلع مشكل دارد. پس از درمان رژيم غذايي خاصي توصيه نمي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم بوتوليسم را داريد. در اين حالت بلافاصله آمبولانس خبر كنيد. اين يك وضعيت اورژانس است

اگر ضعف تاري ديد يا خورده خورده صحبت كردن دوباره ظاهر شوند. بازگشت اين علايم ممكن است نشاندهنده نياز به درمان بيشتر باشد.

بورسيت

(نام لاتين: bursitis)

توضيح كلي

بورسيت عبارت است از التهاب بورس بورس يك كيسه نرم حاوي مايع است كه به عنوان يك بالشتك بين تاندون ها و استخوان ها عمل مي كند. بورس هايي كه معمولاً دچار التهاب مي شوند در نزديكي شانه آرنج زانو، لگن مفصل ران يا تاندون آشيل قرار دارند.

علايم شايع

درد خود به خودي درد به هنگام لمس و محدوديت حركت در ناحيه درگير، همراه با تير كشيدن درد به سمت گردن بازو، و نوك انگشتان

درد شديد به هنگام حركت دادن بازو

گاهي تب

علل

آسيب به يك مفصل

استفاده بيش از حد از يك مفصل

انجام ورزش شديدي كه فرد بدان عادت نداشته باشد.

وجود رسوب كلسيمي در تاندون هاي شانه همراه با تخريب تاندون

عفونت حاد يا مزمن

آرتريت

نقرس

خيلي اوقات ناشناخته است

عوامل افزايش دهنده خطر

در كساني كه تمرينات سخت و مكرر ورزشي انجام مي دهند.

در ورزشكاراني كه به يكباره سطح فعاليت خود را

افزايش مي دهند (مثلاً در آخر هفته ها)

كش آمدن نامناسب يا بيش از حد

پيشگيري

حتي الامكان از آسيب يا استفاده بيش از حد از عضلات خودداري كنيد. در ورزش هايي كه برخورد فيزيكي وجود دارد از لباس وسايل محافظتي لازم استفاده كنيد.

پيش از فعاليت ورزشي بدن خود را گرم كنيد و قبل از اتمام نيز به تدريج فعاليت را كم كنيد.

آمادگي جسماني خود را در سطح بالايي حفظ كنيد.

عواقب مورد انتظار

اين يك مشكل شايع ولي غيرجدي است با درمان معمولاً علايم در عرض 14-7 روز بهبود مي يابند.

عوارض احتمالي

سفت شدن مفصل يا محدوديت دايمي حركت مفصل

درمان

اصول كلي

درمان استاندارد شامل استراحت كيسه يخ كمپرس و بالا نگاه داشتن عضو است

به هنگام شعله ور شدن التهاب يا پس از تزريق داخل مفصل روي ناحيه كيسه يخ بگذاريد.

پس از مرحله حاد، ممكن است ادامه گذاشتن كيسه يخ (تا زمان برطرف شدن التهاب يا گرم كردن توصيه شود. روش هاي مختلفي براي گرم كردن وجود دارد: دوش آب گرم استفاده از لامپ مخصوص كمپرس آب گرم يا ماليدن پماد گرم كنند.

درمان تهاجمي ممكن است شامل كشيدن مايع مفصل يا خارج ساختن بورس باشد.

داروها

داروهاي ضد التهابي غيراستروييدي

امكان دارد از تزريق كورتيزون داخل بورس براي كاهش التهاب استفاده شود.

استفاده از داروهاي ضد درد در صورت لزوم

فعاليت

ناحيه ملتهب را تا حد امكان استراحت دهيد. اگر مجبور هستيد فعاليت عادي خود را فوراً از سر بگيريد، دست خود را با يك بند به گردن آويزان كنيد تا زماني

كه درد قابل تحمل تر شود. براي پيشگيري از سفت شدن مفصل (به خصوص شانه ، در زودترين زمان ممكن حركت آهسته و طبيعي مفصل را شروع كنيد.

رژيم غذايي

هيچ رژيم خاصي توصيه نمي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم بورسيت را داريد.

اگرعلي رغم درمان درد افزايش يابد.

اگر دچار علايم جديد وغيرقابل كنترل شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

بوليمي -پرخوري رواني

(نام لاتين: bulimia)

توضيح كلي

بوليمي (پرخوري رواني عبارت است از يك اختلال رواني در رابطه با غذا خوردن كه در آن بيمار از بدن خود تصوير نادرستي در ذهن دارد، مرتباً دنبال غذا است و ممكن است به ناگهان غذاي زيادي را در مدت كوتاهي بخورد، كه البته به دنبال آن بيمار خود را به استفراغ واداشته يا از مواد مسهل استفاده مي كند.

علايم شايع

حملات مكرر غذا خوردن افراطي طي مدتي كوتاه (معمولاً در كمتر از 2 ساعت ، همراه با حداقل 3 مورد از موارد زير:

ترجيح براي غذاهاي راحت الحلقوم و پركالري به هنگام حمله

غذا خوردن مخفيانه به هنگام حمله بيماران مي دانند كه الگوي غذا خوردن آنها غيرطبيعي است و نگران اين هستند كه قادر به متوقف كردن خوردن نباشند.

متوقف كردن حمله با وادار كردن خود به استفراغ يا استفاده از مسهل ها

افسردگي و احساس گناه پس از حمله

تلاش هاي مكرر براي كاهش وزن با رژيم هاي غذايي بسيار شديد، وادار كردن خود به استفراغ و استفاده از مسهل ها يا ديورتيك ها

نوسانات مكرر وزن به مقدار بيش

از 5/4 كيلوگرم كه به علت رژيم گرفتن و غذا خوردن افراطي پشت سر هم رخ مي دهد.

عدم وجود بيماري جسماني زمينه ساز

علل

ناشناخته است عقيده بر اين است كه عمدتاً از مشكلات عاطفي ناشي مي شود.

عوامل افزايش دهنده خطر

محيط خانوادگي خشك وسواس در انجام كارها، و كمال طلب

بي اشتهايي رواني

افسردگي

استرس از جمله هرگونه تغيير در شيوه زندگي مثلاً اسباب كشي يا رفتن به يك مدرسه جديد، يا شروع يك كار جديد

اختلالات شخصيتي

مشغوليت ذهني در رابطه با جذاب بودن از نظر فرم بدن

در مانكن ها، كساني كه در كانون توجه هستند، يا ورزشكاران (به خصوص ژيمناست ها)

پيشگيري

فرد بايد تشويق شود تا ديدگاهي منطقي در رابطه با وزن داشته باشد.

عزت نفس بايد افزايش يابد.

از استرس و انتظارات بلندپروازانه بي مورد از خود بايد خودداري شود.

عواقب مورد انتظار

سرنوشت بيمار متغير است بيماران مي توانند با مشاوره روان درماني بازخورد زيستي و روان درماني گروهي ياد بگيرند كه چگونه رفتار غيرطبيعي مشاهده شده در اين بيماري را كنترل كنند.

عوارض احتمالي

عدم تعادل مايعات و الكتروليت ها در نتيجه استفراغ مكرر؛ بيماري دندان به علت تماس با اسيد معده در نتيجه استفراغ مكرر؛ پارگي معده (ندرتاً)؛ سوءتغذيه

بدون درمان عوارض ممكن است مرگبار باشند.

عود بيماري

درمان

اصول كلي

هدف از درمان برقراري الگوي تغذيه اي سالم براي دستيابي به وزن مناسب است اين كار را مي توان تحت نظر يك فرد متخصص و با تغييررفتار انجام داد.

آن دسته از بيماراني كه خود را متعهد به درمان مي كنند بهترين شانس را براي بهبودي دارند.

داروه

داروهاي ضد افسردگي گاهي كمك كننده هستند.

فعاليت

هيچ محدوديتي براي آن

وجود ندارد.

رژيم غذايي

اگر بستري شدن بيمار ضروري باشد، امكان دارد مايعات وريدي تزريق شوند. به هنگام طي كردن سير بهبودي مصرف مكمل هاي ويتاميني و معدني لازم است تا علايم كمبود برطرف شوند و بيمار به الگوي طبيعي خوردن دست يابد.

در بيماران سرپايي رفتارهاي غذايي بيمار تحت نظر قرار گرفته و منظم مي شوند. بيمار بايد غذاها و زمان خوردن را در دفترچه اي ثبت كند. تدريجاً بايد غذاهايي كه بيمار از آنها مي ترسد نيز به رژيم اضافه شوند.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما علايم پرخوري رواني را داريد يا شك كرده ايد كه فرزندتان دچار اين بيماري است

اگر يكي از مشكلات زير هنگام درمان رخ دهند:

_ تندي و نامنظمي ضربان قلب يا درد سينه

_ از دست دادن هوشياري

_ توقف عادت ماهانه

_ استفراغ يا اسهال مكرر

_ ادامه كاهش وزن علي رغم درمان

بونيون

كج شدن شست پا به سمت انگشتان ديگر پا

توضيح كلي

بونيون (كج شدن شست پا به سمت انگشتان ديگر پا) عبارت است از وجود يك زايده استخواني (بونيون در لبه خارجي مفصل قاعده شست پا كه باعث كج شدن آن به سمت ديگر انگشتان پا مي شود. اين مشكل در خانم ها سه برابر شايعتر از آقايان است

علايم شايع

كج شدن شست پا به سمت ديگر انگشتان پا به طوري كه ممكن است روي انگشت دوم و گاهي سوم پا برود.

ضخيم شدن پوست روي زايده استخواني قاعده شست پا

گاهي تجمع مايع زير پوست ضخيم شده

درد و خشكي پا

علل

رشد غيرطبيعي يا وارد آمدن نيرو به نحوي كه شست پا روي

انگشتان ديگر پا برود.

عوامل افزايش دهنده خطر

سابقه خانوادگي مشكلات پا (ضعف ارثي در مفصل قاعده شست پا)

آرتريت

پوشيدن كفش هاي پاشنه بلند و نوك باريك كه باعث به هم فشرده شدن انگشتان پا روي يكديگر مي شود.

پيشگيري

هر روز نرمش كنيد تا عضلات پا در وضعيت مناسبي باشند.

از كفش هاي نوك پهن كه اندازه پا نيز باشد استفاده كنيد. از پوشيدن كفش هاي پاشنه بلند يا كفش هايي كه انگشتان پا در آنها در وضعيت طبيعي خود قرار نمي گيرند خودداري كنيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با درمان و رعايت نكات پيشگيري براي جلوگيري از عود معالجه مي شود.

عوارض احتمالي

عفونت زايده استخواني به خصوص در افراد ديابتي

التهاب و تغييرات التهابي در ساير مفاصل به علت اشكال در راه رفتن كه باعث وارد آمدن استرس غيرطبيعي روي پا، مفصل ران و ستون فقرات مي شود.

درمان

اصول كلي

قبل از خواب شست پا را با يك لايي نرم از ساير انگشتان پا جدا كنيد.

يك پوشش ضخيم چسبنده و حلقوي شكل دور و روي زايده استخواني ببنديد.

در كفش خود از قوس هاي مخصوص استفاده كنيد تا فشار از روي زايده استخواني برداشته شود.

جراحي براي برداشتن زايده استخواني و تصحيح وضعيت استخوان ها

داروها

معمولاً دارويي براي اين حالت لازم نيست مگر اينكه عفونت ايجاد شود.

فعاليت

اگر جراحي لازم باشد، فعاليت هاي خود را تدريجاً پس از آن از سر گيريد. تا زمان التيام محل عمل جراحي روي پاشنه راه برويد. پاي تخت را بلند كنيد تا تورم كاهش يابد.

رژيم غذايي

هيچ رژيم خاصي توصيه نمي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما

يا يكي از اعضاي خانواده تان دچار چنين مشكلي هستيد به نحوي كه در فعاليت هاي عادي شما اختلال ايجاد كرده باشد.

اگر پس از درمان طبي يا جراحي علايم عفونت مثل تب ورم ناحيه و درد به هنگام لمس ناحيه بروز كنند.

بي اختياري اجابت مزاج در كودكان

(نام لاتين: encopresis)

شرح بيماري

بي اختياري اجابت مزاج در كودكان عبارت است از بي اختياري اجابت مزاج در كودكي كه قبلاً به كنترل اجابت مزاج و رفتن به توالت عادت كرده بوده است و هم اكنون اسهال يا يبوست ندارد. نمي توان انتظار داشت كه كودك طبيعي كنترل كامل اجابت مزاج را تا حداقل 5/2 سالگي به دست آورده باشد.

علايم شايع

اجابت مزاج در لباس زير

گاهي وجود يك توده در پايين شكم در سمت چپ

علل

بروز بحران جسمي يا عاطفي در زندگي كودك مثل تولد خواهر يا برادر يا بروز اخير يك بيماري كه با اسهال همراه بوده است

مقاومت در برابر توالت رفتن به علت فشار آوردن زياد والدين به كودك براي انجام اين كار

اگر مشكل كودك به درازا انجامد، علت اوليه ممكن است فراموش شود و اين رفتار كودك به شكل عادت درآيد.

در موارد كمي اين مشكل كودك ممكن است به علت اختلال در دستگاه عصبي باشد.

اجابت مزاج دردناك

مقاومت در برابر توالت رفتن در مدرسه كمپ هاي مسافرتي يا توالت هاي عمومي

مشكلات تغذيه اي كه موجب يبوست شوند.

عوامل تشديد كننده بيماري

استرس

بروز اخير يك بيماري كه موجب زياد شدن توجه به كودك شود.

سوء رفتار

پيشگيري

به هنگام بروز بيماري در كودك توجه خيلي بيش

از اندازه به وي نداشته باشيد.

از تأكيد بيش از اندازه در مورد عادت رفتن به توالت خودداري كنيد. به اين مسأله رويكردي تدريجي و انتظاراتي واقع بينانه داشته باشيد. در صورت وقوع تصادفي بي اختياري اجابت مزاج مايه خجالت كودك خود نشويد و وي را سرزنش نكنيد.

به موقعيت هايي كه براي كودك استرس زا هستند حساسيت نشان دهيد و با وي در مورد احساساتش صحبت كنيد.

كودك خود را در برابر سوء رفتار جسمي و جنسي محافظت كنيد.

به تغذيه مناسب كودك خود توجه نشان دهيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً قابل معالجه است مگر اينكه يك مشكل جسمي جدي وجود داشته باشد.

عوارض احتمالي

شقاق مقعدي

بثور پوستي در ناحيه مقعدي

گير كردن مدفوع و ايجاد انسداد

درمان

اصول كلي

- به كودك اجازه دهيد خود در مورد زمان مناسب رفتن به توالت تصميم بگيرد. به وي يادآوري نكنيد يا وي را مجبور نكنيد كه برخلاف اراده خود به توالت برود. اين كار موجب پديد آمدن يك ديدگاه منفي در كودك مي شود.

- در صورت اجابت مزاج در توالت وي را تحسين كنيد. كودك نيازمند تقويت مثبت براي موفقيت است ديگر اعضاي خانواده نيز بهتر است كودك را تحسين كنند.

- قبلاً قول و قرار با كودك بگذاريد كه اگر تمام روز تميز ماند به او جايزه خواهيد داد. جايزه اي كه بسياري از كودكان دوست دارند عبارت است از اختصاص نيم ساعت وقت با هر كدام از والدين براي انجام هر كاري كه كودك دوست داشته باشد. مي توان از برچسب هاي مورد علاقه كودكان نيز استفاده كرد. كلاً در نظر گرفتن جايزه باعث ايجاد انگيزه

در كودك براي موفقيت مي شود.

- در صورت كثيف كردن اتفاقي عكس العملي ملايم داشته باشيد. كودك بايد خودش را تميز كند و لباس زير تميز بپوشد. اگر كودك كوچكتر از 5 سال باشد، احتمالاً والد خود بايد اين كار را انجام دهد.

- در صورت كثيف كردن اتفاقي كودك را مورد سرزنش انتقاد، يا مجازات قرار ندهيد و براي وي محدوديت ايجاد نكنيد. اين كار ممكن است باعث بدتر شدن مشكل و نيز بروز مشكلات عاطفي ثانويه شود.

- به هيچ عنوان اجازه ندهيد كه خواهران يا برادران كودك يا ديگران وي را مسخره كنند.

- هيچگاه مجدداً از پوشك استفاده نكنيد.

- با مدرسه در اين مورد صحبت كنيد و همكاري معلم و مسؤولان را جلب كنيد. كودك در مدرسه بايد دسترسي سريع به توالت داشته باشد، خصوصاً اگر خجالتي باشد يا تازه به مدرسه رفته باشد. به كودك يادآوري كنيد كه در مورد ترك كلاس و رفتن به توالت هيچ احساس خجالت نكند.

- عواملي كه باعث استرس در زندگي كودك شده اند را پيدا كرده و براي رفع آنها هرگونه تلاشي كه لازم است انجام دهيد.

داروها

امكان دارد نرم كننده ها و حجيم كننده هاي مدفوع كمك كننده باشند.

در صورت گير كردن مدفوع و ايجاد انسداد، استفاده از تنقيه يا شياف ممكن است ضروري باشد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

از مصرف بيش از اندازه شير، موز، سيب و ژلاتين بايد خودداري شود.

ميزان فيبر غذايي بايد زياد شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر كودكتان بي اختياري اجابت

مزاج دارد، و اين مسأله علي رغم تلاش هاي شما، بيش از دو ماه ارايه يابد.

بيماري دست، پا و دهان

(نام لاتين: hand footandmouth disease)

شرح بيماري

بيماري دست پا و دهان عبارت است از يك عفونت ويروسي كه در گلو آغاز مي شود و لوزه ها، پوست لوله گوارش و دستگاه عصبي مركزي را درگير مي سازد. اين بيماري در شيرخواران و كودكان كم سن و سال (2 هفته تا 3 ساله رخ دهد.

علايم شايع

تب ناگهاني

گلودرد همراه با وجود تاول و زخم در دهان و گلو

سردرد

بثور پوستي به صورت تاول روي دست ها، پاها و كشاله ران

بي اشتهايي

گاهي درد شكمي

علل

عفونت ناشي از ويروس كوكساكي 16 _ آ، كه از فرد به فرد انتقال مي يابد.

عوامل افزايش دهنده خطر

فصول تابستان و پاييز

پيشگيري

از تماس شيرخواران و كودكان كم سن و سال با افرادي كه بيماري تنفسي دارند جلوگيري كنيد.

عواقب مورد انتظار

بهبود خود به خودي در عرض 5-4 روز

عوارض احتمالي

انتظار نمي رود عارضه اي به وجود آيد.

درمان

اصول كلي

اين بيماري سير خفيفي دارد و مي توان از كودك در منزل مراقبت به عمل آورد.

يك گوش پاك كن يا چيزي شبيه آن را با پراكسيد هيدروژن 2% آغشته كنيد، و روي تاول هاي دهان بماليد.

اگر كودك به سني رسيده باشد كه بدون قورت دادن بتواند دهان خود را بشويد، دهان او را پس غذا با آب نمك (نصف قاشق چايخوري نمك در يك فنجان آب بشوييد.

وسايل غذاخوردن و ساير اشيايي كه با دهان يا بزاق بچه تماس حاصل كرده اند را در صورت امكان بجوشانيد يا از وسايل

يك بار مصرف استفاده كنيد تا از سرايت بيماري جلوگيري شود.

سر شيشه شير را قبل از استريل كردن شير خشك در شيشه به طور جداگانه 20 دقيقه بجوشانيد.

داروها

براي كم كردن تب بالا يا درد مي توان از داروهايي مثل استامنيوفن استفاده كرد. آنتي بيوتيك ها براي اين بيماري مؤثر نيستند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا زماني كه تب و ساير علايم برطرف نشده باشند، كودك بايد در رختخواب استراحت كند. پس از آن فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري ها مي توانند تدريجاً از سرگرفته شوند.

رژيم غذايي

كودك را تشويق كنيد مايعات زيادتري دريافت كند، مثلاً شير، ژلاتين مايع بستني يا نوشيدني هاي درست شده از شربت گيلاس اگر نوشيدن مايعات دردناك باشد، در كودكاني كه سنشان بالاتر است مي توان از ني استفاده كرد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر كودكتان علايم بيماري دست پا و دهان را دارد.

اگر علايم بدتر شوند يا رو به بهبود نگذارند.

آديسون

(نام لاتين: addison's disease)

شرح بيماري

بيماري آديسون (نارسايي غده فوق كليوي عبارت است از تخريب تدريجي و پيش روندة غدد فوق كليوي كه در بالاي كليه ها قرار دارند. غدد فوق كليوي چندين هورمون ترشح مي كنند كه براي بعضي از كارهاي بدن ضروري هستند. اين هورمونها كمك مي كنند تا تعادل مايعات بدن حفظ شود. آنها همچنين در كارهاي زير نقش دارند: سوخت و ساز قند و پروتئين حفظ فشار خون و پاسخ به استرس جسماني بيماري آديسون نادر است اما مي توان آن را در هر سني ديد. شيوع آن در مردان و زنان تقريباً برابر

است بايد توجه داشت كه علايم بيماري ممكن است به آهستگي و در طي چند ماه تا چند سال بروز كنند.

علايم شايع

ضعف و خستگي

اختلالات گوارشي (تهوع استفراغ دردشكم اسهال كاهش اشتها و وزن

كاهش فشار خون كه باعث غش و منگي مي شود.

پوست قهوه اي رنگ (شبيه حالت برنزه شدن همراه با وجود لكه هاي سفيد روي آن

تيره شدن كك و مك جوشگاه زخم و نوك پستان

ريزش مو

احساس سرما در همه اوقات

رفتار نابهنجار، يا تغيير خلق مثل حالت تهاجمي يا افسردگي

علل

علايم به علت كاهش سطح هورمون هاي شبيه كورتيزون _ توليد شده توسط غدد فوق كليوي _ ايجاد مي شوند. البته علت نارسايي غدد فوق كليوي معمولاً نامعلوم است ولي پزشكان معتقدند كه اين بيماري از نوع بيماري هاي خود ايمني است

البته نارسايي غدد فوق كليوي ممكن است به دنبال بيماري هاي زير نيز ايجاد شود: بيماري سل سرطان بيماريهاي غدة هيپوفيز و ايدز

استفاده از داروهاي كورتيزوني خوراكي براي ساير بيماري ها. در اين حالت نارسايي وقتي نمود مي يابد كه مصرف اين داروها قطع شود، زيرا گاهي فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري غدد فوق كليوي پس از قطع دارو به حالت اوليه بر نمي گردد

عوامل افزايش دهندة خطر

استرس

ديابت شيرين (مرض قند)

جراحي

درمان ضد انعقادي

پيشگيري

هيچگاه داروهاي كورتيزوني را سر خود قطع نكرده يا دوز آنها را تغيير ندهيد.

عواقب مورد انتظار

اگر اين بيماري در مراحل اوليه تشخيص داده شود، علايم را مي توان با هورمون درماني كنترل و يك زندگي طبيعي و بدون

دردسر داشت

در مراحل پيشرفته اين بيماري چنانچه درماني براي آن انجام نشود، به مرگ منتهي خواهد شد.

عوارض احتمالي

ايجاد يك حالت وخيم به دنبال آسيب جسماني يا بروز يك بيماري اين حالت "بحران غدد فوق كليوي نيز ناميده مي شود. علايم در اين حالت برجسته و شامل مواردي چون درد، ضعف كاهش فشارخون بالا يا پايين بودن حرارت بدن و غش مي شود.

اشتباه گرفتن اين بيماري با يك بيماري رواني

استعداد ابتلا به عفونت ها

درمان

اصول كلي

آزمايش هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش مِتي راپون براي سنجش عملكرد غدد فوق كليوي باشند.

اين بيماري براي تمام عمر گريبانگير بيمار خواهد بود. اگر مبتلا به اين بيماري هستيد، سعي كنيد تا اصول مراقبت از خود را فرا بگيريد. توجه دقيق به زمانبندي مصرف داروها بسيار حياتي است

در مورد "بحران غدد فوق كليوي و ارتباط آن با استرس جسماني (عفونت جراحي يا صدمات جسماني اطلاعات خود را افزايش دهيد.

به هر پزشك يا دندانپزشكي كه مراجعه مي كنيد، وي را از بيماري خود آگاه سازيد.

اگر در جايي زندگي مي كنيد يا به جايي قصد مسافرت داريد كه خدمات پزشكي چندان در دسترس نيست بايد دستورالعمل مربوط به تزريق كورتيزون را در شرايط اورژانس فرار بگيريد.

يك دست بند يا گردن آويز مخصوص همراه داشته باشيد كه روي آن مشخص شده باشد كه شما آديسون داريد و ضمناً دارو و دوز مصرفي نيز روي آن قيد شده باشد.

مراقب باشيد واكسيناسيون شما به روز باشد، از جمله واكسيناسيون آنفلوآنزا و ذات الريه

بستري شدن به هنگام "بحران غدد فوق كليوي

داروها

براي شما يكي از چندين نوع مختلف از داروهاي كورتيزوني تجويز خواهد شد. همچنين در اغلب موارد، نياز به يك مينرالوكورتيكوييد براي كنترل تعادل نمك و مواد معدني وجود دارد. زمانبندي مصرف داروها را دقيقاً رعايت نمايد. هرگز داروي خود را بدون نظر پزشك تغيير ندهيد يا حذف نكنيد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

هيچ محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

ممكن است نياز به يك رژيم غذايي خاص وجود داشته باشد (مثلاً، رژيمي كه جهت حفظ تعادل سديم و پتاسيم يا افزايش كربوهيدرات يا پروتئين دريافتي تجويز مي شود).

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم بيماري آديسون را داريد، به خصوص علايم "بحران غدد فوق كليوي . در اين صورت فوراً مراجعه نماييد. "بحران غدد فوق كليوي يك اورژانس است

در صورتي كه بعد از مراجعه و تشخيص يكي از حالات زير پيش آيد: _ علامت عفونت مثل تب لرز، درد عضلاني سردرد و منگي _ آسيب جدي مثل شكستگي استخوان در رفتگي مفصل يا آسيب داخلي اعضا

اگر قرار است تحت يك عمل جراحي غيراورژانس و برنامه ريزي شده قرار بگيرد يا به هر علت نياز به بيهوشي داريد.

اگر دچار علايم جديد و نامنتظره بروز كرده اند. داروهاي مورد استفاده براي درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند. از آن جمله عبارتند از: برآمده شدن شكم نازك شدن اندام ها، پف كردن صورت و چشم ها، آكنه و رشد مو روي صورت

آلزايمر

(نام لاتين: alzheimer's disease)

توضيح كلي

بيماري آلزايمر عبارت است

از يك بيماري مغزي كه مشخصه آن رو به زوال گذاشتن تدريجي توانايي هاي ذهني است نوع سريعاً پيش رونده آن در سنين 45-36 سالگي بروز پيدا مي كند. نوع تدريجاً پيش رونده آن كه در آن علايم به كندي حدوداً در سنين 70-65 سالگي شروع مي شود.

علايم شايع

مراحل اوليه

فراموشي وقايع اخيراً اتفاق افتاده

دشواري فزاينده در انجام كارهاي نيازمند قوه عقلاني مثل وظايف شغلي رسيدگي به امور مالي يا مديريت خانه

تغييرات شخصيتي از جمله ناتواني در كنترل هيجانات و اختلال در قضاوت مراحل بعدي

مشكل در انجام كارهاي ساده مثل انتخاب لباس يا انجام محاسبات ساده رياضي

ناتواني در شناسايي افراد آشنا

بي علاقگي به بهداشت شخصي يا ظاهر فرد

مشكل در غذا خوردن

گرفتن حالت تهاجمي و انكار اينكه اصلاً مشكل وجود دارد.

از دست دادن خودداري جنسي

گم شدن در خيابان

اضطراب و بي خوابي مراحل پيشگيري

از دست دادن كامل حافظه كلام و عملكرد عضلاني (از جمله كنترل ادرار و مدفوع . در اين حالت فرد نياز به مراقبت و نظارت كامل دارد.

حالت تهاجمي شديد

علل

آسيب برگشت ناپذير يا از دست رفتن سلول هاي مغز به علل ناشناخته

عوامل افزايش دهنده خطر

سابقه خانوادگي بيمار آلزايمر

پيرشدن

پيشگيري

هيچ گونه روش خاصي براي پيشگيري وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

اين بيماري در حال حاضر غيرقابل درمان است و درمان فقط براي بهبود علايم انجام مي شود. تحقيقات وسيعي در زمينه علل و درمان آن در حال انجام است بنابراين اميد به پيدا كردن درمان قطعي آن وجود دارد.

عوارض احتمالي

كاهش مقاومت به عفونت ها، به

خصوص ذات الريه و مننژيت

حملات صرعي و كما (نادر است .

درمان

اصول كلي

اگر يكي از اعضاي خانواده دچار اين بيماري است حالت خصومت آنها را به خود نگيريد.

محيط خانه را طوري تغيير دهيد كه فرد بيمار دچار آسيب بدني نشود.

اگر مراقبت از يكي از اعضاي خانواده كه دچار اين بيماري است را به عهده داريد، از ديگران درخواست كمك كنيد تا بتوانيد به خود استراحت دهيد. از اينكه نياز به استراحت و فراغت داريد احساس گناه نكنيد حتي اگر بيمار از اين مسأله احساس رضايت نداشته باشد.

اگر گروه حمايتي براي خانواده بيماران آلزايمر وجود دارد به آن بپيونديد و اگر وجود ندارد به ايجاد آن اهتمام ورزيد.

افراد مراقبت كننده از بيمار مي توانند برخي از مشكلات بيمار را با اجراي بعضي كارها كاهش دهند: _ تكرار: براي بيماراني كه مشكلي در حافظه دارند شايد يادآوري مكرر كمك كننده باشد. _ اطمينان دهي يك گفتگوي صميمانه مختصر و در عين حال قوي مي تواند بيمار مضطرب يا آشفته را آرام كند. _ منحرف كردن ذهن بيمار: ذهن بيمار آشفته و وامانده را منحرف كنيد. قدم زدن با بيمار مي تواند در اين زمينه كمك كننده باشد.

داروها

خيلي از داروهايي كه براي مشكلات ديگر مورد استفاده قرار مي گيرند مي توانند باعث گيجي يا خواب آلودگي شوند. اين داروها را بايد حتي الامكان قطع كرد. هم اكنون داروهاي زياد ديگري تحت بررسي هستند. بعضي از آنها براي كنترل علايم آشفتگي مفيد هستند.

داروهاي جديدي كه با نسخه پزشك تجويز مي شوند ممكن است پيشرفت بيماري را در بعضي از بيماران به تأخير اندازد.

فعاليت

تا حدي كه امكان دارد بيمار

آلزايمري بايد فعاليت خود را حفظ كند. با پيشرفت بيماري نهايتاً تمامي فعاليت ها نياز به نظارت خواهند داشت

رژيم غذايي

رژيم غذايي عادي نهايتاً بيمار براي غذا خوردن به كمك نياز خواهد داشت

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم بيماري آلزايمر را داريد.

اگر علايم عفونت ظاهر شده اند، مثل تب لرز، درد عضلاني يا سردرد.

اگر شما مراقبت از يك فرد آلزايمري را به عهده داريد، و از اين مسأله بيمناك هستيد كه به تدريج كنترل عاطفي خود را از دست خواهيد داد.

سردرد خوشه اي

(نام لاتين: headachecluster)

شرح بيماري

سردرد خوشه اي عبارت است از يك نوع سردرد بسيار شديد كه به طور معمول شامل درد در يك طرف سر، در پشت سر، يا اطراف يك چشم مي شود. اين سردردها معمولاً در يك زمان از روز براي چندين روز يا هفته رخ مي دهند و بعد فروكش كرده و فرد ممكن است هفته ها يا ماه ها سردرد نداشته باشد. حدود 90% از بيماران مرد هستند.

علايم شايع

شروع ناگهاني سردرد، غالباً در شب و به هنگام خواب

سردرد در عرض 15 دقيقه به اوج خود مي رسد و حدود 2 ساعت طول مي كشد.

درد در يك طرف و اطراف چشم احساس مي شود.

درد شديد، به داخل فرو رونده يا اذيت كننده

اشك آلود بودن چشم ها

قرمز و پرعروق بودن ملتحمه

ورم كردن و پايين افتادن پلك

گرفتگي بيني و آب ريزش از بيني

كند شدن ضربان قلب

تهوع

تعريق

گاهي بي قراري فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري زياد، يا رفتار

خشونت آميز

علل

علت واقعي آن ناشناخته است البته شواهدي وجود دارد مبني بر اين كه يك نوع اختلال عصبي در ضرباهنگ شبانه روزي (ساعت بيولوژيك بدن ممكن است به بروز سردرد خوشه اي كمك كند.

عوامل افزايش دهنده خطر

مردان بالاي 30 سال

رابطه احتمالي با سابقه وارد آمدن ضربه به سر يا عمل جراحي روي سر

بروز بسيار بيشتر زخم معده و دوازدهه و بيماري سرخرگ هاي قلب (در مردان

سابقه ميگرن (خصوصاً در زنان

بعضي از غذاها نيز در ايجاد آن مؤثر شناخته شده اند، خصوصاً غذاهايي كه حاوي تيرامين هستند. اين غذاها شامل پيروني جگر مرغ غذاهاي قارچي و پنيرهاي كهنه است

پيشگيري

به دليل اين كه علت دقيق اين نوع سردرد ناشناخته است راه خاصي براي پيشگيري از اولين حمله وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

راهي براي معالجه آن نيست اما با درمان مي توان درد را كنترل و طول مدت بروز حملات را كم كرد.

دوران طولاني مدت فروكش كردن سردرد

عوارض احتمالي

آسيب رساندن به خود به هنگام حمله

عوارض جانبي داروها

درمان

اصول كلي

تشخيص معمولاً با بررسي الگوي حملات سردرد و ساير علايم انجام مي گيرد.

درمان ممكن است شامل دارو و تغيير در شيوه زندگي باشد.

به هنگام فعال بودن بيماري از نور روشن يا خيره كننده عصبانيت زياد، فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري پراسترس يا هيجانات پرهيز كنيد. اين عوامل باعث آغاز حمله خواهند شد.

سيگار نكشيد؛ تنباكو ممكن است باعث اثر نكردن دارو در رفع سردرد شود.

اگر سردرد با دارو خوب نشد، مي توان روي عصب سه قلو عمل جراحي

انجام داد و سردرد را به اين گونه درمان كرد.

داروها

استفاده از داروي سوماتريتپان به صورت تزريق زير پوستي ممكن است در هنگام حمله حاد سردرد كمك كننده باشد. دستورالعمل تجويز اين دارو را به دقت به كار بنديد.

از اسپري استنشاقي ارگوتامين نيز مي توان به هنگام حمله و نيز براي پيشگيري از بروز حمله استفاده نمود. در مورد اين دارو هم دستورالعمل تجويز دارو را به دقت رعايت كنيد، خصوصاً اگر بيش از يك دارو مصرف مي كنيد.

امكان دارد اكسيژن درماني در منزل توصيه شود.

داروهاي حاوي كافئين (خوراكي و به صورت شياف نيز ممكن است به هنگام حمله سردرد كمك كننده باشند.

امكان دارد مصرف يك داروي بي حس كننده موضعي مثل ليدوكايين توصيه شود.

فنيل افرين براي بر طرف كردن گرفتگي بيني

چندين دارو موجود هستند كه مي توان از آنها براي مهار حملات سردرد به هنگام فعال بودن بيماري استفاده كرد: پردنيزون ليتيم ارگوتامين وراپاميل ايندومتاسين و متي سرژيد

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

از هرگونه فعاليتي كه شايد باعث رسيدن آسيب به شما به هنگام حمله سردرد شود اجتناب كنيد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بدني زياد به هنگام بروز اولين علايم سردرد شايد باعث فروكش حمله سردرد شود.

رژيم غذايي

ندرتاً بعضي از غذاها (مثل شكلات تخم مرغ محصولات لبني مي توانند باعث آغاز حمله سردرد شوند.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم سردرد خوشه اي را داريد.

اگر پس از شروع درمان حملات ادامه يابند.

سرطان معده

(نام لاتين: stomach cancer)

شرح بيماري

سرطان معده عبارت است

از رشد بدون كنترل سلول هاي بدخيم در معده افراد بالاي 40 سال را مبتلا مي كند و شيوع آن در مردان 2 برابر زنان است متأسفانه بيشتر افراد تا مراحل پيشرفته بيماري علامتي ندارند.

علايم شايع

مراحل اوليه

علايم مبهم سوء هاضمه مثل پري آروغ زدن تهوع و كم اشتهايي

مراحل بعدي

كاهش وزن غيرقابل توجيه

بي اشتهايي

استفراغ خوني

مدفوع سياه

پري پس از خوردن مقادير اندك غذا

كم خوني

درد بالاي شكم

توده قابل لمس در بالاي شكم (گاهي اوقات

علل

ناشناخته شواهد حاكي از آن هستند كه كمبود ميوه ها و سبزيجات تازه ممكن است يك عامل باشد.

عوامل تشديد كننده بيماري

مردان بالاي 40 سال

سابقه خانوادگي سرطان معده

كم خوني وخيم

سوءمصرف الكل

گاستريت مزمن (به ويژه همراه با عفونت با هليكوباكتر پيلوري )

فقدان اسيد طبيعي معده سابقه جراحي معده يا برداشتن جزئي از معده

رژيم غذايي كه شامل بسياري از غذاهاي دودي شده ترش شده و نمك سود شده مقادير كم پروتئين و مقادير كم ميوه هاي تازه و سبزيجات سبز و برگدار باشد.

پيشگيري

به علايم سوءهاضمه كه بيش از چند روز طول بكشند، بي توجهي نكنيد.

از يك رژيم غذايي مغذي و كاملاً متعادل استفاده كنيد.

از مصرف الكل اجتناب كنيد.

آزمايش هاي ساليانه غربالگري را كه توسط پزشك توصيه شده انجام دهيد.

عواقب مورد انتظار

اين بيماري در حال حاضر غيرقابل علاج تلقي مي گردد. ميزان بقاي 5 ساله حتي در صورت درمان پايين است پژوهش هاي علمي در مور علل و درمان آن ادامه دارند و لذا اميدواري براي درمان و علاج

مؤثرتر وجود دارد.

عوارض احتمالي

خونريزي داخلي

تشخيص اشتباه به عنوان زخم معده

گسترش سرطان به كبد، استخوان ها و ريه ها

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي خون از لحاظ كم خوني آزمون هاي معده از لحاظ اسيد و آزمون هاي مدفوع از لحاظ خونريزي و نيز اقدامات تشخيصي جراحي نظير بيوپسي از طريق آندوسكوپي و سي تي اسكن و راديوگرافي معده مري و روده باريك باشند.

در صورتي كه سرطان گسترش نيافته باشد، جراحي براي برداشتن بخشي يا تمامي معده درمان پيشنهادي است

شيمي درماني ممكن است يك پاسخ موقتي حاصل كند.

داروها

داروهاي ضد سرطان (گاهي اوقات

مسكن ها

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

در حد تحمل

رژيم غذايي

وعده هاي متعدد و كم حجمي از غذاهاي نرم ميل كنيد. سعي كنيد ميزان مصرف كالري شما، ثابت باقي بماند.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم سرطان معده را داشته باشيد.

اگر پس از جراحي سوء هاضمه ايجاد شود و در عرض چند روز به دارو پاسخ ندهد.

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده ممكن است عوارض جانبي داشته باشند.

سكته مغزي

(نام لاتين: stroke)

شرح بيماري

سكته مغزي عبارت است از كاهش ناگهاني خونرساني به بخشي از مغز كه طوري به آن ناحيه آسيب مي زند كه نمي تواند به طور طبيعي داراي كاركرد باشد. غالباً بزرگسالان بالاي 60 سال مبتلا مي شوند.

علايم شايع

بسته به محل آسيب مغزي علايم زير ممكن است وجود داشته باشند:

سنگيني ناگهاني در اندام يا كرختي و ناتواني در كنترل عضلات

عدم توانايي

حركت دادن بخشي از بدن

كاهش هوشياري / منگي

عدم توانايي تكلم

سردرد

اختلالات بينايي

گيجي

بي اختياري مدفوع يا ادرار

علل

معمولاً تصلب شرايين (آترواسكلروز) يا فشار خون بالا. اين موارد ممكن است منجر به موارد زير گردد:

ترومبوز كه در آن جريان خون در اثر تنگي يا بسته شدن يك شريان مسدود مي گردد.

آمبولي كه در آن بخش كوچكي از رسوب چربي يا يك لخته خوني كوچك از يك رگ مبتلا يا قلب به مغز مي رود.

خونريزي مغزي كه در آن يك رگ خوني مغز پاره شده به بافت مغزي اطراف خود خونريزي مي كند.

پارگي آنوريسم يك شريان كوچك مغز

عوامل تشديد كننده بيماري

سيگار كشيدن

چاقي

رژيم غذايي پرچربي يا پر نمك

سن بيش از 60 سال

فشار خون بالا

ديابت شيرين

بيماري شريان كرونر

سابقه حملات گذراي ايسكميك

سابقه خانوادگي سكته مغزي

سوء مصرف الكل

فيبريلاسيون دهليزي (نوعي ضربان قلب نامنظم

پيشگيري

به طور منظم ورزش كنيد.

از رژيم غذايي كم چربي استفاده كنيد.

سيگار نكشيد.

كنترل طبي هرگونه اختلال مزمن (مثل ديابت شيرين

فشار خون خود را مرتب كنترل كنيد. اگر بالا باشد، به پزشك خود مراجعه كنيد.

در مورد مصرف روزانه آسپيرين از توصيه هاي پزشكي بهره مند شويد. مطالعات حاكي از آن هستند كه اين امر ممكن است چنان بر لخته شدن تأثير كند كه احتمال ترومبوز يا آمبولي مغزي را كاهش دهد (در سكته خونريزي دهنده مؤثر نيست و ممكن است خطرناك باشد).

اگر دچار انسداد شريان كاروتيد باشيد، جراحي مي تواند احتمال سكته مغزي در آينده را كاهش دهد.

عواقب مورد انتظار

سكته مغزي در 23 موارد

باعث مرگ آسيب پايدار يا ناتواني مي شود. در بقيه موارد، امكان بهبود كامل بدون ناتواني درازمدت وجود دارد.

يك سكته مغزي خفيف ممكن است نشانه اي زودهنگام از حملات شديدتر باشد. ناتواني نسبي در افرادي كه از سكته مغزي نجات مي يابند، ممكن است ماه ها طول بكشد.

عوارض احتمالي

پنوموني (ذات الريه

افسردگي

زخم فشاري حاصل از استراحت طولاني در بستر

فلج يا ناتواني پايدار

درمان

اصول كلي

بيمارستان ها برنامه هاي مداخله اي زودهنگام دارند. اگر دچار علايم سكته مغزي شويد، فوراً به نزديك ترين بيمارستان محل زندگي خود برويد.

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي مايع نخاع و خون نوار قلب اكوكارديوگرافي سونوگرافي آنژيوگرافي سي تي اسكن و راديوگرافي سر باشند.

ممكن است بستري شدن در بيمارستان براي مراقبت حاد (با پايش دقيق كاركرد قلب و ريه غلظت الكتروليت ها و مايعات لازم باشد.

جراحي (گاهي اوقات براي برداشتن لخته يك شريان مغز ممكن است لازم باشد.

در بعضي انواع سكته مغزي از داروهاي حل كننده لخته خون استفاده مي شود.

ممكن است (گاهي مراقبت پرستاري در خانه لازم باشد.

ممكن است فيزيوتراپي كاردرماني و گفتاردرماني لازم باشد.

داروها

داروهاي ضد انعقادي براي كاهش احتمال تشكيل لخته

داروهاي ضد پرفشاري خون در صورت ابتلا به فشار خون بالا

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

اگر كنترل عضلاني شما از دست رفته باشد، درمان به شما كمك خواهد كرد تا ياد بگيريد براي به دست آوردن مجدد مهارت هاي پايه مثل خوردن لباس پوشيدن و توالت رفتن از اندام هاي آسيب ديده خود استفاده كنيد.

پس از يك سكته مغزي تعبيه سطوح شيب دار

به جاي پله در ورودي هاي منزل و نيز دستگيره در كنار وان حمام و دستشويي ها را مدنظر قرار دهيد.

رژيم غذايي

در ابتدا ممكن است تغذيه با استفاده از لوله معده ضرورت يابد و سپس بتوانيد از غذاهاي صاف شده و يا معمولي استفاده كنيد. غذايي را بخوريد كه كم نمك و كم چربي باشد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم سكته مغزي را داشته باشيد يا آنها را در فردي ديگر مشاهده كنيد. اين يك اورژانس است

اگر در طول درمان موارد زير رخ مي دهند: _ تب _ زخم هاي فشاري _ بدتر شدن علايم

سياه سرفه

whooping cough

توضيح كلي

سياه سرفه عبارت است از عفونت باكتريايي مسري و خطرناك برونش ها و ريه ها. واكسيناسيون در سراسر جهان به مقدار زيادي بروز سياه سرفه را كاهش داده است تمامي سنين را مبتلا مي كند ولي در كودكان شايع تر است

علايم شايع

مراحل اوليه

آب ريزش بيني

سرفه خشك كه به سرفه با خلط غليظ تبديل مي شود.

تب مختصر

مراحل انتهايي

حملات سرفه مداوم و شديد كه تا يك دقيقه طول مي كشند. در طول سرفه در اثر كمبود اكسيژن فرد قرمز يا آبي مي شود. در پايان هربار سرفه كودك با صدايي "شبيه فرياد" نفس نفس مي زند.

استفراغ و اسهال

تب

علل

عفونت با باكتري بوردتلاپرتوسيس . اين بيماري از طريق تماس مستقيم با سرايت فردي يا تماس غيرمستقيم مثل تنفس هواي حاوي قطرات عفوني يا دست زدن به پيراهن يا ساير مواد آلوده منتقل مي شود. دوره كمون 7-5 روز است

عوامل افزايش دهنده خطر

افراد واكسينه نشده

همه گيري هاي اواخر

زمستان و بهار. گسترش باكتري ها باعث افزايش شدت بيماري زايي آنها مي گردد.

شرايط زندگي شلوغ يا غيربهداشتي

بارداري

پيشگيري

تمام كودكان را بر ضد سياه سرفه واكسينه كنيد. واكسيناسيون معمولاً در 2 ماهگي شروع مي شود و پس از 5 سالگي توصيه نمي گردد.

افراد دچار عفونت را جدا كنيد.

عواقب مورد انتظار

با درمان معمولاً ظرف تقريباً 6 هفته علاج مي شود (ممكن است بين 3هفته تا 3 ماه باشد). سير معمول بيماري به شرح زير است 2 هفته سرفه غير مشخص 2 هفته حملات "سياه سرفه و 2 هفته نقاهت ممكن است برخي سرفه هاي پايدار ماه ها طول بكشند.

عوارض احتمالي

كودكان زير يك سال در معرض عوارض شديد يا مرگ قرار دارند.

خون دماغ

جدا شدن شبكيه

تشنج و آنسفاليت

پنوموني

آپنه (كند شدن يا توقف تنفس

عفونت گوش مياني

پارگي عروق خوني مغز

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي خون كشت خلط و راديوگرافي قفسه سينه باشند.

بستري شدن در بيمارستان با مراقبت هاي ويژه براي نوزادان به شدت بيمار. كودكان بزرگتر را معمولاً مي توان در منزل درمان كرد.

تا از بين رفتن تب شخص بيمار را جدا كنيد. ملاقات كنندگان اجباري بايد ماسك بزنند.

در طول يك حمله سرفه در يك كودك پايين تخت را بلند كنيد. صورت كودك را پايين بياوريد و سرش را به يك طرف بچرخانيد تا به تخليه ريه ها كمك كنيد. كودكان بزرگتر معمولاً ترجيح مي دهند در طول حملات سرفه بنشينند و به جلو خم شوند.

از يك مرطوب كننده اولتراسونيك براي تسكين سرفه و كمك به رقيق شدن ترشحات برونش و ريه استفاده كنيد. هر روز مرطوب كننده

را تميز كنيد.

داروها

از داروهاي ضدسرفه مگر در صورت تجويز استفاده نكنيد.

ممكن است توصيه شود در دوره كمون اريترومايسين شروع گردد.

براي عوارضي چون عفونت گوش مياني يا پنوموني ممكن است آنتي بادي هايي تجويز گردند.

فعاليت

تا از بين رفتن تب كودك را در بستر نگه داريد. با توجه به قدرت كودك فعاليت طبيعي بايد به آهستگي از سر گرفته شود.

رژيم غذايي

كودك را به نوشيدن مايعات فراوان مثل آب ميوه چاي نوشيدني هاي كربنات دار و سوپ رقيق تشويق كنيد.

رژيم غذايي خاصي ندارد. وعده هاي غذايي كم و به تعداد زياد ممكن است استفراغ را كاهش دهد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر كودك شما علايم سياه سرفه به ويژه كبودي صورت در طي حملات سرفه را داشته باشد.

اگر تب رخ دهد.

اگر استفراغ بيش از 2-1 روز ادامه يابد

سيفليس

syphilis

شرح بيماري

سيفليس عبارت است از يك بيماري آميزشي مسري كه باعث تخريب گسترده بافتي مي گردد. سيفليس با عنوان "مقلد بزرگ شناخته شده است زيرا علايم آن شبيه بسياري از بيماري هاي ديگر است دستگاه تناسلي پوست و دستگاه عصبي مركزي را درگير مي كند. سيفليس دو نوع دارد: نوزادان (2-0 هفته به دنيا آمده از مادران مبتلا به سيفليس (نوع مادرزادي و نوعي كه افراد، از تمام سنين و هر دو جنس را مبتلا مي كند كه از طريق تماس جنسي آن را كسب مي كنند (نوع مسري .

علايم شايع

مرحله اول (مسري 6-3 روز پس از تماس ظاهر مي شود):

يك زخم قرمز و بدون درد (شانكر) بر روي دستگاه تناسلي دهان يا مقعد. اين زخم معمولاً در

مردان آلت تناسلي و در زنان مهبل يا گردن رحم را درگير مي كند. مرحله دوم (مسري 6 هفته يا بيش از 6 هفته پس از ظهور شانكر آغاز مي گردد):

بزرگي غدد لنفاوي در گردن زير بغل يا كشاله ران

سردرد

بثور بر روي پوست و غشاهاي مخاطي آلت تناسلي مهبل يا دهان بثور برآمدگي هاي كوچك قرمز و پوسته دهنده دارد.

تب (گاهي اوقات مرحله سوم (غيرمسري ممكن است سالها پس از مراحل اول و دوم ظاهر شود):

زوال ذهني

ناتواني جنسي

عدم تعادل

عدم احساس يا تيركشيدن درد در اندام هاي تحتاني

بيماري قلبي

علل

ميكروب عامل عفونت در هر دو نوع تروپونما پاليدوم است

نوع مادرزادي از طريق جريان خون به جنين منتقل مي گردد.

نوع مسري با تماس جنسي نزديك با فرد مبتلا به سيفليس در مراحل اول و دوم منتقل مي شود.

عوامل تشديد كننده بيماري

شركاي جنسي متعدد

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري جنسي بين مردان همجنس باز

پيشگيري

در اوايل بارداري آزمون سرمي خون از لحاظ سيفليس را انجام دهيد.

از بي بندوباري جنسي اجتناب كنيد.

از تماس جنسي با هر فرد مشكوك به ابتلا، خودداري كنيد.

عواقب مورد انتظار

با درمان معمولاً در عرض 3 ماه قابل علاج است در 10% بيماران علي رغم درمان سيفليس در عرض يك سال عود مي كند. در اين صورت درمان مجدد الزامي است

عوارض احتمالي

بدون درمان تخريب گسترده نسج و مرگ رخ مي دهد.

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي مثل آزمون سرمي خون جهت سيفليس بررسي ميكروسكوپي ترشح حاصل از شانكرو بررسي مايع نخاعي باشند.

بعد از درمان آزمونها تكرار مي گردند.

تمام افراد درگير بايد درمان دريافت نمايند.

پس از درمان هر ماه به مدت 6 ماه بررسي هاي آزمايشگاهي را براي كنترل عود، تكرار كنيد.

داروها

در صورت نداشتن آلرژي پني سيلين تزريقي و اگر نتوان از پني سيلين استفاده كرد، ساير آنتي بيوتيك ها مي توانند اثر بخشي يكساني داشته باشند.

در صورت لزوم داروهاي موضعي جهت علايم پوستي

فعاليت

تا وقتي معالجه شويد از مقاربت جنسي بپرهيزيد. سپس در طي مقاربت جنسي از كاندوم هاي لاستيكي استفاده كنيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم سيفليس را داشته باشيد.

اگر در حين يا پس از درمان موارد زير رخ دهند: _ تب _ بثور پوستي گلودرد يا تورم مفاصل مثل مچ پا يا زانو

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي ايجاد كنند.

اگر يك بار دچار سيفليس شده ايد و در سال گذشته چكاب (معاينه كامل پزشكي نكرده ايد.

اگر با فرد مبتلا به سيفليس تماس جنسي داشته ايد.

ضربه و آسيب به سر

Headinjury

شرح بيماري

آسيب به سر عبارت است از ضربه به سر، همراه با يا بدون از دست دادن هوشياري يا ساير علايم قابل مشاهده بسته به ماهيت ضربه زخم هاي سر ممكن است باز يا بسته باشند.

علايم شايع

به گستردگي صدمه بستگي دارند. توجه داشته باشيد كه بودن يا نبودن تورم در محل وارد آمدن ضربه ربطي به جدي بودن آسيب ندارد. علايم شامل هر كدام يا تمام موارد زير هستند:

خواب آلودگي يا گيجي

استفراغ يا تهوع

تاري ديد

منگي

اشكال در صحبت كردن

ضعف عضلاني

هم اندازه

نبودن مردمك ها

از دست هوشياري به طور موقتي يا براي مدت طولاني

فراموشي

تحريك پذيري

سردرد

خونريزي از پوست سر در صورتي كه زخم شده باشد.

علل

وارد آمدن ضربه به سر. بدترين آسيب ها معمولاً در اثر تصادفات رخ مي دهند.

عوامل افزايش دهنده خطر

مصرف الكل

ورزش هاي خطرناك مثل بوكس

اختلالات صرعي و تشنجي

سوار شدن بر دوچرخه و موتور سيكلت بدون كلاه ايمني

پيشگيري

قبل از رانندگي از داروهاي روان گردان استفاده نكنيد. از مصرف الكل جداً پرهيز كنيد.

به هنگام دوچرخه سواري يا حركت با موتور سيكلت از كلاه ايمني استفاده كنيد.

هميشه به هنگام سوارشدن در خودرو از كمربند ايمني استفاده نماييد. شيرخواران و كودكان كم سن و سال را نيز در صندلي هاي عقب قرار داده با كمربند ايمني مخصوص از آنها مراقبت نماييد.

عواقب مورد انتظار

با شناسايي زودهنگام علايم خطر و درمان معمولاً قابل معالجه است عوارض ضربه به سر ممكن است جان بيمار را به خطر اندازند يا باعث معلوليت دايمي شوند.

عوارض احتمالي

خونريزي در داخل جمجمه و خارج از مغز (خونريزي و هماتوم زيرسخت شامه خونريزي به داخل مغز

درمان

اصول كلي

بستري كردن براي زير نظر گرفتن بيمار، در صورتي كه علايم شديد باشند.

اقدامات تشخيصي عبارتند از: آزمايش خون و مايع نخاع عكسبرداري ساده از جمجمه و گردن با اشعه ايكس و سي تي اسكن از سر.

تعيين گستردگي آسيب تنها با معاينه و مشاهده دقيق امكان پذير است امكان دارد پس از معاينه و بررسي فرد توسط پزشك وي به خانه فرستاده شود، اما بايد يك فرد قابل اطمينان در كنار او بماند و مراقب بروز

علايم جدي باشد. بيست و چهار ساعت اول پس از ضربه از نظر بروز علايم و عوارض جدي بسيار مهم است اگرچه اين گونه علايم و عوارض ممكن است ديرتر (تا 6 ماه پس از آسيب نيز ظاهر شوند.

اگر شما مراقبت از فرد را به عهده داريد، او را تا 24 ساعت هر 2 ساعت يا طبق آنچه توصيه شده است بيدار كنيد. اگر فرد بيدار نشد، فوراً پزشك را خبر كنيد. در صورت بروز علايم زير نيز پزشك را در جريان بگذاريد: _ استفراغ _ ناتواني از حركت دادن دست يا پا در يك طرف به خوبي طرف ديگر _ سفتي گردن _ هم اندازه يا هم شكل نبودن مردمك ها _ تشنج _ بي قراري قابل توجه _ سردرد شديد كه تا بيش از 4 ساعت پس از آسيب ادامه يابد. _ گيجي يا عدم آگاهي نسبت به زمان محيط اطراف يا افراد

داروها

تا زماني كه تشخيص قطعي نشده باشد نبايد هيچ گونه دارويي به فرد، از قبيل استامينوفن يا آسپيرين داد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

بيمار بايد تا زماني كه خطر رفع نشده باشد در رختخواب به استراحت بپردازد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي فقط شامل مايعات تا زماني كه خطر رفع شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آسيب سر را داريد يا در يك نفر ديگر اين علايم را مشاهده كرده ايد.

اگر پس از واردكردن ضربه شما شاهد بروز هر كدام از علايمي كه در قسمت اصول كلي درمان ذكر شده بوديد.

درد عصب سه قلو -نورالژي تري ژمينال

trigeminal neuralgia

شرح بيماري

درد عصب سه قلو عبارت است از يك

بيماري عصبي كه باعث دوره هاي درد شديد صورت مي گردد (عصبي از مغز را درگير مي كند كه حس صورت جمجمه دندان ها، دهان و بيني را تأمين مي كند). بيشتر، افراد بالاي 40 سال و زنان را 3 برابر مردان مبتلا مي كند

علايم شايع

درد شديد صورت كه به صورت "فرورونده يا "سوزاننده توصيف مي گردد. درد غالباً با لمس يا ضربه زدن به صورت مسواك كردن دندان ها، اصلاح كردن مواجهه با باد يا جويدن ايجاد مي شود. حملات درد معمولاً 15-1 دقيقه طول مي كشند. حملات ممكن است چندبار در روز رخ دهند يا هفته ها يا ماه ها ظاهر نشوند. بين حملات ناراحتي وجود ندارد يا مختصر است

علل

فشار بر عصب از طرف عروق خوني مجاور (گاهي

ناشناخته (غالباً)

عوامل تشديد كننده بيماري

اسكلروز (تصلب متعدد

روماتوييد آرتريت

نشانگان شوگرن (يك اختلال التهابي و مزمن

پيشگيري

پيشگيري خاصي ندارد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با درمان تسكين علايم امكان پذير است گاهي ممكن است جراحي لازم باشد. بيمار ممكن است فواصل بدون درد را تجربه كند (ماه ها تا سال ها) و سپس درد درست مثل قبل عود كند.

عوارض احتمالي

تداخل با فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي در اثر دوره هاي زياد و شديد درد

درمان

اصول كلي

درد بيشتر بيماران با داروهاي ضد تشنج تسكين مي يابد. البته ممكن است در برخي بيماران به مرور زمان داروها غيراثربخش شوند و درد "غلبه كند".

رويكرد جراحي به اين مشكل مي تواند مؤثر باشد و معمولاً شامل يك يا دو روش است اقدامات از طريق پوست يا كاهش فشار از طرف عروق كوچك

اگر به دنبال هر اقدامي (پس از چند سال درد عود كند، يك اقدام از طريق پوست به عنوان درمان اضافي پيشنهاد مي گردد.

با حداقل 2 بار معاينه منظم دندان در سال از سلامت مناسب دندان اطمينان حاصل كنيد.

داروها

كاربامازپين (يك ضد تشنج در درمان درد عصب سه قلو مؤثر است

فني توئين ممكن است براي افرادي تجويز گردد كه كاربامازپين را تحمل نمي كنند.

باكلوفن نيز ممكن است اثربخش باشد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي وجود ندارد. از باد گرم يا سرد پرهيز كنيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد. با طرف غيرمبتلاي صورت بجويد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم درد عصب سه قلو را داشته باشيد.

اگر شما دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي ايجاد كنند.

عدم نزول بيضه

testes undescended

شرح بيماري

عدم نزول بيضه عبارت است از يك اختلال موجود در هنگام تولد كه در آن يك يا هر دو بيضه از لگن به مكان طبيعي خود در بيضه دان نزول نكرده اند. 3% از نوزادان پسر رسيده و 30% از نوزادان پسر نارس دچار عدم نزول بيضه هستند. اكثراً بدون درمان تا يك سالگي نزول مي كنند.

علايم شايع

بيضه دان در يك يا هر دو طرف تكامل نيافته به نظر مي رسد.

بيضه در مكان طبيعي خود در بيضه دان قابل لمس نيست

علل

ناشناخته اما احتمالاً مربوط به نقص هورموني در مادر يا جنين

وجود رشته هايي كه مسير آن را ببندند و باعث شوند در ناحيه مغبني باقي بمانند.

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه خانوادگي عدم نزول بيضه

پيشگيري

پيشگيري خاصي ندارد.

عواقب مورد انتظار

در صورتي كه قبل از بلوغ با جراحي يا هورمون ها درمان شود، معمولاً قابل علاج است

عوارض احتمالي

افزايش احتمال سرطان بيضه

عقيمي يا كاهش ميزان باروري

مشكلات رواني همراه با كاهش اعتماد به نفس مرد در صورت عدم تصحيح مشكل

فقدان تكامل جنسي طبيعي در صورت فقدان بيضه ها

ايجاد فتق

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي در صورت عدم لمس بيضه مي توانند شامل سونوگرافي يا سي تي سكن باشند.

درمان با توجه به نوع كريپتوركيديسم (بيضه مخفي تعيين مي گردد. در صورتي كه بيضه گاهي در بيضه باشد و گاهي برگردد، به طور طبيعي مشكل تا هنگام بلوغ خود به خود رفع مي شود. ساير انواع با هورمون يا جراحي درمان مي شوند.

جراحي براي راندن بيضه به بيضه دان براي كساني كه به درمان هورموني پاسخ نمي دهند، جراحي تنها درمان است جراحي بايد در 21-15 ماهگي ولي نه ديرتر از بلوغ انجام گيرد تا كاركرد توليدمثلي حفظ شود.

داروها

ممكن است گنادوتروپين هاي جفتي انساني به صورت تزريقي تجويز شوند. معمولاً 3 بار در هفته به مدت 6-4 هفته داده مي شوند. اين درمان باعث مي شود بيضه ها در تقريباً تمامي موارد به طور طبيعي نزول كنند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي وجود ندارد. رژيم غذايي

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر كودك شما دچار عدم نزول بيضه شده باشد. به محض تشخيص اين اختلال مراجعه كنيد.

عفونت زخم جراحي

surgical wound infection

شرح بيماري

عفونت زخم جراحي عبارت است از عفونت حاصل از آلودگي باكتريايي در حين يا پس از عمل جراحي به دنبال عمل جراحي و بسته به نوع

آن در 30% -1/5% موارد عفونت ايجاد مي گردد.

علايم شايع

معمولاً در عرض 10-5 روز پس از جراحي موارد زير شروع مي شوند ولي در برخي موارد چند هفته بعد آغاز مي گردند:

درد و قرمزي دور زخم جراحي

چرك و تجمع ساير مايعات در اطراف برش كه بخيه ها را محكم تر مي كنند.

تب (گاهي اوقات

علل

عفونت با باكتري ها شامل استرپتوكوك ها، استافيلوكوك ها يا ساير ميكروب ها. علي رغم احتياطات كامل برضد اين ميكروب ها، روش هاي ضدعفوني كننده جديد قبل از عمل جراحي و مراقبت هاي خوب پس از عمل گاهي عفونت ايجاد مي شود.

عوامل تشديد كننده بيماري

اشخاص مسن تر

تغذيه ناكافي

هرگونه بيماري مزمن به ويژه ديابت شيرين

جراحي در دستگاه گوارش

استفاده از داروهاي سركوبگر ايمني

بيماران چاق

بيماران مبتلا به سرطان

پيشگيري

روش هاي ماهرانه جراحي و اقدامات پيش از عمل كه شامل موارد زير هستند:

استفاده از آنتي بيوتيك هاي خاص مثل نئومايسين پيش از جراحي در دستگاه گوارش براي استريل كردن لوله گوارش

تميز كردن كامل پوست قبل از جراحي

استفاده هرچه كمتر از بخيه

عواقب مورد انتظار

معمولاً در بيشتر بيماران با تخليه چرك و درمان آنتي بيوتيكي قابل علاج است بهبودي عفونت زخم جراحي حدود 2 هفته طول مي كشد.

عوارض احتمالي

پريتونيت

مسموميت خوني

تداخل با بهبودي طبيعي محل برش پس از جراحي كه گاهي مستلزم يك جراحي ديگر و ترميم است

درمان

اصول كلي

آزمونهاي تشخيصي مي توانند شامل كشت چرك يا خون حاصل از محل عفونت در آزمايشگاه

تسكين درد با گرما. استفاده از كيسه گرم يا كمپرس گرم به مدت 40-30 دقيقه 4-3 بار در روز

در صورتي كه زخم ترشح كند، لباسها را به دفعات

عوض كنيد.

جراحي براي برش و تخليه آب زخم (گاهي اوقات ممكن است لازم باشد.

داروها

آنتي بيوتيك ها براي مقابله با عفونت

مكمل هاي ويتاميني و معدني براي تسريع بهبودي

مسكن ها. مي توانيد براي تسكين درد خفيف از داروهاي بدون نياز به نسخه مثل استامينوفن استفاده كنيد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا محوشدن تمام علايم در بستر استراحت كنيد.

رژيم غذايي

معمولاً رژيم غذايي خاصي لازم نيست

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم عفونت زخم جراحي را داشته باشيد.

اگر تب بالا يا احساس ناخوشي عمومي ايجاد شود و به نظر برسد عفونت پس از درمان بدتر شده است

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي داشته باشند.

عفونت يا انسداد مجراي اشكي

tear duct infection or blockage

شرح بيماري

عفونت مجرا، كيسه يا غده اشكي داكريوسيستيت نام دارد. ميكروب هاي عامل عفونت مي توانند به ساير افراد منتقل شوند. عفونت مجرا يا كيسه اشكي در تمام سنين رخ مي دهد اما در كودكان شايع تر است

خراش انسداد يا تنگي مجراي اشكي كه معمولاً ناشي از اختلال ارثي يا عفونت قبلي است داكريواستنوزيس نام دارد. انسداد ارثي مجراي اشكي معمولاً در شيرخواران 12-3 هفته ظاهر مي شود. انسداد ناشي از عفونت مي تواند در هر سني به دنبال عفونت رخ دهد.

علايم شايع

علايم زير ممكن است در انسداد يا عفونت وجود داشته باشند:

اشك ريزش هميشگي از يك يا هر دو چشم

تخليه مخاط و چرك به جاي آب از مجراي اشكي تخليه ممكن است خود به خود يا با فشار برروي موضع صورت پذيرد.

درد، قرمزي

و تورم زير چشم كه عفونت را مطرح مي كند.

قرمزي و تورم مجراي اشكي

قرمزي سفيدي چشم در اطراف مجراي اشكي

علل

انسداد مجراي اشكي ممكن است ناشي از موارد زير باشد:

اختلال ارثي

عفونت باكتريايي مجرا

عفونت سينوس يا بيني به ويژه عفونت مزمن بيني

پوليپ هاي بيني

آسيب چشم

عفونت چشم از جمله قرمزي شديد چشم (كونژكتيويت

شكستگي بيني يا استخوان هاي صورت

عوامل تشديد كننده بيماري

نوزادان و شيرخواران به ويژه آن دسته كه داراي سابقه خانوادگي انسداد مجراي اشكي هستند.

عفونت اخير همانند موارد ذكر شده در بالا

پيشگيري

درمان طبي مناسبي را براي عفونت هاي چشم بيني يا سينوس انجام دهيد.

عواقب مورد انتظار

عفونت معمولاً با آنتي بيوتيك ها قابل علاج است

انسداد معمولاً با گشادكردن مجرا يا جراحي قابل علاج است بهبودي 3 هفته زمان مي برد.

عوارض احتمالي

انسداد بدون درمان ممكن است باعث عفونت گردد.

عفونت بدون درمان ممكن است به قرنيه و ساير قسمت هاي چشم گسترش يابد يا در مجراي اشكي جوشگاه دايمي بر جاي مي گذارد.

درمان

اصول كلي

غالباً به درماني غير از ماساژ نياز ندارد.

جراحي براي گشادكردن و گذاشتن ميل در مجراي اشكي اين امر در شيرخواران معمولاً با بيهوشي عمومي مختصري انجام مي شود. در بزرگسالان غالباً در مطب پزشك با بي حسي موضعي انجام مي گردد. پس از گشادكردن دستگاه مجراي اشكي با آب نمك شستشو مي گردد.

در مورد انسداد (در صورت عدم نياز به جراحي ، روزي 2 بار مجراي اشكي را با نوك انگشت ماساژ دهيد تا محتويات آن دوشيده شود.

در مورد عفونت درد را با پوشش هاي مرطوب و گرم تسكين دهيد.

انسداد كامل ممكن است نيازمند باز كردن مسير چشم تا

بيني با جراحي باشد.

داروها

آنتي بيوتيك هاي خوراكي يا موضعي براي عفونت

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

در طول درمان عفونت فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري را كاهش دهيد. از شنا كردن و ورزش هاي تماسي خودداري كنيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم عفونت يا انسداد مجراي اشكي را داشته باشيد.

تب 3/38 درجه سانتيگراد يا بيشتر

اگر علي رغم درمان علايم بهبود نيابند.

اگر بينايي مختل شده باشد.

جدا شدن جفت قبل از زايمان

Abruptio placentea

شرح بيماري

جدا شدن جفت قبل از زايمان عبارت است از جدا شدگي جفت از ديوارة رحم به طور ناقص در سه ماهة آخر بارداري لازم به يادآوري است كه تمامي مواد مغذي و نيز اكسيژن از راه جفت به جنين مي رسند. اگر جفت زودتر از موعد به طور ناقص از ديوارة رحم زندگي جنين در خطر مي افتد. درمان به شدت جداشدگي وضعيت جنين و مدت زماني كه از بارداري گذشته است بستگي دارد.

علايم شايع

جدا شدگي جفت از ديوارة رحم به مقدار كم

خونريزي

درد مختصر يا تنها احساس ناراحتي

جنين سالم مي ماند جداشدگي جفت از ديوارة رحم به مقدار زياد:

خونريزي شديد

درد شديد در پايين شكم يا پايين كمر

سفت شدن شكم و احساس درد در شكم به هنگام لمس شكم

شوك (در اين حالت قلب تندتر مي زند، تنفس تندتر مي شود و به بيمار حالت منگي يا گيج زدن دست مي دهد).

زجر جنين به طوري كه ضربان قلب جنين قابل شنيدن نباشد.

انعقاد خون در داخل رگهاي بدن _ به هنگام جدا شدن جفت برخي مواد از

آن به خون مادر وارد مي شوند و باعث انعقاد گستردة خون در داخل رگهاي مادر مي شوند.

به علت مصرف شدن بيش از حد مواد انعقادي در داخل رگهاي بدن مادر و ناكافي بودن آنها براي بند آوردن خونريزي امكان دارد خونريزي هايي در نقاط مختلف بدن ديده شوند، مثلاً خونريزي از بيني خونريزي در ادرار، خونريزي از نواحي زخم شده خونريزي به داخل پوست پديد آمدن نقاط گرد و قرمز رنگ در پوست

علل

هنوز علت مشخصي پيدا نشده است

عوامل افزايش دهندة خطر

زياد بودن فشار خون

سيگار كشيدن

سن بالاتر از 35 سال

زياد بودن تعداد بارداري هاي قبلي

در يكي از بارداري هاي قبلي همين وضعيت رخ داده باشد.

وارد آمدن ضربه مستقيم به رحم

وجود يك بيماري مزمن مثل ديابت (مرض قند)

مصرف الكل يا مواد مخدر (به خصوص كوكايين

استفاده از دماسنج هاي مقعدي يا وسيلة مخصوص تنقيه

پيشگيري

اگر باردار هستيد، فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هايي را انجام دهيد كه پيش از بارداري انجام مي داديد و به آن عادت داشتيد. فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري شما نبايد شديدتر از آن حد باشد.

تا حد امكان از عوامل خطر اجتناب ورزيد.

البته با توجه به اينكه علت دقيق اين وضعيت هنوز معلوم نشده است هيچ راه تضمين شده اي براي پيشگيري از آن وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

اگر جداشدگي جفت زياد شديد نباشد، و با انجام اقدامات فوري پيش آگهي مادر و جنين خوب است

عوارض احتمالي

شوك يا خونريزي به حدي كه زندگي مادر را به مخاطره اندازد.

مرگ جنين و مادر

آسيب به مغز جنين 17%

_ 10% از مادراني كه دچار جداشدگي جفت قبل از زايمان مي شوند، در يكي از بارداري هاي آينده دچار اين وضعيت خواهند شد.

درمان

اصول كلي

جدا شدگي جفت قبل از زايمان يك اورژانس است اما معمولاً زمان براي اخذ توصيه هاي لازم با تلفن و ترتيب دادن انتقال بدون خطر به بيمارستان به حد كافي وجود دارد. اگر جداشدگي جفت خفيف باشد، امكان دارد كه بتوانيد پس از معاينه به خانه باز گرديد و در تخت استراحت نموده و تحت مراقبت دقيق قرار بگيريد.

به غير از موارد خفيف بستري در بيمارستان ضروري است

جراحي براي تولد نوزاد به روش سزارين يا گاهي اوقات زايمان طبيعي

داروها

اگر زايمان فوري ضروري باشد، براي شروع شدن و تسريع زايمان از اكسي توسين استفاده مي شود.

تزريق وريدي مايعات (سرم درماني ممكن است ضروري باشد.

امكان دارد كه براي جايگزين كردن خون از دست رفته نيازي به تزريق خون باشد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

اگر معلوم شد كه جداشدگي خفيف بوده و شما مي توانيد در خانه تحت مراقبت باشيد، تا زمان قطع خونريزي و رفع ساير علايم در تخت استراحت نماييد. فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را تا زماني كه دستورالعمل اختصاصي جهت آن داده نشده است از سر نگيريد.

رژيم غذايي

اگر در خانه در حال استراحت هستيد، رژيم غذايي عادي خود را ادامه دهيد.

اگر در بيمارستان بستري هستيد، امكان دارد كه تا زمان تصميم گيري دربارة عمل جراحي يك رژيم منحصراً مايعات براي شما تجويز شود. در صورتي كه مشخص شد كه جراحي احتمالاً انجام نخواهد شد، جامدات اضافه

خواهند شد. علت اتخاذ اين روش آن است كه در صورت ضرورت انجام جراحي اورژانس رژيم حاوي جامدات ممكن است باعث بروز عوارضي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما دچار خونريزي به همگام بارداري (هر مقدار كه بيش از لكه بيني مختصر باشد). اين مسأله واقعاً يك اورژانس است .

جداشدگي شبكيه

retinal detachment

شرح بيماري

جداشدگي شبكيه جدا شدن يا پاره شدن شبكيه (بافت گيرنده نور در پشت چشم از ساير بافت هاي چشم اين عارضه در همه سنين و هر دو جنس ديده مي شود. جداشدگي شبكيه يك اورژانس است

علايم شايع

علايم زير معمولاً در يك چشم رخ مي دهد، ولي گاهي هر دو چشم درگيرند:

جرقه هاي نوراني در ميدان بينايي

نقاط شناور در ميدان بينايي

تاري ديد

موج دار ديدن تصاوير (گاهي

از دست دادن تدريجي بينايي از آنجا كه اين حالت بسيار آهسته بروز مي كند بيمار ممكن است متوجه آن نگردد.

عدم وجود درد.

علل

آسيب چشم (پارگي شبكيه .

استعداد ارثي (احتمالاً).

تحليل رفتن بافتي همراه افزايش سن

عوامل تشديد كننده بيماري

بالا رفتن سن

ديابت شيرين

بيماري هاي عروقي

سابقه قبلي جداشدگي شبكيه

سابقه خانوادگي جداشدگي شبكيه

نزديك بيني (ميوپي شديد.

عوارض جراحي چشم

تومورها يا التهاب ها.

پيشگيري

بيماران در معرض خطر بايد به طور منظم مورد معاينه چشم قرار گيرند.

اگر بيمار دچار ديابت شيرين يا بيماري هاي عروقي باشد بايد به درمان طبي براي كنترل آنها اقدام نمايد.

عواقب موردانتظار

اغلب با درمان جراحي زودرس با استفاده از اشعه ليزر قابل درمان است

عوارض احتمالي

بدون درمان كوري كامل يا نسبي در چشم مبتلا قابل انتظار است

با درمان تأخيري در صورتي كه جداشدگي به

ناحيه ماكولا (ناحيه مسؤول بينايي دقيق گسترش يافته باشد، بينايي دقيق (مركزي بيمار دچار اختلال دايمي مي گردد.

درمان

اصول كلي

- تشخيص براساس معاينه افتالموسكپي چشم مطرح مي گردد.

- درمان به موقعيت و شدت جداشدگي بستگي دارد.

- در صورت ضربه به چشم استفاده از پوشش محافظ چشم ممكن است لازم باشد.

- جراحي جهت برقراري اتصال مجدد شبكيه به بافت هاي زيرين با استفاده از اشعه هاي ليزر مخصوص يا سرمادرماني (با استفاده از درجه حرارت زير نقطه انجماد) يا با تغيير شكل چشم (گاهي انجام مي گيرد. دستورهاي زير پس از جراحي توصيه مي گردد:

- هر دو چشم بايد به طور همزمان تا مدتي با پوشش مخصوص بسته شوند. در اين مدت براي انجام كارها مي توانيد از دوستان يا خانواده كمك بگيريد.

- پس از برداشت پوشش چشم ها از عينك هاي داراي شيشه تيره استفاده كنيد.

- چشم هاي خود را مالش ندهيد.

- از دولا شدن اجتناب كنيد.

- از حالاتي كه ممكن است باعث افزايش فشار داخل چشم شوند نظير يبوست بلند كردن وزنه سنگين يا سرفه شديد اجتناب كنيد.

داروها

قطره هاي چشمي گشادكننده مردمك گشاد شدن مردمك فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري چشم در طي دوره التيام پس از جراحي را كاهش مي دهد. اگر شما نمي توانيد خود قطره داخل چشمتان بريزيد، براي اين منظور از ديگران كمك بگيريد.

داروهاي آرامبخش به منظور كاهش اضطراب در طي دوره نقاهت توصيه مي شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

پس از جراحي در حالت خوابيده به پشت در بستر استراحت كنيد و سر را كمي بالاتر از سطح بستر قرار دهيد. براي جلوگيري از تشكيل لخته در وريدهاي عمقي اندام هاي تحتاني را

در طي استراحت مرتباً حركت دهيد. با صلاحديد چشم پزشك فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي خود را از سر بگيريد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي نياز نيست

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان در ميدان بينايي خود نقاط شناور يا جرقه هاي نوراني مشاهده مي كنيد. در اين صورت مراجعه به پزشك را به تأخير نيندازيد زيرا اين حالت ممكن است نشانه اي از يك حالت اورژانس باشد.

- بروز هرگونه نشانه عفونت (خونريزي قرمزي درد، تورم يا تب پس از جراحي

- بدتر شدن وضعيت بينايي پس از اتمام دوره نقاهت بعد از جراحي

جسم خارجي در چشم

Eye foreign body in

شرح بيماري

جسم خارجي در چشم عبارت است از وجود يك تكه كوچك فلز، چوب سنگ شن رنگ يا ساير اجسام خارجي در چشم

علايم شايع

درد، تحريك پذيري قرمزي شديد چشم

جسم خارجي معمولاً با چشم غيرمسلح قابل ديدن است البته گاهي جسم خارجي خيلي كوچك است و در زير پلك گير مي افتد، كه در اين صورت تنها با معاينه چشم پزشكي مي توان آن را ديد.

احساس ساييده شدن چيزي به چشم هنگام پلك زدن

علل

وجود باد

داشتن مشاغلي مثل نجاري يا سنگ خردكني كه در طي آنها قطعات ريز چوب يا ساير مواد با شتاب زياد به اطراف پخش مي شوند.

عوامل افزايش دهنده خطر

هواي پر از گرد و غبار، شغل ها و فعاليت هايي نظير نجاري، تراشكاري يا آهنگري كه منجر به پخش شدن ذرات ريزي نظير چوب به داخل هوا مي شود.

پيشگيري

اگر شغل يا تفريح مورد علاقه شما از

نوعي است كه احتمال آسيب به چشم وجود دارد، از وسايل محافظت كننده چشم استفاده كنيد.

عواقب موردانتظار

اكثر اجسام خارجي را مي توان به راحتي تحت بي حسي موضعي چشم در مطب پزشك يا درمانگاه اورژانس درآورد.

عوارض احتمالي

عفونت خصوصاً اگر جسم خارجي به طور كامل برداشته نشود.

آسيب شديدتر و دايمي چشم در اثر نفوذ جسم خارجي به لايه هاي عمقي تر چشم

درمان

اصول كلي

از كس ديگري بخواهيد شمار را به مطب پزشك يا درمانگاه اورژانس برساند. خودتان سعي نكنيد رانندگي كنيد.

چشم خود را نماليد.

حتي الامكان چشم خود را تا زمان معاينه بسته نگاه داريد.

طي معاينه چشم ممكن است روي چشم با يك ماده بي خطر (فلورسئين رنگ آميزي گردد تا جسم خارجي بهتر ديده شود. بعد از رنگ آميزي چشم با يك عدسي با درشت نمايي بالاتر تحت معاينه قرار مي گيرد.

روش درآوردن جسم خارجي برحسب اندازه و محل آن در چشم تعيين مي شود.

پس از درآوردن جسم خارجي يك پوشش روي چشم گذاشته مي شود تا چشم بسته بماند.

پس از 2-1 روز چشم بايد مجدداً تحت معاينه قرار گيرد.

داروها

قطره چشمي حاوي آنتي بيوتيك براي پيشگيري از عفونت

امكان دارد داروهاي ضددرد تجويز شوند.

قطره چشمي بيحس كننده

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

پس از درآوردن جسم خارجي و نهايتاً برداشتن پوشش روي چشم فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را تدريجاً از سرگيريد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر در چشم شما جسم خارجي رفته است اين يك اورژانس به شمار مي رود.

اگر يكي از موارد زير پس از درآوردن جسم خارجي رخ دهد:

_ درد زيادتر شود و

در عرض 2 روز رفع نشود.

_ تب به وجود آيد.

_ بينايي دچار مشكل شود.

جمود مفصل شانه -كپسوليت چسبنده

shouler frozen

شرح بيماري

جمود مفصل شانه (كپسوليت چسبنده درد و سفتي مفصل شانه كه به سوي ناتواني در حركت دادن آن پيشرفت مي كند. واژه "جمود" در اين عبارت اشاره به درجه حرارت پايين و انجماد ندارد بلكه به معني عدم انعطاف پذيري حركتي در تاندون ها، بورس كپسول مفصلي عضلات عروق خوني و اعصاب مرتبط با مفصل شانه است اين عارضه در همه سنين ديده مي شود ولي در مردان بالاي 40 سال كه در دوره جواني به ورزشهاي قهرماني مي پرداخته اند شايعتر است

علايم شايع

در مراحل اوليه

درد معمولاً خفيف شانه كه به سوي درد شديد پيشرفت كرده و خواب و فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري طبيعي فرد را دچار اختلال مي كند. درد با حركت دادن شانه بدتر مي شود.

سفتي مفصل شانه كه مانع حركت طبيعي شانه مي شود. با كاهش حركت شانه اين سفتي افزايش مي يابد.

احساس صداي ساييدگي يا چيني شكسته هنگام حركت شانه

در مراحل پيشرفته

درد در بازو و گردن

ناتواني در حركت دادن شانه

درد غير قابل تحمل شانه

علل

آسيب ها يا التهاب هاي خفيف شانه نظير بورسيت يا تاندنيت كه با كمتر به كار بردن مفصل شانه تشديد مي يابند. با كمتر به كار بردن مفصل شانه در عرض 10-7 روز چسبندگي هايي (به صورت نوارهاي بافتي محدودكننده حركت ايجاد مي شود كه اين خود حركت مفصل شانه را باز هم محدودتر مي كند. پس از هفته ها كم حركتي مفصل شانه چسبندگي هاي مذكور به قدري پيشرفت مي كند كه به ناتواني در حركت دادن مفصل شانه مي انجامد.

عوامل تشديد كننده بيماري

ناديده گرفتن آسيب هاي

خفيف شانه از قبيل بورسيت يا تاندونيت

نامطلوب بودن وضعيت فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي فيزيكي و پرداختن به ورزشهاي قهرماني به طور نامنظم

ديابت شيرين

بيماري عروق محيطي

بي حركتي

مشاغل نشسته و كم تحرك

شركت در ورزشهاي شديد يا پربرخورد

پيشگيري

اقدام به درمان طبي بورسيت و تاندونيت شانه شامل نرمش هاي شانه به منظور جلوگيري از تشكيل چسبندگي

انجام منظم نرمش هاي كششي

عواقب موردانتظار

با درمان و توانبخشي معمولاً بهبود مي يابد (ولي ممكن است بهبود آن چندين ماه به طول انجامد). برخي موارد آن به طور خودبه خود بهبود مي يابند.

عوارض احتمالي

درد و ناتواني دايمي در حركت دادن شانه در صورت عدم درمان يا به تأخير انداختن درمان

پارگي كپسول شانه در اثر ضعف بافتي و وجود بافت جوشگاهي

درمان

اصول كلي

- بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل راديوگرافي (آرتروگرافي با (ام آر.آي) شانه باشد.

- درمان ممكن است شامل حركت دادن اجباري شانه براي رفع چسبندگي ها باشد. اين درمان در بيمارستان يا يك مركز جراحي سرپايي و زير بيهوشي عمومي انجام مي گيرد.

- آويختن دست به گردن با استفاده از يك پارچه ممكن است ناراحتي بيمار را تخفيف دهد.

- به كار بردن گرما بر روي محل درگيري (با كمپرس گرم يا بالشتك گرم كننده به تخفيف درد كمك مي كند.

- در موارد برخي بيماران كمپرس يخ ممكن است سودمندتر باشد. در موارد شديد ممكن است جراحي به منظور رفع چسبندگي ها يا ترميم كپسول مفصلي ضرورت يابد.

داروها

داروهاي ضدالتهابي غيراستروييد

تزريق كورتون و مواد بيحس كننده موضعي به داخل مفصل براي كاهش درد و التهاب

براي درد خفيف استفاده از داروهاي بدون نسخه نظير آسپيرين ممكن است كافي

باشد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

درمان فيزيكي و نرمش هاي غيرفعال شانه

پس از بهبود علايم هرچه سريعتر فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي خود را از سر بگيريد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي نياز نيست استفاده از مكمل هاي ويتاميني و مواد معدني كمك كننده نيست مگر اينكه بيمار قادر به دريافت رژيم غذايي تعادل طبيعي نباشد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم جمود شانه باشيد.

بروز درد پايدار شانه كه نشان دهنده احتمال بورسيت يا تاندونيت است

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل كنترل شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.

فتق هياتال

Hiatal hernia

شرح بيماري

فتق هياتال عبارت است از ضعف يا كشيده شدن سوراخي كه در عضله ديافراگم وجود دارد و مري از طريق آن از قفسه سينه به درون حفره شكم وارد مي شود و كمي بعد به معده مي رسد. زماني كه اين سوراخ ضعيف شود، اسيد معده از درون معده به مري بر مي گردد و مري را آزرده مي سازد. قسمتي از معده حتي ممكن است از اين سوراخ به قفسه سينه وارد شود.

علايم شايع

علايم زير معمولاً در عرض يك ساعت يا بيشتر پس از خوردن غذا به وجود مي آيند:

سوزش سر دل امكان دارد با حمله قلبي اشتباه گرفته شود.

آروغ زدن

ندرتاً مشكل در بلع

بالا آوردن

علل

علت زمينه ساز آن مشخص نشده است

عوامل افزايش دهنده خطر

ضعف مادرزادي در حلقه عضلاني در ديافراگم كه مري از آن عبور كرده و به معده مي پيوندد.

ضربه به شكم كه باعث وارد آمدن آن چنان فشاري شود كه در

قسمتي از ديافراگم سوراخ ايجاد كند.

يبوست مزمن و زورزدن به هنگام اجابت مزاج

چاقي

حاملگي

زور زدن يا برداشتن بار سنگين به طور مداوم كه باعث مي شود عضلات شكم مرتباً منقبض شوند.

سيگار كشيدن

سن بالاي 50 سال

پيشگيري

راه خاصي براي پيشگيري وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

علايم را معمولاً مي توان كنترل نمود. اگر علايم را نتوان كنترل نمود و آزردگي مري باعث بروز زخم و تشكيل بافت جوشگاهي شود، اين بيماري را مي توان با جراحي برطرف كرد.

عوارض احتمالي

خونريزي از مري اين خونريزي ممكن است شديد باشد و منجر به شوك شود.

اشتباه گرفتن آن با حمله قلبي

درمان

اصول كلي

عكسبرداري با اشعه ايكس از مري و معده

ديدن مري و معده به كمك آندوسكپي اگر شك به سرطان وجود داشته باشد، مقدار كمي از بافت ممكن است براي بررسي پاتولوژي برداشته شود. امكان دارد براي تأييد ضعف عضلاني در ناحيه پيوستگي مري به معده مانومتري (فشارسنجي انجام شود.

اهداف اصلي درمان عبارتند از تخفيف علايم و نيز پيشگيري و درمان عوارض در ابتدا درمان طبي مورد استفاده قرار مي گيرد.

سر تخت خود را 15-10 سانتي متر بالا ببريد. اين كار كمك مي كند كه اسيد معده به كمك جاذبه از قسمت دچار فتق معده دور شوند.

سيگار نكشيد.

لباس تنگ نپوشيد.

به هنگام اجابت مزاج ادرار، يا بلند كردن بار سنگين زور نزنيد.

ندرتاً جراحي براي ترميم ضعف موجود در ناحيه عبور مري از ديافراگم و حفظ معده در جاي طبيعي خود

داروها

داروهاي ضد اسيد. در بعضي از افراد، وقتي يك ساعت قبل از هر وعده غذايي و قبل از خواب خورده

شوند بيشترين اثر را دارند. اما در بعضي ديگر، وقتي 2-1 ساعت بعد از هر وعده غذايي و قبل از خواب خورده شوند بيشترين اثر را دارند. سعي كنيد هر دو روش را امتحان كنيد تا بهترين حالت براي شما مشخص شود.

نرم كننده هاي مدفوع

امكان دارد داروهايي كه تخليه معده را سريع تر مي كنند تجويز شوند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

بلافاصله پس از غذا خوردن دراز نكشيد يا خم نشويد.

رژيم غذايي

از خوردن حجم زيادي از غذا در هر وعده خودداري كنيد. در عوض 5-4 وعده غذايي كوچك در روز بخوريد. قبل از خواب حداقل براي 2 ساعت چيزي نخوريد.

اگر اضافه وزن داريد، وزن خود را كم كنيد. خيلي اتفاق افتاده است كه علايم پس از پايين تر رفتن از يك وزن مشخص برطرف شده اند.

از نوشيدني هاي الكلي نوشيدني هاي حاوي كافئين (قهوه چاي كاكائو، نوشابه و هرگونه غذا، آب ميوه يا ادويه اي كه علايم را بدتر مي كنند پرهيز كنيد. آهسته غذا بخوريد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم فتق معده را داريد، خصوصاً احساس اين كه غذا در زير جناغ سينه گير مي كند. اگر همراه درد تنگي نفس تعريق يا تهوع وجود داشت بلافاصله مراجعه كنيد.

در صورت داشتن موارد ذيل

_ استفراغ خوني يا استفراغ مكرر ديده شود.

_ دچار افزايش درجه حرارت به 8/37 سانتي گراد شده ايد.

_ علايم با يك ماده درمان بهبود نيابند.

فرو رفتن ناخن پا در گوشت

toenail ingrown

شرح بيماري

فرورفتن ناخن پا در گوشت عبارت است از وضعيتي كه در آن لبه تيز ناخن در گوشت يكي از انگشتان پا (معمولاً شست فرو رود.

علايم شايع

درد، حساسيت به لمس قرمزي تورم و گرمي در انگشتان پا در جايي كه لبه تيز ناخن در چين بافتي اطراف فرو رفته است وقتي بافت اطراف ناخن ملتهب گردد، معمولاً در ناحيه آسيب ديده عفونت ايجاد مي شود.

علل

فرورفتن ناخن پا در انگشت احتمالاً با يكي از وضعيت زير همراه است

شكل ناخن بيش از حد طبيعي داراي انحنا باشد.

ناخن پا بيش از حد كوتاه شود به طوري كه بافت بتواند روي آن فشار بياورد.

فرد در فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هايي شركت كند كه كه مستلزم توقف هاي ناگهاني باشد ("گيركردن انگشت پا").

عوامل تشديد كننده بيماري

هر يك از شرايطي كه به عنوان علت ذكر شده است

پيشگيري

كفش هاي مناسب و جادار بپوشيد.

ناخن هاي پا را با دقت كوتاه كنيد. به ويژه افراد مبتلا به ديابت شيرين يا بيماري عروق محيطي بايد در كوتاه كردن ناخن هاي پا دقت كنند. در اين اختلالات به خاطر جريان خون مختل پا، آسيب به پا خطرناك است

عواقب مورد انتظار

با درمان قابل علاج است آنتي بيوتيك هاي خوراكي معمولاً علايم عفونت را ظرف يك هفته تسكين مي دهند. گاهي بخشي يا تمامي ناخن با جراحي برداشته مي شود و بستر ناخن تراشيده مي شود و لذا اين مشكل عود نخواهد كرد. ناخن بايد دوباره رشد كند ولي احتمالاً مثل قبل نخواهد شد.

عوارض احتمالي

عفونت مزمن كه بدون جراحي قابل علاج نيست

درمان

اصول كلي

جراحي براي برداشتن ناخن در موارد شديد يا عودكننده قبل يا بعد از جراحي درمان هاي خانگي زير مناسب هستند:

از پوشش هاي مرطوب استفاده كنيد.

با قرار دادن يك

تكه كوچك كتان در زير ناخن در اطراف لبه ها، گوشه هاي ناخن را از بافت ملتهب اطراف آزاد كنيد. بافت ملتهب را در برابر آسيب هاي بيشتر حفاظت كنيد.

داروها

ممكن است براي مقابله با عفونت آنتي بيوتيك ها تجويز شوند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

به محض بهبود علايم فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي خود را از سر بگيريد. ممكن است لازم باشد تا زمان بهبودي انگشت پا، از كفش جلوباز استفاده كنيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي اعضاي خانواده تان علايم فرورفتن ناخن پا در انگشتان را داشته باشيد.

اگر در طول درمان پا پس از جراحي موارد زير رخ دهند: _ تب _ افزايش درد _ علايم (درد، قرمزي حساسيت به لمس تورم يا گرمي در انگشت پا

فشار خون بالا

Hypertension

شرح بيماري

فشار خون بالا عبارت است از افزايش فشار وارده از جريان خون به ديواره رگ هاي خوني فشار خون بالا گاهي "كشنده بي سر و صدا" ناميده مي شود زيرا تا مراحل انتهايي اكثراً هيچ علامتي ندارد. توجه داشته باشيد كه فشار خون به طور طبعي در اثر استرس و فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بدني بالا مي رود، اما فردي كه دچار بيماري فشار خون بالا است به هنگام استراحت نيز فشار خونش بالاتر از حد طبيعي قرار دارد.

علايم شايع

معمولاً علامتي وجود ندارد مگر اين كه بيماري شديد باشد. علايم زير مربوط به بالارفتن فشار خون به طور بحراني هستند:

سردرد؛ خواب آلودگي گيجي

كرختي و مور مور شدن در دست ها و پاها

سرفه خوني خونريزي از بيني

تنگي

نفس شديد

علل

معمولاً ناشناخته است تعداد كمي از موارد در اثر مشكلات زير ايجاد مي شوند:

بيماري مزمن كليه

تنگ شدگي سرخرگ آئورت

اختلال در بعضي از غدد درون ريز

تصلب شرايين

عوامل تشديد كننده بيماري

سن بالاي 60 سال

چاقي سيگار كشيدن استرس

وابستگي به الكل

رژيم غذايي حاوي نمك يا چربي اشباع شده زياد

پشت ميز نشيني

عوامل ژنتيكي

سابقه خانوادگي فشار خون بالا، سكته مغزي حمله قلبي يا نارسايي كليه

مصرف قرص هاي تنظيم خانواده استروييدها و بعضي از انواع داروهاي مهاركننده اشتها يا دكونژستان ها

پيشگيري

در حال حاضر راه خاصي براي پيشگيري از فشار خون بدون علت مشخص وجود ندارد. اگر سابقه خانوادگي فشار خون بالا وجود داشته باشد، فشار خون بايد مرتباً كنترل شود.

اگر فشار خون بالا زود تشخيص داده شود، زمان با تغيير رژيم غذايي ورزش كنترل استرس ترك دخانيات ننوشيدن الكل و دارو معمولاً باعث پيشگيري از بروز عوارض مي شود.

عواقب مورد انتظار

با درمان مي توان از عوارض پيشگيري نمود (البته به غير از اثرات جانبي احتمالي داروها) اميد به زندگي تقريباً در حد طبيعي است

بدون درمان اميد به زندگي كاهش مي يابد زيرا احتمال حمله قلبي يا سكته مغزي زياد مي شود.

عوارض احتمالي

سكته مغزي

حمله قلبي

نارسايي احتقاني قلب و ورم ريه

نارسايي كليه

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش خون نوار قلب آنژيوگرافي (عكس برداري از عروق با كمك تزريق ماده حاجب و تاباندن اشعه ايكس و نيز ساير عكس برداري ها باشد.

اهداف درمان با توجه به ويژگي هاي هر فرد تعيين خواهند شد و ممكن

است شامل كم كردن وزن ترك دخانيات برنامه ورزش مناسب و تغيير شيوه زندگي براي كاهش استرس باشند.

گرفتن فشار خون خودتان را فرا بگيريد و روزانه فشار خون را اندازه گيري كنيد.

داروها

در صورتي كه اقدامات محافظه كارانه اثر نداشته باشند، با استفاده از داروهاي ضد فشار خون مي توان فشار خون را پايين آورد.

از مصرف داروهاي سرماخوردگي و سينوزيت خودداري كنيد. اين داروها حاوي افدرين و پسوافدرين هستند كه باعث افزايش فشار خون مي شوند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري طبيعي همراه با برنامه ورزشي حداقل 3 بار در هفته ورزش باعث كم شدن استرس و حفظ وزن بدن در حد ايده آل مي شود. ورزش حتي ممكن است فشار خون را نيز پايين آورد. در مورد نوع و مقدار ورزش با پزشك خود يا فيزيولوژيست ورزشي مشورت كنيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي كم نمك

در صورت اضافه وزن رژيم لاغري مناسب

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم فشار خون بالاي بحراني را داريد.

اگر در صورتي كه درد قفسه سينه رخ دهد. اين ممكن است يك مورد اورژانس باشد. سريعاً درخواست كمك كنيد!

اگر علي رغم درمان علايم فشار خون بالا ادامه داشته باشند.

اگر علايم جديد و غير قابل توجيه ظاهر شوند. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند

كارسينوم كليه

Hypernephroma

شرح بيماري

كارسينوم كليه عبارت است از يك نوع سرطان كليه اين نوع سرطان معمولاً در افراد بالاي 40 سال و در مردان بيشتر از زنان رخ مي دهد.

علايم شايع

وجود يك توده سفت

در شكم بزرگ شده

كاهش وزن و اشتها

تب خفيف و مداوم

استفراغ

درد خفيف شكمي

قرمز يا تيره شدن ادرار در اثر خونريزي از تومور اگر تومور آن اندازه بزرگ شود كه باعث نارسايي كليه شود، علايم زير ايجاد مي شود:

خستگي و ضعف فزاينده

سردرد

تنفس بدبو

تهوع استفراغ يا اسهال

تنگي نفس

درد قفسه صدري

خارش پوست

علل

ناشناخته است

عوامل تشديد كننده بيماري

ناهنجاري هاي مادرزادي متعدد

سيگار كشيدن

پيشگيري

در حال حاضر نمي توان از آن پيشگيري نمود. اگر خانمي در سنين باروري هستيد و سابقه خانوادگي تومورهاي كليوي را داريد، پيش از حامله شدن براي مشاوره ژنتيك مراجعه كنيد.

اگر تومورهاي كليوي نسل اندر نسل در خانواده شما وجود داشته است با پزشك خود در رابطه با آزمايشات مربوط مشورت كنيد. حتي اگر احساس سلامتي مي كنيد و بيماري در شما وجود نداشته باشد، مرتباً براي معاينه منظم مراجعه نماييد.

عواقب مورد انتظار

اگر تومور قبل از اين كه به ساير نقاط بدن گسترش يابد شناسايي شود، معمولاً با جراحي قابل معالجه است

عوارض احتمالي

گسترش به ساير اعضاي بدن خصوصاً كبد، ريه ها، مغز و استخوان ها، پيش از شناسايي تومور اوليه در كليه

نرم شدن استخوان ها (پوكي استخوان

افزايش استعداد ابتلا به عفونت هاي مجاري ادرار

درمان

اصول كلي

آزمايشات تشخيصي ممكن است عبارت باشند از آزمايش خون و ادرار براي ارزيابي كار كليه و براي تشخيص وجود خون در ادرار. همچنين ممكن است توصيه به انجام سي تي اسكن سونوگرافي آم آر.آي و نوگرافي شود.

درمان شامل در آوردن كليه (يا در آوردن قسمتي از آن در بعضي از بيماران و

در آوردن گره هاي لنفاوي منطقه اي است امكان دارد پس از جراحي اقداماتي چون اشعه درماني شيمي درماني و ايمني درماني انجام گيرند.

داروها

امكان دارد داروهاي ضد سرطان تجويز شوند (شيمي درماني . هم اكنون درمان هاي جديدي تحت مطالعه قرار دارند و ممكن است نتايج درماني را بهبود بخشند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

پس از جراحي براي از سرگيري فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خون طبق توصيه هاي پزشكتان عمل نماييد.

در طي روز زمان هاي استراحت كوتاه مدت را در نظر بگيريد. در خارج از اين زمان ها، تا حدي كه قدرتتان اجازه مي دهد فعال باشيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي كم پروتئين داشته باشيد. به علت محدوديت هاي غذايي امكان دارد مصرف مكمل هاي ويتاميني و معدني متعدد ضرورت داشته باشد.

دريافت مايعات را به روزانه چندين ليوان آب افزايش دهيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم كارسينوم كليه را داريد.

اگر يكي از موارد زير به هنگام درمان رخ دهند: _ تب 3/38 درجه سانتيگراد يا بالاتر _ ادرار كاهش يابد.

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي ضد سرطان مورد استفاد در درمان ممكن است عوارض جاني به همراه داشته باشند.

تينا ورسيكالر

tinea versicolor

شرح بيماري

كچلي تغييردهنده رنگ عبارت است از عفونت قارچي پوست كه رنگ پوست مبتلا را تغيير مي دهد. بيشتر پوست سينه پشت شانه ها، بازو، تنه يا كشاله ران (به ندرت صورت را درگير مي كند. بيشتر، نوجوانان و بزرگسالان مبتلا مي شوند.

علايم شايع

ضايعاتي با مشخصات زير:

ضايعات در پوست نواحي باز، سفيد هستند؛ در نواحي پوشيده قهوه اي

يا قرمز متمايل به قهوه اي هستند.

ضايعات صاف بوده لبه هاي كاملاً مشخص دارند. مگر در صورت خراشيدن پوسته نمي دهند.

ضايعات با قطر 4-3 ميلي متر شروع شده گسترش مي يابند. غالباً به هم ملحق شده لكه هاي بزرگي تشكيل مي دهند.

علل

يك مرحله تكامل قارچي پتيروسپوروم اربيكولار. گرما و رطوبت زياد به نفع رشد اين قارچ هستند. عفونت مسري است ولي نحوه سرايت آن مشخص نيست

عوامل تشديد كننده بيماري

مواجهه محيطي با گرما و رطوبت زياد

پيشگيري

پيشگيري خاصي ندارد.

عواقب مورد انتظار

كچلي تغييردهنده رنگ درمان نشده به مدت نامحدودي باقي مي ماند، ولي به نظر مي رسد كه هر از چندگاه مي آيد و مي رود. حتي با درمان غالباً عود مي كند. به دنبال درمان پس از علاج عفونت قارچي لكه هاي سفيد ماه ها باقي مي مانند.

عوارض احتمالي

عود نامحدود بدون درمان

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي ميكروسكوپي قسمت هاي خراشيده شده ضايعات باشند.

درمان هاي موضعي متعددي در بهبود كچلي تغييردهنده رنگ مؤثرند.

دارو را با توپي هاي نخي مطابق دستورالعمل نسخه در نواحي مبتلا به كار بريد. در صورت تمايل ظرف 30 دقيقه آن را بشوريد.

در حدامكان اجازه دهيد پوست مبتلا هوا بخورد.

هر سال قبل از فصل آفتاب گيري درمان را تكرار كنيد.

داروها

ممكن است شامپوي سولفيد سلنيوم كرم كلوتريمازول ميكونازول يا كتوكونازول براي نواحي مبتلا تجويز شوند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم كچلي تغييردهنده رنگ را داشته باشيد.

اگر علي رغم درمان عفونت بهبود نيابد.

تيناكروريس

tinea cruris

شرح بيماري

كچليه كشاله ران عبارت است

از عفونت پوست در كشاله ران با يكي از چند نوع قارچ اين قارچ ها در كشاله ران رشد مي كنند كه تاريكي گرما و رطوبت رشد آنها را تحريك مي كند. كچلي كشاله ران در مردان شايع تر از زنان است سرايت فرد به فرد دارد.

علايم شايع

لكه هاي پوسته ريزي كننده در پوست كشاله ران ران و باسن لكه ها لبه واضح دارند. گاهي تاول هاي كوچك و پر چركي ظاهر مي گردند.

خارش نواحي مبتلا

درد (اگر پوست دچار عفونت باكتريايي ثانويه شود).

علل

عفونت با قارچ هاي كپكي به نام درماتوفيت

تماس با سطوح دچار عفونت مثل پارچه يا نيمكت

عوامل تشديد كننده بيماري

هواي گرم و مرطوب

تعريق بيش از حد

چاقي كه منجر به تعريق مي شود.

اصطكاك پوست با پوست در اثر حركت دايمي

پيشگيري

بعد از حمام به دقت خود را خشك كنيد.

در يك حمام مرطوب ننشينيد.

زيرپوش نخي آزاد و جاذب رطوبت بپوشيد.

براي هر فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري ، از محافظ هاي ورزشي و زيرپوش تميز و خشك استفاده كنيد.

در صورت ابتلاي قبلي به كچلي كشاله ران بعد از حمام از تولنافتيت (تيناكتين كه بدون نياز به نسخه مي توانيد آن را تهيه كنيد استفاده نماييد. اين پودر مانع عود مي شود.

عواقب مورد انتظار

با درمان مي توان علايم را ظرف 3-2 هفته كنترل كرد.

عوارض احتمالي

درماتيت تماسي يا آلرژيك همراه با كچلي كشاله ران كه نيازمند درمان اضافي معمولاً با داروهاي استروييدي موضعي است

بهبودي آهسته

عفونت باكتريايي ثانويه در ناحيه مبتلا

بثور حاصل از "واكنش ايد" (پاسخ ايمني آلرژيك به اين اختلال در دست ها و صورت (نادر)

درمان

اصول كلي

تشخيص شامل موارد زير است

مشاهده علايم توسط خود شما

شرح حال طبي و معاينه فيزيكي توسط پزشك در صورت لزوم

بررسي هاي آزمايشگاهي از جمله بررسي ميكروسكوپي پوسته هاي كنده شده و آغشته در محلول هيدروكسيد پتاسيم ممكن است انجام شوند.

تنها با آب تميز حمام كنيد. تا بهبودي كامل پوست صابون نزنيد. صابون پوست مبتلا را تحريك مي كند.

زيرپوش نخي آزاد بپوشيد.

بعد از شنا فوراً لباس خشك بپوشيد.

اگر دچار كچلي پاي ورزشكاران نيز هستيد، با مراقبت يكسان هر دو ناحيه را درمان كنيد.

داروها

درمان موضعي با داروهاي ضد قارچ از جمله كلوتريمازول كتوكونازول يا ميكونازول يا ساير داروهاي اين دسته

داروهاي ضد قارچ خوراكي مثلاً گريزئوفولوين براي موارد شديد

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر علايم كچلي كشاله ران را داشته باشيد كه ظرف 5 روز خود به خود نشوند.

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي ايجاد كنند.

كرم نواري

tapeworm

شرح بيماري

بيماري كرم نواري عبارت است از آلوده شدن لوله گوارش با كرم نواري آلودگي با كرم هاي نواري با خوردن گوشت قرمز يا ماهي خوب پخته نشده ايجاد مي شوند. سرايت فرد به فرد وجود ندارد.

علايم شايع

بيشتر بيماراني كه آلوده به اين انگل هستند، بدون علامت مي باشند. البته بعضي ها دچار علايم زير مي گردند:

درد در بالاي شكم

اسهال

كاهش وزن غيرقابل توجيه

علايم كم خوني (ضعف خستگي و تنگي تنفس

علل

انگل هاي گوارشي تنياساژيناتا از گوشت گاو، تنياسوليوم از گوشت خوك و ديفيلوبوتريوم از ماهي

افراد با خوردن غذاهاي خوب پخته نشده يا خام آلوده به انگل مبتلا مي شوند.

عوامل تشديد كننده بيماري

مسافرت به آفريقا، خاورميانه اروپا، مكزيك آمريكاي لاتين ژاپن روسيه آسيا و آمريكاي جنوبي

پيشگيري

گوشت گاو و ماهي را به دقت بپزيد.

تنها گوشت داراي مهر كنترل توسط سازمان دامپزشكي را مصرف نماييد.

عواقب مورد انتظار

با درمان معمولاً در عرض يك روز علاج مي گردد.

عوارض احتمالي

كم خوني

درمان

اصول كلي

تشخيص با بررسي مدفوع در آزمايشگاه براي شناسايي كرم انجام مي گيرد.

درمان دارويي است

قبل از غذاخوردن دست هاي خود را بشوييد.

تمام اعضاي خانواده بايد از لحاظ عفونت احتمالي بررسي گردند.

داروها

داروهاي ضد كرم براي كشتن انگل مصرف يك دوز دارو بيمار را معالجه مي كند. بررسي هاي آزمايشگاهي بايد ظرف 6-3 هفته تكرار شوند تا از علاج قطعي اطمينان حاصل گردد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدويتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا عضوي از خانواده تان علايم كرم نواري را داشته باشيد.

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي ايجاد كنند.

كزاز

tetanus

شرح بيماري

كزاز عبارت است از عفونت در زخم كه باعث اسپاسم عضلاني شديد شده مي تواند منجر به مرگ گردد. كزاز سرايت فرد به فرد ندارد.

علايم شايع

سفتي فك

درد عضلاني تحريك پذيري و اسپاسم هاي شديد و متعدد

سختي شديد بلع

تب

اشكال در استفاده از عضلات قفسه سينه براي تنفس

نبض سريع

تعريق شديد

علل

باكتري ها (كلستريديوم تتاني كه تقريباً همه جا، به ويژه در خاك

كود و گرد و غبار وجود دارند. باكتري ها ممكن است از طريق هرگونه شكاف در پوست از جمله سوختگي ها يا زخم هاي سوراخ شده وارد شوند. سموم حاصل از باكتري ها به اعصابي مي روند كه انقباض عضلات را كنترل مي كنند و باعث اسپاسم عضلاني و تشنج مي گردند.

عوامل تشديد كننده بيماري

ديابت شيرين

افراد بالاي 60 سال

فقدان واكسيناسيون روزآمد شده عليه كزاز

هواي گرم و مرطوب

مكان هاي شلوغ يا غيربهداشتي به ويژه در مورد نوزادان متولد شده از مادران واكسينه نشده

استفاده از داروهاي خياباني كه با سوزن ها و سرنگ هاي ناپاك تزريق مي شوند.

سوختگي ها، زخم هاي جراحي و زخم هاي پوستي

پيشگيري

واكسيناسيون را بر ضد كزاز انجام دهيد. اين امر شامل 3 بار واكسن زدن است كه در 2 ماهگي شروع مي شود و با دوزهاي يادآور در 18 ماهگي 5 سالگي و سپس هر 10 سال ادامه مي يابد. ممكن است در هنگام آسيب يك دوز يادآور ديگر لازم باشد.

عواقب مورد انتظار

ميزان مرگ ناشي از كزاز حدود 50% است البته بهبودي كامل با تشخيص و درمان زودهنگام محتمل است بهبودي 4 هفته زمان مي برد.

عوارض احتمالي

پنوموني (ذات الريه

زخم هاي فشاري

ضربان قلب نامنظم

فلج تنفسي و مرگ

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي خوني و كشت در آزمايشگاه باشند.

بستري شدن در يك اتاق تاريك و ساكت درمان ممكن است شامل استفاده از لوله هاي تنفسي تأمين مايعات داخل وريدي و داروها باشد.

جراحي براي برداشتن بافت دچار عفونت

داروها

ضد سم ها براي خنثي كردن سم عصبي

شل كننده هاي عضلاني براي كنترل اسپاسم ها

خواب آورها براي تسكين اضطراب

ضد تشنج ها

آنتي بيوتيك ها

فعاليت در زمان ابتلا به اين

بيماري

در طول بستري استراحت در بستر با حداقل آزار ممكن لازم است در طي بهبودي بايد به تدريج فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري ها را از سر گرفت

رژيم غذايي

در طول بستري به خاطر سختي بلع مايعات داخل وريدي ضروري خواهند بود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم كزاز را داشته باشيد يا آنها را در فرد ديگري مشاهده كنيد. فوراً مراجعه كنيد. اين يك اورژانس است

اگر خود يا فردي از خانواده شما نيازمند واكسيناسيون اوليه يا دريافت دوز يادآور برضد كزاز باشيد.

اگر دچار يك زخم سوراخ دار يا آسيبي شده باشيد كه پوست را شكافته باشد و در 5 سال اخير واكسيناسيون يا دوز يادآور دريافت نكرده باشيد.

كم شدن دماي بدن

Hypothermia

شرح بيماري

كم شدن دماي بدن عبارت است از پايين افتادن درجه حرارت بدن به كمتر از 35 درجه سانتيگراد. اين حالت مي تواند بسياري از دستگاه هاي بدن را تحت تأثير قرار دهد، از جمله اين كه جريان خون به كليه و مغز كاهش مي يابد. اين حالت در تمام سنين مي تواند اتفاق بيافتد اما اكثر بيماران سالمنداني هستند كه نمي توانند خود را در زمستان گرم نگاه دارند.

علايم شايع

علايم اوليه

هماهنگي نامطلوب عضلات

گيجي و سردرگمي ذهني

لرزيدن و پايين بودن درجه حرارت بدن (كمتر از 35 درجه سانتيگراد)

كم بودن تعداد نبض

ضعف خواب آلودگي

علايم بعدي

سفت شدن عضلات

درجه حرارت بدن به محدوده 9/28-25 درجه سانتيگراد سقوط مي كند.

بنفش شدن انگشتان دست و پا و نيز بستر ناخن ها

از دست دادن هوشياري

علل

قرار گرفتن طولاني مدت در معرض سرما، خصوصاً محيط باز

همراه با بالا بودن شاخص باد _ سرما؛ و نيز غرق شدن در آب سرد و نجات فرد قبل از خفگي كامل البته در افرادي كه بيمار يا ضعيف هستند، اين حالت مي تواند در درجه حرارت هاي نزديك به طبيعي نيز رخ دهد.

عوامل تشديد كننده بيماري

بزرگسالان بالاي 60 سال يا شيرخواران

لباس نازك يا مرطوب

لاغر بودن افراد لاغر زودتر از افراد چاق حرارت بدن خود را از دست مي دهند.

مصرف دخانيات كه خونرساني به اندام ها را كاهش مي دهد.

مصرف الكل

اختلال رواني بيماري مزمن (نارسايي قلب بيماري ريوي بيماري هايي كه فرد را زمين گير مي كنند).

پيشگيري

پيش از رسيدن زمستان و فصل سرما، از سيستم گرمايشي منزل و داشتن لباس هاي گرم اطمينان حاصل كنيد.

در هواي سرد، از لباس ضد باد در چند لايه استفاده كنيد، از جمله شال گردن كلاه و دستكش

در هواي باراني اگر خيس شديد، لباس هاي خود را هرچه زودتر عوض كنيد.

براي توليد گرما سعي كنيد حركت داشته باشيد.

به هنگام طوفان شديد در زمستان خانه خود را ترك نكنيد.

در رودخانه يا درياچه اي كه يخ بسته است اسكيت يا ماهيگيري نكنيد مگر اين كه مطمئن باشيد يخ آن ضخيم و بي خطر است كودكان را مرتباً تحت نظر داشته باشيد.

به هنگام پيك نيك يا راهپيمايي در هواي سرد، تمهيدات لازم براي موارد اورژانس به هنگام كم شدن يا صدمه ديدن را به همراه داشته باشيد.

بايد در فصل سرما مرتباً به ملاقات افرادي كه ناتوان از مراقبت كامل از خود هستند، مثلاً سالمندان يا افراد دچار اختلال رواني رفت

عواقب مورد انتظار

برحسب مدت زمان قرار گرفتن در معرض سرما

و ميزان حرارت از دست رفته مي تواند مرگبار هم باشد. احتمال زنده ماندن فرد در صورتي كه به هنگام رسيدن به اورژانس هوشيار باشد بسيار زياد است جالب اين كه بعضي از كودكان پس از يك ساعت يا بيشتر غوطه ور بودن در آب يخ زنده مانده اند.

عوارض احتمالي

شوك

ذات الريه

نارسايي كليه

سرمازدگي قانقاريا

مرگ

درمان

اصول كلي

بستري شدن فرد بايد به نزديكترين مركز اورژانس انتقال يابد. گرم كردن بيمار برحسب شدت پايين افتادن درجه حرارت بدن تنظيم مي شود.

موارد زير به هنگام انتظار براي رسيدن كمك اورژانس ممكن است كمك كننده باشند:

_ توجه داشته باشيد كه فرد ممكن است گيج باشد و در برابر اقدامات كمك كننده مقاومت كند.

_ فرد را روي تخت قرار داده و وي را با پتو الكتريكي با درجه حرارت طبيعي بدن بپوشانيد.

_ حمام گرم (نه داغ ممكن است كمك كننده باشد، اما براي راهنمايي گرفتن در اين مورد با نزديكترين مركز اورژانس در تماس باشيد.

_ اگر فرد در محيط بيرون است وي را با پتو بپوشانيد يا از باد محافظت كنيد.

_ در صورت امكان فرد را با گرماي بدن خودتان گرم كنيد.

داروها

داروهايي براي حفظ فشار خون در صورتي كه وضعيت فرد بحراني باشد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

پس از درمان فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي بايد تدريجاً از سر گرفته شوند.

رژيم غذايي

اگر فرد قادر به نوشيدن باشد، مايعات گرم به او بدهيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر علايم پايين افتادن درجه حرارت بدن را در يك نفر مشاهده كرده ايد. اين ممكن است يك اورژانس

باشد.

كم كاري پاراتيروييد

Hypoparathyroidism

شرح بيماري

كم كاري پاراتيروييد عبارت است از كاهش توليد هورمون پاراتيروييد از غدد پاراتيروييد (كه به اندازه نخود هستند و در پشت غده تيروييد قرار دارند). كاهش هورمون پاراتيروييد در خون باعث پايين افتادن كلسيم خون مي شود. هورمون پاراتيروييد همراه با ويتامين د و كلسي تونين (يك هورمون كه از تيروييد ترشح مي شود) سطح كلسيم را در بدن تنظيم مي كنند. كم كاري پاراتيروييد نادر است و در كودكان بيش از بزرگسالان رخ مي دهد.

علايم شايع

مرحله حاد:

حالت شبيه كزاز (گرفتگي دردناك در صورت دست ها، بازوها و گاهي پاها)

مور مور (سوزن سوزن شدن و كرختي در پاها يا دست ها

مرحله مزمن

پوسته ريزي

شكاف برداشتن ناخن ها

عدم تكامل مناسب دندان ها

صرع و تشنج

عقب ماندگي ذهني در كودكان

روان پريشي در بزگسالان

علل

عارضه جراحي روي غدد پاراتيروييد، غده تيروييد، يا ساير بافت هاي گردن

شايد اختلال خودايمني ژنتيكي

تابيده شدن اشعه به غده تيروييد

هموكروماتوز (يك نوع بيماري كه طي آن آهن زياد در كبد تجمع مي يابد).

گاهي علت مشخصي براي آن وجود ندارد.

گهگاه غدد پاراتيروييد از همان اول تولد وجود ندارد.

عوامل تشديد كننده بيماري

جراحي روي گردن يا وارد آمدن صدمه به گردن

پيشگيري

راه خاصي براي پيشگيري از آن وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

اين اختلال در حال حاضر غيرقابل معالجه است براي كنترل علايم آن نياز به تجويز هورمون پاراتيروييد تا آخر عمر وجود دارد. اين اختلال بدون درمان مرگبار است

تحقيقات علمي در زمينه علل و درمان اين اختلال ادامه دارند، بنابراين اميد مي رود درمان هايي مؤثرتر ابداع شوند و نهايتاً راه علاج اين بيماري نيز كشف شود.

عوارض احتمالي

آب مرواريد

آسيب مغزي

اختلالات ضربان قلب و نارسايي

احتقاني قلب

مشكل در تنفس

ناهنجاري دنداني

صرع و تشنج

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل موارد زير باشند: آزمايش خون و ادرار؛ نوار قلب عكس برداري از استخوان ها براي بررسي افزايش تراكم استخواني

اگر شما دچار حمله حاد شبيه كزاز هستيد، ممكن است براي تزريق كلسيم و رفع اين حالت نياز به بستري شدن وجود داشته باشد.

در صورت شروع گرفتگي عضلاني يك كيسه كاغذي را جلوي دهان خود بگيريد. درون آن نفس بكشيد و مجدداً از هواي درون كيسه استنشاق كنيد. اين كار باعث مي شود سطح دي اكسيدكربن خون بالا رود و گرفتگي عضلاني كاهش يابد.

براي رفع خشكي پوست و پوسته ريزي از كرم نرم كننده استفاده كنيد.

براي جلوگيري از بروز شكاف در ناخن ها آنها را كوتاه نگاه داريد.

به طور دوره اي آزمايش كلسيم بدهيد. انجام منظم و سر وقت آزمايش بسيار مهم است

داروها

مكمل هاي ويتامين د و كلسيم در مقادير بالا. مصرف اين مكمل ها تا آخر عمر ضروري است

تزريق كلسيم داخل رگ در بيمارستان براي رفع گرفتگي هاي شديد عضلاني

مصرف آرام بخش ها و ضد تشنج ها براي پيشگيري و رفع گرفتگي هاي مكرر عضلاني

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي حاوي كلسيم زياد و فسفر كم ممكن است كمك كننده باشد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما دچار گرفتگي بدون توجيه دست ها، پاها يا گلو، يا كرختي و سوزن سوزن در دست ها يا پاها شده ايد.

اگر علي رغم درمان گرفتگي عضلاتي در عرض يك هفته كاهش نيابد.

كم كاري تيروييد

Hypothyroidism

شرح بيماري

كم كاري تيروييد عبارت است از كاهش فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري غده تيروييد

كه باعث كاهش توليد هورمون هاي تيروييدي مي شود. غده تيروييد يك غده پروانه اي در جلوي گردن است تقريباً تمام فرايندهاي متابوليك تحت تأثير هورمون هاي تيروييدي قرار مي گيرند. كم كاري تيروييد در هر دو جنس و در هر سني رخ مي دهد، اما در زنان ميانسال شايع تر است

علايم شايع

نامحتمل است كه تمام علايم زير در يك فرد وجود داشته باشند، اما اكثر بيماران داراي چندين علامت از علايم زير هستند:

كم شدن تحمل به سرما

كم شدن اشتها

يبوست

درد قفسه سينه

موي خشن يا با رشد كند

كند، تند، يا نامنظم بودن ضربان قلب

افزايش وزن يا برعكس لاغري شديد

بي حالي يا شل بودن يا برعكس بي قرار بودن

خواب آلودگي يا برعكس بي خوابي

اختلال رواني از جمله افسردگي روان پريشي يا ضعيف شدن حافظه

تجمع مايع در بدن خصوصاً در اطراف چشم ها

حالت خمودگي در صورت و پايين افتادگي پلك ها

خشن شدن پوست

كم شدن تحمل به داروها

كم شدن ميل جنسي و ناباروري

اختلالات قاعدگي

كم خوني

كرختي يا سوزن سوزن شدن دست ها و پاها

كلفت يا خشن شدن صدا

علل

گاهي ناشناخته است شايع ترين علل عبارتند از:

بيماري هاي خودايمني كه در طي آنها دستگاه ايمني بدن عملكرد غيرطبيعي دارد و به غده تيروييد حمله مي برد.

درمان با يد راديواكتيو

جراحي براي درمان پركاري تيروييد

كمبود يد در رژيم غذايي

كاهش فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري غده هيپوفيز، كه ترشح كننده هورمون محرك تيروييد است

داروهايي مثل ليتيم كه از فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري تيروييد مي كاهند.

عوامل تشديد كننده بيماري

سن بالاي 60 سال چاقي

جراحي براي درمان پركاري تيروييد

درمان با اشعه ايكس

پيشگيري

راه خاصي

براي پيشگيري از كم كاري اوليه تيروييد وجود ندارد.

پس از جراحي تيروييد يا تخريب تيروييد توسط اشعه درماني تا آخر عمر هورمون تيروييد به صورت قرص بايد دريافت شود.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با دادن هورمون تيروييد و تنظيم دقيق مصرف آن قابل درمان است هورمون درماني عبارت است از فراهم آوردن تيروييدي به اندازه كافي براي بدن تا كارايي عملكردهاي طبيعي بدن حفظ شود. امكان دارد تا چندين ماه نياز به ارزيابي پزشكي وجود داشته باشد تا مقدار مناسب هورمون تيروييدي كه بايد داده شود معلوم شود. در صورتي كه درمان قطع شود، بيماري عود مي كند.

عوارض احتمالي

اغماي ميكسدم _ كه عارضه تهديدكننده جان بيمار است

افزايش استعداد ابتلا به عفونت ها

بروز بحران غده فوق كليوي در اثر درمان شديد كم كاري تيروييد

ناباروري

درمان زياده از حد به مدت طولاني مي تواند باعث كاهش تراكم معدني استخوان شود.

درمان

اصول كلي

آزمايش خون از نظر هورمون هاي تيروييدي با آزمايش مي توان تشخيص كم كاري تيروييد را مسجل كرد اما نمي توان مشخص كرد كه چه ميزان هورمون براي درمان لازم است

اهداف درمان عبارتند از تجويز هورمون تيروييد و شناسايي علايم براي پيشگيري از زياد بودن يا كم بودن مقدار هورمون تيروييد تجويز شده

اگر موارد اورژانسي رخ دهد مثل اغماي ميكسدم (بسيار به ندرت در هواي گرم رخ مي دهد، اما در هواي سرد شايع تر است ، امكان دارد نياز به بستري شدن وجود داشته باشد.

داروها

هورمون تيروييد تجويز خواهد شد. ميزان مصرفي برحسب سن وزن جنس ظرفيت عملكرد تيروييد، ساير داروهاي مصرفي و عملكرد روده تعيين مي شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي

براي آن وجود ندارد. تا حدي كه مي توانيد فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري خود را حفظ كنيد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي براي كم كاري تيروييد توصيه نمي شود. با خوردن رژيم پرفيبر از بروز يبوست جلوگيري به عمل آوريد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم كم كاري تيروييد را داريد.

اگر علايم در عرض 3 هفته از شروع درمان رو به بهبود نگذارند.

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

اگر اغما يا تشنج رخ دهد، فوراً بايد درخواست كمك اورژانس شود.

گرمازدگي يا خستگي گرمايي

Heatstroke or heat exhaustion

شرح بيماري

گرمازدگي عبارت است از بيماري ناشي از قرار گرفتن طولاني مدت در معرض حرارت زياد، نخوردن مايعات به حد كافي يا خوب كار نكردن مكانيسم هاي تنظيم حرارت در مغز. اين حالت مي تواند در هر سني رخ دهد، اما در سالمندان شايع تر است

علايم شايع

خستگي گرمايي

منگي خستگي غش سردرد

رنگ پريدگي و مرطوب بودن پوست

تند و ضعيف بودن نبض

تند و سطحي بودن تنفس

گرفتگي عضلاني

تنشگي زياد گرمازدگي

غالباً قبل از اين مرحله خستگي گرمايي و علايم آن وجود دارد.

داغ خشك و بر افروخته بودن پوست

تعريق وجود ندارد.

بالا بودن درجه حرارت بدن

تند بودن ضربان قلب

گيجي

از دست دادن هوشياري

علل

خستگي گرمايي به علت نوشيدن آب به مقدار ناكافي خوردن نمك به مقدار ناكافي و كمبود توليد عرق به وجود مي آيد. (بدن به كمك عرق كردن و بخار شدن عرق خنك مي شود).

گرمازدگي در اثر قرار

گرفتن بيش اندازه در حرارت شديد و كار نكردن مكانيسم هاي تنظيم حرارت بدن ايجاد مي شود. در اين حالت دماي بدن تا حد خطرناكي بالا مي رود (حتي تا حدود 5/41 درجه .

عوامل افزايش دهنده خطر

اثرات عمومي بالا رفتن سن

نوشيدن الكل يا سوءمصرف ساير مواد

بيماري مزمن مثل ديابت يا بيماري عروق

بيماري اخير كه باعث از دست رفتن مايع در اثر استفراغ يا اسهال شده باشد.

هواي داغ و پر رطوبت (شرجي

كاركردن در محيط بسيار گرم

از دست دادن مايعات بدن در اثر تعريق و ننوشيدن مايعات كافي براي جايگزيني آب از دست رفته

پوشيدن لباس زياد، خصوصاً لباس تنگ

تب بالا

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بدني يا ورزش شديد در هواي داغ و پر رطوبت

پيشگيري

در هواي داغ لباس سبك و گشاد بپوشيد.

مرتب آب بنوشيد و صبر نكنيد تا تشنه شويد و سپس آب بنوشيد.

اگر تعريق زياد داريد، آب بيشتر بنوشيد. اگر مقدار ادرار كم شود، ميزان آب دريافتي را زيادتر كنيد.

اگر زيادي گرمتان شده است پنجره را باز كنيد، يا از فن يا تهويه مطبوع استفاده كنيد. اين كارها باعث راحت تر تبخير شدن عرق و در نتيجه خنك شدن پوست مي شوند.

سعي كنيد به هواي داغ عادت كنيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با درمان سريع بهبودي كامل در عرض 2-1 روز حاصل مي شود.

عوارض احتمالي

ممكن است هر كدام از اعضاي مهم بدن دچار مشكل شوند (قلب ريه ها، كليه ها، مغز)

با مدت زمان قرار گرفتن در معرض گرما و شدت آن و نيز سرعت و اثربخشي درمان ارتباط دارد.

درمان

اصول كلي

اگر فردي علايم گرمازدگي را دارد

و عرق نمي كند: _ وي را سريعاً خنك كنيد. لباس هاي وي را در آوريد و او را در آب سرد قرار دهيد، يا دور او ملحفه مرطوب بپيچيد. ترتيب انتقال او را به نزديكترين بيمارستان بدهيد. اين يك اورژانس است

اگر فردي ضعيف و خسته است اما عرق مي كند: _ وي را در يك جاي خنك بخوابانيد، مايعات خنك به او بدهيد (آب آب ميوه يا ساير نوشيدني هاي خنك . ترتيب انتقال او را به نزديكترين بيمارستان بدهيد، مگر در موارد خفيف توصيه هاي پزشكي براي مراقبت مناسب از فرد را به وي يا همراهان وي ارايه دهيد.

داروها

براي اين اختلالات معمولاً دارويي مورد نياز نيست

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

وقتي كه علايم وجود دارند، در حالتي كه پاهايتان بالا باشد استراحت كنيد.

با روبه بهبود گذاشتن علايم مي توان كارهاي روزمره را تدريجاً از سر گرفت

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم گرمازدگي يا خستگي گرمايي را داريد، يا اين كه علايم را در فردي ديگر مشاهده نموده ايد. بلافاصله اورژانس را خبر كنيد! اين اختلالات ممكن است جدي يا مرگبار باشند.

گرهك ندول) تيروييدي

thyroid nodule

شرح بيماري

گرهك تيروييدي عبارت است از يك گرهك (ندول خوش خيم يا بدخيم تيروييد را در جلوي گردن درگير مي كند. تومورهاي خوش خيم بسيار شايع تر هستند و بعيد است كه به ساير بخش هاي بدن گسترش يابند. اين رشد ممكن است كيستي يا توپر (آدنوم تيروييد) باشند. گرهك هاي بدخيم تيروييد مي توانند گسترش يابند و زندگي را تهديد كنند. علايم اوليه در هر دو نوع مشابه

هستند. هر دو جنس و تمام گروه هاي سني را مبتلا مي كنند. ندول هاي خوش خيم در زنان شايع تر از مردان هستند حال آن كه ندول هاي بدخيم بيشتر در كودكان 7-4 ساله ايجاد مي شوند.

علايم شايع

تورم يا توده در غده تيروييد

در دو حساسيت به لمس در غده تيروييد

اشكال در بلعيدن

گرفتن صدا

تنفس مشكل (نادر)

علايم پركاري يا كم كاري تيروييد

علل

ناشناخته

عوامل تشديد كننده بيماري

پرتو درماني در كودكي حتي با دوز كم براي سر، گردن و قسمت بالاي قفسه سينه

سابقه خانوادگي تومورهاي تيروييد

كمبود يد

پيشگيري

از پرتو درماني براي گردن به خاطر آكنه التهاب لوزه بزرگي غده تيموس يا ساير بيماري هاي خفيف خودداري كنيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با جراحي يا تركيبي از جراحي و درمان با يد راديواكتيو علاج مي شود.

عوارض احتمالي

گسترش تومور بدخيم به بخش هاي مجاور كه نيازمند جراحي اساسي براي برداشتن غدد لنفاوي و عضلات يك طرف گردن است

كم كاري تيروييد يا پاراتيروييد در اثر آسيب وارد به غدد تيروييد يا پاراتيروييد در طول جراحي

گرفتگي و فقدان صدا به صورت دايمي به دنبال جراحي به خاطر برخي از سر طانهاي تيروييد

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي خون اسكن تيروييد، بيوپسي با سوزن سونوگرافي و راديوگرافي باشند آزمونها به رد سرطان و اجتناب از جراحي غيرضروري كمك مي كنند.

درمان متفاوت است و ممكن است شامل يك يا تركيبي از درمانها باشد.

ممكن است هم با هدف تشخيص و هم براي درمان در برخي موارد از دوزهاي سركوبگر هورمون تيروييد استفاده شود. در صورت افزايش اندازه ندول ها، جراحي توصيه مي گردد.

جراحي براي آسپيره كردن تومور

كيستيك يا برداشتن تومور توپر و لوب درگير تيروييد (تيروييدكتومي تقريباً كامل لوبكتومي .

درمان با يد راديواكتيو

داروها

داروهاي ضد تيروييد يا جايگزيني هورمون تيروييد

يد راديواكتيو 131 I براي درمان سرطان

مسكن ها در صورت نياز

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

به محض بهبودي علايم پس از جراحي فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي خود را از سر بگيريد.

در صورت مختل شدن صدا پس از جراحي ممكن است گفتار درماني توصيه شود.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم ندول هاي تيروييد يا بزرگي تيروييد را داشته باشيد.

اگر موارد زير پس از جراحي رخ دهند: _ علايم كم كاري تيروييد (خستگي صورت پف آلوده افزايش سريع وزن خشن شدن مو و كاهش تمايل جنسي _ تب _ گرفتگي يا انقباض عضلات _ تنفس مشكل

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي ايجاد مي كنند.

گرهك هاي طناب صوتي

گرهك هاي خوانندگان

vocal cord nodules

توضيح كلي

گرهك هاي طناب صوتي عبارت است از رشد غير بدخيم بافت روي طناب هاي صوتي

علايم شايع

گرفتگي دايمي صدا بدون درد.

علل

استفاده بيش از حد و مداوم از صدا با آوازخواندن دادزدن فرياد زدن سخنراني كردن يا ساير انواع صحبت كردن بلند يا زياد.

عوامل افزايش دهنده خطر

سيگاركشيدن

كساني كه زياد صحبت مي كنند يا سخنرانان عمومي مثل خوانندگان حرفه اي معلمان حراجي ها.

پيشگيري

در هنگام صحبت كردن از تقويت كننده صدا مثل ميكروفون يا مگافون استفاده كنيد.

درس هاي صدا يا سخنراني را يادبگيريد تا

تلاش كمتري براي ايجاد صوت به كارببريد.

از ديگران بخواهيد هر وقت بيش از حد هيجان زده مي شويد، به ويژه در فعاليت هايي چون وقايع ورزشي به شما يادآوري كنند با بتوانيد صداي خود را كاهش دهيد.

عواقب مورد انتظ ار

با يك اقدام جراحي ساده قابل علاج است

عوارض احتمالي

بدون درمان گرفتگي دايم صدا يا تغيير صدا

تشخيص ندادن سرطان حنجره كه آن هم با گرفتگي صدا شروع مي شود.

درمان

اصول كلي

تشخيص مي توانند شامل بيوپسي غده براي رد سرطان باشد.

جراحي براي برداشتن گرهك ها (معمولاً)

در صورت استراحت صدا به مدت چند ماه گرهك ها ممكن است ناپديد شوند. اگربه جاي جراحي اين درمان را انتخاب مي كنيد، يا با نجوا سخن بگوييد يا يادداشت بنويسيد.

داروها

پس از جراحي

ممكن است براي پيشگيري از عفونت آنتي بيوتيك ها تجويز شوند.

در صورت نياز مي توانيد از مسكن هاي بدون نياز به نسخه خفيف مثل استامينوفن يا آسپيرين استفاده كنيد.

فعاليت

بعد از جراحي تا بهبودي كامل از صدا استفاده نكنيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر خود يا عضوي از خانواده تان بيش از 2 هفته دچار گرفتگي صدا شويد

گل مژه

stye

شرح بيماري

گل مژه عبارت است از آبسه كوچك و پر از چرك غدد فوليكول مو در پلك

علايم شايع

قرمزي تورم گرمي حساسيت به لمس يا درد لبه فوقاني يا تحتاني پلك گل مژه معمولاً در طرف خارج قرار دارد ولي ممكن است زير پلك باشد.

افزايش توليد اشك

حساسيت به نور

احساس وجود شن در چشم

علل

عفونت باكتريايي (معمولاً استافيلوكوكي . عفونت ممكن است محدود به

پلك باشد يا از جاي ديگري از بدن گسترش يافته باشد.

عوامل تشديد كننده بيماري

تحريك چشم در اثر دود سيگار

مواجهه با تحريك كننده هاي آرايشي شيميايي يا محيطي

بلفاريت (عفونت لبه پلك

استفاده از عدسي (لنز) تماسي

پيشگيري

بهداشت عمومي خوب شامل استفاده از يك شامپوي ملايم براي پلك ها در هنگام حمام كردن يا شستن صورت

عواقب مورد انتظار

با تخليه چرك از گل مژه معمولاً قابل علاج مي گردد. علي رغم درمان غالباً عود مي كند.

عوارض احتمالي

گسترش عفونت به ساير غدد پلك

درمان

اصول كلي

استفاده از پوشش مرطوب با آب گرم درد و التهاب را تسكين داده بهبودي را تسريع مي بخشد. به مدت 20 دقيقه از پوشش هاي مرطوب استفاده كنيد و سپس به مدت حداقل يك ساعت استراحت كنيد. اين كار را در صورت نياز تكرار كنيد.

جراحي براي تخليه آبسه (گاهي

به گل مژه فشار نياوريد. گل مژه به زودي تخليه و چرك خود را خارج كرده باعث تسكين درد خواهد شد.

تا زمان بهبودي عفونت از عدسي هاي تماسي استفاده نكنيد.

داروها

ممكن است پمادها يا كرم هاي آنتي بيوتيكي موضعي مثل اريترومايسين يا باسيتراسين تجويز گردند. از آنها مطابق دستورالعمل پزشك استفاده كنيد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر گل مژه رسيده به طور خودبه خود يا پس از برداشتن ملايم مژه مبتلا تخليه نشود.

اگر درد در چشم ايجاد شود.

تغييرات بينايي

گلودرد استرپتوكوكي

strep throat

شرح بيماري

گلودرد استرپتوكوكي عبارت است از عفونت و التهاب حلق به وسيله باكتري هاي استرپتوكوكي گلودرد استرپتوكوكي مسري است معمولاً از هر 4 عضو خانواده

يك نفر در عرض 7-2 روز بعد از مواجهه مبتلا مي شوند. در كودكان شايع تر است عفونت مي تواند در افرادي كه علامت ندارند ولي هنوز مي توانند ميكروب ها را منتشر كنند، وجود داشته باشد (حالت ناقل .

علايم شايع

شروع سريع گلودرد

گلودردي كه هنگام بلع شديدتر است

بي اشتهايي

سردرد

تب

احساس ناخوشي كلي

درد گوش در هنگام بلع (گاهي اوقات

غدد متورم و حساس به لمس در گردن

لوزه هاي قرمز و شفاف كه ممكن است لكه هايي از چرك داشته باشند.

علل

باكتري هاي استرپتوكوكي از طريق قطرات بزاق يا ترشحات بيني يا تماس فرد به فرد منتقل مي شوند.

عوامل افزايش دهنده خطر

عفونت استرپتوكوكي اخير در ساير اعضاي خانواده

سيگار كشيدن

خستگي

هواي سرد و مرطوب

مكان هاي شلوغ

مركز مراقبت روزانه يا مدرسه

پيشگيري

از تماس با افراد مبتلا خودداري كنيد.

عواقب مورد انتظار

با درمان آنتي بيوتيكي معمولاً در عرض 12-10 روز قابل درمان است علايم معمولاً 3-2 روز بعد از درمان بهتر مي شوند.

عوارض احتمالي

عفونت گوش

سينوزيت

تب روماتيسمي

گلومرولونفريت (التهاب بافت كليه

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي مثل كشت گلو و شمارش سلول هاي خوني باشند. كشت گلو، دقيق ترين راه تشخيص عفونت استروپتوكوكي گلو است

براي بزرگسالان يا كودكاني كه بتوانند غرغره كنند، از غرغره چاي تسكين بخش استفاده كنيد. غلظت معمول چاي را دو برابركنيد و هر وقت كه مناسب باشد، از غر غره گرم يا سرد استفاده كنيد.

براي مرطوب كردن از مرطوب كننده اولتراسونيك بخور سرد استفاده كنيد. اين كار احساس سفتي و خشكي گلو را تسكين مي بخشد. مرطوب كننده را هر روز تميز كنيد.

از لوازم مرطوب و گرم

براي تسكين درد غدد متورم استفاده كنيد.

ممكن است لازم باشد به مدت 24 ساعت پس از شروع درمان با آنتي بيوتيك كودك را قرنطينه كرد.

داروها

پني سيلين يا يك آنتي بيوتيك ديگر به صورت خوراكي يا تزريقي حتي در صورت فروكش كردن علايم دوره درمان را كامل كنيد (به پيشگيري از عوارض يا عود كمك مي كند).

در صورت لزوم مسكن هاي بدون نياز به نسخه مثل استامينوفن

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

پس از درمان با بهبود علايم فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري طبيعي را از سر بگيريد. كودكان 5 روز پس از شروع آنتي بيوتيك و قطع تب به مدت 24 ساعت مي توانند به مدرسه برگردند.

رژيم غذايي

در هنگام دردناك بودن گلو ممكن است رژيم غذايي مايع لازم باشد. تا مي توانيد مايعات مانند شير، آب ميوه سوپ چاي و نوشيدني هاي كربنات دار بنوشيد. هر نوع و هر مقدار غذاي سفت قابل قبول است به شرطي كه بتواند بدون درد بلعيده شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم گلو درد استرپتوكوكي را داشته باشيد.

اگر در طول درمان موارد زير پيش بيايند:

_ درجه حرارت به مدت 2-1 روز طبيعي باشد و سپس تب ايجاد شود.

_ علايم جديد مثل تهوع استفراغ گوش درد، سرفه غدد متورم بثور پوستي سردرد شديد، آبريزش بيني يا تنگي نفس ظاهر شوند.

_ مفاصل قرمز يا دردناك باشند.

_ ادرار تيره بثور، درد قفسه سينه يا خستگي ايجاد شود (ممكن است تا 3 روز بعد حادث گردد).

مسموميت حاملگي

پره اكلامپسي و اكلامپسي

toxemia of pregnancy

شرح بيماري

مسموميت حاملگي

عبارت است از يك اختلال خطرناك در فشار خون كاركرد كليه و دستگاه عصبي مركزي كه ممكن است از هفته 20 بارداري تا روز 7 پس از زايمان رخ دهد.

علايم شايع

_ پره اكلامپسي خفيف

افزايش قابل ملاحظه فشار خون هرچند در محدوده طبيعي قرار داشته باشد.

پف كردن صورت دست ها و پاها كه در صبح شديدتر است

افزايش وزن بيش از حد (بيش از 450 گرم در هفته در سه ماهه آخر بارداري .

پروتئين در ادرار _ پره اكلامپسي شديد:

افزايش مداوم فشار خون

تورم و پف كردگي مداوم

تاري ديد

سردرد

تحريك پذيري

درد شكم _ اكلامپسي

بدتر شدن علايم فوق

كشيدگي عضلات

تشنج

اغما

علل

ناشناخته معتقدند ناشي از ماده يا سمي است كه جفت توليد مي كند.

عوامل تشديد كننده بيماري

تغذيه نامناسب

ديابت شيرين

سابقه فشار خون بالا

بيماري كليوي مزمن

حاملگي اول مسموميت در يك حاملگي بدان معني نيست كه در حاملگي هاي بعدي عود خواهد كرد.

سيگار كشيدن

سوء مصرف الكل

استفاده از داروهاي روانگردان

سابقه خانوادگي اكلامپسي يا پره اكلامپسي

پيشگيري

مراقبت پيش از تولد مناسب در سرتاسر دوران بارداري

در طول بارداري از سيگار، داروهاي روانگردان يا الكل استفاده نكنيد.

در طول بارداري از يك رژيم غذايي طبيعي و كاملاً متعادل استفاده كنيد. در صورت تجويز مكمل هاي ويتاميني و معدني پيش از زايمان را مصرف كنيد.

بدون توصيه پزشك هيچ دارويي از جمله داروهاي بدون نياز به نسخه را مصرف نكنيد.

عواقب مورد انتظار

مسموميت در صورت تشخيص و درمان در طول بارداري معمولاً ظرف 7 روز پس از زايمان بدون هيچ عارضه اي از بين مي رود. در موارد نادر كشنده است اگر مسموميت باعث زايمان

نارس گردد، احتمال زنده ماندن نوزاد به رسيدن بودن آن بستگي دارد. مرگ جنين شايع است

عوارض احتمالي

سكته مغزي

افزايش خطر فشار خون بالا بدون ارتباط با بارداري پس از 35 سالگي

تشنج

ادم ريه

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي خون بررسي ادرار 24 ساعته و ساير موارد براي رد كردن عوارض باشند.

درمان به شدت بيماري بستگي دارد: مراقبت در منزل براي علايم خفيف مراقبت در بيمارستان در صورت بدتر شدن شرايط و زايمان زودهنگام در صورت وخامت اوضاع اكلامپسي به خاطر تشنج به احتمال بيشتري به مراقبت در بيمارستان و زايمان زودرس (غالباً سزارين نياز دارد.

اگر در منزل هستيد، روزانه خود را وزن و آن را ثبت كنيد؛ از يك آزمون خانگي براي تعيين وجود پروتئين در ادرار استفاده كنيد.

داروها

داروهاي ضد پرفشاري خون براي كاهش فشار خون

ضد تشنج ها براي پيشگيري از تشنج

سولفات منيزيم (داخل وريدي

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

بيشتر مواقع استراحت كنيد؛ اين امر در كنترل مسموميت مهم است براي كمك به گردش خون روي سمت چپ خود استراحت كنيد.

رژيم غذايي

ممكن است يك رژيم غذايي خاص لازم باشد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم مسموميت خفيف را در هر مرحله از حاملگي داشته باشيد.

اگر در طول درمان يك يا چند مورد از موارد زير رخ دهد: _ سردرد شديد يا اختلال بينايي _ افزايش وزن به ميزان بيش از 1350 گرم در 24 ساعت _ تهوع استفراغ و اسهال _ دردهاي شكمي

كرامپي _ تحريك پذيري بيش از حد

كمبود روي

zinc deficiency

توضيح كلي

كمبود روي عبارت است از ناكافي بودن مقدارت روي در سلول هاي بدن اين امر بركاركرد بيضه ها، كبد و عضلات و ساختار استخوان ها، دندان ها، مو و پوست تأثير مي گذارد. روي جزئي حياتي از بسياري از آنزيم هايي است كه واكنش هاي شيميايي لازم براي كاركرد طبيعي بدن از جمله كاركرد ايمني و ترميم پوست را تسهيل مي كند. تمامي سنين رامبتلا مي كند ولي در كودكان در دوران رشد سريع (18-10 سالگي شايع تر است

علايم شايع

دو يا چند مورد از موارد زير:

اشتهاي كم

رشد كم

احساس مزه يا بوي نامطبوع و كاهش حس چشايي و بويايي

كاهش ميل جنسي

تيره شدن پوست سراسر بدن

تُنُك شدن مو

تغيير شكل ناخن ها

علل

مصرف بيش از حد موادي كه به روي متصل مي شوند و مانع جذب آن از لوله گوارش مي گردند. اين مواد عبارتند از كلسيم ويتامين د، رژيم غذاي پرفيبر و آنزيم فيتات (درنان سبوس دار يافت مي شود).

برداشتن هريك از بخش هاي لوله گوارش به ويژه معده با جراحي

آلوده شدن لوله گوارش با انگل

مصرف بيش از حد شير در دوران قبل از مدرسه عوامل افزايش دهنده خطر الكليسم الكل دفع روي را افزايش مي دهد. استفاده از داروهاي كورتيزوني كه دفع روي را افزايش مي بخشند. بارداري ديابت شيرين بيماري كليوي يا سيروز سوختگي يا تروماي بزرگ

عوامل افزايش دهنده خطر

الكليسم .الكل دفع روي را افزايش مي دهد.

استفاده از داروهاي كورتيزوني كه دفع روي را افزايش مي بخشند.

بارداري

ديابت شيرين، بيماري كليوي يا سيروز

سوختگي يا تروماي بزرگ

پيشگيري

بزرگسالان نبايد بيش از مقادير توصيه شده شير،

ساير لبنيات يا نان سبوس دار مصرف كنند. بيش از 1500 ميلي گرم كلسيم در روز مصرف نكنيد.

از دوزهاي زياد مكمل ويتامين د استفاده نكنيد.

در صورتي كه تحت جراحي گوارشي قرار گرفته باشيد، از مكمل هاي روي استفاده كنيد.

براي آلودگي هاي انگل تحت درمان طبي قرار بگيريد.

مصرف الكل را قطع كنيد.

عواقب مورد انتظار

با مكمل هاي روي و رفع يا درمان علل زمينه اي معمولاً ظرف 2 ماه علاج مي شود.

عوارض احتمالي

كم خوني كمبود آهن روي براي جذب آهن لازم است

ترميم نامناسب زخم

بزرگي كبد و طحال

جايگزيني بيش از حد روي يا دوز بيش از حد آن ممكن است مانع ساخت آنزيم هاي ضروري بدن گردد.

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي آزمايشگاهي خون براي تعيين غلظت روي و ساير آزمون ها براي تعيين هرگونه اختلال زمينه اي باشند.

درمان معمولاً شامل تصحيح علت و تجويز مكمل هاي روي است

داروها

مكمل هاي روي را با شير يا غذا بخوريد تا از ناراحتي معده جلوگيري كنيد.

فعاليت

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

غذاهاي غني از روي مثل گوشت قرمز ميل كنيد. از مصرف بيش از حد نان سبوس دار پرهيز كنيد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد:

اگر شما يا كودكتان علايم كمبود روي را داشته باشيد

ناشنوايي و اختلال در شنوايي

Hearing impairment or loss

شرح بيماري

ناشنوايي و اختلال در شنوايي عبارت است از كاهش توانايي يا ناتواني كامل در شنيدن ناشنوايي مي تواند به علت مشكل در استخوان هاي كوچك موجود در گوش مياني كه صدا را انتقال مي دهند يا مشكل در شاخه هاي عصب هشتم مغزي كه صدا را به مغز انتقال مي دهند باشد. بنابراين دو نوع ناشنوايي وجود دارد:

ناشنوايي انتقالي كه در آن

استخوان هاي كوچك موجود در گوش مياني تخريب مي نوشند و صدا را انتقال نمي دهند (اتواسكلروز).

ناشنوايي حسي _ عصبي كه در آن عصب هشتم مغزي (عصب شنوايي اغلب به دلايل ناشناخته آسيب مي بينيد. ناشنوايي مختلط شامل هر دو نوع ناشنوايي انتقالي و حسي _ عصبي

علايم شايع

در شيرخوار:

پاسخ ندادن به صداهاي محيط خصوصاً صداهايي كه قاعدتاً بايد شيرخوار را از جا بپرانند.

در افراد مسن

مشكل داشتن در افتراق (گوش دادن انتخابي به صداهاي محيط اطراف

وزوز گوش سرگيجه درد

بلند كردن صداي راديو يا تلويزيون

علل

مادرزادي در اثر توارث ژنتيكي غالب يا مغلوب

عفونت هاي مزمن گوش مياني يا گسترش عفونت به گوش داخلي

توليد موم گوش به مقدار زياد

اختلالات رگ هاي خوني از جمله بالا بودن فشارخون

صدمه به سر

تومور

لخته هاي خوني كه به رگ هاي كوچك تغذيه كننده عصب شنوايي مي روند.

مولتيپل اسكلروز (ام اس

سيفليس

اختلالات انعقاد خون

عفونت ويروسي مثل اوريون

قرار گرفتن طولاني مدت در معرض صداهاي 85 دسي بل يا قوي تر

بالا رفتن سن اكثر افراد بالاي 65 سال در شنيدن صداهاي زير (با فركانس بالا) مشكل دارند.

عوامل افزايش دهنده خطر

سابقه خانوادگي ناشنوايي مادرزادي يا اكتسابي

مصرف داروهايي مثل ضد التهاب هاي غيراستروييدي سيس پلاتين اريترومايسين ها، جنتامايسين استرپتومايسين توبرامايسين كينين فوروسمايد، اسيد اتاكرينيك يا دوزهاي بالاي آسپيرين و ساير داروها

افرادي كه در مشاغلي مشغول به كار هستند يا تفريحاتي دارند كه سطح صدا در آنها بالا است مثل نواختن موسيقي هاي سنگين يا كارگراني كه با مته هاي بادي قوي آسفالت خيابان را مي كنند.

پيشگيري

از مصرف طولاني مدت يا مصرف

مقادير بالاتر از دوزهاي طبيعي داروهايي كه باعث ناشنوايي مي شوند خودداري كنيد.

در صورت وجود بيماري هاي زمينه ساز ناشنوايي خصوصاً عفونت هاي گوش و مشكلات آلرژيك و تنفسي به پزشك مراجعه كنيد.

از قرار گرفتن طولاني مدت در معرض صداي بلند خودداري كنيد. اگر چاره اي نيست از محافظ هاي مناسب گوش استفاده نماييد.

عواقب مورد انتظار

بعضي از موارد ناشنوايي انتقالي را مي توان با جراحي درمان كرد. ناشنوايي ناشي از قرار گرفتن طولاني مدت در معرض صداي بلند نيز گاهي با حذف صدا برطرف مي شود. اما ساير انواع ناشنوايي معمولاً دايمي هستند.

عوارض احتمالي

ناشنوايي دايمي

تأخير در كسب توانايي ها و مهارت هاي زباني در كودكان

تأثيرات عاطفي ناشنوايي

درمان

اصول كلي

شنوايي سنجي و آزمون هاي شنوايي با يك دياپازون (آزمون رينه براي تشخيص اختلالات شنوايي با كمك اين بررسي ها مي توان شدت و الگوي هرگونه مشكل شنوايي و نوع ناشنوايي (انتقالي يا حسي _ عصبي را تعيين كرد.

با انجام كارهاي نسبتاً ساده مثل در آوردن موم گوش يا ترميم پارگي پرده گوش ممكن است مشكل شنوايي برطرف شود.

اگر ناشنوايي به داروها مربوط باشد، تغيير در دوزاژ با قطع مصرف دارو ممكن است كمك كننده باشد.

گاهي جراحي براي ناشنوايي از نوع انتقالي اگر ناشنوايي دايمي يا ناتوان كننده باشد:

زبان علامتي با دست و مهارت هاي لب خواني را فرا بگيريد.

در صورت توصيه از سمعك استفاده كنيد و كار با آن را ياد بگيريد.

در صورت لزوم گفتار درماني و بازتواني گفتاري

در صورت امكان از وسايل مخصوص براي تلفن خود استفاده كنيد.

وسوسه گوشه گيري اجتماعي به خاطر مشكل شنوايي را از خود دور كنيد. انزوا باعث بيشتر شدن مشكلات

ارتباطي و سَرخوردگي مي شود، و سازگاري را نيز مشكل تر مي كند.

داروها

آنتي بيوتيك ها، اگر عفونت وجود داشته باشد.

داروهاي دكونژستان براي ساير عفونت هاي گوش

درمان استروييد براي ناشنوايي حسي _ عصبي ناگهاني و بدون علت مشخص

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر احتمال مي دهيد كه دچار مشكل در شنوايي شده ايد، خصوصاً اگر تازگي ها مجبور شده ايد مرتباً از ديگران بخواهيد كه گفته هاي خود را تكرار كنند يا اعضاي خانواده تان مرتباً از شما مي پرسند كه آيا خوب مي شويد يا خير.

اگر يكي از اعضاي خانواده تان علايم ناشنوايي را پيدا كرده باشد.

نشانگان انسداد خروجي قفسه سينه

(نشانگان دنده گردني

thoracic outlet obstruction syndrome

شرح بيماري

نشانگان انسداد خروجي قفسه سينه عبارت است از درد و ضعف ناشي از تحت فشار قرارگرفتن اعصاب در گردن كه شانه ها، بازوها و دست ها را درگير مي كند. افراد 55-35 ساله و معمولاً زنان را مبتلا مي كند.

علايم شايع

درد، كرختي و گزگز در گردن شانه ها، بازوها و دست ها

ضعف ها در بازوها و دست ها

جريان خون نامناسب كه با سردي تورم و كبودي دست ها و انگشتان دست مشخص مي گردد (نادر).

فقدان نبض در مچ دست در هنگام بالابردن و چرخاندن سر به طرف شانه مقابل

علل

اعصاب و عروق خوني كه به شانه بازوها و دست ها مي روند، از گردن منشأ مي گيرند و به مانند دسته اي از نزديك دنده هاي گردني و ترقوه عبور مي كنند. فشار بر اين دسته اعصاب و عروقي خوني ايجاد علايم مي كند. فشار ممكن است ناشي از موارد زير باشد:

يك دنده اضافي در پايين گردن يا تكامل بيش از حد عضلات

گردن

ضعف عضلاني و پايين افتادن شانه

آسيب حاصل از باز شدن بيش از حد بازو يا شانه

توموري كه از بخش ديگري از بدن به سر و گردن گسترش يافته باشد.

عوامل تشديد كننده بيماري

شكستگي ترقوه يا دنده اول

بدنسازي همراه با تورم عضلاني در ناحيه خروجي قفسه سينه

كاهش وزن سريع همراه با فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري يا تمرينات فيزيكي شديد

پيشگيري

در حدامكان از آسيب شانه يا گردن پرهيز كنيد. در اتومبيل از كمربند ايمني و پشتي استفاده كنند.

از داروهاي روانگردان استفاده نكنيد و الكل ننوشيد.

عواقب مورد انتظار

با فيزيوتراپي يا جراحي معمولاً در بيشتر بيماران علاج مي شود.

عوارض احتمالي

درد يا احساس غيرطبيعي در بازو و دست پس از عمل

عود اختلال

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي شامل معاينه فيزيكي و مانورهاي خاص سر، گردن شانه ها و بازوها هستند. ممكن است براي رد ساير اختلالات آزمون هاي ديگري انجام شوند: راديوگرافي آرتريوگرافي ونوگرافي (راديوگرافي از رگي كه با ماده حاجب پر مي شود) و سي تي اسكن

درمان معمولاً شامل فيزيوتراپي و ورزش است مگر اين كه يك اختلال استخواني واضح وجود داشته باشد.

جراحي براي برداشتن فشار از اعصاب و عروق خوني

براي تسكين درد از گرم كردن استفاده كنيد. از كيسه گرم لامپ گرمادهنده دوش آب داغ يا كمپرس گرم استفاده كنيد.

داروها

مي توانيد براي تسكين درد از داروهاي بدون نسخه مثل استامينوفن يا آسپيرين استفاده كنيد. دارو نمي تواند بيماري زمينه اي را تصحيح كند.

ممكن است ضد اسپاسم ها و شل كننده هاي عضلاني تجويز گردد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

درمان فيزيكي و ورزش براي بهبود كاركرد

عضلاني شانه و بهبود هرگونه اشكال وضعيتي تجويز خواهد شد. اين موارد معمولاً به مدت 3-2 ماه توصيه مي شوند.

به مدت 3 ماه از زور زدن و فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي سنگين خودداري كنيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد. در صورت وجود اضافه وزن رژيم غذايي براي كاهش آن توصيه مي گردد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم نشانگان انسداد خروجي قفسه سينه را داشته باشيد.

اگر علي رغم درمان علايم ظرف 2 هفته بهبود نيابند.

نشانگان شوك سمي -توكسيك

toxic shock syndrome(tss)

شرح بيماري

نشانگان شوكي سمي عبارت است از نوعي مسموميت خوني در اثر سموم آزاد شده از باكتري هاي استافيلوكوكي شوك سمي قاعدگي دستگاه توليدمثل زنانه و دستگاه تنفسي را درگير مي كند. شوك سمي غيرقاعدگي مي تواند تمام سنين و هر دو جنس را (تا 15% موارد در مردان رخ مي دهد) مبتلا كند.

علايم شايع

تب شديد و ناگهاني در شخصي كه قبلاً سالم بوده است

استفراغ و اسهال آبكي

بثور شبيه آفتاب سوختگي

فشار خون پايين

تشنگي بيش از حد

نبض تند

احساس مرگ قريب الوقوع

تغييرات ذهني از جمله منگي

خستگي و ضعف بيش از حد

سردرد

گلودرد

علل

برخي گونه هاي باكتري هاي استافيلوكوكي سمومي توليد مي كنند كه وارد جريان خون شده علايمي ناگهاني ايجاد مي كنند. خطرناك ترين موارد از استافيلوكوك هاي واقع در مهبل زناني منشاء مي گيرند كه از تامپون استفاده مي كنند. نشانگان شوك سمي مي تواند ناشي از زخم ها يا عفونت هاي گلو، پوست ريه ها يا استخوان نيز باشد.

عوامل تشديد كننده بيماري

استفاده مداوم يا طولاني از تامپون ها (به ويژه انواع فوق جاذب در دوره هاي قاعدگي

عفونت هاي استافيلوكوكي

زنان پس از زايمان

بيماران پس از جراحي به ويژه جراحي بيني

پيشگيري

تامپون ها را مرتب عوض كنيد و در شب نوارهاي بهداشتي را جايگزين آنها كنيد.

از تامپون هاي فوق جاذب استفاده نكنيد، از انواع نخي استفاده كنيد.

اگر شما دچار عفونت پوستي به ويژه نزديك آلت تناسلي هستيد، از تامپون استفاده نكنيد.

قبل از گذاشتن تامپون دست ها را به دقت بشوييد. استافيلوكوك ها معمولاً در دست وجود دارند.

براي زخم هاي عفوني فوراً از پزشك كمك بخواهيد.

عواقب مورد انتظار

بيشتر بيماران با تشخيص زودهنگام و درمان فوري در بيمارستان بهبود مي يابند ولي برخي موارد كشنده هستند. كف دست و پا غالباً در حين بهبودي پوسته مي دهد.

عوارض احتمالي

شوك شديد

نارسايي كليه

نارسايي احتقاني قلب

زجر تنفسي

ريختن مو و ناخن ها

عود شوك سمي

در موارد شديد، مرگ ومير ممكن است 15% باشد.

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي خون و كشت مخاطات باشد.

بستري فوري در بيمارستان براي دريافت مايعات داخل وريدي تا آنتي بيوتيك ها تجويز شوند و كاهش مايعات و الكتروليت ها و كم آبي تصحيح شود و نيز مشكلات كليوي يا قلبي حل شوند و در صورت نياز حمايت تنفسي مكانيكي به عمل آيد.

تامپون ها، ديافراگم ها يا ساير اجسام خارجي فوراً برداشته مي شوند.

داروها

آنتي بيوتيك ها، معمولاً داخل وريدي براي عفونت

مايعات و الكتروليت هاي داخل وريدي

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

به محض بهبود علايم فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي خود را از سر بگيريد.

رژيم غذايي

بعد از بهبودي رژيم غذايي خاصي ندارد. معمولاً در حين بستري تغذيه داخل وريدي لازم است

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم

نشانگان شوك سمي را داشته باشيد. فوراً مراجعه كنيد! شوك سريعاً ايجاد مي گردد.

اگر شما دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي داشته باشند.

نشانگان مفصل گيجگاهي _ فك تحتاني

temporomandibular joint(tmj)syndrome

شرح بيماري

نشانگان مفصل گيجگاهي _ فك تحتاني عبارت است از درد و التهاب در مفصل گيجگاهي _ فك تحتاني (مفصل طرفين فك كه دهان را باز و بسته مي كند) و عضلات پيوسته به آن بزرگسالان هر دو جنس را مبتلا مي كند ولي در زنان شايع تر است

علايم شايع

درد مبهم برروي يك طرف فك (پايين يا جلوي گوش كه به شقيقه ها، پشت سر و در امتداد فك تير مي كشد.

حساسيت به لمس عضلات جونده

صداي "تق كردن يا "تپ كردن هنگام بازكردن

عدم توانايي باز كردن كامل دهان

سردرد و دندان درد

مرده درد پشت شانه ها يا گردن

درد در اثر خميازه كشيدن

علل

قرار گرفتن نامناسب فك فوقاني و تحتاني (اختلال صفحه اي .

در رفتن مفصل در اثر آسيب هاي فك سر يا گردن

التهاب مفصل گيجگاهي _ فكي

اختلال كاركرد و درد عضلات صورت

بيش تحركي يا كم تحركي مفصل گيجگاهي _ فكي

عوامل تشديد كننده بيماري

ساييده شدن يا پرچ شدن دندان ها

كشش عضلات جونده

استرس

بد در آمدن دندان ها

جفت و جور نشدن مناسب دندان ها

استئوآرتريت با روماتوئيدآرتريت

پيشگيري

دندان هاي خود را نساييد. روش هايي مثل بازخورد زيستي و ورزش را براي شل كردن عضلات فرا بگيريد.

عواقب مورد انتظار

علايم را مي توان با درمان كنترل كرد و رفتاري را كه ايجادكننده علايم است مي توان اصلاح كرد. قرار گرفتن نامناسب فك را نيز مي توان تصحيح كرد.

عوارض احتمالي

استخوان واقع در مفصل گيجگاهي _ فك تحتاني بدون درمان ممكن است خورده و تخريب گردد.

بيماري مفصلي دژنراتيو ثانويه

افسردگي و نشانگان درد مزمن

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي دامنه حركت فك راديوگرافي دندان آرتروسكوپي و ام آرآي باشند.

برنامه درماني مي تواند شامل تصحيح اختلالات انسدادي طبيعي كردن كاركرد عضلات كنترل درد، درمان استرس و اصلاح رفتار باشد.

روان درماني يا مشاوره شامل آموزش بازخورد زيستي براي يادگيري راه هاي جديد كنار آمدن با استرس

يخ و يا گرما مي تواند فايده اندكي در تسكين ناراحتي داشته باشد ولي علاج كننده نخواهد بود.

آن دو را يكي يكي امتحان كنيد تا ببينيد كدام بيشتر به درد شما مي خورد.

محل مفصل گيجگاهي _ فك تحتاني را ماساژ دهيد.

براي خوابيدن از بالش استفاده نكنيد. يك پارچه را لوله كنيد و زير گردن خود قرار دهيد. به پشت خود بخوابيد.

سعي كنيد حركات فك را محدود كنيد و ياد بگيريد فك را شل كنيد. با گذاشتن مشت خود در زير چانه مانع خميازه كشيدن شويد.

ممكن است تصحيح دندان هاي بد درآمده با ارتودنسي لازم باشد.

دندانپزشك ممكن است براي پيشگيري از ساييدگي دندان ها در زمان خواب يك پروتز محافظ شبانه ساخته و در داخل دهان قرار دهد. يك پروتز محافظ شبانه حاوي اسپلينت هاي قابل برداشتي است كه در نوك دندان ها قرار مي گيرد تا فشار گازگرفتن نامناسب را بردارد.

موارد شديدي كه به اقدامات ساده تر پاسخ نمي دهند، ممكن است براي بازسازي مفصل به جراحي نياز داشته باشند (نادر).

داروها

ممكن است آرامبخش ها و شل كننده هاي عضلاني به مدت كوتاهي تجويز شوند.

داروهاي ضد التهاب غيراستروييدي ممكن است توصيه شوند.

براي درد خفيف

مي توانيد از داروهاي بدون نياز به نسخه مثل آسپيرين يا استامينوفن استفاده كنيد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

تا فروكش كردن علايم غذاهاي نرم ميل كنيد. از مصرف غذاهاي سفت و جويدني خودداري كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم نشانگان مفصل گيجگاهي _ فك تحتاني را داشته باشيد.

اگر بعد از درماني كه خود انجام مي دهيد، علايم بهبود نيابند يا بدتر شوند.

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي ايجاد كنند.

هپاتيت ويروسي

Hepatitis viral

شرح بيماري

هپاتيت ويروسي عبارت است از التهاب كبد در اثر يك ويروس هپاتيت ويروسي انواع مختلفي دارد. شايع ترين انواع آن هپاتيت A و B هستند. ساير انواع آن عبارتند از هپاتيت C ، D ، E ، G .

علايم شايع

مراحل اوليه

علايم شبيه آنفلوانزا، مثل تب خستگي تهوع استفراغ اسهال بي اشتهايي

چندين روز بعد:

زردي چشم ها و پوست در اثر تجمع بيلي روبين در خون

تيره شدن رنگ ادرار در اثر وارد شدن بيلي روبين اضافي به ادرار

اجابت مزاج روشن به رنگ خاك رس يا سفيد

علل

هپاتيت A و E : ويروس معمولاً از راه آب يا غذا وارد بدن مي شود، خصوصاً صدف خام كه توسط فاضلاب آلوده شده باشد.

هپاتيت B : معمولاً از راه آميزشي تزريق خون و تزريق يا سرنگ آلوده انتقال مي يابد. مادري كه هپاتيت B دارد ممكن است عفونت را به نوازش انتقال دهد. بعضي از موارد هم بدون دليل مشخص و راه شناخته شده اي

براي انتقال عفونت رخ داده اند.

هپاتيت C : معمولاً از راه تزريق موادمخدر داخل رگ تزريق خون و ساير انواع مواجهه با خون يا محصولات خوني آلوده انتقال مي يابد. البته در 40% از موارد، راه انتقال معلوم نيست

هپاتيت D : به طور جداگانه از هپاتيت B نمي تواند رخ دهد. هپاتيت G : الگوي انتقال مشابهي مثل هپاتيت C دارد؛ معمولاً از راه خون انتقال مي يابد.

عوامل افزايش دهنده خطر

مسافرت به مناطقي كه بهداشت نامناسبي دارند.

بي بندوباري

تزريق موادمخدر داخل رگ

مصرف الكل

تزريق خون

كاركنان پزشكي و ساير حرفه هاي خطرزا

مهد كودك ها يا مراكز نگهداري

دياليز

تغذيه نامناسب

وجود بيماري كه باعث كاهش مقاومت بدن شده باشد.

پيشگيري

از خطرات ذكر شده در بالا دوري كنيد.

اگر با فرد هپاتيتي در تماس بوده ايد، با پزشك خود در رابطه با تزريق گاما گلوبولين براي پيشگيري يا كاهش خطر هپاتيت مشورت كنيد.

اگر در زمره افرادي هستيد كه خطر هپاتيت آنها را تهديد مي كند، مثل كاركنان بيمارستان ها، دندانپزشكان و غيره واكسن هپاتيت A و B را دريافت كنيد. واكسن ساير انواع هپاتيت ويروسي در دست بررسي است گاهي ممكن است ايمونوگلوبولين نيز لازم شود.

واكسيناسيون هپاتيت B براي همه نوزادان و شيرخواران

عواقب مورد انتظار

زردي و ساير علايم به حداكثر خود مي رسند و سپس در عرض 16-3 هفته تدريجاً ناپديد مي شوند. اكثر افرادي كه وضعيت سلامتي خوبي دارند در عرض 4-1 ماه كاملاً بهبود مي يابند. در درصد كمي از افراد، دچار هپاتيت مزمن مي شود. با بهبود از هپاتيت ويروسي معمولاً ايمني دايمي نسبت به آن ايجاد مي شود.

عوارض احتمالي

نارسايي كبد، سيروز كبد، سرطان كبد، حتي مرگ

هپاتيت مزمن

اين بيماران معمولاً حامل ويروس هستند و عامل بالقوه اي براي انتقال عفونت به افراد خانواده و همسر هستند. اين افراد امكان دارد ظاهراً خوب و سرحال باشند و متوجه عفونت خود نشوند.

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي عبارتند از آزمايش خون براي شناسايي عفونت بررسي هاي مربوط به كار كبد، و نمونه برداري از كبد در موارد شديد يا مزمن

اكثر بيماران هپاتيتي را مي توان بدون خطر زياد در منزل تحت مراقبت قرار داد. جداسازي كامل بيمار ضروري نيست اما فرد بيمار بايد وسايل جداگانه اي براي خوردن و آشاميدن داشته باشد يا از وسايل يك بار مصرف استفاده كند.

اگر هپاتيت داريد يا مراقبت از يك فرد هپاتيتي را به عهده داريد، دستان خود را مرتباً و به دقت بشوييد، خصوصاً پس از اجابت مزاج

داروها

براي درمان هپاتيت تعداد كمي داروي اختصاصي وجود دارد.

امكان دارد داروي ضد التهاب كورتيزوني در موارد شديد تجويز شود تا التهاب كبد كاهش يابد و علايم بهتر شوند.

براي هپاتيت B و C مزمن ممكن است آلفا _ اينترفرون مورد استفاده قرار گيرد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

توصيه مي شود تا زمان رفع زردي و بازگشت اشتها استراحت در رختخواب انجام گيرد. زمان بازگشت به كارهاي روزمره در افراد مختلف بسيار متفاوت است

رژيم غذايي

علي رغم نداشتن اشتها، خوردن وعده هاي غذايي كوچك و متعادل به بهبود بيماري كمك خواهد كرد. روزانه حداقل 8 ليوان آب بنوشيد. هرگز الكل ننوشيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم هپاتيت را داريد يا با فردي كه اين علايم را داشته است تماس داشته ايد.

در صورتي

كه علايم زير به هنگام درمان رخ دهند: _ بيشتر كم شدن اشتها _ خواب آلودگي زياد يا گيجي _ استفراغ اسهال يا درد شكمي _ بيشتر شدن زردي به وجود آمدن بثور پوستي يا خارش

هيپرليپيدمي

Hyperlipidemia

شرح بيماري

هيپرليپيدمي عبارت است از بالابودن غلظت چربي خون انواع افزايش چربي خون (نوع 1،2،3،4و5) براساس سطح انواع چربي در خون و ميزان بالاتر بودن آنها از حد طبيعي تعريف مي شود. افزايش چربي خوني در هر سني مي تواند رخ دهد، اما در بزرگسالان شايع تر است البته انواع مختلف افزايش چربي خون در سنين مختلف رخ مي دهند.

علايم شايع

گرهك هاي زرد رنگ چربي در پوست زير چشم ها، پوست ناحيه آرنج و زانو، و نيز در تاندون ها

بزرگ شدن طحال و كبد (در بعضي از انواع

حلقه هاي سفيدرنگ در اطراف مردمك چشم (در بعضي از انواع

علل

خون حاوي انواع مختلف چربي (ليپيدها) است كه با پروتئين هاي خون تركيب مي شوند و تشكيل ليپوپروتئين ها را ميدهند. ليپوپروتئين ها انرژي تأمين مي كنند و مواد اوليه براي ساخته شدن بعضي از بافت ها و هورمون ها را فراهم مي آورند. ليپوپروتئين ها حاوي كلسترول و تري گليسريد هستند. كلسترول خون در ليپوپروتئين هاي مختلف خون از جمله ليپوپروتئين پرچگال (HDL) ، ليپوپروتئين كم چگال (LDL) ، و ليپوپروتئين بسيار كم چگال (VLDL) پخش شده است اگر ميزان LDL (كلسترول بد) فراتر از حد طبيعي باشد، در ديواره رگ ها رسوب مي كند و باعث آترواسكلروز مي شود. HDL (كلسترول خوب نقش محافظتي دارد، به اين ترتيب كه از رسوب كلسترول بد جلوگيري مي كند.

هر كدام از انواع افزايش چربي خون ممكن است ارثي يا ثانويه به يك اختلال

ديگر باشند.

عوامل تشديد كننده بيماري

رژيم غذايي نامناسب كه حاوي چربي اشباع شده و كلسترول به ميزان زياد است

سابقه خانوادگي افزايش چربي خون

مصرف قرص هاي تنظيم خانواده يا استروژن

ديابت شيرين

كم كاري تيروييد

نفروز (يك نوع بيماري كليوي كه در آن كليه به ميزان زيادي پروتئين دفع مي كند).

الكلي بودن

پيشگيري

رژيم غذايي كم چربي داشته باشيد.

اگر ديابت داريد، برنامه درماني خود را به دقت رعايت كنيد.

آزمايش اندازه گيري سطح كلسترول و انواع آن را بدهيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با رعايت رژيم غذايي تا آخر عمر و دارو قابل درمان يا كنترل است

عوارض احتمالي

آترواسكلروز. اين بيماري يكي از علل عمده بيماري قلبي (بيماري رگ هاي قلب ، سكته مغزي نارسايي كليه و خونرساني ناكافي به اعضا به شمار مي رود.

التهاب حاد لوزالعمده

درمان

اصول كلي

جهت تشخيص آزمايش خون براي اندازه گيري چربي هاي خون به طور ناشتا انجام مي پذيرد.

براي بعضي از بيماران تنها تغيير رژيم غذايي ممكن است براي درمان كافي باشد؛ اما در بعضي ديگر ممكن است براي كاهش چربي هاي خون نياز به دارو باشد.

استرس خطر بيماري قلبي كه عارضه عمده افزيش چربي خون است را زياد مي كند. سعي كنيد استرس زندگي اتان را كمتر كنيد. راه هاي آرام سازي و تمديد اعصاب خود را فرا گيريد.

سيگار را ترك كنيد. سيگار كشيدن باعث تسريع رسوب چربي در رگ هاي خوني مي شود.

داروها

هم اكنون داروهاي زيادي براي كنترل چربي هاي خون استفاده مي شوند. با راهنمايي و همفكري پزشك خود مؤثرترين دارو را پيدا كنيد.

داروهايي براي درمان بيماري هاي زمينه ساز، مثل ديابت يا بيماري هايي تيروييد

قرص هاي تنظيم خانواده را كنار بگذاريد. براي اين كار از ساير روش ها استفاده كنيد.

فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد مگر اين كه تاندون ها در اثر رسوب چربي ضعيف شوند يا شما دچار بيماري رگ هاي قلب شويد.

انجام ورزش منظم براي كاهش وزن و كنترل استرس كمك كننده است و امكان دارد در افزايش توانايي بدن در پاكسازي چربي خون پس از غذا نيز مؤثر باشد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي كم چربي (خصوصاً چربي اشباع شده داشته باشيد. براي كسب اطلاع در مورد رژيم غذايي مناسب با پزشكتان مشورت كنيد.

اگر اضافه وزن داريد، وزن خود را كم كنيد. هر چقدر وزنتان زيادتر باشد، بدن شما چربي بيشتري توليد مي كند.

هرگز الكل ننوشيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم يا سابقه خانوادگي افزايش چربي خون راداريد.

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

هيپوگليسمي عملكردي

Hypoglycemia functional

شرح بيماري

هيپوگليسمي عملكردي عبارت است از پايين افتادن قندخون به علت توليد بيش از اندازه انسولين از لوزالعمده اين يك بيماري نيست و غالباً اگر تنها براساس علايم تصميم گرفته شود، اشتباه تشخيصي رخ مي دهد. اين اختلال برخلاف تصور شايع نيست (مگر در بيماران ديابت .

علايم شايع

فراواني و شدت علايم زير در افراد مختلف متفاوت است

ضعف يا از حال رفتن

تعريق

گرسنگي زياد

عصبي بودن و لرزش دست ها

سردرد

گيجي

تغييرات شخصيتي

گاهي صرع و تشنج

ندرتاً نامنظمي ضربان قلب

ندرتاً از دست دادن هوشياري

علل

هيپوگليسمي عملكردي احتمالاً در اثر توليد بيش از اندازه انسولين از لوزالعمده در پاسخ به مصرف شكر و ساير هيدارت هاي كربن (قندها)، ورزش سنگين

حاملگي يا علل ناشناخته به وجود مي آيد.

موارد و داروهاي زير سطح قندخون را در بعضي از افراد پايين مي آورند: تنباكو؛ كافئين الكل آسپيرين قرص هاي قندخون از نوع سولفونيل اوره (مثل گلي بي گلاميد)؛ متفورمين هالوپريدول پروپوكسي فن كلرپرومازين پروپرانولول پنتاميدين ديزوپراميد

ندرتاً تومور لوزالعمده

نارسايي مزمن كليه

عوامل تشديد كننده بيماري

استرس

رژيم غذايي نامناسب

مصرف دخانيات

مصرف داروهايي مثل داروهاي فهرست شده در بالا

خستگي يا كار زياد

پيشگيري

دستورات غذايي كه زيرعنوان رژيم غذايي آمده اند را رعايت كنيد.

از استرس اجتناب كنيد.

از مصرف دخانيات خودداري كنيد.

از نوشيدن الكل جداً پرهيز كنيد.

سعي كنيد علايم زودهنگام اين حالت را شناسايي كنيد و سريعاً اقدام مناسب را در پيش گيريد.

عواقب مورد انتظار

علايم را مي توان با درمان كنترل نمود.

عوارض احتمالي

احتمال بروز حمله پايين افتادن قندخون به هنگام شناكردن كاركردن با ماشين ها، يا رانندگي

درمان

اصول كلي

امكان دارد انجام بررسي هاي آزمايشگاهي مثل اندازه گيري قندخون و بررسي ميزان تحمل گلوكز توصيه شود.

به فكر تغيير شيوه زندگي خود باشيد.

روان درماني يا مشاوره براي فراگيري روش هاي مقابله با استرس

داروها

معمولاً دارويي براي اين اختلال ضرورت ندارد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

روزانه 6-5 وعده غذايي كوچك كه حاوي تنها مقدار كمي از هيدارت هاي كربن ساده مقدار متوسطي از چربي و داراي پروتئين زيادي هستند ميل كنيد. هيچ كدام از وعده هاي غذايي را جا نياندازيد. ميان غذاهاي بين وعده هاي غذايي بايد حاوي پروتئين باشند، مثل مرغ تخم مرغ پنير، آجيل يا شير بدون سر شير، و نه هيدارت كربن از

خوردن شيريني هاي خيلي شيرين پرهيز كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم هيپوگليسمي عملكردي را داريد.

هيدرآدنيت چركي

Hidradenitis suppurativa

شرح بيماري

هيدرآدنيت چركي عبارت است از يكنوع بيماري پوستي كه مشخصه آن پديدآمدن گرهك هايي در زير بغل است اين گرهك ها ندرتاً روي باسن كشاله ران يا زير پستان ها نيز به وجود مي آيند. اين بيماري ممكن است در هر دو جنس روي دهد، اما در دختران 16-13 ساله شايع تر است

علايم شايع

گرهك هايي با خصوصيات زير:

_ سفت دردناك به هنگام لمس و گنبدي شكل

_ قطر 3-1 سانتيمتر

_ مركز گرهك هاي بزرگ تر نرم و اين گرهك ها دردناك مي شوند. اين گرهك ها به هنگام لمس احساس لمس يك تيوپ زيادي پر شده به دست مي دهند.

_ گرهك ها خود به خود سر باز كرده و از آن چرك خارج مي شود.

_ هر گرهك (چه سر باز كند و چه نكند) به آهستگي و در عرض 30-10 روز خوب مي شود.

_ شدت اين بيماري متغير است به طوري كه ممكن است در سال تنها چند گرهك به وجود آيند يا برعكس گرهك ها به طور مداوم و قبل از بهبود كامل گرهك هاي قبلي ظاهر شوند. گرهك ها معمولاً در همان جاي قبلي پديد مي آيند.

علل

عوامل هورموني كه غدد آپوكرين (نوعي غده عرق زير بغل را فعال مي كنند. جمع شدن ترشحات در اين غدد باعث بزرگ شدن آنها مي شود. مسير خروجي اين غدد احتمالاً در اثر گرما، عرق يا عدم تكامل اين نوع غدد بسته مي شود. اين ترشحات به دام افتاده در غدد مزبور باعث رانده شدن عرق و باكتري ها به بافت اطراف شده

و توليد عفونت مي كنند.

عوامل تشديد كننده بيماري

چاقي

قرار گرفتن در معرض گرما و رطوبت

سابقه خانوادگي اين بيماري در زنان تيره پوست شايع تر است

پيشگيري

راه خاصي براي پيشگيري از آن وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

اين اختلال ممكن است سال ها از زمان بلوغ تا 20-10 سال پس از آن طول بكشد. علايم را غالباً مي توان با درمان كنترل نمود.

عوارض احتمالي

تشكيل بافت جوشگاهي در ناحيه

درمان

اصول كلي

از مصرف بو برهاي زير بغل تجارتي خودداري كنيد.

گرما و عرق ريزش را محدود كنيد.

لباس تنگ و بافته شده از الياف مصنوعي نپوشيد.

اگر اضافه وزن داريد، وزن خود را كم كنيد.

زيربغل را با صابون هاي ضد باكتري بشوييد.

از پارچه يا حوله خيس براي تخفيف خارش و تسريع بهبودي استفاده كنيد. پارچه يا حوله آب گرم معمولاً براي تخفيف درد و التهاب اين بيماري تأثير بهتري دارد. اما پارچه يا حوله آب سرد خارش را بهتر كنترل مي كند.

امكان دارد جراحي براي بازكردن و تخليه آبسه ها يا برداشتن پوست ناحيه توصيه شود.

داروها

تزريق داروهاي كورتيزوني مستقيماً به دورن ضايعات

آنتي بيوتيك براي مبارزه با عفونت

هورمون ها براي كمك به كنترل التهاب

ايزوترتينويين در بعضي از بيماران مؤثر بوده است اين يك داروي قوي است و بايد تحت نظارت پزشك مصرف شود.

براي ناراحتي و درد خفيف مي توان از داروهايي مثل استامينوفن استفاده نمود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

در هواي گرم سعي كنيد فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري كمتري داشته باشيد، و حتي المقدور سعي كنيد شغلي انتخاب كنيد كه با هواي گرم سر و كار نداشته باشيد. شنا كردن بسيار خوب است

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود مگر اين كه مجبور به كم كردن وزن خود باشيد، چاقي يكي از عوامل خطر مهم اين بيماري است

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم هيدرآدنيت چركي را داريد.

اگر ضايعات در عرض 5 روز از شروع درمان روبه بهبود نگذارند.

اگر درجه حرارت بدن شما به 3/38 درجه سانتيگراد يا بالاتر افزايش يابد.

اگر ضايعاتي به وجود آيند كه نرم شده اند و به نظر درونشان چرك است اما خود به خود سر باز نمي كنند و تخليه نمي شوند.

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

هيستوپلاسموز

Histoplasmosis

شرح بيماري

هيستوپلاسموز عبارت است از يك نوع عفونت قارچي اكثر موارد خفيف هستند و اصلاً تشخيص داده نمي شوند. اين عفونت قارچي مي تواند ريه ها، دستگاه عصبي مركزي و دستگاه گوارش را درگير كند.

علايم شايع

غالباً علامتي وجود ندارد.

سرفه مداوم و ساير علايم شبيه سرماخوردگي

بي اشتهايي اسهال و كاهش وزن

تب و سردرد

تحريك پذير

رنگ پريدگي

تورم شكم

ندرتاً مشكل در تنفس

علل

عفونت با قارچ هيستوپلاسما كپسولاتوم عفونت از طريق استنشاق گرد و غباري كه حاوي هاگ اين قارچ است انتقال مي يابد. اين قارچ در خاك آلوده به مدفوع پرندگان و خفاش هايي كه حامل اين قارچ هستند وجود دارد. خاك آلوده به اين قارچ عمدتاً در آشيانه و محل نگهداري كبوترها، مزرعه مرغداري و خاك مرطوب زير پل ها، در امتداد نهرها و در غارها وجود دارد.

عوامل تشديد كننده بيماري

بيماري شديد اخير، خصوصاً اورمي (تجمع بيش از حد مواد زايد

در خون به علت نارسايي كليه ، ديابت شيرين بيماري مزمن ريه سرطان يا سوختگي هاي شديد

استفاده از داروهاي سركوب كننده ايمني داروهاي ضد سرطان يا داروهاي كورتيزوني

وجود يك بيماري كه باعث سركوب دستگاه ايمني بدن شده باشد، مثل ايدز

تميز كردن قفس پرندگان اكتشاف غارها

پيشگيري

از تماس با خاك هايي كه احتمال آلودگي آنها زياد است خودداري كنيد.

عواقب مورد انتظار

موارد خفيف معمولاً خود به خود خوب مي شوند. اكثر بيماران تنها براي چندين هفته مقداري احساس خستگي مي كنند.

موارد شديدتر را مي توان با داروهاي ضد قارچ درمان كرد.

عوارض احتمالي

گسترش عفونت به قلب طحال غدد فوق كليوي و پرده هاي پوشانده مغز. اين نوع عفونت نادر است اما در صورت بروز ممكن است مرگبار باشد.

هيستوپلاسموز غالباً در بيماران ايدزي عود مي كند.

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل كشت خلط آزمايش خون آزمون هاي پوستي و عكسبرداري از قفسه سينه باشد.

درمان معمولاً به كمك داروها و مراقبت هاي حمايتي انجام مي پذيرد.

جداسازي بيمار ضروري نيست اين بيماري از فردي به فرد ديگر سرايت نمي كند.

از يك دستگاه بخور خنك استفاده كنيد و درون آن آب مقطر بريزيد تا رطوبت هوا را زياد بكند. هيچ دارويي در دستگاه نريزيد. افزايش رطوبت هوا به رقيق و نازك شدن ترشحات ريوي كمك مي كند و بنابراين ترشحات را بهتر مي توان با سرفه تخليه كرد. دستگاه را به طور روزانه تميز كنيد.

سيگار نكشيد.

روي قفسه سينه كمپرس گرم يا صفحه گرم كننده بگذاريد تا درد تخفيف يابد.

وزن خود را به طور روزانه ثبت كنيد.

داروها

در موارد خفيف معمولاً دارويي مورد نياز نيست

در موارد شديدتر، داروهاي

ضد قارچ تجويز خواهند شد. بعضي از اين داروها بايد از راه رگ داده شوند.

در بيماران ايدزي دچار هيستوپلاسموز، درمان مزمن با داروهاي ضد قارچ ضروري خواهد بود.

براي درد مي توان از داروهايي چون استامينوفن يا آسپيرين استفاده كرد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا 48 ساعت پس از رفع تب درد و تنگي نفس در رختخواب استراحت كنيد. سپس فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي خود را تدريجاً آغاز كنيد. بسياري از بيماران پس از بهبودي خسته و ضعيف هستند. بنابراين انتظار سريع راه افتادن را نداشته باشيد.

از كارهايي كه مواجهه شما را با اين قارچ زياد مي كند خودداري كنيد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم هيستوپلاسموز را داريد.

اگر يكي از موارد زير به هنگام درمان رخ دهند:

_ كاهش وزن ادامه داشته باشد.

_ تب 3/38 درجه سانتيگراد يا بالاتر (با دماسنج دهاني .

_ اسهال غير قابل كنترل باشد.

_ سردرد شديد و سفتي گردن رخ دهد.

واژينيت باكتريايي (واژينيت گاردنرلايي واژينيت

vaginitis bacterial

توضيح كلي

واژينيت باكتريايي عبارت است از عفونت يا التهاب مهبل واژينيت غيراختصاصي (واژينوز باكتريايي حاكي از آن است كه هر يك از چندين ميكروب عفونت زا شامل گاردنرلا ، اشريشيا كولي ، مايكوپلاسما ، استرپتوكوك ها يا استافيلوكوك ها باعث عفونت شده اند. اين عفونت ها مسري هستند. واژينيت مي تواند تمامي سنين را مبتلا كند ولي در طول سال هاي باروري شايعتر است

علايم شايع

شدت علايم زير بين زنان مختلف و از زماني تا زماني ديگر در يك زن فرق مي كند:

ترشح مهبل با بوي نامطبوع

تورم سوزش و خارش ناحيه تناسلي

ناراحتي مهبل

تغييررنگ مهبل از صورتي كم رنگ به قرمز

ناراحتي در طول مقاربت جنسي

علل

ميكروب هايي كه به طور طبيعي در مهبل وجود دارند، در صورت اختلال pH و تعادل هورموني مهبل و بافت اطراف آن مي توانند تكثير يابند و باعث عفونت شوند. باكتري اشريشيا كولي به طور طبيعي در مقعد ساكن مي شوند و در صورت گسترش به مهبل مي توانند عفونت ايجاد كنند. وضعيت هاي زير احتمال عفونت را افزايش مي دهند.

سلامت عمومي نامناسب

هواي داغ لباس به ويژه زيرپوش بدون تهويه يا هر وضعيت ديگري كه رطوبت گرما و تاريكي ناحيه تناسلي را افزايش دهد. اين عوامل رشد ميكروب ها را زياد مي كنند.

بهداشت نامناسب (گاهي

عوامل افزايش دهنده خطر

ديابت شيرين

يائسگي

بيماري كه مقاومت را كاهش داده باشد.

عفونت با ويروس نقص ايمني انساني (ايدز)

پيشگيري

ناحيه تناسلي را تميز نگه داريد. از صابون ساده و بدون بو استفاده كنيد. از تميز بودن همسرتان اطمينان حاصل كنيد.

به جاي وان حمام از دوش استفاده كنيد.

از زيرشلواري هاي نخي يا جوراب شلواري هاي داراي فاق نخي استفاده كنيد.

با لباس مرطوب به ويژه حوله حمام مرطوب ننشينيد.

پس از ادرار كردن يا اجابت مزاج با خشك كردن يا شستن از جلو به عقب (مهبل تا مقعد) خود را پاك كنيد.

اگر چاق هستيد، وزن خون را كم كنيد.

از دوش مهبلي خوشبوكننده و خوشبوكننده هاي حمام پرهيز كنيد.

در صورت ابتلا به ديابت به برنامه درماني خود كاملاً پايبند باشيد.

تامپون ها و نوارهاي بهداشتي را مرتب عوض كنيد.

عواقب مورد انتظار

با درمان معمولاً ظرف 2 هفته علاج مي شود.

عوارض احتمالي

ناراحتي و كاهش علاقه به فعاليت جنسي

ممكن است نشانگر يك اختلال زمينه اي مثل ديابت باشد.

واژينيت هاي غيراختصاصي با تولد

نارس همراه بوده اند. در صورتي كه اين اختلال در بارداري رخ دهد، بايد به دقت ارزيابي و درمان گردد.

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي ترشحات مهبل پاپ اسمير و معاينه لگن باشند.

دارودرماني متوجه ارگانيسم هاي خاص خواهد بود. ممكن است همسر شما نيز به درمان نياز داشته باشد. بهتر است تا مشخص شدن علت خاص براي اين اختلال درمان توسط خود شخص صورت نگيرد.

از دوش مهبل استفاده نكنيد مگر براي شما تجويز شده باشند.

اگر ادرار كردن باعث سوزش مي شود، از طريق يك دستگاه لوله اي مثل رول كاغذ توالت يا فنجان پلاستيكي بدون ته ادرار كنيد يا در هنگام ادرار كردن يك فنجان آب گرم روي ناحيه تناسلي بريزيد.

داروها

آنتي بيوتيك ها يا ضد قارچ ها براي درمان عفونت غالباً از مترونيدازول (فلاژيل براي درمان واژينوز باكتريايي استفاده مي شود.

كرم ها يا لوسيون هاي آرام بخش مهبلي ممكن است براي انواع غيراختصاصي واژينيت توصيه گردند.

فعاليت

از فعاليت بيش از حد، گرما و تعريق بيش از حد بپرهيزيد. تا وقتي كه درمان شويد، روابط جنسي را به تأخير اندازيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر خود يا عضوي از خانواده تان علايم واژينيت باكتريايي را داشته باشيد.

اگر علي رغم درمان علايم بيش از يك هفته پايدار بمانند يا بدتر شوند.

اگر خونريزي يا تورم غيرمعمول مهبل ايجاد گردد

واژينيت تريكومونايي (تريكومونياز)

vaginitis trichomonal

توضيح كلي

واژينيت تريكومونايي عبارت است از عفونت يا التهاب مهبل به وسيله انگلي كه در قسمت تحتاني دستگاه تناسلي _ ادراري مردان و زنان زندگي مي كند. بين افراد بي بندوبار بسيار مسري است در زنان مهبل مجراي ادرار و

مثانه و در مردان غده پروستات و مجراي ادرار را درگير مي كند.

علايم شايع

ترشح متعفن و كف آلود از مهبل كه چند روز پس از يك دوره قاعدگي شايع تر است

خارش و درد مهبل

قرمزي لب هاي مهبل و مهبل

ادرار كردن همراه با درد در صورتي كه ادرار به بافت ملتهب بخورد. شدت ناراحتي بين زنان مختلف و از زماني تا زماني ديگر در يك زن كاملاً فرق مي كند. مردان دچار عفونت علامتي ندارند.

علل

عفونت ناشي از يك انگل بسيار كوچك به نام تريكوموناس واژيناليس . اين انگل در حين مقاربت جنسي از فردي به فرد ديگر سرايت مي كند. ممكن است بدون ايجاد علامتي سال ها در ميزبان خود زندگي كند. سپس در اثر تغيير مقاومت ناگهان و به سرعت تكثير كرده و علايم زجرآوري ايجاد مي كند. از آنجا كه در هر دو جنس مذكر و مؤنث رشد مي كند، هر دو نفر بايد درمان را دريافت كنند.

عوامل افزايش دهنده خطر

بي بندوباري جنسي

پيشگيري

در طول مقاربت جنسي از كاندوم هاي لاستيكي استفاده كنيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با درمان قابل علاج است

عوارض احتمالي

عفونت هاي باكتريايي ثانويه

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي ترشحات مهبل پاپ اسمير و معاينه فيزيكي باشند.

مگر در صورت تجويز، از دوش مهبل استفاده نكنيد.

از زيرشلواري هاي نخي يا جوراب شلواري داراي فاق نخي استفاده كنيد.

به جاي وان حمام از دوش استفاده كنيد.

اگر ادرار كردن باعث سوزش مي شود، از طريق يك دستگاه لوله اي مثل رول كاغذ توالت يا فنجان پلاستيكي بدون ته ادرار كنيد يا در هنگام ادرار كردن يك فنجان آب گرم روي ناحيه تناسلي

بريزيد.

با لباس مرطوب به ويژه حوله حمام مرطوب ننشينيد.

داروها

معمولاً پزشك براي شما مترونيدازول تجويز مي كند. از دستورالعمل ها به دقت پيروي كنيد. در زمان مصرف مترونيدازول سركه مصرف نكنيد. همچنين در صورتي كه دچار سوءمصرف الكل هستيد آن را نيز ترك كنيد. الكل يا سركه و مترونيدازول با تقابل عمل يك واكنش شديد همراه با تهوع استفراغ تعريق ضعف و ساير علايم ايجاد مي كند.

فعاليت

از فعاليت بيش از حد، گرما و تعريق بيش از حد بپرهيزيد. تا زماني كه خوب شويد، روابط جنسي را به تأخير بيندازيد. حدود 10 روز براي بهبودي زمان بدهيد.

رژيم غذايي

به جز موارد مربوط به الكل و سركه (به داروها مراجعه كنيد) دستورالعمل خاصي براي رژيم غذايي ندارد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر خود يا عضوي از اعضاي خانواده تان علايم واژينيت تريكومونايي را داشته باشيد.

اگر علي رغم درمان علايم بيش از يك هفته باقي بمانند يا بدتر شوند.

اگر خونريزي يا تورم غيرمعمول مهبل ايجاد گردد.

اگر پس از درمان علايم عود كنند

واژينيت يائسگي (واژينيت آتروفيك

vaginitis postmenopausal

توضيح كلي

واژينيت يائسگي عبارت است از عفونت يا التهاب مهبل در اثر كاهش غلظت استروژن كه تعادل هورموني و pH طبيعي مهبل را به هم مي زند. واژينيت يائسگي مسري نيست

علايم شايع

شدت علايم بين زنان مختلف و از زماني تا زماني ديگر در يك زن كاملاً فرق مي كند.

ترشح از مهبل كه معمولاً رقيق سفيد و گاهي آغشته به خون است ممكن است بوي تندي داشته باشد.

درد و خارش ناحيه تناسلي

ناراحتي در طول مقاربت جنسي

تغيير رنگ مهبل از صورتي كم رنگ به قرمز

علل

ميكروب هايي كه در مهبل ساكن هستند، وقتي فيزيولوژي طبيعي مهبل به هم مي خورد، عفونت ايجاد مي كنند. پس از يائسگي با كاهش غلظت استروژن كه به حفظ محيط طبيعي مهبل كمك مي كرد، مهبل بيشتر مستعد به عفونت مي گردد. وضعيت هاي زير احتمال ايجاد واژينيت يائسگي را افزايش مي دهند:

سلامت عمومي نامناسب

هواي داغ لباس هاي بدون تهويه به ويژه زيرپوش يا هر وضعيتي كه رطوبت گرمي و تاريكي ناحيه تناسلي را افزايش دهد. اين عوامل رشد ميكروب ها را تسريع مي كنند.

عوامل افزايش دهنده خطر

ديابت شيرين

بيماري كه مقاومت را كاهش داده باشد.

مقاربت جنسي بيشتر

عفونت با ويروس نقص ايمني انساني (ايدز)

پيشگيري

ناحيه تناسلي را تميز نگه داريد. از صابون ساده و بدون بو استفاده كنيد.

به جاي وان حمام از دوش استفاده كنيد.

از شلوارك نخي يا جوراب شلواري داراي فاق نخي استفاده كنيد.

با لباس مرطوب به ويژه حوله حمام مرطوب ننشينيد.

بعد از ادرار كردن يا اجابت مزاج با خشك كردن يا شستن از جلو تا عقب (مهبل تا مقعد) خود را پاك كنيد.

اگر چاق هستيد، وزن خود را كم كنيد.

از دوش مهبل خوشبوكننده مهبل و خوشبوكننده حمام پرهيز كنيد.

در صورت ابتلا به ديابت به برنامه درماني خود كاملاً پايبند باشيد.

در مورد جايگزيني استروژن از توصيه هاي پزشكي بهره بگيريد.

عواقب مورد انتظار

با درمان معمولاً ظرف 10 روز قابل علاج است

عوارض احتمالي

عفونت باكتريايي ثانويه در هر يك از اعضاي لگن

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي ترشحات مهبل پاپ اسمير و معاينه لگن و بيوپسي (براي رد كردن سرطان باشند.

دارودرماني متوجه ارگانيسم خاص خواهد بود. ممكن است درمان براي همسر

شما نيز توصيه گردد. تا زمان مشخص شدن علت اختصاصي بهتر است براي اين اختلال مراقبت توسط خود شخص انجام نگيرد.

از دوش مهبل استفاده نكنيد مگر براي شما تجويز شده باشد.

اگر ادرار كردن باعث سوزش مي شود، از طريق يك دستگاه لوله اي مثل رول كاغذ توالت يا فنجان پلاستيكي بدون ته ادرار كنيد يا در هنگام ادرار كردن يك فنجان آب گرم روي ناحيه تناسلي بريزيد.

داروها

استروژن موضعي يا خوراكي در صورت استفاده از كرم يا شياف براي محافظت لباس از يك نوار بهداشتي كوچك استفاده كنيد. كرم يا شياف را در يخچال نگه داريد. بعد از درمان مي توانيد مقداري داروي اضافي نگه داريد تا بتوانيد در صورت عود عفونت فوراً درمان را شروع كنيد. از دستورالعمل هاي نسخه به دقت پيروي كنيد.

ساير كرم ها، پمادها و شياف ها براي سركوب ارگانيسم هاي عامل عفونت

فعاليت

از فعاليت بيش از حد، گرما و تعريق بيش از حد بپرهيزيد تا زماني كه كاملاً خوب شويد، روابط جنسي را به تأخير بيندازيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر خود يا عضوي از خانواده تان علايم واژينيت يائسگي را داشته باشد.

اگر علي رغم درمان علايم بيش از يك هفته باقي بمانند يا بدتر شوند.

اگر خونريزي يا تورم غيرطبيعي مهبل ايجاد شود.

اگر پس از درمان علايم عود كنند

واژينيت كانديدياني (عفونت قارچي مهبل

vaginitis candidal

اطلاعات اوليه

توضيح كلي

واژينيت كانديدياني عبارت است از عفونت يا التهاب مهبل به وسيله قارچي مخمري شكل (معمولاً كانديدا آلبيكنس ).

علايم شايع

شدت علايم بين زنان مختلف و از زماني تا زماني ديگر در يك زن فرق مي كند.

ترشح

سفيد و "شيري رنگ از مهبل (شبيه تكه هاي پنير). بوي آن ممكن است نامطبوع باشد ولي چركين نيست

تورم قرمزي حساسيت به لمس و خارش لب هاي مهبل و پوست اطراف آن

سوزش در هنگام ادرار كردن

تغيير رنگ مهبل از صورتي كم رنگ به قرمز

درد در حين مقاربت جنسي (ديس پاروني

علل

قارچ كانديدا به تعداد كم در مهبل مقعد و دهان سالم زندگي مي كند. وقتي تعادل هورموني و pH مهبل مختل شود، ارگانيسم ها تكثير يافته باعث ايجاد عفونت مي گردند. واژينيت تمايل دارد كه قبل از دوره هاي قاعدگي ظاهر شود و با شروع دوره ها فروكش مي كند.

عوامل افزايش دهنده خطر

بارداري

ديابت شيرين

درمان با آنتي بيوتيك

قرص ضد بارداري خوراكي (احتمالاً)

مصرف كربوهيدرات فراوان به ويژه شكر و الكل

آب و هواي داغ و يا لباس هاي بدون تهويه كه رطوبت گرمي تاريكي و رشد قارچ را افزايش مي دهند.

سركوب ايمني ناشي از داروها يا بيماري

پيشگيري

ناحيه تناسلي را تميز نگه داريد.

از صابون ساده بدون بو استفاده كنيد.

از زيرشلواري هاي نخي يا جوراب شلواري هاي داراي فاق نخي استفاده كنيد.

با لباس مرطوب به ويژه حوله حمام مرطوب ننشينيد.

از دوش مهبل خوشبوكننده مهبل خوشبوكننده حمام و كاغذ توالت رنگي يا معطر پرهيز كنيد.

مصرف شيريني را محدود كنيد.

بعد از ادرار كردن يا اجابت مزاج با خشك كردن يا شستن از جلو تا عقب (مهبل تا مقعد) خود را پاك كنيد.

اگر چاق هستيد، وزن خود را كم كنيد.

اگر ديابت داريد، به برنامه درماني خود كاملاً پايبند باشيد.

مگر در صورت تجويز از طرف پزشك از مصرف آنتي بيوتيك ها پرهيز كنيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً پس از 2-1 هفته درمان

(گاهي كمتر) علاج مي گردد.

عوارض احتمالي

عفونت هاي باكتريايي ثانويه مهبل و ساير اعضاي لگن

در برخي موارد، واژينيت مزمن مي شود.

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي ترشحات مهبل پاپ اسمير و معاينه لگن باشند.

دارودرماني متوجه ارگانيسم خاص خواهد بود. ممكن است درمان براي همسر شما نيز توصيه گردد. تا زمان مشخص شدن علت اختصاصي بهتر است براي اين اختلال مراقبت توسط خود شخص انجام نگيرد.

از دوش مهبل استفاده نكنيد مگر براي شما تجويز شده باشد.

اگر ادرار كردن باعث سوزش مي شود، از طريق يك دستگاه لوله اي مثل رول كاغذ توالت يا فنجان پلاستيكي بدون ته ادرار كنيد يا در هنگام ادرار كردن يك فنجان آب گرم روي ناحيه تناسلي بريزيد.

داروها

ممكن است داروهاي ضد قارچ چه از نوع خوراكي (به ندرت و چه از نوع كرم يا شياف مهبل (معمولاً) تجويز شوند. كرم يا شياف را در يخچال نگه داريد. بعد از درمان مي توانيد مقداري داروي اضافي نگه داريد تا بتوانيد در صورت عود عفونت درمان را فوراً شروع كنيد. از دستورالعمل ها به دقت پيروي كنيد.

فعاليت

از فعاليت بيش از حد، گرما و تعريق بيش از حد پرهيز كنيد. تا زمان رفع علايم روابط جنسي را به تأخير بيندازيد.

رژيم غذايي

مصرف ماست كره يا خامه ترش را افزايش دهيد. از مصرف شكر بكاهيد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر خود يا عضوي از خانواده تان علايم واژينيت كانديديايي را داشته باشد.

اگر علي رغم درمان علايم بدتر شوند يا بيش از يك هفته باقي بمانند.

اگر خونريزي يا تورم غيرطبيعي مهبل ايجاد گردد.

اگر پس از درمان علايم

عود كنند

واژينيسموس

vaginismus

توضيح كلي

واژينيسموس عبارت است از اسپاسم عضلات اطراف مدخل مهبل اگر شديد باشد، ممكن است مانع از مقاربت گردد. مي تواند زنان را در تمامي سنين مبتلا كند.

علايم شايع

انقباض غيرارادي عضلات اطراف مهبل و مقعد. مهبل چنان محكم بسته مي شود كه آلت تناسلي مرد نمي تواند براي مقاربت جنسي وارد آن شود. از گذاشتن هرگونه شي ء مثل تامپون ديافراگم يا اسپكولوم (براي معاينه پزشكي استفاده مي شود) نيز جلوگيري مي كند.

علل

تمايل ناخودآگاه براي جلوگيري از ورود آلت تناسلي مرد به خاطر عوامل عاطفي يا رواني اين عوامل ممكن است شامل ترس اضطراب خصومت عصبانيت يا تنفر از فعاليت جنسي باشند.

حساس نبودن همسر، ناكافي بودن يا ماهرانه نبودن اعمال جنسي مقدماتي يا ناكافي بودن ميزان نرم كردن مهبل قبل از تلاش براي دخول

اختلالات فيزيكي (نادر) مثل عفونت ها، واكنش هاي آلرژيك يا پرده بكارت سفت و سوراخ نشده

عفونت مهبل

عوامل افزايش دهنده خطر

اولين تجربه هاي جنسي

سابقه صدمات و آسيب جنسي (زنا با محارم تجاوز، سوءاستفاده جنسي

استرس

پيشگيري

معاينه لگن به وسيله يك پزشك و مشاوره قبل از شروع فعاليت جنسي

عواقب مورد انتظار

در صورتي كه علت زمينه اي را بتوان علاج كرد يا از طريق درمان طبي يا مشاوره رواني بتوان يك روش براي كنار آمدن ابداع كرد، قابل علاج است

عوارض احتمالي

تروماي رواني به خاطر احساس گناه اضطراب كاهش اعتماد به نفس و احساس بي كفايتي يا مشكلات بين فردي در نتيجه اين اختلال

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل معاينه لگن براي رد كردن اختلالات فيزيكي باشند

(ممكن است براي معاينه دقيق احتياج به داروهاي خواب آور باشد). سابقه جنسي مهم است و شامل تجارب زودهنگام در كودكي پاسخ هاي جنسي قبلي و فعلي روش هاي ضد بارداري اهداف توليدمثلي احساس در قبال همسر و مشخصاتي در مورد دردي كه تجربه مي كنيد، خواهد بود.

درمان در ابتدا متوجه هرگونه مشكل طبي و سپس كاهش اسپاسم هاي عضلاني و مشكلات رواني خواهد بود.

براي اسپاسم هاي عضلاني يك نوع درمان شامل گشاد كردن ملايم و تدريجي مدخل مهبل با گشادكننده هاي لاستيكي يا شيشه اي است احتمالاً درمان در مطب 3 بار در هفته لازم خواهد بود و بايد در منزل حداقل 2 بار در روز تمرين كنيد.

قبل از اتساع يا تلاش براي مقاربت به مدت 15-10 دقيقه در وان آب داغ بنشينيد. حمام گرفتن غالباً عضلات را شل مي كند و ناراحتي را تسكين مي دهد. هروقت مفيد باشد، حمام را تكرار كنيد.

علاوه بر درمان با گشاد كردن يا در صورتي كه موفقيت آميز نباشد، روان درماني يا مشاوره توصيه مي گردد. اين امر مي تواند شامل تمركز حس و بهبود روابط با همسر، همراه با درمان براي حل هرگونه تعارض در زندگي شما باشد.

قبل از تلاش براي مقاربت شما و همسرتان بايد از يك نرم كننده مثل ژل مهبلي K-Y يا روغن بچه استفاده كنيد.

داروها

معمولاً براي واژينيسموس دارو لازم نيست ولي خواب آورها يا آرام بخش هاي خفيف ممكن است به مدت كوتاه تجويز شوند.

فعاليت

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر خود يا عضوي از خانواده تان علايم واژينيسموس را داشته باشيد.

اگر علي رغم درمان پس از 3 هفته علايم بهبود

نيابند.

اگر بعد از درمان علايم عود كنند

واكنش پوستي آلرژيك به عفونت پوست

Id reaction

شرح بيماري

واكنش پوستي آلرژيك به عفونت پوست يك نوع پاسخ آلرژيك به يك عفونت اوليه در پوست پا، كشاله ران يا ساير نواحي است كه موجب بروز بثور خارش دار در جاي ديگر از پوست مي شود.

علايم شايع

خارش (غالباً شديد)

بروز تاول هايي با اندازه هاي مختلف روي پوست

علل

ناشناخته است اين واكنش ممكن است يك نوع اختلال در پاسخ دستگاه ايمني بدن به عفونت اوليه پوست باشد. اين واكنش غالباً در بعضي ازانواع درماتيت (التهاب پوست ، عفونت هاي گوش خارجي و اگزماي دست يا پا رخ مي دهد.

عوامل تشديد كننده بيماري

بثور پوستي اخير (خصوصاً درماتيت ناحيه پوشك درماتيت ناشي از توقف جريان خون التهاب گوش خارجي اگزماي دست اگزماي پا)

استرس

سابقه آلرژي

پيشگيري

درمان تمام بيماري هاي پوستي را تا ناپديد شدن علايم به طور كامل ادامه دهيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً در عرض 2 هفته خوب مي شود. در صورت قطع درمان قبل از ناپديد شدن كامل اين واكنش آلرژي و بيماري اوليه عود واكنش سريع خواهد بود.

عوارض احتمالي

واكنش نامطلوب به داروي مورد استفاده در درمان

درمان

اصول كلي

امكان دارد توصيه به گرفتن كشت از بيماري اوليه پوستي شود.

درمان بيماري پوستي اوليه را به طور كامل پيگيري كنيد تا زماني كه كاملاً خوب شود. با اين كار مي توان از عود واكنش آلرژيك پيشگيري به عمل آورد.

واكنش آلرژيك فوق به اقدامات ساده مثل گذاشتن كمپرس مرطوب خوب جواب نمي دهد.

حتي الامكان استرس را كم كنيد.

داروها

داروهاي كورتيزوني ماليدني يا خوراكي داروهاي كورتيزوني خوراكي سريعاً واكنش آلرژيك را كنترل مي كنند، اما بيماري

زمينه ساز به كندي بهبود خواهد يافت

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما علايم واكنش پوستي آلرژيك به عفونت پوست را داريد.

اگر يكي از موارد زير به هنگام درمان رخ دهد: _ تب بالاتر از 3/38 درجه سانتيگراد _ گرمي قرمزي درد، يا حساسيت به لمس در هر كدام از ضايعات پوستي اين به معناي عفونت است

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

وريدهاي واريسي

varicose veins

توضيح كلي

بيماري وريدهاي واريسي عبارت است از اتساع و پيچ خوردگي دايمي وريدها (معمولاً در پا). در بزرگسالان شايعتر است و مي تواند وريدهاي سطحي عمقي و رابط بين وريدهاي سطحي و عمقي را درگير كند. وريدهاي لب هاي مهبل در طول بارداري و وريدهاي اطراف مقعد (هموروئيدها) نيز ممكن است واريسي شوند.

علايم شايع

وريدهاي بزرگ بدشكل شبيه مار و كبود كه در حال ايستاده از زير پوست قابل رؤيت هستند. بيشتر در پشت ساق يا داخل پا از مچ تا كشاله ران ظاهر مي شوند.

ناراحتي مبهم و درد در پاها به ويژه پس از ايستادن

خستگي

علل

وريدهاي پاها در هر چند سانتيمتر دريچه هايي يك طرفه دارند كه به بازگشت خون به قلب برخلاف نيروي جاذبه كمك مي كنند. اگر دريچه ها نشت كنند، فشار خون در وريدها مانع از تخليه مناسب خون مي گردد. دريچه ها ممكن است به خاطر سابقه بيماري وريدي مثل ترومبوفلبيت ايستادن طولاني يا فشار بر روي وريدهاي لگن در

اثر بارداري تومورها يا مايعات شكم از كار بيفتند.

عوامل افزايش دهنده خطر

بارداري

چرخه قاعدگي علايم قبل و در حين قاعدگي بدتر مي شوند.

سابقه خانوادگي وريدهاي واريسي

شغل هاي مستلزم ايستادن طولاني

پيشگيري

ورزش منظم به ويژه پياده روي شنا يا دوچرخه سواري براي حفظ سلامت گردش خون

عواقب مورد انتظار

با درمان قابل كنترل و با جراحي قابل علاج است

عوارض احتمالي

زخم نزديك مچ پا در اثر خونرساني نامناسب به پوست ممكن است بهبودي آن كند باشد.

لخته خوني وريد عمقي

خونريزي زير پوست يا خونريزي خارجي

مشكلات پوست مجاور وريدهاي واريسي كه شبيه اگزما هستند.

درمان

اصول كلي

روش هاي محافظه كارانه دوره هاي استراحت زياد با بلند كردن پا، جوراب فشاري كشي و سبك (بهتر است قبل از بيرون آمدن از بستر پوشيده شود)، اجتناب از كمربند و ساير لباس هاي تنگ استفاده از لباس گرم و مرطوب در صورت ايجاد خارش

روش هاي جراحي و غيره (در صورت وجود درد، فلبيت عودكننده تغييرات پوستي يا براي زيبايي : بستن و بريدن وريد صافن تزريق محلول اسكلروزدهنده فلبكتومي (برداشتن وريد با چاقو (اقدامي جديدتر با زمان بهبودي كوتاه تر). ممكن است براي جوشگاه ها، برداشت تمام ناحيه و سپس پيوند (گرافت پوست لازم باشد.

وريدهاي عنكبوتي (تلانژكتازي ايديوپاتيك كه ممكن است وسيع و بدمنظره باشند: تزريق داخل مويرگي محلول 1% سديم تترادسيل سولفات (يا محلول نمكي هيپرتونيك 4/23%) با استفاده از يك سوزن ظريف تا به دست آوردن نتايج بهينه ممكن است درمان هاي ديگري لازم باشند.

داروها

براي اين اختلال معمولاً دارو لازم نيست البته ممكن است يك پزشك يك

ماده شيميايي را در وريدهاي واريسي تزريق كند تا آنها را لخته كند و جوش بزند (گاهي . ساير وريدها گردش خون ناحيه را به عهده خواهند گرفت

فعاليت

از ايستادن به مدت طولاني بپرهيزيد.

يك برنامه ورزشي مناسب روزمره را به عنوان بخشي از درمان محافظه كارانه اختيار كند.

برنامه پياده روي بعد از اسكلروتراپي براي كمك به پيشبرد بهبودي مهم است

قبل از پايين آوردن پا از تخت جوراب هاي كشي (در صورت استفاده را بپوشيد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

در صورتي كه چاقي يك مشكل باشد، كاهش وزن توصيه مي گردد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر خود يا عضوي از خانواده تان وريدهاي واريسي داشته باشيد.

اگر پس از تشخيص وريدهاي واريسي شروع به ايجاد مشكلاتي در گردش خون پاهايتان بكنند

وزوز گوش

tinnitus

شرح بيماري

وزوز گوش عبارت است از صداي پايداري كه وقتي سر و صداي محيطي وجود ندارد، در يك يا هر دو گوش شنيده مي شود. وزوزگوش مي تواند از علايم بسيار شايع تقريباً تمام اختلالات گوش و نيز ساير مشكلات طبي باشد.

علايم شايع

صداي شبيه به زنگ زدن همهمه غرش سوت زدن يا فش فشك كه در يك يا هر دو گوش شنيده مي شود. اين صدا ممكن است مداوم متناوب يا همزمان با ضربان قلب باشد.

علل

به طور طبيعي عصب شنوايي در نتيجه لرزش هاي حاصل از امواج صوتي خارجي تكانه ها (impulses) را به مغز منتقل مي كند به دلايلي كه كاملاً مشخص نيست در وزوزگوش عصب تكانه هاي را منتقل مي كند كه از درون سر يا خود گوش منشأ گرفته اند.

عوامل تشديد كننده بيماري

كاهش شنوايي

لابيرنتيس

بيماري منير

اوتيت

مياني يا خارجي

اتواسكلرز (تصلب گوش

مسموميت گوش

انسداد مسير خروج موم گوش

آنوريسم يا تومور در مغز (نادر)

جسم خارجي در گوش

برخي داروها (آنتي بيوتيك ها، مدرها و غيره

فشار خون بالا يا پايين

تروماي سر

كم خوني

كم كاري يا پركاري تيروئيد

آلرژي ها

پيشگيري

پيشگيري شناخته شده خاصي وجود ندارد. در حدامكان از عوامل خطرزا بپرهيزيد.

عواقب مورد انتظار

درمان اختلال زمينه اي ممكن است كمك كننده باشد ولي غالباً علاج وجود ندارد و يادگرفتن چگونگي كنار آمدن با آن تنها درمان موجود است برخي افراد اين وضعيت را بسيار بهتر از ديگران تحمل مي كنند.

عوارض احتمالي

معمولاً عوارض طبي وجود ندارد. در افرادي كه اين صدا را غيرقابل تحمل مي يابند، ممكن است در اثر احساس زجر، مشكلات رواني ايجاد گردد.

درمان

اصول كلي

يك معاينه فيزيكي كامل انجام مي گردد تا اطمينان حاصل شود كه تمام علل ممكن مورد پيگيري قرار گرفته و تصحيح شده اند.

اگر وزوز گوش ادامه يابد، درمان اساساً يافتن روش هايي است كه به شما كمك كند با سروصداي پايدار كنار آييد.

با توجه كردن به ساير اشياء و فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري ها سعي كنيد به صداي وزوز توجه نكنيد.

در طول روز و هنگام به خواب رفتن در زمينه كارهايتان موسيقي بنوازيد.

سيگار نكشيد. در صورت نياز از يك برنامه ترك سيگار كمك بگيريد.

سمعك براي هرگونه كوي همراه ممكن است وزوز گوش را پنهان كند.

از يك سركوب كننده يا پنهان كننده وزوز گوش استفاده كنيد.اين دستگه مثل سمعك در گوش قرار مي گيرد و صداي مطبوع تري ايجاد مي كند.

تحريك الكتريكي با ايمپلنت گوش ممكن است وزوزگوش را كاهش دهد ولي تنها براي كري شديد مناسب است

داروها

داروها كمكي به بهبود وزوز گوش نمي كنند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

از خسته شدن بيش از حد بپرهيزيد زيرا ممكن است وزوز گوش را بدتر كند.

رژيم غذايي

كاهش مصرف كافئين و شكلات ممكن است به برخي بيماران كمك كند.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر خود يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم وزوزگوش را داشته باشيد.

اگر احساس زجر به خاطر وزوز گوش بدتر شود.

وولووواژينيت قبل از بلوغ

vulvovaginitis before puberty

توضيح كلي

وولووواژينيت قبل از بلوغ عبارت است از عفونت يا التهاب مهبل قبل از رسيدن به سن بلوغ نوزادان و كودكان دختر را مبتلا مي كند.

علايم شايع

قرمزي درد و خارش اطراف ناحيه تناسلي

ترشح از مهبل كه ممكن است با يا بدون بو باشد.

درد در هنگام ادرار كردن

خونريزي از ناحيه مبتلا (گاهي

علل

عفونت هاي حاصل از باكتري ها، انگل ها (از جمله كرم ها)، قارچ هاي مخمري شكل يا ويروس ها

آلرژي به لباس هاي صناعي صابون يا ساير اشياء در تماس با ناحيه تناسلي

خراشيدگي ساييدگي يا آسيب ناحيه تناسلي در اثر گذاشتن اجسام خارجي در مهبل به وسيله كودك يا يك همبازي

آسيب ناحيه تناسلي در اثر سوءاستفاده جنسي

تحريك ناشي از مواردي چون خوش بوكننده حمام يا مواد افزودني حمام

عوامل افزايش دهنده خطر

ديابت شيرين

كم حمام كردن يا شرايط زندگي غير بهداشتي

فارنژيت يا ساير عفونت هاي همزمان

پيشگيري

به كودك ياد بدهيد پس از اجابت مزاج از مهبل تا مقعد خود را پاك كند.

نگذاريد كودك با لباس مرطوب به ويژه حوله حمام مرطوب بنشيند.

اجازه ندهيد كودك از كاغذ توالت رنگي يا معطر، صابون بودار يا خوش بوكننده حمام

استفاده كند.

زير شلوارهاي نخي يا زيرشلوارهاي نايلوني با فاق نخي در اختيار كودك قرار دهيد.

به كودك ياد بدهيد در مقابل هرگونه تلاش براي تماس جنسي از سوي فرد بزرگتر مقاومت كند و آن را به شما خبر دهد.

عواقب مورد انتظار

با درمان معمولاً ظرف 10 روز قابل علاج است

عوارض احتمالي

چسبندگي ها (بافت فيبروز داخل بدن كه به طور طبيعي بخش هاي غير متصل را به هم وصل مي كند)؛ معمولاً بافت جوشگاهي هستند كه پس از التهاب تشكيل مي گردند.

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي آزمايشگاهي خون و كشت ترشح مهبل و معاينه مهبل باشند.

برداشتن هرگونه شي ء خارجي موجود در مهبل

قطع منبع تحريك يا آلرژي مثل صابون يا خوشبوكننده حمام

اگر ادرار كردن باعث سوزش مي شود، كودك مي تواند موقع حمام كردن ادرار كند يا از طريق يك رول كاغذ توالت يا فنجان پلاستيكي بدون ته ادرار كند يا هنگام ادرار كردن روي ناحيه تناسلي آب گرم بريزيد. اين امر مانع مي شود كه ادرار پوست را بسوزاند.

داروها

داروهاي مناسب براي عفونت شامل آنتي بيوتيك ها، داروهاي ضد قارچ يا ضدانگل

پمادهاي موضعي براي تسكين درد و خارش

فعاليت

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم غذاي خاصي ندارد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر كودك شما علايم وولووواژينيت را داشته باشد.

اگر شك كنيد كه كودك شما مورد سوء استفاده جنسي قرار گرفته باشد.

اگر علي رغم درمان علايم ظرف 10-7 روز بهبود نيابند يا بدتر شوند.

اگر خونريزي با تورم غير معمول مهبل ايجاد گردد

بيماري هوچكين

Hodgkins disease

شرح بيماري

بيماري هوچكين عبارت است از سرطاني شدن قسمت مركزي گره هاي لنفاوي اين بيماري در

واقع يك نوع لنفوم است اين بيماري لنفوسيت ها (نوعي گلبول سفيد)، گره هاي لنفاوي (گره هايي كه عفونت را كنترل و مواد ايمني زا براي بدن درست مي كنند) و طحال (در واقع يك گره لنفاوي بزرگ است را درگير مي سازد. بيماري هوجكين مي تواند در هر سني رخ دهد، اما در بزرگسالان جوان و نيز افراد مسن شايع تر است اين بيماري در كودكان زير 10 سال نادر است

علايم شايع

خارش در تمام بدن

گره هاي لنفاوي متورم بدون درد به هنگام لمس با قوام لاستيكي و بدون چسبندگي به يكديگر هستند. اين گره هاي بزرگ شده در هر كجاي بدن مي توانند باشند اما در زير بغل يا كشاله ران بيشتر ديده مي شوند.

تب و عرق ريزش شبانه به طور متناوب

كاهش وزن

زردي چشم ها و پوست

احساس كسالت

كم خوني

خونريزي گوارشي

علل

ناشناخته است اما تحقيقات نشان دهنده آن هستند كه يك عفونت ويروسي ممكن است دخيل باشد.

عوامل تشديد كننده بيماري

نقص ايمني (اكتسابي يا ارثي

پيشگيري

راه خاصي براي پيشگيري از آن وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

اگر زورد تشخيص داده و درمان شود، معمولاً با اشعه درماني و داروهاي ضد سرطان قابل معالجه است با درمان ميزان بقاي 10 ساله 80% است پتانسيل بهبودي برحسب نوع سلول هايي كه در نمونه برداري از گره لنفاوي ديده مي شوند متغير است

عوارض احتمالي

گسترش سرطان به ساير نقاط بدن

ناباروري در مردان در اثر درمان

بيماري هاي قلب يا ريه كم خوني كم كاري تيروييد، و عفونت ها

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش خون و مغز استخوان

لنفانژيوگرام (روشي تشخيصي كه با تزيق ماده حاجب به درون مجاري لنفاوي و عكس برداري با اشعه ايكس دستگاه لنفاوي بررسي مي شود)، نمونه برداري از گره هاي لنفاوي سي تي اسكن قفسه سينه و شكم و عكس برداري از قفسه سينه

سعي كنيد در مورد درمان بيماري و شانس معالجه خود مثبت بيانديشيد. داشتن ديدگاه ذهني خوب و مثبت كمك بسيار مهمي در بهبود بيماري است

درمان ممكن است به طريق زير انجام گيرد: تنها اشعه درماني (استفاده از امواج پرانرژي [ توليد شده توسط دستگاه هاي اشعه ايكس مخصوص دستگاه هاي كبالت و ساير دستگاه ها ] براي درمان بعضي از انواع سرطان ، شيمي درماني (درمان سرطان با تزريق داروهايي كه سلول هاي سرطاني را بدون آسيب رساندن به بافت سالم از بين مي برند)، يا تركيب اين دو روش

بهداشت مناسب و دهان در جلوگيري از بروز زخم هاي دهاني به هنگام شيمي درماني مؤثر است

مرداني كه تحت درمان قرار مي گيرند ممكن است تمايل داشته باشند كه اسپرم خود را ذخيره كنند تا اگر نابارور شوند بتوانند با روش هاي كمكي بچه دار شوند.

داروها

داروهاي ضد سرطان داروها ممكن است باعث اثرات جانبي يا واكنش هاي نامطلوب در بعضي از بيماران شوند. علايم جديد ممكن است به علت دارو، خود بيماري اصلي يا بروز يك بيماري جديد پديد آيند. اثرات جانبي ناشي از دارو معمولاً با سازگار شدن بدن با آن يا قطع دارو ناپديد مي شوند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا حدي كه قدرتتان اجازه مي دهد فعال بمانيد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم بيماري

هوجكين را داريد.

اگر يكي از موارد زير به هنگام درمان رخ دهد: _ تب _ علايم عفونت (قرمزي تورم درد خود به خودي يا به هنگام لمس در هر كجاي بدن _ تورم پا و ساق پا _ ناراحتي به هنگام ادرار كردن يا كاهش ميزان ادرار در روز

اگر احساس مي كنيد كه دارو باعث بروز علايمي شده است

حاملگي خارج رحمي

Ectopic pregnancy

شرح بيماري

حاملگي خارج رحمي عبارت است از حاملگي در خارج از رحم شايع ترين جايي كه حاملگي خارج رحمي رخ مي دهد لوله هاي رحمي هستند كه از تخمدان به رحم كشيده شده اند. ساير جاها عبارتند از تخمدان گردن رحم يا اصولاً خارج از دستگاه تناسلي و در حفره شكم از نظر آماري حدود 1 از هر 100 حاملگي در خارج از رحم رخ مي دهد.

علايم شايع

مراحل اوليه

عدم وقوع قاعدگي يا نامنظمي زمان قاعدگي

لكه بيني يا خونريزي بدون توجيه

درد يا دل پيچه در قسمت پايين شكم

ندرتاً درد در شانه

مراحل انتهايي

درد شكمي شديد و تند و تيز به صورت ناگهاني در اثر پارگي لوله رحمي

منگي غش و شوك (رنگ پريدگي تند شدن ضربان قلب پايين افتادن فشار خون و عرق سرد). اين علايم گاهي ممكن است قبل از درد يا همراه آن رخ دهند.

علل

تخمكي كه از تخمدان رها شده در خارج از رحم با اسپرم لقاح مي يابد و در جايي خارج از رحم كه معمولاً لوله رحمي است كاشته مي شود. با بزرگ شدن رويان كاشته شده لوله رحمي كش آمده و پاره مي شود و خونريزي داخلي خطرناكي كه

جان زن را به خطر مي اندازد رخ مي دهد.

عوامل تشديد كننده بيماري

استفاده از دستگاه جلوگيري از حاملگي كه داخل رحم كار گذاشته مي شود (آي يو.دي .

سابقه عفونت هاي شكمي يا لگني

وجود چسبندگي ها (رشته هاي بافت جوشگاهي در اثر اعمال جراحي قبلي

سابقه حاملگي در لوله هاي رحمي

سابقه جراحي بر روي لوله هاي رحمي يا رحم

سابقه آندومتريت (التهاب آندومتريوم، بافت پوشاننده سطح داخلي رحم)

وجود ناهنجاري در رحم

پيشگيري

از روشي غير از آي يودي براي جلوگيري از حاملگي استفاده شود.

در صورت بروز هر گونه عفونت لگني سريعاً براي درمان مراجعه شود.

عواقب مورد انتظار

حاملگي خارج رحمي نمي تواند كامل شود يا جنيني را بپروراند كه توانايي زندگي داشته باشد. پاره شدن حاملگي خارج رحمي يك اورژانس است و بايد فوراً درمان شود. با تشخيص زود هنگام و انجام عمل جراحي احتمال بهبود كامل زياد است در 85%-50% از بيماران حاملگي هاي بعدي طبيعي هستند.

عوارض احتمالي

عفونت

كم شدن توانايي باروري

از دست دادن اعضايي از دستگاه تناسلي در اثر دشوار بودن عمل جراحي

شوك و مرگ در اثر خونريزي داخلي

درمان

اصول كلي

- اقدامات تشخيصي ممكن است شامل موارد زير باشند: حاملگي سونوگرافي كولدوسنتز (نمونه برداري از مايع لگني با استفاده از يك سوزن كه به سقف مجراي تناسلي در عقب وارد مي شود)؛ لاپاروسكوپي (سوراخ هاي كوچكي در شكم ايجاد مي شوند و از راه آنها وسايل لازم براي ديدن و درآوردن حاملگي خارج رحمي وارد مي شوند)؛ D-and-C (گشاد كردن و تراشيدن رحم با وسيله اي به نام كورت ؛ و لاپاراتومي (عمل جراحي باز) تفحصي

- شايد بتوان ارزيابي و درمان

را بدون بستري كردن بيمار به انجام رساند.

- البته براي انجام عمل جراحي و مراقبت هاي حمايتي نياز است كه بيمار بستري شود. امكان دارد تزريق خون نيز ضرورت يابد.

- عمل جراحي براي درآوردن رويان در حال رشد، جفت و هر گونه بافت آسيب ديده اگر نتوان لوله رحمي را ترميم نمود، اجباراً در آورده خواهد شد. حاملگي طبيعي با لوله رحمي باقيمانده (در طرف مقابل امكان پذير است پس از عمل جراحي

- بعد از 24 ساعت مي توان روي بخيه ها را شست

- براي رفع درد از گرما استفاده كنيد. مي توانيد يك صفحه گرم كننده يا شيشه آب داغ را روي شكم يا كمر قرار دهيد. حمام آب داغ نيز باعث تخفيف ناراحتي و شل شدن عضلات مي شود. براي اين كار، 15-10 دقيقه در وان آب داغ بنشينيد. هرچند بار كه لازم باشد اين كار را تكرار كنيد.

داروها

در بعضي از موارد كه حاملگي خارج رحمي زود تشخيص داده مي شود، هنوز پاره نشده باشد، يا به حالت مزمن درآمده باشد مي توان از داروي متوتروكسات (كه در شيمي درماني نيز استفاده مي شود) بهره جست اين دارو در حذف بافت حاملگي مؤثر است اگر تصميم به تجويز اين دارو گرفته شود، برنامه ريزي و پيگيري دقيق بيمار ضرورت دارد.

پس از عمل جراحي ممكن است داروهاي ضد بارداري از گروه داروهاي ضدالتهابي غير استروييدي يا مخدرها براي 7-2 روز تجويز شوند.

در صورت وجود عفونت آنتي بيوتيك تجويز مي شود.

مكمل هاي آهن براي كم خوني

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود، از جمله كار، را در زودترين زمان

ممكن از سر گيرد. دوره نقاهت لاپاروسكوپي عموماً سريع تر از لاپاروتومي است

تا زمان ترميم كامل كه در پيگيري مشخص خواهد شد بايد از مقاربت جنسي خودداري شود.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي توصيه نمي شود

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم حاملگي خارج رحمي داريد، خصوصاً علايم پارگي آن را. بلافاصله اورژانس را خبر كنيد.

اگر يكي از موارد زير پس از جراحي رخ دهد:

_ خونريزي شديد از را مجراي تناسلي (تامپون هر ساعت كاملاً آغشته به خون شود).

_ علايم عفونت مثل تب لرز، سردرد، منگي يا دردهاي عضلاني

_ زياد شدن دفعات ادرار كه بيش از يك ماه طول بكشد. اين ممكن است علامتي از تحريك يا عفونت مثانه در اثر جراحي باشد.

نشانگان گيلن باره

Gulillain barre syndrome

شرح بيماري

نشانگان گيلن باره عبارت است از يك بيماري التهابي نادر كه دستگاه عصبي مركزي را درگير مي كند و به سرعت موجب ضعف عضلات و بي حسي مي شود. اين نشانگان مي تواند در تمام سنين رخ دهد اما بين 50-30 سالگي شايع تر است

علايم شايع

مراحل اوليه

ضعف عضلات دست و پا، ساعد، بازو، ساق و ران ها، شكم و قفسه سينه ضعف عضلات در عرض 72 ساعت پيشرفت مي كند و ممكن است باعث بروز مشكلات تنفسي تهديدكننده حال بيمار شود.

شوك (ضعف غش سرد شدن دست ها و پاها، تند شدن ضربان قلب تعريق .

مراحل بعدي

گاهي فلج كامل براي هفته ها يا ماه ها

علل

ناشناخته است اما امكان دارد يك اختلال خودايمني باشد. اين نشانگان گاهي به دنبال واكسيناسيون يا جراحي هاي كوچك ايجاد مي شود.

عوامل افزايش دهنده

خطر

جراحي اخير

واكسيناسيون اخير

بيماري اخير، مثل عفونت خفيف تنفسي گاستروآنتريت بيماري هوچكين يا لوپوس اريتماتوي منتشر

پيشگيري

در حال حاضر نمي توان از آن پيشگيري به عمل آورد.

عواقب مورد انتظار

بهبود كامل بدون باقي ماندن هيچ اثري در اكثر موارد. در بعضي از بيماران علايم در عرض 20-15 روز برطرف مي شوند، اما در بعضي بيماران هم علايم تا يك سال يا بيشتر ادامه دارند. با كمك انواع مختلفي از وسايل مكانيكي مي توان تحرك بيمار را بهبود بخشيد تا زماني كه بيمار خوب شود.

بهبودي در بزرگسالان بهتر از كودكان صورت مي گيرد.

عوارض احتمالي

فلج عضلات پلك كه منجر به آسيب چشم مي شود.

ترومبوفلبيت (تشكيل لخته در سياهرگ خصوصاً پا همراه با التهاب

ذات الريه

نارسايي تنفسي

زخم هاي ناشي از فشار آمدن بيش از حد به نقاط خاص بدن در اثر فلج

يبوست يا گير كردن اجابت مزاج

مشكل مزمن در دستگاه عصبي

درمان

اصول كلي

بستري كردن بيمار در بخش مراقبت هاي ويژه (آي سي يو) تا بتوان وي را كاملاً تحت نظر داشت

اقدامات تشخيصي مثل گرفتن نمونه مايع نخاع و بررسي آن و نيز الكتروميوگرافي (نوار عضله (در اين روش عضله و عصب به كمك ثبت فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري الكتريكي عضلات بررسي مي شوند).

اگر عضلات تنفسي زيادي ضعيف شوند، امكان دارد نياز به تهويه مصنوعي وجود داشته باشد.

پلاسما فرز در موارد شديد (در اين روش پلاسماي خون از بيمار گرفته و پادتن هاي آن حذف مي شوند و سپس دوباره به جريان خون بازگردانده مي شود).

به هنگام بهبودي فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري ذهني و اجتماعي خود را حفظ كنيد.

سعي

كنيد سرفه نماييد تا ريه ها از ترشحات مخاطي پاك شوند.

براي كمك به تخفيف درد و فراهم آوردن شرايط انجام فيزيوتراپي از كمپرس گرم يا صفحه گرم كننده استفاده نماييد.

از يك چارچوب براي جلوگيري از تماس و فشار آوردن روانداز يا پتو به بدن استفاده نماييد.

داروها

مسهل ها براي پيشگيري از يبوست

داروهاي كروتيزوني اگرچه آنها هميشه مؤثر نيستند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا حدي كه قدرت عضلاني تان اجازه مي دهد فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري خود را حفظ كنيد. از يكي از اعضاي خانواده تان يا فيزيوتراپ بخواهيد كه عضلات شما را حركت و كشش دهد.

فيزيوتراپي مداوم

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود. روزانه حداقل 8 ليوان آب بنوشيد تا از يبوست جلوگيري شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم نشانگان گيلن باره را داريد.

اگر يكي از موارد زير هنگام درمان رخ دهد: _ تب _ مشكلات تنفسي _ پيداشدن زخم روي پوست _ تغييرات بينايي _ ورم ساق پا يا دردناك بودن آن به هنگام لمس _ يبوست

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

هرپانژين

Herpangina

شرح بيماري

هرپانژين عبارت است از يك التهاب ويروسي دهان و گلو. اين بيماري ممكن است با آفت گلودرد استرپتوككي يا هرپس (تب خال اشتباه گرفته شود. هرپانژين عمدتاً در كودكان 10-1 ساله رخ مي دهد.

علايم شايع

تب

گلودرد ناگهاني همراه با قرمزي التهاب و دردناك بودن بلع

احساس كسالت

گاهي استفراغ و درد شكمي

تاول هاي كوچك (وزيكول در ناحيه

ديگر. اين تاول ها تبديل به زخم هاي كوچكي مي شوند.

علل

عفونت ناشي از ويروس كوكساكي كه از فرد به فرد انتقال مي يابد. دوره كمون بيماري (از زمان واردشدن ويروس تا آغاز علايم 7-2 روز است

عوامل افزايش دهنده خطر

فصول تابستان و اوايل پاييز

پيشگيري

در حال حاضر نمي توان از آن پيشگيري نمود، اما براي پيشگيري از گسترش آن دستان خود را به دقت بشوييد.

از تماس نزديك مثل بوسيدن يا سهيم شدن در غذا خوردن كنيد.

عواقب مورد انتظار

بهبود خود به خودي در عرض چند روز تا يك هفته

عوارض احتمالي

تشنج ناشي از تب

درمان

اصول كلي

تشخيص معمولاً با ديدن ضايعات مشخصه اين بيماري داده مي شود. البته ممكن است آزمايش خون معمول توصيه شود.

معمولاً نياز به هيچ گونه درماني غير از داروهاي ضد درد ساده نيست

شستشوي دقيق دست ها و دفع بهداشتي ترشحات مهم است

سعي كنيد تب بالا را با آب ولرم پايين آوريد وگرنه بدن ممكن است كم آب شود.

داروها

معمولاً براي اين بيماري نيازي به دارو نيست مي توان براي رفع درد و تب از داروهايي مثل استامينوفن استفاده نمود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا وقتي كه تب و گلودرد برطرف نشده باشد، كودك بايد در رختخواب استراحت كند.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود. كودك را تشويق كنيد تا مايعات بيشتر بنوشد، مثل آب يخ هاي با طعم ميوه قطعات كوچك يخ يا محلول ژلاتين خشك از نوشيدن آب ميوه ترش كه باعث آزردگي بافت هاي ملتهب مي شود خوداري كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر كودك شما علايم هرپانژين را

دارد.

هيپرآلدوسترونيسم

Hyperaldosteronism

شرح بيماري

هيپرآلدوسترونيسم يك بيماري غدد درون ريز كه در اثر توليد بيش از حد آلدوسترون (يك نوع هورمون كه توسط غدد فوق كليوي ساخته مي شود) ايجاد مي شود. آلدوسترون اضافي باعث مي شود كليه ها سديم و آب بيشتري جذب كنند و پتاسيم بيشتر از حد عادي از بدن دفع شود. اين بيماري ناشي از اختلال در غدد فوق كليوي است كه به قسمت بالايي كليه ها چسبيده اند. آلدوسترونيسم هم در مردان و هم در زنان رخ مي دهد و بين سنين 50-30 سالگي شايع تر است

علايم شايع

خستگي و ضعف

گاهي فلج موقتي

احساس مور مور شدن در ساعد، بازو، ساق ران پا، و دست ها و پاها.

تكرر ادرار، خصوصاً در شب

تشنگي

گرفتگي هاي شديد عضلاني

اختلالات بينايي

موارد زير با بررسي هاي تشخيصي آشكار مي شوند:

كاهش سطح پتاسيم خون

افزايش سطح سديم خون

افزيش فشار خون

علل

افزايش ترشح آلدوسترون در اثر يكي از بيماري هاي زير:

وجود تومور در غده فوق كليوي

افزيش فشار خون يا بيماري كليوي كه باعث توليد بيش از حد هورموني به نام رنين از كليه مي شود. هورمون در كنترل سطح آلدوسترون خون نقش دارد.

عوامل تشديد كننده بيماري

رژيم غذايي حاوي مقادير زيادي شيرين بيان سياه رنگ

بيماري كليوي

نارسايي احتقاني قلب

سيروز كبدي

مصرف داروهاي تنظيم خانواده

مصرف داروهاي ديورتيك (ادرارآور) كه باعث دفع پتاسيم مي شوند.

حاملگي

پيشگيري

اگر شما دچار بيماري كليوي هستيد يا فشار خونتان بالا است تحت نظر پزشك خود باشيد، و برنامه درماني خود را به دقت رعايت كنيد حتي اگر هيچ علامتي نداريد.

عواقب مورد انتظار

اگر اين اختلال توسط يك تومور غده فوق كليوي ايجاد شده باشد، معمولاً با جراحي قابل معالجه

است اگر به علت بيماري كليوي يا بالابودن فشار خون رخ داده باشد، درمان دارويي براي اين اختلالات علايم آلدوسترونيسم را كنترل خواهد نمود.

عوارض احتمالي

نارسايي احتقاني قلب

آترواسكلروز

نارسايي كليه

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش خون و اندازه گيري الكتروليتها، و نيز سي تي اسكن يا ام آر. آي از كليه ها و غدد فوق كليوي باشند.

درمان معمولاً شامل دارو و رژيم غذايي با محدوديت نمك است

وزن خود را روزانه ثبت كنيد. در صورت افزايش وزن به ميزان 5/1 كيلوگرم يا بيشتر در عرض 24 ساعت پزشك خود را مطالعه سازيد.

جراحي براي درآوردن غده فوق كليوي در بعضي از بيماران

هميشه يك دست بند يا گردن آويز كه نشان دهنده بيماري شما و داروهاي مصرفي باشد به همراه داشته باشيد.

داروها

اسپيرونولاكتون براي كاهش اثر آلدوسترون اين دارو ممكن است باعث بزرگ شدن پستان و ناتواني جنسي در مردان شود. ساير انتخاب هاي دارويي عبارتند از آميلورايد و تريامترن

امكان دارد داروهاي فشار خون تجويز شوند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

اگر ضرورتي به عمل جراحي نباشد. محدوديتي براي آن وجود ندارد. اما اگر عمل جراحي انجام شود، فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را تدريجاً از سر گيريد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي داراي سديم كم و پتاسيم زياد مصرف كنيد. غذاهاي غني از پتاسيم عبارتند از زردآلو و هلوي خشك شده كشمش مركبات عدس و غلات سبوس دار. از شيرين بيان سياه رنگ پرهيز كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آلدوسترونيسم را داريد.

اگر دچار علايم

جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در دهان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

هيرسوتيسم

Hirsutism

شرح بيماري

هيرسوتيسم عبارت است از رشد بيش از حد موها در صورت و بدن زنان اين حالت معمولاً به تدريج و در طي زماني طولاني رخ مي دهد.

علايم شايع

موها ضخيم و تيره مي شوند و طبق الگويي كه در مردان ديده مي شود رشد مي كنند (ريش سبيل موي روي قفسه سينه

عادت ماهانه نامنظم يا قطع عادت ماهانه

آكنه

گاهي كلفت شدن صدا

گاهي مشكلات ناباروري

علل

معمولاً به علت توليد بيش از اندازه آندروژن ها (هورمون هاي مردان از تخمدان يا غدد فوق كليوي به وجود مي آيد. اين توليد زياد هورمون مردانه در اثر اختلالاتي مثل نشانگان تخمدان پلي كيستيك يا هيپرپلازي مادرزادي غدد فوق كليوي رخ مي دهد.

تومورهاي غدد فوق كليوي يا تخمدان

بدون دليل مشخص و شناخته شده

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه خانوادگي هيرسوتيسم

افراد سبزه و داراي موي تيره

مصرف هورمون هاي مردانه (آندروژن ها) يا داروهاي كورتيزوني قرص هاي تنظيم خانواده هورمون ها و بعضي از داروهاي ضد فشار خون

يائسگي يا عدم تخمك گذاري

پيشگيري

راه خاصي براي پيشگيري از آن وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

با تشخيص و درمان هرگونه علت زمينه ساز غالباً مي توان از رشد بيشتر موها جلوگيري نمود. پاسخ به درمان ممكن است 12-6 ماه زمان ببرد.

موهاي زايد را مي توان با روش هاي مختلف حذف كرد.

عوارض احتمالي

بيمار ممكن است احساس كند كه جذابيت كافي ندارد و نتواند ارتباط مناسبي با افراد برقرار كند.

ناباروري

درمان اوليه هيرسوتيسم ممكن است مؤثر واقع نيافتد.

درمان

اصول كلي

معاينه آزمايشات تشخيصي و شايد

هم تصويربرداري (سي تي اسكن يا ام آر. آي به تشخيص علت زمينه ساز هيرسوتيسم كمك خواهند كرد.

نوع درمان بستگي به علت هيرسوتيسم دارد. در صورتي كه هيرسوتيسم خفيف باشد و عادت ماهانه نيز دچار بي نظمي نشده باشد، ممكن است درمان ضرورتي نداشته باشد. در موارد ديگر، درمان گاهي بستگي به اين دارد كه بيمار مي خواهد در آينده بچه دار شود يا خير.

تومورهاي تخمدان يا غدد فوق كليوي را بايد با جراحي در آورد.

انتخاب هاي درماني براي حذف موهاي زايد عبارتند از تراشيدن استفاده از موچين سفيد كردن

استفاده از موچين مي توانند باعث بروز عفونت يا ماندن جاي موي زايد شود. روش الكتروليز موهاي زايد را به طور دايمي حذف مي كند.

داروها

هيچ دارويي كه اختصاصاً براي درمان هيرسوتيسم تأييد شده باشد وجود ندارد.

شايع ترين داروي مورد استفاده براي درمان هيرسوتيسم يك ديورتيك (ادرارآور) است كه اثرات ضد هورمون هاي مردانه را نيز دارد. به نظر مي رسد اين دارو مؤثرترين دارو در كم كردن رشد مو باشد. ساير داروهايي كه ممكن است براي هيرسوتيسم ناشي از توليد بيش از حد آندروژن ها توصيه شوند عبارتند از دگزامتازون داروهاي تنظيم خانواده لوپرولايد و داروهاي ضد آندروژن تأثير اين داروها تنها ممكن است به كاهش رشد موي جديد كمك كنند اما معمولاً مقدار مويي كه قبل وجود داشته است تغييري نمي كند.

امكان دارد داروهاي اضافه تري براي هرگونه بيماري زمينه اي تجويز شوند.

اگر پوست در اثر تراشيدن تحريك شود، از كرم هيدروكورتيزون 1% استفاده كنيد.

استفاده از مواد يا كرم هاي موبر اغلب توصيه مي شود. موبرها را با احتياط مصرف كنيد زيرا ممكن است باعث تحريك پوست شوند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

معمولاً

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

اگر اضافه وزن داريد، معمولاً توصيه مي شود رژيم لاغري بگيريد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم هيرسوتيسم را داريد.

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

اگر حامله شويد، نياز است كه بعضي از داروهاي مورد استفاده در درمان هيرسوتيسم قطع شوند.

ديابت شيرين

در اين وضعيت بدن نميتواند مقادير كافي انسولين ( ماده شيميايي كه تنظيم سطح قند [گلوكز] خون را بر عهده دارد) توليد كند. در نتيجه قند در خون تجمع مي يابد و سبب افزايش قند خون (هيپرگليسمي مي شود.مبتلايان به ديابت شيرين بايد سطح قند خون را به كمك رژيم غذايي و قرصها يا تزريقات انسولين كنترل كنند؛ انسولين خيلي زياد يا قند بسيار كم مي تواند به افت قند خون (هيپوگليسمي منجر شوند. نمودار زير، به شما امكان مي دهد كه اين وضعيت را مقايسه كنيد. اگر يك بيمار شناخته شده مبتلا به ديابت ناخوش به نظر مي رسد، به او قند بدهيد. اين عمل افت قند خون را به سرعت اصلاح مي كند و ضرر چنداني هم در افزايش قند خون ندارد.

اسهال و استفراغ

اين مشكلات معمولاً در اثر آزردگي دستگاه گوارش روي مي دهند. اين حالت در اثر غذاهاي غيرمعمول و پر از اجزاي غذايي مختلف الكل داروهاي خاص مواد غذايي و نوشيدني هاي آلوده يا يك واكنش آلرژيك رخ مي دهد. اسهال و استفراغ مي توانند با هم يا به طور مجزا روي دهند. هر دو وضعيت منجر به از دست رفتن مايعات حياتي و نمك ها از بدن مي شوند و مي توانند به كاهش آب بدن منتهي شوند. وقتي اين دو وضعيت با هم رخ مي دهند، خطر كاهش آب بدن افزايش پيدا مي كند و به ويژه در شيرخواران كودكان خردسال و سالمندان مي تواند بسيار جدي باشد. هدف اصلي درمان كمك به بازگرداندن مايعات و نمك هاي از دست رفته است در اكثر موارد، دادن آب كفايت مي كند اما نوشيدني هاي قنددار بدون گاز (در صورتي

كه در دسترس باشند) ايده آل هستند. روش ديگر آن است كه به آب يا آب پرتقال رقيق شده نمك (يك قاشق چايخوري در ليتر) و شكر (5-4 قاشق چايخوري در ليتر) اضافه كنيد. - اهداف اطمينان خاطر دادن به بيمار - جبران مايعات و نمك از دست رفته - احتياط اگر در مورد وضعيت بيمار نگران هستيد (به خصوص اگر اسهال و استفراغ پايدار هستند)، با يك پزشك تماس بگيريد. 1) اگر بيمار در حال استفراغ است به او اطمينان خاطر بدهيد. پس از استفراغ يك پارچه گرم و نم دار به وي بدهيد تا صورت خود را پاك كند. 2) مقدار زيادي مايع به بيمار بدهيد تا آهسته و مكرر، جرعه جرعه از آن بنوشد. 3) اگر اشتهاي بيمار برگشت در 24 ساعت اول فقط غذاهاي بدون ادويه و سهل الهضم به او بدهيد.

حمله آسم

- تشخيص اشكال در تنفس ممكن است موارد زير وجود داشته باشند: خس خس - اشكال در صحبت كردن - پوست آبي _ خاكستري - خستگي و احتمال از دست رفتن هوشياري - موارد احتياط بيمار را به حالت درازكش درنياوريد.از اسپري استنشاقي پيشگيري كننده استفاده نكنيد. اگر حمله آسم شديد است يا اسپري استنشاقي پس از 10-5 دقيقه اثري نداشته است و يا وضعيت بيمار رو به وخامت است با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. اگر بيمار بي هوش شد، راه تنفسي را باز كنيد و تنفس را كنترل كنيد. آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد. - عمليات به بيمار اجازه دهيد كه از اسپري استنشاقي تسكين بخش

استفاده كند. بيمار را آرام كنيد. بيمار را تشويق كنيد كه آهسته نفس بكشد. 1) بيمار را آرام كنيد. خونسرد باشيد و به بيمار اطمينان خاطر بدهيد.به بيمار كمك كنيد تا در وضعيتي قرار بگيرد كه احساس راحتي بيشتري مي كند؛ وضعيت نشسته و مختصري خم شده به جلو و ثابت كردن بازوها با تكيه دادن دست ها روي يك سطح سخت معمولاً بهترين حالت است 2) به بيمار اجازه دهيد كه اسپري استنشاقي تسكين بخش را به كار برد. به بيمار كمك كنيد كه اسپري استنشاقي تسكين بخش خود را پيدا كند (معمولاً آبي رنگ است . بيمار را تشويق كنيد كه از اين اسپري استفاده كند؛ اين اسپري بايد ظرف چند دقيقه مؤثر واقع شود. 3) بيمار را تشويق كنيد كه آهسته نفس بكشد. اگر حمله آسم ظرف 10-5 دقيقه برطرف شد، بيمار را تشويق كنيد تا يك دوز ديگر از اسپري خود مصرف كند و عميق و آهسته نفس بكشد.در صورتي كه اين حمله نخستين حمله آسم در بيمار است و يا در صورت شديد بودن حمله به بيمار بگوييد كه پزشك خود را مطلع سازد. اگر حمله آسم شديد است يا اسپري استنشاقي پس از 10-5 دقيقه اثري نداشته است و يا وضعيت بيمار رو به وخامت است با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.

مننژيت

مننژيت اختلالي است كه در آن پوشش هاي اطراف مغز و نخاع (مننژها) دچار التهاب مي شوند. اين حالت ممكن است توسط انواع متفاوتي از باكتري ها و ويروس ها ايجاد شود و مي تواند در هر سني روي دهد. مننژيت يك بيماري بسيار جدي است و ممكن

است وضعيت بيمار، خيلي سريع رو به وخامت برود. درمان فوري با داروهاي ضدميكروبي در بيمارستان بسيار حياتي است بدون درمان فوري مننژيت مي تواند ناتواني پايدار (مثلاً كري يا صدمه مغزي ايجاد كند و يا حتي كشنده باشد. به دلايل فوق توانايي شما در تشخيص علايم مننژيت (كه شامل تب بالا، سردرد شديد و بثورات پوستي مشخص است ، بسيار حايز اهميت است با تشخيص به موقع و درمان زودهنگام اكثر افراد به طور كامل بهبود پيدا مي كنند. آزمون تشخيص مننژيت يك ليوان را روي بثور پوستي فشار دهيد. اگر رنگ بثور در زير ليوان محو نشد، به مننژيت مشكوك شويد. - تشخيص علايم و نشانه به شرح زير هستند (اما معمولاً همه آنها در يك زمان بروز نمي كنند): - درجه حرارت بالا يا تب - استفراغ (اغلب شديد است يا از دست دادن اشتها- سردرد شديد - سفتي گردن (بيمار نمي تواند چانه خود را به قفسه سينه برساند). - دردهاي عضلاني يا مفصلي - خواب آلودگي - منگي يا عدم آگاهي نسبت به زمان و مكان - عدم تحمل نور درخشان - تشنج - بثورات پوستي به صورت لكه هاي كوچك قرمز _ ارغواني "خراش سوزن كه ممكن است گسترش يابد و شبيه به كبودشدگي تازه شود (ديدن اين بثورات روي پوست هاي تيره مشكل تر است . با فشردن كناره ليوان روي اين بثورات رنگ آن محو نمي شود. در شيرخواران و كودكان خردسال ممكن است موارد زير هم وجود داشته باشند: - خواب آلودگي يا بي قراري و گريه با صداي زير - عدم تمايل نسبت به غذا خوردن -

حساسيت در لمس و تورم قسمت هاي نرم جمجمه در شيرخواران اهداف درخواست كمك پزشكي به صورت فوري - هشدار! اگر نمي توانيد با يك پزشك تماس بگيريد و يا رسيدن پزشك با تأخير همراه است با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. اگر بيمار بدحال و وضعيت او رو به وخامت است حتي اگر وي قبلاً به پزشك مراجعه كرده است فوراً با پزشك تماس بگيريد. 1) اگر نگران هستيد كه شايد فردي دچار مننژيت شده باشد، فوراً با پزشك تماس بگيريد. صبر نكنيد تا تمام نشانه ها و علايمي كه در بالاي صفحه فهرست شده اند، ظاهر شوند چون همه اين موارد ممكن است هميشه در بيماران مبتلا به مننژيت بروز نكنند. 2) پس از تماس با پزشك يا مركز آمبولانس ، علايم را توصيف كنيد و ذكر كنيد كه شما نگران هستيد كه شايد اين علايم مربوط به مننژيت باشند . ممكن است لازم باشد براي درخواست پزشك اصرار كنيد. 3) در زماني كه منتظر رسيدن پزشك يا آمبولانس هستيد، به بيمار اطمينان خاطر بدهيد و بدن او را خنك نگه داريد.

ترك پاشنه و راه هاي درمان

پاشنه هاي ترك خورده پانشان دهنده مشكلاتي در سلامت اند. اگر فكر كرده ايد اين ترك ها عادي هستند و نيازي به رفع و درمان ندارند، به خاطر اين است كه ما در اطلاع رساني كوتاهي كرده ايم!

يكي از مهم ترين اعضاي بدن پا است. چه قدر به سلامت پاهاي تان اهميت مي دهيد؟ قطعا شنيده ايد كه قلب دوم انسان در پاهاي او است. ترك در پاشنه پا، نشانه اين است كه توجه لازم و كافي نسبت به سلامت پاهاي تان نداريد. ترك هايي كه كف پا ايجاد مي شود، پوست شكاف خورده اي است

كه سطح خارجي پوست (اپيدرميس) را تحت تاثير قرار مي دهد. برخي اوقات اين ترك خوردگي به عمق پوست و بخش درميس نيز نفوذ مي كند و در اين حالت پاشنه پا دردناك مي شود. از آن جايي كه پوست ناحيه پاشنه پا حساس و خشك است، در بسياري از مواقع اين ترك ها عمقي مي شوند. هم چنين وجود پاشنه هاي ترك خورده نشان دهنده كمبود آهن و اسيدهاي چرب امگا3 است. ترك خوردن پوست در بسياري از نقاط بدن ديده مي شود، اما معمولا پاشنه و كنار كف پا نقاطي هستند كه بيشتر مستعد ترك خوردگي اند.

خشك بودن پوست پا (Xerosis) يكي از رايج ترين عوامل ترك پا است. يكي ديگر از عوامل ترك خوردگي، قطور بودن پوست و پينه بستن سطح پوست است. ترك پا تا زماني كه عميق نشده، خطر چنداني ندارد و فقط زيبايي پاها را از بين مي برد.

اگر اين ترك ها عميق شود پاشنه ها دردناك مي شوند و در برخي موارد خون ريزي هم مي كنند. اين شرايط منجر به عفونت مي شود و براي افرادي كه ديابت دارند يا سيستم ايمني بدن شان ضعيف است، خطري جدي محسوب مي شود.

علائم ترك خوردگي پاشنه ها

اين جا به برخي از علائم رايج خشكي و ترك خوردگي پا اشاره مي كنيم.

علائمي كه روس سطح پوست نمايان مي شود، هميشه حاكي از نقصي دروني است. اگر به سلامت دروني بدن توجه بيشتري كنيد، قطعا مي توانيد از بروز بسياري از اين علائم جلوگيري كنيد. درضمن پاي شما نيز به توجه خاص و جداگانه نياز دارد. اگر توجه مورد نياز را به عمل نياوريد، علائم رايج زير ظاهر مي شود:

1. وجود لكه هاي قرمز و پوسته پوسته

2.لايه لايه شدن و ترك خوردن پوست

3.خارش و حساس شدن پوست

4.خون ريزي پاشنه پاها

علت هاي ترك خوردن پاشنه ها

قطعا هر علامتي كه ظاهر مي شود، حاكي از يك نقص است. ترك خوردن پاشنه ها نيز مي تواند علت هاي متفاوتي داشته باشد كه اين جا به برخي از آن ها اشاره مي كنيم:

خشكي بيش از حد پوست و پينه بستن سطح پوست اطراف پاشنه ها كه اغلب به خاطر فعاليت بيش از حد پاهاست.

ايستادن بيش از حد و خشك بودن سطحي كه پاهاي تان با آن در تماس است.

وزن بيش از حد نيز باعث مي شود تمام فشار بدن روي پاشنه ها قرار گيرد كه در اين صورت اگر پوست كف پا انعطاف پذيري لازم را نداشته باشد ترك مي خورد.

پوشيدن صندل و كفش هاي پشت باز، عامل ديگر بروز ترك پاشنه است.

بيماري هاي مختلفي مانند سوريازيس، انواع حساسيت هاي پوستي و اگزما، ديابت و برخي بيماري هاي پوستي هم مي توانند منجر به ترك خوردن پاشنه ها شود.

از بين رفتن انعطاف پذيري پوست و نازك شدن سطح آن (به خصوص با بالا رفتن سن) يكي ديگر از عوامل ترك خوردن پاشنه هاست.

استفاده از كفش هاي غيراستاندارد و نامناسب

شرايط سخت آب وهوايي و خشكي بيش از حد هوا

كمبود ويتامين هاي مورد نياز، املاح معدني و مس

درمان

خوشبختانه اين عارضه مساله اي لاينحل نيست. شايد اين هم يكي از علت هايي است كه اغلب افراد نسبت به سلامت پاهاي شان بي توجه اند و بعد از اين كه دچار اين مشكل شدند، پي راه حل مي گردند. در مرحله اول، مراقبت از پاها به توجه خاص احتياج دارد. درمان هاي خانگي بسياري براي رفع اين مشكل ارائه شده كه اغلب موثر و كارسازند. اما در صورتي كه درمان هاي طبيعي و خانگي جواب گو نشد، بايد سراغ پماد ها و درمان هاي شيميايي برويد.

به برخي از انواع درمان ها اشاره مي كنيم:

1.

بعد از اين كه پاهايتان را با آب ولرم شستيد، كف پا را با يك روغن گياهي آغشته كنيد و به مدت چند دقيقه آن را ماساژ دهيد. سپس يك جوراب كلفت بپوشيد و بگذاريد تمام شب هنگام خواب، جوراب پايتان باشد. نتيجه اين كار را پس از چند بار تكرار خواهيد ديد.

2. موزي را بكوبيد تا به صورت خمير در آيد، سپس روي پاشنه تميز پاهاي تان بماليد. بگذاريد خمير موز تا 10 دقيقه روي پاشنه ها بماند سپس پاهاي تان را با آب ولرم بشوييد.

3. پاهايتان را به مدت 10 دقيقه در آبليمو قرار دهيد و كمي ماساژ دهيد. اين كار را هفته اي يك بار تكرار كنيد تا نتيجه دلخواه را ببينيد.

4. در پايان روز پايتان را به مدت 15 دقيقه در آب ولرم و كف صابون قرار دهيد. سپس پاهايتان را بشوييد و خشك كنيد. يك قاشق چاي خوري وازلين و يك قاشق آبليمو را مخلوط كنيد. سپس آن را كف پاهايتان بماليد. اين كار را مي توانيد هرروز تكرار كنيد.

5. استفاده منظم از تركيب گليسيرين و گلاب به عنوان پماد در نرم كردن پوست و رفع ترك هاي پا موثر است.

6. يكي ديگر از درمان ها اين است كه پارافين آب كرده را با كمي روغن خردل مخلوط كنيد. سپس آن را روي پاشنه پاها بماليد. بگذاريد تا فردا صبح بماند و آن گاه پاهاي تان را بشوييد. اين كار را 10 تا 15 روز تكرار كنيد تا نتيجه بگيريد.

رژيم مناسب

برنامه غذايي سرشار از كلسيم، آهن، روي و اسيدهاي امگا3 داشته باشيد.

يكي از مهم ترين عوامل بروز ترك خوردگي پاشنه ها كمبود انواع ويتامين ها، املاح معدني، مس و اسيدهاي چرب امگا3 است. بنابراين

لازم است يك رژيم غذايي سرشار از اين مواد غذايي لازم را داشته باشيد. بدن افراد به ميزان كافي اسيدهاي چرب امگا3 نمي سازد، به همين خاطر بهتر است اين كمبود را با مصرف مكمل ها جبران كنيد. اين جا به برخي مواد غذايي لازم و ضروري كه بايد در وعده هاي غذايي تان جاي دهيد، اشاره مي كنيم:

ويتامين E: روغن هاي گياهي، سبزيجات، غلات و آجيل.

املاح معدني :

1. كلسيم: شير، پنير، ماست، شير سويا، آب معدني، بستني، انواع آب ميوه ها، بروكلي و به طور كلي تمام محصولات و فرآورده هاي لبني

2. آهن: گوشت قرمز، مرغ، ماهي، انواع غلات و تخم مرغ

3. روي: گوشت مرغ، لوبياي قرمز، ماست و ماكاروني

4. اسيدهاي چرب امگا3: ماهي، دانه هاي روغني مانند دانه كتان و سويا

چند پيشنهاد ديگر براي جلوگيري از ترك خوردن پاشنه:

پاهايتان را هميشه تميز و به دور از آلودگي نگاه داريد.

نرمش دادن پاهايتان را فراموش نكنيد.

بعد از حمام كف پاهايتان را با آب سرد بشوييد.

هميشه كف پاهايتان را چرب و مطلوب نگه داريد.

تا حد امكان از برهنه رها كردن پاهايتان خودداري كنيد و پابرهنه راه نرويد.

اين جا پيشنهاداتي براي رفع ترك پا داريم

در بازار به راحتي مي توانيد به كرم هاي مناسب براي پاشنه هاي ترك خورده تان دسترسي پيدا كنيد. اما اگر نمي خواهيد زحمت گشتن به خود بدهيد، راهنمايي هاي ما را بخوانيد

Ego

كرم ترك پاي كيوي اگو برطرف كننده ترك هاي كف پا و رفع زبري و پينه در نواحي دست، آرنج و زانو است. قيمت اين محصول حدود 10000 تومان است.

Mustela

اين كرم آرامش دهنده پا، مرطوب كننده و درمان كننده ناراحتي و انواع دردهاي پا است. خانم هاي باردار هم مي توانند از اين محصول استفاده كنند. صبح

و شب از ناحيه مچ پا تا زانورا به آرامي ماساژ دهيد. قيمت اين محصول حدود 18000 تومان است.

Betis

1) كرم ترك پاي بتيس جهت درمان و پيشگيري از ترك، پنبه، زبري، خشكي پاشنه پا، زانو و آرنج. قيمت اين محصول حدود 2100 تومان است.

2) اين بسته بندي بتيس حاوي پاپوش ويژه است كه جهت پوشاندن پاهايتان بعد از ماليدن كرم استفاده مي شود. قيمت اين محصول حدود 3100 تومان است.

كرم جي

كرم جي براي نرمي، لطافت و شادابي پوست پا موثر است. پاهايتان را با آب نيم گرم شسته و بعد از خشك كردن كرم را روزي 2 الي 3 بار روي پاهايتان بماليد. اين كرم حاوي روغن بادام، موم زنبور عسل و پارافين است. قيمت اين محصول حدود 1000 تومان است.

شانديز

كرم ترك پاي شانديز داراي ويتامين E و روغن بادام شيرين است. قيمت اين محصول حدود 1000 تومان است.

دكتر ژيلا

كرم ترك دست و پا اين محصول حاوي روغن آووكادو پروتئين گندم و عصاره گياهي ترميم كننده است. اين كرم التيام بخش و برطرف كننده ترك دست و پا است. قيمت اين محصول حدود 1000 تومان است.

منبع:مجله زندگي ايده آل

وبا

انتقال بيماري از طريق دست هاي آلوده، تماس با مواد دفعي و استفراغ بيماران و ملافه ها و لوازم آلوده، همچنين آب آلوده به مدفوع، سبزي و ميوه هاي خام آلوده يا شسته شده با آب آلوده و يا غذاي آلوده شده توسط دست يا مگس امكان پذير است.

اين باكتري بر روي مخاط دستگاه گوارش انسان تأثير گذاشته و دفع مايع را از راه مدفوع افزايش مي دهد. وباي التور يك بيماري حاد

اسهالي است كه بيماران وبائي بطور مشخص دچار اسهال آبكي همراه با دهيدراتاسيون مي شوند. اين بيماري به شدت مسري مي باشد. ويژگي مشخص وبا آغاز ناگهاني اسهال جهنده بدون فشار و آبكي است كه به دنبال آن استفراغ ، كم آب شدن سريع ، گرفتگي ماهيچه ها و كم شدن ادرار فرا مي رسد. ميزان كشندگي بيماري در صورت عدم جايگزيني سريع مايعات و الكتروليت بدن ?? الي?? درصد مي باشد. وبا را مي توان با مايع درماني خوراكي يا تزريقي و جايگزيني الكتروليت ها بصورت موفق درمان كرد. معمولاً وبا از طريق آب يا غذاي آلوده به مدفوع و يا حتي بزاق فرد آلوده منتقل مي شود. آموزش مردم درباره غذا و آب سالم و شتشوي دستها پس از استفاده از توالت يا آبريز از بروز موارد جديد جلوگيري مي كند.

علائم و نشانه ها

وبا طيف وسيعي دارد. تقريباً ?? درصد از افرادي كه دچار عفونت با ويبريوكلرا مي شوند هيچ نشانه اي از بيماري ندارند، ?? درصد ديگر دچار اسهال مي شوند كه از اسهال ايجاد شده توسط ديگر ارگانيسمها قابل افتراق نيست. در ? تا ? درصد از افراد مبتلا، عفونت اسهال آبكي ، استفراغ و از دست رفتن آب بدن رخ مي دهد. در برخي موارد حتي تا ?? ليتر آب را در روز دفع مي شود ، اگر اين آب از دست رفته جبران نشود براي فرد خطرناك و مرگ آور خواهد بود. وباي علامت دار با اسهال آبكي حجيم بدون تب و زورپيچ شكم آغاز مي گردد. مدفوع بيماران وبايي ظاهر مايع شفاف آغشته به موكوس سفيد رنگ مي گيرد كه مدفوع آب

برنجي نام دارد. معمولاً بدون بو بوده يا بوي ماهي را دارد. استفراغ و كرامپ هاي دردناك در پاها شايع مي باشد. در موارد شديد بيماري زورپيچ در معده و درد در دستها و پاها ممكن است وجود داشته باشد. پوست بدن در افراد مبتلا، چروكيده و ادرار آنان كم و بسيار غليظ مي شود.

علائم خطر :

• عطش فراوان

• استفراغ شديد و مداوم

• تب بسيار بالا

• دفع بيش از حد اسهال آبكي

• بي حالي شديد

• وجود خون در مدفوع

• عدم توانائي نوشيدن و خوردن

وخيم شدن حال بيمار

دوره نهفتگي

دوره پنهاني وبا از چند ساعت تا ? روز بوده و بطور معمول ? الي? روز است و علائم بيماري ? تا ? روز طول مي كشد و در بعضي از بيماران تا ? روز ادامه مي يابد. شدت علائم بيماري به سرعت و مدت از دست رفتن مايعات بدن بستگي دارد.

راه هاي انتقال وبا :

بيشترين راه اپيدمي وبا در كشور، افراد ناقل و مبتلا به اين بيماري هستند. انتقال وبا از انسان به انسان از راههاي زير صورت مي گيرد :

آب آلوده به مدفوع ( منابع آب بدون نظارت ) شامل : استخرهاي بدون كلر كافي و ...، آشاميدني ها و خوراكي هاي آلوده .

شايان ذكر است خوردني و آشاميدني آلوده با همه گيري وبا رابطه مستقيم دارد و شيردادن كودكان با بطريي كه با ماده ضد عفوني به خوبي تميز نشده باشد يك عامل خطر چشمگير براي شيرخواران است.

توضيح ?: انتقال توسط تماس مستقيم فرد به فرد مانند تماس با بيمار نادر است.

توضيح ?: طبق دستور وزارت بهداشت و درمان، در حال حاضر كليه مسئولين

استخرهاي سرپوشيده و سر باز ملزم به اضافه نمودن كلر تا اندازه 3.5 ppm مي باشند.

ابتلاي به وبا داراي سه مرحله است :

الف : مرحله تخليه اي: بيمار ناگهان دچار اسهال شديد، بدون درد و آبكي مي شود كه به دنبال آن ممكن است استفراغ روي داده و مدفوع نماي آب برنجي دارد.

ب : مرحله كلاپس: به دليل كم آبي بدن، بيمار به مرحله كلاپس وارد مي شود و بصورت پايين افتادن فشار خون ، نبض خيلي ضعيف ، شكم فرورفته، دست و پاي خيلي سرد ، قطع ادرار و ... نمايان مي شود. (مرحله كم آب شدن بدن)

ج : مرحله بهبودي: اگر مايعات بدن بيمار جبران شود فشار خون بيمار رو به افزايش مي رود و علائم حياتي نرمال شده و بيمار از مرگ حتمي نجات مي بايد.

تعاريف مورد وبا

مورد مشكوك :

در مناطقي كه وبا آندميك (بومي) نمي باشد فرد بالاي پنج سال زماني مشكوك به وباست كه دچار دهيدراتاسيون شديد شود. در مناطقي كه همه گيري وبا وجود دارد يا آندميك مي باشد فرد بالاي ? سال زماني مشكوك به وباست كه اسهال آبكي با حجم زياد و ناگهاني داشته باشد.

مورد تأييد شده :

هرفرد دچار اسهال كه توسط آزمايشگاه هاي معتبر ويبريو كلرا O? يا O??? از مدفوعش جدا شده، مورد تأييد شده مي باشد.

برخي از عوامل مؤثر در همه گيري وبا

- عوامل ميزبان كه موجب مقاومت در برابر بيماري وبا مي شود شامل ايمني ناشي از عفونت پيشين با ويبريوكلرا و تغذيه شيرخوار با شير مادر مي باشند.

- گفته مي شود از آنجا كه ويبريوكلرا در محيط اسيدي نمي

تواند زندگي كند بيماراني كه آنتي اسيد مصرف مي كنند يا توليد اسيد معده آنها كاهش يافته است به وبا مستعدتر مي باشند. همچنين افراد با گروه خوني O بدلايل نامعلوم علائم شديد بيماري وبا را نشان مي دهند.

گروههاي سرمي وبا

تنها گروه O? و گروه O??? بعنوان عوامل همه گيري هاي وبا شناخته شده اند.

چگونه بايد با بيمار مبتلا به اسهال برخورد كرد:

• دفع زياد مايعات از بدن منجر به مرگ مي شود بنابراين درصورت وجود استفراغ، مدت ?? الي?? دقيقه به فرد هيچگونه خوراكي داده نشود. و سپس بتدريج شروع به خوراندن مايعات شود.

o براي جبران كم آبي بدن بيمار مبتلا به اسهال به طريق زير عمل شود:

مايعات مورد نياز براي كودكان (زير 6 ماه): شير مادر ، محلول O.R.S (او.آر.اس) ادامه تغذيه كودك با شير مادر، حتي بيش از گذشته، در هنگام اسهال از اهميت فوق العاده اي برخوردار است.

مايعات مورد نياز براي كودكان بالاي 6 ماه و بزرگسالان: سوپ، دوغ، فرني، چاي خيلي كم رنگ و كم شيرين، محلول O.R.S

• ادامه تغذيه در جريان اسهال باعث بهبود سريعتر مي شود و از مشكلات بعدي جلوگيري مي كند.

• جهت تغذيه فرد مبتلا به اسهال همراه با بي اشتهايي، بايد كوشش شود كه فرد بيمار به دفعات و مقدار كافي تغذيه شود.

• كودكاني كه دوران نقاهت پس از اسهال را مي گذرانند لااقل به مدت يك هفته نياز به غذاي اضافي دارند.

نكات آموزشي و راه هاي پيشگيري از شيوع بيماري هاي عفوني دستگاه گوارش :

جهت پيشگيري از بيماري هاي قابل انتقال بوسيله آب و مواد غذايي از جمله بيماري هاي اسهال و حفظ سلامت خود و اطرافيان در منزل،

تفريحگاه ها، پارك ها و در حين مسافرت به نكات زير توجه فرماييد:

? - هميشه از آب لوله كشي تصفيه شده استفاده كنيد و چنانچه از سلامت آب در دسترس اطمينان نداريد و از آب چاه، آب تانكرهاي غير كلر زده، آب چشمه ها، آب قنات ها و ... استفاده مي كنيد، ابتدا آنرا به مدت نيم ساعت جوشانده و پس از سرد كردن مصرف كنيد و يا كلر زني نماييد. (روش صحيح جوشاندن و كلرزني در ادامه گفته خواهد شد)

? – از يخ هاي قالبي و كارخانه اي غير بهداشتي استفاده ننماييد زيرا در آب مصرفي ، مراحل توليد و عرضه آن احتمال آلودگي به ميكروب وبا و يا ساير ميكروب ها وجود دارد.

? - هنگام سفر، آب و غذاي سالم و مطمئن همراه داشته باشيد و يا از نوشيدنيها و غذاهاي با بسته بندي مطمئن و بهداشتي استفاده نماييد و در رودخانه ها يا آبهاي مشكوك به هيچ عنوان شنا نكنيد.

? - از آشاميدن آب هاي مشكوك در پارك ها، باغ ها و فضاي سبز و از مصرف آب آشاميدني كه در منبع هاي آب و سقاخانه هاي كنار خيابان كه داراي ليوان مشترك هستند و آبي كه در اتوبوس هاي بين شهري كه با استفاده ظروف عمومي و از يخ هاي قالبي براي سرد كردن آن، عرضه مي شود، جداً خودداري نماييد.

? – براي نوشيدن آب از ليوان شخصي استفاده نماييد. در هنگام غذا خوردن از ظروف و قاشق و چنگال شخصي استفاده نماييد.

? - از مصرف مواد غذايي آماده، آب ميوه و آب هويج، آب زرشك، معجون، فالوده، بستني هاي غيرپاستوريزه و غير كارخانه اي، بلال، فال گردو،

ساندويچ، سالاد و ديگر مواد خوراكي و نوشيدني هايي كه توسط فروشندگان دوره گرد عرضه مي گردد جداً خودداري كنيد.

? - هميشه از شير و فرآورده هاي لبني پاستوريزه استفاده كنيد يا شير را به مدت ?? دقيقه قبل از مصرف بجوشانيد.

? – حتي الامكان تا برطرف شدن خطر سرايت وبا، از مصرف سبزيجات، كاهو، كلم، خيار، گوجه فرنگي و ... خودداري نماييد و در صورت لزوم آن را طبق روشي كه در ادامه گفته خواهد شد ضد عفوني نموده و سپس مصرف نماييد.

? - در موقع خريد و حمل مواد غذايي، اقلامي مثل نان را كه قابل شستشو و پختن مجدد نيستند را در كنار ميوه و سبزيجات نشسته و گوشت خام قرار ندهيد.

?? - در مراسم عمومي همانند جشن ها، عروسي ها و ... حتي المقدور از مصرف سبزيجات، سالاد، ميوه و بستني خودداري نماييد مگر آن كه كاملاً از شسته و ضد عفوني شدن و پاستوريزه بودن آنان اطمينان حاصل نماييد.

?? - حتي الامكان از غذاهاي طبخ شده در منزل استفاده كنيد.

?? - غذاها و مواد خوراكي بايد تازه به تازه و به اندازه نياز در يخچال و در ظروف سر بسته، دور از مگس و حشرات نگه داري شود.

?? - از قرار دادن سبزي و ميوه جات نشسته و ضد عفوني نشده در يخچال جداً خودداري كنيد.

?? - قبل از غذا خوردن و دست زدن به مواد غذايي، دست هاي خود را با آب و صابون خوب بشوييد.

?? - قبل از تهيه، توزيع و خوردن غذا و قبل از غذا يا شير دادن به كودك حتماً دستها را با آب و صابون بشوييد.

?? - دستها را بعد

از اجابت مزاج (رفتن به توالت)، شستن و تميز كردن كودك و بعد از دست زدن به مواد غذايي خام نظير سبزيجات، گوشت، ماهي و مرغ با آب و صابون بشوييد.

?? - زباله را در كيسه هاي مخصوص زباله جمع آوري و از انباشت آن خودداري كرده و در محل مخصوص جمع آوري زباله قرار دهيد.

?? - ضمن رعايت بهداشت فردي، از شنا كردن در استخرها، رودخانه ها، نهر ها و يا جوي هاي آلوده خودداري نماييد.

?? – حتي المقدور از سفر كردن به كشورهاي آلوده (همانند پاكستان، افغانستان، تاجيكستان، عراق، كشورهاي شرق مديترانه و شاخ آفريقا و ...) يا مناطق آلوده داخل كشور خودداري نماييد و در صورت ضرورت سفر توصيه هاي بهداشتي را كاملاً رعايت نماييد.

?? - افرادي كه دچار ضعف عمومي بدن هستند، مانند مبتلايان به ايدز، هپاتيت، پيوند اعضايي ها، مصرف كنندگان داروهاي شيمي درماني و راديوتراپي، دياليزي ها، ديابتي ها و مبتلايان به بيماري هاي قلبي بيشتر در معرض خطر هستند و بيش از ديگران بايد اصول بهداشت فردي را رعايت كنند.

?? - خنك نمودن هواي محيط در حد كمتر از ?? درجه و كم كردن رطوبت هوا به كمتر از ?? درصد در كنترل شيوع وبا كمك مي نمايد.

?? - اسيدي نگه داشتن فضاي معده (مصرف ليمو ترش تازه و دوغ پاستوريزه به همراه غذا) تا حد زيادي ميكروب وبا را از بين مي برد. به افرادي كه از داروهاي آنتي اسيد استفاده مي كنند توصيه مي شود با نظر پزشك معالج خود براي مدتي مصرف اين داروها را كنار بگذارند.

?? - تجويز آنتي بيوتيك مناسب بايد توسط پزشك صورت بگيرد.

?? - بيماري به مدت ? تا

? هفته (يعني زماني كه ميكروب در مدفوع يافت مي شود) مسري است.

?? - با مشاهده هر مورد از ابتلا به اسهال سريعاً به مراكز بهداشتي و درماني مراجعه كنيد. در صورتي كه فرد مبتلا به وبا به موقع به پزشك مراجعه كند درمان قطعي اين بيماري امكان پذير است.

?? - مهمترين مشكل اساسي در بيماري وبا از دست دادن شديد مايعات و الكتروليتهاي بدن مي باشد، لذا پيش از رساندن بيمار به پزشك، خوراندن مايعات فراوان و محلول ORS به بيمار الزامي مي باشد.

?? - بدون تجويز پزشك از مصرف قرص هاي ضد اسهال به هر نحو خودداري كنيد. بسياري از افراد به دليل خود درماني و استفاده از برخي داروهاي ضد اسهال در اين بيماري دچار مشكلات حاد شده و باعث از دست رفتن زمان كه برايشان فوق العاده حياتي است مي شوند. زيرا مصرف اين داروها موجب مي شود ميكروب فرصت بيشتري در روده براي تكثير و دفع سم پيدا كند و بيماري تشديد شود.

?? - گزارش سريع موارد بيماري وبا به مراكز ذيصلاح از مهمترين عوامل پيشگيري است چرا كه نتيجه آن بيماريابي زودرس در جامعه و درمان سريع در مورد بيماري خواهد بود.

محلول ORS

اصلي ترين راه درمان وبا استفاده از مايعات و جبران آب دفع شده است چرا كه فرد مبتلا در مدت زمان كوتاهي آب بدن خود را از دست مي دهد و جبران آب از دست رفته بايد از طريق خوراكي ، استفاده ازORS و سرم هاي خاص صورت گيرد. از اين رو روش تهيه و مصرف ORS در زير توضيح داده شده است:

• پس از شستن دستها، تمام پودر محتوي

يك بسته ORS را در يك ظرف تميز بريزيد و با اضافه كردن يك ليتر (? ليوان) آب آشاميدني سالم، محلول را خوب به هم بزنيد كه پودر در داخل آن حل شود. اين محلول بايد همه روزه به صورت تازه فراهم و در مدت ?? ساعت مصرف شود. ضمناً محلول حاصل نبايد جوشانده شود.

• به محلول O.R.S نبايد چيزي اضافه نمود.

• پس از هر بار دفع مدفوع و تا برطرف شدن علايم بيماري از آن استفاده نمائيد.

• در مكانهايي كه دسترسي به ORS مقدور نيست، مخلوط ساده اي از يك قاشق چايخوري سرپر (? گرم) نمك طعام و دو قاشق سوپخوري سر پر (?? گرم) شكر را در يك ليتر آب آشاميدني جوشانده شده حل نموده و تا بدست آوردن ORS مصرف نماييد.

گفتني است كشف ORS پيشرفت عمده و علمي در مبارزه با وبا و ديگر بيماريهاي اسهالي بوده است.

نحوه پاكسازي آبهاي مشكوك و همچنين تهيه كلر مادر:

در موارد مشكوك به آلودگي آب براي ضد عفوني به دو طريق زير عمل نمائيد:

? - جوشانيدن آب به مدت حداقل ?? دقيقه (از زمان جوش آمدن)

? - ضد عفوني با محلول كلر ذخيره ?% (كلر مادر) براي آبهاي شفاف ولي مشكوك به آلودگي.

طرز تهيه كلر مادر جهت ضد عفوني كردن آب:

?? گرم (سه قاشق صاف مرباخوري) پركلرين??% (هيپوكلريت سديم) را به يك ليتر آب اضافه كرده و براي ? دقيقه به هم بزنيد. محلول پس از يك ساعت براي ضد عفوني كردن آب هاي مشكوك قابل استفاده است.

محلول كلر مادر را در بطري تيره رنگ، در جاي خنك و دور از نور و دسترس اطفال

نگهداري نمائيد. اين محلول به مدت يك ماه براي ضدعفوني آبهاي مشكوك قابل استفاده است.

نحوه استفاده از كلر مادر:

براي ضد عفوني آب هاي مشكوك، با قطره چكان ? يا ? قطره از محلول كلر مادر را به هر ليتر آب اضافه نموده، بهم زده و بعد از يك ساعت آن را مصرف نمائيد. آب ضد عفوني شده به اين روش مدت ?? ساعت قابليت استفاده دارد.

روش كلي ضد عفوني كردن ميوه جات و سبزيجات :

الف) پاكسازي: ابتدا سبزيجات را به خوبي پاك كرده و با آب شستشو دهيد تا گل و لاي آن برطرف گردد.

ب) انگل زدايي: سبزيجات را در يك ظرف ? ليتري آب (بسته به ميزان سبزي) ريخته و به ازاي هر ليتر آب ? تا ? قطره مايع ظرفشوئي معمولي به آن اضافه كرده و ظرف را از آب پر كنيد و بهم بزنيد تا تمام سبزي در داخل كفاب قرار گيرد. مدت ? دقيقه سبزي را در كفاب نگه داريد تا تخم انگلها از آن جدا شوند. سبزي انگل زدايي شده را از روي كفاب جمع آوري وتخليه نمائيد و ظروف و سبزي را مجدداً با آب سالم شستشو دهيد تا باقي مانده مايع ظرفشوئي از آن جدا شود.

ج) ضد عفوني: براي ضد عفوني سبزيجات و از بين بردن ميكروبها، يك گرم (نصف قاشق چايخوري) پودر پركلرين ??% را در ظرف ? ليتري پر از آب (هر ? ليتر آب ? گرم پركلرين ??%) ريخته كاملا حل كنيد تا محلول ضد عفوني بدست آيد، سپس سبزي انگل زدايي شده را براي مدت ?? دقيقه در محلول ضد عفوني كننده فوق قرار

دهيد تا ضد عفوني گردد.

توضيح: اگر پركلرين در دسترس نباشد مي توانيد از هر ماده ضد عفوني كننده مجاز ديگري كه در داروخانه ها، سوپرماركتها و ... عرضه مي شود طبق دستورالعمل مصرف آن، استفاده نمائيد.

د) آبكشي : سبزي ضد عفوني شده را مجدداً با آب سالم بشوئيد تا باقي مانده كلر از آن جدا شود و سپس مصرف نمائيد. سبزيجات ضد عفوني شده را از محلول بيرون آورده با آب سالم چندين بار شستشو دهيد

شرايط محيطي مناسب براي همه گيري وبا

مناطق فاقد آب سالم و بهداشت محيط مناسب در خطر همه گيري وبا مي باشند. اين مناطق شامل نقاط شهري كه آب آن بمقدار كافي كلر زني نمي شود و مناطق روستايي كه به لوله كشي و چاههاي حفاظت شده دسترسي ندارند و مناطقي كه توالت و سيستم فاضلاب در آنها بطور معمول استفاده نمي شود، مي باشند.

تدابير بهداشت محيط :

• افزايش ميزان كلر آب لوله كشي توسط شركت هاي آب و فاضلاب كشور تا از ورود و تكثير عوامل بيماري زا جلوگيري شود.

• جلوگيري از فعاليت فروشندگان دوره گرد مواد غذايي توسط وزارت كشور، شهرداري و استانداري هاي سراسر كشور.

• با توجه به اينكه در برخي از نقاط حاشيه شهر نظير محدوده جنوب تهران براي آبياري سبزيجات احتمالاً از فاضلاب استفاده مي شود، شهروندان حتي المقدور سبزيجات مصرف ننمايند و در صورت لزوم مصرف، هيچ نوع سبزي خامي را بدون عمليات پاك سازي و سالم سازي ( انگل زدايي، ضدعفوني) مصرف نكنند.

• پس از هر اجابت مزاج دست ها را كاملا با آب و صابون شست و شو داده و از سلامت آب آشاميدني مصرفي اطمينان كامل داشته باشند.

• تامين

آب سالم و تصفيه شده، دفع بهداشتي فاضلاب ، بهداشت خوراكيها و آموزش بهداشت به عنوان مؤثرترين روش پيشگيري .

• همچنين براي درمان وبا نبايد وقت را از دست داد ، بيماراني كه كم آبي متوسط دارند بايد با مايع خوراكي درمان شوند و به نزديكترين مركز درماني يا بيمارستان منتقل شوند و در راه رسيدن به بيمارستان مايعات خوراكي به آنها داده شود. در موارد كم آبي شديد مستلزم دادن مايع از راه وريدي است كه ميزان مايعات و الكتروليتها توسط پزشك محاسبه و به بيمار تزريق مي شود .

• اصل كار اين است كه دادن مايعات خوراكي بايد برابر با ميزان از دست دادن مايعات از راه دفعي باشد. به عنوان درمان كمكي توسط پزشك معالج آنتي بيوتيك داده مي شود تا دوره بيماري را كوتاه و مدت دفع ويبريوري وبا از راه مدفوع كم شود.

• در نهايت نظارت و كنترل كيفي آب شرب شهري و روستايي، كنترل مراكز تهيه و توزيع مواد غذايي، نظارت بر دفع بهداشتي زباله ها، نخاله ها و فاضلاب شهري، نظارت بر اماكن عمومي همچون استخرها، نظارت بر كارخانجات يخسازي و كنترل پايانه هاي مسافربري را مي توان از اقدامات بهداشتي عنوان كرد.

بيماريهاي رايج كودكان/قسمت اول: م

درحالي كه نبايستي در همه ي بيماري ها ،پزشك كودك خود بشويد ،اما اطلاعات مختصري در مورد بيماري هاي شايع كودكان جهت اقدامات لازم و ارجاع به پزشك لازم مي باشد .

مشكلات شايع پوستي

كبودي :يك لكه ي آبي روي پوست ، ناشي از افتادن يا ضربه ممكن است ايجاد شود اين حالت به علت خونريزي زيرپوستي مي باشد .هيچ درمان خاصي لازم نبوده ولي در

صورت امكان مي توان از كمپرس آب سرد بلافاصله پس از كوفتگي استفاده كرد .اگر كودك پس از ضربات خفيف هم دچار كبودي مي شود بايستي با پزشك سريعاً مشورت كرد .

ساييدگي :ساييدگي پوست در نتيجه تحريك به وسيله ي مالش لباس ها مخصوصاً كهنه هاي زبر يا لباس پشمي بر پوست و يا تميز كردن بچه پس از مدفوع كردن به روش غير ملايم ايجاد مي شود .اين حالت مي تواند در مناطق مرطوب مثل چين گردن ،زير بغل يا ميان پا مخصوصاً در بچه هاي چاق به وجود آيد .ساييدگي را مي توان به سادگي توسط خشك نگه داشتن اين مناطق ،خنك نگه داشتن در تابستان ،استفاده از پودر بچه و استفاده از پارچه نرم جهت كهنه ، پيشگيري نمود .با استفاده از پيش بند مي توان از ساييدگي گردن و چانه به وسيله ي لباس هاي پشمي جلوگيري كرد محلول ها و كرم هاي مسكن را مي توان براي اين مناطق استفاده كرد .

قشر سر نوزادي :برخي از بچه ها در قسمت بالاي سرخود قشر خشك شده قهوه اي رنگ را خواهند داشت .اين لايه به علت ترشح طبيعي از فوليكول هاي مو و پوست مي باشد .بهترين راه بر طرف نمودن آن ها ، شستن و برس كشيدن ملايم با يك برس بسيار نرم پس از هربار حمام كردن مي باشد .اگر اين قشر تشكيل شد،نبايستي سعي كنيد آن را بكنيد .به راحتي مي توان با شستن سر به وسيله ي صابون و يا شامپو يك يا دو بار در روز اين قشر را از بين برد .اين قشر

به تدريج به وسيله ي شستن و برس زدن آرام در عرض چند روز از بين خواهد رفت .استفاده از روغنها و كرم ها ، كمك كننده نخواهد بود .

شوره ي سر :شوره ي سر بسيار شايع بوده و به صورت پوسته هاي ريز سفيد رنگ در بين موها و روي پوست سر ديده مي شود .پوسته سر نوزادي نوعي شوره ي سر مي باشد .موها بايستي هر روز با شامپو شسته شوند . شانه يا برس بايستي مرتباً شسته شده و فقط براي كودك استفاده گرديده و فرد ديگري از آن ها استفاده نكند .در صورتي كه شوره ي سر ادامه يابد . محلول يا شامپوي دارويي را با تجويز پزشك مي توان استفاده كرد .

درماتيت :درماتيت به هرگونه وضعيت التهابي پوست مي گويند .علايم شايع عبارتند از :خارش ، پوسته پوسته شدن يا ترشح آبكي .اين حالت ممكن است به علت حساسيت يا عفونت بوده و درمان با توجه به علت آن فرق مي كند .در صورتي كه خفيف باشد ،با ضد عفوني و شستشو مي توان آن را بر طرف نمود ولي اگر شديد باشد ،حتماً بايستي به پزشك مراجعه كرد .

تحريك و جوش ناشي از كهنه و قنداق :هر قسمت از بدن كه به طور مداوم پوشيده و بسته باشد ،به احتمال بيشتري به علت عرق كردن ، خيس شده و محل را مستعد جوش و تحريك مي گرداند .منطقه ي كهنه نيز به وسيله ي ادرار خيس شده و در صورتي كه به موقع عوض نشود ،تحريك پوست را خواهيم داشت .

باكتري هاي درون ادرار ،توليد

آمونيوم كرده كه محرك پوست است .هنگامي كه بچه در خواب است ،تعويض كهنه مشكل بوده زيرا ممكن است باعث تحريك و بد خلقي او گردد .روش هاي طبيعي معمولاً بهترين هستند ،بنابراين سعي كنيد حداقل چند ساعتي در روز كودك بدون كهنه باشد .اين عمل باعث مي شود كه قسمت هايي كه كهنه روي شان گذاشته مي شود در معرض هوا و آفتاب قرار بگيرند .مي توان از كرم نرم كننده نيز استفاده كرد .در صورتي كه جوش و تحريك ادامه يافت ،حتماً با پزشك مشورت نماييد .جوشاندن كهنه ها ،خشك كردن در آفتاب و اطو كردن آن ها هر كدام به كشتن ميكروب ها كمك مي كنند.

اگزما :اگزما يك وضعيت آلرژيك (حساسيتي )پوست مي باشد .علت اصلي آن شناخته نشده ولي ممكن است به علت حساسيت به شير حيوانات ، تخم مرغ ، گندم يا لباس هاي پشمي يا نايلوني باشد .اغلب ،سابقه ي آسم ،تب يونجه و اگزما در خانواده وجود دارد .اين امر معمولاً به صورت لكه هاي قرمز روي هر دو گونه تظاهر يافته و ممكن است بعداً به همه ي نقاط بدن انتشارپيدا كند . همچنين خارش شديد وجود داشته و كودك نمي تواند بخوابد .براي جلوگيري از خاراندن كودك و زخم كردن ، بايستي ناخن ها كوتاه شوند .دستكش نخي را مي توان هنگامي كه كودك در خواب است ،به دستهاي او پوشانده پزشك در صورت لزوم توصيه هاي خاص را ارايه خواهد كرد .اين مشكل ممكن است مدت ها طول كشيده و آزار دهنده باشد ولي بايستي صبور و آرام باشيد .اين حالت پس از يك

يا دو سالگي از بين خواهد رفت .

كهير :كهير نيز يك واكنش حساسيتي پوست مي باشد كه دردناك و خارش دار است اين وضعيت ممكن است يك واكنش حساسيتي به انواعي از غذاها ، داروها يا گزش حشرات باشد .محلول هاي مسكن موجب بهبودي اين حالت مي گردند .كودكاني كه كهير دارند ممكن است سابقه ي آسم داشته باشند .

زرد زخم :زرد زخم يك عفونت سطحي پوست بوده و كاملاً در ماه هاي گرم تابستان و طي هواي مرطوب فصول باراني شايع است .اولين نشانه معمولاً چند جوش كوچك بوده كه بزرگ تر شده و با چرك پر مي شوند .بعداً اين جوش ها به صورت زخم در مي آيند .مهم است كه پوست را در حد امكان تميز نگه داشته و از خارش آن توسط كودك جلوگيري كنيم .حوله ي صورت كودك يا حوله ي حمام او نبايستي براي كودك ديگري استفاده شود .استفاده از محلول هاي ضد عفوني كننده كمك كننده بوده ولي در صورتي كه وضعيت ادامه پيدا كرد ،با مشورت پزشك بايستي از پمادهاي آنتي بيوتيك استفاده نمود.گاهي ممكن است احتياج به آنتي بيوتيك خوراكي يا تزريقي وجود داشته باشد .

گزش حشرات :گزش حشرات به خصوص پشه كاملاً شايع مي باشد .بهتر است دست و پاي كودك را مخصوصاً در شب ،براي جلوگيري از گزش حشرات بپوشانيم .كودك را بايستي زير يك پشه بند خواباند .براي گزش حشرات ،مقداري محلول كالامين را مي توان استفاده كرد .ماليدن مختصري ادكلن نيز مفيد مي باشد. به كار بردن برخي از كرم ها و محلول هاي خاص در شب براي دست

و پا از گزش حشرات جلوگيري مي كند .

شپش و شپشك :اين دو ،از انگل هاي شايع سر و مو هستند .بوسيله ي تماس فردي ،از كودكي به كودك ديگر و يا از فرد بالغي كه با فرزندش بازي مي كند يا از طريق استفاده از شانه ي آلوده ،انتقال مي يابد .شپش و شپشك ، حاصل بهداشت فردي پايين مي باشند اين انگل ها باعث خارش شده و مي توان آن ها را به صورت ذرات ريز داخل مو ديد .ممكن است هنگام شانه كردن ،اين موضوع كشف شود .محلول هاي ضد عفوني كننده خاصي وجود دارند كه مي توان آن ها را با تجويز پزشك مصرف نمود .مواظب باشيد كه اين محلول ها به داخل چشم كودك نروند .مصرف دوباره ي اين محلول ها ، در صورتي كه درگيري وسيع باشد ضرورت دارد .

ميليا :اين عبارت براي دانه هاي سفيد رنگ ريز در محدوده ي صورت مخصوصاً بيني كه در چند هفته اول زندگي وجود دارند ،به كار مي رود . اين حالت به علت انسداد موقتي غدد چربي پوست حاصل مي شود .هرگز آن ها را فشار ندهيد .پس از مدتي بهبود خواهند يافت .

عرق جوش :درهواي داغ ،عرق جوش كاملاً شايع مي باشد .پوست بچه لطيف بوده و سريع تر دچار ضايعه مي شود .در اين حالت يك ضايعه صورتي رنگ كه ممكن است در هر جايي ظاهر شود ، وجود دارد .اين ضايعه بسيار خارش دار بوده كه مي توان از پودر يا محلول كالامين بر روي همه ي بدن استفاده كرد .

كودك را به وسيله

ي كشيدن ابر خيس برتن كودك يا حمام كردن ،نگه داشتن كودك در اتاق خنك يا پوشاندن حداقل لباس و اجازه دادن اين كه حتي بدون لباس باشد ،بايستي خنك نگه داشت .

گال يا جرب :گال يك عفونت انگلي بوده كه به وسيله ي يك حشره بسيار ريز ايجاد مي شود .ابتدا خارش و سپس جوش هاي ريز در منطقه گرفتار ايجاد شده كه در ابتدا بين انگشتان را گرفتار كرده و سپس به مناطق ديگر بدن گسترش مي يابد .معمولاً صورت گرفتار نمي شود مگر در نوزادان .

ممكن است كل خانواده درگير شوند زيرا به وسيله ي تماس مستقيم ،از فردي به فرد ديگر انتقال مي يابد .كودك ممكن است هنگام بازي با ديگر كودكان مبتلا ،دچار عفونت گال بشود .

براي درمان ،بايستي كل خانواده در يك زمان دارو بگيرند .حمام روزانه و تعويض لباس ها به طور مرتب ضروري مي باشد .رعايت بهداشت مناسب ،مخصوصاً براي خانواده هايي كه در مناطق پرجمعيت زندگي كرده و گال به سرعت مي تواند در آن مناطق منتشر شود ،اهميت فراواني دارد .داروهاي موضعي با تجويز پزشك مي توانند اين عفونت انگلي را درمان نمايند .

تب هاي عفوني همراه با علايم پوستي

آبله مرغان :اين بيماري ،يك عفونت ويروسي بوده و با تب ،سردرد مختصر و بي قراري شروع مي شود .در عرض يك يا دو روز بعدي ،چند نقطه روي قفسه سينه يا پشت ايجاد شده كه به زودي به صورت تاول هاي كوچك در مي آيند .

نقاط و تاول هاي جديد تا دو يا سه روز بعدي به ظاهر شدن

ادامه داده و ضايعات كهنه تر به صورت زخم خشك شده در مي آيند .اين ضايعات خارش زيادي داشته و كودك ممكن است اين تاول ها را با خاراندن بخراشد . آبله مرغان معمولاً بيماري خفيفي بوده و هيچ درمان اختصاصي بجز تميز نگه داشتن پوست و استفاده از برخي محلول هاي ضد خارش (مثل كالامين ) براي تسكين خارش مورد نياز نمي باشد خارش را مي توان به وسيله ي دو يا سه بارحمام كردن در روز با مقادير كمي از بي كربنات كه به آب افزوده مي شود ،بر طرف كرد .شربت هاي آنتي هيستامين را براي برطرف كردن خارش مي توان با تجويز پزشك به كودك داد .

دليلي وجود ندارد تا بچه ها را در خانواده از كودك مبتلا جدا سازيم ، زيرا در صورتي كه تا به حال در معرض آن قرار نگرفته باشند ،بهتر است كه به اين بيماري مبتلا شوند .چون به هر حال بايستي يك بار در زندگي به اين بيماري مبتلا شد و در بزرگسالي ،اين بيماري خطرناك مي باشد .اين بيماري تا زماني كه همه ي ضايعات ،پوسته خشكي را تشكيل دهند ،قابل سرايت مي باشد .پس از اين ، كودك مي تواند به مدرسه رفته حتي اگر اين پوسته هاي خشك وجود داشته باشند .

براي جزييات بيشتر مانند طرز شروع ،دوره ي عفونت زايي ، و ...به جدول انتهاي كتاب مراجعه نماييد .

سرخك آلماني يا سرخجه :سرخجه يك بيماري خفيف بوده كه به وسيله ي يك ويروس ايجاد مي شود .اين بيماري با تب خفيف ،مختصري درد در پشت گوش به علت

بزرگ شدن غدد لنفاوي و تغييررنگ صورتي پوست كه يك تا دو روز طول مي كشد ،همراه مي باشد .دوره ي كامل بيماري 2 تا 3 روز بوده و به هيچ درماني احتياج ندارد .در صورتي كه خانم حامله در سه ماهه اول حاملگي دچار سرخجه شده باشد ،خطر بزرگي براي جنين و ايجاد ناهنجاري هاي مادرزادي وجود دارد .تحت نظر پزشك ، در چنين موقعيتي سقط جنين صورت مي گيرد . خوشبختانه ،اغلب مادران در دوران كودكي دچار سرخجه شده و ديگر به اين بيماري دچار نخواهند شد .سرخجه را امروزه به وسيله ي واكسن MMR (سرخجه ، اوريون ، سرخك )كه در برخي مراكز وجود دارد ،پيشگيري مي نمايند .

سرخك :سرخك يك بيماري عفوني شايع در دوران كودكي بوده كه اكنون به وسيله ي تزريق واكسن مقابل پيشگيري است .اين بيماري با تب ،سرفه و سرماخوردگي شروع مي شود .چشم ها قرمز شده و صورت برافروخته مي گردد .پس از چهار تا پنج روز يك ضايعه قرمز رنگ پوستي ظاهر شده كه در ابتدا در پشت گوش و صورت بوده و سپس به همه ي بدن گسترش مي يابد.تب در زمان اوج ضايعات پوستي ،به بيشترين حد خود مي رسد . پس از دو روز ،تغيير رنگ پوست شروع به تخفيف نموده و تب پايين خواهد آمد وبه تدريج سرفه نيز كاهش مي يابد .گاهي ،تب به جاي كاهش ، افزايش يافته و سرفه بدتر شده و تنفس سريع تر مي شود .اين حالت ممكن است به علت ذات الريه بوده و در اين صورت بايستي سريعاً به پزشك مراجعه نمود .

ساير عوارض شامل عفونت گوش ،اسهال و از همه خطرناك تر ، التهاب بافت مغز يا انسفاليت مي باشد كه در آن ،كودك از سر درد و تهوع شكايت داشته و گيج و خواب آلود مي شود .

اگرسرخك عارضه دار نشده باشد ،احتياجي به درمان نداشته بجز خنك كردن بدن ،داروهاي ضد تب و در صورتي كه آبريزش وجود داشته باشد ، شستن مكرر چشم ها ،نوشيدن مقداري آب گرم همراه مقداري عسل به درمان سرفه كمك مي كند .اما اگر هرگونه عارضه اي به وجود آمد ،بايستي سريعاً درمان هاي لازم را انجام داد سرخك نمي تواند در كودكان با سوء تغذيه ،خطرناك باشد .

برا ي كودكان ديگر خانواده چه بايد كرد ؟بسيار مشكل است كه اين كودكان را قرنطينه نموده و از گرفتاري ديگر كودكان جلوگيري نماييم .كودكان ديگر به هر حال دچار بيماري مي شوند مگر اينكه قبلاً واكسينه شده باشند ؛و دليل اين گرفتاري اين است كه آن ها قبل از بروز ضايعات پوستي كه نشانه بيماري است ،با هم ارتباط داشته و دوره ي قبل از بروز ضايعات ،بيشترين دوره ي واگيري بيماري مي باشد واكسيناسيون به موقع كودكان مي تواند از همه ي اين مشكلات جلوگيري كند .

بهداشت مناسب بايستي رعايت شده ولي احتياجي به ضد عفوني كردن دست ها پس از تماس با كودك يا وسايل او نمي باشد .

ممكن است كودكي كه واكسينه نشده ضعيف و نحيف و يا دچار عفونت ديگري مي باشد ،با اين بيماري تماس پيدا كند .در چنين شرايطي ايجاد سرخك براي كودك خطرناك بوده و تزريق گاماگلوبولين مي

تواند تحت تجويز پزشك صورت گيرد تا حمله بيماري را تخفيف داده و يا از آن جلوگيري نمايد .به هر حال بايستي ، به خاطر آوريد كه آثار گاماگلوبولين تنها 10 تا 12 هفته بوده وپس از اين مدت احتمال گرفتاري به اين عفونت وجود دارد .بنابراين ، واكسن سرخك را بايستي در موقع لازم تلقيح كرد .

روزيولا اينفانتوم :اين بيماري يك عفونت ويروسي بوده كه موجب ايجاد نقاط صورتي رنگ ريز در پوست مي شود .اين ضايعه پوستي ،به طور اصلي در ناحيه قفسه سينه و پشت ايجاد شده و دو يا سه روز طول مي كشد .به محض آن كه ضايعات پوستي ظاهر شدند ،تب پايين آمده و كودك به سرعت رو به بهبود مي رود .

ساير بيماري هاي عفوني

ديفتري :ديفتري يك بيماري مسري بوده كه به طور اصلي گلو را درگير مي كند.علايم شامل گلودرد ،تب و سر درد مي باشند.اشكال در بلع و لكه سفيد رنگ در گلو وجود دارد كه مي تواند در صورتي كه به همه ناي گسترش يابد،موجب اشكال تنفسي شود.كودك بسيار بي حال و مريض به نظر رسيده و تب نامتناسبي دارد .بيماري مي تواند منجر به عوارض زيادي گردد .انجام عمل اورژانس (تراكئوستومي )ممكن است در صورتي كه موجب انسداد ناي توسط غشاء حاصله شده و كودك دچار اشكال تنفسي گردد صورت بگيرد .كودك بايستي در بخش عفوني ،براي سه تا چهار هفته بستري شده و سپس در دوره ي نقاهت ،چند هفته در خانه بستري گردد . اين بيماري مي تواند به وسيله ي واكسيناسيون كودك با واكسن سه گانه پيشگيري شود

.

اوريون :اوريون يك بيماري مسري بوده كه توسط يك ويروس كه به يك يا دو غده بزاقي در محل زاويه استخوان فك حمله مي كند ،ايجاد مي شود .اين بيماري به طور شايعي بين 5 تا 15 سالگي ايجاد مي شود .دوره ي نهفتگي ، به عبارت ديگر زمان بين كسب عفونت و اولين علايم ،حدود سه هفته مي باشد .پس از يك بار درگيري ،ايمني حاصل مي شود .

درد به هنگام باز كردن دهان يا جويدن ، تبي با درجات متوسط ،از دست دادن اشتها ، سردرد و درد كل بدن وجود دارد .هردو طرف صورت ممكن است همزمان با هم تورم داشته و يا بين تورم يك طرف و طرف ديگر دو تا سه روز فاصله وجود داشته باشد .تورم حدود 6 تا 7 روز طول خواهد كشيد .

اوريون ممكن است بيضه ها و تخمدان ها را در بالغين دچار عفونت ، درگير نمايد ابتلاء به بيماري در سنين كودكي ،بي خطر بوده ،درمان شامل استراحت در طي مدت تب ،دهان شويه براي تميز نگه داشتن دهان و داروهاي ضد تب براي قطع تب مي باشد.اوريون را مي توان با واكسن MMR پيشگيري نمود .

پوليوميليت يا فلج اطفال :فلج اطفال ،يك بيماري مسري بوده كه به وسيله ي يك ويروس كه با آب و مايعات مورد تماس وارد بدن مي گردد ،منتقل مي شود.اين ويروس در مدفوع فرد آلوده دفع شده و در صورتي كه وضع بهداشتي پايين باشد و دفع مدفوع به صورت بهداشتي صورت نگيرد ،آب و غذاها ، آلوده به اين ويروس مي گردند .بيماري به

صورت يك سرماخوردگي معمولي همراه با درد و خشكي كمر و گردن ، شروع شده و كودك پس از چند روز بدون نشانه اي از فلج اطفال خوب مي شود .به هرحال ، در برخي موارد ،اعصاب بدن گرفتار شده و كودك مي تواند دچار فلج در هر قسمتي از بدن گرديده كه معمولاً در اندام ها تظاهر مي يابد .گاهي كل بدن گرفتار شده و كودك ممكن است در تنفس هم به علت گرفتاري عضلات تنفسي دچار مشكل گردد .

طي همه گيري اين بيماري ،نبايستي غذاهايي كه در معرض هوا بوده اند را مصرف نمود و در استخرها شنا كرد .از هر تزريق نيز بايستي اجتناب شود ،زيرا در صورتي كه كودك در مرحله ي كمون بيماري باشد ،ممكن است فلج عضلات ناحيه ي تزريق را بروز دهد .

اين بيماري بسيار وحشتناك بوده ولي بايستي به خاطر آورد كه با درمان صحيح و فيزيوتراپي كامل مي توان بهبود نسبي يا كاملي را ايجاد نموده و كودك قادر خواهد بود زندگي عادي خود را انجام دهد .بايستي به خاطر داشت كه پيشگيري هميشه بهتر از درمان بوده و انجام واكسيناسيون به موقع ، بهترين راه پيشگيري از اين بيماري شوم مي باشد .

كودك بايستي طي چند روز اول بيماري ،در هنگام تب ، درد و بي قراري ، در استراحت كامل قرار بگيرد .هيچ تزريقي نبايستي در اين مرحله انجام شود . هنگامي كه مرحله ي حاد بيماري تمام شد، فيزيوتراپي شامل تمرين و ماساژ بايستي با توصيه پزشك معالج انجام گردد .

اين بيماري يك مشكل مادام العمرخواهد بود و بايستي

صبور بوده و روحيه خود و فرزند خود را حفظ نماييد .اگر مدام نشسته و جلوي كودك اشك بريزيد ، اميدي به تشويق كودك براي بهبودي نخواهد بود .هيچ دارويي براي فلج اطفال وجود ندارد تزريق ب _ كمپلكس ، كمكي نخواهد كرد .فيزيوتراپي تنها راه بهبود علايم مي باشد .

از آنجا كه ويروس بيماري از طريق مدفوع ، دفع مي شود ، طي بيماري بايستي دفع مدفوع به طور بهداشتي و با وسواس بيشتري صورت گرفته و ملحفه ها و لباس هاي زير را در صورت آلودگي ،به دقت تميز نمود .اين بيماري را مي توان با واكسن خوراكي آن جلوگيري نمود .

سل يا توبركلوز :سل به علت تماس با فرد مبتلا ايجاد مي شود .بايستي به افرادي كه در خانه رفت و آمد مي كنند و سرفه مزمن دارند ،توجه نمود . اين امر در مورد افرادي كه تماس نزديك با كودك دارند مهمتر است ؛ مثل پرستار كودك يا بستگاني كه از كودك نگهداري مي كنند .در صورتي كه كودك بي قرار بوده ،اضافه وزن پيدا نكرده ، به بازي كردن بي ميل شده ، تب و سرفه مقاوم داشته باشد ،بايستي به پزشك مراجعه كرد سل مي تواند ريه ها ، غدد ، استخوان ها ، كليه ها و ...را درگير كند. در كودكان ، موارد شديد سل ،نظير مننژيت سلي با سردرد ،استفراغ ، غش و عدم هوشياري ،از بالغين شايع تر است .

سل مي تواند درمان شده ولي مدت آن طولاني مي باشد .پيشرفت هاي زيادي در درمان اين بيماري به دست آمده و مدت زمان

به طور قابل توجهي كاهش يافته است به هرحال ،هنگامي كه كودك رو به بهبود رفته و فعاليتش را از سر مي گيرد نبايستي درمان را پيش از موعد مقرر متوقف نمود .بايستي تا زمان تجويز پزشك ،به مصرف دارو ادامه داد .واكسيناسيون ب.ث.ژ (BCG )به جلوگيري از سل كمك مي كند ،اگر چه درجه اطمينان پيشگيري آن ،مانند ساير بيماري هايي كه به وسيله ي واكسن پيشگيري مي شوند ،نمي باشد .

كزاز :كزاز يك بيماري بسيار خطرناك بوده و مي تواند در هر سني رخ دهد .نوزاد مي تواند به اين بيماري در صورتي كه بند ناف به صورت استريل و پاكيزه قطع نشده باشد گرفتار باشد .اين بيماري از طريق جراحت ها ، زخمها و خراشيدگي ها ، توسط ورود ميكروب كزاز موجود در خاك و كثافات ، به داخل زخم ايجاد مي شود .

در نتيجه ي اين بيماري ، كل بدن منقبض و سفت گرديده و كمر همانند يك كمان انحناي به جلو پيدا مي كند .فك ،منقبض و سفت شده و كودك نمي تواند دهان خود را باز كرده و چيزي را جويده يا ببلعد .

در صورت ابتلاء نوزاد ،او نمي تواند شير مكيده و بعداً اسپاسم عضلاني و تشنج به وجود مي آيد .تحت شرايط بسيار خوب پزشكي ،مرگ و مير به علت اين بيماري بالا مي باشد .كودكان معمولاً هنگام بازي به زمين خورده و ممكن است زانو و آرنج خود را زخمي كنند .در واقع ،محافظت در برابر كزاز بسيار اهميت دارد .اين امر مي تواند به وسيله ي واكسن سه گانه كه بعداً به

وسيله ي واكسن كزاز يا دوگانه يادآوري مي شود جلوگيري گردد .كزاز نوزادي مي تواند با تزريق دو نوبت واكسن دوگانه به مادر طي حاملگي و رعايت بهداشت در حين زايمان جلوگيري گردد .

در صورت بروز جراحت ،زخم هر چند كوچك و جزيي بايستي با آب و صابون شسته شده و با محلول ضد عفوني ،پانسمان گردد .

سرم ضد كزاز اغلب به افرادي زده مي شود كه بر عليه كزاز واكسينه نشده و در معرض ميكروب قرار گرفته اند .بسياري از بيمارستان هاي سوانح اين سرم را به كودكاني كه واكسينه شده اند نيز تزريق مي كنند .سرم ضد كزاز مي تواند منجر به حساسيت شده و حتي علايم شوك و غش را ايجاد نمايد . در حال حاضر گاماگلوبولين ضد كزاز با ايمني بالا به جاي سرم ضد كزاز در زمان احتياج براي فردي كه واكسينه نشده است ،استفاده مي شود .به هر حال بايستي در صورت جراحت و زخمي شدن كودك ،با پزشك جهت اقدامات لازم مشورت نمود .

سياه سرفه :نوزاد در بدو تولد هيچ ايمني نسبت به اين بيماري نداشته و بايستي از بچه هايي كه به هر دليلي سرفه مي كنند ، جدا نگه داشته شود . سياه سرفه در چند روز اول ،مانند سرفه هاي معمولي بوده ولي به تدريج دوره هاي سرفه و تعداد دفعات آن اضافه مي شود .صورت كودك قرمز شده و حتي اغلب استفراغ مي كنند .در پايان يك دوره سرفه ، هنگامي كه نفس عميقي مي كشد ،صداي شبيه غار غار كردن كلاغ ايجاد مي شود . نوزادان ممكن است صدايي همراه

با نفس عميق نداشته باشند .اين بيماري بسيارطولاني بوده و ممكن است 2 تا 3 ماه سرفه وجود داشته باشند .

اين امر مي تواند منجر به عوارض ريوي نيز بشود .كودك ،كاهش وزن پيدا كرده زيرا استفراغهاي مكرر دارد .اين بيماري مخصوصاً در كودكان كمتر از يكسال خطرناك مي باشد .اين بيماري را مي توان با تزريق به موقع واكسن سه گانه پيشگيري نمود .

كودك با سياه سرفه بايستي حدود 2 تا 3 هفته جدا از ساير كودكان نگهداري شود كه اغلب به علت نبودن فضاي كافي در منزل ، اين كار غير قابل اجرا مي باشد .

هر گونه تلاش براي جدا كردن بچه هاي زير يكسال از كودك مريض بايستي انجام شود زيرا در اين سن ،بيماري بسيار خطرناك مي باشد .

به علت سرفه شديد،امكان خونريزي عروق خوني چشم وجود داشته و چشم ها در اين حالت به نظر مي رسند كه كودك كتك خورده و دچار كبودي گشته است .

درمان اختصاصي براي سياه سرفه وجود نداشته ،با اين حال برخي مطالعات نشان داده است كه آنتي بيوتيك ها در مراحل اوليه بيماري،مي توانند دوره ي بيماري را كاهش دهند .اين امر نيز كمك مي كند تا از قابليت سرايت به ديگر اطفال نيز بكاهيم .

از آنجايي كه بيماري طولاني مي باشد و استفراغ شايع است ،اثر زيادي بر تغذيه كودك دارد .كودك بايستي حجم غذاي كم و دفعات غذايي زياد همراه مايعات فراوان را مصرف نمايد .محيط مرطوب براي دفع خلط غليظ كودك ، كمك كننده و مفيد مي باشد .

منبع:كتاب شما و فرزندانتان

نويسنده:دكتر شانتي گاس

مترجم:دكتر

امين عطاران زاده

بيماريهاي شايع در كودكان/قسمت2:وضعيت

نويسنده:دكتر شانتي گاس

مترجم:دكتر امين عطاران زاده

وضعيت هاي شكم و گوارش

درد شكم :درد شكم يك عامل شايع آزار دهنده دوران كودكي بوده و كمتر كودكي وجود دارد كه از اين مورد در دوراني از زندگي خود شاكي نبوده باشد.اين وضعيت مي تواند خفيف بوده و چند دقيقه طول كشيده و يا شديد بوده ومدت بيشتري ادامه يافته موجب نگراني گردد .

درد شكم راجعه :اين مورد در كودكان كوچك تر مسئله بسيار شايعي مي باشد .كودك معمولاً حال عمومي و خوراك خوب داشته ،به خوبي بازي كرده ولي گاه گاهي از درد شكم كه تنها چند لحظه اي طول مي كشد ،رنج مي برد .اين وضعيت ،والدين را رنج داده و آنان همه نوع دارو و درمان را براي او انجام مي دهند .درحالي كه مي توان براي اطمينان يافتن به پزشك مراجعه نموده و آزمايش ادرار و مدفوع جهت رد عفونت باكتريايي و انگلي انجام داد ،ولي اين حالات نشانه ي بيماري عضوي نبوده و بي ضرر هستند . درد ممكن است به علت نفخ شكم ،خوردن سريع شير يا غذا (مخصوصاً قبل از رفتن به مدرسه )،اضطراب و حالات رواني باشد اغلب ادامه نيافته و شكايات كودك پس از مدتي فراموش مي شود .از آنجايي كه در اين حالت كودك به خوبي مي خورد مي دود و بازي مي كند ، جاي هيچ نگراني وجود ندارد .

به هرحال ،اگر كودك به نظر سر حال نمي آيد يا درد شديد بوده يا استفراغ وجود دارد بايستي به پزشك مراجعه نمود .اگر چه عفونت هاي انگلي در كشور ما شايع هستند

،ولي به معني اين نيست كه با هر دوره ي درد بايستي درمان ضد انگلي شروع شود .

درد شكم سه ماهگي :بسياري از كودكان به طور مداوم هر شب تا سه ماهگي گريه مي كنند ،آن قدر كه والدين از فرا رسيدن شب در هراسند .كودك به طور دايم گريه كرده و هيچ چيزي او را آرام نمي كند .عليرغم دادن آب ،شير يا بغل كردن و يا سعي در پرت كردن حواس او ، كودك به گريه كردن ادامه مي دهد .هنگامي كه خسته مي شود ،به خواب رفته و والدين به ستوه آمده را رها مي كند .اين مشكل به تدريج تا سه ماهگي از بين مي رود .دليل اين وضعيت زياد روشن نبوده ،اما احتمالاً به علت بلع مقدار زيادي هوا مي باشد .اين وضعيت در بين كودكاني كه با بطري تغذيه شده و همچنين كودكان با والدين مضطرب ، شايع تر بوده زيرا والدين ،اضطراب خود را تا حدودي به كودك انتقال مي دهند .

شربت گريپ (گريپ ميكسچر )را مي توان به كودك داد .گاهي اين ماده به بالا آوردن هواي اضافي شكم و راحت كردن كودك ،كمك مي نمايد . مي توان شربت مشابهي را در خانه با جوشانده تخم باديان و هل و سپس صاف كردن آن ،درست نمود .

يبوست :يبوست تقريباً هميشه به علت دريافت غذاي ناكافي ،مايع ناكافي يا سبزيجات ناكافي حاصل مي شود .يك يا دو مشكل نادر مادرزادي وجود دارند كه مي توانند منجر به يبوست گردند .بايستي مطمئن شد كه كودك ، غذاي كافي ، مايعات كافي و سبزيجات ،سالاد ،

ميوه جات و غلات كافي را دريافت مي كند .كودكي كه از شير گاو يا شيرخشك تغذيه مي شود ، به احتمال بيشتري دچار يبوست مي گردد مسهل ها نظير يك قاشق چايخوري از شير منيزيم ممكن است گاه گاهي استفاده شود ولي بهتر است كه از آن اجتناب ورزيده شود .مشكل اساسي ،يعني رژيم غذايي مناسب بايستي مورد نظر باشد .روغن كرچك كه توصيه ي بزرگ ترها مي باشد را نبايستي استفاده كرد .گاهي مشكلات روحي ناشي از نگراني بيش از حد والدين جهت آموزش توالت رفتن موجب رفتار معكوس و ايجاد يبوست در طفل مي گردد . يبوست به علت سفتي مدفوع مي تواند موجب خراش هاي كوچكي در محل مقعد گشته كه بسيار دردناك بوده و ممكن است حتي خونريزي نمايند .كودك به علت ترس از درد نمي خواهد كه دفع مدفوع را انجام داده و تا حد امكان خودش را نگه مي دارد ،كه در نتيجه مسئله را مشكل تر مي كند .اين خراش ها به راحتي درمان شده و بايستي با پزشك مشورت نمود .

اسهال:اسهال شامل تكرر دفع مدفوع بوده كه ممكن است قوام آبكي داشته و حتي حاوي خون و بلغم باشد .كودكاني كه از شير مادر تغذيه مي شوند ، روزي پنج تا شش بار مدفوع نيمه آبكي در روز داشته كه نبايستي با اسهال اشتباه شود .درحقيقت ،اسهال در كودكاني كه از شير مادر تغذيه مي كنند ،نادر مي باشد ؛زيرا شير مادر عاري از هر عفونت بوده و مواد محافظتي مختلفي دارد كه كودك را در برابر ميكروب هاي عامل اسهال محافظت مي نمايد و

از رشد و تكثير آن ميكروب ها جلوگيري مي كند .درزمان اسهال ، آب زيادي از بدن دفع شده و كودك ممكن است دچار كم آبي شود .در ضمن بسياري از مواد معدني نيز از بين مي روند .علايم اوليه كم آبي شامل بي قراري ،گريه بيش از حد ،دهان و زبان خشك و تشنگي زياد مي باشد .بعداً چشم ها گود افتاده ،قوام پوست از بين رفته ،و فونتانل سر (قسمتي از سر كه در چند ماه اول زندگي هنوز با استخوان پر نشده است )فرو رفته مي باشد .كم آبي مي تواند بسيار خطرناك بوده بنابراين كودك بايستي مايعات كافي را به محض شروع اسهال دريافت كند .آب جوشيده ي خنك شده با كمي نمك و شكر را بايستي به طور مكرر به كودك خوراند .يك قاشق چايخوري نمك و شش تا هشت قاشق چايخوري شكر در يك ليتر آب ،نوشيدني مناسبي را براي جايگزيني مايعات از دست رفته پديد مي آورد .اضافه كردن مقدار مختصري آبليمو به محلول ،هم محتواي پتاسيم آن را مي افزايد و هم طعم آن را بهتر مي نمايد .آب ميوه و موز همچنين منابع خوبي براي پتاسيم هستند .

مناسب ترين تركيب محلول جايگزين در اسهال به وسيله ي سازمان بهداشت جهاني و يونيسف توصيه شده است كه به صورت «او.آر.اس »در كشور ما موجود است و براي جبران كم آبي اسهال ،مناسب ترين شيوه ، استفاده از اين محلول مي باشد .

هر پاكت «او .آر.اس »حاوي مواد زير مي باشد :20 گرم گلوكز ، 3/5 گرم كلريد سديم ، 2/5 گرم بيكربنات سديم و 1/5

گرم كلريد پتاسيم .

محتواي پاكت بايستي در يك ليتر آب حل شود . اين دارو در تمام مراكز بهداشتي داروخانه ها ، بيمارستان ها و ... موجود است .

محلول بدست آمده را نبايد پس از تهيه ،جوشاند و هر 12 ساعت بايستي محلول جديد ،تهيه شود .به كودك بايستي از اين محلول به طور مكرر و در هر بار مقدار كمي را با قاشق داد .

او هر ساعت به 200 ميلي ليتر (تقريباً يك ليوان )از اين محلول نياز دارد طرز محاسبه ديگر به اين صورت است كه به ازاء هربار دفع مدفوع ، يك ليوان از اين محلول را به او خوراند .

در صورتي كه اسهال ادامه پيدا كرد يا كودك استفراغ هم داشت ، بايستي سريعاً به پزشك مراجعه نمود .كاهش ميزان ادرار يك علامت مهم بوده و ممكن است به علت نياز به تزريق وريدي مايعات ،احتياج به بستري شدن ، وجود داشته باشد .داروها اصولاً نقشي در درمان اسهال ندارند ،زيرا علت بسياري از آن ها ،ويروسي مي باشد .

در حقيقت ،برخي داروها ممكن است مسئله را بدتر نمايند مثل داروهاي نئومايسين ،استرپتومايسين ،لوموتيل ، كديين و استروييد .

مسئله مهم در درمان اسهال ،جايگزيني مايع از دست رفته مي باشد .اين عقيده ي قديمي كه مي گويند دستگاه گوارش بايستي استراحت كرده و نبايد چيزي را به كودك خوراند ،اشتباه مي باشد .تحقيقات نشان داده اند كه حتي در زمان اسهال،روده ها به جذب مايع و غذا ادامه مي دهند .

در واقع ،غذا در اين زمان براي نگهداري وضع تغذيه اي مطلوب ،ضروري مي

باشد .دادن شير يا غذاي كمكي همانند زمان قبل از ايجاد اسهال ،بايستي ادامه نيابد .اشتهاي كودك در هر بيماري ،كاهش يافته و بايستي با مهرباني و حيله هاي مختلف ،مقادير اندك غذا را به طور مكرر به او داد .

ديسانتري :گاهي مدفوع حاوي خون و بلغم مي باشد .كودك بي حال و تب دار به نظر رسيده و از دردهاي گاه گاهي شكم شكايت مي كند .در اين حال بايستي با پزشك مشورت نمود تا آزمايش مدفوع انجام شده و داروي مناسب دريافت شود .

مسموميت غذايي :مسموميت غذايي به وسيله ي ميكروب ها يا مواد شيميايي يا غذاهاي سمي مانند برخي گونه هاي قارچ ايجاد مي گردد .علايم شامل درد شكم ،استفراغ و اسهال مي باشد .درموارد شديد ،كودك ممكن است پوست سرد و مرطوب داشته باشد .

در صورتي كه استفراغ شديد نباشد ،مي توان به كودك به طور مكرر جرعه جرعه از مايعات داد تا دچار كم آبي نشود .اگر استفراغ شديد باشد ، كودك به مايع وريدي نياز خواهد داشت و بايستي با پزشك مشورت نموده و يا كودك را به بيمارستان برد .غذاها را بايستي به طور بهداشتي تهيه و تا حد امكان از غذاهاي مانده اجتناب كرد .

در تابستان ،غذاها بايستي در يخچال نگهداري شوند .ميوه ها نبايستي بيش از حد پخته گردند .تا حد امكان از دادن غذاهاي آماده بازاري ، مخصوصاً در هواي گرم به كودك پرهيز نماييد .

ساير علل اسهال

آميبياز :آميبياز يك عفونت شايع در كودكان بزرگ تر و بالغين مي باشد . آميب ها از طريق آب و غذاي آلوده

وارد بدن مي شوند .اين بيماري منجر به درد شكم ،كاهش اشتها مدفوع شل و گاهي خون و بلغم در مدفوع مي گردد .آميب ها ممكن است به كبد حمله كرده و موجب هپاتيت آميبي يا حتي آبسه كبدي گردند .آزمايشات مكرر مدفوع بايستي براي تشخيص اين وضعيت انجام گردند .در حال حاضر ،داروهاي خوبي جهت درمان اين عفونت وجود دارد .

ژياردياز:ژياردياز يك عفونت بسيار شايع بوده و موجب اسهال هاي راجعه ، سوء هضم مدفوع كف آلود و حجيم مي شود .گاهي ممكن است هيچ نشانه اي وجود نداشته و يا بسيار ناچيز باشد .عليرغم احتمال عفونت مجدد ، بايستي در هر زمان كه تشخيص اين عفونت داده شد ، آن را درمان نمود .

تكرر مدفوع طبيعي :بسياري از كودكان ، دو تا سه بار مدفوع طبيعي در روز دفع كرده و برخي والدين با شك به اين امر كه ممكن است اين تكرار دفع مدفوع اسهال باشد آن را با انواع داروها درمان مي كنند .اين حالت ممكن است به علت افزايش حجم مواد غذايي باشد .

در مملكت ما به علت خورده شدن موادي نظير نان ،برنج ، سبزيجات ، كه حجم زيادي دارند ،اين امر كاملاً طبيعي است .دليل ديگر براي تكرر مدفوع عجله كودكان در رفتن به توالت مي باشد .او مي خواهد كه زود به بازي خود برگشته و يا به مدرسه برود و به محض اينكه كمي احساس ناراحتي كرد ، دفع مدفوع را متوقف كرده و از توالت خارج مي شود ؛سپس پس از چند ساعت احساس دفع مدفوع پيدا مي كند . ممكن است

هنگامي كه او در توالت مي باشد ،اعضاي ديگر خانواده پشت در بوده و او را براي سريع تر بيرون آمدن از توالت مضطرب نمايند .اين تكرر دفع مدفوع با قوام طبيعي احتياج به هيچ درماني نداشته و به تدريج رفع خواهد شد .

سوء هاضمه :اين امريك مشكل شايع بوده و ممكن است از خوردن زياد مواد چربي يا ادويه ها ،غذاي خام يا غذاي بيش از حد ناشي شود .اين وضعيت ممكن است همراه با عفونت هاي مختلف نيز باشد .كودك دفع گاز زياد داشته ،ممكن است از درد شكم تهوع يا استفراغ شاكي باشد .مدفوع ، قوام آبكي تري نسبت به حالت طبيعي داشته و غذاي هضم نشده در آن ديده مي شود.

تنها كار مورد نياز،محدود كردن غذا و دادن مايعات و مواد غذايي نرم براي يك تا دو روز مي باشد .درصورتي كه سوء تغذيه ادامه پيدا كرد و يا با خوردن مواد غذايي خاصي به وجود آمد ،بايستي با پزشك مشورت نمود تا احتمال بيماري هاي مادرزادي سوء هضم رد شود .

استفراغ :استفراغ ممكن است در صورتي كه كودك به ناگهان آروغ زده و يا سريع تر از حد معمول شير خورده يا سوراخ پستانك بطري ، بزرگ تر از معمول باشد ،روي دهد .اين امر تقريباً در كودكاني كه از شير مادر تغذيه مي كنند ،نادر است .كودك بيش از حد مضطرب ممكن است در صورت تنبيه شدن و كتك خوردن ،استفراغ نموده و يا به عنوان يك ابزار جلب توجه يا نرفتن به مدرسه استفاده گردد .اين وضعيت مي تواند به علت سوء هاضمه رخ داده

و مي تواند همراه با اسهال باشد .استفراغ شديد جهنده كه در هفته 4 تا 6 زندگي رخ مي دهد ،ممكن است به علت تنگي پيلور (قسمت بعد از معده )بوده كه اين حالت به علت باريك بودن مادرزادي قسمت خروجي معده ايجاد مي شود .

اين وضعيت ممكن است در انسداد هر قسمت از روده نيز مشاهده شود .در صورتي كه استفراغ ادامه پيدا كرد ،بايستي با پزشك مشورت نمود .در موارد سوء هاضمه ،استفراغ معمولاً بلافاصله پس از استفراغ مواد هضم نشده ،متوقف مي شود .تنها مقدار اندكي آب و مايعات را بايستي تا زمان قطع استفراغ ،تجويز نمود .

هنگامي كه كودك استفراغ مي كند ،بايستي صورتش را به يك طرف بچرخانيد و يا به شكم قرار داد ،و گرنه خطر استنشاق مواد استفراغ شده وجود دارد كه مشكل را چند برابر مي كند .

حداكثر تلاش بايستي در تميز نگه داشتن و جوشاندن آب ،بطري ها ، شير و ...صورت گيرد .غذاها بايستي در محلي دور از دسترس حشرات و گرد و غبار نگهداري شوند .كودكان بزرگ تر نبايستي از بازار ، ميوه هاي قاچ شده يا نوشيدني هاي غير بهداشتي بخورند .تنها بايستي از بستني هاي پاستوريزه و مطمئن استفاده كرد دست ها بايستي قبل از خوردن و دست زدن به مواد خوراكي شسته شوند .هر چه سريع تر بايستي به كودك آموزش داد كه دست هايش را به طور مرتب بشويد .

عفونت هاي كرمي

كرم هاي قلاب دار :كرم هاي قلاب دار حدود 1 تا 1/25 سانتيمتر طول دارند .روش آلودگي از طريق پوست مي باشد .خاك آلوده

به مدفوع آلوده ي انسان ،منبع خوبي براي تخم اين كرم بوده .در صورتي كه كودك پا برهنه در خاكهاي آلوده بازي كند ، لارو اين كرم از طريق پوست وارد بدن او مي شود .

اين لارو مسافت زيادي را در بدن طي مي كند ؛به طوري كه به ريه ها رفته و سپس از آنجا بالا آمده و با بلعيدن آن ،زندگي اصلي اش را در روده ها آغاز مي كند .هنگامي كه به صورت كرم بالغ در مي آيند ،خودشان را به ديواره ي روده چسبانده و خون مي مكند كه در نتيجه ،كم خوني به وجود مي آيد .

تخم اين كرم در مدفوع دفع شده و با ميكروسكوپ ،به راحتي قابل مشاهده است اگر كودك ،عفونت كرم قلاب دار داشته باشد ،بايستي درمان مناسب و كاملي را دريافت كرده و همچنين جهت كم خوني ،دارو بگيرد .مهم ترين اصل بهداشت عمومي استفاده از توالت و دفع صحيح فاضلاب مي باشد . پوشيدن كفش در همه حال قابل اجرا نمي باشد ولي در مناطقي كه كرم قلاب دار شايع است ،پوشيدن كفش و حداقل دم پايي ، هنگامي كه كودك بيرون از خانه بازي مي كند ،الزامي است .

كرم هاي گرد :كرم هاي گرد حدود 10 تا 15 سانتيمتر طول داشته و شبيه كرم خاكي مي باشند .اين انگل نتيجه بهداشت پايين ،عدم دفع صحيح فاضلاب ،نوشيدن آب غير بهداشتي و خوردن سبزيجات و سالاد خام بدون شستن صحيح آن ها مي باشد تخم اين كرم در خاك آلوده به مدفوع وجود داشته و همراه با سبزيجات خام شسته نشده

،خورده مي شود .كودكان كوچك تر ممكن است عفونت را از طريق خاك خوري كسب كنند .كودك در ابتدا گرسنه تر به نظر رسيده ،ولي بعداً اشتهايش را ازدست داده و بي ميل گرديده و ممكن است شكم متورم و درد شكم پيدا كند .

هر كرم گرد حدود 0/1 گرم پروتيئن در روز ،از معده جذب كرده كه و اين امر منجر به سوء تغذيه خواهد شد .اگر تعداد كرم ها خيلي زياد باشند ،ممكن است توده اي را تشكيل داده و موجب دردهاي شكم و استفراغ گردند .به هر حال ،اين عقيده ي عمومي كه همه دردهاي شكمي اطفال به علت عفونت كرمي مي باشد ،اشتباه است . هيچ واقعيتي در اين عقيده كه كرم هاي گرد باعث تشنج كودكان مي شوند ، وجود ندارد كرم ها از مدفوع دفع شده و يا حتي ممكن است بالا آورده شوند .

استفاده از توالت هاي بهداشتي و دفع مناسب فاضلاب از آلودگي آب و خاك با تخم اين كرم جلوگيري كرد .مانع عفونت مردم ديگر توسط استفاده سبزيجات آلوده مي شود .مهم است كه همه ي سبزي ها را به طور كامل و مناسب بشوييم ،مخصوصاً اگر خام مصرف شوند .در نواحي كه احتمال عفونت بالا است ،بايستي سبزي ها را به مدت يك ساعت در آبي كه محلول ضد عفوني كننده دارد ،خيساند .آب آشاميدني بايستي ترجيحاً در مناطق آلوده جوشانده شود .دستهاي كودكان بايستي پس از بازي كردن در باغ و حياط و همچنين قبل از خوردن چيزي ،شسته شوند . ناخن ها بايستي كوتاه باشند .

كرم هاي نواري :كرم هاي

نواري طول درازي داشته و گاهي ممكن است به 9 متر هم برسند .اين انگل به وسيله ي بادكش ها يا قلابهاي سرش به روده مي چسبد .بدن كرم قطعه قطعه بوده كه از انتهاي بدن كرم جدا شده و همراه با مدفوع ،دفع مي شوند .اين انگل به وسيله ي خوردن گوشت خوب پخته نشده گاو يا خوك و يا سبزيجات آلوده ،منتقل مي شود .مرحله لارو اين انگل درون اين حيوانات مي باشد ،اما گاهي ممكن است مرحله لاروي در انسان باشد كه موجب ايجاد عوارض خطرناكي مثل كيستهاي كوچك در عضلات و حتي مغز مي گردد .سركرم بايستي پس از درمان ،در مدفوع جستجو شود .در صورتي كه سر كرم دفع نشده باشد ، پس از مدتي دوباره رشد خواهد كرد .

درحال حاضر براي انواع عفونت هاي كرمي ،داروهاي موثري وجود داشته و توصيه هاي پزشكي را بايستي دقيقاً اجرا كرد .

كرم هاي نخي :اين نوع كرم ،شكل باريك و نخ مانندي داشته و حدود 0/5 سانتيمتر طول دارد .اين كرم ها در روده انسان زندگي كرده ولي شبها براي تخم گذاري به اطراف مقعد آمده و باعث خارش شديدي مي شوند .بايستي از عفونت مجدد كودك هنگام خاراندن مقعد و سپس بردن دست به دهان يا خوردن چيزي با دستهاي نشسته جلوگيري كرد .دستگاه تناسلي دختران ممكن است به وسيله ي اين انگل هنگام خاراندن خود ،آلوده شده و منجر به عفونت ادراري بشود .

ناخن ها بايستي به طور مرتب كوتاه شده و دست ها قبل از خوردن غذا شسته شوند اين عقيده كه كرم هاي نخي به

علت خوردن قند به وجود مي آيند ،اشتباه است .هرگاه فردي در خانواده مبتلا باشد ،بقيه نيز حتي بزرگسالان ، در معرض خطر ابتلا به آن قرار دارند .نمونه شايع اين نوع كرم ،كرمك يا اكسيور مي باشد كه گاهي به رنگ سفيد در مدفوع كودك وجود دارد .

منبع:كتاب شما و فرزندانتان

بيماريهاي شايع در كودكان/قسمت سوم

مشكلات تنفسي

سرماخوردگي :شايع ترين عفونت ويروسي ،سرماخوردگي بوده و همه ي افراد با اين بيماري كاملاً آشنا هستند .كودك در هنگام بيماري ،بي قرار و تحريك پذير است ،زيرا نمي تواند از بيني هاي مسدود خود ،به خوبي نفس كشيده و سعي مي كند از دهان تنفس نمايد .

به محض آن كه شروع به مكيدن شير از پستان يا از بطري مي نمايد ، مشكل تنفسي اش به علت آن كه نمي تواند از دهانش نيز نفس بكشد ، بدتر خواهد

شد.دراين حالت ،كودك مكيدن را رها كرده تا بتواند نفس كشيده و حال نه تنها اشكال در نفس كشيدن دارد بلكه اشكال در شير خوردن نيز به وجود مي آيد . به هرحال ، به علت لزوم تنفس از راه دهان ،بچه هايي كه عادت به مكيدن انگشت دارند ،اين عادت را ترك مي كنند .سرماخوردگي همچنين ممكن است باعث گوش درد و عفونت گوش گردد .عفونت مي تواند به قسمت هاي تحتاني دستگاه تنفس و ريه ها ،مخصوصاً در اطفال با سوء تغذيه ، انتشار پيدا كند .عليرغم تجويز داروهاي مختلف براي درمان سرماخوردگي بايستي گفت كه در حقيقت ،هيچ درمان قطعي براي سرماخوردگي وجود نداشته و فقط مي توان از داروها به عنوان درمان علايم بيمار استفاده

كرد ؛مثلاً قطره براي باز كردن بيني ،شربت براي تخفيف سرفه و ...استنشاق بخار آب مقدار زيادي كمك كننده مي باشد .

مادر مي تواند كودك را در بغل نگه داشته و نزديك يك كتري آب جوش نشسته به طوري كه كودك بتواند بخار آن را تنفس نمايد .بايد مواظب بود كه كودك ، به كتري داغ دست نزند و يا بيش از حد به بخار داغ نزديك نشود ،چون ممكن است باعث سوختگي پوست صورت او گردد .

اين تنفس بخار گرم بايستي 5 تا 10 دقيقه ادامه يافته و دو تا سه بار در روز تكرار شود .افزايش رطوبت اتاق با بخار آب در زمستان يا كولر خشك در تابستان بسيار مفيد مي باشد .برخي مرطوب كننده هاي خاص همچنين در دسترس هستند .رطوبت اتاق را مي توان با آويزان كردن لباس ها يا حوله ي خيس در اتاق و يا پاشيدن آب روي زمين و روشن كردن پنكه افزايش داد .

قطره هاي مخصوص بيني مي توانند موجب بهبود موقت تنفسي گردند . استفاده از تب برها مي تواند درصورت وجود تب مفيد واقع شود .

برونشيت:برونشيت دال بر انتشار عفونت و سرماخوردگي به راه هاي هوايي تحتاني بوده و ممكن است خفيف يا شديد باشد .تب ممكن است وجود داشته باشد ،اما سرفه مي تواند شديد بوده و اعمال تغذيه اي و خواب كودك را دچار مشكل سازد .در صورت وجود تب ،تنفس سريع يا سرفه هاي مكرر بايستي به پزشك مراجعه كرد .حتي اگر تب وجود نداشته باشد ولي سرفه هاي مداوم برقرار باشد ،بايستي به پزشك مراجعه نمود .تا

زماني كه پزشك در دسترس نباشد ،بايستي بخار گرم براي بهبود تنفس و سرفه هاي كودك ،در فضاي اتاق فراهم شود .

پنوموني (ذات الريه ):پنوموني يك التهاب حاد ريه ها مي باشد .اين وضعيت ممكن است به وسيله ي باكتري ها و ويروس ها ايجاد گردد يا از عوارض سرخك يا سياه سرفه باشد كودك بي حال است و تب ، سرفه ، تنفس سريع (بيش از 50 در دقيقه )و به داخل كشيده شدن دنده هاي پاييني هنگام دم ،دارد .او ممكن است همچنين در ناحيه قفسه سينه درد داشته باشد. عكس راديوگرافي ،تشخيص اين بيماري را قطعي مي كند .تشخيص پزشك از روي شدت بيماري ،درمان را در خانه يا بيمارستان مشخص مي كند .اگر تنفس كودك خيلي سريع بود ،ممكن است نياز به اكسيژن وجود داشته باشد . اغلب موارد ذات الريه با تجويز آنتي بيوتيك قابل درمان بوده و مثل سال هاي قبل آن چنان كشنده نيست .پنوموني يا ذات الريه در كودكان با سوء تغذيه يا نوزادان ،بسيار خطرناك است .ذات الريه هاي ويروسي به تدريج بهبود مي يابند .كودك بايستي در بستر بخوابد و مايعات كافي و رژيم غذايي مقوي داشته باشد.

كروپ (خناق يا حناق ):كروپ عبارتي است كه عموماً براي توصيف عفونت حنجره استفاده مي شود .سرفه ي خشن و شبيه عوعو سگ و همچنين اشكال در تنفس وجود دارد .اين وضعيت به طور ناگهاني و معمولاً طي تب شروع مي شود .كودك ممكن است سابقه سرماخوردگي و سرفه مختصري را داشته باشد ،اما ناگهان از سرفه شديد بيدار شده و براي مدتي ،تنفس قطع مي

شود. صدايش خشن مي گردد و همراه تنفس صداي غارغار وجود دارد و به نظر مي رسد كه جهت نفس كشيدن تلاش زيادي مي كند .اين منظره بسيار ترساننده بوده ولي بشدت تظاهرش ،خطرناك نيست تنفس ،با افزايش رطوبت هواي اتاق همانند سرماخوردگي ،بهبود مي يابد .در زمستان بايستي ،كتري با آب داغ و يا دستگاه مرطوب كننده هوا را در اتاق قرار داد . با استنشاق هواي مرطوب ،تنفس بهتر شده و سرفه نرم تر گشته و خشك نمي باشد با رشد و تكامل كودك ،مجاري هوايي نيز بزرگ تر شده و اثر تورم به علت عفونت عوارض كمتري ايجاد مي كند .

كروپ همراه تب :اين وضعيت از كروپ به تنهايي خطرناك تر است . اشكال در تنفس احساس فشردگي در قفسه سينه و سرفه وجود دارد .پزشك بايستي سريعاً كودك را معاينه نموده و يا او را به نزديك ترين بيمارستان منتقل كرد .

ساير مشكلات تنفسي

آسم :آسم يك وضعيت حساسيتي راه هاي هوايي ريوي مي باشد كه منجر به تنگي تنفس و ايجاد صداهاي ويز مانند ،هنگام دم و باز دم مي گردد .تنگي نفس معمولاً از ساعات اوليه صبح شروع مي شود .كودك در بستر به جاي حالت خوابيده ،در حالت نشسته قرار مي گيرد و شروع به سرفه مي نمايد . حملات ممكن است خفيف و ناشايع

و يا شديد باشند .ظاهر كودكي كه دچار حمله آسم شده ترساننده است ولي شده بيماري به اندازه ي تظاهرات آن خطرناك نيست .در اين حملات بايستي خونسرد بوده و به كودك اطمينان بدهيد .

او بايستي مايعات كافي را دريافت

كند ، و گرنه دهان و راه هاي هوايي درون ريه ها خشك شده و وضعيت را بدتر مي نمايند .كودك ممكن است اين حملات را در فصل خاصي و يا با مواد خاصي كه تماس پيدا مي كند يا هنگامي كه غذاي خاصي را مي خورد داشته باشد و يا اينكه در تمام طول سال تنفس ويزدار انجام دهد .حساسيت زاهاي شايع عبارتند از :دود ، گرده گياهان ، گرد و غبار ، كپك ها و غذاهاي خاص .نگهداري از حيواناتي نظير سگ ، گربه و پرندگان ممكن است مسئول اين بيماري باشد .معمولاً سابقه خانوادگي حساسيت ،مثل تب يونجه ، اكزما يا آسم وجود دارد .

كودك بايستي تحت مراقبت پزشك باشد و تشويق به يك زندگي كاملاً طبيعي گردد .والدين نبايستي بيش از حد وسواس نشان دهند .كودكان دچارآسم معمولاً مي توانند در فعاليت هاي مدرسه به جز ورزش هاي سنگين و رقابتي شركت نمايند .انجام تست حساسيت پوستي گاهي به تعيين عامل مسؤول كمك مي كند كه در اين صورت مي توان كودك را يا يك سري تزريقات واكسن مخصوص كه براي اين هدف ساخته شده اند ،حساسيت زدايي كرد .

با بزرگ شدن كودك ،حملات آسم شدت كمتري پيدا مي كنند .گاهي به طور ناگهاني قطع مي شوند و هيچ دليل واضحي ندارند و يا ممكن است با تغيير محل زندگي و آب و هوا ، اين مسئله رفع گردد .همچنين ممكن است حملات آسم تا بلوغ ادامه پيدا كند داروهاي كنترل ويز بايستي تا زمان مورد نياز داده

شوند .يكي از مهم ترين مسايل كنترل ويز مي باشد ،زيرا

انسداد طولاني مدت راه هاي هوايي ممكن است موجب آسيب ريه گردد .تمرينهاي تنفسي بسيار مفيد است . نقش تمرينات يوگا نيز به خوبي اثبات شده ولي براي كودكان با سنين پايين تر قابل به كارگيري نيست .

عفونت هاي گلو

لوزه ها :لوزه ها توده بافت لنفوييدي در هر طرف گلو هستند .هنگامي كه كودك دهانش را باز مي كند ،مي توان آن ها را به صورت برآمدگي كوچك و گرد در گلو مشاهده كرد .

وظيفه لوزه ها ،دفاع در برابر ميكروب هاي وارد شده بر دهان مي باشد . عفونت لوزه ها در دوران كودكي شايع است و منجر به بزرگ شدن لوزه ها گرديده كه اندازه اي حدود گردو پيدا كرده و ممكن است در خط وسط به هم برسند .بزرگي لوزه ها چند سال ممكن است طول كشيده ولي به تدريج پس از سن 8 تا 10 سالگي بر طرف مي گردد .

اين امر به خودي خود مشكلي را ايجاد نمي كند و احتياج به درمان خاصي ندارد .اندازه ي لوزه ها به تنهايي نبايستي موجب نگراني شما بشوند .اما اگر كودك دچار عفونت هاي مكرر گلو همراه با تب بالا ،درد و التهاب در گلو باشد ،روش درماني متفاوتي صورت مي گيرد كه در ذيل توضيح داده شده است .

التهاب لوزه ها (تونسيليت ):تونسيليت به معني التهاب لوزه ها مي باشد .در اين وضعيت ، تب بالا ، بي حالي ، سردرد و درد گلو وجود دارد . لوزه ها ،پرخون و قرمز به نظر مي رسند و لكه هاي سفيدي روي يك يا هر دو وجود

دارند كه به آن ها فوليكول گويند .اين حالت را بايستي از عفونت ديفتري تشخيص داد .

دراين حال درمان بايستي به صورت مناسب (معمولاً 10 روز )با پني سيلين يا آنتي بيوتيك هاي ديگر صورت گيرد .درمان كامل اهميت زيادي دارد زيرا در صورتي كه درمان به طور كامل صورت نگيرد ،عفونت گلو منجر به بيماري تب روماتيسمي و تأثير بر قلب مي گردد .التهاب لوزه ها مي تواند منجر به عفونت گوش بشود .

برداشتن لوزه ها :تا چندين سال قبل ، هركودك با لوزه هاي بزرگ تحت عمل جراحي برداشتن لوزه ها قرار مي گرفت .در حال حاضر به علت وجود داروهاي مناسب براي درمان عفونت هاي گلو ،احتياجي به عمل جراحي وجود ندارد .دوره ي التهاب لوزه ها به راحتي مي تواند به وسيله ي پني سيلين يا آنتي بيوتيك مشابه آن ،بسته به تجويز پزشك درمان گردد .در صورتي كه كودك عفونت مكرر گلو داشته باشد ،مي تواند تحت درمان آنتي بيوتيكي طولاني مدت از راه خوراكي يا تزريقي قرار بگيرد و ممكن است چند ماه ادامه يابد .مسلماً ،پزشك بهترين فردي است كه تشخيص مي دهد روش درماني چگونه باشد .

آدنوييدها :آدنوييدها ،توده بافت لنفوييدي در پشت حفره بيني بوده و هنگامي كه بزرگ مي شوند ،راه بيني مسدود مي گردد وقتي كه اين كودكان از راه دهان نفس بكشند ،راه بيني باز مي شود .بنابراين ،طفل قيافه ي مانند تعجب را بخود دارد .دهان هميشه نيمه باز است و همين قيافه ي عقب افتاده ها را دارند .به اين ظاهر آن ها قيافه ي آدنوييد مي گويند

.

والدين گاهي به علت اين قيافه ي مخصوص ، اطفال را مسخره مي كنند .در صورتي كه متخصص گوش و حلق و بيني ،بزرگي آدنوييدها را كشف كند ، بايستي عمل جراحي براي برداشتن آن ها ، صورت گيرد .

منبع:منبع:كتاب شما و فرزندانتان

نويسنده:دكتر شانتي گاس

مترجم:دكتر امين عطاران زاده

بيماريهاي شايع در كودكان/قسمت4:مش

مشكلات چشم ها و گوش ها

مراقبت از چشم ها :براي جلوگيري از وارد آمدن فشار بر چشم ،نوراتاق بايستي مناسب باشد .نور بايد هنگام مطالعه از پشت سر يا از طرفين بتابد و سايه روي كتاب نيافتد .نوراتاق همچنين زننده نبايستي باشد .نگاه كردن طولاني به تلويزيون ،ممكن است موجب چشم درد شود اتاق نبايستي تاريك باشد و تصوير تلويزيون بايد واضح و روشن بوده و كودك مدت هاي طولاني را به نگاه كردن تلويزيون نگذراند .در صورتي كه گرد و خاك و غبار وارد چشم گرديد ،نبايستي هرگز چشم را ماليد .در عوض ،بايد با آب تميز ،آن را شست .جسم خارجي در پشت پلك بالايي را مي توان با برگرداندن پلك و برداشتن آن بوسيله ي يك دستمال كاغذي تميز بر طرف كرد .در صورتي كه تحريك چشم ادامه بيابد ،بايد با چشم پزشك مشورت كرد .

در صورتي كه كودك ،از سردرد يا خستگي و درد چشم ها شاكي باشد ، بايد چشم هايش را براي عيوب انكساري مورد معاينه قرار داد .نزديك بيني معمولاً حالت ارثي دارد .اگر هر كدام از والدين از عينك هاي براي رفع نزديك بيني استفاده مي كنند ،بايد كودك را حتي در صورت عدم شكايت بينايي شايع ،هرچند وقت يكبار مورد معاينه چشم پزشك قرار

داد .او تصور نمي كند كه ديگران تصاوير محيط را بهتر از او مي بينند .ممكن است در كودك ، افت تحصيلي به وجود بيايد ،زيرا نمي تواند به خوبي تخته سياه را ببيند .او ممكن است بخواهد كه در رديف جلو بنشيند تا بهتر بتواند ببيند .در صورتي كه معاينه چشم پزشكي ،احتياج كودك به عينك را اثبات نمايد ،بايد معاينه مرتب هرشش ماه يكبار انجام گردد .برخي والدين ، محدوديت هاي شديدي را براي كودك ايجاد مي كنند زيرا او عينك دارد .والدين

ممكن است به او اجازه خواندن كتاب يا ديدن فيلم را ندهند زيرا مي ترسند كه اين امر موجب درد و فشار بر چشم گردد .آن ها همچنين ممكن است كودك را از بازي كردن منع نمايند چون به زمين مي خورند و عينكشان مي شكند و يا آسيب مي بينند .اگر چه آموزش مراقبت از عينك به كودك بايستي انجام شود محدوديت هاي ذكر شده ضروري نبوده و كودك بايستي تشويق شود تا هر كاري كه بقيه كودكان انجام مي دهند ، او نيز انجام دهد .

التهاب مخاط چشم :التهاب مخاط چشم معمولاً به علت عفونت مي باشد كه موجب خارش ،قرمزي و آبريزش مي گردد و بعداً ممكن است ترشحات چركي داشته باشد .عامل اين وضعيت باكتري ها يا ويروس ها هستند .در اين حالت ،چشم را به طور مكرر با آب پاكيزه بشوييد و جهت دريافت پماد يا قطره آنتي بيوتيك ،به پزشك مراجعه نماييد .قطره ها مطمئن تر هستند ، در حالي كه پمادها طول اثر بيشتري داشته و مي توان آن را در شب

مصرف

كرد .

كودك را از محيطهاي گرد و خاكي دور و حوله و دستمال صورت او را جداگانه نگه داريد .دستهاي او را هميشه تميز نگه داشته تا با دستهاي كثيف چشم هاي خود را نمالد .

التهاب مخاط چشم مي تواند علل ديگري مانند حساسيت ، تخم مگس ، دارويي و غيره نيز داشته باشد كه در مقوله ي اين كتاب نمي گنجد .

لوچي: بسياري از كودكان در سه يا چهار ماه اول زندگي ، لوچي دارند . دو چشم كودك جهت هاي مختلف دارند و به نظر مي رسد كه به خوبي تمركز نمي كنند .اين وضعيت به تدريج از بين خواهند رفت ولي در صورتي كه ادامه يابد ،بايستي به چشم پزشك

مراجعه نمود .

گل مژه : گل مژه يك التهاب ناحيه ي پلك مي باشد كه به علت عفونت يا انسداد يكي از غدد چربي يا فوليكول هاي مو مي باشد .اين حالت ممكن است به علت ماليدن چشم ها با دست هاي كثيف يا به علت بيماري هاي ديگر مثل سرخك و ساير عفونت ها ايجاد گردد كمپرس گرم هر دو تا سه ساعت به بهبود گل مژه كمك مي كند .

قطره هاي آنتي بيوتيك چشمي نيز براي جلوگيري از انتشار عفونت ،مفيد مي باشند.

گوش درد : گاهي كودك گريه هاي به علت درد خواهد داشت ولي نمي توان قضاوت كرد كه منشاء درد كجاست .كودك ممكن است دست خود را روي ناحيه ي گوش فشار بدهد كه راهنماي خوبي براي يافتن علت درد مي باشد . گوش درد به علت عفونت گوش حاصل شده

و ممكن است به دنبال سرماخوردگي يا گلو درد باشد .همچنين ممكن است همزمان با دندان درد ، ايجاد شود .تب ممكن است وجود داشته باشد يا خير ولي بي قراري و تحريك پذيري وجود دارد .همه ي عفونت هاي گوش بايستي به طور مناسب و كامل ،درمان شوند .استفاده از تب برها و گذاشتن پارچه ي گرم روي گوش براي بهبود درد مفيد هستند .

گوش درد ممكن است به علت ماده مومي سفت گوش كه سوراخ گوش را كاملاً مسدود مي كند ،يا به علت جسم خارجي نظير مهره يا دكمه كه كودك در گوش فرو كرده است بروز نمايد .در صورتي كه ديده شود ،مي توانيد تلاش نموده تا آن را به وسيله ي موچين برداريد ولي هرگز به وسيله ي سوزن يا سنجاق سر و بدون ديد اين كار را انجام ندهيد .

بهترين كار ، بردن كودك به نزد پزشك يا بيمارستان مي باشد .

موم داخل گوش :به طور طبيعي ترشح زرد رنگ چسب مانندي از غدد گوش وجود دارد كه نوعي محافظت را براي گوش به وجود مي آورد .ترشح بيش از حد اين ماده مومي ممكن است در نزديكي مدخل گوش ديده شود .اين حالت را مي توان با گوش پاك كن مرطوب ،يا با يك پارچه نرم ، تميز نمود . هرگز چوب خلال دندان ،سيخ كبريت يا سنجاق سر را درون گوش كودك فرو نبريد ،زيرا ممكن است موجب آسيب گوش طفل گردد .

منبع:منبع:كتاب شما و فرزندانتان

نويسنده:دكتر شانتي گاس

مترجم:دكتر امين عطاران زاده

بيماريهاي شايع كودكان/قسمت5: تب ه

تب هاي شايع

تب ويروسي :تب ويروسي دو روز طول كشيده و

ممكن است حتي تا يك هفته ادامه داشته و در زمان كودكي بسيار شايع مي باشد .اين تب ممكن است با سرفه يا لرز همراه بوده و همچنين در صورت قرمزي پوست با سرخك يا سرخجه اشتباه شوند .

گاهي ممكن است زخمهايي در دهان وجود داشته باشد .سر درد و درد كل بدن از جمله شكايات شايع با تب هستند .آنچه كه ضروري است ، پايين آوردن تب با داروهاي تب بر و پاشويه مي باشد .در صورتي كه تب كاهش نيافت و استفراغ وسر درد مداوم وجود داشت ،بايستي به پزشك مراجعه نمود.آنتي بيوتيك در درمان تب هاي ويروسي مفيد نبوده و دادن آن بدون تجويز پزشك در زمان تب ،كاري اشتباه مي باشد .آنتي بيوتيك ها را هميشه بايستي تحت توصيه پزشكي به كودك داد . مالاريا :اين بيماري به وسيله ي گزش پشه هاي خاصي كه آنوفل نام دارند ، ايجاد مي شود .انگل مالاريا به هنگام گزش فرد آلوده از خون وي به بدن پشه منتقل مي شود .در عرض چند روز در بدن پشه قسمتي از تكامل خود را طي كرده و پس از آن ، هنگامي كه پشه فرد سالمي را نيش بزند ،اين انگل را وارد بدن وي كرده و او را مبتلا مي كند. تب مالاريايي هر چند روز يكبار ايجاد مي شود ولي هر روز نيز ممكن است ايجاد گردد .دراين بيماري سر درد ،درد كل بدن و لرز وجود دارد . گاهي علايم شبيه آنفلوآنزا ممكن است در فرد به وجود آيد .

پس از يك دوره لرز ،شخص عرق كرده و سپس تب

قطع مي شود .اين دوره خاص هر روز يا روز در ميان تكرار مي شود .برخي از انواع مالاريا طي دوره هاي حمله موجب تشنج از دست دادن هوشياري و حتي مرگ مي شوند .

جلوگيري از گزش پشه ها مهمترين راه پيشگيري از بيماري است .گزش پشه ها معمولاً به هنگام خواب افراد مي باشد بنابراين بايستي نقاط قابل گزش پوست را پوشاند بايستي پنجره توري داشته و يا از پشه بند استفاده نمود . استفاده از حشره كش ها نيز راه مفيد ديگري مي باشد .

پشه ها در آب هاي راكد تخم گذاري مي كنند و حتي ممكن است در محل حاوي آب دستگاه كولر نيز اين كار را انجام دهند .بنابراين هفته اي يكبار بايستي منبع آب كولر خالي شده و تميز گردد .

در صورت مشاهده علايم ،سريعاً بايستي به پزشك مراجعه نمود .خوشبختانه اين بيماري ،سريعاً به درمان ،پاسخ مي دهد .

حصبه :اين بيماري يكي از علل تب در تابستان بوده كه ناشي از وضعيت نامناسب بهداشتي است و مخصوصاً به وسيله ي نوشيدن آب آلوده يا خوردن غذاهاي آلوده به ميكروب بيماري تيفوييد حاصل مي گردد .خريدن مواد خوراكي در تابستان از فروشنده هاي دوره گرد بستني هاي غير بهداشتي و ...ازعلل ايجاد بيماري هستند .

ممكن است فروشندگان دوره گرد مواد غذايي و خودشان از منابع اين ميكروب باشند كه به معني اين است در حال حاضر ميكروب را از مدفوع ،به علت سابقه بيماري قبلي دفع مي كند ولي علامتي از بيماري را ندارند .اگر اين فرد دستهايش را به خوبي نشويد ،مي تواند ميكروب

ها را وارد مواد غذايي كه به آن ها دست مي زند ،بنمايد.دربسياري از كشورها ،همه ي افرادي كه با مواد غذايي سر و كار دارند را مورد آزمايشهاي مختلف قرار داده تا از سلامت آن ها اطمينان حاصل شود.درصورت هرگونه تب طول كشيده بيشتر از 4 تا 5 روز بايستي به حصبه شك كرد .

دراين بيماري ،كودك تب متوسط تا بالايي دارد.برخي كودكان بسيار بي حال شده و اشتهاي شان را از دست مي دهند،اما عده اي ديگر با وجود بيماري ،نسبتاً حال خوبي دارند در اين وضعيت ممكن است درد شكم و مدفوع شل وجود داشته باشد.پس از مراجعه به پزشك،وي آزمايش كشت خون و چند آزمايش ديگر را انجام داده و سپس دارو ،تجويز مي كند.اين عقيده كه طي بيماري حصبه ،نبايستي غذاهاي سفت مانند برنج به كودك داد ،اشتباه است .كودك مي تواند غذاهاي معمولي خانه را در صورت ميل داشتن ،بخورد او مي تواند هرگونه ميوه فصلي را مصرف كرده وهيچ محدوديتي از نظرمصرف ميوه وجود ندارد.برخي والدين درصورت بروز اين بيماري ،تا چند هفته به كودك خود فقط شير و آب ميوه مي دهند كه كار بسيار اشتباهي مي باشد.تغذيه مناسب در بيماري ها ،همانند سلامتي ،عامل مهمي بوده و در كنار آن مي توان از شير و ميوه هاي مختلف نيز استفاده كرد .

يك هفته پس از قطع تب و يا كمي ديرتر به محض احساس بهبودي و سرحالي كودك مي تواند به مدرسه برود .

رژيم غذايي هنگام وجود تب :اغلب مادران فكر مي كنند كه نبايستي به كودك در هنگام تب ،غذا بدهند.همه ي

غذاهاي جامد را محدود نموده و از دادن غلات پرهيز مي كنند .

آن ها ،گوشت ،ماهي يا تخم مرغ را خطرناك مي دانند و تنها چيزي كه به بچه مي دهند ،شير و آب و ميوه مي باشد.ممكن است گاهي برنج را به صورت كته به او بدهند .

در صورتي كه اشتهاي كودك ناچيز باشد كه اغلب در طي بيماري ها اين گونه است ، بايستي به طور مكرر، با مقادير كم از شير ، غذاهاي نيمه جامد مثل پوره سيب زميني ، برنج نرم ، تخم مرغ و ميوه هاي مختلف و تغذيه شوند . در اين حال نبايستي كودك را از خوردن چيزي منع كرد ،بلكه بايستي او را تشويق كرد تا هرچيزي كه دوست دارد بخورد مگر اينكه پزشك ماده ي غذايي خاصي را ممنوع كرده باشد .

در طي دوره ي تب نيازهاي انرژي بدن افزايش يافته است در صورتي كه كودك ،حال جويدن ندارد و بايستي غذاهاي نرم را براي او فراهم كرد .

در هنگام تب ،بايستي مايعات و آب كافي را براي جبران كم آبي حاصله از تب بالا و تب هاي طول كشيده ،به كودك داد .

ثبت درجه حرارت :درجه حرارت بدن كودك سالم روي 37 درجه سانتي گراد ،ثابت نمي باشد .اين درجه حرارت در زمانهاي مختلف ،تغييراتي دارد ، مثلاً در هنگام خواب ،فعاليت ، بازي كردن و ...همچنين تفاوت هاي زيادي بين كودكان مختلف وجود دارد .درجه حرارت كودك بايستي پس از حداقل يك ساعت خواب و استراحت گرفته شود .

چه تفاوتي بين درجه حرارت هاي ثبت شده از دهان

،زيربغل يا مقعد وجود دارد ؟

درجه حرارت ثبت شده از مقعد ،بالاتر از درجه حرارت ثبت شده از دهان مي باشد .

درجه حرارت پوست بدن نيز وابسته به درجه حرارت اتاق و خشك و مرطوب بودن پوست مي باشد .

گاهي كودك اجازه نمي دهد كه درجه حرارت او را اندازه بگيريم و بي قراري و گريه مي كند.دراين صورت بادست زدن و لمس و علايم موجود مي توان به تب دار بودن و مريضي او پي برد .

بهترين راه اندازه گيري درجه حرارت روش مقعدي نمي باشد .ترمومتر(وسيله ي اندازه گيري درجه حرارت )را چند بار تكان داده و با استفاده از كمي وازلين يا كرم آن را حدود 2 تا 3 سانتيمتر وارد مقعد نماييد .وضعيت قرارگيري بچه بايستي خوابيده به شكم باشد .پس از يك دقيقه ،آن را بيرون كشيده با تكه پنبه اي تميز نموده و درجه ي آن را مي خوانيم .كودكان 2 تا 3 ساله دوست ندارند كه از اين روش ،براي شان استفاده شود و مي توان ترمومتر را بين دو پا يا زير بغل گذاشت .براي كودكان 4 يا 5 سال به بالا ، اندازه گيري دهاني ،مناسب تر است .

پايين آوردن تب :كودك در هنگام وجود تب ممكن است بسيار بي قرار بوده و از سر درد و درد كل بدن شاكي باشد .

استفاده از يك تب بر مي تواند مفيد واقع شود .آسپرين در كودكان توصيه نمي شود .دادن دارو ممكن است 3 تا 4 بار در روز لازم باشد .تب برهاي بي ضرر و معروف مثل استامينوفن در دسترس

همگان بوده و به صورت قرص و شربت موجود است .كودك را بايستي خنك نگه داشت و لباس هاي اضافه را از تن او در آورد .استفاده از پاشويه روش بسيار خوبي مي باشد.مي توان با اسفنج خيس تمام بدن را مالش داد . برخي مادران تنها پارچه ي خيسي را روي پيشاني يا سر گذاشته و انتظار دارند كه تب او پايين بيايد .هرقسمت از بدن را بايستي كمپرس آب سرد كرده و سپس محل را خشك نمود .اين عمل را بايد تا درجه حرارت 38 درجه سانتيگراد ادامه داد .آب مورد استفاده در اسفنج كشيدن بدن ،نبايستي خيلي سرد باشد زيرا ممكن است باعث لرز و ناراحتي كودك شود .پس از اسفنج كشيدن بدن ،بايد لباس خشك بر تن او كرد .

مشكلات ديگر

حساسيت :بسياري از كودكان به موادي كه ظاهراً براي هيچ كس مشكلي به وجود نمي آورند حساسيت دارند.اين مواد شامل گرده هاي گياهي ، كپك ها ، رنگ مو ،پارچه هاي با الياف مصنوعي ،داروهاي خاص و حتي اجزاي معمولي غذا مثل گندم ، شير ، بادام ، شكلات ، ماهي ، تخم مرغ و ... مي باشند.

حساسيت داشتن تظاهرات مختلفي دارد .شايع ترين حالت اين است كه كودك آبريزش دايمي از بيني داشته و به طور مكرر دچار سرماخوردگي مي شود . تب يونجه نوع ديگري از حساسيت مي باشد كه در آن ،كودك ناگهان شروع به عطسه كردن نموده و بيني و چشم او آبريزش خواهند داشت .

حساسيت هاي پوستي شامل تغييررنگ پوست و كهير مي باشد كه در روي پوست مناطق قرمز برجسته اي

و با خارش فراوان ،به وجود مي آيند .نيش زنبور دركودكان دچار حساسيت ،موجب واكنش هاي خطرناكي مي شود . اگزما نيز يك اختلال پوستي حساسيتي مي باشد .حساسيت راه هاي هوايي ريه ها نيز وجود دارند كه موجب ايجاد برونشيت و آسم مي گردند .وضعيت هاي حساسيتي معمولاً در خانواده ،ارثي هستند .

پزشك به شما كمك خواهد كرد تا اين حالت را شناخته و درمان نماييد.هيچ درمان جادويي براي حساسيت وجود ندارد ،بنابراين بايستي صبر و متانت داشته و به كودك نيز كمك كنيد تا اين گونه باشد.اكثريت اطفال ،اين حساسيت را از دست خواهند داد و سرفه و سرماخوردگي نيز با رشد كودك ،كمتر خواهد شد .بسيار مشكل است كه ماده حساسيت زاي خاص را پيدا كرد و سپس از آن اجتناب ورزيد .

كودكاني كه تب يونجه يا آسم دارند بايستي از بالش و تشك ابري استفاده كنند . بهتر است كه دراتاق كودك فرش وجود نداشته باشد.چون موجب ايجاد غبار كمتري خواهد شد.از اسباب بازي ها و عروسك هاي پشمالو بايستي اجتناب ورزيد .گاهي حيوانات خانگي مثل سگ و گربه عامل عطسه و خس خس سينه هستند كه بايستي آن ها را از خانه دور كرد .

كم خوني :كم خوني وضعيتي است كه ميزان ماده ي رنگي خون كم مي باشد. در اين حال ،كودك رنگ پريده بوده و سريعاً پس از فعاليت مختصر خسته مي شود.بي قرار و تحريك پذير است .ناخن ها ،زبان ،لبها و مخاط چشم ،كم رنگ تر هستند.كودك ،ممكن است در هنگام فعاليت ،دچار تنگي نفس گردد .

كم خوني ممكن است به علت

كمبود آهن ،از دست دادن خون ،عفونت با كرم هاي قلاب دار،يا عدم ساخت خون توسط مغز استخوان و يا تخريب بيش از حد خون باشد لوسمي يا سرطان خون و همچنين هموگلوبين غيرطبيعي مي تواند عامل كم خوني باشد.نوزادان نارس ،بيشتر دچار كم خوني مي شوند زيرا ذخيره ي آهن بدن آن ها كم مي باشد.آزمايش خون مي تواند شدت و نوع كم خوني را مشخص نمايد .

شايع ترين نوع كم خوني به علت فقر آهن مي باشد.در اين حال كودك غذاهاي غني از آهن را نظير سبزيجات تازه ،گوشت ، جگر و تخم مرغ را مصرف نكرده است .شير،حاوي آهن كافي براي كودك نبوده و كودكاني كه پس از شش ماهگي ،غذاي كمكي دريافت نمي كنند و فقط از شير تغذيه مي شوند دچار فقر آهن مي گردند.توجه به رژيم غذايي و مصرف قطره هاي آهن ،موجب بهبود كم خوني درعرض چند هفته خواهد شد .

توصيه مي شود براي جلوگيري از كم خوني از 3 تا 4 ماهگي به كودك قطره ي آهن بدهيم .

آپانديسيت :آپانديسيت به التهاب آپانديس كه زايده اي انگشت مانند در ابتداي روده ي بزرگ است مي گويند.در اين حالت ، كودك درد شكم داشته كه ابتدا در قسمت وسط شكم بوده و بعداً به قسمت راست شكم محدود مي شود .اين وضعيت معمولاً با تب و استفراغ همراه است حساسيت در لمس وجود دارد . بايستي هرچه زودتر ، كودك را به بيمارستان يا پزشك رسانده و تا تعيين تشخيص ،از دادن هر گونه غذا ،آب ، دارو ، مسهل و حتي تنقيه خودداري نماييد

.درصورت تشخيص آپانديسيت ،عمل جراحي بايستي براي برداشتن قسمت ملتهب ،انجام گردد .

آستيگماتيسم :آستيگماتيسم نوعي اختلال در چشم ها مي باشد كه شامل ناهنجاري سطح منحني قرنيه يا عدسي چشم است .اين وضعيت منجر به ديد تار مي شود ،در بين بچه ها شايع بوده و خطرناك نمي باشد .به احتمال زياد مي تواند ارثي بوده و با عينك رفع مي شود .

خونريزي :اغلب زخم ها تا چند دقيقه ،مقداري خونريزي خواهند داشت . خونريزي را مي توان با فشار دادن روي زخم به وسيله ي يك دستمال يا باند تميز متوقف كرد .

هنگامي كه خونريزي بند آمد ،زخم بايستي پانسمان گردد .در صورتي كه زخم بزرگ يا عميق باشد،بايد به پزشك مراجعه نمود تا در صورت نياز بخيه شود .

دقت كنيد در صورتي كه خونريزي به مدت طولاني ادامه يافت و يا بر اثر ضربات خفيف كبودي زير پوست به وجود آمد ،سريعاً به پزشك مراجعه نماييد.

پاهاي كماني شكل :همه ي كودكان پاهاي تا حدي كماني شكل داشته و ممكن است فكر كنيد كه اين امر غيرطبيعي مي باشد .هنگامي كه كودك ياد مي گيرد راه برود ،حالت كماني پاها كمتر شده و به تدريج از بين مي رود .به هرحال اگر اين حالت كماني از بين نرفت ،بايستي با پزشك مشورت نماييد .برخي خانواده ها به طور ارثي پاهاي كماني دارند و نبايستي نگران شد .

توجه كنيد كه كماني شدن پاها ممكن است به علت كمبود كلسيم بوده و در صورت عدم درمان ،وضعيت پاها ممكن است بدتر شود .

سوختگي ها :سوختگي ها به وسيله ي

آتش ،آب داغ ، مواد شيميايي يا برق گرفتگي ايجاد شده و در صورتي كه وسيع باشند ،مي توانند خطرناك بوده و منجر به ايجاد آثار پوستي بد شكلي گردند.شوك و غش ، از عوارض شايع سوختگي هستند .اگر لباس هاي كودك آتش بگيرد او را سريعاً لاي يك پتو بپيچانيد و يا آب و شير سرد را روي او بپاشيد.سعي نكنيد لباس هاي محل سوخته را در آوريد و از گذاشتن پنبه ،مواد چرب و يا پمادهاي مختلف پرهيز نماييد .دستهايتان را شسته و محل سوختگي را با پارچه ي نخي تميز پوشانده و سريعاً كودك را به بيمارستان برسانيد .

به تاول ها دست نزنيد .تا مي توانيد به كودك مايعات بدهيد زيرا مقادير زيادي آب را از محل سوختگي از دست مي دهد .

در صورت سوختگي با مواد شيميايي تا مي توانيد محل را با آب پاكيزه شستشو داده و به پزشك مراجعه نماييد .براي سوختگي هاي ريز و كوچك محل را در آب سرد قرار دهيد و يا روي آن يخ بگذاريد و محل را به نرمي با دستمال يا باند تميز بپوشانيد .

فلج مغزي :اين وضعيت ناشي از اختلال در تكامل مغز بوده و ممكن است نشاني از زايمان مشكل باشد ،به طوري كه كودك پس از زايمان مدتي نفس نكشيده و يا گريه نكند همچنين به علت يرقان شديد پس از تولد ،عفونت هايي مثل مننژيت و يا ضربه ي مغزي به وجود مي آيد .علايم شامل سفتي پاها ، عدم توانايي در ايستادن يا نشستن در زمان معين ،عدم توانايي راست نگه داشتن اجسام و عدم توانايي

راست نگه داشتن گردن مي باشد .ممكن است حركات نامنظم اندام ها و بدن وجود داشته درجه ي عقب ماندگي ذهني متغير است .يادگيري حرف زدن به علت حركات نامنظم عضلات زبان ،بسيار محدود است .با توجه به شرايط و نوع فلج مغزي و همچنين شدت آن ،پزشك و مراكز درماني راهنمايي هاي لازم را به والدين براي تربيت و بهبود وضعيت زندگي اين اطفال خواهند داد .

انسداد راه تنفسي :بسياري از كودكان ممكن است دچار اين وضعيت شده باشند .اين حالت ،به علت ورود شير ،غذا و يا اشياء مختلف نظير دكمه ، مهره يا آجيل به درون لوله ي تنفسي ايجاد مي شود .اين حالت موجب سرفه كردن شده كه واكنش طبيعي بدن در قبال خلاصي از آن مي باشد .در صورتي سرفه ادامه يافت و جسم خارجي ،بيرون نيامد ، كودك را از پا آويزان كرده به پشت او بزنيد .اين عمل معمولاً باعث رفع اشكال مي شود .درصورتي كه اين كار مؤثر واقع نشد ،سريعاً او را بيمارستان ببريد .همان طور كه در مبحث حوادث گفته شد مواد خوراكي مثل ذرت بو داده ،آجيل و شكلات هاي ريز و همچنين اشيايي مثل دكمه مهر و ...را از دسترس كودك بايد دور نگه داشت .

ادرار كدر :گاهي كودك ممكن است ادرار كدر داشته باشد .اين امر به علت افزايش مواد معدني به طور موقت در ادرار بوده و اهميتي ندارد .گاهي يك مورچه ي بزرگ سياه به كهنه ي خيس بچه يا توالت بچه نزديك مي شود و مادر را مي ترساند كه شايد در ادرار قند وجود داشته باشد

ولي اين عقيده اشتباه است و به نظر مي رسد كه مورچه ها از مواد معدني درون ادرار خوششان مي آيد .در صورتي كه كدورت ادرار بچه ادامه يافت و يا همراه با علايم ديگري باشد ،بايستي به پزشك مراجعه نمود .

كوررنگي :اين وضعيت ، يك اختلال ناشايع مي باشد كه رنگهاي قرمز و سبز در اين حالت خاكستري به نظر مي رسند .كور رنگي معمولاً يك اختلال ارثي مي باشد .بنابراين در صورتي كه پدر بزرگ مادري دچار اين اختلال باشد مادر مي تواند صفت را به كودك خود انتقال دهد ،بدون آنكه خودش دچار مشكل باشد .

اين وضعيت تنها در مشاغلي كه تشخيص رنگها ضروري است ،يك نقص به شمار مي رود .

منبع:كتاب شما و فرزندانتان

نويسنده:دكتر شانتي گاس

مترجم:دكتر امين عطاران زاده

بيماريهاي شايع در كودكان/قسمت6:نا

ناهنجاري هاي مادرزادي

تعداد زيادي از ناهنجاري هاي مادرزادي وجود دارند كه ممكن است خفيف ، شديد و يا مغاير با زندگي باشند .تنها تعداد معدودي از اين اختلالات در ذيل ذكر شده اند .اين امر بايستي به خاطر آورده شود كه امروزه اعمال جراحي جديد ،چشم انداز بهتري را براي كودكان با ناهنجاري هاي مادرزادي فراهم آورده اند .

ناهنجاري هاي انگشتان دست و پا

يكي از ناهنجاري هاي دست و پا ،انگشت اضافه مي باشد .اين انگشت ممكن است به وسيله ي پوست تنها متصل باشد و يا استخوان و عضلات مستقل داشته باشد .بهتر است كه انگشت اضافي را جراحي كرده و آن را برداريم زيرا ،ممكن است موجب خجالت كودك در آينده باشد .

شكاف لب (لب شكري )

در اين ناهنجاري شكافي در لب

فوقاني وجود دارد ؛حتي ممكن است است دو شكاف در دو طرف خط وسط لب وجود داشته باشد .بيني نيز ناهنجار بوده و ناقرينه و پهن تر از حد عادي است .با روشهاي جراحي موجود ،اين ناهنجاري لب را مي توان به طور كامل و توسط جراحي پلاستيك ،ترميم

نمود .جراحي معمولاً در چند هفته اول زندگي انجام مي گيرد .

شكاف كام

شكاف كام ممكن است همراه با شكاف لب و يا به طور مجزا وجود داشته

باشد .اين ناهنجاري از شكاف لب ،قابل اهميت تر است .زيرا موجب اختلالات تغذيه اي مي شود هنگامي كه كودك شير مي خورد ،مقداري شير از سوراخهاي بيني بيرون مي آيد و حتي ممكن است وارد ريه ها گردد .كودك بايستي در حالت نشسته تغذيه شده و قسمت زيادي از پستان وارد دهان گردد و يا پستانك بطري ،بزرگ باشد تا شكاف كام را بپوشاند .با كمي تمرين ،اغلب مادران مي توانند تغذيه كودك خود را با موفقيت انجام دهند .برخي مادران ترجيح مي دهند كه با قاشق ،به كودك شير دهند ،زيرا شير دادن از پستان معمولاً مشكل مي باشد .در برخي مراكز با جراحي اين ضايعه را بر طرف مي كنند .

شكاف كام همچنين موجب صداي تو دماغي مي شود .عمل جراحي معمولاً بين 1 تا 1/5 سالگي انجام مي شود و معمولاً نتايج خوبي دارد .

پاچنبري

در اين ناهنجاري يك يا هر دو مچ پا در هنگام تولد ،به طرف داخل چرخيده اند درمان بايستي هر چه زودتر شروع شود و شامل دستكاري مچ پا و ثابت كردن آن بوسيله ي گچ

گيري و يا وسايل مختلف مي باشد .گچ گيري بايد هرچند وقت يكبار عوض شود و درمان براي چندين ماه ادامه يابد .نتايج اين درمان ،خوب است مگر اينكه دير شروع شده باشد كه در اين صورت عمل جراحي ،ضرورت پيدا مي كند .

هيدروسفالي

در اين وضعيت ،سر بزرگ تر از حد نرمال است .استخوانهاي سر ،از هم جدا بوده و فونتانل بزرگ تر از حد معمول مي باشد .علت اين امر توليد بيش از حد مايع مغزي نخاعي در كودك و يا كاهش جذب آن مي باشد .با اعمال جراحي جديد تا حدودي مي توان اين بيماري را درمان كرد .

مقعد بدون سوراخ

در اين وضعيت ،سوراخ مقعد و دفع مدفوع وجود ندارد .اين حالت مي تواند مدت كوتاهي پس از تولد كشف شود ،زيرا در موعد دفع مكونيوم (اولين مدفوع كودك )ندارد .

با معاينه مي توان فهميد كه سوراخ مقعد وجود ندارد .در اين صورت بايستي هر چه سريع تر با يك جراح مشورت نمود .عمل جراحي براي رفع اين اختلال ساده مي باشد مگر در موارد خاص كه عمل جراحي وسيع تري را نياز خواهد داشت .

ميكروسفالي

در اين وضعيت سر كوچك تر از حد نرمال است و كودك عقب ماندگي ذهني دارد .كار خاصي را نمي توان براي اين موارد انجام داد و بايستي مانند ساير عقب مانده هاي ذهني با آن ها رفتار نمود .

انسداد لوله ي گوارش

انسداد مي تواند در هرقسمت از لوله ي گوارش وجود داشته باشد .در انسداد مري آب ريزش از دهان وجود دارد زيرا نمي تواند آن را قورت

دهد .با دادن شير نيز كودك بلافاصله كبود شده و مشكل تنفسي پيدا مي كند زيرا شير به ريه ها وارد مي شود تشخيص سريع و جراحي ضروري مي باشد .

انسداد ممكن است بعد از معده باشد .كودك پس از يك يا دو روز بعد از تولد شروع به استفراغ كرده و دفع مدفوع نخواهد داشت و شكم به صورت متسع مي باشد .در اين صورت بايستي هر چه سريع تر با پزشك جراح مشورت نمود .

فيستول (راه ارتباطي داخلي )بين مقعد و واژن

اين وضعيت به صورت عدم تشكيل سوراخ مقعد طبيعي و ايجاد سوراخ غير طبيعي مقعد درون واژن مي باشد كه در نتيجه ،دفع مدفوع را از فرج خواهيم داشت .در اين صورت بايستي جراحي و ترميم نقص صورت گيرد .

دوره ي نقاهت بيماري

دوره ي نقاهت بيماري ،مدت زمان استراحت و انرژي گرفتن به دنبال يك دوره ي بيماري است و مدت آن بستگي به نوع و شدت بيماري قبل از آن دارد .

شما ممكن است از طولاني شدن بيماري كودك و شب بيداري ها خسته شده باشيد

كودك نيز از ماندن در بستر،گرفتن داروها و رژيم غذايي محدود خسته شده است در مدت بيماري ،كودك تحت توجه زيادي قرار داشته است و در اين حال از آن فرار مي كند ميزان استراحت و رژيم غذايي كه كودك نياز دارد ، بايستي طبق توصيه ي پزشك باشد ؛اما بايستي شما نيز تا حد امكان او را با خواندن كتابهاي عكس دار ،اسباب بازي ،بازي هاي بدون تحرك و ...سرگرم

نماييد .راديو و تلويزيون براي سرگرمي كودك بسيار

مفيد است .

در همه وقت بايستي سعي كنيد تا به بيمار كمك كرده و او را مسئول خستگي و غيبت از كارتان ندانيد.هنگامي كه بودن تعداد چندي از دوستان بي خطر و مفيد مي باشد مي توان به طور جمعي در ديدن كتاب هاي عكس دار ،بازي كردن جمعي و ...شركت كرد .مطمئن گرديد كه كودك استراحت كافي دارد و فعاليت بيش از حد نداشته باشد .در اين مدت كودك ممكن است هر چيزي از مادر را براي خودش بخواهد ولي بايستي به نرمي با او صحبت كرد و توضيح داد كه بايد به خواهر يا برادر يا كارهاي خانه هم توجه كرد .كودك از ماندن در يك اتاق ثابت و بستر ،خسته شده است و بايستي با توصيه ي پزشك ،اجازه ي نشستن در حياط ، بالكن و كنار مادر در آشپزخانه را به او داد.

تشنج

وضعيت هاي بسياري مي توانند موجب ايجاد تشنج ،مخصوصاً در اطفال كوچك تر گردند .شايع ترين عامل تشنج ،تب بالا مي باشد .چشم هاي كودك ناگهان به طرف بالا منحرف ،دندان هايش به هم قفل ،بدنش منقبض و سفت مي شود و سپس شروع به تكان خوردن و لرزيدن ،مي نمايد .او ممكن است در اين حملات دچار بي اختياري ادرار و مدفوع گردد .حمله ي تشنج محتاج توجه فراوان مي باشد ،اما نبايستي سعي بر باز كردن دهان طفل نمود و يا وسيله اي مثل قاشق و چيزهاي ديگر را بين دندان هاي او قرار داد .فقط اطمينان حاصل كنيد كه به خودش صدمه نزند .سر او را به يك طرف بچرخانيد كه در صورت

استفراغ ، مواد بالا آورده شده به درون ريه ها

نروند .به جاي اين كه سراسيمه به اين طرف و آن طرف بدويد ،در هنگام حمله كنار او بمانيد .دكمه ي لباس هايش را باز كرده و يا آن ها را در آوريد تا بهتربتواند نفش بكشد .پاشيدن آب سرد به صورت كودك ، هيچ كمكي به وضع موجود نخواهد كرد .در هنگام حمله ،از دادن هرگونه مواد خوراكي به او خودداري كنيد .تشنج معمولاً يك دقيقه يا كمي بيشتر طول مي كشد ، اما در صورتي كه مورد طولاني ترين به وجود بيايد ،بايستي سريعاً به پزشك مراجعه نمود .در هر مورد پس از ختم تشنج بايستي با پزشك مشورت نمود .

كرتينيسم

اين وضعيت به علت عدم وجود غده ي تيروئيد و يا عدم كاركردن آن ها مي باشد و تا يك ماهگي قابل تشخيص نمي باشد .در اين بيماري ، كودك بي حال است .گريه ي زيادي نمي كند ،صداي خشني دارد ، يبوست دارد و با اشتها شير نمي مكد .پوست ممكن است خشك بوده و صورت پف آلود داشته

باشند .اولين شك در مورد اين بيماري هنگامي است كه در چهار يا شش ماهگي لبخند نمي زند ، به مادرش نگاه نمي كند و صورت مات و خواب آلوده اي دارد .در صورت عدم درمان ، منجربه عقب افتادگي ذهني ، صورت خشن زبان بزرگ و قد كوتاه مي شود درمان سريع با هورمون هاي تيروييدي ، وضعيت كودك را بهبود مي بخشد ولي بهبودي سريع كودك نبايستي موجب قطع داروهاي او بشود .پس از درمان ، همه چيز به

حالت طبيعي بر مي گردند و كودك فعال و پر نشاط مي شود .در برخي موارد ، بايد تا آخر عمر دارو دريافت شود و والدين نبايستي از اين موضوع ناراحت شوند خوشبختانه داروها به فراواني و به صورت ارزان وجود دارند .

كرتينيسم در مناطق با كمبود يد نظير مناطق كوهستاني شايع بوده و در اين مناطق بسياري از مادران دچار بيماري گواتر و كمبود يد هستند .

استفاده از نمك يددار روش بسيار مطمئن و ارزان جهت پيشگيري از اين گونه بيماري هاي تيروييدي مي باشد .عقب افتادگي هاي خفيف ذهني به علت كمبود يد تقريباً در موارد زيادي وجود دارند .

اختلال شنوايي

اختلال شنوايي معمولاً در صورتي كه كودك تا 1/5 يا 2 سالگي نتواند كلمات يك بخشي و ساده را ادا نمايد ،مورد توجه واقع مي شود .

به عبارت ديگر ،در كودكي كه مي تواند بنشيند ،چهار دست و پا راه برود ، خودش غذا بخورد و با اسباب بازي هايش بازي كند ولي نتواند حرف بزند ، شك به اين وضعيت به وجود مي آيد و شنوايي اش بايستي آزمايش شود . والدين با دقت ، اين اختلال را مي توانند خيلي سريع كشف كنند .آن ها درك مي كنند كه كودك به طرف صداي آشنا و يا صداي چيزهاي ديگر مثل موسيقي ، ريختن آب و صداي اتومبيل ها واكنش نشان نمي دهد .هر زمان كه چنين حدسي زده شد بايستي به پزشك مراجعه نمود .

با پيشرفت درمان و استفاده از وسايل كمك شنوايي جديد و آموزش كودكان با كاهش شنوايي ،كمك زيادي براي ايجاد يك

زندگي طبيعي مي توان صورت

داد .هرچه سريع تر اين اختلال كشف و درمان شروع شود ، بهتر درمان خواهد شد .كودك ممكن است به طور مادرزادي دچار اختلال شنوايي باشد و يا در نتيجه برخي وضعيت هاي پس از تولد ،دچار اين حالت شود . يكي از شايع ترين دلايل اختلال شنوايي ،ترشح مزمن از گوش است كه نبايستي نسبت به آن غفلت ورزيد .ناشنوايي ممكن است به صورت ارثي در خانواده

باشد .

آبريزش از دهان

كودكان نمي دانند كه بايستي آب دهان را قورت بدهند ،بنابراين از دهان بيرون مي ريزند .اين وضعيت هنگام دندان در آوردن يا در نتيجه ي زخم لثه ها يا زبان افزايش مي يابد .پس از يك سالگي ، اين وضعيت خاتمه مي يابد . پوشاندن پيش بند به جلوگيري از خيس شدن لباس ها با آب دهان كمك مي كند .

صرع

صرع يك نوع اختلال مغزي است كه كودك دچار تشنج مي شود .اين وضعيت خودش يك بيماري نيست بلكه به علتهاي مختلفي ايجاد مي شود .اغلب كودكان با اين وضعيت ، هوش طبيعي داشته و به طور طبيعي رشد مي كنند .تنها درمان مورد نياز ،داروهاي ضد تشنج است .كودك را بايستي به يك زندگي طبيعي ، شركت در فعاليت هاي مدرسه اي ، اردوها و ..تشويق نمود . بايستي معلم كودك را از اين اختلال آگاه كرد .تنها محدوديت كودك اين است كه نبايستي بدون نظارت و تنهايي ، شنا كند .در اين بيماري ، حمله هاي تشنج به علل مختلف به وجود آمده وپس از چند دقيقه رفع مي شوند .بايستي مواظب

آسيبهايي كه به خودش وارد مي كند و خفگي در آب توجه كرد .

غش

در اين وضعيت ،كودك به طور ناگهاني احساس سرگيجه كرده و اطراف خود را تاريك و تار مي بيند .اين امر معمولاً به علت ترس ، درد ، خستگي يا گرسنگي است .گاهي ترس از تزريق آمپول باعث بروز اين حالت مي شود . نبايستي نگران شد ؛كودك را بخوابانيد تا حالش خوب شود .نوشيدني گرم به او بدهيد . معمولاً كودك قبل از آماده شدن نوشيدني

گرم كاملاً خوب مي شود .

در صورتي كه اين حملات به طور مكرر ايجاد شوند و يا دليل خاصي نداشته باشند ، بايد با پزشك مشورت كرد .

كف پاي صاف

در دو سال اول زندگي ،داشتن كف پاي صاف كاملاً طبيعي مي باشد ولي بعد از آن ، خير .در اين وضعيت ،تمام قسمت هاي كف پا به هنگام ايستاده ، در تماس با زمين قرار دارند ،در حالي كه قسمت داخلي كف پا بايستي مختصري از سطح زمين فاصله داشته باشد .

اگر اين قوس كف پا پس از به راه افتادن كودك ، تكامل نيافت بايستي با پزشك مشورت نمود .كفش هاي خاص و نرمشهاي خاصي ، مي توانند به اصلاح اين وضعيت ، كمك كنند .

شكستگي

شكستگي استخوان مي توان ناشي از حوادث باشد .درد ، تورم و حساسيت نسبت به لمس وجود دارد و ممكن است تغيير شكل در محل ، به وجود آمده

باشد.

در صورت شك به شكستگي ، محل را بايستي به وسيله ي آتل بندي ، بي حركت نگه داشت و سريعاً كودك را

به بيمارستان ، انتقال داد .در اين وضعيت هيچ ماده خوراكي به او ندهيد ،زيرا ممكن است به عمل جراحي و بيهوشي نياز داشته باشد .معمولاً براي اثبات تشخيص ، از عكس راديوگرافي استفاده مي كنند .

آتل را مي توان از اشياء سفت و بلند مثل خط كش ،تكه چوب ، مجله و ... ساخت . آتل نبايد محكم بسته شود و بايستي به اندازه ي كافي بلند باشد تا از حركات جلوگيري كند .قبل از به كارگيري آتل ،در زير آن مقدار پنبه يا پارچه تميز بگذاريد .

شكستگي مركب

در اين حالت ،سر استخوان شكسته از پوست بيرون آمده است . اين نوع شكستگي خطرناك تر است ، زيرا احتمال عفونت ، وجود دارد .يك باند استريل يا پارچه تميز روي محل زخم گذاشته و با آتل بندي ، سريعاً به بيمارستان انتقال دهيد .در صورت خونريزي شديد از محل زخم ، تا رسيدن به بيمارستان مي توان با دست فشار ملايمي را روي آن وارد نمود .

سردرد

سردرد علامت بسياري از بيماري ها است .اين وضعيت ممكن است طي سرماخوردگي ، تب ، فشار بر چشم يا گرسنگي حاصل شود .همچنين مي تواند همراه با مالاريا ، سرخك ، اوريون و عفونت هاي متعددي باشد .در صورتي كه سردرد شديد پس از دادن يك قرص معمولي سردرد ،ادامه يافت و يا سردرد كودك به طور مكرر ايجاد شد بايستي با پزشك مشورت كرد .سردرد يكي از علايم بارز مننژيت است .سردرد مكرر و مقاوم ممكن است علامت فشار خون بالا (به علت بيماري هاي كليوي )يا تومور مغزي باشد .

ضربه به سر

افتادن و ضربه خوردن به سر ،مورد شايعي در بين اطفال مي باشد .اگر پس از ضربه ، كودك گريه اش را پس از 15 دقيقه قطع كرد ،هيچ نگراني وجود ندارد ؛ ولي در صورتي كه ضربه شديدتر باشد ، سردرد ، استفراغ ، بي حالي و گريه زياد وجود داشته باشد ،بايستي به پزشك يا بيمارستان ، مراجعه نمود .

بيماري هاي قلبي

اختلالات قلبي بر دو دسته تقسيم مي شوند :مادرزادي و اكتسابي . اختلالات اكتسابي قلب ،معمولاً به علت تب روماتيسمي به وجود مي آيد . ضايعات ساختماني قلب انواع مختلفي دارد مانند نقص ديواره ي بين بطني ، نقص ديواره بين دهليزي ،جا به جايي عروق بزرگ كه علايم بستگي به نوع ضايعه ساختماني دارند و مي توان به موارد زير اشاره كرد تنگي نفس ، اشكال در راه رفتن و دويدن ، ورم پاها ، ورم صورت ، كبودي اندام ها و صورت و ... بسياري از اين ضايعات ساختماني را امروزه با جراحي درمان مي كنند .

اختلالات اكتسابي كه عموماً ناشي از تب روماتيسمي مي باشند ، معمولاً در كودكان بالاي پنج سال رخ مي دهند .براي اطلاع بيشتر به چند صفحه ي بعد ، قشمت تب روماتيسمي مراجعه كنيد .

گرمازدگي

طي ماه هاي گرم تابستان ،كودك ممكن است در صورتي كه مدت زيادي در آفتاب بازي كند ،دچار گرمازدگي بشود .در اين هوا ، به طور زيادي عروق مي كند .كه منجر به از دست دادن آب و نمك ، از بدنش مي گردد .شكايات او شامل سردرد ، ضعف ، سرگيجه

و حتي استفراغ ، باشد .پوست به علت عرق كردن ممكن است كمي خنك به نظر برسد كه معيار خوبي براي اندازه گيري درجه حرارت نيست .

در اين وضعيت ،بايستي كودك را در محل خنكي خواباند و مقادير زياد مايعات را به او داد .

دادن كمي نمك نيز ضروري است زيرا مقدار زيادي از نمك بدن را از دست داده اند .دادن شربت آبليمو بسيار دلپذير مي باشد و بايستي چند بار اين نوشيدني را به او خوراند .

هپاتيت

هپاتيت به معني التهاب بافت كبد مي باشد و اين عبارت را امروزه براي افرادي كه دچار يرقان هستند ،زياد مي شنويم .اين بيماري بوسيله ي ويروس هپاتيت منتقل مي شود نوع بسيار شايع هپاتيت از نوه هپاتيت _ آ مي باشد .اين ويروس از طريق آب و غذاي آلوده وارد بدن شده و از طريق مدفوع ، دفع مي شود .تب ،كاهش اشتها ، استفراغ و درد قسمت فوقاني شكم وجود دارد . فقدان اشتها و بي حالي با ميزان تب بيمار متناسب نمي باشند .پس از سه تا چهار روز ،ادرار پر رنگ و مدفوع كم رنگ ، مخاط چشم زرد رنگ مي شود . پس از چند روز ديگر ،به تدريج اين علايم از بين مي روند .

كودك بايد طي بيماري ،در بستر مانده و مايعات زيادي بنوشد .در صورت برگشت اشتها ،غذاي معمولي را بايستي به كودك داد ولي از دادن كره ، غذاهاي چرب و سرخ كرده پرهيز كنيد .

به هر حال براي اطمينان بيشتر و رد ساير بيماري ها ،بايستي حتماً به پزشك مراجعه نمود

.نوع ديگر هپاتيت كه امروزه تأكيد زيادي جهت پيشگيري از آن ، بوسيله ي واكسن مي گردد و بيماري بسيار خطرناكي مي باشد ، هپاتيت _ ب نام دارد .ويروس اين نوع بيماري ،بوسيله ي تزريق هاي آلوده ، مقاربت جنسي ، مادر به جنين و تماس زخم با ترشحات فرد آلوده منتقل مي شود .

اين بيماري عوارض بسيار شومي دارد كه گاهي منجر به مرگ مي گردد . درمان ندارد و بهترين كار ، پيشگيري بوسيله ي واكسيناسيون به موقع

مي باشد .

فتق

هنگامي كه كودك گريه مي كند و يا به خودش فشار مي آورد ممكن است يك برآمدگي را روي قسمت بالاي ران ،كيسه ي بيضه ، محل ناف ، يا ديواره شكم مشاهده و لمس نماييد .

اين وضعيت به علت عدم تكامل كافي ديواره هاي عضلاني شكم مي باشد و در برخي موارد خطرناك است .در صورت مشاهده چنين موردي بايستي به پزشك جراح مراجعه و با تشخيص او ، زمان عمل را تعيين كرد . بعضي فتق ها را بايستي سريعاً جراحي كرد و بعضي ديگر مثل فتق نافي را مدتي صبر مي كنند و پس دو سالگي در صورت عدم بهبود آن را جراحي مي كنند .

سكسكه

سكسكه در نزد اطفال بسيار شايع است .سكسكه معمولاً به علت خوردن سريع غذا و يا تحريك دستگاه گوارش مي باشد .اين وضعيت معمولاً خود بخود رفع مي شود ، ولي گاهي نوشيدن يك ليوان آب و پرت كردن حواس كودك ، كمك كننده خواهد بود .گاهي آروغ زدن موجب بهبودي خواهد شد .

در صورت ادامه ي

سكسكه و عدم بهبود آن ، بايستي با پزشك مشورت نمود .

خشونت صدا

خشونت صدا به علت عفونت حلق و ناي مي باشد .همچنين ممكن است به علت گريه و فرياد زدن زياد باشد .نوشيدن مايعات گرم يا غرغره كردن آب گرم ،كمك كننده خواهد بود .استنشاق بخار آب نيز مفيد است .در هر صورت پايه درمان خشونت صدا بر اساس گرم و مرطوب نگه داشتن راه هاي هوايي است .

هيدروسل

هيدروسل به صورت تجمع مايعات در كيسه بيضه و بزرگ شدن آن به اين علت مي باشد .اين وضعيت ممكن است روزها ايجاد شده و شب ها از بين برود . در صورت وجود چنين حالتي بايستي با پزشك مشورت نمود تا درصورت عدم بهبود ،عمل جراحي انجام گردد .

آنفلوآنزا

آنفلوآنزا يك بيماري ويروسي مربوط به دستگاه تنفسي است .اين بيماري با ارز زياد تب و سرفه همراه مي باشد .سردرد و درد عضلات و استخوان ها وجود دارد و حالت خستگي و ضعف و كوفتگي عضلات شكايت هاي شايع

مي باشند .اين بيماري به سرعت از فردي به فرد ديگر از طريق سرفه و عطسه منتقل مي شود .دوره ي كمون بيماري يك تا دو روز مي باشد . درمان شامل استراحت در بستر و كنترل تب با داروهاي تب بر و درمان سرفه با استنشاق بخار گرم يا شربت ضد سرفه مي باشد .اين بيماري درمان خاصي را براي ويروس لازم ندارد .

بهره هوشي

امتحان هاي مختلفي جهت آزمايش بهره هوشي كودك وجود دارد .براي هر گروه سني ،امتحان هاي خاصي وجود دارند ولي اين امتحانات به طور

صد در صد قابل اطمينان نبوده ،كودك ممكن است همكاري نكند و يا با موارد امتحان ، مثل مكعب ها ،رنگ ها ، شكل ها و ... آشنايي نداشته باشد .به طور معمول چنين امتحان هايي براي كودك ضرورت نداشته و براي كودكاني كه ضعف، درسي دارند پيشنهاد مي شود .

يرقان

يرقان يا زردي اغلب در نوزادان بين روز دوم تا پنجم زندگي ، به وجود مي آيد كه طي اين مدت ، طبيعي محسوب مي شود و حدود يك هفته تا ده روز طول مي كشد .يرقان ممكن است به علت عدم تناسب گروه خوني مادر و كودك باشد . در صورت ايجاد يرقان مخصوصاً در روز اول تولد و ياپس از هفته اول كه غير طبيعي است ، بايستي حتماً به پزشك مراجعه نمود .يرقان شديد ممكن است خطرناك بوده و منجر به اختلالات مغزي شود .

كجي زانو (پا پرانتزي )

اين وضعيت كه زانوها به طرف داخل و يا خارج انحراف دارند وپاها مثل پرانتز يا كمان به نظر مي رسند ممكن است ناشي از راشيتيسم و يا اختلال مادرزادي بوده و گاهي همراه با كف پاي صاف باشد .شكل هاي خفيف تر آن با رشد كودك و قوي تر شدن عضلات پا ،محو مي شوند .بنابراين بايستي صبر كرد و نتيجه را مشاهده كرد .در موارد شديد جراحي استخوان ضروري مي باشد .

انسداد مجراي اشكي

يك مجراي كوچك اشكي بين گوشه داخلي چشم و بيني وجود دارد كه ترشحات و اشك چشم را به داخل بيني منتقل مي كند .گاهي اين مجرا در يك يا دو طرف مسدود

بوده و موجب اشك ريزش مداوم از چشم مي گردد .معمولاً اين وضعيت با ماساژ دادن مجرا و يا به طور خود به خود پس از چند هفته رفع مي شود .اما در صورتي كه پس از سه تا چهار ماه ،مشكل رفع نشد ، بايستي تحت درمان يك چشم پزشك قرار گيرد كه با وسايل مخصوص ،اين انسداد را رفع مي كند .

مسهل

مواد و داروهاي مسهل را بايستي فقط در موارد نادر و با توصيه پزشك مصرف كرد براي درمان يبوست ،بهتراست كه رژيم غذايي تصحيح شود و مايعات بيشتري مصرف گردد .

لوسمي

لوسمي يا لوكمي سرطان خون را مي گويند و در هر سني مي تواند ايجادشود. علايم آن عبارتند از تب بدون دليل ،رنگ پريدگي و ممكن است بزرگ شدن غدد لنفاوي در كشاله ران و زير بغل و گردن وجود داشته باشد و همچنين كبد و طحال اندازه شان بزرگ

شود .كشف داروهاي جديد تا حدي اميدوار كننده هستند ولي عوارض و مرگ و مير به نوع لوسمي و شدت آن بستگي دارد .

لنگيدن

لنگيدن ممكن است به علت درد در هر نقطه از پا ،ران يا لگن ، به علت ضربه يا عفونت باشد .گاهي پوشيدن كفش هاي نامناسب موجب لنگيدن مي شوند . اين وضعيت همچنين ممكن است ناشي از فلج اطفال يا عفونت سل در مفصل ران باشد .بايستي در صورت لنگيدن ، به پزشك مراجعه نمود .

مننژيت

مننژيت به التهاب پرده هاي اطراف مغز و نخاع مي گويند .عفونت ممكن است به وسيله ي ويروس و يا باكتري ايجاد شده باشد .اين

بيماري ممكن است به صورت همه گيري بروز نمايد .در اين بيماري ، كودك دچار سردرد ، تب ، استفراغ و سفتي گردن و پشت مي شود سپس ممكن است تشنج و عدم هوشياري به وجود آيد .اين بيماري يك وضعيت خطرناك بوده و بايستي به طور صحيح و كامل درمان و ترجيحاً در بيمارستان بستري شود تا اقدامات خاص درماني بر روي بيمارصورت گيرد .يكي از اقدامات مهم ، آزمايش مايع مغزي نخاعي مي باشد كه از ناحيه ي كمر و با زدن سوزن در بين مهره ها ، مقداري از اين مايع ، گرفته مي شود .عوارض مننژيت وابسته به عامل آن مي باشد ولي كري ، كوري ، تشنج ، عقب ماندگي ذهني و ساير عوارض عصبي ، در صورت عدم درمان يا تأخير درمان ، به وجود مي آيند .مننژيت بوسيله ي ميكروب سل نيز مي تواند ايجاد شود .

مونگولي

مونگولي نوعي عقب افتادگي ذهني مي باشد .صورت كودك حتي هنگام تولد ، به صورت عقب افتاده به نظر رسيده و والدين اظهار مي كنند كه صورت كودك ، از بقيه ي كودكان

متفاوت است .مونگولي ،به علت اختلال در ساختار ژني يا كروموزومي به وجود مي آيد و در فرزندان مادران مسن ،شايع تر است .درجه ي عقب افتادگي ذهني متفاوت بوده ولي هميشه وجود و احتياج به آموزش خاصي

دارد .احتمال اينكه فرزندان بعدي هم مونگولي داشته باشند وجود دارد و در صورت به دنيا آوردن اولين كودك با مونگولي ،بايستي زن و شوهر تحت آزمايشاتي قرار گيرند .

بيماري حركت

اين وضعيت به علت حركات نامنظم يا

غير طبيعي كه موجب اختلال دستگاه تعادلي در گوش داخلي مي شود ،پديد مي آيد .اين حالت معمولاً به هنگام مسافرت با ماشين و مخصوصاً در صورتي كه پيچهاي جاده سريع طي شوند ، ايجاد مي گردد .اين وضعيت در كودكاني كه دچار اختلالات رواني هستند ، شايع تر مي باشد .تهويه ي نامناسب و گرسنگي آن را تشديد مي نمايند . توقف ماشين و مدتي راه رفتن و تنفس هواي پاكيزه ،براي رفع اين حالت كمك كننده است .دراز كشيدن نيز به كاهش علايم كمك مي كند .اين بيماري به هنگام مسافرت هوايي يا دريايي نيز بروز كرده و حتي ممكن است در بازي الاكلنگ و تاب بازي نيز مشاهده شود .داروهاي مختلفي جهت پيشگيري از اين وضعيت كه قبل از حركت استفاده مي شود ،وجود دارد .براي دادن اين داروها بايستي با پزشك مشورت نمود .

خونريزي از بيني

خونريزي از بيني در بين كودكان كاملاً شايع مي باشد و معمولاً خطرناك

نيست .خونريزي از بيني ممكن است به علت ضربه ،فشار دادن بيني و بدون هيچ دليل خاصي ايجاد شود .

كودك بايستي در صورت بروز اين حالت نشسته و سرش را به عقب خم نمايد و چند دقيقه روي بيني اش فشار وارد نمايد .به آرامي فشار انگشت روي بيني را كاهش داده تا

لخته ي خون تشكيل شده ، كنده نشود .گذاشتن كيسه ي يخ روي بيني به بند آوردن خون كمك مي كند .در صورتي كه كودك ، اختلال خوني نظير هموفيلي داشته باشد ،ممكن است خونريزي از بيني به زودي قطع نشده و احتياج به مراجعه به بيمارستان

وجود دارد در صورتي كه خونريزي از بيني به آساني قطع نشده و يا به طور اتفاق افتد ،بايستي به متخصص گوش و حلق و بيني مراجعه نمود .

چاقي

مادران بسيار علاقمند هستند تا كودكان تپل و چاق داشته باشند و بيش از حد به تغذيه ي كودكان ،رسيدگي مي نمايند .اخيراً كشف شده كه كودكان چاق در آينده تبديل به بالغين چاق خواهند شد . در صورت بيش از حد ، سلول هاي چربي بدن افزايش پيدا مي كنند و هرچه تعداد اين سلول ها بيشتر باشد ، ظرفيت ذخيره ي چربي بيشتر بوده و چاقي به وجود مي آيد .

كودكان چاق استعداد بيشتري براي عفونت ها نظير برونشيت دارند و بالغين چاق ،استعداد بيشتري براي بيماري هاي قلبي و فشار خون دارند . بنابراين ، جلوگيري از اين وضعيت بايستي از زمان كودكي آغاز شود . كودك ممكن است به خاطر فشار مادر و يا ناراحتي از موضوعات مختلف ، غذاي بيشتري بخورد ولي اين موارد منجر به ناراحتي هاي بيشتري در آينده خواهند شد زيرا با خوردن زياد ، چاقي عارض شده و بقيه او را مسخره مي كنند .چاقي معمولاً تا حدي ارثي بوده و در چنين خانواده هايي ، والدين بايستي به دقت مراقب پرخوري كودك باشند .برخي كودكان فقط دوست دارند كه غذا بخورند ولي هيچگونه فعاليت و يا بازي را انجام ندهند . به ندرت چاقي ممكن است به علت اختلالات غددي باشد .

رژيم غذايي را مي توان به وسيله ي توقف غذاهايي مانند نان ، بيسكويت ، كيك ، قند ،

سيب زميني ،

چيپس ، برنج و غذاهاي سرخ كرده ، تصحيح و تعديل نمود . به كودك نبايستي اجازه ي خوردن شيريني و شكلات و تنقلات پر انرژي را بجز در موارد خاص بدهيد .كودك را بايد به خوردن ميوه جات ،سبزيجات ، سالاد و گوشت سفيد تشويق بنماييد .

سينه كبوتري

اين وضعيت به علت يك اشكال در تشكيل قفسه ي سينه بوده كه در آن ، جناق يا استخوان هاي قفسه ي سينه مختصري جلوتر از حد معمول قرار دارند و به عبارت ديگر قفسه ي سينه ي كودك مثل سينه ي كبوتر مي باشد .درصورتي كه كودك لاغر باشد ، اين مسئله واضح تر به نظر رسيده و در صورت چاق بودن ، كمتر قابل توجه است .اين مسئله ، مشكلي را ايجاد نكرده و نگران آن نبايد بود .گاهي ، قفسه ي سينه ي كبوتري به علت راشيتيسم است ولي علايم ديگر اين بيماري نيز بايستي موجود باشند .دوباره بايستي خاطر نشان كنيم كه بيشتر موارد اين وضعيت به علت راشيتيسم نبوده و نيازي به مواد غذايي مقوي و ويتامين اضافي نمي باشد .

انگشت كبوتري

اين وضعيت در كودكان كوچك به وجود مي آيد .آن ها هنگام راه رفتن ،انگشتان پا را به طرف پايين و جمع شده قرار مي دهند .تغيير شكل هاي خفيف ، مسئله اي را ايجاد نمي كنند ولي وقتي اين وضعيت شديد باشد ، ممكن است موجب اختلال راه رفتن گشته و با پزشك بايستي مشورت نمود .

شكم برجسته

همه ي كودكان در 4 يا 5 سال اول زندگي ،شكم برجسته اي دارند ،زيرا عضلات شكمي

ايشان به طور كامل رشد نكرده و نمي توانند روده ها را نگه دارند .وضعيت ايستادن كودك

نيز در اين زمان به خوبي متكامل نشده و شكم بر آمده اي كه بر وضعيت ستون مهره ها نيز اثر مي گذارد ، نيز وجود دارد .اين وضعيت به تدريج با رشد كودك و قوي تر شدن عضلات شكمي ،از بين خواهد رفت .در صورتي كه شكم ، بيش از حد برجسته باشد ،بايستي با پزشك مشورت نمود . شكم برجسته ممكن است ناشي از نفخ ، سوء تغذيه ، بزرگي كبد يا ضعف عضلات شكمي يا كمري باشد .

هاري

هاري به وسيله ي يك ويروس كه در بزاق حيوانات آلوده ،مخصوصاً سگ وجود دارد ايجاد مي شود .ميمون ، خفاش، شغال ، گربه هاي ولگرد و ساير حيوانات وحشي مي توانند موجب ايجاد هاري بشوند ،اما خوشبختانه اين حيوانات در نزديكي انسان ها زندگي نمي كنند .هاري از طريق گاز گرفتن و يا ليس زدن انسان مبتلا ،در صورتي كه پوست به علت زخم ، خراش و يا جراحت بي دفاع باشد ،ايجاد مي گردد .ويروس به طرف مغز مهاجرت كرده و علايم بيماري ، 4 تا 6 هفته بعد بروز مي كنند ، گاهي ممكن است 2 سال تا بروز علايم ،طول بكشد .اين بيماري هميشه كشنده است ، بنابراين بايستي هر گونه تلاش براي جلوگيري از آن صورت نگيرد .سگ هاي اهلي بايد از طريق واكسيناسيون ،از اين بيماري حفاظت شوند .در صورت گاز گرفتن سگ مشكوك ،بايستي محل زخم را با آب و صابون شست و سگ را تحت نظر گرفت .در

صورتي كه سگ ولگرد باشد و دسترسي به آن ممكن نباشد بايستي درمان را شروع نكرد .در صورتي كه سگ تحت نظر بوده و تظاهر شديد بيماري را پس از چهار تا روز نشان ندهد ، مي توان درمان را متوقف كرد پس از گاز گرفتن سگ ،بايستي سريعاً با پزشك يا مركز درماني مشورت كرد .واكسن هاي جديد در برخي مراكز در دسترس بوده و صد در صد ايمني مي دهند .اقدامات پزشكي و درماني را مراكز بيمارستاني و بهداشتي به خوبي اجرا مي كنند .

آسيب هاي ناشي از اشعه

در حالي كه راديوگرافي براي تشخيص بسياري از ضايعات بدن بسيار كارآمد مي باشد ولي استفاده بيش از حد ،خطراتي را در بر خواهد داشت .اين صدمات بيشترين اثر خود را بر روي بافت هاي در حال رشد ، اعمال مي كنند ، مثلاً ممكن است باعث اختلال در خونسازي و سيستم تناسلي (بيضه و تخمدان )بشوند .توصيه مي شود كه قسمت هاي پايين شكم و دستگاه تناسلي را با ورقه هاي سرب ،هنگام راديوگرافي قسمت هاي ديگر بدن بپوشانند .در هنگام حاملگي ، بايستي تا حد امكان از راديوگرافي پرهيز كرد ، و گرنه ايجاد ناهنجاري هاي مادرزادي مي گردد .

تب روماتيسمي

تب روماتيسمي يك بيماري بسيار متغير بوده و بر مفاصل ، قلب و ساير قسمت هاي بدن اثر مي گذارد .سن معمول شيوع اين بيماري بين 5 تا 14 سالگي است . تصور مي شود كه اين بيماري يك واكنش بدن بر عليه عفونت حلقي است كه به طور كافي درمان نشده و يا اصلاً درمان نشده است .

در اين بيماري ، تب ، درد يا تورم مفاصل كه خفيف يا شديد است ،وجود دارد . درد و تورم از مفصل به مفصل ديگر مهاجرت كرده و دو تا سه روز طول مي كشد .شايع ترين مفاصل درگير شامل مچ دست ،آرنج ، زانو و مچ پا مي باشند .خطر بيماري در حقيقت به علت درگيري قلب مي باشد كه در اين صورت ، كودك بسيار بي حال و رنگ پريده به نظر مي رسد و نبض و تنفس سريعي دارد .او ممكن است ورم صورت يا كل بدن را داشته باشد .به عبارت ديگر ،اين بيماري مي تواند خفيف و فقط به صورت دردگذرا نباشد ، ولي همين بيماري خفيف ممكن است قلب را متأثر سازد كه بعداً با معاينه قلبي مي توان عوارض آن را دريافت .هر كودك با درد مفاصل ،تب مختصر و خستگي ، بايستي از نظر تب

روماتيسمي بررسي شود .بهنگام درگيري قلب ،خطر ايجاد عوارض قلبي براي هميشه وجود دارد .هنگامي كه قلب درگير مي شود ، درمان بايستي به صورت طولاني بوده و تحت بررسي دقيق متخصص قلب يا اطفال باشد . حملات بيماري به طور مكرر ممكن است قلب را بيشتر در معرض اختلال قرار دهند ،حتي اگر قبلاً درگيري قلبي وجود نداشته باشد .عود تب روماتيسمي را مي توان بوسيله ي دادن پني سيلين تزريقي هر ماه يكي براي چند سال ،جلوگيري كرد و اين درمان و پيشگيري را بايستي زير نظر پزشك صورت داد .

درمان كافي و مناسب گلو درد از تب روماتيسمي جلوگيري خواهد كرد و بنابراين مي توان گفت كه

يك بيماري قابل پيشگيري مي باشد .كودك با تب روماتيسمي ، نياز به استراحت طولاني مدت دارد .هرگونه تلاش جهت آرامش و مشغول كردن او با اسباب بازي و كتابهاي عكس دار ، بايد صورت گيرد .از آنجايي كه بايستي چندين هفته از مدرسه رفتن او جلوگيري شود، توجهات خاصي را براي تدريس دروس او طي دوران نقاهت بيماري در خانه ، اعمال نمود و بنابراين پس از برگشتن به مدرسه ،مشكلي نخواهد داشت .

راشيتيسم

راشيتيسم يك بيماري استخوان ها است و به علت كمبود ويتامين د مي باشد . اغلب غذاهاي شامل شير حيوانات ويتامين د كمي دارند ،اما اگر كودك به خوبي تغذيه شده و سالم باشد ،بدن او مي تواند ويتامين د را از نور آفتاب بسازد . بنابراين ،اهميت دارد كه كودك را مدتي در روز در برابر نور آفتاب ، قرار دهيم .هنگامي كه نوزاد در برابر آفتاب قرار داده مي شود ، بدن او بايستي لخت باشد .شير مادر حاوي مقدار كافي از اين ويتامين مي باشد .راشيتيسم منجر به تأخير در نشستن ، چهار دست و پا رفتن ، راه رفتن و ...

مي گردد پاها ،كماني شده و انتهاي استخوان هاي ساعد ، پهن مي گردند . در دو طرف جناغ برآمدگي لمس خواهد شد كه به آن تسبيح راشيتيسم

مي گويند.

اغلب شيرخشك ها حاوي ويتامين د هستند .قطره هاي مولتي ويتامين همچنين حاوي اين ماده هستند .از تجويز بيش از حد ويتامين د براي كودك بايستي پرهيز نمود و قطره مولتي ويتامين و ساير داروهاي حاوي اين ماده بايستي طبق پزشك داده شود .

سينوزيت

التهاب حفره هاي استخوان هاي صورت (سينوس )را سينوزيت گويند. اين بيماري به علت عفونت پس از سرماخوردگي حاصل مي شود .كودكان با حساسيت ،بيشتر از بقيه دچار سينوزيت مي شوند .در اين وضعيت ، سردرد ، تب و احساس خستگي عمومي وجود دارد .ترشح غليظ معمولاً از بيني وجود داشته و درد با فشار روي سينوس ها وجود دارد استنشاق بخار گرم ، تميز كردن بيني با قطره هاي بيني و مصرف برخي داروهاي ضد احتقان بيني زير نظر پزشك ،كمك كننده خواهد بود .در اين بيماري سر درد با تغيير وضعيت سر ، داراي تغييراتي خواهد بود .

راه رفتن در خواب

اين وضعيت در سن پايين تر از 5 يا 6 سال شايع نمي باشد .كودك با چشم هاي باز در اطراف خانه چرخيده و از آنچه كه انجام مي دهد ،آگاه

نيست.اغلب موارد ،بدون هيچ مسئله اي به رختخواب باز مي گردد .گاهي ضرورت دارد تا او را به رختخواب هدايت كنيم كودك هيچ خاطره اي را از اين مورد در صبح روز بعد ،نخواهد داشت .گاهي ممكن است به علت زمين خوردن ،حادثه اي براي كودك به وجود بيايد .كودكي كه در خواب راه مي رود نبايستي در بالكن يا نزديك پنجره خوابانده شود .

دررفتگي مفاصل

در رفتگي مفاصل در نتيجه پيچش مفاصل به وجود مي آيد .رباط ها فشرده يا كشيده شده و عضلات مجاور و عروق خوني دچار آسيب مي شوند .محل هاي شايع در رفتگي عبارتند از :مچ پا ، مچ دست و زانو .قسمت مبتلا دچار تورم و درد مي باشد .سرد نگه داشتن محل بايستي

به سرعت انجام گردد .اگر تورم يا درد ،شديد باشد بايد سريعاً با پزشك مشورت نمود تا احتمال شكستگي رد شود .درمان شامل استراحت منطقه مبتلا و بستن محكم محل مي باشد .برخي از ضد دردها را مي توان براي تخفيف درد استفاده نمود .

به هرحال بايستي خانواده ها توجه داشته باشند كه حتي براي ضرب ديدگي و در رفتگي مفاصل بايستي حتماً به پزشك مراجعه نمود و از رفتن نزد شكسته بندهاي محلي به شدت پرهيز كرد .

اجسام بلع شده

كودكان كوچك اشياء ريز مثل سكه ،مهره يا دانه ميوه ها ،دكمه يا هر چيزي كه روي زمين و در دسترس ببينند ،در دهان مي گذارند .اين اشياء از معده و روده گذشته و پس از يك يا دو روز از مدفوع دفع مي شوند .اما اگر اجسام نوك تيز مثل سوزن يا شيشه خورده شود ،ممكن است خطرناك بوده و بايستي سريعاً به پزشك يا بيمارستان مراجعه نمود معمولاً تحت هيچ شرايطي به كودك ،مسهل نمي دهند .

عرق كردن

عرق كردن به علت وجود غدد عرق در پوست مي باشد و راه خوبي براي دفع حرارت بدن مي باشد .اين امر، علت تعريق در تابستان مي باشد .تعريق مي تواند به علت فعاليت ،ترس و اضطراب حاصل شود .

سربرخي كودكان مقدار زيادي عرق كرده و مادران را دلواپس مي كند ولي مورد نگراني وجود ندارد .

به ندرت ،تعريق در سر ممكن است به علت راشيتيسم باشد ولي در اين صورت علايم ديگر آن بايستي به وجود داشته باشند .در صورت تعريق زياد ، كودك بايستي به طور مكرر

حمام شود ،و گرنه باقي مانده هاي عرق موجب ايجاد بوي بد خواهد شد .

تورم غدد لنفاوي

تعداد بي شماري غدد لنفاوي در سراسر بدن انسان انتشار يافته است كه اكثراً در زير پوست واقع شده اند و در چند محل ،تراكم بيشتري دارند مثل گردن ، زير بغل و كشاله ران كه به سادگي قابل لمس هستند .غدد به اندازه ي نخود كه در لمس ، دردناك و ملتهب نيستند ، هيچ توجهي را بر نمي انگيزند . آن ها معمولاً ناشي از عفونت هاي خفيف موضعي مي باشند .حتي شپش سر و يا شوره ي سر مي توانند موجب بزرگي غدد لنفاوي ناحيه اي گردند .هرگونه عفونت گوش يا گلو يا زخم و دمل بر روي سر مي تواند منجر به بزرگ شدن غدد لنفاوي گردني يا پشت گوشي شده كه دردناك نيز مي باشند .هرگونه زخم يا دمل پا يا ران ممكن است منجر به بزرگي دردناك غدد همان منطقه و همچنين كشاله ي ران شود در چنين مواردي ،بايستي به پزشك مراجعه نمود .

گاهي ، بزرگي غدد لنفاوي ممكن است به علت بيماري هاي خطرناك تر مثل سل يا سرطان هاي مختلف باشد .

كمبود كلسيم

كمبود كلسيم ،با تحريك پذيري سيستم اعصاب ،انقباضات عضلاني ، يا حتي تشنج در نوزادان مشخص مي شود .اين كمبود ممكن است به علت سوء تغذيه يا اسهال مزمن

يا مكرر باشد .زنان حامله ممكن است به علت نياز بيش از حد جنين در حال رشد دچار اين وضعيت مي تواند بشوند .در نوزادان به علت اختلال عملكرد غددي ،اين وضعيت به وجود

آيد . كودكاني كه با بطري تغذيه مي شوند ، ممكن است در چهارمين يا پنجمين روز زندگي دچار كمبود كلسيم بشوند ،زيرا در شير گاو فسفات زيادي وجود دارد و افزايش فسفات در غذا موجب كاهش جذب كلسيم مي شود .اين وضعيت در كودكاني كه از شير مادر تغذيه مي كنند ،ايجاد نمي شود ،زيرا تعادل مناسبي بين كلسيم و فسفات ، در شير مادر وجود دارد .

برفك دهان

برفك دهان يك عفونت موجود در دهان است كه بوسيله ي يك نوع قارچ ايجاد مي شود .ضايعات سفيد رنگ نقطه نقطه روي زبان ،سطح داخلي لب و گونه ها ديده مي شود .اين ضايعات ،دردناك بوده و موجب اختلال در مكيدن شير مي شود .در نتيجه منجر به تحريك پذيري و بي قراري كودك مي گردد .برفك دهان به علت وضعيت نامناسب بهداشتي دهان و تغذيه بوده و مشكل شيرخواران تغذيه شونده با بطري مي باشد .اين امر ممكن است همچنين به علت مصرف بيش از حد آنتي بيوتيك ها باشد .در صورت ايجاد چنين وضعيتي ،بايستي استريل كردن بطري و ضمايم آن با دقت بيشتري صورت بگيرد .گاهي استفاده از داروي ضد قارچ ضرورت پيدا مي كند كه بايد با تجويز پزشك مصرف شود .برفك دهان معمولاً در شيرخواران تغذيه شونده از مادر ،نادر مي باشد .

سوراخ ادراري كوچك

تقريباً همه ي نوزادان پسر ،در ابتدا سوراخ ادراري ريزي دارند و ممكن است باعث نگراني شود كه چگونه از اين سوراخ ريز ،كودك ادرار مي نمايد . والدين ممكن است حتي

متوجه ناراحتي و گريه ي او به هنگام ادرار كردن

بشوند .اقدام خاصي ضرورت ندارد تا بدون اطلاع پزشك خودتان دست به اقدام كاري بزنيد ،زيرا دستكاري هاي بيجا موجب عفونت و التهاب شده و وضعيت را بدتر مي كنند . سوراخ نوك آلت به تدريج تا 6 ماهگي بزرگ تر و اين وضعيت رفع مي شود .

عدم هوشياري

عدم هوشياري كودك ،ممكن است به علت ضربه ، بيماري ، شوك ، يا به دنبال تشنج باشد .سموم مختلف ، بيماري هاي كليوي ،عفونت هاي ويروسي مغز (انسفاليت )، مننژيت يا گرمازدگي همچنين ممكن است باعث عدم هوشياري بشوند .در صورت عدم هوشياري نبايستي سريعاً به بيمارستان و يا پزشك مراجعه نمود .هيچ ماده خوراكي را نبايستي به كودك داد زيرا ممكن است باعث عوارض ريوي گردد .در صورتي كه نفس قطع شده باشد ، تا رسيدن به مراكز درماني و بيمارستان ،بايستي تنفس مصنوعي به كودك داد .

بيضه هاي نزول كرده (نهان خايگي )

بيضه ها ،درون شكم تكامل پيدا مي كنند و به تدريج به طرف كيسه بيضه مهاجرت مي كنند و در زمان تولد ، اين مهاجرت ، كامل شده است .گاهي اين مهاجرت با تأخير همراه است و به جاي قرار داشتن در كيسه ي بيضه ، در مسير بين شكم و كيسه ي بيضه ، قرار دارند .در بعضي اطفال ممكن است بيضه ها به علت سرما ، ترسيدن يا گريه كردن به طرف بالا رفته و در كيسه ي بيضه لمس نشود .تنها اگر تا سه سالگي ، مهاجرت بيضه ها ، كامل نگرديد ، بايستي عمل جراحي صورت بگيرد .بهتر است كه مثل هميشه با پزشك

مشورت نماييد و صحبت هاي آشنايان و همسايگان را نشنيده بگيرد . همچنين براي كودك ، شرم آور خواهد بود كه جلو او چند نفر در مورد بيضه هايش صحبت كرده و يا مرتباً او

را معاينه نمايند .

ترشح از واژن

ترشح از واژن شكايت كاملاً شايعي مي باشد ،اما به طور كلي در مدت درمان كوتاهي ،رفع مي شود .ترشح ممكن است به علت عدم رعايت بهداشت و يا دستكاري و وارد كردن اشياء به واژن توسط كودك كه موجب التهاب و عفونت مي گردد ،باشد .اين رفتار بسيار شايع مي باشد . نبايستي با كودك ،بشدت رفتار كرد و بايد با آرامش و مهرباني از او درخواست كرد كه اين كار را ديگر انجام ندهد چون موجب بيماري هاي مختلفي خواهد شد .

عفونت با كرم هاي نخي شكل ممكن است همچنين باعث التهاب و ترشح از واژن گردد .كاحساس سوزش فرج و واژن را مي توان با نشاندن كودك براي مدتي در وان يا تشت آب گرم ، همراه با مواد ضد عفوني كننده ، تسكين داد . لباس هاي زير كودك بايستي مرتب تعويض شده و به خوبي شسته شوند .حمام گرفتن كودك به طور مكرر توصيه مي شود . در صورت ادامه ترشح و التهاب ، بايستي به پزشك ، مراجعه نمود .

دارو دادن

دارو دادن به كودك مي تواند يك كار مشكل و در حقيقت بايستي بدون هيچ دعوا و سر و صدا باشد .در صورتي كه رفتارهاي نامناسب براي دادن دارو اتخاذ شود ،كودك از خوردن دارو تنفر پيدا كرده و اين رفتار در آينده نيز

ادامه خواهد داشت .

اگر به دهان كودك ،قاشقي را نزديك كنيد ،آن ها خود بخود دهانشان را باز مي كنند و در اين حال ،سريعاً بايستي دارو را به ايشان داد .

شربت ها ،داروهاي قابل اطميناني بوده و فقط بايستي مواظب باشيد تا اندازه ي قاشق را درست انتخاب كرده باشيد .

بلعيدن قرص براي كودك كوچك تر از 4 تا 5 سال غير ممكن است و در صورتي كه قرص در آب حل نمي شود آن را لاي موادي نظير موز ، كيك و ...گذاشته و با مايع و آب ميوه به كودك بخورانيد .

پانسمان نمودن زخم

شما بايستي وسايل پانسمان زخم مثل باند ،گاز استريل ، پنبه و مواد ضد عفوني كننده را در منزل داشته باشيد .همه زخمها و جراحت ها بايستي با آب تميز و محلول هاي ضد عفوني كننده ،تميز شوند .در صورتي كه زخم عميق تر بوده يا خونريزي وجود داشته باشد بايستي محل را با يك لايه گاز استريل و مقداري پنبه پوشاند .

در صورتي كه خونريزي شديد وجود داشت و يا زخم آلوده و وسيع بود ، بايستي به پزشك يا مراكز درماني مراجعه نمود .

جعبه هاي كمك هاي اوليه

وسايل و داروهاي خاصي را بايستي در خانه به عنوان ابزارهاي كمك هاي اوليه ، درون محفظه يا جعبه مخصوص ،نگهداري كرد تا در موقع لزوم به دنبال آن ها ،به اين طرف و آن طرف ندويد .اين جعبه ها مي توانند در مسافرت هم استفاده شوند .

ليست وسايل مفيد

پنبه _ گاز استريل _ باند به اندازه هاي مختلف _

محلول هاي ضد عفوني كننده _ شربت تب بر _ قطره هاي دل درد _ محلول كالامين _ قطره هاي ضد احتقان بيني _ يك جفت تيغ و قيچي كودك براي بريدن باند يا گاز مفيد مي باشد .مواظب باشيد كه اين جعبه را در محلي دور از دسترس كودك ولي در دسترس خودتان قرار دهيد .موارد ديگر را مي توان با توجه به شرايط محيط و خانواده و با توجه به توصيه هاي پزشك ،مخصوصاً هنگام مسافرت ، به اين جعبه كمك هاي اوليه ، اضافه نماييد .

منبع:كتاب شما و فرزندانتان

نويسنده:دكتر شانتي گاس

مترجم:دكتر امين عطاران زاده

زانودرد و روش هاى مقابله با آن

درد زانو از جمله دردهايى است كه بيمار را وادار مى سازد به پزشك مراجعه كند. با نوع زندگى و فعاليت هاى اجتماعى در جامعه امروزى شمار اين گونه بيمارى ها روبه فزونى گذاشته است. زانودرد علل گوناگونى دارد و درمان هاى متفاوتى را مى طلبد. محافظت از زانو در مقابل بروز برخى از دردها بسيار مشكل است ولى مى توان با رعايت چند اصل مهم احتمال صدمه به زانو ها را به حداقل كاهش داد. براساس تحقيقات پزشكى براى كاهش بيمارى هاى زانو مثل (استئوآرتريت) بايد لاغر شويد زيرا چه در كارهاى روزمره و چه در قدم زدن فشار روى زانوهايتان كاهش مى يابد. كاهش وزن صدمات احتمالى به رباط ها و تاندون ها را كاهش مى دهد. اگر به درد مزمن زانو مبتلا هستيد به شنا و يا ورزش هاى آبى بپردازيد. طبق يك خاصيت فيزيكى وقتى بدن در آب غوطه ور مى شود از وزن بدن كاسته مى شود. در نتيجه وزن بدن به

زانوها فشار وارد نمى كند. اگر به استخر دسترسى نداريد و يا علاقه اى به ورزش هاى آبى نداريد حداقل به ورزش هايى بپردازيد كه باعث كشش بدن و ماهيچه ها شوند. ورزش هايى چون بسكتبال، تنيس و دويدن را محدود كنيد. اگر با اين گونه ورزش ها درد زانوى شما تشديد شد حتماً آن را محدود كنيد. به بدنتان توجه كنيد، اگر احساس كرديد برخى از حركات ورزشى به شما صدمه وارد مى كند نوع ورزشتان را تغيير دهيد. خودتان را با فعاليت زياد خسته نكنيد بلكه در اولين فرصت به استراحت بپردازيد. گوش به زنگ باشيد زيرا بيشتر صدمات زمانى اتفاق مى افتد كه انسان خسته است. از زانوهايتان محافظت به عمل آوريد. پوشيدن زانوبند هنگام ورزش شما را از برخى صدمات مصون نگاه مى دارد. هنگامى كه رانندگى مى كنيد از زانوهايتان در مقابل صدمات ناشى از داشبورد محافظت به عمل آوريد. وقتى درد زانو به صورت مزمن در مى آيد زانو ورم مى كند. برخى از بيمارى ها باعث ورم و التهاب زانوها مى شود. صدمات زانو در ابتدا باعث ورم زانو مى شود كه خود سبب صدمات بيشتر خواهد شد و اين روند همچنان ادامه پيدا مى كند تا به صورت مزمن درمى آيد. با محافظت هاى پزشكى مى توان اين چرخه معيوب را شكست و صدمات آتى بافت هاى زانو را به حداقل رساند. حتى با برخى از مراقبت هاى خانگى مى توان ورم و درد را كاهش داده و از جراحات بيشتر جلوگيرى كرد.

• استراحت دادن _ استراحت در منزل از مهمترين اصول درمان است

• كمپرس كردن _

كمپرس با يخ دو تا سه بار در روز به مدت ?? تا ?? دقيقه مفيد است.

• قراردادن زانو در ارتفاع _ قراردادن زانو در سطحى بلندتر از بدن باعث مى شود نيروى جاذبه مايعات جمع شده در بافت صدمه ديده را كاهش داده در نتيجه ورم نيز كمتر شده و خستگى را از ما دور مى سازد.

• بستن زانوها _ بستن زانوها به دو دليل مفيد است. نخست ورم را كاهش مى دهد سپس مكانيسم زانو را به نظم در مى آورد.

• استفاده از داروها _ اگر شما به زخم معده، بيمارى كليه و بيمارى هاى خونى مبتلا نيستيد داروهاى ضد التهابى در اين مورد به شما كمك هاى فراوانى مى كند.

ترجمه: زهره فخرياسرى

منبع:sharghnewspaper.ir

افت شنوايي در كودكان

به آمارها توجه كنيد :

• از هر 8 نفر يك نفر داراي ژن مغلوب ناشنوايي ميباشد .

• از هر هزار نوزاد ، يك نوزاد با ناشنوايي عميق به دنيا مي آيد .

• از هر هزار كودك ، بيش از دو كودك در اوايل دوران كودكي ناشنوا مي شوند .

• نوزاداني كه به مراقبت هاي شديد پزشكي نياز دارند 20 تا 50 برابر در معرض خطر ابتلا به ناشنوايي مي باشند .

• تقريباً 100 % كودكان ، كم شنوايي ناشي از عفونت گوش را از بدو تولد تا 11سالگي تجربه مي كنند .

• 15% از كودكان مدرسه رو چون در محدوده طبيعي نمي شوند از غربالگري شنوايي رد مي شوند .

* تشخيص به موقع :

• در كشورهاي پيشرفته جهان سعي بر اين است كه سن تشخيص كم شنوايي به زير

6 ماه برسد.

• تشخيص دير هنگام افت شنوايي باعث بيهوده تلف شدن دوره بحران زبان آموزي كودك مي شود.

• سپري شدن دوره بحراني رشد گفتار و زبان بدون شنوايي كامل يعني ايجاد معلوليتهاي شديد براي كودك . طبق آمار گرفته شده در تهران هم اكنون 1/8 سال در تشخيص افت شنوايي تأخير داريم .

• تشخيص به موقع باعث توانبخشي به موقع و هر دوي اينها باعث بازگشتن كودك دچار افت شنوايي به جامعه عادي مي شود .

• افتهاي بسيار اندك حتي در حد SLIGHT مي تواند اختلال پردازش شنوايي مركزي ايجاد كند .

• اختلال پردازش شنوايي مركزي باعث افت تحصيلي در مدرسه ، كمبود تمركز و توجه و اختلالات ارتباطي مي شود .

* تستهاي ارزيابي شنوايي :

نكات مهم :

• همه كودكان در هر سني حتي نوزادان تازه بدنيا آمده مي توانند مورد ارزيابي دقيق شنوايي قرار گيرند .

• ارزيابي هاي شنوايي در كودكان در معرض خطر بايد به صورت دوره اي انجام شود .

• هر گونه تأخير در رشد طبيعي گفتار و زبان كودك بايد مورد توجه واقع شده و براي ارزيابي هاي شنوايي ارجاع داده شود .

• آزمونهاي مورد استفاده بر حسب سن كودك متفاوت است .

• در بدو تولد بهترين آزمونهاي الكتروفيزيولوژيك OTOACOUSTIC EMMISSION و AUDITORY BRAINSTEM RESPONSE هستند كه OAE با حساسيت 100% و ABR با ويژگي 100% بهترين آزمونها هستند كه در صورت تركيب با هم دقيق ترين ارزيابي شنوايي محسوب مي شوند .

• رفتارهاي شنوايي نوزادان از بدو تولد تا دو سال در جدول پيوست آمده است

.

• از سن5 ماهگي تا 2 سالگي با توجه به رفتارهاي شنوايي نوزاد ، شنوايي سنجي رفتاري نيز ارزيابيهاي الكتروفيزيولوژيك را تكميل ميكند .

• از سن 2 سالگي نيز آزمونهاي رفتاري بر ارزيابيهاي الكتروفيزيولوژيك مقدم هستند .

* توانبخشي كودكان داراي افت شنوايي :

• تشخيص به موقع افت شنوايي اساسي توانبخشي موفق كودك داراي افت شنوايي است .

• اولين قدم توانبخشي يك كودك با افت شنوايي دريافت سمعك مناسب و تنظيم صحيح آن توسط متخصص شنوايي است كه در هر سني و با هر ميزان افت شنوايي حتي افت عميق قابل تجويز است .

• تربيت شنوايي يكي از اركان توانبخشي كودكان است كه به معني توانايي حداكثر استفاده از باقيمانده شنوايي مي باشد .

• زبان آموزي بايد هر چه زودتر شروع شود .

• كودكان داراي افت شنوايي به آموزشهاي گفتار درماني نيازمند هستند .

• در توانبخشي شنوايي كودكان كم شنوا ، مشاوره و راهنمايي والدين از اهميت بسزايي برخوردار است .

مراكزي كه مي توان كودكان مشكوك به افت شنوايي را براي ارزيابي دقيق شنوايي ارجاع داد عبارتند از:

دانشكده هاي علوم توانبخشي وابسته به دانشگاههاي علوم پزشكي مراكز كشور

مخملك

مخملك بيماريي است عفوني و مسري كه در دوره كودكي ( بين ? تا هفت سالگي ) يعني سنين كودكستاني فراوانتر ديده مي شود . در فصول سرما فراوانتر و شديدتر ظاهر مي شود . ميكرب اين بيماري استرپتو كك بتا هموليتيك A مي باشد .

* راه سرايت :

سرايت مخملك اغلب بوسيله تماس با بيماران حاصل مي گردد و كمتر ديده مي شود كه

كسي بطور غيرمستقيم يعني از راه خوردن شير و مواد غذائي آلوده يا تماس با اشياء آلوده به اين مرض دچار شود . ميكروب مخملك در ترشحات حلق و بيني وجود دارد در اثر تماس افراد سالم با بيماران قطرات بزاق و خلط در اثر حرف زدن ، سرفه و عطسه پخش و باعث آلودگي مي شود . ناخوشي مخملك يكروز قبل از شروع و در تمام دوران استقرار مسري است حتي بعضي اوقات افراد نجات يافته از مخلمك در عين سلامتي ناقل ميكرب هستند .

* نشانه هاي مخملك :

دوران پنهاني مخملك سه تا پنج روز است ولي در مخملك هاي شديد اين دوره كوتاهتر بوده وبه يك روز مي رسد .

• شروع ناخوشي بطور ناگهاني و همراه با لرز و تب ، گلودرد و استفراغ مي باشد در ابتداي ناخوشي امكان لرزهاي پي در پي بسيار است . از بدو شروع بيماري تب شديد بوده و به ?? درجه سانتيگراد و بالاتر مي رسد ضمناً نبض سريع و پوست خشك و سوزان مي باشد . گلودرد يكي از نشانه هاي مهم مخملك است يك تا دو روز بعد از شروع بيماري گلوكاملاً قرمز و دردناك است و بلع دشوار مي شود . روي زبان باردار بوده نوك و اطراف و زير آن قرمز است .

• مرحله راش پوستي : يك تا دو روز بعد از آغاز بيماي راش پوستي از انتهاي اندامها ظاهر شده و در تمام بدن پخش مي شوند . دانه هاي مخملكي معمولاً تمام پوست را فرا گرفته و آنرا به صورت قرمز تندي ( شرابي رنگ )

در مي آورد قرمزي با فشار دست از بين مي رود و دوباره برمي گردد .

• دوران پوسته ريزي : پوسته ريزي مخملك از هشتمين روز بيماري تا ? هفته ادامه دارد . هر چه راش هاي مخملك شديدتر باشد پوسته ريزي واضح تر مي باشد پوسته ريزي در دست و پا به شكل فلسي و قطعات درشت و گاهي به شكل دستكش است و در قسمت صورت و بدن ريز و آردي شكل است . در جريان مخملك ممكن است موي سر و بدن هم بريزد و مدتي بعد مجدداً برويد .

* پيشگيري :

بيماران مخملكي بايد در اطاق مجزائي بستري شوند و تا مدتي كه كشت گلوي آنها منفي نشده است از ورود به آموزشگاه ممنوع باشند ، اشياء و لوازم آلوده بيمار را بايد ضدعفوني نمايند .

تجويز بعضي داروها به اطرافيان بيمار از انتشار بيماري جلوگيري مي كند ، مراقبت حاملين سالم ميكرب براي از بين بردن انتشار بيماري مفيد است .

• كشت ترشحات گلوي بيماران و جستجوي ميكرب بيماري و درمان سريع آن .

• ممكن است عفونت استرپتوكوكي بدون بروزگلگونه ها ( راش ) باشد ( عامل بيماري اغلب در گلو و بيني جاي گير مي شود ) .

• پاستوريزه كردن و بخصوص جوشاندن شير قبل از مصرف آن .

• جلوگيري از تهيه و توزيع مواد غذائي توسط بيماران مخملكي يا افرادي كه به گلودرد مخملكي دچار هستند .

• ممانعت از فروش شير گاوهائي كه دمل پستان دارند .

• پيش گيري از مخملك به وسيله مواد شيميائي مانند پني سيلين نيز ميسر

است . تكرار عفونتهاي استرپتوكوكي ممكن است سبب روماتيسم مفصلي حاد و كره و عوارض قلبي گردد بنابراين جلوگيري دقيق آن بسيار مفيد خواهد بود . اين پيش گيري اهميت خاصي دارد و از تعداد مبتلايان به روماتيسم مي كاهد . در خانواده هاي حساس به رماتيسم بهتر است كليه افراد خانواده تحت كنترل دقيق ، درمان و پيش گيري لازم قرار بگيرند :

?- براي پيش گيري كامل مخملك بايد از انتشار استرپتوكوس و استقرار آن در گلوي افراد جلوگيري كرد .

?- معاينه دقيق گلوي مبتلايان به گلودرد از نظر انتشار بيماري بسيار مفيد است . مجزا كردن و مراقبت بيماران بعد از پيدايش نشانه هاي بيماري ، ولي ?? ساعت بعد از بكار بردن پني سيلين سرايت گلودرد مخملكي و يا خود مخملك ناچيز مي گردد . براي درمان بايد به پزشك مراجعه شود .

? - ضدعفوني كردن گلو و وسايل بكار رفته بيماران در جلوگيري از سرايت مخملك ثمربخش ميباشد .

?- نظافت كامل و آفتاب دادن اطاق ، وسايل و لوازم بيماران .

?- درمان اختصاصي بيماري به وسيله پني سيلين كه بسرعت مي تواند آلودگي را از بين ببرد .

? - مخملك قرنطينه و اقدامات بين المللي ندارد .

غير از سرخك و سرخجه و مخملك بيماريهاي ديگري وجود دارد كه با ضايعات پوستي همراه مي باشند مانند بيماري چهارم ، پنجم و ششم اين سه بيماري شباهت زيادي از نظر راشهاي پوستي به سرخك و سرخجه دارند ولي علائم ديگري وجود دارد كه باعث تفكيك آنها از هم مي شود . چون شناسائي اين امراض از

نظر عموم مهم نمي باشد اوصاف باليني آنها را در اينجا ذكر نمي كنيم

حساسيت چيست؟؛چگونه درمانش كنيم

برخي افراد وقتي غذا يا ميوه اي را مي خورند ، مبتلا به كهير – اگزما – ورم پوست – تنگي نفس – زكام يونجه وغيره مي شوند . اين حالت را حساسيت مي نامند . بعضي ها به پر مرغ يا پر قو حساسيت دارند و اگر روي تشك پر بخوابند ، گرفتار اين عارضه شوند .

عده اي نسبت به مرغ – كبوتر – چلچله – سگ و گربه حساسيت دارند و اگر با آنها برخورد و تماس پيدا كنند ، گرفتار مي شوند . علت اصلي حساسيت هنوز بدرستي كشف نشده بعضي آن را ارثي دانسته و عده اي آن را نتيجه كار يكي از هرمون هاي بدن مي دانند عده اي مي گويند ميكروبها و قارچ ها و ويروس هاي موجود در غذاها وارد بدن گرديده موجب ترشح هيستامين بدن شده توليد حساسيت مي كند . در هر حال حساسيت يك نوع بيماري است كه در بين عده اي از مردم شايع است حساسيت به داروها نيز زياد است . برخي املاح گنه گنه را نمي توانند تحمل كنند و برخي نسبت به آسپرين حساس مي باشند . اين بيماري نيز مانند ساير امراض ، نتيجه ضعف مزاج و سوء تغذيه مي باشد و كساني كه خوب غذا مي خورند و غذايشان از ويتامين هاي كافي برخوردار است ، به اين بيماري دچار نمي شوند . عده اي از پزشكان بيماري حساسيت را لا علاج دانسته توصيه مي كنند اشخاصي كه به غذا يا دارويي حساس هستند

مادام العمر از آن استفاده نكنند و فقط عوارض ناشي از آن را مداوا نمايند . عده اي اين بيماري را عرضي دانسته و معتقدند كه حساسيت به يك غذا يا دارو يا ميوه ممكن است پس از چندي از بين برود ، مشروط بر اينكه آن غذا يا دارو يا ميوه را خيلي كم و به تدريج بخورند . آنچه مسلم است ويتامين ث در معالجه اين بيماري نتيجه خوبي داشته است . لذا چنانچه مبتلا به حساسيت هستيد ،تا حد امكان از گوجه فرنگي – فلفل سبز – انواع مركبات و از جميع ميوه ها و گياهان و سبزي ها و غذاهاي داراي ويتامين آ نيز استفاده نماييد

سرماخوردگي چيست ؟

سرماخوردگي معمولي شايعترين بيماري است كه در طب عمومي به آن پرداخته مي شود. علي رغم تحقيقات طولاني مدت جهت درمان آن تنها درمانهاي تسكين دهنده نشانه ها،به تثبيت طور كلي شيوع سرماخوردگي به شكل سه موج مشاهده مي شود،درپاييزبلافاصله بعداز باز شدن مدارس،دروسط زمستان ودر بهار. سلامتي مجاري تنفسي وابسته به دريافت هواي فاقد ميكروب و آلودگي است. بيش از دويست نوع ويروس شناخته شده است كه به دستگاه تنفسي فوقاني اثر گذاشته و باعث سرماخوردگي مي شوند. در اغلب موارد سرماخوردگي ها خفيف بوده و به طور معمول براي حدود يك هفته باقي مي مانند.

چرا سرما مي خوريم ؟

برخلاف باور بسياري از مردم ، هواي سرد تاثيري بر سرماخوردگي ندارد يا اگر هم دارد بسيار اندك است . حقيقت آن است كه در طول فصلهاي سرد ، مردم اغلب اوقات خود را در محيطهاي سرپوشيده و بسته مي گذرانند ، در نتيجه شانس و فرصت پخش

شدن ويروس به طريق تماس نزديك از فردي به فرد ديگر افزايش مي يابد .

بطور كلي ويروس سرماخوردگي از دو طريق انتقال مي يابد ، اول از طريق تنفس و استنشاق ترشحات عفوني ، عطسه و سرفه پخش شده در هوا و دوم از طريق لمس اشياء آلوده به ويروس (مانند كتاب، دستگيره در و دست دادن با افراد بيمار ) و لمس متقابل صورت .

هواي سرد رطوبت را كاهش مي دهد ، از اين رو باعث خشك شدن مجراي بيني مي شود و بدين وسيله شرايط براي واگير كردن ويروس آماده مي شود . ترشحات معمول و طبيعي بيني و گلو يكي از اولين خطوط دفاعي بدن در مقابل ويروس هاي سرماخوردگي هستند ، به علاوه بسياري از ويروسهاي سرماخوردگي با كاهش رطوبت ، دوام بيشتري پيدا مي كنند .

علائم سرماخوردگي :

نشانه ها وعلائم سرماخوردگي شامل ترشح انساد بيني، گلودرد،عطسه،حالت ناخوشي،تب،لرزواغلب سردردودردهاي عضلاني هستند.در اثر پيشرفت سرماخوردگي سرفه هم دربيمار بوجود مي آيد.علائم سرماخوردگي از5روز تا6هفته ادامه دارند.گر اين حالت با تب شديد ياعلائم عمومي شديدهمراه باشدديگرسرماخوردگي نيست.احتمالا" نوعي عفونت حاددستگاه تنفس فوقاني دركاراست.

تشخيص سرماخوردگي از آنفولانزا و آلرژي :

سرماخورگي و آنفلوآنزا هر دو نشانه هاي مشتركي دارند اما معمولا مي توان آنها را از هم تميز داد . به طور كلي نشانه هاي سرماخوردگي مرحله به مرحله و طي چند روز بعد از شروع عفونت بروز پيدا مي كند . سرماخوردگي معمولا با گلو درد همراه با عطسه و آبريزش بيني يا گرفتگي بيني شروع مي شود . تب يك علامت معمولي براي يك سرماخوردگي ساده نمي باشد و زماني كه

تب وجود دارد ، معمولا بيانگر وجود عفونت باكتريائي مي باشد . همچنين معمولا سردرد شديد و دردهاي شديد عضلاني رابطه مستقيمي با بيماري سرماخوردگي ندارند و علائم خستگي و ضعف نيز خفيف مي باشد . نشانه هاي آنفلوآنزا از قبيل سردرد ، سرفه هاي خشك ، لرز و درد عمومي در تمام بدن معمولا به طور ناگهاني ظاهر مي شود . همچنين تب بالا ( ??/? -?? درجه سانتيگراد ) در مدت سه تا چهار روز ، يكي از مهمترين نشانه هاي آنفلوآنزا است. گرفتن بيني ، عطسه ، گلودرد از نشانه هاي بارز آنفلوآنزا نمي باشد . اين علائم اگر وجود داشته باشد معمولا در مراحل آخر بيماري بروز مي نمايد . تميز دادن بين سرماخوردگي و آلرژي داراي اهميت بسياري است . نشانه هاي سرماخوردگي و آلرژي مي تواند مشابه باشد . اما يك سري از نشانه ها و علامتهاي بخصوصي وجود دارد كه مي توان آن دو را از هم متمايز كرد . در حقيقت هم آلرژي و هم سرماخوردگي داراي نشانه هايي از قبيل گرفتگي بيني ، عطسه ، آبريزش چشم و گاهي سردرد مي باشد . اما علائم سرماخوردگي يكي يكي ظاهر مي شوند . ابتدا عطسه ، آبريزش بيني ، آبريزش چشم و به دنبال آن گرفتگي بيني اما در آلرژي تمام علائم با هم و در يك زمان ظاهر مي شوند .

عطسه هاي پياپي و پشت سر هم معمولا نشانه وجود آلرژي است ، در صورتي كه تك عطسه معمولا نشانه سرماخوردگي است . به علاوه در سرماخوردگي ترشحات بيني زرد رنگ است ، در صورتي

كه در آلرژي ترشحات بيني بي رنگ و رقيق مي باشد . يكي ديگر از تفاوتهاي آلرژي و سرماخوردگي اين است كه طول مدت وجود علائم سرماخوردگي مي تواند ? تا ?? روز ادامه داشته باشد ، در حالي كه نشانه هاي آلرژي در مدت بسيار كوتاهتري پايان مي يابد . تا كنون بيش از ??? نوع مختلف از ويروس سرماخوردگي شناخته شده است . ويروس pare ، influenza- corona و Rhino جزء رايج ترين ويروسها مي باشد . قسمت بالايي بيني به علت داشتن دماي مناسب ??/? درجه سانتيگراد ، يكي از مناسبت ترين مكانها براي رشد ويروسهاست . برخي از انواع ويروسهاي آنفلوآنزا و سرماخوردگي قابليت جهش و تغيير نوع به ويروس ديگر را دارند . اين امر دانشمندان را براي پيدا كردن واكسنهاي موثر به دردسر انداخته است .

كدام يك از ما بيشتر دوست داريم سرما را بخوريم ؟

به طور كلي زنان بيشتر از مردان دچار سرماخوردگي مي شوند . اما بسياري از مردم بر اين باورند كه اين امر به دليل ضعف جسماني و يا ضعف سيستم دفاعي بدن زنان مي باشد . اما دليل اصلي آن اين است كه زنان در ارتباط بيشتري با بچه ها هستند و همچنين بچه ها بيشترين آمار سرماخوردگي را دارند . اصولا اين امر به دليل ضعف ساختار سيستم دفاعي بچه ها يا مقاومت كم آنها در مقابل عفونتها و همچنين به دليل تماس زياد با بچه هاي ديگر مدرسه و مكانهاي ديگر مي باشد .

متأسفانه اغلب ميكروب ها و ويروس هاي مربوط به سرماخوردگي ، از طريق هوا و تنفس قابل

سرايت بوده، به همين دليل در اجتماعات از جمله آمادگي، كودكستان، دبستان، منازل و محل كار شيوع اين بيماري بيشتر است

غذاهاي ويژه ي سرماخورده ها :

بسياري از مردم بر اين باورند كه مصرف زياد ويتامين ث، باعث جلوگيري از سرماخوردگي مي شود و يا نشانه هاي سرماخوردگي را كاهش مي دهد اما هنوز دليل قانع كنندهً علمي براي اين موضوع پيدا نشده است. البته در اين مطلب شكي نيست كه ويتامين ث يك ويتامين اساسي است و باعث افزايش سلامتي مي شود و امكان دارد كه باعث كاهش دورهً سرماخوردگي نيز بشود اما در درمان و جلوگيري از سرماخوردگي تأثير بسزائي ندارد. در حقيقت مصرف زياد ويتامين ث براي مدت زمان طولاني مي تواند مضر باشد و مي تواند باعث اسهال و كاهش آب بدن در بزرگسالان و بچه ها شود و باعث نتايج گمراه كننده و اشتباه در آزمايشات خون و ادرار گردد. مدارك علمي وجود دارد كه قرصهاي مكيدني روي(zinc) مي تواند دورهً سرماخوردگي را كاهش دهد. تحقيقات پزشكي نشان داده است كه اگر قرصهاي مكيدني در طول ?? ساعت اول بروز علائم سرماخوردگي مصرف شود، مي تواند دورهً سرماخوردگي را بطور قابل توجهي كاهش دهد. محققان بر اين باورند كه "روي"از ارتباط ويروسهاي سرماخوردگي و سلولهاي بدن جلوگيري مي كند ولي از ايجاد سرماخوردگي و يا آنفلوآنزا جلوگيري نخواهد كرد و اگر اين قرصها براي مدت طولاني استفاده شوند،مي تواند سيستم دفاعي بدن را ضعيف نمايد و باعث افزايش كلسترول خون شود.

از آنجايي كه مراقبت و درمان پزشكي خاصي براي سرماخوردگي و آنفلوآنزا وجود ندارد، بهترين راه درمان استراحت و نوشيدن

مايعات به مقدارزياد است. بسياري از مردم سلامت خود را از آنفلوآنزا در طول چند روز به دست مي آورند در صورتيكه سرماخوردگي ممكن است به مدت يك يا دو هفته بطول انجامد.

اگر نشانه هاي بيماري بدتر شوند و يا براي مدت طولاني ادامه يابد و يا علائمي مانند تنگي نفس، درد در قفسهً سينه، تب، استفراغ، احساس درد زياد در هنگام بلعيدن، سرفه مداوم، گرفتگي بيني و سردرد ظاهر شوند ، مراجعه به پزشك ،تصميم خوب و به جايي خواهد بود.

فلفل قرمز و فلفل سبز اگر احساس مي كنيد سرتان سنگين شده و حالت سرماخوردگي داريد، قرص خوردن را كنار بگذاريد و به جاي آن يك فلفل برداريد. تند بودن فلفل به دليل وجود يك نوع ماده شيميايي به نام "كپساسين" مي باشد كه خاصيت خلط آور، و آرام بخش دارد. تا به حال توجه كرده ايد زمانيكه آنرا مصرف مي كنيد، چگونه آب از بيني چشم ها و دهانتان جاري مي شود؟ همين اتفاق در سر نيز رخ مي دهد. كپساسين باعث مي شود بدن كليه مخاط هايي كه منجر به ايجاد حالت ناخوشي شده است را آزاد كند. به همين دليل پس از مصرف فلفل احساس آرامش خواهيد كرد.

شايد كمي عجيب باشد، اما كپساسين سلول هاي عصبي را براي مدت زماني كوتاه بي حس مي كند. مواد شيميايي كه در آن وجود دارد باعث مي شود كه عملكرد انتقال دهنده هاي عصبي كه پيغام وجود درد را به سوي مغز ميبرند، به كندي انجام پذيرد. همچنين اين ماده، ترشح هورمون هاي كلاژن و پروستاگلاندين را كه منجر به ايجاد آرامش، و

كاهش تورم مي شوند را نيز زياد مي كند.

فلفل قرمز هم سرشار از ويتامين C مي باشد. در حقيقت يك عدد فلفل قرمز به اندازه 4 پرتقال حاوي ويتامين C مي باشد. همانطور كه مي دانيد از نظر علمي اثبات شده است كه ويتامين C دوره درمان سرماخوردگي را كوتاه مي كند.

سوپ مرغهميشه نصيحت مادر بزرگ در گوشمان صدا مي كند كه سوپ جوجه در درمان سرماخوردگي معجزه مي كند. البته آنها اين عبارت را بدون هيچ گونه تحقيق آزمايشگاهي و تنها از روي تجربه بيان مي كنند. پزشكان دانشگاه نبراسكا به طور عملي ثابت كرده اند كه سوپ مرغ به راحتي توانايي درمان سرماخوردگي را دارد.

البته آنها هم در سوپ خود از دستور غذايي قديمي مادر بزرگ استفاده كرده اند: پياز، سيب زميني، هويج، شلغم، كرفس، و جعفري. پس از آزمايش هاي متفاوتي كه در لابراتورهاي مجهز انجام شد، محققان به اين نتيجه رسيده اند كه يك ماده در اين سوپ معجزه مي كند: عصاره مرغ. انواع مختلف سوپ هاي جوجه، ترشح مخاط ها را كمتر كرده و به شما كمك مي كنند كه در حين بيماري راحت تر تنفس كنيد.

پژوهشگران 13 نوع مختلف از سوپ هاي جوجه را مورد آزمايش قرار دادند و در همه آزمايش ها به اين نتيجه رسيدند كه كليه سوپ ها توانايي توقف توليد مخاط و خلط را دارند. انواع مخلوط به سبزي آن نيز از درصد شفابخشي بالاتري برخوردار مي باشند.

خوب اگر مادربزرگتان كنارتان نيست تا يك سوپ خانوادگي برايتان درست كند، ميتوانيد از انواع آماده آن استفاده كنيد. يك سوپ گرم مطمئنا روند

بهبود شما را تسريع مي بخشد.

آب پرتقاليادتان مي آيد زمان بچگي هنگاميكه سرما مي خورديد، چگونه مادرتان آب پرتقال را به زور درون حلقتان مي ريخت؟ مانند همه كارهايي كه ديگري كه انجام مي داد به خوبي مي دانست كه دارد چه كار مي كند. آب پرتقال يكي از بهترين درمان هاي شناخته شده براي سرماخوردگي است. اين ميوه سرشار از ويتامين C است و همانطور كه پيشتر نيز به آن اشاره شد، طول درمان را كاهش مي دهد.

در دهه 70 دكتر ترنس اندرسون و همكارانش در دانشگاه تورنتو نتيجه مطالعات خود را در مورد دوز روزانه مصرف ويتامين C منتشر كردند. دوز مصرف روزانه اين ويتامين 90 گرم مي باشد و ثابت شده كه مصرف روزانه اين مقدار ويتامين C مي تواند دوره بيماري را حتي تا يك روز نيز منحصر كند.

در همان زمان عده ديگري از دانشمندان و پزشكان كه شيمي دان افسانه اي "لينوس پالينگ" نيز در ميان آنها بود، اين بيانيه را منتشر كردند كه مصرف 4 برابر بيش از دوز تعيين شده، شگفتي به بار مي آورد. اما در تحقيقات اخير اين مسئله كاملاً رد شده و محققان معتقدند كه استفاده بيش از اندازه از آن هيچ فايده اي را در بر نخواهد داشت.

حال يك ليوان آب پرتقال حاوي چه مقدار ويتامين C است؟ بسته به نوع و مارك پرتقال ها مي توان گفت در حدود 120 گرم. اين مقدار از ميزان معين شده براي دوز روزانه بالاتر است. دفعه آينده كه مريضي به سراغتان آمد آب پرتقال را فراموش نكنيد. همچنين به خاطر داشته باشيد

كه هر چه آب پرتقال تازه تر باشد، تاثير آن نيز بالاتر مي رود. پس سراغ آب پرتقال هاي تازه گرفته شده برويد.

چاي زنجبيلدر چين اگر شما را در حال عطسه كردن ببينند، مطمئن باشيد كه چيزي جز چاي زنجبيل به شما معرفي نمي كنند. گياه شناسان باستان اين دارو را از مدت ها قبل براي بيماري هاي مختلف تجويز مي كردند. آنها معتقد بودند كه چاي زنجبيل براي سرماخوردگي، سر درد، حالت تهوع، و حتي بهبود گردش خون نيز موثر است.

شواهدي وجود دارد كه اثبات مي كند مصرف زنجبيل چه در چاي و چه به صورت تنها خاصيت آرامبخش (مسكن) دارد. تحقيقات ديگر نيز نشان مي دهند كه زنجبيل توانايي مقابله با برخي ويروس هاي خاص را داراست. بنابراين يك فنجان چاي زنجبيل و يا مقداري زنجبيل خرد شده تازه كه در آب گرم حل شده باشد، مي تواند علائم بيماري را كاهش داده و به شما كمك كند تا هر چه سريعتر سلامت خود را بدست آوريد.

سيرمصريان باستان آنقدر به سير علاقه داشتند كه در معاملات پاياپاي خود از آن به عنوان نوعي پول استفاده مي كردند. شايد امروزه از آن نتوانيد در زمينه هاي مشابه استفاده كنيد، اما يك بشقاب غذاي مملو از سير، به راحتي مي تواند سرماخوردگي را از وجود شما بيرون بكشد. سير داراي مقادير زيادي "اليسين" مي باشد. اين ماده نوعي خاصيت شيمايي دارد و باعث مي شود تا تمام باكتري ها از بين بروند و از اين گذشته محيط را براي زنده ماندن هر ويروسي دشوار مي سازد.

در پژوهش هايي كه در سال 2001

در انگلستان انجام شد، پژوهشگران به اين نتيجه رسيدند كه درصد احتمال ابتلا به سرماخودردگي در افرادي كه از مكمل هاي غذايي اليسين استفاده مي كنند، در مقايسه با ديگران، به نصف كاهش پيدا مي كند. خوردن سير و يا غذاهاي سير دار تاثير مشابهي دارد.

سير در درمان آنفلونزا نيز نقش فعالي را بازي مي كند. موادي نظير: اجيون، دريويتيو و اسيلين هر گونه باكتري را از بين مي برند و نيز مانع رشد و تكثير بسياري از ويروس ها مي شوند.

چگونه مي توان فهميد كه به اندازه كافي سير مصرف نموده ايم؟ سعي كنيد روزانه يك سير به طور خام و يا پخته شده در غذاها ميل كنيد. البته بايد توجه داشته باشيد كه طبخ، برخي از خواص سير را از بين مي برد، به همين دليل اين بار كه خواستيد در سس ماكاروني خود از سير استفاده كنيد به جاي يكي از چند تا استفاده كنيد تا از تمام خواص آن بهرمند شويد.

مبارزه با غذااجازه ندهيد كه تاثير شربت و يا قرص هاي گوناگون شما را وسوسه كند. اين بار كه احساس بيماري كرديد، به يخچال خانه مراجعه كنيد و از مواد طبيعي كمك بگيريد. مادر طبيعت داروهاي خوراكي زيادي را براي درمان شما در اختيارتان قرار مي دهد كه به اندازه داروي هاي سخت بشر - و در برخي مواقع خيلي بيشتر از آنها - برايتان مفيد هستند.

چه كنيم تا كم تر سرما بخوريم ؟

از آنجايي كه درمان خاصي براي سرماخوردگي و آنفلوآنزا وجود ندارد ،پيشگيري بهترين سلاح براي اين عوامل ويروسي است.شستن دستها و لمس نكردن صورت ،راههاي ساده

اما مؤثر براي جلوگيري هستند. يكي از عادتهاي اشتباهي كه مردم دارند اين است كه در هنگام سرماخوردگي يا آنفلوآنزا دردستمالي كه براي عطسه يا سرفه استفاده كرده اند در جيب يا دست خود نگه مي دارند ومجددا آنرا مورد استفاده قرار مي دهند. اين يك راه بسيار ساده اي است كه عوامل بيماري دوباره به بدن انتقال يابند و بتوانند باغث تشديد بيماري شوند. بيمارن مي بايد دستمال مورد استفاده را فورا پس ار يك بار مصرف دور بياندازند . يك اشتباه معمول ديگر آن است كه با فشار بيني خود را در يك دستمال تميز مي كنند . فشار هوا باعث مي شود كه مقداري از ترشحات بيني كه حاوي ويروس ها و ميكروب ها هستند را به سينوسهاي زير چشم انتقال دهند و باعث عفونت سينوسي مي شوند.

?- رعايت بهداشت از جمله شستن دست ها، به ويژه قبل از هر وعده غذايي و بعد از توالت. همچنين موقع سرفه يا عطسه حتماً بايد جلوي دهان خود را با دستمال كاغذي بگيريد و سپس آن را دور بيندازيد.

?- مصرف مايعات بيشتر از حالت عادي.

?- شستن بيني با آب نمك ( با غلظت ? گرم در يك ليتر ) يا محلول نرمال سالين ( كه به طور آماده در داروخانه ها موجود است ) چندين بار در شبانه روز جهت باز شدن مجراي بيني و خروج ترشحات بيني.

?- استراحت و خواب كافي، كه يكي از مهم ترين عوامل بهبودي سرماخوردگي است ، چون مقاومت بدن با استراحت و خواب كافي افزايش مي يابد.

?- چون اكثر افراد به خصوص كودكان در

هنگام سرماخوردگي تا حدي اشتهاي خود را از دست مي دهند ، لذا استفاده از غذاهاي سبك مانند شير، سوپ، آش و... توصيه مي شود.

?- در صورت داشتن تب هنگام سرماخوردگي ( به خصوص تب بالا ) ، حتماً به پزشك مراجعه كنيد تا با تجويز آنتي بيوتيك هاي خوراكي يا تزريقي و ساير داروها از بروز مشكلات بعدي پيشگيري شود.

?- در صورتي كه سرماخوردگي چندان جدي نباشد، با رعايت نكات مذكور در دو سه روز اوليه بهبود مي يابيد، ولي اگر با گذشت زمان سرماخوردگي تشديد شود، به ويژه اگر همراه با تب باشد، بايد به طور حتم به پزشك مراجعه كنيد تا در اولين فرصت درمان دارويي شروع شود.

?- ظروف غذاخوري و لوازم بهداشتي شخص در طول دوره سرماخوردگي بايد مجزا باشد.

?- در صورت تجويز آنتي بيوتيك خوراكي يا تزريقي، حتماً دوره آن را كامل كنيد ، چون در غير اين صورت ممكن است مشكلات بعدي ايجاد شود. متأسفانه در بسياري از موارد مصرف داروها ، به ويژه آنتي بيوتيك ها طبق دستور دقيق و كامل پزشك صورت نمي گيرد؛ به طور مثال پزشك تشخيص مي دهد كه كودكي براي مدت ?? روز بايد از يك نوع آنتي بيوتيك خاص مصرف كند، ولي ممكن است طي ?-? روز اول پس از مصرف دارو، كودك ظاهراً سلامتي خود را باز يابد و آثار بيماري از نظر ظاهري در او ديده نشود و يا تب او قطع شود. در اين حالت، پدر يا مادر به خيال اينكه كودك بهبود يافته است، به طور خودسرانه دارو را قطع مي كنند و فكر

مي كنند كه ادامه مصرف دارو لازم نيست، در حالي كه براي از بين بردن كامل ميكروب و يا ويروس در بدن، زمان تشخيص داده شده توسط پزشك و دوره درمان را بايد كامل كرد. در صورتي كه دوره درمان با دارو ناقص رها شود، پس از مدت كوتاهي ميكروب ها و ويروس هاي باقي مانده در بدن فعال شده و كودك مجدداً بيمار مي شود. اين مسئله گاهي چند مرتبه تكرار مي شود كه در اين صورت با مقاوم شدن ميكروب ها در مقابل داروها ، ديگر داروهاي تجويزي در بدن اثر نخواهند كرد و بيماري بهبود نخواهد يافت.

??- استفاده از دستگاه بخور ساده و يا همراه با بُخورهاي دارويي ( INHALERS )، براي مرطوب شدن هوا و تنفس بهتر شخص سرماخورده مفيد است. استفاده از INHALER ، باعث ضدعفوني كردن محيط ، رفع گرفتگي بيني و كاهش ميكروب ها و ويروس ها در محيط مي شود .

انواع تب

تب هاي خلطي

تبهاي يك روزه

تب هاي خلطي و علامات آن

تب هاي صفرايي (Feverous Bilious)

تبهاي بلغمي

تبهاي سودايي و...

مقاله اي جالب در مورد انواع تب

تب بالا رفتن درجه ي حرارت بدن از حالت نرمال 98.6 درجه ي فارنهايت است. تب بخشي از مكانيسم دفاعي بدن است. زماني كه بدنمان با مرضي در حال مقابله است، درجه حرارت بدنمان بالا مي رود. اما چرا؟ تب يكي از علائم بيماري است،

تب هاي خلطي

اين تبها يا در اثر اندازه غير طبيعي اخلاط است (يعني يك خلط يا كمتر از حد معمول است يا بيشتر) يا از چگونگي آن حالت اول كه معلوم است و حالت دوم كه خرابي

چگونگي آن اخلاط اضافات از جوهر غذا جدا نميشود و .....

بيماري تبهاي يك روزه

ممكن است از امتلا باشد كه در اين مورد بعد از استفراق بيمار تب ميكند گاهي ممكن است از حرارت كبدباشد كه بايد با داروهاي سرد مداوا شود ...

تب هاي خلطي و علامات آن

در تب نسوختن (تب بدون عفونت و خلطها) علامت غلبه خون ديده ميشود و درمانش گرفتن خون است تا حدي كه بيمار بيحال ...

تب هاي صفرايي (Feverous Bilious)

غلبه صفرا در بدن و يا خرابي مزاج صفرا كه براي درمان بايد علت را از بين برد و در حين اين كار بايد با داروها ، غذاها و كارهاي تب بر تب را از بين برد

تبهاي بلغمي

علت بيماري : علامت اين نوع تبها همان علامات عمومي چيرگي بلغم است

تبهاي سودايي

چيرگي سوداي طبيعي بدن و گاه سودايي كه از سوختن ساير خلطها در بدن حاصل ميشود پيدا ميشود و اغلب درمان به طول مي انجامد

مقاله -> تب مالت

مقاله در مورد تب مالت brucellosis و اطلاعات اوليه آن

مقاله :: تب خال و درمان آن

اگر چه تب خال اغلب در گوشه و كنار لبها در محل جدايي بافت پوست صورت ولبها به وجود مي آيد، اما تب خال تناسلي نيز در بعضي افراد شايع است.

مقاله :: نكات كليدي در باره بيماري تب مالت

خلاصه : در اين قسمت با نوع اين بيماري، علايم، راههاي پيشگيري و ...در رابطه با آن آشنا خواهيد شد

خواص تب بر جينسينگ (جين سنگ)

در عده اي از مدارك علمي نيز اين گونه كه اصولاً بومي آمريكاي شمالي مي باشد و سابقاً از

آنجا به چين برده و كاشته مي شده نام برده مي شود كه در حال حاضر تقريباً در بازار معروفيتي ندارد. اين جينسينگ آمريكايي هم يك تونيك مي باشد كه در چين براي تب و خستگي ناشي از بيماري هاي مزمن لاغر كننده ، مانند سل بكار ميرود و همچنين در درمان سرفه هاي ناشي از ضعف ريه هم مفيد است

خواص كامل زرد آلو (اين ميوه خاصيت تب بري دارد)

زردآلو از نظر طب قديم ايران سرد و تر است

1)تصفيه كننده خون است

2)عروق را باز مي كند

3)ملين است

4)بوي بد دهان را رفع مي كند

5)تب بر است

6)بعلت داشتن كبالت براي كم خوني مفيد است

7) ورم مفاصل را برطرف مي كند

8) ضد نرمي استخوان است

9)براي قليايي كردن بدن مفيد است

سمنو براي تب برفكي مفيد است

خون ادرارى، ترميم زخم ها، فلج مغزى، مقاومت در برابر عفونت، بهبودى زخم هاى قرنيه، بيمارى رينود، اكرودينى، كولى باسيلوز، برى برى، شاركو، هوابلعى، مخملك، كوريزاى مزمن، پيستوريازيس، ورم دستگاه تناسلى، تب برفكى، ورم ميزراه، سرگيجه هاى منى پر، كم خونى هيپوكروم، آرتروز، ورم زبان همراه بار، آرتريت پا و شبيكه، پاركينسون، عوراض يائسگى، پورپورا، اسپرو، اسكروفولوس، هپاتيت، يرقان، يرقان نوزادى، كمك به ترميم شكستگى استخوان و عقيم بودن، به عنوان غذا و كمك درمانى مفيد و مؤثر است....

شوره ي سر

تا به حال اسم " شوره " را زياد شنيده ايم . پوسته پوسته شدن پوست سر به همراه خارش را شوره ي سر مي دانيم كه گاهي با علائمي نظير قرمز شدن پوست سر همراه است . جاي نگراني نيست !راه هاي مناسبي براي مقابله با شوره سر وجود دارد. با

درمان هاي خانگي قادر خواهيد بود شوره ها را به آساني شستن سر از بين ببريد .

علت شوره ي سر

سلول هاي مرده ي پوست كل بدن از پوست جدا شده و مي ريزند در حالي كه انسان ها متوجه اين فرآيند نمي شوند . در واقع بدن اين كار را براي جوان شدن پوست انجام مي دهد و هر 27 يا 28 روز هر انسان داراي يك پوست جديد خواهد بود .

اصولاً كسي از اين كه ريزش پوست از سطح بازو ، ساق پا و يا فرق سرش را ببيند را ندارد و شوره نتيجه ي همين ريزش سلول هاي پوست سر است .

قارچ مالاسزيا روي سر سالم به طور طبيعي وجود دارد و از چربي ترشح شده از فوليكول مو در پوست فرق سر تغذيه مي كند . دانشمندان كشف كرده اند در بعضي مواقع رشد آن به دلايل نامشخصي غيرقابل كنترل مي شود . اين رشد باعث ريزشي مي شود كه بازده سلولي را سرعت مي دهد و در نتيجه فرآيند طبيعي توليد سلول جديد كه معمولاً يك ماهه است به كم تر از 2 هفته تقليل پيدا مي كند.

وقتي مالاسزيا باعث اين ريزش سريع مي شود، سلولهاي مرده ريزش يافته در همان زمان با روغن فوليكولهاي مو مخلوط مي شود و آنها تمايل به تشكيل دسته هاي بزرگ روغني را دارند كه با چشم غير مسلح قابل مشاهده است . اين روغن سبب مي شود دسته هاي سلولها بيشتر در مو گير كند.

شوره را خودتان درمان كنيد

با خواندن درمانهاي خانگي راه هاي مفيد ي براي فرار از اين پوسته

پوسته شدن نامطبوع يكبار براي هميشه ايجاد مي شود .حتي اگر تكثير مالاسزيا خيلي زياد شود كسي مجبور نيست با شوره سر زندگي كند.

- شامپو كردن هر روز ، شوره را از سردورنگه مي دارد. با اين كار از چربي زياد كه مي تواند به رشد مالاسزيا كمك كند ، جلوگيري مي شود .

- تغيير شامپو ها: اگر شامپو كردن منظم مشكل شما را حل نمي كند ، شامپو ي خود را به شامپوي ضد شوره تغيير دهيد.حتماً عناصر شامپوي ضد شوره كه تعداداين شامپو ها بسيار زياد است را چك كنيد. شامپوئي را پيدا كنيد كه شامل تركيباتي باشد مثل : «پريتيون روي» كه قارچها را كاهش دهد، سولفيد سلنيم كه ريزش سلول را محدود كند و احتمالاً در كاهش مقدار قارچ اثر دارد. ساليسيليك اسيد كه بعنوان يك نوع از شستشوبراي پوسته ريزي پوست مرده موثر است و يا كتوكونازول كه بر ضد طيف وسيعي از قارچها عمل مي كند.

- تغيير براي سومين بار: شامپوي مطبوع شما ممكن است كار خود را بعد از مدتي متوقف كند و پوسته هاكم كم ممكن است بر گردد. به شامپو ايراد نگيريد. بطوري كه شما ممكن است به فعاليت عناصر آن شامپو مقاومت پيدا كرده باشيد. سعي كنيد سه نوع شامپو ي ضد شوره كه هر كدام فرمولاسيون جداگانه اي دارند را براي سه ماه هر كدام را يك ماه استفاده كنيد.

- دوبار شامپو زدن: با اولين شامپو زدن و كف كردن و سپس آبكشي ، پوسته ها وذرات چربي از سطح مو و كف سر كنده شده و مي ريزد . با اين كار

اين ناحيه شفاف مي شود و با دومين بار شامپو زدن كه 5 دقيقه روي سر بايد بماند، اين شانس را به شامپو مي دهيم كه به پوست سر نفوذ كرده وآنچه را كه در جهت كاهش قارچ و مسائل ديگر مي خواهد انجام دهد.

- اگر شامپوهاي ضد شوره كارايي نداشتند با سلاح بزرگتري وارد عمل مي شويم به اين معني كه از شامپو هايي كه از فراورده هاي زغال سنگ هستند، استفاده كنيم: اين شامپو ها بيشتر از 200 سال است كه حالت درماني شان ثابت شده است. عملكرد اين شامپوها اين است كه ريزش سلولهاي پوست را كاهش مي دهند البته ايرادهايي هم دارند مثلاً باعث رنگ شدن ساقه مو مي شوند كه مي توان با يك شامپو ي ملايم تر در عرض چند هفته اين رنگ را ازبين برد . از ديگر مشكلات سوزش پوست سر است .براي رفع اين مشكل از آب ليمو، يك حالت دهنده و يا كرمي كه مشكل شامپو را رفع كند ، استفاده كنيد.

- استفاده از يك حالت دهنده مو بعد از شستن با هر شامپوي ضد شوره ايده اي خوبي است: چرا كه اين شامپو ها تمايل به خشك و سخت شدن موي سر دارند. بسياري از آنها حتي پوست سر را خشك كرده و پوسته ريزي را باعث مي شودند. استفاده از يك حالت دهنده براي جذب رطوبت خوب است.

- به حساسيتتان حساس باشيد: بعضي از مردم بسيار حساس بوده و با شامپوي قير يا قطران دار(فراورده هاي زغال سنگ) سوزش و التهاب فوليكول مو ودر نتيجه فوليكوليت در سرشان ايجاد مي شود. اين

اشخاص بايد از يك شامپوي ملايمتر استفاده كنند.

- لمس با انگشتان را متوقف كنيد: و سوسه نشويد كه با انگشتانتان فرق سر را لمس كنيد.زيرا ممكن است پوست فرق سر خود را زخمي كنيد و اگر اين اتفاق افتاد شستشوي موي سر را با شامپو ي طبي متوقف كنيد و تا مدتي از يك شامپوي ملايمتر مثل شامپو بچه استفاده كنيد و تا زماني كه اين زخم خوب ترميم نشده، آن را ادامه دهيد.

- براي دوري از عرق كردن دوش بگيريد : بعد از ورزش يا كار سخت كه بدنتان عرق مي كند، دوش گرفتن و شامپو زدن لازم است. عرق پوست فرق سر را سوزش مي دهد و پوسته ريزي سلولهاي پوست را سرعت مي بخشد.

- سعي كنيد از مواد ژل و موس هاي حالت دهنده براي مدل دادن به موهايتان استفاده نكنيد زيرا اين فرآورده ها در ساخت چربي تاثير دارند.

توكسو پلاسموزيس چيست

نويسنده:دكتر حاجى عبدالباقي

توكسو پلاسموزيس بيمارى انگلى است كه مى تواند به صورت هاى مختلف تظاهر يابد؛

1- در افراد سالم و معمولى اكثرا بى علامت است و فقط در 10 درصد افراد به صورت تورم غدد لنفاوى ديده مى شود.

2- در خانم هاى باردار بيمارى بسيار مهم است چون سبب سقط جنين، زايمان زودرس و عوارض شديد مادرزادى در نوزاد مى شود.

3- در افرادى كه سيستم دفاعى بدنشان بسيار ضعيف شده است (سرطان ...) عفونت شديد به صورت مننژيت و يا عفونت ريه و قلب رخ مى دهد.

4- عفونت چشمى به دنبال فرم مادرزادى ممكن است رخ دهد و يا به ندرت در صورت آلودگى در افراد سالم هم ديده مى شود.

عامل بيمارى و راه هاى انتقال

عامل توكسوپلاسموزيس انگلى است كه

از طريق خوردن گوشت گوسفند، مرغ و گاو و غيره به صورت خام و يا نيم پز، تخم مرغ خام، سبزيجات آلوده و مدفوع گربه به انسان منتقل مى شود. اين بيمارى مخصوص گربه است و كيست آن به مقدار زياد از گربه آلوده دفع مى شود و در شرايط مناسب معتدل در خاك مدت ها مى ماند و سبب آلودگى حيوانات و مواد غذايى ديگر مى شود.

انگل وقتى وارد بدن انسان شد در داخل سلول مى ماند و آزمايش خون مى تواند اين مسئله را نشان دهد.

علائم باليني

در افراد جوان و سالم اكثرا علامتى ندارد و در 10 درصد بيمار با تورم غده لنفاوى در گردن، پشت گوش، ناحيه پس سر و يا هرجاى ديگر مراجعه مى كند. ممكن است تب، خستگي، ضعف و درد عضلات همراه تورم غدد لنفاوى باشد.

غدد لنفاوى به ندرت ممكن است تا 2 سانتى متر هم متورم شوند، اكثرا بدون درد و يا با درد بسيار مختصر هستند.

در خانم هاى باردار علائم تفاوتى ندارد ليكن در صورت ابتلا در سه ماه اول باردارى نقص هاى شديد مادرزادى و سقط رخ مى دهد. اگرچه ميزان ابتلا جنين حدود 15 درصد است ولى در ماه هاى آخر آلودگى جنين زيادتر و تا حدود 60 درصد است ولى علائم شدت كمترى دارد و بسيارى از اوقات نوزاد بى علامت است و ممكن است در سال هاى بعد به صورت كرى و گرفتارى چشمى تظاهر يابد در توكسوپلاسموزيس چشمى علائم به صورت تارى ديد پيدايش لكه در مقابل چشم و غيره معمولا در سنين 30-10 سالگى تظاهر مى يابد متاسفانه اكثرا دوطرفه مى شود. با درمان علائم بهتر مى شود ولى ممكن است مختصرى تارى باقى بماند. عود بيمارى چشمى نيز شايع است.

تشخيص

بيماري

هر فردى كه انگل وارد بدنش شود آزمايش خون مثبت از نظر انگل پيدا مى كند كه ممكن است تا سال ها مثبت باقى بماند. در فردى كه علائم حاد دارد (به صورت غده لنفاوى و ...) آزمايش خون دوبار تكرار مى شود و در صورت بالا بودن ميزان آزمايش و يا بالا رفتن قابل توجه در آزمايش دوم بيمارى ثابت مى شود.

گاهى جهت تشخيص مجبور به نمونه بردارى از غده لنفاوى مى شويم. چون ممكن است بسيارى بيمارى هاى ديگر علائم مشابه به توكسوپلاسموزيس (بزرگى غده لنفاوي) بدهند.

درمان توكسوپلاسموزيس

در فرم غدد لنفاوى متورم در فرد بالغ و سالم هيچ احتياجى به درمان نيست زيرا داروها عارضه دارند و طول مدت درمان 2 ماه است. فقط درمان در صورت وجود تب و خستگى و غيره با نظر پزشك صورت مى گيرد.

فرم چشمى حتما درمان لازم دارد و كورتون هم همراه داروى اصلى داده مى شود و بيمار بايد توسط چشم پزشك ديده و توكسوپلاسموزيس تائيد شود.

راه هاى پيشگيري

1- گوشت و مرغ خام و نيم پز مصرف نشود و حداقل 60 درجه حرارت به مدت ده الى پانزده دقيقه براى از بين بردن كيست انگل در گوشت لازم است.

2- در خانم هاى باردار بخصوص در اين موارد احتياط به عمل آيد.

3- سبزيجات نيز شسته و به صورت پخته مصرف شوند.

4- از مصرف تخم مرغ خام نيز خوددارى شود.

آبله مرغان

آبله مرغان، يك بيمارى عفونى و خوش خيم است كه اكثرا در دوران كودكى اتفاق مى افتد. عامل بروز آبله مرغان يك موجود ذره بينى (ويروس) است.

اكثريت مبتلايان را كودكان زير ده سال تشكيل مى دهند ولى بيمارى در هر سنى از جمله نوزادى و بزرگسالى هم رخ مى دهد. آبله مرغان فوق العاده مسرى است و در صورت

تماس بيمار با افراد سالم، نود درصد آنها مبتلا مى شوند.

راه هاى سرايت و انتقال بيماري

راه هاى انتقال آبله مرغان متعدد است شامل:

الف - تماس مستقيم با ضايعات پوست بيمار (ولى پس از اينكه ضايعات دلمه بسته و خشك شدند تماس با آنها خطرى ندارد)

ب - قطرات كوچكى كه از دهان و بينى بيمار در هوا پخش مى گردد، آلوده كننده مى باشند.

ج - وسايل مربوط به بيمار نيز از منابع عفونت هستند.

به طور كلى واگيردار بودن آبله مرغان بيشتر در چند روز اوليه بيمارى است و پس از آن ديگر بيمار كسى را مبتلا نمى كند. راه ورود عامل بيمارى به بدن، از طريق مجارى تنفسى فوقانى است.

علائم بيماري

آبله مرغان داراى سه مرحله است:

الف: يك مرحله مقدماتى كوتاه كه معمولا در بزرگسالان ديده شده و اطفال غالبا اين مرحله را نشان نمى دهند، تب و لرز، سردرد، كمردرد، گلودرد، سرفه، بى حالى و بى اشتهايى از علائم اين مرحله هستند.

ب: ضايعات پوستى خارش دار

همان طور كه گفته شد، شروع آبله مرغان در اطفال معمولا با اين مرحله است. ابتدا يك لكه كوچك صورتى بر روى پوست به وجود آمده و بعد از چند ساعت، اين لكه برآمده شده و سپس تاول تشكيل مى گردد كه شبيه قطرات شفاف آب بر روى پوست كودك هستند. معمولا در عرض 48 ساعت يا بيشتر تاول ها دلمه بسته، خشك شده و پوسته تشكيل مى گردد.

از خصوصيات ضايعات پوستى آبله مرغان اين است كه به سرعت پيشرفت مى كنند و نيز همگى در يك مرحله قرار ندارند. بدين معنى كه ضايعات مراحل گوناگون (لكه - تاول - دلمه - پوسته) همه باهم ديده مى شوند. ضايعات پوستى از تنه شروع شده و به سرعت به سر، صورت، دست

و پا گسترش مى يابند ولى به طور كلى حداكثر شدت و تراكم آنها در تنه است.

ضايعات پوستى آبله مرغان داراى خارش شديد و آزاردهنده مى باشند.

ج: بهبودى كامل بيمار كه پس از تشكيل پوسته بر روى ضايعات است.

در صورتى كه خانمى در اوايل بارداري، دچار آ بله مرغان گردد، احتمال ابتلاى جنين وجود دارد كه در اين صورت تاثيرات مضر از قبيل كاهش رشد جنين و يا اختلالات متعدد مادرزادى نيز گاهى مرگ جنين را موجب مى شود. ابتلاى مادر باردار به آبله مرغان، در حوالى زمان زايمان، موجب بروز آبله مرغان مادرزادى در نوزاد وى شده كه بسيار خطرناك ا ست و با مرگ و مير فراوان در نوزاد همراه است.

معمولا يكبار ابتلا به آبله مرغان مصونيت دائمى مى دهد، يعنى حمله دوم بيمارى بعيد است ولى در هر حال عامل بيمارى به صورت غيرفعال در بدن شخص مبتلا باقى مى ماند و سال ها بعد مى تواند در او توليد بيمارى ديگرى بنام "زونا” كند.

عوارض آبله مرغان

آبله مرغان در كودكان، به طور معمول، يك بيمارى خفيف است و عوارض آن نادر است ولى در بزرگسالان بخصوص زنان باردار اغلب علائم بيمارى شدت بيشترى داشته و گاهى اوقات نيز با بروز عوارض همراه است.

شايع ترين عارضه اين بيماري، عفونت پوست به وسيله ميكروب هاى ديگر است كه به دليل كنده شدن ضايعات پوستى دراثر خارش رخ مى دهد.

يكى از عوارض شديد آن ذات الريه آبله مرغان است كه معمولا در بزرگسالان ديده مى شود.

تورم مغز نيز در برخى موارد مشاهده مى گردد.

درمان

آبله مرغان داراى درمان اختصاصى نبوده و بيشتر شامل تسكين علائم بيمارى است.

الف - تسكين خارش: اگر كودك به سنى رسيده است كه مى فهمد بايد به او گوشزد كرد كه دانه هاى روى بدن مخصوصا صورت

خود را نخاراند، تا زخمى و عفونى نشود و اثرى برجاى نگذارند. اگر لباس زياد و يا تنگ پوشيده شود و يا اتاق نگهدارى كودك، بيش از حد گرم باشد، بدن او عرق كرده و خارش ضايعات بيشتر مى گردد.

قراردادن حوله مرطوب روى ضايعات و استفاده از داروهاى ضدخارش (در صورت تجويز پزشك) از راه هاى تسكين خارش هستند.

ب - تسكين تب: ابتدا اين كار با پاشويه صورت گرفته و سپس در صورتى كه تب بالا باشد، طبق نظر پزشك معالج مى توان براى پايين آوردن تب، دارو مصرف كرد.

بايد به خاطر داشت كه به دليل خطر بروز تورم مغزي، مصرف آسپرين در آبله مرغان بخصوص براى اطفال ممنوع است.

ج - پيشگيرى از عفونت هاى ثانويه پوستي: براى اين كار حمام گرفتن روزانه بهترين روش است.

ناخن هاى بيمار بايد كوتاه و تميز نگه داشته شوند.

پوشانيدن دستكش به طفل نيز مفيد است.

مراقبت هاى پرستاري

لباس پرستار بيمار بايستى اختصاصى و از لباس هاى ديگران جدا باشد. لباس ها، ملحفه و پوشش تخت بيمار هر روز تعويض گردد.

اتاق بيمار بايد يك نفره باشد و بعد از تماس با بيمار دست ها به خوبى شسته شوند.

ترشحات بينى و دهان بيمار بايد در يك كيسه غيرقابل نفوذ جمع آورى و سپس معدوم گردد.

غذاى بيمار بايد غير محرك، كم چربى و نرم باشد و به طور كلى بهتر است از رژيم مايعات استفاده شود.

بايستى مراقب پيدايش عفونت ثانويه در بيمار باشيم. افزايش زياد درجه حرارت بيمار يا تورم، التهاب و دردناك شدن ضايعات پوستى را بايد فورا به پزشك اطلاع داد تا درمان لازم به عمل آ يد.

موارد احتياط

در صورتى كه خانم باردار با بيمار مبتلا به آ بله مرغان تماس پيدا كرد، بايد فورا

به پزشك مراجعه كند.

- اطفال مبتلا بايستى تا بهبودى كامل از رفتن به مدرسه خوددارى نمايند.

- هرگونه تجويز دارو به بيمار بايد تحت نظر پزشك معالج باشد.

مهمترين نكته در پيشگيري، عدم تماس بيمار با افراد سالم است.

اين مطلب بخصوص در روزهاى اوليه بيمارى كه ضايعات پوستى هنوز خشك نشده اند، بسيار اهميت دارد.

نويسنده:دكتر على وفايي

سندرم بي قراري پا: علائم، عوامل، تشخيص و درمان

مقدمه

سن_درم ب_ي ق_راري پ_ا وضعيتي است كه حين نشستن يا دراز كشيدن، در نواحي پاها فوق العاده احساس ناراحتي و بي قراري مي كنيد. اي_ن مشكل معمولاً باعث مي شود احساس كنيد كه بايد فوراً بلند ش_ده و ك_مي قدم بزنيد؛ و با اينكار احساس ناراحتي و بيقراري در پاه_ا از بين ميرود.

اين بيماري هم در زنان و هم در مردان بوجود مي آيد، ممكن است در هر سني فرد را مبتلا كرده و با بالا رفتن سن نيز بدتر شود. سندرم بي قراري پا مي تواند باعث برهم زدن خواب شبانه شده —كه منجر به خوب آلودگي در روز مي شود—و مسافرت را نيز براي فرد مشكل كند.

براي بهبود اين وضعيت مي توانيد تغييراتي در شيوه زندگي خود ايجاد كرده و در جهت مراقبت از خود قدم برداريد. استفاده از دارو نيز گاهي براي بسياري از مبتلايان به اين بيماري كمك كننده بوده است.

علائم و نشانه ها

افراد معمولاً حس ناخوشايند اين سندرم را به صورت "درد عصبي، همراه با سوزش و خارش" در نواحي ران ها، ساق پا، و دست ها توصيف مي كنند. معمولاً پيش نمي آيد كه افراد اين درد را جزء درد، گرفتگي و كرختي عضلات توصيف كنند. برخي از علائم

و نشانه هاي اين بيماري عبارتند از:

• حين عدم فعاليت ايجاد مي شود: اين احساس معمولاً در مواقعي كه مدتي طولاني است كه دراز كشيده ايد و يا نشسته ايد، مثلاً در اتومبيل، هواپيما يا در سينما ايجاد مي شود.

• با حركت تسكين مي يابد: درد اين مشكل با بلند شدن و حركت كردن از بين مي رود. مردم معمولاً به طرق مختلف با اين مشكل مقابله مي كنند—با كشيدن، تكان آهسته پاها، قدم زدن روي زمين، ورزش.

• شب هنگام علائم مشكل حادتر مي شود: علائم اين مشكل معمولاً در طول روز كمتر آزاردهنده هستند و با آمدن شب بدتر مي شوند.

• باز وبسته كردن پا درطول شب: مشكل خواب رفتن پا با حركت هاي دوره اي و متناوب اعضاي بدن حين خواب مربوط است. پزشكان سابقاً اين مشكل را ميوكلونوس يا تشنج ماهيچه ها مي ناميدند اما اخيراً آن را حركت هاي دوره اي اعضاي بدن حين خواب مي خوانند. در اين روش شما حين خواب بي اختيار پاها را خم كرده و باز مي كنيد—بدون اينكه از انجام آن آگاه باشيد—كه معمولاً خواب را براي همسرتان دشوار ميكند. اين باز و بسته كردن پا ممكن است صدها بار طي شب تكرار شود. اگر پاي شما مدام خواب مي رود، مي توانيد اين حركت هاي باز و بسته كردن را در طول روز نيز انجام دهيد. تقريباً چهار نفر از هر 5 نفر افراد مبتلا به سندرم خواب رفتگي پا، در طول شب مدام پاهايشان را باز و بسته مي كنند.

خوابيدن يا ماندن در حالت خواب براي اكثر افراد

مبتلا به سندرم بي قراري پا مشكل است. بي خوابي حاصل منجر به بروز احساس خواب آلودگي در طول روز مي شود اما اين مشكل باعث مي شود حتي خواب روز را هم نتوانيد لذت ببريد.

گرچه سندرم بي قراري پا موجب بروز هيچ نوع مشكل و ناراحتي ديگر نمي شود اما علائم آن از ناراحتي آزاردهنده به وضعيتي واقعاً غيرقابل تحمل متغير است. درواقع، كاملاً عادي است كه گاهي علائم اين مشكل شدت مي گيرند و در دوره اي موقتاً ناپديد مي شوند.

سندرم بي قراري پا ممكن است در هر سني فرد را گرفتار كند، حتي در دوران كودكي. اكثر بزرگسالاني كه به اين مشكل مبتلا هستند مي توانند به ياد بياورند كه در دوران كودكي نيز با چنين ناراحتي هايي در نواحي پا مواجه مي شدند كه باعث مي شده والدينشان پاهايشان را بمالند تا بتوانند به خواب بروند. اما اين مشكل با بالا رفتن سن متداول تر مي شود.

عوامل پيدايش

در بسياري موارد، هيچ عامل مشخصي براي بروز سندرم بي قراري پا وجود ندارد. محققان گمان مي برند كه اين مشكل ممكن است به خاطر عدم توازن ماده شيميايي دوپامين در مغز باشد. اين ماده شيميايي مسئول فرستان پيام براي كنترل حركات عضلاني است.

سندرم بي قراري پا معمولاً به صورت ارثي در خانواده منتقل مي شود به ويژه اگر فرد از كودكي به اين مشكل مبتلا بوده باشد. محققان محل هايي روي كروموزوم ها پيدا كرده اند كه ژن سندرم بي قراري پا مي تواند در آن وجود داشته باشد.

استرس علائم اين سندرم را بدتر مي كند. بارداري

و تغييرات هورموني نيز ممكن است به طور موقتي اين مشكل را حادتر كنند. خيلي از خانم ها براي اولين بار حين بارداري با اين مشكل مواجه مي شوند، به ويزه در سه ماهه آخر بارداري. اما، در اكثر اين خانم ها، علائم و نشانه هاي بيماري حدوداً يك ماه پس از وضع حمل برطرف مي شود.

در اكثر موارد، سندرم بي قراري پا با هيچ بيماري ديگري در ارتباط نمي باشد. اما گاهاً مي تواند با مشكلات زير همراه باشد:

• بيماري عصب ثانويه: اين اسيبديدگي به عصب ها در دست و پا گاهي به خاطر بيماري مزمني مثل ديابت و اعتياد به الكل ايجاد مي شود.

• كمبود آهن: حتي بدون ابتلا به كم خوني، كمبود آهن مي تواند عامل پيدايش يا عود كردن سندرم بي قراري پا شود. اگر در سابقه سلامتيتان، خونريزي معده يا روده داشته ايد، با قاعدگي هاي طولاني و شديد روبه رو بوده ايد، يا دفعات زيادي خون داده ايد، ممكن است كمبود آهن داشته باشيد.

• نارسايي كليه: اگر دچار نارسايي كليه هستيد، ممكن است كمبود آهن هم داشته باشيد. وقتي كليه نتواند به خوبي كار كند، ذخيره آهن در خون كم ميشود. اين مشكل به همراه ساير مشكلات در شيمي خون، مي تواند باعث پيدايش يا بدتر شدن سندرم بي قراري پا در شما شود.

تشخيص

برخي از افراد مبتلا به سندرم بي قراري پا ممكن است هيچوقت به دنبال درمان هاي پزشكي نروند چون مي ترسند علائم مشكل در آنها انقدر پيچيده باشد كه نتوانند به خوبي آنرا براي پزشك توصيف كنند يا گاهاً احتمال

مي دهند كه مشكلشان چندان جدي تلقي نشود. برخي پزشكان علائم اين مشكل را به عصبي بودن، استرس، كم خوابي،با درد و گرفتگي عضلاني نسبت مي دهند. اما سندرم بي قراري پا در سالهاي اخير توجه بيشتري را از طرف رسانه ها و جامعه پزشكي به خود جلب كرده كه باعث مي شود اطلاعات مردم درمورد اين مشكل بيشتر شود.

اگر تصور مي كنيد به اين مشكل مبتلا هستيد، حتماً با پزشك خانوادگي خود صحبت كنيد. پزشكان با گوش دادن به توصيف شما از علائم بيماريتان و بررسي تاريخچه و سابقه پزشكيتان مشكل شما را تشخيص مي دهند. پزشكتان ممكن است سوالاتي مانند اين را از شما بپرسد:

• آيا در نواحي پاها، احساس ناخوشايند و مور مور شدن مي كنيد، به صورتي كه دلتان بخواهد همان موقع بلند شده و راه برويد؟

• آيا حركت كردن به از بين بردن اين حس كمك مي كند؟

• آيا در حالت نشسته و شب ها اين مشكل را بيشتر حس مي كنيد؟

• آيا معمولاً مشكل به خواب مي رويد؟

• آيا تا به حال به شما گفته اند كه موقع خواب دست و پاهايتان را تكان ميدهيد؟

• آيا فرد ديگري در خانواده تان به اين مشكل مبتلاست؟

براي تشخيص سندرم بي قراري پا نمي توان از آزمايش خون يا ساير آزمايشات استفاده كرد. پاسخ هاي شما به پزشك كمك ميكند بفهمد آيا به سندرم بي قراري پا مبتلا هستيد يا نه و آيا براي تشخيص ساير مشكلاتي كه منجر به اين سندرم شده ايت، نياز به آزمايش است يا خير. آزمايش خون يا بررسي

هاي عصبي براي تشخيص عامل اين مشكل ضروري است.

پزشكتان ممكن است شما را به يك متخصص خواب معرفي كند تا ارزيابي هاي بيشتر روي اين مشكل انجام گيرد. براي اينكار ممكن است لازم باشد يك شب در كلينيك بمانيد تا عادات شما حين خوابيدن—مثلاً تكان دادن و باز و بسته كردن پا—بررسي شود. گرچه معمولاً براي تشخيص سندرم بي قراري پا از بررسي هاي خواب استفاده نمي شود.

درمان

گاهي اوقات، درمان عامل متضمن اين مشكل مثلاً كمبود آهن يا بيماري عضب ثانويه به كاهش علائم سندرم بي قراري پا كمك ميكند. كمبود آهن بدن را مي توان با مصرف مكمل هاي آهن بهبود بخشيد. اما دقت كنيدكه فقط تحت تجويز پزشك مي توانيد از اين مكمل ها استفاده كنيد.

اگر به سندرم بي قراري پا مبتلا هستيد كه هيچ عاملي متضمن آن وجود ندارد، درمان بر روي اصلاح عادات زندگي و دارو متمركز خواهد بود. برخي داروهاي تجويزي، كه براي درمان ساير بيماري ها ساخته شده اند، مي تواند به كاهش اين ناراحتي ها كمك كند. اين داروها عبارتند از:

• داروهاي بيماري پاركينسون: اين داروها با تاثير گذاشتن بر روي ميزان پيامرسان شيميايي دوپامين در مغز، ميزان حركت پاها را كاهش مي دهد. اين داروها عبارتند از: (pramipexole (Mirapex)، ropinirole (Requip، و تركيبي از carbidopa و (levodopa (Sinemet.

• داروهاي شبه افيوني: داروهاي مخدر و مسكن مي تواند به از بين بردن علائم خفيف تا حاد اين مشكل كمك كند اما اگر به ميزان بالا مورد استفاده قرار گيرند، ممكن است اعتيادزا باشند. برخي نمونه هاي اين داروها عبارتند از: كودئين، تركيبي

از اوكسيكودون و استامينوفن، و تركيبي از هيدروكودون و استامينوفن.

• آرامبخش هاي عضلاني و داروهاي خواب آور: اين گروه از داروها، كه benzodiazepine ناميده مي شوند، به شما كمك مي كند شب ها بهتر بخوابيد. اما اين داروها وجود اين احساس را در پا كم نمي كند، همچنين ممكن است در طول روز در شما احساس خواب الودگي ايجاد كند. برخي از انواع متداول آن عبارتند از: clonazepam (Klonopin)، eszopiclone (Lunesta) Ramelteon (Rozerem)، temazepam (Restroil, Razapam)، zaleplon (Sonata) و (zolpidem (Ambien.

• داروهاي بيماري صرع: برخي داروهاي مخصوص بيماري صرع از جمله، gabapentin (Neurontin مي تواند براي بسياري از بيماران مبتلا به سندرم بيقراري پا مفيد باشد.

ممكن است آزمايشات مختلفي طول بكشد تا پزشكتان داروي مناسب و دوز مناسب شما را پيدا كند. تركيبي از اين داروها معمولاً بهتر عمل مي كند.

از جمله احتياط هايي كه بايد در درمان سندرم بي قراري پا مورد نظر گرفته شود اين است كه گاهي اوقات يك دارو كه روي شما كار كرده است و علائمتان را تاحدودي كاهش داده است، ناگهان بي تاثير مي شود. يا ممكن است متوجه شويد كه علائمتان دوباره در اوايل روز برگشته است. مثلاً، اگر داروهايتان را 8 صبح مصرف ميكرديد، ممكن است علائم بيماري حول و حوش ساعت 6 در شما اتفاق بيفتد. در اين حالت ممكن است پزشك داروي ديگري براي مقابله با اين مشكل برايتان تجويز كند.

اكثر داروهايي كه براي درمان سندرم بي قراري پا تجويز مي شود براي خانم هاي باردار توصيه نمي شوند. درعوض، پزشكتان ممكن است تكنيك هايي براي مراقبت از خود به

شما آموزش دهد كه به تخفيف علائمتان كمك مي كند. اما اگر اين احساس درد و بي قراري در سه ماه آخر بارداري خيلي آزاردهنده شد، پزشك ممكن است از داروهاي مسكن براي شما استفاده كند.

برخي داروها ممكن است وضعيت سندرم بي قراري پا را تشديد كنند. اين داروها عبارتند از داروهاي ضد تهوع، بلاكرهاي شبكه اي كلسيم (كه براي درمان بيماري هاي قلبي مورد استفاده قرار مي گيرد) و اكثر داروهاي ضد افسردگي. پزشكتان ممكن است پيشنهاد كند كه درصورت امكان مصرف اين داروها را كنار بگذاريد. اما اگر مجبور باشيد همواره از اين دارها استفاده كنيد، با تجويز داروهاي التيام دهنده اين مشكل مي توان آن را كنترل كرد.

تكنيك هاي مراقبت از خود

ايجاد برخي تغييرات در شيوه زندگي مي توند نقش مهمي در كاهش علائم اين بيماري داشته باشد. اين تكنيك ها به شما كمك ميكند فعاليت اضافه پاها را كاهش دهيد:

• از مسكن استفاده كنيد: درموارد خفيف بيماري، مي توانيد از مسكن ها معمولي مثل ايبوپروفن استفاده كنيد.

• حمام و ماساژ را امتحان كنيد: خوابيدن در حمام آب داغ و ماساژ دادن پاها مي تواند به آرام كردن آنها كمك كند.

• از پك هاي گرم يا سرد استفاده كنيد: ممكن است استفاده از پك هاي گرم يا سرد يا استفاده متناوب از آنها به كاهش اين ناراحتي كمك كند.

• از تكنيك هاي تمدد اعصاب مثل مديتيشن و يوگا استفاده كنيد: استرس ميتواند سندرم بي قراري پا را تشديد كند. بايد ياد بگيريد كه چطور خود را مخصوصاً قبل از رفتن به رختخواب آرام كنيد.

بهداشت خواب را رعايت كنيد: خستگي علائم اين مشكل را تشديد مي كند؛ از اينرو بهتر است بهداشت خواب را به خوبي رعايت كنيد. بهداشت خواب شامل فراهم آوردن محيطي ساكت آرام و راحت براي خواب، هر شب سر يك ساعت مقرر براي خواب آماده شدن، هر روز بيدار شدن سر يك ساعت مقرر، و خواب كافي مي باشد.

• ورزش: ورزش منظم و متوسط مي تواند علائم اين مشكل را كاهش دهد اما ورزش بيش از حد يا ورزش كردن در ساعات پاياني شب مي تواند اين علائم را تشديد كند.

• پرهيز از كافئين: گاهي اوقات پرهيز از مصرف كافئين مي تواند به كاهش علائم اين بيماري كمك كند. ارزش امتحان كردن را دارد. مدتي از مواد حاوي كافئين مثل شكلات، چاي، قهوه خودداري كنيد.

• پرهيز از مصرف الكل و دخانيات: اين مواد نيز ممكن است باعث تشديد علائم سندرم بي قراري پا شود.

• هوشياري ذهني در شب: خستگي و خواب آلودگي قبل از رفتن به رختخواب مي تواند علائم اين بيماري را تشديد كند.

مهارت هايي براي كنار آمدن با اين مشكل

سندرم بي قراري پا به طور كلي بيماري ايت كه تا آخر عمر در شما مي ماند. زندگي كردن با اين مشكل نيازمند كسب مهارت ها و تكنيك هايي است كه به نفع شما باشد. مهارت هاي زير مي تواند برايتان مفيد باشد:

• درمورد سندرم بي قراري پا صحبت كنيد: در ميان گذاشتن اطلاعات مربوط به سندرم بي قراري پا با اعضاي خانواده تان، دوستان و همكارانتان به شما كمك ميكند آنها نيز مشكل شما را بهتر

درك كنند و در صورت لزوم به شما كمك كنند.

• با آن نجنگيد: اگر سعي مي كنيد ميل خود براي راه رفتن را سركوب كنيد، ممكن است علائم بيماريتان حتي بدتر هم بشود. ايرادي ندارد؛ از رختخواب بيرون بياييد و فعاليتي پيدا كنيد كه حواس شما را از اين مشكل منحرف كند. حين مسافرت مدام اتومبيل را متوقف كرده و كمي قدم بزنيد.

• براي خوابتان دفتر روزانه داشته باشيد: اگر حال و حوصله نوشتن نداريد، حرفهايتان را روي يك نوار كاست ضبط كنيد. مصرف داروها و تكنيك هاي مراقبت فردي خود را به طور پيوسته گزارش كنيد و اين اطلاعات را در اختيار پزشكتان بگذاريد.

• حركات كششي انجام دهيد: روزتان را با حركات كششي شروع كنيد و شبتان را هم با اين حركات به پايان برسانيد.

• كمك بگيريد: گروه هايي وجود دارد كه افراد مبتلا به اين مشكل را گرد هم مي آورد. با شركت در اين گروه ها نه تنا بينشتان به اين بيماري تغيير مي كند بلكه مي توانيد به كسان ديگري كه مشكلي مثل شما دارند كمك كنيد يا از آنها كمك بگيريد.

كم خوني

كم خوني انواع مختلفي دارد. كم خوني وضعيتي است كه در آن مقدار گلوبول هاي قرمز خون براي تامين نياز اكسيژن بدن با كمبود مواجه مي شود. دريافتن انواع مختلف اين نوع بيماري مي تواند به تشخيص علائم و پيشگيري از آن به شما كمك كند.

كم خوني ناشي از كمبود آهن

كمبود آهن وضعيتي است كه در آن ميزان آهن موجود در جريان خون بسيار كم ميشود. اين نوع كم خوني بيشتر بين نوجوانان

و خانم ها قبل از دوره يائسگي متداول است. از دست رفتن خون به خاطر عادت هاي ماهيانه طولاني، خونريزي هاي داخلي از معده و روده و يا اهداء خون به مقدار زياد مي تواند با اين بيماري در ارتباط باشد. از دلايل ديگر اين بيماري مي توان به عادات بد غذايي و يا بيماري هاي روده اي شديد اشاره كرد.

علائم و نشانه ها:

1. رنگ پريدگي

2. سردرد

3. تحريك پذيري

علائم و نشانه هاي نوع شديدتر اين كم خوني:

1. تنگي نفس

2. تشديد ضربان قلب

3. شكننده شدن موها و ناخن ها

درمان اين نوع كم خوني معمولاً از طريق مصرف مكمل هاي غذايي آهن و داروهاي رژيمي صورت مي گيرد.

كم خوني ناشي از كمبود اسيد فوليك

اين نوع كم خوني به خاطر كمبود اسيد فوليك، يكي از انواع ويتامين هاي B، در جريان خون بدن ايجاد مي شود. اين مشكل معمولاً به خاطر مصرف ناكافي اسيد فوليك، كه بيشتر در سبزيجات يافت مي شود، اتفاق مي افتد. مصرف بي رويه مشروبات الكلي نيز مي تواند در اين نوع كم خوني دخيل باشد. طي دوران بارداري يا كودكي كه اسيد فوليك بيشتري توسط بدن مصرف مي شود، ممكن است اين بيماري بروز كند. همچنين ممكن است بعنوان يكي از عوارض جانبي ساير مشكلات و اختلالات خوني ايجاد شود.

علائم و نشانه ها:

1. ضعف

2. خستگي

3. زوال حافظه

4. تحريك پذيري

مي توان با مصرف موادغذايي كه حاوي اسيد فوليك باشند مثل جگر گاو، مارچوبه و لوبياي قرمز از اين بيماري جلوگيري كرد.

كم خوني بدخيم

اين نوع كم خوني معمولاً

در افراد بين 50 تا 60 ساله اتفاق مي افتد و به خاطر كمبود ويتامين B12 ايجاد مي شود. اين بيماري ممكن است ارثي باشد اما برخي از انواع اين بيماري مي تواند به خاطر بيماري ها و مشكلات خودايمن بدن باشد. افراديكه دچار بيماري هاي خودايمن هستند، بيشتر در معرض ابتلا به كم خوني مهلك و بدخيم قرار دارند.

علائم و نشانه ها:

1. خستگي

2. تنگي نفس

3. تپش قلب

4. بيحسي و كرختي شديد

كم خوني ناساختني

كم خوني آپلاستيك به خاطر كمبود يا فقدان گلوبول هاي قرمز خون در بدن ايجاد ميشود. اين مشكل ممكن است به خاطر جراحت هايي كه در آن بافت هاي سازنده خون در مغز استخوان از بين مي رود. به اين دليل، بيمار قادر به مقابله با بيماري ها نيست و خونريزي زيادي خواهد داشت.

علائم و نشانه ها:

1. بيحالي و سنگيني

2. رنگ پريدگي

3. لكه هاي خونريزي زيرپوستي

4. خونريزي

5. تشديد ضربان قلب

6. عفونت

7. نارسايي قلبي وابسته به تراكم

بروز اين نوع كم خوني دليل قطعي ندارد اما گفته مي شود به خاطر برخي سموم و يا ويروس هپاتيت ايجاد مي شود.

كم خوني ياخته داسي

اين نوع كم خوني طبيعتي ارثي دارد و درنتيجه يك نوع غيرعادي از گلوبول هاي قرمز خون ايجاد مي شود. كم خوني ياخته داسي بيماري خطرناك و كشنده است و هيچ راه پيشگيري براي آن وجود ندارد.

علائم و نشانه ها:

1. حملات درد در دست ها، پاها و شكم

2. زرد شدن سفيدي چشم

3. تب

4. خستگي مزمن

5. تشديد ضربان قلب

6. رنگ

پريدگي

مشكلات اين بيماري شامل ايجاد زخم هايي در پاها، شوك، خونريزي بيني، و مشكلات و اختلالات استخواني مي باشد.

زياد شدن گويچه هاي سرخ يا پلي سيتمي حقيقي

اين بيماري بيشتر در مردان ميانسال اتفاق مي افتد و در آن گلوبول هاي قرمز و سفيد خون و پلاكت هاي خوني افزايش مي يابند. در اين بيماري توليد اين گلوبول ها سرعت پشمگيري پيدا مي كند و سلول هاي مغزاستخوان زودتر از حالت عادي بالغ مي شوند. علت اين بيماري هنوز ناشناخته است.

علائم و نشانه ها:

1. ارغواني شدن رنگ پوست

2. قرمز شدن چشمها

3. سردرد

4. گيجي

5. بزرگ شدن طحال

گرچه ممكن است علائم و نشانه هاي كم خوني كمي دشوار باشد اما خوشبختانه مي توان گفت كه اكثر انواع آن را مي توان از طريق دارو و ايجاد تغيير در رژيم غذايي به طور موثري كنترل كرد.

واريس

سياهرگ، يك رگ خوني است كه خون را در تمام نقاط بدن حمل مي كند. به طور طبيعي، اين سياهرگ ها كار خود را مانند يك دستگاه پمپ سالم و خوب روغنكاري شده انجام مي دهند، اما گاهي اوقات اين رگ ها شكسته شده و جريان خون غيرعادي خواهد شد.

مطمئن هستم كه اكثر ما كساني را مي شناسيم كه در قسمت هاي پايين و قوزك پا دچار گشاد شدن و پيچيده شدن رگ هاي خوني هستند كه واريس نام دارد.

واريس مي تواند در هر قسمت بدن ايجاد شود اما در قسمت هاي پاييني بدن متدول تر است.

اين سياهرگ ها ممكن است به خاطر عوامل ژنتيكي به اين صورت درآيند

اما اين تنها دليل آن نيست. از عوامل مهم ديگر در بروز واريس مي توان به بارداري و يا ايستادن هاي طولاني مدت اشاره كرد. چاقي نيز مي تواند در اين زمينه نقش داشته باشد. فشار ناشي از وزن اضافه نيز مي تواند منجر به ايجاد واريس و شكسته شدن رگ هاي خوني شود.

علائم و نشانه هاي واريس نه تنها رگ هاي بدمنظر طناب شكل است، بلكه دردها و گرفتگي هاي مداوم، ورم و خستگي پس از مدتي سرپا ايستادن نيز جزء علائم اين بيماري است.

رنگ پوست نيز ممكن است تغيير كرده و قهوه اي مانند شود كه ركود رنگدانه هاي پوستي نام دارد. اين مشكل نيز از شكسته شدن رگ هاي خوني و تراوش خون به منطقه آسيب ديده ايجاد شود و در افرادي كه به مدتي طولاني به اين مشكل مبتلا بوده اند اتفاق مي افتد.

معمولاً تشخيص اين مشكل از طريق مشاهده قابل انجام است اما گاهي اوقات از طريق پروسه اي كه فلبوگرافي (پرتونگاري از سياهرگ ها) ناميده مي شود. اين عمليات كاملاً بدون درد يوده و در آن محلولي خاص را وارد جريان خون مي كنند. آنگاه تصوير رگ ها را براي تشخيص اختلالات و ناهنجاري هاي موجود در جريان خون و فشار رگ ها، برمي دارند.

شيوه تشخيص ديگر استفاده از اشعه فرابنفش براي آزمايش جريان خون در شريان هاي اصلي خون در دست ها و پاها است. اين شيوه اولتراسونوگرافي دوپلر نام دارد. فرابنفش، يكي از امواج صوتي با فركانس بالاست. اين عمليات با اعمال يك ژل محلول در آب در بدن انجام مي شود و

سپس يك ابزار دستي به نام ترانسدوكتور روي ناحيه مورد نظر كشيده مي شود.

درمان واريس مي تواند به سادگي استفاده از جوراب هاي كشي متراكم، كنترل وزن، انجام ورزش در سطح متوسط، اجتناب از ايستادن هاي طولاني مدت و بالا نگه داشتن پاها در صورت امكان باشد.

روش درماني ديگر اسكلرودرماني فشرده نام دارد. در اين عمليات، نقاطي از رگ ها كه جريان خون در آنها غيرعادي است، تشخيص داده شده و با تزريق مداوم ماده اي به نام اسكلروسانت، رفع مي شود.

در موارد حاد، استفاده از عمليات جراحي كه ليگاسيون يا بستن رگ نام دارد، ضروري خواهد بود. طي اين عمل جراحي، يك يا دو شكاف بر روي رگ هاي واريسي ايجاد كرده و بعد رگ بسته مي شود. اگر چندين قسمت رگ گسسته شده و خود رگ شديداً آسيب ديده باشد، رگ (يا بخش اسيب ديده آن) معمولاً برداشته مي شود. شكافي در زير رگ واريسي ايجاد كرده، ابزاري انعطاف پذير روي رگ تا شكاف اوليه كشيده ميشود و بعد رگ را گرفته و برمي دارند.

اگر شما نيز به واريس مبتلا هستيد، حتماً بايد به دنبال درمان هاي پزشكي باشيد. پرشك شما راه ها و روش هاي مختلف درماني را به شما معرفي كرده و به شما براي مراقبت از وضعيتتان كمك مي كند.

خطرات ترومبوز رگ هاي خوني

ترومبوز به وضعيتي الحاق مي شود كه در آن در رگ هاي خوني، به ويژه در ناحيه پا، لخته ايجاد مي شود. اين مسئله مي تواند در ساير قسمت هاي بدن نيز اتفاق بيفتد. لخته هاي خون درون رگ ها معمولاً

در ناحيه ران پا وخيم تر از لخته هاي ايجاد شده در قسمت هاي پاييني پا هستند. اين مشكل با درد همراه بوده و اگر به ريه ها برسد مشكلات مختلفي را به دنبال خواهد داشت. اگر لخته موجود در يك رگ خوني قطع شده و در جريان خون شروع به حركت كند، ممكن است به ريه برسد. اين مشكل انسداد خون ريوي نام دارد كه مشكلي بسيار جدي و خطرناك است و ممكن است منجر به مرگ شود.

اين مشكل در افراد چاق و افراد بالاي 40 سال شايع تر مي باشد. دلايل اين بيماري عبارتند از: سفرهاي طولاني هوايي و سفرهاي طولاني مدت با اتومبيل، قطار و ... يا نشستن هاي طولاني مدت.

علائم اين مشكل: ورم كردن پاها، درد و ناراحتي در پا—اين درد ممولاً در يكي از پاها احساس مي شود و معمولاً در مواقع ايستادن يا راه رفتن رخ مي دهد، احساس گرماي بيش از حد در قسمتي از پا كه ورم كرده يا درد مي كند، قرمز شدن رنگ پا.

اهداف اصلي در درمان اين مشكل عبارتند از: جلوگيري از بزرگ شدن لخته ها، جلوگيري از قطع شدن لخته ها و رسيدن به ريه ها، كاهش احتمال ايجاد لخته هاي خوني ديگر.

تمرين دادن پاها هر يك ساعت يكبار مي تواند از بروز اين مشكل جلوگيري كند. در موقع رانندگي حتماً هر از چند گاهي به خود استراحت داده و از ماشين پياده شويد و كمي راه برويد و يا در قطار و هواپيما از جاي خود برخاسته و كمي قدم بزنيد..

راه هاي پيشگيرنده ديگر عبارتند از:

از

مصرف قرص هاي خواب آور خودداري كنيد. اين قرص ها فرد را دچار سكون و بي حركتي كرده و احتمال لخته شدن خون را در شريان ها افزايش مي دهد؛ لباسهاي گشاد و راحت تن كنيد؛ از چهارزانو نشستن به مدتي طولاني خودداري كنيد؛ آب بدنتان را با مصرف كافي مايعات تامين كنيد؛ از جوراب هاي مخصوص ضد واريس استفاده كنيد. اين جوراب ها فشار خفيفي در پا ايجاد مي كند كه البته عوارض جانبي خاصي هم دارند: اگر يكسره در طول روز پوشيده شوند در فرد ايجاد ناراحتي مي كند، پوشيدن آنها مخصوصاً براي افراد سالخورده يا چاق كمي دشوار است، در فرد ايجاد گرما مي كند.

برخي از پزشكان مصرف آسپيرين را به خاطر تاثير رقيق كنندگي خون آن توصيه ميكنند. البته مصرف اين قرص براي كودكان مناسب نيست و ممكن است عوارض جانبي داشته باشد. از اينرو مصرف آن حتماً بايد با توصيه پزشك باشد.

بيماري پوستي پسوريازيس

داء الصدف يا پسوريازيس بي_ماري پ_وستي، پوسته پوسته اي ع_ود كن__نده مزمن است كه همراه با پلاك ه_ا ي_ا پ_اپ_ول هاي فلس مانند خاكستري-نقره اي رنگ روي پوست ايجاد مي شود. آرن_ج ه_ا و زان_وها مت_داولت_رين قس_مت هاي بدن هستند كه دچار اين عارضه پوستي مي ش_ون_د. گ_اهاً اي_ن

ع_ارض_ه در ي_ك نقطه در هر دو سمت بدن ايجاد مي ش_ود. اندازه اي_ن ل_كه ه_ا مت__غير است و مم_كن اس___ت ك__وچك و گاهي خيلي بزرگ (بزرگتر از كف دست) باشد.

توصيف پسوريازيس

به طور معمول، سلولهاي پوستي بعد از گذشت يك ماه بالغ شده و ميريزند. در عارضه پسوريازيس، بلوغ سلولها سرعت ميگيرد و فقط سه الي

چهار روز طول مي كشد. از آنجا كه لايه زيرين سلول هاي پوستي زودتر از حالت طبيعي، تقسيم مي شوند، سلول هاي مرده در پوسته هاي ضخيم تر روي خارجي ترين لايه پوست (كه پوست بروني ناميده مي شود) جمع مي شوند.

انواع و طبقه بندي

پسوريازيس به شكل هاي مختلف ايجاد مي شود كه در شدت، طول مدت، محل، شكل و طرح فلس ها متفاوت است. شايع ترين انواع آن عبارتند از:

پسوريازيس پلاكي يا پسوريازيس ولگاريس: كه شايعترين نوع پسوريازيس است. در اين نوع پسوريازيس ضايعات ملتهب و قرمز رنگي در پوست ايجاد مي شود كه روي آن را فلس هاي سلول هاي مرده نقره اي-سفيد مي پوشاند. و بيشتر روي آرنج، زانو، پوست سر، و ناخن هاي دست يا پا ديده مي شود.

پسوريازيس پاستولار (چرك دار): نوعي نادر از پسوريازيس مي باشد كه در آن كورك هاي چرك دار كوچكي (ضايعات سر سفيد) در كليه قسمت هاي بدن يا محدود در كف دست ها، كف پاها يا ساير قسمت ها بدن ديده مي شود.

پسوريازيس گوتات: كه معمولاً در بچه ها ايجاد مي شود و به صورت لكه هاي كوچك قرمز فلس مانند كه به سرعت در يك ناحيه بسيار بزرگ از پوست ايجاد مي شود، مشخص مي شود. اين عارضه معمولاً بعد از بيماري هاي عفوني مثل گلودرد چركي ايجاد مي شود.

پسوريازيس معكوس: كه در زيربغل، زيرسينه، حول كشاله ران، در شكاف بين باسن و دور اندامهاي تناسلي ايجاد مي شود. اين عارضه نيز معمولاً صورتي رنگ و سوزش آور است اما فاقد ضخامت انواع ديگر پسوريازيس مي باشد.

برخي متخصصين پوست، پسوريازيس را به سه نوع خفيف، متوسط و وخيم تقسيم بندي مي كنند. پسوريازيس خفيف در 10-5 درصد از بدن فلس ها را ايجاد مي كند، پسوريازيس متوسط در 10 تا 20 درصد از بدن و در پسوريازيس وخيم در بالاي 20 درصد از بدن فلس ها ايجاد مي شود.

در 5 درصد از همه افراد مبتلا به پسوريازيس، ورم مفاصل نيز ايجاد مي شود. اين وضعيت ورم مفاصل پسورياتيك ناميده مي شود.

علت و عوامل خطرزا

پسوريازيس يك اختلال پوستي مزمن است كه ريشه اي نامعلوم دارد، اما، به نظر مي رسد كه وراثت در انتقال آن نقش داشته باشد (در يك نفر از هر 3 نفر فرد مبتلا به پسوريازيس، يكي از اعضاي خانواده يا فاميل نيز به آن مبتلاست).

عوامل مختلفي مي توانند در اين زمينه نقش داشته باشند، مثل استرس، تغييرات آب و هوا، عفونت هاي استرپتوكوكي يا HIV، زخم هاي سطحي، بيماري ها يا مصرف برخي داروها مثل ليتيوم، بتا بلاكرها مثل پر.پرانولول، كويندين (داروي قلب) يا داروهاي آنتي مالاريا.

تشخيص

متخصصين پوست پسوريازيس را با آزمايش و معاينه پوست و بررسي ويژگي هاي اين ضايعات پوستي تشخيص مي دهند. گاهي اوقات بيوپسي ضايعات و معاينه پوست در زير ميكروسكوپ نيز براي تصديق تشخيص لازم است. براي نشخيص پسوريازيس نياز به آزمايش خون يا ساير آزمايشات نيست.

درمان

در حال حاضر درمان قطعي براي پسوريازيس وجود ندارد، اما درمان هاي مختلفي وجود دارد كه در اكثر موارد مي تواند پوست را موقتاً از اين ضايعات پاك كند. اما گاهي اوقات درمان آن غيرممكن مي شود. براي اكثر

بيماران، يكي يا چند مورد از درمان هاي زير لازم مي شود:

درمان موضعي (كه معمولاً براي پسوريازيس خفيف تا متوسط استفاده مي شود)

• نرم كننده ها و مرطوب كننده ها به نرم شدن فلس ها كمك كرده و ناراحتي آن را كاهش مي دهد.

• كرم ها و روغن هاي استيروئيد به كاهش التهاب آن كمك مي كند.

• تازاروتين Tazarotene دارويي موضعي براي درمان پسوريازيس پلاكي خفيف تا متوسط مي باشد.

• آنترالين Anthralin به كند شدن تكثير سلولي كمك مي كند.

• ويتامين D3 يا كالسيپوترين

• محلول هاي حمام مثل نمك هاي معدني يا افزودني هاي جو، به نرم كردن و تسريع بهبودي كمك مي كند.

نوردرماني (كه به تنهايي يا همراه با ساير درمان ها براي درمان پسوريازيس متوسط تا وخيم استفاده مي شود)

• اشعه فرابنفش (UVB)، چه در محيط روباز يا در مطب پزشك به درمان اين ضايعات كمك ميكند.

• سورالِن و اشعه فرابنفش A PUVA

• ليزرهاي اكسيمر نيز براي درمان يك نقطه كوچك از پسوريازيس مورد استفاده قرار مي گيرد.

درمان هاي داخلي (كه براي درمان پسوريازيس متوسط تا وخيم مورد استفاده قرار مي گيرد)

• داروهاي بيلوژيك از موجودات زنده (انسان، گياه، حيوان، يا جاننوران ميكروسكوپي) گرفته مي شود. اين داروها روي سيستم ايمني بدن براي پيشگيري از اختلالات التهابي، ازجمله پسوريازيس، كار مي كند. برخلاف داروهايي كه كه سيستم دفاعي را متوقف ميكند، داروهاي بيولوژيك فقط با آن مواد شيميايي مقابله ميكند كه در ايجاد پسوريازيس دخيل است. Etanercept (Enbrel) و (infliximab (Remicade دو نوع از داروهاي بيولوژيك هستند كه بلاكرهاي عامل

بافت مردگي تومر (TNF) ناميده مي شود. Alefacept (Amevive) و Efalizumab) Raptiva) و بلاكرهاي سلول هاي T. متاسفانه هركدام از اين داروها نياز به تزريق مداوم با سوزن دارد. و البته درمان هايي بسيار جديد و گران مي باشند.

• Methotrexate) MTX) به كند كردن تكثير سلولها و كاهش التهاب كمك مي كند.

• درمان رتينوئيد، ازجمله acitretin Soriatane، به كاهش التهاب كمك مي كند.

• Cyclosporin A سيستم يمني بدن را ه طور كل كند مي كند و مي تواند به كاهش التهاب كمك كند.

تجربه متخصص پوست شما در زمينه اين بيماري و تكنيك آزمايش و خطا به تشخيص بهترين نوع درمان براي هر فرد كمك مي كند. درمان ممكن است به كوتاهي چند هفته يا تا چندين ماه به طول انجامد. متخصصين پوست احتمالاً روش هاي مختلف درماني را براي هر فرد به طور چرخشي انجام ميدهند تا از عوارض جانبي اين درمان ها جلوگيري كرده و ببينند كدام روش درماني براي هر فرد بهتر است.

مراقبت هاي فردي

• پوستتان را هميشه روغن دار و مرطوب نگه داريد. روغن ها، كرم ها، لوسيون ها براي اين منظور توصيه مي شود.

• در خانه از دستگاه هاي مرطوب كننده استفاده كنيد.

• زير آفتاب برويد. البته مراقب باشيد كه دچار آفتاب سوختگي نشويد.

• حمام كردن در آب داغ به كاهش فلس ها كمك مي كند.

• از صابون هاي ملايم يا پاك كننده هاي فاق صابون استفاده كنيد. صابون هاي ملايم مثل كرم نيوآ، داو و از اين قبيل اتخاب هاي خوبي براي شماست.

• از هرگونه استرس دوري كنيد.

از خود در مقابل انواع زخم ها و عفونت هاي پوستي محافظت كنيد.

استيروئيدهاي موضعي

در زير به ليستي از انواع استيروئيدهاي موضعي كه براي درمان اگزما استفاده ميشوند، اشاره مي كنيم:

خيلي قوي:

Betamethasone dipropionate) Diprolene)

Clobetasol 17-Propionate 0.05%) Temovate)

Halobetasol propionate) Ultravate)

Halcinonide 0.1%) Halog)

قوي:

Amcinonide 0.1%) Cyclocort)

Betamethasone dipropionate 0.5 mg) Diprolene)

Desoximetasone 0.25%) Topicort)

Fluocinonlone acetonide 0.25%) Synalar)

Fluocinonide 0.05%) Lidex)

Mometasone furoate 0.1%) Elocon)

Triamcinolone Acetonide 0.1%) Kenalog)

متوسط:

Desonide 0.05%) Desowen)

Hydrocortisone valerate 0.2%) Westcort)

Prednicarbate 0.1%) Dermatop)

ضعيف:

Hydrocortisone 1.0%) Cortaid)

سوالاتي كه مي توانيد درمورد پسوريازيس از پزشك خود بپرسيد:

عارضه من چه نوع از پسوريازيس است؟

شدت پسوريازيس من تا چه حد است؟

آيا ممكن است شدت آن بيشتر شود يا به قسمت هاي ديگر بدنم هم سرايت كند؟

آيا ممكن است ساير بيماري هاي مفاصل نيز براي من اتفاق بيفتد؟

شما چه درماني را پيشنهاد مي كنيد؟

براي جلوگيري از عود كردن دوباره اين بيماي، چه اقداماتي مي توان انجام داد؟

چه لوسيون و كرم هايي را براي من توصيه مي كنيد؟

اگر براي تشخيص بيماي من بيوپسي لازم است، نتيجه آن چه چيز را مشخص خواهد كرد؟

سرخك: علل، علائم و راه هاي درمان

سرخك چيست؟

س_رخك ي_ا س_رخچ_ه ي_كي از مس_ري ت_رين و واگي_ردارترين بي_ماري ه__اي ويروسي است. علت آن ويروس پاراميكس_و (paramyxo) است و يكي از ناخوشايندترين و خطرناك_ترين بيماري هاي اطفال است كه به شكل جوش خود را نش_ان م_ي دهد. اي_ن مسئله ب_ه خ_اط_ر مشك_لات ن_اش_ي از اين بيماري است.

نحوه انتقال سرخك

• واگيري هوابرد يا عفونت قطره اي اين بيماري را انتقال مي دهد.

گرچه فرد بيمار جدا نگه داشته مي شود، باز هم بيماري از اتاقي به اتاق ديگر منتقل ميشود.

• هر فردي كه تابه حال به سرخك نگرفته باشد، مي تواند به اين بيماري مبتلا شود.

• نوزادان تا 4 ماهگي اگر مادرشان قبلاً سرخك گرفته باشد، مبتلا نخواهند شد چون پادتن بيماري از بدن آنها نيز محافظت مي كند.

• دوره رشد نهفته—زمان بين وارد شدن عفونت به بدن و بروز آن—بين يك تا دو هفته مي باشد.

• اين بيماري بيماران از 4 روز قبل از ظاهر شدن جوش ها تا 5 روز بعد از آن عفوني و واگيردار است.

علائم و نشانه هاي سرخك

بعد از 14 روز علائم زير شروع به ظهور مي كند:

• تب 39 درجه سانتيگراد

• سرماخوردگي

• سرفه

• گلو درد—غدد لنفاوي در گلو ممكن است ملتهب شود

• قرمز شدن چشم ها

• حساسيت به نور

• لكه هاي خاكستري، در غشاي مخاطي دهان دقيقاً اطراف دندانهاي آسيا لكه هايي به اندازه شن ريزه پديد مي آيد. اينها لكه هاي كوپليك (Koplik) ناميده مي شوند و قبل از ظاهر شدن جوش ها، پديد مي آيند.

• بعد از سه الي چهار روز دماي بدن ممكن است پايين بيايد، گرچه با ظاهر شدن جوش ها دوباره بالا خواهد رفت.

• جوش ها معمولاً در اطراف گوش ها شروع مي شوند و بعد كم كم طي يك تا دو روز به بقيه نواحي بدن و پاها نيز سرايت مي كند.

• در ابتدا لكه هاي خيلي كوچك هستند اما به سرعت تقريباً دو برابر شده و به هم

نزديك مي شوند.

• رنگ جوش ها قرمز است.

• دماي بدن، كه ممكن است تا 40 درجه هم بالا برود، تا چند روز به همان سان باقي مي ماند. سپس به همراه جوش ها ناپديد شده و جاي جوش ها لكه هاي قهوه اي رنگي بر جا مي ماند.

• پس از گذشت يك هفته كودك دوباره سرحال خواهد شد

كودكاني كه به سرخك مبتلا مي شوند نمي توانند تا بهبودي كامل و پايين آمدن دماي بدن به مدرسه يا مهد كودك بازگردند.

پزشك بايد به كودكان زير يكسال كه در معرض اين بيماري قرار دارند، طي 5 روز واكسن مصونيت بزند.

روش درمان سرخك

درمان اين بيماري ماندن در بستر در اتاقي خنك بدون هيچگونه نور روشن است. دارو براي درمان سرفه ها و كاهش دماي بدن فقط بايد با تجويز پزشك مصرف شود.

نكات مهم

اگر وضعيت كودك رو به وخامت رفت يا دماي بدن همچنان بالا ماند، بايد فوراً به پزشك مراجعه شود.

پزشك بايد اطمينان يابد كه هيچ يك از مشكلات زير در بيمار وجود ندارد:

• سينه پهلو يا ذات الريه

• التهاب گوش مياني

• التهاب سيستم عصبي

وقتي فردي به سرخك مبتلا شد، ديگر در آينده به اين بيماري مبتلا نخواهد شد و تا پايان عمر مصونيت خواهد داشت.

سرخك و بارداري

اگر قصد باردار شدن داريد، بايد اطمينان يابيد كه قبل از آن حتماً واكسيناسيون سرخك را انجام دهيد مگر اينكه قبلاً به اين بيماري مبتلاش ده باشيد.

ابتلا به سرخك طي بارداري مي تواند منجر به انتقال بيماري به جنين شود و در موارد بسيار شديد

به مرگ كودك منجر شود.

اگر ترديد داريد، بايد با پزشك خود درمورد واكسيناسيون سرخك مشورت كنيد. اين واكسيناسيون حين بارداري انجام نخواهد گرفت.

لاغ____ري ودرمان آن

_ لاغري يك مكانيسم مزمن است و رفع آن مثل هر پروسه? مزمن ديگري نياز به زمان دارد.

سعي كنيد در درمان لاغري خود از دارو استفاده نكنيد، چرا كه دارو غذا نيست و در هر حال داراي عوارضي مي باشد. (به استثناي داروهاي اشتهاآور و تقويتي كه توسط پزشك تجويز مي شود)

_ در درمان لاغري خود هيچگاه عجله نداشته باشيد، يادتان باشد كه رژيم غذايي با افزايش وزن تدريجي علاوه بر اينكه قابل تحملتر است، عوارضي نداشته، تقريباً غير قابل بازگشت مي باشد.

? علل لاغري :

الف) فشارهاي دروني، استرسها و افسردگيها

ب) ثانويه به بيماريهايي ازقبيل : هيپرتيروئيديسم (پر كاري تيروئيد)، ديابت (بيماري قند خون بالا)، بيماري هاي انگلي، بيماري هاي گوارشي و …

ج) اختلال تغذيه اي (دريافت كم كالري و زيادي فعاليت)

د) ژنتيك

درمان هاي لاغري

الف) درمان دارويي:

_ داروهاي اشتهاآور: اين داروها با افزايش اشتها سبب بيشتر خوردن شده، دريافت انرژي توسط بدن را افزايش مي دهند. سردسته? اين داروها كه در ايران بسيار استفاده مي شود، سيپروهپتادين مي باشد. علاوه بر اين داروهاي تقويتي مثل ويتامين ها همچنين عناصر كمياب مثل روي نيز كاربرد دارند. تمامي اين داروها زماني مؤثرند كه شخص از هر نظر سالم باشد.

_ داروهايي كه با احتباس نمك و بدنبال آن آب باعث افزايش وزن مي شوند: از اين گروه دارو مي توان از كورتون ها نام برد. اين داروها با احتباس آب و نمك باعث عوارض زيادي براي بدن شده علاوه بر اين عوارض گوارشي، استخواني و … ديگري نيز دارند.

_ داروهايي كه با كاهش متابوليسم بدن باعث افزايش

وزن مي شوند: اين داروها به صورت كاذب كم كاري تيروييد ايجاد كرده، با كاهش متابوليسم بدن سبب افزايش وزن مي شوند. اين گروه نيز با توجه به برهم زدن نظم طبيعي بدن باعث ايجاد عوارض مي شوند.

ب) رژيم درماني :

_ ارائه? برنامه? كامل و علمي از نظر علم تغذيه:

اگر شخص كاملاً از نظر بيماري هاي عامل لاغري بررسي شده و در حال سلامت باشد، با استفاده از يك رژيم استاندارد كه تمام مسائل تغذيه اي در آن رعايت شده باشد قادر به افزايش وزن خواهد بود.

_ با توجه به موارد فوق بهترين و سالمترين راه حل ارائه شده در مورد درمان لاغري اين موارد مي باشد:

الف) رژيم غذايي صحيح

ب) ورزش مناسب و كافي

در هر رژيم غذايي صحيح بايد اين گروههاي غذايي وجود داشته باشد:

شير و لبنيات، حبوبات و غلات، ميوه و سبزيجات، گوشت

_ رژيم غذايي بايد:

_ تأمين كننده? انرژي مورد نياز روزانه باشد.

_ تأمين كننده? ريزمغزيها باشد موادي كه به مقدار بسيار كم بايد در غذا وجود داشته باشد

_ بر اساس فرهنگ غذايي ايراني باشد.

_ تنوع لازم را داشته باشد.

_ در يك رژيم غذايي اصولي افزايش وزن تدريجي است. بطوريكه حداكثر يك كيلوگرم در ماه مي توانيد افزايش وزن داشته باشيد. به همين دليل بايد حوصله داشته و با دقت برنامه? خود را اجرا كنيد. ضمناً اگر قبل از رژيم عكسي از خود داشته باشيد بهتر خواهد بود.

CYPROHEPTADINE HCI

? موارد مصرف سيپروهپتادين براي درمان آلرژي ناشي از تب يونجه كهير و كهيرغول آسا، كهير ناشي از سرما، ميگرن ودرمان بيماري كوشينگ استفاده شده است

? مكانيسم اثر: اين دارو آنتاگونيست گيرنده هاي H? و گيرنده هاي سروتونيني مي باشد. به دليل خاصيت آنتي هيستاميني آن اثر ضد آلرژي دارد.

? هشدارها:

?) احتمال سرگيجه

تسكين بيش از حد، اغتشاش شعور و كمي فشارخون ناشي از مصرف اين دارو درسالخوردگان بيشتر است

?) مصرف طولاني مدت اين دارو باعث خشكي دهان مي شود و احتمال گلودرد،عفونت دهان و گلو و پوسيدگي دندان وجود دارد.

? عوارض جانبي

عوارض شايع اين داروخشكي دهان تاري ديد، خواب آلودگي غليظ شدن ترشحات نايژه و افزايش وزن مي باشند.

? تداخل هاي دارويي

مصرف همزمان اين دارو با مضعف هاي CNS ممكن است اثرات مضعف آن را افزايش دهد. استفاده همزمان اين دارو با داروهاي آنتي كلينرژيك اثرات جانبي آن را تشديدمي كند. مصرف همزمان داروهاي سمي براي گوش مانند ساليسيلات ها ووانكومايسين با اين دارو ممكن است اثرسمي آن را بر گوش از جمله وزوز گوش وسرگيجه را بپوشاند.

? نكات قابل توصيه

?) احتمال افزايش وزن وجود دارد.

?) بمنظور كاهش تحريك گوارشي همراه با غذا، آب يا شير مصرف گردد.

?( در صورت بروز خواب آلودگي ازانجام كارهايي كه نياز به تمركز حواس دارند خودداري گردد.

?( اين دارو مي تواند عوارض سمي گوشي ساليسيلات ها را بپوشاند.

? مقدار مصرف

بزرگسالان در درمان آلرژي مقدار ?ميلي گرم ? _ ? بار در روز و حداكثر ??ميلي گرم در روز مصرف مي شود. درميگرن ? ميلي گرم تجويز كه در صورت نياز پس از نيم ساعت تكرار مي شود. مقدارمصرف نگهدارنده آن ? ميلي گرم هر ? _ ?ساعت است

كودكان در كودكان ? _ ? سال ? ميلي گرم _ ? بار در روز و حداكثر ?? ميلي گرم درروز مصرف مي شود.

? اشكال دارويي

Tablet: ?mg

? فارماكوكينتيك اين دارو بخوبي از دستگاه گوارش جذب مي گردد. اثر آن ?? _ ??دقيقه پس از مصرف خوراكي ظاهرمي گردد. دفع آن كليوي و اغلب به صورت متابوليت طي ?? ساعت صورت مي گيرد.

حمله قلبي: علائم و نشانه ها

مس_دود شدن رگ هاي خ_وني قلب مي

تواند مانع گردش خون در قلب شود. اين امر م_ي توان_د من_جر به لخته شدن خون در شرائين قلب شود و سكته ي قلبي در ف_رد ب_وجود آي_د. ه_مچنين ب_ه اين عارضه myocardial infraction يا MI نيز اطلاق مي شود.

اگر كمك هاي پزشكي سر موقع به فرد نرسد، به ماهيچه ه_اي قلب_ي لط_مه هاي ج_بران ن_اپذيري خ_واهد رسي_د؛ و متاسفانه اكثر افراد در بيشتر مواقع هيچ گونه توجهي به علائم آن نمي كنند.

نشانه هاي بيماري قلبي چيست؟

پزشكان انجمن سلامت امريكا و ساير متخصصان پزشكي بر اين باورند كه در يك چنين شرايطي يكي از اين علائم در بيمار بروز مي كند:

- فشار غير قابل تحمل، احساس سيري، فشردگي و درد در قفسه ي سينه بيش از چند دقيقه.

- دردي كه از ناحيه ي قفسه ي سينه به شانه ها كشيده مي شود و در گردن و بازوها نيز ادامه پيدا مي كند. درد مي تواند ملايم تا شديد باشد. ممكن است احساسي نظير فشار، گرفتگي، تنگي نفس و سوزش همراه باشد. درد ممكن است در قفسه ي سينه، بالاي شكم، گردن، چانه، و داخل بازوها و شانه ها باشد.

- قفسه سينه احساس ناراحتي شديد مي كند، احساس غش كردن به فرد دست مي دهد، تعرق زياد مي شود، حالت تهوع در او ايجاد شده و نفس ها كوتاه كوتاه و بريده بريده مي شوند.

اضطراب، حالت ناآرامي و عصبانيت، سرد شدن بدن، و بدن عرق كرده، رنگ پريدگي، و زرد شدن بدن از جمله ديگر علائم اين بيماري مي باشند.

البته بايد توجه داشت كه در يك حمله ي قلبي

كليه ي علائم همراه با هم در فرد ظاهر نمي شوند. گاهي اوقات برخي از اين علائم در مرحله اي خاص ايجاد شده، سپس از بين مي روند، و مجدداً در فرد ايجاد مي شوند؛ اما اگر متوجه حتي يكي از اين علائم شديد بايد به سرعت درخواست كمك كنيد. زمانيكه يكي از اين علائم را در خود و يا ديگران مشاهده كرديد به هيچ وجه معطل نكنيد و فوراً با مركز فوريت هاي پزشكي تماس بگيريد. در صورتي كه بيمار نبض نداشت و نفس نمي كشيد بايد فوراً با اورژانس تماس گرفته و با CPR (باز جان بخشي به قلب و ريه) فرد مورد نظر را احيا نماييد.

پزشكان چگونه مي توانند احتمال حمله ي قلبي را تشخيص دهند

پزشكان از روي آزمايش هاي متعددي كه از بيمار به عمل مي آورند به راحتي قادرند تا احتمال وقوع حمله ي قلبي را در فرد پيش بيني نمايند. پزشكان در اينصورت ميتوانند:

- تاريخچه ي سلامت بيمار را به طور كامل مرور مي كنند، و به او آزمايش هاي مختلف مي دهند.

- با استفاده از دستگاه ثبت ضربان قلب (EKG) مي توانند هر گونه ناهنجاري كه به واسطه ي آسيب به قلب ايجاد شده است را متوجه شوند. از آزمايش خون استفاده مي شود تا اگر سطح آنزيمي در خون حد نرمال خود را از دست داده بود، به سرعت شناسايي شود.

درد قفسه سينه كه مربوط به ناراحتي قلبي است به چه شكل است؟

اگر شما از درد سينه رنج مي بريد، به ويژه در زمان ورزش كردن بايد به اين فكر بيفتيد

كه آيا اين درد ارتباطي به ناراحتي قلبي دارد يا خير. درد ماهيچه هاي قلب يكي از ابتدايي ترين علائم انسداد شرائين قلبي است كه دليل اكثر سكته هاي قلبي نيز همين امر مي باشد.

در حاليكه هيچ تستي وجود ندارد كه بتواند به طور 100% مشخص كند كه درد قفسه سينه مربوط به ناراحتي قلبي مي شود يا خير، اما با اين وجود دردي كه به قلب مربوط باشد، داراي شكل خاصي است. اين درد بسيار تند و شديد و غير قابل تحمل است، مثل آن است كه چاقويي در قفسه ي سينه فرو كرده و آن را در بياوريم. در اين حالت به فرد احساس سنگيني، فشار، تنگي و درد شديدي دست مي دهد. اين علائم معمولاً با بريدگي و كوتاه شدگي نفس همراه است. البته اين درد زماني كه شما دست از كار كشيده و استراحت كنيد، از بين رفته و از شدت آن نيز كاسته مي شود.

حمله ي قلبي ممكن است در ابتدا آنقدرها كه فكر مي كنيد دردناك نباشد و به راحتي به بيمار اجازه مي دهد كه 5 تا 6 ساعت پس از ايجاد حمله به زندگي عادي خود ادامه دهد. پس از گذشت يك چنين زماني به قلب بيمار آسيب هاي برگشت ناپذيري وارد خواهد آمد.

ماهيچه هاي قلبي به اين دليل دچار آسيب مي شوند كه نمي توانند به اندازه ي كافي اكسيژن جذب كنند. حمله ي قلبي به سادگي تنها به دليل عدم رسيدن اكسيژن به مناطق مختلف قلب ايجاد شده و تمام بخش هاي قلب در كمبود اكسيژن به سر خواهند برد . اگر

انسداد ايجاد شده در رگ هاي خوني قلب به سرعت از ميان برود (در همان ساعات اوليه ي گرفتگي) آسيب هاي ايجاد شده به پايين ترين ميزان خود كاهش پيدا مي كند.

اين امر اهميت كمك هاي سريع پزشكي را بيش از پيش براي بيماران روشن مي كند. در 90% موارد دردهاي شديد كه در قفسه ي سينه ايجاد شده و احساس درد و فشار شديدي به آن وارد مي شود، به عنوان نشانه اي از حمله ي قلبي شناخته ميشود. حتي اگر اين درد به مرور كاهش پيدا كرد و ناپديد شد، به هر حال گرفتگي رگ خوني وجود دارد و ممكن است كه به مرور زمان بدتر شده و ناراحتي هاي بسيار زيادي را براي فرد به همراه داشته باشد.

بي توجهي به چنين دردهايي تنها به اين خاطر كه بيش از اندازه شديد و غير قابل تحمل نيستند و يا تنها به اين دليل كه خود به خود از بين مي روند، بدترين كار ممكن است. اين امر به شما مي گويد كه ممكن است در شرايطي قرار بگيريد كه برايتان مرگ آور است. در زمان بروز يك چنين شرايطي بايد حواس خود را جمع كرده و فوراً مشكل خود را با يك متخصص قلب و عروق در ميان بگذاريد.

ممكن است بدون هيچ عارضه اي دچار حمله ي قلبي شويد

محققان جهاني كه برروي سكته قلبي مشغول تحقيق و پژوهش هستند، اخيراً به اين نكته دست پيدا كرده اند كه تقريباً از هر 4 حمله ي قلبي يكي از آنها فاقد هر گونه علامت هشداري است و اگر هم نشانه اي

باشد تنها در همان لحظه ي بروز حمله خود را آشكار مي سازد.

به اين نوع بيماري هاي قلبي "سكته ي خاموش" اطلاق مي شود و به دليل كم خوني هاي موقتي پديد مي آيند. در واقع نوعي كمبود اكسيژن مزمن در قلب است كه سبب مي شود خون نتواند مواد غذايي لازم را براي لحظه اي خاص به عضلات قلب برساند. اين امر بيمار را در شرايط بدي قرار داده و ريسك مرگ در آن تا حد بسيار زيادي در مقايسه با حمله هاي قلبي ديگر بالا است.

دليل ايجاد كم خوني موقتي (ايسكمي) يا سكته ي خاموش هميشه تصلب شرائين است. به اين ترتيب كه نوعي گرفتگي در رگ هاي خوني قلب ايجاد مي شود و اين گرفتگي به مرور زمان بيشتر و بيشتر شده و به واسطه ي جمع شدن كلسترول در رگ راه جريان خون را به طور كلي مسدود مي كند. در بيشتر موارد اين تقليل ناگهاني در گردش خون كه مانع مي شود تا خون، مواد غذايي و اكسيژن كافي را به ماهيچه هاي قلبي برساند، سبب ايجاد گرفتگي و از كار افتادگي عضلات قلب مي شود؛ اما به طور حتم در 25 تا 30 درصد از بيماراني كه دچار حمله ي قلبي مي شوند، هيچ گونه علامتي به اين منظور كه اين مسدوديت به مرور زمان بوجود آمده، ديده نمي شود. در مطالعات "فرامينگهام" كه بر روي 400 مرد امريكايي بالاي 40 سال انجام شده است، پژوهشگران به اين نتيجه دست پيدا كردند كه در 25 % موارد بيماران تا زماني كه از آنها نوار قلبي گرفته نشده

بود، به هيچ وجه متوجه اين امر نشده بودند كه دچار عارضه ي سكته ي قلبي شده اند.

البته عدم وجود درد در افراد بدان معنا نيست كه هيچ آسيبي نيز به قلب آنها وارد نشده است. قلب اين توانايي را دارد كه با آسيب هايي كه به آن وارد مي شود مداوا كند، سيستم عملكرد قلب به گونه اي است كه گاهي اوقات مشكلاتي را كه در اثر حمله قلبي وارد مي شود را ناديده گرفته و سعي مي كند تا نيازهاي بدن را مرتفع سازد، اما يك كم خوني موضعي ديگر و يا يك حمله ي قلبي ديگر حتي اگر شديد هم نباشد و در پايين ترين ميزان خود باشد مي تواند براي فرد مرگ را به همراه داشته باشد چراكه قلب مانند گذشته توانايي رويارويي با آن را ندارد. حتي كساني كه از حمله ي قلبي بعدي نيز جان سالم به در مي برند، دچار فلج ماهيچه هاي قلبي، و يا بي نظمي دائمي ضربان خواهند شد.

هيچ وقت نمي توان به طور حتم پيش بيني كرد كه فردي در معرض ايسكمي قرار دارد و يا دچار حمله ي قلبي خاموش خواهد شد؛ اما آمار و ارقام حاكي از اين امر هستند كه هر چقدر فاكتورهاي ريسك براي انسداد رگ هاي خوني قلب بالاتر باشد، احتمال ايجاد سكته ي خاموش نيز به مثابه آن افزايش پيدا خواهد كرد. البته در اين ميان فاكتورهاي ريسك به دو بخش تقسيم مي شوند، يكي آن دسته اي كه شما هيچ گونه كنترلي بر روي آن نداريد و شامل مواردي به شرح ذيل مي باشند: سن،

جنيست، پيش زمنيه هاي ژنتيكي، و بخش ديگر شامل مواردي است كه شما بر روي آنها كنترل داريد و شامل: ديابت، فشار خون، كلسترول بالا، مصرف دخانيات، و چاقي و كم تحركي مي باشند.

اگر شما مردي بالاي 50 سال هستيد كه سيگار مي كشد و يا خانمي هستيد كه در مرحله ي يائسگي قرار گرفته و براي مدت زماني بيش از 10 سال مرض قند داشته و كلسترول خونتان نيز بالا مي باشد، حتماً بايد به پزشك قلب و عروق مراجعه كرده و تحت اسكن قلب قرا بگيريد تا احتمال ايجاد سكته قلبي در بدنتان تخمين زده شود و پيش از وقوع حادثه از ايجاد آن جلوگيري بعمل آيد.

آزمايش هاي قلبي كه براي تشخيص احتمال بروز ايسكمي هستند شامل: تاريخچه پزشكي، تست هاي فيزيكي، و آزمايش فشار سنجي قلب است. آزمايش نهايي به اين شرح است كه فرد بايد بر روي ترد ميل راه برود و روند عملكرد قلب او ثبت شود.

اين يكي از راههاي بدون درد، ساده و كم هزينه است كه شما را آگاه مي كند كه آيا ضربان هاي قلب شما با صداي تيك تيك بمب انسداد شرائين همراه هستند يا خير.

پيشگيري از سرطان روده

درمان زماني جواب مي دهد كه سرطان در همان مراحل اوليه شناسايي شود. بسياري از مردم از اينكه راههاي پيشگيري از اين بيماري جدي تا چه حد ساده است، بي خبر مي باشند. اطلاعات خود را در مورد نحوه زندگي و رژيم غذايي بالا ببريد.

سرطان روده به رشد بي رويه سلول هاي بدخيم در داخل روده و يا مقعد اطلاق ميشود. معمولا زنگ خطر از

بزرگ شدن بواسير و يا رشد پليپ هايي در داخل روده، به صدا در مي آيد. بواسير معمولا بدون اينكه هيچ گونه علامت خاصي داشته باشد به سرطان تبديل مي شود.

هرچند اين سرطان داراي نشانه هاي زيادي نيست، اما علائم زير بيانگر وجود سرطان در روده و يا ساير بيماري هاي خطرناك در روده و يا مقعد مي باشند:

• يبوست و يا اسهال ( براي يك مدت طولاني)

• وجود خون در و يا بر روي مدفوع

• نفخ و درد شكم، احساس پر بودن شكم

• احساس خستگي بيش از اندازه

• احساس وجود گاز در معده به طور مكرر

• خالي نشدن شكم به طور كامل در هنگام دفع مدفوع

• خستگي دائمي

• كاهش وزن بدون وجود هيچ گونه دليلي

رشد بيماري معمولا در 4 مرحله انجام مي پذيرد:

• مرحله يك: رشد پليپ هايي در ديواره روده

• مرحله دو: سرايت سلول هاي سرطاني به ساير بافت هاي نزديك به روده (گسترش بيماري)

• مرحله سه: سرايت به گره هاي لنفاوي دور روده

• مرحله چهار: سرايت به ساير قسمت هاي بدن

در حالي كه دليل قطعي سرطان روده شناخته نشده است اما اعتقاد بر اين است كه وراثت و محيط زيست از فاكتورهاي مهم ابتلا به بيماري مي باشند. اين سرطان هم در مردان و هم در زنان ديده شده و تمام افراد بالاي 50 سال به نوعي در معرض ابتلا به آن قرار دارند. كساني كه يكي از افراد خانواده شان داراي بيماري هاي روده اي و يا تورم مخاط روده بزرگ بوده است داراي ريسك بيشتري

براي ابتلا مي باشند.

اميد به درمان در مرحله اوليه بسيار بالاست. اما در مراحل بعدي درصد بهبودي تا حد بسيار زيادي كاهش پيدا مي كند.

هر فرد 50 ساله و بالاي آن بايد حتما آزمايش مدفوع بدهد و هر 5 سال يكبار نيز "سيگموايداسكوپي" شود. در اين آزمايش از يك تيوپ نازك كه داراي چراغي در نوك آن مي باشد براي امتحان لايه هاي داخلي راست روده و قسمت هاي انتهايي روده كه معمولا بيشترين درصد سلول هاي سرطاني و پليپ ها در آن جا رشد مي كنند، استفاده مي شود. آزمايش به هيچ وجه دردناك نبوده و در مطب پزشك هم مي توان آرا انجام داد. در هر حال كليه آزمايشات مي بايست تحت نظر پزشك انجام شود.

هر 5 تا 10 سال نيز بايد از طريق اشعه X از روده هاي شما عكسبرداري شود. در اين روش ابتدا از طريق داروهاي خاصي عمل تنقيه انجام شده تا هوا وارد روده ها شود و سپس عكسبرداري انجام مي شود. اين عكس ها مي توانند تمام مشكلات احتمالي موجود در روده ها را نشان دهند. اين آمايش معمولا در مطب دكتر انجام شده و نيازي به بيهوشي ندارد.

عكسبرداري از روده معمولا تنها در موارد پر خطر تجويز مي شود. اين تست تمام قسمت هاي روده را به پزشك نشان داده و در صورت لزوم امكان نمونه برداري از پليپ هاي مشكوك را نيز فراهم مي آورد. اين آزمايش معمولا در بيمارستان انجام مي شود و براي اينكه بيمار احساس ناراحتي نكند ملزم به خوردن داروهاي مسكن است.

يك روش تقريبا جديد براي تشخيص

سرطان وجود دارد كه بسيار سريعتر و كم درد تر از عكسبرداري و استفاده از اشعهX و تنقيه مي باشد. اين روش CTكلوگرافي نام دارد. در اين حالت براي 2 دقيقه به داخل روده ها هوا تزريق مي شود و عكس هاي گرفته شده چيزي در حدود 10 دقيقه بعد آماده مي شوند. كل آزمايش نيز بيش از دو دقيقه به طول نمي انجامد. در اين تست از يك فرستنده مارپيچ CT به همراه يك نرم افزار ويژه استفاده مي شود. اختراع اين دستگاه يك پيشرفت قابل توجه در حيطه شناسايي سرطان روده به شمار مي رود.

اكثر پليپ ها را مي توان به راحتي خارج نمود و نيازي به جراحي نيست. در مراحل اوليه رشد سرطان، آن قسمت از روده كه سرطاني شده را مي توان از طريق جراحي از بدن خارج كرد. زمانيكه سرطان در داخل شكم و انتهاي روده قرار داشته باشد عمل كلستومي انجام مي شود. در طي اين عمل يك شكاف در محل وجود سرطان ايجاد مي شود و سپس آنرا از بدن بيرون مي اورند. بيمار ممكن است در موارد حادتر به شيمي درماني، پرتو درماني و يا جراحي احتياج پيدا كند.

تحقيقات نشان مي دهد كه افرادي كه داراي اضافه وزن هستند و نسبت به سايرين كم تحرك تر مي باشند در معرض خطر بالاتري در ابتلا به اين بيماري قرار دارند. اثبات شده كه پايين آوردن وزن و ورزش كردن ريسك ابتلا به بيماري را به نصف كاهش مي دهد.

رژيم غذايي پر چرب ميزان جريان زرداب صفرا به روده را افزايش مي دهد، همانطور كه مي

دانيد اين اسيد در بدن براي هضم غذا استفاده مي شود. محققين به اين نتيجه دست پيدا كرده اند كه ميزان بيش از حد اين اسيد، سلول هاي سرطاني را به فعاليت وا مي دارد و نهايتا ريسك رشد سرطان را زياد مي كند. دانشمندان پيشنهاد مي كنند كه سعي كنيد روزانه بيش از 30% كالري مصرفي خود را از چربي ها نگيريد.

استفاده از رژيم غذايي كه سرشار از مواد فيبردار باشد مي تواند سلاح مناسبي در مقابل سرطان روده باشد. فيبر قسمتي از مواد غذايي است كه در حين فرايند هضم تجزيه نمي شود و به راحتي از دستگاه هاي گوارشي عبور مي كند. فيبرها آبي كه در حين عمليات گوارش آزاد مي شود را جذب مي كنند. اين كار باعث مي شود تا سوخت و ساز بدن روند هماهنگ تري پيدا كند. هرچه غذا مدت زمان كمتري در بدن باقي بماند، مواد زيان آور مدت زمان كمتري پيدا مي كنند تا بتوانند به بدن آسيب برسانند. اين مواد زيان آور به كمك فيبرها خيلي سريعتر دفع مي شوند. بهترين منبع فيبر حبوبات، غلات، سبزيجات و ميوه ها مي باشد .

هموفيلي

اگر ورزش مي كنيد، حتماً با انواع كبودي ها و زخم هايي كه روي دست و پا ايجاد ميشود آشنايي داريد. اما براي افراديكه مبتلا به اختلال خونريزي كه هموفيلي ناميده مي شود هستند، حتي كوچكترين زخم ها و كبودي ها مشكل بسيار بزرگي را پديد مي آورد.

هموفيلي چيست؟

هموفيلي بيماري است كه از لخته شدن خون جلوگيري مي كند، به همين دليل خونريزي در افراديكه به اين بيماري مبتلا

هستند، ديرتر از سايرين بند مي آيد. اين يك اختلال ژنتيكي است و اين يعني درنتيجه ايجاد تغيير در ژن ها پديد مي آيد كه مي تواد ارثي باشد (از والدين به بچه رسيده باشد) يا حين رشد در رحم ايجاد شده باشد. "همو" به معني خون است و "فيلي" به معني تمايل به سمت چيزي داشتن است. فردي كه به هموفيلي مبتلاست، تمايل به خونريزي زياد دارد. اين بيماري بيشتر در پسرها اتفاق مي افتد، گوچه بيماري بسيار نادر است: تقريباً يكي از 8000 پسر با اين بيماري مبتلا مي شود. اين بيماري مي تواند تمام افراد را از نژادها و مليت هاي مختلف مبتلا كند.

اكثر افراد وقتي دچار جراحت مي شوند، بدن آنها به طور طبيعي از خود محافظت ميكند. سلول هاي چسبنده در خون كه پلاكت هاي خوني ناميده مي شوند، به قسمتي از بدن كه دچار خونريزي شده است رفته و آن منفذ را مي بندند. زمانيكه پلاكت ها منفذ را مي بندند، موادشيميايي آزاد مي كنند كه پلاكت هاي چسبنده بيشتري را جذب كرده و پروتئين هاي مختلفي را در خون كه فاكتورهاي لختگي خون ناميده مي شوند، را فعال مي كند. اين پروتئين ها براي تشكيل فيبر با پلاكت ها ادغام مي شوند و اين فيبرها لخته ها را قوي تر كرده و خونريزي متوقف مي شود.

بدن ما 12 عامل لخته كردن دارد كه در اين روند با يكديگر كار مي كنند. پايين بودن عامل 8 و 9 باعث بروز هموفيلي مي شود. فردي كه مبتلا به هموفيلي است فقط در يكي از اين عوامل كمبود دارد،

يعني يا در عامل 8 يا در عامل 9 (نه در هر دو اينها).

هموفيلي دو نوع متفاوت دارد. تقريباً %80 از موارد هموفيلي، هموفيلي A هستند كه كمبود فاكتور 8 مي باشد. هموفيلي B زماني اتفاق مي افتد كه فرد دچار كمبود فاكتور 9 باشد.

هوفيلي برحسب ميزان فاكتورهاي لخته كردن در خون بيمار، به سه دسته، خفيف، متوسط و شديد طبقه بندي مي شود. اگر فرد فقط %1 يا كمتر از فاكتور تحت تاثير را توليد كند، بيماري او شديد يا حاد تلقي مي شود. اگر اين ميزان %2 تا %5 باشد، متوسط و اگر بين %6 و %50 باشد، خفيف خواهد بود. به طور كلي، افراديكه مبتلا به انواع خفيف تر هموفيلي هستند هر از گاه دچار خونريزي شديد مي شوند، درحاليكه هموفيلي هاي شديد بيشتر دچار اين خونريزي ها مي شوند.

اكثر افراد مبتلا به هموفيلي در زمان كودكي و خردسالي متوجه مشكل خود ميشوند. گاهي اوقات اين بيماري آنقدر خفيف است كه فرد تازمانيكه قصد انجام يك عمل جراحي مثل عمل لوزه يا آپانديس را پيدا نكند، متوجه اين مشكل نمي شود و با آزمايش خوني كه قبل از عمل جراحي توسط پزشك انجام مي شود، بيماري او آشكار مي شود.

علت پيدايش هموفيلي

مردها و زنان هركدام 23 جفت كروموزوم دارند. زن ها دو كروموزوم X و مردها يك كروموزوم X و يك كروموزوم Y دارند. هموفيلي اختلال ژنتيكي مربوط به كروموزم X مي باشد و اين يعني از مادر به پسر منتقل مي شود. اگر مادر در يكي از كروموزم هاي X خود ناقل ژن هموفيلي باشد، همه

پسرهاي او %50 شانس ابتلا به هموفيلي را دارند.

گرچه دختران معمولاً به ندرت دچار علائم بيماري هموفيلي مي شوند، اما مي توانند ناقل اين بيماري به شمار روند. براي اينكه يك دختر به اين بيماري مبتلا شود، بايد اين بيماري از هم ازكروموزومي كه از پدر خود دريافت مي كند، و هم از كروموزوم X مادر خود دريافت كند. گرچه اين مسئله غيرممكن نيست اما بسيار بسيار نادر است.

علائم و نشانه هاي هموفيلي

اگر به تازگي متوجه شده ايد كه مبتلا به هموفيلي هستيد، احتمالاً به نوع خفيف آن مبتلا هستيد.

علائم هموفيلي عبارتند از:

• كبودي هايي كه با محل و تعداد غيرطبيعي

• خون دماغ هايي كه بند نمي آيند

• خونريزي بسيار زياد از گزيدن لب يا پر كردن دندان

• درد و ورم مفاصل

• خون در ادرار

اقدامات پزشكان

پزشكان هموفيلي را با انجام آزمايش خون تشخيص مي دهند. گرچه اين بيماري قابل درمان نيست (مگر از طريق پيوند كبد) اما قابل كنترل است.

يك زخم و جراحت جزئي و كوچك براي افراد مبتلا به هموفيلي چندان دشوارتر از افراد سالم نيست اما خونريزي هاي داخلي واقعاً جدي و مشكل ساز خواهد بود. زمانيكه خونريزي در مفاصل، عضلات، يا اندام هاي داخلي بدن اتفاق مي افتد، درمان ضروري خواهد بود. به بيماراني كه به انواع بسيار جدي تر اين بيماري مبتلا هستند، معمولاً فاكتوري كه از آن كمبود دارند، تزريق مي شود كه درمان جايگزين فاكتور لختگي نام دارد. فاكتورهاي لختگي از طريق IV به رگ فرد تزريق مي شود و اينكار در بيمارستان، مطب پزشك، و حتي

منزل خود بيمار قابل انجام است.

افراديكه به انواع خفيف تر اين بيماري مبتلا هستند، معمولاً نيازي به اين تزريق ها وجود ندارد مگر اينكه جراحت ي عمل جراحي جدي داشته باشند.

اگر شما نيز مبتلا به هموفيلي هستيد، احتمالاً با گروهي از پزشكان خون شناسي، پرستاران و مددكاران اجتماعي آشنا هستيد. تيم پزشكي شما، مي تواند به شما كمك كند تا با نحوه خونريزي هاي داخلي آشنا شويد (محلي كه خونريزي در آن اتفاق مي افتد معمولاً گرم شده و احساس خارش و قلقلك مي كند). دانستن اين مسئله اهميت بسيار زيادي دارد چون زمانيكه دچار خونريزي داخلي مي شويد، براي بند آوردن خونريزي نياز به جايگزين كردن و تزريق فاكتور لختگي مفقود است.

اگر تزريق فاكتور لختگي را در خانه انجام مي دهيد، تيم پزشكيتان احتمالاً به شما و خانواده تان آموزش مي دهد كه چطور فاكتور لختگي را مخلوط كرده و درون رگ تزريق كنيد. اگر تقريباً هر از گاهي دچار خونريزي مي شويد، پزشكتان بايد از شما بخواهد كه به طور مرتب تزريق كنيد تا از ايجاد خونريزي در مرحله اول جلوگيري كنيد. در اين شرايط لوله كوچمي درون سينه تان كاشت مي شود كه از طريق آن ديگر نگران پيدا كردن رگ و درد تزريق نخواهيد بود.

دانشمندان اين روزها روي درمان ژني براي افراد هموفيلي كار مي كنند. ژن درماني تكنيكي آزمايشگاهي است كه سعي بر فراهم آوردن اطلاعات ژنتيكي براي بدن كه فاقد آن است، دارد. هموفيلي تست خوبي براي ژن درماني خواهد بود چون فقط به خاطر وجود يك ژن معيوب ايجاد مي شود.

زندگي كردن با

بيماري هموفيلي

اگر مبتلا به هموفيلي هستيد، زندگي روزمره تان كاملاً عادي خواهد بود. ورزش براي نوجوانان مبتلا به هموفيلي اهميت زيادي دارد چون باعث قدرتمندتر شدن عضلات شده كه خوريزي مفاصل را كاهش مي دهد. شنا و دوچرخه سواري ورزش هايي بسيار عالي هستند چون فشار چنداني بر عضلات وارد نمي كنند. درواقع، شما مي توانيد در هر ورزشي شركت داشته باشيد، گرچه ورزش هاي تيمي مثل فوتبال، بسكتبال، بيسبال خطرات بيشتري داشته و ورزش هاي برخوردي مثل فوتبال، بوكس، چوگان، و هاكي، براي شما ممنوع مي باشد چون اختمال آسيبديدگي در آن بيشتر است.

حفظ وزن سالم نيز اهميت بسيار زيادي دارد زيرا اضافه وزن مي تواند روي بدن فشار وارد كند. همچنين از مصرف هر محصول حاوي آسپيرين، ايبوپروفن، يا ناپروكسين سديم خودداري كنيد. همه اين داروها از لخته شدن خون جلوگيري مي كند.

اگر مبتلا به هموفيلي هستيد و مي خواهيد با افراد ديگري كه مبتلا به بيماري شما هستند ارتباط داشته باشيد، مي توانيد با همسالان خود به اردو برويد. در اين اردوها مي توانيد هم تفريح كنيد و هم ياد بگيريد كه چطور به بهترين وجه از خودتان مراقبت كنيد.

در زمانهايي كه وضعيت بيماريتان شما را فكر فرو مي برد و ناراحتتان مي كند، با خودتان فكر كنيد كه تنها نيستيد. با مادر يا پدرتان، پزشكتان، پرستار يا هر كس ديگري از تيم مراقبتي خود صحبت كنيد. آنها مي توانند به شما كمك كنند تا با جوانب روحي و احساسي مشكلتان كنار بياييد.

مبتلا بودن به هموفيلي به اين معنا نيست كه نمي توانيد كار كنيد، با ديگران

ارتباط برقرار كنيد يا كارهايي كه افراد ديگر انجام ميدهند را انجام دهيد. بايد درمورد موقعيتتان هوشيار باشيد. هر چه كه مي توانيد ياد بگيريد تا بتوانيد به بهترين نحو ممكن از خود مراقبت كرده و بهترين و مناسب ترين تصميم ها را براي زندگيتان بگيريد.

آسم

ف_رض ك_نيد ك_ه ب_ا س_رع_ت زيادي در حال دويدن هستيد و ي_ك_دف_عه نفس كشيدن برايتان دشوار مي شود. احساس مي كنيد كه قفسه ي سينه تان تنگ شده است و شروع به س_رف_ه م_ي ك___نيد. جريان هوا در بدنتان بسيار محدود م_ي ش__ود. براي نفس كشيدن به خس خس مي افتيد و در ريه تان احساس خلط ميكنيد. دويدن را متوقف ميكنيد. ب_ه زور ن_ف_س م_ي كش_ي_د و احس_اس م_ي كنيد شايد به م_داواي پ__زشكي نياز پيدا كرده باشيد. و خيلي زود علائم بيماريتان بروز مي كنند.

اي_ن ف_ق_ط ش_رح ك_وت_اهي از يك حمله ي آسم ملايم بود. هرچند اكثر افراد در بعضي مواقع در زندگي به خاطر سرما خ_وردگ_ي ي_ا آل_رژي ه_اي م_خ_ت_لف احس__اس تنگي نفس م_ي ك_ن_ن_د، علائ_م ب_ي_ماري آس___م ممكن است تا سالها ش_ناخت_ه نش_ده در ش_ما ب_ماند تا اينكه وضع بيماري حاد شود.

تاثيرات و علائم بيماري آسم گاهي اوقات به طور ناگهاني بروز مي كنند. از اين رو خوب است كه آگاهي هاي لازم در مورد اين بيماري كسب كنيد.

آسم چيست؟

آسم يك بيماري ريوي است كه در آن جريان هوا در داخل و خارج از ريه به خاطر التهاب و آماس محصور مي شود. جزء بيماري هاي بسيار خطرناك به حساب مي آيد كه 17 ميليون امريكايي را مبتلا كرده است.

بنابر آماري كه در سال 2002 انجام گرفت، سالانه 500000 امريكايي به واسطه ي اين بيماري بستري شده و بيش از 5000 نفر جان خود را از دست مي دهند.

احتمال مرگ و مير و بستري شدن زن ها به خاطر اين بيماري بيش از مردان است. و زنان كلاً بيش از مردان در معرض ابتلا هستند. در سال 1999 تعداد مردهاي مبتلا به آسم 4.3 ميليون بود در مقايسه با زن ها كه 6.2 ميليون نفر بوده است. همچنين از جنبه ي نژادي افريقايي-امريكايي ها سه يا چهار برابر امريكايي ها به اين بيماري مبتلا مي شوند. و افريقايي-امريكايي ها شش برابر سفيدپوستان به اين بيماري مبتلا ميشوند.

زودگذر يا ديرينه؟

آسم مي تواند هر فردي را در هر موقعيتي مبتلا كند. اما معمولاً ابتلا به آن از اوايل زندگي به خاطر عوامل ژنتيكي و محيطي آغاز مي شود. اگرچه اين بيماري گاهاً در بچه ها هم ديده مي شود، اما اگر زود تشخيص داده شود مي توانند تا آخر عمرشان با اين بيماري كنار بيايند. حتي ديده شده است كه در بعضي از اين بچه با رسيدن به دوران بلوغ علائم بيماري به كل ناپديد مي شود.

سن ابتلا بنابر عوامل محيطي مثل كشيدن تنباكو، سابقه ي خانوادگي، آلودگي زياد محيط و عوامل ژنتيكي متغير است.

در بعضي موارد ممكن است آسم خفيف در بچه ها تا دوران بلوغ و بزرگسالي ناشناخته بماند يا اينكه فردي به خاطر كشيدن سيگار يا ابتلا به بيماري هاي برونشيت يا ذات الريه در دوران ميانسالي به آسم مبتلا شود.

علائم

زماني كه فردي دچار حمله ي

آسم مي شود، ديواره ي ريه حساس و ملتهب ميشود. موارد زير جزء علائم اين بيماري شمرده مي شوند:

• تنگي نفس

• تنگي قفسه سينه قبل و بعد از انجام حركات ورزشي

• سرفه مكرر براي صاف كردن سينه

• توليد زياد خلط در ريه

• تنگي نفس كه همراه با انقباض عضلات جدار قصبه الريه مي باشد

• كاهش حجم ريه

• قطع شدن نفس كه نيازمند درمان هاي پزشكي و استفاده از اسپري هوا مي باشد

• بازماندن از ادامه ي فعاليت به خاطر افتادن از نفس

اگر شما اين علائم را در خود مشاهده مي كنيد، حتماً بلافاصله نزد پزشك متخصص برويد. در موارد نادري بعضي از بيماري هاي قلبي با علائمي مشابه با آسم دوران ميانسالي ديده مي شود. هرچند كه با انجام آزمايشاتي ساده و بررسي تاريخچه ي پزشكي شما، پزشك مي تواند به راحتي بيماري را تشخيص دهد و درمان مناسب را انجام دهد.

آلرژي ها

آسم رابطه ي نزديكي با آلرژي ها و واكنش فيزيولوژيكي نسبت به مواد آلرژي زا دارد. زماني كه افراد آلرژيك در يك محيط آلرژي زا تنفس كنند، سيستم دفاعي فعاليت ميكند و مولكولي به نام گلوبولين ايمني E (IgE) مي سازد.

پادتن IgE ماست سل (ياخته ي شخاخواه) كه نوعي سلول دفاعي است ايجاد ميكند تا مواد شيميايي مخالف درمسيرهاي جريان هوا آزاد كند. اين پادتن ها جدار ريه را اذيت م يكنند و بعد مسيرهاي جريان هوا ملتهب و حساس مي شوند و باعث سرفه كردن، خس خس و سختي تنفس مي شود.

آلرژي هاي آسمي در افراد مختلف متفاوت است، اما در اينجا به چند نوع متداول آنها

اشاره مي كنيم:

• ورزش شديد

• هواي سرد و تغييرات هوايي

• مواد آلرژي زا مثل گرده، پرز و پشم حيوانات، گرد و خاك، كپك و دود تنباكو

• بعضي داروها

• بعضي غذاها مثل حلزون صدف دار

• بعضي از انواع بيماري هاي ويروسي

البته شايان ذكر است كه همه ي افراد مبتلا به آلرژي به آسم مبتلا نمي شوند و همه مبتلايان آسم، آلرژي ندارند.

راه هاي پيشگيري

مثل ساير بيماري هاي مزمن، حفظ وزن مناسب و رژيم غذايي سالم و پرهيز از استعمال تنباكو مي تواند تا حد زيادي از اين مسئله جلوگيري كند.

هرچند اگر در معرض ابتلا به آسم هستيد يا در كودكي تجربه ي آن را داشته ايد، بهترين راه جلوگيري از ابتلاي آن در آينده، انجام دستورالعمل هاي پزشك و انجام مداواهاي مربوط به آلرژي مي باشد.

راه هاي درمان

اگر شما هم يكي از آن افرادي هستيد كه تشخيص داده شده مبتلا به آسم هستيد، نگران نباشيد، چون راه هاي زيادي براي درمان و غير فعال كردن بيماريتان وجود دارد.

به خاطر اينكه آسم در افراد مختلف متفاوت است، درمان هاي ويژه نيز بايد براي هر فرد انجام گيرد. اگر پزشك خانوادگيتان هم مي تواند تا حد زيادي به شما كمك كند اما بهتر است كه به پزشك متخصص مراجعه كنيد تا درمان هاي اساسي برايتان انجام دهد. در اينجا به چند نوع از درمان هاي آسم اشاره مي كنيم:

تزريقات آلرژي

اين درمان مي تواند بسياري از آلرژي هاي مربوط به آسم را از بين ببرد. اما اين درمان بسيار پر هزينه و وقت گير است.

همه ي پزشكان نيز

به مفيد بودن اين نوع درمان معتقد نيستند چون همه ي بيماران ممكن است نسبت به آن آلرژي ها حساسيت نداشته باشند. استفاده از اين نوع درمان براي مبتلايان به بيماري هاي قلبي منع مي شود.

تجويز دارو

استفاده ي به موقع داروهاي تجويز شده آسم را كاملاً غير فعال مي كند.

داروهاي تجويز شده براي اين منظور معمولاً با التهابات ايجاد شده مقابله مي كند. تعداد و شدت حمله هاي آسم را كاهش مي دهد. بعضي از اين داروها را بايد هر روزه استفاده كرد. دو نوع متداول اين داروها عبارتند از:

برونكوديلاتور: اين متداول ترين نوع دارو براي درمان اين بيماري به حساب مي آيد. كه اسپري هاي مخصوص براي استنشاق هوا است. استفاده از اين وسيله مي تواند حمله ي آسم را متوقف كند و همچنين استفاده ي آن 15 تا 30 دقيقه قبل از انجام فعاليت هاي شديد از آغاز حمله پيشگيري مي كند.

داروهاي ضد التهاب: از اين داروها براي پيشگيري استفاده مي شود و شدت و تكرار حمله هاي آسم را كاهش مي دهد.

اجتناب از مواد آلرژي زا

يكي از بهترين راه هاي جلوگيري از حملات آسم اجتناب از محيط هايي است كه در آم مواد آلرژي زااي تحريك كننده ي آسم وجود دارد. البته ممكن است اين درمان كافي نباشد اما پزشكان معمولاً آن را توصيه مي كنند.

اجتناب از فعاليت شديد

فعاليت هاي مخصوصي مثل اسكي روي يخ، ورزش هاي زمستاني، پياده روي تند در هواي سرد مي تواند احتمال حملات آسم را بيشتر كند. اما فعاليت هاي كه داخل ساختمان انجام مي گيرد مثل شنا كردن

اشكالي ايجاد نمي كند.

نفسي عميق بكشيد...

آسم بيماري است كه مي تواند كنترل شود، اما معالجه نمي شود. داشتن آگاهي در اين زمينه مي تواند بسيار به شما براي پيشگيري يا كنترل اين بيماري به شما كمك كند. با مشاهده ي علائم اين بيماري در خودتان فوراً با پزشك متخصص مشورت كنيد .

ريزش مو در خانمها: علل، پيشگيري، درمان

انواع طاسي

همه ما تقريباً 100،000 تار مو روي سر خو و 5 ميليون تار روي كل بدنمان داريم. هر تار مو درون فوليكول خود در پوست يا روي سر رشد ميكند. هر تار مو تقريباً سه سال رشد ميكند (مرحله آناژن)، پس از آن هر فوليكول به مدت سه ماه استراحت مي كند (مرحله تلوژن) كه در اين دوره ممكن است مو ريخته يا با رويش تار موي جديدي بيفتد. روي يك سر سالم، تقريباً %90 تارهاي مو در مرحله آناژن هستند و %10 بقيه در مرحله تلوژن مي باشند. اين حالت توازن در افراديكه دچار ريزش مو طاسي مي شوند، بر هم مي خورد، تاجاييكه بسياري از فوليكول هاي مو به طور موقت يا دائم درست كار نمي كنند.

طاسي پيشرونده در مردان يكي از متداولترين انواع ريزش مو در مردان است، اما ميتواند براي خانم ها هم اتفاق بيفتد. خط مو به شكل M عقب كشيده و كمي هم از اين طاسي در فرق سر ديده مي شود. اين عقب كشيدن خط مو عاقبت تا تكه كچلي فرق سر رسيده و حاشيه اي نعل اسبي شكل از مو در دور پشت و كناره هاي سر به جا مي گذارد.

متداولترين نوع طاسي در خانم ها، طاسي ناحيه اي است

كه ريزش مو به صورت وصله مانند صورت مي گيرد. اين مشكل معمولاً ابتدا در دوران كودكي يا ابتداي بزرگسالي ايجاد شده و ممكن است به خودي خود مداوا شده يا تا طاسي كامل ادامه يابد. دليل قطعي اين مشكل بر كسي هويدا نيست، اما استرس، بيماريها، رژيم هاي غذايي، و تغيرات هورموني مي تواند در اين زمينه دخيل باشد.

طاسي كامل، مثل مورد سارا، ممكن است به خاطر تغييرات سيستم ايمني بدن باشد كه در اين شرايط بدن پادتن هايي ترشح مي كند كه به فوليكول هاي مو آسيب ميرساند.

ريزش مو

در برخي خانم هاي ميانسال، نازك شدن تارهاي مو رخ مي دهد كه ممكن است با نام جريان تلوژن مزمن ناميده شود. در اين مشكل ريزش موي ناحيه اي يا عقب كشيدن خط مو ديده نمي شود، اما بعد از شانه كردن موها يا شامپو كردن آن، ريز موي بيشتري به چشم مي خورد. تعدادي از افراد تا طاسي ناحيه اي پيش مي روند.

دليل اين مشكل قطعي نيست و تحقيقات و مطالعات انجام گرفته حول اين مشكل جدال انگيز هستند. يك تئوري اين است كه اين مشكل ممكن است به خاطر كمبود آهن بدن باشد—اين كمبود آنقدر نيست كه منجر به كم خوني شود و فقط در چرخه طبيعي ريزش و رشد مو اختلال ايجاد مي كند. از اينرو خوردن غذاهاي سرشار از آهن، مثل جگر و محصولات سويا و مصرف مكمل هاي آهن، مي تواند كمك كننده باشد.

درمان

هيچ درمان فوري براي ريزش مو و طاسي وجود ندارد و بسياري از افراد زمان و پول خود را روي درمان هايي صرف

مي كنند كه تاثير چندان زيادي ندارند.

رگائين (Regaine) (كه مينوكسيديل نيز ناميده مي شود) بهترين محصول شناخته شده براي درمان ريزش مو و طاسي است. اين دارو مايعي است كه مستقيماً روي پوست سر ماليده مي شود و در مراحل اوليه بيماري نتيجه بهتري مي دهد. كسي دقيقاً نمي داند كه رگائين چطور عمل مي كند. اين دارو كه ابتدا براي درمان فشارخون مورد استفاده قرار مي گرفت، در عوارض جانبي آن رشد موي زائد ديده شد و محققان نتيجه گيري كردند كه مي توان از آن براي درمان ريزش مو نيز استفاده كرد.

درصورت اثربخشي، اين دارو بايد در چهار تا شش هفته اول استفاده، ريزش مو با كاهش مواجه شود. اين دارو بايد حداقل تا چهار ماه قبل از هرگونه رشد دوباره مو، مورد استفاده قرار گيرد و براي حفظ رشد مو بايد بطور مداوم مصرف شود. اگر درمان متوقف شود، پوست سر تا سه الي چهار ماه به حالت سابق خود برمي گردد.

داروي جديدتري فيناستريد (پروپشيا= Propecia) نام دارد كه براي آقايوني كه موهايشان شروع به ريزش كرده است، استفاده مي شود. اين دارو نبايد براي خانم ها مورد استفاده قرار گيرد چون اگر حامله شوند روي جنين آنها تاثير منفي خواهد داشت.

تزريق استيروئيد به پوست سر به نظر دردناك مي آيد اما برخي افراد آمادگي انجام آن را دارند. از آنجا كه استيروئيدها، سيستم ايمني بدن را سركوب ميكنند، هدف از اين تزريق ها جلوگيري از آسيب رساني پادتن ها به فوليكول هاي مو مي باشد. تا مو بتواند دوباره رشد كند. اين درمان نيز در مراحل اوليه

از دست رفتن مو بهتر عمل ميكند.

استفاده از كلاه گيس

خريد و استفاده از كلاه گيس را نبايد آخرين راه چاره خود فرض كنيد. 6 مورد از هر 10 مورد از كلاه گيس ها توسط افرادي خريداري مي شوند كه موهايي كاملاً سالم روي سرشان دارند. خيلي از خانم ها از كلاه گيس بعنوان تزئين استفاده مي كنند. خانم هايي كه دچار طاسي و كم موئي هستند معمولاً انواع و اقسام كلاه گيس ها را براي خود خريده اند.

سارا مي گويد كه خريد كلاه گيس به هيچ عنوان براي او مسئله ي ناراحت كننده اي نيست و هميشه دوست دارد انواع و اقسام كلاه گيس ها را امتحان كند. همسر او ميگويد كه در طول زندگي مشتركشان او با زني بلوند، مو مشكي، مو قرمز، و مو قهوه اي همبستر شده كه اين مسئله رابطه آنها را بسيار مفرح مي كند و باعث مي شود مسئله طاسي سارا برايشان قابل تحمل تر شود.

اگر قصد خريد كلاه گيس را داريد، به يك مركز تخصصي كلاه گيس برويد كه صدها مدل برايانتخاب پيش رويتان باشد. افراديكه موهاي سرشان به طور كامل نريخته و طاس كامل نيستند، با كلاه گيس هاي تكه اي و هر اكستنشن مشكلشان رفع مي شود. مي توانيد از كلاه گيس هاي دائمي استفاده كنيد كه با چسب هاي پزشكي به پوست سر شما چسبانده مي شوند و مي توانيد هنگام شب آنرا از روي سرتان برداريد. اين نوع كلاه گيس هاي دربرابر فشار آب موقه دوش گرفتن، يا شنا كردن، يا حين فعاليت هاي ورزشي مقاوم است؟

ديگر نگران نقرس نباشيد

برخلاف ساير بيماري ها

كه خيلي بي سر و صدا و مشكوك ظاهر مي شوند، نقرس بيماري است كه هيچ شكي نمي آفريند. اكثر مردم اولين تجربه ي نقرسشان با درد و ورم شديد انگشت شست پايشان شروع مي شود. اين درد اينقدر شديد است كه فرد را از خواب بيدار كرده و راه رفتن فرد را دچار مشكل مي كند.

همه چيز از همين جا شروع مي شود: اولين تجربه ي شما از نقرس فقط چند روز طول مي كشد و براي ماه ها يا حتي سال ها ديگر سراغتان نمي آيد. اما بعدها اين حملات بيشتر و بيشتر شده و حتي درد به پاها و دست هاي فرد هم كشيده مي شود تا اينكه اين دردها شكل ثابت پيدا كرده و به عنوان بيماري مشخص برايتان درمي آيد.

خوشبختانه، براي جلوگيري از ابتلا به نقرس كارهاي زيادي مي توان كرد. اما ابتدا كمي در مورد اين بيماري با شما صحبت مي كنيم.

نقرس چيست و چطور پيشرفت مي كند؟

نقرس نوعي بيماري متابوليك است كه از جمع شدن اسيد اوريك در بدن ايجاد شده و به صورت رسوبات بلورين در مفصل ها جمع مي شود. در افراد سالم، بدن پورين—ماده اي تركيبي كه در بسياري غذاهاي غني و چرب يافت مي شود—را به اسيد اوريك تبديل مي كند كه بعدها با ادرار دفع مي شود.

اما در بعضي افراد، نقص در متابوليسم مي تواند باعث توليد بالا يا دفع پايين اسيد اوريك شود. وقتي اسيد اوريك غير قابل حل شده و باعث ايجاد رسوبات بلورين در مفاصل مي شود، فرد نقرس گرفته است.

در مراحل بعدي نقرس،

رسوبات كريستالي اسيد اوريك كه توفي ناميده مي شوند را مي توان به شكل توده هايي در مفاصل مشاهده كرد. اين رسوبات كه با التهاب و آماس موضعي همراه است باعث فساد عضو و بدشكلي مفصل ها شود.

اگر درماني صورت نگيرد، اين رسوبات اسيد اوريك به كليه ها نيز منتقل خواهند شد و اين باعث بالا رفتن فشار خون شده و كليه ها را از كار خواهد انداخت.

چقدر اين بيماري متداول است؟

در ايالات متحده امريكا، نقرس بيماري كاملاً متداول است و روز به روز در حال ازدياد است. تقريبا ً 3.4 ميليون نفر در امريكا به اين بيماري مبتلا بوده و اولين حمله ي اين بيماري معمولاً در سنين 40 تا 50 سال رخ مي دهد.

آيا انواع بخصوصي از غذاها ممكن است باعث اين بيماري شود؟

بين نوع غذاها و نقرس رابطه ي كاملاً مستقيم وجود دارد. در واقع، نقرس بيماري بسيار قديمي است. روزگاري "بيماري شاهان" ناميده مي شده است. اين احتمالاً به خاطر غذاهاي چرب و قوي بوده كه مي خورده اند.

مي توان قسمت اعظمي از دلايل ابتلا به اين بيماري را در نوع غذاهاي مصرفي فرد جستجو كرد. غذاهايي كه غني از پورين هستند، مثل جگر، گوشت قرمز، ماهي، خرچنگ خوراكي و حبوبات مي تواند باعث افزايش اسيد اوريك در بدن شده و به نقرس بينجامد. مصرف الكل نيز خطر ابتلا به اين بيماري را افزايش مي دهد.

راه و روش درمان

براي درمان نقرس بايد ميزان اسيد اوريك را در بدن كاهش داد. براي تسكين دردهاي شديد نقرس، پزشك مربوطه مي تواند مسكن هايي مثل ايبو

پروفن، تزريق كورتيكوستروئيد يا ساير داروها مثل كولچي سين تجويز كند. اگر بتواند اين حملات را كنترل كند، پزشك مي تواند داروهايي نيز براي جلوگيري از توليد اسيد اوريك يا كمك كننده به دفع اسيد اوريك از بدن تجويز كند.

راه هاي پيشگيري

مي توانيد با داشتن يك برنامه غذايي سالم و متعادل از ابتلا به اين بيماري جلوگيري كنيد. از خوردن غذاهاي حاوي پورين پرهيز كنيد. كاهش وزن نيز مي تواند به اين مسئله كمك كند چرا كه چاقي يكي از عوامل اصلي ابتلا به نقرس است.

همچنين، به خاطر داشته باشيد كه مقدار زيادي آب بنوشيد—نوشيدن روزانه 6 تا 8 ليوان آب مي تواند به دفع اسيد اوريك از بدن كمك كند.

عصاره هاي گياهي مثل گيلاس، كرفس و ريشه ي زردچوبه نيز به درمان اين بيماري كمك مي كند. تحقيقات نشان داده است كه بسياري از بيماران مبتلا به نقرس بعد از استفاده از اين عصاره ها بهبودي يافته و قابليت انعطاف مفصل هايشان بيشتر شده است.

از نقرس دوري كنيد

امروزه نقرس ديگر بيماري ثروتمندان نيست. خوشبختانه راه هاي بسياري براي جلوگيري از ابتلا به اين بيماري وجود دارد: رژيم غذايي سالم و مناسب داشته باشيد، وزنتان را كاهش دهيد و از مكمل هاي مفيد غذايي استفاده كنيد تا به اين بيماري مبتلا نشويد.

سنگ كليه

سنگ كليه چيست؟ چه كساني مبتلا به اين بيماري مي شوند؟ چه كاري مي توان براي بهبود آن انجام داد؟

در آمريكا هر ساله تعداد 300 هزار نفر به دليل سنگ كليه در بيمارستان ها بستري ميشوند. اين بيماري از سال هاي بسيار دور در بدن انسان

وجود داشته. نمونه هاي سنگ كليه حتي در موميايي هاي مصر باستان نيز يافت مي شود. خوب، سنگ كليه چيست؟ و راه حل موثر در پيشگيري از آن چه مي باشد.

سنگ كليه از مواد مختلفي تشكيل مي شود و و اشكال و سايزهاي متفاوتي دارد (مي تواند به صورت يك رشته موي ميكروسكوپي باشد و يا آنقدر بزرگ شود كه تمام كليه را فرا بگيرد). در سه حال متفاوت شيميايي موادي كه در ادرار وجود دارند در هسته مركزي كليه جمع شده و باعث رشد سنگ مي شوند. تقريبا در حدود 80% از سنگ هاي كليه از طريق ادرار دفع مي شوند. اما اگر سنگ بيش از اندازه بزرگ باشد در درون كليه باقي مانده و محل خروج ادرار را مسدود مي كند. براي بهبود حال بيمار بايد از معالجات پزشكي كمك گرفت.

چه چيز باعث بروز سنگ كليه مي شود؟

مجمع پزشكي تا كنون به هيچ گونه توضيح مستدلي در اين زمينه دست نيافته است. اما گفته مي شود كه اختلات متابوليسمي، مواد معدني، كالبدي، در اين امر نقش مهمي را ايفا مي كنند. تا حدودي به اثبات رسيده است كه مسائل ژنتيكي نيز در اين امر دخيل هستند. طرز زندگي نيز بر روي بروز بيماري تاثير مي گذارد. محل زندگي بيماراني كه داراي سنگ كليه هستند معمولا در قسمت هايي با هواي گرم و مرطوب است تا هواي سرد. همچنين افرادي كه تحرك كمي دارند بيشتر از سايرين در معرض ابتلا به اين بيماري قرار مي گيرند. رژيم غذايي نيز يكي از عوامل كليدي به شمار ميرود. غذاهاي پر چاشني مثل كاري و

فلفل نيز خطر ابتلا به بيماري را افزايش ميدهند. اين امر از طريق مشاهده آداب غذايي فيجي قابل اثبات مي باشد. افراد اين منطقه معمولا از خوراك هاي بي طعم و شيرين استفاده مي كنند به همين دليل بيماري سنگ كليه به ندرت در آنها ديده مي شود. اما اغلب افراد هندوستاني كه معمولا از غذاهاي تند و كاري دار استفاده مي كنند معمولا از بيماري سنگ كليه رنج مي برند.

در اين قسمت راه هايي براي جلوگيري از سنگ كليه را به شما معرفي مي كنيم:

1- نوشيدن آب فراوان به ويژه در آب و هواي مرطوب. سعي كنيد روزي 8 ليوان آب بنوشيد.

2- اگر شما زندگي بي تحركي داريد سعي كنيد كمي ورزش كنيد، از راه رفتن در حوالي خانه شروع كنيد و رفته رفته ميزان تحرك خود را افزايش دهيد.

3-ميزان مصرف روزانه خود را از لبنيات بيشتر كنيد و مصرف غذاهاي فلفلي را نيز كاهش دهيد. همچنين از غذاهاي حاوي كاري و چاشني بيش از اندازه نيز خود داري كنيد.

كارشناسان اثبات كرده اند كه مي توان از طريق مصرف خوراكي اكسيد منيزيوم به همراه ويتامين B6 پيشگيري كرد. البته مصرف اين دارو بايد تحت نظر پزشك معالج انجام پذيرد. مصرف فسفات و آنتي بيوتيك ها نيز بايد زير نظر پزشك انجام پذيرد.

تا پيش از سال 1980 براي برداشتن سنگ كليه از عمل هاي جراحي ماژور استفاده مي شد. اما پيشرفت هاي پزشكي موجب شده است كه در چند سال اخير ديگر نيازي به اين كار احساس نشود. درمان از طريق اشعه هاي آلترا سونيك ( فراصوتي) اين امكان

را فراهم ميسازند كه با كمي شكاف سنگ كليه از ميان برود. امواج اكستراكورپوريل نيز براي شكستن سنگ كليه استفاده مي شوند كه در اين صورت ديگر هيچ گونه نيازي به جراحي و بريدگي نمي باشد.

پيشرفت هاي پزشكي استرس مداواي سنگ كليه را تا حد بسيار زيادي كاهش داده است. اگرچه بهتر است كه سعي كنيم تا جايي كه ممكن است از ابتلا به اين بيماري پيشگيري كنيم. همچنين سعي كنيد تا ميزان كافي آب بنوشيد. آيا درماني از اين ساده تر وجود دارد؟

عوامل سر درد

ميدانيد وقتي سردرد مي گيريد، استراحت در يك اتاق ساكت و تاريك بهترين درمان است؟

اما راه ديگري نيز وجود دراد، مي توانيد از مسائل سردردآور دوري كنيد.

1- كافئين: باعث منقبض شدن رگ هاي خوني مي شود. سعي كنيد مصرف خود را پايين بياوريد.

2- خستگي چشم: بعد از مدت زيادي تمركز روي كار در محيطي با نور نامناسب، مكرراً به خود استراحت دهيد. از عينكتان استفاده كنيد يا اگر هم عينكي نيستيد حتماً براي معاينه چشمتان به پزشك مراجعه كنيد. سعي كنيد در نور مناسب كارهايتان را انجام دهيد.

3- فشار روي گردن به خاطر ساعت هاي متوالي پشت ميز نشستن: گه گاه براي كشيدن ماهيچه هاي منقبض شده تان، در كارتان وقفه دهيد.

4- كسالت الكلي: مصرف مشروبات الكلي باعث كاهش آب بدن و كاهش قند خون مي شود و رگ هاي خوني را گشاد مي كند. براي جلوگيري از كاهش آب بدن، استفاده از مشروبات الكلي را متوقف كنيد.

5- نگهدارنده هاي غذايي: مثل نيترات باعث گشاد شدن رگ هاي خوني مي شود. البته هيچگونه

رابطه اي بين اين مواد و سردرد وجود ندارد، اما افراد زيادي قادر به هضم كامل اين مواد نيستند.

6- آلرژي ها يا حساسيت هاي غذايي: اين مسئله مي تواند به سردردهاي جزئي منجر شود. از خوردن يا نوشيدن غذاها يا نوشيدني هايي كه به آنها حساسيت داريد جداً خودداري كنيد، به خصوص قبل از فعاليت هاي بدني.

7- گرسنگي: زماني كه سطح قند خون بدن پايين مي آيد، رگ هاي خوني گشاد ميشوند. سعي كنيد همه ي وعده هاي غذايي را به اندازه مصرف كنيد و هيچ وعده ي غذايي را جا نيندازيد.

8- غذاهاي سرد: باعث تحريك پايانه هاي عصبي در دهان مي شود. ممكن است اين سردرد با شدت بسيار زيادي باشد، اما بيش از چند لحظه طول نمي كشد. نوشيدني ها و غذاهاي سرد را كم كم استفاده كنيد.

9- فشار رابطه ي جنسي: مي تواند باعث اتقباض ماهيچه ها در سر يا گردن شود. با پزشك خود در اين مورد مشورت كنيد.

10- مشكلات سينوسي: سينوس هاي ورم كرده و عفوني به پايانه هاي عصبي فشار وارد مي كنند. داروهاي بادبر مي توانند در اين زمينه كمك كننده باشند.

11- تغيير عادات خواب: با تغيير در برنامه ي خواب، انتقال دهنده هاي عصبي از حالت توازن خود خارج مي شوند. سردرد، صبح كه از خواب بلند مي شويد بر شما عارض مي شود.

12- فعاليت شديد: گاهي اوقات به سردردهاي شديدي منجر مي شود. پس بنا بر قدرت جسمي خود ورزش كنيد. با بد گرم كردن خود، كم شدن آب بدن، رژيم غذايي نامناسب و تمرينات بيش از حد ورزشي

نيز مي تواند منجر به سردرد شود.

اگر از سردردهاي مزمن رنج مي بريد، حتماً به پزشك مراجعه كنيد.

تپش قلب: علل، پيشگيري و درمان

ضربان قلب تند به چه ضرباني اطلاق مي شود؟

ضربان قلب تند يا سريع به ضرباني گفته مي شود كه سريعتر از حد نرمال بتپد. ضربان قلب نرمال بين 60 تا 100 ضربه در دقيقه است. تندي ضربان قلب به سرعتي بالاتر از 100 تپش در دقيقه اطلاق مي شود.

وقتي ورزش مي كنيد يا فعاليت ديگري انجام مي دهيد، قلب شما به طور طبيعي سريعتر خواهد تپيد. اين مسئله باعث مي شود قلبتان خون را در سراسر بدن پمپاژ كند تا اكسيژن لازم را به بافت هاي بدن برساند.

وقتي مي ترسيد يا احساساتي مثل اضطراب و استرس را تجربه مي كنيد هم ضربان قلبتان بالاتر مي رود.

كسانيكه مي توانند ضربان قلب خود را حس كنند احتمالاً دچار تپش قلب هستند. اين مشكل مي تواند به خاطر استرس، اضطراب، يا مصرف برخي داروها يا مي تواند نشانه يك مشكل جدي قلبي باشد. اگر شما هم تپش قلب داريد، حتماً بايد اين مسئله را با پزشك خود درميان بگذاريد.

تندي ضربان قلب مي تواند دلايل ديگري هم داشته باشد كه عبارتند از:

• عفونت ريوي مثل سينه پهلو يا ذات الريه

• عفونت خوني كه مي تواند منجر به تب شود

• كم خوني

• پايين بودن فشار خون

• بي آبي بدن

• مصرف الكل يا كافئين

• داروهاي ضد اشتها

• اختلالات تيروئيد

• اختلالات قلبي مثل بي نظمي ضربان قلب

علائم:

• ممكن است هيچ علائمي از بالا بودن تپش

قلبتان حس نكنيد، ممكن هم هست كه تپش قلبتان را حس كنيد.

• ممكن است احساس استرس و اضطراب كنيد.

• ممكن است احساس كنيد قلبتان در سينه يا گلو مي كوبد كه باعث ايجاد درد و ناراحتي مي شود. همچنين ممكن است احساس كنيد كه قلبتان در سينه مي لرزد.

• اگر كم خوني داشته باشيد، احتمالاً احساس خستگي و ضعف بيش از حد ميكنيد و انجام فعاليت ها روزانه برايتان دشوار مي شود.

• برخي از افراد علاوه بر تپش قلب دچار درد سينه هم مي شوند كه ممكن است خفيف يا حاد باشد. شدت درد نشان نمي دهد كه چقدر به عضلات قلب آسيب مي رسد. اگر همراه با تپش قلب، در قفسه سينه احساس درد كرديد، فوراً درخواست كمك كنيد.

• اگر تندي ضربان قلبتان به خاطر مشكلات ريوي است، ممكن است چه در حالت استراحت و چه انجام هر نوع فعاليت، دچار تنگي نفس شويد.

• در تپش قلب هايي كه از تنگي نفس ناشي مي شود، بهتر است روي تخت دراز بكشيد و دو بالش يا بيشتر زير سرتان بگذاريد. اين تنگي نفس ممكن است شما را نصفه شب از خواب بيدار كند.

• اگر مشكلات قلبي داشته باشيد، ممكن است پاهايتان ورم كند به خصوص در نواحي قوزك پا به پايين. همچنين ممكن است احساس نفح كنيد.

چه بايد بكنيد:

• حتماً بايد پزشكتان را درمورد داروهاي ديگري كه مصرف مي كنيد (حتي داروهاي غيرتجويزي، ويتامين ها يا دروهاي گياهي) آگاه كنيد. به هيچ عنوان بدون تجويز پزشكتان از آسپيرين يا داروها حاوي آسپيرين استفاده نكنيد.

• اگر

سابقه ديابت، يا بيماري هاي كبد، كليه و قلب داريد، آنرا با پزشكتان درميان بگذاريد.

• اگر در خانواده تان –فاميل درجه يك و دو-- سابقه بيماري هاي قلبي، سكته، كلسترول يا فشار خون بالا وجود دارد، ممكن است شما نيز در خطر ابتلا به اين مشكلات باشيد. درصورت وجود چنين بيماري هايي در خانواده تان، حتماً پزشكتان را مطلع كنيد.

• كشيدن سيگار ممكن است باعث تند شدن ضربان قلب و بروز تپش قلب شود. اگر سيگار مي كشيد، حتماً بايد آنرا كنار بگذاريد. كشيدن سيگار همچنين احتمال ابتلا به تخريب رگ هاي قلب را نيز افزايش مي دهد.

• مصرف كافئين و الكل نيز مي تواند باعث بالا رفتن ضربان قلب و ابتلا به تپش قلب شود. مصرف كافئين و الكل را در برنامه غذاييتان كاهش دهيد و احتمال از بين رفتن علائم اين مشكل در شما وجود دارد.

• حتماً تحت نظارت پزشكتان، ورزش كنيد. پياده روي، شنا، يا فعاليت هاي هوازي سبك، ضربان قلب شما را در حالت استراحت پايين آورده، به كاهش وزنتان كمك كرده و جريان اكسيژن را در ريه و خون تقويت مي كند.

• از تكنيك هاي تمدد اعصاب براي كاهش ميزان اضطرابتان استفاده كنيد. اگر احساس اضطراب مي كنيد، به محيطي آرام برويد و چشمانتان را ببنديد. به آرامي چند نفس عميق بكشيد و سعي كنيد به چيزهايي فكر كنيد كه به شما آرامش خاطر مي دهد.

• اگر براي درمان اين اختلال، دارو استفاده مي كنيد، به هيچ عنوان مصرف دارو را قبل از دستور پزشك قطع نكنيد و دقيقاً طبق تجويز پزشكتان آنرا مصرف

كنيد.

• اگر مصرف يك وعده از قرصتان را فراموش كرديد، حتماً با پزشكتان در ميان بگذاريد.

• اگر علائم يا عوارض جانبي مشاهده مي كنيد، به ويژه اگر حاد باشند، حتماً پزشكتان را از آن وضعيت آگاه كنيد.

داروهايي كه ممكن است توسط پزشك تجويز شود:

• بازدارنده هاي ACE : اين داروها به باز كردن و گشاد كردن رگ هاي خوني كمك ميكند. فشارخونتان را پايين آورده و جريان خون به كليه ها و سراسر بدن تقويت مي كند. درصورت وجود ديابت يا پروتئين در ادرارتان براي محافظت از كليه ها، پزشك معالجتان همچنين ممكن است داروهاي زير را تجويز كند: Enalapril Maleate (Vasotec)، Lisinopril (Zestril، و (Fosinopril Sodium (Monopril.

• داروهاي ضد اضطراب: اگر بالا رفتن ضربان قلبتان به خاطر اضطراب باشد، پزشك ممكن است داروهاي ضد اضطراب كه anxiolytic ناميده مي شوند، براي شما تجويز كند. اين داروها به آرام كردن شما كمك ميكند. اين داروها را حتماً بايد درصورت احساس اضطراب مصرف كنيد. اگر اين داروها علائم شما را تخفيف نداد، حتماً با پزشكتان در ميان بگذاريد.

• داروهاي Beta-blocker: اين داروها براي كاهش ضربان قلب و تقويت گردش خون در سراسر بدن مورد استفاده قرار مي گيرد. درصورت نامنظم بودن ضربان قلب يا بالا بودن فشارخون اين دارو براي شما تجويز مي شود. برخي نمونه هاي اين دارو عبارتند از: (metoprolol (Lopressor)، Propanolol (Inderal و Atenolol (Tenormin).

• بلاكرهاي شبكه اي كلسيم: اين داروها براي درمان دردهاي سينه، فشارخون بالا يا نامنظم بودن ضربان قلب تجويز مي شود. اين داروها ضربان قلب را كند مي كند. برخي از انواع

متداول آن عبارتند از: Verapamil HCL (Calan)، و (Diltiazem (Dilacor.

• ديگوكسين (Digoxin): اين دارو كه ديجيتاليس نيز ناميده مي شود، با كند كردن ضربان قلب و كارآمدتر كردن ضربان هاي قلب، كار مي كند. اين دارو گردش خون را در سراسر بدن بهبود مي بخشد.

• داروهاي ادرارآور (Duretics): اين داروها با وادار كردن شما به ادرار كردن اب اضافه بدن، از نارسايي قلبي جلوگيري ميكند. برخي نمونه هاي اين دارو عبارتند از: furosemide (Lasix)، Hydrochlorthiazide. اين دارو ممكن است به تنهايي يا همراه با داروهاي ديگر تجويز شود.

• به هيچ عنوان به طور ناگهاني مصرف هيچيك از اين داروها را متوقف نكنيد چون ممكن است عوارض جانبي خطرناكي به دنبال داشته باشد.

چه موقع از پزشك كمك بخواهيد:

• تب 100.5 درجه فارنهايت، سرد شدن بدن، گلو درد (نشانه هاي احتمالي عفونت).

• تنگي نفس، درد و ناراحتي در قفسه سينه، ورم كردن لب ها يا گلو

• حس كردن تند شدن ضربان هاي قلب

• هرگونه جوش جديد روي صورت، به ويژه اگر به تازگي داروهايتان را عوض كرده باشيد

• ورم غير طبيعي پاها

• اضافه كردن وزن بيشتر از 2 تا 6 كيلو در يك هفته

نكته: شديداً توصيه مي شود كه درمورد وضعيت سلامتي خود با پزشك مشاوره كنيد. اطلاعات موجود در اين مقاله فقط جنبه آموزشي داشته و نمي تواند جايگزين خوبي براي نظر و صلاحديد پزشك شما باشد.

زخم معده

هنگاميكه غذا جويده و بلعيده مي شود از مري عبور كرده و سپس وارد قسمت فوقاني و حجيم معده شده، در معده مواد غذايي توسط شيره معده (كه

مركب از آنزيمهاي هضم كننده و اسيد هيدروكلريك است) شكسته مي شوند و در عين حال ميكرو ارگانيسمهاي وارد شده به بدن توسط شيره مذكور از بين مي روند.

لازم به ذكر است كه روزانه درون معده با حدود نيم گالن عصاره معده شستشو داده شده و در واقع معده محلي استريل و كاملا بدون ميكروب مي باشد.

جهت محافظت ماهيچه هاي عضلاني معده در مقابل تخريب توسط شيره بسيار قوي معده، لايه مخاطي ضخيمي درون معده بوجود آمده است.

بلع موادي همچون داروهاي ورم مفاصل، ايبوپروفن، آسپيرين و الكل لايه مخاطي معده را در برخي نقاط تخريب كرده و همين امر سبب زخم شدن سلولهاي لايه اپيتليوم موجود در زير موكوس مي گردد. عواملي همچون كورتيكو استروئيدها، سيگار كشيدن و استرس موجب تشديد دردهاي معده ميگردند.

مهمترين عامل جهت ايجاد زخم معده باكتري Helicobacter pylori شناخته شده است.

Helicobacter pylori:

Hbp باكتري است مارپيچي شكل / گرم منفي / كم هوازي / تاژكدار / متحرك

همانطور كه گفتيم هليكو باكترپيلوري باكتري است گرم منفي و حضور آن را مي توان توسط رنگ آميزي گرم به اثبات رساند.

* هليكوباكترپيلوري و معده:

همانطور كه ذكر شد مهمترين عامل در ايجاد زخم و التهابات معده اي هليكو باكتر ميباشد.

هليكو باكتر پيلوري مي تواند با استقرار در بخش آنتروم (بخش انتهايي معده با ماهيچه هاي ضخيم و قوي ) سبب عفونت طولاني مدت اين ناحيه شود.

در واقع تنها باكتري كه مي تواند در محيط خشن معده و در مقابل حضور شيره معده زندگي و رشد نمايد هليكوباكترپيلوري مي باشد.

اين باكتري با استفاده از غذا يا آب

آلوده از راه دهان وارد معده شده و كافي است يكبار بتواند در موكوس معده پنهان شود , در اين حال باكتري مذكور در لايه مخاطي معده مستقر شده و توسط تازكهاي برآمده, خود را در ميان سلولهاي لايه مخاطي جاي ميدهد و يا در صورت بروز زخم معده در ناحيه فاقد لايه مخاطي و در واقع بر روي سلولهاي اپيتليوم معده استقرار يافته و تاژكهاي خود را در آن ناحيه فرو مي برد.

براي مقابله با هليكوباكترپيلوري سيستم ايمني بدن فعال مي شود.

سلولهاي سيستم ايمني به آساني به علت موكوس ضخيم معده به اين ناحيه نميرسند.

در واقع هنگاميكه لايه موكوسي نازك شده و گلبولهاي سفيد وارد اين ناحيه ميشوند نميتوانند از آن خارج شوند. به سبب درگيري سلولهاي ايمني با هليكو باكتر آنتي باديهاي موجود در سرم خون كه IgG -and- IgA مي باشند بالا ميروند.

اگرچه در روند مذكور خود هليكوباكتر ممكن است عامل ايجاد زخم نباشد اما التهاب لايه آستري معده كه توسط هليكوباكتر ايجاد ميشود زمينه ساز بروز زخم يا حتي ايجاد سرطان معده مي باشد.

علايم احتمالي حضور هليكوباكترپيلوري

سوء هاضمه / سوزش سر دل / نفخ / حالت تهوع / التهاب معده / بروز زخم اثني عشر /

درد در ناحيه بالاي شكم كه يك ساعت يا بيشتر بعد از صرف غذا مشاهده ميشود.

نشانه هاي مذكور توسط مصرف آنتي اسيدها يا شير و يا داروهاي كاهنده اسيديته معده كاهش مي يابند.

درمان

در صورتيكه زخم گوارشي بعد از انجام بيوپسي يا آندوسكوپي مشاهده نشد مي توان درمان 14 روزه را با آنتي بيوتيك ها و داروهاي آنتي اسيد را

انجام داد. داروهاي آنتي بيوتيكي متداول عبارتند از :

كلاريترومايسين / تترا سايكلين / مترونيدازول / آموكسي سيلين

در كنار آنتي بيوتيك درماني مي بايست از داروهايي همچون بيسموت و نيز داروهاي كاهنده اسيديته معده مثل :

رانيتيدين / سايمتدين / فاموتيدين / امپرازول / پنتو پرازول / لانزو پرازول استفاده كرد.

خطرات درماني دارويي

مصرف داروي بيسموت ميتواند موقتا منجر به خاكستري رنگ شدن دهان و دندان و ايجاد يبوست و اسهال و سياهرنگي مدفوع بشود.

آنتي بيوتيكها نيز سبب بروز واكنشهاي آلرژيك شده و يا حتي موجب مرگ شوند.

برخي آنتي بيوتيكها مثل:

كلاريترومايسين سبب ايجاد مزه بد دهان مي شود.

مترونيدازول موجب ناراحتي معده / اسهال / عدم تعادل / خارش / بد طعمي دهان ميشود.

اين دارو نبايد همراه با الكل مصرف شود چراكه باعث سرخ شدن / سردرد / حالت تهوع ميگردد.

در ضمن هنگاميكه آنتي بيوتيكها در دوز بالا استفاده مي شوند بعد از مدتي بيماران آلودگي با كانديداي ناپايدار ( آلودگي با مخمر ) پيدا ميكنند.

در هنگام درمان آلودگي هليكوباكتر به اين نكته بايد توجه نمود كه هليكوباكتر به راحتي نسبت به كلاريترومايسين و مترونيدازول مقاوم ميشود و نبايد بعد از يك دوره درماني براي دوره هاي بعد از آنها (بلافاصله) استفاده نمود.

در واقع بعد از دو هفته آنتي بيوتيك تراپي 4 هفته مي بايست از درمان اجتناب كرد.

در صورتيكه هليكوباكتر توسط آنتي بيوتيكهاي مذكور باقي ماند بايد احتمال مقاومت باكتري نسبت به آنتي بيوتيك مذكور را بررسي نمود.

تستهاي تشخيصي براي شناخت آلودگي با Hbp

اين تستها به دو بخش قابل تقسيمند :

الف ) تستهاي مهاجم

به بافت

ب ) تستهاي غير مهاجم به بافت

الف ) تستهاي غير مهاجم به بافتها عبارتند از :

* تست تنفسي اوره (urea breath testing)

* تست آنتي ژني مدفوع

* سرولوژي

* PCR

* تست بزاقي

* تست ادراري

ب ) تستهاي مهاجم به بافتها عبارتند از :

* تست بيوپسي اوره آز

* بافت شناسي

* Brush cytology

* كشت باكتريايي و تستهاي حساسيتي

الف ) تستهاي غير مهاجم به بافتها عبارتند از :

تست تنفسي اوره ( urea breath testing)

كافي است هليكوباكتر تنها يكبار بطور مطمئن در موكوس پنهان شود. در چنين حالتي به وسيله آنزيم عبور دهنده اوره آز به جنگ با اسيد معده ميرود. اين امر به صورت زير انجام ميپذيرد :

C = O ( NH2)2 + H2 + 2H2O ---> HCO3 + 2NH4

اساس تست UBT شناسايي هيدروليز اوره مذكور توسط Hbp ميباشد.

در واقع تست مذكور به دو صورت انجام ميشود:

* تست راديو اكتيو 14C

* تست بدون راديو اكتيو 13C بيكربنات اوره

هر دو تست طي 15 تا 20 دقيقه انجام شده و بها و وقت يكساني صرف ميكنند.

تست راديو اكتيو 14C به سبب ممنوعيت استفاده از آن در زنان باردار و كودكان در حال حاضر كم انجام مي شود.

اما در تست بدون راديواكتيو 13C بيكربنات اوره ماده مذكور به صورت خوراكي از راه دهان به بيمار داده مي شود. اين عمل در دو مرحله انجام مي پذيرد به اين معنا كه 60 دقيقه بعد از دادن مرحله اول ماده به بيمار مرحله دوم ماده مذكور را به بيمار مي دهيم.

در اين

حال با بازدم بيمار و اندازه گيري CO2 و ميزان اوره خروجي از وي مي توان به حضور يا عدم حضور Hbp پي برد.

آزمايش آنتي ژن مدفوع

جزء آزمايشهاي ايمني آنزيمي مي باشد كه با توجه به بررسي مدفوع بيمار ميتوان به حضور يا عدم حضور هليكوباكترپي برد.استفاده از لانزوپرازول و بيسموت مي تواند نتيجه غلط به ما بدهد. در واقع 4 تا 6 هفته بعد از اتمام دوره داروهاي مذكور اين آزمايش قابل انجام است. رانيتيدين بر روي جواب آزمايش بي تاثير است. خونريزي معده و روده به سبب خون آلود بودن مدفوع باعث بروز جوابهاي نادرست گرديد.

تست بزاقي

حفره دهان به عنوان مخزن هليكو باكتر مي تواند مورد استفاده در تستها قرار بگيرد.

در واقع به علت رفلكس محتويات معده به مري و سپس دهان هليكوباكتر ميتواند وارد دهان شود و همين امر سبب انتقال آن توسط ارتباط دهاني مي گردد.

هليكو باكتر موجود در بزاق و پلاك دنداني براي تست استفاده ميشود.

اين تست به نسبت سايرين دقت كمتري دارد.

تست ادراري

با سنجش آنزيمهاي موجود در ادرار مي توان به حضور يا عدم حضور هليكوباكتر پي برد. حساسيت تست مذكور بين 82 تا 90 % بوده و به انجام آن توصيه اي نميشود.

تست سرولوژي

توسط ELISA ميتوان آنتي باديهاي IgA -and- IgG -and- IgM را اندازه گيري نمود و در صورت بالا بودن آنها احتمال حضور هليكوباكتر رقم ميخورد.

نتايج سرم مي تواند + يا _ باشد.

حساسيت تست مذكور بين 90 تا 100% است.

در ضمن سرم مي تواند در برخي از بيماران سالها بعد از ريشه كني هليكوباكتر آنتي

باديهاي موجود در خون را + نشان دهد.

ب ) تستهاي مهاجم به بافتها عبارتند از :

تست بيوپسي اوره آز

در تست مذكور به واسطه بيوپسي توسط يك رشته مخصوص و ظريف آندوسكوپي در مدت يك ساعت حضور يا عدم حضور هليكوباكتر تعيين مي شود.

در اين تستها شناسايي نمونه ها از طريق يك نوار معرف با شاخص PH و يك لايه حاوي اوره بر روي نوار انجام مي پذيرد.

بافت شناسي

با نمونه برداري و بررسي بافت معده ميتوان به حضور هليكوباكتر پي برد.

در اين آزمايش مي توان حضور التهاب معده را مشاهده نمود و يا در صورت لزوم رديابي meta plasia ( تغيير غير قابل برگشت بافت معده يا روده به بافت ديگر ) را بررسي نمود.

مشكلات موجود در بيوپسي عبارتند از :

- تراكم هليكوباكتر در نقاط مختلف معده متفاوت است و مي تواند منجر به نمونه گيري غلط شود.

- در صورتيكه بيماران داروهاي ضدترشحي مصرف كرده باشند نتايج نادرستي به ما ميدهد.

ارتباط هليكوباكترپيلوري با ساير بيماريها

هليكوباكتر و زخم اثني عشر

در73 % از بيماران مبتلا به زخم دوازدهه حضور هليكوباكتر توسط تست بيوپسي اوره آز تاييد شده و تنها در 23 % از بيماران مبتلا هليكوباكتر گزارش نشده است.

تحقيقات نشان مي دهد كه آلودگي با هليكوباكتر در معده ميتواند مستقيما موجب رشد زخمهاي اثني عشر شود.

هليكوباكتر و زخم معده

در اكثريت قريب به اتفاق زخمهاي معده ميتوان هليكوباكتر را ديد.

در واقع ضعف لايه مخاطي محافظت كننده معده توسط هليكوباكتر ميتواند زمينه ساز بروز زخم معده محسوب شود.

البته استفاده از داروهاي غير استروئيدي غيرالتهابي موجب عدم

تشخيص هليكوباكتر و پنهان شدن آن ميگردد.

براي شناخت دقيق عامل ايجاد كننده زخم معده مي بايست بيوپسي كاملي از مخاط معده تا زخم مذكور در يك محل معين صورت پذيرد.

بيوپسي در هنگام خونريزي معده به سبب حضور خون انجام ناپذير يا سخت مي باشد.

تست بيوپسي اوره آز عموما در چنين مواردي استفاده مي شود با اين حال استفاده از داروهاي ضد زخم ميتواند با اين تست تداخل داشته باشد.

در كساني كه سابقا مبتلا به زخم معده بوده اند استفاده از آندوسكوپي يا راديولوژي و در كنار آنها تست سرولوژي براي شناخت هليكوباكترالزامي است.

زخمهاي معده در 60 تا 80 % موارد آلودگي به هليكوباكتر قابل مشاهده اند.

هليكوباكتر و سرطان

سرطان معده مرتبط با حضور هليكوباكتر شناخته شده است. البته اين بدان معنا نيست كه هركس مبتلا به هليكوباكتر بود لزوما به سرطان معده دچار مي شود اما حضور هليكوباكتر درمان نشده زمينه ساز ابتلا به سرطان معده خوانده شده است . در عين حال نژادهاي زرد پوست ساكن چين و ژاپن جزء نژادهاي مستعد به ابتلا به سرطان معده شناخته شده اند .

اوتيسم (AUTISM) يا وهم گرايي

اوتيسم اختلالي پيش رونده است كه خيلي از افراد از بدو تولد گرفتار آن هستند و در واقع با آن به دنيا مي آيند—اين چيزي نيست كه بتوانيد از كسي بگيريد يا به كسي منتقل كنيد. اين مشكل روي مغر اثر گذاشته و برقراري ارتباط با ديگران را دشوار مي كند. افراديكه مبتلا به اوتيسم هستند، معمولاً دير به حرف مي افتند، ترجيح مي دهند كه بيشتر اوقات خود را به تنهايي سپري كنند، و علاقه كمتري به

دوست و دوست يابي نشان مي دهند. يكي ديگر از خصوصيات و ويژگي هاي افراد مبتلا به اوتيسم، "اُورلود حسي" است: صداها بلندتر، نورها روشن تر، و بوها قوي تر به نظر مي رسند. گرچه بسياري از افراد مبتلا به اوتيسم ممكن است دچار عقب ماندگي ذهني هم باشند، و برخي كاملاً نرمال و برخي بسيار باهوش هستند.

البته همه افراد مبتلا به اوتيسم علائم و نشانه هاي يكساني ندارند. برخي افراد دچار اوتيسم خفيف هستند درحاليكه سايرين به انواع شديدتري از اوتيسم گرفتارند. از آنجا كه اين مشكل روي هر فرد متفاوت اثر مي گذارد، به آن بيماري يا اختلال طيفي ميگويند كه در آن دو فرد مبتلا ممكن است به يك شكل رفتار نكنند و مهارت هاي يكساني نداشته باشند.

از بين هر 500 نفر يك نفر به اوتيسم مبتلا است و اين اختلال در مردان چهار مرتبه بيش از زنان متداول است. گرچه پزشكان علت قطعي اين مشكل را نمي دانند اما محققان باور دارند كه اوتيسم به تفاوت هاي موجود در مواد شيميايي مغز (انتقال دهنده هاي عصبي) مربوط مي شود. اين تفاوت ها ممكن است از طريق ژنتيك ما ايجاد شده باشد—خانواده هايي كه يك فرزند مبتلا به اوتيسم دارند، بيشتر در خطر به دنيا آوردن فرزند ديگري مبتلا به همين مشكل يا مشكلي مشابه هستند. تحقيقات نشان مي دهد كه احتمالاً تركيبي از ژن هاست كه اين اختلال را پديد مي آورد، نه يك ژن خاص به تنهايي.

گاهي اوقات ممكن است درمورد انواع ديگري از بيماري ها و مشكلات پيش رونده بشنويد كه به همين ترتيب اوتيسم از

آنها ياد مي شود، مثل سندرم آسپرگر، سندرم رِت، و از اين قبيل. اين اختلالات، به همراه اوتيسم، جزء اختلالات پيش رونده فراگير به حساب مي آيند. همه افراديكه يكي از اين مشكلات در آنها تشخيص داده شود، در مهارت ها و ارتباطات اجتماعي خود دچار مشكل هستند.

پزشكان چه مي كنند؟

اوتيسم معمولاً در سنين بسيار پايين تشخيص داده مي شود، وقتي كودك 2 تا 4 ساله است. هيچگونه آزمايش پزشكي براي تعيين اينكه فردي مبتلا به اين اختلال هست يا نه وجود ندارد، گرچه پزشكان ممكن است آزمايشات و تست هاي مختلفي را براي تشخيص ساير علت هاي علائم موجود در كودك امتحان كنند. بهترين راه براي تشخيص و شناسايي اوتيسم مشاهده رفتارها و ارتباطات كودك است. والدين ميتوانند نحوه رفتار و عملكرد هاي كودك خود را در خانه با پزشك در ميان بگذارند و به اين طريق به تشخيص مشكل فرزندشان كمك كنند. آنگاه گروهي از متخصصين—كه ممكن است شامل يك روانشناس، متخصص اعصاب، روانپزشك، متخصص گفتار درماني و پزشك متخصص رشد كودكان شود—كودك را ارزيابي كرده و سطح پيشرفت و رشد و رفتار او را با كودكان ديگر هم سن او مقايسه مي كنند. و به اتفاق هم تصميم مي گيرند كه كودك مبتلا به اوتيسم است يا مشكلي ديگر.

اوتيسم چگونه درمان مي شود؟

اوتيسم با جراحي و دارو درمان نمي شود (گرچه برخي از افراد مبتلا به آن براي بهتر كردن برخي علائم اين بيماري مثل خشونت رفتار و مشكلات تمركزي، در خود از دارو استفاده مي كنند). در عوض، به افراديكه به اوتيسم مبتلا هستند مهارت هايي آموزش

داده مي شود كه به آنها كمك ميكنند كارهايي كه برايشان دشوار بوده را انجام دهند. بهترين نتايج در كودكاني ديده مي شود كه از سن خيلي پايين درمان را شروع مي كنند يعني بلافاصله پس از تشخيص.

برنامه هاي آموزشي خاص كه برحس نيازهاي فردي كودكان تعيين مي شود معمولاً بهترين روش درمان است. اين برنامه ها با آموزش نحوه برقراري ارتباط به كودك، روي شكستن سد ها و موانع ارتباطي كار مي كنند (گاهي اوقات با استفاده از تصاوير يا زبان اشاره). مهارت هاي ابتدايي زندگي، مثل نحوه عبور از خيابان يا آدرس پرسيدن نيز در اين برنامه ها مورد توجه است. يك برنامه درماني نيز ممكن است مورد استفاده قرار گيرد مثل: گفتار درماني، تن درماني، موسيقي درماني، تغيير در رژيم غذايي، دارو، كار درماني و شنوايي يا بينايي درماني. همان متخصصين كه به تشخيص بيماري در كودك كمك كردند، معمولاض به اتفاق هم بهترين مجموعه درمانها را به علاوه برنامه آموزشي براي كودك در نظر مي گيرند.

اين افراد در زمان نوجواني ممكن است بتوانند در كلاسهاي عادي شركت مي كنند، اما ممكن هم هست كه به خاطر مشكلات رفتار مداوم نياز به كلاس ها و مدارس خاص در دوران دبيرستان داشته باشند.

نوجوانان مبتلا به اوتيسم چه ويژگي هايي دارند؟

نوجوانان مبتلا به اوتيسم، چون مغزشان به شكل متفاوتي اطلاعات را پردازش ميكند، ممكن است مثل مردم عادي رفتار نكنند. ممكن است در حرف زدن دچار مشكل باشند و گاهاً به جاي كلمت با اشاره ارتباط برقرار كنند. بعضي ازاين افراد زمان بسيار زيادي را در تنهايي سپري مي كنند،

به راحتي با كسي دوست نمي شوند و نمي توانند به نشانه هاي اجتماعي افراد مثل لبخند زدن يا نگاه كردن به آنها واكنش دهند. معمولاً حين حرف زدن نمي توانند با كسي ارتباط چشمي برقرار كنند. شركت در بازي ها و فعاليت هاي اجتماعي براي آنها بسيار دشوار است. اگر به محرك هاي حسي حساسيت داشته باشند، اگر در آغوش گرفته شوند ممكن است پس بزنند و يا اگر صداي ناگهاني بشنوند حتي اگر خيلي بلند هم نباشد، ممكن است سريع وحشت زده شوند و از جا بپرند.

بعضي نوجوانان مبتلا به اوتيسم منفعل، تاثيرپذير و غيرفعال هستند، درحاليكه دسته اي از آنها فوق اكتيو و بسيار فعال هستند و اگر خسته شوند ممكن است بسيار خشن و كج خلق شوند. بايد دقت كنيد كه اين بخشي از اين اختلال است. بسياري از نوجوانان مبتلا به اوتيسم دچار مشكلات يادگيري هستند و محدوديت ذهني دارند. از آنجا كه قدرت ابراز احساساتي مثل عصبانيت و خستگي را به طرقي قابل قبول تر ندارند، نوجوانان مبتلا به اوتيسم احساسات خود را به روش هايي نادرست ابراز مي كنند. بسياري از آنها قدرت و قابليت سازگاري با تغيير را ندارند و اگر برنامه روزانه شان دچار تغيير شود، بسيار مضطرب مي شوند. در موارد شديدتر، نوجوان ممكن است روي اشياء يا ايده هاي مختلف متمركز شود و حركت هاي تكراري مثل تكان خوردن يا دست زدن انجام دهد.

يكي از تصورات غلط متداول اين است كه افراد مبتلا به اوتيسم احساسات را درك نميكنند يا نشان نمي دهند. اين افراد گرچه مي توانند احساسات را درك كنند،

اما نمي توانند مثل مردم عادي آن را ابراز كنند. به همين دليل افراد خارجي ممكن است تصور كنند كه آنها بي احساس يا سرد هستند.

زندگي كردن با اوتيسم

يكي از دشوارترين قسمت هاي كنار آمدن با اوتيسم اين است كه مجبور هستيد هر روز با افراد مختلف ارتباط برقرار كنيد. از آنجا كه مغز نوجوانان مبتلا به اوتيسم كمي متفاوت عمل مي كند، ياد گرفتن برقراري ارتباط با ديگران ممكن است مثل ياد گرفتن يك زبان خارجي باشد. اين باعث مي شود كه ارتباط برقرار كردن با ديگران براي اين افراد دشوار باشد يا حتي ديگران به سختي منظور آنها را متوجه شوند، به همين خاطر حرف زدن با يكي از همكلاسي ها به كاري بسيار دشوار، استرس زا و خسته كننده براي اين افراد تبديل مي شود.

پس اگر كسي را مي شناسيد كه به اوتيسم مبتلاست، موقع حرف زدن با او دقت و صبر بيشتري به خرج دهيد. انتظار نداشته باشيد كه اين افراد مثل شما به همه چيز نگاه كنند. همچنين بايد بفهميد كه برخي رفتارها كه به نظر شما بي ادبانه مي آيد (مثلاً قطع كردن حرف كسي) از يك ادراك ديگر از جهان ناشي مي شود: براي افراديكه نمي توانند اشاره ها و علائم اجتماعي را درك كنند و وقفه هاي طبيعي بين كلام را تشخيص دهند سخت است كه بفهمند نبايد بين حرف كسي بپرند. هره شما بيشتر او را درك كنيد و حمايتش كنيد، زماني كه با هم مي گذرانيد لذت بخش تر خواهد بود.

باوجود همه مشكلات و موانع هر روزه، بسياري از افراد مبتلا

به اوتيسم زندگي هايي بسيار شاد و موفقي را مي گذرانند، چه به تنهايي و چه به كمك دوستان و خانواده. اكثر نوجوانان مبتلا به اوتيسم مدرسه را دوست دارند و خيلي از آنها مي توانند در مدارس و كلاسهاي عادي شركت كنند. آنها ذوق و سليقه هاي خاص خود را دارند و از فعاليت هاي مختلف مثل همه مردم عادي لذت مي برند. خيلي از افراد مبتلا به اوتيسم موفق مي شوند به دانشگاه بروند، ازدواج كنند، و شغل و حرفه هاي موفقي داشته باشند.

برونشيت: علائم، روش هاي جلوگيري و درمان

تعريف:

برونشيت به آماس و التهاب گذرگاه هوا بين بيني و ريه ها گفته مي شود. اين بيماري به ناي و نايژه ها آسيب مي رساند. نايژه ها، لوله هاي هوا هستند كه از آنها هوا از ريه ها وارد و خارج مي شود.

برونشيت مي تواند حاد (استمرار كم) يا مزمن (استمرار طولاني) باشد. برونشيت حاد معمولاً از طريق عفونت هاي ويروسي يا باكتريايي ايجاد مي شود. اين نوع برونشيت معمولاً بدون ايجاد مشكل، به سرعت درمان مي يابد. برونشيت مزمن نشانه يك يماري ريوي جدي تر است. اين نوع برونشيت مي تواند تخفيف يابد اما هيچگاه درمان نمي شود.

توصيف:

برونشيت حاد و مزمن هر دو التهابات ايجاد شده در گذرگاه هوا است. اما عوامل پيدايش و درمان آنها متفاوت است. برونشيت حاد معمولاً طي زمستان اتفاق مي افتد. معمولاً به دنبال يك بيماري ويروسي مثل سرماخوردگي يا آنفولانزا مي آيد و مي تواند عفونت هاي باكتريايي همراه خود داشته باشد.

فردي كه به برونشيت حاد مبتلاست معمولاً طي دو هفته بهبود مي يابد. اما سرفه

هايي كه همراه با بيماري مي آيد ممكن است مدت بيشتري به طول انجامد. مثل ساير عفونت هاي گدرگاه هوا، ممكن است فرد به سينه پهلو نيز مبتلا شود.

هركسي مي تواند به برونشيت حاد مبتلا شود. اما افراديكه سيستم ايمني ضعيفي دارند، مثل نوزادان و افراد سالخورده، بيشتر در معرض ابتلا به اين بيماري قرار دارند. افراد سيگاري و افراد مبتلا به بيماري اي قلبي و ريوي نيز بيشتر در خطر ابتلا به آن هستند، همچنين افراديكه در معرض بخارهاي شيميايي يا آلودگي شديد هوا قرار دارند.

برونشيت مزمن يكي از عوامل اصلي مرگ و ناتواني است. انجمن ريه در امريكا برآورد مي كند كه تقريباً 14 ميليون امريكايي از اين بيماري رنج مي برند. اين نوع برونشيت نيز مثل برونشيت حاد با سرفه و خلط سازي بسيار همراه است. اين علائم در برونشيت مزمن تقريباً سه ماه در دويال پياپي باقي مي ماند. اين نوع برونشيت به آهستگي پيشرفت مي كند. درنتيجه، اين بيماري بيشتر درميان افراد سالخورده به چشم مي خورد تا جوانان و ميانسالان.

برونشيت: تعريف اصطلاحات موردنياز

نايژه: لوله هاي بزرگتر هوا در ريه كه هوا را از ناي داخل مي كند.

مژك ها: پيش آمدگي هاي نازك و مو مانند كه در خط ناي و نايژه قرار مي گيرد. اين مژك ها به جلو و عقب موج مي خورند و خلط ها را در گذرگاه هوا حمل مي كنند.

آمفيزم: يك بيماري بسيار جدي و كشنده مربوط به ريه ها.

ناي: لوله هوا كه هوا را از پشت گلو گرفته و به سمت نايژه مي آورد.

عوامل:

برونشيت مزمن

با استشمام موادي كه ناي و نايژه را اذيت مي كند ايجاد مي شود. ازجمبه متداول ترين اين مواد، دود سيگار است. انجمن ريه در امريكا برآورد مي كند كه 80 تا 90 درصد از كليه موارد برونشيت مزمن از كشيدن سيگار ناشي مي شود. اين بيماري تا چند وقت پيش بيشتر درميان آقايان اتفاق مي افتاد تا خانم ها. اما تعداد خانم هايي كه به اين بيماري مبتلا مي شوند نيز روز به روز در حال افزايش است. ساير موادي كه ناي و نايژه را اذيت مي كند، شامل بخارهاي شيميايي، آلودگي هوا و ساير مواد موجود در هوا مثل گرد و خاك مي شود.

برونشيت مزمن در طول زمان به تدريج پيشرفت مي كند. اين بيماري با ايجاد تغيير در مژك ها اتفاق مي افتد. مژك ها پيش آمدگي هاي نازك و مو مانند هستند كه در خط ناي و نايژه قرار مي گيرد. اين مژك ها به جلو و عقب موج مي خورند و خلط ها را در گذرگاه هوا حمل مي كنند. دود ساير تحريك كننده ها مي توانند به مژك ها آسيب برسانند و باعث شوند كه آنها توانايي خورد در جابه جا كردن خلط را به طور طبيعي از دست بدهند. گذرگاه هاي هوا باريك شده و با خلط بسته مي شوند. بيمار دچار مكشل تنفسي مي شود چون نمي تواند هواي كافي به ريه هاي خود برساند. درنتيجه برونشست مزمن منجر به بيماري بسيار جدي تر و خطرناك تر شده كه آمفيزم نام دارد.

علائم:

برونشيت حاد معمولاً با علائمي شبيه به سرماخوردگي آغاز مي شود، مثل آبريزش

بيني، عطسه كردن و سرفه هاي خشك. اما، اين سرفه ها خيلي زود عميق تر و دردناك تر مي شود. سرفه، خلطي سبز-زرد رنگ ايجاد مي كند كه حاوي خون، بزاق، سلول هاي مرده و ساير مواد مي باشد. تب تا 102 درجه فارنهايت در اين بيماري كاملاً طبيعي است. سرفه ها همچنين مي تواند با خس خس هم همراه شود.

درموارد ساده تر از برونشيت حاد، بيشتر علائم در سه تا پنج روز ناپديد مي شوند. سرفه ها باقي مانده و ممكن است تا چند هفته ادامه پيدا كند. برونشيت حاد معمولاً با يك عفونت و بيماري باكتريايي همراه مي شود كه علائم خاص خود از قبيل تب، و احساس بيماري را دارد. عفونت باكتريايي را مي توان با آنتي بيوتيك درمان كرد. اما معمولاً دربرابر عفونت هاي ويروسي اصلي موثر نيستند.

اولين نشانه برونشيت مزمن، سرفه خفيف است كه سرفه سيگاري ها ناميده ميشود. اين سرفه مي تواند كمي خلط هم ايجاد كند. خس خس كردن و تنگي نفس نيز ميتواند همراه با اين سرفه ايجاد شود. با پيشرفت بيماري، تنفس دشوارتر مي شود. بيمار احساس مي كند كه بايد فعاليت خود را كمتر كند. بدن ديگر نمي تواند اكسيژن كافي را بگيرد درنتيجه تغييراتي در ساخت خون پديد مي آيد.

تشخيص:

براي تشخيص برونشيت، پزشك ابتدا تاريخچه سلامتي فرد و علائم وي را بررسي ميكند. سپس با گوشي طبي به سينه بيمار گوش مي دهد. برخي صداهاي خاص نشان دهنده باريك شدن راه هواست. اين صداها شامل صداي خس خس و ترق ترق مي شود.

آزمايش كشت خلط انجام مي شود، به

ويژه درمواقعي كه رنگ خلط سبز شده باشد و خون در آن ديده شود. كشت به پزشك امكان مي دهد كه تعيين كند چه باكتري در خلط بيمار موجود است. سپس مي تواند تصميم بگيرد كه براي كشتن اين باكتري ها چه دارويي بايد تجويز شود.

اولين قدم براي انجام كشت خلط اين است كه اجازه بدهيد بيمار با سرفه كمي خلط توليد كند. آنگاه نمونه گرفته شده و 2 تا 3 روز در يك محيط گرم قرار داده مي شود. تحت اين شرايط باكتري به سرعت رشد مي كند و تشخيص آن ساده مي شود. خلط را ميتوان از طريق برونكوسكوپي هم به دست آورد. در اين فرايند، ابتدا داروي بيهوشي به بيمار داده مي شود. سپس لوله اي به راه هوا فرستاده شده و نمونه خلط گرفته ميشود.

قدم ديگر در تشخيص برونشيت آزمايش عملكرد ريه است. اين مرحله با استفاده از دسگاه تنفس سنج انجام مي گيرد. اين آزمايش بسيار ساده، سريع و بدون درد است و معمولاً در مطب پزشك انجام مي شود. اگر عملكرد ريه كمتر از 80 درصد باشد ميتواند نشانه ابتلا به برونشيت يا يك بيماري ريوي ديگر باشد.

بسياري از بيماري هاي ريوي علائم مشابهي دارند. براي تشخيص صحيح بيماري پزشك بايد آزمابشات ديگر مثل راديولوژي سينه، ثبت ضربان قلب و يا آزمايش خون از بيمار بگيرد.

درمان:

موارد خفيف برونشيت حاد مانند يك سرماخوردگي ساده درمان مي شوند. به بيمار گفته مي شود كه به حد كافي مايعات مصرف كند، استراحت كند و سيگار نكشد. براي بالا بردن رطوبت هوا نيز بايد از دستگاه هاي مرطوب

كننده هوا استفاده شود. استامينوفن نيز بايد براي تخفيف درد و تب استفاده شود. براي بچه ها نبايد از آسپيرين استفاده شود چون ممكن است بيماري هاي جدي مثل سندرم ري اتفاق بيفتد.

سرفه هايي كه همراه با خلط باشند نبايد درمان شوند چون به اين طريق مي توان خلط موجود در ريه ها را بيرون كشيد. اگر اين خلط ها از اين طريق خارج نشوند، در ريه جمع شده و ره هوا را مي بندند. داروهاي ضد سرفه براي موارد سرفه هاي خشك ميتواند مورد استفاده قرار گيرد.

بيماران مبتلا به برونشيت با مصرف داروهاي اكسپكتورانت براي سرفه، كمي آرام ميگيرند. درحاليكه اين داروها سرفه را كاهش نمي دهد، بلكه خلط را در ريه رقيق تر كرده درنتيجه بيرون آمدن آن از طريق سرفه آسانتر مي شود.

عفونت هاي باكتريايي نيز ممكن است همراه با برونشيت حاد ايجاد شوند. اين عفونت ها را مي توان با آنتي بيوتيك درمان كرد. مهمترين نقش آنتي بيوتيك ها زماني حاصل مي شود كه كل ميزان تجويز شده مورد استفاده قرار گيرد.

برونشيت مزمن: درمان برونشيت مزمن كمي پيچيده است و به مرحله بيماري و وجود ساير مشكلات سلامتي بستگي دارد. اولين قدم مهم ترك سيگار و جلوگيري از خوردن دود سيگار افراد ديگر و آلودگي هوا است. داشتن برنامه منظم براي ورزش نيز اهميت زيادي دارد.

دارو درماني با برونكوديلاتورا آغاز مي شود. اين داروها عضلات لوله هاي ناي را آرام كرده و اجازه مي دهد هوا راحت تر عبور و مرور كند. از جمله برونكوديلاتورهاي متداول عبارتند از: آلبوترول albuterol، متاپروترنول metaproterenol. اين داروها را مي

توان از طريق دهان يا استنشاقي مورد استفاده قرار داد. داروهاي ضد التهابي نيز براي كاهش التهاب و آماس بافت هاي راه هوا تجويز مي شوند. كورتيكوستيروئيد ها مثل پردنيزون را نيز مي توان از طريق دهان يا تزريق مورد استفاده قرار داد. ساير استيروئيدها استنشاقي هستند. استفاده طولاني مدت از اين استيروئيدها مي تواند عوارض جنبي جدي داشته باشد ازاينرو بايد از آن پرهيز كرد.

براي كاهش ميزان توليد خلط داروهايي خاص موجود است. ايپراتروپيوم Ipratropium يكي از اين داروهاست. در مراحل آخر بيماري، بيماران ممكن است نياز به اكسيژن اضافي از مخزن اكسيژن از طريق ماسك پيدا كنند. در اين مراحل همچنين نياز به بستري شدن بيمار نيز ديده مي شود.

درمان هاي جايگزين:

تمركز درمان هاي جايگزين، يك رژيم غذايي سالم است كه سيستم ايمني بدن را تقويت كند. تعدادي داروهاي گياهي نيز براي درمان برونشيت توصيه مي شوند. اين داروها شامل استنشاق اوكاليپتوس يا برخي روغن هاي خاص ديگر در بخار داغ و نوشيدن پاي درست شده از بوصير و باديان رومي مي باشد. آب درماني، استفاده از آب و بخارهاي آب، نيز مي تواند به تميز كردن سينه و تحريك سيستم ايمني بدن كمك كند.

پيش بيني بيماري:

با درمان، برونشيت حاد معمولاً طي يك تا دو هفته بهبود مي يابد. اما سرفه هايي كه همراه با اين بيماري ايجاد مي شوند مي توانند تا هفته ها ادامه پيدا كنند. برعكس، برونشيت مزمن بيماري پيشرونده است. پيشرفت هاي خفيف ممكن است ديده شود اما در طولاني مدت هيچ درماني براي آن موجود نيست. اين بيماري معمولاً به آمفيزم يا ساير

بيماري هاي ريوي تبديل مي شود كه همه آنها تقريباً كشنده هستند.

پيشگيري:

بهترين راه براي پيشگيري از ابتلا به برونشيت، شروع نكردن به سيگار يا ترك آن است. افراد سيگاري ده مرتبه بيشتر از سايرين از اين بيماري و ساير اختلالات ريوي جان ميسپارند. از ساير محرك هاي محيطي مثل مواد شيميايي موجود در آلاينده هاي هوا نيز بايد پرهيز شود. واكسن زدن نيز مي تواند افراد را از ابتلا به برخي بيماري هاي خاص ريوي مثل سينه پهلو و آنفولانزا محافظت كند.

مرض چاقي: مشكلي بزرگتر از حد تصور

روز پركاري در اداره داشته ايد و فقط 20 دقيقه وقت براي ناهار داريد. سريع به نزديك ترين رستوران فَست فود رفته، بزرگترين ساندويچ را سفارش داده و همه را تا آخر فرو مي بلعيد. كمي بعد با خود مي انديشيد كه اين وزن اضافه تان به خاطر چيست؟ بله، درست است كه كمي وزن اضافه آسيبي به شما نمي زند، اما مشكلات از همين جا شروع مي شوند. چاقي بيش از حد هميشه از كمي وزن اضافه شروع مي شود. اما چاقي چيست؟ و آيا شما هم ممكن است به آن مبتلا شويد؟

درك مفهوم چاقي

متاسفانه، چاقي بيماري بسيار متداول است.

فقط در آمريكا، تقريباً 30 درصد افراد به چاقي مبتلا هستند. چاقي مسئله اي است كه نياز به توجه و رسيدگي جدي دارد چون نتايج و تاثيرات آن ممكن است بسيار خطرناك باشند.

اكثر افراد كمي عضله، چربي يا استخوان اضافي دارند. اما افرادي كه به آنها چاق خطاب مي شود، مقدار بسيار زيادي چربي اضافه دارند كه ممكن است در آينده براي سلامتي آنها بسيار خطرساز باشد.

اگر كسي 25 درصد بالاتر از وزن نرمال خود باشد، چاق خوانده مي شود.

چاقي به سه دسته ي كلي تقسيم بندي مي شود:

دسته ي اول: در اين دوره شما در معرض مشكلات مربوط به سلامتي هستيد. بهتر است با پزشكتان در مورد راه هاي پايين آوردن وزنتان مشاوره كنيد.

دسته ي دوم: شما در معرض خطرات زياد در مورد سلامتيتان هستيد و بايد فوراً به پزشك مراجعه كنيد.

دسته ي سوم: شما در معرض خطرات بسيار جدي در مورد سلامتيتان يا حتي مرگ هستيد. پزشك حتماً بايد راه حلي فوري براي اين مسئله پيدا كند.

چه چيز باعث چاقي مي شود؟

حال مي دانيم كه چاقي چيست اما از عوامل ابتلا به آن آگاه نيستيم. ابتلا به چاقي دلايل بسياري دارد، بعضي از مهمترين اين عوامل عبارتند از:

رژيم غذايي و شيوه ي زندگي

رژيم غذايي و عادات ورزشي و تحركي فرد تاثير زيادي روي وزن دارد. افراد وقتي وزن اضافه مي كنند كه بيش از ميزاني كه بدنشان مي سوزاند، كالري مصرف مي كنند. اين يكي از مهمترين عوامل ابتلا به چاقي است. اين مسئله باعث عدم توازن و ناهماهنگي انرژي شده و بيشتر كالري هاي مصرفي به حالت چربي در بدن ذخيره ميشوند.

ژنتيك

عوامل ژنتيكي نيز نقش بسيار مهمي در چاقي دارند. افراد زيادي اين استعداد را دارند كه پس از صرف غذا مقدار بيشتري از آنچه مي سوزانند كالري در بدن ذخيره كنند. اين علائم گاهاً به طور واضحي در خانواده ي فرد ديده مي شود. كسي كه والدين يا يكي از افراد خانواده اش مبتلا به چاقي هستند،

احتمال زيادي دارد كه او نيز مبتلا شود.

سرعت سوخت و ساز (BMR)

BMR سرعتي است كه بدن با آن انرژي را مصرف كرده و مي سوزاند. به طور كلي، افراد لاغر سرعت BMR بالاتري نسبت به افراد چاق تر دارند. در افراد جوان تر و آنها كه بيشتر ورزش مي كنند نيز سرعت سوخت و ساز بالاتر است.

كم كاري تيروئيد

كم كاري تيروئيد به اين معنا است كه بدن ميزان كافي هورمون تيروئيد توليد نمي كند. اين هورمون ها توسط غده ي تيروئيد توليد مي شوند و هدف اصلي آنها تنظيم متابوليسم بدن است. وقتي بدن شما مقدار كافي از اين هورمون ها توليد نكند، متابوليسم بدنتان كند مي شود و چربي بيشتري در بدن ذخيره مي شود.

عوامل رواني

احساسات ما روي آنچه مي خوريم و اندازه ي آن تا حد زيادي تاثير گذار است. افسردگي، استرس، فشارهاي روحي و عصبانيت مي تواند عادات غذايي ما را برهم زده و خراب كند. و اين به چاقي مي انجامد. داشتن شرايط روحي مناسب و اعتماد به نفس بالا مي تواند از بروز اين مشكل جلوگيري كند.

عوامل فرهنگي

نژاد افراد نيز در اين زمينه دخالت دارد. نژادهاي مختلف، عادات غذايي متفاوت و ژنتيك هاي مختلفي دارند. تخقيقات اخير نشان داده است كه نژادهاي افريقايي-امريكايي و اسپانيايي، به خصوص بعد از 30 سالگي، استعداد بيشتري براي چاقي دارند.

مشكلات سلامتي مربوط به چاقي

چاقي تاثيرات منفي زيادي روي سلامتي جسم و روح ما دارد. در اينجا به برخي از اين مشكلات اشاره مي كنيم:

مشكلات جسمي:

• اختلالات خورد و خوراك

• ديابت نوع دوم

• فشار خون

بالا

• سكته

• كلسترول بالا

• مشكلات تنفسي

• اختلالات خواب

• سرطان (روده، كليه،...)

• سنگ صفرا

• ورم مفاصل

• نقرس

• مشكلات در رگ هاي خوني

• بيماري ها و عفونت هاي پوستي

• اختلال در هورمون هاي جنسي

• سوزش معده

• مشكلات روده

مشكلات روحي:

• اعتماد به نفس پايين

• هيكل نامناسب

• افسردگي

آيا شما هم چاق هستيد؟

چاقي بيماري است كه مي تواند روي زندگي و سلامتي هر فردي تاثيرات مخرب بگذارد. البته براي كودكان و نوجواناني كه به علت پرخوري و كم تحركي چاق مي شوند اين مسئله خطرناك تر است.

راه هاي زيادي وجود دارد تا ببينيد كه آيا شما هم فردي چاق هستيد يا خير. اين راه ها عبارتند از: تست اندازه ي دور كمر، نسبت دور كمر و دور ران و تست BMI كه از همه ي آنها متداول تر و دقيق تر است.

تست BMI اندازه گيري چربي بدن به نسبت قد و وزن شما است. اگر كسي BMI 30 يا بالاتر داشته باشد، چاق به حساب مي آيد. اما فقط به شرطي كه اين وزن اضافه به دليل وجود چربي در بدن باشد. (اين مسئله براي بدنسازان كه بيشتر حجم بدنشان عضله است صدق نمي كند)

براي اندازه گيري BMI خود مي توانيد مشخصات خود را در فرمول زير قرار دهيد:

704*(2 (قد به اينچ) / (وزن به lbs) ) = بي ام آي

براي مثال فردي كه " 10'5 قد و 185lbs وزن دارد، BMI او برابر با 26.27 خواهد بود. اين مرد جزء افرادي است كه اضافه وزن دارند. وزن بين 160 تا 175 براي مردي كه قدي برابر با " 10'5 دارد، BMI مناسب

او 25 مي باشد.

چاقي و درمان آن

چاقي يك بيماري مزمن است ودرمان آن مثل هر بيماري مزمن ديگري نياز به زمان دارد. سعي كنيد در درمان چاقي خود از دارو استفاده نكنيد، چرا كه دارو غذا نيست و در هر حال داراي عوارضي مي باشد.

-در درمان چاقي خود هيچگاه عجله نداشته باشيد، يادتان باشد كه رژيم غذايي با كاهش وزن تدريجي علاوه بر اينكه قابل تحملتر است، عوارضي نداشته، تقريباً غير قابل بازگشت مي باشد.

_ چاقي با بسياري از بيماريها چه مستقيم و چه غيرمستقيم ارتباط دارد مانند: هيپرتانسيون (افزايش فشار خون)، آترواسكلروز (سخت شدن جدار رگها)، بيماريهاي كبدي و صفراوي (بيشتر سنگ كيسة صفرا)، آرتريت ها از جمله آرتروز (استخوانهاي هر شخص براي وزن سلامت او طراحي شده است)، اختلالات تنفسي، نقرس، واريس، نازايي، مسموميت حاملگي، هيرسوتيسم (پرمويي زنان)، چربي بالاي خون، فتق و از همه مهمتر احساس محروميت اجتماعي و حقارت (البته در چاقيهاي شديد)

_ چاقي باعث كاهش عمر مي شود، بطوريكه شركت بيمة عمر متروپوليتن آمريكا به ازاي هر اينچ( 2.5سانتيمتر) دور شكم بزرگتر از دور سينه دو سال و به ازاء هر چهار كيلوگرم اضافه وزن يك سال كاهش عمر درنظر مي گيرد.

_ در درمان برخي از بيماريها قبل از مصرف دارو رژيم غذايي داده مي شود و چه بسا با رعايت رژيم غذايي نيازي به مصرف دارو نباشد. از جملة اين بيماريها مي توان از: افزايش فشار خون، افزايش قند خون و افزايش چربي خون نام برد.

علل چاقي

• فشارهاي دروني، استرسها و افسردگيها

• ثانويه به بيماريهايي ازقبيل : هيپوتيروئيديسم (كم كاري تيروئيد)، اختلالات هيپوتالاموس و …

• مصرف بعضي داروها مثل داروهاي ضد بارداري، ضدافسردگي و ضداضطراب و كورتون ها

اختلال تغذيه اي (دريافت بيشتر انرژي و كم بودن فعاليت)

• ژنتيك: 30% علت چاقيها را شامل مي شود. از تمامي اين عوامل اختلال تغذيه اي و يا اگر بهتر گفته شود عادات بد غذايي از همه مهمتر است، بطوريكه اگر شخصي علاوه بر نياز روزانه اش هر روز يك نان سوخاري )كه بسيار كالري كمي دارد) اضافه بخورد، بعد از 20 سال پانزده كيلوگرم اضافه وزن پيدا خواهد كرد!!!

درمان چاقي

_ درمان چاقي به چهار دستة دارويي، استفاده از وسايل و شيوه هاي مخصوص، جراحي و رژيم درماني تقسيم مي شوند.

الف) درمان دارويي:

_ داروهاي ديورتيك (ادرارآور (كه به سرعت با ازدست رفتن آب بدن شخص دچار كاهش وزن (دقت كنيد: كاهش وزن نه لاغرشدن) مي شوند كه از نظر علمي نه تنها صحيح نيست بلكه خطرناك نيز مي باشد. اكثر مؤسساتي كه در تبليغات خود كاهش وزن سريع را نويد مي دهند از اين روش استفاده مي كنند.

_ داروهاي هورموني: مثل داروهايي كه باعث پركاري غدة تيروئيد مي شوند. اين داروها نيز با افزايش كاتابوليسم (مصرف انرژي يا سوخت) باعث كاهش وزن و همچنين لاغرشدن مي شوند كه اين روش نيز به دليل اينكه در روند طبيعي بدن اختلال ايجاد مي كند، ازنظر علمي صحيح نبوده خطرناك مي باشد.

_ داروهاي ملين: اين داروها با دفع مواد غذايي بدن و جلوگيري از جذب مواد باعث كاهش وزن مي شوند كه واضح است در درازمدت باعث سوءتغذيه و كمبود بعضي مواد موردنياز بدن خواهند شد. ضمن اينكه خود نيز عوارضي از قبيل شكم درد و … دارند.

اين داروها همانگونه كه از نامشان پيداست با كاهش دادن اشتهاي شخص باعث كم خوردن و كاهش دريافت انرژي مي شوند. عوارض آنها بيشتر سوء تغذيه، ريزش مو، ضعف و افسردگي مي باشد. سرگروه

اين داروها كه در ايران زياد مصرف ميشود فن فلورامين ميباشد كه از سال 1998 مصرف آن به دليل ايجاد عوارض روي دريچه هاي قلب ، در آمريكا ممنوع شده و از فارماكوپه آمريكا حذف شده است .

_ داروهايي كه مانع جذب چربي مي شوند: اين داروها كه امروزه موردمصرف زيادي پيدا كرده و تبليغات زيادي در مورد آن انجام مي شود با اتصال به چربي مواد غذايي مانع جذب آنها مي شود و بدينوسيله كالري كمتري به بدن مي رسد. به دليل اينكه در رژيم غذايي افراد ايراني بر خلاف غربيها مواد نشاسته اي بيشتر است، مصرف آنها كاملاً مؤثر نبوده همچنين اين داروها برخلاف تبليغات انجام شده روي چربي بافتهاي بدن تأثيري ندارد. لذا فقط تا زمان مصرف مؤثر بوده ضمن اينكه به دليل عدم جذب ويتامينهاي محلول در چربي مثل ويتامين K,A,D,E شخص دچار كمبود اين ويتامين ها شده و همچنين اين داروها قيمت بالايي دارند. در حال حاضر تحقيقات روي اين داروها انجام مي شود كه دارويي ساخته شود كه روي چربي بافت بدن هم مؤثر باشد. اگر چنين دارويي ساخته شود جاي تمامي رژيمهاي تغذيه اي را خواهد گرفت.

بعضي اوقات مصرف اين داروها با نظر پزشك تغذيه ممكن است صورت گيرد.

ب) استفاده از وسايل و شيوه هاي مخصوص:

عبارتند از: سونا، ترموتراپي (استفاده از گرماي موضعي) ماساژ درماني، كمربند لاغري، طب سوزني، كرمها، پمادها، ژلها، گوشوار? لاغري كه همگي اينها از نظر علم پزشكي و تغذيه مورد قبول نمي باشند و همگي كم و بيش باعث ايجاد عوارض مي شوند. ضمناً بيشتر اين راهها بجاي كاهش وزن يا لاغري فقط باعث كاهش سايز مي شوند.

ج) درمانهاي جراحي:

در موارد چاقي هاي بسيار شديد

انجام مي شود. شامل برداشتن قسمت هايي از روده يا معده، بالون گذاري داخل معده براي كاهش حجم آن و برداشتن چربي زير پوست شكم با ساكشن يا ليزر كه همگي اينها به دليل عوارض شديدي كه دارند زياد مورد توجه نيستند.

د) رژيم درماني:

_ آب درماني: يكي از روشهاي قديمي است و بعد از پايان دوره به دليل محروميت شديد غذايي اختلالات گوارشي بهمراه دارد. علاوه بر عوارض شديد جسماني فقط براي مدت كوتاهي مي تواند قابل تحمل باشد.

_ كاهش وزن از طريق ورزش: ورزش يكي از روشهاي بسيار مناسب براي برخورداري از جسم سالم و وزن ايده آل است. كاهش وزن فقط از طريق ورزش مشكل و دشوار است چرا كه مثلاً براي كاهش يك كيلوگرم وزن بايد 20 ساعت پياده روي كرد.

_ كاهش وزن از طريق رژيم غذايي: حذف يك وعد? غذايي مثل صبحانه يا شام از جملة اين روشهاست كه با حذف صبحانه فرد دچار افت قند خون طي روز و كاهش كارآيي روزانه و پرخاشگري شده و درضمن در وعده هاي بعدي با پرخوري جبران مي شود. ضمن اينكه سوء تغذيه نيز از عوارض آن است. بهترين شيوه در اين مورد، رژيم غذايي بر مبناي علمي آن است كه در آن تمام مواد مورد نياز بدن در رژيم غذايي تأمين ميشود.

_ كاهش وزن از طريق رژيم غذايي همراه با ورزش:

اين روش بهترين و اصولي ترين روش براي كاهش وزن و داشتن وزن ايده آل است. در اين روش از يك رژيم غذايي برنامه ريزي شده همراه با ورزش متعادل (مانند پياده روي) استفاده مي شود. اين روش سلامت جسم و روح را به ارمغان مي آورد و عوارضي مانند ريزش مو و چروكيدگي پوست و …

را درپي نخواهد داشت. در طي رژيم بايد عادات غذايي گذشته را ترك كنيد و به عادات غذايي جديد انس بگيريد كه اين مهمترين اصل در درمان چاقي است.

با توجه به موارد فوق بهترين و سالمترين راه حل ارائه شده در مورد درمان چاقي اين موارد مي باشد:

الف) رژيم غذايي صحيح

ب) ورزش مناسب و كافي

ج) تغيير رفتار و اصلاح عادات بد غذايي

_ در هر رژيم غذايي صحيح بايد اين گروههاي غذايي وجود داشته باشد:

شير و لبنيات، حبوبات و غلات، ميوه و سبزيجات، گوشت

_ رژيم غذايي بايد:

_ تأمين كنندة انرژي مورد نياز روزانه باشد.

_ تأمين كنندة ريزمغذيها باشد(موادي كه به مقدار بسيار كم بايد در غذا وجود داشته باشد)

_ بر اساس فرهنگ غذايي ايراني باشد.

_ تنوع لازم را داشته باشد.

_ در يك رژيم غذايي اصولي كاهش وزن تدريجي است؛ بطوريكه حداكثر يك كيلوگرم در هفته مجاز به كاهش وزن مي باشيم. به همين دليل بايد حوصله داشته و با دقت برنامة خود را اجرا كنيد. ضمناً اگر قبل از رژيم عكسي از خود داشته باشيد بهتر خواهد بود. توجه داشته باشيد با كاهش وزن (درحقيقت رسيدن به وزن ايده آل) جوانتر هم به نظر خواهيد رسيد.(قابل توجه خانمها(!

آيا مي دانيد چگونه وزن كم كنيد؟

چاقي مسئله اي است كه در سرتاسر جهان ميليونها انسان را رنج مي دهد . همه ساله مقادير زيادي پول صرف مبارزه با چاقي مي شود و براي لاغر شدن تاكنون صدها روش و متد پيشنهاد شده است . مشكل مهم اين است كه چاق ها ؛هم زمان با فكر لاغر شدن حاضر نيستند از لذت خوردن دست بكشند! .

حقيقت اين است كه متاسفانه

هنوز يك فرمول كاملا عملي ابداع نشده كه انسان بتواند با استفاده از آن بطور قطع وزن خود را از دست بدهد يا چيزي بخورد كه باعث كاهش وزن شود ؛ ولي غذاهايي وجود دارد كه در آنهاد عواملي است كه ما را در لاغر شدن ؛ تناسب اندام و حفظ سلامتي ياري مي دهند .

خطر لاغر شدن سريع

بعضي اوقات متاسفانه افراد اصرار دارند كه با هر وسيله اي كه شده در مدت كوتاهي مقدار زيادي از وزنشان را كم كنند . متاسفانه اين روشها با خطرات بسيار زيادي و حتي احتمال مرگ همراه است . لاغر شدن بايد تدريجي ؛ آرام و كند باشد . لاغر شدن سريع كليه اعمال حياتي بدن را مختل نموده ؛ تعادل بدن را بر هم مي زند و ممكن است عوارضي پيش آورد كه در سراسر عمر همراه انسان باشد .

از مهمترين اين عوارض پيدايش افسردگي رواني است . شخصي كه سريع وزن كم كرده است از هيچ چيز لذت نمي برد و نسبت به اتفاقات محيط اطرافش بي تفاوت مي شود .

عارضه ديگر سريع لاغر كردن ؛ چين و چروك خوردن پوست است زيرا به پوست فرصتي داده نمي شود كه بتدريج منقبض شود و پوست آويزان ؛ شل و بد منظره مي گردد .

چگونه وزن از دست مي دهيد

معمولا افراد از لحاظ از دست دادن وزن به سه گروه تقسيم مي شوند:

• گروهي كه سريع وزن از دست مي دهند .

• گروهي كه بطور متوسط و بدون رنج زياد وزن از دست مي دهند .

• آنهايي كه كند وزن كم مي كنند .

گروه

اول با كوچكترين تغييري در روال زندگي يا مصرف مواد غذايي چاق و لاغر مي شوند .

گروه دوم معمولا قادر به كنترل وزن خود بوده و بيشتر از 15 كيلو اضافه وزن ندارند .

گروه سوم براي لاغر كردن خود بايد خيلي تلاش كنند . البته معمولا افراد اين گروه رژيم را كاملا رعايت نمي كنند ؛ بين غذاها چيزي نمي خورند و كارهاي بدنيشان بسيار كم است .

چاقي فقط در اثر زياد خوردن عارض نمي شود راههاي ديگري نيز وجود دارد كه آنها هم منجر به چاقي مي شوند كه اكثرا ناشي از يك بيماري در بدن است .

چاقي در اثر افزايش سن

با افزايش سن سوخت و ساز بدن كاهش مي يابد و در نتيجه به غذاي كمتري نياز خواهيد داشت . غذا خوردن به روال هميشگي منجر به چاقي خواهد شد .

چاقي در اثر كم كاري غده تيروئيد

هورمون مترشحه از اين غده ضمن انجام كارهاي مختلف در سوخت و ساز بدن نيز نقش مهمي دارد . اگر كسي به بيماري گواتر سمي ( بزرگ شدن غده تيروئيد ) دچار شود بتدريج لاغر شده و بر عكس اگر غده كم كار باشد ؛ كاهش هورمون منجر به اختلال در كار سوخت مواد بدن به تدريج چاقتر مي شود .

بيماري قند

اين بيماري مزمن معمولا با چاقي همراه است . البته در برخي موارد معتقدندكه چاقي زياد منجر به ابتلا به اين بيماري مي شود.

چاقي در اثر بدي كار غدد داخلي

اكثر اعمال بدن تحت كنترل يك سيستم هورموني است كه توسط قسمتي از مغر بنام هيپوتالاموس و غده هيپوفيز كنترل مي شوند اگر به

هر علتي عمل اين اندامها مختل شود ؛ مرضي بنام كوشينگ طاهر مي شودكه منجر به چاقي بيش از حد مي شود .

بد كار كردن كليه ها و قلب

كليه ها وظيفه دفع آب را دارند و هر دقيقه در حدود يك سانتيمتر مكعب ادرار از كليه ترشح مي شود كه همراه خود ؛سموم بدن را دفع مي كند . اگر كار كليه به هر ترتيب بهم بخورد آب در نسوج باقي مي ماند ؛ بدن ورم مي كند و وزن زياد مي شود . همينطور وقتي قلب خوب كار نكند و عمل پمپاژ خود را درست انجام ندهد آب در بدن جمع مي شود و باعث چاقي مي گردد .

چاقي در زنان يائسه و مردان مسن

در خانمها بدنبال كاهش ترشح هورمونهاي زنانگي بتدريج وزن افزايش مي يابد . در نتيجه اين افراد بايد متوجه اين خطر بوده و در خوردن مواد غذايي امساك كنند

چگونه با چاقي برخورد كنيم؟

اولا تعيين ميزان و درجه چاقي براساس جداول و ضرايبي صورت مي گيرد كه براي همين منظور با توجه به حد نرمال و استاندارد هر جامعه اي تعيين شده است . اگر مي دانيد كه اضافه وزن داريد در درجه اول بايد بدنبال علت آن باشيد . آيا بيماري خاصي از انواعي كه در بالا ذكر شد دليل آن است ؟

آيا تغييري در برنامه غذايي خود داده ايد ؟

آيا روشهاي تهيه و طبخ غذايي شما بهداشتي است ؟

آيا زمينه ارثي براي چاق شدن داريد ؟

آيا به اندازه كافي فعاليت مي كنيد ؟

معمولا اضافه وزن تا يك پنجم وزن طبيعي را مي توان به آساني با افزايش ميزان

فعاليت و نظارتي صحيح بر مقدار غذايي دريافتي روزانه متعادل نمود . در موارد ديگر به كمك آزمايشات كلينيكي ؛ چاقي علت يابي شده و به طبع وزن نيز كنترل مي شود .

محققين هفت سازمان بزرگ بهداشتي دنيا معتقدند كه شما مي توانيد بيماريهايي مانند مرض قند ؛ سرطان ؛ بيماريهاي قلبي ؛ عروقي ؛ بيماريهاي خوني و بيماريهاي ريوي را به شرط رعايت نكات زير كنترل كرده و از شر آنها در امان بمانيد :

• غذايي كه مي خوريد از همه مواد غذايي بوده و متنوع باشد .

• از چربيها بخصوص چربيهاي اشباع شده ( جامد ) پرهيز كنيد .

• از مصرف نمك اضافه به همراه غذا دوري كنيد .

• مصرف الكل را قطع كنيد زيرا كه به شما آسيب هاي جبران ناپذيري وارد مي نمايد .

• روزانه بين 6-8 ليوان آب بنوشيد .

• در برنامه غذايي خود بيشتر از انواع منابع پروتئيني گياهي استفاده كنيد .

• مصرف ميوه ها و سبزيجات را كم كم بالا ببريد و سعي كنيد اين مواد را بيشتر بصورت خام ميل كنيد

• براي دوري از چاقي از مشكلات فكري بپرهيزيد .

در شبانه روز حداقل 6 ساعت خواب آرام و راحت داشته باشيد

گردن درد

همزمان با انجام تمرين هاي پيشنهادي ارائه شده در شماره قبل براي جلوگيري از بروز گردن درد در هنگام كار، پس از مراجعت به خانه و پيش از خواب نيز به چند تمرين تكميلي زير در همان وضعيت خوابيده به پشت بپردازيد:

--------------------------------------------------------------------------------

1-سرتان را كمي به طرف جلو خم كرده و چانه هايتان را به قفسه سينه نزديك كنيد. مدتي صبر كنيد و سپس سر

را به حالت اوليه برگردانيد. در همان حالت خوابيده، سرتان را به عقب و در واقع به سطح بالش و يا تشك فشار داده و چند ثانيه اي نگه داريد. شانه ها را به سمت گوش ها كشيده و انقباض را مدتي كوتاه نگه داريد.

--------------------------------------------------------------------------------

2-هر يك از سه تمرين فوق را دو و يا سه بار پيش از خواب انجام داده و در هر كدام پس از حفظ وضعيت تنش عضلاني به مدت چند ثانيه، نفس عميقي كشيده و سپس به حالت اوليه برگرديد. به اين ترتيب عضلات آرام شده و تنش موجود در آنها از بين مي رود. مضاف بر اينكه تنفس هاي عميق سبب ايجاد آرامش هنگام خواب مي شود.

--------------------------------------------------------------------------------

? -بر روي تشك سفت بخوابيد: بسياري از دردهاي ناحيه گردن با عادت هاي نامناسب خوابيدن بر روي تشك هاي ناصاف و كهنه ايجاد و يا تشديد مي شود.

--------------------------------------------------------------------------------

? -بالش را كنار بگذاريد: درد گردن در برخي از مبتلايان، پس از خوابيدن بر روي تشكي سفت، صاف و بدون بالش كاهش مي يابد. اين كار را امتحان كرده و يا اينكه از بالش هاي طبي كه داراي برآمدگي در قسمت گودي گردن هستند استفاده كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

? -بر روي شكم نخوابيد: اين روش خوابيدن نه تنها براي پشت شما نامناسب است، بلكه گردن شما را نيز ناراحت مي كند. به جاي آن براساس ادعاي يكي از متخصصين خوابيده به پهلو به صورتي كه زانوها كمي به داخل شكم حالت خميده داشته باشند، بهترين روش خوابيدن است.

--------------------------------------------------------------------------------

? -گردن خود را گرم كنيد: شمايي كه گردني حساس داشته و از دردهاي ناشي از آن

در عذاب هستيد مراقب باشيد گردن شما در مجاورت مستقيم با باد و سرما قرار نگيرد زيرا سرما سبب اسپاسم عضلات آن مي شود.

--------------------------------------------------------------------------------

? -آرام باشيد: تنش هاي روحي به تنش هاي عضلاني منجر مي شوند. لذا در شرايطي كه در زير فشارهاي روحي زيادي قرار داريد، به تكنيك هاي آرام سازي و تمركز پناه ببريد.

نكته: حال كه با عدم رعايت موارد فوق به گردن درد مبتلا شده ايد به نكات و پيشنهادات زير توجه كنيد:

--------------------------------------------------------------------------------

? -از كمپرس يخ استفاده كنيد: يخ به كاهش تورم كمك كرده و براي رفع گرفتگي عضلات بسيار مناسب است. لذا كيسه اي حاوي يخ را در لابه لاي پارچه اي پيچيده و به مدت ?? دقيقه بر روي گردن خود قرار دهيد. اين كار را هر چند ساعت يك بار تكرار كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

? -موضع را گرم كنيد: پس از آنكه يخ هرگونه التهاب و تورمي را كاهش داد، گرما نرم كننده فوق العاده اي براي عضلات است بنابراين با يك دوش داغ و يك كيسه آب گرم كار را تمام كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

?? -نواحي دردناك را ماساژ دهيد: با ماساژ دادن هر يك از قسمت هاي دردناك به مدت ? دقيقه، تنش ماهيچه ها را آزاد كنيد. توجه داشته باشيد اين كار را با فشار زياد انجام ندهيد.

--------------------------------------------------------------------------------

?? -از قرص هاي مسكن استفاده كنيد: در داروخانه ها قرص هاي ضدالتهابي مختلفي همچون ايبوبروفن بدون نسخه به فروش مي رسند. اگرچه مصرف بدون تجويز پزشك اين قرص ها براي خوددرماني ممنوع است ولي براي رهايي سريع و هرچند موقتي مي توانيد از اين قرص ها استفاده كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

?? -ويتامين

ها را فراموش نكنيد: ويتامين هاي آنتي اكسيدانت مانند ويتامين C و E نيز مي توانند از ايجاد دردهاي مفاصل گردن و ديگر قسمت هاي بدن و همچنين افزايش دردهاي موجود جلوگيري كنند. روغن هاي گياهي اصلي ترين منابع غذايي براي ويتامين E و ميوه ها و سبزيجات تازه بهترين منبع غذايي براي ويتامين C به حساب مي آيند. اگر در رژيم و عادت غذايي روزانه شما منابع كافي از ويتامين C و E وجود ندارد، مي توانيد از محصولات دارويي حاوي اين ويتامين ها استفاده كنيد. ميزان مصرف لازم روزانه از ويتامين C هزار ميلي گرم و ويتامين E ??? ميلي گرم است.

--------------------------------------------------------------------------------

??- امگا ? مصرف كنيد: روغن ماهي هايي همچون سمون، ساردين، شاه ماهي، قزل آلا و چند ماهي ديگر حاوي چربي امگا ? است. اين چربي ها به طور طبيعي داراي مواد ضدالتهابي بوده و براي تخفيف دردهاي آرتروزي و جلوگيري از پيشرفت آنها موثر است. ميزان مصرف مورد نياز قرص هاي حاوي اين روغن ??? ميلي گرم در روز است.

--------------------------------------------------------------------------------

?? -گلوكزامين Glucosamine مصرف كنيد: بسياري از محققين بر اين عقيده اند كه اين شكر طبيعي مي تواند براي رهايي از دردهاي آرتروزي موثر بوده و به حفظ سلامت ساختار مفاصل كمك كند ولي آنها تاكنون هيچ مدركي مبني بر كسب نتيجه مطلوب بر روي ترميم صدمات بافت نرم در دست ندارند. پزشكان مصرف ???? ميلي گرم از اين شكر طبيعي را كه در قالب قرص عرضه مي شود، به صورت روزانه تجويز مي كنند.كوندروئيتين chondroitin نيز محصول ديگري شبيه به گلوكزامين است كه از غضروف برخي از آبزيان نشات گرفته

و علاوه بر كمك به حركت مفاصل، حمايتي نيز براي آنها بوده و همچنين بر كاهش دردهاي مفصلي موثر است.ميزان مصرف مورد نياز روزانه از كوندروئيتين ??? ميلي گرم و يا حتي بيشتر است. امروزه كارخانجات توليد دارو قرص هايي را توليد كرده اند كه هر دو مواد فوق گلوكزامين و كوندروئيتين را در قالب يك قرص ارائه مي كنند.

--------------------------------------------------------------------------------

?? از اسيدهاي چرب گياهي استفاده كنيد: اين قبيل اسيدها در روغن بعضي گياهان يافت شده و بدن را در مقابل التهابات مقاوم كرده و همچنين براي كاهش دردهاي گردن مفيد است.روغن برزك از جمله اينها است كه داراي اسيد لينولئيك آلفا است. اين ماده شبيه به امگا 3 بوده و به همين منظور برخي از متخصصين مصرف روزانه دو قاشق چايخوري از اين روغن گياهي را پيشنهاد مي كنند.

روغن هاي پامچال، گل گاوزبان و شاهدانه نيز از اين گروه هستند.

نويسنده:الهام اسمعيلي

منبع:sharghnewspaper.ir

علل سرطان سينه و راه هاى پيشگيرى از آن

دلايل قطعى و مسلم سرطان سينه ناشناخته است اما تحقيقات نشان مى دهد كه با بالا رفتن سن در زنان خطر ابتلا هم بيشتر مى شود. اين بيمارى در زنان كمتر از سى و پنج سال بسيار كم ديده مى شود و بيشتر در زنان بالاى پنجاه سال ديده شده است. علاوه بر اين سرطان سينه در زنان سفيدپوست بيشتر از زنان امريكايى، آفريقايى يا آسيايى است.

عوامل ابتلا به سرطان سينه: طبق تحقيقات موسسه ملى سرطان امريكا شرايط زير خطر ابتلا به سرطان سينه را افزايش مى دهد.

داشتن سابقه خانوادگى

زنانى كه مادر يا خواهرشان به ويژه در دوران جوانى سرطان سينه داشته باشند بيشتر در معرض ابتلا به سرطان

سينه هستند.

داشتن سابقه شخصى

زنانى كه يكى از سينه هاى شان به سرطان مبتلا بوده است احتمال اينكه سينه ديگرشان نيز مبتلا شود بسيار بالا است. عوامل ديگرى نيز در افزايش خطر ابتلا به سرطان سينه نقش دارند كه عبارتند از:

استروژن بالا

شواهد نشان مى دهد زنانى كه مدت طولانى در معرض استروژن قرار مى گيرند (استروژنى كه در بدن توليد مى شود يا به عنوان دارو مصرف مى شود و. . . ) احتمال ابتلا به سرطان سينه در آنان بيشتر است. به عنوان مثال زنانى كه شروع عادت ماهيانه در آنان در سنين پايين يعنى كمتر از دوازده سالگى بوده است يا زنانى كه بعد از سن پنجاه و پنج سالگى يائسه شده اند يا هرگز بچه دار نشده اند يا براى مدت طولانى هورمون DES مصرف كرده اند بيشتر در خطر ابتلا به سرطان سينه قرار دارند. همچنين زنانى كه استروژن مصنوعى (كه از اوايل دهه ???? تا ???? جهت جلوگيرى از سقط جنين مصرف مى شد) مصرف كرده اند با خطر ابتلا به سرطان سينه مواجه هستند. زنانى كه اولين فرزند خود را بعد از سن سى سالگى به دنيا آورده اند نيز در معرض ابتلا به سرطان سينه هستند. علاوه بر اين سينه هاى بزرگ و سنگين به علت داشتن بافت هاى چربى بسيار زياد و متراكم تشخيص ناحيه غيرعادى توسط ماموگرافى را براى پزشكان مشكل مى سازد.

پرتودرمانى

زنانى كه قبل از سى سالگى سينه آنان در معرض پرتودرمانى قرار گرفته باشد احتمال ابتلا به سرطان سينه در آنان زياد است.

الكل

نهايتا عامل آخر الكل است كه موجب افزايش خطر ابتلا

به سرطان سينه در زنان مى شود. از همه عوامل ابتلا به سرطان سينه نمى توان جلوگيرى كرد اما مى توان برخى از آنها را تعديل كرد. مثلا اگرچه نمى توان تغييرى در ژن هاى موروثى ايجاد كرد اما مى توان عادات غذا خوردن را تغيير داد.

پيشگيرى از سرطان سينه

راهكارهايى كه جهت پيشگيرى از ابتلا به سرطان سينه توصيه مى شود عبارتند از:

رژيم غذايى

درباره چربى هايى كه مصرف مى كنيد دقت كنيد. قطعا بسيارى از انواع چربى ها سبب افزايش سطح استروژن در بدن مى شود كه خود خطر ابتلا به سرطان سينه را افزايش مى دهد. طبق تحقيقاتى كه اخيرا در سوئد انجام شده است روغن هاى اشباع نشده مانند روغن زيتون، كانول و اسيدهاى چرب امگا ? كه در ماهى آزاد و ساردين يافت مى شود خطر ابتلا به سرطان سينه را كاهش مى دهد. از خوردن چربى هاى موجود در مارگارين غذاهاى كنسرو شده و اسنك ها خوددارى كنيد زيرا اين چربى ها خطر ابتلا را افزايش مى دهد.

فيبرها از زياد شدن سطح استروژن در بدن جلوگيرى مى كنند. انواع لوبيا، برنج سبوس دار (قهوه اى) نان سبوس دار و غلات و بسيارى از ميوه ها و سبزيجات منابع غنى فيبرها هستند. ميوه و سبزيجات بخوريد. سبزيجاتى نظير كلم بروكلى كلم و گل كلم همگى به آنزيم هاى ضد سرطان در بدن كمك مى كنند. سويا هم مانند فيبر در بدن عمل مى كند. از آرد سويا براى غذاها و شيرينى ها استفاده كنيد، دانه هاى سويا بخوريد و حتى شير سويا مصرف كنيد.

ورزش

طبق تحقيقات به عمل آمده

زنانى كه حداقل چهار ساعت در هفته ورزش مى كنند در مقايسه با زنانى كه فعاليت بدنى ندارند سى و هفت درصد كمتر به سرطان سينه مبتلا مى شوند. ورزش با سوزاندن كالرى و كاهش چربى توليد استروژن را متوقف مى كند.

توصيه هاى پزشكى

اگر چهل سال يا بيشتر سن داريد حتما سالى يك بار ماموگرافى كنيد. ماموگرافى دو تا پنج سال قبل از آنكه بتوان توده اى را در سينه لمس كرد سرطان سينه را شناسايى مى كند. اگر هنوز عادت ماهيانه مى شويد هفت تا ده روز بعد از شروع قاعدگى خودتان سينه هايتان تان را معاينه كنيد و اگر ديگر عادت ماهيانه نمى شويد يك روز در ماه را مشخص كرده و هر ماه در آن روز سينه هاى تان را معاينه كنيد.

سبك زندگى

تحقيقات نشان داده است كه افراد با سابقه خانوادگى سرطان سينه اگر در رژيم غذايى خود ?? واحد يا بيشتر ويتامين E در روز مصرف كنند تا هشتاد درصد خود را در برابر خطر سرطان سينه مصون كرده اند. درباره دوز مصرف ويتامين E با پزشك خود مشورت كنيد. نوشيدن مشروبات الكلى سبب افزايش خطر ابتلا به سرطان سينه مى شود.

مترجم: فرانك باجلان

منبع:روزنامه جوان/شماره 2383

بيخوابي: عوامل و راهكارها

مي توان گفت كه هيچ چيز به اندازه كمبود خواب بر ادراك و عملكرد افراد تاثير نمي گذارد. گرچه اكثر افراد از كمبود خواب هاي جزئي خود آگاه نيستند، اما اين مشكل تاثير زيادي بر رفتار و مهارت هاي آنان خواهد گذاشت. از اينرو مي توان بيخوابي را مايه ويراني زندگي افراد دانست.

اگر فكر مي كنيد كه شما هم

از بيخوابي يا كم خوابي رنج مي بريد، بهتر است از اصول اوليه اين مشكل آگاه شويد. بيخوابي نوعي اختلال خواب است و با ناتواني در به خواب رفتن يا در خواب ماندن براي يك مدت معين تعريف مي شود. گرچه گزارش هاي بيماران از مشكلات آنها در رابطه با خواب تقريباً با يكديگر در ارتباط است، اما بايد هرگونه ارتباط ژنتيكي مربوط با اين مشكل بررسي شود.

نكته: بين مشكل داشتن در خوابيدن يا خواب ضعيف و بي كيفيت و مشكل بي خوابي باليني تفاوت وجود دارد. در اين مقاله قصد داريم به مورد دوم بپردازيم و عوامل پزشكي و درمان ها و راهكارهاي آن را بررسي كنيم.

* عوامل دخيل در بيخوابي

اختلالات احساسي: اختلالات احساسي اگر مورد درمان قرار نگيرد، مي تواند تاثير بسيار نيرومندي بر زندگي بيمار داشته باشد. اين اختلالات از طريق تغيير و تبديل هاي شيميايي در بدن توانايي تغيير ادراك، مهارت هاي كنار آمدن و توانايي فرد براي خوابيدن را دارد. اكثريت افرادي كه دچار بيخوابي مداوم هستند، از مشكلات رواني مثل افسردگي، اختلال بيپولار، يا اضطراب نيز رنج مي برند. اين مشكل ممكن است به خاطر بالا بودن ميزان كورتيزول—يك هورمون استرس—باشد كه عامل مهمي در اينگونه مشكلات و اختلالات رواني به شمار مي رود و در اكثريت افرادي كه از بيخوابي مزمن رنج مي برند نيز ديده مي شود.

بيماري هاي پزشكي: بيماري ها و مشكلات پزشكي كه بر تنفس، كنترل حركت يا فعاليت مغز تاثير مي گذارد، نيز ممكن است در بروز بيخوابي دخيل باشد. مشكلاتي مثل پاركينسون، آلزايمر، ADHD، يا بيماري هاي قلبي نيز

مي تواد نقش مهمي در توانايي فرد در خوابيدن داشته باشد.

مصرف داروها: داروهايي كه حاوي محرك ها باشد نيز ممكن است عاملي براي بروز بيخوابي به حساب آيد. داروهاي ضد افسردگي هم جزء عوامل احتمالي بيخوابي است. به طور مشابه، ساير محرك ها مثل كافئين نيز مي تواند تاثير شگرفي بر ناتواني شما در خوابيدن داشته باشد. از اينرو بهتر است از نوشيدن قهوه بعد از يك ساعت از روز خودداري كنيد.

افراط: اعتياد به مواد مخدر عوارض جانبي بسيار زيادي دارد. ناتواني در خوابيدن ميتواند يكي از تاثيرات قابل توجه اما كمتر جدي آن باشد. گرچه استفاده از مشروبات الكلي در حد كنترل شده تاثيري بر توانايي فرد براي خوابيدن نخواهد داشت، اما مصرف ديرهنگام و بيش ازاندازه اين مواد مي تواند ساختار خواب را كمي بعد از به خواب رفتن شما در هم شكسته و باعث بروز اختلالات ديگري مثل حبس نفس در خواب يا سندرم بي قراري پاها در خواب شود. كوكائين و برخي داروهاي مسكن نيز مي توانند اختلالات مشابهي در خواب افراد به وجود آورد.

* درمان بيخوابي

رفتار درماني

از آنجا كه بيشتر عوامل دخيل در بيخوابي از ناتواني شما براي تمدد اعصاب ناشي ميشود، رفتار درماني مي تواند اولين روش درماني براي اين مشكل به شمار رود. در اين روش درماني به بيماران آموزش داده مي شود كه چطور به وضعيت ريلكسيشن و تمدد اعصاي دست يابند. اينگونه درمان ها در اكثر بيماران نتايج موثر و ماندگاري از خود نشان داده است.

تمركز رفتار درماني شامل موارد زير است:

كنترل محرك: ايده اين متد در يادآوري اين حقيقت

به بيمار است كه تختخواب محل خوابيدن است. و به بيماران گفته مي شود كه فقط زمانيكه آمادگي خوابيدن دارند به تختخواب خود بروند و اگر بعد از مدت كوتاهي موفق به خوابيدن نشدند از روي آن بلند شوند. هر روز سر ساعت معيني از خواب بيدار شوند و از چرت زدن ها در طول روز اجتناب كنند.

رفتار درماني شناخت: اين متد افكار منفي درمورد خواب را نهي مي كند.

ريلكسيشن عضلاني پيشرونده: در اين متد به بيماران آموزش داده مي شود كه چطور بدن و ذهن خود را براي استراحت آماده كنند.

داروها

درمان هاي دارويي نيز مي توانند بسيار موثر باشند اما هيچگاه مشكل بيخوابي را از ريشه درمان نمي كنند و در تخفيف دادن علائم مشكل كمي كند هستند. داروهاي غير تجويزي زيادي براي بيخوابي وجود دارد اما به خاطر داشته باشيد كه استفاده طولاني مدت از اين داروها ممكن است اعتياد آور باشد، ازاينرو قبل از شروه استفاده از هر نوع دارو حتماً با پزشك مشورت كنيد.

داروهاي تجويزي كه اساساً براي تقويت خواب ساخته شده اند داروهاي مسكن خواب آور ناميده مي شوند و گفته مي شود كه واكنش هاي آلرژيك جدي در فرد ايجاد مي كند. داروهاي آنتي هيستامين و مسكن هاي ديگر موجود در بازار نيز مي تواند به برطرف كردن اين مشكل كمك كند.

خواب خوشي داشته باشيد

عوامل ديگري نيز مي تواند در ايجاد بيخوابي دخيل باشد كه در مراحل مختلف زندگي ايجاد مي شود. براي مثال بالا رفتن سن و پيري به خاطر بروز برخي تغيرات در هورمون هاي رشد كه به خوابيدن ما كمك

مي كنند، مي تواند يكي از دلايل بيخوابي باشد. به طور كلي افرادي كه در برخي مراحل زندگي يا به طور مداوم دچار اين مشكل مي شوند حتماً بايد به دنبال درمان هاي پزشكي باشند.

براي درمان بيخوابي مي توانيد از مديتيشن، ورزش، و تكنيك هاي ريلكسيشن استفاده كنيد تا اين علائم در شما كمرنگ تر شود. بايد به خود ياد بدهيد كه چطور ذهن و جسمتان را براي استراحت آماده كنيد تا بتوانيد خوابي طولاني، باكيفيت و خوش داشته باشيد.

كم خوني و فقر آهن

ك_م خ_ون__ي و يا آنمي(ANEMIA) زماني بروز مي ك_ن_د ك_ه س_ط_ح ه_م_وگ_ل_وب_ي__ن(HEMOGLOBIN) خون شما كاهش مي يابد. هموگلوبين پروتئين گويچه هاي سرخ خون است كه اكسيژن را از ريه ها به تمام نقاط بدن حمل ميكند.رنگ قرمز خون نيز بخاطر وجود هموگلوبين ميباشد. س_لول_هاي قرم_ز خون در مغز استخوان هاي بزرگ بدن (مثل استخوان لگن) توليد مي ش_وند. م_غ_ز اس_ت_خ__وان ب___راي س_____اخت ه_م_وگ_ل_وبي_ن و گ_ويچ__ه هاي قرمز به آهن، ويتامين B12 و اس_ي_د ف_ول_يك نياز دارد. يك علت شايع كم خوني فقر آهن ميباشد.

علايم كم خوني:

1-ميتواند بدون علامت باشد.

2-رنگ پريدگي پوست، لثه ها و بستر ناخن ها.

3-خستگي و ضعف-كاهش بنيه-بي خوابي.

4-تنگي نفس غير معمول هنگام فعاليت بدني.

5-ضربان قلب تند.

6-دست ها و پاهاي سرد.

7-سردرد-سرگيجه-احساس سبك شدن سر.

8-ناخن هاي شكننده.

9-وزوز گوش و صداي زنگ در گوش.

10-تحريك پذيري-خواب آلودگي-كاهش توان يادگيري-كاهش تمركز.

11-التهاب و دردناك شدن زبان.

12-كاهش اشتها به ويژه در نوزادان و كودكان.

13-درد قفسه سينه.

14-عفونتهاي مكرر.

15-ويار نامتعارف به مواد غير غذايي مانند يخ، نشاسته و يا خاك.

16-دشوار شدن بلع.

علل كاهش سطح آهن خون:

1-فقدان آهن كافي در رژيم غذايي.

2-جهش رشد در كودكان زير 3 سال و نوجوانان.

3-بارداري: زنان حامله و يا شيرده به آهن بيشتري نياز دارند.

4-از دست رفتن خون در قاعدگي ماهانه.

5-از دست رفتن خون با اهداي خون.

6-از دست رفتن خون به علت خونريزي داخلي: زخم معده، سرطان و تومورهاي كليه و مثانه، مصرف زياد داروهاي ضد التهاب غير استروئيدي مانند آسپرين و ايبوپروفن (باعث خونريزي از معده و روده ها ميشوند)، هموروئيد(بواسير)، پوليپ روده بزرگ، فيبروئيد رحم، فتق هياتال و سرطان روده بزرگ ميتواند باعث خونريزي داخلي و فقر آهن گردند. خونريزي داخلي خود را بصورت حضور خون در ادرار و مدفوع (مدفوع سياه رنگ) نشان ميدهد.

7-ناتواني در جذب آهن: آهن از طريق روده كوچك جذب ميگردد.در برخي اختلالات روده اي همچون بيماري كرون CROHN جذب مواد غذايي در روده ها دچار اختلال گشته و فقر آهن ايجاد مي شود. همچنين برداشتن بخشي از روده توسط عمل جراحي نيز جذب آهن را كاهش ميدهد.

8-تداخل در جذب آهن از روده ها: مصرف همزمان برخي مواد غذايي با منابع غذايي آهن جذب آهن را كاهش ميدهند كه درادامه به آنها اشاره خواهيم كرد.

نكته:علت كم خوني در مردان سالم و زناني كه دوره يائسگي را پشت سر نهاده اند به احتمال زياد خونريزي داخلي ميباشد.

روشهاي تشخيصي:

1-آزمايش سطح آهن خون.

2-اندازه گيري سطح پروتئين ترنسفرين (TRANSFERRIN)(پروتئين حامل آهن از روده ها)

3-اندازه گيري سطح فريتين(FERRITIN)(پروتئين ذخيره كننده آهن)

4-اندازه گيري ميزان هماتوكريت (HEMATOCRIT)(درصد حجم خون كه توسط سلولهاي قرمز و هموگلوبين اشغال شده است و

يا حجم گلبولهاي قرمز به كل خون )

5- آندوسكوپي و كولونسكوپي(ديدن درون روده بزرگ با دستگاه مخصوص)

نكته: سطح فريتين ميتواند گمراه كننده باشد، چراكه صدمه به كبد، التهاب، عفونت و سرطان سطح فريتين را بطور كاذب افزايش ميدهند.

نكته: كم خوني ناشي از فقر آهن به مرور زمان و به آهستگي بروز مي يابد. چراكه ممكن است چندين ماه طول بكشد تا ذخاير آهن بدن بطور كامل استفاده گردند. همانطور كه ذخاير آهن كاهش مي يابد مغز استخوان به تدريج گلبولهاي قرمز كمتري توليد ميكند. هنگامي كه ذخاير آهن بطور كامل مصرف ميگردند و هموگلوبين كافي ساخته نميشود، نه تنها سلولهاي قرمز خون از لحاظ تعداد كاهش مي يابند بلكه بطور غير طبيعي كوچك و رنگ پريده شده و قادر نيستند اكسيژن كافي به بافتها حمل كنند.

ميزان شيوع كم خوني:

بطور متوسط از هر 5 زن يكي به كم خوني ناشي از فقر آهن مبتلا است-نيمي از زنان باردار نيز دچار كم خوني فقر آهن ميباشند.

فاكتورهاي ريسك كم خوني:

1-خانمهايي كه خونريزي قاعدگي در آنها شديد است.

2-زنان باردار.

3-رژيم غذايي حاوي آهن ناكافي.

4-نوزادان و كودكان. نوزاداني كه آهن كافي از طريق شير دريافت نميكنند و كودكاني كه در دوران جهش رشد قرار دارند.

5-گياه خواران: از آنجايي كه اين افراد گوشت مصرف نميكنند و آهن موجود در دانه ها و گياهان به خوبي آهن موجود در گوشت جذب بدن نميگردد.

6-خانمها. چون بدنشان آهن كمتري ذخيره كرده و حين قاعدگي خون از دست ميدهند.

7-منشاء خونريزي داخلي: زخم معده، تومورها، فيبروئيد رحم، پوليپ قولون(روده بزرگ)، سرطان قولون، هموروئيد و

خونريزي روده ها.

عوارض كم خوني درمان نشده:

1-مشكلات قلبي: كم خوني به ضربان نامنظم و سريع قلب و در بيماران كرونري به آنژين صدري منجر ميگردد.قلب براي جبران كاهش اكسيژن در خون بايستي خون بيشتري را پمپ كند.

2-مشكلات زايمان: فقر آهن شديد ميتواند به تولد نوزاد نارس و يا با وزن كم منجر گردد.

3-مشكلات رشد: در نوزادان و كودكان رشد را به تعويق مي اندازد.

4-مشكلات عمومي: افزايش ابتلا به عفونتها، كاهش توان يادگيري و حافظه، خستگي و بي حالي و غيره.

جذب، حمل، ذخيره و دفع آهن از بدن:

1-جذب از طريق روده صورت ميگيرد. سلولهاي مخاطي روده با ساخت پروتئين آپوفريتين(APOFERRITIN) جذب آهن را كنترل ميكنند. (با كاهش ذخاير آهن ساخت اين پروتئين نيز كاهش مي يابد و در هنگام افزايش ذخاير آهن توليد اين پروتئين افزايش مي يابد.)

2- سپس پروتئين ترنسفرين(TRANSFERRIN) 75 درصد آهن را به مغز استخوان ها(براي ساخت گويچه هاي سرخ)،20-10 درصد آهن را براي ذخيره به فريتين(FERRITIN) و 15-15 درصد آهن را براي ساير فرايند ها در خون حمل ميكنند. هر پروتئين ترنسفرين قادر به حمل 2 يون آهن(بصورت فريك) است.

3- آهن در مولكولهاي فريتين(FERRITIN) ذخيره ميگردد. هر فريتين قادر به ذخيره 4 هزار اتم آهن ميباشد.

4- هنگامي كه ظرفيت ذخيره آهن فريتين كامل ميشود، هموسيدرين(HAEMOSIDERIN) آهن را در كبد ذخيره ميكند.

5- همانطور كه هموگلوبين حمل كننده اكسيژن در سلولهاي قرمز است، ميوگلوبين(MYOGLOBIN) نيز پروتئين ذخيره كننده و حمل كننده اكسيژن در سلولهاي عضلاني ميباشد.

6- بدن هيچگونه مكانيسم دفع فيزيولوژيكي آهن در اختيار ندارد. بنابراين جذب آن در روده ها تحت

كنترل شديد قرار دارد. (با كاهش ذخاير آهن، جذب آهن افزايش مي يابد)

7-مقادير بسيار اندك آهن روزانه از طريق تعريق، ريزش سلولهاي پوست و پوشش مخاطي روده ها دفع ميگردد. اين ميزان دفع آهن با مصرف 1-2 ميلي گرم آهن از طريق رژيم غذايي جبران ميگردد.

نكته: بدن مردان حدود 4 گرم و بدن زنان حدود 3 گرم آهن دارد (به ازاي هر كيلوگرم وزن 36-60 ميلي گرم آهن).2/3 اين مقدار آهن در هموگلوبين و ميوگلوبين موجود بوده و مابقي در كبد(بصورت فريتين و هموسيدرين)، مغز استخوان و طحال ذخيره ميشوند.

نكته:بدن آهن را بازيافت ميكند.هنگامي كه گلبولهاي قرمز عمرشان به پايان ميرسد، آهن آنها به مغز استخوان بازگردانده شده تا مجددا در ساخت گويچه هاي سرخ مصرف گردند.

نكته:طول عمر متوسط گلبولهاي قرمز 120 روز ميباشد.

كاركردهاي آهن در بدن:

1-ساخت هموگلوبين و ميوگلوبين (حمل و ذخيره اكسيژن در خون و عضلات)

2-آهن در برخي آنزيمهاي سيستم ايمني يافت ميشود. بنابراين فقدان و يا كمبود آن سيستم ايمني را تضعيف ميكند.

3- وجود آهن در واكنشهاي شيميايي توليد انرژي از غذا ضروري ميباشد. بنابراين فقر آهن به كاهش انرژي در بدن منجر ميگردد.

4-آهن در تقسيم سلولي و ساخت انتقال دهنده هاي عصبي نقش دارد.

5-آهن در ساخت پروتئين كلاژن داراي اهميت است.

مقادير توصيه شده مصرف آهن:

1-مردان بزرگسال 10 ميل گرم در روز.

2-زنان 11-50 سال: روزانه 15-18 ميلي گرم.

3-زنان بالاي 50 سال: روزانه 10 ميلي گرم.

4-زنان باردار:روزانه 30 ميلي گرم.

5-نوجوانان پسر: روزانه 16 ميلي گرم.

6-نوجوانان دختر: روزانه 27 ميلي گرم.

7-كودكان 1-10 سال: روزانه 7-10 ميلي

گرم.

مسموميت با آهن:

آهن بيش از نياز در سطح خون براي انسان سمي ميباشد. چراكه آهن فروس مازاد با پروكسيدهاي بدن واكنش داده و توليد راديكا ل هاي آزاد را ميكنند. هنگامي كه پروتئين هاي ترنسفرين از آهن اشباع ميشوند و بدن نيز هيچگونه مكانيسم فيزيولوژيكي براي دفع آهن اضافي در اختيار ندارد، مسموميت آهن ايجاد ميگردد. هنگامي كه دريافت آهن از 20 ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم بدن فراتر رود، مسموميت آهن و هنگامي كه از 60 ميلي گرم به ازاي هر كيلو گرم وزن فراتر رود مرگ بار خواهد بود.

نكته:معمولا در افراد بزرگسال مصرف 25-75 ميلي گرم آهن در روز قابل تحمل است.

نكته:مردان سالم و زناني كه يائسگي را پشت سر گذاشته اند و مبتلا به كم خوني نيز نميباشند نبايد از مولتي ويتامينهاي حاوي آهن استفاده كنند.

علل افزايش سطح آهن خون:

1-بيماري هموكروماتوز(HEMOCHROMATOSIS): يك اختلال ژنتيكي است كه جذب آهن از روده ها افزايش مي يابد.

2-مصرف بيش از اندازه مكمل هاي آهن.

3-دريافت خون مكرر.

علايم افزايش سطح آهن:

1-خستگي و ضعف.

2-كاهش وزن.

3-تنگي نفس.

4-تپش قلب.

5-درد مزمن شكم.

6-اختلال در فعاليت جنسي.

7-تغيير در رنگدانه هاي پوست(لكه هاي خاكستري و يا زرد رنگ روي پوست).

8-درد و خستگي مفاصل.

عوارض تجمع اهن مازاد در خون:

1- آهن در كبد، پانكراس، غدد درونريز، قلب، پوست، مخاط روده و مفاصل رسوب كرده و انباشته ميگردد. تجمع آهن در اين اندامها آسيب به عروق كرونري، نارسايي قلبي، سرطان كبد، سيروز كبدي، سرطان روده بزرگ را در پي خواهد داشت.

2-مصرف بيش از اندازه مكملهاي آهن باعث

استفراغ، اسهال و آسيب به روده ها ميشود.

3-مصرف قرصهاي آهن براي كودكان ميتواند بسيار خطرناك و مرگ آور باشد. بنابراين مكملهاي آهن را دور از دسترس كودكان قرار دهيد.

درمان:

1-مصرف قرصهاي دفروكسامين(DEFEROXAMINE) كه با اتصال به اتمهاي آهن آنها را از بدن دفع ميكند.

2-حجامت (در بيماري هموكروماتوز)

اشكال آهن:

1-آهن فروس(FERROUS) Fe+2

2-آهن فريك (FERRIC) Fe+3

نكته:جذب آهن فروس بهتر از آهن فريك صورت ميگيرد.

نكته:اكثر آهن فروس در آهن هم و اكثر آهن فريك در آهن غير هم يافت ميشود.

1-آهن هم(HAEM): در گوشت قرمز،مرغ،ماهي و جگر يافت ميشود.(از هموگلوبين و ميوگلوبين گوشت تامين ميشود)

2-آهن غير هم(NON HAEM): در سبزيجات، گياهان، لبنيات، ميوه ها، غلات، مغزها(آجيل) و تخم مرغ يافت ميشود.

نكته:هر چه گوشت قرمز تر باشد محتواي آهن آن نيز بيشتر است.

نكته: آهن هم به معني اتصال اتم آهن به مولكول هم، و آهن غير هم به معني عدم اتصال آهن به اين مولكول ميباشد.

نكته: مصرف مواد غذايي گوناگون همراه با منابع آهن هم در جذب آهن تداخل ايجاد نميكند. (بر خلاف آهن غير هم)

نكته:تنها 10-20 درصد آهن هم مصرفي و تنها 2-10 درصد آهن غيرهم مصرفي جذب بدن ميشوند.

نكته:آهن هم 10-25 درصد آهن دريافتي و آهن غير هم 75-90 درصد آهن دريافتي روزانه را تشكيل ميدهند.

نكته:آهن شير گاو و بز منابع خوبي از آهن نميباشند. چراكه حاوي آهن بسيار اندكي بوده و تنها 5 درصد آن جذب بدن ميگردد.

نكته: آهن موجود در شير مادر از اين قاعده مستثني است. با اينكه سطح آهن در شير مادر نيز اندك است، اما آهن آن

مانند آهن هم عمل كرده و تا 50 درصد آن نيز جذب بدن ميگردد.

نكته:رژيم غذايي غني از آهن بايستي تركيبي از غذاهاي غني از آهن هم و غيرهم بطور توام باشد.

عوامل موثر در جذب آهن غير هم:

1-فاكتورهاي افزايش دهنده جذب آهن غير هم:

* ذخيره كم آهن در بدن.

* اسيد هيدروكلريك معده. (آهن غير هم را به هم تبديل ميكند)

* ويتامين C.

* شكر ها.

* مصرف منابع آهن هم (گوشت قرمز،مرغ وماهي)

* آمينو اسيدها.

* اسيد سيتريك.

2- فاكتورهاي كاهش دهنده جذب آهن غير هم:

* مصرف چاي، قهوه و كاكائو. (به علت وجود تانن و فنوليك)

* مصرف شير و پنير.

* كاهش اسيد معده(مصرف آنتي اسيدها)

* اسيد اكساليك(OXALIC) موجود در اسفناج.

* اسيد فيتيك(PHYTIC) موجود در سبوس غلات.

* كلسيم، مس، منيزيوم، منگنز و روي در جذب شدن با آهن رقابت ميكنند. بنابراين مصرف زياد هر كدام از آنها به فقر آهن منجر ميگردد.

* افزايش ذخاير آهن در بدن.

* مصرف آسپرين.

* زرده تخم مرغ.

* مصرف فيبر.

نكته:مصرف گوشت و يا ويتامين C همرا با سبزيجات و ساير منابع آهن غير هم،جذب آهن غير هم را 4 برابر ميكند.

نكته:چاي و قهوه را حداقل دو ساعت پس از غذا بنوشيد.

منابع ويتامين C:

كلم بروكلي-كيوي-گوجه فرنگي-مركبات (پرتغال ليمو ترش و نارنگي)-فلفل سبز-توت فرنگي.

غذاهاي غني از آهن:

1-جگر.

2-گوشت قرمز،ماهي و مرغ.

3-غذاهاي دريايي.

4-ميوه هاي خشك مثل زرد آلو؛آلو و كشمش.

5-سبزيجات (اسفناج و كلم بروكلي)

6-حبوبات و دانه ها كامل(سبوس دار)

7-نان و غلات غني شده با آهن.

8-مغزها.

نكته:به

علت وجود مقادير زياد ويتامين A در جگر ( باعث آسيب به جنين ميشود ) زنان باردار نبايستي از جگر به عنوان منبع آهن استفاده كنند.

مكملهاي آهن:

در دو نوع فروس و فريك موجود ميباشند كه نوع فروس آن بهتر جذب بدن ميگردد.

1-فروس سولفات(FERROUS SULFATE)

2-فروس گلوكونات(FERROUS GLUCONATE)

3-فروس فومارات(FERROUS FUMARATE)

4-فروس سوكينات(FERROUS SUCCINATE)

5-كپسول هماتينيك(HEMATINIC):حاوي آهن+فوليك اسيد+ويتامين B12 و ويتامين C نيز ميباشد.

نكته:مصرف مكملهاي آهن باعث سياه شدن رنگ مدفوع ميگردند.

عوارض جانبي مكملهاي آهن:

1-سوزش سر دل.

2-يبوست و يا اسهال.

3-دل درد.

4-تحريك مجاري گوارش.

5-احساس تهوع.

نحوه مصرف:

نيم ساعت قبل از غذا ميل كنيد. چنانچه دچار يبوست ميشود همراه آن فيبر مصرف كنيد .

نكته:مصرف مكمل هاي آهن را از دوز پايين آغاز كنيد و به تدريج به ميزان توصيه شده توسط پزشكتان دست يابيد.

نكته:بهتراست مكملهاي آهن را همراه با منابع ويتامين C مصرف كنيد.

نكته:چنانچه مكملهاي آهن براي درمان كم خوني تجويز ميگردند، بايستي حداقل به مدت 3-6 هفته بطور پيوسته مصرف گردند.

نكته:تنها 20 درصد آهن موجود در مكملهاي آهن جذب بدن ميگردد.

كم خوني ماكروسيتي و يا مگالوبلاستيك(MEGALOBLASTIC):

فقر ويتامين B12 و فوليك اسيد (فولات) باعث ميگردد تا مغز استخوان گلبولهاي قرمز بزرگ تر از اندازه طبيعي توليد كند، كه به مقدار كافي هموگلوبين ندارند. در اين آنمي نيز تعداد گويچه هاي سرخ توليد شده كاهش مي يابد. علايم آن مشابه علايم آنمي فقر آهن ميباشد. علل بروز آن دريافت ناكافي اين دو ويتامين از طريق رژيم غذايي و يا اشكال در جذب روده اي آنها مي باشد. درمان آن نيز مصرف مكملهاي

فولات و ويتامين B12 ميباشد.

منابع غذايي ويتامين B12:جگر-گوشت گاو-ماهي تون-قلوه-شير-پنير-تخم مرغ.

منابع اسيد فوليك: جگر-قلوه-گوشت-حبوبات(لوبيا قرمز و سفيد)-سويا-سبوس گندم-سبزيجات(اسفناج،كلم،كاهو،مارچوبه)-ميوه ها(آب پرتغال و موز)

علل و نحوه درمان تعرق زياد بدن

آيا شما جزء افرادي ميباشيد كه هيچ گاه خشك نيس_ت_ند؟تعرق بيش از اندازه خيلي بيشتر از آن چيزي كه شما تصور مي كنيد رايج است به همين دليل هيچ دليل براي نگران_ي و نااميدي وجودندارد و نبايد تصور كنيد كه در دنيا تنها فردي ه_ستيد كه ع_رق مي كن_د. در حاليكه تعرق يكي از واكنش هاي طبيعي بدن محسوب م_ي شود، و ب_ه ب_دن در كاهش دم__اي سطحي كمك مي كند، اما اگر شما هميش_ه ب_دون توجه به دماي اطراف در حال عرق كردن هستيد، بايد قدري روي مسئله دقيق تر شويد.

نوعي بيماري بانام هايپرهيدروسيس (بيماري غدد عرقي) وجود دارد كه گريبانگير 2 تا 3% از ج_معيت كل امريكاست و بيشتر از طريق كف دست و پ__ا خود را نشان مي دهد. اين بيماري همچن_ين م_ي ت__واند در زير بغل و يا ساير نقاط بدن نيز ظاهر شود. معمولاً از دوران نوجواني به بعد قابل تشخيص بوده و تعرق بيش از اندازه دست و پا از سن 13 سالگي به بعد در بيماران كاملاً مشهود خواهد بود.

اگر اين بيماري تحت درمان قرار نگيرد، فرد ما بقي عمر خود را با وجود اين بيماري سر مي كند و اين احتمال وجود دارد كه ناراحتي هاي بيشمار ديگري نيز برايش بوجود آيد. به عنوان مثال افرادي كه دچار انواع تشديد يافته اين بيماري هستند، حتي در گرفتن فرمان ماشين نيز دچار مشكل مي شوند. گاهي اوقات هم در هنگام دست

دادن با افراد پس از يك جلسه كاري مهم دچار مشكل خواهند شد. به هر حال بدون در نظر گرفتن موقعيت فردي افراد، اين اختلال مي تواند مشكلات عديده اي را در زدگي بيماران ايجاد كرده و اعتماد به نفس آنها را تا حد بسيار زيادي كاهش دهد.

تشخيص هايپر هيدروسيس

معمولاً كساني كه دچار اين بيماري مي شوند مشكلي در تشخيص آن ندارند، چرا كه علائم آن كاملاً مشهود است و اين افراد بدون در نظر گرفتن درجه حرارات بدن، همواره در حال تعرق هستند.

آزمايش هاي تخصصي نيز در اين زمينه وجود دارد كه از جمله آن مي توان به تست يد و نشاسته اشاره كرد. مراحل آزمايش به اين شرح است كه مقدار 1 گرم يد را با 500 گرم نشاسته انحلال پذير مخلوط كرده و بر روي محل مورد نظر مي زنند. اگر رنگ اين محلول آبي تيره و يا سياه شد معلوم مي شود كه فرد دچار تعرق بيش از اندازه است.

دلايل ايجاد بيماري

اين بيماري را مي توان به دو نوع هايپرهيدروسيس اوليه و ثانويه طبقه بندي كرد. انواع اوليه آن از زمان نوزادي آغاز شده و نوع ثانويه قدري ديرتر خود را نشان مي دهد.

هايپر هيدروسيس اوليه، به دليل انتقال كروموزوم هاي ارثي كه خصيصيه ژنتيكي خاصي را در بر دارند، ايجاد مي شوند. از فاكتورهاي ديگر ايجاد اين نوع اختلال مي توان به دلايل نرولوژيك، متابوليك، و سيستماتيك اشاره كرد.

نوع ثانويه كه در سنين بالاتر بروز مي كند، مي تواند به دليل ترشحات غده هيپوفيز و تيروئيد ايجاد شود كه در پي وجود بيماري

هايي نظير ديابت، تومور، و نقرس ايجاد ميشوند. به همين دليل اگر تصورمي كنيد كه در يك چنين گروهي قرار مي گيريد، بايد حتماً به پزشك مراجعه كنيد چرا كه ممكن ست دچار بيماري شده باشيد كه از وجود آن اطلاع نداشته باشيد ( به عنوان مثال: ديابت)

همچنين از ديگر دلايل ايجاد تعرق بيش از اندازه مي توان به افزايش اضطراب، مصرف مواد غذايي و نوشيدني هاي خاص، نيكوتين، كافئين، و حتي برخي بوهاي آلرژي زا اشاره كرد.

طريقه درمان بيماري

متدهاي مختلفي هستند كه مي توانيد با استفاده از آنها اين بيماري را درمان نماييد. خوشبختانه درصد بسيار زيادي از افراد هستند كه در درمان بيماري موفق شده و ميتوانند به زندگي عادي خود ادامه دهند. در اين قسمت چند تكنيك درماني كه ثمر بخش بودن آنها به اثبات رسيده را به شما معرفي مي كنيم:

ضد تعرق ها

معمولاً به بيماران در مراحل ابتدايي تجويز مي شود و از انواع محصولاتي هستند كه در دسترس بوده. بايد به دنبال انواعي از ضد تعرق ها باشيد كه حاوي كلريد آلومينيوم هستند. آنها را زماني بايد مصرف كنيد كه به تازگي محل مورد نظر را نتراشيده باشيد چرا كه براي پوست ايجاد ناراحتي مي كنند. هر شيشه از آنها در حدود 1500 تا 2000 تومان بوده و مقرون به صرفه هستند.

ضد تعرق با اثر بالا

اين ضد تعرق ها حاوي آلومينيوم كلريد هگزاهيدرات مي باشند كه تاثير گذاري بالاتري نسبت به محصول قبلي دارند. براي شروع بايد به مدت يك هفته به طور دائمي از آن استفاده كنيد، اما بعداً ميزان استعمال آنرا

مي توانيد تا هفته اي دو بار نيز كاهش دهيد. از آنجايي كه فروش اين دارو فقط با تجويز پزشك امكانپذير مي باشد، قيمت آن نيز قدري بالاتر است. به هر حال انواع 2 تا 5 هزار توماني آن در بازار يافت مي شود.

يون زدا

اين دستگاه مقداري بار الكتريكي را به پوست وارد مي كند و از شير آب به عنوان رسانا استفاده مي شود. به خاطر داشته باشيد كه برخي از افراد اين مورد را دردناك گزارش كرده اند به همين خاطر اگر در محل مورد نظر زخم و يا جراحتي وجود دارد، بايد از استعمال آن خوددداري نماييد. نسبت به موارد قبلي قدري پر هزينه تر بوده و خريد دستگاه در حود 6 تا 65 هزار تومان هزينه در بر دارد. در بيشتر موارد هم از تاثير گذاري موقتي و نامناسبي برخوردار مي باشد.

داروهاي خوراكي

علاوه بر كرم هاي موجود، براي درمان تعرق زياد، داروهاي خوراكي نيز وجود دارند. از جمله معروف ترين اين داروهاي مي توان به موارد زير اشاره كرد: ديتروپان، روبينول، كاجنتين. براي افرادي هم كه مشكل تعرقشان به دليل استرس مي باشد استفاده از داروهاي ضد افسردگي پيشنهاد مي شود.

قيمت اين داروها متفاوت است به ويژه با توجه به نوع بيمه درماني كه شما استفاده مي كنيد. البته چيزي از 700 تومان تا 2000 تومان بيشتر نخواهد بود.

بوتاكس

بوتاكس هم شيوه جديد درماني ديگري است كه هر روزه طرفداران بيشتري پيدا ميكند. اين محلول به ويژه بر روي زير بغل تاثير شگرفي مي گذارد. يكبار مصرف آن خيال شما را براي 6 ماه راحت

مي كند. البته هزينه آن قدري بالا مي باشد؛ به عنوان مثال براي هر دو پا هزينه اي بالغ بر 200هزارتومان در بردارد.

جراحي

دو نوع جراحي وجود دارد كه مي توانند براي درمان اين بيماري استفاده شوند. اولي از طريق آندوسكپي و دومي برداشتن كلي غدد عرقي است. در گزينه اول سلول هاي عصبي مشكل زا انتخاب شده و آنها را مي سوازنند و يا قطع مي كنند تا ديگر نتوانند سيگنال هايي را كه سبب ايجاد عرق مي شوند به نقطه مورد نظر برسانند. مشكلي كه در اين نوع درمان وجود دارد اين است كه اغلب افراد اظهار مي دارند زمانيكه اين كار را در يك محل انجام مي دهند، نقاط ديگر بدن عكس العمل نشان داده و تعرق در آن مناطق افزايش پيدا مي كند. همچنين از ساير اثرات جانبي اين شيوه درماني مي توان به كاهش احساس ترس و هوشياري و افت ضربان قلب اشاره كرد.

در جراحي نوع دوم، غدد عرقي به سادگي برداشته مي شود و بيمار زير بيهوشي مي رود. اين عمل چيزي در حدود 60 تا 90 دقيقه به طول مي انجامد و بيمار به محض اتمام عمل جراحي مي تواند به خانه بازگردد. اكثر بيماران اين گزينه را ترجيح مي دهند. البته بايد توجه داشته باشيد كه گران ترين انتخاب هم همين مورد مي باشد.

استفاده از گياه برنجاسپ

اين شيوه درماني به افرادي توصيه مي شود كه به دنبال استفاده از درمان هاي طبيعي هستند. هم به صورت كپسول و هم به صورت چاي مي توان از آن استفاده كرد. براي بدست آوردن نتيجه كافي

بايد فرد به طور روزانه از اين گياه مصرف نماييد.

اين مورد هم از انواع ارزان روش هاي درماني بوده و در حدود 100 تا 1500 تومان هزينه در بر دارد.

جاي نگراني نيست

اگر شما جزء افرادي هستيد كه بيش از اندازه تعرق مي كنيد، خيالتان را راحت كنم كه مجبور نيستيد تا آخر عمر خود اين معضل را تحمل كنيد. با توجه به شيوه هاي درماني متفاوتي كه اين روزها در اختيارتان قرار دارد، ديگر دليلي وجود ندارد كه احساس كنيد اين بيماري ممكن است شما را آزار دهد. كنترل بيماري مي تواند شما را از نگراني نجات بدهد و ديگر مجبور نخواهيد بود نگران خشك كردن قسمت هاي مختلف بدن خود باشيد.

علل پديد آمدن تب

تب جزئي از مكانيسم دفاعي بدن است. زماني كه بدنمان با مرضي در حال مقابله است، درجه حرارت بدنمان بالا مي رود. اما چ_را؟ اين مقاله را بخوانيد تا به پ_اس_خ اين س_وال ب__رسيد و مطالب بيشتري در مورد تب بدانيد.

تب بالا رفتن درجه ي حرارت بدن از حالت نرمال 98.6 درجه ي فارنهايت است. تب بخشي از مكانيسم دفاعي بدن است. زماني كه بدنمان با مرضي در حال مقابله است، درجه حرارت بدنمان بالا مي رود. اما چرا؟ تب يكي از علائم بيماري است، تقريباً همه ي انواع بيماري هايي كه بشر تاكنون شناخته است. بيماري هايي كه در آن ويروس و باكتري ها به بدن تجاوز مي كنند و باعث بيماري ما مي شوند. اگر سيستم دفاعي بدنمان نباشد كه با اين امراض مقابله كند، ممكن است حتي جانمان را از دست بدهيم. سرماخوردگي، ورم

لوزه، آماس گوش، آنفولانزا، برنشيت، كزاز، سرخك، گوشك، آبله مرغان، ايدز و سينه پهلو همه جزء بيماري هاي ويروسي و باكتريايي هستند. درجه ي حرارت بدن معمولاً با گذاشتن يك دماسنج زير زبان به مدت 5 تا 8 دقيقه انجام مي گيرد. ساير انواع گرفتن درجه ي حرارت بدن، مقعدي و زيربغلي و يك نوع مخصوص دماسنج كه در گوش استفاده مي شود هستند.

تب چيز خوبي است. به نظرتان عجيب بود، نه؟ تب واكنش طبيعي بدن نسبت به ميكرب است. علائم تب عبارتند از: سرد شدن، درد در تمامي نقاط بدن، بيحالي و سستي، بالا رفتن درجه ي حرارت بدن، قرمز شدن گونه ها، احساس گرمي و سردي و لرز. هنگامي كه تب بالا مي رود بدن سرد مي شود و مي لرزد و هنگامي كه تب پايين مي آيد بدن عرق مي كند.

علت تب مسئله ي كاملاً پيچيده اي است. خون و سيستم لنفاوي بدن ما گلوبول هاي سفيد خوني مي سازند كه با امراض مقابله مي كنند. زماني كه تعداد گلوبول هاي سفيد خود بالا مي رود، براي مقابله با ميكرب ها، در تقلا براي از بين بردن و جنگ با ويروس ها و باكتري ها مي شوند و با اين كار بدن گرم مي شود و باعث مي شود كه درجه حرارت بدن بالا رفته و تب كنيم. هيپوتالاموس در مغز كه مكانيسم تنظيم حرارت بدن را بر عهده دارد توسط ماده ي تب آور يا گلوبول هاي سفيد كه براي مقابله با امراض ساخته شده اند آسيب مي بيند. از اينرو مي توانيم بگوييم كه تب همان چيزي است

كه با ويروس ها و باكتري ها مقابله مي كند. به همين خاطر درست نيست كه تب را يكباره و زود پايين بياوريم. دماي 100 تا 101 درجه فارنهايت براي بدن خوب است چون نشان مي دهد كه بدن در حال مقابله با امراض است. اما اگر تب خيلي بالا رفت بايد تلاش كرد تا كمي آن را پايين تر آورد. معمولاً براي پايين آوردن تب از آنتي پيرتيك ها يا تب بر هايي از قبيل تيلنول، آسپيرين و امثال آن استفاده مي شود. هيچوقت به بچه هايي كه محتمل است به آبله مرغان يا آنفولانزا مبتلا شده اند آسپيرين ندهيد. ممكن است باعث كشتن آنها شود.

تب 104 يا 105 درجه ي فارنهايت تب بالا به حساب مي آيد. تب بالاي 105 درجه هم ممكن است باعث صدمه زدن به سيستم عصبي بدن شود. زماني كه بدن تب دارد، هرچند كه مشغول كمك كردن به بدنتان براي از بين بردن ميكرب هاست، اما احساس بدي داريد. براي كاهش ناراحتي معمولاً از درمان هايي مثل گذاشتن حوله خيس سرد روي پيشاني استفاده مي شود. در اينگونه مواقع از دوش آب گرم جداً خودداري كنيد چون دماي بدنتان را بالاتر خواهد برد. سعي كنيد در اين مواقع نوشيدني ها و آبميوه هاي خنك بنوشيد تا آب بدنتان تامين شود. از نوشيدن نوشيدني هاي الكلي جداً پرهيز كنيد. روي بدن فرد را با پتويي سبك بپوشانيد تا از سرد شدن او جلوگيري شود.

در برخورد با بيماري هاي التهابي مثل ورم مفاصل و سرطان خون كه بدن گلبول هاي سفيد بي مصرف توليد مي كند نيز فرد دچار

تب مي شود ولي اين گلبول ها توانايي مقابله با امراض و ميكرب ها را ندارند و مكانيسم حرارتي بدن به درستي تنظيم نميشود، بدن نمي تواند حرارت را پايين بياورد و عرق هم نمي كند. موقعيتي بسيار خطرناك است كه به درمان هاي اورژانسي نياز است. و تب بايد به سرعت با دوش آب سرد، خوردن نوشيدني هاي خنك و دور كردن فرد از زير اشعه ي خورشيد و بردن او به جاهاي خنك تر پايين آورده شود.

حتماً بيمار تب كرده را به پزشك نشان دهيد

كمر درد و چاقي Obesity -and- back pain

كمر درد يكي از مشكلات شايع بشر مي ?باشد. ما انسانها به عنوان صاحبان كمر خود بايستي براي داشتن يك كمر سالم و مناسب، مراقبتهاي لازم را انجام دهيم. مجموعه زير شما را در انجام اين امر ياري خواهد كرد.

لازم است كه بدانيم براي كمر درد هيچ راه حل ساده اي وجود ندارد. اگر چه پزشك، شما را به سمت مسير بهبودي هدايت مي كند، ولي داشتن يك كمر سالم و بدون درد كاملاً به خود شما بستگي دارد. تنها شما مي توانيد وضعيت نشستن خود را بهبود ببخشيد و از فشا رهاي وارده به كمر در ضمن فعاليتهاي روزانه جلوگيري كنيد. همچنين تنها شما هستيد كه با دنبال كردن يك برنامه ورزشي روزانه كمك به قوي كردن عضلات شكم و پشت خود مي كنيد.

چگونه از كمر خود مراقبت بكنيم؟

همه ما عادت به ناديده گرفتن كمر خودداريم تا زمانيكه يك روز به صورت غير منتظره اي فريادبر خواهيم آورد كه واي از اين كمر درد! چرا من؟

كمر درد يكي از مشكلات شايع بشر مي ?باشد. ما انسانها

به عنوان صاحبان كمر خود بايستي براي داشتن يك كمر سالم و مناسب، مراقبتهاي لازم را انجام دهيم. مجموعه زير شما را در انجام اين امر ياري خواهد كرد.

لازم است كه بدانيم براي كمر درد هيچ راه حل ساده اي وجود ندارد. اگر چه پزشك، شما را به سمت مسير بهبودي هدايت مي كند، ولي داشتن يك كمر سالم و بدون درد كاملاً به خود شما بستگي دارد. تنها شما مي توانيد وضعيت نشستن خود را بهبود ببخشيد و ازفشا رهاي وارده به كمر در ضمن فعاليتهاي روزانه جلوگيري كنيد. همچنين تنها شما هستيد كه با دنبال كردن يك برنامه ورزشي روزانه كمك به قوي كردن عضلات شكم و پشت خود مي كنيد. با انعطاف پذيري و قوي نگه داشتن ستون فقرات خود، سه قوس طبيعي پشت خود را در وضعيت طبيعي حفظ خواهيد كرد. همچنين راستاي ستون فقرات موزون خواهد ماند.

? ارزيابي درد كمر

از زمانيكه بشر قادر به ايستادن و راه رفتن روي پاهاي خود گشت، از درد كمر رنج مي برد.

از آنجا كه بشر از شانس راه رفتن بر روي چهار اندام محروم مي باشد ، اين امر باعث گشته كه كمر متحمل وزن بيشتري گردد. همچنين فشار زندگي روز مره و وضعيت نامناسب قرار گرفتن بدن و عدم ورزش روزانه و چاقي از جمله مواردي هستند كه باعث كمر درد خواهند شد.

اغلب ناراحتيهاي كمر جدي نبوده و ناشي از آسيبهاي جزئي ، كشيدگي زياد و افزايش سن مي باشند. اگر انسانها از علائم هشدار دهنده يك كمر درد حاد و اوليه چشم ?پوشي كرده و به طور كافي از كمر خود مراقبت

نكنند، كمر درد آنها مبدل به يك كمر درد مزمن خواهد شد. يك كمر سالم، قوي، انعطاف پذير و بدون درد است. عملكرد اصلي كمر محافظت از اندام فوقاني ، نگهداري از طناب نخاعي، كمك به انعطاف پذيري و محلي براي اتصال عضلات و «ليگامان»هاست.

يك ستون فقرات سالم داراي راستاي صحيح به همراه سه قوس طبيعي و وضعيت اندامي موزون مي باشد كه به توسط عض__لات پشت، ش____كم ، باسن و پا محافظت مي ?شود.

? ساختار يك كمر نا سالم:

درد زماني شروع مي شود كه تحريك نا?سالمي به انتهاي اعصاب وارد مي ?گردد. مغز،به عنوان كامپيوتر پيچيده بدن كه همه تحريكات اعصاب را تنظيم مي كند، تحريكات معيوب ذكر شده را به عنوان درد درك مي كند و در پاسخ به اين درد ،عضلات پشت تلاش به حفاظت از كمر مي كنند. در نتيجه به گرفتگي موضعي مي روند تا منطقه دردناك را بي حركت نگه دارند. تحريكات عضلاني در صورت ادامه يافتن، منجر به درد و خشكي مي شوند. عواملي چون نگراني، خستگي و اضطراب زندگي روزمره باعث افزايش كمر درد مي گردند.

? علل كمر درد

?- وضعيت ضعيف قرار گرفتن بدن، ورزش و چاقي:

عوامل فوق الذكر براي كمر درد شما بسيار مضر مي باشند. بيشتر كمر درد ?ها، نتيجه استفاده نادرست از كمر است. يك وضعيت نامناسب قرار گرفتن بدن باعث كشيدگي كمر گشته و سبب آسيب آن مي شود. افزايش قوس كمر در نتيجه ضعف عضلات شكم مي ?باشد. عضلات ضعيف شكم كمر را از داشتن يك حايل قوي محروم مي كند. افزايش وزن باعث بالا رفتن احتمال كشيدگي كمر مي شود.

?- استرين

و اسپرين كمرstrain -and- sprain :

كشيدگي «تاندون» و يا «ليگامان» در ناحيه كمر كه به«استرين» و «اسپرين »معروفند و زماني اتفاق مي افتند كه عضلات و «ليگامان»ها ?ي كمر دچار كشيدگي و يا پارگي مي گردند. «اسپرين» پشت معمولاً ناشي از فعاليتهاي معمولي و شايعي چون خم شدن، بلند كردن اجسام ، ايستادن و يا نشستن به طور نا صحيح مي باشد، همچنين «اسپرين» ممكن است ناشي از پيچ خوردگي در تصادفات ماشيني و يا آسيبهاي ورزشي باشد.

اسپرين پشت در صورت درست درمان شدن كاملاً بر طرف مي گردد. تمرين فعاليت صحيح پشت مي تواند مانع از بسياري «اسپرين»هاي كمر گردد.

?- پارگي ديسك:

بخش نرم مياني ديسك ممكن است بيرون آمده و بر انتهاي اعصاب فشاروارد كند. همچنين ممكن است ديسك دچار پارگي شده و از كپسول خود بيرون بزند و بر طناب نخاعي فشار ايجاد كند. درد در كل مسير پشت، ران و ساق تير مي كشد و به نام «سياتيكالژيا» معروف است. اگر فشار بر عصب ادامه پيدا كند باعث آسيب عصب گشته و ايجاد خواب رفتگي و ضعف عضلات در پا مي كند. بسياري از افراد با درمانهاي غير جراحي بسيار راضي هستند، در حاليكه عده اي نياز به تزريق و يا جراحي و برداشتن هر چيزي كه باعث تحريك طناب نخاعي گشته، دارند. پزشك ضمن جراحي ممكن است بخشي از استخوان و يا بخشي از ديسك آسيب ديده را خارج كند. همچنين ممكن است پزشك دو مهره مجاور را به جهت ايجاد ثبات بيشتر در فقرات پشتي به يكديگر متصل نمايد.

?- اوستئو آرترايتيست:

در حقيقت بخشي از مراحل افزايش سن، درگيري بدن به«اوستئو

?آرترايتيست» مي باشد. اين بيماري بر ديسك و استخوان هاي پشت تأثيرات بسياري خواهد داشت. اين بيماري باعث باريك شدن ديسك گشته ، همچنين منجر به ايجاد خارهاي استخواني در اطراف مهر ه ها مي شود كه خود اين خار ها منجر به تحريك اعصاب مي گردند و ايجاد درد مي كنند. يك وضعيت صحيح و استفاده مناسب از فقرات پشتي مانع از ايجاد« اوستئو آرترايتيست »و آسيبهاي ناشي از آن مي گردد.

?- تنش و مشكلات روحي:

نگرانيهاي اقتصادي، فشارهاي خانوادگي و خستگي مي توانند باعث گرفتگي پشت گردند. براي داشتن يك كمر سالم و افزايش شانس داشتن فقرات كمري بدون درد، نياز داريد كه بر مشكلات روحي و فشارهاي زندگي خود فائق آييد.

?- ساير عوامل متعدد:

عواملي چون اختلالات مادر زادي و از بين رفتن قوسهاي طبيعي ستون فقرات از جمله« اسكوليوز »به ندرت منجر به درد ناحيه كمر مي گردند، ولي عواملي مثل «پروستات» در آقايان و مشكلات تناسلي در خانمها از شيوع بيشتري بر خوردارند.

"اسپونديلوزيس"(spondylosis) كه به تغييرات دژانتيو ،ستون فقرات گفته مي شوند، معمولاً منجر به درد ناحيه كمر مي گردد. اسپونديلوليستزيس ( Spondylolosthesis) كه گاهي در قسمت تحتاني( پاييني) فقرات كمري روي مي دهد و شامل سُر خوردن يك مهره به سمت جلو بر روي مهره پاييني خود مي باشد نيز از عوامل ايجاد كننده درد كمر مي باشد.

? نقش پزشك چيست؟

پزشك در صورتيكه علت اصلي كمر درد به درستي تشخيص داده شود، به خوبي مي تواند به درمان شما كمك كند. يك تشخيص صحيح نياز به يك تاريخچه كامل، معاينات فيزيكي، بررسيهاي آزمايشگاهي و راديوگرافي(X- Ray) دارد. ممكن است پزشك شما

بعد از اولين معاينه يك تشخيص اوليه داده ودرمان شما را به هدف كاهش درد و ناراحتي شروع كند. وليكن در بيشتر موارد تشخيص نهايي بعد از بررسي كامل و معاينات باليني لازم انجام خواهد شد.

? تاريخچه بيمار:

به جهت پيدا كردن مشكل اصلي كمر شما، پزشك مربوطه سئوالاتي از قبيل: چه زماني درد شما شروع شده؟ محل اصلي درد كجاست؟ آيادرد تنها در يك محل است يا به پاي شما نيز تير مي كشد؟ آيا عطسه و سرفه درد شما را تشديد مي كند؟ چه چيزي درد شما را تسكين مي دهد؟ معمولاً چقدر درد ،شما را آزار مي دهد؟ چه درمانهايي را پيش از اين داشته ايد؟ آيا درمانهاي قبلي مؤثر بوده است؟ شغل شما چيست؟ درد كمر شما چگونه در كار روزانه شما تأثير گذاشته؟ كار هاي روزمره شما چيست؟ فعاليتهاي اجتماعي و عادات شما چيست؟ - از شما پرسيده خواهد شد.

? معاينات فيزيكي:

بيشتر اطلاعات از معاينه پشت در موقعيتهاي متفاوت و ديدن وضعيت عمومي ، توان عضلات و دامنه حركتي به دست مي آيد. قسمتهاي حساس و يا ضعف عضلاني و تغييرات حسي مي بايستي در نظر گرفته شود. براي اطمين_________ان از منبع مشكل كمر، معاينه شكم، ركتال و لگن نيز ضروريست.

? مطالعات ويژه:

بعد از كامل شدن معاينات فيزيكي و گرفتن تاريخچه از بيمار اطلاعات ديگري چون X- Ray ممكن است لازم باشد. عكس راديوگرافي و يا X- Ray از كمر ، تنها تغييرات استخواني را نشان مي دهد و مشكلات ديسك و يا كشيدگي (Sprain ) در عكس راديوگرافي مشخص نمي باشد. و MRI كمك كننده است .

? وضعيت قرار گرفتن

بدن:

• حالت نادرست بدن هنگام بلندكردن اجسام (Lifting ):

براي بلند كردن اجسام سنگين هيچگاه كمر خود را در حاليكه زانو هايتان صاف مي باشد خم نكنيد. در هنگام بلند كردن اجسام از چرخيدن دوري كنيد. همچنين تلاش به بلند كردن اجسام تا سطح بالاتر شانه ها از جمله حالتهايي هستند كه مي توانند منجر به آسيب كمر گردند.

• حالت صحيح در هنگام بلند كردن اجسام:

براي بلند كردن اجسام سعي كنيد زانو هاي خود را خم كنيد و نه كمر خود را. سعي كنيد جسمي را كه بلند كرده ايد نزديك به بدنتان نگهداريد. اجسام را تا سطح سينه خود بالا بگيريد. در صورت سنگين بودن اجسام از كمك سايرين استفاده كنيد.

• حالت نادرست ضمن ايستادن و راه رفتن:

در يك حالت به مدت طولاني نايستيد. با پاهاي صاف خم نشويد. از پوشيدن كفشهاي تخت و يا با پاشنه خيلي بلند ضمن ايستادن يا راه رفتن خودداري نماييد.

• حالت صحيح هنگام ايستادن و راه رفتن:

هنگام ايستادن سعي كنيد يك پاي خودرا بالا نگه داريد و مرتباً حالت خود را تغيير دهيد. تلاش كنيد به گونه اي بايستيد كه سه قوس ستون فقرات شما در وضعيت طبيعي قرار گيرند. در هنگام راه رفتن سر خود را بالا نگه داريد و انگشتان پاي خود را مستقيم به سمت جلو برداريد. كفش راحت با پاشنه كم بپوشيد.

• حالت نادرست به هنگام رانندگي:

از رانندگي در وضعيتي كه فرمان ماشين از شما دور است و شما مجبور به اتساع كمر جهت گرفتن فرمان ماشين و يا كشيدن پا ها به جهت فشردن بر پدال هستيد خودداري كنيد. وضعيت نادرست فوق منجر به

كاهش قوس كمر شده و همچنين كشش ناسالمي را در بدن شما باعث مي شود.

• حالت صحيح رانندگي:

صندلي خود را به جلو بكشيد و سعي كنيد كه زانو هاي خود را هم سطح با لگن خود نگه داريد. مستقيم بنشينيدو با هر دو دست رانندگي نماييد. به جهت محافظت فقرات كمري خود يك حوله لوله شده را در قوس كمر خود بگذاريد.

• حالت نادرست ضمن نشستن:

در هنگام نشستن قوز نكنيد. از نشستن بر روي صندلي كه بلند است و يا از ميز كار شما فاصله زيادي دارد پرهيز كنيد. از خم شدن به عقب و ايجاد قوس نادرست در پشت خود ممانعت كنيد.

• حالت صحيح نشستن:

بر روي صندلي بنشينيد كه ارتفاع آن به اندازه اي است كه شما به راحتي قادر به قرار دادن كف پاها بر روي زمين باشيد در حاليكه زانو هاي شما هم سطح لگن شما قرار گرفته باشند. در هنگام نشستن، كمر خود را با قرار دادن حوله لوله شده كمك كنيد.

• حالت نادرست خوابيدن:

از خوابيدن بر روي تشكهاي نرم، فرورونده و بدون حافظ پرهيز كنيد. خوابيدن بر روي شكم باعث ايجاد قوس ناسالم در كمر و«استرين »كمر مي ?گردد.?

• حالت صحيح خوابيدن:

از تشكهاي سفت براي خوابيدن استفاده كنيد. بر روي پهلو بخوابيد و زانو هاي خود را خم كنيد و يا به پشت بخوابيد با يك بالشت در زير زانو هاي خود را قرار دهيد.

? چند نكته مهم:

چگونگي حالت صحيح كمر را بياموزيد و تمرين كنيد. سه قوس طبيعي بدن را در وضعيت عادي حفظ كنيد. حالت خود را با ايستادن مقابل ديوار چك كنيد. در وضعيت صحيح تنها فاصله

كمي بايستي بين شما و پشت شما و ديوار ايجاد گردد. حالت تنبل و قوز كرده و يا حالت نظامي باعث افزايش قوس كمر شما مي گردد.

بسياري از حالتهاي نادرست بدن از سنين پايين در افراد ايجاد مي شودنوجوانان تمايل به خم كردن پشت دارند و يا دختر ها و پسر هاي قد بلند سعي مي كنند با قوز كردن خود را كوتاه تر كنند. همچنين افراد قد كوتاه تلاش مي كنند كه قد بلند به نظر بيايند و اين باعث افزايش قوس كمر مي شود. يك وضعيت صحيح مانع از كمر درد مي گردد.

سعي كنيد قوس گردن رادر وضعيت عادي خود نگه داريد. صاف بايستيد با چانه روبه بالا. شكم خود را داخل نگه داريد و لگن خود را مقداري بچرخانيد. به اين ترتيب شما قوس طبيعي كمر خود را حفظ خواهيد كرد.

رشد غير طبيعي آدنوئيد

اغلب در يك عمل جراحي مي_توان ه_م لوزه ها و هم بافت غير طبيعي غدد فوقاني گلو (آدنوئيد) را ب_اه__م انجام داد.

هر چند شما با باز كردن دهان و نگاه كردن در آي_نه براحتيميتوانيد لوزه هاي خود را مشاهده كنيد، اما غدد ف_وق_ان_يگ_لو ق_ابل مش_اه_ده نيستند. پزشك براي مشاهده ي اين بافتها بايد از آينه هاي مخصوص و يا نوسان سنج استفاده كند.

آدنوئيد چيست؟

به انبوهي از بافت هاي غده اي شكل كه در گذرگاه مياني حفره ي خيشومي و گلو واقع شده اند، آدنوئيد گفته مي شود. اين بافت ها كه با نام علمي Nasopharyngeal Tonsils شناخته مي شوند، از لوزه ها جدا هستند، و مانع ورود باكتري و ويروس به بيني شده و به بدن كمك مي كنند

تا با عفونت ها مبارزه كند.

برخي از پزشكان بر اين باورند كه اين بخش از بدن پس از اينكه فرد به سن سه سالگي رسيد، ديگر هيچ گونه نقش مهمي را در بدن بازي نمي كنند و اصلاً مهم نيستند و معمولاً تا سن 5 سالگي به كوچكترين حد خود رسيده و در داخل حلق قابل مشاهده نخواهند بود. مي توان گفت تا زمانيكه شما به سن نوجواني برسيد، آنقدر كوچك مي شوند كه مي توان گفت به طور كامل از بين مي روند.

علائم اين اختلال چيست؟

از آنجايي كه اين غده ها محل مناسبي براي ذخيره شدن جرم هايي كه به بدن وارد مي شوند، هستند، نسبت به عفونت ها از خود عكس العمل شديدي نشان ميدهند. از اينرو به محض ايجاد عفونت، متورم شده و برزگ مي شوند. نشانه هايي وجود دارند كه به واسطه ي آنها مي توانيد تشخيص دهيد كه لوزه سوم داريد:

• عدم توانايي در تنفس آسان از طريق بيني تنفس از طريق دهان

• صحبت كردن بطوريكه دچار گرفتگي بيني هستيد

• تنفس پرسر و صدا

• خر خر كردن

• توقف تنفس براي چند ثانيه در هنگام خواب

اگر پزشك تشخيص دهد كه شما دچار اين اختلال هستيد او به احتمال زياد:

• در مورد وضعيت گوش، حلق، و بيني شما سوالاتي را مطرح مي كند.

• با گوشي طبي به تنفس شما گوش مي دهد.

• گردن شما در زير چانه را لمس مي كند.

براي تشخيص هر چه دقيق تر، اين امكان وجود دارد كه پزشك آزمايش X-ray نيز براي شما تجويز كند.

اگر لوزه ها عفوني شده باشند، پزشك آنتي بيوتيك هاي خوراكي و يا حتي تزريق آمپول پني سيلين را به شما توصيه مي كند.

جراحي چه زمان لازم است؟

اگر با تجويز قرص و دارو عفونت موجود بهبود پيدا نكرد، و لوزه ها همچنان موجبات ناراحتي بيمار را فراهم مي آوردند، پزشك راه حل جراحي را پيش روي بيمار قرار ميدهد. اين نوع عمل جراحي زماني به بيمار توصيه مي شود كه يك و يا چند مورد از علائم زير را تجربه كرده باشد:

• مشكلات تنفسي

• مشكلات تنفسي در هنگام خواب

• عفونت هاي مكرر

اين نوع جراحي زماني الزام پيدا مي كند كه عفونت هاي لوزوي منجر به ايجاد عفونت هاي سينوسي و گوشي گردد. عفونت بيش از اندازه ي لوزه ها به گوش فشار آورده، جريان هواي طبيعي گوش را مختل مي كند و در برخي موارد حتي منجر به از دست دادن شنوايي بيمار نيز مي شود. به همين دليل افرادي كه به صورت مكرر دچار عفونت لوزه ها و نتيجتاً گوش مي شوند، بايد اين عمل را انجام داده و سپس گوش خود را نيز شستشو دهند.

از آنجايي كه در اين عمل لوزه ها را نيز مي توان درآورد، اگر شما با اختلالات لوزوي نيز همراه هستيد، مي توانيد با مشورت با پزشك خود لوزه هايتان را نيز طي همين عمل جراحي خارج كنيد.

در عمل جراحي چه كاري انجام مي شود؟

در حين انجام عمل جراحي:

• فرد تحت بيهوشي عمومي قرار مي گيرد. به اين معنا كه عمل بايد حتماً در اتاق مخصوص جراحي انجام شود

و تيم پزشكي مكمل از دكتر بيهوشي، جراح و دارو شناس در اتاق حضور داشته باشند.

• اين عمل چيزي بيش از 20 دقيقه طول نمي كشد.

• پزشك از طريق دهان مي تواند به لوزها دست پيدا كند و نيازي به برش بر روي پوست نيست.

• با ايجاد چند بريدگي لوزه هاي و ساير بافت ها از دهان خارج شده و سپس رگ هاي خوني منطقه ي مورد نظر سوزانده مي شوند.

پس از برداشتن بافت هاى لنفاوى حلق و بيني (آدنوئيد بردارى) بيمار در اتاق ريكاوري به هوش مي آيد.

در اكثر موارد نيازي نيست بيمار بيش از 5 تا 10 ساعت در بيمارستان نگه داشته شود. با اين وجود اگر علائم اختلال در تنفس و يا خونريزي مشاهد شود، بيمار بايد مجدداً به اتاق عمل بازگردانده شود. كودكان زير 3 سال و افرادي كه داراي بيماري هاي مزمن مانند صرع و يا فلج مغزي هستند، يك شب در بيمارستان بستري مي شوند تا تحت نظر قرار بگيرند.

دوران نقاهت پس از عمل، معمولاً در حدود يك هفته يا بيشتر طول مي كشد و در اين مدت اين امكان وجود دارد كه بيمار دردهاي شديدي را احساس كند. از آنجايي كه گلو براي مدتي زخم است و درد بسياري دارد، بهتر است بيمار غذاهاي نرم مصرف كند. بهترين گزينه هاي مواد خوراكي عبارتند از: بستني، پودينگ، فرني، و سوپ خنك.

پس از يك هفته بعد از عمل همه چيز بايد به وضعيت نرمال خود باز گردد. محل بريده شده به مرور زمان بهبود پيدا مي كند و مشكلي وجود ندارد كه نگران آن شويد.

اگر بافتي در عمل جراحي جا مانده باشد، ممكن است تورم پيدا كند اما معمولاً به ندرت ممكن است چنين مشكلاتي بوجود آيد.

بعد از عمل جراحي علائم بيماري به سرعت از ميان مي روند و بيمار ديگر هيچ گاه با علائم گذشته مواجه نخواهد شد.

تشخيص آدنوئيد

بايد در نظر داشت كه آدنوئيد در برخي افراد كاملاً طبيعي است. اگر اين غدد عفوني نباشند، پزشك معمولاً جراحي را به تعويق مي اندازد، چراكه اين احتمال وجود دارد كه به خودي خود كوچك شوند.

علل و درمان بى اشتهايى

اگر مثل بيشتر مردم هستيد، از بين رفتن اشتها فرصت خوبى براى كاهش وزنتان است، اما اگر بى اشتهايى به جاى چند روز، چند هفته طول كشيد و به طور عادى باعث آب رفتن شما شود، اين بى اشتهايى علت خاصى دارد. كم خوراكى يا بى اشتهايى علامت شايعى است كه مى تواند علل مختلفى داشته باشد كه بسيارى از آنها اهميت چندانى ندارند.

بيمارى ها

تقريبا تمام عفونت ها مى توانند باعث بى اشتهايى شوند مثلا ويروس سرماخوردگى يا آنفلوآنزا ممكن است عامل آن باشد، يا علل جدى تر مثل سل، كم كارى غده تيروئيد، بيمارى هاى قلبى يا ريوى، يا گرفتارى هاى كبدى داشته باشد. متاسفانه يكى از شايع ترين علايم اخطاردهنده اوليه سرطان بى اشتهايى است كه معمولا با تغيير در حساسيت به مزه ها همراه است. بى اشتهايى، مقاومت بدن در برابر خوردن هر چيزى است كه به فرايند بهبود كمك مى كند.

داروها

با اين همه ،بيمارى تنها علت كاهش اشتها نيست، گاهى چيزى كه به دليل خاصى خورده ايد، مثل يك دارو، مى تواند عامل آن باشد. آنتى بيوتيك

هايى مثل اريترومايسين جوانه هاى چشايى را غيرفعال كرده و باعث كندى حركت غذا در روده شده و احساس پرى بعد از خوردن غذا را طولانى مى كند. تمام آمفتامين ها كه براى كاهش وزن تجويز مى شود احساس گرسنگى را از بين مى برد. داروهاى مسكن و ضدالتهاب مفصل مى توانند معده را تحريك كرده و باعث تهوع و برگرداندن غذا شوند. ديژيتاليس ( كه يك داروى قلبى است) و داروهاى مدر ( كه مانع احتباس آب شده و فشار خون را پايين مى آورند) نيز ميل به غذا خوردن را كم مى كنند.

سوءتغذيه

گاهى چيزى غيرخوراكى مشكل ساز شده است. كمبودهاى كلى تغذيه اى مى توانند نيروى حياتى يك اشتهاى طبيعى را تضعيف كنند مخصوصا اشخاص مسن ممكن است گرفتار كمبود روى در رژيم غذايى باشند كه مى تواند جوانه هاى چشايى را از بين ببرد. خود پيرى بر روى اشتها تاثير مى گذارد.

ساير عوامل

اگر اخيرا يك برنامه ورزشى را شروع كرده ايد، ممكن است دچار بى اشتهايى شويد تا بدن خود را با نيازهاى جديد تطبيق دهد. به طور كلى، سلامت روان، نقش مهمى در اشتهاى شما دارد، در هنگام گرفتارى طولانى تنش روانى مى تواند شما را به پرخورى بكشاند، ولى فشارهاى كوتاه مدت معمولا اشتها را از بين مى برد. افسردگى هم در برخى افراد باعث بى اشتهايى مى شود.

بى اشتهايى عصبى

بى اشتهايى عصبى اختلالى است كه در افراد مبتلا - معمولا دختران جوان _ تقريبا باعث ترك كامل غذا خوردن مى شود. بيمارى وسوسه غذا خوردن را برخى افراد دارند ولى از ترس چاق شدن چيزى نمى خورند. براى آنها

نخوردن به اندازه خوردن راحت تر است.

درمان بى اشتهايى

كمى بى اشتهايى جاى نگرانى ندارد. اما اگر آخرين بارى را كه از غذا خوردن لذت برده ايد به ياد نداريد، بايد سعى كنيد عادت عادى خوردن را باز به دست آوريد در اين جا مواردى را كه بايد به آنها توجه كنيد گفته مى شود.

* به اندازه بخوريد، اشتهاى طبيعى دقيقا چگونه است؟ اشتهاى طبيعى خوردن به اندازه اى است كه وزن بدن را طبيعى نگاه دارد.

* اگر اشتهاى طبيعى داريد، بايد انواعى از غذاها را بخوريد، اشتهاى زياد به خوردن فقط گوشت، اشتهايى طبيعى نيست.

* اگر مرتبا خود را وادار به خوردن مى كنيد، اين هم علامت خوبى نيست.

* ويتامين بخوريد. خوردن روزانه مكمل مولتى ويتامين و كانى ها به باز شدن اشتهاى كاهش يافته كمك مى كند و اگر كم خوردن شما باعث سوءتغذيه شده است مواد غذايى اضافى آسيبى به شما نمى رساند.

* گاهى افراد مسن تر با خوردن روى كمى اشتهاى خود را باز مى يابند. درباره لزوم خوردن روى با پزشك مشورت كنيد.

* داروهايتان را كنترل كنيد. درباره احتمال اين كه داروهاى مصرفيتان يا مقدار آنها باعث بى اشتهايى شده باشد سوال كنيد. پزشك ممكن است دارو را با داروهاى ديگرى كه اشتها را از بين نمى برند عوض كند.

* هر چه دوست داريد بخوريد. اگر غذا خوردن لذت خود را از دست داده است برنامه غذايى خود را عوض كنيد. ببينيد كدام غذاها براى تان اشتهاآور است از آنها بخوريد. اگر فقط بستنى دوست داريد. هر قدر كه مى خواهيد بخوريد. ما رژيم غذايى ناسالم را توصيه نمى كنيم، اما

اگر بستنى تنها راه حل رساندن كالرى مورد نياز به بدن است، هر قدر كه مى خواهيد بخوريد. هدف بالا بردن ضريب اشتهاست.

* حجم غذا را كم كنيد. غذا را با حجم كم و دفعات بيشتر بخوريد. معده شما غذاى كمتر را بهتر مى پذيرد.

* آب زياد بخوريد. اگر برنامه ورزشى تازه اى شروع كرده ايد، مهم ترين نياز شما آب است. كم آبى مى تواند بى اشتهايى ايجاد كند. پيش از شروع تمرين و بلافاصله بعد از آن يك ليوان آب بنوشيد. به علاوه هر روز شش يا ? ليوان آب بخوريد.

* اگر بعد از دو هفته اشتهاى خود را بازنيافتيد براى معاينه كلى پيش پزشك خود برويد، قبل از درمان بايد اختلالات جسمانى تشخيص داده شود. شايد فقط به يك دوره درمان با آنتى بيوتيك براى از بين بردن يك عفونت خفيف نياز داشته باشيد.

* سلامت روانى خود را بيازماييد. اگر افسرده هستيد، داروهاى ضدافسردگى تجويز شده توسط پزشك اشتهاى شما را برمى گرداند. با بازگشت سلامت روان اشتهاى شما باز مى گردد.

* بى اشتهايى عصبى به درمان خانگى جواب نمى دهد و افراد مبتلا به آن بايد در بيمارستان بسترى شوند. معالجه آن مشكل است و نياز به درمان شديد روان شناختى و تغذيه اى دارد.

مسموميت غذايي در كودكان

مسموميت غذايي نوعي التهاب معده و روده است كه بر اثر خوردن غذاهاي فاسد يا سمي و معمولاً آلوده به باكتري به وجود مي آيد. در طول 3 تا 24 ساعت بسته به نوع سم، علايمي از قبيل گرفتگي شكم، تب، استفراغ و اسهال با شدتي ناراحت كننده ظاهر مي شوند. در غذاهايي كه آلوده

به باكتري اند، باكتري ها از خود سمي ترشح مي كنند كه بر پوشش داخلي روده ها اثر مي گذارند و موجب التهاب آن مي شوند، انواع باكتري هايي كه مسموميت غذايي ايجاد مي كنند فراوانند، اما شايع ترين آنها عبارت است از: «سالمونلا»، «شيگلا»، «استافيلوكوك» و «اي كولاي» كه مهمترين عامل مسموميتهاي غذايي در شيرخواراني است كه از شيرخشك تغذيه مي كنند. از انواع مسموميتهاي غذايي غيرباكتريايي، مي توان از مسموميتهاي ناشي از خوردن مواد شيميايي، حشره كشها يا برخي از گياهان نام برد.

نشانه ها:

- چنگ زدن شكم

- تب

- استفراغ

- مدفوع مكرر و آبكي، ممكن است در آن خون، چرك، يا مخاط نيز ديده شود

- ضعف عضلاني و لرز

- بي اشتهايي

آيا خطرناك است؟

اين بيماري از آنجايي كه سريعاً مي تواند به بي آب شدن بدن منجر شود، خطرناك است.

ابتدا چه كار بايد كرد؟

1- اگر كودك اسهال و استفراغ دارد، درجه حرارت بدنش را از نظر تب اندازه بگيريد.

2- مدفوع كودك را از نظر وجود خون يا مخاط در آن بررسي كنيد.

3- كودك را در بستر بخوابانيد. از دادن هرگونه غذايي خودداري كنيد، اما سعي نماييد مايعات بدن او را با دادن نوشيدني ها به مقدار كم و به طور پي در پي و اضافه كردن مقدار خيلي كم نمك و يك قاشق مرباخوري قند به آن، حفظ كنيد.

4- سعي كنيد عامل مسموميت كودك را پيدا كنيد.

آيا مشورت با دكتر لازم است؟

اگر اسهال و استفراغ بيشتر از 6 ساعت ادامه داشته باشد و نتوانيد آنها را صرفاً با دادن مايعات كنترل كنيد، بي درنگ به دكتر مراجعه نماييد. چنانچه بيماري كودكتان در مدت

24 ساعت بهبود نيابد و يا فكر مي كنيد كودكتان يك ماده شيميايي يا گياه سمي خورده است، بلافاصله به دكتر مراجعه كنيد. اگر در اين گونه موارد نتوانستيد بسادگي به دكتر دسترسي پيدا كنيد، كودك را همراه با ماده سمي كه حدس مي زنيد خورده است، به نزديكترين اورژانس ببريد.

دكتر چه اقدامي انجام خواهد داد؟

در بيشتر موارد هيچ معالجه ويژه اي براي مسموميت غذايي به جز جايگزين كردن مايعات و نمك كه به خاطر اسهال و استفراغ از دست رفته اند، وجود ندارد. احتمالاً يك پودر حاوي گلوكز و نمكهاي ضروري را براي افزودن آن به مايعات كودك تجويز مي كند.اگر كودك شما در خطر بي آب شدن قرار دارد، وي را براي تزريق مايعات بستري كنيد. اگر استفراغ بسيار شديد باشد، دكتر يك داروي ضد استفراغ براي متوقف كردن آن تزريق مي كند.

شما چه كمكي مي توانيد بكنيد؟

سطلي را كنار بستر كودك مخصوص استفراغ بگذاريد تا مجبور به رفتن به توالت نباشد.

در صورتي كه كودك تب داشته باشد، با يك قطعه يخ و يا پارچه و يا حوله مرطوب او را خنك كنيد.

كمك كنيد كودك دهانش را بعد از استفراغ بشويد.

نسبت به بهداشت سختگير باشيد. مسموميت غذايي يك بيماري عفوني است. پس حتماً دستهاي او را بعد از هر بار توالت رفتن كاملاً بشوييد. بعد از تعويض كهنه هاي بچه، دستهاي خود را نيز بشوييد.

براي جلوگيري از مسموميت غذايي، تمام غذاهاي پخته را در يخچال نگهداري كنيد و اگر خواستيد آنها را مورد استفاده مجدد قرار دهيد، كاملاً غذا را حرارت دهيد؛ زيرا «سالمونلا» در غذاهاي گرم رشد

مي كند، اما در دماهاي بالا از بين مي رود.

اگر كودك شما از نوشيدن مايعات كافي خودداري مي كند و يا مزه پودرهاي مخصوص را نمي پسندد، چند قطعه خربزه به او بدهيد تا بمكد.

قبل از پختن مواد يخ زده، بخصوص مرغ و گوشت، بگذاريد يخهاي آن خوب آب شود و سپس آنها را كاملاً بپزيد.

غذاهايي كه راحت هضم مي شوند؛ از قبيل سوپ، ماست، ژله و غذاهاي پرچرب را هر وقت كه كودك چيزي براي خوردن خواست، به او بدهيد. آثار بيماري معمولاً در مدت يك هفته از بين مي روند.

براي از سرگيري شير در شيرخواري كه از شيرخشك تغذيه مي شده است، از دستورات دكتر پيروي كنيد.

بررسي كنيد كه كودك در 24 ساعت گذشته چه خورده است، هرگونه غذايي مشكوك نظير مرغ، گوشت، ماهي، بستني، كيك، شير و ماست را كه حدس مي زنيد عامل بيماري بوده اند، دور بريزيد.

مرض قند در كودكان

مرض قند نوع 1 معمولاً در سنين بين 11 تا 13 سالگي شايع است. اين بيماري در كودكان كوچكتر از 5 سال بندرت ديده شده، با اين حال حتي ممكن است در نوزادان چند روزه نيز بيماري قند مشاهده شود.شما نمي توانيد از دويدن، بازي كردن و سوزاندن انرژي در كودكان جلوگيري كنيد كه اين موضوع مي تواند در تعادل برقرار كردن بين ميزان غذا خوردن و مقدار انسولين تزريقي، كار را مشكل نمايد. معمولاً دو يا سه تزريق انسولين با اثر كوتاه و متوسط انجام مي گردد.در چنين مواردي شما فقط بايد نگران وقوع واكنشهاي هيپوگليسمي (كاهش قند خون) در كودكتان باشيد و هميشه بايد آنها

را زير نظر داشته باشيد همچنان كه كودك بزرگتر مي شود و شما نيز به اين وضعيت عادت مي كنيد، احتمالاً برايتان راحت تر خواهد بود كه اجازه دهيد كودكتان استقلال بيشتري داشته باشد.كودكان مي توانند در هر سني تزريق انسولين به خودشان را بياموزند. با اين حال شما بايد مقدار انسوليني كه آنها تزريق مي كنند را كنترل نماييد. قلمهاي انژكتور كمك زيادي به حل اين مشكل كرده اند، زيرا استفاده از آنها آسان و راحت بوده و مقدار مناسب انسولين را تزريق مي نمايند.

آزمايش قند خون در خانه

عادت كردن به انجام آزمايش خون براي كودكان مي تواند بسيار مشكل باشد، زيرا انگشت كودكان كه بايد از آن خون گرفته شود خيلي كوچك است، بنابراين اغلب به جاي آن از آزمايش ادرار استفاده مي شود. وقتي كودك شما كمي بزرگتر شد، بايد او را تشويق نماييد به طور مرتب اقدام به آزمايش قند خون نمايد. با اين حال اگر او اين كار را مشكل و سخت تلقي كرد و از انجام آن سرپيچي نمود از آن متعجب نشويد، زيرا نافرماني از حرفهاي والدين، يكي از قسمتهاي طبيعي در رشد نوجوانان مي باشد. اين وضعيت دشواري است كه معمولاً والدين با آن روبه رو مي شوند. به خاطر داشته باشيد اهميت زيادي دارد كه كودكتان انسولين را به طور مرتب تزريق نمايد تا اينكه آزمايشهاي متعدد قند خون را انجام دهد.

هيپوگليسمي

قند خون كودكان مي تواند به سرعت سقوط كند، بخصوص اگر آنها كودكاني فعال و پرجنب و جوش باشند، بنابراين ممكن است مشاهده علايم هشدار دهنده «هيپوگليسمي» در آنها مشكل باشد. در كودكان

كوچك، اين علايم هشدار دهنده ممكن است اصلاً ديده نشوند. وقتي قند خون آنقدر كاهش مي يابد كه كودك دچار خواب آلودگي و يا حتي بيهوشي مي گردد، بهترين درمان عبارت است از تزريق گلوكاگون. والدين كودك دچار ديابت، بهتر است هميشه يك آمپول «گلوكاگون» همراه داشته باشند تا در صورت نياز، از آن استفاده كنند.وقتي از اين درمان استفاده كرديد، كودكتان به خوردن كربوهيدراتها به صورت خوراكي (مواد قندي) يا يك نوشيدني شيرين نياز خواهد داشت. از آنجا كه اين مشكل به احتمال زياد در هنگام جنب و جوش و بازي كردن كودكان رخ مي دهد، بهتر است به مربي يا معلم كودكتان، اطلاعات لازم را در مورد بيماري او بدهيد تا در صورت وقوع يك واكنش «هيپوگليسمي»، آنها بدانند چگونه بايد به او كمك نمايند.

مشكلات غذا خوردن

مقدار غذايي كه كودك مي خورد مي تواند در هر روز متفاوت باشد و ممكن است يك روز دو برابر روز قبل غذا بخورد. اگر شما مراقب كودكتان باشيد خواهيد فهميد كه بعضي روزها چقدر مشكل است كه او را وادار به غذا خوردن كنيد و بعضي روزها به چه سختي مي توانيد او را از غذا خوردن بيش از حد منع كنيد.اين وضعيت وقتي كه كودك شما دچار مرض قند هم باشد مشكل تر مي گردد. به عنوان يك قاعده و قانون، شما بايد هرگاه كه كودكتان احساس گرسنگي كرد به او غذا بدهيد، حتي اگر بيشتر از مقدار رژيم غذايي او باشد. همچنان كه كودكان بزرگتر مي شوند، به مقادير بيشتري انسولين نياز خواهند داشت. وجود قند اضافي در آزمايش خون يا ادرار آنان،

نشان دهنده نياز بيشتر آنها به انسولين مي باشد و نه اينكه از مقدار غذاي آنها كم نماييم. از طرف ديگر، كم بودن ميزان قند خون مي تواند به اين معني باشد كه اين كودك به مقادير كمتري انسولين نياز دارد يا اينكه بايد غذاي بيشتري دريافت كند كه تصميم گيري در اين مورد بر عهده پزشك است.بسياري از كودكان اين قوانين را ناديده گرفته و به طور پنهاني چيزهاي شيرين يا شكلات مصرف مي كنند. با اين حال شما نبايد براي جبران آن، از غذاهاي معمولي كودكتان چيزي را حذف نماييد. اگر كودكتان به اندازه كافي بزرگ است كه بتواند به خوبي همه چيز را بفهمد، به او توضيح دهيد كه چرا تقلب كردن و به طور پنهاني چيزهاي شيرين خوردن باعث بالا رفتن قند خون و در نتيجه بروز عوارض بيشتر مي گردد.

واكنشهاي خانواده

وقتي يك كودك دچار مرض قند، داراي برادر و خواهر باشد، ممكن است آنها به خاطر توجه بيش از حدي كه والدين به اين كودك نشان مي دهند حسادت ورزند. همچنين، كودك دچار مرض قند نيز از اينكه مي بيند ساير برادرها يا خواهرهاي او سالم هستند و به تزريق انسولين يا رژيم غذايي خاص نيازي ندارند ناراحت مي شود. صحبت كردن در مورد اين مسايل، مي تواند به رفع اين سوء تفاهم ها كمك نموده و ممكن است باعث تشويق ساير كودكانتان در مراقبت از كودك بيمار شود تا در صورت مشاهده علايم «هيپوگليسمي» (كاهش قند خون) بتوانند به شما كمك نمايند.يكي از موارد اختلاف نظر در بين افراد خانواده، نحوه غذا خوردن و رژيم غذايي آنهاست.كودكان سالم

شما اعتراض خواهند كرد كه چرا آنها نيز بايد غذاهايي كه داراي شيريني كمي است مصرف نمايند. البته، حقيقت اين است كه نوع رژيم غذايي كه براي افراد ديابتي توصيه مي شود، براي ساير افراد سالم نيز مناسب است. براي كودكي كه دچار ديابت مي باشد، مشاهده ساير كودكاني كه در جلوي او از شيريني و شكلات استفاده مي كنند خوشايند نيست، بنابراين تا آنجا كه مي توانيد از اين كار جلوگيري نماييد.

ديابت؛ آنچه مي دانيم، آنچه نمي دانيم

مقدمه: ديابت شيرين يا بيماري قند يكي از شايعترين و شايد شايعترين بيماري ناتوان كننده در قرن اخير است. قرني كه به مدد تلاش دانشمندان علوم پايه تجربي و بزرگان علوم مرتبط با پزشكي بسياري از بيماري هاي عفوني ناتوان كننده مهار شد و با استفاده از انواع واكسيناسيون، شناخت و كاربرد انواع آنتي بيوتيكها راه را بر آنها بسته است. استرس جزيي از زندگي بشر امروز است. او غذاي مناسب ندارد و از بي حركتي رنج مي برد. همه اينها زمينه را براي ايجاد ديابت آماده مي كند.با توجه به شيوع نسبي ديابت و عوارض آن و براي افزايش اطلاعات خوانندگان با آقاي دكتر احمد محمودآبادي، متخصص بيماري هاي داخلي گفتگويي انجام داده ايم كه شما را به خواندن آن دعوت مي كنيم:

آقاي دكتر! ديابت شيرين چيست و اصولاً چرا آن را به اين اسم مي خوانند؟

در انسان، بيماريهاي متعددي وجود دارند كه باعث افزايش حجم ادرار مي شوند كه دو بيماري را با نام ديابت مي شناسيم. يكي ديابت شيرين و ديگري ديابت بي مزه.ديابت شيرين با توجه به نوع آن به دليل اختلال در توليد و ترشح

انسولين و يا اختلال در پاسخ بدن به انسولين ايجاد مي شود، ولي ديابت بي مزه كه از نظر حجم ادرار، شبيه ديابت شيرين درمان نشده است، به دليل اختلال در توليد و ترشح و يا اختلال در پاسخ كليه ها به هورمون ضد ادراري به وجود مي آيد. هورمون ضد ادراري در حالت طبيعي از غده هيپوفيز در مغز ترشح شده و با تأثيرگذاريش بر روي كليه ها مانع از دفع غيرطبيعي ادرار مي شود.در بيماري اول چون قند زياد در خون وجود دارد و از كليه ها دفع مي شود، ديابت شيرين ناميده مي شود، اما چون در بيماري دوم قند خون بالا نمي رود و همچنين در ادرار قند وجود ندارد، به آن ديابت بي مزه مي گويند.

چرا ديابت مي گيريم؟

llدر ابتدا بايد بگويم از اين به بعد هر جا صحبت از ديابت شد، منظور ديابت شيرين است. همان طور كه مي دانيد، خداوند در بدن انسان و ساير موجودات زنده، نگهبانهاي زيادي به كار گرفته و براي هر كدام دستوراتي را صادر كرده است.يكي از اين نگهبانها، سلولهاي «بتا» در جزاير لانگرهاسن لوزالمعده مي باشند. اين سلولها به طور دايم قند خون را كنترل مي كنند و در صورتي كه قند خون به بالاتر از 100 برسد، انسولين ترشح مي كنند. انسولين وارد جريان خون شده و به تمام سلولهاي بدن (غير از سلولهاي عصبي) دستور مي دهد كه دروازه هاي ورود قند را باز كنند تا قند وارد آنها شود، بنابراين در انسان سالم، قند بالا نمي رود و در صورتي كه قند خون از 70-60 پايين تر بيايد

انسولين ترشح نمي شود. مجموعه اين عوامل باعث مي شود كه به طور تقريبي در انسان سالم قند بين 70 تا 100 باقي بماند. حالا هر كجاي اين زنجيره به هم بخورد، قند خون بالا رفته و ديابت ايجاد مي شود. مثلاً اگر سلولهاي بتا خراب شوند، انسولين توليد نمي شود، مانند ديابت نوع يك كه بيشتر در دوران كودكي و نوجواني روي مي دهد و يا گاهي به زبان ساده، سلولها به حرف انسولين گوش نمي كنند و قند را وارد نمي كنند مانند ديابت نوع دو كه بيشتر در ميانسالي و سنين بالاتر خود را نشان مي دهد.

ديابت چگونه تشخيص داده مي شود؟

همان طور كه قبلاً اشاره كردم ديابت دو نوع اصلي و چند نوع فرعي دارد. دو نوع اصلي آن عبارتند از نوع يك و نوع دو.نوع يك معمولاً در كودكي و نوجواني شروع مي شود و دليل آن خراب شدن سلولهاي توليد كننده انسولين در جزاير لانگرهاسن غده لوزالمعده مي باشد. در اين نوع چون ديابت خيلي حاد ايجاد مي شود، كودك و نوجوان با علايمي مثل ادرار زياد، تشنگي زياد، كاهش وزن، بي حالي و ساير علايم نزد پزشك آورده مي شود پزشك با ترديد به بيماري ديابت، آزمايش درخواست كرده و بيماري سريعاً تشخيص داده مي شود.اما ديابت نوع دو كه بيشتر مدنظر ماست معمولاً در ميانسالي و سنين بالاتر شروع مي شود. دليل اصلي اين نوع ديابت پاسخ نامناسب سلولهاي بدن به انسولين است، اين بيماري به آهستگي شروع شده و گاهي حدود 10 سال پس از شروع، مورد توجه قرار گرفته و تشخيص داده مي شود.

در اين نوع ديابت، بيمار گاهي با علايم مانند نوع يك مثل پرنوشي، پرادراري و كاهش وزن مراجعه مي كند و گاهي با عوارض طولاني مدت ديابت مثل اختلال در ديد، گزگز و مورمور اندامها و حتي گاهي با زخم پاها و بيماري قلبي مثلاً انفاركتوس حاد قلبي پيش پزشك مي رود.

اگر ديابت را خوب كنترل نكنيم، چه اتفاقي مي افتد؟

همان طور كه مي دانيد ديابت تقريباً بر تمامي اعضاي بدن اثر كرده و كار آنها را مختل مي كند. عوارض ديابت را به دو نوع حاد و مزمن تقسيم مي كنند.عوارض حاد: قند خيلي بالا (حدود بالاتر از 500-400) مي تواند علايمي ايجاد كند كه شامل افت فشار خون، اختلال هوشياري شامل گيجي و منگي و همچنين تهوع، استفراغ، دردهاي شكمي و... مي شوند كه مجموعه اين علايم با توجه به نوع ديابت فرق مي كند، مثلاً در ديابت نوع يك، مجموعه اين علايم را «كتواسيدوز» ديابت مي نامند كه پزشك بايد اين بيمار را اورژانسي معالجه كند.

اما عوارض مزمن: چشم، كليه، اعصاب، مغز، قلب و عروق و پوست از ارگانهاي اصلي هستند كه دچار عوارض مزمن ديابت مي شوند.يعني اگر ديابت خوب كنترل نشود، بيمار دچار اختلال بينايي به علل مختلف از جمله خراب شدن ته چشم (شبكيه)، آب مرواريد و... مي شود.در صورت تشخيص ندادن به موقع و يا عدم كنترل مناسب پس از تشخيص، كليه ها شروع به آسيب ديدن مي كنند، يعني در سالهاي اوليه پروتئين دفع مي كنند و در نتيجه بيمار دچار ورم مي شود كه در صورت ادامه اين وضع كارآيي خود را از دست داده

و در عرض چندين سال بيمار به دياليز نياز پيدا مي كند، هم اكنون ديابت از اصلي ترين علل نارسايي كليه در تمامي نقاط جهان است.

اعصاب مختلف بدن بر اثر ديابت، خوب كنترل نشده و آسيب مي بينند در ديابت هم اعصاب حسي و هم اعصاب حركتي بدن آسيب مي بينند.اعصاب خودكار هم كه كار دستگاه گوارش، دستگاه ادراري، دستگاه تناسلي و... را برعهده دارند، دچار آسيب مي شوند.هر كدام از اعصاب كه آسيب ببينند، علايم خاص خود را ايجاد مي كنند؛ مثلاً بر اثر آسيب اعصاب حسي كه خيلي هم شايع است، بيمار از گزگز، مورمور و داغ شدن انگشتان و كف دستها و پاها شكايت مي كند. اگر اعصاب حركتي گرفتار شوند، اختلالاتي مثل دو بيني (آسيب عصب حركتي چشم)، اختلال در بلند شدن از جا، راه رفتن و يا اختلال در بالا رفتن از پله ها ايجاد مي شود.بر اثر آسيب ديدن اعصاب خودكار، قسمتهاي مختلفي آسيب مي بيند مانند يبوست يا اسهال و فلج معده كه نتيجه آن تخليه نشدن به موقع معده مي باشد. اختلال در مثانه و ايجاد مثانه فلج به صورتي كه بيمار پرشدن مثانه را حس نمي كند و همچنين قادر به تخليه به موقع مثانه نيست.

آسيب سيستم تناسلي در مردان يكي ديگر از عوارض آسيب رسيدن به اعصاب خودكار بدن است.چون اعصاب خودكار قلب و عروق خراب مي شوند، قلب به موقع نمي تواند به صورت جبراني ضربان خود را بالا ببرد يا رگها نمي توانند به موقع منقبض شوند كه حاصل اين دو عارضه گيج رفتن سر و تاري چشم در هنگام بلند شدن از

جا مي باشد.البته لازم به ذكر است كه همه بيماران ديابتي اين عوارض را به يك نسبت پيدا نمي كنند، به عنوان مثال بيماري با ده سال ديابت نوع دو، هيچ كدام از اين علايم را ندارد و بيمار ديگري، همزمان همه اين علايم را پيدا مي كند.

چه عواملي باعث اين تفاوتهاي آشكار بين بيماران مي شود؟

عوامل مختلفي تأثيرگذارند كه عبارتند از شدت بالا بودن قند در بيمار، سن، جنس، نژاد، وجود يا عدم وجود بيماري هايي نظير فشار خون بالا يا بالا بودن همزمان چربي خون يا استفاده از سيگار و... . اما به نظر مي رسد، فاكتورهاي ژنتيكي مؤثرترين عامل باشند، به عنوان مثال خانواده اي بيمار من است كه همگي خواهران و برادران در سن حدود 25 تا 30 سالگي ديابت گرفته اند و تقريباً تمامي آنان در سن حدود 40 تا 45 سالگي مبتلا به عوارض متعدد ديابت مثل بيماري چشمي، قلبي، عروقي و... شده اند و از سويي بيماراني دارم كه پس از حدود 20 سال ديابت، تقريباً هيچ كدام از عوارض ديابت را ندارند.

كمي درباره راههاي درمان ديابت بگوييد؟

براي ديابت درمانهاي متعددي وجود دارد كه با توجه به نوع ديابت، سن بيمار، ميزان تحصيلات و آگاهي او، ميزان عوارضي كه ديابت ايجاد كرده و همچنين فاكتورهاي مختلف ديگر يك يا چند نوع درمان را همزمان به كار مي بريم.درمان ديابت نوع دو را به دو گروه غيردارويي و دارويي تقسيم مي كنند. رعايت رژيم غذايي، كاهش وزن در صورت بالاتر بودن از حد معمول، ورزش، پرهيز از استرس، قطع سيگار كشيدن و... در گروه درمان غيردارويي قرار

مي گيرند. منظور از رعايت رژيم غذايي كاهش مصرف كربوهيدرات، منع مصرف قند ساده مثل قند، شكر، آب نبات، كاهش مصرف چربيهاي اشباع شده مثل روغن نباتي جامد، استفاده از فيبر در رژيم غذايي، و همچنين افزايش تعداد وعده هاي غذايي در كنار كاهش حجم هر وعده غذايي مي باشد.

ورزش از ديگر اقدامهاي غيردارويي است، ورزش مناسب ورزشي است كه به مدت نيم ساعت در پنج روز از هفته انجام شود. البته بايد خاطرنشان كرد، براي شروع ورزش در بيماران نوع «2»، بيمار بايد حتماً قبل از شروع ورزش به پزشك قلب مراجعه كند تا با استفاده از امكاناتي كه سراغ دارد، ظرفيت فرد را براي ورزش مشخص كرده و به او گوشزد نمايد، چه بسا بيماري كه از سالها قبل دچار ديابت است، به بيماري پيشرفته قلبي مبتلا شده ولي از آن بي خبر است.اما درمان دارويي در ديابت نوع «2»: داروهاي خوراكي و انسولين دو نوع اصلي در درمان دارويي ديابت نوع «2» مي باشند. داروهاي خوراكي با مكانيزمهاي مختلف در كنترل قند عمل مي كنند. بعضي از آنها، سلولهاي بتاي جزاير لانگرهانس را تحريك كرده و باعث توليد و آزادسازي انسولين مي شوند لگس بن كلاميد كه از داروهاي رايج در ايران است، در اين گروه قرار دارد.دسته دوم داروهايي هستند كه كار اصلي آنها، جلوگيري از توليد قند جديد در كبد و همچنين افزايش حساسيت سلولهاي بدن به انسولين مي باشد.

به بيان ساده تر، اين داروها به سراغ سلولهاي مختلف بدن رفته و از آنها مي خواهند و يا دستور مي دهند كه اگر قند به نزد شما آمد دروازه ها

را باز كنيد تا وارد شود. مت فورمين كه يكي ديگر از داروهاي شايع مورد استفاده است در اين گروه قرار دارد.

دسته اي ديگر از داروهاي خوراكي، در حد دستگاه گوارش عمل مي كنند يعني با اقدامهايي كه انجام مي دهند مانع جذب قند از دستگاه گوارش مي شوند. آكاربوز در اين گروه قرار دارد.دسته چهارم از داروهاي خوراكي ضد ديابت، مقاومت سلولهاي بدن به انسولين را كاهش داده و باعث افزايش مصرف گلوكز مي شوند، يعني قسمتي از خصوصيات داروهاي گروه «مت فورمين» را دارا مي باشند. روزيگليتازون در اين گروه قرار دارد. اما استفاده از انسولين، طبيعي ترين راه درمان و كنترل قند بالا مي باشد.

انسولين توسط محيط داخلي معده و روده تخريب مي شود، بنابراين بيماران ديابتي اين شانس را ندارند كه مانند بيماران مبتلا به كم كاري تيروئيد، هورمون خود را خوراكي دريافت كنند، لذا راه رايج استفاده از آن تزريق زيرجلدي است.

همه بيماران از راديو و تلويزيون، شنيده يا ديده اند كه مجريان اخبار علمي مژده انسولين استنشاقي را در ماهها و سالهاي آينده به صورت گسترده مي دهند. راه ديگر استفاده از انسولين پيوند لوزالمعده و يا به صورت اختصاصي تر، پيوند سلولهاي بتاي جزاير لانگرهانس مي باشد. از آنجا كه دريافت پيوند و بافت از فرد ديگر مستلزم دريافت داروهاي متعدد و پرعارضه جلوگيري از رد پيوند مي باشد، چنين پيوندي رايج نيست، اما در بيماران ديابتي كه قرار است پيوند كليه دريافت كنند، اكنون پيوند همزمان لوزالمعده هم در دستور كار بعضي از پيوند زنندگان قرار دارد، هر چند به طور گسترده در ايران انجام نمي شود.انسولين

براساس زمان اثر به انواع مختلف تقسيم مي شود كه دو نوع رايج آن يعني انسولين معمولي (رگولار) با مدت اثر كوتاه و انسولين "NPH" با مدت اثر نيمه طولاني از انسولينهاي شايع است كه بيماران ديابتي با آنها آشنا هستند.

آيا تزريق انسولين بهتر است يا مصرف قرص؟

طبيعي است انسولين به متابوليسم بدن نزديكتر است و محيط طبيعي تري را ايجاد مي كند اما لزوم امكانات خاص مثل ياد گرفتن تزريق و اذيت ناشي از آن، از طرف ديگر، ميزان بالا بودن قند بيمار و فاكتورهاي ديگر باعث مي شود كه ما در بسياري از مواقع درمان را با قرص شروع كنيم و حتي قبل از آن در بيماراني كه قندشان كمي بالاتر از حد نرمال است، تنها با استفاده از ورزش، كاهش وزن و رعايت رژيم غذايي، قادر مي شويم قند خون را به حد نرمال برسانيم. پس به عنوان يك قانون كلي نمي توان گفت كه اول انسولين را شروع كنيم يا اول قرص را و يا اينكه تنها به اقدامهاي غيردارويي روي بياوريم.البته در حالات خاص مثل موقعي كه قند بالاتر از 250 يا 300 است و بيمار كاهش وزن شديد دارد، يا حالاتي كه خانم مبتلا به ديابت، حامله است يا دچار نارسايي شديد كليوي است و يا اينكه كليه پيوندي دارد قطعاً انتخاب اول و در مواردي كه در بالا به بعضي از آنها اشاره شد، تنها انتخاب براي درمان ديابت، استفاده از انسولين است.حتي وقتي تصميم مي گيريم از قرص خوراكي استفاده كنيم، فاكتورهايي باعث مي شود كه يك قرص را انتخاب كنيم و قرص ديگري را كنار

بگذاريم، مثلاً اگر بيماري دچار نارسايي كليوي خفيف است و كراتي نين خونش بالاتر از 5/1 است از «مت فورمين» استفاده نمي كنيم.

آيا مي شود همزمان از انسولين و قرص استفاده كرد؟

بله !اما پيشنهاد دهنده اصلي براي استفاده از اين تركيب پزشك است كه براساس آگاهيهاي خويش و شناخت بيمار، همچنين با در نظر گرفتن همه شرايط موجود، چنين رژيمي را پيشنهاد مي كند.

سخن آخر؟

llديابت نوعي بيماري است كه تاكنون هزاران هزار صفحه كتاب و مجلات را به خود اختصاص داده است مانند همه شگفتيهاي خلقت، اگر يك دانشمند بزرگ علوم پزشكي، همه عمر را در راه شناخت اين بيماري صرف كند، در نهايت خواهد گفت، آنچه مي داند در برابر آنچه نمي داند مانند قطره اي است در برابر آب همه اقيانوسهاي زمين و البته باز هم كمتر.

آنفلوانزا

از علائم آن به گلودرد، خستگي و بدن درد اشاره كرد. ويروسهاي عفونت زا نوعي مواد شيميايي را موسوم به پيروژن وارد جريان خون مي كنند. اين مواد شيميايي سلولهاي عصبي حساس به سرما را در هيپوتالاموس كه ترموستات بدن محسوب مي شود، تحريك مي كنند. به اين ترتيب هيپوتالاموس دماي بدن افزايش يافته و فعاليت گلبولهاي سفيد خون براي مبارزه با عفونت آغاز شده و در نتيجه اين امر منجر به بروز تب مي شود. همزمان با واكنش التهابي بدن به وجود ويروس در بدن، رگهاي خوني مغز شروع به باز شدن مي كنند و اين امر موجب تحريك پايانه هاي عصبي در فضاهاي بخصوصي از مغز مي شود. با افزايش تب، ضربان قلب نيز زياد مي شود و در نتيجه خون بيشتري

به سر تا سر بدن فرستاده مي شود كه وجود اين خون اضافه در مغز موجب سردرد مي شود. "موكوس" اعضايي مانند چشمها و بيني با هم مخلوط مي شود و هر دوي آنها در طول عفونت ملتهب مي شوند. رگهاي خوني چشم عموماً گشاد شده و در نتيجه چشمها قرمز و حساس به روشنايي شده و احساس سوزش پيدا مي كنند. گرفتگي بيني زماني بروز مي كند كه رگهاي خوني در اعضايي كه موكوس دارند گسترش پيدا كرده و مايعات و گلبولهاي سفيد ضد ويروسي همراه آنها، در واكنش به وجود ويروس به اين منطقه مي روند ونتيجه آن متورم شدن، گرفتگي و آب ريزش بيني است. التهاب مجاري تنفسي و ريزش مخاط بيني باعث تحريك گلو مي شود كه رفلكس آن سرفه كردن است. اين سرفه هاي خشك از شايع ترين علايم آنفلوآنزاست در حالي كه سرفه هاي مرطوب از علايم عفونت هاي ثانويه مانند برونشيت يا ذات الريه است. گلو درد و دشواري در بلع در اثر التهاب بافتهاي گلو همزمان با حمله ويروس به سيستم تنفسي بروز مي كند. خستگي ناشي از آنفلوآنزا به 2 دليل يا صرف شدن انرژي بدن براي واكنشهاي ايمني به ويروسها و يا تاثير سلو لهاي پيغام رسان واكنش ايمني به سيستم اعصاب در سراسر بدن بروز مي كند. همچنين همزمان با گسترش ويروس، گلبولهاي سفيد خون در دستگاه ايمني از داخل شروع به مبارزه مي كنند و پيغامهاي سيستم ايمني كه در سراسر بدن منتشر مي شود، بر روي سلولهاي عضلاني تاثير گذاشته و موجب درد عضلاني و بدن درد مي شود. حتي تا چند

سال پيش اقدامات و روشهاي بسيار اندكي براي كاهش شدت و دوره آنفلوانزا وجود داشت، اما در حال حاضر روشهاي درماني مختلفي براي معالجه اين بيماري وجود دارد. برخي از مواردي كه پس از ابتلا به اين بيماري بايد مورد توجه قرار گيرد، به قرار زير است:

تب: اگر ميزان تب 101 درجه فارنهايت يا كمتر است از آنجا كه تب منجر به افزايش واكنش ايمني مي شود، اجازه بدهيد باقي بماند، اما تب بيشتر را به كمك داروهايي چون آسپرين، استامينوفن و يا ايبوبروفن كاهش دهيد. در مورد كودكان از آسپرين استفاده نكنيد. براي كاهش دردهاي ماهيچه اي نيز مي توانيد از اين 3 دارو استفاده كنيد. براي جلوگيري از خشك شدن آب بدن كه در اثر تب يا كاهش مايعات بروز مي كند، مقادير زيادي مايعات مصرف كنيد، حتما در صورتي كه اشتها براي غذا خوردن نداريد، اين ميزان براي كودكان و بزرگسالان متفاوت است. مرطوب كردن هوا و خوردن مايعات گرم براي بهبود گرفتگي بيني مفيد است. يكي از راههاي مناسب براي بهبود گلو درد شست وشوي دهان و گلو با محلول آب و نمك ولرم است. سيگار نكشيد، زيرا ويروسهاي آنفلوانزا پس از رسيدن به مجاري تنفسي آنها را تحريك مي كنند و سيگار نه تنها اين امر را تشديد مي كند، بلكه واكنش ايمني بدن را نيز كاهش مي دهد. گاهي اوقات يبوست يا اسهال در هنگام ابتلا به اين بيماري در كودكان بروز مي كند، بهترين راه حل در اين مورد مراجعه به پزشك است. تا جايي كه مي توانيد استراحت كنيد. يك روز صبر كنيد تا دماي بدن شما

طبيعي شود. مي توانيد از ويتامين هايي چون ويتامين ث و حتي روي براي كمك به بهبودي استفاده كنيد. براي جلوگيري از ابتلا به اين بيماري نيز راههاي مختلفي وجود دارد كه در اين جا به برخي از آنها اشاره شده است. حتي از واكسن آنفلوانزا استفاده كنيد اين امر به ويژه براي افراد 50 سال يا مسن تر و يا افرادي كه مبتلا به بيماريهاي مزمن هستند، تجويز مي شود. تزريق اين واكسن همچنين براي كساني كه با افراد زيادي در محل كار برخورد دارند تجويز مي شود. در مورد اطفال خود در زمينه سيستم ايمني بدن آنها حتي با يك متخصص مشورت كنيد. دستهاي خود را مكرر در طول روز شسته و از ماندن آلودگي بر روي آنها جلوگيري كنيد. به منظور كاهش احتمال برخورد مستقيم ويروسها به بيني و چشم ها از برخورد دستها به چهره جداً خودداري كنيد. از تركيبات ويتامينها و مواد معدني مختلف براي تقويت سيستم ايمني بدن استفاده كنيد. سيگار نكشيد. براي جلوگيري از گسترش عفونت از دستمال كاغذي استفاده كنيد. ميزان استرس و فشارهاي روحي را كاهش دهيد، زيرا استرس باعث ضعف واكنش ايمني در بدن مي شود. در طول شب 7 تا 9 ساعت بخوابيد. از مصرف نوشيدني هاي الكلي خودداري كنيد.

درمان

اصول كلي

بررسي هاي آزمايشگاهي ، مثل آزمايش خون و كشت خلط ؛ عكس برداري اشعه ايكس از قفسه سينه (تنها در صورت بروز عوارض ).

براي تخفيف گرفتگي بيني ، بيشتر با آب گرم يا سرد، چاي غليظ يا آب نمك قرقره كنيد.

براي افزايش رطوبت هوا از يك دستگاه بخور خنك

استفاده نماييد. رطوبت كمك مي كند تا ترشحات ريه رقيق و بنابراين راحت تر تخليه شوند. درون دستگاه بخور خنك دارو نگذاريد، زيرا كمكي نمي كند. دستگاه را روزانه تميز كنيد.

براي جلوگيري از سرايت بيماري به ديگران ، دستان خود را مرتباً بشوييد، بخصوص پيش از دست زدن به غذا يا مواد غذايي.

روي عضلاتي كه دچار درد هستند، كمپرس گرم يا صفحه گرم كننده بگذاريد.

داروها

براي ناراحتي خفيف مي توان از داروهايي مثل استامينوفن ، شربتهاي ضد سرفه ، افشانه ها (اسپريهاي ) بيني يا ضد احتقان ها (رفع كننده گرفتگي بيني ) استفاده نمود.

آسپرين نخوريد، زيرا در بعضي از تحقيقات مشخص شده است كه بين مصرف آسپرين (بخصوص در كودكان ) به هنگام بروز يك بيماري ويروسي و به وجود آمدن "نشانگان راي" ارتباط وجود دارد. "نشانگان راي " يك نوع آنسفاليت (التهاب مغز) است .

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

بهترين درمان براي آنفلوانزا استراحت است . اگر وضعيت سلامت عمومي شما خوب باشد، استراحت كمك مي كند تا بدنتان با ويروس به خوبي مبارزه كند.

رژيم غذايي

معمولاً اشتها به هنگام آنفلوانزا كم مي شود. شايد در ابتدا فقط اشتها به مايعات داشته باشيد، سپس پس از مدتي به وعده هاي غذايي كوچك حاوي مواد نشاسته اي بدون ادويه (نان سوخاري ، برنج ، پوره ، غلات پخته شده ، سيب زميني پخته ) اشتها پيدا كنيد. روزانه حداقل 8 ليوان آب بنوشيد (بخصوص اگر تبتان بالا باشد). نوشيدن مايعات بيشتر مثل آب ميوه ، چاي و نوشيدني هاي غير گازدار نيز به رقيق شدن ترشحات

كمك مي كنند.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

- اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آنفلوانزا را داريد.

- اگر يكي از موارد زير به هنگام درمان رخ دهند: _ افزايش تب يا سرفه _ وجود خون در خلط _ گوش درد _ تنگي نفس يا درد قفسه سينه _ ترشحات غليظ از بيني ، سينوس ها يا گوش ها _ درد سينوس _ درد يا سفتي گردن

- اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند

عوامل افزايش دهنده خطر

- استرس

- خستگي شديد

- تغذيه نامناسب

- وجود بيماري اخير كه موجب كاهش مقاومت بدن شده باشد.

- بيماري مزمن ، بخصوص بيماري مزمن قلبي يا ريوي

- حاملگي (سه ماه سوم )

- افرادي كه در يك محيط نيمه بسته زندگي مي كنند.

- سركوب ايمني ناشي از دارو يا بيماري

- مكانهاي شلوغ به هنگام بروز همه گيري

پيشگيري

حتي المقدور از خطرات ذكر شده در بالا پرهيز كنيد.

- اگر بالاي 65 سال سن داريد يا مبتلا به بيماري مزمن قلبي يا ريوي هستيد، سالانه واكسن آنفلوانزا دريافت كنيد.

-از تماس غيرضروري با افرادي كه دچار عفونتهاي دستگاه تنفسي فوقاني به هنگام فصل آنفلوانزا (زمستان ) هستند خودداري كنيد.

- استفاده از داروي آمانتاديس براي افراد پرخطر (كه واكسن تزريق نكرده باشند) يا افرادي كه نيازمند اقدامات كنترلي اضافه تري هستند.

عواقب مورد انتظار

بهبود خود به خودي در عرض 10-7 روز در صورتي كه هيچ عارضه اي رخ ندهد.

اگر عارضه اي رخ دهد، درمان با آنتي بيوتيك معمولاً ضروري است ، و بهبودي ممكن است 6-3 هفته طول بكشد.

عوارض احتمالي

عفونتهاي باكتريايي از جمله برونشيت يا ذات الريه . اين عفونتها ممكن است بخصوص در افرادي كه بيماري مزمن دارند يا افراد بالاي 65 سال خطرناك باشند

درمان زانوهاى صدادار

شما عموماً چگونه مى نشينيد، دو زانو يا چهار زانو؟ به هر طريق كه بنشينيد متخصصان ارتوپدى معتقدند كه تاكنون اشتباه نشسته ايد!

آرتروز يا ساييدگى مفصل كه معمولاً به دنبال نادرست نشستن بروز مى كند، از علل ضعيف شدن زانو است. چهار زانونشستن، داشتن وزنى بالاتر از حد مجاز به ويژه در خانم هاى مسن و به حالت چمباتمه نشستن سبب ضعيف شدن و نابودى غضروف مفصل و خالى شدن استخوان شده و در نتيجه زانو صدا دار مى شود. چنان چه اين صدا همراه با احساس درد باشد بيمارى است و در صورتى كه بدون درد باشد بيمارى محسوب نشده و طبيعتاً به درمان نيز نيازندارد.در برخى مواقع صداى زانو به علت لغزيدن تاندون ها و عضلات اطراف زانو بر روى استخوان است كه با خم و راست شدن زانو و جابه جايى عضله، ايجاد صدا مى شود. گاه اين صدا در اثر ضعيف شدن غضروف حد فاصل بين استخوان ها است.متخصصان ارتوپد مى گويند براى پيشگيرى از بروز صدا در زانو بايد فشار بر زانو را كاهش داد. با كم كردن وزن، صدا در زانو تا ?? درصد كم مى شود. همچنين توصيه مى شود از دو زانو يا چهار زانو نشستن خود دارى كرده و بيشتر كارهاى روزمره را دست كم

به صورت ايستاده انجام دهيم. آنان پياده روى در زمين هاى صاف، بدون مانع و مستقيم و نرم دويدن و پياده روى را براى رفع صداى زانوى بدون درد توصيه مى كنند.

تحليلي بر سرطان روده بزرگ با رويكرد سبب شناختي-درم

در اين بيماري، سلولهاي سرطاني در داخل بافت روده شروع به تكثير مي كنند. اگر چه اين سرطان از جمله معمولترين سرطانهاي بشر به شمار مي آيد، اما به دليل بهبود روشهاي غربالگري و تشخيصي، تعداد موارد جديد اين بيماري و مرگ ناشي از آن به طور قابل ملاحظه اي كاهش يافته است. اين بيماري در هر سني بروز مي كند، اما ميزان بروز در سن بالاي 50 سال بيشتر است. زماني كه در مراحل اوليه تشخيص داده مي شود. اين سرطان درمانپذير است، اما تشخيص آن در اين مراحل هيچ گونه علامتي ندارد.روده بزرگ بخشي از سيستم گوارشي شامل مري، معده، روده هاي بزرگ و كوچك مي باشند. روده باريك از انتهاي معده شروع شده و به روده بزرگ ختم مي شود و سپس روده بزرگ نيز از آنجا تا محل مقعد ادامه مي يابد، روده بزرگ شامل دو بخش است. بخش اول اصطلاحاً «كولون» ناميده مي شود كه حدود 180 سانتي متر طول دارد. بخش دوم نيز راست روده است كه طول آن به 15 تا 25 سانتي متر مي رسد.

سرطان روده بزرگ بيماري است كه در آن سلولهاي بدخيم سرطاني در بافت روده بزرگ تشكيل مي شوند. روده بزرگ قسمتي از جهاز هاضمه را در بدن انسان تشكيل مي دهد. جهاز هاضمه در روند جذب مواد غذايي (ويتامينها، مواد كاني، كربوهيدراتها، چربيها، پروتئينها و آب) از غذاهاي مختلف

و همچنين دفع مواد زائد از بدن فعاليت مي كند. جهاز هاضمه از مري، معده، روده كوچك و روده بزرگ تشكيل شده است. 6 اينچ اوليه روده بزرگ را كولون و 6 اينچ انتهاي روده بزرگ را راست روده و كانال مقعد مي نامند. كانال مقعد به مقعد ختم مي شود.

* سن و تاريخچه بيماري در ريسك به وجود آمدن سرطان روده بزرگ تأثير دارند:

عوامل خطر شامل:

* سن بالاي 50 سال

* تاريخچه سرطان روده بزرگ يا راست روده در فاميل

* تاريخچه سرطان روده بزرگ و راست روده، تخمدان، رحم و سرطان پستان در هر شخص

* تاريخچه ابتلا به پوليپ در روده بزرگ

* تاريخچه ابتلا به كوليت السروز (زخمهاي متعدد در سلولهاي پوششي روده بزرگ)

* بعضي از بيماريهاي ارثي مانند پوليپ هاي آدنوماتو فاميلي و سرطان فاميلي غير پوليپي روده بزرگ (سندرم لينچ)

* علائم احتمالي سرطان روده بزرگ شامل تغييرات در اجابت مزاج و يا وجود خون در مدفوع

اين علايم و همچنين ساير علائم ممكن است به علت سرطان روده بزرگ و يا به علت بيماريهاي ديگر بوجود آيد.

- تغييرات در اجابت مزاج

- خون (خون قرمز يا خون تيره) در مدفوع

- اسهال، يبوست و يا احساس عدم تخليه كامل دستگاه گوارش

- كاهش در قطر يا كاليبر مدفوع

- ناراحتي عمومي شكم (دفع دردناك گاز شكم، نفخ، احساس پري و يا دردهاي دل پيچه اي يا (شكم درد عمومي)

- كاهش وزن بدون علت

- خستگي ثابت

- استفراغ

آزمايشهايي كه انتهاي روده بزرگ (ركتوم) و يا بافت روده بزرگ و يا خون

در مدفوع را بررسي مي كند، در تشخيص و يافتن سرطان روده بزرگ مورد استفاده قرار مي گيرند:

- تست خون نهفته در مدفوع: نمونه كمي از مدفوع كه در محفظه اي قرار مي گيرد، به دكتر يا آزمايشگاه تحويل داده مي شود. آزمايشگاه اين تست خون نهفته در مدفوع را آزمايش مي كند.

- معاينه مقعد توسط انگشت دست (توسط پزشك) پزشك و يا پرستار پس از پوشيدن دستكش و آغشتن آن به ژل مخصوص، انگشت را داخل مقعد بيمار كرده و به دنبال توده يا نقاط غير طبيعي مي گردد و از مدفوع به دست آمده آزمايش خون نهفته به عمل مي آورد.

- تنقيه باريم: روشي كه در آن باريم مايع به داخل روده بزرگ از طريق مقعد تنقيه مي گردد.

باريم يك فلز سفيد نقره اي است كه در تصوير دستگاه گوارش پاييني توسط اشعه ايكس كمك كننده است.

- سيگمو ئيدوسكوپي: دستگاهي است كه توسط آن، دكتر (لوله نازك نوري) انتهاي روده بزرگ را براي يافتن پوليپ، تومور و يا نقاط غير طبيعي مورد آزمايش قرار مي دهد. اگر در حين آزمايش پوليپ و يا بافت غير طبيعي يافت شود، پزشك مي تواند آنها را بردارد و براي آزمايش بهتر از ميكروسكوپ استفاده نمايد.

كولونوسكوپي: بررسي سراسري داخلي روده بزرگ توسط كولونوسكوپ (لوله نازك نوري) كه از مقعد وارد مي شود. اگر در طول آزمايش پزشك پوليپ و يا نقاط غير طبيعي يافت، آن را براي آزمايش با ميكروسكوپ برمي دارد.

نمونه برداري (بيوپسي): برداشتن سلولها و يا بافتها براي آزمايش در زير ميكروسكوپ

پي عوامل مخصوصي در انتخاب درمان

و پيش آگهي (شانس بهبود) تأثير دارند:

انتخاب درمانها و پيش آگهي (شانس بهبود) بستگي به مرحله بندي سرطان (آيا سرطان فقط لايه داخلي پوششي روده بزرگ يا تمام ضخامت روده بزرگ يا به ساير نقاط بدن گسترش يافته باشد) و همچنين وضعيت سلامتي بيمار دارد. پس از اينكه سرطان روده بزرگ تشخيص داده شد، براي اينكه آيا سرطان روده بزرگ محدود به روده بزرگ و يا به ساير نقاط بدن انتشار يافته است، آزمايشهايي انجام مي شود. فرايندي كه در آن مشخص مي شود كه آيا سرطان روده بزرگ محدود بوده و يا به نقاط بدن انتشار يافته است، مرحله بندي سرطان مي ناميم. اطلاعاتي كه از فرايند مرحله بندي به دست مي آيد، مرحله بيماري را مشخص مي كند. دانستن مرحله بيماري در اتخاذ درمان مناسب بسيار مهم است.

مرحله هاي سرطان روده بزرگ

مرحله صفر

در مرحله صفر سرطان فقط در سطحي ترين سلولهاي پوششي روده بزرگ يافت مي شود. به مرحله صفر سرطان «اين سيتو» نيز گفته مي شود.

مرحله يك

در محله يك انتشار سرطان به جز لايه هاي پوششي سطحي به لايه دوم و سوم روده بزرگ نيز انتشار پيدا كرده و ديواره داخلي روده نيز درگير شده است، ولي سرطان به خارج از ديواره روده بزرگ يا خارج از روده بزرگ انتشار نيافته است. معادل مرحله يك را در طبقه بندي «دوك A» مي گويند.

مرحله د

وسرطان از ديواره روده بزرگ تقريباً خارج شده، ولي غدد لنفاوي را گرفتار نكرده است (غدد لنفاوي، ساختمانهاي لوبيائي شكل هستند كه در سراسر بدن يافت مي شوند و كار آنها فيلتر كردن

مواد در داخل مايع لنف مي باشد و كمك به بدن در مقابله با عفونت و بيماري است) مرحله دو بيماري در طبقه بندي «دوكB» مي گويند.

مرحله سوم

سرطان غدد لنفاوي را درگير كرده، ولي به ساير نقاط بدن گسترش نيافته است، اين مرحله معادل مرحله «دوك C» مي باشد.

مرحله چهارم

سرطان به نقاط ديگر بدن مثل كبد يا ريه گسترش يافته است و اين مرحله معادل «دوك D» مي باشد.

عود سرطان روده بزرگ

سرطان عود كرده روده بزرگ به سرطاني گفته مي شود كه پس از درمان دوباره عود يا برگشت نمايد. عود سرطان روده بزرگ ممكن است در روده بزرگ و يا ساير نقاط بدن مثل كبد، ريه، و يا هر دو باشد.

درمانهاي مختلفي در بيماران مبتلا به سرطان روده بزرگ وجود دارد:

درمانهاي مختلف در دسترس بيماران مبتلا به سرطان روده بزرگ هستند. بعضي از آنها استاندارد هستند (درمانهاي رايج) و بعضي از آنها به صورت تجربيات درماني باليني مورد استفاده قرار مي گيرند. قبل از شروع درمان، بيماران ممكن است كه رغبت خود را در قسمت تجربيات جديد درماني باليني نشان دهند. در درمان تجربيات درماني باليني كه در حقيقت مطالعه تحقيقاتي از داروي جديدتر و يا تغيير در داروهاي قبلي است، در صورت موفقيت روش جديد جاي روش استاندارد گذشته را مي گيرد.

سه نوع درمان استاندارد براي سرطان روده مورد استفاده قرار مي گيرد كه عبارتند از:

جراحي

جراحي(برداشتن سرطان با عمل جراحي) شايع ترين نوع درمان است كه در همه مراحل كانسر كولون به كار مي رود. پزشك ممكن است سرطان را به يكي از روشهاي زير

خارج نمايد.

جراحي محدود و محلي اگر سرطان در مرحله بسيار اوليه تشخيص داده شود، ممكن است عمل جراحي بدون باز كردن شكم توسط پزشك انجام شود كه در اين روش با عبور لوله از مقعد به داخل روده بزرگ ضايعه محلي برداشته مي شود. اگر سرطان در يك پوليپ تشخيص داده شود به اين عمل جراحي پوليپكتومي اطلاع مي گردد.

رزكسيون اگر اندازه سرطان بزرگتر باشد، پزشك عمومي كولكتومي (برداشتن سرطان با مقاديري از بافت سالم اطراف آن) را انجام مي دهد، سپس پزشك ممكن است آناستوموز(دوختن دو طرف سالم روده بزرگ به يكديگر) را انجام دهد. معمولاً پزشك غدد لنفاوي نزديك روده بزرگ را براي احتمال درگيري توسط سرطان بيرون آورده و در زير ميكروسكوپ آزمايش خواهد نمود.

رزكسيون به همراه كلستومي اگر پزشك قادر به دوختن دو سر روده بزرگ به يكديگر را نداشته باشد، منفذي به خارج از بدن تعبيه كرده تا مواد زايد از آن دفع گردد. اين روش «كلستومي» ناميده مي شود. در بعضي مواقع كلستومي موقتي است و تا زماني كه روده بزرگ ترميم شود، ادامه مي يابد. ولي اگر تمام كولون توسط جراح برداشته شود، ممكن است كلستومي دايمي شود.

اگر چه پزشك سرطان را تا جايي كه امكان دارد بيرون خواهد آورد، ولي گاهي به بيماران پيشنهاد شيمي درماني پس از عمل جراحي داده مي شود تا اگر سلول سرطاني باقي مانده است از بيرون برده شود. اين روش «درمان مكمل» ناميده مي شود.

شيمي درماني

شيمي درماني استفاده از داروها براي كشتن سلولهاي سرطاني است. شيمي درماني ممكن است از طريق دهان يا از طريق

تزريق وريدي و يا تزريق عضلاني باشد كه به اين نوع درمانها «درمان جامع» گفته مي شود. داروها اول وارد گردش خون شده، سپس به تمام نقاط بدن مي رود و مي توانند سلولهاي سرطاني را در تمام نقاط بدن مورد تهاجم قرار دهند.

(راديوتراپي) پرتو درماني

پرتو درماني از طريق استفاده از اشعه ايكس و ساير پرتوها براي كشتن و يا كوچك كردن توده هاي سرطاني به كار مي روند. پرتو درماني ممكن است به صورت پرتو درماني خارجي (استفاده از دستگاه راديوتراپي در خارج از بدن) و يا پرتو درماني داخلي باشد. پرتو درماني داخلي از طريق استفاده از راديو ايزوتوپهاي مختلف (موادي كه پرتوزا مي باشند) از طريق لوله هاي پلاستيكي كوچك در داخل بدن و در محل تجمع سلولهاي سرطاني به كار مي رود. سرطان روده بزرگ ممكن است از طريق راديو تراپي خارجي درمان گردد. پس از درمان، آزمايش خوني كه در آن آنتي ژن كارسينو امبيريوينك (CEA) ماده اي در خون است كه ممكن است در بيماران مبتلا به سرطان روده بزرگ افزايش يابد و به همراه ساير موارد اندازه گيري مي شوند تا از عود بيماري پزشكي اطلاع حاصل نمايد.

نويسنده:رضا اخوان

منبع:روزنامه قدس

بيماريهاي لثه

جرم چيست؟

اگر پلاك ميكروبي هر روز و يا در مراحل اوليه از سطح دندان تميز نشود، املاح موجود در بزاق و مواد غذايي برآن رسوب نموده و منجر به ايجاد جرم دندان كه سخت مي باشد، مي گردد. جرم با مسواك زدن پاك نمي شود و با عمل جرم گيري توسط دندانپزشك برداشته مي شود.

چگونه مي توان از آماس لثه جلوگيري كرد؟

با رعايت بهداشت دهان و دندان به كمك وسايلي چون مسواك، خمير دندان و نخ دندان و برداشتن پلاك ميكروبي آماس لثه بوجود نمي آيد. در صورتي كه پلاك تبديل به جرم شده باشد، جرم گيري توسط دندانپزشك توصيه مي گردد.

آيا جرم گيري به دندان صدمه مي زند؟

خير، جرم دندان علاوه بر اينكه براي لثه و بافتهاي نگهدارنده دندان مضر مي باشد محلي نيز براي تجمع و تكثير ميكروبهاي پوسيدگي زاست. با عمل جرم گيري تعداد اين ميكروبها دردهان به مراتب كمتر مي شود. با برداشته شدن جرم، بيمار ممكن است با زبانش حس كند كه دندانش خالي شده است. اين احساس همراه با مقداري حساسيت به سرما يا گرما (بعد از جرم گيري) اين تصور غلط را تقويت نموده است كه شايد دندانهايش در حين جرم گيري تراش خورده باشند، در صورتي كه مكانيزم دستگاه جرم گيري لرزشي بوده و قادر به تراش نمي باشد.

علت حساسيت دندان به سرما بعد از جرم گيري چيست؟

دندان داراي حس بوده و در ناحيه طوق بسيار حساس تر مي باشد. وجود جرم بر طوق دندان به علت ضخامتي كه دارد به عنوان يك عايق حرارتي عمل مي كند و يا به عبارت ديگر جلوي حس دندان را مي گيرد. با برداشته شدن آن بديهي است كه دندان بهتر متوجه تغييرات حرارتي مي گردد، ضمناً بر اثر وجود جرم لثه پرخون و متورم شده و با عمل جرم گيري التهاب آن فروكش مي كند لذا مقدار بيشتري از دندان نسبت به حالتي كه قبلاً آماس لثه وجود داشته در دهان ديده مي شود و اين

خود باعث احساس بيشتر تغييرات حرارتي مي گردد. حساس شدن به سرما را مي توان به احساسي كه بدن انسان بعد از استحمام دارد، تشبيه نمود. حساسيت به سرما هميشه و اغلب به وجود نمي آيد و در صورت ايجاد، گذرا و موقتي بوده و جاي هيچگونه نگراني ندارد.

آيا دندان بعد از جرم گيري لق مي شود؟

خير، با تجمع تدريجي جرم بر دندان، لثه و به دنبال آن مقداري از استخوان نگهدارنده دندان تحليل مي رود. در حقيقت دندان به اين دليل قبلاً لق شده، ولي به علت انباشتگي و يكپارچگي جرم و چسبيده شدن دندانها به هم توسط آن، اين حالت درك نشده و با برداشته شدن جرم كشف مي گردد و بيمار آن را منتسب به عمل جرم گيري مي داند. يك ضرب المثل مي گويد « جلوي ضرر را از هركجا بگيري، منفعت است». لق شدن دندان منوط به تحليل استخوان و انساج نگهدارنده دندان بر اثر جرم و پلاك ميكروبي است.

آيا جرم گيري درد دارد؟

خير، موردي براي بيحس كردن دندان به هنگام جرم گيري وجود ندارد. جرم گيري يا توسط قلم هاي دستي و يا با دستگاه صورت مي گيرد. نوك قلم دستگاه جرم گيري داراي لرزش و نوساناتي مي باشد كه با زدن ضربه هاي بسيار كوتاه بر جرم، آن را پاك مي كند و دندان را نمي تراشد، آب دستگاه علاوه بر تميز كردن و شستشو، دندان را نيز خنك مي كند.

جرم گيري را هر چند وقت بايد انجام داد؟

بسياري از اشخاص با يكبار جرم گيري و رعايت هميشگي بهداشت دهان و دندان

ممكن است تا مدتها نيازي به جرم گيري دوباره نداشته باشند. بديهي است كه هر گونه كوتاهي در رعايت اصول بهداشت دهان به تجمع دوباره جرم منجر خواهد شد. ضمناً بعضي از بيماران به علت دارا بودن بزاقي با ويژگي هاي خاص از نظر ميزان ترشح و تركيب، بسيار مستعد به تشكيل جرم هستند، ضمناً استعداد به بيماري هاي لثه در برخي از خانواده ها بيشتر مي باشد. به اين گروه از بيماران توصيه مي گردد جرم گيري در تناوب زماني كوتاه تري انجام شود.

آيا استفاده از خمير دندانهاي ضد جرم مفيد مي باشد؟

خير، جرم با مسواك و خمير دندان پاك نمي شود و براي اين منظور از دندانپزشكان بايد كمك گرفت، ضمناً خمير دندانهايي كه به عنوان ضد جرم معرفي شده اند داراي مقادير زيادي از مواد ساينده بوده و فقط رنگ و لكه هاي رسوب نموده بر دندان را كه زنگ( Stain) نام دارد، تميز مي كنند و استفاده هميشگي از آنها توصيه نمي گردد. اين خميردندانها، بعلت دارا بودن مواد ساينده زياد،ايجاد خراشهاي بسيار ظريف بر سطح دندانها نموده و زمينه را براي تجمع و چسبندگي بيشتر پلاك ميكروبي فراهم مي آورند.

برفك دهاني

شرح بيماري

برفك عبارت است از يك عفونت قارچي شايع دهان . بيشتر، نوزادان و شيرخواران را مبتلا مي كند ولي ساير كودكان و بزرگسالان نيز مبتلا مي شوند.

علايم شايع

لكه هايي (پلاكهايي ) با مشخصات زير در دهان ظاهر مي شوند:

لكه ها سفيد تا زرد متمايل به كرم و اندكي برجسته هستند. شبيه شير دلمه بسته هستند ولي پاك نمي شوند. لكه ها دردناك نيستند

مگر اين كه برداشته شوند. در اين صورت زخمهاي كوچك و دردناكي بر جاي مي گذارند. دهان خشك است .

علل

قارچي به نام "كانديدا آلبيكنس"، معمولاً به تعداد كم در دهان وجود دارد ولي عوامل خاصي ممكن است باعث تكثير بيش از حد آن شوند:

درمان با آنتي بيوتيكها: ممكن است تعادل طبيعي ارگانيسمها را در دهان برهم زند و باعث ايجاد برفك گردد.

زايمان : نوزادان ممكن است عفونت را در حين عبور از مجراي زايمان كسب كنند به خصوص اگر مادر دچار عفونت مهبل با يك مخمر باشد. برفك ظرف چند ساعت تا 7 روز پس از تولد ظاهر مي شود.

سالخوردگي : افراد مسن تر به خاطر مقاومت طبيعي كمتر دچار برفك مي گردند.

عوامل تشديد كننده بيماري

تغذيه نامناسب

بيماري كه باعث كاهش مقاومت شده باشد.

ايدز (برفك در بزرگسالان ، جزيي از معيارهاي تشخيصي ايدز به شمار مي رود).

ديابت شيرين

التهاب ناشي از دندانهاي مصنوعي

مصرف مزمن استروييدها (خوراكي يا استنشاق )

عواقب مورد انتظار

درمان معمولاً ظرف 3 روز اين عفونت را پاك مي كند. خطرناك يا جدي نيست ولي تمايل به عود دارد.

پيشگيري

بهداشت خوب دهان ، اجتناب از آنتي بيوتيكهاي غيرضروري

عوارض احتمالي

مي تواند به مهبل ، پوست ، حنجره ، لوله گوارش يا دستگاه تنفسي گسترش يابد.

درمان

اصول كلي

آزمونهاي تشخيصي مي توانند شامل خراش دادن پلاك و بررسي ماده در زيرميكروسكوپ باشند. هدف از درمان بهبود بيماري زمينه اي مساعدكننده بيمار به عفونت و تسكين علايم برفك است . در صورت ابتلاي يك شيرخوار به اين عفونت ، هر چيزي را

كه ممكن است در دهان بچه قرار بگيرد، استريل كنيد.

داروها

محلول پراكسيد هيدروژن براي شستشوي دهان ، ناراحتي را تسكين خواهد داد.

ممكن است از داروي كلوتريمازول كه در دهان حل مي شود، 5بار در روز و به مدت 14 روز استفاده شود.

ضايعات كودكان كم سن را مي توان به دقت با يك وسيله نخي آغشته به سوسپانسيون نيستاتين برداشت .

كرمهاي ضد كانديديا كه در زير دندانهاي مصنوعي يا در گوشه هاي دهان به كار مي روند، گاهي اثربخش هستند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

در شيرخواران تغييري لازم نيست . ساير كودكان و بزرگسالان بايد مايعات كافي همراه با شير، ژلاتين مايع ، بستني ، فرني ، آب، چاي يا ساير نوشيدنيها و غذاهايي را مصرف كنند كه به راحتي قابل بلع هستند. در صورت دردناك بودن لكه ها، براي نوشيدن از ني استفاده كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه كرد؟

اگر علايم كم آبي (چشمهاي گود رفته ، الاستيسيته كم پوست و خستگي ) در يك كودك ظاهر شوند.

ايجاد تب ، ظاهر شدن ضايعات در پوست يا مهبل

اگر علايم عفونت باكتريايي ثانويه (درد، قرمزي ، حساسيت به لمس ، تورم ، گاهي تب ) در دهان ظاهر شوند.

مصائب يك غفلت : HIV

HIVمخفف «Human Immunodeficiency Virus» به معني «ويروس نقص ايمني انسان» مي باشد. ويروس ، يك ذره زنده خيلي كوچك است كه مي تواند تكثير و پخش شود، اما براي زندگي به موجود زنده ديگري نياز دارد. وقتي ويروس، سلولي را آلوده كند، شروع به تكثير در داخل آن سلول مي كند

كه در نهايت به آسيب آن سلول منجر مي شود. انسان مي تواند توسط فرد ديگري كه به HIVمبتلا است آلوده شود و او نيز مي تواند بقيه افراد را آلوده كند و بر اين اساس HIV منتشر مي شود.

به فردي كه به HIV آلوده است HIV) +HIV مثبت) اطلاق مي شود.

چرا HIV خطرناك است ؟

اگر سيستم ايمني بدن به ويروسها حمله مي كند و آنها را مي كشد، پس مشكل چيست؟ويروسهاي مختلف به سلولها و بافتهاي مختلفي از بدن حمله مي كنند. برخي ويروسها به پوست، برخي به دستگاه تنفسي حمله مي كنند. چيزي كه HIV را اين چنين خطرناك كرده، اين است كه HIV به خود سيستم ايمني حمله مي كند. سيستم ايمني، گروهي ازسلولها هستند كه بدن را در برابر انواع عفونتها محفافظت مي كند و بدون آنها توانايي بدن براي مبارزه با انواع عفونتها تضعيف مي شود. لذا وقتي ويروس HIV وارد بدن فردي شود، بتدريج قدرت دفاعي بدن وي ضعيف مي شود و اين فرد در برابر انواع بيماري ها و عفونتها حتي آنهايي كه در حالت عادي بيماريزا نيستند، آسيب پذير مي گردد. اين روند قابل رؤيت نيست و راهي وجود ندارد تا با نگاه كردن به افراد بگوييم كه آيا به HIV مبتلا هستند يا خير? ولي آزمايش خون مي تواند پس از چند ماه از اولين تماس، ويروس را در خون آشكار كند.افراد آلوده به HIVممكن است سالها كاملاً سالم بمانند و حتي خودشان ندانند كه آلوده هستند. با گذشت زمان، افراد آلوده به HIVبيشتر و بيشتر بيمار مي شوند و معمولاً سالها پس از آلودگي

به يكي از بيماريهاي خاص شديداً مبتلا مي شوند و در اين زمان گفته مي شود كه آنها به ايدز مبتلا شده اند. بنابراين زماني كه فرد آلوده به ويروس HIVبراي اولين بار به يك بيماري جدي مبتلا شود و يا وقتي كه تعداد سلولهاي ايمني باقيمانده در بدن او از حد معيني كمتر شود، به بيماري ايدز مبتلا مي شود. ايدز يك مرحله كاملاً جدي است كه بدن، دفاع بسيار كمي در برابر انواع عفونتها دارد. در واقع هر فرد آلوده به ويروس HIV ، الزاما مبتلا به ايدز نمي باشد، اما در طول مدت آلودگي خود، مي تواند ديگران را آلوده كند.

چه مدت طول مي كشد تا HIV به ايدز تبديل شود؟

بدون درمان دارويي، فرد طي 10 سال آلودگي به ويروس HIV بيماري ايدز را بروز مي دهد كه البته اين مدت 10 سال براي فردي است كه تغذيه مناسبي دارد. اما فردي كه در منطقه فقيرنشين است و بخوبي تغذيه نمي شود، ممكن است بسيار سريعتر به سمت ايدز و نهايتاً مرگ پيش برود.درمان دارويي ضد ويروس مي تواند مدت زمان بين آلودگي با HIVو شروع ايدز را طولاني تر كند. داروهاي جديدي توليد شده اند كه با مصرف آنها، فرد آلوده به HIV مي تواند مدت زمان طولاني قبل از ايجاد ايدز زندگي كند. اما اين دارو ها بسيار گران و كمياب است و در بسياري از كشورهاي توسعه نيافته در دسترس نيست و آلوده شدگان در اين كشورها، سريعتر به سمت مرگ پيش مي روند.

HIVچگونه منتقل مي شود؟

HIVدر خون و ترشحات جنسي فرد مبتلا و در شير مادر آلوده

نيز يافت مي شود.

HIVهنگامي منتقل مي شود كه مقدار كافي از اين ترشحات به بدن فردي برسد.

راه هاي مختلفي كه فرد مي تواند به HIV مبتلا گردد، عبارتند از:

1 - رابطه جنسي بدون محافظت با فرد آلوده

2 - تماس با خون فرد آلوده

اگر خون به ميزان كافي از فرد آلوده به بدن فرد غير آلوده وارد شود، مي تواند ويروس را به او منتقل كند.

3- سرايت از مادر به جنين در داخل رحم و يا از شيرمادر آلوده به كودك ويروس HIV از مادر آلوده به كودك ممكن است در دوران حاملگي، هنگام وضع حمل يا كمي بعد از زايمان انتقال يابد. HIV مي تواند در شير مادران آلوده وجود داشته باشد و به نوزادش منتقل شود اما با وجود داروهاي خاص، شانس اين انتقال بسيار كاهش مي يابد هر چند در بسياري از كشورهاي در حال پيشرفت و فقير، چنين داروهايي در دسترس نيست.

4 - استفاده از محصولات خوني آلوده

در گذشته بسياري از افراد از طريق انتقال خون و فرآورده هاي خوني آلوده، به HIV مبتلا مي شدند در حال حاضر در بيشتر نقاط جهان خونهاي اهدايي آزمايش مي شوند و خطري در اين زمينه وجود ندارد.

5 - داروهاي تزريقي

افرادي كه بصورت غير قانوني داروي تزريقي استفاده مي كنند نيز نسبت به عفونت HIVآسيب پذيرند؛ مثل معتادان تزريقي كه بصورت مخفيانه و غير قانوني عمل كرده و معمولاً سرنگي براي تزريق در دسترس ندارند و از سرنگ مشترك استفاده مي كنند.

رابطه جنسي ايمن (safe sex) يعني چه؟

رابطه جنسي ايمن اشاره به فعاليت جنسي دارد كه سبب انتقال خون يا ترشحات جنسي از يك

شريك جنسي به طرف مقابل نشود. اگر دو نفر رابطه جنسي ايمن داشته باشند حتي اگر يكي از آنان آلوده باشد، احتمال اينكه فرد ديگر مبتلا شود، وجود ندارد. از نمونه هاي رابطه جنسي ايمن مثلاً :

1- نداشتن رابطه جنسي كه اصطلاحاً پرهيز جنسي (abstinence) ناميده مي شود

2- پرهيز جنسي تا زمان ازدواج و پايبند باقي ماندن نسبت به همسر پس از ازدواج . (كه البته اين روش خوبي براي اجتناب از آلودگي با HIV است، بشرطي كه همسر هم وفادار باشد و آن را آلوده نكند.)

رابطه جنسي ايمن تر (safer sex) يعني چه ؟

رابطه جنسي ايمن تر به فعاليتهاي جنسي اطلاق مي شود كه ريسك كمي از عفونت با HIV دارند.

رابطه جنسي ايمن تر اغلب به معناي استفاده از كاندوم حين رابطه جنسي است.

وقتي كاندوم به طور صحيح استفاده شود، به عنوان سد فيزيكي عمل مي كند و از انتقال ترشحات آلوده به جريان خون فرد ديگر جلوگيري مي كند.

علائم بيماري چگونه ظاهر مي شود؟

با كاهش قدرت سيستم دفاعي، به مرور زمان بدن آماده ابتلا به عفونتها و سرطانهايي مي شود كه به طور معمول در مردم عادي ديده نمي شوند ، اين بيماري ها به صورت بيماري هاي ريوي ، اسهالهاي شديد و مزمن ، تبهاي طولاني، كاهش وزن ، اختلالات شخصيتي ، بيماريهاي مغزي و پوستي خود را نشان مي دهند كه درنهايت به مرگ فرد مبتلا منجر خواهد شد.

علايم آلودگي با HIV بسيار پيچيده است و داراي مراحل چندي است كه الزاماً همه آنها در افراد آلوده مشاهده نمي شود.

اين مراحل عبارتند از:

مرحله عفونت اوليه HIV

: (مرحله اول)

اين مرحله چند هفته طول مي كشد و معمولاً با يك حالت شبيه سرماخوردگي كه بلافاصله بعد از عفونت اتفاق مي افتد همراه است، اين حالت شبيه سرماخوردگي، گاهي اوقات با عنوان حالت «seroconversion» ياد مي شود؛ علايمي نظير تب، گلودرد، بزرگي غدد لنفاوي، درد مفاصل و عضلات ، سر درد، ضعف و بي حالي، بي اشتهايي ، تهوع و استفراغ، كاهش وزن، اسهال و گاهي دانه هاي جلدي و يا تظاهرات عصبي.در حدود 20 درصد موارد علايم به گونه اي است كه فرد به پزشك مراجعه مي كند، ولي معمولاً تشخيص داده نمي شود و حتي اگر تست HIV آنتي بادي در اين موقع انجام شود، ممكن است هنوز مثبت نباشد.طي اين مرحله مقدار زيادي HIV در خون محيطي فرد وجود دارد و سيستم ايمني با توليد پادتن ها (آنتي بادي ها)، و لنفوسيتهاي سلول كش (لنفوسيتهاي سيتوتوكسيك) شروع به پاسخ در برابر ويروس مي كنند.از هنگام ورود ويروس ايدز تا مثبت شدن نتيجه آزمايشگاهي كه نشان دهنده آلودگي فرد است، حدود 2 تا 12 هفته و گاهي تا 16 ماه طول مي كشد.

مرحله بدون علامت باليني (مرحله دوم)

اين مرحله بطور متوسط 10 سال طول مي كشد و همان طور كه از نام اين مرحله پيداست، خالي از هر علامتي است، هرچند ممكن است غدد متورم لنفاوي هم وجود داشته باشند (لنفادنوپاتي). سطح HIV در خون محيطي به سطح بسيار پاييني كاهش مي يابد، ولي بيماري همچنان مسري است و آنتي بادي HIV در خون قابل ارزيابي است.تحقيقات اخير نشان داده است كه HIV طي اين مرحله غير فعال نيست و

در غدد لنفاوي بسيار فعال است. تعداد زيادي از سلولهايhelpper- Tآلوده شده و مي ميرند و ويروس فراواني توليد مي شود.آزمايش جديدي وجود دارد كه مقدار ناچيز HIV كه از غدد لنفاوي آزاد مي شود، را اندازه مي گيرد. اين آزمايش «HIV-RNA» را اندازه مي گيرد (RNA ماده ژنتيكي HIVمي باشد) كه اين آزمايش را بارگيري ويروس (viral load test) مي گويند كه نقش بسيار مهمي در درمان آلودگي با HIV دارد.

مرحله علامتدار عفونت HIV (مرحله سوم)

با گذشت زمان، سيستم ايمني توان خود را از دست مي دهد كه به سه دليل عمده است.

1 - بافتها و غدد لنفاوي به دليل سالها فعاليت آسيب مي بينند

2 - HIV جهش پيدا مي كند و آلوده كنندگي اش تشديد مي شود، به عبارت ديگر براي تخريب سلولهاي

«helpper-T» قوي تر و متنوع تر مي شود

3 - بدن توانايي جايگزيني سلولهاي «helpper-T» از دست رفته را ندارد.

با ايجاد نقص در سيستم ايمني، علايمي بوجود مي آيند كه در آغاز بسياري از علائم خفيف هستند، ولي با تحليل سيستم ايمني، علايم تشديد مي شوند.

پيشروي از HIV تا ايدز

با آسيب بيشتر سيستم ايمني، بيماري به سمت بدتر شدن پيش مي رود تا اينكه تشخيص ايدز مطرح شود. در حال حاضر در انگلستان تشخيص ايدز وقتي تأييد مي شود كه فرد HIVثبت تعداد خاصي از عفونتهاي فرصت طلب يا سرطانها را بروز مي دهد. اگر چه فرد HIVمثبت مي تواند بشدت بيمار باشد، ولي تشخيص ايدز نداشته باشد.

آيا درماني وجود دارد؟

متاسفانه مطالعات نشان مي دهد كه بسياري از افراد گمان مي كنند كه براي ايدز درماني وجود

دارد كه باعث مي شود آنان احساس امنيت داشته باشند و ريسك بيشتري بكنند كه البته در اشتباهند. هنوز هيچ درمان قطعي براي ايدز وجود ندارد. تنها درمانهاي دارويي ضد ويروس وجود دارد كه پيشرفت HIV به سمت ايدز را آهسته تر مي كند و در اين حالت، فرد چند سال مي تواند زندگي سالمي داشته باشد.- در برخي موارد، درمان ضد ويروس بعد از چند سال تأثير خود را از دست مي دهند و در برخي موارد فرد از ايدز بهبود مي يابد، ولي با HIV براي دهه ها زندگي مي كند، ولي اين افراد مجبورند كه براي تمام عمر روزانه داروهاي قوي مصرف كنند كه گهگاه با عوارض جانبي ناخوشايند همراه است.- هنوز هيچ راهي براي درمان قطعي HIV وجود ندارد و تا اين لحظه تنها راه ايمن باقي ماندن، آلوده نشدن است.

آيا تماسهاي عادي و معمولي باعث انتقال آلودگي مي شوند؟

ويروس ايدز از طريق تماسهاي معمولي و عادي مانند دست دادن، بغل گرفتن، بوسيدن صورت، غذا خوردن از يك ظرف مشترك، مسافرت در يك اتوبوس، استفاده از استخر شناي عمومي و توالت عمومي منتقل نمي شود.

آيا خالكوبي و سوراخ كردن گوش باعث انتقال آلودگي مي شود؟

خالكوبي و سوراخ نمودن گوش بوسيله سوزن و وسايل آلوده سبب انتقال بيماري ايدز مي شود.آيا ويروس ايدز از طريق اقدامات پزشكي، دندانپزشكي، و آزمايشگاهي منتقل مي شود؟اگر پزشك و يا دندانپزشك و يا ساير كاركنان مراكز بهداشتي- درماني آلوده باشند و رعايت احتياط را نكنند و يا اگر وسايل درماني آنها آلوده شده باشند و بدون ضدعفوني مورد استفاده قرار گيرند، آلودگي انتقال مي

يابد.

براي انجام يك آزمايش HIV به كجا بايد مراجعه كرد؟

در ايران به كلينيكهاي مثلثي و مراكز انتقال خون مراجعه شود. در بيشتر اين مراكز آزمايش و مشاوره بصورت رايگان و ناشناس انجام مي شود.

آيا هر فرد آلوده به HIV مبتلا به ايدز است؟

ويروس HIVمسبب ايدز است و ايدز مرحله نهايي آلودگي با HIVاست. بايد دانست كه هرفرد آلوده به HIV الزاماً مبتلا به ايدز نيست، بلكه بايد يكسري معيارهاي شاخص ايدز را بروز دهد تا بگوييم به ايدز مبتلا شده است.تنها نيمي از افراد آلوده به HIVطي 10 سال به سندرم ايدز مبتلا مي شوند. اين فاصله زماني از فردي به فرد ديگر متفاوت است و به عوامل زيادي از جمله وضعيت سلامت فرد و عادات بهداشتي وي ارتباط دارد. امروزه به كمك بعضي از داروها مي توان اين فاصله را طولاني تر كرد.

آيا HIV ازطريق تماسهاي اتفاقي منتقل مي شود؟

اين ويروس طي فعاليت هاي روزمره درمحيط كاري منتقل نمي شود. از جمله : تماسهاي اجتماعي روزمره شامل دست دادن، روبوسي و در آغوش گرفتن دوستان، ورزش و كار، خوابيدن در يك اتاق و يا نفس كشيدن در هواي مشترك (محيط كار، خودرو و ... )، ظروف غذا يانوشيدني مشترك، دستگيره در، استفاده از آب مشترك درشستشو، شنا در استخر مشترك، آب دهان انداختن، عطسه و سرفه، عرق بدن و اشك و گزش پشه يا ساير حشرات.

علايم و نشانه ها و بيماري هاي شايع حاصل از آلودگي با HIV چيست؟

علايم و نشانه هاي شايع آلودگي با HIV عبارتند از: عفونت (مغز، خون و دستگاه تناسلي)، كاهش شديد وزن، عرق شبانه،

تب و لرز، ضايعات مخاط دهان، سردرد،اختلال ديد، احساس خستگي مزمن، اسهال و جنون. بيماري هاي شايع حاصل از HIV عبارتند از: هرپس (تب خال)، سل، عفونتهاي بي هوازي، بدخيمي، مننژيت (عفونت لايه هاي مغز) و ايدز.

چرا نيش حشرات بيماري را منتقل نمي كند؟

خون آلوده مكيده شده بوسيله حشرات به سرعت توسط آنزيمهاي حشره پاره شده و ويروس خارج شده از سلول ميزبان قادر به ادامه حيات در داخل بدن حشره نمي باشد و حشره با گزش فرد ديگر، نمي تواند ويروس فعال را منتقل كندآيا تيغ استفاده شده كه خوني روي آن ديده نشود هم مي تواند بيماري را منتقل كند؟تيغ به ظاهر سالم مي تواند لخته هاي خون بسيار كوچك كه با چشم غير مسلح ديده نمي شود، داشته باشد و ويروس تا يك هفته در چنين لخته هايي زنده و عفونت زا باقي مي ماند.

گامي به پيش ؛ انحراف تيغه بيني

شرح بيماري انحراف تيغه بيني، كج شدگي يا ساير ناهنجاريهاي تيغه بيني ، ديواره اي كه بيني را از وسط به دو قسمت مساوي تقسيم مي كند. تيغه بيني از دو قسمت غضروفي (نزديك نوك بيني ) و استخواني (نزديك پيشاني ) تشكيل شده است .

علايم شايع

كجي واضح بيني، انسداد راه هواي بيني، ترشح بيني، بدون علامت در اكثر موارد

علل

رشد سريع به خصوص هنگام بلوغ، ضربه به بيني، جراحي بيني

پيشگيري

از وارد آمدن ضربه به بيني پيشگيري كنيد. براي ورزشهاي پربرخورد و دوچرخه سواري از كلاههاي محافظ استفاده كنيد. هنگام سوار شدن در اتومبيل كمربند ايمني خود را ببنديد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با جراحي قابل علاج است . اگر علايم براي بيمار مشكل

زا نباشد، معمولاً جراحي ضرورتي ندارد.

عوارض احتمالي

خونريزي مكرر بيني

عفونت مكرر بيني يا سينوسها

درمان

اصولي كلي

اين وضعيت با مشاهده داخل بيني با استفاد از يك چراغ، واسپكولوم بيني تشخيص داده مي شود.

جراحي براي اصلاح انحراف تيغه بيني (گاهي )

روشهاي جراحي عبارتند از:

_ برداشت زيرمخاطي كه انسداد را كاهش مي دهد.

_ رينوپلاستي كه بدشكلي كالبدشناختي بيني را اصلاح مي كند.

_ سپتوپلاستي كه انسداد بيني را كاهش داده و نماي آن را بهبود مي بخشد.

داروها

براي ناراحتي خفيف ، استفاده از داروهاي بدون نسخه نظير ضداحتقانها براي كاهش ترشحات بيني ممكن است كافي باشد.

آنتي بيوتيكها براي مقابله با عفونت در صورت لزوم تجويز مي شود.

هشدار

از مصرف اسپريهاي بيني غيرنسخه اي خودداري كنيد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

پس از جراحي به تدريج فعاليتهاي طبيعي خود را از سر گيريد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي نياز نيست .

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه كرد؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم انحراف تيغه بيني به خصوص خونريزي بيني يا عفونتهاي بيني و سينوس بوده و تمايل به اصلاح آن را با جراحي داشته باشيد.

سينوزيت؛ التهابي در صورت

هر وقت يك بادي توي صورتم مي خورد، ساعتها سرم درد مي كند و چند روزي كسل و خسته ام. اين سردردها كلافه ام مي كند به هر پزشكي مراجعه مي كنم، پاسخ مي دهد: سينوزيت است آقا.راستي «سينوزيت» چه بيماري است؟ من كي خوب مي شوم؟براي آگاهي شما در مورد بيماري «سينوزيت» و روش درمان آن با آقاي دكتر رامين زجاجي، متخصص گوش و حلق و بيني گفتگويي انجام داده ايم.ايشان

عضو انجمن گوش و حلق و بيني ايران،آمريكا و اروپا نيز هستند. اين گفتگو از نظرتان مي گذرد:

آقاي دكتر !بيماري اي كه از آن زياد صحبت مي كنند، «سينوزيت» است. درباره اين بيماري توضيح بدهيد؟

همان طور كه از اسمش پيداست، «سينوزيت» يعني التهاب سينوس ها و سينوس ها حفره هاي هوايي هستند در اطراف بيني و عملكرد آنها مشخص نيست. عده اي معتقدند كه سينوس ها در سبكي جمجمه و رزونانس صدا دخالت دارند.سينوس ها با مخاط تنفسي پوشيده شده اند و كاملاً استريل اند و به هر دليلي كه دچار عفونت شوند، به آنها «سينوزيت» گفته مي شود.سينوزيت مي تواند حاد، تحت حاد و مزمن باشد. حملات سينوزيت را تا سه هفته حاد و سه هفته تا سه ماه تحت حاد و بيشتر از سه ماه را مزمن مي گويند.

افراد مبتلا به سينوزيت با چه شكايتي به شما مراجعه مي كنند؟

علايم باليني سينوزيت حاد و مزمن با هم متفاوتند. در سينوزيت حاد علايم شديد مي باشد و بيمار با گرفتگي بيني، احساس درد و ترشح چرك از بيني به پزشك مراجعه مي كند و يا ترشحاتي كه از پشت حلق پايين مي آيد، و بيمار آن را مي بلعد و در پزشكي «PND» نام دارد و گاهي اين نوع سينوزيت همراه با تب است.اما در سينوزيت مزمن، علايم خفيف است، احساس كسالت عمومي، احساس سنگيني در سر و ترشحات دايم يا گهگاهي پشت حلق و همچنين ممكن است گرفتگي بيني يك طرفه يا دو طرفه در اين بيماران مشاهده شود. اين افراد با كسالت صبحگاهي بيدار مي شوند و تمايل به كار

كردن ندارند. صبحگاه گلوي آنان مانند چرم خشك است و احساس گلودرد دارند كه با خوردن صبحانه و چاي داغ گلويشان باز مي شود و احساس سلامت بيشتري مي كنند. در طول روز چون در حال نشسته يا ايستاده هستيم، ترشحات پشت حلق بيشتر مي شود و اين ترشحات را مي بلعيد، در حالي كه در شب و حالت خوابيده، اين عمل غير ارادي بلع، باز هم هست، ولي مقدار آن كمتر است و ترشحات بيشتري در ناحيه پشت حلق باقي مي ماند و مخاط لطيف اين منطقه را تحريك مي كند و صبحگاه كه از خواب بيدار مي شويم، احساس بد، خشكي و درد را داريم.سينوزيت مزمن در دراز مدت كارايي بيمار را كم مي كند و اين مزمن بودن علايم و سردردهاي گاهگاهي در هنگام شعله ور شدن سينوزيت مزمن سبب افسردگي مي شود.

عامل ايجاد كننده سينوزيت چيست؟

سينوزيت توسط باكتري، ويروس و قارچها ايجاد مي شود.ويروسها ابتدا يك «رينيت» ايجاد مي كنند و اين «رينيت» بتدريج به سينوزيت تبديل مي شود. علايم اوليه رينيت مانند سرماخوردگي است. ترشح از بيني، تب مختصر و كسالت كه بعد از درگيري سينوسها علايم شديد مي شود.انوع باكتريال هم توسط هموفيلوس استرپتوكوك پنومونيه ايجاد مي شود. معمولاً مردم به آن سينوزيت مي گويند. در اين نوع پزشك آنتي بيوتيك مي دهد كه دو تا سه هفته ادامه دارد و يا حداقل 10 روز يا يك هفته بعد از پايان علايم سينوزيت مي باشد. اينها درمان ناقصي است كه حمله نوع حاد به مزمن و يا تحت حاد تبديل مي شود.سينوزيت در واقع يك نوع آبسه است.

همان طور كه در آبسه هاي ديگر شما تيغ جراحي مي زنيد و «درناژ» را برقرار مي كنيد، در سينوزيت هم بايد همين كار را بكنيد.اين كار با تخليه سينوس توسط «ضد احتقان»ها و «ضد التهاب»ها انجام مي شود. همراه با آنتي بيوتيك بايد «آنتي آلرژيك» و «پسودوافدرين» و يا «ضد التهاب» داده شود.سينوزيت هاي قارچي هم در افراد متفاوتي ديده مي شود؛ مثلاً در افرادي كه بيماري ضعف سيستم ايمني دارند كه بسيار خطرناك است و يا افراد ديابتي. اين سينوزيت علايم گمراه كننده اي دارد و سي تي اسكن منطقه مبتلا با تخريب زيادي همراه است، ولي به خوبي به درمان جواب مي دهد.

چه چيزي بيماري حاد را به مزمن تبديل مي كند آيا الزاماً هر سينوزيت حاد به مزمن تبديل مي شود؟

نه، اگر بيمار زمينه مربوطه را داشته باشد، مانند آلرژي، انحراف بيني، درمان ناقص سينوزيت. زيرا گاهي مواقع به علت تشخيص غلط سينوزيت با فرض سرماخوردگي درمان مي شود.

چه عوامل محيطي سبب تشديد علايم باليني در يك بيمار مبتلا به سينوزيت مي شود؟

عواملي كه علايم باليني را در سينوزيت تشديد مي كند مي توان به: انحراف بيني، آلرژي يا زندگي در محيط پرآلرژي، سرماخوردگي مكرر، شنا كردن و يا شيرجه زدن و زير آب رفتن كه آب با فشار به مدخل سينوسها مي رود و نيز ترش كردن كه در ايجاد سينوزيت مزمن تأثير دارند، اشاره كرد.

آيا درمان سينوزيت يك درمان طبي است يا به جراحي نياز دارد؟

سينوس ها با مدخلهايي به داخل بيني راه پيدا مي كنند و برخلاف بيني كه «فلور باكتري» طبيعي دارد، سينوس ها

استريل هستند. وقتي كه در سينوزيت، مدخل سينوس تنگ و باريك مي شود، هوا درون آن حبس مي گردد. اين هوا توسط جدار عروق جذب مي شود و باعث فشار منفي و ميزان كمي اكسيژن مي شود. اين ميزان كم اكسيژن و تجمع ترشحات، محيط مناسبي براي رشد باكتري هاست؛ زيرا ترشحات سينوس غليظ و عفوني مي شوند و اين سيكل معيوب دهانه سينوس را بيشتر مي بندد. طبيعي است كه بايد اين سيكل معيوب را در جايي از بين برد؛ مانند دادن آنتي بيوتيك ها، ضد احتقان، آنتي هسيتامينيك ها و مايعات فراوان و يا اينكه بيني را مرتب شست. اين اعمال سبب كم شدن چرك و رقيق شدن ترشحات عفوني و كمك به «درناژ» بهتر است، اما توجه شود كه استفاده از قطره هاي بيني؛ مانند «فنيل افرين» و «پسودوافدرين» فقط براي مدت كوتاه مؤثر است؛ زيرا در غير اين صورت بيني عادت مي كند و عارضه «رينيت» ايجاد مي شود.با وجود اين درمانها، گاهي هم از روش جراحي استفاده مي شود. در جراحي ابتدا عامل زمينه اي؛ يعني انحراف بيني را برطرف مي كنيم.

در قديم سينوس را مي تراشيدند و آن را از چربي شكم پر مي كردند و اين كار امروزه منسوخ شده و از روش جديد آندوسكوپي استفاده مي شود كه همان جراحي عملكردي بيني با آندوسكوپ است و اساس آن بر اين است كه چون حركت مژكها به طرف مدخل سينوس است بايد مدخل سينوس را كه بر اثر روند التهاب يا انحراف تنگ شده است، با آندوسكوپ باز كرد و روشهاي جديدتر هم آندوسكوپي سينوس است كه در

بيني و سينوس تنها روش متداول و مؤثر است و با اين كار پاتولوژي و مدخل رقيق پاتولوژي را تميز مي كنند و انسداد را برطرف مي نمايند و با حداقل برداشت بافت، عملكرد طبيعي سينوس را به آن بازمي گردانند. نكته ديگر مشكل عمده در سينوزيت مزمن و سينوس هاي «استوئيد» است كه در طرفين بيني و زير مغز قرار گرفته و يكي از محل هاي شايع تجمع عفونت مي باشد. اين سلولهاي كوچك از يك طرف با «لامينا پاپيلاسه» يا ورقهاي كاغذي شكل جدا مي شود و در بالا هم توسط «لامينا فيبروزا» و يا ورقه سوراخ دار از مغز جدا مي شده و معمولاً جراح ها تمايل به كار كردن در اطراف آنها را ندارند، زيرا خطر مننژيت و كوري و مرگ را براي بيمار در پي دارد. امروزه با روش آندوسكوپيك خيلي راحت، ميزان عوارض و عود سينوزيت كم مي شود.

تشخيص افتراقي سينوزيت با كدام بيماري است؟

بخشي از تفكر غلط مردم به پزشكان هم منتقل شده است و سينوزيت را با سردرد مي شناسند و هر كس كه سردرد دارد، مي گويند كه به چشم پزشك مراجعه كن و يا سينوزيت را پيگيري كن. در حالي كه مهمترين علت سردرد، سردرد ناشي از استرس، سردرد با منشأ عروقي؛ يعني ميگرن است.اين دو سردرد 80 درصد سردردها را ناشي مي شود و هر سردردي سينوزيت نيست.ترشحات چركي مي تواند به دليل گلودرد و يا آنژين باشد. در سنين بالا ترشح مي تواند علايم «آدنوكارسينوم» و «SCC» باشد.

روش تشخيص سينوزيت چيست؟

در ابتدا شرح حال كامل بيمار گرفته مي شود و يا

بيمار معاينه مي گردد، به ويژه با آندوسكوپ بيني و يا راديولوژي. امروزه از روش مناسب سي تي اسكن بيشتر استفاده مي شود.

براي اينكه به سينوزيت مبتلا نشويم، چه بايد بكنيم؟

دقيقاً نمي شود گفت چه بايد كرد؛ زيرا در ايجاد سينوزيت، آناتومي بيني شخص مهم است؛ مثلاً 90 درصد افراد، انحراف بيني دارند، ولي فقط كساني كه مراعات شرايط محيطي را نمي كنند، به سينوزيت مبتلا مي شوند. افراد بايد از سرماخوردگي مكرر و شيرجه زدن در آب سرد، خودداري كنند. تغذيه مناسب، مصرف مايعات فراوان و شستشوي بيني هم مؤثر است و نكته آخري كه بايد به آن اشاره كنم طرز تفكر قديمي درمان سينوزيت است كه مي گفتند بي فايده است و يا جراحي خطرناك است كه اين تفكر غلط بايد امروزه از اذهان پاك شود.

تروماي چشمي چيست؟

تروما يا ضربات وارده به چشم يكي از مهمترين علتهاي نابينايي در سراسر دنيا محسوب مي شود. بر اساس آمار، حدود نيم ميليون نفر در دنيا به دليل حوادث و تروماهاي چشمي ، نابيناي كامل هستند. اين در حالي است كه در بسياري از موارد با كمي دقت و رعايت نكات ايمني و بويژه استفاده از وسايل ايمني مي توان از وقوع تروماي چشمي پيشگيري كرد. با توجه به اهميت و گستردگي موضوع ، سيزدهمين سمينار سالانه بيمارستان چشم پزشكي فارابي با محوريت تروماي چشمي در روزهاي نوزدهم تا بيست و يكم ارديبهشت در هتل المپيك تهران برگزار شد.

تروما يكي از عوارض شايع چشمي در ايران و بسياري از كشورهاي درحال توسعه است. علل مختلفي براي تروما ذكر مي شود كه مهمترين آنها را حوادث

حين كار، حوادثي مانند آنچه كه در آخرين چهارشنبه سال در كشور ما رخ مي دهد و تصادفات رانندگي تشكيل مي دهد.آسيبهاي چشمي بستگي به شغل افراد دارد و از آنجا كه يكي از مهمترين عوامل بروز تروماي چشمي استفاده نكردن از عينكهاي ايمني است اين عارضه بيشتر در سنين كار و در حدود 35 - 40 سالگي گريبانگير كارگراني مي شود كه به كارهايي مانند جوشكاري و تراشكاري اشتغال دارند. در اين نوع مشاغل ذرات ريز ممكن است به چشم پرتاب شده و صدمات جبران ناپذيري را به آن وارد كند. به گفته دكتر هوشنگ فقيهي ، حدود 30 تا 40 درصد كوري هاي يك چشمي ناشي از حوادث و تروماهاي چشمي است. آمار حوادث و ضايعات ناشي از آن در جوامع مختلف نشان مي دهد كه تعداد افراد حادثه ديده در جوامع توسعه نيافته به مراتب بيشتر از جوامع توسعه يافته است.

نوع آسيبي نيز كه در اثر ضربه به چشم مي رسد، متفاوت و ممكن است سطحي يا عمقي باشد. به عبارت ديگر، آسيب ناشي از تروماي چشمي با توجه به شدت و وسعت ضربه تنها به پارگي پلك و يا ابرو محدود مي شود يا اين كه با آسيب رساني به بخشهاي قدامي و خلفي چشم موجب پارگي قرنيه ، شبكيه و ديگر بخشهاي داخلي چشم شود. بر اين اساس نوع درمان نيز متفاوت است.به گفته دكتر فقيهي ، تروماي سطحي را شايد بتوان با چند روز بستن چشم و تجويز داروهاي مورد نياز درمان كرد، اما در تروماي عمقي ممكن است به چندين عمل جراحي نياز باشد و با اين حال

چشم بيمار حالت طبيعي خود را باز نيابد.

چشمها را جدي بگيريد

دبير علمي سيزدهمين سمينار سالانه بيمارستان فارابي درباره ضربه هاي نافذ و غيرنافذ وارد برچشم نيز مي گويد: ورود جسم خارجي نوك تيز به داخل چشم در حين كار از جمله ضربه هاي نافذ محسوب مي شود. در اين نوع صدمات بايد جسم خارجي پس از معاينات دقيق از سوي پزشك متخصص از چشم خارج شود، درغير اين صورت صدمات جبران ناپذيري در پي دارد. ضربه هاي نافذ در همان لحظه خود را نشان مي دهند و ميزان آسيب وارده به چشم يك هفته بعد مشخص مي شود.ولي متاسفانه ضربه هاي غيرنافذ در همان لحظه خودشان را نشان نمي دهند و بيمار ممكن است پس از گذشت چند ماه با علايم اين آسيبها به پزشك مراجعه كند. به طور كلي وقتي آسيبي به چشم وارد مي شود اين آسيب از قسمتهاي جلويي چشم شروع مي شود و به شبكيه و قسمت هاي ديگر چشم نيز وارد مي شود. همين آسيبها سبب بروز بيماريهاي مختلف مثل آب مرواريد، خونريزي هاي پشت چشم ، پارگي شبكيه و اختلال در ميدان ديد شخص مي شوند. تمام اين آسيبها بستگي به وسعت و شدت ضربه وارده به چشم دارند به گونه اي كه در خيلي از مواقع مجبور به تخليه كامل چشم مي شويم. لذا اين آسيبها نياز به پيگيري مكرر دارند.بيمارستان فارابي يكي از مراكز فعال در برگزاري همايش هاي علمي در زمينه چشم پزشكي است. اين بيمارستان در سالهاي گذشته 12 دوره سمينار به صورت سالانه برگزار كرده و در هر كدام از اين نشستها موضوعات

و مشكلات روز چشم پزشكي مورد توجه و بررسي كارشناسي چشم پزشكان قرار گرفته است. پس از چند سال وقفه از سال گذشته اين سمينارها احيا شد.

از جراحي هاي ليزيك نترسيد

به گفته رئيس بيمارستان فارابي ، يكي از موضوعاتي كه در سمينار سالانه اين مركز بررسي شود، تروماي جراحي عملهاي ليزيك است.به اين بهانه تصميم گرفتيم از فرصت استفاده كرده و اطلاعاتي هم درباره جراحي هاي ليزيك ، خطرها و عوارض آن از دكتر جباروند به دست آوريم.براي اصلاح عيوب انكساري چشم چه نزديك بين و چه دوربين و چه آستيگماتيك از دستگاه اگزايمر ليزر و جراحي با ليزر استفاده مي شود. در اين جراحي ها به شرطي كه بيماران درست انتخاب شده و محدوديت هاي خاص مورد نياز رعايت شده باشد، ميزان موفقيت بسيار بالاست ، در موضوع انتخاب عواملي مثل سن ، ميزان عيب انكساري ، بيماري هاي قرنيه ، خشكي چشم و ديگر موارد در نظر گرفته مي شوند.

جباروند درخصوص هزينه عمل ليزيك مي گويد: هزينه عمل ليزيك در ايران در مقايسه با تمام كشورهاي دنيا و حتي بنگلادش بسيار پايين است. در صورتي كه دستگاه هايي كه در ايران است از نظر فناوري در مقايسه با كشورهاي اروپايي نيز از برتري خاصي برخوردار است. سن مناسب براي جراحي هاي ليزيك حداقل 20 سال است و عيوب انكساري چشم بايد حداقل 6 ماه تا يك سال ثابت مانده باشد. وي درباره عوارض احتمالي اين گونه جراحي ها چنين مي گويد: هركاري حتي راه رفتن هم ممكن است عارضه داشته باشد. اگر بخواهيم از عوارض كار بترسيم ، حتي لنزهاي طبي كه

بعضي از مردم استفاده مي كنند نيز ممكن است دردسرساز باشد. تنها چيزي كه عارضه ندارد، عينك است. ما نمي توانيم به صرف احتمال بسيار كمي كه براي بعضي عوارض قابل پيشگيري وجود دارد از اين امكاني كه فراهم آمده است ، استفاده نكنيم.برخلاف اين كه به نظر مي رسد خود چشم پزشكان از انجام اين عمل در مورد خود و نزديكانشان خودداري مي كنند، دكتر جباروند اظهار مي كند كه جراحي با ليزر را براي فرزند خود انجام داده است

دكتر جباروند در زمينه علت توقف و علت احياي مجدد اين نشستها مي گويد: از آنجا كه انجمن چشم پزشكان به برگزاري كنگره هايي در زمينه چشم پزشكي اقدام مي كرد، به نظر مي رسيد ديگر نيازي به ادامه سمينارهاي فارابي نباشد. بعدها احساس كرديم جاي كنگره فارابي خالي است و ما نيز حرف براي گفتن داريم و باعث شد دوباره پا پيش بگذاريم. موضوعات چشم پزشكي آنقدر رشد كرده كه يك كنگره جوابگوي نيازهاي جامعه چشم پزشكي نيست.بنابراين بايد چنين كنگره اي وجود داشته باشد كه پرسش ها و نيازهاي چشم پزشكان را برطرف كند. اكنون مصر هستيم كنگره فارابي جاي خود را در كشور باز كند.هم توان علمي و هم توان اجرايي بيمارستان در حدي است كه بتواند هر سال اين كنگره را با موضوعات روز برگزار كند.

دكتر هوشنگ فقيهي نيز درباره هدف از سمينار چشم پزشكي فارابي و نحوه برگزاري آن اين گونه توضيح مي دهد: پس از 12 دوره كه سمينار در محل بيمارستان انجام مي شد از سال گذشته كه برگزاري سمينارها احيا شد، به دليل استقبال همكاران تصميم گرفتيم

از محل بيمارستان خارج شويم. در 12 دوره برپايي سمينار فارابي هر سال يكي از موضوعات شايع بيماري هاي چشمي مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. امسال با توجه به اين كه در كشور ما تروما يكي از مسائل رايج است ، بيشتر كوشيديم سمينار را به تروما و ضربات وارده به چشم اختصاص دهيم و بنابراين حدود 70 درصد موضوعات سمينار كه از 19 تا 21 ارديبهشت در هتل المپيك برگزار شد، به تروما اختصاص يافت و در كارگاه ها و سمپوزيوم هاي انجام شده ، با حضور اساتيد اين موضوع به بحث و بررسي گذاشته شد. در اين قسمت همكاران كار سخت و سنگين و طاقت فرسايي را شروع كردند و به فكر بودند هر چه بيشتر محتواي علمي سمينار را بالا ببرند. ويژگي ديگر سمينار اين است كه سخنراني صرف نيست كه يك نفر سخنراني كند و بقيه گوش دهند.

كوشيديم بررسي مسائل عمده اي كه همكاران ما با آن درگيرند به صورت پرسش و پاسخ مطرح شود تا همه در كنفرانس فعال باشند و بتوانند مشكلات مورد نظر خود را در محيطي كاملا علمي و صميمي برطرف كنند. در سمينار درباره آب سياه ، انحرافات چشمي ، تروماي جراحي ، عملهاي ليزيك و... صحبت مي شد.فقيهي ادامه مي دهد: درمان كاتاراكت تروماتيك ، درمان تروماهاي سگمان قدامي ، نحوه اداره تروماهاي پاتروژنيك در جراحي هاي رفراكتيو، چالشهاي باليني در تروماهاي ويتره وريتن ، تروماي ناشي از جراحي هاي چشم ، تروما و اختلالات حركتي چشم ، ضايعات تروماتيك اربيت و پلك و گلوكوم و تروما عناوين سمپوزيوم هايي است كه در

اين سمينار به فعاليت مي پردازند. علاوه براين سمپوزيوم ها، 7 كارگاه نيز در طول برگزاري سمينار برپا شد كه با دعوت از گروههاي علمي اداره كننده كارگاه ها افرادي از سراسر كشور مطالبي به روز ارائه كردند.

ويژگي ديگر سمينار سالانه فارابي اجراي برنامه هاي علمي جانبي به صورت ميز صبحانه و يا breakfast meeting بود. به اين صورت كه هر يك از متخصصان ميزي جداگانه دارد. پزشكان با توجه به موضوعات مورد نظر خود ميزي را انتخاب و از تجارب پيشكسوتان در رشته هاي مختلف چشم پزشكي استفاده مي كنند. در كنار سمينار و پس از پايان سمپوزيوم ها برنامه هاي تفريحي و ورزشي نيز طراحي شده كه با استقبال گرم پزشكان رو به رو شده است.

نويسنده:سعيده كافي

هاري (حيوان گزيدگي )

هاري يك بيماري ويروسي حاد سيستم اعصاب مركزي است كه مخصوص گوشتخواران اهلي و وحشي مي باشد.انسان و ساير حيوانات خونگرم پستاندار به طور تصادفي و اغلب ازطريق گزش به آن مبتلا مي شوند.همچنين بيماري از طريق پنجه كشيدن حيوانات بخصوص گربه ،راههاي تنفسي ، بندرت گوارشي و پيونداعضا منتقل مي شود .

وضعيت حيوان گزيدگي در كشور:

استانهاي گلستان ، اردبيل و چهارمحال و بختياري با ميزان بروز بين 300 تا 400 مورد در يكصد هزارنفر جمعيت ، بالاترين ميزان حيوان گزيدگي را در كشور دارا مي باشند.استان كهكيلويه و بويراحمد با ميزان بروز 206 تا 300 در يكصدهزار نفر جمعيت در رده بعدي و پس از آن استانهاي گيلان ، مازندران ،آذربايجان شرقي و غربي ، خراسان ، سمنان ، لرستان ، همدان ، كرمانشاه ،زنجان و بوشهر با ميزان 112 تا 206در يكصد

هزار نفر در رده بعدي قراردارند.استان گلستان با ميزان بروز تقريباً 400 مورد در يكصد هزار نفر بيشترين موارد و استان يزد با 18 مورد در يكصد هزار نفر، كمترين موارد گزش در كشور را دارا مي باشند.

بيماري زايي :

ويروس هاري از طريق خراش سطح پوست يا مخاطها (چشم ، دهان و...) وارد بدن مي شود. ويروس از طريق اعصاب محيطي به سيستم اعصاب مركزي مي رسد و در آنجا تكثير مي يابد و سپس از طريق اعصاب خودكار به ساير بافتها مثل غددبزاقي ، كليه ، ريه ، كبد، پوست ، قلب وعضلات مي رسند كه باعث بروز علايم بيماري مي گردد.

علايم بيماري در انسان :

دوره نهفتگي بيماري در انسان معمولاً بين 2 تا 8 هفته است ، ولي كمتر از 5 روز و تا يك سال هم مي تواند باشد.فاصله محل گازگرفتگي تا مغز، وسعت جراحات ، نوع حيوان مهاجم و سن بيمار از مهمترين عواملي مي باشند كه در طول دوره نهفتگي مؤثر است . درصورت ابتلاي انسان به بيماري بعد از طي دوره كمون (نهفتگي ) علايم اوليه به صورت خستگي ، بي اشتهايي ، بي قراري ، تف اندازي و گاهي سوزش و خارش در محل گزيدگي بروزمي نمايد.در مرحله تحريك پذيري علايم بي قراري ، خروج كف از دهان ، احساس حالت خستگي ، ترس از نور و ريزش اشك از چشم بروز مي كند و سپس وارد مرحله اغما و نهايتاً مرگ مي شود.

علايم بيماري در حيوان :

در سگ و گربه 3 تا 10 روز قبل از بروز علايم باليني (بندرت بيشتر از سه روز) ويروس در بزاق

حيوان وجود دارد و مي تواند بيماري را انتقال دهد. به عبارت ديگر اگر سگ و گربه در زمان گزش ، آلوده به ويروس هاري باشند، علايم باليني حداكثر 5 تا 8 روز بعد از حيوان گزيدگي ظاهر خواهد شد.پس از طي دوره نهفتگي اولين علامت بيماري تغيير در رفتار و عادات حيوان مي باشد.حيوان غذاي خود را بخوبي نمي خورد، به تدريج اندامهايش فلج مي شود و پريشان و مضطرب مي گردد، دهانش باز و از آن كف خارج مي شود واز آب و نور مي ترسد و هر چيزي مثل سنگ ، چوب و انسان را گاز مي گيرد و سپس مي ميرد.

راههاي انتقال :

1 - گاز گرفتن : اصلي ترين راه سرايت بيماري از طريق گاز گرفتن حيوانات هار مي باشد كه در مورد گربه و گربه سانان از طريق كشيدن پنجه نيز انتقال بيماري صورت مي گيرد.

2 - پوست : بيماري هاري از راه پوست سالم قابل سرايت نيست، ولي اگر كوچكترين خراش يا زخمي در پوست وجود داشته باشد، در تماس با ترشحات آلوده قابل انتقال خواهد بود.

3 - ساير راهها: انتقال بيماري بندرت از طريق دستگاه تنفس ، دستگاه گوارش ، پيوند اعضا، جفت ، وسايل آلوده ، مخاطها و سرانجام از انسان به انسان امكان پذير مي باشد.

سرطان خون (لوسمي)

خون از مايع لزجي به نام پلاسما و ياخته هاي شناور آن كه توسط مغز استخوان توليد مي شود، تشكيل شده است. مغز استخوان ماده اي نرم و اسفنجي شكل است كه داخل استخوانها يافت مي شود. اين ماده حاوي ياخته هايي است كه ياخته هاي مادر يا سلول

پايه (Stem cell) ناميده مي شود و وظيفه آنها توليد ياخته هاي خوني است.

سه نوع ياخته خوني وجود دارد:

- گويچه هاي سفيد خون (گلبولهاي سفيد) كه كار دفاع بدن در مقابل عوامل خارجي را برعهده دارند.

- گويچه هاي قرمز خون (گلبولهاي قرمز خون) كه اكسيژن را به بافتها حمل و فرآورده هاي زايد را از اندامها و بافتها جمع آوري مي كنند.

- پلاكتها كه وظيفه انعقاد خون و جلوگيري از خونريزي را بر عهده دارند.

سرطان خون (لوسمي) نوعي بيماري پيشرونده و بدخيم اعضاي خون ساز بدن است كه با تكثير و تكامل ناقص گويچه هاي سفيد خون و پيش سازهاي آن در خون و مغز استخوان ايجاد مي شود.

لوسمي يا لوكمي(leukemia) ريشه در زبان لاتين به معناي «خون سفيد» دارد و فرآيند تكثير، خون سازي و ايمني طبيعي بدن را مختل مي كند. اجتماع اين ياخته هاي سرطاني در خارج از مغز استخوان، موجب تشكيل توده هايي در اندامهاي حياتي بدن نظير مغز و يا بزرگ شدن غده هاي لنفاوي، طحال، كبد و ناهنجاري عملكرد اندامهاي حياتي بدن مي شوند.

لوسمي شايع ترين سرطان كودكان در جهان است.

لوسمي بر اساس طيف، شدت و سرعت پيشرفت روند بيماري به دو دسته حاد (acute) و مزمن (chronic) تعريف مي شود.

1- لوسمي حاد، رشد سريع همراه با تعداد زيادي گويچه هاي سفيد نارس است و مدت فاصله زماني بين شروع بيماري و گسترش دامنه آن بسيار كوتاه است.

2- لوسمي مزمن، رشد آهسته همراه با تعداد بيشتري ياخته هاي سرطاني بالغ تر است و مدت زمان طولاني تا بروز علايم باليني آن دارد.

لوسمي نيز با توجه به

نوع ياخته موجود در بافت مغز استخوان كه دچار تراريختي و سرطان شده است، تعريف مي شود و اشكال مختلفي از اين نوع سرطان وجود دارد كه هر كدام نشانه ها و عوارض خاص خود را دارند. لوسمي بر اساس نوع گويچه سفيد خون كه دچار تراريختگي و سرطان شده، به دو دسته تقسيم مي شود:

- لنفوئيدي (lymphocytic) يا لنفوبلاستي (lymphoblastic)

- ميلوئيدي (myelogenous)

با توجه به اين طبقه بندي، شايع ترين اشكال لوسمي بر اساس سرعت پيشرفت روند بيماري و نوع گويچه سفيد خون كه دچار تراريختگي و سرطان شده، به چهار گروه تقسيم مي شود كه عبارتند از:

1- لوسمي لنفوئيدي يا لنفوبلاستي حاد: لوسمي لنفوبلاستي حاد بيماريي است كه در آن تعداد بسيار زيادي از گويچه هاي سفيد خون كه عامل دفاع بدن در مقابل عوامل خارجي هستند و «لنفوسيت» ناميده مي شوند و هنوز به طور كامل تكامل نيافته اند، دچار اختلال شده و به طور فزاينده اي در خون محيطي و مغز استخوان يافت مي شوند. علاوه بر اين، تجمع اين ياخته ها در بافتهاي لنفاوي باعث بزرگ شدن اين اندامها مي شود. ازدياد لنفوسيتها نيز به كاهش تعداد ساير ياخته هاي خوني مانند گويچه هاي قرمز و پلاكتها منجر شده و اين عدم تعادل ياخته هاي خوني به كم خوني، خونريزي و عدم انعقاد خون منجر مي شود. مدت فاصله زماني بين شروع بيماري و گسترش دامنه آن بسيار سريع و كوتاه است. لوسمي لنفوبلاستي حاد، شايع ترين نوع لوسمي در كودكان است كه اغلب در كودكان بين سنين 2 تا 6 سال تظاهر مي كند. گروه سني ديگري كه در

مقابل اين بيماري بيش از بقيه آسيب پذيرند، افراد بالاي 75 سال را تشكيل مي دهند.

2- لوسمي ميلوئيدي حاد: تراريختگي ياخته هاي «ميلوئيد» گويچه هاي سفيد خون است كه فرآيند تكثير و خون سازي و ايمني طبيعي بدن را مختل مي كند. اين نوع سرطان داراي چندين زيرگونه است و ميانگين سن ابتلا به آن 64 سال مي باشد. اين نوع لوسمي در مقايسه با لوسمي لنفوسيتي حاد كمتر در كودكان ديده مي شود، اما كودكان مبتلا به سندرم دان در سه سال ابتدايي زندگي استعداد بيشتري براي ابتلا به آن دارند.

3- لوسمي لنفوئيدي مزمن: شايع ترين نوع لوسمي بزرگسالان است. طيف رشد و پيشرفت اين نوع لوسمي بسيار كند و آهسته است و اغلب در افراد سالمند تظاهر مي كند. ميانگين سن بروز لوسمي لنفوئيدي مزمن 60 سال است و ابتلا به آن در سنين پايين تر از 30 سال بسيار غيرطبيعي و در كودكان بسيار نادر است. اين نوع لوسمي در مردان بالاي 50 سال شايع تر است و اغلب به طور تصادفي و هنگام معاينات و آزمايش معمولي خون كه افراد براي تشخيص بيماريهاي ديگر انجام مي دهند، تشخيص داده مي شود.

4- لوسمي 4- لوسمي ميلوئيدي مزمن: اين نوع لوسمي يك بيماري اكتسابي ناشي از يك نوع ناهنجاري در كروموزم 22 ياخته هاي مغز استخوان است. لوسمي ميلوئيدي مزمن در مردان بين سنين 40 تا 60 سال شايع تر است و افرادي كه تحت تشعشعات يونيزه و يا تماس با بنزين و مشتقات آن قرار داشته اند، بيشتر در معرض خطر ابتلا به آن هستند.

علايم هشداردهنده سرطان خون (لوسمي)

احساس

ناخوشي عمومي

تظاهر لكه هاي دانه اناري زيرجلدي پوست (petechiae)

لخته يا منعقد نشدن خون در پي ايجاد زخم يا بريدگي

ضعف و خستگي مفرط

عفونتهاي مكرر و عود آنها

دردهاي استخوان و مفاصل

تنگي نفس بر اثر فعاليت

تب و لرز و نشانه هاي شبه سرماخوردگي

رنگ پريدگي پيشرونده

تورم و بزرگي حجم غده هاي لنفاوي، طحال و كبد

احساس سيري و بي اشتهايي

كم خوني

خواب آلودگي

خونريزي مكرر بيني

تورم و خونريزي لثه ها

ضعف و لاغري ممتد

علاوه بر اين نشانه ها ممكن است عوارضي در بيمار ظاهر شود كه به اجتماع ياخته ها و سرايت سرطان به اندامهاي ديگر بدن مربوط باشد. در چنين مواردي بيمار از سردرد، حالت تهوع و استفراغ، كاهش سطح هوشياري، تشنج، ديد مضاعف، فلج اعصاب مغز، عدم حفظ تعادل، تورم در ناحيه گردن و صورت شكايت مي كند.

سبب شناسي: سرطان زايي لوسمي

بيماري لوسمي يك فرآيند پوياست كه توسط متغيرهاي ناشناخته و مستقل متعددي موجب تغييرات مولكولي ياخته شده و منجر به تداخل در سيستم تكثير ياخته هاي مغز استخوان مي شود. عامل مستعد و پيشتاز در تظاهر لوسمي مانند هر سرطان ديگري به هم خوردن نظم تقسيم ياخته اي است. تحقيقات آماري و باليني، روند بدخيمي بيماري لوسمي را به اين عوامل ارتباط مي دهند:

- جنس: لوسمي در مردان بيشتر تظاهر مي كند

- سابقه قبلي ابتلا به برخي از بيماريهاي خوني و يا سابقه قبلي به سرطان

- عوامل ژنتيكي و استعداد ميزبان: عوامل ژنتيكي از جمله نقايصي در كروموزمها و انتقال ژن معيوب

- تشعشع: افرادي كه در معرض تابش اشعه هاي يونيزه

و يا هسته اي و سرطانزا قرار گرفته اند

- اعتياد به دخانيات

- آلاينده هاي موجود در هواي محيط زيست و محل كار (مواد يونيزه، مواد صنعتي و شيميايي سمي مانند بنزين و مشتقات آن)

- نارسايي مكانيسم ايمني طبيعي بدن

- سن: در ميان بزرگسالان، استعداد ابتلا به لوسمي با افزايش سن ارتباط مستقيم دارد. افراد بالاي 55 سال بايد بيشتر مراقب علايم هشداردهنده اين بيماري باشند.

الگوهاي غربالگري لوسمي

با توجه به وضعيت عمومي سلامت فرد، بررسي هاي تشخيص لوسمي ممكن است شامل:

1- آزمايش خون: در شرايط طبيعي، گويچه هاي سفيد بالغ در خون محيطي يافت مي شوند، ولي زماني كه گويچه هاي سفيد نارس كه بايد در مغز استخوان باشند، به مقدار زيادي وارد خون محيطي مي شوند؛ عمدتاً مي تواند نشانه سرطان هاي خون (لوسمي) باشد. آزمايش خون و شمارش و بررسي ياخته هاي شناور خون اولين گام براي تشخيص لوسمي است.

2- نمونه برداري يا بيوپسي مغز استخوان: بررسي ميكروسكوپي از نمونه بافت سرطان بسيار مهم است؛ زيرا مطمئن ترين روش براي تشخيص لوسمي و نوع آن به شمار مي آيد. نمونه برداري از مايع مغز نخاع و نمونه برداري از غدد لنفاوي نيز از روشهاي تشخيصي سرطان خون است.

3- سازگاري بافتي: ياخته ها داراي انواع پروتئين هاي مختلف بر روي سطح خود هستند كه از اين پروتئين ها در آزمايش هاي ويژه خون براي تشخيص سازگاري بافتي استفاده مي شود. موفقيت در پيوند مغز استخوان به تشابه و سازگاري مغز استخوان فرد دهنده با مغز استخوان فرد گيرنده بستگي دارد كه از طريق اين آزمايش سنجيده مي شود.

4- بررسي كروموزمي: از ديگر اقدامات تشخيص ژنتيكي در افتراق انواع لوسمي است.

5- عكسبرداري از قفسه سينه با تابش اشعه X: تشخيص طيف پراكندگي ياخته هاي مهاجم و غده هاي لنفاوي متورم در ناحيه قفسه سينه است.

6- سي تي اسكن: در اين روش دستگاه سي تي اسكن با گرفتن تعدادي عكس توسط اشعه ايكس، تصويري سه بعدي از بدن را نشان مي دهد و از اين طريق پراكندگي سرطان به بخش هاي ديگر بدن مشخص مي شود.

7- پرتونگاري با استفاده از تشديد ميدان مغناطيس: اين آزمايش مشابه سي تي اسكن است، با اين تفاوت كه به جاي تابش اشعه X از مغناطيس براي عكسبرداري از اعضاي بدن استفاده مي شود. در اين آزمايش بيمار به مدت 30 دقيقه به طور ساكن درون اتاقك اين دستگاه مي ماند و تصاوير مقطعي از بدن او تهيه مي شود.

8- سونوگرافي: در اين شيوه از امواج صوتي براي بررسي ساختار اندامها استفاده مي شود.

9- معاينات باليني: بررسي وضعيت غدد لنفاوي، طحال، كبد و ديگر اعضاي بدن است.

الگوهاي درمان لوسمي

فرآيند درمان لوسمي براي هر شخص معين با شرايط بيماري وي مرتبط است و الگوهاي درمان لوسمي به نوع لوسمي، وضعيت بيماري در شروع درمان، سن، سلامت عمومي و چگونگي واكنش بيمار به نوع درمان بستگي دارد. علاوه بر الگوهاي رايج براي درمان انواع سرطان همچون شيمي درماني و اشعه درماني، از جمله مي توان به روشهاي درماني زير اشاره كرد:

- درمان بيولوژيكي يا ايمونولوژيك: اين درمان كه مشتمل بر بازسازي، تحريك، هدايت و تقويت سيستم طبيعي دفاعي بدن بيمار است و با استفاده از آنتي بادي

و هدايت سيستم دفاعي خود بيمار براي مبارزه با سرطان صورت مي گيرد.

- جراحي: راهيابي ياخته هاي مهاجم لوسمي به ساير اندامهاي بدن اغلب موجب تورم و بزرگي حجم غده هاي لنفاوي و طحال و كبد مي شود. الگوي درماني محل ضايعه طحال، برداشتن آن از طريق جراحي «اسپلينكتومي» است.

- پيوند مغز استخوان و پيوند سلولهاي پايه: جايگزيني مغز استخوان فرد بيمار با مغز استخوان سالم است تا بيمار بتواند مقادير بالاي داروهاي شيمي درماني و يا پرتو درماني را دريافت كند. شايع ترين اشكال پيوند مغز استخوان عبارتند از:

- پيوند «اتولوگ»: طي اين نوع پيوند بيمار بافت پيوندي (مغز استخوان) خود را دريافت مي كند. در اين روش مغز استخوان بيمار را خارج و آن را در معرض داروهاي ضد سرطان قرار مي دهند تا ياخته هاي بدخيم كشته شوند. سپس محصول به دست آمده را منجمد و نگهداري مي كنند.

پيوند «سينژنئيك»: بيمار بافت پيوندي (مغز استخوان) را از عضو ديگر دوقلوي مشابه خود دريافت مي كند. در اين روش ابتدا بوسيله مقادير زيادي از داروهاي ضد سرطان همراه يا بدون پرتو درماني، تمام مغز استخوان موجود در بدن بيمار را از بين مي برند. سپس از عضو ديگر دوقلوي مشابه كه شباهت بافتي زيادي با بدن بيمار دارد، مغز استخوان سالمي را تهيه مي كنند.

- آلوژنيك: بيمار بافت پيوندي را از فردي غير از خود يا دوقلوي مشابه خود (مثل برادر، خواهر و يا هر يك از والدين و يا فردي كه هيچ گونه نسبتي با بيمار ندارد) دريافت مي كند. اين فرد بايد سازگاري بافتي نزديك با بدن بيمار داشته

باشد.

پس از تهيه بافت پيوندي از روشهاي فوق، به بيمار مقادير بالايي داروهاي شيمي درماني همراه يا بدون پرتو درماني مي دهند تا باقيمانده مغز استخوان وي تخريب شود. در مرحله آخر مغز استخوان سالم را گرم كرده و بوسيله يك سوزن و از طريق سياهرگ به بيمار تزريق مي كنند تا جانشين مغز استخوان تخريب شده شود. پس از ورود بافت پيوندي به جريان خون، ياخته هاي پيوند زده شده به مغز استخوان هدايت شده و به توليد گويچه هاي سفيد خون، گويچه هاي قرمز خون و پلاكتهاي جديد مي پردازند. ابتلا به عفونت و خونريزي، تهوع، استفراغ، خستگي، بي اشتهايي، زخمهاي دهاني، ريزش مو و واكنشهاي پوستي از جمله عوارض جانبي پيوند مغز استخوان و پيوند سلولهاي پايه است.

امروزه با كاربردهاي جديد الگوهاي درمان پيوند مغز استخوان و درمان بيولوژيكي يا ايمونولوژيك و داروهاي جديد ضد سرطان و پيشرفتهاي علم ژنتيك و ساختارهاي ژن هاي انساني، اميدهاي تازه اي براي غلبه بر اين بيماري به وجود آمده است.

شايعترين سرطان در زنان-قسمت اول

طبق آمارهاي موجود در كتب پزشكي كه بر اساس مراجعات بانوان به درمانگاهها تنظيم شده است سرطان پستان، شايعترين سرطان در بين خانمها مي باشد. اين بيماري نه تنها شايعترين سرطان در زنان است بلكه شايعترين علت مرگ و مير در زنان سنين بين 35 تا 55 ساله را نيز تشكيل مي دهد. سرطان سينه يكي از معدود سرطانهايي است كه از زمانهاي بسيار دور آن را مي شناختند. تاريخ مصر قديم مؤيد اين مطلب است و جالب است بدانيم كه در زمان روميان قديم، راه درمان اين نوع سرطان، قطع يا برداشتن سينه مبتلا بوده

است. روشي كه اكنون نيز در دنيا متداول است و به نام «ماستكتومي» مشهور است. در بعضي كشورها به دليل آگاهي عمومي و گستردگي آموزش و در كشور ما نيز تا حدودي، مراجعه خانمها به دليل ترس از سرطان سينه رو به افزايش است. احساس وجود توده اي در سينه ها، درد و تورم يا ترشح از ناحيه مجراي شير، اين ترس و اضطراب را ايجاد مي كند. هر چند ترس و اضطراب حالات نامطلوبي هستند اما در برخي مواقع به خصوص در اين مورد بسيار مفيد و سازنده است. ترس از لمس يك توده در سينه اگر با مراجعه بموقع توأم باشد اثر بسيار مطلوبي بر سير و عاقبت اين سرطان مي گذارد. سرطان سينه بيشتر در سنين «40 تا 50» سالگي اتفاق مي افتد و هر چه سن بالاتر برود ميزان اين سرطان هم افزايش مي يابد. زناني كه بدون فرزند هستند چه آنها كه ازدواج نكرده اند يا آنها كه دچار نازايي هستند بيشتر از زنان ديگر در معرض ابتلا به اين سرطان قرار دارند. همچنين خانمهايي كه بعد از 30 سالگي حامله مي شوند حدود 2 برابر بيشتر از زناني كه قبل از 25 سالگي حامله شده اند دچار اين نوع سرطان مي شوند. خطر گرفتاري به سرطان سينه در زناني كه اصلاً حامله نشده اند بسيار زياد است.

بعضي عوامل در پيشگيري و يا كاهش ابتلا به اين سرطان اثر محافظتي دارند. يكي از اين عوامل، فاصله كوتاه بين شروع بلوغ جنسي و اولين بارداري مي باشد بنابراين هر چقدر زمان اولين بارداري در سنين پايين تر و نزديك به شروع بلوغ باشد از خطر ابتلا به اين سرطان كاسته مي شود. همچنين برداشتن تخمدانها

قبل از 35 سالگي، فرد را نسبت به ابتلا به سرطان سينه محافظت مي كند. پاره اي از گزارشات و تحقيقات مؤيد اين نكته است كه زناني كه به كودكان خود شير مي دهند كمتر در معرض خطر گرفتاري اين سرطان هستند. مطالعات انجام شده نشان مي دهد كه قرصهاي ضد بارداري هيچ نقشي در ايجاد سرطان سينه ندارند.

عوامل ژنتيكي نيز در ايجاد سرطان سينه دخالت دارد. ثابت شده است كه اگر سابقه وجود اين سرطان در مادربزرگ، مادر و يا خواهر بيماري وجود داشته باشد، شانس گرفتاري اين بيماري نسبت به سرطان سينه در مقايسه با افراد عادي بسيار بيشتر است و اين فرد مستعد چنين سرطاني است. عوامل محيطي و اقليمي نيز در ايجاد اين بيماري نقش دارند. شناخته شده ترين عامل محيطي، اشعه و تشعشعات راديواكتيو است. زنان ساكن شهرهاي ناكازاكي و هيروشيما حتي هم اكنون نيز در معرض خطر اين نوع سرطان هستند. همچنين زناني كه به دلايل مختلف، راديوگرافيهاي متعدد از قفسه سينه انجام داده اند، استعداد بيشتري به سرطان مذكور دارند. مصرف هورمون استروژن به تنهايي نقش مهمي در ايجاد اين بيماري دارد.

تقريبا مي توان گفت كه سرطان مذكور قبل از سن 25 سالگي ايجاد نمي شود و يا بروز اين بيماري فوق العاده كم است.

نكته مهم:

در مورد سرطان سينه معمولاً بيمار اولين فردي است كه با لمس روزمره محل و يا حتي در هنگام استحمام متوجه تورم _ توده يا حساسيت سينه مي شود. اكثر موارد سرطان در ربع فوقاني خارجي پستان اتفاق مي افتد همان طور كه در نمودار نشان داده شده است. نكات مهمي در ارتباط با تاريخچه بيماري وجود دارد كه در قسمت دوم توضيح خواهيم داد. يكي

از اين نكات، دوره اي بودن درد و توده همزمان با دوره قاعدگي مي باشد كه اين تغييرات ناشي از وابستگي هورموني ضايعه است و ارتباطي با سرطان ندارد. آرامش روحي رواني و ايجاد اعتماد و اطمينان و همكاري در بيمار مشكوك به اين سرطان، مهمترين اصل براي تشخيص و يا رد بدخيمي است.نكته مهم ديگري كه بايد به آن اشاره كنيم اين است كه طبق آمارهاي موجود حدود 20% خانمها به دليل مسائل و مشكلات مربوط به سينه ها به درمانگاهها مراجعه مي كنند كه از اين ميزان حدود 4% دچار سرطان پستان هستند. كل مراجعات خانمها به درمانگاهها به دليل مشكلات سينه طبق آمار حدود 20% تمام مراجعات زنان به درمانگاههاي جراحي را تشكيل مي دهد. نمودار الف (A) نشان دهنده اين موضوع است. قسمت ب (B) نشان دهنده 4% موارد بدخيمي يا سرطان است. يعني 4% از كل 20% مشكلات مربوط به پستان را سرطان تشكيل مي دهد.

مطالبي كه آورديم مقدمه اي براي شناختن يك بيماري بسيار مهم و مهلك است. تا چندين سال قبل وحشت بسيار زيادي از اين سرطان بر جهان حكمفرما بود و اين ترس و اضطراب هنوز هم ادامه دارد. طبق آمار در يكي از كشورهاي غربي هر ساله 24000 مورد جديد سرطان پستان تشخيص داده مي شود كه بيش از سه هزار نفر از اين خانمها در اثر اين بيماري فوت مي كنند. امروزه با آموزش زنان، اين موفقيت حاصل شده است كه زنان بتوانند خود را معاينه كنند و به محض لمس توده اي و يا حتي درد و تورم در ناحيه سينه ها به مراكز درماني مراجعه كنند و به اين ترتيب با تشخيص سريع و بموقع از

گسترش و سرايت بيماري به ساير اعضاء بدن جلوگيري به عمل خواهد آمد و ترس و اضطراب از اين بيماري مهلك كاهش خواهد يافت.

شايعترين سرطان در زنان-قسمت دوم

به طور كلي زناني كه به هر علتي احساس ناراحتي و بيماري در سينه مي كنند، تقريبا 20_15% موارد مراجعات به درمانگاههاي جراحي و زنان را تشكيل مي دهند. اين گروه از خانمها ممكن است داراي ترشحي غير طبيعي از نوك سينه ها باشند يا اينكه توده اي در سينه خود لمس نمايند و يا درد و تورمي در اين ناحيه داشته باشند. سابقا به علت ناشناخته بودن عوامل بيماري و سير آن و همچنين ترس از مرگ و يا نقص عضو، اين گروه بيماران دچار هيجان و اضطراب شديدي مي شدند، ولي امروزه به دليل آگاهي زنان و آشنايي آنان با روشهاي ساده «معاينه خود» به ندرت شاهد مراحل پيشرفته سرطان سينه هستيم و معمولاً بيماري در مراحل اوليه، تشخيص داده مي شود. در مورد كشور ما متأسفانه به اين علت آمار دقيقي از مراجعات زنان به درمانگاهها در دست نيست و ميزان ابتلاء به اين سرطان نيز دقيقا معلوم نيست؛ اما در جوامع غربي از هر 14 زن يك نفر دچار اين بيماري است و از هر 20 نفر، يك نفر به علت سرطان سينه فوت مي كند.

سرطان سينه تقريبا به عنوان يك بيماري تمدن غرب به شمار مي رود ولي شيوع اين بيماري خطرناك، حاكي از گسترش جهاني آن است. بالا بودن سن ازدواج، يعني ازدواج بعد از 30 سالگي يكي از عوامل اين بيماري است. در واقع بالا بودن سن اولين حاملگي در بروز اين بيماري مهم است. با توجه به اينكه در جوامع

غربي ميل به ازدواج و حاملگي بسيار كاهش يافته است و همچنين در بين زنان غربي، تغذيه كودك با شير مادر تقريبا فراموش شده است، لذا مي توان نتيجه گيري نمود كه در ديگر كشورها نيز اين خطر بالقوه وجود دارد كه با روي آوردن به فرهنگ غرب، در آينده منتظر شيوع بيشتر اين بيماري مهلك در بين زنان باشيم. همان طور كه قبلاً نيز گفتيم خطر ابتلا به سرطان سينه در زناني كه به كودكان خود شير مي دهند بسيار كمتر است.

علائم و نشانه هاي سرطان سينه:

مطمئنا مهمترين عامل در تشخيص سرطان سينه، خود بيمار است و در واقع او اولين كسي است كه متوجه علائم و تغييرات در اين قسمت از بدنش مي شود. مهم است اين است كه بيمار به محض احساس علائم مهم نظير درد، توده و تورم در سينه خود، بايد آن را بپذيرد و سعي نكند از ترس بيماري آن را انكار كند زيرا هر چه مراجعه به تعويق بيفتد پيش آگهي بيماري نيز بدتر و وخيم تر خواهد شد. علاوه بر اين، گاهي ممكن است مدتها قبل از اينكه بيمار پي به وجود اين علائم ببرد، اين بيماري با يك سير مرموزانه اي در مراجعه به پزشك عواقب بسيار خطرناكي به دنبال دارد. و اما علائم:

1_ وجود درد:

مثل ساير بيماريها، درد يكي از اولين علائم سرطان سينه است. اگر درد متغير باشد و با سيكل قاعدگي تغيير كند، مي تواند به علت تغييرات هورموني و فيزيولوژيك باشد. معمولاً قبل از قاعدگي، بيمار از يك فشار روحي رنج مي برد و دچار درد سينه ها مي شود و اين يك امر طبيعي است. گاهي درد ارتباطي با سيكل قاعدگي ندارد. در

اين صورت به طور قطع نمي توان اظهار نظر كرد، اما ممكن است اين چنين درد با سرطان سينه مربوط باشد و يا ناشي از التهاب و عفونت يا فيبروآدنوم باشد.

وجود سابقه اختلال و ناراحتي در سينه ها مثل سابقه آبسه، ضربه و كيست، سن اولين حاملگي و تعداد حاملگيها، شيردهي به كودكان ممكن است احتمال ضايعه سرطاني و بدخيم سينه را كمتر كند.

2_ وجود توده در سينه:

همان طور كه گفتيم بيمار اولين فردي است كه وجود توده را احساس مي كند. اگر توده نرم باشد معمولاً جاي نگراني نيست و مي تواند ناشي از تجمع چربي در اين ناحيه باشد كه اصطلاحا آن را ليپوم مي گويند. و يا ممكن است يك كيست نرم و شل معمولي

باشد. در مواقعي كه توده سفت باشد، بخصوص اگر حدود آن را نتوان از بافت طبيعي تشخيص داد، به وجود بيماري فيبروآدنوز مشكوك مي شويم. اگر توده قابل لمس سخت باشد و با چسبندگي به بافتهاي سطحي يا عمقي همراه باشد، شديدا به نفع تشخيص سرطان سينه است.

3_ تغييرات پوست سينه:

الف _ توده هاي قابل رؤيت به نفع كيست، سرطان و يا فيبروآدنوم خيلي بزرگ سينه است.

ب _ فرورفتگي در پوست سينه شديدا به نفع سرطان سينه است، حتي اگر خيلي خفيف باشد. بنابراين توصيه مي شود كه در صورت مشاهده هرگونه فرورفتگي و در واقع كشيده شدن پوست به داخل نسج سينه، بايد هر چه سريعتر به پزشك معالجه مراجعه نمود و آن را به عنوان زنگ خطري براي احتمال وقوع سرطان در نظر گرفت.

ج _ اگر بر روي يك توده قابل لمس سينه رنگ پوست به رنگ پوست پرتقال باشد، علامت مشخصه سرطان است.

رنگ قرمز پوست معمولاً عفونت را مطرح مي كند.

4_ زخم:

زخم در روي سينه احتمال سرطان غفلت شده افراد پير را مطرح مي نمايد.

5_ اختلالات نوك سينه:

همان طور كه گفتيم توكشيدگي يا فرورفتگي نوك سينه احتمال يك ضايعه عميق و سفت مثل سرطان يا گشاد شدن مجاري شيري را مطرح مي نمايد. ضايعات پوستي از جمله اگزما كه ناحيه نوك سينه يا هاله رنگي نوك سينه را درگير مي كند، اگر چنانچه يكطرفه باشد، يك نوع بيماري به نام بيماري «پاژه پستان» را كه تظاهري از سرطان است، مطرح مي كند. ترشح غير عادي از نوك سينه نيز علامت مهمي در تشخيص اين بيماري است. اگر ترشحات سبز رنگ باشند مي تواند دليل بر وجود كيستهاي فيبروآدنوز، يائسگي و گشادشدگي مجاري شيري باشد. ولي در صورتي كه اين ترشح خون آلود باشد سرطان سينه را مطرح مي كند.

نويسنده:كتر حسين برهاني

منبع:پيام زن

هاليتوز؛ نفس بدبو

«هاليتوز» از واژه «halitus» به معناي بازدم گرفته شده است و عبارت از نفس بدبو، زننده يا ناپسندي است كه از حفره دهان يا بيني خارج مي شود و به آن «fetor oris» يا «fetor ex ore» نيز مي گويند. به عبارتي به هر بوي بدي كه از حفره دهان يا بيني بيرون آيد، صرف نظر از آنكه منشأ آن در همين حفره باشد يا از ساير نقاط بدن منشأ گيرد «هاليتوز» گفته مي شود. هاليتوز يا بدبويي دهان يك شكايت شايع در بين بيماران مراجعه كننده به مطب متخصصان داخلي و گوش و حلق و بيني، دندانپزشكان و پزشكان عمومي مي باشد. بسياري از بيماران بدون گرفتن نتيجه خاصي، از مراكز درماني خارج مي شوند و گاه اين پديده باعث بروز

مسايل جدي در خود و خانواده آنان مي گردد. هاليتوز مشكلي شايع است و گفته مي شود كه مي تواند به طور متناوب بيشتر افراد بالغ را دچار كند.

اهميت بررسي هاليتوز

- با آزار ديگران به صورت يك مانع در برخوردهاي اجتماعي عمل مي كند و باعث كاهش كارايي فرد مي شود.

- فردي كه از بوي بد دهان خود آگاه است، ممكن است به گونه اي نسبت به پاكي دهان دچار وسواس شود كه به كارايي وي خدشه وارد كند.

- هاليتوز نشانه اي از يك وضعيت غير طبيعي است كه نياز به تشخيص و درمان دارد.

عوامل مؤثر در ايجاد هاليتوز

هميشه نمي توان علتي براي هاليتوز يافت و معمولاً نيز چنين است. اين امر به دليل تنوع علل آن و اندك بودن بررسي هاي انجام شده است. بيمار شاكي از هاليتوز به سه گروه «اتيولوژيك» تقسيم مي شوند: گروه غير پاتولوژيك، گروه پاتولوژيك و گروه با منشأ رواني. اينها عمده ترين دلايل بروز هاليتوز هستند.

ارزيابي هاليتوز

در برخورد با بوي بد دهان اولين كار تعيين اين نكته است كه آيا بوي بد فقط توسط بيمار احساس مي شود يا آنكه توسط پزشك يا ديگران نيز قابل تشخيص است. چنانچه وجود بو توسط پزشك يا فرد ديگري غير از بيمار تأييد نشود، مشكل رواني در كار است و مي تواند حتي دلالت بر بيماري هاي رواني جدي، چون اسكيزوفرني نمايد. اما در اين نتيجه گيري كه بويي وجود ندارد نبايد شتاب كرد؛ زيرا هاليتوز ممكن است منقطع باشد.

به طور نمونه، بسياري از بيماران به دليل پديده انطباق از بوي بد دهان

خود بي خبرند و توسط يك عضو خانواده يا دوست از آن آگاه مي شوند. اگر بو براي پزشك آشكار نباشد، به چند روش مي توان احتمال آگاهي از آن را افزايش داد. يك روش آن است كه پزشك در كنار بيمار بايستد و با برگه اي جريان هواي بازدم بيمار را به سمت خود منحرف كند. ديگر آنكه اگر پزشك در معاينه منشأ بالقوه اي بيابد، با «آپليكاتور پنبه دار» نمونه اي از آن منطقه تهيه نمايد و خود يا يكي از اعضاي خانواده بيمار آن را بو كنند. اين كار نه تنها در تأييد وجود هاليتوز، بلكه در تعيين علت آن نيز مي تواند مفيد باشد.

بايد از بيمار خواست كه ابتدا با بيني بسته از راه دهان و سپس با دهان بسته از راه بيني تنفس كند، اگر فقط بازدم دهاني بدبو بود، بايد بيشتر به علل دهاني انديشيد و در غير اين صورت بايد به فكر علل ناشي از بيني يا ريه يا علل سيستميك بود. پس از تأييد وجود هاليتوز، بايد شرح حالي دقيق بويژه درباره حفره هاي دهان، بيني و سينوسها، دستگاه گوارش و ريه گرفت. مروري بر رژيم غذايي، سيگار و مصرف دارو مي تواند مفيد باشد. به دليل آنكه مري معمولاً بسته است، برخي از بيماري هاي مري و معده به طور پيوسته بو توليد نمي كنند و بو با آروغ ايجاد مي شود. وجود چنين شرح حالي و تأييد آن از سوي اعضاي خانواده مي تواند به تشخيص كمك كند. معاينه دقيق دهان، دندانها، بيني و حلق لازم است؛ زيرا اينها شايع ترين محلهاي هاليتوز هستند. معمولاً

وضعيت پاتولوژيك جزيي نيست و براحتي يافت مي شود.

درمان

اغلب توجه به بهداشت دهان و رسيدگي به پاتولوژي دنداني مشكل را برطرف مي كند. مسواك زدن ساده، بخصوص اگر همراه با مسواك زدن سطح زبان باشد، براي صبحگاه كافي است. شستشوي دهان با يك محلول دهان شويه آنتي سپتيك نيز مفيد است. نفس گرسنگي پس از خوردن غذا يا حتي آب كشيدن دهان برطرف مي شود. هاليتوز ناشي از خشكي دهان به هر دليل كه باشد با مرطوب كردن دهان بهبود مي يابد. اين كار مي تواند به كمك جرعه هاي مكرر آب، جويدن آدامسهاي بدون قند، تركيبات حاوي «كربوكسي متيل سلولز سديم» يا داروهاي محرك ترشح بزاق مثل «بتانكل» يا «پيلوكارپين» انجام شود.

«پريودنتيت»، «ژنژيويت»، دندانهاي مصنوعي يا پرشده نامناسب يا ساير علل دنداني بايد به طور مناسب درمان شوند. ضايعات ويژه دهان، بيني، سينوسها، حلق، معده، ريه ها و بيماري هاي سيستميك بايد تشخيص داده و درمان شوند. طفره رفتن از بررسي بيمار و اكتفا كردن به توصيه استفاده از دهان شويه فقط تشخيص را عقب مي اندازد. استفاده از مسهل ها در درمان هاليتوز تأثير ندارد و نبايد تحت فشار بيماراني كه معتقدند يبوست سبب بوي بد دهان آنها شده، اين مسهل ها تجويز شود. در صورت وجود بيماري هاي رواني بايد به طور مناسب درمان شود.

اثر رژيمهاي درماني مختلف در از بين بردن عفونت «هليكوباكترپيلوري» ثابت شده است و پيشنهاد مي شود در بيماراني كه علتي براي هاليتوز در آنان يافت نمي شود، يك دوره درماني تجويز گردد. ممكن است استفاده از دهان شويه ها به طور موقت باعث كاهش هاليتوز

گردد، بويژه دهان شويه هاي حاوي «كلرهگزيدين» مفيد گزارش شده اند. محصولات حاوي روي يا اسيد آسكوربيك بوي دهان را كم مي كنند.

بيمارى قلبى و درد قفسه سينه

هر عضوى از بدن درد خاص خود را دارد و در جاى خاصى احساس مى شود. با اين حال پزشكان چندان موافق نيستند دردهايى را كه در قسمت قلب و قفسه سينه احساس مى شود درد قلبى بناميم. آنها بيشتر از اصطلاح درد قفسه سينه يا آنژين صدرى استفاده مى كنند و تمام دردهاى ناحيه سينه را مهم تلقى كرده (هر چند درست روى قلب نباشد) و علت آن را كاملا بررسى مى كنند. علت اين است كه برخى از دردهاى قفسه سينه اصلا منشا قلبى ندارند و در اثر آسيب هاى ساير اندام ها ايجاد مى گردند.

كيفيت درد قلبى

معمولا درد قلبى در افراد به صورت درد مبهم يا احساس فشار، سنگينى، سفتى، فشردگى يا خفگى بيان مى شود تا درد واضح و اغلب بصورت احساس ناراحتى است تا درد. و در صورت شديد بودن بيمار درد را به صورت خرد كننده، فشارنده و له كننده توصيف مى كند كه نفس فرد را تنگ كرده و او را از ادامه فعاليت باز مى دارد. كيفيت اين درد بيشتر فشارنده است تا سوزشى يا تيز.بنابراين در كسانى كه دچار دردهاى سوزشى قلب مى شوند (به ويژه وقتى اندازه محل درد از حد يك سكه تجاوز نمى كند)، بايد به فكر علل ديگرى براى درد بود. البته اينگونه دردها نيز ممكن است منشا قلبى داشته باشند ولى نشانه ايسكمى (كاهش خونرسانى بافت قلب) نمى باشند.معمولا دردهاى قلبى با فعاليت بدنى و

يا تغيير حالات روحى و روانى (از جمله استرس هاى ناگهانى)، سرما، غذا يا تركيبى از اين عوامل تسريع و تشديد مى شود و با استراحت تسكين مى يابد. البته بسيارى از حملات با اين الگوها هماهنگى ندارد.مدت اين دردها نيز از 5 دقيقه تا 30 دقيقه متغير است. در صورتيكه درد قلبى از نيم ساعت بيشتر به طول بينجامد احتمال سكته قلبى در فرد مبتلا به شدت افزايش مى يابد.

محل درد قلبى

معمولا اين درد در ناحيه جناغ سينه (قسمت پايينى آن) يا سمت چپ قفسه سينه احساس مى شود اما درد ساير قسمت هاى سينه نيز ممكن است مربوط به قلب باشد. ولى ممكن است به ساير قسمت ها نيز انتشار داشته باشد. گاه اين درد به بالاى شكم راه مى يابد و فرد تصور مى كند دچار سوءهاضمه شده است و گاه به آرواره يا زير چانه، گردن، پشت و بين دو كتف يا بازوها (به ويژه دست چپ) نيز تير مى كشد. مورد اخير (انتشار به دست چپ) حالتى نسبتا اختصاصى بوده و بايد فرد را نسبت به قلبى بودن منشا درد آگاه سازد.

علايم شايع همراه درد قلبى

معمولا حمله قلبى با علائمى مانند احساس نزديكى مرگ، تعريق سرد، تهوع و استفراغ، احساس خفگى، تنگى نفس، ضعف و منگى همراه است .

علل درد قلبى

علت درد قلبى در درجه اول كاهش خونرسانى به بافت عضلانى قلب مى باشد. به طورى كه عروق قلب نتوانند جوابگوى نياز قلب به اكسيژن و مواد غذايى باشند.اين امر در چند حالت ايجاد مى شود اما شايد دو سه مورد آن از بقيه مهمتر

باشند كه بسته شدن نسبى يا كامل سرخرگ هاى قلب توسط لخته خون، گرفتگى يا انقباض عروقى و اختلال شديد در ضربان قلب از آن جمله اند. گاهى عروق قلبى بتدريج دچار گرفتگى مى شوند و حالتى ايجاد مى شود كه گويى رسوبات خاصى رگ را مسدود مى سازند.

اگر اين انسداد تدريجى از مرز 70درصد بگذرد، رگهاى در حالت فعاليت نمى توانند تكافوى نياز قلب را بدهند و فرد دچار درد مى شود. به اين نوع درد قلبى آنژين پايدار يا دردى كه ناشى از مقدار خاصى فعاليت است، مى گويند. اين افراد دچار تنگى مشخصى از يك، دو يا سه رگ قلبى هستند و وضعيتشان در طول ماهها و سال ها تثبيت شده است.

رسوبات داخلى رگها كه باعث تنگى آنها مى شود (و به آنها پلاكهاى آترواسكروتيك نيز مى گويند) در برخى موارد موجب تشكيل لخته شده و انسداد ناگهانى و كامل سرخرگ قلبى اتفاق مى افتد. حال بسته به اينكه اين لخته به سرعت رفع شود يا پابرجا بماند فرد را دچار آنژين ناپايدار (كه مردم به آن سكته ناقص مى گويند) و يا سكته قلبى مى كند. در اين حالت فرد به طور ناگهانى دچار درد قلبى مى شود و اين درد چندان با استفاده از قرص هاى زير زبانى بهبود نمى يابد. در حالت ديگر رگهاى قلبى فرد دچارانقباض مى شود و درد قلبى خاصى در حالت استراحت يا حتى در خواب براى فرد ايجاد مى نمايد.

درد بي درمان غضروف ها و استخوان ها

تحليلي بر آخرين يافته ها درباره آرتروز در گفتگو با دكتر «آرتور وولويك» و دكتر «ميشل لاگره»

آرتروز شايع ترين بيماري مفصلي است.

اين بيماري در واقع ساييدگي غضروف مفاصل است، در اين صورت غضروف به مرور تحليل رفته تا جايي كه كاملاً از بين مي رود. مي توان گفت كه تقريباً تمام افراد پس از 50 سالگي به اين بيماري رماتيسمي مبتلا مي شوند، به طوري كه 80 درصد افراد بالاي سن 50 سال، مبتلا به آرتروز ستون فقرات و 10 درصد افراد بالاي 60 سال مبتلا به آرتروز زانو هستند. اما بايد گفت كه همه اين افراد، بخصوص كساني كه به طور منظم ورزش مي كنند، درد و ناراحتي ندارند. نكته ديگر اينكه زنان بيش از مردان مبتلا به اين بيماري مي شوند. افزايش سن يكي از فاكتورهاي مهم در آرتروز است، زيرا ساخت غضروفها در افراد مسن كندتر مي شود. ساييدگي غضروفها بر استخوانها، عضلات، ليگمانها (رشته هايي كه به استخوانها يا غضروفها متصل مي شود و مفاصل را تقويت يا حمايت مي كند) و بخصوص رشته هاي عصبي مجاور مفاصل، تاثير مي گذارد و دردهاي شديدي را براي بيمار در پي دارد و گاه حتي فرد را به كلي زمين گير مي كند. مهره هاي گردن و كمر، زانوها و انگشتان مهمترين بخشهايي اند كه دچار آرتروز مي شوند.

در موارد نادرتري نيز آرتروز آرنج، قوزك پا، استخوان لگن و شانه نيز ديده مي شود. به طور كلي آرتروز يك بيماري مزمن است كه به كندي پيشرفت مي كند. در بسياري موارد قبل از اينكه درد ظاهر شود، غضروفها تحليل رفته است و بيمار هيچ اطلاعي از بيماري خود ندارد. در اغلب موارد اولين نشانه هاي بروز بيماري پس از 50 سالگي نيز قابل

تشخيص است. درد زانو را مي توان نشانه بروز آرتروز زانو دانست كه عده اي از مبتلايان به طور مداوم درد دارند، اما عده ديگر فقط در هنگام پياده روي يا بالا و پايين رفتن از پله ها احساس درد و ناراحتي مي كنند. ميزان درد در افراد مختلف با توجه به مرحله پيشرفت بيماري متفاوت است و ممكن است از سطح متوسط تا بسيار شديد باشد.

آرتروز گردن و كمر جزو آرتروز ستون فقرات محسوب مي شوند. موقعيتهايي مانند ايستادن طولاني مدت، خم شدن زياد، كشش گردن، بلند كردن اجسام سنگين و 5 موجب بروز درد مي شوند. در موارد حاد بيمار دچار درد كمر و گردن مي شود.

آرتروز همچنين علاوه بر درد، بخصوص در آرتروز زانو و انگشتان التهاب مفاصل را نيز به همراه دارد. در اين صورت مفصل دردناك، گرم و متورم مي شود.

در موارد بسيار حاد بيماري، شكل استخوانها نيز ممكن است تغيير يابد.

به رغم تحقيقات زيادي كه در اين زمينه صورت گرفته، اما هنوز علت كاملاً مشخصي براي اين بيماري كشف نشده است، اما عواملي در بروز اين بيماري دخيل هستند.

- آزمايش بر روي برخي بيماران نشان مي دهد كه مقدار غضروف يا ساختار مفصل به طور ذاتي در اين افراد كامل نيست.

- وراثت يكي ديگر از فاكتورهاي مهم بخصوص در مورد آرتروز انگشتان و زانو است.

- فشار زياد روي مفاصل مانند افرادي كه اضافه وزن دارند و كساني كه كارهاي سنگين يا ورزشهاي سخت انجام مي دهند، را مي توان عامل ديگري برشمرد.

- شكستگي استخوان، آسيب ديدگي در ورزش و مشكلات حاد

استخواني مانند پاهاي قوس دار از ديگر علل اين بيماري است.

ابتلا به آرتروز به زندگي در محيط سرد و رطوبتي بستگي ندارد، اين شرايط تنها درد را تشديد مي كند. در مورد مواد غذايي نيز، هنوز ماده اي شناخته نشده كه باعث تشديد يا تسكين درد شود.

درمان قطعي براي بيماري آرتروز وجود ندارد، اما با تجويز برخي داروها مي توان سرعت پيشرفت بيماري را كندتر كرد. درد آرتروز پشت جزو دردهاي مزمن است و براي اين گروه از بيماران، درمان هاي فيزيكي مانند فيزيوتراپي توصيه مي شود. براي بيماراني كه آرتروز باعث معلوليت و از كارافتادگي آنها شده است، هدف اصلي درمانها، تسكين درد است. براي اين افراد تمرينات ورزشي توصيه نمي شود، بلكه ماساژ آرام، ورزش در آب، شنا، ماساژ در آب گرم دريا مفيد است. انجام روزانه برخي حركات توسط فيزيوتراپ به خاطر بالا بردن قدرت حركت اين بيماران نيست، بلكه هدف فقط كمك به حفظ قواي باقي مانده است. فيزيوتراپ نيز بايد بسيار با دقت اين حركات را انجام دهد.

در مصاحبه زير، دكتر «آرتور وولويك» و دكتر «ميشل لاگره» در مورد آرتروز كمر و شيوه جديد درمان اين بيماري توضيحاتي مي دهند:

لطفاً در ابتدا در مورد آرتروز كمر و علايم مرتبط با آن، توضيحاتي بفرماييد؟

** بيماران مبتلا به آرتروز كمر، اغلب از درد ناحيه پايين پشت شكايت دارند. در بيماران مختلف، درد كمر ممكن است شديد يا خفيف، به طور مداوم يا گاه به گاه باشد و بيشتر در طول روز بدون اينكه به تغيير وضعيت كلي بستگي داشته باشد، بروز مي كند. وقتي درد به پاها

نيز سرايت مي كند، راه رفتن نيز بسيار سخت مي شود. آرتروز كمر يا در ناحيه ديسك (فاصله بين دو مهره) و يا در ناحيه نشيمنگاهي پايين ستون فقرات به وجود مي آيد. هنگامي كه بيماري عصب سياتيك يا نخاع را تحت تأثير قرار دهد، در اين صورت درد به پاها نيز سرايت مي كند. وقتي كه دردهاي كمر شديد باشد و يا مدت زمان زيادي طول بكشد، احتمال زيادي وجود دارد كه بيمار قادر نباشد كارهاي روزمره خود را انجام دهد و زمينگير شود.

چطور مي توان تشخيص داد كه علت دردهاي كمر، آرتروز است ؟

** پزشك با شنيدن سخنان بيمار و يك سري معاينات پزشكي به آرتروز كمر مشكوك مي شود و براي اطمينان عكسبرداري تجويز مي كند و اغلب پس از آن مي تواند علت دقيق درد را تشخيص دهد. اما در برخي موارد براي تشخيص صحيح تر و كشف علل تشديد كننده درد، نياز به آزمايشهاي دقيق تري مانند ام.آر.آي است. امروزه با پيشرفت دستگاههاي تصويربرداري، مي توان تقريباً به طور صددرصد علت بيماري را تشخيص داد.

معمولا دردهاي ناشي از آرتروز كمر چطور درمان مي شود؟

**در وهله اول توجه به اصول بهداشت در زندگي، بخصوص يك ساعت پياده روي در روز و خوابيدن روي تشكهايي با جنس مرغوب، بسيار مفيد و لازم است و به همه توصيه مي كنيم از اين موضوع غافل نشوند. تشك بايد حتي الامكان به اندازه كافي سفت باشد و حداكثر هر پنج سال يك بار تعويض شود.

در ابتدا داروهاي خوراكي مسكن و ضد درد براي بيمار تجويز مي شود. با توجه به

مرحله پيشرفت بيماري، ممكن است جلسات فيزيوتراپي و يا استفاده از كمربندهاي مخصوص نيز توسط پزشك توصيه شود. اگر اين روشها مؤثر واقع نشد، تزريق كورتيكوستروئيد تجويز مي شود كه اين تزريق با امواج راديويي كنترل مي شود.

اين دارو چگونه تزريق مي شود؟

** طي چند سال گذشته، با پيشرفت قابل توجه تكنيكهاي عكسبرداري و پذيرش عموم مردم، اين روش درماني تا حد چشمگيري گسترش يافته است. در اين شيوه درمان، بيمار روي تخت در اتاق راديولوژي دراز مي كشد و پزشك در شرايطي كاملاً استريل، به طور موضعي قسمت مورد نظر را بي حس مي كند. سپس نقطه اي كه قرار است دارو تزريق شود، با امواج راديويي مشخص مي كند، اما قبل از تزريق دارو، براي اطمينان از تعيين محل، دارويي متضاد تزريق مي شود. پس از اين مرحله و اطمينان از تشخيص، كورتيكوستروئيد تزريق مي شود. اين تزريق فقط چند ثانيه طول مي كشد و به رغم بي حسي موضعي، بيمار درد خفيفي شبيه دردي كه قبلا داشته،احساس مي كند.

اين واكنش در واقع مؤيد تزريق در نقطه مورد نظر است. پس از تزريق دارو، بيمار هيچ دردي ندارد، اما نكته قابل توجه اين است كه بيمار بايد تا 48 ساعت استراحت مطلق داشته باشد. اين شيوه درمان حتماً بايد توسط پزشكان متخصص در زمينه راديوگرافي انجام شود. اين عمل همچنين به وسيله دستگاههاي اسكنر نيز قابل اجراست.

با انجام اين شيوه درماني، چه نتايج مثبتي در مورد تسكين درد حاصل مي شود؟

** براساس تحقيقات اخير، تقريبا 60 درصد بيماران بهبود مي يابند. در موار ديسك كمر، درد تقريباً به

طور كامل برطرف مي شود، اما اگر كمر درد به خاطر آرتروز ستون مهره ها باشد، تسكين درد موقتي خواهد بود. اين نكته را بايد مد نظر داشت كه آرتروز درمان قطعي ندارد، بلكه فقط مي توان دردهاي ناشي از آن را تسكين داد.

آيا موارد منع استفاده از اين تزريق نيز وجود دارد؟

** بله. بندرت كساني هستند كه نسبت به اين نوع داروها حساسيت دارند. در مورد بيماراني كه آسپرين و داروهاي ضد انعقاد مصرف مي كنند نيز بايد احتياط كرد. اين افراد بايد مصرف دارو را قبل از آزمايش قطع كنند. اين نوع درمان همچنين براي خانمهاي باردار توصيه نمي شود.

در صورتي كه بيماري عود كند، آيا مي توان تزريق دارو را تجديد كرد؟

** بله، اما با رعايت احتياط و دقت. در مورد ديسك كمر، تزريق مجدد دو تا سه بار ايرادي ندارد و در موارد آرتروز ستون مهره ها نيز تزريق بيش از سه بار در يك سال توصيه نمي شود.

آيا اين روش درماني در مورد انواع ديگر آرتروز نيز قابل اجراست؟

** بله. در درمان آرتروزهاي اندامهاي تحتاني بدن مانند آرتروز قوزك پا و لگن، اسيد هيالورونيك به مفصل تزريق مي شود. هدف از اين درمان، تحريك سلولهاي غضروفي و بافتهاي اطراف به منظور بهبود عملكرد مفصل است.

چه ورزش هايي مناسب بيماران مبتلا به آرتروز است؟

** پياده روي روزانه ساده ترين و در عين حال بهترين ورزش براي اين بيماران است. اما نه به هر روشي، بلكه روي سطح صاف، با سرعت يكسان و كفش مناسب توصيه مي شود و مدت آن نيز نبايد بيشتر

از 30 دقيقه باشد. شنا يكي ديگر از ورزشهاي مناسب بيماران مبتلا به آرتروز است. فقط بايد دقت داشت كه به خاطر اينكه در شناي قورباغه زانوها خم مي شود، و همين امر مي تواند ساييدگي غضروفها را تشديد كند، اين نوع شنا مضر است. دوچرخه سواري نيز اگر روي سطح صاف و با سرعت ثابت باشد، ورزشي بسيار عالي است.

علاوه بر اين ورزشها مي توان به برخي حركات نرمشي نيز اشاره كرد مانند خم كردن زانوها در حالت دراز كشيده؛ چون در اين صورت روي غضروفها فشار نمي آيد و انقباض عضلات. فقط بايد توجه داشت كه مدت هر بار انقباض از 6 ثانيه بيشتر نباشد و بين دو بار انقباض، حتما 6 ثانيه فاصله لازم است. اين تمرينات را مي توان هر روز در سه مرحله و در هر مرحله به طور متوسط 10 حركت انجام داد. در مورد اين تمرينها حتما بايد با پزشك معالج مشورت كرد زيرا مقدار و نوع آنها با توجه به سن و مرحله پيشرفت بيماري متفاوت است.

دريا درماني در درمان آرتروز چگونه است؟

** درمان آرتروز به كمك آب دريا يكي از روشهاي درماني است كه امروزه براي برخي بيماران توصيه مي شود. نخستين نكته مثبت در اين روش اين است كه در هنگام شنا در آب دريا، وزن بدن و فشار بر روي مفاصل كاهش مي يابد، به طوري كه اگر شخص تا گردن در آب فرو رود، وزن او به 6 تا 10 درصد وزن واقعي كاهش مي يابد. دومين دليل، ماهيت شيميايي درون درياست. تحقيقات نشان مي دهد كه بين آب دريا

و پلاسماي خون تشابه وجود دارد و هر دو حاوي عناصري مانند سديم، كلسيم، پتاسيم، يد و... است كه مفاصل به اين عناصر نياز دارند. اما براي اينكه پوست بتواند اين عناصر را جذب كند، درجه دماي آب بايد بين 30 تا 35 درجه باشد.

اين روش براي بيماراني كه درد آنان در حد متوسط باشد، به طور منظم دارو مصرف كنند و انجام عمل جراحي براي آنها مقدور نباشد، توصيه مي شود.

هدف از دريا درماني براي بيماراني كه آرتروز حاد دارند، كاهش درد و التهاب است. اين شيوه درمان در موارد مزمن يا پنهان، موجب كسب توان از دست رفته مفاصل سالم، افزايش انعطاف پذيري مفاصل هنگام فعاليت، كشش صحيح عضلات و تعادل مناسب بدن مي شود. طول دوره درمان با توجه به مرحله بيماري، متفاوت است.

در اغلب موارد نتايج درمان بسيار راضي كننده است. مهمترين ثمره اين شيوه، كاهش مصرف داروهاي ضد درد و ضد التهاب است؛ زيرا كه پس از دوره درمان، درد تا حد زيادي تسكين مي يابد و حركت مفاصل و انقباض ماهيچه ها بهبود مي يابد.

مترجم: مريم سادات كاظمي

منبع:روزنامه قدس

كوه گرفتگى

غير از افراد بومى كه در مناطق با ارتفاع بالا زندگى مى كنند بسيارى از افراد به خصوص در اين فصل جهت تفريح و يا ديگر فعاليت هاى ورزشى علاقه به صعود به ارتفاعات دارند در اين قبيل كوهپيمايى ها بايد مراقب بيمارى حاد كوهستانى و يا كوه گرفتگى باشيد. از هر سه نفرى كه از ارتفاع پايين به ارتفاع متوسط حدود 7000 پا صعود مى كنند، يك نفر مبتلا به اين بيمارى مى

شود. علت آن دقيقا مشخص نيست اما آن را به كاهش ميزان اكسيژن در ارتفاعات نسبت مى دهند. بيمارى طى 4 الى 72 ساعت اول صعود ايجاد مى شود و شايع ترين علامت آن سردرد است. بهترين درمان آن كاهش سريع ارتفاع است و بدترين اشتباه بى توجهى به گرفتن علايم خفيف اوليه است چرا كه منجر به عوارض بسيار خطرناك از جمله افزايش فشار مغزى مى شود.

براى پيشگيرى از اين بيمارى هنگام كوهپيمايى موارد زير را حتما رعايت كنيد:

1- سرعت صعود شما حداكثر روزى 300متر باشد

2- اگر مى خواهيد تنها يك روز به اين تفريح بپردازيد بهتر است خيلى سريع صعودكرده و بلافاصله بعد از آن به ارتفاع پايين تر بياييد. اين عمل بايد در كمتر از 24ساعت انجام شود

3- اگر مى خواهيد مدتى را در ارتفاع بالا اقامت كنيد قبل از رسيدن به ارتفاع اصلى چند روزى را در ارتفاع پايين تر براى تطابق بدن با ارتفاع، به سر بريد

4- داروهايى نيز براى پيشگيرى از اين بيمارى وجود دارد كه براى مصرف آنها حتما با يك پزشك مشورت كنيد

علت شيوع كمردرد چيست؟

محققان در لوس آنجلس كه در تلاش براى پيدا كردن علت ابتلاى اغلب افراد به اين نوع شايع از كمردرد هستند در اين باره اظهار داشتند كه به تئورى جديدى درباره زمان و چگونگى تكامل انسان هاى نخستين براى صاف و عمودى راه رفتن رسيده اند. به عبارت ديگر كمردردى كه امروزه در بين اشخاص مختلف شايع است ريشه در نحوه تكامل انسان دارد. دكتر آرون فايلر سرپرست اين گروه تحقيقاتى دراين رابطه خاطرنشان كرد كه اولين سرنخ در اين زمينه از ستون

فقرات يك فسيل 21 ميليون ساله از انسان هاى اوليه به دست آمده است. وى مى گويد: يك تغيير مهم و اصلى در مهره كمر اين اجداد انسان به او اجازه داده كه راست بايستد و بتواند اشيا را حمل كند و اين تغيير باعث شده كه صفحات اسفنجى در بين مهره هاى كمر راحت تر در فشار يا كشش قرار بگيرند. فايلر گفت: اين مهره ها به شكلى تغيير كرده اند كه ستون مهره ها را به جاى خم كردن به سمت جلو به سمت عقب خم مى كند. در صورتى كه انسان هاى اوليه همانطور كه از فسيل هاى برجاى مانده از آنها مشخص مى شود بيشتر در حالت ايستاده به سمت جلو مايل و خميده بوده اند.

خون دماغ

رگ هاي خوني بيني،مخصوصا درآب وهواي خشك،مي توانند با هرخراش يا جراحت كوچكي خونريزي كنند. آسيبها ي كوچك ناشي ازسرما خوردگي يا انگشت كردن دربيني به وفورباعث خون دماغ مي شوند.

مراقب چه باشيم

خون دماغ درزمستان و در نواحي كم رطوبت شايع تر است. گاهي خونريزي به علت يك جسم خارجي در بيني رخ مي دهد كه معمولاً با بو و ترشح از سوراخ هاي بيني همراه است. بيماري هاي خونريزي دهنده مي توانند خون دماغ ايجاد كنند، اما در اين موارد خونريزي وخون مردگي در جاهاي ديگر نيز رخ مي دهد.

چه موقع با پزشك تماس بگيريد؟

1. در عرض چند ساعت اگر:

با اين كه به مدت 2تا10دقيقه فشاري ثابت و بدون وقفه بر بيني وارد كرده ايد، خونريزي بيش از20دقيقه ادامه داشته باشد.

2. براي زمان مناسبي اگر:

- خونريزي عود كند.

- همراه

با خونمردگي وكبودي باشد.

چه مي توان كرد؟

بچه را وادار كنيد كه بيني اش را از لخته ها پاك كند. سپس با انگشت هاي شست و اشاره محل اتصال قسمت هاي نرم و استخواني بيني را تا پايين به طرف گونه ها، حداقل ده دقيقه فشار دهيد. اگر خونريزي بند نيامد، ده دقيقه ديگر بيني را فشار دهيد. اين كار را قطع نكنيد تا ناحيه خونريزي دهنده را پيدا كنيد. بچه را در دامان خودتان آرام نگهداريد، او را نوازش كنيد و به او آرامش و اطمينان دهيد. براي ايجاد وضعيت بهتر، با وادار كردن او به حالت نشسته بلعيدن خون را به حداقل برسانيد. تناوب خونريزي هاي بعدي را با گذاشتن روزانه وازلين(پترولاتوم) يا پمادهاي ديگر دقيقاً داخل سوراخ هاي بيني و به مدت4تا5روز، كاهش دهيد. شب ها از دستگاه هاي بخور مرطوب كننده هوا استفاده كنيد.

نزد پزشك برويد

پزشك شما بسته به ميزان همكاري و سن كودك، او را وادار مي كند كه سرش را به عقب بببرد، بنشيند يا دراز بكشد و سپس فشاري روي بيني وارد مي كند؛ حتي اگر اين كار قبلاً در خانه انجام شده باشد، خونريزي را كنترل مي كند. در صورت شديد بودن خونريزي قراردادن گاز يا سوزاندن با جريان الكتريسيته ضروري است

عقرب سفيد

سرطان تنها يك بيماري با يك علت نيست بلكه سرطان گروهي از بيماري هاي مشخص با علل ، تظاهرات درمان و پيش آگهي متقاوت مي باشد علي رغم نامشخص بودن مكانيسم آن ، سير اين بيماري با رشد غير طبيعي سلول هاي بدن شروع مي شود وقتي بيماري موضعي پيشرفت مي كند سلول هاي

غير طبيعي تكثير و رشد منظم اطراف سلول را مهار مي سازد . در مرحله بعد ، سلول خصوصيات تهاجم را كسب و تغييراتي در اطراف بافت ايجاد مي كند . سلول هابه بافت ها نفوذ كرده وازطريق سيستم لنفاوي وگردش خون وحفرات بدن انتشاريا متاستاز( پخش سرطان ) به جاهاي ديگري از بدن مي دهند .

علائم سرطان :

درد موضعي و مداوم روي پوست يا در دهان ، گرفتگي هميشگي صدا و سرفه ، برآمدگي روي پستان و بيضه ها يا جاهاي ديگربدن، عدم هضم غذا به مدت طولاني يا مشكل بلع، تغييرطولاني فعاليت طبيعي روده و معده ، خونريزي غير منتظره در اثر زخمي شدن قسمتي از بدن ، هرگونه تغيير شكل دانه ها يا خال هاي روي بدن ، همه اين ها دليل آن است كه احتمال مشكل وجود دارد . اگرچه خيلي ازسرطان ها با شيوه هاي متفاوت درماني قابل درمانند ولي آنچه قابل توجه مي نمايد پيش گيري از آن است اگر چه بسياري از علل و عوامل بوجود آورنده آن را نمي شناسيم .

علل مختلفي براي ايجاد سرطان وجود دارد . ازجمله :

1. علل ويروسي مانند ويروس هرپس ( تبخال ) نوع II .

2. عوامل فيزيكي مانند اشعه و پرتوهاي زيان آور. آفتاب شعله ماوراء بنفش داشته كه باعث آفتاب سوختگي پوست و تجمع ملانين ( رنگدانه قهوه اي ) در پوست مي شود كه در پوستهاي حساس ، عدم ايجاد اين رنگدانه موجب ايجاد سرطان در پوست مي شود . قرار گرفتن زياد در معرض اشعه طبيعي- پزشكي موجب بروز سرطان هاي ريه ، استخوان ،

پستان ، تيروئيد ، لوسمي و ديگر بافتهاي بدن كه در معرض اشعه قرار دارند مي شود .

3. عوامل شيميايي : آمينهاي بنزني ، رنگ هاي آناليني ، ارسنيك ، دودها و قيرها ، پنبه نسوز ، نيكل ، خاك و چوب كه كبد ، ريه ها و كليه ها را كه نقش سم زدايي دارند بيشتردرگير مي كند .سيگار از عمده ترين علت سرطان ريه و مرگ و ميرناشي ازآن است كه موجب سرطان دهان ، گلو ، مري ، مثانه ، لوزالمعده و گردن رحم مي شود .

4. عوامل ژنتيكي و فاميلي مانند سرطان هاي با زمينه ارثي ، لوسمي ، پستان ، رحم ، ركتال ( انتهاي روده بزرگ ) ، معده پروستات و ريه .

5. عوامل غذايي : تصور مي شود كه 60- 40 درصد سرطان ها با مواد غذايي در ارتباط باشند . مواد غذايي حاوي چربي حيواني ، گوشت ها ، ماهي هاي دود زده و نمك زده ، غذاهاي محتوي نيترات و نيتريت ها و دريافت مواد غذايي با كالري بالا ، همچنين الكل خطر ايجاد سرطان را بالا مي برد .

آيا سرطان بر اثر نگراني و فشار رواني ايجاد مي شود ؟

تحقيقات دانشمندان تاكنون هيچ گونه دليل قاطعي بر اينكه شوك يا استرس باعث سرطان شود نيافته اند . از آن جا كه عوامل غذايي در ايجاد سرطان بيشتر موثرند به بررسي برخي از اين عوامل مي پردازيم :

1. سموم قارچي كه در نان كپك زده وجود دارد كه پس از واگذاري اين نان ها به دامداران و تغذيه دام ها وارد

شير شده و مجددا به خانه بر مي گردد .

2. كودهاي شيميايي مانند كودهاي ازته ، نيترات وآمونيم .كه در صورت استفاده نامناسب آن ها در كشاورزي در گياه جمع شده و پس از تغذيه باعث بالا رفتن نيتريت بزاق شده كه درمعده با آميناز ، نيتروزآمين مي سازد كه سرطان زا است .

3. ظروف پلاستكي و يكبار مصرف كه براي بسته بندي غذا به كار مي رود در صورتي كه رعايت موازين استاندارد نشود سرطان زا مي شود . پلاستيكها از منومرها يا تك واحدهايي سنتز مي شوند و پليمرها را مي سازند . حال اگر منومرهاي باقي مانده زياد باشد؛ شدت در چربي ها محلول اند ( شير ، ماست ، پنير، فرآورده هاي گوشتي ) حتي درآب كه باعث سرطان مي شود . علاوه بر اين يك سري تركيبات ديگر به پلاستيكها اضافه مي شود مانند : پلاستيك سازها ، دي نيتراتهاي پلي كلره و بعضي براق كننده ها كه اگر از نوع مناسب نباشد سرطان زا مي باشند .

4. آفت كشها وسموم كشاورزي : كه اگر به موقع انجام شود در اثر آبياري ، نور خورشيد و حرارت محيط از بين مي رود و نبايد نزديك برداشت محصول انجام شود .

5. نيتراتها و نيتريتها : كه جهت ايجاد رنگ صورتي و طعم مطبوع و جلوگيري از رشد ميكروب به سوسيس وكالباس افزوده مي شودكه اگردرحد استاندارد نباشد سرطان زا است.

6. هورمونهاي رشد : كه براي دام و طيوراستفاده مي شود كه موجب افزايش تغذيه دام و دوران رشد مي شود . اگر يك هفته قبل ازكشتار

قطع شود مضر نيست ولي اگر 48 ساعت قبل از مصرف كردن استفاده شود در گردن ، جگر و پوست مرغ جمع مي شود . بنابراين بايد پوست مرغ را كند . علاوه بر سرطان زايي اين هورمونها در خانمها باعث پرمويي و تشديد خونريزي در دوران عادت ماهيانه مي شود .

7. داروهاي آنتي بيوتيك مورد استفاده در دامداري ها : كه بايد دو روز قبل ازكشتار قطع شود اين داروها علاوه بر اينكه در محل تزريق به شكلي ، عطر و بوي بد ايجاد و در شير ترشح مي شود مقدار كم آن سرطان زا بوده و ميكروبهاي غير بيماري زا را به بيماري زا تبديل مي كند .

پيشگيري :

1. جلوگيري از بروز عوامل موثر در ايجاد سرطان كه بيان شد .

2. پيشگيري از افزايش وزن و چاقي كه مي تواند با سرطان رحم ، كيسه صفرا ، پستان و كولون مرتبط باشد .

3. كاهش مصرف چربي خصوصا چربي هاي اشباع شده حيواني ، دمبه و كره ( گوشت خالص 75 درصد چربي دارد ) افزايش مصرف چربي موجب سرطان پستان ، روده ، معده ، كولون ( روده بزرگ ) و پروستات مي شود .

4. كاهش مصرف غذاهاي نمك زده ، دود زده و حاوي نيترات كه در ايجاد سرطان هاي مري و معده دخالت دارند .

5. كاهش و عدم مصرف الكل كه باعث سرطان دهان ، حلق ، لارنكس ( حنجره ) مري وكبد مي شود .

6. كشيدن سيگار كه موجب سرطان دهان ، گلو ، مري ، مثانه ، لوزالمعده و گردن رحم مي

شود .

7. اجتناب از قرار گرفتن در برابر نور خورشيد به مدت طولاني و اشعه هاي زيان آور .

8. افزايش مصرف سبزيجات و ميوه جات كه حاوي ويتامين هاي B, A, C, E بوده و موجب كاهش ايجاد سرطان مي شود . گروهي از ويتامين ها خاصيت آنتي اكسيدان داشته كه از اكسيده شده مولكول هاي بيولوژيك و چربي هاي اشباع شده جلوگيري و راديكال هاي آزاد را خنثي مي كند . راديكال هاي آزاد ، اتمها يا مولكول هايي هستند كه يك يا چند الكترون جفت نشده در اوربيتال خارجي خود دارند اين مواد حاصل متابوليسم طبيعي و همچنين آلاينده هاي محيطي مثل دود و دود سيگار هستند كه موجب ايجاد سرطان مي شوند . سبزيجاتي از قبيل : اسفناج ، خانواده كلم ، سير، پياز ، هويج ، سويا و ميوه جات به خصوص آن هايي كه ويتامين A , C بيشتري دارند ، توت ، تمشك و گوجه فرنگي در پيشگيري از سرطان موثرند .

9. افزايش مصرف مواد فيبري كه در سبزيجات و ميوه جات ، آرد كامل و غلات وجود دارد .

نفخ و گاز روده اي

باد گلو، گاز روده ها و نفخ هر سه به گازهاي موجود در مجاري گوارش انسان مرتبط ميباشند.

منابع گازها:

1- منابع برونزاد: 90 درصد گاز روده ها و معده از منابع برونزاد سرچشمه ميگيرد. هنگامي كه شما چيزي ميخوريد و يا مياشاميد اندكي هوا نيز به همراه غذا وارد سيستم گوارشي شما ميگردد. افزايش ترشح بزاق نيز (به هر علت) باعث ايجاد گاز برونزاد ميگردد. بلعيدن هوا(aerophagia) در افراد مضطرب بيشتر ميباشد كه فرد بطور ناخودآگاه

مقدار زيادي هوا را مي بلعد.

2- منابع درونزاد:10 درصد گاز موجود در روده ها از منابع درونزاد منشا ميگيرند:

* محصول جانبي گوارش طبيعي: اسيد معده توسط ترشحات لوزالمعده خنثي ميگردد. نتيجه اين واكنش توليد گاز دي اكسيد كربن ميباشد.

* باكتريهاي موجود در روده بزرگ: برخي غذاهاي خاص كه بدن قادر به هضم آنها نيست در روده بزرگ توسط باكتريها تخمير شده و گاز توليد ميگردد.

* گازها از طريق فرآيند انتشار، بين روده ها و خون جابجا ميشوند.

بادگلو (belching):

بلعيدن هوا علت اصلي بادگلو ميباشد. اما برخي افراد نيز از سر عادت باد گلو ميزنند و به وجود گاز در معده ربطي ندارد. زخم معده و مشكلات كيسه صفرا نيز ميتواند باد گلو ايجاد كند. بيشتر هواي بلعيده شده توسط باد گلو خارج ميگردد. اما مقدار اندكي ازهوا به روده ها راه مي يابد كه در آنجا نيز يا از طريق مخاط روده ها جذب خون ميگردد و يا از طريق گاز روده از بدن خارج ميگردد. چنانچه فرد در حالت دراز كش هوا بلعيده باشد غالب هوا به روده ها راه مي يابد، اما اگر در وضعيت ايستاده و قائم باشد بيشتر هواي بلعيده شده از طريق باد گلو خارج ميگردد.

راهكارهاي كاهش باد گلو:

بلعيدن هوا اغلب در افراد مضطرب وجود دارد و اين افراد بطور ناخودآگاه اقدام به بلعيدن هوا ميكنند. افزايش ترشح بزاق نيز باعث بلعيدن هوا ميگردد:

1-كاهش دفعات بلعيدن غذا.

2-آرام و آهسته غذا خوردن و نوشيدن مايعات.

3-مايعات را جرعه جرعه بنوشيد و از سركشيدن يكباره آن خودداري كنيد.

4-اجتناب از پيپ، استعمال سيگار، جويدن آدامس

و آب نبات، استفاده از ني براي نوشيدن مايعات، نوشيدن مايعات از بطري هاي دهان باريك، قرار دادن دست دندان مصنوعي لق در دهان (باعث افزايش ترشح بزاق ميگردد).

5-عدم مصرف غذاهاي حاوي گاز نظير نوشابه هاي گازدار، قرصهاي جوشان و خامه زده شده.

6-خودداري از بلعيدن عمدي هوا بمنظور باد گلو زدن.

7-لقمه هاي غذا را قبل از بلعيدن بطور كامل بجويد.

8-استرس و اضطراب خود را كنترل كنيد.

گاز روده ها (flatulence) :

به آزاد سازي تركيبي از گازهاي روده(flatus) كه توسط باكتريها و مخمرهاي مستقر در روده بزرگ (قولون) ايجاد ميگردند، اطلاق ميشود. غذاهايي كه در بدن غير قابل هضم ميباشند (به علت عدم وجود آنزيم هضم كننده) مانند پلي ساكاريدها (به ويژه اوليگوساكاريدها) (نشاسته و سلولز) و برخي قندها بدن تغيير از مجاري گوارشي عبور كرده و به عنوان غذا به مصرف باكتريهاي روده ميرسند. محصول جانبي اين فرايند تخميري تولد گاز روده ميباشد.

غذاهايي كه ايجاد گاز ميكنند:

حبوبات (لوبيا-عدس-لوبياي سويا-نخود فرنگي) -لبنيات (شير-بستني-پنير)- سبزيجات(بروكلي-گل كلم-خيار-مارچوبه-كرفس-كاهو)- سبزيجات ريشه اي (سيب زميني-شلغم-پياز-تربچه-سير-هويج-بادنجان)- ميوه ها (زردآلو-سيب-گلابي-آلو-موز-كشمش) -غلات (جو دوسر-ذرت-برنج-دانه هاي كامل (به علت وجود فيبر)- آرد گندم)- مغزها (بادام هندي)

نكته:در اختلال عدم تحمل لاكتوز (عدم وجود آنزيم لاكتاز براي تجزيه لاكتوز)، لاكتوز(قند اصلي شير) به روده باريك راه يافته و باكتريها از آن تغذيه ميكنند. اين امر گاز روده ها را افزايش ميدهد.

نكته:سوربيتول كه نوعي شيرين كننده است نيز ميتواند ايجاد گاز كند.

نكته:برنج خيلي سهل الهضم است و كمترين توليد گاز را بهمراه دارد. اما نشاسته گندم، سيب زميني، جو دو سر و ذرت گاز زيادي توليد ميكنند.

نكته:غلات كامل

به علت دارا بودن فيبر بيشتر گاز بيشتري توليد ميكنند.

نكته: فيبرغذايي براي سلامتي بسيار مفيد هستند، اما بايستي مصرف آنها را به آهستگي افزايش داد. برخي از فيبرها گاز توليد كرده اما برخي گاز توليد نميكنند. (به مقاله فيبر رژيمي رجوع شود)

مطالبي در رابطه با گاز روده ها:

1-يك انسان بطور معمول روزانه 0.5 تا 1.5 ليتر گاز روده آزاد ميكند.12-20 بار در روز. نيتروژن، اكسيژن، دي اكسيد كربن، متان، هيدروژن، سولفيد هيدروژن گازهاي تشكيل دهنده روده ميباشند.

2-گاز روده ها عمدتا از نيتروژن و اكسيژن تشكيل يافته است كه توسط دهان بلعيده ميگردند.

3-دي اكسيد كربن توسط ميكروبهاي هوازي روده توليد ميگردند.

4-هيدروژن توسط برخي از ميكروبها و گاز متان نيز توسط باكتريهاي بي هوازي توليد ميگردند.

5-گازهاي متان و هيدروژن اشتعال زا ميباشند. تنها 40 درصد روده افراد داراي ميكروبهاي توليد كننده گاز متان ميباشد.

6-بوي نامطبوع گاز روده ها به علت وجود مقادير اندك تركيبات حاوي سولفور ميباشد. سولفيد هيدروژن (بوي تخم مرغ گنديده) و سولفيد كربونيل علت بوي بد گازهاي روده ها بوده كه نتيجه تجزيه پروتئين ها ميباشند.

7-علت ديگر بوي نامطبوع وجود اسيدهاي چرب با وزن مولكولي پايين نظير بوتيريك اسيد(بوي كره فاشد) ميباشد.

8-گاز روده ها مانند مدفوع بوسيله حركات دودي (انقباضات متوالي عضلات روده اي) به سمت مقعد رانده ميشوند.

9-برخي باكتريهاي روده گاز توليد شده توسط باكتريهاي ديگر را مورد مصرف قرار ميدهند.

10-ميزان توليد گاز در افراد متفاوت است و به تعداد و نوع باكتريهاي مستقر در روده، نوع رژيم غذايي و ميزان بلعيدن هوا توسط فرد بستگي دارد.

11-غذاهايي كه حاوي سولفور زياد

ميباشند نظير گل كلم، تخم مرغ و گوشت بوي نامطبوع گاز روده را افزايش ميدهند.

نكته: وجود گاز زياد در سيستم گوارش باعث درد شكم، نفخ، باد گلو و گاز روده حجيم و آزار دهنده ميشود.

نفخ (bloating):

به احساس ورم و پري شكم و افزايش ميزان گاز در مجاري گوارش اطلاق ميگردد. علت نفخ معمولا وجود گاز زياد نيست، بلكه به خاطر كندي انقباضات عضلاني و حركات دودي مجاري گوارش ميباشد. مصرف غذاهاي چرب تخليه معده را به تاخير انداخته و ايجاد نفخ ميكنند. همچنين نفخ ميتواند به علت نشانگان روده تحريك پذير باشد (كه در آن انقباضات روده اي نامنظم ميگردد)- علت ديگر نفخ ميتواند تند تند غذا خوردن باشد. همچنين نفخ ميتواند نشانه برخي بيماريها مانند آپانديسيت و يا سنگ كيسه صفرا باشد. يبوست نيز ايجاد نفخ ميكند. نفخ بيشتر در زنان بروز ميكند. علت آن هم تغيير در سطح هورمونهاي بدن و افزايش احتباس آب و نمك در بافتهاي بدن، پيش از قاعدگي ميباشد.

علايم افزايش گاز روده ها:

1-افزايش آزاد سازي گاز روده.

2-آزاد سازي گاز بد بو.

3-آزاد سازي گاز پر سروصدا.

4-نفخ معده و شكم.

5-صداها و درد شكم.

علل نفخ متناوب و افزايش گاز روده ها:

1-افزايش توليد گاز:

* ميزان گاز توليد شده توسط باكتريهاي روده بزرگ در افراد مختلف متفاوت است.

* سوء هضم و سوءجذب غذا در روده كوچك باعث ميگردد تا غذاي هضم نشده بيشتري به قولون (روده بزرگ) وارد گردد. هرقدر ميزان غذاي هضم نشده در اختيار باكتريهاي روده برگ باشد گاز بيشتري نيز توليد خواهد شد. (مثل نارسايي لوزالمعده و يا اختلال عدم

تحمل لاكتوز)

* رشد مفرط و انتشار باكتريهاي روده بزرگ به روده كوچك. با آنكه باكتريها منحصرا در روده بزرگ مستقرهستند، اما گاهي اوقات باكتريها به روده كوچك راه مي يابند. بنابراين غذا قبل از هضم و جذب توسط باكتريها مصرف گرديده و توليد گاز افزايش مي يابد.

2-انسداد فيزيكي: ميتواند در هر نقطه از مسير مجاري گوارش ايجاد شود.انسداد ممكن است دائم و يا موقت باشد، مثل تنگي باب المعده.

3-انسداد كاركردي: به علت عملكرد ضعيف عضلات معده و روده (كه محتويات معده و روده را به جلو ميراند) ايجاد ميگردد. هنگامي كه اين عضلات بدرستي عمل نمي كنند، محتويات روده اي تجمع يافته و باعث ورم و نفخ شكم ميگردد. چربي ها نيز ميتوانند باعث كندي حركات روده اي و تخليه معده گردد.

4-حساسيت مفرط روده اي: برخي افراد به افزايش اندك گاز روده ها نيز حساس بوده و احساس نفخ و ورم معده ميكنند.

5-مصرف برخي آنتي بيوتيكها و مسهل ها نيز ايجاد نفخ و گاز روده اي ميكنند.

نكته: گاز روده ها نشانه فعاليت طبيعي روده ها ميباشد. احتباس گاز روده نيز خطرناك نيست اما ميتواند باعث يبوست گردد.

نكته: تمام گاز موجود در مجاري گوارش از طريق مقعد خارج نمي گردند. برخي از طريق انتشار به خون راه يافته و از طريق ريه ها مجددا به هوا بازميگردند. برخي از گازها نيز در داخل مدفوع به دام افتاده و همراه با مدفوع دفع ميگردند.

نكته:هنگامي كه شما گاز روده را محبوس كرده و آن را خارج نميسازيد، در طي شب كه عضلات بدن شل ميشود گاز روده ها نيز بطور

خودكار آزاد ميگردند.

تشخيص نفخ مزمن:

1-عكسبرداري اشعه x از شكم و روده كوچك.

2-اندازه گيري سرعت تخليه معده.

3-عكسبرداري فراصوت،سي تي اسكن و ام آرآي.

4-تستهاي سوء جذب و سوء هضم.

5-تست تنفسي هيدروژن و متان.

درمان نفخ و افزايش گاز روده ها:

1-چنانچه علت سوء هضم و نارسايي لوزالمعده باشد بايد مكمل آنزيمهاي لوزالمعده تجويز گردد.

2-چنانچه علت سوء هضم لاكتوز، فروكتوز و يا سوربيتول باشند، بايد غذاهاي حاوي اين قند ها از رژيم غذايي حذف گرديده و يا از مكمل آنزيمهاي گوارشي استفاده شود. آنزيمهاي alpha-galactosidase باعث هضم قندهاي كمپلكس گرديده و حجم گاز روده ها را كاهش ميدهند. مكمل هاي آنزيمهاي گوارشي موجود شامل لاكتاز، آميلاز، ليپاز، پروتئاز، سلولاز، پكتيناز، اينورتاز، گلوكوآميلاز، مالت دياستاز ميباشند.

3-چنانچه سوء هضم و سوء جذب به علت اختلال در عملكرد ديواره روده ها باشد، بايد با بيوپسي روده كوچك و كشف علت داروي مرتبط تجويز گردد.

4-چنانچه علت انسداد فيزيكي باشد، عمل جراحي بايد صورت گيرد.

5-چنانچه علت انسداد كاركردي باشد، بايستي ازداروهاي محرك فعاليت عضلات معده و روده كوچك نظير erythromycin وmetoclopramide مصرف كرد.

6-مصرف غذاهاي حاوي كربوهيدرات هاي هضم ناپذير بايد محدود و يا از رژيم غذايي حذف گردند.

7-غذا به آرامي و آهستگي صرف شود.

8-قدم زدن پس از صرف غذا حركات روده ها را تحريك ميكند.

9-مصرف داروي simethicone نيز ميتواند نفخ را كاهش دهد.

10-مصرف قرصهاي زغال فعال شده قبل از غذاهايي كه نفخ آور ميباشند گاز روده ها را كاهش ميدهند.

11-آنتي بيوتيك ريفاكسيمين rifaximin كه در درمان اسهال مرتبط با e-coli تجويز ميگردد نيز حجم گازهاي روده را كاهش

ميدهد.

12-مصرف اندكي مايعات اسيدي همچون آب ليموترش و يا سركه همراه با غذا باعث تحريك ترشح اسيد هيدروكلريك و آنزيمهاي گوارشي ميگردد.

13-مصرف ماست، زيره سبز(cumin) ، زيره سياه(caraway) وزردچوبه(tumeric) گاز روده ها و نفخ را كاهش مي دهند.

14-تخمير، اوليگوساكاريدها را تجزيه كرده و توليد گاز آنها را كاهش ميدهد. به همين خاطر توفو tofu (پنير سويا) گاز خيلي كمتري نسبت به لوبياي پخته توليد ميكند.

15-براي كاهش خاصيت نفخ آوري لوبياي پخته، لوبيا را 24 ساعت درون آب بخيسانيد و سپس آب پز كنيد. اما اين كار مواد مغذي ديگر محلول در آب را نيز از لوبيا خارج ميسازد.

16-مصرف آنتي اسيد ها باد گلو را افزايش داده و نفخ را رفع ميكند.

17-نعناع، آويشن، فلفل فرنگي شيرين، ريحان، دارچين، زنجبيل و ليمو ترش باعث تسهيل عمل دفع گازهاي روده ها و باد گلو شده و ضد نفخ ميباشند.

18-جاي مصرف 3 وعده غذايي سنگين در روز از 6 وعده غذايي سبك استفاده كنيد.

تب مالت

نويسنده:زهرا مجرد

تب مالت چيست ؟

تب مالت يك بيماري عفوني حاد ويا مزمن مشترك بين انسان وحيوان است .اين بيماري به نامهاي تب مواج، تب شير، تب مديترانه اي معروف است.

عامل بيماريزا :

عامل بيماري انواع مختلفي ازباكتريهاي بروسلا مي باشد كه مي توانند ازراه تماس با حيوانات آلوده مزرعه ، شير غيرپاستوريزه وديگر محصولات لبني به انسان منتقل مي شوند . اين عامل بيماريزا دربز، گوسفند ،گاو ،سگ ،گاوميش وخوك مي باشد.

تب مالت درحيوانات باعث سقط جنين ويا مرگ مي شود.

ميزبان

عمدتا بيماري درمردان بزرگسال بيشتر است وازلحاظ شغلي دربين كشاورزان ، قصابان ، دامپزشكان ، كاركنان

آزمايشگاه بيشتر ديده مي شود.

راه انتقال :

معمولا انسان ازراه تماس مستقيم با حيوان آلوده يا فرآورده دامي آلوده مبتلا مي شود ، خراشهاي پوستي ويا مخاط وملتحمه نيز ازراههايي هستند كه به راحتي دراثرتماس با مواد آلوده مثل خون ، ادرار، جنين سقط شده ، جفت آلوده ،عامل بيماري را وارد بدن مي سازند.يكي ازمهمترين منابع انتقال عفونت بويژه درفصل تابستان شيرنجوشيده وفرآورده هاي شيرخصوصا پنيري كه ازشيرنجوشيده درست شده است مي باشد.

نشانه هاي باليني

دوره كمون اغلب بين 3-1 هفته است ولي مي تواند تا 6 ماه ياحتي بيشتر نيز باشد. بيماري داراي شروع ناگهاني است ودربيشتر افرادعلائمي مانند تب همراه عرق شبانه ، لرز،خستگي ،سردرد ، درد مفاصل ،ضعف وسستي شديد وسرفه چيره مي شود.

بروسلوز دركودكان

بيماري درشير خواران نادر ودركودكان خوش خيم است .درد مفاصل دركودكان شايع نيست وتب بالا بعد ازچند روز تا چند هفته كاهش مي يابد . اسهال ، بزرگي طحال وبثورات جلدي ممكن است ديده شوند. امكان تب مالت مادرزادي ازمادر مبتلا وجود دارد اما اكثرزنان مبتلا جنين خود را سقط مي كنند ( شيوع درپسربچه ها بخصوص درسنين 6-3 ساله بيشتر است .

عوارض :

ارتريت ،عوارض عصبي ،عوارض قلبي – عروقي ، گرفتاري دستگاه توليد مثل ، گرفتاري كليه ومجاري ادراري ، عوارض چشمي ،عوارض پوستي و.... احتمال بروز دارند.

تشخيص

كشت خون خصوصا درمرحله تب دار ،كشت مغزاستخوان ،كشت ادرار ، كشت مايع نخاعي همگي درتشخيص كمك كننده اند .

درمان

استراحت دربستر،مصرف آسپرين براي تسكين درد وتجويز داروهايي نظير تتراسايكلين همراه با استرپتومايسين ونيز داكي سايكلين و....

پيشگيري

چه اقداماتي بايد براي پيشگيري انجام داد ؟

درجانوران

1- بايد جانوران مبتلا را ازبين

برد

2- استفاده ازواكسن بروسلا آبورتوس سويه 19

3- رعايت موارد بهداشتي ،بهسازي محيط وآموزش بهداشت

درانسان

1- آموزش بهداشت به مواردي كه ازلحاظ شغلي با حيوانات كارمي كنند.

2- پاستوريزه كردن شير

3- معدوم كردن جفت وترشحات آلوده حيوان باردار

4- واكسن زنده بروسلا آبورتوس سويهA- 13-19

افرادي كه مبتلا شده اند پس ازدرمان نيازي به واكسيناسيون ندارند وبدنشان ايمن است.

خُر خُر و وقفه تنفسي حين خواب

خرخر(snoring):

خرخر كردن به صداي ناخوشايند حين تنفس در خواب اطلاق ميگردد. خرخر كردن ميتواند هر فرد و در هر گروه سني را درگير كند. اما خرخر در مردان و افراد چاق بيشتر بروز ميكند. خرخر كردن با افزايش سن تشديد ميشود. 45 درصد بزرگسالان گاهي اوقات، و 25 درصد بزرگسالان بطور مزمن و هميشگي خرخر ميكنند.

علت ايجاد خرخر:

خرخر زماني روي ميدهد كه جريان هواي عبور كننده از مجاري دهان و بيني بطور فيزيكي با مقاومت روبرو مي گردد. خرخر هنگام عمل دم و زماني كه مجاري فوقاني تنفس با فشار منفي مواجه ميگردند رخ ميدهد. ارتعاش زبان كوچك، كام نرم و انتهاي زبان عمدتا ايجاد كننده صداي خرخر ميباشند. هنگام بيداري عضلات دهان (كام نرم و زبان) و حلق بطور طبيعي راه هوايي فوقاني را باز نگه ميدارند. اما اين عضلات هنگام خواب اندكي شل شده و راه هوايي باريك ميگردد.حال هر چه راه هوايي باريك تر و عضلات شل تر باشند جريان هوا قوي تر و به تبع آن ارتعاش بافتها و صداي خرخر افزايش خواهد يافت. همچنين خشكي بافتهاي دهان و گلو در افزايش صداي خرخر موثر ميباشد. جريان هوا ميتواند به علل فاكتورهاي زير كاهش و يا مسدود گردد:

1-راه هوايي مسدود شده بيني:آلرژي

ها (حساسيت ها)، عفونت سينوس ها، انحراف تيغه بيني، بزرگ بودن شاخك هاي بيني و يا پوليپ بيني ميتواند باعث خرخر گردد.

2- عضلات ضعيف گلو و دهان:شل بودن عضلات دهان و گلو باعث فروافتادن اين عضلات و انسداد مجاري هوا ميگردند. افزايش سن، مصرف قرصهاي خواب آور و يا آرام بخش، مصرف الكل، خواب عميق و ازدياد بافت چربي در گلو ميتوانند باعث شل شدن بيش از حد عضلات گلو و دهان گردند.

3- بزرگي بافتهاي گلو:لوزه ها و آدنوئيد بزرگ، اضافه وزن و توده هاي سرطاني (نادر) ميتواند ايجاد خرخركنند.

4- زبان كوچك و كام نرم بزرگ تر و بلند تر از حد معمول:كام نرم و زبان كوچك بلند باعث كوچك و باريك شدن دهانه بيني و گلو ميگردد. وقتي اين ساختارها مرتعش شده و با يكديگر برخورد ميكنند راه هوايي مسدود و خرخر پديد مي آيد.

وقفه تنفسي حين خواب(sleep apnea):

آپنه به قطع تنفس عادي اطلاق گرديده كه شخص با احساس خفگي به دفعات مكرر از خواب ميپرد. اين وقفه ممكن است 100 ها بار در طي خواب تكرار شده و هر كدام از آنها نيز تا 2 دقيقه بطول انجامد. هنگامي كه سطح اكسيژن خون به علت انسداد راه هوايي كاهش مي يابد، سطح دي اكسيد كربن خون افزايش مي يابد. همين امر باعث ميگردد تا مغز شما را از خواب بيدار كند تا با برقراري مجدد تنفس از خفگي شما جلوگيري گردد. دو نوع وقفه تنفسي وجود دارد:

1- وقفه تنفسي انسدادي(obstructive sleep apnea)(osa): شايعترين نوع وقفه تنفسي است كه علت آن انسداد راه هوايي توسط بافتهاي نرم و شل

گلو ميباشد.

2- وقفه تنفسي مركزي(central sleep apnea): در اين حالت راه هاي هوايي مسدود نيست، اما مغز در ارسال پيام عصبي به عضلات تنفسي براي آغاز عمل تنفس ناتوان است. علت اين امر آسيب به مغز، سكته مغزي و يا مصرف زياد مواد مخدر نظير هروئين و مورفين ميباشند.

فاكتورهاي ريسك خرخر و وقفه تنفسي در خواب:

1-مردها.

2-اضافه وزن و چاقي.(افراد چاق عضلات گلوي شل تري دارند)

3-سن بيش از 40 سال.

4-سايز گردن 17 اينچ يا بيشتر در مردان و 16 اينچ و يا بيشتر در زنان.

5-افراد چاق با گردن كوتاه و قطور.

6-داشتن لوزه ها و آدنوئيد (لوزه سوم) بزرگ.

7-زياد بودن بافت عقب گلو.

8-فك كوچك و پس رفته.

علايم وقفه تنفسي حين خواب:

1-از خواب پريدن هاي مكرر با احساس خفگي. (خود فرد معمولا از آنها مطلع نميگردد)

2-خشكي دهان و گلو هنگام برخاستن از خواب. (افرادي كه خرخر ميكنند نيز داراي اين علامت ميباشند)

3-خستگي و خواب آلودگي در طي روز.

4-سردرد هنگام برخاستن از خواب.

5- تغيير در خلق، كاهش ميل جنسي، اشكال در تمركز و يادگيري، تحريك پذيري، كاهش توان يادگيري، تغيير شخصيت، احساس خستگي و افسردگي در طي روز.

6-خرخر با صداي بلند.

7-خواب شبانه باعث تجديد قوا نميگردد.

8-سوزش سر دل، تعريق شديد هنگام خواب، تكرار ادرار در شب، افزايش سريع وزن و بي خوابي از ديگر علايم آن ميباشد.

نكته:خرخر ميتواند به وقفه تنفسي منجر گردد.

عواقب خطرناك عدم درمان خرخرهاي شديد و وقفه تنفسي در خواب:

1-پر فشاري خون.

2-سكته مغزي.

3-نارسايي و حمله قلبي.

4-آريتمي ضربان قلب.

5-ناتواني جنسي.

6-كاهش كارايي و بازدهي

فرد در امور تحصيلي و شغلي.

7-افزايش ريسك ابتلا به ديابت تيپ 2.

8-افزايش بروز اختلال بيش فعالي-كم توجهي در كودكان.

9-كاهش كيفيت خواب فرد و احساس خستگي و خواب آلودگي شديد در طي روز.(افزايش بروز تصادفات رانندگي)

10-كاهش سطح اكسيژن خون كه منجر به فعاليت بيشتر قلب و افزايش فشار خون و همچنين بزرگ شدن قلب ميگردد. بزرگ شدن قلب خود ميتواند ريسك حملات قلبي و سكته را افزايش دهد.

نكته:وقفه تنفسي حين خواب يك حالت تهديد كننده حيات بوده و بايستي فورا درمان گردد.

نكته: خرخر كردن غير از عوارض ذكر شده داراي پيامدهاي منفي اجتماعي نيز ميباشد. كيفيت خواب اطرافيان شخص خرخر كننده كاهش يافته و صداي خرخر موجب آزار آنها ميگردد. خود شخص خرخر كننده نيز دچار شرمساري و خجالتزدگي ميگردد.

نحوه تشخيص:

1- پلي سومنوگرام(polysomnogram) (psg): اين دستگاه فعاليت الكتريكي مغز، حركات چشمها، فعاليت و كشش طبيعي عضلات، سرعت ضربان قلب، تلاش تنفسي،جريان هوا و سطح اكسيژن خون در حين خواب را بطور مرتب اندازه گيري و ثبت ميكند.

2- تست تاخيرخواب(multiple sleep latency test)(mslt): در اين تست سرعت به خواب رفتن فرد در چندين نوبت در روزاندازه گيري ميشود. افراد عادي 10-20 دقيقه طول ميكشد تا به خواب روند. هنگامي كه اين زمان به كمتر از 5 دقيقه كاهش يابد بايستي فرد تحت درمان قرار گيرد.

راهكارهاي درماني خرخر و وقفه تنفسي حين خواب:

1-تغيير در شيوه زندگي:

* كاهش وزن و بهبود عادات غذايي.

* عدم مصرف آرام بخش ها،قرصهاي خواب آور وآنتي هيستامين ها قبل از خواب.

* از مصرف مشروبات الكلي و غذاهاي سنگين حداقل از 4 ساعت

قبل از خواب خودداري ورزيد.

* الگوي خواب خود را نظم دهيد. هر روز سر يك ساعت خاص به خواب رفته و يا از خواب برخيزيد.

* به پهلو بخوابيد و نه بروي پشت خود. هنگامي كه به پشت ميخوابيد زبان به عقب افتاده و راه هوايي را مسدود ميكند.

* سر تختخواب خود را به ميزان 10 سانتي متر بالا آوريد.

* بدون بالش بخوابيد.بالش باعث خم شدن گردن ميگردد.

* ورزش كنيد.ورزش و فعاليت بدني باعث كاهش بافت چربي در گردن و گلو و افزايش كشيدگي طبيعي عضلات ميگردد.

* در منزل از دستگاه هاي مرطوب كننده و تصفيه كننده هوا (كاهنده عوامل آلرژي) استفاده كنيد.

* برخي غذاها ترشح مخاط دهان و گلو را افزايش داده و خرخر را تشديد ميكنند، مانند شير، كره، پنير و خامه. بنابراين حداقل از 2 ساعت قبل از خواب از مصرف اينگونه مواد غذايي اجتناب ورزيد.

* از مصرف سيگار اجتناب ورزيد.دود سيگار باعث تورم راه هاي هوايي ميگردد.

* هنگام خواب سعي كنيد بدن شما در يك راستا قرار گيرد.

* با دهان تنفس نكنيد. تنفس دهاني باعث خشك شدن مخاط دهان و گلو شده و خرخر را تشديد ميكند. 85 درصد كساني كه خرخر ميكنند شب ها با دهان باز ميخوابند.

نكته: الكل، قرصهاي آرام بخش و خواب آور باعث شل شدن بيشتر عضلات گلو و دهان ميگردند.

2-درمان دارويي:

* برخي داروهاي ضد افسردگي همچون ميرتازاپين(mirtazapine) باعث كاهش دفعات وقفه تنفسي ميگردد.

* داروي شبهه كافئين متيل گزاانتين تئوفيلين(methylxanthine theophyline) در كودكان باعث كاهش دفعات وقفه تنفسي ميگردد.

* برخي محرك ها براي درمان

خواب آلودگي در طي روز تجويز ميگردد. مانند مدفينيل(modfinil).

3-پروتزهاي دنداني(dental devices): اين دستگاه ها واسپلينتها با: 1-جلو آوردن فك 2-بالا بردن كام نرم 3-نگه داشتن زبان و جلوگيري از به عقب افتادن آن و انسداد راه هوايي از خرخر كردن فرد جلوگيري ميكنند. عوارض اين دستگاه ها شامل: 1-خشك شدن دهان و گلو 2-تغيير مكان احتمالي دندانها 3-افزايش ترشح بزاق ميباشد. اثر بخشي آنها نيز 80 درصد ميباشد.

4-اسپري هاي بيني(nasal spray): اين اسپري ها حاوي روغن روان كننده طبيعي بوده و باعث نرم شدن و مرطوب ماندن گلو، زبان كوچك و كام نرم ميگردد.

5-بالش ها و تشكهاي ويژه اي كه با اصلاح وضعيت خوابيدن و قرار گيري اندامها خرخر را كاهش ميدهند.

6- نوارهاي بيني و گشاد كننده ها(nasal strips): براي افرادي كه خرخرشان به علت احتقان بيني و آلرژي ميباشد موثر است. از يك يا چند نوار پلاستيكي چسبناك تشكيل شده اند. وقتي بطور صحيح روي بيني قرار داده ميشود نوارها سعي ميكنند مجددا به حالت مستقيم و راست در آيند. همين امر باعث بالا آمدن طرفين بيني، گشاد شدن حفرات بيني و كاهش مقاومت جريان هوا ميگردد.

7-ايمپلنت هاي كامي(palatal inserts)(pillar system): با تعبيه كردن 3 ايمپلنت از جنس پلي استر بسيار كوچك در كام نرم صورت ميگيرد. ايمپلنتها به عنوان يك تكيه گاه عمل كرده و باعث سفت شدن و كاهش ارتعاش بافت كام نرم ميگردند. اين عمل با بي حسي موضعي انجام ميگيرد.

8-فشار مثبت پيوسته(continius positive airway pressure)(cpap) :شامل يك كمپرسورهوا و يك ماسك بيني ميباشند.هوا با فشار به درون راه هاي هوايي فوقاني وارد ميشود كه

از روي هم افتادن بافتهاي راه هاي هوايي فوقاني جلوگيري ميكند.در واقع اين دستگاه به عنوان يك وسيله كمك تنفسي عمل ميكند.

9- فشار مثبت دو مرحله اي(bi-level machine)(bi- pap): مشابه دستگاه فوق بوده اما در اين نوع خاص هوا با دو فشار متفاوت به درون ريه ها رانده ميشود. هنگام عمل دم هوا با فشار بيشتر و هنگام عمل بازدم هوا با فشار كمتري وارد ميگردد، تا تنفس طبيعي تر و راحت تر انجام گيرد.

رفع خرخر و وقفه تنفسي با جراحي:

1-uvulopalatopharyn goplastyuppp:ر اين جراحي بخشي اعظم كام نرم، زبان كوچك و لوزه ها برداشته ميگردد. جراحي تحت بيهوشي عمومي صورت ميگيرد. اثر بخشي آن 80 درصد است.

2-laser-assisted uvulapalatoplastylaup: در اين جراحي به كمك پرتوي ليزربافت زبان كوچك و كام نرم كوچكتر ميگردند. عمل تحت بيحسي موضعي انجام ميگريد. اثر بخشي آن 80 درصد است.

3- سومنوپلاستي(somnoplasty) : در اين عمل توسط انرژي امواج راديويي بافت اضافي كام نرم، زبان كوچك و زبان چروكيده و كوچك ميگردد. در اين روش زبان كوچك و كام نرم بوسيله يك سوزن كوچك، كه به يك مولد فركانش راديويي متصل است، سوراخ ميگردند.بافت داخلي تا 108-176 درجه حرارت داده ميشوند. بنابراين بافت داخلي دچار افت حجم گرديده اما بافت خارجي بدون تغيير باقي ميماند. عمل تحت بيحسي موضعي و در مدت 30 دقيقه انجام ميگيرد.

4-injection snoreplasty:در اين روش كه بسيار موثر و كم هزينه است يك ماده سفت كننده(sclerosing agent) در كام نرم تزريق گرديده كه باعث ايجاد اسكار (زخم) و سفت شدن كام نرم ميگردد. 5-(cautery-assisted ovulopalatoplasty) (caup):در اين روش بجاي ليزر توسط يك الكترود

داغ بخش و يا تمامي زبان كوچك سوزانده ميشود.

6-genioglossus advancement:در اين روش عضله اصلي زبان كه به فك تحتاني متصل است در حدود يك سانتي متر جلو آورده ميشود.عمل در حدود نيم ساعت بطول مي انجامد.

7-hyoid advancement:استخوان لامي استخوان u شكلي واقع در گردن است كه برخي عضلات زبان به آن متصل است.در اين عمل اين استخوان جلو آورده ميشود. عمل در حدود يك ساعت بطول مي انجامد.

8-maxillomandibular advancemnet:در اين روش كه در حدود 5 ساعت بطول مي انجامد فك تحتاني وفوقاني هردو جلو آورده ميشوند.

9- عمل كوچك كردن شاخك هاي بيني و اصلاح انحراف بيني. (به مقاله جراحي بيني رجوع كنيد)

10-عمل جراحي برداشت لوزه ها. (به مقاله عمل لوزه ها رجوع كنيد) .

سنگ كليه

ايجاد كننده سنگ كليه چيست و با چه روشهايي مي توان رنج اين مشكل را كم كرد؟

منشأ اغلب سنگ هاي ادراري كليه است. اگر چه ممكن است مثانه نيز منشأ بعضي از سنگ ها باشد. سنگ هاي كليه ممكن است در پل كليه بمانند يا به طرف قسمت هاي پائين تر سيستم ادراري حركت كنند و در جائي در طول سيستم ادراري مسكن گزينند. عوامل ايجاد كننده سنگ شامل مواردي است كه باعث تغليظ ادرار يا احتباس ادرار مي شوند مثل بي حركتي، كم بود آب بدن و افزايش كلسيم يا ديگر يون ها در ادرار.

از عوامل ديگر، سابقه قبلي سنگ ادراري، انسداد مجراي خروج ادرار و سوند گزاري طولاني است و همچنين آزمايش كلسيم خون و افزايش كلسيم ادرار كه به علت پر كاري غدد پاراتيروئيد، ناراحتي كليه، مصرف بيش از حد ويتامينD،

مصرف بيش از حد شير و مواد قليايي و همچنين برخي بيماري ها مثل لوسمي و ... ايجاد مي شوند. در بيماراني كه قسمتي از روده شان (بخصوص روده كوچك) برداشته شده، به علت افزايش جذب اگزالات از روده احتمال سنگ افزايش مي يابد. كمبود ويتامين A از عوامل ديگر است. بيمار بايد روش هايي را جهت اجتناب از عود يا به حداقل رساندن احتمال بروز سنگ ها ياد بگيرد. اين آموزش ها شامل موارد زير است:

افزايش مايعات دريافتي:

سنگ هاي ادراري در ادرار غليظ سريع تر تشكيل مي شوند و بيمار بايد روزانه تقريبا 3000 تا 2000 ميلي ليتر مايع مصرف نمايد. بيماري كه مستعد تشكيل سنگ ادراري است بايد آنقدر مايعات مصرف كند كه روزانه 3 تا 4 ليتر ادرار داشته باشد و همچنين از ورود ناگهاني به آب و هواي گرم خودداري نمايد. زيرا اين مسأله باعث كاهش سريع حجم ادرار مي شود. مشاغل و ورزش هايي كه با تعريق فراوان همراه هستند باعث كاهش ناگهاني آب بدن (دهيدراتاسيون) مي شوند و به همين علت بايد حجم مايعات مصرفي، زياد باشد. براي جلوگيري از تشكيل ادرار بسيار غليظ در شب بايد مقدار مناسب و كافي مايعات نوشيد (مثلا دو ليوان قبل از خواب و دو ليوان نيمه شب) تخليه (دفع) ادرار در هر دو ساعت. پيگيري و رعايت رژيم هاي غذايي (گوشت قرمز و شير كمتر مصرف مي شود). اجتناب از وضعيت هاي بدني كه منجر به استاز ادراري مي شود (به عنوان مثال بي حركتي در زمان هاي طولاني) .جلوگيري از عفونت ادراري، در سال اول كشت ادرار هر دو تاده ماه و بعد از آن با فواصل

منظم انجام شود. عفونت ادراري بايد با دقت تحت درمان قرار گيرد.

جوش هاي نو جواني يا آكنه - عوامل و درمان

به منافذ بسته شده غدد چربي (دانه هاي سر سياه و سر سفيد) ، جوش ها و ضايعات عميق تر (كيست ها) «آكنه» گفته مي شود كه در صورت ، گردن ، سينه ، پشت ، شانه ها و بازو ها بروز مي كند.بيشتر نوجوانان ، كم و بيش آكنه را تجربه كرده اند. با اين حال ، اين بيماري به گروه سني خاصي محدود نمي شود و ممكن است بزرگسالان (حتي تا چهل سالگي) نيز به آن مبتلا شوند. آكنه بعد از چند سال خود بخود خوب ميشود؛ ولي نميتوان آن را به حال خود رها كرد. اگر آكنه در مان نشود ، ممكن است تا پايان عمر جوش هايي بد شكل روي پوست باقي بگذارد كه البته باز هم قابل تر ميم هستند.

آكنه چگونه بوجود مي آيد؟

افزايش طبيعي هورمون هاي جنسي در نو جواني در هر دو جنس پسر و دختر، موجب مي شود كه كه غدد چربي پوست، بزرگتر و فعال تر شود. اين اين غدد در قسمت هايي از بدن مانند صورت، پشت، شانه ها و قفسه سينه وجود دارد كه به آكنه شايع است. بايد توجه داشت كه آكنه به ندرت به ندرت از اختلالات هر موني ناشي ميشود. غدد چربي پوست با مجراي خروجي مو ، كه به اصطلاح كه به اصطلاح «فوليكول» ناميده مي شود، ارتباط دارد. اين غدد، ماده اي چرب توليد ميكنند كه از راه منفذ خروجي فوليكول به سطح پوست مي ريزد و به نظر ميرسد كه چربي سبب تحريك مجراي

فوليكول مي شود؛از اين رو سرعت جدا شدن سلول ها از جداره افزايش مي يابد. اين اتصال به يكديگر، لخته اي بوجود مي آورند. بسته شدن مجراي فوليكول با اين لخته، شرايط را براي رشد باكتري هاي داخل مجرا فراهم ميكند و مواد شيميايي اين باكتري ها،ديواره فوليكول را تخريب مي كند. چربي پوست، باكتري ها و باقي مانده سلول هاي مرده جداره فوليكول در سطح پوست موجب قرمزي، تورم و تجميع چرك مي شود كه همان علائم آكنه است.

عوامل ايجاد يا تشديد آكنه

بهداشت پوست

اكنه از آلودگي و كثيفي پوست بوجود نمي آيد.ماده موجود در نوك جوش هاي سر سياه را چربي خشك شده و سلول هاي مرده تشكيل مي دهد كه منفذ خروجي فوليكول مو را مسدود كرده است. براي مراقبت طبيعي از پوست، بايد روزي دو بار صورت را با صابون ملايم و آب ولرم شست.شستشوي زياد ممكن است سبب بد تر شدن آكنه بشود.

برنامه غذايي

غذا ها نقشي در ايجاد آكنه ندارند. متخصصان پوست در مورد اهميت برنامه غذايي در درمان آكنه نظرات متفاوتي دارند؛ اما مسلم و قطعي است كه رعايت برنامه غذايي شديد و سخت تاثير زيادي در بهبود آكنه نخواهد داشت. با اين حال شايد بعضي از مردم دريافته اند كه بعضي از غذا ها باعث بد تر شدن آكنه در آنها مي شود كه بايد خودشان رعايت بكنند.

نور خورشيد

برنزه شدن پوست، آكنه را مخفي مي كند؛ ولي فوايد آن زودگذر است. همچنين نور خورشيد سبب پيري زود رسپوست و ابتلا به سرطان پوست مي شود. بنا بر اين بايد از تماس زياد با نور خورشيد، استفاده از چراغ هاي

خورشيدي، آفتاب سوختگي و برنزه شدن، خودداري كرد.بهتر است براي پوست هاي آكنه اي از كرم يا پودر ضد آفتاب مناسب استفاده شود. همچنين بايد هرشب مواد آرايشي را با آب و صابون از روي پوست پاك كرد.

درمان آكنه

در مان آكنه فرايندي پيوسته طولاني است.همه در مان هاي آكنه بر پيش گيري از بروز ضايعات جديد متكي است. ضايعات موجود بايد خودشان بهبود يابند كه زمان مي طلبد. تا يك ماه پس از شروع درمان مناسب و موثر، بيشتر از 10% بهبود در ضايعات، مورد انتظار نيست و مهار كردن كامل ضايعات ممكن است تا 6 ماه طول بكشد.

نويسنده:عابدين قبولي

منبع:«كتاب بخوانيد و سالم بمانيد»

سندرم

«PMS» مخفف (premenstrual Syndrom) يا سندرم قبل از قاعدگي (عادت ماهانه) مي باشد. به نحوي كه شخص مبتلا به «PMS» ممكن است انواع وسيعي از علايم را كه ظاهراً مرتبط با هم نيستند احساس كند. به همين دليل تشخيص آن مشكل است. با وجود علايم بسيار، هر خانم مبتلا به «PMS» معمولاً علايمي خاص خود به صورت دوره اي دارد. محققان اظهار مي كنند 40 درصد زنان در سن باروري به PMSمبتلا مي شوند. در مورد بسياري PMSدليل مشخصي ندارد، اما ممكن است پس از تولد فرزند، بستن لوله هاي رحم، برداشتن رحم، شروع و يا قطع مصرف قرصهاي ضدبارداري يا درپي يك استرس به عنوان شوكي براي سيستم غدد درون ريز ظاهر شود. «PMS» ارثي است. ممكن است با بالا رفتن سن شدت آن بيشتر شود. از آنجا كه در اين دوران بانوان به درك و همدلي همسران و اطرافيان نياز دارند و اين نياز مي تواند در

روابط بين فردي و شغلي افراد تأثير گذار باشد، از اين رو پرداختن به اين موضوع از اهميت ويژه اي برخوردار است.

علايم «PMS» كدامند ؟

علايم از خانمي به خانم ديگر متفاوت است و به صورتهاي مختلف ظاهر مي شود. از خفيف به متوسط و تا حد ناتواني گسترش مي يابند. از مهمترين علايم مرتبط به «PMS» مي توان به موارد زير اشاره كرد: افسردگي، كسالت، خستگي، زودرنجي، عصبانيت ناگهاني و احساس خارج از كنترل بودن، علائم ديگر شامل ميگرن يا انواع سردرد، مشكلات سينوسي، ورم، آكنه، احساس اجبار براي غذاخوردن، ويار به خوردن شيريني يا غذاهاي پرنمك و شور، درد مفاصل، احساس بي عرضگي، كمردرد، مشكلات چشمي، افزايش وزن، اختلالات روده اي و غش. به علاوه فكر يا اقدام به خودكشي، ضعف تمركز، بدگماني، گريه و خشونت را نيز مي توان به اين علائم اضافه نمود. با لحاظ نمودن گزارشهاي خانمها از وضعيت منحصر به فرد خود بيش از 100 نشانه PMS مشاهده شده است. كليد تشخيص «PMS» مشاهده تعدادي از علايم مشخص فوق نمي باشد، بلكه ظاهر شدن ادواري علايم به طور ماهانه ملاك تشخيص «PMS» است. به هرحال تحقيقات انجام شده علايم گسترده سندرم قبل از قاعدگي «PMS» را شناسايي نموده است.

اين نشانه ها در طبقه بنديهاي زير مشاهده شده اند:

سيستم عصبي:

سردرد، ميگرن، صرع، سرگيجه، غش

ارتوپدي:

كمردرد، دردمفاصل، خشكي مفاصل.

عضلاني:

كشيدگي عضلات، ورم، درد شكمي، گرفتگي عضلات (گرفتگي ماهيچه پا)

روانشناختي:

بي حوصلگي، گريه، تنش، احساس نااميدي، وحشت، خستگي، پرخاشگري، عصبانيت، كسلي و بي حالي، افسردگي، اقدام به خودكشي، سوءرفتار با فرزند، خودزني، اعتياد و يا

سوء مصرف مواد.

بينايي:

ورم ملتحمه، آب ريزش چشم، سياهي دور چشم، تاري ديد.

شنوايي:

گرفتگي صدا، ( بيماريهاي گوش، بيني و حلق ) خارش گلو، التهاب لوزه.

دستگاه ادرار:

التهاب مجاري ادرار، التهاب مثانه، تكرر ادرار، ورم ( جمع شدن آب )

معدي روده اي:

ميل شديد به غذا، درد شديد، ورم شكمي،

دستگاه تنفس:

آب ريزش بيني و سرماخوردگي، برونشيت، آسم، تورم مجاري تنفسي.

خون شناسي:

بيماريهاي پوستي، دانه هاي پوستي، كورك، كهير، تبخال.

شيوه هاي مقابله با اين سندرم:

براي خانمهايي كه احساس ابتلا به سندرم قبل از قاعدگي دارند، يا گمان مي كنند ممكن است روزي اين مشكل را پيدا كنند، اطلاعات و اقدامهاي زير پيشنهاد مي شود:

زمان PMS :

گر چه علايم اين مشكل از هر فردي به فرد ديگر متفاوت است، ولي به طور كلي چهارالگوي رايج به شرح زير وجود دارد:

علايم 5 تا 7 روز قبل از عادت ماهيانه شروع و با آغاز خونريزي پايان مي يابد.

علايم 14 روز قبل از عادت ماهيانه ( زمان تخمك گذاري ) شروع مي شود و تقريباً دو هفته و يا تا زمان شروع خونريزي به طول مي انجامد.

علايم 14 روز قبل از عادت ماهيانه آغاز مي شود و تا 3 هفته بعد ادامه مي يابد و در واقع تا پايان زمان خونريزي خاتمه پيدا مي كند.

علايم به مدت چند روز هنگام تخمك گذاري (دو هفته قبل از عادت) آغاز، سپس از شدت آن كاسته مي شود و چند روز قبل از شروع خونريزي دوباره ظاهر مي شود.

خانم مبتلا به «PMS» حداقل 5 روز در ماه

از علايم بيماري راحت است و اين بيماري هميشگي نيست. بيشتر خانمها فقط حدود 7-5 روز در ماه از اين مشكل رنج مي برند. بهترين راه براي تشخيص «PMS» جدول بندي علايم خاص خود شما بر روي تقويم به مدت 2 ماه است. براي كنترل اينكه آيا علايم ثبت شده با زمان عادت شما ارتباط دارد يا خير، لازم است علايم و نشانه هايي كه در خود تجربه مي كنيد جدول بندي نماييد.

دانستن اينكه شما به PMSمبتلا هستيد يا خير، احساس بهتري در شما ايجاد مي كند. اگر شما نيز به PMSمبتلا مي باشيد اينكه شما تنها فردي نيستيد كه به PMSمبتلا شده و PMSيك اختلال زيست شناختي است، نه جسمي، مي تواند موجب آرامش شما شود.

نفخ شكم

گازهاي اكسيژن ، ازت ومنواكسيد كربن عمدتا هنگام فروبردن غذا وارد معده مي شوند ودرسراسردستگاه گوارش توليد ناراحتي مي كنند. سيگاري ها ،كساني كه آدامس مي جوند، افرادي كه تند تند غذا مي خورند ، آناني كه دندان هاي نامرتب يا بيني گرفته دارند واشخاصي كه نوشابه هاي گازدار مصرف مي كنند ، بيش ا زديگران با اين مشكل رو به رو مي شوند بعضي ازمواد غذايي مانند انواع لوبيا، كلم و... نيزتوليد گاز مي كنند ،زيرابدن به حد كافي آنزيم براي هضم آنها ندارد . شيرهم دربعضي افراد مشكل ايجاد مي كند . اضطراب هم به اين كاركمك مي كند . خودداري ازخوردن چربي، مصرف نكردن داروهايي كه بدون نسخه هم به فروش مي رسند وحرف نزدن هنگام صرف غذا مي تواند ازبروز اين قبيل ناراحتي ها جلوگيري ويا آنها را درمان كند.

توليد گاز درانسان ،

امري طبيعي است .جمع شدن بيش ازاندازه گاز درمجراي روده يا نفخ يك عارضه قديمي وهمگاني است كه بكا رگيري چند روش درماني طبيعي مثل مصرف نعناع فلفلي را مي طلبد . گياهاني اين چنين به دفع گازكمك مي كنند ومعمولا درزمره آن گونه مواد غذايي هستند كه شخص را به آروغ زدن وا مي دارند. دكتر مايكل لويت ، استاد دانشگاه مينه سوتا ، كه به خاطر پژوهش هايش درباره نفخ شهرت دارد ، معتقد است « گاز خيلي ناراحت كننده وگاهي دردناك است .ولي ندرتا نشانه يك بيماري شديد شمرده مي شود به هرحال اگرگاز نگرانتان مي سازد، بهترين راهكار رهايي ازآن پرهيز غذايي است وبس »

مقدار بادشكم هركس با ديگري فرق دارد . معروف ترين توليد كننده گازمعمولي درانسان كه عبارتند از : موادقندي ،« اوليگو ساكاريد » بويژه « رافينوز» كه به وفور درلوبيا وخيلي كم درساير سبزي ها وجود دارند مواد يادشده به مقدارزياد وارد روده بزرگ مي شوند زيرا انسان فاقد آنزيم موسوم به « آلفا – گالا كتوسيداز » است تا آنها را خوب هضم كند. برطبق مطالعه اي كه صورت گرفته ، معلوم شده است كه خوردن لوبياي پخته سبب مي گردد كه دفع گازروزانه بيش ازدوازده بارصورت گيرد.

لاكتوز كه همان قند شيراست يكي ديگر ازعوامل توليد گاز دربسياري ازاشخاصي شمرده مي شود كه ازلحاظ آنزيم « لاكتاز» دچار نارسايي اند ،وجود اين گونه آنزيم براي هضم قندشير ضرورت دارد، تصور مي رود كه چنين كساني نمي توانند لاكتوز را تحمل كنند.

الياف گياهي حل شدني همانند سبوس جو دوسر ( يولاف ) وژلاتين گياهي (پكتين ) سيب

نيزغالبا داخل روده بزرگ وخوراك باكتري هاي توليد كننده گاز مي شوند برپايه آزمايشي كه انجام پذيرفت ،ثابت گشت كه براثر نوشيدن يك ويك چهاردهم ليترآب سيب تعداد گازهاي دفعي افراد تحت آزمايش چهار برابر شده است.مقادير ناچيز نشاسته كه ازمعده وروده كوچك دست نخورده بيرون مي آيند، غذاي باكتري هاي روده بزرگ مي گردند، به ديگر سخن اصولا تمام مواد نشاسته اي مثل گندم ،جو دوسر ، سيب زميني ، ذرت وحتي نان معمولي وپستا كه ازآرد سفيد به عمل مي آيد ،ممكن است گاهي گازدار باشند اين عقيده مربوط به دكتر « جان بند » يكي ديگر از پژوهندگان نفخ شكم دردانشگاه مينه سوتا ، است. به باور وي دربين ئيدرات كربن ها تنها برنج را مي توان نام برد كه احتمال توليد گازش خيلي ضعيف است .گازهاي منو اكسيد كربن ،اكسيژن وازت عمدتا هنگام بلع غذا وارد معده مي شوند وتوليد ناراحتي مي كنند.افرادي كه سيگاري هستند ، آدامس مي جوند،تند تند غذا مي خورند. دندان هاي نامرتب يا بيني گرفته دارند واز نوشابه هاي گازدار مصرف مي كنند ، بيش ازديگران به گازمعده دچار مي شوند .

فرآورده هاي شيريِ، بيشترين عامل توليد گاز هستند.

اگر بدنبال يافتن عوامل توليد گاز هستيد ،توجه خود را به شير وفرآورده هاي لبني معطوف داريد .( البته به استثناي ماست ) دكتر لويت مي گويد : با نهايت تعجب بايد اذعان داشت كه مواد غذايي شيري مانند انواع لوبيا ، نخستين علت ايجاد گازند .دليلش ساده است وآن اينكه ميزان تحمل لاكتوز درافراد متفاوت است ،امكان دارد كه تحمل انسان دربرابر ماده مورد بحث خفيف ياشديد

باشد و حتي خودش نداند اما يك نشانه اش عبارت است ازتوليد گاز فراوان بعد ازنوشيدن شيرويا خوردن پاره اي فرآورده هاي لبني ، ماست ،ازاين بابت مستثني است وآزمايش پزشك نامبرده ثابت كرده كه ماست ، گازبه وجود نمي آورد .

هرچند وضعيت جسماني افراد با همديگر فرق دارد ، با ا ين حال به نقل ازنشريه « تغذيه زيست بومي »

آن دسته ازمواد غذايي را كه ازاين لحاظ موثرند ، نام مي بريم :

مواد غذايي فوق العاده گازدار

كلم بروكلي ، كلم فندوقي،( كلم بروكسل يا كلم دگمه ) ، كلم پيچ ،گل كلم ، لوبيا خشك ،نخود ،شير وفرآورده هايش ( درمورد كساني كه ازحيث هضم قند طبيعي شيردچار اشكال هستند ) پياز ،شلغم روغني ، ( منداب ) ،لوبياي روغني ( سويا ) ،شلغم ( معمولي)

مواد غذايي تقريبا گازدار

سيب، موز ،نان وفرآورده هايش ( شامل نان شيريني حلقوي ) هويج ،كرفس ،بادنجان مواد غذايي كه گاز بسياراندكي دارند تخم مرغ،ماهي ،گوشت (قرمز ) ،گوشت مرغ وبرنج .

چند روش درماني

همگان سيروزنجبيل راداروي ضدنفخ وبادشكم مي دانند . اخيرا پژوهشگران دانشگاه « پنت » درهندوستان تاثير وسودمندي آنها را تاييد كرده اند . بعد ازآنكه محققان دريافتند نخود سبزعامل اصلي پيدايش گاز درجانوران تحت آزمايش است ، اندكي سيريا زنجبيل ،يعني مقداري را كه معمولا درآشپزي مصرف مي شود ،به نخود اضافه كردند تا ببينند چه روي مي دهد ، به راستي ثابت شد كه اين دو گياه دارويي ضدگاز ،تقريبا تمام قدرت توليد گاز راازنخود سلب مي كنند.پژوهندگان اظهار نظركردند كه افزودن ادويه به بقولات ( حبوبات ) وسبزي ها راه ورسم پسنديده اي

است.

شيوه خنثي سازي گاز لوبيا

پژوهشگران وزارت كشاورزي ايالات متحده كه با به كارگيري روش خاص « پوست كندن و خيس كردن » 9 نوع لوبيا را پخته بودند ، معتقدند كه خيساندن باعث مي شود كه عامل نفخ درآنها از بين برود . چنين لوبيا هايي حدود پنجاه درصد قدرت گازخود را ازدست مي دهند طبق نظركارشناسان اين وزارت طرز ازبين بردن گاز درلوبيا اين گونه است:

ابتدا لوبيا را آبكشي كنيد بعد آن راد رآب جوش بريزيد وبه مدت سه دقيقه داخل ظرف دربسته اي بجوشانيد .بگذاريد دوساعت بماند. سپس آب آن را خالي كنيد وآبي بادماي معمولي روي آن بريزيد ،به طوري كه دقيقا روي لوبيا ها رابگيرد . بعد ازگذشت دوساعت ، اين آب را هم خالي كنيد . دوباره آب بريزيد وبگذاريد تمام مدت شب خيس بخورد.

دوباره با آب معمولي آب كشي كنيد . پژوهندگان براين باورند كه آبكشي بايد پنج بارتكرار شود ، ولي يك يا دومرتبه نيزكافي است . بعد آب روي آن بريزيد وبگذاريد به مدت 75 تا 90 دقيقه بپزد . توجه :همچنين فرآورده هاي موسوم به « بي انو » را مي توان براي كاهش گازمواد غذايي گازدار به آنها افزود.

توصيه هاي غذايي براي ازميان بردن گازهاي معده وروده

- اگر زياد گاز توليد مي كنيد بدانيد كه بدنتان نمي تواند قند شير ( لاكتوز) ناشي ازشير وفرآورده هايش راتحمل كند.

- ازمصرف سوربيتول كه ماده اي كم كالري ، شيرين كننده وگازسازاست بپرهيزيد

- درغذاهاي روزانه خود دقت كنيد تا ببينيد كدام يك ازآنها به پيدايش گازمي انجامد.

- آن دسته ازروش هاي آشپزي را كه به وجود آمدن

گاز از لوبيا را به حداقل مي رساند به كار گيريد.

- سيروزنجبيل را به غذاهاي گازدار بيفزاييد

- چنانچه گرفتاري حاصل ازازديادگازتحمل ناپذير است ، ازخوردن غذاهايي كه مي دانيد باعث تجمع گازدرمعده وروده مي شود ، دوري گزينيد.

هپاتيت؛ ناگهان زردي

آن چيزي كه هر بيمار مبتلا به هپاتيت به دانستن آن نياز دارد .

چرا كبد شما اينقدر مهم است؟

كبد شما يكي از مهمترين اعضاي بدن است، كبد نقش حياتي در زندگي شما ايفا مي كند. وظيفه اوليه كبد تصفيه هر چيزي است كه شما مي خوريد. كبد در مراقبت از عفونتها كمك مي كند و ميكروبها و ساير مواد سمي را از خون شما خارج كرده و به حفظ سلامت شما كمك مي كند. همچنين كبد در ذخيره انرژي براي به حركت در آوردن عضلات و كنترل قند خون و تنظيم كلسترول و نيز در كنترل چندين هورمون و آنزيم ديگر اهميت زيادي دارد.

هپاتيت چيست؟

به التهاب و تورم كبد «هپاتيت» گفته مي شود. هپاتيت ويروسي بر اثر ويروسهاي مختلفي ايجاد مي شود كه به تورم كبد منجر مي شوند.

مهمترين انواع هپاتيت ويروسي هپاتيت هاي B, Aو Cمي باشند. هپاتيت Cو Bمي توانند آسيب كبدي مزمن ايجاد كنند.

هپاتيت ويروسي HAV

HAV با خوردن غذا يا نوشيدن آبي كه با ترشحات انساني آلوده شده، ايجاد مي شود. تخمين زده مي شود كه هر ساله در آمريكا 15 هزار نفر دچار هپاتيت A مي شوند. در كشور ما نيز بيشتر افراد تا سن 35 سالگي در معرض اين ويروس قرار مي گيرند.

چه كسي در خطر ابتلا به هپاتيت A است؟

موارد زير احتمال ابتلا به هپاتيت A

را افزايش مي دهند:

- زندگي كردن در خانه فرد مبتلا

- پرستاري از بيمار مبتلا به هپاتيت A

- تماس جنسي با فرد مبتلا

- مسافرت به مناطقي كه هپاتيت A در آنجا شايع است.

- كساني كه از نظر شغلي با مواد غذايي سر و كار دارند.

- افرادي كه سوزن سرنگهاي آلوده را به كار مي برند.

علايم عفونت با هپاتيت A كدامند؟

- همانند ساير ويروسهاي مسبب هپاتيت، فردي كه با هپاتيت A آلوده مي شود، ممكن است هيچ شكايتي نداشته باشد. اين موضوع بخصوص براي كودكان زير 2 سال صادق است.

به هر حال، بعضي از آنها علايم شبيه آنفلوآنزا از قبيل خستگي، تهوع، استفراغ و درد در ناحيه كبد دارند. علايمي كه كمتر ديده مي شوند عبارتند از:

- ادرار پررنگ

- مدفوع سفيد رنگ

- تب

- بيشتر افراد حداكثر تا 6 ماه بهبود مي يابند.

ويروس هپاتيت HBV

ويروس هپاتيت B يكي از جدي ترين انواع هپاتيت است. اين بيماري شايعتر و بسيار مسري تر از ايدز است. تقريباً 2/1 ميليون آمريكايي به HBV آلوده هستند و در كشور ما حدود دو ميليون نفر آلوده به اين ويروسند و از اين تعداد 300 هزار نفر مبتلا به هپاتيت B شده اند. در حدود 5 درصد بيماران به يك بيماري مزمن (كه بيش از 6 ماه طول مي كشد) تبديل شود. اگر هپاتيت B بدون درمان رها شود، خطر بروز سيروز ( فرسودگي كبد) و سرطان كبد را افزايش مي دهد.

چه كسي در معرض ابتلا به بيماري هپاتيت

B است؟

افرادي كه در معرض آلودگي به ويروس هپاتي Bهستند؛ عبارتند از:

- كارگزاران بهداشتي

- افراد بي بند و بار

- كساني

كه از مواد مخدر تزريقي استفاده مي كنند

- افرادي كه خالكوبي كرده اند

- افرادي كه خون يا فرآورده هاي خوني آلوده دريافت كرده باشند

- بيماران هموفيلي

- افرادي كه در تماس نزديك با شخص آلوده هستند (مثل اعضاي خانواده) كساني كه با شخص آلوده تماس جنسي دارند.

تقريباً در يك سوم موارد، منشأ عفونت ناشناخته است.

علايم هپاتيت B چه چيزهايي هستند؟

- بيشتر افرادي كه هپاتيت B مي گيرند، علايم و شكايتهاي مشخصي ندارند. اما بعضي افراد علايم شبيه آنفلوآنزا از قبيل: بي اشتهايي، تهوع و استفراغ، تب، ضعف، خستگي و درد شكم خفيف دارند. علايمي كه كمتر ديده مي شوند، عبارتند از: ادرار پررنگ و زرد شدن پوست و چشمها (يرقان).

تنها راه براي كشف افراد مبتلا انجام آزمايش خون است.

ويروس هپاتيت HCV

تقريباً 5/3 ميليون آمريكايي مبتلا به HCVهستند. در ايران حدود 200 هزار نفر به اين ويروس آلوده هستند. اين نوع هپاتيت در بيشتر مبتلايان مزمن مي شود؛ همانند هپاتيت B مزمن. هپاتيت مزمن C، اگر بدون درمان رها شود باعث سيروز، سرطان كبد يا احتمالاً نارسايي كبد مي شود.هم اكنون نارسايي كبد به دليل هپاتيت C اصلي ترين دليل پيوند كبد در ايالات متحده است.

علايم هپاتيت Cچيست؟

بيشتر افرادي كه هپاتيت C گرفته اند، علامت و شكايت مشخصي ندارند. اما بعضي افراد علايمي شبيه آنفلوآنزا دارند كه عبارتند از: بي اشتهايي، تهوع و استفراغ، تب، ضعف، خستگي و درد خفيف شكم.

علايمي كه كمتر ديده مي شوند شامل ادرار پررنگ و زردي چشمها و پوست مي باشد. همانند هپاتيت Bتنها راه كشف موارد مثبت از طريق آزمايش خون است.

درمان با «اينترفرون

الفا» چيست و چگونه عمل مي كند؟

يك پروتئين است كه سلولهاي مختلف بدن در هنگام ابتلا به عفونتهاي ويروسي آن را ترشح مي كنند تا در برابر عفونت مقاومت كنند. درمان با «اينترفرون الفا»، نوعي از اينترفرون انساني را به اينترفروني كه بدنتان خودش آن را مي سازد (براي تحريك بيشتر سيستم ايمني) اضافه مي كند. استفاده از اين دارو مي تواند سبب بروز علايمي شبيه آنفلوآنزا شود، كه ممكن است دليلي بر مؤثر بودن درمان باشد. در حال حاضر دقيقاً معلوم نشده است كه چگونه اين درمان در معالجه هپاتيت مزمن Bو Cعمل مي كند. «اينترفرون الفا» ممكن است با حمله مستقيم به ويروس هپاتيت عمل كند، يا ممكن است سيستم ايمني بدن را طوري تنظيم كند كه در غلبه بر ويروس كمك كند.

نحوه درمان با «اينترفرون الفا» چگونه است؟

درمان با «اينترفرون الفا» به وسيله تزريق است. شما مي توانيد آن را خودتان تزريق كنيد يا آنكه پزشك، پرستار يا فرد ديگري اين كار را برايتان انجام دهد. ميليونها نفر درست مثل شما تزريق را هر روز خودشان انجام مي دهند. به خاطر داشته باشيد كه بعد از چند تزريق، اين كار براي شما آسانتر خواهد شد. درمان با «اينترفرون الفا» را به كار بريد و مطمئن باشيد بزودي به آن عادت خواهيد كرد.

فرار از گرمازدگى

گرمازدگى در فصل گرما به ويژه در افرادى كه زياد فعاليت مى كنند يك مشكل شايع است. بنابراين، آگاهى از گرمازدگى، عوامل مستعدكننده، نحوه مقابله و پيشگيرى از آن اهميت بسيارى دارد.بدن انسان به طور طبيعى درجه حرارت خود را تنظيم مى كند. زمانى كه درجه حرارت بدن

افزايش مى يابد، بدن با استفاده از چندين روش مختلف از جمله تعريق، سعى در خنك كردن بدن و خارج كردن گرما مى كند. ولى در صورتى كه شما مدت زيادى را در گرما سپرى كرده و در اين مدت مايعات كافى دريافت نكرده باشيد، سيستم هاى خنك كننده بدن قادر نخواهند بود كار خود را به درستى انجام دهند. در اين حالت و در صورت كمبود آب، بدن ديگر قادر به خنك كردن خود و دفع گرما از طريق تعريق نخواهد بود. نتيجه حالات فوق، افزايش درجه حرارت بدن است تا حدى كه بتواند شخص را بيمار كند. حرارت زياد موجب مى شود تا پروتئين هاى بدن و غشاى سلول ها به ويژه در ناحيه مغز دچار تخريب و آسيب ديدگى شوند. علاوه بر اين، گرماى زياد مى تواند دستگاه هاى داخلى بدن را نيز تحت تاثير قرار داده و موجب تخريب سلول هاى عضله قلب، عروق و نيز تخريب ساير ارگان هاى داخلى شده و در نهايت منجر به مرگ شود.

عوامل گرمازدگى

عواملى كه سبب گرمازدگى مى شود عبارتند از: كاهش آب بدن به دليل عدم نوشيدن آب كافى، پوشيدن لباس هاى زياد، كلفت و تيره رنگ در فصل گرما، چاقى (چاقى موجب مى شود تا بدن از يك طرف توليد گرماى بيشترى كند و از طرف ديگر قابليت بدن براى خنك شدن را كاهش مى دهد)، كمبود خواب (ميزان تعريق را كاهش مى دهد)، عادت نداشتن به هواى گرم مانند شخصى كه از منطقه اى با آب و هواى سرد به منطقه اى با هواى گرم مهاجرت كرده باشد، قرار داشتن در فضايى

با سيستم تهويه ضعيف و يا بدون سيستم تهويه و خنك كننده، داشتن سابقه گرمازدگى در گذشته و مصرف برخى داروها.

انواع گرمازدگى

?- فعاليتى:

اين حالت بيشتر در افراد جوان كه فعاليت هاى ورزشى سنگين در هواى داغ انجام مى دهند ديده مى شود.

?- غيرفعاليتى:

اين حالت بيشتر در افرادى كه قابليت تنظيم درجه حرارتشان كاهش يافته است نظير سالمندان، كودكان يا افرادى كه داراى بيمارى هاى مضمن هستند ديده مى شود.

علايم گرمازدگى

علايم اوليه گرمازدگى عبارتند از: گرفتگى عضلانى و شكمى، تهوع، استفراغ، سردرد، گيجى، ضعف، تعريق خيلى شديد و يا حتى كاهش تعريق.

پس از شروع و ادامه گرمازدگى در صورت عدم درمان و پيشرفت بيمارى برخى علائم عصبى نيز ممكن است همراه با آن ديده شود كه عبارتند از: تحريك پذيرى، هذيان، توهم، تشنج، اغما. بهتر است پس از شروع علايم گرمازدگى و يا احساس آن سريعاً به پزشك مراجعه كنيد. پزشك آزمايش هاى خونى و ادرارى لازم براى بررسى كاركرد كليه ها را تجويز خواهد كرد، از دست رفتن آب بدن و گرمازدگى مى تواند موجب تاثيرات ناگوار بر كليه ها شود.

شيرجه آزاد در سرما

اولين كارى كه در گرمازدگى بايد انجام د هيد كاهش درجه حرارت بدن با خنك كردن سطح بدن است . اين كار را مى توانيد در ابتدا با برداشتن لباس هاى غيرضرورى و ضخيم از روى بيمار و سپس پاشيدن مقدارى آب سرد روى بيمار و يا خيس كردن يك ملحفه نازك و پيچاندن آن به دور بيمار انجام دهيد. علاوه بر اين، براى تسريع در فرآيند خنك شدن مى توان چند تكه يخ را در داخل پارچه گذاشته و آن را

بر روى بخش هايى از بدن مانند گردن، كشاله ران و يا زيربغل قرار داد. چنانچه روش هاى فوق به اندازه كافى درجه حرارت بدن را كاهش ندادند در اين صورت سعى مى شود تا درجه حرارت را از درون بدن كاهش دهند. در يك روش ممكن است پزشك بيمار را تشويق به نوشيدن آب خنك كند تا درجه حرارت بدن كاهش يابد. در ساير موارد شايد حتى پزشك درمان هاى ضد تشنجى و يا شل كننده عضلانى جهت كنترل تشنج و لرز بيمار را تجويز كند. در صورت بدتر نشدن وضعيت، بايد فرد گرمازده در بيمارستان بسترى شود تا هم تحت درمان هاى جدى تر قرار گرفته و هم از نظر عوارض احتمالى بررسى شود، از جمله عوارض ناگوار مى توان به تخريب سلول هاى عضلانى به وسيله گرما اشاره كرد كه در اين حالت محصولات جانبى تخريب عضلانى در خون ظاهر شده و مى توانند موجب تخريب كليه ها شوند. توجه داشته باشيد چنانچه كمك رسانى به فرد گرمازده سريعاً انجام شود، ظرف مدت كمترى بهبود مى يابد.

راه هاى مقابله با گرمازدگى

?- در صورتى كه درجه حرارت محيط بيرون خيلى بالاست حتماً آب زيادى در طول روز بنوشيد.

?- هر وقت احساس گرماى زيادى كرديد، به محيط هاى بسته كه مجهز به كولر و يا ساير تجهيزات خنك كننده هستند برويد.

?- لباس هاى سبك و با رنگ روشن بپوشيد.

?- سعى كنيد تا از انجام فعاليت هاى بدنى شديد در گرمترين زمان روزهاى تابستان (بين ساعت ?? صبح تا ? بعدازظهر) خوددارى كنيد ولى اگر مجبور به انجام فعاليت هاى سنگين در هواى داغ

بوديد، سعى كنيد حتماً در فواصل مختلف و منظم استراحت كنيد.

?- مصرف كافئين را در هواى گرم محدود كنيد زيرا موجب دفع آب بدنتان مى شود.

?- چنانچه در يك هواى گرم با حالاتى نظير خستگى، گيجى، تهوع و يا يك سر درد شديد مبتلا شديد، سريعاً خود را از گرما و از محيط گرم دور كرده و به دنبال يك محيط خنك باشيد. آب زيادى بنوشيد و چنانچه امكان پذير بود، يك دوش آب خنك بگيريد. البته توجه داشته باشيد كه آب نبايد خيلى سرد باشد. گرمازدگى را جدى بگيريد زيرا اهميت ندادن به آن موجب آسيب كليه، كبد و قلب مى شود.

انواع بيماري هاي آلرژي

يكي از مهم ترين اثرات جانبي سيستم ايمني بدن ، آلرژي است كه در بعضي از شرايط پديدار مي شود . چندين نوع مختلف آلرژي وجود دارد كه بعضي از آنها مي توانند در هر شخصي بروز كنند، اما بعضي فقط در افرادي ايجاد مي شوند كه تمايل آلرژيك داشته باشند .

در واقع آلرژي ياحساسيت نوع ديگري از اختلال در دستگاه ايمني بدن است و پاسخ شديد دستگاه ايمني در مقابل برخي از آنتي ژن ها مي باشد. آنتي ژني را كه باعث ايجاد آلرژي مي شود راآلرژن ياماده حساسيت زا مي گويند .

شروع آلرژي ( ALLERGY ) :

هنگامي كه فردي براي اولين بار در معرض ماده آلرژن ( مواد آلرژن مانند برخي داروها ، مو ، پر ، بوي گل ها و ... ) قرار مي گيرد، در بدن او نوع خاصي پادتن توليد مي شود . اگر اين فرد بعد از مدتي در معرض همان آنتي ژن قرار بگيرد،

ماده آلرژن به پادتن هاي موجود در سطح ماستوسيت ها ( سلول هايي مشابه بازوفيل خون ) متصل مي شود ، در نتيجه اين سلول موادي به نام هيستامين ها را آزاد مي كند.

هيستامين سبب بروز علائم آلرژي مانند تورم ، قرمزي ، خارش چشم ها ، گرفتگي و آبريزش بيني مي شود كه افراد مبتلا به آلرژي براي مقابله با اثرات شديد هيستامين بايد از دارو هاي آنتي هيستامين استفاده كنند .

بدن افراد گاهي در مقابل آلرژي واكنش هايي از خود نشان مي دهد كه مي توان از واكنش هاي آلرژي به موارد زير اشاره كرد :

1- آنافيلاكسي ( ANAPHYLAXIS ) :

واكنش هاي آلرژيك در برخي از موارد خفيف است ، اما گاهي مانند شوك آنافيلاكسي به شدت خطرناك مي باشد . برخي افراد آلرژي زيادي نسبت به برخي از آلرژن ها دارند. هنگامي كه اين افراد در معرض اين آلرژن ها قرار مي گيرند ماستوسيت هاي آنها به طور ناگهاني مقدار زيادي مواد شيميايي آزاد مي كنند. در نتيجه رگ هاي خوني فرد به سرعت گشاد مي شوند و در اين حالت فشار خون شخص به شدت كاهش مي يابد.

به كاهش شديد فشار خون كه در نتيجه حساسيت به ماده خاصي بروز مي كند شوك " آنافيلاكسي" مي گويند . در هنگام بروز شوك آنافيلاكسي ، خون كافي به بخش هاي مختلف بدن به ويژه مغز نمي رسد و زندگي فرد به خطر مي افتد .

بعضي از افراد نسبت به داروهاي خاصي، آلرژي شديد دارند و ممكن است مصرف اين داروها سبب بروز شوك آنافيلاكسي در آنها شود . به همين دليل به

بيماران توصيه مي شود تا موارد حساسيت دارويي خود را هنگام درمان به پزشك خود اطلاع دهند .

2-كهير ( URTICARIA ) :

كهير ناشي از آنتي ژني است كه وارد مناطق خاصي از پوست شده و موجب واكنش هايي شبيه آنافيلاكسي موضعي مي گردد . هيستاميني كه به صورت موضعي آزاد مي شود موجب ايجاد يك قرمزي فوري در پوست مي شود و بعد از آن افزايش نفوذ پذيري موضعي مويرگ ها است كه منجر به تورم پوست بصورت نواحي كوچك با حدود مشخص در چند دقيقه ديگر مي شود .

تجويز داروهاي ضد هيستاميني به شخص قبل از قرار گرفتن در معرض آنتي ژن ، از ايجاد كهير جلوگيري مي كند.

3-تب يونجه ( HAY FEVER ) :

در تب يونجه هم واكنش آلرژي در بيني حادث مي شود . هيستامين آزاد شده در جواب به اين واكنش موجب اتساع رگ هاي موضعي و در نتيجه افزايش فشار خون مويرگي و افزايش فشار خود مويرگ مي گردد.

اين دو اثر موجب نشت سريع مايع به داخل بافت هاي بيني شده و مخاط بيني متورم و مترشح مي گردد . در اينجا نيز مصرف داروهاي آنتي هيستاميني مي تواند از اين واكنش تورمي جلو گيري كند 4- آسم ( ASTHMA ) :

در آسم واكنش آلرژن در نايژك هاي ريه حادث مي شود. در اينجا به نظر مي رسد كه مهم ترين فرآورده هاي آزاد شده از ماستوسيت ها ماده اي با واكنش آهسته آنافيلاكسي باشد كه موجب اسپاسم عضله صاف نايژك ها مي گردد .

بدين صورت شخص دچار تنگي نفس مي شود تا اينكه فرآورده هاي ناشي از واكنش آلرژيك

از محيط خارج گردند .

متاسفانه تجويز داروهاي ضد هيستاميني اثر اندكي بر روي دوره آسم دارد، زيرا به نظر نمي رسد كه هيستامين فاكتور اصلي توليد واكنش آسم باشد .

منبع: www.niksalehi.com

هپاتيت c

هپاتيت به انواع مختلفى تقسيم مى شود كه علت آن تفاوت در نوع ويروس اين بيمارى است. ويروس هاى هپاتيتى كه با حمله به بافت كبد منجر به تخريب اين بافت و موجب بيمارى هپاتيت مى شوند از نظر ژنتيكى بسيار به يكديگرشبيه هستند.

تعداد زيادى از بيماريها از دسته بيماريهاى ويروسى هستند يعنى حضور يك ويروس در بدن منجر به بيمارى مى شود. اين گروه از بيماريها درمان خاص و قطعى ندارند. هنوز دارويى ساخته نشده است كه بتواند ويروس را از بين ببرد. در اين حالت تنها سيستم ايمنى بدن بايد با بيمارى مبارزه كند. در نتيجه اگر دارويى براي بيمارى ويروسى تجويز شود تنها براى بالا بردن مقاومت بدن و حمايت از سيستم دفاعى درونى است.

بيشتر بيماريهاى دشوار و طولانى مدت، بيماريهاى ويروسى هستند. از جمله اين بيماريها، بيمارى هپاتيت است. بيمارى هپاتيت به انواع مختلفى تقسيم مى شود كه علت آن تفاوت در نوع ويروس اين بيمارى است. ويروس هاى هپاتيتى كه با حمله به بافت كبد منجر به تخريب اين بافت و موجب بيمارى هپاتيت مى شوند از نظر ژنتيكى بسيار به يكديگرشبيه هستند. آنچه كه اين ويروس ها را از هم متمايز مى كند تفاوت كوچكى در ساختار اطلاعاتى آنهاست. هر ويروس ذره كوچكى است كه ذخيره اطلاعاتى ژنتيكى خاص خود را به همراه دارد. بر پايه همين تفاوت كوچك ويروس هاى هپاتيتى به انواع مختلفى تقسيم و نامگذارى مى شوند. با آنكه نشانه هاى اوليه بيمارى هپاتيت در

تمامى انواع اين بيمارى مشابه است اما نوع و شدت آسيب هاى كبدى در هر يك متفاوت است. ويروس هپاتيت نوع C كه موجب بيمارى هپاتيت C مى شود يكى از اين ويروس هاى اين گروه است.

بيمارى هپاتيت C كه طبق آمارهاى موجود بيش از 170 ميليون نفر در سراسر جهان به آن مبتلا هستند با نشانه هاى عمومى بيمارى هپاتيت همراه است. علائمى مثل تهوع، اسهال و ضعف عمومى. اما زردى پوست يا زردى سفيدى چشم در بيمارى هپاتيت C ديده نمى شود. اين مسئله يكى از تفاوت هاى بارز اين نوع هپاتيت با ساير انواع هپاتيت است.

دوره خفتگى بيمارى، يعنى از هنگام ورود ويروس تا شروع فعاليت آن ممكن است بين دو تا 20 ماه به طول انجامد. اين امكان هست كه پس از ورود ويروس بيمارى هپاتيت C سيستم دفاعى بدن بتواند تا مدتى مقاومت كند. گلبولهاى سفيد كه در خون شناورند مى توانند ويروس ها و باكترى ها را ببلعند و آنها را در خود هضم كنند. ويروس بيمارى هپاتيت C ممكن است تا مدتى در گلبولهاى سفيد به صورت خفته باقى بماند اما اين ويروس مى تواند به دلايل نامعلومى فعال شود. شروع فعاليت ويروس گاه به يك سرماخوردگى ساده شبيه است. از آنجا كه بيمارى هپاتيت C با زردى همراه نيست غالبا فرد متوجه ابتلا خود به بيمارى نمى شود. اما فاكتورهاى كبدى خون كه ميزان فعاليت آنزيم هاى كبدى را نشان مى دهند به شدت بالا مى رود كه نشان دهنده بر هم خوردن تعادل در كبد و آغاز بيمارى است.

روند بيمارى در بيمارى هپاتيت C سريع تر و آسيب هاى حاصل از آن شديدتر است. از جمله آسيب هاى جانبى اين بيمارى

دردهاى مفصلى و از بين رفتگى بافت كليه است. متأسفانه بيمارى هپاتيت C بيش از 80 درصد موارد به سيروز كبدى مى انجامد. با تشخيص سريع بيمارى و بهره گيرى از داروهاى كمكى و بازدارنده مى توان از تخريب بيشتر بافت كبد جلوگيرى كرد و بيمارى را تا حدى كنترل كرد.

هپاتيت ها به شدت مسرى هستند. مهمترين راه انتقال بيمارى هپاتيت C از طريق تماس مستقيم با خون فرد بيمار و آلوده است. متأسفانه اين بيمارى در زندانها و در معتادان تزريقى آمار بالايى نشان مى دهد. درمان بيمارى بسيار پرهزينه و مشكل است. مهمترين راه مقابله جلوگيرى از انتقال ويروس است.

بيماريهاي مقاربتي

رفتارهاي جنسي پرخطر و داشتن شركاي متعدد عامل اصلي ابتلا به بيماريهاي مقاربتي

تعريف كلي از بيماري: بيماريهاي آميزشي يا بيماريهاي منتقله به دنبال سكس، عفونت هايي هستند كه پس از تماس جنسي مشكوك با فرد آلوده به فرد غيرآلوده انتقال پيدا مي كنند. در واقع طيفي از بيماريها هستند كه باعث عفونت در دستگاه تناسلي مي شوند و سكس، تنها راه ابتلا به اين نوع بيماري هاست. _ علائم كلي بيماري: در م_ردان: به دنبال تماس جنسي نامطمئن و يا داشتن شركاي جنسي متعدد؛ خروج ترشحات چركي از مجرا يعني چنانچه آلت تناسلي خود را بدوشند، چرك خارج مي شود، سوزش و تكرر ادرار، احساس درد در هنگام نزديكي و بالاخره در برخي از بيماريهاي آميزشي، ممكن است روي خود آلت يك ضايعه يا زخم ايجاد شود كه شايع ترين بيماري كه اين علامت را داراست، بيماري «سيفليس» است. در زن_ان: طيف علائم متفاوت است، چرا كه براي نمونه بيماري سوزاك در 50 درصد از مبتلايان بدون علامت بوده و در

مابقي با ترشحات واژينال عفوني بروز پيدا مي كند به اين ترتيب افزايش اين ترشحات درد در هنگام نزديكي و يا قاعدگي را به همراه دارد. هشدار به آنهايي كه رفتار جنسي پرخطر داشته اند در زناني كه به بيماري سوزاك مبتلا هستند ممكن است التهابات و عفونت ها به دستگاه تناسلي، لوله ها و تخمدانهايشان سرايت پيدا كند كه ابتلا به بيماري التهابي لگن را در اين اشخاص به دنبال خواهد داشت كه اين بيماري به تدريج باعث چسبندگي هاي لوله و رحم شده كه موجب عقيمي فرد مي شود. _ سنين شيوع: بيماريهاي مقاربتي بيشتر در سنيني كه احتمال بروز رفتارهاي پرخطر يا سكس بيشترست، ديده مي شود، كه اين محدوده سني به «Sexullactive » شهرت دارد و عمدتا سنين 15 تا 49 سالگي را شامل مي شود. بدين ترتيب اين بيماري در يكسري از افراد از جمله جوانان شيوع بيشتري دارد؛ بويژه آنهايي كه به صورت مجرد زندگي مي كنند و يا آن دسته از جواناني كه در شهرهاي بزرگ به سر مي برند. همچنين، بيماريهاي مقاربتي در افرادي كه از سطح بهداشتي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي پايين تري برخوردارند، بيشتر ديده مي شود، چرا كه تمامي عوامل ياد شده از عوامل مستعدكننده براي ابتلاء به بيماريهاي آميزشي به شمار مي آيند. يك نكته جالب توجه بيماريهاي منتقله از سكس (آميزشي) در سياهپوستان بيش از سفيدپوستان شيوع دارد؛ به همين دليل، آمار مبتلايان به اين بيماري در جنوب كشور با شمال آن تفاوت معني داري دارد، چرا كه به دليل اقليم جغرافيايي و شرايط خاص آب و هوايي، جنوبي ها زودتر به بلوغ مي رسند. سوزاك؛ يكي از شايع ترين انواع بيماريهاي آميزشي نام علمي اين بيماري، « گونوره»

است، كه در زنان و مردان ديده مي شود. اما تفاوت عمدة آن در مبتلايان مونث و مذكر در آن است كه سوزاك در زنان در 50 درصد موارد بدون علامت است، درحالي كه در مردان 90 تا 95 درصد داراي علايمي همچون «سوزش»، «تكرر ادرار»، «خروج چرك از مجراي ادراري به رنگ زرد مايل به سبز» است. بدين ترتيب فرد به دنبال تماس جنسي مشكوك، پس از يك تا دو هفته متوجه علايم فوق خواهد شد. ت_وج_ه: معمولا در مسير ابتلا به بيماري سوزاك، عامل نگران كننده بيشتر در مورد زنان مبتلاست. چرا كه به دليل نداشتن علامت بيماري در بيش از نيمي از موارد، عملا باعث شده كه به موقع به پزشك مراجعه نكنند. كه در صورت تماس جنسي آنها با شركاي جنسي متعدد، دامنة مبتلايان بيماري را گسترش مي دهند. راههاي پيشگيري: بهترين راهكار پيشگيرانه، پايبندي به اصول اخلاقي، ازدواج در سنين پايين و پس از آن نيز حفظ حريم خانواده و عدم تمايل به داشتن شريك جنسي متعدد است. اما چنانچه فردي به هر دليلي تماس جنسي مشكوك داشت بايد براي پيشگيري از ابتلا به بيماريهاي آميزشي يعني مقاربت مطمئن، حتما و الزاما از كاندوم استفاده كند. راههاي درمان: خوشبختانه بيماريهاي آميزشي به ويژه سوزاك بسيار قابل علاج بوده و با تجويز آنتي بيوتيك به صورت كوتاه مدت، بهبودي حاصل مي شود و عمدتا دارو درماني مؤثري دارند و در ايران در دسترس است. * فقط چنانچه در صورت عدم تشخيص به موقع و درمان مناسب، براي فرد ايجاد عارضه مي كند ساي_ر م_وارد غير از اين بيماريها (سيفليس، سوزاك و عفونت هاي كلاميديايي) بيماريهاي ديگري نيز هستند

كه جزء بيماريهاي عفونت هاي دستگاه تناسلي به شمار مي آيند؛ همچون «هرپس» كه ويروسي است و زخمهايي را در دستگاه تناسلي زنان و مردان ايجاد مي كند. اين ضايعات معمولا آبدار و وزيكولر بوده و فرد موقع نزديكي، درد زيادي را متحمل مي شود. اين بيماري از مرد به زن و بالعكس قابل انتقال است؛ از اين رو توصيه مي شود كه حتما براي مقاربت از كاندوم استفاده شود.

بيماري پاركينسون

بيماري پاركينسون براي اولين بار توسط دانشمند انگليسي به نام دكتر جيمز پاركينسون در سال 1817 ميلادي توصيف شد و از اين رو نام اين بيماري به او تعلق يافت.

اين بيماري بر اساس چهار علامت مخصوص آن مشخص مي شود:

- ارتعاش دست و پا در حالت استراحت (لرزش بيمار همزمان با ارتعاش دست و پا در حالت استراحت)

- آرام شدن حركت

- سختي حركت ( خشك شدن) دست و پا يا بدن

- تعادل بد (تعادل ضعيف)

در حالي كه دو يا بيشتر از اين علايم در بيمار ديده شود، مخصوصا وقتي كه در يك سمت بيشتر از سمت ديگر پديدار شود، تشخيص پاركينسون داده مي شود مگر اينكه علايم ديگري همزمان وجود داشته باشد كه بيماري ديگري را نمايان كند.

بيمار ممكن است در اوايل، بيماري را با لرزش دست و پا يا با ضعيف شدن حركت احساس كند و دريابد كه انجام هر كاري بيشتر از حد معمول طول مي كشد و يا اينكه سختي و خشك شدن حركت دست و ضعف تعادل را تجربه

مي كند.

اولين نشاني هاي پاركينسون مجموعه اي متفاوت از ارتعاش، سفت شدن عضلات و تعادل ضعيف هستند.

معمولا علايم پاركينسون ابتدا در يك

سمت بدن پديدار مي شوند و با گذشت زمان به سمت ديگر هم راه پيدا مي كنند.

تغييراتي در حالت صورت و چهره روي مي دهد، از جمله ثابت شدن حالت صورت (ظاهرا احساسات كمي بر چهره نمايان مي شود) و يا حالت خيرگي چشم ( به دليل كاهش پلك زدن). علاوه بر اينها، خشك شدن شانه يا لنگيدن پا در سمت تحت تاثير قرارگرفته عوارض ديگر (عادي) اين بيماري است. افراد مسن ممكن است نمايان شدن يك به يك اين نشانه هاي پاركينسون را به تغييرات افزايش سن ربط بدهند، ارتعاش را به عنوان "لرزش” بدانند، براديكنسيا را به "آرام شدن عادي” و سفت شدن عضلات را به "آرتروز” ربط بدهند.

حالت قوز اين بيماري را هم خيلي از اين افراد به سن يا پوكي استخوان ربط مي دهند. هم بيماران مسن و هم بيماران جوان ممكن است بعد از بيش از يك سال كه با اين عوارض روبرو بوده اند براي تشخيص به پزشك مراجعه كنند.

از هر100 نفر بالاي سن 60 سال يك نفر به پاركينسون مبتلا مي شود و معمولا اين بيماري در حدود سن 60 سالگي آغار مي شود. افراد جوانتر هم مي توانند مبتلا به پاركينسون شوند. تخمين زده مي شود كه افراد جوان مبتلا به پاركينسون (مبتلا شده در سن چهل يا كمتر) 5 تا 10 درصد كل اين بيماران را تشكيل مي دهند.

*پيشرفت بيماري پاركينسون

بعد از بيماري آلزايمر بيماري پاركينسون معمولترين بيماري مخرب اعصاب به حساب مي آيد. پاركينسون يك بيماري مزمن و هميشه در حال پيشرفت است. اين بيماري نتيجه از بين رفتن يا ضعيف شدن و لطمه خوردن

سلولهاي عصبي در مغز مياني است. اين سلولهاي عصبي ماده اي به نام دوپامين، ترشح مي كنند. دوپامين پيام هاي عصبي را از سوبستانتيا نيگرا (مغز مياني) به بخش ديگري از مغر به نام كارپوس استراتوم مي برد. اين پيام ها به حركت بدن تعادل مي بخشند. وقتي سلول هاي ترشح كننده دوپامين در سوبستانتيا نيگرا مي ميرند، مراكز ديگر كنترل كننده حركات بدن نامنظم كار مي كنند.

اين اختلال ها در مراكز كنترل بدن در مغز باعث به وجود آمدن علايم پاركينسون مي شوند. اگر 80 درصد سلول هاي ترشح كننده دوپامين از بين بروند، علامتهاي پاركينسون پديدار مي شوند. علايم پاركينسون در مراحل اوليه بيماري ملايم و بيشتر اوقات در يك سمت بدن ديده مي شوند و گاه حتي احتياج به درمان پزشكي ندارند. ارتعاش در حالت استراحت يك علامت ويژه بيماري پاركينسون است، كه يكي از معمولترين علايم هاي پاركينسون به حساب مي آيد. ولي بعضي از مبتلايان پاركينسون هيچ وقت با اين مشكل برخورد نمي كنند. بيماران ممكن است دست لرزان خود را در جيب يا پشت پنهان كنند يا چيزي را براي كنترل ارتعاش در دست نگه دارند. لرزش مي تواند بيشتر از هر محدوديت جسمي ديگر اثر منفي روحي داشته باشد.

با مرور زمان علايم اوليه بدتر و وخيم تر مي شوند. يك رعشه ملايم تبديل به يك ارتعاش مزاحم و ملموس مي شود. ممكن است تكه كردن غذا و استفاده از دست مرتعش به مرور زمان سخت تر شود. براديكينسيا (آرام شدن حركت) به مشكلي كاملا محسوس بدل مي شود كه محدود كننده ترين علامت و اثر پاركينسون است. آرام شدن حركت مي تواند مانع

انجام عادات روزانه شود: لباس پوشيدن، ريش زدن و يا حمام كردن ممكن است وقت بسيار زيادي از روز را بگيرند. تحرك ضعيف مي شود و مشكلاتي بوجود مي آورد مانند نشستن و برخاستن از صندلي يا اتومبيل و يا غلتيدن در رختخواب. راه رفتن آهسته تر مي شود و بيمار حالت قوز پيدا مي كند ( سر و شانه به طرف جلو تمايل پيدا مي كند). صداي بيمار يك نواخت مي شود. كمبود تعادل مي تواند باعث افتادن بيمار شود. دست خط ريزتر و ناخوانا مي شود. حركات غير ارادي مانند حركت دست در حال پياده روي كم مي شود.

علايم پاركينسون معمولا دست يا پاي يك طرف بدن اختصاص دارد ولي با مرور زمان به دست يا پاي سالم همان طرف هم سرايت مي كند. اين علايم پيشرفت مي كند تا سمت ديگر بدن را هم تحت تأثير قرار دهد. معمولا اين پيشرفت تدريجي است اما سرعت اين پيشرفت از بيمار تا بيمار تفاوت دارد. مهم است كه بيماران پاركينسون در حال پيشرفت علايم با پزشك خود صحبت و مشورت كنند تا پزشك بتواند درمان را براي بيمارش فراهم كند زيرا بدن هر بيمار به طور مختلف و متفاوت به داروهاي گوناگون واكنش نشان مي دهد. هدف از درمان براي بيماران از بين بردن علايم نيست بلكه تحت كنترل درآوردن عوارض است. اين امر مي تواند به بيمار كمك كند تا مستقل عمل كند و يك كنترل مناسب براي اين بيماري مزمن بوجود آورد. اين بيماري از بين نخواهد رفت ولي كنترل عوارض آن مي تواند تا حد زيادي جلوي ناتوان كردن و از كار افتادگي را بگيرد.

بيماران پاركينسون اغلب از اين موضوع

كه بيماري آنها همواره در حال پيشرفت است، آگاه هستند و اين موضوع مي تواند باعث نگراني شديد آنها شود. مبتلايان پاركينسون ممكن است بخواهند خود و مشكلات خود را بيش از حد نياز تحت كنترل درآورند و خود را با ديگر افراد مبتلا مقايسه كنند. نگراني در مورد پيشرفت بيماري و امكان ادامه كار هم غيرعادي نيست.

پيشگويي و تخمين زدن پيشرفت اين بيماري در يك بيمار مشخص غير ممكن است. سرعت پيشرفت و محدوديت هاي جسمي و روحي در بيماران مختلف متفاوت است. نوعي راهنمايي براي تشخيص پيشرفت اين بيماري در بيماران مختلف بر اساس پيشروي بيماري از زمان تشخيص وجود دارد ولي اين تنها در حد يك پيشنهاد است.

وقتي محدوديتهاي جسمي پاركينسون به حدي برسد كه كارهاي روزمره سخت شوند، درمان علايم پاركينسون آغاز مي شود.

تومورهاي غدد بزاقي(salivary gland tumor)

شرح بيماري

تومورهاي غدد بزاقي يك رشد غيرطبيعي در غدد بزاقي اكثر تومورهاي غدد بزاقي خوش خيم بوده و چند سال زمان نياز است تا بروز كنند. حتي تومورهاي بدخيم غدد بزاقي نيز به ندرت به نواحي دوردست بدن گسترش مي يابند. اين تومورها ممكن است در غدد پاروتيد) غدد بزاقي واقع در ناحيه زاويه فكي يا غدد تحت فكي و زيرزباني )غدد بزاقي واقع در كف دهان بروز كنند.

علايم شايع

يك تورم نرم و دردناك يا يك توده سفت بر روي زاويه فكي يا در كف دهان

اين تومورها گاهي با درد همراهند.

علل

ناشناخته

عوامل تشديد كننده بيماري

كم آبي بدن

بهداشت دهاني نامطلوب

استعمال دخانيات

سنگ مجاري بزاقي

دندان مصنوعي

پيشگيري

برخي از آنها غيرقابل پيشگيري است ولي خطر بروز

آنها را مي توان با اقدامات زير به حداقل رساند:

عدم استعمال دخانيات

حفظ بهداشت دهاني مطلوب

عواقب موردانتظار

تومورهاي بدخيم بزاقي معمولاً با جراحي اشعه درماني و داروهاي ضد سرطان قابل علاج هستند.

تومورهاي خوش خيم معمولاً با جراحي تنها قابل درمانند.

عوارض احتمالي

عفونت محل جراحي

بدشكلي ظاهري پس از جراحي

گسترش كشنده (تومورهاي بدخيم)به ساير اعضا(به ندرت)

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل راديوگرافي غدد بزاقي و قفسه سينه ام آر.آي سي تي اسكن سونوگرافي اسكن راديوايزوتوپ با تكنسيم 99 باشد.

جراحي براي برداشت تومور و غدد لنفاوي ناحيه گردن در صورت گسترش سلول هاي بدخيم تومور

تميز نگه داشتن دهان پس از جراحي با دهان شويه آب نمك روزانه حداقل 4-3 بار دهان را با محلول آب نمك يك قاشق چايخوري نمك در 250 سي سي آب گرم )معادل يك بطري نوشابه( شستشو دهيد.

داروها

مسكن ها، در صورت نياز

آنتي بيوتيك ها، در صورت وجود عفونت

داروهاي ضد سرطان در صورتي كه جراحي و اشعه درماني براي درمان تومورهاي بدخيم اين ناحيه كفايت نكند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

پس از جراحي هرچه سريعتر فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي خود را از بگيريد.

رژيم غذايي

تا بهبود محل جراحي در دهان استفاده از رژيم مايعات لازم خواهد بود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم تومور غدد بزاقي باشيد.

بروز علايم عفونت در دهان از قبيل گرمي قرمزي درد يا احساس درد با لمس ناحيه و تورم پس از جراحي

اگر دچار علايم جديد و

غيرقابل توجيه شده ايد داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

هپاتيت ها

نويسنده:راضيه عقيلي

هپاتيت :

هپاتيت:هپاتيت يك بيماري شايع است كه به علت التهاب كبد ايجاد مي شود.هپاتيت؛ دو نوع حاد و مزمن تقسيم مي گردد و در اثر انواع ويروسها، داروها، الكل وجايگزيني بافت چربي و... در كبد ايجاد مي شود.هپاتيت هاي ويروسي كه جزء علل مهم درگيري كبد مي باشند در اثر آلودگي با ويروس هاي هپاتيت G،E،D،C،B،A و همچنين ويروس هاي CMV .EBV (ساتيومگالوويروس)سرخك، سرخجه و... ايجاد مي شوند.يكي از عوامل مهم هپاتيتهاي ويروسي، هپاتيت B مي باشد.اهميت هپاتيت B شيوع زياد اين بيماري و همچنين عوارض مهم كبدي و خارج كبدي است.در حال حاضر 3/4 مردم دنيا در نواحي «شيوع بالاي آلودگي هپاتيت B زندگي مي كنند، حدود يك ميليون نفر در سال به علت عوارض حاد عفونت هپاتيتB و همچنين عوارض مزمن نظير H.C.C و سيروز فوت مي كنند.

هپاتيت B عفونت هپاتيتB يك مشكل مهم بهداشتي در سراسر دنياست.سير بيماري از يك عفونت حاد با يك بيماري مزمن متفاوت مي باشد.معمولاً موارد حاد عفونت با هپاتيت B، سير خود محدود شونده دارند.1 تا 2% از موارد حاد منجر به هپاتيت برق آسا مي گردد كه در30-50 در صد موارد منجر به مرگ بيمار مي گردد.نوع مزمن هپاتيت B نيز از يك عفونت بدون علامت تا هپاتيت مزمن علامت دار، سيروز و سرطان هپاتوسلولر متغير مي باشد، عفونت حاد و مزمن هپاتيت B منجر به مرگ و مير 500/000 تا 1/200/000 در سال مي شود.

اپيدميولوژي:وضعيت بيماري در جهان:بيش از 2 ميليارد نفر از جمعيت

دنيا با ويروس هپاتيت B برخورد داشته و با اين ويروس آلوده شده اند و در حدود 400-350 ميليون نفر در جهان ناقل HBVهستند.ميزان شيوع ناقلي HBV در نقاط مختلف جهان متفاوت بوده و بر اين اساس مناطق مختلف جهان به 2 گروه تقسيم مي شوند:

-مناطق با شيوع كم:ميزان شيوع ناقل HBV در اين مناطق از 0% تا 2% است. اين مناطق شامل كشورهاي آمريكاي شمالي ،اروپاي غربي،استرالياوقسمتي از آمريكايي جنوبي و مركزي مي باشد.

-مناطق با شيوع متوسط :ميزان شيوع ناقلي HBVدراين مناطق 2تا8درصد است.اين مناطق شامل كشورهاي اطراف مديترانه، ژاپن، آسياي مركزي، خاورميانه و قسمتهايي از آمريكاي جنوبي و لاتين و اروپاي شرقي است.

-مناطق با شيوع بالا:ميزان شيوع ناقلي HBV در اين مناطق 8 تا 20 درصد است اين مناطق شامل آسياي جنوب شرقي، چين، جزاير پا سيفيك، آلاسكا و قسمتهايي از خاور ميانه و اروپاي شرقي مي باشد. 75درصداز موارد ابتلا در هر سال به كشورهاي آسيايي متعلق هستند.

اختلاف ميزان ناقلين ABV در مناطق مختلف عمدتاً مربوط به سن ابتلا مي باشد.سن بيمار رابطه معكوس با ميزان مزمن شدن بيماري دارد به عنوان مثال ميزان پيشرفت بيماري از عفونت حاد HBV به عفونت مزمن در عفونتهاي دوره نوزادي در حدود 90درصد مي باشد اين ميزان در سن 1-5 سالگي به 20-50 درصد مي رسد.در مناطقي از دنيا كه شيوع هپاتيت B كم است.شايع ترين سن ابتلا در نوجوانان و بالغين جوان مي باشد.در اين مناطق عمده ترين راه هاي انتقال شامل روابط جنسي، تزريق خون و يا فرآوده هاي خوني آلوده، اعتياد تزريقي و استفاده از سرنگ و سوزن مشترك و تزريقات نامطمئن

مي باشد، در اين مناطق واكسيناسيون سبب كاهش ابتلا در كودكان شده است.به نظر مي رسد انجام واكسيناسيون در بالغين به احتمال ابتلا بيشتر مي تواند انتقال و شيوع HBV را كاهش دهد.مرگ و مير از اين بيماري حتي در كشوهايي كه از شيوع بالايي برخوردار نيستند 5 برابر بيشتر از هموفيلوس آنفولانزا تا هپاتيت B و 10 برابر بيشتر از سرخك بوده است.در نواحي آندميك الگوي انتقال و ميزان مزمن شدن بيماري متفاوت مي باشد، در اين مناطق عفونت با ABV عمدتاً در شيرخواران و كودكان در اثر انتقال از مادر و يا به علت تماس نزديك با كودكان آلوده ايجاد مي شود، البته سير راههاي انتقال نظير تماس با سوزن آلوده و تزريق غير ايمن نيز مهم مي باشد.به طور كلي 3/4 از جمعيت دنيا در مناطق با آلودگي بالا زندگي مي كنند.حدود 90درصد از ناقلين سالم در مناطق در حال توسعه و يا توسعه نيافته زندگي مي كنند 100 ميليون نفر از ناقلين مزمن هپاتيت Bدر چين و 1/2 ميليون نفر از آنها در آمريكا زندگي مي كنند.در مناطق مركزي آفريقا شيوع ناقلي HBV بسيار بالا بوده واين امر مربوط به انتقال از مادر به نوزاد و يا آلودگي كودكان تا 5 سالگي مي باشد.در اين مناطق عوارض مزمن آلودگي با HBV در اين كشور نظير سيروز و HCC دردهه دوم و سوم زندگي ديده مي شود.بر اساس برآورد CDC آمريكا ميزان عفونت باHBV در سال بين 80 تا 85 هزار نفر بوده و 8500 تا 19000 نفر در سال به علت عفونت حاد هپاتيت بستري مي شوند، ساليانه 150 تا 300

مورد هپاتيت برق آسا ناشي از HBV نيز از آمريكا گزارش مي شود.

وضعيت بيماري در ايران: بر اساس طرح ملي سلامت و بيماري كه در سال 1378 انجام گرديد 1/7درصد جمعيت عمومي HBSAG مثبت داشتند .بر اساس مطالعات انجام شده ايران جز كشورهاي با شيوع متوسط محسوب مي شود و به نظر مي رسد 35درصد ايرانيان با HBV برخورد داشته اند و 3-2 درصد جمعيت ناقل مزمن مي باشند كه البته در مناطق مختلف پراكندگي يكساني ندارند.بطوري كه اين رقم در برخي مناطق كشور مثل استان فارس 1/7% و در برخي ديگر مثل سيستان و بلوچستان 5% مي باشد.با توجه به انجام واكسيناسيون نوزادان در سال 1372 و كاهش شيوع آن بر اساس طرح ملي سلامت و بيماري كشورها در مرحله گذار از شيوع متوسط به شيوع كم بوده و موارد جديد بيماري بيشتر در گروه نوجوانان و بالغين اتفاق مي افتد.ژنوتيپ شايع HBV در بيمارن مبتلا به هپاتيت مزمن ژنوتيپ D مي باشد.80درصد موارد مبتلا قبلاً به عفونت مزمن HBV در ايران HBeag منفي هستند ميزان شيوع HBsAg در نهاوند 2/3 درصداست.شيوع HBVدر بررسي 39598 اهدا كننده خون در قزوين 1/08 درصد بوده كه بيشتر در زنان و افراد كم سواد ،متاهل و سن بالاي 35 سال بوده و انتقال افقي نيز مهمترين راه است.

شيوع هپاتيت D در جمعيت عادي 2/4 درصد در اهدا كنندگان خون 2/5 درصد و در هپاتيت مزمن 5-6 درصد است.همچنين در بررسي انجام شده در مراجعه كنندگان اهداي خون در سال 82 نيز 7/8 در هزار نفر آلودگي به HBV وجود داشته است.در بررسي انجام شده روي مبتلايان به

سيروز، 84درصد موارد antiHBC مثبت و 51درصد HBsAg مثبت بوده اند.در بيماران مبتلا به هپاتو سلولار كارسينوما 72% antiHBC مثبت و 46% HBsAg مثبت بوده اند.

با توجه به مجموع بررسي هاي انجام شده HBV يكي از شايع ترين علل بروز هپاتيت حاد و مزمن در بالغين و همچنين سيروزهپاتوسلولار كارسينوما در ايران است.

ويروس شناسي:ويروس مولد اين نوع هپاتيت جزء خانواده هپادنا ويروس نوع I طبقه بندي مي شود.HBV يك نوع DNA ويروس مي باشد كه ساختمان ژنتيكي بسيار متراكمي دارد و از 3200 زوج باز آلي تشكيل شده است.DNA ويروس 4 گروه از اجزاء سازنده ويروس را توسط قسمت X،P،C،S كند مي كند.بطور كلي ويروس از ساختمانها زير تشكيل شده است.

1-پوشش ليپوپروتئين 2-هسته نومكئو كسپيدي 3-ماده وراثتي DNA كه به صورت 2 زنجيره اي پيچيده در هم مي باشد.يك مشخصه بسيار بارز اين گروه از ويروس ها وجود DNAپلي مراز مي باشد كه در تكثير ويروس حائز اهميت مي باشد.اين گروه از ويروس ها توانايي آلوده كردن موش خرما، اردك، سنجاب، شمپانزه را دارند.در انسان نيز محل اصلي درگيري كبد مي باشد ولي ويروس در سلولهاي خوني، مغز استخوان و بافت لنفاوي نيز يافت شده است.

اجزاء تشكيل دهنده HBV:

HBsag جزء پوشش خارجي ويروس بوده و محصول ژن S مي باشد.HBsAg هاي تايپهاي مختلفي دارد.اين آنتي ژن در 90 تا 95 درصد از موارد حاد قابل تشخيص مي باشد و آنتي بادي توليد شده بر عليه آن نقش محافظتي دارد.مهم ترين جزء آن m25-17 طول داشته و به صورت بيضوي يا رشته هاي بلند، قابل شناسايي مي باشد.اين قسمت شايع ترين قسمت توليد شده بوده و

گاهي تا 1000 برابر ساير اعضا ويروس توليد مي گردد.

2- HBcAg ويريون با قطر 428m شامل يك نوكلئوكسپيد 278m مي باشد.آنتي ژن ظاهر شده بر روي هسته نوكلئوكسپيد HBcAg ناميده مي شود و توسط ژن c كد مي گردد.از آنجاييكه اين آنتي ژن برروي هسته نوكلئوكسپيد قرار دارد در گردش خون قابل تشخيص نيست ولي آنتي بادي توليد شده بر عليه آن anti-HBC قابل تشخيص بوده و گاهي تنها مشخصه ابتلاء به عفونت HBV اين آنتي بادي است.

3-HBeAg يك پروتئين محلول نوكلئوكسپيدي است كه توسط ژن C كد مي شود از نظر ايمني زايي متفاوت از HBcAg بوده و وجود آن با بيماريزايي رابطه مستقيم دارد.لازم به يادآوري است درصدي از ويروس هاي هپاتيت B به علت تغيير در ماده ژنتيكي HBeAg توليد نمي كنند.

روشهاي انتقال:روش غالب انتقال HBV در نقاط مختلف دنيا متفاوت است در مناطق با شيوع بالا انتقال از مادر به جنين مهمترين راه انتقال HBV مي باشد.مهمترين راه انتقال در مناطق با شيوع متوسط، انتقال از فرد آلوده در دوران كودكي و نوجواني و در مناطق با شيوع كم، روابط جنسي غير مطمئن و مصرف داروهاي تزريقي در بالغين است.

انتقال از مادر به جنين:ميزان انتقال HBV از مادر به جنين در صورت مثبت بودن HBsAg بيش از 90درصد است انتقال ويروس از مادر به جنين ممكن است طي بارداري، هنگام زايمان يا بعد از زايمان اتفاق بيفتد.شواهدي مبني بر كاهش ريسك انتقال ويروس از مادر به جنين در اثر زايمان به روش سزارين وجود ندارد.از طرفي شيردهي احتمال انتقال HBV را افزايش نمي دهد.بطور كلي احتمال انتقال ويروس از مادر به

كودك با نحوه ي مستقيم و فعاليت ويروس رابطه مستقيم دارد.لذا انجام تست HBsAg در مراحل اوليه حاملگي الزامي است.در زماني كه در معرض خطر بيشتري قرار دارند (مثل همسران معتادان تزريقي)اين تست بايد در ماهاي آخر حاملگي تكرار گردد.نوزادان به دنيا آمده از مادران ناقل بايد در بدو تولد واكسينه شده و HBIG دريافت نمايند.از اين طريق احتمال آلوده شدن نوزاد به شدت كاهش مي يابد.

انتقال افقي (Horizantal):احتمال انتقال HBV از طريق تماس جنسي، استفاده از سرنگ و سوزن آلوده، خراش هاي پوستي يا مخاطي به خصوص در كودكان طي تماس هاي نزديك بدني و تماس هاي غير مستقيم مثل خالكوبي و...وجود دارد.HBV مي تواند در خارج از بدن به مدت طولاني زنده بماند لذا احتمال آلودگي در تماس با وسايلي نظير مسواك، تيغ، حتي اسباب بازي آلوده با خون وجود دارد.با توجه به الگوي اپيدميولوژيك يك كشور راه انتقال عمودي به افقي در حال تغيير باشد.

تزريق خون و فرآوره هاي خوني

تزريق خون و تماس با خون آلوده يك روش مهم در انتقال HBV مي باشد.البته با بررسي خون هاي اهدايي از نظر HBsAg و antiHBC ميزان انتقال HBV به دنبال تزريق خون كاهش قابل ملاحظه اي پيدا كرده است.در حال حاضر احتمال انتقال HBV از طريق تزريق خون در آمريكا يك در 63000 واحد خون مي باشد.در پاكستان در يك بررسي مشاهده شد كه شانس انتقال عفونت از طريق خون و محصولات خوني حدود 6 تا 8 درصد بوده و نظام كنترل خون در بسياري مناطق وجود ندارد (لازم به ذكر است در بسياري از مناطق پاكستان خون فروشي هاي حرفه اي

فعال بوده و اغلب آنها HBsAg مثبت مي باشند)بيماراني نظير افراد مبتلا به هموفيلي و تالاسمي كه نياز به تزريق مكرر خون دارند در معرض خطر بيشتري از نظر ابتلا به HBV هستند.

-تماس هاي جنسي:انتقال از طريق تماس هاي جنسي مهم ترين روش انتقال در كشورهاي توسعه يافته مي باشد.به نظر مي رسد كه 50درصد از موارد هپاتيت حاد در آمريكا به علت انتقال از طريق تماس هاي جنسي نامطمئن بوجود مي آيد.لذا آموزش عمومي جامعه درمورد پايبندي به خانواده و ا ستفاده از وسايلي نظير كاندوم در حين آميزش اهميت بسزايي در كنترل HBV دارد.در يك مطالعه كه توسط WHO شده ساليانه 500/000 sexwarker در جهان مبتلا به عفونت HBV حاد و مزمن تشخيص داده مي شوند.

-انتقال از طريق تزريق وريدي دارو و مواد مخدر:انتقال HBV معمولاً در اثر استفاده از سرنگ ها و سوزن هاي مشترك در معتادين تزريقي اتفاق مي افتد.در اين حالت احتمال آلودگي همزمان با چند ويروس نظير HIV ، WCV ، HBV نيز از اين طريق وجود دارد.روش هايي نظير طب سوزني، خالكوبي نيز نقش قابل توجهي در انتقال HBV دارند.

-عفونت هاي بيمارستاني:هپاتيت B شايع ترين ويروس منتقل شده از طريق خون در پرسنل بهداشتي و درماني مي باشد.انتقال معمولاً از طريق وسايل آلوده يا تماس با سوزن آلوده ايجاد مي شود.احتمال انتقال ويروس هپاتيت B از پرسنل بيمارستاني آلوده به بيماران وجود دارد.بيشترين احتمال در ناقلين HBV است كه HBeAg مثبت داند.

-پيوند اعضا:يكي از راههايي كه جديداً مورد توجه قرار گرفته است، انتقال HBV از طريق اعضاء پيوند شده مي باشد.در صورتيكه فرد اهدا كننده از نظر HBsAg

مثبت باشد.حتي اهدا و عضوي نظير كليه و قرنيه نيز موجب انتقال HBV مي شود.لذا انجام تست HBsAg در افراد اهدا كننده عضو الزامي است.

-سير آلودگي به HBV :طيف علايم و نشانه هاي باليني عفونت با HBV در نوع حاد و مزمن و برق آسا متغير مي باشد.علايم بيماري بر اساس سن، وصعيت سيستم ايمني، وجود يا عدم وجود ساير بيماريهاي كبد وحتي روش انتقال متفاوت است.

هپاتيت حاد:70درصد از مورد هپتاتيت حاد B بدون زردي مي باشد.در 30درصد موارد بيمار دچار زردي مي شود.دوره ي نهفتگي بيماري از 4 تا 24 هفته متغير است.علايم اوليه هپاتيت حاد به صورت سيستميك بوده و شامل بي اشتهايي،تهوع و استفراغ، بي حالي و سردرد، كوفتگي عضلاني، درد مفاصل، تب و در موارد نادر به صورت سرفه و آبريزش است.معمولاً تهوع ، استفراغ و بي اشتهايي همراه با تغيير در حس بويايي و چشايي است.تب معمولاً خفيف و حدود 38 درجه مي باشد.با بروز زردي، پررنگ شدن ادرار و كم رنگ شدن مدفوع علايم اوليه كاهش مي يابد.در اين مرحله ممكن است بيمار دچار كاهش وزن خفيف در حدود 5-2/5 كيلوگرم گردد.همچنين به علت بزرگي كبد، احتمال بروز درد در قسمت فوقاني و راست شكم وجود دارد.در 10 تا 20 درصد بيماران غدد لنفاوي گردن و طحال نيز بزرگ مي شود.بتدريج زردي كاهش و علايم اوليه بيماري از بين مي رود.دوره ي بعد از مرحله زردي متغير بوده و در 75درصد از موارد مرحله حاد هپاتيت B در حدود 3 تا 4 ماه طول مي كشد.

هپاتيت مزمن:طبق تعريف وجود يك بيماري نكروز دهنده التهابي در كبد به علت عفونت

پايدار هپاتيت B مزمن است.سابقه هپاتيت حاد تنها درصد كمي از بيماران مبتلا به هپاتيت مزمن وجود دارد.بيشتر بيماران مبتلا به هپاتيت مزن بدون علامت هستند.در بيماران علامت دار مهم ترين علامت ضعف و بيحالي و خستگي زودرس است برخي از بيماران بي اشتهايي نيز دارند.و درصد كمي از بيماران در RUQدارند.در صورت پيشرفت بيماري به علت بروز سيروز علائمي نظير آسيت، زردي،بزرگي طحال و آنفالوپاتي و ادم محيطي بروز مي كند.در مراحل تشديد بيماري و افزايش پديده فعال شدن مجدد و تكثير ويروس احتمال بروز علائم هپاتيت حاد و نارسايي كبد وجود دارد.معاينه باليني بيماران مبتلا به هپاتيت B مزمن مي تواند طبيعي بوده و يا علائمي از يك بيماري كبدي مزمن وجود داشته باشد.اين علائم شامل بزرگي طحال،زردي، آسيت، ادم محيطي و حتي آنفالوپاتي مي باشد.نتايج آزمون ها ي آزمايشگاهي در هپاتيت B مزمن از نتايج طبيعي تا كاملاً مختل متغير مي باشد.معمولاً AST و ALT بطور خفيف تا متوسط افزايش نشان مي دهند.

مراحل عفونت مزمن HBV:سير معمول عفونت مزمن HBV بر اساس رابطه بين تكثير ويروس و بالغ ايمني ميزبان تعيين مي گردد.اثرات نهايي عفونت مزمن HBV بستگي به شدت بيماي كبدي در زمان توقف تكثير HBV دارد.

به طور كلي عفونت مزمنHBV شامل دو مرحله است:

1-مرحله اوليه كه شامل تكثير ويروس و بيماري فعال كبدي است.

2-مرحله انتهايي كه تكثير ويروس متوقف شده و بيماري كبدي وارد فاز پسرفت مي شود.

در بيماراني كه در دوره نوزادي دچار عفونت با HBV مي شوند يك مرحله تكثير ويروس وجود دارد كه با بيماري فعال كبدي همراه نيست اين مرحله اصطلاحاً فاز تحمل ايمني ناميده مي

شود، در اين مرحله تكثير ويروس بسيار زياد بود.ولي شواهدي از بيماري فعال كبدي وجود ندارد.اين مرحله 10 تا 20 سال ادامه مي يابد.در اين مرحله احتمال پاك شدن HBeAg بسيار كم مي باشد.

مراحل تكثير يا پاكسازي ايمني:گذر از فاز تحمل ايمني به فاز پاكسازي ايمني در دهه دوم يا سوم در بيماراني كه دچار عفونت از مادر به نوزاد شده اند اتفاق مي افتد.در اين مرحله احتمال پاكسازي خود بخودي HBeAg افزايش مي يابد.گاهي در اين مرحله علائم شديدي نظير هپاتيت حاد ايجاد مي شود. علت بروز علائم حمله ور شدن سيستم ايمني به سلولهاي كبدي آلوده مي باشد.

مرحله توقف يا كاهش تكثير ويروس:

در اين مرحله بيماران از نظر HBeAg منفي بوده و آنتي بادي ضد HBeAg در سرم وجود دارد و عليرغم مثبت بودن HBeAg سطح DNA ويروس به شدت كاهش مي يابد.از طرف ديگر عوارض ناشي از التهاب منجر به نكروز در كبد نيز كاهش مي يابد.در درصدي از اين بيماران HBsAg نيز منفي مي شود.در بيماران غير سيروزي كه HBsAg پاك مي شود، پيش آگهي بيمار خوب است. البته در اين بيماران نيز عوارضي نظير سرطان هپاتوسلولر (HCC) و سيروز گزارش شده است.

عوارض و پيش آگهي هپاتيت مزمن B:عوارض عفونت مزمن HBV از يك وضعيت ناقل غير فعال تا بروز سيروز و سرطان هپاتو سلولر HCC بيشتر مي شود.اگر سطح حرميHBVDNA بالا باشد، خود مي تواند به عنوان يك ريسك فاكتور براي سرطان هپاتوسلولر محسوب گردد.از طرفي احتمال سرطان هپاتو سلولر در بيماران با HBeAg مثبت بيشتر از افراد HBeAg منفي است.عوامل متعددي عوارض كبدي عفونت مزمن HBV را تشديد مي

كند.اين عوامل شامل مصرف الكل، عفونت همزمان HCV يا HDV، كبد چرب و بيماريهاي متابوليك كبد است.

هپاتيت برق آسا:اين عارضه عمدتاً خود را به صورت يك آنفالوپاتي كبدي نشان مي دهد كه معمولاً ظرف 8 هفته از زمان شروع اولين علائم بيماري و يا 2 هفته پس از شروع يرقان رخ مي دهد.ريسك ابتلاي به هپاتيت و نارسايي فولمينات كبد كم است ولي رخداد آن در بعضي گروهها بيشتر است.مرگ در فاز حاد هپاتيت B معمولاً به علت هپاتيت برق آسا يا فولمينانت است.

علائم اوليه اين بيماري به صورت آنفالوپاتي و زردي است و در اكثريت قريب به اتفاق موارد زردي قبل از آنفالوپاتي ظاهر مي شود.به محض مشاهده علائم استفراغ هاي مكرر، خونريزي، تيرگي مشهود و خواب آلودگي در بيماري كه مبتلا به هپاتيت B حاد است بايد به فكر هپاتيت فولمينانت بود.ميزان افزايش آنزيم هاي كبدي معمولاً با شدت بيماري و رخداد هپاتيت فولمينانت همخواني ندارد.

طولاني شدن زمان انعقاد خونشان علامت بيوشيميايي نارسايي برق آساي كبد است كه علت آن هم نقص در سنتز فاكتوهاي انعقادي است كه توسط كبد صورت مي گيرد.طولاني شدن زمان PT در بيمار مبتلا به هپاتيت حاد حتي اگر بيمار در معاينه باليني هيچگونه علائمي از آنفالوپاتي نداشته باشد بايد به عنوان پيش درآمد هپاتيت فولمينات تلفي شود و بيماران به دقت پايش شده و تحت نظر قرار گيرند.در هپاتيتهاي فولمينانت ممكن است هيپوگليمي هم ديده شود.بنابراين نبايد اين مسئله را در بررسي بيماران با آنفالوپاتي از نظر دور داشت.يكي ديگر از علائم مهم در اين فاز نارسايي كليوي است كه با كاهش حجم ادرار و افزايش كراتينين

خود را نشان مي دهد.در اين موارد بهبود عملكرد كبد سبب بهبود عملكرد كليه مي شد.

هپاتيت D (دلتا):در اين ويروس در تمام گروههايي كه شانس آلودگي به HBV را دارند به ويژه به معتادان تزريقي، دريافت كنندگان خون از جمله بيماران هموفيلي ديده مي شود.عفونت HEV نيز مي تواند فعاليت مجدد اين ويروس را باعث شود البته مواردي از همزماني HBV و HDV بدون ريسك فاكتور شناخته شده در بعضي مناطق جغرافيايي خاص ديده شده كه نياز به بررسي دقيق است.عفونت با ويروس دلتا در تمام دنيا مخصوصاً در جنوب اروپا، خاورميانه، هندوستان و قسمتهايي از آفريقا شايع است.آلودگي به اين ويروس در خاور دور شامل ژاپن، برزيل، چين نادر است.ويروس هپاتيت D يك ويروس ناقص بوده و چرخه تكثير ويروس تنها در حضور هپاتيت B كامل مي شود احتمال آلودگي با هپاتيت D و B به صورت است:

1-ابتلاء به هپاتيت حاد D همراه با عفونت هپاتيت B حاد، اين عفونت معمولاً در معتادان تزريقي اتفاق مي افتد.در برخي از مطالعات نشان داده شده كه عفونت حاد هپاتيت B وD خطر هپاتيت برق آسا را افزايش مي دهد.از آنجايي كه هپاتيت B در اكثر موارد پاك مي شود در نتيجه هپاتيت D نيز به دنبال آن پاك مي شود.البته خطر مزمن شدن در عفونت همزمان هپاتيت B و D كمتر از 5درصد است.

2-هپاتيت حاد D بر آلودگي قبلي و مزمن هپاتيت B اضافه مي گردد.در اين موارد معمولاً علائم شديد در ناقلين HBV يا افراد شناخته شده مبتلا به هپاتيت B مزمن بروز مي كند.در چنين مواردي عفونت هپاتيت D در 70درصد موارد مزمن مي

شود.در اين موارد سطح ويروس HDV در خون غالباً زياد مي باشد.تكثير همزمان HDV و HBV غالباً منجر به پيشرفت سريع هپاتيت و ايجاد سيروز در عرض چند سال مي گردد.گاهي آلودگي با HDV به صورت مزمن در افراد مبتلا به HBV مزمن باقي مي ماند.نحوه انتقال ويروس HDV مشابه HBV مي باشد روشهاي پيشگيري كننده و انتقال HBV وواكسيناسيون بر ضد آن مي تواند از انتقال HDV و بروز عفونت حاد و مزمن هپاتيت D جلوگيري كند.

تشخيص:از آنجايي كه عفونت HDV با HBV وابستگي دارد.لذا در تشخيص عفونت HDV وجود HBsAg ضروري است چون شناسايي HDVAg معمولاً به سهولت انجام نمي گيرد.جهت تشخيص هپاتيت B و D تعيين Igmanti،HBC، HBSAg لازم است HDVAg وRNA-HDV در مراحل اوليه اين نوع عفونت امكانپذير است ولي در صورت عدم دسترسي به اين دو يقين anti HDV كمك كننده خواهد بود.

تظاهرات خارج كبدي HBV: اين تظاهرات هم در هپاتيت حاد و هم نوع مزمن و در 10-20 در صد بيماران مبتلا به هپاتيت B ديده مي شود عامل اصلي آن در عفونت حاد و مزمن واكنش هاي وابسته به سيستم ايمني است.در عفونت حاد هپاتيت B مهم ترين تظاهرات خارج كبدي بيماري شبه سرميمي باشد.علائم آن به صورت تب، بثورات پوستي، درد مفاصل، كهير، آرتريت و خستگي صبحگاهي است و با بروز زردي به صورت قابل توجهي اين علائم كاهش مي يابد.

سه عارضه مهم خارج كبدي در HBV مزمن شامل پلي آرتريت ندوزا و درگيري گلوفرولي كليه اكرودرماتيت پاپوس است.

تشخيص هپاتيتB:

مشخصه سرولوژيك تشخيصي براي عفونت هپاتيت HBSAG،Bاست.HBSAg معمولاً 2-10 هفته بعد از تماس با HBV و قبل از

افزايش آنزيم هاي كبدي و علائم باليني در سرم بيماران ظاهر مي شود. در عفونت حاد خودمحدود شونده HBSAg طي 4 تا 6 ماه از سرم پاك مي شود.وجود HBSAg به مدت بيش از 6 ماه به مفهوم عفونت مزمن HBV مي باشد.چند هفته بعد از پاك شدن HBSAg، آنتي بادي antiHBS ظاهر مي شود.در اين فاصله زماني يعني زمان پاك شدن HBSAg تا ظهور آنتي بادي تنها روش تشخيص عفونت حاد هپاتيت B اندازه گيري آنتي بادي از نوع Igm براي antiHBC مي باشد.در يك چهارم موارد HBSAg مثبت توأماً antiHBS نيز وجود دارد.در اين موارد آنتي بادي قادر به خنثي كردن ويريون ويروس نيست.اين افراد ناقل HBV تلقي مي شوند.

مشخصات سرولوژيك/آنتي ژن و آنتي بادي HBCCAg:HBC يك آنتي ژن داخل سلولي است كه در هپاتوتيت ها ظاهر مي شود.اين آنتي ژن در سرم بيماران يافت نمي شود.برخلاف HBCAg، آنتي بادي ضد آن در تمام سير عفونت HBV قابل تشخيص مي باشد و در فاز حاد عفونت HBV معمولاً آنتي بادي از نوع IgM در سرم يافت مي شود.اين نوع آنتي بادي 4 تا 2 سال بعد از عفونت حاد در سرم قابل تشخيص است.آنتي بادي IgMantiHBC بتدريج ظاهر مي شود و در بيماراني كه عفونت حاد آنها در حال پاك شدن است و همچنين در بيماران مبتلا به عفونت مزمن در سرم باقي مي ماند.در برخي موارد تنها ماركر عفونت HBV وجود antHBC در سرم مي باشد.در 4 حالت عمده اين وضعيت رخ مي دهد.

1-در عفونت حاد،درفاصله HBSAg و ظهور antiHBS (نوع IgM)

2-سال ها بعد از عفونت حاد HBV كه ميزان antiHBS

به زير سطح قابل اندازه گيري مي رسد.

3-سالها بعد از عفونت مزمن HBV كه ميزان HBSAg كاهش مي يابد.

4-موارد مثبت كاذب به علت وجود IpM بالا

اهميت باليني وجود avtiHBC تنها در سرم كاملاً روشن نشده، در 20درصد اين افرادHBVDNA در سرم بيماران قابل تشخيص است.احتمال انتقال HBV به سايرين در اين موارد از 0/5 تا 87% متغير است.

در اين مواردجهت بررسي بيمار بايد مجدداً تست هاي HBeAG،antiHBS، antiHBe انجام گيرد.در بيماراني كه بيماري مزمن كبدي داشته و تنها ماركر مثبت antiHBC است .اندازه گيري سطح HBVDNA توصيه مي شود.در مواردي كه تنها ماركر مثبت antiHBC است احتمال همراهي آلودگي با HCV نيز بالاست.اكثر اين بيماران دچار بيماري مزمن كبدي نشده و حتماً بايد در اين زمينه به آنها اطمينان داده شود.در صورتي كه در چنين بيماراني علائمي از بيماري مزمن كبدي وجود داشته باشد، پيگيري آنها به صورت يك بيمار مزمن هپاتيت B توصيه مي شود.نكته قابل توجه لزوم غربالگري افراد خانواده درجه يك اين بيماران توسط پزشك است.

آنتي ژن و آنتي بادي HBe:

HBEAG يك پروتئين ترشحي است كه در مراحل اوليه عفونت حاد HBV در سرم ظاهر مي شود. اين آنتي ژن معمولاً بعد از افزايش آنزيمها كبدي و طي مرحله حاد پاك مي شود.وجود HBEAG به مدت بيش از 3 ماه احتمال مزمن شدن عفونت را به طور قابل ملاحظه اي افزايش مي دهد.HBEAG يكي از نشانه هاي مهم تكثير و عفونت زايي HBV است وجود HBEAG در عفونت مزمن HBvمعمولاً با ميزان بالاي HBCDNA همراه است.در صورت تبديلHBEAG به antiHBE در بيماران مبتلا به عفونت مزمن HBV ميزانHBVDNA كاهش مي يابد.در

برخي از بيماران عليرغم عدم وجود HBEAG يا وجود antiHBE بيماري فعال كبدي همراه با HBVDNA بالا وجود دارد.علت اين امر توليد نوعي از ويروس با موتاسيون در ناحيه precore مي باشد.

HBVDNA

اندازه گيري HBVDNA به روش كمي و كيفي در تشخيص عفونت HBV، انتخاب بيماران براي درمان و بررسي پاسخ درماني حائز اهميت است.در عفونت حاد بعد از پاك شدن HBSAG از سرم ميزان HBVDNA نيز با روش هيپريداسيون قابل اندازه گيري نخواهد بود.در صورتي كه از روش هاي دقيق PCR استفاده شود مي توان وجود HBVDNA را ثابت كرد.در عفونت مزمن نيز با تبديل HBEAG به antiHBE ميزان HBVDNA به طور قابل توجهي كاهش مي يابد.

مهم ترين نقش HBVDNA تعيين ميزان تكثير ويروس و انتخاب بيماران جهت درمان است.كاهش HBVDNA بعد از درمان نيز يكي از نشانه هاي پاسخ به درمان مي باشد.در موارد هپاتيت برق آسا، تعيين HBVDNAممكن است تنها راه مشخص كردن علت نارسايي حاد كبدي باشد.لذا در چنين مواردي اندازه گيري آن توصيه مي شود.

تشخيص آزمايشگاهي هپاتيتB:

1-هپاتيت B حاد:تشخيص هپاتيت B حاد از طريق آزمايش هاي بيوشيمياي كبد و اثبات وجود آنتي ژن ها و آنتي بادي هاي مربوط به آن انجام مي شود.عفونت هپاتيت B حاد با افزايش آنزيم هاي كبدي همراه است و ميزان اين آنزيم ها ممكن است به 5 برابر حد طبيعي برسد.در برخي بيماران سطح بيلي روبين افزايش مي يابد.همچنين ممكن است اختلال در تستهاي انعقادي مشاهده شود كه در موارد شديد نشانه ي پيش آگهي نامناسب مي باشد.همچنين مشخصه عفونت حاد هپاتيت B وجود HBSAG است كه 2 تا 10 هفته بعد از برخورد با

HBV و قبل از بروز علائم ظاهر مي شود.وجود HBEAG نيز نشانه مراحل اوليه عفونت حاد است.

2-هپاتيت B مزمن:به مواردي اطلاق مي شود كه HBSAG بيشتر از 6 ماه در بدن باقي مي ماند. هپاتيت B مزمن بر اساس مثبت يا منفي بودن HBEAG به دو گروه تقسيم مي شود.HBEAG مثبت و Hbeagمنفي.

برنامه كنترل هپاتيت B: هدف كلي:پيشگيري و كنترل هپاتيت B

اهداف اختصاصي:

-تعيين بيماري در كشور

-تعيين موارد نيازمند واكسيناسيون و يا ساير ملاحظات پيشگيرانه

-شناسايي به موقع outbreak ، تعيين علل آن و اجراي اقدامات كنترلي مناسب

-شناسايي به موقع تماس هاي آلوده جهت پروفيلاكسي بعد از مواجهه

-تدوين سيستم گزارش دهي دقيق، مستمر و پويا

-پايش روند بروز و عوامل خطر بيماري

-شناسايي منبع آلودگي و نحوه انتقال با انجام تحقيقات اپيدميولوژيك

-مديريت بيماري

استراتژي ها:استراتژيهاي مورد نياز كنترل هپاتيت در سه سطح اول ودوم و سوم پيشگيري تعريف مي شود و شامل موارد زير است:

-واكسيناسيون

-تزريق HBIG

-پيشگيري از آلودگي بعد از تماس آلوده

-رعايت احتياطات استاندارد

-غربالگري گروههاي هدف

-مراقبت موارد آلوده به HBV (مبتلايان به هپاتيت حادB، عفونت پري ناتال، افراديكه آزمايش HBSAG دارند)

-تقويت زيرساختها لازم به منظور فراهم نمودن امكانات غربالگري، آموزش و مشاوره افراد نيازمند

-آموزش و مشاوره

-مراقبت اپيدميولوژيك و ثبت و گزارشدهي

-تحقيق و پژوهش

-پايش و ارزشيابي

گروههاي نيازمند واكسيناسيون شامل موارد زير است:

-نوزادان، مطابق برنامه ايمن سازي كشوري.

-افرادي كه در معرض تماس هاي شغلي با خون هستند.

-افرادي كه به علت ناتواني و مشكلات خاص پزشكي در مؤسسات خاصي طولاني مدت بستري بوده ،و نگهداري مي شوند.

-بيماران مبتلا به بيماريهاي مزمن كبدي و افراد آلوده به هيپاتيت C

-بيماران همودياليز

-دريافت كنندگان مكرر خون يا فرآورده هاي خوني

-مصرف كنندگان مواد مخدر

-صاحبان رفتارهاي جنسي پر خطر، خصوصاً كسانيكه سابقه بيماري آميزشي دارند.

-زندانيان با سابقه ي رفتارهاي پرخطر و مدت اقامت بيش از 6 ماه

-تماس نزديك داخل منزل (مثل همسران افرادي كه HBSAG آنها مثبت است.)

-رفتگران شهرداري ها، آتش نشان ها، امدادگران اورژانس، زندانيان، كارشناسان آزمايشگاههاي تحقيقات جنايي و صحنه جرم

-افرادي كه كانديد پيوند عضو هستند.

-نوجوانان زير 18سال كه سابقه واكسن ندارند.

-جامعه اي كه شيوع هپاتيت در آنجا بالاست.

-مسافراني كه قصد مسافرت به مناطق اندميك HBV (چين، آلاسكا، جنوب شرقي آسيا و...) را دارند در صورتي كه در محيط مورد نظر در معرض خطر باشند.

روش هاي انتقال:پاتوژن هاي منتقله از راه خون نظير HIV، HCV، HBV مي توانند از طريق تماس با خون آلوده انساني و ديگر مايعات بالقوه عفوني بدن شامل:مني، ترشحات واژينال، بزاق و هر نوع مايع بدن كه با خون آلوده شده انتقال مي يابند.دانستن اينكه بيشترين احتمال در معرض قرار گرفتن و انتقال در حين تماس چگونه رخ مي دهد مهم است.پوست سالم بهترين سد بر عليه پاتوژن هاي منتقله از راه خون است.شايع ترين روش انتقال HIV HBV عبارتند از:

-تماس جنسي

-استفاده از سرنگ مشترك

-از مادر به فرزند قبل يا هنگام تولد

-فرو رفتن اتفاقي سوزن هاي آلوه، شيشه شكسته يا ديگر اجسام تيز آلوده

-تماس پوست بريده با مايعات آلوده بدن

-تماس غشاهاي مخاطي با مايعات آلوده بدن

در هر زمان كه خون با خون يا مايعات آلوده بدن تماس يابند، احتمال انتقال وجود دارد، خون آلوده مي تواند از طريق زير وارد بدن شود:

زخم هاي باز، بريدگي ها، ساييدگي ها، آكنه يا هر نوع پوست بريده يا آسيب ديده نظير آفتاب سوختگي

يا تاول هاپاتوژن هاي منتقله از راه خون ممكن است از طريق غشاهاي مخاطي چشم، بيني يا دهان نيز انتقال يابند. به عنوان مثال پاشيدن خون آلوده به چشم، بيني يا دهان مي تواند منجر به انتقال شود.

احتياطات شغلي روش هاي ويژه اي هستند براي كاهش تماس با خون يا ديگر مواد بالقوه آلوده به ويژه در كاركنان بهداشت و پزشكي كه در حين كار بايستي رعايت شوند.اين اقدامات شامل:احتياطات عمومي، بهداشت شخصي و شستشوي مرتب دستهاست.

هپاتيت HAV:A

تاريخچه ويروس:از خانواده پيكورنا ويروسهاست و براي اولين بار در سال 1973 ميلادي توسط ميكروسكوپ الكتروني ديده شد.يكي از شايع ترين بيماريهاي عفوني در جهان سوم مي باشد و از علل اصلي مرگ زودرس ناشي از بيماريهاي عفوني در جهان است به طوريكه در حدود يك ميليون نفر را در هر سال به كام مرگ مي كشاند.اكثر كودكان اين كشورها تا سن 10 سالگي با ابتلا به آن داراي ايمني شده اند در حاليكه در كشورهاي پيشرفته اين مصونيت كمتر بوده و بيماري اغلب در بزرگسالان مشاهده مي شود و در صورت برخورد با ويروس دچار بيماري شديدتري نسبت به كودكان خواهند شد.

مشخصات ويروس:اين ويروس از خانواده پيكورنا ويروسها مي باشد و اسيدنوكلئيك آن از نوع RNA مي باشد از نظر آنتي ژني هيچ مشابهي با ساير ويروسهاي كبدي انساني ندارد.پوشش خارجي يا نومكئوكسپيد آن در مقابل عواملي چون اسيد مقاومت بيشتري از ساير ويروسهاي كبدي دارد.لذا از سد اسيد معده به خوبي مي گذرد.

عدم وجود پوشش ليپدي در اين ويروس باعث مي شود تا در مقابل منوا مقاومت داشته باشد.اين ويروس قادر است تا روي دست انسان

به حيات خود ادامه دهد كه باعث انتقال و گسترش بيماري مي شود.مقاومت به حرارت اين ويروس نيز بالا بوده و تا 80 درجه سانتيگراد را بخوبي تحمل مي كند. عواملي چون سرما، انجماد، شوينده ها و برخي اسيدها تأثيري بر آن ندارند اگر چه فرمالين و كُلر باعث غير فعال شدن آن مي گردند.اين ويروس در آب دريا، فاضلاب، آبهاي جاري و خاك براي مدتهاي زيادي قادر به حيات است و مهمترين راه گسترش و انتقال آن از طريق آبهاي آلوده است.هپاتيت A در تمام فصول سال ديده مي شود ولي در اواخر پاييز و اوايل زمستان شايعتر است.در برخي كشورهاي معتدله مانند ژاپن، آمريكا و دانمارك موجي از شيوع اين بيماري هر 10-5 سال ديده مي شود.

از نظر ابتلا در هر دوجنس استعداد يكساني وجود دارد و ليكن به دلايل شغلي مردان در برخي جوامع بيشتر مبتلا مي شوند مانند كارگراني كه با زباله ها و فاضلاب تماس دارند.همچنين در مردان هم جنس باز و مقاربت كنندگان دهاني-مقعدي شيوع بالاتري دارد.در هنگام بارندگي هاي موسمي و مواقع بروز حوادث طبيعي مانند سيل و زلزله به دليل جاري شدن آبهاي زيرزميني و تداخل آنها با فاضلاب انساني و نيز پايين آمدن سطح بهداشت، موارد بروز بيماري افزايش قابل توجهي نشان مي دهد.هپاتيت A هيچگاه باعث فرم مزمن بيماري كبدي نخواهد شد و فقط به صورت حاد و گذرا ديده مي شود.در حاليكه در هپاتيت BوCفرم مزمن وجود دارد.

راههاي انتقال اين ويروس عبارتند از:

-آبهاي آلوده

-غذا و نوشيدنيهاي آلوده

-برخي غذاهاي دريايي مانند صدف و ماهي خام

-تماسهاي جنسي دهاني-مقعدي در مردان همجنس باز

افراد در معرض خطر

ابتلا به هپاتيت A:

1-كسانيكه با فرد مبتلادر يك خانه زندگي مي كننند و تماس خيلي نزديك دارند

2-تماس جنسي

3-انتقال از طريق خون و سرنگهاي آلوده كه بسيار نادر است

4-افراد ساكن در آسايشگاهها، خوابگاهها و سرباز خانه ها و محلهاي تجمع انساني

5-پرستاران و شاغلين در بخشهاي عفوني بيمارستانها و شاغلين حرفه هاي پزشكي و پيراپزشكي

6-افراد شاغل در بخشهاي جمع آوري زباله ها و كارگران بخش فاضلاب انساني

7-مهد كودكها و مؤسسات نگهداري كودكان عقب مانده ذهني

8-شاغلين آزمايشگاههاي طبي كه با مدفوع انساني سر و كار دارند

علائم آزمايشگاهي:استاندارد طلايي براي تشخيص پاراكلينيكي هپاتيت A وجود آنتي ايمونوگلوبولين M در خون بيمار است.وجود اين IgMntiHAV در همراهي با علائم باليني بيماري نشان دهنده ي فرم حاد بيماري است.در حاليكه اگر علائم حاد ديده نشوند مي توان آنرا به عنوان آلودگي قبلي و بهبود يافته با اين ويروس تلقي نمود.مي توان وجود ويروس را در مدفوع بيمار نيز بررسي كرد ولي يك روش وقت گيرو پُر هزينه است و بهتر است از بررسي سرم خون برا ي IgMnti HAV استفاده كرد.ميزان اين آنتي بادي تا 6 ماه در خون بالا مي باشد در حاليكه IgG anti HAV همزمان با دوران نقاهت در خون بيمار ظاهر شده و براي چند دهه در خون قابل رديابي است.ساير يافته هاي بيوشيميايي خون در اين بيماران عبارتند از:بالا رفتن سطح آمينوتراسفرازهاي خون شامل ALT و AST افزايش ميزان بيلي روبين مستقيم و غيرمستقيم خون و همچنين افزايش ميزان سرعت رسوب گلبولهاي قرمز خون (ESR).

علائم باليني:بيماري ناشي از عفونت با ويروس هپاتيت A عموماً به صورت حاد بروز كرده و خود محدود شونده است.اگر

فرد مبتلا در سنين كودكي باشد علايم به صورت تحت باليني و بعضاً غير قابل شناسايي است ولي هرچه سن فرد مبتلا بيشتر باشد علائم شديدتر و واضح تر مي باشند كه اين امر در كشورهاي پيشرفته شايع تر است.زيرا افراد مبتلا در اين كشورها را عمدتاً بالغين تشكيل ميدهند اين ويروس بندرت باعث هپاتيت برق آسا مي شود كه نوعي كشنده و شديد مي باشد.يافته هاي عمده ي باليني شامل زردي و بزرگي كبد مي باشند كه به ترتيب در 70و 80 درصد مبتلايان داراي علامت ديده مي شوند.علايمي كه از شيوع كمتري برخوردار مي باشند عبارتند از:درد مفاصل، بثورات جلدي، بزرگي طحال و بزرگي غدد لنفاوي ناحيه گردن .

دوره كمون:دوره كمون اين بيماري بطور متوسط 30 روز مي باشد.منظور از دوره كمون فاصله زماني بين ورود ويروس به بدن تا شروع علايم باليني است.در شروع بيماري علايم اوليه و حاد آن بصورت خستگي، تهوع، بي اشتهايي، بي حالي، تب و درد در ناحيه راست و بالاي شكم ديده مي شود. در طي روزهاي بعد تا حدود يك هفته علايم بصورت تيره شدن ادرار، مدفوع بي رنگ ،زردي و خارش بدن ديده مي شود. با بروز زردي علايم اوليه كاهش مي يابند.

درمان:با توجه به ماهيت خود محدود شونده و شدت خفيف اين بيماري ،درمان آن بصورت حمايتي خواهد بود يعني مراقبت از بيمار و جلوگيري از بروز وضعيت هاي خطرناك در او، تقريباً 85درصد افراد داراي علامت، در عرض 3 هفته از شروع علايم از نظر آزمايشگاهي و باليني بدون علامت خواهند شد ودر افراد بالغ مبتلا علايم خستگي متعاقب اين بيماري شايع تر

است و در كودكان كمتر ديده مي شود. ميزان مرگ و مير در مبتلايان به هپاتيت A به سن وابسته است بطوريكه د رنوزادان و كودكان از 1% ، در سنين 14-39 سال 4% و در بالاتر از 40 سال 1/1 درصد مي باشد.

پيشگيري:همانگونه كه اشاره شد هپاتيت A يك بيماري است كه به صورت هاي دهاني-مقعدي منتقل مي گردد.لذا رعايت مسائل بهداشتي د ر خصوص شستشوي دستها پس از اجابت مزاج-گرم كردن غذاها-رعايت مسائل بهداشتي مربوط به آب و نوشيدنيها خصوصاً در مكانهايي كه اين بيماري بومي است يا در مناطق بروز همه گيري اهميت خاصي دارند.استفاده از كُلر و يا سفيد كننده هاي معمولي با رقت يك درصد مي تواند باعث غير فعال شدن اين ويروس شود.

پيشگيري قبل از تماس با ويروس هپاتيت A:در برخورد با بيماريهاي ميكروبي و عفوني مي توان اقدام به ايمن سازي نمود.اين امر به دو صورت اجرا مي شود:

1-ايمن سازي غير فعال كه در آن اقدام به تزريق ايمنوگلوبولين مربوطه مي گردد.

2-ايمن سازي فعال كه به صورت انجام واكسيناسيون است.اين نوع عمدتاً قبل از تماس با عامل بيماريزا انجام مي شود و ليكن در مواردي هم پس از تماس با عامل قابل انجام است.

در مورد پيشگيري غير فعال براي هپاتيت A مي توان از تزريق ايمنوگلوبولين مربوطه استفاده كرد.اين امر از دهه 1940 ميلادي مرسوم شده است.در اينجا اقدام به تزريق ايمنوگلوبولين 2 هفته قبل از تماس با ويروس مي گردد.مثلاً براي كسانيكه قصد سفر به مناطقي را دارند كه احتمال وجود بيماري وجود دارد.با توجه به ميزان تزريق مي توان گفت كه حداكثر 6 ماه ايمني

بر عليه ويروس هپاتيت A بوجود مي آيد.استفاده از اين روش بايد محدود به كساني شود كه نسبت به ويروس ايمني نداشته و در ريسك كسب بيماري با توجه به شرايط خاص مي باشند.

پيشگيري به وسيله واكسن هپاتيت A:انسان تنها مخزن هپاتيت A به شمار مي رود.پس از اينكه در سال 1997 امكان تكثير و رشد آزمايشگاهي ويروس هپاتيت A مقدور گرديد و مقادير زيادي از آن در دسترس دانشمندان قرار گرفت توليد يك واكسن موثر براي آن آغاز گرديد.تنها واكسني كه در حال حاضر توسط FDA آمريكا مورد تأييد قرارگرفته است نوع ويروس غير فعال شده است.

گردهمايي كه بايد واكسن هپاتيت A تزريق نمايند:

-مبتلايان به بيماريهاي مزمن كبدي با اختلالات انعقادي خون

-مردان همجنس باز

-مصرف كنندگان مواد مخدر

-كساني كه با پريماتهاي آلوه به هپاتيت A كار مي كنند.

-كاركنان آزمايشگاههاي تشخيصي و تحقيقاتي

-مسافرين به كشورهاي با شيوع بالا

-متقاضيان اين واكسن

پيشگيري پس از تماس با هپاتيت A:

1-تماسهاي نزديك فردي:اگر تماس در منزل بوده باشد نياز به ا يمنوگلوبولين دارد افردي كه با مبتلايان به هپاتيت A بصورت مشترك اقدام به استفاده از مواد مخدر نموده اند بايد ايمنوگلوبولين و واكسن بگيرند.

2-مراكز نگهداري كودكان:در صورتيكه يكي از كودكان يا متصديان مهد كودك مبتلا به هپاتيت A باشند بايد به تمام افراد مقيم و شاغلين آنجا واكسن تزريق گردد.

3-تماس در مكانهاي عمومي:اگر فردي كه دست اندركار مواد غذايي مي باشد دچار هپاتيت A باشد بايد به ساير همكاران شاغل در همان محل ايمنوگلوبولين داده شود.

4-مدارس، بيمارستانها و محل كار:بطور معمول نيازي به دادن ايمنوگلوبولين و واكسن در اين مكانها با پيدا شدن يك فرد مبتلا به هپاتيت A

نيست.مثلاً در يك بخش بيمارستان در صورت اثبات وجود فرد مبتلا نيازي به دادن ايمنوگلوبولين و واكسن نيست ولي رعايت دقيق بهداشت ضروري است كه مشتمل بر مسايل مرتبط با بهداشت دهاني-مدفوعي است.

تزريق ايمنوگلوبولين هر چه نزديكتر به زمان تماس باشد مؤثرتر است و در كل نبايد بيش از 2 هفته از تماس باشد.در صورتيكه فرد بيش از يكماه قبل از تماس اقدام به واكسيناسيون هپاتيت A نموده باشد نيازي به تزريق ايمنوگلوبولين نيست.

هپاتيت C:

تاريخچه:در اثر ويروسي از نوع RNA ويروسها به وجود مي آيد.قبل از شناسايي اين ويروس، بيماريهاي ويروسي كبدي كه ناشي از هپاتيت B و A نبودند را تحت عنوان non AmonB نام مي برند.سرانجام در سال 1988 ميلادي ويروس هپاتيت c كشف و شناسايي گرديد.

بر طبق گزارشات در آمريكا ميزان موارد جديد عفونت با ويروس هپاتيت c از 23000 مورد در سال 1980 به 36000 در سال 2006 رسده است.اين كاهش تا حد زيادي مديون تلاشهايي است كه براي كنترل ايدز انجام شده است مهمترين ريسك فاكتور در اين آلودگي استفاده از تزريق وريدي آلوده است. اغلب افراد آلوده به اين ويروس بي علامت خواهند بود.و فقط 25درصد داراي علايم مي شوند و بروز هپاتيت برق آسا در اين تعداد نادر است.در سال 1997 كليه هزينه هاي مرتبط با اين بيماري بالغ به 5/4 ميليارد دلار گرديد كه معادل مبالغ هزينه هاي لازم براي بيماري آسم است.

عوامل شايع خطرناك براي اكتساب اين عفونت عبارتند از:

-تزريق وريدي داروهاي غير مجاز

-انتقال خون

-تماس جنسي با فرد آلوده

-حجامت و تيغ زني هاي سنتي و مذهبي در برخي نقاط

-زخمي شدن توسط يك جسم

آلوده به خون مثل سرسوزن يا تيغ ها

-سوراخ كردن گوشها يا ساير نقاط بدن

تظاهرات باليني هپاتيت c:عفونت با اين ويروس مي تواند منجر به 2 نوع هپاتيت حاد و مزمن گردد. نوع حاد عمدتاً بي علامت است و در صورت وجود در طي چند هفته بر طرف مي شوند.هپاتيت حاد بصورت معمول به عفونت مزمن مي انجامد و بين 60 تا 80 درصد آنها به اين سمت حركت مي كنند. فاصله زماني لازم براي مزمن شدن اين عفونت بين 20-30 سال از ورود ويروس و شروع بيماري مي باشد.هپاتيت مزمن نوع c عامل اصلي بيماريهاي مزمن كبدي و نيز بيماران نيازمند به پيوند كبد در آمريكاست.

هپاتيت c حاد:عامل حدود 20درصد از هپاتيهاي حاد در آمريكاست.اولين يافته هاي بيوشيميايي در سرم خون و در سلولهاي كبدي وجود HCV RNA است از روز 8 پس از آلوده شدن به ويروس تا چند هفته پس از آن قابل كشف است.اكثر بيماران در اين نوع بي علامتند.زردي در 25درصد آنها ديده مي شود.علايم ديگر با ساير انواع هپاتيت مشابه است از جمله خستگي، بي اشتهايي، درد ناحيه بالا و راست شكم.اين علايم بين 2-12 هفته ادامه مي يابند.

هپاتيت c مزمن:احتمال مزمن شدن هپاتيت پس از بروز نوع حاد آن در هپاتيت c بالااست در برخي مطالعات نشان داده اند كه 100-80 درصد از بيماران براي هميشه بصورت HCV RNA مثبت باقي مي مانند.

علايم:بيشتر بيماران مبتلا به فرم مزمن هپاتيت c بدون علامت هستند و يا علايم مختصر غير اختصاصي دارند كه مهمترين آنها خستگي است.علايم با شيوع كمتر عبارتند از:

تهوع، درد عضلات، بي اشتهايي، درد مفاصل،ضعف و كاهش

وزن اين علايم به صورتي هستند كه مي توانند با برخي بيماريهاي ديگر تداخل دشته باشند كه شايعترين آنها افسردگي است و مي توانند بعضاً كيفيت زندگي فرد را مورد تأثير قرار دهد.

سيروز كبدي:اين عارضه به معناي بروز تغييرات غير قابل بازگشت در بافت و عملكرد كبد است. از بيماران مزمن هپاتيت c تا حد 50% آنها دچار سيروز خواهند شد.پيشرفت به سمت سيروز كبدي بسيار آرام و بي سروصدا مي باشد و هيچگونه آزمايش طبي يا علامت كلينيكي يا معاينه باليني حساس براي اين عارضه وجود ندارد.در حال حاضر تنها راه درمان قاطع براي اين عارضه پيوند كبد است كه بسيار پر هزينه و مشكل است.

ميزان بقاء:در بيماران هپاتيت c تا وقتي كه سيروز حادث نشده باشد با جمعيت عمومي تفاوتي نخواهد داشت.

تشخيص هپاتيت c:در حال حاضر دو روش براي تشخيص اين بيماري وجود دارد:

1-بررسي سرم خون از نظر وجود ANT HCV

2-بررسي مولكولي براي شناسايي RNA ويروس در بدن

چه كساني بايد اين تستها را انجام دهند:

1-هر كس كه به هر شكل تزريق داروها غير مجاز را انجام داده است.

2-افراديكه فاكتورهاي خوني ساخته شده از قبل از سال 1987 را دريافت كرده اند.

3-افراديكه خون يا عضو اهدايي قبل از سال 1922 ميلادي را دريافت كرده ا ند.

4-افراديكه در هر زمان تحت همودياليز قرار داشته يا دارند.

5-افراديكه شواهدي از بيماريهاي كبدي دارند.

6-بچه هايي كه از مادران آلوده به دنيا آمده اند.

7-پرسنل واحدهاي بهداشتي درماني، اورژانسها يا كساني كه سرسوزن مشكوك به طور تصادفي به بدن آنها نفوذ كرده است.

افراديكه نيازي به تست روتين تشخيص هپاتيت c ندارند:

-پرسنل بهداشتي درماني

-اورژانسها و مددكاران اجتماعي به طور عام

-زنان باردار

-افراد عادي جمعيت

-افراديكه در خانه با فرد هپاتيت c تماس دارند(تماس غير جنسي)

هپاتيت D:اين ويروس يك عامل بيماريزايي ناقص محسوب مي شود زيرا بدون حضور ويروس هپاتيت B قادر به ايجاد بيماري نيست با توجه به اين وابستگي، تشخيص اين نوع از هپاتيت در وهله ي اول نيازمند كشف و اثبات وجود آنتي ژن ويروس هپاتيت B مي باشد.علايم باليني هپاتيت حاد D مي تواند نوع برق آسا و كشنده باشد و يا از فرد حامل بي علامت تا بيماري كبدي پيش رونده مزمن تظاهر نمايد. هدف درمان در اين بيماران سركوب كردن يا از بين بردن كامل ويروسهاي هپاتيت D و B به صورت همزمان است.راههاي انتقال اين ويروس وابستگي كامل به هپاتيت B دارد و همان الزامات و پيشگيريها را مي طلبد.

هپاتيت E:يك بيماري خود محدود شونده است كه از طريق روده اي منتقل شده وباعث هپاتيت حاد مي شود.عفونت با اين ويروس اولين بار در يك اپيدمي در دهلي نو در هندوستان مستند گرديد .ويروس هپاتيت Eاز نوع داراي PNAمي باشد.از نظر اپيدميولوژي ،اين ويروس از نوع بيماريهاي روده اي و منتقله توسط آب محسوب مي گردد كه شباهتهاي بسياري با هپاتيت A دارد.اگر چه سرعت انتقال هپاتيت A بيشتر و منطقه گسترده تري را شامل مي شد.ميزان بروز بالايي از هپاتيت E از مناطق آسيا-آفريقا-خاورميانه و نواحي مركزي آمريكا گزارش مي شود.اين ويروس در مناطق بومي خود، از طريق ورود مدفوع آلوده به ويروس به آبهاي منطقه منتقل مي گردد و انتقال فرد به فرد چندان شايع نيست.اين ويروس قادر است از طريق خونها آلوده علي الخصوص در مناطق بومي

خون منتقل گردد.

موارد ديده شده در كشورهاي غربي عمدتاً مربوط به كساني است كه به مناطق آلوده جهان مسافرت داشته اند.اين ويروس مي تواند خوكها را نيز آلوده كند.احتمال انتقال ويروس از مادران آلوده به نوزادان به صورت عمودي برخي از گزارشات اعلام شده است.

تظاهرات كلينيكي:دوره ي كمون هپاتيتE بين 60-15 روز است.بالاترين ميزان حمله و واگيري بالغين 40-15 ساله ديده مي شود.بدليل كم بودن انتقال فرد به فرد در اين بيماري ميزان انتقال در تماسهاي خانگي چندان شايع نيست.علايم باليني اين بيماري مانند ساير هپاتيتهاي حاد و ويروسي است گر چه شدت علايم كمي بيشتر از هپاتيت A مي باشد.زردي عموماً همراه با بي حالي، بي اشتهايي، تهوع، استفراغ، درد شكم، تب و بزرگي كبد است.علايم با شيوع كمتر شامل اسهال، خارش بدن و بثورات پوستي است، برخي از مبتلايان به اين ويروس هيچگونه علامتي نشان نمي دهد.هپاتيت برق آسا و كشنده در اين بيماري محتمل است علي الخصوص در زنان بارداري كه در سه ماهه سوم بارداري خود بسر مي برند كه اپيدمي هايي از آن همراه با مرگ مادران باردار گزارش شده است.بهترين روش برخورد با اين ويروس رعايت بهداشت مربوط به آبهاي جاري و آشاميدني و رعايت بهداشت در زمينه دفع فضولات انساني است.

عفونت هپاتيت G:

اولين بار اين ويروس از پلاسماي يك جراح برداشته شد و تزريق آن به يك نوع ميمون كوچك آمريكايي باعث بروز هپاتيت گرديد.حرف G از نام اين جراح گرفته شد.اين ويروس گسترش جهاني دارد و بروز آن د راهدا كنندگان خون در ايالات متحده بالا مي باشد.هپاتيت G همراه هپاتيت C است.

تظاهرات باليني:مشكلات كبدي ناشي از

اين ويروس مشابه ولي خفيف تر از هپاتيت C است.

برخي از تحقيقات نشان داده اند كه اين ويروس هيچ نوع هپاتيتي در انسان ايجاد نمي كند و فقط 25درصد كساني كه داراي اين ويروس در بدن خود هستند علايمي از مشكلات عملكردي كبد را نشان داده اند. برخي مطالعات ديگر نشان داده اند كه وجود اين ويروس مي تواند به عنوان يك عامل محافظت كننده در برابر ويروس ايدز عمل كند.

هاري

نويسنده:راضيه عقيلي

هاري يك بيماري عفوني حاد (آنفاليت)و كشنده ي ويروسي است كه به دو شكل تحريكي (هاري خشمگين)و ساكت (هاري فلجي)ظاهر مي شود.اين بيماري مخصوص گوشتخوارن اهلي و وحشي بوده، انسان و ساير حيوانهاي خونگرم پستاندار به طور تصادفي و اغلب از طريق حيوان گزيدگي به آن مبتلا مي شوند.

اهميت بيماري هاري به دلايل زير است:

1- ميزان كشندگي بالا (صددرصد)، به طوري كه پس از ظهور علائم باليني چه در انسان و چه در حيوان قابل درمان نبوده و بيمار محكوم به مرگ خواهد بود.

2-افزايش روند موارد حيوان گزيدگي در انسان، به طوريكه به ناچار سالانه مبالغ زيادي صرف خريد سرم و واكسن ضد هاري جهت درمان پيشگيري آسيب ديدگان مي شود.

3-تلفات دام و خسارت هاي اقتصادي ناشي از اين بيماري كه در دامها ايجاد مي شود.

روند سالانه ي حيوان گزيدگي در ايران رو به افزايش است به طوريكه در 100/000 نفر جمعيت، اين ميزان 35/1 مورد در سال 1366 به 151 مورد در سال 1381 رسيده است.بر اساس بررسيهاي آمار در استانهاي مختلف بيش از 85%از موارد حيوان گزيدگي توسط سگ اتفاق مي افتد كه بيشتر اين موارد به سگهاي خانگي و

سگ گله اختصاص دارد و متأسفانه علت اصل آن عدم قلاده گذاري است.افزايش ميزان حيوان گزيدگي در انسان، طي سالهاي اخير را مي توان به دلايل مختلفي مربوط دانست.از جمله اجراي برنامه هاي آموزش در جهت بالا بردن سطح آگاهي مردم در زمينه ي خطرهاي ناشي از گاز گرفتن توسط حيوان و اهميت درمان پيشگيري به موقع در عدم بروز علائم هاري در انسان از يك طرف و كاهش فعاليت كميته هاي اتلاف سگ هاي ولگرد از طرف ديگر است.

عامل بيماري:عامل هاري، ويروسي از گروه RNA ونروتروپ متعلق به رابدوويروس ها و جنس ليساويروس هاست.تمام انواع اين جنس شباهت آنتي ژنتيك دارند و با استفاده از آنتي بايد منوكلونال به گروههاي فرعي متعددي تقسيم شده كه هر يك در مناطق جغرافيايي ويژه اي مشاهده مي شوند. رابدوويروسها حدود 180 نانومتر دارازا و 75 نانومتر پهنا دارند كه شبيه فشنگ بوده، در يك انتها مسطح و در انتهاي ديگر محدب و از دو قسمت ريز تشكيل شده است:

1-قسمت مركزي:شامل ريبونوكلئوپروتئين فشرده ي مارپيچي با ژنوم RNA بوده كه به وسيله غشاي خارجي احاطه شده است در اين قسمت دو پروتئين ديگر شامل فسفوپروتئين و پلي مراز نيز به ريبونوكلئوپروتئين ها متصل است.

2- غشاي خارجي:از جنس ليپوپروئين و داراي دو پروتئين ماتريكس و گليكوپروتئين است. گليكوپروتئين ها برجستگي هاي سوزني شكل هستند كه محكم رو ي غشاي خارجي چسبيده اند و در اتصال ويروس به سلول ميزبان و توليد آنتي بادي خنثي كننده نقش دارند.حلال هاي چربي، ويروس هاري را از بين مي برند.اين ويروس تحت تأثير خشكي و حرارت 560 درجه سانتيگراد طي يك ساعت، اشعه

ي ماوراء بنفش، فرمالين و اتانول 40 تا 70 درصد، تركيب آمونيوم چهار ظرفيتي، آب و صابون و نيز الكانيوم كلرايد يك درصد غير فعال مي شود.

راههاي سرايت:

1-گاز گرفتن:اصلي ترين راه سرايت بيماري گاز گرفتن به وسيله حيوان هار است.البته از طريق كشيده شدن پنجه آغشته به بزاق حاوي ويروس هاري به تيره گربه و گربه سانان نيز بيماري منتقل مي شود.

2-پوست:از طريق پوست سالم هاري سرايت پذير نيست، ولي از راه كوچك ترين خراش يا زخم در پوسته اين بيماري منتقل مي شود.

3-نسوج مخاطي:ويروس هاري از طريق مخاط آلوده نيز به انسان و حيوانهاي ديگر منتقل مي شود. بنابراين سگ هاو گربه هاي به ظاهر سالم كه در اواخر دوره ي نهفتگي بيماري هاري هستند و هنوز علائم باليني هاري در آن ها ظاهر نشده است، از طريق ليسيدن لب، چشم و بين كودكاني كه با آن ها بازي مي كنند بيماري هاري را انتقال مي دهند.

4-تنفس:سرايت هاري از طريق تنفس، بويژه در غارهاي محل زندگي خفاش هاي آلوده امكان پذير است.

5-دستگاه گوارش:انتقال از اين راه بعيد است، ولي حيوان گوشتخوار ممكن است به ندرت از طريق خوردن لاشه ي حيوانهاي مرده در اثر ابتلا به هاري به اين بيماري مبتلا شوند.به هر حال بايد از خوردن گوشت و فرآورده هاي دام هاي مبتلا به هاري خودداري كرد.

6-جفت:از آن جا كه در يك بررسي ويروس هاري را از جنين،رحم، تخمدان هاي يك حيوان مرده جدا كرده اند انتقال هاري از طريق جفت بعيد نيست.

7-وسايل آلوده:ويروس هاري بسيار حساس است ودر مقابل نور و خشكي به سرعت از بين مي رود، بنابراين هاري از طريق

وسايل آلوده فقط در موارد استثنايي منتقل مي شود.

8-انسان به انسان:تا به حال، موارد معدودي انتقال هاري از انسان به انسان از طريق پيوند اعضا در دنيا گزارش شده است (دو مورد نيز از ايران در پيوند قرنيه در سال 1373)بنابراين پيوند از جسد آلوده به ويروس هاري ممكن است باعث انتقال بيماري شود و به همين دليل هرگاه علت مرگ معلوم نبوده يا علائمي مبتني بر آلودگي دستگاه عصبي مركزي در هنگام مرگ وجود داشته باشد بايد از پيوند عضو يا بافت جسد جلوگيري شود.همچنين در بررسي سال 1985 در پاكستان ابتلاي تعدادي نوزاد به هاري ناشي از آلودگي شخص ختنه كننده بود كه مراحل آخر دوره ي نهفتگي بيماري را طي مي نمود و طبق سنت، محل ختنه را به بزاق خود آغشته كرده است.بنابراين در نگهداري و پرستاري از شخص مبتلا به هاري بايد تمام جوانب احتياط رعايت شده و ضمن استفاده از وسايل حفاظتي كامل، لوازم و وسايل بيمار را بادقت هر چه بيشتر ضد عفوني كرد.به علاوه، پزشكان موظفند در برخورد با هر مورد آنفاليت و فلج به بررسي سابقه حيوان گزيدگي بيمار نيز توجه نمايند.

علائم بيماري:تمام پستانداران خونگرم اهلي و وحشي به بيماري هاري حساس هستند و ميزبان هاي مختلفي موجب گسترش وسيع هاري مي گردند.طي بررسي هاي مختلف كارشناسان انسيتو پاستور ايران روي خفاش هاي نقاط مختلف ايران، تاكنون مورد مثبتي مشاهده نشده است.دوره ي نهفتگي در سگ و گربه معمولاً 2 تا 3 هفته و گاهي چند ماه است.در خصوص بروزعلائم هاري در حيوان بايد به اين نكته مهم توجه داشت كه در برخي موارد 3 تا

10 روز قبل از بروز علائم باليني در سگ و گربه، ويروس موجود در بزاق حيوان مي تواند بيماري را منتقل كند.به عبارت ديگر اگر بزاق سگ و گربه در زمان گاز گرفتن به ويروس هاري آلوده باشد علائم باليني حداكثر تا 10 روز بعد در حيوان ظاهر شده و خواهد مرد.به همين دليل پس از هر گاز گرفتن توسط اين دو حيوان بايد آنهارا تا 10 روز در قرنطينه نگه داشت.پس از طي دوره ي نهفتگي اولين علامت بيماري، تغيير در رفتار و عادت هاي حيوان است به نحويكه يا بيش از اندازه به صاحب خود انس و الفت پيدا مي كند و مثل اين كه از او كمك مي طلبد يا عصباني و بدخو شده غذاي خود را به دليل اختلال در بلع به خوبي نمي خورد، پيشرفت بيماري در برخي موارد به صورت فلجي (هاري ساكت)بوده حيوان به گوشه اي پناه مي برد و ابتدا دست ها و سپس پاها و بعد ساير اندام ها فلج شده و در نهايت به علت فلج دستگاه تنفسي مي ميرد ولي در بيشتر موارد پس از دوره ي تغيير رفتار، حيوان پريشان و مضطرب و كم كم وحشي و درنده (هاري خشمگين)مي شود و به گاز گرفتن سنگ و چوب و اشياي مختلف پرداخته و محل زندگي خود را ترك مي كند و بدون هدف به هر جايي مي رود و به هركس و هر حيوان سر راه خود حمله مي برد.در نهايت پس از مدتي در اثر دوندگي زياد و گرسنگي و تشنگي به علت عدم قدرت بلع، كف از دهانش سرازير شده و

پي در پي زمين مي خورد.صداي پارس حيوان خشن، ناموزون و بريده بوده و درندگي در چهره اش هويداست.در اغلب موارد، مردم سگ ها را مي كشند و اگر فرار كنند به زودي در اثر فلج دستگاه تنفسي خواهند مرد.گربه پس از طي دوره ي نهفتگي به محل تاريكي مي رود و از طريق پنجه كشيدن، مشابه گازگرفتن سگ يا گرگ هاري را انتقال مي دهد.در واقع از آنجا كه از طريق ليسيدن دائم ،پنجه هاي خود را به بزاق خود آغشته مي كند، با پنجه كشيدن بر دست و پا به صورت انسان يا حيوان ديگر هم مي تواند با ايجاد خراش، ويروس هاري را منتقل كند.

علائم باليني در انسان:دوره ي بيماري هاري به 4 مرحله تقسيم مي شود:

1-مرحله نهفتگي:اين مرحله به طور معمول در انسان 15 روز تا 3 ماه و به طور متوسط 1 تا 2 ماه به طول مي انجامد ولي از چند روز تا بيش از 3 ماه حتي تا چند سال هم مشاهده شده است.طول دوره ي نهفتگي به پيشرفت زخم، تعداد جراحت و محل آنها بستگي دارد.به نحوي كه گاز گرفتن صورت زودتر موجب بروز علائم بيماري مي شود، سوش ويروس آلوده كننده، همچنين سن و گازگرفتن از روي لباس يا وسايل حفاظتي نيز در طول دوره ي نهفتگي تأثير دارد.البته بايد در نظر داشت در برخي موارد طولاني بودن دوره ي نهفتگي هاري ممكن است سبب فراموشي و گزارش غلط از تاريخ دقيق گاز گرفتن شود همچنين به دليل تعدد و شدت زخم هاي ايجاد شده در كودكان نسبت به بزرگسالان و در نتيجه ورود ويروس هاي

بيشتر به بدن آنان، طول دوره ي نهفتگي ممكن است كوتاهتر باشد.

2-مرحله ي بروز علائم اوليه(غير اختصاصي)اين مرحله به طور معمول 4-1 روز(حداكثر10روز به طول مي انجامد و در پايان دوره ي نهفتگي ،ويروس هاري به محل اتصال عصب و عضله يا انتهاي اعصاب حركتي سطحي نفوذ كرده و به طرف نخاع و سيستم اعصاب مركزي حركت مي كند. در زمان آشكار شدن علائم، ويروس هاري را مي توان با عيار بالا در سيستم اعصاب مركزي يافت. علائم اوليه غير اختصاصي هاري عبارتند از:تب، لرز، خستگي، سردرد، ضعف و درد عضلاني، بي اشتهايي، اشكال در بلع، حالت تهوع و استفراغ، سرگيجه، در دهاي شكمي و اسهال، گلودرد، تنگي نفس، سرفه خشك، نگراني و ترس و تحريك پذيري و عصبي بودن.

علائم بسيار اختصاصي:اين مرحله عبارتند از علائم موضعي در محل گازگرفتن، شامل سوزش، گزگز و مور مور در 50-80 درصد بيماران اين علائم در مسير عصب حسي عضو گازگرفته شده نيز به علت تكثير ويروس در ريشه خلفي عصب حسي بروز مي كند.

3-مرحله حاد عصبي:اين مرحله احتمالاً بسته به سوش ويروس به دو شكل ظاهر مي شود.

الف)شكل تحريكي يا خشمگين:علائم فعاليت حركتي شديد شامل دويدن و دست و پازدن، تحريك پذيري و عدم آرامش، توهم، نگراني و هيجان مشخصه ي اين شكل بيماري است.ترس از آب علامتي است كه دراين شكل در بيشتر موارد ديده مي شود و موجب انقباض هاي ديافراگم و عضله هاي تنفسي مي شود، همچنين نسيم ملايم، نورشديد، صداي بلند ولمس كردن ممكن است موجب تحريك پذيري و انقباض عضله هاي حنجره و حلق و ساير عضله هاي تنفسي شود.افزايش ترشح بزاق

و اختلال در بلع موجب شكل مشخص بيماري هاري مي شود.خواب آلودگي، توهم، حالت تهاجمي، انقباض هاي عضلاني، علائم مننژيت، تشنج، فلج موضعي به سرعت ظاهر مي شود.اختلال هاي خلقي دوره اي ايجاد مي شود و با پيشرفت بيماري تا زماني كه بيمار وارد كما شود دوره هاي سلامت كوتاه مي شود، در معاينه، درجه حرارت بدن ممكن است بين 40/60درجه سانتيگراد باشد.اختلال سيستم عصبي اتونوم شامل گشاد شدن نامنظم مردمك، افزايش ترشح اشك، بزاق، تعريق و كاهش فشارخون وضعيتي است.همچنين شواهد فلج اعصاب حركتي فوقاني شامل ضعف، افزايش واكنش تاندون هاي عمقي و واكنش كف پايي مثبت هميشه وجود داشته.فلج تارهاي صوتي نيز شايع است.دوبيني، فلج عضلات صورت و نوريت عصب اپتيك نيز مشاهده مي شود.افزايش تعداد تنفس حتي آپنه ديده مي شود، اختلال ريتم قلب شايع بوده و به خصوص تاكي كاردي فوق بطني و برادي كاردي به دليل اختلال فعاليت پايه هاي مغز و ميوكارديت اتفاق مي افتد. در اكثر موارد، بيماران طي يك با 2 هفته دچار كما شده و با وجود مراقبت هاي شديد به دليل نارسايي تنفسي و كلاسپس قلبي و عروقي فوت مي كنند.

ب)شكل ساكت يا فلجي:دوره ي بيماري در اين شكل به طور معمول طولاني تر از هاري خشمگين است.شكل فلجي كمتر شايع است(20% موارد)مهم تراين كه در اغلب موارد تشخيص داده نمي شود و برعكس فرم هيجاني ترس از آب و نسيم و افزايش فعاليت يا تشنج به طور معمول وجود ندارد.علائم اين شكل عبارتند از:ضعف در اندام گاز گرفته شده و به تدريج در ساير اعضا و عضله هاي صورت در اوايل اين مرحله، كاهش

هوشياري و اختلال در حس، فلج پايين رونده مشاله پلي نوروپاتي التهابي حاد(سندرم گيلن باره)يا فلج چهار عضو به طور قرينه، نشانه هاي مننژه (سردرد و سفتي گردن) ممكن است اتفاق افتد و در نهايت بيمار دچار خواب آلودگي و كما مي شود.گاهي بيماري به شكل هيجاني تغيير مي يابد.

مرحله كما و مرگ:در نهايت ابتلا به بيماري هاري به مرحله كما مي رسد و بيمار به علت نارسايي و آپنه و كلاپس قلبي عروقي مي ميرد.از شروع علائم باليني تا مرگ به طور متوسط 4 تا 7 روز طول مي كشد.در موارد نادر با مراقبتهاي شديد از بيماران طول عمر بيشتر مي شود ولي عوارض ويروس شامل ترشح ناكافي هوردمو آنتي ديورتيك، ديابت بي مزه، اختلال در ريتم قلبي، عدم استحكام عروقي، سندرم نارسايي نتفسي بالغين(ARDS)، خونريزي گوارشي، كاهش پلاكت و ايلئوس پارلكتيك ايجاد مي شود.

تشخيص هاي افتراقي:

ساير آنفاليتهاي ويروسي، كزار، آنفاليت سمي، آنفاليت آلرژيك، سندرم گيلن باره، پوليوميليت و ساير نوردپاتي و ميلوپاتي ها، پلي نوروپاتي التهابي، ميليت مزمن و واكنش هاي رواني به دنبال گازگرفتن حيوان (ترس كاذب از آب )در تشخيص افتراقي بيماري هاري مطرح هستندو ظهور اختلال فعاليت پايه هاي مغزي در مراحل اوليه، وجه افتراقي هاري از ساير آنفاليتهاي ويروسي بوده كه نشان دهنده ي وخامت بيماري است و علائم آن عبارتند از:دوبيني، فلج عضله هاي صورت و نوريت عصب اپتيك به دليل گرفتاري اعصاب مغزي، ترس از آب و ايجاد انقباض به دنبال بلع، افزايش ترشح بزاق، اشك، عرق و اختلال در بلع، در صورت ظهور علائم حاد عصبي به شكل هيجاني يا فلجي به ويژه اگر سابقه گاز

گرفتن يا خراش توسط حيوان وجود داشته باشد و بيمار به سرعت وارد كما شود و در مدت 7-10روز فوت كند، هميشه بيماري هاري مطرح است.اگر چه بندرت ممكن است هيچگونه سابقه تماس با حيوان كشف نگردد.

نتايج آزمايش هاي هموگلوبين و آزمايشهاي شيميايي معمول خون طبيعي است.آزمايش هاي غير طبيعي در ارتباط با اختلال فعاليت هيپوتالاموس شامل خونريزي گوارشي و ساير عوارض است.گلبول هاي سفيد خون محيطي افزايش مختصري خواهد داشت (12000-7000)ولي ممكن است طبيعي يا بالاتر از 30000 نيز باشد، همچنين بررسي مايع نخاعي در تعداد معدودي از بيمارن غير طبيعي بوده و شامل افزايش لتموسيتها، گلوكز طبيعي و افزايش مختصر پروتئين مشاهده مي شود.

معيارهاي تشخيص آزمايشگاهي اختصاصي:

-تشخيص آنتي ژن به روش FAT در بافت مغز تهيه شده پس از مرگ

-تشخيص آنتي ژن ويروس به روش FAT از لام پوست ناحيه گردن يا قرينه قبل از مرگ

-تست فلئورسنت آنتي بادي مثبت FAT بعد از تزريق بافت مغز، بزاق يا مايع نخاعي در كشت سلول موش، بررسي ميكروسكوپيك نمونه هاي مغز از نظر وجود اجسام نگري به خصوص در سلول هرمي هيپوكامپ

-يافتن تيتر آنتي بادي نوتراليزان هاري در سرم و مايع نخاعي افرد غير واكسينه

-مشخص كردن آنتي ژن ويروس با روش PCR روي نمونه بافت مغز تهيه شده پس از مرگ يا در نمونه كلينيكي (پوست، قرنيه و بزاق)مطابق با توجيه سازمان جهاني بهداشت طبقه بندي موارد انسان مبتلا به هاري و انسان در تماس با هاري در انواع مشكوك، محتمل و قطعي به شرح ذيل است:

-مورد كشكوك:مورد سازگار با توصيف كلينيكي شامل ظهور ناگهاني علائم عصبي به شكل هيجاني از قبيل تحريك پذيري، تشنج

، ترس از آب، ترس از نور، افزايش ترشح و بزاق، اختلال در بلع و تنفس و ياشكل فلجي كه بيمار به سرعت وارد كما شده و در مدت 10-7 روز فوت كند.

-مورد محتمل:وجود علائم مرحله مشكوك به اضافه سابقه تماس با حيوان مشكوك به هاري

-مورد قطعي:وجود علائم مرحله مشكوك به هنافه تشخيص آزمايشگاهي اختصاصي

انسان در تماس با هاري:

-تماس محتمل:شخصي كه از طريق بزاق، گزش يا خراش يك حيوان حساس به هاري يا حيواني از منطقه آلوده به هاري مورد مواجهه قرار گرفته است.

تماتس قطعي:شخصي كه از طريق بزاق،گزش يا خراش يك حيوان با تشخيص قطعي هاري يا حيوان متواري شده مورد مواجهه قرار گرفته است.

درمان:در صورت شروع علائم هاري، بيماري درمان پذير نيست و با وجود مراقبت هاي كامل، بيماران در طي يك تا 2 هفته پس از شروع علائم مي ميرند.تاكنون فقط 3 مورد بهبودي بعد از بيماري هاري گزارش شده است.بيمار مبتلا به هاري بايد در اتاق ايزوله تحت مراقبتهاي ويژه قرار گيرند.به اين ترتيب كه پس از بستري كردن بيمار در يك اتاق كم نور، در محلي بي سروصدا و ساكت اقدام هاي زير را ا نجام داد:

-تزريق داروهاي آرام بخش و ضد تشنج

-جايگزيني مايع و الكتروليت

-تزريق آنتي بيوتيك در صورت وجود عفونت

-باز نگه داشتن راههاي تنفسي

-درمان نارسايي تنفسي و قلبي و عروقي

اقدام هاي لازم در برخورد با بيمار مشكوك به هاري و موارد تماس

الف)استفاده از وسايل حفاظتي شامل:دستكش، ماسك مگان، عينك جهت كاركنان بيمارستان و ملاقات كنندگان و ساير كساني كه به نحوي با بيمار در تماس هستند.

ب)واكسيناسيون كامل هاري (5 نوبتي)در موارد زير

-كاركنان كه در مراقبت و درمان

بيمار فعاليت دارند.

-افراد در تماس مستقيم با بيمار، مانند افراد خانواده

-افراد در تماس غير مستقيم با بيمار از طريق وسايل آلوده به ترشحات

ج)سرم ضد هاري و واكسيناسيون كامل(5 نوبتي) در موارد زير:

-افراد در تماس كه داراي زخم باز يا ترك در پوست هستند

-افرادي كه در طي تماس با بيمار يا جسد دچار صدمه پوست شده اند

-هرگونه تماس با ترشحات آنها

د)ضد عفوني يا معدوم كردن وسايل آلوده به ترشحات بيمار

ه)دفن بهداشتي ويژه جسد افراد مبتلا به هاري: در اين موارد بايد جسد را پس از ضد عفوني در يك كيسه نايلوني ضخيم و نفوذ ناپذير قرار داده و به طور عمقي دفن نمود.

اقدام هاي درمان پيشگيري در خصوص افراد حيوان گزيده:همان طور كه گفته شد در صورت بروز علائم هاري، اين بيماري درمان پذير نبوده و سرانجام به مرگ منجر مي شود البته افرادي كه توسط پستانداران اهلي و وحشي گاز گرفته مي شوند اگر بلا فاصله و در اسرع وقت تحت درمان پيگشيري قرار گيرند مي توانند از ابتلا به بيماري هاري رهايي يابند.در اين زمينه كليه موارد حيوان گزيدگي بايد مشكوك به هاري تلقي شوند تاخلاف آن ثابت شود.اين اقدامات عبارتند از:

-زدودن و خارج كردن ويروس هاري از محل زخم پس از گازگرفتن از طريق شستشوي عميق با آب تميز و صابون به مدت 5-10 دقيقه

-خارج كردن كف صابون از لابلاي زخم با استفاده از شيلنگ آب

-قطع كامل قسمتهاي له شده و نكروزه

-ضد عفوني محل گزيدگي با بتادين يا الكل 70% يا ساير مواد ويروس كش

_خودداري از بخيه زدن زخم حيوان گزيده

-تزريق سرم ضد هاري براي كسانيكه دچار چند گزيدگي يا خراش عميق

جلدي هستند يا زخم در صورت، سر و گردن آنها باشد.

-تزريق واكسن ضد هاري در پنج نوبت روزهاي صفر، 3، 7، 14، 30 به صورت عضلاني

-تزريق سرم و واكسن ضد كزار (توأم يا ثلاث)

-آنتي بيوتيك تراپي به منظور پيشگيري از عفونتها ثانويه

-تحت مراقبت قرار دادن حيوان مهاجم:در صورتي كه حيوان مهاجم سگ يا گربه و در دسترس باشد بايستي به مدت 10 روز آن را بسته و تحت نظر باشد، و در صورتيكه طي اين مدت حيوان تلف شده و يا علائم هاري را نشان دهد به احتمال زياد به هاري مبتلا بوده و بايستي واكسيناسيون ضد هاري را براي خود حيوان گزيده تا نوبت آخر تكميل كرد.

-نمونه برداري از حيوان مهاجم مشكوك به منطور تشخيص هاري در حيوان مهاجم و مشكوك.

تالاسمي چيست؟

تالاسمي يك واژه يوناني است كه از دو كلمه تالاسا Thalassa به معني دريا و امي Emia به معني خون گرفته شده است و به آن آنمي مديترانه اي يا آنمي كولي و در فارسي كم خوني مي گويند. تالاسمي يك بيماري همولتيك مادرزادي است كه طبق قوانين مندل به ارث مي رسد .

اولين بار يك دانشمند آمريكايي به نام دكتر كولي در سال 1925 آن را شناخت و به ديگران معرفي كرد . اين بيماري به صورت شديد (ماژور) و خفيف (مينور) ظاهر مي شود. اگر هر دو والدين داراي ژن معيوب باشند به صورت شديد يعني ماژور (Major) و اگر يكي از والدين فقط ژن معيوب داشته باشد به صورت خفيف يعني مينور (Minor) ظاهر مي شود. تالاسمي براي كساني كه نوع (مينور) را داشته باشند، مشكل ايجاد نمي كند و آنها هم مثل افراد سالم

مي توانند زندگي كنند و فقط در موقع ازدواج بايد خيلي مراقب باشند. اما برعكس اين بيماري حداكثر آزار خود را به بيماران نوع ماژور مي رساند. تالاسمي چگونه منتقل مي شود؟ اگر يك زن و شوهر هر كدام داراي نوع كم خوني خفيف (مينور) تالاسمي باشند، هر يك از فرزندان آنها 25 درصد احتمال ابتلا به تالاسمي ماژور (كم خوني شديد) را داشته و 50 درصد احتمال تالاسمي مينور و 25 درصد ممكن است سالم باشند. علائم و عوارضي كه تالاسمي در بيماران ايجاد مي كند در نوع ماژور تالاسمي (كم خوني شديد) هموگلوبين خون غيرطبيعي به نام F يا جنيني افزايش يافته و هموگلوبين قرمز خون كاهش پيدا مي كند، كودكي كه اين بيماري را در خود دارد كم خون است و اين كم خوني باعث بزرگ شدن طحال و كبد و تغيير قيافه ظاهري او مي شود. بنابراين به علت پايين آمدن مداوم خون، بيمار مجبور است مدام خون تزريق كند و در اثر تزريق خون كه داراي مقدار زيادي آهن است و در اثر خود بيماري كه باعث شكسته شدن هموگلوبين (گلبولهاي قرمز) و آزاد شدن آهن مي شود ، ميزان آهن خون افزايش يافته و در بافت هاي عمده بدن چون؛ قلب، كبد، طحال و ... رسوب مي كند و سبب ايجاد مشكلات ديگري مي شود كه تنها به كمك آمپول دسفرال مي توان از تجمع آهن جلوگيري كرد. مصرف مداوم دسفرال با قيمت بالاي آن، موجب بروز مشكلات اقتصادي در خانواده ها مي شود. پس اگر در اثر عدم و يا سهل انگاري، تالاسمي به خانواده شما قدم گذاشت، هيچ جاي فرار نيست.

راهاي پيشگيري از تالاسمي 1- انجام آزمايش خون از نظر

كم خوني ( CBC و هموگلوبين A2 ) 2-انجام آزمايش روي جنين در هفته هاي اول حاملگي در دوران بارداري. با يك آزمايش ساده مي توانيد جلوي بروز مشكلات بسياري كه در صورت داشتن فرزند تالاسمي با آن برخورد خواهيد نمود را بگيريد. تالاسمي در ايران تالاسمي در ايران حضور تاسف باري دارد و در حدود سي هزار نفر اين بيماري را در خود دارند و هر سال به اين تعداد نيز اضافه مي شوند . تالاسمي در ابتدا چند ماه خود را پنهان مي كند و بعد از مدتي مادران مي بينند كه كودك آنها زرد، ضعيف و ناآرام است و وقتي كه فرزند خود را به دكتر مي برند بعد از آزمايش، دكتر به مادر خانواده مي گويد تالاسمي هم همراه كودكش به دنيا آمده است. كساني كه در ايران تالاسمي با خود دارند به چهار گروه تقسيم مي شوند. گروه اول مبتلاياني كه دسترسي به امكانات پزشكي و درماني ندارند و از درمان صحيح يعني تزريق خون و دسفرال محروم مي باشند. گروه دوم بيماراني كه به موقع بيماريشان تشخيص داده مي شود و خون تزريق مي نمايند؛ اما از دسفرال و ساير اقدامات درماني استفاده نمي كنند. گروه سوم كساني كه بيماريشان به موقع تشخيص داده مي شود، تزريق مناسب خون همراه با روش هاي جانبي را به موقع دريافت مي دارند و طول عمري قابل ملاحظه خواهند داشت. گروه چهارم بيماراني كه دسترسي به پيوند مغز استخوان داشته اند، احتمال بهبودي آنان تا حدود زيادي ميسر مي باشد ، اميد است با اتكا به خداوند تبارك و تعالي در آينده اي نه چندان دور در اثر پيشرفت هاي علمي، تالاسمي هم مانند بيماري هاي شايع دوران گذشته ريشه

كن شود. كنترل و درمان بيماري مهم ترين راه درمان تالاسمي، تزريق مداوم خون است. اگر بعد از آزمايش هموگلوبين، هماتوكريت متوجه شديد كه مقدار آن پايين تر از 10 است، فورا به مركز انتقال خون مراجعه كنيد. اگر ديرتر اقدام كنيد بدن مجبور است از خوني كه استخوان ها مي سازند، تغذيه كند و خون سازي استخوان ها باعث رشد ناهنجار استخوان هاي سر و صورت مي شود و در آن هنگام تالاسمي، قيافه وحشتناك خود را نشان مي دهد و بيمار خود را دچار مشكلات روحي و رواني فراوان مي كند . پس به ياد داشته باشيد با تزريق مداوم و به موقع خون از رشد استخوان هاي صورت كودك خود جلوگيري كنيد. اقدام مهم ديگري كه شما بايد انجام دهيد پايين آوردن آهن خون فرزندتان است. آهن، بافت هاي بدن است و آمپول دسفرال هم دشمن آهن، شما بعد از آزمايش آهن خون (فريتين) كودكتان، اگر مقدار آن را بالاتر از حد طبيعي مشاهده كرديد، ديگر با تزريق دسفرال به وسيله سرنگ در عظله نمي توانيد آن را به حد طبيعي برسانيد و حتما بايد از پمپ دسفرال استفاده كنيد.

پمپ دسفرال دستگاهي است كه به طور اتوماتيك در مدت 8 الي 12 ساعت آمپول را در زير پوست ناحيه شكم و يا عضلات بازوي بيمار تزريق مي كند و دارو در بدن با آهن تجمع يافته تركيب و سپس به وسيله ادرار دفع مي شود. همان طور كه قبلا گفته شد اگر آهن تجمع يافته دفع نشود باعث رسوب در كبد و قلب مي شود و مرگ آنان را تسريع مي كند. طحال برداري تالاسمي روي طحال بيمار خود نيز تاثير مي گذارد. گلبول هاي خون اگر ساختمان و شكل

و كار غيرطبيعي داشته باشند، زودتر از موعد مقرر 120 روز عمر طبيعي گلبول قرمز مي باشد) از بين مي روند. گورستان و محل تخريب گلبول ها، طحال است و اگر پزشك متوجه شود كه به علت بزرگي و يا فقط پركاري طحال، نياز به خون بالا مي رود و يا اينكه هموگلوبين پس از تزريق خون در فاصله زمان كمتري سريعا پايين مي افتد در آن صورت تصميم مي گيرد كه طحال جراحي و از بدن خارج شود. ولي سن ايده آل بالاي 5 سال است. زيرا در سنين پايين تر خطر بيماري هاي عفوني مهلك وجود دارد؛ بنابراين حتي در سنين بالاتر از 5 سال كه طحال برداري انجام مي گيرد، واكسيناسيون عليه برخي بيماري ها مانند پنوموكك لازم است و علاوه بر آن هميشه بايد درمان با آنتي بيوتيك سريعا شروع گردد. اگر تالاسمي طبق روال طبيعي كنترل و درمان شود، بيماران مي توانند مثل هر انسان ديگري سال ها زندگي كنند. امروز تعدادي از بيماران تالاسمي ازدواج كرده و داراي فرزندان سالم هستند. شرايط بد و مرگ و يا عمر طولاني بيمار تالاسمي در دست شماست . پدران و مادران نيز بايد معاينه شوند تا اگر مواردي بود دقيقا مداوا گردد تا از نارسايي هاي بيشتر جلوگيري شود. بايد با دقت و حوصله در امر معالجه كودك بيمار خود اقدام كنيد؛ در صورت طحال برداري مصرف قرص پني سيلين و تزريق واكسن پنوموكك براي جلوگيري از عفونت بدن ضروري است. لازم است بيمار تالاسمي در سنين بالا توسط متخصصين قلب، كليه، چشم، گوش، غدد و ... مورد معاينه قرار گيرد.

مشكلات يك بيمار تالاسمي 1- ضعف جسمي و رشد كم. 2- مشكلات ناشي از تزريق

خون و درد آن . 3- تزريق مداوم دسفرال (DESFERAL) و صرف هزينه بالا. 4- تغيير شكل و رشد ناهنجار جمجمه و بروز مشكلات رواني . 5- نگراني حقيقي از آينده بيمار.

ام اس "MS"

«ام اس چيست؟»

ام اس هنگامي در بدن آغاز مي شود كه گلبول هاي سفيد كه نقش دفاعي در بدن دارند به ميلين كه حفاظتي براي رشته هاي عصبي است و كمك مي كند كه پيام هاي الكتريكي با سرعتي چندين برابر منتقل شوند، بجاي يك عامل بيگانه حمله مي كنند و هر بار كه اين گلبول ها به رشته هاي اعصاب مربوط به يكي از اندام هاي بدن حمله كنند، آن اندام دچار مشكل مي شود.

«انواع ام اس» شايد بتوان گفت دو بيمار ام اس را نمي توان يافت كه چگونگي شروع و ادامه بيماريشان شبيه هم باشد ولي در كل بيماري ام اس را مي توان به چهار دسته اصلي تقسيم كرد. 1-ام اس خوش خيم (Benign MS) كه در اين نوع فقط تعداد كمي حمله رخ مي دهد كه اين حملات نيز معمولا با بهبودي كامل همراه است. اين نوع ام اس در طي زمان بدتر نمي شود و معمولا موجب هيچ ناتواني ماندگاري نخواهد شد. 2- نوع عود كننده و فردكش يابنده (Relapsihg Remitting MS ) كه اكثر مبتلايان بيماريشان را با همين نوع آغاز مي كنند و به اين صورت است كه در آنها هر حمله بيماري، يك دوره آرام در پي دارد كه بيماران در اين مدت مشكلي ندارند، حمله ها نيز معمولا غير قابل پيش بيني اند. 3- نوع پيشرونده ثانويه (Secondary Progressive MS ) ، اين دسته مي توان ادامه نوع قبلي دانست يعني پس از چندين سال حمله و آرامش بيمار به حدي مي رسد كه بدون

وجود دوره هاي واضحي از حمله با گذشت زمان ضعيف تر مي شود. 4- نوع پيشرونده اوليه (Primary Progressive) در اين نوع بيماري هرگز حالت هاي عود يا فروكش را ندارند و از همان حالت ممكن است هر زماني متوقف شود يا همچنان بدتر شود.

«علائم و مشكلات شايع در ام اس» تظاهرات و سير بيماري ام اس از شخصي به شخص ديگر متفاوت است. چشم ها نيز معمولا اولين و شايع ترين عضو درگير هستند، قدرت بينايي نيز معمولا در اشخاصي كه درگيري چشمي داشته اند تا حدي كاهش مي يابد. اندام هاي دست و پا نيز ممكن است دچار مشكلات حسي و حركتي شوند مثل احساس كرختي، به خواب رفتگي يا سوزن سوزن شدن، اشكال در راه رفتن و حركات اداري ديگر را مي توان نام برد. گوش ها گاهي دچار مشكلاتي نظير وزوز يا كاهش شنوايي مي شوند. احساس نياز مكرر به دفع ادرار، بند آمدن و احتباس ادرار، بي اختياري در دفع ادرار و بالاخره كاهش ميل و توانايي جنسي از مشكلاتي هستند كه در دستگاه ادراري - تناسلي بيماران به وجود مي آيند. از دست دادن تعادل هنگام راه رفتن خصوصا در تاريكي ممكن است به خاطر درگيري مخچه باشد به جزء اين موارد مي توان به مشكلاتي نظير تمركز حواس و گاهي بي حواسي، اضطراب، افسردگي، احساس درد در ماهيچه ها، اشكال در سخن گفتن، اشكال در اجابت مزاج اشاره كرد. گروهي از عوامل مي توانند زمينه ساز ايجاد مشكلات جديد باشند كه از آنها مي توان به گرما و رطوبت، وزرش هايي كه حرارت بدن را بالا مي برند، تب و مهمتر از همه اينها فشار روحي و عصبي كه استرس رواني مي گويند.

«ام اس و فيزيوتراپي» يكي از

مشكلات اصلي ما، ضعف و محدوديت در حركت است كه از طرفي به علت درگيري قسمت هاي حركتي در مغز و نخاع و از طرف ديگر به علت كم حركت شدن خود بيماران كه به يكي از اين عوامل مربوط مي شود؛ افسردگي و بي حوصلگي، ترس از افتادن و كم بودن تحرك داراي عوارضي مانند كوتاه و ضعيف تر شدن عضلات ، زخم بستر، يبوست و ... تفاوت بيماران ام اس با افرادي كه بعد از شكستگي و باز كردن گچ نيازمند به فيزيوتراپي هستند، در اين است كه فيزيوتراپي بيماران ام اس ، براي مدت نامحدودي صورت مي گيرد. منظور ما از انجام حركات فيزيوتراپي رسيدن به وضعيت بهتر جسمي و روحي است. «چه بخوريم؟» معمولا زماني كه فرد بيمار شد بعد از اين كه به دنبال دارو و درمان رفت به فكر مي افتد كه چه مواد غذايي استفاده كند و از چه غذاهايي پرهيز كند. تاكنون هيچ رابطه مشخص بين مواد غذايي و ام اس پيدا نشده است، حالا كه مي دانيم بوسيله رژيم غذايي نمي توان ام اس را درمان كرد ولي با يك برنامه ريزي خوب غذايي مي توانيم از يكسري عوارض بيماري جلوگيري كنيم. به عنوان مثال استفاده كافي از ميوه ها و سبزيجات علاوه بر تامين درصد بالايي از ويتامين هاي ضروري مي تواند به بهتر كار كردن دستگاه گوارش و جلوگيري از يبوست كمك بسزايي كند. ما مي توانيم آزادانه غذاهاي متنوعي مصرف كنيم و يا از هر برنامه غذايي كه مي پسنديم پيروي كنيم به شرطي كه حاوي مواد اصلي و ضروري بدن باشد.

اين مواد شامل پروتيئن ها، هيدرات هاي كربن (نشاسته و قند)، چربي ها، ويتامين ها و املاح مي باشد. طبق جدول

پيشنهادي انجمن ام اس آمريكا براي يك رژيم غذايي متعادل، بهتر است بخش اصلي غذا از هيدراتهاي كربن و سپس ميوه ها و سبزيجات، گوشت و سرانجام كمترين سهم آن از چربي ها باشد. «درمان ام اس» داروهاي موجود براي درمان ام اس از نظر كاربرد به سه گروه اصلي تقسيم بندي مي شوند، 1- براي حملات بيماري، در اين دوره زماني معمولا به صورت تزريقي وريدي و يا خوراكي تجويز مي شوند و معمولا طول هر دوره بين چهار تا هفت روز طول مي كشد. از اين مواد، متيل پردنيزولون (سولومدرول يا دپومدرول) بيشتر به كار مي رود و به جز آن از دگزامتازون، پروفيرون، بتامتازون هم استفاده مي شود. 2- براي كنترل علائم بيماري: بيش از 30 داروي مختلف به اين منظور به كار مي روند، مثلا از آمانتادين براي كم كردن اختلالات حركتي و از باكلوفن براي مقابله با سفتي عضلاني (اسپاسم) استفاده مي شود. 3- براي كنترل دوره بيماري: براي اين منظور سه دارو وجود دارد كه دو عدد از آن ها از دسته اينترفرون ها هستند، اينترفرون ها مواد پروتئيني هستند كه به طور طبيعي در بدن براي مقابله با بعضي عفونت ها توليد مي شوند. اين سه دارو عبارتند از: 1- اينترفرون بتا، يكA (آوونكس) 2- اينتروفرون بتا، يك B (بتاسرون)، 3- گلاتيرامراستات (كوپاكسون) از روش هاي درماني ديگر مي توان به تاثير خوب بعضي از اين روش ها دقيقا اثبات شده است مانند كاردرماني، فيزيوتراپي، گفتاردرماني و ماساژ . اما روش هايي ديگري هم هست كه بيماران نتايج خوبي از آن گرفته اند، مثل مديتيشن ، يوگا، هوميوپاتي، انرژي درماني و .... «چه كساني ام اس مي گيرند؟» هنوز چگونگي شروع ام اس دقيقا مشخص نشده است ولي

امروزه دريافته اند كه مثلا شيوع اين بيماري در مناطق مختلف دنيا با هم متفاوت است. به عنوان مثال در كشورهاي شمال اروپا و آمريكا و افرادي نيز كه پوست، مو و چشم روشن دارند شيوع آن بيشتر ديده مي شود ولي در سياه پوستان و ژاپني ها كمياب است. همچنين ام اس در خانم ها بيشتر از آقايان ديده مي شود و شروع آن معمولا در سنين 20 تا 40 سالگي است. در مورد اثر مهاجرت به ابتلاء به ام اس ديده شده در افرادي كه قبل از 15 سالگي به سرزمين ديگري مهاجرت كرده اند ميزان شيوع بيماري مانند ميزان شيوع آن در مردم سرزمين جديد است. اين بيماري بيشتر در كساني بروز مي كند كه شخصيت خاصي دارند چنين افرادي معمولا مسئوليت پذير ولي حساس هستند كه هنگام بروز ناملايمات خيلي خودخوري مي كنند.

تيفوس كنه اي( rocky mountain spotted fever)

شرح بيماري

تيفوس كنه اي يك بيماري حاد تبدار ناشي از يك باكتري منتقله از كنه هاي آلوده اين بيماري داراي سرايت فردبه فرد نيست اين عفونت ممكن است پوست دستگاه عصبي مركزي لوله گوارش و عضلات را درگير سازد. در همه سنين ديده مي شود ولي در كودكان و بزرگسالان جوان شايعتر است

علايم شايع

علايم زير 5-2 روز پس از گزش كنه بروز مي كند:

تب )اغلب تب بالا( همراه لرز

بثورات پوستي قرمز كه از دست و پا شروع شده و به مچ دست و پا، ساق تنه و شكم گسترش مي يابند

سردرد

درد عضلاني و ضعف سفتي پشت

تهوع و استفراغ

گيجي اغما

علل

باكتري ريكتزيا كه در بدن كنه زندگي مي كند. انسان از طريق گزش كنه معمولاً

در فصل بهار يا تابستان مبتلا مي شود.

عوامل تشديد كننده بيماري

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري در محيط باز در مناطق آلوده به كن

تماس با سگ ها

پيشگيري

استفاده از لباس هاي محافظ در مناطق آلوده به كنه و استفاده از تركيبات دوركننده حشرات

در طي فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري در محيط باز به طور مكرر پوست را مورد معاينه قرار دهيد تا اگر كنه اي به پوست شما چسبيده باشد آن را از خود دور كنيد. در طي برداشتن كنه ها از پوست آنها را له نكنيد زيرا كنه بايد به طور كامل و سالم برداشته شود. يك سيگار روشن را نزديك كنه بگيريد يا مقداري بنزين نفت چراغ يا نفت معمولي روي كنه بريزيد و سپس كنه را با موچين از پوست برداريد.

عواقب موردانتظار

در اين عفونت اگر درمان آنتي بيوتيكي در مراحل اوليه بيماري شروع شود قابل علاج است

عوارض احتمالي

عفونت مغزي

تشنج

نارسايي كليه

هپاتيت

تيفوس كنه اي در صورت عدم درمان اغلب كشنده است )در اثر پنوموني يا نارسايي قلب

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش هايي نظير شمارش سلول هاي خون و آزمون هاي سرم شناسي )بررسي سرم، مايع خون بدون سلول هاي آن( و نمونه برداري پوست باشد. سابقه گزش كنه يا مسافرت به مناطق آلوده به كنه به تأييد تشخيص كمك مي كند.

بيماران داراي بيماري خفيف ممكن است در منزل تحت مراقبت قرار گيرند؛ عفونت هاي شديدتر نيازمند بستري در بيمارستان است )ممكن است حمايت تنفسي با دستگاه تهويه مكانيكي تزريق خون تحت نظر گرفتن دقيق از نظر عوارض بيماري نظير نارسايي كليه لازم گردد(.

رعايت بهداشت

دهاني مناسب مهم است

داروها

آنتي بيوتيك هايي نظير تتراسيكلين دوكسي سيكلين يا كلرامفنيكل

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا برطرف شدن تب و ساير علايم در بستر استراحت نماييد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي نياز نيست بيمار خيلي بدحال ممكن است نيازمند تغذيه وريدي باشد. در ساير بيماران رژيم غذايي به صورت وعده هاي متعدد كم حجم ممكن است لازم باشد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم تيفوس كنه اي باشيد.

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

اسهال

افزايش غير طبيعي دفعات اجابت مزاج كه معمولاً با تغيير در قوام و حجم مدفوع همراه است، اسهال ناميده مي شود كه مي تواند به دو صورت حاد يا مزمن بروز كند.

اسهال مي تواند در اثر ابتلاء به عفونتهاي ميكروبي و يا ويروسي، بيماريها (نظير التهاب هاي روده اي و ايدز)، ناسازگاريهاي غذايي، حساسيت به الكل يا مسموميتها، بروز نمايد.

اصولاً اسهال خفيفي كه با ساير علائم (تب، دفع خون و ...) همراه نباشد، خودبخود بهبود مي يابد، اما در صورتيكه جنبه آزاردهنده اي به خود بگيرد، مي توان از فرآورده هاي ضد اسهال بهره گرفت. اين فرآورده ها نيز تنها در درمان شرايط موقت و گذرا توصيه مي شوند.

**هشدار: در صورتيكه اسهال بيش از دو روز بطول بيانجامد يا با تب بالا، از دست دادن %5 كل آب بدن يا دفع خون همراه شود، هرگز خوددرماني نكنيد و فوراً با

پزشك تماس بگيريد.

ممكن است اسهال به از دست دادن مقدار زيادي از آب و املاح بدن منجر شود. در اين شرايط،

دهان خشك شده و چشمها گود مي افتند. ضعف، كاهش ميزان دفع ادرار و سرگيجه نيز از علائم ديگر اين عارضه هستند. بنابراين جايگزيني آب از دست رفته براي افراد مبتلا به اسهال و خصوصاً در اطفال، از اهميت ويژه اي برخوردار است. در اينگونه موارد مي توان با نوشيدن انواع مايعات و يا استفاده از محلولهاي خوراكي نظير ا-آر-اس (رجوع به تك نگار اين دارو)، آب و املاح از دست رفته را باز گرداند.

در صورت عدم دسترسي به پودر بسته بندي شده ا-آر-اس، مي توانيد از فرمول زير براي تهيه آن استفاده نمائيد:

2 قاشق مرباخوري شكر

1 قاشق چايخوري نمك

1/2 قاشق چايخوري جوش شيرين

+ 4 ليوان آب جوشيده سرد شده و يا آب ميوه

*توجه: استفاده از محلولهاي تزريقي وريدي (انواع سرم) در اين موارد، تنها در صورتي ضرورت مي يابد كه بيش از %10 كل آب بدن از دست رفته باشد و تشخيص آن نيز بر عهده پزشك است.

از جمله روشهاي غير داروئي ديگري كه مي توانند به رفع علائم اسهال كمك كنند عبارتند از استراحت، رژيم غذايي مناسب (مصرف مايعا- غذاهاي كم حجم ولي مقوي و پرهيز از مصرف سبزيجات و ميوه جات خام) و خودداري از مصرف فرآورده هاي ملين.

ضمناً در مورد شيرخواراني كه از شير مادر تغذيه مي كنند بهيچ عنوان نبايد شير مادر را قطع نمود اما براي كودكاني كه با شير خشك تغذيه مي شوند، طبق تجويز پزشك نوع مناسب تري از شيرخشك توصيه مي شود.

درمان داروئي اسهال

فرآورده هاي ضد اسهال، علائم آزاردهنده اسهال را بهبود مي بخشند. مانند ساير داروها، در صورتيكه مصرف كننده ساير داروهاي OTC (بدون نسخه) و يا نسخه اي مي باشيد، در مصرف اين فرآورده ها احتياط نمائيد. فرآورده هاي ضد اسهال تنها براي

درمان شرايط موقت و گذرا توصيه مي شوند، بنابراين اگر اسهال براي مدت دو روز ادامه يابد و يا با تب بالا، كاهش بيش از %5 كل آب بدن و يا دفع خون همراه شود، حتماً بايد با پزشك تماس بگيريد.

انواع كم خوني و روشهاي درمان آن

عارضه كم خوني زماني بروز مي كند كه خون فاقد هموگلوبين كافي است. هموگلوبين به گلبول هاي قرمز خون در حمل اكسيژن از ريه ها به تمام اندام هاي بدن كمك مي كند.

كم خوني انواع مختلفي دارد كه هر كدام به دلايل مختلف بروز مي كنند و به اختصار در ذيل معرفي شده اند:

1 - كم خوني ناشي از فقر آهن (IDA): اين نوع كم خوني از شايعترين انواع اين بيماري است. فقر آهن زماني بروز مي كند كه بدن فاقد آهن كافي است.

بدن براي ساختن هموگلوبين به آهن نياز دارد. اين حالت معمولا در اثر از دست دادن خون به دليل مشكلاتي همچون عادت ماهانه طولاني و سنگين، زخم هاي داخلي، پوليپ هاي روده يا سرطان روده بروز مي كند.

همچنين، رژيم غذايي فاقد آهن كافي مي تواند منجر به بروز اين حالت شود. در دوره بارداري نيز عدم وجود آهن كافي براي مادر و جنين موجب كم خوني از نوع فقر آهن مي شود.

بدن مي تواند با مصرف مود غذايي مانند گوشت گاو، صدف هاي خوراكي، اسفناج، عدس، سيب زميني كباب شده با پوست و تخمه گل آفتابگردان، آهن مورد نياز خود را به دست آورد.

2- كم خوني مگالوبلاستيك يا فقر ويتامين: اين نوع كم خوني معمولا در اثر كمبود فوليك اسيد يا ويتامين B-12 بروز مي كند. اين ويتامين ها به بدن در سالم نگهداشتن خون يا سيستم عصبي كمك مي كنند. در اين

نوع كم خوني، بدن گلبول هاي قرمز خوني توليد مي كند كه نمي توانند اكسيژن را به خوبي تحويل دهند.

قرص هاي مكمل حاوي فوليك اسيد مي توانند اين نوع كم خوني را درمان كنند. فوليك اسيد را همچنين مي توان از مصرف دانه ها و بنشن ها، مركبات و آب ميوه ها، سبوس گندم و ساير غلات، سبزيجات برگ پهن و سبز تيره، گوشت طيور، صدف و كبد به دست آورد.

گاهي اوقات ممكن است يك متخصص نتواند تشخيص دهد كه علت اين بيماري كمبود ويتامين B-12 است. اين حالت معمولا در افراد مبتلا به كم خوني وخيم بروز مي كند كه در حقيقت نوعي بيماري خود ايمني است. عدم دريافت ويتامين B-12 كافي مي تواند موجب كرخي و بي حسي دست ها و پاها، مشكلات در راه رفتن، از دست دادن حافظه و مشكلات بينايي شود. نوع درمان بستگي به عامل مولد بيماري دارد، اما به هر حال مصرف ويتامين B-12 ضروري است.

3- بيماري هاي نهفته: بيماري هاي خاصي وجود دارند كه مي توانند به توانايي بدن در توليد گلبول هاي قرمز خوني آسيب برسانند. براي مثال، افراد مبتلا به بيماري هاي كليوي به ويژه بيماراني كه دياليز مي شوند در معرض ابتلا به كم خوني قرار دارند. كليه هاي اين بيماران قادر به ترشح هورمونهاي كافي براي توليد گلبول هاي خوني نبوده و در هنگام دياليز نيز آهن از دست مي دهند.

4- بيماري هاي خوني ارثي: اگر در خانواده سابقه بيماري خوني وجود داشته باشد، احتمال ابتلا به آن در افراد ديگر نيز افزايش مي يابد. يكي از امراض خوني ارثي كم خوني گلبول هاي داسي شكل است. به جاي توليد گلبول هاي قرمز خوني طبيعي كه به راحتي درون رگ هاي خوني حركت مي كنند، گلبول هاي داسي

شكل حركت سختي داشته و داراي لبه هاي خميده هستند. اين گلبول ها نمي توانند در رگ هاي خوني ظريف به آساني حركت كنند و در نتيجه مسير رسيدن خون به اعضاي بدن را مسدود مي كنند. بدن گلبول هاي قرمز داسي شكل را نابود مي كند، اما نمي تواند با سرعت كافي انواع طبيعي و سالم جديدي را توليد كند. اين امر موجب بروز كم خوني مي شود نوع ديگري از كم خوني ارثي تالاسمي است. تالاسمي زماني بروز مي كند كه بدن ژن هاي ويژه اي را از دست مي دهد و يا ژن هاي غير طبيعي مختلف از والدين به كودك ارث مي رسد كه به نحوه توليد هموگلوبين تاثير منفي مي گذارند.

5- كم خوني آپلاستيك: نوع نادري از كم خوني است و زماني بروز مي كند كه بدن به اندازه كافي گلبول قرمز توليد نمي كند. از آنجا كه اين امر بر گلبول هاي سفيد نيز تاثير مي گذارد، از اين خطر بالاي بروز عفونت ها و خونريزي هاي غير قابل توقف مي شود. اين حالت دلايل مختلفي دارد كه عبارتند از:

الف - روش هاي درماني سرطان ها (پرتودرماني و شيمي درماني)

ب- قرار گرفتن در معرض مواد شيميايي سمي (مانند مواد مورد استفاده در برخي حشره كش ها، رنگ و پاك كننده ها و شوينده هاي خانگي)

پ _ برخي داروها (مانند داروهاي مخصوص درمان روماتيسم مفصلي)

ت- بيماري هاي خود ايمني (مانند لوپوس)

ث - عفونت هاي ويروسي كه بر تراكم استخواني تاثير مي گذارد.

نوع درمان بستگي به ميزان حاد بودن كم خوني دارد. اين بيماري را مي توان با تعويض خون، مصرف دارو و يا پيوند مغز استخوان درمان كرد. كم خوني براي پيشرفت در بدن به گذر زمان احتياج دارد. در آغاز ممكن است هيچ علايمي بروز نكند

و يا علايم بيماري بسيار خفيف باشد، اما با پيشرفت بيماري مي توان شاهد علايمي چون خستگي، ضعف، عدم توانايي در كار و تحصيل، كاهش دماي بدن، پريدگي رنگ پوست، ضربان قلب سريع، كوتاهي تنفس ها، درد سينه، سرگيجه، تحريك پذيري، كرخي و سردي دست ها و پاها و سردرد بود. تشخيص اين بيماري با انجام يك آزمايش خون امكانپذير است. در صورت مثبت بودن جواب آزمايش و ابتلا به كم خوني انجام آزمايشات ديگري نيز براي تشخيص نوع آن ضروري است. انتخاب نوع درمان كم خوني بستگي به علت بروز آن دارد. براي مثال، نحوه درمان كم خوني گلبول هاي داسي شكل با نحوه درمان كم خوني ناشي از رژيم غذايي فاقد آهن يا فوليك اسيد متفاوت است. از اين رو براي كشف بهترين روش معالجه بايد به متخصص مربوطه مراجعه كرد.

به روش هاي گوناگون مي توان مانع از بروز برخي انواع كم خوني شد كه مجموعه اي از آنها در زير آمده است؛

1- مصرف غذاهاي حاوي آهن زياد از جمله گوشت قرمز، ماهي، مرغ، تخم مرغ، ميوه هاي خشك شده، عدس و لوبيا، سبزيجات سبز برگ پهن مانند اسفناج، كلم و يا غله هاي حاوي آهن غني شده.

2- مصرف مواد خوراكي كه جذب آهن را در بدن افزايش مي دهد مانند آب پرتغال، توت فرنگي، كلم و يا ساير ميوه ها و سبزيجات حاوي ويتامين C.

3- خودداري از نوشيدن قهوه و چاي همراه با وعده هاي غذايي چرا كه اين نوشيدني ها جذب آهن در بدن را دشوار مي كند.

4- كلسيم جذب آهن را مشكل مي كند لذا براي به كار گرفتن بهترين روش براي مصرف كلسيم به ميزان مناسب و كافي با پزشك

متخصص بايد مشورت كرد.

5- اطمينان از مصرف كافي فوليك اسيد و ويتامين B-12 در رژيم غذايي

6- مشاوره با پزشك براي خوردن قرص هاي مكمل آهن چرا كه مصرف اين قرص بدون مشورت با فرد متخصص صحيح نيست. اين قرص ها در دو نوع فروس و فريك ارايه مي شوند. جذب فروس در بدن بهتر صورت مي گيرد اما اثرات جانبي مانند تهوع، استفراغ و اسهال در پي دارد با اين حال اين اثرات جانبي را مي توان با كمك برخي اقدامات كاهش داد، از آن جمله اينكه ابتدا با نيمي از دوز تجويز شده شروع كرد و به تدريج آن را به دوز كامل رساند. قرص را در دوزهاي تقسيم شده مصرف كرد. قرص را همراه با غذا مصرف كرد و اگر نوعي از قرص آهن مشكلاتي ايجاد مي كند با متخصص مربوطه براي مصرف نوع ديگر مشورت كرد.

7- زناني كه باردار نبوده اما در سن بارداري قرار دارند بايد هر 5 تا 10 سال يكبار آزمايش كم خوني بدهند. اين امر حتي در شرايط سلامت بايد صورت گيرد. انجام اين آزمايش ها بايد از زمان نوجواني آغاز شود.

8- همچنين زناني كه باردار نيستند و در سن بارداري قرار دارند در صورت داشتن علايمي چون عادت ماهانه شديد و طولاني، مصرف آهن كم و يا تشخيص قبلي ابتلا به كم خوني بايد هر سال آزمايش خون بدهند. اكثر افراد از طريق يك رژيم غذايي سالم و منظم مي توانند از غذاهاي سرشار از آهن استفاده كنند اما برخي افراد نمي تواند آهن كافي بدست آورند كه مهمترين اين افراد دختران نوجوان و زنان در سن بارداري هستند كه يا در

هر عادت ماهانه خون زيادي را از دست مي دهند يا بيش از يك بچه دارند و يا از IUD استفاده مي كند.

كودكان نوپا و زنان باردار نيز در اين گروه هستند. اين افراد بايد به طور دوره اي آزمايش كم خوني بدهند و در صورت فقر آهن حتما بايد با مشورت پزشك از مكمل هاي آهن استفاده كند كه نحوه درمان مشكل آنها بر عهده پزشك است.

سوزش سر دل Heartburn)

شرح بيماري

سوزش سر دل عبارت است از احساس ناراحتي در قسمت فوقاني دستگاه گوارش سوزش سر دل كه با نام برگشت محتويات معده به مري نيز شناخته مي شود) يك علامت است و نه يك بيماري اين مشكل ربطي به قلب ندارد. سوزش سر دل مي تواند در هر سني رخ دهد، اما در افراد بالاي 60 سال شايع تر است علايم آن غالباً با حمله قلبي اشتباه گرفته مي شوند.

علايم شايع

آروغ زدن يا برگشت مختصر محتويات معده به دهان كه باعث ترش كردن مي شود.

احساس سنگيني سوزش يا ناراحتي در قفسه سينه

مشكل در بلع

درد خفيف يا احساس نفخ

ندرتاً استفراغ

علل

سوزش سر دل همانطور كه گفته شد ربطي به قلب ندارد. اين حالت به دليل برگشت اسيد از معده به مري رخ مي دهد. عضلاتي كه قسمت بالايي معده را مي بندند شل مي شوند و به اين ترتيب مقداري از محتويات معده وارد مري شده و پوشش مخاطي آن را آزرده مي سازد.

عوامل افزايش دهنده خطر

فتق معده (قسمتي از معده به درون قفسه سينه مي رود).

زخم مري

استرس

رژيم غذايي نامناسب پرخوري

چاقي

سيگار كشيدن

مصرف الكل

مصرف

داروهايي مثل آسپيرين داروهاي مورد استفاده در آرتريت (التهاب مفصل ، يا كورتيزول

پيشگيري

سيگار نكشيد، الكل ننوشيد و پرخوري نكنيد.

مقدار چربي ها، غذاهاي سرخ شده ادويه جات قهوه چاي و رب گوجه فرنگي را در رژيم غذايي خود كم كنيد.

بلافاصله پس از غذاخوردن خم نشويد، دراز نكشيد، يا ورزش نكنيد.

لباس تنگ نپوشيد.

زير سرخود را به هنگام خوابيدن بالا ببريد يا پايه هاي سر تخت را حدود 15-10 سانتي متر بالا آوريد.

اگر اضافه وزن داريد، وزن خود را كم كنيد.

عواقب مورد انتظار

علايم را مي توان با درمان كنترل نمود، اما عود اين حالت شايع است

عوارض احتمالي

معمولاً انتظار نمي رود عارضه اي رخ دهد. سوزش سر دل كه به طور مكرر و به مدت طولاني رخ دهد ممكن است نشاندهنده ساير بيماري ها مثل زخم معده يا دوازدهه باشد. اسيد معده ممكن است به مري آسيب وارد كند.

درمان

اصول كلي

سوزش سر دل معمولاً در عرض حدول يك ساعت پس از خوردن غذا آغاز مي شود و ممكن است تا چندين ساعت ادامه داشته باشد. معمولاً نيازي به مراقبت پزشكي نيست خوردن ضد اسيد به هنگام بروز سوزش سر دل و رعايت نكات پيشگيري قاعدتاً باعث كنترل علايم مي شوند.

داروها

براي ناراحتي خفيف مي توان از شربت معده (ضد اسيد) استفاده كرد. شربت معده روي مخاط مري را مي پوشاند و اسيد معده را خنثي مي سازد. دوز معمول عبارت است از يك قاشق غذاخوري يك ساعت پس از هر وعده غذايي و نيز قبل از خواب

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

با تخفيف علايم كارهاي روزمره خود

را از سر گيريد.

رژيم غذايي

از غذاها و نوشيدني هايي كه باعث ترشح زياد اسيد مي شوند پرهيز كنيد، از جمله غذاهاي پر ادويه قهوه آب ميوه ترش يا الكل خوردن شكلات بايد كنار گذاشته شود و مصرف غذاهاي چرب نيز محدود شود.

غذا را در وعده هاي بيشتر و حجم كمتر در هر وعده ميل كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر بلع غذا مشكل تر شود.

اگر به هنگام سوزش سر دل خون بالا آورده شود.

اگر سوزش سر دل علي رغم درمان هاي خانگي ادامه يابد.

در صورتي كه علايم زير همراه سوزش سر دل وجود داشته باشند، ممكن است واقعاً حمله قلبي رخ داده باشد. بنابراين كمك اورژانس بخواهيد: _ تنگي نفس _ تعريق _ درد در فك گردن و دست _ تهوع يا استفراغ _ احساس سرما و رطوبت

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

تنگي مادرزادي پيلور تنگي هيپرتروفيك پيلور(pylo

شرح بيماري

تنگي مادرزادي پيلور )تنگي هيپرتروفيك پيلور( اختلالي در شيرخواران كه در جريان آن عضلات مدور دهانه خروجي معده بزرگ شده و موجب انسداد مي گردد. اين عارضه دريچه پيلور )مجرايي عضلاني كه غذا را از معده به سوي روده كوچك عبور مي دهد( را درگير مي سازد. اين اختلال در فرزندان اول مذكر شايع تر بوده و معمولاً در سن 5-2 هفتگي تولد شروع مي گردد ولي تا چهار ماهگي نيز ممكن است بروز كند.

علايم شايع

استفراغ راجعه پس از شير خوردن كه به تدريج شدت آن افزايش مي يابد.

لمس توده اي عضلاني به اندازه يك زيتون در قسمت فوقاني شكم )گاهي

نبود درد يا تب شيرخوار پس از استفراغ ظاهراً سرحال بوده و فقط

گرسنه به نظر مي رسد.

يبوست

كاهش وزن و كم آبي تدريجي

علل

نوار عضلاني گرداگرد دريچه پيلور ضخيم شده و در نهايت مجراي خروجي معده را مسدود مي سازد.

عوامل افزايش دهنده خطر

سابقه خانوادگي تنگي پيلور

پيشگيري

در حال حاضر قابل پيشگيري نيست

عواقب مورد انتظار

با جراحي قابل علاج است كودك معمولاً پس از جراحي به سرعت بهبود مي يابد.

عوارض احتمالي

در صورت عدم درمان با كاهش وزن كم آبي شوك و در نهايت مرگ همراه است

درمان

اصولي كلي

معمولاً با معاينه فيزيكي مي توان اين اختلال را تشخيص داد ولي براي تأييد تشخيص ممكن است بررسي بلع باريم يا سونوگرافي توصيه شود.

درمان با جراحي و بريدن عضله ضخيم شده )پيلوروميوتومي انجام مي گيرد. پس از جراحي

در محل برش جراحي يك لبه سفت ظاهر مي گردد. اين نشانه التيام بوده و نياز به درماني ندارد.

محل برش جراحي را چند بار در روز با ملايمت شستشو دهيد.

اگر شيرخوار ناراحت به نظر مي رسد از كمپرس گرم بر روي محل برش جراحي استفاده كنيد.

داروها

تا آماده شدن شيرخوار براي جراحي از مايعات و الكتروليت هاي وريدي استفاده مي شود. پس از جراحي معمولاً دارويي نياز نيست

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

تا زمان جراحي شيرخوار ممكن است شيرخشك هاي رقيق شده با حجم كم را تحمل كند. در صورت عدم تحمل شيرخشك از طريق لوله معده به شيرخوار خورانده مي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر كودك شما دچار استفراغ مكرر است

بروز موارد زير پس از جراحي

درد، تورم

قرمزي

خونريزي يا ترشح از محل جراحي

افزايش درجه حرارت شيرخوار تا 3/38 درجه سانتيگراد

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

برفك دهان در نوزادان

عامل اين بيماري عفوني، قارچي ميكروسكوپي به نام « كانديدا » ( candida) است، و اغلب در نوزادان شير خوار ديده مي شود. علائم اين نوع عفونت، ظاهر شدن نقطه هاي سفيد بر روي زبان، دو طرف جانبي دهان و قسمت سقف آن است. در حالت طبيعي تعداد زيادي از اين قارچ ها درقسمت هاي مختلف بدن انسان - به ويژه در نواحي دهان، روده و لوله رحم بدون هيچ آزاري وجود دارد. اما زماني كه از قدرت دفاعي بدن به دليلي كاسته مي شود، اين قارچ ها توانايي توليد بيماري را پيدا كرده، اصطلاحا بيماري زا مي شوند. در نوزادان شيرخوار به خصوص در 5 ماه اول، به دليل اين كه هنوز سيستم دفاعي بدن نوزاد تكامل نيافته، اين بيماري به صورت چشمگيري مشاهده مي شود. ممكن است به علت تشابه ظاهري، گاه اين دانه هاي سفيد رنگ با آثار ناشي از برگرداندن شير بر روي زبان كودك به اشتباه گرفته شود كه تشخيص آن بسيار راحت است.

اگر دانه هاي ريز سفيد با لمس دست به سادگي برطرف گردند، ناشي از شير است، اما اگر چسبيده بودند و به هيچ وجه جابجا نشوند، برفك دهان است.

در صورت مشاهده علائم اين بيماري، براي جلوگيري از گسترش آن به سرعت به پزشك متخصص مراجعه نماييد. معالجه آن طبق دستور پزشك بسيار ساده است. اما در صورت عدم دسترسي فوري به پزشك يا مراكز درماني، مي توان كمي بي كربنات سديم (جوش

شيرين) را در نصف استكان آب جوشيده سرد شده حل كرد و سپس با پنبه آغشته به اين محلول، قسمتهايي از زبان يا دهان را كه اين دانه هاي سفيد رنگ در آنجا ديده مي شوند، تميز كرد. در هر حال مراجعه هر چه سريعتر به پزشك امري بسيار ضروري است.

منبع:كتاب كودك من

زردي در نوزادان

زردي كه نام ديگر آن يرقان است، در حدود روزهاي سوم تا پنجم پس از تولد به صورت زرد شدن پوست بدن و همچنين سفيدي چشمهاي نوزاد ظاهر مي گردد. اين نوع زردي كه طبيعي است كه حدود 10 الي 12 روز ممكن است به طول انجاميده سپس برطرف گردد. علت آن را به زبان ساده مي توان چنين بيان كرد: هنگامي كه كودك در درون رحم مادر به سرمي برد، با كمبود اكسيژن مواجه مي شود و به همين دليل سيستم دفاعي او از طريق كبد تعداد بيشتري گلبول قرمز در پاسخ توليد مي كند.

پس از تولد، كبد نوزاد براي دفع اين گلبول هاي قرمز اضافي، ماده اي زرد رنگ به نام بيلي روبين توليد مي كند. اما ازآنجائي كه دستگاه كبد در نوزاد، هنوز به اندازه كافي كامل نشده تا بتواند به همان سرعتي كه اين ماده را توليد مي كند، آن را دفع نيز بكند، رنگ پوست نوزاد به زردي مي گرايد. اما اگر زردي بيش از 10 تا 12 روز به طول انجامد. ديگر نمي توان آن را طبيعي و فيزيولوژيك دانست و بايد كودك را به سرعت نزد پزشك متخصص اطفال برد.

نوع ديگري از يرقان نيز وجود دارد كه ناشي از نوعي ناهماهنگي در

سطح خون است. وقتي مادري با RH منفي فرزندي با RH مثبت به دنيا مي آورد، اين نوع يرقان ظاهر مي شود كه بايد تحت درمان ويژه قرار گيرد. اين نوع يرقان در فرزند اول به ندرت مشاهده مي شود.

منبع: كتاب كودك من

تشنج در كودكان

تشنج به صورت حركاتي غير ارادي و نامنظم در اثر انقباضات عضلات بدن ظاهر مي شود كه شدت آن و زماني كه به طول مي انجامد، متغير است. در اين حالت، كودك هوشياري خود را از دست داده، نگاهش خيره و ثابت مي شود، چشمها ممكن است به سمت بالا و يا گوشه ها بچرخند. در صورتي كه تشنج عمومي باشد، تمام عضلات بدن را شامل مي شود. اما در تشنج موضعي تنها برخي از عضلات منقبض مي شوند. دلايل بسياري مي تواند موجب بروز تشنج گردد، اما در كودكان زير سه سال، تب بالا ( 40 درجه ) يكي از دلايل عمده آن محسوب مي شود.

معمولاً والدين به شدت نگران شده، خونسردي خود را از دست مي دهند، در صورتي كه حفظ آرامش در چنين مواقعي بسيار لازم است.

درصورت بروز تشنج توصيه هاي زير را به خاطر داشته باشيد: كودك را بلافاصله بر روي تشك و يا هر زيرانداز نرم ديگر دراز كنيد. اشياء را از اطراف او دور كنيد تا در صورت تكانهاي قسمت هاي مختلف بدن، كودك با آنها برخورد نكند.

مراقب جراحت احتمالي زبان كودك باشيد.

به سرعت به شستشوي بدن كودك با محلول آب ولرم و پايين آوردن دماي بدن او اقدام كنيد كه سبب بروز تشنج گرديده است.

جهت كاهش دماي بدن كودك از

شياف تب بر استفاده كنيد.

مراجعه به پزشك جهت مشخص شدن علت تشنج ضروري است.

منبع: كتاب كودك من

اسهال در كودكان

اگر نوزاد شما دو بار يا بيشتر پشت سر هم، يا به طور متناوب در طي 24 ساعت مدفوع آبكي دفع نمايد، احتمالا اسهال دارد. البته به خاطر داشته باشيد مدفوع نيمه سفتي كه اغلب نوزدان تغذيه شونده با شير مادر، دفع مي كنند اسهال تلقي نمي شود. اگر به نوزادان مبتلا به اسهال مقادير زيادي مايعات داده نشود، ممكن است دچار دهيدراسيون (از دست دادن آب بدن) شوند.

علائم خطر

اگر نوزادتان هر يك از نشانه هاي زير را داشته باشد، فورا با پزشكتان تماس حاصل نماييد:

گيجي يا تحريك پذيري غير طبيعي

امتناع از غذا خوردن به مدت 6 ساعت يا بيشتر

استفراغ به مدت 6 ساعت يا بيشتر

گود رفتگي چشمان

دفع مقادير كم ادرار

پيشگيري از بروز دهيدراسيون (از دست رفتن آب بدن)

آب، مايعي حياتي است كه پس از اتلاف از بدن، بايد حتما جايگزين شود. هنگامي كه يك نوزاد مقدار آبي بيشتر از آنچه دريافت نموده را از دست بدهد. در معرض خطر دهيدراته شدن قرار مي گيرد. دهيدراسيون نوزاد موضوعي جدي و خطرناك است و مي تواند بر اثر حالاتي همچون اسهال پايدار، تب، يا استفراغ به مدت 6 ساعت يا بيشتر ايجاد شود. صرف نظر از علت بروز، بايد به نوزادي كه دچار دهيدراسيون شده مقدار زيادي مايعات داد. اگر در خصوص انتخاب محلول مناسب جهت رهيدراسيون (جبران آب از دست رفته) ترديد داريد، حتما با پزشكتان مشورت كنيد.

بهترين راه تأمين مايعات بيشتري كه نوزادتان به آن نياز دارد، استفاده از محلول

هاي رهيدراسيون الكتروليت خوراكي مانند ا _ آر _ اس (ORS) است. شما مي توانيد اين گونه محلول ها را بدون نياز به نسخه پزشك از داروخانه ها تهيه كنيد.

شما مي توانيد خودتان محلول رهيدراسيون را در منزل تهيه كنيد. بدين منظور، دو قاشق مرباخوري سر صاف شكر را در 200 ميلي ليتر آب جوشيده سرد شده حل نماييد.

شما مي توانيد اين محلول را به طور موقت و تا زمان خريد محلول ا _ آر _ اس از داروخانه، مورد استفاده قرار دهيد.

هر نوزادي بايد روزانه بين 500 تا 1500 ميلي ليتر مايعات دريافت نمايد. مقدار دقيق مايعات مورد نياز هر نوزاد به وزن او بستگي دارد.

تا زمان رفع نشانه هاي اسهال در نوزاد، به فاصله هر 1 تا 2 ساعت مقدار كمي محلول رهيدراسيون به او بدهيد.

اگر اسهال نوزاد با استفراغ همراه بود، مقدار كمتري از محلول رهيدراسيون را در فواصل زماني يك ساعته به او بدهيد. مقادير بيشتر ممكن است تحمل نشود و برگردانده شود.

نشانه: آيا نوزاد تب 38 درجه يا بالاتر دارد؟، علت احتمالي: گاستروآنتريت، اقدام مورد نياز: ظرف 24 ساعت به پزشك مراجعه كنيد. از دهيدراسيون نوزاد جلوگيري نماييد و تب او را پايين آوريد.

نشانه: اگر نوزاد تب ندارد، آيا اسهال او حتي به صورت متناوب به مدت دو هفته يا بيشتر طول كشيده است؟ علت احتمالي: به احتمال زياد، علت اسهال يك عفونت ويروسي است. از جمله علل ديگر كه ا لبته احتمالشان اندك است مي توان به آلرژي غذايي، عفونت انگلي ژيارديازيس، بيماري سلياك و فيبروزكيستيك (CF) اشاره نمود. اقدام مورد نياز: ظرف 24 ساعت

به پزشك مراجعه كنيد. نوزاد را در وعده هاي مكرر و كم حجم، با شير تغديه كنيد. اگر نوزاد از شير گرفته شده، دادن غذاهاي جامد به او را تا زمان مراجعه به پزشك متوقف سازيد.

نشانه: اگر نوزاد به مدت كمتر از دو هفته اسهال داشته، آيا طي چند روز گذشته استفراغ هم مي كرده، بد غذا شده و يا بي حال بوده؟، علت احتمالي: گاستروآنتريت، اقدام مورد نياز: ظرف 24 ساعت به پزشك مراجعه كنيد. از دهيدراسيون نوزاد جلوگيري نماييد و تب او را پايين آوريد.

نشانه: آيا به علت اختلالات و بيماري هاي ديگر، داروهاي تجويز شده توسط پزشك را به نوزادتان مي دهيد؟، علت احتمالي: اسهال نوزاد مي تواند از عوارض جانبي داروهايي باشد كه دريافت مي كند. اقدام مورد نياز: از پزشك خود بخواهيد كه بررسي كند آيا مصرف داروها سبب بروز اسهال در نوزادتان شده و آيا بايد مصرف آنها را متوقف نموده؟

نشانه: آيا نوزادتان بيشتراز حد معمول آب ميوه نوشيده؟، علت احتمالي: در مقادير زياد، شكر موجود در آب ميوه ها مي تواند سبب بروز اسهال شود.، اقدام مورد نياز: هميشه آب ميوه ها را با مقدار مساوي آب جوشيده سرد شده مخلوط كنيد و سپس آن را به نوزاد دهيد. به جاي آب ميوه، آب جوشيده سرد شده به نوزاد بدهيد. از دادن افشرده ميوه ها به نوزاد اجتناب نماييد.

نشانه: آيا اسهال نوزاد ظرف 24 ساعت پس از دادن غذايي جديد به او آغاز شده؟، علت احتمالي: غذاهاي جديد مي توانند باعث بروز اسهال شوند.، اقدام مورد نياز: اين وضعيت معمولا خيلي به طول نمي انجامد، اما اگر

اسهال در مدت كوتاهي برطرف نشد، يا به نظر برسد كه اسهال به سبب مصرف غذايي خاص ايجاد شده، حتما با پزشكتان مشورت كنيد. اگر مي دانيد كدام غذا باعث بروز اسهال شده، مصرف آن را تا زمان مراجعه به پزشك متوقف سازيد.

نشانه: آيا نوزاد هنوز از شير گرفته نشده و يا آيا بيش از 24 ساعت قبل غذاي جديدي به برنامه غذايي كودك اضافه شده؟ علت احتمالي: واكنش به غذا، يا گاستروآنتريت ملايم، اقدام مورد نياز: ظرف 24 ساعت به پزشك مراجعه كنيد. مصرف غذاهاي جامد را تا زمان مراجعه به پزشك متوقف سازيد. از دهيدراسيون نوزاد جلوگيري كنيد.

پريون چيست؟

نويسنده:دكتر علي ملائكه

شكل بيماري زاي پروتئين (PrPsc) با تغيير شكل فضايي و سه بعدي شكل طبيعي به وجود ميآيد. اين تغيير شكل ممكن است به علت جهش در ژنهاي كدكننده پروتئين طبيعي در بدن باشد يا به علت ورود پريون (يا پروتئين غيرطبيعي) از طريق عفونت به وجود آيد.

"پريون" (PRION) كه مخفف عبارت "ذره پروتئيني مسري" است، در واقع شكل نابجاي يك پروتئين طبيعي و بي ضرر (PrPc) موجود در غشاي سلولي نورون هاي مغزي و برخي سلول هاي ديگر است.

عمل فيزيولوژيك پروتئين طبيعي نامعلوم است. شكل بيماري زاي پروتئين (PrPsc) با تغيير شكل فضايي و سه بعدي شكل طبيعي به وجود ميآيد. اين تغيير شكل ممكن است به علت جهش در ژنهاي كدكننده پروتئين طبيعي در بدن باشد يا به علت ورود پريون (يا پروتئين غيرطبيعي) از طريق عفونت به وجود آيد.

پريونها بر خلاف تمام اشكال حياتي ديگر براي تكثير به وجود DNA يا RNA وابسته هستند، با وجود

آنكه صرفا از پروتئين تشكيل شدهاند، مي توانند خود را بازسازي كنند.

براي شناخت پريونها بايد به تاريخچه گروهي از بيماريهاي تحليلبرنده عصبي مرگبار به نام "آنسفالوپاتيهاي اسفنجيشكل مسري" بپردازيم.

? بيماريهايي مرگبار با علت نامعلوم

دست كم از ??? سال پيش يك بيماري شگفت آور در گوسفندان به نام"اسكرپي" (Scrapie) شناخته شده بود كه با زوال پيش رونده دستگاه عصبي مركزي همراه بود.

اين بيماري كه مسري بودن آن بين گوسفندان از بيش از يكصد سال پيش توصيف شده است، گوسفندان ? تا ? ساله را گرفتار ميكند و دوره پنهاني (فاصله زماني بين آلودگي با عامل بيماري، و ظهور علائم) طولاني مدتي بين يك تا دو سال دارد.

اولين علائم بيماري تغييرات رفتاري گوسفند مثل ناآرامي و بي قراري است، سپس حيوان دچار كاهش وزن و ضعف مي شود، در سر و گردن لرزش پيدا مي كند و هماهنگي عضلاني اش را از دست مي دهد، گوسفند مبتلا شروع به خاراندن بدنش با اشيا مي كند و نام بيماري هم از همين رفتار حيوانات مبتلا گرفته شده است (ماليدن= scrape)

حيوانات مبتلا در طول ? تا ? ماه مي ميرند، در كالبدشكافي حفرات متعددي در مغز جانوران مبتلا و اسفنجي شدن آنها مشهود است. احتمال داده مي شد كه استفاده از مرتع مشترك باعث انتقال بيماري بين حيوانات شود.

در همان حال در دهه ???? دو عصب شناس آلماني هانس گرهارد كروتزفلد و آلفونس ماريا جاكوب يك بيماري نادركشنده تحليل برنده مغزي را در انسان توصيف كردند.

اين بيماري مردان و زنان را به نسبت مساوي در حدود ?? سالگي گرفتار مي كرد.

بيماران دچار علائم رواني و رفتاري مبهمي مي شدند كه پس از هفته ها و ماه ها به زوال عقل پيش رونده منتهي مي شد و اغلب با حركات غيرطبيعي بدن و اختلال ديد همراه بود.

بيماري درمان پذير نبود و در كمتر از يك سال از شروع علائم به مرگ منتهي مي شد. كالبدشكافي اين بيماران هم ايجاد حفرات در مغز و اسفنجي شدن آن را نشان مي داد. علت بيماري نامعلوم بود.

? رازي كه گشوده شد

درادامه ماجرا به دهه ???? مي رسيم كه كارلتون گايدشك متخصص اطفال و بيماريهاي عفوني از دانشگاه هاروارد در "انستيتو پاستور تهران" به پژوهش مشغول بود. او در سال ???? از طرف "موسسه پزشكي والتر و اليزا" در ملبورن استراليا به عنوان پژوهشگر بازديدكننده دعوت شد و از تهران به ملبورن رفت.

او ضمن كار در اين موسسه با بيماري عجيبي آشنا شد كه در ميان قبيله fore دركوهستانهاي شرقي پاپواي گينه نو شايع و بوميان آن را كورو (kuru) به معناي "رعشه" مي ناميدند.

اولين علائم بيماري با درد مفاصل و سردرد شروع ميشد و به طور شاخص با از دست رفتن هماهنگي عضلات، لرزش و زوال عقل ادامه مييافت. بيماري پس از شروع علائم به طور مداوم پيشرفت ميكرد و دو سال پس از شروع علائم مرگ بيمار را باعث ميشد.

كالبدشكافي اين بيماران هم اسفنجي شدن مغز را نشان مي داد. سال ها بود كه پژوهشگران اعتقاد داشتند كه اين بيماري وراثتي است، هر چند الگوي بروز بيماري كه اغلب زنان بزرگسال و كودكان از هر دو جنس را مبتلا ميكرد و مردان

بزرگسال به ندرتً به آن مبتلا ميشدند، براي يك بيماري وراثتي غيرمعمول بود.

گايدشك با زندگي در ميان اين قبيله و مطالعه كردن زبان و فرهنگ آنها به كالبدشكافي افراد فوت شده به علت اين بيماري پرداخت. او توانست ثابت كند كه بيماري ماهيت عفوني و مسري دارد نه وراثتي.

او نمونههايي از بافت مغزي افراد فوت شده از كورو را به مغز شمپانزه ها تزريق كرد؛ ميمون ها نهايتاً دچار بيماري مشابه انسان شدند و به علت آن مردند. همچنين او توانست الگوي غيرمعمول بروز بيماري را توضيح دهد.

بيماري به علت مراسم آدم خواري افراد فوت شده كه جزيي از مراسم سوگواري بود بين انسان ها انتقال مي يافت. از آنجايي كه زنان و كودكان در اين مراسم مغز متوفي را مي خوردند و عامل عفوني ناشناس كه در مغز قرار داشت، بيماري بيشتر آنها را مبتلا مي كرد.

گايدشك در سال ???? به رياست آزمايشگاه هاي ويروس شناسي و عصب شناسي "موسسه هاي ملي بهداشت" (NIH) آمريكا رسيد و به تحقيقات خود در زمينه اين دسته بيماري ها كه اكنون "آنسفالوپاتيهاي اسفنجيشكل" ناميده مي شوند، ادامه داد.

نكته عجيب در انتقال تجربي بيماري به حيوانات اين بود كه عامل عفوني اسرارآميز عامل بيماري در مقابل تابش اشعه ماوراءبنفش (كه اسيدهاي نوكلئيك را متلاشي مي كند) مقاومت ميكرد و تنها با عواملي كه پروتئين ها را تجزيه ميكنند، غير فعال ميشد.

او معتقد بود كه عامل اين بيماريها ويروسي با عمل تدريجي و كند است كه شايد توانايي نهفته ماندن در بدن بيمار براي مدت طولاني را دارد و براي همين است كه

اين بيماري ها دوره پنهاني طولاني و سيري كند دارند.

اين ويروسها را "ويروسهاي كند" (Slow viruses)ناميدند و گايدشك كه علاوه بر پژوهش در ويروس شناسي در حوزه هاي مختلفي مانند يادگيري و رفتار، رشد كودك، تكوين فرهنگهاي بدوي، ژنتيك و ايمني شناسي فعاليت كرده بود در سال ???? جايزه نوبل پزشكي را دريافت كرد.

اما ماجرا به اينجا ختم نشد. پنج سال بعد در ???? ادعاي استانلي پروسنر استاد عصب شناسي و بيوشيمي دانشگاه كاليفرنياي سان فرانسيسكو قضيه را پيچيدهتر كرد.

پروسنر در زماني كه دوره دستياري عصب شناسي را مي گذراند مسئوليت بيماري را به عهده داشت كه به علت "بيماري كروتزفلد - جاكوب" (CJD) فوت كرده بود. اين امر باعث جلب علاقه او به اين طبقه كمتر شناخته شده بيماريهاي تحليل برنده عصبي يعني "آنسفالوپاتيهاي اسفنجي شكل" شد.

او در سال ???? آزمايشگاهي را براي تحقيق در مورد بيماري اسكرپي بر پا كرد و در سال ???? ادعا كرد كه عامل ايجادكننده بيماري را جدا كرده است. پروسنر مدعي شد كه عامل بيماريزا كه او آن را "پريون" ناميد، با ساير عوامل بيماري زا مانند باكتري يا ويروس متفاوت است زيرا تنها از پروتئين تشكيل شده و فاقد ماده ژنتيكي DNA يا RNA است كه همه اشكال حياتي براي تكثير به آن نيازمندند. نظرات پروسنر با ناباوري عمومي جامعه علمي روبه رو شد، اما حوادث بعدي صحت نظريه پروسنر را ثابت كرد.

? جنون گاوي ظهور ميكند

در سال ???? بيماري كشندهاي مشابه اسكرپي در ميان گاوها در انگليس همه گيري پيدا كرد. اين بيماري را كه مانند اسكرپي با اسفنجي شدن

مغز همراه بود "آنسفالوپاتي اسفنجي شكل گاوي" (BSE) ناميدند.

اين بيماري داراي دوره نهفتگي طولاني بين ? تا ? سال و علائم آن شامل تغييرات رفتاري مانند هيجان زدگي و بي قراري حيوان و از دست رفتن پيش رونده هماهنگي عضلاني و كاركرد حركتي حيوان است.

در مراحل پيشرفته بيماري كاهش وزن و انقباضات ظريف عضلاني در گردن و تنه حيوان بروز مي كند و حيوان به شيوه اي غيرطبيعي و اغراق شده گام برمي دارد و از گله جدا مي شود. مرگ معمولاً در طول يك سال از شروع علائم رخ مي دهد و درماني هم وجود ندارد.

اين بيماري پس از ظهور در سال ????، در جنوب انگليس همه گيري ايجاد كرد و مواردي از آن در اروپا و كانادا هم گزارش شد. در هنگام ظهور BSE در مورد احتمال انتقال آن به انسان نگراني هايي ايجاد شده بود.

در ابتداي سال???? مواردي از ابتلا به بيماري كروتز فلد- جاكوب در افراد جوان تر از سن معمول شيوع بيماري يعني ?? سالگي ديده شد و بررسي ها نشان دهنده گونه جديدي از CJD بود.

پژوهش وجود عامل ژنتيكي در بيماري را رد كرد و نشان داد كه انتقال در نتيجه در معرض قرار گيري بافت هاي گاوهاي مبتلا به BSE از طريق خوراكي است.

به اين ترتيب گزارش پروسنر در انگليس مورد توجه ملي قرار گرفت و نشان داده شد عامل پروتئيني مسري عامل BSE با" پرشي ميان گونهاي" به انسان منتقل شده است. در مورد خود BSE هم ظاهراً پريون عامل بيماري اسكرپي در گوسفندان از طريق اضافه كردن مكمل هاي غذايي

پروتئيني به دست آمده از گوسفند هاي آلوده به غذاي گاو ها باعث انتقال بيماري به آنها شده بود .

پروسنر در سال ???? به خاطر پژوهش هايش در اين حوزه جايزه نوبل پزشكي يا فيزيولوژي را دريافت كرد.

پروسنر در ابتدا پيشنهاد كردكه حضور پريون يا پروتئين تغيير شكل يافته به نوعي كه كاملاً شناخته نشده است باعث ايجاد واكنشي زنجيره اي مي شود كه PrP هاي طبيعي را تغيير شكل مي دهد و ذرات عفوني جديدي به وجود مي آورد. پروسنر در مقالات بعدي خود مكانيسم ديگري را براي تكثير پريون ها در مغز پيشنهاد كرد كه نيازي به اثر مستقيم پروتئين پريون بر پروتئين طبيعي ندارد.

? پروتئيني كه مغز را نابود ميكند

پروتئين غيرطبيعي (پريون) نسبت به عمل آنزيم پروتئاز سلولي (كه پروتئينهاي اضافي را تجزيه ميكند) مقاوم است، بنابراين در مجموع تجمع پريونها در سلول هاي عصبي رخ ميدهد و پس از پليمريزه شدن اين ذرات، فيبريلها (رشتههايي) تشكيل ميشود كه نهايتاً سلولهاي عصبي را تخريب ميكنند و برحسب ناحيه اي از مغز كه تخريب ميشود علائم مربوط بروز ميكند.

نكته مهم اين است كه پريون ها باعث بروز واكنش التهابي از طرف دستگاه ايمني نميشوند چرا كه پريون ها از لحاظ تركيب شيميايي مشابه پروتئيني طبيعي در بدن هستند و تنها شكل فضايي متفاوتي دارند، بنابراين "خودي" محسوب ميشوند.

ظاهراً براي انتقال پريون ها بين جانوران تماس مستقيم با بافت هاي مبتلا لازم است. مثلاً در موارد "بيماري كروتز فلد- جاكوب" در گذشته ناشي از انتقال عامل بيماري از راه تزريق هورمون رشد (GH) - كه در آن زمان

از غده هيپوفيز انساني استخراج ميشد - پيوند قرنيه و نيز از طريق وسائل جراحي مغز بوده است.

پريون ها چون فاقد اسيد نوكلئيك هستند، در برابر روشي از استريل كردن در اتوكلاو كه در گذشته براي اغلب وسائل جراحي به كار ميرفت مقاوم هستند.

امروزه با اجراي دستورالعمل هاي جديد استريليزاسيون امكان اين انتقال برطرف شده است.

همچنين با توجه به همه گيري جنون گاوي و بروز نوع جديد CJD در جوانان در انگليس و چند كشور ديگر تصور ميرود كه مصرف غذايي بافت هاي آلوده حيوانات (بر حسب آنكه چقدر حاوي بافت هاي عصبي باشد) باعث تجمع تدريجي پريون ها در بدن در بروز بيماري شود، همانطور كه مراسم آدمخواري در انتقال بيماري "كورو" نقش داشت.

منبع:روزنامه همشهري

آشنايي با بيماري اسكيزوفرني

اس_كيزوفرني ن_وعي بي__ماري م__غزي جدي، مزمن و ناتوان كننده است. تقريباً يك درصد از جم__عيت طي دوره زندگي خ_ود به اسكيزوفرني مبتلا مي شوند. بي_ش از 2 ميل_ي_ون آمريكايي امسال از اين بيماري رنج مي برند.

سن و جنسيت

اسكيزوفرني به يك ميزان بر زنها و مردها اثر مي كند.

اين بيماري معمولاً در مردها زودتر و در سنين جواني بروز مي كند. اما در خانم ها در اواخر بيست سالگي و اوايل سي سالگي ايجاد مي شود. كودكان بالاي 5 سال نيز ممكن است به اسكيزوفرني مبتلا شوند، اما بروز اين بيماري قبل از دوره نوجواني بسيار نادر است.

دوره، دوره اميدواري است

تحقيقات و مطالعات روز به روز به سمت داروهاي مطمئن تر و جديدتري مي رود و پرده از راز دلايل و عوامل پيچيده اين بيماري برمي دارد.

دانشمند براي آگاهي يافتن از

اسكيزوفرني از رويكردها و شيوه هاي مختلفي استفاده مي كنند، از بررسي و مطالعه ژنتيك هاي مولكولي گرفته تا مطالعات جمعيتي.

اسكيزوفرني بعنوان يك بيماري

اسكيزوفرني در سراسر جهان ديده مي شود. شدت و جديت علائم و وضعيت مزمن و ماندگار آن معمولاً در بيماران ايجاد از كار افتادگي و ناتواني مي كند. داروها و ساير روش هاي درماني براي اسكيزوفرني، اگر به طور مرتب و بنا بر تجويز استفاده شوند، مي تواند به كاهش و كنترل علائم پريشان كننده بيماري كمك كند. اما، در برخي از افراد اين دارو و درمان ها كمك چنداني نمي كند و گاهي به خاطر عوارض جانبي اين داروها يا ساير دلايل، درمان قطع مي شود. حتي زمانيكه درمان موثر واقع شود، ايستادگي دربرابر نتايج بيماري—از دست رفتن فرصت ها، ننگ حاصل از بيماري، باقيمانده علائم و عوارض جانبي داروها—باز هم براي بيمار مشكل ساز خواهد بود.

علائم و نشانه هاي اوليه اسكيزوفرني

- ايجاد تغييرات پريشان كننده و حتي تكان دهنده در رفتار بيمار.

- شروع ناگهاني علائم ديوانگي و جنون (مراحل پيشرفته اسكيزوفرني).

- كناره گيري و انزواي اجتماعي و ترد شدگي.

- رفتار، گفتار و تفكرات غيرعادي.

برخي از افراد فقط دچار يك مرحله ديوانگي و جنون مي شوند؛ سايرين در طي زندگي خود مراحل مختلفي از آن را تجربه مي كنند، اما در فاصله بين اين دوران ها زندگي عادي دارند. گرچه افراد مبتلا به اسكيزوفرني حاد، يا تداوم بروز علائم در فرد، معمولاً از عملكردهاي عادي خود ريكاور نمي شود و براي كنترل علائم نياز به درمان هاي طولاني مدت، از جمله دارو، دارد.

تشخيص اسكيزوفرني

متخصصين سلامت مغز احتمالاً در اول كار از طريق موارد زير، دلايل احتمالي ديگر براي اين علائم را رد مي كنند:

- تاريخچه كامل پزشكي

- معاينات جسمي

- آزمايش

- بررسي داروها

- جلوگيري از ساير اختلالات فكري (افسردگي باليني، اختلال بيپولار، و ...)

ديدگاه اسكيزوفرني از دنيا

- تحريف درك فرد از واقعيت

- زندگي كردن در دنيايي كه از توهمات و هذيان ها تحريف شده است، افراد مبتلا به اسكيزوفرني هميشه احساس ترس، اضطراب و پريشاني مي كنند.

- خيال و توهمات

- توهمات و خيال ها، اختلالات ادراكي است كه افراد مبتلا به اسكيزوفرني معمولاً با آن دست و پنجه نرم مي كنند. صداهايي كه فرد مي شنود مي تواند وصف فعاليت هاي او باشد، گفتگو با كسي، هشدار از خطرات قريب الوقوع، و از اين قبيل.

- پندارهاي بيهوده

اين پندارها مي تواند موضوعات مختلفي داشته باشد. براي مثال، بيماراني كه از علائم نوع پارانوئيد رنج مي برند—كه تقريباً يك سوم افراد مبتلا به شيزوفرني را تشكيل مي دهند—معمولاً تصور مي كنند كه تحت تعقيب اند يا كسي مي خواهد آنها را فريب دهد، اذيتشان كند، به آنها سم بدهد، يا به آنها خيانت كند. اين بيماران، ممكن است تصور كنند كه خودشان، يا يكي از اعضاي خانواده يا نزديكانشان، در مركز اين آزار و اذيت قرار دارد. بعلاوه، هذيان بزرگي و عظمت كه در آن بيمار تصور مي كند فردي بسيار معروف و مهم است، نيز مي تواند در اسكيزوفرني اتفاق بيفتد.

رفتارهاي متداول اسكيزوفرنيك

- اعتياد به موادمخدر

- اعتياد به سيگار

- تفكرات آشفته

-

شخصيتي بي تفاوت و بي احساس

- تغيير رفتارهاي "نرمال درمقابل غيرنرمال" (تغييرات رفتاري كه مي تواند در نتيجه همسازي داروها ايجاد شود).

تصورات نادرست در مورد اسكيزوفرني

- بيماران اسكيزوفرني دوشخصيتي نيستند

- بيماران اسكيزوفرني به طور كلي خشن نيستند

اسكيزوفرني و اقدام به خودكشي

خودكشي يكي از خطرات جدي در افراد مبتلا به اسكيزوفرني است. براي افرادي كه اقدام به خودكشي مي كنند يا ديگران را به آن عمل تهديد مي كنند، حتماً بايد به دنبال مشاورات تخصصي بود. افراد مبتلا به اسكيزوفرني نسبت به كل اجتماع به ميزان بسيار بيشتري ارتكاب به خودكشي مي نمايند. به طور تقريبي، 10 درصد از افراد اسكيزوفرني (به ويژه مردان جوان) دست به خودكشي مي زنند. متاسفانه، پيشبيني اين عمل در اين بيماران بسيار دشوار است.

سرطان

سرطان يكي از مشكلات عمده بهداشتي در جهان است. نه ميليون مورد ابتلا در سال در دنيا تخمين زده مي شود كه 5 ميليون آن به مرگ مي انجامد. تقريبا يك دهم كل مرگها در دنيا به علت سرطان است. شيوه ي زندگي كنوني و افزايش مصرف دخانيات و برخورد با عوامل سرطانزاي محيطي در افزايش ابتلا به سرطان سهم عمده اي دارند. تغيير ساختار جمعيت و روند فزاينده شدن جمعيت دليل مهم ديگري براي افزايش سرطان است. عليرغم اين اعتقاد و باور كه سرطان اساس بيماري ملل كشورهاي صنعتي است. سرطان در كشورهاي در حال توسعه نيز رو به افزايش است. انواع چيزي از سرطانها از جمله سرطان معده، كبد و گردن رحم در كوشرهاي رو به توسعه شيوع بيشتري دارند، به علاوه در كشورهاي در حال توسعه

كه به طور تخميني تقريبا 60 درصد از مرگهاي ناشي از سرطانها در آنها اتفاق مي افتد بار جهاني سرطان را سنگين تر مي كند. ترسيم بار آتي سرطان ها نيز حاكي از اين است كه دو سوم سرطانها در 25 سال آينده در كشورهاي در حال توسعه به وقوع مي پيوندد. سرطان نوعي بيماري است كه عوامل متعددي در بروز آن دخالت دارند. عوامل ژنتيكي، در كنار عوامل محيطي و عوامل مربوط به ميزبان از راههاي مختلف بر يكديگر تأثير گذاشته و به تغييراتي مي انجامد كه سبب بروز سرطان مي شود. توسعه سريع همه گيري اعتياد به دخانيات، تغييرات جديد در رژيم هاي تغذيه اي و شرايط محيطي يكي از علل مهم افزايش سرطا ها است. امكان پيشگيري از سرطان ها وجود دارد و تشخيص زود رس همراه با درمانهاي مؤثر براي بسياري از سرطانها امكانپذير است. تخمين زده مي شود كه بيش از يك سوم از سرطانها قابل پيشگيري بوده و يك سوم از آنها به شرط آنكه زود تشخيص داده شوند به خوبي قابل درمان هستند و براي بيشتر مواردي كه قابل درمان نيستند با درمانهاي تسكين دهنده مي توان كيفيت زندگي را بهبود بخشيد.

تعريف

سرطانها گروهي از بيماريها هستند كه شامل حدود يكصد نوع مختلف هستند. سلول كوچكترين واحد زنده بدن است و بدن انسان از ميلياردها سلول ساخته شده است. اين سلولها در حالت عادي تا جايي كه بدن نياز به آنها دارد تقسيم مي شوند و سلولهاي زيادي مانند خود توليد مي كنند. اين تقسيم سلولي كه براي ترميم سلولهاي آسيب ديده و جايگزيني سلولهاي پيراست تحت كنترل

بدن است و سلامت انسان را تأمين مي كند. در سرطانها اين سلولها به طور غير عادي و خارج از كنترل و بدون اينكه بدن نيازي به آنها داشته باشد تقسيم مي شوند و زندگي عادي سلولها را در معرض خطر و تهاجم قرار مي دهند وقتي ميليونها سلول در جايي از بدن تكثير و رشد پيدا مي كنند، توده اي به وجود مي آورند كه تومور ناميده مي شود.

تومورها دو نوعند:

1- تورمور خوش خيم

2- تومور بدخيم

تومورهاي خوش خيم

اين تومورها سرطاني نيستند، حالت تهاجمي به بافتها و اعضاي مجاور ندارند، معمولا خودبخود از بين ميروند و اگر هم بيرون آورده شوند، عود نمي كنند، اين تومورها به ندرت زندگي انسان را تهديد مي كنند.

تومورهاي بدخيم

اين تومورها سرطاني هستند، بافتها و اعضاي مجاور را مورد تهاجم قرار مي دهد، سبب آسيب از بين رفتن آنها مي شوند، سلولهاي سرطاني از طريق خون و لنف به تمام بدن منتقل شده، انتشار مي يابند و هر نوعي از آنها عضو خاصي را در بدن بيشتر مورد تهاجم قرار مي دهند. سرطانها علائم متفاوتي دارند كه مربوط به محل ضايعه است ولي يك سري از علائم كه به نام علائم شهدار دهند معروفند، ممكن است با همه سرطانها همراه باشند اين علائم عبارتند از:

1- هر نوع تغيير در دفع عادي ادرار و مدفوع

2- زخمي كه بهبود پيدا نكند ترشح و خونريزي غيرعادي

3- وجود توده و يا سفتي در هر جاي بدن به خصوص پستانها

4- سوء هاضمه و يا اشكال در بلعيدن

5- بروز تغييرات واضح در زگيل و خال

6- سرفه مزاحم و گرفتگي و

خشونت صدا

نكته قابل توجه اينكه سرطان در مراحل اوليه سبب درد نمي شود.

اگر روي پوست شما لكه و يا زخمي ايجاد شود كخه بهبودي نيابد و يا خالي كه رنگش تغيير كرده و بزرگ يا زخمي شده است پيدا شود بايد به پزشك مراجعه كنيد. مواظب محوطه دهان خود باشيد. با مشاهده هر نوع تغيير رنگ در لثه، زبان و يا قسمت داخلي لبها و يا وجود لكه، زخم خونريزي در محوطه دهان به دندان پزشك مراجعه كنيد. معاينات منظم محوطه دهان به خصوص در افراد الكي و كسانيكه دخانيات مصرف مي كنند و بالاي 50 سال دارند به تشخيص زودرس سرطان محوطه دهان كمك مي كند. يكي از مهمترين علائم سرطان روده بزرگ خونريزي در قسمت پايين دستگاه گوارش است. البته بيماريهاي ديگري هم توليد خونريزي مي كند. مراجعه به پزشك و انجام ساير معاينات و آزمايش هاي لازم به تشخيص كمك مي كند. اگر در خانواده بيمار كسي مبتلا به سرطان روده بزرگ باشد، افراد ديگر خانواده بيشتر در معرض خط ابتلا قرار دارند. رژيم غذاي پرچرب نيز خط ابتلا را افزايش مي دهد. كسانيكه دخانيات مصرف ميكنند و يا در اثر استعمال آن دچار بيماريهاي قلبي و ريوي شده اند. بيشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان ريه قرار دارند. سرفه هاي فراهم و گرفتگي و خشونت صدا به خصوص در سيگاريها از علائم هشدار دهنده است. پروستات غده جنسي مردان است. اين غده مايع غليظي ترشح مي كند كه جزئي از مايع مني را تشكيل مي دهد اندازه پروستات به اندازه يك گردو است و زير مثانه و جلو

راست روده قرار دارد. بيشتر موارد سرطان پروستات در مردان بالاي 50 سال مشاهده مي شود و 80 درصد اين موارد در مردان 65 سال به بالا است.

پس از سرطان پوست، سرطان پروستات شايع ترين نوع سرطان در مردان است.

علائم هشدار دهنده ي سرطان پروستات عبارتند از: تكرر ادرار به خصوص در هنگام شب احساس درد و سوزش به هنگام ادرار كردن تاخير و يا هر اشكال ديگر در شورع ادرار كردن قطره قطره ادرار كردن هر نوع تغيير در دفع عادي ادرار كه دو هفته طول بكشد وجود چرك و خون در ادرار و يا مانع مني درد مداوم در پشت، مفصل، ران و لگن سرطان بيضه اغلب در سنين جواني در حوالي 15 – 34 سالگي بروز مي كند. اين بيماري در اغلبموارد توسط بيمار تشخيص داده مي شود احساس درد مبهم، سفتي، بزرگي، تورم و حساسيت از علائم هشدار دهنده است. سرطان پستان پس از سرطان پوست شايع ترين سرطان در زنان است. سرطان رحم و سرطان تخمدان ازديگر سرطانهاي شايع درزنان هستند.

انسان در تمام مراحل زندگي ممكن است به سرطان مبتلا شود ولي تقريبا خط ابتلا به همه انواع سرطانها در ميانسالي و افراد مسن بيشتر از افراد جوان است.

سرطان پوست شايعترين سطان در هر دو جنس است بعد ازآن سرطان پستان در زنان و سرطان پروستات در مردان شايع است. سرطان مغز و خون شايع سرطانها در كودكان و جوانان هستند.

دانش ما درباره ي علل سرطانها كامل نيست و هنوز اين علل ناشناخته اند ولي اين را مي دانيم كه سرطان در اثر يك آسيب

و يا صدمه مانند ضربه مشت و ضربه حاصل از تكان شديد و يا كوفتگي شديد ايجاد نمي شود. سرطان واگير ندارد و از شخص به شخص ديگر منتقل نمي شود. 80 درصد موارد همه ي سرطان ها در ارتباط با استعمال دخانيات، قرار گرفتن در معرض تابش شديد نور خورشيد و يا عوامل سرطان زا و محيط و محل كار هستند. بعضي افراد حساسيت بيشتري نسبت به عوامل ياد شده دارند خيلي از عوامل خطر ساز قابل اجتناب هستند و پاره اي مانندعوامل ژنتيكي و وراثتي كه ميزان كمتري را شامل مي شوند غير قابل پيشگيري هستند.

بعضي از عوامل شناخته شده كه خطر ابتلا به سرطان ها را افزايش مي دهند عبارتند از:

دخانيات:

يكي از شايع ترين علل مرگ و مير در سرطانها سرطان ريه است. افزايش خطر ابتلا بستگي به تعداد و نوع سيگار و مدت اعتياد دارد. به طور كلي در افرادي كه روزي يك پاكت سيگار مي كشند، خطر ابتلا 10 برابر بيشتر از افراد غير سيگاري است. همچنين بيشتر افراد سيگاري در معرض ابتلا به ساير انواع سرطانها مانند: سرطان دهان، حنجره، ري، لوزالمعده، مثانه، كليه و دهانه رحم قرار دارند. خطر ابتلا با ترك تدريجي دخانيات كمي مي شود، استعمال توتون هاي بي دود ممكن است سبب سرطان دهان و حلق شود.

قرار گرفتن در معرض تابش شديد نور خورشيد:

اشعه ماوراء بنفش به پوست آسيب مي رساند و ممكن است سبب سرطان پوست شود، اين اشعه از ساعت 11 تا 3 بعدازظهر و تابستان بسيار نافذ و مؤثر است. خطر ابتلا در سفيد پوستها و پوستهاي كك مك

دار بيشتر است. به عنوان يك قاعده بهتر است زماني كه سايه شما كوتاهتر از قد شماست از قرار گرفتن در معرض نور آفتاب خودداري كنيد.

استفاده از پوشش مناسب مانند كلاه و پيراهن آستين بلند، مي تواند خطر اشعه ار كمتر كند.

الكل:

نوشيدن مقدار زياد مشروبات الكي خطر ابتلا به سرطان دهان، حلق، مري و حنجره را افزايش مي دهد. خطر ابتلاي در افرادي كه همراه مشروبات الكي سيگار هم مي كشند بيشتر است. الكل به كبد آسيب مي رساند و خطر ابتلا به سرطان كبد را افزايش مي دهد. بعضي مطالعان نشان داده است كه در افراد الكي خطر ابتلا به سرطان پستان هم افزايش مي يابد.

رژيم غذايي:

نوع غذا هم در ابتلا به بعضي سرطانها دخالت دارد. شواهد زيادي در مورد ارتباط بروز سرطان روده بزرگ، پروستات، پستان و رحم با رژيم غذايي پرچرب وجود دارد از طرفي مطالعات نشان مي دهد كه استفاده از غذاهاي الياف دار، ميوه جات، سبزيجات، ويتامينها و مواد معدني اسنان را در مقابل ابتلا به بعضي سرطانها محافظت مي كند.

مواد شيمياي و مواد موجود در محيط كار:

قرار گرفتن در معرض بعضي مواد شيميايي، حشره كشها، گرد و خاك و بعضي از فلزات در محيط كار، خطر ابتلا به سرطان را افزايش مي دهد. پرتو افشاني: مواجه شدن به مقدار زياد اشعه، خطر ابتلا به سرطانها به خصوص سرطان خون راافزايش مي دهد. استفاده از اشعه x براي تشخيص بيماريها، چون مقدار آن كم است بي خطر بوده ولي تكرار آن ممكن است زيانبار باشد.

سابقه ي فاميلي: تعداد كمي از سرطان ها مانند سرطان

پوست، پستان، تخمدان و روده بزرگ در بعضي خانواده ها بيشتر است.

معالجه با هورمون: اغلب زنان براي تسكين و كنترل علائم يائسگي (گرگرفتگي، پوكي استخوان و...) از هورمون استروژن استفاده مي كنند. استفاده كوتاه مدت از استروژن بي خطر است ولي خطر ابتلا به سرطان پستان و رحم و در درمان طولاني مدت افزايش مي يابد.

بيمارى آلرژى يا بيمارى هزاره سوم

آلرژى يكى از بيماريهاى جوامع صنعتى و پيشرفته است كه در دو دهه گذشته در سراسر جهان افزايش يافته است . اين بيمارى كه در اوايل قرن بيستم بيمارى نادرى بود، از دهه ?? ميلادى رو به افزايش گذاشت و در دهه هاى?? و?? نيز تلفات ناشى از اين بيمارى رشدقابل توجهى يافت . هم اكنون ?? ميليون نفر در جهان مبتلا به بيمارى آسم هستند، و دو بيمارى آسم و آلرژى اولين علت غيبت از مدرسه و محل كار و بسترى شدن در بيمارستان هاى جهان است . از نقش دنياى نوين در افزايش آسم همين بس كه ، در تحقيق جالبى كه يك گروه از دانشمندان آلمانى به انجام رساندند اين نكته مشاهده شد كه ميزان موارد ابتلا به آسم و آلرژى درميان ساكنان برلين غربى بيش از ساكنان برلين شرقى بوده است ،اما پس از از بين رفتن ديوار حائل ميان اين دو قسمت ، اين بيماريها به بخش شرقى نيز راه يافته است . دكتر "مصطفى معين " رييس انجمن آسم و آلرژى ايران ، چندى پيش در سمينار تخصصى و بازآموزى ايمونولوژى، درباره شيوع آلرژى در ايران گفت : تشخيص ديرهنگام ، تغيير زندگى از شرايط روستايى به شهرى، آلودگى هوا و

مواد افزودنى به غذاها، از عمده دلايل رشد شيوع اين بيمارى در ايران است . به گفته معين قرار گرفتن در معرض دود سيگار، سطح پايين بهداشت و تغذيه نامناسب از جمله عوامل تشديدكننده ى بيمارى آسم و آلرژى است . پژوهش هاى انجام شده در كشور نشان مىدهد كه هم اكنون ?? تا?? درصد از كودكان ايرانى مبتلا به آسم هستند. پنج تا?? درصد بزرگسالان ايرانى نيز به بيمارىهاى آسم و آلرژى مبتلا هستند. اين پژوهشها حاكى است دو تاچهار دهم درصد از كودكانى كه در خانواده هاى سيگارى زندگى مى كنند، به بيماريهاى تنفسى و آسم مبتلا مى شوند. براساس اين پژوهش ها، به طور كل دو نوع آلينده بر افزايش آلرژى موثر است ، آلاينده هاى موجود در فضاى بسته نظير دود سيگار و بخار مواد غذايى كه بر دستگاه تنفسى اثر مى گذارند و دوم گوگرد و گرده غبار موجود در هوا كه هر يك به نوعى موجب بروز آسم و اختلال بر دستگاه گردش خون ، قلب و عروق مى شود. هر چند در ايران پژوهش هاى كامل و جامعى درباره اين بيمارى رو به رشد انجام نشده ، اما تحقيقات دركشورهاى ديگر افزايش به صورت آمارهاى مقايسه اى در يك دهه را نشان ميدهد از جمله در آمريكا طى دو دهه آمار كودكان آسمى از? تا? درصد به ?? درصد رسيده است . در كشور ما نيز مطالعاتى براى پيداكردن درصد افزايش درحال انجام است . در همين حال متخصصان محيط زيست پيش بينى كردند با تشديد روند گرم شدن كره زمين و آلودگى هوا، كودكان اقليتهاى قومى و

نژادى و همچنين كودكان فقير بيشتر در معرض ابتلا به آسم قرار گيرند. متخصصان آسم باانتشار گزارشى نشان دادند : با گرم شدن آب و هوا، مواد آلرژى زا مانند گرده و كپك در هوا شناور شده ، با آلاينده هاى شهرى همچون ازون واكنش متقابل داشته و شيوع اپيدمى آسم را افزايش مىدهند. دكتر "پال اپستين " از مركز بهداشت و محيط زيست جهانى دانشكده پزشكى هاروارد در اين باره مى گويد : گرم شدن كره زمين بر درختان ، كپك ها و موجودات ريز تاثير مى گذارد. به گفته وى تركيب آلاينده هاى هوا، مواد آلرژى زاى موجود در فضا، امواج گرما و هواى غيرسالم مرتبط با تغيير شرايط آب و هوايى، سبب وارد آمدن آسيب به سيستم تنفسى بخصوص كودكان در حال رشد، كودكان متعلق به اقليت هاى قومى و نژادى و كودكان فقير ساكن شهرها مىشود. اپستين مى گويد كه تحقيق ها نشان دهن ده رشد??? درصدى آسم در بين كودكان پيش دبستانى، بين سنين ? تا? سال، بين سالهاى???? تا???? ، است .موارد ديگرى نيز در دنياى صنعتى ما به رشد آلرژى از جمله آسم كمك مى كند. دكتر "محمد قرگوزلو" فوق تخصص آسم و آلرژى دراين باره مى گويد : لاتكس از مواد بشدت حساسيت زاست كه به خاطر محكمى و شكل پذيرى آن وارد زندگى شده است . لاتكس يك فراورده گياهى است كه به واسطه فرايندى كه روى آن انجام مى شود به صورت تركيبى استفاده فزاينده اى در مواد مختلف از جمله دستكشهاى ظرفشويى، دستكشهاى مختلف جراحى، لوازم آرايش ، انواع كش ها، لباسهاى كش دار،

لباس استرچ ، جوراب دارد. وى مى گويد : لاتكس شايعترين ماده حساسيت زا در جامعه پزشكى است كه مصارف پزشكى فراوانى از جمله انواع لوله هاى كاتتر، سرسرنگها، سرسوزنها و غيره دارد. در همين حال تحقيقات حاكى است حتى مواد دارويى كه براى مبارزه با بيمارى ها ساخته مى شود در افزايش آلرژى نقش دارد كه از جمله آنها آنتى بيوتيك ها است . توجه دانشمندان در سالهاى اخير به اين نكته جلب شده است كه مصرف آنتى بيوتيك ها مى تواند موجب تحريك سيستم ايمنى بدن و بكار افتادن آن عليه خود اعضا بدن شود و از اين رهگذر عوارضى نظير آسم و يا انواع آلرژى ها و حساسيتها براى اشخاص بوجود آيد. در اين ارتباط يك گروه از محققان دانشگاه ميشيگان موفق شدند شواهد آزمايشگاهى قاطعى در اين زمينه بدست آورند. رييس اين گروه پژوهشى كه گرى هافنگيل نام دارد، مى گويد مصرف آنتى بيوتيكها موجب از بين رفتن باكترى هاى مفيدى مى شود كه در معده وجود دارد كه يكى از وظايفشان آن است كه به سيستم ايمنى بدن اطلاع مى دهند كه كداميك از مواد شيميايى براى بدن مضر است و كدام يك بى ضرر است . با از بين رفتن اين باكتريها، سيستم ايمنى بدن به اشتباه به اعضا خودى حمله ور مى شود. آنچه كه توجه دانشمندان را به رابطه ميان مصرف آنتى بيوتيك و بروز بيماريهايى مانند آسم و آلرژى جلب كرد اين امر بود كه بر اساس برخى تحقيقات آمارى مشاهده شده بود موارد ابتلا به بيمارى آسم يا انواع آلرژيهادر سطح جهانى با ازدياد مصرف

آنتى بيوتيك ارتباط دارد. البته برخى از پژوهشگران معتقدند علل ديگرى نظير رژيم غذايى نامناسب ونيز استفاده زياد از مواد پاك كننده و ضدعفونى كننده در خانه ها در ازدياد چشمگير موارد ابتلا به اين بيمارى ها نقش دارند. اما با اين همه بايد به دنبال مبارزه با آلرژى ها به ويژه آلرژى هاى فصلى بود. مهمترين علايم آلرژى فصلى شامل عطسه مكرر، آبريزش شديد از بينى، خارش يا آبريزش از چشمها، خارش گلو و گوش و كام ، از دست دادن قدرت تمركز حواس ،احساس ناراحتى و بيمارى عمومى است . مفيدترين درمان ها براى آلرژى را مى توان از جمله موارد زير عنوان كرد : - قرصهاى آنتى هيستامين و افشانه هاى بينى كه به تسكين آبريزش بينى، عطسه ، خارش گلو و آبريزش و خارش چشمها كمك مى كند. - افشانه هاى بينى ضدالتهابى و قطره هاى بينى كه التهاب داخل بينى را كاهش مى دهند. - افشانه هاى ضدآلرژى بينى و قطره هاى چشمى كه بر روى بينى و چشمها موثر است و از ايجاد تحريك توسط ماده آلرژى زا جلوگيرى كمك مى كند. - درصورتى كه انسداد و گرفتگى بينى وجود نداشته باشد، افشانه ها و قرصهاى دكونژستان چندان كمكى نمى كنند. - يك قطره چشمى به نام olopatidine "اولوپاتيدين " ظاهرا در رفع علايم و كنترل آلرژى چشم بسيار موثر است . - چنانچه با وجود مصرف دارو علايم بيمارى برطرف نشود، ايمنى درمانى گرده گياهان مى تواند موثر باشد. در اين روش طى يك دوره سه ساله مقادير اندكى از گرده گياه به فرد تزريق مى شود تا

با ايجاد تحمل ايمنى، آلرژى درمان شود. در عين حال به خاطر داشته باشيم تجويز واكسن براى آلرژى ، تنها در شرايط بسيار خاص و استثنايى كاربرد علمى دارد. درحساسيت به نيش زنبور، آلرژى بينى و موارد خاصى از آسم واكسن تجويز مى شود و لذا در حال حاضر تجويز واكسنهاى آلرژى براى انواع ديگر حساسيت مثل حساسيتهاى غذايى، كهير، اگزما و موارد آسم معمولى و حساسيت خفيف نسبت به گرده گياهان توصيه نمى شود.

منبع: پايگاه جامع اطلاع رساني پزشكان ايران

تنبلي چشم

تنبلي چشم يا آمبلوپي (Amblyopia) كه در حدود 3% از افراد ديده مي شود زماني رخ مي دهد كه چشم در دوره كودكي ديد طبيعي پيدا نكند. اين اختلال كه معمولا در يك چشم ديده مي شود بدليل اختلال ديد چشم تنبل بر اثر عوامل مختلف نظير عيوب انكساري (دوربيني، نزديك بيني، يا آستيگماتيسم)، انحراف چشم (لوچي يا استرابيسم)، و يا عدم شفافيت مسير بينايي (ناشي از عواملي نظير آب مرواريد، كدورت قرنيه، و يا افتادگي پلك) رخ مي دهد. عدم وضوح تصوير در چشم بيمار و بهتر بودن تصوير ايجاد شده در چشم سالم سبب مي شود تا مغز بين دو چشم، چشم سالم را براي ديدن انتخاب كند و در واقع مسير ارسال تصوير از چشم بيمار به مغز را مسدود و يا اصطلاحاً ديد چشم بيمار را "خاموش" كند.

علائم تنبلي چشم:

تنبلي چشم معمولاً در سنين زير 6 سال ايجاد شده و اغلب توسط والدين، معلمان، و يا پزشك كشف مي شود. در سنيني كه كودك قادر به بيان مشكلات خود مي باشد ممكن است از ضعف بينايي، خستگي چشم و يا

سردرد شكايت داشته باشد. اما در اغلب موارد كودك شكايتي ندارد و ممكن است علايم بيماري هاي مسبب تنبلي چشم نظير انحراف چشم و كدورت هاي مسير بينايي مثل آب مرواريد و كدورت قرنيه منجر به تشخيص شوند. ولي زمانيكه تنبلي چشم ناشي از عيوب انكساري باشد تشخيص آن مشكل است زيرا كودكان به راحتي توسط چشم ديگر مي بينند و كمبود ديد در چشم بيمار را جبران مي كنند. به همين دليل والدين و معلمان بايد به وضعيت ديد كودكان توجه ويژه اي داشته باشند.

درمان تنبلي چشم:

خوشبختانه تنبلي چشم در صورتيكه در زمان مناسب تشخيص داده شود براحتي قابل درمان است. درمان تنبلي چشم معمولاً بصورت بستن چشم سالم و وادار كردن مغز به ديدن با چشم تنبل است. اين درمان ممكن است هفته ها و يا حتي ماه ها طول بكشد كه البته چشم سالم بايد به تناوب باز شود. در مواردي كه تنبلي ناشي از عيوب انكساري است تجويز عينك يا لنز سبب وضوح تصوير در چشم معيوب و درمان تنبلي خواهد شد. مواردي نيز كه تنبلي ناشي از انحراف چشم است با جراحي و اصلاح انحراف قابل درمان است. نكته اي كه بايد به آن توجه داشت اين است كه تكامل سيستم بينايي تا سنين 8 تا 10 سالگي صورت مي گيرد و درمان تنبلي چشم بعد از اين سنين بسيار بعيد است. بنابراين در صورتيكه چشم تنبل در سنين پايين درمان نشود بعد از سن 10 سالگي در اكثر موارد هيچ درماني نخواهد داشت و ممكن است منجر به از دست رفتن شديد ديد در يك چشم شود.

براي جلوگيري از

تنبلي چشم، كودك بايد بعد از تولد در زايشگاه توسط متخصص كودكان و در سنين 3 تا 4 ماهگي و 2 تا 3 سالگي توسط چشم پزشك معاينه شود. خوشبختانه اخيراً در ايران طرحي براي جلوگيري از تنبلي چشم اجرا شده است كه در آن كليه كودكان مهد كودك ها و آمادگي به رايگان تحت معاينه قرار مي گيرند. بنابراين توصيه مي شود در صورتيكه كودك خود را نزد چشم پزشك نبرده ايد و كودك شما در سنين كودكستان و آمادگي است با شركت در اين طرح از سلامت بينايي كودك خود اطمينان يابيد.

منبع: بيمارستان چشم پزشكي نور

ديابت چيست؟

ديابت يك اختلال در سوخت و ساز متابوليسم بدن است.

در حالت طبيعي، غذا در معده تبديل به گلوكز يا همان قند خون مي شود. قند از معده وارد جريان خون مي شود. لوزالمعده (پانكراس) هورمون انسولين را ترشح مي كند و اين هورمون باعث مي شود قند از جريان خون وارد سلول هاي بدن شود. در نتيجه مقدار قند خون در حد نرمال و متعادل باقي مي ماند. در بيماري ديابت، انسولين به ميزان كافي در بدن وجود ندارد يا انسولين موجود نمي تواند وظايف خود را به درستي انجام دهد، در نتيجه به علت وجود مقاومت در برابر آن، قند خون نمي تواند به طور موثري وارد سلول هاي بدن شود و مقدار آن بالا مي رود . انسولين هورموني است كه سلول هاي "بتا" واقع در غده لوزالمعده پانكراس ترشح مي شود و وظيفه اصلي آن كاهش قند خون است. بالا بودن قند خون در بلند مدت باعث بروز عوارضي در سيستم قلب و عروق، كليه ها،

چشم و سلسله اعصاب مي گردد.

انواع بيماري ديابت:

به طور كلي ديابت به چهار گروه ديابت نوع ?، ديابت نوع ?، ديابت حاملگي و ديابت به علل متفرقه تقسيم بندي مي شود.

ديابت نوع ?:

در ديابت نوع ? كه ??- ??درصد كل موارد ديابت را تشكيل مي دهد، توليد انسولين از پانكراس به علت از بين رفتن سلول هاي سازنده انسولين، متوقف مي شود. به همين علت افراد مبتلا به اين نوع ديابت بايد از بدو تشخيص، انسولين مورد نياز بدن را به صورت تزريقات روزانه تأمين كنند. از اين رو به آن "ديابت وابسته به انسولين" نيز مي گويند.

ديابت نوع ? اغلب در سنين زير ?? سال به وجود مي آيد، لذا به آن "ديابت جواني" نيز گفته مي شود.

ديابت نوع?:

ديابت نوع ? بيشتر در بالغين بالاي ?? سال و چاق ديده مي شود كه ??- ?? درصد كل موارد ديابت را شامل مي گردد. در اين گونه از بيماري ديابت ، انسولين توليد شده از پانكراس در اين افراد به خوبي عمل نمي كند. در واقع يا پانكراس به اندازه كافي انسولين ترشح نمي كند يا اين كه انسولين ترشح شده، به علت پاسخ نامناسب سلول هاي بدن به انسولين ، مخصوصاً در افراد چاق، كارآيي لازم را ندارد.

به اين نوع ديابت، "ديابت غير وابسته به انسولين" يا "ديابت بزرگسالان" نيز مي گويند.

ديابت حاملگي:

ديابت حاملگي به ديابتي گفته مي شود كه اولين بار در حاملگي تشخيص داده شود. اين نوع ديابت معمولاً گذراست و بعد از اتمام حاملگي بهبود مي يابد. خانم هاي مبتلا به ديابت حاملگي بعداً در خطر ابتلا ديابت نوع ?

هستند.

ديابت با علل متفرقه:

از علل متفرقه ديابت مي توان به جراحي، داروها (مثل كورتيكواستروئيدها)، سوء تغذيه و عفونت اشاره كرد.

منبع: انجمن ديابت ايران

تيرگي دور چشم علل و راه حل

شايع ترين علل قابل توجه تيرگي زير چشم ها مي توان به انواع آلرژي ها اشاره كرد.

آقاي دكتر، زير چشمانم هميشه تيره است. شما نمي دانيد علت اين تيرگي چيست؟ آقاي دكتر، ممكن است گودي زير چشمانم ارثي باشد؟ دكتر، زير چشمانم هميشه گود رفته است اما مدتي است اين گودي تيره شده و روي چهره ام تاثير خيلي بدي گذاشته است. آيا مي شود كاري كرد؟

اينها پرسش هايي است كه شما كمابيش با آنها آشنا هستيد. سوالاتي كه بيشتر از روي نااميدي مطرح مي شود و پاسخ چندان اميدواركننده اي ندارد.

آيا واقعا براي چنين افرادي هيچ كاري نمي توان كرد؟

براي پاسخ به اين سوال بد نيست كمي راجع به اين بيماري بيشتر بدانيم. بيماري تيرگي زير چشم يك بيماري ايديوپاتيك است. به اين معنا كه علت بيشتر آنها ناشناخته است البته بسياري از مبتلايان سابقه خانوادگي مثبتي دارند اما از شايع ترين علل قابل توجه تيرگي زير چشم ها مي توان به انواع آلرژي ها اشاره كرد. آلرژي انواع گوناگوني دارد و از يك حساسيت ساده به بوي گل، گوجه فرنگي و يا گردن آويز شروع مي شود و به آلرژي به پني سيلين، دود سيگار و هواي آلوده و يا حتي به چهره رئيس اداره ختم مي شود. بديهي است درمان آن، استفاده از يك آنتي هيستامين نيست و تنها بايد از ماده حساسيت زا دوري جست.

دومين علت شايع كبودي زير چشم اختلالات خواب است. خيلي ها عقيده دارند كه يك خواب 3 تا 4 ساعته طي شبانه روز جوابگوي نياز آنها به خواب است اما در واقع اين طور نيست و

اين افراد به خاطر داشتن نيروي جواني، از ذخيره انرژي خود براي سر حال بودن استفاده مي كنند، غافل از اينكه اين ذخيره انرژي تمام شدني نيست. كبودي زير چشم ها مي تواند اولين علامت تمام شدن اين ذخيره محدود باشد. پس اگر رختخواب گرم و نرمي داريد حتما 7 تا 9 ساعت در شبانه روز را به خوابيدن روي آن اختصاص دهيد.

خواب داريم تا خواب:

عده ديگري كه اتفاقا همين مقدار در شبانه روز مي خوابند نيز از چشمان كبود خود ناراحت هستند. درست است كه آنها 7 تا 9 ساعت مي خوابند اما چه خوابي؟ كيفيت خواب مهم ترين عامل در سرحال بودن و بيمه شدن در برابر بيماري هاست. خيلي ها عادت دارند نقشه هاي روزمره خود را در خواب حلاجي كنند. متن سخنراني ها، متن قراردادها، نوع برخوردها، لوازم مورد نياز منزل و حساب و كتاب هاي بانكي و دفتري همه و همه مواردي نيستند كه بشود آنها را در خواب حل و فصل كرد. علاوه بر اين، كساني هستندكه مشكلات چنداني براي حل كردن در زمان خواب ندارند (هرچند تعداد اين افراد از انگشتان دست نيز كمتر است) اما اين مرفهين بي درد به گونه اي ديگر خواب خود را آشفته مي كنند و آن مصرف انواع داروهاي خواب آور يا محرك است.حتي قهوه هم مي تواند خواب ناز شما را برهم زند. بيماري هاي هورموني، عاطفي، روحي رواني و تغذيه اي نيز نقش مؤثري در بروز تيرگي زير چشم دارند اما شايد بتوان كاهش وزن هاي ناگهاني به علت رژيم هاي نامتعارف را نيز ازجمله علل مهم افتادگي چين و چروك صورت و تيرگي زير چشم دانست.

و اما راه حل: اولين و بهترين راه ، حل مشكلات ياد شده است. هرچند در موارد

مادرزادي حل مشكل چندان آسان به نظر نمي رسد. استفاده از ماسك هاي شبانه علاوه بر فراهم آوردن محيطي مغذي و مرطوب براي پوست صورت، باعث ايجاد آرامش مضاعف براي شما مي شود. اين امكان را براي پوست شما مهيا مي كند كه پس از يك روز خسته كننده كاري پوست خود را در بهشت ميوه ها با گل و بلبل تنها بگذاريد. زماني اين تاثيرات دوچندان مي شود كه در ماسك خود از مواد آنتي اكسيدان يا ضد پيري نيز كمك گرفته شود.

پوست خيار يكي از اين مواد معجزه آساست، بنابراين لازم نيست تا شب صبر كنيد.

همين حالا دست به كار شويد و اگر مشغول پوست كندن خيار هستيد دست نگه داريد. به جاي اينكه اين پوست باارزش را از روي خيارتان برداريد آن را به صورت نوارهاي پهني برش دهيد و زير چشمانتان بگذاريد. البته بهتر است به آنها نمك نزنيد!

از ظهر گذشته و تنها پس از يك چرت كوتاه براي كار آماده مي شويد. آيا تا به حال نوشيدن يك فنجان چاي داغ را فراموش كرده ايد؟ از اين به بعد گذاشتن چاي كيسه اي نيمه گرم در زير چشمانتان را هم فراموش نكنيد، چرا كه چاي با داشتن مقادير زيادي تانن تاثير خوبي بر كاهش ورم و بازشدن رنگ صورت شما دارد.

صبح كه از خواب بيدار مي شويد صورتتان را با آب خنك بشوييد.

اين باعث مي شود رگ هاي خوني زير چشمان شما به يك باره بر اثر سردي آب منقبض و پس از چند دقيقه به صورت واكنشي متورم شود. افزايش خون رساني درمان اصلي كبودي زير چشم است.

امروزه روش جديدي به نام مزوتراپي با بهره گيري از جديد ترين و مؤثرترين داروهاي موجود توانسته است در درمان كبودي و پف

زير چشم گام موثر بردارد. از بين اين داروها مي توان به ويتامين k، رتينول، ويتامين C، داروهاي بازكننده عروق خوني مثل آرتي شوك، انواع اسيدهاي ميوه اي مثل گليكوليك اسيد و مواد مغذي براي سلول هاي پوستي شامل اسيدهاي چرب و اسيدهاي آمينه ضروري براي فعاليت سلول هاي پوستي اشاره كرد.

البته اين مواد پيش از اين در انواع كرم ها و لوسيون هاي دور چشم به كار رفته و امتحان خود را پس داده اند اما از آنجايي كه جذب اين مواد از روي پوست با محدوديت هايي رو به رو است، تزريق زير پوستي آنها به روش مزوتراپي درمان را بسيار مطمئن تر كرده است.يكي ديگر از داروهاي پرمصرف در تيرگي زير چشم، مواد پركننده و آب رسان است كه قادر است خشكي و گودافتادگي پوست زير چشم ها را به شكل قابل قبولي ترميم كند.

علاوه بر مزوتراپي، قطع يا حداقل كاهش مصرف سيگار، كاهش مصرف نمك و مصرف سبزي ها و ميوه هاي حاوي مواد آنتي اكسيدان مثل اسفناج نيز توصيه مي شود.

استفاده از پدهاي گرم و سرد به صورت متوالي براي تحريك عروق خوني زير چشم نيز روش مناسبي است، به شرط اينكه پدها خيلي داغ يا سرد نباشند.

منبع: پايگاه جامع اطلاع رساني پزشكي ايران سلامت

نويسنده: دكتر مهرداد اخوان بهبهاني

سرگيجه

سرگيجه واژه اي است كه براي شرح طيف وسيعي از علايم به كار مي رود كه اين علايم شامل احساس منگي، بيهوشي، گيجي، تاب خوردن و احساس بي ثباتي مي شوند.

سرگيجه واژه خيلي صريحي نيست. وقتي فردي از سرگيجه شكايت مي كند، درمانگر بايد بداند كه دقيقا منظور وي چيست. بسياري افراد از اين واژه براي توضيح احساسي كه دقيقا بعد از ضعف كردن بروز كند، استفاده مي كنند. برخي

ديگر زماني از اين واژه استفاده مي كنند كه احساس كنند خود آنها يا اتاق در حال تاب خوردن است. دلايل به مرز اين حالت از خفيف تا فاكتورهاي بسيار جدي تر طبقه بندي مي شوند.

سوالاتي كه درمانگر در اين زمينه از بيمار مي پرسد او را به تشخيص دليل بروز سرگيجه كمك مي كند. براي مثال سوالاتي از اين قبيل كه چه مدت سر گيجه داشته ايد؟ اين حالت چند وقت به چند وقت بروز مي كند؟ آيا با حالت منگي، تهوع، استفراغ، يا گيجي همراه است؟ آيا سرگيجه به فعاليتها يا موقعيتهاي خاص فيزيكي مربوط است؟ آيا فرد احساس مي كند كه خودش يا اتاق در حال تاب خوردن است؟ آيا فرد از داروي خاص يا حتي داروهاي غير قانوني مصرف مي كند؟ آيا فرد هيچ مشكل طبي ديگري نيز دارد؟ آيا در حركت و يا هماهنگ سازي با مشكل مواجه است؟ آيا در هنگام سرگيجه حالت اضطراب نيز وجود دارد؟

از اين رو بيمار بايد درباره هر يك از اين علائم يا احتمال علائم ديگر با درمانگر مشورت كند چرا كه اين امر در تشخيص علت سرگيجه بسيار حائز اهميت است.

شايعترين شرايطي كه مي تواند موجب بروز حالت سرگيجه شوند، شامل؛ بالا رفتن سن، كه مي تواند احساس خفيف از سرگيجه در صورت وجود كم خوني بروز كند، كاهش گلبولهاي قرمز خون، گرماي زيادي بدن كه ممكن است منجر به غش كردن فرد شود، مشكلات قلبي كه در اين حالت قلب ضعيف شده و نمي تواند خون كافي به مغز پمپاژ كند، مصرف مواد مخدر و الكلي، ترس، اضطراب يا فشارهاي احساسي، مشكلات گوش داخلي، كاهش فشار خون، كاهش قند خون، كاهش اكسيژن و كاهش

جريان خون به مغز به ويژه در بيماراني با سابقه سكته، مصرف داروهاي مخوصص درمان فشار خون بالا يا بيماريهاي كرونري - عروقي ، عفونت ها و اختلالات سيستم اعصاب، پاركيسنون، ام اس يا تومورهاي مغزي، حالت خاص رواني مانند افسردگي و اضطراب هستند. در برخي موارد هم ممكن است هيچ علتي نداشته باشد.

پيشگيري از بروز سرگيجه مربوط به علت بروز آن مي شود. براي مثال اگر اين حالت در اثر مصرف داروي خاصي صورت مي گيرد حتما بايد از آن پرهيز كرد. در مورد پايين بودن قند خون افزودن اين ماده به وعده هاي غذايي اغلب مشكل را برطرف مي كند. با اين حال بسياري از دلايل قابل پيشگيري نيستند.

تشخيص علائم با سرگيجه مملو در با مراجعه به سابقه پزشكي فرد و نيز آزمايشهاي جسمي صورت مي گيرد، اين 2 مرحله كل اقداماتي است كه براي تشخيص كامل سرگيجه ضروري است. در موارد ديگر آزمايشهاي بيشتري مانند تست قند خون و تست ويژه اشعه ايكس موسوم به الكتروانسفالوگرام صورت مي گيرد.

در صورت طولاني شدن علائم اين اختلال ممكن است افراد مبتلا به خود و يا ديگران به دليل عدم مراقبت و دقت آسيب برسانند. اما از سويي اكثر اثرات سوء بلند مدت سرگيجه بستگي به عامل مولد آن دارد كه به طور مثال سرگيجه مربوط به يك تومور مغزي ممكن است منجر به فوت بيمار شود.

سرگيجه مسري نيست و معمولا اطرافيان بيمار را خطري تهديد نمي كند، اما بي دقت بودن آنها ممكن است به ديگران آسيب برساند براي مثال اگر فردي كه دچار اين حالت شده رانندگي كند خطر تصادف بسيار افزايش مي يابد.

درمان اين اختلال ارتباط

مستقيم با تشخيص عامل مولد آن دارد. گاهي اوقات مصرف دارو اين اختلال را كاهش مي دهد

منبع:پايگاه جامع اطلاع رساني پزشكان ايران

واريس بيماري سياه رگها

نويسنده:دكتر حسين برهاني

ايدز كمتر كسي باشد كه نام اين بيماري را نشنيده باشد. بارها در خانه، مدرسه، محل كار و خيابان از مردم شنيده ايد كه ايستادن زياد باعث واريس مي شود و يا به شما گفته اند كه يكي از بستگان ما مبتلا به واريس است و از درد و زخم پا شاكي است و ناچار است از جوراب واريس استفاده نمايد و يا ... . اما

واريس از نظر علمي چيست؟

واريس بيماري سياه رگهاي

سطحي بدن است.

همان طور كه مي دانيد دو گروه عمده رگ در بدن وجود دارند. گروهي كه مسؤول خون رساني به اعضاء و احشاء هستند شريان يا سرخ رگ نام دارند و گروهي كه خون داراي مواد زائد و دي اكسيد كربن را از اعضاء به طرف قلب و ريه و كبد حمل مي كنند، وريد يا سياه رگ ناميده مي شوند.

سياهرگهاي واريسي، سياهرگهاي متسع، غير طبيعي و پيچ و خم داري هستند كه بر اثر افزايش مداوم فشار داخل مجراي رگ ايجاد مي شوند. با وجودي كه

هر وريدي در بدن ممكن است گرفتار شود اما وريدهاي سطحي پاها شايع ترين محل ابتلا هستند.

آيابيماري واريس در جامعه شايع است؟

تخمين زده مي شود كه 10 تا 20 درصد از كل جمعيت، سرانجام مبتلا به واريس در سياهرگهاي قسمت تحتاني پا مي شوند. اين ميزان در افراد بالاي 50 سال بيشتر است و ممكن است به 50 درصد برسد. بنابراين واريس، بيماري نسبتا شايعي است. قبل از 30 سالگي زن و مرد به طور مساوي مبتلا به واريس مي شوند ولي از 30

سالگي به بعد زنان چهار برابر مردان به اين بيماري مبتلا مي شوند كه به علت فشار روي وريدهاي پا در دوران حاملگي مي باشد.

چرا بعضي از مردم دچار واريس مي شوند؟

سياهرگها اعضاء توخالي ضعيفي هستند كه براي حفظ ساختمان خود نياز به حمايت جدار

خود و ساختمانهاي اطراف مانند نسج عضلاني و بافت نرم اطراف دارند. بعضي از عوامل اين ساختمان وريدها را به هم زده و موجب مي شوند كه وريدها متسع و پيچ و خم دار شده و در نتيجه واريسي شوند. اين عوامل عبارتند از:

1_ وضعيت بدن:

مهمترين عامل، وضعيت بدن است كه بيشترين تأثير را روي فشار داخل مجرايي سياهرگها اعمال مي كند. در مواردي كه پاها براي مدت طولاني، نقطه اتكاي بدن روي زمين قرار بگيرند، فشار سياهرگي در اين نقاط به ميزان بسيار زياد افزايش مي يابد و حتي به ده برابر ميزان طبيعي مي رسد. بنابراين مشاغلي كه مستلزم ايستادن طولاني و درازمدت هستند مانند جراحي، دندانپزشكي، آرايشگري، مشاغل نظامي يا سواركاري طولاني مدت، منجر به تجمع خون در سياهرگها و ورم پاها و با گذشت زمان، افزايش اتساع وريدها و واريسي شدن آنها مي شوند.

2_ بسته شدن وريدها:

هر حالتي كه وريدها را ببندد يا روي آن فشار وارد آورد و در نتيجه تخليه خون وريدي را مختل بسازد مانند حاملگي، تجمع لخته درداخل رگ و توده هاي توموري با اثر فشاري، همگي پيدايش واريس را تشديد مي كنند.

3_ تمايل فاميلي:

در برخي خانواده ها به علت نقص در تشكيل ديواره سياهرگها ابتلا به واريس بيشتر است.

4_ چاقي:

افراد چاق به علت تجمع بيش از حد چربي و از بين رفتن حمايت عضلات و نسوج اطراف براي رگها، بيشتر به بيماري واريس

گرفتار مي شوند.

واريس چه مشكلاتي ايجاد مي كند؟

سياهرگهاي مبتلا به واريس متسع، طويل و پرپيچ و خم مي شوند كه در زير پوست قابل مشاهده هستند. ديواره رگ در بيشتر قسمتها نازك و در برخي قسمتها ضخيم مي شود. و ممكن است در داخل اين وريد بد شكل و متسع، لخته خون ايجاد شود. اين

وريدهاي بد شكل كه دريچه هاي طبيعي آنها تخريب شده نمي توانند خون را به خوبي منتقل كنند؛ در نتيجه خون درون آنها جمع شده و مايع از داخل وريد به نسج اطراف پس زده و پاها دچار ورم مي شوند. همچنين اتساع وريدها دردناك است. درد و تورم طولاني مدت سرانجام با زخم و تغييرات پوستي همراه مي شود. زخمها به راحتي عفوني شده و عفونت آنها به خوبي درمان نمي شود و تمايل دارند كه زخمهاي واريسي مزمن را ايجاد كنند. پس واريس پيشرفته مي تواند به صورت يك بيماري مزمن و ناتوان كننده درآيد كه بايد بتوانيم از آن پيشگيري كرده و راههاي درمان آن را شناسايي كنيم.

پيشگيري و درمان

براي پيشگيري از ايجاد واريس، يك رژيم غذايي متعادل براي داشتن وزن متناسب به همراه پرهيز از ايجاد فشار طولاني مدت بر روي پاها (براي مثال در حين انجام كار ايستاده، به فواصل مناسب چند دقيقه استراحت نموده يا پاها را ورزش دهيد) و همچنين بالابردن پاها در موقع استراحت، كمك كننده مي باشند. ضمنا مراقبتهاي دوران بارداري به خانم حامله كمك مي كند كه دچار واريس و ساير عوارض نشود. در درمان واريس، انواع پانسمانهاي فشاري توسط باندهاي مخصوص و جوراب واريس به وريدها كمك مي كنند تا مجددا توانايي هدايت خون را پيدا نمايند. همچنين درمان عفونتهاي پوستي و اعمال

جراحي اقداماتي هستند كه نسبتا مؤثر بوده و مي توانند به بيمار واريسي دوباره يك زندگي نسبتا راحت را اهداء نمايند.

آلرژي چيست؟

آلرژي نسبت به حيوانات

بسياري از مردم خيلي دير متوجه مي شوند كه نسبت به حيوانات خونگرم خانگي آلرژي دارند. آلرژي نسبت به گربه يا سگ حدود 15 درصد از افراد را در جوامع غربي درگير كرده است. قابل توجه است كه آلرژي نسبت به اين حيوانات در بين افراد مبتلا به آسم به 30-20 درصد بالغ مي شود. به طور كلي تماس با گربه ها آلرژي هاي شديدتري را باعث مي شود. آلرژي يك نوع سيستم دفاعي بدن نسبت به يك ماده حساسيت زاي پروتئيني (آلرژن) است كه در بزاق، پوست و ادرار حيوانات وجود دارد و به صورت ذرات بسيار ريز در محيط پراكنده و منتشر مي شود، سپس اين ذرات كه در هوا معلق است روي بافت ملتحمه چشم و يا مخاط بيني مي نشينند و يا مستقيما به داخل ريه ها استنشاق شده و علائم بيماري هاي آلرژي را به وجود مي آورند. حتي تماس اين ذرات با پوست بدن هم مي تواند خارش و كهير ايجاد كند. علائم آلرژي مانند عطسه، خس خس سينه، خارش و كهير معمولا به سرعت و در ظرف چند دقيقه بعد از تماس با حيوان ظاهر مي شود ولي بعضي از افراد پس از چند ساعت (تا 12 ساعت بعد از تماس) علائم شديدتر آلرژي را نيز نشان مي دهند.

درمان آلرژي نسبت به حيوانات

بهترين درمان آلرژي نسبت به سگ و گربه و ديگر حيوانات خانگي مانند پرندگان، خرگوش و ... خارج كردن آنها از منزل است.

امروزه ثابت شده است كه حتي نگهداري حيوانات در حياط منزل نيز مي تواند مشكل زا باشد. البته حيواناتي كه فاقد مو هستند مانند لاك پشت آبي، ماهي و مار، آلرژي زا نيستند. اين گونه است كه حكمت دستورات مترقي اسلام در مورد ضرورت دوري از حيواناتي مانند سگ، خوك و گربه و رعايت دقيق نكات بهداشتي تا حدودي روشن مي شود. متأسفانه در جهان امروز كه «عصر دانايي» نام گرفته، به رغم همه پيشرفت هايي كه در زمينه علوم مختلف و تكنولوژي به دست آمده، پوچي و ابتذال فرهنگي حاكم بر زندگي فردي و اجتماعي، به جايي رسيده است كه همزيستي با حيوانات در اطاق خواب و حمام و محافل خانوادگي به صورت امري متعارف شده است! در چنين شرايطي به منظور جلوگيري از آلرژي و ديگر عوارض اين همنشيني، شستشوي هفتگي و برس زدن منظم اين «دوستان مهربان» توسط مراكز بهداشتي به جوامع غربي توصيه مي شود. طبق تحقيقات انجام شده در كشورهاي پيشرفته صنعتي معلوم گرديده در حالي كه بزاق و پوسته ريزه هاي بدن گربه منبع اصلي مواد حساسيت زا است، در حيوانات خانگي ديگر مانند خرگوش و خوك، ادرار عامل اصلي ايجاد آلرژي است. يك سگ يا گربه هر هفته مقدار مشخصي از مواد آلرژي زا از خود دفع مي كند و تفاوتي از اين نظر بين نژادهاي مختلف آنها وجود ندارد. استفاده از جاروبرقي هم نفع چنداني براي از بين بردن مواد حساسيت زاي آزاد شده در محيط ندارد چون به صورت بسيار ريز در هوا شناور هستند. تنها راه تميز كردن فرش و لباس و ملافه اي كه

به اين مواد آغشته اند تعويض آنها است، چون در بررسي هايي كه انجام داده اند مشخص شده كه اين آلودگي ها بيش از يكسال باقي خواهد ماند. انجام برنامه «درمان ايمني» از راه انجام تزريقات زير پوستي براي حساسيت زدايي بدون قطع كردن رابطه نزديك با حيوانات، خالي از خطر نبوده و چندان هم مؤثر نيست. منازلي كه براي صرفه جويي انرژي به صورت كامل و غير قابل نفوذ عايق بندي شده اند همان گونه كه حرارت را به خوبي نگهداري مي كنند، مواد آلرژي زا را نيز در داخل خود تا دو برابر منازل عادي حفظ مي كنند. دستگاه هاي تميز كننده هواي منزل كه براي كاهش مواد حساسيت زاي شناور در هوا طراحي شده اند نيز ممكن است مفيد واقع شوند.

درمان دارويي

با مشورت پزشك متخصص آلرژي، داروي مناسب براي كنترل علائم آلرژي انتخاب مي شود. چنانچه تماس با حيوانات فقط به طور اتفاقي و يا گاه به گاه است مي توان از داروهاي ضد هيستامين، ضد احتقان و ضد آسم (براي افراد مبتلا به آسم) براي پيشگيري از بروز آلرژي مصرف كرد.

آلرژي غذايي

در سالهاي اخير اهميت و شيوه حساسيت نسبت به مواد غذايي نه تنها موجب ناراحتي و مشكلات تنفسي، پوستي و گوارشي شده بلكه طبق گزارش هاي علمي كه اخيرا منتشر شده ممكن است باعث بيماري هاي كليه، افزايش فشار خون، سردرد از نوع ميگرن، افسردگي و يا اضطراب و شب ادراري شود. نكته مهمي كه بايد به آن توجه كنيد اين است كه آلرژي غذايي تنها يكي از علل متعدد تحمل نكردن بعضي غذاها و بروز ناراحتي است. مسموميت هاي

غذايي، حساسيت نسبت به مواد مجاز افزودني به مواد غذايي و يا كمبود بعضي از آنزيم ها مانند لاكتاز در بعضي افراد و يا واكنش هاي رواني نسبت به بعضي از غذاها، علل ديگر هستند. بر روي هم، آلرژي غذايي چندان شايع نيست و ميزان شيوع آن در جوامع مختلف متفاوت است. ولي معمولا در بين افرادي كه به طور ذاتي استعداد به آلرژي دارند بيشتر يافت مي شود. بنابراين اين گونه افراد معمولا علائمي از آلرژي هاي ديگر مثل آلرژي بيني، كهير و يا آسم را نيز نشان مي دهند.

چرا آلرژي غذايي بوجود مي آيد؟

به مواد بيگانه اي (آنتي ژن) كه ايجاد حساسيت مي كنند آلرژن مي گويند. آلرژن ها معمولا از جنس مواد پروتئيني و يا تركيب قند و پروتئين هستند. پروتئين هاي غذايي معمولا به صورت مولكول هاي دست نخورده و كامل در لوله گوارشي جذب نمي شوند بلك تحت تأثير اسيد معده و آنزيم هاي روده هضم شده و به مولكول هاي كوچك

پپتيدي و اسيدهاي آمينه تبديل و سپس از راه مخاط روده به جريان خون وارد مي شوند. بنابراين در شرايط عادي، مواد پروتئيني رژيم غذايي، آلرژي ايجاد نمي كنند. ولي در بعضي از شرايط مانند دوران نوزادي و يا پس از بيماري اسهال به ويژه در دوران شيرخوارگي، مخاط پوششي روده آسيب ديده و نفوذپذير مي شود، بنابراين مولكول هاي بزرگ و مقدار زيادي از مواد حساسيت زا از جدار روده عبور مي كنند و وارد جريان خون مي شوند، از جمله مواد پروتئيني كه به صورت هضم نشده به جدار روده نفوذ كرده و در افراد مستعد

ايجاد آلرژي مي كنند.

علائم آلرژي غذايي چيست؟

علائم آلرژي غذايي هم مي تواند در ارتباط با معده و روده ها و هم در ساير اندام هاي بدن به ويژه پوست و دستگاه تنفس ظاهر شود. پيدايش سريع كهير و خارش در اطراف دهان بلافاصله پس از صرف غذايي كه نسبت به آن حساسيت وجود دارد مانند ميوه هاي ترش، آجيل و يا سبزيجات گزارش شده است. علائم تهوع، استفراغ، درد شكم و يا اسهال مي تواند ظرف 30 دقيقه پس از خوردن غذاهاي دريايي و يا تخم مرغ عارض شود و مي تواند همراه با سردرد، برافروختگي صورت، خارش پوست و طپش قلب باشد كه معمولا بعد از 2-1 ساعت برطرف مي گردد. علائم تنفسي مانند عطسه، آبريزش از بيني، لارنژيت، بروز حمله آسم و يا تشديد بيماري در مبتلايان به آسم نيز به علت حساسيت به شير گاو، بادام زميني، گوشت خوك و مواد افزودني مجاز به غذاهاي آماده مصرف، در افراد مستعد مي تواند بروز كند. كهير تكرار شونده علامت شاخص آلرژي به پروتئين مواد غذايي به ويژه ماهي است. در موارد شديد، ورم صورت و اسهال شديد نيز مي تواند ظاهر شود. بروز اگزما در اثر آلرژي غذايي نيز در بعضي از بيماران گزارش شده است. نگهداري غير بهداشتي ماهي ها در سردخانه و همچنين نگهداري پنير به مدت طولاني مي تواند منجر به ايجاد هيستامين در آنها شود كه پس از مصرف، علائم آلرژي غذايي را در بدن ايجاد مي كند.

نقش رژيم غذايي در آلرژي

به طور كلي غذاهاي ذيل در افرادي كه استعداد آلرژي دارند بيش از ساير غذاها ايجاد حساسيت مي

كنند: شير گاو، تخم مرغ، شكلات، كاكائو، ادويه جات، ماهي و غذاهاي دريايي، غذاهاي سرخ كرده، گوجه، پياز و بادمجان، ميوه جات ترش، توت فرنگي، آجيل، سبزيجات، گوشت گاو، سوسيس و كالباس، گندم و جو، حبوبات، سويا، انواع سس، كنسروها، نوشابه، خربزه، هندوانه، هلو، انگور و گوشت مانده . بيماران معمولا نه به يك غذا بلكه به چند نوع غذا آلرژي دارند و هر نوع غذا هم مي تواند چندين ماده حساسيت زا يا آلرژن در خود داشته باشد. لذا با نظر پزشك متخصص آلرژي، رژيم غذايي ويژه اي مشتمل بر: برنج، گوشت بوقلمون يا بره، روغن زيتون، سيب سفيد (پخته شده) به مدت چند هفته تجويز مي شود و چنانچه علائم آلرژي برطرف شد غذاهاي ديگر را يك به يك و هر كدام به مدت يك هفته (حداقل سه روز) به رژيم غذايي اضافه كرده و علائم آلرژي را در طي مدت مصرف بررسي مي كنند. تا چنانچه علائم آلرژي مجددا پيدا شده نوع غذايي را كه حساسيت زا است تشخيص داده و از رژيم غذايي بيمار حذف كنند.

شير مادر يا شير خشك؟

طبق تحقيقات علمي مشخص شده كه شير مادر از هر نظر بهترين غذاي كودكان در دوران شيرخواري است. شير مادر منبعي غني از پادتن هاي «IgA» است كه سطح مخاط روده هاي طفل را در مقابل مواد آلرژن نفوذ ناپذير مي كند. شير مادر همچنين با داشتن پادتن ها، مواد و سلول هاي دفاعي ديگر از عفونت هاي روده و بروز اسهال پيشگيري مي كند و لذا از افزايش تراوائي سطح مخاطي روده در مقابل ورود مواد و عوامل آلرژن جلوگيري مي

كند. با مصرف شير مادر، سيستم ايمني كودك خردسال نسبت به پروتئين هاي موجود در شير گاو، حساس نمي شود و بنابراين كودك در سالهاي بعد خواهد توانست بدون مشكل آلرژي از شير گاو استفاده كند. لذا امروزه توصيه مي شود كه:

1- به منظور پيشگيري از بروز آلرژي در فرزندان خانواده هايي كه در آنها سابقه يا زمينه آلرژي وجود دارد (و يا بعدا آزمايش خون بند ناف نوزاد نشان دهد كه مقدار پادتن IgE افزايش يافته است)، توصيه مي شود كه مادر در دوران حاملگي و نيز دوران شير دادن از مصرف غذاها و مواد حساسيت زا پرهيز نمايند.

2- تمامي نوزادان (به ويژه آنهايي كه زمينه آلرژي در خانواده دارند) تا 6 ماهگي فقط از شير مادر استفاده كنند و در صورت عدم امكان استفاده از شير مادر، دايه بگيرند. بعضي از انواع شير خشك ها مانند نوتراميژن و پروژستميل و همچنين شير بز و گوسفند از درجه حساسيت زايي كمتري نسبت به شير گاو برخوردارند و در شرايط عدم امكان تغذيه از شير مادر و يا دايه تجويز مي شوند.

3- بعد از 6 ماه اول، مي توان به تدريج برنج، ميوه جات و سبزيجات پخته را اضافه بر شير مادر به رژيم غذايي شيرخوار افزود.

4- در هنگام ابتلاي شيرخوار به عفونت هاي حاد روده و بروز اسهال ، توصيه مي شود كه در طول بيماري و تا 8 روز بعد از بهبودي (به منظور امكان ترميم مخاط روده و جلوگيري از نفوذ مواد حساسيت زا) از شير مادر بيشتر استفاده شود و در اين مدت از مواد غذايي حساسيت زا پرهيز گردد.

5-

محيط كودك را بايد از مواد آلرژن و حساسيت زا مانند قارچ ها، كپك ها، ذرات مايت محفوظ نگه داشته و همچنين ضروري است با خارج كردن حيوانات خونگرم اهلي، منزل را از وجود پر و پشم پرندگان و حيوانات و ذرات و ترشحات سگ و خرگوش پاك كرد. توضيحات كامل تر در شماره هاي بعدي داده خواهد شد.

گوش (وجود موم در آن) Wax in ears

علائم :

- تجمع موم در مجراي گوش خارجي - كاهش شنوايي نسبي - احساس پر بودن گوش و صداي زنگ در آن

وجود مقداري موم در مجراي خارجي گوش كاملاً طبيعي است. موم توسط غده هاي موجود در پوست مجرا توليد ميشود تا از گوش در برابر گردو غبار، اجسام خارجي و عفونتها محافظت كند رنگ آن قهوه اي طلائي است. موم معمولاً همراه با حركت فكها هنگام جويدن به طرف بيرون گوش هدايت ميشود. در برخي از كودكان موم اضافي در پاسخ به عفونت مزمن گوش مياني و يا محيط پر از گردوخاك ايجاد ميشود. گاهي از اوقات ممكن است مومها رويهم جمع شده و خشك گردند و بعد از اين توده مجراي گوش را مسدود كند و در نتيجه بطور موقت موجب كاهش شنوايي شود.

آيا خطرناك است؟

موم اضافه خطرناك نيست اگر چه ميتواند بطور موقت تا زماني كه آنرا بر مي دارند موجب كاهش شنوايي شود.

ابتدا چه كار بايد بكنيد؟

گوش كودك خود را از نظر تجمع موم بطور منظم بررسي كنيد. تنها در صورتي اقدام به در آوردن موم نمائيد كه به بيرون مجراي خارجي گوش آمده باشد و بتوان آنرا به آساني بيرون كشيد. هرگز چيزي را به داخل گوش به اين قصد

فرو نكنيد(مانند گوش پاك كن)

آيا مشورت با دكتر لازم است؟

اگر قادر نيستيد خودتان براحتي موم را از گوش خارج سازيد و يا كودكتان از شنوايي دچار مشكل شده است با دكتر تماس بگيريد.

دكتر چه اقدامي انجام خواهد داد؟

دكتر بعد از آنكه گوش كودك شما را با يك اتوسكوپ (گوش بين) معاينه كرد آنرا با سرنگ و آب گرم مي شودي اگر چه اين كار روش بدون دردي است ولي مقداري ناراحت كننده ميباشد.

اگر موم سفت و سخت شده باشد، قطره هاي گوش را براي نرم كردن آن تجويز مي كند. اگر به اين وسيله مومها خارج نشدند ناچار خواهيد بود مجدداً براي شستشو نزد دكتر برگرديد.

شما چه كمكي مي توانيد بكنيد؟

درست قبل از خوابيدن كودك قطره ها را در گوش بچكانيد كودك را در آغوش خود يا در بستر به جانب بغل بخوابانيد و مقدار لازم قطره را به گوش بچكانيد. بگذاريد تا دو دقيقه همچنان دراز كش باشد تا قطره ها ازگوش بيرون نريزند.

بعد از چكاندن قطره ها در گوش، يك تكه پنبه را هنگام شب در روي گوش قرار دهيد ممكن است صبح زود بعد موم همراه با آن بيرون بيايد. در غير اينصورت، ناچار ميشويد جهت شستشو مجدداً نزد پزشك برويد.

نسبت به انسداد احتمالي گوش در آينده هوشيار باشيد تمايل به توليد موم اضافي، ارثي است و احتمال دارد بعد از آنكه كودك دچار سرماخوردگي و يا ديگر عفونتهاي مجراي تنفسي شد مجدداً منجر به انسداد شود.

http://www.koodakaneh.com

بيماري لويي بادي چيست؟

بيماري لويي بادي (Lewy body) وضعيتي است كه منجر به جنوني بسيار مشابه با بيماري آلزايمر ميشود. البته اين بيماري هم در ماهيت دقيق نشانه ها و هم در

آسيبهايي كه پس از مرگ در مغز بيماران

يافت شده، با آلزايمر متفاوت است. هرچند شيوه درماني و علاجي براي بيماري لويي بادي وجود ندارد، اما بعضي از نشانه هاي آن توسط دارو قابل كنترل هستند.

به طور خلاصه، بيماري لويي بادي نوعي جنون است كه به دليل آسيبهاي مغزي كه بنا به دلايلي ناشناخته رخ ميدهند، به وجود مي آيد. با معاينه دقيق ميتوان متوجه تفاوت نشانه هاي آن با آلزايمر شد. لويي

بادي اخيرا به عنوان يك بيماري مستقل شناخته شده است.

اين بيماري به نام پزشكي شناخته ميشود كه براي اولين بار رسوبهاي موجود در مغز را در مقاله خود عنوان نمود اين رسوبها درست مشابه ضايعاتي است كه در مغز بيماران مبتلا به اين جنون مشاهده شده

است. لويي باديها، رسوبات گردي حاوي سلولهاي آسيب ديده مغزي هستند و احتمالا زماني ايجاد ميشوند كه سلولها سعي ميكنند در مقابل حمله از خود دفاع كنند.

تشخيص صحيح و دقيق نوع جنون از اهميت فراواني برخوردار است زيرا داروهاي جديد ميتوانند بر انواعي از جنون موثر بوده و بر انواع ديگر تاثيري نداشته باشند.

نشانه ها كدامند؟

جنون مرتبط با بيماري لويي بادي بر موارد زير تاثير ميگذارد:

• حافظه

• تكلم

• قابليت تشخيص فاصله

• توانايي انجام دادن كارهاي ساده

• توانايي استدلال

افراد مبتلا به اين نوع جنون از توهم رنج ميبرند، آنها افراد، اشيا و حيواناتي واهي را بر روي تخت، ميز و در اطراف خود مشاهده ميكنند.

احتمال اينكه اين اشخاص دچار زمين خوردگي متعدد شوند نيز بسيار زياد است زيرا آنها توانايي تشخيص فواصل و ارتفاعات را از دست داده و نميتوانند حركات خود را

با واقعيت منطبق نمايند. ممكن است

آنها دچار نشانه هايي مانند علايم پاركينسون شوند كه كند شدن حركت، خشكي عضلات و رعشه از آن جمله اند. در برخي موارد معدود ضربان قلب و فشارخون نيز تحت تاثير قرار ميگيرند.

تواناييهاي فرد مبتلا معمولا ساعت به ساعت و طي هفته ها و ماهها در نوسان است و همين مسئله موجب ميشود كه گاهي پرستاران و اطرافيان اين بيماران تصور كنند كه فرد بيمار خود را بيماري زده است.

تشخيص بيماري چگونه انجام ميگيرد؟

روش اصلي تشخيص اين نوع جنون با تهيه سابقه دقيق الگوهاي رفتاري و نشانه ها صورت ميگيرد كه با حذف انواع ديگر جنون، به نتيجه ميرسد. اسكن مغزي ميتواند تباهي مغز را نمايان كند اما لويي باديها

گلوله هاي موجود درمغز- تنها پس از مرگ قابل كشف و بررسي هستند.

آيا درماني براي اين بيماري وجود دارد؟

هيچ درماني براي بيماري لويي بادي وجود ندارد و اين عارضه معمولا به مرگ منجر ميشود و روند توسعه آن نيز بسيار سريعتر از آلزايمر است. اگر بيمار نشانه هايي از بيماري پاركينسون نيز داشته باشد،

به داروهاي جانشين دوپامين (dopamine) كه براي پاركينسون تجويز ميشوند- واكنش مثبت نشان ميدهد.

نكته مهم در اشخاص مبتلا به لويي بادي اين است كه از داروهاي آرامبخش ضدروان پريشي اجتناب نمايند زيرا اين داروها داراي عوارض جانبي شديد بوده و حتي منجر به مرگ ميشود. هرچند اين عارضه

درمان پذير نيست، اما با توليد داروهاي جديد، اميد براي كنترل و كند كردن روند توسعه بيماري در نواحي حياتي وجود دارد.

مانند موارد ديگر روان پريشي، روشها و تدابيري براي بيماران مبتلا به لويي بادي نيز درنظر

گرفته شده است تا اين افراد بتوانند در مراحل ابتدايي بيماري، زندگي روزانه خود را دنبال كنند. اين تدابير شامل

برقرار نمودن برنامه منظم و خدشه ناپذير زندگي، به كارگيري هشدارهاي صوتي يا كتبي و حمايت روحي و ايجاد اطمينان خاطر در بيمار است. اشخاصي كه در مراحل اوليه بيماري دچار ناتواني در به

كاربردن كلمات ميشوندف ميتوانند با جلسات گفتار درماني اين مشكل را تا حد زيادي برطرف نمايند. اما با پيشرفت بيماري اين تدابير به تدريج كاربرد خود را از دست ميدهند.

بيماران در شرايط حاد بايد در مراكز مخصوص بستري شده يا توسط پرستاران مجرب و متخصص نگهداري شوند.

ميگرن در كودكان

نويسنده:دكتر فاطمه طرفها

سردردهاي ميگرني در كودكان شايع بوده و اغلب ناشناخته باقي مي مانند يا به اشتباه به علت هايي مانند بيماري سينوس يا اختلالات عاطفي نسبت داده مي شود. ميزان شيوع سردرد ميگرني طي دوران كودكي به آرامي افزايش مي يابد و نسبت مذكر به مونث در زمان نوجواني به سمت مونث تغيير مي كند. سن متوسط شروع ميگرن در پسرها 2/ 7 سالگي و در دخترها 9/10 سالگي است.

ميگرن چيست؟

سردردهاي حمله اي كه با دوره هاي بدون درد مجزا مي شوند و با علائمي از قبيل او را (پيش درآمد) بينايي، تهوع، درد شكم، كيفيت ضرباني، درد يك طرفه و سابقه خانوادگي ميگرن همراه است. ميگرن كودكان ممكن است گذرا (تقريباً 1 ساعت) باشد و محل دوطرفه در ناحيه پيشاني داشته باشد. اين علايم همراه با نور گريزي و صدا گريزي از رفتار كودك قابل فهم است. مثل كناره گيري و نشستن در يك اتاق تاريك و آرام براي استراحت در زمان حمله سردرد.

راهكارهاي پيشنهادي براي درمان ميگرن:

گام اول،

تعيين ميزان ناتواني ناشي از سردرد بيمار است.

گام دوم، تعيين الگوي سردرد. است مانند فواصل وقوع سردرد، تقويم سردرد در تعيين دفعات و طول مدت سردرد ارزشمند است.

درمان

روشهاي زيستي – رفتاري:

در تمام كودكان مبتلا، اين روشها مؤثر مي باشد:

1- بهداشت خوب: خواب منظم و كافي براي نوجوانان مبتلا به سردردهاي ميگرني مكرر ضروري است. اختلالات خواب در 40-25 % از كودكان مبتلا اتفاق مي افتد.

2- ورزش: به برنامه ورزشي هوازي منظم در بيماران مبتلا به ميگرن مكرر توصيه مي شود.

3- تغيير برنامه غذايي: محرك هاي اصلي غذايي در كودكان، پنير، شكلات و ميوه هايي از جنس مركبات هستند. ساير عوامل تسريع كننده عبارتند از: گوشت هاي فرآوري شده، ماست، غذاهاي سرخ شده، اسپارتامين، مونو سديم گلوتامات و نوشيدني هاي الكلي.

علاوه بر پايش نوع غذاي مصرفي كودكان، تشويق به مصرف وعده هاي غذايي منظم و نوشيدن مايعات فراوان اهميت دارد. بسياري از نوجوانان بطور معمول از صبحانه صرف نظر مي كنند. عدم مصرف يك وعده غذايي، يك عامل تسريع كننده شايع ميگرن است. توصيه مي شود كه هر نوجوان مبتلا به ميگرن، روزانه تمام وعده هاي غذاي از جمله صبحانه را مصرف كند و مقدار زيادي آب بنوشد.

4- داروها و كافئين: مصرف بيش از حد داروهاي ضد درد بي نسخه، يك پديده شايع تشديدكننده ميگرن كودكان است. مصرف بيش از حد استامينوفن، بروفن و يا ميزان كمتر تركيبات حاوي آسپرين ممكن است عامل سردرد مكرر و حتي روزانه باشد.

كافئين موجود در قهوه نيز بايد مورد توجه قرار گيرد. رابطه بين كافئين و ميگرن ثابت شده است و به نظر مي رسد كافئين اثر منفي بر سردرد داشته باشد و نيز ممكن است خواب را بر هم زده

و يا روحيه را بدتر كند كه هر دو ممكن است سردرد را تشديد كنند.

5- معالجه استرس: همواره بايد استرس را از محيط زندگي دور نگه داشت. كه اين كار با درمان هاي تن آرامي (Relaxation) امكان پذير مي باشد. مطالعات نشان داده است كه اين درمان ها به اندازه پروپرانولول در كاهش دفعات حملات ميگرن مؤثر است.

6- درمان هاي دارويي: مانند داروهاي ضدتهوع، ضد درد ساده، ضد دردهاي تركيبي و داروهاي ضد التهاب غير استروئيدي اغلب در كودكان و نوجوانان مبتلا به ميگرن خفيف تا متوسط كاملاً مؤثرند.

روش هاي پيشگيري:

گروه متنوعي از داروها را مي توان براي جلوگيري از حملات مكرر ميگرن بكار برد. در مواردي كه حداقل 3 نوبت سردرد در ماه ايجاد شود لازم است تا داروهاي پيشگيري كننده تجويز شود توصيه كلي اين است كه درمان طي سال تحصيلي انجام شود و سپس طي تعطيلات تابستاني، داروها بتدريج قطع شوند.

منبع :مركز بهداشت دانشگاه تهران

واكنش هاي دارويي

توضيح كلي

واكنش هاي دارويي عبارت است از انواع مختلفي از واكنش هاي آلرژيك كه در اثر داروها ايجاد مي شوند. اين واكنش ها ارثي يا مسري نيستند.

علايم شايع

بثور، خارش ، يا كهير

پوست برافروخته

اضطراب

بيماري سرم (تب ، بثور، درد مفصلي ، و آسيب به رشته هاي عصبي )

آنافيلاكسي (شوك آلرژيك ) (خس خس سينه و مشكل در تنفس )

اختلالات متنوع خوني ، مثل كم خوني هموليتيك (همراه با تخريب گلبول هاي قرمز)

آسيب رشته هاي عصبي محيطي

واسكوليت (التهاب رگ هاي خوني ) توجه داشته باشيد كه واكنش هاي دارويي زير معمولاً ناشي از آلرژي نيستند: _ استفراغ يا اسهال _ تب _ حساسيت به نور

(واكنش پوستي به نور آفتاب)

علل

داروها در واقع مواد A«خارجي A» هستند كه وارد بدن مي شوند. وقتي كه تزريق دارو انجام مي گيرد يا به صورت قرص و كپسول و شربت و غيره خورده مي شود، بدن پادتن هايي را عليه دارو توليد مي كند. به اين ترتيب زمينه براي بروز واكنش دارويي در مواجهه بعدي با دارو فراهم مي شود. توجه داشته باشيد كه بيشتر از اثر تزريق دارو اين سلسله از وقايع پيش مي آيد.

عوامل افزايش دهنده خطر

مصرف هرگونه دارو، اما خصوصاً داروهاي زير: _ آنتي بيوتيك هاي از گروه پني سيلين ها و سفالوسپورين ها _ داروهاي سولفاميدي _ سرم هاي حيواني _ واكسن ها _ بي حس كننده هاي موضعي _ نمونه هاي تلخيص شده مواد آلرژيك _ تركيبات حاوي يد، مثل مواد رنگي مورد استفاده در عكس برداري با اشعه ايكس

نوع تزريقي داروها، خصوصاً در دوز بالا

سابقه ساير آلرژي ها، مثل تب يونجه ، آسم ، يا آگزما

وجود عفونت (شايد به اين علت كه عفونت خود باعث تحريك دستگاه ايمني مي شود.)

پيشگيري

در هنگام مراجعه به پزشك ، سابقه هر گونه واكنش دارويي را بگوييد.

اسم داروهايي را كه مصرف مي كنيد ياد بگيريد. اگر نسبت به هر دارويي واكنش نشان داديد، بايد در آينده از آن اجتناب كنيد.

اصولاً داروها را مگر در موارد ضرورت مصرف نكنيد.

عواقب مورد انتظار

اغلب واكنش هاي دارويي را مي توان با توقف دايمي مصرف داروي مسؤول براي هميشه به فراموشي سپرد.

عوارض احتمالي

مرگ در اثر واكنش آنافيلاكسي شديد

چندين ماه ناتواني در اثر بيماري

سرم

درمان

اصول كلي

هميشه با خود يك دست بند يا گردن آويز كه نشان دهنده واكنش دارويي و داروي مسؤول باشد را به همراه داشته باشيد.

هميشه در منزل ، همراه خود، در محل كار، و در اتومبيل ، كيت آنافيلاكسي در دسترس داشته باشيد تا در موارد اورژانس بتوانيد خود يا اعضاء خانواده را در صورتي كه قبلاً واكنش دارويي شديد داشته ايد نجات دهيد.

داروها

دارهاي كورتيزوني براي كاهش واكنش التهابي

آنتي هيستامين ها براي كاهش واكنش آلرژيك بدن

فعاليت

با رو به بهبود گذاشتن علايم ، فعاليت هاي عادي خود را از سر گيريد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما علايم واكنش دارويي را بروز داده ايد يا اين علايم را در فرد ديگري ديده ايد.

ناخوشي صبحگاهي

توضيح كلي

ناخوشي صبحگاهي در طي بارداري تهوع در طي بارداري . اين عارضه معمولاً هنگام صبح بروز مي كند، ولي در هر زماني ممكن است رخ دهد. اكثر خانم هاي باردار ناخوشي صبحگاهي را، هرچند خفيف ، تجربه مي كنند.

علايم شايع

تهوع خفيف تا شديد با يا بدون استفراغ كه معمولاً در طي 14-12 هفته اول بارداري بروز مي كند ولي ممكن است در سراسر بارداري ادامه يابد.

علل

تغييرات هورموني عمده كه امكان رشد طبيعي جنين را فراهم مي آورد. پروژسترون و ساير هورمون ها سبب شل شدن عضلات غيرارادي شده و احتمالاً از اين راه حركت غذا در معده و روده ها را كُند مي كند. همچنين ممكن است اين هورمون ها مركز استفراغ در مغز را تحت تأثير قرار

دهند.

در ضمن ، قند خون در طي مراحل اوليه بارداري در بسياري خانم ها پايين تر از حد طبيعي بوده و اين ممكن است در ايجاد ناراحتي گوارشي مذكور دخالت داشته باشد.

عوامل افزايش دهنده خطر

ناشناخته

پيشگيري

از خالي ماندن معده جلوگيري نماييد؛ در صورت نياز هر 2 ساعت چيزي بخوريد.

عواقب موردانتظار

معمولاً پس از 4-3 ماه اول بارداري برطرف مي شود.

عوارض احتمالي

استفراغ شديد بارداري حالتي است در بارداري كه با تهوع شديد، استفراغ ، كاهش وزن و اختلالات الكتروليتي (به ندرت ) مشخص مي شود.

درمان

اصول كلي

سعي كنيد بوها يا غذاهاي خاصي كه اين حالت را تشديد مي كنند شناسايي كرده و از آنها اجتناب كنيد.

با برقراري تهويه مطلوب اتاق ها از تجمع بوي غذاها يا دود سيگار جلوگيري نماييد.

از كشيدن سيگار خودداري كنيد، و از اعضاي خانواده و دوستان خود نيز بخواهيد تا در طي بروز اين عارضه سيگار نكشند.

نسبت به برطرف شدن اين عارضه خوش بين باشيد. اگر در اين باره دچار تنش روحي شده ايد با اعضاي خانواده ، دوستان يا متخصصان مربوطه مشورت نماييد.

روزانه وزن خود را اندازه گيري كرده و ثبت كنيد.

داروها

براي اين اختلال معمولاً دارويي نياز نيست . كلاً در طي بارداري از مصرف هرگونه دارو بدون توصيه پزشك خودداري كنيد. درمان آزمايشي با ويتامين B6 كه در حال حاضر براي بارداري بي خطر محسوب مي شود. ممكن است توصيه گردد.

فعاليت

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

اقدامات زير ممكن است براي به حداقل رساندن تهوع كمك كننده باشد:

- يك خوراكي كم حجم و

سريع الجذب نظير بيسكويت در كنار تختخواب خود بگذاريد. صبح قبل از برخاستن از جا آن را بخوريد.

- يك غذاي كم حجم قبل از خواب و هنگامي كه شب براي حمام رفتن از بستر برمي خيزيد، بخوريد.

- هريك تا دو ساعت در طي روز يك خوراكي كم حجم بخوريد. از خوردن غذاي حجيم خودداري كنيد. غذاي كم حجم مزبور بايد شامل غذاهاي پرپروتئين نظير كره بادام زميني همراه چند برش سيب يا كرفس ؛ نارگيل ؛ يك چهارم ساندويچ ؛ پنير و بيسكويت ؛ شير؛ پنير ؛ و يا چند تكه مرغ يا بوقلمون باشد. از مصرف غذاهاي پرچرب و پرنمك با ارزش غذايي پايين خودداري كنيد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

عدم بهبود ناخوشي صبحگاهي با اقدامات فوق

استفراغ خون يا مواد شبيه دانه قهوه

كاهش وزن بيش از 1-5/0 كيلوگرم

علت ايجاد قوز كمر

چندين عامل در بروز اين وضعيت مؤثر است.

1. بد قرار گرفتن وضعيت بدن بخصوص در هنگام نشستن كه غالباً با سعي و كوشش در قرار دادن بدن در وضعيت صحيح اصلاح مي شود.

2. ضعف عضلات در بيماري هاي عضلاني بدن

3. قوز كه در مواردي مانند در رفتگي لگن و خميدگي طبيعي ستون مهره ها ديده مي شود.

4. بيماري هاي ستون مهره ها كه به وسيله بيمار و يا پزشك قابل اصلاح نيستند.

5. شكستگي ستون مهره ها در اثر تصادف يا تومور

6. علل مادرزادي

ميزان شيوع اين بيماري

بر اساس علل ايجاد كننده كه ذكر شد درصد شيوع آن در جامعه متفاوت است.

علايم و نشانه هاي ابتلا به اين بيماري

برجستگي غير عادي در ستون مهره ها همراه يا بدون انحناء

جانبي ستون فقرات، درد، اشكال در راه رفتن، خستگي زودرس و در مراحل شديد بيماري ، اختلالات تنفسي و عصبي از علايم آن است.

روش تشخيص اين بيماري

بهترين روش تشخيص ، معاينه دقيق توسط پزشك متخصص است. روشهاي پرتونگاري (راديو گرافيك) هم در تشخيص اين معاينه كمك كننده است.

طرق درمان اين مشكل

درمان قطعي بيماري مستلزم همكاري صميمانه خود بيمار است. تغيير عادت در طرز نشستن غلط، استفاده از قوزبند، فيزيوتراپي جهت رفع ضعف عضلات ستون فقرات كه مي تواند عامل ايجاد كننده باشد، از درمانهاي طبي است.

در صورتي كه بيماري آنچنان پيشرفت كرده باشد كه باعث بروز علائم حسي و حركتي در اندامها، اشكالات تنفسي و يا تغيير شكل شديد ستون فقرات باشد ممكن است جراحي در درمان كمك كننده باشد.

آيا مي توان از ابتلا به اين بيماري پيشگيري كرد؟

در مواردي كه علت ، وضعيت غلط در نشستن و يا ضعف عضلات باشد، اصلاح نشستن و برخاستن و تقويت عضلات ستون مهره ها به وسيله انجام نرمشهاي سبك كمك كننده است.

آيا بيماران مبتلا بايد به نكات بهداشتي – درماني خاصي توجه كنند؟

طرز صحيح نشستن روي صندلي، رانندگي، خوابيدن، راه رفتن كمك كننده است. اما رعايت نكات بهداشتي، درماني براساس علل بيشمار آن متفاوت مي باشد.

ممكن است در اثر بي مبالاتي و ناديده گرفتن دستورات پزشك در انجام ورزشهاي مخصوص، استفاده نامناسب از قوزبندها ، بيماري عود يا پيشرفت نمايد.

بي علاقگي نوجوانان و دانش آموزان به نرمش و ورزش و وضعيت بد قرارگيري آنها هنگام نشستن پشت نيمكت هاي مدرسه بخصوص هنگام مطالعه مي تواند از علل اين بيماري باشد.

نارسايي حاد كليه

اطلاعات اوليه

توضيح كلي

نارسايي حاد

كليه نارسايي ناگهاني عملكرد كليه ها. كليه ها در حالت طبيعي وظيفه پاك كردن بدن از مواد زايد را به عهده دارد، و در صورت نارسايي آنها، مواد زايد تجمع يافته و باعث بروز علايمي مي شوند كه شدت آنها متغير است . اين اختلال معمولاً داراي يك سير كوتاه و نسبتاً شديد بوده ولي اغلب قابل علاج است .

علايم شايع

مراحل اوليه :

قطع برون ده ادراري يا برون ده ادراري كم مراحل پيشرفته :

تهوع ، استفراغ ، اسهال و بي اشتهايي

تغييرات ذهني از قبيل تحريك پذيري ، خواب آلودگي ، استوپور يا اغما

تشنج

خارش شديد

فشار خون بالا يا پايين

بروز بدون توجيه كبودي ، نقاط خونريزي زيرپوستي يا خونريزي خودبه خودي علايم بيماري هاي زمينه ساز نارسايي حاد كليه (به قسمت A«علل A» رجوع شود) نيز ممكن است وجود داشته باشد.

علل

بيماري هاي خود كليه يا ساير قسمت هاي بدن مي توانند باعث اختلال عملكرد كليه گردند كه در نتيجه مواد زايد در جريان خون و بافت ها تجمع مي يابند. بيماري هاي زمينه ساز نارسايي حاد كليه عبارتند از:

شوك همراه با فشار خون بسيار پايين

مسموميت خون (سپتي سمي)

نارسايي احتقاني قلب

عدم تعادل مايعات و الكتروليت ها

واكنش به تزريق خون

تصادفات شديد همراه با آسيب عضلاني گسترده

گلومرولونفريت حاد

ميلوم متعدد

انسداد جريان خون مشروب كننده كليه

سنگ هاي كليه كه باعث انسداد هر دو حالب و يا پيشابراه شده باشند. بزرگي پروستات

مصرف برخي داروها، از قبيل داروهاي ضد سرطان ، كانامايسين ، آمفوتريسين بي ، داروهاي ضدتشنج يا مصرف بيش از

حد ويتامين _ د

مسموميت با بسياري از سموم يا داروها، به خصوص داروهاي روانگردان (داروهاي مورد مصرف در بيماري هاي رواني )

عوامل افزايش دهنده خطر

افرادي كه تنها يك كليه دارند.

جراحي اخير

تصادفات منجر به آسيب هاي شديد

سابقه طبي بيماري هاي درگيركننده كليه ، نظير ديابت يا نقرس

پيشگيري

پيشگيري خاصي ندارد. در صورت امكان درصدد درمان هرچه سريعتر علل زمينه ساز و عوامل افزايش دهنده خطر ذكرشده در بالا برآييد.

عواقب موردانتظار

اگر علت زمينه اي قابل كنترل بوده و درمان فوري نارسايي كليه امكان پذير باشد، احتمال بهبود كامل وجود دارد. در غير اين صورت ، اين اختلال مي تواند به نارسايي مزمن كليه يا مرگ بينجامد.

عوارض احتمالي

نارسايي احتقاني قلب

افزايش خطر عفونت ها

نارسايي مزمن كليه

درمان

اصول كلي

- بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش شمارش سلول هاي خون ، آزمايش هاي خون و ادرار جهت ارزيابي عملكرد كليه و وضعيت تعادل آب و الكتروليت ، نوار قلب (روشي براي تشخيص بيماري هاي قلبي از طريق ارزيابي فعاليت الكتريكي قلب )، نمونه برداري سوزني كليه ، و راديوگرافي شكم ، كليه ها، حالب ها و مثانه براي شناسايي سنگ كليه ، باشد.

- درمان براساس علت زمينه ساز نارسايي كليه تعيين مي شود.

- جراحي در مواردي كه علت زمينه اي با جراحي قابل اصلاح باشد توصيه مي شود.

- بستري فوري بيمار در بيمارستان جهت تجويز آب و الكتروليت و دياليز (گاهي ) ضروري است .

- دياليز (روش مصنوعي برداشت مواد زايد از خون در غياب عملكرد كليه ها) تا هنگام بازگشت

عملكرد كليه ها ممكن است لازم گردد.

داروها

داروهايي براي كنترل علت زمينه اي نارسايي كليه

آنتي بيوتيك ها در صورت بروز عفونت

فعاليت

تا بهبود اين اختلال در بستر استراحت نماييد. پس از بهبود علايم فعاليت هاي طبيعي خود را هرچه سريعتر از سر بگيريد.

رژيم غذايي

غذاها و مايعات دريافتي بايد با دقت كنترل شوند تا از بروز اختلالات آب و الكتروليت جلوگيري شده و تجمع مواد زايد در بدن به حداقل برسد. طرح ريزي يك رژيم غذايي حاوي كربوهيدرات زياد و پروتئين (منبع اصلي توليد مواد زايد در بدن ) كم براي كاستن از بار كاري كليه ها ممكن است بخشي از درمان اين اختلال باشد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم نارسايي كليه باشيد.

بروز موارد زير در طي درمان :

_ تب ، لرز، سردرد، يا درد عضلاني

_ كوتاهي نفس

_ خونريزي غيرمنتظره از هر جاي بدن

سوء هاضمه

اطلاعات اوليه

توضيح كلي

سوءهاضمه عبارت است از يك نوع احساس ناراحتي مبهم در قفسه سينه يا شكم بدون علت ساختاري مشخص كه به هنگام خوردن يا آشاميدن يا به فاصله كمي پس از آن رخ مي دهد.

علايم شايع

- تهوع خفيف

- سوزش سردل

- درد در قسمت فوقاني شكم

- نفخ يا آروغ

- احساس پري معده

- ترش كردن

علل

علايم به نظر با خوردن ، آشاميدن ، يا بلعيدن هوا به هنگام صحبت كردن يا آدامس جويدن ارتباط دارند. علايم غالباً به دنبال بروز هيجات و ناراحتي هاي عاطفي به هنگام خوردن ؛ مصرف بيش

از اندازه دخانيات ؛ يبوست ؛ خوردن غذاهاي خوب پخته نشده ؛ خوردن غذاهاي چرب ؛ هضم نامناسب مواد غذايي توليدكننده گاز مثل حبوبات ، خيار، كلم و پياز؛ آلرژي غذايي ؛ يا نوشيدن الكل رخ دهد.

عوامل افزايش دهنده خطر

- استرس

- مصرف دخانيات

- نوشيدن الكل

- مصرف داروهايي كه ممكن است باعث آزار و تحريك معده شوند.

- خستگي يا كار زياد

پيشگيري

از خوردن غذاهايي كه آنها را خوب هضم نمي كنيد، از جمله نوشيدني هاي گازدار، خودداري كنيد.

دخانيات مصرف نكنيد.

پس از غذاخوردن استراحت كنيد.

به هنگام غذاخوردن سعي كنيد دچار ناراحتي عاطفي نشويد.

تند غذا نخوريد.

از مصرف الكل جداً پرهيز كنيد.

در صورتي كه علايم پايدار باشند، ممكن است واقعاً يك بيماري در دستگاه گوارش يا ساير نقاط بدن وجود داشته باشد. گاهي اين علايم بدون اينكه بيماري خاصي وجود داشته باشد رخ مي دهند. اين حالت نشان دهنده عملكرد غيرطبيعي در يكي از قسمت هاي ظاهراً طبيعي بدن است .

عواقب مورد انتظار

علايم را مي توان با درمان تحت كنترل در آورد، اما احتمال عود علايم وجود دارند.

عوارض احتمالي

علايم حمله قلب يا بيماري جدي مري يا معده ممكن است شبيه سوءهاضمه كه باعث غفلت از آن باعث بيماري جدي مي شود.

درمان

اصول كلي

در موارد مزمن ، بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل عكس برداري اشعه ايكس از قسمت فوقاني دستگاه گوارش و آندوسكوپي (ديدن مري و معده با وسيله مخصوص كه سر آن منبع نور قرار دارد) باشد. درمان و پيشگيري مشابه هم هستند:

براي غذاخوردن وقت كافي بگذاريد. غذا

را به دقت و كامل بجويد. از دعوا و مرافعه و هيجانات به هنگام غذاخوردن پرهيز كنيد.

بلافاصله پيش از غذا دخانيات مصرف نكنيد.

بلافاصله پس از غذا از هيجانات يا ورزش پرهيز كنيد.

از كارهايي كه باعث رفتن هوا به درون معده مي شود، مثل آدامس جويدن ، خودداري كنيد.

از پوشيدن لباس تنگ خودداري كنيد.

در هر بار بروز سوءهاضمه مراقب بروز تغييرات در علايم باشيد. اگر ماهيت ، زمانبندي ، تعداد دفعات يا شدت علايم تغيير كنند، امكان دارد يك بيماري جدي مطرح باشد. نمود اين بيماري ها عبارتند از سوزش سردل ناشي از آسيب ديدن قسمت پاييني مري ، بيماري كيسه صفرا، بيماري كيسه صفرا، زخم معده ، يا سرطان معده

داروها

براي ناراحتي خفيف ، مي توان از شربت ها يا قرص هاي ضد اسيد استفاده كرد.

براي ناراحتي شديد و جدي ممكن است داروهايي مثل مسدودكنده هاي 2 H ، داروهاي ضدگرفتگي يا آرام بخش ها براي تخفيف علايم مورد تجويز قرار گيرند.

فعاليت

محدوديتي براي آن وجود ندارد. انجام منظم تمرينات ورزشي توصيه مي شود.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود. از خوردن غذاها و موادغذايي كه ايجاد ناراحتي گوارشي مي كنند خودداري كنيد، خصوصاً آنهايي كه در قسمت علل فهرست شده اند.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر الگوي علايم سوءهاضمه دچار تغييرات قابل توجهي شود.

اگر هر كدام از موارد زير رخ دهد:

_ استفراغ ، كاهش وزن يا كم اشتهايي

_ سياه و قيري شدن اجابت مزاج يا استفراغ خون

_ تب

_ درد شديد در قسمت فوقاني شكم در سمت

راست

_ ادامه ناراحتي كه ربطي به غذاخوردن يا آدامس جويدن نداشته باشد.

اگر سوءهاضمه با موارد زير همراه باشد: _ تنگي نفس _ تعريق _ دردي كه به فك ، گردن يا بازو تير بكشد.

بيماري حركت

توضيح كلي

بيماري حركت يك عارضه ناخوشايند موقتي كه در طي مسافرت بروز مي كند و مشخصه آن منگي و دل آشوبه است . اين اختلال مجاري نيم دايره گوش داخلي را درگير مي سازد. اين مجاري پر از مايع مسؤول حفظ تعادل هستند.

علايم شايع

بي اشتهايي

تهوع و استفراغ

احساس حركت دوراني

ضعف و بي تعادلي

گيجي

خميازه

علل

مسافرت به ويژه سفر با هواپيما، قايق يا اتومبيل ؛ سواري تفريحي و تاب سوار شدن در پارك ها، حركت نامنظم سبب تغييراتي در مايع مجاري نيم دايره گوش داخلي مي شود كه پيام هايي به مركز استفراغ در مغز مخابره مي كند.

عوامل افزايش دهنده خطر

مسافرت

استرس

محيط دودآلود يا تهويه ناكافي محيط

مصرف الكل

تحريكات بينايي (جابه جا شدن افقي )

پيشگيري

- قبل يا در طي سفر از خوردن غذاي حجيم يا مصرف الكل خودداري كنيد.

- در نواحي با حداقل حركت در هواپيما (معمولاً بر روي بال ها) و قايق بنشينيد.

- در صورت امكان بر روي صندلي خود تكيه دهيد.

- نفس هاي عميق و آهسته بكشيد.

- در صورت امكان از مكان هايي كه در آن سيگار كشيده مي شود دوري كنيد.

- در هواپيما يا اتوبوس دستگاه تهويه بالاي سر را روشن كنيد تا هوا بهتر جريان پيدا كند.

- از مطالعه كردن خودداري كنيد.

- قبل از مسافرت از

داروهاي پيشگيري كننده از بيماري مسافرت استفاده كنيد.

- در بعضي خطوط هوايي روش هاي اصلاح رفتاري براي افرادي كه دچار ترس از پرواز بوده يا بيماري مسافرت دارند ارايه مي گردد. براي دريافت اطلاعات در اين زمينه با خط هوايي مربوطه يا دفتر مسافرتي خود تماس بگيريد.

- عوامل رواني نيز در بيماري مسافرت دخيل اند. سعي نماييد قبل از عازم شدن به سفر نگراني هاي خود را برطرف نماييد. در اين باره خوش بين باشيد. در صورتي كه شغل يا شيوه زندگي شما ايجاب مي كند كه مرتب در سفر باشيد و شما معمولاً دچار بيماري مسافرت مي شويد براي دريافت روان درماني يا مشاوره با متخصص مربوطه اقدام نماييد.

- يك روش درماني پيشگيري كننده عبارتست از حساسيت زدايي (تمرين هاي خاص براي استفاده از چشم ها كه ممكن است به جلوگيري از بروز علايم بيماري مسافرت كمك كند).

عواقب موردانتظار

در صورت تداوم علايم ، پس از پايان سفر يا مدت كوتاهي پس از آن رفع مي شوند.

عوارض احتمالي

از دست دادن آب بدن در اثر استفراغ

افتادن و آسيب هاي ناشي از بي تعادلي

درمان

اصول كلي

به محض بروز علايم ، سعي كنيد در يك اتاق تاريك استراحت كرده و يك دستمال خيس شده با آب خنك را بر روي چشم ها و پيشاني خود بگذاريد.

جلوي استفراغ خود را نگيريد چرا كه به تخفيف تهوع كمك مي كند ولي خود را مجبور به استفراغ نكنيد.

داروها

براي موارد خفيف ، مسفر داروهاي بدون نسخه نظير ديمن هيدرينات (درامامين ) يا مكلزين (بونين ) قبل و در طي

سفر ممكن است كافي باشد.

براي مسافرت ممكن است برچسب هاي پوستي اسكوپولامين تجويز گردد. پس از پايان سفر فوراً اين برچسب هاي پوستي را برداريد؛ مصرف بلندمدت آن توصيه نمي شود.

فعاليت

براي به حداقل رساندن علايم در طي سفر، در وضعيت تكيه داده استراحت كرده و نگاه خود را به يك جسم دور متمركز كنيد.

رژيم غذايي

قبل يا در طي سفرهاي كوتاه از غذاهاي سبك استفاده كرده يا اصلاً غذا نخوريد. براي سفرهاي طولاني تر، از مصرف مكرر مقادير اندك آشاميدني (چاي و آب ميوه ) براي حفظ مايعات بدن استفاده كنيد. از مصرف الكل ، نوشيدني هاي كربناته و نوشيدني هاي بسيار سرد خودداري كنيد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما قصد سفر داريد و سابقه بيماري مسافرت ناتوان كننده در گذشته داشته ايد.

سرخجه

توضيح كلي

سرخجه يك بيماري ويروسي خفيف مسري است . سرخجه مي تواند باعث ايجاد ناهنجاري هاي مادرزادي وخيم در جنين هاي خانم هاي بارداري گردد كه در 4-3 ماه اول بارداري مبتلا به آن شده اند. اين بيماري در همه سنين ديده مي شود ولي در كودكان شايعتر است . واكسيناسيون عليه اين بيماري باعث شده است تا تعداد موارد آن به طور قابل توجهي كاهش يابد.

علايم شايع

تب

درد و خشكي عضلاني ، به خصوص در گردن

خستگ

سردرد

بثورات قرمز بر روي سر و صورت و بدن پس از 2 يا 3 روز از شروع بيماري . اين بثورات 1 يا 2 روز به طول مي انجامد.

بزرگي غدد لنفاوي به خصوص در پشت گوش و در پشت و

دو طرف گردن

درد مفاصل (بزرگسالان )

علل

اين ويروس از طريق تماس فرد به فرد منتقل مي گردد. دوره مسري بودن بيماري از يك هفته قبل از بروز بثورات تا يك هفته پس از محو شدن آنهاست .

عوامل افزايش دهنده خطر

آب و هواي بهاري كه در آن همه گيري هاي بيماري هاي ويروسي شايع است .

واكسيناسيون ناقص

زندگي در شرايط پرجمعيت

مدارس يا مهدكودك ها

ضعف دستگاه ايمني ناشي از بيماري ها يا دارو

پيشگيري

- كودكان بايد عليه سرخجه واكسينه شوند. اين واكسيناسيون حدوداً در 15-12 ماهگي انجام شده و دوز يادآور آن در سنين 6-5 سالگي يا 15-11 سالگي تزريق مي شود.

- خانم هاي غيرباردار در سنين توليد مثل بايد عليه اين بيماري واكسينه شوند مگر اين كه قبلاً به آن مبتلا شده يا واكسن آن را دريافت كرده باشند. تا 3 ماه پس از انجام اين واكسيناسيون بايد از بارداري جلوگيري شود (اگر شما نمي دانيد كه قبلاً به سرخجه مبتلا شده ايد يا خير پزشك شما يا مركز بهداشت محلي با درخواست يك آزمايش خون اين مطلب را مشخص مي كند).

- در افرادي كه در تماس با بيمار مبتلا به سرخجه بوده اند (به خصوص در خانم هاي باردار) اگر قبلاً مبتلا به آن نشده يا واكسن آن را دريافت نكرده باشند، گاماگلوبولين (پادتن ) بايد تزريق شود. اگر گاماگلوبولين بدون تأخير پس از تماس با بيمار مبتلا تزريق شود، ممكن است از بروز بيماري در فرد، پيشگيري كرده يا شدت آن را كاهش دهد.

- چنانچه فرد در اثر شرايطي مانند وجود سرطان ،

مصرف فعلي كورتون يا داروهاي ضد سرطان ، اشعه درماني يا يك بيماري تبدار، دچار ضعف دستگاه ايمني باشد نبايد واكسيناسيون انجام شود.

عواقب موردانتظار

بيماري در كودكان در عرض يك هفته (مدت طولاني تر در بزرگسالان ) به طور خودبه خود بهبود مي يابد. علايم بيماري معمولاً خفيف است .

عوارض احتمالي

سقط جنين يا ناهنجاري در جنين

انسفاليت

ترومبوسيتوپني

آگرانولوسيتوز

درمان

اصول كلي

در مورد سرخجه به طور عادي نيازي به انجام آزمايش هاي تشخيصي نيست . با اين حال وجود ويروس را مي توان با كشت گلو، كشت خون ، كشت ادرار يا كشت مايع مغزي _ نخاعي اثبات كرد.

معمولاً درمان خاصي براي اين بيماري نياز نيست . استراحت بيشتر از روزهاي عادي (در صورت نياز) و افزايش مصرف مايعات توصيه مي شود.

خانم هاي بارداري كه در مواجهه با بيماري بوده اند (شامل تماس با فرد مبتلا تا يك هفته قبل ، در حين ، يا يك هفته پس از بروز بيماري ) بايد بلافاصله با پزشك مسؤول مراقبت هاي پيش زايماني در اين باره مشورت نمايند.

داروها

براي ناراحتي خفيف ممكن است مصرف داروهاي بدون نسخه نظير استامينوفن كافي باشد. در افراد زير 18 سال نبايد از آسپيرين استفاده شود. در تحقيقات ارتباطي بين مصرف آسپيرين در كودكان در طي بيماري هاي ويروسي و بروز نشانگان راي (نوعي انسفاليت ) شناخته شده است .

فعاليت

با برطرف شدن تب ميزان استراحت خود را افزايش دهيد. سپس تا روز بعد از برطرف شدن بثورات پوستي فعاليت هاي خود را محدود كنيد. تا يك هفته پس از ناپديد شدن بثورات از

تماس با ديگران خودداري كنيد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي نياز نيست .

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم سرخجه باشيد.

بروز موارد زير در طي درمان :

_ تب بالا

_ قرمزي چشم

_ سرفه يا كوتاهي نفس

_ سردرد شديد، خواب آلودگي ، بيحالي يا تشنج

- بروز خونريزي غيرمعمول 4-1 هفته پس از بيماري (به صورت خونريزي لثه ، بيني ، رحم يا لكه هاي خوني پراكنده در سراسر پوست )

ميگرن

اطلاعات اوليه

توضيح كلي

ميگرن عبارت است از يك نوع سردرد شديد و ناتوان كننده معمولاً در يك طرف سر، كه به همراه آن علايم ديگري مثل تهوع ، استفراغ و مشكلات بينايي وجود دارند. حمله اين سردرد مي تواند 72-2 ساعت طول بكشد. حملات ميگرن در بعضي از افراد ممكن است به طور هفتگي رخ دهند، در حالي كه در بعضي ديگر ممكن است حتي يك بار نيز در سال رخ ندهند. ميگرن هر دو جنس را تحت تأثير قرار مي دهد، اما در زنان شايع تر است .

علايم شايع

ماهيت حملات در افراد مختلف متفاوت است و گاهي در يك فرد خاص نيز ممكن است حملات شبيه هم نباشند. علايم حمله كلاسيك ميگرن به ترتيب زير ظاهر مي شوند:

پيش درآمد حمله سردرد كه ممكن است به صورت مشكلات بينايي ، شنوايي يا بويايي باشد. شايع ترين علامت عبارت است تاري ديد، و به دنبال آن ديدن نقاط نوراني و الگوهاي زيگزاگ مانند نوراني . مشكلات بينايي ممكن است چندين دقيقه يا حتي چندين ساعت طول بكشند،

اما با آغاز سردرد ناپديد مي شوند.

درد مبهم و آزاردهنده در شقيقه كه به تمام نيمه سر در همان طرف گسترش مي يابد. درد تدريجاً شديد و ضربان دار مي شود. در ساير انواع حملات سردرد ميگرني ، علايم فوق (مشكلات بينايي ، سردرد يا استفراغ ) ممكن است وجود نداشته باشند، يا اين كه ممكن است علايم ديگري وجود داشته باشند. بعضي از افراد دچار رنگ پريدگي ، قرمزي چشم ها، و آب ريزش از بيني يا اشك ريزش از چشم ها مي شوند.

علل

تنگ شدن ، سپس گشادشدن و التهاب رگ هاي خوني كه به پوست سر و مغز مي روند. سردرد زماني آغاز مي شود كه رگ ها دوباره گشاد مي شوند. حملات سردرد ممكن است در اثر عوامل زير آغاز شوند:

مشكلات عاطفي احتمالاً شايع ترين علت بروز حملات ميگرني هستند، اما سردرد لزوماً با ناراحتي عاطفي همزمان نمي شود به طوري كه حملات سردرد غالباً در آخر هفته ها كه استرس كم شده است رخ مي دهند.

عادت ماهانه

مصرف قرص هاي ضدحاملگي

خستگي

خوردن بعضي از غذاها

جا انداختن وعده غذايي

عوامل افزايش دهنده خطر

استرس

سابقه خانوادگي ميگرن

سيگار كشيدن

نوشيدن الكل

مصرف بسياري از داروها

كمبود خواب ، يا در بعضي از افراد، خوابيدن زياد

پيشگيري

حتي المقدور ميزان استرس را در زندگي تان كم كنيد.

مصرف بعضي از داروها مي تواند در بعضي از افراد از بروز حملات جلوگيري كند.

از عواملي كه باعث آغاز حملات سردرد ميگرني مي شوند در صورت امكان پرهيز كنيد.

عواقب مورد انتظار

علايم را مي توان با درمان

كنترل نمود.

الگوي حملات و دفعات بروز آن ممكن است در طي زمان تغيير كنند.

با بالارفتن سن ، شدت و دفعات حملات كمتر مي شوند.

عوارض احتمالي

ندرتاً طول كشيدن حمله ميگرن بيشتر از 72 ساعت كه منجر به كم آبي بدن ، خستگي و التهاب مغز مي شود.

ندرتاً اعتياد به داروهاي ضد دردي كه براي كنترل علايم مورد استفاده قرار مي گيرند.

درمان

اصول كلي

معمولاً نيازي به آزمايشات تشخيصي نيست ، اما ممكن است آزمايش خون يا سي تي اسكن براي رد ساير بيماري ها انجام گيرند.

به هنگام بروز اولين نشانه هاي حمله ميگرني : _ روي سر خود يك پارچه سرد يا كيسه يخ بگذاريد، يا به صورت خود آب خنك بزنيد. _ چندين ساعت در يك اتاق تاريك و آرام دراز بكشيد. دو عدد بالش در دو طرف سر خود بگذاريد تا سرتان تكان نخورد. در صورت امكان بخوابيد. _ صدا، نور و بوها (خصوصاً بوي ناشي از آشپزي و سيگار) را به حداقل برسانيد. _ از مطالعه خودداري كنيد.

داروها

هيچ داروي خاصي نسبت به ديگر داروها ارجحيت ندارد و اثر قطعي از هيچ كدام از آنها مورد انتظار نيست . براي تخفيف علايم ميگرن و پيشگيري از بروز حملات ، طيف گسترده اي از داروها موجود هستند. دستور دارويي را به دقت رعايت كنيد.

ارگوتامين ها (همراه با كافئين ) به صورت خوراكي ، شياف ، يا استنشاقي

آسپيرين ، استامينوفن يا ايبوپروفن

تركيب استامينوفن و كدئين

آنتي هيستامين ها براي گشاد كردن رگ ها

داروهاي ضداستفراغ براي كم كردن تهوع و استفراغ

داروهاي تنگ كننده

رگ ها

سوماتريپتان به صورت تزريق زير پوست توسط خود فرد، يا به صورت قرص

داروهاي مسدودكننده بتا آدرنرژيك يا كانال كلسيمي ، يا ضدافسردگي هاي سه حلقه اي براي پيشگيري از حملات ، در صورتي كه حملات آن قدر شديد باشند يا تعداد آنها آن قدر زياد باشد كه شما از كار و زندگي خود باز بمانيد. اين داروها ممكن است اثرات جانبي نامطلوبي داشته باشند و امكان دارد در همه افراد نيز مؤثر نباشند.

فعاليت

به هنگام بروز حملات استراحت كنيد. در بين حملات ورزش كنيد تا آمادگي جسماني مناسبي داشته باشيد.

به هنگام حمله رانندگي نكنيد و از كار با وسايل و ماشين هاي خطرناك خودداري كنيد.

رژيم غذايي

به دليل اين كه در بعضي از موارد، حملات در اثر خوردن يك ماده غذايي خاص ، مثل پنير يا شكلات ، آغاز مي شوند، سعي كنيد چيزهايي را كه قبل از بروز هر حمله خورده ايد يادداشت نماييد. از خوردن آن دسته از مواد غذايي كه به نظر باعث آغاز حمله ميگرني مي شوند خودداري كنيد. به غير از اين نكته ، رژيم خاصي توصيه نمي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان دچار حمله ميگرني شده ايد كه علي رغم درمان ، بيش از 24 ساعت طول كشيده است .

در صورتي كه حملات مكرر ميگرن باعث افتادن شما از كار و زندگي شوند.

ديابت دوران بارداري

نويسنده: وحيده نعزي

ديابت دوران بارداري نوعي موقت از بيماري ديابت است كه در اين حالت بدن زن باردار قادر به توليد هورمون انسولين به ميزان كافي نيست.

كمبود

هورمون انسولين در بدن زن باردار، باعث عدم توانايي وي در استفاده و بكارگيري قند موجود در غذاها و توليد قند اضافي در خون اين شخص مي شود كه بيشتر اين زنان حتي بدون درمان، خود قادر به كنترل ميزان قند خون و تولد نوزادي سالم هستند. اگر ديابت در طي اين دوران در سطح قابل كنترلي نباشد، مي تواند فرد را به مشكلاتي از قبيل تولد نوزادي با رشد بسيار زياد و يا قند خون پائين مبتلا كند. اما نكته حائز اهميت اين است كه كل ديابت دوران بارداري با تولد نوزاد از بين مي رود، اما به طور استثناء بعضي از مادران به ديابت نوع 2 كه نوع دائمي از اين بيماري است، مبتلا مي شوند.

عوامل مؤثر در ابتلا به ديابت دوران بارداري

در طي دوران بارداري ارگاني به نام جفت در رحم رشد پيدا مي كند. كه عامل اصلي اتصال مادر و نوزاد و راهي براي دستيابي او به غذا و آب كافي از مادر است.

اين ارگان هورمونهاي بسياري نيز در بدن توليد مي كند كه مي توانند مانعي براي انسولين در جهت كنترل صحيح قند خون در بدن باشند، بنابراين جنين نياز به توليد انسولين بيشتر براي ايجاد توازن در تمام ارگانهاي بدن را متحمل مي شود. هرگاه پانكراس به عنوان بخشي در بدن كه كار توليد انسولين را برعهده دارد، نتواند انسولين كافي را براي ايجاد سطحي متعادل از قند خون ايجاد كند، ديابت دوران بارداري رشد پيدا مي كند.

علائم بيماري ديابت

بسياري از زنان با مشاهده اين بيماري در خود بسيار متعجب مي شوند كه چرا متوجه علائم آن نشده اند.

علائم

ديابت دوران بارداري، شامل تشنگي، تكرر ادرار، گرسنگي بيش از حد و ضعف در بينايي است. باتوجه به اينكه بارداري هم خود علائمي ياد شده را به همراه دارد، بنابراين داشتن اين علائم نمي تواند هميشه بر اين بيماري دلالت كند در اين راستا، انجام آزمايش براي زن باردار امري مهم محسوب مي شود چرا كه قند خون بالا، سبب مشكلات فراواني براي مادر و جنين مي شود.

راههاي تشخيص ديابت دوران بارداري

اين نوع ديابت با انجام دو نوع آزمايش قابل تشخيص است. در آزمايش اول سطح قند خون يك ساعت پس از نوشيدن فنجان كوچكي از مايعي شيرين انجام مي شود، اگر نتيجه، قند خوني بالا را نشان دهد، نياز به آزمايش دوم يعني آزمايش 3ساعته گلوكز ضروري مي شود. در اين آزمايش بيمار به مدت حداقل 8ساعت از خوردن و نوشيدن هر چيز به جز آب ممنوع مي شود. بعد از طي اين زمان دوباره آزمايش صورت مي گيرد و نتيجه آن ثبت مي شود، سپس بيمار فنجان كوچكي از مايعي شيرين مي نوشد و تا 3 ساعت هر يك ساعت قند خون وي مورد آزمايش قرار مي گيرد، اگر سطح قند خون در همان وضعيت بالا و يا بيشتر از آنچه در آزمايش اول و دوم مشاهده شده بود، باشد، شخص باردار دچار بيماري ديابت دوران بارداري است.

تقريباً تمام زنان باردار بين بيست و چهارمين تا بيست و هشتمين هفته از بارداري خود مورد آزمايش قرار مي گيرند، چنانچه اگر پزشك وي تشخيص دهد كه مادر ريسك زيادي براي ابتلا به اين بيماري دارد، اين آزمايشات در زمان زودتري انجام مي گيرد و

بالعكس.

عوامل خطرساز

مواردي از جمله بارداري در سن 25 سالگي و بعد از آن، سابقه ابتلا به بيماري ديابت، سابقه تولد نوزادي با وزن بيش از 4 كيلوگرم، مورثي بودن بيماري ديابت در خانواده و چاقي مفرط در مادر، خطر ابتلا به ديابت دوران بارداري را افزايش مي دهد.

درمان

بسياري از زنان باردار با تغيير در رژيم غذايي و انجام ورزش، خود قادر به كنترل به اين بيماري هستند، اگرچه اين نوع تغيير در رژيم غذايي و انجام مكرر نرمشهاي مناسب سبب جلوگيري از بروز دوباره اين بيماري در بارداري هاي بعد و يا ابتلا به ديابت نوع 2 در آينده مي شود، اما مطمئن ترين راه براي كنترل قند خون در اين دوران، انجام آزمايشات مداوم در منزل و مراجعه منظم به پزشك است.

اگر يك مادر خود قادر به كنترل قند خون با مراقبت در غذا خوردن و ورزش نباشد، ناچار به استفاده از داروهاي انسولين مي شود كه بدون شك اين نوع انسولين كه ساخته دست بشر است، به طور طبيعي جايگزين انسوليني كه بدن خود آن را توليد مي كند

زردزخم

توضيح كلي

زردزخم عبارت است از يك عفونت باكتريايي مسري و شايع پوست كه لايه هاي سطحي پوست را متأثر مي سازد. اين عفونت معمولاً در پوست صورت ، بازوها و پاها به وجود مي آيد. زرد زخم مي تواند در تمام سنين رخ دهد، اما در شيرخواران و كودكان شايع تر است .

علايم شايع

يك بثور پوستي قرمز رنگ همراه با تاول هاي كوچك متعدد. بعضي از تاول ها حاوي چرك هستند و وقتي مي تركند، كروت هاي زردرنگي بر جاي مي

مانند. تاول ها بيمار را اذيت نمي كنند، اما ممكن است خارش داشته باشند.

گاهي تب خفيف

علل

باكتري هاي استافيلوكوكي يا استرپتوكوكي (يا تركيبي از اين رو) كه در لايه هاي سطحي پوست رشد مي كنند و باعث عفونت مي شوند.

عوامل افزايش دهنده خطر

حساس بودن پوست به نور خورشيد و مواد آزاردهنده و تحريك كننده پوست مثل صابون ها و مواد آرايشي

تغذيه نامناسب

وجود يك بيماري كه باعث كاهش مقاومت بدن شده باشد.

آب وهواي گرم و مرطوب

محيط زندگي شلوغ يا غيربهداشتي

بهداشت نامناسب

پيشگيري

روزانه با صابون و آب حمام بگيريد.

ناخن ها را كوتاه نگاه داريد. تاول ها را نخارانيد.

اگر بيماري در خانواده شايع شده است ، تمام اعضا را وادار كنيد كه از صابون ضدباكتري استفاده كنند.

هر كدام از اعضاي خانواده بايد از حوله جداگانه استفاده كنند، يا به جاي اين كار مي توان موقتاً از حوله كاغذي يك بار مصرف استفاده نمود.

تيغ ريش تراش خود را با ديگران به طور مشترك استفاده نكنيد.

عواقب مورد انتظار

با درمان در عرض 10-7 روز خوب مي شود.

عوارض احتمالي

نفوذ عفونت به لايه هاي عمقي تر پوست (اكتيما يا سلوليت ). اين امر ممكن است باعث بر جاي ماندن جاي عفونت شود. درمان اين حالت نيز مشابه زرد زخم است .

گلومرولونفريت حاد (يك نوع بيماري كه فيلترهاي ريز كليه را درگير مي كند).

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل كشت پوست براي شناسايي ميكرب عامل بيماري نيز باشند.

توصيه هاي ذكر شده در قسمت پيشگيري را به كار بنديد.

ضايعات را

با گاز و صابون ضد عفوني كننده به ملايمت مالش دهيد. جوش هاي چركي را بتركانيد. تمام كروت ها را برداريد و تمام ضايعات را كاملاً پاك كنيد و در معرض هوا قرار دهيد. اگر كروت ها چسبيده باشند، آنها را در آب گرم صابون دار خيس كنيد و با ملايمت مالش دهيد.

سپس زخم ها را با گاز بپوشانيد و گاز را به همان صورت درمان كنيد حتي اگر مطمئن نيستيد كه زرد زخم باشند.

در صورت امكان ، ملحفه ها، حوله ها، لباس ها و ساير چيزهايي كه با زخم ها در تماس بوده اند را جداگانه بجوشانيد.

مردان بايد دور زخم هاي صورت را بتراشند و به روي آنها كاري نداشته باشند. از كرم ريش تراش ريرقطره شده استفاده كنيد و هر روز تيغ ريش تراشي را عوض نماييد. از فرچه براي تراشيدن ريش استفاده نكنيد زيرا ممكن است محلي براي رشد ميكروب ها باشد.

داروها

امكان دارد پمادهاي آنتي بيوتيك تجويز شوند.

امكان دارد آنتي بيوتيك هاي خوراكي تجويز شوند.

فعاليت

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا كودكتان علايم زرد زخم را داريد.

اگر تب رخ دهد.

اگر علي رغم درمان به مدت سه روز، زخم ها همچنان گسترش يابند يا رو به بهبود نگذارند.

زگيل (وروكا ولگاريس)

توضيح كلي

زگيل عبارت است از تومورهايي خوش خيم در اثر يك ويروس در لايه خارجي پوست . زگيل ها سرطاني نيستند. داراي سرايت خفيفي از فرد به فرد و از ناحيه به ناحيه در يك فرد هستند.

مي توانند در هر نقطه از پوست ظاهر شوند ولي بيشتر روي انگشتان دست ، دست ها و بازوها ظاهر مي گردند. در سنين 3-1 سال شايع تر هستند ولي در هر سني ممكن است رخ دهند.

علايم شايع

يك برآمدگي كوچك روي پوست با مشخصات زير:

زگيل ها با اندازه كوچك (3-1 ميلي متر) شروع و بزرگتر مي شوند.

زگيل ها سطحي خشن و حدودي كاملاً واضح دارند.

معمولاً رنگي مشابه پوست دارند ولي گاهي تيره تر هستند.

sزگيل ها غالباً به صورت خوشه هايي اطراف يك A«زگيل مادرA» ظاهر مي شوند.

با برش سطح زگيل مي بينيد كه نقطه هاي سياه كوچك يا نقطه هاي خونريزي دهنده است .

زگيل ها درد و خارش ندارند.

بعضي زگيل ها در كف پا ظاهر مي شوند.

علل

تهاجم ويروس پاپيلوما به لايه خارجي پوست (اپيدرم ). ويروس برخي سلول ها را تحريك مي كند تا سريع تر از حد طبيعي رشد كنند. زگيل ها بسيار شايع هستند. تا بزرگسالي ، 90% افراد داراي آنتي بادي بر ضد ويروس خواهند شد كه نشانگر سابقه يك بار عفونت زگيلي است .

عوامل افزايش دهنده خطر

استفاده از حمام هاي عمومي

تروماي پوست

سركوب ايمني ناشي از داروها يا بيماري

پيشگيري

براي جلوگيري از گسترش زگيل ها، آنها را نخراشيد. زگيل ها با برش ها و خراش هاي كوچك به راحتي گسترش مي يابند.

كفش هايي بپوشيد كه مناسب اندازه پا باشند.

عواقب مورد انتظار

بسياري از زگيل ها در عرض يك ماه خود به خود از بين مي روند. بدون درمان زگيل هاي باقي مانده ظرف 3-2

سال محو مي شوند.

عوارض احتمالي

گسترش به ساير اعضاي بدن

عفونت ثانويه يك زگيل

عود زگيل ها پس از درمان

درمان

اصول كلي

سرمادرماني (يخ زدن سلول ها براي تخريب آنها). اين اقدام در مطب انجام مي گيرد و به بيهوشي نياز ندارد و باعث خونريزي نمي گردد. ممكن است در حين عمل يخ زدن اندكي درد و آزار ايجاد گردد و درد ممكن است پس از گرم شدن مجدد، اندكي زياد شود. گاهي براي تخريب زگيل ها 5-2 بار درمان در هفته لازم است .

جراحي الكتريكي (استفاده از گرما براي تخريب سلول ها). اين درمان مي تواند در يك بار ويزيت در مطب انجام پذيرد ولي بهبودي مدت بيشتري طول مي كشد و عفونت هاي باكترياي ثانويه و ايجاد جوشگاه شايع تر است .

در صورتي كه تحت جراحي الكتريكي قرار بگيريد، در محل درمان تاولي (گاهي همراه با خون ) ايجاد خواهد شد.سقف تاول بدون درمان اضافي ظرف 14-10 روز باز مي شود. يا جوشگاه كمي باقي خواهد ماند يا اصلاً دچار جوشگاه نمي شويد. شست وشو و استفاده از مواد آرايشي يا زيبايي را مطابق معمول انجام دهيد. اگر لباس تاول را تحريك مي كند، آن را با يك بانداژ چسبان كوچك بپوشانيد. اگر تاول باز شود، مايع ممكن است داراي ويروس فعال باشد و به ساير نواحي گسترش يابد. ناحيه را با آب داغ و صابون بشوييد؛ خشك كنيد و بپوشانيد.

در مورد زگيل هاي كف پا، پوشش يا بالشتكي در كفش قرار دهيد تا راه رفتن راحت شود.

داروها

داروهاي موضعي مثل اسيد ساليسيليك خفيف ممكن است براي

تخريب زگيل ها تجويز شوند. در اين صورت از دستورالعمل هاي روي بسته بندي آنها پيروي كنيد.

ممكن است براي كمك به درمان زگيل ها، ترتينوئين (اسيد رتينوئيك ) يا بنزوئيل پراكسايد تجويز گردند.

فعاليت

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر خود يا كودك شما زگيل داشته باشيد و بخواهيد آن را برداريد.

اگر بعد از برداشتن با جراحي سرپايي يا سوزاندن الكتريكي ، علايم عفونت در محل درمان ظاهر شوند.

اگر پس از درمان تب ايجاد گردد.

اگر زگيل ها پس از درمان كاملاً از بين نروند.

اگر پس از درمان زگيل هاي ديگري ظاهر شوند.

آلودگي با كرم سنجاقي ( كرمك )

آلودگي با كرم سنجاقي حالتي است كه در ان كرم هاي گرد و كوچك ، در داخل روده رشد كرده و توليد مثل مي كنند .

كرمك شايعترين انگل در بچه هائي كه در مناطق معتدل زندگي مي كنند مي باشد .

علل :

عفونت معمولاً در دو مرحله رخ مي هد :

• تخم انگل ابتدا از اطراف مقعد به لباسها و رختخواب و اسباب بازيها منتقل مي شود ، تخم هاي منتقل شده اغلب از طريق دستها وارد دهان ديگر بچه ها شده و بلعيده مي شوند .

• تخم انگل همچنين مي تواند در هوا پراكنده شده و توسط ديگر افراد خورده شود . همچنين بچه ها ممكن است با انتقال تخم ها از اطراف مقعد به دهانشان مجدداً خود را آلوده كنند .

كرم ها در انتهاي روده ظرف 1 تا 2 هفته بالغ مي شوند . كرم ماده در شب بطرف مقعد

حركت مي كند و در چين هاي پوستي اطراف مقعد تخم گذاري مي كند . تخم ها در يك ماده ژلاتيني و چسبناك قرار دارند . اين ماده و حركات كرم مادر باعث خارش مي شوند .

تخم ها مي توانند در محيط بيرون بدن در درجه حرارت طبيعي اتاق بمدت ? هفته زندگي كنند . اگر چه تخم ها ممكن است به سرعت بازشده و كرم هاي جوان ممكن است به طرف روده باريك برگردند .

علائم :

• بيشتر بچه هاي آلوده به انگل بي علامت هستند . اما بعضي داراي احساس خارش در ناحيه مقعد بوده و دائماً آن ناحيه را مي خارانند و در نتيجه پوست اطراف مقعد ممكن است زخم باشد .

• در دختر بچه ها آلودگي با كرمك مي تواند باعث حساسيت و خارش ناحيه واژينال شود . درد شكم ، بي خوابي و تشنج و ساير علائم اثبات نشده به غلط به كرمك نسبت داده مي شوند .

• در موارد نادر آپانديسيت مي تواند توسط انسداد آپانديس بوسيله كرم سنجاقي ايجاد شود .

تشخيص :

اثبات تشخيص آلودگي با كرمك يا پيدا كردن كرم مي باشد . بهترين زمان بررسي ناحيه مقعد شب هنگام ?-? ساعت بعد از اينكه كودك به رختخواب رفت مي باشد . كرم ها سفيد و نخي بوده و حركت آنها با چشم غيرمسلح ديده ميشود. تخم ها و كرم ها مي توانند بوسيله گذاشتن نوار چسب در ناحيه مقعد هنگام صبح قبل ازاينكه كودكان از خواب بلند شوند برداشته شود .

نوار چسب را روي خودش تا كرده و به آزمايشگاه

ببريد . تخم ها و كرم هاي روي چسب مي توانند در زير ميكروسكوپ مشخص شوند .

پيش آگهي و درمان :

معمولاً نياز به درمان نمي باشد انگل بسيار شايع بوده و بندرت باعث هر گونه صدمه اي مي شود . اما ، بيشتر والدين از اين موضوع ناراحت بوده و خواستار درمان كودك خود مي باشند . يك دوز واحد از داروي مبندازول يا پيرانتل در حدود ?? درصد بيماران را بهبود مي بخشد . همه افراد خانواده بايد دارو را مصرف كنند زيرا آلودگي مجدد مي تواند از ساير افراد خانواده ايجاد شود . ِكِرم ها يا پمادهاي ضدخارش روزي دو تا سه بار در روز بر روي ناحيه اطراف مقعد خارش را كاهش مي دهند .

عليرغم درمان داروئي عفونت مجدد بسيار شايع مي باشد زيرا تخم هاي زنده در مدفوع تا يكهفته بعد از درمان وجود دارند . لباس ، رختخواب و اسباب بازيها بايد مرتباً در ماشين لباسشويي شسته شده تا از هر گونه تخم انگل پاك شوند .

كهير

توضيح كلي

كهير عبارت است از يك اختلال آلرژيك كه مشخصه آن وجود نواحي برآمده روي پوست ، همراه با قرمزي و خارش است . اين اختلال مي تواند در هر كجاي پوست رخ دهد، از جمله پوست سر، لب ها، كف دست و پا. غالباً نمي توان دليل مشخصه براي آن پيدا كرد.

علايم شايع

جوش هاي خارش دار با خصوصيات زير: اين جوش ها متورم شده و تبديل به ضايعات صورتي يا قرمز رنگ مي شوند. اين ضايعات كهيري حاشيه كاملاً مشخص دارند و مسطح هستند. قطر آنها

5-1 سانتي متر است .

ضايعات كهيري سريعاً به يكديگر مي پيوندند و پلاك هاي بزرگ و مسطح به رنگ پوست تشكيل مي دهند.

اين ضايعات كهيري يا پلاك ها مرتباً تغيير شكل مي دهند و ممكن است در عرض چند دقيقه يا چند ساعت ناپديد شده و دوباره ظاهر شوند. تغييراتي به اين سرعت ، مشخص كهير است .

علل

رها شدن هيستامين ، گاهي بدون دليل مشخص . موارد زير شايع ترين دلايل رهاسازي هيستامين هستند:

داروها؛ تقريباً تمام داروها توانايي ايجاد كهير را دارند، از جمله آسپيرين

گزش حشرات ؛ عفونت هاي ويروسي ؛ بيماري هاي خود ايمني ؛ ديس پروتئينمي ها (وجود پروتئين هاي غيرطبيعي به مقدار زياد در خون )

سرطان ها، به خصوص سرطان خون

مواجهه با حيوانات ، خصوصاً گربه ها

خوردن تخم مرغ ، ميوه ، آجيل ، يا صدف . ساير غذاهاي نيز مي توانند در شيرخواران باعث بروز كهير شوند، اما نه در بزرگسالان

رنگ هاي افزودني غذايي و نگهدارنده ها (شايد)

عفونت ها (باكتريايي ، ويروسي ، قارچي )

عوامل افزايش دهنده خطر

استرس

ساير آلرژي هاي يا سابقه خانوادگي آلرژي

پيشگيري

اگر شما دچار كهير مي شويد و علت را شناسايي كرده ايد، از آن پرهيز كنيد.

اگر علايم شديدي در شما بروز كرده است ، يك كيت حاوي داروهاي ضد شوك آلرژيك (آنافيلاكسي ) به همراه داشته باشيد.

عواقب مورد انتظار

غير قابل پيش بيني هستند و بستگي به علت برزو كهير دارند. اگر علت كهير يك دارو يا عفونت حاد ويروسي باشد، كهير معمولاً در عرض چند ساعت يا چند روز

ناپديد مي شود. البته در بعضي از موارد كهير مزمن شده و ممكن است تا ماهها يا سال ها ضايعات كهيري بيابند و بروند. البته در اغلب موارد، كهير غالباً خود به خود فروكش مي كند حتي اگر علت آن مشخص نباشد.

عوارض احتمالي

تورم حنجره و ايجاد مشكل در تنفس

كهير ممكن است اولين علامت شوك آلرژيكي باشد كه جان بيمار را در معرض خطر قرار مي دهد. در اين صورت ، پس از كهير علايمي چون آشفتگي ، خس خس سينه به علت بسته شدن راه هاي هوايي ، كرختي ، تپش قلب ، عرق سرد و يا پايين افتادن فشار خون رخ مي دهند. بدون انجام درمان فوري ، ممكن است فرد به اغما فرو رود و دچار ايست قلبي شود.

درمان

اصول كلي

درمان اورژانس در موارد واكنش هاي شديدي كه جان بيمار را به خطر مي اندازند.

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش خون ، آزمايش ادرار، سرعت رسوب گلبول هاي قرمز، و عكسبرداري از قفسه سينه براي رد واكنش التهابي ناشي از عفونت باشند.

درمان با هدف پيشگيري از مواجهه با عوامل اتخاذكننده كهير صورت مي پذيرند.

آزمون پوستي براي آلرژي و تزريقات براي حساسيت زدايي

داروهايي كه برايتان تجويز نشده است را مصرف نكنيد (از جمله آسپيرين ، مسهل ها، آرام بخش ها، ويتامين ها، ضداسيدها، ضددردها يا شربت هاي ضد سرفه )

لباس تنگ نپوشيد. هرگونه و آزردگي پوست مي تواند باعث بروز كهير شود.

حمام داغ نگيريد.

براي تخفيف خارش از كمپرس آب سرد استفاده كنيد.

داروها

آنتي هيستامين ، افدرين ، تِربوتالين يا داروهاي

كورتيزوني براي رفع خارش و ضايعات كهيري

آرام بخش ها براي رفع اضطراب

اپي نفرين تزريقي براي علايم شديد

فعاليت

تا چند روز پس از ناپديد شدن كهير فعاليت هاي خود را كم كنيد. سعي كنيد زيادي گرمتان نشود و عرق نريزيد يا دچار هيجان نشويد.

رژيم غذايي

اگر شك به يك نوع غذا به عنوان علت بروز كهير برده ايد، فهرستي از غذاهايي كه روزانه مي خوريد تهيه كنيد تا كار شناسايي غذاي مسؤول راحت تر شود.

از مصرف قهوه يا ساير نوشيدني هاي كافئين دار (در صورتي كه باعث بروز كهير شوند) خودداري كنيد. الكل ننوشيد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر علايم زير به هنگام كهير رخ دهند: _ متورم شدن لب ها _ تنگي نفس يا خس خس سينه _ احساس سفتي يا گرفتگي و خفگي در گلو _ هرگونه علايم شوك آلرژيك . اين يك اورژانس است !

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

ميخچه يا پينه

توضيح كلي

ميخچه يا پينه عبارت است از ضخيم شدگي يا برجستگي لايه هاي خارجي پوست ، كه معمولاً روي نواحي استخواني مثل مفاصل انگشتان پا به وجود مي آيد.

پينه عبارت است از ضخيم شدگي بدون درد پوست كه در اثر فشار يا تحريك مداوم به وجود مي آيد. ميخچه مفاصل انگشتان پا و پوست بين انگشتان پا را درگير مي كند در حالي كه پينه مي تواند در هر نقطه اي از بدن به وجود آيد، به خصوص دست ها، پاها يا زانوها، كه

مرتباً تحت فشار يا تحريك هستند.

علايم شايع

ميخچه : يك برجستگي كوچك و دردناك روي كناره يا روي مفصل انگشت پا. ميخچه معمولاً 10-3 ميلي متر قطر و هسته اي سفت دارد.

پينه : يك ناحيه ناصاف و ضخيم شده پوست كه به دنبال فشار يا تحريك مداوم به وجود آمده باشد.

علل

ميخچه و پينه براي محافظت پوست در برابر آسيب ناشي از تحريك مداوم (اصطكاك يا فشرده شدن ) به وجود مي آيند. فشار باعث مي شود سلول هاي ناحيه تحت فشار با سرعت بيشتري تكثير يابند و رشد كنند، كه اين امر باعث به وجود آمدن رشد خارج از اندازه بافت به صورت برجستگي مي شود.

عوامل افزايش دهنده خطر

كفش هايي كه براي پا نامناسب هستند و پا را مي زنند.

داشتن مشاغلي كه در آنها دست ها يا زانوها تحت فشار هستند، مثل نجاري ، نويسندگي ، نوازندگي گيتار، و كاشي كاري

پيشگيري

از پوشيدن كفش هايي كه پا را مي زنند خودداري كنيد.

از فعاليت هايي كه باعث وارد آمدن فشار مداوم به نواحي خاص پوست مي شوند خودداري كنيد.

در صورت امكان ، از وسايل حفاظت كننده مثل دستكش يا زانوبند استفاده كنيد.

عواقب مورد انتظار

اگر علت زمينه ساز شناسايي و حذف شود معمولاً قابل معالجه است . البته بايد سه هفته به آن فرصت داد. اگر علت زمينه ساز حذف نشود، عود ضايعه حتي در صورت درمان محتمل است .

عوارض احتمالي

كمر درد، زانو درد، درد مفصل ران ، يا درد مچ پا در اثر غيرطبيعي راه رفتن فرد به علت درد يا ناراحتي

شديد ناشي از فشار آمدن به ضايعه .

درمان

اصول كلي

منشا وارد آمدن فشار را در صورت امكان حذف كنيد. كفش هايي كه پا را مي زنند را دور اندازيد.

از بالشتك هاي مخصوص ميخچه يا پينه براي كاهش فشار وارده به ناحيه درگير استفاده كنيد.

ناحيه ضخيم شده پوست را با سنگ پا مالش دهيد تا تدريجاً پاك شود. از تيغ براي برداشتن آن استفاده نكنيد. قبل از ماليدن سنگ پا، ناحيه مربوطه را در آب گرم خيس كنيد تا نرم شود.

جراحي ندرتاً انجام مي شود. با جراحي ، علت زمينه ساز برطرف نمي شود، و تشكيل جوشگاه در محل زخم جراحي با درد همراه است و ممكن است روند التيام را نيز دچار مشكل سازد.

داروها

پس از تراشيدن لايه هاي فوقاني ميخچه يك يا دو بار در روز، روي آن پماد 5% يا 10% ساليسيليك بماليد. سپس آن را با چسب بپوشانيد.

ندرتاً از تزريق كورتيزون در ميخچه يا پينه براي مهار يا درد استفاده مي شود.

فعاليت

فعاليت هاي عادي خود را با رو به بهبود گذاشتن علايم از سر گيريد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان ميخچه يا پينه اي داريد كه علي رغم خود درماني برطرف نشده است. اگر در اطراف ميخچه يا پينه ، هرگونه علايم عفونت ، مثل قرمزي ، تورم ، درد، گرما، يا حساسيت به هنگام لمس ، به وجود آيد.

آبله مرغان

فق_ط تعداد كمي از بچه ها هستند كه به اين بيماري م_بت_لا نمي شوند، مگر

اينكه ايمن سازي و مصونيت بيشتري برقرار شود.

آب_له م_رغان يك_ي از آخ__رين بيماري هاي مربوط به كودكان اس_ت ك_ه زياد در مقابل ويروسش ايمن سازي نمي شود.

فقط تعداد كمي از بچه ها هستند كه به اين بيماري مبتلا نمي_شوند، مگر اينك__ه ايمن سازي و مصونيت بيشتر برقرار ش_ود. اگ_ر ف_رزن__دانتان به اين بيماري مبتلا شدند، كارهاي بسياري هست كه ميتوانيد براي آسايش آنها انجام دهيد.

در اي_ن مقال_ه م_ي خ_واه_يم به چگونگي منتشر شدن اين ويروس، علائم بيماري، انواع قرنتينه مربوط به اين بيماري و كارهايي كه والدين بايد براي آسان تر كردن بيماري و تبديل نشدن آن به مرضي خطرناك تر اشاره كنيم.

آبله مرغان بيماري ويروسي است. بسيار واگيردار است و خيلي زود فقط چند روز پس از ابتلا پخش مي شود. بچه ها با سرفه و عطسه كردن و رد و بدل اسباب بازي ها با همسالانشان باعث انتشار اين بيماري مي شوند. كودكي كه به اين بيماري دچار شده است حتي چند روز قبل از نشان دادن هرگونه علائمي ناقل اين بيماري است. و هر كودكي كه با او بازي كرده باشد، به احتمال خيلي زياد اين بيماري را خواهد گرفت.

آبله مرغان با سردرد، بي اشتهايي، خستگي و بي حوصلگي و تب آغاز مي شود. چند روز بعد، لكه هاي قرمز كوچكي روي پوست به خصوص در قسمت هاي بالاتنه، شكم و پشت ظاهر مي شود. هرچه بيماري پيشرفت مي كند، اين لكه ها به سمت گردن، صورت و سر پيش مي روند. اين لكه ها سر مشخصي دارند كه آنها را شبيه به جوش مي كند. اين آبله هاي

كوچك مي تركد و مايعي از آنها بيرون مي آيد و تا 5 روز باز تاول هاي جديدي جاي آن ايجاد مي شود. همه ي اين آبله ها 5 روز پس از ظاهر شدنشان از بين مي روند ولي زخم ها تا دو هفته باقي مي مانند و بعد مي افتند.

دوره ي قرنتينه براي آبله مرغان از همان زماني كه متوجه بيماري شديد آغاز مي شود و تا زمان از بين رفتن همه ي تاول ها ادامه مي يابد. اگر متوجه شديد كه كودكتان با بچه اي كه مبتلا به آبله مرغان بوده است بازي كرده، مطمئن باشيد كه او نيز مبتلا خواهد شد، پس مراقبت هاي ويژه را انجام دهيد. اجازه ندهيد كه بچه ي مبتلا به آبله مرغان در اطراف افراد بزرگسال و سالخورده رفت و آمد كند.

راه هاي مختلفي براي تسهيل اين بيماري وجود دارد كه مي توانيد انجام دهيد. يكي از اين راه ها كاهش خارش آبله ها است. دقت داشته باشيد كه با خاراندن اين آبله ها به زخم تبديل خواهند شد.

مي توانيد به فرزندتان آنتي هيستامين بدهيد تا از خارش آن كم شود. ويسكوس زيلوكائين هم بي حس كننده ي موضعي است كه براي دهان استفاده مي شود، و اگر آبله هاي در نوحي دهان بود مي توان از اين دارو استفاده كرد. مي توانيد از لوسيون سنگ توتي هم براي خشك كردن آبله ها و كاهش خارش استفاده كنيد.

از دادن هرگونه تب بر آسپيرين دار به كودك اجتناب كنيد. اگر كودكي هرگونه علائم بيماري ويروسي را داشته باشد و به او آسپيرين داده شود،

مي تواند منجر به سندرم ري و حتي مرگ شود. فقط از استامينوفن براي كاهش درد و پايين آوردن تب استفاده كنيد.

ويتامين A و C براي او بسيار مفيد است. به كودك مقدار زيادي آبميوه بدهيد. اگر آبله اي روي بدن بچه هست كه نمي افتد، به هيچ وجه خودتان اقدام به كندن آن نكنيد. چون ممكن است باعث زخم شدن آن شود. خواباندن بچه در وان آب گرم، باعث خواهد شد كه تاول خود به خود كنده شود .

آپانديسيت

آپانديس چيست؟

زاي__ده كرمي شكليست كه از نخستين بخش از روده بزرگ ب_ن_ام سكوم منشاء مي گ_ي_رد. ط_ول آپ_ان_دي__س از 2 تا 20 سانتي متر متغير ميباشد. قطر آن نيز 8-7 ميلي متر است.

آپ_اندي_س در ن__احيه تح_تاني شكم و در سمت راست واقع مي باشد.

وظيفه آپانديس در بدن چيست؟

آپانديس هيچگونه عملكرد شناخته شده اي در بدن ندارد. ام___ا از آنجايي كه آپانديس مملو از سلولهاي لنفاوي ست بخشي از سيستم ايمني بدن بشمار آمده و پادتن هايي را به درون روده ترشح ميكند. اما برداشتن آپانديس تاكنون عوارضي را در پي نداشته است. نظريه اي ديگري حاكي از آن دارد كه آپانديس در نيكان گياهخوار ما وظيفه هضم و تجزيه سلولز را بعهده داشته است اما با تغيير عادات غذايي انسانها اين عضو كارايي خود را از دست داده است و با برداشتن آن تغييري در عملكرد گوارشي بدن پديد نمي آيد.

آپانديسيت چيست؟

به التهاب و تورم آپانديس، آپانديسيت ميگويند.

ميزان شيوع آپانديسيت چه ميزان است؟

به ازاي هر 100 نفر 6 نفر در طول زندگي خود به آن مبتلا ميگردند. ميزان شيوع آن

در سنين 30-10 سالگي بيشتر مي باشد.

دلايل ايجاد آپانديسيت چيست؟

1- انسداد آپانديس.(تجمع و سفت شدن مدفوع كه به آن فكاليت ميگويند و يا تورم بافت لنفاوي درون و بيرون آپانديس و يا تومورها باعث انسداد ميگردند)

2- ايجاد زخم در مخاط آپانديس.

3- حمله باكتريها و ويروسها.

در شرايط فوق باكتريها تكثير يافته و آپانديس متورم و پر از چرك ميگردد. همچنين انسداد موجب مختل شدن جريان خون و التهاب آپانديس ميگردد. آپانديسيت يك اورژانس پزشكي محسوب گرديده و عدم درمان فوري آن عوارض مرگبار زير را در پي خواهد داشت:

1- پارگي آپانديس و انتشار عفونت به محفظه شكم كه به آن پريتونيت ميگويند و عفونت خطرناك پوشش داخلي شكم (صفاق) را در پي خواهد داشت.

2- راه يابي عفونت به جريان خون كه بسيار مهلك است.

3-ايجاد آبسه در پي پارگي آپانديس .

علايم آپانديسيت به قرار زير ميباشد:

1-درد در ناحيه شكم كه از اطراف ناف آغاز شده و به تدريج به نواحي تحتاني و راست شكم امتداد مي يابد. درد معمولا پس از 12 تا 24 ساعت تشديد شده و از يك درد مبهم به يك درد مشخص تر و موضعي تر تبديل ميگردد. درد حين حركت دادن بدن، تنفس عميق، سرفه و عطسه تشديد ميگردد.

2- بي اشتهايي.

3- تهوع و استفراغ.

4- ناتواني در دفع گاز.

5- تب خفيف كه بدنبال علايم ديگر روي ميدهد.

6- تورم شكم (در مراحل انتهايي)

7- افزايش تعداد گلبولهاي سفيد خون.

8- تكرار ادرار.

9-اسهال و يا يبوست.

نكته: هرگاه دچار علايم مذكور شديد به هيچ عنوان از داروهاي ملين، مسهل و

تنقيه براي برطرف كردن يبوست استفاده نكنيد زيرا احتمال پارگي آپانديس را افزايش ميدهد. همچنين از قرصهاي ضد درد نيز استفاده نكنيد چرا كه تشخيص آپانديسيت شما توسط پزشك مشكل خواهد شد. تا پيش از تشخيص آپانديسيت نيز چيزي نخوريد و نياشاميد.

نكته: در مواردي كه محل قرارگيري آپانديس در بدن طبيعي خود نباشد ممكن است ناحيه درد متفاوت از آنچه گفته شد باشد.

روشهاي تشخيص آپانديسيت

1- معاينات باليني توسط پزشك. درد وحساسيت به لمس ناحيه شكم بيمار بررسي ميگردد.

2- عكسبرداري با سي تي اسكن و سونوگرافي براي تاييد بيماري.

3- آزمايش ادرار براي رد عفونتهاي ادراري كه ميتواند علايمي مشابه درد آپانديسيت ايجاد كند.

4- آزمايش خون.

روش درمان آپانديسيت:

عمل جراحي و برداشتن آپانديس (آپاندكتومي) به طرق زير:

1- روش عادي: ايجاد برش كوچك در ناحيه تحتاني راست شكم.

2- روش لاپاروسكوپي: ايجاد 3 تا 4 برش ريز .

پس از عمل جراحي معمولا بيمار پس از 1 تا 3 روز از بيمارستان ترخيص ميشود. دوره بهبودي و نقاهت نيز يك هفته بطول مي انجامد كه در اين مدت بيمار ميبايست حركات بدني خود را محدود كرده و ابتدا از رژيم مايعات و بتدريج ار رژيم غذايي جامد استفاده كند.

نكته:در صورتي كه آپانديس پاره شده باشد بيمار تا يك هفته بايد در بيمارستان بستري و با آنتي بيوتيك تحت درمان قرار گيرد.

نكته:در صورتي كه اطراف آپانديس آبسه تشكيل شده باشد ابتدا با عمل جراحي محتويات آبسه را تخليه كرده و برداشتن آپانديس براي چند روز به تعويق مي افتد.

چگونه از بروز آپانديسيت پيشيگيري كنيم؟

آپانديسيت قابل پيشگيري نيست اما رژيم

غذايي غني از فيبر، سبزيجات و ميوه جات از بروز آن ميكاهد.

حمله صرع

صرع عبارت است از گرايش به وقفه كوتاه در فعاليت عادى الكتريكى مغز.

حمله هاى صرع از عدم هوشيارى لحظه اى بدون بيهوشى (صرع جزئي) تا انقباض ماهيچه اى و تشنج (صرع وخيم) فرق مى كند.

صرع جزئي:

اين نوع صرع از كودكى شروع مى شود و ممكن است تا بزرگسالى باقى بماند. به اين نوع صرع معمولا توجهى نمى شود چون تنها چيزى كه مشاهده مى شود اين است كه اغلب مصدوم خيال پرداز به نظر مى رسد.

عوارض و نشانه ها

مصدوم ممكن است خيال پرداز به نظر برسد و اغلب به نقطه اى بيهوده خيره شود.

مصدوم ممكن است شروع به رفتار عجيب و غريب نمايد. اين حالت ممكن است شامل جويدن و خوردن لب ها، پرت و پلا گفتن يا بيخودى با لباس ور رفتن باشد.

مصدوم ممكن است حافظه خود را از دست داده باشد.

كمك اوليه

-1 مصدوم را آرام نگه داريد و تا زمانى كه هوشيارى او مختل است از او مواظبت و حمايت كنيد مثلا از راه رفتن او در خيابان شلوغ يا به ميان جمعيت جلوگيرى كنيد، مردم را از كنار او دور كنيد، با مصدوم آرام صحبت كنيد.

-2 آن قدر كنار مصدوم بمانيد تا مطمئن شويد كه حال مصدوم خوب شده و مى تواند به خانه برود.

-3 به مصدوم توصيه كنيد به پزشك مراجعه كند.

توجه: بروز حمله صرع بزرگ پس از صرع كوچك غيرعادى نيست.

صرع بزرگ

اكثر حملات صرع بزرگ غيرمنتظره رخ مى دهند اما گاهى اوقات فرد مبتلا "نشانه آغاز” حمله را احساس مى كند و اين به او مى فهماند كه حمله در شرف آغاز است.

احساس نشانه آغاز ممكن است در اشخاص مختلف فرق كند. براى مثال در

شخصى ممكن است به صورت حس كردن يك حالت عجيب در بدن باشد يا آنكه فرد بو يا مزه خاصى را احساس نمايد. در خلال اين تجربه اين احساس غيرعادى شخص ممكن است دگرگون شود ولى معمولا اين حالت زياد طول نمى كشد.

بيماري CVS

عارضه خشكي و بيماري چشم CVS يك بيماري كار مداوم با رايانه ( صفحه نمايشگر) است؛ تقريباً 3 تا 4 درصد كساني كه با رايانه زياد كار مي كنند، گرفتار اين علائم هستند: خستگي و خشكي چشم، سوزش، ريزش اشك و تاري ديد.

علت پيدايش عارضه CVS آن است كه چشم حروف چاپي را بهتر از حروف نمايش داده شده بر روي صفحه نمايشگر مي بيند، زيرا حروف چاپي تضاد بيشتري با صفحه سفيد زمينه داشته و لبه هاي آنها واضح تر است حال آنكه درمورد صفحه نمايشگر چنين نيست و لبه هاي آن به وضوح حروف چاپي نيستند، بلكه حروف از يك مركز با تفاوت رنگ بالا شروع شده و بتدريج كمرنگ تر مي شوند و پس از تبديل به خاكستري كمرنگ ناپديد مي گردند.

يكي از مهمترين دلايل خشكي و سوزش چشم هنگام كار با رايانه، كاهش ميزان پلك زدن است، به طوري كه افراد هنگام كار با رايانه تقريباً يك پنجم حالت عادي پلك مي زنند.

كاهش عوارض خشكي چشم

كارشناسان براي كاهش عوارض خشكي چشم يا CVS توصيه ها مي كنند:

1- اگر پيوسته با رايانه كار مي كنيد، بهتر است هنگام كار كردن با آن به طور ارادي پلك بزنيد، اين كار سبب مي شود سطح چشم شما با اشك آغشته شده و خشك نشود.

2- در

صورتي كه مشكل شما شديد باشد، مي توانيد از قطره هاي اشك مصنوعي استفاده كنيد. مركز صفحه نمايشگر بايد حدود 10 تا 20 سانتي متر پايين تر از چشمان شما باشد. اين وضعيت علاوه بر اينكه باعث مي شود پلكها پايين تر قرار گيرند و سطح كمتري از چشم در معرض هوا باشد.

3- از خستگي گردن و شانه ها نيز مي كاهد. در اين موارد هم بايد صفحه نمايشگر را در ارتفاع مناسب قرار داد و هم ارتفاع صندلي را نسبت به ميز كار تنظيم كرد. به طوري كه ساعد شما هنگام كار با صفحه كليد موازي با سطح زمين باشد.

4- صفحه نمايشگر خود را طوري قرار دهيد كه نور پنجره يا روشنايي اتاق به آن نتابد. هنگام كار با رايانه سعي كنيد پرده ها را بكشيد و روشنايي اتاق را نيز به نصف وضعيت معمولي كاهش دهيد.

5- اگر از چراغ مطالعه بر روي ميز خود استفاده مي كنيد، آن را طوري قرار دهيد كه به صفحه نمايشگر يا چشم شما نتابد. همچنين مي توانيد صفحه هاي فيلتر نيز بر روي صفحه نمايشگر نصب كنيد. تابش نور به آن سبب كاهش تفاوت رنگها و در نتيجه خستگي چشم مي شود. اين موضوع بخصوص زماني كه زمينه صفحه تيره باشد شديدتر خواهد بود.

6- هر از چند گاهي به چشمان خود استراحت دهيد. سعي كنيد هر 5 تا 10 دقيقه چشم خود را از صفحه نمايشگر برداشته و به مدت 5 تا 10 ثانيه به نقطه اي دور نگاه كنيد. اين كار سبب استراحت عضلات چشم مي شود. همچنين به شما فرصت مي

دهد پلك بزنيد و سطح چشم شما مرطوب شود.

7- ممكن است چشم شما خسته شود؛ زيرا بايد تطابق خود را تغيير دهد. براي جلوگيري از اين عارضه سعي كنيد صفحه نوشته شده را در حداقل فاصله و همسطح با صفحه نمايشگر قرار دهيد. براي اين كار مي توانيد از دستگاه گيره كاغذ استفاده كنيد.

8- فاصله صفحه نمايشگر با چشمان شما بايد 50 تا 60 سانتي متر باشد.

9- روشنايي و كنتراست صفحه نمايشگر خود را تنظيم كنيد. ميزان روشنايي آن بايد با روشنايي اتاق هماهنگي داشته باشد. يك روش براي تنظيم روشنايي آن، اين است كه به يك صفحه وب با زمينه سفيد نگاه كنيد. اگر سفيدي صفحه براي شما مثل يك منبع نور است، روشنايي صفحه نمايشگر زياد است و بايد آن را كم كنيد.

10- در مقابل، اگر صفحه كمي خاكستري به نظر مي رسد روشنايي را زياد كنيد. در مجموع روشنايي بايد در حدي باشد كه چشمان شما احساس راحتي كنند. اختلاف رنگ صفحه نمايشگر بايد حداكثر باشد تا لبه هاي حروف بيشترين تفاوت رنگ را داشته باشد.

مخملك

توضيح كلي

مخملك يك اختلال دوران كودكي (معمولاً سنين 10-2 سال ) كه مشخصه آن بثورات پوستي قرمز روشن است . قبل از بروز مخملك يك گلودرد استرپتوكوكي وجود دارد. هر دو عارضه مذكور (مخملك و گلودرد استرپتوكوكي ) تا 3-2 هفته بسيار مسري اند. شيوع مخملك بسيار كمتر از گذشته بوده و خطرات آن نيز كمتر شده است .

علايم شايع

علايم ممكن است در افراد مختلف متفاوت باشد. سير معمول بيماري در ذيل ذكر شده است :

روز اول

: تب تا حد 40 درجه سانتيگراد؛ قرمزي گلو و تورم لوزه ها (بر روي لوزه ها ممكن است نقاط سفيدرنگ وجود داشته باشد)، بزرگي غدد لنفاوي گردن ، سرفه ، استفراغ .

روز دوم : بثورات پوستي قرمز روشن بر روي تمام صورت بجز اطراف دهان .

روز سوم : قرمزي زبان (زبان توت فرنگي ) و بثورات قرمز در چين هاي بدن و انتشار آنها به نواحي گردن ، قفسه سينه ، پشت و سپس تمام بدن . اين بثورات شبيه بثورات آفتاب سوختگي همراه برآمدگي است .

روز چهارم : محو شدن بثورات و شروع پوسته اندازي كه به مدت 14-10 روز ادامه خواهد يافت .

علل

عفونت استرپتوكوكي ناشي از نوع خاصي از باكتري كه سم مخملك را توليد مي كند. اين باكتري از طريق قطرات ريز ترشحات كه با سرفه يا تنفس در فضا پخش مي شوند انتشار مي يابد.

تعداد بسيار كمي از موارد عفونت استرپتوكوكي به سمت مخملك پيشرفت مي كند زيرا همه افراد نسبت به سم ايجادكننده بثورات مخملك حساس نيستند. به عنوان مثال در يك خانواده ممكن است يك كودك دچار مخملك گردد، ديگري تنها دچار گلودرد استرپتوكوكي باشد و سومي تنها حامل باكتري و انتقال دهنده آن به ديگران باشد بدون اينكه خود بيمار شود.

عوامل افزايش دهنده خطر

سابقه خانوادگي عفونت هاي استرپتوكوكي مكرر

زردزخم اخير

زندگي در شرايط پرجمعيت يا غيربهداشتي

تماس با افراد مبتلا در مكان هاي عمومي

سن 10-2 سال

پيشگيري

اين بيماري به طور كامل قابل پيشگيري نيست ، زيرا برخي افراد سالم حامل باكتري استرپتوكوك هستند بدون آنكه خود

بيمار گردند. با اين حال اقداماتي كه تا حدودي در پيشگيري مؤثرند عبارتند از: درمان آنتي بيوتيكي حداقل به مدت 10 روز براي هرگونه عفونت استرپتوكوكي

دوري از افراد مبتلا به گلودرد

عواقب موردانتظار

معمولاً با درمان در عرض 10 روز يا بيشتر قابل علاج است . مخملك به اندازه گذشته شايع نيست و به ندرت كشنده است . با درمان آنتي بيوتيكي ، شدت بيماري و احتمال بروز عوارض آن كاهش مي يابد.

عوارض احتمالي

بدون درمان :

تب روماتيسمي

اختلال شنوايي

گلومرولونفريت

مننژيت

پنوموني

انسفاليت

درمان

اصول كلي

- بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل كشت گلو يا آزمايش خون از نظر باكتري استرپتوكوك باشد.

- مراقبت بيماران ممكن است در منزل انجام شود.

- در بزرگسالان و كودكاني كه قادر به غرغره كردن هستند، غرغره چاي جهت تسكين ناراحتي گلو توصيه مي شود. غلظت محلول چاي مورد استفاده براي غرغره را دوبرابر معمول در نظر بگيريد. اين محلول را مي توان به صورت گرم يا سرد و به تعداد دفعات دلخواه بيمار استفاده كرد.

- براي تسكين خشكي و احساس گرفتگي گلو از يك دستگاه مرطوب كننده با بخار سرد استفاده كنيد. اين دستگاه را هر روز تميز كنيد.

- در مورد غدد لنفاوي متورم و دردناك در ناحيه گردن از كمپرس آب گرم استفاده كنيد.

- فرد مبتلا را از ساير افراد، از جمله اعضاي خانواده جدا كنيد.

داروها

پني سيلين براي كوتاه كردن دوره مخملك و جلوگيري از عوارض آن تجويز مي شود. اگر بيمار به پني سيلين حساسيت داشته باشد، ساير آنتي بيوتيك ها، نظير اريترومايسين نيز مؤثرند.

فعاليت

تا برطرف شدن علايم بيماري ، استراحت در بستر ضروري است .

رژيم غذايي

رژيم خاصي نياز نيست . مصرف مايعات فراوان توصيه مي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا كودكتان داراي علايم گلودرد استرپتوكوكي يا مخملك باشيد.

بروز موارد زير در طي درمان :

اگر درجه حرارت بدن به مدت دو روز به حد طبيعي بازگشته و سپس دوباره تب بروز كند.

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه نظيرتهوع ؛ استفراغ ؛ درد گوش ؛ سرفه ؛ سردرد؛ خروج ترشحات غليظ رنگي از بيني ؛ درد سينه ؛ يا دشواري تنفس شده ايد.

ديابت عامل بى اختيارى ادرار

بى اختيارى ادرارى به دلايل مختلفى از جمله وجود بيمارى ديابت، علل عصبى كه مربوط به سيستم ناحيه مجارى ادرارى است، فشار داخل شكم و زايمان هاى طبيعى ايجاد مى شود.

دكتر رباب مقصودى متخصص اورولوژى و عضو هيات علمى دانشگاه علوم پزشكى ايران با اشاره به اين كه بى اختيارى ادرارى مشكل جدى است كه باعث شكايت بسيارى از بيماران مى شود گفت: بى اختيارى ادرارى دلايل مختلف و درمان هاى متفاوتى دارد كه متناسب با علت بروز آن فرق مى كند.

وى ادامه داد: چنانچه بى اختيارى در ميان سالى ايجاد شود، ناشى از اثرات هورمونال و زايمان هاى طبيعى است كه با ضعف و شل شدن عضلات لگن به وجود مى آيد. در اين حالت، اين مشكل با يك عطسه يا سرفه و فشار ناگهانى كه به لگن وارد مى شود، خود را نشان مى دهد.

دكتر مقصودى افزود: در مواردى كه بى اختيارى ادرارى فرد صرفا در اثر افزايش فشار

داخل شكم باشد مى توان با آموزش ورزش هايى كه باعث تقويت عضلات كف لگن مى شود تا حدودى از اين مشكل پيشگيرى كرد، در مواردى كه با اين اقدامات بهبود حاصل نشد، مى توان از روش هاى درمانى، دارويى و جراحى براى كنترل وضعيت بيمار استفاده كرد.

اين متخصص اورولوژى با اشاره به اين كه اين مشكل ممكن است به علل عصبى مربوط به سيستم عصبى ناحيه مجارى ادرارى به وجود آيد، گفت: در اين صورت بيماران سيستم عصبى همچون بيماران M.S كه دچار آسيب هاى طناب نخاعى شده اند بايد يك ارزيابى كامل نزد پزشك متخصص انجام دهند.

وى در مورد بى اختيارى ادرارى در افراد ديابتى گفت: در اين افراد به علت اثراتى كه افزايش قند خون روى سيستم عصبى ناحيه ادرارى دارد، مى تواند با اختلال در كاركرد مثانه، منجر به بى اختيارى ادرارى شود كه لازم است در اين زمينه نيز اقدامات كامل جهت تشخيص و درمان به عمل آورد. دكتر مقصودى در پايان به افرادى كه با مشكل بى اختيارى ادرارى مواجه هستند، توصيه كرد تا جهت ارزيابى و درمان اين مشكل به متخصص اورولوژى ( متخصص بيمارى هاى كليه و مجارى ادرارى ) مراجعه كنند.

مننژيت غيرچركي (مننژيت ويروسي )

اطلاعات اوليه

توضيح كلي

مننژيت غيرچركي (مننژيت ويروسي ) يك عفونت ويروسي پرده هاي مننژ (غشاهاي نازكي كه مغز و طناب نخاع را مي پوشاند). اين بيماري مسري است .

علايم شايع

تب

سردرد

تحريك پذيري

حساسيت چشم ها به نور

سفتي گردن

استفراغ

گيجي ، بي حالي و خواب آلودگي

علل

ويروس هاي مختلفي از قبيل ويروس فلج اطفال

قارچ ها،

از قبيل مخمرها

يك واكنش احتمالاً خودايمني در پي بيماري هاي ويروسي مختلف نظير سرخك

عوامل افزايش دهنده خطر

ابتلاي اخير به سرخك ، سرخجه يا انواع مختلف آنفلوآنزا

درمان هاي سركوب گر دستگاه ايمني مثلاً جهت سرطان يا در پي پيوند اعضا

فقر تغذيه

بيماري اخيري كه سبب كاهش مقاومت بدن شده است .

همه گيري مننژيت . گاهي اين بيماري يا انتشار از فردي به فرد ديگر شديدتر مي گردد.

پيشگيري

واكسيناسيون متداول بر ضد بيماري هاي ويروسي را به موقع انجام دهيد.

عواقب موردانتظار

بيشتر موارد مننژيت ويروسي بدون درمان خاصي در عرض 7-2 روز كاملاً بهبود مي يابد، برخلاف مننژيت باكتريايي كه درمان آنتي بيوتيكي ممكن است زندگي بيمار را نجات دهد.

عوارض احتمالي

آسيب مغزي دايمي (نادر)

اختلال يا فلج عضلاني (ناشايع )

درمان

اصول كلي :

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش هايي نظير شمارش سلول هاي خون و بررسي مايع مغزي نخاعي گرفته شده با سوزن از ناحيه كمر، سي تي اسكن يا ام آرآي باشد.

معمولاً بستري در بيمارستان براي مراقبت بيمار لازم است .

درمان مشتمل است بر تجويز آنتي بيوتيك مناسب و مراقبت هاي حمايتي براي كنترل علايمي نظير تهوع و تب

داروها:

اگر مننژيت غيرچركي ناشي از يك ويروس باشد، هيچ دارويي نياز نيست . معمولاً دستگاه دفاعي بدن خود بر بيماري غلبه مي كند (اگرچه ويروس فلج اطفال ممكن است آسيب دايمي به جاي گذارد).

اگر مننژيت ناشي از يك قارچ باشد، داروهاي ضدقارچ باشد، داروهاي ضدقارچ نظير آمفوتريسين بي ممكن است تجويز شود.

از مصرف آسپيرين براي درد بايد خودداري شود، زيرا

ممكن است باعث خونريزي شود.

استفاده از داروهاي ضدتهوع و مسكن هاي قوي تر ممكن است نياز گردد.

فعاليت :

استراحت در بستر در يك اتاق تاريك توصيه مي گردد. به محض بهبود علايم فعاليت هاي طبيعي خود را از سر گيريد.

رژيم غذايي :

رژيم خاصي نياز نيست . مصرف روزانه 8-6 ليوان مايعات ، حتي اگر شده به اجبار، توصيه مي گردد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد :

اگر شما يا يكي از افراد خانواده تان داراي علايم مننژيت غيرچركي باشيد.

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.

قانقاريا

توضيح كلي

قانقاريا به معني بافت مرده است . قانقاريا وقتي ايجاد مي شود كه زخم عفونت پيدا كند يا بافت در اثر وارد آمدن آسيب دچار تخريب شود. قانقاريا مي تواند در هر نقطه اي از بدن رخ دهد، اما شايع ترين جاها عبارتند از انگشتان پا، پا، و ساق پا، انگشتان دست ، دست ، و ساعد دست . خطرناك ترين جا احشاي شكمي است . قانقاريا اصولاً دو نوع دارد: نوع خشك كه در آن عفونت باكتريايي وجود ندارد، و نوع مرطوب كه در آن زخم در اثر باكتري ها دچار عفونت مي شود. واژه قانقارياي گازدار در مورد نوع خاصي از قانقارياي مرطوب به كار مي رود.

علايم شايع

سياه شدن پوست همراه با مردن عضلات و استخوان زير آن

ترق و تروق كردن پوست . در اين حالت انگار كه روي حباب هاي هوا در زير پوست فشار آورده مي شود.

تورم

درد يا بي حس شدن ناحيه

ترشحات

بدبو از زخم هاي موجود در بافت هاي مرده

تب خفيف تا 3/38 درجه سانتيگراد

علل

قانقاريا وقتي رخ مي دهد كه جريان خود به يك قسمت از بدن متوقف شود يا به شدت كاهش يابد. جريان خود مي تواند در موارد زير متوقف و در نتيجه قانقاريا ايجاد شود:

عفونت با باكتري كلستريديوم پرفرنژانس

آسيب بافتي در اثر حوادث ، جراحي ، يا زخم هاي سوراخ كننده عمقي

له شدگي كه باعث قطع جريان خون شود.

تشكيل لخته خون در يك سرخرگ

تصلب شرايين (سفت و انعطاف ناپذير شدن سرخرگ ها)

سرمازدگي طولاني مدت

عوامل افزايش دهنده خطر

ديابت شيرين

سيگار كشيدن ، كه باعث اختلال در خونرساني مي شود.

سوء مصرف الكل ، كه در كار رگ هاي خوني اختلال ايجاد مي كند.

جريان خون كم در يك بافت خاص

سن بالا

پيشگيري

اگر مبتلا به ديابت هستيد، دستورات درماني را به دقت رعايت كنيد. پاي خود را مرتباً از لحاظ علايم ناشي از بافت بيمار كنترل كنيد. ناخن هاي خود را هميشه كوتاه نگاه داريد. كفش هاي راحت و اندازه پايتان بپوشيد.

در صورت بروز علايم عفونت (گرمي ، تورم ، قرمزي ، درد يا حساس بودن به لمس ) در يك آسيب پوستي ، به پزشك مراجعه كنيد.

سعي كنيد آسيبي به بدنتان وارد نشود.

عواقب مورد انتظار

در مراحل اوليه ، معمولاً با درمان آنتي بيوتيكي و جراحي براي برداشتن بافت هاي مرده معالجه مي شود. بدون درمان ، قانقاريا مي تواند منجر به عفونت مرگبار شود.

عوارض احتمالي

مسموميت خون

شوك

انعقاد داخل عروقي منتشر كه اختلالي در انعقاد

خون به شمار مي رود.

قطع عضو براي نجات جان بيمار

درمان

اصول كلي

براي درمان بستري شدن در بيمارستان ضروري است .

تلاش براي بهبود جريان خون به ناحيه درگير

جراحي براي برداشتن بافت مرده ، كه گاهي شامل قطع عضو نيز مي شود.

داروها

معمولاً آنتي بيوتيك داخل رگي در مراحل اوليه براي مبارزه با عفونت

داروهاي ضد درد

داروهاي ضد انعقاد براي جلوگيري از تشكيل لخته خون

فعاليت

تا زماني كه پيشرفت قانقاريا متوقف و بهبود آن آغاز نشده باشد بايد در رختخواب استراحت كرد. سپس مي توان تدريجاً فعاليت ها را از سر گرفت .

فيزيوتراپي در صورتي كه قطع عضو ضرورت يافته باشد.

رژيم غذايي

به هنگام ترميم بافت آسيب ديده ، رژيم پرپروتئين و پركالري داشته باشيد.

مكمل ويتاميني و معدني ، از جمله روي ، دريافت كنيد.

مايعات به مقدار كافي بنوشيد (8-6 ليوان در روز).

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان دچار علايم قانقاريا شده ايد.

اگر علي رغم دارو و درمان ، درد مداوم شود.

اگر به هنگام دوره نقاهت ، تب به وجود آيد.

آشنايي با بيماري سينوزيت

اگر در بيني احساس گرفتگي و در هم فشردگي ميكن_يد، زمان ب_يدار شدن از خ_واب سر درد ه_اي م_زمن داري_د، دورچش_م ه_ايتان تغييررنگ مي دهد و كمي متورم مي_شود، ممكن است سينوزيت داشت_ه باشيد. گاهي اوقات ممكن است بيماري به حدي شديد ش_ود كه تح_مل آن ب_راي فرد غير ممكن شود و او درد زيادي را احساس كند؛ اما ميتوان اظ_هار داش_ت ك_ه در اك_ثر م_وارد ب_يماري به شديدترين حد خود

نمي رسد.

سينوزيت چيست؟

سينوزيت يك عبارت پزشكي بوده و به شرايطي اطلاق مي شود كه سينوس ها در آن به دليل ايجاد عفونت متورم ميشوند.(گاهي اوقات با خارش و سوزش نيز همراه است)

سينوس ها درون بيني و چسبيده به استخوان هاي صورت قرار گرفته اند. محوطه ي سينوس ها مرطوب بوده و پر از هوا مي باشد. سينوس هاي جلويي در منطقه اي نزديك به ابروها قرار گرفته اند، سينوس هاي عقبي درون استخوان هاي گونه قرار دارند. سينوس هاي غربالي نيز بين چشم ها واقع شده اند. در آخر هم سينوس هاي گوه اي را داريم كه پشت سينوس هاي غربالي واقع شده اند.

در شرايط عادي، سينوس هاي ما پر از هوا هستند، تراكم استخوان هاي صورت را در كمترين ميزان خود نگه مي دارند، و سبب مي شوند كه استخوان هاي صورت وزن كمتري را متحمل شوند. سينوس ها در ماهيت صداي ما نيز نقش دارند.

عفونت هاي ويروسي و باكتريايي – و يا تلفيقي از هر دو نوع عفونت – مي تواند سبب ايحاد سينوزيت شود. عموماً افرادي كه دچار سرماخوردگي مي شوند، سينوزيت را تجربه مي كنند. آلرژي هاي مختلف نيز مي تواند به عنوان يكي از دلاليل ايجاد سينوزيت در فرد محسوب شوند.

احتقان خيشومي كه در اثر يك سرماخوردگي معمولي و يا آلرژي ايجاد شده باشد، اجازه نمي دهد كه هوا و رطوب به راحتي در سينوس ها جريان پيدا كنند. همين عامل سبب مي شود كه باكتري درون سينوس ها جمع شده و فرد به سينوزيت باكتريايي مبتلا گردد.

البته بايد توجه داشت كه عفونت

هاي باكتريايي سبب مي شوند كه شدت بيماري در فرد بيشتر شود و نسبت به عفونت هاي ويروسي از شدت بيشتري برخوردار هستند. فردي كه مبتلا به سينوزيت باكتريايي مي شود معمولاً دردهاي صورت و تورم بيشتري را نسبت به انواع ويروسي تجربه مي كند و حتي ممكن است تب نيز داشته باشد.

علائم و نشانه ها

برخي از نشانه هايي كه مي تواند معين كند فرد مبتلا به سينوزيت است به شرح زير مي باشد:

• آبريزش بيني و احساس پر بودن بيني به همراه سرفه در روز كه براي مدت زماني بيش از 10 تا 14 روز به طول انجامد و علائم بهبودي در فرد ديده نشود.

• خارج شدن خلط و مخاط از بيني ( اين نشانه هم در انواع باكتريايي و هم ويروسي وجود دارد، اما خلط هاي مداوم و غليظ تر مربوط انواع باكتريايي است)

• التهاب و درد مداوم در اطراف چشم

• احساس فشار و تورم در اطراف استخوان هاي گونه

• احساس فشار در سر

• سردرد به ويژه زمانيكه از خواب بلند مي شويد و يا هنگاميكه خم مي شويد.

• تنفس بد حتي پس از اينكه مسواك زده مي شود

• درد در قسمت دندان هاي بالايي

• تب بالاي 102 فارنهايت (39 درجه سلسيوس)

برخي از افراد نيز هستند كه در زمان ابتلا به اين بيماري سرفه هاي خشك مي كنند و به راحتي نمي توانند بخوابند. در برخي ديگر حالت تهوع نيز گزارش شده است.

هر چند بسياري از اين علائم شبيه به سينوزيت ويروسي و آلرژي بيني (ورم غشاء مخاطي بيني) است

بهتر است براي تشخيص درست حتماً به پزشك مراجعه كنيد. ابتلا بيماران به عفونت هاي ويروسي و آلرژي خيلي بيشتر از سينوزيت باكتريايي است. بايد توجه داشت كه براي درمان سينوزيت باكتريايي فرد حتماً نياز به مصرف آنتي بيوتيك دارد و در اين صورت پزشك مي بايست آنتي بيوتيك مورد نظر را براي شما تجويز نمايد.

نحوه درمان

اگر پزشك شما براي سينوزيت باكتريايي، آنتي بيوتيك تجويز كرد، شما بايد آنرا براي مدت زماني در حدود سه هفته مصرف كنيد. در اين صورت پزشك دارويي براي باز شدن گرفتگي بيني نيز تجويز خواهد كرد. اگر سينوزيت به دليل وجود آلرژي ايجاد شده بود، پزشك به شما توصيه مي كند كه در كنار داروهاي ديگر، آنتي هيستامين را نيز به طور روزانه مصرف نماييد.

پيشگيري

شما تنها با ايجاد تغييرات كوچكي در محل زندگي خود مي توانيد از ابتلا به سينوزيت جلوگيري نماييد. از يك دستگاه مرطوب كننده استفاده كنيد تا در روزهاي سرد و خشك، هواي خانه رطوبت كافي داشته باشد. دستگاه بخور را مرتباً تميز كنيد تا از ايجاد قارچ كه خود سبب بروز آلرژي در برخي از افراد مي شود، جلوگيري كرده باشيد.

اگر جزء افرادي هستيد كه داراي آلرژي هاي دوره اي هستند، بايد خيلي بيشتر مراقب خودتان باشيد تا مبتلا به آلرژي نشويد چرا كه بروز آلرژي مي تواند شرايط ابتلا به سينوزيت را تسهيل كند.

هرچند سينوزيت به تنهايي يك نوع بيماري واگيردار محسوب نمي شود، اما معمولاً با سرماخوردگي همراه مي شود كه ممكن است به دوستان و يا افراد خانواده نيز سرايت كند. از مهم ترين كارهايي كه

در اين زمان بايد انجام دهيد اين است كه دست هاي خود را به طور مرتب كاملاً بشوييد، دستمال هاي استفاده شده را دور بريزيد و زمانيكه كسي عطسه مي كند در مقابل او نايستيد.

براي بهبودي چه كاري مي توان انجام داد

اگر پزشك شما آنتي بيوتيك و يا هر داروي ديگري را برايتان تجويز نمود، بايد سعي كنيد كه نحوه ي استفاده از دارو را به طور دقيق دنبال كنيد. اگر دفعه ي اول كه به سينوزيت مبتلا مي شويد نتوانيد آن را درمان كنيد، اين بيماري تبديل به يك اختلال مزمن مي شود و راحت شدن از آن كار دشواري خواهد شد. حتي اگر بهتر هم شديد بايد آنتي بيتويك ها را تا آخر مصرف كنيد. اين كار سبب مي شود كه همه ي باكتري هايي كه سبب ايجاد عفونت شده اند، از بين بروند.

به اندازه ي كافي استراحت كنيد، مايعات به وفور استفاده كنيد تا دبنتان بتواند با كمك آنتي بيوتيك هايي كه به آن مي رسانيد در مقابل عفونت ها مقاومت كند.

مصرف ايبوپروفن يا استامينوفن هم مي تواند به تسكين درد و تورم كمك كند. استفاده از دستگاه بخور نيز مي تواند به راحت تر شدن سينوس ها كمك كند. كمپرس آب گرم نيز مي تواند در تسكين درد استخوان هاي صورت مفيد واقع شود. برخي پزشكان نيز قطره هاي محلول نمك بيني را تجويز مي كنند تا محوطه ي سينوس ها مرطوب نگه داشته شود.

نكته ي مهمي كه در مورد سينوزيت بايد به خاطر داشت اين است كه حتي اگر احساس مي كرديد كه بيماري شما

خيلي هم جدي نيست، باز هم بايد به پزشك مراجعه كنيد. اگر بيماري شما از انواع سينوزيت باكترياي هم نباشد، با درمان درست و بموقع از بدتر شدن و تكثير بيماري جلوگيري مي كنيد و فرايند بهبود خود را تسريع مي بخشيد.

انسداد مجراي اشكي

مجاري اشكي ، مجاري باريكي هستند كه وظيفه انتقال ترشحات چشم به داخل بيني را بعهده دارند . گاهي ممكن است در هنگام تولد يك يا هر دو مجراي اشكي ، بعلت تجمع سلول هاي مرده بصورت نسبي مسدود شوند و بنابراين ترشحات اشك نمي توانند از اين طريق تخليه شوند و در نتيجه كودك به طور دائمي اشك ريزش دارد .

علائم و نشانه هاي اين بيماري چيست ؟

نشانه هاي اصلي اين بيماري عبارتند از :

• اشك ريزش دايمي از چشم ، حتي در مواقعي كه نوزاد گريه نمي كند .

• در صورت عفونت چشم ( كه خيلي نادر است ) ، تجمع چرك در گوشه چشم و تورم بيني درست در زير چشم مبتلا .

چه زماني بايد به پزشك مراجعه كرد ؟

تقريباً درتمامي موارد ، مجراي اشكي بطور طبيعي تا سن يكسالگي باز خواهد شد . بهر حال ، با درمان مي توان اين مجاري مسدود را سريعتر باز نمود . بنابراين چنانچه نوزاد بطور دايم دچار اشك ريزش است . با پزشك كودك خود مشورت كنيد . در صورت وجود علايم عفونت بايد ظرف ?? ساعت به پزشك مراجعه نمائيد .

درمان

پزشك چشم كودك را معاينه خواهد كرد و در صورتي كه علايم عفونت وجود نداشته باشد ، از شما خواهد خواست تا به آرامي قسمت فوقاني مجرا

را ماساژ دهيد . در صورت وجود عفونت ، پزشك پماد آنتي بيوتيك چشمي تجويز خواهد كرد . پس از بهبود عفونت ( كه معمولاً يك هفته طول مي كشد ولي جهت اطمينان ، پزشك بايد آن را تأييد نمايد ) شما بايد ماساژ را انجام دهيد .

اگر بعد از سن يكسالگي ، مجرا همچنان بسته باشد ، پزشك كودك را به يك متخصص و جراح چشم معرفي خواهد كرد و متخصص مربوطه تحت بيهوشي عمومي و بوسيله يك ابزار باريك ، مجراي مسدود را باز خواهد كرد .

برطرف كردن انسداد مجاري اشكي

بعد از شستشوي دست ها در زير گوشه داخلي چشم مبتلا ، پوست را به آرامي ماساژ دهيد . اين كار را روزانه ? تا ? بار و به مدت ? تا ? هفته ادامه دهيد . اين اقدامات شما به باز شدن مجراي اشكي كمك خواهد كرد .

پس از باز شدن مجراي اشكي ، اشك ريزش كودك متوقف مي شود و احتمال ابتلا به عفونت هاي چشمي در كودك كاهش مي يابد .

http://www2.irib.ir

ديابت (1)

ديابت چيست؟

بدن ما براي توليد انرژي به سوخت نياز دارد، مواد غذايي كه مصرف مي كنيم نهايتاً به يك قند ساده به نام گلوكز تبديل مي شوند. گلوكز وارد جريان خون وسپس سلولها شده و براي توليد انرژي و رشد بدن مورد استفاده قرار مي گيرد. درصورتي كه قند به جاي ورود به سلولها درخون باقي بماند، قند خون افزايش يافته و منجر به بروز ديابت مي گردد. علت بروز اين بيماري، كمبود انسولين است. انسولين هورموني است كه از غده لوزالمعده (پانكراس) ترشح مي شود. اين ماده كليدي،

موجب ورود قند به سلولها مي شود تا قند، جهت تأمين انرژي مورد استفاده قرار گيرد يا براي مصارف بعدي ذخيره گردد. بدون وجود انسولين، قند نمي تواند از جريان خون خارج و وارد سلولها شود. ديابت به دو نوع تقسيم مي شود: ديابت نوع 1 و ديابت نوع 2

ديابت نوع 1 چيست؟

در اين نوع ديابت، غده پانكراس توانايي توليد انسولين را ندارد و توليد انسولين بسيار كم يا متوقف مي شود. ديابت نوع 1 معمولاً در دوران كودكي يا نوجواني آغاز مي شود، اما ممكن است در هر سني شروع شود.متخصصان، اين نوع ديابت را يك بيماري خود ايمني دانسته ومعتقدند كه عامل وراثت وعوامل محيطي به درجات نا معلوم در آن موثر است.

ديابت نوع 2 چيست؟

در ديابت نوع 2، غده لوزالمعده انسولين توليد مي كند اما مقدار آن ناكافي است و يا بدن نسبت به آن مقاوم است و توانايي استفاده از آن را ندارد. اين نوع ديابت بيشتر در افراد مسن (بالاي 40 سال) ديده مي شود. ديابت نوع 2 با رژيم غذايي مناسب، ورزش و در صورت لزوم با قرص كنترل مي شود.

گاهي اوقات، وقتي لوزالمعده بيش از حد تنبل مي شود ويا...، فرد مبتلا به ديابت نوع 2 نيز ممكن است به انسولين نياز پيدا كند.

نكات مشترك ديابت نوع 1 و 2 كدامند؟

نكته مشترك اين دو نوع ديابت، اين است كه قند خون بسيار بالا مي رود (هيپرگليسمي).در صورتي كه قند خون سالهاي سال بالا بماند، عوارض بعدي ديابت به وجود مي آيد.

چه تفاوتي بين ديابت نوع 1 و 2 وجود دارد؟

تفاوت اساسي بين اين دو نوع ديابت آن است كه در ديابت نوع اول، فرد براي ادامه حيات نياز به مصرف

انسولين دارد، زيرا سلولهاي بتاي لوزالمعده وي از بين رفته است و بدن او قادر به توليد انسولين نمي باشد. اگرچه بعضي از افراد مبتلا به ديابت نوع دوم نياز به مصرف انسولين پيدا مي كنند؛ اما غالباً شروع مصرف انسولين پس از عدم پاسخ به درمان با قرصهاي خوراكي مي باشد.

علائم و نشانه هاي ديابت نوع 1 چيست؟

در صورتي كه ديابت نوع 1 داريد و قند خون شما در نتيجه عدم رعايت رژيم غذايي، عدم فعاليت بدني و كافي نبودن ميزان انسولين دريافتي و يا به واسطه بيماري يا استرس بالا مي رود، علائم زير به وجود مي آيند: • تشنگي شديد (پرنوشي) • افزايش حجم ادرار (پرادراري) وشب ادراري • افزايش اشتها (پرخوري) • كاهش وزن به علاوه علائمي مثل خستگي و افزايش احتمال ابتلا به عفونت نيز ممكن است ديده نشود.

درمان ديابت نوع 1 چگونه است؟

هدف از درمان ديابت نوع 1 اين است كه قند خون ناشتا در محدوده طبيعي (130-90 ميلي گرم در دسي ليتر) بوده و قند خون،دوساعت پس از صرف غذا در محدوده كمتر از 180 ميليگرم باشد . براي رسيدن به اين هدف بايد انسولين مورد نياز بدن، روزانه تزريق شود. انسولين تزريقي با كمك رژيم غذايي و فعاليت بدني، قند خون شما را متعادل مي كند.

در بدن افراد غيرديابتي، انسولين به طور خودكار و با توجه به ميزان قند موجود در غذا، تحرك فرد و استرسي كه فرد دارد به صورت متعادل ترشح مي شود. اما در بدن افراد ديابتي، فرد بيمار بايد اين تعادل را با يك برنامه ريزي منظم شخصاً برقرار كند.

انسولين چيست ؟

همان طور كه عنوان شد با از دست رفتن قدرت لوزالمعده در ترشح انسولين، فرد براي كنترل قند

خون نياز به تزريق انسولين خواهد داشت.

معمولاً انسولين را بايد دو بار (يا بيشتر) در طول روز تزريق كرد. تعداد دفعات تزريق، بيانگر شدت بيماري نيست. افراد با يكديگر متفاوت هستند، پس لازم است هر فرد از بهترين رژيم انسولين بهره مند شود، گاهي چهار بار تزريق انسولين به مقدار كم بهتر از دو بار تزريق در مقادير زياد است و قند خون را بهتر كنترل مي كند. مطمئن باشيد پزشكان متخصص ديابت بهترين روش را براي شما تعيين مي كنند.

در حال حاضر انسولين را به طور مصنوعي و دقيقاً مثل انسولين طبيعي بدن انسان در محيط آزمايشگاه مي سازند و به آن انسولين انساني مي گويند. انسولين هاي حيواني نيز وجود دارند كه از بدن گاو يا خوك به دست مي آيند.

دو نوع انسولين رايج عبارتند از :

انسولين رگولار: شفاف و كوتاه اثر است و به سرعت تأثير مي گذارد.

انسولين NPH: كدر و شيري رنگ است، به آهستگي اثر مي كند.

در مورد نحوه نگهداري، كشيدن و تزريق انسولين پيشنهاد مي شود كتابچه خودآموز تزريق را مطالعه نماييد. نكات بسيار مهمي قبل، بعد و در هنگام تزريق انسولين وجود دارد كه اطلاع از آنها لازم و ضروري است.

علائم افزايش قند خون كدامند؟

هنگامي كه قند موجود در خون وارد سلولها نمي شود،

انرژي مورد نياز بدن تأمين نمي شود و ممكن است شخص، احساس خستگي و بي حالي كند.

عدم ورود قند به درون سلولها باعث مي شود، مواد قندي به مصرف بدن نرسند و بدون مصرف در خون باقي بمانند پس سلولهاي بدن گرسنه شده و شخص لاغر و ضعيف شده و در حالي كه احساس گرسنگي مي كند، مقدار زيادي غذا مي خورد.

بالا بودن قند خون، باعث مي شود كليه ها مقداري

از آن را دفع كنند. براي دفع قند اضافي خون، كليه ها بايد مقداري از آب بدن را نيز به همراه آن دفع نمايند پس حجم ادرار افزايش مي يابدو در حالي كه فرد مقدار زيادي آب و مايعات مي نوشد، دائماً تشنه است.

قند خون بالا، شخص مبتلا به ديابت را آماده ابتلا به عفونتهاي مختلف مي كند: مثل عفونتهاي ادراري يا عفونتهاي پوستي و ....

علائم كاهش قند خون (هيپوگليسمي) كدامند؟

كاهش يا افت قند خون يكي از عوارض خطرناك بيماري ديابت مي باشد. وقتي قند خون فرد به كمتر از 70 ميلي گرم در دسي ليتر مي رسد، هورموني به نام آدرنالين در بدن ترشح مي شود. ترشح اين هورمون باعث بروز علائمي چون تعريق، عصبانيت و لرزش مي گردد.

ساير اختلالات عبارتند از: تاري ديد، سردرد، سوزن سوزن شدن يا بي حسي لبها.

در صورتي كه افت قند خون در حد خفيف باشد، تشخيص علائم و درمان آن امكان پذير است. در موارد شديدتر علائم به صورت ناگهاني ايجاد شده و باعث بروز تشنج و از دست دادن هوشياري مي شود، كه اين حالت جزء فوريتهاي پزشكي است.

علامتهايي كه هنگام افت قند خون ممكن است تجربه كنيد، عبارتند از:

- تپش قلب

- تعريق

- سرگيجه

- سردرد

- رنگ پريدگي

- ضعف و لرزش

- گرسنگي

- سوزن سوزن شدن لبها و دهان

- گيجي يا عدم تمركز

- تهوع

- اضطراب

در صورتي كه كاهش قند خون خيلي شديد باشد، علائم زير ديده مي شود:

- از دست دادن هوشياري

- گيجي و بي قراري

- تشنج

منبع: كلينيك مجازي ديابت

ديابت (2)

علل بروز هيپوگليسمي (كاهش قند خون) چيست؟

عوامل زيادي باعث كاهش قند خون مي گردند كه از آنها مي توان به موارد زير

اشاره كرد:

1. به تأخير انداختن يا حذف يك وعده از رژيم غذايي

2. مصرف بيش از حد انسولين

3. عدم مصرف مواد غذايي قندي كافي در يك وعده غذايي

4. افزايش ناگهاني فعاليتهاي ورزشي

در صورت كاهش قند خون چه بايد كرد؟

در صورتي كه قند خون شما كاهش پيدا كرد و علائم آن را مشاهده كرديد بايد پزشك خود باشيد.

هيچ كس بهتر از شما نمي تواند در شناسايي علائم، تشخيص و درمان افت قند خون، به شما كمك كند.

مهم است بدانيم هنگام كاهش قند خون چه احساسي داريم .....

قدم اول شناسايي علائم است، در صورتي كه از دستگاه كنترل قند خون (گلوكومتر) استفاده مي كنيد قند خونتان را با دستگاه كنترل كرده و اگر كمتر از 75-70 ميلي گرم در دسي ليتر بود بايد اقدام كنيد.

مهم است بدانيم چگونه بايد با كاهش قند خون برخورد كنيم .....

بايد سرعت داشته باشيد، در صورتي كه به موقع عمل نكنيد، احتمال از دست دادن هوشياري وجود دارد. به سرعت تعدادي قند همراه آب و يا يك ماده شيرين مصرف كنيد.

مي توانيد دو حبه قند را در مقداري آب حل كنيد يا دو قاشق چايخوري شكر يا عسل و يا نصف ليوان آب ميوه ميل كنيد.

معمولاً پس از 10-5 دقيقه، احساس بهبودي خواهيد كرد، در غير اين صورت بايد دوباره يكي از مواد پيشنهادي را مصرف نماييد. پس از حدود 10 دقيقه مي توانيد يك وعده غذا يا يكي از ميان وعده هايتان را ميل نماييد تا مقدار قند خون ثابت بماند.

به علاوه مصرف مواد غذايي كه حاوي چربي هستند مثل پيراشكي و شكلات هنگام كاهش قند خون توصيه نمي شوند.

در موارد شديد افت قند خون كه فرد هوشياري

خود را از دست مي دهد، با نظر پزشك مي توان از تزريق گلوكاگون استفاده نمود.

مهم است بدانيم در هنگام افت شديد قند خون اعضاي خانواده خود را قبلاً آموزش داده باشيم تا آنها علت از دست دادن هوشياري را بدانند و بلافاصله فرد ديابتي را به بيمارستان برسانند تا در آنجا درمان با گلوكز تزريقي شروع شود.

رژيم غذايي و ديابت

منظور از رژيم غذايي، همان برنامه صرف غذا است. رژيم غذايي در درمان و پي گيري بيماري ديابت نقش اساسي دارد. به اين دليل است كه افرادي كه به تازگي دچار ديابت شده اند، به منظور كمك در تشخيص عادات غذايي و ايجاد برنامه غذايي مناسب، نياز به مشاوره و راهنمايي دارند.

بايد بدانيم كه چيز ثابتي به نام رژيم غذايي ديابتي وجود ندارد. رژيم غذايي ديابتي در واقع يك برنامه سالم و صحيح براي همه افراد است، بنابراين لازم نيست كه براي يك بيمار ديابتي غذاهاي جداگانه اي در منزل تهيه شود، پيروي از رژيم غذايي سالم براي همه افراد مفيد و ضروري است.

نكات مهمي كه در رژيم غذايي ديابتي وجود دارند شامل: مقدار غذايي كه فرد مي خورد، زمان صرف غذا و نوع مواد غذايي مصرفي است.

به ياد داشته باشيد كه همواره بايد بين غذا، ميزان فعاليت و ميزان انسولين مصرفي تعادل برقرار شود تا مقدار قند خون به حد طبيعي نزديك شود.

در افراد سالم اين تعادل به خودي خود صورت مي گيرد اما در افراد ديابتي برقراري اين تعادل به عهده خود شخص است به اين ترتيب كه انسولين روزانه در چند نوبت مورد نياز به بدن تزريق مي شود، و البته لازم است كه در

فواصل منظم و مناسب، غذا نيز وارد بدن شود تا عمل انسولين به خوبي انجام گيرد. مصرف كل كالري (غذا) در يك يا دو وعده غذايي بزرگ سبب افزايش ميزان قند خون مي شود. خوردن وعده هاي كوچكتر با دفعات بيشتر باعث مي شود كربوهيدرات واردشده به سيستم بدن شما به طور كم و پيوسته باشد و در نتيجه ميزان قند خون رضايت بخش خواهد بود.

رعايت همين اصل ساده سبب كنترل وزن و نياز كمتر به انسولين مي گردد.

زمان خوردن غذا به عوامل مختلفي مثل نوع داروي مصرفي بستگي دارد. براي مثال اگر شما انسولين مصرف مي كنيد، حذف وعده غذايي سبب گرسنه تر شدن، بدخلقي و عدم تمركز مي شود. به علاوه منجر به زياد خوردن در پايان روز خواهد شد.

خوردن به دفعات (سه وعده غذا و سه ميان وعده) در فواصل منظم (حداكثر فاصله بين وعده ها و ميان وعده ها 3 ساعت باشد)، بهترين رژيم براي يك فرد مبتلا به ديابت نوع 1 است كه انسولين تزريق مي كند.

برنامه غذايي فرد ديابتي چگونه است؟

در هر يك از وعده هاي اصلي (صبحانه، نهار، شام) يا ميان وعده هاي غذايي، مقداري كربوهيدرات مركب يا غذاهاي نشاسته اي بگنجانيد. بعضي از اين مواد غذايي عبارتند از: نان گندم كامل، غلات كامل ميوه، سيب زميني، ماكاروني، برنج و حبوبات.مصرف اين مواد غذايي جهت برقراري تعادل با انسولين لازم و ضروري است و بايد به ميزان مناسب چه در وعده هاي اصلي و چه بين نوبتهاي غذايي در طول روز توزيع شوند.

با دريافت مقدار زياد كربوهيدرات، قند خون به سرعت بالا مي رود و در مقابل مصرف كم كربوهيدرات ها باعث افت قند مي شود.

بنابراين توصيه مي شود، به طور مرتب مقدار معيني از كربوهيدرات (كه كارشناس تغذيه به شما

توصيه كرده است) را مصرف نماييد. بهتر است 3-2 ساعت پس از وعده هاي اصلي غذا، از ميان وعده ها نيز استفاده شود.

دوستان و دشمنان افراد ديابتي:

به جرأت مي توان گفت كه انواع سالاد و سبزي دوستان افراد ديابتي هستند، اين غذاها انواع ويتامين و مواد معدني مورد نياز را به بدن مي رسانند بدون اينكه تأثيري روي ميزان قند خون داشته باشند.

مقدار كمي از غذاهاي پروتئيني كم چرب مانند گوشت كم چربي، مرغ، ماهي،تخم مرغ و پنير كم چربي توصيه مي شود.

اما دشمنان شما، غذاهاي شيرين هستند.

به ياد داشته باشيم كه در صورت مصرف زياد اين مواد و حذف مواد نشاسته اي، قند خون خيلي سريع بالا مي رود ولي بعد از يك يا دو ساعت كه انسولين به حداكثر اثر خود مي رسد، قند خون ناگهان به شدت افت مي كند.

از مصرف غذاهاي پرچربي نيز خودداري كنيد.

در بعضي غذاها مانند كره، مارگارين، روغن، كره بادام زميني، چربي گوشت و پوست مرغ، چربي به صورت واضح قابل مشاهده است. اما بسياري از غذاها نظير سوسيس، كالباس، پنير، كيك، شكلات، بستني و سس مايونز داراي چربي پنهان هستند.

توصيه مي شود كه هنگام تهيه غذا ميزان استفاده از چربي ها و روغن را كاهش داده و از مواد غذايي كم چربي استفاده كنيد.

كنترل منظم قند خون چگونه است؟

اندازه گيري و كنترل منظم قند خون، بخش بسيار مهمي از كنترل بيماري ديابت را شامل مي شود. در صورتي كه يك دستگاه گلوكومتر (دستگاه كنترل قند خون) تهيه نماييد و ياد بگيريد كه چگونه قند خونتان را با دستگاه اندازه بگيريد، به راحتي مي توانيد ميزان اثر درمان را بررسي و تغييرات مورد نياز در مقدار انسولين مصرفي را جهت بهبود يا حفظ قند خون در

حد طبيعي تخمين بزنيد.

به خصوص در شروع تزريق انسولين و در روزهاي اول بهتر است روزي چهار بار قند خون خود را اندازه بگيريد تا پزشك بتواند مقدار دقيق انسولين مورد نياز شما را تعيين كند. پس از تثبيت قند خون و جهت تعادل، مي توان دفعات كنترل قند خون را كاهش داد. اما فراموش نكنيم كه 4 بار كنترل قند در روز (قبل از هر غذا و قبل از خواب) براي اطمينان از مناسب بودن مقدار انسولين مفيد است.

نكته مهم اينجاست كه نياز يك فرد به انسولين هرگز مقدار ثابتي نيست، برنامه زندگي مرتباً تغيير مي كند، ميزان فعاليت و ورزش، فعاليتها و مشغله هاي كاري در روزها و ماههاي مختلف، با يكديگر فرق مي كنند. نتايج اندازه گيريها و آزمايشهايي كه انجام مي دهيد به شما كمك مي كند تا اثر ميزان مختلف فعاليت بدني را بر قند خون خود بدانيد و استفاده از انسولين را با شرايط زندگي، نوع فعاليت و كارتان تطبيق دهيد. در واقع اندازه گيري مرتب قند خون و يادداشت كردن آن باعث مي شود تا به تغييرات معمول قند خون خود پي ببريد.

روشهاي مختلفي جهت ثبت قند خون وجود دارد، روشي را كه تسلط بيشتري بر آن داريد انتخاب كنيد. مسئول آموزش ديابت مي تواند اين روشها را به شما بياموزد و در انتخاب مناسبترين آنها به شما كمك كند.

عوارض دراز مدت ديابت چيست؟

مدتهاي مديدي، نحوه اثر افزايش قند خون بر پيدايش عوارض ديابت مورد سؤال بود. عوارض ديابت عبارتند از:

- آسيب رسيدن به رگهاي خوني به ويژه در قلب و پاها - اختلال ديد به دليل آسيب شبكيه چشم (رتينوپاتي)

- آسيبهاي كليوي كه سرانجام ممكن

است به نارسايي كليه بينجامد (نفروپاتي)

- آسيبهاي اعصاب محيطي كه باعث از بين رفتن حس،درد و... به ويژه در پاها مي شود (نوروپاتي) عواملي كه با پيدايش و پيشرفت عوارض ديابت در ارتباط هستند، عبارتند از: - كنترل نامناسب قند خون

- كلسترول بالا - فشار خون بالا

- استعمال دخانيات

- بي اطلاعي فرد در مورد عوارض احتمالي ديابت

توصيه هاي لازم جهت جلوگيري از پيشرفت عوارض ديابت كدامند؟

- در مورد تمام جوانب كنترل ديابت هرچه مي توانيد بياموزيد.

- در كنترل ديابت خود نقش فعالي داشته باشيد.

- به طور مرتب با پزشك خود در ارتباط باشيد.

- بدون همكاري تمام اعضاي گروه ديابت، ديابت به خوبي كنترل نخواهد شد و فرد ديابتي يكي از اعضاي اصلي اين گروه است. به كمك ساير اعضا مي توانيد در مورد ديابت و پيشگيري از عوارض آن اطلاعات لازم را به دست آوريد. كسب آگاهي در مورد شرايط موجود، در به دست آوردن مهارتهاي لازم به شما كمك مي كند تا بتوانيد در كنترل ديابت خود نقش فعالي داشته باشيد.

جهت كنترل بهتر قند خون چه بايد كرد؟

به طور كلي شما مي توانيد يك زندگي عادي و يك عمر طولاني داشته باشيد. بدين منظور بايد در مورد ديابت مطالب مورد نياز را بياموزيد و از خودتان مراقبت كنيد. پزشك شما و ساير اعضاي گروه بهداشتي (شامل مسئول آموزش و كارشناس تغذيه) براي راهنمايي شما آماده هستند.

برنامه درماني با هدف مراقبت از خود

مواردي كه بايد به شما ارائه شود، عبارتند از:

- توصيه هايي در مورد تغذيه صحيح، نوع غذا، مقدار و زمان مصرف آن با توجه به وضعيت فردي

- توصيه به ورزش و فعاليت بدني

- مقدار و

زمان مصرف قرص يا انسولين و نحوه استفاده از آنها و توصيه هايي براي انجام تغييرات مورد نياز با توجه به ويژگيهاي فردي

- مقادير مطلوب قند، چربي، فشار خون و وزن

- كنترل، معاينه و ارجاع به سايرمتخصصين به طور مرتب.

در هر جلسه معاينه، پزشك بايد موارد زير را كنترل نمايد.

- نتايج اندازه گيريهاي روزانه قند خون و درمان فعلي.

- .وزن بدن

- در صورت لزوم فشار خون و چربي خون

- هموگلوبين قنددارشده (HbA1c)

حداقل در سال يك بار بايد به متخصصين زير مراجعه نماييد.

- چشم پزشك، جهت بررسي و معاينه شبكيه چشم

- متخصص بيماريهاي كليوي، جهت بررسي كاركرد كليه ها (آزمايش هاي خون و ادرار)

- متخصص قلب وعروق، جهت بررسي عوامل خطرزاي بيماري قلبي مثل فشار خون و چربي بالا و استعمال دخانيات

نقش شما در كنترل ديابت چيست؟

بايد هميشه در حال كنترل ديابت خود باشيد. هرچه بيشتر در مورد ديابت بدانيد، اين كار آسان تر خواهد بود.

اصول مراقبت از خود را بياموزيد و آنها را تمرين كنيد و به كار ببنديد. اين اصول عبارتند از: پي گيري كنترل قند خون و اينكه چگونه برنامه درمان خود را با آن مطابقت دهيد

نكات زير مي تواند در زمينه مراقبت از خود مفيد باشد:

- پاهاي خود را مرتب وارسي كنيد.

- شيوه زندگي سالم را برگزينيد. زندگي سالم عبارت از انتخاب غذاي مناسب، حفظ وزن مطلوب، ورزش منظم و اجتناب از استعمال دخانيات است.

- مواردي كه بايد با گروه بهداشتي خود در ارتباط باشيد، بشناسيد.

- براي پاسخگويي به پرسشهايي كه در مورد ديابت توجه شما را جلب و كنجكاوي تان را تحريك مي كند، به طور مرتب با

گروه بهداشتي در تماس باشيد. ابتدا سؤالات خود را مطرح كنيد و اگر جواب برايتان قانع كننده نبود، سؤال خود را تكرار نماييد.

- بروشور و كتابچه هايي را كه گروه بهداشتي تهيه مي كنند، نيازهاي ويژه شما را به عنوان يك فرد ديابتي مي شناسند.

- اگر احساس مي كنيد كه تسهيلات و مراقبتهاي لازم براي كنترل ديابت شما فراهم نيست، با گروه ديابت مراكز بهداشتي تماس بگيريد.

منبع: كلينيك مجازي ديابت

سلياك و پرهيزهاي غذايي

نام هاي ديگر اين بيماري ، اسپروي سلياك ، انتروپاتي حساس به گلوتن و اسپروي غير حاره اي مي باشد .

بيماري سلياك ، يك بيماري التهابي روده است كه عمدتاً قسمت پروكسيمال و وسط روده كوچك را تحت تاثير قرار مي دهد و با سوء جذب مواد مغذي ، مواد معدني و ويتامين ها مشخص مي شود . سلياك در تمام طول زندگي ادامه دارد و در افرادي ديده مي شود كه از نظر ژنتيكي مستعدترند . در واقع اين بيماري يك بيماري ژنتيكي _ اتوايميون ( خود ايمني ) است .

بيماري سلياك ناشي از اختلال در پاسخ ايمني سلول هاي T مي باشد كه در افراد مستعد پس از مصرف گلوتن ايجاد مي شود ، يعني افراد سلياكي ، توالي اسيدآمينه موجود در پرولامين گندم ، جو و چاودار را نمي توانند تحمل كنند .

وقتي افراد اين غلات را مصرف مي كنند ، مخاط به ويژه دئودنوم و ژژنوم آسيب مي بيند ، تعداد پرزها كم مي شود ، سطح جذب پايين مي آيد و آنزيم هاي كمتري در سلول هاي آسيب ديده وجود داشته و سوء جذب مواد مغذي رخ مي دهد .

علايم :

اسهال ، مدفوع مكرر ، بدبو ، كمرنگ و كمي شل ، تحريك پذيري روده ها ، كاهش وزن ، شكم متسع ، تهوع ، رنگ پريدگي ، آنمي ، نقايص دنداني و استخواني ، تحريك پذيري ، ناتواني در تمركز ، ديس ليپيدمي ( در 40 _ 30 درصد افراد رخ مي دهد )، خستگي پذيري .

مطالعاتي كه در زمان قحطي و كمبودهاي غذايي در جنگ جهاني دوم ، انجام شد نشان داد كه علايم بيماري در بين افراد كمتر شده بود ، زيرا آنها به جاي نان از غذاهاي جايگزين استفاده مي كردند .

بيشترين علت بروز علايم ، به خاطر جزء گليادين گلوتن گندم مي باشد . گلوتن ، پروتئين ذخيره اي در گندم است كه مي تواند به گلوتنين ( مسئول خواص مناسب پخت و پز غلات ) و گليادين تجزيه شود .

پروتئين ذخيره اي مشابه گليادين در چاودار ( سكالين ) و جو ( هوردئين ) هم وجود دارد ، ولي پروتئين جو دو سر ( آونين ) و برنج ( زئين ) شبيه آنها نيستند .

درمان مناسب سلياك شامل پيروي شديد از رژيم بدون گلوتن است .

5 كليد مهم در كنترل سلياك عبارتند از :

مشاوره با كارشناس تغذيه متبحر ، آموزش در مورد بيماري ، تبعيت هميشگي از رژيم بدون گلوتن ، شناسايي و درمان كمبودهاي تغذيه اي ، پيگيري هاي مداوم و طولاني مدت .

رژيم عادي از گلوتن :

مبتلايان به سلياك لازم است بدانند كه با رعايت برنامه غذايي و حذف كامل غلات غير مجاز ذكر شده به طور

كامل بهبود مي يابند ، ولي بايد تاپايان عمر در پرهيز كامل از چنين غلاتي بوده و برنامه غذايي مناسب خويش را رعايت نمايند . رژيم عاري از گلوتن ، شامل حذف گندم ، جو و چاودار مي باشد . ساير غلات مثل برنج ، سويا ، ذرت ، آرد سيب زميني ، ذرت خوشه اي و ارزن بدون گلوتن هستند .

بيماران بايد ياد بگيرند كه گوشت ها ، ماهي ، مرغ ، آجيل ، تخم مرغ ، حبوبات ، شير ، پنير ، ميوه و سبزي عاري از گلوتن هستند .

جو دو سر :

اغلب مطالعات نشان داده اند كه افراد دچار سلياك مي توانند جو را تحمل كنند . ولي از آنجا كه ممكن است جو در هنگام برداشت ، آسياب يا فرآيند شدن با ساير غلات حاوي گلوتن آلوده شود ، توصيه بر اين است كه بيماران سلياكي از مصرف جو دو سر دوري كنند . به علاوه تعداد كمي از بيماران سلياكي به اسيد آمينه هاي موجود در جو دو سر حساس هستند . اگر فرد دچار سلياك مي خواهد جو دو سر بخورد ، بهترين راه اين است كه بيشتر از 70 _ 50 گرم در روز مصرف نكند .

غذاهايي كه حاوي گلوتن مي باشند و بايد از آنها پرهيز كرد :

_ تمام غذاهاي حاوي گندم ، جو ، چاودار و آرد آنها

_ انوع نان هاي معمولي ، نان خشك ، بيسكويت ، باگت ، نان سفيد و سياه

_ كليه گوشت هاي كنسرو شده ، سوسيس ، كالباس ، كتلت ، كباب كوبيده رستوران

ها ، شنيسل گوشت و مرغ

_ ماكاروني ، رشته فرنگي ، غذاهاي حاوي جو ، فرني با آردهاي ذكر شده

_ سس سفيد و سس گوجه فرنگي

_ قهوه فوري ، نسكافه ، شير شكلات

_ كليه شيريني هاي تهيه شده با آرد گندم ، گز ، سوهان ، حلوا ، ترحلوا ، شكلات و بعضي از انواع آب نبات ، كمپوت و انواع مواد غذايي كنسرو شده و كليه غذاهايي كه با آرد غير مجاز تهيه شود .

توصيه هاي تغذيه اي :

_ با حذف كامل گليادين از رژيم در مدت كوتاهي علايم بهبود مي يابند ، ولي درمان بايد ماه ها يا سال ها ادامه يابد .

_ مصرف ذرت ، برنج ، سيب زميني ، تاپيوكا ( كه از ريشه گياه كاساوا مي گيرند ) ، كاساوا و نان بدون گلوتن مجاز است .

_ براي نوزاداني كه دچار اسهال هستند ، تامين آب و الكتروليت و فرمولاي ( شير خشك )كم چرب ضروري است .

_ ممكن است بزرگسالان بتوانند كربوهيدرات ساده ، ژلاتين ، آب ميوه ، كره بادام زميني ، پودينگ نشاسته ذرت و موز را تحمل كنند .

_ MCT (تري گليسيريد با زنجيره ي متوسط ) داراي نتايج سودمندي به خصوص در بزرگسالان مي باشد .

_ در ابتدا ، رژيم بايد فيبر كمي داشته باشد ، ولي دريافت آن به تناسب تحمل بايد افزوده شود .

_ اگر تغذيه با لوله استفاده مي شود ، محصولات غني شده با گلوتامين مصرف شود .

_ پايش وضعيت عدم تحمل لاكتوز كه مي تواند موقت يا

دائم باشد .

در ابتدا محصولات لبني بايد حذف شود ، زيرا معمولاً اين بيمارن به صورت ثانويه دچار كمبود لاكتاز مي شوند ، ولي بعد از 6 _ 3 ماه درمان ، محصولات لبني بايد تدريجاً معرفي شوند .

_ مكمل ياري ويتامين هاي محلول در چربي به فرم محلول در آب ، آهن ، كلسيم ، اسيدفوليك و B-كمپلكس توصيه مي شود . زيرا بسياري از محصولات بدون گلوتن داراي محتواي كمي از ويتامين B، آهن و فيبر هستند .

_ تغذيه اين بيماران بايد به صورت متناوب و در وعده هاي كوچك در طول بيماري باشد .

_ بافت غذا بايد نرم باشد و ازمواد غذايي محرك دوري شود .

_ برخي داروها ( مثل استامينوفن ) ، خمير دندان ها و دهان شويه ها حاوي گلوتن هستند .

_ اگر بعد مصرف گليادين عوارض ايجاد نشد به اين معنا نيست كه پرزها آسيب نمي بينند زيرا عوارض آشكار 8 هفته يا بيشتر طول مي كشد كه پديدار شود .

_ شايد بيماران سلياكي به ساير پروتئين ها به واكنش نشان دهند ، مثلاً به :

آلبومين ( موجود در تخم مرغ و شير )،

گلوبولين و كازئين ( شير )و

پروتئين هاي موجود در گوشت و سويا .

نگراني هايي كه به دنبال رژيم عاري از گلوتن پيش مي آيد :

هزينه :

غذاهايي كه بدون آرد گندم باشند ، معمولاً گران تر تهيه مي شوند . مثلاً يك تكه نان بدون گلوتن ممكن است 3 _ 2 برابر قيمت نان هاي معمولي باشد . بيماران مي توانند هزينه هاي خود

را با خريد محصولاتي چون سبزي هاي نشاسته اي مثل سيب زميني ، هويج ، سبزي هاي نشاسته اي مثل سيب زميني ، هويج ، حبوبات و نخود فرنگي كمتر كنند . به ياد داشته باشيد كه محصولات « بدون گندم » حتماً « بدون گلوتن » نيستند . ممكن است در آنها جو و ساير غلات به كار رفته باشد كه براي بيماران مبتلا به سلياك مضر هستند .

آلودگي با گلوتن :

شما در منزل مي بايست از آلوده شدن مواد غذايي به گلوتن نيز جلوگيري كنيد ، زيرا وسايل آشپزي و يا ديواره ي ماكروويو ممكن است آلوده به گلوتن باشد . بنابراين براي تهيه ي محصولات بدون گلوتن بايد از ابزاري جداگانه استفاده كنيد .

عوارض تغذيه اي بيماري سلياك :

آنمي فقر آهن :

_ در بيماري سلياك بسيار شايع است .

_ در بسياري از افراد مبتلا به سلياك ، آنمي فقر آهن قبل از شناسايي سلياك مشخص مي شود .

_ آنمي فقر آهن تا زماني كه رويه روده ترميم و ذخاير آهن تامين مي شود ، ادامه خواهد داشت .

_ پيگيري طولاني مدت فريتين سرم در بيماران سلياكي براي تشخيص اينكه كمبود آهن به طوركامل رفع شده است يا نه .

توصيه ها :

_ درمان با رژيم عاري از گلوتن و مصرف منابع غني آهن .

_ منابع آهن هم شامل گوشت قرمز ، مرغ ، ماهي و منابع آهن غير هم شامل آجيل ، غلات ، سبزيجات برگ سبز ، ميوه هاي خشك ، تخم مرغ ، سبوس

برنج .

_ تركيب منابع آهن

غير هم با غذاهاي غني از ويتامين C براي جذب بيشتر ( مثل مركبات )

_ مصرف كوتاه مدت مكمل هاي آهن بدون گلوتن در برخي بيماران توصيه مي شود .

عدم تحمل لاكتوز :

_ عدم تحمل لاكتوز مي تواند به صورت موقت در افرادي كه به تازگي تشخيص سلياك براي آنها گذاشته شده است ديده شود ، زيرا پرزهاي روده آسيب ديده اند و سطح آنزيم لاكتاز كاهش يافته است .

_ با رعايت رژيم عاري از گلوتن ، علايم عدم تحمل لاكتوز در عرض 6 ماه تا يك سال مي تواند مرتفع شود . اگر عدم تحمل لاكتوز همچنان ادامه داشت اين امكان وجود دارد كه در برنامه غذايي يك منبع نهفته گلوتن وجود داشته باشد كه لازم است شناسايي و حذف گردد .

توصيه ها :

_ با رژيم عاري از گلوتن شروع كنيد و اگر علايم همچنان ادامه داشت ، محدوديت موقت مصرف لاكتوز در برنامه ي غذايي مي تواند مفيد باشد ( به همراه رژيم عاري از گلوتن ).

_ اگر لازم شد كه رژيم عاري از لاكتوز اعمال شود ، درصورت تحمل از قرص هاي آنزيم لاكتاز استفاده شود .

_ اگر علايم بهبود يافت ، كمي لاكتوز را براي ارزيابي پاسخ تحمل در رژيم غذايي وارد كنيد .

استئوپني يا تسئوپروز :

_ چگالي كم استخوان در افراد مبتلا به سلياك وجود دارد .

_ به علت سوء جذب ، بيماري هاي استخواني در افراد سلياكي زودتر ظاهر مي شوند .

شيوع بالاي استئوپروز در بيماران سلياكي باعث شده است كه سنجش تراكم استخوان در زمان تشخيص

سلياك انجام شود .

_ كمبود ويتامين D كه در سلياك شايع است بايد درمان شود تا سطح 25 هيدروكسي ويتامين D سرم در مقادير نرمال باشد .

_ پوكي استخوان ممكن است حتي پس از رعايت رژيم عاري از گلوتن پايدار بماند .

توصيه ها :

_ رعايت رژيم عاري از گلوتن به همراه غذاهاي غني از كلسيم و ويتامين D ( منابع غني كلسيم : لبنيات ، سبزيجات خانواده كلم و منابع غني ويتامين D:ماهي هاي چرب مانند ساردين ، سالمون ، شاه ماهي ، روغن ماهي

_ مصرف مكمل كلسيم و ويتامين D كه عاري از گلوتن باشد .

_ ورزش مناسب

كمبود فولات :

_ در موارد شديد سوء جذب رخ مي دهد .

_ بسيار مهم است كه در زناني كه از رژيم بدون گلوتن پيروي مي كنند و قصد بارداري دارند ، دريافت فولات بررسي شود .

توصيه ها :

_ رژيم عاري از گلوتن و دريافت غذاهاي غني از فولات شامل حبوبات ، غلات ، سبزيجات سبز برگي شكل ، بروكلي ، مارچوبه ، آب پرتقال ، جگر ، بادام زميني ، گردو ، دانه آفتابگردان و ...

_ دريافت مكمل فولات

كمبود ويتامين B12 :

_ اگر چه بيماري سلياك قسمت هاي ابتدايي روده باريك را تحت تاثير قرار مي دهد ، اما كمبود ويتامين B12 در موارد شديد سوء جذب مي تواند رخ

دهد .

_ كمبود ويتامين B12 با تبعيت از رژيم عاري از گلوتن طبيعي مي شود .

توصيه ها :

_ درمان با رژيم عاري از گلوتن به همراه منابع غني ويتامين B12

شامل جگر ، تخم مرغ ، شير و گوشت

_ دريافت مكمل ويتامين B12 تزريقي

اسهال :

_ بسياري از افراد دچار سلياك با اين عارضه ،بيماريشان شناسايي مي شود .

_ اسهال به علت آسيب به پرزهاي روده ، سوء جذب و عدم تحمل لاكتوز رخ مي دهد .

توصيه ها :

_ دريافت كافي مايعات و الكتروليت ها

_ محدوديت مصرف قندهاي ساده

_ ممكن است سبزيجات نفاخ حذف شوند .

_ محدوديت مصرف لاكتوز در برخي بيماران : در صورتي كه فرد مبتلا دچار اسهال مي باشد ، مصرف شير براي دو ماه اول درمان محدود مي شود و به جاي استفاده از شير ، فرد مي تواند از ماست جهت تامين نيازهاي مواد معدني و پروتئيني خود استفاده نمايد و پس از رفع و بهبود اسهال مي تواند از شير به تدريج در برنامه ي غذايي خود استفاده كند .

يبوست :

_ از آنجا كه رژيم عاري از گلوتن كم فيبر است ، در بسياري از بيماران با شروع رژيم ، يبوست رخ مي دهد .

توصيه ها :

_ مصرف كافي فيبر در رژيم عاري از گلوتن

_ دريافت كافي مايعات

_ افزايش تدريجي فيبر در برنامه غذايي براي كاهش عوارض جانبي ( منابع فيبر شامل ميوه ها ، سبزيجات ، آجيل ،حبوبات ، غلات و برنج قهوه اي ).

منبع:مجله دنياي تغذيه شماره ي 86

نويسنده: نازلي سيدخوئي

ايدز (Aids – (1

ايدز كه مخفف عبارت AIDS = Acquired Immun Defidiency Stndrome به معني «سندرم نقص ايمني اكتسابي » مي باشد . يك بيماري پيشرونده غير قابل درمان است كه علت آن است

اين بيماري از سال ???? به عنوان يك بيماري جديد و مشخص شناسايي شد.ويروسي به نام HIV در حال حاضر هر دقيقه ?? نفر در جهان به اين ويروس آلوده مي شوند . بر خلاف تصور عمومي كه ايدز را يك بيماري مختص به كشور هاي پيشرفته مي دانند ، بيش از ?? در صد موارد آلودگي مربوط به كشور هاي جهان سوم و در حال توسعه است .ايدز در حال حاضر چهارمين علت مرگ و مير بشر مي باشد كه پيش بيني مي شود تا سال ???? مقام اول را از آن خود نمايد . زماني كه ويروس ايدز وارد بدن مي شود ،سلول هاي سيستم ايمني را كه نقش اصلي در دفاع از بدن در مقابل عوامل بيماري زا ايفا مي كنند ، مورد حمله قرار مي دهد و آنها را تخريب مي كند . در نتيجه دفاع بدن در مقابل انواع عوامل بيماري زا ضعيف شده و ميكروب هايي كه در حالت عادي هيچ عارضه اي در فرد ايجاد نمي كنند ، به ناگاه بيماري هاي شديد و كشنده را باعث مي شوند و فرد مبتلا نسبت به ابتلا به انواع بيماري هاي عفوني حساس مي شود .

گاهي از زمان ورود ويروس به بدن تا بروز عوامل بيماري ماهها و يا سالها طول مي كشد . يعني چه بسيارند افراد به ظاهر سالمي كه در واقع ناقل ويروسايدز هستند و مي توانند ديگران را آلوده كنند . شايع ترين راهه انتقال ايدز در ايران استفاده از سرنگ آلوده توسط معتادين تزريقي و يا انتقال خون آلوده است . در كل بايد دانست

ترشحات بدن فرد آلوده انتقال دهنده اين ويروس به ديگران است حتي ثابت شده است مادر آلوده از طريق شير دادن به نوزاد خود مي تواند بيماري را منتقل كند . در ايران حدود ??? بيمار شناخته شده وجود دارد كه مطمئنا آمار واقعي بسيار بالاتر از اينهاست . به دليل خدمات ناچيزي كه به بيماران مبتلا به ايدز ارائه مي شود و همچنين به علت تصورات نادرست حاكم بر جامعه كه به اين بيماران نه به عنوان يك بيمار نيازمند به كمك بلكه به عنوان يك مجرم محكوم به اعدام نگريسته مي شود ، بيماران تمايلي به معرفي خود ندارند . اين تصور نابخردانه بزرگترين ضربه را به خودجامعه وارد مي كند . زيرا تا زماني كه افراد مبتلا از واهمه طرد شدن از خانواده و جامعه از مراجعه به مراكز بهداشتي و درماني خودداري مي نمايند . به عنوان منابع بلفعل بيماري تسري دهنده آن در سطح جامعه خواهند بود و روز به روز بر شمار مبتلايان افزوده خواهد شد.

عامل ايدز ، ويروس اچ-آي-وي است و ايدز به سندرم نقص ايمني اكتسابي اشاره ميكند. بايد دانست كه هرفردآلوده به ويروس اچ-آي-وي ، الزاما مبتلا به ايدز نيست بلكه بايد يكسري معيارهاي شاخص ايدز رابروزدهد تابگوييم به ايدز مبتلا شده است . تنها نيمي از افراد آلوده به ويروس اچ-آي-وي ، درطي ?? سال به سندرم ايدز مبتلا مي شوند . اين فاصله زماني ازفردي به فرد ديگرمتفاوت است و به عوامل زيادي منجمله وضعيت سلامتي فردوعادات بهداشتي وي ارتباط دارد . امروزه به كمك بعضي ازداروها مي توان اين فاصله را طولاني تر

كرد . آزمايشاتي كه بطور معمول براي تشخيص اين عفونت بكار مي رود ، براساس جستجوي آنتي بادي هاي ايجاد شده توسط بدن دربرابر ويروس اچ-آي-وي است . ميزان اين آنتي بادي ها دراكثر مردم درطي ? ماه پس از عفونت قابل شناسايي است. ( بطور متوسط حدود ?? روز پس از تماس ) . اما در بعضي موارد ممكن است اين زمان به ? ماه هم برسد . بنابراين درحال حاضر پيشنهاد مي شود كه ? ماه پس از تماس احتمالي ، (تماس جنسي واژينال ، مقعدي يا دهاني بدون استفاده ازكاندوم ويا استفاده ازسوزن مشترك ) ، براي انجام آزمايش مراجعه كند . نكته بسيارمهمي كه نبايد فراموش شود اين است كه درطي اين ? ماه نبايد خود وديگران را درمعرض ويروس اچ-آي-وي قرار دهيد .

منظور از تماس جنسي سالم چيست ؟

منظور اين است كه شما از آلودگي هاي منتقله از راه تماس جنسي ، نظير ويروس اچ-آي-وي ، درامان هستيد اگر و فقط اگر : الف - اگر اصولا تماس جنسي نداشته باشيد . ب - اگر فقط بايك فرد تماس جنسي داشته باشيد ، درحالي كه هيچ كدام ازشما آلوده به ويروس اچ-آي-وي نبوده وشريك جنسي ديگري نداشته باشد . پ - اگر بطور صحيح از كاندوم استفاده كنيد .

انتقال اين ويروس از طريق مايعات زير به اثبات رسيده است :

الف - خون

ب - مني

پ - ترشحات واژن

ت - شير مادر

ث - هرمايع ديگري درداخل بدن كه حاوي خون باشد

شايعترين راههاي انتقال ويروس اچ-آي-وي درحال حاضر به قرار زير است :

الف - مقاربت ( واژينال ، مقعدي و يا دهاني )

بافرد آلوده .

ب - استفاده از سوزن مشترك با فرد آلوده .

پ - ازمادر آلوده به جنين درداخل رحم ويا حين زايمان ويادرطي شيردهي .

علاوه بر آن ويروس مي تواند از راه مصرف خون ويا فاكتورهاي انعقادي آلوده هم منتقل شود .

آيا امكان انتقال از طريق مايعات بدن از قبيل آب دهان وجود دارد ؟ اگر چه مقدار كمي اچ-آي-وي در ساير مايعات بدن از قبيل آب دهان ، مدفوع، ادار و اشك مشاهده شده اما هنوز در اين مورد كه اچ-آي-وي ميتواند از طريق اين مايعات منتقل شود اطمينان وجود ندارد و موردي مشاهده نشده است. هنوز پزشكان معتقدند كه امكان ابتلا به اچ-آي-وي و ايدز از طريق لمس كردن، استفادهء اشتراكي از وسايلي مانند فنجان و خودكار يا سرفه و عطسه وجود ندارد. اچ-آي-وي ويروسي نيست كه از طريق اماكن عمومي مثل مدرسه ، رستوران و … منتقل شود.چون ويروس ايدز نمي تواند بمدت طولاني در محيط خارج از بدن به حياط خود ادامه دهد ، تماسهاي عادي در محيط كار ، اجتماع و مدرسه باعث انتقال بيماري نمي شود ويروس ايدز به شدت به حرارت حساس است. شناخت راههاي انتقال بيماري در پيشگيري از آلودگي بسيار موثر است .

ويروس مولد ايدز از چند راه عمده زير ، از فرد آلوده به شخص سالم منتقل مي شود:

سرايت از راه تماس جنسي

شايعترين راه سرايت آلودگي، تماس جنسي است . ويروس ممكن است از فرد آلوده به شريك جنسي اش منتقل بشود(مرد به مرد، مرد به زن و زن به مرد). سرايت از زن به زن هم امكان دارد آلودگي از راه تماس جنسي ??

درصد كل موارد را شامل مي شود كه بيشتر از ?? درصد آن از راه تماس با جنس مخالف و ?? درصد آن از طريق همجنس بازي است.وجود بيماريهاي مقاربتي ديگر مانند سوزاك سيفليس و همچنين زخمهاي دستگاه تناسلي ، خطر آلودگي را چند برابر خواهد كرد. بنابر اين توجه به اين مهم و درمان فوري آنها بايد مد نظر قرار گيرد . زنان، بيشتر در معرض خطر آلودگي بوسيله شريك جنسي خود قرار دارند ، زيرا احتمال انتقال از مرد به زن بيشتر از زن به مرد مي باشد.

سرايت از راه خون و فراورده هاي خوني

ايدز ، از راه هاي زير قابل سرايت نيست:

?_تماس معمولي افراد در منزل يا اجتماع با بيمار

?_دست دادن

?_استفاده از وسايل غذا خوري مشترك :بشقاب، ليوان، قاشق و چنگال و…

?_استفاده از استخر هاي عمومي و يا توالت عمومي

?_بغل گرفتن و يا بوسيدن صورت

?_عطسه و سرفه

?_دستگيره در، گوشي تلفن و ميله اتوبوس

?_استفاده از البسه دست دوم

?_آب و غذا

?_تماس با اشك و عرق بيمار

??_استفاده از وسيله نقليه مشترك

??_نيش حشرات

گروه هاي زير بيشتر درمعرض خطر قرار دارند :

معتادين تزريقي كه از سرنگ و سوزن بطور مشترك استفاده مي كنند كه اين مسئله در زنداني ها بيشتر مشاهده مي شود .

همسران افراد مبتلا.

شركاي جنسي افراد مبتلا.

افرادي كه شركاي جنسي متعدد دارند .

زنان فاسد و بدكار.

هم جنس بازان و يا زن و مردي كه تماسهاي جنسي خارج از روابط زناشوئي دارند .

مبتلايان به هپاتيت(ورم كبد)يا مبتلايان به سل.

خالكوبي هاي دسته جمعي .

مبتلايان به بيماريهاي آميزشي و بخصوص افراد داراي زخمهاي تناسلي .

ملوانان و رانندگان عبوري از مرزها.

فرزندان مادران آلوده .

جوانان

ايدز در شخص بالغ با وجود

دست كم دو علامت اصلي ، همراه با حداقل يكي از نشانه هاي فرعي زير مشخص مي شود ، مشروط بر اينكه براي نارسايي ايمني و نقص دستگاه دفاعي بدن علت مشخص از قبيل سرطان ، سوء تغذيه شديد و يا ساير علل شناخته شده وجود نداشته باشد.

علائم اصلي:

?- كاهش وزن بيشتر از ?? درصد

?- اسهال مزمن بيشتر از يك ماه

?- تبهاي متناوب يا ثابت بيش از يك ماه

علائم فرعي:

?_سرفه پايدار به مدت بيش از يك ماه

?_عفونت پوستي منتشر همراه با خارش

?_تبخالهاي عود كننده

?_برفك دهاني

?_عفونت تبخالي مزمن پيشرونده و منتشر,بزرگ شدن عمومي غدد لنفي آلودگي به ويروس ايدز دليل ابتلا به بيماري ايدز نيست،ولي سرانجام تقريباً بطور اجتناب ناپذيري به بيماري ايدز منتهي مي شود. مقصود از آلودگي به ويروس ايدز اين است كه ويروس وارد بدن انسان شده است ولي هنوز تغييراتي كه علائم بيماري را به بار مي آورد ، ايجاد نكرده است.

منبع:http://www.academist.ir

ايدز (Aids –(2

يكي از اولين راه هاي شناخت يك بيماري ، شناخت علائم و مراحل مختلف سير بيماري است . با اين شناسايي ميتوان از گسترش و توسعه بيماري در مراحل اوليه جلوگيري نمود .علائم آلودگي بيماري ايدز بسيار پيچيده است و داراي مراحل چندي است كه الزاماًهمه آنها در افراد آلوده مشاهده نمي شود. اين مراحل عبارتند از:

مرحله اول

عفونت حاد: در اغلب موارد در صورتي كه تعداد كافي ويروس ايدز وارد بدن فردي شود ، بعد از چند هفته علائمي نظير تب ، گلودرد،بزرگي غدد لنفاوي، درد مفاصل و عضلات ، سر درد، ضعف و بي حالي، بي اشتهايي ، تهوع و استفراغ، كاهش وزن، اسهال و گاهي دانه هاي جلدي

و يا تظاهرات عصبي ظاهر ميگردد. اين علائم اختصاصي نبوده و شباهت كاملي با نشانه هاي بسياري ازبيماريهاي ديگر دارد . چون خود بخود ظرف يك تا دو هفته بهبودي حاصل ميگردد ، كمتر اتفاق مي افتد كه بيماري دراين دوره تشخيص داده شود. بعلاوه از هنگام ورود ويروس ايدز تا مثبت شدن نتيجه آزمايشگاهي كه نشانگر آلودگي فرد است حدود ? تا ?? هفته و گاهي تا?? ماه طول مي كشد. در اين فاصله زماني ، فرد، آلوده بوده و ممكن است سايرين را آلوده كند .

مرحله دوم و مرحله سوم

بزرگي منتشر و پايدار غدد لنفاوي:دراين مرحله غدد لنفاوي به صورت بزرگ شده و به شكل قرينه و بدون درد در بيش از دو نقطه بدن بجز ناحيه كشاله ران ظاهر مي شود حداقل ?ماه باقي مي مانند.

مرحله چهارم

مرحله قبل از ايدز و حالات وابسته به ايدز:قبل از بروز علائم نهايي ايدز در بيمار ، عوارضي ظاهر مي شود كه به آن علائم مربوط به ايدز مي گويند و عبارتند از :

?.كاهش وزن بيشتر از??درصد وزن سابق

?.اسهال به مدت بيشتر از يك ماه

?.تب به مدت بيشتر از يك ماه

?.عرق شبانه

?.خستگي، بي حالي و ضعف

اين علائم را مقدمه استقرار كامل ايدز كه پايان طيف بيماري مي باشد ، به حساب مي آورند . در برخي موارد ، بي قراري، بي اشتهايي، دل درد ، سردرد وجود دارد و تغييرات عصبي منجر به از دست دادن حافظه و آسيب اعصاب محيطي مي شود. اين علائم معمولاً متناوب است ولي كاهش وزن در اكثر بيماران وجود دارد و پيشرونده هم مي باشد . بسياري از بيماران در

اين مرحله دچار ضايعات پوستي، مخاطي و ضايعات دائم و يا عود كننده دهني و يا ناحيه تناسلي به علت ويروسهاي مختلف مي شوند.

مرحله پنجم

ايدز:ايدز به مرحله نهايي آلودگي ايدز گفته ميشود. در اين مرحله به علت كاهش شديد قدرت دفاعي بدن، شخص، مستعد ابتلا به بسياري عفونتهاي و سرطانها مي شود كه علائم بسيار متنوعي دارند و د رنهايت بيمار را از پاي در مي آورند. حدود ??درصد افراد پس از ?سال ،??درصد پس از ??سال و حدود??درصد پس از ??سال از ورود ويروس به بدن دچار ايدز مي شوند . يعني در مجموع حدود ?? درصد افراد آلوده پس از ??سال به مرحله ايدز مي رسند. در مورد اين مساله كه بالا خره ??درصد باقيمانده چه سرنوشتي دارند و چه زماني وارد مرحله ايدز مي شوند بحث وجود دارد. ولي آنچه كه مسلم است فرد آلوده ، حتي اگر ديرتر هم وارد مرحله بيماري شود، همواره براي سايرين آلوده كننده باقي مي ماند.

ايدز بر روي تمامي دستگاههاي و اندام هاي بدن مانند تنفس ،گوارش، عضلاني، عصبي، پوست و مخاط، گوش و حلق و بيني و …اثر مي گذارد. پس از رسيدن به مرحله نهايي ايدز، متوسط طول عمر در بالغين حدود ?/? سال است و بيماري نهايتاً به علت يكي از عفونتهاي فرصت طلب و يا سرطانها از پا در مي آيد .

تشخيص بيمارى

بيماري ايدز تمامي دستگاههاي بدن را گرفتار مي كند. با تشخيص به موقع و بجا و بدنبال آن با بكار بستن در مانهاي نگه دارنده و مراقبتهاي صحيح مي توان تا حد قابل توجهي از مشكلات بيمار كاست و شرايط

مناسبتري را براي زندگي وي فراهم نود.

درمان

متاسفانه بيماري ايدز درمان قطعي ندارد . براي عفونتهاي فرصت طلب و سرطانها مي توان درمانهاي لازم را بكار برد و با داروهاي مخصوص دستگاه دفاعي بدن را تقويت نمود . تاكنون واكسن موثري براي جلوگيري از بيماري پيدا نشده است.

راههاي پيشگيرى

چون بيماري واكسن و درمان موثري ندارد و آلودگي به ويروس ايدز نهايتاً به بيماري ايدز منتهي ميشود كه كشنده است ، بنابر اين تنها راه مبارزه ، بكاربردن روشهاي پيشگيري از آلودگي است كه عباتند از:

خويشتن داري و دوري از تماسهاي جنسي مشكوك،در دوران تجرد، پاي بند به اصول اخلاقي و خانوادگي پس از ازدواج، وفاداري به همسر و عدم بي بندوباري و پرهيز از انحراف جنسي و روابط جنسي غير مطمئن،استفاده از كاندوم،اجتناب از رابطه جنسي مقعدي.

- با كنترل خون و فراورده هاي خوني،احتمال سرايت آلودگي از اين راه بسيار كم مي شود.

- اجتناب از استفاده مجدد از سرنگهاي يك بار مصرف و عدم استفاده از سرنگهاي مشترك.

- عدم استفاده از مسواك مشترك و بكار بردن تيغ ريش تراش يكبار مصرف ديگران .

تاريخچه بيماري ايدز

در سال ???? هشت مورد و خيم از ابتلا به بيماري ” كاپوسي ساركوما”، يكي از انواع خوش خيم تر سرطان كه معمولا در ميان افراد سالمند شايع است، در ميان مردان هم جنس گراي نيويورك گزارش شد.تقريباً همزمان با اين موارد، شمار مبتلايان به يك عفونت ريوي نادر در كاليفرنيا و نيويورك بالا رفت.با اين كه در آن زمان عامل شيوع ناگهاني اين دو بيماري مشخص نشده بود، اما معمولا از اين دو واقعه پزشكي به عنوان آغاز ايدز ياد مي

كنند.در طي يك سال اين بيماري بدون نام، گسترش زيادي داشت تا سرانجام در ???? آن را ايدز(Syndrome Deficiency Immune (Aquired ناميدند.

به مرور شمار بيشتري متوجه اين بيماري جديد شدند، چون گروه هاي گسترده تري از مردم، و نه فقط همجنس گرايان، را مبتلا مي كرد.بيماران هموفيل و معتادان تزريقي با علائمي مشابه ايدز به پزشك مراجعه مي كردند.همزمان با ظهور ايدز درآمريكا، درآن سوي اقيانوس آتلانتيك پزشكان در فقيرترين قاره جهان آفريقا، متوجه شيوع يك پديده جديد بهداشتي شدند.اين بيماري كه در زبان محلي” اسليم”(SLIM) – مرگ در اثرتحليل تدريجي بدن – نام گرفته بود، در آفريقا به معضلي عميق تبديل مي شد.در وهله اول پزشكان دليلي نمي ديدند كه ايدز، بيماري شايع درميان همجنس گرايان آمريكاي ثروتمند، را با اسليم مرتبط بدانند.اما تحقيقات بعدي و شيوع علائمي مشابه درميان زنان و دگر جنس گراها نشان داد كه هر دوي اين بيماري ها يكي بوده وهمان ايدز است.درهياهويي از جنجال ها و ابهامات گسترده درباره اين بيماري كشنده جديد، تلاش ها براي تشخيص علت بروز ايدز و نحوه انتقال آن، با شتابي بي سابقه آغاز شد.

در سال ???? يك گروه محقق آمريكايي به رياست” رابرت گالو” اعلام كرد كه آنها عامل بيماري ايدز را كشف كرده اند، يعني همان ويروسي كه ما آن را حالا اچ آي وي مي خوانيم.البته اين ادعا با اعتراض ” لوك موننتير” و گروه محققان فرانسوي او، كه ماه ها قبل اين ويروس را شناسايي كرده بودند، روبرو شد.در بحبوحه اين جنجال ها محققان براي پيدا كردن درمان ايدز بسيج شدند: جستجويي كه هنوز هم ادامه دارد.آزمايش هاي خون

نشان داد كه ويروس اچ آي وي سراسر جهان را در پنجه مهلك خود گرفته و در مدت زماني كم به تمام قاره ها گسترش يافته است.تلاش ها براي درك اين ويروس به موضوعي بسيار اضطراري تبديل شد. اين كه از كجا آمده و چرا در قرن بيستم هم زمان در دو نقطه مختلف يعني آفريقا و آمريكا ظهور كرده بود؟

منشا اچ اي وي

طبق شواهد روشن و قانع كننده اي كه وجود دارد، شكي نيست كه ايدز از ويروس اچ آي وي ناشي مي شود. اما درحال حاضر تاكيد بر اين موضوع است كه درك سر منشا ويروس اچ آي وي براي كشف واكسن و درمان هاي موثرتر امري حياتي است.براساس آخرين تحقيقات در زمينه مختصات ژنتيكي اچ آي وي، عامل انتقال ايدز، مشخص شده اين ويروس از تركيب دو ويروس مختلف در ميمون شامپانزه به وجود آمده است.اين ويروس ها از نوع ويروس” اس آي وي”( Virus Simian Immunodeficiency ) هستند كه در ميمون ايجاد بيماري مي كند.اين تحقيقات نظريه اي رايج را كه مي گويد ايدز در طي يك قرن گذشته در جنگلهاي غرب آفريقا ظهور كرده است، تاييد مي كند.درسال ???? نشريه” نيچر” در شماره ماه فوريه خود يك نظريه عملي را به چاپ رساند كه مورد حمايت گسترده كارشناسان اين رشته قرار گرفت.براساس اين نظريه ويروس عامل ايدز ابتدا از طريق يكي از زير گونه هاي شامپانزه در آفريقا به انسان سرايت كرده است.به اعتقاد دانشمندان انسان اولين بار در نيمه نخست قرن گذشته در نتيجه شكار و تغذيه گوشت شامپانزه، سنتي كه هنوز در آفريقا ادامه دارد، به اين ويروس

آلوده شد.اس آي وي در گذشته اي نه چندان دور وارد بدن انسان شد و پس از جهش ژنتيكي به اچ آي وي تبديل شد.به احتمال قريب به يقين ناحيه گينه بيسائو درغرب آفريقا مكاني است كه اين نقل و انتقال درآن صورت گرفته است.

بسياري از دانشمندان بر اين باورند كه انتقال ويروس بيش از يك بار روي داده است، چون نمونه هاي گوناگوني از اين ويروس، درانسان باعث بروز ايدز مي شود.اما تعيين زمان دقيق انتقال از حيوان به انسان مشكل آفرين تر است.نكته قابل توجهي كه در تحقيقات مشخص شد اين بود كه در قرن نوزدهم هيچ يك از ميليون ها آفريقايي كه به زور به بردگي كشيده و به كشورهاي خارجي منتقل شدند، به اين ويروس آلوده نبودند.بنابراين ايدز بايد پس ازسال ???? بروز كرده باشد. ويروس اچ آي وي اولين بار در سال ???? درنمونه پلاسماي خون يك مرد اهل كنگو رديابي شد.ويروس اچ آي وي، اولين بار در سال ???? در نمونه خون يك مرد از كشور كنگو رديابي شد.هر چند نخستين نمونه از ايدز در آمريكا، در سال???? گزارش شد، اما براساس شواهد اولين قرباني ايدز دراين كشور به سال ???? باز مي گردد.درآن سال يك جوان سياه پوست در شهر ” سنت لوئيز” آمريكا دراثر ابتلا به ايدز درگذشت.

تحقيقات درمورد سرعت واگرايي ژنتيكي ميان دو خانواده اصلي ايدز، اچ آي وي – ? و اچ آي وي – ?، نشان مي دهد كه انتقال ويروس به انسان در حدود سال ???? ( با ضريب خطاي حدود ??) سال روي داده است.مطالعه ژنتيكي بر روي ويروس اس آي وي،

كه به درك بهتر انتقال آن از گونه ميمون ها به انسان كمك كرد، توسط گروهي از دانشمند بين المللي انجام گرفت و درنشريه علمي "Science چاپ شد.اين گروه مدعي است كه دو ويروس مختلف از دو نوع ميمون در شامپانزه تركيب شده و ويروس اس آي وي را به وجود آورده است.تنظيم كنندگان اين مقاله علمي مي گويند رشته اي از آلودگي و عفونتهاي پي در پي در ميمون ” مانگابي دماغ قرمز” و گونه اي بزرگ تر به نام Spot – Nose منجر به خانواده اي از ويروس ها موسوم به ” اس آي وي سي پي زي” (SIVcpz ) شده است.نكته مهم اين كه هر دو اين گونه ها خوراك شامپانزه بوده و زيستگاه آنها در غرب آفريقاي مركزي قرار دارد.اليزاب بيلز از دانشگاه ناتينگام، بريتانيا، و همكارانش مي گويند كشف اين موضوع كه ويروس اس آي وي در شامپانزه داراي منشائي دوگانه است، پيامدهاي مهم علمي را به دنبال دارد.

منبع:http://www.academist.ir

تبخال، مهمان ناخوانده

شايد كمتر كسى را بشود پيدا كرد كه تا به حال تبخال را تجربه نكرده باشد؛ زخمي دردناك با ظاهرى ناخوشايند كه همه از آن گريزانند اما بالاخره سراغ شان مي آيد. مي دانيد با اين مهمان ناخوانده و سمج بايد چگونه برخورد كنيد تا محترمانه شما را ترك كند و از پيش شما برود؟ ...

عفونت تبخال يك عفونت شايع ويروسى دهان است كه به علت ورود ويروسى به نام هرپس سيمپلكس به بدن، خود را نشان مي دهد. اين عفونت در وهله اول به صورت يك نوع زخم صورت است كه روى لب ها يا پوست صورت نزديك منطقه دهان اتفاق مي افتد و به همين

دليل ظاهرى ناخوشايند را براى فرد مبتلا پديد مي آورد.

عفونت اوليه و ثانويه تبخال

متاسفانه ويروس تبخال به اين سادگى هم كه عموم فكر مي كنند بساطش از بدن برچيده نمي شود. اگر كسى براى اولين بار با اين ويروس تماس داشته باشد پس از بروز عفونت تبخال در ناحيه دهان، ويروس مربوطه به عمق بدن مي رود و خود را مخفى مي كند. بعد از سال ها و يا حتى در مدتي كمتر، احتمال دارد دوباره ويروس شعله ور و دردسرزا شود. اينكه چه شرايطى سبب مي شود ويروس خفته دوباره بيدار شود مقوله اى است كه جا براى بحث بسيار دارد. اما به طور خلاصه شرايطى همچون تب، آنفلوآنزا، سرماخوردگى، فشارهاى روحى و روانى، صدمات به لب و يا جراحى هاى روى نواحى دهان و لب از جمله اين موارد هستند. از اين رو آموختن روش برخورد با تبخال مهم ترين اصلى است كه در مواجهه با اين بيمارى بايد دانست تا از عوارض آن در امان ماند.

وقتى تبخال مي آيد

شناخت علايم بروز يك تبخال از اهميت بسيار زيادى برخوردار است. علايم و نشانه هاى تبخال به اين صورت است كه در وهله اول يك تاول كوچك و دردناك پر از مايع روى يك نقطه سرخ و دردناك پوست بروز مي كند كه معمولا روى لب ها و نواحى داخلى دهان است. سپس درد شديد و احساس مورمور شدن به سراغ بيمار مي آيد كه اغلب يكى دو روز قبل يا بعد از بروز تاول ها است كه اين علامت بسيار مهمي است. خصوصا احساس مورمور شدن و درد خفيف از علايم اوليه تبخال است كه مي تواند به عنوان يك زنگ خطر محسوب شود. چرا كه اگر شخصى

در اين مرحله متوجه عفونت تبخال شود با استفاده از اقدامات پيشگيرانه كه در ادامه در مورد آنها صحبت مي شود مي تواند جلوى تبخال را بگيرد. در هر صورت پس از تشكيل تاول ها، سير بيمارى ادامه مي يابد و تاول ها نهايتا مي تركند و از آنها خونابه خارج مي شود و سپس يك زخم قهوه اى رنگ با ظاهرى ناخوشايند تشكيل مي شود.

تبخال هاى خطرناك

در بعضى مواقع به دليل بى اعتنايى بيمار تبخال وسعت مي يابد و عفونت شديد روى آن سوار مي شود. در اين موارد زخم هاى تبخالى علاوه بر اينكه تمام نواحى لب را مي گيرند به داخل دهان هم سرايت مي كنند. در اين موارد التهاب لثه ها از وخيم ترين وقايعى است كه خود را نشان مي دهد. تمام لثه ها خصوصا نواحى داخلى لثه ها ورم مي كنند و حالت آبسه دهانى به خود مي گيرند. بيمار قادر نيست كه حتى لقمه اى غذا بخورد. شرايط بيمار روزبه روز وخيم تر مي شود و بايد سريعاً اقدامات درمانى در مورد وى اجرا شود.

چه بايد كرد؟

اولين اقدامي كه بايد در مواجهه با تبخال كرد شناخت مرحله اول تبخال به طور كامل و دقيق است. اگر شما در اين مرحله تبخال را شناسايى كنيد كه آن هم كار زياد سختى نيست به راحتى مي توانيد جلوى يك عفونت سخت را بگيريد.

پس از تشخيص شروع تبخال اولين اقدامي كه مي كنيد به فاصله هر نيم ساعت يك قالب كوچك يخ را روى لب ها بگذاريد (روى ناحيه مبتلا) و آن قدر يخ را به لب ها بچسبانيد كه آن تكه يخ كوچك آب شود. توجه كنيد كه يخ را چند ثانيه روى لب ها بگذاريد و سپس از روى لب ها برداريد تا سرماى شديد يخ لب ها را از بين

نبرد.

روش ديگر براي درمان تبخال استفاده از پماد آسيكلوير است.البته بهتر است اين پماد را به محض ديدن اولين نشانه هاي تبخال روي لبتان بماليد. اين استفاده به موقع از بزرگ شدن تبخال پيشگيري مي كند.

از محلول هاى دهان شويه حتما استفاده كنيد. محلول دهان شويه بنزيدآمين از جمله بهترين محلول هاى دهان شويه است. هر 1 تا 2 ساعت يك بار دهان را حسابى با اين محلول بشوييد تا بهداشت داخل دهان تان تامين شود و عفونت به داخل آن سرايت نكند.

در فاصله مدت عفونت از غذاهاى مايع و ولرم استفاده كنيد تا لب ها و نواحى مبتلا تحريك نشوند و زخم انتشار پيدا نكند.

سطح لب ها را با كرم هاى مخصوص كه معمولا كرم ويتامينه A است مرطوب و نرم نگه داريد تا لب ها دچار خشكى نشوند و تبخال عفونى نشود.

در صورت به كار بردن همه اين اقدامات اگر احساس كرديد بهبودى حاصل نمي شود سريعا به يك پزشك متخصص دهان و دندان يا يك دندانپزشك براي معالجه خودتان مراجعه كنيد تا از وى طلب كمك كنيد.

عامل ايجاد تبخال ويروسي به نام هپرس سيمپلكس است كه معمولا سوزشي دربالاي لب فوقاني احساس مي شود واين سوزش شروع يك تبخال است كه درابتدا قرمز مي شود. بعد، شروع به خارش وسوزش شديد مي كند وسپس برجسته ومتورم مي شود. هرچه قدرآب بيشتري درزيرآن جمع شود، بزرگتروبيشترباعث ناراحتي مي شود. ويروس ازطريق تماس مستقيم ازقبيل بوسيدن فردآلوده به شخص منتقل مي شود ووارد سيستم عصبي مي گردد ودرعقده هاي عصبي ساكن مي شود.

به دنبال استرس،ضعف،بي حالي،سوتغذيه،بيماري و.... هرازچندگاهي، ويروس خودراازسلول عصبي به سلول پوست مي رساند وباعث تبخال مي شود. اگرتبخال

خيلي آزاردهنده نيست،بهتراست آن را به حال خودرها كنيدومراقب باشيد كه تبخال خشك وتميزباشد واگرچركي باشد، كه البته به ندرت اتفاق مي افتد،حتما براي برطرف شدن عفونت ازمراكزبهداشتي وپزشكي كمك بگيريد.

روش هاي درمان تبخال

روش هاي درمان تبخال را به طورخلاصه توضيح مي دهيم:

مسواك شما ممكن است تا چند روزپناهگاه خوبي براي ويروس ها باشد وموجب بازگشت ويروس ها به دهان پس از بهبود تبخال شود. بنا براين بهترين كارآن است كه به محض فعال شدن تبخال مسواك خودرادوربيندازيد.

مسواك خودرادرحمام يا دستشويي نگذاريد يك مسواك مرطوب ويك جاي مرطوب مانند حمام دقيقا همان چيزي است كه ويروس تبخال براي رشد به آن نياز دارد واين امرباعث افزايش طول عمرويروس مي شود. پس بهتراست مسواك رادرجاي خشك وبدون رطوبت قراردهيد.

دوري ازاسترس واضطراب،تغذيه مناسب،تقويت بدن وورزش عواملي مهم دركنترل تبخال اند.

دوري ازباد وآفتاب: محافظت ازلب ها درمقابل هرگونه عامل خارجي ومحيطي نظيرقرارگرفتن درمعرض اشعه خورشيدوبادراهي براي جلوگيري ازتبخال است.

استفاده ازيخ: توصيه مي شود به محض احساس سوزش وخارش ازيخ استفاده كنيد. چراكه يخ موجب كاهش التهاب مي شود واگرمواد التهاب آورسبب فعال شدن مجدد ويروس شود، درآن صورت با توجه به نقش ضدالتهابي يخ استفاده ازآن مفيد وموثراست.

درچند روزاول شروع تبخال استفاده ازپماد اسيكلوويرمفيداست.

منبع:www.salamatiran.com

نويسنده: دكتر شكيلا نيكنام

زخم معده

ائمه ي معصومين(عليه السّلام) مي فرمايند: "معده خانه ي همه ي دردهاست و پرهيز، ريشه ي همه ي درمان هاست".

امام هادي(عليه السّلام) مي فرمايند :"گوشت نمك سود خشك شده، بد گوشتي است، زيرا در معده از هم باز مي شود، هر بيماري را برمي انگيزد، هيچ سودي در برندارد و تنها زيان

مي رساند".

تعريف زخم معده

اولسر پپتيك (peptic ulcer disease) به معني نوعي آسيب خوش خيم به مخاط و زيرمخاط دستگاه گوارش مي باشد . معمولا بين ترشح اسيد معده و اين آسيب ارتباط وجود دارد ولي امروزه عامل اصلي اين زخمها را وجود و تكثير باكتري هليكوباكتر پيلوري مي دانند كه از راههاي مختلفي از جمله آسيب به لايه محافظ مخاط معده موجب ايجاد اولسر پپتيك مي شود، لذا درمان اصلي يك درمان آنتي بيوتيكي است.شيوع اين بيماري ? تا ?? درصد است. بسته به محل آسيب مخاطي ما زخم معده يا دوازدهه را داريم . زخم معده اغلب همراه با زخم دوازدهه است و در مردان سيگاري ، ميانسال يا مسن ، با گروه خوني O و پراسترس بيشتر ديده مي شود.زخمهاي معده با سرعت كمتري از زخم اثني عشر التيام مي يابند ، بيشتر احتمال بدخيمي دارند و اغلب همراه با التهاب معده ( گاستريت ) هستند. علايم بيماري درد ناحيه فوقاني شكم (اپي گاستر) و سوزش سردل، سوئ هاضمه ،و وجود خون در مدفوع مي باشد .معمولا درد مدت كوتاهي پس از مصرف غذا يا در زمان گرسنگي ايجاد مي شود . عكس راديوگرافي پس از بلع باريم و آندوسكوپي در تشخيص ممكن است مفيد باشد .اكثر زخمها كوچك هستند (با قطر كمتر از 2 سانتيمتر) .پراكندگي زخمهاي پپتيك معده معمولا در آنتر (ابتداي معده) است.

زخم معده در كشور ما چقدر شيوع دارد؟

زخم معده كلا بيماري نادري است؛به طوري كه در ايران از هر 100 نفر،يك نفر مبتلا به اين بيماري است و اغلب افراد به سوء هاضمه دچارند و مي توان گفت

كه 80 درصد افرادي كه سوءهاضمه دارند به ريفلاكس مبتلا هستند.بيماري ريفلاكس يا بازگشت موادغذايي زماني اتفاق مي افتد كه دريچه تحتاني مري به خوبي بسته نمي شود و محتويات معده به مري بازمي گردد.وقتي اسيد معده با لايه پوشاننده مري تماس پيدا مي كند باعث احساس سوزش سردل مي شود. اين مايع حتي ممكن است در عقب دهان حس شود و حالت ترش كردن را به وجود بياورد.به علاوه درد در قفسه سينه،خشونت صدا يا مشكلات بلع و حتي ترش كردن،تلخي دهان و احساس سنگيني بعد از خوردن غذا نيز ممكن است اتفاق بيفتد.

علتش چيست؟

علت عمده زخم و كلاً ناراحتي هاي معده به دو موضوع كلي منتهي مي شود؛ يكي همان عدم رژيم وبرنامه غذايي و دوم فكر و ناراحتي و اين قبيل فشارها كه عضلات وماهيچه هاي معده را دچار مشكل نموده و تحت تأ ثير قرار مي دهد، بطوري كه كار سيستم جهاز هاضمه را مختل نموده ودر نتيجه باعث زخم معده ووضع بد اثنا عشر و ورم معده خواهد شد؛ ازباب نمونه افسردگي باعث كوچك شدن غده اي مي شود كه درقسمت تحتاني مغز سر قرار دارد كه كار تقويت قواي جنسي هم به همين عنصر حياتي ربط دارد، هرچه اين عنصر براثر نگراني كوچك شود به همان اندازه اشتها وشهوت كاهش پيدا مي كند كه اگر شدت وادامه پيدا كند، شهوت واشتها به طور كلي قطع خواهدشد .

غذاي بيش از حد, چند غذا را با هم خوردن, مصرف ترشيهاي حّاد به خصوص در زماني كه معده خالي است ونيز غذاهاي زياد ثقيل و عدم تحركات بدني لازم براي هضم غذا , واز طرف ديگر مصرف

نوشابه به خصوص اگر گرم و زياد مصرف شود و نيز بين و بعد از غذا بلافاصله آب نوشيدن, مصرف زياد داروهاي اسيدي وشيميايي مانند داروي ضد يبوست , ضد كرم و انگل , تخم مرغ براي افراد در سن بالا به خصوص اگر شب باشد، همه خطرناك و از عوامل مهم پيدايش زخم معده ويا تشديد آن مي شوند. به هرصورت به آنچه اشاره شد، روي هم رفته معده سالم را دچار مشكل مي كنند و در مواردي كه علل ديگر ضميمه مي شود، سر از زخم معده ... در مي آورد, زخم معده وقتي شروع شد مگربارژيم غذا به شود آن را درمان كرد و الا تا آخر عمرعلاوه بر درد ورنج، خود آن بستري مي شود براي انوا ع بيماريهاي ديگرمانند ضعف عمومي كه درمواردي بستر مي شود براي وسواسي درافرادي كه مسستعد آن هستند، كم خوني كه اگر مزمن شود سر از كمي خوني وراثتي در خواهد آورد، افت قواي جنسي كه اگر معالجه نشود سراز در گيري خانوادگي وطلاق در خواهد آورد كه دو مورد آن را، در كارشان بوديم ويكي به طلاق منجر شد، ونيز بيحالي، ناتواني درمقابل كارها به خصوص كارهاي فكري، كم حوصلگي كه سراز تند مزاجي وزود عصباني شدن در مي آورد... ، كاهش ديد وتنبلي چشم ، اختلا لات خوابي ، يبوست كه اگر زود برطرف نشود خود بستر پنجاه در صد بيماريها ست ، از دست دادن نشاط وخورسندي، بي علا قگي نسبت به عبادات... كه به توضيح نياز دارند تامعلوم شود زخم معده چگونه بستر پيدايش و رشد اين ها مي گردد وبه

كجاها كه سر درنمي آورد!؟

وآنچه كارزخم معده را مشكل دار تر وسختر وماندگار تر مي كند نگراني، افسردگي, كار فكري زياد سنگين و استراحت نكردن در فواصل كار، وعصبانيت ...مي باشد. درميان عوامل مذكور ازهمه بد تر افسردگي وعصبانيت است كه اگر شديد با شند اشتها وشهوت بطور كلي قطع مي شوند . دليل اصلي ريفلاكس مشخص نيست اما ممكن است فتق هياتال باشد؛يعني وقتي قسمتي از بخش فوقاني معده از ديافراگم يا پرده ماهيچه اي كه شكم را از قفسه سينه جدا مي كند،بالا بزند و اين پرده به دريچه تحتاني مري فشار وارد كند، سبب بازگشت اسيد معده به مري شود.مطالعات نشان داده اند كه مصرف الكل،چاقي،بارداري،سيگار،خوردن ميوه هاي ترش، نوشابه هاي گازدار،غذاهاي پرادويه و حتي خوابيدن بلافاصله پس از مصرف غذا مي توانند موجب ريفلاكس شوند.

علائم زخم معده چيست ؟

وقتي پرزها هاي معده دچار فرسايش شوند همين كه غذا وارد معده مي شود، دروقت هضم غذا، ما احساس درد مي كنيم واگر وضعيت شديد باشد وقت گرسنگي، چون معده اسيد مي ريزد، شروع به درد مي كند كه توصيه مي شود همين كه احساس گرسنگي كردند تا درد نگرفته غذا بخورند ولي كم كه معده توان هضم را داشته باشد. درپي تحقيقات به عمل آمده، جديداً ، سفارش مي كنند در 24 ساعت چند نوبت غذا صرف شود كه هم انسان راحت باشد وهم زود وبدون اين كه به معده فشار وارد شود، غذا كاملاً هضم شود؛ ونيز بعد از صرف غذا اگر غذا زياد, ثقيل , آبكي... باشد معده دچار درد, سوزش شديد و ترش كردن مي شود، هر وقت بعد از غذا احساس سنگيني ودلدرد،

همراه با سوزش و ترش شدن مي كنيم، دليل بر زخم معده است؛

هليكوباكتر و زخم معده

در اكثريت قريب به اتفاق زخمهاي معده ميتوان هليكوباكتر را ديد. در واقع ضعف لايه مخاطي محافظت كننده معده توسط هليكوباكتر ميتواند زمينه ساز بروز زخم معده محسوب شود. البته استفاده از داروهاي غير استروئيدي غيرالتهابي موجب عدم تشخيص هليكوباكتر و پنهان شدن آن ميگردد. براي شناخت دقيق عامل ايجاد كننده زخم معده مي بايست بيوپسي كاملي از مخاط معده تا زخم مذكور در يك محل معين صورت پذيرد. بيوپسي در هنگام خونريزي معده به سبب حضور خون انجام ناپذير يا سخت مي باشد. تست بيوپسي اوره آز عموما در چنين مواردي استفاده مي شود با اين حال استفاده از داروهاي ضد زخم ميتواند با اين تست تداخل داشته باشد. در كساني كه سابقا مبتلا به زخم معده بوده اند استفاده از آندوسكوپي يا راديولوژي و در كنار آنها تست سرولوژي براي شناخت هليكوباكترالزامي است. زخمهاي معده در 60 تا 80 % موارد آلودگي به هليكوباكتر قابل مشاهده اند.

با تغيير رژيم غذايي و عادات تغذيه اي مي توان اين مشكل را برطرف كرد؟

بله،حتي المقدور از خوردن غذاهاي آماده يا همان فست فودها اجتناب كنند.مصرف ميان وعده هاي ناسالمي چون چيپس و پفك، غذاهاي تند،شور و پرادويه را به حداقل برسانند.از مصرف چاي فراوان و پررنگ بپرهيزند و غذاهاي چرب نخورند.سعي كنند تعداد وعده هاي غذايي شان را افزايش داده اما حجم غذا را در هر وعده به حداقل برسانند.از خوردن سس گوجه فرنگي،ميوه و سبزي هاي ترش و شور جداً خودداري كنند.در ضمن،كاهش وزن،ترك سيگار و عدم مصرف الكل هم در كنترل علايم اين اختلال بسيار كمك

كننده اند.اين افراد بايد از دراز كشيدن بلافاصله پس از غذا اجتناب كرده و هنگام خوابيدن از بالش بلندتري استفاده كنند،در ضمن،نوشيدن نوشابه هاي گازدار،شكلات و غذاهاي چاشني دار و معطر مثل پيتزا و پرتقال براي اين افراد مناسب نبوده و بايد به منظور كنترل بيماريشان، مصرف آنها را محدود كنند.

موادي كه در بهبود زخم معده موثرند:

1-عسل به دليل خاصيت ضد التهابي با كاهش غلظت اسيد معده از ايجاد زخم هاي معده جلوگيري مي كند. مقادير جزئي عسل حاوي گلوكز و فروكتوز است و به علت كم بودن رطوبت و فعاليت آب آن، مانع از رشد ميكروبي، قارچي و به خصوص باكتريها مي شود اسيديته كم عسل به دليل وجود «اسيد گلوكورونيك» سبب بروز خاصيت ضد باكتريايي آن شده و در صورت رقيق شدن با آب به دليل وجود آنزيم «گلوكز اكسيداز» باعث آزاد شدن «پراكسيد» شده اثر ضد ميكروبي خود را ايجاد مي كند.

2- مصرف عصاره برگ كلم در درمان و پيشگيري از زخم معده موثر است,عصاره برگ كلم به مقدار 100 ميلي گرم در كيلوگرم ، بيشترين اثر را در پيشگيري از زخم معده ناشي از آسپرين دارد.عصاره اين گياه با كاهش ترشح اسيد معده و تحريك ترشح بي كربنات سديم در محيط معده، در بهبود و پيشگيري از زخم معده موثر است.از مهم ترين كاربردهاي برگ كلم در طب سنتي، استفاده از آن براي بهبود دردهاي دستگاه گوارش است.

3-بابونه بجنوردي دواي درد امراض گوارشي است. يكي از مهمترين خواص اين گياه درمان زخم معده و ورم معده است كه اين امراض به وسيله اين گياه به آساني التيام مي يابد. همچنين بابونه تقويت كننده اعصاب نيز مي باشد.براي تسكين درد معده

چند قاشق چاي خوري از گياه بابونه را در يك ليوان آب جوش دم كرد و صبح ناشتا آن را به مدت دو هفته ميل كرد.

4-« كاربنوكسلون » دارويي است كه از ريشه گياه « شيرين بيان » تهيه مي شود و در گذشته براي درمان زخم معده از آن استفاده ميشده است.

5- ميوه موز علاوه بر طعم و بوي خوش خواص غذايي فراواني دارد و در مواردي چون درمان زخم معده و خون سازي موثر است.موز به علت اثر آنتي اسيدي كه دارد از زخم معده و اثرات ناشي از آن جلوگيري ميكند. موادي كه در موز وجود دارد با كمك فعاليت سلولهايي كه در ديواره معده قرار دارند سبب توليد يك لايه موكوزي ضخيم ممانعت كننده از اثر اسيد معده ميشود.تركيبات ديگر موجود در موز كه به آنها بازدارنده پروتئاز ميگويند به از بين بردن باكتريهاي موجود در معده كه ثابت شده عامل اوليه در زخم معده هستند كمك ميكنند.

6- نان سنگك اگر برشته شده باشد نيز خوب است كساني كه زخم معده مزمن دارند اگر بتوانند نان خانگي بپزند وتازه تازه هم بخورند بهترين راه مبارزه با اين پديده بيماري زا است.

بيماري ام اس(MS) ؛ علائم و راههاي درمان

نويسنده: دكتر اميري، متخصص مغزواعصاب

مالتيپل اسكلروز(Multiple Sclerosis) يا ام اس بيماري عصبي با علت ناشناخته است كه سيستم اعصاب مركزي يعني مغز ونخاع را درگير مي كند.متاسفانه دانشمندان هنوز نتوانسته اند به علت واقعي اين بيماري پي ببرند و ازسوي ديگر درمان قطعي نيز براي اين بيماري وجود ندارد. اين دوموضوع درحال حاضر باعث شده است تا اين بيماران با مشكلات عمده اي مواجه باشند، اما متخصصان معتقدند كه افزايش آگاهي بيماران مبتلا به

MS وبه كارگيري راههاي درست درمان مي تواند تاحد قابل توجهي ازمشكلات پيش روي آنان كاسته وبهبود نسبي را براي اين بيماران ايجاد نمايد. بيماري MSيا مالتيپل اسكلروز بيماري است كه سيستم عصبي مركزي (CNS) را گرفتار مي كند و طي آن ميلين موجود برروي رشته هاي عصبي كه نقش محافظتي دارند، ازبين مي رود ولذا هدايت جريان الكتريكي دچار اختلال شده وعلائم بيماري MS ظاهر مي شود. علت دقيق بيماري MS هنوز شناخته نشده است و دانشمندان هنوزنمي دانند كه چه عواملي باعث حمله سيستم ايمني به بافتهاي سيستم عصبي مي شود.وي علائمي ازقبيل ضعف، كرخ شدن يا بي حسي برخي از اعضاي بدن نظير دست وپا، خستگي، عدم تعادل، دوبيني، مشكلات روده اي، اختلال درحافظه، حساسيت به گرما، لرزش و... را از مشخصه هاي بيماري MS عنوان مي كند و مي گويد: به دليل آن كه ابتلا به اين بيماري درافراد مختلف به گونه اي متفاوت ظاهر مي شود بنابراين علائم بيماري نيز درافراد متفاوت است.باوجود آن كه گفته مي شود بيش از 80درصد بيماران مبتلا به MS خويشاوندان نزديك مبتلا به MS ندارند بيماري MS يك بيماري ارثي نيست، اما چنانچه زمينه بيماري و استعداد خانوادگي نسبت به اين بيماري وجود داشته باشد، اين موضوع احتمال بروز بيماري در خويشاوندان نزديك را دوچندان مي كند. به گفته وي امروزه ثابت شده است كه زنان بيش از مردان به بيماري MS مبتلا مي شوند.راههاي درمان اين بيماري هنوز درمان قطعي ندارد اما مي توان با درمان دارويي از شدت بيماري كاست. در واقع اين نوع درمان دراغلب موارد به منظور كاهش علائم ناشي ازبيماري MS كه گاه بسيار آزاردهنده هستند به كاربرده مي شود و متاسفانه به دليل آن كه بيماري MS با

علائم گوناگوني ظاهر مي شود و بيماران دچار اختلال بينايي، مشكلات عضلاني وحتي ناراحتي هايي نظير يبوست ومشكلات مثانه اي و روده اي مي شوند بنابراين براي ازبين بردن هريك ازاين علائم ويا كاهش شدت آنها بايد درمان دارويي خاصي را به كاربرد ولي آنچه دراين بين اهميت دارد اين است كه هريك ازبيماران مبتلا به MS بايد درخصوص مصرف داروها حتما با پزشك خود مشورت كنند وبه هيچ عنوان به درمان دارويي سرخود روي نياورند چراكه همان گونه كه گفته شد اين بيماري به انواع گوناگون وبا علائم متفاوتي ظاهر مي شود كه هريك درمان دارويي خاص خود را دارد وتنها پزشكان با كمك معاينات پزشكي مي توانند راه درمان را تشخيص بدهند.براساس آمار انجمن MS ايران ؛ 30هزاربيمار مبتلا به MS دركشور وجود دارد كه ازاين تعداد حدود 5هزار و500تن عضو انجمن MS هستند. بيماران مبتلا به MS اغلب جوان، باهوش واستعداد وتحصيل كرده هستند اما متاسفانه دربسياري ازموارد نيز فقر فيزيكي و فقر مالي به عنوان دومانع عمده، از حضور بيماران مبتلا به MSدر اجتماع وادامه تحصيل جلوگيري كرده است. بيماري MS نوعي بيماري درگيركننده مغز ونخاع است كه طي آن پوشش يا غلاف روي سلولهاي عصبي به دلايل ناشناخته اي خورده مي شود ولذا عبور پيامهاي عصبي توام با اختلال و دست انداز است، ازاين جهت است كه مشكلات خاصي دراندامهاي مختلف بدن ايجاد مي شود وبه عنوان عواملي بازدارنده مانع ازتحرك شخص شده و اجازه فعاليتهاي اجتماعي وتحصيل را به وي نمي دهد. وي با اشاره به سير صعودي بيماري MS در كشور تاكيد مي كند: درحال حاضر تنها درخواست بيماران و انجمن MS، پيوستن بيماران MSبه مجمع بيماران خاص است چرا كه تنها دراين

صورت مي توان ازبارمالي درمان بيماري كم كرد بيماران مبتلا به MSدرحال حاضر درماه حدود 150 هزارتومان براي تهيه دارو هزينه مي كنند واغلب بيماران نيز تحت پوشش بيمه اي قرار ندارند. بيماران مبتلا به MS ازنظر درمان دارويي به سه گروه تقسيم مي شوند يك گروه بيماراني هستند كه بيماري آنها جزئي است ونيازبه داروهاي علامتي ندارند وداروهاي سرپايي استفاده مي كنند اين گروه ماهانه 10الي 15هزارتومان هزينه دارو مي پردازند گروه دوم گروه حدوسط هستند كه نياز شديدي به مصرف دارو دارند و پزشكان نيز تاكيد دارند كه اين بيماران بدون هيچ وقفه اي بايد داروهاي خود را مصرف كنند به علاوه در شرايط نگهداري داروهاي اين گروه نيز اين گونه است كه دارو حتما بايد در يخ حمل شده و دائما در يخچال نگهداري شود.گروه سوم نيز كساني هستند كه به نوع پيشرفته بيماري دچار هستند و به طور مطلق بستري مي شوند و هيچگونه درمان دارويي درمورد اين بيماران پاسخگو نيست وبدليل آنكه ازمعلوليت شديد وازپاافتادگي رنج مي برند بايد مكاني براي نگهداري ازاين افراد نظير آسايشگاه و... وجود داشته باشد درحالي كه با اين وضعيت درماه بالغ بر 250هزارتومان هزينه صرف نگهداري ازآنها خواهد شد وتنها با كمك دولت وخيرين مي توان جهت بهبود نسبي اين افراد اقدام نموده و آنان را به جامعه بازگرداند.

منبع: WWW.IRTEB.COM

هپاتيت E چيست؟

نويسنده:فرزانه عباسپور

در 30 سال گذشته اپيدمي هاي (همه گيري) بزرگي از هپاتيت ويروسي در مناطق جنوب آسيا رخ داده است. اين بيماري بيشتر در بالغين جوان ديده مي شود. در همه گيريها بيشتر مرگ و ميرها مربوط به زنان باردار است. عامل اين بيماري ويروس است. اين بيماري مانند هپاتيت A از طريق روده منتقل مي شود ولي عامل

آن ويروس هپاتيت A وB نيست. به همين دليل اين بيماري را هپاتيت غير A و غير B يا هپاتيت ويروسي E نام نهادند.

اپيدمي هاي هپاتيت E از راه آب آلوده در هند، نپال، افغانستان، چين، شمال آفريقا و شوروي سابق گزارش شده اند. اين اپيدمي ها يك تا دو سال باقي مي مانند و در هنگام باران هاي موسمي شدت مي يابند. بزرگترين اپيدمي كه تا به امروز گزارش شده 100 هزار نفر را در شمال غربي چين مبتلا كرده است. اولين اپيدمي در ايران در سال 1369 در كرمانشاه گزارش شده است. دومين اپيدمي در استان چهار محال بختياري در سال 1371 اتفاق افتاد. اپيدمي هپاتيت E بيشتر در بزرگسالان روي مي دهد.

* راههاي انتقال *

دوره كمون اين بيماري 40-35 روز است. تمام راههاي ممكن انتقال هنوز مشخص نشده است. اما راه مدفوعي _ دهاني يك راه انتقال قطعي است. در افراد خانواده فرد مبتلا با تماس نزديك مي تواند در انتقال بيماري نقش داشته باشد. در هپاتيت A ( كه اين بيماري نيز از راه آب آلوده ( دهاني - مدفوعي ) منتقل مي شود) انتقال از فرد به فرد شايع است. ويروس هپاتيت E يك هفته قبل از شروع علائم بيماري در مدفوع فرد بيمار ديده مي شود. تا 52 روز ممكن است اين ويروس از طريق مدفوع دفع گردد. هپاتيت E شايعترين نوع هپاتيت در كشورهاي جهان سوم مورد توجه قرار گرفته است.

* علائم بيماري *

در يك فرد بيمار از روي علائم بيماري نمي توان هپاتيت E را از ساير هپاتيت هاي ويروسي ديگر تشخيص داد ولي بعضي چهره ها در هپاتيت E بيشتر ديده مي شود. بيش از

50 درصد بيماران تب دارند ( كه در هپاتيت نوع C تب شايع نيست)، بيماري خفيف است اما مي تواند شديد باشد و ميزان مرگ و مير بالايي داشته باشد. مرگ و مير كلي اين بيماري يك تا سه درصدست، ولي شديدترين شكل بيماري در زنان باردار ديده مي شود ميزان مرگ و مير زنان بارداري كه در سه ماهه سوم بارداري مبتلا مي شوند بالاترين مقدارست. ( 20 درصد كل موارد يعني 2 نفر از 10 نفر. علايم بيماري و اختلالات عملكرد كبدي ظرف شش هفته در كساني كه زنده مي مانند بهبود مي يابد ( برعكس هپاتيت C كه در 50 درصد موارد هپاتيت به شكل مزمن ديده مي شود).

* راههاي تشخيص بيماري *

آزمايش مدفوع، آزمايش سرم و خون است. اگر تست هاي اختصاصي براي تشخيص هپاتيت E در دست نباشد بايد ساير انواع هپاتيت ( مثل D, C،B، A) كه براي آنها تست اختصاصي داريم وارد كنيم.

* راههاي پيشگيري *

منابع آب بايد از جهت آلودگي هاي مدفوعي كنترل شوند. آب بايد قبل از مصرف جوشانده يا كلر زده شود. آموزش بهداشت و رعايت بهداشت فردي براي جلوگيري از انتقال فرد به فرد بايد اجرا شود. واكسني توصيه نشده است. ايمونوگلوبولين وجود دارد اما در شرايط طغيان بيماري استفاده از ايمونوگلوبولين تاثيري نداشته است.

منبع: WWW.IRTEB.COM

واريس ؛ روشهاي پيشگيري و درمان

نويسنده: دكتر محمد علي تقي پور

وريدهاي واريسي معمولا بصورت طنابهايي برجسته و آبي رنگ درست زير سطح پوست ديده مي شوند. در هر قسمتي از بدن مي توان اين وريدها را ديد، اما بيشتر پاها درگير مي شوند. وريدهاي متورم و پيچ در پيچ قابل رويت كه گاهي به وسيله مويرگ

هاي پرخوني به نام وريدهاي با نماي عنكبوتي شكل احاطه شده اند، همان وريدهاي واريسي سطحي هستند.اين وريدها دردناك و ظاهرا بد شكل هستند، اما معمولا بي ضرر هستند. گاهي اوقات اين وريدها متورم مي شوند حين تماس حساس هستند. مانع جريان خون مي شوند كه در اين صورت باعث تورم ناحيه ، خارش پوست و درد در ناحيه مبتلا مي شوند. پاهاي ما علاوه بر شبكه وريد سطحي يك شبكه وريدي داخلي يا عميق هم دارد. در مواردي نادر، وريد داخلي پا به حالت واريسي در مي آيد. اين وريدهاي واريسي عمقي معمولا ديده نمي شوند، اما مي توانند باعث تورم يا درد در سراسر پا بشوند. در وريدهاي واريسي عمقي ممكن است لخته هاي خون هم تشكيل شود.مشكل واريس نسبتا شايع است و بسياري از مردم در خانواده خود اين مشكل را دارند. احتمال بروز واريس در زنان 2برابر مردان است.علت واريس چيست؟ شريان ها كه خون پر اكسيژن را از قلب به سراسر بدن مي برند ديواره اي عضلاني و ضخيم دارند كه داراي بافت الاستيك است.وريدها خون را از بدن به قلب برمي گردانند كه ديواره آنها عضلاني است و شبكه اي از دريچه ها درون آنها وجود دارد كه فقط به سمت قلب باز مي شوند.وقتي خون در وريدها به حركت در مي آيد دريچه ها به نوبت باز مي شوند تا خون حركت كند و به جلو برود و بعد بسته مي شوند تا خون به عقب برنگردد.در وريدهاي واريسي ، اين دريچه ها خوب كار نمي كنند به صورتي كه خون در وريدها جمع مي شود و عضلات

براحتي نمي توانند خون را به سمت قلب حركت دهند.خون به جاي اين كه از يك دريچه به دريچه ديگر به جريان در آيد به صورت جمع شده در وريد حركت مي كند، فشار وريدي و احتمال احتقان وريد زياد مي شود و وريد متورم شده حالت پيچ در پيچ پيدا مي كند. به دليل اين كه وريدهاي سطحي عضلات ديواره اي قوي ندارند احتمال واريس در اين وريدها بيشتر از وريدهاي عمقي است ، چرا كه ديواره عضلاني وريدهاي عمقي قوي تر است.هر شرايطي كه باعث فشار بيش از حد روي پاها يا شكم شود مي تواند منجر به واريس شود. شايع ترين فشار زمان بارداري ، در افراد چاق يا افرادي كه طولاني مدت مي ايستند، وجود دارد.يبوست مزمن و در بعضي موارد نادر تومورها هم مي توانند باعث واريس شوند. ماندن در حالت ساكن احتمال واريس را زياد مي كند، زيرا عضلات در حالتي كه فرد بي حركت است به پمپ كردن خون كمك نمي كنند. با بالا رفتن سن ، وريدها ضعيف تر مي شوند و احتمال واريس بيشتر مي شود.در قديم مي گفتند چهارزانو نشستن باعث واريس مي شود در حالي كه اين باور غلط است؛ اما اگر كسي واريس داشته باشد چهار زانو نشستن آن را بدتر مي كند.علايم واريس چيست؟ رگهاي خوني برجسته به رنگ آبي تيره بخصوص در پاها درد پا، احساس سنگيني در پا و حساس شدن آنها كه اغلب با تورم پاها پس از ايستادن طولاني مدت همراه است.موارد زير را نيز به خاطر داشته باشيد و در صورت بروز آنها حتما به پزشك مراجعه

كنيد:اگر تورم بيش از حد يا وقتي پوست روي وريدهاي واريسي پوسته پوسته شد، زخمي شده تغيير رنگ داد يا مستعد خونريزي شد احتمال ابتلا به درماتيت (التهاب پوست) ناشي از توقف خون در رگ وجود دارد.ممكن است در اين صورت براي اجتناب از گرفتاري بيشتر و پيشگيري از مشكلات جدي در گردش خون جراح ، ناچار به برداشتن وريدهاي مبتلا شود. اگر وريدهاي واريسي قرمزرنگ هستند بايد به پزشك مراجعه شود زيرا احتمال دارد به فلبيت (التهاب رگ) مبتلا باشيد. اگر بر اثر حادثه اي وريدهاي واريسي پاره يا بريده شوند براي كنترل خونريزي و پيشگيري از عوارض بايد به پزشك مراجعه شود. درمان واريس نوع خفيف واريس معمولا به درمان نياز ندارد. در اين موارد در خانه با انجام كارهايي مي توان درد و ناراحتي را تسكين داد.وريدهاي واريسي سطحي به طور طبيعي به درمان نياز ندارد، اما نبايد از آنها غافل شد. ممكن است پزشك براي تسكين درد و فراهم كردن راحتي براي بيمار جوراب هاي الاستيك مخصوص واريس را توصيه كند. اين جوراب ها به عضلات پاي شما كمك مي كنند كه با تمركز فشار در نزديكي وريدها خون را به سمت بالا پمپ كنند. بايد صبحها بعد از بيدار شدن و قبل از اين كه از بستر حركت كنيد، اين جوراب ها را بپوشيد. در بستر كه هستيد پاها را بلند كنيد و بالا ببريد، سپس جورابها را بپوشيد. جوراب ها نبايد در قسمت مچ پا يا كشاله ران فشار وارد كنند و تنگ باشند در روز بايد اين جوراب ها را در طول روز چندين بار به مدت 10-15

دقيقه پاي خود را بالاتر از سطح بدن نگه داريد.گاهي پزشك براي تسكين تورم و درد، داروهاي ضدالتهاب مثل آسپرين يا بروفن را تجويز مي كند. اگر احساس كرديد پوست اطراف وريدهاي واريسي زخمي شده يا تغيير شكل داده اند يا اگر بدون نشانه هاي خارجي احساس درد مداوم داريد، حتما به پزشك مراجعه كنيد؛ چراكه ممكن است وريدهاي عمقي شما مبتلا شده باشند. در بيشتر موارد لازم نيست وريدهاي واريسي برداشته شوند. اگر واريس خيلي اذيت كرد با چند روش مي توان آنها را برداشت. وريدهاي عنكبوتي را براحتي مي توان به وسيله ليزر برداشت.در مواردي كه واريس حالت خفيفي دارد، جراح با روش اسكلروتراپي درمان را انجام مي دهد يعني ماده اي شيميايي به نام عامل اسكلروزينگ به درون وريد تزريق مي شود تا ديواره هاي آن روي هم بخوابد و ديگر نتواند خون را جابه جا كند و به عبارتي وريد واريسي از مسير خون حذف شود و خون از وريدهاي ديگر به حركت درآيد. در موارد شديدتر با عمل جراحي وريد مبتلا به واريس برداشته مي شود.متاسفانه هيچ درماني نمي تواند از تشكيل واريس مجدد جلوگيري كند. قبل از اقدام درماني بايد با جراح عروق مشورت كنيد تا راه درماني مناسب برايتان در نظر گرفته شود.چگونه مي توان از تشكيل واريس جلوگيري كرد؟ -به طور منظم ورزش كنيد. تناسب وزن و فعاليت بهترين راه براي قوي نگهداشتن عضلات پا و به حركت درآمدن خون در بدن است.وزنتان را كنترل كنيد و از چاقي بپرهيزيد.-از غذاهاي كم چرب ، كم نمك و كم شيرين استفاده كنيد. آب زياد بنوشيد.-اگر كارتان طوري است

كه بايد در طول روز سرپا بايستيد، هر از گاهي پاهاي خود را به حالت كشش درآورده و نرمش دهيد تا جريان خون زياد شود و فشار وريدي كاهش يابد.-از مصرف دخانيات خودداري كنيد. تحقيقات نشان داده است سيگار باعث افزايش فشارخون و بدترشدن واريس مي شود.-اگر باردار هستيد به جاي آن كه به پشت بخوابيد روي پهلوي چپ بخوابيد تا فشار وارده از رحم روي وريدهاي لگن به حداقل برسد. اين وضعيت باعث مي شود جريان خون به جنين هم راحت تر برسد.

واريكوسل چيست ؟

واريكوسل بزرگ شدن وريدهاي درون كيسه بيضه (اسكروتوم) است. اسكروتوم كيسه پوستي شلي است كه بيضه ها درون آن قرار دارند. واريكوسل شبيه به وريدهاي واريسي است كه در پا ممكن است بروز كنند.حدود يك ششم مردان واريكوسل دارند. در مرداني كه دچار ناباروري هستند، اين رقم بالاتر است و به 40 درصد مي رسد. واريكوسل شايع ترين علت توليد كم اسپرم و كاهش كيفيت آن است، گرچه همه واريكوسل ها بر توليد اسپرم اثر نمي گذارند.اغلب واريكوسل ها در طول زمان ايجاد مي شوند. خوشبختانه اغلب واريكوسل ها به آساني تشخيص داده مي شوند، و اگر علامت دار شده باشند، مي توان آنها را با جراحي ترميم كرد.

علائم

واريكوسل اغلب علامتي ايجاد نمي كند. ندرتا واريكوسل درد ايجاد مي كند كه ممكن است در طول روز به علت فعاليت هاي جسمي بدتر شود و به طور شاخص با خوابيدن به پشت تخفيف مي يابد. در طول زمان ممكن است واريكوسل ها بزرگتر و چشمگيرتر شوند.

علل

طناب اسپرماتيك كه خون را بيضه ها مي رساند و از آنها خارح مي كند، حاوي "واز دفرانس" است كه اسپرم توليدشده از بيضه را تخليه مي كند. "شبكه پامپينيفرم" گروهي از وريدها درون اسكروتوم و بالاي

بيضه ها هستند. شبكه پامپينيفرم خون را از بيضه ها تخليه مي كند. بزرگ شدن اين وريدها اغلب در حين بلوع رخ مي دهد.

اگر چه علت دقيق ايجاد واريكوسل معلوم نيست، اما بسياري از كارشناسان معتقدند كه دريجه هاي غيرطبيعي درون وريدها مانع جريان خون طبيعي در آنها مي شوند. پس زدن خون به اين علت، به گشاد شدن وريدها مي انجامد.

واريكوسل معمولا در ناحيه بيضه چپ رخ مي دهد، كه به علت موقعيت وريد بيضه اي چپ است. اما واريكوسل در يك بيضه بر توليد اسپرم در هرد و بيضه تاثير مي گذارد. در سنين 15 تا 25 سال بيشترين احتمال بروز واريكوسل وجود دارد.

تشخيص

از آنجايي كه واريكوسل معمولا علامتي ندارد، اغلب در حين ارزيابي ناباروري يا معاينه جسمي معمول كشف مي شود.

با اين حال اگر در اسكروتوم تان احساس درد يا تورم مي كنند، بايد با دكترتان تماس بگيريد. علل گوناگوني ممكن است باعث درد بيضه شوند، و برخي از اين عارضه ها نياز به درمان فوري دارند. دكتر شما مي تواند تعيين كند كه كدام عارضه باعث درد بيضه شما شده است.

دكترتان در معاينه جسمي شما، ممكن است توده غيردردناك كلافه مانندي را در بالاي بيضه شما لمس كند. برخي از افراد اين توده به صورت احساس "كيسه اي از كرم" وصف مي كنند. اگر اين توده به اندازه كافي بزرگ باشد، دكترتان هنگامي كه ايستاده ايد، مي تواند آن را لمس كند. اگر واريكوسل شما كوچكتر باشد، دكتر ممكن است از شما بخواهد نفس عميقي بكشيد و چند ثانيه آن را نگهداريد و به پايين زور بزنيد (مانور والسالوا). اين مانور به دكترتان كمك مي كند، بزرگي غيرطبيعي وريدها را لمس كند. اگر معاينه جسمي نتيجه قطعي به دست ندهد، دكتر ممكن

است درخواست سونوگرافي اسكروتوم كند. اين آزمون كه در آن از امواج صوتي پرفركانس براي ايجاد تصاوير دقيق از ساختار درون استفاده مي شود، براي اين مورد استفاده قرار مي گيرد تا اطمينان حاصل شود علائم شما به دليل ديگري رخ نداده است. يك علت چنين عارضه اي ممكن ست توموري باشد كه بر وريد اسپرماتيك فشار مي آورد.

عوارض

واريكوسل ممكن است باعث اين عوارض شود:

تحليل رفتن (آتروفي) بيضه: توده بيضه از لوله هاي سازنده اسپرم تشكيل شده است. هنگامي اين لوله ها در نتيجه عاملي مانند واريكوسل آسيب مي بينند، ممكن است بيضه ها نرم شوند و تحليل روند. روشن نيست كه چه عاملي باعث تحليل رفتن مي شود، اما اختلال كاركرد دريچه هاي وريدها باعث تجمع خون در بيضه ها مي شود و افزايش فشار وريدها و قرارگيري در معرض سموم درون خون ممكن است باعث آسيب شود.

ناباروري: روشن نيست كه واريكوسل چگونه باعث ناباروري مي شود. برخي از كارشناسان معتقدند كه وريدهاي بيضه خون را در شريان بيضه سرد مي كنند، و به اين ترتيب به حفظ درجه حرارت مناسب براي توليد مناسب اسپرم كمك مي كنند. واريكوسل با مسدود كردن جريان عادي خون، ممكن است باعث شود درجه جرارت بيضه ها بيش از حد بالا رود، و به اين ترتيب بر توليد اسپرم و حركت آن اثر بگذارد.

درمان

درمان واريكوسل ممكن است ضروري نباشد. اما اگر نابارور هستيد، يا واريكوسل شما باعث درد يا تحليل رفتگي بيضه ها شده است، ممكن است بخواهيد واريكوسل را ترميم كنيد. درمان به هدف بستن وريدهاي آسيب ديده و هدايت جريان خون به وريدهاي طبيعي انجام مي گيرد.

گرچه واريكوسل معمولا در دوران نوجواني رخ مي دهد، اما روشن نيست كه آيا بايد واريكوسل را در همان زمان

ترميم كرد يا نه. در صورتي كه تحليل رفتگي پيشرونده بيضه، درد يا نتايج غيرطبيعي در آرمايش اسپرم رخ دهد، ترميم در دوره نوجواني ممكن است ضرورت پيدا كند.

ترميم واريكوسل ممكن است با جراحي باز يا جراحي از طريق لاپاراسكوپي و يا بستن وريد با بالون يا فنر از راه پوست (آمبوليزاسيون از راه پوست) انجام گيرد.

روش هاي درمان ميگرن و سردرد

ميگرن با تمامي ناراحتي كه براي شما ايجاد مي كند، با روشهايي آسان و كنترل هايي ساده قابل درمان است.

از جمله اين روشها مي توان به موارد زير اشاره كرد:

1_ كنترل استرس:

بسياري از افراد از طريق كنترل استرس مي توانند سردرد و ميگرن خود را درمان كنند.

2_ ورزش:

ورزش هاي ملايم بهترين روش براي رهايي از استرس و سردردهاي عصبي است. پياده روي بهترين انتخاب است، زيرا روش فوق العاده اي براي رهايي از سردردهاي عصبي است.

3_ تغذيه مناسب و حذف نكردن وعده هاي غذايي:

تغذيه مناسب و در فواصل زماني نه چندان زياد باعث حفظ تعادل قند خون مي شود. بنابراين لااقل سردرد ناشي از گرسنگي بروز نمي كند.

4_ درمان فيزيكي:

درمان فيزيكي به همراه ورزش و آموزش باعث بهبود سردرد و احساس مي شود. در افراد مبتلا به سردرد عصبي، اين روش مي تواند بسيار موثر واقع شود.

5_ داروها:

داروهاي غير استروئيدي و ضد التهابي مثل آسپرين و ايبوبروفن براي درمان بسياري از سردردها مفيد است. اما از مصرف بيش از حد و طولاني مدت اين داروها بايد اجتناب كرد.

هر نوع سردرد غير معمولي و شديد كه بيش از دو يا سه روز ادامه دارد، بايد توسط پزشك متخصص بررسي شود.

همچنين اگر الگوي سردرد دچار تغيير شده و يا محرك جديدي براي سردرد ايجاد شده به پزشك اطلاع دهيد.

چنانچه به همراه

سردرد علائمي نظير دوبيني، گيجي و منگي، سفتي گردن و تب بروز كرد، سريعا به پزشك مراجعه كنيد.

منبع: روزنامه اطلاعات

زخم هاي گوارشي

زخم پپتيك عبارت است از يك خوردگي كوچك در لوله گوارش شايع ترين نوع زخم پپتيك در 30 سانتيمتر اول روده كوچك بعد از معده رخ مي دهد و به آن زخم دوازدهه مي گويند. زخم هايي كه در معده تشكيل مي شوند، زخم معده خوانده مي شوند و زخم معده انهدام و تخريب سطح معده است. به طور طبيعي معده با ترشح موكوس و موسين مقدار اسيد را كنترل مي كند.

در صورت ترشح نشدن اين مواد ميزان اسيد معده زياد مي شود و ايجاد زخم معده مي كند. زخم پپتيك يك زخم مسري يا سرطاني نيست اين زخم ها مي توانند تمامي سنين را مبتلا كنند. استرس، مصرف داروهاي كورتون، مصرف سيگار و الكل در ايجاد زخم معده خوش خيم اثر مستقيم دارند. در صورت وجود موارد زير احتمال بيشتري براي ابتلا به زخم گوارشي داريد:

سابقه خانوادگي زخم سيگار كشيدن نوشيدن الكل، سن بالاي 50 سال، استفاده از داروهاي ضد التهاب غير استروئيدي (مثل آسپرين ، خستگي يا كار بيش از حد، رژيم غذايي نامناسب وعده هاي غذايي نامنظم و نخوردن برخي وعده ها، داشتن عفونت هليكو باكتر پيلوري.

نشانه هاي زخم گوارشي

درد سوزشي در شكم شايع ترين نشانه اين بيماري است. ساير نشانه ها شامل موارد زير هستند: از دست دادن وزن، بي اشتهايي، درد در حين غذا خوردن، احساس ناراحتي در معده، استفراغ، كم خوني و وجود خون در مدفوع

راه هاي درمان يا تسكين درد

اگر چه علت دقيق زخم گوارشي معلوم نيست، ولي راه هاي درمان آن شناخته شده است. انواعي از

داروها وجود دارند كه توان معده را براي توليد يا ترشح اسيد مهار مي كنند.

تحقيقات نشان داده است كه در 95 تا 98درصد موارد استفاده از اين داروهاي قوي زخم التيام يافته است. بيشتر پزشكان معتقدند كه اين دارو بايد جزء اصلي درمان باشد. علاوه بر آن داروهايي نيز هستند كه براي پوشانيدن ناحيه زخم استفاده مي شوند.

شير و عسل بخوريد

خوردن يك ليوان شير بدون چربي در حمله درد زخم معده تسكين سريع آن را به دنبال دارد. شير مانند يك ضد اسيد عمل مي كند و با خنثي كردن اسيد درد را هم از بين مي برد. اما مواظب باشيد، برخي از كساني كه براي تسكين درد معده شير خورده اند، بعد از مدت كوتاهي دچار درد شديدتر شده اند. عسل از بروز قارچ ها و باكتري ها، مخصوصاً باكتري هاي بيماري زخم معده جلوگيري مي كند. عسل داراي درجات مختلف اثر بخشي ضد باكتريايي است و عموماً عسل هاي تيره تر داراي اثر آنتي اكسيداني قوي تري هستند،

احساساتتان را بروز دهيد

دكتر «مايل يمي» معتقداست، بر پايه بعضي شواهد، افرادي كه نمي توانند احساساتشان را درخصوص شكست و نا اميدي به درستي بيان كنند بيشتر در معرض ابتلا به زخم معده هستند

غذاي محرك نخوريد

پزشكان متوجه شده اند غذاهاي پر ادويه ايجاد زخم گوارشي نمي كند اماشدت درد را افزايش مي بخشند. زيرا بافت زخم بسيار حساس تر است و وقتي غذايي تند يا اسيدي خورده شود، درد ايجاد مي شود.

پس، از خوردن غذاهاي محرك زخم خودداري كنيد. محققان چيني بر اين باورند كه مصرف قهوه، چاي پررنگ، الكل و ادويه در تشديد و بروز بيماري زخم معده دخالت دارند. به گفته اين محققان، مصرف زياد غذاهاي ترش، شور، ميوه

و سبزي هاي خام و برنج نيز در ازدياد ترشح اسيد معده و سوزش و دردهاي معده و اثني عشر دخالت دارند. مبتلايان به زخم معده و اثني عشر بهتر است از غذاهايي استفاده كنند كه هضمشان آسان بوده و باعث نفخ دستگاه گوارش نمي شود.

افزايش وعده هاي غذايي

اگرچه بسياري ازپزشكان خوردن روزي سه وعده غذا با حجم معمولي را مناسب مي دانند، ولي برخي از افراد درصورت رساندن وعده هاي غذايي به شش وعده مختصر در روز، كمتر از درد معده شكايت مي كنند. پزشكان چيني به تازگي كشف كرده اند كه شربت زنجبيل بهترين دارو براي معالجه زخم معده است، علاوه بر آن مصرف فلفل سبز نيز احتمال بروز زخم معده را تا حدودي كاهش مي دهد.

مصرف زياد سوپ براي مبتلايان به زخم معده مضر است. يك متخصص تغذيه معتقد است مصرف بيش از اندازه مايعات و غذاهاي آبكي موجب تشديد بيماري در مبتلايان به زخم معده مي شود.

احساس سنگيني كه متعاقب مصرف سوپ ايجاد مي شود نشان دهنده كاهش كارايي اسيد معده، جهت هضم غذا در افرادي است كه معده آنها به طور طبيعي عمل نمي كند.

همچنين مصرف بيش از اندازه چاي، قهوه، سوپ، آش و حتي آب براي افرادي كه دچار زخم معده هستند مضر است و چنين اشخاصي بايد از غذاهايي استفاده كنند كه تا حد امكان آب آنها گرفته شده است علاوه بر آن، مصرف همه نان هاي پر حجم مثل نان باگت كه قبل از هضم شدن آب جذب مي كنند نيز براي اين افراد مناسب نيست.

قهوه نخوريد

دليلي وجود ندارد كه نشان دهد خوردن قهوه زخم معده مي آورد، ولي كافئين قهوه زخم را تحريك مي كند. به هر حال، هيچ

وقت بيش از دو يا سه فنجان قهوه در روز نخوريد.

زياد آسپيرين نخوريد

تحقيقات نشان داده است كه مصرف زياد آسپيرين به پوشش معده آسيب رسانده و باعث خونريزي آن مي شود. اگر براي رفع سرماخوردگي يا سردرد دو سه روز آسپيرين مي خوريد، اشكالي ندارد، ولي اگر بيش از سه ماه خورده ايد، ممكن است دچار گرفتاري شويد. در اين مورد، پزشك مي تواند داروي ديگري جايگزين آن كند.

سيگار نكشيد

نيكوتين سيگار پوشش معده را آسيب رسانده و زخم آن را تشديد مي كند. استعمال دخانيات مقاومت معده را در برابر باكتريها پايين مي آورد؛ همچنين باعث تضعيف معده در خنثي سازي اسيد معده و مقاومت در برابر آن بعد از غذا خوردن و بر جاي ماندن باقيمانده اسيد در معده و در نتيجه تخريب ديواره آن مي شود.علاوه بر آن زخم معده افراد سيگاري به سختي درمان مي شود.

ورزش كنيد

انجام دادن حركات ورزشي خصوصاً پياده روي براي افرادي كه دچار زخم معده و زخم اثني عشر هستند، بسيار مفيد و ضروري است. عواملي همچون استرس، ناراحتي هاي عصبي، فكري و بالا بودن اسيد معده در ايجاد زخم معده و اثني عشر دخيل هستند؛ بنابراين يكي از راههاي پيشگيري از زخم معده و اثني عشر انجام ورزش به صورت مداوم است. يافته ها نشان مي دهند: 72درصد افرادي كه پياده روي مي كنند و انجام دادن ورزش را در برنامه روزانه خود قرار مي دهند، كمتر مبتلا به زخم اثني عشر مي شوند و ترشح اسيد معده در آنها به طور چشمگيري كاهش مي يابد.

منبع: پايگاه الكترونيكي بهسايت ايران

مترجم: سيما كربلايي صالح

وزوز گوش

برخي بيماري ها مانند فشار خون، ديابت، بيماري هاي عروقي، آلرژي و حساسيت مشكلات روحي و رواني مانند افسردگي و...

در وز وز گوش مؤثرند.وزوز گوش يك مشكل شايع شنوايي است كه از قديم الايام در آثار پزشكى پيشينيان در بابل، آشور، هند، مصر و يونان باستان به آن اشاره شده است. بين 6 تا 17 درصد جمعيت جهان دچار وزوز گوش مى شوند و اين مشكل دست كم 5 دقيقه طول مى كشد. در 3 تا 7 درصد موارد وزوز گوش به حدي است كه فرد براى رفع مشكل خود، به پزشك مراجعه مي كند. اگرچه تحمل وزوز گوش و تأثير آن بر زندگى، در افراد مختلف يكسان نيست، در 5 درصد مبتلايان، وزوز گوش تأثير عمده اى بر زندگى مى گذارد. دكتر بهرام ملكوتي، جراح و متخصص گوش و حلق و بيني و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران درباره اين مشكل و بيماري توضيح مي دهند...

آيا وزوز گوش بيماري شايعي است؟

وزوز گوش اصلاً بيماري نيست؛ صرفا يك علامت است. مثلا وقتي مي گوييم يك نفر تب دارد، بايد بدانيم كه تب يك بيماري نيست؛ بلكه يك نشانه است، نشانه اي از يك بيماري ساده مانند سرماخوردگي يا نشانه اي از يك بيماري وخيم تر مانند مننژيت كه اگر به آن توجه نشود، ممكن است مشكلات جدي براي بيمار ايجاد كند. اين وظيفه پزشك است كه اگر يك بيمار به وي مراجعه كرد و دچار وزوز گوش بود، تشخيص بدهد كه اين نشانه اي از يك بيماري ساده است يا يك بيماري خطرناك. پس وزوز گوش يك علامت است نه يك بيماري.

چه اتفاقي در گوش مان مي افتد كه اين وزوز را حس مي كنيم؟

ببينيد، ساختمان گوش داخلي انسان در داخل استخوان گيجگاهي قرار گرفته است. سختي اين استخوان بعد از ميناي دندان، مقام دوم را

در بدن دارد. در كنار اين استخوان غشايي قرار گرفته كه احشاي داخلي را عايق بندي مي كند. اين قضيه نشان مي دهد كه خلقت گوش به نحوي صورت گرفته كه اعضاي حساس بايد در محيطي ايمن قرار داشته باشند تا هيچ گونه ضربه و اختلالي در كارشان به وجود نيايد. بنابراين اگر هر عاملي (مثل ضربه تروما يا داروها) عايق پيرامون ساختمان داخلي گوش را دچار خدشه و آسيب كند، مي تواند در گوش ايجاد صدا كند. اين صداها واقعا صداي وزوز است يا اينكه صداهاي ديگري هم ايجاد مي شود؟

نه، اين طور نيست كه فقط صداي وزوز باشد. خيلي از بيماران وقتي به پزشك مراجعه مي كنند، خودشان خيلي خوب مي توانند اين صدا را براي پزشك توضيح بدهند. بعضي ها مي گويند مثل صداي ترانس مهتابي است و بعضي ديگر صداي آرام موتور يخچال يا ديگ زودپز را مثال مي زنند و جالب است بدانيد با مثال هايي كه بيماران مي زنند ما مي توانيم حتي محدوده فركانسي وزوز را در ذهن مان تصور كنيم و اين امر مي تواند تا حدودي به ما كمك كند كه محل مشكل را در گوش بيمار تشخيص بدهيم كه آيا در داخل حلزون است يا در مناطق ديگر. علت چيست؟

گوش سازماني است كه گيرنده اش در محيطي قرار دارد كه همان كانال گوش خارجي، گوش مياني، پرده گوش و استخوان هاي ريز گوش است اما قسمتي كه اين صدا را تفسير مي كند، در مغز قرار دارد و بين مغز و گوش عصب شنوايي به عنوان پل ارتباطي قرار گرفته است. اين عصب از گوش خارجي به گوش مياني و از سمت حلزون به سمت مغز امتداد دارد. بنابراين اگر در

هر كجاي اين سيستم از گوش خارجي تا سطوح عالي مغز مشكلي به وجود آيد، مي تواند عامل وزوز باشد. به عنوان مثال وقتي جرم گوش در گوش خارجي تجمع پيدا كند، مي تواند عامل وزوز باشد.

در گوش مياني عواملي مانند سفتي استخوانچه ها و چسبندگي بين آنها سبب ايجاد وزوز مي شود. برخي از مسموميت هاي دارويي به وسيله بعضي از داروها كه براي گوش سمي هستند، مانند برخي از داروها نظير ساليسيلات ها، NSAIDS (ايبوپروفن، ايندومتاسين، فنيل بوتازون و...) آمينوگليكوزيدها، فلزات سنگين مانند ارسنيك، كينين و بعضي از ضد افسردگي ها (آمي تريپتيلين، آموكساپين، دزيپرامين، دوكسپين، ايميپرامين، نورتريپتيلين، تري ميپرامين، پروتريپتلين و تزازودن) مي توانند با آسيب حلزون و عصب زوج هشتم مغزي موجب وزوز گوش مي شوند. در مسير عصب شنوايي هم عواملي مانند تومورهاي عصب شنوايي بسيار مهم اند.

بعضي از وزوزهاي گوش با بالا رفتن سن ايجاد مي شود زيرا ديواره عروق سخت شده و در نتيجه عروقي كه حلزون گوش را تغذيه مي كند، مسدود يا تنگ شده و سبب كم خوني در قسمتي از حلزون مي شود كه خود، عامل ايجاد وزوز گوش است. يك سري اختلالات عروقي هم هستند كه مي توانند عامل وزوز باشند. مثلا وقتي بيمار سر خود را پايين مي آورد يا در حالت درازكش قرار مي گيرد، فشار وريدي ناحيه جمجمه بالا مي رود و بالا رفتن اين فشار وريدي همراه با نازك شدن يا وجود نداشتن ديواره نازك استخواني كه بين شريان هاي مغز وجود دارد، سبب مي شود صداي ضربان يا نبض به حلزون منتقل شده و صداهاي داخلي در گوش ايجاد كند. ولي به طور كلي، بيشترين علت بروز وزوز گوش، آلودگي هاي صوتي در محيط هاي صنعتي و محيط زندگي است.

آيا بيماري هاي زمينه اي هم

در ابتلا به وزوز گوش مؤثرند؟

بله، برخي بيماري ها مانند فشارخون، ديابت، بيماري هاي عروقي، آلرژي و حساسيت، مشكلات روحي و رواني مانند افسردگي و... در اين زمينه مؤثرند. يك سري عوامل هم سبب بدتر شدن وزوز گوش مي شوند؛ مانند استعمال دخانيات، مصرف الكل و قرارگيري در معرض اصوات بلند. در چه صورتي به درمان احتياج دارد؟

اين مطلب را ما اين طور از بيمار سوال مي كنيم كه آيا اين صدا، تمركز شما را به هم مي زند؟ آيا مانع خواب تان مي شود؟ آيا در شنوايي شما اختلال ايجاد مي كند؟ اگر جواب اين سه سوال «بله» باشد، ما مي فهميم كه وزوز شديد و آزاردهنده است. وزوز گوش گاهي شدت زيادي دارد و سبب آشفتگي و پريشاني فرد شده و زندگي طبيعي فرد را مختل مي كند. اما اگر وزوز بيمار با يك صداي ديگر مانند صداي راديو يا تلويزيون، ديگر شنيده نمي شود و نيمه شب هم بر اثر وزوزگوش بيدار نشود، يعني اينكه آزاردهنده نيست و خفيف است. آيا درماني هم براي وزوز گوش وجود دارد؟

البته راه هاي درماني متفاوتي براي وزوز گوش وجود دارد. يكي از راه هاي درماني، استفاده از داروها است. البته ما با دادن دارو، صداي وزوز را از بين نمي بريم، بلكه تحمل بيمار را زياد كرده يا او را نسبت به صدا بي تفاوت مي كنيم. اين داروها معمولاً داروهاي آرام بخش هستند ولي در هر صورت ابتدا بايد بيماري ايجادكننده وزوز گوش را تشخيص داد تا بتوان مشكل را به صورت ريشه اي درمان كرد.

اگر وزوزگوش داريد...

* آرامش داشته باشيد و به وزوز فكر نكنيد. يادتان باشد كه هر چه بيشتر به اين مشكل فكر كنيد، طنين صدا

را در گوش خودتان بيشتر خواهيد شنيد.

* براي كنترل وزوز گوش بايد توجه كنيد كه چه فعاليت هايي در طول روز، شما را از دقت به صداي گوش تان باز مي دارد.

* وزوز گوش مى تواند با تحريك پذيرى، عصبانيت، اضطراب و افسردگى شدت پيدا كند. بنابراين بر اعصاب خودتان مسلط باشيد و بدانيد كه با خونسردي و آرامش، مشكل تان كمتر مي شود.

* از قرار گرفتن در معرض اصوات بلند خودداري كنيد.

*مرتب فشارخون تان را كنترل كنيد و در صورت وجود مشكل به پزشك مراجعه كنيد.

* سيگار نكشيد، كمتر نمك بخوريد و در مصرف چاي، قهوه و نوشابه هاي گازدار افراط نكنيد

علايم كوليت زخمي؛ علت و درمان آن

كوليت زخمي به التهاب شديد كولون يا روده بزرگ كه با زخم در ديواره روده همراه است اطلاق مي شود. در موارد شديدتر زخم ها دچار خونريزي شده و بيمار مدفوع خوني (محتوي موكوس وچرك) دفع مي كند. گاهي افراد مبتلا از انقباضات نامنظم روده بزرگ مخصوصاً در ناحيه چپ و پايين شكم شكايت دارند.

ذكر اين نكته ضروري است كه روده بزرگ مواد دفعي را در خود نگه مي دارد تا آب آن جذب شود و مواد باقي مانده به صورت مدفوع دفع مي شود. اين بيماري معمولاً از قسمت هاي تحتاني روده بزرگ آغاز شده و به سمت بالا كشيده مي شود.

علايم بيماري

-احساس دفع زودرس

-دردشكم

-وجودموكوس خوني در مدفوع

-تورم شكم(به دليل كاهش جذب و يا كاهش دفع گاز توليد شده در روده)

-سوءتغذيه

-كاهش وزن

-بي خوابي

-يبوست

-اسهال

-ضعف

-تهوع و استفراغ

-كم خوني

البته علايم فوق در افراد متفاوت است.ممكن است برخي از افراد از يبوست همراه با كاهش حركات روده

و بعضي از اسهال شكايت داشته باشند.

اگر درگيري در قسمت هاي بالاتر روده بزرگ وجود داشته باشد مدفوع آبكي و شل است كه دفع آب و خون از اين طريق، موجب تهوع، استفراغ، تب و ... مي شود. بنابراين علايم در هر فردي بسته به شرايط درگيري متفاوت است.

علت بيماري و شيوه درمان

از جمله عوامل مؤثر در ايجاد اين بيماري مي توان به موارد زير اشاره نمود:

-استفاده طولاني مدت از مسهل ها باعث افزايش تحريك دستگاه گوارش و روده ها مي شود.

-مصرف طولاني مدت آنتي بيوتيك ها، مصرف مواد غذايي حساسيت زا مانند گندم، تخم مرغ و مصرف بيش از حد كربوهيدرات ها، غلات و حبوبات در پيشرفت بيماري مؤثرند.

-تحقيقات نشان مي دهد استرس هاي طولاني نيز بر روند اين بيماري تأثير دارد و ممكن است به كوليت زخمي بينجامد.

-متخصصان معقتدند تغذيه مناسب شامل آب ميوه جات و سبزي جات نقش زيادي در جلوگيري از بروز بيماري و يا پيشرفت آن دارد.

-مواد غذايي حاوي آهن بايد به مقداركافي مصرف شود.هم چنين مصرف مقدار متعادل چربي نيز توصيه شده است.

-گفتني است فرد بايد تا حد ممكن از استرس و اضطراب دوري كند.

-نوشيدن آب به مقدار كافي از ديگرنكاتي است كه بايد مدنظر قرار گيرد.

نكته

در صورت احساس دفع، اجابت مزاج بايد صورت گيرد. از نگه داشتن مدفوع خودداري شود.

منبع: ماهنامه تغذيه و سلامتي شماره 72 /س

يبوست، شايع ترين بيماري قابل درمان

يكي از اختلالات شايع دستگاه گوارش فعاليت نامنظم روده ها و يا عدم تخليه كامل آن هاست كه به اين حالت "يبوست" اطلاق مي شود. در اين شرايط فرد با

دفع دفعات كم مدفوع در طول هفته مواجه بوده و معمولاً اين مشكل با مصرف فيبرهاي غذايي نيز اصلاح نمي شود.

آن چه قابل توجه است اين كه عدم درمان يبوست، مي تواند زمينه ساز بروز بيماري هاي مختلف باشد؛ چه سموم جمع شده در روده بزرگ از طريق خون به ساير سيستم هاي مختلف بدن وارد شده و به آن ها آسيب مي رساند. در نتيجه مقاومت دستگاه گوارش كاهش مي يابد.

تعداد دفعات دفع مدفوع در افراد مختلف است و به نوع مواد دفعي، قدرت انقباضات و... بستگي دارد.

علايم يبوست

-دفع مدفوع 3 يا كمتر از 3 دفعه در هفته

-بدبو بودن هواي بازدم

-كاهش اشتها

-احساس پري دايم در شكم

-گيجي

-سردرد

-سفيد شدن زبان

-حالت تهوع

-ايجاد جوش هاي صورت

-افسردگي

-ايجاد زخم در دهان

-سوزش سر دل

-بي خوابي

-و...

علت بروز يبوست

يافته هاي علمي حاكي از آن است كه نوع تغذيه و شيوه زندگي فرد در بروز يبوست مؤثر است.

نوع مواد غذايي مصرفي (مصرف مواد غذايي آماده و فاقد املاح مغذي است)، نوشيدن كم آب در طول روز، نوشيدن چاي و قهوه به مقدار زياد، مصرف گوشت به مقدار زياد، عدم جويدن كامل لقمه هاي غذا، عدم مصرف ميوه و سبزي جات به مقدار كافي و پرخوري از جمله عوامل مؤثر در بروز يبوست به شمار مي روند.البته نوع شيوه زندگي نيز بي تأثير نيست! عدم فعاليت هاي فيزيكي كافي در طول روز، استرس و فشار روحي -رواني تأثير زيادي در ابتلاي فرد به يبوست دارند.

گفتني است برخي از بيماري ها در ايجاد يبوست مؤثرند از جمله ديابت، كوليت،

بيماري هاي روده بزرگ و مصرف برخي از داروها.

درمان

پرواضح است دوري از عوامل مؤثر در بروز يبوست، در جلوگيري از ايجاد آن تأثير زيادي دارد.

پيروي از يك رژيم غذايي مناسب شامل مصرف ميوه و سبزي جات تازه، نوشيدن آب به مقدار كافي در طول روز، عدم نوشيدن زياد قهوه و چاي، فعاليت بدني كافي و جويدن كامل لقمه هاي غذا در جلوگيري از بروز يبوست مؤثر است. فرد بايد از حبوبات و غلات تصفيه نشده، سبزي جات برگ سبز مانند اسفناج، كاهو و پياز، گل كلم، كرفس، نخود فرنگي، هويج و ميوه جاتي هم چون گلابي، انبه، انگور، انجير و پرتقال مصرف نمايد. مصرف ميوه جات خشك شده نيز مفيد است.

توجه داشته باشيد كه استفاده از مسهل ها هرچند مفيد است ولي نبايد به مدت طولاني مورد مصرف قرار گيرد.

از جمله ساير اقدام هاي مؤثر در درمان يبوست مي توان به پياده روي، كمپرس گرم شكم به مدت 15 دقيقه (صبح و شب)، دوري از استرس و فشار رواني، حركات يوگا، نفس عميق در هواي آزاد، نوشيدن يك ليوان شير قبل از خواب، پرهيز از مصرف غذاهاي سرخ شده و سرشار از ادويه، ترشي جات، شكر و خودداري از استعمال دخانيات و صرف غذا در كمال آرامش را مي توان نام برد.

توجه

در صورت يبوست طولاني مدت حتماً به پزشك مراجعه شود.

منبع:ماهنامه تغذيه و سلامتي شماره 72 /س

زخم معده و راههاي مقابله با آن

ترجمه: حسين ايران نژاد

اگر از ما بپرسند علت زخم معده و اثني عشر چيست، ممكن است به عادت هاي غذايي مانند مصرف غذاهاي ادويه دار، قهوه يا الكل اشاره كنيم. اما با

وجود تعجب بسيار، بايد گفت آنچه مي خوريم و مي نوشيم نقش اصلي را در ايجاد زخم ندارد. به عبارت ديگر بايد نگرش جديدي نسبت به زخم هاي گوارشي پيدا كنيد.

زخم گوارشي يا به زبان علمي «اولسر پپتيك» قرن هاست كه انسان را گرفتار كرده و علت دقيق آن نيز تا چند وقت پيش نامعلوم بود. در دهه 1940 دكتر «اي استون فريدبرگ» از دانشكده پزشكي هاروارد باكتري مارپيچ غيرمعمولي را در معده افراد مبتلا به «اولسر پپتيك» يافت. او اين فرض را مطرح كرد كه اين باكتري ممكن است مسوول ايجاد زخم گوارشي باشد، اما از آنجايي كه گروه تحقيقاتي او نتوانستند اين باكتري را در آزمايشگاه كشت دهند، پژوهش در اين زمينه را كنار گذاشت.پزشكان به درمان بيماران با تغييرات رژيم غذايي، آنتي اسيد و عمل هاي جراحي براي چهل سال بعد ادامه دادند. اما در اوايل دهه 1980 دو پزشك استراليايي به نام هاي دكتر «بري مارشال» و دكتر «جي رابين وارن» كشف كردند كه چگونه اين باكتري را در آزمايشگاه كشت دهند. سپس آنها سعي كردند حيوانات آزمايشگاهي را با اين باكتري آلوده كنند.اين كار يك شيوه متعارف در پژوهش هاي ميكروب شناسي است، اما آنها در اين كار ناموفق بودند زيرا اين باكتري كه اكنون «هليكوباكتر پيلوري» ناميده مي شود، تنها انسان ها را آلوده مي كرد.دكتر «مارشال» پس از دو سال ناكامي علمي، گام نهايي را با نوشيدن ظرفي از مايع حاوي يك ميليارد باكتري برداشت. يك هفته بعد او دچار علائم ناراحتي معده شد و 10 روز بعد آندوسكوپي معده او نشان داد كه بافت معده او

به واقع ملتهب است و «هليكوباكتر پيلوري» در آن جايگزين شده است. خوشبختانه دكتر «مارشال» كاملاً بهبود پيدا كرد و به پژوهش هايش ادامه داد و هر دو محقق زنده و سرحال باقي ماندند تا در 3 اكتبر سال 2005 به خاطر پژوهش راهگشايشان جايزه نوبل در فيزيولوژي يا پزشكي را دريافت كردند.

ملاقات با ميكروب زخم آفرين

معده شما يكي از بهترين جاها براي رشد يك ميكروب است. در واقع «هليكوباكتر پيلوري» تنها باكتري است كه مي تواند در معده زنده بماند و رشد كند.

اين باكتري بقاي خود را مديون خواص متعددي است كه توضيح دهنده قدرت سازگاري منحصر به فرد آن است؛ اول اينكه اين ميكروب به مقدار كمي اكسيژن براي ادامه حيات نياز دارد، يعني حدود يك پنجم مقداري كه انسان ها به آنها نياز دارند، دوم اينكه شكل مارپيچي آن به اين باكتري اجازه مي دهد در ميان لايه مخاطي پوشاننده پوشش معده خود را وارد كند، سوم اينكه اين باكتري حداكثر هفت پروتئين شلاق مانند دارد كه از انتهاي باكتري بيرون زده اند و آن را درون لايه مخاطي حركت مي دهند و چهارم اينكه اين باكتري داراي گيرنده هاي مخصوصي است كه به آن امكان مي دهد راه خود را در ميان مخاط بگشايد و به سلول هاي پوشش معده بچسبد.

«هليكوباكتر پيلوري» يك خاصيت ديگر هم دارد كه از همه مهم تر است. اين باكتري مي تواند مولكول هاي «اوره» (ماده شيميايي كه در بافت ها و مايعات بدني انسان وجود دارد) را تجزيه كند. اين فرآيند باعث ايجاد آمونياك و دي اكسيد كربن مي شود و

كه غلاف ابرمانندي در اطراف باكتري به وجود مي آورد و اسيد معده كه باكتري هاي معمولي را مي كشد، از آن حفاظت مي كند. اين توانايي براي شكستن اوره امتياز بزرگي براي «هليكوباكتر پيلوري» است. اما پزشكان اين خاصيت را به امتيازي براي خودشان بدل كرده اند به اين ترتيب كه با «آزمون تنفسي اوره» وجود عفونت با اين باكتري را تشخيص مي دهند.

چه كسي هليكوباكتر مي گيرد؟

بر اساس بهترين تخمين ها حدود نيمي از جمعيت جهان به «هليكوباكتر پيلوري» آلوده هستند و اين ميزان شيوع، آن را شايع ترين عفونت باكتريايي در انسان ها مي سازد. از آنجايي كه اين ارگانيسم تنها از طريق آب و غذايي كه با مواد مدفوعي عفوني انسان آلوده شده باشند، منتقل مي شود، عفونت با «هليكوباكتر پيلوري» بيش از همه در مناطقي شايع است كه ازدحام جمعيت، بهداشت نامناسب و عدم رعايت كافي نظافت وجود داشته باشد. در كشورهاي رو به توسعه شيوع عفونت با اين باكتري به 80 درصد مي رسد. ميزان عفونت با اين باكتري در يك كشور بر حسب سن و وضعيت اجتماعي- اقتصادي متفاوت است. در امريكا حداكثر 50 درصد از افراد سالمند داراي اين باكتري هستند كه در دوران كودكي شان كه زندگي سخت تر بود، اين باكتري را كسب كرده اند. اما تنها 20 درصد كودكان كم سن در حال حاضر اين باكتري را دارند.

هليكوباكتر چگونه آسيب مي رساند؟

«هليكوباكتر پيلوري» بر خلاف باكتري هاي استرپتوكوك و استافيلوكوك كه روي پوست يا در گلو قرار دارند (بدون اينكه التهابي ايجاد كنند) هميشه باعث التهاب مي شود و در

اين مورد التهاب معده يا «گاستريت» به وجود مي آيد.اين باكتري انواع مختلفي از سموم را ايجاد مي كند كه گلبول هاي سفيد را تحريك مي كند تا پروتئين هاي كوچكي (سايتوكاين ها) را توليد كنند. اين مواد به نوبه خود چرخه التهاب را بيشتر تشديد مي كنند. سويه هايي از هليكوباكتر كه حاوي يك ژن خاص به نام cagA است، بيشتر از همه آسيب رسان هستند. با اين حال حتي اين گونه ها نيز از پوشش معده به ساير نقاط بدن گسترش پيدا نمي كنند.گرچه هر كسي كه «هليكوباكتر پيلوري» داشته باشد، دست كم درجاتي از گاستريت را دارد، ولي اكثريت اين افراد بدون علامت هستند و حالشان خوب باقي مي ماند. اما حداكثر 3 درصد افراد مبتلا به «هليكوباكتر پيلوري» دچار زخم پپتيك در معده يا دوازدهه (بخشي از روده كه درست پس از معده قرار دارد) و درصد بسيار كمتري از آنها دچار سرطان معده يا نوعي «سرطان لنفاوي (لنفوم) با درجه پايين» به نام MALT مي شوند.سيگار كشيدن خطر زخم هاي گوارشي و سرطان هاي مربوط به «هليكوباكتر پيلوري» را افزايش مي دهد و همچنين درمان آنتي بيوتيكي اين عفونت را مشكل تر مي كند. رژيم غذايي حاوي مقدار زياد نمك، غذاهاي دودداده شده و غذاهاي كنسرو شده خطر سرطان معده را مي افزايند و بالعكس غذاهايي كه حاوي ويتامين ها و ساير مواد آنتي اكسيدان هستند، ظاهراً اين خطر را مي كاهند. از آنجايي كه «هليكوباكتر پيلوري» شايع است، تعجب آور نيست كه پزشكان آن را مسوول بسياري از بيماري هاي ديگر هم بدانند.

عفونت با «هليكوباكتر پيلوري» پس از

سال ها ممكن است به «گاستريت آتروفيك» بينجامد؛ عارضه يي كه در آن پوشش دروني معده نازك مي شود و مقدار كافي اسيد توليد نمي كند تا ويتامين B12 را از غذا آزاد كند.

بحث برانگيزتر ارتباط احتمالي بين «هليكوباكتر پيلوري» و سوء هاضمه بدون زخم يا non-ulcer dyspepsia است، نامي پر طول و تفصيل كه براي بيماران علائمي شبيه زخم گوارشي توليد مي كند (مثلاً درد در قسمت فوقاني شكم، پري زودرس، آروغ زدن و تهوع) بدون اينكه زخمي وجود داشته باشد. در حال حاضر بيشتر شواهد حاكي از آن است كه درمان «هليكوباكتر پيلوري» اين علائم را در اين گروه از بيماران تخفيف نمي دهد، در حالي كه درمان در رفع علائم افراد داراي علائم مربوط به زخم واقعي بسيار موثر است. پزشكان توافق دارند كه «هليكوباكتر پيلوري» در ايجاد «بيماري ريفلاكس معدي-روده يي» (GERD) بازگشت محتويات اسيدي معده به داخل مري كه باعث سوزش سر دل مي شود، نقشي ندارد - برعكس، اختلاف نظر در اينجا در اين باره است كه آيا «هليكوباكتر پيلوري» ممكن است در واقع با كاهش اسيد معده در مقابل GERD محافظت ايجاد كند.برخي شواهد همچنين «هليكوباكتر پيلوري» را به ساير بيماري ها از كم خوني و فقر آهن گرفته تا مشكلات پوستي و خوني، ميزان پايين كلسترول خوب HDL خون و تصلب شرايين ارتباط داده اند. پژوهش هاي بيشتري مورد نياز است تا تعيين كند آيا اين ارتباط ها واقعاً وجود دارند يا نه.

تشخيص

آسان ترين راه تشخيص «هليكوباكتر پيلوري» انجام يك آزمايش خوني است كه مي تواند پادتن ها يا آنتي بادي هايي را شناسايي

كند كه در پاسخ به عفونت تشكيل مي شوند.

به رغم آساني انجام آزمايش خون، اين شيوه داراي دو محدوديت است؛ اول اينكه نمي تواند ميان يك عفونت فعال كه باعث بيماري مي شود و يك عفونت نهفته كه علائمي ايجاد نمي كند، تفاوتي قائل شود و دوم اينكه آزمايش خون نمي تواند بگويد كه آيا درمان باعث معالجه بيماري و ريشه كني باكتري شده است يا نه، چرا كه پادتن هاي ضدباكتري مدت ها پس از نابودي آن در خون باقي مي مانند.با اين وجود اگر ميزان پادتن قبل از درمان بسيار بالا باشد، نشان دهنده عفونت فعال است، در حالي كه كاهش شديد پس از درمان بيانگر موفقيت آن است.دو آزمايش غيرتهاجمي ديگر به پزشكان امكان مي دهد كه عفونت فعال با «هليكوباكتر پيلوري» را تشخيص دهند و با دقت بسيار معالجه بيماري را ارزيابي كنند.آزمون جديدتر ميزان پروتئين هاي باكتري را در نمونه مدفوع شناسايي مي كند. حدود 94 درصد بيماران داراي عفونت فعال «هليكوباكتر پيلوري» آزمايش مدفوع مثبت است و اگر درمان موفقيت آميز باشد، نتيجه آزمايش تقريباً همه اين افراد يك تا چهار هفته پس از درمان منفي مي شود.آزمون قديمي تر بر توانايي «هليكوباكتر پيلوري» در تجزيه اوره متكي است. «آزمايش تنفسي اوره» يك شيوه سريع، دقيق و ايمن براي شناسايي «هليكوباكتر پيلوري» است و از آنجايي كه تنها باكتري هاي فعال را شناسايي مي كند، مي تواند براي آزمايش معالجه باكتري به كار رود.اغلب بيماراني كه گمان مي رود «هليكوباكتر پيلوري» داشته باشند، مي توانند با يكي از اين سه آزمايش غيرتهاجمي تشخيص داده شوند. اما قديمي ترين

آزمايش براي «هليكوباكتر پيلوري» يك شيوه تهاجمي است كه استاندارد طلايي باقي مي ماند. در واقع آندوسكوپي براي مستند ساختن عفونت خودالقاشده دكتر «مارشال» در سال 1984 مورد استفاده قرار گرفت.همه بيماراني كه در معرض خطر سرطان معده هستند، بايد تحت آندوسكوپي قرار گيرند؛ علائم هشداردهنده يي كه نياز به آندوسكوپي را مطرح مي كنند در ادامه فهرست شده اند.پيش از آندوسكوپي به بيمار يك داروي مسكن داده مي شود و يك ماده بي حسي به گلوي او اسپري مي شود. سپس پزشكان لوله فيبر نوري آندوسكوپ را از طريق دهان به معده مي فرستند. آنها پوشش معده را بررسي مي كنند و بيوپسي يا تكه برداري انجام مي دهند. براي تشخيص سريع مي توان نمونه بافت معده را از لحاظ وجود آنزيم «هليكوباكتر پيلوري» كه اوره را تجزيه مي كند، مورد آزمايش قرار داد.متخصصان آسيب شناسي با استفاده از ميكروسكوپ و رنگ آميزي هاي مخصوص مي توانند خود باكتري را نيز در مخاط معده ببينند و آن را از لحاظ حساسيت به انواع پادتن ها مورد آزمايش قرار دهند.

درمان

وقتي صحبت عفونت مي شود، همه به ياد آنتي بيوتيك و علاج فوري مي افتند. اين شيوه براي بسياري از باكتري ها موثر است، اما نه براي «هليكوباكتر پيلوري» كه توانايي غريبي براي مقاوم شدن به آنتي بيوتيك ها دارد. خوشبختانه پزشكان مي توانند با استفاده از درمان تركيبي آنتي بيوتيك بر اين مشكل فائق آيند.بسياري از برنامه هاي درماني در دسترس هستند؛ در همه آنها تركيبي از دست كم دو آنتي بيوتيك به علاوه يك يا چند داروي خنثي كننده اسيد به كار

مي روند. برخي از داروهايي كه معمولاً مورد استفاده هستند، اينها هستند؛

آموكسي سيلين؛ اين داروي مشتق از پني سيلين نسبت به داروهاي مشابه موثرتر است زيرا به داخل شيره معده ترشح مي شود. اين دارو معمولاً با دوز 1000 ميلي گرم و دو بار در روز تجويز مي شود. عوارض جانبي عمده آن دانه هاي پوستي و اسهال هستند.

كلاريترومايسين؛ اين عضو خانواده اريترومايسين يكي از موثرترين داروها براي «هليكوباكتر پيلوري» است و معمولاً با دوز 500 ميلي گرم و دو بار در روز تجويز مي شود. عوارض جانبي عمده اين دارو مزه ناخوشايند در دهان، تهوع و اسهال است. اين دارو گران هم است.

مترونيدازول؛ اين دارو كه زماني هميشه بر «هليكوباكتر پيلوري» موثر واقع مي شد، اكنون با بروز مقاومت ميكروبي روبه رو شده است و بنابراين پزشكان آن را تنها براي بيماراني كه نمي توانند آموكسي سيلين مصرف كنند، به كار مي برند. دوز معمول اين دارو براي هليكوباكتر پيلوري 500 ميلي گرم و دو بار در روز است. عارضه جانبي عمده اين دارو مزه غيرطبيعي در دهان، تهوع و بي اشتهايي، سردرد و در موارد نادري تحريك اعصاب است.

تتراسيكلين؛ معمولاً با دوز 500 ميلي گرم و چهار بار در روز تجويز مي شود. تتراسيكلين بيش از همه در تركيب با ساير داروها براي بيماراني كه درمان هاي خط اول در آنها موثر نبوده است به كار مي رود. عوارض جانبي عمده اين دارو شامل دانه هاي پوستي، حساسيت به نور خورشيد و اسهال است.

اومپرازول؛ اين دارو اولين دارو از رده داروهاي «مهاركننده پمپ پروتون» بود و به ميزان

قابل توجهي از ترشح اسيد معده مي كاهد ولي اثر مستقيمي بر هليكوباكتر ندارد، گرچه اثربخشي آنتي بيوتيك ها را مي افزايد. دوز معمول اين دارو براي «هليكوباكتر پيلوري» 20 ميلي گرم در روز حين درمان آنتي بيوتيكي است. عارضه جانبي آن گاهگاهي سرگيجه است. بسياري از داروهاي مهاركننده پمپ پروتون در دسترس هستند و مي توان آنها را جايگزين اومپرازول كرد.

بيسموت ساب ساليسيلات؛ گرچه بيسموت يك آنتي بيوتيك نيست، اما مي تواند هليكوباكتر پيلوري را در معده از بين ببرد. اين دارو هميشه با دو آنتي بيوتيك همراه مي شود و دوز معمول آن دو قرص و چهار بار در روز است. تنها عارضه جانبي رايج سياه شدن مدفوع است.

رانيتيدين بيسموت سيترات؛ در اين داروي جديد رانيتيدين را كه سال ها براي كاهش ترشح اسيد معده به كار مي رفت با بيسموت كه داراي خواص ضدباكتري است، تركيب مي كنند. اين دارو به تنهايي نمي تواند هليكوباكتر را ريشه كن كند. اغلب بيماران به دوز 400 ميلي گرم و دو بار در روز دارو به همراه ساير داروها به خوبي پاسخ مي دهند.رژيم هاي درماني بسياري در دسترس هستند؛ اين رژيم ها ايمن و موثر هستند، اما مشكل گراني نسبي آنها و ناخوشايند بودن تحمل دوره درمان طولاني است. تا همين اواخر برنامه هاي 10 تا 14 روزه شيوه استاندارد بودند، اما اكنون بسياري از پزشكان رژيم هاي درماني 7 روزه را ترجيح مي دهند. رايج ترين رژيم درماني تجويز آموكسي سيلين، كلاريترومايسين و اومپرازول براي 7 تا 14 روز است. در يك تركيب رايج ديگر تنها مترونيدازول به جاي آموكسي سيلين

تجويز مي شود. يك رويكرد ديگر تجويز تتراسيكلين، مترونيدازول، بيسموت و اومپرازول براي دو هفته است. البته رژيم هاي درماني متعدد ديگري نيز به وسيله متخصصان پيشنهاد شده اند.شواهد نشان مي دهند كه «هليكوباكتر پيلوري» براي هزاران سال همزيست انسان ها بوده است، اما پزشكان تازه به حضور آن پي برده اند.

منبع:www.daneshema.com /س

بيماريها و سرطان كليه

كليه

1-كالبد شناسي :

هرانساني دو كليه دارد ؛اينها ساختارها يي شبيه لوبيا هستند كه در دو طرف ستون مهره ها در پشت حفره شكمي قرار دارند .

قسمت فوقاني، كليه ها توسط دنده هاي تحتاني پوشيده شده و هركليه در مردان حدود 150 گرم و درزنان حدود 135 گرم وزن دارد. كليه راست كمي پايين تراز كليه چپ قرار گرفته است .

غد د فوق كليوي در قسمت فوقاني هر دو كليه و چسبيده به آنها مي باشند. كليه ها بعلت عملكرد خاصشان جريان خون زيادي دارند.كليه ها توسط بافت چربي كه در اطرافشان قرار گرفته و همچنين عضلات و دنده هاي تحتاني در قسمت پشتي و شكم و عضلاتش در قسمت جلويي محافظت مي شوند.

در قسمت مياني هر كليه لگنچه كليه قرار دارد كه به عنوان يك مخزن كوچك براي جمع آوري ادرار توليدي توسط كليه هاعمل مي نمايد.

لگنچه خود به يك لوله باريك ختم ميشود كه اين لوله كليه رابه مثانه وصل كرده و با حركات دودي خود ادرار كليه و لگنچه رابه داخل مثانه هدايت ميكند اين لوله حالب ناميده مي شود.همچنين اين لوله ها با حركات دودي خويش و نحوه اتصالشان به مثانه از بر گشت ادرار از مثانه به كليه جلو گيري

مي كنند.

2-عملكرد كليه ها :

عمل اصلي كليه ها خارج كردن مواد زائد و آب اضافي از بدن است .آبي كه مي خوريم پس از جذ ب از روده ها به داخل جر يان خون رفته و كليه ها آب اضافه و مواد زائد را از خون پاك مي كنند.

توليد ادرار توسط كليه ها شبانه روزادامه دارد, گرچه در شب ها كمي آهسته تر مي شود.كليه طبيعي عملكرد بالايي دارد؛ بطوري كه تنها وجود يك كليه نيز براي ادامه زندگي طبيعي كافي است. از ساير عملكرد كليه ها مي توان به نقش كليه ها در تنظيم فشار، خون توليد بعضي مواد هورموني وثابت نگه داشتن تركيبات بدن اشاره كرد.

3-بيماري كليه و علائم آنها :

بيماري هاي كليوي را بطور ساده به چند گروه مي توان تقسيم كرد :

الف:اختلال عملكردخون رساني به كليه:

كه ممكن است به علت افت ناگهاني فشار خون ،باريك شدن عروق كليوي در سنين بالا يا مثلا انسداد ناگهاني عروق به علت يك لخته خوني ايجاد شود.تمامي اين موارد باعث ميشود كه عملكرد كليه ها شديدا آسيب ببيند .افت ناگها ني جريان خون كليه ها ممكن است با درد شديدهمراه باشد.در صورت باريك شدن شريان كليه ازدياد فشار خون شديد عارض مي گردد.

ب:بيماري هاي خود كليه :

كليه مانند يك غربال ميباشد كه موجب دفع مواد زائد از بدن ميشود. آسيب به اين غربال ممكن است توسط عفو نت ها، بعضي دارو ها (مانند فناستين) و بعضي سموم (فلزهاي سنگين)ايجاد شود. همچنين در بعضي بيماري ها ممكن است اين غربال به شكلي آسيب ببيند كه بعضي از

موادي كه براي بدن لازم است نيز از بدن دفع شوند (مثل پر فشاري خون وديابت ).

ج:بيماري هايي كه موجب اختلال تخليه ادرار از كليه مي شوند:

به عنوان مثال سنگ ها مي توانند موجب انسداد در مسير حالب ها شوند و بدين شكل عملكرد كليه ها را با مشكل مواجه سازند .

انسدادكوتاه مدت مسير ادرار موجب آسيب غير قابل بر گشت كليه ها نمي شود ، اما اگر اين انسداد طولاني مدت باشد ممكن است موجب آسيب كليه ها و خاموش شدن كليه شود.همچنين انسداد موجب مستعد شدن كليه ها به عفونت ادراري ميشود.

از علل ديگر انسداد مسير تخليه ادرار از كليه ها مي توان به سرطان لگنچه و حالب ها،فشار از خارج به حالب ها ،لخته هاي خوني ، توده هاي قارچي، بزرگي پروستات و غيره اشاره كرد.

در صورتيكه انسداد حالب ها به صورت حاد ايجاد شود موجب علائمي بنام كوليك قولنج كليوي ميشود، كه با درد شديد پهلو تهوع و استفراغ وبي قراري بيمار همراه است.

د:عفونتها:

بافت كليه ممكن است از راههاي مختلفي دچارعفونت شود. شايع ترين راه رسيدن باكتري هاي عفونت زا به صورت صعودي از مثانه به كليه ها مي باشد. نوع حاد عفونت كليه پيلونفريت حاد ناميده ميشود كه با تب،لرز درد پهلو و علائم تحريكي ادرار مثل سوزش ادرار و تكرر ادرار همراه است.

پيلو نفريت حاد يك بيماري جدي است كه در صورت عدم درمان آن ممكن است عواقب بدي به همراه داشته باشد.در مجموع عفونت هاي ادراري در زنان شايع تر است .ازديگر عفونت ها مي توان به سل كليوي اشاره

كرد كه معمولا تشخيص آن با تاخير چندين ساله همراه است.

ه:سرطان هاي كليه:

سرطان هاي كليه انواع مختلفي دارد كه 2نوع شايع ترآن آدنوكاسينوم كليه و تومور ويلمزمي باشد.تومور ويلمز مخصوص شير خواران و كودكان است كه اكثرا خود را به صورت تو ده شكمي نشان مي دهد.در مقابل آدنوكاسينوم كليه (كارسينوم سلولهاي كليوي ) كه شايعترين سرطان اوليه كليه است در مردان شايع تربوده و بيشتردر افراد ميانسال و مسن ديده مي شود.استعمال سيگار مي تواند در ايجاد آن نقش داشته باشد.

علائم كلاسيك اين بيماري به صورت درد پهلو ،لمس توده در پهلو و ديدن خون درادرار ميباشد، كه وجود اين علائم نشانه پيشرفته بودن سرطان است. با استفاده روز افزون از روشهاي راديولوژي وسونوگرافي سرطانهاي كليه امروزه درمراحل ابتدايي تر و قبل از ايجاد علائم اكثرا كشف مي شوند.

و:گوناگونيهاي تشريحي:

اينها شامل نابهنجاريهاي تشريحي هستند كه اغلب بدون علامت بوده ولي مي توانند براي فرد مشكل سازشوند. اينها شامل قرار گرفتن هر دو كليه فرد در يك طرف بدن ،چسبيدن قطب تحتاني كليه ها به يكديگر (كليه لعل اسبي) ،قرار گرفتن كليه ها در محلهاي نا بجا ،دو تا بودن لگنچه ها و حالبها در هر طرف و غيره مي باشند.بعضي از اين گوناگوني ها با شيوع بالاتر عفونتهاي كليوي و سنگهاي كليوي همراه است.

4-معاينات و آزمايشها :

در اولين قسمت هر معاينه گرفتن يك شرح حال دقيق از بيمار اهميت دارد.پس از گرفتن شرح حال معاينه با اين بيمار نكاتي را براي پزشك مشخص ميكند.براي مشخص كردن مشكلات كليوي ممكن است انجام آزمايشات ضروري باشد.

الف: آزمايشهاي خون:كه

مي تواند تا حدي وجود عفونت در بدن يا صحت يا اشكال عملكرد كليه ها و همچنين غلظت موادي را كه ميتوانند موجب ايجاد سنگ كليوي شوند را مشخص نمايند.

ب:آزمايش ادرار: كه مي تواند وجود عفونت كليوي يا وجود خون در كليه (مثلا در جريان سرطان كليه ياعفونت كليه يا سنگ كليه)را نشان دهد.

همچنين با اين آزمايش مي توان ميزان اسيدي بودن ادرار و غلظت موادسنگساز در ادرار را مشخص كرد.

براي تشخيص دقيق تر عفونتهاي ادرار نياز به كشت ادراري ميباشد كه ممكن است چند روز زمان ببرد.

ج:راديو گرافي:كه شامل عكس ساده(KUB) و عكس رنگي از كليه ها ميباشد.عكس رنگي كليه هاIVP)) مخصوصا در تصميم گيري براي درمان سنگهاي كليوي و وجود خون در ادرار سودمند است.به ندرت تزريق ماده حاجب براي گرفتن عكس رنگي كليه ممكن است با واكنشهاي ناخواسته در بيمارهمراه شود.آگاهي كامل ارولوژيست و راديولوژيست از اين واكنشهاي ناخواسته و آمادگي آنها مي تواند از ايجاد مشكل در نزد بيماران جلوگيري نمايد.

5-سونو.گرافي:يك وسيله سودمند وبدون ضرر براي ارزيابي شكل كليه ها و بيماريهاي كليوي مي باشد.گرچه استفاده از اين وسيله بامحدوديتهاي تشخيصي همراه است ولي در بسياري از موارد ميتواند كمك كننده باشد.

ه:سي تي اسكن:وسيله تشخيص جديدتري است كه جهت بررسي شكل وعملكرد كليه ميتوان ازآن بطور ساده يا با تزريق ماده حاجب استفاده كرد.اين وسيله تشخيص بخصوص در مورد تشخيص توده هاي كليوي و سرطانهاي كليوي كاربرد دارد.

و:ساير روشهاي تشخيص:شامل اسكنهاي راديونوكلوئيك(براي مشخص كردن عملكرد دقيق هر كليه ؛وجود عفونتها يا آبسه هاي كليوي،اثبات انسداد راه خروج ادرار از كليه و....)راديو گرافي رنگي كليه

ها با استفاده از تزريق ماده حاجب در سوندي كه در حالب قرار داده شده است و آندوسكوپي كليه ميباشد.هر يك ازاين روشها در موارد خاصي كاربرد دارند.

5 -درمان بيماريهاي كليه

الف:عفونتهاي كليوي:پيلونفريت حاد اغلب با درمان آنتي بيوتيك مناسب بر اساس كشت ادراردرمان ميشود. در موارد شديدعفونت يادر مواردي كه تشخيص ان با پزشك معالج ميباشد مثلا در جريان بارداري درمان پيلونفريت نياز به بستري بيمار دارد.در مواردي كه عفونتهاي كليوي همراه با انسداد يا سنگ ادراري مي باشد خطرات بيشتري بيمار را تهديد ميكند و نياز به اقدامات درماني شديدتر در جهت رفع انسداد ميباشد.

در صورتي كه عفونت كليوي با تجمع چرك درنسج كليه (آبسه كليوي) با تجمع چرك در سيستم جمع كننده ادرار (پيونفروز )يا تجمع چرك در اطراف كليه (آبسه اطراف كليه)همراه باشد اغلب نياز به مداخله جراحي جهت تخليه چرك و گاها نياز به خارج كردن كليه جهت بهبودي بيمار ميباشد.بعضي از عفونتهاي خاص كليوي مثل سل درمانهاي طولاني مدت مختص به خوددارند

ب:سنگهاي كليوي:بسياري از افراد بدون اينكه بدانند دچار سنگهاي كليوي هستند بايد بدانيم كه گاها سنگهاي كوچكتر كليوي علائم بيشتر براي بيمار ايجاد مي كنند.امروز براي درمان سنگهاي كليوي كمتر از اعمال جراحي باز استفاده مي شود.

روشهاي درمان سنگهاي كليوي به شرح زير است:

الف:سنگ شكني برون اندامي ESWL) ): اين روش بيشتر براي سنگهاي كوچك كليوي استفاده مي شود كه باانرژي كه از خارج بدن به سنگ كليه واردمي شود مو جب خرد شدن سنگ ميشود. اين درمان معمولا سي دقيقه تا يك ساعت طول كشيده وبا درد زياد همراه نمي باشد و

اغلب بدون بيهوشي قابل انجام است.

ب:سنگ شكني درون اندامي :(TUL)دراين روش سنگها ي كليه به وسيله سنگ شكني از طريق دستگاه يورتروسكوپ با وارد كردن دستگاه به درون بدن از طريق مجرا و سپس حالب كاربرد دارد. از اين روش بيشتر براي درمان سنگهاي حالب استفاده مي شود.

ج:سنگ شكني از طريق پوست(PNL ): در اين روش با ايجاد سوراخ كوچكي در پشت بيمار دستگاه وارد كليه شده ، سنگ يا به صورت درسته خارج مي شودو يا پس از خرد كردن سنگ قطعات آن خارج مي شود.

د:در نهايت روش عمل جراحي باز كليه كه با برش بر روي پوست ناحيه پهلو يا شكم يا پشت، باز كردن عضلات وفاسيا ها ونهايتا خارج كردن سنگ از طريق برش روي لگنچه يا كليه، انجام ميشود اين روش امروز كمتر كاربرد دارد.

ج:سرطانهاي كليه:

سرطانهاي كليه با توجه به نوع آنها و ميزان پيشرفت سرطان درمانهاي گوناگوني دارند.سرطانهاي كمتر پيشرفته كليه اغلب با برداشت قسمتي از كليه يا تمام كليه به همراه ساختمانهاي اطراف آن درمان ميشوند. در صورتي كه سرطان به ساير قسمتهاي بدن گسترش يافته باشد برداشت كليه نمي تواند موجب بهبودي كامل بيماري شود. در اين موارد پيشرفته ممكن است از روشهاي ديگري بخصوص روش ايمنو تراپي استفاده شود.بايد توجه داشت كه روشهاي درماني شيميوتراپي و راديوتراپي براي درمان شايع ترين سرطان كليه كه RCC ناميده ميشود، تنها سودمندي محدودي دارد.

منبع: انجمن اورولوژي ايران

سندروم CTS

Carpal Tunnel Syndrome يا سندروم CTS (تونل مچ دست) بيماريي است كه در آن عصب مياني مچ دست فشرده مي شود و در قسمت هاي مختلف مچ

و انگشتان علايمي چون سوزش، بي حسي، درد، احساس سردي، كرختي و ضعف ظاهر مي گردد. CTS در بين زنان بيش از مردان رواج دارد و سن بروز آن حوالي پنجاه سالگي است.

عصب مياني مچ دست، مانند كانالي است كه از طرفين توسط استخوان ها، بافت فيبري و اعصاب منتهي به بند انگشتان احاطه شده است و نه عدد از تاندون هاي دست نيز از اين كانال عبور مي كنند. اين عصب مي تواند به علت تورم هر يك از اجزاي موجود در اين كانال فشرده شده و دچار گرفتگي گردد، هر چند ممكن است عوامل ديگري چون ضربه هاي شديد، شكستن يا جابجا شدن استخوان ها نيز بي تاثير نباشند.

از عوامل موثر در بروز اين بيماري مي توان به موارد زير اشاره كرد :

- بيماري هايي چون رماتيسم و ورم مفاصل، اختلالات هورموني مانند ديابت، تيروييد و يايسگي، توليد بيش از اندازه پروتيين در سلول هاي مغز استخوان.

- باز و بسته كردن مكرر تاندون هاي مچ دست بدون استراحت، خصوصا در زمان هاي طولاني.

- ضربه شديد يا هر نوع جراحتي كه باعث تورم مچ دست گردد.

- باريك بودن مادرزادي عصب مياني مچ دست.

به عقيده برخي از افراد CTS، سندروم جديدي متعلق به عصر تكنولوژي است كه منشاء اصلي بروز آن ساعت هاي طولاني نشستن پشت كامپيوتر و كار كردن مداوم با كيبورد و ماوس است. اما با اين وجود مطالعات نشان داده كه سابقه اين بيماري به اوايل قرن بيستم بازمي گردد.

در صد بروز اين سندروم در زنان سه برابر مردان است. شايد به اين دليل كه اصولا عصب مياني مچ دست در زنان

كوچكتر از مردان است. سندروم CTS معمولا ابتدا دست فعال افراد را تحت تاثير قرار مي دهد و احساس درد معمولا از همين دست شروع مي شود.

علايم

به طور معمول اولين علايم اين بيماري به هنگام خواب بروز مي كند از احساس درد، گزگز، سوزش و بي حسي در انگشتان دست، بخصوص انگشت شصت، انگشت اشاره و دو انگشت مياني آغاز مي شود، كم كم محكم نگه داشتن اجسام در دست و چنگ زدن به اشياء مختلف براي شخص مشكل مي شود و انگشتان توانايي لازم خود را از دست مي دهند، در نتيجه همه چيز از دست شخص مي افتد.

در صورتي كه در مراحل ابتدايي بروز علايم هيچگونه اقدام درماني صورت نگيرد درد بيشتر و بيشتر شده، مچ و انگشتان به تدريج كارايي طبيعي خود را از دست مي دهند. متاسفانه در بسياري از موارد اشخاص دليل بروز علايم فوق را حالت نادرست دست درهنگام خواب و يا به اصطلاح "بد خوابيدن” تلقي مي كنند. متخصصين معتقدند اين سندروم نوعي "ناتواني نهفته” است، زيرا در ظاهر امر، دست به طور طبيعي كار مي كند.

درمان

در مواردي كه اين بيماري هنوز حاد نشده، استفاده از روش هاي مختلفي چون استراحت دادن به دست در زمان انجام كار، كمپرس آب سرد و بستن مچ دست، در تسلي درد موثر است.

در صورتي كه اين روش ها كارساز نباشد، متخصصين استفاده از دارو و در مرحله بعد جراحي را پيشنهاد مي كنند. در اكثر موارد به يكي از روش هاي زير و بدون نياز به جراحي، پيشرفت اين بيماري كنترل مي شود :

- بي حركت نگه داشتن مچ دست :

اگر سابقه اين بيماري در شخصي كمتر از يك سال باشد، بي حركت نگه داشتن مچ با استفاده از مچ بندهاي طبي مخصوص، خصوصا در خواب باعث كاهش بي حسي و سوزش مچ و انگشتان مي گردد.

- مصرف داروهاي ضد التهاب : تنها در صورتي كه مچ دست يا انگشتان متورم شده باشد، به منظور از بين رفتن تورم، پيشنهاد مي شود.

- تزريق كورتيزون يا داروهاي مشابه براي كاهش درد و تورم.

جراحي

به طور كلي روش هاي فوق معمولا موثرتر از جراحي هستند، در صورتي كه درد و بي حسي عصب ادامه پيدا كند، جراحي بهترين درمان خواهد بود.

منبع:http://www.academist.ir

سينوزيت و راههاي مقابله با آن

سينوزيت نام آشنايي است. هرچند كاربرد نامناسب و نادرست اين واژه كم نيست و بسياري از علائم و نشانه ها به طور اشتباه به سينوزيت نسبت داده مي شود، بايد گفت اين بيماري بسيار شايع است و در اكثر بيماراني كه از گرفتگي بيني، ترشح پشت حلق و احساس درد يا پري در سر و صورت شكايت دارند، ردپايي از آن را مي توان يافت. واقعيت اين است كه سينوزيت از آنچه اكثر مردم يا حتي پزشكان تصور مي كنند، هم شايع تر است.

سينوزيت چيست?

از آنجا كه پوشش داخلي بيني (كه مخاط بيني ناميده مي شود) در امتداد و متصل به پوشش داخلي سينوس هاي اطراف بيني است، هر پديده يي كه مخاط بيني را درگير كند، به صورت بالقوه امكان درگير كردن سينوس هاي اطراف بيني را نيز دارد. بنابراين هر حمله سرماخوردگي ويروسي كه با علائم مربوط به بيني نظير آبريزش بيني و عطسه تظاهر پيدا مي كند، در واقع در همان زمان

با مبتلا كردن پوشش سينوس ها باعث سينوزيت هم شده است. در بسياري از موارد، اين نوع سينوزيت حاد همراه با ساير علائم سرماخوردگي ظرف چند روز به تدريج تخفيف يافته و از بين مي رود. ولي گاهي اوقات، التهاب ويروسي بيني و سينوس ها، منجر به فراهم آمدن زمينه يي براي رشد و تكثير باكتري ها در فضاي سينوس ها مي شود. در اين موارد است كه سينوزيت حاد چركي رخ مي دهد.

سينوزيت حاد ممكن است به صورت خودبه خود يا با تجويز داروي آنتي بيوتيكي مناسب بهبود يابد و اثري از آن باقي نماند. در عين حال در گروهي از بيماران، سينوزيت به سادگي برطرف نشده و باقي مي ماند كه در اين صورت ممكن است به سينوزيت مزمن تبديل شود.

عوامل متعددي وجود دارند كه مي توانند مانع بهبود سينوزيت حاد شده و پيشرفت آن به سمت سينوزيت مزمن را باعث شوند. مهم ترين اين عوامل، اختلالات ساختاري بيني و سينوس ها است. در حالت عادي، سينوس ها از طريق منافذ بسيار باريكي با فضاي داخل بيني در ارتباط هستند. از طريق همين منافذ است كه ترشحات داخل سينوس ها به داخل فضاي بيني تخليه شده و هوا از بيني به داخل سينوس ها هدايت مي شود. در صورتي كه به علت اختلالات ساختاري بيني اين منافذ بسته يا تنگ تر از حالت عادي باشند، متعاقب بروز سينوزيت حاد، ترشحات داخل سينوس به درستي تخليه نمي شود و هوا نيز به داخل آنها راه نمي يابد. به اين ترتيب عفونت در سينوس باقي مي ماند و مزمن مي شود. انحراف تيغه

مياني بيني و وجود سينوس ها و فضاهاي هوايي اضافي يا بزرگ تر از حد معمول، از عوامل شايعي هستند كه مي توانند منجر به تنگ شدن منافذ سينوس ها شوند.

در گروهي از بيماران، حتي در صورتي كه اختلال ساختاري وجود نداشته باشد هم سينوزيت مزمن ايجاد مي شود. در اين افراد معمولاً اختلال اوليه در پوشش يا مخاط داخل بيني و سينوس ها است و بروز سينوزيت مزمن ارتباطي با عفونت هاي قبلي بيني و سينوس ها ندارد. هر عاملي كه منجر به اختلال در تخليه ترشحات يا بروز التهاب غيرمعمول در مخاط بيني و سينوس ها شود، مي تواند علتي براي ايجاد سينوزيت مزمن باشد. مخاط بيني و سينوس ها داراي سلول هايي است كه در سطح خود داراي زوائد متحرك بسيار كوچكي تحت عنوان مژك هستند. حركت اين مژك ها، منجر به دفع ترشحات و آلودگي ها مي شود. اختلال حركت مژك ها به تجمع ترشحات، التهاب و پيدايش سينوزيت مزمن مي انجامد.

برخي از افراد واكنش هاي التهابي غيرطبيعي دارند. در اين دسته از بيماران فرآيندهاي دفاعي بدن از حالت طبيعي خارج شده و گاهي منجر به بروز التهاب در بيني و سينوس ها مي شوند. در بسياري از موارد واكنش مخاط بيني و سينوس ها به التهاب و تجمع ترشحات به صورت ايجاد پوليپ است. پوليپ ها در واقع بخش هايي از مخاط هستند كه به صورت غيرطبيعي متورم و ضخيم شده است. اين پوليپ ها مسير عبور هوا در بيني و منافذ و فضاي داخلي سينوس ها را بيش از پيش مسدود مي كنند و سبب تشديد علائم

و نشانه هاي بيماري مي شوند.

سينوزيت مزمن با برخي از بيماري ها همراهي دارد. به عنوان مثال ارتباط آن با بيماري آسم كاملاً شناخته شده است. در برخي از بيماران، آسم، سينوزيت مزمن همراه با پوليپ و حساسيت غيرطبيعي به آسپرين و داروهاي شبيه آن به صورت همزمان مشاهده مي شود. جالب اينجاست كه در بسياري از مواقع درمان سينوزيت و حذف پوليپ ها، منجر به تخفيف آسم نيز مي شود.

علائم و نشانه ها

علائم و نشانه هاي سينوزيت به نوع آن و مدت زماني كه در سينوس ها استقرار يافته است، بستگي دارد. اكثر بيماران از گرفتگي بيني شكايت دارند كه ممكن است به صورت گهگاه يا دائمي رخ دهد. در مواردي كه سينوزيت همراه پوليپ بيني است، معمولاً گرفتگي بيني شديد و دائمي است.

وجود ترشح در پشت بيني و حلق نيز شكايتي است كه بسياري از بيماران آن را ذكر مي كنند. هر چند اين پديده مختص سينوزيت نيست، ولي در بسياري از موارد همراه با آن ديده مي شود. برخي از بيماران از احساس پري صورت و پشت چشم ها شاكي هستند و گروهي ديگر سردرد را نيز ذكر مي كنند. البته واقعيت اين است كه برخلاف تصور عمومي، سينوزيت از علل شايع سردرد محسوب نمي شود.

تشخيص سينوزيت، با شرح حال و بررسي سوابق بيمار مطرح و با معاينه بيني و مشاهده نشانه هاي بيماري تاييد مي شود. امروزه آندوسكوپ هاي بيني و سينوس در دسترس هستند كه با استفاده از آنها مي توان مناطق مختلف بيني و سينوس ها (كه با روش هاي قديمي به صورت سرپايي

و بدون بيهوشي قابل مشاهده نبودند) را بررسي و معاينه كرد. روش هاي مختلف تصويربرداري خصوصاً سي تي اسكن در تشخيص و پيگيري بيماران مبتلا به سينوزيت، كمك غيرقابل انكاري به متخصصان گوش، حلق و بيني كرده اند.

نحوه درمان

درمان سينوزيت مانند اكثر بيماري هاي ديگر، برطرف كردن علل زمينه ساز آن است. استفاده از آنتي بيوتيك هاي مناسب، يكي از اركان اصلي درمان است. با توجه به اينكه باكتري ها و ساير اجرام ايجادكننده انواع مختلف سينوزيت تا حدود زيادي شناخته شده هستند، اكثراً امكان تجويز آنتي بيوتيك مناسب پس از ارزيابي و تشخيص بيماري وجود دارد. گاهي لازم است همراه با آنتي بيوتيك خوراكي، از اسپري هاي ضدالتهاب بيني و شست وشوي بيني نيز كمك گرفت. در سينوزيت هاي چركي حاد مخصوصاً انواعي كه سينوس هاي پيشاني را درگير كرده اند، به علت احتمال بالاي بروز عوارض، ممكن است بستري در بيمارستان و دريافت آنتي بيوتيك داخل وريدي لازم باشد. در بيماران مبتلا به پوليپ بيني در بسياري از موارد، از داروهاي ضدالتهابي استروئيدي به صورت خوراكي يا تزريقي البته به ميزان و مدت محدود استفاده مي شود.

در مواردي كه بيماري به دارو پاسخ نمي دهد، اقدامات جراحي مورد توجه قرار مي گيرند. امروزه جراحي با كمك آندوسكوپ بيني كه اصطلاحاً جراحي آندوسكوپيك عملكردي سينوس ناميده مي شود، جاي اغلب روش هاي قديمي تر را گرفته است. با اين روش بدون اينكه برشي روي بيني، صورت يا داخل دهان داده شود، با كمك آندوسكوپ از طريق سوراخ هاي بيني، سينوس هاي مختلف بررسي شده و مشكلات آنها تشخيص داده شده و

برطرف مي شود. به اين ترتيب اقدامات وسيعي كه سابقاً با صرف وقت و هزينه زياد و با برش مناطق مختلف پوست و مخاط صورت مي گرفتند، امروزه در دستان متخصصان جراحي بيني، با سرعت و دقت بيشتر و با درد و ناراحتي كمتر انجام مي شوند.

منبع: www.aftab.ir

نويسنده: دكتر نويد احمدي روزبهاني

بيماري هاي لثه

اين نوع بيماري ها معمولا به شكل عفونت لايه نرم اطراف دندان بروز مي كند. هر چند وجود لثه ها براي حفظ حالت طبيعي دندان ها و ثبات آنها مفيد است، در عين حال دندان هاي آسيب ديده را كاملا از بين مي برد. در نتيجه ابتلا به بيماري هاي لثه مي تواند دليل اصلي از بين رفتن دندان در بزرگسالان باشد.

علل بروز اين بيماري ها

هنگامي كه يك لايه نازك از باكتري روي دندان را بپوشاند، چنانچه براي از بين بردن آن اقدامي نشود، اين باكتري ها به مرور شروع به توليد يك ماده سمي مي كنند كه به لثه ها آسيب مي رساند.

آيا مي توان لثه را به حالت اول برگرداند ؟

اگر به موقع متوجه شويم ، بله .

مرحله آغازين اين نوع بيماري "التهاب لثه” است، در اين حالت لثه ها قرمز و متورم مي شوند و به آساني خون مي آيند. در اين زمان شخص هيچگونه دردي ندارد و به همين دليل اغلب افراد آنرا ناديده گرفته و چه بسا متوجه آن نمي شوند. بيماري لثه در اين مرحله را مي توان با مسواك زدن مرتب و استفاده از نخ دندان از بين برد.

به مرحله پيشرفته تر از حالت فوق، پيوره لثه مي گويند، در چنين حالتي ممكن است

استخوان ها و لثه ها به شدت آسيب ديده باشند، ريشه دندانها سست مي شود، حتي ممكن است از جاي خود بيرون بيايند و نهايتا دندانپزشك بالاجبار دندان هاي شما را مي كشد.

چه نوع علايمي را جدي بگيريم؟

اگر حدس مي زنيد به بيماري لثه دچار شده ايد، حتما به دندانپزشك خود مراجعه كنيد. مراقب علايم زير باشيد :

- قرمز، ملتهب و حساس شدن لثه ها

- خون آمدن از لثه ها به هنگام مسواك زدن

- كنار رفتن و جدا شدن لثه از دندان ها

- لق شدن دندان ها

- تغيير حالت دندان هاي شما وقتي آن ها را روي هم قرار مي دهيد يا چيزي را گاز مي زنيد.

- وجود چرك در فاصله بين دندان و لثه

روش پيشگيري

رعايت بهداشت دندان مفيدترين روش جهت پيشگيري از اين بيماري هاست. روزي دو بار دنداهايتان را با مسواك مناسب، مسواك بزنيد. بين دندان ها را هر روز با نخ دندان تمييز كنيد، اين كار باعث تمييز شدن قسمت هايي كه مسواك به آنها دسترسي ندارد مي شود. در فواصل زماني معين به دندانپزشك مراجعه كنيد.

منبع:http://www.academist.ir

بيماري ام اس

ام اس (Multiple Sclerosis) به معناي تصلب مضاعف بافت ها، بيماري شايع جوامع صنعتي است كه تحقيقات در مورد آن بسيار دشوار است. زيرا مناطقي كه بيشتر تحت تاثير اين بيماري قرار مي گيرند شامل مغز و نخاع هستند كه در حال حاضر دسترسي كامل به آنها براي محققين چندان امكان پذير نيست.

اگرچه تست ام آر آي (MRI) در سالهاي اخير كمك زيادي به محققين در راه شناسايي عوامل بروز اين بيماري و ساخت داروهايي در جهت مداواي آن كرده است، ولي دلايل قطعي بروز

ام اس تا كنون ناشناخته مانده است. با اينحال تيوري هاي فراواني در مورد نحوه بروز اين اختلال وجود دارد.

اطلاعات به دست آمده نشان مي دهند كه دو سوم از افرادي كه از اين بيماري رنج مي برند زن هستند و دانشمندان گمان مي كنند كه يكي از دلايل اين مساله مي تواند هورمون هاي زنانه باشد زيراهورمون هاي موجود در بدن زنان كاملا با هورمون هاي مردانه تفاوت دارند و همچنين گمان مي رود كروموزم ايگرگ (Y) مردان مي تواند از بروز و پيشرفت اين بيماري در مردان كمك كند.

به عقيده دانشمندان عوامل ژنتيكي و ارثي نيز مي تواند از دلايل بروز اين بيماري باشد و از اينرو مطالعاتي بر روي دوقلوهاي همسان كه داراي ژنهاي يكسان بوده و دوقلوهاي غير همسان كه ژنهاي يكساني ندارند انجام شده است.

يكي از تحقيقاتي كه بر روي دو قلوها انجام گرفت نشان داد كه اگر يكي از دو قلوها مبتلا به ام اس باشد امكان ابتلاي ديگري در صورت همسان بودن ?? درصد و در صورت غير همسان بودن تنها ? در صد است.

اين مطلب بيانگر اين نكته است كه افراد ممكن مي توانند از نظر ژنتيكي مستعد ابتلا به ام اس باشند.

البته فاكتورهاي محيطي نيز در ابتلا به ام اس نقش ايفا مي كنند. براي مثال يكي از اين فاكتورها ويروس هاي موجود در فضا مي باشند كه موجب التهابات و پي و چربي گرفتگي سيستم مركزي عصبي از جمله مغز و نخاع مي شوند.

آمارها نشان مي دهند كه افراد مبتلا به ام اس در شمال انگلستان چندين برابر جنوب اين كشور مي باشد كه يكي

از دلايل آن تفاوت رژيم هاي غذايي مردم اين دو منطقه است، از اين رو رژيم هاي غذايي نيز به عنوان يكي از دلايل بروز اين بيماري در نظر گرفته شده اند.

زيرا مثلا در رژيم غذايي مردم شمال انگلستان بيشتر گوشت و غذاهاي چرب وجود دارد و به همين دليل عده بيشتري از آنها نسبت به مردم جنوب انگلستان به ام اس مبتلا مي شوند.

تحقيقات بر روي دلايل بروز اين بيماري همچنان ادامه دارد و دانشمندان در صدد يافتن راههاي جديد براي شناسايي و مقابله با اين بيماري مي باشند.

نشانه هاي بروز ام اس بستگي به مناطقي از سيستم عصبي دارد كه تحت تاثير آن قرار مي گيرند و در اكثر افراد متفاوت است و در طول زمان نيز تغيير مي كنند.

اكثر افراد مبتلا به ام اس بيشتر از يك نشانه را دارا مي باشند و البته نشانه هاي مشتركي نيز بين آنها وجود دارند و هر فرد به تنهايي تمام نشانه هاي بروز اين بيماري را ندارد.

بيشتر اين نشانه ها عبارتند از

اختلالات در سيستم بينايي

• لك بيني

• دو بيني

• التهاب و زخم هاي چشم

• حركات سريع و غير ارادي چشم

از دست دادن تعادل

• لرزش و رعشه

• اختلال در حركت عضلات

• عدم تعادل در راه رفتن

• سر گيجه هاي مداوم

• ناهنجاري و عدم تعادل در تمامي عضوهاي بدن

حالت تشنج

• ضعف عضلاني و تغييرات شديد در حالات عضلات بدن

• انقباضات دردناك و غير ارادي عضلات

• تشنجات موضعي

خستگي

• خستگي عمومي و غير قابل پيش بيني كه بدون دليل رخ مي دهد و يكي از نشانه هاي متداول بيماري ام اس به شمار مي رود

تغيير در روش سخن

گفتن

• آهسته سخن گفتن

• درست ادا نكردن كلمات

• تغيير در آهنگ صحبت كردن

• دشواري در پايان دادن به كلام

• از دست دادن كنترل بزاق دهان

• از دست دادن تمركز و حافظه كوتاه مدت

در حاليكه برخي از نشانه هاي ذكر شده از دلايل قطعي بروز ام اس هستند بعضي ديگر مانند خستگي از دست دادن حافظه و تمركز نشانه هاي پنهان اين بيماري مي باشند.

تب روماتيسمي

تب روماتيسمي يك بيماري التهابي است كه مي تواند بسياري از اعضاء بدن مثل قلب، مفاصل، سيستم عصبي و پوست را درگيرد كند. اگر چه تب روماتيسمي مي تواند در تمام سنين ايجاد شود ولي اغلب در كودكان بين 2 تا 6 سال ديده مي شود. بيماري در زنان دو برابر مردان شايعتر است.

علايم تب روماتيسمي معمولاً پنج هفته پس از عفونت استرپتوكوكي درمان نشده گلو ظاهر مي شوند. بيشتر موارد عفونت استرپتوكوي گلو، دچار تب روماتيسمي نمي شوند و تنها درصد كمي از افرادي كه عفونت استرپي گلو دارند دچار تب روماتيسمي مي شوند.

در بسياري از موارد، تب روماتيسمي دريچه هاي قلب را درگير مي كند (كارديت روماتيسمي) و موجب اختلال در جريان طبيعي خون در قلب مي گردد. درماني براي تب روماتيسمي وجود ندارد. اما درمان كامل و جدي عفونت استرپي گلو با آنتي بيوتيكها قابل انجام است. در حال حاضر تب روماتيسمي در آمريكا به مانند آغاز قرن بيستم ، قبل از استفاده گسترده آنتي بيوتيك پني سيلين، شايع نيست. با وجود اين همه گيريهاي آن بصورت دوره اي روي مي دهد. تب روماتيسمي همچنان در كشورهاي در حال توسعه شايع است .

علايم و نشانه ها

علايم و نشانه

هاي شايع عفونت استرپي شامل موارد زير است :

گلودرد- لوزه هاي متورم و قرمز – تب – سردرد- درد عضلاني

در بسياري از موارد عفونت استرپي در ابتدا هيچ علامتي ندارد. علايم و نشانه هاي تب روماتيسمي ممكن است شامل تركيبي از مفاصل متورم و دردناك ، قفسه صدري ، تنگي نفس و خستگي باشد. هر گاه تب روماتيسمي تشخيص داده شد پزشكان معمولاً بدنبال دو معيار ماژور

( معيار بزرگ ) يا يك معيار ماژور و دو معيار مينور ( معيار كوچك ) مي گردند. در تمامي موارد شواهدي دال بر وجود عفونت استرپي گلو، پايه اصلي تشخيص تب روماتيسمي است.

معيارهاي ماژور ( معيارهاي بزرگ ):

- التهاب قلب كه در بيشتر مواقع بصورت تنگي نفس يا درد قفسه صدري مشخص مي شود. پزشك شما ممكن است براساس معاينات باليني و يا نتايج تستهاي پزشكي مثل نوار قلب يا عكس سينه به وجو التهاب قلب شك كنند

- التهاب دردناك مفاصل، كه اغلب قوزك پاها، زانو و آرنج ها را درگير مي كند و از مفصلي به مفصل ديگر مهاجرت مي كند.

- حركات پرشي، بي اختيار اندمها و صورت يا سختي حركت مثل ناتواني در نوشتن، ديده

مي شود. اين نشانه ها اغلب طي هفته ها و ماه ها از بين مي روند.

- لكه هاي قرمز روشن يا صورتي وسيع بدون خارش ( ناشايع ) و دانه هاي زير پوستي ( ناشايع )

معيارهاي مينور ( معيارهاي كوچك ): درد مفاصل بدون التهاب ، تب ، تب روماتيسمي قبلي يا شواهدي دال بر بيماري روماتيسمي ( ضربان قلب غير طبيعي در نوار قلب )، تستهاي خوني كه نشاندهنده التهاب

است و صداي اضافه جديد قلبي.

علل

علت اصلي تب روماتيسمي مشخص نيست. در معدودي از افراد به نظر مي رسد هرگاه بدن با عفونت استرپي گلو مقابله مي كند، بقيه قسمتهاي بدن دچار التهاب مي شوند. مثلاً دريچه هاي قلبي لزوماً با باكتري استروپتوكوكي عفوني نمي شوند. تحقيقات پزشكي بر روي پاسخ غير طبيعي سيستم ايمني به آنتي ژني كه توسط گونه اي خاص از باكتري استرپتوكوكي توليد مي شود ، متمركز شده است. ولي مي توانند طي پروسه دفاع بدن در مقابله با اين عفونت آسيب ديده يا دچار التهاب شوند. يك علت احتمالي اين است كه بدليل شباهت بين آنتي ژنهاي استرپتوكوكي،

پروتيين هاي دريچه قلب و سلولهاي عضله قلب اين اتفاق روي مي دهد. بعلاوه محققان اين موضوع را بررسي مي كنند كه آيا بعضي افراد بيشتر از سايرين مستعد به ايجاد يك پاسخ ايمني غير طبيعي به آنتي ژنهاي استرپتوكوكي هستند يا خير؟

چه موقع بايد بدنبال توصيه هاي پزشكي برويم ؟

اگر گلو دردي داريد كه بدنبالش دچار تبي مي شويد كه بيش از ?? ساعت طول مي كشد يا گلو درد شديدي بدون علايم سرماخوردگي و تب داشتيد، بويژه اگر مدتها با فردي كه عفونت استرپي داشته است، در تماس بوده ايد به پزشك خود مراجعه كنيد تا ببيند كه آيا دچار عفونت استرپي گلو شده ايد يا خير؟ ،اگر چه در بيشتر مواقع عفونت استرپي گلو منجر به تب روماتيسمي نمي شود، شما مي توانيد با درمان آنتي بيوتيكي گلو درد خود مانع از ايجاد آن شويد. همچنين هر گاه دچار گلودرد و تب بالا و بدنبالش تنگي نفس يا درد قفسه

صدري شديد به پزشك خود مراجعه كنيد.

تشخيص و بيماري يابي

اگر شما يا كودكتان دچار دچار علايم تب روماتيسمي شده ايد. تشخيص زماني قطعي

مي شود كه توسط پزشك معاينه شده و به يك سري از سؤالات پاسخ دهيد. معاينه باليني شامل موارد زير است:

- بررسي كردن مفاصل براي وجود درد يا التهاب

- معاينه پوست براي بررسي وجود راش و يا برآمدگي

- گوش دادن به صداي قلب براي بررسي وجود صداي اضافه جديد يا ريتم غيرطبيعي

پزشكتان ممكن است توصيه كند كه نوار قلب بگيريد تا ريتم غيرطبيعي قلبتان را تشخيص دهد. الكتروكارديوگرافي با نوار قلب شامل چسباندن الكترودهايي به قفسه صدري است تا جريانهاي الكتريكي قلب اندازه گيري شوند. جريانهاي الكتريكي كه موجب انقباض قلب مي شوند توسط ماشين الكتروكارديوگرام ثبت مي شود. اين جريانها بصورت امواجي بر روي مونيتور يا كاغذ نشان داده

مي شوند.

هيچ تست آزمايشگاهي وجود ندارد كه تب روماتيسمي را تأييد كند. پزشكان، بيماري تب روماتيسمي را براساس وجود تعدادي از معيارهاي ماژور و مينور( نشانه هاي بزرگ و كوچك ) تشخيص مي دهند. شايعترين معيارهاي ماژور عبارتند از :

- درد و التهاب مفاصل كه از مفصلي به مفصل ديگر مهاجرت مي كند.

التهاب قلب

تشخيص تب روماتيسمي نه تنها نيازمند وجود علايم و نشانه هاي كليدي است بلكه بايد شواهدي دال بر عفونت استرپي اخير نيز وجود داشته باشد. پزشكتان ممكن است از شما نمونه خوني بگيرد تا وجود آنتي بادي عليه باكتري استرپتوكوك را بررسي كند. اغلب موارد وقتي شما به پزشك مراجعه مي كنيد، كشت حلق براي استرپ منفي است. در اين موارد تنها نشانه استرپ اين است كه به دكترتان بگوييد اخيراً

دچار گلودرد به همراه تب شده ايد.

عوارض

در اولين حمله تب روماتيسمي نيمي از افراد دچار التهاب قلب مي شوند ولي اين التهاب هميشه به آسيب پايدار منجر نمي شود. بيشتر افرادي كه تب روماتيسمي دارند پس از شش هفته بطور كامل بهبود مي يابند . در بعضي موارد، يك يا چند دريچه قلب درگير مي شوند. آسيب پايدار قلب ناشي از تب روماتيسمي « بيماري روماتيسمي قلب » ناميده مي شود. در بيشتر موارد آسيب قلبي سالها بعد يافت مي شود.

در موارد نادري از تب روماتيسمي، التهاب آسيب جدي عضله وارد مي كند كه منجر به نارسايي احتقاني قلب مي گردد. در ساير موارد دريچه قلبي آسيب ديده مانع جريان خون كافي

مي شود. اگر اختلال جدي در عملكرد دريچه هاي قلب شما ايجاد شده، جراحي براي ترميم يا عوض كردن دريچه هاي آسيب ديده لازم است.

تب روماتيسمي مي تواند اين اعضاء بدنتان را درگير كند:

مفاصل : اغلب چندين مفصل درگير شده و دچار تورم دردناك و قرمزي و گرمي مي شوند.

مغز : اگر تب روماتيسمي حاد مغز را درگير كند عدم تعادل و حركات كنترل نشده اندمها و صورت ايجاد مي شود. به اين حركات ” كُره ” گفته مي شود كه از كلمه اي يوناني به نام رقص كره گرفته شده است . اين حركات گاهي كُره سيدنهام نيز ( كره رماتيسمي يا رقص سنت ويتوس ) نيز ناميده مي شود. از هر ?? مورد تب روماتيسمي يك نفر دچار كُره مي شوند. كره معمولاً طي

هفته ها تا ماه ها برطرف مي شود.

پوست : اين بيماري لكه هاي پوستي وسيع يا نواحي صورتي تا

قرمز كم رنگ گرد و نامنظم در پوست شما ايجاد مي كند برآمدگي يا ندول نيز ممكن است زير پوست به ظاهر سالم ديده شود.

درمان

درمان تب روماتيسمي در دو قسمت صورت مي گيرد.

آنتي بيوتيكها تجويز مي شوند تا بدن شما را از عفونت استرپتوكوكي نجات دهند و جلوي عود آن را بگيرند. هرگاه دچار تب روماتيسمي شويد براي ريشه كني باكتري استرپتوكوكي باقيمانده در بدن شماپزشكتان ممكن است پني سيلين يا ساير آنتي بيوتيكها را تجويز كند. سپس شما نيازمنديد كه آنتي بيوتيكها را براي چندين سال پياپي مصرف كنيد تا جلوي حمله هاي مجدد تب روماتيسمي را بگيريد. بدون ادامه دادن درمان آنتي بيوتيكي عود بيماري در سه تا پنچ سال اول پس از عفونت اوليه شايع است.

ساير داروهاي مصرفي براي از بين بردن علايم بيماري شامل اين موارد است: براي كاهش التهاب قلب يا مفاصل پزشكتان ممكن است دوزهاي مشخصي از آسپرين يا يك داروي بدون نسخه را پيشنهاد كند و يا يك داروي ضد التهاب غير استروييدي را نسخه نمايد. براي التهاب شديد قلب يك داروي كورتوني مثل پردنيزون قادر است التهاب را كم كند.

جلوگيري

براي جلوگيري از عفونت استرپتوكوكي نيازمند واكسن هستيم، و تا زمانيكه يك واكسن مؤثر توليد شود تنها راه شناخته شده براي جلوگيري از تب روماتيسمي درمان عفونت استرپتوكوكي حلق با آنتي بيوتيك است.

در بيشتر مواقع ويروس ، علت گلو درد است كه موجب تب روماتيسمي نمي شود. اغلب گلو دردهاي همراه تب كه بيش از ?? ساعت طول مي كشد. مي تواند نشاندهنده عفونت استرپتوكوكي باشد تنها درصد كمي از افرادي كه عفونت استرپتوكوكي حلق (درمان نشده )

دارند، دچار تب روماتيسمي مي شوند.درمان دقيق و كامل عفونت استرپي حلق با آنتي بيوتيك مناسب تب

مي تواند جلوي ايجاد بيماري تب روماتيسمي را بگيرد.

تب خال

تب خال يك عفونت ويروسي ناشي از ويروس HSVمي باشد. اگر چه عفونت ناشي از ويروس تب خال اغلب در سطح پوست و مخاط مي باشد و عوارض چنداني ندارد اما مي تواند با گرفتاري در سيستم مركزي و نيزگرفتاري در بعضي از احشاء داخل بدن انسان، باعث ناتواني يا مرگ انسان شود.

ويروس تب خال دو نوع استHSV1 كه به نام ويروس لب و دهان و HSV2 كه ويروس تب خال تناسلي مي باشد و همان طور كه از نام آن پيداست HSV2 بيشتر ناشي از عفونت مقاربتي و در دستگاه تناسلي ايجاد مي شود.

تماس HSV با سطوح مخاطي يا نقاط خراشيده شده پوست، اجازه ورود اين ويروس بداخل بدن را مي دهد و بعد از همانندسازي ويروسي و يا مخاطي به تكثير و ازدياد آن منجر مي شود.

اصولاً موارد زير باعث انتقال ويروس مي گردد:

- تماس با افراد داراي ضايعات زخمي فعال تب خال.

- تماس با افراد بدون علامت ولي منتشر كننده ويروسي (ناقل بدون علامت).

- تماس با افرادي كه ويروس در روي سطوح مخاطي آنها در حال همانندسازي است.

وقتي كه ويروس در پوست يا مخاط تكثير يافت به انتهاي عصب محيطي وارد مي شود و از طريق ريشه هاي عصبي به داخل سلول عصبي (جسم عصب) منتقل مي گردد و در سلول عصبي سال ها (اغلب تا آخر عمر) خواهد ماند و در زمان هاي مختلفي مي تواند مجدداً به سطوح پوستي منتقل شده و عود بيماري را سبب گردد.

علايم باليني تب خال به عوامل زير بستگي دارد:

- محل ايجاد عفونت

- سن

فرد

- وضعيت ايمني فرد مبتلا

عفونت اوليه ويروسHSV معمولاً با نشانه هاي عمومي بدن همراه است و گرفتاري پوستي يا مخاطي شديدتري دارد، دوره بيماري بيشتر و طولاني تراست و انتشار ويروس نيز شديدتر و طولا ني تر از عود هاي بيماري است.

همان طور كه ذكر شد ويروس تب خال مي تواند نقاط مختلف بدن را گرفتار نمايد كه علايم هر كدام متفاوت خواهد بود.

شايع ترين محل هاي گرفتاري ويروسي شامل:

- عفونت دهاني، صورتي - عفونت تناسلي - عفونت هرپسي

- هرپس كشتي گيران - عونت قرنيه - عفونت سيستم عصبي مركزي

- عفونت نوزادان - عفونت احشايي شامل مري، ريه، كبد، مفاصل خواهد بود كه به شرح مختصرچند مورد شايع تر مي پردازيم.

عفونت دهاني – صورتي

فراوان ترين تظاهر اوليه عفونت ويروسيHSV? عفونت دهاني- صورتي مي باشد كه بيشتر در كودكان و نوجوانان ديده مي شود و با تب- درد عضلاني – ناتواني در خوردن – ناخوشي – بزرگي غدد لنفاوي گردن همراه است و ممكن است باعث ضايعات زخمي شكل در زبان- لثه – كام و نقاط ديگر دهان گردد ضايعات حلق ممكن است همراه نقاط چركي روي زخم هم باشد. مدت بيماري ??- ? روز طول مي كشد. عفونت مجدد ممكن است بدون علامت و فقط دفع ويروس از راه بزاق همراه باشد كه اين باعث آلودگي ديگران مي شود ولي در بعضي اوقات همراه ايجاد زخم هاي دهاني يا اطراف دهان(لب يا پوست خارجي اطراف لب) مي باشد، علايم عمومي مثل تب- درد عضلاني و بي حالي همراه آن است و طول بيماري كوتاه تر از حمله اوليه بيماري است.

عفونت تناسلي

شايع ترين تظاهر عفونت HSV? عفونت تناسلي مي باشد. حمله اوليه با تب – سردرد – ميالزي – درد، خارش، سوزش و ترشحات مهبلي(در خانم ها) و

پيشابراه (درمردان) و نيز بزرگي غدد لنفاوي ناحيه همراه است. ضايعات ممكن است وزيكولي(ضايعه شبيه جوش صورت)و يا پاره شده و دلمه بسته(پوستول) باشد. عود ضايعه تناسلي هم شايع است و مانند حمله اوليه با درد موضعي و همراه وزيكول و پوستول است ولي علايم عمومي (سردرد – تب – درد عضلاني) در آن وجود ندارد.

عفونت سيستم عصبي مركزي

عفونت ناشي ازHSV مي تواند سيستم عصبي مركزي را گرفتار نمايد و باعث انسفاليت (ورم مغز)گردد. اين ويروس شايع ترين عامل انسفاليت تك گير (اسبوراريك) مي باشد و دو توزيع سني دارد، ? تا ?? سال و بالاي ?? سال. مي تواند در اثر عفونت اوليه HSV و يا با عفونت مخفي داخل بدن ايجاد شود. علامت باليني انسفاليت HSV شامل تب – استفراغ – خواب آلودگي – تشنج و اغما مي باشد. اگر درمان زود شروع شود، مي توان به نجات بيمار اميد داشت اما اگر تشخيص و درمان به تأخير بيافتد با عوارض غيرقابل جبران و اغلب مرگ، همراه خواهد بود.

عفونت نوزادان

در ميان جمعيت آلوده به ويروس HSV نوزادان(كمتر از ? هفته) بالاترين عفونت احشايي و سيستم عصبي مركزي را خواهند داشت و مرگ و مير نوزادان درمان نشده، ?? درصد است. ?? درصد از بچه هايي كه عفونت سيستم عصبي داشته اند تكامل طبيعي خواهند داشت اگر چه شايع ترين ضايعه نوزادان عفونت پوستي است، امكان ابتلا احشاء مهم تر را نيز خواهند داشت. نوزادان اغلب عفونت را در هنگام زايمان از كانال زايماني و از مادران آلوده مي گيرند.

درمان

اگر چه اغلب عفونت هاي ويروسي داروي اختصاصي ندارد و درمان آنها با مواظبت و دارو هاي علامتي خواهد بود . وليHSV داروي اختصاصي دارد. دارو هايي مانند آسيكلووير

– فامسيكلووير- ولاسيكلوير از دارو هاي اختصاصي اين بيماري هستند. معمولاً براي بيماري هاي شديدتر ناشي ازHSV مانند گرفتاري سيستم عصبي مركزي يا گرفتاري نوزادان– گرفتاري ريوي– گوارشي و نيز بيماراني كه سطوح ايمني پاييني دارند، درمان تزريقي توصيه مي شود اما براي عفونت هاي خفيف تر و در افرادي كه ايمني طبيعي دارند، توصيه نمي شود.

منبع:http://www.academist.ir

آرتروز

يكى از بيماريهاى كه در يكى دو دهه اخير نام آن زياد به گوش مى خورد بيمارى آرتروز است. اين بيمارى كه در زنان بيشتر از مردان ديده مى شود، از شايعترين بيماريهاى مفصلى به شمار مى آيد.

عوامل متعددى در روند بيمارى آرتروز موثرند. عواملى مثل جنسيت، نژاد، وراثت يا نحوه زندگى افراد. آمار مبتلايان به بيمارى آرتروز در قاره آسيا بيشتر از ساير نقاط دنياست.

به گزارش سرويس «بهداشت و درمان» خبرگزاري دانشجويان ايران، اسكلت بدن ما از استخوان هاى متعددى تشكيل شده است. هر كدام از اعضاي بدن استخوانهاى مخصوص خود را دارد. گاه اين استخوانها از اعضا درونى بدن محفاظت مى كنند مثل استخوانهاى قفسه سينه كه از قلب و شش ها مراقبت مى كنند و تقريبا ثابت و بى حركت هستند و گاه نقش حركتى بر عهده دارند، مثل استخوانهاى دست يا پا كه با كمك عضلات چسبيده به آنها حركت مى كنند.

در فاصله بين يك استخوان تا استخوان بعدى مفصل قرار گرفته است. مفصل ها مثل لولا عمل مى كنند. استخوانها روى مفصل ها مى چرخند، بدين ترتيب حركت در يك عضو ميسر مى شود. سطح مفصل كه با استخوان در ارتباط است با لايه لغزنده اى بنام غضروف پوشيده شده است. لغزندگى سطح غضروف چرخش استخوان روى مفصل را ممكن مى كند.

با گذشت زمان و سپرى شدن عمر سطح مفاصل يا همان غضروف دچار ساييدگى

و از بين رفتگى مى شود. با كم شدن لغزندگى، حركت يا چرخش استخوانها روى مفاصل با درد همراه مى شود.

بيمارى آرتروز بيمارى است كه در آن سطح مفصل يا همان غضروف به شدت آسيب ديده و تا حد زيادى از بين رفته است، به همين جهت چرخش يا حركت استخوان روى مفصل با درد شديد همراه است. درد با شروع حركت آغاز مى شود و با استراحت بهبود مى يابد.

از بين رفتن غضروف در بيمارى آرتروز تنها به علت پيرى نيست. عوامل متعددى مى توانند موجب ساييدگى سطح مفصل و بروز بيمارى آرتروز شوند. كار و فعاليت شديد بدنى، اضافه وزن يا ورزشهاى سنگين از جمله اين موارد هستند. مفاصل استخوانهاى زانو و مفاصل استخوانهاى لگن بيشتر از ساير مفاصل دچار فرسايش و ساييدگى مى شود به همين جهت آرتروز در اين مناطق شايع تر است. اما احتمال بروز آرتروز در هر يك از بندها يا همان مفصل هاى بدن وجود دارد. به عنوان مثال آرتروز انگشتان كه در تايپيست ها شايع است.

سير بيمارى در افراد مختلف متفاوت است و كاملا به نحوه زندگى فرد وابسته است. متاسفانه هيچ راهى براى ترميم غضروف فرسوده و از بين رفته وجود ندارد. پيشرفت بيمارى آرتروز موجب خشك شدن عضو مى شود. اصطلاحى كه مفهوم آن تخريب شديد غضروف و عدم تحرك استخوان به علت درد زياد است. اين حالت كه بيشتر در بيماران مبتلا به آرتروز زانو مشاهده مى شود ضعف يا تنبلى عضلات چسبيده به استخوانهاى پا را به دنبال دارد و وضعيت بدنى بيمار را وخيم تر مى كند. به همين علت پزشكان تاكيد مى كنند افراد مبتلا به آرتروز علاوه بر انجام كارهاى روزمره به نرمش هاى سبك بپردازند.

درمان بيمارى آرتروز بسيار سخت و تقريبا غير ممكن است.

براى كاهش درد بيمار بايد به طور مداوم از داروهاى مسكن و ضد التهابى استفاده كند. مصرف مداوم اين داروها به ساير اندامهاى درون بدنى آسيب مى زند.

احتمال بروز حمله هاى قلبى در اين افراد بيشتر از سايرين است. مصرف مقادير فراوان داروهاى التهابى موجب افزايش فشار خون مي شود به همين جهت اندازه گيرى مرتب و مداوم فشار خون نكته اى است كه در اين بيمارى بايد به آن توجه ويژه شود.

نتايج تحقيقات پژوهشگران نشان مي دهد كه وجود مكمل هاى غذايى مانند مواد غذايى سرشار از كلسيم و منيزيم فرسايش غضروف را به تاخير مي اندازد. شير و لبنيات حاوى اين مواد هستند. تغذيه صحيح بخصوص در سنين رشد موجب نيرومند شدن استخوان بند ى اسكلت مى شود.

منبع:http://www.academist.ir

علل درد در پاشنه پا

عوامل زير ممكن است سبب درد پاشنه پا شوند.

?- دردهاي مفصلي و روماتيسمي كه در اينصورت لازم است مداواي دردهاي مفصلي نمايند اينگونه افراد گاهي پاشنه پايشان بيشتر از حالت طبيعي گرم ميشود ودر پاشنه پا احساس داغي ميكنند و اين حالت در بعضي از فاميلان بيشتر از ساير افراد مشاهده ميگردد.

?- كشش زيادتر از حد و كوفتگي رباطهاي كف پا كه با استخوان پاشنه پا چسبيده اند افراديكه كف پاي آنان صاف و بدون انحناست بيشتر به اين درد مبتلا ميشوند جهت مداوا ضمن كمتر فشار آوردن به كف پا ميتوان با نظر پزشك نسبت به تهيه كفش مخصوص اقدام نمود.

?- پيدايش زوائد استخواني اضافي در زير پاشنه پا بطوريكه با دست ميتوان آن را لمس كرد و به وجود آن پي برد بعضي از پزشكان اين زوائد را عامل درد پاشنه پا ميدانند و پيشنهاد

تراشيدن زائده را ميكنند اما بايد توجه داشت كه با تراشيدن اين زوائد بيماري مرتفع نگرديده و درد پاشنه پا ساكت نميشود ضمنا بسياري از افراد سالم هستند كه با داشتن زوائد استخواني در پاشنه پا به اين درد مبتلا نيستند.

?- گاهي در اثر پوشيدن كفش هاي تنگ و نامناسب پاشنه پا دردناك ميگردد و اين مربوط است به فشاري كه به محل اتصال زرد پي پشت پا و استخوان پاشنه پا وارد ميشود.

بسياري از اين افراد چنانچه كفش نرم پاشنه بلند بپوشند درد پاشنه پاي آنان بهبود مي يابد .

اما افراديكه در پاهايشان احساس داغي و حرارت ميكنند ميتوانند جهت مداوا چند شب شبي نيم ساعت پاهاي خود را از مچ به پايين داخل محلول آب گرم و نمك طعام بگذارند اگر مداوا نشود لازم است كه به كف پا يا آنجا كه بيشتر احساس حرارت ميشود بهر پا سه تا چهار عدد زالو انداخته شود در مداواي اين حالت اثر بسزايي دارد

پريكارديت چيست؟

نويسنده:دكتر پيمان ملك مرزبان

مقدمه:

پريكارديت در اصطلاح پزشكي به التهاب پريكارد گفته مي شود. پريكارد غشايي است كه اطراف قلب را احاطه مي كند و شامل دو لايه است، لايه اول به طور مستقيم برروي قلب اتصال دارد و تا حدود 6 - 5 سانتيمتر از عروق بزرگ خارج شده از قلب (آئورت و شريان ريوي) را نيز مي پوشاند. لايه دوم در خارج قرار گرفته و اصطلاحا به آن پريكارد پاريتال گفته مي شود. بين دو لايه ذكر شده حدود 35 - cc15 مايع به طور طبيعي وجود دارد كه در عملكرد طبيعي قلب نقش دارد. علاوه بر آن، لايه

هاي پريكارد داراي عصب و عروق لنفاوي و خوني نيز مي باشد. لذا التهاب لايه پريكارد (كه از اين به بعد پريكارديت اطلاق مي شود) مي تواند باعث ايجاد درد قفسه سينه شود.

بيماري هاي پريكارد

پريكارد مي تواند دچار بيماري هاي مختلفي نظير التهاب حاد (پريكارديت حاد) ، پريكارديت فشارنده، افزايش مايع مفصل به حفره پريكارد، شيلوپريكارديوم، لنفوپريكارديوم، پريكارديت كلسترولي و ... شود كه صحبت در مورد تك تك آنها خارج از حوصله اين مبحث است ولي از آنجايي كه در فصول سرد سال، عفونت هاي ويروسي شيوع بيشتري پيدا مي كند و باعث التهاب حاد (پريكارديت حاد) مي شوند در اين مبحث در مورد پريكارديت حاد ويروسي بيشتر صحبت مي كنيم:

پريكارديت حاد

پريكارديت حاد را اكثر موارد علت ويروسي دارد و معمولا قبل از بروز پريكارديت، ساير علائم بيماري ويروسي نظير علائم تنفسي (سرفه، آبريزش بيني و ... ) گوارشي (تهوع، اسهال و ... ) تب و دردهاي عضلاني و ... وجود داشته است. شروع علائم پريكارديت مي تواند ناگهاني يا تدريجي باشد كه در موارد ويروسي يا باكتريايي معمولا ناگهاني و پر سر و صدا شروع مي شود. شايع ترين علامت پريكارديت، درد قفسه سينه مي باشد كه به خصوص در پريكارديت حاد ويروسي يا باكتريايي بسيار شايع است. (در پريكارديت ناشي از سل و نارسايي كليه كمتر درد قفسه سينه مشاهده مي شود) درد معمولا دردي است مانند فرو رفتن چاقو كه با تنفس و تغيير جهت (نظير دراز كشيدن يا چرخيدن به پهلو شدت مي يابد، لذا اكثر بيماران جهت رهايي از درد، بيشتر حالت نشسته به خود مي گيرند. درد با فعاليت

نيز بيشتر مي شود. در بعضي از موارد درد حالت فشارنده داشته و به فك يا قسمت بالايي شكم انتشار مي يابد و افتراق آن از درد ناشي از بيماري هاي عروق كرونر بسيار مي شود. درد شانه ها نيز گاها ديده مي شود كه ناشي از عصب دهي پريكارد توسط عصب فرنيك و شاخه هاي آن است. علاوه بر درد، علائم ديگري نظير سرفه خشك هم ديده مي شود كه مشخصه آن افزايش درد سينه با سرفه ها است و معمولا قبل از شروع درد سينه، سرفه بيمار شروع مي شود. علائم نادر ديگري نيز مي توانند وجود داشته باشند نظير سكسكه و يا درد هنگام بلعيدن غذا، سرگيجه و ضعف، طپش قلب و ...

واكنش هاي سيستميك

تب در پريكارديت حاد شايع و معمولا زير 39 درجه است، لرز ممكن است در پريكارديت باكتريايي (ميكروبي) مشاهده شود. در پريكارديت ويروسي شايع مي باشد. ضعف، سستي، اضطراب و رنگ پريدگي و ... نيز از واكنش هاي سيستميك ديگري اند كه با شيوع كمتر مي توان وجود داشته باشد.

معاينه باليني

در معاينه باليني بيمار دچار پريكارديت حاد، مي توان صدايي شبيه مالش دو لايه چرم با هر ضربان قلب شنيد ولي پزشكان عزيز بايد توجه داشته باشند كه نشانه معمولا گذرا است و حتي در صورت وجود يك دوره زماني، مي تواند حين معاينه شنيده نشود و مدتي بعد دوباره شروع شود، لذا نشنيدن نشانه فوق (rub) به هيچ وجه رد كننده بيماري پريكارديت نيست و در صورت ظن باليني قوي، بايستي شنيدن صداي قلب بيمار مرتبا تكرار شود و حتي درمان بيمار آغاز شود.

علل پريكارديت حاد

حدودا

100 علت را مي توان براي التهاب پريكارد نام برد ولي به طور خلاصه علل مهم عبارتند از:

- علل عفوني: الف) باكتريال؛ نظير سل يا هر ميكروب چرك زاي ديگر.

ب) ويروسي؛ نظير ويروس آنفلوآنزا، كوكساكي، ويروس ايدز و ...

- پريكارديت ثانويه به بيماري هاي روماتيسمي

پريكارديت به دنبال التهاب اعضاي مجاور نظير انفاركتوس حاد ميوكارد، پارگي لايه داخلي آئورت (ديسكسيون آئورت) ، ذات الريه، ذات الجنب و ...

- پريكارديت ناشي از بيماري هاي متابوليك نظير نارسايي كليه، پريكارديت ناشي از دياليز، پريكارديت ناشي از كم كاري تيروئيد و ...

- پريكارديت ثانويه بدخيمي هاي مختلف

- پريكارديت ناشي از ضربه هاي مختلف (چاقو، پارگي مري يا معده به دنبال آندوسكوپي، جراحي باز قلب و اصابت گلوله و ... )

- پريكارديت ناشي از بيماري هاي ديگر نظير تالاسمي، تاكاياسو و ...

درمان

قبل از شروع درمان بايد حتما اكوكارديوگرافي از بيمار گرفته شود تا از لحاظ افزايش مايع بين دو لايه پريكارد اطمينان حاصل شود، چرا كه افزايش حاد اين مايع حتي به ميزان نه چندان زياد مي تواند باعث سندرمي به نام تامپوناد شود. در اين سندرم افزايش مايع داخل حفره پريكارد باعث افزايش فشار داخلي آن و متعاقبا فشار زياد به روي دهليز و بطن راست (كه حفرات اصلي قلب محسوب مي شوند) شود و نهايتا كاهش فشار خون و تنگي نفس و ... ايجاد نمايند. اين بيماري در صورت عدم توجه و عدم تشخيص به موقع مي تواند منجر به مرگ شود. پس قبل از شروع درمان بايستي حتما اكوكارديوگرافي انجام شود. بستري شدن در بيمارستان براي اكثر بيماران لازم است ولي در صورت نداشتن مايع

در داخل حفره پريكارد و همچنين در مواقعي كه ويروس هاي مسبب آن شيوع زيادي در جامعه پيدا كرده اند و تا حد زيادي از ويروسي بودن آن اطمينان داشته باشيم مي توان به صورت سرپايي درمان را شروع كرد. درمان اصلي اين بيماري، تجويز داروهاي ضد التهابي غير استروئيد (NSAIDs) است.

اكثر داروهاي اين گروه را مي توان تجويز نمود ولي ايبوپروفن انتخاب اول و ايندومتاسين انتخاب آخر است. چرا كه داروي اول باعث افزايش جريان خود در عروق كرونر مي شود ولي داروي دوم از ميزان آن مي كاهد. در موارد خفيف ويروسي و افرادي كه تصميم به درمان سرپايي آنها گرفته شده است، دوره درمان حتي 4 - 1 روزه نيز كافي است و معمولا بيماران به خوبي به درمان فوق جواب مي دهند، معمولا كورتون در پريكارديت حاد نقشي ندارد مگر در درمان بيماري اوليه اي كه منجر به پريكارديت شده نظير بيماري هاي روماتيسمي باشد.

نهايتا بيماراني كه از بيماري پريكارديت حاد رهايي مي يابند (كه غالبا چنين است) بايستي مرتبا تحت نظر باشند، چرا كه چنين بيماراني مستعد گرفتاري مجدد پريكارد به دنبال ساير عفونت هاي ويروسي هستند و كسي كه حتي يك بار دچار پريكارديت مي شود، احتمال دارد در آينده دچار پريكارديت فشارنده شود. در اين بيماري پرده پريكارد بيمار بسيار ضخيم و سفت مي شود به طوري كه عملكرد طبيعي قلب را غير ممكن مي سازد و بيمار دچار علائمي نظير تنگي نفس، ورم اندام هاي تحتاني و شكم مي شود. لذا گوشزد كردن اهميت ويزيت هاي مجدد و انجام اكوكارديوگرافي در فواصل زماني معين براي بيماران لازم

است.

منبع: ماهنامه دنياي سلامت

پوليپ هاي بيني

شايع ترين توده هاي حفرات بيني پوليپ هاي التهابي بيني است كه در اثر تجمع مايعات بافت همبندي و بيرون زدگي مخاط سينوسي به درون حفره بيني، تظاهر مي كند، علت اصلي ايجاد پوليپ ها در اغلب موارد هنوز ناشناخته باقي مانده است. در ابتدا پوليپ كوچك است و با افزايش ورم زير مخاطي بزرگ تر مي شود تا به صورتيك توده ي صاف و رنگ پريده درآيد. پوليپ ها توده هايي پايه دار، متحرك و اغلب قابل حركت دادن هستند . در لمس معمولا دردناك نيستند و به راحتي قابل حركت دادن هستند. در مقابل، شاخك هاي بيني قابل حركت نيستند و موقع دستكاري حساسيت زيادي دارند.

پوليپ ها معمولا زرد كم رنگ يا خاكستري - آبي هستند، ولي ممكن است به علت التهاب قرمز باشند . اكثر پوليپ ها در زير شاخك مياني ديده مي شوند، زيرا منشأ آنها از سينوس هاي اتموئيد قدامي واقع در كنار داخلي چشم است. گاهي پوليپ هاي بسيار بزرگي با منشا سينوس فكي مي توانند كل حفره بيني را پر كنند و از سوراخ پشتي بيني به طرف گلو گسترش يابند. (پوليپ هاي آنتروكوانال) .

خارج كردن كامل پوليپ ها مستلزم پاك سازي سينوس هاي منشاء آنها به ويژه سينوس هاي كنار چشم است . از اين رو يك جراحي اندوسكوپيك سينوس، همان گونه كه در درمان سينوزيت مزمن به كار مي رود ، روش جراحي استاندارد در درمان پوليپ هاي بيني نيز محسوب مي شود. اگر پاك سازي سينوس ها به طور موثر انجام نگيرد و يا عوامل تشديد كننده ي پوليپ ها

(آلرژي، عفونت و التهاب) مهار نشده باشد، احتمال عود پوليپ ها افزايش مي يابد. پوليپ هاي درمان نشده كه به مدت طولاني باقي باشند موجب پهن شدن ريشه بيني مي گردند .

يك سوم افراد داراي پوليپ هاي بيني به آسم مبتلا مي شوند و يك سوم افراد آسمي داراي پوليپ هستند . شخص مبتلا به پوليپ ممكن است ظرف مدت 5 سال دچار آسم شود. بعضي از پوليپ ها با آسم و حساسيت به آسپرين همراه هستند. بيماران مبتلا به اين تركيب آينده ي بدتري از نظر بهبودي دارند . گاهي نيز پوليپ هاي بيني در زمينه ي واكنش هاي حساسيتي نسبت به قارچ ها ايجاد مي شوند . در اين حالت علاوه بر جراحي، استفاده از داروهاي كورتوني در متوقف كردن روندهاي حساسيتي نسبت به عوامل حساسيت زاي قارچي، مؤثر است.

در كودكاني كه دچار پوليپ هاي بيني هستند، بايد از نظر سيستم دفاعي بدن نيز بررسي شوند .

علل مطرح شده ي ايجاد بيماري

1- آلرژي: آلرژي علت ايجاد پوليپ نيست ولي در صورت وجود پوليپ، آلرژي باعث تشديد پوليپ خواهد شد.

2- عوامل ميكروبي عامل ايجاد پوليپ نيست.

3- تماس مخاطي:

تماس طولاني مدت مخاط هاي بيني به علت تداوم التهاب نواحي گذرگاهي سينوس ها موجب تبديل مخاط ملتهب به مخاط پوليپ دار مي شود . شايد علت ايجاد حدود 50درصد موارد پوليپ هاي بيني به اين ترتيب توجيه شود و در درمان هم از اين اصل استفاده شود.

4- اختلال عملكرد مژك هاي مخاطي:

شايع ترين محل تشكيل پوليپ ها قسمت مياني بيني درست در ناحيه ي گذرگاه هاي سينوسي است . بنابراين

در صورت تشكيل پوليپ ممكن است تعداد زيادي از سينوس ها با هم مبتلا شوند .

در بسياري از موارد ممكن است پوليپ با شاخك هاي بيني بيش از حد بزرگ شده اشتباه گرفته شود. پوليپ با شاخك بزرگ شده فرق دارد و درمان آنها نيز متفاوت است. ويژگي هاي زير پوليپ را از شاخك بيني متمايز مي سازد:

1- سطح براق و درخشنده 2- رنگ خاكستري رنگ پريده 3- كاملا قابل حركت و پايك دار است. 4- به دستكاري حساس نيست. 5- خونريزي نمي كند. 6- ادم گوده گذار دارد.

درمان

در اشكال خفيف ممكن است درصدي از بيماران با استروئيد موضعي درمان شوند ولي درمان اصلي در اكثر بيماران با جراحي اندوسكوپيك عملكردي سينوس آغاز مي شود. تمام سينوس ها بايد به اين روش درمان شوند زيرا منشا پوليپ از خود سينوس ها است . در صورت پيگيري دقيق پس از عمل و انجام جراحي توسط جراح مجرب ، 90درصد بيماران براي مدت طولاني از علائم آزار دهنده و پوليپ هاي بيني نجات مي يابند. در جراحي اندوسكوپيك عملكردي سينوس تمام بافت هاي سالم بيني دست نخورده باقي مي ماند و فقط راه سينوس ها باز و تهويه ي طبيعي برقرار مي شود. عصب بينايي با سينوس اسفنوئيد مجاورت دارد و بايد هنگام عمل مورد توجه بسيار قرار گيرد. اختلافات آناتوميك بي شمار سينوس ها و دشواري هاي زياد اين جراحي ايجاب مي كند كه جراحاني كه اين نوع عمل را انجام مي دهند از تبحر، دانش كافي برخوردار باشند تا احتمال عوارض ناگواري چون صدمه ي مغزي و عصب بينايي به حداقل ممكن

برسد. عمل جراحي اندوسكوپيك عملكردي سينوس براي پوليپ هاي وسيع ممكن است تا چند ساعت به طول انجامد و از ظرافت و حساسيت زيادي برخوردار است .

توجه به نكات زير در پيشگيري از خود پوليپ پس از خاتمه ي جراحي اندوسكوپيك سينوس موثر است:

1. رفع عفونت ها و عوامل حساسيتي قبل از عمل

2. كامل بودن جراحي و پاك سازي تمام سينوس هاي منشا پوليپ

3. حفظ كامل مخاط هاي سالم در حين جراحي

4. پيگيري دقيق پس از جراحي به كمك اندوسكوپي هاي تشخيصي مكرر كه در كلينيك انجام مي شود. حتي در بهترين شرايط، كنترل با اندوسكوپ پس از عمل، هر سه ماه يكبار توصيه مي شود.

5. استراتژي درماني اين بيماران مبتني بر تشخيص زود هنگام احتمال عود از طريق اندوسكوپي هاي تشخيصي است تا از اين راه پيش از اينكه پوليپ ها به مرحله اي برسند كه محتاج جراحي اندوسكوپ دوباره شوند، با مداخلات غير جراحي كنترل شوند.

6. شستشوي مكرر با سرم هاي نمكي مهمترين نكته اي است كه بيماران بايد پس از جراحي به آن توجه كنند. اين شستشوها موجب كمك به عملكرد سينوس ها پس از جراحي مي شود. سينوس ها معمولا در بيماران مبتلا به سينوزيت مزمن و پوليپ هاي بيني، عملكرد طبيعي خود را از دست مي دهند . در صورتي كه جراحي به نحو مطلوب و با تبحر كامل در باز كردن تمام سينوس ها انجام شده باشد، مدت زمان طولاني لازم است تا اين سينوس ها عملكرد طبيعي خود كه خارج كردن ترشحات با حركات مژك هاي سلول هاي لايه ي سطحي سينوس است به

دست آورند. اين زمان يك دوره ي بحراني و حساس به حساب مي آيد چرا كه تجمع ترشحات در داخل سينوس و خارج نشدن آن موجب پيدايش محيط مناسبي براي رشد و نمو باكتري ها و مرطوب كردن ترشحات داخل بيني با استفاده از بخور ساده موجب روان تر شدن خروج ترشحات سينوس ها و در نتيجه از بين رفتن تجمعات باكتريايي مي شود.

7. اسپري هاي بيني از داروهاي رايج مورد استفاده در دوران پس از جراحي هستند . ميزان و مدت تجويز براساس اندوسكوپي هاي پس از عمل تعيين مي گردد.

8. بيماران مبتلا به پوليپ هاي منتشر بيني و يا سينوزيت مزمن بايد توجه داشته باشند كه جراحي اندوسكوپيك سينوس تنها يك مرحله از درمان آنها به شمار مي رود و قسمت اصلي درمان در گروي پيگيري دائمي براساس معاينات دوره اي اندوسكوپيك است.

منبع: ماهنامه ي تخصصي دنياي سلامت

نويسنده:دكتر محسن نراقي

آبله مرغان، آبدار خارشدار

نويسنده: دكتر شهناز آرمين

آبله مرغان چيست؟

يك بيماري عفوني كه در اثر ويروس واريسلازوستر ايجاد مي شود و بيشتر كودكان را گرفتار مي كند. تقريبا تمام افراد در طي زندگي خود به اين بيماري مبتلا مي شوند. مشخصه بيماري ايجاد ضايعات پوستي به صورت تاول هاي كوچك همراه با خارش در سطح پوست مي باشد. در فاز اوليه بيماري تب، احساس خستگي و علائمي شبيه سرماخوردگي وجود دارد و پس از 2-1 روز علائم پوستي ظاهر مي گردد كه در ابتدا در تنه و سر و سپس به اندام ها گسترش مي يابد. اين ضايعات به ابعاد 4-2 ميلي متر بوده و بين 250 تا 500 عدد مي باشند. 12-8

ساعت پس از ظهور مايع درون آنها كدر شده و در نهايت تاول پاره شده و روي آنها دلمه مي بندد. در صورتي كه عفونت به ضايعات پوستي اضافه نشود معمولا بدون برجا ماندن ضايعه دائمي در پوست، بهبودي حاصل مي شود. از مشخصات مهم اين ضايعات خارش دار بودن آنهاست كه گاهي در فرد بيمار مخصوصا كودكان موجب بيقراري بيمار مي گردد. طول دوره بيماري معمولا 14-10 روز مي باشد.

چطور فرد به آبله مرغان مبتلا مي شود؟

اين بيماري بسيار مسري و از طريق تماس مستقيم مثل دست زدن به ضايعات پوستي پاره شده يا از طريق تنفس منتقل مي گردد. وقتي فرد بيمار سرفه يا عطسه مي كند يا مي خندد و يا حتي صحبت مي كند قطرات ظريف و كوچكي از بيني و دهان وي خارج شده كه پر از ويروس آبله مرغان مي باشد. فرد ديگري مي تواند به راحتي اين قطرات را تنفس كند و يا قطرات روي دست او بنشيند و بدين ترتيب فرد آلوده شده و پس از 21-10 روز علائم بيماري ظاهر گردد. بيماري از 2-1 روز قبل از اينكه ضايعات پوستي ظهور پيدا كند تا زماني كه روي تاول ها دلمه ببندد مسري است. بنابراين يك فرد حتي قبل از اينكه بداند دچار بيماري شده مي تواند ويروس را به سايرين منتقل كند.

آيا واكنش برعليه بيماري وجود دارد؟

خوشبختانه واكسن بر عليه اين بيماري ساخته شده ولي در كشور ما هنوز جزو برنامه واكسيناسيون كشوري نمي باشد. قبل از اينكه واكسن آبله مرغان ساخته شود تنها راه مبارزه برعليه ابتلاي شديد به بيماري اين بود كه كودكان

در سنين پايين در زماني كه بيماري حداقل عوارض را دارد، مبتلا گردند و حتي توصيه مي شد در هنگام ابتلاي يك كودك ساير كودكان را با وي مواجه سازند. با به بازار آمدن واكسن واريسلا پيشگيري از بيماري ميسر گرديد. اگرچه وقتي افرادي كه واكسن دريافت مي كنند احتمال دارد بيمار شوند اما در صورت بروز، علائم آنقدر خفيف است كه مشكلي براي آنان ايجاد نخواهد شد. توصيه مي گردد 2 دوز واكسن در كودكان زير 12 سال مصرف شود.

چه عوارضي به دنبال ابتلا به بيماري ممكن است ايجاد شود؟

مهمترين عارضه آبله مرغان اضافه شدن عفونت هاي ميكروبي مي باشد. به طوري كه ميكروب، پوست يا قسمت هاي زيرپوست، استخوان، ريه، مفاصل و خون را آلوده مي كند. عارضه ديگر تهاجم خود ويروس آبله مرغان به ساير قسمت هاي بدن مانند ريه و مغز مي باشد. در آمريكا قبل از انجام واكسيناسيون برعليه بيماري، هر ساله 10600 فرد به دليل اين بيماري در بيمارستان ها بستري شده و 150-100 بيمار در اثر عوارض آن فوت مي كردند.

چه درمان هاي خانگي براي آبله مرغان پيشنهاد مي شود؟

والدين مي توانند با اقداماتي در خانه به بيماران كمك كنند. به علت ماهيت خارش دار بودن ضايعات پوستي و از آنجا كه خاراندن مي تواند باعث خراش در پوست يا پاره شدن تاول شود و ميكروب ها از طريق دست به پوست آسيب ديده منتقل شوند، لذا توصيه مي گردد ناخن كودكان كوتاه شود. لوسيون كالامين ممكن است تا حدي در كاهش خارش كمك كننده باشد. براي كاهش تب در اين بيماري به هيچ عنوان نبايد از

آسپرين استفاده شود زيرا مصرف اين دارو مي تواند باعث بروز بيماري خطرناكي (سندرم راي Reye) شود كه با درگيري و اختلال عملكرد كبد، مغز و حتي مرگ همراه باشد. بهتر است براي كاهش تب از استامينوفن استفاده شود. خنك نگه داشتن بيمار باعث كاهش خارش شده و برعكس گرما و تعريق خارش را زياد مي كند.

آيا دارويي وجود دارد كه بتواند در درمان بيماري استفاده شود؟

براساس نظريه پزشك، براي افرادي كه مشكلات زمينه اي ريوي دارند. يا افراد مبتلا به بيماري هاي مزمن پوستي و نيز افراد بالاي سن 12 سال، كساني كه تحت درمان با كورتن هستند، افرادي كه مبتلا به سرطان يا هرگونه نقص ايمني هستند يا در صورت بروز بيماري شديد، آسيكلووير جهت درمان تجويز مي گردد. توصيه مي گردد افرادي كه سيستم ايمني آنها در اثر بيماري يا درمان دارويي (شيمي درماني، مصرف كورتن...) ضعيف مي باشد، در صورت تماس با فرد مبتلا يا بروز ضايعات خود را با پزشك خود تماس بگيرند. زنان حامله بخصوص در سه ماهه اول بارداري در صورت تماس با فرد بيمار يا بروز علايم بيماري بايد جهت پيشگيري يا احيانا اقدامات درماني ضروري با پزشك خود تماس حاصل نمايند.

در صورت بروز بيماري چه زماني بايد به پزشك مراجعه كرد؟

در صورتي كه تب بيش از 4 روز طول بكشد، يا تب بالاتر از 39 باشد، در صورتي كه قسمتي از بدن كه ضايعات تاولي دارد قرمز، ملتهب و دردناك شود يا چرك از تاول ها خارج شود سريعا به دكتر مراجعه نماييد.

اگر فرد بيمار خواب آلود مي باشد و يا به سختي بيدار مي

شود يا مشكل در راه رفتن دارد و يا استفراغ مكرر، تنگي نفس، سرفه هاي پشت سر هم دارد يا به شدت بيمار به نظر مي رسد سريعا با دكتر تماس بگيريد.

آيا احتمال دارد فرد، بيماري را بيش از يك بار در طي عمر خود تجربه كند؟

بله اما اين حالت شايع نيست و در بيشتر موارد فقط يك بار فرد در طي عمر مبتلا شده و براي باقي عمر نسبت به اين بيماري ايمن خواهد بود.

آيا بيماري عود مي كند؟

پس از ابتلا به آبله مرغان، ويروس در بدن (در ريشه هاي عصبي نخاع) به صورت غيرفعال باقي مي ماند و مي تواند در صورت بروز شرايطي مانند، ضعف سيستم ايمني، سنين پيري، به دنبال آفتاب سوختگي شديد، بيماري هاي بدخيم و حتي استرس هاي روحي شديد مجددا فعال شود ولي در صورت فعاليت مجدد، بيماري جديدي به نام «زونا» را ايجاد مي كند. در اين بيماري مانند آبله مرغان ضايعات تاولي روي پوست ايجاد مي شود اما برخلاف آبله مرغان فقط يك قسمت محدود از بدن درگير مي شود و ضايعات به صورت گسترده در تمام بدن نمي باشند. ضايعات زونا بسيار دردناك است و اين درد حتي تا ماه ها پس از بهبودي تاول ها امكان دارد در همان منطقه احساس شود.

توجه: زنان حامله اي كه نمي دانند اين بيماري را قبلا كسب كرده اند يا نه، بايد از برخورد با بيمار پرهيز كنند و در صورت تماس سريعا به پزشك مراجعه نمايند. بيماري آبله مرغان در زنان حامله مخصوصا در 20 هفته اول حاملگي براي جنين خطرناك است. ويروس مي تواند از

طريق خون از مادر به جنين منتقل شده و مشكلات جدي در رشد و تكامل جنين ايجاد نمايد .

منبع: مجله دنياي سلامت شماره 27

تب مالت

بيماري تب مالت ، يك عفونت باكتريايي است كه از گاوها ، گوسفندان يا بزهاي آلوده و عفوني شده به انسان انتقال مي يابد، اين بيماري از انسان به انسان مسري نيست. اين بيماري ، در حيوان به نام سقط جنين واگير مرسوم است و به نام هاي ديگري نظير تب مواج ، تب ديوانه ، تب مديترانه اي نيز نامنده مي شود. بروسلوز انساني ( تب مالت) ناشي از « بروسلا ملي تنسيس» در جاهايي كه گوسفند و بز آلوده زياد است خطر جدي بهداشت عمومي در آن مناطق مي باشد و بيشتر در فصول تابستان و بهار يعني فصل زايش و شيردهي دام ها ديده مي شود.

عفونت باكتريايي اعضاي خون ساز بدن ، از جمله مغز استخوان ، گره هاي لنفاوي ، كبد و طحال را متأثر مي سازد. بيماري در مردان 60-20 ساله شايع تر است. دوره نهفتگي بيماري ممكن است 60-50 روز يا حتي تا چندين ماه باشد. بيماري يك نوع حاد و يك نوع مزمن دارد.

بطور كلي بروسلوز تأثير نامطلوبي در سلامت انسان و فراورده هاي دامي دارد. در بسياري از كشورها بروسلوز جزو بيماري هاي قابل گزارش است. راه هاي كنترل بيماري عمدتا بر پايه پيشگيري از بيماري قرار دارد و مراقبت يك وسيله كليدي براي مديريت برنامه هاي پيشگيري و كنترل اين بيماري محسوب مي گردد اين بيماري به علت ايجاد سقط جنين در دام ، كاهش توليد شير، عقيمي و نازايي و

از دست رفتن ارزش هاي اقتصادي دام هاي مبتلا و همچنين به علت ابتلاي انسان به بيماري تب مالت ، همواره از دو بعد اقتصادي و بهداشتي مورد توجه قرار مي گيرد.

بروسلا اولين بار توسط بروس در سال 1887 از طحال سربازان انگليسي كه در جزيره مالت ، فوت كرده بودند جدا شده است.اين بيماري به افتخار « ديويد بروس» پزشك اسكاتلندي ، بروسلوز و به علت مشاهده اولين مورد در جزيره مالت ، بيماري تب مالت ، ناميده مي شود.

علايم بيماري تب مالت

علائم اين بيماري در انسان عبارتند از : تب كه عصر و شب افزايش مي يابد، عرق فراوان و خيس كننده بخصوص هنگام شب ، لرزه ، سردرد ، خستگي ، بي اشتهايي ، بي حالي ، ضعف عمومي ، كاهش وزن ، درد مفاصل و كمر به خصوص ستون فقرات ، دردهاي شكمي ، بزرگ شدن گروه هاي لنفاوي ، بزرگ شدن كبد و طحال ، رنگ پريدگي، افسردگي ، درد عمومي بدن ، يبوست ، ناتواني جنسي، درگيري قرنيه چشم و ضايعات پوستي ، درد سياتيك ، سندرم مننژه ، و ندرتا بروز آبسه در تخمدان ها ،كليه ها و مغز.

بروسلوز گوسفند و بز خطرناك ترين عامل بيماري تب مالت در انسان است ، زيرا قدرت بيماري زايي آن نسبت به ساير انواع ديگر بيشتر است. عامل بيماري تب مالت مي تواند در حرارت 60 درجه سانتي گراد براي 10 دقيقه ، در معرض آفتاب در چند ساعته ، در پنير تازه تا 3 هفته در گرد و غبار به مدت 6 هفته در مدفوع حيوانات 100 روز

، در شير خام به مدت 10 روز ، در پنير تازه تا سه ماه و در بستني و خامه نيز تا مدتي زنده بمانند و در گوشت نمك زده نيز ممكن است تا مدتي مقاومت كند. ولي از طرفي به وسيله دود دادن منجمد كردن و نمك زدن گوشت آلوده ، تعداد آنها در عرض چند روز شديدا كاهش مي يابد.

وضعيت بيماري در جهان و ايران

بيماري تب مالت اگرچه در سراسر جهان وجود دارد ولي اين بيماري بيشتر در كشورهايي ديده مي شود كه فاقد برنامه اي موثر براي كنترل اين بيماري در حيوانات هستند.

بيماري در تمام نقاط دنيا وجود داشته و تا بحال 17 كشور ( جزاير درياي مانش ، نروژ ، سوئد ، فنلاند ، دانمارك ، سوئيس ، چكسلواكي، روماني ، انگلستان ،و لزواسكاتلند، هلند ، ژاپن ، اتريش ، لوگزامبورگ ، قبرس ، بلغارستان ، ايسلند و مجمع الجزاير و يرجينيا) بيماري را ريشه كن كرده اند.

بيماري در ايران از ساليان پيش به صورت بومي وجود داشته و براي اولين بار در سال 1311 بروسلاملي تنسيس توسط كارشناسان انستيتو پاستور ايران از كشت خون يك نفر بيمار مبتلا به تب مالت جدا شد و از آن سال به بعد پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي در زمينه ساختن آنتي ژن هايي مختلف و انواع واكسن هاي بروسلوز دامي نيز بدست آمده است.

وضعيت بيماري در ايران

اين بيماري ، در تمام نقاط كشور، پراكنده است ولي وفور آن در مناطق مختلف، يكسان نمي باشد، بطوري كه در برخي از مناطق جنوب كشور ، از كمترين ميزان و در اصفهان و استان

مركزي ، براساس برخي از مطالعات ، از بيشترين ميزان برخوردار بوده است.

در 86/4/16 معاون سلامت وزارت بهداشت با اعلام افزايش 35 درصدي بيماري تب مالت در طي سه سال گذشته ، از روند فزاينده اين بيماري در كشور ابزار نگراني كرد. آمار سال 84 حاكي از شيوع اين بيماري به ميزان 39 در 100 هزار نفر است.

روش انتقال بيماري در دام

حيوانات مبتلا به بروسلوز در هنگام سقط جنين ، عامل بيماري را به شدت از طريق ترشحات رحمي دفع مي نمايند. همچنين باكتري عامل بيماري از طريق شير حيوانات مبتلا دفع مي شود به گونه اي كه بز آلوده در تمام مدت شيرداري ، گوسفند آلوده معمولا در 2 ماهه اول و گاو مبتلا در تمام مدت شيرداري و به صورت متناوب عامل بيماري را از طريق شير دفع مي نمايند.

روش هاي مختلف ورود ميكروب به بدن دام عبارتند از :

روش خوراكي : مصرف آب ، علوفه و خوردن جفت و ترشحات رحمي آلوده .

پوست : ورود جرم به بدن از طريق زخم هاي موجود در پوست مي باشد.

راه هاي سرايت بيماري به انسان

ميكروب بروسلا قادر است از راه هاي زير وارد بدن انسان شود:

1- تماس مستقيم با بافت هاي حيواني آلوده نظير خون ، ادرار و ... .

2- مصرف شير خام و فرآورده هاي لبني خصوصا پنير تازه ، خامه ، سر شير و بستني (بستني مهم ترين فرآورده لبني است كه مي تواند باعث بروز بيماري تب مالت شود.)

بهترين راه پيشگيري

استفاده از لبنيات و بستني پاستوريزه است.

درمان بيماري تب مالت

درمان ، شامل يك دوره استراحت

در رختخواب و مصرف دارو است و معمولا لازم نيست كه بيمار از ديگران جدا شود . تمامي اعضاي خانواده كه ممكن است از همان محصول لبني آلوده مصرف كرده باشند ، بايد تحت معاينه و آزمايش قرار گيرند.

رژيم غذايي

تب مالت از جمله بيماري هاي عفوني است كه ، ممكن است مدتي ( حدود چند ماه ) طول بكشد و از اين رو جزو بيماري هاي عفوني مزمن محسوب مي شود. رژيم غذايي بايد طوري تنظيم گردد كه ، نياز به پروتئين ، انرژي و ساير مواد مغذي كه در اين حالت افزايش يافته است را ، مرتفع سازد. الگوي معمول در تغذيه ي اين بيماران با رژيم غذايي مايع شروع شده و به تدريج به رژيم غذايي نرم و سپس رژيم غذايي معمول منتهي مي گردد. رعايت نكات زير در رژيم غذايي اين بيماران ضروري است:

ميزان پروتئين دريافتي بايد بالا باشد ، تا تخريب پروتئين بدن جبران شود و همچنين وزن بدن در حد مطلوب حفظ گردد . كه در اين خصوص ميزان نياز به پروتئين مي تواند از 100 تا 150 گرم در روز متغير باشد.

شير پاستوريزه ، عالي ترين نمونه از مايعات است كه ، انرژي ، پروتيئن ، بعضي ويتامين ها و برخي مواد معدني مانند پتاسيم و كلسيم را تأمين مي كند.

مايعات بايد به مقدار زياد به بيمار داده شود ، چرا كه مقدار زيادي از آب بدن به صورت عرق دفع مي گردد.

آسان ترين راه براي پيشگيري از بيماري تب مالت ، جوشانيدن شير به مدت 20 دقيقه و استفاده از دستكش هنگام

تماس با احشام و دام ها است.

منبع: ماهنامه ي پيام زن

نويسنده:رعنا شكوهي ستا

پروستات، علايم و درمان

پروستات عضوي است و به اندازه يك گردوي كوچك كه در ابتدا مجرا و زير مثانه قرار گرفته است. وجود آن به لحاظ فعاليت هاي باروري اهميت زيادي دارد. پروستات در لاتين به معناي غده رشد كننده است. و در اثر بزرگ شدن به علت مجاورت آن در گلوگاه خروج ادرار از مثانه باعث مشكلات در دفع مي گردد. با توجه به اينكه اين عضو در جلوي راست روده يا ركتوم واقع شده پزشك از راه مقعد مي تواند آن را به راحتي لمس نمايد. پروستات از سنين پايين شروع به رشد مي كند بطوريكه در بعضي از مردان از 40 سالگي اين پديده تحت تأثير هورمون هاي تغذيه و مسائل ژنتيكي و نژادي و غيره به صورت بارزي جلب توجه مي نمايد. اين رشد و افزايش خوش خيم سلول هاي پروستات را هيپرپلازي (بخوانيد هي- پر- پلازي) يا بزرگي پروستات B.P.H مي گويند.

علايم و نشان ها:

با بزرگ شدن پروستات و فشاري كه از اطراف روي مجرا ايجاد مي گردد به تدريج علايمي در افراد به وجود مي آيد كه نهايتاً ممكن است نيار به دخالت جراحي را باعث گردد.

تأخير در شروع ادرار

كاهش ميزان پرش ادرار

قطع و وصل شدن ادرار

تكرر شبانه و روزانه

و بالاخره گاهي اضطرار در دفع ادرار و خون آلوده شدن آن مي تواند از علايم بزرگي پروستات باشد. اين بيماري را براي روشني بيشتر به صورت زير تقسيم مي كنند:

گروه اول:

مشكل كلي دفع ادرار براي بيمار وجود ندارد.

از علايم ذكر شده كم

و بيش وجود دارد.

ميزان دفع ادرار در زمان ثابت كه بعداً توضيح داده خواهد شد بيش از 15 ميلي ليتر در ثانيه است.

در داخل مثانه آثاري كه ناشي از وجود انسداد در مسير ادرار باشد به وجود نيامده.

گروه دوم:

مشكل در دفع ادرار وجود دارد.

علايم بزرگي پروستات واضحتر است.

ميزان دفع ادرار 15 تا 10 ميلي ليتر در ثانيه

تغييرات داخل مثانه كم و بيش شروع شده است.

گروه سوم:

مشكل دفع ادرار به كرات ديده مي شود.

علايم بزرگي پروستات بسيار واضح است.

مقدار دفع ادرار كمتر از 10 ميلي ليتر در ثانيه

ادرار بالاي 50 سي سي در مثانه باقي مي ماند.

مثانه دچار تغييرات واضح شده است.

گروه چهارم:

مشكل دفع ادرار دايمي است كه ممكن است با احتباس همراه گردد.

علايم بزرگي پروستات واضح و شديد

مقدار دفع زير 10 ميلي ليتر در ثانيه

ادرار باقي مانده در مثانه بعد از دفع 100 ميلي ليتر يا بيشتر است.

تغييرات ناشي از انسداد ادرار روي كليه ها ظاهر شده است.

اگر درمان انجام نشود چه اتفاقي روي خواهد داد؟

اختلال تدريجي در عمل كرد مثانه

عفونت هاي مجراي ادراري

در نتيجه باريك شدن محل خروج ادرار مثانه با زحمت بيشتر كار كرده لذا جدار عضلاني آن ضخيم تر و در نتيجه حجم دروني آن كمتر مي گردد. بنابر اين به بيماراني كه قبل از مرحله چهارم مراجعه مي نمايند و پيگيري درمان مي گردند بايد تبريك گفت چرا كه بدين ترتيب از عوارض بعدي و حتي نارسايي كليه پيشگيري مي گردد.

روش هاي تشخيص:

معاينه از طريق مقعد با انگشت

مي تواند به جراح وزن تقريبي قوام و اندازه پروستات را نشان دهد.

سونوگرافي با وسيله مخصوص از طريق مقعد مي تواند به اطلاعات به دست آمده از معاينه با انگشت با دقت بيشتري اضافه نمايد.

اندازه گيري PSA خون كه جهت تشخيص رشد بدخيم پروستات به پزشك كمك زيادي مي نمايد.

اندازه گيري بعضي مواد شيميايي خون به بررسي كاركرد كليه ها كمك مي كند و در صورت افزايش بيش از حد آن ها سونوگرافي تشخيصي طلب مي گردد.

كشت ادرار نيز از نظر وجود يا رد عفونت ادراري انجام خواهد شد.

فلومتري :

دستگاهي است كه با ادرار كردن در داخل آن همانند نوار قلب عمل كرده كاغذي را كه مقدار و نحوه دفع و حجمي از ادرار را كه در زمان ثابت خارج شده روي آن ثبت مي نمايد. در مواردي خاص ممكن است نياز به ديدن داخل مجرا (سيستوسكوپي) باشد.

پرسشنامه:

برگه اي است شامل مجموعه علايم بيماري كه از قبل چاپ شده و بيمار به سئوالات آن پاسخ گفته و پزشك بر اساس اطلاعات به دست آمده به آن امتياز داده به طوري كه مجموعه آن به وي در انتخاب نوع درمان كمك مي كند.

درمان:

پزشك با توجه به سن و وضعيت جسماني بيمار- ميزان امتيازات به دست آمده از پرسشنامه و نتايج به دست آمده از معاينات و آزمايشات:

1- يا صبر و حوصله و پيگيري هاي بعد را پيشنهاد مي كند.

2- يا درمان طبي شامل داروهاي شيميايي و گياهي را تجويز مي كند.

3- يا اقدام جراحي را در برنامه درماني قرار مي دهد.

روش هاي جراحي يا به

صورت شكاف دادن زير شكم و خارج كردن قسمت رشد يافته پروستات خواهد بود يا از طريق بدون شكاف كه خود به روش هاي متعدد قابل انجام است. درمان استاندارد برداشتن قسمت هاي رشد يافته با كمك دستگاه مخصوص و جريان الكتريكي است كه به نام TUR خوانده مي شود. ساير روش ها با استفاده از انتقال انرژي مثل امواج اولتراسون ليزر حرارت و غيره انجام مي گردد. بر حسب نوع عمل ممكن است تا مدتي داخل مجرا سوند گذاشته شود.

عوارض رايج ولي برگشت پذير:

1- سوزش و تكرر گاهي تا شش هفته

2- گاهي خونريزي خفيف تا شديد

3- گاهي عدم كنترل ادرار از نوع اضطراري

4- در بيشتر بيماران با حفظ نعوظ و رسيدن به ارضاء جنسي مايع مني به جاي خروج از مجرا به داخل مثانه رفته و با ادرار خارج مي گردد كه با آگاهي قبلي بيماران توسط پزشك مشكل خاصي را به دنبال نخواهد داشت. استراحت نسبي بعد از عمل پرهيز از فعاليت هاي شديد و مصرف مايعات فراوان از توصيه هاي پزشك معالج خواهد بود ...

چند نكته:

گاهي در افرادي كه پروستات آن ها بزرگ باشد عواملي مثل نگاه داشتن طولاني ادرار- مصرف زياد الكل- مصرف بعضي داروهاي سرماخوردگي يا اعصاب مي تواند منجر به احتباس حاد ادراري گردد ...

منبع: برگرفته از سايت انجمن اورولوژي ايران

ازبين بردن غدد عرق

چگونه مي توان عرق كردن كف دست و پا يا غدد عرق را از بين برد.

تعريق يكي از كارهاي طبيعي بدن است كه به تنظيم درجه حرارت بدن كمك مي كند. اما تعريق بيش از اندازه فايده خاصي ندارد . تعريق بيش از حد

كف پا موجب بوي بد آن و ماندگار شدن بوي كفش و جوراب و ... خلاصه گريزان شدن ديگران خواهد شد. وقتي اين تعريق در صورت نمايان مي شود همه را متعجب و باخبر مي كند و موجب مشكلاتي حتي در اعتماد به نفس ما خواهد شد! تعريق بيش از حد بدن مي تواند باعث خيس شدن لباس شده و مشكلات و معضلات خاص خود را پديد آورد.

تعريق در حالت معمولي براي كاهش دماي بدن مي باشد . در حالي كه حرارت بدن به سطح پوست انتقال يافت ،غدد عروقي شروع به ترشح مي كنند وعرق با جذب حرارت سطح پوست به بخار تبديل مي شود وباعث سرد شدن عروق و مويرگ هاي سطحي بدن مي شود .با خنك شدن خون در عروق سطحي ، خون سرد شده از طريق گردش خون، توسط عروق به اندام داخلي هدايت مي شود و اين عمل تا زماني كه دماي بدن ثابت شود ادامه مي يابد .

كارايي سيستم تعريق زماني است كه عرق در سطح بدن جاري نشود وپس از ترشح از غدد بلافاصله به بخار تبديل گردند و بدن را خنك كنند به اين حالت تعريق نامرئي گويند . .جاري شدن عرق در سطح پوست عواقبي چون از دست دادن آب و نمك و الكتروليت هاي موجود در آن را دارد . بدليل وجود الكتروليت ها وموادي ضروري كه در عرق وجود دارد هرچه ميزان تعريق كمتر باشد بهتر است .

علايم شايع

عرق ريزش زياد از ناحيه زير بغل كف پا و دست و به درجات كمتر، از ساير نقاط بدن بوي بد كه در اثر وجود باكتري ها

در عرق ايجاد مي شود.

علل

در حقيقت بسياري از موارد علت شناخته شده اي ندارند، و اصطلاحا اينها را موارد اوليه يا ايديوپاتيك مي نامند، به عبارت ديگر در اين افراد بيماري شناخته شده اي باعث ايجاد تعريق فراوان نشده است. گرچه علل واقعي ناشناخته اند، اما مكانيسمهاي اين حالت بخوبي مشخص گشته اند. سيگنالهاي اعصاب نباتي و خود كار بدن (كه ما تقريبا هيچ كنترل ارادي بر آن نداريم) به غدد عرق پيام مي دهند كه عرق توليدي خود را به بيرون بريزند، در شرايط طبيعي وقتي حرارت داخل بدن به حدي بالاتر از مقدار قابل قبول رسيد سيگنالهاي بيشتري براي تعريق بيشتر و در حقيقت دفع حرارت زيادي بدن ارسال مي شود. حال وقتي اين سيگنالها به حدي بيشتر از ميزان مورد نياز ارسال شوند، همين مشكل يعني هيپرهيدروزيس ايجاد مي شود و نه تنها براي بيمار مفيد نخواهد بود بلكه او را با مشكلات متعددي روبرو خواهد ساخت!

فرم ايديوپاتيك آن به افزايش عرق به صورت قرينه، محدود به كف دست و پا و يا زير بغل (به تنهايي يا همراه با هم) و غير وابسته به تنظيم دماست.

• عوامل ژنتيكي ممكن است مؤثر باشند.

• استرس يا اضطراب مزمن

• تب و عفونت

• سرطان مثل لنفوم

• پركاري تيروييد

• حمله قلبي

• يائسگي

• بعضي از داروها و موادمخدر

• محدوديت از موادمخدر

• در مواردي علت ناشناخته است

عوامل تشديد كننده بيماري

• استرس

• فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري سنگين بدني

• هواي گرم

پيشگيري

از وضعيت هاي استرس زا حتي المقدور خلاصي يابيد.

عواقب مورد انتظار

علايم را مي توان با درمان كنترل نمود.

عوارض احتمالي

• پريشاني رواني در اثر شرمساري در ارتباطات اجتماعي

• بثور پوستي ناشي از مصرف بوبرها يا ضدعرق ها

• كم آبي بدن در صورتي كه دريافت آب براي جلوگيري مايعات از دست رفته كافي نباشد (به ندرت .

براي درمان بايد گفت كه در صورتي كه علت زمنيه اي وجود داشته ابشد بايد درمان شود . در كنار آن مي توان از درمانهاي مختلف دارويي براي كنترل علايم استفاده كرد:

• درمانهاي موضعي شامل آنتي كولينرژيك هاي موضعي، اسيدبوريك، محلول تانيك اسيد 5-2%، رزورسينول، پرمنگنات پتاسيم، فرمالدئيد (كه البته مي تواند ايجاد حساسيت كند)، گلوتارآلدئيد و آلومينيوم كلرايد 20% كه اين محلول بايد شبها روي پوست خشك ماليده شود و مي تواند زير پانسمان بسته باشد و به مرور زمان مي توان فواصل كاربرد آن را زياد كرد.

• درمانهاي سيستميك شامل داروهاي آنتي كولينرژيك مثل پروپانتلين برومايد، گليكوپيرولات، اكسي بوتينين و بنزوتروپين هستند. البته اين داروها عوارض ناخواسته اي دارند كه شامل ميدرياز (گشادشدن مردمك)، ديد غبارآلود، خشكي دهان و چشم، اشكال درادرار و بروز يبوست، هستند.ساير داروها استفاده از آرام بخش، ايندومتاسين، داروهاي بلوك كننده كانال كلسيم كه در نوع تعريق كف دست و پا معمولا به كار مي روند.

• Iontophoresis از سال 1952 معرفي شد و شامل عبور جريان الكتريسيته از پوست مي باشد. در اين روش كه بيشتر در مورد تعريق كف دست و پا كاربرد دارد، درمان روزانه هر كف دست يا پا به مدت 30 دقيقه به ميزان 20-15 ميلي آمپر با عبور از يك بالشتك آبي و يا بالشتك آنتي كولينرژيك مي تواند در درمان

اين عارضه موثر باشد.

• تزريق سم بوتولينوم به دليل اثرات آنتي كولينرژيك روي غشاء عصبي عضلاني موثر است.- در تعريق بيش از حد كف دست، تزريق زير جلدي آن باعث عدم تعريق به مدت 12-4 ماه مي شود. عوارض آن شامل ضعف مختصر و موقت انگشتان شست است كه ظرف 3 هفته بهبود پيدامي كند.

• - درمان تعريق بيش از حد زير بغل با اين ماده در مطالعه اي بررسي شده و نتايج قابل قبول و مشابهي داشته است و ديده شده اگر همراه با ليدوكايين تزريق شود درد به شدت قابل توجهي كاهش مي دهد. در صورتيكه درمان دارويي موثر نباشد، درمان جراحي شامل سمپاتكتومي و يا برداشت زير جلدي بافت چربي و يا غدد عرق در ناحيه درگير مي تواند مفيد باشد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود. روزانه حداقل 8 ليوان آب بنوشيد (در صورتي كه هوا گرم باشد حتي از اين هم بيشتر مايعات بنوشيد.)

منبع:www.niksalehi.com

سرخجه و سندرم سرخجه مادر زادي ( C R S )

مقدمه :

مراقبت از سندرم سرخجه مادرزادي (CRS) نيازمند يك سيستم توصيفي براي گزارش موارد مشكوك به CRS در نوزاداني است كه در سرويس هاي مختلف بهداشتي مشاهده مي شوند. اكثر كشورهاي صنعتي سيستم مراقبت تثبيت شده اي براي CRS با برنامه هاي ثبت ملي بيماريها و يا برنامه هاي پايش نقايص مادرزادي دارند. در كشورهاي در حال توسعه موارد CRS همانند كزاز نوزادي در بعضي مناطق كمتر گزارش مي شوند در چنين مناطقي ثبت همه گيريهاي ناگهاني سرخجه در تشخيص موارد CRS مي تواند كمك كننده باشد.

مراقبت سرخجه در كشورهايي كه به مرحله حذف سرخك رسيده اند بيشتر عملي مي باشد و از نظام مراقبت بيماري هاي همراه با تب و بثورات و ثبت آنها

و انجام تستهاي آزمايشگاهي براي گزارش چرخش ويروسهاي سرخك- سرخجه استفاده مي گردد.

سندرم سرخجه مادرزادي از علل بسيار مهم كوري، كري، بيماريهاي قلبي مادرزادي و عقب ماندگي ذهني است. پاندمي جهاني سرخجه در فاصله سالهاي ???? تا ???? ميلادي اهميت آن را آشكار نمود. مطالعات مختلفي در كشورها انجام شده است و شيوع بيماري را بين ?/? تا ? /? مورد به ازاي هر هزار تولد زنده نشان داده است.

در بين شيرخواران مبتلا بهCRS ??% اختلال شنوايي، ??% بيماري مادرزادي قلب، ??% ميكروسفالي، ??% كاتاراكت، ??% وزن كم در ه_نگام تول_د (كمتر از ???? گ_رم)، ??% پورپورا، ??% هپاتواسپلنومگالي، ??% اختلالات شعوري و ??% مننگوآنسفاليت گزارش شده است. در بررسي توسط سازمان جهاني بهداشت ميزان سرونگاتيو بودن زنان سنين باروري نسبت به سرخجه در ?? كشور ??% و بالاتر، در ?? كشور بين ??% تا ??% و در ?? كشور كمتر از ??% بوده است.

بيماري :

در طبقه بندي بين المللي بيماريها، عفونت ناشي از سرخجه به شكل زير طبقه بندي شده است:

?- بيماري سرخجه

?- سندرم سرخجه مادرزادي

بيماري سرخجه :

سرخجه يكي از علل شايع بيماري هاي حاد تبدار و بثوري مي باشد. بيماري داراي چندين عارضه مي باشد. عفونت سرخجه در حاملگي مي تواند منجر به سقط، مرده زايي يا نوزاد مبتلا به عفونت سرخجه مادرزادي گردد. اولين توصيف دقيق از سرخجه درسال ???? ميلادي به عمل آمد و اصطلاح روبلا در ???? براي آن به كار برده شد. مطالعات در سال ???? ثابت كرد ابتلاء مادر به ويروس سرخجه در ماههاي اول آبستني موجب كاتاراكت و بيماريهاي قلبي در نوزاد وي مي گردد.

ويروس سرخجه از ويروسهاي RNAدار و نسبت به حلالهاي چربي حساس است و

در گروه توگاويروسها قرار دارد. ويروس سرخجه توسط گروه كثيري از عوامل شيميايي، PH كمتر از ?/? يا بيش از ?/? و تحت اثر اشعه ماوراء بنفش غيرفعال مي گردد. درحرارت اطاق تا ?? درجه سانتيگراد ويروس ناپايدار است و بهترين درجه حرارت جهت نگهداري آن ?? درجه سانتيگراد زيرصفر است. انسان تنها ميزبان طبيعي ويروس سرخجه است. انتقال عامل بيماري از طريق ترشحات دستگاه تنفس شخص مبتلا صورت مي گيرد و در اكثر موارد ناشي از تماس طولاني و نزديك با بيمار است. اپيدميهاي سرخجه در فواصل ? تا ? سال يك بار ولي به دفعات كمتري از همه گيريهاي سرخك مشاهده مي گردد. سرخجه بيشتر از همه در كودكان ديده مي شود اما سن ابتلا به آن بعد از زمان معمول براي ابتلا به سرخك است. در برخي از كشورها تعداد قابل توجهي از بالغين (حدود ??درصد) فاقد آنتي بادي HI نسبت به سرخجه هستند.

به طور معمول تنها يك مورد از ? تا ?? مورد باليني بيماري سرخجه گزارش مي شود و به علاوه به ازاء هر يك مورد با تظاهرات باليني يك يا چند مورد عفونت بدون علائم باليني وجود دارد كه از نظر اپيدميولوژيكي، به اندازه موارد باليني بيماري با اهميت هستند.

اگر چه واگير بودن سرخجه كمتر از سرخك و بسياري از بيماري هاي ديگر كودكي است ولي با بروز اپيدمي در سربازخانه ها و يا مؤسسات شبانه روزي كليه افراد حساس به بيماري مبتلا خواهند شد. در سرخجه اكتسابي زمان سرايت پذيري بيماري كوتاه است و از يك هفته قبل از بروز بثورات تا ? روز بعد از آن ادامه خواهد داشت (حداكثر تا ?? روز بعد از بروز بثورات) اما

حداكثر سرايت پذيري آن يك روز قبل از ظهور نشانه هاست.

واضح است بيماري كه در جريان سرخجه دچار راش نمي شود نيز آلوده كننده است. نوزادان مبتلا به سرخجه مادرزادي نيز يك منبع عفونت محسوب مي گردند و در حلق، ادرار و مدفوع بسياري از اين نوزادان ويروس يافت مي شود. تماس افراد حساس با چنين نوزاداني موجب ابتلاء آنها به سرخجه مي گردد.

به طور كلي يك بار ابتلا طبيعي به سرخجه شخص را براي تمام عمر در مقابل بيماري سرخجه محافظت مي كند هر چند كه وقوع عفونت مجدد با يا بدون نشانه هاي باليني در افراد واكسينه شده و بندرت در آنهايي كه قبلا به بيماري مبتلا شده اند، گزارش شده است. بيماري سرخجه مانند بسياري از بيماريهاي ويروسي مي تواند در دورة حاد عفونت موجب كاهش پاسخ هاي ايمني سلولي ميزبان گردد.

نشانه هاي باليني

پس از دوره نهفتگي (حدود ??روز) نشانه هاي دوره مقدماتي به صورت بي اشتهايي، ضعف، سردرد، كونژونكتيويت، تب خفيف و علائم تنفسي از يك تا ? روز قبل از بروز بثورات جلدي مشاهده شده و در بالغين معمولاً واضح تر است. در بالغين يا اطفال بزرگتر ورم ملتحمه، بثورات جلدي، چند غده لنفاوي بزرگ و حساس، افزايش درجه حرارت بين ?/?? تا ?/?? درجه سانتيگراد و ضعف مختصر، تظاهرات باليني بيماري سرخجه هستند. چنانچه بثورات جلدي وجود نداشته باشد تنها معدودي از افراد متوجه بيماري خود مي شوند. به ندرت بيماران نياز به بستري شدن و مراجعه به پزشك پيدا مي كنند.

بثورات جلدي در مدت يك تا دو روز محو مي شوند و بيمار فعاليت طبيعي خود را از سر مي گيرد و به اين جهت آن را سرخك سه روزه مي ناميدند.

مشخصات بثورات :

بثورات جلدي به صورت ماكول

قرمز رنگ و كوچك هستند. بثورات جلدي كاملاً مسطح و دايره اي مي باشند و با وجود خصوصيات ذكر شده گاهي تشخيص آنها از بثورات سرخكي، بثورات مربوط به حساسيت دارويي و مخملك دشوار مي گردد. بثورات جلدي ابتدا روي صورت و خط رويش مو در پيشاني، در اطراف دهان و پشت گوشها ظاهر مي شود. معمولاًُ بثورات جلدي در روي صورت خيلي شديد نيستند. در روي تنه تعداد آنها بسيار كم و اندازه بثورات جلدي حدود ته سنجاق و درموارد كمي به ابعاد ? تا ? ميلي متر مي رسد. در انواع شديد بيماري بثورات علاوه بر تنه روي ساعد و ساق پا ديده مي شود. به ندرت لكه ها به هم متصل گرديده و به صورت اريتم منتشر (شبيه به مخملك) ظاهر مي شوند. پتشي و پورپورا در نوزادان مبتلا به سرخجه مادرزادي غيرمعمول نيست اما درسرخجه بالغين پيدايش پورپورا نادر است. اين عارضه ممكن است در جريان بيماري سرخجه و يا زمان كوتاهي پس از محو بثورات جلدي و يا اواخر دوره نقاهت پيش آيد. در مرحله اول غالباً پورپورا ناشي از اثر ويروس روي پلاكتها يا عروق خوني است ولي در دوره نقاهت علت ايمونوپاتولوژيك دارد. در موارد نادر خونريزي شديد پيدا مي شود و منجر به مرگ بيمار مي گردد.

غدد لنفاوي :

بزرگ شدن غدد لنفاوي در سرخجه شايع ترين علامت است و اغلب به تشخيص بيماري كمك مي كند بخصوص زماني كه بثورات جلدي غيرمشخص هستند. غالباًُ غدد لنفاوي ناحيه پشت سر و پشت گوش بزرگ مي شوند ولي هر غده لنفاوي گردني ممكن است گرفتار گردد. طحال بزرگ، اما در اكثر موارد غيرقابل لمس است. حساسيت غدد لنفاوي بزرگ شده در بيماران

متفاوت است. تقريباً هميشه تورم غدد لنفاوي (آدنوپاتي) مقدم بر ظهور بثورات جلدي است.

چشم ها :

پرخوني خفيف ملتحمه بخصوص در بالغين شايع است اما به شدت سرخك نيست و بيمار ترس از نور (فتوفوبي) يا اشك ريزش ندارد. در موارد استثنايي، پرخوني شديد ملتحمه (كونژونكتيويت) و حتي خشكي چشم (كراتيت)، در سرخجه گزارش شده است.

حلق و مخاط دهان :

لوزه ها و كام نرم اغلب قرمز هستند. برخي از محققان پتشي (نقاط قرمز رنگ كوچك) را روي سقف دهان گزارش كرده اند اما اين مسئله در بيماري ناشي از مونونوكلئوز بسيار شايع تر است.

لكه هاي ماكولوپاپولر يا خونمردگي (اكيموتيك) قرمز روشن را در روي كام نرم، Forchheimer spot ناميده اند. تورم مخاط بيني و سقف دهان و لثه ها در برخي از اپيدميها گزارش شده است.

سرخجه اغلب يك بيماري خفيف و در مقايسه با سرخك در شروع بيماري معمولا فاقد آبريزش شديد از بيني است. سرخجه بندرت به صورت يك بيماري شديد ظاهر مي شود و گاهي نيز به علت وجود تورم غدد لنفاوي پشت گردن (آدنوپاتي) ممكنست بيماري با سفتي گردن نيز همراه باشد. گاهي لرز و تب (?/?? تا ?/?? درجه سانتيگراد) همراه با درد عمومي شديد بدن وجود دارد. افراد بالغ بيشتر از كودكان از چنين نشانه هايي رنج مي برند.

علائم بيماري معمولاً در مدت يك تا دو روز فروكش مي كنند و به سرعت رو به بهبودي مي روند. احتمال عفونت دوباره در سرخجه نسبت به ساير بيماريهاي ويروسي بيشتر و حدود ? تا ? درصد است.

سرخجه بدون بثورات جلدي :

انواع خفيف و پنهان سرخجه با استفاده از روشهاي اندازه گيري آنتي بادي و جدا كردن ويروس ثابت شده است و چندان هم غيرشايع نيستند. اين پديده

در مادراني كه در سه ماه اول حاملگي دچار شكل خفيف و غير آشكار عفونت مي شوند، اهميت زيادي دارد. در يك همه گيري سرخجه حدود?? درصد از بيماران بثورات جلدي نداشتند و ابتلاي آنها به بيماري با جدا كردن ويروس و بالا بودن عيار آنتي بادي ثابت شد. اشكال بدون بثورات جلدي سرخجه در اطفال زير ده سال بيش از بالغين ديده مي شود.

تشخيص هاي افتراقي :

تشخيص سرخجه از روي علائم باليني قطعي نمي باشد و تشخيص هاي افتراقي شامل سرخك، تب دانگ، پاروويروس ??B، ويروس هرپس انساني ?، كوكساكي، اكو و ساير آنترو ويروسها، آدنوويروسها و استرپتوكوكوس گروهA (بتاهموليتيك) مي باشند. سرخك اغلب همراه با سرفه، آبريزش شديد و قرمزي ملتحمه چشم مي باشد اين علايم نسبتاً غيراختصاصي و مشترك در تعدادي از عفونتهاي ويروسي هستند. علايم مفصلي در بيشتر از ??% زنان بالغ مبتلا به سرخجه مشاهده مي شود اما علايم مفصلي در عفونت با پاروويروس ??B و تب دانگ و ديگر بيماريهاي آربوويروسي نيز شايع مي باشند. تورم غدد لنفاوي (آدنوپاتي) پشت گوش در سرخجه و روزئولااينفانتوم (اين بيماري معمولاً در كودكان زير?-? سال ديده مي شود) مشترك است بنابراين تشخيص افتراقي اين بيماريها در كودكان مشكل مي باشد. به اين دلايل تأئيد سرخجه بدون تستهاي آزمايشگاهي غيرممكن است.

پاسخ ايمني در سرخجه :

پاسخ ايمني هومورال به عفونت سرخجه بخوبي شناخته شده است در عفونت حاد سرخجه IgM اختصاصي قابل تشخيص است. IgM معمولاً در ? روز بعد از شروع بثورات جلدي ظاهر مي شود و ? تا ?? هفته بالا باقي مي ماند. IgG اختصاصي سرخجه يك شاخص طولاني مدت سابقه عفونت سرخجه است: IgG بعد از شروع بثورات جلدي ش_روع به بالا رفتن مي كند

و در حدود ? هفته بعد به اوج مي رسد و عموماً براي تمام عمر باقي مي ماند.

سندرم سرخجه مادرزادي (CRS) :

جنيني كه با ويروس سرخجه عفوني شده باشد، ممكن است با سندرم سرخجه مادرزادي متولد شود. CONGENITAL RUBELLA SYNDROME=CRS) (. تعدادي از نقايص همراه با CRS ممكن است در هنگام تولد تشخيص داده شوند در حاليكه ديگر نقايص ماهها يا حتي چندين سال بعد گزارش مي شوند. تظاهرات CRS ممكن است گذرا (مثل پورپورا) يا تظاهرات دائمي (مثل كري، نقايص سيستم عصبي مركزي، بيماري قلبي مادرزادي، مردمك سفيد يا كاتاراكت) يا بصورت علائم ديررس (مثل ديابت مليتوس) باشند.

تظاهرات عمده باليني سرخجه مادرزادي

طبقه بندي تظاهر ويژه

عمومي سقط خودبخودي و مرده زايي

تولد نوزاد با وزن كم

عقب ماندگي ذهني

سيستم شنوايي كري حسي عصبي: يكطرفه يا دوطرفه

كري مركزي

اشكال در حرف زدن

سيستم قلبي و عروقي VSD-PS-PDA(به ترتيب: باز باقي مانده مجراي شرياني، تنگي شريان ريوي، نقص ديوارة بين بطني)

– تركيبي از بيماريهاي قلبي مادرزادي

سيستم بينايي رتينوپاتي پيگمانتر، كاتاراكت: ??% موارد يكطرفه و در اغلب موارد بارتينوپاتي، كره چشم كوچك (ميكروفتالمي)

تظاهرات نوزادي گذرا

(ممكن است همراه با عفونت منتشر و مرگ ومير بالا باشد) كاهش پلاكت ها (ترومبوسيتوپني) همراه و يا بدون پورپورا، بزرگي كبد و طحال (هپاتواسپلنومگالي)، مننگوآنسفاليت، راديولوسنسي استخواني، تورم غدد لنفاوي (آدنوپاتي)

علايم ديررس پنوموني بافت بينا بيني (اينترستيشيال) با شروع تأخيري (در سن ??- ? ماهگي) ديابت مليتوس وابسته به انسولين

علائم چشمي : برخلاف كري همراه با CRS، اكثر علائم چشمي CRS بسرعت به وسيله والدين و پرسنل مراقبتهاي بهداشتي تشخيص داده مي شوند.

نوزادان با CRS، ويروس سرخجه را براي مدتهاي طولاني با اشك دفع مي كنند. ويروس سرخجه مي تواند در ترشحات نازوفارنكس در ??%

نوزادان با CRS در طي ماه اول زندگي، ??% در سن ? تا ? ماهگي، ??% درسن ? تا ? ماهگي، ??% در سن ? تا ?? ماهگي و ?% در طي سال دوم زندگي يافت شود. نوزادان با CRS كه ويروس سرخجه را با ترشح اشك دفع مي كنند عفوني بوده و اقدامات احتياطي مناسب بايد برقرار شود. بويژه براي جلوگيري از در معرض خطر قرار گرفتن زنان باردار غيرايمن و انتقال به جنين اين امر مهم است.

پاسخ هاي ايمني در كودكان مبتلا به CRS :

پاسخ هاي ايمني كه در نوزادان مبتلا به CRS مشاهده مي شود با آن چيزي كه در سرخجه طبيعي ديده مي شود فرق مي كند. در زمان تولد، آنتي بادي هاي اختصاصي سرخجه از كلاس IgG موجود در سرم نوزاد متعلق به مادر بوده و آنتي بادي هاي اختصاصي IgM متعلق به خود نوزاد مي باشد. بنابراين براي تشخيص مي توان از شناسايي IgM در خون نوزاد استفاده نمود. در ???% كودكان مبتلا به CRS معمولاً از بدو تولد تا ? ماهگي IgM شناسايي مي گردد. اين ميزان در سن ??-? ماهگي به ??% كاهش مي يابد و در سن ?? تا ?? ماهگي در ??% كودكان مبتلا IgM ديده مي شود. بعد از ?? ماهگي بندرت IgM در سرم اين كودكان قابل شناسايي است.

مراحل مراقبت سرخجه و سندرم سرخجه مادرزادي :

سه مرحله در مراقبت سرخجه و (CRS) وجود دارد.

مرحله ? : برنامه ريزي جهت واكسيناسيون سرخجه:

اين مرحله با برنامه ريزي جهت استفاده از واكسن سرخجه (واكسنMMR در برنامه واكسيناسيون جاري كشور و انجام بسيج هاي واكسيناسيون سراسري) به اجرا در مي آيد.

ذكر اين نكته ضروري است كه برنامه واكسيناسيون سراسري بر عليه سرخك و سرخجه با پوشش

بالغ بر ?? ميليون نفر از افراد ? تا ?? سال در سال ???? اجرا گرديد و واكسنMMR نيز در برنامه واكسيناسيون جاري (از ابتداي سال ????) گنجانده شد.

مرحله ? : برنامه ريزي جهت پيشگيري از CRS :

پايش پوشش واكسن سرخجه در بخش هاي عمومي و خصوصي در همه گروههاي هدفي كه واكسن دريافت مي كنند برحسب سال و منطقه جغرافيايي صورت پذيرفته و مراقبت CRS بر حسب مورد (مراقبت موردي CRS) با بررسي و تست آزمايشگاهي هر مورد مشكوك انجام مي گيرد. در طغيان سرخجه اقدامات مناسب بايستي صورت پذيرد.

مرحله ? : برنامه ريزي جهت حذف سرخجه و سندرم سرخجه مادرزادي :

در اين مرحله هدف حذف سرخجه و CRS سازماندهي شده و برنامه معمولاً در هدف حذف سرخك ادغام يافته است. پايش پوشش واكسن سرخجه انجام گرفته و هدايت مراقبت موردي CRS با بررسي و انجام تست آزمايشگاهي در هر مورد مشكوك صورت مي پذيرد.

مراقبت موردي به وسيله ارزيابي آزمايشگاهي هر مورد مشكوك به سرخك انجام شده و درصورت منفي بودن، نمونه مربوطه از نظر سرخجه بررسي مي شود. مضافاً اينكه هر مورد مشكوك به سرخجه مستقيماً مورد بررسي قرار خواهد گرفت و (در صورت منفي بودن نتيجة سرخجه از نظر سرخك بررسي مي شود).

* تعريف طغيان: هرگاه تعداد موارد مشاهده شده نسبت به موارد مورد انتظار (در يك ناحيه جغرافيايي و دوره زماني مشابه) افزايش يابد اصطلاحاً طغيان گفته مي شود.

(روند و سير بيماري در سال قبل بايد بررسي شود. اگر اطلاعات قبلي در دسترس نباشد مي توان اطلاعات در مورد افزايش غيرطبيعي در ظهور بيماري ماه قبل مورد استفاده قرار داد.)

هماهنگ كننده هاي سيستم مراقبت CRS / سرخجه :

تعيين يك پزشك با قابليت

براي هر استان يا ناحيه به عنوان هماهنگ كننده اجرايي و همچنين استقرار يك متخصص در يك بيمارستان مرجع استاني يا ناحيه به عنوان هماهنگ كننده علمي برنامه ضروري مي باشد.

بطور كلي مسئوليتهاي هماهنگ كننده هاي CRS/ سرخجه شامل موارد زير مي باشد:

?. تهيه و توزيع مواد آموزشي همسو با سيستم مراقبتي ملي ؛

?. هماهنگي و آموزش پزشكان واجد شرايطي كه توانايي معاينه نوزادان مشكوك به CRS را دارا باشند ؛

?. هماهنگي با آزمايشگاه ملي سرخجه و اطمينان از اينكه نمونه ها در زمان مناسب به آزمايشگاه ارسال شده اند و كنترل گزارشات به عمل آمده ؛

?. هدايت و اجراي آموزشهاي سيستم مراقبت CRS/ سرخجه ؛

?. تهيه و ارسال و نگهداري ليست خطي موارد مشكوك به سرخجه و سندرم سرخجه مادرزادي ؛

?. انجام هماهنگي هاي لازم و بررسي طغيانها ؛

?. هماهنگي و اجراي نظارت و پايش و ارزشيابي پوشش واكسن سرخجه و برنامه مراقبت سرخجه و CRS ؛

?. تجزيه و تحليل اطلاعات مراقبت و تهيه پس خوراند ؛

?. همكاري و مشاركت در برنامه هاي ابلاغي در راستاي سيستم مراقبت سرخجه و سندرم سرخجه مادرزادي.

ارتباط منظم ميان هر مركز گزارش دهنده و هماهنگ كننده ضروري است. هماهنگ كننده مراقبت بايد يك شخص مشخص را در هر مركز گزارش دهي تعيين كند كه ضمن بيماريابي و شناسايي دقيق بيماران نسبت به تكميل فرم هاي گزارش دهي موارد و اطمينان از مناسب بودن نمونه هاي خون جمع آوري و حمل شده به آزمايشگاه و تحويل فرم هاي گزارش موارد پاسخگو باشد. فرمهاي گزارش مورد بايستي از نظر تكميل بودن و دقت در زمان پذيرش، بازنگري شوند.

مراقبت CRS :

مراقبت جاري CRS مبتني بر تشخيص نوزادان ? تا ?? ماهه مبتلا به CRS مي باشد اگر چه تعدادي

از علايم مربوط به CRS ممكن است تا سنهاي بالاتر بارز نباشند. در كودكان با سن بالاي يكسال تأئيد سرخجه به عنوان عامل ناهنجاريهاي مادرزادي خيلي مشكل است.

تعداد ساليانه موارد CRS و همچنين ميزان ساليانه موارد CRS بر مبناي ???? تولد زنده بايستي گزارش گردد. براي محاسبه ميزان، نياز به تعداد تولدهاي زنده ساليانه در همان نواحي مي باشد.

پايگاهها و متخصصين زير مي بايستي در برنامه مراقبت بيماري مشاركت داشته باشند:

?- پايگاههايي كه به طور عادي در مراقبت بيماريهاي EPI مشاركت دارند (شامل كارمندان بهداشتي، پرستاران و اپيدميولوژيست ها)

?- بخشهاي نوزادان و واحدهاي مراقبت ويژه نوزادان

?- سرويسهاي زايمان داراي متخصصين زنان و ماما

?- بيمارستانهاي عمومي داراي بخش اطفال

?- بيمارستانهاي مرجع

?- متخصصين چشم – بينايي سنجي و كارمندان مراقبت اوليه چشم

?- متخصصين گوش و شنوايي سنجي

?- متخصصين قلب و جراحان قلب.

تعريف موارد :

مورد مشكوك CRS :

مورد مشكوك عبارتست از :

تعريف ?. هر كودك كمتر از يكسال كه كارمندان بهداشتي در او مشكوك به CRS مي شوند.

تعريف ?. هر كودك كمتر از يكسال داراي تاريخچه مادري مشكوك يا تأئيد شده ابتلاء به سرخجه در دوران حاملگي.

تعريف ?. هر نوزادي با بيماري قلبي و يا مشكوك به كري و يا با يك يا چند علامت از علائم چشمي زير:

مردمك سفيد (كاتاراكت)، كاهش ديد، حركات پاندولي چشم (نيستاگموس)، لوچي، كره چشم كوچك (ميكروفتالموس)، قرنيه بزرگتر (گلوكوم مادرزادي)

توجه : كارمندان بهداشتي بايستي همه موارد مشكوك به CRS را به پزشك برنامه ارجاع دهند.

مورد تأئيد شده باليني CRS :

يك مورد تأئيد شده باليني، فردي است كه توسط پزشك دوره ديده به ترتيب ذيل با ? عارضه از گروه الف و يا يك عارضه از گروه الف و

يك عارضه از گروه ب گزارش شود:

گروه الف : كاتاراكت، گلوكوم و يا كاتاراكت همراه با گلوكوم، بيماري قلبي مادرزادي، نقص شنوايي، رتينوپاتي پيگمانته.

گروه ب : پورپورا، اسپلنومگالي، ميكروسفالي، عقب ماندگي ذهني، مننگوآنسفاليت، بيماري استخواني راديولوسنت، زردي كه در ?? ساعت اول تولد شروع شود.

مورد تأئيد شده آزمايشگاهي CRS :

مورد تأئيد شده آزمايشگاهي CRS نوزادي است كه علائم باليني CRS را دارد و IgM اختصاصي سرخجه در خون او شناسايي شده است.

عفونت سرخجه مادرزادي (CRI) :

نوزاد با تست خوني مثبت از نظر IgM سرخجه كه تأئيد بالينيCRS را ندارد بعنوان فردي كه عفونت سرخجه مادرزادي (CRI) دارد طبقه بندي مي شود.

گزارش موارد :

براي هر مورد مشكوك به CRS علاوه بر تنظي_م ليست خ_طي و اعلام به سط_وح بالاتر بايد يك فرم بررسي اپيدميولوژيك نيز تكميل گردد.

تستهاي آزمايشگاهي :

يك نمونه خون به ميزان ? ميلي ليتر بايد از هر نوزاد مشكوك به CRS بعد از تولد در اسرع وقت تهيه شود. تقريباً همه نوزادان مبتلا به CRS نتيجه آزمايش IgM اختصاصي سرخجه آنها در طي ? ماه اول زندگي مثبت و ??% آنها در طي ? ماهه دوم زندگي نيز مثبت مي باشند. در راستاي اهداف مراقبت يك نمونه خون به طور كلي براي تأئيد يا رد كردن CRS بنظر كافي مي رسد. به هرحال اگر اولين نمونه براي IgM سرخجه منفي بود و شك زياد باليني يا اپيدميولوژيك به CRS وجود دارد يك نمونه خون ثانويه بايد درخواست شود.

مراقبت سرخجه :

تعريف موارد :

مورد مشكوك به سرخجه :

تعريف ?. هر بيمار در تمام گروههاي سني كه كارمندان بهداشتي در او به سرخجه مشكوك هستند.

تعريف ?. هر بيمار با تب و

راش ماكولوپاپولر همراه با يك يا چند از علائم زير: بزرگي غدد لنفاوي گردني، پشت سري يا پشت گوشي، درد مفاصل يا تورم مفاصل.

معمولاً تشخيص سرخجه از بيماريهاي سرخك، دانگ و يا ديگر بيماريهاي بثوري تب دار از نظر باليني غيرممكن است. در مرحله حذف سرخك – سرخجه موارد مشكوك به سرخك و سرخجه در يك طبقه بندي مراقبتي به عنوان بيماري بثوري تب دار براي موارد مشكوك به اين دو بيماري قرار مي گيرند.

مورد تأئيد شده آزمايشگاهي سرخجه :

بدليل سخت بودن تشخيص باليني سرخجه، تأئيد آزمايشگاهي مورد نياز مي باشد. يك مورد تأئيد شده آزمايشگاهي سرخجه عبارتست از مورد مشكوكي كه تست خون مثبت از نظر IgM اختصاصي سرخجه را دارا باشد.

مورد تأئيد شده اپيدميولوژيك سرخجه :

يك مورد تأئيد شده اپيدميولوژيك سرخجه فردي است با بيماري بثوري تب دار كه از نظر آزمايشگاهي مورد بررسي قرار نگرفته است ولي از نظر اپيدميولوژي با مورد تأئيد شده آزمايشگاهي سرخجه مرتبط است.

بررسي زن باردار مشكوك به سرخجه :

به منظور تشخيص موارد CRS در نوزادان، بررسي بيماري بثوري در زنان باردار مهم مي باشد. اگر يك زن باردار به سرخجه مشكوك است مراحل زير بايد پيگيري شود:

?. شك به CRS براي بيمار بايستي توضيح داده شود و نمونه خون تهيه گردد.

?. نمونه خون بايستي از نظر IgM اختصاصي سرخجه در آزمايشگاه معتبر بررسي شود.

?. درصورتيكه نتيجه آزمايش نمونه خون ازنظر IgM اختصاصي سرخجه مثبت بود، بيمار بايستي از نظر انجام ويزيت بعدي پيش از تولد و پيگيري مورد مشورت قرار گيرد.

?. در صورتيكه نتيجه نمونه خون از نظر IgM اختصاصي سرخجه منفي باشد و اولين نمونه خون در ? روز اول شروع

بثورات جلدي تهيه شده باشد، بايستي نمونه خون دوم تهيه شده و از نظر IgM اختصاصي سرخجه آزمايش شود.

?. براي تمامي موارد عفونت سرخجه در طي بارداري كه از نظر آزمايشگاهي تائيد شده اند، نام بيمار و ديگر اطلاعات مرتبط بايستي در بررسي سرخجه بارداري ثبت شود. مشاوره و پيگيري طبي بايستي ارائه شود.

?. از نوزاد مادري كه در دوران بارداري نتيجه آزمايش عفونت به سرخجه آن تائيد شده بايستي نمونه خون براي تعيينIgM اختصاصي سرخجه تهيه شود و به وسيله يك پزشك دوره ديده در اسرع وقت بعد از تولد معاينه شود.

تذكر : در مراقبت زنان باردار مشكوك به سرخجه لازم است تمامي واحدهاي سيستم بهداشتي بالاخص بهداشت خانواده (با توجه به انجام مراقبتهاي دوران بارداري) توجيه گردند.

نكته: با توجه به اينكه برخي از افراد ميزان قابل شناسايي IgM را توليد نمي كنند، ممكن است فردي مبتلا به سرخجه باشد ولي در خون او IgM شناسايي نشود و علاوه بر اين در برخي موارد ديده شده است كه در عفونت مجدد با سرخجه نيز IgM توليد مي شود. بنابراين با توجه به اينكه تشخيص عفونت اوليه و يا مجدد سرخجه در زن باردار اهميت زيادي دارد لذا لازم است صرفنظر از پاسخ مثبت يا منفي IgM براي وي، سرم خون زن باردار مشكوك به سرخجه با روش Rubella IgG avidity assay مورد بررسي قرار گيرد. پاسخ هاي Avidity Low به منزله تشخيص قطعي عفونت اوليه سرخجه خواهند بود ولي پاسخ High avidity به عنوان تشخيص قطعي ايمني قبل از بيماري تلقي مي گردد.

اين روش در بخش ويروس شناسي دانشكده بهداشت، دانشگاه علوم پزشكي تهران راه اندازي گرديده و قبلاً نيز در بررسي

زنان بارداري كه واكسن MR دريافت كرده بودند اعمال شده است.

گزارش موارد :

از طريق گزارش تلفني بر اساس ليست خطي و ارسال اطلاعات با فرمهاي ليست خطي و فرم بررسي اپيدميولوژيك گزارش موارد صورت مي گيرد. ضمناً فرم ارسال نمونه نيز به همراه هر نمونه بايستي تكميل و به آزمايشگاه ارسال گردد.

تست هاي آزمايشگاهي :

سرخجه مي تواند فقط به وسيله تست آزمايشگاهي تأئيد شود. تأئيد آزمايشگاهي سرخجه بوسيله گزارش IgM اختصاصي سرخجه در نمونه خون صورت مي پذيرد نمونه خوني كه بايستي در ظرف ?? روز اول از شروع راش بثورات جلدي تهيه شده باشد).

فعاليتهاي اختصاصي در طغيان شناخته شده سرخجه :

زمانيكه سرخجه به عنوان علت طغيان بيماري بثوري تب دار مشخص مي شود، توجه ويژه اي بايد به گزارش سرخجه در زنان سن بارداري به عمل آيد. براي تعيين موارد بالقوه CRS، همه بيماريهاي بثوري تب دار زنان باردار بايد بررسي و ارزيابي شوند.

طغيانهاي سرخجه ممكن است از ? تا چند سال ادامه يابد و اغلب يك طغيان كوچكتر پيش زمينه طغيان بزرگتري مي باشد. متخصصين زنان، متخصصين اطفال، متخصصين نوزادان، ماماها و ديگر كسانيكه سرويسهاي بهداشتي را براي زنان و يا نوزادان ارائه مي كنند بايد نسبت به ظهور طغيان هوشيار باشند و از تعاريف مورد سرخجه و مشكوك به CRS آگاهي داشته باشند و فرمهاي بررسي موارد را به طور مقتضي تكميل كنند. مراقبت CRS بايد حداقل براي ? ماه بعد از گزارش آخرين مورد سرخجه ادامه يابد.

توجه: در صورت مشاهدة مورد مشكوك به سرخجه لازم است به كليه زنان در سنين باروري غيرايمن با رعايت موارد منع واكسن، واكسن حاوي جزء سرخجه تلقيح گردد.

مراقبت فعال براي گزارش موارد CRS :

مراقبت فعال براي موارد CRS با

تأكيد خاص بر پيگيري زناني كه در ?? هفته اول حاملگي در معرض تماس قرار داشته اند مي تواند در طي طغيان سرخجه و تا ? ماه بعد از آخرين مورد گزارش شده سرخجه ادامه يابد.

روش مراقبت فعال CRS :

در مناطقي كه پوشش واكسن سه گانه نوبت سوم ??% يا بالاتر است كارمندان بهداشتي مي توانند براي غربالگري نوزادان در طي انجام واكسيناسيون نوبت اول سه گانه (در سن ? ماهگي) براي علائم CRS و تحقيق درباره تاريخچه مادري سرخجه در حاملگي آموزش ببينند. نوزاداني كه با تعريف مورد مشكوك به CRS تطبيق مي يابند بايد به پزشك برنامه براي ارزيابي كلينيكي CRS و آزمايش IgM ارجاع يابند.

آزمايشگاه :

كار با نمونه هاي خون :

?- روشهاي ضد عفوني بدقت براي جمع آوري خون و كار با نمونه ها بكار برده شود.

?- اگر نمونه خون وريدي گرفته مي شود، نمونه خون به لوله سانتريفوژ يا لوله ديگر بايد منتقل شود.

?- لوله آزمايش بايد فوراًً برچسب زده شود و اطلاعات بيمار شامل نام بيمار – تاريخ نمونه گيري و شماره ثبت بر آن نوشته شود. از يكسان بودن اطلاعات برچسب و فرم بررسي بيمار و فرم نمونه گيري و پاسخ آزمايشگاهي مطمئن شويد.

?- نمونه خون در درجه حرارت اتاق به مدت ??-?? دقيقه نگهداشته شود.

?- براي جداس_ازي س_رم: ن_مونه خ_ون در سانت_ريفوژ م_عم_ولي ي__ا يخچ_الدار با س_رعت

???? – ???? دور در دقيقه به مدت??- ??دقيقه قرار گيرد. اگر سانتريفوژ در دسترس نباشد نمونه خون در درجه حرارت اتاق در طول شب نگهداري شود، تا سرم از لخته خون جدا گردد.

?- از پي پت استريل براي انتقال سرم به لوله استريل يا شيشه درب دار استفاده شود. لوله مي تواند شيشه اي يا پلاستيكي باشد. قلم

مخصوص ثبت اطلاعات بايد غيرقابل پاك كردن باشد يا از برچسب مخصوص استفاده شود.

?- اگر ميزان سرم كافي باشد سرم را در دو لوله نگهداري كرده تا در صورت نياز آزمايش كنترل بر روي نمونه دوم انجام شود.

?- كنترل شود تا درب لوله بخوبي بسته شده باشد.

?- نمونه سرم همراه با كپي فرم پذيرش آزمايشگاه بايد به آزمايشگاه رفرانس سرخجه كه استانداردهاي سطح ملي را رعايت مي كند ارسال شود.

نگهداري نمونه هاي سرم :

نگهداري سرمها بايد در درجه حرارت ? تا ? درجه سانتيگراد (درجه حرارت يخچال) يا بصورت ي_خ زده (??- درجه يا كمتر) صورت پذيرد. بهتر است از انجماد و ذوب مكرر سرمها اجتناب شود.

اگر حمل نمونه ها به آزمايشگاه رفرانس به موقع انجام نمي شود (بيشتر از ?? ساعت طول خواهد كشيد) ترجيحاً سرم بايد منجمد شود و با يك كلد باكس مناسب با يخ خشك يا مرطوب به آزمايشگاه رفرانس منتقل شود.

ارزيابي هاي آزمايشگاهي :

يك فرم درخواست آزمايشگاه بايد همراه هر نمونه خون باشد.

تست آزمايشگاهي بنا به هدفي كه نمونه خون تهيه شده است متفاوت خواهد بود:

• تست IgM : براي تشخيص CRS در نوزادان و براي تشخيص عفونت حاد سرخجه.

• تست IgG : براي اندازه گيري حضور و يا عدم حضور سطوح محافظتي ض_د سرخج_ه.

• تست IgG : در بررسي هاي سرواپيدميولوژيك.

• تست Rubella IgG Avidity assay : براي زنان باردار مشك_وك به سرخجه.

دفتر ثبت روزانه نمونه ها :

آزمايشگاه بايد دفتر ثبت روزانه نمونه ها را داشته باشد و اطلاعات تمامي نمونه هاي سرمي رسيده را ثبت كند : نام و نام خانوادگي- تاريخ دريافت نمونه- محل نگهداري سرم – تاريخ انجام آزمايش و نتيجه.

كنترل كيفي آزمايشگاه :

كنترل كيفي

آزمايشگاه توسط آزمايشگاههاي بين الملليWHO صورت مي پذيرد. زمانيكه استانداردهاي بين المللي در دسترس قرار گرفتند يكسان سازي آزمايشهاي سرولوژيك براي IgG و IgM اختصاصي سرخجه صورت مي پذيرد.

شاخص هاي فيلد و آزمايشگاه كه بايد ارزيابي شوند شامل :

?. درصد نمونه ها كه در وضعيت خوب دريافت شده اند.

?. درصد فرمهاي درخواست آزمايشگاه كه به طور مناسب تكميل شده اند.

?. درصد نتايج كه در طي ? روز از دريافت نمونه توسط آزمايشگاه اعلام شده اند.

• در يك سيستم مراقبتي كامل و كار آمد، همكاري ويروس شناسان با مراكز هماهنگي و بررسي هاي اپيدميولوژيك به منظور دستيابي به نتايج اجرايي قابل اعتماد الزامي است.

پايش پوشش واكسن سرخجه :

پوشش واكسن سرخجه بايد ماهيانه و ساليانه براي تمامي گروههاي هدفي كه واكسن را دريافت نموده اند محاسبه شود. اطلاعات هر دو بخش دولتي و خصوصي كه در واكسيناسيون نقش دارند بايستي در محاسبه پوشش مدنظر گرفته شوند. در جائيكه بخش خصوصي بطور مرتب اطلاعات واكسيناسيون را گزارش نمي كنند بررسي پوشش مي تواند كمك كننده باشد. اطلاعات مربوط به پوشش واكسن سرخجه دركودكان زير ? سال بايستي در فرمهاي اطلاعاتي سيستم پوشش ملي EPI وارد شوند. پايش پوشش واكسن سرخجه در زنان در سن باروري نيز بايد محاسبه گردد: انجام بررسي (تحقيق هايي) جهت فرصت هاي از دست رفته در جائيكه واكسن سرخجه مورد نياز است بايد صورت پذيرد.

اقدامات لازم جهت مراقبت از موارد سندرم سرخجه مادرزادي (CRS) و سرخجه در سيستم بهداشتي، درماني كشور

براساس تصميمات متخذه و توصيه هاي سازمان جهاني بهداشت (WHO)، كليه موارد CRS بايد از محيطي ترين سطح، كشف و گزارش گردند. در صورت عدم مشاهده و كشف مورد CRS گزارش صفر آن ضروري است. بر اين اساس و با توجه

به ساختار سيستم شبكه هاي بهداشتي و درماني كشور مراقبت از موارد CRS و سرخجه به شرح ذيل طراحي و به اجرا در خواهد آمد.

راه اندازي سيستم مراقبت سندرم سرخجه مادرزادي :

مرحله ? : راه اندازي سيستم مراقبت در زايشگاههاي مرجع دانشگاهي

مرحله ? : راه اندازي سيستم مراقبت در بخش نوزادان بيمارستانهاي اطفال

مرحله ? : راه اندازي سيستم مراقبت در بخش هاي جراحي قلب

مرحله ? : راه اندازي سيستم مراقبت در بخش هاي ENT

مرحله ? : راه اندازي سيستم مراقبت در بخش هاي چشم

مرحله ? : راه اندازي سيستم مراقبت در نظام شبكه بهداشتي كشور

راه اندازي و تقويت سيستم مراقبت سرخجه :

مرحله اول : راه اندازي سيستم مراقبت در بخش هاي عفوني

مرحله دوم : راه اندازي سيستم مراقبت در بخش هاي كودكان

مرحله سوم : تقويت و بهبود سيستم مراقبتي موجود در نظام شبكه بهداشتي كشور

(كنترل سرخجه در كشور از طريق ارائه واكسن (واكسنMMR در برنامه جديد واكسيناسيون جاري و استفاده از واكسن MR در برنامه واكسيناسيون سراسري سرخك و سرخجه در سال ????) و بررسي آزمايشگاهي نمونه هاي موارد مشكوك به سرخك از نظر سرخجه در حال اجرا مي باشد)

راه اندازي سيستم مراقبت سرخجه و سندرم سرخجه مادرزادي در بخش خصوصي :

اين مرحله با برنامه ريزي جهت جلب همكاري و مشاركت بخشهاي خصوصي بطور همزمان با بخش دولتي بايد پيگيري و ضمن فراهم نمودن مقدمات عملياتي به مرحله اجرا درآيد. تأكيد خاص در مرحله اول بر فعال نمودن سيستم مراقبت در بيمارستانها و درمانگاههاي تخصصي و عمومي بخش خصوصي (بيمارستان ها و درمانگاه هاي تحت پوشش سازمان تامين اجتماعي در اولويت خاص مي باشند) و در مرحله دوم مطب هاي خصوصي مي باشد.

با توجه به مراحل فوق الذكر، مديريت برنامه در اولين قدم بدين شرح

مي باشد :

?. در هر دانشگاه/ دانشكده كليه زايشگاه ها و بخش هاي اطفال و نوزادان بيمارستانهاي تابعه به عنوان پايگاه ديده ور و بر اساس تعاريف ارائه شده اقدام به شناسايي موارد مشكوك به CRS نموده و سپس ضمن هماهنگي با سطوح بالاتر (مركز بهداشت شهرستان و مركز بهداشت استان) اقدام به نمونه برداري و انتقال نمونه خواهند نمود.

?. دانشگاه هايي كه داراي بخش هاي جراحي قلب مي باشند نيز به عنوان پايگاه ديده ور، همانند بند ? اقدام به شناسايي موارد مشكوك بهCRS و نمونه برداري خواهند نمود.

?. كليه دانشگاه ها با توجه به نمونه برداري هاي انجام شده از افراد مشكوك به سرخك (كه از نظر سرخجه نيز بررسي مي شوند)، در صورت مثبت بودن نتايج از نظر سرخجه، اقدام به بررسي موارد مثبت اعلام شده و تكميل فرمهاي مربوطه مي نمايند. (اين اقدامات جهت موارد مشكوك به سرخجه نيز مستقيماً به اجرا در مي آيد)

?. همزمان با اجراي بندهاي فوق الذكر، كليه دانشگاه ها بايد زمينه هاي لازم جهت توسعه و بسط برنامه و جاري نمودن سيستم مراقبت سرخجه و سندرم سرخجه مادرزادي را در كليه سطوح (دولتي و خصوصي) به منظور حصول به پوشش ???% برنامه فراهم نموده و برنامه ريزي هاي لازم را به عمل آورند.

ذكر اين نكته ضروري مي باشد در مراقبت بيماري سرخك در مرحله حذف از كليه موارد مشكوك به سرخك نمونه سرمي تهيه مي شود و در صورت منفي بودن نتيجه، تست سرخجه به عمل مي آيد كه در صورت مثبت شدن بايستي فرم اپيدميولوژيك سرخجه تكميل گردد.وظايف مركز منتخب (پايگاه ديده ور CRS) :

در هر مركز منتخب يك نفر به عنوان مسئول و هماهنگ كننده برنامه (ترجيحاً پزشك) انتخاب گرديده و امور محوله را پيگيري خواهد نمود. وظايف اين فرد شامل موارد

زير مي باشد :

?. آموزش و توجيه پرسنل مرتبط

?. هماهنگي انجام امور

?. گزارش و ثبت و پيگيري موارد

?. تكميل فرمهاي مربوطه

?. هماهنگي و پيگيري تهيه و ارسال نمونه هاي مورد نياز

?. همكاري در انجام كليه برنامه هاي ابلاغي در راستاي اجراي برنامه هاي مراقبت سندرم سرخجه مادرزادي و سرخجه.

وظايف مركز بهداشت شهرستان :

در هر شهرستان پزشك مسئول برنامه بايد مشخص و به عنوان پزشك بررسي كننده موارد CRS معرفي گردد. اقدامات ذيل بايد توسط پزشك مذكور در سطح شهرستان صورت پذيرد:

?- بررسي كليه موارد گزارش شده ظرف ?? ساعت از زمان گزارش مورد و تأئيد تشخيص بر اساس تعاريف.

?- تكميل فرم بررسي مورد CRS.

?- پيگيري تهيه نمونه از مورد CRS بر اساس دستورالعمل كشوري.

?- پيگيري و ارسال نمونه تهيه شده به آزمايشگاه رفرانس كشوري بر اساس دستورالعمل كشوري با هماهنگي سطوح بالاتر.

?- گزارش مورد بررسي شده ظرف ?? ساعت از زمان بررسي به مركز بهداشت استان توسط تلفن يا نمابر بر اساس ليست خطي.

?- ارسال تصوير فرمها (فرم بررسي، فرم ارسال نمونه آزمايشگاهي و ليست خطي) به مركز بهداشت استان.

?- ارسال فرم گزارش صفر ماهانه به مركز بهداشت استان.

?- پيگيري نتيجه آزمايش مورد CRS از سطح استان.

?- پسخوراند نتيجه آزمايش مورد CRS به مركز گزارش دهنده مورد.

??- ارزيابي و پايش نظام مراقبت CRS به صورت ماهانه.

??- پسخوراند نتايج بازديدها و پايش ها به سطوح محيطي و بالاتر.

??- تجزيه و تحليل اطلاعات و مداخلات لازم.

??- هماهنگي و همكاري لازم در اجراي برنامه هاي مراقبتي مرتبط.

وظايف مركز بهداشت استان (معاونت بهداشتي دانشگاه) :

در هر دانشگاه/ دانشكده يك نفر كارشناس مسئول برنامه (ترجيحاً پزشك) بايد معرفي و در كنار آن يك تيم مجرب

به عنوان كميته طبقه بندي نهايي موارد CRS (كه در واقع همان كميته علمي برنامه در سطح دانشگاه مي باشد) در نظر گرفته شود.

كليه موارد گزارش شده CRS از سطح شهرستان بايد توسط كارشناس استان (دانشگاه) بررسي و اقدامات لازم به شرح ذيل براي آنها صورت پذيرد و در نهايت كليه موارد توسط كارشناس در كميته مربوطه مطرح و تشخيص نهايي موارد مشخص گردد.

?- گزارش مورد CRS دريافت شده از سطح شهرستان به ستاد گزارش گيري بيماري هاي كشور ظرف ?? ساعت به صورت تلفن يا نمابر بر اساس ليست خطي.

?- دريافت فرم بررسي، فرم نمونه آزمايشگاه و ليست خطي موارد از شهرستان ها و جمع بندي اطلاعات دريافت شده به طور ماهيانه و ارسال آن به مركز مديريت بيماري ها تا بيستم ماه بعد.

?- دريافت گزارش صفر ماهانه از مركز بهداشت شهرستان و جمع بندي اطلاعات دريافت شده به طور ماهيانه و ارسال آن به مركز مديريت بيماري ها تا بيستم ماه بعد.

?- پيگيري نتايج آزمايش نمونه هاي CRS از مركز مديريت بيماري ها و دريافت نتايج و پسخوراند آن به شهرستان مربوطه.

?- ارزيابي و پايش از نظام مراقبت CRS به صورت ماهانه.

?- پسخوراند نتايج بازديدها و پايش ها به سطوح محيطي و بالاتر.

?- تجزيه و تحليل اطلاعات موجود و انجام مداخلات لازم.

?- تشكيل كميته طبقه بندي موارد CRS و طرح موارد كشف شده در كميته و اعلام تشخيص نهايي موارد بلافاصله بعد از اعلام نظر كميته به مركز مديريت بيماري ها.

(كميته بايد به صورت ماهيانه تشكيل جلسه داده و نسبت به طبقه بندي موارد اقدام نمايد)

?- همكاري و هماهنگي همسو با برنامه هاي مراقبت ابلاغ شده.تذكر: مراقبت سرخجه همانند مراقبت سرخك در كليه سطوح ارائه خدمات بهداشتي، درماني (شناسايي، گزارش، بررسي، تهيه و ارسال

نمونه، مراقبت اطرافيان و …) بايستي صورت پذيرد.

مديريت و روش كار :

در سطح كشوري كميته كشوري مراقبت سندرم سرخجه مادرزادي تشكيل خواهد گرديد. رياست كميته بر عهده رئيس مركز مديريت بيماري ها و دبير آن رئيس اداره بيماري هاي قابل پيشگيري با واكسن بوده و اعضاي آن عبارتند از:

معاون واگير مركز مديريت بيماريها، كارشناس مسئول برنامه، كارشناس مسئول ايمنسازي، كارشناس مسئول عوارض ناشي از واكسن، متخصص عفوني اطفال، ويرولوژيست، اپيدميولوژيست، متخصص زنان و زايمان، متخصص بيماريهاي عفوني، متخصص بيماري هاي چشم، متخصص بيماريهاي قلب و متخصص ENT.

وظايف كميته كشوري عبارت است از سياستگذاري و تدوين دستورالعمل هاي مورد نياز در راستاي مراقبت از بيماري سرخجه و سندرم سرخجه مادرزادي و هماهنگي لازم جهت نظارت و پايش و ارزشيابي برنامه هاي طراحي شده و انجام هماهنگي هاي لازم در راستاي بهبود و ارتقاء برنامه بر اساس برنامه هاي ملي و بين المللي.كميته فوق داراي زير كميته علمي با تركيب اعضا زير مي باشد :

متخصص زنان و زايمان، متخصص عفوني، متخصص عفوني اطفال، متخصص چشم، متخصص گوش و حلق و بيني، ويرولوژيست، اپيدميولوژيست، متخصص قلب (نوزادان) و در صورت لزوم ساير متخصصين.

وظايف كميته علمي برنامه عبارت است از:

?. جمع آوري آمار و اطلاعات و استفاده از منابع علمي در راستاي حفظ و بهبود و ارتقاء برنامه مراقبت ؛

?. طراحي و اجرا و همكاري در طرح هاي نظارت، پايش و ارزشيابي ؛

?. انجام تحقيقات كاربردي در راستاي ارتقاء و بهبود برنامه ؛

?. تهيه و تدوين و مشاركت در اجراي برنامه هاي آموزشي مرتبط ؛

?. طبقه بندي موارد و اعلام تشخيص نهايي بيماران.

در سطح دانشگاه همسان با تركيب اعضا در كميته كشوري نسبت به تشكيل كميته مراقبت دانشگاهي و كميته علمي (كميته

طبقه بندي) به رياست معاون بهداشتي اقدام خواهد گرديد.

شاخص هاي برنامه :

?- درصد موارد CRS شناسايي شده به گروه هدف (گروه سني صفر تا ?? ماه)

?- درصد موارد CRS فوت شده به تعداد موارد شناسايي شده

?- درصد موارد CRS تأئيد شده آزمايشگاهي به كل موارد

?- درصد مادران واكسينه شده موارد CRS به غير واكسينه شده در گروه هدف

?- درصد موارد CRS تائيد شده با سابقه واكسيناسيون سرخجه در مادر

?- تعداد موارد CRS و ميزان بروز به ازاي هر ???? تولد زنده بر حسب ماه، سال، منطقه جغرافيايي)

?- تعداد موارد CRS برحسب جنس، ماه، سال، منطقه جغرافيايي

?- وضعيت ايمني (واكسيناسيون) مادران افراد مبتلا به CRS از نظر واكسن سرخجه

?- درصد گزارشات واصله از مراكز فعال شده در سيستم مراقبت

??- ميزان انجام بررسي موارد ثبت شده باليني/ آزمايشگاهي

??- تعداد موارد و ميزان بروز بيماري سرخجه (برحسب دانشگاه، شهرستان، ماهيانه، ساليانه، منطقه جغرافيايي)

??- ميزان بروز سرخجه برحسب سن، جنس، شهرستان

??- ميزان پوشش واكسن سرخجه در گروه هدف، منطقه جغرافيايي در طول سال

??- ميزان كامل بودن، بموقع بودن گزارشات ماهيانه موارد سرخجه و CRS

??- ميزان طغيانهاي شناسايي شده و تأئيد شده (به وسيله آزمايشگاه)

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

ليشمانيوز

مقدمه :

بيماري ليشمانيوز در مناطق گرمسيري آمريكا، آفريقا، شبه قاره هند و در نواحي نيمه گرمسيري آسياي جنوب غربي و ناحيه مديترانه آندميك مي باشد. اين اختلال شامل گروهي از بيماريها با تظاهرات باليني و عواقب بهداشتي بسيار متنوع است (از ضايعات بد شكل خودبخود بهبود يابنده در تعداد اندكي از افراد تا اپيدمي هاي شديد با ميزان مرگ و مير بالا) تعداد افراد آلوده در دنيا دوازده ميليون نفر تخمين زده مي شود.

و ??? ميليون نفر در مناطقي زندگي مي كنند كه احتمال ابتلاء به بيماري وجود دارد. ? ميليون نفر از اشكال مختلف بيماري رنج مي برند.

تعداد موارد جديد در هر سال ?/? ميليون نفر مي باشد كه از اين تعداد ، پانصد هزار مورد (000/500) مبتلا به ليشمانيوز احشايي هستند. اين تخمين ها مواردي را كه بعلت عدم گزارش بسياري از موارد جديد بيماري (در مناطق روستايي ) يا عدم الزام گزارش اين موارد در بسياري از كشورهاي آندميك در نظر آورده نمي شوند، نيز بحساب مي آورند. ليشمانيوز احشايي اپيدمي هاي وسيع ايجاد مي كند و تعداد بيماران در ساليان مختلف بسيار متنوع است. در طول سال ???? ، اپيدمي هاي وسيعي در هندوستان بوقوع پيوست. تعداد بيماران در هند به تنهايي حدود 000/250 نفر بوده است. از آنجا كه ميزان كشندگي بيماري در موارد تشخيص داده و درمان شده بين ? تا ?? درصد (در سودان تا ??%) و در موارد درمان نشده ???% مي باشد، تخمين مي زنند كه ليشمانيوز احشايي 000/75 نفر را در سال ???? به هلاكت رسانده باشد. ابتلاء به ليشمانيوز پوستي از شدت كمتري برخوردار مي باشد. ولي در مناطق آندميك ناراحتي فراواني را ايجاد مي نمايد. (حداقل به خاطر جنبه رواني و اجتماعي و ظاهر زننده اي كه بيماري ايجاد مي كند). اهميت اين مسئله نزد مردم در مناطق آندميك از آنجا مشخص مي شود كه در اين مناطق به روش قديمي ليشمانيزاسيون روي مي آورند . اين روش شامل ايجاد عفونت عمومي و مخاطره آميز باليشمانيا به منظور القاي ايمني تمام عمر نسبت به آن و

به قيمت بروز يك زخم و ضايعه در مناطقي از بدن است كه كمتر در معرض برخورد با عامل بيماري قرار دارند.

اهميت مراقبت در بيماري ليشمانيوزها :

مراقبت اين بيماري باتوجه به پيچيدگي اپيدميولوژيك در حلقه انتقال اين بيماري (وجود مخازن و ناقلين گوناگون) از اهميت بسيار بالايي برخوردار مي باشد چه با تجهيز شبكه مراقبتي كارآمد و آگاهي سريع ازوقوع موارد علي الخصوص در نقاط عاري از بيماري ميتوان فرصت كافي جهت آگاهي از وضعيت ناقلين ، مخازن ، طبقه بندي نوع بيماري كه از الزامات اوليه تعيين راه صحيح مبارزه با بيماري است و همچنين در مورد نوع احشايي درمان به موقع و پيشگيري از مرگ و مير فراوان بيماري نقش موثري در مهار بيماري ايفاء نمود. اساس مراقبت صحيح در مورد هر بيماري تعيين تعاريف مشخص جهت گزارش بيماري به سطوح مختلف مي باشد كه در صفحات بعد به آن خواهيم پرداخت .

عامل بيماري :

يك انگل تك ياخته اي از جنس ليشمانيا (Leishmania) است كه انواع مختلفي دارد. بعضي از آنها در انسان ايجاد بيماريهايي بنام ليشمانيوز مي كند. ليشمانيوز جلدي يا سالك بوسيله ليشمانياتروبيكا (L.Tropica) و ليشمانيا ماژور(L.Major) ايجاد مي شود كه زخم پوستي خوش خيمي مي باشد و در اغلب نقاط ايران ديده مي شود.

ليشمانيا دونوواني (L.donovani) با ليشمانيااينفانتوم(L.infantum) عامل بيماري كالاآزار و يا ليشمانيوز احشايي است.

انگل ليشمانيا جزو تك ياخته هاي تاژك دار است. در بدن ميزبان مهره دار از جمله انسان در داخل سلولهاي بيگانه خوار بافتها بشكل گرد يا تخم مرغي با اندازه ?-? ميكرون رشد و تكثير پيدا مي كند. در ميزبان بي مهره يا پشه

خاكي كه ناقل بيماري است و هم چنين در محيط كشت بشكل انگلي دراز ، دوكي شكل ، متحرك و داراي يك رشته باريك بنام تاژك مي باشد.

ناقل بيماري :

ناقل بيماري پشه ريزي است بنام پشه خاكي يا فلبوتوموس (phlebotomus) كه اندازه آن ?-? ميليمتر و بدن آن پر از مو برنگ زرد مايل به كرم مي باشد. پشه خاكي ماده خونخوار است و از خون انسان و بعضي پستانداران تغذيه مي كند . پشه خاكي ماده معمولاً هر ? روز يكبار خون مي خورد در موقع خون خوردن آلوده مي شود پس از حدود ?? روز مي تواند آلودگي را به ميزبان مهره دار ديگر منتقل كند. خونخواري پشه خاكي معمولاً در شب انجام گرفته و روزها را در جاي تاريك و مرطوب در زير زمين و قسمت سايه دار اماكن انساني يا حيواني استراحت مي كند. طول عمر پشه خاكي بالغ يكماه است كه در اين مدت يك يا چند بار تخم گذاري انجام مي دهد.

تخم ها پس از طي دور ه هاي مختلف (حدود يكماه و نيم ) به پشه بالغ تبديل مي شوند كه مي تواند پرواز كند. پشه خاكي انواع زيادي دارد كه بعضي از انواع آن ناقل كالا آزار و برخي ديگر ناقل ليشمانيوز جلدي نوع شهري و بعضي ناقل ليشمانيوز جلدي نوع روستايي مي باشند.

مخزن انگل:

مخزن انگل در بيماري كالاآزار بر حسب نوع آن فرق مي كند در كالاآزار نوع هندي مخزن انسان است كه با آلوده شدن توسط نيش پشه خاكي به انسان سالم منتقل مي گردد. در نوع مديترانه اي از جمله كالا آزار

ايران سگ و سگ سانان وحشي مانند روباه و شغال مخزن اصلي بيماري هستند و در برخي نقاط مانند آفريقا ، جوندگان مخزن اين انگل مي باشند. در كالاآزار مديترانه اي انتقال بيماري توسط پشه خاكي از انسان مبتلا به كالا آزار به انسان سالم امكان پذير است.

مخزن بيماري ليشمانيوز جلدي در ايران

ليشمانيوز جلدي به دو گونه است . نوع شهري يا خشك (Anthroponotic) در اين نوع مخزن بيماري انسان بوده ولي سگ هم بطور اتفاقي به بيماري مبتلا مي گردد.

در ليشمانيوز جلدي نوع روستايي يا مرطوب (Zoonotic) مخزن بيماري عمدتاً جوندگان بوده كه مهمترين آنان در ايران رومبوميس اوپيموس (در اصفهان) از خانواده ژربيل ها مي باشد جوندگان ديگري نيز بعنوان مخزن ليشمانيوز جلدي نوع روستايي در ايران مورد بررسي و تائيد قرار گرفته اند كه از آنجمله مريونس ليبيكوس در شهرستان نطنز استان اصفهان مريونس هوريانه در سيستان و بلوچستان و تاترااينديكا (Tatera indica) درخوزستان.

راههاي سرايت بيماري و سيكل زند گي انگل

زندگي انگل داراي دو مرحله است يك مرحله ليشمانياني و ديگري مرحله لپتومونائي در مرحله ليشمانيائي كه به آن آماستيگوت مي گويند انگل بصورت ارگانيسم فاقد تاژك با بدن گرد يا بيضوي و گاهي دوكي شكل است كه در داخل سلول هاي بيگانه خوار (ماكروفاژ) پستانداران وجود دارد و اجسام ليشمن ناميده مي شود.

در مرحله لپتومونائي كه به آن پروماستيگوت نيز مي گويند از تغيير شكل حالت ليشمانيائي بوجود مي آيد، در اين شكل انگل تاژكي د رقسمت قدامي خود دارد كه اين شكل انگل در دستگاه گوارش پشه خاكي و هم چنين در داخل محيط كشت ديده مي شود.

انگل در فرم آماسيتگوت در بدن ميزبان مهره دار مثل انسان و حيوان قرار دارد و اغلب در داخل ماكروفاژها (سلولهاي بيگانه خوار ) زندگي مي كند. پشه خاكي جنس ماده خونخوار است. و با مكيدن خون ، آماستيگوت را مي بلعد و در دستگاه گوارش به مرحله پروماستيگوت تبديل مي نمايد. اين فرم ارگانيسم با تقسيم بندي غير جنسي دوتايي زياد مي شود و بعد از گذشتن ? الي ?? روز تعداد آنها زياد شده بطوريكه در سالك با نيش زدن پشه خاكي ماده آلوده ، اين انگل به انسان سالم منتقل شده و باعث بروز زخم سالك مي گردد.

بطور كلي سالك بوسيله انواع پشه خاكي هاي آلوده به سه طريق زير بوجود مي آيد:

?- انسان به انسان

?- حيوان به حيوان

?- حيوان به انسان و بالعكس

و در كالاآزار محل استقرار انگلها در سلولهاي بيگانه خوار سيستم رتيكولوآندتليال ، بافت طحال ، كبد، مغز استخوان ، غدد لنفاوي وسايربافت ها است و ممكن است در منوسيتهاي خون نيز ديده شوند. در موقع خون خوردن پشه خاكي از ميزبان مهره دار آلوده اشكال ليشمانيايي وارد لوله گوارش پشه شده و در آنجا بشكل لپتومونايي(تاژكدار) در مي آيد در قسمت مياني معده پشه تكثير شده و درموقع خونخواري از انسان سالم بهمراه بزاق وارد بدن ميزبان مهره دار مي شود. در بدن انسان تاژك خود را از دست داده در سلولهاي بيگانه خوار بدن انتشار مي يابند. راههاي ديگر انتقال ممكن است تماس جنسي، انتقال خون، مادرزادي از طريق جفت و يا آلودگي مخاط چشم و يا زخمهاي باز با مواد آلوده مانند ترشح زخم يا

مخاط بيني انسان و يا حيوان مبتلا به ليشمانيوز احشايي باشد. حيوانات گوشتخوار ممكن است با خوردن لاشه حيوان آلوده مبتلا شوند.

دوره كمون:

درسالك بسته به نوع بيماري متفاوت است . در ليشمانيوز جلدي نوع مرطوب (روستايي) دوره كمون كوتاهتر (?-?) هفته ولي در ليشمانيوز جلدي نوع خشك (شهري ) اين دوره طولاني تر و بطور معمول (? تا ? ماه ) گاهي ?-? سال مي باشد.

در ليشمانيوز احشايي (كالاآزار) نيز اين دوره از چند هفته تا چند ماه و گاهي تا يكسال مي باشد.

علائم بيماري در سالك:

ضايعات سالك ممكن است به يكي از اشكال زير ديده شود:

?) شكل خشك

?) شكل مرطوب

?) اشكال غير معمول

?) شكل مزمن

?) شكل لوپوئيد يا عود كننده

?) ضايعات ناشي از مايه كوبي

كه در اين نوشته فقط به ذكر انوع خشك و مرطوب آن مي پردازيم .

1-شكل خشك

اين شكل بيماري داراي ? مرحله پاپول بي درد، مرحله زخم و دلمه ، شروع بهبودي ، بهبودي كامل و به جاي ماندن جوشگاه (جاي زخم يا اسكار) مي باشد.

پس از گذشت دوره كمون در محل گزش پشه پاپول سرخ رنگي ظاهر مي شود اين پاپول نرم و بي درد است و در اثر فشار محو نمي شود. گاه خارش مختصري دارد. پس از گذشت چند هفته يا چند ماه پاپول فعال شده ، ضايعه بزرگتر شده و اطراف آن را هاله قرمز رنگي فرا ميگيرد. و كم كم بر اثر تجمع سلول ها در آن قطعه ضايعه سفت مي شود. پس از گذشت ? تا ? ماه پاپول بصورت دانه اي سرخ و برجسته با سطحي صاف و شفاف و قوامي نرم در

مي آيد. در اين هنگام گاه در روي آن فرورفتگي به عمق يك ميليمتر كه ته آن پوسته پوسته است ديده مي شود. به تدريج سطح اين دانه نرم مي شود و مايع سروزي ترشح مي كند و بالاخره ضايعه بصورت زخمي باز در مي آيد . زخم حدودي مشخص و حاشيه اي نامنظم و برجسته دارد كه روي آن را دلمه اي كثيف و قهوه اي رنگ پوشانده است.

اگر دلمه كنده شود كف زخم فرو رفته است اطراف زخم داراي هاله اي صورتي رنگ كه در مقايسه با بافتهاي اطراف و زير آن سفت به نظر مي رسد. ضايعه بي درد و گاهي داراي خارش خفيف است. هرچه تعداد ضايعات بيشتر باشد اندازه زخمها كوچكتر و بهبودي آنها سريعتر است . بهبودي زخم بتدريج از مركز زخم شروع شده و دلمه شروع به خشك شدن مي كند . و پس از گذشت ??-? ماه و گاه بيشتر ضايعه كاملا بهبود مي يابد و اثر آن به صورت جوشگاهي فرورفته با حدودي كاملا مشخص و حاشيه اي نامنظم باقي مي ماند.

2-شكل مرطوب :

اين شكل نيز داراي همان چهار مرحله سالك خشك مي باشد ولي تظاهرات باليني آن تفاوتهايي به شرح ذيل دارند:

پس از طي دوره كمون چند هفته تا چند ماه ضايعه بصورت جوش همراه با التهاب حاد ظاهر مي شود .پس از دو هفته زخمي شده كه بسرعت بزرگ و دور آن پرخون مي شود. زير لبه زخم خالي است و لبه زخم داراي تفاريس و چرك زياد است . جوش خوردن زخم از وسط و اطراف همزمان اتفاق مي افتد و بطور معمول

زخم ظرف مدت ?-? ماه پس از شروع آن به كلي خوب مي شود و به ندرت در حالتهاي عادي بيش از ? ماه طول مي كشد.

علائم باليني در كالاآزار :

استقرار بيماري معمولا مخفيانه و بدون علائم مشخصي صورت مي گيرد و به كندي پيشرفت مي كند . تظاهرات آن با تب نامنظم و مواج تا ?? درجه سانتيگراد با بيقراري ، درد ناحيه طحال ، سرفه و كم شدن وزن بدن، بزرگي طحال و كبد و در نتيجه بزرگ شدن شكم بيمار ، كم خوني و كم شدن تعداد عناصر سلولهاي خوني (گلبولهاي قرمز، سفيد و پلاكت ها ) ورم صورت و دستها و پاها ديده مي شود.

در مواردي رنگ پوست بيمار برنزه و تيره مي شود كه برخي دليل نامگذاري بيماري را به مرض سياه (كالاآزار) بهمين دليل مي دانند و برخي نيز به دليل مرگ و مير زياد بر اثر اين بيماري نام بيماري سياه به آن داده اند. از بين رفتن سلولهاي بيگانه خوار بدن و كاهش قواي دفاعي سبب آمادگي براي پذيرش ساير عفونت ها شده و اگر تشخيص و درمان بموقع انجام نگيرد موجب مرگ بيمار مي گردد.

بطور كلي تشخيص بيماري ليشمانيوز جلدي و احشايي براساس آخرين مصوبه كميته كشوري در انواع مظنون ، محتمل و قطعي بشرح زير است:

ليشمانيوز جلدي

- تشخيص مظنون (Suspected) :

وجود پاپول يا زخم پوستي بيشتر در نقاط باز بدن در منطقه آندميك كه بيش از ?? روز طول كشيده باشد.

- تشخيص محتمل (Probable):

وجود پاپول يا زخم پوستي كه بتدريج افزايش اندازه يافته ، اولسر آن گاه سطحي و برآمده است و گاه بصورت

زخم هاي عميق و چركي با كناره هاي قرمز رنگ مي باشد.

- تشخيص قطعي (Definite):

ديدن انگل در گسترش تهيه شده از ضايعه پوستي (اسمير يا كشت)

ليشمانيوز احشايي (كالاآزار )

- تشخيص مظنون (Suspecred):

بروز علام كلينيكي بصورت بيماري تحت حاد با علائمي نظير تب ، هپاتومگالي ، اسپلنومگالي ، كاهش وزن ، كم خوني ، تغيير رنگ پوست.

- تشخيص محتمل (Probable):

علائم باليني همراه با آزمايش IPA DAT مثبت

- تشخيص قطعي : (Definite)

ديدن انگل در گسترش تهيه شده از بافتها (طحال ، مغز استخوان و غدد لنفاوي) و يا بدست آوردن آن در محيط كشت

تشخيص بيماري

تشخيص ليشمانيوز جلدي:

تشخيص باليني سالك وقتي به اثبات مي رسد كه ميكروارگانيسم در اسمير رنگ آميزي شده مايع حاصل از ضايعات جلدي و يا كشت ديده شود و يا در آزمايش بافت شناسي در بافت رنگ آميزي شده مشاهده گردد.

معيارهاي تشخيص آزمايشگاهي :

?- آزمايشات انگل شناسي مثبت (اسمير يا كشت از زخم )

?- آزمايشات سرولوژي مثبت (IFA,ELIZA) فقط براي ليشمانيوز مخاطي

(M.C.L)

تشخيص كالا آزار :

باتوجه به اينكه كالا آزار در ايران اغلب در بچه ها ديده مي شود و از علائم ظاهري آن تبهاي نامنظم ، بزرگي طحال و كبد و در نتيجه بزرگ شدن شكم ، كم خوني و ضعف و لاغري است موارد مشكوك را مي توان جهت تشخيص قطعي به پزشك مركز درماني و يا متخصص جهت انجام آزمايشات معرفي نمود.

معيارهاي تشخيص آزمايشگاهي :

?- مثبت بودن آزمايشات انگل شناسي (تهيه گسترش از مغز و استخوان – طحال – كبد – غدد لنفاوي – خون ) و كشت ازبيوپسي يا مواد آسپيره شده از اعضاء

?- مثبت آزمايشات سرولوژي (DAT,ELIZA, IFA) تهيه

نمونه خون براي انجام تستهاي سرولوژي بسادگي امكان پذير است.

ميتوان نمونه خود را در لوله هاي باريك هپارتيه از نوك انگشت بيمار پس از ضد عفوني كردن انگشت با الكل و سوراخ كردن آن با تيغه نوك تيز استريل يا لانست يكبار مصرف تهيه كرد. پلاسماي آن را بوسيله سانتريفوژ كردن جدا نمود يا با تماس دادن كاغذ صافي آزمايشگاهي با خون روي انگشت بيمار مقداري از خون را بصورت يك لكه يكنواخت بقطر حدود يك سانتيمتر جذب كاغذ كرده و پس از خشك شدن مورد آزمايش آگلوتيناسيون مستقيم كه انجام آن را در آزمايشگاههاي كوچك و دور افتاده با تجهيزات ساده و دور افتاده عملي است قرار داد.

درمان ليشما نيوز

الف – ليشمانيوز احشائي يا كالا آزار

براي درمان شكل هاي ليشمانيوز بجز نوع منتشر آن Diffuse Cutaneous Leishmaniasis تركيبات آنتيموان پنج ظرفيتي جهت استفاده موضعي و عمومي پيشنهاد مي شوند . بمنظور اجتناب از عود بيماري ، تقليل هزينه درمان ، پيدايش مقاومت داروئي بايستي داروئي مناسب بمقدار لازم ودر فاصله زماني متناسب تجويز گردد . اگر چه آنتيموان پنج ظرفيتي بعنوان داروي خط اول درمان بيماري پذيرفته شده است ولي تفاوتهاي فراواني در نحوه بكار بردن آن اعمال مي شود.

دو داروي آنتيموان پنج ظرفيتي دردسترس مي باشند.مگلومين آنتيموانات (گلوكانتيم) وسديم استيبوگلوكونات ( پنتوستام ) ، كه اين دو دارو از نظر شيميايي مشابه بوده و تصور مي شود كه مدت اثر بخشي و سميت آنان در درمان ليشمانيوز احشاي__ي به مق___دار آنتيموان م_وج_ود در دارو بستگي داشته باشد محل___ول مگلوم___ين آنتيموانات تقريب_اً + ?? mg/ml ) ?.?% sb?) آنتيموان داشته در حاليكه ميزان آنتيموان

( Sb ?+ ) موجود درپنتوستام درحدود (???mg/ml) ??% Sb ?+ مي باشد

گلوكانتيم دركشورهاي فرانسه زبان و آمريكاي لاتين و پنتوستام در كشورهاي انگليسي زبان و آمريكا مصرف مي شوند . درايران تاكنون گلوكانتيم مصرف شده ودزاژ توصيه شده داروي فوق برپايه ميزان آنتيموان پنج ظرفيتي موجود بوده ودر كالا آزار عبارتست از ?? ميلي گرم آنتيموان براي هركيلو گرم وزن بدن روزانه بمدت بيست روز.

بيمارا نيكه بيماري در آنان باقي مانده و احتياج به درمان طولاني تري دارند بايستي مدت بيشتري در مان شوند . عدم پاسخ درماني اوليه كه بصورت عدم پاسخ كلينيكي به درمان اوليه با آنتيموان مي باشد در بيشتر مناطق بين ??% تا ?% است .

بيمارانيكه به درمان با آنتيموان در دوره اول جواب مناسب درماني نمي دهند ممكنست در دوره دوم يا حتي دوره سوم پاسخ مناسبي بدهند . آنتيموان در اين دوره مي تواند بدون سميت تا ?? روز تجويز شود . درمان موفقيت آميز با دوره طولاني تري ( ??? روزه) درمورد PKDL ( ليشمانيوز پوستي بعد از كالا آزار ) از هندوستان گزارش گرديده است .

طول دوره درمان در يك منطقه آندميك با نقاط ديگر متفاوت بوده ولي در تمام موارد درمان بايد حداق___ل ? هفته پس ازمنفي شدن آزمايش انگلي خون ادامه يابد.

تزريق داخل وريدي پنتوستام بايد به آرامي ( بيش از ? دقيقه ) و با استفاده از وزن مناسب صورت گيرد تا از احتمال بروز هرگونه ترومبوز جلوگيري شود . درمان بايد تحت نظر كادر پزشكي صورت گيرد.

درمان با تركيبات آنتيموان معمولاً خوب تحمل مي شود ولي اگر عوارض جانبي جدي بروز كند

( عوارض كبدي وقلبي ) مي توان موقتاً درمان را متوقف كرد . اگر عود بيماري اتفاق افتد بيماران بايد نخست با تركيبات آنتيموان تحت درمان قرارگيرند ودر صورت رضايت بخش نبودن پاسخ درماني اتتخاب دوم داروهاي آمفوتريسين B وپنتاسيدين خواهند بود.

آمفوتريسين B :

روزانه يا هفته اي سه بار بصورت تزريق داخل وريدي و آنفوزيون داخل دكستروز ?% طي ? ساعت تجويز مي شود در شروع با دز اوليه ?? – ? ميلي گرم كه بتدريج افزايش يافته ودر هر نوبت بميزان ??-? ميلي به آن افزوده مي شود تا زمانيكه به دز ?/? تا يك ميلي گرم در كيلوگرم از وزن بدن برسد . درمان بايد تا زمانيكه دز كامل يعني ?-? گرم داده شود ادامه يابد . طول دوره درمان بستگي به پاسخ درماني بيمار دارد . عود بيماري يا فقدان پاسخ درماني مناسب در ?% - ?% موارد اتفاق مي افتد بعلت سميت دارو براي كليه وقلب درمان بايد هميشه در بيمارستان صورت گيرد.

ب ) دستورالعمل درمان ليشمانيوز جلدي ( سالك )

درمان بيماري سالك در مواد زير توصيه مي شود.

?- كساني كه ضايعات زخمي بزرگ تر از ? سانتيمتر دارند

?- كساني كه ضايعات متعدد اولسراتيو دارند

?- ضايعات مناطق باز بدن ( صورت – پشت دست - پشت پا ) محل ضايعه درسه سانتيمتري ارگان هاي حياتي مانند چشم – گوش و دهان باشد.

درساير موارد پيشنهاد مي شود كه درمان صورت نگرفته و جهت پيشگيري از گزش مجدد و انتقال به ديگران وهم چنين پيشگيري از ايجاد احتمالي عفونت ثانويه ، با گاز استريل پانسمان گردد.

روش درمان

تركيبات آنتيموان پنج ظرفيتي ( گلوكانتيم و

پنتوستام ) : كه بدوشكل تزريق موضعي و تزريق سيستميك قابل استفاده است .

تزريق موضعي در موارد زير انديكاسيون دارد.

تعداد ضايعات محدود ( ? –? ) عدد در نزديكي ارگانهاي حياتي نباشد.

روش تزريق

تزريق معمولاً در چهار نقطه داخل زخم صورت مي گيرد تا زمانيكه رنگ محل تزريق ضايعه متمايل به سفيد گردد.

مقدار تزريق

بستگي به اندازه ضايعه داشته و فواصل درمان هفته اي يكبار مي باشد . درمان ياد شده تا بهبودي كامل ضايعه توصيه مي گردد.

تزريق سيستميك

درموارد زير توصيه مي شود:

- تعداد ضايعات متعدد و السراتيو باشد ( از ? ضايعه بيشتر)

- همراه با لنفادنوپاتي مجاور ضايعه فرم اسپيروتريكوئيد باشد.

- بيمار قادر يا مايل به پذيرش تزريق داخل ضايعه نباشد.

- موارد A.C.L با عامل L.Tropica درايران جهت پيشگيري ازاپيدمي با هر تعداد و فرم ضايعه بايد درمان شود.

- در خواست بيمار جهت معالجه بعد از توضيحات علمي توسط پزشك معالج

- توصيه مي شود در صورت وجود بيماريهاي كبد ، قلبي و كليوي درمان تحت نظر متخصص پوست انجام شود.

- تزريق در خانم هاي حامله كاربرد ندارد و توصيه مي شود از روش هاي ديگر درماني با مراجعه به متخصصين پوست استفاده شود.

مقدار دارو و طول درمان

?? ميلي گرم آنتيموان بازاء كيلوگرم وزن بدن (?? mg/kg sb +? ) روزانه دريك نوبت تزريق عضلاني كه بهتر است بصورت منقسم در دوناحيه ( دو باسن ? تزريق گردد . بمدت ?? – ?? روز و در صورت نياز پس از حداقل يكماه مجدداً رژيم درماني تكرار گردد.

درصورت عدم پاسخ تا دو دوره درماني ارجاع بيمار به پزشك متخصص پوست توصيه مي شود. درصورت عود يا مقاومت انگل

به درمان گلوكانتيم تنها بايد در دور دوم درمان ، آمپول گلوكانتيم + قرص آلوپورنيول ? ?? ميلي گرم پاركيلو ) تجويز شود .

درصورت وجود عفونت باكتريائي ثانويه توصيه مي شود از مراقبتهاي موضعي ( پانسمان – نظافت زخم ) و آنتي بيوتيك مناسب سيستميك استفاده نمود.

چنانچه دربيماران سنگين وزن ، بيش از ? آمپول گلوكانتيم روزانه لازم باشد در دو دوز منقسم ( صبح و شب ) تزريقات انجام شود.

توصيه مي شود از دستكاري زخم اكيداً خود داري شود.

رژيم هاي درماني ديگري هم وجود دارند كه در صورت نياز بايستي توسط متخصصين پوست تجويز گردند.

درصورت بروز هرگونه واكنش در محل تزريق ( قرمزي . گرمي ، درد ، تورم ) و علائم سيستميك ( شكايتهاي قلبي ، يرقان ، مشكلات ادراري ) درمان قطع و بيمار به پزشك متخصص ارجاع گردد.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

آشنايي با CML لوسمي ميلوژني مزمن

CML لوسمي ميلوژني مزمن

لوسمي ميلوژني مزمن -اطلاعات عمومي -لوسمي ميلوژني مزمن چيست ؟

- مرحله بندي بيماري

- مراحل لوسمي ميلوژني مزمن

- فاز مزمن

- فاز تشديد شده

- فاز بلاستي

- عود

- نگاهي اجمالي به روشهاي درماني

- لوسمي ميلوژني مزمن چگونه درمان مي شود

- درمان بر اساس مرحله استقرار بيماري

- مرحله مزمن لوسمي ميلوژني مزمن

- مرحله تشديد شده لوسمي ميلوژني مزمن

- مرحله بلاستي ميلوژني مزمن

- عود لوسمي ميلوژني مزمن (( اطلاعات عمومي )) لوسمي ميلوژني مزمن چيست ؟

لوسمي ميلوژني مزمن ( كه CML يا لوسمي گرانولوسيتي مزمن ناميده مي شود ) بيماريي است كه طي آن تعداد بسيار زيادي گلبولهاي سفيد در مغز استخوان ساخته مي شود .

مغز استخوان ، بافت اسفنجي شكلي است كه داخل استخوانهاي بزرگ بدن قرار دارد .

اين بافت سازنده گلبولهاي قرمز ( كه اكسيژن و ساير مواد را به تمام بافتهاي بدن مي رسانند ) ، گلبولهاي سفيد ( كه با عفونت مبارزه مي كنند ) و پلاكتها ( كه خون را لخته مي سازند ) مي باشد .

بطور طبيعي ، سلولهاي مغز استخوان ” بلاست ” ناميده مي شوند كه در روند بلوغ خود به انواع مختلف سلولهاي خوني كه هر كدام وظيفه اي جدا دارند تبديل مي شوند . CML آندسته از سلولهاي بلاستي را تحت تأثير قرار مي دهد كه قرار است به ” گرانولوسيت ” ( نوعي از گلبولهاي سفيد ) تبديل مي شوند .

اين بلاستها بالغ نشده و تعداد آنها بسيار زياد مي شود . و سلولهاي بلاست نابالغ را مي توان در خون در مغز استخوان يافت . در اكثر بيماران مبتلا به CML ماده ژنتيكي ( كروموزوم ) در سولهاي لوسميايي منظره اي غير طبيعي دارد كه ” فلادلفيا ” ناميده مي شود .

لوسمي مي تواند حاد باشد ( پيشرفت خيلي سريع با تعداد بسيار زيادي سلول بلاست نابالغ ) و يا مزمن ( داراي سرعت پيشرفت آهسته تر با تعداد بيشتري سلولهاي سرطاني بالغ ) .

لوسمي ميلوژني مزمن با آهستگي پيشرفت كرده و معمولا در افراد ميانسال يا پيرتر ديده مي شود .

اگر چه مي تواند دركودكان نيز مشاهده شود . در مراحل ابتدايي CML اكثر بيماران علامت يا نشانه اي از سرطان ندارند .

اما در صورت بروز و مشاهده هر يك از علائم زير بايد حتما به پزشك مراجعه كرد :

- خستگي كه از بين نمي رود

- احساس بدون انرژي بودن

- تب

-

عدم احساس گرسنگي

- تعريق شبانه

- همينطور ممكن است طحال ( اندامي كه در قسمت بالاي شكم قرار داشته و سازنده انواع ديگري از گلبولهاي سفيد وتصفيه كننده خون از سلولهاي پير ، فرسوده و مرده است ) بزرگ شود . با مشاهده علائم فوق الذكر پزشك ممكن است براي آگاهي از تعداد انواع مختلف سلولهاي خوني ، تعدادي آزمايش خون درخواست نمايد .

در صورتيكه جواب اين آزمايشها غير طبيعي باشد ، ممكن است آزمايشهاي خوني بيشتري انجام شود .

همچنين ممكن است نمونه برداري ( تكه برداري) از مغز استخوان انجام شود . در اين آزمايش سوزني را وارد استخوان كرده و مقداري از مغز استخوان را كشيده و به مطالعه آن در زير ميكروسكوپ مي پردازند. سپس پزشك مي تواند بگويد بيمار به چه نوعي از لوسمي مبتلا شده و بر اين اساس بهترين برنامه درماني را براي وي طرح ريزي مي كند .

(( مرحله بندي بيماري )) مراحل لوسمي ميلوژني مزمن بعد از اينكه لوسمي ميلوژني مزمن ( CML) تشخيص داده شد ، آزمايشهاي زيادي انجام مي گيرد تا دريابند آيا بيماري به قسمتهاي ديگر بدن نظير مغز انتشار يافته است يا خير ، اين روش ” مرحله بندي ” ناميده مي شود .

CML در سير پيشرفت خود از فازهاي مختلفي عبور مي كند .

اين فازها مراحل اساس و انتخاب شيوه درمان بيمار را تعيين مي كند .

مرحله بندي كه براي لوسمي ميلوژني مزمن بكار مي رود به قرار زير است :

فاز مزمن :

تعداد كمي از سلولهاي بلاست در خون و مغز استخوان وجود دارد. ممكن است علامتي از لوسمي مشاهده نشود ، اين

مرحله مي تواند از چند ماه تا چند سال بطول انجامد .

فاز تشديد شده :

تعداد بيشتري از سلولهاي بلاست در خون و مغز استخوان يافت مي شود . تعداد سلولهاي طبيعي كمتر است .

فار بلاستي :

بيش از 30 درصد از سلولهاي خون يا مغز استخوان سلولهاي بلاست هستند ، گاهي اوقات مرحله بلاست CML را ” بحران بلاست ” مي نامند .

گاهي نيز سلولهاي بلاستي ايجاد تومورهايي در خارج از مغز استخوان نظير استخوان يا گره هاي لنفاوي مي نمايند ، گره هاي لنفاوي ، ساختمانهاي لوبيايي شكل كوچكي هستند كه در تمام بدن وجود دارند .

آنها سازنده و ذخيره كننده سلولهايي هستند كه با عفونت مبارزه مي كنند . عود : در اين حالت سلولهاي بدخيم عليرغم درمان ، كاهشي نشان نمي دهند .

((نگاهي اجمالي به روشهاي درماني )) لوسمي ميلوژني مزمن چگونه درمان مي شود ؟

درمانهايي براي افراد مبتلا به لوسمي ميلوژني مزمن وجود دارد . 3 نوع از اين درمانها كه مورد استفاده قرار مي گيرند عبارتند از :

شيمي درماني ( استفاده از داروها براي كشتن سولهاي سرطاني )

پرتو درماني ( استفاده از مقادير زياد اشعه x يا ساير پرتوهاي پر انرژي براي كشتن سلولهاي سرطاني

پيوند مغز استخوان ( كشتن مغز استخوان و جايگزين كردن آن با مغز استخوان سالم )

استفاده از روشهاي زيست شناختي ( كاربرد دستگاه ايمني بدن براي مبارزه با سرطان ) فعلا در دست مطالعه مي باشد .

در برخي بيماران ممكن است بمنظور تخفيف علائم از جراحي استفاده نمود در شيمي درماني از داروها براي كشتن سلولهاي سرطاني استفاده مي كنند .

دارو را مي توان بصورت قرص تجويز

كرد و يا از طريق تزريق داخل عضلاني يا وريدي به وي داد .

شيمي درماني يك درمان فراگير بشمار مي رود زيرا دارو وارد جريان خون شده ، در بدن سير كرده و مي تواند سلولهاي سرطاني را هر كجا كه باشند ، نابود سازد .

همچنين ممكن است با قرار دادن يك لوله در مغز يا در پشت بيمار دارو را مستقيما به مايع اطراف مغز و نخاع وارد نمود .

اين روش شيمي درماني ” اينتراتكال ” ( Intrathecal) ناميده مي شود . در پرتو درماني با استفاده از اشعه x يا ساير پرتوهاي پر انرژي سلولهاي سرطاني را نابود كرده و اندازه توده را كوچك مي نمايند .

تابش پرتو توسط دستگاهي كه خارج از بدن بيمار قرار گرفته است ( پرتو درماني خارجي ) انجام مي شود . از پرتو درماني براي تسكين علائم و يا بعنوان جزئي از درمان ، قبل از پيوند مغز استخوان استفاده مي كنند .

در پيوند مغز استخوان ، هدف جايگزين كردن مغز استخوان بيمار با مغز استخوان سالم است .

در وهله اول تمام مغز استخوان را بوسيله دوزهاي بالاي داروهاي ضد سرطان همراه يا بدون پرتو درماني ، تخريب مي كنند . پس مغز استخوان سالم را از فرد ديگري كه از لحاظ بافتي شباهت زيادي به بدن بيمار دراد برداشت مي كنند .

فرد دهنده ممكن است خواهر يا برادر دو قلوي بيمار ( بهترين حالت ) برادر يا خواهر معمولي يا يك شخص كاملا غريبه باشد . مغز استخوان سالم از طريق سوزن وارد وريد فرد بيمار ميشود تا جايگزين مغز استخوان تخريب شده شود .

اگر مغز استخوان

از فردي غير از خود بيمار گرفته شود ، پيوند حاصله را ” آلوژنيك ” مي نامند . نوع ديگري از پيوند مغز استخوان ” اتولوگ ” ناميده مي شود كه هم اكنون مراحل مطالعاتي خود را سير مي كند .

در اين روش ، مغز استخوان از خود بيمار گرفته شده و بوسيله داروها ، سلولهاي سرطاني آنرا از بين مي برند . پس محصول را منجمد و ذخيره مي كنند . به بيمار مقادير بالاي شيمي درماني همراه يا بدون پرتو درماني مي دهند تا مغز استخوان باقيمانده وي تخريب شود .

در مرحله آخر مغز استخوان منجمد شده را گرم كرده و از طريق يك سوزن وارد سياهرگ بيمار مي كنند تا جايگزين مغز استخوان تخريب شده شود . در صورتيكه بتوان پيوند مغز استخوان را در بيمارستان و به تعداد بيش از 15 بار در سال براي بيمار انجام داد شانس بهبودي افزايش مي يابد .

روشهاي زيست شناختي بدن را وادار به مبارزه با سرطان مي كنند ، در اينجا با استفاده از موادي كه توسط بدن ساخته شده و يا در آزمايشگاه توليد مي گردد براي تحريك و تقويت دفاع طبيعي بدن در برابر بيماريها بكار مي رود .

اين روش را گاهي ” اصلاح پاسخ زيستي ” يا ” ايمني درماني ” مي نامند ، اگر طحال بيمار بزرگ شده باشد ممكن است پزشك طي يك عمل جراحي بنام ” اسپلنكتومي ” آنرا از بدن خارج نمايد .

درمان بر اساس مرحله استقرار بيماري : استفاده از روشهاي استاندارد بخاطر اينكه اثر بخشي آنها در مطالعات گذشته به اثبات رسيده است ممكن است

براي بيمار در نظر گرفته شود يا اينكه بيمار را در پروژه هاي تحقيقاتي شركت داد .

البته اكثر بيماران با درمانهاي استاندارد بطور كامل معالجه نمي شوند و علاوه بر اين عوارض برخي از اين روشها بسيار زياد و نامطلوب است .

بهمين دليل مطالعات روي يافتن شيوه هاي نوين وموثرتر درماني در حال انجام است .

(( مرحله مزمن لوسمي ميلوژني مزمن )) درمان يكي از موارد زير خواهد بود :

1- شيمي درماني با مقدار بالا بهمراه پرتودرماني و متعاقب آن پيوند مغز استخوان

2- درمان زيست شناختي

3- STI ??? ) Imatinib mesylate )

4- شيمي درماني بمنظور كاهش تعداد گلبولهاي سفيد خون .

5- استفاده از داروهاي ضد سرطان ديگري براي كاهش تعداد گلبولهاي سفيدخون

6- جراحي براي برداشت طحال ( اسپلنكتومي )

7- شيمي درماني و / يا پرتو درماني و متعاقب آن پيوند مغز استخوان

(( مرحله تشديد شده لوسمي ميلوژني مزمن )) درمان يكي از موارد زير خواهد بود :

1- پيوند مغز استخوان

2- STI ??? ) Imatinib mesylate )

3- درمان زيست شناختي

4- شيمي درماني با مقدار زياد

5- شيمي درماني براي كاهش تعداد سلولهاي سفيد خون

6- استفاده از ساير داروهاي ضد سرطان

7- تزريق خون يا فرآورده هاي خوني براي تخفيف علائم

(( مرحله بلاستي لوسمي ميلوژني مزمن )) درمان يكي از موارد زير خواهد بود

1- STI ??? ) Imatinib mesylate )

2- شيمي درماني

3- پيوند مغز استخوان

4- شيمي درماني براي تسكين علائم سرطان

5- شيمي درماني با مقدار زياد

(( عود لوسمي ميلوژني مزمن )) درمان يكي از موارد زير خواهد بود

1- STI ??? ) Imatinib mesylate )

2- درمان زيست شناختي يا تزريق داخل وريدي گلبولهاي سفيد براي بيمارانيكه بعد از پيوند مغز

استخوان دچار عود شده اند .

3- مطالعه روي استفاده از تركيب جديد داروهاي ضد سرطان براي بيمارانيكه قادر به دريافت درمانهاي زيست شناختي نيستند .

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

تب روماتيسمي

شرح بيماري

تب روماتيسمي يك عارضه التهابي عفونت با استرپتوكك گروه آ( نتيجه ديررس عفونت فارنژه با استرپتوكوكهاي گروهA )كه بسياري از اعضاي بدن به خصوص مفاصل و قلب را درگير مي سازد. عفونت هاي استرپتوكوكي مسري است ولي تب روماتيسمي حالت مسري ندارد. اين بيماري هم كودكان و هم بزرگسالان را مي تواند مبتلا سازد. تب روماتيسمي از بيماريهاي التهابي خطرناكي است كه به دنبال گلو دردهاي استرپتوكوكي درمان ندشه و يا به صورت ناقص درمان شده رخ مي دهد. مهم ترين عضو ديگر در اين بيماري دريچه هاي قلبي است كه ممكن است متحمل ضايعات غير قابل برگشت بشوند. تب روماتيسمي حاد در كودكان رخ مي دهد و اوج سني وقوع آن بين سنين ? تا ?? سالگي است. با وجود اين ، در بزرگ سالان نيز احتمال بروز آن منتفي نيست و اكثر حمله هاي آن در پايان دهه دوم و شروع دهه سوم عمر رخ مي دهد . شرايط بد اجتماعي و اقتصادي ، تراكم جمعيت و استانداردهاي پايين بهداشتي از عوامل مستعد كننده شيوع اين بيماري هستند…

علايم شايع

التهاب مفصلي با مشخصات درد، قرمزي تورم و گرمي كه مي تواند از مفصلي به مفصل ديگر نقل مكان كند. شايعترين مفاصل درگير عبارتند از مچ دست آرنج زانو و مچ پا. التهاب مفصلي معمولاً در عرض ??-?? روز فروكش مي كند ولي بدون درمان ساير مفاصل نيز ممكن است درگير شوند.

- تب

- خستگي

- رنگ پريدگي

- بي اشتهايي

- احساس ناخوشي عمومي

- درد شكم

- درد سينه

- بثورات پوستي اندك بر روي شكم سينه و پشت

- برآمدگي هاي زيرپوستي كوچك بدون درد در نواحي استخواني نظير آرنج و زانو

- حركات غيرارادي اندام هاي تحتاني و فوقاني (كره

در صورت درگيري قلب

- كوتاهي نفس

- احتباس مايع كه باعث ورم پا و پشت مي گردد.

- تندي ضربان قلب به خصوص هنگام خوابيدن

علل

تب روماتيسمي از يك عفونت استرپتوكوكي قبلي (معمولاً عفونت گلو) كه ?-? هفته قبل از بروز علايم تب روماتيسمي رخ مي دهد ناشي مي گردد. اين اختلال يك اختلال خودايمني است كه در آن پادتن هاي توليدشده بر ضد باكتري استرپتوكوك بر ضد مفاصل و قلب نيز واكنش نشان مي دهند.

عوامل تشديد كننده بيماري

تغذيه نامطلوب

سابقه خانوادگي تب روماتيسمي

زندگي در شرايط پرجمعيت يا غيربهداشتي

داشتن استعداد ابتلاي عفونت هاي تنفسي فوقاني

عفونت هاي استرپتوكوكي درمان نشده يا ناقص درمان شده

پيشگيري

در مورد هر نوع عفونت گلو به خصوص در كودكان كشت گلو از نظر استرپتوكوك بايد انجام شود.

درمان آنتي بيوتيكي فوري هر عفونت استرپتوكوكي از جمله عفونت هاي پوستي عفونت هاي استرپتوكوكي بايد با آنتي بيوتيك (معمولاً پني سيلين خوراكي به مدت ده روز يا تزريق نوع طولاني اثر آن درمان شوند.

عواقب موردانتظار

عفونت هاي استرپتوكوك معمولاً با درمان قابل علاج هستند. تب روماتيسمي قابل درمان است ولي قابل علاج (درمان قطعي نيست اين عارضه در عرض ??-? هفته فروكش مي نمايد. در بعضي موارد، تب روماتيسمي ممكن است به دريچه هاي قلبي آسيب بزند. دريچه آسيب ديده را مي توان با جراحي تعويض كرد. در موارد نادر تب روماتيسمي حتي با درمان مي تواند كشنده باشد.

عوارض احتمالي

آسيب دايمي دريچه هاي قلب

كه منجر به نارسايي احتقاني قلب مي گردد.

حملات بعدي تب روماتيسمي حاد در پي عفونت مجدد با استرپتوكوك

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش هاي خون كشت گلو و نوار قلب و راديوگرافي قفسه سينه و قلب باشد. هيچ آزمون اختصاصي براي تشخيص تب روماتيسمي وجود ندارد.

در موارد خفيف مراقبت در منزل كافي است ولي در موارد شديد ممكن است بستري در بيمارستان لازم باشد.

درجه حرارت بيمار و تعداد نبض او را روزانه اندازه گيري كرده و براي ارايه به پزشك ثبت نماييد.

اگر بيمار گلودرد يا سرفه دارد از يك دستگاه مرطوب كننده با بخار سرد استفاده كنيد. دستگاه مرطوب كننده را هر روز تميز كنيد.

بهداشت دهاني مطلوب مهم است

داروها

استروييدها (داروهاي ضدالتهابي يا آسپيرين براي كاهش التهاب

داروهاي ادرارآور براي كاهش احتباس مايعات

آنتي بيوتيك ها براي مقابله با باقيمانده باكتري هاي استرپتوكوكي پس از رسيدن تب روماتيسمي به مرحله غيرفعال مقدار اندك آنتي بيوتيك ها ممكن است به مدت نامحدود براي جلوگيري از عود بيماري ادامه يابد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا هنگامي كه بررسي ها نشان دهد بيماري فروكش كرده است بيمار بايد در بستر استراحت نمايد. مدت استراحت لازم به اين منظور معمولاً ?-? هفته است ولي در برخي موارد به ماه ها استراحت نياز است مهيا كردن يك لگن يا توالت كنار بستر باعث مي شود كه بيمار مجبور نباشد براي رفتن به توالت از بستر برخيزد.

رژيم غذايي

رژيم مايعات با غذاهاي نرم در مراحل اوليه بيماري كه به تدريج به يك رژيم عادي غني از پروتئين كالري و ويتامين ها تغيير داده مي شود.

رژيم غذايي كم نمك در صورتي كه بيمار دچار كارديت (التهاب قلب

باشد، توصيه مي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا كودك شما داراي علايم تب روماتيسمي باشد.

بروز علايم زير در طي درمان

_ ورم پا و پشت

_ كوتاهي نفس

_ استفراغ يا اسهال

_ سرفه

_ درد شديد شكم

_ تب

- اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.

اين بيماري بيشتر قلب، مفاصل، دستگاه عصبي مركزي، پوست و بافت زير جلدي را درگير مي كند.

گر چه نام تب حاد رماتيسمي درگيري مفصل را مورد توجه قرار مي دهد، اهميت اين بيماري در درگيري قلب است كه در مرحله حاد مي تواند كشنده باشد و يا مي تواند باعث بيماري روماتيسم قلبي شود. از نقطه نظر اپيدميولوژيي تب روماتيسمي و بيماري روماتيسم قلبي نمي توانند از هم جدا باشند. تب روماتيسمي اغلب به بيماري روماتيسم قلب كه يك بيماري عاجز كننده است منتهي مي شود.

آثار روماتيسم قلبي شامل: آسيب مداوم قلب، افزايش ناتواني قلب، افزايش و تكرار بستري شدن فرد در بيمارستان، مرگهاي زودرس معمولا در سن ?? سالگي يا زودتر از آن

خصوصيات اپيدميولوژيك ضايعات روماتيسم قلبي را مي توان به شرح زير خلاصه كرد:

1- سن

2- جنس

3- نژاد

4- فقر اقتصادي

5- توزيع جغرافيايي

6- فصل

تب روماتيسمي مي تواند در هر سني اغاز شود در دوره شيرخوارگي بسيار نادر است. بيشتر در بني ? تا ?? سالگي كه عفونت استرپتوكوكي شايعتر و شديدتر است ديده مي شود و در اين موارد آموزش بهداشت خيلي موثر است.

PENICILLIN V POTASSIUM

موارد مصرف اين دارو در درمان التهاب عفوني لوزه ها، التهاب گوش مياني بادسرخ و براي پيشگيري از ابتلا به

تب روماتيسمي مصرف مي شود.

فارماكوكينتيك ?? _ ?? درصد دارو از راه خوراكي جذب مي شود و پس از ? _ ?/?ساعت غلظت سرمي آن به اوج مي رسد.نيمه عمر دارو ? _ ?/? ساعت است كه

در صورت عيب كار كليه تا ? ساعت افزايش مي يابد. پيوند اين دارو به پروتئين ??% مي باشد. ?? _ ??% دارو ازطريق ادرار به صورت تغيير نيافته دفع مي شود.

موارد منع مصرف در صورت وجودسابقه آلرژيك به پني سيلين ها نبايدمصرف شود.

هشدارها: در صورت وجود سابقه بيماري هاي گوارشي بويژه كوليت وابسته به آنتي بيوتيك و عيب كار كليه

ين دارو بايد با احتياط فراوان مصرف شود.

عوارض جانبي واكنش هاي حساسيتي شامل كهير، تب درد مفاصل آنژيوادم وشوك آنافيلاكتيك در بيماراني كه دچارحساسيت مفرط مي شوند، با مصرف اين دارو گزارش شده اند.

تداخل هاي دارويي مصرف همزمان

اين دارو با داروهاي خوراكي جلوگيري كننده از بارداري حاوي استروژن ممكن است جذب اين داروها راكاهش دهد و منجربه بارداري ناخواسته شود. مصرف همزمان پني سيلين ها بامتوتركسات منجر به كاهش كليرانس متوتركسات و در نتيجه مسموميت با اين دارو مي شود.

نكات قابل توصيه ? _ در بيماران مبتلا به عيب كار كليه به كاهش مقدار مصرف دارونيازي نيست مگر اينكه عيب كار كليه شديدباشد.

? _ در صورت بروز اسهال بدون مشورت با پزشك از مصرف هر گونه داروي ضداسهال بايد خودداري نمود.

مقدار مصرف

بزرگسالان مقدار مصرف اين دارو

??? _ ??? ميلي گرم هر ? ساعت يكبار وحداقل ?? دقيقه قبل از غذا مي باشد.

كودكان در كودكان تا سن يك سالگي ?/? ميلي گرم در كودكان با سن ? _ ?سال ??? ميلي گرم و در كودكان با سن

?? _ ? سال ??? ميلي گرم هر ? ساعت يكبار مصرف مي شود.

اشكال دارويي

Film Coated

Tablet: ???mg

For Oral Solution: ???mg / ?ml, ???mg /?ml

حتي جوان ها هم بايد مراقب قلب هاي خود باشند زيرا تب روماتيسمي پير و جوان نمي شناسد

زماني كه دريچه ها شل مي شوند

قلب در اصل از چهار حفره مختلف تشكيل شده است كه در فاصله بين دو جفت از آنها و نيز در فاصله بين بطن ها و عروق بزرگ ريوي و آئورت دريچه هايي تعبيه شده اند. اين دريچه ها گاهي دچار اختلال عملكرد مي شوند و بنابراين مشكلات و علائم ناراحت كننده مختلفي را براي فرد بيمار ايجاد مي كنند. بخش عمده اي از اين بيماري ها مادرزادي هستند و تعداد زيادي از آنها هم از تب رماتيسمي ناشي مي شوند. موارد مادرزادي اكثرا در همان دوران كودكي خود را نشان مي دهند اما ناشايع نيست كه اين اختلالات خفيف باشند و بنابراين تا دوران جواني و حتي بزرگسالي علامت دار نشوند. از طرف ديگر، تب رماتيسمي عمدتا يك بيماري دوران كودكي يا نوجواني است. اين بيماري كه در واكنش به نوعي ميكروب به نام استرپتوكوك ايجاد مي شود مي تواند اكثر دريچه هاي قلب را تخريب كند. پس اگر دو مورد قبل يعني بيماري هاي مادرزادي دريچه هاي قلب و نيز تب روماتيسمي را در كنار هم در نظر بگيريد، مي بينيد كه نه تنها اين بيماري هاي قلبي مربوط به دوره سالمندي نيستند بلكه اكثرا در همان دوران كودكي و جواني مشكل ساز مي شوند. با اين حساب احتمالا به اين حرف ما اعتقاد پيدا كرده ايد كه به هيچ عنوان جوان ها از بيماري هاي قلبي مصون نيستند.

€شيوع تب روماتيسمي در كشورهاي توسعه نيافته

شيوع تب روماتيسمي نسبت به سالهاي گذشته به نسبت زياد كاهش يافته است اما در كشورهاي جهان سوم وتوسعه نيافته تب روماتيسمي و عفونتهاي استرپتوكوكي

هنوز روند رو به رشد دارد.

تب روماتيسمي شبيه به حالت هاي عفوني دستگاه تنفسي فوقاني است و اغلب كودكان پنج تا ?? ساله و در بزرگسالان بين سالهاي ?? و بالاي ?? سال رواج دارد.

بنابراين گزارش؛ محققان مهمترين عامل تب روماتيسمي را فقر خانواده ها، پايين بودن سطح فرهنگ وكثرت جمعيت مي دانند.

خطر شيوع تب روماتيسمي در .. [ February ??, ???? ]

خطر شيوع تب روماتيسمي در بچه ها

تب روماتيسمي و بيماري كاوازاكي دو بيماري قلبي است كه به عنوان بيماري هاي اكتسابي، ريشه در دوران كودكي افراد دارند و با توجه به چگونگي برخورد والدين با آن مي توان از گسترش عوارض آن جلوگيري كرد.

تب روماتيسمي به عنوان يك عارضه از گلودردهاي چركي و استرپتوكوكي مي تواند موجب از بين رفتن دريچه هاي قلب و آسيب به مفاصل شود، ? تا ?? سالگي شايع ترين سن بروز اين بيماري است. به واسطه آگاهي مردم و توصيه هاي فراوان، همچنين دقت پزشكان در درمان عفونت هاي باكتريايي حلق و گلو، در طول شش سال گذشته حالتي به وجود آمده بود كه ديگر موردي از تب روماتيسمي در كشور ايران گزارش نشده اما در چند ماه قبل مواردي از اين بيماري در بيمارستان كودكان مفيد تهران مشاهده شده است.

پژوهش ها روي باكتري استرپتوكوك گروه A در مركز تحقيقات بيماري هاي عفوني اطفال ادامه دارد و به نظر مي رسد تغيير در ساختار باكتري و سوش ميكروب همچنين زندگي هاي شهرنشيني درخانه هاي كوچك و پرجمعيت مي تواند موجب شيوع و يا افزايش تعداد موارد تب روماتيسمي شود.

در خصوص شيوع باز پديد بيماري تب روماتيسمي، همه والدين و پزشكان بايد هوشياري كامل داشته باشند، چرا كه تجويز نكردن به موقع داروهاي پادزيست

(آنتي بيوتيك) در گلودردهاي چركي توسط پزشكان از يك طرف، استفاده نكردن به موقع و به طور كامل دوزهاي تجويز شده از سوي بيماران و والدين اطفال بيمار، از طرف ديگر، موجب انتشار مجدد اين بيماري و عوارض پرهزينه و غيرقابل جبران آن مي شود.

چون اين بيماري عارضه گلو درد چركي روي دريچه هاي قلب است، بنابراين در هر فرد با سرخي گلو، چرك و عفونت گلو، تورم غدد لنفاوي زير فك، تب بالا، اشكال در بلع بدون سرفه يا ورم ملتحمه چشم، خشكي صدا يا آبريزش از بيني، بايد احتمال ابتلا به ميكروب استروپتوكوك نوع A داده شود. از طرفي هم تشخيص نابجا را بايد مورد توجه قرار داد.

پزشكان تا حدود ?? درصد در افتراق نوع باكتريايي گلو درد با نوع ويروسي آن دچار مشكل و يا اشتباه مي شوند.

از اين رو اگر براي بيماري آنتي بيوتيك تجويز شد، بايد در طول ? روز اول بيماري به طور دقيق و سر ساعت مصرف شود، چرا كه پس از چهار روز اول بيماري ممكن است علايم با مصرف دارو از بين برود اما ميكروب ها اثر مخرب خود را بر روي دريچه هاي قلب آغاز كنند.

كودكان و بيماران نبايد از نوع تزريقي آنتي بيوتيك ها وحشت كنند، چرا كه اثر مناسب نوع تزريقي آنتي بيوتيك نسبت به نوع خوراكي آن و ماندگاري مورد نظر آن در جريان خون، براي مدت مورد نظر، مهم ترين ويژگي استفاده از اين نوع فرآورده هاي تزريقي است.

در صورت بروز تب روماتيسمي در قلب و مفاصل بيمار كه غالبا در سنين بلوغ و نوجواني است، بيماران بايد تا سال هاي متمادي آنتي بيوتيك تزريق كنند و اين تزريق، هفتگي و يا ماهانه ادامه

خواهد يافت. اگر دريچه قلب در اين عارضه درگير و تخريب شود، بيمار كه فرد جواني است و زير ?? سال سن خواهد داشت، مجبور به عمل جراحي پرهزينه تعويض يك يا چند دريچه قلب خود مي شود.

شايع ترين عارضه تب روماتيسمي روي دريچه ميترال است و اين دريچه قلب از اهميت ويژه اي در قلب برخوردار است.

پژوهش ها نشان مي دهد بيش از هفت درصد از كودكان زير پنج سال كشور ايران به ميكروب هموفيلوس آنفلوانزاي نوع B آلوده مي شوند كه اين مسأله هشدار مي دهد تا مسوولان نسبت به آغاز طرح هاي ويژه ملي و كشوري واكسيناسيون كودكان زير پنج سال عليه بيماري مرتبط با اين ميكروب هر چه زودتر اقدام كنند

درمان تب روماتيسمي با ويتامين گروه B

تحقيقات كلينيكي بيمارستان دانشگاه اومئا در سوئد نشان داد كه بيماران مبتلا به بيماري التهاب شريان هاي ريز تب روماتيسمي با ويتامين هاي خانوادهB درمان مي شوند .

در اين بررسي كه بر روي ?? بيمار با ميزان هوموستئين بيشتر و يا برابر ?? ميلي مول در ليتر كه بدون ترتيب , داروي بي اثر , تركيبي از اسيد در مدت يكسال مصرف مي كردند B ?? و ويتامين B ? فوليك ويتامين استفاده مي كردند B مشاهده شد كه بيماراني كه از ويتامين هاي خانواده مقدار هوموستئين به ميزان زيادي كاهش يافت .

هومولوگ سيستين از دو مولكول هوموستثين بوجود آمده و منبع گوگرد در بدن به حساب مي آيد.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

تالاسمي ماژور و مينور

تالاسمي يك واژه يوناني است كه از دو كلمه تالاسا Thalassa به معني دريا و امي Emia به معني خون گرفته شده است و به آن آنمي مديترانه اي يا آنمي

كولي و در فارسي كم خوني مي گويند. تالاسمي يك بيماري همولتيك مادرزادي است كه طبق قوانين مندل به ارث مي رسد . اولين بار يك دانشمند آمريكايي به نام دكتر كولي در سال 1925 آن را شناخت و به ديگران معرفي كرد . اين بيماري به صورت شديد (ماژور) و خفيف (مينور) ظاهر مي شود. اگر هر دو والدين داراي ژن معيوب باشند به صورت شديد يعني ماژور (Major) و اگر يكي از والدين فقط ژن معيوب داشته باشد به صورت خفيف يعني مينور (Minor) ظاهر مي شود.

تالاسمي براي كساني كه نوع (مينور) را داشته باشند، مشكل ايجاد نمي كند و آنها هم مثل افراد سالم مي توانند زندگي كنند و فقط در موقع ازدواج بايد خيلي مراقب باشند. اما برعكس اين بيماري حداكثر آزار خود را به بيماران نوع ماژور مي رساند.

تالاسمي چگونه منتقل مي شود؟

اگر يك زن و شوهر هر كدام داراي نوع كم خوني خفيف (مينور) تالاسمي باشند، هر يك از فرزندان آنها 25 درصد احتمال ابتلا به تالاسمي ماژور (كم خوني شديد) را داشته و 50 درصد احتمال تالاسمي مينور و 25 درصد ممكن است سالم باشند. علائم و عوارضي كه تالاسمي در بيماران ايجاد مي كند در نوع ماژور تالاسمي (كم خوني شديد) هموگلوبين خون غيرطبيعي به نام F يا جنيني افزايش يافته و هموگلوبين قرمز خون كاهش پيدا مي كند، كودكي كه اين بيماري را در خود دارد كم خون است و اين كم خوني باعث بزرگ شدن طحال و كبد و تغيير قيافه ظاهري او مي شود. بنابراين به علت پايين آمدن مداوم خون، بيمار مجبور است مدام خون تزريق كند و در اثر تزريق خون

كه داراي مقدار زيادي آهن است و در اثر خود بيماري كه باعث شكسته شدن هموگلوبين (گلبولهاي قرمز) و آزاد شدن آهن مي شود ، ميزان آهن خون افزايش يافته و در بافت هاي عمده بدن چون؛ قلب، كبد، طحال و ... رسوب مي كند و سبب ايجاد مشكلات ديگري مي شود كه تنها به كمك آمپول دسفرال مي توان از تجمع آهن جلوگيري كرد. مصرف مداوم دسفرال با قيمت بالاي آن، موجب بروز مشكلات اقتصادي در خانواده ها مي شود. پس اگر در اثر عدم و يا سهل انگاري، تالاسمي به خانواده شما قدم گذاشت، هيچ جاي فرار نيست.

راه هاي پيشگيري از تالاسمي

راه هاي پيشگيري از تالاسمي عبارتند از:

1- انجام آزمايش خون از نظر كم خوني ( CBC و هموگلوبين A2 )

2-انجام آزمايش روي جنين در هفته هاي اول حاملگي در دوران بارداري.

با يك آزمايش ساده مي توانيد جلوي بروز مشكلات بسياري كه در صورت داشتن فرزند تالاسمي با آن برخورد خواهيد نمود را بگيريد. تالاسمي در ايران تالاسمي در ايران حضور تاسف باري دارد و در حدود سي هزار نفر اين بيماري را در خود دارند و هر سال به اين تعداد نيز اضافه مي شوند . تالاسمي در ابتدا چند ماه خود را پنهان مي كند و بعد از مدتي مادران مي بينند كه كودك آنها زرد، ضعيف و ناآرام است و وقتي كه فرزند خود را به دكتر مي برند بعد از آزمايش، دكتر به مادر خانواده مي گويد تالاسمي هم همراه كودكش به دنيا آمده است.

چهار گروه تالاسمي در ايران

كساني كه در ايران تالاسمي با خود دارند به چهار گروه تقسيم مي شوند:

گروه اول : مبتلاياني كه دسترسي به امكانات

پزشكي و درماني ندارند و از درمان صحيح يعني تزريق خون و دسفرال محروم مي باشند.

گروه دوم : بيماراني كه به موقع بيماريشان تشخيص داده مي شود و خون تزريق مي نمايند؛ اما از دسفرال و ساير اقدامات درماني استفاده نمي كنند.

گروه سوم : كساني كه بيماريشان به موقع تشخيص داده مي شود، تزريق مناسب خون همراه با روش هاي جانبي را به موقع دريافت مي دارند و طول عمري قابل ملاحظه خواهند داشت.

گروه چهارم : بيماراني كه دسترسي به پيوند مغز استخوان داشته اند، احتمال بهبودي آنان تا حدود زيادي ميسر مي باشد ، اميد است با اتكا به خداوند تبارك و تعالي در آينده اي نه چندان دور در اثر پيشرفت هاي علمي، تالاسمي هم مانند بيماري هاي شايع دوران گذشته ريشه كن شود.

مهم ترين راه كنترل و درمان بيماري تالاسمي، تزريق مداوم خون است. اگر بعد از آزمايش هموگلوبين، هماتوكريت متوجه شديد كه مقدار آن پايين تر از 10 است، فورا به مركز انتقال خون مراجعه كنيد. اگر ديرتر اقدام كنيد بدن مجبور است از خوني كه استخوان ها مي سازند، تغذيه كند و خون سازي استخوان ها باعث رشد ناهنجار استخوان هاي سر و صورت مي شود و در آن هنگام تالاسمي، قيافه وحشتناك خود را نشان مي دهد و بيمار خود را دچار مشكلات روحي و رواني فراوان مي كند . پس به ياد داشته باشيد با تزريق مداوم و به موقع خون از رشد استخوان هاي صورت كودك خود جلوگيري كنيد.

اقدام مهم ديگري كه شما بايد انجام دهيد پايين آوردن آهن خون فرزندتان است. آهن، بافت هاي بدن است و آمپول دسفرال هم دشمن آهن، شما بعد از آزمايش آهن خون (فريتين) كودكتان، اگر مقدار آن را بالاتر از حد طبيعي

مشاهده كرديد، ديگر با تزريق دسفرال به وسيله سرنگ در عظله نمي توانيد آن را به حد طبيعي برسانيد و حتما بايد از پمپ دسفرال استفاده كنيد.

پمپ دسفرال

پمپ دسفرال دستگاهي است كه به طور اتوماتيك در مدت 8 الي 12 ساعت آمپول را در زير پوست ناحيه شكم و يا عضلات بازوي بيمار تزريق مي كند و دارو در بدن با آهن تجمع يافته تركيب و سپس به وسيله ادرار دفع مي شود. همان طور كه قبلا گفته شد اگر آهن تجمع يافته دفع نشود باعث رسوب در كبد و قلب مي شود و مرگ آنان را تسريع مي كند. طحال برداري تالاسمي روي طحال بيمار خود نيز تاثير مي گذارد. گلبول هاي خون اگر ساختمان و شكل و كار غيرطبيعي داشته باشند، زودتر از موعد مقرر 120 روز عمر طبيعي گلبول قرمز مي باشد) از بين مي روند.

گورستان و محل تخريب گلبول ها، طحال است و اگر پزشك متوجه شود كه به علت بزرگي و يا فقط پركاري طحال، نياز به خون بالا مي رود و يا اينكه هموگلوبين پس از تزريق خون در فاصله زمان كمتري سريعا پايين مي افتد در آن صورت تصميم مي گيرد كه طحال جراحي و از بدن خارج شود. ولي سن ايده آل بالاي 5 سال است. زيرا در سنين پايين تر خطر بيماري هاي عفوني مهلك وجود دارد؛ بنابراين حتي در سنين بالاتر از 5 سال كه طحال برداري انجام مي گيرد، واكسيناسيون عليه برخي بيماري ها مانند پنوموكك لازم است و علاوه بر آن هميشه بايد درمان با آنتي بيوتيك سريعا شروع گردد. اگر تالاسمي طبق روال طبيعي كنترل و درمان شود، بيماران مي توانند مثل هر انسان ديگري سال ها زندگي كنند.

امروز تعدادي

از بيماران تالاسمي ازدواج كرده و داراي فرزندان سالم هستند. شرايط بد و مرگ و يا عمر طولاني بيمار تالاسمي در دست شماست . پدران و مادران نيز بايد معاينه شوند تا اگر مواردي بود دقيقا مداوا گردد تا از نارسايي هاي بيشتر جلوگيري شود. بايد با دقت و حوصله در امر معالجه كودك بيمار خود اقدام كنيد؛ در صورت طحال برداري مصرف قرص پني سيلين و تزريق واكسن پنوموكك براي جلوگيري از عفونت بدن ضروري است. لازم است بيمار تالاسمي در سنين بالا توسط متخصصين قلب، كليه، چشم، گوش، غدد و ... مورد معاينه قرار گيرد.

نويسنده : سحر ميرشاهي

1- ضعف جسمي و رشد كم.

2- مشكلات ناشي از تزريق خون و درد آن .

3- تزريق مداوم دسفرال (DESFERAL) و صرف هزينه بالا.

4- تغيير شكل و رشد ناهنجار جمجمه و بروز مشكلات رواني .

5- نگراني حقيقي از آينده بيمار.

منابع :

http://asp.irteb.com

http://www.mydocument.ir

انواع تالاسمي و درمان آن ها

تالاسمي از بيماري هاي ژنتيكي است كه در اثر آن در خون مريض تعداد زيادي از گلوبولهاي قرمز شكل اصلي خود را از دست مي دهند و قادر به حمل اكسيژن نيستند. هموگلوبين جزء انتقال دهنده اكسيژن در سلولهاي قرمز خوني مي باشد. هموگلوبين شامل دو پروتئين مختلف به نام آلفا و بتا مي باشد.

اگر بدن توانايي توليد كافي از هر نوع پروتئين را نداشته باشد، سلولهاي خوني بطور كامل شكل نگرفته توانايي انتقال اكسيژن كافي را ندارند و نتيجه يك نوع كم خوني است كه در طفوليت آغاز شده و تا پايان عمر به طول مي انجامد.هر چند تالاسمي يك اختلال منفرد نيست اما يك گروه اختلالات از طرق مشابه بدن انسان را درگير مي نمايند، درك تفاوت

بين گونه هاي مختلف تالاسمي مهم است.

تالاسمي آلفا

افرادي كه در آنها هموگلوبين به ميزان كافي پروتئين آلفا توليد نمي كند به تالاسمي آلفا مبتلا مي گردند. تالاسمي آلفا به طور شايع در افريقا، خاورميانه، هند، آسياي جنوبي، جنوب چين و نواحي مديترانه يافت مي شود.

? گونه تالاسمي آلفا وجود دارد كه با توجه به آثار آنها بر بدن از خفيف تا شديد تقسيم بندي مي شود.

• مرحله حامل خاموش:

در اين مرحله عموماً فرد سالم است زيرا كمبود بسيار كم پروتئين آلفا بر عملكرد هموگلوبين تأثير نمي گذارد. به علت تشخيص مشكل، اين مرحله حامل خاموش ناميده مي شود. هنگامي كه فرد به ظاهر طبيعي صاحب يك فرزند با هموگلوبين H يا صفت تالاسمي آلفا مي گردد، مرحله حامل خاموش تشخيص داده مي شود.

• Hemoglobin Constant Spring هموگلوبين كنستانت اسپرينگ

يك فرم غير معمول از مرحله حامل خاموش كه به واسطه جهش در هموگلوبين آلفا رخ مي دهد.علت نامگذاري بدين صورت، كشف اين موضوع در منطقه اي در جامائيكا به نام كنستانت اسپرينگ مي باشد. همانند مرحله خاموش فرد هيچ گونه مشكلي را تجربه نمي كند.

• صفت تالاسمي آلفا يا تالاسمي آلفا خفيف

در اين مرحله كمبود پروتئين آلفا بيشتر است. بيماران در اين مرحله سلول هاي قرمز خوني كمتر و كوچك تري دارند، اگر چه بسيار از بيماران علائمي از بيماري را تجربه نمي نمايند.پزشكان اغلب تالاسمي آلفا خفيف را با كم خوني فقر آهن اشتباه نموده و براي بيماران آهن تجويز مي نمايند. آهن هبچ تأثيري بر درمان كم خوني تالاسمي آلفا ندارد.

• بيماري هموگلوبين H

در اين مرحله، كمبود پروتئين آلفا به حدي است كه منجر به كم خوني شديد و بروز مشكلاتي نظير طحال بزرگ، تغييرات استخواني و خستگي مي گردد. نامگذاري به علت هموگلوبين H غير طبيعي است كه

سلول هاي قرمز خون را تخريب مي نمايد.

• Hemoglobin H- Constant Spring هموگلوبين H- كنستانت اسپرينگ

اين حالت بسيار شديدتر از بيماري هموگلوبينH مي باشد. بيماران دراين مرحله، از كم خوني شديد، بزرگي طحال و عفونت هاي ويروسي رنج مي برند.

• Hemozygous H- Constant Spring (هموزيگوس H- كنستانت اسپرينگ)

اين حالت يك نوع از Hemoglobin H- Constant Spring است. هنگامي كه دو فرد حامل Constant Spring ژن ها را به فرزند منتقل سازند اين نوع بيماري بروز مي نمايد. اين حالت عموماً خفيف تر از Hemoglobin H- Constant Spring و تقريباً مشابه بيماري هموگلوبين H مي باشد.

• هيدروپس جنيني يا تالاسمي آلفاي ماژورتالاسمي آلفاي بزرگ

در اين حالت در بررسي DNA فرد، ژن هاي آلفا وجود ندارند. اين اختلال باعث مي شود گلوبين گاماي توليدي در جنين يك هموگلوبين غير طبيعي بارت (Barts) ايجاد نمايد. بسياري از اين بيماران قبل يا در فاصله كوتاهي بعد از تولد مي ميرند. در موارد بسيار نادري كه بيماري قبل از تولد تشخيص داده مي شود، تزريق خون داخل رحمي منجر به تولد كودكي با هيدروپس جنيني مي گردد. اين نوزاد در سراسر زندگي خود به تزريق خون و مراقبت هاي پزشكي نيازمندند.

تالاسمي بتا

در افرادي كه هموگلوبين پروتئين بتا كافي توليد نمي كند ايجاد مي گردد. اين بيماري در مردم نواحي مديترانه نظير يونان و ايتاليا، ايران، شبه جزيره عرب، افريقا، جنوب آسيا و جنوب چين يافت مي شود.

سه گونه تالاسمي بتا وجود دارد كه با توجه به آثار آنها بدن از خفيف تا شديد تقسيم بندي مي شوند.

• تالاسمي مينور يا صفت تالاسمي

در اين حالت كمبود پروتئين به حدي نيست كه باعث اختلال در عملكرد هموگلوبين گردد. يك فرد با اين بيماري حامل صفت ژنتيكي تالاسمي مي باشد. اين فرد به جز يك كم

خوني خفيف در برخي موارد، مشكل ديگري را تجربه نخواهد كرد. همانند تالاسمي آلفاي خفيف، پزشكان اغلب سلولهاي قرمز خوني فرد مبتلا به تالاسمي بتا مينور را به عنوان علامتي از كم خوني فقر آهن با تجويز نادرست مكمل آهن درمان مي نمايند.

• تالاسمي بينابيني

در اين حالت كمبود پروتئين بتا در هموگلوبين به اندازه اي است كه منجر به كم خوني نسبتاً شديد و اختلالات قابل ملاحظه اي در سلامت فرد نظير بدفرمي هاي استخواني و بزرگي طحال مي گردد. در اين مرحله طيف وسيعي از علائم وجود دارد. تفاوت كم بين علائم تالاسمي بينا بيني و فرم شديدتر (تالاسمي ماژور) يا تالاسمي بزرگ مي تواند گيج كننده باشد.

بدليل وابستگي بيمار به تزريق خون، فرد را در گروه تالاسمي ماژور قرار مي دهند. بيماران مبتلا به تالاسمي بينابيني براي بهبود كيفيت زندگي و نه براي نجات يافتن، به تزريق خون نيازمند مي باشند.

• تالاسمي ماژور يا كم خوني Cooley’s Anemiaتالاسمي بزرگ

اين مرحله شديرترين فرم تالاسمي بتا مي باشد كه كمبود شديد پروتئين بتا در هموگلوبين منجر به يك كم خوني تهديد كننده حيات مي شود و فرد به انتقال خون منظم و مراقبت هاي طبي فراواني نيازمند مي گردد.

انتقال خون مكرر در طول عمر منجر به تجمع بيش از حد آهن مي گردد كه بايد توسط تجويز عوامل Chelator كمك كننده در دفعجهت جلوگيري از مرگ و نارسايي ارگان ها درمان شوند.

ديگر اشكال تالاسمي

به جز تالاسمي آلفا و بتا، اختلالات وابسته ديگري وجود دارند كه به علت وجود ژن هاي غير طبيعي در كنار ژن هاي آلفا و بتا و يا جهش ژني رخ مي دهند.

• هموگلوبين E يكي از شايعترين هموگلوبين هاي غير طبيعي مي باشد و اغلب در مردم آسياي جنوب شرقي نظير كامبوج و تايلند ديده مي شود. هنگامي كه با تالاسمي بتا

همراه شود ايجاد بيماري بتا تالاسمي E مي نمايد. يك كم خوني نسبتاً شديد كه علائم مشابه با تالاسمي بتا بينابيني دارد.

• بتا تالاسمي داسي شكل

اين حالت به علت وجود هم زمان تالاسمي بتا و هموگلوبين S (هموگلوبين غير طبيعي كه در بيماران كم خوني داسي شكل ديده مي شود). اين بيماري به طور شايع در نواحي مديترانه اي نظير ايتاليا، يونان و تركيه ديده مي شود.

شدت بيماري به ميزان توليد گلوبين بتا طبيعي توسط ژن بتا بستگي دارد.

هنگامي كه ژن بتا گلوبين بتا توليد ننمايد، شرايطي مشابه با كم خوني داسي شكل ايجاد مي گردد. هرچه گلوبين بتاي بيشتري توسط ژن بتا توليد شود، شدت بيماري كاهش مي يابد.

درمان تالاسمي

• انتقال خون: شايعترين درمان براي تمامي اشكال تالاسمي تزريق سلول هاي قرمز خوني است. اين تزريق خون براي فراهم آوردن مقاديري از سلول هاي قرمز خوني سالم و هموگلوبين طبيعي كه قادر به انتقال اكسيژن باشد، ضروري است.

در صورتي كه بيمار تالاسميك در گذشته به اندازه كافي خون دريافت نكرده باشد، لازم است جهت بهبود كيفيت زندگي وي، دفعات تزريق خون افزايش يابد. امروزه بسياري از بيماران تالاسمي ماژور در هر دو يا سه هفته خون دريافت مي نمايند، مقداري معادل ?? پاينت خون در يك سال. Pint معادل واحد تزريق مايع تقريباً برابر ??? ميلي ليتر است

• افزايش بيش از حد آهن

در بدن راه طبيعي جهت حذف آهن وجود ندارد، بنابراين آهن موجود در خون تزريق شده در بدن انباشته و وضعيتي را به نام «افزايش غير طبيعي آهن» (Iron Overload) ايجاد مي نمايد. آهن مازاد براي بافت ها و ارگان هاي بدن به ويژه قلب و كبد سمي است و منجر به مرگ زودرس و يا نارسايي ارگان ها در فرد

بيمار مي شود.

• Chelation Therapy

براي كمك به دفع آهن اضافي، بيمار تحت درمان سخت و دردناك با دارويي به نام دسفرال (Desferal) قرار مي گيرد. دارو از طريق يك سوزن متصل به پمپ و زير پوست ناحيه معده يا پاها تزريق مي گردد. تزريق اين دارو پنج تا هفت بار در هفته و هر بار ?? ساعت به طول مي انجامد. دسفرال از طريق فرآيندي به نام Chelation به آهن متصل مي گردد و با دفع آهن متصل به دسفرال ميزان آهن ذخيره در بدن كاهش مي يابد.

مشكلات تحمل درمان

تحمل درمان، براي بيماران مبتلا به تالاسمي يك امر حياتي محسوب مي گردد. عدم تحمل اين درمان منجر به مشكلات سلامتي شديد و مرگ زودرس در بيماران مي شود. براي مقابله با مشكل عدم تحمل دارو، محققين به دنبال داروهاي جديدي هستند كه بيمار آن را به آساني تحمل نمايد.

پيشگيري

در حال حاضر موثرترين راه پيشگيري از بيماري تالاسمي غربالگري اين بيماري در سطح جمعيتي و سپس بررسي ملكولي افرادي مي باشد كه در غربالگري در زمره افراد تحت خطر طبقه بندي شده اند. براي اين منظور در ايران برنامه كشوري غربالگري تالاسمي توسط وزرات بهداشت در حال انجام مي باشد.

مشاوره ژنتيك

مشاوره ژنتيك در افرادي كه در غربالگري در زمره افراد تحت خطر طبقه بندي شده اند و يا افرادي كه داراي بستگان نزديك مبتلا به تالاسمي هستند توصيه مي شود.ريسك تكرار اين بيماري در فرزندان بعدي يك زوج داراي فرزند مبتلا ??? مي باشد كه در صورت تعيين جهش در فرزند مبتلا و تاييد ناقل بودن والدين مي توان با تشخيص قبل از تولد در طي دوران بارداري از وضعيت ابتلا يا عدم ابتلاي جنين اطمينان حاصل نمود.

منابع :

http://fa.wikipedia.org

http://www.pezeshk.us

تالاسمي

تالاسمي نوعي كم خوني ارثي

و ژنتيكي است كه به علت اشكال در ساخت زنجيره هاي پروتئيني هموگلوبين بوجود مي آيد.

هموگلوبين

هموگلوبين مولكول اصلي داخل گويچه هاي قرمز است كه از هم و زنجيره هاي پروتئني يا گلوبين تشكيل شده است. در هر زنجيره گلوبين يك مولكول هم وجود دارد كه اكسيژن را توسط آهن خود حمل مي كند. پس توليد هموگلوبين نياز به به تامين آهن و ساخت هموگلوبين دارد. بر اساس نوع زنجيره پروتئيني چند نوع هموگلوبين وجود دارد:

• هموگلوبين A: هموگلوبين طبيعي در بالغين عمدتا همولگوبين A مي باشد كه تقريبا حدود 98% از هموگلوبين جريان خون را تشكيل مي دهد و از زنجيره 4 تايي حاوي دو زنجيره آلفا و دو زنجيره بتا ساخته مي شود. (?2?2)

• HGbA2: هموگلوبين A2 از 2 زنجيره آلفا و 2زنجيره دلتا تشكيل مي شود.(?2?2) كه بطور طبيعي 2-1% هموگلوبين در بالغين را تشكيل مي دهد.

• HGbF: هموگلوبين F كه هموگلوبين اصلي دوران جنيني است و كمتر از 1% هموگلوبين در بالغين را نيز شامل مي شود،از زنجيره 4 تايي 2 تا آلفا و 2 تا گاما (?2?2) تشكيل گرديده است و هموگلوبين هاي C , H و ... كه در بعضي بيماريها بوجود مي آيد.

براي ساخت زنجيره بتا هر فرد از هر والد خود (پدر و مادر) يك ژن سازنده اين زنجيره را دريافت مي كند و براي زنجيره هاي ?,? از هر والد 2 ژن دريافت مي كند. و بر اساس جهش يا حذف هر كدام از اين ژنها ساخت و زنجيره مربوطه مختل شده و انواع بيماري تالاسمي را خواهيم داشت. هموگلوبين نه تنها براي حمل و تحويل طبيعي اكسيژن لازم است، بلكه در شكل و اندازه و بدشكلي

گلبول قرمز دخالت دارد. مقدار كل هموگلوبين خون بطور طبيعي در خانمها 2±12 و در آقايان 2±14 گرم در دسي ليتر مي باشد.

انواع تالاسمي

تالاسمي به دو نوع آلفا تالاسمي و بتا تالاسمي است كه خود بتا تالاسمي هم شامل تالاسمي ماژور (تالاسمي شديد) و تالاسمي مينور يا تالاسمي خفيف مي باشد. افراد مبتلا به تالاسمي مينور در واقع كم خوني مشكل سازي ندارندريا، ولي اگر دو فرد تالاسمي مينور با هم ازدواج كنند به احتمال 25% فرزندنشان دچار تالاسمي شديد ماژور خواهد بود و 25% فرزندشان سالم و 50% تالاسمي مينور خواهند داشت.

تالاسمي ماژور

تالاسمي ماژور يا آنمي كولي به علت حذف يا جهش در هر دو ژن سازنده زنجيره بتا ايجاد مي شود و به اين ترتيب يا هيچ زنجيره بتايي ساخته نمي شود و يا به مقدار كمي ساخته مي شود. در نتيجه بدن كمبود اين زنجيره ها را با ساخت زنجيره هاي آلفا جبران مي كند كه اين زنجيره هاي آلفاي اضافي براي گلبولهاي قرمز سمي هستند و با رسوب بر روي سلولهاي گلبول قرمز باعث مي شوند كه گلبولهاي قرمز در مغز استخوان و در داخل خون تخريب شده و زنجيره هاي آلفا در مغز استخوان رسوب مي كنند. از طرفي به علت خونسازي غير موثر ، مراكز خونساز خارج مغز استخوان ، ار جمله كبد و طحال شروع به خونسازي مي كنند و بزرگ مي شوند. بيماري معمولا بصورت كم خوني شديد در 6 ماهه اول زندگي كودك تظاهر مي كند و درصورت عدم شروع تزريق خون ، بافت مغز استخوان و مكانهاي خونساز خارج مغز استخوان فعال و بزرگ شده و باعث بزرگي مغز استخوانها بخصوص استخوانهاي پهن (صورت و جمجمه) و بزرگي

كبد و طحال مي شوند.

علايم بيماري

• كم خوني شديد طوريكه براي بقاء بيمار تزريق مكرر خون لازم است.

• افزايش حجم شديد مغز استخوان بخصوص در استخوانهاي صورت و جمجمه ، چهره خاص افراد تالاسمي را ايجاد مي كند (چهره موش خرمايي).

• اختلال رشد دربچه هاي بزرگتر

• رنگ پريدگي ، زردي و گاهي پوست ممكن است به دليل رنگ پريدگي و يرقان و رسوب ملانين به رنگ مس در آيد.

• بزرگي كبد و طحال ، در سنين بالاتر گاهي طحال به حدي بزرگ مي شود كه باعث تخريب بيشتر گلبولهاي قرمز مي شود.

• علايم ناشي از رسوب آهن در بافتهاي مختلف از جمله پانكراس و قلب و غدد جنسي و ايجاد ديابت و نارسايي قلبي و تاخير در بلوغ.

• استخوانها نازك شده و مستعد شكستگي مي شوند.

تشخيص

در آزمايش خون تالاسمي ماژور گلبولهاي قرمز خون كوچك و كم رنگ خواهد بود (كم خوني هيپوكروم ميكروسيتر). افت شديد هموگلوبين به مقادير كمتر از 5 گرم در دسي ليتر وجود دارد. بيلي روبين سرم به علت تخريب سلولها افزايش مي يابد و ساير آزمايشات كه لزومي براي گفتن همه آنها نيست. تشخيص قطعي با الكتروفورز هموگلوبين انجام مي شود كه در تالاسمي ماژور هموگلوبين A طبيعي ساخته نمي شود و 98% هموگلوبين ها را هموگلوبين F تشكيل مي دهد و هموگلوبين A2 نيز تا 5% افزايش پيدا مي كند.

عوارض

از عوارض تالاسمي يك سري از عوارض از جمله اختلال رشد و تغيير قيافه بيمار و بزرگي كبد و طحال كه به علت خود بيماري است و يكسري عوارض ديگر ناشي از درمان تالاسمي است. اصلي ترين اين عارضه هموسيدوز يا هموكروماتوز

است. هموسيدروز به رسوب آهن در بافتها گفته مي شود كه نتيجه غير قابل اجتناب تزريق طولاني مدت خون است. در هم نيم ليتر خوني كه به بيمار تزريق مي شود، حدود 200mg آهن به بافتها منتقل مي كند كه اين مقدار آهن نمي تواند از بدن دفع شود و در بافتها رسوب مي كند و باعث نارسايي در بافتها مي گردد. بخصوص رسوب آهن در قلب و پانكراس و غدد ، مشكل اصلي اين بيماران خواهد بود كه باعث نارسايي پانكراس و ديابت ، نارسايي قلبي و نارسايي غدد جنسي و تيروئيد و ... مي شود.

درمان

تالاسمي شديد و درمان نشده هميشه باعث مرگ در دوران كودكي مي گردد. در صورت تزريق مكرر خون و حفظ سطح مناسبي از خون مي توان طول عمر ا افزايش داد و تا حد زيادي مانع از تغييرات استخواني و اختلال رشد گرديد. پس درمان تالاسمي عبارتند از:

• تزريق دراز مدت خون: هدف از تزريق خون مكرر براي بيمار حفظ هموگلوبين بيمار در سطح بالاي 10 است.

• دفروكسامين: مشكل اصلي بيماران تالاسمي بعد از سالها ، هموسيدروز و اضافه بار آهن است، كه مي توان آن را به كمك تزريق مرتب دفروكسامين به صورت زير جلدي يا وريدي تخفيف داد. اين دارو با آهن تركيب شده و از ادرار دفع مي شود. البته مقدار زياد اين دارو ممكن است باعث واكنش پوستي در محل تزريق و يا عوارض عصبي به ويژه در دستگاه بينايي و شنوايي شود. بنابراين اين دارو به تنهايي براي پيشگيري دراز مدت از مسموميت با آهن كافي نيست.

• برداشتن طحال: اگر بزرگي طحال ، نياز به تزريق خون را بيشتر كند

طحال برداشته مي شود تا نياز به خون كاهش يابد.

• پيوند مغز استخوان: درمان قطعي بيماري با پيوند مغز استخوان است. البته اين عمل با مرگ ومير بالايي همراه است. و در برخي بيماران نيز سلولهاي تالاسمي مجددا رشد مي كنند.

روند بيماري

امروزه با توجه به درمانهاي موجود بيماران تا 30 سالگي هم زنده مي مانند. و اينها بچه هايي با رشد ناقص هستند و شايعترين علت مرگ آنها نارسايي قلبي به علت هموسيدروز و همچنين به علت تزريق خون و افزايش بار قلب مي باشد.

تالاسمي مينور

تالاسمي مينور معمولا بدون علامت بوده و علايم باليني واضح ندارند و بطور عمده در تست هاي چكاپ به صورت اتفاقي تشخيص داده مي شوند. اين افراد كم خوني مختصر (هموگلوبين بيش از 10) با سلولهاي گلبول قرمز كوچك و كم رنگ (هيپوكروم ميكروسيتر) دارند كه معمولا مشكل ساز نمي باشد.

تالاسمي مينور در نتيجه اختلال يكي از دو ژن سازنده زنجيره گلوبين بتا به وجود مي آيد كه اين ژن ناقص يا از پدر و يا از مادر به فرد به ارث رسيده است، در نتيجه كاهش يا فقدان ساخت زنجيره بتا از يك ژن اتفاق مي افتد و به دنبال آن هموگلوبين A2 تا حدود %8-4 افزايش مي يابد و گاهي افزايش هموگلوبين F در حدود %1-5 ديده مي شود.

تنها نكته اي كه در تالاسمي خفيف يا مينور جالب توجه است، اين است كه اين افراد موقع ازدواج نبايد با يك فرد شبيه خود (تالاسمي مينور) ازدواج كنند.

آلفا تالاسمي

علت آلفا تالاسمي حذف يك يا چند ژن از 4 ژن سازنده زنجيره آلفاست، هر چه تعداد ژنهاي حذف شده بيشتر باشد بيماري شديدتر مي شود و براساس

تعداد ژنهاي حذف شده به 4 گروه تقسيم مي شوند.

• هيدروپس فتاليس: كه حذف هر 4 ژن آلفا را دارند و هموگلوبين ساخته شده فقط از زنجيره هاي گاما تشكيل شده است كه هموگلوبين بارتز گفته مي شود و وخيم ترين نوع آلفا تالاسمي است و با حيات خارج رحمي منافات دارد و جنين هنگام تولد مرده است و يا مدت كوتاهي پس از تولد مي ميرد. اين جنين ها دچار ادم شديد هستند.

• بيماري هموگلوبين H: كه در اثر حذف 3 ژن آلفا گلوبين بوجود مي آيد. بيماران دچار كم خوني هيپوكروم ميكروسيتيك بوده و بزرگي طحال در آنها ديده مي شود. در بعضي مواقع ممكن است نياز به تزريق خون داشته باشند و در صورت كم خوني شديد و نياز به انتقال خون بايد طحال برداشته شود.

• صفت آلفا تالاسمي 1: كه 2 ژن آلفا حذف شده و از هر لحاظ شبيه بتا تالاسمي مينور است.

• صفت آلفا تالاسمي 2: كه فقط يك ژن از 4 ژن حذف شده و يك حالت ناقل ژن ، خاموش و بدون علامت است.

منبع: http://daneshnameh.roshd.ir

بيماريهاي كودكان و واكسيناسيون

موضوع بيماريهاي كودكان شامل بسياري از بيماريهايي ميشود كه كودكان به آن دچار ميگردند. شايعترين اين بيماريها در اينجا توضيح داده ميشوند.

آبله مرغان

بچه اي كه آبله مرغان دارد، ميتواند پيش از آنكه آثار بيماري در او به روشني ديده شود، بچه هاي ديگر را هم مبتلا كند، چون بايد نزديك به دو هفته از ابتلا به بيماري بگذرد تا تاولهاي قرمز يا آبله ها، سراسر بدن را بپوشانند. بچه تب ميكند و آبله هاي قرمز خارش زيادي دارند. شايسته آن است كه تا افتادن آبله ها و خشك شدن زخمهاي

ريز، بچه در خانه نگهداشته شود.

قرمزي پوست يا به قول دانماركيها بيماري سيلي يا كشيده

بيشتر بچه هاي ميان پنج و دوازده سال به اين بيماري دچار ميشوند. پس از گدشت دو هفته از ابتلا، تازه مريضي خودش را نشان ميدهد. اين بيماري خودش را با قرمز شدن بخشي از پوست صورت، دست و يا پا كه شبيه به جاي يك سيلي است، نشان ميدهد. هنگام بارداري بايد از اين بيماري پرهيز كرد، چرا كه ميتواند به انداختن خودبخودي جنين بيانجامد. براي همين، چنانچه مؤسسه هاي نگهداري كودكان بچه اي داشته باشند كه داراي اين بيماري باشد، بايد آنرا به آگاهي همگان برسانند.

سياه سرفه

پس از يك هفته از گرفتن بيماري است كه بيماري خودش را نشان ميدهد. اين بيماري باعث حمله هاي طولاني سرفه، به ويژه در شب ميگردد كه به طور معمول با تنگي نفس و صداهاي غير عادي در هنگام نفس كشيدن همراه است. بعضي وقتها كار به استفراغ هم ميكشد. اين بيماري بيشتر در همان هفته اول است كه سرايت ميكند و براي همين بايد تماس بيمار با ديگر بچه ها - به ويژه كودكان زير يك سال كه اين بيماري ميتواند برايشان زيان جاني داشته باشد- قطع گردد.

مخملك

از هنگام ابتلاي به بيماري تا ديدن آثار آن، چيزي ميان سه روز تا يك هفته به درازا ميكشد. اين بيماري باعث چرك كردن گلو و درد آن، و قرمزي پوست در ناحيه كشاله ران و زير بغل ميشود. زير تأثير بيماري، ممكن است كه زبان هم ناصاف، قرمز و پر از لكه شود. مخملك با آنتي بيوتيكهايي كه خيلي سريع عمل ميكنند، مداوا ميشود. پس از سه روز مصرف آنتي بيوتيك،

ديگر كودك ديگران را مبتلا نميكند.

تب سه روزه

اين بيماري بيشتر نزد كودكان شش ماهه تا سه ساله ديده ميشود. از هنگام ابتلاي به بيماري تا ديدن آثار آن، نزديك به دو هفته طول ميكشد. اين بيماري با يك تب شديد ناگهاني شروع ميشود كه تا 40 درجه سانتيگراد ميرسد. پس از سه روز تب فروكش كرده و يك قرمزي بر روي پوست ايجاد ميشود كه از تنه شروع شده و به سوي دستها و پاها كشيده ميشود. اين قرمزي به طور معمول پس از 12 ساعت ناپديد ميشود.

بيماري دست- پا- دهان

از هنگام ابتلاي به بيماري تا ديدن آثار آن، تنها دو يا سه روز طول ميكشد. اين بيماري حظور خودش را با تاولهاي كوچكي در دهان و روي دستها و پاها اعلام ميكند. در ضمن اين بيماري اغلب با تب همراه است. تا هنگامي كه بچه هنوز در جاهاي نام برده تاولهايي دارد، ميتواند كودكان ديگر را هم مبتلا كن

واكسيناسيون

واكسن اِم اِف اِر، واكسني است كه بچه را در برابر اُريون، سرخك و سرخجه ايمني مي بخشد. بسيار مهم است كه بچه را در برابر اين بيماريها واكسينه كنيد، چون هر كدام از اين سه بيماري ميتوانند كار را به جاي باريك بكشانند. برا ي نمونه اريون ميتواند به عفونت پوسته مغز و كاهش شنوايي در كودك بيانجامد. بيماري اريون در مردان بزرگسال، ميتواند باعث عفونت تخمها شود كه در آن صورت ميتواند منجر به كاهش توانايي بچه دار شدن گردد. سرخجه به ويژه براي جنين خطرناك است، و براي همين، براي زنلني كه ميخواهند باردار شوند بسيار مهم است كه خود را عليه اين بيماري واكسينه

كنند. همچنين اين واكسيناسيون باعث ميشود كه مادران اين بيماري را پخش نكرده، و كودكان هنوز به دنيا نيامده را به سقط ناخواسته مجبور نكنند. آخرين بيماري از اين سه بيماري كه با يك عدد واكسن ام اف ار ميتوان در برابر آن به مصونيت دست يافت، سرخك است. مشكلهايي كه در اثر سرخك پيش مي آيد بسيار جدي است، چرا كه از هر صد هزار كودكي كه به اين بيماري دچار ميشوند، ده نفر آنها مي ميرند، و چهل نفر آنها عفونت مغزي ميگيرند.

كار يك واكسن بدين گونه است كه ويروس را در بدن تزريق ميكنند تا سيستم دفاع و ايمني بدن كودك ماده هاي ضد اين ويروس را ترشح كنند. ويروسي كه در واكسن هست، نه يك ويروس معمولي، بلكه يك ويروس ضعيف شده است كه نشانه هايي از بيماري را به صورتي نه چندان شديد ايجاد ميكند. براي همين چنانچه كودك روز پس از واكسيناسيون كمي مريض شود، نه امري غير عادي است و نه خطرناك. بسيار كم اتفاق مي افتد كه اين واكسنها عارضه هاي جانبي شديدي را به همراه بياورند. بايد تأييد كرد مشكلهايي كه همراه با واكسنها پيش مي آيند، بسيار ناچيزتر از مشكلهايي است كه خود بيماري به همراه مي آورند. براي همين بسيار مهم است كه بگذاريد فرزندتان واكسن ام اف ار را بزند و پس از آن از شرّ اُريون، سرخجه و سرخك كه او را به سختي بيمار ميكند، در امان بماند.

در دانمارك زدن واكسن ام اف ار را به همه كودكاني كه به 15 ماهگي ميرسند، پيشنهاد ميكنند. كودك بايد براي گرفتن نتيجه كامل، بار ديگر هنگامي كه 12 ساله ميشود نيز

اين واكسن را بزند، اول براي اين كه بدن بعضي از آدمها نميتواند در همان بار نخست مواد لازم را بر ضد واكسن هر سه بيماري توليد كند، و ديگر اين كه در بار دوم، بدن ميتواند ماده هاي بسيار بيشتري عليه بيماري توليد كند. پس بايد دوبار اين واكسن را زد.

گذشته از واكسن ام اف ار، واكسنهاي ديگري هم براي كودكان پيشنهاد ميشوند. در برنامه واكسيناسيون بچه هاي دانمارك، پيشنهاد ميشود كه كودكان عليه هشت بيماري عفوني واكسينه شوند. واكسيناسيون برزاي همه كودكان رايگان است و شركت در اين برنامه داوطلبانه است. پيشنهاد واكسينه كردن از سوي دولت براي پيشگيري از بيماريها و پي آمدهاي جدي آنهاست و از سوي ديگر باعث ميشود كه در دراز مدت بعضي از بيماريها به كلي ريشه كن شوند. همه اين هشت بيماري، بسيار كم در دانمارك پيدا ميشوند، البته اين بيماريها هنوز هم در كشورهاي ديگر شايع هستند و تجربه نشان ميدهد كه اگر واكسيناسيون را كنار بگذاريم، ميشود كه دوباره سر و كله بيماريها پيدا شوند. در حال حاظر برنامه واكسيناسيون دانمارك چنين است:

3 ماهگي ديفتري- كزاز- سياه سرفه- فلج كودكان- عفونت پوسته مغزي

5 ماهگي ديفتري- كزاز- سياه سرفه- فلج كودكان- عفونت پوسته مغزي

12 ماهگي ديفتري- كزاز- سياه سرفه- فلج كودكان- عفونت پوسته مغزي

15 ماهگي سرخك- اريون- سرخجه يا اِم اِف اِر

2 سالگي فلج كودكان

3 سالگي فلج كودكان

4 سالگي فلج كودكان

5 سالگي ديفتري و كزاز

12 سالگي سرخك- اريون- سرخجه يا اِم اِف اِر

منبع: سايت اينترنتي فين فو

پلي سيتمي polycythemia)

شرح بيماري

پلي سيتمي افزايش تعداد گلبول هاي قرمز خون اين اختلال بيشتر در بزرگسالان بالاي 50 سال بروز مي كند (ولي محدوده

سني آن 90-15 سال است و در آقايان شايع تر است اين بيماري سه نوع دارد:

پلي سيستمي ثانويه (پلي سيستمي واكنشي ، كه عارضه اي از بيماري يا عواملي غير از اختلالات سلول هاي خون است

پلي سيستمي استرسي پلي سيستمي كاذب كه به كاهش حجم پلاسماي خون مربوط مي باشد.

علايم شايع

برخي بيماران هيچ علامتي ندارند. ساير بيماران ممكن است داراي هر يك از علايم زير باشند:

خستگي سردرد؛ خواب آلودگي منگي ؛خارش يا پرخوني پوست ؛ بزرگي طحال ؛ خونريزي بدون توجيه ؛

علل

1- پلي سيستمي حقيقي ناشناخته 2- پلي سيستمي ثانويه بيماري هاي مادرزادي قلب بيماري هاي مزمن ريه كشيدن سيگار معمولي يا سيگار برگ زندگي در ارتفاعات بالا 3- پلي سيستمي استرس مصرف داروهاي ادرارآور، استعمال دخانيات كم آبي بدن

عوامل افزايش دهنده خطر

استعمال دخانيات ؛ بيماري هاي قلبي يا ريوي ؛ استرس ؛ سابقه خانوادگي پلي سيستمي

پيشگيري

پلي سيستمي حقيقي در حال حاضر قابل پيشگيري نيست پيشگيري از پلي سيستمي ثانويه يا پلي سيستمي استرس خودداري از استعمال دخانيات جلوگيري از كم آبي بدن اقدام به درمان طبي بيماري هاي قلبي يا ريوي

عواقب مورد انتظار

پلي سيستمي حقيقي غير قابل علاج است ولي علايم آن با درمان قابل كنترل است متوسط مدت زنده ماندن بيماران با درمان 15-7 سال است حتي برخي بيماران ممكن است 20 سال يا بيشتر نيز زنده بمانند . ساير انواع پلي سيستمي با برطرف كردن علت زمينه اي قابل درمانند.

عوارض احتمالي

تشكيل لخته درون وريدها يا شريان ها ؛ نقرس ؛ سكته مغزي ؛ حمله قلبي ؛ زخم گوارش ؛

سنگ كليه ؛لوسمي (نوعي سرطان خون

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل بررسي هاي آزمايشگاهي مغز استخوان و خون (شمارش گلبول هاي قرمز خون اندازه گيري هماتوكريت ، اشعه نگاري كليه ها و بررسي گلبول هاي قرمز با كروم راديواكتيو باشد. مراحل درماني بر اساس وضعيت هر بيمار متفاوت بوده و به سن بيمار، مدت بيماري نوع پلي سيتمي عوارض و فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بيماري بستگي دارد. مراحل درماني احتمالي براي حفظ هماتوكريت در نزديك محدوده طبيعي و جلوگيري از تشكيل لخته يا خونريزي عبارتند از: فصد (گرفتن خون اضافي بدن از طريق وريد)؛ درمان راديوايزوتوپ و دارو درماني درمان انتخاب شده بستگي به علايم و پاسخ به درمان دارد. در مواردي ممكن است به بيش از يك نوع درمان نياز باشد.

داروها

آسپيرين براي جلوگيري از لخته شدن خون و كاهش احتمالي سكته مغزي يا حمله قلبي ممكن است توصيه گردد.

فسفر راديواكتيو سيتوتوكسيك ؛ آلوپورينول براي كاهش دادن سطح بالاي اسيد اوريك ؛ داروهاي ضد خارش ؛داروهاي مهار كننده گرنده H2 يا داروهاي ضد اسيد براي مهار توليد بيش از حد اسيد معده

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

پس از درمان فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي خود را هر چه سريعتر از سر بگيريد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي نيازي نيست براي حفظ مايعات بدن در حد مطلوب هر دو ساعت 250 سي سي مايعات بنوشيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم پلي سيستمي باشيد.

بروز علايمي كه نشانه عوارض پلي سيستمي هستند.

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

ايدز

ايدز چيست ؟

در لاتين اين كلمه متشكل از حرف اول كلماتي است كه به معناي سندرم نقص ايمني اكتسابي مي باشند

ميزبان اصلي عامل عفونت گلبولهاي سفيد خون از نوع لنفوسيت هاي كمكي (CD4) مي باشند . حمله ويروس ايدز به اين سلولها باعث اختلال در عمل كرد سلولهاي دفاعي مي شود و تكثير آن در داخل سلولهاي دفاعي منجر به كاهش قابل ملاحظه آنها مي شود .اين صدمات به سيستم ايمني ، بدن را در مقابل عفونت هاي فرصت طلب و سرطانهاي فرصت طلب كه اكثرا شديد و كشنده هستند بي دفاع مي نمايد.

عامل بيماري

عامل عفونت ايدز ، ويروس نقص ايمني (HIV) است . ويروس ها ذرات ميكروسكوپي هستند كه براي تكثير و رشد خود ننياز به ورود به سلول موجودات زنده دارند و مي توانند باعث آسيب رساني به سلولهاي ميزبان و در نهايت خود ميزبان شوند.

ويروس ايدز از خانواده رترو ويروس مي باشد و خواص ژنتيك آن در زنجير RNA وجود دارد . تاكنون دو نوع از اين ويروس شناخته شده است .

1-HIV كه بيشتر در كشور هاي صنعتي ديده مي شود.

2-HIV كه عمدتا در آفريقا گسترده است و از لحاظ بيماري زايي ضعيف تر از نوع يك مي باشد.مشابهت ژنتيك اين دو گونه محدود بوده و HIV-2 مشابهت ژنتيكي بيشتري با ويروس SIV كه در ميمونها ديده ميشود دارد.

ساختمان ويروس

لايه خارجي كه داراي گيرنده اختصاصي است و امكان اتصال به سلول هاي لنفوسيت كمك كننده (CD4) را فراهم

مي كند . لايه مياني شامل پروتئينهاي داخل ويروس هستند كه عمل حفاظت از ساختمانهاي ژنتيكي رل به عهده دارند. در لايه داخلي ، ساختمان هاي ژنتيكي و آنزيمهاي كنترل كننده فعاليت هاي ويروس قرار دارد .

اپيدميولوژي

شدت بيماري و گسترش آن در جهان بعد از اولين گزارش كه در سال 1981ميلادي (1360شمسي) بوده است ، بيماري ايدز را در شماريكي از مهمترين معضلات بهداشتي ، درماني ، اجتماعي و اقتصادي قرار داده است .

با گزارش 23ميليون فوت بعلت ايدز از ابتداي اپيدمي تا پايان 2001 ايدز چهارمين عامل مرگ در جهان و اولين عامل آفريقاي زير صحرا شناخته شده است اكثر اين قربانيان جوان بوده و5 ميليون نفر از آنان را كودكان زير 15 سال تشكيل مي دهند. در حال حاضر وجود 40 ميليون فرد آلوده و بيمار در جهان تخمين زده ميشود.

95% مبتلايان جهان در كشور هاي در حال توسعه زندگي مي كنند .

از نظر سازمان جهاني بهدا شت دنيا به ده منطقه جغرافيايي تقسيم شده است و ميزان آلودگي در هر منطقه متفاوت است .

در سال 1998 در هر ساعت 22000 نفر آلوده شده اند كه يك سوم مبتلايان در گروه سني زير 25 سال قرار داشته اند اين عده در دهه بعد يعني قبل از 35 سالگي فوت خواهند كرد اميد به زندگي كه در قرن 20 با افزايش بهداشت و بكارگيري واكسن هاي مختلف حتي در آفريقا افزايش پيدا كرده و به مرز 59 سالگي در ابتداي 1990 در جنوب افريقا رسيده بود تا سال 2005 و 2010 به مرز 45 سالگي سقوط خواهد نمود .

تا به امروز 14 ميليون كودك

به علت فوت والدين بخصوص مادران خود به علت بيماري ايدز يتيم شده اند .

بر اساس گزارشات بهداشت جهاني منطقه خاورميانه و شمال افريقا كه 98 % مردم آن مسلمان هستند يكي از پاك ترين مناطق دهگانه محسوب مي شوند كه مهم ترين علت آن پايبندي مسلمانان به اصول اخلاقي است . متاسفانه گسترش بيماري در معتادان تزريقي كه اشتراك سرنگ و سوزن داشته اند باعث شده است كه كشورهايي مثل بحرين ، ايران ، تونس مصر و پاكستان نيز در معرض خطر جدي قرار گيرند .

در تاريخ 1381/7/1 تعداد گزارش شده آلودگان و بيماران ايدز در كشور 4237 نفر بوده كه 189 نفر آنا زن و 6 در صد كل موارد از راه اعتياد مبتلا شده اند .

راه هاي انتقال :

احتمال آلودگي با تعداد ويروس ، قدرت تهاجم ويروس ، راه ورودي آن و در نهايت وضعيت ايمني شخص دريافت كننده آلودگي رابطه مستقيم دارد.

ايدز سه راه انتقال عمده دارد :

1- جنسي

انتقال از طريق آميزش جنسي كه اولين راه و در حال حاضر شايعترين راه نيز مي باشد ، شناخته شده است .

تماس جنسي با فرد آلوده :

در جهان 80-70 در صد آلوده شدگان از طريق ارتباط جنسي به بيماري مبتلا شده اند . آلودگي از مرد به زن ، زن به مرد و مرد به مرد منتقل مي شود زنان نسبت به مردان5-3 برابر بيشتر در خطر ابتلا قرار دارند.

وجود سابقه اولين ارتباط در سنين پايين ، تعدد شركا جنسي و سابقه عفونتهاي مقاربتي همگي احتمال انتقال بيماري را افزايش مي دهند .

درتماس جنسي ويروس از مرد به مرد ، زن

به مرد و مرد به زن منتقل مي شود كه مرد به مرد بيشترين خطر انتقال و زن به مرد كمترين خطرانتقال را داراست .

در هر بار تماس جنسي 0/1-1% خطرانتقال از زن به مرد 3-5 % خطرانتقال از مرد به زن وجود دارد. اما به علت تعدد دفعات تماس و طولاني بودن دوره باروري وباردهي 70-80% بيماران در اين گروه قرارمي گيرند.

وجود شركاء جنسي متعدد و روابط جنسي پر خطر احتمال آلودگي را افزايش ميدهد. وجود عفونت هاي التهابي آميزشي مثل سوزاك و كلاميد يا احتمال آلودگي در اثر تماس با ويروس HIV را 3 الي 5 برابر افزايش ميدهد . وجود عفونت هاي زخم دار در دستگاه تناسلي 5 الي 10 برابر خطر آلودگي را افزايش ميدهد .بالاترين گزارش در افزايش ابتلاء و يا انتقال ويروس HIV دربيماران با تاريخچه عفونت دستگاه تناسلي 20 برابر است .

همچنين انتقال از راه آميزش براي جوانان پر مخاطره تر مي باشد . هر چه سن شروع آميزش پائين تر باشد احتمال آلودگي در اين گروه بيشتر است. مطالعات نشان داده كه دختران و پسران جوان اولين تجربه هاي جنسي خود را با افراد بزرگتر ، با تجربه تر و پر خطرتر كسب مي كنند. تصادفي بودن آميزش ، عدم آگاهي به راههاي پيشگيري و آميزش با آسيب و جراحت بيشتر عوامل اصلي افزايش ابتلاء مي باشد

2-مادر به كودك

از طريق مادر آلوده به جنين و نوزاد :

مادر آلوده در دوران بار داري ، هنگام زايمان و حين شير دهي در ماههاي اول بعد از زايمان ، بيماري را به نوزاد خود منتقل ميكند .

10 درصد از افراد آلوده جهان را كودكان آلوده تشكيل ميدهند . اكثر اين كودكان ساكن آفريقا هستند.

در كشور هاي آفريقايي به دليل وجود كمبود هاي غذايي به خصوص كمبود ويتامين A ، بالا بودن تعداد حاملگي ، وجود عفونتهاي مختلف مقاربتي و عدم امكان دارو درماني احتمال انتقال آلودگي از مادر به نوزاد 50-30 در صد مي باشد .

آخرين راه انتقال ، انتقال از طريق مادر به فرزند است كه مي تواند درطي دوران بارداري در اثر عبور ويروس از جفت آسيب ديده، در حين زايمان به علت تماس مخاط بدن نوزاد با خون مادر در كانال زايماني و يا در هنگام شيردهي صورت بگيرد. شايعترين مرحله آلودگي هنگام تولد است كه نوزاد با ترشحات و خون آلوده در تماس نزديك قرار ميگيرد.

در كشورهاي آفريقايي كه مادران فقر غذايي بخصوص كمبود ويتامين A دارند، فاصله حاملگي ها بعلت عدم تنظيم خانواده كوتاه بوده و آمار بيماريهاي مقاربتي نيز در آنها بالاست احتمال آلوده شدن كودك از مادر آلوده 30-50 % است و بر عكس در كشورهاي پيشرفته عدم فقر غذايي ، رعايت تنظيم خانواده ، درمان بيماريهاي مقاربتي در هنگام حاملگي و دارو درماني با سه داروي ضد ويروس HIV، احتمال تولد كودك آلوده را به 3-5 % كاهش داده است .)

3– خون و فراورده هاي خوني

الف: تزريق خون و فرآورده هاي خوني

ب: ورود اجسام تيز و برنده آغشته به خون آلوده در پوست

ج : اشترك سرنگ در معتادان تزريقي

خون و فرآورده هاي خوني

(پرخطرترين راه انتقال ، دريافت خون آلوده است كه بيش از 90 در صد احتمال آلودگي

از اين طريق وجود دارد اما در حال حاضر در دنيا فقط 3 درصد آلوده شدگان از اين طريق آلوده شده اند به خصوص در سالهاي اخير با انجام آزمايشهاي تشخيصي ، كليه خونهاي مشكوك معدوم مي شوند و اصولا با پيشرفت علم پزشكي نياز به دريافت خون كاهش يافته است .

اما راه آلودگي از طريق اشتراك سرنگ در معتادان تزريقي با وجود ورود ميزان كمي خون آلوده به مراتب شايع تر از دريافت خون آلوده است .

درميان معتادان تزريقي به علت مصرف مواد مخدرسيستم ايمني دچارتضعيف شده و همچنين به علت ورود مستقيم مقداري ازخون استفاده كننده قبلي سرنگ به درون سيستم عروقي فرد معتاد خطرابتلاء دراين افراد به شدت افزايش پيدا مي كند ( 60% ) واين افراد مي توانند به عنوان كانون گسترش عفونت عمل كنند.افراد معتاد تزريقي استفاده كننده از سرنگ مشترك در زندان 5/5 برابر بيشتر در معرض ابتلاء به عفونت هستند .

ده در صد آلوده شدگان جهان از اين راه آلوده شده اند و آمار در برخي از كشور ها به حداكثر 82 در صد مي رسد هر وسيله بهداشتي – درماني تيز و برنده كه احتمال آغشته شدن به خون آلوده را داشته باشد ، در صورت ضد عفوني نشدن و ايجاد كردن زخم ، مي تواند فرد سالم را آلوده نمايد . لذا ابزار پزشكي و دندان پزشكي ، لوازم خال كوبي ، سوزاندن مو، سوراخ كردن گوش ، حجامت ، تيغ سلماني و مسواك ممكن است باعث انتقال آلودگي شود .كمتر از يك دهم در صد افراد آلوده در دنيا از اين راه مبتلا شده

اند . ويروس بسيار ضعيف است و قادر به ادامه حيات در خارج از بدن به مدت طولاني نمي باشد .

بيماري از طريق دست دادن ، بوسيدن در يك اتاق خوابيدن ، و از يك ظرف غذا خوردن و همچنين استفاده از حمام مشترك ، استخر مشترك ، توالت مشترك ، و نيش حشرات منتقل نمي شود)

علائم باليني:

پس از ورود ويروس به داخل بدن و شروع آلودگي فرد آلوده تا پايان عمر علائم مختلفي را تجربه مي كنند اين علائم بستگي به بيماري زايي ويروس ، تعداد ويروس ، را انتقال و وضعيت ايمني ميزبان در مراحل مختلف دارند . عفونت هاي مختلف به خصوص عفونت هاي ويروسي در شخص آلوده باعث افزايش تكثير ويروس HIV در سلولهاي دفاعي و تسريع در پيشرفت بيماري مي شوند همچنين بر خلاف اكثر عفونت ها ، ايدز داراي 2 مرحله بيماري است يكي در ماههاي اول ورود ويروس و ديگري در انتها و بعد از دوره بي علامت است.

مراحل آلودگي و بيماري ايدز عبارتند از :

1 – مرحله حاد

2 – مرحله بي علامت

3 –مرحله بزرگي غده لنفاوي منتشره پايدار

4- مرحله سندرم ايدز

الف : علائم عمومي

ب : علائم عصبي

ج: عفونتهاي ثانويه

د: سرطانهاي ثانويه

ه_ : ساير موارد

1- مرحله حاد:

دراين مرحله يكسري علائم شايع از جمله تب ، بزرگ شدن غدد لنفاوي ،ضايعات پوستي وگلودردوجود دارد كه حالتي شبيه منونوكلئوسيس ايجاد مي كنند وهمچنين يكسري علائم كه شيوع كمتردارند مثل سردرد ، اسهال ، تهوع ، ستفراغ ، كاهش گلبول سفيد و پلاكت .

مرحله حاد :

اكثر افراد آلوده 2 الي 4 هفته ( بر اساس بعضي

گزارشات حد اقل 6 روز و حد اكثر 6 هفته ) پس از ورود ويروس ، طيف وسيعي از علائم باليني را نشان مي دهند ، اين علايم به مدت يك الي چندين هفته ( 4 الي 56 روز ) باقي مي مانند. با توليد پادتن بر عليه ويروس علايم بيماري بهبود پيدا مي كنند .

اين علائم عبارتند از : تب ، گلو درد خفيف ، بزرگي غدد لنفاوي ، سر درد ، ضعف و كوفتگي ، درد مفاصل و ماهيچه اي ، بي اشتهايي و كاهش وزن ، تهوع ، استفراغ و اسهال كه ممكن است ازشدت متفاوتي بر خوردار باشند . همچنين ممكن است علائم مغزي مثل مننژيت ، انسفاليت ويروسي و نيز درگيري پوست و مخاط نيز ايجاد شوند.

در اين مرحله در صورت بروز كاهش شديد قدرت سيستم ايمني امكان وجود عفونتهاي فرصت طلب پيش مي آيد اما با افزايش مجدد سلولهاي دفاعي اين عوارض بهبود مي يابد . تاكنون هيچ مورد مرگ و مير در اين مرحله گزارش نشده است .)

مرحله بي علامت :

دراين مرحله فرد مانند افراد عادي جامعه است وممكن است دچارخستگي ، عرق شبانه ، اسهال متناوب وتب خفيف باشد كه اين علائم مي تواند دركم خوني ها ، اختلالات دستگاه غدددرون ريز وبيماريهاي رواني هم مشاهده شود

مرحله بي علامت

با بهبودي مرحله حاد كه بر اساس شدت علائم از يك تا چندين هفته طول مي كشد بيماري به يك مرحله نهفته و بي علامت وارد مي شود كه مدت آن در كشور هاي پيشرفته به علت وجود امكانات خوب بهداشتي 15-10 سال و در كشور هاي

در حال توسعه 10-8 سال تخمين زده مي شود . اين دوره براي بيماران مونث كوتاه تر و براي كودكان و افراد سالمند بسيار كوتاه است . در حقيقت در مرحله بدون علامت با وجود تكثير فعال ويروس ( حدود 10 بيليون در روز ) سيستم دفاعي بدن توان مبارزه با آن را داشته و تعداد سلولهاي لنفوسيت كمكي (CD4) تقريبا ثابت مي ماند . افراد آلوده در اين مرحله ، عفونت هاي شايع در جامعه غير آلوده ، مثل تبخال آفت و درماتيت سبوريك را مكرراً تجربه ميكنند ولي عوارض آنها شديد تر و طولاني تر از افراد طبيعي مي باشند . )

3 - مرحله بزرگي غدد لنفاوي منتشر پايدار :

غدد لنفاوي در اندازه هاي نيم تا دو سانتي متر ، بدون درد در بيش از دو نقطه بدن ظاهر ميشوند ناحيه كشاله ران در اين محاسبه قرار نمي گيرد غدد لنفاوي اكثرا به صورت دو طرفه بزرگ مي شوند . حداقل 3 ماه به اين صورت باقي مي مانند و امكان دارد اندازه آنها تغيير پيدا كند.

بزرگي غدد لنفاوي پايدارومنتشر(PGL) :

كه درآن گره هاي لنفاوي دربيش از 2 ناحيه ازبدن كه عمدتا درنواحي گردني پشت گردن ، زيربغل وناحيه فك است بطوردوطرفه بزرگ مي شوند كه درمعاينه درد ندارند ، متحرك وچرمي هستند. البته چون PGL درساركوئيدوز، سيفليس ثانويه وهوچكين لنفوم هم ديده مي شود بنابراين براي تشخيص نهايي بايد از يافته هاي هيستوپاتولوژيك استفاده كرد كه درآن طرح Follicular hyperplasia مشاهده مي شود.)

4- مرحله پايدار :

در اين مرحله ويروس ايدز به تمام سيستم ها و ارگانهاي بدن حمله كرده و

به تنهايي و يا به كمك عوامل مختلف مانند ( ميكروب ها – قارچ ها- انگل ها- ويروس ها ) عفونتهاي مختلف را ايجاد مي كند . يكي از شايع ترين علايم بيماري وجود تب طولاني بيشتر از يك ماه ، اسهال به مدت بيشتر از سه ماه و كاهش وزن شديد ( بيشتر از 10 در صد در مدت كمتر از 4 ماه ) است . سل يكي از مهمترين بيماريهايي است كه با گسترش اپيدمي ايدز در دنيا مجددا افزايش يافته است . بيماري سل حتي در كشورهاي پيشرفته نيز بعلت شيوع ايدز از كنترل خارج شده است در مراحل نهايي بيماري كه سلولهاي دفاعي بدن بسيار آسيب ديده اند ، عفونت هاي فرصت طلب مثل سينه ، پهلو به علت قارچ پنوموسيستيس كاريني و سرطان كاپوسي و لنفوم عارض مي شود.

همچنين ويروس مستقيما به سلولهاي بخش خاكستري مغز كه مركز يادگيري است حمله ميكند و با از بين بردن سلولهاي آن سبب ايجاد اختلال در حافظه بيمار مي شود.

ايدز AIDS:

شروع اين مرحله زماني است كه شمارلنفوسيت هاي CD4+ كمتراز 200 شود ويا علائم باليني اختصاصي ظاهرگردد.اين مرحله داراي 4 خصوصيت باليني مهم مي باشد:

الف) عفونت فرصت طلب : دراين مرحله هرنوع ميكروارگانيسمي مي تواند دربدن ايجاد عفونت كندولي احتمال درگيري فرد با اين عفونتها تحت تاثير4 فاكتور زير است :

اولين فاكتورخود ميكروارگانيسم است Exposure to the organism

دومين فاكتورتوان بيماريزايي ميكروارگانيسم Relative virulance

سومين فاكتورپروفيلاكسي كه با داروهاي مختلف انجام مي شود Chemoprophylaxis

آخرين و مهمترين فاكتوركفايت سيستم ايمني است Immuno competence

لازم به ذكر است اين تقسيم بندي ديگر مورد استفاده

نمي باشد.

براساس يافته هايي كه تا اينجا گفته شد علاوه برتقسيم بندي اوليه كه براساس علائم باليني بودتقسيم بندي ديگري بنام والترريد (walter Reed) بيان شد كه ازصفرتا 6 درجه بندي شده است و 4 پارامتردرآن دخيل مي باشد.

ب) عوارض مغزي :

تظاهرات عصبي درمرحله ايدزمي تواند بصورت موضعي وسيستميك ويا حتي تظاهرات روحي رواني باشد وعلت آن درگيري مستقيم مغزباويروس HIV ، عفونتها و سرطانهاي فرصت طلب وهمچنين داروهايي كه فرد مبتلا مصرف مي كند مي باشد.

ج ) عوارض كلي :

يكسري علائم غيراختصاصي ازجمله تب اسهال و كاهش وزن مي باشد كه علت خاصي براي آنها نمي توان ذكركرد كه اين علائم درآفريقا بيشترگزارش مي شود چون امكانات تشخيصي درآنجا ضعيف تراست ودرنتيجه دردسته علائم بي علت قرارمي دهند.

مطالعات وتحقيقات درزمينه ايدزهمچنان ادامه داردوآخرين تقسيم بندي موجود كه بعداز تقسيم بندي اوليه CDC و walter Reed بيان شد به قرارزيراست كه درآن از دوفاكتورعلائم باليني وشمارش لنفوسيت +CD4 استفاده شده است.

C

B

A

C1

B1

A1

³500

C2

B2

A2

200-499

C3

B3

A3

< 200

1-دسته A : شامل عفونت حاد ، بزرگي غدد لنفاوي (P.G.L) و بي علامت

2-دسته B :علائم مرحله عفونت HIV (كه نه درمرحله A ونه درمرحله C ديده مي شود)

3-دسته C :علائم اختصاصي مرحله ايدز

پيشگيري :

آمارنشان مي دهد كه ازسال 92 به بعد تعداد بيماران مبتلا به HIV از 13 ميليون نفربه بالغ بر 50 ميليون نفررسيده است وبه مرز فاجعه آميز نزديك شده است بنابراين مردم ومسئولان به فكرراه حلي جدي براي جلوگيري از اين فاجعه افتاده اند.

اهميت پيشگي__ري از اينجا مشخص مي شود كه ازبين

بردن عامل بيماري دربدن مم_كن نمي باشد ونيز واكسن موثري هنوز براي آن ساخته نشده است. ولي قطع چرخه انتقال بيماري به وسيله پيشگيري كاملاً امكان پذيراست وشعارسازمان بهداشت جهاني درسال 199(Listen, Learn ,live) اهميت پيشگيري را نشان مي دهد.

پيشگيري به طورموفق عملي نمي شود مگربوسيله آگاهي دادن به مردم كه اين آموزش دردرجه اول به عهده پزشكان وجامعه پزشكي ودرجه دوم به عهده هركس ديگري است كه ازايدز آگاهي دارد ودرقبال ديگران احساس مسئوليت مي كند.

براي آگاهي وآموزش بايد از تمام امكانات موجود ورسانه هاي گروهي استفاده كرد. همچنين زمان وسن خاصي براي آموزش وجودندارد چون هرشخص مي تواند از حدود 9 سالگي تا 65 سالگي اعتيادرا شروع كند ونيز اززماني كه بالغ مي شود تا اواخرعمرروابط جنسي را داشته باشد همچنين انتقال خون ، آرايشگاهها واعمال دندانپزشكي درهرسن وزماني مي تواند صورت گيرد.ولي كساني كه درمعرض رفتارهاي پرخطرمي باشند يا كساني كه داراي تفكرات وباورهاي غلطي هستند براي آموزش دراوليت قراردارند.

راههاي پيشگيري :

اجتناب از وارد كردن هرجسم نوك تيز نامطمئن به داخل پوست استفاده از سرنگ يكبارمصرف درتزريقات ونيز بودن يكنفرهمراه تا برتزريق نظارت داشته باشد كنترل خون وفراورده هاي خوني ، عدم استفاده از تيغ يا استفاده از تيغ يكبارمصرف درآرايشگاهها ،استريل كردن وسايل پزشكي ودندانپزشكي دربين مريض ها ونيز استفاده از وسايل ايمني براي خود پزشك يا دندانپزشك، خويشتنداري ودوري از روابط جنسي نامطمئن با افراد مختلف ، نداشتن شركاي جنسي متعدد ، بالابردن سن اولين تماس جنسي واينكه فرد فقط يك شريك جنسي داشته باشد ومطمئن باشد كه خود تنها شريك جنسي طرف مقابل است ، استفاده از روشهاي

پوششي مانند كاندوم ، حامله نشدن مادرآلوده و در صورت آلودگي پيشگيري از آلودگي فرزند در درجه اول يا استفاده از داروهاي ضد ويروسي مانند زيدوودين به طور جدي كمك خواهد كرد و مساله مهم دربرنامه هاي مبارزه با ايدز اين است كه ما با خود بيماري مبارزه مي كنيم نه با بيمار، بايدبا بيمار به صورت سالم زندگي كرد وارتباط داشت واورا ازجامعه طردنكرد چون طرد اين افراد علاوه براينكه ازلحاظ انساني واخلاقي درست نمي باشد باعث ايجاد مشكلات رواني دربيمارمي شودو احتمال آلوده كردن عمدي سايرافراد جامعه را بالا مي برد.

غول ايدز را بايد به وسيله آگاهي از بين برد. ترس راه درستي نمي باشد. با يد دست دردست هم دهيم وازفاجعه وانفجارجهاني جلوگيري كنيم . بايد نسل آينده ما دنيايي روشن وپراميد را پيش رو داشته باشد . نسل آينده قطع_ا" از ما درباره كاره_ايي كه مي توانستيم انجام دهيم و نداده ايم سئوال خواهدكرد كه ايدزيكي ازآنهاست.

باوركنيم وبدانيم كه وقت كم است. ازهمين امروز شروع كنيم . شايد فردا ديرباشد.

مشكل عمده درمورد بيماران معتاد تزريقي اين است كه بعد از تزريق فرد به دليل عدم تعادل رواني وجسمي ممكن است سرنگ خودرا درهرمكاني رها كند وباعث آلوده شدن افراد شود. همچنين ب_ه دليل ب_ي بندوباري دراين اف_رادونيز اينكه ممكن است ازلحاظ مالي براي تهيه مواد مخدر درمضيقه باشند و دست به خودفروشي بزنندودرهمين حال روابط جنسي نامطمئن داشته باشند ، تمام اين موارد به پيشرفت بيماري كمك مي كند

براي مبارزه با ايدز يكي از موثرترين موارد مبارزه با اعتياد است وبه همين دليل بايد قدرت نه گفتن را درجوانان خود

تقويت كنيم.

درمان:

فرضيه هاي درماني :براي درمان اين بيماران بطوركلي دوفرضيه عمده وجوددارد.

1) حذف كامل ويروس از بدن از طريق تحريك ژنوم ويروس ، ايجاد ترانسفورميشن ((Transformation وساخته شدن پروتئين نامناسب وتزريق پيش داروهاي غيرسمي كه درسلول آلوده سمي مي شوند.

2) جلوگيري ويا كاهش سرعت تكثيرويروس

روش هاي درمان :

A : جلوگيري از چسبندگي GP120 به سلول :

1) سنتزAnti-Idiotype

2) تزريق +CD4

3) استفاده از سولفات دكستران

B : جلوگيري از نفوذ ويروس به سلول ( (Anti GP41 activity استفاده از AL721

C : جلوگيري از انجام اعمال آنزيمها كه مفصلا" درمبحث بعدي توضيح داده خواهد شد.

D : مهارنواحي ژني : غيرفعال كردن ژنوم tat كه تكثيرويروسي را تحريك ميكند ويافعال كردن ژنوم nef كه بازدارنده تكثيرويروسي است.

E : جلوگيري از رهايي ويروس از سلول :

1) افزايش PH

2) استفاده اينترفرون ها (IFN)

داروهاي ضد ويروسي موجود :

1-بازدارنده آنزيم ترانس كريپتاز معكوس Reverse transcriptase inhibitors

A)Nucleoside reverse transcriptase inhibitor

1. (Zidovudin(ZDV)(AZT

2.Didnozine(ddI)(

3.Zalcitabine(ddc(

4.Stavudine(D4t)

5.lamivudine(3tc)

6.Abacavir

B)Non-nucleoside reverse transcriptase inhibitor

1.Nevirapine

2.Delaviridine

2-بازدارنده آنزيم پروتئاز Protease inhibitors

1.Saquinavir

2.Ritonevir

3.Indinoevir

4.Neffinavir

5.Amprenavir

3-بازدارنده آنزيم انتيگراز Integrase Inhibitors

به علت Cytotoxicity بسيارشديدي كه دارندهنوز درفهرست داروهاي درماني قرارنگرفته اند.

درمان چند دارويي Combination therapy

درمان تركيبي مزيت هاي بسيارزيادي نسبت به درمان تك دارويي دارد كه اين مزاياشامل دوزمصرفي پائين تر،كاهش سميت ، تاخيرمقاوم شدن ويروس نسبت به داروها ، هدف قراردادن قسمتهاي مختلف چرخه ويروس و…

دردرمان چنددارويي بطورعمده دوشيوه وجوددارد:

1-درمان دودارويي ،

2- درمان سه دارويي

آنچه كه باتوجه به نتيجه تحقيقات تاكنون پيشنهادشده است استفاده از دوتابازدارنده آنزيم ترانس كريپتازمعكوسي و يك بازدارنده آنزيم پروتاز است .

تركيب بعضي از داروها اثرات كاهنده برروي يكديگرAntagonistدارند مانندZDV+d4I وتركيب بعضي از داروها باهم

تقويت كننده (Synergist) هستند مثل ZDV+3TC

استراتژيهاي درمان

اولين اقدام پزشك براي رويارويي با اين بيماران روان درماني است. بايد بيماردرخود احساس امنيت كند كه بيماري او رو به بهبودي است

بيمارمي بايست كه ازمراحل درمان تاحدودي آگاهي داشته باشد،كليه مسائل مربوط به پيشگيري به اين بيماران آموخته شودوتمامي ريسك فاكتورها براي آنها بازگو شود.

تعيين زمان شروع دارو:

1-Early therapy

2-Late therapy.

پس ازشروع درمان معمولا" بعد از دوتا چهارهفته آثاردرمان كاملا" آشكارمي شود.

مساله بسيارمهمي كه درحال حاضر به عنوان يكي از معضلات درمان نيزمطرح مي باشد هزينه درمان است. قيمت داروها بسيارگران است. روي هم رفته هزينه درمان يك بيمارباتوجه به آزمايشاتي كه انجام مي دهد به اضافه هزينه داروها حدود 1100 دلاردرهرماه است.

روشهاي درماني ديگري نيز براي درمان اين بيماران وجوددارد كه دراين روشها عمدتا" برروي تقويت سيستم ايمني كارمي شود. اين روشهاي درمان هنوزتحت مطالعه اند ونتيجه قطعي اثربخشي آنها هنوزبه اثبات نرسيده است.

روش علمي درمان دركلينيك ها درحال حاضردرايران به اين صورت است كه پس از شناسايي بيماران درمان با روش late therapy و با استفاده از درمان سه دارويي شامل موارد زيرانجام ميگيرد.

تشخيص :

ويروس حدودا 6 هفته الي 6 ماه پس از ورود به بدن سيستم ايمني را تحريك نموده كه به دنبال آن در بدن عليه ويروس پادتن توليد مي شود اين زمان ممكن است به كوتاهي 5 روز باشد. و يا تا 16 ماه نيز طول بكشد . فاصله بين ورود ويروس تا ايجاد پاد تن دوره پنجره اي گفته مي شود . در اين دوره نتيجه آزمايش تشخيص ايدز منفي است .مراكز انتقال خون در مراكز استان هاي كشور

همگي مجهز به وسايل و امكانات انجام تست ، تشخيص آلودگي به ايدز مي باشند . توصيه ميشود كه افراد اگر در معرض خطر قرار گرفته اند با مراجعه به پزشك يا مراكز بهداشت استانها يا شهرستانها و يا مراجعه مستقيم به مراكز انتقال خون در خواست انجام آزمايش را بنمايد .

نكات مهم

پاسخ منفي نمي تواند دليل عدم وجود آلودگي باشد و بر اساس زمان آلودگي ممكن است فرد آزمايش شده در دوره پنجره اي باشد

پاسخ مثبت نمي تواند مرحله بيماري را مشخص كند و تنها نشان دهنده آلودگي است ، علائم بيماري و يا بررسي ميزان سلولهاي لنفوسيت كمكي در خون و يا اندازه گيري ميزان ويروس ، مرحله بيماري را مشخص مي نمايد .

تشخيص بيماري ايدز

تستهاي آزمايشگاهي درمراحل تشخيص ودرمان بيماري ايدز اهميت فراواني دارند ونقش آزمايشگاه به عنوان مطمئن ترين مرجع براي تشخيص قطعي بيماري بسيارپراهميت است. درسالهاي پيش از توليد انبوه روشهاي آزمايشگاهي اين بيماري تنها براساس علائم كلينيكي تشخيص داده مي شد تااينكه در سال 1985 روشELISA براي تست روتين مورد استفاده قرارگرفت .

بطوركلي روشهاي آزمايشگاهي به دودسته تقسيم مي شوند دسته اول روشهاي مستقيم هستند مانند كشت كه تست قطعي تشخيصي است اما به دليل وقت گيربودن وخطراستفاده ازآن درآزمايشگاه ، عملاً مورد استفاده قرارنمي گيرد.دسته دوم روشهاي سرولوژيك هستند كه كاربرد بيشتري دارند. دراين روشهاAgو ياab را درسرم يا پلاسماي آلوده تشخيص مي دهيم

درتشخيص هدف نهايي پروتئينهاي ويروسي هستند كه درسردسته زيرجاي مي گيرند.

1) گليكوپروتئينهاي خارجي پوشش مثل gp160, gp41,gp120

2) پلي مراز پروتئينها مثل e1p31,rt p76

3) پروتئينهايي مثل gag)p24)

علائم آزمايشگاهي ابتلا به بيماري

hiv 6-8 هفته پس از تماس باويروس همزمان با توليد p24 درخون آغازمي شود كه اين پروتئين را ميتوان با روش ELISA بطوراختصاصي شناسايي كرده سپس با Western blott تاييد كرد.

اولين روش سرولوژيك شناسايي پاد تن روش ELISA است كه gag,gp120,gp160 را تشخيص مي دهد اين تست نياز به تائيد دارد اما از حساسيت 99/5 % واختصاصيت 99/8% برخورداراست همچنين بايد به مساله تداخلگرهايي مثل واكسن آنفولانزا، Ab ضد ميتوكندري وبدخيميها كه توليد مثبت كاذب مي كنند توجه شود. اگرتست منفي شد چند ماه بعد تكرارمي شود. تفسيرنتايج western Blott با ELISA به اين صورت است كه اگرتست ELISA اوليه منفي شد حضورAb ضدHIV نفي ميشود اما اگرمثبت شد بايد تكرارشود درصورتيكه ELISA دوم منفي شد نيز حضورAb نفي مي شود اما اگرELISA مثبت شد western blott انجام مي شود كه اگرمثبت شد حضور Ab ضدHIV ثابت مي شود اما اگرمنفي شد بايد مساله window period درنظرگرفته شود.

روش بعدي Radio Immuno Assay است كه تست تائيدي جايگزين western blott است وبا gp120 وgp160 واكنش مي دهد. هدف ازتست تشخيص مقاديركم Ab وپيگيري افراد مبهم است اما اين روش نياز به نگهداري كشت سلولي وحمل ونقل مواد نشانگرومهارت تكنيكي دارد بنابراين استفاده ازآن محدود است.

روشهايي نيز وجوددارند كه ساده وسريع هستند مثل p24 capture assay كه درطبقه بندي افراد آلوده وقدرت تاثيردارو اهميت دارند وهدف ازآن تشخيص آنتي ژن p24 است كه اين تست چند هفته قبل از seroconversion مثبت مي شود.

روشهاي جديدي نيز براي شناسايي پروتئينهاي اختصاصي ويروس ويا شناسايي مستقيم اسيد نوكلئيك وجوددارد مانند روشهاي PCR كه اخيراً بسيارمورد توجه قرارگرفته و ويژگي

وحساسيت بالايي دارند وانتظارمي رود درآينده گسترش بيشتري پيدا كنند

منبع:سايت پزشكان بدون مرزhttp://www.pezeshk.us

ديابت غير وابسته

ديابت نوع 2 يا ديابت غير وابسته به انسولين

اين نوع ديابت تقريباٌ 85 تا 90 درصد كل بيماران ديابتي را تشكيل مي دهد. در اين نوع ديابت، زمينه ارثي دخالت دارد و در مقايسه با ديابت وابسته به انسولين بيشتر به صورت فاميلي مشاهده مي شود.در فردي كه داراي زمينه ارثي بيماري است، عوامل محيطي مي توانند موجب بروز علائم بيماري شوند.

ديابت نوع 2 به دو گروه نقسيم مي شود:1- ديابت در افراد چاق 2- ديابت در افراد با وزن طبيعي

در كشورهاي غربي ابتلاء به ديابت به ميزان 60 تا 90 درصد مربوط به عامل دريافت كالري اضافي، چاقي و در نتيجه مقاومت نسبي به انسولين است. در بيماراني كه وزن طبيعي دارند، افزايش مختصر وزن از جمله افزايش وزن به طور طبيعي در دوره كودكي يا هنگام بلوغ، موجب افزايش عدم تحمل نسبت به گلوكزخواهد شد.

ديابت نوع 2، اغلب در بين افراد ميانسال ديده مي شود. در كودكان و نوجوانان، نوعي ديابت ظاهر مي شود و به نام اختصاري مودي معروف است و به صورت ارثي منتقل مي شود.

در ديابت نوع 2، كمبود انسولين به طور نسبي وجود دارد ولي مقاومت به انسولين مي تواند در پيدايش بيماري اهميت بيشتري داشته باشد. در اين بيماران پاسخ انسولين به گلوكز ممكن است طبيعي يا بيش از طبيعي باشد. در اين نوع ديابت فاصله غير طبيعي شدن تست تحمل گلوكز تا نمود افزايش قند خون در حالت ناشتا ممكن است از چند سال تا چند دهه طول بكشد

در حالي كه در ديابت نوع 1، اين فاصله چند ماه تا چند سال است، با كم كردن وزن بيمار در اوايل به انسولين را اصلاح كرد.در هر دو نوع ديابت عوارض مزمن بيماري وجود دارد.

ارتباط ديابت نوع 2 با رشد جنين و كودك شيرخوار

بروز بيماري هاي قلبي –عروقي در افراد بالغ با رشد آنها در دوره جنيني و شيرخوارگي ارتباط دارد.بيماري قلبي -عروقي را يك اثر برنامه ريزي شده از اختلال رشد در مراحل اوليه عمر مي دانند.طي دوره هاي بحراني در اوايل عمر در نتيجه يك عامل محرك يا مخرب كار با ساختار موجود زنده دچار تغيير دائمي يا طولاني مي شود و به اين دليل چنين روندي به برنامه ريزي تعبير مي شود. شواهد اين پديده حدود 70 سال پيش مشاهده شده است به اين صورت كه در نواحي مختلف انگلستان و ولز بين مرگ و مير ناشي از بيماريهاي قلبي و مرگ و مير نوزادان، ارتباط نزديكي به دست آمد.از آنجايي كه مرگ و مير نوزادان بيشتر با كمي وزن آنان هنگام تولد همراه است، مي توان چنين نتيجه گيري كرد كه اختلال رشد جنين، در پيدايش بيماريهاي قلبي –عروقي در سنين بالا مؤثر است.

بر اساس يك آمار در بين 5654 نفر مرد، بيشترين تعداد مرگ ناشي از نرسيدن خون به عضله قلب، شامل كساني بوده كه وزن آنان هنگام تولد تا يكسالي از حد طبيعي پايين تر بوده است و به اين ترتيب ميزان مرگ و مير در افرادي كه وزن هنگام تولد آنها پايين بوده، سه برابر افزايش داشته است.

بررسي هاي بعدي نيز نشان داد

كه كمي وزن هنگام تولد مخصوصاٌ وقتي همراه با افزايش وزن جفت باشد با افزايش فشار خون و فيبرينوژن در سنين بالاتر ارتباط دارد، پس مي توان نتيجه گيري كرد كه اختلال در رشد بعضي از بافت ها مثل بافت عروقي –خوني و كبد در اثر شرايط نامناسب محيطي و در زمان بحراني مي تواند موجب بروز عوارض فوق الذكر در سنين بالاتر شود. همچنين با توجه به مطالب فوق مي توان به نقش مهم تغذيه مادران باردار پي برد.

ديابت نوع 2 و اختلال در تحمل گلوكز اغلب با فشار خون و بيماريهاي ايسكميك قلبي تواماٌ ديده مي شود. مي دانيم سلولهاي بتا در دوران جنيني به سرعت رشد مي كنند و اشكال تغذيه جنين مي تواند به اختلال در تحمل گلوكز منجر شود.

پس عواملي كه در اوايل زندگي و ديابت نوع 2 و يا مخلوطي از آنها شودو البته اين تغييرات بستگي دارد به اينكه اختلال رشد در جنين يا شيرخوار در چه زماني از رشد و تكامل بوجود آيد.

البته اين موضوع كه حوادث دو سال اول عمر موجب تغييراتي در 50 تا 70 سال بعد شود در ابتداي امر بعيد به نظر مي رسد ولي اگر از دريچه ديگري به موضوع نگاه كنيم ممكن است اين مطلب كمتر موجب شگفتي شود. طبق محاسبه اي كه انجام شده براي تبديل سلول تخم به يك نوزاد رسيده به 42 دوره تقسيم سلولي نياز است، در حالي كه بعد از تولد براي تبديل نوزاد به يك فرد بالغ فقط 5 دوره تقسيم سلولي ديگر لازم است. دفعات تقسيم سلولي و زمان آن در

بافتهاي مختلف بدن متفاوت است براي مثال در هنگام تولد سلولهاي عصبي به طور كامل وجود دارند و حداقل نيمي از سلولهاي بتاي پانكراس تشكيل شده است. اثرات مخرب عوامل مختلف بخصوص سوء تغذيه مي تواند اثرات دائمي بر روي اندازه و ساختمان بافت ها و اعضاء مختلف بدن بگذارد. اختلال در تغذيه داخل رحمي ممكن است موجب اختلال در رشد كلي بدن شود و يا با محافظت نسبي از بافت نغز، قسمت هاي ديگر دچار اختلال بيشتري شود.

دلايل قابل قبولي در دست است كه سلولهاي بتا كه دو دوره جنيني و اوايل شيرخوارگي داراي رشد سريعي است در اين دوره سوء تغذيه بسيار حساس است. سوء تغذيه جنين ممكن است ناشي از اختلال در تغذيه مادر باشد. در مناطقي كه سوء تغذيه وجود دارد عدم تحمل گلوكز و ديابت نوع 2 شايع تر است.

سوء تغذيه جنين و شيرخوار مي تواند موجب تغييرات دائمي در ساختار و كار اعضاء و بافتهاي مختلف بدن شود. زمان و نوع كمبود، مشخص كننده اختلالي است كه در سنين بالاتر پيش خواهد آمد.

تغيير در سلولهاي بتا نه تنها در تعداد اين سلولها نيست و ممكن است عملكرد سلولها نيز دچار اختلال گردد و يا عروق و اعصاب اين قسمت به خوبي تكامل پيدا نكنند جريان خون در جزاير لانگرهانس نسبت به ساير قست هاي پانكراس بيشتر است(20–10%) در نتيجه تغييرات عروقي اين جزاير موجب تغييرات زيادي در جزاير لانگرهانس و مخصوصاٌ سلولهاي بتا مي شود.

شواهدي در دست است كه نشان مي دهد براي رشد سلول هاي بتا در دوره داخل رحمي اسيدهاي آمينه نقش مهمي

دارند انسولين مترشحه از سلول هاي بتا به نوبه خود اهيمت زيادي در رشد جنين دارد.

طبق مطالعات انجام شده سوءتغذيه موجب كاهش دائمي تحمل گلوكز مي شود. البته در اين بررسي سوء تغذيه داخل را نيز نمي توان منكر شد.

كاهش ترشح انسولين به طور تجربي، در حيوانات با ايجاد سوء تغذيه پروتئين/ كالري تائيد شده است. اين تغيير با كمبود پروتئين به تنهايي نيز مورد تائيد قرار گرفته است. كاهش پروتئين نه تنها بر روي تعداد سلولها اثر مي گذارد بلكه موجب غير طبيعي شدن عروق جزيره اي نيز مي شود. اين مطالب تاثير ژنها بر روي بيماري ديابت را به هيچ وجه رد نمي كند و بايد ژنهايي را كه موجب اختلال رشد جنين مي شود در نظر داشت.

صاحب نظران عقيده دارند كه تغذيه صحيح مادران باردار و شيرخواران مي تواند موجب كاهش ابتلا به ديابت گردد.

ديابت ناشي از سوء تغذيه

در برخي نقاط جهان ديابت ناشي از سوء تغذيه به مراتب شايع تر از ديابت وابسته به انسولين است. اين بيماري در هندوستان و بعضي از مناطق افريقا بيشتر مشاهده مي شود. معمولاٌ اين نوع ديابت در افراد جوان قابل تشخيص است و با سوء تغذيه ناشي از كمبود پروتئين و ضعف و لاغري شديدي همراه است.

ديابت و خانواده

امروزه ديابت كودكان و نوجوانان به راحتي قابل كنترل است برخورداري از يك زندگي پر از نشاط و شادي با توجه به بيماري مزمني مانند ديابت تنها به سعي و كوشش پزشكان و پرستاران در كلينيك با بيمارستان بستگي ندارد بلكه بزرگترين و مهمترين بخش درمان در دست والدين

كودكان و نوجوانان ديابتي است.

ديابت فرزند بر كل خانواده اثر مي گذارد، بنابراين لازم است اعضاء خانواده در مراقبت از كودك مبتلا به ديابت همكاري كنند. والدين بايد خود را با بيماري فرزند خود سازش دهند و سعي كنند مشكلات را با هم حل كنند. با فرزند خود ارتباط خوبي داشته باشند زيرا احساس ترس، نگراني، عصبانيت و افسردگي والدين به كودك نيز منتقل مي شود. در ابتداي تشخيص ديابت براي كودك، والدين يا خود كودك ممكن است دچار شوك و انكار بيماري شوند اين مرحله از چند روز تا چند ماه وگاه بيشتر ادامه پيدا مي كند. در اين مرحله لازم است والدين و كودك توسط تيم بهداشتي (مثل پزشك، پرستار) و انجمن ديابت حمايت شوند تا اين مرحله خوبي به پايان يابد.

بعد از مرحله شوك و انكار برخوردهاي ديگري به صورت غصه يا احساس گناه خود را نشان مي دهد. بعضي از والدين ممكن است خود و يا كودك را براي بيماري مقصر بدانند و مرتب فرزن خود را سرزنش كنند. والدين عزيز بايد بدانند كه هيچكس در پيدايش اين بيماري مقصر نيست.

والدين تا زماني كه فرزندشان در درمان ديابت خود استقلال پيدا نكرده است. كاملاٌ مراقب باشند ولي بايد در نظر داشته باشيد كه زياده روي در اين كار موجب وابستگي بيش از حد كودك شده، رشد و تكامل او را به تاخير مي اندازد.

در هنگام مراقبت از كودك نبايد خود يا كودك را سرزنش كرد چون اين كار سبب بروز مشكلات عاطفي در كودك و در نهايت سركشي و عدم پيروي وي خواهد شد. خانواده اي درست

عمل مي كند كه:

بيماري ديابت فرزند خود را بپذيرد

اعضاء آن يكديگر را كمك كنند

با انجمن ديابت در ارتباط دائم باشند

با فرزند خود ارتباط مطلوبي داشته و كنترل ديابت را به نحو احسن انجام دهد .

والدين بايد به رفتار فرزند خود در سن مدرسه توجه داشته باشند كودك در اين سنين با محيط مدرسه و دوستان جديد آشنا مي شود علاقه دارد با دوستان خود ارتباط داشته باشد بنابراين غيبت مكرر از مدرسه يا بستري شدن مكرر يا از دست دادن دوستان ممكن است وي را نگران كند والدين بايد فرزند خود را تحت حمايت خود قرار داده و او را تشويق كنند كه نگرانيهايش را ابراز دارد.

اگر كودك ازسوي دوستان خود طرد شود يا احساس كند كه با ديگران فرق دارد ممكن است احساس تنهايي كند بنابراين حمايت والدين از فرزند در تمام شرايط لازم است.

پياژه يكي از روانشناسان عروف مي گويد: كودكان آدم هاي بزرگهاي كوچك نيستند قدرت فكر كردن آنها كم نيست بلكه طرز فكرشان فرق مي كند.

بنابراين كودك در سن مدرسه به خوبي فكر مي كند و قدرت يادگيري دارد لذا بايد آنها را همراه با والدين در كلباسهاي آموزشي مخصوص كودكان ديابتي شركت داد و توضيحات ساده در باره ديابت، او را در راه انجام آزمايشها و تزريق انسولين تشويق كرد.

متخصصين سعي دارند كه كودكان هر چه زودتر استقلال پيدا كنند و بتوانند بدون كمك والدين به تنهايي كنترل(بيماري) خود را به دست بگيرند.

بعضي از كودكان بخصوص در سنين قبل از مدرسه از تزريقات مي ترسند و آن را به عنوان تنبيه

خود مي دانند. والدين بايد براي كم كردن اضطراب كودك، حين و بعد از تزريق كودك را نوازش كنند تا كودك آن را به عنوان تنبيه تصور نكند.

والدين بايد تزريق انسولين را بدون تصور اينكه به كودك صدمه اي وارد مي كند انجام دهند و آن را به عنوان قسمتي از زندگي كودك بپذيرد.

نوجوانان به علت رشد ناگهاني جسمي و تغيير ظاهري بدن از نظر سازش با ديابت مشكل بيشتري نشان مي دهند آنها معمولاً سركشي مي كنند. بيماري را انكار مي كنند و يا آزمايشها را اشتباه پاسخ مي دهند. آنها دوست دارند وابستگي خود به والدين را كاهش دهند و در نتيجه ممكن است نسبت به والدين خشمگين شوند. در اين موقع والدين بايد رفتار نوجوان را درك كنند و مسئوليت بيشتري به وي بدهند و او را براي بيان احساسات خود تشويق كنند والدين بايد فرزندان خود را براي ارتباط با كودكان ديابتي ديگر تشويق كنند تا آنها بفهمند كه تنها نيستند.

راهي براي مبارزه با ديابت

تا سال 1920 افرادي كه به نوع اول ديابت مبتلا مي شدند حدود يك سال زندگي مي كردند به محض آنكه سيستم ايمني منحرف شده آنان كار انهدام سلولهاي بافت مجزاي كوچك و توليد كننده انسولين لوزالمعده را آغاز مي كردند، اين بيماران(كه بيشترشان بچه بودند) دچار كم شدن آب بدن مي شدند و به سرعت به حال اغماء مي افتادند. از زماني كه پزشكان درمان ديابت را با تزريق انسولين آموختند. اين بيماري صورت كمتر مرگباري به خود گرفته است اما هنوز هم عامل اصلي نابينايي و نارسايي كليه است و غالباٌ

به قطع دستها و پاها مي انجامد. دانشمندان دير زماني است كه اميدوارند با شناخت آنچه كه سيستم ايمني را عليه سلولهاي بافت كوچك مجزا مي شوراند بتوانند اين بيماري را به طور زيربنايي متوقف كنند بدين گونه بود كه چندي پيش پيشرفت قابل ملاحظه اي را گزارش كردند دو تيم پژوهشي طي مقاله اي در نشريه نيچر خاطر نشان كردند كه نه فقط مولكول عامل نابود كننده ايمني را شناسايي كرده اند بلكه راهي براي ممانعت از آن را نيز توصيف كرده اند.

سيستم ايمني به نحوي عالي به منظور دفع متجاوزان خارجي بدون صدمه رساندن به نسوج بدن طراحي شده است. گلبولهاي سفيد خون در بدن گشت مي زنند و حملات عليه هر ماده اي را كه نشانه هاي مولكولي، يا آنتي ژن آن ناآشنا باشد را راهبري مي كنند. مطالعات قبلي نشان داده اند كه وقتي فردي به ديابت مبتلا مي شود سيستم ايمني واكنش خشونت آميزي در برابر آنتي ژن هاي پيدا شده روي سلولهاي بافت مجزاي كوچك نشان ميدهد اما تاكنون هيچكس نمي دانست كه كدام آنتي ژن اين موج ويرانگر را بر مي انگيزد براي يافتن اين مساله چند تيم پژوهشي از دانشگاه كاليفرنيا در لس آنجلس و استنفورد رشته اي از آنتي ژن سلولهاي بافت مجزاي كوچك را تركيب كردند و آنها را با خون موشهاي مبتلا به مراحل مختلف بيماري ديابت در هم آميختند. آزمايشها حاكي از آن بود كه اين جانوران از همان ابتدا نسبت به يك آنتي ژن – پروتئيني به نام جي اي دي واكنش نشان دادند.

اما به گفته دانيل كافمن از تيم

دانشگاه كاليفرنيا همزمان با بهبود وضع آنها، سيستم ايمني شان بر ضد آنتي ژنها نيز قد علم كرد.

عقل سليم مي گويد كه اگر جي اي دي هدف اوليه سيستم ايمني است بنابراين آموختن تحمل جي اي دي ممكن است از بقيه بهمن جلوگيري كند. هر دو تيم به منظور آزمايش اين فرضيه، كار تزريق جي اي دي به موشهاي مستعد ديابت را در دوران طفوليت آنها يعني زماني كه سيستم ايمني آنها در حال شكل گيري بود آغاز كردند. هر دو تيم موفق به پيشگيري از واكنش ايمني در برابر جي اي دي شدند و توانستند از شروع ديابت جلوگيري كنند يا آن را به تعويق بيندازند 17 موشي كه در پژوهش دانشگاه كاليفرنيا درمان شده هم اينك 40 هفته از عمرشان مي گذرد و اين خيلي بيشتر از سني است كه اين بيماري معمولاً ظاهر مي شود و افزون بر اين هيچيك از سمپوتمها را از خود برزو نداده است به گفته كافمن اين يك تزريق ظاهراً روند بيماري را از بين برده است.

هيچكس نمي داند كه آيا اين تزريق همين اثر را در انسانها دارد يا نه اما محققان اميدوارند كه اين احتمال را مورد كاوش قرار دهند. آنان در ابتدا به افرادي كه دچار نوع اول ديابت هستند جي اي دي(يا اجزاء غير فعالي از آْن) را مي خورانند تا ببينند كه آيا بيماري را كند مي كند يا نه. سرانجام كافمن اميدوار است كه اجزاء جي اي دي را به اطفال سالم از خانواده هاي مستعد ديابت تزريق كند. بررسي نتايج كار ممكن است ده سال به طول بينجامد

اما اگر اين رهيافت به وعده اش عمل كند يكي از عمده ترين بيماريهاي كودكان آمريكايي ممكن است به زودي به تاريخ بپيوندد.

منبع:سايت پزشكان بدون مرز

آشنايي با هپاتيت هاي ويروسي و راه هاي پيشگيري از آ

نويسنده: دكتر رامين علاسوند، افسانه طاعتي

كبد عضوي است كه در بسياري از فعاليت هاي حياتي بدن مانند مقابله با عفونت ها از طريق توليد پروتئين هاي مخصوص، توقف خونريزي به وسيله توليد پروتئين هاي انعقادي، پاك كردن خون از سموم و داروها و ذخيره انرژي به شكل قند (گليكوژن) در بدن نقش دارد. هپاتيت يا «التهاب كبد» داراي علل مختلفي از جمله دارو، الكل، سموم مختلف و... است. عفونت هاي ويروسي يكي از اين علل است. شايع ترين انواع آن هپاتيت A، هپاتيت B و هپاتيت C است. تصور بر آن است كه هپاتيت از قديم الايام وجود داشته است. اثبات عفوني بودن بيماري بعد از بررسي هاي فراوان، درست بعد از جنگ جهاني دوم صورت گرفت و به تدريج انواع ويروس هاي ايجادكننده هپاتيت شناخته شدند. در حال حاضر بيماري هپاتيت مزمن ويروسي، يكي از مهم ترين مشكلات بهداشتي جهان را تشكيل مي دهد. ايران جزء مناطق متوسط آلودگي بهHBV(ويروس هپاتيت B)محسوب مي شود و متاسفانه عمده افراد آلوده در سنين 30 تا 50 سالگي يعني سنين فعال عمر خود هستند. شيوع سرمي عفونت ويروس هپاتيت C ياHCV (ويروس هپاتيت C) در سطح جهاني حدود يك درصد است. درصد عمده يي از موارد آلودگي به هپاتيتC به صورت مزمن در بدن باقي مي ماند. در ايالات متحده امريكا ميليون ها نفر، هپاتيت ويروسي دارند. هپاتيت هاي ويروسي عامل اصلي تهديد سلامت عمومي هستند زيرا باعث بروز بيماري هاي

خطير شده، ميليون ها نفر را آلوده كرده و ارتباط نزديكي با آلودگي HIV (ويروس نقص ايمني اكتسابي و عامل ايجادكننده بيماري ايدز) دارد. اين بيماري به خصوص در معتادان تزريقي مشكل جدي است. آگاهي رو به رشد نسبت به اين معضل، عامل گشايش افق هاي جديدي است، اما تلاش براي جلوگيري از اين بيماري ها و كاهش هزينه هاي پزشكي، اقتصادي و اجتماعي ناشي از آن همچنان ما را به چالش مي طلبد.

هپاتيت ويروسي(HAV)(A)، ويروس هپاتيت (A) به طور عمده از طريق مدفوعي- دهاني به دنبال خوردن غذا يا مايعات آغشته با ترشحات فرد آلوده به اين ويروس منتقل مي شود. اپيدمي ها به راحتي در محل هاي تجمع (مانند سربازخانه ها، مدارس، مهدهاي كودك و زندان ها) به خصوص در صورت عدم رعايت بهداشت رخ مي دهد. بروز وسيع بيماري هپاتيت ويروسي A به خصوص بين معتادان تزريقي گزارش شده است. حدود يك سوم امريكايي ها سابقه عفونت با اين ويروس در گذشته را دارند. هپاتيت A از طريق واكسيناسيون قابل پيشگيري است. عفونت هپاتيت ويروسي B (HBV) هنگامي رخ مي دهد كه خون يا مايعات بدن از فرد آلوده، وارد بدن فرد غيرآلوده شود. رفتارهاي جنسي پرخطر (مانند تماس جنسي محافظت نشده يا با شركاي جنسي متعدد) و تزريق مواد، بزرگ ترين عوامل خطر ابتلابه بيماري محسوب مي شوند. حدود 5 درصد جمعيت امريكا شواهدي از عفونت گذشته با HBV را دارند و تقريباً 2/1 ميليون نفر عفونت مزمن هپاتيت ويروسي B را دارند. هپاتيت B نيز مانند هپاتيت C، به طور نابرابري افراد با رنگ پوست مختلف را آلوده مي كند.

در سال 2000 تخمين زده شده است كه 37هزار مورد جديد ابتلابه اين بيماري رخ داده است. بيشتر عفونت ها در بالغان جوان 20 تا 39 ساله رخ داده است. هپاتيت ويروسي B از طريق واكسيناسيون قابل پيشگيري است.

عفونت هپاتيت ويروسي C (HCV) زماني رخ مي دهد كه خون (با شيوع كمتر مايعات بدن مانند مني و ترشحات واژن) از شخص آلوده وارد بدن شخص سالم شود. تزريق مواد مخدر بزرگ ترين خطر براي ابتلابه عفونت HCV است. حدود 9/3 ميليون نفر امريكايي به اين ويروس آلوده شده اند و 7/2 ميليون نفر نيز عفونت مزمن HCV دارند. هپاتيت ويروسي C افراد نژادهاي مختلف را به طور نابرابر درگير مي كند: 2/3 درصد امريكايي هاي آفريقايي تبار و 1/2 درصد امريكايي هاي مكزيكي تبار به اين ويروس آلوده اند، حال آنكه در سفيدپوست هاي غيراسپانيايي اين رقم به 5/1 درصد مي رسد. به نظر مي رسد اين ارقام كمتر از ميزان واقعي آلودگي باشد زيرا زندانيان و افراد بي خانمان را در نظر نمي گيرد. در سال 2000 حدود سي هزار مورد عفونت جديد رخ داده است. بيشتر اين عفونت ها در بالغان جوان 20 تا 39 ساله رخ داده است.

هزينه هاي پزشكي و مراقبت هاي بهداشتي

همه ساله هشت تا ده هزار نفر از عوارض كبدي ناشي از هپاتيت ويروسي C و حدود پنج هزار نفر از عوارض ناشي از هپاتيت ويروسي B مي ميرند. بيماري مزمن كبدي در حال حاضر دهمين علت مرگ و نارسايي كبدي ناشي از هپاتيت C مهم ترين عامل پيوند كبد است. در ايالات متحده، هزينه هاي پزشكي و

اتلاف سرمايه ناشي از بيماري هاي كبدي همراه هپاتيت هاي ويروسي، سالانه حدود 600 ميليون دلار براي هپاتيت C و 700 ميليون دلار براي هپاتيت B تخمين زده مي شود. هزينه هاي فردي و اجتماعي ناشي از هپاتيت A به خصوص در كشورهاي در حال توسعه قابل توجه است.

هپاتيت ويروسي مي تواند تدريجي باشد

به طور شايع علائم عفونت جديد خفيف يا بدون علامت است، لذا ممكن است حتي تشخيص داده نشود كه فرد مبتلابه هپاتيت ويروسي است. افراد داراي علائم، ممكن است نشانه هايي شبيه سرماخوردگي، خستگي، تهوع، درد در قسمت فوقاني شكم و گاهي اوقات زردي يا يرقان داشته باشند. افرادي كه دچار هپاتيت ويروسي A مي شوند، مي توانند ويروس را به طور كامل از بدن پاك كرده و كامل بهبود يابند. اين افراد مصونيت مادام العمر نسبت به اين ويروس پيدا مي كنند.وضعيت در خصوص هپاتيت هاي B و C كاملاً متفاوت است.

- اكثر افرادي كه بعد از پنج سالگي به عفونت HBV مبتلامي شوند، مي توانند ويروس را از بدن پاكسازي كنند. به هرحال، حدود دو تا شش درصد مبتلايان قادر به پاكسازي ويروس نيستند و به سمت مزمن شدن بيماري پيش مي روند. درصد بالايي از شيرخواران (90 درصد) و خردسالان (30درصد) دچار اين بيماري مي شوند.

- حدود 75 تا 85 درصد مردم با عفونت HCV قادر به پاكسازي ويروس نبوده و دچار عفونت مزمن مي شوند.

بسياري از افراد دچار عفونت مزمن (60 درصد افراد با عفونت HBV و 70 درصد با عفونت HCV) دچار بيماري مزمن كبدي مي شوند كه ويروس در اين حالت به كبد آسيب مي

رساند. آسيب ممكن است به سمت بيماري شديد مثل سيروز كبدي، سرطان كبد و نارسايي كبد پيشرفت كند. بيماري پيشرونده كبدي به آهستگي در طول بيست تا سي سال نمود مي يابد. به خاطر كمي يا فقدان علائم، اكثر افراد با عفونت مزمن HBV و HCV از آلودگي خود خبر ندارند و مي توانند بيماري را به ديگران انتقال دهند. در بسياري از موارد علائم و نشانه ها زماني ظاهر مي شود كه بيماري پيش رفته و درمان كمتر موثر است.

شيوع هپاتيت ويروسي بين معتادان تزريقي

چون HBV و HCV از طريق تماس مستقيم با خون يا مايعات آلوده بدن منتقل مي شود، معتادان تزريقي در خطر بالايي از اكتساب هر دو بيماري هستند.

راه هاي انتقال هپاتيت B وC

آلودگي به هپاتيتB وC به طور عمده در نتيجه تماس با خون و ترشحات جنسي آلوده به روش هاي زير صورت مي گيرد:

تماس جنسي حفاظت نشده (عدم استفاده از كاندوم) با فرد آلوده، استفاده مشترك از ابزار آلوده تيز و برنده نظير سرنگ و سوزن، تيغ اصلاح و مسواك، خالكوبي، حجامت و سوراخ كردن گوش در محل هاي نامطمئن و آلوده، خدمات پزشكي و دندانپزشكي (در صورت رعايت نكردن شرايط استريليزاسيون)، تزريق مكرر خون يا فرآورده هاي خوني آلوده، تولد از مادر آلوده، دياليز با وسايل آلوده و پيوند اعضاي آلوده.

اغلب موارد آلودگي به هپاتيتC مربوط به افرادي است كه با استفاده از سرنگ و سوزن مشترك اقدام به تزريق مواد مخدر مي كنند. هپاتيت B و C از طريق دست دادن، در آغوش گرفتن، بوسيدن و نشستن در كنار فرد آلوده و ديگر تماس هاي معمولي

منتقل نمي شود و حضور افراد آلوده در محيط هاي كار و اجتماع بلامانع است.

واكسن هپاتيت B

كليه نوزادان بلافاصله در بدو تولد، دو ماهگي و شش ماهگي بايد واكسينه شوند. (در كشور ما كليه كودكان متولد شده از 72/1/1عليه اين بيماري واكسينه شده اند.) در سال هاي اخير افراد جوان حدود 17 تا 18 سالگي به طور رايگان عليه اين بيماري واكسينه مي شوند.

پزشكان، دندانپزشكان و پيراپزشكان، افراد تحت دياليز، افرادي كه به علت ابتلابه بيماري هاي زمينه يي نظير هموفيلي و تالاسمي، بارها خون يا فرآورده هاي خوني دريافت مي كنند و افراد خانواده فرد آلوده كه با وي هم منزل هستند نيز بايد واكسينه شوند. عفونت هايHBV و HCV بين معتادان تزريقي نسبتاً سريع گسترش مي يابد. 50 تا 70 درصد معتادان تزريقي طي پنج سال از ابتداي تزريق به HBV آلوده مي شوند. طي همين زمان آلودگي به HCV در اين افراد به 50 تا 80 درصد مي رسد. چندين عامل، انتقال سريع HCV را بين معتادان تزريقي تغيير مي دهد:

عوامل وابسته به ويروس HCV : از طريق تماس خوني به طور موثري منتقل مي شود.

عوامل وابسته به ميزبان: تعداد زيادي از افراد آلوده هستند كه اين به نوبه خود شرايط انتقال از طريق تزريق مشترك را افزايش مي دهد.

عوامل وابسته به اشتراك تزريق: معتادان تزريقي معمولاً دارو و سرنگ و... را با هم تهيه و مصرف مي كنند. همه اين عوامل دست به دست هم مي دهد و خطر انتقال ويروس به تك تك افراد را در صورت آلودگي هر كدام از وسايل تزريق مشترك افزايش مي دهد.

منبع: بانك اطلاعات نشريات

ايران

آكنه چيست؟

جوش چيست؟

جوش يا آكنه، طيف متنوعي از ضايعات پوستي است كه به صورت لكه هاي قرمزرنگ يا دانه هاي پُررنگ در پوست و يا دانه هاي زير پوست شديدتر و همراه با ضايعات چركي در تنه و اندام ها و صورت مشاهده مي شود.

عوامل ايجاد كننده جوش كدامند؟

?- چربي سطح پوست: پوست هاي چرب يكي از عوامل ايجاد آكنه يا جوش صورت مي باشند.

?- گروهي از ميكروب هايي كه روي پوست زندگي مي كنند.

?- التهابات ايجاد شده روي پوست (در بعضي مواقع)

?- انسداد مجاري غددي زيرپوستي

عوامل مؤثر يا مستعد كننده ايجاد آكنه كدامند؟

مهم ترين عامل، عوامل زمينه اي هستند و در كنار آن ها يكسري عوامل ديگر وجود دارد مانند:

- افزايش چربي زير سطح پوست

- استفاده از كرم هاي آرايشي كه چربي زيادي دارند

- كار كردن در محيط هايي كه هواي آن محيط زياد گرم مي باشد؛ مانند افرادي كه بيشتر در آشپزخانه ها و محيط هاي گرم داخل كارخانه كار مي كنند

- مصرف بعضي از داروهاي قلبي

- استفاده از داروهاي كورتوني كه به صورت نادرست تجويز شود

- استفاده از استروئيدهاي آنابوليزان (داروهاي افزايش دهنده حجم عضلات) در آقايان ورزشكاران

آكنه معمولاً در چه سني ديده مي شود و آيا ژنتيك در آن مؤثر است؟

معمولاً اين جوش ها در حوالي سن بلوغ و ميانسالي ديده مي شوند. ممكن است يكسري از آن ها خود به خود بهبود يابند و نياز به درمان خاصي نداشته باشند. عوامل ژنتيكي به تنهايي علت مؤثري در ايجاد آكنه نمي باشند، ولي عوامل مختلف به نوعي زمينه ساز ايجاد عامل ژنتيك مي تواند باشد.

در ايجاد آكنه ? عامل سلولهاي مرده پوست، غدد چربي و باكتريهاي سطح پوست نقش كليدي خواهند داشت:

?- افزايش ترشح غدد چربي:

در دوران بلوغ ترشح هورمون تستوسترون(TESTOSTRONE)

يا همان هورمون مردانه افزايش مي يابد. تستوسترون هم در بدن مردان و هم در بدن زنان موجود ميباشد اما ميزان آن در بدن مردان ? برابر زنان ميباشد. هنگامي كه ترشح تستوسترون افزايش مي يابد، تستوسترون توسط پوست بهدي هيدروتستوسترون مبدل گشته و سبب تحريك غدد چربي ميگردند. بنابراين حجم و ميزان ترشح غدد چربي افزايش مي يابد.

?- عدم ريزش طبيعي سلولهاي مرده سطح پوست:

برخي اوقات ريزش سلولهاي مرده پوست از حال طبيعي خارج ميگردد. ريزش نامناسب سبب ميگردد كه سلولهاي مرده پوست به يكديگر چسبيده و بروي هم انباشته گردند.

?- افزايش سرعت تكثير سلولهاي پوست:

برخي اوقات سرعت تكثير سلولهاي پوست از حالت طبيعي خارج گشته و با سرعت بيشتري تكثير مي يابند (? برابر حالت طبيعي). همين امر سبب ميگردد تا سلولهاي پوستي بموقع ريزش نيابند.

?-هنگامي كه سلولهاي مرده پوست بموقع نميريزند و يا سرعت تكثيرشان افزايش مي يابد، سبب انسداد روزنه هاي فوليكول ميگردند. بنابراين ترشحات مترشحه از غدد چربي نميتوانند مانند قبل بسهولت از كانال فوليكول جريان يافته و به سطح پوست بريزند. از طرفي هنگامي كه ترشحات غدد چربي از ميزان طبيعي خود افزايش مي يابد دو عامل فوق دست بدست هم داده و سبب احتباس و تجمع مواد چرب(SEBUM) در پشت محل انسداد ميگردند. تجمع ترشحات چربي به همراه سلولهاي مرده پوست به زير روزنه هاي مسدود يك محيط ايده آل براي رشد و تكثير باكتريهاي بي هوازي پوست فراهم مي آورند. بنابراين جوش هاي موسوم به آكنه تجمع باكتريها، سلولهاي مرده پوست و چربي ميباشند. هرگاه محتويات جمع شده در اين كانالهاي مسدود به داخل پوست اطراف

نفوذ كند يك واكنش التهابي روي ميدهد. تجزيه سبوم به اسيدهاي چرب و ترشح آنزيم توسط باكتريها نيزمسبب التهاب ميباشند. التهاب جوشها به علت هجوم گلبولهاي سفيد به سمت جوشها ميباشد كه براي از ميان بردن عامل متجاوز و از ميان بردن آنها صورت ميپذيرد.

نكته: همانطور كه هورمون تستوسترون ايجاد آكنه ميكند، استروژن يا همان هورمون زنانه در خشك كردن و كاهش ترشحات غدد چربي موثر بوده و ميتواند سبب درمان آكنه گردد.

در كدام نواحي بدن بيشتر آكنه ديده ميگردد؟

هر كجا كه مو وجود داشته باشد جوش هم ممكن است ايجاد گردد. اما در برخي نواحي بدن كه غدد چربي تراكم بيشتري داشته و ميزان ترشح چربي بيشتر ميباشد آكنه نيز بيشتر مشاهده ميگردد اين نواحي شامل: صورت، قفسه سينه، پشت، شانه ها و بخش فوقاني بازوها ميباشند.

نكته: يكي ديگر از عواملي كه ميتواند در ايجاد آكنه موثر باشد خود مو ميباشد. موهاي ضخيم و بزرگ مجراي عبور چربي را باز نگاه ميدارند اما موهاي ريز و ضعيف فاقد چنين خاصيتي ميباشند.

آكنه چيست؟

ضايعاتي كه در اثر بسته شدن مجاري غدد چربي در صورت، گردن، پشت، شانه ها و سينه بوجود مي آيند جوش يا به اصطلاح آكنه مي گويند. اين ضايعات بصورت جوش هاي سر سياه، سر سفيد، جوش چركي، كيست و ندول مي توانند بروز كنند. آكنه در اكثر نوجوانان ديده ميشود و مي تواند تا پايان جواني و حتي بالاي سي سال هم ديده شود. جوش معمولاْ بعد از چند سال بهبود مي يابد ولي نميتوان آن را به حال خود گذاشت چون با بهبود بعضي از جوشها، جوشگاه بوجود آمده تا پايان

عمر باقي مي ماند و از نظر زيبائي مشكل ساز هستند. گرچه اين جوشگاه ها قابل ترميم هستند ولي مانند پوست صدمه نديده نمي شوند. در بعضي مواقع جوشگاه ها از نظر روحي فرد را آزار مي دهند. بنابراين عاقلانه اين است كه جوش را درمان نمود تا جوشگاه را؛ چون درمان راحت تر و سريعتر است و نتيجه كار هم رضايت بخش تر است.

چگونگي بوجود آمدن جوش:

غدد سباسه يا چربي از بدو در هر دو جنس وجود دارد. در اوايل دوران بلوغ با ترشح هورمون مردانه يا آندروژن اين غدد شروع به بزرگ شدن و فعاليت خود كه توليد و ترشح چربي است، را آغاز مي كنند. غدد چربي در تمام سطوح پوستي بجز در كف پا و دست وجود دارد ولي بيشترين تراكم آنها در صورت، سينه، پشت و شانه ها است. غدد چربي ترشحات خود را بوسيله مجاري چربي كه در ارتباط با فوليكول مو است، به سطح پوست تخليه مي كند. افزايش ترشح چربي باعث صدمه به مجاري غدد ميگردد و سلول هاي جدار اين مجاري آسيب ديده و كنده مي شوند و اين سلول هاي صدمه ديده بهم پيوسته و توليد پلاك يا لخته مي كنند و مي توانند مجاري را مسدود نمايند. از طرفي در بعضي افراد پوسته ريزي پوست بعلت بعضي نقص ها در آنزيم هاي لازمه براي پوسته ريزي طبيعي، بطور كامل انجام نمي گيرد و پوسته هاي روي هم انباشته شده در منافذ مجاري چربي باعث بسته شدن اين مجاري مي شوند. با بسته شدن اين مجاري به هر وسيله، چربي در مجاري انباشته شده و

باكتري هاي موجود در اين مجاري رشد زيادي كرده و اين چربي ها را تخمير ميكنند و مواد شيميائي توليد شده در اثر تخمير و ترشح بعضي فاكتورها از باكتري هاي موجود و همچنين انباشتگي چربي در مجاري باعث صدمه بيشتر به ديواره مجاري شده و آن را بطور كامل از بين مي برند. با ورود چربي، سلول هاي مرده ديواره، باكتري ها و مواد تخميري و آنزيمي به داخل پوست فرآيند التهاب فعال شده و سبب قرمزي و چركي شدن جوش ميگردد.

عوامل ايجاد كننده و تشديد كننده جوش

بهداشت فردي: گر چه آلودگي و كثيف بودن صورت و بدن علت ايجاد جوش نيستند ولي در تشديد جوش كمك مي كنند. شستن صورت روزي دوبار با صابون و يا شامپو در بهبودي جوش كمك مي كند. با آب گرم نبايد صورت را شست، چون گرما ترشح چربي را افزايش مي دهد و همچنين آب سرد نيز مي تواند منافذ مجاري را خشك تر كنند و به بسته شدن اين منافذ كمك نمايد. پس بهتر است با آب ولرم صورت را شست.

رژيم غذائي:

معمولاْ غذا باعث ايجاد جوش نميشود. گرچه غذاهاي چرب و شيرين در بعضي افراد جوشها را بدتر مي كنند ولي اين عمومي نيست و بقيه افراد نياز به رژيم غذائي ندارند. ترشح زيادي انسولين در خون و رسيدن آن به پوست در برخي افراد باعث ايجاد جوش مي شود. با خوردن غذاهاي شيرين و چرب ترشح انسولين افزايش مي يابد. پس فقط افرادي كه با خوردن چربي و شيريني دچار جوش مي شوند نياز است كه از خوردن اين غذاها پرهيز كنند. البته بايد

توجه داشت كه عوامل ديگري نيز در ايجاد و تشديد جوش سهيم هستند. پس بايد موقعي قضاوت كرد كه اين غذاها باعث تشديد جوش مي شوند كه با هر بار مصرف آنها جوش بدتر شود. از جمله غذا و خوراكيهايي كه باعث اين علت ميشوند شامل: غذاهاي چرب، تنقلات، خرما، كشمش، محصولات دريايي ( ماهي و ميگو )، بعضي از ميوه جات ( موز ، كيوي ، خرمالو ) و غي_ره. به_ترين راهكار پرهيز از مواد غذايي و خوراكيهايي است كه فرد اظهار ميكند با خوردن آنها جوش صورتش بدتر ميشود.

نور خورشيد:

گرماي حاصل از نور خورشيد باعث تحريك ترشح چربي و از طرفي باعث خشك شدن منافذ مي شود. پس بهتر است از قرار گرفتن در تابش مستقيم آفتاب اجتناب كرد.

فراورده هاي آرايشي:

افرادي كه پوست چرب و داراي جوش هستند بايد از كرم پودر و مرطوب كننده و حتي ضد آفتاب هايي استفاده كنند كه فاقد چربي باشد. اين محصولات بايد غير آكنه زا و غير كومدون زا باشند. موااد آرايشي را بايد روزي دوبار از صورت خود با آب و يا شير پاكن هاي فاقد چربي و سازگار با پوست چرب پاك كنيد. كرم پودرهاي رنگي فاقد چربي مي توانند قرمزي پوست شما را از نظر مخفي كنند. در صورت لزوم از ماركي استفاده شود كه باعث التهاب پوستي نگردد (شما به آن حساسيت نداشته باشيد كه با تست كردن در داخل بازو مي توانيد از سلامت آن مطمئن شويد).

دوران بارداري و عادات ماهيانه:

در ? ماهه نخست بارداري و چند روز پيش از قاعدگي به خاطر نوسانات هورموني آكنه تشديد ميگردد.

داروها: مصرف

برخي داروها ميتواند ايجاد آكنه كند مانند استروئيدها و كورتيكواستروئيدها، تزريق و يا مصرف قرص تستوسترون، ليتيوم و دانازول.

رژيم غذايي:

مصرف بيش از حد يد سبب تشديد آكنه ميگردد. يد در نمك، مارچوبه و غذاهاي دريايي وجود دارد.

مواد شيميايي: برخي مواد شيميايي ايجاد آكنه ميكنند مانند علف كشها، قير و قطران زغال سنگ، روغن پارافين، روغنهاي روان كننده و روغن هاي خوراكي حين آشپزي.

تحريكات پوستي: از اعمال فشار و ايجاد سايش در نواحي مستعد زدن جوش خودداري كنيد. از قرار دادن طولاني مدت دستان بزير چانه خودداري كنيد.

آب و هوا:

آكنه در آب و هواي گرم و مرطوب تشديد ميگردد.همچنين پس از سوناي طولاني مدت.

فصول سال:

شيوع آكنه در فصول پاييز و زمستان افزايش مي يابد.

آلودگيها و محركهاي محيطي.

اعمال فشار، تركاندن و كندن جوشها: عامل ايجاد جوشهاي جديد ميباشد.

درمان جوش :

در درمان جوش نبايد خسته شويد. چون درمان جوش يك فرآيند مداوم و طولاني است. درمان جوش در حقيقت كنترل جوش زدن صورت و بدن شما مي باشد نه ريشه كن كردن آن. اگر با درمان جوش شما بهبود يافت درمان را قطع نكنيد بلكه با مشاوره با پزشك خود داروهاي مصرفي را تعديل دهيد. گاهي نياز است تا كنترل كامل جوش صورت بمدت شش ماه دارو مصرف كرد. در صورتي كه بعد از مصرف دو ماه از دارو جوش صورت شما بهبودي نيافت شما به داروهاي مصرفي مقاوم هستيد و بايد درمان تغيير يابد. بسته به نوع جوش و وضعيت جسماني و هورموني بدن دارو انتخاب مي شود. پس بدون مشاوره با پزشك خود اقدام به مصرف يا تغيير دارو نكنيد. در صورتي كه با

مصرف دارو تغييري در وضعيت جسماني و يا پوست شما ايجاد شد پزشك خود را در جريان گذاريد.

در مواردي كه كيست و ندول ايجاد شود گاهي نياز به تزريق دارو بداخل كيست و ندول است و گاهاْ كرايو نيز در درمان مورد استفاده قرار مي گيرد. جوشهاي سر سياه و سر سفيد اگر با مصرف كرم هاي لايه بردار تخليه نشوند نياز به تخليه آنها با وسايل خاصي است. پس از فشار دادن اين جوشها و هر نوع جوش جهت تخليه آن پرهيز كنيد چون باعث شدت التهاب و ايجاد جوشگاه ميگردد. از كندن جوشها اجتناب كنيد چون باعث لك و ايجاد جوشگاه ميگردد. در طول درمان گاهي نياز است كه از آنتي بيوتيك خوراكي از قبيل تتراسايكلين، اريترومايسين، داكسي سايكلين و غيره … مصرف نماييد. اين داروها علاوه بر كاهش مقدار باكتري باعث كم شدن التهاب نيز ميگردند. اگر با مصرف طولاني آنتي بيوتيك دجار قارچ تناسلي شديد با اطلاع پزشك دارو را قطع و قارچ را درمان نماييد.

از عوارض جانبي داروها هراس نداشته باشيد و به پزشك خود اطمينان كنيد چون ترس از دارو باعث اختلال در روند درمان مي گردد. در صورت هر گونه تغييري در مزاج و وضعيت جسمي پزشك خود را مطلع نماييد. اگر داروئي غير از داروي درماني جوش مصرف مي كنيد به پزشك اطلاع دهيد. مصرف بعضي از داروها در زمان بارداري و شير دهي مضر هستند بنابراين در صورتي كه شما باردار هستيد يا به نوزادتان شير مي دهيد به اطلاع پزشك برسانيد.

در مواقعي جوش به داروهاي رايج جواب ندهد و يا جوش بصورت كيست و ندول

هاي بزرگ باشد با صلاحديد پزشك شايد نياز به مصرف داروي اكوتان (ايزوتره تينوئين) باشيد. اين دارو عوارض متعددي دارد كه الزاماْ در هر بيماري ديده نمي شود. بايد قبل از شروع و در طول درمان براي پيشگيري از عوارض اين دارو معاينات پزشكي و آزمايشات لازم انجام گيرد. در حين مصرف اين دارو و احتياطاْ تا يك سال بعد از قطع دارو بايد جلوگيري از حاملگي صورت گيرد. دوره درمان بايد كامل شود چون مي تواند باعث عود جوش گردد. توصيه هاي پزشك را در حين درمان جوش فراموش نكرده و دقيقاْ اجرا كنيد. هميشه در ذهن داشته باشيد كه جوش را نمي توان بطور كامل از بين برد ولي مي توان آن را كنترل نمود.

درمان جوشگاه هاي جوشروش هاي مختلفي براي از بين بردن جوشگاه ها استفاده ميشود ولي بايد در نظر داشته باشيد كه با هيچ روشي نتيجه صد در صد نيست. از جمله اين روش ها مي توان از ليزر، ميكرودرم ابرشن، لايه برداري با مواد اسيدي و كرم هاي لايه بردار، سابسيژن يا آزاد كردن جوشگاه هاي فرو رفته از زير، تزريق كلازن، هيالورونيك اسيد و چربي را نام برد. گاهي نياز است براي رسيدن به نتيجه مطلوب از چند روش استفاده نمود. همچنين مي توانيد از يخ براي كاهش التهاب و تورم جوشها استفاده كنيد. -چاي بنوشيد و سير مصرف كنيد. - خمير نشاسته يك لايه بردار ملايم ميباشد. خمير نشاسته را ميتوانيد با مخلوط نشاسته و آب بدست آوريد. - شما ميتوانيد براي خشك كردن جوش ها از خمير دندان (غير ژلي) استفاده كنيد. براي اينكاراندكي از خمير

دندان را بروي جوشها قرار دهيد. -براي كاهش تورم و التهاب جوشها اندكي كرم هيدروكورتيزون بروي جوشها بماليد.

غذاهاي مفيد

تعداد كمي از متخصصان پوست عقيده دارند كه رژيم غذايي نمي تواند بر آكنه اثر بگذارد؛ اما متخصصين تغذيه زبده و داراي تجربه كافي و نيز پزشكان طب جايگزيني، در اين زمينه موفقيت هاي چشم گيري با رويكرد رژيم غذايي به دست آورده اند.

* به نظر مي رسد كه كمبود روي در رژيم غذايي، در التهاب و تورم پوست و تأخير در بهبود زخم و شرايط بروز آكنه نقش داشته باشد.

* جگر در برگيرنده مقادير بالاي ويتامين A است كه به كاهش جاي زخم كمك مي كند. هويج و سيب زميني شيرين حاوي بتاكاروتن است كه به ويتامين A تبديل مي شود. دريافت كافي بتاكاروتن براي آكنه مفيد است.

* غلات سبوس دار نيز حاوي كروم است كه به كاهش عفونت پوست كمك مي كند.

* تخم بزرك، كنجد، ذرت بو داده و آفتاب گردان محتوي اسيدهاي چرب ضروري مورد نياز براي بهبود پوست هستند. مي توان مواد فوق را با هم چرخ كرد و در يخچال نگه داري نمود و با ماست، ميوه ها، سوپ ها و غلات مصرف كرد.

همچنين توت ها، مركبات، فلفل و انبه منابع غني ويتامين C هستند كه براي سلامت سيستم ايمني و مقابله با عفونت هاي باكتريايي مورد نيازاند.

* آواكادو و جوانه گندم محتوي ويتامين E است كه به ساختار پوست و سلامت آن كمك مي كند.

* سير، پياز و تخم مرغ حاوي سولفور است كه به رهايي از آكنه كمك مي كند.

* روغن پامچال محتوي گاما لينولئيك اسيد است كه به

ايجاد پوست تازه كمك كرده و آن را نرم و قابل ارتجاع نگه مي دارد.

غذاهايي كه بايد از خوردن آنها پرهيز كرد:

* جلبك هاي دريايي كه حاوي مقادير بالاي يد است، در بعضي موارد باعث بدتر شدن آكنه مي شود.

* براي بيشتر نوجوانان، داشتن پوستي سالم و درخشان يك اولويت محسوب مي شود. شواهد علمي مبني بر اثر شكلات و شيريني هاي خامه اي بر روي پوست و ايجاد آكنه وجود ندارد.

* تحقيقات نشان داده است كه رژيم غذايي غني از چربي هاي ضروري كه بيشتر در مغزها، دانه ها و ماهي هاي روغني يافت مي شود، مي تواند در حفظ سلامت پوست نقش داشته باشد.

* عادات غذايي بد مي تواند در كيفيت پوست و مو تأثير بگذارد.

* بعضي از گياه شناسان توصيه مي كنند كه ماليدن مخلوط روغن درختچه چاي و برگهاي كلم و سيرتازه بر روي پوست مبتلا به آكنه مي تواند مفيد واقع شود.

منبع:سايت پزشكان بدون مرز

گوش درد(Earache)

علائم :

درد در اطراف گوش

دماي بيشتر از 38 درجه

ترشح چرك از گوش

كاهش شنوائي

ورم لوزه ها

درد بهنگام دست زدن به گوش

تورم غده ها

بعلت درد بچه هاي كوچكتر گوش خود را ميكشند و آنرا دست مالي مي كنند

علتهاي گوش درد فراوانند. مهمترين علت آن، عفونت گوش مياني يا ورم گوش مياني است. اين بيماري مخصوصاً در كودكان كمتر از شش سال شايع تر است زيرا لوله استاش كه از گلو به گوش كشيده شده است نسبتاً كوتاه ميباشد در نتيجه، عفونتهاي بيني و گلو مي توانند به آساني به حفره گوش مياني گسترش يابند. شيرخواران نمي توانند دقيقاً محل درد را تشخيص دهند و به همين

علت هنگاميكه درد شديد است صورت خود را دست مالي مي كنند اگر كودك دچاردندان درد، ورم لوزه ها يا اوريون باشد و يا غده هاي گردنش متورم شوند و يا باد سرد به گوش او بخورد ممكن است از درد گوش شكايت كند دردهاي شديد گوش معمولاً به علت عفونت گوش خارجي (ورم گوش خارجي) است خصوصاً اگر يك جسم خارجي بداخل گوش فرو رفته باشد و يا دمل بوجود آمده باشد.

آيا خطرناك است؟

گوش درد باضافه فقدان شنوايي خطرناك است. اگر بيماري شناسايي و درمان نشود ممكن است آسيبي دائمي به گوش مياني وارد سازد و به ناشنوايي منجر گردد و ناشنوايي نيز به نوبه خود بر پيشرفت تكلم و توان يادگيري كودك لطمه بزند.

ابتدا چه كار بايد بكنيد؟

1- درجه حرارت بدن كودك خود را از نظر تب اندازه بگيريد.

2- ببينيد آيا گوش ترشح دارد.

3- ببينيد آيا شنوايي كودك كم شده است. براي انجام اين كار هنگاميكه رويش به سمت ديگر است وي را به آرامي صدا كنيد و دقت كنيد كه آيا روي خود را بر مي گرداند.

4- ته گلوي كودك خود را از نظر قرمزي و ورم بازبيني كنيد. احتمال دارد ورم لوزه ها باشد.

5- بررسي كنيد آيا حفره خارجي گوش ورم دارد اينگونه ورم گوش مي تواند بر اثر يك دمل باشد هيچ چيز، حتي گوش پاك كن را هم داخل گوش فرو نبريد.

6- هرگز از قطره هاي گوش استفاده نكنيد و چيزي داخل گوش كودك فرو نبريد مگر آنكه دكتر تجويز كرده باشد.

آيا مشورت با دكتر لازم است؟

اگر كودك شما از درد گوش شكايت دارد فوراً با دكتر تماس بگيريد. بيشتر درد گوشها بخاطر عفونت

است. اگر درد گوش كودك شديد بوده و همراه با تب است و مخصوصاً اگر متوجه خروج چرك از گوش شديد بلافاصله به دكتر مراجعه نمائيد و يا هنگاميكه طفل قادر نيست گوش درد خود را توصيف كند و به ماليدن و دست زدن به گوش خود مشغول ميشود مشورت با دكتر لازم است.

دكتر چه اقدامي انجام خواهد داد؟

دكتر، گوش فرزند شما را جهت پيدا كردن علت درد معاينه خواهد كرد. اگر عفونت باكتريايي موجب آن شده باشد آنتي بيوتيكهاي مناسب با آن تجويز مي كند.

شما چه كمكي مي توانيد بكنيد؟

يك بطري آب گرم كه درون حوله اي پيچيده ايد روي گوش كودك بگذاريد تا دردش تسكين يابد البته بشرطي كه علت درد گوش، دمل نباشد.

تا زمانيكه عفونت كاملاً برطرف نشده است از ورود آب به داخل گوش هنگام استحمام جلوگيري كنيد.

منبع: پرتال لنجان

لوچي (Squint)

علائم :

بنظر مي رسد چشمها به جهات مختلف نگاه مي كنند

حركت هر يك از چشمها بطور جدا از هم تا سن 8 الي پ0 هفتگي در نوزادان امري كاملاً شايع است. ولي بعد از اين مدت چشمهاي نوزاد بايد كاملاً هماهنگ و منظم باشند. اگر اين امر اتفاق نيافتد و يكي يا هر دو چشم حركت ناموزون داشته باشند به آن لوچي يا چپ چشمي مي گويند. اين عارضه عموماً بخاطر عدم توازن ماهيچه هاي چشم پيش مي آيد. همچنين مي تواند مربوط به عيوب ديد از قبيل نزديك بيني يا دوربيني باشد. مغز از طريق حذف كردن آنچه كه چشم سرگردان و لوچ دريافت مي كند نقص ديد ناشي از آن را جبران مي كند. 1

آيا خطرناك است؟

اگر احساس مي كنيد چشمهاي كودك شما بر يك نقطه متمركز نميشود

با نشان دادن انگشت خود يا اسباب بازي رنگي، حركت چشمهاي او را بررسي كنيد. و ببينيد آيا هر دو چشم، شيء را با هم دنبال مي كنند يا يكي از چشمها به طرف ديگر مي رود.

آيا مشورت با دكتر لازم است؟

اگر لوچي بعد از آنكه نوزاد سه ماهه شد همچنان ادامه يابد مشورت با دكتر الزامي است.

دكتر چه اقدامي انجام خواهد داد؟

دكتر با بستن چشم سالم بوسيله يك پوشش به درمان چشم ديگر مي پردازد. اين عمل باعث ميشود چشم لوچ به كار بيافتد و قويتر شود. اين معالجه معمولاً تنبلي چشم را ظرف چهار الي پنج ماه تصحيح مي كند.

اگر سن كودك شما بيشتر است متخصص چشم، يك سلسله تمرينهاي مخصوص تقويت ماهيچه هاي چشم را به كودك آموزش خواهد داد.

اگر لوچي چشم كودك با عيوب بينائي نيز همراه باشد عينك نيز براي وي تجويز خواهد كرد.

اگر لوچي همچنان باقي باشد براي تصحيح عدم توازن ماهيچه هاي چشم بايد اقدام به جراحي كرد. اين عمل جراحي تا رسيدن سن كودك به دو سالگي انجام پذير نيست.

شما چه كمكي مي توانيد بكنيد؟

كودك خود را جهت معاينه چشم هر سال نزد پزشك ببريد.

اگر درباره چشم هاي كودكتان نگران هستيد به يك متخصص بيماريهاي چشم مراجعه كنيد.

توضيح زير ضروري است:

در حالتي كه چشمها هماهنگ هستند مغز تصوير واحدي را درك مي كند اما در لوچي هر چشم براي خود پيام جداگانه اي به مغز ميفرستد بطوريكه فرد دچار دوبيني شده و مغز براي درك تصوير دچار سردرگمي ميشود. براي همين مغز پيامهايي را كه از چشم لوچ دريافت مي كند ناديده گرفته و حذف مي كند. نتيجه اين است كه چشم لوچ نمي تواند رشد كند و

عملاً قدرت بينائي آن از دست مي رود ودر اصطلاح پزشكي به اين حالت تنبلي چشم Amblyopia مي گويند.

دانستن اين مطلب نيز اهميت فوق العاده دارد كه هر چه سن كودك بيشتر ميشود درمان تنبلي چشم نيز مشكلتر ميگردد، بطوريكه بعد از 8 سالگي ديگر هيچگاه نمي توان ديد چشم را اصلاح كرد. اگر چه در سنين بالاتر با جراحيهاي مخصوصي ميتوان از نظر شكل ظاهري لوچي را برطرف كرد اما امكان بازگرداندن قدرت بينائي وجود ندارد.

منبع: پرتال لنجان

بيماري هاي ادراري

علائم :

اجابت مزاج در لباس زير- گاهي وجود يك توده در پايين شكم در سمت چپ

توضيح كلي

بي اختياري اجابت مزاج در كودكان عبارت است از بي اختياري اجابت مزاج در كودكي كه قبلاً به كنترل اجابت مزاج و رفتن به توالت عادت كرده بوده است و هم اكنون اسهال يا يبوست ندارد. نمي توان انتظار داشت كه كودك طبيعي كنترل كامل اجابت مزاج را تا حداقل 5/2 سالگي به دست آورده باشد

علل

بروز بحران جسمي يا عاطفي در زندگي كودك مثل تولد خواهر يا برادر يا بروز اخير يك بيماري كه با اسهال همراه بوده است

مقاومت در برابر توالت رفتن به علت فشار آوردن زياد والدين به كودك براي انجام اين كار

اگر مشكل كودك به درازا انجامد، علت اوليه ممكن است فراموش شود و اين رفتار كودك به شكل عادت درآيد.

در موارد كمي اين مشكل كودك ممكن است به علت اختلال در دستگاه عصبي باشد.

اجابت مزاج دردناك

مقاومت در برابر توالت رفتن در مدرسه كمپ هاي مسافرتي يا توالت هاي عمومي

مشكلات تغذيه اي كه موجب يبوست شوند.

عوامل افزايش دهنده خطر

استرس

بروز اخير يك بيماري

كه موجب زياد شدن توجه به كودك شود.

سوء رفتار

پيشگيري

به هنگام بروز بيماري در كودك توجه خيلي بيش از اندازه به وي نداشته باشيد.

از تأكيد بيش از اندازه در مورد عادت رفتن به توالت خودداري كنيد. به اين مسأله رويكردي تدريجي و انتظاراتي واقع بينانه داشته باشيد. در صورت وقوع تصادفي بي اختياري اجابت مزاج مايه خجالت كودك خود نشويد و وي را سرزنش نكنيد.

به موقعيت هايي كه براي كودك استرس زا هستند حساسيت نشان دهيد و با وي در مورد احساساتش صحبت كنيد.

كودك خود را در برابر سوء رفتار جسمي و جنسي محافظت كنيد.

به تغذيه مناسب كودك خود توجه نشان دهيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً قابل معالجه است مگر اينكه يك مشكل جسمي جدي وجود داشته باشد.

عوارض احتمالي

شقاق مقعدي

بثور پوستي در ناحيه مقعدي

گير كردن مدفوع و ايجاد انسداد

درمان

اصول كلي

- به كودك اجازه دهيد خود در مورد زمان مناسب رفتن به توالت تصميم بگيرد. به وي يادآوري نكنيد يا وي را مجبور نكنيد كه برخلاف اراده خود به توالت برود. اين كار موجب پديد آمدن يك ديدگاه منفي در كودك مي شود.

- در صورت اجابت مزاج در توالت وي را تحسين كنيد. كودك نيازمند تقويت مثبت براي موفقيت است ديگر اعضاي خانواده نيز بهتر است كودك را تحسين كنند.

- قبلاً قول و قرار با كودك بگذاريد كه اگر تمام روز تميز ماند به او جايزه خواهيد داد. جايزه اي كه بسياري از كودكان دوست دارند عبارت است از اختصاص نيم ساعت وقت با هر كدام از والدين براي انجام هر كاري كه

كودك دوست داشته باشد. مي توان از برچسب هاي مورد علاقه كودكان نيز استفاده كرد. كلاً در نظر گرفتن جايزه باعث ايجاد انگيزه در كودك براي موفقيت مي شود.

- در صورت كثيف كردن اتفاقي عكس العملي ملايم داشته باشيد. كودك بايد خودش را تميز كند و لباس زير تميز بپوشد. اگر كودك كوچكتر از 5 سال باشد، احتمالاً والد خود بايد اين كار را انجام دهد.

- در صورت كثيف كردن اتفاقي كودك را مورد سرزنش انتقاد، يا مجازات قرار ندهيد و براي وي محدوديت ايجاد نكنيد. اين كار ممكن است باعث بدتر شدن مشكل و نيز بروز مشكلات عاطفي ثانويه شود.

- به هيچ عنوان اجازه ندهيد كه خواهران يا برادران كودك يا ديگران وي را مسخره كنند.

- هيچگاه مجدداً از پوشك استفاده نكنيد.

- با مدرسه در اين مورد صحبت كنيد و همكاري معلم و مسؤولان را جلب كنيد. كودك در مدرسه بايد دسترسي سريع به توالت داشته باشد، خصوصاً اگر خجالتي باشد يا تازه به مدرسه رفته باشد. به كودك يادآوري كنيد كه در مورد ترك كلاس و رفتن به توالت هيچ احساس خجالت نكند.

- عواملي كه باعث استرس در زندگي كودك شده اند را پيدا كرده و براي رفع آنها هرگونه تلاشي كه لازم است انجام دهيد.

داروها

امكان دارد نرم كننده ها و حجيم كننده هاي مدفوع كمك كننده باشند.

در صورت گير كردن مدفوع و ايجاد انسداد، استفاده از تنقيه يا شياف ممكن است ضروري باشد.

فعاليت

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

از مصرف بيش از اندازه شير، موز، سيب و ژلاتين بايد خودداري شود.

ميزان فيبر

غذايي بايد زياد شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر كودكتان بي اختياري اجابت مزاج دارد، و اين مسأله علي رغم تلاش هاي شما، بيش از دو ماه ارايه يابد.

منبع:پرتال لنجان

هموفيلي از تشخيص تا درمان

نويسنده: فاطمه كلروزي

هموفيلي يك اختلال خونريزي دهنده مادرزادي است كه در آن فرد مبتلا فاكتورشماره 8 كه لازم براي انعقاد خون ميباشد را ندارد يا دچار كمبود آن ميباشد . نقش اين فاكتور كمك به انعقاد خون است و در غياب آن خون دير تر منعقد شده و زمان خونريزي طولاني تر ميشود . ميزان بروز اين بيماري در نوزادان پسر تازه متولد شده يك مورد در هر 5000 نفر است .

مغلوب است بنابراين غالب بيماران از جنس مذكر هستند . x هموفيلي بيماري وابسته به

براي هموستاز طبيعي خون حداقل نياز به 25 درصداز فعاليت فاكتور 8 است كه توسط كبد توليد و ترشح ميشود.

هموفيلي بر اساس ميزان فعاليت اين فاكتور به سه دسته تقسيم ميشود .

1) شديد : فعاليت فاكتور كمتر از 1 درصد

2) متوسط : فعاليت فاكتوربين 5-1 درصد

3) خفيف : فعاليت فاكتور بيشتر از 5 درصد ( 25-6 درصد )

انواع هموفيلي :

براساس اينكه كدام فاكتور دچار كمبود ميباشد هموفيلي به 4 نوع ديده ميشود :

: به دليل كمبود فاكتور 8 ( در 80 درصد موارد )A نوع كلاسيك يا نوع *

به دليل كمبود فاكتور9B* بيماري كريسمس يا هموفيلي نوع

نوع هاگمن : به دليل كمبود فاكتور 12 *

فون ويلبراند يا هموفيلي عروقي : به دليل عدم وجود فاكتور 8*

علايم باليني هموفيلي :

در هموفيلي شديد :

خونريزيهاي خود به خود يا به دنبال تروماي جزيي در

پوست / مخاطات/ مفاصل / عضلات و احشا -

- خونريزي به دنبال ختنه در پسران و يا تجمع خون زير پوست سر نوزاد

- خونريزي خود به خود در مفصل ( همارتروز ) و جمود و خشكي مفصل و آتروفي و تحليل عضلات به دنبال آ ن

- خونريزي دهان و حلق و بيني و سيستم عصبي وادراري و گوارشي

- هماتوم پشت صفاق و ايجاد توده هاي نرم در هر قسمت از بدن به دليل خونريزي

در هموفيلي متوسط :

معمولا تا پيش از راه رفتن و حركت كردن دچار خونريزي نمي شوند و خونريزي به دنبال ضربه و تروماي متوسط شروع ميشود .

در هموفيلي خفيف :

خونريزي به ندرت آنهم بعد از تروماي شديد يا جراحي ايجاد ميشود و ممكن است تا قبل از نوجواني يا جواني تشخيص داده نشود.

در هموفيلي پتشي و پورپورا ديده نميشود .

نكته :

بيماران هموفيل به ندرت دچار كم خوني فقر آهن ميشوند زيرا اكثرا خونريزي آنها داخلي است و آهن مجددا جذب بدن ميشود .

تشخيص هموفيلي :

استفاده از تستهاي انعقادي و اندازه گيري فاكتورهاي انعقادي و هم چنين سوال از والدين براي شناسايي فرد مبتلا در خانواده كمك زيادي به پزشك در تشخيص ميكند .آزمايشات لازم عبارتند از:

و اندازه گيري فاكتورانعقادي8 PT, PTT, BT,PLT

امروزه با كمك بيوپسي از پرزهاي كوريوني و يا آمنيوسنتز در اوايل حاملگي و تكنيكهاي ژنتيكي ميتوان هموفيلي را قبل از تولد تشخيص داد.

درمان هموفيلي :

بعد از تشخيص بيماري از فراورده هاي خوني مناسب جهت كاهش خونريزي استفاده ميشود مثل فراورده حاوي فاكتور 8 به نام كرايو يا

Cryopercipitate

فاكتور 8 كنستانتره / پلاسماي

تازه منجمد شده و داروي وازوپرسين از ساير درمانهاي هموفيلي هستند كه با تجويز پزشك استفاده ميشود .

آموزش به والدين :

بيمار مبتلا به هموفيلي بايد راجع به بيماري و درمان و مراقبتهاي لازم آموزش كافي دريافت كند تا از زندگي بهتري برخوردار باشد . در اينجا نقش والدين بسيار مهم است .

- خونريزي مفصلي در فرد مبتلا به هموفيلي ممكن است به طور تدريجي و بدون درد باشد و يا ممكن است ناگهاني و شديد بوده كه در اكثر موارد در شب اتفاق ميافتد . اگر احساس سفتي / گرما و درد در مفصل داشتيد علامت خونريزي در مفصل است . در اين صورت بايد فاكتور انعقادي سريعا تزريق شود و اگر نه خونريزي مفصل ادامه مي يابد و درمان آن مشكل تر ميشود .

- در فاصله بين منزل تا بيمارستان مفصل خونريزي دهنده رابه وسيله آتل يا اسپلينت بي حركت كنيد و يا محل خونريزي را فشار دهيد .استفاده از كمپرس سرد نيز توصيه ميشود .

- خونريزي دهان و زبان غالبا به دليل گاز گرفتگي زبان اتفاق ميافتد . تنها كاري كه در اين مورد ميتوان انجام داد تزريق سريع فاكتورهاي انعقادي است . زيرا بخيه زدن غير ممكن است و مكيدن يا حركت زبان به طرف دندانها تشكيل لخته را متوقف ميكند . بعد از درمان خونريزي بايد توجه داشت كه كودك غذاهاي سفت مثل نان تست / بيسكوييت /چيپس و خوراكيهاي چسبنده مثل تافي مصرف نكند .

- كودك در هنگام خونريزي از بيني نبايد به حالت دراز كش قرار گيرد . زيرا فشار به عروق خوني بيشتر ميشود .

در اين هنگام بايد دو طرف بيني را گرفته و فشار دهد . سر را نبايد به عقب خم كرد . استفاده از چند قطره آنتي فيبرينوليتيك داخل بيني كمك كننده است ولي اگر خونريزي بند نيامد تزريق سريع فاكتورهاي انعقادي توصيه ميشود.

- علايم سردرد و سرگيجه / استفراغ مكرر و اختلال هوشياري مثل خواب آلودگي و بيهوشي از علايم خونريزي داخل جمجمه است . با ديدن اين نشانه ها بلافاصله فراورده انعقادي تزريق شود .

- حركت ندادن عضوي از بدن در كودكان خردسال علامت خونريزي آن عضو است .

- ورزش براي همه مفيد است حركات عضلات و قدرت بدن تقويت ميشود . ضمنا باعث كاهش اضطراب و ترس در كودك ميشود ولي بايد توجه داشت كه به مفاصل فشار وارد نشود و يا ضربه به كودك وارد نشود.

بهترين فعاليت شنا و پياده روي ملايم است. از بازي فوتبال بايد اجتناب شود .

براي پيشگيري از خونريزي به نكات زير توجه كنيد :

- اجتناب از يبوست ( آموزش به والدين )

- استفاده از مسواك نرم و رعايت كامل بهداشت دهان و دندان و مراجعه منظم به دندانپزشك

- اجتناب از چاقي : زيرا احتمال خونريزي به ويژه از مفاصل افزايش مي يابد .

- اجتناب از تزريق عضلاني و هر تروماي ديگرمثل استفاده از ريش تراش برقي در بزرگسالان

- خودداري از زور زدن و فين كردن و يا در معرض گرماي زياد قرار گرفتن

- عدم مصرف آسپرين و ساير داروهاي ضد انعقاد

- فرو كردن عضو درد ناك داخل آب ولرم به كاهش درد آن كمك ميكند .

- واكسيناسيون عليه هپاتيت

ب به علت ريسك انتقال آن از راه فراورده هاي خوني

توجه به اين نكته مهم است كه

با كمك درمانها و مراقبتهاي مناسب از كودك هموفيل ميتوان نشانه هاي بيماري را كنترل كرد و از تغيير شكل اندامها كاست . امروزه بچه هاي زيادي وجود دارند كه جز حساس بودن به خونريزي علامت بارز ديگري ندارند و كودك ميتواند در صورت داشتن شرايط محيطي مناسب و حمايت كافي والدين از يك زندگي طبيعي برخوردار باشد .

منابع:

كودكان. نشرپاشا 1380 ORDER* اكبر زاده پاشا. علي تهمتن علي اصغر

*اعضاي هيات علمي دانشكده پرستاري دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي .كودك سالم . نشرنور دانش. 1380.

*جزوه آموزشي كانون هموفيلياي ايران . خوددرماني و درمان بيماران هموفيل در منزل. نشركانون هموفيلياي ايران

http://supports4less.com/bodyparts/ankle/

http://www.musckids.com/health_library/genetics/xlink.htm

http://www.cffsd.org/links.htm

http://www.hemophilia.org/

هموفيلي چيست؟

هموفيلي يك اختلال خونريزي دهنده ارثي است. فرد مبتلا به هموفيلي به علت سطح پائين يا عدم وجود پروتئين هايي به نام فاكتورهاي انعقادي قادر به متوقف كردن روند خونريزي نمي باشد. فرآيند انعقاد خون به جلوگيري از خونريزي بيش از حد كمك مي نمايد. انواع مختلفي از هموفيلي وجود دارد اما شايعترين و شناخته شده ترين آنها عبارتند از :

هموفيلي A – كمبود فاكتور ?

هموفيلي B – كمبود فاكتور ?

در آمريكا 20000 فرد مبتلا به هموفيلي وجود دارند و سالانه نزديك به ??? نوزاد با اين بيماري متولد مي شوند.

علت هموفيلي چيست؟

هموفيليA و B، بيماري هاي ارثي هستند كه از طريق ژن موجود برروي كروموزوم X منتقل مي شوند. زن ها داراي دو كروكوزوم X هستند در حاليكه مردها داراي يك كرموزوم X و يك كروموزوم y مي باشند. يك خانم حامل هموفيلي، ژن هموفيلي

را برروي يكي از كروموزوم هايX خود دارا مي باشد و به احتمال ?? درصد اين ژن معيوب را به فرزندان پسر خود منتقل مي كند.

مردهايي كه ژن معيوب را به ارث مي برند، مبتلا به هموفيلي مي شوند. مردان مبتلا به هموفيلي ژن را به فرزندان پسر خود منتقل نمي نمايند ولي آنها ژن را به دختران خود منتقل مي كنند.

خانم هايي كه ژن معيوب را به ارث مي برند، حامل هموفيلي مي شوند و به احتمال ?? درصد اين ژن را به فرزندانشان منتقل مي كنند. اگر چه خانم هايي كه ژن را به ارث مي برند اغلب داراي مشكل فعال با هموفيلي نيستند اما برخي اختلالات مرتبط با خونريزي نظير خونريزي بيش از حد ماهيانه، خونريزي بيني مكرر و شديد و خونريزي بعد از اعمال جراحي و دندانپزشكي در اين افراد رخ مي دهد.

در حدود يك سوم از بيماران هموفيلي هيچ شرح فاميلي از بيماري ندارند. اين موارد در نتيجه ايجاد خودبخودي ژن معيوب در زنان مي باشد.

علائم هموفيلي چيست؟

شايعترين علامت هموفيلي خونريزي غيرقابل كنترل و بيش از حد به علت كمبود يا عدم وجود فاكتورهاي انعقادي در خون مي باشد. خونريزي حتي مي تواند بدون هيچ گونه آسيبي رخ دهد. خونريزي اغلب در مفاصل و رخ مي دهد. موارد زير از ديگر علائم شايع هموفيلي مي باشند. هر چند هر فرد علائم گوناگوني را تجربه مي نمايد.

علائم آن عبارتند از :

كبودي: كبودي حاصل از صدمات كوچك كه مي تواند منجر به يك هماتوم ( تجمع خون در زير پوست كه منجر به تورم مي گردد.) بزرگ شود.

خونريزي: تمايل به خونريزي

از بيني ،دهان و لثه ها، با يك صدمه كوچك نظير مسواك زدن يا اعمال دندانپزشكي اغلب نشانگر هموفيلي است.

خونريزي درون مفصلي: خونريزي درون مفصلي باعث درد و عدم تحرك مي گردد و در صورت عدم درمان كامل طبي منجر به بدشكلي مفصل مي شود. مفاصل از مكانهاي شايع عوارض ناشي از خونريزي در هموفيلي هستند. اين خونريزي مفصلي منجر به التهاب مفصلي دردناك و مزمن، بدشكلي و لنگيدن هاي مكرر مي گردد.

خونريزي داخل عضلاني: خونريزي داخل عضلات منجر به تورم، درد و قرمزي مي شود. تورم ناشي از خونريزي در اين مناطق از طريق افزايش فشار بر بافت ها و اعصاب ناحيه منجر به صدمات پايدار و بدشكلي مي گردد.

خونريزي ناشي از صدمات يا خونريزي مغزي: خونريزي ناشي از صدمات يا خونريزي خودبخودي مغز شايعترين علت مرگ در كودكان مبتلا به هموفيلي و يكي از شديدترين عوارض اين بيماري است.

محل هاي ديگر خونريزي: وجود خون در ادرار يا مدفوع نيز مي تواند علامتي از هموفيلي باشد. علائم هموفيلي مي تواند مشابه ديگر اختلالات خوني يا مشكلات طبي باشد .

چگونه هموفيلي تشخيص داده مي شود؟

علاوه بر شرح حال طبي كامل و معاينه فيزيكي پزشك شما ممكن است تعدادي از آزمايش هاي خوني نظير سطح فاكتورهاي انعقادي، شمارش كامل سلول هاي خوني، ارزيابي زمان خونريزي و تست DNA را در خواست نمايد.

اثرات هموفيلي چيست؟

شايعترين علت ناتواني ناشي از هموفيلي بيماريهاي مفصلي مزمن يا آرتروپاتي ها هستند. بيماريهاي مفصلي مزمن به علت خونريزي غيرقابل كنترل به درون مفاصل ايجاد مي گردند. خونريزي شديد داخلي و خارجي از ديگر مشكلات مربوط به اين بيماري مي باشد.

درمان

هموفيلي:

درمان اختصاصي هموفيلي با توجه به نكات زير تعيين مي شود.

سن ،وضعيت سلامتي عمومي و شرح حال طبي

وسعت بيماري

نوع و شدت هموفيلي

تحمل بيمار نسبت به داروهاي اختصاصي و روش هاي درماني

توجه به مرحله بيماري

عقيده و ترجيح بيمار

درمان عبارت است از:

تزريق خون

درمان پيشگيري كننده با تزريق فاكتورهاي انعقادي

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

هموفيلي را بشناسيم

انواع هموفيلي

هموفيلي A و B اختلالات انعقادي وابسته به كروموزوم جنسي هستند كه به ترتيب بر اثر جهشهايي در ژنهاي F8C و F9 ايجاد مي شوند. جهشهاي F8C موجب كمبود يا اختلال عملكرد عامل انعقادي 8 و جهشهاي ژن F9 باعث كمبود يا اختلال عملكرد عامل انعقادي 11 مي شوند. هموفيلي نوعي اختلال در تمام نژادها و بدون ترجيح نژادي است. ميزان شيوع هموفيلي A از هموفيلي B بيشتر است.

شرح بيماري

اين بيماري از طريق مادر به پسرانش منتقل شده و مردان خوشبختانه نمي توانند بيماري را به پسرانشان منتقل كنند. هموفيلي در 85 درصد موارد ناشي از كمبود فاكتور انعقاد خون شماره 8 است و اين نوع هموفيلي موسوم به هموفيلي A يا هموفيلي كلاسيك است. در 15 درصد ديگر بيماران هموفيليك ، تمايل به خونريزي بر اثر كمبود فاكتور انعقادي 11 بوجود مي آيد. هر دوي اين فاكتورها بطور ژنتيكي از طريق كروموزوم X به صورت يك خاصيت مغلوب انتقال مي يابند.

بنابراين تقريبا هيچگاه يك زن مبتلا به هموفيلي وجود نخواهد داشت زيرا لااقل يكي از كروموزومهاي جنسي او داراي ژنهاي سالم خواهند بود. اگر يكي از كروموزومهاي جنسي زن معيوب باشد وي يك ناقل هموفيلي خواهد بود و اين بيماري را به نيمي از فرزندان پسر خود منتقل خواهد كرد و

حالت ناقل بيماري بودن را به نيمي از دختران خود انتقال خواهد داد.

علايم شايع

علايم اوليه هموفيلي خونريزيهاي طولاني پس از خراشهاي كوچك است. البته عقيده عمومي بر اين است كه اينگونه خونريزيهاي كوچك ولي طولاني باعث مرگ شخص مبتلا نمي شود ولي به تدريج بيماري پيشرفت نموده علايم شديدتري از قبيل خونريزيهاي دردناك داخل مفصلي مانند مفصل زانو ايجاد خواهد كرد.

اينگونه حوادث با كوچكترين تحريكي پيش مي آيد و احتمالا يك پسر بچه را از انجام بازي محبوبش يعني فوتبال و يا انجام هر كار كوچك ديگري كه احتمال دارد زانو دچار پيچيدگي شود باز مي دارد. تجمع خون در مفاصل ممكن است باعث خشك شدن مفصل شده و كودك را بطور كامل فلج كند و يا خونريزيهاي غير منتظره اي در ماهيچه ها به وقوع بپيوندد.

فنوتيپ و سير طبيعي

هموفيلي معمولا بيماري مردان است هر چند ندرتا خانمها هم به علت انحراف غير فعال شدن كروموزوم ايكس از حالت طبيعي مبتلا مي شوند. از نظر باليني اين دو نوع هموفيلي غير قابل افتراق هستند. هر دوي اينها با خونريزي به داخل بافتهاي نرم ، ماهيچه ها و مفاصل متحمل وزن مشخص مي شوند. خونريزي ظرف چند ساعت تا چند روز پس از تروما رخ مي دهد و اغلب تا چند روز يا چند هفته ادامه مي يابد.

آنهايي كه بيماري شديدي دارند معمولا در دوره نوزادي به علت هماتوم شديد سر يا خونريزي طولاني از زخمهاي ناف يا محل ختنه تشخيص داده مي شوند. افراد دچار بيماري متوسط اغلب تا زماني كه شروع به خزيدن يا راه رفتن نكنند دچار هماتوم نمي شوند و لذا تا آن زمان بيماري آنها تشخيص داده نمي شود.

درمان

اگر

چه كار آزماييهاي فعلي ژن درماني بسيار اميدوار كننده به نظر مي رسند، هيچ درماني علاج دهنده اي بجز پيوند كبد براي هموفيلي A و B وجود ندارد.

هر گاه شخص مبتلا به هموفيلي دچار خونريزي شديد و طولاني شود تقريبا تنها درماني كه واقعا موثر است تزريق فاكتور انعقادي شماره 8 خالص است. قيمت اين فاكتور بسيار گران بوده و زياد نيز در دسترس نيست زيرا اولا اين فاكتور فقط مي تواند از خون انسان و آنهم فقط به مقادير فوق العاده اندك بدست آورد. فاكتور 8 كه به روش مهندسي ژنتيك تهيه شده به زودي براي مصرف انساني در دسترس قرار خواهد گرفت.

خطر توارث

اگر خانمي سابقه خانوادگي هموفيلي داشته باشد با تجزيه و تحليل پيوستگي يا شناسايي دو ژن جهش يافته F8C و F9 تجمع يافته در خانواده مي توان وضعيت حامل بودن او را تعيين كرد. تشخيص افراد حامل با سنجش آنزيمي دشوار مي باشد و همه جا مقدور نيست. اگر مادري حامل باشد هر يك از پسرانش به احتمال 50 درصد ژنهاي جهش يافته را به ارث خواهند برد. اگر مادري داراي پسري مبتلا به هموفيلي باشد اما هيچ خويشاوند مبتلاي ديگري نداشته باشد احتمال حامل بودن او 2 در 3 است.

منبع: دانشنامه رشد

هموفيلي (Hemophilia )

شرح بيماري

هموفيلي عبارت است يك نوع كمبود ارثي يكي از فاكتورهاي انعقادي خون (فاكتور 8) كه منجر به وقوع خونريزي هاي خطرناك مي شود. اين كمبود در يك نفر از هر ده هزار مرد وجود دارد و در همان اوايل كودكي خود را نشان مي دهد.

علايم شايع

دردناك و متورم شدن مفاصل يا تورم در پا يا دست (خصوصاً زانو يا آرنج

خونمردگي هاي

مكرر

خونريزي زياد از بريدگي هاي مختصر

خونريزي خود به خودي از بيني

وجود خون در ادرار

علل

نقص ژنتيكي علت كمبود فاكتور 8 است ژن فاكتور 8 روي كروموزم X قرار دارد و در صورتي كه مردي دچار هموفيلي باشد، اين ژن در تنها كروموزوم X وي معيوب بوده و به تمام دخترانش ارث مي رسد، اما چون پسرانش كروموزم Y را از وي به ارث مي برند، هيچ كدام از پسرانش از وي دچار هموفيلي نمي شوند. اين در حالي است كه دختران وي همگي حامل ژن معيوب هستند. بعضي از پسران زناني كه حامل ژن معيوب هستند ممكن است دچار هموفيلي شوند و بعضي از دختران زناني كه حامل ژن معيوب هستند ممكن است حامل ژن هموفيلي شوند.

عوامل افزايش دهنده خطر

سابقه خانوادگي هموفيلي

پيشگيري

در حال حاضر نمي توان از اين بيماري پيشگيري به عمل آورد. اگر در خانواده شما سابقه هموفيلي وجود دارد، قبل از بچه دار شدن براي مشاوره ژنتيكي مراجعه كنيد.

خطر مبتلا شدن به ايدز يا هپاتيت در اثر تزريق خون يا محصولات خوني اهدايي با عرضه فاكتور 8 ساخته شده توسط مهندسي ژنتيك كمتر خواهد شد.

عواقب مورد انتظار

اين بيماري در حال حاضر غيرقابل معالجه است اما مرگبار نيست اگر بتوان خونريزي را كنترل كرد، مي توان انتظار عمري نزديك به عمر طبيعي را داشت

تحقيقات علمي در زمينه علل و درمان هموفيلي ادامه دارند، بنابراين اميد مي رود كه روز به روز درمان هاي مؤثرتري عرضه شوند و نهايتاً بتوان اين بيماري را معالجه نمود.

عوارض احتمالي

خونريزي خطرناك كه نيازمند درمان اورژانس باشد.

معلوليت دايمي مفصل در اثر خونريزي مداوم در مفصل

سردرد، فلج يا اغما در اثر خونريزي به درون مغز

درمان

اصول كلي

هموفيلي با آزمايشات انعقادي تشخيص داده مي شود كه نشان دهنده فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري پايين فاكتور 8 خواهند بود.

علايم خونريزي را ياد بگيريد تا مراقب بروز آن باشيد.

خونريزي را معمولاً مي توان با تزريق فاكتور 8 در منزل كنترل كرد.

اگر خونريزي شديد يا غيرمعمول باشد، امكان دارد بستري كردن براي كنترل خونريزي ضروري باشد.

هميشه يك دست بند يا گردن آويز كه نشان دهنده بيماري شما باشد به همراه داشته باشيد، تا در موارد اورژانس بهتر و سريع تر بتوان به شما كمك كرد.

بهتر است قبل از ازدواج يا بچه دار شدن براي مشاوره ژنتيكي مراجعه نماييد.

داروها

خونريزي را مي توان با تزريق فاكتور 8 تغليظ شده كنترل نمود. فاكتور 8 بايد در زودترين زمان ممكن پس از آغاز خونريزي داده شود. ضمناً مي توان دوزهايي از فاكتور 8 را به عنوان پيشگيري مصرف كرد و بيماران خود مي توانند تزريق را فرا گيرند.

امكان دارد داروهايي براي كاهش درد مفصل تجويز شوند.

آسپيرين مصرف نكنيد، زيرا ممكن است خونريزي را زيادتر كند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

سعي كنيد هر اندازه كه مي توانيد زندگي عادي داشته باشيد. حفظ آمادگي جسماني مهم است

از انجام فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هايي كه باعث وارد آمدن آسيب مي شوند خودداري كنيد، مثلاً ورزش هاي پر برخورد. شنا، دوچرخه سواري يا راه رفتن بهترين ورزش ها براي شما هستند. غير از موارد ذكر شده محدوديتي براي فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا

يكي از اعضاي خانواده تان علايم هموفيلي را داريد.

اگر يكي از موارد زير پس از تشخيص رخ دهد:

آسيب همراه با تورم اين ممكن است نشاندهنده خونريزي در زير پوست باشد.

خونريزي كه به سرعت نتوان آن را كنترل نمود.

دردناك و متورم شدن مفاصل

منبع: پايگاه جامع اطلاع رساني پزشكان ايران

سرطان پوست و لكه هاي آفتابي

لكه هاي پيري ، لكه هاي خورشيدي يا هر اسم ديگري كه دارند ، خيلي وقت ها به عنوان نشانه اي از سرطان پوست شناخته مي شوند . افراد معمولاً از انواع مختلف لكه ها و عارضه هاي پوستي ، آگاه نيستند . در اين مقاله نگاهي كوتاه به سرطان پوست و لكه هاي پيري مي اندازيم .

انواع سرطان پوست :

سه نوع سرطان پوست وجود دارد :

سرطان پايه اي سلولها و سرطان پولك پولك سلولها كه به علت آسيب مستقيم به DNA ايجاد مي شود . در حالي كه Melanoma ي خطرناك به علت آسيب غير مستقيم به DNA به وجود مي آيد . Melanoma بيشترين نرخ مرگ و مير ( به ميزان 20 _ 15 درصد ) را دارد كه موجب مرگ سالانه 6500 نفر در آمريكا مي شود . در حالي كه دو نوع اول تنها سه دهم درصد مرگ و مير ايجاد مي كنند .

_ سرطان پايه اي سلولها ( Basal cell carcinama ) معمولاً به شكل يك برآمدگي ملايم و مرواريدوار بر روي پوست در معرض آفتاب ديده مي شود . كه معمولاً در نواحي سر ، كتف ها و گردن رخ مي دهد . بعضي وقتها ، رگهاي كوچك خوني از داخل تومورها

قابل مشاهده هستند . كبره بستن و خون آلوده شدن در مركز تومور ، بارها و بارها رخ مي دهد . اينها ، معمولاً با زخمي كه هرگز درمان نمي شود ، اشتباه مي شود . اين نوع از سرطان پوست حداقل ميزان كشندگي را دارد و مي تواند كاملاً درمان شود و تنها يك جاي زخم باقي بگذارد .

_ سرطان پولك پولك سلولها معمولاً به صورت تكه اي قرمز ، كلفت شده در پوست هاي در معرض آفتاب قرار گرفته ، ديده مي شود . ممكن است زخم بشود و خون هم بيايد . وقتي" SCC" مخفف ( Squamous cell carcinoma ) درمان نشود ، ممكن است بزرگتر شود . اين نوع از سرطان پوست ، دومين سرطان پوست رايج است . خطرناك است اما نه به خطرناكي Melanoma .

_ سومين مورد Melanoma است كه از آن به عنوان تومور سياه رنگ قشر عميق پوست ياد مي شود . جراحت هاي Melanoma ها بيشتر به صورت قهوه اي سوخته ديده مي شود . علائمي كه به عنوان علائم Melanoma خطرناك ممكن است باشند ، عبارت از تغيير شكل ، اندازه ، رنگ و برآمدگي خال گوشتي است . ديگر علائم هم شامل ظاهر شدن خال گوشتي جديد در دوران بزرگسالي يا خال گوشتي جديد ، خار دار ، دردناك يا خونريزي كننده است .

لكه هاي پيري نشانه اي براي سرطان پوست ؟

يك افسانه و شايعه ي عمومي وجود دارد كه لكه هاي پيري نشانه اي اتوماتيك از سرطان پوست است . قطعاً هميشه اين طور نيست . لكه هاي پيري

خودشان خيلي خيلي به ندرت سرطاني هستند .

در واقع ، از لحاظ علمي ، اين لكه ها هيچ مشكلي از نظر پزشكي ندارند ، ( بر عكس ، از نظر روان شناسي براي برخي مشكل ايجاد مي كند ) و به هيچ صورت خطرناك نيستند . اما همان سلول هاي پوستي مي توانند بيشتر آسيب ببينند و بعدها سرطاني شوند ( همانند بقيه ي سلول هاي پوستي ) . اين افسانه ، بي معنا است .

آيا لكه هاي پيري موجب بروز سرطان مي شوند ؟

من اغلب مي شنوم كه سرطان پوست اغلب از لكه هاي پيري به وجود مي آيد . اين " حقيقيت " گفته مي شود چون لكه هاي پيري در ابتدا به عنوان لكه هايي غير سرطاني تشخيص داده شدند ، اما بعدها به عنوان Melanoma شناخته شوند . خيلي راحت است كه بگوييم اين لكه ها اين نوع سرطان را به وجود مي آورند . اما منشأ سرطان جاي ديگري است . سلول هاي ديگر پوست هم دچار سرطان Melanoma مي شوند . اين افسانه و شايعه هم اشتباه است .

آيا درست است كه بگوييم اگر شما لكه هاي پيري داريد ، در معرض خطر بيشتري براي ابتلا به سرطان پوست هستيد ؟

اين شايعه درست است ، اما جواب آن دقيقاً همان چيزي كه گفته مي شود ، نيست . لكه هاي پيري ( لكه هاي آفتابي هم گفته مي شود ) و سرطان پوست مي توانند از يك راه تشكيل شوند . پرتوهاي فرابنفش خورشيد ، موجب تغيير در DNA مي شوند . بنابراين اگر

لكه هاي خورشيدي يا لكه هاي پيري بر روي پوست خود ديديد ، پس در معرض آفتاب بوده ايد و اگر در معرض نور زياد خورشيد بوده باشيد ، مسلماً خطر ابتلا به سرطان براي شما بيشتر است .

همچنين نواحي پوست شما كه لكه هاي پيري دارد ، براي ابتلا به سرطان پوست خطرناك تر است . چون كه نواحي تيره پوست ، نور خورشيد را بهتر از نواحي روشن پوست جذب مي كند .

ديگر لكه هاي پوستي آيا مي توانند خطرناك باشند ؟

چندين نوع از لكه هاي پوستي مختلف ديگر وجود دارند . مثل : خال هاي گوشتي ، كك مك ، ... . اغلب لكه هاي پوستي با لكه هاي پيري ( خورشيدي ) تركيب مي شوند و فقط متخصصان و حرفه اي ها مي توانند آنها را تشخيص دهند . بعضي از لكه ها به لكه هاي Melanoma خيلي شبيه هستند ، بنابراين پزشكان اغلب ، پيشنهاد مي كنند كه براي اينكه خيالتان راحت باشد ، آنها را از روي پوست برداريد . با چك كردن لكه هاي پوستي و بررسي تغييرات آنها مي توانيد به Melanoma مشكوك شويد .

اخيراً هم ، رشد سريع خالهاي گوشتي ، به عنوان نشانه اي احتمالي از Melanoma شناخته مي شود .

نتيجه گيري :

اگر چه لكه هاي پيري خود خطرناك نيستند ، اگر روي پوست خود آنها را داشته باشيد ، احتمال ابتلاي سرطان در شما بيشتر است .

همچنين بعضي از لكه هاي پوستي خيلي شبيه لكه هاي پيري است و تنها متخصصين امراض پوستي مي توانند به شما

بگويند كه واقعاً آنها چه هستند . براي اينكه مطمئن شويد كه سرطان پوست نداريد بايد با يك متخصص بيماري هاي پوستي مشورت كنيد .

كپي يا استفاده از مطالب اين مقاله بدون ذكر نام مترجم ، منبع و نقل از راسخون ممنوع است و شرعاً نيز مجاز نمي باشد .

منبع: Mg-skin-care.info

سندرم كاوازاكي

مقدمه:

اين بيماري با علت ناشناخته باعث التهاب عروق شده و ارگان هاي زيادي را در بدن درگير مي كند. پوست، مخاط، غدد لنفاوي، ديواره رگها و قلب در اين بيماري درگير مي شوند. اين بيماري براي اولين بار در سال 1967 در ژاپن گزارش شد و در حال حاضر نيز در ژاپن بيشترين شيوع را دارد. (175 بيمار به ازاي يكصد هزار نفر). اين بيماري بيشتر در بچه هاي كوچك اتفاق مي افتد به طوري كه 80 درصد بيماران، كودكان زير 5 سال هستند. علت بيماري شناخته شده نيست و فرضيه هاي مختلفي براي ايجاد بيماري وجود دارد، اما آنچه مسلم است اينكه بيماري واگيردار نمي باشد.

آنچه در اين بيماري مهم است بروز درگيري قلبي مي باشد. همان گونه كه گفته شد التهاب عروق ماحصل بيماري كاوازاكي است به همين جهت درگيري در عروق كرونر قلب هم اتفاق مي افتد و موجب آنوريسم در آن عروق (كرونر قلب) مي شود. ايجاد انوريسم مي تواند باعث سكته قلبي حتي در كودكان شود.

آنوريسم عروق كرونر قلب در 18-10 درصد كودكان مبتلا به بيماري كاوازاكي اتفاق مي افتد به خصوص در بيماراني كه درمان سريع براي آنها شروع نشود. طبق آمار در حال حاضر كاوازاكي شايع ترين علت بيماري قلبي اكتسابي در كودكان آمريكايي مي

باشد.

علائم

بيماري با تب بالا شروع شده و اين تب معمولا به استامينوفن و بروفن به خوبي جواب نمي دهد. تب معمولا تا 2 هفته طول مي كشد و بيشتر بچه ها در دوره تب بي قرار هستند. از علائم ديگر بيماري ايجاد قرمزي در چشم ها مي باشد كه معمولا درگيري در هر دو چشم ايجاد شده و بدون ترشح مي باشد. مخاط دهان قرمز رنگ و دور لب ها ترك خوردگي ايجاد مي شود. غده لنفاوي در گردن برجسته مي شود كه معمولا در يك طرف گردن بوده و دردناك نمي باشد. در اوايل بيماري ضايعات جلدي به صورت دانه هاي قرمز رنگ روي پوست ايجاد مي شود و سپس پوسته ريزي در ناحيه اطراف مقعد، نوك انگشتان دست و پا در اواخر بيماري ديده مي شود. اگر بيماري درمان نشود اين علائم خود به خود از بين مي روند اما اگر آنوريسم عروق كرونر ايجاد شود بهبود نمي يابد و احتمال بروز سكته قلبي در اين دسته از بيماران وجود خواهد داشت.

تورم پشت دست و پا بدون قرمزي كه گاهي دردناك نيز مي باشند و همچنين درد و تورم در مفاصل كه معمولا مفاصل قرينه را درگير مي كند، از علائم ديگر بيماري است.

تشخيص بيماري

هيچ تست آزمايشگاهي اختصاصي براي تشخيص اين بيماري وجود ندارد و در واقع تشخيص اين بيماري براساس مشخصات كلينيكي بيمار است. به طور كلي تشخيص بيماري به خصوص در فازهاي اوليه بيماري مشكل است و بسياري از بچه ها چندين بار مراجعه پزشكي دارند و سپس بيماري آنها تشخيص داده مي شود. از طرف ديگر بيماري هاي ديگري

مثل مخملك و بيماري هاي ويروسي و سندروم شوك توكسيك نيز مي توانند به علت داشتن علائم مشابه با اين بيماري اشتباه شوند.

به طور كلاسيك تب بيش از 5 روز به علاوه بروز 4 علامت از 5 علامت زير مي تواند تشخيص بيماري كاوازاكي باشد:

1- قرمزي لب ها و دهان يا ترك خوردگي اطراف لب ها

2- دانه هاي پوستي

3- تورم پشت دست و پا

4- قرمزي چشم ها (هر دو چشم)

5- تورم غده لنفاوي در گردن كه به صورت يكطرفه باشد و حداقل 1/5 سانتي متر بزرگي آن باشد.

درمان

همه بچه هايي كه در آنها اين بيماري تشخيص داده شد بايد بستري شوند و هر په سريعتر براي پيشگيري از آسيب به عروق كرونر قلبي درمان براي آنها شروع شود. درمان استاندارد تزريق ايمونوگلوبولين وريدي (IVIG) است. با تجويز اين دارو در طي 24 ساعت حال بيمار رو به بهبود مي رود. بهترين زمان براي تجويز IVIG هفت روز اول بيماري است. علاوه بر IVIG ، آسپرين نيز براي اينگونه بيماران تجويز مي شود.

عوارض

در صورت عدم درمان مناسب احتمال عارضه قلبي وجود دارد و به طور كلي طبق آمار 2 درصد از بيماران از التهاب عروق كرونر و عوارض آن از بين مي روند. در ابتداي اين بيماري بايد اكوكارديوگرافي انجام شود و سپس 2 ماه بعد تكرار شود در صورت طبيعي بودن اكوكارديوگرافي دوم احتمال بروز مشكل قلبي در اين دسته بيماران به علت بيماري كاوازاكي بسيار بعيد مي باشد.

عود

كمتر از 2 درصد كودكاني كه يك بار به اين بيماري مبتلا شده اند، مجددا دچار اين بيماري مي شوند.

پيشگيري

متاسفانه به دليل عدم اطلاع از عامل ايجاد

كننده بيماري، در حال حاضر راهي براي پيشگيري از ابتلا به بيماري وجود ندارد.

مننژيت چركي

مننژيت چيست و انواع آن كدام است؟

مغز انسان به وسيله پرده اي ظريف به نام مننژ پوشيده شده كه التهاب اين پرده مغزي اصطلاحا مننژيت ناميده مي شود. التهاب پرده مغز يا مننژيت در صورتي كه در اثر عفونت باكتريايي ايجاد شده باشد به نام مننژيت چركي و در صورت ايجاد به وسيله عامل غير باكتريايي مانند ويروس ها، قارچ ها، انگل ها، داروها، تومورها و غيره به نام مننژيت غير چركي يا آسپتيك نامگذاري مي شود. معمولا در ابتدا، باكتري عامل مننژيت چركي در گلوي بيمار لانه گزيني (كلونيزه) مي كند و سپس در فرصت مناسب وارد جريان خون شده و ايجاد باكتريمي مي نمايد. اين باكتري موجود در خون پس از عبور از سد مغزي وارد پرده هاي مغزي شده و باعث واكنش شديد در پرده هاي مغزي و ايجاد مننژيت چركي مي كند.

سن، جنس و فصل شيوع مننژيت چيست؟

مننژيت چركي در هر سني ديد مي شود ولي عمده موارد آن در كودكان به خصوص زير پنج سالگي ديده مي شود و در پسرها شايع تر از دخترهاست. شيوع فصلي آن بيشتر در اواخر پاييز و در طول فصل زمستان و اوايل بهار مي باشد. بنابراين در فصل تابستان مننژيت چركي به مراتب كمتر ديده مي شود.

ريسك فاكتورهاي ابتلا به مننژيت چركي كدام است؟

مواردي كه در كودكان به عنوان فاكتور خطر ابتلا به مننژيت چركي محسوب مي گردند عبارتند از: تماس اخير با فرد مبتلا به مننژيت چركي، عدم تغذيه با شير مادر در دوران شيرخوارگي، جنس مذكر،

سنين پايين عمر (كمتر از 5 سال)، نقص ايمني مانند بيماري ايدز در فرد، سابقه ضربه مغزي اخير و شكستگي استخوان جمجمه.

انتقال مننژيت چگونه است؟

نحوه انتقال بيماري از طريق شخص به شخص و از راه ترشحات تنفسي مي باشد. بنابراين از تماس نزديك با فرد مبتلا به مننژيت چركي تا حداقل 24 ساعت پس از شروع درمان آنتي بيوتيكي مناسب بايد اجتناب كرد.

سه جرم ميكروبي پنوموكوك، مننگوكوك و هموفيلوس عوامل ميكروبي شايع ايجاد كننده مننژيت چركي را تشكيل مي دهند كه امروزه با واكسيناسيون كودكان بر عليه اين عوامل ميكروبي در بعضي كشورهاي مترقي از ميزان مننژيت چركي در اين كشورها به مراتب كاسته شده است.

علائم بيماري مننژيت چيست؟

بيماري مننژيت چركي معمولا يك بيماري حاد با سير پيشرفت بسيار سريع مي باشد كه در بعضي موارد مانند مننژيت هاي مننگوكوكي مي تواند در عرض 24 ساعت بيمار را به طرف شوك و كما و در نهايت مرگ پيش ببرد و در موارد ديگر سرعت سير بيماري در عرض چند روز وخيم مي شود. علائم بيماري شامل يك سري علائم غير اختصاصي شامل تب (معمولا تب با درجه بالا)، بي قراري و تحريك پذيري، بي اشتهايي، استفراغ هاي مكرر و مقاوم، سردرد و سرگيجه و يك سري علائم اختصاصي شامل سفتي گردن، درد پشت و كمر، برجسته شدن ملاج شيرخوار، فلج اعصاب مغزي به خصوص فلج ناگهاني در ناحيه چشم و صورت و در نهايت تشنج مي باشد. تشنج در حدود يك سوم بيماران مبتلا به مننژيت چركي ديده مي شود. بنابراين هر كودك با تب و تشنج مي بايستي حتما از نظر احتمال وجود مننژيت

چركي توسط پزشك معاينه شود.

يافته هاي آزمايشگاهي در بيماري مننژيت چيست؟

مهم ترين و تنها تست آزمايشگاهي تشخيص دقيق مننژيت در فرد مبتلا، گرفتن مايع نخاعي و آناليز و كشت آن مي باشد. به عنوان يك قانون كلي در هر كودك مشكوك به مننژيت (حتي با احتمال كمتر از يك درصد) مي بايستي مايع نخاع بيمار مورد آزمايش قرار گيرد. گرفتن مايع نخاع كودك يا به عبارتي (Lumbar puncture (LP علي رغم تصور عامه در صورتي كه توسط پزشك و با رعايت اصول آن گرفته شود هيچ گونه عارضه اي براي كودك به جا نخواهد گذاشت زيرا مايع نخاعي هر فرد به طور طبيعي در طي شبانه روز به طور مكرر توليد و بازجذب مي شود. بنابراين تصور احتمال عقيمي و ايجاد ضايعات عصب در مورد LP كاملا غير علمي و نادرست است.

افزايش گلبول هاي سفيد و پروتئين مايع نخاعي و كاهش قند آن از جمله دلايل اوليه وجود مننژيت چركي است كه پس از كشت مثبت و تعيين نوع ميكروب، تاييد نهايي صورت مي گيرد. انجام تصويربرداري مغز مانند CT اسكن و غيره مگر در موارد ضروري و با تشخيص پزشك در تشخيص مننژيت هيچ گونه نقشي ندارند.

روش درمان چيست؟

هر بيمار مشكوك به مننژيت مي بايستي بلافلاصله به بيمارستان انتقال داده شده، بستري گردد و آزمايش مايع نخاعي (LP) در اولين فرصت ممكن گرفته شود و در صورت مثبت بودن آزمايش و شواهدي از مننژيت چركي، درمان آنتي بيوتيكي تزريقي آغاز شود. درمان با آنتي بيوتيك تزريقي اساس درمان مننژيت چركي است كه مي بايستي هر چه سريع تر شروع شود و تاخير در درمان

حتي براي چند ساعت مي تواند عوارض جبران ناپذيري به خصوص در كودكان داشته باشد. درمان آنتي بيوتيكي تزريقي مي بايستي در طول مدت درمان كه معمولا بر حسب نوع ميكروب از 7 تا 14 روز متغير است ادامه يابد. بيمار مي بايستي حداقل براي يك روز پس از بستري و شروع درمان آنتي بيوتيكي و اتاق ايزوله تحت مراقبت هاي ضروري قرار داشته باشد. علاوه بر درمان آنتي بيوتيكي مناسب درمان هاي ديگر شامل تنظيم مايعات و الكتروليت بيمار، كاهش فشار مغزي ايجاد شده در اثر مننژيت و كنترل تشنج بيمار نيز بسيار مهم مي باشد.

پيامدهاي بيماري مننژيت چيست؟

بيماري مننژيت چركي بيماري بسيار وخيم و خطرناكي است كه با ميزان مرگ و مير بالا و عوارض جبران ناپذيري همراه است. مهم ترين عوارض عصبي بيماري شامل كري عصبي، كاهش بينايي و در مواردي كوري، هيدروسفالي و بزرگي دور سر، تشنجات پايدار و ايجاد صرع در سنين بالاتر و كاهش بهره هوشي و عقلي مي باشد. ميزان عوارض مننژيت در سنين كمتر و به خصوص زير 2 سال به مراتب بيشتر از سنين بالاتر مي باشد. به همين منظور اين بيماري به عنوان يك اورژانس طبي تلقي مي شود. لذا تشخيص و درمان به موقع آن مهم ترين اصل در پيش آگهي اين بيماران محسوب مي شود.

پيشگيري از بيماري چگونه است؟

در صورت وجود يك مننژيت چركي در خانواده يا محيط هاي جمعي (جمعي مانند مهدكودك و سربازخانه ها) بر اساس نظر پزشك افراد ديگر مي بايستي آنتي بيوتيك پيشگيري كننده دريافت نمايند. بنابراين گزارش، موارد مننژيت چركي مراجعه كننده به مراكز درماني كاملا ضروري است.

چنانچه مي دانيم در جامعه ما قبل از سفر حج به علت وجود برخوردهاي نزديك، واكسن مننژيت مننگوكوكي به افراد تزريق مي گردد. البته تزريق واكسن هموفيلوس و پنوموكوك امروزه در بعضي كشورهاي پيشرفته از 2 ماهگي همراه واكسن سه گانه و فلج جزء واكسن هاي روتين درآمده است. بنابراين به نظر مي رسد با انجام اين واكسن ها در كشور مي توانيم ما هم آمار مننژيت چركي اين بلاي خانمان سوز را به شدت كاهش دهيم. به اميد آن روز.

بيماري سل

شرح بيماري

سل عبارت است از يك عفونت باكتريايي مسري حاد يا مزمن كه بطور اوليه ريه ها را درگير مي كند ولي ممكن است به ساير اعضا گسترش يابد. سل دوران كودكي ، معمولا محدود به قسمت مياني ريه ها است ولي ممكن است گسترش يافته مننژيت ايجاد كند. سل در بزرگسالان معمولا كليه و ريه ها را درگير مي كند. سل زماني تحت كنترل بود ولي عمدتا به خاطر ايدز ، فقر و سوءمصرف الكل و ساير داروها مجددا ظهور كرده است

باكتري مولد سل

عامل بيماري

باكتريهاي مايكوباكتريوم ، هوازي بوده ، بدون اسپور ، بي حركت و ميله اي شكل هستند. اكثر گونه هاي بيماريزا به علت مقاوم اسيد بودن تميز داده مي شوند در حالي كه بسياري از گونه هاي ساپروفيت گرم مثبت هستند. گرچه گونه هاي زيادي از مايكوباكتريوم در خاك به سر مي برند دو گونه مهم بيماريزا در انسان عبارت است از: مايكو باكتريوم توبركلوزيس كه عامل بيماري سل است و مايكوباكتريوم لپرا كه عامل بيماري جذام است.

محل تاثير باكتري سل

باكتري سل بيش از همه از راه هوا داخل بدن شده و ريه را

مبتلا مي كند. عضوهاي ديگري كه پس از ريه بيشتر مورد هجوم اين باكتري قرار مي گيرند استخوانها و مفاصل هستند. روده ، پرده جنب ، پرده صفاق ، عنبيه چشم و پوست نيز مي توانند به سل مبتلا شوند.

سل پوستي

اين بيماري در افرادي كه با حيوانات ، ضمايم آنها و يا فراورده هاي آنها سروكار دارند ديده مي شود. آغاز بيماري به صورت برجستگيهاي سفت و سخت و خشك و شاخي شكل در نواحي مخصوص بدن از جمله پشت دستها يا پاها ، اطراف انگشتان ناحيه اطراف ناخنها و حتي در مخاط دهان هم ديده مي شود. اين برجستگيها شبيه زگيل هستند و اطراف آن قرمز و متورم كه پس از ماهها رنگ آن تدريجا بنفش رنگ مي شود. درمان بيماري با مراجعه به پزشك متخصص و با عمل سوزاندن با سوزن الكتروآگولاسيون و درمان عمومي سل انجام مي شود.

سل ريوي

اين نوع سل كه خطرناك ترين و پر شايع ترين نوع مسلوليت است در سابق به علت كمبود امكانات بهداشتي و درماني فراوان تر بود ولي امروزه خوشبختانه كاهش يافته است. بروز آن در مراحل اوليه چنان مرموز و مخفي است كه فقط به كمك اشعه ايكس قابل رويت و تشخيص است. و با پيشرفت بيماري علايمي مانند سرفه ، تب و خلط خون دار ديده مي شود. با پيشرفت بيماري ممكن است اين بيماري به ساير اندامها نيز انتقال يابد. كم شدن وزن ، عرق كردن به هنگام شب و سينه درد از علايم ديگر اين بيماري است.

عوامل افزايش دهنده خطر

•افراد بالاي 20 سال

•نوزادان و شيرخواران

•بيماري مزمني كه مقاومت را كاهش داده باشد.

•استفاده از كورتيزون يا داروهاي

سركوبگر ايمني اين داروها ممكن است سل غيرفعال را مجددا فعال كنند.

•شرايط زندگي شلوغ يا غيربهداشتي

•سوءمصرف الكل و دارو

•ايدز

•افراد بي خانمان

•بيماران خارجي يا پناهندگان

پيشگيري

•واكسيناسيون با واكسن ب ث ژ (گونه اي از باكتري هاي ايجادكننده سل . اين كار ممكن است از عفونت پيشگيري كند يا شدت و مدت عفونت را كاهش دهد.

•درمان پيشگيرانه به مدت چند ماه با ايزونيازيد در صورت مثبت بودن آزمون پوستي توبركولين.

آزمايشهاي تشخيصي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل آزمون پوستي توبركولين ، بررسي هاي آزمايشگاهي خون ، بررسي خلط و راديوگرافي قفسه سينه باشند. در صورت شك به ساير اختلالات ، كشيدن مايع نخاع ، برونكوسكوپي و بيوپسي از مغز استخوان ممكن است انجام شود. ممكن است جدا كردن يا بستري كردن فرد مبتلا به سل لازم نباشد. اين بيماري معمولا قبل از تشخيص گسترش مي يابد. بيماران احتمالا 10 روز تا 2 هفته پس از درمان غيرعفوني مي شوند. گاه از شما درخواست مي شود نمونه خلط 24 ساعته خود را براي بررسي آزمايشگاهي جمع كنيد تا مشخص شود كه آيا سل همچنان فعال است يا خير.

داروها

داروهاي ضد سل معمولا به مدت 12 - 9 ماه همزمان چند نوع داده مي شود تا از مقاومت باكتريايي به داروها پيشگيري گردد. سل بطور فزاينده اي نسبت به آنتي بيوتيك هاي رايج مقاوم شده است

درمان سل با خوراكيهاي طبي

•درمان با سير: سير ضد عفوني كننده بسيار قوي است. خوردن سير و نارگيل كوبيده مخلوط با آب ليموي تازه بسيار موثر است.

•درمان با گردو: گردو براي درمان سل و بيماري ديابت بسيار مفيد است. چون سرشار از ويتامينهاي A و B

، آهن و مس است. 50 درصد آن چربي است به همين دليل براي افراد مسلول و مبتلايان به ديابت تجويز مي شود.

•اثرات مفيد عسل روي افراد مسلول: در نتيجه تجريبات زياد مشخص شده است كه تعدادي از مسلولين با مصرف مقدار زياد و مداوم عسل بهبود يافته اند.

توكسوپلاسموز

تعريف :

توكسوپلاسموز بيماري انگلي انسان و حيوان مي باشد كه عفونت اوليه آن ، بدون علايم باليني است .شكل حاد بيماري ممكن است با تب و بزرگي غدد لنفاوي همراه باشد .علايم مغزي ، ذات الريه ، ابتلاي عمومي ماهيچه ها و مرگ از نشانه هاي اشكال وخيم بيماري است كه به ندرت ديده مي شود .

عفونت اوليه مادران در ابتداي حاملگي ممكن است باعث ايجاد عفونت و مرگ جنين شود و يا اينكه منجر به ضايعات مغزي ، بزرگي و يا كوچكي جمجمه در نوزاد گردد ؛علايم فوق در هنگام تولد مشهود و يا در مدت كوتاهي بعد از تولد ، ظاهر مي شود .

شكل شناسي (مرفولوژي )

انگل داراي اشكال مختلفي مي باشد كه عبارتند از :

1 _ شكل آزاد :شكل آزاد انگل كه در خون و لنف وجود دارد قوسي شكل است و سلولهاي مختلف اكثر پستانداران (به جز گلبولهاي قرمز بدون هسته )را مورد تهاجم قرار مي دهد .

2 _ كيست كاذب :به سلول هسته دار حاوي انگل ،كيست كاذب گويند .

3 _ كيست نسجي :انگل پس از يكي دوباره تقسيمات داخل سلولي در سلولهاي هسته دار ،به قسمت هاي مختلف بدن مثل چشم ، قلب ، ريه ، مغز ، عضلات و كبد مي رود و

در آنجا مستقر مي شود و كيست نسجي (بافتي )را تشكيل مي دهد .

4 _ اووسيست :در نتيجه سير جنسي انگل _ كه در روده گربه و گربه سانان _ ايجاد مي شود و از طريق مدفوع گربه و گربه سانان دفع مي گردد .

چرخه ي زندگي انگل

الف _ سيكل غير جنسي :

انسان يا هر ميزبان ديگري با خوردن اشكال اووسيستي از طريق سبزيجات ، خاك ، مواد غذايي آلوده با كيست نسجي به همراه گوشت و جگر و ساير نسوج گاو ، گوسفند ، خوك ، بز و پرنده آلوده مي شود .در روده ميزبان ، انگل به هر شكلي كه وارد شده (اووسيست يا كيست نسجي )آزاد مي شود و حداكثر پس از 6 ساعت از طريق عروق روده خود را وارد دستگاه گردش خون مي كند ، دراين هنگام ارگانيسم فقط سلولهاي هسته دار خون ميزبان را انتخاب مي كند و وارد سلول هسته دار ميزبان مي شود ،در سلولهاي هسته دار شروع به تقسيم شدن مي كند (انگل در اين حالت به نام كيست كاذب ناميده مي شود ). پس از تقسيمات ،كيست كاذب پاره مي شود و مجدداً انگل ها آزاد مي شوند و به سلول هسته دار ديگري حمله ور شده كه پس از 2 بار تقسيم همراه با خون به طرف ساير قسمتهاي بدن حركت مي كنند و در آنجا مستقر مي گردند و منجر به تشكيل كيست نسجي (بافتي )مي شوند .

ب _ سير جنسي :

گربه و گربه سانان با خوردن نسوج آلوده به كيست نسجي مبتلا مي شوند .

در

روده گربه كيست نسجي پاره و انگل آزاد مي شود و به نسوج روده حمله مي كند و درون سلولهاي روده گربه قرار مي گيرد و شروع به تقسيم كرده سپس سلولهاي روده گربه را پاره مي كند و خارج مي شود ، بعضي از اين سلولها تبديل به سلول جنسي يا گامتوسيت مي شوند .از تركيب سلول جنسي نر با ماده ،سلول زايگوت يا تخم ، حاصل مي شود كه همراه مدفوع گربه به شكل اووسيست نارس به محيط بيرون دفع مي گردد .در شرايط مساعد ( درجه حرارت و رطوبت )اووسيست ماهها و حتي يك سال زنده مي ماند . گربه ها بعد از آلوده شدن از مدفوع خود اووسيست دفع مي نمايند .

بيماري زايي

الف _ فرم اكتسابي :

در حدود 70 تا 80 درصد موارد اكتسابي داراي عفونت بدون علايم مي باشند و در حدود 20 درصد علايم از جمله تورم غدد لنفاوي به خصوص در ناحيه گردن ، غدد تحت فكي و بناگوشي ،تب ، سردرد و دردهاي عضلاني مشاهده مي شود .ضايعات چشمي نيز در اين موارد مشاهده شده است .

ب _ فرم مادرزادي :

چنانچه مادري در حين بارداري براي اولين بار به توكسوپلاسموز مبتلا شود احتمال ابتلاي جنين نيز وجود دارد .

اگر ابتلاي مادر در سه ماهه اول بارداري باشد در صورت عبور انگل از جفت و رسيدن به جنين در غالب موارد منجر به بروز عوارض وخيم يا سقط جنين خواهد شد .عوارضي نظير عقب ماندگي ذهني و رواني ،تشنج و ... از علايم مهم آن محسوب مي شوند .

پيشگيري و كنترل

1 _ عدم مصرف گوشت كبابي و نيم پزاحشايي پرندگان و پختن كامل غذاها و گوشت در درجه حرارت 60 درجه .

2 _ فريزر كردن (منجمد كردن )گوشت در برودت 18 _ درجه سانتي گراد به مدت 10 روز

3 _ معدوم ساختن مدفوع روزانه گربه ها و بچه گربه ها قبل از آنكه اووسيت هاي موجود در آن آلوده كننده شوند .مدفوع اين حيوانات را مي توان به طرف فاضلاب هدايت كرد ،سوزاند و يا عميقاً هدايت كرد .لانه گربه ها را بايستي روزانه با آب جوش ضدعفوني كرد .

4 _ اجتناب زنان باردار از تماس با گربه هايي كه سابقه تغذيه آنها معلوم نيست ؛اجتناب اين گونه زنان از كارهاي باغباني و يا پوشيدن دستكش و شستشوي دست بعد از انجام كار لازم است .

5 _ شستشوي دستها پس از تماس با گوشت خام و يا باغباني در محل هايي كه احتمالاً آب آن محل آلوده به مدفوع گربه ها شده است .

6 _ دور نگه داشتن غذاها از دسترس حيوانات به خصوص گربه .

7 _ شستن دستها بعد از كار كردن ،به خصوص بعد از كار در مزرعه و باغ .

8 _ شستن كامل و ضد عفوني سبزيها و ميوه ها .

9 _ خودداري از تماس با خون و وسايل پزشكي آلوده به خون .

10 _ آزمايش كردن خون هاي اهدايي از نظر آلودگي به توكسوپلاسموز .

منبع:فصلنامه ي بهورز

آرتروز

يكي از بيماريهاي مفصلي است كه در ميانسالي به آن دچار مي شود. اين بيماري بصورت كند و آهسته پيشرفت مي كند و انسان را دچار

دردهاي متناوبي مي كند بسياري از مبتلايان به آرتروز درد ندارند ولي يك عكسبرداري تصادفي وجود آن را ثابت مي كند .

اولين قسمتي كه در آرتروز آسيب مي بيند غضروف مفصل است كه ناهموار و فرسوده مي شود بعد از تخريب غضروف استخوانهاي مجاور دچار ضايعه مي گردند مثل سخت شدن استخوان بوجود آمدن حفره هاي خالي در استخوان تيزي نوك استخوان و در آخر سفت شدن مايع مفصلي و كپسول مفصل آرتروز در افراد بين ?? تا ?? ساله هم ديده مي شود بيم آن مي رود كه نوزادان مبتلا نيز رو به افزايش برود.

آرتروز در همه كشورها و با هرگونه آب و هوائي وجود دارد فقط در نقاط آفتابي و غيرمرطوب شايد كمتر و در نواحي مرطوب و بدون آفتابي كمي بيشتر ديده مي شود. بدون ترديد كساني كه شبكه خون رساني مفاصل آنها بد كار مي كند در معرض ابتلا به آرتروز هستند متلا ً خانم هايي كه مبتلا به واريس ساق پا هستند در معرض ابتلا به آرتروز زانوها قرار دارند به اين جهت است كه آرتروز زانو در خانمها بيشتر از مردها ديده مي شود. در مورد آفتاب بايد گفت كه اثر مهمي در پيدايش آرتروز دارد زيرا منع اصلي ويتامين D در چربيهاي پوست بدن قرار دارد كه با تابش آفتاب تغيير شكل يافته و تبديل به ويتامين D مي شود و همچنين ويتامين D است كه موجب جذب كلسيم و تثبيت آن در استخوانها مي شود.

براي اينكه چربيهاي پوست به وسيله نور آفتاب تبديل به ويتامين D بشوند بايد نور آفتاب روي پوست بدن بتابد و براي اينكه ويتامين D ساخته شود بايد روي پوست چربي وجود داشته باشد بهداشت مدرن كه عموميت

يافته بچه ها را مجبور مي سازد همه روزه با صابون شستشو كنند و اين عادت پسنديده را سراسر عمر دنبال نمايند در صورتي كه اگر اين چربيهاي گرانبها را از دست بدهيم مسلماً بدن خود را از منابع اصلي ويتامين D محروم ساخته و به بروز التهاب استخوان و غضروف و در نهايت به آرتروز كمك كرده ايم . افرادي كه با احتياط رفتار مي كنند كمي پياده راه مي روند و كمتر عصباني مي شوند خيلي ديرتر مبتلا به آرتروز مفصل خواهند شد تا افرادي كه فعاليت كمتري دارند و هميشه يك جا ايستاده اند.

از آغاز ?? تا ?? سالگي سرعت ترميم مفاصل شروع به كم شدن مي كند و اگر اين آهستگي زيادتر شده و روز به روز سلولهاي مفاصل با تحمل كار زياد ناتوانتر مي شوند و اين آغاز بيماري آرتروز است.

افراد دچار آرتروز ، بيش تر در معرض ابتلا به سرطان ريه قرار دارند

آرتروز و سرطان ريه

تحقيقات اخير نشان مي دهد، افرادي كه از آرتروز رنج مي برند بيش تر در معرض ابتلا به سرطان ريه قرار دارند.

محققان اعلام كردند، آرتروز پس از عواملي چون مصرف دخانيات از جمله عوامل خطرساز ابتلا به سرطان ريه به حساب مي آيد.

گروهي از دانشمندان آمريكايي با انجام يك سري آزمايشات گسترده بر روي بيش از ?? هزار بيمار كه برخي از سرطان ريه و برخي ديگر نيز از آرتروز رنج مي بردند، به نتايج تازه اي دست يافتند.

نتايج اين سري آزمايشات نشان داد، اكثريت افرادي كه مبتلا به سرطان ريه شده اند در اغلب موارد از آرتروز نيز براي مدت زماني طولاني رنج مي بردند.

محققان اعلام كردند ابتلا به آرتروز و عدم

اقدام براي درمان قطعي آن در ?? درصد موارد مي تواند منجر به بروز سرطان ريه شود.

چاقي خطر ابتلا به آرتروز زانو و لگن را در مردان افزايش مي دهد.

مردان چاق اگر مي خواهند به آرتروز دچار نشوند بايد وزن خود را كم كنند.

چاقي خطر ابتلا به آرتروز زانو و لگن را در مردان افزايش مي دهد.

پژوهشگران در سوئد با بررسي ???? فرد سالمند متوجه شدند، چاقي ، خطر ابتلا به آرتروز زانو را در مردان و زنان افزايش مي دهد اما آرتروز مفصل لگن فقط در مردان چاق افزايش مي دهد.

بر پايه يافته هاي اين پژوهش ، نياز به تعويض مفصل زانو در افراد چاق به مراتب بيش از افراد داراي وزن طبيعي است.

چاقي يكي از شايعترين علل مرگ و مير و معلوليت در افراد است و تنها راه مقابله با آن اصلاح سبك زندگي است.

رژيم غذايي در بيماري آرتروز

تغذيه مناسب، كليد اصلي جلوگيري از انواع بيماري ها از جمله آرتروز است. اولين مرحله اصلي در درمان آرتروز، رساندن وزن به حد ايده آل است. وزن اضافي باعث ايجاد فشار بر روي مفاصل و در نتيجه عوارض آرتروز مي گردد. رعايت يك رژيم غذايي كه حاوي فيبر بيشتري باشد ( فاقد مواد شيميايي آلوده كه باعث ايجاد استرس در بدن مي شود، باشد)، مصرف بيشتر ميوه ها و سبزي جات تازه، ماهي ، دانه ها و غلات سبوس دار توصيه مي شود. مصرف ماهي هاي آب هاي سرد از جمله ماهي آزاد ( سالمون ) توصيه مي گردد. مصرف چربي هاي اشباع ، روغن هاي هيدروژنه يا جامد ، غذاهاي پرچرب و سرخ كرده

و شكر توصيه نمي گردد، چرا كه اين مواد غذايي باعث ايجاد اسيديته ي بالاي محيط داخلي مفاصل شده و اين حالت موجب درد بيشتري در مفاصل و در نتيجه التهابات آنها مي شود.

مصرف ميوه، سبزي، غلات كامل ( تصفيه نشده وسبوس دار)، آجيل ، دانه هاي خوراكي و ماهي باعث كاهش التهاب مفاصل يا آرتروز مي شوند.

گوشت هاي پرچرب، تخم مرغ ، مارگارين، كره، كافئين، الكل، شكر سفيد، تنباكو و محصولات لبني بايد از رژيم غذايي حذف شوند. در حدود يك سوم از افرادي كه از بيماري آرتريت روماتوئيد رنج مي برند به سولانين ها و يا بعضي گياهان حساس اند كه از آن جمله مي توان سيب زميني ، فلفل ها، بادمجان، گوجه فرنگي و تنباكو را نام برد كه بايد از رژيم غذايي اين گروه از افراد حذف گردد. توصيه مي شود كه حداقل 6 تا 8 ليوان آب در طول روز جهت دفع سموم از بدن مصرف شود.

غذاهايي كه مي توان مصرف نمود

- سبزيجات برگ سبز مانند جعفري، شاهي، كرفس ، كلم پيچ

- هويج

- جودوسر، محصولات تهيه شده از گندم

- محصولات تهيه شده از سويا

- غلات كامل مانند برنج قهوه اي، ارزن، جو، گندم، جوي دو سر

- ماهي هاي آب هاي سرد مانند ماهي آزاد ساردين، شاه ماهي.

غذاهايي كه بايد از مصرف آنها پرهيز كرد

تحقيقات نشان داده كه علائم آرتروز ، حتي در كساني كه آرتريت روماتوئيد دارند ، كاهش خواهد يافت ، به شرط آن كه اين افراد با يك رژيم گياهخواري سازش يابند. اين رژيم فاقد غذاهاي با منشاء حيواني به خصوص محصولات لبني است. مواد غذايي كه نبايد

در اين بيماري مصرف شوند ، شامل گروه هاي زير است:

- مهار كننده هاي جذب كلسيم : گوشت قرمز، لبنيات ، تخم مرغ، جوجه، الكل، قهوه ، شكر تصفيه شده، اكثر شيريني جات، نمك اضافي

- غذاهاي داراي اگزالات بالا : ريواس ، زغال اخته، آلوها ، كنگر ، اسفناج

- غذاهاي خانواده ي گياهان تاج ريزي ها : گوجه فرنگي، بادمجان، سيب زميني، فلفل ها، تنباكو

- غذاهايي كه موجب تورم و آب آوردگي مي شوند : گندم سياه، لبنيات، كليه ي چربي هاي حيواني، مغزها و آجيل ها، دانه هاي چرب دار، كره ي حاصل از دانه ها.

با خوردن ميوه و سبزي خود را در مقابل آرتروز محافظت كنيد

محققان و متخصصان تغذيه توصيه مي كنند كه با خوردن ميوه و سبزي خود را در مقابل آرتروز محافظت كنيد .

نوشيدن يك ليوان آب پرتقال در روز مي تواند آرتروز را از شما دور كند.

تحقيقات نشان مي دهد كه نوع خاصي كاروتن تركيبي كه غالبا در برخي ميوه ها و سبزي ها يافت مي شود مي تواند عامل اين مساله باشد.

يافته هاي قبلي دانشمندان نشان داده بود كه كاروتن – ماده زرد و نارنجي رنگ ميوه ها و سبزي ها مي تواند با اثرات آنتي اكسيدان خود التهاب را كاهش دهد.

تحقيقات نشان مي دهد: افرادي كه بيشترين مصرف بتا- كريپتوزانتين و زيگزانتين – را داشتند، حدود نصف ديگران در خطر ابتلا به التهاب مفصلي بودند.

محققان مي گويند اين اطلاعات ثابت كرد كه برخي آنتي اكسيدان هاي غذايي مانند كاروتن هاي بتا كريپتوزانتين و زيگزانتين و همچنين ويتامين C مي توانند افراد را در مقابل آرتروز محافظت كنند.

روش هاي درمان

آرتروز

درمان در اين بيماري چگونه است؟

معمولا درمان چهار مرحله دارد كه در مرحله ي 1 و 2 سعي مي شود با استفاده از فيزيوتراپي، ورزش و درمان با ميدان مغناطيسي(مگنت تراپي) اوضاع را بهتر كرد.

جالب است بدانيد كه موثر بودن ميدان مغناطيسي در درمان آرتروز زماني كشف شد كه بيماران مبتلا به سرطان مجبور بودند به مدت 4 هفته تحت درمان با MRI قرار بگيرند تا پزشكان رشد تومور را در آنها بررسي كنند.

تعجب آور اين بود كه بعد از يك سال، آن دسته از بيماران كه آرتروز هم داشتند، خيلي بهتر شدند. البته درمان هاي ديگري مثل تزريق اسيد هيالورونيك يا استفاده از قرص هاي كندرويتين و گلوكزآمين هم وجود دارد.

چه زماني كار به جراحي مي كشد؟

از درجه ي دو به بعد بايد جراحي انجام شود. تا 20 سال پيش كه آرتروسكوپي، يعني همان جراحي بسته را نداشتيم، اگر مينيسك يك ورزشكار پاره مي شد، جراح، زانو را با شكاف بزرگ باز مي كرد و تمام مينيسكي را كه قسمتي از آن پاره شده بود، برمي داشت و چون فنري وسط غضروف استخوان نبود كه بتواند فشار را از بالا به پايين بگيرد، آرتروز به وجود مي آمد و منجر به شكستن و راست كردن محور زانو تا تعويض مفصل مي شد.

اما امروزه با استفاده از روش هاي جديدتر مثل آرتروسكوپي، فقط همان قسمت پاره شده ي مينيسك را بر مي دارند، يعني 20 تا 25 درصد آن برداشته مي شود و حدود 70 تا 75 درصد آن هنوز در مفصل است كه مي تواند فشار را قبول كند.

آرتروسكوپي (Arthroscopy) روشي با تهاجم

اندك و با عوارض بسيار كمتر از جراحي باز زانوست كه در ميان مفاصل، آرتروسكوپي زانو بيشتر از ديگر مفاصل رايج شده است.

در روش آرتروسكوپي با استفاده از دو سوراخ كوچك كه از يكي از آنها تلسكوپ وارد مي شود، تمام جزئيات عمل را مي توان بر صفحه ي بزرگي نمايش داد (روي تصوير بالا كليك كنيد).

تعويض مفصل زانو ، آخرين مرحله درمان در آرتروز زانو مي باشد

تزريق ماده ژله به داخل مفصل چنانچه از سوي پزشك انتخاب و تزريق شوند به طور جدي باعث بهبودي شكايات بيماران مي شوند.

داروها در درمان آرتروز زانو نقش بسيار كمي دارند و معمولا مصرف انواع داروهاي مسكن در اين بيماري براي كاهش درد زانو مورد استفاده قرار مي گيرند.

داروهاي مسكن مانند استامينفون، ديكلوفناك، ايندومتاسين، سلكسيب، بهتر است تحت نظر پزشك مصرف شوند و در صورتي كه اين داروها زياد مصرف شوند ممكن است بيمار به توصيه هاي بهداشتي و دستورات پزشك توجه نكرده و باعث پيشرفت آرتروز شود.

به علاوه اين داروها عوارض گوارشي داشته و چنانچه براي مدت طولاني مصرف شوند عوارض كليوي به وجود مي آوردند همچنين داروهاي موضعي مانند كپسايسين اثرات شناخته شده دارند و عوارض كلي در بدن ندارند.

با توجه به تمامي تبليغات صورت گرفته در ترميم غضروف در برخي از داروها تاكنون اثرات ترميمي اين داروها اثبات نشده و ممكن است كه بيشتر نقش ضد درد داشته باشدوي تصريح كرد: درمان هاي جديدي در كاهش درد و بهبودي عملكرد مفصل موثر هستند مانند تزريق ماده ژله به داخل مفصل چنانچه از سوي پزشك انتخاب و تزريق شوند به طور جدي باعث بهبودي

شكايات بيماران مي شوند.

گاهي به علت انحراف زانو، اقدامات جراحي كه به منظور اصلاح براي زانو صورت مي گيرد مفيد است كه براي پيشگيري اين اعمال مفيدترند و همچنين آخرين اقدام در موارد پيشرفت آرتروز زانو، تعويض مفصل زانو كه استفاده از مفصل مصنوعي باعث بي دردي در زانو شده اما مشكلات و مسائل خاص خود را دارد كه به عنوان آخرين مرحله درمان نجات بخش است.

آيا ليزر هم در جراحي زانو كاربرد دارد؟

بله، ليزر درمان موثري است و از خواصي كه دارد و هنوز هم كاملا كشف نشده، اين است كه بيماراني كه تحت اين نوع جراحي قرار گرفته اند، بعد از عمل درد بسيار كمتري دارند. دكتر اولو( اولين كسي كه در سال 1985 ليزر را در جراحي آرتروسكوپي استفاده كرد) معتقد است كه فشار وارده به اعصاب مفصلي، در ليزر كمتر است.

از ديگر مزاياي ليزر اين است كه بعد از عمل جراحي، خونريزي وجود ندارد و مهم تر از همه اينكه با ليزر مي توان خيلي دقيق تر غضروف شل شده را سفت كرد، در صورتي كه با تيغ اگر بخواهيم ريش ريش هاي غضروفي را برداريم، ممكن است قسمت هاي سالم هم برداشته شود.

سعي اين است كه با هر تكنيكي كه مي شود، غضروف سطح مفصلي يا مفصل خود بيمار را نگه داريم، چون اگر ما زود تصميم به برداشتن سطح مفصل و تعويض آن با پروتز بگيريم، بيمار قادر به استفاده از تكنولوژي سلول هاي بنيادي نخواهد بود.

آيا درمان آرتروز با استفاده از سلول هاي بنيادي نيز يك روش جديد است؟

يكي از روش هاي جديد درماني، كشت و تكثير سلول هاي غضروفي در بيرون بدن

و سپس پيوند دوباره به مفصل آسيب ديده است كه براي اين كار نياز به تكنيك هاي بسيار پيشرفته و فراهم شدن شرايط مناسب جهت رشد و تكثير سلول هاست. اين روش بسيار موثر بوده و در سراسر دنيا مورد استفاده قرار مي گيرد.

البته، استفاده از اين روش ها تنها در مواردي كه بيمار به موقع به پزشك مراجعه كرده و زخم هاي غضروفي اندازه ي كوچك تا متوسط داشته باشند، امكان پذير است و در صورت مراجعه ي دير هنگام بيمار و تخريب تمام غضروف مفصلي، تنها راه درمان، تعويض كل مفصل و استفاده از مفصل مصنوعي است.

توصيه هايي براي مبتلايان به آرتروز زانو

از انجام دادن حركات شديد ، ناگهاني و غير معمول زانو خودداري كنيد . افراد مسن ( به ويژه مبتلا به آرتروز زانو ) بايد از نشستن در وضعيت هايي كه نياز به خم كردن زانو دارد، نظير چهارزانو و دو زانو نشستن ، خودداري كنند . به اين افراد توصيه مي شود حتي الامكان روي زانو ننشينند و براي نشستن از مبل يا صندلي راحتي استفاده كنند .

افراد مبتلا به اين درد ، بايد هنگام بلند شدن از صندلي ، ابتدا دست هاي خود را روي دسته هاي صندلي قرار دهند و خود را كمي به سمت جلو بكشند ، بعد با فشار دست ها از روي صندلي بلند شوند. روزانه حداقل 30 دقيقه پياده روي كنند . حتي الامكان كمتر از پلكان بالا و پايين روند ، اما در صورت نياز به ويژه زماني كه درد زانو شدت پيدا كرده از پهلو ، از پله ها پايين يا بالا بروند .

استفاده از سطوح شيب دار به جاي پلكان به همه افراد به ويژه مبتلايان به درد زانو توصيه مي شود .

در مواردي كه آرتروز بسيار پيشرفت كرده است، بيماران مبتلا بايد پشت ميز نماز بخوانند . به اين ترتيب كه هنگام سجده ، روي صندلي بنشينند و پيشاني خود را روي ميزي كه مهر روي آن است قرار دهند .

ممكن است تغيير ناگهاني نوع فعاليت هاي روزمره ، به زانو آسيب برساند . لذا بهتر است، اين تغييرات يكباره صورت نگيرد .

همواره بايد از كفشهاي خوب و با اندازه مناسب استفاده كرد . از پوشيدن كفش ها ، صندل ها و دمپايي هايي كه كف لغزنده دارند ، خودداري شود . همچنين از پوشيدن كفشهاي سفت و خشك اجتناب شود . اين كفش ها ، مانع انجام حركات طبيعي مچ پا مي شوند و زانوها را در معرض فشار ثانويه و شديد قرار مي دهند.

ما بايد با انجام ،حركت درماني ، ماساژ ، آب درماني، حمام با آب دريا، درمان با آفتاب، مصرف نمكهاي معدني از گسترش اين بيماري جلوگيري كنيم.

هدف از انجام حركات درماني

?_ حفظ و نگهداري، نرمش و سهولت حركت مفاصل بطوريكه هر چه بيشتر آنها را وادار به حركت طبيعي خود سازيم.

?_ حفظ و نگهداري حالت عادي

?_ عادي ساختن جريان عمومي خون كه موجب تغذيه بهتر مفاصل خواهد شد مي باشد اين حركات بايد بدون فشار و در مواقعي انجام گيرد كه درد وجود ندارد زيرا حركات بايد فشار و در مواقعي انجام گيرد كه درد وجود ندارد زيرا حركات ناشيانه و با فشار وضع مفصل را بدتر مي كند.

ماساژ:

اگر ماساژ

بدرستي انجام شود موجب رفع گرفتگي عضلات شده و با سرعت بخشيدن به جريان خون تغذيه مناطق آسيب ديده را آسان ساخته و بتدريج حركات مفصلي را طبيعي مي سازد اين عمل بايد توسط افراد مجرب و ماهر انجام گيرد زيرا ماساژ با فشار زياد باعث خون مردگي آسيب ديدن بافتها وخيم تر كردن انقباضات و بالاخره التهاب بيشتر مريض را فراهم مي سازد در آرتروزماساژ مفصل لگن و زانو ضروري نيست ولي در تمام ستون فقرات، شانه، گردن و يا نقاطي كه اختلال جريان خون سياهرگي وجود دارد ماساژ نتايج مفيدي در بر دارد.

درمان فيزيوتراپي و پيش گيريهاي روزانه در آرتروز مفصل ران:

?_ پياده روي _ سرپا ايستادن و ورزشهاي سرخود زيان آور است.

?_ پياده روي تا هنگامي مجاز است كه درد ظاهر نشده

?_ استفاده از عصا فشار بر روي مفاصل را كم مي كند

?_ پياده روي نبايد سريع و با قدم هاي بلند انجام گيرد.

?_ خانمهاي خانه دار براي حمل اشياء از زنبيل هاي چرخدار استفاده كنند.

?_ براي ظرفشويي ، سبزي پاك كردن، صبحانه حتي تلفن از چهار پايه استفاده نشود.

?_ حتي الامكان از توالت فرنگي يا صندلي هاي مخصوص استفاده شود.

بهبود سائيدگي و درد مفاصل (آرتروز)

سائيدگي مفاصل شايع ترين علت درد و ناتواني در افراد مسن وشايع ترين بيماري مفصلي است. در خانم ها سائيدگي مفاصل زانو و دست و در مردان سائيدگي مفصل لگن شايع تر است.

علايم ساييدگي مفصل در خانم ها شايع تر است. افراد چاق بيشتر از سايرين دچار سائيدگي مفصل زانو مي شوند.

ديابت ، فشار خون بالا و افزايش اسيداوريك خون نيز باعث افزايش احتمال سائيدگي مفصلي مي گردند. سائيدگي مفصلي معمولاً خود را با درد نشان مي دهد كه با

افزايش ميزان سائيدگي، مقدار درد بيشتر مي شود. سپس درد مفاصل باعث ضعف عضلاني و درد در عضلات مربوط به آن مفصل مي شود. در صورت تقويت عضلات، اين درد كاهش مي يابد. برخي از بيماران از خشك بودن بدن و مفاصل بعد از بيدار شدن از خواب شكايت مي كنند، اما معمولاً خشكي بدن كمتر از نيم ساعت طول مي كشد.

توصيه ها :

1- وزن بدن بايد كم شود.

2- استفاده از گرما باعث كاهش درد مي شود. براي اين كار مي توان از كيسه آب گرم استفاده كرد. اگر استفاده از گرما ممنوعيت خاصي نداشته باشد، مي توان از روش هاي زير استفاده كرد:

الف) قرار دادن مفصل مبتلا در آب گرم 40- 38 درجه سانتيگراد و ماساژ آرام آن .

ب) استفاده از دوش آب گرم.

ج) قرار دادن كيسه آب گرم درون يك حوله واستفاده از آن بر روي اندام مبتلا به درد.

بايد توجه كرد كه در برخي از بيماري ها استفاده از كيسه ي آب گرم بسيار مضر است و قبل از استفاده از آن حتما بايد با پزشك مشورت كرد. همچنين كيسه آب گرم نبايد بر روي اندام مبتلا قرار داده شود. از گذاشتن آن در زير اندام يا خوابيدن بر روي آن نيز بايد خودداري شود.

3- از كفش مناسب استفاده شود.

4- از دو زانو و چهار زانو زدن و ايستادن طولاني مدت خودداري گردد.

5- از بالا و پائين رفتن از پله ها تا حد ممكن اجتناب شود.

6- به جاي نشستن روي زمين، از صندلي استفاده شود.

7- ورزش: انجام برنامه ورزشي و تقويت عضلات مي تواند به اندازه داروهاي ضد درد در

درمان سائيدگي مفصلي مؤثر باشند. بي حركتي مي تواند باعث بدتر شدن سائيدگي مفصلي گردد. لذا نبايد نگران سائيدگي مفصل در اثر انجام فعاليت هاي توصيه شده توسط پزشك بود. انجام اشتباه حركات ورزشي باعث بدتر شدن علائم و درد مي گردد. اگر انجام ورزش باعث تشديد درد شد، به اين معني است كه بايد مقدار فعاليت كمتر گردد و بطور تدريجي ميزان فعاليت افزايش داده شود.

€برخي ورزش هاي مفيد در سائيدگي مفصل :

الف)قدم زدن روزانه به مدت 30 دقيقه كه مي توان آن را به 3 برنامه ي10 دقيقه اي تبديل كرد) يا قدم زدن به مدت 45 دقيقه، سه بار در هفته.

ب)شنا

ج)تقويت عضلات اندام پائيني بخصوص عضله چهار سر ران.

به عنوان مثال مي توان دو دست را به يك صندلي تكيه داد و دو زانو را تا زاويه 30 درجه به آرامي خم كرد.سپس مجدداً به حالت اول برگشت و زانوها را صاف كرد. هرچه اين حركت آرام تر انجام شود بهتر است.

ه)كشش عضلات منتهي مفصل

در صورتي كه درد زياد است، استفاده از عصا يا واكر توصيه مي شود. طول عصا بايد مناسب باشد.

€استفاده از تحريك الكتريكي در كاهش درد و تقويت عضلات :

معمولاً در كلينيك هاي فيزيوتراپي براي كاهش درد از دستگاه خاصي جهت تحريك الكتريكي استفاده مي شود. در حال حاضر وسايل تحريك الكتريكي جهت استفاده در منزل ساخته شده كه به راحتي قابل استفاده بوده و باعث كمتر شدن درد مفصل و كاهش نياز به دارو مي شود.

استفاده از باند كشي يا زانوبند مي تواند تا حدودي در كاهش درد مؤثر باشد.

منبع:هسته پژوهشي زنان دانشگاه ازاد اسلامي واحد تبريز

منبع :سايت

پزشكان بدون مرز

گل مژه stye)

شرح بيماري

گل مژه عبارت است از آبسه كوچك و پر از چرك غدد فوليكول مو در پلك

علايم شايع

قرمزي تورم گرمي حساسيت به لمس يا درد لبه فوقاني يا تحتاني پلك گل مژه معمولاً در طرف خارج قرار دارد ولي ممكن است زير پلك باشد.

افزايش توليد اشك

حساسيت به نور

احساس وجود شن در چشم

علل

عفونت باكتريايي (معمولاً استافيلوكوكي . عفونت ممكن است محدود به پلك باشد يا از جاي ديگري از بدن گسترش يافته باشد.

عوامل تشديد كننده بيماري

تحريك چشم در اثر دود سيگار

مواجهه با تحريك كننده هاي آرايشي شيميايي يا محيطي

بلفاريت (عفونت لبه پلك

استفاده از عدسي (لنز) تماسي

پيشگيري

بهداشت عمومي خوب شامل استفاده از يك شامپوي ملايم براي پلك ها در هنگام حمام كردن يا شستن صورت

عواقب مورد انتظار

با تخليه چرك از گل مژه معمولاً قابل علاج مي گردد. علي رغم درمان غالباً عود مي كند.

عوارض احتمالي

گسترش عفونت به ساير غدد پلك

درمان

اصول كلي

استفاده از پوشش مرطوب با آب گرم درد و التهاب را تسكين داده بهبودي را تسريع مي بخشد. به مدت 20 دقيقه از پوشش هاي مرطوب استفاده كنيد و سپس به مدت حداقل يك ساعت استراحت كنيد. اين كار را در صورت نياز تكرار كنيد.

جراحي براي تخليه آبسه (گاهي

به گل مژه فشار نياوريد. گل مژه به زودي تخليه و چرك خود را خارج كرده باعث تسكين درد خواهد شد.

تا زمان بهبودي عفونت از عدسي هاي تماسي استفاده نكنيد.

داروها

ممكن است پمادها يا كرم هاي آنتي بيوتيكي موضعي مثل اريترومايسين يا باسيتراسين

تجويز گردند. از آنها مطابق دستورالعمل پزشك استفاده كنيد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر گل مژه رسيده به طور خودبه خود يا پس از برداشتن ملايم مژه مبتلا تخليه نشود.

اگر درد در چشم ايجاد شود.

تغييرات بينايي

منبع:پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

هيستوپلاسموز(Histoplasmosis)

شرح بيماري

هيستوپلاسموز عبارت است از يك نوع عفونت قارچي اكثر موارد خفيف هستند و اصلاً تشخيص داده نمي شوند. اين عفونت قارچي مي تواند ريه ها، دستگاه عصبي مركزي و دستگاه گوارش را درگير كند.

علايم شايع

غالباً علامتي وجود ندارد.

سرفه مداوم و ساير علايم شبيه سرماخوردگي

بي اشتهايي اسهال و كاهش وزن

تب و سردرد

تحريك پذير

رنگ پريدگي

تورم شكم

ندرتاً مشكل در تنفس

علل

عفونت با قارچ هيستوپلاسما كپسولاتوم عفونت از طريق استنشاق گرد و غباري كه حاوي هاگ اين قارچ است انتقال مي يابد. اين قارچ در خاك آلوده به مدفوع پرندگان و خفاش هايي كه حامل اين قارچ هستند وجود دارد. خاك آلوده به اين قارچ عمدتاً در آشيانه و محل نگهداري كبوترها، مزرعه مرغداري و خاك مرطوب زير پل ها، در امتداد نهرها و در غارها وجود دارد.

عوامل تشديد كننده بيماري

بيماري شديد اخير، خصوصاً اورمي (تجمع بيش از حد مواد زايد در خون به علت نارسايي كليه ، ديابت شيرين بيماري مزمن ريه سرطان يا سوختگي هاي شديد

استفاده از داروهاي سركوب كننده ايمني داروهاي ضد سرطان يا داروهاي كورتيزوني

وجود يك بيماري كه باعث سركوب دستگاه ايمني بدن شده باشد، مثل ايدز

تميز كردن قفس

پرندگان اكتشاف غارها

پيشگيري

از تماس با خاك هايي كه احتمال آلودگي آنها زياد است خودداري كنيد.

عواقب مورد انتظار

موارد خفيف معمولاً خود به خود خوب مي شوند. اكثر بيماران تنها براي چندين هفته مقداري احساس خستگي مي كنند.

موارد شديدتر را مي توان با داروهاي ضد قارچ درمان كرد.

عوارض احتمالي

گسترش عفونت به قلب طحال غدد فوق كليوي و پرده هاي پوشانده مغز. اين نوع عفونت نادر است اما در صورت بروز ممكن است مرگبار باشد.

هيستوپلاسموز غالباً در بيماران ايدزي عود مي كند.

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل كشت خلط آزمايش خون آزمون هاي پوستي و عكسبرداري از قفسه سينه باشد.

درمان معمولاً به كمك داروها و مراقبت هاي حمايتي انجام مي پذيرد.

جداسازي بيمار ضروري نيست اين بيماري از فردي به فرد ديگر سرايت نمي كند.

از يك دستگاه بخور خنك استفاده كنيد و درون آن آب مقطر بريزيد تا رطوبت هوا را زياد بكند. هيچ دارويي در دستگاه نريزيد. افزايش رطوبت هوا به رقيق و نازك شدن ترشحات ريوي كمك مي كند و بنابراين ترشحات را بهتر مي توان با سرفه تخليه كرد. دستگاه را به طور روزانه تميز كنيد.

سيگار نكشيد.

روي قفسه سينه كمپرس گرم يا صفحه گرم كننده بگذاريد تا درد تخفيف يابد.

وزن خود را به طور روزانه ثبت كنيد.

داروها

در موارد خفيف معمولاً دارويي مورد نياز نيست

در موارد شديدتر، داروهاي ضد قارچ تجويز خواهند شد. بعضي از اين داروها بايد از راه رگ داده شوند.

در بيماران ايدزي دچار هيستوپلاسموز، درمان مزمن با داروهاي ضد قارچ ضروري خواهد بود.

براي درد مي توان از داروهايي چون استامينوفن

يا آسپيرين استفاده كرد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا 48 ساعت پس از رفع تب درد و تنگي نفس در رختخواب استراحت كنيد. سپس فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي خود را تدريجاً آغاز كنيد. بسياري از بيماران پس از بهبودي خسته و ضعيف هستند. بنابراين انتظار سريع راه افتادن را نداشته باشيد.

از كارهايي كه مواجهه شما را با اين قارچ زياد مي كند خودداري كنيد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم هيستوپلاسموز را داريد.

اگر يكي از موارد زير به هنگام درمان رخ دهند:

_ كاهش وزن ادامه داشته باشد.

_ تب 3/38 درجه سانتيگراد يا بالاتر (با دماسنج دهاني .

_ اسهال غير قابل كنترل باشد.

_ سردرد شديد و سفتي گردن رخ دهد.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

كزاز(tetanus)

شرح بيماري

كزاز عبارت است از عفونت در زخم كه باعث اسپاسم عضلاني شديد شده مي تواند منجر به مرگ گردد. كزاز سرايت فرد به فرد ندارد.

علايم شايع

سفتي فك

درد عضلاني تحريك پذيري و اسپاسم هاي شديد و متعدد

سختي شديد بلع

تب

اشكال در استفاده از عضلات قفسه سينه براي تنفس

نبض سريع

تعريق شديد

علل

باكتري ها (كلستريديوم تتاني كه تقريباً همه جا، به ويژه در خاك كود و گرد و غبار وجود دارند. باكتري ها ممكن است از طريق هرگونه شكاف در پوست از جمله سوختگي ها يا زخم هاي سوراخ شده وارد شوند. سموم حاصل از باكتري ها به اعصابي مي روند كه انقباض عضلات را كنترل مي كنند و باعث اسپاسم عضلاني

و تشنج مي گردند.

عوامل تشديد كننده بيماري

ديابت شيرين

افراد بالاي 60 سال

فقدان واكسيناسيون روزآمد شده عليه كزاز

هواي گرم و مرطوب

مكان هاي شلوغ يا غيربهداشتي به ويژه در مورد نوزادان متولد شده از مادران واكسينه نشده

استفاده از داروهاي خياباني كه با سوزن ها و سرنگ هاي ناپاك تزريق مي شوند.

سوختگي ها، زخم هاي جراحي و زخم هاي پوستي

پيشگيري

واكسيناسيون را بر ضد كزاز انجام دهيد. اين امر شامل 3 بار واكسن زدن است كه در 2 ماهگي شروع مي شود و با دوزهاي يادآور در 18 ماهگي 5 سالگي و سپس هر 10 سال ادامه مي يابد. ممكن است در هنگام آسيب يك دوز يادآور ديگر لازم باشد.

عواقب مورد انتظار

ميزان مرگ ناشي از كزاز حدود 50% است البته بهبودي كامل با تشخيص و درمان زودهنگام محتمل است بهبودي 4 هفته زمان مي برد.

عوارض احتمالي

پنوموني (ذات الريه

زخم هاي فشاري

ضربان قلب نامنظم

فلج تنفسي و مرگ

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي خوني و كشت در آزمايشگاه باشند.

بستري شدن در يك اتاق تاريك و ساكت درمان ممكن است شامل استفاده از لوله هاي تنفسي تأمين مايعات داخل وريدي و داروها باشد.

جراحي براي برداشتن بافت دچار عفونت

داروها

ضد سم ها براي خنثي كردن سم عصبي

شل كننده هاي عضلاني براي كنترل اسپاسم ها

خواب آورها براي تسكين اضطراب

ضد تشنج ها

آنتي بيوتيك ها

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

در طول بستري استراحت در بستر با حداقل آزار ممكن لازم است در طي بهبودي بايد به تدريج فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري ها را از سر گرفت

رژيم غذايي

در طول بستري به خاطر سختي بلع مايعات داخل وريدي ضروري خواهند بود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم كزاز را داشته باشيد يا آنها را در فرد ديگري مشاهده كنيد. فوراً مراجعه كنيد. اين يك اورژانس است

اگر خود يا فردي از خانواده شما نيازمند واكسيناسيون اوليه يا دريافت دوز يادآور برضد كزاز باشيد.

اگر دچار يك زخم سوراخ دار يا آسيبي شده باشيد كه پوست را شكافته باشد و در 5 سال اخير واكسيناسيون يا دوز يادآور دريافت نكرده باشيد.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

آنرژين صدري Angina pectoris

شرح بيماري

آنرژين صدري عبارت است از درد قفسه سينه كه از قلب برخاسته باشد. درد معمولاً زير استخوان جناغ حس مي شود و به علت نرسيدن اكسيژن به مقدار كافي به عضله قلب روي مي دهد. عواملي چون ورزش هيجانات عاطفي يا غذاهاي سنگين در فردي كه از قبل مشكل قبلي داشته است مي توانند باعث برانگيخته شدن اين نوع درد شوند. در حالت عادي وقتي نياز قلب به اكسيژن زياد مي شود، رگ هاي خونرسان قلب مي توانند از پس برآوردن اين نياز برآيند. اما اگر رگ هاي قلبي بيمار باشند، يا فشارخون بالا باشد، خونرساني به عضله قلب محدود مي شود. اين درد معمولاً در مردان بالاي 35 سال و خانم هايي كه يائسگي را پشت سر گذاشته اند ديده مي شود.

علايم شايع

احساس سفتي فشرده شدن فشار، يا درد در قفسه صدري

بروز ناگهاني مشكل در تنفس (گاهي(

درد قفسه صدري مشابه سوءهاضمه

حالت خفگي در گردن

درد قفسه صدري كه به آرواره دندان ها، يا گوش تير مي كشد

سنگيني كرختي

سوزن سوزن شدن يا درد در قفسه صدري بازو، شانه آرنج يا دست معمولاً در سمت چپ

درد در بين دو كتف

علل

بيماري سرخرگ هاي قلبي به عبارتي انسداد يا انقباض سرخرگ هايي كه به قلب خونرساني مي كنند.

كم خوني

پركاري تيروييد

تندشدن ضربان قلب

بيماري دريچه قلب

عوارض افزايش دهنده خطر

سيگاركشيدن چاقي ديابت شيرين (مرض قند(

فشارخون بالا، كلسترول بالا

خوردن زياده از حد چربي يا نمك

عدم تحرك خستگي كار زياد يا استرس

سابقه خانوادگي بيماري سرخرگ هاي قلبي

قرار گرفتن در معرض سرما يا باد

پيشگيري

درمان علل يا عوامل خطر زمينه ساز

ترك سيگار

خوردن غذاهاي كم چرب و كم نمك كاهش وزن در صورت اضافه وزن

اجتناب از عوامل فيزيكي يا عاطفي استرس زا كه باعث بروز حمله آنژين صدري مي شوند.

پس از مشورت با پزشك به طور منظم ورزش كنيد.

عواقب مورد انتظار

آنژين صدري خفيف با استراحت و استفاده از نيتروگليسيرين و ساير داروها برطرف مي شود. براي برطرف كردن بيماري هاي زمينه ساز ممكن است درمان هاي ديگري ضروري باشند.

عوارض احتمالي

حمله قبلي

نارسايي احتقاني قلب

بي نظمي هاي ضربان قلب كه بالقوه مرگبار هستند.

درمان

اصولي كلي

هدف درمان عبارت است از كاهش نياز قلب به اكسيژن يا افزايش اكسيژن رساني به قلب اين هدف معمولاً با دارو قابل دستيابي است

اگر آنژين صدري با دارو كنترل نشد، درمان هاي ديگر عبارتند از: آنژيوپلاستي با بادكنك براي بازكردن سرخرگ هاي قلبي مسدودشده يا جراحي باي پاس در حالتي كه سرخرگ هاي قلبي شديداً مسدود شده اند.

توصيه هايي كه در قسمت پيشگيري ذكر شد را رعايت نماييد.

از موقعيت هايي كه كار قلب را

افزايش مي دهند پرهيز كنيد، مثلاً عصبانيت هواي خيلي گرم يا سرد، ارتفاع بالا (البته به جز مسافرت با هواپيماي مسافربري ، يا فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري شديد بدني به طور ناگهاني

داروها

نيتروگليسيرين آنژين صدري حاد را بهبود مي بخشد، اما تأثيري بر علايم ساير بيماري ها ندارد. اين مي تواند در عرض چند ثانيه درد را برطرف كند. هميشه آن را براي استفاده فوري همراه داشته باشيد.

امكان دارد ساير داروها مورد استفاده براي بيماري سرخرگ هاي قلبي مثل آسپيرين بتا _ بلوكرها، يا داروهاي مسدودكننده كانال كلسيم نيز تجويز شوند. در اين صورت رعايت دقيق دستور دارويي بسيار مهم است

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري خود را طوري تنظيم كنيد كه درد بروز نكند.

البته اين طور نباشد كه آنژين صدري را بهانه كنيد و اصلاً ورزش نكنيد. بايد توجه داشته باشيد كه انجام ورزش به صورت متعادل و منظم (با نظر پزشك مي تواند به كنترل علايم كمك كند.

رژيم غذايي

توصيه مي شود غذاهاي كم چرب و كم نمك استفاده نماييد.

در صورت اضافه وزن وزن خود را كم كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر علايم آنژين صدري را داريد.

اگر يكي از موارد زير پس از تشخيص رخ دهد: _ حمله درد قفسه صدري علي رغم استراحت و درمان با نيتروگليسيرين بيش از 15-10 دقيقه طول بكشد. _ با درد قفسه صدري از خواب بلند مي شويد و درد با يك قرص نيتروگليسيرين برطرف نمي شود. اگر اين حملات ادامه يافتند، حتماً مراجعه كنيد، حتي اگر نيتروگليسيرين آنها را

برطرف كند. _ حمله درد قفسه صدري متفاوت با گذشته يا شديدتر از حد معمول است

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

اكتروپيون (Ectropion)

شرح بيماري

اكتروپيون عبارت است از مشكلي در پلك به طوري كه پلك ضعيف شده و به سمت خارج چرخيده باشد (سطح پشتي آن به سمت بيرون قرار گيرد).

علايم شايع

به خارج چرخيدن پلك (معمولاً پلك پايين كه ظاهري نازيبا دارد.

التهاب (درد، قرمزي و تورم در پلك

خشكي چشم در اثر بيرون ريختن قطرات اشك روي گونه به جاي اينكه روي چشم بلغزند و آن را مرطوب كنند.

علل

ضعيف شدن عضلات و بافت هايي كه در حالت طبيعي پلك را روي چشم نگاه مي دارند.

فلج رشته هاي عصبي كه به عضلات پلك مي روند.

جمع شدن بافت جوشگاهي (ناشي از سوختگي ها، زخم ها، يا عمل جراحي در نزديكي چشم

عوامل تشديد كننده بيماري

بالا بودن سن

پيشگيري

در حال حاضر نمي توان از آن پيشگيري به عمل آورد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با جراحي قابل درمان است

عوارض احتمالي

آسيب به قرنيه در اثر خشكي

درمان

اصول كلي

درمان شامل انجام يك جراحي كوچك براي برقراري كشش مناسب در پلك است

براي تخفيف التهاب و ناراحتي روزانه چندين بار كمپرس گرم روي پلك ها بگذاريد. براي آماده كردن كمپرس اين گونه عمل كنيد: _ مقداري آب گرم را در يك ظرف تميز بريزيد. _ يك پارچه تميز را در آب خيس كنيد. آنقدر آن را بچلانيد تا تقريباً خشك شود. _ پارچه گرم و مرطوب را به مدت 15-10 دقيقه روي چشم بسته قرار دهيد. _ پارچه را مرتباً خيس كنيد و بچلانيد

تا مرطوب بماند.

اگر در معرض باد يا آلاينده ها قرار مي گيريد، از عينك يا چشم بندهاي عينك مانند براي محافظت از چشم استفاده كنيد.

داروها

استفاده از اشك مصنوعي تا زمان جراحي

آنتي بيوتيك در صورت وجود عفونت

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم اكتروپيون را داريد.

اگر يكي از موارد زير بعد از جراحي رخ دهد: _ درد چشم قرمزي و حساسيت به نور _ تغييرات بينايي به هر صورت

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان

هپاتيت

هپاتيت يعني التهاب كبد در ميان عوام مردم به يرقان و زردي مشهور است.

عوامل ايجاد كننده هپاتيت

مهم ترين عامل ايجاد كننده هپاتيت‘ ويروس ها هستند. تا كنون 6 نوع ويروس هپاتيت شناخته شده است كه شايع ترين آنها ويروس هاي هپاتيت A-B-C هستند. عواملي مانند داروها. بيماري هاي توارثي‘ خود ايمني و مصرف مشروبات الكلي نيز مي توانند سبب بروز بيماري هپاتيت شوند.

هپاتيت ويروسي آ

هپاتيت A توسط ويروس مربوطه و غالباً در اثر مصرف آب و مواد آلوده به ويروس به وجود مي آيد. فرد بيمار ويروس را از طريق مدفوع دفع مي نمايد لذا در صورت آلوده شدن دست و يا مواد غذايي و تماس آن با دهان امكان آلودگي زياد است. در هفته اول بيماري‘ فرد مبتلا بدون بروز زردي‘ ويروس را از طريق مدفوع دفع مي كند و ناقل بيماري مي باشد. اين نوع بيماري معمولاً خود به خود بهبود مي يابد و به سوي مزمن شدن پيش نمي رود.

اقدامات پيشگيري

كننده

• آموزش جامعه در مورد بهداشت فردي و اجتماعي به خصوص شستشوي دست ها قبل از صرف غذا و بعد از اجابت مزاج

• تهيه آب آشاميدني سالم و دفع صحيح فاضلاب

• عدم استفاده از كود انساني جهت كشاورزي(سبزيجات و صيفي جات)

• در مهد كودك شستشوي دقيق دست ها پس از تعويض هر كهنه و قبل از مصرف مواد غذايي

هپاتيت بي

آلودگي به ويروس هپاتيت بي‘ بيماري هپاتيت "بي" را به وجود مي آورد. كه بهترين روش تشخيص بيماري آزمايش خون از نظر وجود ويروس هپاتيت " بي"است.

آلودگي بدون علامت يا ناقلين بيماري

ناقل بيماري هپاتيت به كساني گفته مي شود كه ويروس هپاتيت "بي" در خون آنها به مدت بيش از 6 ماه وجود داشته باشد. حال عمومي آنها خوب بوده و در بررسي آزمايشگاهي اختلالي در كار كبد آنها مشاهده نشود. در چنين شرايطي ويروس به صورت مسالمت آميز در داخل بدن وجود دارد ولي آسيبي به كبد وارد نمي كند. مهم ترين مسئله در مورد اين گروه از افراد مراجعه به پزشك‘ به صورت دوره اي هر 6 ماه از نظر عملكرد كبد مي باشد تا در صورت تبديل شدن به هپاتيت مزمن‘ تشخيص و درمان سريع تر انجام گيرد و از تخريب بيشتر كبد جلوگيري شود.

در اين حالت‘ بيمار پس از يك دوره ي مقدماتي با نشانه هايي مانند تب‘ سرماخوردگي ‘ تهوع‘ استفراغ و درد شكم‘ دچار زردي مي شود. اولين عضوي كه زردي در آن مشاهده مي شود‘ سفيدي چشم هاست. به طور معمول‘ اين علائم خود به خود برطرف مي شود و پس از 6 ماه خون از ويروس‘ پاك مي

شود.

در اين حالت‘ نشانه ها بسيار غير اختصاصي است. شايع ترين نشانه هپاتيت مزمن‘ ضعف و خستگي طولاني است. گاهي ممكن است زردي خفيف يا خارش وجود داشته باشد. با پيشرفت بيماري ممكن است نارسايي كبدي بروز كند. اين افراد بايد تحت نظر پزشك باشند و در صورت نياز‘ دارو درماني شوند.

راههاي انتقال هپاتيت بي

• انتقال از مادران آلوده به HBV به نوزادان .عفونت نه از طريق بند ناف بلكه از طريق بدن مادر در هنگام زايمان در جريان تماس نزديك بعد از آن منتقل مي شود.

• تماس جنسي فرد ناقل هپاتيت بي مي تواند به انتقال عفونت منجر شود. براي ممانعت از اين امر انجام واكسيناسيون و استفاده از كاندوم توصيه مي شود.

• استفاده مشترك از سرنگ و سوزن آلوده و يا فرو رفتن سوزن آلوده به دست يا از طريق خراش هاي پوستي (تيغ اصلاح و مسواك)

• استفاده از خون و فرآورده هاي خوني آلوده

• استفاده از وسايل غير استريل در دندانپزشكي‘ سوراخ كردن غير بهداشتي گوش ‘ خالكوب و حجامت جزو راه هاي احتمالي انتقال عفونت تلقي مي شوند.

در صورتي كه جزء يكي از گروههاي ذيل هستيد نسبت به سه نوبت واكسيناسيون اقدام كنيد.

• پزشكان‘ دندانپزشكان و پيرا پزشكان.

• افراد تحت دياليز

• افردي كه به علت ابتلا به بيماري زمينه اي‘ نظير هموفيلي و تالاسمي‘ مكرراً خون و فرآورده هاي خوني دريافت مي كنند.

• افراد خانواده ي فرد آلوده كه با وي هم منزل هستند

هپاتيت سي

يكي از شش ويروس شناخته شده هپاتيت ويروس هپاتيت "سي" است كه عامل بسياري از موارد بيماري هپاتيت ويروسي در انسان مي باشد.

تشخيص هپاتيت سي

بسياري از افراد

آلوده به ويروس هپاتيت "سي" علامتي از بيماري ندارد. تشخيص آلودگي به ويروس هپاتيت" سي" بايد خون فرد را از نظر وجود ويروس بررسي كرد و همراه آن آزمايش هاي تكميلي انجام داد.

بيماران مبتلا به هپاتيت به 3 دسته كلي تقسيم مي شوند:

• افراد در معرض خطر به دليل استفاده از خون (هنگام عمل جراحي ) و فرآورده هاي آن مانند( بيماران هموفيلي‘ دياليز و تالاسمي(

• افراد معتاد به مواد مخدر تزريقي و يا داراي شركاي جنسي متعدد

• اين گروه شامل 30 تا 40 درصد مبتلايان بوده و علت خاصي جهت ابتلاي آنان در يافت نمي شود.

• تماس با خون آلوده : ويروس هپاتيت سي در محيط خارج از بدن و درون خون خشك شما نيز به مدت سه ماه زنده مي ماند و با جوشاندن 100 درجه سانتيگراد و به مدت 5 دقيقه از بين مي رود.

• استفاده از خون آلوده و فر آورده هاي آن.

• استفاده مشترك از سوزن يا سرنگ ‘تيغ اصلاح‘ مسواك

• خالكوبي ‘ حجامت‘ سوراخ كردن گوش ‘خدمات پزشكي و دندانپزشكي در محل هاي نامطمئن و آلوده

• تماس جنسي حفاظت نشده با افراد آلوده (بدون كاندوم)

• تولد از مادرآلوده به ويروس هپاتيت سي.

هپاتيت و اعتياد

متاسفانه مواد مخدر تزريقي‘ از علل مهم ابتلا به هپاتيت "سي" مي باشد. استفاده از سرنگ به صورت مشترك در بين معتادان به مواد مخدر مي تواند به انتقال انواع عفونت ها از جمله هپاتيت "سي"‘"بي" و ايدز منجر شود البته اعتياد به كوكائين و اسنتشاق از راه بيني نيز از راههاي انتقال بيناري است.

خطربزرگي معتادان به مواد مخدر را تهديد مي كند ابتلا به گونه

هاي مختلف ويروس هپاتيت "سي" است موجب بروز بيماري با شدت بيشتر است. در اين موارد پاسخ به درمان با داروهاي ضد ويروسي كم مي شود.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

انواع هپاتيت ها و راه هاي جلوگيري از آن

هپاتيت آ

هپاتيت نوعي التهاب كبدي است كه مي تواند توسط مشروبات الكلي يا برخي از داروها ايجاد شود، اما معمولا در اثر عفونت ويروسي به وجود مي آيد.

انواع مختلفي از ويروسها مي توانند اين بيماري را ايجاد كنند كه روش بيماري زايي هركدام متفاوت است.

نحوه ابتلا به اين بيماري ويروس هپاتيت آ (اچ آ وي) يكي از عمومي ترين عوامل عفونتزا در بسياري از نقاط جهان است و مي تواند از طريق خوردن يا آشاميدن غذا ويا آب آلوده نيز سرايت كند. اين ويروس در مدفوع يافت شده و در صورت تماس مقدار اندكي از مدفوع فرد مبتلا به هپاتيت آ با دهان فرد ديگر مي تواند منتقل شود. اين سخن بدان معني است كه ويروس مذكور مي تواند از طريق برخي فعاليتهاي جنسي نيز انتقال يابد.

رعايت مسايل بهداشت فردي و شستشوي كامل دستها مي تواند خطر سرايت اين ويروس را به حداقل برساند.

علايم و نشانه ها ممكن است افراد بدون داشتن هيچ گونه علامتي، ناقل اين بيماري به ديگران باشند.

برخي از علايمي كه ممكن است بروز كند عبارت است از:

* داشتن كسالتي شبيه به سرماخوردگي مختصر و متوسط

* تهوع و استفراغ

* اسهال

* بي اشتهايي

* كاهش وزن

* زردي يا يرقان (زرد شدن پوست و سفيدي چشمها، زرد تيره شدن ادرار و كمرنگ شدن مدفوع)

* خارش پوست برخي از افراد هم ممكن است به بستري شدن در بيمارستان نياز پيدا كنند.

آزمايشهاي طبي براي تشخيص بيماري

با انجام آزمايشهاي خون پزشك مي تواند وجود بيماري هپاتيت آ را تشخيص دهد. وي براي كشف عامل عفونت از شما سوالاتي نيز خواهد پرسيد.

مثبت بودن نتيجه آزمايش خون به چه معناست؟

مثبت بودن نتيجه آزمايش خون مي تواند معاني زير را داشته باشد:

عفونت سابق:

اين بدان معني است كه شما قبلا در معرض ويروس هپاتيت آ قرار داشته و بدنتان آنرا از ميان برده است. به اين ترتيب بدنتان داراي ايمني طبيعي دربرابر ابتلاي مجدد به اين بيماري است.

عفونت فعلي:

هنگامي كه علايم بيماري هپاتيت آ در فردي ظاهر مي شود احتمال آنكه در هفته هاي پيش از آن، ويروس اين بيماري به ديگران نيز سرايت كرده باشد وجود دارد.

بنابراين پزشك براي جلوگيري از ابتلاي ديگران به اين بيماري پرسشهايي از شما خواهد پرسيد. در صورتيكه اين ويروس به ديگران هم منتقل شده باشد، پزشك براي كاستن از شدت علايم بيماري براي آنها آمپول تجويز مي كند.

بسياري از نشانه هاي بيماري هپاتيت آ پس از گذشت چند هفته برطرف مي شود، اگرچه برخي از افراد ممكن است تا ماهها بعد احساس خستگي در خود حس كنند. به احتمال كم، امكان بروز آسيب هاي مزمن به كبد وجود دارد.

منفي بودن نتيجه آزمايش خون به چه معناست؟ اين نتيجه به اين معني است كه شما تاكنون در معرض اين ويروس نبوده و بالتبع از ايمني در برابر آن برخوردار نيستيد. چنانچه در معرض ابتلا به اين بيماري قرار داشته باشيد پزشك به شما توصيه مي كند كه خود را در برابر آن واكسينه نماييد.

تشخيص و درمان عفونت هپاتيت آ معمولا شديد نيست اما گاهي باعث التهابات شديد كبدي مي

شود كه سبب بستري شدن فرد در بيمارستان مي شود.

واكسيناسيون با تزريق واكسن هپاتيت آ در بازو مي توان به مدت يكسال دربرابر اين بيماري ايمن شد. تزريق آمپول ثانوي در مدت ? تا ?? ماه بعد مي تواند تا ?? سال در برابر اين بيماري ايمني ايجاد كند. غالبا ايمن سازي در برابر اين بيماري در مورد افرادي انجام مي شود كه قصد مسافرت به كشورهاي آلوده از نظر هپاتيت آ را دارند. چنانچه اخيرا در معرض تماس با ويروس اين بيماري قرار گرفته ايد مي توانيد براي جلوگيري از پيشرفت آن خود را واكسينه نماييد.

مصرف مشروبات الكلي براي مبتلايان به بيماري هپاتيت آ فوق العاده خطرناك است. پزشك به شما توصيه هاي تغذيه اي مناسب و پيشگيريهاي لازم براي جلوگيري از سرايت بيماري به ديگران را خاطر نشان خواهد كرد.

هپاتيت ب

هپاتيت نوعي التهاب كبدي است كه مي تواند توسط مشروبات الكلي يا برخي از داروها ايجاد شود، اما معمولا در اثر عفونت ويروسي به وجود مي آيد.

انواع مختلفي از ويروسها مي توانند اين بيماري را ايجاد كنند كه روش بيماري زايي هركدام متفاوت است.

نحوه ابتلا به اين بيماري ويروس هپاتيت ب (اچ بي وي) كه بسيار مسري است، شيوع زيادي در سرتاسر نقاط جهان دارد.

روشهاي سرايت اين ويروس عبارت است از:

* انجام فعاليتهاي جنسي (بدون كاندوم) نافذ (يعني ادخال آلت در مهبل، مقعد يا دهان) با همسر

مبتلا. همچنين انجام آميزش جنسي با كسي كه خون آلوده به اين بيماري به وي تزريق شده است.

* استفاده مشترك از سرنگ يا ديگر لوازم تزريقي با فرد آلوده

* استفاده از وسايل غير استريل براي خالكوبي، حجامت

يا طب سوزني

* سرايت از مادر به كودك كه عمدتا هنگام تولد رخ مي دهد. واكسينه كردن كودك هنگام تولد از سرايت هپاتيت ب به وي جلوگيري مي كند.

*تزريق خون آلوده به اين ويروس (در انگلستان تمامي خونهاي تزريقي از نظر وجود اين ويروس تحت آزمايش قرار مي گيرد).

علايم و نشانه ها گاهي ممكن است هيچ نوع نشانه اي از اين بيماري در فردي ظاهر نشده اما با اين وجود وي ناقل ويروس آن به ديگران باشد.

علايمي كه ممكن است اين بيماري از خود نشان دهد عبارتند از:

* داشتن كسالتي شبيه به سرماخوردگي مختصر و متوسط

* تهوع و استفراغ

* اسهال

* بي اشتهايي

* كاهش وزن

* زردي يا يرقان (زرد شدن پوست و سفيدي چشمها، زرد تيره شدن ادرار و كمرنگ شدن مدفوع)

* خارش پوست برخي از افراد هم ممكن است به بستري شدن در بيمارستان نياز پيدا كنند.

بسياري از افراد بالغي كه دچار ويروس هپاتيت ب مي شوند كاملا بهبود يافته و تا آخر عمر در برابر آن ايمن مي شوند. بين ?% تا ?? % از اين دسته از افراد ناقل مزمن اين بيماري مي شوند، اين بدان معني است كه آنها ويروس اين بيماري را به ديگران منتقل خواهند كرد و كبدشان نيز ممكن است دچار آسيبهاي مزمن شود.

چنانچه كودكان به ويژه نوزادان دچار اين بيماري شوند احتمال آنكه ناقل مزمن آن شوند زياد است.

اگر شخصي چند سال مبتلا به ويروس هپاتيت ب باشد ممكن است دچار عوارض زير شود:

* هپاتيت مزمن

* التهاب كبد

* سرطان كبد

آزمايشهاي طبي براي تشخيص بيماري با انجام آزمايشهاي خون پزشك مي تواند وجود بيماري هپاتيت ب را تشخيص دهد.

وي براي كشف عامل عفونت از شما سوالاتي نيز خواهد پرسيد.

مثبت بودن نتيجه آزمايش خون به چه معناست؟

u???? مثبت بودن نتيجه آزمايش خون مي تواند معاني زير را داشته باشد:

عفونت سابق:

اين بدان معني است كه شما قبلا در معرض ويروس هپاتيت ب قرار داشته و بدنتان آنرا از ميان برده است. به اين ترتيب بدنتان داراي ايمني طبيعي دربرابر ابتلاي مجدد به اين بيماري است.

عفونت فعلي:

اين به معني آن است كه شما حامل ويروس هپاتيت ب بوده و مي توانيد آن را به ديگران سرايت دهيد. همچنين شما در معرض خطر بيماري كبدي مزمن قرار داشته و بهتر است براي انجام ديگر معاينات به يك مركز تخصصي مراجعه كنيد.

از نتيجه مثبت آزمايش مي توان با انجام آزمايشهاي ديگر و مراجعه به متخصص مطمئن شد. براي تشخيص ميزان تاثيرگذاري هپاتيت ب بر روي كبد و تجويز بهترين روش درمان، ممكن است نياز به برداشتن نمونه كوچكي از بافت كبد باشد (بافت برداري يا بيوپسي كبد).

منفي بودن نتيجه آزمايش خون به چه معناست؟ اين نتيجه نشان مي دهد كه شما تاكنون در معرض اين ويروس نبوده و بالتبع از ايمني در برابر آن برخوردار نيستيد. چنانچه در معرض ابتلا به اين بيماري قرار داشته باشيد پزشك به شما توصيه مي كند كه مجددا آزمايش را تكرار كرده و خود را در برابر آن واكسينه نماييد.

تشخيص و درمان چنانچه التهاب كبد شديد نباشد بسياري از افراد به درمان نياز پيدا نمي كنند. در صورتيكه نياز به درمان التهاب كبد داشته باشيد براي مداواي كامل به يك مركز تخصصي معرفي خواهيد شد.

واكسيناسيون با سه بار تزريق واكسن هپاتيت ب

در زمان ? تا ? ماه مي توان دست كم به مدت پنج سال دربرابر اين بيماري ايمن شد.

با اتمام تزريق واكسنها آزمايش خون گرفته شده تا از كارآيي واكسنها اطمينان حاصل شود

آمپول ثانوي در مدت ? تا ?? ماه بعد مي تواند تا ?? سال در برابر اين بيماري ايمني ايجاد كند. غالبا ايمن سازي در برابر اين بيماري در مورد افرادي انجام مي شود كه قصد مسافرت به كشورهاي آلوده از نظر هپاتيت آ را دارند.

چنانچه اخيرا در معرض تماس با ويروس اين بيماري قرار گرفته ايد مي توانيد براي جلوگيري از پيشرفت آن خود را واكسينه نماييد. مصرف مشروبات الكلي براي مبتلايان به بيماري هپاتيت آ فوق العاده خطرناك است.

پزشك به شما توصيه هاي تغذيه اي مناسب و پيشگيريهاي لازم براي جلوگيري از سرايت بيماري به ديگران را خاطر نشان خواهد كرد.

چنانچه وجود بيماري هپاتيت ب در شما تاييد شد توصيه مي شود كه به طور مداوم آزمايش خون انجام داده و تحت معاينه قرار گيريد.

از مصرف مشروبات الكلي اجتناب نماييد. ممكن است پزشك به شما توصيه كند كه غذاهاي كم چرب و كم نمك مصرف كنيد.

به منظور جلوگيري از سرايت ويروس، براي انجام فعاليتهاي جنسي نافذ از كاندوم استفاده كنيد. همسرتان در صورت ايمن نبودن در برابر اين بيماري بايد واكسينه شود.

پزشك به شما توصيه هاي لازم از قبيل عدم استفاده مشترك از مسواك يا تيغ موتراشي را براي جلوگيري از انتقال اين ويروس به ديگران خواهد گفت. همواره بايد به خاطر داشت كه استفاده از كاندوم هنگام آميزش جنسي، خطر سرايت بيماريها و عفونتهاي مقاربتي را كاهش مي دهد.

هپاتيت ث

هپاتيت

نوعي التهاب كبدي است كه مي تواند توسط مشروبات الكلي يا برخي از داروها ايجاد شود، اما معمولا در اثر عفونت ويروسي به وجود مي آيد.

انواع مختلفي از ويروسها مي توانند اين بيماري را ايجاد كنند كه روش بيماري زايي هركدام متفاوت است.

نحوه ابتلا به اين بيماري روشهاي سرايت ويروس هپاتيت ث (اچ سي وي) عبارت است از:

* استفاده مشترك از سرنگ يا ديگر لوازم تزريقي با فرد مبتلا

* استفاده از وسايل غير استريل براي خالكوبي، حجامت يا طب سوزني

* انجام فعاليتهاي جنسي (بدون كاندوم) نافذ (يعني ادخال آلت در مهبل، مقعد يا دهان) با همسر مبتلا.

همچنين انجام آميزش جنسي با كسي كه خون آلوده به اين بيماري به وي تزريق شده است.

البته حالت مذكور روش عمده سرايت اين بيماري محسوب نمي شود.

* در موارد نادر، سرايت از مادر مبتلا به كودك كه عمدتا هنگام تولد رخ مي دهد.

واكسينه كردن كودك هنگام تولد از سرايت هپاتيت ب به وي جلوگيري مي كند. خطر سرايت آن زماني كه مادر به ويروس ايدز هم مبتلا باشد افزايش مي يابد.

*تزريق خون آلوده u???? به اين ويروس (در انگلستان تمامي خونهاي تزريقي از نظر وجود اين ويروس تحت آزمايش قرار مي گيرد).

علايم و نشانه ها گاهي ممكن است هيچ نوع نشانه اي از اين بيماري در فردي ظاهر نشده اما با اين وجود وي ناقل ويروس آن به ديگران باشد.

علايمي كه ممكن است اين بيماري از خود نشان دهد عبارتند از:

* داشتن كسالتي شبيه به سرماخوردگي مختصر و متوسط

* تهوع و استفراغ

* اسهال

* بي اشتهايي

* كاهش وزن

* زردي يا يرقان (زرد شدن پوست و سفيدي چشمها، زرد تيره شدن

ادرار و كمرنگ شدن مدفوع)

* خارش پوست برخي از افراد هم ممكن است به بستري شدن در بيمارستان نياز پيدا كنند.

مطالعات نشان مي دهد كه تنها در ?? % از مبتلايان به هپاتيت ث، ويروس از خون پاك مي شود و در حدود ?? % از آنها همچنان باقي مانده و مي تواند به ديگران هم سرايت كند.

اگر شخصي چند سال مبتلا به ويروس هپاتيت ث باشد ممكن است دچار عوارض زير شود:

* هپاتيت مزمن

* التهاب كبد

* سرطان كبد

آزمايشهاي طبي براي تشخيص بيماري آزمايشهاي طبي براي تشخيص اين بيماري از سال ???? امكان پذير شده است.

با انجام آزمايشهاي خون پزشك مي تواند وجود بيماري هپاتيت ث را تشخيص دهد. وي براي كشف عامل عفونت از شما سوالاتي نيز خواهد پرسيد.

مثبت بودن نتيجه آزمايش خون به چه معناست؟

به اين معني است كه شما حامل ويروس هپاتيت ث بوده و مي توانيد آنرا به ديگران منتقل كنيد. ابتدا يك آزمايش براي تشخيص وجود پادتنهاي ويروس هپاتيت ث انجام مي شود. مثبت بودن نتيجه اين آزمايش نشان مي دهد كه شما در معرض اين ويروس قرار گرفته و بدنتان با توليد پادتن واكنش نشان داده است. البته اين آزمايش مشخص نمي كند كه آيا به اين بيماري مبتلا هستيد يا خير.

معمولاً به شما توصيه مي شود كه براي انجام آزمايشهاي تكميلي به پزشك متخصص مراجعه كنيد.

انجام مي دهد. اگرچه ويروس هپاتيت ث در بعضي (HCV-RNA) پزشك متخصص براي تشخيص وجود ويروس هپاتيت ث آزمايش خون ديگري از بيماران كاملا برطرف مي شود، اما در بدن بسياري از مبتلايان به صورت مزمن باقي مانده و مي تواند به ديگران

هم سرايت كند.

ممكن است پزشك براي تشخيص ميزان تاثيرگذاري هپاتيت ث بر روي كبد يكسري از آزمايشهاي بررسي عملكرد كبد بافت كبد نمونه برداري كند (بافت برداري يا بيوپسي كبد).

نتايج اين آزمايشها به پزشك در تصميم گيري درباره انتخاب روش مناسب درمان كمك مي كند.

البته بايد به اين مساله هم اشاره شود كه برطرف شدن ويروس نيز به معني ايمن شدن در برابر ابتلاي مجدد به اين بيماري نيست.

منفي بودن نتيجه آزمايش خون به چه معناست؟

اين نتيجه احتمالاً به معني آن است كه شما هيچگاه در تماس با ويروس هپاتيت ث قرار نداشته ايد. البته از آنجا كه اين آزمايشها بر مبناي يافتن پادتنهاي ويروس هپاتيت ث استوار بوده و توليد پادتنها هم ممكن است چند ماه طول بكشد، چنانچه اخيراً در معرض تماس با اين ويروس قرار گرفته باشيد، پزشك ممكن است به شما توصيه كند كه آزمايش را تكرار نماييد.

در حال حاضر واكسني براي محافظت در برابر اين بيماري وجود ندارد.

چنانچه وجود عفونت فعال هپاتيت ث در شما تاييد شد توصيه مي شود كه به طور منظم آزمايش خون داده و به پزشك مراجعه كنيد.

همچنين بايد از مصرف مشروبات الكلي جداً پرهيز كنيد. همچنين پزشك ممكن است به شما توصيه كند كه غذاهاي كم چرب و كم نمك بخوريد. ويروس هپاتيت ث با انجام فعاليتهاي جنسي نافذ مي تواند منتقل شود، از اينرو هنگام ابتلا به اين بيماري براي جلوگيري از سرايت آن به همسرتان از كاندوم استفاده كنيد.

پزشك كليه توصيه هاي لازم براي جلوگيري از سرايت بيماري به ديگران (مانند عدم استفاده مشترك از مسواك يا تيغ موتراشي) را به شما ياد

آوري خواهد كرد.

همواره به خاطر داشته باشيد كه استفاده از كاندوم خطر سرايت بيماريهاي مقاربتي را كاهش مي دهد.

ويروسي شدن(هرپِس)ناحيه تناسلي،هرپِس تناسلي در اثر ويروسهاي نوع ساده هرپس ايجاد مي شود. اين ويروس مي تواند دهان، ناحيه تناسلي، پوست اطراف مقعد و انگشتها را آلوده كند.

با اتمام نخستين فعاليت هرپس، اين ويروس مي تواند در رشته هاي عصبي پنهان شود، به اين ترتيب كلاً غير قابل تشخيص شده و علايمي از خود ظاهر نمي كند. البته در برخي از افراد ممكن است ويروس مجددا به سطح پوست يا محل ابتلا برگردد (عود كند).

اين پديده ممكن است هنگام بيماري يا از كار افتادگي رخ دهد. بعضي از افراد هم ممكن است هيچگاه مجددا به آن مبتلا نشوند.

انواع ويروس دو نوع ويروس هرپس وجود دارد كه هردوي آنها عفوني اند اما نوع يك دهان يا بيني را آلوده كرده، درحاليكه نوع دو عمدتا ناحيه تناسلي و مقعد را آلوده مي كند.

عمدتاً عفونت ناحيه تناسلي و مقعد در اثر ويروس نوع دو توليد شده كه البته گاهي هم ممكن است در اثر انجام فعاليتهاي جنسي با دهان، در اثر نوع يك هم ايجاد شود.

علايم و نشانه ها علايم اين بيماري در زنان و مردان مي تواند يك يا چند مورد از موارد زير باشد:

* احساس خارش يا سوزش در ناحيه تناسلي يا مقعد.

* ايجاد تاولهاي حاوي مايع كه پس از تركيدن زخمهاي كوچكي برجاي گذاشته و مي تواند دردناك باشد. اين تاولها پس از خشك شدن، جدا شده و بهبود مي يابند كه بهبود يافتن آنها مي تواند بين ? تا ? هفته طول بكشد.

* احساس درد هنگام

ادرار كردن در صورت تماس ادرار با زخمهاي گفته شده.

* ناخوشي شبيه به سرماخوردگي، كمردرد، سردرد، غدد متورم و يا تب.

ظاهر شدن علايم فوق نشان دهنده آن است كه ويروس بسيار عفوني شده است. البته عود مجدد اين بيماري معمولاً خفيفتر است؛ زخمهاي ايجاد شده كمتر، كوچكتر و با درد كمتري بوده و سريعتر بهبود مي يابد. همچنين علايم سرماخوردگي نيز ظاهر نمي شود.

نحوه ابتلا به اين بيماري هرپس از طريق تماس پوستي با شخص مبتلا منتقل مي شود. اين ويروس قسمتهايي كه از طريق آنها وارد بدن شده را آلوده مي كند.

راهنماييهايي براي كاهش عوارض بيماري هنگام ابتلا به اين بيماري مي توانيد

براي كاستن از عارضه هاي آن و برخورداري از احساس بهتر از راهنماييهاي زير استفاده كنيد:

* در صورت داشتن درد مي توانيد داروهاي مسكن (مانند آسپيرين يا پاراسماتول) مصرف كنيد.

* روزي دوبار شستشوي ملايم قسمتهاي كه دچار جراحت شده اند در محلول آب نمك (نصف قاشق چايخوري نمك در ??? سي سي آب گرم) مي تواند تسكين دهنده بوده و به خشك شدن جراحتها كمك كند.

* يك تكه يخ كه درون پارچه يا هوله تميزي پيچيده شده را روي قسمتهاي مربوطه قرار دهيد.

* چنانچه دفع ادرار رايتان با درد همراه است سعي كنيد درون تشتي از آب ادرار كنيد و يا هنگام دفع ادرار بر روي خود آب بريزيد.

* براي خنثي شدن ادرار آب و مايعات زياد بنوشيد. همچنين هرگز ادرار خود را نگه نداريد زيرا ممكن است مشكلات ديگري ايجاد كند.

* از آفتاب گرفتن پرهيز كنيد.

* به اندازه كافي استراحت كنيد.

مراقبت از خود و همسرتان هنگام ابتلا به هرپس، تاولها و

زخمها بسيار عفوني بوده و ويروس مي تواند با تماس مستقيم به ديگران سرايت كند.

براي جلوگيري از آن بايد از انجام كارهاي زير خودداري كنيد:

* بوسيدن زماني كه شما يا همسرتان جراحتهايي در اطراف دهان داريد.

* انجام فعاليت جنسي با دهان هنگامي كه شما يا همسرتان جراحتهايي در اطراف دهان يا ناحيه تناسلي داريد.

* انجام هرگونه تماس ناحيه تناسلي يا مقعد (حتي با وجود استفاده از كاندوم) هنگامي كه شما يا همسرتان جراحتهايي در ناحيه تناسلي داريد.

* استفاده از آب دهان براي مرطوب كردن لنز چشم درصورتي كه جراحتهايي در اطراف دهان داريد.

فراموش نكنيد كه قبل و بعد از دست زدن به جراحتها، حتماً دستهايتان را با صابون بشوييد.

در فاصله زماني بين عود كردن مجدد هرپس احتمال سرايت آن بسيار كاهش مي يابد، اگرچه گاهي ممكن است اتفاق بيافتد. با اين وجود ابتلاي به هرپس به معني پايان يافتن دوران فعاليت جنسي شما نيست.

براي كسب اطلاعات بيشتر در اين باره به يك مشاور درماني مراجعه كنيد.

به خاطر داشته باشيد كه كاندوم تنها زماني مي تواند از سرايت هرپس جلوگيري كند كه روي تمام تاولها را بپوشاند. بيماري هرپس از طريق فعاليتهاي جنسي غير نافذ نيز مي تواند منتقل شود.

عوارض بيماري هرپس تناسلي و سرطان گردن رحم هيچ گونه ارتباطي ميان هرپس تناسلي و سرطان گردن رحم وجود ندارد. با اين وجود توصيه مي شود كه هر خانمي به طور منظم آزمايشهاي اسيمر را انجام دهد.

هرپس تناسلي و بارداري داشتن هرپس تناسلي تاثيري بر قابليت باروري زن نمي گذارد. اگر هرپس در سه ماهه اول بارداري عارض شود به احتمال كم، خطر سقط جنين وجود دارد.

ابتلا به هرپس در اواخر بارداري هم ممكن است باعث تولد زودهنگام نوزاد شود.

با اين وجود بيشتر خانمهايي كه در طول بارداري چندين بار هرپس آنها عود كرده، زايماني طبيعي داشته اند.

منبع : سايت پزشكان بدون مرز

ايست قلبي cardiac arrest)

اطلاعات اوليه

توضيح كلي

ايست قلبي عبارت است از فقدان كامل پمپ كردن خون توسط قلب تأخير در درمان اين حالت حتي براي 5-3 دقيقه ممكن است باعث مرگ يا آسيب دايمي مغز شود. بروز اين حالت تا سن 45 سالگي در مردان بيش از زنان است اما پس از آن برابر است

علايم شايع

منگي كوتاه مدت و به دنبال آن غش كردن و از دست دادن هوشياري

نبض لمس نمي شود. تنفس نيز معمولاً متوقف مي شود.

پوست به رنگ آبي _ سفيد در مي آيد. مردمك ها نيز گشاد مي شوند.

تشنج

گاهي از دست رفتن كنترل ادرار و مدفوع غش كردن ساده در نگاه اول ممكن است شبيه ايست قلبي به نظر آيد، اما در غش كردن ساده نبض وجود دارد و تنفس قطع نمي شود.

علل

نامنظمي هاي ضربان قلب

حمله قلبي (انفاركتوس بيماري تصلب شرايين قلب

فقدان گردش خون و شوك عميق ناشي از خونريزي يا عفونت شديد

فقدان اكسيژن ناشي از غرق شدگي خفگي يا بيهوشي

تغييرات عمده در تركيب الكتروليتي خون مثلاً به هم خوردن تعادل پتاسيم يا مايعات

عوامل افزايش دهنده خطر

استرس

ديابت شيرين

مصرف داروهايي مثل _ ديژيتال حتي افزايش خفيف غلظت اين داروي قوي در خون مي تواند ريتم قلب را دچار اختلال كند. _ ادرارآورها (ديورتيك ها). اين داروها مي تواند باعث كاهش پتاسيم خون شوند. _ آدرنالين

يا هر دارويي كه فشار خون را در يك بيمار قلبي افزايش دهد، از جمله داروهايي كه جهت سرماخوردگي مورد استفاده قرار مي گيرند، و قرص ها و اسپري ها جهت رفع گرفتگي بيني (ضداحتقان ها)

مصرف مواد مخدر، به خصوص كوكايين و مواد مخدر تزريقي

پيشگيري

در صورت بروز هر يك از مشكلاتي كه در قسمت علل ذكر شد، بايد فوراً درمان لازم انجام شود.

اگر مبتلا به بيماري قلبي هستيد، تا حد امكان اطلاعات خود را در مورد تمام داروهايي كه دريافت مي داريد، از جمله داروهاي بدون نسخه افزايش دهيد.

ترتيبي فراهم آوريد كه اعضاي خانواده و دوستان نزديكتان احياي قلبي _ ريوي (CPR) را فرا بگيرند.

عواقب مورد انتظار

كساني كه در نزديكي فرد باشند و آموزش لازم در زمينه تشخيص ايست قلبي و انجام احياي قلبي _ ريوي را ديده باشند، اغلب مي توانند ضربان قلب را باز گردانند. اما نتيجه نهايي به علت زمينه ساز ايست قلبي بستگي دارد. به محض بازگشت ضربان قلب فرد را بايد به نزديكترين مركز اورژانس انتقال داد. امكان دارد ايست قلبي مجدداً باز گردد.

عوارض احتمالي

مرگ يا آسيب دايمي مغز در صورتي كه نتوان پمپاژ قلب را در عرض 5-3 دقيقه به راه انداخت

اشتباه گرفتن غش كردن يا ساير علل از دست دادن هوشياري با ايست قلبي پيش از آغاز احياي قلبي _ ريوي نبض بيمار را در گردن بررسي كنيد.

درمان

اصول كلي

به همراه اعضاي خانواده تان احياي قلبي _ ريوي (CPR) را فرابگيريد. براي اطلاعات بيشتر با نزديكترين مركز بهداشتي يا بيمارستان تماس حاصل كنيد. با فراگيري احياي قلبي _ ريوي ممكن است بتوانيد جان يك

نفر را در آينده نجات دهيد.

اگر مشكل قلبي داريد، يا در خطر بروز مشكل قلبي هستيد، يك گردن آويز يا دست بند مخصوص همراه داشته باشيد تا در مواقع اورژانس بتوان به سرعت به مشكل شما پي برد.

داروها

پس از اينكه با احياي قلبي _ ريوي ضربان قلب برگشت از اكسيژن اگر در دسترس است استفاده كنيد (اكسيژن اورژانس ممكن است در مغازه جوشكاران موجود باشد.

دارو براي درمان علت زمينه ساز ايست قلبي پس از اينكه فاز بحراني سپري شد.

فعاليت

پس از بهبودي فعاليت ها بايد تدريجاً از سر گرفته شوند. فعاليت جنسي و رانندگي پس از موافقت پزشك مي توانند آغاز شوند.

رژيم غذايي

به فردي كه علايم ايست قلبي دارد، مايعات يا غذا ندهيد. بيمار ممكن است خفه شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر فرد بيهوش است و نفس نمي كشد: _ شماره اورژانس را براي كمك يا آمبولانس بگيريد. اگر قرباني كودك است يك دقيقه عمليات احيا را انجام دهيد، سپس اورژانس را بگيريد.

- براي كمك فرياد بزنيد. قرباني را ترك نكنيد.

- فوراً تنفس دهان به دهان را آغاز كنيد.

- اگر قلب ضربان ندارد، ماساژ قلبي بدهيد.

- عمليات احيا را تا زمان رسيدن كمك ادامه دهيد

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان

آب مرواريد (cataract)

آب مرواريد در حقيقت كدورت عدسي چشم است ومثل اينست كه شخص مجبور باشد از شيشه اي كدر و مه گرفته به دنياي اطرافش نگاه كند.اين افراد براي مطالعه ، رانندگي ، يا ديدن حالت چهره ي اطرافيان دچار مشكل هستند.ديد دور براي اين افراد بد تر از ديد نزديك است و معمولا نور زياد مشكلات اينها را افزايش

ميدهد.درد ، دو بيني ، و اشك ريزش علائم شايعي در اين بيماران نيستند و بندرت ديده مي شوند.

كدورت عدسي چشم جزئي طبيعي در سير افزايش سن است و طبق يك آمار، در امريكا تقريبا نيمي از افراد بالاي 40 سال درجاتي ازكدورت عدسي را دارند و با افزايش سن اين درصد افزايش مي يابد .پيشرفت آب مرواريد معمولا به آهستگي صورت ميگيرد و كاهش بينائي بتدريج پديد مي آيد اما فقط در مراحل پيشرفته تر باعث تاري شديد ديد خواهد شد.در مراحل اوليه معمولا استفاده از عينك موجب بهبود وضعيت بينائي مي شود ، اما وقتي مشكلات بينائي پيشرفه تر شوند و زندگي فرد را مختل كنند الزاما با استفاده از روشهاي جراحي ( كه اغلب بسادگي و با كمترين ريسكي قابل انجام است )ميتوان به بيمار كمك كرد و با برداشتن عدسي معيوب (و اغلب جايگزين كردن آن با عدسي هاي مصنوعي)مشكل بيمار را بر طرف كرد.

ديد طبيعي

آب مرواريد ممكن است سبب تاري يا عدم وضوح ديد شود

علل آب مرواريد كدامند؟

شايعترين علت آب مرواريد افزايش سن است. ساير علل آن عبارتند از:

سابقه خانوادگي ابتلا به آب مرواريد

مشكلات طبي مانند بيماري قند (ديابت)

ضربه به چشم

مصرف طولاني داروها مانند كورتن

قرار گرفتن طولاني مدت و بدون محافظت در مقابل نور آفتاب

سابقه جراحي چشم

چگونه آب مرواريد تشخيص داده ميشود؟

معاينه دقيق توسط چشم پزشك ميتواند وجود و وسعت آب مرواريد، همچنين هر گونه مشكل ديگري كه باعث كاهش ديد يا ناراحتي مي شود را مشخص كند. ممكنست علل ديگري علاوه بر آب مرواريد بويژه مشكلات پرده شبكيه و يا عصب بينايي باعث كاهش ديد شود. چنانچه اين

مشكلات وجود داشته باشد، بعد از عمل آب مرواريد ممكنست ديد كامل به دست نيايد. در صورتيكه اين مشكلات شديد باشد، حتي عمل آب مرواريد نيز ممكنست باعث بهبود ديد نشود. چشم پزشك ميتواند به شما بگويد كه چقدر احتمال دارد اين مشكلات در چشم شما وجود داشته باشد.

آب مرواريد با چه سرعتي ايجاد ميشود؟

سرعت ايجاد آب مرواريد نزد افراد مختلف فرق ميكند و حتي ممكنست بين دو چشم نيز متفاوت باشد. اغلب آب مرواريد هائي كه با افزايش سن ايجاد ميشوند در طي چند سال بتدريج بوجود مي آيند. ساير آب مرواريدها بخصوص در افراد جوان و يا در بيماران مبتلا به بيماري قند ممكنست بسرعت و در طي چند ماه باعث كاهش ديد شوند. بنابراين پيش بيني دقيق سرعت پيشرفت آب مرواريد امكانپذير نيست.

پيشگيري

خانم هايي كه در سنين باروري هستند، در صورتي كه سرخجه نگرفته اند يا واكسن آن را نزده اند، بايد عليه آن واكسينه شوند.

مصرف داروهاي كورتيزوني يا هرگونه داروي ديگري كه بر عدسي تأثير مي گذارد، بايد به دقت تحت نظر قرار داشته باشد.

بيماري هاي چشمي اي كه ممكن است باعث آب مرواريد شوند، مثل ايريت (التهاب خود عنبيه و اووئيت بايد سريعاً درمان شوند.

به طور منظم از عينك آفتابي مناسب استفاده كنيد.

رژيمي داراي مقادير مناسب از ويتامين Aو بتا كاروتن داشته باشيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با جراحي خوب مي شود. بعضي آب مرواريدها هرگز آن قدر در بينايي اختلال ايجاد نمي كنند كه نيازمند جراحي باشد. در سير تشكيل آب مرواريد، تعويض مرتب عينك ممكن است به بينايي كمك كند.

عوارض احتمالي

از دست دادن بينايي

عوارض پس از عمل جراحي

از جمله پارگي چشم چسبندگي ها، عفونت و جدا شدن شبكيه از محل خود

عوامل زمينه ساز بروز آب مرواريد كدامند؟

مهمترين عاملي كه شانس ابتلاء به آب مرواريد را افزايش مي دهد سن و سال است بدين صورت كه در سن ?? سالگي تقريبا ??% افراد درجاتي از اين مشكل را دارند و با افزايش سن اين درصد باز هم افزايش مي يابد.ديابت يا همان مرض قند ،سابقه ي فاميلي مثبت از نظر آب مرواريد ،آسيب ها و التهابات قبلي در چشم ، جراحي قبلي چشم ، استفاده طولاني مدت از كورتونها به هر دليل ،قرار گرفتن طولاني مدت در معرض نور خورشيد ، يا انجام سي تي اسكنهاي مكرر از ناحيه ي سر و چشمها ، و نهايتا سيگار شيوع آب مرواريد را افزايش مي دهند.

چند توصيه مهم براي پيشگيري از ابتلاء به آب مرواريد:

گر چه نمي توان مهمترين عامل زمينه ساز بروز آب مرواريد ، كه همان افزايش سن است را كنترل كرد اما با انجام چند پيشنهاد ساده ميتوانيد ديگر عوامل را كاهش دهيد و نيز با تشخيص زود هنگام از رنج بردن بيمورد خود جلوگيري كنيد. معاينات دوره اي چشم در افراد بالاي ?? سال و نيز افرادي كه حس ميكنند ديد آنها با اشكالاتي همراه شده است، اجتناب از مصرف سيگار ( و بدينترتيب كاهش راديكالهاي آزاد) ، رژيم غذائي معتدل و مصرف مقادير بالاي ميوه جات و سبزيجات تازه ، اجتناب از نور مستقيم خورشيد و استفاده از عينكهاي ضد اولترا ويوله ي استاندارد ( عينكهاي غير استاندارد ميتوانند شانس ابتلاء را افزايش دهند!)تشخيص زود

هنگام بيماريهاي احتمالي در ساير ارگانهاي بدن مثل ديابت قندي و...

آب مرواريد چگونه درمان ميشود؟

تنها راه درمان آب مرواريد جراحي است. بهر حال چنانچه علائم آب مرواريد خفيف باشد تغيير نمره عينك ممكنست موقتا مشكلات شما را حل نمايد. هيچگونه دارو، روش تغذيه، ورزش يا وسائل نوري وجود ندارد كه باعث درمان يا جلوگيري از آب مرواريد شوند. دوري از نور خورشيد ممكن است به جلوگيري يا كند شدن پيشرفت آب مرواريد كمك كند. عينكهاي آفتابي كه نور ماورا بنفش را جذب مي كنند يا عينكهاي طبي با يك پوشش ضد اشعه ماورا بنفش باعث حفاظت چشم مي شوند.

چه موقع بايستي جراحي انجام شود؟

هنگاميكه آب مرواريد بحدي باعث كاهش ديد شود كه مانع انجام فعاليتهاي روزانه بشود. اين عقيده كه آب مرواريد بايستي جهت عمل "رسيده" باشد درست نيست.

وقتي كه آب مرواريد ايجاد مي شود عدسي چشم ضخيم و كدر مي گردد. نور نمي تواند از آن به آساني عبور كند و به اين ترتيب باعث تاري ديد مي شود.

جراحي آب مرواريد هنگاميكه نيازهاي بينايي شما آن را ايجاب كند مي تواند انجام شود. شما بايد ببينيد كه آيا ديد شما در حدي است كه بدون هيچ ناراحتي كارتان را انجام دهيد يا خير؟ بدون خطر رانندگي كنيد؟ آيا مي توانيد براحتي بخوانيد و تلويزيون تماشا كنيد؟ آيا شما مي توانيد فعاليتهاي روزانه مثل پخت و پز، خريد، كارهاي منزل، خوردن داروهايتان را بدون مشكل انجام دهيد.

بر اساس مشكلاتتان، شما و چشم پزشكتان مي توانيد با هم تصميم بگيريد كه چه موقع جراحي لازم است.

انتظار شما از عمل آب مرواريد چه بايد باشد؟

سالانه بيش

از دهها ميليون عمل آب مرواريد در كشورهاي پيشرفته جهان انجام مي شود كه حدود 95% اين عمل ها بدون عارضه است. در كشور ما نيز سالانه بيش از 100,000 عمل آب مرواريد با بهره گيري از روشهاي مختلف انجام مي شود.

در طي عمل آب مرواريد كه معمولاً با بي حسي موضعي انجام مي شود، عدسي كدر از داخل چشم بيرون آورده مي شود. در اغلب موارد بجاي عدسي طبيعي يك عدسي يا لنز داخل چشمي دائمي قرار داده مي شود. اين لنز براي هميشه در چشم شما باقي مي ماند و خراب يا فاسد نمي شود. چشم پزشك اين جراحي ظريف را با ميكروسكوپ و وسائل ظريف و تكنولوژي مدرن انجام مي دهد. گذاشتن يا پيوند عدسي مصنوعي توسط جراح ورزيده عوارض بيشتري را به بيمار تحميل نخواهد كرد بلكه باعث مي شود ديد بيمار بعد از عمل بسيار خوب باشد و به عينكهاي ضخيم و سنگين كه مشكلات فراواني ايجاد مي كنند نيازي نباشد.

در نزديك به يك پنجم بيمارانيكه عمل آب مرواريد مي شوند كپسول طبيعي كه نگهدارنده عدسي داخل چشمي است كدر مي شود و جراحي ليزر براي باز كردن اين كپسول كدر شده لازم است تا ديد مجدداً بهبود يابد.

بعد از عمل آب مرواريد شما مي توانيد تمامي كارهاي خود بجز فعاليتهاي سنگين را انجام دهيد. شما بايستي قطره هاي تجويز شده توسط جراح را بدرستي و در موقع مقرر استفاده كنيد. چندين ويزيت بعد از عمل براي كنترل كردن وضعيت بهبود چشم شما لازم است.

جراحي آب مرواريد يك عمل بسيار موفقيت آميز است. در بيش از 90% موارد ديد بهبود

مي يابد مگر اينكه مشكلي در قرنيه، پرده چشم يا عصب چشم شما وجود داشته باشد. مهم است بدانيد كه ممكنست عوارض در طي عمل جراحي يا بعد از آن پيش بيايد كه باعث كاهش ديد شود.

درمان

معاينه چشم (با افتالموسكپ تشخيص آب مرواريد را تأييد مي كند.

درمان معمولاً شامل عمل جراحي است

در صورتي كه بينايي چندان زياد تحت تأثير قرار نگرفته باشد، مي توان از عينك هايي كه بيشترين فايده را داشته باشند بهره جست

در صورتي كه بينايي بدتر شود يا آب مرواريد باعث التهاب و فشار در چشم شود، عدسي چشم با جراحي برداشته مي شود. هم اكنون روش هاي مختلفي براي بيهوشي بستري كردن بيمار و تصحيح بينايي پس از عمل جراحي وجود دارد.

عمل جراحي را مي توان با يا بدون بستري كردن بيمار در بيمارستان به انجام رساند. اگر هر دو چشم آب مرواريد داشته باشند، معمولاً با هم عمل نمي شوند.

داروها

معمولاً دارو براي اين بيماري لازم نيست

فعاليت

هيچ محدوديتي براي آن وجود ندارد، فقط اگر بينايي در شب دچار مشكل شده است در شب رانندگي نكنيد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آب مرواريد داريد.

ساخت داروي درمان آب مرواريد با الهام از قرآن

يك پزشك مصري موفق شد با الهام از آيات سوره يوسف(ع) داروي درمان آب مرواريد را بسازد.

به نقل از روزنامه يمن تايمز، اين دارو كه «داروي قرآن» نام دارد، توسط دكتر عبدالباسط محمد و با استفاده از تركيبات موجود در عرق بدن انسان ساخته شده است.

دكتر عبدالباسط محمد درباره نحوه الهام از آيات قرآن براي ساخت اين دارو مي گويد: «يك روز صبح در حال خواندن سوره يوسف(ع) بودم كه آيات 84 تا 93 اين سوره نظر مرا جلب كرد. حضرت يوسف (ع) كه اكنون عزيز مصر است،

ساخت داروي درمان آب مرواريد با الهام از قرآن

يك پزشك مصري موفق شد با الهام از آيات سوره يوسف(ع) داروي درمان آب مرواريد را بسازد.

به نقل از روزنامه يمن تايمز، اين دارو كه «داروي قرآن» نام دارد، توسط دكتر عبدالباسط محمد و با استفاده از تركيبات موجود در عرق بدن انسان ساخته شده است.

دكتر عبدالباسط محمد درباره نحوه الهام از آيات قرآن براي ساخت اين دارو مي گويد: «يك روز صبح در حال خواندن سوره يوسف(ع) بودم كه آيات 84 تا 93 اين سوره نظر مرا جلب كرد. حضرت يوسف (ع) كه اكنون عزيز مصر است، در آيه 93 خطاب به برادران خود مي گويد: «حال اين پيراهن مرا ببريد و بر روي صورت پدرم بياندازيد تا بينا شود».

حضرت يعقوب(ع) در فراق فرزند خود يوسف (ع) بسيار گريه مي كند و بر اثر اين گريه ها چشم هايش سفيد شده و بينايي خود را از دست مي دهد. اما با انداختن پيراهن يوسف (ع) بر روي چشمان پدر، بينايي حضرت يعقوب (ع) بازمي گردد.»

اين محقق مصري مي افزايد: «من با خود فكر مردم كه چه چيز در پيراهن يوسف (ع) مي توانست اثر شفابخش بر چشمان يعقوب(ع) گذارد و سرانجام به اين نتيجه رسيدم كه چيزي جز عرق بدن يوسف (ع) نمي تواند عامل بينايي چشمان پدر باشد.»

وي در ادامه اظهاركرد: «من با مطالعه بر روي تركيبات عرق

انسان و آزمايش آن بر روي خرگوش ها به نتايج مثبتي دست يافتم. پس از آزمايش داروي خود بر روي 250 بيمار مبتلا به آب مرواريد و احراز 99 درصدي اثربخشي اين دارو، برايم مسجل شد كه اين معجزه اي از سوي قرآن بود.»

يادآوري مي شود، قرار است يك شركت داروسازي سوئيسي «داروي قرآن» را كه بدون عوارض جانبي است و 99 درصد موثر بوده و به تاييد موسسات تحقيقاتي اروپا و آمريكا رسيده است، به توليد انبوه برساند.

منابع :

آب مرواريد چيست ؟ http://aftab.ir

آب مرواريد (كاتاراكت) http://www.noorvision.com

آب مرواريد http://www.irteb.com

آب مرواريد چيست؟ http://ylym.wordpress.com

ساخت داروي درمان آب مرواريد با الهام از قرآن http://www.eslahe.com

آب مرواريد چيست؟ http://www.eynak.com

آب مرواريد چيست ؟ http://ranginak.blogsky.com

بيماريهاي گوش( قسمت اول)

عفونت حاد گوش مياني (AOM):

اگر شما با هواپيما پرواز كرده يا با قطار در تونلي عميق سفر كرده باشيد يا با آسانسور ساختماني بلند به سرعت فرود آمده باشيد شايد به خاطر داشته باشيد كه در گوش خود احساس فشار مي كرديد .

اين به خاطر آن بوده است كه راه لوله اي كوچك به نام شيپور استاش Eustachian tube كه پشت پرده ي گوش مياني ( در صندوق صماخ ) قرار دارد به گلو بسته يا مسدود مي شود . شيپور استاش درست زير بيني در محوطه گلو به بيني باز مي شود و وظيفه آن برقراري تعادل فشار هوا در داخل گوش مياني و جو خارج است . چون شيپور استاش در كودكان كوتاهتر و مستقيم تر از بزرگسالان است راه سرايت عفونت حلق به گوش در دوران كودكي بيشتر است . وقتي اين شيپور در اثر ترشحات مخاطي يا عفونتي مسدود شود گوش راهي براي بيرون ريختن

ترشح خود ندارد و محصول التهاب در گوش مياني پشت پرده صماخ انباشته و فشرده مي گردد . و ناچار اين قسمت ملتهب و برآمده مي شود و چه بسا زير فشار چرك بتركد و محتوي خود را خالي كند .

علايم : در كودكان كم سال عفونت گوش مياني كم وبيش شديد تقريبا هميشه همراه عفونت مجاري تنفسي فوقاني است . وقتي سرماخوردگي يا فارنژيت كودك فروكش مي كند و تب او پايين نمي آيد يا آنكه كمي پايين مي آيد و دوباره بازگشته به 39 درجه يا بيشتر مي رسد بايد به AOM شك كرد. در شير خواران علايم آن به اين صورت است كه كودك سرش را از اين سو به آن سو مي چرخاند انگار كه مي خواهد از درد راحت شود يا گوش مبتلا را مي مالد . اين درد چه كودك بتواند آنرا بيان كند چه نتواند شديد است . كودكان بزرگتر در اين حالت عصباني هستند ، نق مي زند ، نمي خواهد غذا بخورد اما در بعضي موارد كمياب درد چنان كم است كه بدون جلب توجه والدين تمام مي شود در اين موارد پرده صماخ خود به خود پاره مي شود و خطر فراوان دارد.

درمان :معمولا بايد اين بيماري را پيش از آنكه خيلي پيش برود تشخيص داد و آنتي بيوتيك تجويز كرد . تحت نظر پزشك قطره در بيني كودك بريزيد و آنرا خوب به عقب بيني به منطقه گلو – بيني برسانيد تا مخاط را هر چه بيشتر جمع كند و شيپور استاش را باز نگهدارد .

اگر اين درمان موثر نبود ممكن است لازم

شود پرده صماخ را بي حسي خفيف كرده و بشكافند و به اصطلاح طبي (( پاراسنتز ))كنند. اين كار سبب خروج چرك گوش مياني مي شود و معمولا بعد اين كار عفونت زود فروكش مي كند ، پرده صماخ التيام يافته و شنوايي آسيبي نمي بيند. اما در بعضي موارد اگر چه عفونت ظاهرا فروكش مي كند، چيزي از آن باقي مي ماند و بيماري مزمن مي شود كه ممكنست سالها طول كشيده و به حس شنوايي آسيب برساند .

ماستوئيديت :

اگر چه عفونت سخت ماستوئيد كه ناشي از عفونت گوش مياني باشد ديگر كمتر ديده مي شود اما اگر ديده شود همراه تب شديد است ، مداوم و نامنظم است كودك همچنان سخت بيمار مي ماند درد و حساسيت فراوان در استخوان ماستوئيد پشت گوش او حس مي گردد . اگر اين بيماري به آنتي بيوتيك جواب ندهد ( كه معمولا مي دهد ) عمل جراحي لازم است تا چرك استخوان ماستوئيد را خالي كنند و مانع ورم پرده هاي مغز ( مننژيت ) و يا عوارض ديگر آن شوند .

لابيرنتيت :

اين عفونت گوش داخلي است و معولا بر اثر اوريون يا شكل هاي گوناگون مننژيت عارض مي شود .

علايم : علايم به تدريج آشكار مي شود و به شكل كم شنوايي ، سرگيجه و اختلال تعادل آشكار مي شود .

درمان :درمان بدون جراحت سخت دشوار است و اغلب هم به موفقيت نمي انجامد . با عمل جراحي هم درمان نمي شود . جلوگيري ازاين بيماري بوسيله تشخيص و درمان فوري انجام مي شود .

التهاب مجراي خارجي گوش :

التهاب وعفونت مجرايي كه لاله گوش

را به صندوق صماخ وصل مي كند در دوران كودكي بسيار شايع است و ممكنست در نتيجه شنا و آب تني در آب آلوده و فرو كردن چيزي به سوراخ گوش يا خاراندن گوش با مداد و ساير اشياء پديدار شود .

علايم : سرخي ، دلمه بستن و گاهي ترشح چركي از مجرا كه گاه همراه خارش فراوان است پيدا مي شود . عفونت قارچي مجراي گوش به خصوص در مناطق گرمسير و هنگام تابستان شايع است.

درمان : مراجعه به متخصص گوش و گلو تا عفونت مجراي خارجي گوش را درمان كند .

پارگي پرده گوش

شرح بيماري

پارگي پرده گوش عبارت است از پاره شدن پرده نازك گوش كه قسمت هاي داخلي تر گوش را از گوش خارجي جدا مي كند.

علايم شايع

درد ناگهاني درگوش

ناشنوايي نسبي

خونريزي يا ترشح از گوش ترشح گوش ممكن است در عرض 24 تا 48 ساعت پس از پارگي شبيه چرك شود.

وزوز گوش

سرگيجه

علل

پاره شدن پرده گوش به دنبال وارد كردن يك شي ء مثل گوش پاك كن يا گيره كاغذ براي تميز كردن يا رفع خارش گوش

وارد آمدن فشار ناگهاني به پرده گوش به سمت داخل مثلاً در اثر سيلي حادثه به هنگام شنا يا شيرجه يا وقوع انفجار در نزديكي فرد وارد آمدن فشار ناگهاني به پرده گوش به سمت خارج (مكش به سمت خارج مثلاً در اثر بوسيدن گوش

عفونت شديد گوش مياني

عوامل تشديد كننده بيماري

عفونت اخير گوش مياني

صدمه به سر

پيشگيري

هيچ شيئي را درون مجراي گوش فرو نكنيد.

از صدماتي كه ممكن است باعث پاره

شدن پرده گوش شوند اجتناب كنيد.

در صورت بروز عفونت گوش مياني سريعاً براي درمان مراجعه كنيد.

عواقب مورد انتظار

اگر پرده گوش پاره شده عفوني نشود، معمولاً خود به خود در عرض 2 ماه ترميم صورت مي گيرد. اگر پرده گوش پاره شده عفوني شود، عفونت را مي توان درمان كرد و شنوايي نيز معمولاً مشكل دايمي پيدا نمي كند.

اگر پارگي خود به خود ترميم نشود، نياز به جراحي وجود دارد.

عوارض احتمالي

عفونت گوش همراه با تب استفراغ و اسهال

به ندرت خونريزي زياد

مننژيت

ماستوئيديت (عفونت ماستوئيد: ناحيه استخواني پشت گوش)

به ندرت ناشنوايي دايمي

درمان

اصول كلي

تشخيص با معاينه گوش با اتوسكوپ (دستگاه مخصوص ديدن داخل گوش تأييد مي شود. همچنين ممكن است مايع داخل گوش كشت داده شود.

درمان شامل دارو براي پيشگيري از عفونت و مراقبت حمايتي براي درد است

حتي المقدور فين نكنيد. اگر اين كار ضرورت داشته باشد، آن را به ملايمت انجام دهيد.

مجراي گوش را خشك نگاه داريد. شنا نكنيد، دوش نگيريد، يا در باران بدون چتر راه نرويد.

اگر پرده گوش خود به خود ترميم نشود، عمل جراحي ظريفي براي ترميم آن صورت خواهد گرفت

داروها

آنتي بيوتيك براي پيشگيري از عفونت

داروهاي ضد درد

براي درد خفيف مي توانيد از استامينوفن استفاده كنيد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

با رو به بهبود گذاشتن علايم فعاليت هاي عادي خود را از سر گيريد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم پارگي پرده گوش را داريد، خصوصاً

اگر ترشح چرك مانند از گوش خارج شود.

اگر يكي از موارد زير هنگام درمان رخ دهد:

_ تب

_ دردي كه علي رغم درمان ادامه يابد.

_ سرگيجه اي كه بيش از 12 تا 24 ساعت طول بكشد.

_ اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

بيماري مينير چيست؟ (اختلال گوش داخلي)

بيماري مينير چيست؟

مينير يك اختلال در گوش داخلي است با افزايش فشار مايع دروني گوش داخلي اين بيماري عارض ميگردد و در سنين 20 تا 60 سالگي بيشتر رخ ميدهد.

3 نشانه مهم اين بيماري:

سرگيجه حمله اي غير قابل تحمل

وزوز گوش

كاهش شنوائي

و علامتهاي ديگر شامل تهوع و استفراغ و احساس فشار در گوش

علت بيماري:

علت اصلي ناشناخته است ولي در زمينه اختلال ژنتيكي عوامل متعددي موجب بروز يا تشديد آن ميشود.

زمينه هاي بروز يا تشديد بيماري:

آلرژي

اختلالات متابوليكي ( ديابت)

اختلالات عروقي مانند ميگرن

عفونتهاي ويروسي

سفليس گوش

توجه:

در اين بيماري اختلال هوشياري و سردرگمي غير عادي است. در صورت وجود اين علائم بايد به فكر علت ديگري بود.

تشخيص:

بيشترين شكايت بيمار سرگيجه است معمولاً اين بيماران گزارش مي كنند كه سرگيجه از چند دقيقه تا چند ساعت اول طول مي كشد. با تهوع و استفراغ توام مي باشد علاوه بر اين بيماران از تعرق شديد و احساس دائمي عدم تعادل كه ممكن است تا چند روز طول بكشد شكايت مي كنند. بيماران ممكن است دچار حملاتي شوند كه شبانه آنها را از خواب بيدار كند اما در فاصله بين حملات بيماران خوب هستند.

راههاي درماني:

رژيم غذايي

درمان دارويي

درمان جراحي (هدف از جراحي برطرف كردن سرگيجه

است) ممكن است بعد از عمل جراحي ناشنوايي _ وزوز گوش و سنگيني گوش همچنان ادامه پيدا كند.

رژيم غذايي:

در بيماري رژيم فرد بايد شامل:

آب و مايعات كم

درمان دارويي

غذاهاي پروتئين دار (گوشت و حبوبات)

غذاهاي پتاسيم دار (گوجه فرنگي ، موز، آلوبخارا) حدود 75% از بيماران با اين رژيم غذايي بهتر ميشوند.

وزوز گوش

وزوز گوش عبارت است از احساس يك صدا يا زنگ در گوش كه معمولا" حالت ذهني ( سابژكتيو ) و به ندرت حالت عيني ( ابژكتيو ) دارد . در حالت سابژكتيو ( نوع غير ارتعاشي ) ، وزوز گوش را فقط خود بيمار مي شنود ولي در حالت ابژكتيو ( نوع ارتعاشي ) پزشك هم به كمك روشهايي مي تواند آن را بشنود. فرد در موارد خفيف فقط آن را در محيط هاي آرام و در شب ، هنگام خواب مي شنود. گاه وزوز گوش آنقدر شديد است كه نه تنها باعث اختلال شنوايي و ناراحتي عصبي مي شود بلكه ممكن است فرد را به خودكشي سوق دهد. وزوزگوش غالبا" نشانه بيماريهاي گوش است و گاه اولين و تنها نشانه اين بيماريهاست . در بسياري از موارد علت آن را نمي توان كشف كرد .

وزوز گوش ذهني ( سابژكتيو ) :

وزوز گوش سابژكتيو از اختلالات كل سيستم شنوايي ازگوش خارجي تا حلزون و از عصب زوج هشتم تا كورتكس مغز ناشي مي شود . خصوصيات وزوز گوش به تعيين محل اختلال كمك نمي كند ولي دربعضي از اختلالات يك نوع وزوز گوش ، شيوع بيشتري دارد . وزوز گوش سابژكتيو كه از سرومن مجراي خارجي گوش ، سوراخ شدگي

پرده تمپان يا وجود مايع در گوش مياني ناشي مي شود ، معمولا" فركانسي پايين دارد و ممكن است متناوب باشد . اين حالت باعث خفه شدن ساير صداها و تغيير صداي بيمار ميشود . در اتواسكلروز تقريبا" هميشه در مراحلي از بيماري وزوز گوش ظاهر شده ، ماهها يا سالها باقي مانده، سپس با پيشرفت بيماري ، از بين ميرود . وزوز گوش دراين بيماران حالت ثابت داشته ( بدون نوسانات وسيع) و ممكن است به صورت سوت ، زنگ يا مخلوطي از چندين صدا باشد . وزوز گوش در اوتيت مديا غالبا" حالت ضرباني دارد و با رفع التهاب ، ناپديد مي شود. اوتيت مدياي مزمن به ندرت سبب وزوز گوش ميوشد .

در پيرگوشي و كاهش شنوايي ناشي از صدا ، وزوز گوش معمولا" پرفركانس مي باشد و بيشترين شدت آن در حدود فركانسي است كه حداكثر كاهش شنوايي وجود دارد . هر فردي كه در اثرصدايي بلند ( نظير شليك گلوله ) دچار وزوز گوش ( و كاهش گذاري شنوايي ) مي شود بايد بداند كه اين وزوز گوش يك هشدار است براين كه اگر به مواجهه با اين صدا ادامه دهد دچار كاهش شنوايي دائمي خواهد شد .

برخي از داروها نظير ساليسيلاتها ، NSAIDS ( ايبوپروفن ، ايندومتاسين ، فنيل بوتازون و … ) آمينوگليكوزيدها ، فلزات سنگين ( نظير ارسنيك ) ، كينين و بعضي از ضد افسردگي ها ( آمي تريپتيلين ، آموكساپين ، دزيپرامين ، دوكسپين ، ايميپرامين ، نورتريپتيلين ، تري ميپرامين ، پروتريپتلين و تزازودن ) مي توانند با آسيب حلزون و عصب زوج

VIII باعث وزوز گوش شوند . اين وزوز گوش معمولا" فركانس بالا داشته و ممكن است با قطع دارو ادامه يابد . گاه حتي با يك دوز واحد و اندك از اين داروها وزوز گوش رخ مي دهد . رخداد وزوز گوش مي تواند هشداري باشد كه در صورت عدم قطع دارو كاهش شنوايي برگشت ناپذير رخ خواهد داد .

تغييرات عروقي در CNS( بعلت آرتريواسكلروز يا هيپرتانسيون ) بطور شايع باعث وزوزگوش با فركانس بالا مي شود . در هيپرتانسيون غالبا" وزوزگوش با ميزان فشارخون نوسان مي كند .

تومورهاي يوستريور فوساي جمجمه بويژه تومورهاي زاويه CP دراوايل سير خود باعث وزوز گوش مي شوند. حتي ممكن است نوروم آكوستيك چندين سال قبل ازايجاد كاهش شنوايي يا اختلال تعادل، با وزوز گوش ( مداوم و با فركانس بالا يا پايين ) تظاهر كند.

وزوز گوش يكي از سه علامت مشخصه بيماري منير است . اين وزوز گوش نوساني ، فركانس پايين داشته ، قبل از حمله حاد سرگيجه ظاهر ميشود و بعد از حمله تقريبا" ناپديد مي شود. كنترل بيماري منير ، اين وزوز گوش را كاهش مي دهد ولي معمولا" آن را از بين نمي برد. وزوزگوش ، ديپلاكوزيس و بهم خوردگي صداها عملا" شنوايي اين بيماران را بيشتر از آنچه در PTA ديده مي شود كاهش مي دهد.

كم خوني و افت فشارخون بصورت برگشت پذير باعث وزوز گوش خفيف مي شوند. قبل از حملات صرع و ميگرن ممكن است وزوز گوش رخ دهد. سيفيليس ، CNS ممكن است باعث وزوز گوش ( معمولا" ممتد و با فركانس بالا ) شود. گاه

بعلت احتقان وريدي يا پلاك هاي داخل شرايين كاروتيد صداهايي ايجاد مي شود كه بيماران به اشتباه آن را وزوز گوش مي خوانند. اين صداها با ضربانات قلب همزماني دارند و با فشار بر شريان كاروتيد مشترك موقتا" از بين مي روند. بعضي از سوفلهاي قلبي درجمجمه بصورت وزوز گوش ضرباني شنيده مي شوند. وزوز گوش عروقي معمولا" فركانس پايين دارد. گاه با بررسي گوش و CNS هيچ علتي براي وزوز گوش يافت نمي شود و وزوز گوش منشاء عصبي يا فونكسيونل دارد . استرس هاي عاطفي و خستگي باعث تشديد وزوز گوش مي شوند كه در اين حالت وزوز گوش در انتهاي روز شديدتر است. در كساني كه كاهش شنوايي هدايتي دارند ( و تا حدي در افراد طبيعي ) ، جويدن ، انقباض شديد عضلات گردن ، بستن محكم چشم ها و قفل كردن محكم آرواره ، حركت پرده تمپان و انقباض عضلات گوش مياني ممكن است باعث بروز صداهايي سابژكتيو شوند. اگر فردي صداهاي ارگانيزه ( تكلم يا موزيك ) را مي شنود اين وزوز گوش نيست بلكه يك توهم شنوايي مي باشد ( سايكوز يا آنسفاليت لوب تمپورال ) .

وزوز گوش عيني ( ابژكتيو ) :

وزوز گوش اگر توسط پزشك نيز قابل شنيدن باشد ابژكتيو يا عيني مي باشد . براي شنيدن يا نوع وزوز گوش پزشك بايد گوش يا گوشي پزشكي خود را در جلوي مجراي خارجي گوش بيمار قرار دهد. درموارد زير بايد به نوع وزوز گوش شك كرد :

1- وزوز گوش خصوصيت وزشي داشته ، با تنفس مرتبط باشد .

2- وزوز گوش خصوصيت ضرباني

، دو مرحله اي و خشن داشته باشد .

3- به صورت تكرار سريع صداهاي كليك مانند باشد .

وزوز گوش وزشي همزمان با دم و يا بازدم ، معمولا" نشانه باز بودن غير طبيعي شيپور استاش مي باشد . اين حالت معمولا" بعد از يك كاهش وزن شديد رخ مي دهد . خوشبختانه اين وزوز گوش شديدا" ناراحت كننده، در اكثر موارد موقتي است . دراين موارد با انجام مكررمانور والسالوا ( بلع با دهان و بيني بسته جهت ايجاد فشار منفي در نازوفارنكس ) مقداري بهبودي حاصل مي شود .

به ندرت بيماري دچار يك نوع وزوز گوش مي شود كه با مجموعه هايي ازكليك هاي تيز و منظم كه در هر دوره به مدت چند ثانيه يا دقيقه قابل سمع است مشخص مي شود . اين نوع وزوز گوش تقريبا" هميشه حالت متناوب دارد و ممكن است در طي يك روز به دفعات تكرار شوود . مكانيسم ايجاد اين وزوز گوش انقباضات تتانيك عضلات كام مي باشد كه در زمان وزوز گوش قابل مشاهده اند. اين انقباضات ظريف تقريبا" 200- 175 بار در دقيقه رخ ميدهند . جهت رفع اين انقباضات مي توان از داروهاي ضد تشنج يا تزريق ليدوكايين درعضلات كام طرف گرفتار استفاده كرد .

فيستول هاي شرياني وريدي داخل جمجمه يا در جلوي گوش ( عروق اوريكولار قدامي ) مي توانند باعث وزوز گوش ضرباني شوند كه با ضربانات قلب همزماني دارد . ممكن است بتوان بروئي آنها را شنيد . رزكسيون اين فيستول ها ممكن است لازم شود .

درمان :

در مواردي كه وزوز گوش از بيماريهاي

گوش خارجي و مياني ناشي شده باشد معمولا" درمان موثر است ولي در مواردي كه وزوز گوش از حلزون ، عصب زوج VIII يا CNS منشاء گرفته باشد درمان معمولا" موثر نيست و متاسفانه وزوز گوش اكثر بيماران از اختلالي در گوش داخلي يا ساختمانهاي مركزي ناشي مي شود. وزوز گوش ناشي از اوتيت مدياي حاد يا تحت حاد با رفع التهاب بهبود مي يابد . وزوز گوش همراه با اتواسكلروز فقط با اصلاح كاهش شنوايي به كمك جراحي درمان مي شود ( به شرط بهبود كاهش شنوايي)

درمان غيراختصاصي :

در وزوز گوش از اصول زير بايد تبعيت كرد :

1- پزشك بايد پس از بررسي به بيمار اطمينان دهد كه تومور يا بيماري خطرناك ديگري وجود ندارد . همچنين به بيمارتوضيح دهد كه وزوز گوش تقريبا" در 25 درصد بيماران طي مدت كوتاهي و در 50 درصد بيماران پس از چند ماه بطور كامل يا تقريبا" كامل برطرق مي شود و فقط در 25 درصد بيماران وزوز گوش باقي مي ماند ( تشديد آن در درصد بسيار كمي از بيماران رخ مي دهد ) .

2- پرهيز از صداهاي بلند به هر نحو ممكن

3- قطع يا به حداقل رساندن مصرف نوشابه هاي كافئين دار ، قهوه ، چايي ، كولا، شكلات ، داروهاي محرك.

4- قطع مصرف دخانيات

5- قطع ، تغيير يا كاهش مصرف داروهايي نظير آسپيرين يا NSAIDS

6- استفاده از موزيك يا راديو بويژه قبل ازخواب

7- بررسيهاي روانشناختي در بيماران مبتلا به افسردگي يا اضطراب ، در تقريبا" 80 % موارد درمانهاي غير اختصاصي فوق به حدي باعث بهبودي بيماران مي شوند كه

درمانهايي اختصاصي لازم نميشود .

درمان اختصاصي :

داروهاي زيادي نظير ليدوكائين ، كاربامازپين ، پريميدون ، توكايينيد ( و نيكوتينيك اسيد ) براي اين بيماران استفاده شده است كه هر چند گاه در يك بيمار موثر واقع شده اند ولي در كل ارزش كمي در درمان وزوز گوش داشته اند. آلپرازولام با دوز mg 5/0 دو بار در روز در بعضي از موارد شديد وزوز گوش موثر بوده است .

اگر علت وزوز گوش داروها مي باشند به شرطي كه آسيب حلزون رخ نداده باشد قطع آنها ممكن است سبب رفع وزوز گوش شود . اين كه قطع عصب زوج VIII ، كه در درمان بيماريهايي نظير منير يا نوروم آكوستيك به كار مي رود ، غالبا" باعث رفع وزوز گوش نمي شود ، بر نقش سيستم اعصاب مركزي و سيستم اتونوم در ايجاد وزوز گوش تاكيد بيشتري مي كند. ازديگر روشهاي درماني وزوز گوش روش بيوفيدبك مي باشد كه با موفقيت هايي همراه بوده است.

ديده شده است كه اگر مثلا" در گوش چپ فردي كه درگوش راست خود وزوز گوش دارد ، صدايي ضعيف با شدت متوسط dB 10 و حتي كمتر ( به ندرت صداي 20 دسي بلي ) ايجاد كنيم، وزوز گوش بيمار كاهش مي يابد ( همانند اثر پوشاننده سر و صداي محيط بر وزوز گوش ) . اين پديده ( ماسكينگ) به پيدايش وسايلي جهت تخفيف يا پوشانيدن وزوز گوش منجر شده است كه وسايل ماسكينگ ناميده مي شوند و ميتوان آنها را با يا بدون همراهي با سمعك ( برحسب بود و نبود كاهش شنوايي ) به

كار برد. در بعضي از افراد استفاده چند ساعته از ماسكينگ باعث مي شود حتي پس از حذف ماسكينگ ، وزوز گوش براي چند ساعت يا بيشتر ظهور نكند. مكانيسم اين پديده كه مهار باقيمانده نام دارد معلوم نشده است.

بايد توجه داشت كه نه تنها وزوز گوش ميتواند باعث افسردگي شود بلكه افسردگي نيز ميتواند باعث تشديد وزوز گوش شود . عليرغم اين مطلب و عليرغم اين كه داروهاي ضد افسردگي دردرمان وزوز گوش با درجاتي ازموفقيت همراه بوده اند ولي با توجه به اين كه ممكن است افسردگي ثانوي به وزوز گوش باشد بايد تمام روشهاي تشخيصي درماني وزوز گوش مورد آزمايش قرار گيرد . وزوز گوش يك علامت است نه بيماري ، لذا فقط زماني حق درمان علامتي آن را داريم كه هيچ علت قابل درمان براي آن پيدا نكرده باشيم.

كاهش شنوايي هدايتي :

هر اختلالي در مجراي گوش خارجي ، پرده گوش يا استخوانچه ها كه مانع رسيدن صدا به حلزون شود باعث كاهش شنوايي هدايتي مي شود . علل كاهش شنوايي هدايتي را مي توان به دو دسته مادرزادي و اكتسابي تقسيم بندي كرد .

مجراي شنوايي خارجي ممكن است به صورت مادرزادي با آترزي همراه باشد ( با يا بدون دفورميتي لاله گوش يا فك تحتاني ) يا بصورت اكتسابي توسط سرومن متراكم ( شايعترين علت ) اجسام خارجي ، تومورها و تورم ( اوتيت خارجي ) دچار انسداد شود . در سندرم تريچر – كالينز ( ديس استوزمنديبولوفاسيال ) كه با اختلالات گوش خارجي و مياني ، آژنزي فك تحتاني ، تكامل غير طبيعي مژه ها (

بخش داخلي پلك تحتاني ) و هيپوپلازي استخوانهاي ناحيه مالار مشخص مي شود ممكن است فرد به علت دفورميتي هاي گوش خارجي و مياني دچار كاهش شنوايي شود .

از ديگر علل كاهش شنوايي هدايتي ميتوان ضخيم شدن ( تمپانواسكلروز ) ، اسكاري شدن ، سوراخ شدن يا رتراكسيون پرده صماخ ، تجمع مايع ( چرك سرم يا خون ) يا چسبندگي در گوش مياني ، تومورهاي گوش مياني ، بي حركتي يا كاهش حركت استخوانچه ها ( تمپانواسكلروز يا اتواسكلروز ) يا فقدان استخوانچه ها را نام برد . تقريبا" تمام موارد كاهش شنوايي ناشي از آسيب پرده گوش يا گوش مياني را ميتوان با روشهاي جراحي ميكروسكوپي اصلاح كرد.

درمان كاهش شنوايي هدايتي :

كاهش شنوايي در اثر سرومن : سه روش براي پاكسازي مجرا از سرومن وجود دارد كه شاملند بر خارج كردن سرومن به كمك قاشقك سرومن زير ديد مستقيم ) ساده ترين روش ) ، شستشوي مجرا و ساكشن ( جهت چرك و سرومن نرم ) .

كاهش شنوايي در اثر اوتيت مدياي سروز :

در بسياري از بيماران مبتلا به اوتيت مدياي سروز خارج كردن ترشحات موكوئيد غليظ از گوش مياني لازم مي شود . براي اين كار يك برش شعاعي بر پرده تمپان ( ميرنگو نومي ) ايجاد مي كنيم و ترشحات را به كمك ساكشن و در موارد ترشحات بسيار غليظ به كمك ساكشن و فورسپس خارج مي سازيم . مي توان با دميدن هوا از طريق شيپور استاش اين ترشحات را با هر غلظتي خارج كرد . در بالغين ميرنگو تومي عموما" در ربع قدامي – تحتاني

پرده صماخ انجام مي شود . ميرنگوتومي را مي توان در بالغين با iontophoresis و يا بي حسي موضعي انجام داد ولي در كودكان ممكن است داروهاي بيهوشي كوتاه اثر لازم شود . غالبا" پس از تخليه ترشحات ، شنوايي فرد به حالت طبيعي باز مي گردد . در بيماران مبتلا به اوتيت مدياي سروز راجعه مزمن غالبا" ميرنگوتومي لازم مي شود كه معمولا" به منظور گذاشتنVT ( لوله تهويه ) صورت مي گيرد. اين لوله تهويه گوش مياني را امكانپذير كرده ، با تسريع رفع انسداد شيپور استاش ، به جلوگيري از ايجاد فشار منفي در گوش مياني كمك مي كند . ناحيه ميرنگوتومي اطراف لوله ظرف چند ساعت ترميم مي شود . لوله را مي توان در محل نگه داشت ( عموما" حدود 6 ماه ) تا اين كه خود به بخود بيرون بيفتد . در مواردي كه بقاي طولاني لوله لازم است مي توان از لوله هايي كه لبه بزرگ دارند ( نظير لوله Goode درسمت چپ ) استفاده كرد . به خاطر اين كه در كوكان ، اوتيت مدياي سروز ممكن است با آدنوئيدهاي بزرگ يا راجعه و سينوزيت مزمن در ارتباط باشد ، گاه آدنوئيدكتومي براي اين كودكان لازم مي شود .

كاهش شنوايي دراثر آترزي مجرا : تقريبا" در همه بيماراني كه آترزي مجرا و لاله گوش طبيعي دارند حلزون طبيعي است . دراين بيماران مي توان از وسايل كمك شنوايي استفاده كرد يا اقدام به جراحي نمود . طي اين جراحي ابتدا از طريق برش endaural ناحيه منفذ استخواني شناسايي مي شو د. سپس يك بيضي شكل از قشر

استخوان در بالا و پشت ناحيه آترزي ، درست خلف مفصل تمپورومنديبولار برداشته مي شود تا كف گوش مياني در معرض ديد قرار گيرد . آنقدر تشريح را جلو مي برند تا استخوانهاي گوش مياني در معرض ديد قرار گيرد . اگراستخوانهاي چكشي و سنداني به هم چسبيده و ثابت باشند آنها را برداشته و استخوان ركابي را درمحل نگه مي داريم ولي اگرحالت طبيعي يا متحرك داشته باشند آنها را نيز نگه مي داريم . درنهايت گوش مياني را با فاسيا و حفره را با گرافت پوستي مي پوشانند و مجراي خارجي را مقداري گشادتر مي كنند . خطر اين عمل جراحي احتمال آسيب عصب فاسيال مي باشد لذا در موارد يكطرفه كه گوش مقابل طبيعي است عموما" عمل جراحي توصيه نمي شود . در موارد دو طرفه ، عمل جراحي بايد قبل از 6 سالگي انجام شود .

كاهش شنوايي در اثر ساير نقايص مادرزادي : در بيماراني كه از ابتداي زندگي خود كاهش شنوايي هدايت داشته اند و پرده تمپان آنها طبيعي يا نسبتا" طبيعي بوده است ( بدون ابتلا به اتواسكلروز ) بايد به فكر اختلالات مادرزادي استخوانچه هاي گوش مياني بود . متاسفانه تشخيص اين بيماريها مشكل بوده و ممكن است تمپانوتومي تجسسي ( و درصورت امكان اصلاح جراحي در همان جلسه ) لازم شود . در اين حالت اگر پايه بلند استخوان سنداني موجود نباشد ، باقيمانده استخوان سنداني را در بين استخوانهاي چكشي و ركابي قرار ميدهند . اگر فقط زائده لنتيكولر استخوان سنداني وجود نداشته باشد مي توان قطعه اي از غضروف تراگوس يا قطعه اي

از خود استخوان سنداني را بجاي آن قرار داد . گاه استخوانهاي چكشي و سنداني در ناحيه اپي تمپان به هم چسبيده اند كه بايد هر دو آنها برداشته شود . گاه دربعضي موارد لازم مي شود پروتزي از استخوانچه ها در محل كار گذاشته شود .

كاهش شنوايي دراثر اوتيت مدياي چركي مزمن : در گذشته جهت ريشه كني عفونت از گوش مياني ، از ماستوييدكتومي راديكال يا راديكال مديفيه استفاده مي كردند كه طي آن يك قسمت يا تمام پرده تمپان ، مخاط گوش مياني و استخوانهاي چكشي و سنداني برداشته مي شد . امروزه ازاين عمل به ندرت استفاده ميشود .

اوتيت خارجي :

اوتيت خارجي به التهاب لاله گوش و مجراي شنوايي خارجي اطلاق مي شود . علت اين بيماري ممكن است عفونت، درماتيت و يا هر دو باشد . قارچها علت موارد زيادي از عفونت هاي گوش خارجي در مناطق حاره هستند . اما باكتريها شايعترين علت اوتيت خارجي در مناطق معتدل مي باشند . اين بيماري در تابستان شايعتر از زمستان است . اوتيت خارجي ممكن است بدنبال عفونت هاي سر و صرت ( مثل درماتيت اگزماتوييد عفوني ) رخ دهد . اما در اكثر موارد به صورت يك عفونت اوليه است . باكتريهايي كه به طور شايع از مجراي گوش مبتلايان به اين بيماري به دست آمده اند عبارتند از : پسودوموناس آئروژينوزا، پروتئوس ولگارس . اشريشياكولي ، استافيلوكوك آرئوس . در اين ميان پسودوموناس شيوع بيشتري دارد . اوتيت خارجي در شناگران شايعتر است و بدين علت گوش شناگران ناميده مي شود .

شايعترين قارچ هايي كه گوش

خارجي را درگير مي كنند عبارتند از : كانديداآلبيكنس و انواع آسپرژيلوس خصوصا" آسپرژيلوس niger كه توده سياه رنگي درگوش ايجاد ميكند ) .

اوتيت خارجي حاد :

در مراحل اوليه بيماري درد خفيفي وجود دارد كه با حركت لاله گوش تشديد مي شود . ممكن است تب خفيف و ترشح غليظ و زردرنگي از مجراي گوش وجود داشته باشد . اگر مجراي گوش متورم شده يا توسط مواد زايد مسدود شود كاهش شنوايي و احساس پري گوش رخ ميدهد . در مراحل پيشرفته بيماري معمولا" درد شديدي وجود دارد و سردرد در يك طرف سر ايجاد مي شود . معمولا" ترشح چرك و كاهش شنوايي وجود دارد . درمعاينه تراگوس ، كونكا و مجراي گوش متورم است . حرارت بدن ممكن است افزايش يابد، اما معمولا" درحد طبيعي باقي مي ماند . حركت دادن تراگوس و يا وارد كردن كشش به لاله گوش باعث تشديد درد ميشود . بعضي از بيماران به علت درد شديد ، اجازه معاينه گوش را نمي دهند . افزايش درد در اثر حركت گوش خارجي از نكات مهم در تشخيص افتراقي ميان اوتيت خارجي و اوتيت مياني است. افتراق اين دو عفونت اهميت زيادي دارد . درمراحل شديد ، هر دو بيماري موجب درد ، تب و ترشح چركي مي شوند .

معمولا" مجراي گوش متورم و رنگ پريده است و با شيوع كمتري قرمز رنگ مي باشد . لنفادنوپاتي شايع است و غده هاي لنفاوي حساس ممكن است در جلوي تراگوس، پشت گوش و يا در قسمت فوقاني گردن وجود داشته باشند . گاهي آدنوپاتي پشت

گوش به حدي است كه لاله گوش را به جلو مي راند . چنين حالتي را بايد از آبسه ساب پريوستئال موجود درماستوييديت حاد افتراق داد. وقتي كه خود لاله گوش مبتلا باشد ، نشت چرك و دلمه بستن آن قابل مشاهده است و ممكن است روي آن پرستول ايجاد شود . عفونت ممكن است به پوست صورت يا سر گسترش يابد .

معمولا" عفونت هاي مجراي گوش نسبت به عفونتهاي لاله گوش درد بيشتري دارد . در اوتيت خارجي حاد معمولا" بعلت تورم مجراي گوش نمي توان پرده صماخ را ديد ، اما اگر بتوان آن را ديد اغلب ظاهر طبيعي دارد .

اوتيت خارجي مزمن

دراين حالت به جاي درد شكايت اصلي خارش است . معمولا" در اثرخاراندن زيد ، مجراي گوش دچار خراشيدگي مي شود . دست كاريهاي مورد استفاده براي پاك كردن گوش كه در افراد طبيعي معمولا" ناخوشايند و حتي دردناك هستند ، براي اين بيماران حالت مطلوبي دارند . در تعدادي از اين بيماران ترشح گوش مشاهده مي شود . تنها درصورت انسداد گوش به وسيله مواد زايد ، كاهش شنوايي وجود دارد . در اوتيت خارجي مزمن اپي تليوم مجراي گوش و يا لاله گوش حالت ضخيم و قرمز رنگ دارد . هم مجراي گوش و هم سطح پرده صماخ در برابر پاكسازي به وسيله اپليكاتورهاي پنبه اي غير حساس هستند . در اثر دستكاري لاله گوش و يا تراگوس درد ايجاد نمي شود . پرده صماخ ممكن است طبيعي و يا اندكي ضخيم به نظر برسد .

در موارد نادري نوعي عفونت شديد كه باعث تخريب

استخوان مي شود ، رخ مي دهد كه آن را اوتيت خارجي نكروزان يا اوتيت خارجي بدخيم مي نامند . اين عفونت مرگ و مير بالايي دارد و بيشتر در بيماران مسن ديابتي ديده مي شود .ساير افراد مستعد ، بيماران دچار نقص ايمني و دريافت كننده هاي استروييدها هستند . ارگانيسم دخيل پسودوموناس آتروژينوزا است . تابلوي بيماري بصورت درد و ترشح پيش رونده از مجراي گوش است . در معاينه بافت گرانولاسيون درمحل اتصال بخشهاي استخواني و غضروفي مجراي شنوايي خارجي ديده مي شو د. با پيشرفت بيماري عفونت به غده پاروتيد ، عروق كاروتيد ، استخوان ماستوييد و يا قاعده جمجمه گسترش مي يابد و ممكن است استئوميليت قاعده جمجمه ، فلج عصب فاسيال ، كاهش شنوايي و اختلال عملكرد وستيبول به وجود آيد .

دبريدمان موضعي حائز اهميت است .اما درمان انتخابي تجويز سيستميك تيكارسيلين ، جنتامايسين و يا سفالوسپورين هاي موثر بر پسودوموناس ( سفرپرازون يا سفتازيديم ) است . سيپروفلوكساسين و اوفلوكساسين نيز موثر هستند . تنها در مواردي كه عفونت به درمانهاي مذكور پاسخ نداد ، رزكسيون راديكال از طريق جراحي صورت مي گيرد .

درمان اوتيت خارجي حادو مزمن

در موارد اوتيت خارجي حاد خفيف ، درمان موضعي به تنهايي كافي است . درمان با تميز كردن مجراي گوش آغاز مي شود . بدين منظور از تركيبات آرام بخش با يا بدون آنتي بيوتيك و هيدروكورتيزون استفاده مي شود . تمام محلولهاي گوش PH اسيدي دارند ، زيرا اغلب باكتريها و قارچ ها در محيط هاي اسيدي قادر به ادامه حيات نيستند و بيشتر در

بيماران مبتلا به اوتيت خارجي مزمن و خشك به كار مي روند . اگر لاله گوش گرفتار باشد ، مي توان آن را با گاز يا پنبه آغشته به محلول استات آلومينيوم يا اسيد بوريك اشباع شده پانسمان نمود. اگر تورم مجرا مانع نفوذ قطره ها شود بايد تكه اي پنبه و يا مش آغشته به قطره هاي مذكور را در داخل مجراي گوش قرار داد. اگر مجراي گوش حالت اگزماتو داشته باشد يكي از قطره ها گوشي موثر محلول بارو ( استات آلومينيوم 5 درصد ) است . در مواردي ديگر قطره هاي آنتي بيوتيكي با يا بدون هيدروكورتيزون مفيد هستند . قطره هاي حاوي پلي ميكسين B ، نئومايسين و كليستين بر باكتريهاي گرم منفي كه گوش را مورد حمله قرار مي دهند، موثر هستند . درموارد اوتيت خارجي استافيلوكوكي ، داروهاي فوق غير موثر هستند و بايد از قطره كلرامفينكل و يا پماد باسيتراسين استفاده نمود.

در اوتيت خارجي خفيف ، آسپرين براي تخفيف درد كافي است ، اما در موارد شديد ممكن است استفاده از ضد دردهاي پرقدرت ضرورت يابد . گرم كردن موضعي ممكن است از ناراحتي بيمار بكاهد. در مراحل شديد اوتيت خارجي هنگامي كه مجراي گوش متورم است و تب و درد شديدي وجود دارد، بايد از آنتي بيوتيك هاي سيستميك نظير پني سيلين، اريترومايسين يا آمپي سيلين به مدت 10 روز استفاده نمود . كشت هاي ميكروبي راهنماي خوبي براي انتخاب نوع آنتي بيوتيك هستند . مشي كه درون گوش قرار داده مي شود، بايد بعد از 24 تا 48 ساعت خارج شود . اگر وضعيت مجرا

رسيدن قطره ها به داخلي ترين بخش مجرا و پرده صماخ را امكان پذير سازد ، نيازي به قرار دادن مجدد مش نمي باشد ، اما اگر هنوز مجرا دچار تورم قابل ملاحظه اي باشد يك مش درگوش قرار داده مي شود و مصرف قطره ها ادامه مي يابد .

بيماران مبتلا به اوتيت خارجي حاد ممكن است تا هنگام بهبودي عفونت به پاكسازي روزانه يا يك روز در ميان مجراي گوش نياز داشته باشد .

گاهي يك واكنش آلرژيك باعث اوتيت خارجي شده و يا بر آن اضافه مي شود . علت اين واكنش ها ممكن است قطره هاي گوش يا فراورده هايي نظير لاك ناخن و يا رنگ مو باشد . درماتيت ايجاد شده با قطع مصرف مواد مسئول بهبود مي يابد .

در اوتيت خارجي مزمن ، مهمترين درمان خارج ساختن دقيق تمام مواد زايد از مجراي گوش است. اين امر معمولا" با استفاده مكرر از اپليكاتورهاي پنبه اي ( غالبا" آغشته به پمادها) انجام مي شود . پاكسازي شيار تمپانيك تحتاني اهميت خاصي دارد ، زيرا ممكن است چرك و مواد زايد دراين قسمت جمع شده و موجب تاخير بهبودي شوند . اگر اوتيت خارجي مزمن در اثر عفونت ايجاد شده باشد مي توان از پمادهاي آنتي بيوتيكي حاوي نئومايسين ، پلي ميكسين و يا كليستين ( با يا بدون هيدروكورتيزون ) به صورت موضعي سه بار در روز بمدت يك هفته استفاده نمود . پمادهايي كه فاقد آنتي بيوتيك هستند نيز ممكن است موثر باشند، به خصوص در اوتيت هاي خارجي كه بعلت درماتوزها ( درماتيت سبوره ئيك )

هستند .

عفونت هاي قارچي:

عفونت هاي قارچي مجراي گوش در نواحي حاره اي شايع هستند ، اما در آب و هواي معتدل نيز رخ مي دهند . يكي از شواهد افتراق دهنده عفونت هاي قارچي از باكتريايي اين است كه در عفونت هاي قارچي شكايت اصلي خارش است . اگر عفونت مختلط باشد ، معمولا" درد همراه با خارش حتي بدون انجام كشت نيز قابل تشخيص هستند ، زيرا ميسليوم ها و هيف هاي قارچي را به آساني با ميكروسكوپ ميتوان ديد. شايعترين قارچ هايي كه گوش را گرفتار مي كنند ، عبارتند از : آسپرژيلوس niger ، كانديدا آلبيكانس و ساير قارچ هاي مخمر مانند . آسپرژيلوس niger يك توده سياه يا خاكستري رنگ مشابه كاغذ خشك كن در مجراي گوش ايجاد مي كند . با برداشتن اين توده ، اپي تليوم زيرين بصورت هيپرميك و ادماتو به نظر مي رسد . تمام عفونت هاي قارچي ايجاد علامت نمي كنند ، چون در خيلي از مواقع رشد اين قارچ ها به صورت ساپروفيتي و در سطح واكس يا ساير مواد زايد است و تهاجم به بافت وجود ندارد .

درمان شامل پاكسازي دقيق مجراي گوش و استفاده از يك داروي موضعي اكسفوليان نظير محلول 2 درصد اسيد ساليسيليك درالكل مي باشد . قطره هاي اسيد استيك 1-2 % نيز موثر هستند . براي درمان عفونت هاي كانديدايي از پمادهاي حاوي نيستاتين يا ميكوستاتين استفاده مي شود . ساير داروهاي موثر بر قارچها عبارتند از : پماد آمفوتريسين B ، محلول تيمولول و محلول ويوله دوژانسين .

در مورد عفونت هاي قارچي نيز پاك كردن

هر روز يا يك روز در ميان مجرا به روند بهبودي سرعت مي دهد .

درمان جراحي در اوتيت خارجي مزمن به ندرت انديكاسيون پيدا مي كند ، اما در مواردي كه بيماري سالها ادامه داشته باشد، مجراي گوش توسط اپي تليوم متورم و فيبروزه مسدود مي شود و در نتيجه درمان طبي ناموفق خواهد بود . دراين موارد اكسيزيون اپي تليوم به همراه پيوند پوستي Split thickness انديكاسيون خواهد داشت .

منابع :

تروماهاي گوش خارجي http://www.entiran.com

پارگي پرده گوش http://drkhorsandi.blogfa.com

اوتيت خارجي http://www.entiran.com

بيماري هاي گوش http://www.mums.ac.ir

كاهش شنوايي هدايتي http://www.entiran.com

وزوز گوش http://www.entiran.com

ديابت ؛ بيماري شيرين

ديابت يك اختلال در سوخت و ساز (متابوليسم) بدن است.

در حالت طبيعي، غذا در معده تبديل به گلوكز يا قند خون مي شود. قند از معده وارد جريان خون مي شود. لوزالمعده (پانكراس) هورمون انسولين را ترشح مي كند و اين هورمون باعث مي شود قند از جريان خون وارد سلول هاي بدن شود. در نتيجه مقدار قند خون در حد نرمال و متعادل باقي مي ماند.

ولي در بيماري ديابت، انسولين به ميزان كافي در بدن وجود ندارد و يا انسولين موجود قادر نيست تا وظايف خود را به درستي انجام دهد، در نتيجه به علت وجود مقاومت در برابر آن، قند خون نمي تواند به طور مؤثري وارد سلول هاي بدن شود و مقدار آن بالا مي رود.

انسولين هورموني است كه توسط سلول هاي «بتا» واقع در پانكراس ترشح مي شود و وظيفه اصلي آن كاهش قند خون است. پانكراس نيز يكي از غدد دستگاه گوارش است كه در پشت معده قرار دارد. بالا بودن قند خون در دراز مدت باعث بروز عوارضي در

سيستم قلب و عروق، كليه ها، چشم و سلسله اعصاب مي گردد.

انواع بيماري ديابت

به طور كلي ديابت به چهار گروه ديابت نوع يك، ديابت نوع دو، ديابت حاملگي و ديابت به علل متفرقه تقسيم بندي مي شود.

ديابت نوع يك: در ديابت نوع يك كه 15-10 درصد كل موارد ديابت را تشكيل مي دهد، توليد انسولين از پانكراس به علت از بين رفتن سلول هاي سازنده انسولين، متوقف مي شود. به همين دليل افراد مبتلا به اين نوع ديابت بايد از بدو تشخيص، انسولين مورد نياز بدن را به صورت تزريقات روزانه تأمين كنند. به همين دليل به آن «ديابت وابسته به انسولين» نيز مي گويند.

ديابت نوع 1 اغلب در سنين زير 30 سال به وجود مي آيد، لذا به آن «ديابت جواني» نيز مي گويند.

ديابت نوع دو:ديابت نوع دو بيشتر در بالغين بالاي 30 سال و چاق ديده مي شود كه 90-85 درصد كل موارد ديابت را شامل مي گردد و انسولين توليد شده از پانكراس در اين افراد به خوبي عمل نمي كند. در واقع يا پانكراس به اندازه كافي انسولين ترشح نمي كند و يا اين كه انسولين ترشح شده، به علت وجود مقاومت سلول ها به انسولين مخصوصاً در افراد چاق، فاقد كارآيي لازم است.

به اين نوع ديابت «ديابت غير وابسته به انسولين» يا «ديابت بزرگسالان» نيز مي گويند.

ديابت حاملگي: ديابت حاملگي به ديابتي گفته مي شود كه براي اولين بار در طول حاملگي تشخيص داده شود. اين نوع ديابت معمولاً گذراست و بعد از اتمام حاملگي بهبود مي يابد. خانم هاي مبتلا به ديابت حاملگي بعداً در معرض خطر ابتلا به

ديابت نوع 2 هستند.

ديابت با علل متفرقه: از علل متفرقه ديابت مي توان به جراحي، داروها (مثل كورتيكواستروئيدها)، سوء تغذيه و عفونت اشاره كرد.

5 اصل كنترل ديابت عبارتند از: آموزش، كنترل روزانه، تغذيه صحيح، فعاليت جسماني و مصرف منظم داروها (قرص يا تزريق انسولين).

در جستجوي درماني براي ديابت

هنوز درمان قطعي براي ديابت پيدا نشده است. حتي روش هاي جديد مثل پيوند سلول هاي بتا به افراد مبتلا به ديابت نوع 1 نيز، به علت ضرورت مصرف داروي ضد رد پيوند به صورت مادام العمر و عوارض احتمالي ناشي از آنها، براي اكثريت افراد مناسب نمي باشد. با اين وجود رعايت 5 اصل كنترل ديابت كه در ادامه به آنها اشاره خواهد شد باعث مي شود تا افراد ديابتي بتوانند يك زندگي سالم در مقايسه با افراد غير ديابتي داشته باشند و از پيدايش عوارض ديابت جلوگيري كنند.

اين 5 اصل عبارتند از: آموزش، كنترل روزانه، تغذيه صحيح، فعاليت جسماني و مصرف منظم داروها (قرص يا تزريق انسولين). در صورتي كه هر يك از اين پايه ها سست باشد، تعادل و در واقع كنترل ديابت بر هم خواهد خورد.

علائم ديابت

ديابت نوع 1 معمولاً شروع پرسر و صدايي دارد و با علائمي چون تشنگي، پر ادراري، پرنوشي، كاهش وزن، گرسنگي و خستگي شديد تظاهر پيدا مي كند.

ديابت نوع 2 شروع خيلي آهسته تري دارد و شايع ترين علامت اوليه آن در واقع «بي علامتي» است. درصد قابل توجهي از مبتلايان به ديابت نوع 2 (تقريباً 50 درصد آنها) از بيماري خود اطلاعي ندارند و تنها با انجام آزمايش قند خون مي توان بيماري آنها را تشخيص داد. با

اين وجود در صورت عدم كنترل مطلوب، ممكن است علائمي مشابه به ديابت نوع 2 نيز بروز كند.

از ديگر علائم ديابت نوع 2 مي توان به عفونت هاي مكرر، مخصوصاً عفونت دستگاه ادراري و پوست، تاري ديد، بهبودي ديررس زخم ها، احساس سوزش و بي حسي در انگشتان پا اشاره كرد.

كساني كه در معرض خطر ابتلا به ديابت هستند

¤ تمامي افراد بالاي 40 سال در معرض خطر ابتلا به ديابت نوع 2 هستند و بايد هر 3 سال يك بار تحت آزمايش قند خون قرار بگيرند.

¤ افرادي كه دچار اضافه وزن مي باشند و حداقل يكي از شرايط زير را دارند، نيز در معرض ابتلا به ديابت نوع 2 هستند و انجام آزمايشات مكرر قند خون در آنها بايد در سنين زير 40 سال يا با فواصل كوتاه تر، يعني هر 2-1 سال يك بار انجام شود.

اين شرايط عبارتند از: وجود سابقه ابتلا به ديابت در بستگان درجه اول، سابقه ابتلاي فرد به ديابت پنهان (مرحله پيش از ديابت)، سابقه ابتلا به ديابت حاملگي، سابقه تولد نوزاد با وزن بيشتر از 4 كيلوگرم يا تولد نوزاد با ناهنجاري هاي مادرزادي، بالا بودن فشار خون (فشار خون ماكزيمم بيشتر از 140 و يا مينيمم بيشتر از 90 ميلي متر جيوه)، وجود اختلالات چربي خون؛ يعني تري گليسريد بالاتر از 250 و يا كلسترول خوب (HDL) كمتر از 35 ميلي گرم در دسي ليتر، سابقه ابتلا به كيست هاي متعدد تخمدان و يا بيماري هاي قلبي- عروقي (تنگي رگ هاي قلب، انفاركتوس قلبي يا سكته مغزي).

آيا ديابت قابل پيشگيري است؟

در مورد ديابت نوع 1 با وجودي كه

تحقيقات زيادي در مورد روش هاي مختلف پيشگيري از آن در حال انجام است، ولي هنوز راه حل قطعي براي پيشگيري از آن به دست نيامده است. ولي در مورد ديابت نوع 2 تحقيقات به روشني نشان داده اند كه تغذيه صحيح و كاهش وزن به ميزان 7-5 درصد وزن فعلي و نيز انجام مرتب فعاليت ورزشي (150 دقيقه در طول هفته) در پيشگيري از ابتلا به ديابت، در افراد در معرض خطر بسيار مؤثر است.

واكسيناسيون

كليات واكسيناسيون

هرگونه اقدامي كه به منظور جلوگيري از بروز عفونت و يا تخفيف شكل طبيعي بيماري در فردي با تجويز آنتي بادي يا آنتي ژن بعمل آيد ايمن سازي گفته مي شود.

با تزريق عضلاني يا وريدي آنتي بادي ايمني غيرفعال يا انتقالي ايجاد مي گردد. دوام اين نوع ايمني كوتاه است و بستگي به نيمه عمر آنتي بادي در بدن فرد دريافت كننده دارد و اين مدت درحدود 3 تا 4 هفته مي باشد.

درصورت تجويز آنتي ژن كه شامل ميكرو ارگانيسم ضعيف شده ، كشته شده ويا اجزاء آن مي شود دستگاه ايمني فرد دريافت كننده تحريك و بطور فعال آنتي بادي توليد مي كند.ايمني بدست آمده دراين حالت را ايمني فعال گويند. دوام اين نوع ايمني ، طولاني تر از نوع غيرفعال است .

ايمن سازي فعال يا واكسيناسيون

واكسيناسيون اقدام بسيارمهم و با ارزشي است كه بوسيله آن با هزينه كم مي توان از ابتلاء به بيماريهاي عفوني جلوگيري كرد. با اجراي برنامه واكسيناسيون همگاني در جهان، شيوع بسياري از بيماريهاي خطرناك دربين شيرخواران، كودكان و بالغين كاهش بارزي پيدا كرده است بطوريكه اكنون شيوع بيماريهاي خطيري چون ديفتري، كزاز، سياه سرفه، سرخك و فلج كودكان با

واكسيناسيون همگاني با موفقيت كنترل و در بسياري از كشورها عملا به حداقل ميزان خود رسيده است ، يا بيماري آبله كه با واكسيناسيون همگاني و پيگيري جهاني ريشه كن شده است.

براي بيش از 20بيماري انسان، اكنون واكسن تهيه شده است كه تعدادي ازآنها بطور همگاني و بقيه در شرايط خاصي، مورد استفاده قرار مي گيرند.

تصميم براي تهيه و استفاده از واكسن، جهت يك بيماري براساس نتيجه موازنه دو موضوع، يكي ميزان احتياج به واكسن و ديگري خطرات و عوارض ناشي از آن گرفته مي شود.

ميزان اثر پيشگيري كننده واكسن يك بيماري، از مقايسه تعداد مبتلايان دو گروه افراد واكسينه شده و نشده اي كه بطور تصادفي در معرض بيماري قرار مي گيرند بدست مي آيد.

موثرترين واكسن ها آنهائي هستند كه مكانيسم پيشگيري حاصل از مرحله بهبودي در شكل طبيعي بيماري را تقليد كنند.

رابطه بين نوع واكسن با ايمني حاصل

واكسن هاي با اجرام زنده كه ازقدرت بيماريزايي آنها كاسته شده است، معمولاً با دوز واحد مي توانند ايمني موثر و طولاني نسبت به واكسن هاي كشته شده ايجاد كنند. اين واكسن ها علاوه برسيستم ايمني هومورال، سيستم ايمني سلولي را نيز تحريك مي نمايند، اين نوع واكسنها تمايل دارند واكنشهاي مشابه شكل طبيعي بيماري به خصوص درافراد با نقص ايمني را ايجاد كنند.

براي اينكه با واكسن هاي كشته شده ايمني كافي و بمدت طولاني بدست آيد، بايستي اين واكسن ها ابتدا درچند نوبت تزريق گردند و براي جلوگيري از كاهش سطح آنتي بادي و ادامه ايمني اغلب لازم است كه تزريق واكسن در آينده يادآوري شود.

تاريخچه واكسيناسيون

جان ميليونها نفر با استفاده از پني سيلين ، سولفا تيل آميد ،و داروهاي باكتري

كش مشابه نجات يافته است . اما شايد با اثر پيشگيري كننده ايمن سازي - كه از ديگر اكتشافات تصادفي است - جانهاي بيشتري نجات يافته باشند .تا پيش از صده نوزدهم يكي از بزرگترين بلايايي كه دامن گير بشر مي شد آبله بود . تنها دو بيماري، يعني طاعون و مالاريا ، به اندازه آبله قرباني داشته اند . چگونگي مبارزه با مالاريا با استفاده از كينين و داروهاي ضد مالاريا انجام مي شد حشره كشها نيز در حذف پشه هاي ناقل بيماري مفيد واقع شدند . پس از آنكه مشخص شد عامل انتقال طاعون ككهاي بدن موش هستند ،اين بيماري نيز سر انجام در مناطق توسعه يافته جهان با انجام اقدامات بهداشتي مهار شد .شهرت ادوارد جنر به دليل آشنا كردن جهانيان با واكسني است كه جان ميليونها نفر را از مرگ شوم ناشي از آبله رهانيده و چندين ميليون نفر ديگر را از ظاهر زشت و وحشتناكي كه بر اثر ابتلا به اين بيماري ايجاد مي شود ، نجات داده است .

جنر واكسن خود را در پي كار طولاني و طاقت فرسا در آزمايشگاه كشف نكرد . در 19 سالگي شير دوشي به او گفته بود كه هرگز به آبله مبتلا نخواهد شد ، چون قبلاً به آبله گاوي مبتلا شده بود .بعد ها وقتي جنر پزشك شد و به بي فايده بودن تلاشهايش براي درمان اين بيماري پي برد ، جمله آن شير دوش را به خاطر آورد . اوتحقيق كرد و دريافت شير دوشان تقريباً هرگز ، حتي وقتي از مبتلايان به آبله پرستاري مي كنند ، دچار آبله نمي

شوند .

به نظرش رسيد كه آبله گاوي را به افراد تلقيح كند ، تل آنها را از ابتلا به بيماري مرگبار تر آبله مصون سازد .اين بخت ياري حقيقي بود . بدون اينكه زحمتي بكشد ، در يافت كه آبله گاوي باعث ايمني در برابر آبله مي شود . قوه تشخيص او به اندازه اي بود كه توانست به ارزش اين حقيقت پي ببرد و از آن استفاده كند.

ادوارد جنر به سال1749 در بركلي از توابع گلاستر شر انگلستان به دنيا آمد . شش ساله بود كه پدرش ، يك روحاني مسيحي ، درگذشت ، برادر بزرگترش مسئوليت تربيت او را به عهده گرفت. تحصيلات ابتدايي خود را در مدارس محلي گذراند ، ودر آنجا به تاريخ طبيعي علاقه مند شد . تحصيل طب را زير نظر دانيل لادلو ، از جراحان سادبري آغاز كرد . در اين هنگام بود كه شير دوش ، رابطه بين آبله گاوي و آبله را برايش تعريف كرد . جنر در سال 1775 در زمينه عقايد روستاييان گلاستر شر در باره آبله به تحقيق پرداخت دريافت كه دو نوع آبله گاوي وجود دارد ، وفقط يكي از آنها از آبله پيشگيري ميكند . همچنين تعيين كرد كه نوع موثر آبله گاوي تنها وقتي اثر محافظتي دارد كه در مرحله خاصي از بيماري منتقل شود .

او براي آزمودن نظريه اش مقداري از مايع درون تاولها دست شير فروشي را كه به آبله گاوي مبتلا بود بيرون كشيد و آن را به لندن برد و بادقت مايع آبله را به پسركي تلقيح كرد و همان طور كه جنر پيش بيني كرده

بودپسرك به آبله دچار نشد . جنر از واژه واكسيناسيون استفاده نكرد، بلكه به جايش لفظ مايه كوبي يا " واريوله واكسينه" را به كار برد معناي لغوي اصطلاح لاتيني اخير " تاولهاي ريز گاو " است .

تا حدود يك قرن بعد ، مايه كوبي جنري آبله گاوي ، تنها روس ايمن سازي عليه بيماري بود . در سال 1880 لويي پاستور براي ايمن سازي مرغان عليه وبا ، كه در يك همه گيري ،10%طيور فرانسه را از بين برده بود ، روسي ابداع كرد . او باكتري ايجاد كننده اين بيماري را جداسازي كرد و با كشت شكل ضعيف شده و تلقيح آن به مرغان ، آنها را نسبت به حمله مرگبار بيماري ايمن ساخت . اصول كلي روش پاستور با روشي كه جنر براي مايه كوبي با آبله گاوي ابداع كرد يكي بود . قبل از آنكه ويروس آبله به شكل آبله گاوي به شير دوش منتقل شود ، در بدن گاو ضعيف شده بود .در سال 1881 ، پاستور با روي آوردن به سياه زخم ،كه از بيماريهاي گاو و گوسفند است، باسيل آنرا جدا كرد . اواين باكتري را در دمايي بالاتر از دماي بدن حيوان كشت داد تا مايعي براي تلقيح تهيه كند كه موجب حمله خفيف سياه زخم در جانور شود ، و حيوان را براي روزي كه دچار حمله شديد بيماري مي شود ، ايمن سازد .

همانطور كه خود پاستور گفت ، او براي ارج نهادن به شايستگي و خدمات مهم يكي از بزرگترين انگليسيان ، يعني جنر واژه واكسيناسيون را به طور كلي براي روش مايه

كوبي پيشگيري كننده وضع كرد. چهار سال بعد پاستور واكسني براي بيماري كه در حيوانات هاري و گاه در انسان آب گريزي خوانده مي شود ، ابداع كرد .

پژوهشهاي پيش گامانه پاستور ،كه بر كشف بخت يارانه جنر مبتني بود ،ايمن سازي را به دانش بسيار كار آمد تبديل كرد ، و زمينه را براي وقوع انقلابي در مهار بيماري هاي عفوني آماده ساخت . شايد گذشته از كشف آنتي بيوتيكها ، هيچ اكتشافي چنين تاثير عميقي بر سلامت انسان نگذاشته باشد .به نوشته و.ر كلارك در پايه هاي تجربي ايمني شناسي معاصر (1986) گل سر سبد موفقيتها در فرايند ايمن سازي ريشه كني كامل آبله بوده است . در نيمه نخست اين قرن ، سالانه حدود 2 تا 3 ميليون مورد جديد گزارش مي شد .

در سال 1949 آخرين مورد آبله در ايالات متحده ، ودر سال 1977 آخرين مورد تاييد شده سراسر جهان در سومالي گزارش شد .

واكسن چيست و چگونه توليد مي شود؟

واكسن چيست ؟

موجود زنده ، مانند بدن انسان به خودي خود نيروي مقاومت و غلبه يافتن بر ميكروبها را دارد . اين حالت را " مصونيت " مي نامند. اما در برخي از موارد بايد بدن را از خارج كمك كرد ، تا چنين مصونيتي را پيداكند . در بسياري از بيماري هايي كه از ويروس پديد مي آيند ، اگر انسان يكبار آن بيماري را بگيرد و خوب بشود ديگر در برابر آن مصونيت پيدا مي كند . مثلاً آبله ، سرخك و آبله مرغان از بيماري هايي هستند كه اگر يك بار انسان آنها را بگيرد ، براي هميشه از آنها مصونيت

پيدا مي كند . يعني ديگر آنها را هرگز نخواهد گرفت .

اما بيماري هاي ديگري مانند آنفولانزا ممكن است چند بار به سراغ به سراغ انسان بيايند .پس براي رهايي از چنگ انها مي آيند و به طور مصنوعي در انسان مصونيت ايجاد مي كنند .

بدين طريق كه ويروس ضعيف شده آن بيماري را به بدن تزريق كرده ، انسان را دچار يك حالت خفيفي از آن بيماري مي نمايند. ولي چون اين بسيار ضعيف است، انسان به زودي بهبودي مي يابد و پس از بهبودي كامل براي يك مدت طولاني در برابر آن مرض ، مصونيت مي يابد .

واكسن زدن يعني تزريق ويروس ضعيف يك بيماري به بدن.

واكسن داراي ميكرب بيماري است كه البته آنرا ضعيف و بي آزار ساخته اند واكسن از پي تزريق در بدن انسان " پادزهر " درست مي كند كه با ويروس بيماري وارد نبرد مي شوند و آنها را خنثي ميكنند .

طرز ساختن واكسن چگونه است ؟

واكسن را اينگونه ميسازند : نخست حيواني را عمداً دچار بيماري مورد نظر مي كنند . سپس ويروس آن بيماري را از بدن حيوان مزبور جدا مي سازند .

مجدداً اين ويروس را به حيواني ديگر تزريق مي كنند و پس از بيمار شدنش ، باز ويروس را از بدنش جدا مي سازند . آنقدر اين عمل را تكرار مي كنند تا به قدري ويروس ضعيف گردد كه اگر آنرا به بدن انساني تزريق كنند نه تنها او را بيمار نكند، بلكه برايش مصونيت هم پديد آورد .

راه ديگر واكسن سازي اين است كه آن را از ويروسهاي مرده يا بي فعاليت به

دست مي آورند .

با تزريق اين نوع واكسن بدن مشغول ساختن پادزهر مي شود و خود را آماده دفاع در برابر ميكر وب اصلي مي كند .براي بيماري خواب و آنفولانزا از اين روش استفاده مي كنند . و بالاخرهگاهي هم خود ويروس را بي آنكه ضعيفش گردانند از راه پوست به بدن تزريق مي نمايند . آنگاه چون ويروس از راه غير طبيعي وارد بدن گرديده ، باز در آن ايجاد مصونيت ميكند .

طرز عمل واكسنها

مزيت ايمن سازي بر سرم درماني ، در طول مدت حفاظت از طريق مايه كوبي است.

واكسنها، علاوه بر توليد فعال پابتنهاي در گردش ، درموارد خاص، ودر هنگام بروز آلودگيهاي بعدي سريعاً موجب واكنش ليمفوسيتها گرديده و دستگاه حساس ايمني را طوري سامان مي دهد كه ميتواند نسبت به حمله اجرام خارجي واكنش سريع نشان دهد ، اين نوع واكنش را پاسخ ياد اور يا خاطره اي مي نامند . براي سهولت امر، مي توان واكسنها را به دودسته مشخص تقسيم نمود:

الف) واكسنهاي باكتريايي

1) واكسنهاي زنده تخفيف حدت يافته : ب. ث . ژ

2) واكسنهاي كشته:سياه سرفه، حصبه ،وبا

3) نازهر(توكسوئيد): ديفتري، كزاز

4) واكسنهاي پلي ساكاريدي: مننگوكوكسيC , A ،پنوموكوكسي

ب) واكسنهاي ويروسي

1) واكسنهاي زنده تخفيف حدت يافته: فلج اطفال خوراكي، سرخجه ،سرخك، اوريون، تب زرد

2) واكسنهاي كشته كامل: انفولانزا ، فلج اطفال تزريقي ، هاري

3) واكسنهاي كشته( بخشي از پادگن) : هپاتيت ب

توكسوئيدها فقط در قبال اگزوتوكسينها ايجاد ايمني مي كنند و كيفيت انها به لحاظ خلوص و قابليت انحلال پادگن بسيار عالي است . ايمني خلطي حاصل از آنها نيز به سادگي قابل اندازه گيري است .

در واكسنهاي باكتريايي

كه از ياخته كامل استفاده مي شود ، پادتنهايي توليد مي شوند كه بعضي از آنها احتمالاً جرء اپسونينها هستند. اين واكسنها نقش يك ادجووان (ياور ) را دارند و همراه با ديگر واكسنها موجب افزايش پاسخ ايمني مي شوند.

در مورد ب .ث . ژ وضعيت فرق مي كند ، اين واكن بيشتر ايجاد ايمني سلولي مي كند و پادتن خلطي قابل اندازه گيري توليد نمي نمايد .اين حالت از ايمني سلولي همراه با افزايش حساسيت تاخيري است كه از طريق آزمون حساسيت به توبركولين اندازه گيري مي شود.

واكسن آبله (ويروس واكين ) كه قديمي ترين واكسن ويروسي است، پس از تزريق به انسان به علت قرابت پادگني ، ايجاد ايمني عليه آبله (ويروس واريول ) مي كند. ايمني واكسن عمدتاً از نوع سلولي است و بطور كلي پاسخ پادتني ضعيف است.

استفاده از واكسنهاي زنده تخفيف حدت يافته در افراد مبتلا به نقص دستگاه ايمني سلولي رسماً ممنوع است .

ساير واكسنهاي ويروسي زنده يا تخفيف حدت يافته ،ايجادايمني خلطي همراه با پادتنهاي در گردش مي كنند كه به روش هاي متداول سر مشناسي نظير سرونوترا ليزا سيون ، واكنش ممانعت از هم اگلوتيناسيون ، بررسي ايمني به كمك مواد راديوايزوتوپ ، اليزاو غيره قابل اندازه گيري است. آزمونهاي افزايش حساسيت تاخيري بعضاً دال بر ايمني با واسطه سلولي است .

بعضي واكسنها نظير واكسن خوراكي فلج اطفال يا واكسنهايي كه از طريق بيني تجويز مي شوند ، علاوه بر ايمني خلطي ، ايجاد ايمني موضعي مي نمايند و به دنبال آن ايمونوگلو بولين نوع A توليد مي شود كه موجب ايمني موضعي بسيار قوي خواهد شد

و از دخول ويروس از طريق ان مجاري جلو گيري خواهد كرد. نهايتاً، واكسنهاي مننگوكوكسي C ,A ، و پنوموكوكسي پلي والان براساس نوع كپسول وپلي ساكاريد موجود در واكسن ، ايجاد پادتن اختصاصي مي نمايند.

عوارض واكسيناسيون

پيشگيري ازبيماريهاي عفوني بوسيله واكسن يكي از پيروزيهاي مهم علم پزشكي است، اما بايد در نظر داشت كه با وجود پيشرفتهاي بدست آمده در تهيه واكسن هاي بسيار كم ضرر و بي نهايت موثر بهرحال هيچ واكسني كاملاً بي ضرر و صددرصد مؤثر نيست. هدف در تهيه واكسن مناسب ، رسيدن به مرحله اي است كه واكسن حداكثر اثر پيشگيري را با حداقل عارضه جانبي داشته باشد.

عوارض متعددي تاكنون براي واكسن ها گزارش شده است كه شايع ترين آنها عوارض محل تزريق بصورت تورم و حساسيت و درد موضعي است كه گاهي با درجات خفيفي از تب نيز همراه مي شود.

اين عوارض اغلب در طي 24 ساعت اول بعد از تزريق ظاهر شده و معمولاً دركودكان بارزتر و ميزان تب كودك نيز بالا است. در دنباله تزريق واكسن سياه سرفه بندرت ممكن است كودك دچار آنسفاليت شود. اين عارضه معمولاً چند روز پس از تزريق اين واكسن بصورت بيقراري، تشنج اختلال رفتاري و تغيير سطح هشياري خودنمائي مي كند. هرگاه بعد از تزريق واكسن ثلاث كودك تب بالا، تشنج، و گريه هاي شديد و طولاني بيش از 3 ساعت داشته باشد ، در نوبت هاي بعدي از واكسن دوگانه استفاده مي شود.

يكي از عوارض بسيار نادري كه بويژه با گونه شماره 3 ويروس قطره فلج اطفال ممكن است پيش آيد پيدايش شكل فلجي بيماري است. شيوع اين عارضه دربالغين كمي زيادتر از كودكان مي باشد، بدين جهت

تجويز همگاني قطره ضد فلج كودكان در سنين بالاي 18 سال توصيه نمي شود.

هرگاه به فردي با نقص ايمني قطره ضد فلج تجويز شود خطر پيدايش اشكال فلجي بيماري افزايش پيدا مي كند.

در حاملگي تزريق واكسن هاي ويروسي زنده بعلت احتمال انتشار آنها به جفت و جنين ممنوع مي باشد.

اميد است با پيشرفتهاي كه در تكنيك هاي بيولوژي ملكولي پيدا شده است بتوان در آينده واكسن هايي با عوارض هر چه كمتر تهيه نمود.

به دنبال تزريق واكسن توام عوارض موضعي ا ز قبيل قرمزي محل تزريق ، حساسيت موضع ، و گاهي واكنشهاي عمومي مانند تب ، سر درد ، و گاهي ظهور بثوراتي در سطح بدن مشاهده مي شود اما اين واكنشها به زودي مرتفع مي گردند . در موارد نادري به دنبال تزريق واكسن توام ضد ديفتري- كزاز ناراحتي هاي كليوي و عصبي ديده شده است . در چنين حالاتي تزريق هاي بعدي انجام نمي گيرند . بايستي همواره آدرنالين يك در هزار در دسترس تزريق كنندگان واكسن باشد تا اگر عارضه آنافلاكسي پيش آمد بلافاصله بمصرف برسد .

همچنين ناراحتيهاي مغزي قابل توجهي كه ناشي از تزريق جزء سياه سرفه اواكسن سه گانه است به ندرت ذكر شده ، اگر ناراحتي عصبي ويا تشنجي كودك ظرف 2 روز پس از تزريق مشاهده شود ، نشان ايجاد ناراحتي به علت واكسن سياه سرفه است در اين صورت دنباله ايمن سازي را با واكسنهاي دو گانه ضد ديفتري ، كزاز خردسالان يا بزرگسالان بسته به سن شخص ادامه مي دهند و به اين كودك ديگر واكسن سياه سرفه نبايد تزريق شود .

موارد عدم استعمال يا تاخير در استفاده از واكسنها و

پاسخ به برخي پرسشهاي رايج

پيرامون واكسيناسيون

در كودكان تب دار يا مبتلا به بيماري هاي حاد تا رفع تب و بيماري تزريق واكسن سه گانه را به عقب مي اندازند . در مورد كودكان مبتلا به آلرژي شديد و يا ضايعات و عوارض مغزي و عصبي مايه كوبي با احتياط و با نظر پزشك كودكان انجام گيرد . به كودكان پس از سن شش سالگي و به نوجوانان اگر مايه كوبي توام ضرورت يابد بايد حتماً واكسن ويژه بزرگسالان تزريق شود . چه در اين گروه سني واكسن خاص كودكان عوارض جنبي نسبتاً شديدي به علت مقدار بيشتر پادتن ضد ديفتري كه در آن وجود دارد ايجاد مي شود

همچنين اين واكسن براي كودكاني كه سابقه بيماريهاي مزمن چركي ، ناراحتيهاي عصبي، تشنج ، ضايعات مغزي و يا سابقه خانوادگي بيماريهاي عصبي را دارند تجويز نمي گردد . در هر يك از اين موارد ، پزشك متخصص بيماريهاي كودكان بايد شخصاً تصميم به استفاده از واكسن را بگيرد .

برنامه ايمن سازي كودكان نارس ويا كم وزن نيز طبق جدول ايمن سازي عادي است و تجويز به موقع واكسنها توصيه مي شود .

شل بودن مدفوع يا سرماخوردگي مانع از انجام ايمن سازي نخواهد بود.

سوء تغذيه نه تنها مانعي براي ايمن سازي نيست ، بلكه ايمن سازي به موقع كودكان مبتلا به سوء تغذيه اكيداً توصيه مي شود .

براي هيچ واكسني جز سياه سرفه محدوديت سني وجود ندارد و در صورت عدم سابقه ايمن سازي بايد با برنامه عمل شود .

در اختلالات ايمني ، چه اوليه و چه اكتسابي مثل لوسمي ( سرطان خون) و غيره واكسنهاي ويروسي زنده و

واكسن BcG منع استعمال دارند .

به علت ريشه كني ، آبله در جهان ، تلقيح آن به هيچ وجه لازم نمي باشد .

بهترين سن براي تلقيح واكسن ب. ث . ژ بدو تولد مي باشد ، از آن به بعد تا 2 ماهگي بدون انجام تست مانتو و پس از دو ماهگي با انجام تست مانتو و در صورت منفي بودن آن بايد ب . ث . ژ تلقيح نمود .

در افراد مبتلا به هموفيلي واكسن هپاتيت B بايستي زير جلد تزريق شود .

فعلاًدوز ياد آور واكسيناسيون هپاتيتB توصيه نمي شود .

با توجه به وضعيت اپيد ميو لوژيك كشور ايمن سازي عليه اوريون و سرخجه در برنامه ايمن سازي كشور توصيه نشده است ، در جوامعي كه به صورت محدود واكسيناسيون بر عليه اين بيماري انجام مي شود ، اگر پوشش ايمن سازي كمتر از 70% باشد ، امكان ابتلا در سنين بالا افزايش مي يابد و در نتيجه خطرات بيش_تري از نظر ايجاد سندرم بعد از سرخچه ايجاد مي شود ، لذا نبايستي به واكسيناسيون محدود كودكان مبادرت كرد

گروههاي در معرض خطر براي ايمن سازي هپاتيتB شامل دانشجويان، گروه پزشكي ، جراحان ، پزشكان ، پرستاران ، دندانپزشكان ، كمك دندان پزشكان، بيماران تحت دياليز ، كارشناسان و تكنسين هاي آزمايشگاه هاي تشخيص طبي و . . . مي باشد .

انجام تست مانتو قبل از واكسن سرخك لزومي ندارد .

-تست مانتو چيست ؟

آزمايشي است كه در تشخيص بيماري سل كمك مي كند اين تست باتزريق يك نوع پروتئين در داخل پوست انجام مي شود .

پوليو خوراكي وتزريقي چيست ؟

واكسن

مورد استفاده جهت جلوگيري از بيماري فلج اطفال ااست و دونوع مي باشد يك نوع خوراكي به صورت قطره و ديگري تزريقي كه به پوليو خوراكي و تزريقي معروفند .

واكسن زيرجلدي و داخل جلدي چيست ؟

منظور از جلد پوست است پوست سه لايه دارد اپيدرم سطحي ترين لايه ، درم لايه دومي و هايپودرم لايه زيرين و سومي است . زيرجلدي داخل هايپودرم ها و داخل جلدي در داخل درم.

توكسوئيد چيست ؟ از سم يك باكتري ماده اي مشابه با آن ساخته مي شود كه به آن توكسوئيد مي گويند .

چگونگي تشكيل آنتي بادي ها

چگونگي تشكيل پادتنها

به دنبال تزريق يك واكسن براي اولين بار و پس از گذشت يك دوره تاخيري متفاوت، منجر به توليد مقداركمي از پادتنها مي شود. تماس بعدي با همان پادگن موجب پاسخي سريع و قويتر خواهد شد كه به واكنشهاي خاطرهاي مشهور است و از طريق ياخته هاي حساس كه حافظه پادگني خود را حفظ نموده اند تامين مي گردد.

الف )پاسخ اوليه

پاسخهاي اوليه به مواردي اطلاق مي گردد كه پس از اولين تزريق واكسن مشاهده مي گرددو برخلاف پاسخهاي ثانويه است كه پس از تكرار تزريق تظاهر مي نمايد. به طور اختصار ، پس از اولين واكسن سه مرحله متاميز وجود دارد :

1) دوره تاخيري كه حد فاصل بين زمان تزريق و ظهور پادتنهاي سرمي است . اين مدت از 24 ساعت تا دو هفته متغير مي باشد و به تكامل سيستم ايمني فرد، و نيز طبيعت، شكل و مقدار پادگن بكار رفته ارتباط دارد .

2) مرحله آزمايش

به محض گذز از مرحله تاخيري ، ميزان پادتن بطور تصاعدي افزايش مي يابد و پس

از يك مرحله متغير كه بين 4 روز تا 4 هفته است به حد اكثر مي رسد . اين مدت بطور تقريب براي توكسوئيد ديفتري و كزاز 3 هفته و در مورد واكسنهاي ميكروبي 2هفته مي باشد.توليد پادتنهاي I gM مقدم بر پادتنهاي I gG است .

عيار پادتن ممكن است براي مدتي در حد اكثر باشد، چند روزي بطور ثابت و از آن پس كاهش مي يابد ، ابتدا سريع و بعداً به آرامي. زمان كاهش متغير است و بستگي به ميزان توليد پادتنها از نظر كمي و كيفي و تجزيه آنها دارد . ايمونو گلولينهاي A و M سريعتر از IgG كاهش مي يابند.

ب)پاسخ ثانويه

عرضه مجدد پادگن پس از گذشت مدت مناسبي از زمان ، موجب بروز پاسخ ثانويه مي گردد كه با تظاهر سريع پادتنهاي اختصاصي و خصوصاً افزايش IgG همراه است . ميزان پادتن ظرف چند روز به حداكثر مي رسد . اين افزايش تصاعدي است، ولي با سرعت بيشتر ، ودر حاليكه مرحله كاهش طولاني تر است . همچنين ،در صورتي كه دومين تزريق قبل از زايل شدن پادتنهاي حاصل از تزريق اوليه انجام مي پذيرد، ابتدا با كاهش موقت پادتن، وسپس با يك افزايش بيشتر روبرو خواهيم بود.

اگر مقدار پادتن موجود در سرم هنوز در سطح بالايي باشد ،موجب خنثي كردن پادگن تزريق شده مي گردد . اين بدان معناست كه تجويز دومين پادگن در صورتي كه بافاصله اندكي از تزريق اوليهانجام پذيرد ، غيرموثر خواهد بود ، زيرا پادتنهاي موجود در سرم اگر در غلظت بالايي باشند موجب اضمحال پادگن مي گردند . معمولا دوام پادتنها طولاني

و گاهي مادام العمر است .

واكسنهاي استنشاقي

تجويز واكسنهاي استنشاقي از طريق بيني ، خصوصا در مورد بيماريهاي ويروسي تنفسي و نيز ويروس سرخك توسعه يافته است . نيز واكسن خوراكي حصبهو واكسن روتاويروس عليه اسهالهاي ويروسي از اين گروه مي باشند . اين واكسنها مثل ويروس تخفيف حدت يافته پوليو كه از راه خوراكي تجويز مي گردد ، ميتواند پادتنهاي موضعي را در محل ورود تحريك نمايند

واكسنهاي زير واحد

واكسنهاي Sub unit

تركيبات مشتكله ساختار ويروس را ميتوان از يكديگر تفكيك نمود ، به قسمتي كه واكسن فقط حاوي آن تركيبات مفيدي باشد كه پادتن محافظت كننده را تحريك نمايد. در اين طريقه مي توان با عمل تخليص ، پروتئين هاي غير اختصاصي را حذف نمود و امكان واكنشهاي نامطلوب واكسن را كاهش داد . نيز مي توان پادگن هاي اختصاصي را با درجه خلوص و غلظت بيشتري تهيه و تجويز نمود ، مواردي از اين قبيل را مي توان واكسن هاي هاري ، هپاتيت ويروسي A و هپاتيت B ، اراانفلوانزاو ايدز ذكر نمود .

مقدار-راه تجويز

؛ تهيه نگهداري و حمل واكسن

تامين و ذخيره واكسن :اغلب واكسن ها نياز به نگهداري در يخچال جهت خنك نگهداشتن و جابجائي دقيق دارند تا موثر واقع شوند ، چنانچه ملزومات زنجيره سرد ناكافي باشد ، اجراكنندگان بايد از تسهيلات سردخانه كافي در كشور ، قبل از حمل واكسن مطمئن باشند ، در طي شرائط اضطراري پيشنهاد ميگردد كه كليه واكسن هاي وارداتي و حتي آنهائي كه مربوط به آژانسهاي داوطلبان ميباشد تحت نظر دولت ذخيره و نگهداري گردند . تصميم گيري در مورد سياست هاي ايمن سازي بايد فقط در سطح ملي انجام گرفته و موسسات دواطلب نبايد دراين زمينه خاص تصميم گيري نمايند و خط مشي مطلوب آن است كه اين سياست به عنوان بخشي از طرح پيشگيري از حوادث منظور گردد.

واكسن سه گانه ضد ديفتري و كزاز و سياه سرفه رادر 2+تا6+ درجه سانتي گراد و دور از نور نگهداري مي نمايند اين واكسن نبايد يخ بزند زيرا در اثر يخ زدن و

باز شدن تزريق واكسن ايجاد واكنشهاي شديد و مزاحم خواهد نمود.

انواع واكسنها-مقدار-راه تجويز-شرايط نگهداري

نام واكسن - ماهيت - مقدار و راه تجويز - شرايط نگهداري در محل واكسيناسيون

1- سه گانه - توكسوئيد كزاز،توكسوئيد ديفتري و باكتري كشته شده سياه سرفه - 0.5 ميلي ليتر ، تزريق عضلاني - 8-0 درجه (طبقه فوقاني يخچال)

2- دوگانه - توكسوئيد كزاز و توكسوئيد ديفتري (خردسالان و بزرگسالان) - 0.5 > ML تزريق عضلاني - 8-0 درجه ( طبقه فوقاني يخچال)

3- كزاز - توكسوئيد كزاز - ****** - *******

4- ب.ث.ژ - باسيل كالمت و گرن - 0.5 ML داخل جلدي تا 1 سالگي 0.1 كليه سنين - طبقه فوقاني يخچال

5- سرخك - ويروس زنده ضعيف شده - 0.5 ML زير جلدي - *******

6- فلج اطفال - ويروس سه گانه زنده ضعيف شده - قطره خوراكي - *******

7- هپاتيت B - آنتي ژن سطحي ويروس - كودك زير 10 سال 0.5 ml كودك بالاي 10 سال 1ml در ماهيچه دلتوئيد - *************

واكسن آنفلوآنزا و سرماخوردگي

واكسن سرماخوردگي شامل چند ويروس شناخته شدهي ضعيف شده است كه از طريق تزريق عضلاني ايمني 80 درصدي را براي يك سال ايجاد ميكند.

براي كاهش عوارض سرماخوردگي تزريق واكسن اين بيماري براي افراد بالاتر از 60 سال و يا مبتلايان به بيماريهاي مزمن قلبي، ريوي و كليوي توصيه ميشود؛ سرماخوردگي به بيماريهاي دستگاه تنفسي فوقاني اطلاق ميشود كه توسط ويروسهايي همچون آنفولانزا، رينوويروسها، آدنوويروسها ايجاد ميگردد.

اين متخصص ادامه داد: علايم سرماخوردگي شامل آبريزش از بيني، كوفتگي، خستگي، دردهاي عضلاني و استخواني، سردرد، درد چشم، تهوع، گلو درد و سرفه است؛ اين ويروس پس از ورود به بدن در

مخاط دستگاههاي تنفسي ايجاد بيماري كرده و همراه با ترشحات دستگاه تنفسي از فردي به فرد ديگر قابل انتقال است، بنابراين دست دادن، بوسيدن، عطسه و سرفه در محلهاي عمومي باعث انتقال آن ميشود.

شايعترين علت غيبت از كار و مدرسه در فصول سرد سرماخوردگي است كه با استراحت سه تا پنج روز به طول ميانجامد.

رطوبت و درجه حرارت در انتشار ويروس نقش دارد، اين بيماري در كشورهاي مناطق معتدل در فصل سرما (زمستان و پاييز) به علت بارندگي و رطوبت بيشتر است؛ از ديگر علل افزايش بروز سرماخوردگي در فصل سرما استفادهي بيشتر از وسايل نقليهي دسته جمعي و تجمع در فضاهاي بسته و عدم استفاده از تهويهي مناسب است.

تغذيه يكي از فاكتورهاي موثر در عملكرد سيستم ايمني است، بنابراين سوء تغذيه در بروز بيماريهاي عفوني نقش مهمي را ايفا ميكند. ابتلا به بيماريهاي مزمن قلبي، كليوي و وريدي نيز فرد را مستعد ابتلا به اين عفونت ميكند.

در سرماخوردگي مخاط بيني و دستگاه تنفسي دچار احتقان و التهاب شده، پس مصرف مداوم مايعات، استفاده از بخور در تسكين علايم و سير بهبود آن نقش دارد.

براي پيشگيري از بروز و درمان سرماخوردگي رعايت نكات بهداشتي از سوي فرد بيمار از قبيل استفاده از وسايل و ظروف جداگانه، اجتناب از حضور در اماكن عمومي و نيز استفاده از داروهاي ضد ويروس، مصرف مايعات فراوان، شست و شوي مداوم دستها و دهان شويه با نرمال سالين يا آب نمك و استفاده از داروهاي مسكن نظير استامينوفن و يا آنتيهيستامين موثر است و به صرف وجود سرماخوردگي به هيچ وجه آنتيبيوتيك تجويز نميشود.

استفاده از واكسن ضدبيماري آنفولانزا

در كاهش ميزان مرگ و مير ناشي از سكته هاي قلبي موثر است پژوهشگران در آرژانتين بتازگي با بررسي شماري از مبتلايان به سكته هاي قلبي و همچنين برخي از افرادي كه براي درمان انسداد رگهاي كرونرئ قلب تحت عمل جراحي ئ تعويض اين عروق قرار گرفته بودند دريافتند تزريق واكسن آنفولانزا در فصل زمستان مرگ و مير اين بيماران را به ميزان 72 درصد كاهش مي دهد بر پايه نتايج اين بررسي كه در شماره آوريل مجله سيركيوليشن منتشر شده است .

تنها يك نوبت تزريق واكسن آنفولانزا خطر مرگ و مير اين بيماران را به ميزان چشمگيري كاهش مي دهد به نظر دكتر برانكوموتنر سرپرست اين گروه پژوهشي : تزريق واكسن آنفولانزا با افزايش گونه اي از سلول هاي دستگاه ايمني موسوم به ليمفوسايتهاي بي -احتمال پاره شدن و ميزان بروز التهاب در ديواره رگها و در نتيجه احتمال بروز سكته هاي قلبي و مغزي را كاهش مي دهد از اين رو پژوهشگران استفاده از واكسن آنفولانزا را در فصل زمستان براي مبتلايان به سكته هاي قلبي و بيماراني كه تحت جراحي تعويض رگهاي قلب قرار گرفته اند سودمند مي دانند

واكسن مورفين

واكسن مرفين در انستيتوپاستور ايران ساخته شد:

مراحل آزمايشگاهي توليد واكسن مرفين در انستيتو پاستور ايران به پايان رسيده است.

دكتر تقي خاني رئيس انستيتو پاستور ايران با بيان اين مطلب افزود: اين واكسن مراحل آزمايشگاهي خود را طي كرده و به ثبت داخل رسيده و بر روي حيوانات آزمايشگاهي نيز جواب مثبت داشته است.

وي با اشاره به اينكه واكسن هاي مننژيت، آنفولانزا و هاري انساني در اين انستيتو بزودي توليد خواهدشد، تصريح

كرد: تحقيقات درباره بيماري هاي عفوني و واگير، پيشگيري و تشخيص و درمان بيماري ها از جمله مسئوليت هاي عمده انستيتو پاستور ايران است كه توليد واكسن مرفين نيز در راستاي اين اهداف صورت گرفته است.

رئيس انستيتو پاستور ايران با اشاره به سابقه 80 ساله اين انستيتو در طرح هاي پژوهشي و تحقيقاتي تصريح كرد: توليد اين واكسن نيز نتيجه تحقيقات ديگري بود كه محققان با تغيير مواد كيت تشخيص سريع مرفين و آزمايش بر روي حيوانات موفق شدند واكسن مرفين را توليد كنند كه اميدواريم پس از كسب اجازه آزمايش بر روي انسان به تأييد بين المللي و توليد انبوه برسد

واكسن توام بزرگسالان

واكسن توام ضد ديفتري - كزاز براي خردسالان - نوجوانان و بزرگسالان

تركيب : اين واكسنها محتوي محلولهاي تصفيه و تغليظ شده توكسو ئيد هاي ديفتري وكزاز هستند كه بر فسفات آلومينيوم در حال توليد جذب شده اند .

نيومرسال به عنوان نگاه دارنده به نسبت يك در هزار به محلول اضافه شده است . استفاده از فسفات آلو مينيوم بدان جهت است كه با تاخير جذب واكسن در بدن ، قدرت ايمني زايي فزونتر مي شود . هر دز واكسن در حجم 5% ميلي ليتر براي كودكان محتوي مواد زير است :

توكسوئيد ديفتري 15 واحد فلوكا لان

توكسوئيد كزاز 10 واحد فلوكولان

فسفات آلومينيوم ( بر مبناي يون فلز ) 3/0 تا 6/0 ميلي گرم

واكسن ويژه نوجوانان و بزرگسالان تركيبي شبيه واكسن كودكان دارد ، تنها مقدار نوكسوئيد ديفتري آن به دو واحد فلوكولان تقليل يافته است.

موارد استعمال : براي ايمن سازي كودكان زير شش سال بر ضد بيماري هاي ديفتري و كزاز از واكسن

توام ديفتري- كزاز ويژه خردسالان استفاده مي شود . همچنين براي ايمن سازي كودكان بيش از شش سال و نوجوانان و بزرگسالان از واكسن توام ويژه استفاده مي نمايند .

روش استفاده : قبل از مصرف ، شيشه واكسن را خوب تكان دهيد تا واكسن كاملاً يكنواخت گردد. براي ايجاد ايمني اساسي وپايه اي دو تزريق نيم ميلي ليتري به فاصله 4 تا 8 هفته انجام مي گيرد و سومين تزريق 6 تا 12 ماه بعد بايستي انجام پذيرد . پس لز تكميل برنامه مايه كوبي ، ايمني حاصل براي مدت 5 سال قابل اعتماد است و با يك تزريق ياد آور براي 5سال ديگر دوام ايمني را تضمين مي نمايند . واكسن ويژه نوجوانان و بزرگسالان معمولاً به عنوان ياد آور و فقط يك بار تزريق مي شود .

موارد عدم استعمال : در كودكان تب دار يا مبتلا به بيماري هاي حاد تا رفع تب و بيماري تزريق واكسن را به عقب مي اندازند . در مورد كودكان مبتلا به آلرژي شديد و يا ضايعات و عوارض مغزي و عصبي مايه كوبي با احتياط و با نظر پزشك كودكان انجام گيرد . به كودكان پس از سن شش سللگي و به نوجوانان اگر مايه كوبي توام ضرورت يابد بايد حتماً واكسن ويژه بزرگسالان تزريق شود . چه در اين گروه سني واكسن خاص كودكان عوارض جنبي نسبتاً شديدي به علت مقدار بيشتر پادتن ضد ديفتري كه در آن وجود دارد ايجاد مي شود

عوارض جانبي : به دنبال تزريق واكسن توام عوارض موضعي ا ز قبيل قرمزي محل تزريق ، حساسيت موضع ، و گاهي واكنشهاي

عمومي مانند تب ، سر درد ، و گاهي ظهور بثوراتي در سطح بدن مشاهده مي شود اما اين واكنشها به زودي مرتفع مي گردند . در موارد نادري به دنبال تزريق واكسن توام ضد ديفتري- كزاز ناراحتي هاي كليوي و عصبي ديده شده است . در چنين حالاتي تزريق هاي بعدي انجام نمي گيرند . بايستي همواره آدرنالين يك در هزار در دسترس تزريق كنندگان واكسن باشد تا اگر عارضه آنافلاكسي پيش آمد بلافاصله بمصرف برسد .

روش نگهداري : واكسن توام را در 2+تا 6+ درجه سانتيگراد و دور از نور نگهداري مي نمايند .

اين واكسن نبايد يخ بزند . در اثر يخ زدن و باز شدن ، تزريق واكسن ايجاد واكنشهاي شديد و مزاحم خواهد نمود.

بسته بندي : واكسن توام معمولاً در جعبه هاي محتوي دو آمپول 5/. ميلي ليتري و يا در شيشه هاي 5 يا 10 ميلي ليتري عرضه مي شود .

واكسن سه گانه

واكسن سه گانه ضد ديفتري - كزاز و سياه سرفه

تركيب : اين واكسنها محتوي محلولهاي تصفيه و تغليظ شده توكسوئيد هاي ديفتري و كزاز هستند كه پس از اختلاط با پيكره باكتري گشته سياه سرفه بر فسفات آلو مينيوم در حال توليد جذب شده اند . تيو مرسال به عنوان ماده نگه دارنده به نسبت يك در ده هزلر به محصول اضافه شده است . استفاده از فسفات آلومينيوم بدان جهت است كه با تاخير جذب واكسن در بدن قدرت ايمني زايي آن افزونتر مي شود . هر دز واكسن در حجم 5/ ميلي ليتر محتوي مواد زير است :

نوكسوئيد ديفتري 15 واحد فلوكولان

توكسوئيد كزاز 10 واحد

فلوكولان

واكسن ضد سياه سرفه 4 واحد بين المللي محافظت كننده

فسفات آلو مينيوم ( بر مبناي يون فلز )3/ تا 6/ ميلي گرم

نيومر سال 1 %

موارد استعمال :

واكسن سه گانه را براي ايمن سازي نوزادان و كودكان بين سنين 6 هفته اي تا 4 سالگي به مصرف مي رسانند .

موارد عدم استعمال :

به كودكان تب دار يا مبتلا به بيماريهاي حاد تا رفع تب و بيماري واكسن سه گانه ضد ديفتري - كزاز و سياه سرفه تزريق نمي شود . همچنين اين واكسن براي كودكاني كه سابقه بيماريهاي مزمن چركي ، ناراحتيهاي عصبي، تشنج ، ضايعات مغزي و يا سابقه خانوادگي بيماريهاي عصبي را دارند تجويز نمي گردد . در هر يك از اين موارد ، پزشك متخصص بيماريهاي كودكان بايد شخصاً تصميم به استفاده از واكسن را بگيرد .

روش استفاده :

قبل از مصرف شيشه واكسن را خوب تكان دهيد تا واكسن كاملاً يكنواخت گردد . براي ايجاد ايمني اساسي و پايه اي سه تزريق نيم ميلي ليتري به فاصله 4تا 8 هفته انجام مي گيرد و چهارمين تزريق يك سال بعد صورت مي پذيرد . از تزريقهاي ياد آور 5 سال يك بار از واكسن توام ضد ديفتري كزاز خردسالان يا بزرگسالان ، بسته به سن شخص لستفاده به عمل مي آيد .

عوارض جانبي: با تزريق اين واكسن قرمزي ، سفتي ، تورم و يا بثورات پوستي همراه با تب كه معمولاً زود گذر هستند مشاهده مي شود . در موارد نادري ناراحتيهاي كليوي به دنبال تزريق اين واكسن ديده شده است . همچنين نلراحتيهاي مغزي قابل توجهي كه ناشي از تزريق جزء

سياه سرفه اين واكسن سه گانه است به ندرت ذكر شده ، اگر ناراحتي عصبي ويا تشنجي كودك ظرف 2 روز پس از تزريق مشاهده شود ، نشان ايجاد ناراحتي به علت واكسن سياه سرفه است در اين صورت دنباله ايمن سازي را با واكسنهاي دو گانه ضد ديفتري ، كزاز خردسالان يا بزرگسالان بسته به سن شخص ادامه مي دهند و به اين كودك ديگر واكسن سياه سرفه نبايد تزريق شود .

بايستي همواره آدرنالين يك در هزار در دسترس تزريق كنندگان باشد تا اگر عارضه آنافيلاكسي پيش آمد بلافاصله به مصرف برسد .

روش نگهداري: واكسن سه گانه ضد ديفتري و كزاز و سياه سرفه رادر 2+تا6+ درجه سانتي گراد و دور از نور نگهداري مي نمايند اين واكسن نبايد يخ بزند زيرا در اثر يخ زدن و باز شدن ، تزريق واكسن ايجاد واكنشهاي شديد و مزاحم خواهد نمود.

بسته بندي: واكسن سه گانه معمولاً در جعبه هاي محتوي سه آمپول 5/ ميلي ليتري و يا در شيشه هاي 5 تا 10 ميلي ليتري عرضه مي گردد .

واكسن هاري

بيماري هاري عفونت حاد ويروسي دس_تگاه عصبي است كه موجب مرگ انسانها و حيوانات مي گردد. تمام حيوانات خونگرم ( پستانداران و پرندگان ) نسبت به بيماري حساسند و ويروس بين حيوانات حيوانات اهلي و وحشي ، و از طريق انها به انسان قابل سرايت است .

انواع واكسن هاي هاري :

واكسنهاي تهيه شده بر روي نسج مغزي ( واكسن كشته كامل يا نسبي )

واكسنهاي تهيه شده بر روي جنين تخم مرغ يا اردك ( زنده خفيف حدت يافته )

واكسنهاي كشت سلولي ( ياخته هاي ديپلوئيد و

يا تيره هاي سلولي )

واكسن تيفوئيد و وبا

به چند دليل اقدام فوري در رابطه با انجام واكسيناسيون عمومي بر عليه تيفوئيد و وبا بايد جلوگيري گردد :

1- هيچگونه مداركي كه دلالت بر انتشار وسيع اينگونه بيماريها پس از وقوع بلايا باشد وجود نداشته باشد .

2- سازمان جهاني بهداشت انجام واكسيناسيون برعليه تيفوئيد و وبا را در مناطق بومي و بصورت روتين توصيه نمي نمايد .واكسن هاي تيفوئيد و وبا تنها داراي تاثير جزئي و حفاظت هاي فردي كوتاه مدت بوده و در پيشگيري از انتشار بيماريهاي فوق تاثير ناچيزي دارند ولي بطور كلي حفاظت بيشتر و طولاني تر بصورت طبيعي در مناطق بومي و در نقاطي كه اهالي قبلا" در معرض بيماري بوده اند بوجود خواهد آمد ، با اين وجود ، ايمن سازي برعليه بيماريهاي فوق الذكر از نظر پيشگيري از گسترش و انتشار بيماري هاي فوق كافي نيستند . كنترل پزشكي مطلوب زماني بوجود مي آيد كه در شناسائي ، جداسازي و درمان موثر و جدي توجه خاص مبذول گردد.

3- پوشش كامل ايمنسازي جمعيت ، حتي چنانچه در يك مرحله انجام گيرد در مدت زماني كوتاه مقدور نمي باشد و چنانچه اقدام به اجراي برنامه مصونسازي در مراحل دوم و سوم گردد بعلت كاهش علاقه عمومي ، پوشش كامل جمعيتي مشكل تر خواهد بود ، تجارب گذشته نشان داده است كه در شرائط اضطراري ثبت نام افراد واكسينه شده غير ممكن ميباشد و اين موضوع باعث دشواري بيشتر در پي گيري افراد مذكور ميگردد و بويژه چنانچه چندين موسسه بدون ارتباطات و هماهنگي بخواهند اين برنامه را بمود اجرا گذارند دراينصورت بايد بكلي از پي

گيري خود داري گردد.

4- اجراي برنامه هاي واكسيناسيون نياز به تعداد بي شماري از كاركنان دارد كه بايد نسبت به استخدام آنان اقدام گردد.

5- كيفيت واكسن در دسترس بويژه چنانچه بطور عجولانه از منابع نامطمئن تامين گردد بايد مورد دقت كافي قرار گيرد .

6- به غير از مواقعي كه از نيرل استفاده نمي گردد مانند استفاده از تزريق كننده هاي فشاري ، به احتمال زياد واكسيناسيون عمومي ممكن است ، بهره گيري از نيرل هائي كه كاملا" استريل نگرديده و امكان انتقال هپاتيت B انجام گيرد و حتي در مواردي چنانچه ملزومات يكبار مصرف در دسترس باشد احتمال دارد نظارت كافي بر روش تزريق انجام نگردد.

7- برنامه هاي ايمن سازي عمومي ممكن است منجر به تشخيص و درك اشتباه عمومي در رابطه با ايمني از مخاطرات بيماريها و بي توجهي به معيارهاي موثر بهداشتي گردد.

واكسن كزاز

به منظور حفاظت از بيماري كزار دو گونه آمادگي ضروري ميباشد ، ابتداء در دسترس بودن واكسن كزار كه يك عامل مصونسازي موثر دربين كودكان و همچنين زنان در سنين حاملگي است . يكي از مهمترين روشهاي حفاظت جامعه برعليه بيماري كزاز ، حفظ سطح ايمني عمومي ، انجام ايمن سازي عادي پيش از وقوع بلايا و همچنين پاكيزه نمودن اوليه و كافي جراحات ميباشد ، چنانچه در بيماريهائي كه داراي جراحات باز ميباشند ، رعايت سطح كامل ايمني نگردد ، واكسن كزار يك روش پيشگيري موثر بشمار خواهد رفت . درمورد آمادگي دوم ، انتي توكسين كزاز بايد بطور مجزا و تحت نظر پزشك به بيماران مجروحي كه قبلا" مايه كوبي نگرديده اند تجويز گردد. افزايش فوق العاده بيماري

كزاز معمولا" پس از بروز بلاياي طبيعي رخ نمي دهد بنابراين واكسيناسيون عمومي جامعه برعليه بيماري كزار ضروري نبوده و تصور نمي شود كه در كاهش بيماري مصدومان موثر باشد . واكسيناسيون عمومي ممكن است در كمپ ها و اردوگاههاي منطقه و جهت تعداد بيشماري از كودكان برعليه بيماري سرخك ، سياه سرفه ، و احتمالا" پوليو و ديفتري توصيه ميگردد.

واكسن ايدز

يك شركت آمريكايى اعلام كرده است كه ممكن است ظرف پنج سال آينده واكسن بيمارى ايدز در دسترس قرار گيرد.

قرار است شركت "واگسجن"، كه مراحل نهايى آزمايش واكسن ايدز را روى انسان انجام مى دهد، در اجلاس ايدز در بارسلون، اسپانيا، اعلام كند كه نتايج اين آزمايش ها سال آينده معلوم خواهد شد.

در همان حال، سازمان موسوم به "ابتكار عمل بين المللى براى واكسن ايدز" هشدار داده است كه از هم اكنون بايد تلاش كرد تا هزينه استفاده از واكسن اين بيمارى در حدى باشد كه بتوان آن را در دسترس كشورهايى قرار داد كه بيش از همه به آن نياز دارند.

دو شركت دارويى "روش" سوييس و "تريمريس" آمريكا گفته اند كه دارويى را تكميل كرده اند كه قبل از اين كه ويروس عامل ايجاد بيمارى ايدز - اچ آى وى - وارد سلول ها شود، مى تواند آن را از بين ببرد.

اكثر داروهاى ايدز كه در حال حاضر مورد مصرف قرار مى گيرد تنها بعد از ورود ويروس بيمارى به سلول انسان مى تواند با اين بيمارى مقابله كند.

اجباري شدن واكسن مننژيت براي مشمولين خدمت وظيفه عم

معاونت وظيفه عمومي نيروي انتظامي اعلام كرد: دفترچه آماده به خدمت تمامي مشمولان نظام وظيفه، هنگام اعزام به خدمت بايد ممهور به مهر تزريق واكسن "مننژيت" باشد.

به گزارش معاونت وظيفه عمومي نيروي انتظامي، از اين پس مشمولاني كه دفترچه آنان مهر تزريق واكسن مننژيت نداشته باشد، اعزام نخواهندشد و تأخير آنان دراين خصوص، به منزله غيبت خواهدبود.

دراين اطلاعيه خطاب به تمامي مشمولان داراي مدرك تحصيلي زيرديپلم، ديپلم، كارداني، كارشناسي و بالاتر و همچنين مشمولان گروه پزشكي، آمده است: پس ازدريافت دفترچه آماده به خدمت، به

منظور رعايت بهداشت و حفظ سلامت، به نزديكترين مركز بهداشتي محل سكونت خود مراجعه كرده و اقدام به تزريق واكسن مننژيت كنند.

مدارك مورد نياز جهت تهيه واكسن هپاتيت

از انستيتو پاستور تهران و M M R از موسسه سرم سازي رازي كرح

*كپي پروانه مطب اعتبار دار

*كپي شناسنامه

*كپي كارت نظام پزشكي

سهميه ماهيانه بين 15 تا 20 ويال 5 سي سي

داشتن شرايط زنجيره سرد ( ماشين يخچال دار يا كلمن و يخ براي تحويل ضروري است )

آدرس انستيتو پاستور : تهران - ميدان حر

آدرس موسسه سرم سازي رازي : كرج - جاده حصارك - نرسيده به دانشگاه تربيت معلم

كمك هاي اوليه

مراقبت از خود

حفاظت از خود در برابر آسيب و عفونت در واقع ارايه كمك هاي اوليه بسيار پراهميت است يكي از قواعد اوليه در ارايه كمك هاي اوليه اطمينان پيدا كردن از بي خطر بودن موقعيت پيش از شروع درمان مصدوم است به خاطر بسپاريد كه عفونت حتي با وجود آسيب هاي نسبتاً جزيي مي تواند يك خطر باشد. از اين رو لازم است كه گام هايي را در جهت جلوگيري از تماس با عفونت مصدوم يا عدم انتقال عفونت خود به مصدوم طي كنيد. به علاوه بايد مراقب سلامت رواني خود باشيد و سعي كنيد كه برخوردي مؤثر با استرس داشته باشيد. - امنيت شخصي در موقعيت هاي خطرناك دست به اقدامات قهرمانانه نزنيد. اگر خود را در معرض خطر قرار دهيد، احتمالاً نمي توانيد به صورتي مؤثر به مصدومان كمك رساني كنيد. هميشه ابتدا وضعيت خود را ارزيابي كنيد و مطمئن شويد كه موقعيتي كه قصد ورود به آن را داريد، براي شما خطري ايجاد نمي كند.

اقدامات در وضعيت هاي اورژانس

در هر موقعيت اورژانس بايد از يك مجموعه اقدامات مشخص پيروي كنيد. از اين طريق شما قادر خواهيد بود موارد ضروري را اولويت بندي كنيد و شخصاً تصميم گيري كنيد. گام هاي اصلي عبارتند از: ارزيابي وضعيت بي خطر كردن محل ارايه كمك هاي اورژانس و كمك گرفتن از ديگران قبل از دست زدن به هر كاري سعي كنيد بر احساسات خود غلبه كنيد و يك لحظه بينديشيد. بسيار مهم است كه خود را در معرض خطر قرار ندهيد بنابراين در مواردي كه خطرناك است به سرعت وارد نشويد. به خطر وجود گاز يا بنزين دقت كنيد. به

علاوه سعي نكنيد همه كارها را به تنهايي انجام بدهيد. - اولويت هاي كمك هاي اوليه وضعيت را ارزيابي كنيد. به سرعت و با حفظ خونسردي آنچه را كه رخ داده تحت نظر بگيريد و به دنبال هرگونه خطر تهديدكننده خود يا مصدوم بگرديد. هرگز خود را در معرض خطر قرار ندهيد. محل را از خطر عاري كنيد. در حد توان مصدوم را از خطر محافظت كنيد اما به محدوديت هاي خودتان هم واقف باشيد. كمكهاي اورژانس را ارايه دهيد.وضعيت تمام مصدومان را ارزيابي كنيد تا بتوانيد اولويتها را مشخص كنيد و اول آنهايي را كه دچار وضعيت هاي تهديدكننده حيات هستند درمان كنيد. از ديگران كمك بگيريد. به سرعت مطمئن شويد كه هرگونه كمك طبي ضروري يا كمك هاي تخصصي درخواست شده اند و در راه هستند. - ارزيابي وضعيت رويكرد شما بايد بسيار سريع و در عين حال با حفظ خونسردي و كنترل باشد. اولويت هاي كاري شما عبارتند از: شناسايي هرگونه خطر براي خودتان مصدوم و ناظران سپس بررسي امكانات موجود و نوع كمكي كه ممكن است به آن نياز داشته باشيد. هنگامي كه پيشنهاد كمك به شخص مي دهيد، بگوييد كه از مهارت هاي كمك هاي اوليه برخوردار هستيد. اگر هيچ پزشك پرستار يا افراد كارآزموده ديگري در محل حضور ندارند، با خونسردي مسؤوليت را بپذيريد. ابتدا سؤالات زير را از خود بپرسيد: آيا خطر همچنان وجود دارد؟ آيا جان كسي در معرض خطر فوري قرار دارد؟ آيا ناظري براي كمك وجود دارد؟ آيا من به كمك تخصصي نياز دارم - بي خطر كردن محل شرايطي كه منجر به وقوع حادثه شده است

مي تواند همچنان خطرزا باشد. فراموش نكنيد كه امنيت خودتان در درجه اول قرار دارد. اغلب اقدامات ساده (مثل خاموش كردن يك سوييچ براي بي خطر كردن محل كفايت مي كند. اگر نمي توانيد خطر تهديدكننده حيات را از بين ببريد، بايد سعي كنيد بين مصدوم و محل خطر، قدري فاصله ايجاد كنيد و در صورت امكان ميزان خطر را به حداقل برسانيد. به عنوان آخرين اقدام بايد مصدوم را از محل خطر دور كنيد (به مبحث " جابه جا كردن بيماران " مراجعه كنيد). معمولاً براي جابه جا كردن مصدوم به تجهيزات و كمك هاي تخصصي نياز خواهيد داشت بي خطر كردن وسيله نقليه در برخورد با مصدومي كه داخل وسيله نقليه است خاموش كردن سوييچ در اولويت قرار دارد. اين عمل خطر ايجاد آتش سوزي ناشي از شمع اتومبيل را كاهش مي دهد. - ارايه كمك هاي اورژانس پس از بي خطر شدن محل به سرعت يك بررسي مقدماتي و ارزيابي اوليه از هر مصدوم انجام دهيد تا مصدوماني را كه به كمك هاي اوليه اورژانس نياز دارند، فوراً درمان كنيد. به هر حال درخواست كمك ضروري را به تأخير نيندازيد؛ در صورت امكان از يك ناظر بخواهيد كه اين كار را انجام دهد. براي پي بردن به وجود يا عدم وجود تنفس در مصدوم به قفسه سينه وي نگاه كنيد. در مورد هر مصدوم موارد زير را بررسي كنيد: آيا مصدوم هوشيار است آيا راه تنفس باز است آيا مصدوم نفس مي كشد؟ آيا نشانه هاي گردش خون در مصدوم وجود دارند؟ مشاهدات شما، اولويت ها و نيز زمان نياز به كمك و ميزان كمك موردنياز را تعيين

مي كنند.انجام كمك هاي اورژانس به محض برطرف شدن خطر، ارزيابي اوليه را انجام دهيد: بررسي كنيد كه آيا راه تنفس مصدوم باز است نفس مي كشد و نشانه هاي كار كردن قلب و گردش خون وجود دارند يا خير. - كمك گرفتن از ديگران گاهي امكان دارد كه همزمان با چندين كار مواجه شويد: حفظ امنيت تماس تلفني براي درخواست كمك و آغاز كمك هاي اوليه مي توانيد از افراد ديگري براي انجام كارهاي زير كمك بخواهيد: - بي خطر كردن محل انجام تماس تلفني براي درخواست كمك آوردن تجهيزات كمك هاي اوليه كنترل ترافيك و ناظران كنترل خونريزي يا نگه داشتن يك اندام خلوت كردن اطراف مصدوم انتقال مصدوم به يك مكان بي خطر برخورد با ناظران ممكن است افراد حاضر در صحنه حادثه بتوانند به راه هاي مختلف به شما كمك كنند (مثلاً آوردن تجهيزات يا كنترل كردن ساير ناظران . به آنها بگوييد كه آموزش هاي مربوط به كمك هاي اوليه را پشت سر گذارده ايد و درخواست هاي خود را با صراحت مطرح كنيد. - كنترل كردن ناظران واكنش هاي ناظران ممكن است باعث شود كه شما نگران يا حتي عصباني شويد. ممكن است اين افراد هيچ آموزشي درباره اين كمك هاي اوليه نديده باشند و احساس ترس يا بي فايده بودن كنند. در صورتي كه اين عده خود در حادثه حضور داشته باشند و يا شاهد آن بوده اند، ممكن است آسيب ديده باشند و قطعاً دلواپس و نگران خواهند بود. اگر به هر طريقي نياز به كمك يك ناظر داشتيد، اين مطالب را فراموش نكنيد. روشي قاطعانه توأم با خوش رفتاري به كار بگيريد.

تماس تلفني براي درخواست كمك

شما مي توانيد با تلفن به تعدادي از مراكز، درخواست كمك كنيد.

خدمات اورژانس پليس مراكز آتش نشاني يا مراكز آمبولانس گروه هاي نجات معدن كوهستان غار و بيابان نيروهاي حراست ساحل (گارد ساحلي خدمات شهري گاز، برق يا آب خدمات سلامت پزشكان دندانپزشكان پرستاران ماماها تماس هاي اورژانس رايگان هستند و از طريق تمام دستگاه هاي تلفن (مثل تلفن هاي اتومبيل يا تلفن هاي همراه قابل انجام هستند. در جاده هاي ماشين رو، در هر چندكيلومتر يك دستگاه تلفن اورژانس وجود دارد؛ پيكان هاي روي تيرك هاي نشانگر كه بين اين تلفن ها واقع شده اند، جهت نزديك ترين تلفن را نشان مي دهند. براي فراخواني كمك از طريق اين تلفن ها، تنها كافي است گوشي را برداريد و شماره تلفن امداد را بگيريد؛ به درخواست شما پاسخ داده مي شود.اگر براي درخواست كمك از طريق تلفن مجبور به ترك مصدوم هستيد، قبلاً با انجام عمليات حياتي خطرهاي تهديدكننده را در مصدوم به حداقل برسانيد (به " ارزيابي اوليه " مراجعه كنيد). تماس خود را كوتاه ولي دقيق انجام دهيد. اگر از شخص ديگري خواستيد كه اين تماس را برقرار سازد، از او بخواهيد كه (پس از انجام تماس برگردد و شما را از آمدن نيروهاي امدادي مطمئن سازد. - - - برقراري تماس تلفني وقتي با تلفن اورژانس تماس مي گيريد، در مورد خدمات موردنياز شما سؤال مي شود و سپس به افسر كنترل مربوطه وصل مي شويد. اگر با چندين مصدوم مواجه شده ايد، آمبولانس درخواست كنيد؛ مركز آمبولانس به ساير مراكز خدماتي اطلاع خواهد داد. اگر در مورد موقعيت مكاني خود مطمئن نيستيد، هراس به خود راه ندهيد. سعي كنيد از بوميان و اطرافيان موقعيت

جغرافيايي محل را جويا شويد. ممكن است از شما بخواهند كه براي "نشان دادن راه خدمات اورژانس در كنار دستگاه تلفن بمانيد. اگر مي خواهيد شخصي را براي انجام اين كار روانه كنيد، مطمئن شويد كه وي اهميت موضوع را درك كرده است و گزارش ماجرا را به شما خواهد رساند. تماس با مركز خدمات اورژانس سعي كنيد خونسردي خود را حفظ كنيد تا بتوانيد تمام اطلاعات موردنياز مركز خدمات اورژانس را ارايه كنيد. تا زماني كه افسر كنترل بتواند خط شما را رديابي كند، تلفن را قطع نكنيد.- - - اطلاعاتي كه بايد در اختيار اورژانس قرار دهيد؟ - نام خود را درست بيان كنيد و ذكر كنيد كه به اندازه ظرفيت خود به عنوان يك ارايه كننده كمك هاي اوليه مشغول به فعاليت هستيد. جزييات زير ضروري هستند: - شماره تلفن خودتان - محل دقيق حادثه در صورت امكان نام يا شماره جاده را بدهيد. هرگونه تقاطع يا نشانه ديگرا را ذكر كنيد. - نوع و سنگيني مورد اورژانس به عنوان مثال "حادثه رانندگي دو ماشين جاده مسدود شده 3 نفر گير افتاده اند".- تعداد، جنس و سن تقريبي مصدومان و هر چيزي كه در مورد وضعيت آنها مي دانيد؛ به عنوان مثال "مرد، پنجاه و چند ساله مشكوك به حمله قلبي ايست قلبي . - جزييات هر نوع خطر مثل گاز، مواد سمي صدمه خطوط نيرو يا وضع آب و هوا (مثلاً مه يا جاده يخ زده .

مصدومان متعدد

در وضعيت هايي مثل حوادث ترافيكي عمده ممكن است مجبور باشيد همزمان به چندين مصدوم رسيدگي كنيد. ممكن است تنها

يا همراه با ساير ارايه كنندگان كمك هاي اوليه مشغول كار باشيد و يا به متخصصان كمك برسانيد. در هر كدام از اين وضعيت ها، استفاده از يك راه و روش منظم توأم با خونسردي در آشفتگي و هرج و مرج ابتدايي بسيار مهم است در ابتدا تمام مصدومان بي هوش را شناسايي كرده بر سر آنها حاضر شويد و با انجام ارزيابي اوليه هرگونه آسيب تهديدكننده حيات را شناسايي و درمان كنيد. - - - نحوه برخورد با حادثه حوادث عمده اي كه تعداد زيادي مصدوم به جاي مي گذارند، فشار توان فرسايي بر دوش نجات دهندگان وارد مي كنند. مجرب ترين ارايه كننده كمك هاي اوليه كه در محل حادثه حاضر است بايد مسؤوليت را بر عهده بگيرد. اولين كار آن است كه مطمئن شويد با مراكز خدمات اورژانس تماس گرفته شده و اطلاعات دقيق در مورد حادثه در اختيار آنها گذاشته شده است اولويت بعدي ارزيابي صحنه حادثه و در صورت امكان بي خطر ساختن آن است سپس ارايه كمك هاي اوليه اورژانس را در صورت بي خطر بودن آغاز كنيد. در صورتي كه ساير ارايه كنندگان كمك هاي اوليه از راه رسيدند، در حد توان اطلاعات در اختيارشان بگذاريد. با ورود خدمات اورژانس افسر ارشد كنترل اوضاع را در دست خواهد گرفت در حوادث عمده پليس محل هايي را براي تجمع اختصاص مي دهد و افسراني را براي دريافت گزارش هاي نجات دهندگان منصوب مي كند. از بين نبردن شواهد موجود در محل حادثه بسيار مهم است چون ممكن است در آينده نياز به تحقيقات قانوني باشد. - - - نقش ارايه كننده كمك هاي اوليه در حوادث عمومي عمده (به خصوص وقتي

كه يك پزشك در گروه شما حضور دارد)، ارايه كنندگان كمك هاي اوليه تا زمان ورود آمبولانس و ساير خدمات نقش گروه پزشكي حاضر در محل را ايفا مي كنند. با ورود اين افراد، نقش شما در رسيدگي به حادثه كاهش مي يابد. در تمام حوادث عمده در صورتي كه يكي از اعضاي خدمات اورژانس از شما درخواست كند كه صحنه را ترك كنيد، بايد اين كار را انجام دهيد. البته ممكن است از شما درخواست شود كه با انجام كارهاي ساده اي (مثل در دست گرفتن سرم يا نگه داشتن اندام آسيب ديده به گروه پزشكي ياري برسانيد. هميشه به اين درخواست ها پاسخ مثبت بدهيد؛ از كمك شما به غايت تقدير خواهد شد. - - - چه كمكي از دست شما برمي آيد - مصدوماني را كه آسيب جدي دارند شناسايي و براي درمان فوري علامت گذاري كنيد. تمام مصدوماني را كه آسيب جزيي دارند به سرعت از محل منتقل كنيد تا دسترسي به موارد جدي تسهيل شود؛ آسيب هاي جزيي را مي توان در فرصت مناسب درمان كرد. اين كار را "ترياژ" مي نامند. - مصدوماني را كه واضحاً فوت كرده اند، رها كنيد. به اين طريق شما مي توانيد به ساير مصدوماني كه نياز به كمك دارند، به طور مؤثر رسيدگي كنيد. - بر روي تمام مصدومان برچسبي شامل نام آنها و جزيياتي درباره وضعيت شان قرار دهيد تا اطلاعات دقيقي براي پرسنل پزشكي فراهم كرده باشيد. - به كاركنان و ساكنان نزديك به محل حادثه نسبت به وجود خطرهاي بيشتر (پنهان هشدار دهيد. اولويت بندي : مصدوماني را كه آسيب هاي جزيي دارند، از سر راه دور كنيد تا

پرسنل اورژانس بتوانند بر سر مصدوماني كه آسيب هاي جدي تري دارند، حاضر شوند.

حوادث رانندگي

شدت حوادث رانندگي از سقوط دوچرخه تا تصادف شديد با اتومبيل متفاوت است محل حادثه اغلب به دليل ترافيك در حال حركت پر از خطرهاي جدي است بي خطر كردن محل حادثه قبل از حاضر شدن بر سر مصدومان بسيار حياتي است اين اقدام به شما امكان مي دهد كه از خود، مصدوم و ساير افراد عبوركننده از جاده حفاظت كنيد. به محض بي خطر شدن محل به سرعت وضعيت مصدومان را ارزيابي كرده درمان را اولويت بندي كنيد. به مصدوماني كه به كمك هاي اورژانس نياز دارند، قبل از ديگران رسيدگي كنيد. - - - بي خطر كردن محل - ابتدا از امنيت خود مطمئن شويد و از انجام كاري كه ممكن است شما را به مخاطره بيندازد، پرهيز كنيد. - اتومبيل خود را در محلي امن و كاملاً با فاصله نسبت به محل حادثه پارك كنيد و چراغ هاي خطر آن را به حالت چشمك زن قرار دهيد. - هرگز در عرض يك جاده عريض ندويد. - در شب لباسي بپوشيد يا چيزي حمل كنيد كه روشن يا منعكس كننده نور باشد و از چراغ قوه استفاده كنيد. پس از انجام موارد فوق احتياط هاي كلي زير را رعايت كنيد: - چند ناظر را براي هشدار دادن به ساير رانندگان و كاستن از سرعت آنها روانه كنيد.- حداقل به فاصله 45 متر از محل حادثه در هر دو طرف آن مثلث يا چراغ هشداردهنده قرار دهيدموتور تمام وسايل نقليه آسيب ديده را خاموش كرده در صورت امكان مخزن سوخت را

در ماشين هاي ديزلي و موتور سيكلت ها خاموش كنيد. - وسيله نقليه را بي حركت كنيد. اگر وسيله نقليه روي چهارچرخ است ترمز دستي را كشيده اتومبيل را در دنده قرار دهيد و يا چند قطعه سنگ بزرگ را درست در جلوي چرخ ها بگذاريد. اگر وسيله نقليه چپ كرده است سعي نكنيد آن را برگردانيد اما از واژگون شدن آن پيشگيري كنيد. - مراقب خطرهاي فيزيكي باشيد. اطمينان حاصل كنيد كسي سيگار نمي كشد. گروه خدمات اورژانس را از وجود خطوط نيروي آسيب ديده سوخت پخش شده و هرگونه وسيله نقليه اي كه نشانه "خطر شيميايي دارد، آگاه سازيد. نشانه هاي خطر شيميايي پلاك خطر شيميايي (شكل زير) نشان مي دهد كه وسيله نقليه در حال حمل يك ماده خطرناك است ماهيت اين خطر بالقوه با يك نشانه (شكل هاي سمت راست مشخص مي شود. خدمات اورژانس قادر به تفسير اين اطلاعات خواهد بود.- - - مواد خطرناك  در هر حادثه (رانندگي ممكن است عوارضي مثل ريزش مواد خطرناك يا فرار گازهاي سمي رخ دهد. ناظران را از صحنه حادثه دور كرده موافق جريان باد بايستيد. به علامت هاي "خطر شيميايي روي وسايل نقليه توجه كرده گروه خدمات اورژانس را در جريان قرار دهيد. اگر در مورد امنيت خود يا مفهوم يك نشانه مشكوك هستيد، از محل فاصله بگيريد. در صورتي كه ريزش مواد وجود دارد و يا روي نوار بالا و چپ علامت "خطر شيميايي حرف " E " به چشم مي خورد (حرف " E " به معناي خطر امنيت عمومي است ، به دقت مراقب اوضاع باشيد.- - - بررسي

وضعيت مصدومان به سرعت تمام مصدومان را ارزيابي كنيد. اگر بيش از يك مصدوم وجود دارد، ابتدا به آنهايي كه ممكن است آسيب هاي تهديدكننده حيات (مثل سوختگي يا زخم شديد) داشته باشند، رسيدگي كنيد. در صورت امكان مصدومان را در همان وضعيتي كه با آنها مواجه شديد، درمان كنيد؛ تنها در صورتي كه مصدومي در خطر باشد يا به منظور ارايه درمان نجات بخش مي توانيد وي را جابه جا كنيد. محل را به طور كامل جستجو كنيد تا از مصدوماني كه به مناطق دورتر پرتاب شده اند يا از آنهايي كه به خاطر منگي بي هدف حركت كرده و از محل دور شده اند، غفلت نكرده باشيد. اگر مصدومي در داخل يا زير يك وسيله نقليه گير افتاده است به كمك خدمات آتش نشاني و نجات احتياج خواهيد داشت بنابراين در اسرع وقت با اين مراكز تماس بگيريد. - - - نحوه برخورد با مصدومان داخل وسيله نقليه در زماني كه شما مصدوم را از نظر وجود آسيب هاي بالقوه تهديدكننده حيات ارزيابي مي كنيد، ناظران مي توانند با نگه داشتن سر مصدوم به شما كمك كنند.در برخورد با يك مصدوم ابتدا يك ارزيابي اوليه انجام دهيد و در صورت امكان به آسيب هاي تهديد كننده حيات رسيدگي كنيد. در مورد هر مصدومي كه در حوادث رانندگي آسيب ديده است هميشه فرض كنيد كه آسيب گردن (نخاع وجود دارد و سر مصدوم را تا رسيدن نيروهاي كمكي با دست نگه داريد. در مدتي كه منتظر رسيدن كمك هاي تخصصي هستيد، علايم حياتي مصدوم (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد

. - - - نحوه برخورد با مصدومان روي جاده پس از اطمينان از بي خطر بودن اوضاع مصدوم را از نظر وجود آسيب هاي تهديدكننده حيات بررسي كنيد. مصدوم را فقط در صورتي مي توانيد جابه جا كنيد كه كاملاً ضرورت داشته باشد.

هشدار! مصدوم را حركت ندهيد مگر وقتي كه قطعاً ضرورت داشته باشد. اگر لازم باشد مصدوم را حركت دهيد، روش مورد استفاده براي جابه جا كردن مصدوم بسته به وضعيت وي و نيز وجود يا عدم وجود نيروهاي كمكي فرق مي كند (مبحث " جابه جا كردن بيماران " را ببينيد).از يك ناظر بخواهيد كه موقعيت وسيله نقليه و مصدوم را نشانه گذاري كند؛ اين اطلاعات براي پليس مفيد است

آتش سوزي

در آتش سوزي سريع و دقيق فكر كردن حياتي است آتش به سرعت گسترش پيدا مي كند. بنابراين اولين اولويت شما، آگاه كردن افراد در معرض خطر است اگر در داخل ساختمان هستيد، نزديك ترين آژير حريق را فعال كنيد. همچنين بايد فوراً به خدمات اورژانس اطلاع دهيد، اما اگر اين كار، خروج شما را از محل به تأخير مي اندازد، امنيت خود را به خطر نيندازيد. افرادي كه در آتش گير افتاده اند، به سرعت دچار هراس مي شوند.

شما به عنوان ارايه كننده كمك هاي اوليه مي توانيد با آرام كردن افرادي كه رفتارشان احتمالاً ترس و دلهره را در ديگران تشديد مي كند، از ميزان هراس بكاهيد. افراد را براي ترك محل تشويق و كمك كنيد. هرگز براي برداشتن لوازم شخصي مجدداً به ساختمان در حال سوختن وارد نشويد و يا خروج خود را به تأخير نيندازيد. تنها موقعي مي توانيد وارد ساختمان شويد كه يك آتش نشان راه

را براي اين كار باز كرده باشد.

- - - هشدار! تحت هيچ شرايطي از آسانسور استفاده نكنيد.پس از ورود به محل حريق يا اشتعال يك لحظه صبر كنيد، محل را زير نظر گرفته و فكر كنيد و به سرعت وارد صحنه نشويد. امكان دارد مواد قابل اشتعال يا انفجار (مثل گاز يا دودهاي سمي يا خطر برق گرفتگي وجود داشته باشد. يك آتش سوزي جزيي مي تواند در عرض چند دقيقه گسترش يافته تبديل به يك حريق جدي شود. اگر خطري شما را تهديد مي كند، تا رسيدن خدمات اورژانس منتظر بمانيد. هرگز اقدام به خاموش كردن آتش نكنيد مگر آنكه پيش از آن به خدمات اورژانس اطلاع داده باشيد و مطمئن باشيد كه خود را در معرض خطر قرار نمي دهيد.

- - - نحوه برخورد با آتش سوزي براي شروع و ادامه پيدا كردن حريق 3 چيز بايد وجود داشته باشد: جرقه آتش (يك جرقه الكتريكي يا شعله ؛ يك منبع سوخت (بنزين چوب يا پارچه ؛ و اكسيژن (هوا). براي شكستن اين "مثلث حريق بايد يكي از اين اجزا را حذف كنيد. به عنوان مثال سوييچ ماشين را خاموش كنيد و يا شير سوخت را در ماشين هاي ديزلي بزرگ خارج كنيد.تمام مواد سوختني را كه مي توانند به عنوان منبع سوخت براي آتش عمل كنند (مثل كاغذ و مقوا) از مسير آتش دور كنيد.

درها را به روي آتش ببنديد تا منبع اكسيژن آن قطع شود. شعله هاي آتش را با استفاده از پتو يا ساير مواد غيرقابل نفوذ، خفه كرده مانع رسيدن اكسيژن به آن شويد.

- - -

ترك ساختمان در حال سوختن هنگامي كه آتش را در يك ساختمان مشاهده مي كنيد يا به آن مشكوك مي شويد، نزديك ترين آژير حريق را فعال كنيد. سعي كنيد بدون آنكه خود را در معرض خطر قرار دهيد، به افراد كمك كنيد تا ساختمان را ترك كنند. درها را پشت سر خود ببنديد تا از گسترش آتش جلوگيري شود. به دنبال راه هاي خروج از آتش و محل هايي براي تجمع بگرديد. شما بايد قبلاً عمليات تخليه را در محل كار خود فرا گرفته باشيد. وقتي با ساختمان هاي ديگري مواجه مي شويد، نشانه هاي مربوط به راه هاي گريز اضطراري را دنبال كنيد و دستورات (روي آنها) را انجام دهيد.كمك به گريز از ساختمان در حال سوختن افراد را تشويق كنيد كه خونسرد اما سريع ساختمان را از طريق نزديك ترين خروجي امن ترك كنند. اگر مجبور به استفاده از راه پله هستيد، مطمئن شويد كه كسي عجله نخواهد كرد و خطر سقوط وجود ندارد.

- - - آتش گرفتن لباس هميشه الگوي زير را طي كنيد: توقف انداختن روي زمين و چرخاندن در صورت امكان قبل از اقدام به چرخاندن مصدوم وي را در يك پارچه كلفت بپيچيد. از وحشت زده شدن دويدن يا بيرون رفتن مصدوم جلوگيري كنيد. هرگونه حركت يا باد، مانند بادبزن به شعله ها دامن مي زند. مصدوم را به زمين بيندازيد.

در صورت امكان با يك كت پرده پتو (غير از انواع نايلوني يا گشادبافت ، فرش يا ساير پارچه هاي كلفت مصدوم را محكم بپيچيد.

مصدوم را روي زمين بچرخانيد تا شعله ها خفه شوند. اگر آب يا مايع غيرقابل اشتعال ديگري در

دسترس است مصدوم را طوري روي زمين بخوابانيد كه بخش در حال سوختن در بالا قرار گيرد و ناحيه سوختگي را با مايع خنك كنيد.

- - - هشدار!هرگز از مواد قابل اشتعال براي خفه كردن شعله استفاده نكنيد.

اگر لباس خودتان آتش گرفت و نيروي كمكي در صحنه حاضر نبود، با پيچاندن محكمِ پارچه مناسب به دور خود و چرخيدن روي زمين آتش را خاموش كنيد.

- - - دود و گاز آتش سوزي در فضاي بسته جو خطرناكي ايجاد مي كند كه اكسيژن كمي دارد و ممكن است با مونوكسيد كربن و گازهاي سمي آلوده شده باشد. هرگز وارد ساختماني كه در حال سوختن يا پر از گاز است نشويد و هرگز دري را كه به محل آتش سوزي ختم مي شود، باز نكنيد. اين كارها را به گروه خدمات اورژانس واگذار كنيد.اجتناب از دود و گاز در صورتي كه در داخل ساختمان در حال سوختن هستيد، اقداماتي براي اجتناب از استنشاق دود و گازهاي مضر انجام دهيد. فضاي باز زير در را مسدود كنيد و نزديك به كف اتاق قرار بگيريد تا با دود كمتري مواجه شويد.

- - - آنچه از عهده شما برمي آيد

اگر در يك ساختمان در حال سوختن گير افتاديد، به يك اتاق پنجره دار پناه برده در را ببنديد. اگر مجبور هستيد از يك اتاق پر از دود عبور كنيد، در حالت نشسته حركت كنيد: هوا در سطوح پايين و نزديك كف صاف تر است

اگر مجبور به فرار از پنجره هستيد، ابتدا پاهاي خود را خارج كنيد؛ سپس (با گرفتن لبه

پنجره به اندازه طول دست هايتان به زمين نزديك شده بعد بپريد.

آسيب هاي الكتريكي

وقتي شخصي دچار برق گرفتگي مي شود، عبور جريان الكتريكي از طريق بدن ممكن است وي را از هوش برده منجر به توقف تنفس و حتي ضربان قلب وي شود. جريان الكتريكي مي تواند هم در محلي كه وارد بدن مي شود و هم در محلي كه براي تخليه به "زمين از بدن خارج مي شود، سوختگي ايجاد كند. در بعضي موارد، جريان برق گرفتگي عضلاني هم ايجاد مي كند كه اين موضوع مانع از قطع ارتباط مصدوم با منبع برق مي شود. بنابراين وقتي به صحنه حادثه مي رسيد، امكان دارد كه هنوز جريان الكتريكي در بدن مصدوم برقرار باشد ("برق دار"). آسيب هاي الكتريكي معمولاً در منزل يا محل كار و در اثر تماس با منابع برق با ولتاژ پايين رخ مي دهند. همچنين ممكن است اين آسيب ها در اثر تماس با منابع برق با ولتاژ بالا (مثل خطوط انتقال نيروي افتاده روي زمين هم رخ دهند. افرادي كه با جريان ولتاژ بالا دچار برق گرفتگي مي شوند، ندرتاً زنده مي مانند. - - - صاعقه صاعقه يك جريان الكتريكي ناگهاني طبيعي است كه از جو تخليه مي شود و در مسير خود، مقادير زيادي از حرارت و نور را منتقل مي كند. صاعقه تماس خود با زمين را از طريق نزديك ترين ساختارهاي بلند محوطه و احتمالاً هر شخصي كه نزديك آن ساختار ايستاده باشد، برقرار مي كند. اصابت صاعقه مي تواند به آتش گرفتن لباس ها، زمين خوردن مصدوم و حتي مرگ آني منجر شود. هرچه سريع تر تمام افراد را از محل اصابت صاعقه دور كنيد. - - - جريان ولتاژ

بالا تماس با جريان ولتاژ بالا (كه معمولاً در خطوط نيرو و كابل هاي هوايي پرفشار وجود دارد) معمولاً به مرگ فوري منجر مي شود. افرادي كه زنده مي مانند، سوختگي هاي شديدي خواهند داشت از اين گذشته اين شوك مي تواند با ايجاد اسپاسم عضلاني مصدوم را به اطراف پرتاب كرده آسيب هايي مثل شكستگي ايجاد كند. جريان برق با ولتاژ بالا مي تواند تا 18 متر جهش ("قوس ) داشته باشد. اشيايي مثل چوب خشك يا لباس نمي توانند از شما محافظت كنند. قبل از نزديك شدن به مصدوم منبع جريان برق بايد قطع شده باشد؛ در صورتي كه خطوط نيروي هوايي در راه آهن آسيب ديده باشند، قطع منبع برق بسيار حياتي خواهد بود. مصدوم احتمالاً بي هوش است پس از آنكه از بي خطر بودن محل مطمئن شديد، راه تنفسي مصدوم را باز كرده تنفس وي را بررسي كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد (مبحث " اقدامات نجات دهنده حيات " را ببينيد). در صورتي كه مصدوم در حال نفس كشيدن است وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را مرتباً كنترل و ثبت كنيد. جريان برق با ولتاژ بالا ناظران را از محل حادثه اي كه در اثر جريان ولتاژ بالا رخ داده است دور كنيد. فاصله ايمن بيش از 18 متر از منبع برق است - - - جريان ولتاژ پايين جريان هاي خانگي كه در منازل و محل هاي كار مورد استفاده قرار مي گيرند، مي توانند آسيب هاي جدي يا حتي مرگ ايجاد كنند. حوادث

معمولاً ناشي از كليدهاي برق خراب سيم هاي برق لخت شده يا وسايل برقي داراي نقص هستند. خصوصاً كودكان كم سن و سال در معرض خطر هستند (كودكان به طور طبيعي كنجكاو بوده ممكن است انگشتان خود يا ساير اشياء را به داخل پريزهاي ديواري برق فرو كنند). آب (كه يك هادي قوي و خطرناك الكتريسيته است ميزان خطر را افزايش مي دهد. تماس با يك وسيله برقي بي خطر با دست هاي خيس يا در شرايطي كه كف اتاق خيس باشد، خطر شوك الكتريكي را به مقدار زيادي افزايش مي دهد. - هشدار!در صورتي كه مصدوم در تماس با جريان الكتريكي است به وي دست نزنيد؛ ممكن است مصدوم "برق دار" باشد و شما هم در معرض برق گرفتگي قرار بگيريد. هرگز از وسايل فلزي براي قطع تماس الكتريكي استفاده نكنيد. روي يك ماده خشك نارسانا ايستاده از يك وسيله چوبي استفاده كنيد. آماده باشيد تا در صورت توقف تنفس مصدوم احياي تنفسي يا ماساژ قلبي را تا رسيدن كمك هاي اورژانس آغاز كنيد (عنوان " اقدامات نجات دهنده حيات " را ببينيد). - - - آنچه شما مي توانيد انجام دهيددر صورتي كه به محل انشعاب اصلي يا كنتور برق به سهولت دسترسي داريد، تماس بين مصدوم و منبع برق را از طريق خاموش كردن آن قطع كنيد. در غير اين صورت دو شاخه را خارج كنيد يا كابل را درآوريد. اگر به كابل پريز يا محل انشعاب اصلي دسترسي نداريد، به موارد زير عمل كنيد:براي محافظت از خود، روي يك ماده خشك نارسانا مثل يك جعبه چوبي يك كفپوش پلاستيكي يا يك دفترچه

راهنماي تلفن بايستيد.با استفاده از يك وسيله چوبي (مثل يك جارو)، اندام هاي مصدوم را از روي منبع الكتريكي كنار بزنيد و يا منبع الكتريكي را از مصدوم دور كنيد. اگر قطع تماس (مصدوم با منبع برق با يك وسيله چوبي مقدور نيست ضمن آنكه كاملاً مراقب هستيد تا به مصدوم دست نزنيد، طنابي را به دور مچ پاي مصدوم يا بازوان وي حلقه كنيد و وي را از منبع جريان الكتريكي دور كنيد.تنها در صورتي كه ضرورت دارد، مصدوم را با كشيدن بخش هايي از لباس كه شل و خشك هستند، (از منبع برق دور كنيد. اين كار را تنها به عنوان آخرين تلاش انجام دهيد زيرا ممكن است مصدوم همچنان "برق دار" باشد. دور كردن منبع برق اگر نمي توانيد جريان الكتريكي را خاموش كنيد، بر روي يك ماده خشك نارسانا (مثل يك دفترچه راهنماي تلفن بايستيد و با استفاده از يك دسته جارو، منبع برق را از مصدوم دور كنيد. هرگز مستقيماً به مصدوم دست نزنيد.

نجات غريق

حوادثي كه اطراف آب رخ مي دهند، ممكن است افرادي از هر گروه سني را گرفتار كنند. كودكان كم سن حتي در آب هاي بسيار كم عمق هم در معرض خطر هستند. با اين حال اكثر موارد غرق شدگي شامل افرادي است كه مشغول شنا در جريان هاي قوي يا آب ها بسيار سرد بوده اند و يا پس از مصرف الكل به شنا يا قايق سواري پرداخته اند. - - - خطرات آب سرد آب هاي آزاد حتي در تابستان هم سرد هستند. درجه حرارت دريا از 15-5 درجه سانتيگراد متغير است آب هاي داخلي حتي مي توانند (از اين هم سردتر باشند. آب

سرد، خطرهاي پيش روي غريق يا منجي غريق را افزايش مي دهد چون مي تواند منجر به موارد زير شود: نفس نفس زدن غيرقابل كنترل در زماني كه شخص وارد آب مي شود و به دنبال آن خطر استنشاق آب افزايش ناگهاني فشار خون كه مي تواند زمينه ساز حمله قلبي باشد. ناتواني در شنا كردن به طور ناگهاني كاهش درجه حرارت در صورتي كه شخص مدت زيادي در آب بماند يا با وزش باد مواجه شود. دسترسي به غريق در صورت امكان از ورود به آب براي نجات غريق خودداري كنيد. در عوض يك شي ء دراز مثل يك قطعه چوب را نگه داريد تا غريق بتواند آن را بگيرد، سپس وي را به سوي خشكي بكشيد. - - - احتياط! اگر غريق بيهوش است، وي را كاملاً از آب بيرون آوريد و طوري جا به جا كنيد كه سرش پايين تر از قفسه سينه اش قرار گيرد تا در صورتي كه استفراغ كرد، از راه هاي تنفسي محافظت كرده باشد. - - - آنچه شما مي توانيد انجام دهيداولين اولويت شما آن است كه با كمترين خطر، غريق را به سطحي خشك منتقل كنيد. بي خطرترين راه براي نجات يك غريق آن است كه خود روي خشكي بمانيد با دست خود يا يك تكه چوب شاخه يا طناب او را از آب بيرون بكشيد؛ راه ديگر آن است كه يك تيوب به سوي غريق پرتاب كنيد. اگر يك منجي غريق كارآزموده هستيد و يا غريق بي هوش است ممكن است مجبور باشيد به آب بزنيد يا به سمت غريق شنا كنيد و وي را به سمت خشكي بكشيد. به

آب زدن بي خطرتر از شنا كردن است وقتي غريق را از آب خارج كرديد، در صورت امكان وي را در برابر وزش باد محافظت كنيد تا بدن او بيش از پيش دچار لرز نشود. سپس اقدامات درماني مربوط به غرق شدگي را اجرا كنيد و عوارض مربوط به سرماي شديد را مداوا كنيد (مبحث " كاهش دماي بدن " را ببينيد). حتي در صورتي كه به نظر مي رسد غريق كاملاً بهبود يافته است شرايط انتقال يا بردن وي به بيمارستان را مهيا كنيد. در صورت لزوم و يا در صورتي كه كاملاً دستپاچه شده ايد، آمبولانس درخواست كنيد.

ارزيابي مصدوم

اولين وظيفه شما در برخورد با يك مصدوم، بررسي او از نظر وضعيتهاي تهديدكننده حياتي است كه نياز به كمكهاي اوليه اورژانس دارند. اين بررسي اوليه، تحت عنوان ارزيابي اوليه ناميده ميشود. اگر مصدوم با خطر فوري مواجه نيست، بايد براي ارزيابي ثانويه اقدام كنيد . - ارزيابي ثانويه پس از آنكه مطمئن شديد مصدوم در معرض خطر فوري نيست و ارزيابي اوليه به پايان رسيد ، ارزيابي ثانويه را آغاز كنيد. اين عمل شامل پي بردن به ماجرا (اخذ شرح حال و انجام معاينه فيزيكي است شرايط موجود مشخص خواهد كرد كه در معاينه چقدر بايد به جزييات بپردازيد. به عنوان مثال در شرايط سرما و رطوبت كه منتظر رسيدن آمبولانس هستيد، تنها لازم است به آسيب هاي عمده رسيدگي كنيد؛ گرم و خشك نگه داشتن مصدوم در اولويت قرار دارد. اگر شخص توانست علايمي را توصيف كند ، بر درمان همان مشكلات تمركز كنيد. - - - گرفتن شرح حال - شرح حال

در واقع توصيفي است از نحوه وقوع حادثه نحوه ادامه پيدا كردن آسيب يا نحوه شروع و تداوم بيماري براي اخذ شرح حال از مصدوم سؤال كنيد و با ناظراني كه شاهد حادثه بوده اند، گفتگو كنيد. سعي كنيد تصوير كاملي از موقعيت بسازيد. به عنوان مثال - مصدوم آخرين بار در چه زماني غذا خورده يا چيزي نوشيده است - آيا مصدوم بيماري خاصي دارد يا داروي خاصي مصرف مي كند؟ - نيروي ايجادكننده آسيب چقدر شديد بوده است و چگونه اعمال شده است - درباره شرايط محيط سؤال كنيد (آيا مصدوم در يك اتاق گرم و دمدار قرار داشته يا در يك اتاق سرد و يا با وزش باد يا باران مواجه شده است ) - در مورد سن و وضعيت سلامت مصدوم تحقيق كنيد: لغزيدن و افتادن يك جوان كه بدني آماده دارد، ممكن است منجر به پيچ خوردن مچ پا يا دست وي شود اما همين حادثه در مورد يك زن سالخورده احتمالاً منجر به شكستگي بازو يا لگن وي خواهد شد. - هويت مصدوم و در صورت امكان محل زندگي وي را شناسايي كنيد. از اين اطلاعات يادداشت برداشته زمان حادثه و زمان معاينه خود را در آن درج كنيد تا بتوانيد آن را در اختيار پزشك يا گروه خدمات اورژانس قرار دهيد. - - - سرنخ هاي بيروني اگر مصدوم قادر به همكاري نيست و يا بي هوش است براي تعيين وضعيت وي به دنبال سرنخ هاي بيروني بگرديد (اگر مشكوك به سوءمصرف مواد هستيد، مراقب سوزن ها و سرنگ هاي همراه مصدوم باشيد). ممكن است با يك

كارت ملاقات براي رفتن به بيمارستان يا درمانگاه و يا كارتي كه بر روي آن سابقه اي از آلرژي ديابت يا صرع درج شده است مواجه شويد. اسب سواران يا دوچرخه سواران ممكن است اين كارت را در داخل كلاه يا كلاه ايمني خود قرار دهند. داروها يا غذاها نيز مي توانند سرنخ هاي ارزشمندي از حادثه در اختيار شما بگذارند؛ به عنوان مثال بيماران مبتلا به ديابت ممكن است چند حبه قند با خود همراه باشند. به علاوه افرادي كه دچار اختلال شناخته شده اي هستند، ممكن است بر روي گردن بند، دستبند، مدال يا جاكليدي ويژه اي، اطلاعات هشداردهنده طبي داشته باشند. اين اشياء را در كنار مصدوم نگه داريد يا آنها را به دو گروه خدمات اورژانس تحويل دهيد. تزريق كننده خودكار: اين وسايل محتوي اپي نفرين (آدرنالين بوده براي افرادي كه در معرض شوك

آنافيلاكتيك هستند، كاربرد دارند. دستبند هشداردهنده ممكن است روي آن شماره تلفني براي دريافت اطلاعات درباره سابقه پزشكي بيمار درج شده باشد. اسپري استنشاقي وجود يك اسپري استنشاقي معمولاً به اين معني است كه مصدوم مبتلا به آسم است داروها: مثل تري نيتريت گليسرين براي آنژين صدري يا فني توئين در صرع - - - نحوه ايجاد آسيب شما مي توانيد با مشاهده شرايطي كه آسيب در آن رخ داده و نيروهاي دخيل در آسيب سرنخ هاي بيشتري در مورد آسيب هاي احتمالي و شدت آنها به دست آوريد. اين اطلاعات مفيد هستند زيرا به فرد كمك مي كنند تا نوع و شدت آسيب را پيش بيني كند. در اكثر موارد، افرادي كه در صحنه حادثه يا در زمان آسيب با مصدوم سرو كار

دارند (اغلب ارايه كنندگان كمك هاي اوليه مي توانند اين اطلاعات را به دست آورند. - - - شرايط آسيب نوع و شدت آسيب ناشي از ضربه (مثلاً سقوط از ارتفاع يا ضربه ناشي از تصادف اتومبيل را در صورت اطلاع داشتن دقيق از نحوه وقوع حادثه مي توان پيش بيني كرد. به عنوان مثال آسيب هاي جدي وارد بر سرنشين يك اتومبيل احتمالاً در ضربه ناشي از تصادم پهلو بيش از تصادم از روبه رو با همان سرعت است علت اين مطلب آن است كه بدنه جانبي اتومبيل محافظت كمتري ايجاد مي كند و نمي تواند به انداه قسمت جلوي اتومبيل انرژي را جذب كند. در راننده اي كه كمربند ايمني بسته و از ناحيه جلو يا عقب اتومبيل تصادف كرده است مي توان به نوع خاصي از آسيب مشكوك شد. بدن به طور ناگهاني به يك سمت حركت مي كند اما سر براي يك لحظه قبل از حركت عقب مي ماند. اين حالت منجر به حركت "شلاقي گردن مي شود (شكل مقابل . همچنين مصدوم ممكن است آسيب هايي ناشي از اثر مهاري كمربند ايمني (مثل كوفتگي يا شكستگي استخوان جناغ سينه و احتمالاً كوفتگي قلب و ريه ها) داشته باشد. ممكن است برخي از آسيب هاي صورت ناشي از برخورد با فرمان اتومبيل يا كيسه هواي باد شده باشد. - - - نيروهاي اعمال شده روي بدن نيروهاي پرانرژي وارد شده در يك ضربه از ديگر عوامل مهم در تعيين نوع و شدت آسيب ها هستند. به عنوان مثال اگر شخصي از ارتفاع يك متري به روي زمين سخت سقوط كند، احتمالاً دچار كوفتگي خواهد شد ولي آسيب جدي نخواهد

ديد. با اين حال سقوط از ارتفاع بلندتر از 2 متر، احتمالاً آسيب هاي جدي تري (مثل شكستگي دنده يا لگن و خونريزي داخلي ناشي از آسيب به اعضاي داخلي ايجاد مي كند. - - - چه سؤال هايي بايد پرسيد؟ وقتي بر سر يك مصدوم حاضر مي شويد، از مصدوم يا شاهدان سؤالاتي را براي پي بردن به نحوه ايجاد آسيب بپرسيد. سؤالات احتمالاً مي توانند به صورت زير باشند: - آيا مصدوم از وسيله نقليه به بيرون پرتاب شده است - آيا مصدوم كمربند ايمني را به طرز صحيح بسته بود؟ - آيا وسيله نقليه واژگون شد؟ - آيا مصدوم كلاه ايمني بر سر داشت - مصدوم از چه ارتفاعي سقوط كرد؟ - مصدوم روي چه سطحي سقوط كرد؟ - آيا شواهدي از برخورد مصدوم به يك شي ء سخت (مثل كف زمين و يا داش بورد يا شيشه جلوي اتومبيل وجود دارد؟ اين سؤالات به ويژه در مواردي كه خود مصدومان قادر نيستند كه اطلاعات را در اختيار شما بگذارند، بسيار مهم هستند. تمام اطلاعاتي را كه جمع آوري كرده ايد، به گروه خدمات اورژانس انتقال دهيد . نحوه ايجاد آسيب "شلاقي در يك تصادف اتومبيل به دليل نيروهاي ناگهاني كه به بدن وارد مي شوند، ممكن است سر به عقب رفته سپس به سرعت به جلو حركت كند (يا برعكس . اين حركت به آسيب "شلاقي همراه با كشيدگي عضلات و رباط هاي گردن منجر مي شود.

علايم و نشانه ها

آسيب ها و بيماري ها معمولاً به صورت مجموعه اي از نمودهاي متمايز ظاهر مي شوند. نمودها بر دو دسته اند: علايم كه مصدوم ممكن است به آنها اشاره كند و نشانه ها كه شما ممكن

است (در معاينه آنها را كشف كنيد. بعضي از نمودها كاملاً آشكار هستند در حالي كه عده اي ديگر، تا زماني كه مصدوم را به طور كامل و دقيق معاينه نكنيد، از نظر دور مي مانند. در صورت امكان مصدوم هوشيار را در همان وضعيتي كه يافته ايد، معاينه كنيد و به آسيب هاي آشكار رسيدگي كنيد. اگر مصدوم بي هوش است اولين كار پاك كردن راه تنفسي و باز نگه داشتن آن است لباس هاي مصدوم را بي دليل خارج نكنيد و بيش از حد نياز، وي را در معرض هواي سرد ترك نكنيد. از حواس خود (بينايي شنوايي لامسه و بويايي استفاده كنيد.سريع و هوشيارانه اما دقيق و جامع عمل كنيد و بدون توجيه فرضيه سازي نكنيد. شما بايد با ملايمت با مصدوم برخورد كنيد اما در لمس بايد به قدر كافي قاطع عمل كنيد تا بتوانيد هرگونه تورم نامنظمي يا نقاط حساس در لمس را كشف كنيد. اگر مصدوم هوشيار است از وي بخواهيد كه احساس خود از لمس شما را بيان كند. جستجوي نشانه ها معاينه "سر تا پا" به شما كمك مي كند كه نشانه هاي آسيب يا بيماري را كشف كرده وضعيت مصدوم را تشخيص دهيد. - - - ارزيابي علايم علايم در واقع احساساتي هستند كه مصدوم آنها را حس مي كند و ممكن است قادر به توصيف آنها باشد. از او سؤال كنيد كه آيا احساس غيرطبيعي دارد. اگر مصدوم درد دارد، از او سؤال كنيد كه درد را در كجا احساس مي كند، درد از چه نوعي است چه چيزي دردش را كمتر مي كند و چه چيزي آن

را تشديد مي كند و درد با حركت يا تنفس چگونه تغيير مي كند. اگر درد به دنبال آسيب ايجاد نشده است در مورد نحوه و محل شروع آن سؤال كنيد. در مورد نشانه هاي ديگر مثل تهوع گيجي احساس گرما يا سرما، ضعف يا تشنگي سؤال كنيد. در صورت تناسب با انجام معاينه اي براي جستجوي نشانه هاي آسيب يا بيماري علايم را تأييد كنيد. پرسش درباره علايم مصدوم ممكن است قادر باشد در مورد علايمي كه حس مي كند، به شما توضيح دهد. اين جزييات ممكن است در تشخيص نوع آسيب يا بيماري به شما كمك كنند.- - - جستجوي نشانه هانشانه ها در واقع جزيياتي از وضعيت مصدوم هستند كه شما مي توانيد آنها را مشاهده لمس و بو كنيد و يا بشنويد. بسياري از نشانه ها آشكار هستند اما تعدادي را تنها با معاينه دقيق و جامع مي توانيد كشف كنيد. سطح پاسخ دهي مصدوم را ارزيابي كنيد. اگر بي هوش است يا آنكه قادر نيست به طور واضح صحبت كند، ممكن است مجبور باشيد تنها بر اساس شرح حال حادثه اطلاعات كسب شده از ناظران و نشانه هايي كه در معاينه پيدا مي كنيد، به تشخيص برسيد. لمس كردن براي جستجوي نشانه هاي آسيب در هنگام معاينه قسمت آسيب ديده بدن محل را از نظر وجود حساسيت در لمس بررسي كنيد و به دنبال تغيير شكل يا تغيير رنگ در اطراف محل آسيب بگرديد. در زمان معاينه يك قسمت به دقت آن را نگه داريد.- - - از حواس خود استفاده كنيد به دنبال نمودهايي مثل تورم خونريزي تغيير رنگ يا تغييرشكل بگرديد. ريتم و قدرت

نبض را لمس كنيد. به تنفس بيمار گوش كنيد و به دنبال صداهاي غيرطبيعي (مثل صداي "قرچ قروچ ناشي از گير افتادن هوا در زير پوست بگرديد. نواحي دردناك را با ملايمت لمس كنيد؛ هرگونه تندرنس (حساسيت و درد) روي استخوان ها و تغيير در زاويه مفاصل را مورد توجه قرار دهيد. ناتواني مصدوم در انجام كارهاي طبيعي (مثل حركت دادن اندام ها) را بررسي كنيد. براي جستجوي سرنخ هاي بيشتر، از حس بويايي خود استفاده كنيد.

معاينه مصدوم

پس از گرفتن شرح حال و پرسش درباره علايم مصدوم، بايد شخص را به طور مفصل مورد معاينه قرار دهيد. طي اين اقدام ممكن است مجبور به حركت دادن مصدوم يا خارج كردن لباس هاي وي باشيد، اما اطمينان حاصل كنيد كه او را بيش از حدي كه واقعاً ضروري است حركت نمي دهيد. هميشه معاينه را از سر شروع كنيد و به سمت پايين ادامه دهيد؛ اين روش "سر تا پا" هم به خوبي به خاطر سپرده مي شود و هم كامل و جامع است - - - ارزيابي سر تا پا 1) دست هاي خود را به دقت روي پوست سر حركت دهيد تا هر گونه خونريزي تورم يا فشردگي را كه ممكن است نشانه شكستگي احتمالي باشد، لمس كنيد. در صورتي كه مشكوك به آسيب گردني هستيد، مراقب باشيد كه مصدوم را حركت ندهيد. 2) از راه هر دو گوش و به طور واضح با مصدوم صحبت كنيد تا بفهميد كه آيا به شما پاسخ مي دهد و يا مي تواند بشنود. هريك از گوش ها را از لحاظ خروج خون يا مايع زلال (يا هر دو) بررسي كنيد. اين

ترشحات مي توانند نشانه هاي آسيب در داخل جمجمه باشند.3) هر دو چشم را معاينه كنيد. توجه كنيد كه آيا هر دو چشم باز هستند يا خير. به اندازه مردمك ها توجه كنيد، آيا اندازه آنها برابر است (همان طور كه بايد باشد) و آيا به نور واكنش نشان مي دهند (وقتي نور روي مردمك ها مي افتد، بايد تنگ شوند). در سفيدي چشم ها به دنبال اجسام خارجي خون يا كبودي بگرديد. 4) بيني را هم مثل دو گوش از نظر وجود ترشحات بررسي كنيد. هريك از سوراخ هاي بيني را از نظر خروج خون يا مايع زلال (يا تركيب اين دو) معاينه كنيد. هريك از اين ترشحات مي تواند به معناي آسيبي در داخل جمجمه باشد. 5) به سرعت عمق و نوع تنفس (راحت يا سخت صدادار يا آرام توجه كنيد. به بوي تنفس توجه كنيد. داخل دهان را به آرامي نگاه و لمس كنيد و دنبال هر چيزي كه ممكن است راه تنفسي را مسدود كند، بگرديد. اگر مصدوم دندان مصنوعي دارد و اين دندان ها سالم هستند و در محل خود قرار دارند، به آنها دست نزنيد. به دنبال زخم در دهان يا نامنظمي در دندان ها بگرديد. لب ها را از نظر سوختگي بررسي كنيد.6) به رنگ درجه حرارت و وضعيت پوست توجه كنيد: آيا پوست مصدوم رنگ پريده برافروخته يا خاكستري _ آبي (كبود) است آيا گرم يا سرد، خشك يا مرطوب است به عنوان مثال پوست رنگ پريده سرد و عرق كرده به معناي شوك است صورت گرم و برافروخته حاكي از تب يا ضعف ناشي از گرما است

ته رنگ آبي نشانه كمبود اكسيژن است اين نشانه را خصوصاً در لب ها، گوش ها و صورت جستجو كنيد. 7) لباس هاي پوشاننده گردن مصدوم را شل كنيد و به دنبال نشانه هايي مثل پلاك حاوي هشدار طبي يا يك سوراخ به جا مانده از عمل جراحي (دريچه در راه هاي تنفسي بگرديد. دست هاي خود را به ملايمت در طول ستون فقرات (از قاعده جمجمه به سمت پايين تا جايي كه امكان دارد) بدون بهم زدن وضعيت مصدوم حركت دهيد؛ به هر گونه نامنظمي تورم يا حساسيت در لمس توجه كنيد. 8) از مصدوم بخواهيد كه نفس عميقي بكشد و دقت كنيد كه آيا قفسه سينه به طور يكنواخت راحت و يكسان در دو طرف باز مي شود يا خير. قفسه سينه را براي بررسي وجود تغيير شكل نامنظمي يا حساسيت و درد، لمس كنيد. از مصدوم بپرسيد كه آيا ضمن تنفس احساس غژغژ دارد و صداهاي غيرطبيعي را سمع كنيد. دقت كنيد كه آيا مصدوم ضمن تنفس درد دارد يا خير. به دنبال خونريزي بگرديد.9) با ملايمت هر دو استخوان ترقوه و شانه ها را لمس كرده هرگونه تغيير شكل نامنظمي يا حساسيت در لمس را مدنظر قرار دهيد. 10) از مصدوم بخواهيد كه اندام بالايي خود را در هريك از مفاصل آرنج مچ و مفاصل انگشتان تا و سفت كند و از اين طريق حركات اين مفاصل را بررسي كنيد. حس انگشتان مصدوم را از نظر طبيعي بودن كنترل كنيد و دقت كنيد كه آيا وي احساس غيرطبيعي در اندام هايش دارد يا خير. به رنگ انگشتان توجه كنيد: اگر

نوك انگشتان رنگ پريده يا خاكستري _ آبي باشند، احتمالاً مشكلي در گردش خون وجود دارد. محل هاي تزريق با سوزن را در روي ساعد جستجو كنيد و به دنبال دستبند حاوي هشدار طبي بگرديد. نبض مصدوم را در ناحيه مچ يا گردن بگيريد. 11) اگر حركات اندام ها مختل شده يا حس آنها از بين رفته است براي معاينه ستون فقرات مصدوم را جابه جا نكنيد زيرا اين نشانه ها به معناي آسيب نخاع هستند. در غير اين صورت دست خود را به ملايمت به پشت مصدوم برده با لمس ستون فقرات در طول آن به دنبال تورم يا حساسيت در لمس بگرديد. 12) براي يافتن شواهدي از خونريزي و تشخيص سفتي ديواره عضلاني شكم يا وجود حساسيت در لمس آن به آرامي شكم مصدوم را لمس كنيد. 13) دو طرف استخوان لگن را لمس كرده با حركت دادن لگن به طور ملايم به دنبال نشانه هاي شكستگي بگرديد. لباس هاي مصدوم را از نظر وجود شواهدي از بي اختياري ادرار يا مدفوع يا خونريزي از سوراخ هاي بدن كنترل كنيد. 14) از مصدوم بخواهيد كه هريك از اندام هاي پاييني خود را به نوبت بلند كند و مچ پا و زانوي خود را حركت دهد. با مشاهده اندام و لمس آن به دنبال خونريزي تورم تغيير يا حساسيت در لمس بگرديد. 15) حركات و حس انگشتان پا را بررسي كنيد. به رنگ پوست انگشتان نگاه كنيد: پوست خاكستري _ آبي مي تواند نشانه اي از مختل شدن گردش خون يا آسيب ناشي از سرما باشد.

درمان و مراقبت هاي بعدي

هر وضعيتي را كه پيدا كرديد، بر طبق اصول و

با حفظ خونسردي درمان كنيد. به مصدوم اطمينان و به حرف هاي او گوش بدهيد. بيش از حد سؤال نپرسيد و اجازه ندهيد كه مردم در صحنه حادثه تجمع كنند. از جابه جايي بي مورد مصدوم خودداري كنيد. در صورت لزوم اطمينان حاصل كنيد كه يك نفر با خانواده مصدوم تماس خواهد گرفت - - - اولويت هاي درمان ترتيب اولويت ها به شرح زير است ارزيابي اوليه را انجام داده، بر اساس يافته هاي خود اقدام كنيد. ضمناً مطمئن شويد كه راه تنفسي مصدوم باز و پاك است خونريزي را كنترل كنيد. ارزيابي ثانويه را انجام دهيد. سوختگي ها و زخم هاي وسيع را درمان كنيد. آسيب هاي مفاصل و استخوان را بي حركت كنيد. ساير آسيب ها و وضعيت ها را به طور مناسب درمان كنيد.علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را به طور مرتب كنترل و ثبت كنيد. به مشكلات مربوط به علايم حياتي رسيدگي كنيد. - - - فراهم ساختن ترتيب مراقبت هاي بعدي در مورد نياز مصدوم به كمك هاي پزشكي تصميم گيري كنيد. اگر نياز به كمك داريد، در صورت امكان شخصي را براي فراخواني كمك بفرستيد. در صورتي كه وضعيت مصدوم در حال تغيير يا بدتر شدن است تا زمان رسيدن نيروهاي كمكي در كنار مصدوم بمانيد. بر اساس ارزيابي خود، ممكن است لازم باشد كه براي درخواست مشاوره با يك پزشك تماس بگيريد. با يك مركز آمبولانس تماس بگيريد يا ترتيب انتقال به بيمارستان را فراهم كنيد.مراقبت از مصدوم را به يك پزشك پرستار يا پرسنل آمبولانس واگذار كنيد. تا زمان رسيدن كمك هاي پزشكي مصدوم را به يك خانه يا پناهگاه نزديك

به محل منتقل كنيد. به مصدوم اجازه بدهيد به منزل خود برود (در صورت امكان مطمئن شويد كه يك نفر وي را همراهي خواهد كرد). از مصدوم سؤال كنيد كه آيا در منزل شخصي (براي مراقبت از او) هست يا خير. به مصدوم توصيه كنيد كه به پزشك مراجعه كند. - - - احتياط مصدومان مبتلا به اختلال هوشياري آسيب هاي جدي مشكلات شديد تنفسي يا نشانه هاي شوك، مجاز نيستند كه به منزل بروند. تا زمان رسيدن نيروهاي كمكي در كنار مصدوم بمانيد.

هرگز به مصدوماني كه احتمالاً آسيب داخلي يا نياز به مراقبت بيمارستاني دارند، از راه دهان چيزي ندهيد.به مصدوم اجازه سيگار كشيدن ندهيد. - - - مراقبت از وسايل شخصي اگر مجبور هستيد براي تعيين هويت مصدوم يا يافتن سرنخ هايي درباره وضعيت وي وسايل شخصي او را بگرديد، اين كار را در برابر يك شاهد قابل اعتماد انجام بدهيد. اطمينان حاصل كنيد كه تمام لباس هاي مصدوم يا وسايل شخصي وي همراه با او به بيمارستان منتقل مي شوند و يا به پليس تحويل داده شده اند. جستجوي وسايل شخصي در برخي موارد، تنها راه يافتن سرنخ هايي درباره هويت يا وضعيت مصدوم جستجوي وسايل شخصي او است - - - كاربرد داروها تجويز داروها در كمك هاي اوليه عمدتاً در حد تسكين دردهاي عمومي گنگ و تيز است اين عمل معمولاً شامل كمك به مصدوم براي خوردن يك قرص استامينوفن (طبق دستور بخش مربوط به مصرف دارو در اين كتاب است تعداد زيادي از داروها را مي توان بدون نسخه پزشك خريداري كرد و ممكن است شما

بسياري از اين داروها را بشناسيد و مصرف كرده باشيد.با اين حال در درمان مصدومان حق نداريد با خريد يا امانت گرفتن دارو، اقدام به تجويز دارو كنيد حتي اگر مصدوم داروهاي خود را فراموش كرده باشد و يا شما همان داروهايي را كه احتمالاً مصدوم مصرف مي كرده در اختيار داشته باشيد. در صورتي كه در هنگام ارايه كمك هاي اوليه اقدام به تجويز يا توصيه به مصرف داروهايي غير از آنچه در اين راهنما قيد شده بكنيد، امكان دارد كه مصدوم با خطر مواجه شود و عواقب قانوني يا اجتماعي گريبانگير شما شود. هر زمان كه مصدوم دارويي مصرف مي كند، مطمئن شدن از موارد زير ضرورت دارد: دارو براي اين وضعيت مناسب باشد - تاريخ مصرف دارو نگذاشته باشد - طبق دستور مصرف شود. - تمام جوانب احتياطي به طور دقيق رعايت شود - دارو بيش از مقدار توصيه شده مصرف نشود - نام مقدار، زمان و نحوه تجويز دارو ثبت شود. - - - هشدار! اگر داروي موردنياز در دسترس نيست كمك پزشكي درخواست كنيد. تنها مورد استثنا، وجود دستورالعمل هاي واضحي است كه توسط يك كارفرما يا سازمان داوطلبانه تعيين شده باشد. اين دستورالعمل ها به اعضا يا كاركنان كارآزموده اجازه مي دهد كه در شرايط خاص اقدام به تجويز دارو كنند (مثلاً دادن پادزهر در مسموميت با سموم صنعتي .

انتقال اطلاعات

پس از فراخواني كمك هاي پزشكي سعي كنيد مطالبي در مورد حادثه و مصدوم يادداشت كنيد تا بتوانيد اين اطلاعات را به پرسنل پزشكي منتقل كنيد. نمودارهاي صفحه بعد مثال هايي از مشاهدات خاص (مثل سطح پاسخ دهي

نبض و تنفس را نشان مي دهند. شما بايد در كنار مشاهدات خود، يك گزارش نوشتاري مختصر هم تهيه كنيد. يك گزارش نوشتاري كه به زمانبندي حوادث مي پردازد، ارزش ويژه اي براي پرسنل پزشكي دارد. به عنوان مثال طول دوره بي هوشي مدت تشنج زمان بروز هرگونه تغيير در وضعيت مصدوم و زمان هرگونه مداخله يا درمان را يادداشت كنيد. گزارش خود يا نسخه كپي آن را به كاركنان گروه پزشكي يا گروه خدمات اورژانس ارايه كنيد. - - - نوشتن گزارش گزارش شما بايد شامل موارد زير باشد: نام و نشاني مصدوم - شرحي از حادثه يا بيماري - توصيف تمام آسيب ها به طور مختصر - هرگونه رفتار غيرعادي - تمام درمان هاي انجام شده و زمان

استفاده از نمودارهاي ثبت مشاهدات

هر زمان كه به مصدومي رسيديد، بايد علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد. اين اطلاعات براي پرسنل پزشكي بسيار اهميت دارند. جزييات را به فواصل زماني منظم در نمودارهاي ثبت مشاهدات يادداشت كنيد. شكل زير دو نمودار تكميل شده را نشان مي دهد؛ اين نمودارها به صورت پر نشده و براي استفاده ارايه كنندگان كمك هاي اوليه آورده شده اند. در نمودارهاي سطح پاسخ دهي در هر زمان مشاهده در مقابل نمره مناسب يك نقطه قرار دهيد. به عنوان مثال اگر مصدوم در اولين بررسي پاسخي به كلام نمي دهد، در ستون اول در مقابل نمره 1، يك نقطه قرار دهيد. در نمودار ثبت نبض و تنفس در هر زمان مشاهده در برابر سرعت مربوط يك علامت تأييد (تيك) قرار دهيد؛ كيفيت نبض و تنفس را نيز (همان طور كه در

شكل مي بينيد) ثبت كنيد.

روشها و تجهيزات در كمك هاي اوليه

درآوردن لباس هاي مصدوم

به منظور معاينه كامل مصدوم رسيدن به تشخيص صحيح يا درمان ممكن است مجبور باشيد تعدادي از لباس هاي وي را درآوريد. اين كار را بايد با حداقل مزاحمت براي مصدوم و در صورت امكان با رضايت وي انجام دهيد. تا حد امكان كمترين تعداد لباس ها را خارج كنيد و به آنها آسيب وارد نكنيد مگر آنكه كاملاً ضرورت داشته باشد. اگر مجبور هستيد كه لباس مصدوم را پاره كنيد، سعي كنيد اين كار را در امتداد درز شلوار يا آستين انجام دهيد. سعي كنيد حريم شخصي مصدوم را به هم نزنيد و از مواجهه او با سرما جلوگيري كنيد. اگر خارج كردن لباس ها، درد و ناراحتي مصدوم را بيشتر مي كند، اين كار را متوقف كنيد. - - - خارج كردن لباس ها در آسيب نيمه پاييني بدن 1) مچ پا را نگه داشته كفش را با دقت بيرون آوريد. براي خارج كردن چكمه هاي بلند، ممكن است مجبور باشيد با يك چاقو، چكمه را در امتداد درز پشتي آن بشكافيد خارج كردن لباس ها در آسيب نيمه پاييني بدن 2) جوراب ها را به ملايمت بيرون بكشيد. اگر انجام اين كار مقدور نيست جوراب را از روي ساق بالا بياوريد و با قيچي آن را ببريد.3) پاچه شلوار را به آرامي بالا بكشيد تا ساق و زانو معلوم شوند. براي درآوردن شلوار يا ديدن ران شلوار را از كمر پايين بكشيد. - - - خارج كردن لباس ها در آسيب نيمه بالايي بدن 1) هرگونه دكمه يا زيپ موجود در لباس را باز كنيد. با ملايمت لباس را از

كنار شانه مصدوم خارج كنيد. 2) اندام سمت آسيب نديده را از آستين خارج كنيد. لباس را به دور سمت آسيب ديده بكشيد. 3) اندام آسيب ديده را تا حد امكان ثابت نگه داريد و خروج لباس را تسهيل كنيد. - - - موارد خاص پوليور و پيراهن پشمي در مورد لباس هايي كه دكمه يا زيپ ندارند، ابتدا اندام سمت آسيب نديده را از آستين خارج كنيد. سپس لباس را تا كرده آن را از بالاي سر بيرون بكشيد. نهايتاً، آستين ديگر لباس را درآوريد و دقت كنيد كه به اندام آسيب وارد نكنيد.

درآوردن كلاه ايمني

بهترين برخورد با كلاه هاي ايمني محافظ (مثل كلاه اسب سواري يا كلاه ايمني موتورسواران آن است كه آنها را خارج نكنيم تنها زماني بايد اين كلاه ها را خارج كرد كه كاملاً ضرورت داشته باشد (مثلاً اگر نمي توانيد راه تنفسي را برقرار كنيد). اگر مجبور به خارج كردن اين وسيله هستيد ، در صورت امكان خود مصدوم بايد اين كار را انجام دهد؛ در غير اين صورت شما بايد به كمك يك امدادگر اقدام به خارج كردن كلاه ايمني كنيد.مراقب باشيد كه در تمام لحظات سر و گردن را نگه داريد و سر را در امتداد ستون فقرات نگه داريد. - احتياط كلاه ايمني را تا زماني كه ضرورت حتمي داشته باشد، خارج نكنيد. - - - كلاه ايمني رخ باز1) چانه بند را باز كنيد يا برش دهيد. سر و گردن مصدوم را نگه داريد و آن را در امتداد ستون فقرات نگه داريد. 2) از يك امدادگر بخواهيد كه دو طرف كلاه ايمني را از بالا

با دو دست بگيرد و آنها را از دو طرف بكشد تا فشار از روي سر برداشته شود. وي سپس بايد كلاه را با ملايمت به بالا و عقب بكشد.- احتياط كلاه ايمني را تا زماني كه ضرورت حتمي داشته باشد، خارج نكنيد. - - - كلاه ايمني تمام رخ 1) بندها را باز كرده يا برش دهيد. گردن را با يك دست نگه داشته فك پاييني را محكم بگيريد. كار خود را از زير كلاه آغاز كنيد و انگشت خود را با دقت زير لبه آن قرار دهيد. از يك امدادگر بخواهيد كه كلاه را با دو دست نگه دارد. 2) از امدادگر بخواهيد كه از بالا كلاه ايمني را به سمت عقب كج كند (بدون آنكه سر را مطلقاً حركت دهد) و قسمت جلوي كلاه را كاملاً از روي چانه مصدوم بلند كند. 3) گردن و فك پاييني مصدوم را همچنان نگه داريد. از امدادگر بخواهيد كه مختصري كلاه را به سمت جلو كج كند تا كلاه از پايين جمجمه عبور كند و سپس آن را مستقيماً از سر مصدوم بيرون بكشد.

علايم حياتي

ممكن است هنگام درمان مصدوم نياز به ارزيابي و كنترل سطح پاسخ دهي نبض و تنفس داشته باشد. همچنين ممكن است لازم باشد دماي بدن مصدوم را هم كنترل كنيد. علايم حياتي مي توانند در شناسايي مشكلات خاص و تعيين هرگونه تغيير در وضعيت مصدوم به شما كمك كنند. كنترل علايم حياتي را به طور مرتب ادامه بدهيد و يافته هاي خود را در نمودار ثبت مشاهدات ثبت كنيد و آن را به امدادگران گروه پزشكي كه مراقبت از بيمار

را بر عهده خواهند گرفت تحويل دهيد . - - - بررسي سطح پاسخ دهي براي ارزيابي وضعيت هوشياري لازم است سطح پاسخ دهي مصدوم را كنترل كنيد. هر آسيب يا بيماري كه مغز را درگير كند، مي تواند وضعيت هوشياري را تغيير دهد؛ هرگونه بدتر شدن اوضاع مي تواند خطرناك باشد. سطح پاسخ دهي مصدوم را طي مراحل زير ارزيابي كنيد:"1": آيا مصدوم "هوشيار" است آيا چشم هايش را باز مي كند و به سؤالات جواب مي دهد؟ "2": آيا مصدوم به "صدا" پاسخ مي دهد؟ آيا به سؤالات ساده پاسخ مي دهد يا از دستورات پيروي مي كند؟ "3": آيا مصدوم به "درد" واكنش نشان مي دهد؟ آيا در برابر درد نيشگون چشمانش را باز مي كند يا حركت مي كند؟"4": آيا مصدوم نسبت به تمام تحريكات "ناپاسخگو" است با استفاده از اين مراحل مي توانيد هرگونه تغيير وضعيت مصدوم را كنترل كنيد. - - - كنترل نبض با هرضربان قلب خون به داخل شريان ها پمپ مي شود و موجي از فشار توليد مي شود (مبحث " قلب و رگهاي خوني " را ببينيد). در محل هايي كه شريان هادرست زيرسطح پوست قرارمي گيرند (مثلاً در داخل مچ دست يا در گردن ، مي توان موج فشار را به صورت نبض لمس كرد. در بزرگسالان تعداد نبض به طور طبيعي 80-60 ضربان در دقيقه است تعداد نبض در كودكان تندتر است و در بزرگسالاني كه از آمادگي جسمي بالايي برخوردارند، مي تواند آهسته تر باشد. نبضي كه به طور غيرطبيعي تند يا كند شده است مي تواند نشانه اي از يك بيماري خاص باشد. نبض بازويي دو انگشت خود را در سمت داخل بازوي شيرخوار قرار دهيد. محل هاي گرفتن

نبض عبارتند از: گردن (نبض كاروتيد) و مچ دست (نبض راديال . در شيرخوران يافتن نبض در بازو (نبض بازويي آسان تر است نبض راديال سه انگشت تان از درست پايينتر از چين مچي كه در قاعده شست قرار دارد، بگذاريد.براي گرفتن نبض به جاي انگشت شست (كه خودش نبض دارد) از ساير انگشتان خود استفاده كنيد و موضع را به آرامي فشار دهيد تا بتوانيد نبض را لمس كنيد. موارد زير را ثبت كنيد: - سرعت (تعداد ضربان در دقيقه - قدرت (ضعيف يا قوي - ريتم (منظم يا نامنظم نبض كاروتيد دو انگشت خود را در يك طرف گردن قرار دهيد. - - - كنترل تنفس وقتي به ارزيابي تنفس مصدوم مي پردازيد، سرعت تنفس را كنترل كنيد و مشكلات تنفسي يا صداهاي غيرطبيعي را سمع كنيد. سرعت تنفس طبيعي در بزرگسالان 16-12 بار در دقيقه است در شيرخواران و كودكان كم سن و سال اين سرعت به 30-20 بار در دقيقه مي رسد. براي كنترل تنفس به سمع آن بپردازيد و حركات قفسه سينه مصدوم را تحت نظر بگيريد. در مورد شيرخواران و كودكان خردسال احتمالاً گذاشتن دست بر روي قفسه سينه و حس كردن تنفس كار ساده تري است اطلاعات زير را ثبت كنيد: - سرعت (تعداد تنفس در دقيقه - عمق (نفس هاي عميق يا كم عمق - سهولت (راحت سخت يا دردناك - صدا (نفس هاي بي صدا يا صددار و نوع صدا) شمارش سرعت تنفس حركات قفسه سينه را تحت نظر گرفته تعداد تنفس را در دقيقه بشماريد. روش ساده تر در مورد شيرخواران

يا كودكان كم سن و سال آن است كه دست خود را روي قفسه سينه قرار دهيد. - - - كنترل درجه حرارت به منظور ارزيابي درجه حرارت بدن پوست بدون پوشش را لمس كرده براي به دست آوردن درجه حرارت صحيح از يك دماسنج استفاده كنيد. درجه حرارت طبيعي بدن 37 درجه سانتيگراد است درجه حرارت بالا (تب معمولاً در اثر عفونت ايجاد مي شود. درجه حرارت پايين مي تواند از مواجهه با سرما يا محيط مرطوب ناشي شود. انواع مختلفي از دماسنج ها وجود دارند كه از آن جمله مي توان به دماسنج هاي شيشه اي جيوه اي معمول و دماسنج هاي ديجيتال اشاره نمود. مطمئن شويد. كه نحوه استفاده از دماسنجي را كه در اختيار داريد، مي دانيد. دماسنج ديجيتال اين دماسنج را مي توان به صورت زيرزباني يا زيربغلي براي اندازه گيري دما به كار برد. اين دماسنج را تا زمان ايجاد صداي بوق (تقريباً 30 ثانيه در محل قرار دهيد و سپس دما را از روي صفحه نمايش بخوانيد. دماسنج جيوه اي قبل از استفاده از اين دماسنج بايد مطمئن شويد كه سطح جيوه پايين تر از 37 درجه سانتيگراد است قبل از خواباندن درجه دماسنج را به مدت 3-2 دقيقه در محل (زير زبان يا زير بغل قرار دهيد. دماسنج نواري پيشاني اين نوارهاي كوچك حساس حرارت براي اندازه گيري درجه حرارت كودكان كم سن و سال مفيد هستند. نوار را به مدت تقريباً 30 ثانيه روي پيشاني كودك قرار دهيد. درجه حرارت از روي تغيير رنگ نوار مشخص مي گردد. دماسنج گوشي نوك اين دماسنج در داخل گوشي قرار داده مي شود و درجه حرارت را

در عرض يك ثانيه تعيين مي كند. كاربرد اين حسگر ساده است و براي استفاده در مورد كودكان بدحال مفيد است اين وسيله را مي توان در هنگامي كه كودك خوابيده است به كار برد.

وسايل كمك هاي اوليه

تمام محل هاي كار، مراكز تفريحي خانه ها و اتومبيل ها بايد به بسته هاي كمك هاي اوليه مجهز باشند. بسته هاي موجود در محل هاي كار و مراكز تفريحي بايد با شرايط قانوني تطابق داشته باشند؛ همچنين اين بسته ها بايد به خوبي قابل شناسايي و به راحتي در دسترس باشند. در مورد ماشين يا خانه يا مي توانيد يك بسته كمك هاي اوليه خريداري كنيد و يا خود اقدام به جمع آوري وسايل كمك هاي اوليه و نگهداري آنها در يك محفظه تميز و ضدآب بكنيد. تمام بسته هاي كمك هاي اوليه را بايد در جاي خشك نگهداري كرد و به طور مرتب آنها را بازرسي و تكميل كرد تا وسايل آنها هميشه براي استفاده آماده باشند. وسايلي را كه در اين صفحات مي بينيد اجزاي اساسي يك بسته كمك هاي اوليه را براي استفاده در خانه تشكيل مي دهند. ممكن است تمايل داشته باشيد كه موارد ديگري مثل آسپيرين يا استامينوفن را هم به اين مجموعه اضافه كنيد.

- - - انواع پانسمان

پانسمان چسبدار يا چسب زخم اين وسايل كه براي پوشاندن خراش ها و بريدگي هاي كوچك به كار مي روند، از پارچه يا پلاستيك ضدآب ساخته مي شوند. در مورد زخم هاي دست انواع ضدآب از بقيه مناسب تر هستند و براي افرادي كه نسبت به چسب موجود در انواع معمولي آلرژي دارند، چسب زخم كم آلرژي ساخته شده است افرادي كه با غذا سر و كار دارند، بايد از چسب زخم هاي آبي استفاده كنند.پانسمان

استريل

اين وسايل از يك لايه پانسمان متصل به يك باند رولي تشكيل و كاملاً در يك پوشش محافظ پيچيده شده اند. كاربرد آنها آسان است لذا براي مصرف در موارد اورژانس ايده آل هستند. اين پانسمان ها در اندازه هاي مختلف در دسترس هستند.پوشش چشمي استريل پوشش هاي چشمي در واقع پانسمان هايي هستند كه براي محافظت از چشم آسيب ديده به كار مي روند. به بعضي از پوشش هاي چشمي باندهايي متصل است كه استحكام اين پوشش ها را روي سر مصدوم افزايش مي دهند.

- - - انواع باندها

باندهاي رولي اين وسايل براي نگه داشتن مفاصل آسيب ديده محدود كردن حركات مستحكم كردن پانسمان ها در محل و حفظ فشار بر روي آنها و محدود كردن تورم به كار مي روند.

باندهاي مثلثي

اين وسايل را كه از پارچه كلفت تهيه مي شوند، مي توان به عنوان باند يا آويز مورد استفاده قرار داد. اگر اين وسايل استريل و داراي پوشش مجزا باشند، مي توان آنها را براي پانسمان كردن زخم ها و سوختگي هاي بزرگ به كار برد.

باندهاي لوله اي

اين باندها در واقع لوله هاي بدون درزي از گاز يا مواد كشي مستحكم هستند. اين باندها در آسيب هاي مفاصل يا انگشتان (پا يا دست كاربرد دارند. انواع گازدار را با يك ابزار مخصوص به كار مي برند.

- - - ساير وسايل مفيد-

وسايل اصلي براي كمك هاي اوليه خانگي جعبه ضدآبي كه به راحتي قابل شناسايي باشد

20 عدد پانسمان چسبدار (چسب زخم در اندازه هاي مختلف

6 عدد پانسمان استريل با اندازه متوسط

2 عدد پانسمان استريل با اندازه بزرگ

2 عدد پانسمان استريل با اندازه خيلي بزرگ

2 عدد پوشش چشمي استريل

2 عدد باند مثلثي

6 عدد سنجاق قفلي

دستكش يكبار مصرف

_______ ساير وسايل مفيد

2 عدد باند رولي كرپ - قيچي - انبرك - پنبه - دستمالهاي پاك كننده زخم بدون الكل - نوار چسب - محافظ صورت پلاستيكي يا ماسك صورت جيبي - دفترچه مداد و كارت - پتو، كيسه نجات چراغ قوه و سوت

پانسمان

هميشه بايد زخم را با پانسمان بپوشانيد. چون اين كار از عفونت پيشگيري مي كند. در موارد خونريزي شديد، پانسمان با فشار آوردن بر روي زخم به لخته شدن خون كمك مي كند. در صورت امكان از يك پانسمان استريل بسته بندي شده ، استفاده كنيد. در صورتي كه به پانسمان استريل دسترسي نداريد، مي توانيد با هر پارچه تميز و بدون كُرك يك پانسمان موقتي بسازيد. خراش ها و بريدگي هاي كوچك را مي توان با پانسمان هاي چسبدار پوشاند. - اصول استفاده از پانسمان ها هنگام استفاده از پانسمان بايد چند اصل را رعايت كنيد. اين اصول به شما امكان مي دهند كه پانسمان ها را به طرز صحيح به كار ببريد؛ همچنين مصدوم و شما را در برابر عفونت محافظت مي كنند (مبحث " روش هايي براي پيشگيري از عفونت متقاطع " را ببينيد). قبل از دست زدن به هر نوع پانسمان غير از چسب زخم ، در صورت امكان هميشه دستكشهاي يكبار مصرف بپوشيد. هميشه از پانسماني استفاده كنيد كه براي پوشاندن زخم به قدر كافي بزرگ است و مي تواند بيشتر از لبه هاي زخم را هم پوشش دهد. لبه هاي پانسمان را بگيريد و انگشتان خود را كاملاً از محلي كه در تماس با زخم خواهد بود، دور نگه داريد. مطمئن شويد

كه پانسمان براي پوشاندن زخم به اندازه كافي بزرگ است پانسمان را مستقيماً بر روي زخم قرار بدهيد؛ هرگز آن را از كنار به روي زخم نكشيد. پانسماني را كه از محل خارج شده است برداريد و در جاي خودش قرار دهيد.اگر تنها يك پانسمان استريل در اختيار داريد، اين پانسمان را براي پوشاندن زخم به كار ببريد و ساير پارچه هاي تميز را روي آن قرار دهيد. اگر خون به داخل پانسمان نشت كرده پانسمان را برنداريد؛ در عوض يك پانسمان ديگر روي آن بگذاريد. اگر خون به داخل پانسمان دوم هم نشت كرد، هر دو پانسمان را كاملاً برداريد و با گذاشتن يك پانسمان تازه به جاي آنها، محل خونريزي را تحت فشار قرار دهيد. پس از مداواي زخم دستكش ها، پانسمان هاي مصرف شده و وسايل آلوده را در داخل يك كيسه پلاستيكي مناسب بريزيد. هميشه تا زماني كه كارتان با مواد آلوده تمام نشده است دستكش هاي يكبار مصرف را خارج نكنيد.

پانسمان هاي استريل

اين نوع پانسمان از يك لايه پانسمان متصل به يك باند رولي تشكيل شده است اين لايه پانسمان از يك قطعه گاز كه زير آن يك لايه پنبه قرار گرفته تشكيل شده است پانسمان هاي استريل به صورت تكي و در اندازه هاي مختلف فروخته مي شود و براي پيشگيري از آلودگي در پوشش هاي محافظ پيچيده شده است اگر چسب روي پوشش اين پانسمان ها باز شده باشد، پانسمان ديگر استريل نيست - احتياط پانسماني را كه از محل خارج شده برداريد و يك پانسمان جديد به جاي آن قرار بدهيد. اگر خونريزي به داخل پانسمان

نفوذ كرد، يك پانسمان ديگر روي اولي قرار بدهيد. اگر خون به درون پانسمان دوم هم نشت كرد، هر دو پانسمان را برداريد و يك پانسمان تازه به جاي آنها بگذاريد. مراقب باشيد كه خونرساني پايين تر از محل پانسمان را مختل نكنيد.1) چسب روي پوشش را باز كرده پوشش را كنار بزنيد. باند را از حالت پيچيده باز كنيد و مراقب باشيد كه رول رها نشود و به لايه پانسمان دست نزنيد. 2) با گرفتن دو طرف باند، لايه پانسماني را باز كنيد و آن را مستقيماً روي زخم قرار دهيد.3) انتهاي كوتاه (دم باند را يك بار به دور اندام و پانسمان بچرخانيد تا آن را محكم كنيد.4) انتهاي ديگر (سر) باند را به دور اندام بچرخانيد تا تمام لايه پانسمان را بپوشانيد. دم باند را به حال آويزان قرار دهيد. 5) براي مستحكم كردن باند، دو انتهاي آن را گره بزنيد. گره را مستقيماً روي لايه پانسمان ايجاد كنيد تا فشار پايداري روي زخم اعمال شود. 6) پس از محكم كردن باند، گردش خون را در قسمت هاي پايين كنترل كنيد. اگر باند را خيلي سفت بسته ايد، آن را شل كنيد.

پانسمان هاي غيراستريل

در صورتي كه به پانسمان استريل دسترسي نداريد، مي توانيد از وسايلي مثل پوشش گازدار يا هر نوع پارچه تميز بدون كُرك استفاده كنيد. براي جذب خون و ساير مايعات روي آن پنبه بگذاريد. در هنگام استفاده از پانسمان غيراستريل دقت كنيد كه وسيله اي را كه به كار مي بريد، تميز باشد. در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد و انگشتان خود را از قسمتي از سطح پانسمان كه در تماس با

زخم خواهد بود، دور نگه داريد. به منظور فشار آوردن روي زخم پانسمان را با نوارچسب يا باند محكم كنيد. - احتياط هرگز چسب نواري را دورتادور اندام يا انگشت نبنديد چون اين كار، گردش خون را مختل مي كند. قبل از استفاده از چسب نواري كنترل كنيد كه مصدوم نسبت به چسب آلرژي نداشته باشد؛ اگر آلرژي وجود دارد، از باند استفاده كنيد. - - - پانسمان هاي داراي گاز 1) كناره هاي پوشش گازدار را گرفته آن را مستقيماً روي زخم قرار دهيد. 2) با يك لايه پنبه روي پانسمان گازدار را بپوشانيد. 3) گاز و پوشش روي آن را با نوار چسب يا باند رولي محكم كنيد. - - - پانسمان هاي موقتي 1) لبه هاي پارچه را بگيريد. پارچه را باز كرده مجدداً تا كنيد تا سطح داخلي آن رو به بيرون قرار بگيرد. 2) پوشش پارچه اي را مستقيماً روي زخم قرار بدهيد. در صورت لزوم مقدار بيشتري پارچه روي اين پوشش قرار بدهيد. 3) اين پوشش را به كمك يك باند يا يك نوار پارچه اي تميز (مثل روسري يا شال محكم كنيد.

پانسمان هاي چسبدار

چسب زخم براي پانسمان كردن خراش ها و بريدگي هاي كوچك مفيد است اين چسب ها از يك لايه گازدار يا سلولزي به همراه يك نوار چسبدار تشكيل شده اند كه اغلب در بسته هاي مجزاي استريل قرار داده مي شوند. چسب هاي زخم در اندازه هاي مختلف و به اشكال گوناگون براي استفاده در نوك انگشتان پاشنه و آرنج تهيه مي شوند؛ بعضي از انواع آنها ضدآب هستند. قبل از استفاده از چسب زخم دقت كنيد كه مصدوم نسبت به

پانسمان هاي چسبدار آلرژي نداشته باشد. افرادي كه با غذا سرو كار دارند، بايد زخم هاي روي دست خود را با چسب زخم هاي ضدآب مشخص و آبي رنگ بپوشانند. - هشدار! هميشه از مصدوم سؤال كنيد كه آيا نسبت به پانسمان هاي چسبدار آلرژي دارد يا خير.1) پوست اطراف زخم را تميز و خشك كنيد. چسب زخم را باز كرده نوارهاي محافظ دو طرف آن را بگيريد به طوري كه لايه پوششي آن رو به پايين باشد. 2) نوارهاي محافظ را آنقدر بكشيد كه لايه پوششي مشخص شود ولي نوارها را كاملاً برنداريد. بدون دست زدن به سطح لايه پوششي آن را روي زخم بگذاريد. 3) با دقت نوارهاي محافظ را بكشيد و سپس لبه هاي چسب زخم را به پايين فشار دهيد.

كمپرس سرد

سرد كردن محل آسيب هايي مثل كبودي يا پيچ خوردگي مي تواند از درد و تورم آن كم كند گرچه نمي تواند خود آسيب را تسكين دهد. دو نوع كمپرس وجود دارد: حوله هاي خيس سرد كه در واقع پارچه هايي هستند كه با آب سرد خيس شده اند؛ و كيسه هاي يخ كه شامل مواد سردي (مثل قطعات يخ يا بسته هايي از نخود يا ساير سبزيجات يخ زده هستند كه در يك پارچه خشك پيچيده شده اند.- - - حوله خيس سرد 1) يك قطعه پارچه كلفت يا حوله را در آب بسيار سرد فرو ببريد. آن را به آرامي بچلانيد، تا كنيد و محكم روي محل آسيب قرار دهيد. 2) هر 5-3 دقيقه اين حوله را مجدداً در آب سرد فرو ببريد تا سرماي آن حفظ شود. محل آسيب را حداقل به مدت 10 دقيقه سرد نگه داريد. -

- - كيسه يخ 1) يك كيسه پلاستيكي را با قطعات يخ يا يخ خرد شده پر كنيد و يا از يك كيسه حاوي سبزيجات يخ زده استفاده كنيد. اين كيسه را در يك پارچه خشك بپيچيد. احتياط براي پيشگيري از آسيب هاي ناشي از سرما، هميشه كيسه يخ را با يك قطعه پارچه بپوشانيد و در هر بار استفاده آن را بيش از 10 دقيقه به كار نبريد. 2) كيسه را محكم روي محل قرار دهيد. محل آسيب را به مدت 10 دقيقه سرد نگه داريد و در صورت لزوم كيسه را عوض كنيد.

اصول باندپيچي

باندها در كمك هاي اوليه چند كاربرد متفاوت دارند: از آنها مي توان براي محكم كردن پانسمان كنترل خونريزي نگه داشتن و بي حركت كردن اندام ها و كاهش تورم در يك محل آسيب ديده استفاده كرد. باندهاي اصلي بر 3 نوع هستند. باندهاي رولي براي محكم كردن پانسمان ها و نگه داشتن اندام هاي آسيب ديده به كار مي روند. باندهاي لوله اي براي نگه داشتن پانسمان در محل انگشتان دست يا پا و يا حفاظت از مفاصل آسيب ديده كاربرد دارند. از باندهاي مثلثي مي توان به عنوان پانسمان هاي وسيع و آويزها و به منظور مستحكم كردن پانسمان ها يا بي حركت كردن اندام ها استفاده كرد. اگر باند در اختيار نداريد، مي توانيد به كمك وسايل دم دست خود، يك باند موقتي درست كنيد؛ به عنوان مثال مي توانيد يك قطعه پارچه مربع شكل (مثل روسري را به صورت قطري تا كنيد و يك باند مثلثي بسازيد . - اصول استفاده از باند قبل از استفاده از باند، به مصدوم اطمينان خاطر بدهيد و كاملاً به وي توضيح

بدهيد كه قصد داريد چه كاري انجام دهيد. اجازه بدهيد مصدوم در وضعيتي كه راحت تر است (نشسته يا درازكش قرار بگيرد. موقع كار كردن روي قسمت آسيب ديده آن را نگه داريد. از مصدوم يا يك امدادگر بخواهيد كه اين كار را انجام دهد. هميشه سعي كنيد موقع كار، در مقابل مصدوم و در صورت امكان در سمت آسيب ديده قرار بگيرد. در صورتي كه مصدوم دراز كشيده است باندها را از تقعرهاي طبيعي بدن (در مچ پا، زانو، كمر و گردن عبور داده سپس با دقت آنها را در زير بدن به جلو و عقب حركت داده به سوي محل موردنظر بكشيد. به عنوان مثال براي باندپيچي سر يا قسمت بالايي تنه باند را از تقعر زير گردن عبور دهيد. باند را محكم ببنديد اما نه آن قدر سفت كه گردش خون پايين تر از محل باندپيچي را دچار اختلال كند . وقتي اندام را باندپيچي مي كنيد، در صورت امكان انگشتان دست يا پا را آزاد بگذاريد؛ از اين طريق مي توانيد بعد از باندپيچي گردش خون را كنترل كنيد. براي بستن باندها، از گره استفاده كنيد. دقت كنيد كه گره ايجاد ناراحتي نكند و نيز بر روي استخوان گره نزنيد. در صورت امكان انتهاهاي آزاد باند را در زير گره جا بدهيد.گردش خون در نواحي پايين تر از باندپيچي را به طور مرتب كنترل كنيد . در صورت لزوم باند را باز كنيد تا جريان خون برگردد، سپس باند را شل تر از دفعه اول بپيچيد. - - - مورد خاص بي حركت كردن اندام موقع بي حركت كردن اندام با

استفاده از باند، لازم است كه يك ماده نرم و حجيم (مثل حوله پارچه يا پنبه را به عنوان لايي بين دو اندام به كار ببريد. لايي را بين دو ساق يا بين بازو و تنه قرار بدهيد تا باند پيچي منجر به جابه جايي استخوان هاي شكسته يا فشرده شدن نواحي استخواني به يكديگر نشود. باندها را در فواصلي از طول اندام و دور از محل آسيب ببنديد و با ايجاد گره در سمت آسيب نديده ، آنها را محكم كنيد. اگر هر دو سمت بدن آسيب ديده اند، گره را بايد در خط وسط يا محلي كه كمترين احتمال افزايش آسيب وجود دارد، ايجاد كنيد. - - - كنترل گردش خون پس از باندپيچي هنگامي كه اندامي را باندپيچي مي كنيد يا از آويز استفاده مي كنيد، بايد بلافاصله پس از اتمام باندپيچي و هر 10 دقيقه پس از آن گردش خون را در دست يا پا كنترل كنيد. اين كنترل ها حياتي هستند چون اندام ها پس از آسيب دچار تورم مي شوند و (به اين دليل امكان دارد كه باندها سريعاً اندام را تحت فشار زياد قرار بدهند و جريان خون در نواحي پايين تر را مختل كنند. علايم اختلال گردش خون متغير است زيرا ابتدا سياهرگ ها و بعداً سرخرگ ها تنگ مي شوند.- - - تشخيص اگر گردش خون مختل شده باشد، امكان دارد:اندام متورم و پرخون باشد. رنگ پوست آبي و سياهرگ ها برجسته باشند. احساس اتساع دردناك پوست وجود داشته باشد. با گذشت زمان ممكن است پوست رنگ پريده و مومي شود. احساس كرختي و سردي بارز شود. احساس گزگز و مورمور و سپس درد عميق

بارز شود. مصدوم قادر به حركت دادن انگشتان مبتلا نباشد. 1) فشار مختصري روي يكي از ناخن ها (درون دايره يا پوست وارد كنيد تا موقعي كه بي رنگ شود؛ سپس فشار را برداريد. اگر رنگ (ناخن يا پوست برنگشت يا به آرامي برگشت احتمالاً باندپيچي خيلي محكم انجام شده است 2) از باندي كه سفت پيچيده شده چند دور را كه براي برگشتن گرمي و رنگ پوست كفايت مي كند، باز كنيد. مصدوم ممكن است احساس گزگز و مورمور داشته باشد. سپس باند را دوباره بپيچيد.

باندهاي رولي

اين باندها از پنبه گاز، پارچه كشي يا كتاني ساخته شده اند و به صورت مارپيچي به دور بخش آسيب ديده بسته مي شوند. سه دسته اصلي از باندهاي رولي وجود دارد: باندهاي رولي توري براي نگه داشتن پانسمان در محل مورد نظر استفاده قرار مي گيرند. اين باندها به دليل داشتن بافتي شل و باز، امكان تهويه مناسب را برقرار مي سازند ولي نمي توان آنها را براي اعمال فشار مستقيم يا محافظت از مفاصل به كار برد.باندهاي كشي شكل بدن را به خود مي گيرند. از اين باندها براي مستحكم كردن پانسمان ها و حفاظت از آسيب هاي بافت نرم استفاده مي شود. باندهاي كرپ را براي محافظت پايدار از مفاصل آسيب ديده به كار مي برند. - استحكام بخشيدن به باندهاي رولي شكل هاي زير چندين راه را براي بستن انتهاهاي باند رولي نشان مي دهند. سنجاق قفلي يا نوارچسب معمولاً دربسته هاي كمك هاي اوليه يافت مي شوند. در بسته هاي تخصصي ممكن است گيره باند هم وجود داشته باشد. اگر به هيچ يك از اين وسايل دسترسي نداريد، بايد با برگرداندن لبه انتهاي باند به داخل

آن را محكم كنيد. برگرداندن لبه انتهاي باند اگر وسيله اي براي محكم كردن باند در اختيار نداريد، اين كار را با يك بار چرخاندن باند به دور اندام و سپس برگرداندن لبه آن به داخل انجام دهيد. گيره باند گاهي همراه با باندهاي رولي كشي و كرپ گيره هايي فلزي براي محكم كردن انتهاهاي باند وجود دارد. نوارچسب مي توان انتهاهاي باند را به داخل تا كرد و با استفاده از نوارچسب چسباند. سنجاق قفلي از اين سنجاق ها مي توان براي محكم كردن تمام انواع باندهاي رولي استفاده كرد. انتهاي باند را به داخل تا كنيد و انگشت خود را بين باند و پوست مصدوم قرار دهيد تا از وارد كردن آسيب موقع فرو كردن سنجاق پيشگيري كنيد (شكل سمت راست . دقت كنيد كه سنجاق پس از بستن به حالت افقي قرار گيرد (شكل سمت راست انتها). - انتخاب باند با اندازه مناسب قبل از استفاده از باند رولي دقت كنيد كه رولي كاملاً فشرده و عرض آن براي پوشاندن محل آسيب مناسب باشد. عرض باند براي استفاده در قسمت هاي مختلف بدن فرق مي كند (نواحي كوچك مثل انگشتان نياز به باندهاي باريك دارند در حالي كه در قسمت هاي وسيع مثل اندام ها، بايد از باندهاي پهن استفاده كرد). بهتر است باند رولي خيلي عريض باشد تا خيلي باريك باندهاي شكل مقابل اندازه هاي توصيه شده براي بزرگسالان را نشان مي دهند. در مورد كودكان ممكن است به اندازه هاي كوچكتري نياز داشته باشيد. نحوه استفاده از باند رولي در هنگام استفاده از باند رولي اصول زير را رعايت كنيد: بخش رولي باند ("سر"

باند" را موقع كار رو به بالا نگه داريد (بخش غيررولي "انتها" ناميده مي شود). روبه روي مصدوم و در سمت آسيب ديده قرار بگيرد. موقع كار دقت كنيد كه قسمت آسيب ديده در همان وضعيتي كه پس از باندپيچي بايد قرار بگيرد، نگه داشته شود. احتياط پس از پايان باندپيچي گردش خون را در نواحي پايين تر اندام كنترل كنيد. اين مطلب خصوصاً در مورد باندهاي كشي يا كرپ اهميت دارد چون اين باندها به شكل اندام درمي آيند و در صورت تورم اندام ممكن است فشار بيشتري به آن وارد كنند. 1) دم باند را پايين تر از محل آسيب بگذاريد. باند را دو دور به طور مستقيم به دور اندام (از سمت داخل به سمت خارج بپيچيد تا انتهاي آن را در محل ثابت كنيد. 2) باند را به صورت چند دور مارپيچي بپيچانيد. جهت چرخاندن از سمت داخل سطح بالايي اندام به سمت خارج آن است باندپيچي را به سوي بالايي اندام به پيش ببريد. دقت كنيد كه هر دور جديد از باند، نيم تا دو سوم دور قبلي را پوشش دهد.3) با يك دور مستقيم انتهاي باند را محكم كنيد. اگر باند خيلي كوتاه است يك باند ديگر را به روش مشابه بپيچيد تا كل ناحيه آسيب ديده پوشانده شود. 4) بلافاصله پس از اتمام باندپيچي گردش خون را در نواحي پايين تر اندام كنترل كنيد . در صورت لزوم براي برگشت جريان خون باند را باز كنيد و مجدداً آن را شل تر ببنديد.

باندهاي آرنج و زانو

باندهاي رولي را مي توان به منظور نگهداري پانسمان در محل و حفاظت از

آسيب هاي بافت نرم (مثل كشيدگي يا پيچ خوردگي در آرنج و زانو به كار برد. براي اطمينان از مؤثر بودن باندپيچي مفصل را مختصري تا كرده سپس باند را به جاي روش استاندارد مارپيچي ، به شكل " 8 " بپيچيد. جهت باندپيچي از سمت داخل سطح بالايي اندام به سمت خارج است باندپيچي را از هر دو سو به اندازه كافي ادامه بدهيد تا فشار يكنواختي بر اندام وارد شود. 1) اندام آسيب ديده را در وضعيتي كه براي مصدوم راحت باشد و در صورت امكان همراه با تا شدگي مختصر مفصل باشد، نگه داريد. 2) انتهاي باند را در سمت داخل مفصل قرار بدهيد. باند را به سمت خارج مفصل برده يك دور و نيم بچرخانيد تا انتهاي باند، ثابت و مفصل پوشانده شود. 3) باند را درست به بالاي مفصل و سمت داخل آن برسانيد و آن را يك دور به دور اندام بچرخانيد به طوري كه نيمه بالايي باند مربوط به دور قبلي را بپوشاند. 4) باند را از سمت داخل بازو به پايين مفصل برسانيد. يك دور قطري در پايين مفصل بزنيد تا نيمه پاييني باند مربوط به اولين دور مستقيم پوشانده شود.- هشدار!باند را آن قدر محكم نپيچيد كه گردش خون اندام مختل شود. 5) باندپيچي قطري به شكل " 8 " را در بالا و پايين مفصل ادامه بدهيد. هر بار با پوشاندن تقريباً دوسوم از دور قبلي محدوده باندپيچي را گسترش دهيد. 6) براي پايان باندپيچي باند را دو دور به طور مستقيم به دور اندام بپيچيد، سپس انتهاي باند را محكم كنيد.

7) بلافاصله پس از پايان باندپيچي و سپس هر 10 دقيقه بعد از آن گردش خون را در نواحي پايين تر كنترل كنيد. اگر باند را خيلي محكم پيچيده ايد، آن را باز كنيد تا خون جريان پيدا كند و سپس مجدداً باند را شل تر بپيچيد.

باندهاي دست و پا

باندهاي رولي را مي توان براي نگه داشتن پانسمان ها در محل دست يا پا و يا حفاظت از مچ پا يا دست در آسيب هاي بافت نرم به كار برد. براي وارد كردن فشار بر تمام محل آسيب باند حفاظتي بايد به طور كامل از محل آسيب فراتر برود. از روشي كه در شكل هاي زير براي باندپيچي دست ارايه شده است مي توان در مورد پا هم استفاده كرد؛ در اين حالت باندپيچي را از قاعده شست پا آغاز كنيد و از پيچيدن باند به دور پاشنه خودداري كنيد. 1) انتهاي باند را در سمت داخل مچ و نزديك به قاعده شست قرار دهيد. باند را دو دور به طور مستقيم به دور مچ بپيچيد. 2) با شروع از سمت داخل مچ باند را به صورت مورب از پشت دست به ناخن انگشت كوچك برسانيد. 3) باند را از زير انگشتان طوري عب_ور دهي_د ك_ه كن_اره ب_الاي_ي آن در ت_ماس با ق_اع_ده ناخن انگش_ت اشاره قرار بگي_رد. باند را به دور شست مصدوم نپيچي_د. 4) بدون پيچيدن باند به دور شست آن را به طور مورب از پشت دست عبور داده به كناره خارجي مچ برسانيد. يك بار ديگر، باند را به طور مورب به دور مچ و روي دست بپيچيد.5) دورهاي مورب را به طور متوالي تكرار كنيد. هر بار با پوشاندن

تقريباً دوسوم از باند دور قبلي محدوده باندپيچي را گسترش دهيد. پس از پوشيده شدن كامل دست باندپيچي را با دو دور مستقيم به دور مچ خاتمه دهيد.6) انتهاي باند را محكم كنيد. بلافاصله پس از باندپيچي و هر 10 دقيقه بعد از آن گردش خون را در نواحي پايين تر كنترل كنيد. در صورت لزوم باند را باز كنيد تا جريان خون برقرار شود و سپس مجدداً آن را شل تر ببنديد.

باند لوله اي

اين باندها عبارتند از رول هاي پارچه اي بدون درز و لوله اي شكل دو نوع باند لوله اي وجود دارد: باندهاي كشي (براي حفاظت از مفاصلي مثل آرنج يا مچ پا) و گازهاي لوله اي (كه براي پوشاندن انگشتان طراحي شده اند). اين گازها با ابزار مخصوصي كه همراه با باند وجود دارد، به كار مي روند. گازهاي لوله اي براي نگهداري پانسمان در محل مناسب هستند اما نمي توانند براي كنترل خونريزي فشار كافي اعمال كنند. مراحل زير، نحوه كاربرد گاز لوله اي را در انگشت دست توضيح مي دهند. - احتياط نوارچسب را به طور كامل به دور انگشت نپيچيد چون اين كار مي تواند گردش خون را مختل كند. 1) يك قطعه گاز لوله اي را تقريباً به طول 5/2 برابر طول انگشت آسيب ديده برش دهيد. تمام طول گاز لوله اي را به روي ابزار مخصوص بكشيد و سپس به آرامي ابزار را به روي انگشت مصدوم بلغزانيد. 2) انتهاي گاز را روي انگشت نگه داشته ابزار مخصوص را به آرامي از مجاورت نوك انگشت بكشيد تا لايه اي از گاز به روي انگشت باقي بماند. به منظور بستن و محكم كردن باند در انتهاي انگشت

ابزار مخصوص را دو بار (به دور خود) پيچ دهيد. 3) در حالي كه گاز را در قاعده انگشت نگه داشته ايد، به آرامي ابزار مخصوص را روي انگشت (به داخل فشاردهيد تا يك لايه ديگر از گاز را سوار كنيد. پس از اتمام اين كار، ابزار را از انگشت خارج كنيد. 4) با استفاده از نوارچسب گاز را در قاعده انگشت محكم كنيد. گردش خون انگشت را بلافاصله پس از باندپيچي و سپس هر 10 دقيقه بعد از آن كنترل كنيد. از مصدوم سؤال كنيد كه آيا در انگشتش احساس سردي يا گزگز و مورمور دارد. اگر پاسخ سؤال مثبت است گاز را خارج كرده يك بار ديگر آن را شل تر ببنديد.

باندهاي مثلثي

ممكن است اين باندها را در بسته بندي هاي استريل در داخل بسته هاي كمك هاي اوليه پيدا كنيد. همچنين مي توانيد با برش دادن يك متر مربع از پارچه اي ضخيم (مثلاً كتاني يا پنبه اي و يك بار تا كردن آن در امتداد قطر، يك باند مثلثي بسازيد. از اين نوع باند مي توانيد به روش هاي زير استفاده كنيد: تا شده به صورت يك باند پهن براي بي حركت كردن و نگه داشتن اندام يا محكم كردن آتل يا پانسمان هاي حجيم تا شده به صورت يك باند باريك ، براي بي حركت كردن پا و مچ پا يا نگه داشتن پانسمان در محل برداشتن مستقيم از يك بسته بندي استريل و تا كردن آن به شكل يك لايه پوششي به عنوان يك پانسمان استريل باز شده و بدون تا به عنوان آويز يا به منظور نگه داشتن پانسمان هاي دست پا و سر در محل - نحوه

ساخت باند تا شده پهن 1) يك باند مثلثي را باز كنيد و به صوت مسطح روي يك سطح تميز پهن كنيد. باند را به صورت افقي از وسط تا كنيد تا نوك مثلث به وسط قاعده برسد. 2) يك بار ديگر در همان جهت قبلي باند را از وسط تا كنيد تا كناره مربوط به نخستين تا روي قاعده قرار گيرد. به اين ترتيب باند مثلثي بايد تبديل به يك نوار پهن شده باشد. - نحوه ساخت باند تا شده باريك 1) با تا كردن يك باند مثلثي يك باند تا شده پهن بسازيد (شكل هاي فوق . 2) باند را يك بار ديگر از وسط به صورت افقي تا كنيد. اين باند بايد به يك نوار پارچه اي ضخيم باريك و بلند تبديل شده باشد. - نگهداري از باندهاي مثلثي باندهاي مثلثي را تا زماني كه نيازي به آنها نداريد، از بسته بندي خارج نكنيد تا به حالت استريل باقي بمانند. همچنين مي توانيد اين باندها را مطابق شكل هاي مقابل تا كنيد تا هميشه آماده مصرف باشند يا به سادگي براي مصرف باز شوند. 1) ابتدا باند مثلثي را به صورت يك باند باريك تا كنيد (شكل هاي فوق . دو انتهاي باند را به وسط برگردانيد. 2) تا كردن دو انتها و برگرداندن آنها به وسط را آنقدر ادامه دهيد تا باند به اندازه مناسب براي نگهداري برسد. باند را در محلي خشك نگهداري كنيد.

گره زدن

براي محكم كردن باند مثلثي هميشه از گره استفاده كنيد. اين روش مطمئن است در نمي رود، باز كردن آن آسان است و به حالت مسطح قرار مي گيرد و به

همين جهت تحمل آن براي مصدوم راحت تر است از بستن گره در اطراف يا مستقيماً روي محل آسيب خودداري كنيد. چون اين كار ممكن است براي مصدوم ايجاد ناراحتي كند.

- - - نحوه گره زدن

1) انتهاي سمت چپ (تيره را از رو و زير انتهاي سمت راست (روشن عبور دهيد.

2) دو انتهاي باند را در بالاي ساير قسمت ها نگه داريد.

3) انتهاي سمت راست (تيره را از رو و زير انتهاي سمت چپ (روشن عبور دهيد.

4) براي محكم شدن گره دو انتها را كشيده سپس آنها را در زير باند قرار دهيد.

- - - نحوه باز كردن گره

1 ) يكي از دو انتها و همان سمت از باند را محكم بكشيد تا به حالت مستقيم درآيند.

2) گره را نگه داشته انتهاي صاف شده را از داخل آن بيرون بكشيد.

پوشش دست و پا

باند مثلثي پهن را مي توان براي نگه داشتن پانسمان دست يا پا در محل به كار برد اما اين باند نمي تواند فشار كافي براي كنترل خونريزي وارد كند. روش پوشاندن دست را مي توان در مورد پا هم به كار گرفت كه در آن صورت انتهاهاي باند را بايد در محل مچ پا گره بزنيد. 1) باند را به حالت مسطح درآوريد و قاعده آن را تا بزنيد تا يك سجاف تشكيل شود. دست مصدوم را طوري روي باند قرار دهيد كه انگشتان به سمت نوك باند قرار گيرند. نوك باند را روي دست تا بزنيد. 2) دو انتهاي باند را در جهات مخالف از دو طرف مچ عبور داده

با يك گره آنها را به هم ببنديد. براي محكم كردن باند، رأس آن را به آرامي بكشيد. رأس باند را روي گره تا زده آن را در زير گره قرار بدهيد.

باند سر

از باند مثلثي مي توان براي نگهداري پانسمان در بالاي سر مصدوم استفاده كرد. البته اين نوع باند نمي تواند براي كنترل خونريزي فشار كافي وارد كند؛ براي نگه داشتن پانسمان بر روي يك زخم خونريزي دهنده از باند رولي استفاده كنيد. قبل از بستن باند سر، از مصدوم بخواهيد كه در صورت امكان بنشيند چون در اين صورت دسترسي به تمام قسمت هاي سر مصدوم ساده تر خواهد بود.- باند سر 1) در طول قاعده باند يك سجاف درست كنيد. باند را طوري روي سر مصدوم قرار بدهيد كه سجاف آن در زير و وسط قاعده آن درست در بالاي ابروها قرار گيرد. 2) دو انتهاي باند را محكم به دور سر مصدوم بپيچيد و سجاف را درست در بالاي گوش قرار بدهيد. دو انتها را در پشت گردن مصدوم به صورت متقاطع و از روي رأس باند عبور بدهيد. 3) دو انتهاي متقاطع را به جلوي سر مصدوم آورده با يك گره در وسط پيشاني آنها را به هم ببنديد؛ گره را روي سجاف باند قرار بدهيد. بخش هاي آزاد هريك از دو انتها را در زير گره جاي بدهيد. 4) سر مصدوم را با يك دست ثابت نگه داريد و (با دست ديگر) نوك باند را بكشيد تا آن را محكم كنيد. سپس نوك باند را بر روي دو انتهاي آن تا كرده آن را به قسمتي كه روي

فرق سر قرار دارد سنجاق كنيد. اگر سنجاق نداريد، نوك باند را پشت دو انتهاي آن جاي بدهيد.

آويزهاي اندام بالايي

آويز اندام بالايي براي نگه داشتن ساعد در وضعيتي افقي و تا حدي بالا كشيده نشده مورد استفاده قرار مي گيرد. از اين آويز مي توان براي نگهداري بازو، مچ دست يا ساعد آسيب ديده و يا شكستگي ساده دنده استفاده كرد. اين آويزها در مصدوماني قابل استفاده هستند كه بتوان آرنج آنها را تا كرد. آويز بالا نگهدارنده براي نگه داشتن ساعد و دست در وضعيتي بالاتر (نسبت به آويزهاي اندام فوقاني كاربرد دارد. 1) مطمئن شويد كه اندام آسيب ديده نگه داشته شده و دست مختصري بالا رفته است با تا زدن قاعده باند به سمت زير، يك سجاف بسازيد. باند را طوري قرار دهيد كه قاعده آن با تنه مصدوم موازي و در سطح ناخن انگشت كوچك وي باشد. انتهاي بالايي باند را از زير اندام آسيب ديده عبور دهيد و آن را به دور گردن و به سمت شانه مقابل بكشيد. 2) انتهاي پاييني باند را بر روي ساعد تا بزنيد و آن را با انتهاي بالايي در محل شانه مجاور كنيد.3) دو انتهاي باند را در سمت آسيب ديده و در تقعري كه در بالاي استخوان ترقوه وجود دارد، گره بزنيد. انتهاهاي آزاد باند را به صورت لايه اي در زير گره جاي دهيد. 4) نوك باند را در محل آرنج مصدوم به جلو تا بزنيد. بخش هاي آويزان باند را در اطراف آرنج جاي بدهيد و به كمك سنجاق قفلي نوك باند را به قسمت جلوي آن محكم كنيد. اگر سنجاق

نداريد، نوك باند را آن قدر بپيچيد تا حجم آن كاملاً با فضاي آرنج تطبيق پيدا كند؛ اين قسمت را از پشت اندام در داخل آويز جاي دهيد. 5) بلافاصله پس از پايان كار، گردش خون انگشتان را كنترل كنيد. اين كار را هر 10 دقيقه تكرار كنيد. در صورت لزوم آويز را شل كنيد و دوباره ببنديد.

آويزهاي بالانگهدارنده

اين نوع از آويزها براي نگه داشتن ساعد و دست در وضعيتي بالاتر (به طوري كه نوك انگشتان در تماس با شانه مصدوم باشند) مورد استفاده قرار مي گيرند. با اين عمل آويز بالانگهدارنده به كنترل خونريزي از زخم هاي ساعد و دست كاهش تورم در آسيب هاي ناشي از سوختگي و نگه داشتن قفسه سينه در شكستگي هاي پيچيده دنده اي كمك مي كند. 1) از مصدوم بخواهيد كه اندام آسيب ديده خود را بر روي سينه نگه دارد به طوري كه نوك انگشتان بر روي شانه مقابل قرار گيرند. 2) باند را طوري روي بدن مصدوم قرار دهيد كه يك انتهاي آن روي شانه سالم قرار گيرد. نوك باند را درست در كنار آرنج نگه داريد. 3) از مصدوم بخواهيد كه اجازه دهد باند را از زير اندام اش عبور بدهيد. قاعده باند را در زير دست ساعد و آرنج مصدوم جاي بدهيد. 4) انتهاي پاييني باند را به طور مورب از پشت مصدوم عبور دهيد و در محل شانه به انتهاي ديگر برسانيد. 5) دو انتها را در محل تقعر بالاي استخوان ترقوه مصدوم گره بزنيد . لبه هاي آزاد را به صورت لايه اي در زير گره جاي دهيد. 6) نوك باند را آن قدر بپيچيد تا باند (از نظر حجم

كاملاً با آرنج مصدوم تناسب داشته باشد. به منظور محكم كردن باند، نوك آن را درست در بالاي آرنج به داخل جاي دهيد. اگر يك سنجاق قفلي داريد، باند را به روي آرنج تا كرده نوك آن را به گوشه باند سنجاق كنيد. 7) به طور مرتب گردش خون را در شست كنترل كنيد. در صورت لزوم آويز و باند را شل كنيد و دوباره ببنديد.

آويزهاي موقتي

اگر مجبور هستيد اندام آسيب ديده مصدوم را نگه داريد ولي به باند مثلثي دسترسي نداريد، مي توانيد با استفاده از يك متر مربع از هر نوع پارچه ضخيم يك آويز موقت بسازيد. همچنين مي توانيد با استفاده از يك بخش از لباس مصدوم موقتاً يك آويز طراحي كنيد. - هشدار! اگر به شكستگي ساعد مشكوك هستيد، از يك آويز پارچه اي يا گوشه كت براي نگه داشتن اندام استفاده كنيد. هيچ يك از ديگر انواع آويزهاي موقتي را به كار نبريد زيرا نيروي آنها براي نگهداري اندام كافي نيست - - - گوشه كت كت مصدوم را باز كنيد. لبه تحتاني كت را در سمت آسيب ديده تا روي اندام بالايي برگردانيد.گوشه سجاف كت را با يك سنجاق قفلي بزرگ به قسمت پيش سينه كت وصل كنيد. قسمتهاي اضافي پارچه كت را كاملاً در اطراف آرنج جاي بدهيد و سنجاق كنيد. - - - پيراهن آستين بلند اندام آسيب ديده را بر روي قفسه سينه مصدوم قرار دهيد. سر دست آستين را به پيش سينه طرف مقابل پيراهن سنجاق كنيد. براي ساخت يك آويز بالا نگهدارنده موقت، آستين را به شانه مقابل مصدوم سنجاق كنيد تا اندام بالايي

را بالا نگه داريد.- - - كت دكمه دار يكي از دكمه هاي كت (يا جليقه را باز كنيد. دست مربوط به اندام آسيب ديده را در فضاي ايجاد شده در لباس در اثر باز كردن دكمه قرار بدهيد. به مصدوم توصيه كنيد كه مچ خود را بر روي دكمه زير اين فضا قرار دهد. - - - كمربند يا البسه باريك با استفاده از يك كمربند، يك كراوات (دستمال گردن و يا يك جفت بند شلوار يا جوراب شلواري يك محافظ "گردن و سردست بسازيد. اين آويز را به دور گردن مصدوم قرار دهيد و سپس يك بار آن را بچرخانيد تا يك حلقه كوچك تر در جلو تشكيل شود. دست مصدوم را در اين حلقه قرار دهيد.

جابه جا كردن بيمار

به عنوان يك قاعده كلي در كمك هاي اوليه تا رسيدن كمك هاي پزشكي بايد وضعيت مصدومان را به همان صورتي كه آنها را پيدا كرده ايد، حفظ كنيد. تنها در صورتي بايد مصدوم را جابه جا كنيد كه وي در معرض خطر فوري باشد و حتي در اين شرايط نزديك شدن به مصدوم نبايد براي شما خطرآفرين باشد و براي انتقال مصدوم بايد آموزش ديده باشيد، تجهيزات كافي در اختيار داشته باشيد. در اينجا توصيه هايي در مورد ارزيابي خطر جابه جايي مصدوم و روش هاي بي خطر براي انجام نقل و انتقالات اجباري ارايه مي شود. روش هاي عملي مفيدي را براي كمك به مصدوماني كه توانايي حركت دارند و نيز نقل و انتقالات را به كمك تصاوير توضيح مي دهند نيز بيان شده است. البته دقت كنيد كه اين اطلاعات هرگز نمي توانند جايگزين كارآموزي هاي جامع باشند. در مورد برخي از

تجهيزات مورد استفاده گروه خدمات اورژانس براي انتقال مصدومان اطلاعاتي ارايه خواهد شد. - هشدار! تا زماني كه يك وضعيت اورژانس پيش آيد كه لازم باشد شما وارد عمل شويد، مصدوم را جابه جا نكنيد. - - - ارزيابي خطر جابه جايي بيمار پيش از آنكه به جابه جايي مصدوم فكر كنيد بايد تصميم بگيريد كه آيا اين شخص در معرض خطر فوري هست و نياز به جابه جايي دارد يا خير. اگر يقين داريد كه جابه جا كردن مصدوم ضروري است بايد نيروهاي كمكي و تجهيزات موجود را بررسي كرده ارزيابي كنيد كه انجام اين عمل تا چه اندازه مي تواند مشكل باشد. موارد زير را را در نظر بگيريد: - آيا اين عمل واقعاً ضروري است معمولاً مي توانيد مصدوم را در همان وضعيتي كه يافته ايد، ارزيابي و درمان كنيد.- در صورتي كه جابه جا كردن مصدوم واجب است آيا مصدوم خودش مي تواند حركت كند؟ اگر مصدوم احساس مي كند كه مي تواند اين كار را انجام دهد، از وي بخواهيد كه چنين كند؛ همچنين با استفاده از درايت خود به ارزيابي وضعيت مصدوم بپردازيد. - وزن و اندازه مصدوم چقدر است - مصدوم چه آسيب هايي دارد و آيا جابه جايي ممكن است وضعيت وي را وخيم تر كند؟ - چه كسي براي كمك در جابه جايي در دسترس است آيا شما و ساير امدادگران به طور مناسب آموزش ديده ايد و از آمادگي جسماني برخوردار هستيد؟ - آيا براي ورود به محل مجبور به استفاده از تجهيزات محافظي هستيد و آيا به چنين تجهيزاتي دسترسي داريد؟ - آيا هيچ گونه تجهيزاتي براي تسهيل امر جابه جايي مصدوم در اختيار داريد؟

آيا به همه وسايل مورد نياز دسترسي داريد؟ - آيا براي انجام عمل انتقال فضاي كافي در اطراف مصدوم وجود دارد؟ - همراه با مصدوم از روي چه نوع زميني عبور خواهيد كرد؟ - - - مورد خاص وضعيت هاي اورژانس چهار وضعيت اورژانس وجود دارد كه در اين موارد، مصدوم را بايد به سرعت از خطر دور ساخت اين كار را تنها در صورتي انجام دهيد كه مطمئن هستيد خود را به خطر نخواهيد انداخت و نيز آموزش هاي مناسب را پشت سر گذاشته ايد و به تجهيزات كافي دسترسي داريد. اگر به اين منابع دسترسي نداريد، بايد به جاي تلاش براي نجات جان مصدوم به تنهايي با گروه خدمات اورژانس تماس بگيريد. وضعيت هاي اورژانس به شرح زير هستند: - زماني كه مصدوم در داخل آب و در معرض خطر فوري غرق شدن است. - زماني كه مصدوم در محلي است كه دچار آتش سوزي شده يا پر از دود است. - زماني كه مصدوم در معرض خطر ناشي از بمب يا اسلحه گرم است - زماني كه مصدوم در داخل يا نزديك به يك ساختمان يا هر چيز در حال فرو ريختن است سرعت پاسخ شما وابسته به ميزان خطر است اما حتي در وضعيت هاي فوق هم ممكن است براي طراحي نحوه انتقال مصدوم به طور صحيح و بي خطر، زمان كافي در اختيار داشته باشيد. - - - نحوه كمك رساندن بي خطر به مصدوم در صورتي كه مجبور هستيد به يك مصدوم كمك كنيد يا وي را جابه جا كنيد، بايد نسبت به خطرهايي كه ممكن است در پي استفاده از روش هاي

ناصحيح بروز كنند، آگاهي داشته باشيد. (هميشه اين احتمال وجود دارد كه شما وضعيت مصدوم را وخيم تر كنيد و يا خودتان يا ساير امدادگران نيز دچار آسيب شويد. همواره بايد زماني را براي طراحي دقيق عمليات به منظور به حداقل رساندن اين گونه خطرها، اختصاص دهيد. - - - راهكارهاي حفظ ايمني براي اطمينان از شرايط ايمني گام هاي زير را طي كنيد: - روشي را انتخاب كنيد كه متناسب با موقعيت وضعيت مصدوم و ميزان نيروهاي كمكي و تجهيزات در دسترس شما است - گروهي كار كنيد و يك نفر را مسؤول هماهنگ كردن جابه جايي كنيد. اطمينان حاصل كنيد كه اعضاي گروه نسبت به ترتيب اقدامات توجيه هستند. - تجهيزات موجود را آماده كنيد و دقت كنيد كه اعضاي گروه و تجهيزات قبل از آغاز عمليات در جاي خود حاضر باشند.- هميشه روش صحيح را به كار بگيريد تا از آسيب رساندن به مصدوم خودتان و ساير امدادگران دوري كرده باشيد. - سعي كنيد ايمني و راحتي مصدوم خود و ساير امدادگران را در طول جابه جايي حفظ كنيد. - هميشه در مورد اقدامي كه مي خواهيد به انجام برسانيد، به مصدوم توضيح دهيد و وي را تشويق كنيد كه تا حد امكان همكاري كند. - - - روش هاي عملي براي جابه جايي و نقل و انتقال روشي كه براي كمك به مصدوم به كار مي بريد، برحسب موقعيت وضعيت مصدوم و اين كه آيا به نيروهاي امدادي يا تجهيزات كافي دسترسي داريد يا خير، فرق مي كند. هميشه برنامه دقيقي براي جابه جايي طراحي كنيد و اطمينان حاصل كنيد كه مصدوم و امدادگران براي

عمليات جابه جايي آمادگي دارند. هنگام جابه جايي يا كمك رساني به مصدوم رعايت ترتيب اقدمات زير به حفظ ايمني و راحتي تمام افراد كمك خواهد كرد: - تا حد امكان خود را در موقعيتي نزديك به بدن مصدوم قرار دهيد. - با باز كردن پاهاي خود به اندازه عرض شانه تكيه گاه خود را محكم كنيد با بتوانيد تعادل تان را حفظ كنيد. - در تمام لحظات در طول عمليات موقعيت مناسب خود را حفظ كنيد.- يكنواخت و روان حركت كنيد. براي تأمين نيروي لازم براي جابه جايي قوي ترين عضلات اندام هاي پايين و بالايي خود را به كار بگيريد. - - - همكاري با گروه خدمات اورژانس گروه خدمات اورژانس ممكن است از شما به عنوان يك ارايه كننده كمك هاي اوليه درخواست كند تا در انتقال مصدوم با استفاده از تجهيزات تخصصي كمك كنيد. همواره اجزاي روش هاي عملي مناسب را (كه در بالا به آنها اشاره شد) به كار بگيريد. البته وقتي به عنوان بخشي از گروه خدمات اورژانس مشغول به امدادرساني هستيد، هميشه بايد از دستوراتي كه توسط گروه صادر مي شود، پيروي كنيد. در مواقعي كه از طريق هلي كوپتر به مصدوم امدادرساني مي شود، چند "اصل حفظ ايمني زمين (محل فرود)" بايد رعايت شود. وظيفه اصلي شما، كنترل كردن ناظران است اطمينان حاصل كنيد كه تمام افراد حداقل 50 متر از محل فاصله گرفته اند و هيچ كس سيگار نمي كشد. در زمان فرود هلي كوپتر، زانو بزنيد تا از پره هاي چرخان آن كاملاً دور باشيد. پس از فرود هلي كوپتر، به آن نزديك نشويد و صبر كنيد تا يكي از اعضاي گروه به ديدن شما بيايد. تا زماني كه پايك هاي فرود

هلي كوپتر به زمين نرسيده به آنها دست نزنيد؛ اين پايك ها تا زماني كه در تماس زمين قرار نگيرند، بار الكتريكي ساكن دارند.

كمك به مصدوم قادر به حركت

اگر مصدوم هوشيار و قادر به حركت است و شما مجبور هستيد او را از محل خطر دور كنيد، احتمالاً مي توانيد اين كار را به تنهايي انجام دهيد. مي توانيد روش تشريح شده در شكل هاي زير را براي ثبات بخشيدن به حركت مصدوم به كار بگيريد. اگر به كمربند انتقال دسترسي داريد و يا مصدوم وسايل كمكي براي حركت دارد، مي توانيد از اين ابزارها براي برقراري استحكام بيشتر استفاده كنيد. - نگه داشتن مصدوم 1) در سمت ضعيف تر يا آسيب ديده مصدوم بايستيد. دست مصدوم را با استفاده از روش گرفتن شست به صورت "كف دست در كف دست نگه داريد: كف دست خود را در زير كف دست مصدوم قرار داده انگشتان و شست خود را به دور شست وي ببنديد. اندام بالايي مصدوم رامستقيم مختصري در جلوي بدن وي نگه داريد. 2) دست ديگر خود را به دور كمر مصدوم برده كمربند، بند شلوار يا ساير بخش هاي لباس در ناحيه كمر وي را براي نگه داشتن مصدوم بگيريد. 3) اطمينان حاصل كنيد كه مصدوم آمادگي حركت را داشته باشد. چند گام كوچك برداريد و همگام با مصدوم حركت كنيد. در طول مسير به مصدوم اطمينان خاطر بدهيد. 4) در هر مرحله اي كه مصدوم شروع به افتادن كرد، از گام هاي مربوط به كنترل سقوط پيروي كنيد. - نحوه استفاده از كمربند انتقال 1) كمربند انتقال را به دور كمر مصدوم بسته دقت كنيد كه محل گيره

آن درست در وسط پشت او قرار بگيرد. 2) در سمت ضعيف تر مصدوم و رو به سوي جهت حركت قرار بگيريد.3) با يك دست دست مصدوم را به روش گرفتي شست به صورت "كف دست در كف دست نزديك به خود نگه داريد.4) دست ديگر خود را دور كمر مصدوم قرار داده يكي از دستگيره هاي كمربند انتقال را بگيريد. مطمئن شويد كه اگر احياناً مصدوم در حال سقوط باشد، مي توانيد به راحتي كمربند را رها كنيد. 5) اگر مصدوم شروع به سقوط كرد، كمربند انتقال را رها كرده گام هاي مربوط به كنترل سقوط را رعايت كنيد.

كنترل كردن سقوط

اگر مشاهده مي كنيد كه مصدومي نزديك است كه از حال برود (شايد به خاطر آنكه در حال غش كردن است ، سعي نكنيد وي را به حالت ايستاده نگه داريد؛ به جاي اين كار بايد سقوط وي را تحت كنترل درآوريد تا خطر آسيب را به حداقل برسانيد. شما بايد اقدامات زير را كه به مصدوم امكان مي دهند به آرامي و بدون وارد كردن آسيب به خود يا شما، به سمت كف (زمين يا اتاق بلغزد، به كار ببنديد. 1) مصدوم را مختصراً رها كنيد و تا حد امكان سريع به دنبال او حركت كنيد. دستان خود را در دو طرف مصدوم قرار دهيد، اما وي را نگيريد. 2) پاهاي خود را به اندازه عرض شانه باز كرده يكي از دو پا را در جلوي ديگري گذاشته زانوهايتان را اندكي خم كنيد؛ به اين ترتيب تكيه گاه پايداري خواهيد داشت اجازه بدهيد وزن مصدوم روي بدن شما بيفتد اما سعي نكنيد

كه وي را بگيريد. 3) با حفظ موقعيت ايستاده خود، اجازه دهيد مصدوم روي بدن شما بلغزد تا به وضعيت نشسته به روي كف در آيد. سعي نكنيد مصدوم را بگيريد. 4) در كنار يا پشت مصدوم روي زمين زانو بزنيد و موقعيت وي را تا حدي كه براي راحت بودن ضروي است تعديل كنيد.

جابه جا كردن مصدوم از حال رفته

اگر مصدوم از حال رفته باشد، ممكن است براي شروع عمليات احيا يا قرار دادن وي در وضعيت بهبود، مجبور باشيد او را بچرخانيد. با اين همه مصدوم را از محلي كه وي را يافته ايد، حركت ندهيد مگر آنكه او در موقعيتي قرار داشته باشد كه ممكن باشد خود يا ديگران را به خطر بيندازد (مثل بسته شدن راه خروجي ساختمان و يا شما مجبور باشيد كه درمان نجات دهندة حيات را براي وي آغاز كنيد. اگر مجبور هستيد مصدوم را جابه جا كنيد، سعي كنيد چند امدادگر را به خدمت بگيريد. براي انتقال مصدوم به روي پتو، ملحفه حمل و نقل يا ملحفه براي لغزاندن روش هاي تشريح شده در شكل هاي زير را به كار ببنديد. ملحفه حمل و نقل يا پتو براي بلند كردن مصدوم به كار مي روند. به منظور كشيدن مصدوم روي كف اتاق از ملحفه براي لغزاندن استفاده كنيد. - - - قرار دادن مصدوم روي يك ملحفه حمل يا پتو 1) نيمي از عرض ملحفه يا پتو را در امتداد طول به صورت لوله درآوريد. 2) امدادگران را به تعداد مساوي در دو طرف مصدوم توزيع كنيد و از آنها بخواهيد كه مصدوم را از يك طرف بچرخانند. 3) سمت لوله شده

ملحفه يا پتو را طوري بر پشت مصدوم تكيه بدهيد كه قسمت لوله شده رو به بالا و قسمت لوله نشده در طرف مقابل بدن مصدوم قرار گيرد. هشدار! در صورتي كه مشكوك به آسيب نخاع هستيد، سعي كنيد مصدوم را حركت ندهيد. اگر مجبور هستيد او را از خطر دور كنيد، از روش "چرخش الواري استفاده كنيد. 4) مصدوم را از روي قسمت لوله شده چرخانده به پايين آوريد و بر روي طرف ديگر بدن قرار دهيد. ملحفه را محكم به صورت لوله شده نگه داريد. 5) قسمت لوله شده ملحفه يا پتو را در حد نياز باز كنيد تا مصدوم بتواند به حالت مسطح قرار گيرد. سپس وي را در محل مورد نظر به پشت برگردانيد. هنگام جابه جا كردن مصدوم ، همه بايد با هم ملحفه را گرفته بعد مصدوم را حركت دهيد.

تجهيزات نقل و انتقال

ابزارهاي متعددي براي جابه جايي مصدومان طراحي شده اند. كارورزان غيرحرفه اي (مثل ارايه كنندگان كمك هاي اوليه و ارايه كنندگان مراقبت مي توانند از دو وسيله اي كه در شكل هاي زير توصيف شده اند (ملحفه لغزاندن و ملحفه حمل ونقل استفاده كنند. شما براي استفاده از اين وسايل نياز به آموزش داريد. از اين گذشته بايد از روش هاي ايمني ارايه شده توسط كارخانه توليدكننده هم پيروي كنيد. - ملحفه لغزاندن اين وسيله يك ملحفه نايلوني مستحكم است كه در سطح زيرين اصطحكاك كمي دارد. ملحفه لغزاندن به كاروزان امكان مي دهد تا انواع مختلف عمليات جابه جايي را به انجام برسانند. اين انواع عبارتند از: كمك به چرخش مصدوم انتقال مصدوم از حال رفته از روي صندلي به كف اتاق

، كشيدن مصدوم روي كف اتاق يا زمين و تغيير وضعيت مصدوم در بستر. - ملحفه حمل ونقل اين ملحفه با داشتن تعدادي دستگيره ضخيم پارچه اي در دو طرف براي بلند كردن و حمل مصدوم در تمام جهات مناسب است اين دستگيره ها امكان مي دهند كه وزن مصدوم بين اعضاي گروه كارورزان (8-6 نفر) پخش شود. بعضي از انواع ملحفه هاي حمل و نقل محفظه هايي در زير دو كناره طولي خود دارند كه مي توان تيرك هايي در داخل آنها جاي داد. حفاظ هاي فلزي كه در عرض ملحفه حمل و نقل قرار مي گيرند، به اين تيرك ها متصل مي شوند؛ اين حفاظ ها، موجب مي شوند كه ملحفه زير مصدوم بيش از پيش تقويت شود. كاروزان بايد ضمن استفاده از ملحفه حمل ونقل به حالت قائم بايستند به طوري كه پشت آنها صاف و پاهايشان به اندازه عرض شانه باز باشد تا تكيه گاه مستحكمي داشته باشند.- صندلي حمل و نقل اين وسيله براي جابه جا كردن مصدوم در وضعيت نشسته (خصوصاً در فضاهاي بسته يا بالا و پايين رفتن از پلكان طراحي شده است صندلي حمل ساده دوچرخه دارد. صندلي هاي پيشرفته تري وجود دارند كه به چرخ "غلتان مجهز هستند.اين نحوه طراحي اجازه مي دهد كه اين صندلي ها به راحتي روي زمين هاي ناهموار حركت كنند و از پله ها بالاو پايين بروند.

انواع بيماربر و تخته

اين وسايل به طور معمول توسط گروه خدمات اورژانس مورد استفاده قرار مي گيرند و براي انتقال مصدومان به آمبولانس يا پناهگاه و يا دور كردن آنها از خطر، طراحي شده اند. انواع گوناگوني از اين تجهيزات از صفحات برزنتي ساده داراي ديرك تا بيماربرهاي تخصصي مناسب براي موقعيتهاي

نجات ويژه و تخته هايي براي آسيب هاي نخاع موجود است - - - بيماربر ارتوپدي با استفاده از اين دستگاه (كه بيمار بر "قاشقي هم ناميده مي شود) مي توان با حداقل حركات بدن مصدوم را در مكاني كه پيدا شده است بلند كرد و روي چرخ بيماربر قرار داد. اين وسيله براي جابه جايي مصدومان به نقاط دور طراحي نشده است اين بيمار بر، در امتداد طول به دو نيمه تقسيم مي شود. اين دو نيمه در زير مصدوم به صورت كشويي جابه جا شده سپس به هم متصل مي شوند. پس از آنكه مصدوم روي چرخ بيماربر قرار گرفت دو نيمه از هم جدا مي شوند. - - - تخته آسيب هاي نخاع اين تخته هاي تمام تنة بي حركت كننده براي جابه جا كردن مصدوماني كه مشكوك به آسيب ستون فقرات هستند، به كار مي روند. مصدوم را با چرخاندن يا كشيدن روي زمين به روي اين تخته منتقل مي كنند و سپس وي را بلند كرده روي چرخ بيمار بر مي گذارند. مصدوم طي مراحل نقل و انتقال و بستري در بيمارستان روي اين تخته باقي مي ماند.- - - چرخ بيماربر انواع مختلفي از چرخ هاي بيماربر وجود دارند كه در انتقال مصدوم توسط آمبولانس مورد استفاده قرار مي گيرند. طرح هاي جديد اين بيماربرها مجهز به دستگاه هاي الكتريكي يا هيدروليكي هستند كه به اين طريق مي توان در صورت لزوم موقعيت مصدوم را براي فراهم ساختن آسايش وي تنظيم كرد. اين بيماربر را به كمك بالا بر چرخ يا سطح شيبدار، سوار آمبولانس مي كنند. تحقيقات براي ساخت طرح هاي جديدتري كه كاروزان را در معرض خطر كمتري قرار

دهند، ادامه دارد. - - - بيماربرهاي نجات اين بيماربرها براي خارج كردن مصدومان از مناطق صعب العبور (مثل صخره ها، معادن و فضاهاي بسته كاربرد دارند. انواع مختلفي از آنها وجود دارد، آموزش و تمرين اختصاصي با اين وسايل قبل از به كار بردن آنها ضروري است

اقدامات نجات دهنده حيات در كمك هاي اوليه

خفگي در كودكان (7-1 ساله

كودكان خرد سال فوق العاده مستعد خفگي هستند. كودك ممكن است در اثر غذا دچار خفگي شود يا آنكه به علت گذاشتن اشياي كوچك در داخل دهان راه تنفسي خود را مسدود كند. در برخورد با كودك دچار خفگي بايد به سرعت وارد عمل شويد. در صورت بي هوش شدن كودك براي شروع احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه آماده باشيد. در اين حالت عضلات حلق مي توانند شل شوند و براي انجام احياي تنفسي فضاي كافي در حلق ايجاد كنند. - - - تشخيص انسداد ناكامل سرفه و زجر تنفسي - اشكال در صحبت كردن انسداد كامل ناتواني در صحبت كردن تنفس يا سرفه و نهايتاً از هوش رفتن - اهداف برطرف كردن انسداد - در صورت لزوم فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان 1) اگر كودك مي تواند نفس بكشد، او را تشويق كنيد كه به سرفه كردن ادامه دهد؛ ممكن است با اين كار، انسداد برطرف شود. 2) اگر نشانه هاي ضعف در كودك آشكار شده و يا او تنفس و سرفه اش را قطع كرده است چند ضربه به پشت او بزنيد. كودك را كاملاً به جلو خم كنيد و با استفاده از كف دست حداكثر 5 ضربه به فضاي بين

دو كتف وارد كنيد. دهان كودك را بررسي كنيد. 3) اگر با ضربه زدن به پشت انسداد رفع نشد، چند بار قفسه سينه را فشار دهيد. پشت كودك بايستيد يا زانو بزنيد. يك دست خود را بگيريد. اين منطقه را سريع به داخل و بالا بكشيد. حداكثر 5 بار (هر 3 ثانيه يك بار) قفسه سينه را بفشاريد. در صورت رفع شدن انسداد، اين عمل را متوقف كرده و دهان كودك را بررسي كنيد. 4) در صورتي كه با فشردن قفسه سينه نتوانستيد انسداد را رفع كنيد، شكم را فشار دهيد. دو دست خود را به دور قسمت بالايي شكم كودك بپيچيد. دقت كنيد كه او كاملاً به جلو خم شده باشد. مشت گره كرده خود را بين ناف و قسمت پاييني جناغ قرار دهيد. در صورت رفع شدن انسداد،اين عمل را متوقف كنيد. دهان كودك را بررسي كنيد. 5) اگر انسداد هنوز برطرف نشده است گام هاي 4-2 را حداكثر تا 3 بار تكرار كنيد. 6) اگر باز هم برطرف نشد، با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. اقدامات قبلي را تا زمان رسيدن نيروهاي امدادي يا بي هوش شدن كودك ادامه دهيد. - هشدار! اگر كودك در يكي از مراحل بي هوش شد، راه تنفسي را باز كنيد، تنفس را كنترل كنيد و احياي تنفسي را آغاز كنيد. اگر نمي توانيد به تنفس اثربخش دست پيدا كنيد، بايد بلافاصله ماساژ قفسه سينه را به منظور برطرف ساختن فوري انسداد آغاز كنيد.

اولويت هاي نجات حيات

به كمك اقداماتي كه در اين فصل معرفي مي شوند، مي توانيد تا زمان رسيدن نيروهاي امداد اورژانس تنفس و گردش خون مصدوم

را حفظ كنيد. اولويت هاي شما در مورد مصدوم بي هوش عبارتند از: باز نگه داشتن راه تنفسي تنفس دادن به مصدوم (به منظور رساندن اكسيژن به بدن و برقراري گردش خون (براي رساندن خون اكسيژن دار به بافت ها). همچنين دفيبريلاتور دستگاهي است كه مي تواند با وارد كردن شوك الكتريكي كنترل شده ضربان قلب را به حالت طبيعي برگرداند. عوامل زير (اگر به طور كامل مراعات شوند) شانس بقا را افزايش مي دهند:

براي درخواست كمك سريعاً تماس گرفته شود. با انجام احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه گردش خون برقرار شود (اين دو عمل را با هم "احياي قلبي _ ريوي مي نامند). در بيمار بزرگسالي كه نشانه اي از گردش خون ندارد، فوراً از دفيبريلاتور استفاده شود. بيمار براي درمان هاي تخصصي و مراقبت هاي پيشرفته فوراً به بيمارستان برسد. - زنجيره بقاچهار عامل در افزايش شانس بقاي يك بيمار بزرگسال بي هوش دخالت دارند. اگر هر كدام از عوامل اين زنجيره رعايت نشود، ميزان شانس كاهش پيدا مي كند.- اهميت باز بودن راه هوايي راه تنفسي بيمار بي هوش ممكن است تنگ يا مسدود شود. علت اين امر آن است كه كنترل عضلات از بين مي رود و به اين ترتيب زبان مي تواند به عقب رفته راه تنفسي را مسدود كند. با وقوع اين حادثه تنفس بيمار سخت و صدادار و يا به طور كامل غيرممكن مي شود. بالا بردن چانه و خم كردن سر به عقب زبان را از ورودبه مسير هوايي باز داشته امكان نفس كشيدن را براي مصدوم فراهم مي كند. راه تنفسي باز با جابه جا كردن سر و بالا بردن چانه

زبان از پشت حلق بلند مي شود: راه تنفسي باز است راه تنفسي مسدود در بيمار بي هوش زبان به عقب رفته حلق و راه تنفسي را مسدود مي كند. - تنفس دادن به بيمار هواي بازدمي ما، 16% اكسيژن (5% كمتر از هواي تنفسي و مقدار كمي دي اكسيد كربن دارد. بنابراين هواي بازدمي وقتي طي احياي تنفسي با نيروي زياد وارد ريه مصدوم مي شود، براي تأمين اكسيژن (و زنده نگه داشتن او، حاوي مقدار كافي اكسيژن است شما مي توانيد با احياي تنفسي هوا را با نيرو وارد مسير هوايي بيمار كنيد. اين هوا، در داخل ريه به كيسه هاي هوايي (آلوئول ها) رسيده سپس به رگ هاي خوني كوچك در ريه ها منتقل مي شود. وقتي شما دهان خود را از روي دهان بيمار برمي داريد، قفسه سينه مي خوابد و هواي حاوي مواد زايد، خارج مي شود. - برقراري گردش خون اگر ضربان قلب متوقف شود، خون در بدن جريان پيدا نمي كند. در نتيجه اعضاي حياتي (و مهم تر از همه مغز) دچار كمبود اكسيژن مي شوند. سلول هاي مغزي بدون اكسيژن قادر نيستند بيش از چند دقيقه زنده بمانند. گاه مي توان به كمك ماساژ قفسه سينه گردش خون را به صورت مصنوعي برقرار كرد. اين ماساژها به صورت مكانيكي به قلب كمك مي كنند كه خون را به سوي تمام قسمت هاي بدن به جريان بيندازند. وارد كردن فشار عمودي روي نيمه پاييني جناغ باعث فشرده شدن قلب روي ستون فقرات شده خون را از حفرات قلب خارج مي كند و با نيرو به سوي بافت ها مي فرستد. پس از برداشته شدن فشار، قفسه سينه بالا

مي آيد و خون جابه جا شده "مكيده شده قلب را دوباره پر مي كند؛ با ماساژ بعدي اين خون مجدداً از قلب خارج مي شود. با تركيب ماساژهاي قفسه سينه و احياي تنفسي مي توان مطمئن شد كه خون به اندازه كافي اكسيژن دار مي شود. ماساژ قفسه سينه فشردن قفسه سينه به روش صحيح گردش خون را حفظ مي كند. - بازگرداندن ريتم قلبي دستگاه دفيبريلاتور (يا دفيبريلاتور خارجي خودكار) را مي توان براي بازگرداندن ريتم غيرطبيعي قلب به كار گرفت دفيبريلاسيون زودهنگام يك عامل حياتي در زنجيره بقا است پس از ايست قلبي (زماني كه قلب از ضربان مي ايستد و گردش خون وجود ندارد)، هرچه دفيبريلاسيون زودتر آغاز شود، شانس بقاي بيمار بيشتر خواهد بود. پيش از استفاده از دستگاه دفيبريلاتور، بايد در مورد نحوه عملكرد آن آموزش ديده و مهارت كافي براي انجام احياي قلبي _ ريوي (كه تركيبي از ماساژ قفسه سينه و احياي تنفسي است داشته باشيد. دستگاه هاي دفيبريلاتور را بايد در بسياري از مكان هاي عمومي (مثل ايستگاه هاي راه آهن و مراكز خريد) يا قرار داده شود. - چه زماني بايد آمبولانس درخواست كرد؟ در صورتي كه به يك امدادگر دسترسي داريد، به محض آنكه مشاهده كرديد بيمار نفس نمي كشد، وي را براي تماس با مركز آمبولانس بفرستيد. اگر تنها هستيد، طرز عملكرد شما وابسته به سن مصدوم و علت احتمالي بي هوشي وي است - بيمار كودك يا شيرخوار بي هوشي در يك شيرخوار يا كودك كمتر از 8 سال به احتمال زياد ناشي از مشكل تنفسي است به همين علت پيش از ترك كودك براي تماس با مركز

آمبولانس بايد به مدت يك دقيقه اقدام به احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه كنيد. - بيمار بزرگسال اگر علت بي هوش شدن بيمار بزرگسال مشكل قلبي است و يا نمي دانيد چه اتفاقي رخ داده است بلافاصله پس از آنكه مشاهده كرديد تنفس قطع شده است با مركز آمبولانس تماس بگيريد. كمك هاي پزشكي زودهنگام (از جمله استفاده از دفيبريلاتور) حياتي هستند. اما اگر بي هوشي ناشي از آسيب غرق شدگي يا خفگي است و به نيروهاي كمكي هم دسترسي نداريد، قبل از درخواست آمبولانس به مدت يك دقيقه اقدام به احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه كنيد. در اين موارد، علت بي هوشي احتمالاً بيشتر مشكل تنفسي است تا بيماري قلبي

خفگي در شيرخواران (زير يك سال

يك شيرخوار ممكن است به سادگي در اثر غذا يا اشياي بسيار كوچكي كه وارد دهان مي كند، دچار خفگي شود. شيرخوار به سرعت دچار زجر تنفسي مي شود و شما بايد فوراً براي انسداد اقدام كنيد. در صورت بي هوش شدن شيرخوار، براي احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه آماده باشيد. در شيرخوار بي هوش عضلات حلق مي توانند شل شوند و براي انجام احياي تنفسي فضاي كافي در حلق ايجاد كنند. در صورتي كه احياي تنفسي با موفقيت روبرو نشد، ماساژ قفسه سينه ممكن است انسداد را برطرف كند. - تشخيص انسداد ناكامل سرفه و زجر تنفسي - اشكال در گريه كردن يا توليد صدا انسداد كامل ناتواني در تنفس يا سرفه و نهايتاً از هوش رفتن - اهداف برطرف كردن انسداد - در صورت لزوم فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان - هشدار!

اگر شيرخوار در يكي از مراحل بي هوش شد، راه تنفسي را باز كنيد، تنفس را كنترل كنيد و احياي تنفس را آغاز كنيد اگر نمي توانيد به تنفس اثربخش دست پيدا كنيد، بايد بلافاصله ماساژ قفسه سينه را به منظور برطرف كردن فوري انسداد آغاز كنيد (مبحث " نحوه احياي قلبي _ ريوي " را ببينيد). 1) اگر شيرخوار دچار زجر تنفسي شده يا نشانه هاي ضعف در او آشكار شده و يا تنفس و سرفه اش را قطع كرده است او را بر روي ساعد خود طوري قرار دهيد كه رو به پايين و سرش پايين تر از تنه باشد؛ سرو پشت شيرخوار را نگه داريد. حداكثر 5 ضربه به پشت بزنيد. 2) دهان شيرخوار را كنترل كنيد؛ هرگونه انسداد آشكار را با نوك انگشتان خود خارج كنيد. داخل دهان را با انگشت جستجو نكنيد. 3) اگر با اقدامات قبلي نتوانستيد انسداد را برطرف كنيد، شيرخوار را به پشت بچرخانيد و حداكثر 5 بار قفسه سينه را فشار دهيد. با استفاده از 2 انگشت قسمتي از استخوان جناغ را كه به اندازه عرض يك انگشت پايين تر از خط فرضي بين نوك پستان ها است به طرف داخل و بالا فشار دهيد. 4) 5 بار (هر 3 ثانيه 1 بار) قفسه سينه را بفشاريد. هدف آن است كه با هر بار فشردن قفسه سينه انسداد برطرف شود نه آنكه الزاماً قفسه سينه را 5 بار فشار دهيد. دهان شيرخوار را بررسي كنيد. 5) اگر انسداد برطرف نشد، گام هاي 4-1 را حداكثر تا 3 بار تكرار كنيد. اگر باز هم انسداد رفع نشد، براي تماس با

مركز اورژانس و درخواست آمبولانس همراه با شيرخوار عازم شويد. اقدامات قبلي را تا زمان رسيدن نيروهاي امدادي يا بي هوش شدن شيرخوار ادامه دهيد.

اولويت هاي نجات حيات

به كمك اقداماتي كه در اين فصل معرفي مي شوند، مي توانيد تا زمان رسيدن نيروهاي امداد اورژانس تنفس و گردش خون مصدوم را حفظ كنيد. اولويت هاي شما در مورد مصدوم بي هوش عبارتند از: باز نگه داشتن راه تنفسي تنفس دادن به مصدوم (به منظور رساندن اكسيژن به بدن و برقراري گردش خون (براي رساندن خون اكسيژن دار به بافت ها). همچنين دفيبريلاتور دستگاهي است كه مي تواند با وارد كردن شوك الكتريكي كنترل شده ضربان قلب را به حالت طبيعي برگرداند. عوامل زير (اگر به طور كامل مراعات شوند) شانس بقا را افزايش مي دهند:

براي درخواست كمك سريعاً تماس گرفته شود. با انجام احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه گردش خون برقرار شود (اين دو عمل را با هم "احياي قلبي _ ريوي مي نامند). در بيمار بزرگسالي كه نشانه اي از گردش خون ندارد، فوراً از دفيبريلاتور استفاده شود. بيمار براي درمان هاي تخصصي و مراقبت هاي پيشرفته فوراً به بيمارستان برسد. - زنجيره بقاچهار عامل در افزايش شانس بقاي يك بيمار بزرگسال بي هوش دخالت دارند. اگر هر كدام از عوامل اين زنجيره رعايت نشود، ميزان شانس كاهش پيدا مي كند.- اهميت باز بودن راه هوايي راه تنفسي بيمار بي هوش ممكن است تنگ يا مسدود شود. علت اين امر آن است كه كنترل عضلات از بين مي رود و به اين ترتيب زبان مي تواند به عقب رفته راه تنفسي را مسدود كند. با وقوع اين حادثه تنفس بيمار سخت

و صدادار و يا به طور كامل غيرممكن مي شود. بالا بردن چانه و خم كردن سر به عقب زبان را از ورودبه مسير هوايي باز داشته امكان نفس كشيدن را براي مصدوم فراهم مي كند. راه تنفسي باز با جابه جا كردن سر و بالا بردن چانه زبان از پشت حلق بلند مي شود: راه تنفسي باز است راه تنفسي مسدود در بيمار بي هوش زبان به عقب رفته حلق و راه تنفسي را مسدود مي كند. - تنفس دادن به بيمار هواي بازدمي ما، 16% اكسيژن (5% كمتر از هواي تنفسي و مقدار كمي دي اكسيد كربن دارد. بنابراين هواي بازدمي وقتي طي احياي تنفسي با نيروي زياد وارد ريه مصدوم مي شود، براي تأمين اكسيژن (و زنده نگه داشتن او، حاوي مقدار كافي اكسيژن است شما مي توانيد با احياي تنفسي هوا را با نيرو وارد مسير هوايي بيمار كنيد. اين هوا، در داخل ريه به كيسه هاي هوايي (آلوئول ها) رسيده سپس به رگ هاي خوني كوچك در ريه ها منتقل مي شود. وقتي شما دهان خود را از روي دهان بيمار برمي داريد، قفسه سينه مي خوابد و هواي حاوي مواد زايد، خارج مي شود. - برقراري گردش خون اگر ضربان قلب متوقف شود، خون در بدن جريان پيدا نمي كند. در نتيجه اعضاي حياتي (و مهم تر از همه مغز) دچار كمبود اكسيژن مي شوند. سلول هاي مغزي بدون اكسيژن قادر نيستند بيش از چند دقيقه زنده بمانند. گاه مي توان به كمك ماساژ قفسه سينه گردش خون را به صورت مصنوعي برقرار كرد. اين ماساژها به صورت مكانيكي به قلب كمك مي كنند كه خون را به

سوي تمام قسمت هاي بدن به جريان بيندازند. وارد كردن فشار عمودي روي نيمه پاييني جناغ باعث فشرده شدن قلب روي ستون فقرات شده خون را از حفرات قلب خارج مي كند و با نيرو به سوي بافت ها مي فرستد. پس از برداشته شدن فشار، قفسه سينه بالا مي آيد و خون جابه جا شده "مكيده شده قلب را دوباره پر مي كند؛ با ماساژ بعدي اين خون مجدداً از قلب خارج مي شود. با تركيب ماساژهاي قفسه سينه و احياي تنفسي مي توان مطمئن شد كه خون به اندازه كافي اكسيژن دار مي شود. ماساژ قفسه سينه فشردن قفسه سينه به روش صحيح گردش خون را حفظ مي كند. - بازگرداندن ريتم قلبي دستگاه دفيبريلاتور (يا دفيبريلاتور خارجي خودكار) را مي توان براي بازگرداندن ريتم غيرطبيعي قلب به كار گرفت دفيبريلاسيون زودهنگام يك عامل حياتي در زنجيره بقا است پس از ايست قلبي (زماني كه قلب از ضربان مي ايستد و گردش خون وجود ندارد)، هرچه دفيبريلاسيون زودتر آغاز شود، شانس بقاي بيمار بيشتر خواهد بود. پيش از استفاده از دستگاه دفيبريلاتور، بايد در مورد نحوه عملكرد آن آموزش ديده و مهارت كافي براي انجام احياي قلبي _ ريوي (كه تركيبي از ماساژ قفسه سينه و احياي تنفسي است داشته باشيد. دستگاه هاي دفيبريلاتور را بايد در بسياري از مكان هاي عمومي (مثل ايستگاه هاي راه آهن و مراكز خريد) يا قرار داده شود. - چه زماني بايد آمبولانس درخواست كرد؟ در صورتي كه به يك امدادگر دسترسي داريد، به محض آنكه مشاهده كرديد بيمار نفس نمي كشد، وي را براي تماس با مركز آمبولانس بفرستيد. اگر تنها هستيد، طرز عملكرد شما وابسته

به سن مصدوم و علت احتمالي بي هوشي وي است - بيمار كودك يا شيرخوار بي هوشي در يك شيرخوار يا كودك كمتر از 8 سال به احتمال زياد ناشي از مشكل تنفسي است به همين علت پيش از ترك كودك براي تماس با مركز آمبولانس بايد به مدت يك دقيقه اقدام به احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه كنيد. - بيمار بزرگسال اگر علت بي هوش شدن بيمار بزرگسال مشكل قلبي است و يا نمي دانيد چه اتفاقي رخ داده است بلافاصله پس از آنكه مشاهده كرديد تنفس قطع شده است با مركز آمبولانس تماس بگيريد. كمك هاي پزشكي زودهنگام (از جمله استفاده از دفيبريلاتور) حياتي هستند. اما اگر بي هوشي ناشي از آسيب غرق شدگي يا خفگي است و به نيروهاي كمكي هم دسترسي نداريد، قبل از درخواست آمبولانس به مدت يك دقيقه اقدام به احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه كنيد. در اين موارد، علت بي هوشي احتمالاً بيشتر مشكل تنفسي است تا بيماري قلبي

كودك بي هوش (7-1 ساله

در مورد كودكان 8 ساله يا بزرگ تر، عمليات احياء در بزرگسالان را به كار بگيريد . هميشه از يك سمت بدن كودك به وي نزديك شويد و با زانو زدن در كنار سر يا قفسه سينه او، به درمان بپردازيد. در اين صورت موقعيت شما براي انجام تمام مراحل احيا (باز كردن راه تنفسي كنترل كردن گردش خون و تنفس و انجام ماساژ قلبي و احياي تنفسي كه همراه با هم تحت عنوان احياي قلبي _ ريوي ناميده مي شوند) صحيح خواهد بود. در هر مرحله مجبور هستيد تصميم گيري كنيد. گام هاي ارايه شده

در اين بخش رهنمودهايي در مورد هر روش عنوان كرده سپس ذكر مي كنند كه اقدام بعدي شما چگونه بايد باشد. نخستين اولويت شما آن است كه از باز بودن و پاك بودن راه تنفسي مطمئن شويد تا امكان تنفس كودك يا احياي تنفسي مؤثر (در صورت لزوم مقدور شود. اگر تنفس و گردش خون به حال طبيعي برگشت كودك را در موقعيت بهبود قرار دهيد. در صورتي كه كودكي با بيماري قلبي شناخته شده به طور ناگهاني از حال رفته است فوراً يك آمبولانس درخواست كنيد چون دسترسي سريع به مراقبت هاي پيشرفته مي تواند نجات بخش باشد. - نحوه بررسي پاسخ كودك به محض مواجه شدن با كودكي كه از حال رفته است ابتدا بايد تعيين كنيد كه آيا او هوشيار است يا بي هوش شده است براي انجام اين كار، بلند و واضح با كودك صحبت كنيد. سؤال كنيد "چه اتفاقي افتاده است " يا دستوري صادر كنيد: "چشم هايت را باز كن " يك دست خود را روي شانه كودك قرار دهيد و به آرامي چند ضربه به آن بزنيد. - كودك پاسخ مي دهد 1) اگر خطر ديگري وجود ندارد، وضعيت كودك را نسبت به حالتي كه او را يافتيد، تغيير ندهيد و در صورت لزوم نيروهاي امدادي را فرا بخوانيد. 2) هر مسأله اي كه يافتيد، درمان كنيد و علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل كنيد. 3) اين عمل را تا زمان رسيدن نيروهاي كمكي يا بهبود حال كودك ادامه دهيد. - كودك پاسخ نمي دهد 4) با فرياد درخواست كمك كنيد. در صورت امكان

بدون تغيير وضعيت كودك راه تنفسي را باز كنيد. 5) اگر انجام اين كار مقدور نيست كودك را به پشت چرخانده راه تنفسي را باز كنيد. به مبحث " نحوه باز كردن راه تنفسي " مراجعه كنيد. - نحوه باز كردن راه تنفسي 1) در كنار سر كودك زانو بزنيد و يك دست خود را روي پيشاني او بگذاريد. به آرامي سر مصدوم را به عقب خم كنيد. با اين كار، دهان باز خواهد شد. 2) هرگونه انسداد آشكار را از دهان كودك خارج كنيد. داخل دهان را با انگشت جستجو نكنيد. 3) نوك انگشتان دست ديگر خود را در زير نوك چانه كودك قرار دهيد و چانه را به آرامي بالا بكشيد. 4) كنترل كنيد كه آيا كودك اكنون در حال نفس كشيدن هست يا خير. به مبحث " نحوه كنترل تنفس " مراجعه كنيد. - نحوه كنترل تنفس راه تنفسي را باز كنيد و با نگاه سمع و لمس تنفس را كنترل كنيد (حركات قفسه سينه را مشاهده كنيد، صداهاي تنفسي را سمع كنيد و وجود يا عدم وجود بازدم كودك را روي گونه خود حس كنيد). اين بررسي ها را در كمتر از 10 ثانيه انجام دهيد. - كودك نفس مي كشد1) كودك را از نظر وجود هر نوع آسيب تهديدكننده حيات (مثل خونريزي شديد) بررسي و در صورت لزوم درمان كنيد. 2) كودك را در وضعيت بهبود قرار دهيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض يا تنفس را مرتباً كنترل كنيد. به مبحث " نحوه قرار دادن در وضعيت بهبود " مراجعه كنيد. 3) از يك

امدادگر بخواهيد كه با مركز اورژانس تماس بگيرد و آمبولانس درخواست كند. 4) دو تنفس اثربخش بدهيد و سپس نشانه هاي گردش خون را كنترل كنيد. به مبحث " نحوه احياي تنفسي " مراجعه كنيد. - نحوه احياي تنفسي 1) با قرار دادن يك دست روي پيشاني كودك و دو انگشت دست ديگرتان در زير نوك چانه او، مطمئن شويد كه راه تنفسي هنوز باز است 2) با دستي كه روي پيشاني كودك قرار داده ايد، قسمت نرم بيني را با شست و يك انگشت بفشاريد. دقت كنيد كه پره هاي بيني بسته باشند تا از خروج هوا جلوگيري شود. دهان كودك را باز كنيد. 3) يك نفس عميق بكشيد تا ريه هايتان پر از هوا شود. لب هاي خود را به دور دهان كودك قرار دهيد و دقت كنيد كه منفذي براي عبور هوا وجود نداشته باشد. 4) بي وقفه به داخل دهان كودك بدميد تا قفسه سينه بالا بيايد. 5) ضمن عقب زدن سر و بالا كشيدن چانه كودك دهان خود را از روي دهان كودك برداريد و دقت كنيد كه آيا قفسه سينه وي پايين مي رود يا خير. اگر قفسه سينه آشكارا با دم شما بالا مي رود و با برداشتن دهان به طور كامل پايين مي افتد، تنفس شما اثربخش بوده است دو تنفس اثربخش بدهيد و بعد نشانه هاي گردش خون را كنترل كنيد. به مبحث " نحوه كنترل گردش خون " مراجعه كنيد. - اگر نمي توانيد تنفس اثربخش بدهيددوباره كنترل كنيد كه سر كودك به عقب خم شده و چانه وي بالا آمده باشد.دهان كودك را مجدداً كنترل كنيد. هرگونه انسداد آشكار را برطرف سازيد

ولي داخل دهان را با انگشت جستجو نكنيد. بيش از 5 بار براي دست يافتن به تنفس هاي اثربخش تلاش نكنيد. اگر همچنان نمي توانيد 2 تنفس اثربخش بدهيد، نشانه هاي گردش خون را در كودك بررسي كنيد. به مبحث " نحوه كنترل گردش خون " مراجعه كنيد. - هشدار! اگر مي دانيد كه كودك دچار خفگي شده است و نمي توانيد تنفس اثربخش داشته باشيد، بايد بلافاصله ماساژ قفسه سينه را به منظور برطرف ساختن فوري انسداد آغاز كنيد (مبحث " نحوه احياي قلبي _ ريوي " را ببينيد). - كنترل گردش خون همچنان در كنار سر كودك زانو زده با نگاه سمع و لمس به دنبال نشانه هاي گردش خون (مثل تنفس سرفه يا حركت بگرديد. اين ارزيابي نبايد بيشتر از 10 ثانيه طول بكشد. - نشانه هاي گردش خون وجود ندارندفوراً ماساژ قفسه سينه و احياي تنفسي (احياي قلبي _ ريوي را آغاز كند. اين كار را به مدت يك دقيقه ادامه دهيد. سپس با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. به مبحث " نحوه احياي قلبي _ ريوي " مراجعه كنيد. - مطمئن هستيد نشانه هايي از گردش خون يافته ايد 1) احياي تنفسي را به مدت يك دقيقه ادامه دهيد. سپس با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. بعد از هر 20 دقيقه تنفس (تقريباً يك دقيقه ، نشانه هاي گردش خون را مجدداً كنترل كنيد. اگر كودك نفس كشيدن را آغاز كرده ولي همچنان بي هوش است وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد. 2) علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل كنيد. براي برگرداندن

مجدد مصدوم به پشت و آغاز احياي تنفسي آماده باشيد.- نحوه احياي قلبي _ ريوي 1) در كنار كودك زانو بزنيد. به كمك نوك انگشتان دست پايين تر خود، يكي از پايين ترين دنده هاي كودك را در سمتي كه به شما نزديك تر است پيدا كنيد. نوك انگشتان خود را روي دنده مذكور حركت دهيد تا به محل تلاقي دنده هاي پاييني با جناغ برسيد. انگشت مياني خود را روي محل تلاقي و انگشت اشاره را در كنار آن روي قسمت پاييني استخوان جناغ بگذاريد.2) كف دست ديگر خود را ر روي استخوان جناغ قرار دهيد و آنقدر به پايين بلغزانيد تا به انگشت اشاره (دست اول برسد. اين نقطه همان محلي است كه بايد روي آن فشار بياوريد. 3) تنها از كف يك دست براي فشار وارد كردن استفاده كنيد (انگشتان خود را بالا بگيريد تا روي دنده هاي كودك فشار وارد نشود). 4) كاملاً روي كودك خم شده دستان خود را مستقيم نگه داريد؛ به طور عمودي روي استخوان جناغ فشار بياوريد و قفسه سينه را به اندازه يك سوم عمق آن فرو ببريد. بدون برداشتن دستان خود، فشار را از روي قفسه سينه برداريد. 5) قفسه سينه را 5 بار با سرعت 100 بار در دقيقه فشار دهيد. زمان لازم براي فشردن قفسه سينه و رها كردن آن تقريباً بايد يكسان باشد.6) سر را به عقب خم كرده چانه را بالا بكشيد و يك بار تنفس بدهيد. 7) اين چرخه (5 بار ماساژ قفسه سينه و يك بار تنفس را ادامه دهيد. احياي قلبي _ ريوي را تا زماني

ادامه دهيد كه نيروهاي امداد اورژانس برسند و مسؤوليت را بر عهده بگيرند؛ كودك از خود حركتي بروز دهد يا يك تنفس خود به خودي انجام دهد؛ يا آنقدر خسته شويد كه ديگر نتوانيد ادامه دهيد. - نحوه قراردادن در وضعيت بهبود1) در كنار كودك زانو بزنيد. عينك و هر شي ء حجيم ديگر را از جيب ها خارج كنيد اما از اشياي كوچك صرف نظر كنيد. 2) مطمئن شويد كه هر دو پاي كودك به حالت مستقيم قرار گرفته باشند. اندام بالايي كودك را كه نزديك تر به شما است با زاويه عمود نسبت به تنه قرار دهيد به طوري كه از ناحيه آرنج خم شده باشد و كف دست رو به بالا باشد. 3) اندام بالايي ديگر كودك را كه دورتر نسبت به شما قرار گرفته از روي قفسه سينه او عبور داده پشت دست وي را در مقابل گونه اي كه به شما نزديكتر است نگه داريد. با دست ديگر خود، اندام پاييني دورتر كودك را در محلي بالاتر از زانو گرفته طوري بالا بكشيد كه كف پا روي زمين به حالت مسطح قرار بگيرد.- احتياط اگر كودك را در حالتي پيدا كرديد كه روي شكم يا يك طرف خود افتاده بود، لازم نيست براي قرار دادن وي در وضعيت بهبود، تمام اين مراحل را طي كنيد. - هشدار! اگر به آسيب ستون فقرات مشكوك هستيد و نمي توانيد بدوم تغيير وضعيت كودك يا با استفاده از روش " بالا راندن فك "، راه تنفسي را باز نگه داريد، به كمك راهكارهاي ارايه شده در زير كودك را در وضعيت بهبود قرار

دهيد. 4) ضمن فشردن دست كودك به روي گونه اش اندام پاييني دورتر را كشيده وي را به سمت خود بچرخانيد تا كودك روي يك پهلوي خود قرار بگيرد. 5) وضعيت ران را طوري تنظيم كنيد كه هر دو مفصل زانو و لگن خاصره با زاويه عمود خم شوند. سر كودك را به عقب خم كنيد تا راه تنفسي باز بماند. در صورت لزوم موقعيت دست را در زير چانه تنظيم كنيد تا مطمئن شويد كه سر به حالت خم شده و راه تنفسي به حالت باز باقي مي ماند. 6) اگر هنوز آمبولانس درخواست نكرده ايد، با مركز اورژانس تماس بگيريد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد. 7) اگر لازم است كه كودك بيش از 30 دقيقه در وضعيت بهبود باقي بماند، وي را به پشت چرخانده سپس به سمت ديگر بچرخانيد (مگر آنكه آسيب هاي وارده اجازه چنين كاري را ندهند) - مورد خاص آسيب ستون فقرات اگر به آسيب ستون فقرات مشكوك هستيد و مجبوريد براي باز نگه داشتن راه تنفسي كودك را در وضعيت بهبود قرار دهيد، سعي كنيد با پيروي از راهنمايي هاي زير، ستون فقرات را به حالت مستقيم نگه داريد: اگر تنها هستيد، از روش ارايه شده در اين صفحه استفاده كنيد. اگر 2 نفر هستيد، يكي از شما بايد در زماني كه ديگري كودك را مي چرخاند، سر را به حالت ثابت نگه داد.اگر 3 نفر هستيد، يك نفر در زماني كه ديگري كودك را مي چرخاند، سر را ثابت نگه مي دارد. نفر سوم بايد پشت كودك را طي اين اقدام

به حالت مستقيم نگه دارد. اگر جمعاً 4 نفر يا بيشتر هستيد، از روش " چرخاندن مثل الوار " استفاده كنيد.

شيرخوار بي هوش (زير يك سال

در مورد شيرخواران بزرگتر، بايد عمليات احيا در كودكان را به كار ببريد . هميشه از يك سمت بدن شيرخوار به درمان وي بپردازيد. در اين صورت موقعيت شما براي انجام تمام مراحل احيا (باز كردن راه تنفسي كنترل كردن گردش خون و تنفس ماساژ قلبي و احياي تنفسي كه همراه با هم تحت عنوان احياي قلبي ريوي ناميده مي شوند) صحيح خواهد بود. گام هاي ارايه شده در اين بخش رهنمودهايي در مورد هر روش ارايه مي كنند و سپس ذكر مي كنند كه اقدام بعدي شما چگونه بايد باشد. نخستين اولويت شما آن است كه از باز بودن و پاك بودن راه تنفسي مطمئن شويد. اگر تنفس و گردش خون به حال طبيعي برگشت شيرخوار را در موقعيت بهبود نگه داريد. اگر شيرخوار به بيماري قلبي شناخته شده مبتلا است فوراً يك آمبولانس درخواست كنيد. - نحوه بررسي پاسخ شيرخوار با زدن ضربات يا تلنگرهاي ملايم به كف پاي شيرخوار يا صدا زدن نام وي پاسخ وي را بررسي كنيد. هرگز بدن شيرخوار را تكان ندهيد. - شيرخوار پاسخ مي دهددر صورت نياز به فراخوان نيروهاي امدادي شيرخوار را همراه با خود ببريد. تا رسيدن كمك علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل كنيد.با فرياد، كمك بخواهيد و بعد، راه تنفسي را باز كنيد. به مبحث " نحوه بازكردن راه تنفسي " مراجعه كنيد. - نحوه باز كردن راه تنفسي 1) يك دست

خود را روي پيشاني شيرخوار بگذاريد و به آرامي سر را به عقب خم كنيد. 2) هرگونه انسداد آشكار را از دهان شيرخوار خارج كنيد داخل دهان را با انگشت جستجو نكنيد. 3) نوك يك انگشت از دست ديگرتان را در زير نوك چانه شيرخوار قرار دهيد. چانه را به آرامي بالا بكشيد. بافت نرم زير چانه را فشار ندهيد چون اين كار مي تواند راه تنفسي را مسدود كند. 4) كنترل كنيد كه آيا شيرخوار اكنون در حال نفس كشيدن هست يا خير. به مبحث " نحوه كنترل تنفس " مراجعه كنيد. - نحوه كنترل تنفس راه تنفسي را باز كرده با نگاه سمع و لمس تنفس را كنترل كنيد (حركات قفسه سينه را مشاهده كنيد، صداهاي تنفسي را سمع كنيد و وجود بازدم شيرخوار را روي گونه خود حس كنيد). اين بررسي ها نبايد بيش از 10 ثانيه طول بكشند. - شيرخوار نفس مي كشد 1) شيرخوار را از نظر وجود هر نوع آسيب تهديدكننده حيات (مثل خونريزي شديد) بررسي و در صورت لزوم درمان كنيد.2) شيرخوار را در وضعيت بهبود نگه داريد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض يا تنفس را به طور مرتب كنترل كنيد. به مبحث " نحوه نگه داشتن در وضعيت بهبود " مراجعه كنيد. 3) از يك امدادگر بخواهيد با مركز اورژانس تماس بگيرد و آمبولانس درخواست كند. 4) دو تنفس اثر بخش بدهيد و سپس نشانه هاي گردش خون را كنترل كنيد. به مبحث " نحوه احياي تنفسي " مراجعه كنيد. - نحوه احياي تنفسي 1) با قرار دادن يك دست روي پيشاني شيرخوار و نوك يك

انگشت دست ديگرتان در زير نوك چانه او، مطمئن شويد كه راه تنفسي هنوز باز است پس از انجام عمل دم لب هاي خود را طوري به دور دهان و بيني شيرخوار قرار دهيد كه منفذي براي عبور هوا وجود نداشته باشد. اگر نمي توانيد يك محفظه كاملاً بسته به دور دهان و بيني شيرخوار تشكيل دهيد، دهان وي را ببنديد و اين محفظه را تنها به دور بيني بسازيد. وقفه به داخل ريه هاي شيرخوار بدميد تا قفسه سينه بالا بيايد. ضمن عقب راندن سر و بالا كشيدن چانه شيرخوار، دهان خود را از روي صورت شيرخوار برداريد و دقت كنيد كه آيا قفسه سينه وي پايين مي رود يا خير. اگر قفسه سينه آشكارا با دم شما بالا مي رود و با برداشتن دهان به طور كامل پايين مي افتد، تنفس شما اثربخش بوده است 5) يك تنفس اثربخش ديگر داده بعد گردش خون را كنترل كنيد. به مبحث " نحوه كنترل گردش خون " در پايين صفحه رجوع كنيد. - اگر نمي توانيد تنفس اثربخش بدهيددوباره كنترل كنيد كه سر شيرخوار به عقب خم شده و چانه وي بالا آمده باشد. دهان شيرخوار را مجدداً كنترل كنيد. هرگونه انسداد آشكار را خارج كنيد ولي داخل دهان را با انگشت جستجو نكنيد. دقت كنيد كه محفظه اي كاملاً بسته در اطراف دهان و بيني تشكيل داده باشيد. بيش از 5 بار براي دستيابي به تنفس هاي اثربخش تلاش نكنيد. اگر همچنان نمي توانيد 2 تنفس اثر بخش بدهيد، نشانه هاي گردش خون را در شيرخوار بررسي كنيد. به مبحث " نحوه كنترل گردش خون " مراجعه كنيد. -

هشدار! اگر مي دانيد كه شيرخوار دچار خفگي شده است و نمي توانيد به تنفس اثربخش دست پيدا كنيد، بايد بلافاصله ماساژ قفسه سينه را به منظور برطرف ساختن فوري انسداد آغاز كنيد(مبحث " نحوه احياي قلبي _ ريوي " را ببينيد).- نحوه كنترل گردش خون با نگاه سمع و لمس به دنبال نشانه هاي گردش خون (مثل تنفس سرفه يا حركت بگرديد. اين ارزيابي نبايد بيشتر از 10 ثانيه طول بكشد.- نشانه هاي گردش خون وجود ندارند فوراً ماساژ قفسه سينه و احياي تنفسي (احياي قلبي _ ريوي را آغاز كنيد. اين كار را به مدت يك دقيقه ادامه دهيد. سپس با مراكز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. به مبحث " نحوه احياي قلبي _ ريوي " رجوع كنيد. - مطمئن هستيد نشانه هايي از گردش خون يافته ايد 1) احياي تنفسي را به مدت يك دقيقه ادامه دهيد سپس با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. بعد از هر 20 تنفس (تقريباً يك دقيقه ، نشانه هاي گردش خون را مجدداً كنترل كنيد. 2) اگر شيرخوار شروع به تنفس كرده اما همچنان بي هوش است وي را در وضعيت بهبود نگه داريد. به مبحث " نحوه نگه داشتن در وضعيت بهبود " مراجعه كنيد.- نحوه احياي قلبي _ ريوي 1) شيرخوار را از ناحيه پشت روي يك سطح مسطح مقابل خود (تقريباً هم ارتفاع با كمرتان يا روي كف زمين قرار دهيد. نوك انگشتان دست پاييني خود را به اندازه عرض يك انگشت پايين تر از خط فرضي بين نوك سينه هاي شيرخوار قرار دهيد. دقت كنيد كه روي نوك استخوان

جناغ يا شكم فشار وارد نكنيد.2) به طور عمودي روي استخوان جناغ فشار بياوريد و قفسه سينه را به اندازه يك سوم عمق آن فرو ببريد. بدون برداشتن انگشتان خود از روي قفسه سينه فشار را برداريد. 3) قفسه سينه را 5 بار با سرعت 100 بار در دقيقه فشار دهيد. زمان لازم براي فشردن سينه و رها كردن آن تقريباً بايد يكسان باشد. 4) پس از 5 ماساژ، سر را به عقب خم كرده چانه را بالا بكشيد و يك بار از راه دهان و بيني تنفس بدهيد. 5) اين چرخه (5 بار ماساژ قفسه سينه و يك بار تنفس را ادامه دهيد. احياي قلبي _ ريوي را تا زماني ادامه دهيد كه نيروهاي امداد اورژانس برسند و مسؤوليت را بر عهده گيرند؛ كودك از خود حركتي بروز دهد يا يك تنفس خود به خودي انجام دهد؛ يا آنكه آنقدر خسته شويد كه ديگر نتواني ادامه دهيد. - نحوه نگه داشتن در وضعيت بهبود 1) شيرخوار را طوري در آغوش بگيريد كه سر وي به سمت پايين خم شود. اين وضعيت از ايجاد (انسداد) خفگي در اثر زبان يا وارد شدن مواد استفراغي به ريه ها، پيشگيري مي كند. 2) علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را تا زمان رسيدن نيروهاي امدادي كنترل و ثبت كنيد.

مشكلات قلب و دستگاه گردش خون در كمك هاي اوليه

شوك

شوك يك وضعيت تهديدكننده حيات است و زماني روي مي دهد كه دستگاه گردش خون (كه اكسيژن را به تمام بافت هاي بدن مي رساند و مواد زايد را از آنها مي گيرد) از كار بيفتد و در نتيجه اعضاي حياتي

(مثل قلب و مغز) دچار كمبود اكسيژن شوند. براي پيشگيري از آسيب عضوي پايدار و مرگ بايد فوراً درمان اورژانس آغاز شود. ترس و درد مي توانند بر وخامت شوك بيفزايند. هرگاه خطر وقوع شوك وجود داشته باشد، ممكن است تنها اطمينان خاطر دادن به بيمار و آرامش بخشيدن به وي براي پيشگيري از بدتر شدن وضعيت بيمار كافي باشد. - علل شوك شايع ترين علت شوك خونريزي شديد است اگر خون بيش از 2/1 ليتر (تقريباً يك پنجم حجم طبيعي خون از دست برود، شوك روي مي دهد. آسيب و جراحت مي تواند خونريزي ايجاد نمايد. در اثر آسيب رگ ها در شكستگيهاي بسته نيز خونريزي رخ داده و ممكن است شوك ايجاد شود. از دست رفتن ساير مايعات بدن نيز مي تواند به شوك منجر شود. وضعيتهايي كه مي توانند مقدار زيادي از مايعات بدن را تلف كنند عبارتند از: اسهال استفراغ انسداد روده و سوختگيهاي شديد. همچنين ممكن است با وجود طبيعي بودن حجم خون شوك در اثر ناتواني قلب در پمپ كردن خون ايجاد شود. اين مشكل ممكن است در اثر بيماري قلبي شديد، حمله قلبي يا نارسايي حاد قلب رخ دهد. ساير علل شوك عبارتند از: عفونت شديد، كمبود بعضي از هورمون ها، پايين افتادن قند خون (هيپوگليسمي ، افت درجه حرارت بدن واكنش آلرژي شديد (شوك آنافيلاكتيك ، مسموميت با داروها و آسيب نخاع - تشخيص در ابتدا: تند شدن نبض پوست رنگ پريده و سرد؛ عرق كردن با وقوع شوك پوست خاكستري _ آبي (سيانوز) به خصوص لب ها. رنگ بستر ناخن و نرمه گوش در

صورت فشرده شدن به سرعت بر نمي گردد. ضعف و گيجي - تهوع (و شايد استفراغ - تشنگي - تنفس سريع و كم عمق نبض ضعيف و "نخ مانند". وقتي نبض در مچ محو مي شود، تقريباً نيمي از حجم خون از دست رفته است وقتي اكسيژن رساني به مغز كاهش پيدا كند: بي قراري و پرخاشگري - خميازه كشيدن و له له زدن براي هوا - بي هوش شدن - نهايتاً، قلب از ضربان متوقف مي شود.- اهداف - تشخيص دادن شوك - درمان علت آشكار شوك - بهبود وضعيت خونرساني به مغز، قلب و ريه ها

- فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان 1) هرگونه علت آشكاري را كه براي شوك پيدا كرديد (مثل خونريزي شديد يا سوختگي هاي جدي درمان كنيد. 2) بيمار را روي يك پتو قرار دهيد تا از زمين سرد فاصله بگيرد. به طور مداوم به بيمار اطمينان خاطر بدهيد. 3) پاهاي بيمار را بالا ببريد و نگه داريد تا وضعيت جريان خون به اعضاي حياتي بهبود پيدا كند. در صورتي كه مشكوك به شكستگي هستيد، كاملاً احتياط كنيد. 4) براي كاهش فشار در نواحي گردن قفسه سينه و كمر، لباس هاي سفت را شل كنيد. 5) با پوشاندن بدن و پاهاي بيمار با كت يا پتو، او را گرم نگه داريد. با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. - احتياط بيمار را از خوردن نوشيدن يا سيگار كشيدن و يا جابه جايي هاي بي مورد منع كنيد. اگر بيمار از تشنگي شاكي است لب هاي وي را با مقداري آب تر كنيد. بيمار را تنها نگذاريد مگر زماني كه قصد داريد با مركز آمبولانس تماس بگيريد.سعي

نكنيد بيمار را با يك بطري آب داغ يا ساير منابع مستقيم حرارت گرم كنيد.

6) علايم حياتي سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد . اگر بيمار بي هوش شد، راه تنفسي را باز كنيد و تنفس را كنترل كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد

خونريزي داخلي

خونريزي داخل حفرات بدن مي تواند به دنبال يك آسيب (مثل شكستگي يا جراحت نافذ) روي دهد ولي ممكن است به صورت خودبه خودي هم اتفاق بيفتد (مثلاً خونريزي از زخم معده . مهم ترين خطر خونريزي داخلي شوك است به علاوه خون مي تواند در اطراف اعضايي مثل ريه ها يا مغز تجمع كند و فشار تخريب كننده اي بر آنها اعمال كند. در صورتي كه در يك بيمار، نشانه هاي شوك بدون وجود خونريزي آشكار بارز شده باشند، بايد به خونريزي داخلي مشكوك شويد. به دنبال خونريزي از سوراخ هاي بدن (گوش دهان پيشابراه يا مقعد) بگرديد. - تشخيص در ابتدا، پوست رنگ پريده سرد و مرطوب است با ادامه خونريزي رنگ پوست ممكن است به آبي _ خاكستري (سيانوز) تغيير پيدا كند. - نبض سريع و ضعيف تشنگي - تنفس سريع و كم عمق - منگي بي قراري و تحريك پذيري - امكان دارد بيمار از حال برود يا بي هوش شود.- خونريزي از سوراخ هاي بدن - در موارد آسيب هاي شديد و خشونت بار "الگوي كبودشدگي (ناحيه اي از پوست دچار تغيير رنگ كه از نظر شكل با طرح لباس اشياي له كننده يا ابزارهاي مهاركننده [ مثل كمربند ايمني ] مطابقت دارد) قابل مشاهده است -

درد - اطلاعاتي از بيمار كه حكايت از آسيب يا بيماري اخير دارد؛ داشتن سابقه از حادثه خونريزي داخلي مشابه يا استفاده از داروها براي كنترل كردن بيماري هاي طبي مثل ترومبوز (در اين وضعيت لخته هاي ناخواسته اي در رگ هاي خوني تشكيل مي شود).

شوك آنافيلاكتيك

اين وضعيت يك واكنش آلرژي شديد است كه تمام بدن را گرفتار مي كند. در افراد مستعد، اين حالت مي تواند در عرض چند ثانيه تا چند دقيقه پس از تماس با عامل آغازگر ايجاد شود و بالقوه كشنده است عوامل آغازگر احتمالي عبارتند از: تماس پوستي يا هوايي با مواد خاص تزريق يك داروي خاص نيش يك حشره خاص خوردن بعضي از مواد غذايي (مثل بادام زميني طي واكنش آنافيلاكتيك (يك سري مواد شيميايي به داخل خون رها شوند كه سبب گشاد شدن رگ هاي خوني و تنگ شدن (كاهش قطر) راه هاي تنفسي مي شود. فشار خون ناگهان پايين مي افتد و تنفس مختل مي شود. ممكن است زبان و حلق متورم شوند كه اين امر، خطر هيپوكسي را افزايش مي دهد. مقدار اكسيژني كه به اعضاي حياتي مي رسد، شديداً كاهش پيدا مي كند. بيماري را كه دچار شوك آنافيلاكتيك شده است بايد فوراً با تزريق اپي نفرين (آدرنالين درمان كرد. اولويت هاي كمك هاي اوليه عبارتند از تسهيل تنفس و به حداقل رساندن شوك تا رسيدن نيروهاي امداد تخصصي - تشخيص اضطراب جوش هاي پوستي قرمز، لكه مانند و منتشر تورم زبان و حلق باد كردن اطراف چشم ها اختلال تنفس (از فشرده شدن قفسه سينه تا تنفس شديداً سخت ؛ ممكن است بيمار خس خس داشته باشد يا بريده بريده نفس بكشد. نشانه هاي شوك - - - اهداف

فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان 1) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. هرگونه اطلاعات كه در مورد علت اين وضعيت در اختيار داريد، بازگو كنيد. 2) بررسي كنيد كه آيا بيمار داروهاي ضروري خود را (يك سرنگ يا يك تزريق كننده خودكار محتوي اپي نفرين [آدرنالين ] براي تزريق به خود) همراه دارد يا خير. به بيمار كمك كنيد تا از آنها استفاده كند. اگر بيمار قادر به تزريق دارو نيست و شما نحوه استفاده از تزريق كننده خودكار را آموخته ايد، خودتان اين تزريق را انجام دهيد.3) اگر بيمار هوشيار است به وي كمك كنيد تا در وضعيتي بنشيند كه مشكلات تنفسي اش تسكين پيدا كنند. 4) در صورت لزوم بيمار را از نظر شوك درمان كنيد. - هشدار!اگر بيمار بي هوش شد، راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد (مبحث " اقدامات نجات دهنده حيات " را ببينيد). اگر بيمار نفس مي كشد

آنژين صدري -درد قفسه سينه

اصطلاح "آنژين صدري از نظر لغوي به معناي "فشردگي قفسه سينه است وقتي شريان هاي كرونر كه تأمين كننده خون عضله قلب هستند، تنگ بشوند و نتوانند نياز قلب را طي فعاليت بدني يا هيجانات با رساندن خون كافي تأمين كنند، آنژين صدري بيمار را وادار به استراحت مي كند؛ درد، مدت كوتاهي پس از استراحت برطرف خواهد شد.

- تشخيص درد فشاري (مثل گيره در مركز قفسه سينه كه اغلب به فك و به سمت انتهاي يك يا هر دو دست تير مي كشد. تسكين درد با استراحت تنگي نفس ضعف

كه اغلب شديد و ناگهاني است احساس اضطراب

- اهداف كاهش فشار وارد شده روي قلب با وادار كردن بيمار به استراحت در صورت لزوم درخواست كمك هاي پزشكي كمك به بيمار با درمان دارويي

- هشدار!اگر درد پايدار بود يا مجدداً بروز كرد، به حمله قلبي مشكوك شويد. با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. يك دوز كامل (300 ميلي گرم از قرص آسپيرين به بيمار بدهيد تا بجود. به طور مداوم علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد . اگر بيمار بي هوش شد، راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد .

1) به بيمار كمك كنيد تا بنشيند. اطمينان حاصل كنيد كه بيمار احساس راحتي دارد و به او اطمينان خاطر بدهيد. اين عمل تنفس وي را تسهيل خواهد كرد.

2) اگر بيمار، داروهاي آنژين (مثلاً قرص يا اسپري هاي افشانه اي يا تلمبه اي را در اختيار دارد، اجازه دهيد خودش آنها را استعمال كند. در صورت لزوم شما هم در مصرف دارو به او كمك كنيد

.3) بيمار را تشويق كنيد كه استراحت كند و ناظران را از محل دور كنيد. اين حمله بايد ظرف چند دقيقه برطرف شود.

حمله قلبي

شايع ترين علت حمله قلبي بسته شدن ناگهاني جريان خون به بخشي از عضله قلب (مثلاً در اثر تشكيل لخته در شريان كرونر [ ترومبوز كرونر ] ) است مهم ترين خطر حمله قلبي توقف ضربان قلب است آثار يك حمله

قلبي تا حدود زيادي وابسته به حجمي از عضله قلب است كه دچار آسيب شده است بسياري از بيماران به طور كامل بهبود پيدا مي كنند. داروهايي مثل آسپيرين و داروهاي حل كننده لخته براي محدود كردن وسعت آسيب وارد شده به عضله قلب به كار مي روند. - تشخيص درد فشاري (شبيه گيره مداوم در مركز قفسه سينه كه اغلب به فك يا به انتهاي يك يا هر دو دست تير مي كشد. برخلاف آنژين صدري (صفحه قبل ، درد با استراحت تسكين پيدا نمي كند. تنگي نفس و احساس ناراحتي در بالاي شكم كه ممكن است مشابه با سوءهاضمه شديد به نظر برسد. از حال رفتن (اغلب بدون پيش آگهي . - غش كردن يا گيجي ناگهاني - احساس در شرف مرگ بودن - پوست "خاكستري و آبي شدن لب ها - نبض تند، ضعيف يا نامنظم - عرق كردن شديد - احساس نياز شديد به هواي تازه (تشنگي هوا) - اهداف تشويق بيمار به استراحت كردن - فراهم كردن شرايط انتقال فوري بيمار به بيمارستان - هشدار! اگر بيمار بي هوش شد، راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد . 1) وضعيت بيمار را تا حد امكان طوري تغيير دهيد كه كاملاً احساس راحتي كند تا فشار روي قلب كم شود. وضعيت نيمه نشسته كه در آن سر و شانه بيمار به جايي تكيه داده شود و زانوها خم شوند، اغلب بهترين حالت است 2) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. بگوييد كه مشكوك به حمله قلبي

هستيد. در صورتي كه بيمار از شما مي خواهد كه با پزشك او تماس بگيريد، اين كار را هم انجام دهيد. 3) اگر بيمار كاملاً هوشيار است يك دوز كامل (300 ميلي گرم) از قرص آسپيرين به او بدهيد و توصيه كنيد كه آن را به آرامي بجود. 4) اگر بيمار، داروهاي آنژين (مثلاً قرص يا اسپري هاي افشانه اي يا تلمبه اي را در اختيار دارد، به او كمك كنيد تا آنها را مصرف كند. بيمار را تشويق كنيد كه استراحت كند. 5) به طور مداوم علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد.

غش كردن و از حال رفتن

غش نوعي از دست دادن هوشياري زودگذر است كه در اثر كاهش موقت جريان خون به مغز ايجاد مي شود. غش كردن ممكن است در واكنش به درد، خستگي شديد، كمبود غذا يا استرس هيجاني روي دهد. اين حالت همچنين بعد از دوره هاي طولاني بي حركتي فيزيكي (مثل ايستادن يا نشستن بدون تحرك به خصوص در آب و هواي گرم رخ مي دهد. اين عدم تحرك سبب مي شود كه خون در اندام هاي پاييني جمع شود و مقدار كمتري از آن به مغز برسد. سرعت نبض در فردي كه غش كرده است بسيار كند مي شود. با اين حال نبض سريعاً بالا مي رود و به حد طبيعي مي رسد. بيماري كه دچار غش شده است معمولاً روند بهبود سريع و كاملي دارد. - تشخيص - از دست رفتن زودگذر هوشياري كه سبب مي شود بيمار به زمين بيفتد. - كند شدن نبض - پوست سرد رنگ پريده و عرق كردن - اهداف بهبود رسيدن جريان خون به مغز اطمينان و آرامش

دادن به بيمار پس از به هوش آمدن 1) وقتي احساس غش كردن به بيمار دست مي دهد، به او توصيه كنيد كه دراز بكشد. زانو بزنيد، پاهاي او را بلند كنيد و مچ پاها را روي شانه هايتان بگذاريد؛ اين عمل به بهبود جريان خون مغز كمك مي كند. 2) مطمئن شويد كه هواي تازه به مقدار زياد به بيمار مي رسد؛ از يك نفر بخواهيد كه پنجره اتاق را باز كند. همچنين از ناظران بخواهيد كه از بيمار فاصله بگيرند. 3) وقتي بيمار به هوش آمد، به وي اطمينان خاطر بدهيد و به او كمك كنيد تا تدريجاً بنشيند. اگر مجدداً دچار احساس غش كردن شد، به او توصيه كنيد كه دوباره دراز بكشد و تا زماني كه كاملاً بهبود پيدا كند، پاهاي او را بلند كنيد و نگه داريد. - هشدار!اگر بيمار سريعاً هوشياري خود را به دست نياورد، راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم ، احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد . با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.

جراحات و خونريزي در كمك هاي اوليه

خونريزي شديد

خونريزي شديد ممكن است نگران كننده باشد. احتمال وقوع شوك وجود دارد و ممكن است بيمار هوشياري خود را از دست بدهد. اگر خونريزي متوقف نشود، امكان دارد قلب مصدوم از ضربان بايستد. خونريزي در محل صورت يا گردن مي تواند از رسيدن جريان هوا به ريه ها جلوگيري كند. هنگامي كه مي خواهيد به درمان خونريزي بپردازيد، ابتدا كنترل كنيد كه آيا شي ء در داخل زخم وجود دارد يا خير؛ دقت كنيد كه روي شي ء فشار وارد نكنيد. - اهداف - كنترل

خونريزي - پيشگيري از شوك و به حداقل رساندن آثار آن به حداقل رساندن امكان عفونت فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان شي در داخل زخم وجود ندارد 1) درصورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. لباس ها را (در حد نياز) خارج كنيد يا برش دهيد تا زخم آشكار گردد . 2) با كف دست يا انگشتانتان و ترجيجاً به كمك يك پانسمان استريل يا يك قطعه پارچه تميز بدون كرك مستقيماً روي زخم فشار وارد كنيد (اما زمان را براي پيدا كردن پانسمان تلف نكنيد). مي توانيد از مصدوم بخواهيد كه خودش مستقيماً روي زخم فشار وارد كند.3) اندام آسيب ديده را بلند كنيد و، بالاتر از سطح قلب مصدوم نگه داريد تا ميزان خونريزي كاهش پيدا كند. در صورتي كه مشكوك به شكستگي استخوان هستيد، اندام را با ملايمت جابه جا كنيد. 4) در صورت امكان به مصدوم كمك كنيد كه روي يك پتو دراز بكشد تا در برابر سرما محافظت شود. در صورتي كه مشكوك به شوك هستيد، پاهاي مصدوم را بلند كنيد و بالاتر ار سطح قلب او نگه داريد. 5) پانسمان را با يك باند سفت كه بتواند فشار كافي وارد كند، محكم كنيد. دقت كنيد كه باند بيش از حد محكم نباشد كه گردش خون را مختل كند. 6) اگر خونريزي همچنان ادامه داشت يك پانسمان ديگر روي اولي قرار دهيد. اگر خون به داخل پانسمان دوم نشت كرد، هر دو پانسمان را برداشته يك پانسمان تازه قرار دهيد و دقت كنيد كه فشار دقيقاً روي محل خونريزي وارد شود. 7) با استفاده

از يك آويز ويا باندپيچي اندام آسيب ديده را در وضعيت بالاتر نگه داريد. 8) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد . به دقت مراقب نشانه هاي شوك باشيد و پانسمان ها را از نظر نشت خون كنترل كنيد. گردش خون را در نواحي پايين تر از محل باند پيچي بررسي كنيد . - احتياط مصدوم را از خوردن آشاميدن يا سيگار كشيدن منع كنيد.- اهداف - كنترل خونريزي بدون فشردن شي ء به داخل زخم - پيشگيري از شوك و به حداقل رساندن آثار آن به حداقل رساندن امكان عفونت فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان شي در داخل زخم وجود دارد 1) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. دو طرف شي داخل زخم را محكم فشار دهيد تا لبه هاي زخم در كنار هم قرار گيرند. 2) اگر اندام مصدوم دچار آسيب شده است اين اندام را بلند كنيد و بالاتر از سطح قلب مصدوم نگه داريد تا خونريزي كاهش پيدا كند.3) در صورت امكان به مصدوم كمك كنيد كه روي يك پتو دراز بكشد تا در برابر سرما محافظت شود. در صورتي كه مشكوك به بروز شوك هستيد، پاهاي مصدوم را بلند كنيد و بالاتر از سطح قلب او نگه داريد. 4)در دو سمت شي بالشتك هايي قرار دهيد و بدون فشار آوردن روي شي به دور آن باند بپيچيد5) با استفاده از يك آويز و يا باند پيچي اندام آسيب ديده را در وضعيت بالاتر نگه داريد تا تورم

به حداقل برسد. 6) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت نماييد . به دقت مراقب نشانه هاي شوك باشيد و پانسمان ها را از نظر نشت خون كنترل كنيد. گردش خون را در نواحي پايين تر از محل باند پيچي بررسي كنيد.

فرو رفتن ميله

اگر فردي دچار فرورفتگي ميله شده است (مثلاً با سقوط روي نرده ها)، نبايد سعي كنيد وي را از شي مزبور جدا كنيد چون اين كار ممكن است آسيب هاي داخلي را وخيم تر كند. فوراً با مركز خدمات اورژانس تماس بگيريد و شرح حادثه را با جزييات دقيق بازگو كنيد. مركز خدمات اورژانس با آوردن تجهيزات برش مخصوص به محل مصدوم را آزاد خواهد كرد. - اهداف : پيشگيري از ايجاد آسيب بيشتر - احتياط مصدوم را از خوردن آشاميدن يا سيگار كشيدن منع كنيد.1) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. در صورت امكان يك امدادگر را براي اين كار روانه كنيد. موقعيت را به دقت توضيح بدهيد. 2) تا زمان رسيدن نيروهاي اورژانس و بر عهده گرفتن مسؤوليت با نگه داشتن مصدوم از فشار وزن او كم كنيد به طور مداوم به مصدوم اطمينان خاطر بدهيد.

قطع عضو

در بسياري از موارد، مي توان اندامي را كه به صورت كامل يا ناكامل از بدن جدا شده است با استفاده از جراحي ميكرسكوپي مجدداً به بدن متصل كرد. اين عمل جراحي نياز به بيهوشي عمومي دارد، بنابراين مصدوم را از خوردن نوشيدن يا سيگار كشيدن منع كنيد. اين مطلب بسيار حياتي است كه مصدوم و عضو قطع شده در اسرع وقت به بيمارستان منتقل شوند. احتمال بروز شوك وجود دارد كه در اين صورت درمان ضروري خواهد بود. اين مبحث را هم ببينيد: شوك - اهداف به حداقل رساندن خونريزي و شوك - فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان - مراقبت از مصدوم 1) درصورت امكان

دستكش يكبار مصرف بپوشيد. با فشار آوردن روي عضو آسيب ديده و بالا بردن آن خونريزي را كنترل كنيد. 2) يك پانسمان استريل يا يك قطعه پارچه تميز بدون كرك روي محل جراحت قرار دهيد وآن را با پيچيدن باند محكم كنيد. در صورت بروز شوك به درمان آن بپردازيد. 3) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. ذكر كنيد كه قطع عضو صورت گرفته است علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد . - اهداف پيشگيري از تخريب عضو- احتياط عضو قطع شده را نشوييد. دقت كنيد كه عضو قطع شده در تماس مستقيم با يخ قرار نگيرد. - مراقبت از عضو قطع شده 1) دستكش بپوشيد. سپس عضو قطع شده را در يك قطعه سلفون آشپزخانه يا يك كيسه پلاستيكي بپيچيد. 2) يك قطعه گاز يا پارچه نرم را به دور اين بسته بپيچيد و آن را در محفظه اي پر از يخ خرد شده قرار دهيد.3) زمان آسيب و نام مصدوم را به طور مشخص روي محفظه بنويسيد و خودتان آن را به يكي از افراد خدمات اورژانس تحويل دهيد.

آسيب له شدگي

شايع ترين علل آسيب هاي له شدگي عبارتند از: حوادث رانندگي و حوادث در مناطق ساختمان سازي ساير علل ممكن عبارتند از: انفجار، زلزله و تصادف قطارها. آسيب له شدگي مي تواند شامل شكستگي استخوان تورم و خونريزي داخلي باشد. همچنين نيروي له كننده مي تواند باعث اختلال گردش خون و در نتيجه احساس كرختي درمحل آسيب يا نواحي پايين تر از آن شود. امكان دارد نتوانيد نبض اندام له شده را رديابي

كنيد. - خطرات له شدگي طولاني مدت گير افتادن مصدوم (در زير جسم له كننده هر چقدر كه طول بكشد، دو عارضه جدي به دنبال دارد.اولاً له شدگي طولاني مدت مي تواند آسيب شديدي به بافت هاي بدن (خصوصاً عضلات واردكند. پس از برداشتن فشار، ممكن است شوك سريعاً بروز كند زيرا مايعات بافت به داخل محل آسيب ديده نشت مي كنند. ثانياً، مواد سمي در داخل بافت عضلاني آسيب ديده در اطراف محل آسيب له شدگي تجمع مي كنند (اين عارضه از عارضه اول خطرناكتر است . ورود ناگهاني اين مواد سمي به داخل گردش خون مي تواند به نارسايي كليه بينجامد. اين فرآيند كه "نشانگان له شدگي ناميده مي شود، بسيار خطرناك است و حتي مي تواند كشنده باشد. مباحث زير را هم ببينيد: شكستگي ها ، شوك - اهداف درخواست فوري كمك پزشكي تخصصي تا گام هاي ممكن براي درمان مصدوم برداشته شود. مدت له شدگي كمتر از 15 دقيقه است 1) جسم له كننده را به سرعت از روي مصدوم برداريد. در صورت امكان دستكش بپوشيد. خونريزي خارجي را مهار كنيد و زخم ها را بپوشانيد. 2) هرگونه شكستگي مشكوك را محكم و بي حركت كنيد. در صورت بروز شوك آن را درمان كنيد.3) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. شرح حادثه را با جزييات دقيق بازگو كنيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد ، تا نيروهاي امدادي برسند. - اهداف : درخواست فوري كمك پزشكي تخصصي - احتياط جسم له كننده را از روي مصدومي كه بيش از 15 دقيقه دچار آسيب له شدگي بوده است برنداريد.

- مدت له شدگي بيشتر از 15 دقيقه است 1) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. شرح حادثه را با جزييات دقيق بازگو كنيد. 2) به مصدوم آرامش و اطمينان خاطر بدهيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد.

بريدگي ها و خراش ها

خونريزي از بريدگي ها را مي توان به راحتي با اعمال فشار وبالا بردن اندام مهار كرد. به طور معمول تنها يك پانسمان چسب دار مورد نياز است و زخم خود به خود طي چند روز بهبود پيدا مي كند. تنها در شرايط زير، نياز به كمك هاي طبي احساس مي شود: اگر خونريزي متوقف نشود.اگر جسم خارجي در داخل بريدگي وجود داشته باشد. اگر زخم در معرض خطر عفونت قرار دارد (مثلاً زخم ناشي از گاز گرفتن انسان يا حيوان يا سوراخ شدگي در اثر يك جسم آلوده . اگر در يك زخم قديمي نشانه هاي عفونت بارز شود. - كزاز كزاز در واقع عفونت خطرناكي است كه توسط باكتري كلستريديوم تتاني كه به صورت هاگ در خاك زندگي مي كند، ايجاد مي شود. اگر باكتري كزاز وارد زخم شود، مي تواند در بافت هاي آسيب ديده و متورم تكثير شود و ماده اي سمي (سم توليد كند؛ اين سم از طريق دستگاه عصبي منتشر مي شود و گرفتگي (اسپاسم عضلاني و فلج ايجاد مي كند. مي توان به كمك واكسيناسيون از اين بيماري پيشگيري كرد و افراد به طور معمول يك دوره واكسن كزاز را در دوران كودكي دريافت مي كنند. با اين حال ممكن است تكرار واكسيناسيون در بزرگسالي هم ضرورت داشته باشد.

- اهداف به حداقل رساند امكان عفونت 1) دست هاي

خود را به طور كامل بشوييد و در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. ذرات خارجي آزاد را با فشار آب خارج كنيد. 2) اگر زخم كثيف است آن را به آرامي با آب بشوييد تا تميز شود و يا از دستمال بدون الكل استفاده كنيد. با استفاده از يك سواب گاز دار، زخم را خشك كنيد و با گاز استريل آن را بپوشانيد. - احتياط هميشه در مورد واكسيناسيون عليه كزاز سوال كنيد. در موارد زير،كمك پزشكي درخواست كنيد:

مصدوم هرگز واكسينه نشده است مصدوم در مورد زمان و تعداد تزريقاتي كه دريافت كرده است مطمئن نيست از آخرين واكسني كه به مصدوم تزريق شده است بيش از 10 سال مي گذرد. 3) در صورت امكان اندام آسيب ديده را بلند كنيد و بالاتر از سطح قلب نگه داريد. مستقيماً به زخم دست نزنيد. اندام آسيب ديده را با يك دست نگه داريد. 4) نواحي اطراف زخم را با آب و صابون تميز كنيد؛ براي هر ضايعه از سواب تميز مجزا استفاده كنيد. موضع را خشك كنيد. پوشش زخم را برداريد و پانسمان چسب دار روي آن قرار دهيد. در صورتي كه خطر بالاي عفونت وجود دارد، به مصدوم توصيه كنيد كه به پزشك خود مراجعه كند.

جسم خارجي در محل بريدگي

خارج كردن اجسام خارجي (مثل خرده شيشه يا سنگ ريزه از زخم قبل از شروع درمان بسيار پر اهميت است اگر اين اشياء در داخل زخم باقي بمانند، دركوتاه مدت سبب عفونت و تأخير در ترميم زخم و در بلند مدت سبب تغيير رنگ محل مي شوند. بهترين راه خارج

كردن اجسام سطحي (خرده شيشه و سنگ ريزه ، استفاده از انبرك (در صورتي كه در اختيار داشته باشيد) است روش ديگر آن است كه اين قطعات ريز را با دقت مشخص كنيد و يا آب سرد آنها را بشوييد. سعي نكنيد اشيايي را كه محكم در زخم فرورفته اند، خارج كنيد چون ممكن است بافت اطراف را تخريب و خونريزي را تشديد كنيد. به جاي اين كار، دور تا دور آنها را با پانسمان يا باند بپوشانيد. مباحث زير را هم ببينيد: فرورفتن قلاب ماهي گيري ، تراشه (پليسه

- اهداف - مهار خونريزي بدون فشار دادن جسم خارجي به داخل زخم - به حداقل رساندن خطر عفونت - در صورت لزوم فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان 1) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. با اعمال فشار در دو سمت جسم خارجي و بلند كردن قسمت آسيب ديده تا بالاتر از سطح قلب خونريزي را مهار كنيد. 2) روي زخم را باگاز بپوشانيد تا خطر عفونت به حداقل برسد. - احتياط هميشه در مورد واكسيناسيون عليه كزاز سوال كنيد. در موارد زير، كمك پزشكي درخواست كنيد: مصدوم در مورد زمان و تعداد تزريقاتي كه دريافت كرده است مطمئن نيست از آخرين واكسني كه به مصدوم تزريق شده بيشتر از 10 سال مي گذرد. 3) بالشتك هايي در اطراف شي بسازيد تا بتوانيد بدون اعمال فشار بر آن زخم را باند پيچي كنيد. با دقت بالشتك ها را در محل خود نگه داريد تا باند پيچي خاتمه پيدا كند. 4) درصورت لزوم شرايط بردن يا

فرستادن مصدوم به بيمارستان را مهيا كنيد. - مورد خاص اجسام بزرگ - اگر جسم خارجي آن قدر بزرگ است كه نمي توانيد بالشتك هاي بلندي را براي كاهش فشار روي جسم تعبيه كنيد، باند پيچي را در اطراف جسم انجام دهيد.

كبودشدگي

اين حالت به دليل خونريزي به داخل پوست يا بافت هاي زير پوستي ايجاد مي شود. كبود شدگي مي تواند بلافاصله پس از خونريزي يا چند روز بعد ظاهر شود. اقدامات كمك هاي اوليه در مورد كبودي هاي كه فوراً ظاهر مي شوند، فايده بخش هستند. همچنين كبود شدگي ممكن است نشانه اي از آسيب عمقي باشد. سالمندن وافرادي كه داروهاي ضد انعقاد مصرف مي كنند، به سادگي دچار كبودي مي شوند. اين مبحث هم ببينيد: خونريزي داخلي

- اهداف كاهش جريان خون به محل آسيب و در نتيجه به حداقل رساندن تورم 1) قسمت آسيب ديده را بلند كنيد و در وضعيتي نگه داريد كه مصدوم احساس راحتي كند. 2) با استفاده از كمپرس سرد روي محل كبودي را محكم فشار دهيد. كمپرس را حداقل به مدت 5 دقيقه در محل قرار دهيد.

زخم عفوني

زخم باز مي تواند در اثر ورود ميكروارگانيسم ها (ميكروب آلوده شود. ميكروب ها ممكن است از منشأ آسيب هوا، زير انگشتان يا تكه هايي از لباس كه در زخم فرورفته اند (مثلاً در مورد زخم هاي گلوله اي وارد شوند. خونريزي بخشي از آلودگي را دفع مي كند؛ ميكروب هاي باقيمانده ممكن است توسط گلبول هاي سفيد خون نابود شوند. با اين وجود، اگر آلودگي يا بافت مرده در داخل زخم باقي بمانند، عفونت مي توانند در سراسر بدن انتشار پيدا كند. كزاز نيز يك خطر احتمالي است هر زخمي كه پس از گذشت 24 ساعت شروع به بهبود نكرده باشد، احتمالاً عفوني شده است شايد لازم شود مصدومي را كه يك زخم در معرض خطر عفونت قرار دارد؛ با آنتي بيوتيك ها و يا تزريق داروهاي ضد كزاز درمان كرد. تشخيص

افزايش درد و ناراحتي در محل زخم تورم قرمزي و احساس گرما در اطراف محل آسيب وجود چرك در داخل زخم يا تراوش چرك از زخم خطوط قرمز كمرنگ روي پوست كه به غدد گردن زير بغل و كشاله ران ختم مي شوند. نشانه هاي تب (مثل عرق كردن تشنگي لرز و بي حالي در مصدوماني كه عفونت پيشرفته دارند. - اهداف پيشگيري از پيشرفت عفونت - در صورت نياز، درخواست كمك پزشكي 1) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. زخم را با يك پانسمان استريل يا يك قطعه پارچه تميز بدون كرك بپوشانيد و باندپيچي كنيد. باند را خيلي محكم نبنديد.2) اندام آسيب ديده را بالا ببريد و به كمك آويز و يا باندپيچي آن را نگه داريد. اين عمل باعث كاهش تورم در اطراف محل زخم مي شود. 3) به مصدوم بگوييد كه به پزشك خود مراجعه كند. اگربه نظر مي رسد كه عفونت رو به پيشرفت است (نشانه هاي تب مثل عرق كردن لرز، تشنگي يا بي حالي وجود دارند)، با يك پزشك تماس بگيريد يا مصدوم را به بيمارستان منتقل كنيد.

جراحات سر و پوست سر

پوست سر داراي رگهاي كوچك زيادي است كه در سطح پوست حركت مي كنند، بنابراين هر نوع بريدگي (دراين محل به خونريزي شديد منجر مي شود. اين خونريزي (شديد) سبب مي شود كه جراحت پوست سر اغلب وخيم تر از آنچه كه واقعاً هست به نظر برسد. با اين حال در برخي از موارد، زخم پوست سر ممكن است بخشي از يك آسيب زمينه اي جدي تر (مثل شكستگي جمجمه يا همراه با آسيب سرو گردن باشد. از اين رو، در معاينه

مصدومي كه دچار زخم دچار زخم پوست سر است بايد بسيار دقيق باشيد خصوصاً اگر اين امكان وجود داشته باشد كه نشانه هاي ضربه به سر، در اثر مسموميت با الكل يا مواد، مخفي شده باشد. اگر سر سوزني شك داريد، از اقدامات درماني مربوط به آسيب سر پيروي كنيد. ضمناً، امكان وجود آسيب گردني (نخاعي را هم به ياد داشته باشيد. - اهداف : مهار خونريزي - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان هشدار! اگر مصدوم بي هوش شد، راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد . 1) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. اگر لايه هاي پوست در محل آسيب جابه جا شده اند، با دقت آنها را روي زخم قرار دهيد. به مصدوم اطمينان خاطر بدهيد. 2) زخم را با يك پانسمان استريل يا يك قطعه پارچه تميز بدون كرك بپوشانيد. روي اين پوشش فشار مستقيم و محكمي وارد كنيد. اين كار به مهار خونريزي و كاهش حجم خون از دست رفته و در نتيجه به حداقل رسيدن خطر شوك كمك مي كند.3) پانسمان را با يك باند رولي محكم كنيد (در خونريزي هاي جزيي مي توانيد لايه پوشش رابه كمك يك باند مثلثي در محل نگه داريد). 4) به مصدوم كمك كنيد كه دراز بكشد و به طوري كه سروشانه هاي او مختصري بالاتر از تنه قرار بگيرند. سپس مصدوم را در همين وضعيت به بيمارستان منتقل كنيد. به طور مرتب علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس

را كنترل و ثبت كنيد.

زخم چشم

چشم ممكن است دچار كبودي شود و يا در اثر ضربات مستقيم يا قطعات خرد شده و تيز فلزي سنگي يا شيشه اي دچار بريدگي شود. به دليل خطري كه بينايي مصدوم را تهديد مي كند، تمام آسيب هاي چشم را بايد جدي تلقي كرد. حتي خراش هاي سطحي كه به سطح چشم (قرينه وارد ميشوند، ميتوانند منجر به تشكيل جوشگاه زخم و عفونت شوند.امكان از بين رفتن هميشگي بينايي نيز وجود دارد. - تشخيص - درد شديد و اسپاسم پلك ها - زخم قابل مشاهده ويا نماي چشم پر خون (قرمز) - از دست رفتن بينايي به طور كامل يا جزيي - نشست خون يا مايع زلال از زخم - اهداف پيشگيري از صدمات بيشتر - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان - احتياط سعي نكنيد جسم خارجي فرورفته در چشم را خارج كنيد يا به آن دست بزنيد. 1) به مصدوم كمك كنيد كه به پشت دراز بكشد و سر او را با حد امكان بي حركت نگه داريد. به او بگوييد كه هيچ يك از دو چشم راحركت ندهد؛ جابه جا كردن چشم سالم چشم آسيب ديده را وادار به حركت خواهد كرد و ممكن است شدت صدمات بيشتر شود. 2) از مصدوم بخواهيد كه يك پانسمان استريل يا پارچه تميز بدون كرك را روي چشم آسيب ديده نگه دارد. اگر تا فراهم شدن كمك هاي طبي قدري طول مي كشد، اين لايه پوششي را به كمك باند در محل خود محكم كنيد. 3) مصدوم را در همين وضعيت به بيمارستان منتقل كنيد.

خونريزي از گوش

اين حالت معمولاً در اثر پاره يا سوراخ شدن پرده گوش

روي مي دهد؛ عواملي مثل فرو كردن يك جسم خارجي در داخل گوش وارد آمدن يك ضربه به يك سمت سر يا وقوع انفجار، به سوراخ شدن پرده گوش منجر مي شوند. علايم عبارتند از: درد تيز، سپس گوش درد، كري و احتمالاً گيجي وجود خونابه يك نشانه جدي است اين نشانه به معناي شكستگي جمجمه و نشت مايع از اطراف مغز است - اهداف : فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان - احتياط اگر مشكوك به شكستگي جمجمه هستيد، سر مصدوم را جابه جا نكنيد. 1) به مصدوم كمك كنيد تا در وضعيت نيمه نشسته قرار بگيرد به طوري كه سر او به سمت آسيب ديده كج شود تا خون به خارج تخليه شود. 2) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. يك پانسمان استريل يا يك قطعه پارچه تميز بدون كرك را به ملايمت روي گوش قرار دهيد. مصدوم را در همين وضعيت به بيمارستان منتقل كند.

خونريزي از بيني

خونريزي از بيني به طور شايع دراثر پاره شدن رگهاي خوني كوچك در داخل سوراخ بيني رخ مي دهد؛ اين رگها يا در اثر ضربه به بيني و يا در نتيجه عطسه كردن دستكاري بيني با انگشت يا فين كردن پاره مي شوند. فشار خون بالا نيز مي تواند باعث خونريزي از بيني شود. در صورتي كه خون زيادي از بدن مصدوم خارج شود، خونريزي از بيني مي تواند خطرناك باشد. به علاوه اگر خونريزي به دنبال آسيب به سر رخ داده باشد، خون مي تواند رقيق و آبكي باشد.اين نشانه بسيار خطرناك و جدي است زيرا حكايت از آن دارد كه جمجمه دچار شكستگي شده و

مايع دور مغز درحال نشست كردن است - اهداف مهار كردن خونريزي - باز نگه داشتن راه تنفسي 1) از مصدوم بخواهيد كه بنشيند. به او توصيه كنيد كه سر خود را به جلو خم كند تا امكان تخليه خون از سوراخ هاي بيني فراهم شود.2) از مصدوم بخواهيد كه از دهان نفس بكشد (اين عمل در حفظ خونسردي مصدوم نيز مؤثر است و قسمت نرم بيني اش را فشار دهد. در صورت لزوم به مصدوم اطمينان بدهيد و به او كمك كنيد.- احتياط اجازه ندهيد سر مصدوم به عقب بر گردد؛ خون ممكن است به داخل حلق بريزد و سبب استفراغ شود. اگر خونريزي متوقف و سپس مجدداً آغاز شد، به مصدوم بگوييد كه دوباره بيني را بفشارد. اگر خونريزي شديد است يا در مجموع بيش از 30 دقيقه طول كشيده است مصدوم را در وضعيت درماني به بيمارستان منتقل كنيد. - مورد خاص كودكان - يك كودك خردسال ممكن است در اثر خونريزي از بيني دچار ترس شود. به او اطمينان خاطر بدهيد و كاسه اي در اختيارش بگذاريد تا آب دهان خود را داخل آن بريزيد. 3) به مصدوم بگوييد كه همچنان بيني خود را با فشار نگه دارد. به او توصيه كنيد كه از صحبت كردن بلعيدن آب دهان سرفه كردن بيرون انداختن آب دهان يا بالا كشيدن بيني (فين فين كردن خوداري كند چون اين كارها مي توانند لخته هاي خون تشكيل شده در بيني را از جا بكنند. يك قطعه پارچه يا دستمال كاغذي تميز به او بدهيد تا قطرات خون را پاك كند. 4)

پس از 10 دقيقه به مصدوم بگوييد كه فشار را قطع كند. اگر خونريزي هنوز قطع نشده بود، از او بخواهيد كه دوباره براي 2 دوره 10 دقيقه اي ديگر، بيني خود را فشار دهد. 5) همين كه خونريزي متوقف شد، با استفاده از آب ولرم و در شرايطي كه مصدوم همچنان رو به جلو خم شده باشد، اطراف بيني او را پاك كنيد. 6) به مصدوم توصيه كنيد كه چند ساعت بدون حركت استراحت كند. به او بگوييد از ورزش كردن و به ويژه فين كردن پرهيز كند چون اين كارها، لخته هاي تشكيل شده را از جا مي كنند.

خونريزي از دهان

بريدگي هاي زبان لب ها يا پوشش داخلي دهان از آسيب هاي جزيي تا جراحات جدي تر متغير هستند. علت اين آسيب ها معمولاً خود دندان ها يا كشيدن آنها است خونريزي از دهان مي تواند شديد و نگران كننده باشد.به علاوه خطر استنشاق خون به داخل ريه ها و بروز مشكلات تنفسي هم وجود دارد.- اهداف مهار كردن خونريزي - حفاظت از راه تنفسي با پيشگيري از استنشاق خون 1) از مصدوم بخواهيد كه بنشيند و سر خود را جلو بياورد و مختصري به سمت آسيب ديده خم كند تا امكان تخليه خون از دهان فراهم شود.2) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. يك لايه پوششي گازدار روي زخم قرار دهيد. از مصدوم بخواهيد كه اين پوشش را بين شست و انگشتان خود فشرده به مدت 10 دقيقه روي زخم فشار دهد.- مورد خاص خونريزي از حفره دنداني براي مهار خونريزي از حفره دنداني يك لايه پوششي گازدار ضخيم در داخل حفره دنداني قرار دهيد

تا مانع از رسيد دندان ها به هم شويد و به او بگوييد كه با فشار دندان ها، اين لايه را نگه دارد. - احتياط اگر وسعت زخم زياد است ياخونريزي بيش از 30 دقيقه طول كشيده و يا مجدداً شروع شده است به يك پزشك يا دندان پزشك مراجعه كنيد. از شستن دهان خودداري كنيد چون اين كار مي تواند منجر به كنده شدن لخته ها شود. 3) اگر خونريزي ادامه پيداكرد، پوشش زخم را عوض كنيد. به مصدوم بگوييد كه اجازه دهد خون قطره قطره از دهان او خارج شود؛ بلع خون مي تواند سبب استفراغ شود. به او توصيه كنيد كه به مدت 12 ساعت از خوردن نوشيدني هاي داغ پرهيز كند.

افتادن دندان

اگر دندان اصلي (بالغ بيفتد، بايد در اسرع وقت مجدداً در حفره اش كاشته شود. اگر اين عمل مقدور نيست در داخل گونه خود و يا درون يك محفظه كوچك محتوي شير نگه دارد تا از خشك شدن دندان پيشگيري شود. - اهداف : كاشت مجدد دندان در اسرع وقت احتياط از تميزكردن دندان خودداري كنيد. چون با اين كار ممكن است به بافتها آسيب وارد كنيد و شانس كاشت مجدد را كاهش دهيد. 1) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. به آرامي دندان را داخل حفره اش فشار دهيد. با قرار دادن يك لايه پوششي گازدار بين دندان هاي رديف بالا و پايين دندان افتاده را در محل نگه داريد. 2) از مصدوم بخواهيد كه دندان را محكم در محل نگه دارد و او را به يك بيمارستان يا نزد دندانپزشك بفرستيد.

زخم كف دست

چندين رگ خوني بزرگ در كف دست وجود دارد و به همين دليل ، زخم هاي كف دست ، خونريزي هاي شديد ايجاد مي كنند . همچنين در زخم هاي كف دست خطر پاره شدن تاندون ها و اعصاب دست و از دست رفتن حس و حركت انگشتان وجود دارد. اگر يك جسم خارجي وجود داشته باشد، مصدوم نمي تواند مشت خود را گره كند. در اين موارد، شما بايد زخم را بر ساس روش توضيح داده شده در، درمان كنيد. - اهداف - مهار خونريزي و كنترل آثار شوك به حداقل رساندن خطر عفونت - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان 1) درصورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. يك پانسمان استريل يا يك لايه پوششي تميز را محكم

روي زخم فشار دهيد و از مصدوم بخواهيد كه دست خود را به دور آن مشت كند. اگر مصدوم نمي تواند محكم پانسمان را فشار دهد، به او بگوييد كه مشت خود را با دست سالم فشار دهد.2) انگشتان مصدوم را طوري باند پيچي كنيد كه روي لايه پوششي به حالت مشت دربيايد. انتهاهاي باند را روي نوك انگشتان گره بزنيد. 3) با يك آويز بالا نگهدارنده دست مصدوم را بالا ببريد . شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را فراهم كنيد.

زخم در محل چين مفاصل

رگ هاي خوني بزرگي از سمت داخل زانو و آرنج عبور مي كنند. اين رگها در صورتي كه قطع شوند، خونريزي بسيار شديدي ايجاد خواهند كرد. گام هاي ارايه شده در پايين صفحه به كنترل خونريزي و شوك كمك خواهند كرد؛ البته اين گام ها از رسيدن جريان خون به انتهاي اندام نيز جلوگيري مي كنند، بنابراين بايد مطمئن شويد كه گردش خون اين مناطق مناسب است - اهداف - مهار خونريزي - پيشگيري از وقوع شوك و به حداقل رساندن آثار آن - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان 1) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. يك پانسمان استريل يا يك قطعه پارچه تميز بدون كرك را روي محل آسيب فشار دهيد. براي حفظ لايه پوششي در محل خود، مفصل را محكم تا كنيد و روي زخم فشار وارد كنيد. 2) اندام را بلند كنيد و نگهداريد. در صورت امكان به مصدوم كمك كنيد كه طوري دراز بكشد كه پاهايش در سطح بالاتري نگه داشته شود. 3) مصدوم را در وضعيت درماني نهايي به بيمارستان منتقل كنيد. هر 10 دقيقه

گردش خون را در نواحي پايين تر از محل آسيب بررسي كنيد. در صورت لزوم مختصري از فشار روي زخم كم كنيد تا جريان خون انتهاي اندام به حالت طبيعي بر گردد و سپس دوباره فشار وارد كنيد.

جراحات شكم

زخم چاقو، زخم گلوله و آسيب له شدگي در شكم مي توانند منجر به جراحات جدي و حتي جراحات تهديدكننده حيات شوند. امكان دارد اعضا يا رگهاي خوني عمقي بدن سوراخ يا پاره و يا دريده شوند. شديد بودن جراحت ممكن است از روي علايمي مثل خونريزي خارجي يا بيرون زدن محتويات شكم آشكار باشد. به طور شايع تر، خونريزي و آسيب داخلي به صورت مخفي وجود دارد كه در صورت تأخير در درمان اورژانس مي تواند كشنده باشد. به علاوه جراحات شكم با خطر بالاي شوك و عفونت همراه هستند. - اهداف - به حداقل رساندن شوك به حداقل رساندن خطر عفونت - فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان 1) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. به مصدوم كمك كنيد تا روي يك سطح محكم (ترجيحاً يك پتو) دراز بكشد. لباس هاي سفت (مثل كمربند يا پيراهن تنگ را شل كنيد. 2) يك پانسمان در محل جراحت قرار بدهيد و با استفاده از باند يا نوار چسب آن را محكم كنيد. اگر خون به داخل پانسمان نشت كرد، يك پانسمان يا لايه پوششي ديگر روي اولي قرار دهيد. 3) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. در صورت ايجاد شوك به درمان آن بپردازيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد.

- هشدار! - اگر مصدومي كه داراي زخم باز است دچار سرفه و استفراغ شد، محكم روي پانسمان را فشار دهيد تا از خارج شدن محتويات شكم از طريق زخم و آشكار شدن آنها، پيشگيري شود. - به روده بيرون زده دست نزنيد. با استفاده از يك كيسه پلاستيكي يا يك سلفون آشپزخانه روي موضع را بپوشانيد تا از خشك شدن روده ها جلوگيري به عمل آيد. يك راه ديگر آن است كه يك پانسمان استريل به كار ببريد. - اگر مصدوم بي هوش شد، راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل نماييد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد . در صورتي كه مصدوم نفس مي كشد، او را در وضعيت بهبود، قرار دهيد و شكم را نگه داريد.

خونريزي از سياهرگ هاي واريسي

سياهرگ ها يا وريدها، داراي دريچه هاي يكطرفه اي هستند كه خون را به سوي قلب به جريان مي اندازند. اگر اين دريچه ها خراب شوند، خون پشت آنها جمع مي شود و وريد را متورم مي كند. اين مشكل (كه تحت عنوان "سياهرگ هاي واريسي ناميده مي شود) معمولاً در اندام پاييني رخ مي دهد. يك وريد واريسي پيچ خورده داراي ديواره نازك و اغلب برآمده است به طوري كه پوست منطقه مبتلا به صورت گره گره درمي آيد.اين وريد مي تواند با يك ضربه ملايم پاره شود؛ اين امر منجر به خونريزي شديد مي شود. در صورت عدم مهار خونريزي شوك خيلي سريع بروز مي كند.- اهداف - مهار خونريزي - به حداقل رساندن شوك فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان 1) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. به بيمار كمك كنيد كه به پشت

دراز بكشد. سپس پاي آسيب ديده را تا حد امكان بالا ببريد و نگه داريد. اين عمل به كاهش ميزان خونريزي كمك مي كند. 2) محل خونريزي را عريان كنيد. با استفاده از يك پانسمان استريل يا يك قطعه پارچه تميز بدون كرك محكم و مستقيم روي موضع فشار وارد كنيد تا خونريزي كنترل شود 3) لباس هايي مثل كش جوراب يا جوراب هاي كشدار را خارج كنيد زيرا مي توانند به تداوم خونريزي كمك كنند.4) يك لايه پوششي نرم و بزرگ روي پانسمان قرار دهيد، اين لايه را محكم باندپيچي كنيد تا فشار يكنواختي اعمال كند اما باند را آن قدر سفت نپيچيد كه گردش خون را مختل كند. 5) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. تا رسيدن آمبولانس اندام آسيب ديده را بالا ببريد و نگه داريد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد. گردش خون را در نواحي پايين تر از محل آسيب كنترل كنيد .

آسيبهاي استخوان و مفصل و عضله در كمك هاي اوليه

شكستگي ها

شكستگي در واقع وجود شكستگي يا ترك در استخوان است عموماً براي شكسته شدن استخوان نيروي زيادي لازم است مگر آنكه استخوان دچار بيماري شده يا پير شده باشد. با اين حال استخوان هاي در حال رشد، انعطاف پذير هستند و ممكن است دچار شكافت خمش يا ترك شوند (اصطلاح "شكستگي تركه اي از همين اصل سرچشمه مي گيرد). هم نيروي مستقيم و هم نيروي غيرمستقيم مي تواند سبب شكستگي استخوان شود. امكان دارد استخوان در محل وارد آمدن يك ضربه سنگين (مثلاً در اثر تصادف با ماشين [ نيروي مستقيم ] ) دچار شكستگي شود. همچنين ممكن

است شكستگي در اثر پيچ خوردن يا ضرب ديدن بروز كند (نيروي غيرمستقيم . - شكستگي هاي پايدار و ناپايدارشكستگي مي تواند پايدار يا ناپايدار باشد. در شكستگي پايدار، دو انتهاي استخوان شكسته شده حركت نمي كنند كه علت اين موضوع يا شكستگي ناكامل است يا در هم فشردگي دو انتها. اين شكستگي ها در مچ دست شانه مچ پا و لگن خاصره شايع هستند. معمولاً مي توان بدون ايجاد صدمه بيشتر، اين شكستگي ها را به آرامي جابه جا كرد. در آسيب هاي ناپايدار، دو انتهاي استخواني مي توانند به راحتي جابه جا شوند. در نتيجه خطر صدمه ديدن رگ هاي خوني اعصاب و اعضاي بدن وجود دارد. آسيب هاي ناپايدار وقتي رخ مي دهند كه شكستگي استخوان كامل باشد يا رباط ها دچار پارگي شوند. دستكاري اين آسيب ها بايد با دقت صورت گيرد. تا از صدمات بيشتري پيشگيري شود.- تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:تغيير شكل تورم و كبود شدگي در محل شكستگي درد و سختي در حركت دادن محل كوتاه شدن تا شدن يا پيچ خوردن اندام لمس يا سمع غژغژ خشن (كريپتاسيون مربوط به دو انتهاي استخواني (اما نبايد به دنبال آن گشت نشانه هاي شوك به خصوص اگر شكستگي در استخوان ران يا لگن روي داده باشد. اشكال در حركت طبيعي اندام يا اصلاً حركت نكردن اندام (مثلاً ناتواني در راه رفتن . جراحتي كه ممكن است همراه با بيرون زدگي انتهاهاي استخواني باشد. - شكستگي هاي باز و بسته در شكستگي باز، يكي از دو انتهاي استخوان شكسته شده سطح پوست را سوراخ كرده است يا امكان دارد جراحتي در محل شكستگي وجود داشته

باشد. شكستگي باز با خطر بالاي عفونت همراه است در شكستگي بسته پوست روي محل شكستگي سالم است با اين حال امكان جابه جا شدن استخوان ها (شكستگي ناپايدار) و صدمه ديدن ساير بافت هاي داخلي محل وجود دارد. در صورتي كه انتهاهاي استخواني منجر به سوراخ شدن اعضا يا رگ هاي خوني بزرگ شوند، ممكن است مصدوم دچار خونريزي داخلي و شوك شوند. - اهداف ممانعت از جابه جايي محل آسيب ديده فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان به طوري كه طي انتقال اندام آسيب ديده با حفظ راحتي مصدوم ثابت نگه داشته شود. - شكستگي بسته 1) به مصدوم توصيه كنيد كه بي حركت بماند. با استفاده از دو دست خود، بخش آسيب ديده را تا زمان بي حركت شدن ثابت نگه داريد؛ مي توانيد از يك امدادگر بخواهيد كه اين كار را انجام دهد. 2) به منظور استحكام بيشتر، قسمت آسيب ديده را با استفاده از باند به يك قسمت سالم ببنديد. دقت كنيد كه گره باند روي سمت سالم بسته شود. در شكستگي هاي اندام بالايي اين قسمت را به تنه ثابت كنيد . در مورد شكستگي هاي اندام پاييني اگر انتقال به بيمارستان با تأخير صورت مي گيرد، اندام آسيب ديده را با استفاده از باند به اندام سالم ببنديد. 3) در صورت لزوم شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را فراهم كنيد. در صورت بروز شوك، با بالا بردن پاها به درمان آن بپردازيد. البته در صورتي كه بالا بردن اندام آسيب ديده درد مصدوم را تشديد مي كند، از انجام اين كار خودداري كنيد. 4) هر 10 دقيقه گردش خون را در نواحي

پايين تر از محل باندپيچي كنترل كنيد. اگر گردش خون مختل شده است باند را شل كنيد. - احتياط قبل از محكم شدن و ثابت كردن بخش آسيب ديده از حركت دادن مصدوم خودداري كنيد؛ در غير اين صورت مصدوم در معرض خطر خواهد بود. مصدوم را از خوردن نوشيدن يا سيگار كشيدن منع كنيد چون ممكن است نياز به بيهوشي عمومي داشته باشد. - مورد خاص - كشش اندام - اگر يك اندام تا يا زاويه دار شده باشد به طوري كه نتوان آن را بي حركت كرد، ممكن است براي برگرداندن اندام به حالت مستقيم كشش ملايم ضرورت داشته باشد. اين عمل بر كشش عضلات غلبه مي كند و به كاهش درد و خونريزي در محل شكستگي كمك مي كند. براي كشش وارد كردن اندام را به طور يكنواخت در امتداد استخوان بكشيد تا به حالت مستقيم درآيد. اندام را فقط در راستاي مستقيم بكشيد و تا زمان بي حركت شدن آن را نگه داريد. در صورتي كه اعمال كشش درد غيرقابل تحملي ايجاد مي كند، براي انجام آن اصرار نكنيد. مباحث زير را هم ببينيد: آسيب له شدگي خونريزي داخلي شوك .

- اهداف پيشگيري از خونريزي جابه جايي و ايجاد عفونت در موضع آسيب فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان به طوري كه طي انتقال اندام آسيب ديده با حفظ راحتي مصدوم ثابت نگه داشته شود. - شكستگي باز 1) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. يك پانسمان استريل يا يك قطعه پارچه تميز بدون كرك را به صورت شل روي محل جراحت بگذاريد. براي مهار خونريزي فشار

وارد كنيد، ولي روي استخوان بيرون زده فشار نياوريد.2) يك لايه پوششي تميز را با دقت روي پانسمان قرار دهيد. - مورد خاص - بيرون زدن استخوان - اگر استخوان بيرون زده است در اطراف استخوان بالشتك هايي از پارچه نرم و تميز و بدون كرك بسازيد تا بتوانيد باندپيچي را روي اين بالشتك ها و بدون فشار آوردن روي آن انجام دهيد. 3) پانسمان و لايه پوششي را با يك باند محكم كنيد. باند را محكم ببنديد ولي دقت كنيد كه گردش خون را مختل نكند. 4) قسمت آسيب ديده را مثل شكستگي بسته بي حركت كنيد و شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را فراهم كنيد.5) در صورت بروز شوك، به درمان آن بپردازيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد. هر 10 دقيقه گردش خون را در نواحي پايين تر از محل باندپيچي كنترل كنيد. - احتياط قبل از محكم شدن و ثابت كردن بخش آسيب ديده از حركت دادن مصدوم خودداري كنيد؛ در غير اين صورت مصدوم در معرض خطر خواهد بود. مصدوم را از خوردن نوشيدن يا سيگار كشيدن منع كنيد، چون ممكن است نياز به بيهوشي عمومي داشته باشد. مستقيماً روي انتهاي بيرون زده استخوان فشار وارد نكنيد.

دررفتگي مفصل

در اين نوع آسيب هاي مفصلي استخوان ها به طور كامل يا نسبي از محل خود خارج مي شوند. دررفتگي مفصل در اثر نيروي شديدي كه استخوان را به يك وضعيت غيرطبيعي منحرف مي كند يا در اثر انقباض شديد عضلات روي مي دهد. اين آسيب كه شديداً دردناك است اغلب شانه فك يا مفاصل انگشتان يا

شست را گرفتار مي كند. دررفتگي ممكن است با پارگي رباط ها يا صدمه به غشاهاي سينوويالي (كه سطح داخلي كپسول مفصلي را مي پوشانند همراه باشد. در برخي موارد، دررفتگي مفصل مي تواند عواقب جدي به دنبال داشته باشد. اگر مهره هاي ستون فقرات دچار دررفتگي شوند، ممكن است نخاع آسيب ببيند. دررفتگي مفاصل شانه يا لگن خاصره مي تواند به اعصاب اصلي اندام ها صدمه برساند و منجر به فلج شود. دررفتگي شديد هر مفصلي ممكن است به شكستگي استخوان هاي آن مفصل نيز منتهي شود. در بسياري از موارد، افتراق دررفتگي از شكستگي بسته ممكن است مشكل باشد. اگر ذره اي شك داشتيد، آسيب را با فرض شكستگي درمان كنيد. - تشخيص - ممكن است موارد زير وجود داشته باشند: - درد شديد "ناخوش كننده و اشكال در حركت دادن محل آسيب ديده - تورم و كبودي در اطراف مفصل - كوتاه شدن تا شدن يا پيچ خوردن محل آسيب ديده مباحث زير را هم ببينيد: شكستگي ها ، شوك ، كشيدگي ها و پيچ خوردگي ها .

- اهداف - ممانعت از جابه جايي محل آسيب ديده - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان به طوري كه طي انتقال اندام آسيب ديده با حفظ راحتي مصدوم ثابت نگه دشته شود.- احتياط سعي نكنيد استخوان دررفته را به حفره خود برگردانيد چون اين كار ممكن است شدت آسيب را افزايش دهد.قبل از محكم شدن و ثابت كردن بخش آسيب ديده از حركت دادن مصدوم خودداري كنيد؛ در غير اين صورت مصدوم در معرض خطر خواهد بود. مصدوم را از خوردن نوشيدن يا سيگار كشيدن منع كنيد، چون ممكن است نياز به بي هوشي عمومي داشته

باشد. 1) به مصدوم توصيه كنيد كه بي حركت بماند. قبل از بي حركت كردن بخش آسيب ديده آن را در وضعيتي كه كاملاً براي مصدوم راحت باشد، ثابت نگه داريد. 2) بخش آسيب ديده را به كمك يك لايه پوششي باند و آويز بي حركت كنيد. به منظور استحكام بيشتر، با استفاده از باند، قسمت آسيب ديده را به يك قسمت سالم از بدن ببنديد. 3) شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را مهيا كنيد. در صورت بروز شوك به درمان آن بپردازيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد. 4) هر 10 دقيقه گردش خون را در نواحي پايين تر از محل باندپيچي كنترل كنيد . در صورتي كه گردش خون مختل شده است باند را شل كنيد.

رگ به رگ شدگي ها و پيچ خوردگي ها

ساختارهاي نرم اطراف استخوان ها و مفاصل (رباط ها، عضلات و تاندون ها) ممكن است به طرق مختلف دچار آسيب شوند. آسيب هاي اين بافت هاي نرم را معمولاً "پيچ خوردگي و رگ به رگ شدگي مي نامند. اين آسيبها وقتي رخ ميدهند كه در اثر حركات ناگهاني يا شديد، اين بافتها بيش از حد كشيده شود و دچار پارگي ناكامل يا كامل شوند. به همين دليل پيچ خوردگي ها و رگ به رگ شدگي ها، اغلب با فعاليت هاي ورزشي همراه هستند.- آسيب عضله و تاندون عضلات و تاندون ها مي توانند دچار رگ به رگ شدگي پارگي يا كوفتگي (كبودي شوند. وقتي عضله بيش از حد كشيده شود و احتمالاً دچار پارگي ناكامل شود، رگ به رگ شدگي روي داده است اين اتفاق اغلب در محل اتصال عضله به تاندون (كه عضله را به استخوان وصل

مي كند) روي مي دهد. پارگي تاندون انگشت تاندون ها، عضلات را به استخوان موجود در مفصل متصل مي كنند. اگر يك جسم سخت به انتهاي انگشت برخورد كند، تا شدن ناگهاني انگشت مي تواند سبب پارگي تاندون بازكننده (كه از بالاي مفصل انگشت عبور مي كند) از محل اتصال آن شود. پارگي وقتي روي مي دهد كه عضله يا زردپي كاملاً پاره شوند؛ اين حالت مي تواند در تنه اصلي عضله يا در محل تاندون رخ دهد.پارگي عضله حركات شديد مي توانند به پارگي رشته هاي عضلاني منجر شوند. پارگي عضله تورم و درد شديد ايجاد مي كند. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:- درد و حساسيت در لمس - اشكال در حركت دادن بخش آسيب ديده (خصوصاً اگر مفصل باشد). - تورم و كبودي موضع كوفتگي ممكن است در قسمت هايي از بدن كه حجم عضلات بالا است به طور گسترده روي دهد. آسيب هاي اين مناطق معمولاً با خونريزي به داخل بافت هاي اطراف همراه هستند كه اين موضوع مي تواند منجر به درد، تورم و كبودي شود. براي درمان ابتدايي كشيدگي ها و پيچ خوردگي بايد اقدامات زير را به كار ببريد: 1) بخش آسيب ديده را بي حركت كنيد. 2) از يخ يا كمپرس سرد استفاده كنيد. 3) محل آسيب را فشار دهيد. 4) بخش آسيب ديده را بالا ببريد. احتمالاً اين درمان براي تخفيف علايم كفايت مي كند اما اگر در مورد شدت آسيب ذره اي شك داريد، آسيب را با فرض شكستگي درمان كنيد. - آسيب رباط هاپيچ خوردگي از اشكال شايع آسيب هاي رباط ها است اين حالت در واقع پارگي رباط در محل مفصل يا نزديك به مفصل است و اغلب ناشي از يك حركت

پيچ دهنده ناگهاني يا غيرمنتظره است كه فاصله زيادي بين استخوان هاي مفصل ايجاد مي كند و سبب پارگي بافت هاي اطراف مي شود. - پيچ خوردگي مچ اين حالت ناشي از كشيده شدن بيش از حد يا پارگي رباط ها (طناب هاي ليفي كه استخوان ها را در محل مفصل به يكديگر متصل مي كنند) است در مثال زير، يكي از رباط هاي مچ پا به طور ناكامل پاره شده است - اهداف كاهش درد و تورم - در صورت لزوم درخواست كمك پزشكي 1) به مصدوم توصيه كنيد كه بنشيند يا دراز بكشد. بخش آسيب ديده را در وضعيتي كه براي مصدوم راحت باشد، نگه دارد. 2) در صورتي كه از زمان بروز حادثه مدت كوتاهي مي گذرد، موضع را با قرار دادن كيسه يخ يا كمپرس سرد، خنك كنيد. اين عمل به كاهش تورم كبودشدگي و درد كمك خواهد كرد.3) با قرار دادن يك لايه پوششي ضخيم و نرم (مثل پنبه يا اسفنج به دور محل آسيب ديده و محكم كردن آن به كمك باند، فشار يكنواخت و ملايمي (كمپرس روي قسمت آسيب ديده وارد كنيد. هر 10 دقيقه گردش خون را در نواحي پايين تر از محل باندپيچي كنترل كنيد. 4) قسمت آسيب ديده را بلند كنيد و نگه داريد تا جريان خون به محل آسيب كاهش پيدا كند. اين عمل كبودي را در موضع به حداقل مي رساند.5) اگر مصدوم درد شديدي را متحمل مي شود يا قادر نيست قسمت آسيب ديده را به كار گيرد، وي را به بيمارستان منتقل كنيد. در غير اين صورت به او توصيه كنيد كه استراحت كند و در صورت لزوم به پزشك خود

مراجعه كند.

شكستگي هاي بيني و استخوان گونه

شكستگي بيني و استخوان گونه معمولاً در نتيجه ضربات عمدي به صورت روي مي دهند. بافتهاي متورم صورت احتمالاً ايجاد ناراحتي ميكنند و ممكن است راههاي هوايي بيني دچار انسداد شده تنفس را مشكل كنند. معاينه اين آسيب ها هميشه بايد در بيمارستان صورت بگيرد. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:- درد، تورم و كبودي - وجود جراحت يا خونريزي از بيني يا دهان - اهداف - به حداقل رساندن درد و تورم - فراهم كردن شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان 1) يك كمپرس سرد را به طور ملايم روي موضع آسيب ديده قرار دهيد تا به كاهش درد و محدود كردن تورم كمك كند. - احتياط اگر يك مايع زرد كمرنگ از بيني مصدوم ترشح مي شود، مصدوم را با فرض شكستگي جمجمه درمان كنيد. 2) اگر مصدوم دچار خونريزي از بيني شده است سعي كنيد خونريزي را متوقف كنيد . شرايط انتقال يا فرستادن مصدوم به بيمارستان را مهيا كنيد.

آسيب فك پاييني

شكستگي هاي فك معمولاً در اثر نيروي مستيم (مثلاً وارد شدن يك ضربه به چانه رخ مي دهند. در برخي موارد، ممكن است وارد شدن ضربه به يك سمت چانه با ايجاد يك نيروي غيرمستقيم در سمت مقابل شكستگي ايجاد كند. سقوط بر روي نوك چانه مي تواند سبب شكستگي فك در هر دو سمت شود. همچنين امكان دارد در اثر وارد آمدن ضربه به صورت يا گاهي در اثر خميازه كشيدن فك پاييني دچار دررفتگي شود. اگر صورت دچار آسيب جدي شده باشد به طوري كه فك در بيش از يك نقطه شكسته باشد، اقدامات درماني مربوط به شكستگي عمده صورت

را اجرا كنيد. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:- اشكال در صحبت كردن بلع و حركت دادن فك درد و تهوع در حركت دادن فك - لقي يا جابه جايي دندان ها و خروج قطرات آب از دهان تورم و كبودي داخل و خارج دهان - اهداف محافظت از راه تنفسي - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان 1) اگر مصدوم دجار آسيب جدي نشده است به او كمك كنيد تا بنشيند و سرش را كاملاً به سمت جلو خم كند تا امكان تخليه مايعات از دهان فراهم شود. مصدوم را تشويق كنيد كه دندان هاي لق شده را به بيرون بيندازد؛ اين دندان ها را نگه داريد و همراه با مصدوم به بيمارستان بفرستيد. 2) يك لايه پوششي نرم به مصدوم بدهيد تا آن را محكم روي فك خود بگيرد و فك را (ثابت نگه دارد.3) مصدوم را در شرايطي كه فك او ثابت نگه داشته شده است به بيمارستان انتقال دهيد.

شكستگي استخوان ترقوه

استخوان ترقوه بين استخوان كتف و بالاي استخوان جناغ "بستي تشكيل مي دهد كه به نگهداري اندام بالايي كمك مي كند. شكستگي استخوان ترقوه در اثر ضربه مستقيم نادر است شكستگي معمولاً در اثر يك نيروي غيرمستقيم كه از يك ضربه وارد بر شانه منتقل مي شود و يا در امتداد اندام بالايي سير مي كند (مثلاً در اثر سقوط روي بازوي كاملاً باز شده ، ناشي مي شود. شكستگي استخوان ترقوه اغلب در افراد جوان و در نتيجه فعاليت هاي ورزشي روي مي دهد. دو انتهاي استخوان ترقوه شكسته شده ممكن است جابه جا شوند و منجر به تورم

و خونريزي در بافت هاي اطراف و نيز انحراف شانه شوند.- تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:- درد و حساسيت در لمس كه در اثر حركت تشديد مي شوند. - تورم و تغيير شكل شانه - مصدوم تلاش مي كند كه عضلات خود را شل كند و درد را تسكين دهد؛ او ممكن است دست خود را از ناحيه آرنج نگه دارد و سرش را به قسمت آسيب ديده خم كند. - اهداف بي حركت كردن شانه و دست آسيب ديده - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان 1) به مصدوم كمك كنيد تا بنشيند. دست آسيب ديده را به طور مورب روي قفسه سينه قرار دهيد به طوري كه نوك انگشتان روي شانه مقابل قرار بگيرد. از مصدوم بخواهيد كه آرنج خود را با دست ديگرش نگه دارد. 2) دست سمت آسيب ديده را با استفاده از يك آويز بالا نگهدارنده نگه داريد. 3) يك بالشتك نرم (مثلاً يك حوله كوچك يا لباس تا شده را به آرامي بين دست و تنه مصدوم قرار دهيد تا وي احساس راحتي بيشتري داشته باشد. 4) با استفاده از يك باند تا شده پهن كه به دور قفسه سينه و از روي آويز عبور داده و گره زده ايد، دست مصدوم را به قفسه سينه محكم كنيد. 5) شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را در يك وضعيت نشسته مهيا كنيد.

آسيب شانه

سقوط بر روي شانه يا بازوي كاملاً باز شده و يا يك نيروي پيچاننده مي توانند سر استخوان بازو (هومروس را از حفره مفصلي خارج كنند. همزمان امكان دارد كه رباط هاي اطراف مفصل شانه نيز پاره شوند . اين آسيب دردناك را در رفتگي مفصل

شانه مي نامند. بعضي از افراد دچار دررفتگي هاي مكرر مي شوند و احتمالاً نياز به يك عمل تقويت كننده بر روي شانه مبتلا دارند. سقوط بر روي نوك شانه مي تواند به رباط هايي كه استخوان ترقوه را در محل شانه مستحكم مي كنند، صدمه بزند. ساير آسيب هاي شانه عبارتند از: صدمه به كپسول مفصلي و صدمه به تاندون هاي اطراف شانه اين آسيب ها در افراد مسن شايع تر هستند. براي درمان آسيب هاي شانه از اقداماتي كه عنوان شد (بي حركت كردن قسمت آسيب ديده قرار دادن يخ فشار دادن و بالا بردن محل ، پيروي كنيد. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:- درد شديدي كه با حركت تشديد مي شود؛ درد ممكن است ميل به حركت را از مصدوم سلب كند.- مصدوم تلاش مي كند كه با نگه داشتن دست خود و خم كردن سر به سمت آسيب ديده درد را تسكين دهد. - زاويه نگاه مصدوم به سمت شانه و حالت نگاه بدون احساس است - اهداف نگه داشتن و بي حركت كردن اندام آسيب ديده - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان 1) به مصدوم كمك كنيد كه بنشيند. دست سمت آسيب ديده را به آرامي روي تنه مصدوم و در وضعيتي قرار دهيد كه او كاملاً احساس راحتي كند. 2) يك باند مثلثي را بين دست و قفسه سينه مصدوم قرار دهيد تا امكان ساخت آويز اندام بالايي فراهم شود. 3) يك بالشتك نرم (مثلاً يك حوله يا لباس تا شده را بين دست و قفسه سينه مصدوم و در داخل باند قرار دهيد. - احتياط سعي نكنيد استخوان در رفته را به داخل

حفره مفصلي جا بيندازيد. مصدوم را از خوردن آشاميدن يا سيگار كشيدن منع كنيد چون ممكن است در بيمارستان نياز به بي هوشي عمومي داشته باشد. 4) پس از پايان ساخت آويز اندام بالايي دست و بالشتك بايد به خوبي نگه داشته شوند. 5) با بستن يك باند تا شده پهن به دور قفسه سينه و روي آويز، اندام بالايي را به قفسه سينه محكم كنيد. 6) شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را در يك وضعيت نشسته مهيا كنيد.

آسيب بازو

جدي ترين شكل آسيب بازو، شكستگي استخوان دراز بازو (هومروس است استخوان بازو ميتواند در اثر يك ضربه مستقيم بطور عرضي از مركز بشكند. با اين حال شكستگي استخوان در انتهاي شانه اي و معمولاً در اثر سقوط بسيار شايع تر (به خصوص در افراد مسن است شكستگي نوك استخوان معمولاً يك آسيب پايدار ، است و دو انتهاي استخوان شكسته شده در محل خود باقي مي مانند. به همين دليل امكان دارد كه شكستگي استخوان فوراً آشكار نشود ، گرچه احتمالاً بازو دردناك خواهد بود. ممكن است مصدوم با اين درد مدارا كند و تا مدتي شكستگي را بدون درمان رها كند. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:

- درد تشديد شونده با حركت

- حساسيت در لمس و تغيير شكل روي محلي كه دچار شكستگي شده است

- تورم سريع كبودي كه ممكن است آهسته تر بروز كند.

- اهداف بي حركت كردن بازو - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان

1) از مصدوم بخواهيد كه بنشيند. ساعد مصدم را به ملايمت به طور افقي روي تنه او و در

وضعيتي قرار دهيد كه براي او راحت تر است از مصدوم بخواهيد كه در صورت امكان ارنج خود را نگه دارد.

2) يك بالشتك نرم زير دست آسيب ديده قرار دهيد. سپس اين دست و بالشتك مربوط به آن را به كمك يك آويز اندام بالايي ببنديد تا ثابت نگه داشته شوند .

3) با بستن يك باند تا شده پهن ، به دور قفسه سينه و روي آويز، دست آسيب ديده را محكم كنيد. سعي كنيد از پيچيدن باند روي محل شكستگي پرهيز كنيد. شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را مهيا كنيد.

آسيب آرنج

شكستگي ها يا دررفتگي هاي آرنج معمولاً ناشي از سقوط روي (قسمت انتهايي دست هستند. در كودكان اغلب استخوان بازو درست در بالاي آرنج دچار شكستگي مي شود. اين آسيب ناپايدار است و امكان دارد دو انتهاي استخواني به رگ هاي خوني صدمه برسانند. گردش خون اندام بالايي را بايد به طور مرتب كنترل كرد. در تمام آسيب هاي آرنج اين بخش سفت و خشك مي شود و صاف كردن آن مشكل مي شود. هرگز آرنج را با زور تا نكنيد. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:

- دردي كه با حركت دادن شديدتر مي شود.

- وجود حساسيت در لمس روي محلي كه دچار شكستگي شده است

- تورم كبودي و تغيير شكل

- بي حركت شدن آرنج اين مبحث را هم ببينيد: آسيب بازو.

- اهداف

بي حركت كردن دست بدون وارد كردن آسيب بيشتر - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان "" مي توان آرنج را خم كرد

مثل "آسيب بازو" درمان كنيد.

- احتياط به طور مرتب نبض مچ را در سمت

مبتلا كنترل كنيد. اگر نبض وجود ندارد، به آرامي آرنج را به حالت مستقيم درآوريد تا نبض برگردد. دست را در اين وضعيت نگه داريد.

- اهداف

- بي حركت كردن دست بدون وارد كردن آسيب بيشتر

- فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان نمي توان آرنج را خم كرد

1) به مصدوم كمك كنيد تا دراز بكشد. براي نگه داشتن آرنج و آرامش مصدوم بالشتك هايي (مثل چند بالش كوچك يا حوله در اطراف آرنج قرار دهيد.

2) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. نبض اندام آسيب ديده را تا زمان رسيدن نيروهاي امداد پزشكي كنترل كنيد. - هشدار! اندام آسيب ديده را حركت ندهيد.اگر نيروهاي امدادي در راه هستند، از انجام باندپيچي خودداري كنيد.

- مورد خاص

- آماده سازي جهت انتقال

- بين اندام آسيب ديده و تنه مصدوم چند بالشتك قرار دهيد. سپس با استفاده از 3 باند مثلثي تا شده اندام آسيب ديده را در 3 نقطه

(1) مچ و مفصل لگن خاصره

(2) بالاي آرنج و

(3) پايين آرنج به تنه ثابت كنيد.

آسيب هاي ساعد و مچ

استخوان هاي ساعد (زند زيرين و زبرين مي توانند در اثر برخوردهايي مثل يك ضربه شديد يا سقوط روي دست در حالت كاملاً باز شده دچار شكستگي شوند. از آنجايي كه پوشش بافت نرم در اطراف اين استخوان ها كم است ممكن است انتهاهاي استخوان هاي شكسته پوست را سوراخ كنند و شكستگي باز ايجاد كنند. شايع ترين شكل شكستگي در مچ عبارت است از شكستگي كاليس كه در واقع شكستگي انتهاي زند زيرين است اين آسيب اغلب در زنان مسن روي

مي دهد. در بزرگسالان جوان سقوط ممكن است به شكستگي يكي از استخوان هاي كوچك مچ منجر شود. دررفتگي در مفصل مچ نادر است اما اين مفصل اغلب دچار پيچ خوردگي مي شود. افتراق بين پيچ خوردگي و شكستگي به خصوص اگر استخوان كوچك ناوي شكل در قاعده شست دچار آسيب شده باشد، ممكن است مشكل باشد. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:- دردي كه با حركت دادن شديدتر مي شود. - تورم كبودي و تغيير شكل - زخم يا خونريزي (در شكستگي باز) - اهداف بي حركت كردن دست - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان 1) از مصدوم بخواهيد كه بنشيند. ساعد آسيب ديده را به آرامي ثابت كنيد، آن را به صورت عرضي روي بدن قرار دهيد و نگه داريد. هر زخمي را كه يافتيد با پوشيدن دستكش يكبار مصرف (در صورت امكان ، برهنه و درمان كنيد. 2) درست مثل آويز اندام بالايي ، يك باند مثلثي را بين قفسه سينه و دست آسيب ديده قرار دهيد. با استفاده از يك لايه پوششي نرم (مثل يك حوله كوچك يا يك لايه ضخيم از پنبه دور ساعد را بپوشانيد. 3) با استفاده از يك گره ، آويز اندام بالايي را به دور دست و لايه پوششي آن محكم كنيد. گره را در تقعر استخوان ترقوه در سمت آسيب ديده ببنديد. 4) اگر احتمالاً مدت زمان انتقال به بيمارستان طولاني است با بستن يك باند تا شده پهن روي آويز، دست مصدوم را به بدن او محكم كنيد. اين باند را نزديك به آرنج بپيچيد. سپس مصدوم را به بيمارستان منتقل كنيد.

آسيب هاي دست و انگشتان

استخوانها و مفاصل دست

ممكن است دچار انواع مختلفي از آسيب شوند. شكستگيهاي جزيي معمولاً در اثر نيروي مستقيم ايجاد ميشوند. شايعترين نوع از اين شكستگيها (شكستگي مفصل بين انگشت كوچك و دست اغلب در اثر نشانه گيري اشتباه در ضربه مشت رخ مي دهد.شكستگي هاي متعدد (كه در آن تمام يا اكثر استخوان هاي دست آسيب مي بينند) معمولاً در اثر آسيب هاي له كننده روي مي دهند. اين شكستگي ها ممكن است باز يا همراه با خونريزي و تورم شديد باشند و نياز به درمان هاي اوليه فوري دارند. گاهي ممكن است مفاصل انگشتان و شست در نتيجه سقوط بر روي دست (مثلاً موقع اسكي يا اسكيت روي يخ دچار دررفتگي يا پيچ خوردگي شوند. هميشه دستي را كه مشكوك به شكستگي است با دست طبيعي مقايسه كنيد زيرا شكستگي انگشتان منجر به تغيير شكل هايي مي شوند كه ممكن است بلافاصله آشكار نشوند. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:- دردي كه با حركت دادن شديدتر مي شود. - تورم كبودي و تغييرشكل - زخم يا خونريزي (در شكستگي باز) - اهداف بي حركت كردن و بالا بردن دست - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان 1) اگر خونريزي وجود دارد، در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. يك قطعه پانسمان تميز و بدون كرك روي زخم قرار دهيد. 2) حلقه هاي موجود (در انگشتان را قبل از شروع تورم دست خارج كنيد و دست را بالا ببريد تا شدت تورم كاهش پيدا كند. موضع آسيب ديده را با پيچيدن دست در يك لايه پوششي محافظت كنيد. 3) با استفاده از يك آويز بالا نگهدارنده ، دست آسيب ديده را به صورت عرضي روي بدن مصدوم

نگه داريد. 4) در صورت لزوم با پيچيدن يك باند تا شده پهن به دور قفسه سينه و روي آويز، دست مصدوم را به بدن او ثابت كنيد. سپس شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را فراهم كنيد.

آسيب قفسه سينه

در اثر وارد شدن يك نيروي مستقيم به قفسه سينه در اثر يك ضربه يا سقوط يا در اثر آسيب له شدگي ، ممكن است يك يا تعداد بيشتري از دنده ها دچار شكستگي شوند. اگر جراحت باز در محل شكستگي وجود داشته باشد و يا يكي از دنده هاي شكسته شده ريه را سوراخ كرده باشد، تنفس مصدوم ممكن است شديداً مختل شود. وارد آمدن آسيب به قفسه سينه مي تواند قسمتي از دنده هاي شكسته شده را از ساير قسمت هاي قفسه سينه جدا كند و حالتي به نام "قفسه سينه مواج ايجاد كند. اين قسمت جدا شده در زمان دم به داخل كشيده مي شود و در بازدم رو به خارج حركت مي كند. اين تنفس "متناقض باعث ايجاد مشكلات تنفسي شديد مي شود. شكستگي دنده هاي پاييني مي تواند به اعضاي داخلي (مثل كبد و طحال آسيب برساند و خونريزي داخلي ايجاد كند. - تشخيص بسته به شدت آسيب ممكن است موارد زير وجود داشته باشند: - درد تيز (غيرگنگ در محل شكستگي - درد در تنفس عميق - تنفس كم عمق - يك جراحت باز روي محل شكستگي كه احتمالاً صداي "مكش هوا از طريق اين جراحت به داخل حفره قفسه سينه را مي شنويد. - تنفس "متناقض - نشانه هايي از خونريزي داخلي و شوك. - اهداف نگه داشتن ديواره قفسه سينه - فراهم كردن

شرايط انتقال به بيمارستان 1) در مورد شكستگي دنده ها، با استفاده از يك آويز اندام بالايي ، دست را ثابت نگه داريد و مصدوم را به بيمارستان منتقل كنيد. اگر جراحت نافذ قفسه سينه وجود دارد، مصدوم را به سمت آسيب ديده خم كنيد، روي زخم را بپوشانيد و لايه پوششي را از 3 طرف محكم بچسبانيد .احتياط اگر مجبور هستيد كه مصدوم را در وضعيت بهبود بگذاريد، وي را روي سمت آسيب ديده قرار دهيد. اين وضعيت به ريه سالم اجازه مي دهد كه با حداكثر ظرفيت كار كند. 2) به مصدوم كمك كنيد تا در يك وضعيت متمايل به سمت آسيب ديده كه در آن احساس راحتي بيشتري مي كند، قرار بگيرد. دست سمت آسيب ديده را با يك آويز بالا نگهدارنده ثابت نگه داريد. با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.

آسيب ستون فقرات

آسيب هاي وارد بر ستون فقرات مي توانند يك يا چند قسمت از پشت و يا گردن استخوان ها (مهره ها) ، ديسك هاي جداكننده مهره ها، عضلات و رباط هاي اطراف يا نخاع و شاخه هاي عصبي كه از آن جدا مي شوند را درگير كنند. جدي ترين خطر همراه با آسيب ستون فقرات صدمه به نخاع است چنين آسيبي ممكن است سبب از دست رفتن توان حركتي و يا حس در نواحي پايين تر از قسمت آسيب ديده شود. نخاع يا ريشه هاي عصبي در صورتي كه توسط ديسك دررفته يا جابه جا شده و يا در اثر قطعات استخوان شكسته شده تحت فشار قرار گيرند، ممكن است دچار صدمات موقتي شوند. در صورتي كه نخاع به طور كامل يا ناكامل قطع شود، صدمات احتمالاً پايدار و دايمي خواهند بود.

- چه وقت به آسيب ستون فقرات مشكوك مي شويم

روش ايجاد آسيب مهم ترين شاخص است در صورتي كه نيروهاي غيرطبيعي به پشت يا گردن وارد شده باشند (به خصوص اگر مصدوم از اختلال حس يا حركت شاكي باشد)، همواره به آسيب ستون فقرات مشكوك شويد. اگر در حادثه موردنظر، مصدوم شديداً به جلو و عقب خم شده يا ستون فقرات دچار پيچش شده است بايد فرض كنيد كه او مبتلا به آسيب ستون فقرات است خصوصاً بايد دقت كنيد كه همواره از حركت دادن غيرضروري سر و گردن اجتناب كنيد. اگرچه آسيب نخاع ممكن است در غياب صدمه به مهره ها روي دهد، شكستگي ستون فقرات به شدت اين خطر را افزايش مي دهد. مناطقي كه بيش از ساير نقاط آسيب پذير هستند، عبارتند از استخوان هاي گردن و كمر.

ساختار ستون فقرات نخاع توسط مهره ها (استخوان هاي پشت محافظت مي شود. وارد آمدن آسيب به يك مهره يا يك ديسك بين مهره اي ممكن است به ريشه هاي عصبي كه از نخاع خارج مي شوند يا به خود طناب صدمه برساند.

- تشخيص اگر مهره ها آسيب ببيند. ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:

- درد در گردن يا پشت در محل آسيب ممكن است ساير آسيب هاي دردناك تر، اين درد را مخفي كنند.

- وجود حالت پلكاني نامنظمي يا انحراف در انحناي طبيعي ستون فقرات

- حساسيت در پوست روي ستون فقرات اگر نخاع آسيب ببيند، ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:

- از دست دادن حس يا حس غيرطبيعي (مثلاً احساس سوختن يا گزگز و مورمور). مصدوم

ممكن است ذكر كند كه اندام هايش خشك سنگين يا فاقد مهارت هاي گذشته هستند. - از دست دادن كنترل مثانه و يا روده

- مشكلات تنفسي

- برخي از علل آسيب ستون فقرات

هريك از شرايط زير بايد وجود آسيب احتمالي ستون فقرات را به شما هشدار دهد:

- سقوط از ارتفاع

- سقوط به دليل عدم داشتن مهارت حين ورزش هايي مثل ژيمناستيك يا آكروبات

- شيرجه زدن به داخل يك استخر كم عمق و برخورد با كف آن

- پرتاب شدن از روي اسب يا موتورسيكلت

- كاهش ناگهاني سرعت در داخل يك وسيله نقليه

- افتادن يك جسم سنگين به روي بدن

- آسيب به سر يا صورت

- اهداف

پيشگيري از آسيب هاي بيشتر

- فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان

- احتياط موقعيت مصدوم را نسبت به حالتي كه او را يافتيد تغيير ندهيد مگر آنكه در معرض خطر باشد. اگر جابه جا كردن مصدوم ضروري است از روش چرخاندن مثل الوار استفاده كنيد. روش ديگر آن است كه از بيماربر ارتوپدي استفاده كنيد.

مصدوم هوشيار است

1) به مصدوم اطمينان خاطر بدهيد و به او توصيه كنيد كه حركت نكند. با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.

2) پشت سر مصدوم زانو بزنيد. دو طرف سر مصدوم را محكم بگيريد به طوري كه دستان شما روي گوش هاي او قرار بگيرد. گوش ها را كاملاً نپوشانيد (مصدوم بايد همچنان قادر به شنيدن سخنان شما باشد). سر مصدوم را در وضعيت خنثي (كه در آن سر، گردن و ستون فقرات همراستا هستند) ثابت

كنيد و نگه داريد. كم ضررترين وضعيت سر در يك مصدوم مشكوك به آسيب ستون فقرات همين حالت است

- هشدار! اگر مشكوك به آسيب گردن هستيد، از يك امدادگر بخواهيد كه در زماني كه شما سر مصدوم را در وضعيت خنثي نگه داشته ايد، چند پتو، حوله يا لباس لوله شده را در دو طرف سر او قرار دهد. تا زماني كه نيروهاي خدمات پزشكي اورژانس مسؤوليت را بر عهده بگيرند، همچنان سر و گردن مصدوم را در تمام لحظات ثابت نگه داريد.

3) همچنان سر مصدوم را تا رسيدن نيروهاي خدمات پزشكي اورژانس و قبول مسؤوليت توسط آنها و بدون توجه به مدت زماني كه ممكن است اين كار طول بكشد، در وضعيت خنثي نگه داريد. از يك امدادگر بخواهيد كه علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كند.

- اهداف

باز نگه داشتن راه تنفسي - در صورت لزوم احياي مصدوم - پيشگيري از صدمات بيشتر نخاع - فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان

" " مصدوم بي هوش است

1) پشت سر مصدوم زانو بزنيد. با قرار دادن دستان خود روي گوش هاي مصدوم دو طرف سر او را محكم بگيريد. سر مصدوم را در وضعيت خنثي (كه در آن سر، گردن و ستون فقرات همراستا هستند) ثابت كنيد و نگه داريد. 2

) در صورت لزوم با استفاده از روش "بالا راندن فك راه تنفسي مصدوم را باز كنيد. دستان خود را در دو طرف سر طوري قرار دهيد كه نوك انگشتانتان روي زاويه فك

قرار بگيريد. فك را به آرامي بالا بكشيد تا راه تنفسي باز شود. دقت كنيد كه گردن مصدوم را جابه جا نكنيد.

3) تنفس مصدوم را كنترل كنيد. اگر وي نفس مي كشد، همچنان سر او را نگه داريد. از يك امدادگر بخواهيد كه با مركز اورژانس تماس بگيرد و آمبولانس درخواست كند. اگر تنها هستيد و مجبوريد براي تماس با مركز آمبولانس مصدوم را ترك كنيد و يا اگر امكان بازماندن راه تنفسي در مصدوم وجود ندارد، بايد قبل از ترك مصدوم وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد.

- مورد خاص

- روش چرخاندن مثل الوار

- در صورتي كه مجبور هستيد مصدوم مبتلا به آسيب ستون فقرات را بچرخانيد، بايد از اين روش استفاده كنيد. بهترين حالت براي انجام اين روش حضور 5 امدادگر است اما اين حركت را 3 نفره هم مي توان انجام داد. در حالي كه سر و گردن مصدوم را ثابت نگه داشته ايد، از امدادگران بخواهيد كه به آرامي اندام هاي او را به حالت مستقيم درآورند. سپس با اطمينان از اينكه همه (هماهنگ با هم كار مي كنند، امدادگران را هدايت كنيد تا مصدوم را بچرخانند. در تمام لحظات سر، تنه و انگشتان پاي مصدوم را در يك خط مستقيم نگه داريد.

4) اگر مصدوم نفس نمي كشد و نشانه هاي گردش خون وجود ندارند، احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد. اگر مجبور هستيد كه مصدوم را بچرخانيد، از روش چرخاندن مثل الوار استفاده كنيد.

5) تا رسيدن نيروهاي امداد پزشكي علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را

كنترل و ثبت كنيد.

شكستگي لگن

آسيبهاي وارد بر لگن معمولاً در اثر نيروي غيرمستقيم (مثلاً در تصادف اتومبيل يا در له شدگي ها) روي مي دهند. به عنوان مثال برخورد داشبورد اتومبيل به زانو مي تواند سر استخوان ران را به داخل حفره مفصل لگن بفشارد. شكستگي استخوان لگن ممكن است در اثر آسيب به بافت ها و اعضاي داخل لگن (مثل مثانه و مجاري ادراري ، دچار عارضه شود. به علاوه خونريزي داخلي همراه با شكستگي مي تواند شديد باشد. علت اين امر آن است كه تعدادي از رگ هاي خوني بزرگ و اعضاي مهم درون لگن قرار دارند. در نتيجه اين خونريزي اغلب شوك بروز مي كند كه بايد فوراً درمان شود. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:- ناتواني در حركت يا حتي ايستادن (با وجودي كه پاها سالم به نظر مي رسند). - درد و حساسيت در لمس نواحي لگن كشاله ران يا پشت كه در اثر حركت تشديد مي شود. - وجود خون در محل خروجي دستگاه ادرار (به خصوص در مردان . ممكن است مصدوم قادر به دفع ادرار نباشد و يا اين عمل دردناك باشد. - نشانه هاي شوك و خونريزي داخلي - اهداف به حداقل رساندن خطر شوك - فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان 1) به مصدوم كمك كنيد كه روي پشت خود دراز بكشد. پاها را به حالت مستقيم و مسطح قرار دهيد و يا در صورتي كه مصدوم با تا كردن مختصر زانوها، احساس راحتي بيشتري مي كند، با استفاده از بالشتك هايي (مثل يك بالش يا لباس تا شده زانوها را (در اين وضعيت نگه داريد. 2) بين نقاط

استخواني دو زانو و دو مچ پا، بالشتك قرار دهيد. با پيچيدن يك باند مثلثي تا شده به دور هر دو پا، آنها را بي حركت كنيد (1) ابتدا، انتها و مچ پا و (2) سپس زانوها را محكم كنيد. 3) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. در صورت بروز شوك به درمان آن بپردازيد. احتياط اگر باندپيچي به دور دو پاي مصدوم درد را افزايش مي دهد، از انجام اين كار صرف نظر كنيد. در اين موارد، در اطراف موضع آسيب بالشتك هاي نرم (مثلاً لباس يا حوله قرار دهيد. 4) تا رسيدن نيروهاي امدادي علايم حياتي (سطح پاسخ دهي تنفس و نبض را كنترل و ثبت كنيد.

آسيب هاي لگن خاصره و ران

جدي ترين آسيب استخوان ران شكستگي است براي شكسته شدن تنه اين استخوان نيروي قابل توجهي (مثلاً طي حادثه رانندگي يا سقوط از ارتفاع موردنياز است جدي بودن اين آسيب از آن جهت است كه دو انتهاي استخوان شكسته شده مي توانند رگ هاي خوني اصلي را سوراخ كرده و خونريزي ايجاد كنند و احتمال بروز شوك وجود دارد. شكستگي گردن استخوان ران در افراد مسن (به ويژه زنان كه استخوان هايشان با گذشت سن كم تراكم تر و شكننده شده اند، شايع است گاهي دو انتهاي استخواني در هم فشرده مي شوند و اين شكستگي حالت پايدار پيدا مي كند (مبحث " شكستگي ها " را ببينيد). ممكن است مصدوم مبتلا به شكستگي گردن استخوان ران قادر باشد قبل از مشخص شدن شكستگي تا مدتي راه برود. جدي ترين نوع آسيب در مفصل لگن خاصره كه البته شيوع بسيار كمي دارد،

دررفتگي آن است - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:- درد در موضع آسيب ناتواني در راه رفتن - نشانه هاي شوك - كوتاه شدن اندام پاييني و چرخش زانو و انتهاي پا به خارج (چون عضلات قوي دو انتهاي استخواني شكسته شده را به روي يكديگر حركت مي دهند). - اهداف بي حركت كردن اندام پاييني - فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان 1) به مصدوم كمك كنيد تا دراز بكشد. در صورت امكان از يك امدادگر بخواهيد كه به آرامي اندام آسيب ديده را ثابت كند و نگه دارد. 2) ساق مصدوم را با ملايمت به حالت مستقيم درآوريد. در صورت لزوم مچ پا را تحت كشش قرار دهيد تا به راست شدن اندام پاييني كمك كند. 3) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. اگر انتظار داريد آمبولانس سريع به محل برسد، تا زمان ورود آمبولانس اندام پاييني را در همين وضعيت نگه داريد. 4) اگر تصور مي كنيد كه آمبولانس با تأخير وارد خواهد شد، با ثابت كردن اندام مبتلا به اندام سالم آن را بي حركت كنيد. اندام سالم را به آرامي در مجاورت اندام آسيب ديده قرار دهيد. يك باند در محل مچ پا و انتهاي پا (1) و سپس يكي هم در محل زانو (2) بپيچيد. دو باند هم در بالا (3) و پايين (4) محل شكستگي بپيچيد. بالشتك هاي نرمي بين دو پا قرار دهيد تا از مالش قسمت هاي استخواني به يكديگر پيشگيري شود؛ سپس باندها را در سمت سالم گره بزنيد. 5) گام هاي ممكن را براي درمان شوك در مصدوم

طي كنيد: با استفاده از پتو يا (چند تكه لباس مصدوم را از سرما محافظت كنيد اما پاهاي او را بالا نبريد. - هشدار! مصدوم را از خوردن آشاميدن يا سيگار كشيدن منع كنيد چون ممكن است در بيمارستان به بي هوشي عمومي نياز داشته باشد. حتي اگر نشانه هاي شوك در مصدوم ظاهر شده اند، پاهاي او را بالا نبريد چون ممكن است صدمات داخلي بيشتري را سبب شويد. - مورد خاص - آماده سازي جهت انتقال - اگر مسير انتقال تا بيمارستان احتمالاً طولاني و ناهموار است اقدامات نگهدارنده مستحكم تري براي اندام هاي پاييني و انتهاي پاها موردنياز است از يك آتل مناسب يا يك شي محكم و طويل (مثلاً ديرك نرده كه طول آن از حفره زير بغل تا انتهاي پا باشد، استفاده كنيد. آتل را در كنار سمت آسيب ديده قرار دهيد. چند بالشتك بين دو پا و بين آتل و بدن مصدوم بگذاريد. انتهاي دو پا را با هم در يك باند تا شده باريك بپيچيد (1). با بستن باندهاي تا شده پهن در مناطق قفسه سينه (2)، لگن (3)، زانوها (4)، بالا و پايين محل شكستگي (5 و 6) و يك نقطه ديگر (7)، آتل را به بدن ثابت كنيد. روي محل شكستگي را باندپيچي نكنيد. وقتي پاي مصدوم كاملاً بي حركت شد، بايد با استفاده از روش چرخاندن مثل الوار او را به روي بيماربر منتقل كنيد.

آسيب زانو

زانو يك مفصل لولايي بين استخوان ران و استخوان درشت ني است اين مفصل مي تواند تا شود، به حالت مستقيم درآيد و در حالت تا شده مختصري بچرخد. مفصل زانو توسط

رباط ها و عضلاتي قوي نگه داشته مي شود و در جلو توسط يك استخوان پهن به نام كشكك محافظت مي شود. سطوح استخوان هاي اصلي توسط لايه هايي از غضروف حفاظت مي شود. اين ساختارها ممكن است در اثر ضربات مستقيم چرخش هاي شديد يا پيچ خوردگي ها دچار صدمه شوند. آسيب هاي احتمالي زانو عبارتند از:

شكستگي كشكك پيچ خوردگي ها و صدمه به غضروف آسيب زانو ممكن است توانايي تا كردن مفصل را از مصدوم سلب كند و شما بايد مطمئن شويد كه مصدوم روي پاي آسيب ديده راه نرود. خونريزي يا تجمع مايعات در داخل مفصل زانو مي تواند به تورم قابل توجه در اطراف مفصل منجر شود.

- تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:- درد كه از محل آسيب انتشار پيدا مي كند و در عمق مفصل مي نشيند.

- درد حاد در تلاش براي راست كردن پا (در صورتي كه زانوي تا شده "قفل شده باشد).- تورم سريع در مفصل زانو

- اهداف

- محافظت از زانو در راحت ترين وضعيت (براي مصدوم

- فراهم كردن شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان

1) به مصدوم كمك كنيد تا ترجيحاً روي يك پتو دراز بكشد تا بين او و زمين فاصله ايجاد شود. يك بالشتك نرم (مثل يك بالش پتو يا كت زير زانوي آسيب ديده قرار دهيد تا زانو را در راحت ترين وضعيت نگه دارد.

- هشدار! سعي نكنيد با وارد كردن نيرو، زانو را به حالت مستقيم درآوريد. ممكن است جابه جا شدگي غضروف يا خونريزي داخلي راست كردن مفصل زانو را غيرممكن كرده باشند.مصدوم را از خوردن آشاميدن و سيگار كشيدن منع كنيد چون

ممكن است در بيمارستان نياز به بي هوشي عمومي داشته باشد.مصدوم را از راه رفتن منع كنيد.

2) بالشتك نرم را به دور مفصل ببنديد. با پيچيدن باند از ميانه ران تا ميانه ساق بالشتك را محكم كنيد.

3) شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را فراهم كنيد. مصدوم بايد در وضعيت درماني باقي بماند، پس انتقال بايد توسط آمبولانس صورت گيرد.

آسيب ساق

آسيب هاي ساق عبارتند از: شكستگي هاي استخوان درشت ني و نازك ني و پارگي بافت هاي نرم (عضلات رباط ها و تاندون ها). شكستگيهاي درشت ني معمولاً در اثر ضربات سنگين (مثلاً ناشي از سپر يك وسيله نقليه در حال حركت روي مي دهند. از آنجايي كه بافت نرم اطراف درشت ني اندك است شكستگي به احتمال زياد با توليد زخم همراه خواهد بود. چرخش هايي كه سبب پيچ خوردگي مچ پا مي شوند، مي توانند به شكستگي نازك ني منجر شوند.

- تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:

درد موضعي

- تورم كبودي و تغيير شكل پا

- زخم باز

- اهداف

بي حركت كردن اندام پاييني

- فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان

1) به مصدوم كمك كنيد تا دراز بكشد و با دقت پاي آسيب ديده را ثابت كنيد و نگه داريد. اگر زخم باز وجود دارد، با ملايمت آن را برهنه كنيد و خونريزي را درمان كنيد. براي محافظت از محل آسيب يك لايه پوششي روي آن قرار دهيد.

2) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. پاي آسيب ديده را با دستان خود نگه داريد تا از جابه جايي محل شكستگي پيشگيري كنيد. اين عمل را تا زمان رسيدن آمبولانس ادامه

دهيد.

- احتياط اگر مسير انتقال مصدوم به بيمارستان احتمالاً طولاني و ناهموار است بالشتك هايي را در سمت خارج پاي آسيب ديده (از زانو تا انتهاي پا) قرار دهيد. با استفاده از باندهاي تا شده پهن مطابق روشي كه در بالاي صفحه تشريح شده است پاها را ثابت كنيد.

3) اگر آمبولانس با تأخير به محل مي رسد، پاي آسيب ديده را به پاي ديگر ثابت كنيد. اندام سالم را در كنار اندام آسيب ديده قرار دهيد و باندها را از زير هر دو پا بلغزانيد. باندها را در مناطق مچ و انتهاي پا و سپس زانوها قرار دهيد. دو باند هم در بالا و پايين محل شكستگي اضافه كنيد.

4) بين دو ساق بالشتك قرار دهيد. با گره زدن در سمت سالم باندها را محكم ببنديد.- مورد خاص شك به شكستگي نزديك مچ پا به جاي استفاده از يك باند به شكل " 8 "، باندهاي جداگانه اي روي انتهاي پا و بالاتر از مچ پا ببنديد.

آسيب مچ پا

شكستگي مچ پا را مانند شكستگي ساق درمان كنيد. پيچ خوردگي، آسيب شايعتري است كه معمولاً در اثر چرخش مچ پا روي مي دهد. قسمت آسيب ديده را بي حركت كنيد، (روي محل آسيب يخ بگذاريد، (موضع را) با استفاده از باند فشار دهيد و آن را بالا ببريد. - تشخيص : دردي كه با حركت يا وزن انداختن روي پا، شديدتر مي شود. تورم - اهداف كاهش درد و تورم - در صورت لزوم درخواست كمك پزشكي - احتياط اگر مشكوك به شكستگي استخوان هستيد، به مصدوم بگوييد كه وزن خود را روي پا نيندازد.

ساق را ثابت كنيد و نگه داريد و مصدوم را به بيمارستان منتقل كنيد.1) مچ پا را در راحت ترين وضعيت بي حركت و ثابت كنيد و آن را نگه داريد. 2) اگر زمان زيادي از وقوع آسيب نمي گذرد، يك كيسه يخ يا كمپرس سرد روي موضع قرار دهيد تا تورم كاهش پيدا كند. 3) مچ پا را در يك لايه پوششي ضخيم و باند، محكم بپيچيد. اندام آسيب ديده را بالا ببريد و نگه داريد. به مصدوم توصيه كنيد كه مچ خود را بي حركت نگه دارد و در صورت پايدار بودن درد، به يك پزشك مراجعه كند.

آسيب هاي انگشتان و انتهاي پا

شكستگي هايي كه استخوان هاي متعدد و كوچك انتهاي پا را مبتلا مي سازند، معمولاً در اثر آسيب هاي له شدگي روي مي دهند. بهترين محل درمان اين شكستگي ها، بيمارستان است در زمان ارايه كمك هاي اوليه بر روي علايمي مثل تورم و كاهش آنها تمركز كنيد. - تشخيص اشكال در راه رفتن - خشكي حركات - كبودي و تورم - اهداف به حداقل رساندن تورم - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان 1) به سرعت انتهاي پا را بلند كنيد و نگه داريد تا جريان خون منطقه كاهش پيدا كند و تورم به حداقل برسد. 2) يك كيسه يخ يا كمپرس سرد (روي موضع قرار دهيد. اين كار نيز به كاهش تورم كمك مي كند. 3) شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را مهيا كنيد. اگر مصدوم را با آمبولانس منتقل نمي كنيد، دقت كنيد كه در طول مسير، پاي او بالا برده شود

سوختگي هاي شديد و سوختگي با آب جوش

در درمان سوختگي هايي كه عميق يا وسيع هستند، مراقبت كافي به عمل آوريد. هرچه طول مدت سوختگي بيشتر باشد، شدت آسيب هم بيشتر خواهد بود. اگر مصدوم در جريان آتش سوزي دچار سوختگي شده است بايد فرض كنيد كه دود يا هواي داغ به دستگاه تنفسي نيز آسيب رسانده است . اولويت ها عبارتند از: شروع سريع خنك سازي سوختگي و بررسي تنفس مصدومي كه دچار سوختگي شديد يا سوختگي با آب جوش شده است به احتمال يقين دچار شوك خواهد شد و بايد تحت مراقبت بيمارستاني قرار بگيرد. صرف نظر از سن مصدوم امكان آسيب غيرتصادفي بايد هميشه مدنظر قرار بگيرد. جزييات را به دقت ثبت كنيد. لباس هايي را كه از تن مصدوم خارج كرده ايد، براي

تحقيقات آتي حفظ كنيد. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:درد - اشكال در تنفس - نشانه هاي شوك - اهداف متوقف كردن سوختگي و تسكين درد باز نگه داشتن راه تنفسي درمان آسيب هاي همراه به حداقل رساندن خطر عفونت فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان و جمع آوري اطلاعات براي نيروهاي خدمات اورژانس - هشدار! به دنبال نشانه هاي اشكال در تنفس بگرديد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد (مبحث " اقدامات نجات دهنده حيات " را ببينيد). 1) به مصدوم كمك كنيد تا دراز بكشد.در صورت امكان سعي كنيد از تماس ناحيه دچار سوختگي با زمين ممانعت به عمل آوريد. 2) حداقل به مدت 10 دقيقه (محل سوختگي را با مقدار زيادي از يك مايع خنك خيس كنيد اما انتقال مصدوم به بيمارستان را به تأخير نيندازيد. با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.3) خنك سازي محل سوختگي را تا زمان تسكين درد، ادامه دهيد. 4) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. قبل از آنكه بافت ها شروع به تورم كنند، به آرامي وسايلي مثل حلقه ساعت كمربند، كفش يا لباس هاي در حال سوختن را خارج كنيد. با دقت لباس هاي سوخته شده را از تن خارج كنيد (مگر آنكه اين لباس ها به محل سوختگي چسبيده باشند). 5) روي محل آسيب ديده را با يك پانسمان استريل بپوشانيد تا در برابر عفونت محافظت شود. اگر پانسمان استريل در دسترس نيست از يك باند مثلثي تا شده قسمتي از يك ملحفه يا پلاستيك نازك آشپزخانه (دو دور اول لوله

را كنار بگذاريد و بقيه را به طور طولي روي محل سوختگي قرار دهيد) استفاده كنيد. مي توان از كيسه پلاستيكي تميز براي پوشاندن دست يا پا استفاده كرد؛ اين كيسه را به كمك باند يا چسب نواري كه روي خود پلاستيك مي بنديد (نه روي پوست ، محكم كنيد. 6) جزييات آسيب هاي مصدوم را جمع آوري و ثبت كنيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را به طور مرتب كنترل و ثبت كنيد . - احتياط بدن مصدوم را بيش از حد خنك نكنيد چون ممكن است درجه حرارت بدن را تا سطح خطرناكي پايين بياوريد. اين خطر، به ويژه شيرخواران و سالمندان را تهديد مي كند. لباس هايي را كه به محل سوختگي چسبيده اند، خارج نكنيد؛ (با اين كار) امكان دارد صدمات بيشتري وارد كنيد و راه ورود عفونت را به محل سوختگي باز كنيد. به محل سوختگي به هيچ صورت دست نزنيد. هيچ تاولي را نتركانيد. از به كار بردن موادي مثل لوسيون پماد، روغن يا نوارچسب (زخم بندي روي محل سوختگي خودداري كنيد. - مورد خاص - سوختگي صورت اگر مصدوم دچار سوختگي صورت شده است روي موضع آسيب را نپوشانيد؛ اين كار مي تواند موجب رنج مصدوم و انسداد راه تنفسي شود. تا زمان رسيدن نيروي امدادي با استفاده از آب موضع را خنك كنيد تا درد تخفيف پيدا كند. 7) در زماني كه منتظر رسيدن نيروهاي امدادي هستيد، به مصدوم اطمينان خاطر بدهيد و در صورت بروز شوك ، به درمان آن بپردازيد.

سوختگي هاي خفيف

سوختگي هاي خفيف سطحي اغلب ناشي از حوادث خانگي (مثلاً دست زدن به يك اتوي داغ

يا ريزش آب جوش روي پوست ) هستند . بسياري از سوختگي هاي سطحي را مي توان با ارايه كمك هاي اوليه به صورتي موفقيت آميز درمان كرد؛ اين سوختگي ها به طور طبيعي بهبود خواهند يافت با اين حال ، اگر در مورد شدت آسيب نگران هستيد ، به مصدوم توصيه كنيد كه به يك پزشك مراجعه كند. تاول ها ممكن است مدتي پس از سوختگي تشكيل شوند. اين "حباب هاي ظريف در اثر نشت مايع بافتي (سرم به داخل محل سوختگي (درست زير سطح پوست ايجاد مي شوند. هرگز نبايد تاولي را بتركانيد چون (با اين كار،) عفونت را وارد زخم مي كنيد. - تشخيص قرمز شدن پوست درد درموضع سوختگي مورد زير ممكن است ديرتر ظاهر شود: بروز تاول روي پوست دچار سوختگي - اهداف توقف سوختگي - تخفيف دادن درد و تورم - به حداقل رساندن خطر عفونت - احتياط از تركاندن تاول ها يا هرگونه دست زدن به موضع آسيب ديده خودداري كنيد. از قرار دادن پانسمان چسبدار (چسب زخم يا نوارچسب روي پوست خودداري كنيد؛ وسعت سوختگي ممكن است گسترده تر از آن چيزي باشد كه در ابتدا به نظر مي رسد. از پماد يا روغن استفاده نكنيد؛ اين وسايل ممكن است به بافت ها صدمه بزنند و خطر عفونت را افزايش دهند. 1) به مدت حداقل 10 دقيقه منطقه آسيب ديده را با آب سرد بشوييد تا سوختگي متوقف شود و درد تسكين پيدا كند. اين عمل اثربخش تر از استفاده از اسپري ها است در صورتي كه آب در دسترس نباشد، مي توان از هر مايع سرد و بي ضرر (مثل شير يا نوشيدني هاي كنسرو

شده استفاده كرد. 2) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. قبل از آنكه موضع آسيب ديده شروع به تورم كند، هرگونه وسايل زينتي ساعت كمربند يا لباس هاي تنگ را به آرامي خارج كنيد. 3) موضع را با يك پانسمان استريل يا يك تكه پارچه تميز بدون كرك بپوشانيد و آن را به كمك باند در محل نگه داريد. يك كيسه پلاستيكي يا سلفون آشپزخانه را مي توان به عنوان پوشش موقت مناسب به كار برد. سلفون آشپزخانه را به صورت طولي قرار دهيد تا در صورت تورم بافت روي موضع فشار وارد نكند. - مورد خاص تاول تاول را معمولاً بايد درمان كرد. با اين حال اگر تاول ها شكافته شوند يا در شرف تركيدن بودند، يك پانسمان غيرچسبي كه اندازه آن وسيع تر از حدود تاول است روي آن قرار دهيد. پانسمان را تا زمان فروكش كردن تاول در محل باقي بگذاريد.

سوختگي هاي راه تنفسي

سوختگي هاي صورت و سوختگي هاي داخل دهان و حلق بسيار جدي هستند چون راه هوايي در اين سوختگي ها به سرعت دچار تورم مي شود. معمولاً نشانه هاي سوختگي آشكار هستند. با اين حال در مواردي كه سوختگي در يك فضاي بسته روي داده است به دليل آنكه امكان دارد مصدوم گاز يا هواي داغ را استنشاق كرده باشد، بايد هميشه به آسيب راه تنفسي مشكوك شويد. در موارد شديد، هيچ درمان خاصي از عهده ارايه كننده كمك هاي اوليه برنمي آيد؛ تورم مي تواند به سرعت راه تنفسي را مسدود كند و خطر خفگي وجود دارد. كمك هاي طبي فوري و تخصصي ضروري هستند.- تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:دوده در اطراف

دهان و بيني ، سوختگي موهاي بيني ، قرمزي تورم يا حتي سوختگي زبان ، آسيب به پوست اطراف دهان ، خشن شدن صدا ، مشكلات تنفسي - اهداف باز نگه داشتن راه تنفسي - فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان - هشدار! اگر مصدوم بي هوش شد، راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد. اگر مصدوم نفس مي كشد، او را در وضعيت بهبود قرار دهيد. 1) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. به افسر مسؤول بگوييد كه مشكوك به سوختگي راه تنفسي هستيد. 2) گام هاي ممكن براي بهبود جريان هواي مصدوم (مثل شل كردن لباس هاي اطراف گردن را طي كنيد. 3) از يخ يا مقادير كم آب سرد براي كاهش تورم و يا درد استفاده كنيد. 4) به مصدوم اطمينان خاطر بدهيد. تا رسيدن نيروهاي امدادي علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد .

سوختگي الكتريكي

با عبور الكتريسيته از داخل بدن ممكن است سوختگي رخ دهد. بيشترين آسيب قابل مشاهده در نقاط ورود و خروج جريان برق ظاهر مي شود. با اين حال امكان دارد ردّي از آسيب داخلي هم وجود داشته باشد. محل و جهت جراحات ورودي و خروجي در مورد مكان احتمالي و وسعت آسيب پنهان و نيز درجه شوك (كه احتمالاً مصدوم دچار آن شده است اطلاعاتي به شما مي دهند. سوختگي الكتريكي ممكن است در اثر صاعقه و يا جريان هاي الكتريكي ولتاژ پايين يا ولتاژ بالا ايجاد شود. همچنين

شوك الكتريكي مي تواند سبب ايست قلبي شود. اگر مصدوم بي هوش است اولويت فوري شما پس از اطمينان از بي خطر بودن محل باز كردن راه تنفسي و كنترل تنفس و گردش خون است - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:بي هوشي ، سوختگي هاي تمام ضخيم همراه با تورم دوده زدگي و زغالي شدن محل هاي ورود و خروج جريان برق ، نشانه هاي شوك اگر مصدوم قرباني "قوس الكتريكي ولتاژ بالا باشد، يك ته مانده قهوه اي مسي روي پوست باقي مي ماند (اين ته مانده را با آسيب اشتباه نگيريد). - اهداف درمان سوختگي ها و شوك - فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان 1) قبل از دست زدن به مصدوم بايد مطمئن شويد كه تماس با منبع الكتريكي قطع شده است. 2) به منظور خنك كردن سوختگي ها، موضع آسيب (در نقاط ورود و خروج جريان برق را با مقدار زيادي آب سرد بشوييد. 3) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. به منظور محافظت از سوختگي ها در برابر عفونت هاي منتقل شونده از راه هوا، روي آنها را با پانسمان استريل باند مثلثي تا شده يا يك قطعه پارچه تميز بدون كرك بپوشانيد. با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. 4) به مصدوم اطمينان بدهيد و در صورت بروز شوك، به درمان آن بپردازيد. - احتياط تا زماني كه رسماً به شما اطلاع داده شود كه جريان قطع و مصدوم از برق جدا شده است به مصدوم ناشي از الكتريسيته ولتاژ بالا نزديك نشويد. - هشدار! اگر مصدوم بي هوش است راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد؛

آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد

سوختگي شيميايي

برخي مواد شيميايي مي توانند سبب آزردگي سوختگي يا سوراخ شدن پوست شوند و از اين طريق صدمات گسترده و گاه كشنده ايجاد كنند. نشانه هاي سوختگي شيميايي بر خلاف سوختگي ناشي از حرارت به آرامي بروز مي كنند اما (نحوه ارايه كمك هاي اوليه مشابه است بسياري از مواد شيميايي قوي و خورنده در صنعت يافت مي شوند اما سوختگي هاي شيميايي در منازل هم مي توانند روي دهند به ويژه در اثر موادي مثل محصولات ظرف شويي (شايع ترين علت سوختگي قليايي در كودكان ، پاك كننده هاي فر و رنگ برها. سوختگي هاي شيميايي هميشه جدي هستند و ممكن است مصدوم به درمان بيمارستاني فوري نياز داشته باشد. درصورت امكان نام و علامت تجاري ماده سوزاننده را يادداشت كنيد. قبل از پرداختن به درمان مصدوم مطمئن شويد كه محل براي شما و سايرين بي خطر است زيرا از برخي مواد شيميايي گازهاي سمي متصاعد مي شود. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:شواهدي از مواد شيميايي در محل - درد شديد سوزش آور - در ادامه ، تغييررنگ ، تاول زدن ، پوسته ريزي و تورم محل آسيب ديده - اهداف - بي خطر كردن محل واطلاع دادن به مسؤولان مربوط - زدودن و از بين بردن ماده شيميايي زيان بار - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان - احتياط هرگز در جهت خنثي كردن اسيد يا الكل تلاش نكنيد مگر آن كه براي اين كار آموزش ديده باشيد. شروع درمان را به دليل جستجو به دنبال يك پادزهر، به تأخير نيندازيد. 1) مطمئن شويد

كه محلي كه مصدوم در آن به سر مي برد، بي خطر است با تهويه محل گازها را پراكنده كنيد و در صورت امكان سر ظرف (محتوي ماده شيميايي را محكم ببنديد. در صورت لزوم مصدوم را از محل خارج كنيد. 2) حداقل به مدت 20 دقيقه محل سوختگي را بشوييد تا ماده شيميايي پخش و سوختگي متوقف شود. اگر مصدومي را روي زمين درمان مي كنيد، دقت كنيد كه آب در زير او جمع نشود. 3) هنگام شستن محل آسيب لباس هاي آلوده را به آرامي خارج كنيد. 4) شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را فراهم كنيد. اطمينان حاصل كنيد كه راه تنفسي باز است علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد . جزييات ماده شيميايي را به اعضاي گروه پزشكي منتقل كنيد. در صورتي كه آسيب در محل كار رخ داده است به مأمور ايمني و يا گروه خدمات اروژانس اطلاع دهيد.

سوختگي شيميايي چشم

پاشيدن مواد شيميايي به درون چشم در صورتي كه سريعاً درمان نشود، مي تواند آسيب جدي ايجاد كند. اين مواد مي توانند سطح چشم را تخريب كنند و منجر به تشكيل بافت جوشگاهي و حتي كوري شوند. اولويت ارايه كننده كمك هاي اوليه عبارت است از شستن چشم به منظور رقيق سازي و پخش كردن ماده شيميايي هنگام شستشوي چشم دقت كنيد كه آب آلوده روي شما يا مصدوم پاشيده نشود. قبل از شروع درمان مصدوم در صورت امكان دستكش محافظ بپوشيد. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:درد شديد در چشم - ناتواني در باز كردن چشم

آسيب ديده - تورم و قرمزي در اطراف چشم - اشك ريزش شديد - شواهدي از ماده شيميايي يا ظرف محتوي آن در محيط اطراف - اهداف زدودن ماده شيميايي زيان بار - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان - احتياط مصدوم را از دست زدن به چشم آسيب ديده يا خارج كردن لنز تماسي با زور، منع كنيد. 1) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. حداقل به مدت 10 دقيقه چشم آسيب ديده را زير جريان آب سرد ملايم بگيريد. دقت كنيد كه تمام قسمت هاي پلك (داخل و خارج آن كاملاً شسته شود. ممكن است استفاده از يك شستشودهنده چشم يا ليوان براي ريختن آب روي چشم ساده تر باشد. 2) اگر چشم در اثر اسپاسم ناشي از درد بسته شده است پلك ها را با ملايمت اما محكم بكشيد تا از هم باز شوند. دقت كنيد كه آب آلوده روي چشم سالم پاشيده نشود. 3) از مصدوم بخواهيد كه يك پانسمان چشمي استريل يا يك تكه پارچه تميز بدون كرك روي چشم آسيب ديده قرار بدهد. اگر مدتي طول مي كشد تا مصدوم تحت مراقبت طبي قرار گيرد، با استفاده از باند اين لايه پوششي را به صورت شل در محل خود ببنديد. 4) در صورت امكان ماده شيميايي را شناسايي كنيد. سپس شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را مهيا كنيد.

سوختگي چشم در اثر اشعه

اين وضعيت وقتي رخ مي دهد كه سطح چشم (قرنيه در اثر مواجهه با پرتو ماوراء بنفش (مثلاً تابش طولاني مدت نور آفتاب بازتابيده از روي برف به چشم دچار آسيب شود. علايم معمولاً به صورت تدريجي ظاهر مي شوند و

روند بهبود ممكن است تا يك هفته طول بكشد. تابش نور شعله جوشكاري نيز مي تواند به سوختگي ناشي از اشعه بينجامد. - تشخيص درد شديد در چشم هاي آسيب ديده ممكن است موارد زير نيز وجود داشته باشند: احساس "سنگ ريزه (جسم خارجي " در چشم ها) - حساسيت به نور - قرمزي و اشك ريزش از چشم ها) - اهداف پيشگيري از صدمات بيشتر - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان - احتياط لنز تماسي را خارج نكنيد. 1) به مصدوم اطمينان خاطر بدهيد. از او بخواهيد يك پوشش چشمي روي چشم آسيب ديده نگه دارد. اگر تا زمان پيشگيري پزشكي مدتي طول مي كشد، با استفاده از باند، اين لايه پوششي را به صورت شل در محل خود ببنديد.2) شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را فراهم كنيد.

آسيب ناشي از گاز اشك آور

پليس اين گاز محلول را براي كنترل اغتشاشات و دفاع از خود به كار مي برد؛ گاهي افراد اين وسيله را به طور غيرمجاز وبه عنوان يك اسلحه در عمليات تهاجمي مورد استفاده قرار مي دهند. اين ماده سبب آزردگي چشم ها و راه تنفسي مي شود و مي تواند منجر به استفراغ شود. اين آثار معمولاً ظرف 15 دقيقه از بين مي روند، گرچه ممكن است چشم هاتامدت بيشتري دردناك باقي بمانند. به كار بردن گاز اشك آور روي فردي كه مبتلا به آسم است مي تواند موجب حمله آسم شود. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:اشك ريزش از چشم ها - سرفه و عطسه غيرقابل مهار - احساس سوختگي در پوست و گلو - سفت شدن قفسه سينه و اشكال در تنفس اهداف : رساندن مصدوم به هواي آزاد - احتياط شستن چشم ها معمولاً ضروري نيست

و مي تواند زمان آزردگي چشم را طولاني كند. مناطقي را كه توسط اين گاز دچار آسيب شده اند، مالش ندهيد. 1) مصدوم را به يك محل داراي تهويه مناسب منتقل كنيد و به وي اطمينان بدهيد كه علايم خيلي زود برطرف خواهند شد (ممكن است مصدوم خيلي بي قرار باشد). سعي كنيد مصدوم را از مالاندن چشم هايش منع كنيد. 2) اگر چشم هاي مصدوم دردناك هستند، آنها را باد بزنيد تا سرعت تبخير باقيمانده گاز اشك آور افزايش پيدا كند. 3) اگر مقدار زيادي از ماده شيميايي در يك مكان خفه و بسته استنشاق شده است شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را فراهم كنيد.

آفتاب سوختگي

اين نوع سوختگي در اثر مواجهه بيش از حد با آفتاب يا لامپ حمام آفتاب روي مي دهد. در ارتفاعات بالا، اين حالت حتي ممكن است در يك روز نيمه آفتابي هم روي دهد. بعضي از داروها سبب حساسيت شديد به نور آفتاب مي شوند. آفتاب سوختگي ممكن است به ندرت در اثر مواجهه با مواد راديواكتيو روي دهد. اكثر آفتاب سوختگي ها سطحي هستند؛ در موارد شديد، پوست به رنگ قرمز خرچنگي درمي آيد و تاول دار مي شود و ممكن است مصدوم دچار گرمازدگي شود. - تشخيص پوست قرمز شده درد در موضع سوختگي مورد زير ممكن است ديرتر بروز كند: تاول زدن پوست آسيب ديده - اهداف دور كردن مصدوم از نور (مستقيم آفتاب - تسكين ناراحتي و درد - هشدار! در صورتي كه تعداد تاول ها بسيار زياد است و يا آسيب هاي پوستي ديگري وجود دارند، با يك پزشك تماس بگيريد. 1) پوست مصدوم را با يك لباس سبك يا حوله بپوشانيد. به وي كمك كنيد كه به

سايه يا ترجيحاً داخل ساختمان برود. 2) به مدت 10 دقيقه پوست را با آب سرد خيس كنيد يا منطقه آسيب ديده را در يك ظرف آب سرد فرو ببريد. 3) مصدوم را تشويق كنيد تا چندين جرعه آب سرد بنوشد.4) اگر سوختگي جزيي است با كالامين يا يك تركيب ضدآفتاب

عرق سوز

عرق سوز،بثورات قرمز شديداً آزاردهنده و سوزش آور است كه عمدتاً در هواي داغ تشكيل ميشود. اين حالت وقتي رخ مي دهد كه باكتري ها و سلول هاي پوستي مرده غدد عرق را مسدود كنند. اين بثورات به خصوص مناطقي را درگير مي كنند كه عرق در آنجا گير مي افتد و نمي تواند تبخير شود (مثلاً انتهاي پا). افرادي كه غالباً دچار عرق سوز مي شوند، مستعد به شوك ناشي از گرما نيز هستند. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:احساس سوزش و سوختگي - بثوراتي شامل لكه هاي قرمز ريز يا تاول - اهداف تسكين ناراحتي و درد 1) فرد را ترغيب كنيد كه تا حد امكان در شرايط خنك قرار بگيرد.2) پوست را به ملايمت با آب سرد خيس كنيد تا خنك شود.

شوك ناشي از گرما

اين وضعيت در اثر از كار افتادن "ترموستات مغز كه تنظيم درجه حرارت بدن را بر عهده دارد، روي مي دهد. بدن به طور خطرناكي گرم مي شود كه معمولاً ناشي از تب بالا يا مواجهه طولاني مدت با گرما است شوك ناشي از گرما ممكن است در اثر مصرف مواد (مثلاً اكستازي هم روي دهد. در برخي موارد گرمازدگي به دنبال توقف عرق كردن و ناتواني بدن در خنك سازي خود به كمك تبخير عرق رخ مي دهد. شوك ناشي از گرما ممكن است دوره هشداردهنده كوتاهي داشته باشد به طوري كه بيمار ظرف چند دقيقه پس از احساس ناخوشي بي هوش شود. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:سردرد، گيجي و احساس ناراحتي ، بي قراري و منگي ، پوست داغ برافروخته و خشك ، وخيم شدن سريع سطح پاسخ دهي ، نبض ضربه زننده و پر ،

دماي بدن بالاتر از 40 درجه سانتيگراد. - اهداف پايين آوردن درجه حرارت بدن بيمار در اسرع وقت - فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان 1) بيمار را سريعاً به يك مكان خنك منتقل كنيد. لباس هاي روي او را تا حدي كه مي توانيد، خارج كنيد. با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. 2) يك ملحفه مرطوب سرد را به دور بيمار بپيچيد و تا زماني كه درجه حرارت بدن او به 38 درجه سانتيگراد در حفره زير بغل برسد، ملحفه را مرطوب نگه داريد. اگر ملحفه اي در دسترس نيست بيمار را باد بزنيد يا با آب سرد، او را خيس كنيد. 3) پس از آنكه دماي بدن بيمار به حد طبيعي بازگشت ملحفه مرطوب را برداريد و يك ملحفه خشك جايگزين آن كنيد. 4) علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را تا زمان ورود نيروهاي امدادي كنترل و ثبت كنيد. اگر دماي بدن بيمار مجدداً بالا رفت مراحل خنك سازي را تكرار كنيد. - هشدار! اگر بيمار بي هوش شد، راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد . اگر بيمار نفس مي كشد، وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد.

يخ زدگي

در اين وضعيت بافت هاي اندام ها (معمولاً انگشتان دست و پا) به دليل درجه حرارت پايين دچار يخ زدگي مي شوند. در موارد شديد، اين يخ زدگي مي تواند منجر به از دست دادن پايدار حس و نهايتاً پس از تخريب پايدار رگ هاي خوني سبب گانگرن (مرگ بافت و سياه شدن شود.

يخ زدگي معمولاً در شرايط يخبندان يا هواي سرد و وزش شديد باد رخ مي دهد. به خصوص افرادي كه نمي توانند حركت كنند، مستعد اين وضعيت هستند. در بسياري از موارد، يخ زدگي با كاهش درجه حرارت بدن، همراهي دارد و اين حالت را بايد مطابق دستورالعمل آن درمان كرد.

- تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:- در ابتدا، احساس "سوزن سوزن شدن - رنگ پريدگي و به دنبال آن كرختي

- سخت و خشك شدن پوست تغيير رنگ پوست در موضع آسيب ابتدا سفيد، سپس منقوط و آبي در زمان بهبود، پوست مي تواند قرمز، داغ دردناك و تاولي شود. هرجايي كه گانگرن روي دهد، بافت به دليل فقدان جريان خون ممكن است سياه شود.

- اهداف گرم كردن آهسته محل مبتلا به منظور پيشگيري از آسيب بافتي بيشتر

فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان

1) در صورت امكان قبل از آب كردن يخ قسمت مبتلا، بيمار را به يك محل گرم منتقل كنيد.

2) دستكش حلقه يا هر شي ء فشارنده ديگر (مثل چكمه را با ملايمت خارج كنيد. قسمت مبتلا را به كمك دستان يا گوشه لباس خود و يا در حفره زير بغل مصدوم گرم كنيد. از مالش دادن قسمت مبتلا خودداري كنيد چون اين كار منجر به تخريب پوست و بافت هاي ديگر مي شود.

3) قسمت مبتلا را در آب گرم حدوداً 40 درجه سانتيگراد قرار دهيد. پس از خشك كردن قسمت مبتلا، يك پانسمان سبك از جنس باند گازدار خشك روي آن قرار دهيد.

4) اندام مبتلا را بالا ببريد و نگه داريد تا تورم كاهش

پيدا كند. در صورت وجود درد شديد در يك بزرگسال مي توانيد دو عدد قرص استامينوفن به بيمار بدهيد. بيمار را به بيمارستان منتقل كنيد. - احتياط قسمت مبتلا را در مجاورت گرماي مستقيم قرار ندهيد.اگر خطر يخ زدگي مجدد وجود دارد، از آب كردن يخ قسمت مبتلا خودداري كنيد.

بيمار را از سيگار كشيدن منع كنيد.

كاهش درجه حرارت بدن

اين حالت وقتي رخ مي دهد كه درجه حرارت بدن به زير 35 درجه سانتيگراد سقوط كند. آثار اين وضعيت بسته به سرعت شروع آن و سطحي كه درجه حرارت بدن تا آن حد سقوط مي كند، متغير است كاهش متوسط درجه حرارت معمولاً به طور كامل بهبود پيدا مي كند. كاهش شديد درجه حرارت (وقتي حرارت مركزي بدن به زير 30 درجه سانتيگراد سقوط كند) اغلب (البته نه هميشه كشنده است با اين حال صرف نظر از مقدار كاهش درجه حرارت شروع و تداوم اقدامات نجات دهنده حيات تا زماني كه يك پزشك براي ارزيابي بيمار برسد، هميشه ارزشمند است - عوامل ايجادكننده كاهش درجه حرارت كاهش درجه حرارت در منازلي كه خوب گرم نمي شوند، مي تواند طي چند روز بروز كند. شيرخواران افراد بي خانمان سالمندان و افراد لاغر و نحيف مشخصاً آسيب پذير هستند. كمبود فعاليت (بدني ، بيماري مزمن و خستگي همگي ميزان خطر را افزايش مي دهند؛ الكل و مواد مخدر مي توانند وضعيت را تشديد كنند. همچنين ممكن است كاهش درجه حرارت در اثر مواجهه طولاني مدت با سرماي خارج از ساختمان رخ دهد . هواي وزنده اثر سرمايشي بيشتري نسبت به هواي راكد دارد. بنابراين "عامل باد _ سرما"ي زياد مي تواند

به مقدار زيادي خطر بروز كاهش درجه حرارت را در فرد افزايش دهد. مرگ ناشي از فرو رفتن در آب سرد مي تواند به دليل كاهش درجه حرارت باشد نه غرق شدگي وجود آب سرد در اطراف بدن 30 بار سريع تر از هواي سرد، بدن را سرد مي كند و دماي بدن با سرعت بيشتري سقوط مي كند. - تشخيص با پيشرفت اين وضعيت ممكن است موارد زير ظاهر شوند: - لرزيدن و پوست خشك رنگ پريده و سرد - بي تفاوتي عدم آگاهي نسبت به زمان و مكان يا رفتار غيرمنطقي گاهي پرخاشگري - بي حالي يا اختلال هوشياري - تنفس كند و كم عمق - نبض كند و ضعيف در موارد شديد، ممكن است قلب از ضربان بايستد. - اهداف پيشگيري از اتلاف گرماي بيشتر از بدن - گرم كردن بيمار بطور آهسته - در صورت لزوم ، فراخواني كمك هاي پزشكي - درمان در شرايط داخل ساختمان 1) در مورد بيماري كه از خارج ساختمان به داخل آورده شده است به سرعت لباس هاي مرطوب را با لباس هاي گرم و خشك تعويض كنيد. 2) در صورتي كه بيمار جوان و خوش بنيه است و مي تواند بدون كمك وارد وان حمام شود، مي توان براي گرم كردن مجدد او از حمام استفاده كرد. آب بايد گرم باشد نه خيلي داغ (تقريباً 40 درجه سانتيگراد). 3) بيمار را در بستر قرار دهيد و مطمئن شويد كه او كاملاً پوشيده شده است به بيمار نوشيدني هاي گرم سوپ يا غذاهاي پرانرژي مثل شكلات بدهيد تا به گرم شدن مجدد او كمك كنيد. - مورد خاص كاهش

درجه حرارت در سالمندان سالمندان ممكن است با سرعت كمتر و طي چندين روز دچار كاهش درجه حرارت شوند. افراد سالمند اغلب از تغذيه و گرمايش كافي برخوردار نيستند و احتمالاً بيشتر دچار بيماري هاي مزمني مي شوند كه تحرك آنها را مختل مي كند. هنگام درمان يك سالمند مبتلا به كاهش درجه حرارت مراقب باشيد كه وي را به طور آهسته گرم كنيد. بيمار را در اتاقي كه درجه حرارت آن تقريباً 25 درجه سانتيگراد است با پتو بپوشانيد. اگر بيمار را خيلي سريع گرم كنيد، ممكن است خون به طور ناگهاني از قلب و مغز به سطح بدن منتقل شود. هميشه با يك پزشك تماس بگيريد زيرا كاهش درجه حرارت مي تواند علايم سكته مغزي حمله قلبي يا كم كاري غده تيروييد را بپوشاند يا آنكه همراه با آنها بروز كند. - احتياط به بيمار سالمند اجازه ندهيد كه براي گرم كردن بدن خود از حمام استفاده كند (گرم شدن ناگهاني مي تواند سبب انحراف ناگهاني خون از قلب و مغز به سطح بدن شود). - هيچ منبع گرمايي (مثل بطري آب داغ يا بخاري را در مجاورت بيمار قرار ندهيد چون اين كار مي تواند خون را خيلي سريع جابه جا كند. به علاوه اين وسايل ممكن است منجر به سوختگي در بيمار شود.- الكل منجر به بدتر شدن كاهش درجه حرارت مي شود. -- با ملايمت به بيمار رسيدگي كنيد زيرا در موارد شديد، جابه جايي يا درمان شتاب زده مي تواند قلب را از ضربان باز نگه دارد. 4) علايم حياتي بيمار (سطح پاسخ دهي تنفس نبض و درجه حرارت را به طور مرتب كنترل و ثبت كنيد.

5) اگر ذره اي در مورد وضعيت بيمار مشكوك هستيد، تماس با يك پزشك بسيار حايز اهميت است اگر كاهش درجه حرارت در يك فرد سالمند يا شيرخوار روي داده است هميشه بايد كمك پزشكي درخواست كنيد.- مورد خاص كاهش درجه حرارت در شيرخواران روش هاي تنظيم دماي بدن در شيرخواران تكامل نيافته است به همين جهت يك شيرخوار ممكن است در يك اتاق سرد دچار كاهش درجه حرارت شود. پوست شيرخوار ممكن است سالم به نظر برسد اما در لمس سرد است وي ممكن است شل و بي حال بوده به طور غيرمعمول ساكت باشد و از خوردن شير امتناع كند. با پوشاندن شيرخوار در پتو و گرم كردن اتاق وي را به تدريج گرم كنيد. در صورتي كه مشكوك هستيد كه شيرخواري دچار كاهش درجه حرارت هست يا خير، هميشه بايد با يك پزشك تماس بگيريد. - اهداف پيشگيري از اتلاف گرماي بيشتر از بدن - گرم كردن بيمار - فراخواني نيروهاي امدادي - درمان در شرايط خارج از ساختمان 1) در اسرع وقت بيمار را به يك مكان سرپوشيده منتقل كنيد. 2) لباس هاي مرطوب را خارج كنيد. بيمار را در برابر باد محافظت كنيد. با استفاده از چند پتو و لباس اضافه بيمار را بپوشانيد؛ سر بيمار را هم بپوشانيد. از دادن لباس هاي خودتان به بيمار خودداري كنيد. 3) بيمار را در برابر (سرماي زمين و محيط اطراف محافظت كنيد. بيمار را در يك كيسه خواب خشك قرار دهيد و با چند پتو يا روزنامه بپوشانيد. در صورت امكان يك كيسه نجات پلاستيكي يا از جنس

كاغذ آلومينيوم را به دور او بپيچيد. 4) فردي را براي درخواست كمك روانه كنيد. در حالت مطلوب 2 نفر بايد براي درخواست كمك روانه شوند. با اين حال ترك نكردن بيمار بسيار حايز اهميت است يك نفر بايد در تمام لحظات در كنار بيمار بماند.5) در صورتي كه به نوشيدني گرم يا غذاهاي پرانرژي (مثل شكلات دسترسي داريد، اين مواد غذايي را به منظور سريع تر گرم شدن به او بدهيد تا بخورد. - احتياط الكل با گشاد كردن عروق سطحي امكان اتلاف گرما را فراهم مي كند و كاهش درجه حرارت را شديدتر مي كند. - هشدار!اگر بيمار بي هوش شد، راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد. 6) با رسيدن نيروهاي امدادي بيمار بايد توسط آنها به بيمارستان منتقل شود. - مورد خاص مواردي كه به نيروهاي امدادي دسترسي نداريد اگر در كنار بيمار تنها هستيد، سعي كنيد با سوت زدن برافروختن مشعل يا روشن كردن آتش جلب توجه كنيد.

تراشه -پليسه

تراشه هاي كوچك چوبي فلزي يا شيشه اي ميتوانند وارد لايه سطحي پوست شوند. از آن جايي كه اين تراشه ها ندرتاً تميز هستند ، با خطر عفونت در ارتباط هستند . شايع ترين نواحي مبتلا عبارتند از: دست ها، زانوها و پاها. معمولاً مي توان با استفاده از انبرك هاي استريل يك تراشه را با موفقيت از پوست بيرون كشيد. با اين حال اگر تراشه در عمق پوست فرو رفته باشد، روي مفصل قرار گرفته باشد يا خارج كردن آن

سخت باشد، شما نبايد به آن دست بزنيد و بايد به مصدوم توصيه كنيد كه به يك پزشك مراجعه كند. - اهداف خارج كردن تراشه - به حداقل رساندن خطر عفونت 1) به منظور استريل كردن انبرك آن را روي شعله بگيريد و سپس اجازه دهيد كه سرد شود. در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. اطراف تراشه را به طور ملايم با آب گرم و صابون تميز كنيد. 2) با لبه هاي انبرك تراشه را (تا حد امكان نزديك به پوست بگيريد و با همان زاويه اي كه به داخل رفته است بيرون بكشيد. - مورد خاص تراشه فرو رفته اگر تراشه كاملاً فرو رفته است يا جابه جا كردن آن سخت است از نيشتر زدن به محل توسط يك جسم نوك تيز (مثلاً سوزن خوداري كنيد چون با اين كار، عفونت را وارد محل مي كنيد. در اطراف تراشه بالشتك هايي بسازيد تا بتوانيد بدون اعمال فشار، آن را باندپيچي كنيد. با يك پزشك تماس بگيريد. 3) با دقت روي زخم رافشار دهيد تا اندكي خونريزي رخ دهد. اين عمل به بيرون زدن باقي ماندة ذرات آلوده كمك مي كند.4) موضع را تميز و خشك كنيد و يك پانسمان چسب دار (چسب زخم روي آن ببنديد تا خطر عفونت به حداقل برسد. - احتياط هميشه در مورد واكسيناسيون عليه كزاز سوال كنيد. در موارد زير، با پزشك تماس بگيريد: اگر مصدوم هرگز (عليه كزاز) واكسينه نشده است اگر مصدوم درباره و تعداد دفعات تزريق واكسن مطمئن نباشد. اگر از آخرين تزريق واكسن بيش از 10 سال گذشته باشد.

جسم خارجي در محل بريدگي

خارج كردن

اجسام خارجي (مثل خرده شيشه يا سنگ ريزه از زخم قبل از شروع درمان بسيار پر اهميت است اگر اين اشياء در داخل زخم باقي بمانند، دركوتاه مدت سبب عفونت و تأخير در ترميم زخم و در بلند مدت سبب تغيير رنگ محل مي شوند. بهترين راه خارج كردن اجسام سطحي (خرده شيشه و سنگ ريزه ، استفاده از انبرك (در صورتي كه در اختيار داشته باشيد) است روش ديگر آن است كه اين قطعات ريز را با دقت مشخص كنيد و يا آب سرد آنها را بشوييد. سعي نكنيد اشيايي را كه محكم در زخم فرورفته اند، خارج كنيد چون ممكن است بافت اطراف را تخريب و خونريزي را تشديد كنيد. به جاي اين كار، دور تا دور آنها را با پانسمان يا باند بپوشانيد. - اهداف مهار خونريزي بدون فشار دادن جسم خارجي به داخل زخم به حداقل رساندن خطر عفونت در صورت لزوم فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان 1) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. با اعمال فشار در دو سمت جسم خارجي و بلند كردن قسمت آسيب ديده تا بالاتر از سطح قلب خونريزي را مهار كنيد. 2) روي زخم را باگاز بپوشانيد تا خطر عفونت به حداقل برسد. - احتياط هميشه در مورد واكسيناسيون عليه كزاز سوال كنيد.در موارد زير، كمك پزشكي درخواست كنيد: مصدوم در مورد زمان و تعداد تزريقاتي كه دريافت كرده است مطمئن نيست از آخرين واكسني كه به مصدوم تزريق شده بيشتر از 10 سال مي گذرد. 3) بالشتك هايي در اطراف شي بسازيد تا بتوانيد

بدون اعمال فشار بر آن زخم را باند پيچي كنيد. با دقت بالشتك ها را در محل خود نگه داريد تا باند پيچي خاتمه پيدا كند. 4) درصورت لزوم شرايط بردن يا فرستادن مصدوم به بيمارستان را مهيا كنيد. - مورد خاص اجسام بزرگ اگر جسم خارجي آن قدر بزرگ است كه نمي توانيد بالشتك هاي بلندي را براي كاهش فشار روي جسم تعبيه كنيد، باند پيچي را در اطراف جسم انجام دهيد.

جسم خارجي در چشم

يك ذره خاك يك مژه افتاده ياحتي يك لنز تماسي مي توانند به حالت شناور روي سفيدي چشم قرار بگيرند. معمولاً مي توان اين اجسام را به راحتي با شستشو خارج كرد. با اين وجود، نبايد به اشيايي كه به چشم چسبيده اند، به داخل كره چشم نفوذ كرده اند و يا روي قسمت رنگي چشم (عنبيه و مردمك قرار گرفته اند، دست بزنيد چون اين كار مي تواند به چشم صدمه بزند. به جاي اين كار، مطمئن شويد كه مصدوم سريعاً تحت مراقب پزشكي قرار خواهد گرفت - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:تاري ديد - درد و احساس ناراحتي - قرمزي چشم و اشك ريزش - پلك ها در حالت اسپاسم به بالا كشيده شده اند. - اهداف : پيشگيري از وارد آمدن آسيب به چشم - احتياط به اشيايي كه به چشم چسبيده اند يا به داخل كره چشم فرورفته اند ويا روي قسمت رنگي چشم قرار گرفته اند، دست نزنيد. چشم را بپوشانيد و مصدوم را به بيمارستان منتقل كنيد . 1 - به مصدوم توصيه كنيد كه رو به نور بنشيند؛ به او بگوييد كه چشم هاي خود را نمالد.2 - پشت مصدوم بايستيد.

به كمك يك انگشت و شست خود، پلك هاي او را به آرامي از هم جدا كنيد. تمام قسمت هاي چشم او را معاينه كنيد. 3 - اگر مي توانيد يك جسم خارجي را روي سفيدي چشم ببينيد، با ريختن آب تميز به كمك يك ليوان يا با استفاده از يك داروي شستشوي چشم استريل جسم را خارج كنيد.4 - اگر اقدامات فوق بي نتيجه بود،با استفاده از يك سواب نم دار يا گوشه نم دار دستمال كاغذي (يا يك دستمال تميز)، جسم را به خارج بكشيد. اگر باز هم نتوانستيد شي ء را خارج كنيد، با يك پزشك تماس بگيريد. - مورد خاص جسم درزير پلك از مصدوم بخواهيد كه مژه هاي خود را بگيرد و پلك بالايي را روي پلك پاييني بكشد. پلك زدن زير ريزش آب نيز ممكن است جسم را به سمت خارج حركت دهد.

جسم خارجي در گوش

وقتي يك جسم خارجي در داخل مجراي گوش گير مي افتد، ممكن است در اثر انسداد مجراي گوش ، كري موقت ايجاد شود . در برخي موارد، جسم خارجي مي تواند به پرده صماخ آسيب برساند. كودكان خردسال به طور مكرر اجسامي را به داخل گوش خود فرو مي كنند؛ امكان دارد بزرگسالان پس از تميز كردن گوش ، پنبه را در داخل آن باقي بگذارند . حشرات مي توانند با پروازكردن يا خزيدن به داخل گوش بروند و نگراني و ترس ايجاد كنند.- اهداف پيشگيري از وارد شدن آسيب به گوش خارج كردن حشره گير افتاده (اگر در حال حركت است .فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان در مواردي كه جسم خارجي در داخل گوش گير افتاده است 1) شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان

را در اسرع وقت مهياكنيد. سعي نكنيد خودتان اقدام به خارج كردن جسم خارجي گير افتاده كنيد. 2) در طول مسير انتقال به بيمارستان يا در زماني كه منتظر ورود نيروهاي امداد طبي هستيد، به مصدوم اطمينان خاطر بدهيد. - احتياط سعي نكنيد جسم خارجي گير افتاده در گوش را خارج كنيد. ممكن است آسيب جدي (به گوش وارد كنيد يا حتي جسم خارجي را بيش از پيش به داخل راه تنفسي فرو كنيد. - مورد خاص حشره در داخل گوش به مصدوم اطمينان خاطر بدهيد و از او بخواهيد كه بنشيند. با استفاده از آب ولرم، گوش را با ملايمت شستشو دهيد تا حشره به بيرون شناور شود. اگر با اين عمل حشره از گوش خارج نشد، مصدوم را به بيمارستان منتقل كنيد.

جسم خارجي در بيني

كودكان خردسال ممكن است اشياي كوچكي را به داخل بيني خود فرو كنند. اجسام خارجي مي توانند سبب انسداد بيني و ايجاد عفونت شوند. اجسام نوك تيز مي توانند به بافت ها آسيب برسانند و باتري هاي "كتابي" مي توانند سبب سوختگي و خونريزي شوند. سعي نكنيد جسم خارجي را بيرون بياوريد؛ ممكن است (به بافت ها) آسيب برسانيد و يا جسم را بيش از پيش به داخل راه تنفسي فرو كنيد. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:تنفس سخت يا صدادار از راه بيني تورم بيني ترشح بدبو يا داراي لكه هاي خوني كه نشان مي دهد احتمالاً يك جسم خارجي مدتي است كه (در بيني گير افتاده است - اهداف : فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان - احتياط سعي نكنيد جسم خارجي را خارج كنيد حتي اگر مي توانيد آن را مشاهده

كنيد.1) سعي كنيد مصدوم را خونسرد و آرام كنيد. به او بگوييد كه با سرعت طبيعي از راه دهان نفس بكشد. به مصدوم توصيه كنيد كه داخل بيني خود را با هدف خارج كردن جسم خارجي دستكاري نكند. 2) شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را مهيا كنيد زيرا در آنجا، كاركنان بيمارستان مي توانند جسم خارجي را بدون خطر خارج كنند.

جسم خارجي استنشاق شده

اشياي كوچك و نرم مي توانند (به آرامي از سدهاي دفاعي حلق عبور كنند، وارد راه هاي هوايي شوند و به داخل ريه ها بروند . بادام خشك (كه مي تواند درتماس با مايعات بدن دچار تورم شود) كودكان خردسال را در معرض خطر جدي قرار ميدهد. امكان دارد بادام به داخل ريه ها استنشاق شود و منجر به آسيب جدي شود. از اين گذشته برخي از افراد نسبت به آجيل آلرژي دارند و ممكن است پس از بلع آنها، دچار شوك آنافيلاكتيك شوند. مطابق موارد زير به درمان بپردازيد: خفگي در بزرگسالان ، خفگي در كودكان ، خفگي در شيرخواران. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:برخي نشانه ها يا صداهاي خفگي كه به سرعت رفع مي شود. سرفه خشك پايدار اشكال در تنفس

جسم خارجي بلعيده شده

كودكان خردسال به طور شايع اجسام كوچكي مثل سكه سنجاق قفلي يا دكمه را مي بلعند. اين اجسام اغلب مستقيماً از لوله گوارش پايين مي روند اما خطر ورود آنها به راه تنفسي و ايجاد خفگي وجود دارد. باتري هاي كتابي كه در برخي اسباب بازي ها، ساعت ها و سمعك ها مورد استفاده قرار مي گيرند، درصورت بلعيده شدن خطرناك هستند، زيرا محتوي مواد شيميايي خورنده هستند. اگر اين باتري ها خارج نشوند، مي توانند منجر به صدمات شديد و حتي مرگ شوند. يك جسم بزرگ يا تيز مي تواند به لوله گوارش صدمه برساند. - اهداف در صورت لزوم فراخواني كمك هاي طبي 1) به مصدوم اطمينان خاطر بدهيد و سعي كنيد دريابيد كه دقيقاً چه چيزي را بلعيده است - هشدار! اگر مصدوم جسم بزرگ يا تيزي را بلعيده است و يا دچار اشكال در تنفس يا بلع

شده است با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. زماني كه منتظر ورود نيروهاي امداد پزشكي هستيد، به مصدوم اطمينان خاطر بدهيد. - احتياط مصدوم را از خوردن نوشيدن يا سيگار كشيدن منع كنيد چون ممكن است در بيمارستان به بيهوشي عمومي نياز داشته باشد. 2) اگر جسم بلعيده شده كوچك و نرم است مصدوم را به بيمارستان يا مطب پزشك منتقل كنيد. هميشه در مواردي كه مطمئن هستيد يا شك داريد كه مصدوم يك باتري را بلعيده است فوراً با پزشك تماس بگيريد.

زايمان و مشكلات طبي در كمك هاي اوليه

زايمان مرحله اول

در مرحله اول زايمان انقباضات مادر (امواج درد شديد كه به اوج مي رسند و سپس به تدريج محو مي شوند) آغاز مي شوند در لحظه اي از اين مرحله مايع آمنيوتيكي ("آبي ) كه به عنوان ضربه گير براي نوزاد عمل مي كرد، (به بيرون تخليه مي شود. اگرچه اكثر زنان باردار نسبت به آنچه كه طي زايمان روي مي دهد آگاهي دارند، زناني كه به طور غيرمنتظره دچار دردهاي زايماني مي شوند، ممكن است بسيار مضطرب شوند. اطمينان خاطر دادن به چنين فردي ضروري است در اين صورت او از توانايي بيشتري براي يادآوري روش هاي تحمل كه قبلاً آموخته است برخوردار خواهد بود.اگر تصور شما بر اين است كه كودك قبل از فراخواني نيروهاي امدادي ديگر متولد خواهد شد، سعي كنيد چند قلم از تجهيزات لازم براي تولد را جمع آوري كنيد: دستكش يكبار مصرف ماسك به منظور پوشاندن دهان و بيني خود (مي توان از يك دستمال يا وسيله مشابه استفاده كرد)، يك ورقه پلاستيكي يك كاسه آب داغ براي شستشو، چند

نوار بهداشتي چند حوله تميز و گرم و يك پتو. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:- انقباضات كه در فواصل زماني رخ مي دهند كه به تدريج كوتاه تر مي شود. - ترشح محتوي خون در زمان خروج توپي مخاطي ("نمايش ). - ترشح مايع زلال (مايع آمينوتيك . اين حالت تحت عنوان "پاره شدن (كيسه آب معروف است مايع ممكن است به صورت قطره قطره يا در حجم زياد از مهبل خارج شود (بسته به موقعيت نوزاد). - اهداف - درخواست كمك پزشكي يا فراهم كردن شرايط انتقال مادر به بيمارستان - اطمينان خاطر دادن به مادر و فراهم كردن شرايط آرامش او 1) يك پزشك يا يك ماما را فرا بخوانيد. اگر فاصله بين انقباضات به سرعت در حال كاهش است يا فاصله بيمارستان تا محل زياد است و نمي توان فوراً به آن دسترسي پيدا كرد، با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. تمام اطلاعات اثرگذار بر روي زايمان و تمام جزييات مكاني را كه مادر قصد دارد در آنجا وضع حمل كند را به افسر كنترل بازگو كنيد. 2) به مادر كمك كنيد تا در وضعيتي كه آرامش بيشتري دارد، بنشينيد يا روي كف اتاق دراز بكشد. در صورت لزوم براي نگه داشتن بدن او، چند بالش يا بالشتك روي كف اتاق قرار دهيد. 3) خونسرد باشيد و مادر را تشويق كنيد كه براي تحمل درد، نفس عميق بكشد يا هر روش ديگري را كه ترجيح مي دهد به كار ببرد. ماساژ دادن كمر مادر مي تواند فايده بخش باشد.

زايمان مرحله دوم

طي مرحله دوم زايمان نوزاد متولد مي شود. در

آغاز اين مرحله گردن رحم كاملاً باز است و تمايل شديدي به زور زدن در مادر شكل مي گيرد. شما بايد يك محيط تميز و راحت براي زايمان آماده كنيد . همچنين بايد اقداماتي را براي حفظ بهداشت و پيشگيري از عفونت به كار ببريد. تعداد افراد حاضر در محل زايمان بايد حداقل باشد اما فردي را كه مادر تمايل به حضور او دارد، خارج نكنيد. مي توانيد از يك دوست يا خويشاوند مؤنث كمك بگيريد. زايمان معمولاً به طور طبيعي روي مي دهد. با اين حال مسؤوليت شما به عنوان يك ارايه كننده كمك هاي اوليه حفظ راحتي نوزاد و حفاظت از او پس از تولد است - پيشگيري از عفونت حفظ بهداشت مناسب قبل و حين زايمان به منظور كاهش خطر تماس با عفونت در مادر، نوزاد و خودتان بسيار پراهميت است در صورت امكان احتياطات زير را بايد رعايت كرد: - افراد مبتلا به گلودرد، سرماخوردگي يا ساير بيماري هاي عفوني را كاملاً از محل دور كنيد. - ماسك بزنيد تا دهان و بيني تان پوشيده باشد. اگر ماسك در اختيار نداريد، مي توانيد با بستن تكه اي از يك پارچه تميز (مثلاً يك دستمال تميز يا يك باند مثلثي تا شده روي صورت خود، يك ماسك موقت بسازيد. - اگر كت به تن داريد، آن را درآوريد. آستين هاي بلند (لباس خود) را به بالا تا بزنيد. در صورت امكان براي پوشاندن لباس هاي خود، يك پيشبند پلاستيكي بپوشيد.- به مدت 5 دقيقه دست ها و ساعدهاي خود را بشوييد و ناخن هايتان را به طور كامل بساييد و شستشو دهيد. - در صورت دسترسي

از دستكش يكبار مصرف استفاده كنيد. - پس از تولد نوزاد، مجدداً دست هاي خود را بشوييد. - تشخيص مادر تمايل به زور زدن دارد. - انقباضات قوي و مكرر ناشي از فعاليت رحم - احساس سوزش يا سوختگي در مهبل در اثر كشيدگي ديواره آن - ظاهر شدن سر نوزاد در دهانه مهبل - زايمان سريع بدن نوزاد- اهداف اطمينان حاصل كردن از آسايش مادر - پيشگيري از عفونت در مادر، نوزاد و خودتان - مراقبت از نوزاد طي زايمان و پس از آن - احتياط مادر را از خوردن منع كنيد چون خطر استفراغ وجود دارد. اگر تشنه است اجازه دهيد چند جرعه آب بنوشد. - سر يا شانه هاي نوزاد را طي زايمان نكشيد. - از بريدن يا كشيدن بند ناف خودداري كنيد. - به (پشت نوزاد ضربه نزنيد. 1) به منظور گرم كردن و جذب مايعات بدن زير مادر را با يك ورقه پلاستيكي روزنامه يا چند حوله بپوشانيد. 2) به مادر كمك كنيد تا در وضعيت راحتي قرار بگيرد؛ وضعيت نيمه نشسته كه زانوها بالا آمده باشند، مي تواند بهترين حالت باشد. دقت كنيد كه پشت و شانه هاي مادر، تكيه مناسبي داشته باشند. 3) اطمينان حاصل كنيد كه ماما يا پزشك در راه است اگر با مركز آمبولانس تماس گرفته شده است كنترل كنيد كه تمام جزييات مهم (مثل تاريخ موردانتظار براي زايمان هرگونه نياز طبي و نام بيمارستاني كه مادر قصد دارد در آنجا زايمان كند) به خدمات آمبولانس منتقل شده باشد. 4) كنترل كنيد كه مادر تمام لباس هايي را كه ممكن است با زايمان

تداخل كنند، درآورده باشد. در صورتي كه مادر ترجيح مي دهد قسمت پايين بدن او پوشيده باشد، اين كار را با يك ملحفه يا پتو انجام دهيد. 5) طي هر انقباض موقعيت سر نوزاد را بررسي كنيد.6) پس از ظاهر شدن عريض ترين قسمت سر نوزاد در دهانه مهبل به مادر توصيه كنيد كه زور زدن را متوقف كند و شروع به نفس زدن كند.7) اگر پرده اي روي صورت نوزاد را پوشانده است با ملايمت آن را كنار بزنيد تا او بتواند به طور طبيعي تنفس كند. 8) شانه هاي كودك به زودي ظاهر خواهند شد. اجازه بدهيد نوزاد به طور طبيعي خارج شود. اين عمل سريع انجام مي شود و بايد آماده گرفتن كودك باشيد. 9) نوزاد را از دهانه مهبل بيرون بياوريد. نوزاد را با دقت جابه جا كنيد چون نوزادان بسيار لغزنده هستند. نوزاد را به مادر بدهيد و او را روي شكم مادر قرار دهيد. - هشدار! اگر بند ناف به دور گردن نوزاد پيچ خورده است ابتدا بايد بررسي كنيد كه آيا شل است يا خير. سپس با دقت بند ناف را از روي سر كنار بزنيد تا نوزاد را در برابر خفگي محافظت كنيد. 10) احتمالاً در اين لحظه نوزاد گريه را آغاز مي كند. اگر اين اتفاق رخ نداد، بايد راه تنفسي تنفس و گردش خون را كنترل كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد (مبحث " شيرخوار بي هوش " را ببينيد).11) نوزاد را با يك پارچه تميز خشك كنيد و در يك پتو يا پارچه ديگر بپيچيد

و او را به مادر برگردانيد. وقتي مي خواهيد كودك را پايين بگذاريد، وي را روي يك سمت بدن قرار دهيد تا هرگونه مايع يا مخاط بتواند به راحتي از بيني يا دهان او تخليه شود.

زايمان مرحله سوم

در مرحله سوم زايمان ملحقات زايمان (جفت و بند ناف خارج مي شوند. اين مرحله معمولاً 30-10 دقيقه پس از تولد نوزاد اتفاق مي افتد . هنگامي كه جفت از ديواره رحم جدا مي شود ، انقباضات بيشتري براي تنگ كردن رگ هاي خوني موجود در پوشش رحم و به حداقل رساندن خونريزي رخ مي دهد. با وجود متولد شدن نوزاد، مادر همچنان به كمك شما نياز دارد. شما بايد ملحقات زايمان را در يك كيسه پلاستيكي جمع كنيد تا كاركنان گروه پزشكي بتوانند آن را مورد معاينه قرار دهند. نبايد بند ناف را (كه ممكن است همچنان ضربان داشته باشد) تا ورود نيروهاي امداد پزشكي ببريد. در پايان مرحله سوم زايمان بايد مادر را تشويق كنيد كه نوزاد را روي پستان خود قرار دهد و شيردهي به او را آغاز كند. اين كار از طريق تحريك انقباضات رحمي به كاهش خونريزي نيز كمك مي كند . - تشخيص - انقباضات خفيف پيش از خروج ملحقات زايمان - درجاتي از خونريزي از رحم پس از خروج ملحقات زايمان - اهداف نگه داشتن مادر (و كمك به او) در زمان خروج ملحقات زايمان - حفظ ملحقات زايمان - هشدار! هنگام خارج شدن ملحقات زايمان بند ناف را نكشيد. حتي پس از خروج ملحقات زايمان بند ناف را نبريد. در صورتي كه پس از جدا شدن جفت رحم به قدر

كافي منقبض نشود، ممكن است خونريزي شديد (خونريزي پس از زايمان رخ دهد. به گروه خدمات اورژانس اطلاع دهيد و اقدامات درماني مربوط به شوك را آغاز كنيد. 1) هنگامي كه مادر در حال زايمان جفت و بند ناف است به او اطمينان خاطر بدهيد. 2) جفت و بند ناف را دست نخورده و ترجيحاً در يك كيسه پلاستيكي نگه داريد. بند ناف را ماما خواهد بريد. ماما همچنين ملحقات زايماني را معاينه مي كند تا بررسي كند كه آيا تمام آن خارج شده است يا خير؛ حتي اگر بخش كوچكي از ملحقات زايمان در داخل رحم باقي بماند، ممكن است خونريزي ادامه پيدا كند و عفونت ايجاد شود. 3) مختصري خونريزي پس از خروج جفت طبيعي است ماساژ ملايم شكم مادر (درست در زير ناف به خروج ملحقات زايمان انقباض رحم و توقف خونريزي كمك مي كند. 4) آب گرم چند حوله تميز و چند نوار بهداشتي براي مادر مهيا كنيد. در صورت لزوم به وي كمك كنيد تا از آنها استفاده كند. 5) اگر خونريزي از رحم شديد است با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد و اقدامات درماني مربوط به شوك را آغاز كنيد.

تب

اصطلاح تب به درجه حرارت بدن كه به طور مداوم بالاتر از سطح طبيعي 37 درجه سانتيگراد باشد، گفته مي شود. تب معمولاً در اثر عفونت با باكتري يا ويروس ايجاد مي شود و ممكن است با سرخك آبله مرغان مننژيت گوش درد، گلودرد يا عفونت هاي موضعي (مثل آبسه همراه باشد. عفونت ممكن است طي مسافرت اخير به خارج

از كشور ايجاد شده باشد. تب متوسط ضرري ندارد ولي تب بالاي 40 درجه سانتيگراد مي تواند خطرناك باشد و در كودكان بسيار خردسال سبب تشنج شود . اگر ذره اي نسبت به وضعيت بيمار مشكوك هستيد، با پزشك تماس بگيريد. - تشخيص - افزايش درجه حرارت بدن - رنگ پريدگي (در ابتدا) - احساس "لرز" (سيخ شدن موها، لرزيدن و به هم خوردن دندان ها) - پوست داغ و برافروخته و عرق كردن (ديرتر) - سردرد - دردهاي "تيز و گنگ عمومي - اهداف پايين آوردن تب - در صورت لزوم درخواست كمك پزشكي - احتياط اگر در مورد وضعيت بيمار نگران هستيد، با يك پزشك تماس بگيريد.1) بيمار را در يك وضعيت خنك و راحت (ترجيحاً در بستر با يك پوشش نازك نگه داريد. مقدار زيادي نوشيدني خنك و خوش مزه به او بدهيد تا مايعات بدن كه از راه عرق كردن از دست رفته اند، جايگزين شوند.2) به يك بيمار بزرگسال مي توان 2 عدد قرص استامينوفن يا ضددردهاي خودش را داد. در مورد كودكان دوز توصيه شده از شربت استامينوفن (نه آسپيرين را مي توان تجويز كرد.

قند خون

افزايش قند خون (هيپرگليسمي به مدت طولاني مي تواند منجر به بي هوش شدن (فرد) شود. معمولاً بيمار طي چند روز به سمت اين وضعيت مي رود . افزايش قند خون نيازمند درمان بيمارستاني فوري است - تشخيص - پوست گرم و خشك نبض و تنفس سريع (بوي تنفس ميوه اي يا شيرين و تشنگي شديد - در صورت عدم درمان خواب آلودگي و سپس بي هوشي - اهداف : فراهم كردن

شرايط انتقال فوري بيمار به بيمارستان 1) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. اگر بيمار بي هوش است وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد.2) علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد .

افت قند خون

وقتي سطح قند خون به پايين تر از حد طبيعي افت مي كند (هيپوگليسمي ، كاركرد مغز مختل مي شود. مشخصه اين مشكل سطح پاسخ دهي است كه به سرعت بدتر مي شود. افت قند خون ممكن است در افراد مبتلا به ديابت شيرين و در موارد نادرتر، در تشنج هاي صرعي يا پس از سوء مصرف الكل روي دهد. اين وضعيت همچنين مي تواند عارضه گرمازدگي يا افت درجه حرارت بدن باشد. مبتلايان به ديابت شيرين ممكن است ابزار آزمون خون خود را (كه به كمك آن مي توانند سطح قند خون خود را اندازه بگيرند) همراه داشته باشند و معمولاً براي موارد اورژانس كاملاً آماده هستند. به عنوان مثال بسياري از افراد مبتلا به ديابت چند حبه قند يا يك لوله حاوي گلوكز به صورت ژل دارند كه در مواردي كه احساس مي كنند دچار حالت "افت قند" شده اند، مصرف مي كنند. اگر حمله افت قند در مرحله پيشرفته باشد، هوشياري ممكن است مختل شده يا از دست برود و شما بايد نيروهاي امداد اورژانس را فرا بخوانيد.- تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند: سابقه ديابت بيمار مي تواند شروع حمله "افت قند" را تشخيص دهد. ضعف غش يا گرسنگي تپش قلب و لرزش عضلاني رفتار يا اعمال عجيب و غريب بيمار ممكن است منگ يا مهاجم به نظر برسد.عرق كردن و پوست

خيس و سردنبض مي تواند تند و قوي باشد. بدتر شدن سطح پاسخ دهي كارت هشداردهنده ديابت ژل گلوكز، قرص يا يك سرنگ محتوي انسولين در وسايل شخصي بيمار - اهداف بالا بردن مقدار قند خون در اسرع وقت - در صورت لزوم درخواست كمك پزشكي هشدار!اگر اختلال هوشياري وجود دارد، چيزي براي خوردن يا نوشيدن به بيمار ندهيد. اگر بيمار بي هوش است راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد . اگر بيمار نفس مي كشد، وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد. با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد . 1) به بيمار كمك كنيد تا بنشيند يا دراز بكشد. يك نوشيدني قنددار، چند حبه قند، شكلات يا يك غذاي شيرين ديگر به او بدهيد؛ راه ديگر آن است كه اگر بيمار ژل گلوكز خود را همراه دارد، به او كمك كنيد تا آن را مصرف كند. 2) اگر بيمار سريع پاسخ داد، غذا و نوشيدني بيشتري به او بدهيد و اجازه دهيد تا زماني كه احساس بهتر شدن پيدا مي كند، استراحت كند. حتي اگر بيمار احساس مي كند كه به طور كامل بهبود يافته است به او توصيه كنيد كه به پزشك خود مراجعه كند. اگر وضعيت بيمار بهبود پيدا نكرد، سطح پاسخ دهي را كنترل كنيد و علل ممكن ديگر را جستجو كنيد.

حمله هراس

حمله هراس يك دوره ناگهاني از اضطراب بسيار شديد است بيمار دچار علايم فيزيكي

شديد مثل تنفس افزايش يافته و تپش قلب (احساس سريع يا غيرطبيعي بودن سرعت ضربان قلب و نيز نگراني شديد مي شود. حملات هراس مي توانند بدون وجود علت آشكار يا در موقعيت هايي كه به طور طبيعي استرس زا نيستند، رخ دهند. اگر بيماري خيلي مضطرب است سابقه وجود حملات هراس (در او) را بررسي كنيد و از او سؤال كنيد كه آيا چيزي وجود دارد كه در او ترس شديد (فوبيا) ايجاد كند (مثلاً وحشت از عنكبوت يا قرار گرفتن در ازدحام جمعيت . - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشد: تنفس افزايش يافته تنش عضلاني كه منجر به سردرد، درد پشت و احساس فشار در قفسه سينه مي شود. نگراني و ترس بي نهايت از مرگ لرزيدن عرق كردن و خشكي دهان سرعت نبض بالا و گاه تپش قلب اهداف از بين بردن علل آشكار (حمله هراس - كمك به بيمار براي بازيابي كنترل بر خود - احتياط به صورت بيمار سيلي نزنيد. - سعي نكنيد بيمار را مهار كنيد. 1) سعي كنيد علت ترس را كشف كنيد و آن را از بين ببريد. بيمار را به يك محل ساكت ببريد. به او اطمينان خاطر بدهيد واگر قبلاًاز اين وضعيت مطلع نشده است به وي توضيح دهيد كه دچار حمله و هراس شده است 2) بيمار را تشويق كنيد كه آرام تر نفس بكشد. اگر بيمار دچار افزايش تنفس شده است به وي توصيه كنيد كه در داخل يك پاكت كاغذي تنفس كند تا علايم اش كنترل شوند . تا زمان بهبود بيمار، در كنار او بمانيد. به او توصيه كنيد كه به

پزشك مراجعه كند.

گوش درد

اين وضعيت شايع از التهاب بافت هاي داخل گوش يا انسداد درون گوش ناشي مي شود. اين حالت ممكن است با كاهش شنوايي نسبي يا كامل (كه معمولاً گذرا است همراه باشد. شايع ترين علت به ويژه در كودكان عبارت است از عفونت گوش در اثر سرماخوردگي التهاب لوزه يا آنفلوانزا. درد گوش همچنين مي تواند در اثر جوش بزرگ جسم خارجي گير افتاده در مجراي گوش يا يك وضعيت ديگر (مثلاً آبسه اي در دندان مجاور) ايجاد شود. به علاوه گوش درد اغلب طي مسافرت هاي هوايي بروز مي كند كه علت آن تغيير در فشار هواي كابين هواپيما طي صعود و نزول است گهگاه عفونت منجر به تجمع چرك در گوش مياني مي شود. سپس ممكن است پرده گوش پاره شود و امكان تخليه چرك از گوش را فراهم كند؛ اين اتفاق درد را به طور گذرا تخفيف مي دهد.- اهداف تسكين درد - در صورت لزوم درخواست كمك پزشكي 1) به يك بيمار بزرگسال مي توان 2 عدد قرص استامينوفن يا ضددردهاي خودش را داد. در مورد كودكان دوز توصيه شده از شربت استامينوفن (نه آسپيرين را مي توان تجويز كرد. 2) بيمار را آرام كنيد. به او يك منبع گرما مثل كيسه آب گرم كه دورش حوله اي پيچيده شده است بدهيد تا پهلوي گوش مبتلاي خود نگه دارد. اگر بيمار روي تخت دراز بكشد، درد بدتر مي شود. او را به بالش تكيه دهيد. 3) به بيمار توصيه كنيد كه پزشك خود را ملاقات كند. اگر از وضعيت بيمار نگران هستيد (خصوصاً اگر بيمار كودك است ، با

يك پزشك تماس بگيريد. - احتياط اگر ترشح تب يا كاهش شنوايي شديد وجود دارد، با پزشك تماس بگيريد. - مورد خاص مسافرت هوايي اگر گوش درد در مسافرت هوايي بروز كند، به بيمار كمك كنيد تا با ايجاد "صداي طق در گوش هايش فشار هوا را در آنها يكسان كند. به او توصيه كنيد كه با دهان باز آب دهان خود را قورت دهد؛ راه ديگر آن است كه به او بگوييد دهان خود را ببندد، بيني خود را محكم بگيرد و از طريق بيني "فين كند" اگر اين اقدامات فايده بخش نبود، به بيمار اطمينان خاطر بدهيد كه با فرود آمدن هواپيما و كاهش فشار هواي داخل گوش مياني درد نيز برطرف خواهد شد.

گلودرد

شايع ترين نوع گلودرد، يك احساس خشن يا "دردناك است كه در اثر التهاب ايجاد مي شود. اين مشكل اغلب نخستين نشانه سرفه يا سرماخوردگي است و معمولاً در عرض 2-1 روز برطرف مي شود. يك وضعيت جدي تر به نام التهاب لوزه وقتي روي مي دهد كه لوزه ها (كه در پشت حلقه قرار گرفته اند) در اثر باكتري يا ويروس دچار عفونت شوند. لوزه ها قرمز و متورم مي شوند و ممكن است زخم يا لكه هاي سفيدي از چرك قابل مشاهده باشد. عمل بلع ممكن است مشكل شود و غدد موجود در زاويه فك ممكن است بزرگ و دردناك شوند.- اهداف تسكين درد - در صورت لزوم درخواست كمك پزشكي 1) مقدار زيادي مايع و نوشيدني به بيمار بدهيد تا درد تسكين پيدا كند و جلوي خشك شدن گلو گرفته شود. 2) به يك بيمار بزرگسال مي توان 2

عدد قرص استامينوفن يا ضددردهاي خودش را داد. در مورد كودكان دوز توصيه شده از شربت استامينوفن (نه آسپيرين را مي توان تجويز كرد. 3) اگر شك داريد كه بيمار دچار التهاب لوزه شده است به او توصيه كنيد تا در اسرع وقت به يك پزشك مراجعه كند.

درد شكم

درد شكم اغلب يك علت نسبتاً كم اهميت (مثلاً مسموميت غذايي دارد. با اين حال اين درد گاهي مي تواند نشانه اي از يك اختلال جدي درگيركننده اعضا و ساير ساختارهاي درون شكم باشد. گشاد شدن يا انسداد روده كوليك يا قولنج (يعني دردهايي كه به صورت "موج هايي مي آيند و مي روند) ايجاد مي كند. اين درد اغلب سبب مي شود كه بيمار در حالت زجر شديد دولا شود. درد مي تواند استفراغ همراه داشته باشد. اگر آپانديس پاره شود يا روده صدمه ببيند، محتويات روده مي توانند به داخل حفره شكم بريزند و پوشش حفره را ملتهب كنند. اين وضعيت تهديدكننده حيات كه پريتونيت ناميده مي شود، درد شديد و ناگهاني ايجاد مي كند كه با حركت يا فشار آوردن روي شكم تشديد مي شود و منجر به شوك خواهد شد. - آپانديسيت التهاب آپانديس (آپانديسيت به ويژه در كودكان شايع است علايم آن عبارتند از: درد (كه اغلب در مركز شكم شروع مي شود و به قسمت پاييني سمت راست شكم منتقل مي شود)، استفراغ بوي بد دهان و تب اگر آپانديس پاره شود، پريتونيت بروز مي كند. درمان آپانديسيت عبارت است برداشتن فوري آپانديس با جراحي - اهداف تسكين درد و ناراحتي بيمار - در صورت لزوم درخواست كمك پزشكي 1) بيمار را آرام كنيد

و در صورتي كه تنفس مشكل دار است وي را (به چيزي تكيه دهيد. اگر بيمار در حال استفراغ كردن است يك ظرف به او بدهيد. 2) يك كيسه آب گرم پيچيده در يك حوله در اختيار بيمار قرار دهيد تا آن را روي شكم خود بگذارد. - مورد خاص بيمار دچار قطع تنفس يك ضربه به قسمت بالايي شكم مي تواند پيوستگاه عصبي موضعي را بي حس كند و يك مشكل تنفسي گذرا به نام "قطع تنفس ايجاد كند. براي درمان اين بيمار، به او كمك كنيد تا بنشيند و لباس هاي او را در محل قفسه سينه و كمر شل كنيد. بيمار بايد خيلي زود بهبود پيدا كند. 3) اگر درد شديد است يا با تب و استفراغ همراهي دارد، با يك پزشك تماس بگيريد. به بيمار دارويي ندهيد و او را از خوردن نوشيدن و سيگار كشيدن منع كنيد چون ممكن است به بي هوشي عمومي نياز داشته باشد.

فتق

فتق كه به طور شايع پارگي هم ناميده مي شود، يك تورم نرم در شكم يا كشاله ران است اين حالت وقتي روي مي دهد كه يك حلقه كوچك از روده يا هر بافت ديگر به منطقه عضلاني ضعيفي از ديواره شكم فشار مي آورد (و وارد آن مي شود). اين اختلال مي تواند ناشي از افزايش فشار عضلاني به دلي سرفه پايدار، زور زدن طي اجابت مزاج يا بلند كردن اجسام سنگين باشد. فتق مي تواند دردناك يا بدون درد باشد. اگر بيمار مبتلا به يك توده بدون درد است اقدامات كمك هاي اوليه ضرورتي ندارند؛ تنها به بيمار اطمينان خاطر بدهيد و به او توصيه

كنيد كه در اسرع وقت به يك پزشك مراجعه كند. با اين حال وجود استفراغ و درد شديد به اين معنا است كه قسمتي از روده گير افتاده و دچار كمبود خون شده است (اين وضعيت را "فتق مختنق مي نامند". اين مشكل نيازمند جراحي فوري است - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:برآمدگي يا تورم در ديواره شكم يا كشاله ران كه وقتي بيمار به حالت تخت دراز مي كشد، ممكن است از بين برود. احساس كشش يا مرده درد در شكم يا كشاله ران درد در شكم يا كشاله ران استفراغ - اهداف اطمينان خاطر دادن به بيمار - تسكين ناراحتي بيمار - درخواست كمك پزشكي - احتياط سعي نكنيد قسمت متورم را به داخل فشار دهيد و به بيمار هم اجازه انجام اين كار را ندهيد. اين عمل مي توانند خطر آسيب ديدن روده را افزايش دهد. به بيمار دارويي ندهيد و او را از خوردن نوشيدن و سيگار كشيدن منع كنيد چون ممكن است در بيمارستان به بي هوشي عمومي نياز داشته باشد. 1) اگر بيمار درد دارد، به وي كمك كنيد تا بنشيند و چند بالش يا بالشتك فراهم كنيد تا بيمار با تكيه به آنها، در وضعيتي كه احساس راحتي بيشتري مي كند، قرار گيرد. 2) يك پزشك فرا بخوانيد و يا در صورت شديد بودن درد، با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.3) در زماني كه منتظر رسيدن كمك هاي پزشكي هستيد، همچنان به بيمار اطمينان خاطر بدهيد. تا رسيدن نيروهاي امدادي علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل كنيد.

گرفتگي عضلاني

اين

وضعيت يك اسپاسم ناگهاني و دردناك در يك يا چند عضله است گرفتگي عضلاني به طور شايع طي خواب روي مي دهد. اين حالت همچنين پس از فعاليت هاي طاقت فرسا اتفاق مي افتد كه ناشي از جمع شدن مواد زايد شيميايي در عضلات يا از دست رفتن بيش از حد مايعات و نمك از بدن در اثر عرق كردن است گرفتگي عضلاني را اغلب مي توان با كشيدن و ماساژ دادن عضله مبتلا، برطرف كرد.

- اهداف : كمك به برطرف شدن گرفتگي و درد

- گرفتگي عضلاني در پا

1) به بيمار كمك كنيد تا بايستد و وزن خود را روي جلوي پا اعمال كند.

2) پس از رفع اولين گرفتگي قسمت مبتلاي پا را ماساژ دهيد. - اهداف كمك به برطرف شدن گرفتگي و درد

- گرفتگي عضلاني در ساق

1) زانوي بيمار را به حالت مستقيم درآوريد و پاي او را نگه داريد.

2) انتهاي پا را به سمت ساق خم كنيد تا عضلات ساق كشيده شوند و سپس موضع را ماساژ دهيد.

- اهداف كمك به برطرف شدن گرفتگي و درد - گرفتگي عضلاني در ران

1) به بيمار كمك كنيد تا دراز بكشد. براي رفع گرفتگي عضلاني در پشت ران اندام پاييني را بلند كنيد و زانو را به حالت مستقيم درآوريد. در مورد گرفتگي هاي عضلاني جلوي ران زانو را خم كنيد.

2) اندام پاييني را نگه داريد و قسمت مبتلاي عضله ران را با انگشتان خود، به ملايمت اما محكم ماساژ دهيد تا درد ساكت شود.

نكات مربوط به سلامت در سفرهاي خارجي

با افزايش مسافرت ها، بسياري از افراد در معرض خطر

بيماري هايي هستند كه يا در داخل كشور خودشان شايع نيستند و يا خطر آنها در ساير كشورها بيشتر است حضور در آب و هواي بسيار گرم مي تواند مشكلاتي مانند گرمازدگي ايجاد كند. آشنايي با خطرهاي بالقوه سلامت راه هاي پيشگيري يا كاستن از آنها و نحوه برخورد با برخي اورژانس هاي طبي كه ممكن است بروز كند، حايز اهميت است

- برنامه ريزي از قبل

بسياري از وضعيت ها قابل پيشگيري هستند. شما بايد پيشاپيش (ترجيحاً دست كم از 2 ماه قبل در مورد زمان خروج برنامه ريزي شده خود با پزشك تان مشورت كنيد تا زمان كافي براي تجويز واكسن هايي كه احتمالاً به آنها نياز داريد، وجود داشته باشد. با اين حال حتي در مواردي كه اجباراً مسافرت هاي خارجي غيرمنتظره پيش مي آيند، به پزشك مراجعه كنيد (حداقل حفاظت بهتر از عدم حفاظت است . شما بايد موارد زير را به پزشك خود بگوييد:

- كشوري كه قصد مسافرت به آنجا را داريد و نيز تمام كشورهايي كه در مسير از آنها عبور خواهيد كرد.

- آيا باردار هستيد و يا ممكن است باردار شويد؟ (بعضي داروها در زمان بارداري مناسب نيستند).

- آيا كودكان خود را همراه مي بريد؟ اين مطلب به ويژه زماني اهميت دارد كه كودك هنوز دوره كامل واكسيناسيون دوران كودكي خود را تمام نكرده باشد.

- عفونت هاي منتقله از راه غذا و آب عفونت هاي ناشي از مصرف غذا يا آب آلوده يكي از شايع ترين مشكلاتي است كه مسافران را مبتلا مي كند. با اتخاذ راهكارهاي احتياطي زير، مي توانيد خطر اين عفونت ها را كاهش دهيد:

دستان خود را پس از استفاده از

توالت و قبل از مصرف غذا بشوييد از مصرف غذايي كه در جاي گرم نگه داشته شده است خودداري كنيد

از خوردن سبزيجات خام سالاد، صدف يا بستني پرهيز كنيد؛ تمام ميوه ها را پوست كنده ميل كنيد

اگر در مورد بي خطر بودن آب آشاميدني ذره اي شك داريد، آب را بجوشانيد يا آن را با قرص هاي گندزدا استريليزه كنيد و يا از آب هاي آشاميدني كه در بطري هاي در بسته عرضه مي شوند، استفاده كنيد.

- تشخيص و درمان عفونت منتقله از راه غذا و آب

اختلال: اسهال مسافران

- توسط غذا يا آبي كه با يكي از چندين ميكروب بيماري زا آلوده شده باشد، منتشر مي شود.

- تشخيص تهوع و استفراغ اسهال درد شكم

ا-قدام درماني: جبران مايعات از دست رفته رعايت دقيق اصول بهداشتي براي پيشگيري از انتشار عفونت مراجعه به پزشك (در صورت پايدار شدن علايم اختلال: هپاتيت A

- از طريق آب يا غذاي آلوده منتشر مي شود. انتقال عفونت (به ويژه در موارد پايين بودن سطح بهداشت مي تواند فرد به فرد باشد. امكان حفاظت فرد از طريق واكسيناسيون وجود دارد.

- تشخيص درد شكم افزايش درجه حرارت بدن زرد شدن سفيدي چشم ها (يرقان و پوست بعد از گذشت چند روز

- اقدام درماني: مراجعه به پزشك كاهش تب (اما استامينوفن ندهيد).

- رعايت دقيق اصول بهداشتي براي پيشگيري از انتشار عفونت اختلال:

وبا- از راه آب آلوده منتشر مي شود و مي تواند منجر به كاهش آب بدن تا حد كشنده شود. - تشخيص اسهال

شديد، ضعف و كاهش آب بدن تهوع و استفراغ - اقدام درماني: مراجعه فوري به پزشك جبران مايعات از دست رفته رعايت دقيق اصول بهداشتي براي پيشگيري از انتشار عفونت

- ساير عفونت ها و اختلالات

مسافران علاوه بر عفونت هاي منتقله از راه آب يا غذا، مي توانند در معرض خطر بيماري هاي ناشي از حشرات و كنه ها و نيز روابط جنسي محافظت نشده باشند. گام هاي ساده اي را بايد به منظور پيشگيري از عفونت طي كرد.

- بيماري هاي منتقله توسط حشرات

در برخي بخش هاي دنيا، پشه ها ناقل عفونت هاي مثل مالاريا و تب زرد هستند. دست ها و پاهاي خود را پس از غروب آفتاب با ماده دافع پشه بپوشانيد و زير پشه بند بخوابيد. دقت كنيد كه در موارد توصيه شده داروي ضد مالاريا را مصرف كنيد.

- عفونت هاي منتقله از راه خون خودداري از برقراري رابطه جنسي در كشورهاي خارجي و رعايت اصول اخلاقي بي خطرترين راه براي دوري از عفونت هاي آميزشي است هر اقدامي كه طي آن پوست سوراخ شود نيز مي تواند با خطر عفونت همراه باشد. از انجام خالكوبي طب سوزني يا سوراخ كردن بدن در خارج از كشور خودداري كنيد. سعي كنيد از انجام تزريقات يا اقدامات درماني جراحي يا دندانپزشكي پرهيز كنيد اما اگر ناگزير هستيد، درخواست كنيد كه تجهيزات موردنظر استرليزه شوند. اگر به تزريق خون نياز داريد، دقت كنيد كه خون كنترل شده مورداستفاده قرار بگيرد.

- تشخيص و درمان بيماري منتقله ازحشرات و از راه خون بيماري هپاتيت B و C - هر دوي اين انواع انتشار جهاني دارند. راه هاي انتشار عبارتند از:

رابطه جنسي محافظت نشده استفاده از سوزن يا سرنگ مشترك آسيب هاي ناشي از فرو رفتن سوزن در بدن تزريق خون آلوده به كار بردن تجهيزات طبي دندانپزشكي خالكوبي يا سوراخ كننده كه به اندازه كافي استرليزه نشده باشند. - تشخيص مي تواند نشانه فوري نداشته باشد. از دست دادن اشتها، احساس ناراحتي در شكم تهوع و استفراغ گاهي يرقان (زرد شدن پوست سفيدي چشم ها) - اقدام درماني مراجعه فوري به پزشك جبران مايعات از دست رفته رعايت دقيق اصول بهداشتي به منظور پيشگيري از انتشار عفونت بيماري لايم از طريق كنه هاي آلوده منتقل مي شود. شواهدي به نفع انتقال فرد به فرد وجود ندارد.

- تشخيص سفتي گردن تب سردرد شديد - اقدام درماني مراجعه فوري به پزشك كاهش تب بيماري مالاريا

- اين انگل توسط نيش پشه هاي آلوده منتقل مي شود. داروهاي ضدمالاريا را بايد طبق دستور مصرف كرد. تشخيص تب سردرد - اقدام درماني مراجعه فوري به پزشك كاهش تب بيماري هاري

- يك عفونت ويروسي جدي است كه از طريق گاز گرفتگي توسط سگ خفاش يا جانوران آلوده ديگر منتقل مي شود. واكسيناسيون براي كارگراني كه در شرايط شغلي پرخطر كار مي كنند، قابل انجام است - تشخيص سردرد، تب تحريك پذيري ترس (به ويژه از آب ، تشنج و هذيان گويي (دليريوم ، پاكسازي فوري و كامل زخم - اقدام درماني مراجعه فوري به پزشك بزاق بيمار سرايت دهنده است دستكش و ماسك بپوشيد و وسايل آلوده را

بسوزانيد. بيماري تب زرد

- اين بيماري ويروسي در اثر نيش پشه هاي آلوده منتقل مي شود. واكسيناسيون قابل انجام است - تشخيص سردرد و تب يرقان (زرد شدن پوست سفيدي چشم ها)، مي تواند تا خونريزي از بيني لثه و روده ها پيشرفت كند.- اقدام درماني مراجعه فوري به پزشك كاهش تب

كمكهاي اوليه اورژانس

كودك را ارزيابي كنيد

1) پاسخ كودك را بررسي كنيد. يك سؤال از كودك بپرسيد (مثلاً "آيا صداي مرا مي شنوي "). بلند و واضح صحبت كنيد. با ملايمت چند ضربه به شانه او بزنيد. اگر كودك پاسخ مي دهد، بدون ايجاد تغيير وضعيت در او، نيروهاي امدادي را (در صورت لزوم فرا بخوانيد. هر وضعيتي را كه يافتيد، درمان كنيد. اگر كودك پاسخ نمي دهد، با فرياد درخواست كمك كنيد و سپس گام 2 را دنبال كنيد. 2) راه تنفسي را باز كنيد. يك دست خود را روي پيشاني كودك بگذاريد و سر او را به آرامي به سمت عقب خم كنيد.با استفاده از نوك انگشتان خود، هرگونه انسداد آشكار را از دهان كودك خارج كنيد. داخل دهان را با انگشت جستجو نكنيد. نوك انگشتان خود را زير نوك چانه كودك بگذاريد و چانه او را بالا بكشيد. 3) تنفس را كنترل كنيد. با نگاه سمع و لمس وجود تنفس را بررسي كنيد (با مشاهده به دنبال حركات قفسه سينه بگرديد، صدهاي تنفسي را سمع كنيد و بازدم كودك را روي گونه خود حس كنيد). اين عمل نبايد بيش از 10 ثانيه وقت بگيرد. اگر كودك نفس نمي كشد، يك امدادگر را بفرستيد تا با مركز اورژانس تماس بگيرد

و آمبولانس درخواست كند. احياي تنفسي را آغاز كنيد. اگر كودك نفس مي كشد، به دنبال ساير وضعيت هاي تهديدكننده حيات (مثل خونريزي شديد) بگرديد. كودك را در وضعيت بهبود قرار دهيد.

احياي تنفسي را آغاز كنيد

1) اطمينان حاصل كنيد كه راه تنفسي هنوز باز است با قرار دادن يك دست روي پيشاني كودك و 2 انگشت از دست ديگر در زير نوك چانه اطمينان حاصل كنيد كه سر او همچنان به عقب خم شده است 2) بيني را فشار ببنديد و دهان را باز كنيد. با استفاده از شست و انگشت اشاره خود، قسمت نرم بيني كودك را محكم فشار دهيد. دقت كنيد كه سوراخ هاي بيني بسته باشند تا جلوي خروج هوا گرفته شود. دهان كودك را باز كنيد. 3) احياي تنفسي را آغاز كنيد.- يك نفس عميق بكشيد تا ريه هايتان از هوا پر شود. لب هاي خود را دور لب هاي كودك قرار دهيد و دقت كنيد كه منفذي براي عبور هوا وجود نداشته باشد. - به طور بي وقفه به درون دهان بدميد تا قفسه سينه بالا بيايد. ضمن آنكه سر را خم كرده ايد و چانه را بالا كشيده ايد، دهان خود را از روي دهان كودك برداريد و پايين آمدن قفسه سينه را مشاهده كنيد. اگر قفسه سينه آشكارا بالا برود و به طور كامل پايين بيايد، شما يك تنفس اثربخش داده ايد. - دو بار تنفس اثربخش بدهيد. 4) نشانه هاي گردش خون را ارزيابي كنيد. - در كمتر از 10 ثانيه با نگاه لمس و سمع به دنبال نشانه هاي گردش خون (مثل تنفس سرفه يا حركت بگرديد. - اگر گردش خون وجود ندارد، به مدت يك دقيقه

احياي قلبي _ ريوي انجام دهيد و سپس با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. - اگر گردش خون وجود دارد، ظرف يك دقيقه 20 بار تنفس بدهيد و بعد، با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. - اگر كودك نفس كشيدن را آغاز كرده اما همچنان بي هوش است وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد.

احياي قلبي _ ريوي را آغاز كنيد

1) براي ماساژ قفسه سينه دست هاي خود را در موقعيت مناسب قرار دهيد. با انگشت اشاره و مياني دست پاييني خود، يكي از پايين ترين دنده هاي كودك را در سمتي كه به شما نزديك تر است پيدا كنيد. انگشتان خود را در امتداد اين دنده بلغزانيد تا به محل اتصال آن به جناغ برسيد. انگشت مياني خود را در همين نقطه و انگشت اشاره را در كنار آن روي جناغ قرار دهيد. ابتداي كف دست ديگر خود را روي استخوان جناغ بگذاريد؛ آن را به سمت پايين بلغزانيد تا به انگشت اشاره (دست اول برسد. اين قسمت همان محلي است كه بايد روي آن فشار وارد كنيد. 2) ماساژ قفسه سينه و احياي تنفسي را آغاز كنيد. براي وارد كردن فشار، از ابتداي كف يك دست خود استفاده كنيد. انگشتان دست خود را بلند كنيد تا مطمئن شويد كه روي دنده هاي كودك فشار وارد نمي شود. كاملاً روي كودك خم شويد به طوري كه دستان شما به حالت مستقيم قرار بگيرند. استخوان جناغ را به طور عمودي فشار دهيد و آن را به اندازه يك سوم عمق قفسه سينه فرو ببريد. قفسه سينه را 5 بار (با سرعت 100 بار در

دقيقه ماساژ دهيد. يك بار تنفس بدهيد. به مدت يك دقيقه چرخه فوق (5 بار ماساژ قفسه سينه و يك بار تنفس را تكرار كنيد. سپس با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.

وضعيت بهبود

1) دست ها را در وضعيت مناسب قرار دهيد و پاها را به حالت مستقيم درآوريد.

در كنار كودك زانو بزنيد.

عينك و هر جسم حجيم ديگر را از جيب هاي كودك خارج كنيد. پاها را به حالت مستقيم درآوريد. دست نزديك تر را با زاويه عمود نسبت به تنه كودك طوري قرار دهيد كه از ناحيه آرنج تا شده و كف دست رو به بالا باشد.

2) اندام بالايي دست و زانوي سمت مقابل را در وضعيت مناسب قرار دهيد. اندام بالايي دورتر كودك را از روي قفسه سينه عبور دهيد. پشت دست او را در كنار گونه سمت خودتان قرار دهيد. با استفاده از دست ديگر خود، پاي سمت مقابل خود را درست در بالاي زانو بگيريد و آن را بالا بكشيد تا كف پا به حالت مسطح روي زمين قرار بگيريد.

3) كودك را به سمت خود بچرخانيدضمن فشردن دست كودك روي گونه او، اندام پاييني سمت مقابل او را كشده وي را به سمت خود بچرخانيد تا روي يك سمت بدن قرار بگيريد.وضعيت ران را طوري تنظيم كنيد كه مفاصل لگن خاصره و زانو با زاويه عمود خم شوند.سر را به عقب خم كنيد تا مطمئن شويد راه تنفسي باز مي ماند.

4) اگر هنوز آمبولانس درخواست نكرده ايد، با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.

علايم حياتي (سطح پاسخ دهي

نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد.

شيرخوار را ارزيابي كني

1) پاسخ شيرخوار را ارزيابي كنيد. چند ضربه يا تلنگر ملايم به كف پاي شيرخوار بزنيد. هرگز بدن شيرخوار را تكان ندهيد.اگر پاسخ وجود دارد، در صورت لزوم همراه با شيرخوار براي فراخواني كمك عازم شويد. اگر شيرخوار پاسخ نمي دهد، با فرياد درخواست كمك كنيد؛ به گام 2 برويد. 2) راه تنفسي را باز كنيد.يك دست خود را روي پيشاني شيرخوار بگذاريد و سر او را بسيار ملايم به سمت عقب جابجا كنيد. با استفاده از نوك انگشتان خود، هرگونه انسداد را از دهان شيرخوار خارج كنيد. داخل دهان را با انگشت جستجو نكنيد. نوك يك انگشت خود را زير نوك چانه شيرخوار بگذاريد و چانه را بالا بكشيد. 3) تنفس را كنترل كنيد. با نگاه وجود حركت در قفسه سينه را بررسي كنيد، صداهاي تنفسي را سمع كنيد و بازدم شيرخوار را روي گونه خود حس كنيد. اين عمل نبايد بيش از 10 ثانيه وقت بگيرد. اگر شيرخوار نفس مي كشد، يك امدادگر را بفرستيد تا با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كند. احياي تنفسي را آغاز كنيد. اگر شيرخوار نفس مي كشد، به دنبال آسيب هاي ديگر بگرديد و وي را در وضعيت بهبود نگه داريد.

وضعيت بهبود

شيرخوار را طوري در آغوش بگيريد كه سرش به سمت پايين خم شده باشد تا در اثر (عقب رفتن زبان يا استنشاق مواد استفراغي دچار خفگي نشود. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را تا زمان ورود نيروهاي امداد پزشكي كنترل و ثبت كنيد.

احياي تنفسي را آغاز كنيد

1) احياي تنفسي را آغاز كنيد. با خم كردن سر شيرخوار به عقب و

بالا بردن چانه اطمينان حاصل كنيد كه راه تنفسي هنوز باز است يك نفس عميق بكشيد. لب هاي خود را دور دهان و بيني شيرخوار قرار دهيد. به طور بي وقفه بدميد تا قفسه سينه بالا بيايد. دهان خود را برداريد و پايين رفتن قفسه سينه را مشاهده كنيد. دو بار تنفس اثربخش بدهيد.

2) نشانه هاي گردش خون را ارزيابي كنيد. در كمتر از 10 ثانيه با نگاه لمس و سمع نشانه هاي گردش خون (مثل تنفس سرفه يا حركت را جستجو كنيد. اگر گردش خون وجود ندارد، به مدت يك دقيقه احياي قلبي _ ريوي را انجام دهيد و سپس با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. اگر گردش خون وجود دارد، ظرف يك دقيقه 20 بار تنفس بدهيد و سپس با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.

احياي قلبي _ ريوي را آغاز كنيد

1) براي ماساژ قفسه سينه انگشتان خود را در وضعيت مناسب قرار دهيد.نوك انگشتان اشاره و مياني خود را به اندازه عرض يك انگشت پايين تر از خط فرضي وصل كننده نوك پستان هاي شيرخوار قرار دهيد.

2) احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد. استخوان جناغ را به طور عمودي فشار دهيد و آن را به اندازه يك سوم عمق قفسه سينه فرو ببريد. اين كار را 5 بار (با سرعت 100 ماساژ در دقيقه انجام دهيد. يك بار تنفس بدهيد. به طور متناوب 5 بار ماساژ قفسه سينه و يك بار تنفس بدهيد. احياي قلبي _ ريوي را تا زماني ادامه دهيد كه نيروهاي امداد اورژانس مسؤوليت (عمليات احيا)

را بر عهده گيرند يا شيرخوار حركت كند يا نفس بكشد و يا آن قدر خسته شويد كه ديگر نتوانيد ادامه دهيد.

شوك

- تشخيص تند شدن نبض - پوست سرد، مرطوب رنگ پريده - تعريق در ادامه پوست خاكستري _ آبي (به خصوص در داخل لب ها) - ضعف و منگي - تهوع يا تشنگي - تنفس تند و كم عمق - نبض ضعيف نهايتاً: بي قراري - نياز شديد به هواي تازه - بي هوش شدن - موارد احتياط بيمار را تنها نگذاريد مگر زماني كه مي خواهيد آمبولانس درخواست كنيد. بيمار را از خوردن نوشيدن يا سيگار كشيدن منع كنيد.- عمليات به بيمار كمك كنيد تا دراز بكشد. لباس هاي تنگ را شل كنيد. آمبولانس درخواست كنيد. وضعيت بيمار را كنترل كنيد. 1) به بيمار كمك كنيد تا دراز بكشد. با استفاده از يك پتو، بيمار را از زمين جدا كنيد. پاهاي او را تا حد ممكن بالا ببريد و نگه داريد. علت شوك (مثلاً خونريزي را درمان كنيد. 2) لباس هاي تنگ را شل كنيد. لباس هايي را كه گردن قفسه سينه يا كمر بيمار را فشار مي دهند، شل كنيد. بيمار را با يك پتو بپوشانيد. 3) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. در صورت امكان يك امدادگر را براي درخواست آمبولانس روانه كنيد. فرد تماس گيرنده بايد جزييات علت شوك را (در صورتي كه شناخته شده باشد) به مأموران بازگو كند. 4) تنفس نبض و سطح پاسخ دهي را كنترل كنيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد.اگر بيمار بي هوش شد، راه تنفسي را باز و تنفس را

كنترل كنيد. آماده باشيد كه احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد.

شوك آنافيلاكتيك

- تشخيص اضطراب - پوست قرمز و لكه لكه - تورم زبان و حلق - پف آلود شدن دور چشم - اختلال تنفس كه احتمالاً با خس خس و نياز شديد به هواي تازه همراه است - نشانه هاي شوك - موارد احتياط بررسي كنيد كه آيا بيمار همراه خود يك تزريق كننده خودكار يا سرنگ حاوي اپي نفرين (آدرنالين دارد يا خير. در صورت لزوم به بيمار كمك كنيد تا از آن استفاده كند. استفاده فوري از اين وسايل مي تواند جان بيمار را نجات دهد. اگر بيمار بي هوش شد، راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد . اگر بيمار نفس مي كشد، وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد. آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد. - عمليات آمبولانس درخواست كنيد. علايم را تسكين دهيد. وضعيت بيمار را كنترل كنيد. 1) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. هرچه اطلاعات در مورد علت آلرژي در اختيار داريد، (به مأموران منتقل كنيد. 2) علايم را تسكين دهيد. بررسي كنيد كه آيا بيمار يك سرنگ حاوي اپي نفرين (آدرنالين يا تزريق كننده خودكار همراه با خود دارد يا خير. در صورت لزوم به بيمار كمك كنيد تا آن را پيدا كند و مصرف كند. به بيمار كمك كنيد تا در موقعيتي بنشيند كه مشكلات تنفسي اش تخفيف پيدا كند. 3) بيمار را كنترل كنيد. تا رسيدن نيروهاي امدادي علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد

.

خونريزي شديد

- موارد احتياط از بستن تورنيكه خودداري كنيد. اگر جسمي در داخل زخم فرو رفته است دو طرف زخم را فشار دهيد و قبل از باندپيچي در اطراف آن بالشتك بسازيد.در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد تا از انتقال عفونت پيشگيري شود. اگر مصدوم بي هوش شد، راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد. اگر مصدوم نفس مي كشد، وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد. آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد. - عمليات روي زخم فشار وارد كنيد. قسمت آسيب ديده را بلند كنيد و نگه داريد. زخم را باندپيچي كنيد. آمبولانس درخواست كنيد. شوك را (در صورت بروز) درمان و وضعيت مصدوم را كنترل كنيد.1) روي زخم فشار وارد كنيد. در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. لباس هاي اطراف زخم را خارج كنيد يا ببريد. يك پانسمان استريل يا يك قطعه پارچه بدون كرك روي زخم قرار دهيد. با استفاده از انگشتان يا كف دست خود، محكم فشار وارد كنيد. 2) قسمت آسيب ديده را بلند كنيد و نگه داريد. قسمت آسيب ديده را تا سطحي بالاتر از قلب مصدوم بلند كنيد. در صورتي كه مشكوك هستيد كه اين آسيب شامل شكستگي نيز هست قسمت آسيب ديده را با ملايمت جابه جا كنيد.به مصدوم كمك كنيد تا دراز بكشد. 3) زخم را باندپيچي كنيد.يك پانسمان استريل روي لايه پوششي قرار دهيد و آن را محكم در محل خود باندپيچي كنيد. اگر خون به لايه اول نشت كرد، يك لايه ديگر روي اولي قرار بدهيد و باندپيچي كنيد. اگر خون به

لايه دوم هم نشت كرد، تمام پانسمان ها را برداريد و يك لايه جديد بگذاريد به طوري كه فشار كافي روي محل خونريزي وارد كند. در چند فاصله زماني گردش خون را در نواحي پايين تر از محل باندپيچي كنترل كنيد؛ در صورت لزوم باندها را شل كنيد.4) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. هنگامي كه تماس مي گيريد، جزييات محل آسيب و وسعت خونريزي را بازگو كنيد. 5) شوك را (در صورت بروز) درمان و وضعيت مصدوم را كنترل كنيد. شوك را درمان كنيد . علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد .

حمله قلبي

- تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:- درد قفسه سينه فشارنده (مثل گيره كه به يك يا هر 2 دست تير مي كشد. - تنگي نفس - احساس ناراحتي در بالاي شكم (شبيه به سوءهاضمه - غش كردن ناگهاني - سقوط ناگهاني - احساس در شرف مرگ بودن - خاكستري شدن پوست و آبي شدن لب ها - نبض تند و سپس ضعيف - عرق كردن شديد - موارد احتياط از دادن مايعات خودداري كنيد. اگر بيمار بي هوش شد، راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد . آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ سينه را آغاز كنيد. - عمليات بيمار را آرام كنيد. آمبولانس درخواست كنيد. به بيمار آسپيرين بدهيد. وضعيت بيمار را كنترل كنيد.1) بيمار را آرام كنيد. به بيمار كمك كنيد تا در يك وضعيت نيمه نشسته قرار بگيرد. سر، شانه ها و زانوهاي او را به چيزي تكيه دهيد. به

بيمار اطمينان خاطر بدهيد. 2) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. به مأمور كنترل بگوييد كه مشكوك به حمله قلبي هستيد. با پزشك بيمار نيز (در صورتي كه او چنين خواسته اي دارد تماس بگيريد.) 3) به بيمار دارو بدهيد. اگر بيمار هوشيار است يك عدد قرص آسپرين به او بدهيد تا به آرامي بجود.اگر بيمار، قرص ها يا اسپري استنشاقي مربوط به درد قفسه سينه همراه با خود دارد، اجازه بدهيد كه خودش آن را مصرف كند. در صورت لزوم مي توانيد به او كمك كنيد. 4) وضعيت بيمار را ارزيابي كنيد. بيمار را به استراحت كردن تشويق كنيد. ناظران را از محل دور كنيد. تا رسيدن نيروهاي امدادي علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد.

آسيب ستون فقرات

- تشخيص درد پشت يا درد گردن

وجود انحراف يا تغيير شكل پلكاني در انحناي ستون فقرات حساسيت در لمس ستون فقرات ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:ضعف يا ناتواني در حركت دادن اندام ها

از دست دادن حس يا حس غيرطبيعي

از دست دادن كنترل مثانه و يا روده اشكال در تنفس

- موارد احتياط از حركت دادن مصدوم خودداري كنيد مگر آنكه وي در معرض خطر باشد.

اگر مصدوم بي هوش شد، با بالا كشيدن ملايم فك و نه خم كردن سر، راه تنفسي را باز كنيد و تنفس را كنترل كنيد. تنها در صورتي كه باز نگه داشتن راه تنفسي مقدور نباشد، مصدوم را در وضعيت بهبود قرار دهيد. آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه

را آغاز كنيد.

- عمليات سر را بي حركت كنيد و نگه داريد. آمبولانس درخواست كنيد.

1) سر را بي حركت كنيد و نگه داريد.

به مصدوم اطمينان خاطر بدهيد و به او بگوييد كه حركت نكند. با قرار دادن دستان خود در دو طرف سر مصدوم و ثابت نگه داشتن آن سر، گردن و ستون فقرات او را در يك راستا نگه داريد. 2) گردن مصدوم را نگه داريد. از يك امدادگر بخواهيد كه چند حوله لوله شده يا بالشتك هاي ديگري را در اطراف گردن و شانه هاي مصدوم قرار دهد. تا رسيدن نيروهاي امداد پزشكي سر مصدوم را در تمام لحظات (بي حركت نگه داريد. 3) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. در صورت امكان از يك امدادگر بخواهيد كه يك آمبولانس درخواست كند و ذكر كند كه به آسيب ستون فقرات مشكوك هستيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد .

تشنج در كودكان

- تشخيص لرزش عضلاني شديد ، مشت قفل شده و قوسي شدن پشت ممكن است موارد زير وجود داشته باشند: تب - لرزش صورت - قطع تنفس - آب ريزش از دهان - از دست دادن يا اختلال هوشياري موارد احتياط از سرد شدن (بيش از حد) بدن كودك ممانعت به عمل آوريد. اگر كودك بي هوش شد، راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد . آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد . - عمليات كودك را در برابر آسيب محافظت كنيد. بدن كودك را خنك كنيد.

بدن كودك را با آب ولرم خيس كنيد. كودك را در وضعيت بهبود قرار دهيد. آمبولانس درخواست كنيد؛ وضعيت كودك را كنترل كنيد. 1) كودك را در برابر آسيب محافظت كنيد. اجسام موجود در اطراف كودك را دور كنيد. - دور كودك چند بالشتك نرم قرار دهيد. 2) بدن كودك را خنك كنيد. لباسهاي كودك را خارج كنيد - اطمينان حاصل كنيد كه جريان مناسبي از هواي خنك برقرار است 3) بدن كودك را با آب ولرم خيس كنيد. از سر كودك شروع كنيد و به سمت پايين ادامه دهيد.4) كودك را در وضعيت بهبود قرار دهيد. پس از پايان تشنج راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد و سپس كودك را در وضعيت بهبود قرار دهيد. 5) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. وضعيت كودك را كنترل كنيد. تا زمان ورود نيروهاي امدادي علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد.

شكستگي استخوان

- تشخيص تغيير شكل تورم و كبودي در موضع آسيب درد و اشكال در حركت دادن قسمت آسيب ديده ممكن است موارد زير وجود داشته باشند: خم شدن پيچش يا كوتاه شدن يك اندام جراحت (احتمالاً همراه با بيرون زدگي دو انتهاي استخواني - موارد احتياط اگر نيروهاي امداد پزشكي در راه هستند، از باندپيچي كردن محل آسيب خودداري كنيد. از حركت دادن غيرضروري اندام آسيب ديده خودداري كنيد. مصدوم مشكوك به شكستگي استخوان را از خوردن نوشيدن يا سيگار كشيدن منع كنيد. - عمليات قسمت آسيب ديده را ثابت كنيد و نگه داريد. محل آسيب را به

كمك بالشتك محافظت كنيد. مصدوم را به بيمارستان منتقل كنيد. 1) قسمت آسيب ديده را ثابت كنيد و نگه داريد. نواحي قبل و بعد از موضع مبتلا را در وضعيتي كه كاملاً براي بيمار راحت باشد، نگه داريد.2) محل آسيب را به كمك بالشتك محافظت كنيد. بالشتك هايي (مثل چند حوله و بالش در اطراف محل آسيب ديده قرار دهيد و آنها را در محل خود نگه داريد. اگر جراحت باز وجود دارد، با استفاده از يك پانسمان استريل بزرگ يا يك تكه پارچه تميز بدون كرك روي آن را بپوشانيد و به كمك پيچيدن باند (دور اين لايه پوششي آن را در محل نگه داريد . 3) مصدوم را به بيمارستان منتقل كنيد. در صورت لزوم آمبولانس درخواست كنيد. در صورت بروز شوك ، به درمان آن بپردازيد.علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد.

سوختگي ها

- تشخيص قرمز شدن پوست - درد در موضع سوختگي - تورم و تاول زدن پوست - موارد احتياط از استعمال لوسيون ها، پماد يا روغن روي سوختگي خودداري كنيد. از دست زدن به محل سوختگي يا تركاندن تاول ها اجتناب كنيد.از برداشتن وسايلي كه به محل سوختگي چسبيده اند، خودداري كنيد. اگر صورت دچار سوختگي شده است آن را نپوشانيد. تا رسيدن نيروهاي امدادي صورت را خنك كنيد. اگر سوختگي در اثر مواد شيميايي ايجاد شده است حداقل به مدت 20 دقيقه محل سوختگي را خنك كنيد. - عمليات محل سوختگي را خنك كنيد. تمام اشياي فشارنده را برداريد. محل سوختگي را بپوشانيد. مصدوم را به بيمارستان منتقل كنيد.

1) محل سوختگي را خنك كنيد. - مصدوم را آرام كنيد.- حداقل به مدت 10 دقيقه يك مايع سرد روي محل سوختگي بريزيد. - به دنبال نشانه هاي استنشاق دود (مثلاً اشكال در تنفس بگرديد. 2) تمام اشياي فشارنده را برداريد.در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. تمام لباس ها و زيورآلات را قبل از آنكه موضع دچار تورم شود، با دقت خارج كنيد. البته لباس هايي را كه به محل سوختگي چسبيده اند، برنداريد. 3) محل سوختگي را بپوشانيد. با استفاده از يك پانسمان استريل يك تكه پارچه تميز بدون كرك يك گاز چسبان يا يك كيسه پلاستيكي محل سوختگي و نواحي اطراف آن را بپوشانيد. به مصدوم اطمينان خاطر بدهيد.4) مصدوم را به بيمارستان منتقل كنيد. - در صورت لزوم آمبولانس درخواست كنيد. - در صورت بروز شوك، به درمان آن بپردازيد. - علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد.

سموم بلعيده شده

- تشخيص استفراغ كه مي تواند محتوي خون باشد. اختلال هوشياري بطري يا قوطي خالي در اطراف بيمار سابقه خوردن سم يا تماس با سم درد يا احساس سوختگي - موارد احتياط از القا كردن استفراغ خودداري كنيد. اگر بيمار بي هوش شد، دقت كنيد كه ماده استفراغي يا مواد ديگر در دهان او وجود نداشته باشد. راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد. آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد. در زمان احياي تنفسي در صورتي كه مواد شيميايي روي دهان بيمار وجود دارند، براي حفاظت از خود، از محافظت صورت يا ماسك

جيبي استفاده كنيد. - عمليات 1) در مورد ماده بلعيده شده توسط بيمار، تحقيق كنيد. آمبولانس درخواست كنيد. وضعيت بيمار را كنترل كنيد. اگر بيمار هوشيار است از او سؤال كنيد كه چه چيزي خورده است به بيمار اطمينان خاطر بدهيد. 2) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. در مورد سم بلعيده شده هرچه اطلاعات در اختيار داريد، بازگو كنيد. اين اطلاعات در تجويز درمان مناسب براي بيمار به پزشكان كمك خواهد كرد. تا رسيدن نيروهاي امدادي علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد.3) آيا لب هاي بيمار دچار سوختگي شده اند؟ اگر ماده بلعيده شده لب هاي بيمار را سوزانده است به طور مكرر چند جرعه آب يا شير سرد به او بدهيد.

سموم بلعيده شده

مواد شيميايي بلعيده شده ممكن است باعث آسيب لوله گوارش و يا در صورت ورود به جريان خون و انتقال به ساير اعضاي بدن باعث آسيب گسترده تري بشوند. مواد شيميايي خطرناك مواد شايع موجود در منزل رادر بر مي گيرند. بري مثال سفيدكننده ها، مايع هاي ظرفشويي و رنگ برها، سمّي هستند و در صورت بلع سوزاننده هستند. داروها چه به تجويز پزشك نياز داشته باشند و چه نداشته باشند نيز در صورتي كه بيش از حد مصرف شوند، بالقوه آسيب رساني هستند. اثرات مسموميت به ماده بلعيده شده بستگي دارد. - تشخيص به سم بستگي دارد ولي ممكن است موارد زير وجود داشته باشد: استفراغ گاهي داراي رگه خون - اختلال هوشياري - احساس درد يا سوزش - ظروف خالي در مجاورت محل حادثه - سابقه مصرف يا مواجهه

اهداف برقراري راه هوايي تنفس و گردش خون - در آوردن لباس هاي آلوده - مشخص كردن سم - فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان 1) اگر فرد مسموم هوشيار باشد، از وي بپرسيد چه بلعيده است و سعي كنيد به او اطمينان ببخشيد. 2) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. اطلاعات مربوط به سم بلعيده شده را تا حد امكان به آنها بدهيد. اين اطلاعات به پزشكان كمك مي كند تا به محض رسيدن فرد مسموم به بيمارستان درمان مناسب را به وي بدهند. - مورد خاص لب هاي سوخته در صورتي كه لب هاي فرد مسموم به وسيله مواد سوزاننده سوخته باشند، تا رسيدن كمك پزشكي چندين جرعه شير يا آب سرد به وي بدهيد. - هشدار! هرگز سعي نكنيد استفراغ را در فرد تحريك كنيد. اگر فرد مسموم هوشياري خود را از دست بدهد، راه هوايي را باز كنيد و تنفس را كنترل كنيد: آماده باشيد با در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قلبي آغاز كنيد. اگر در حال نفس كشيدن باشد، وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد . در صورت وجود هر نوع ماده شيميايي بر روي دهان فرد مسموم از يك محافظ صورت يا ماسك جيبي استفاده كنيد.

ريختن مواد شيميايي روي پوست

مواد شيميايي خطرناكي كه روي پوست ريخته مي شوند، مي توانند باعث تحريك يا سوختگي شوند. به علاوه مواد خاصي از پوست جذب مي شوند و ممكن است باعث آسيب گسترده اي در بدن شوند. خطرناك ترين مواد شيميايي در صنعت يافت مي شوند ولي موارد خانگي مثل محصولات شست وشوي ظروف پاك كننده هاي اجاق و رنگ برها نيز بالقوه مضر

هستند. سوختگي ناشي از مواد شيميايي ممكن است نيازمند درمان فوري در بيمارستان باشد. همانند سوختگي شيميايي درمان كنيد - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشد: درد سوزاننده شديد شواهدي از مواد يا ظروف شيميايي در نواحي مجاور رنگ پريدگي تاول كندگي پوست و تورم در محل ضايعه به صورت فوري يا كمي ديرتر

گازهاي استنشاق شده

استنشاق بخارات يا اسپري هاي شيميايي بالقوه مضر است و ممكن است منجر به مشكلات تنفسي منگي و سقوط شود. بعضي از كارخانه ها از موادي استفاده مي كنند كه در صورت استنشاق تصادفي مضر هستند. گاز كلر در استخرهاي شنا نگهداري مي شود و در صورت آزاد شدن خطرناك است گازهاي سمي ممكن است در واكنش شيميايي كه هنگام استفاده همزمان محصولات پاك كننده مختلف روي مي دهد (مثلاً سفيدكننده و ضدعفوني كننده ، نيز آزاد شوند. همانند آسيب ناشي از گاز اشك آور يا استنشاق دودها درمان كنيد.- تشخيص به گاز بستگي دارد ولي ممكن است موارد زير وجود داشته باشد: سردرد - تنفس صدا دار و همراه با زجر - منگي - اختلال هوشياري

سموم داخل چشم

بسياري از مواد شيميايي (چه مايع و چه گاز) مورد استفاده در منزل و محل كار مي توانند چشم ها را بسوزانند. غشاهاي پوشاننده چشم مواد شيميايي را به سرعت جذب مي كنند و اين امر مي تواند در عرض چند دقيقه پس از شروع تماس با ماده شيميايي منجر به آسيب چشم ها شود. مواد شيميايي خاصي مي توانند به سطح چشم آسيب وارد كنند و ممكن است باعث ايجاد جوشگاه دايمي در چشم و حتي كوري شوند. بنا به اين دلايل براي زدودن هرگونه ماده شيميايي پاشيده شده در چشم به كمك هاي اوليه فوري نياز است به دنبال آن بايد درمان طبي آغاز شود. همانند سوختگي شيميايي چشم يا آسيب در اثر گاز اشك آور، درمان كنيد. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشد: - درد شديد چشم - عدم توانايي باز كردن چشم آسيب ديده - قرمزي و تورم دور

چشم - اشك ريزش شديد چشم

مسموميت دارويي

مسموميت دارويي مي تواند به خاطر مصرف بيش از حد داروهاي تجويزشده يا داروهايي كه نياز به تجويز پزشك ندارند ايجاد شود. همچنين مي تواند در اثر سوءاستفاده از داروها (اعتياد) يا تداخل عمل دارويي ايجاد شود. بسته به نوع و چگونگي مصرف دارو، اثرات متفاوت است. وقتي با اورژانس تماس مي گيريد، تا حد امكان اطلاعات بدهيد. تا رسيدن كمك به دنبال ظروفي بگرديد كه ممكن است در شناسايي دارو به شما كمك كنند.- تشخيص دسته - دارو - اثرات مسموميت مسكن ها - آسپيرين (بلع : درد قسمت بالايي شكم تهوع و استفراغ سوت كشيدن گوش "آه كشيدن در هنگام تنفس منگي و حالت خواب آلودگي گيجي استامينوفن (بلع : در ابتدا اثر كمي دارد ولي درد شكم تهوع و استفراغ ممكن است ايجاد شود ممكن است در عرض 3 روز آسيب غيرقابل برگشت كبد ايجاد شود (سوءتغذيه و الكل خطر آن را افزايش مي دهند) داروهاي كاهش دهنده فعاليت دستگاه عصبي و روان گردانها - باربيتورات ها و بنزوديازپين ها (بلع : خستگي و خواب آلودگي كه منجر به كاهش هوشياري مي شود تنفس سطحي نبض ضعيف نامنظم يا به طور غيرطبيعي كند يا تند محرك ها و توهم زاها - آمفتامين ها (شامل اكستازي و ال اس دي (بلع ، كوكائين (استنشاق : رفتار تحريك پذير و بيش فعالانه بي قراري و آشفتگي عرق كردن لرزش دست ها، توهم كه طي آن ممكن است فرد آسيب ديده ادعا كند "صداهايي مي شنود" يا "چيزهايي مي بيند"مخدرها - مورفين هروئين (به طور شايع تزريق : مردمك هاي تنگ كندي و منگي كه ممكن است منجر به كاهش هوشياري شود، تنفس

آهسته و سطحي كه ممكن است كاملاً متوقف شود، اثر سوزن كه ممكن است عفوني باشد. حلال ها - چسب سوخت فندك (استنشاق : تهوع و استفراغ سردرد، توهمات امكان عدم هوشياري به ندرت ايست قلبي - اهداف برقراري تنفس و گردش خون - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان - هشدار! اگر فرد مسموم هوشيار نباشد، راه هوايي را باز و تنفس را كنترل كنيد؟ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قلبي را آغاز كنيد .در صورت داشتن تنفس وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد. با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.وي را تحريك به استفراغ نكنيد. 1) اگر فرد مسموم هوشيار باشد، به وي كمك كنيد تا در يك وضعيت راحت قرار بگيرد و از او بپرسيد چه مصرف كرده است در حين صحبت كردن با او به وي اطمينان ببخشيد. 2) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. كنترل علايم حياتي (سطح پاسخ نبض و تنفس ) را ثبت كنيد تا كمك پزشكي برسد. 3) نمونه هايي از مواد استفراغ شده را نگه داريد. به دنبال شواهدي مثل ظروف خالي بگرديد كه ممكن است به شما در تشخيص دارو كمك كنند. اين نمونه ها و ظروف را در اختيار كاركنان خبره اورژانس و آمبولانس قرار دهيد.

مسموميت با الكل

الكل (نام شيميايي اتانول دارويي است كه فعاليت دستگاه عصبي مركزي (به ويژه مغز) را كاهش مي دهد. مصرف طولاني يا بيش از حد آن مي تواند باعث اختلال كليه كاركردهاي فيزيكي و ذهني شود و شخص ممكن است در كاهش هوشياري عميقي

فرو رود. خطرات زيادي براي فرد دچار مسموميت با الكل وجود دارد: فرد مسموم بدون هوشياري در خطر استنشاق و خفگي ناشي از موارد استفراغ شده قرار دارد. الكل رگ هاي خوني را گشاد و متسع مي كند. اين بدان معني است كه بدن گرما را از دست مي دهد و ممكن است افت درجه حرارت ايجاد شود. ممكن است براي فرد مسمومي كه بوي الكل مي دهد، تشخيص غلط گذاشته شود و براي علت زمينه اي عدم هوشياري مثل آسيب به سر، سكته مغزي يا حمله قلبي درمان مناسب دريافت نكند. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشد: - بوي شديد الكل - بطري ها يا قوطي هاي خالي - اختلال هوشياري ممكن است فرد مسموم به تحريك جواب بدهد ولي به سرعت بر خواهد گشت - صورت برافروخته و مرطوب - تنفس عميق و صدادار - نبض پر و جست زننده كاهش هوشياري در مراحل بعدي عدم هوشياري - ظاهر خشك و پف كرده صورت - تنفس سطحي - نبض ضعيف و سريع مردمك هاي گشاد كه در مقابل نور واكنش ضعيفي نشان مي دهند. - اهداف باز نگه داشتن راه هوايي ارزيابي براي بيماري هاي ديگر در صورت لزوم درخواست كمك پزشكي - هشدار! درصورت هوشيار نبودن فرد مسموم راه هوايي را باز و تنفس را كنترل كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قلبي را اجرا كنيد (مبحث " اقدامات نجات دهنده حيات " را ببينيد). در صورت داشتن تنفس فرد مسموم را در وضعيت بهبود قرار دهيد. با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.

فرد مسموم را تحريك به استفراغ نكنيد. 1) فرد مسموم را بايك كت يا پتو بپوشانيد تا در برابر سرما محافظت شود. 2) فرد مسموم را براي آسيب ها به ويژه آسيب به سر يا ساير بيماري هاي طبي ارزيابي كنيد. 3) علايم حياتي (سطح پاسخ نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد تا فرد مسموم بهبود پيدا كند يا تحت مراقبت يك فرد مسؤول قرار گيرد.

مسموميت غذايي

اين نوع مسمويت معمولاً در اثر مصرف غذا يا نوشيدني آلوده به باكتري ها يا ويروس ها ايجاد مي شود. برخي از مسموميت هاي غذايي ناشي از سموم حاصل از باكتري هاي موجود در غذا است سالمندان يا باكتري هاي گروه اشرشيا كولي كه عمدتاً در گوشت يافت مي شوند، علل شايع مسموميت غذايي به شمار مي روند. علايم ممكن است به سرعت (ظرف چند ساعت ايجاد شود يا حتي تا يك يا چند روز پس از خوردن غذاي آلوده ايجاد شود. مسموميت با غذاي سمي غالباً در اثر سموم توليد شده به وسيله باكتريهاي گروه استافيلوكوك ايجاد مي شود. علايم معمولاً سريع ايجاد مي شود و ممكن است در عرض 6-2 ساعت پس از خوردن غذاي آلوده ظاهر شود. يكي از خطرات مسموميت غذايي از دست داد مايعات بدن است كاهش آب بدن در اثر از دست دادن اين مايعات در صورتي كه به سرعت و به قدر كافي جايگزين نشود، مي تواند خطرناك باشد. كم آبي به ويژه در افراد بسيار خردسال يا بسيار سالمند خطرناك است و در برخي موارد، ممكن است نياز به درمان در بيمارستان وجود داشته باشد. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشد:

- تهوع، استفراغ - دردهاي شكم به صورت گرفتگي عضلاني - اسهال (امكان وجود رگه هاي خوني) - سردرد يا تب - نشانه هاي شوك - اختلال هوشياري - اهداف 1) فرد مسموم را تشويق كنيد تا استراحت كند2)به فرد مسموم مايعات رقيق فراوان بدهيد تا بنوشد.3) در صورت لزوم كمك طبي رافراهم كنيد.4) به فرد مسموم توصيه كنيد تا دراز بكشد و استراحت كند. 5) به او يك كاسه نيز بدهيد تا درصورت استفراغ كردن از آن استفاده كند. - هشدار! اگر وضعيت فردمسموم بدتر شد، با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.

گياهان و قارچ هاي سمي

بسياري از كودكان خردسال برگ ها يا ميوه هاي داراي رنگ روشن را مي خورند ولي مسمويت خطرناك در نتيجه خوردن آنها به ندرت رخ مي دهد. البته حتي خوردن مقادير كمي از گل انگشتانه يا گل شيپوري وحشي مي تواند باعث تهوع استفراغ و دردهاي شديد معده شود و مقادير زياد آنها مي تواند كشنده باشد. تشنج ممكن است پس از خوردن دانه هاي گل پروانه ايجاد شود. مسموميت خطرناك در نتيجه خوردن قارچ نيز نادر است قارچ هاي موجود در باغ ممكن است باعث تهوع استفراغ و گاهي توهم شوند. قارچ هاي كلاه دار مرگ آور، 12-6 ساعت پس از خوردن باعث استفراغ و اسهال آبكي شديد مي شوند ومي توانند كشنده باشند. قارچ ها و گياهاني كه باعث مسموميت شديد مي شوند قارچ هاي كلاه دار مرگ آور و ميوه هايي گل شيپوري وحشي در اواخر تابستان و پاييز در جنگل ها و بوته زارها مي رويند. گل انگشتانه در بهار گل مي دهد و گل پروانه در تابستان تخمدان ايجاد مي كند. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشت باشد: تهوع و استفراغ

- دردهاي شكمي به صورت گرفتگي عضلاني اسهال تشنج - اختلال هوشياري- اهداف - شناسايي گياه سمي در صورت امكان - درمان هر نوع تشنج - درخواست كمك پزشكي در صورت لزوم 1) در صورت هوشيار بودن فرد مسموم از وي بپرسيد چه خورده است و به وي اطمينان ببخشيد.- هشدار! در صورت هوشيار نبودن فرد مسموم راه هوايي را باز و تنفس را كنترل كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قلبي را اجرا كنيد. در صورت داشتن تنفس فرد مسموم را در وضعيت بهبود قرار دهيد . با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. مراقب فرد مسموم باشيد تا كمك پزشكي برسد.استفراغ را القا نكنيد. 2) سعي كنيد گياه سمي را شناسايي كنيد و مشخص كنيد كدام بخش آن خورده شده است فوراً كمك طبي درخواست كنيد تا درمان مناسب آغاز شود.3) هرگونه تكه كوچك گياه را كه پيدا كرده ايد، به همراه نمونه هاي ماده استفراغ شده نگه داريد تا به پزشك نشان دهيد يا همراه فرد مسموم به بيمارستان بفرستيد

گزيدگي حشره

معمولاً نيش زنبور عسل زنبور يا زنبور درشت بيش از آنكه خطرناك باشد، دردناك است بعد از يك درد تيز ابتدايي تورم قرمزي و زخم خفيفي ايجاد مي شود. البته چند نيش حشره مي توانند واكنش خطرناكي ايجاد كنند. نيش در دهان يا گلو بالقوه خطرناك است زيرا تورم مي تواند راه هوايي را مسدود كند. در هر گازگرفتگي يا گزيدگي مهم است كه به دنبال نشانه هاي يك واكنش آلرژيك باشيم كه ممكن است منجر به شوك آنافيلاكتيك

شود. - تشخيص درد در محل نيش - قرمزي و تورم دور محل نيش - اهداف تسكين تورم و درد - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان - هشدار! اگر فرد آسيب ديده نشانه هاي شوك آنافيلاكتيك مانند اختلال تنفس يا تورم صورت و گردن را نشان مي دهد، با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. - مورد خاص گزيدگي در دهان و گلو اگر نيش در دهان فرد آسيب ديده زده شده باشد ، خطر ايجاد تورم بافت هاي داخل دهان و يا گلو وجود دارد كه باعث انسداد راه هوايي مي شود. براي پيشگيري از اين اتفاق به فرد آسيب ديده يك تكه يخ بدهيد تا بمكد يا در غير اين صورت يك ليوان آب سرد بدهيد تا كم كم بنوشد. در صورتي كه تورم شروع شد، با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.1) به فرد آسيب ديده اطمينان بدهيد. اگر نيش قابل مشاهده باشد، با ناخن يا لبه كُند يك چاقو آن را كنار بزنيد. از انبرك استفاده نكنيد چون ممكن است سم بيشتري به بدن فرد مسموم تزريق شود. 2) در صورت امكان قسمت آسيب ديده را بالا ببريد و از يك كيسه يخ يا كمپرس سرد استفاده كنيد. در صورت پايدار ماندن درد و تورم به فرد آسيب ديده توصيه كنيد تا پزشك خود را ملاقات كند.

ساير گازگرفتگي ها و گزيدگي ها

گاز گرفتگي هاي گونه هاي خاصي از عقرب و عنكبوت مي توانند باعث بيماري جدي شوند و در صورت عدم درمان مناسب حتي ممكن است كشنده باشند. ولي گاز گرفتگي ها ممكن است در طي مسافرت هاي دريايي رخ دهند. گاز گرفتگي ها يا گزيدگي هاي واقع در دهان يا

گلو خطرناك هستند چون تورم مي تواند راه هوايي را مسدود كند. مراقب واكنش آلرژي كه مي تواند منجر به شوك آنافيلاكتيك شود، باشد. - تشخيص به گونه ها بستگي دارد ولي عموماً: درد، قرمزي و تورم در محل نيش - تهوع و استفراغ - سردرد- اهداف تسكين درد و تورم فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان در صورت لزوم 1) به فرد آسيب ديده كمك كنيد تا بنشيند يا دراز بكشد. به وي اطمينان بخشيد. 2) در صورت امكان بخش آسيب ديده را بالا ببريد. از يك كيسه يخ يا كمپرس سرد استفاده كنيد. 3) علايم حياتي (سطح پاسخ نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد. به دنبال نشانه هاي آلرژي مثل خس خس باشيد.- هشدار! اگر فرد آسيب ديده توسط عقرب يا عنكبوت پشت قرمز گزيده شده باشد يا اگر فرد آسيب ديده نشانه هاي شوك آنافيلاكتيك را نشان ميدهد،با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. - مورد خاص گزيدگي در دهان و گلو به فرد آسيب ديده يك تكه يخ بدهيد تا بمكد يا آب سرد بدهيد تا بنوشد. اگر تورم شروع به ايجاد شدن كند، با اورژانس تماس گرفته درخواست آمبولانس كنيد.

گزش كنه

كنه ها موجوداتي كوچك و شبيه عنكبوت هستند كه در علفزار يا اراضي جنگلي يافت مي شوند. آنها خود را به موجودات عبوركننده (از جمله انسان مي چسبانند و پوست را نيش مي زنند تا خون بمكند. كنه در هنگام مكيدن خون تقريباً به اندازه يك نخود باد مي كند و آنگاه به آساني قابل مشاهده مي شود. كنه ها مي توانند باعث انتقال بيماري و عفونت شوند پس هر چه زودتر بايد برداشته شوند. -

اهداف : برداشتن كنه 1) با استفاده از يك انبرك نوك تيز، سر كنه را در مجاورت پوست فرد آسيب ديده بگيريد. 2) با عقب و جلو بردن سر را بيرون بكشيد. سعي كنيد از شكستن كنه و باقي گذاشتن سر دفن شده در پشت آن خودداري كنيد. 3) به فرد آسيب ديده توصيه كنيد با يك پزشك ملاقات كند. كنه را برداريد؛ ممكن است نياز به بررسي داشته باشد.

مارگزيدگي

مارهاي سمي بومي در نقاط مركزي و كويري ايران وجود دارند كه بعضي از آنها بسيار خطرناك و سم آنها كشنده است اما اغلب مارها غيرسمي هستند. در حالي كه مارگزيدگي معمولاً آسيب خطرناكي محسوب نمي شود ، مي توانند ترساننده باشد. اطمينان بخشيدن به بيمار ، حياتي است اگر فرد حادثه ديده آرام نگه داشته شود، ممكن است گسترش زهر در بدن به تأخير بيفتد. به ظاهر مار توجه كنيد تا به پزشك در دادن پادزهر صحيح كمك كنيد. در صورت بي خطر بودن مار را در يك محفظه ايمن قرار دهيد. در نظر داشته باشيد كه حتي اگر مار مرده باشد، زهر فعال است اگر مار گرفته نشده است پليس را مطلع كنيد. - تشخيص به گونه ها بستگي دارد ولي ممكن است موارد زير وجود داشته باشد: يك جفت علامت سوراخ شدگي درد، قرمزي و تورم شديد در محل نيش تهوع و استفراغ اختلال بينايي افزايش بزاق و عرق كردن تنفس سخت در موارد شديد، ممكن است تنفس كاملاً متوقف شود. - اهداف پيش گيري از گسترش زهر در بدن - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان 1) به فرد حادثه ديده كمك

كنيد تا دراز بكشد. به وي اطمينان بخشيد و به او بگوييد آسوده و آرام باشد. با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. 2) با ملايمت زخم را بشوييد و با سواب هاي تميز آهسته آهسته خشك كنيد. 3) به آرامي اندام بالاي زخم را با يك باند رولي ببنديد. از باند مثلثي استفاده كنيد تا ناحيه حادثه ديده بي حركت شود. - هشدار! از بند لاستيكي (تورنيكه براي بستن استفاده نكنيد؛ زخم را با يك چاقو چاك بدهيد در غير اين صورت زهر را به بيرون بمكيد. در صورت هوشيار نبودن فرد حادثه ديده راه هوايي را باز و تنفس را كنترل كنيد ؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قلبي را آغاز كنيد .

گزيدگي موجودات دريايي

ستاره دريايي مرجان و شقايق نيش هاي دردناكي دارند. زهر آنها در سلول هاي نيشي قرار دارد كه به پوست مي چسبند. بيشتر گونه هاي آبزي نواحي معتدل جهان خطرناك نيستند ولي برخي از گونه هاي استوايي مي توانند باعث مسموميت شديد بشوند. گهگاه مرگ در اثر فلج عضلات قفسه سينه و بسيار به ندرت در اثر آنافيلاكسي رخ مي دهد. - اهداف تسكين درد و ناراحتي - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان 1) به فرد حادثه ديده اطمينان بخشيد و او را تشويق كنيد كه بنشينيد يا دراز بكشد. 2) به مدت 10 دقيقه از يك يخ يا كمپرس سرد ، بر روي پوست استفاده كنيد تا درد و تورم تسكين پيدا كند؛ قسمت آسيب ديده را بلند كنيد. - هشدار! در صورت شديد بودن آسيب با وجود واكنش خطرناك با مركز اورژانس تماس بگيريد

و آمبولانس درخواست كنيد.- مورد خاص ستاره دريايي استوايي مقادير فراواني از سركه يا آب دريا را روي ناحيه آسيب ديده بريزيد تا سلول هاي نيشي از توان بيفتند. با يك بانداژ رولي اندام را در بالاي محل نيش به آرامي ببنديد و اندام آسيب ديده (شكل مقابل را بي حركت كنيد. با مركز اورژانش تماس بگيرد و درخواست كمك كنيد. تا رسيدن كمك فرد حادثه ديده را كاملاً آرام نگه داريد.

سوراخ شدن توسط موجود آبزي

بسياري از موجودات آبزي خارهايي دارند كه روش دفاعي را در مقابل حمله حيوانات شكارچي فراهم مي كند ولي در صورتي كه به انسان ها اصابت كند زخم هاي دردناكي به وجود مي آورد. توتياهاي (شيطانك هاي دريايي و زهر ماهي ها، خارهاي تيزي دارند كه مي توانند در كف پا وارد شوند. اگر خارها برداشته نشوند، ممكن است زخم ها عفوني شوند. - اهداف - تسكين درد و ناراحتي - به حداقل رساندن خطر عفونت - فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان 1) به فرد حادثه ديده كمك كنيد تا قسمت آسيب ديده را به مدت 30 دقيقه در آبي كه در حد تحمل وي داغ باشد، وارد كند. 2) فرد حادثه ديده را به بيمارستان منتقل كنيد تا خارها بدون خطر برداشته شوند. - احتياط : زخم را نبنديد.

گازگرفتگي توسط حيوانات

گاز گرفتگي هاي ناشي از دندان هاي نوك تيز مي توانند سوراخ هاي عميقي ايجاد كنند كه مي توانند ميكروب ها را در نواحي عمقي بافت ها واردكنند. گاز گرفتگي هاي انساني بافت را له نيز مي كنند. مشت زدن به دندان هاي يك فرد با دست برهنه مي تواند باعث گاز گرفتگي شود. هر نوع گاز گرفتگي كه سد دفاعي پوست را بشكند، به خاطر خطر عفونت نيازمند كمك هاي اوليه و توجه طبي فوري است جدي ترين خطر عفونت مربوط به هاري است كه عفونت ويروسي بالقوه كشنده دستگاه عصبي است ويروس در بزاق حيوانات دچار عفونت حمل مي شود.در صورت گاز گرفتگي توسط حيوانات وحشي كه خطر هاري بيشتر است فرد حادثه ديده بايد تزريق ضد هاري دريافت كند. كزاز نيز يك خطر احتمالي پس از هر نوع گاز گرفتگي حيواني است احتمالاً تنها خطر اندكي براي

انتقال ويروسهاي هپاتيت B و C از طريق گاز گرفتگي انساني (و حتي خطر كمتري براي انتقال ويروس ايدز) وجود دارد. البته در صورتي كه نگران هستيد، بايد به پزشك مراجعه كنيد. - اهداف كنترل خونريزي به حداقل رساندن خطر عفونت هم در فرد حادثه ديده و هم در خودتان درخواست كمك پزشكي (در صورت لزوم 1) در صورت در دسترس بودن دستكش هاي يكبار مصرف بپوشيد. زخم گاز گرفتگي را به دقت با صابون و آب گرم بشوييد تا خطر عفونت را به حداقل برسانيد. 2) با سواب هاي گازدار آهسته آهسته خشك كنيد و با پانسمان چسب دار (چسب زخم يا پوشش استريل كوچك بپوشانيد.3) اگر زخم بزرگ يا عمقي باشد، شرايط انتقال فرد حادثه ديده را به بيمارستان فراهم كنيد. - هشدار! در صورت شك به هاري فوراً شرايط انتقال فرد حادثه ديده را به بيمارستان فراهم كنيد.- احتياط هميشه در مورد واكسيناسيون برضد كزاز سوال كنيد. در شرايط زير كمك پزشكي درخواست كنيد : فرد حادثه ديده هرگز واكسينه نشده است فرد حادثه ديده در مورد زمان يا تعداد دفعات تزريقي مطمئن نيست از آخرين تزريق فرد حادثه ديده بيش از 10 سال مي گذرد.- مورد خاص زخم عمقي در صورت عمقي بودن زخم خونريزي را با وارد كردن فشار مستقيم و بلندكردن قسمت آسيب ديده كنترل كنيد. با يك بالشتك نرم يا پوشش استريل و باند، زخم را در جاي خود محكم ببنديد تا خونريزي كنترل شود. شرايط انتقال فرد حادثه ديده را به بيمارستان فراهم كنيد.

مشكلات دستگاه عصبي در كمك هاي اوليه

آسيب سر

تمام آسيب هاي سر، جدي هستند و

نياز به ارزيابي مناسب دارند چون ممكن است به اختلال هوشياري منجر شوند. آسيب هاي سر مي توانند با آسيب به بافت مغز يا رگ هاي خوني داخل جمجمه و يا شكستگي جمجمه همراه باشند. آسيب سر مي تواند سبب تكان مغزي شود كه عبارت است از يك دوره كوتاه بي هوشي و سپس به دنبال آن بهبود كامل بعضي از آسيب هاي سر منجر به فشردگي مغز مي شوند كه تهديدكننده حيات است بنابراين توانايي شناخت نشانه هاي احتمالي فشردگي مغز و به ويژه سطح پاسخ دهي بدترشونده بسيار حايز اهميت است يك جراحت سر بايد توجه شما را نسبت به يك صدمه زمينه اي عمقي تر (مثل شكستگي جمجمه كه مي تواند جدي باشد، جلب كند. همچنين امكان دارد خونريزي در داخل جمجمه رخ دهد و منجر به فشردگي مغز شود. نشت مايع زلال يا خونابه از گوش يا بيني نشانه اي از يك آسيب جدي است در مورد تمام مصدوماني كه دچار آسيب به سر شده اند، بايد فرض كرد كه آسيب گردني (نخاعي هم وجود دارد و به درمان آن پرداخت (مبحث " آسيب ستون فقرات " را ببينيد). - هشدار! سر مصدوم را به دليل خطر آسب گردني (نخاعي ، بسيار با دقت حركت دهيد. راه تنفسي را به روش "بالا راندن فك باز كنيد و تنفس را كنترل كنيد. اگر وضعيتي كه مصدوم را در آن حالت يافتيد، مانع از باز كردن راه تنفسي مي شود و يا شما نمي توانيد راه تنفسي را به روش "بالا راندن فك باز كنيد، مصدوم را در وضعيت بهبود قرار دهيد. اگر به نيروهاي كمكي

دسترسي داريد، از روش "چرخاندن مثل الوار" استفاده كنيد.

تكان مغزي

مغزي مي تواند آزادانه حركت مختصري در داخل جمجمه داشته باشد و بنابراين در اثر ضربه به سر، مغز ممكن است "تكان بخورد". اين حالت را تكان مغزي مي نامند. حوادث رانندگي آسيب هاي ورزشي سقوط و ضرباتي كه در زد و خورد به فرد اصابت مي كنند، از شايع ترين علل تكان مغزي هستند. تكان مغز سبب بروز اختلال منتشر اما موقت در فعاليت طبيعي مغز مي شود. با اين حال تكان مغزي معمولاً با هيچ صدمه پايدار مغزي همراهي ندارد. مصدوم ممكن است دچار اختلال هوشياري شود اما اين حالت فقط مدت كوتاهي (معمولاً فقط چند دقيقه طول مي كشد و به دنبال آن بهبود كامل وجود دارد. بر اساس تعريف تشخيص تكان مغزي تنها زماني مسجل مي شود كه مصدوم به طور كامل بهبود يافته باشد. اگر علايمي مثل سردرد يا تاري ديد در مصدومي كه دچار تكان مغزي شده است بعداً ظاهر شوند، بايد وي را تحت كنترل قرار داد و به او توصيه كرد كه به پزشك مراجعه كند. - تشخيص دوره كوتاهي از اختلال هوشياري به دنبال وارد آمدن يك ضربه به سر. ممكن است موارد زير نيز وجود داشته باشند: گيجي يا تهوع در زمان به هوش آمدن از دست دادن حافظ نسبت به تمام حوادثي كه در زمان حادثه يا بلافاصله پيش از آسيب رخ داده اند. سردرد خفيف و منتشر.- نحوه ايجاد تكان مغزي تكان مغزي معمولاً در اثر وارد آمدن يك ضربه به سر روي مي دهد. اين ضربه سبب "تكان خوردن مغز در داخل جمجمه مي شود كه

به اختلال موقت كاركرد مغز منجر مي شود. - اهداف اطمينان حاصل كردن از به هوش آمدن كامل و بي خطر مصدوم واگذاري مسؤوليت مراقبت از مصدوم به يك فرد مسؤول در صورت لزوم درخواست كمك پزشكي - هشدار! اگر مصدوم به طور كامل به هوش نيامد و يا پس از بهبود اوليه سطح پاسخ دهي وي رو به وخامت بود: با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. - احتياط تمام مصدوماني كه دچار آسيب سر شده اند، بايد از جهت آسيب گردني هم تحت مداوا قرار بگيرند (مبحث " آسيب ستون فقرات " را ببينيد). 1) از اقدامات درماني مربوط به اختلال هوشياري پيروي كنيد. 2) علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد. حتي اگر به نظر مي رسد كه مصدوم بطور كامل به هوش آمده است وي را از نظر بدتر شدن سطح پاسخ دهي تحت نظر بگيريد. 3) پس از به هوش آمدن مصدوم مسؤوليت مراقبت از او را به يك فرد مسؤول بسپاريد. اگر مصدوم در ميادين ورزشي دچار آسيب شده است هرگز به او اجازه ندهيد كه قبل از مراجعه به پزشك بازي را از سر بگيرد. 4) اگر مدتي پس از وارد شدن ضربه به سر، مصدوم دچار سردرد، تهوع استفراغ يا خواب آلودگي بيش از حد شده است به او توصيه كنيد كه به بيمارستان مراجعه كند.

فشردگي مغز

تحت فشار قرار گرفتن مغز (كه فشردگي مغز ناميده مي شود) يك وضعيت بسيار جدي است و تقريباً هميشه نياز به عمل جراحي دارد. اين حالت زماني روي مي دهد كه فشار روي مغز

افزايش يافته باشد. اين فشار مي تواند ناشي از يكي از چندين علت مختلف (مثل جمع شدن خون در داخل جمجمه يا تورم بافت هاي مغزي آسيب ديده باشد. فشردگي مغز معمولاً در اثر آسيب سر ايجاد مي شود. با اين حال علل ديگري مثل سكته مغز، عفونت يا تومور مغزي مي توانند اين حالت را ايجاد كنند. اين وضعيت مي تواند بلافاصله پس از وارد آمدن ضربه يا چند ساعت و يا حتي چند روز پس از آن روي دهد. به همين دليل هميشه بايد سعي كنيد كه وجود سابقه اخير آسيب به سر را در مصدوم كشف كنيد. - تشخيص بدتر شدن سطح هوشياري (ممكن است تا بي هوشي پيشرفت كند). ممكن است موارد زير نيز وجود داشته باشند: - سابقه اخير آسيب به سر - سردرد شديد - تنفس صدادار كه در حال كند شدن است - نبض كند اما پُر و قوي - نامساوي بودن اندازه دو مردمك ضعف و يا فلج از يك طرف صورت و يا بدن به پايين - درجه حرارت بالا؛ چهره برافروخته خواب آلودگي - تغيير قابل توجه در شخصيت يا رفتار (مثلاً تحريك پذيري فشردگي مغز در اثر خونريزي به دنبال آسيب به سر يا اختلالي مثل سكته مغزي ممكن است در داخل جمجمه خونريزي روي دهد. اين خون نشت كرده مي تواند روي بافت هاي مغز فشار بياورد. - اهداف فراهم كردن شرايط انتقال فوري مصدوم به بيمارستان - هشدار! اگر مصدوم بي هوش است با استفاده از روش "بالا راندن فك راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد؛ آماده باشيد تا در

صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد. با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. اگر مصدوم نفس مي كشد، سعي كنيد راه تنفسي را در همان وضعيت ابتدايي مصدوم باز نگه داريد. 1) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. اگر مصدوم هوشيار است وي را در وضعيت بي حركتي كه احساس راحتي مي كند نگه داريد و به او اطمينان خاطر بدهيد. 2) علايم حياتي مصدوم (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را به طور مرتب و تا رسيدن نيروهاي امداد پزشكي كنترل و ثبت كنيد. - احتياط : مصدوم را از خوردن، نوشيدن و سيگار كشيدن منع كنيد چون امكان دارد در بيمارستان ، بي هوشي عمومي موردنياز باشد.

شكستگي جمجمه

اگر مصدومي دچار جراحت سر شده است دقت كنيد كه ممكن است شكستگي جمجمه وجود داشته باشد . مصدوم مبتلا به شكستگي جمجمه ممكن است اختلال هوشياري داشته باشد . شكستگي جمجمه يك آسيب جدي است چون خطر صدمه به بافت مغز ، چه مستقيماً به خاطر قطعات استخواني شكسته شده از جمجمه و چه دراثر خونريزي داخل جمجمه وجود دارد. نشت مايع زلال (مايع مغزي _ نخاعي يا خونابه از گوش يا بيني ، نشانه يك آسيب جدي است . در هر مصدومي كه دچار آسيب به سر و در نتيجه آن ، اختلال هوشياري شده است ، به شكستگي جمجمه مشكوك شويد. بخاطر داشته باشيد كه مصدومي كه دچار شكستگي احتمالي جمجمه است مي تواند آسيب گردني (نخاعي هم داشته باشد و لذا بر اساس اقدامات درماني مربوط به آسيب گردني

تحت مداوا قرار بگيرد (مبحث " آسيب ستون فقرات " را ببينيد). - تشخيص جراحت يا كبودي روي سرناحيه نرم يا فرو رفته در پوست سركبودي تا تورم در پشت يك گوش كبودي در اطراف يك يا هر دو چشم از دست رفتن مايع زلال يا خونابه از بيني يا يكي از گوش ها وجود خون در سفيدي چشم انحراف شكل سر يا صورت يا از دست رفتن تقارن آنها بدتر شدن سطح هوشياري (ممكن است تا بي هوشي پيشرفت كند). - اهداف باز نگه داشتن راه تنفسي - فراهم كردن شرايط انتقال فوري مصدوم به بيمارستان 1) اگر مصدوم هوشيار است به او كمك كنيد تا دراز بكشد. در صورتي كه آسيب گردني وجود دارد، از چرخاندن سر خودداري كنيد. 2) با وارد كردن فشار روي محل جراحت خونريزي پوست سر را مهار كنيد. به دنبال آسيب هاي ديگر بگرديد و آنها را درمان كنيد. با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. 3) اگر از يك گوش ترشح خارج مي شود، با يك پانسمان استريل يا لايه پوششي تميز، روي گوش را بپوشانيد و با ملايمت به كمك باند محكم كنيد . (خروجي گوش را مسدود نكنيد. 4) تا رسيدن نيروهاي امداد پزشكي علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد. - هشدار! اگر مصدوم بي هوش است با استفاده از روش "بالا راندن فك راه تنفسي را باز كنيد و تنفس را كنترل كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد . با مركز اورژانس تماس

بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. اگر وضعيتي كه مصدوم را در آن حالت يافتيد، مانع از باز كردن راه تنفسي مي شود و يا شما نمي توانيد راه تنفسي را به روش "بالا راندن فك باز كنيد، مصدوم را در وضعيت بهبود ، قرار دهيد. اگر به نيروهاي كمكي دسترسي داريد، از روش "چرخاندن مثل الوار" استفاده كنيد.

سردرد

سردرد مي تواند همراه با هر بيماري به ويژه يك كسالت تب دار مثل سرماخوردگي تظاهر كند. سردرد مي تواند بدون هيچ علتي رخ دهد اما اغلب مي توان آن را با خستگي فشار عصبي استرس و يا گرما يا سرماي مفرط مرتبط دانست مسموميت خفيف كه در اثر يك فضاي خفه يا پر از گاز و يا در اثر سوءمصرف الكل يا ساير داروها ايجاد مي شود هم مي تواند منجر به سردرد شود با اين همه سردرد مي تواند بارزترين علامت مننژيت يا سكته مغزي باشد. - اهداف تسكين درد - در صورت لزوم درخواست كمك پزشكي 1) به بيمار كمك كنيد تا در يك مكان ساكت بنشيند يا دراز بكشد. يك كمپرس سرد روي سر قرار دهيد .- احتياط در صورتي كه درد هريك از شرايط زير را داشت فوراً با پزشك تماس بگيريد: - بسيار ناگهاني ايجاد شده است - شديد و ناتوان كننده است - با تب يا استفراغ همراهي دارد.- عود مي كند يا ثابت است - با از دست دادن قدرت (حركتي يا حس و يا اختلال هوشياري همراه است - با سفتي گردن همراه است - به دنبال آسيب سر شروع شده است 2) يك

بزرگسال مي تواند 2 عدد قرص استامينوفن و يك كودك مي تواند دوز توصيه شده از شربت استامينوفن را مصرف كند. به كودكان آسپيرين ندهيد.

كمك هاي اوليه در خون ريزي

خون ريزي يعني پارگي رگ هاي خوني بدن همراه با تغيير مسير جريان خون.

خون ريزي شديد در برخورد با اجسام

هنگامي كه مي خواهيد به درمان خون ريزي بپردازيد، ابتدا كنترل كنيد كه آيا شي در داخل زخم وجود دارد يا خير؛ دقت كنيد كه روي شي فشار وارد نكنيد. در صورتي كه شي در داخل زخم وجود ندارد، اقدامات زير را انجام دهيد:

1) درصورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. لباس ها را در حد نياز خارج كنيد يا برش دهيد تا زخم آشكار شود.

2) با كف دست يا انگشتانتان و ترجيحا به كمك يك پانسمان استريل يا يك قطعه پارچه تميز بدون كرك مستقيما روي زخم فشار وارد كنيد اما زمان را براي پيدا كردن پانسمان تلف نكنيد. مي توانيد از مصدوم بخواهيد كه خودش به طور مستقيم روي زخم فشار وارد كند.

3) اندام آسيب ديده را بلند كنيد و بالاتر از سطح قلب مصدوم نگه داريد تا ميزان خون ريزي كاهش پيدا كند. در صورتي كه مشكوك به شكستگي استخوان هستيد، اندام را با ملايمت جابه جا كنيد.

4) در صورت امكان به مصدوم كمك كنيد كه روي يك پتو دراز بكشد تا در برابر سرما محافظت شود. در صورتي كه مشكوك به شوك هستيد، پاهاي مصدوم را بلند كنيد و بالاتر از سطح قلب او نگه داريد.

5) پانسمان را با يك باند سفت كه بتواند فشار كافي وارد كند، محكم كنيد. دقت كنيد كه باند بيش از حد محكم نباشد كه گردش خون را مختل كند.

6) اگر

خون ريزي همچنان ادامه داشت يك پانسمان ديگر روي اولي قرار دهيد. اگر خون به داخل پانسمان دوم نشت كرد، هر دو پانسمان را برداشته يك پانسمان تازه قرار دهيد و دقت كنيد كه فشار دقيقا روي محل خون ريزي وارد شود.

7) با استفاده از يك آويز ويا باندپيچي اندام آسيب ديده را در وضعيت بالاتر نگه داريد.

8) در صورت وسعت خونريزي با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد. به دقت مراقب نشانه هاي شوك باشيد و پانسمان ها را از نظر نشت خون كنترل كنيد. گردش خون را در نواحي پايين تر از محل باندپيچي بررسي كنيد.

احتياط

مصدوم را از خوردن آشاميدن يا سيگار كشيدن منع كنيد.

هدف از اين اقدامات عبارت اند از:

- كنترل خون ريزي بدون فشردن شي به داخل زخم

- پيشگيري از شوك و به حداقل رساندن آثار آن

- به حداقل رساندن امكان عفونت

- فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان

در صورتي كه شي در داخل زخم وجود دارد، اقدامات زير را انجام دهيد:

1) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. دو طرف شي داخل زخم را محكم فشار دهيد تا لبه هاي زخم در كنار هم قرار گيرند.

2) اگر اندام مصدوم دچار آسيب شده است اين اندام را بلند كنيد و بالاتر از سطح قلب مصدوم نگه داريد تا خون ريزي كاهش پيدا كند.

3) در دو سمت شي بالشتك هايي قرار دهيد و بدون فشار آوردن روي شي به دور آن باند بپيچيد.

4) با استفاده از يك آويز و يا باند پيچي اندام آسيب

ديده را در وضعيت بالاتر نگه داريد تا تورم به حداقل برسد.

5) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد

از ضربه به سر تا سوختگي شيميايي

نويسنده: مريم منصوري

هنگام وقوع حادثه دانستن كمك هاي اوليه و توانايي انجام آن بدون دستپاچگي مي تواند جان افراد را نجات دهد ولي حتي اگر كمك هاي اوليه نمي دانيد با به كار بستن چند نكته اصلي مي توانيد در ثانيه هاي اول مفيد واقع شويد.

به محض برخورد با كسي كه مجروح شده، يا به زمين افتاده، خود را به مجروح رسانده و ديگران را نيز از مجروح شدن فرد مطلع كنيد و كمك بخواهيد. در اولين فر صت فرد را به مراكز پزشكي برسانيد يا اورژانس را خبر كنيد. تا رسيدن كمك مراحل زير ا انجام دهيد:

1- بررسي تنفس

مطمئن شويد شخص مجروح مي تواند نفس بكشد. اگر چيزي مانند لخته خون، دندان مصنوعي، گل و لاي، مواد غذايي و ماسك پارچه اي جلوي نفس كشيدن او را گرفته سريعاً آنر ا از دهانش خارج و دور كنيد. اگر مصدوم پس از باز كردن راه هوايي، باز هم نفس نكشيد، شخص به تنفس مصنوعي دهان به دهان احتياج دارد بنابراين شروع به انجام تنفس مصنوعي كنيد.

2- كنترل خونريزي

در صورت وجود خون ريزي مصدوم را روي زمين بخوابانيد. با يك پارچه تميز روي محل خون ريزي با فشار دهيد. اگر محل خون ريزي در گردن يا اطراف دهان است، مطمئن شويد فشار روي محل خون ريزي تنفس را مختل نمي كند. به عنوان مثال براي جلوگيري از خون ريزي طوري گردن فرد را فشار ندهيد كه باعث خفگي اش شويد.

3- بررسي هوشياري

اگر فرد هوشياري

كامل ندارد، يا روي زمين دراز كشيده، در دهانش آب نريزيد زيرا موجب خفگي مصدوم مي شود. سعي كنيد مجروح را به پهلو بخوابانيد تا ترشحات و مايعات دهان وي به مجراي هوايي راه پيدا نكند.

4- ضربه به سر

ضربه به سر، به خصوص همراه با خونريزي گوش، سبب كاهش هوشياري مي شود. فرد جهت را تشخيص نمي دهد و هر لحظه احتمال سقوط وي وجود دارد. به فرد كمك كنيد تا بنشيند و تا مطمئن نشديد جاي امني نشسته است، او را رها نكنيد.

5- حمل مجروح

بهترين راه حمل مجروح اگر به گردن و كمرش آسيبي وارد نشده باشد، گذاشتن وي روي پتو يا يك پارچه بزرگ و حمل او با گرفتن گوشه هاي پارچه است. احتمالاً پيدا كردن برانكار يا پتو در محل حادثه سخت است، پس در صورت امكان فرد را بغل كنيد ولي حمل مجروح در حالي كه دست و پاي فرد از دو طرف توسط مردم كشيده مي شود، مي تواند صدمات شديد به نخاع فرد وارد كند.

6- آسيب هاي چشمي

پوست پلك هاي ما خيلي نازك است و به دنبال هر ضربه اي كه به آن وارد شود، عروق وريديز زير پلك پاره شده و خون به بافت اطراف مي رود و موجب كبودي اطراف چشم مي شود. وقتي كبودي اتفاق افتاد، كاري نمي شود كرد و فقط بايد صبر كرد تا به مرور زمان خون جذب شده و كبودي از بين برود. كمك هايي كه مي توانيد بلافاصله پس از ضربه انجام دهيد:

* روي منطقه ضرب ديده را با گذاشتن كمپرس سرد (قطعات يخ يا غيره)، سرد كنيد

تا عروق منطقه تنگ شوند و خون ريزي قطع شود.

* حتماً بينايي چشم را بررسي كنيد. اگر در مقايسه با چشم سالم مشكل داشت، به پزشك مراجعه كنيد.

* اگر علاوه بر ضربه به چشم، جسمي وارد چشم يا پشت پلك شده است، با باز و بسته كردن پلك در آب سعي كنيد آن را درآوريد.

7- درد و تورم

بعضي اوقات اتفاقاتي رخ مي دهد كه نيازمند اقدامات احيا و كمك فوري نيست ولي به خاطر درد و تورم ناحيه آسيب ديده، با خود مي گوييم كاش مي توانستم كار مفيدي انجام دهم. يكي از اين موارد وقتي است كه افراد دچار ضربه مي شوند و مثلاً دست يا پاهاي شان بعد از افتادن، كبود و متورم مي شود. اگر آسيب ديدگي دست باشد، با آويران كردن آن، ورم و كبودي كاهش مي يابد. اگر هم پاي او دچار آسيب شده او را بنشانيد و ناحيه آسيب ديده را بلند كرده و چند بالش زير پا بگذاريد. سپس به سرعت با كمپرس سرد منطقه آسيب ديده، درد و تورم را كاهش دهيد.

براي كمپرس سرد مي تواني چند تكه يخ را داخل كيسه اي بريزيد و يا حوله يا پارچه اي را در آب سرد فرو ببريد و هر چند دقيقه آن را عوض كنيد. يادتان باشد به ناحيه آسيب ديده فشار وارد نياوريد به مدت 30 دقيقه كمپرس سرد را روي محل بگذاريد. با اين كار از سرعت جريان خون به ناحيه آسيب ديده كاسته شده و درد و ورم كم مي شود.

8- سوختگي با آتش

به هنگام آتش سوزي اولين چيزي كه از اهميت ويژه

اي برخوردار است، حفظ آرامش است سپس اقدامات زير را انجام دهيد:

* حذف عامل سوختگي: با آب سرد آتش را خفه كنيد. لباس هاي مستعد آتش سوزي را درآورديد. از دويدن شخص در حال سوختن جلوگير كنيد.

* بيمار را روي سطحي از بدن كه سوختگي وجود ندارد يا كم ترين سطح سوختگي را دارد، بخوابانيد.

* هرگز لباس هاي چسبيده به محل زخم را جدا نكنيد.

* توسط آب خنك و تميز محل سوختگي را شستشو دهيد.

* محل زخم را با گاز استريل پانسمان كنيد.

* در صورت وخامت سوختگي مصدوم را به اولين مركز درماني منتقل كنيد.

* در سوختگي با قير بلافاصله منطقه را با آب سرد خنك كنيد. قير را هرگز برنداريد.

9- سوختگي با مواد شيميايي

اين نوع سوختگي از جدي ترين نوع سوختگي ها است كه در سطح كم و عمق زيادتري بردن را دچار سوختگي مي كند. اقدامات زير مي تواند به شما در كاهش علايم و درد كمك كند:

* حذف عامل سوختگي: لباس هاي آلوده را درآورده و محل را با آب فراوان شستشو دهيد.

* درمان سوختگي: درمان اين نوع سوختگي عبارت است از شستشوي ناحيه با آب فراون حداقل به مدت 20 تا 30 دقيقه و سپس اقدامات درماني كه همانند سوختگي با حرارت انجام مي شود.

*انتقال مصدوم: مصدوم را در صورت امكان به اولين مركز درماني منتقل كنيد.

تذكر: در صورت سوختگي چشم با مواد اسيدي و قليايي شستن چشم ها با حجم زياد و جريان آرام آب روي چشم بسيار مهم است. مي توانيد چشم مصدوم را زير جريان آرام شير آب بگيريد و يا آنيكه سر مصدوم را

در يك ظرف آب فرو برده و از او بخواهيد كه چشم هايش را باز و بسته كند. اين كار در مورد سوختگي با مواد قليايي (آهك، بيكربنات سديم و پتاسيم) به مدت حداقل 20 دقيقه و در سوختگي با مواد اسيدي (جوهر نمك، اسيدسولفوريك)به مدت 5 تا 10 دقيقه لازم و ضروري است. اگر چشم ها در اثر درد شديد بسته شده بود، با ملايمت ولي قاطعانه چشم ها را باز كرده و آن را شستشو دهيد، سپس آنها را با يك بانداژ به صورت شل بسته و مصدوم را به مركز درمان انتقال دهيد.

* چنانچه در تماس اتفاقي با گاز اشك آور قرار گرفتيد توجه داشته باشيد: گاز مذكور در اثر حرارت آتش، اكسيده و بي اثر مي شوند بنابراين روشن كردن فندك يا يك كاغذ آتش گرفته سبب مي شود كه اثر اين گازها روي شما كمتر شود.

- اين گازها سنگين تر از هوا هستند و بيشتر نزديك به زمين قرار مي گيرند. بنابراين ايستادن بهتر از نشستن و خوابيدن روي زمين است. سعي كنيد به سطوح بالاتر مانند بالاي ساختمان، ديوار يا تپه برويد.

- استفاده از يك دستمال آغشته به سركه سيب يا آب ليمو جلوي دهان و بيني هم تاحدودي مؤثر است.

- هيچ گاه لباس خود را روي سرتان نكشيد. اين گازها در لباس شما مانده و اثر بيشتري روي چشم ها و پوست صورت شما خواهند گذاشت.

- اگر لنز چشمي داريد، آن را خارج كنيد.

- آگاهانه و مكرر پلك بزنيد تا اشك چشم مواد شيميايي را زودتر از چشم شما بزدايد.

- از مالش چشم و پوست جداً

خودداري كنيد.

- پوست و چشم را با مقدار زيادي آب سرد و بدون استفاده از مواد شوينده و تميز كننده بشوييد.

- هر قسمت بدن را جداگانه بشوييد و مراقب باشيد كه آب از اندام آلوده به قسمت هاي ديگر بدن جاري نشود و سپس دوش بگيريد اما در وان حمام نخوابيد.

- از آب داغ استفاده نكنيد . آب داغ موجب باز شدن منافذ پوست و بيشتر شدن اثر اين مواد بر پوست مي شود.

- از كرم هاي روغني و ضدآفتاب براي تسكين استفاده نكنيد چون سبب بيشتر شدن اثر اين مواد بر پوست مي شوند.

- شستشوي پوست تحريك شده با شير هم مؤثر گزارش شده است.

- در موارد تحريك گلو و حلق مي توانيد از شربت معده آلومينيوم ام.جي استفاده كنيد. مقداري شربت را با آب مخلوط كرده و با آن قرقره كنيد و يا شربت را كمي در دهان نگاه داشته و سپس فرو دهيد.

منبع: روزنامه سلامت - شماره 225

كمك هاي اوليه در برق گرفتگي

در برخورد با فرد برق گرفته ابتدا بايد اطمينان حاصل كنيد كه برق قطع شده و مصدوم به منبع جريان متصل نيست . تعداد تنفس و ضربان قلب فرد مصدوم را كنترل كنيد و در صورت لزوم ، احياي قلبي تنفسي را انجام دهيد ؛ و اما بعد :

_ از تماس با بدن شخص برق گرفته و يا البسه اش ، به خصوص در نقاط مرطوب ، خودداري كنيد .

_ در صورت امكان جهت احتياط بيشتر بهتر است هنگام جدا كردن شخص از سيم و يا هر وسيله برقي ديگر ، روي وسيله اي عايق و خشك بايستيد ، اگر شخص به

سيم راديو ، تلويزيون و اتو چسبيده باشد ، مي توان پريز را بيرون كشيد .

_ پس از قطع برق و جدا كردن بيمار از سيم يا وسيله ي برقي ، در صورت قطع تنفس ، بايد به وي تنفس مصنوعي داده و اگر لازم باشد ، اين عمل براي ساعت ها ادامه يابد تا تنفس عادي به بيمار بازگردد .

_ اگر آثار پريدگي رنگ ، اختلال نبض ، نامنظم شدن تنفس ، به هم خوردن دندان ها ، سرد شدن بدن و بي هوشي ديديد ، اينها مي تواند علايم شوك باشد . لذا بايد فوراً مصدوم را توسط آمبولانس به بيمارستان انتقال داده و در حين اين عمل ، وي را به پشت بخوابانيد ؛ به نحوي كه سرش پايين تر از بدن قرار گيرد و پاها حداقل 30 سانتي متر بالاتر از سر قرار داشته باشد .

_ بدن مصدوم را بايد به وسيله ي كيسه آب گرم ، پتو يا لباس ، گرم نگه داشت و البسه تنگ را در اطراف گردن ، سينه و كمر شل كرد . هواي تازه نيز بايد به قدر كافي به بيمار رسانده شود .

_ سوختگي ناشي از جريان برق بايد سريعاً پانسمان شود . در هر صورت رساندن شخص آسيب ديده به بيمارستان و يا در صورت امكان ، احضار پزشك به محل حادثه جهت معاينه وي ضروري است .

_ توجه كنيد در فرد دچار برق گرفتگي احتمال آسيب مهره هاي گردني و متعاقباً فلج اندام ها بسيار زياد است ؛ پس در حمل و نقل مصدوم تلاش كنيد هيچ

گونه حركتي به سر و گردن وي داده نشود .

منبع: روزنامه سلامت - شماره 225

ايمني در برابر آلودگي هاي شيميايي

بهداشت حرفه اي از زمانهاي قديم در حرفه هاي مختلف مطرح بوده است اما در قرن بيستم با پيشترفت تكنولوژي و صنعتي شدن جهان، اين علم عمدتاً در بيماريها و سوانح ناشي از صنعت خلاصه شد بنحوي كه امروزه بعنوان دومين علل مرگ و مير در جهان صنعتي محسوب مي شود. طبق آمار بدست آمده در ايران نيز در هر دقيقه ? نفر دچار سانحه مي شوند. با توجه به اين موضوع، اهميت آموزش بهداشت حرفه اي در پيشگيري و كاهش عوارض فردي، اجتماعي و اقتصادي ناشي از بيماريها و سوانح محيط كار بسيار مهم بنظر مي رسد. در زير به طور مختصر اشاره اي به بيماريهاي ناشي از عوامل شيميايي محيط كار و اقدامات احتياطي جهت پيشگيري از عوارض ناشي از آنها مي نماييم.

بيماريهاي ناشي از عوامل شيميايي

اين بيماريها و سوانح بر حسب راه ورود به بدن انسان به سه دسته طبقه بندي مي شوند: الف- بيماريهاي دستگاه گوارشي كه با ورود مواد شيميايي از راه دهان مثل سيانورها، ارسنيك، فسفر، اسيدها و غيره ايجاد مي شود. ب- بيماريهاي دستگاه تنفس ناشي از گرد و غبار كه به «پنوموكونيوزها» يا بيماريهاي ريوي معروف هستند. ج- بيماريهاي پوستي مانند جذب تترا اتيل سرب، فنل، تي ان تي و غيره.

اقدامات احتياطي جهت پيشگيري از عوارض ناشي از مواجهه با عوامل شيميايي در آزمايشگاه

?- آگاهي شما از خطرات ناشي از مواد شيميايي و نحوه پيشگيري از اين خطرات اهميت زيادي دارد.

?- براي آگاهي از خطرات مواد شيميايي و به كارگيري اقدامات احتياطي در هنگام كار با آنها برچسب روي مواد شيميايي و

برگه اطلاعات ايمني و بهداشتي اين مواد را مطالعه كنيد.

?- به دستورالعمل ها، توصيه ها، نكات احتياطي ذكرشده بر روي برچسب هاي مواد شيميايي توجه كنيد و آنها را به كار گيريد.

?- بررسي كنيد كه آيا امكان دارد بتوان از موادي كه ايمن تر هستند و خطر كمتري دارند استفاده كرد؟

?- محل كار خود را هميشه منظم و مرتب نماييد و محل نگهداري ظروف مواد شيميايي با برچسب هاي مناسب و قابل رويت مشخص باشد.

?- مواد شيميايي فرار و قابل اشتعال را تفكيك نموده و دور از ميزكار خود قرار دهيد.

?- از اقدامات كنترلي موجود مثل تهويه و … كه براي كنترل بخارات ناشي از مواد شيميايي تعبيه شده اند بطور كامل استفاده كنيد.

?- هرگونه نقص و اختلال در سيستم تهويه، تجهيزات حفاظت فردي و غيره را سريعاً گزارش كنيد.

?- از ماسك هاي تنفسي و ديگر تجهيزات حفاظتي خود (مثل دستكش ها و …) استفاده كنيد و آنها را در يك محل تميز نگهداري كنيد.

??- تجهيزات حفاظتي خود (مثل ماسك ها و دستكش ها و …) را تميز نگهداشته و مطمين باشيد كه براي شما اندازه و متناسب هستند.

??- در مكان هايي كه مواد شيميايي وجود دارند از خوردن و استعمال دخانيات خودداري كنيد.

??- از استفاده بيش از حد و غيرضروري مواد شيميايي خودداري كنيد، درب ظروف مواد شيميايي را محكم ببنديد تا از تبخير و رها شدن آنها در فضا جلوگيري كنيد.

??- پارچه ها و كهنه هاي آغشته به مواد شيميايي را از اطراف محل كار جمع آوري كنيد.

??- حتي الامكان از تماس پوستي با هر نوع ماده شيميايي خودداري كنيد و از تجهيزات حفاظتي مثل دستكش، عينك و پيشبند و … استفاده كنيد.

??- هيچ گاه از مواد

شيميايي (مثل تينر، بنزين و …) براي تميز كردن رنگ ها و آلودگي هاي ديگر از روي پوستتان استفاده نكنيد.

??- در برخي موارد با بازكردن درب پنجره مي توانيد از تهويه طبيعي براي كنترل بخارات مواد شيميايي استفاده كنيد.

??- از ورود افراد متفرقه و غيرحرفه اي به محيط كار و نگهداري مواد شيميايي ممانعت بعمل آوريد.

??- پس از كار با مواد شيميايي و قبل از خوردن، سيگار كشيدن و … دستهايتان را بطور كامل بشوييد.

??- در محل هايي كه مواد شيميايي حاوي كلر وجود دارد از انجام فعاليت هايي مثل حرارت دهي، جوشكاري و … خودداري كنيد چرا كه گازهاي فوق العاده سمي منتشر خواهد شد.

??- هيچگاه لباس كار خود را براي شستشو به خانه نبريد چرا كه با اين كار اعضاي خانواده خود را نيز در معرض آلودگي هاي محيط كار قرار مي دهي

كمكهاي اوليه (شوك)

دستگاه گردش خون شامل قلب به عنوان پمپ كننده شبكه عروق خوني و خون مي باشدكه وظيفه آن رساندن خون حاوي اكسيژن و مواد غذايي به سلول هاي بدن مي باشد.

تعريف:

كاهش علايم حياتي بدن به دلايل مختلف بلافاصله بعد از آسيب و يا با تأخير كه بر اثر ناتواني دستگاه گردش خون در رساندن كافي به اعضاي بدن، ايجاد مي شود را شوك گويند كه از يك ضعف تا يك وضعيت كشنده بر اثر آسيب شديد، متغير است. در اين حالت چون خون كافي به اعضاي بدن نمي رسد، بدن شروع به مقابله با وضع موجود (كاهش خون رساني) مي كند. دفاع بدن در اين حالت به صورتي است كه بايد حداكثر خون به اعضاء حياتي مثل مغز و قلب رسيده و در مقابل به اعضاء كم اهميت تر مثل پوست، روده و عضلات خون كمتري برسد

زيرا كه سلامت قلب و مغز ضروري تر است و "در حقيقت شوك دفاع بدن در برابر كاهش خون رساني است”.

اين اختلال به سه دليل مي تواند بروز و يا پيشرفت كند:

?. كاهش قدرت قلب ?. تغيير ناگهاني قطر رگ هاي خوني ?. ناكافي بودن حجم مايع داخل عروقي

تقسيم بندي انواع شوك

شوك ناشي از كاهش حجم خون (هايپوولميك)

- خونريزي

- از دست رفتن مايعات

غيرخونريزي مثل اسهال و استفراغ

شوك توزيعي

- شوك عصبي

- شوك رواني (غش)

- شوك عفوني

- شوك آنافيلاكتيك

شوك قلبي

- سكته قلبي

- انسداد داخل يا خارج قلبي گردش خون

?. شوك كاهش حجم خون(هايپوولميك)

??% وزن بدن انسان را مايعات تشكيل مي دهد. از بين رفتن ??% اين حجم با مكانيسم هاي جبراني، جبران مي شود ولي اگر حجم خون در گردش، ??-?? درصد كاهش يابد، مكانيسم هاي جبراني قادر به جبران نبوده و شوك هيپوولميك رخ مي دهد. اين نوع شوك از شايع ترين علل شوك مي باشد كه مي تواند به عللي مثل اسهال، استفراغ، تعريق شديد، كم آبي، خونريزي داخلي و خارجي، سوختگي وسيع و وقايع حاد داخل شكم مثل پاره شدن آپانديس ايجاد شود.

?. شوك ناشي از اختلال كاركرد قلب(كارديوژنيك):

شايع ترين علت آن بيماري هايي نظير سكته قلبي، صدمات قلبي، پرفشاري عروقي در ريه، تنگي دريچه آيورت مي باشد كه ???- ?? درصد بيماران داراي شوك قلبي مي ميرند.

?. شوك ناشي از تغييرات قطر عروق(وازوژنيك):

در اين شوك، جريان خون بافت هاي بدن طبيعي بوده ولي به دليل ترشح واسطه هاي شيميايي كه منجر به اختلال در نفوذپذيري و انقباض عروق مي شود، حجم خون در گردش كم به نظر مي رسد. اين نوع شوك بر اثر عوامل زير ممكن است بروز كند:

الف) شوك عصبي(نوروژنيك)

بر اثر آسيب هاي نخاعي، ضربه محكم به ستون فقرات يا سر

و ايجاد درد و درك آن توسط سيستم عصبي و نهايتاً گشاد شدن ناگهاني عروق و سقوط شديد فشارخون، ايجاد مي شود.

ب) شوك رواني(سايكوژنيك)

به علت اختلال موقت و گذراي خون رساني به مغز براي چند لحظه ايجاد مي شود مثل شنيدن خبر ناگهاني، خستگي مفرط، ايستادن طولاني و … .

ج) شوك عفوني( سپتيك)

شايع ترين و مهم ترين نوع شوك وازوژنيك است كه ارگانيسم هاي بيماري زا با آزاد كردن سم در تمام بافت هاي بدن از طريق افزايش نفوذپذيري عروق و اتساع آنها و اختلال در كاركرد قلب، موجب بروز اين شوك مي شوند. مرگ و مير در شوك عفوني پيشرفته زياد است(حدود ?? درصد) كه اكثراً به دليل كاهش شديد فشارخون و نارسايي چند عضو اتفاق مي افتد.

د) شوك حساسيتي(آنافيلاكتيك)*

علايم شوك:

در مراحل مختلف شوك و انواعي از شوك نظير شوك عفوني يا حساسيتي نشانه ها و علايم متفاوتند ولي به طور كلي علايم شوك عبارتند از :

رنگ پريدگي پوست- پوست سرد و مرطوب- نبض تند و ضعيف- تنفس تند و سطحي- كاهش فشارخون(علامت ديررس)- كاهش درجه حرارت بدن- مردمك هاي گشاد- تهوع و استفراغ- اضطراب- بي قراري- كاهش سطح هوشياري يا بيهوشي- تشنگي- گيجي و منگي.

كمك هاي اوليه :

بهترين درمان شوك پيشگيري از آن است. بنابراين اگر براي كسي حادثه اي اتفاق افتاده (مثلاً تصادف كرده) كه احتمال مي دهيد دچار شوك شود ولي هنوز علايم شوك را نشان نمي دهد، با اين حال اقدامات درماني شوك را در مورد وي اجرا كنيد تا دچار شوك نشود.

اين اقدامات عبارتند از :

?- كنترل و باز نگه داشتن راه هاي هوايي مصدوم و جلوگيري از آسپيره كردن مواد استفراغي.

?- دادن اكسيژن.

?- كنترل خونريزي.

?- آتل بندي محل شكستگي.

?- مريض را به پشت دراز كرده و

پاهايش را حدود ??- ?? سانتي متر بلند كنيد. نكته مهم اينكه اگر با اين كار تنفس مصدوم مشكل شد فوراً پاها را پايين بياوريد و يا اگر احتمال شكستگي پا يا ستون فقرات مي رود، پاها را بلند نكنيد.

?- جلوگيري از دفع حرارت بدن مصدوم به وسيله پيچيدن وي درون پتو يا لحاف يا هر چيز مشابه آن، توجه داشته باشيد كه با حرارت خارجي (بخاري) مصدوم را گرم نكنيد.

?- درصورتي كه مصدوم بيهوش نبوده و استفراغ ندارد به او مايعات بدهيد.

?- كنترل علايم حياتي را هر ? دقيقه يك بار به عمل آوريد.

واكنش حساسيتي شديد (شوك آنافيلاكتيك)

اغلب مردم فكر مي كنند حساسيت تنها باعث التهاب، خارش يا ديگر مشكلات كوتاه مدت مي شود كه با رفع عامل ايجادكننده برطرف مي گردند ولي واكنش هاي شديدتري به بعضي مواد خوراكي يا تزريقي وجود دارد كه شوك آنافيلاكتيك ناميده مي شود. اين شوك مي تواند در عرض چند دقيقه يا حتي چند ثانيه ايجاد شده و اگر فوراً درمان نشود مي تواند به مرگ بيانجامد. بعضي خوراكي هاي خاص مانند آجيل، صدف، ماهي يا بعضي داروها مانند پني سيلين خوراكي، نيش زنبور عسل يا زنبور قرمز، تزريق داروهايي مانند پني سيلين يا واكسن كزاز مي توانند در افراد حساس باعث واكنش هاي شديد و سريع شوند. تقريباً يك درصد مردم حساسيت شديدي نسبت به نيش حشرات دارند.

پاسخ حساسيتي شديد (شوك آنافيلاكتيك) زماني ايجاد مي شود كه فرد با ماده حساسيت زايي برخورد كند و قبلاً نيز سابقه برخورد با آن را داشته و بدن فرد آن را به عنوان مهاجم بشناسد. در اين صورت پادتني به نام IgE توليد مي گردد. سپس پادتن ها و دفاع ميزبان با ماده حساسيت زا كه براي بار

دوم وارد بدن شده، برخورد كرده و مواد شيميايي(مانند هيستامين) آزاد مي شوند. اين مواد در ريه ها، عروق خوني، روده ها و پوست اثرات ناخوشايندي را ايجاد مي كنند. اين شوك يكي از شرايط تهديدكننده حيات به شمار مي آيد. ??-??% مرگ هاي ناشي از شوك آنافيلاكتيك به علت ناتواني در تنفس مي باشد و علت آن تورم و انسداد راه هاي هوايي است. علت دوم اين مرگ ها (حدود ??% مرگ ها)، شوك است كه به علت كافي نبودن خون در گردش مي باشد.

علايم و نشانه هاي شوك آنافيلاكتيك:

سرفه، عطسه، خس خس صدا تورم صورت، زبان و دهان تنفس دشوار تهوع و استفراغ سفتي و تورم گلو سرگيجه

خارش و سوزش شديد انقباض عضلات شكم(كرامپ شكمي)

بثورات يا كهير پوستي متمايل به آبي شدن (سيانوز) اطراف لب ها و دهان

در شوك حساسيتي علاوه بر انجام ساير كمك هاي اوليه شوك، تزريق آدرنالين(اپي نفرين) توسط امدادگران مجاز است.

كمكهاي اوليه - ايست قلبي

ايست قلبي:

توقف ناگهاني قلب يكي از فوريت هاي امدادي بوده كه اگر در همان موقع بتوان بيمار را نجات داد، حيات او تجديد مي گردد.

علل:

بيماريهاي قلبي و عروقي، ضربه به قلب، داروهاي محرك، غرق شدگي، خفگي، برخي بيماريها، بيهوشي، شوك، خونريزي، برق گرفتگي و … از علل ايست قلبي مي باشند.

علايم:

مردمك هاي گشاد، اختلال تنفسي يا قطع تنفس و نبض، خاكستري رنگ شدن پوست، عدم وجود نبض در ناحيه گردن

روش تشخيص:

براي اين كار از نبض ناحيه گردن استفاده مي شود. ?-?? ثانيه براي يافتن نبض تلاش كنيد، اگر نبضي احساس نكرديد به معناي ايست قلبي است.

كمك هاي اوليه: ماساژ قلبي

ماساژ قلبي عبارت است از فشار منظم و موزوني كه بوسيله كف دو دست در بزرگسالان، كف يك دست در كودكان و دو انگشت در نوزادان روي ديواره جلويي قفسه سينه وارد مي شود.

نحوه

انجام ماساژ قلبي:

?. محل ماساژ را معين كنيد.

در بالغين و اطفال دو انگشت بالاتر از انتهاي استخوان جناغ سينه و در شيرخواران زير يك سال يك سانتي متر پايين تر از خطي كه دو نوك سينه را به هم وصل مي كند روي استخوان جناغ سينه.

?. پاشنه يك دست را در محل مشخص شده جهت انجام ماساژ قرار داده و دست ديگر را روي دست اول قرار دهيد، سپس انگشتانتان را در هم فرو كنيد. نبايد نوك انگشتانتان با سينه مصدوم در تماس باشد.

?. در حاليكه دستها كاملاً عمود بر بدن مصدوم بوده و آرنج ها كاملاً صاف مي باشد قفسه سينه او را به نرمي و آرامي به سمت داخل فشار دهيد. از فشارهاي تيز و سريع بپرهيزيد.

احيا قلبي و ريوي (C.P.R) Cardio Pulmonary Resuscitation

در صورت ايست قلبي و تنفسي، همزمان اقدام به انجام تنفس مصنوعي و ماساژ قلبي همراه با هم مي كنيم كه به اين عمل CPR گويند.

عمليات CPR در سه مرحله انجام مي شود:

A: Air way ايجاد راه هوايي باز (?)

B: Breathing برقراري تنفس مناسب (?)

C: Circulation برقراري جريان خون مناسب (?)

موارد (?) و (?) در فصلنامه شماره سه توضيح داده شد.

CPR در بزرگسالان به روش يك نفره و دو نفره انجام مي گيرد به اين صورت كه بعد از تشخيص قطع تنفس و ايست قلب از طريق روشهاي تشخيصي گفته شده، بايد بلافاصله بعد از بازكردن راه هوايي (A) اقدام به تنفس مصنوعي (B) و ماساژ قلبي (C) توأم نمود.

CPR يك نفره:

خلاصه عمليات CPR توسط يك امدادگر به ترتيب زير است:

?. از بيهوش بودن مصدوم اطمينان حاصل كنيد.

?. درخواست كمك نماييد.

?. راه هوايي را باز كنيد.(A)

?. تنفس مصدوم

را برقرار كنيد.(B)

?. در صورت ايست تنفسي، دوبار تنفس مصنوعي بدهيد.

?. نبض سرخرگ كاروتيد(گردني) را كنترل كنيد.

?. در صورت ايست قلبي، ?? بار ماساژ قلبي بدهيد.(C)

?. سپس دو بار تنفس بدهيد. اين چرخه را بصورت دو بار تنفس مصنوعي و ?? بار كمپرس قلبي به مدت يك دقيقه (يعني ? بار تنفس و ماساژ) ادامه دهيد.

?. در دقيقه اول و پس از آن، هر سه دقيقه يك بار نبض كاروتيد را بررسي كنيد. به محض برقراري ضربان قلب، ماساژ قلبي را متوقف كرده و تنها به تنفس مصنوعي با سرعت ?? بار در دقيقه بپردازيد.

??. به محض برقراري تنفس طبيعي، تنفس مصنوعي را قطع كرده و مصدوم را در وضعيت بهبودي قرار دهيد.

??. اگر تنفس و ضربان قلب مصدوم برقرار نشد، CPR را تا رسيدن پزشك ادامه دهيد.

CPR دو نفره:

خلاصه عمليات CPR با دو امدادگر به ترتيب زير است:

?. دو امدادگر در طرفين مصدوم زانو مي زنند. امدادگر اول كه مسيول تنفس مصنوعي است بالاي سر مصدوم قرار مي گيرد. امدادگر دوم كه مسيول ماساژ قلبي است، لباس مصدوم را كنار زده و دستهايش را در موقعيت صحيح روي جناغ سينه قرار مي دهد.

?. امدادگر اول با صدا زدن و تكان دادن مصدوم از بيهوشي و ايست تنفسي او اطمينان حاصل مي كند. سپس راه تنفس را باز كرده و دو بار تنفس مصنوعي مي دهد. پس از آن نبض شريان كاروتيد را آزمايش كرده و در صورت ايست قلبي به امدادگر دوم فرمان شروع ماساژ قلبي را مي دهد.

?. امدادگر دوم ماساژ قلبي را با سرعت ?? بار در دقيقه شروع مي كند.

?. امدادگر اول بدون وقفه يك بار تنفس مي دهد

و امدادگر دوم نيز بدون وقفه ? بار ماساژ قلبي مي دهد و اين چرخه (يك بار تنفس و پنج بار ماساژ قلبي) به مدت يك دقيقه ادامه يابد.

امدادگر اول بايد در ضمن انجام ماساژ قلبي توسط همكارش، نبض شريان كاروتيد را بررسي كند و از مؤثر بودن ماساژ قلبي اطمينان حاصل كند. اگر همزمان با ماساژ قلبي، نبض كاروتيد حس نشد ممكن است اشكال در نحوه قرارگيري مصدوم يا نقطه وارد آمدن فشار يا نيرو كم امدادگر باشد كه هريك از اين اشكالات بايد سريعاً برطرف شود.

نكته ?) اگر مصدومي تنفس مي كند ولي تنفس او دچار اشكال است، مي توانيد به او تنفس مصنوعي بدهيد اما تا زمانيكه قلب ضربان دارد هرچند ضعيف و نامنظم، هرگز نبايد اقدام به ماساژ قلبي كرد، چون اين كار ممكن است ايست كامل قلب را در پي داشته باشد.

نكته ?) براي اطمينان از ايست قلبي از نبض گردني استفاده كنيد. استفاده از نبض سرخرگهاي محيطي در ناحيه مچ دست يا بازو مي تواند باعث اشتباه شود، چون نبض اين شريان ها حتي در شرايطي كه قلب هنوز مي تپد، ضعيف و غيرقابل لمس مي باشند.

نكته ?) به دليل اهميت ماساژ قلبي، ضرورتي ندارد كه در حين تنفس مصنوعي، انجام ماساژ قلبي متوقف شود زيرا ماساژ قلبي تنها درصدي از كار قلب را ايجاد مي كند.

نكته ?) در اطفال كمتر از ? سال CPR همواره يك نفره بوده و نسبت آن(تنفس مصنوعي و ماساژ قلبي) يك به پنج مي باشد.

خطاها و عوارض CPR:

ممكن است هنگام دادن تنفس، دهان امدادگر كاملاً دهان مصدوم را نپوشانده باشد و در نتيجه قسمت اعظم هوا به جاي ورود به ريه ها وارد

محيط اطراف شود.

به علت غفلت از وضعيت دادن به سر و چانه مصدوم مجاري هوايي بسته شوند و قسمت اعظم هوا وارد مري شود و اتساع معده عاملي جهت تحريك استفراغ و ورود آن به مجاري هوايي (آسپيراسيون) و خفگي مصدوم شود.

اگر تنفس بيش از حد قوي و سريع باشد خود امدادگر دچار خستگي، سردرد و سرگيجه خواهد شد.

شكستگي ترقوه، دنده ها و جناغ سينه در اثر فشارهاي تيز و خشن.

پارگي كبد و خونريزي داخلي بر اثر زياد پايين قراردادن كف دست، موقع ماساژ قلبي.

هنر زنده ماندن قبل از زلزله

نويسنده: مهندس عليرضا سعيدي

تا به حال مطالب بسيار زيادي را درباره اينكه چگونه خود را براي زلزله آماده كنيم ديده و خوانده ايد. متاسفانه بسياري از اين مطالب ترجمه اي صرف از بخشي از متون آموزشي است كه در كشورهاي پيشرفته همچون امريكا و ژاپن در اختيار مردم آن كشورها قرار ميگيرد ؛ اين آموزشها با آنكه بسيار تخصصي ميباشد اما بدليل آنكه شرايط و نيز سطح ايمني ساختمانها در كشورهاي مذكور با سطوح ايمني و نحوه اجرايي ساختمان سازي در كلان شهر ها ما خصوصا تهران هماهنگي ندارد ؛ لذا قابليت اجرائي آن بسيار محدود و گاه غير ممكن است . در اين خصوص گروه امداد و نجات موج پيشرو اقدام به تهيه دستور العمل جامعي براي مردم ايران نموده است كه هموطنان عزيزمان بتوانند با آشنايي مقدماتي با زلزله و نيز بحرانهاي پس از آن در ايران ؛ خود را براي رويارويي با زلزله آماده سازند. بي گمان تلاش ما براي اين است كه اين دستورالعملها هر دوره كاملتر شده و در هر سال بصورت كتابچه اي با اطلاعات

جديدتر با آخرين پژوهشهاي بعمل آمده ؛ به روز رساني و در اختيار شما هموطن گرامي قرار بگيرد. - آشنايي با علائم وقوع زلزله همواره وقوع زلزله با يكسري علائم هشدار دهنده همراه است كه در صورت توجه به چنين علائمي مي توانيم از خسارات جاني و مالي كه زلزله همواره بر جاي مي گذارد به ميزان قابل ملاحظه اي بكاهيم . ما در اولين گام سعي داريم شما را با بخشي از اين علائم كه غير تخصصي بوده و هر هركدام از ما مي تواند انرا شناسايي نمايد اشنا نماييم

قسمت اول پيش نشانگرها

•گاه حركت گسلها موجب مي گردد كه در لايه هاي از زمين كه سفره هاي آب زير زميني را در خود نگه ميدارند شكستهايي ايجاد گردد كه در اثر آن گاه دو يا چند سفره آب زير زميني با همديگر ارتباط برقرار ميكنند در اين حالت بروز اتفاقات زير را شاهد خواهيم بود

1-دماي آب چشمه ها و قنوات و چاهها كاهش و يا افزايش ناگهاني پيدا ميكند

2-چاهها و قنوات از نظر طعم ومزه دچار تغييراتي محسوس ميگردد

3-در حجم و مقدار آب دهي قنوات ؛چشمه ها و سطح آب در چاهها فزايش و يا كاهش محسوسي بوجود ميايد

•پيش از وقوع زلزله هاي ادواري شكافهايي در سنگها و پوسته زمين به وجود مي آيد كه همگي در جهت خاصي هستند و بعد از وقوع زلزله شكافهاي حاصل از زمين لرزه دقيقا در امتداد شكافهاي قبل از وقوع آن امتداد ميابد لذا توجه به شكافهاي ناگهاني كه طي چند دقيقه تا چند روز در سطح زمين خصوصا در مناطقي كه بروي گسل هاي

فعال قرار دارند بوجود ميايد ميتواند به پيش بيني زلزله كمك فراواني نمايد . در زلزله بم گزارشاتي از صداهاي عجيب كه از زمين شنيده ميشده است مويد اين مطلب ميباشد كه صداي ايجاد تركها حتي در اعماق زمين گاه همچون بم قابل شنيدن بوده و ميتواند قبل از حدوث زلزله بعنوان يك پيش نشانگر مهم مورد توجه بايد قرار بگيرد

•معمولا حيوانات قادر به درك امواج P هستند اين امواج كه تنها در جامدات منتقل مي گردند داراي سرعت بيشتري نسبت به امواج ديگر بوده و لذا اين امواج چند ثانيه زودتر از امواج مخرب زلزله كه به آن امواج S ميگوئيم به ما ميرسند و اين امواج معمولا بروي حيوانات تاثير بيشتري داشته لذا حيوانات قبل از وقوع زلزله بطور غريزي از خود در برابر درك اين امواج يكسري واكنش خاص نشان ميدهند اين رفتارها در حيوانات اهلي همچون خر و الاغ و خرگوش فرار به سوي سر بالايي ميباشد . آنان هيچگاه به سمت سراشيبي حركت نميكنند و در ماهي ها مرگ گروهي و بي دليل و در پرندگان اهلي همچون اردك و غاز كه در مسير تابش امواج ماوراء صوت قرار گرفته اند سوختگي در امحا و احشاي داخلي و مرگ گزارش شده است .حيواناتي كه در منزل نگهداري ميشوند همچون سگها، به شدت پارس ميكنند و مضطرب ميگردند و گربه هاي خانگي با جمع كردن بدن به صورت گلوله و يا انداختن خود در داخل ظرفهاي گود همچون سطل آشغال رفلكس نشان ميدهند .

• در خصوص علائم غير طبيعي همچون مشاهده شدن اشياء نوراني در شبهاي قبل از زلزله

نيز گزارشات زيادي دريافت شده اين اشياء در جهت جنوب حركت كرده و به ناگهان به سمت شرق تغيير مسير ميدهند * ( * ) (هرچند اين چنين علائمي هنوز در هيچ مجمع علمي مورد تائيد واقع نگرديده است اما با توجه به تكرار آن در ايران توجه به آن به نظر مولف الزامي ميباشد . براي اطلاعات جامع تر در خصوص مشاهده نورهاي غير طبيعي قبل از وقوع زلزله ميتوانيد به روزنامه ايران به تاريخ 23 دي ماه 1382 در صفحه 4 مراجعه فرمائيد. )

قسمت دوم نشانگرها يا علائم منتهي به زلزله

پس از آشنايي با پيش نشانگرها ميرسيم به علام منتهي به وقوع زلزله كه در حقيقت اين علائم با ورود موج اصلي ( s ) زلزله به منطقه ؛ مشاهده ميگردد و همواره پس از مشاهده آنها تنها چند ثانيه وقت براي شما باقي است كه شايد با پناه بردن به زير يك ميز محكم يا كنجي از اطاق يا نقطه اي امن بتوانيد جان خود را نجات دهيد . شاهدان زيادي پس از زلزله گفته اند كه در آغاز زلزله با صدايي عجيب روبرو شده اند. بله درست است در ابتدا معمولا صداي نامتعارف شنيده ميگردد ، در زلزله هاي بزرگ ابتدا صداي عجيبي همچون زوزه باد و حركت درختان و برگها و سپس صداي ضعيف شيشه هاي منزل شنيده ميشود و به سرعت لرزش هاي اوليه كه معمولا با شدت بالا نيستند آغاز ميگردد و پس از آن موج اصلي با مدت زمان چند ثانيه اي و پس از آن پس لرزه هايي با شدت پائين و سپس اتمام زلزله !

عزيزان من گاهي اين چند لحظه ، چند دقيقه و حتي همچون بم چند ساعت است ، به صورتي كه خود پيش لرزه ها را ما با زلزله اصلي اشتباه ميگيريم ، بم در ساعات پاياني شب دو بار لرزيده بود اما عزيزان ما يا با بي توجه به آن در منازل خود خوابيدند و يا چند ساعتي را كه سرماي بيرون به آنها امكان تحمل داده بود را در حياطها ماندند و به داخل باز گشته ، خوابيدند ! ..... پس اول از همه اگر زلزله كوچكي را تجربه كرديد فراموش نكنيد كه ممكن است موج اصلي در راه باشد مكان هاي امن خانه را كه برايتان توضيح خواهم داد براي استراحت در نظر بگيريد حتما با هوشياري بخوابيد اگر امكان خوابيدن در حياط را داريد به عنوان يك تفريح هم شده شبي را با عزيزانتان در حياط بيدار بمانيد البته توجه كنيد كه از آوار ديوارهاي حياط و خود ساختمان ايمن باشيد .

ايمن سازي سازه اي و غير سازي

الف - ايمن سازي سازه و بنا ساختماني كه در آن زندگي ميكنيم از طراحي تا اجراي آن ميبايست تابع اصول مهندسي ساختمان بوده و در تمامي مراحل اجراي آن از نيروهاي متخصص استفاده گردد و بر نحوه اجراي آن نيز همواره نظارتي دقيق توسط مهندسان ناظر تاييد صلاحيت شده صورت بگيرد . متاسفانه اغلب ما در منازلي زندگي ميكنيم كه خود بر نحوه طراحي و اجراي آن نظارتي نداشته و از ميزان ايمني آن در برابر زلزله آگاه نيستيم . گاهي ما با برداشت ديوارها براي بازسازي منزل قديمي خود و يا باز نمودن

پنجره ايي در دهانه هايي كه بادبندها در آن اجرا شده است ناخواسته به تضعيف سازه خود اقدام ميكنيم . ايمن سازي يعني مشخص نمودن نقاط ضعف يك ساختمان اجرا شده در طراحي واجرا و رفع آن كه اين كار با توجه به پيچيدگي و تخصصي بودن آن بايد توسط نيروهايي كه داراي تخصص ويژه در مهندسي سازه و زلزله هستند انجام بگيرد. براي تعيين ميزان ايمني اينگونه ساختمانها بحثي بنام ايمن سازي سازه و بنا همواره مطرح بوده و كارشناسان خاص خود را دارا ميباشد . كارشناسان اين رشته قادرند پس از بازديد از ساختمان براي ايمن سازي منازل شما طرحهاي مربوطه را ارائه كنند . براي آشنايي با نحوه عملكرد اين گروه به بخش ايمن سازي سايت EHRSI.com مراجعه كنيد .

ب - ايمن سازي غير سازه اي)ايمن سازي دكوراسيون و لوازم داخلي منزل) در صورتي كه منزل شما در برابر زلزله دوام بياورد ، ممكن است لوازم و دكوراسيون منزل موجب صدمه به اعضاء خانواده شما گردد پس ايمن سازي در داخل منزل را به همان اندازه ساخت خانه جدي بگيريد !

1.تمام تابلو ها را به ديوار مهار كنيد و از نصب تابلو بالاي مكان خواب خود و فرزندانتان خودداري كنيد

2.كتابخانه . كمد لباس . ساعت ديواري ، كامپيوتر و هر چيزي كه با سقوط آن موجب صدمه زدن به كودكتان ميگردد را مهار و از مكان خواب او دور كنيد

3.تخت خواب را در كنار پنچره خصوصاً پنجره هاي بدون پرده هاي كلفت قرار ندهيد، شيشه هاي شكسته ميتواند صدمات جبران ناپذيري به خانواده شما وارد كند ، فراموش نكنيد كه مشكلات

زلزله با پايان حركت زمين ، تازه آغاز مي گردد . بر چسبهايي اكنون در ايران وجود دارد كه ميتواند ايمني شيشه منزل شما را تضمين كند .

4.ميز توالت همسرتان را در مسير خروج از اطاق خواب قرار ندهيد .

5.نحوه قطع جريانهاي آب و برق و شوفاژ و گاز را به اعضاي خانواده آموزش دهيد تا در صورت عدم حضور شما هم بتوانند اقدامات لازم را انجام دهند .

6.پس از پايان زلزله به دقت شير هاي اصلي گاز را قطع كرده و بسيار دقت كنيد كه موجب آتش سوزي نگرديد ، يك جرقه مي تواند خطر ساز باشد ، روشن كردن چراغ اطاق يا روشن كردن يك كبريت براي روشنايي ميتواند خسارت جبران ناپذيري را در پي داشته باشد ، در صورت روبرو شدن با آتش سوزي فراموش نكنيد كه به همان اندازه كه خود آتش ميتواند خطرناك باشد دود نيز ميتواند موجب خفگي شما گردد . در صورتي كه با دود ناشي از آتش سوزي روبرو شديد تا ميتوانيد در سطوح پايين زمين حركت كنيد تا كمتر مواد سمي را استنشاق كنيد . به اين منظور چهار دست و پا برروي زمين حركت كنيد و يا اگر مجبور شديد سينه خيز برويد اما تا جايي كه امكان دارد گازهاي ايجاد شده را استنشاق نكنيد . براي عبور از يك ديواره آتش استفاده از يك پتوي خيس در اولويت ميباشد در صورت عدم دسترسي ، لباس خود را به شرط آنكه نايلوني ( از جنس مواد و پشم شيشه ) نباشد خيس كرده بر روي سر خود بكشيد و از آتش عبور كنيد

.

7.اگر در منزل آبگرمكن داريد آنرا حتما به ديوار مهار كنيد، سوختگي كم از آوار نيست.

آشنايي اوليه با بحران پيش رو

اكنون كه با علائم زلزله و نيز نحوه ايمن سازي سازه اي و غير سازه اي آشنا شده ايد نوبت به آشنايي با نحوه عملكرد فردي و گروهي شما عزيزان مي باشد تا بتوانيد با بروز حادثه به كمك خانواده خود و نيز همسايگان و بستگان خود بشتابيد . در اين خصوص با شرح تمامي جزئيات در دو گام اصلي با زير مجموعه هاي ان به اين بحث خواهيم پرداخت گام اول ما به نحوه عملكرد ما در حين زلزله و گام دوم ما به نحوه عملكرد ما پس از وقوع زلزله مي پردازد . اما بهتر است تا قبل از مطالعه اين دو بخش در ابتدا با بحرانهايي كه مي تواند پس از زلزله براي ما حادث شود بيشتر اشنا شويم براي آغاز به آموزش مديريت بحران در محله كه جزء جدا نشدني آموزشهاي آمادگي براي زلزله ميباشد، من همواره در كلاسها با يك مثال از يك خانواده سنتي ايران درس را آغاز ميكنيم يك خانواده سنتي ايراني داراي كودك شيرخوار _ پسر و دختري نوجوان و در بيشتر مواقع مادر و يا پدري مسن مي باشد كه معمولا در كنار خانواده زندگي ميكنند اين خانواده پس از وقوع يك زلزله با چه مشكلاتي روبرو ميشوند . سرآغاز آموزش ماست ، چرا كه تا شما با بحران پيش رويتان آشنا نباشيد شايد هيچگاه نياز به آموزش و آمادگي براي زلزله را در خود احساس نكنيد و در اين صورت هيچ كلاس و

جزوه اي نيز قادر نخواهد بود تا شما را براي حفظ جان خودتان ترغيب نمايد لذا بياييد در ابتدا با هم با ساده ترين حالت ممكن براي خانواده خود پس از زلزله آشنا شويم تا ببينيم چقدر براي مديريت كردن اين بحرانها آمادگي داريم و يا به ابزار و لوازم و آموزشهايي ممكن است نيازمند باشيم! شايد در زمان وقوع يك زلزله يك خانواده در بهترين شرايط داراي وضع موجود زير باشد شخص با خانواده اش از زلزله جان سالم بدر برده است، منزل او كاملا ويران شده و او اينك به همراه خانواده اش در خيابان روبروي منزلش ايستاده، او داراي يك كودك شير خواره ، يك عضو آسيب ديده در خانواده كه در مثال ما يك پسر 16 ساله (كه داراي شكستگي از ران پا است ) يك دختر ?? ساله كه لباس مناسبي نيست ( به خاطر عجله در خروج از منزل ) ، همسري جوان و سالم و مادري پير است كه نياز به دارو هاي فشار و قند دارد. خوب از پسر بزرگ كه مجروح است شروع ميكنيم ، او ميبايست به بيمارستان برسد و احتمالا به شهر ديگري اعزام گردد امكان آنكه او به همراه يكي از اعضاء خانواده برود بدليل كمبود جا در هواپيما نيست و ترس از گم كردن فرزندتان و عدم رسيدگي مناسب به او آغاز بحران است . مدت زماني را كه شما مجبوريد به تنهايي (توجه داشته باشيد بخاطر بچه ها نميتوانيد همسرتان را با خود ببريد ) براي حمل پسرتان و رسيدن به فرودگاه يا بيمارستان صرف كنيد را چيزي در حدود پنج

ساعت تخمين بزنيد ، تازه اگر هواپيمايي باشد و بيمارستان جايي داشته باشد . در اين پنج ساعت خانواده شما بدون مرد تنهاست و مطمئنا بچه شير خوارتان غذا ميخواهد و مادرتان ميبايست انسولين خودش را كه در زير آوار مدفون شده را هر چه زودتر قبل از شوك كمبود انسولين كه بسيار خطرناك هم هست بزند ! در ضمن داروي فشار او نيز چند ساعتي است كه دير شده ! دخترتان لباس مناسبي بر تن نداره و تهيه لباس يا بيرون كشيدن حتي يك تكه پارچه فعلا مقدور نيست و شب سردي در راه است و احتمال بارش باران هم ميرود . شما بخاطردرگيري براي بستري يا اعزام كردن پسرتان قادر نخواهيد بود كه براي خانواده پتو ويا چادر آنهم اگر برسد بگيريد . بله اين يعني بهترين حالت براي يك خانواده چرا كه مجروحي كه داراي خونريزي باشد و يا عزيزي زير آوار مانده ندارند . اگر شما هم موافق باشيد با بهترين وضع هم بحران كمر شكني را ميبايست با آن روبرو شد ، اكنون معني مديريت بر بحران را قابل لمس تر مي يابيد مديريتي كه به شما امكان آن را ميدهد كه بعنوان مدير خانه خود بر بحران پيش آمده مديريت كنيد . اين مديريت كه ما در ( گروه امداد و نجات موج پيشرو ) مديريت بحران محله اي ميناميم ؛ در واقع جزء وظايف هر فرد در زمان وقوع زلزله براي ساماندهي بحران در محله خود ميباشد كه در واقع در جهت حمايت از تمامي نيروهاي عمل كننده دولتي و غير دولتي است . اكنون بياييد تا با

نحوه عملكرد صحيح شما در زمان وقوع و نيز بعد از زلزله اشنا شويم .

گام اول : چگونه درحين وقوع زلزله عمل كنيم

ما براي آموزش در حين وقوع زلزله براي حفظ جان هر فرد در هر سن و جنس و در هر مكان آموزشهايي عمومي داريم كه ميتواند بصورت مشترك مورد توجه قرار بگيرد هر چند همين آموزشها در دوره هاي تخصصي كاملا داراي سر فصلهاي خاص با نحوه عملكردهاي حرفه اي ميباشد اما اكنون كه شما با خواندن اين مقاله شروع به آموختن نموده ايد اين موارد ميتواند سر آغاز بسيار خوبي براي نجات جان شما باشد. ما در دو بخش عمومي و حالتهاي خاص به نحوه عملكردهر فرد در زمان بروز زلزله مي پردازيم

عملكرد عمومي در تمامي حالتها

1-تا حد امكان خونسرد باشيد

2-اگر در چارچوب درب ايستاده ايد با يك دست چارچوب را گرفته و مواظب باشيد تا درب برويتان بسته نشود . در اين حالت نشستن شما در حفظ تعائل بسيار موثر است . كافي است پشت خود را به يك لنگه چارچوب تكيه داده و پاها را به لنگه ديگر چار چوب ، البته توجه به اين نكته حائز اهميت مي باشد كه تنها چهارچوبهايي كه داراي فريمهاي محكم فلزي بوده و بكمك دوغاب ملات سيمان و ماسه و بهره بردن از شاخكهاي مهار ، به ديوار محكم شده اند مورد اعتماد مي باشد بنابراين بهتر است كه شما براي اطمينان خود قبلا از نوع و كيفيت چارچوبهاي منزل خود با كمك گرفتن از افراد ماهر در زمينه ساختمان مطلع شده باشيد .

3-در هر نقطه كه دچار لرزشهاي سخت ناشي

از لزله شديد همواره كف دستها را به هم گره نموده و با ساعدها و بازوانتان از گردن و سر خود محافظت نماييد . شكستگي گردن و آسيب ديديگي مغزي و نيز خفگي از عوامل اصلي مرگ در زمان زلزله مي باشند .

4-هرگز در كنار كمدهاي بزرگ يا تابلوهاي ديواركوب و يا پنجره پناه نگيريد احتمال آسيب ديدن از اين سري لوازم كه ايمن سازي غير سازه اي براي آنها انجام نگرفته كمتر از آوار نخواهد بود .

5-حتما براي خود نقاط ايمن را در محل هاي مختلفي كه در طول روز در آن سرگرم به كار هستيد در نظر بگيريد . خصوصا خانومها خانه دار كه حتما ميبايست براي خود در آشپزخانه اين نقاط را براي زمان بروز زلزله از پيش تعيين كرده باشند . توجه داشته باشيد در صورتي كه در آشپزخانه مشغول به كار هستيد ميبايست تا حد امكان محل پناه گرفتن شما از لوازم خطر سازي كه در اثر سقوط ميتواند جان شما را به خطر بيندازد همچون ظروف غذايي كه بروي گاز داريد و يا آبگرمكن ايستاده و يا كابينتهايي كه ظروف شيشه اي و چيني در ان قرار دارد دور باشد .

6-خانمهاي خانه دار مي بايست توجه داشته باشند كه اگر فرصت خروج از آشپزخانه را ندارند يكي از نقاطي كه ميتواند در صورت مهار بودن به ديوار ، بعنوان يك عامل كنج ساز ، شما را از ريزش مستقيم آوار نجات دهد يخچال مي باشد . البته اگر قبلا آن را به ديوار مهار كرده باشيد . هر كنجي كه در زمان زلزله ايجاد گردد مي تواند

از خطر ريزش مستقيم اوار بروي شما بكاهد .

7- توجه داشته باشيد كه كمد هاي پر از ظروف شيشه اي و چيني و ابزارهايي همچون چاقو ميبايست حتما از قبل براي زلزله ، ايمن سازي غير سازه اي شده و مكان امن شما در آشپزخانه بدور از اين لوازم باشد .پيشنهاد مي كنم كه هرگز اين لوازم خطر ساز را در كابينتهاي بالاي منزل خود قرار ندهيد .

8-اگر در راه پله بوديد حركت نكنيد ، بنشينيد و با تكيه كردن به ديوار از سر و گردن خود محافظت نماييد. احتمال صدمه ديدگي بر اثر سقوط شما بسيار بيشتر از ماندن در زير آوار است . بعلت انكه ميزان حركتهاي ايجاد شده بر اثر امواج زلزله در راه پله ها بيشتر از ساير نقاط منزل است در طي چند زلزله اخير شاهد بوده ايم كه تعداد زيادي از شهروندان بعلت شدت عجله در پائين رفتن از راه پله ها و لرزشهاي فوق دچار حادثه و سقوط از ارتفاع شده اند و صدمات جاني زيادي در اين خصوص گزارش شده است .

9-هرگز در زمان زلزله و بعد از آن از آسانسور استفاده نكنيد زيرا به طور معمول محورهايي كه اطاقك آسانسور بروي آن حركت ميكند در طي زلزله دچار تابيدگي ميگردد و در صورتي كه شما پس از زلزله بخواهيد از آسانسور استفاده نمائيد مطمئنا بعلت تابيدگي محورها در بين طبقات بنحوي گير خواهيد كرد كه امكان بيرون آوردنتان بسيار سخت خواهد بود

10- در خصوص اسانسورها توجه به يك نكته مهم ديگر نيز الزامي مي باشد ، در آسانسورهاي جديد ترمزهاي اضطراري خطر سقوط را به

مراتب كم كرده است اما در آسانسورهاي قديمي تر با توجه به تكنولوژي قديمي در صورت آسيب ديدگي كابلهاي مهار يا موتور بالابر احتمال سقوط كابين آسانسور بسيار بالا است

11- در بعضي مواقع امكان دارد بر اثر زلزله ضامن دربهاي آسانسورها در طبقات آزاد گردد اين بدان معني است شما بعد از باز كردن درب آسانسور كابين ان را مشاهده ننموده و در صورت عجله كه خاص چنين مواقعي مي باشد احتمال سقوط در چاله آسانسور برايتان محتمل مي باشد .

حالتهاي خاص :

1-شما در خيابان ، پياده در حال تردد هستيد :

هنگامي كه شما در فضاي باز قرار داريد فراموش نكنيد كه پيدا نمودن يك نقطه امن بسيار مشكل خواهد بود خصوصا اگر در خيابان و در حال عبور از پياده روها باشيد براي آنكه بهتر بتوانيد با وضعيت پيش آمده روبرو شويد بهتر است به چند نكته توجه فرماييد:

•هر ساختمان بصورت معمول در صورت تخريب در بهترين حالت 3/1 ارتفاع خود در زمان تخريب شدن بصورت آوار پيشروي ميكند اين موضوع تا ساختمانهاي 4 طبقه مصداق كامل دارد.

•پياده روي هر ساختماني كه داراي نماي سكوريت شيشه يا پلاك هاي بزرگ سنگهاي تزييني باشد در زمان زلزله يكي از خطرناكترين نقاط را بعلت سقوط سنگ و شيشه بوجود مي آورد.

•در زمان زلزله احتمال شكستگي و فرو افتادن تيرهاي چراغ برق ؛ دكلهاي فشار قوي ؛ درختان كهنسال ، بسيار زياد مي باشد. •كنترل ماشينها در زمان زلزله بسيار مشكل بوده و به همين دليل احتمال ورود آنها به پياده رو نيز بسيار زياد ميباشد.

•ديوارهاي پيرامون محوطه منازل در صورت

تخريب كاملا ازقسمت كف فرو ميريزند و اين امكان صدمه زدن به مردمي را كه در پياده رو جانبي اين ديوار در حال تردد ميباشند را افزايش ميدهد. بنابراين پيشنهاد مي كنيم

•از ساختمانهايي بلند و داراي نماي شيشه اي و سنگهاي تزييني پلاك دوري كنيد

•مواظب تيرهاي برق _ دكلهاي برق_ درختان كهنسال_ تابلوهاي تبليغاتي باشيد

•ديوارهاي حياطها معمولا در زمان زلزله بطور كامل فرو مي افتند بنابراين از حريم ديوارهاي محوطه اي منازل حداقل 2 متر دور شويد

•اگر امكان رفتن به وسط خيابان را با رعايت احتمال خطر تصادف را داريد در ميان خيابان باستيد تا زلزله پايان پذيرد

•در غير اين صورت بصورتي قرار بگيريد كه حداقل الزامات فوق را رعايت كرده باشيد.

2-شما در خيابان ، سوار بر ماشين در حال تردد هستيد

زمين لرزه در زمان رانندگي همچون تركيدن چرخ عقب ماشين ميباشد آناني كه تجربه پنجري و تركيدگي لاستيك عقب را دارند ميدانند كه ماشين به يكباره تعادل خود را از دست داده و كنترل فرمان از دست راننده خارج ميشود و ماشين به چپ و راست ميرود . كافي است سرعت خود را كم نموده و به منتهي اليه سمت راست حركت كنيد به شرط آنكه در كنار يك برج يا ساختمان بلند مرتبه نباشيد . دقت كنيد كه توقف شما در زير و روي پلهاي ماشين رو و عابر پياده در زمان زلزله خطرناك است .

3-در جاده هاي كوهستاني در حال تردد هستيد

حتما مي بايست توجه به ريزش سنگ بروي ماشين خود نماييد پيشنهاد مي كنم در صورتي كه در اثر ريزش سنگ ترافيك

بوجود آمده است از ماشين خارج شويد تا بتوانيد در صورت وقوع ريزش هاي متعدي در محلي امن پناه بگيريد يادتان باشد حضور در ماشين يعني قرار گرفتن در تله مرگ در صورتي كه كدر ماشين هستيد و راه باز ميباشد با كمك گرفتن از توجه بقيه اعضا خانواده به محل ريزش در مسير ريزش از كوه اقدام به حركت نماييد به هر حال هر نفر يعني 2 چشم بيشتر و اين در لحظات بحراني يعني نعمتي بزرگ

4-شما در محل كار هستيد

در اغلب موارد در زمان وقوع زلزله امكان خروج گروهي از دربهاي ساختمان وجود ندارد بنابراين اگر تعداد همكارانتان زياد است مطمئن باشيد صدمه ايي كه در فرار از ساختمان ممكن است به شما وارد شود كمتر از خود زلزله نخواهد بود بهتر است در اين حالت به نقاط امن همچون كنجهاي ساختمان ، كنار ستونهاي ساختمان و يا اجسامي كه بتوانند در زمان فرو ريزش اوار با ايجاد كنجهايي در كناره هاي خود فضايي براي زنده ماندن شما ايجاد كنند همچون كنار اختلاف سطح ها يا كنار ميزها . در صورتي كه ميزهاي شما از نوع فلزي با كيفيت عالي است اين امكان كه در زير آن پناه بگيريد هم وجود دارد در اينصورت زير ميز خود را هيچگاه با لوازم و تجهيزات كاري خود پر نكنيد در زمان زلزله به هر سانتيمتر آن نياز خواهيد داشت .

5-شما در منزل هستيد :

•اگر شما از قبل مسيرهاي خروج از ساختمان را در ذهن تكرار كرده باشيد و با خانواده به صورت يك مانور چند بار خروج سريع از منزل را

انجام داده باشيد ، ميتوانيد با اولين لرزش براي خروج از منزل اقدام كنيد . البته اين در صورتي امكان پذير است كه شما در يك برج و يا آپارتمان بلند مرتبه نباشيد كه البته در ان صورت هم اگر زلزله اي ضعيف را تجربه كرديد پس از پايان آن حتما از خانه بيرون برويد حتي اگر در برج زندگي ميكنيد ! البته فراموش نكنيد كه همواره در چنين حالتهايي پله هاي فرار به مراتب بهتر از آسانسور مي باشد .

•توجه به نقاط امن خانه ، اين نقاط ميتوانند در صورتي كه شما فرصت خروج از منزل را نداشته باشيد به داد شما برسند . نقاط امن را بكمك نكات زير در آشپزخانه ، هال ، پذيرايي ، اطاق خواب خود بيابيد اين نقاط را بكمك اهالي خانه با تكرار در ذهن بسپاريد در زمان زلزله مطمئن باشيد ناخودآگاه از اين دانش خود بهره خواهيد برد :

1-كنج ديوارهايي كه داراي تيرهاي اصلي هستند

2-ديوارهايي كه پنجره ندارند

3-ديوارهايي كه تابلوهاي بزرگ و كمد و كتابخانه به آنها متصل نمي باشد

4-چارچوبهاي دربهايي كه كتيبه شيشه ايي در بالاي سر خود ندارند

5-مكانهايي كه فاصله دو ستون در آن نقاط حداقل ميباشد

6-ميزهاي محكم فلزي و چوبي – كنار تختخوابهايي كه داراي حجم مناسب در زير خود و نيز قدرت باربري بسيار بالا باشند

چگونه پس از وقوع زلزله عمل كنيم

- ساختمان مسكوني شما در برابر زلزله مقاومت كرده است :

ممكن است كه منزل شما از لحاظ سازه اي به نحو مطلوب طراحي و ساخته شده باشد و قادر باشد تا در برابر زلزله

مقاومت نمايد اين اتفاق بسيار خوبي است به شرطي كه شما ايمن سازي غير سازه اي را نيز در منزل خود جدي گرفته باشيد . ايمن سازي غير سازه اي در حقيقت به شما اين امكان را ميدهد كه در چند ثانيه پس از پايان يافتن زلزله بتوانيد از منزل خود خارج شويد . گاه يك تابلوي بسيار زيبا و نفيس كه در بالاي تخت خواب خود نصب كرده ايم در زمان وقوع زلزله همچون فرشته مرگ بروي سينه ما خواهد نشست و گاه كتابخانه بسيار بزرگ پذيرايي ميتواند صدمات جبران ناپذيري را بر اثر واژگوني به ما وارد نمايد يك لامپ تلويزيون پس از شكستن ميتواند تمام خانه را پر از شيشه نمايد و بلورهاي تزئيني بوفه و دكورها ميتوانند به راحتي زخمهاي عميقي را در پاي خانواده شما بوجود بياورند. لذا دقت نماييم همانگونه كه براي ايمني سازه اي خانه كه در آن زندگي ميكنيم اهميت قائل هستيم باري دكوراسيون ايمن آن نيز توجه كافي داشته باشيم . ايمن سازي غير سازه اي يعني مهار اسباب و لوازم منزل به نحوي كه در زمان وقوع زلزله از جاي خود خارج نشده و موجب صدمه به اعضا خانواده نگردد

نحوه عملكرد اعضاء هر خانواده پس از وقوع زلزله

• يك منزل مسكوني پس از زلزله در صورتي كه در برابر زلزله دوام بياورد تا بررسي كارشناسي نشده است محلي امن براي اقامت با توجه به پس لرزه ها نميباشد لذا در اولين گام براي خروج از خانه اقدام كنيد

• براي شروع به حركت در منزل دقت كنيد تا به علت بريدگي پايتان به خاطر

شيشه هاي شكسته صدمه نبينيد ، اين شيشه ها ميتواند شكسته هاي شيشه يك تابلو عكس كه بر روي ديوار محكم نشده بوده است و يا پارچ آب و يا آينه ميز توالت خانوم خانه باشد . شما ميتوانيد با استفاده از يك كتاب نازك و يا يك مجله به كمك ملافه و يا تكه اي از لباس خود كفش بسازيد .

• دقت به بوي گاز داشته باشيد احتمال آتش سوزي بالاست ! نسبت به روشن كردن چراغ برق بايد وسواس به خرج دهيد و در صورتي كه با آتش سوزي در ابتداي آن روبرو شديد ، حتماً در همان لحظات اول اقدام به خاموش كردن آن بكنيد ، خاموش كردن يك آتش كوچك ميتواند از يك فاجعه جلوگيري كند .

• در حركت به سوي بيرون ، گروهي حركت نكنيد شما ابتدا جلو برويد و بقيه خانواده تك تك به دنبال شما حركت كنند تا در صورت صدمه ديدگي دربهاي چاه فاضلاب در مسير حركت شما ، احتمال فرو ريختگي و ريزش كمتر باشد

• خانواده را در خيابان رو به روي منزلتان اسكان بدهيد سپس براي جمع آوري لوازم مورد نياز به داخل باز گرديد هيچگاه پس از پايان زلزله در منزل نمانيد امكان پس لرزه هاي بعدي بسيار زياد و براي شما خطرناك ميباشد !

• با تشكيل هسته محلي در كوچه خود امكان تامين امنيت را براي خانواده خود بوجود بياوريد ( چند خانواده در كنار يكديگر تشكيل هسته محلي را ميدهند )

• اگر مجروحي را در زير آوار پيدا ميكنيد حتما در هنگام بيرون آوردن او دقت كنيد بر اثر فشار

به ستون فقرات او موجب شكستن آن وقطع نخاع شدن او نگرديد .

• در صورتي كه صدايي را از زير آوار ميشنويد با استفاده از هرآنچه در اختيار داريد نسبت به علامت گذاري محل آن صدا در همان لحظه اقدام كنيد ، چرا كه ممكن است آن صدا را ديگر نشنويد و مجروح در زير آوار از حال برود و يا بيهوش شود .

• براي خارج شدن از شهر عجله نكنيد . فراموش نكنيد كه هر اتفاقي هم افتاده باشد شما پس از سه روز ميتوانيد به راحتي از شهر خارج شويد در صورتي كه در روز اول احتمال گم شدن اعضا خانواده شما و نيز تعرض به نواميس توسط اشرار حاشيه نشين بسيار زياد است .بنابراين ابتدا هرآنچه مورد نياز شماست را از زير آوار خارج كنيد و با استفاده از حمايت همسايه هاي خود هسته امني براي كل اهالي محل بوجود آوريد ، و منتظر بمانيد تا نيروهاي انتظامي در شهر مستقر گردند .

• براي اينكه ماشين شما را سرقت نكنند ( احتمالا پس از زلزله با زور گيري هم روبرو خواهيد شد ) ماشين را در منزل پنچر كنيد و يا با برداشتن قطعه مهمي از آن همچون چكش برق و يا دو حلقه لاستيك آنرا در برابر سرقت بيمه كنيد تا در زمان لازم بتوانيد خود از آن استفاده كنيد . فراموش نكنيد پس از زلزله آنچه بيشترين كمك را به شما ميكند پول شما نيست . اعتماد به نفس و روابط انساني شخص شما ميباشد .

بنابراين بر روي اين ثروت هم سرمايه گذاري كنيد ، با همسايه هايتان

روابط بهتر وبيشتري داشته باشيد و براي زمان بحران دوستاني براي خود دست وپا كنيد !

2- ساختمان بروي ما فرو ريخته است

• اولا بجاي آنكه از همان اول شروع به فرياد زدن بكنيد ببينيد در چه وضعيت هستيد آيا هوا براي تنفس شما به مقدار كافي وجود دارد؟ در تاريكي مطلق در زير آوار از صدا زدن به آرامي يا سوت زدن و انعكاس صدا حجم فضا برايتان مشخص خواهد شد اگر حجم هواي شما كم است جدا از سرو صداي بي خود و ايجاد هيجان مضاعف خودداري كنيد هيجان شديد حركت سريع و فرياد زدن به سرعت اكسيژن شما را به پايان ميبرد به دقت گوش بدهيد تا صداهاي پيرامون شما به شما اعلام كند كه كسي در نزديكي شما بر روي آوار حركت ميكند . اكنون اگر ميتوانيد فرياد بزنيد اما توجه كنيد فرياد پي در پي و با شدت بالا صدا و قدرت حنجره شما را تحليل ميبرد پس با دقت عمل كنيد . بقول راننده كاميونها ( تند نرو التماس نكن )

• اگر امكان فرياد زدن بنا بر هر دليلي نداري ميتوانيد با سوت زدن كمك بخواهيد و اگر امكان آنرا هم نداريد از روش ضربه زدن استفاده كنيد ، دستان و پاها را در صورت امكان به اشيا كنارشان بشرط عدم ريزش بيشتر آوار ، بزنيد اين صدا ها بشرط سكوت در بيرون قابل شنيدن هستند ، پس دقت كنيد ، صداهاي آرام شما را در صورتي خواهند شنيد كه شما را توسط ابزار زنده يابي پيدا كرده باشند ، و الا در شلوغي و ازدحام از صداهاي

آرام ، كاري بر نمي آيد پس بهتر است ، در زمان سكوت در خارج از ضربه هاي آرام كمك بگيرد .

• البته زمان آرامش بيرون نشان دهنده رسيدن شب است و اين زماني است كه گروه هاي زنده ياب در سكوت شب با روش اعلام حضور به مدت يك دقيقه و سكوت پس از ندا به مدت چهار دقيقه بدنبال علائمي همچون صداهاي ضربه اي و ناله ها هستند . البته اگر دوره هاي زنده يابي در شب موج پيشرو را ديده باشند .

• ممكن است مكاني كه شما در آن گير افتاده ايد فضاي داري حجم مناسبي باشد ، مثلا در زير يك قطعه سقف بتني گير افتاده باشيد يا در زير يك تخت فلزي و يا مشابه آن . همانند جواني كه در داخل كمد در بم زنده مانده بود حتما توضيح آن را در روزنامه ها خوانده ايد .شما ميتوانيد از هر سه روش تقاضاي امدادي كه قبلا برايتان نوشته ام استفاده كنيد اما يك نكته را فراموش نكنيد همين كه خداوند شما را در زير يك سقف بتني با فضاي قابل توجه قرار داده يعني لطف الهي نصيب شما شده است و امكان نجات شما درصد بالايي را پيدا كرده است بنابراين اول خدا را شكر كنيد و بعد قدر اين لطف را با رعايت نكات زير بدانيد . من قول ميدهم اگر شما تا روز سوم زنده بمانيد نيروهاي امدادي و دوستانتان شما را نجات خواهند داد .

• دقت كنيد اگر پاهايتان بي حس شده است و دردي را در كمر يا گردن خود احساس ميكنيد

احتمالا دچار آسيب نخاعي شده ايد تا جايي كه ميتوانيد از تكان خوردن خودداري كنيد و در زمان پيدا كردن حتماً اين موضوع را به گروه نجات تذكر بدهيد .

• از انجام حركتهايي كه موجب ريزش آوار ميشود خوداري كنيد اگر در زير آوار سنگين باشيد كه مطمئناً كاري بيهوده است و اگر در سطح باشيد ميتوانيد پس از دو روز كه نا اميد از كمك شده ايد ريسك اين كار را كه بسيار بالاست قبول كنيد .

• از اكسيژن موجود با پائين آوردن حركت و آرامش بخشيدن به خود حداكثر استفاده را ببريد

• بيشتر گوش دهيد و كمتر صدا كنيد و تا صداي مثبتي از بيرون نشنيديد از سرو صداي بيجا خودداري كنيد چون شما حداقل تا سه روز براثر تشنگي نخواهيد مرد و تا هفت روز غذا نخوردن را ميتوانيد با هوشياري تحمل كنيد • حركت بيجا موجب تعرق و از دست دادن آب بدن ميشود پس مواظب باشيد

• اگر در فضاي پيرامونتان مكاني را امن تر از بقيه جاها ميبينيد سرتان را در آن محل قرار دهيد و يا حداقل سرتان را بسمت شكم برده و بصورت جنين قرار بگيريد اين حالت امكان محافظت از سر شما را بيشتر ميكند توجه داشته باشيد با توجه به ازدحام تماشاچيان عمليات امداد ونجات كه متاسفانه بر روي آوار به تماشا مي ايستند امكان ريزش مجدد بر روي شما هميشه هست

• وقتي قرار است در شرايط سخت زنده بمانيد بدانيد اگر نكته اي موجب آزار و در نتيجه عصبي شدن شما بشود مطمئن باشيد به سرعت به مرز نا اميدي و رها كردن مقاومت ميرويد

اين را گفتم تا به عرق سوز شدن بدنتان و نيز التهاب پوستتان بر اثر تماس با ادرارتان توجه كافي كنيد اين مشكلات بطور غير مستقيم بر سرنوشت شما تاثير ميگذارند

• به رطوبت خاكهاي اطرافتان دقت كنيد احتمال شكستگي لوله هاي آب منزلتان همواره وجود دارد اگر به جريان آبي دسترسي پيدا كرديد بدون هيچ شكي تا آنجا كه امكان دارد آب بنوشيد چون آبهاي لوله هاي آب به سرعت با توجه به شكستگي هاي لوله در سطح شهر به پايان خواهد رسيد مبحث بسيار مهم در استقامت در زير آوار حفظ روحيه تقويت آن است لذا با رعايت موارد ذيل ميتوانيد به چنين مطلوبي دست پيدا نماييد .

• ايمان به خدا از واجبات است ودعا بيشترين كمك ! اگر دعايي زيبا بلدي كه خوشا به حالت اگر بلد نيستي تجربه اي را با ذكر گفتن آغاز كن ذكر يعني تكرار يكي از اسماع الهي با حضور قلب . من نام رحمان و رحيم خدا را پيشنهاد ميكنم ميتواني با تكرار ذكر ( يا رحمان و يا رحيم ) تمركز خودت را بر رحمت خداوند قرار دهي مطمئن باش فوق العاده است من تجربه آنرا دارم .

• به ياد آوردن خاطرات خوب زندگي از كودكي تا بزرگي هم فوق العاده است هم زمان را ميكشد و هم تورا به استقامت بيشتر براي تجربه هاي زيباي بعدي وادار ميسازد ، من تجربه اين امر را داشته ام و به شما هم توصيه ميكنم براي يكبار هم كه شده اين كار را انجام داده و در يك مكان و زمان مناسب چنين تجربه اي را

داشته باشيد .

• قابل توجه دوستان اهل عرفان از ايراني تا سرخپوستي ( مراقبه ، مديتيشن ، تمركز ، ذكر و ... ) يادتون نره

• در ارمنستان شوروي پدري به پسر ده ساله اش قول داده بود كه هميشه به كمك او بيايد و در بدترين شرايط او را نجات دهد اين قول ، آنچنان ايماني در كودك بوجود آورده بود كه همكلاسيهايش را هم در زير آوار دلداري ميداد كه پدرم ما را نجات ميدهد او به من قول داده و حتما خواهد آمد و البته آن پدر به تنهايي و پس يك روز با صرف شش ساعت آوار برداري از روي كلاس پسرش او را به همراه دوستانش نجات ميدهد . شما هم اين كار را ميتوانيد تجربه كنيد حتي با بچه هاي گروه امداد ونجات خودتان به يكديگر قول دهيد كه پس از زلزله زنده و يا مرده همديگر را قبل از خروج از شهر بيرون بياوريد.

راهكارهاي كيفي سازي پايگاه هاي امداد و نجات جاده ا

جمعيت هلال احمر با تشكيل پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي يكي از نهادهاي مسئول و دخيل در امور مربوط به جاده و مسافران آن است.كيفي سازي، فرايندي پيچيده و بلندمدت است كه گستره ي وسيعي از كاركنان،مديران و برنامه ريزان، مردم جامعه-به طور عام- و رانندگان-به طور خاص- ، ساختار جامعه – به ويژه فرهنگي و اقتصادي- ، وسائل نقليه وجاده ها را دربرمي گيرد. بازنگري و ارتقاي كيفي چهار محور اصلي:

• افراد و كاركنان(مانندبكارگيري نيروي متخصص، سرعت و دقت انجام كار)،

• امكانات و تجهيزات(مانند تهيه تجهيزات جديد و كارامد)،

• قوانين ومقررات(اصلاح برخي ماده ها،وضعيت اشتغال امدادگران،ايجاد هماهنگي بيشتر بين نهادها و نظارت

قوي ضابطه اي)،

• آموزش وتبليغات(مانند برگزاري همايش هاي تخصصي، بازديدهاي خارج كشور، بكارگيري قدرت رسانه هاي جمعي و...)مدنظر بوده و مورد بررسي قرار گرفته اند.

سه مرحله ي اساسي در حوادث مربوط به جاده و مسافران وجود دارند:

الف) مرحله ي قبل از وقوع حادثه

ب) مرحله ي مواجهه با حادثه ي روي داده

پ) مرحله ي بعد از حادثه

مورد«الف»شامل تمام مردم جامعه است.چرا كه هرآن ممكن است يك فرد در نقش راننده، سرنشين يا عابر ظاهر شود و طبعاً تمام نهادها از جمله آموزش و پرورش، نيروهاي نظامي و انتظامي، شبكه بهداشت و بيمارستان ها و اورژانس،... در قبال آن مسئول اند.اين مرحله با تأكيد بر اقدامات پيشگيرانه و كاهش آثار بر مثلث عوامل ايجاد حوادث جاده اي(انسان، جاده، وسيله) بيشتر مربوط به سرمايه گذاري ها، برنامه ريزي ها، آموزش و بسترسازي ها و فرهنگ سازي در سطح كلان و بلند مدت است.مورد«ب»تنها شامل كساني است كه دچار صانحه و حادثه شده اند.( فوت شده ها ومجروحان) كه در اين مرحله برخي نهادها بيشتر از بقيه ، مسئول و دخيل اند. مانند پايگاه امداد و نجات جاده اي، فوريت هاي پزشكي مبرهن است كه ارتقاي كيفيت انجام اين خدمات ضروري نيز به كاهش تلفات و صدمات رواني و جسمي مي انجامد.«سامانه فرماندهي سانحه (عملياتي و پشتيباني)مستقر مي شود تا حجم خسارت و تلفات ناشي از حادثه را به حداقل ممكن برساند و در اسرع وقت حادثه ديدگان، رهاسازي و تثبيت موقعيت شده و با انجام مراقبت هاي پيش-بيمارستاني به مراكز درماني منتقل شوند»مورد«پ»هم شامل كساني است كه در مرحله ي«ب»قرار دارند و هم كساني كه با اين افراد

در ارتباط اند مانند خانواده، همكاران، مشاهده كنندگان، امدادگران و... كه در اين مرحله نيز باز برخي نهادها (مانند قسمتي از كارهاي بيمه) بيشتر از بقيه بايد مسئول باشند كه متأسفانه در كشور ما اين مورد كه از بازماندگان اين تلفات حمايت كنند كمتر نهادينه شده است.بارها و بارها در مقدمه ها، درآمد مقالات و كتب و خبرها اين سطور منعكس مي شوند كه «با نگاهي به اخبار حوادث و سوانح ساخته ي دست بشر و بررسي آمارهاي به دست آمده از مراكز درماني مشخص مي گردد كه روزانه تعداد زيادي از هموطنانمان بر اثر تصادف با وسائط نقليه جان خود را از دست مي دهند.همچنين تعداد زيادي نيز دچار مصدوميت، نقص عضو و يا معلوليت مي شوند و ايران جزو ده كشور سانحه خيز دنياست.آمار منتشره از سوي مراجع رسمي(نيروي انتظامي، مركز فوريت هاي پزشكي، جمعيت هلال احمر، آتش نشاني، وزارت راه و ترابري) نيز مشخص مي كند كه هر ساله هزاران نفر در كشورمان براثر تصادفات وسيله نقليه از بين مي روند و ميلياردها تومان خسارت به جاي مي گذارد كه خبر از فاجعه اي پنهان مي دهد كه متأسفانه به دليل پراكندگي، اثرات منفي و زيان بارآن در جامعه مشهود نيست و فقط به عنوان دومين عامل مرگ و مير در كشور هر از گاهي توسط مطبوعات و رسانه هاي گروهي مورد بررسي و كنكاش قرار مي گيرد.تحليل هاي به دست آمده در دهها همايش و سمينار در سال هاي اخير نشان دهنده ي اين واقعيت است كه رفتارهاي انساني بيش از 70درصد از علل تصادفات را شامل مي شود.(مانند عدم توجه

به قوانين و مقررات، عدم درنظرگرفتن علائم هشداردهنده، پايين بودن سطح آموزش و عدم آشنايي كافي رانندگان به حدأقل مسائل فني مربوط به خودرو)، 15درصد نيز به وضعيت ساختاري جاده ها(مانند شكل پيچ ها، شيب سطح جاده، گذرگاه هاي كوهستاني)اشاره دارد و 15درصد ديگر نيز به خودرو(مانند فرسودگي، نقص فني)مربوط مي باشد.» (خداوندي و پوراكرامي ، 1387 : 18)افراد، نهادها، ادارات و سازمان هاي متعددي نيز در مراحل مختلف قبل از وقوع حادثه، حين وقوع و پس از حادثه نيز به شيوه هاي مختلف نقش دارند. يكي از اين موارد، جمعيت هلال احمر كشور است كه امدادگران و داوطلبان زحمتكش آن با تشكيل پايگاه هاي امداد و نجات به صورت هاي جاده اي، هوايي، ريلي، دريايي، كوهستاني و... مشغول به خدمت هستند.مي توان جهت روشن شدن مسير بحث و بررسي امان به چهار مورد و مسئله ي زير اشاره داشت:

الف) چه علل و عواملي در بروز حوادث جاده اي تاثير و دخالت دارند و ميزان نقش هر كدام چقدر است؟كه در پاسخ به آن مي توان به دو دسته عوامل كلي و اصلي(عوامل انساني و عوامل غير انساني) اشاره كرد.

ب) چگونه مي توان از بروز بيشتر حوادث جاده اي پيشگيري و جلوگيري نمود؟ و تلفات را كاهش داد؟كه در پاسخ به آن مي توان به راهكارهاي مربوط به برطرف نمودن مشكلات مطرح شده در مورد الف اشاره كرد.

پ) كدام نهادها و ادارات در اطلاع رساني به مردم، آموزش نيروها، تهيه ي امكانات و وسائل لازم و يا ارائه ي خدمات به مصدومان حوادث جاده اي مسئول و دخيل اند؟كه در پاسخ به آن مي توان

به نيروي انتظامي، پليس راهنمايي و رانندگي، مركز فوريت هاي پزشكي، جمعيت هلال احمر، آتش نشاني، وزارت راه و ترابري و... اشاره كرد.

ت) چگونه مي توان كيفيت ارائه ي خدمات اين نهادهاي مسئول و دخيل (به ويژه در اين مقاله پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي هلال احمر مدنظر است)را ارتقاء داد؟كه در پاسخ به آن مي توان به مجموعه ي راهكارهاي كيفي سازي پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي در چهار محوراصلي (افراد و كاركنان، امكانات و تجهيزات، قوانين و مقررات، آموزش وتبليغات) اشاره كرد.

با ذكر اين توضيحات، روشن شد كه بحث اصلي مقاله كمتر در مورد( الف، ب، پ) بوده و بيشتر شامل مورد(ت)است. البته ذكر اين نكته لازم است كه همه اين موارد چهارگانه به طور پيچيده و چندجانبه اي به هم مرتبط اند و مستلزم همياري منظم نيز مي باشند. بنابراين قسمتي از مطالب مطرح شده شامل تركيبي از اين مجموعه هاست.

تعريف و تحديد موضوع:

عنوان مقاله از دو قسمت كلي تشكيل شده است:

الف) كيفي سازي

ب ) پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي

بنابراين بحث پيرامون چگونگي ارتقاي سطح كيفي پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي است. شامل راهكارهاي سمينار مي باشد. محدوده ي زماني و مكاني خاصي ندارد.كيفي سازي نيز به 4 بخش منقسم است:

• كيفي سازي سازماني افراد و كاركنان متخصص

• كيفي سازي امكانات ، وسايل و تجهيزات لازم

• كيفي سازي قوانين و مقررات اداري- رسمي و روابط بين نهادهاي مرتبط

• كيفي سازي مسايل آموزشي، فرهنگي ، تبليغاتي ، الگوگيري و...

اهميت مساله:

در صد بالايي از مرگ وميرهاي ناخواسته ي امروزي را حوادث ناشي از رانندگي شامل مي

شود كه به عنوان سانحه زيست محيطي به شمار مي آيد و سبب به وجود آمدن تلفات جاني و خسارت مالي بسيار زياد و قابل توجهي شده است. به طوري كه حوادث رانندگي دوّمين علت مرگ ومير بعد از بيماري هاي قلب و عروق را به خود اختصاص مي دهد.« افسردگي شديد روحي ، اتلاف وقت و صرف نيروهاي انساني و به هدر رفتن سرمايه هاي ملي را به دنبال خواهد داشت و در حال حاضر يكي از عوامل اصلي مرگ و مير در ايران و جهان محسوب مي گردد.» (ملك ، 1386 : 5)آخرين آمار مربوط به حوادث جاده اي سال هاي گذشته مشخص مي سازد كه بيش از 26 هزار و 900 نفر در تصادفات جاده اي كشته و13 هزار نفر مجروح شده اند. چنين رقمي 45 برابر ميزان آسيب ديدگان حوادث رانندگي در كشورهاي صنعتي است.حدود 90 درصد مسافران و85 درصد جابه جايي بارها از طريق جاده هاي كشور انجام مي شود، اما استقرار امنيت در اين مسيرها از توجه لازم و كافي برخوردار نيست. قربانيان اصلي افرادي درسنين 15 تا 44 ساله و به ويژه جوانان هستند.پس لازم است درين خصوص تحقيقات متعدد با بررسي زواياي متنوع آن انجام شود. اين مقاله نيز در پي تشريح يكي از فاكتورهاي مهم ارائه ي خدمات پايگاه ها يعني كيفي سازي مي باشد.

پرسش ها:

• فرايند كيفي سازي صرفاً مربوط به پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي مي باشد يا مرتبط با عوامل حادثه ساز نيز مي باشد؟

• كيفي سازي پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي تاثيري بر كاهش سوانح تصادفي و حوادث

جاده اي دارد؟

• چه راهكارهاي نوين و كاربردي جهت ارتقاي سطح ايمني جاده ها و كاهش تلفات و بهبود كيفيت خدمات پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي وجود دارد؟

• چگونه مي توانيم سطح كيفيت پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي و خدمات آنها را سنجش كنيم؟

پيشينه تحقيق:

نزديك به دو دهه است كه مسوولين جمعيت هلال احمر براساس مطالعه ي علمي به نياز حياتي مسافرين جاده هاي صعب العبور كشور به داشتن پايگاه هاي امداد و نجات و جاد ه اي پي برده و در راستاي وظايف بشر دوستانه و به عنوان معين دولت اقدام به احداث پايگاه هاي فو ق الذكر نمود ه اند.( عطاپور،هوشنگ(1384)مقاله كاركرد ويژه ي پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي هلال احمر در ارتقاي سطح ايمني جاده اي كشور، ارائه و انتشار مقاله در اولين كنفرانس بين المللي حوادث رانندگي و جاده اي)دراين راستا همايش ها، سمينارها و كتب و مقالات، كارهاي پژوهشي فراواني نيز به انجام رسيده اند از جمله:دكترشهرام علمداري(چالشهاي اساسي مديريت بحران درايران و جهان)، مهشيد شاكر(بهداشت رواني حادثه ديدگان و امدادگران در سوانح و حوادث)، حميد عبدي(طراحي و ساخت ربات هشدارجاده)، فرهاد مهرياري،مهدي بابائي و سيدرضا زماني ثاني(اثردانه هاي شيشه اي[16] بازتابنده در بهبود عملكرد خط كشي جاده ها)، صلاح الدين محمدي(تحليلي بر ميزان آشنايي رانندگان با علائم راهنمايي و رانندگي)، هادي غفاريان حسيني و افشين حسين زاده(نمايشگر خواب آلودگي راننده و سيستم هشدار دهنده)، عليرضا اسماعيلي(آموزش بستر ارتقاي فرهنگ ترافيك)، شاكر و حسيني(فرهنگ سازي در آموزش امداد و نجات و نقش آن در كاهش اثرات بلايا)علاوه بر اين موارد شاهين محمدي يگانه، و

راد قمشي به ياري انتشارات موسسه آموزش عالي علمي – كاربردي هلال ايران سري كتاب هايي درخصوص نحوه عملكرد گروه هاي نجات را منتشر و سپس شاهين محمدي يگانه و منوچهر عبدخداوندي (????)،نجات جاده اي را به كمك نشر آرويج و موسسه آموزش عالي علمي – كاربردي هلال ايران درتهران منتشر ساختند. شاهين محمدي يگانه وحسن ممدوح نيز سومين كتاب از مجموعه دانش فني جستجو و نجات هلال احمر را درباره ي نقش بالگردها در عمليات نجات را نوشتند. اولين جشنواره فيلم راهبران نيز با ارائه ي كارهاي متنوع تصويري و مكتوب نيز بر بررسي هاي تحقيقاتي در اين زمينه افزودند.

اهداف:

هدف كلي : بررسي راهكارها پيرامون كيفي سازي پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي جمعيت هلال احمر است.

اهداف جزيي: شامل دريافت پاسخ هاي مستند و تحليلي به سوالات مقاله است.

هدف غايي: يافتن راهكارهاي كاربردي مبتني بر نيازمندي هاي بومي سازي است.

تعريف مفاهيم:

• امداد : آن دسته از اقداماتي كه جهت اسكان اضطراري، تغذيه و حمايت هاي رواني آسيب ديدگان حوادث جاده اي از سوي امدادگران جمعيت هلال احمر ارائه مي شود.(عطاپور ، 1384: 239)

• نجات : مجموعه فعاليت هايي است كه توسط نجات گران جهت رهاسازي علمي مصدوم از صحنه ي آسيب(مثلاً از داخل اتومبيل)، تثبيت وضعيت باليني، پايدار نمودن علائم حياتي و ارائه ي كمك هاي اوليه صورت مي گيرد.

• ترياژ: انتخاب و طبقه بندي مصدومين انبوه سوانح جاده اي بر اساس فوريت هاي پزشكي و نيازهاي آنان به مراقبت هاي پزشكي كه توسط نجات گران و طي فرايند START(ترياژ ساده و درمان سريع) و كاربرد رنگ هاي چهارگانه قرمز، زرد، سبز، مشكي

انجام مي پذيرد.(عطاپور، 1384 : 240)

• جستجو: اقداماتي كه در حوادث بزرگ جاده اي به مكان يابي مصدومان و يافتن مصدومين گم شده و شناسايي اوليه ي آنان توسط نجات گران كمك مي كند.

• امداد و نجات جاده اي: «مجموعه اقداماتي كه توسط نجات گران و امدادگران صورت مي گيرد تا مصدومين ناشي از حوادث جاده اي، از صحنه ي حادثه رهاسازي، تثبيت و نجات يابند و پس از دريافت كمك هاي اوليه و مراقبت هاي پيش-بيمارستاني و پايدار شدن علائم حياتي و دريافت مراقبت هاي ويژه ي درماني به مراكز مجهز منتقل شوند.»(عطاپور، 1384 : 238)

• كيفي سازي: فرايندي پيچيده و بلندمدت است كه گستره ي وسيعي از كاركنان،مديران و برنامه ريزان، مردم جامعه-به طور عام- و رانندگان-به طور خاص- ، ساختار جامعه – به ويژه فرهنگي و اقتصادي- ، وسائل نقليه وجاده ها را دربرمي گيرد تا آنها را با شاخص ها وموازين استاندارد بين المللي هماهنگ و منطبق نمايد.

• سيستم تروما: از چالش هاي كنوني در مديريت بحران، شيوع روزافزون مرگ و مير و عوارض اقتصادي ناشي از حوادث حمل ونقل(جاده اي، ريلي، هوايي، دريايي)است.ايجاد سيستمي براي كنترل و مديريت اين گونه حوادث به ويژه در كشورهاي توسعه يافته درنظر گرفته شده است كه سيستم تروما نام دارد.(علمداري، 1384 : 41)

• بلا يا فاجعه: اختلال شديد زيست-محيطي، رواني و اجتماعي كه از توانايي جامعه براي مقابله با مشكلات بالاتر باشد، حوزه ي گسترده اي دربرگرفته باشد و آسيب هاي جدي جاني، مالي، رواني و اجتماعي را در پي دارد كه معمولاً آثار زيانبار و ماندگاري بر بازماندگان برجاي مي گذارد.(شاكر، 1384 :

270)

• امدادگر: كسي كه با اصول كمك هاي اوليه آشنايي كامل داشته وبه صورت داوطلبانه به ياري حادثه ديدگان ناشي از حوادث و سوانح بشتابد.(همانجا، 270)

نتايج مقاله :

يافته هاي پژوهش:

باتوجه به تخصص تحصيلي و سابقه ي كاري تحقيقاتي بايد اظهار دارم كه يافته هاي پژوهش تا پايان كار به روشني حتي براي خود محقق نيز ممكن نيست اما مي توان بنابر مطالعات اوليه اظهار داشت كه موارد زير جزو اهم يافته هاي اين مقاله است:

- گرداوري اغلب يافته ها و مطالعاتي كه تاكنون در ارتباط با موضوع مقاله تهيه شده اند و مورد نقد وبررسي قرار گرفته اند.

- يافتن راهكارهاي جديد كيفي سازي پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي مبتني بر مسايل روز جهان ، نيازمندي هاي بومي و بررسي علل بروز حوادث جاده اي و چاره انديشي براي پيشگيري از وقوع مكرر آنها

- تدوين شاخص هاي كيفي سازي و تهيه ي جداول و پرسشنامه هاي مربوط به سنجش كيفيت.

راهكارهاي كيفي سازي در چهار بخش:

كيفي سازي سازماني افراد و كاركنان متخصص

اقدام به انجام سفرهاي خارج كشور براي نيروهاي متخصص و نيمه متخصص پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي. با اين روش هم براي فعاليت كاركنان ارزش بيشتري قائل شده ايم هم با مشاهده ي وضعيت كشورهاي ديگر و مقايسه ، بر آموخته ها و تجربيات خود مي افزايند و تعامل بين متخصصان كشورهاي مختلف را افزايش مي دهد.تشويق و معرفي چهره هاي برتر، فداكار و باسابقه ي نيروهاي پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي و بازنشستگان آنها و اهداي مدال هاي افتخار ملي و وام هاي كم بهره ي بانكي.همراه داشتن نيروهاي

متخصص روانپزشكي يا مهارت هاي گفتمان ها و برخوردهاي حمايت رواني انجام پروژه تكريم ارباب رجوع براي ايجاد امنيت و آرامش چرا كه رعايت مسايل علمي، فني و تخصصي و برخوردهاي اخلاقي و اعتقادي هنگام امدادرساني بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرد.در بسياري از كشورها بجاي تكنسين ها از پزشكان متخصص و مجرب در پايگاه ها و فوريت هاي پزشكي استفاده مي شود كه اجراي اين امر در ارتقاي سطح كيفي كمك ها و امدادها و همچنين جلب اعتماد مردم به پايگاه ها موثرتر مي باشد.( همشهري ، سه شنبه، ?? آذر ???? ، سال چهاردهم ، شماره????)تاكيد بر آموزش هاي سطح دوم به ويژه براي مسئولان، برنامه ريزان و كاركنان رسمي هلال احمر. زيرا جمعيت هلال احمر با وجود داوطلبان به لحاظ نيروي انساني كمبود ندارد و وجود بيش ازچهار ميليون نفر امدادگر هلال احمر نعمتي است كه با تأكيد بر آموزش سطح دوم كه همان مديريت و برنامه ريزي است، مي توان كيفيت فرهنگ سازماني اين نيروهاي تلاشگر را ارتقاء داد و آنها را هرچه بيشتر مطابق متدهاي آكادميك و علمي با مسائل روز جهان (مديريت،سيستم تروما،جهاني شدن،برنامه ريزي...) آشنا ساخت. اجراي پروژه هاي ارتقاي كيفيت مستمر در پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي و وارد شدن مديريت كيفيت در ساختار آن

كيفي سازي امكانات ، وسايل و تجهيزات لازم

تهيه ي وسايل ، تجهيزات و امكانات جديد جستجو، رديابي، كمك رساني (مانند بالگرد، برانكارد آلومينيومي، دستگاه هاي برش و بازكننده گومبي ، جك و مولد ،لاستيك زاپاس ، جعبه ابزار، مثلت احتياط، كپسول كوچك آتش نشاني، چراغ قوه و باتري يدك، طناب...) و

تعويض وسايل كهنه و قديمي كه به عبارتي ديگر استانداردسازي كليه خدمات پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي و منابع مورد استفاده آن مدنظر مي باشد.تجهيزات و تخصص كار در شب ، افتادن ماشين و مصدومان در آب ، جايگاه هاي سوخت گيري ، پرتگاه ، تونل ، هواي مه آلود...تلفات ناشي ار حوادث جاده ها در 40 تا 50 درصد موارد تروما يا ضربه و در رده هاي بعدي سوختگي و سقوط است. پس آموزش هاي لازم نجات گران و همچنين اقدامات اجباري تهيه ي وسايل و تجهيزات جلوگيري از ضربه و سوختگي در قوانين گنجانده شود.نبود مكان مناسب فرود، مهمترين مشكل امداد هوايي است. پس بايد پدها و مكان هاي مناسب فرود تهيه شوند. تيم پرواز شامل خلبان، كمك خلبان و مسئول فني و يك تيم پزشكي با دو پزشك از پايگاه و يك تكنيسين با آخرين تجهيزات پزشكي مي باشد كه توسط بالگرد در كوتاه ترين زمان به محل حادثه اعزام مي شوند. برخي از حوادث جاده اي نيز نيازمند ياري و مساعدت امداد هوايي است و اگر امداد جاده اي خود مجهز به بالگرد باشد در تسريع انتقال و كاهش تلفات موثر خواهد بود.افزايش پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي نياز ضروري جامعه ي ماست. هر پايگاه امداد و نجات جاده اي براي هلال احمر به امكاناتي نظير اسكان،تغذيه ،امداد و نجات براي افراد مصدوم و يا در راه مانده نياز است.به ازاي هر پايگاه 250 تا 300 ميليون تومان بودجه مورد نياز است كه در اين صورت با نياز به 420 پايگاه جديد ،امداد و نجات هلال احمر به بيش

100 ميليارد تومان اعتبار نياز دارد.( خبرگزاري مهر، تهران، تاريخ انتشار: ????/??/??)ارائه خدمات مراقبتي پايه (خدمات مراقبت پايه ؛ كنترل خون ريزي _ تأمين راه هوايي _ دفيبريلاسيون خارجي خودكار _تنفس مصنوعي _ بانداژ زخم ها آتل بندي اندام هاي آسيب ديده - اقدامات حمايتي در زايمان و مراقبت از نوزاد- برطرف نمودن استرس رواني بيمار و اعضاي خانواده و ساير مسافران و سرنشينان) و در صورت امكان ارائه خدمات مراقبتي ويژه و مجاز (آشنايي با سيستم هاي بدن داروشناسي، تجويز مايعات درماني و دارو- بيماري هاي داخلي مقابله با صدمات تروماتيك ، تزريق داخل وريدي ، ديفيبريلاسيون دستي، لوله گذاري داخل ناي(تراشه) و استفاده از ابزارهاي پيشرفته ديگر براي تأمين راه هوايي و تفسير نوار قلب براي تشخيص در موارد بحراني ، استفاده از دفيبريلاتورهاي دستي براي تنظيم ريتم قلب ، گذاشتن ضربان ساز قلب و احياء قلبي پيشرفته) در پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي با حداكثر سرعت ، كيفيت و مهارت.

كيفي سازي قوانين و مقررات اداري- رسمي و روابط بين نهادهاي مرتبط

دريافت آمار نقاط و مناطق حادثه خيز جاده ها و احداث پايگاه امداد و نجات جاده اي يا اصلاح موارد حادثه سازحدود 65 درصد حوادث رانندگي در 30 كيلومتري شهرها و 85 درصد حوادث رانندگي در ساعات روز اتفاق مي افتد، بنابراين بايد در اين حوزه ها كشيك امدادگران، حضور نيروها و صرف هزينه و انرژي بيشتري مدنظر باشد.تغيير سياست گذاري از جذب و آموزش نيروهاي پليس يونيفورم پوش به افزايش كنترل هاي نامحسوس و تجهيزات فيلم برداري و تصوير نگاري.تأسيس مراكز تحقيقات حوادث و پيشگيري و آموزش روش هاي تحقيق به

امدادگران و نجات گرانتجميع مراكز عديده تصميم گيري و اجرايي حمل و نقل تحت مديريت و نظارت جمعيت هلال احمر كشور.آمار معلولان و مصدومان ناشي از حوادث رانندگي و جاده اي 10 تا 15 برابر ميزان تلفات ناشي از آن است كه عواقب جبران ناپذير آن همچون بي سرپرستي، مسائل و مشكلات روحي و رواني، هزينه هاي هنگفت درماني و نيز مسائل جزايي و قضايي است. پس جهت رسيدگي به اين مشكلات و عواقب تشكيل انجمن حمايت از قربانيان سوانح جاده اي نيز لازم است.ايجاد تسهيلات و سرمايه گذاري بر استفاده ي بيشتر از همه ي انواع راه هاي ارتباطي مانند هوايي، ريلي و... چرا كه بيشترين تلفات در حوادث جاده اي روي مي دهد.ايجاد كمپ هاي مشترك جاده اي جهت بهره مندي ارگان ها از امكانات همديگر براي ارائه ي خدمات مفيدتر. چون درحال حاضر فعاليت امداد و نجات هلال احمر در زمينه امداد جاده اي تحت فرماندهي پليس راه صورت مي گيرد. در صورتي كه اين پايگاه به صورت مشترك ايجاد شود به گونه اي كه پليس راه، اورژانس، هلال احمر و وزارت راه در يك مكان قرار بگيرند هم هزينه هاي برآورد شده كاهش خواهد يافت و هم چهارارگان در كنار هم فعاليت خواهند كرد. هماهنگي ديگر نهادها مانند نيروي انتظامي، حوادث غيرمترقبه، كارخانجات ماشين سازي (همكاري شركت هاي امداد خودرو سايپا و امداد خودرو ايران خودرو ...) نيز اگر به صورت عملي درآيد و اجرا شود، بسيار بر كيفيت فعاليت اين نهادها و امدادرساني سامانه كشور تاثير مثبت خواهد نهاد.به استخدام درآوردن امدادگران و نجات گران متعهد ، آموزش ديده و

با سابقه ي پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي. اين امر هم موجب ايجاد امنيت شغلي آنان مي شود و هم بر ميزان پايبندي و اجراي دقيق وظايف تاثير مي گذارد.ايجاد سازمان قانوني و ملي پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي با اختيارات رسمي اداري و مالي كامل و تشكيلات منسجم و جلوگيري از انجام اقدامات پراكنده، به طوري كه مردم و ديگر نهادهاي مرتبط نيز ملزم به اجراي دستورات آن باشند.

كيفي سازي مسايل آموزشي، فرهنگي ، تبليغاتي ، الگوگيري و...

داير كردن كلاس هاي آموزشي در سطوح مختلف براي كاركنان هلال احمر و ساير اقشار مردم در ادارات ، نهادها و برگزاري همايش ها و مسابقات (كتبي ،اينترنتي ،جُنگ و جشن)و برنامه هاي تلويزيوني(انيميشن ،فيلم ،گزارش ،مصاحبه ، ...) بكارگيري تكنيك هاي بومي و آموزش با انيميشن هاي محلي طي انجام مراسمات قومي.تلفات رانندگي ناشي از حوادثي است كه در بروز آنها عامل انساني نقش اول را دارد، اين به معناي لزوم فرهنگ سازي به شيوه ها و آموزش هاي رفتاري، نوشتاري، شنيداري و تصويري است كه براي افزايش تاثير پذيري و فرهنگ سازي ، آموزش بايد از سنين قبل از دبستان آغاز شود.( مانند نواختن زنگ ايمني در مدارس)، نهادينه كردن روحيه نظم پذيري و قانونگرايي در بين مردم، تلاش و برنامه ريزي در جهت ارتقاي سطح فرهنگي جامعه در استفاده از خودرو و تقويت فرهنگ ترافيك،پذيرش دروني و وجداني فرهنگ نظم و انضباط نيز از زمره ي مهم ترين اهرم هايي است كه به صورت دروني از اعمال خلاف هنجارها و قوانين و مقررات جامعه و از جمله تخلفات رانندگي جلوگيري مي كند. چاره جويي شايسته

و عملياتي از يافته هاي علوم ديگر به ويژه جامعه شناسي و روانشناسي(پس از يادگيري توسط ذهن هوشيار و رانندگي هاي متعددي كه برحسب عادت و توسط ذهن نيمه هوشيار انجام مي دهيد ساعتها رانندگي خواهيد كرد كه اين مورد مويد اين نكته استكه رانندگي ريشه در عادت و تكرار دارد)شنيع نمودن تلفات ناشي از تخلفات رانندگي در ذهن مردم مانند زن بيوه اي كه مي هراسد به اطرافيانش بگويد شوهرش در حين دزدي كشته شد. دختري كه شرم دارد بگويد پدرم در نتيجه ي مصرف مواد مخدر كشته شد. پسري كه احساس حقارت مي كند بگويد مادرم در جريان يك رسوايي به ضرب چاقو كشته شد. قربانيان( بازماندگان، معلولان و مصدومان) اين حوادث بايد احساس شرم كنند كه تصادف رانندگي موجب از هم پاشيده شدن كانون خانواده و فرصت هاي خوشبختي اشان شده است.اطلاع رساني خواص داروهاي مصرفي پزشكي. كدام شربت و قرص ها خواب آورند؟ چند درصد رانندگان از اين موارد اطلاع دارند؟كدام شربت و قرص ها در وضعيت اعصاب و روان رانندگان اختلال، كم حوصلگي،زودپرخاشگري و...ايجاد مي كند؟(قرص هاي ضدبارداري)آشناسازي رانندگان با جاده! عمليات اصلي راهسازي عبارتند از ساخت اساس، زيراساس و روسازي.جدولكاري و نصب علائم راهنمايي و رانندگي. اصطلاحات مهم نيز عبارتند از سيل كت، پريمكت، تك كت، لكه گيري، حريم راه، درل، نيوجري، چشم گربه اي، زهكشي و درواسيون، آسفالت رودميكس، آسفالت گرم، بيندر، توپكا، بيس، ساب بيس، ردايلينگ.( مويدي،سارا ؛آشنايي با اصطلاحات راهسازي ، شنبه 19 خرداد ماه 138?)آموزش و اطلاع رساني به مردم براي مقابله و انجام اقدامات لازم به هنگامي كه وسيله ي نقليه دچار سانحه شده است كه چه

كارهايي بايد بكنند(مانند باز كردن سرباطري) و يا چه كارهايي نبايد انجام دهند. چرا كه خيلي از مسافران اطلاع ندارند كه هنگام وقوع تصادف با وسيله ي نقليه چكار كنند كه از تلفات كاسته شود و اولين كاري كه به ذهن مي رسد تنها دور شدن و فرار كردن از وسيله نقليه مي باشد.تهيه ي گزارش هاي تلويزيوني ازپايگاه هاي امداد و نجات جاده اي و درميان گذاشتن مستقيم توصيه ها،تجربه ها و خاطرات نجات گران و داوطلبان با مردم.

5- جمع بندي و بررسي

طبق گفته ي مسئولان سازمان امداد و نجات كشور«سامانه امداد و نجات ايران»از نظر كيفي در سطح بين المللي حائز رتبه اول است و بايد از نظر كمي و امكانات تقويت شود. به فرض صحت اندازه گيري(داشتن اعتبار و روايي) چنين سطح كيفيت و آمار و ارقامي باز نبايد از ارتقاي بيشتر سطح كيفي پايگاه هاي امداد و نجات، فوريت هاي پزشكي و...غافل شد. با ذكر سه نكته مطالب خود را جمع بندي و نتيجه گيري مي نمايم:

1- كيفي سازي فرايندي پيچيده و بلندمدت است كه ابعاد زيربنايي مانند مسائل فرهنگي، رواني، جامعه شناختي، تبليغاتي، قضايي، مسائل پزشكي، نقش و جايگاه پليس و مسائل مربوط به نارسايي هاي ناشي از فناوري را دربرمي گيرد.

2- تعدد ارائه ي پيشنهادات و بعضاً تكراري مهم نيست.بلكه مهم ارائه ي چند راهكار كيفي سازي انگشت شمار اما قابل اجرا و تاثيرگذار است كه اگر بتوان هر سال يك يا دو مورد آن را به اجرا گذاشت بسيار جاي شكر دارد.

3- اهم راهكارهاي كيفي سازي اين مقاله به طور خلاصه عبارتند از:

- ارزش گذاري و ارتقاي منزلت

نيروهاي نجات گر، امدادگر، داوطلبان و اهميت كارشان در جامعه و ميان مردم

- ايجاد امنيت شغلي و استخدام رسمي نجات گران ، امدادگران و داوطلبان متعهد، آموزش ديده و مجرب

- شناساندن فعاليت ها،خدمات و وظايف پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي به مردم و مسئولين برنامه ريز به وسيله ي بهره گيري از قدرت رسانه هاي جمعي ، مراسمات قومي و شخصيت ها و نخبگان بومي.

- ارتقاي سطح علمي جمعيت هلال احمر - به طوركل- و پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي - به طور خاص- و ارائه ي آموزش هاي سطح دوم تخصصي به كاركنان مانند مديريت بحران، مديريت برنامه ريزي و هماهنگي، اصول روان شناسي و جامعه شناسي و همچنين بهره گيري سازمان از نتايج تحقيقات آكادميك ،تدريس و تجربيات اساتيد دانشگاهي و مشاركت هاي دانشجويان.

- صرف هزينه و اعتبار بيشتر جهت تهيه ي وسائل و تجهيزات جديد و ضروري و ايجاد پايگاه هاي امدادونجات بيشتر از سوي دولت، با همياري مردم و سازمان هاي جهاني.

- ضرورت ايجاد هماهنگي بين نهادهاي مرتبط و مسئول و حتي الامكان تجميع مراكز تصميم گيري متعدد تحت نظارت، كنترل و مديريت جمعيت هلال احمر كشور.

اميد است كه با مديريت و برنامه ريزي مناسب، تخصيص بودجه و اعتبار، تلاش پيگيرجمعيت، همكاري مردم و رانندگان روزبه روز از تلفات و حوادث جاده اي كاسته شود و بر كميت و كيفيت انجام مراقبت هاي امدادي و نجات گري افزوده شود.

منابع

1- مزيدآبادي ، شهريار، (1381) جستجو و نجات در ساختمان هاي فروريخته( آواربرداري) ، تهران ، نشر نخل

2- مصطفي زاده ، خضر (1387) جزوه هاي دست نوشته ي آموزشي

امدادگران ، جمعيت هلال احمر بوكان.

3- باقري يزدي،عباس ؛ شاه محمدي،فريبا؛ كافي،اقدس؛ فرساد،حامد ؛ توفيقي نمين، فرشيد(1382،2003) حمايت هاي رواني در سوانح ، سازمان امداد و نجات ، تهران ، نشر سازمان

4- ياسمين ، محمدتقي ؛ شاه محمدي،فريبا؛ كافي،اقدس؛ باقري يزدي،عباس ؛ سردار پورگودرزي،شاهرخ (1379) : بهداشت رواني در جريان بلاياي طبيعي ، نشر كميته فرعي تخصصي بهداشت و درمان كاهش اثرات بلاياي طبيعي ، تهران

5- استراتژي 2010 فدراسيون بين المللي صليب سرخ و هلال احمر ، سال 2000

6- آئين نامه ي امداد و نجات جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي ايران ، سال 1381

7- كمك هاي اوليه در حوادث جاده اي (ويژه طرح نوروزي)، معاونت امداد و نجات استان آذربايجان غربي ، اداره ي آموزش امداد

8- قويدل باروق حميد (????) امداد و نجات در حوادث جاده اي نشر آيندگان تهران .

9- محمدي يگانه شاهين، عبد خداوندي،منوچهر(????)،نجات جاده اي ، نشر آرويج و موسسه آموزش عالي علمي – كاربردي هلال ايران، تهران

10- محمدي يگانه، شاهين و قمشي،راد (1386) ، نشر موسسه آموزش عالي علمي – كاربردي هلال ايران

11- پيام هلال ، نشريه ي جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي ايران، شماره هاي 108، 120، 122، 135، 136، 137

12- ملك،معصومه؛ تامين امنيت جاده اي وسلامت جامعه،روزنامه رسالت، شماره 6390 ،26/12/1386، صفحه 5 ،بخش اجتماعي

13- راهنماي پيشگيري از انتقال HIV و هپاتيتC و B به كاركنان بهداشتي درماني، انتشارات مركز مديريت بيماري هاي معاونت سلامت

14- پايگاه هاي طبي پيش بيمارستاني مياني ،انتشارات مركز مديريت حوادث وفوريت هاي پزشكي كشور

15- دستورالعمل مراقبت هاي مديريت شده ، شماره 14 ، معاونت سلامت

16- همشهري ، سه شنبه ?? آذر

???? ،سال چهاردهم ، شماره ????

17- عطاپور،هوشنگ(1384): مقاله كاركرد ويژه ي پايگاه هاي امداد و نجات جاده اي هلال احمر در ارتقاي سطح ايمني جاده اي كشور، ارائه و انتشار مقاله در اولين كنفرانس بين المللي حوادث رانندگي و جاده اي.

18- عبدخداوندي،منوچهر و پور اكرامي ، محمد؛ آنچه نجاتگران پايگاه هاي جاده اي بايد بدانند؛ پيام هلال ، شماره 137 ، تيرماه 1387

19- علمداري، شهرام(1384) چالشهاي اساسي مديريت بحران درايران و جهان،

20- شاكر، مهشيد(1384) بهداشت رواني حادثه ديدگان و امدادگران در سوانح و حوادث، نخستين كنفرانس بين المللي حوادث رانندگي و جاده اي، تهران .

21- عبدي ، حميد؛(1384) طراحي و ساخت ربات هشدارجاده، نخستين كنفرانس بين المللي حوادث رانندگي و جاده اي، تهران .

22- مهرياري،فرهاد ، بابائي، مهدي، زماني ثاني، سيدرضا(1384)اثردانه هاي شيشه اي بازتابنده در بهبود عملكرد خط كشي جاده ها، نخستين كنفرانس بين المللي حوادث رانندگي و جاده اي، تهران.

23- محمدي،صلاح الدين(1384)تحليلي بر ميزان آشنايي رانندگان با علائم راهنمايي و رانندگي، نخستين كنفرانس بين المللي حوادث رانندگي و جاده اي، تهران.

24- غفاريان حسيني،هادي؛حسين زاده،افشين(1384)نمايشگر خواب آلودگي راننده و سيستم هشدار دهنده، نخستين كنفرانس بين المللي حوادث رانندگي و جاده اي، تهران.

25- اسماعيلي،عليرضا (1384) آموزش بستر ارتقاي فرهنگ ترافيك، نخستين كنفرانس بين المللي حوادث رانندگي و جاده اي، تهران.

26- شاكر و حسيني(1384) فرهنگ سازي در آموزش امداد و نجات و نقش آن در كاهش اثرات بلايا، نخستين كنفرانس بين المللي حوادث رانندگي و جاده اي، تهران.

27-World Health Organization. (1992). Psychological Consequences of Disaster. Prevention and Management. WHO. Geneva

28- Traffic Research Center(2000)Sustainable Safety, A Preventative Road Safety Strategy For the Future, Netherland

ايمني و سلامت

تهيه كننده

: سيد محمد هادي مير مطلبي

منبع : راسخون

محيط نيز همچون عادات شخصي قادر است بر سلامت تأثير بگذارد؛ اما مي توان تا حدي آن را تعديل كرد. حوادث از علل عمده مرگ و آسيب ديدگي هاي وخيم مي باشند، به ويژه در افراد مسن و خردسالان. عواملي چون شرايط آب و هوايي خاص و ويژگي هاي محيطي منزل يا محل كار از جمله ديگر خطراتي هستند كه براي سلامت وجود دارند. ليكن با شناسايي خطرات بالقوه و اجراي اقداماتي براي پيشگيري از آنها مي توانيد به آساني از خطراتي كه در خانه يا محل كار يا حين مسافرت وجود دارند، اجتناب كنيد.

ايمني در خانه و سلامت

حوادث از مخاطرات عمده اي مي باشند كه براي سلامت وجود دارند. تقريباً نيمي از حوادث وخيم درخانه روي مي دهند و بيش از همه افراد مسن و خردسالان آسيب مي بينند. افراد مسن بيشتر مستعد افتادن هستند، در حالي كه خردسالان در معرض خطر قابل توجه مسموميت با مواد سمي خانگي مي باشند. آتش از ديگر مخاطرات موجود است. خطر قابل توجه ديگري كه براي سلامتي وجود دارد از بهداشت ضعيف آشپزخانه ناشي مي شود كه در نتيجه آن ممكن است مسموميت غذايي روي دهد. براي آن كه به زمين نيفتيد، كاري كنيد كه نور خانه زياد باشد، قاليچه ها و پا دري ها بر روي زمين حركت نكنند و كف خانه مرتب باشد. اگر در خانه بچه كوچك داريد، براي پلكان، درب حفاظ بگذاريد تا مانع افتادن او از پلكان شويد.

داروها، مايعات شوينده، مونوكسيد كربن (گازي كه در اثر سوختن مواد سوختي آزاد مي شود) و سرب از جمله مواد سمي مي باشند. بايد مواد سمي را

دور از دسترس كودكان نگاه داريد. براي پيشگيري از تجمع مونوكسيد كربن، هر سال دودكش ها، دستگاه هاي گرمايش و وسايل گازسوز را بازرسي كنيد و هيچگاه ماشين هايي را كه بنزين سوز مي باشند، در گاراژهاي بسته روشن نگذاريد. براي پيشگيري از مسموميت با سرب، بايد فردي كه متخصص در اين امر باشد، لوله هاي سربي را جايگزين كند و رنگي را هم كه بر روي ديوارها زده شده (معمولاً در خانه هاي قديمي) و حاوي سرب است، بتراشد. از آتش يا اجسام داغ با احتياط استفاده كنيد؛ براي مثال اگر سيگاري مي باشيد، حتماً پس از اتمام سيگار كشيدن، سيگار و كبريت خود را خاموش كنيد. براي پيشگيري از آتش سوزي هاي الكتريكي، زيادي از پريز، برق نكشيد. مواد آتش زايي مثل رنگ را در انبار يا گاراژ نگاه داريد. علاوه بر آن هميشه در آشپزخانه پتوي ضد حريق يا كپسول آتش نشاني داشته باشيد و بر روي سقف هم دود ياب نصب كنيد تا در صورت بروز حريق آن را شناسايي كند. براي پيشگيري از مسموميت غذايي، آشپزخانه را تميز نگاه داريد، غذا را كاملاً بپزيد و غذاهاي فاسد شدني رادر يخچال نگاه داريد. غذا را در ظرف درز گرفته و بي منفذ قرار دهيد و قبل از انقضاي تاريخ مجاز، آن را مصرف كنيد.

استفاده از درب حفاظ راه پله

براي آن كه مانع از افتادن كودك شويد، هم در پايين و هم در بالاي پلكان درب حفاظ بگذاريد. دقت كنيد ارتفاع درب حفاظ بيشتر از آن باشد كه كودكتان بتواند از آن بالا برود. تنظيم كننده هاي پهنا، امكان مي دهند تا درب حفاظ براي هر راه پله اي اندازه

باشد. عمود بودن ميله ها، مانع از آن مي شود كه كودك بتواند از درب حفاظ بالا رود. ايمني در حياط و باغ

بيشتر خطراتي كه در باغ يا حياط وجود دارد ناشي از استخرها يا حوضچه ها، گياهان يا مواد شيميايي سمي، وسايل باغباني، منقل كباب پزي يا جوجه پزي و وسايل بازي است. حوضچه ها ممكن است براي خردسالان خطرناك باشند، زيرا ايشان ممكن است حتي در آبهاي كم عمق هم غرق شوند. هنگامي كه كودكان در اطراف حوضچه ها بازي مي كنند، دقت كنيد و بر آنها نظارت داشته باشيد. گياهان سمي ممكن است موجب علايمي از قبيل تحريك و خارش پوست و در صورت بلع، تحريك اعضاي داخلي و استفراغ شوند. برخي از گياهان ممكن است مرگبار هم باشند، به كودكانتان بياموزيد كه لمس يا خوردن گياهان ممكن است خطرناك باشند. اگر فرزندتان گياهي را خورده باشد، فوراً با پزشك خود تماس بگيريد و كودك را همراه با نمونه اي از گياه به بيمارستان ببريد. اگر براي باغباني از مواد شميايي سمي استفاده مي كنيد، آنها را در انبار يا گنجه قفل دار قرار دهيد. به جاي استفاده از مواد سمي، مي توانيد از روش هاي ايمن تري مثل درآوردن علف هاي هرز با دست يا استعمال حشره كش هاي عاري از مواد شيمايي بهره بجوييد. هيچ گاه وسايل خطرناك يا برنده را در محل هاي در دسترس كودكان قرار ندهيد و هرگاه هم خود از اين وسايل استفاده مي كنيد، لباس هاي ايمني لازم را بپوشيد. حشراتي چون زنبور و پشه مي توانند و نيش بزنند. زهر اين حشرات ممكن است موجب واكنش هاي حساسيتي شود. واكنش هاي حساسيتي شديد (آنافيلاكسي) ممكن است مرگبار باشد. براي محافظت از خود، دست

و پاي خود را پوشيده نگاه داريد و مواد دافع حشرات بر روي پوست خود استعمال كنيد.

وسايل ايمني

هنگام استفاده از دستگاه هايي همچون چپرچين از وسايل ايمني استفاده كنيد. مثلاً دستكش هاي ضخيم بپوشيد، با گذاشتن عينك ايمني، چشم خود را از ذرات پرتاب شونده به سمت خود، محافظت كنيد و يك محافظ گوش هم به سر داشته باشيد تا مانع از شنيدن سر و صدا شود.

حيوانات خانگي و ايمني

حيوانات ممكن است موجب حساسيت و انتشار بعضي از عفونت ها و انگل ها به افراد شوند. مدفوع گربه و سگ ممكن است حاوي موجودات ريز خطرناكي مثل تخم كرم توكساكارا باشد. اين تخم ها در صورت بلع ممكن است موجب توكسوكارياز شوند. اين بيماري ممكن است منجر به كوري شود. مدفوع گربه ممكن است حاوي انگل توكسوپلاسما هم باشد كه اين انگل به جنين زنان باردار، صدمات وخيمي وارد مي كند. مرتب، حيوانات دست آموز خود را تميز كنيد و به روشي بهداشتي مدفوع آنها را دور بريزيد. به كودكانتان بياموزيد بعد از لمس حيوانات دست خود را بشويند. از آن جايي كه بعضي از حيوانات دست آموز مثل سگ، ممكن است گاز بگيرند، نبايد هيچ گاه كودك را با آنها تنها گذاشت.

ايمني در آفتاب

مواجهه بيش از حد با نورخورشيد ممكن است منجر به آفتاب سوختگي، گرمازدگي و درد درازمدت، مشكلات وخيمي همچون سرطان پوست شود. بالاخص در صورتي كه موي قرمز يا بور و چشمان سبز يا آبي داشته باشيد، بيشتر در معرض خطر هستيد. زيرا ملانين _ (رنگدانه اي كه نور فرابنفش را جذب مي كند) _ كمتري در پوستتان وجود دارد.

براي به حداقل رساندن آسيب ديدگي ناشي از آفتاب، هيچكس نبايد در اواسط ظهر در معرض نور خورشيد باشد و اگر بيرون از خانه باشيد، حتماً پوست و چشمان خود را محافظت كنيد. كلاه لبه پهن به سر بگذاريد و پيراهن آستين بلند و شلوار يا دامن بلند بپوشيد. از كرم هاي ضد آفتاب با عيار محافظتي ضد محافظت در آفتاب«SPF» مناسب برروي پوست خود استعمال كنيد. هرچه عيار محافظتي بيشتر باشد، در برابر آفتاب محافظت بيشتري ايجاد خواهد شد. كرم ضد آفتاب را بايد 30-15 دقيقه قبل از بيرون رفتن استعمال كرد و هر 24 ساعت آن را تجديد نمود.

محافظت از پوست كودك

شيرخواران و كودكان چون پوست ظريفتري دارند، بيشتر در خطر آفتاب سوختگي قرار دارند. شيرخواران را به دور از نور آفتاب نگاه داريد و به كودكان هم حتماً لباس مناسب بپوشانيد و برايشان كرم ضد آفتاب استعمال كنيد.

ايمني در حين كار

همكارهاي اداري و هم كارهاي بدني، ممكن است متضمن خطراتي براي سلامتي باشند. عاقلانه است كه خطرات بالقوه مرتبط با كارتان را دريابيد و براي پيشگيري از آن، اقدامات لازم را انجام دهيد. در صورت لزوم از كارفرماي خود بخواهيد تا به شما در به حداقل رساندن اين خطرات كمك نمايد. كار اداري به ندرت خطري براي ايمني جسمي دارد، اما ممكن است موجب شروع برخي از مشكلات براي سلامت فرد شود. دو مورد از شايع ترين مشكلات جسمي عبارتند از كمردرد _ در اثر وضعيت قرارگيري نامناسب فرد در هنگام نشستن در پشت ميز تحرير _ و آسيب ديدگي ناشي از كشيدگي هاي مكرر _ نوعي كشيدگي

عضلاني كه به علت حركات تكراري مثل ماشين نويسي كردن پديد مي آيد. يكي ديگر از مشكلات شايع استرس هاي رواني مي باشند (ص 32) كه ممكن است در اثر عواملي چون شرايط طاقت فرسا يا روابط نامناسب با همكاران پديد آمده باشند. براي پيشگيري از مشكلات جسمي، حتماً بايد محل كارتان خوب تهويه شود و كاملاً روشن باشد. اگر زياد ماشين نويسي مي كنيد، حتماً بايد مچ دستتان در حين كار بر جايي تكيه داشته باشد. در صورت مواجهه با شرايط پر استرس، سعي كنيد مشكل را برطرف كنيد يا در صورت لزوم قبل از آن كه مشكل بر سلامت شما تأثير بگذارند درصد كمك برآييد.

محل كار

ميزتحرير و تجهيزات خود را به گونه اي مرتب كنيد كه در وضعيت صحيح قرار گرفته باشند. طوري بنشينيد كه ضامن وضعيت گيري مناسب شما باشد و به شما امكان دهد تا با راحتي تمام از صفحه كليد استفاده كنيد. بسياري از انواع كارهاي بدني خطرناكند. كاركردن با ماشين آلات يا اجسام سنگين ممكن است شما را در معرض خطر آسيب ديدگي قرار دهد، مواد شيميايي بسيار سمي مي باشند يا آثار مضري بر بدن _ مثل سوختگي پوست _ دارند. بعضي از انواع گرد و غبار مثل سيليس (موجود در ماسه و بعضي از سنگ ها) و آزبست، در صورت استنشاق به شش ها صدمه مي رسانند. سر و صداي زياد و دماي بالا از جمله ديگر خطرات محل كارند. كارفرما بايد شما را از هرگونه خطري آگاه كند و تجهيزات محافظت كننده را در اختيار شما قرار دهد. اگر براي خودتان كار مي كنيد، براي محافظت خود خطرات را بيابيد و حتماً

از قوانين ايمني در حين كار تبعيت كنيد.

ايمني در جاده

حوادث نقليه در جاده ها موجب هزارن مورد مرگ و آسيب ديدگي در سال مي شود. تقريباً همه حوادث ناشي از اشتباهات افراد است تا نقايص وسايل نقليه. يكي از علل عمده اشتباهات در رانندگان، مصرف الكل است. بي تجربگي، مصرف دارو و خستگي از جمله ديگر علل مي باشند. اين عوامل قادرند واكنش راننده را به تأخير اندازند و قضاوت او را مختل كنند. رانندگان بايد به هيچ وجه خسته نباشند يا الكل مصرف نكرده باشند و نيز بايد بدانند كه هيچ يك از داروهايي كه مصرف مي كنند موجب احساس خواب آلودگي نمي شود. همه افرادي كه در ماشين مي نشينند بايد كمربند ايمني ببيندند. خردسالان بايد صندلي هاي مخصوصي داشته باشند كه مناسب اندازه و وزن آنها باشد. موتورسواران و دوچرخه سواران بايد كلاه ايمني و لباس هايي داشته باشند كه آنها را در برابر شرايط نامناسب جوي و آسيب ديدگي محافظت نمايد. ايشان بايد از سالم بودن چراغ هايشان اطمينان حاصل نمايند و بايد لباس هاي براق يا منعكس كننده نور بپوشند تا ديگران آنها را در جاده خوب ببينند. عابران پياده بايد از پياده رو بگذرند و هنگام عبور از خيابان، از روي خط كشي هاي مخصوص عابران پياده رد شوند. اگر هيچ گذري وجود نداشت بايد در همان جهتي راه برويد كه وسايل نقليه در حركت مي باشند. افرادي كه كودكان خردسال دارند، بايد حتماً به فرزندان خود درباره ايمني در جاده آموزش داده باشند.

صندلي كودك

خردسالان بايد صندلي هاي مخصوصي داشته باشند كه مناسب اندازه و وزن آنها باشد.

ايمني در دوچرخه سواري

دوچرخه

سواران بايد كلاه ايمني به سر بگذارند تا از جمجمه محافظت شود و لباس هاي براق يا شبرنگ بپوشند تا به راحتي ديده شوند. چراغ ها بايد شب ها روشن باشند. هميشه بايد به دوچرخه خود برسيد تا خوب كار كند.

راهنماي مراقبت هاي اوليه پزشكي هنگام بروز حوادث مختلف

حوادثي نظيرمسموميت ، سقوط از بلندي ، خونريزي و نظاير آن ، ممكن است براي هر كس و در هر جا اتفاق بيفتد. درچنين مواقعي هميشه به عنوان اولين عكس العمل براي نجات جان مصدوم ، بايد به نزديكترين سرويس خدماتي اورژانس ، اعم از بيمارستان و يا آتش نشاني ، تلفن كرد . اما تا رسيدن كمك ، مراقبتهاي اوليه صحيح از شخص آسيب ديده ، بدون توجه به ميزان سبكي يا سنگيني ظاهري جراحات ، ضروري است و مي تواند در بهبود سريعتر آسيبهاي وارده و حتي در مرگ و زندگي مصدوم بسيار موثر باشد . آيا مي دانيد كه اگر كسي مثلا دچار سوختگي شود ويا از پله ها بيفتد ، تا رسيدن پزشك ، چه كمكهايي مي توانيد به او بكنيد ؟ و چه كارهايي نبايد بكنيد تا صدمات بيشتري به قرباني وارد نيايد؟ در اين جا به شمردن برخي از عمومي ترين حوادثي كه ممكن است در خانه يا در كارگاه و يا هر محل ديگر رخ دهد ، شما را با مراقبتهاي اوليه لازمي كه بايد از مصدوم هرحادثه به عمل آيد آشنا مي سازم و اميدوارم از اين حوادث براي هيچ كس اتفاق نيفتد .

سوختگي

انواع سوختگي ناشي از آتش سوزي ، برق گرفتگي ، و يا ريختن آب جوش كه مي تواند

يكي از آسيبهاي خطرناك و مرگ آفرين به شمار آيد . علت سوختگي هرچه باشد بدون توجه به ميزان آن مراقبت فوري و صحيح از فرد آسيب ديده مي تواند در درمانهاي بعدي و ترميم محل سوختگي بسيار مفيد و موثر باشد . تحت هيچ شرايطي نبايد بر روي محل سوختگي كره يا مواد روغني نفتي و يا هر روغن چرب كننده ديگر ماليده شود . درد و سوزش ناشي از سوختگي را مي توان با فرو بردن محل سوخته شده در آب خنك ، نه آب يخ ، كاهش داد .قبل از انجام هر كاري ، بايد هر گونه پوشش و لباس و يا جواهر و زينت آلات را از محل سوختگي برداشت يا خارج كرد « به علت متورم شدن احتمالي محل سوختگي » . اگر سوختگي در اثر برق گرفتگي رخ داده باشد ، نبايد امكان شكستگي استخوانها و مراقبهاي ويژه آن را نيز از نظر دور داشت . اگر سوختگي به علت تماس بدن با اسيد يا ساير مواد شيميايي سوزنده باشد ، بايد بر روي محل سوخته شده با فشار آب تميز ريخته شود. از ديگر عوامل سوختگي در منازل ريختن آب جوش و آفتاب زدگي را ميتوان نام برد . بطور كلي هيچگاه تاولهايي را كه در محل سوختگي پديد مي آيد ، نتركانيد . همچنين لزومي به پانسمان سوختگي هاي كوچك و كم اهميت وجود ندارد . در سوختگي هاي شديدتر از درجه 2تا 3 و زخمهاي باز ناشي از سوختن ، محل آسيب ديده را با پارچه تميز و حتي الامكان با نوار زخم بندي ضخيم ضد

عفوني شده بپوشانيد . اين كار موجب كاهش از دست دادن مايعات بدن مي شود . به علاوه ، از رسيدن آلودگي به محل زخم و عفونت احتمالي آن جلوگيري مي كند.

مسموميت

مسموميت ، يكي ديگر از خطرات و حوادث مهمي است كه در خانه مخصوصا براي بچه ها رخ مي دهد . مسموميت هاي خانگي در اثر عوامل مختلفي بروز ميكند ، از مصرف داروهاي عوضي گرفته تا انواع مواد پاك كننده مثل محلول آمونياك و سفيد كننده ها . اغلب مايعات قابل اشتعالي كه در كاراژ يا كارگاهها يافت مي شوند مثل بنزين ، نفت سفيد و مايعات لكه گيري و رقيق كننده هاي رنگ نقاشي ، نيز از عوامل موثر در بروز مسموميت هاي كشنده به شمار مي روند . چون علائم و اثرات ناشي از انواع مسموميتها بسيار متفاوت و متنوع است ، هيچ قانون كلي وجود ندارد كه طبق آن توصيه شود كه آيا شخص مسموم را بايد وادار به استفراغ و خارج ساختن ماده سمي كرد يا نه . معمولا نبايد بيمار را تحريك به استفراغ كرد مگر آن كه كمكهاي پزشكي فوري امكان پذير نباشد . اگر مسموم هوشيار باشد و هيچگونه تشنج و تكاني در او مشاهد نشود ، خوراندن يك ليوان آب يا شير به رقيق شدن ماده سمي در بدن وي كمك خواهد كرد ، مخصوصا اگر مدت كوتاهي از مسوميت گذشته باشد . زغال چوب كه از داروخانه ها مي توان تهيه كرد در آب نيز براي رقيق شدن به كار مي رود . مسموم در صورت خوردن بيش از حد دارو بايد

تحريك به استفراغ شود اما زماني كه مسوميت ناشي از بلعيدن مواد اسيدي يا قليايي و يا توليدات و مواد نفتي باشد ، انجام اين كار صحيح نيست هنگام بروز مسموميت ، مهمترين كار ، تلفن به مراكز اورژانس و امداد است . پس از آن تا رسيدن كمك ، بهتر است در تماس با متخصصين يك مركز درمان مسموميت ، راهنمايي هاي لازم را جهت كمك هاي اوليه به مسموم از آنان دريافت داريد . هميشه شيشه دارو و يا ماده اي را كه موجب مسموميت مي شود و يا برچسسب آن را براي تشخيص بعدي نوع ماده سمي نگهداريد . اگر مسموم استفراغ كند ، او را به پهلو قرار دهيد يا سرش را برگردانيد تا راه تنفس او مسدود نگردد و خفه نشود . اگر حالت تشنج به بيمار دست دهد ، سعي نكنيد او را مهار نماييد ، تنها پوششهاي تنك را از تنش بيرون بياوريد و اشيا تيز را به منظور حفاظت از دسترس وي دور نگهداريد . يك شيشه قي آور نيز در دسترس داشته باشيد اما تا وقتي كه از جانب پزشك يا مركز درمان مسموميت ، دستور مصرف آن تجويز نشود ، آن را به مسموم ندهيد .

افتادن از بلندي

زمين خوردن در منزل ، اعم از افتادن از نردبان ، پشت بام يا پله ها و يا سرخوردن و به زمين افتادن در حمام يا جاهاي ديگر ، يكي ديگر از حوادثي است كه مي تواند مرگ آفرين باشد . هنگامي كه بالاي سر فردي كه به زمين افتاده و صدمه ديده و يابيهوش شده

باشد ، رسيد ، اولين چيزي كه بايد در نظر داشته باشيد اين است كه به هيچ وجه مصدوم را حتي به منظور راحت تر بودن او ، حركت ندهيد ، زيرا ممكن است به دليل نامشخص بودن احتمالي آسيبهاي وارده ؛ صدمات بيشتري به وي وارد شود . اگر محل يا محلهاي صدمه ديده مشخص نيست احتمال آسيب ديدگي گردن ، سريا ستون فقرات را در نظر بگيريد و با احتياط عمل كيد . براي كمك به بي حركت ماند سر مصدوم ، از يك پارچه يا پتوي تا شده استفاده نماييد . او را گرم نگهداريد و چيزي براي خوردن يا آشاميدن به وي ندهيد . و اگر در محلي خونريزي پديد آمده باشد ، مطابق آنچه كه در مورد بروز انواع خونريزي ها گفته شد ، يعني فشار مستقيم با پارچه يا نوارهاي پانسمان عمل كنيد . ( فردي را كه از بلندي افتاده باشد ، به هيچوجه حركت ندهيد و به منظور كمك به بيحركت ماندن او ، پتو يا پارچه تا شده زير سرش بگذاريد ) او را گرم نگهداريد و چيزي براي خوردن يا آشاميدن به وي ندهيد. و اگر در محلي خونريزي پديد آمده باشد ، فشار مستقيم با پارچه يا نوارهاي پانسمان ، عمل كنيد .

بريدگي ها

بريده شدن عضوي از بدن در اثر برخورد با وسايل برنده آشپزخانه يا ابزار كارگاه و امثال آن و بروز خونريزي ، يكي از رايج ترين حوادثي است كه ممكن است براي هركسي رخ دهد . گاه شدت جراحات حاصله به حدي است كه هم موجب وحشت مجروح و هم

ترس ديگران مي شود . اصولا در چنين مواقعي فرد مراقب بيمار، حتي الامكان بايد بر وحشت خود غلبه كند و با خونسردي در جستجوي راه حلي مناسب كمك به مصدوم برآيد و در صورتي كه با كمكهاي اوليه آشنايي ندارد ، از دست زدن به كارهايي كه ممكن است صدمات وارده به فرد را تشديد نمايد ، خودداري كند . طريقه ساده كنترل خونريزي بدون توجه به شدت و چگونگي آن به ترتيب زير است :

1_ با استفاده از گاز پانسمان يا پارچه تميز تا شده بطور مستقيم بر روي محل زخم فشار وارد كنيد . اگر پارچه ضخيم تر باشد ، بهتر است . پارچه را تا وقتي كه خونريزي متوقف نشده باشد ، از روي زخم برنداريد . حتي اگر آغشته به خون شده باشد چند لايه پارچه تميز ديگر روي آن قرار دهيد و همچنان مستقيم بر محل خونريزي فشار وارد كنيد تا خون بند بيايد

2_ براي كنترل خونريزي ، هم محل آسيب ديده را به سمت بالاي قلب بلند كنيد و فشار مستقيم به آن وارد نماييد . 3_ محل خونريزي را حتي الامكان طوري بالا بياوريد كه بالاتر از سطح قلب قرار گيرد . اين كار جاري شدن خون را به سمت محل آسيب ديده ، آهسته تر مي كند و موجب تسريع در لخته شدن خون محل زخم مي شود.

هيچوقت براي جلوگيري از خونريزي ، بالاي محل جراحت را با پارچه يا شريان بند محكم نبنديد ، زيرا اين كار بسيار خطرناك است و امكان دارد موجب نرسيدن خون به قسمت مجروح بدن و درنتيجه ضايع

شدن كامل آن قسمت شود كه گاه تنها چاره چنين ضايعاتي ، قطع عضو مزبور با عمل جراحي است . در مورد قطع شدن عضوي از بدن در اثر وقوع يك حادثه يا خونريزي بسيار شديد در قسمتي از بدن ، نيز مراقبتهاي اوليه بايد به همان صورتي كه هنگام بروز هر خونريزي شديد ديگر عمل مي شود ، انجام گيرد . به اضافه اين توصيه كه عضو قطع شده به منظور احتمال پيوند مجدد آن به بدن بايد مورد حفاظت قرار گيرد . براي اين كار عضو مذكور را در يك گاز پانسمان استريل يا پارچه تميز پيچيده و آن را با آب كاملا تميز مرطوب كنيد . آنگاه عضو مزبور را در يك كيسه پلاستيكي تميز قرار داده كيسه را ببنديد و اين كيسه را در كيسه پلاستيكي ديگري حاوي يخ يا آب يخ جاي دهيد

نقش كمك هاي اوليه دركاهش تلفات ناشي از تصادفات

آموزش كمكهاي اوليه ضرورتي براي كاهش مرگ و مير در تصادفات

بنا به گزارش سازمان بهداشت جهاني اولين افرادي كه به محل وقوع حادثه مي رسند نقش بسيار مهمي در پيشگيري از تبعات جدي تصادفات ترافيكي دارند و مي توانند علاوه بر تلفن به اورژانس ، خاموش كردن آتش ، محافظت محل وقوع حادثه جهت جلوگيري از تصادف مجدد با انجام كمك هاي اوليه بسيار مؤثر واقع شوند.

شاهداني كه آموزش كمك هاي اوليه را ديده اند مي توانند از بسياري از مرگ هاي ناشي از مشكلات تنفسي و خونريزي جلوگيري كنند . با در نظر گرفتن اين واقعيت كه در كشورهاي كم درآمد و حتي متوسط نجات توسط آمبولانس بسيار دير اتفاق مي افتد و بيشترين

ميزان فوت در اين كشور ها قبل از رسيدن به بيمارستان رخ مي دهد ، نقش شاهدان اوليه در دستيابي مصدومين به مراقبت هاي زندگي بخش پر رنگ تر مي شود. در اين گزارش با اشاره به مطالعات جهاني صورت گرفته آمده مرگ بيشتر افرادي كه قبل از رسيدن به بيمارستان فوت مي كنند قابل اجتناب است و از بسياري معلوليت ها مي توان قبل از رسيدن به بيمارستان پيشگيري كرد. به دليل اهميت آموزش كمك هاي اوليه در كاهش قربانيان تصادفات ترافيكي طبق سند راهنمايي سال 2000 اتحاديه اروپا كشورهاي عضو اتحاديه از اول اكتبر 2003 مكلف شدند تا به متقاضيان گواهينامه رانندگي بياموزند كه در تصادفات چگونه رفتار و به قربانيان حوادث جاده اي كمك كنند و همچنين در اين سند آموزش و باز آموزي دوره اي كمك هاي اوليه براي رانندگان حرفه اي تأكيد شد.مدير يك آموزشگاه رانندگي مي گويد : آموزش بحث كمك هاي اوليه مربوط به مدرس بحث فني است كه شركت رهگشا در اختيار آموزشگاه قرار داده است.

وي كه از نحوه آموزش اين بحث در كلاس فني اطلاع دقيقي ندارد مي گويد : " نمي دانم كه مربي توانايي و يا صلاحيت تدريس كمك هاي اوليه را دارد يا خير ولي ساعت كمك هاي اوليه و فني با هم 4 ساعت است "يك مسئول آگاه در اين زمينه مي گويد : " اين بخش صرفاً در كتاب قرار داده شده است و از مربي فني خواسته مي شود كه آنرا تدريس كنند هر چند ممكن است كارشناس فني در اين زمينه آگاهي و توانايي نداشته باشد. " اين مسئول در ادامه

مي افزايد : " 4 ساعت زمان براي تدريس مباحث فني ، زيست محيطي و كمك هاي اوليه اندك است بيشتر حالت كلاس رفع اشكال است تا آموزش ." يك هنر جو مي گويد : " بخش كمك هاي اوليه در كتاب حدوداً 4 صفحه است و مربي خاصي براي تدريس اين بخش در نظر گرفته نشده جزو امتحان هم نيست ، فكر مي كنم فقط براي مطالعه باشد. "

هنر جوي ديگري كه دوره امداد را در هلال احمر گذرانده است مي گويد : با مطالعه اين قسمت احساس مي كنم نوشته و راهنمايي هاي اين بخش با آموخته هاي قبلي ام انطباق ندارد به ياد مي آورم در دوره هاي آموزشي به بحث تنفس مصنوعي و ماساژ قلبي تأكيد بسياري مي شد و تنها براي همين دو موضوع ساعت ها وقت صرف مي شد." وي در ادامه مي گويد : " فكر نمي كنم براي كسي كه زمينه فكري در اين رابطه نداشته باشد اين آموزش كار بردي و قابل استفاده باشد. " صائب فصولي در سال گذشته تصادفي در يكي از جاده هاي كوهستاني كشور داشته است مي گويد : در اين تصادف يكي از هموطنان كه شاهد حادثه بود بسيار تلاش كرد كه جان من و همراهم را نجات بدهد . وي مي افزايد : بر اثر تصادف دچار ايست تنفسي شدم در حالي كه هموطن عزيز سعي مي كرد با ماساژ قلبي تنفسي مرا بازگرداند دچار شكستگي دنده و مشكل تنفسي شده اين شهروند در ادامه مي گويد : متاسفانه به علت بيرون كشيدن همراهم كه پايش زير صندلي گير كرده بود شكستگي پاي

او به آسيب غير قابل بازگشت تبديل شد . وي در حالي كه لبخند تلخي مي زند مي گويد : بايد از كسي كه تمام تلاشش را براي نجات ما كرد تشكر كنم ولي فكر مي كنم اگر در مورد كمك هاي اوليه اطلاعات بيشتري داشت علاوه بر نجات ما مي توانست مانع آسيب هاي جدي شود . يعقوبي يكي از بازماندگان تصادف جاده اي كه پسر و همسرش بر اثر خونريزي فوت كرده اند مي گويد : شاهدان بعد از مراسم بارها به ما گفتند كه هرگز صداي ناله آنها از ذهنشان پاك نمي شود ، در حالي كه هيچ يك از آنها نمي دانست چگونه مانع خونريزي شود . تنها شاهد زجر كشيدن آنها در زير لاشه ماشين بودند . وي در ادامه مي افزايد : از اين ناراحتم كه تعداد اين شاهدان بيش از پنج نفر بود ولي هيچ كدام نتوانسته بودند مانع مرگ عزيزان من شوند . مدير عامل جمعيت هلال احمر استان بعد از ورق زدن كتاب آيين نامه با اشاره به جامع بودن كتاب مي گويد : " قرار بود همزمان با گنجاندن بحث كمك هاي اوليه در كتاب آيين نامه 8 ساعت براي تدريس به ساعات آموزش اضافه شود كه متأسفانه اين ساعت در برنامه منظور نشده است. "

دكتر بدخشان در ادامه مي گويد : در اين بخش تنها به سر فصل هاي آموزشي اشاره شده است و بدون آموزش قابل استفاده نيست ، ول مي تواند تلنگري در بحث آموزش كمك هاي اوليه باشد. وي در ادامه با تأكيد به اين موضوع كه عدم آموزش بهتر از آموزش ناقص است ،

مي گويد : مسئله اين است كه راهنمايي و رانندگي واقعاً ملزم به آموزش هستند يا خير؟ در صورتي كه پاسخ به اين پرسش مثبت باشد هلال احمر استان آماده همكاري با راهنمايي و رانندگي در زمينه آموزش كمك هاي اوليه به متقاضيان گواهينامه است.يك كارشناس علوم اجتماعي مي گويد : دانش كمك هاي اوليه مي تواند به افزايش مسئوليت اجتماعي كمك كند. تصادف رانندگي يك رويداد معمول نيست كه جامعه در فرآيند اجتماعي رفتار مناسب را به فرد بياموزد و به همين دليل نياز به آموزش رفتار منطقي و صحيح به فرد هنگام قرار گرفتن در اين شرايط است.حسيني در ادامه مي افزايد : فرار از صحنه تصادف به علت سرگرداني است كه عدم آگاهي و تسلط فرد بر رفتاري كه بايد بعد از وقوع تصادف انجام دهد اتفاق مي افتد در حالي كه وجود بيمه هاي حمايتي تا حدودي مصونيت بعد از وقوع را براي فرد تصادف كننده تأمين مي كند ولي بدون آموزش و تعريف رفتار صحيح نمي توانيم شاهد رفتار مناسب و منطقي از افراد باشيم.درست است كه در دو سال اخير از درصد تلفات جاده اي كاسته شده است ولي اين كاهش تلفات به ميمنت توسعه اورژانس هاي جاده اي و با هزينه اي بالا بدست آمده در حالي كه با تمركز بر رويي آموزش كمك هاي اوليه مي توان با هزينه اندك و با هدايت مشاركت مردمي و تقويت احساس همدردي و امداد رساني مؤثر اين آمار را سريعتر كاهش داد . در حالي كه ماده 16 بند .پ فصل 4 آيين نامه اجرايي آموزشگاه هاي راهنمايي و رانندگي ،

آموزش كمك هاي اوليه در ارتباط با سوانح و تصادفات رانندگي جزو وظايف آموزشگاه ها كه تحت نظارت راهنمايي و رانندگي مشغول به كار هستند تعريف شده است تلاش ما براي مصاحبه با رئيس راهنمايي و رانندگي استان در خصوص اجراي ناقص اين بحث به نتيجه نرسيد و ايشان به دلاليل نامعلوم حاضر به مصاحبه و پاسخگويي به سئوالات ما نشدند .

آموزش ايمني ترافيك و كمكهاي اوليه به كودكان

مقاله حاضر يك برنامه پيشنهادي مدون وساختاريافته براي آموزش مباحث ايمني وترافيك و كمكهاي اوليه به كودكان ونوجوانان مي باشد.اين برنامه با استفاده از تجربيات كشورهاي تركيه و آلمان ارائه شده است . در بخش اول مقاله , مختصري در مورد وضعيت حمل ونقل كشور ، آمار منتشره و نتايج مطالعات انجام يافته درخصوص تصادفات جاده اي و علت يابي حوادث بحث مي شود . دراين فصل سعي مي شودخواننده محترم را از وضعيت موجود مطلع و ضرورت آموزش براي ايشان توجيه و مفهوم شود . بخش دوم , اختصاص به ضرورت آموزش ايمني به كودكان خواهد داشت . در اين بخش با ارائه نتايج مطالعات انجام شده برروي كودكان , هدف از انتخابات اين قشر به عنوان بهترين و موثرترين سطح براي آموزش مطالبي به اختصاص ارائه خواهد شد . در بخش سوم در خصوص روانشناسي كودك بحث خواهد شد. در اين بخش رفتارها و عكس العملهاي كودكان در سنين مختلف در برخورد با ترافيك بررسي خواهد شد .در بخش چهارم باتوجه به مطالب بخش سوم جدول زماني دروس ترافيك وكمكهاي اوليه قيد شده و در ارائه طرح دروس ارائه خواهد شد . در بخش پنجم

, چگونگي سنجش عملكردكلاسهاي آموزشي و يك نمونه آزمايشي ارائه خواهد شد.

امروزه مشكل ترافيك و مسائل مربوط به آن به عنوان يكي از بحرانهاي جدي و مهم در جامعه امروز ما محسوب مي شود و متاسفانه روز به روز به ابعاد بحران افزوده مي شود. براساس آمار منتشره شده توسط سازمان حمل ونقل و پايانه هاي كشور در سال 1380 در بخش حمل ونقل كالا مجموعا" 13 ميليون سفر با 196هزار دستگاه خودرو باري و در بخش حمل ونقل مسافر مجموعا" 13 ميليون سفر توسط 65 هزار دستگاه صورت پذيرفته است . از طرف ديگر در آمار منتشره سازمان ياد شده رقم 19727 نفر كشته و 117566 نفر مجروح مشاهده مي گردد با اندكي تا ْمل و مقايسه اين دو آمار مي توان انتظار داشت كه در هر 190 سفر , انتظار كشته يا مجروح شده يك نفر از هموطنان را خواهيم داشت ( با فرض اينكه در هر واقعه منجر به فوت يا جرح , حداقل يك طرف حادثه از ناوگان حمل ونقل كشور باشد .) همچنين مطابق مطالعاتي كه در سال 1377 در كشور صورت گرفته نتايج جالب زير مشاهده مي شود:

1- بيشترين تلفات وارده نيروي انساني مربوط به سنين 20 الي 50 سال مي باشد كه عمده ترين بخش نيروي فعال جامعه را تشكيل مي دهند.

2-بخش عمده مقتولين ناشي از تصادفات را افراد ذكور و سرپرستان خانواده تشكيل مي دهند ، كه اين موضوع عواقب و پيامدهاي ناخوشايند مادي و تربيتي را براي خانواده ها به دنبال خواهد داشت.

3-حدود 39 درصد از كشته شدگان تصادفات در كشور را عابرين پياده تشكيل

مي دهند.

4-بررسي اطلاعات نشان دهنده آنست كه ميزان تحصيلات در كاهش تلفات انساني نقش موثري داشته به طوري كه افراد كم سواد و بيسواد با سهم بيشتري در معرض تصادفات و عواقب ناشي از آن قرار گرفته اند .

5-47 درصدكشته شدگان درصحنه تصادف و53 درصدپس از صحنه تصادف فوت نموده اند و اين لزوم راه اندازي سيستم امداد رساني مناسب و آموزش نحوه برخورد با حادثه ديدگان تائيد مي كند.

6-جداول تركيبي سن وضعيت متوفيات حاكي از آن است كه آسيب پذيرترين قشر در تصادفات عابرين زير 8 سال و بالاي 60 سال هستند به طوري كه اين گروه از عابرين به ترتيب 25 و 28 درصد متوفيات را شامل مي شوند .

اين آمار و ارقام به خوبي ابعاد نگران كننده بحران را نمايان مي سازد و متاسفانه هر ساله حداقل 10 درصد به آمار مذكور افزوده مي شود . اگر بخواهيم آمار مذكور را با آمار كشته شدگان زلزله منجيل مقايسه كنيم مي توان دريافت كه در كشور ما هر سال حداقل يك زلزله مهيب در اثر حوادث رانندگي رخ مي دهد و تعداد زيادي از هموطنان را به كام مرگ مي فرستد ولي تنها واكنش ما به اين فاجعه , انجام يك سري فعاليتهاي كلاسيك مثل چند تيزر تبليغاتي و تشديد ظاهري كنترل ها در ورودي و خروجي شهرها و …. مي باشد در صورتيكه در هنگام وقوع يك زلزله متوسط در كشور حالت فوق العاده اعلام شده و كليه نيروها براي امداد رساني بسيج مي شود و شايد چند روز عزاي عمومي اعلان شود. سئوال مهمي كه در ذهن نقش مي

بندد اينست كه آيا واقعا" برخورد با اين قضيه واقعا" منطقي است !؟ آيا براستي تصادف جاده اي را نبايد در حد واندازه بلاياي طبيعت بدانيم !؟ آيا مي توان تبعات ضربه سياسي و اقتصادي و اجتماعي ناشي از ايمني پايين حمل ونقل را ناديده انگاشت ؟ در همين راستا مطالعاتي كه اخيرا" در كشور صورت گرفته عوامل زير را به عنوان مهمترين عامل وقوع يا افزايش تصادفات داشته است:

1-فقدان فرهنگ رانندگي و تردد در بسياري از رانندگان و عابران پياده و عدم توجه به حقوق اجتماعي يكديگر .

2-ميل به قانون شكني و عدم تمكين از قانون ( به عنوان يك رفتار ضد اجتماعي ).

3- بي اطلاعي بسياري از عابران پياده از جمله افراد بي سواد و كودكان از پيامهاي چراغهاي راهنمايي ( اعم از چراغ فرماندهي و عابر پياده ) و در نتيجه عدم نوبت پذيري براي گذر از خيابان و نيز فقدان آموزش لازم جهت نظم بخشي به تردد عابران پياده در خيابانها و معابر .

4-كمبود نفرات پرسنل راهنمايي و رانندگي .

5- عدم كارائي جدي و تاثير گذاري جريمه بدليل فقدان نقش وارزش فرهنگي و بعضا" بي توجهي در جريمه به موقع همچنين عدم امكان جريمه همه متخلفين .

6- كمي تعداد گشتهاي بازرسي و كنترل خودروها توسط نيروي راهنمايي و رانندگي و اصرار بر ايجاد و گسترش ايستگاههاي كنترل ثابت.

7-نقايص فني مانند خاموشي چراغها در برخي تقاطع ها به دليل خرابي و استهلاك و نيز نصب اشتباه و كم دقت بعضي تابلوها.

8-وجود تاسيسات حاشيه راهها بدون رعايت ضوابط ايمني و ترافيك .

9-عدم كنترل گسترش شهرها و عدم توجه به ضوابط ترافيكي

و وضعيت راههاي اطراف شهرها.

10-عدم دقت در انتخاب مسير راههاي اصلي و فرعي و عبور مسيرهاي حمل ونقل از درون يا حاشيه شهرها ويا روستاها.

11-جاده سازي نا مطمئن و غير استاندارد .

12- عدم اجراي حقيقي و جدي قوانين كه اجراي آنها حقيقتا" در ايمن سازي ترافيك و كاهش تصادفات مي تواند نقش موثري داشته باشد .

13- كمبود وسايل نقليه عمومي و نا مطلوب بودن كيفيت سرويس دهي آنها , و در نتيجه افزايش تمايل افراد به استفاده از وسايل نقليه شخصي.

14-در برخي مناطق عدم همكاري و هماهنگي لازم ميان شهرداري و نيروي راهنمايي و رانندگي و راه و ترابري كه از عوامل مهم اخلال درحصول ترافيك مطلوب مي باشد. كمبود فضاي كافي براي تردد و پاركينگ و عبور و مرور پياده ها خط كشي هاي نامنظم , كم رنگ يا رنگ پريده و غير استاندارد , عدم احداث پاركينگ و پل عابر پياده , تعلل در تعريض و آسفالت بموقع خيابان و پركردن چاله هايي كه چون دام مرگ براي رانندگان عمل مي كند .

15- بي توجهي نسبت به آموزش رسمي و فراگير قوانين تردد در مدارس يعني عدم برنامه ريزي دقيق و دراز مدت آموزشي , فرهنگي براي تربيت نسلي آگاه و پاي بند به نظم و مقررات ترافيك.

16- كيفيت نا مطلوب امتحان علمي و شهري براي اخذ گواهينامه رانندگي كه به دليل پرداختن به يك سري عمليات كليشه اي و در مدت زمان كوتاه كه به هيچ عنوان قادر به شناسايي و تفكيك راننده واقعي از راننده ناشي مي باشد.

درادامه با شناسايي مشكلات حمل ونقل ترافيكي مي توان براي حل آنها راه كارهايي

پيشنهاد كرد . اين فرايند عادي براي برسي و حل مسائل است اما همراه اين سوال مطرح است كه كدام يك از اين مسائل نسبت به ساير آيتم ها اهميت بيشتر داشته و اثر بيشتر را در افراد جامعه مي گذارد؟ در نگاه اول ايمني سازي جاده ها , اصلاح قوانين و اعمال كنترل بيشتر و…. به عنوان عوامل اصلي به نظر مير سند ولي اگر نمودار علت و معلول تصادفات را ترسيم نماييم ضعف افراد در رعايت اصول و قوانين ، برخورد و عكس العمل مناسب به آن و بطور خلاصه فرهنگ ترافيك در جامعه , عامل اصلي و سرسلسة زنجيره عوامل موثر در تصادفات است علم آمار نيز اين نتيجه را تاْكيد مي كند براساس تحقيقات بعمل آمده توسط شينار , در 82 درصد تصادفات عوامل انساني نقش مهمي ايفاد كرده است ، همچنين آمار منتشره توسط مراجع كشور هم نقش مهم عوامل انساني را وقوع حوادث ترافيكي مورد تاكيد قرارداده است. اين موضوع يك يافته جديد نيست و كشورهاي صنعتي با وقوف به اين مهم , اقدامات اساسي شروع كرده و ادامه مي دهند. ولي مساله مهمي كه در اين خصوص بايد در نظر گرفته شود شيوه ارتقاء سطح فرهنگي جامعه مي باشد. متاسفانه اقدامات انجام گرفته در كشور تا بحال بدون برنامه ريزي مدون و مستمر بوده و به برگزاري چند نوبت كلاس آموزشي بدون در نظر گرفتن شرايط و ويژگي هاي افراد و انتشار بروشور و پارچه نويسي و چندتيزر تلويزويوني و راديويي محدود شده و همين فعاليتها نيز به علت عدم هماهنگي و همكاري سازمانها و نهادهاي درگير با

حمل و نقل تاثير زيادي در بهبود وضعيت موجود نداشته است و همچنان آمار تصادفات همچنان روند صعودي خود را چون سالهاي گذشته حفظ نموده است .ازاينرو لزوم برنامه ريزي منسجم و سراسري در امر ارتقاء سطح فرهنگ پيش از پيش احساس مي شود . در بخش بعدي مقاله اندكي در خصوص ضرورت آموزش ايمني به كودكان بحث خواهيم كرد .

آموزش همگاني امداد و نجات درجهت ارتقاء امنيت و ترافيك جاده

از آنجا كه آموزش مي تواند زمينه توسعه و نجات يك كشور را در برابر مشكلات و عقب ماندگيهاي متفاوت فراهم سازد و از طرفي عمده تلفات حوادث جاده اي كشورمان (چند برابر قربانيان سيل ، زلزله و معادل شهداي دفاع مقدس ) بعلت عدم يا ضعف آموزش مردم و مسئولين ، مديران و كارشناسان امداد و نجات مي باشد نويسنده برآن شده است كه پيشنهاد ارتقاء آموزش عمومي و اختصاصي امداد و نجات را براي مردم و پرسنل ستادي عملياتي امنيت و ترافيك جاده از مقطع پيش بيمارستاني تا بيمارستاني تقديم نمايد .

مواد و روشها : اين تحقيق با مطالعه مشاهده اي (tionalObserva) ، رويكردتحليلي(Analytic) و با شيوه مقطعي (Sectional -Cross) صورت گرفته بطوريكه حوادث و مديريت جاده اي ايران و برخي كشورها را با مطالعه مقالات ، تحقيقات وگزارشات مديران ارشد نظام ، كارشناسان ، مصوبه هاي دولت و مجلس كشورمان و با استفاده از تحصيلات و تجربيات طولاني مدت نويسنده مورد ارزيابي قرار گرفته است .

نتايج ( يافته ها ) :با توجه به اينكه 63% مرگ و ميرهاي حوادث جاده اي ( سال 1382 مقدار 28700 قرباني ) قبل از

بيمارستان صورت مي گيرد و نواقص عمده اي در فرهنگ سفر ، جاده ، تابلوها ، كنترل و نظارت راهنمايي و رانندگي ، ايمني خودرو وجود داشته و از طرفي در جهت امداد و نجات ، مردم و پرسنل راهنمائي و رانندگي ( اولين اشخاصي كه در صحنه تصادف حضور دارند ) توانائي لازم را نداشته و پرسنل امدادو نجات پيش بيمارستاني و بيمارستاني نياز به رشد و آگاهي علمي و عملي دارند ( 37% مصدومين جاده اي در بيمارستان مي ميرند ) . در كشورهاي درحال توسعه از هر100 مصدوم جاده اي يك نفر مي ميرد وليدرايران از هر 100 مصدوم 10 نفر يعني عدم پيشگيري از مرگ 90% مصدومين قابل احياء. 70% قربانيان حوادث جاده اي سن زير 50 سال ( نيروي فعال و موتور محركه جامعه ) داشته اند . ميزان سواد قربانبان به ترتيب بيسواد ، دانشگاهي ، و... بوده است 45ميليون سفر روزانه در كشور داريم و 70 % سفرهاي شهري جهت كسب اطلاعات است . اكثر خودروها از كپسول آتشنشاني و وسائل امداد و نجات بي بهره اند .70 % تصادفات در30 كيلومتري شهرها صورت مي گيرد.80% عامل تصادفات رانندگانند50% عامل تصادفات موتور سيكلت رانانند. 40% قرب_انيان عابر پي_اده بوده اند. 70% مصدومين جاده اي ضربه سر و گردن داشته اند .26% تختهاي بيمارستانهاي كشور (30 هزار از 111 هزار تخت) توسط مصدومين جاده اي اشغال ميشود. 37% مصدومين حوادث جاده اي در بيمارستان مي ميرند . توزيع مناسبي بين برخي مراكز امداد و نجات درسطح جاده ها و شهرها وجود ندارد . از نظرسيستم مخابراتي جاده اي و

تعداد پرسنل و تجهيزات امداد و نجات بويژه آمبولانسهاي هوائي و زميني بسيار در تنگنا هستيم . بسياري از پزشكان مراكز درماني تبحر در Chest Tube ، Down Cut وLaryngoscop نداشته و تكنسين خبره در اين خصوص در هر تيم امداد و نجات و پيش بيمارستاني نداريم . مواردي از پزشكان متخصص (جراحان عمومي و ... ) با تأخير بر سرمجروحين مي رسند با توجه به وسعت خسارتهاي جاني و مالي درحوادث جاده اي برنامه آموزش منظم و دسته بندي شده ، در رسانه ها بويژه در صدا و سيما ي سراسري و استاني مشاهده نمي شود،اخبار لحظه به لحظه از نقاط حادثه خيز جاده هاي كشور(حفاري،دست انداز و .. ) در شبكه هاي خبري استاني وجود ندارد سازماندهي و آموزش امداد و نجات درمناطق و محله هاي شهرو روستا به چشم نمي خورد، نشريه اي درخصوص امنيت و ترافيك جاده در بين ديگرنشريات كشوري ديده نمي شود . سازمانهاي بيمه گر با توجه به خسارتهاي بالائي كه ساليانه ناشي از حوادث جاده اي متحمل ميشوند سهمي در پيشگيري از آن حوادث ندارد.

بحث و نتيجه گيري : با توجه به يافته هاي اين مقاله ، پيشنهادهاي ذيل ، بويژه به ستاد عالي مديريت بحران زير نظر رياست محترم جمهوري و ستاد كميته امداد و نجات ، امداد و نجات كشور مستقر در وزارت كشور تقديم مي نمايم: الف) آموزش امداد و نجات و امنيت و ترافيك جاده به صورت نوآموزي و بازآموزي جهت :1- مديران ارشد مجموعه طرح جامع امداد و نجات كشور ، استانها و شهرستانها .2 - مديران ، مسئولين و كارشناسان راه

ترابري و خودرو سازان ، راهنمائي و رانندگي ، امداد و نجات ( اورژانس 115 ، هلال احمر ، آتش نشاني ) و پيراپزشكان و پزشكان مراكز درماني (آموزش تئوري و عملي Tube Chest ، Down Cut وLaryngoscop جهت پزشكان عمومي و تكنسينهاي خبره عمليات امداد و نجات ) ب) آموزش امداد و نجات مستمر و منظم و بازگوئي تجربه هاي عملي حوادث جاده اي براي : - مردم شهر و روستا با سازماندهي آنها درگروهاي مختلف سني و جنسي توسط شوراي شهر ، بسيج ، دانشگاه علوم پزشكي ، هلال احمر و راهنمائي و رانندگي ) ، رانندگان و آموزش فن رانندگي. ج) انتشار نشريه فرهنگ و امنيت ترافيك جاده.

حوادث رانندگي

شدت حوادث رانندگي از سقوط دوچرخه تا تصادف شديد با اتومبيل متفاوت است محل حادثه اغلب به دليل ترافيك در حال حركت پر از خطرهاي جدي است بي خطر كردن محل حادثه قبل از حاضر شدن بر سر مصدومان بسيار حياتي است اين اقدام به شما امكان مي دهد كه از خود، مصدوم و ساير افراد عبوركننده از جاده حفاظت كنيد. به محض بي خطر شدن محل به سرعت وضعيت مصدومان را ارزيابي كرده درمان را اولويت بندي كنيد. به مصدوماني كه به كمك هاي اورژانس نياز دارند، قبل از ديگران رسيدگي كنيد.

بي خطر كردن محل

ابتدا از امنيت خود مطمئن شويد و از انجام كاري كه ممكن است شما را به مخاطره بيندازد، پرهيز كنيد.

اتومبيل خود را در محلي امن و كاملاً با فاصله نسبت به محل حادثه پارك كنيد و چراغ هاي خطر آن را به

حالت چشمك زن قرار دهيد.

هرگز در عرض يك جاده عريض ندويد.

در شب لباسي بپوشيد يا چيزي حمل كنيد كه روشن يا منعكس كننده نور باشد و از چراغ قوه استفاده كنيد. پس از انجام موارد فوق احتياط هاي كلي زير را رعايت كنيد:

چند ناظر را براي هشدار دادن به ساير رانندگان و كاستن از سرعت آنها روانه كنيد.

حداقل به فاصله 45 متر از محل حادثه در هر دو طرف آن مثلث يا چراغ هشداردهنده قرار دهيد.

موتور تمام وسايل نقليه آسيب ديده را خاموش كرده در صورت امكان مخزن سوخت را در ماشين هاي ديزلي و موتور سيكلت ها خاموش كنيد.

وسيله نقليه را بي حركت كنيد. اگر وسيله نقليه روي چهارچرخ است ترمز دستي را كشيده اتومبيل را در دنده قرار دهيد و يا چند قطعه سنگ بزرگ را درست در جلوي چرخ ها بگذاريد. اگر وسيله نقليه چپ كرده است سعي نكنيد آن را برگردانيد اما از واژگون شدن آن پيشگيري كنيد.

مراقب خطرهاي فيزيكي باشيد. اطمينان حاصل كنيد كسي سيگار نمي كشد. گروه خدمات اورژانس را از وجود خطوط نيروي آسيب ديده سوخت پخش شده و هرگونه وسيله نقليه اي كه نشانه «خطر شيميايي دارد، آگاه سازيد.

نشانه هاي خطر شيميايي پلاك خطر شيميايي نشان مي دهد كه وسيله نقليه در حال حمل يك ماده خطرناك است ماهيت اين خطر بالقوه با يك نشانه مشخص مي شود. خدمات اورژانس قادر به تفسير اين اطلاعات خواهد بود.

مواد خطرناك

در هر حادثه (رانندگي ممكن است عوارضي مثل ريزش مواد خطرناك يا فرار گازهاي سمي رخ دهد. ناظران را از صحنه حادثه دور

كرده موافق جريان باد بايستيد. به علامت هاي «خطر شيميايي روي وسايل نقليه توجه كرده گروه خدمات اورژانس را در جريان قرار دهيد. اگر در مورد امنيت خود يا مفهوم يك نشانه مشكوك هستيد، از محل فاصله بگيريد. در صورتي كه ريزش مواد وجود دارد و يا روي نوار بالا و چپ علامت «خطر شيميايي حرف « E » به چشم مي خورد (حرف « E » به معناي خطر امنيت عمومي است ، به دقت مراقب اوضاع باشيد. بررسي وضعيت مصدومان

به سرعت تمام مصدومان را ارزيابي كنيد. اگر بيش از يك مصدوم وجود دارد، ابتدا به آنهايي كه ممكن است آسيب هاي تهديدكننده حيات (مثل سوختگي يا زخم شديد) داشته باشند، رسيدگي كنيد. در صورت امكان مصدومان را در همان وضعيتي كه با آنها مواجه شديد، درمان كنيد؛ تنها در صورتي كه مصدومي در خطر باشد يا به منظور ارايه درمان نجات بخش مي توانيد وي را جابه جا كنيد. محل را به طور كامل جستجو كنيد تا از مصدوماني كه به مناطق دورتر پرتاب شده اند يا از آنهايي كه به خاطر منگي بي هدف حركت كرده و از محل دور شده اند، غفلت نكرده باشيد. اگر مصدومي در داخل يا زير يك وسيله نقليه گير افتاده است به كمك خدمات آتش نشاني و نجات احتياج خواهيد داشت بنابراين در اسرع وقت با اين مراكز تماس بگيريد.

نحوه برخورد با مصدومان داخل وسيله نقليه

در زماني كه شما مصدوم را از نظر وجود آسيب هاي بالقوه تهديدكننده حيات ارزيابي مي كنيد، ناظران مي توانند با نگه داشتن سر مصدوم به شما كمك كنند. در برخورد

با يك مصدوم ابتدا يك ارزيابي اوليه انجام دهيد و در صورت امكان به آسيب هاي تهديدكننده حيات رسيدگي كنيد. در مورد هر مصدومي كه در حوادث رانندگي آسيب ديده است هميشه فرض كنيد كه آسيب گردن (نخاع وجود دارد و سر مصدوم را تا رسيدن نيروهاي كمكي با دست نگه داريد. در مدتي كه منتظر رسيدن كمك هاي تخصصي هستيد، علايم حياتي مصدوم (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد

. نحوه برخورد با مصدومان روي جاده

پس از اطمينان از بي خطر بودن اوضاع مصدوم را از نظر وجود آسيب هاي تهديدكننده حيات بررسي كنيد. مصدوم را فقط در صورتي مي توانيد جابه جا كنيد كه كاملاً ضرورت داشته باشد.

هشدار!

مصدوم را حركت ندهيد مگر وقتي كه قطعاً ضرورت داشته باشد.

اگر لازم باشد مصدوم را حركت دهيد، روش مورد استفاده براي جابه جا كردن مصدوم بسته به وضعيت وي و نيز وجود يا عدم وجود نيروهاي كمكي فرق مي كند از يك ناظر بخواهيد كه موقعيت وسيله نقليه و مصدوم را نشانه گذاري كند؛ اين اطلاعات براي پليس مفيد است

DRABC

DRABC اولين اقدامات درماني و مراقبتي مي باشند كه هر شخصي كه با تصادفات رو به رو مي شود بايد آنها را در نظر داشته باشد . افراد با تجربه در زمينه كمكهاي اوليه – خدمه آمبولانس – پرستاران و متخصصين پزشكي – همه از اين عبارت DRABC با خبر و مطلع هستند . خطر = D ، واكنش = R ، راه هوايي Air Way= A ، تنفس Breathing = B گردش خون Circularation = C

:D

توصيه به خود شما : هيچ وقت خود را در معرض خطر قرار ندهيد .

توصيه به ديگران : اجازه ندهيد كه بينندگان و ناظران سانحه در معرض خطر قرار بگيرند.

خطر تلفات را كم كنيد و يا افراد صدمه ديده را از معرض خطر دور نگهداريد .

:R

به آرامي فرد صدمه ديده را تكان بدهيد و او را با صداي بلند مخاطب قرار دهيد تا عكس العمل و واكنش او را دريابيد البته در كودكان و نوزادان اين كار را انجام ندهيد .

آيا مصدوم هوشيار است ؟

آيا مصدوم خواب آلود و يا گيج و سراسيمه است ؟

آيا مصدوم بي هوش است ( غش كرده است ) اما واكنش نشان مي دهد ؟

آيا مصدوم بيهوش است و واكنش هم ندارد ؟

اگر مصدوم بيهوش است او را در وضعيت مناسب قرار دهيد .

:A

آيا راه هوايي باز و تميز است ؟

آيا تنفس بيمار پر سر و صدا است ؟

آيا عامل بالقوه انسداد راه هوايي وجود دارد ؟مثلاً خون

اگر چنين است راه هوائي را باز و تميز كنيد .

:B

به سينه بيمار نگاه كنيد آيا بالا و پائين مي شود ؟

به صداي تنفس گوش دهيد آيا نفس مي كشد ؟

با گذاشتن دست در پائين قفسه سينه حركت تنفس را احساس كنيد .

اگر تنفس وجود ندارد ? تنفس فعال به بيمار بدهيد و در صورت عدم پاسخ بيمار شروع كنيد به تنفس دهان به دهان .

:C

آيا نبض كاروتيد دارد ؟

آيا اين نبض قوي است ؟

آيا منظم است ؟

آيا خون زيادي از دست رفته

است ؟

اگر هيچ نبضي وجود ندارد بايد CPR ( عمليات احياء ) را شروع كنيد .

اگر مصدوم هوشيار است ( نسبت به وضعيت خود مطلع است ) آنگاه آسيبها و ناخوشي مصدوم را درمان كنيد (البته با توجه به علائم و نشانه هاي بيمار (

همراه مصدوم بمانيد و با تلفن و يا سريعترين وسيله درخواست كمك كنيد .

اگر بيمار هوشيار نيست ولي تنفس خودبخودي دارد ( وضعيت تنفسي اش خوب است ) او را در وضعيت و موقعيت مناسب قرار داده و به درمان آسيب هايش ( البته در حد امكان( بپردازيد .

اگر مصدوم بيهوش است و تنفس هم ندارد او را به پشت خوابانده و شروع به احياء بيمار نمائيد ( CPR ) و يا تنفس دهان به دهان هر كدام كه لازم باشد

آوار برداري

آشنايي با وظايف تيم آوار برداري

تيمهاي آوار برداري پس از ورود به منطقه ؛ ميبايست داراي يك برنامه ريزي از قبل تعيين شده و مدون باشد تا بتواند در كوتاه ترين زمان ممكن ؛ آغاز به عمليات كنند . سرفصلهايي كه در زمان ورود يك تيم آوار بردار ميبايست به آنها توجه نماييد بترتيب زير ميباشد • نام اعضا ثابت و كارآزموده براي هر تيم ميبايست در يك ليست ثبت شده و در ماشين فرماندهي يا در نزد نيروهاي امدادگر و يا نيروهاي پشتيباني كننده كه درمعرض خطر زير آوار ماندن در پس لرزهاي احتمالي نيستند نگهداري شود . اين كار باعث ميگردد تا در صورتي كه يك تيم سه نفره در حين آوار برداري در زير اوار بماند تيمهاي پشتيباني بتوانند با مراجعه به

نامهاي ثبت شده هويت آنها را مشخص نموده و جهت نجات جان انها اقدام نمايد . اين امر در زماني كه تيمهاي جستجو به تعداد چند صد نفر و در گسترده گي چند هكتار به فعاليت مشغول هستند بسيار با اهميت خواهد بود . گاهي در رمان بازگشت نيروها تازه فرماندهان متوجه گم شدن نيروهاي تحت امر خود ميگردند كه ثبت نام تيم هاي نجات كمك مهمي در يافتن مكان عملياتي و نيز همراهان احتمالي آنان خواهد نمود .

• يك سرپرست حرفه اي تيم آوار برداري ميبايست به تنهايي در ابتدا از محل بازديد به عمل آورده واقدام به تهيه يك كروكي اوليه نمايد . اين كروكي مسير ميبايست با تعين مسيرهاي عبور و دسترسي به محلهاي مورد نظر؛ كمترين احتمال عبور از روي آوارهايي كه امكان وجود مجروحين در زير آن هستند را دارا باشد .

• همواره ميبايست سرپرست تيم از ابتدا براي دپوي اوارهاي برداشت شده محلي را معين نمائيد اينكار از دوباره كاري و برداشت دوباره آوار توسط تيمهاي ديگر يا خود شما جلوگيري مينمايد

• فرمانده تيم امداد و نجات ميبايست با تفكيك كارها و نيروهاي خود از تمركز كارهاي سنگين در مدت طولاني بروي نيروهاي تحت امر خود بپرهيزد . مسلما كارها ميبايست به نحوي تقسيم گردد كه نيروهاي تحت امر هر كدام حداقل 8 ساعت در روز به كار تخصصي خود و هشت ساعت به كارهاي پشتيباني و هشت ساعت به استراحت بپردازند .

• در طي شروع كار ميبايست حتما مدت زمان ده دقيقه را براي زنده يابي تخصصي اختصاص داده تا در صورتي كه حتي

يك ناله ضعيف هم قابل شنيدن هست توسط نيروهاي تحت امر سرپرست تيم نجات شناسايي گردد

• براي آنكه صداهاي خاص همچون ترك خوردن يك جزء ساختماني و يا آغاز به ريزش يك ديوار و يا ناله اي از يك مجروح تازه به هوش امده را از دست ندهيد سعي نمائيد تا در طي عمليات كمترين گفتگو را مابين اعضاء تيم داشته باشيد . به بوهاي خاص متصاعد از زير اوار توجه كنيد ؛ گاه بوي گاز يا بوي نفت و يا بنزين يك هشدار جدي براي شماست ! مخازن نگهداري اين مواد قابل اشتعال را شناسايي و براي ايمن سازي ان حتما اقدام نمائيد . بوهايي همچون بوي تعفن را نيز مطمئنا پيگيري مي نمائيد . البته بعد از مدتي كه از حضور شما در منطقه آسيب ديده ميگذرد بوي تعفن تقريبا عادي ميگردد !

• مكاني را براي نگهداري اجساد در نظر بگيريد كه دور از دسترس حيوانات موذي باشد و بحث امنيت در ان لحاظ شده باشد .

• مكاني را براي نگهداري مجروحان در نظر بگيريد كه در دسترس بوده و امكان نشستن و برخاستن هلي كوپتر و عبور و مرور ماشينهاي امدادي براي ان در نظر گرفته شده است .

• توجه خاص به ديوارهاي ترك خورده چه در محل اوار برداري و چه در مكانهايي خاص همچون محل نگهداري كودكان و مجروحين و اجساد و نيز اردوگاه و يا محل استراحت تيم در زمان استراحت خصوصا اگر منطقه گرم با افتاب شديد دارد ؛ نمائيد !

• يكي از وظايف سرپرست تيم نجات ؛ ايمن سازي منطقه عملياتي با

قطع برق و گاز و آب قبل از آغاز كار ميباشد در همين راستا ميتوان به مسدود نمودن منطقه عمليات با نوارهاي خطر براي ايمن سازي نيروهاي غير متخصص كه احتمال آسيب ديدگي انها ميرود اشاره نمود

• استفاده از تمامي نيروهاي انساني موجود در محل هم يكي از وظايف تخصصي مدير تيم امداد و نجات است به همين منظورميبايست توسط نيروهاي خبره آموزش مقدماتي براي كارهايي همچون جابجايي آوارهاي برداشت شده و انتقال آن به محل دپو به نيروهاي داوطلب مردمي داده شود و توجه گردد كه هيچگاه نيروهاي داوطلب را از خود نرانيد آنها كمكهايي فوق العاده اي هستند به شرطي كه مديريت شوند

• در صورتي كه براي عمليات امداد اماده ميشويد هيچگاه فرمانهاي غير واضح و يا ناقص ندهيد . سعي كنيد كوتاه اما واضح و شفاف دستور دهيد تا نيروهاي تحت امر شما بتوانند به شما اعتماد كنند

• براي پس لرزه ها برنامه داشته باشيد . اين بدان معني است كه شما هيچگاه در حين اوار برداري نبايد از پس لرزه غافل شويد

• براي ثبت تعداد مجروحين و اجساد برنامه داشته باشيد در انتها لازم است كه به تمامي امداد گران علائم ضايعه نخاعي را آموزش دهيد تا خداي نكرده بر اثر غفلت موجب قطع نخاع مجروحي نگردند . فراموش نكنيد كه بيشترين ضايعات قطع نخاعي توسط نيروهاي دوره نديده و بي توجه بوجود ميايد .

علائم ضايعه نخاعي به شرح ذبل ميباشد

درد شديد و متمركز در يك نقطه از ستون فقرات ,در موارد آسيب ديدگي ابتدائي خواب رفتگي پاها و اعضاء تحتاني ,در مواردي كه آسيب

ديدگي جدي ميباشد بي حسي در اندام تحتاني و خصوصا پاها ,در موارد پيشرفته عدم احساس اندام تحتاني خصوصا پاها به صورتي كه مجروح به شما اعلام ميكند كه احتمالا پاهايش قطع شده است . توجه داشته باشيد اين حس با توجه به هوشياري مجروح مطمئنا اشتباه است چرا كه قطع عضو خصوصا در پا با خونريزي شديدي كه ايجاد ميكند موجب از هوش رفتن مجروح ظرف ده دقيقه اول ميگردد .

آوار برداري كوتاه مدت

هر ساله بلاياي طبيعي همانند زلزله، سيل، طوفان و آتش سوزي قسمتهاي مختلفي از جهان را گرفتار ميكند. چنين بلاياي طبيعي علاوه بر آسيبهاي مستقيم جاني و مالي، با برجاي گذاشتن مقادير بسيار زيادي از آوار در محلهاي حادثه ديده باعث آلودگي محيط زيست و در برخي موارد سد شدن جريان زندگي در مكانهاي حادثه ديده مي شوند. كشور ما ايران، يك كشور حادثه خيز ميباشد كه بسياري از بلاياي طبيعي در آن بوقوع مي پيوندد كه ناديده گرفتن مسائل مربوط به از بين بردن آثار و زباله هاي باقيمانده در آن، شرايط زندگي را براي ساكنان دشوار مي سازد. بلاياي مختلف آوارهاي مختلفي برجاي مي گذارند كه محل وقوع حادثه نيز تاثير بسياري در نوع مواد پسماند دارد. در مقاله حاضر پس از بررسي انواع بلاياي طبيعي و نوع آوار آنها به مسئله آوار زلزله و پاكسازي محل پس از زلزله و دپو كردن مواد زايد پرداخته ميشود.

بلاياي طبيعي و نوع آوار

آواربرداري و حذف آن از محل حادثه ديده يكي از مهمترين اجزاء در عمليات نجات و بازسازي مي باشد. بسياري از آثار باقيمانده از بلاياي طبيعي خطرناك نيستند.

خاك، مصالح ساختماني، زباله هاي سبز همانند درختان و بوته ها، حجم بسيار زيادي از آوار را تشكيل مي دهند كه بسياري از آنها قابل بازيافت مي باشند. مواد باقيمانده از طوفانها، زلزله ها، گردبادها، سيل و آتشسوزي در چند زير مجموعه قابل تقسيم مي باشد (جدول 1).

جدول 1: طبقه بندي مواد باقيمانده از بلايا

ساختمان هاي آسيب ديده

رسوبات (ناشي از زمين لغزش)

زباله هاي سبز

دارايي ها شخصي

خاكستر و چوب سوخته

زلزله

دارد

دارد

دارد

دارد

دارد

سيل

دارد

دارد

دارد

دارد

آتش سوزي

دارد

دارد

دارد

گردباد

دارد

دارد

دارد

طوفان هاي دريايي

دارد

دارد

دارد

دارد

شناخت آوار زلزله

زلزله ايجاد كننده امواج لرزه اي بوده و باعث جابجائي زمين در طول گسلها مي گردد. اين امواج لرزه اي عامل ويراني ساختمانها و پلها در منطقه اي محدود و آسيب رسيدن به ساختمانها و ساير سازه هاي دورتر مي باشند. آسيبهاي جانبي ناشي از آتشسوزي، انفجار و آبگرفتگي هاي محدود ناشي از شكستگي لوله هاي آب ميتواند افزايش دهنده مقادير نخاله بوجود آمده باشد. آوار زلزله شامل مصالح ساختماني، وسايل شخصي افراد و رسوبات ناشي از زمين لغزش مي باشد. براي مثال جمع آوري و مديريت بقاياي بجامانده از زلزله نورتريچ (ژانويه 1994) در شهر لوس آنجلس تا مدتها ادامه يافت و مقدار آوار و نخاله در پايان ماه جولاي 1995 به 3 ميليون تن رسيد. در طي 3 ماه عمليات نخاله برداري، مقامات شهر تصميم به تلاش در جهت بازيافت نخاله ها در جهت صرفه جويي در ظرفيت باقيمانده دپو ها گرفتند.

بسياري از زباله ها مربوط به آوارهاي ساختماني بود كه قابل بازيافت توسط شركتهاي محلي بودند. ساختمانهاي مختلف انواع مختلفي از آوار را به وجود مي آورند كه بصورت مختصر در زير به بررسي آنها مي پردازيم:

ساختمان هاي چوبي و بنايي غير مسلح: اينگونه ساختمانها معمولا از ساير سازه ها كوچكتر بوده و مصدومان در اين ساختمانها اغلب با استفاده از ابزار دستي قابل نجات و رهايي هستند. قطعات چوبي و ديوارهاي بنايي قابل خرد شدن به قطعات كوچكتر و قابل حمل مي باشد. لذا در اينگونه آواربرداري نيازي به ماشين آلات سنگين نيست و افراد تيم نجات با استفاده از ابزار دستي خود مي توانند به نجات افراد در زير آوار مانده بپردازند.

ساختمان هاي بتني: يك مد خرابي معمول در سازه هاي بتني بهنگام زلزله، فروافتادن دال كف، تقريبا بدون شكست، بر روي كف زيرين خود ميباشد. در اين نوع خرابي كه تحت عنوان "پن كيك" از آن ياد ميشود، دالهاي كف فروافتاده از دسترسي و رهايي مصدومان جلوگيري مي كند و لذا مشكلات زيادي را بخصوص درصورتي كه موقعيت و وضعيت قرباني نامعلوم باشد ايجاد مي نمايد. دال بتني هر طبقه به ابعاد 30 متر در 30 متر و به ضخامت 10 سانتيمتر وزني بالغ بر 250 تن دارد كه از ظرفيت جرثقيلهاي معمول فراتر است. لذا بايد اين دالهاي بتني به قطعات كوچكتر بريده شوند تا قابل حمل و جابجائي بوسيله جرثقيلهاي عادي شوند.

سازه هاي فولادي: ساختمانهاي فولادي يك طبقه معمولا داراي مقاطع فولادي كوچكي هستند كه با استفاده از اره هاي دستي و يا برقي قابل نفوذ مي باشد. حتي در

ساختمانهاي سنگين صنعتي نيز از اين روش مي توان براي بريدن قطعات سنگين به تكه هاي قابل حمل استفاده نمود. جك و يا كيسه هاي هوا نيز براي ايجاد فضاي دسترسي به مصدومان قابل استفاده مي باشد. سازه هاي چند طبقه فولادي در داشتن دالهاي بتني به عنوان اعضاي سقف مانند سازه هاي بتني مي باشد. قسمت زيادي از آوار سنگين در ساختمانهاي فولادي بدليل تفاوت در سختي بين قابهاي فولادي و ديوارهاي آجري، با ريزش ديوارها حاصل مي گردد. پنلهاي پيش ساخته بتني معمولا سخت ترين نوع آوار را ايجاد مي كنند چرا كه معمولا به هنگام افتادن تكه تكه نشده و بصورت قطعات بزرگي باقي مي ماند.پس از وقوع زلزله، بدليل گرفتار شدن بسياري از افراد در زير آوار، نياز به جابجايي سريع آوار به منظور كمك رساني به افراد مانده در زير آوار مي باشد، از سوي ديگر پس از پايان عمليات جستجو و نجات مرحله پاكسازي و آماده سازي محل حادثه ديده براي ادامه فعاليتهاي انساني آغاز مي گردد. بدليل متفاوت بودن ماهيت اين دو نوع آوار برداي مديريت اين بخشها نيز نياز به مهارتهاي مختلفي دارد و از دو منظر مي توان آواربرداري پس از زلزله را مورد بررسي قرار داد: آواربرداري كوتاه مدت (امدادي) و آواربرداري بلند مدت (پاكسازي).

آوار برداري كوتاه مدت

آنچه كه در آوار برداري كوتاه مدت از اهميت بسزايي برخوردار مي باشد سرعت عمل و دقت در آوار برداري است. سرعت مقوله مهم در عمليات جستجو و نجات است چرا كه با توجه به جدول 2، از 24 ساعت اوليه پس از زلزله به عنوان زمان طلايي

در نجات ياد مي شود.

جدول 2: احتمال زنده ماندن به نسبت زمان زير آوار ماندن

زمان زير آوار ماندن

درصد زنده ماندن

30 دقيقه

99.3 %

يك روز

81 %

دو روز

53.7 %

سه روز

36.7 %

چهار روز

19 %

پنج روز

7.4 %

بحث آواربرداري كوتاه مدت، از زير مجموعه هاي مديريت بحران بشمار مي رود و نياز به تخصص و آشنايي كافي به انواع آوار، نحوه امداد رساني و جستجو دارد. آنچه امر آوار برداري را مشكل مي كند، وجود آوار سنگين و مواد حجيم است كه به سادگي قابل جابجايي بوسيله اعضاي تيم نجات بدون استفاده از ابزار مكانيكي نمي باشد. براي مثال يك نمونه از آوار سنگين ممكن است يك دال بتني به ابعاد 3 متر در 3 متر و ضخامت 15 سانتيمتر با وزن تقريبي 3 الي 4 تن مي باشد. حجم و وزن زياد باعث ميشود كه بدون استفاده از ماشين آلات امكان نجات وجود نداشته باشد. دالهاي سقف و كف، قطعات بزرگ بتن مسلح و قطعات بتن پيش ساخته بعنوان آوار سنگين بشمار مي روند.

آوار برداري بلند مدت

در آواربرداري بلندمدت كه مربوط به مرحله پاك سازي محل حادثه ديده مي باشد، ماشين آلات سنگين از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشند. در اين مرحله شرايط بحران برطرف گرديده و بايد در مسئله پاكسازي به بازدهي و بهره وري توجه خاصي شود. براي شهرهاي بزرگ جهان مانند ونكوئر از هم اكنون براي مرحله پاكسازي برنامه مدوني آماده گرديده و تمهيدات ويژه اي براي مرحله بازيافت ضايعات حاصل از زلزله تهيه گرديده است. براي مثال با جداسازي و

آسياب كردن آوار ساختماني مي توان مصالح مورد نياز براي زيرسازي جاده ها را تهيه نمود. بدليل اهميت آواربرداري بلندمدت و مرحله پاكسازي، در مقاله اي جداگانه به اين موضوع پرداخته خواهد شد.

استفاده از ماشين آلات در آوار برداري كوتاه مدت

نقش ماشين آلات در آواربرداري پس از زلزله با توجه به نوع آوارهاي ايجاد شده تعيين مي شود و براي انواع مختلف آوار ابزار متفاوتي مورد استفاده قرار مي گيرد. البته بايد توجه نمود كه در مرحله امداد رساني (آواربرداري كوتاه مدت) با وجود اهميت مقوله سرعت، معمولا استفاده از ماشين آلات سنگين بدلايل زير توصيه نمي شود:

1. عدم دقت كافي

2. امكان آسيب رسيدن به افرادي كه زير آوار مانده اند بدليل سنگيني ماشين آلات

3. عدم امكان شنيده شدن صداي قربانيان زير آوار به دليل صداي ناشي از كاركرد ماشين آلات

با وجود مشكلات فوق استفاده از ماشين آلات در برخي موارد امري ضروري است، مخصوصا در زلزله هاي شهري كه بيشتر ساختمانها بصورت بتني و فولادي بوده و بدليل ايجاد آوارهاي سنگين نياز به ماشين آلات براي جابجائي آوار سنگين وجود دارد. جرثقيل بهترين وسيله در آواربرداري هاي شهري است و در مرحله بعد بيل مكانيكي براي انجام خاكبرداريهاي محدود مورد استفاده قرار مي گيرد اين درحالي است كه استفاده از لودر در آوار برداري بهيچ عنوان توصيه نمي شود. با وجود اين اغلب توصيه مي شود كه تا پنج روز بعد از وقوع زلزله از انتقال ماشين آلات سنگين به محل حادثه ديده جلوگيري شود و در صورتي كه نياز به كاركرد ماشين آلات غير قابل انكار باشد، بايد بهنگام كاركرد ماشين آلات

از زمانهاي سكوت ( بمنظور شنيدن صداي احتمالي قربانيان ) استفاده شود. ابزار جديدي كه در عمليات امداد و نجات استفاده ميشود جكهاي دستي و كيسه هاي هوا براي ايجاد فضاي لازم بمنظور خارج كردن افراد حبس شده در زير آوار است.در ضمن بهنگام عمليات جستجو و نجات بايد به اين نكته توجه نمود كه آوار يك توده سه بعدي است و از هر شش وجه آن ميتوان وارد عمل شد. بطور سنتي در كشور ما خاكبرداري از بالا و جوانب مرسوم بوده و از توجه به ابعاد ديگر مانند نقب زدن از پايين غفلت ميشود.ايران، يك كشور زلزله خيز بوده و هر از چندي شاهد حوادث ناگواري در گوشه و كنار كشور هستيم. ولي آنچه كه بايد بدان توجه نمود اين است كه تا بحال در كشور ما زلزله شهري بوقوع نپيوسته و تقريبا تمام زلزله هاي كشور در مناطق روستايي و يا با بافت قديمي بوده اند ( زلزله هاي طبس، آوج، بم ... ) اين بدان معني است كه ما تابحال با آواربرداري ساختمانهاي بنايي مواجه بوده ايم ولي آنچه كه مشهود است آواربرداري شهري تفاوت چشم گيري با آواربرداري هاي بعمل آمده در كشور دارد. در يك زلزله شهري نميتوان يك دال بتني مسلح را با لودر جابجا كرد و يا نميتوان تلي از تيرآهن را با آن بلند نمود و مصدومان احتمالي را از زير آوار نجات داد. در آواربرداريهاي شهري جرثقيلها نقش اصلي را در آواربرداري بر عهده دارند. از سوي ديگر همواره شاهد بوده ايم كه بلافاصله بعد از زلزله آمار لودرهاي ارسال شده به مناطق زلزله زده

در صدر اخبار مي باشد درحالي كه لودر مرگبارترين وسيله در عمليات امداد و نجات بشمار مي رود. آواربرداري يك عمليات كاملا مهندسي بوده و نياز به تجربه و ديد علمي دارد لذا از هم اكنون بايد در تربيت افراد متخصص در امر آوار برداري علمي اقدامات عملي صورت بگيرد.

زنده يابي

نشانه گذاري: زنده يابي با نشانه گذاري آغاز ميگردد ؛ هر مجروح و يا محبوسي در زير اوار با اتمام زمين لرزه نا خودآگاه شروع ميكند به درخواست كمك كردن و اين موضوع ميتواند در بخش آموزش امداد گران يكي از مهمترين مباحث امداد و نجات باشد ؛ افراد محبوس در زير اوار در صورتي كه بتوانند فرياد بزنند و درخواست كمك نمايند اين امر را انچنان با شدت و بدون وقفه انجام خواهند داد كه به سرعت كارائي حنجره خود را از دست خواهند داد همانگونه كه تماشاگران فوتبال پس از مسابقه ديگر قادر به صحبت كردن نيستند . اين مطلب موجب ميگردد كه تا نيروهاي امداد گر حرفه اي كه با محل حادثه ديده فاصله زماني چند ساعته دارند به محل ميرسند ديگر اين عزيزان قادر به پاسخگويي به نداهاي گروه كاوشگر نبوده و نيروهاي امدادي كه بروي آوار حركت ميكنند قادر به يافتن اين عزيزان از روي صداي آنها نخواهند بود .بنابراين ميبايست از ابتدا به تمامي افرادي كه در دوره هاي اموزشي امداد و نجات شركت ميكنند ياد داد كه اگر خود در زير آوار محبوس شديد از حنجره خود به نحو احسنت استفاده نموده و از جيغ زدن و فرياد كشيدن در زماني كه از بيرون صدايي كه در

جستجوي شما ميباشد خبري نيست جدا خودراي نمايند . امداد گران نيز ميبايست بدانند كه حضور هر چه سريعتر انان در منطقه حادثه ديده كمك بزرگي به يافتن افراد محبوس در زير اوار خواهد بود و در صورت حضور در منطقه آسيب ديده زنده يابي و نشانه گذاري از آوار برداري ارجح تر بوده و حتما ميبايست اولويت اول را به تيم زنده ياب و نشانه گذار داد و پس رسيدگي به تمامي صداهاي قابل نشانه گذاري ميبايست از تيم نشانه گذار خواست كه به كمك تيم اوار بردار بيايد

براي نشانه گذاري مي بايست توجه به چند نكته داشت

1-تا حد ممكن تيمهاي زنده ياب و نشانه گذار ميبايست از راه رفتن بروي اوار خوداري كنند

2- در تيمهاي زنده ياب و نشانه گذار تا حد ممكن از افرادي با وزن كم و چالاكي بالا استفاده گردد

3-در تيمهاي زنده ياب و نشانه گذار تا حد ممكن ميبايست از افراد با حوصله و دقت بي نهايت بالا بهره برد ؛ اين موضوع خصوصا در تعيين نقطه قطعي محبوس در زير اوار تاثير گذار ميباشد

4-نشانه هايي كه گروه نشانه گذار نصب ميكنند نبايد براحتي تغيير نمايد

5- نشانه هاي نصب شده براحتي قابل رويت بوده و در دسترس تمامي تيمهاي امداد و نجات قرار بگيرد

6-علامتهاي گذاشته شده ميبايست در بين تمامي تيمهاي امداد و نجات مشترك بوده و به راحتي بتوان از مفهوم ان مطلع گرديد

7- تيمهاي زنده ياب ميبايست در هر پنج دقيقه تنها يكبار بكمك سوت زدن و يا با استفاده از بلندگو هاي دستي اعلام حضور نموده و سپس به مدت چهار دقيقه

براي شنيدن پاسخ سكوت نمايد

8-براي آنكه تداخلي در اعلام و شنيدن تيمهاي زنده ياب و نشانه گذارگروه هاي امداد و نجات مختلف بروز نكند از هردوازده ؛ پنج دقيقه يك ساعت اولين دقيقه ندا كردن و چهار دقيقه گوش دادن لحاظ ميگردد ؛ اين بدان معني است كه بطور مثال از ساعت يك و بيست و پنج دقيقه نيمه شب تا يك و بيست و شش ندا ميكنيم و از يك و بيست و شش تا يك و نيم گوش ميكنيم .

9- بهترين زمان براي زنده يابي شب ميباشد . در شب حداقل صداهاي جانبي را داريم كه متاسفانه در چند زلزله اخير تمامي شب نيروهاي امدادي ما استراحت نمودند و در طول روز به كار پرداختند .

خلاصه اي از عمليات جستجو و نجات در آوار

هدف اصلي امداد سوانح: ( نجات افراد آسيب ديده )

1.افراد زنده از كمك ما سود ببرند.

2 به بيشترين افراد كمك رساني شوند.

آوار چيست:

هر گاه بنا يا سازه اي به وسيله يكي از علل پيدايش آوار از حالت پايدار خارج شود آوار به وجود مي آيد.

الف) تقسيم بندي بناها:

1- بناهاي بتوني

2- بناهاي اسكلت فلزي

3- بناهاي خرپا يا شيرواني

4- سقفهاي گنبدي و قوسي شكل

5- خانه هاي سنتي بر اساس مصالح در دسترس ( خشتي ، گلي ، سنگي و ...)

ب) علل پيدايش آوار:

1- ريزش ساختمان به علت سستي زمين

2- برخورد وسيله نقليه با ساختمان

3- رانش زمين

4- رويدادهاي طبيعي

5- انفجارات و بمبارانها

وظيفه فرد نجاتگر:

1- ارزيابي وضعيت ( مهمترين كار چيست؟ چند مجروح در محل قرار دارد؟ چه كسي جراحت بيشتري دارد؟)

2- برخود مسلط باشيد ( درست فكر كردن نياز

به آرامش دارد)

3- اعتماد به نفس داشته باشيد ( تا ديگران هم به شما اطمينان كنند)

4- سرعت در به دست گرفتن ابتكار عمل را داشته باشيد.

طبقه بندي افراد متاثر از سوانح:

1- قربانيان

2- بستگان و نزديكان

3- گروههاي امدادي

4- تماشاچيان

5- افراد نا متعادل رواني

6- گروههايي كه احساس تقصير مي كنند.

7- افراد متفرقه

اطلاعات مورد نياز نجاتگر در آوار:

1. محل مصدومين

2. اطلاعات نقشه ساختمان ( طبقه ، شكل ، نوع مصالح )

3. وضعيت پايداري بنا

4. ساعت وقوع سانحه

5. وضعيت خرابي بنا ( شكل آوار )

6. تعداد احتمالي افراد زير آوار

نحوه انتقال مصدوم :

- پس از يافتن مصدوم مهمترين كار كنترل راه هوايي مي باشد.

- اقدامات اوليه را براي او انجام دهيد.

- برانكارد يا تخته كمري را جهت حمل نزديك مصدوم بياوريد.

- در صورت نياز از حملهاي گروهي مناسب استفاده كنيد.

- از تكانهاي شديد كج كردن برانكارد و دويدن خودداري كنيد

- از وسايل موجود مي توانيد استفاده كنيد.

عوامل موثر در نجات زندگي مصدومين :

• باز نمودن مجراي تنفسي - كنترل خونريزي و آتل بندي

• مقابله با شوك و حفظ حرارت بدن مصدوم

•حمل صحيح مصدوم و دور كردن وي از محل خطر

• استفاده از وسايل كمكهاي اوليه

•تعيين اولويت بندي مجروحين ( ترياژ )

•انتقال به محل جمع آوري بيماران

•برقراري ارتباط با بيمار

1-راه كلامي : استفاده از كلمات مناسب براي آرام كردن بيمار

2-غير كلامي : رفتار آرام امدادگر ، نگاه بدون اضطراب ، گرفتن دست بيمار، تميز كردن صورت بيمار و ....)

آموزش مقابله با بلاياي طبيعي

1)سيل

آيا براي يك سيل ناگهاني آماده ايد؟

همانطور كه مي دانيم، سيل از بلاياي طبيعي است كه همه ساله در گوشه و كنار دنيا اتفاق مي افتد و باعث خسارتهاي

مالي و جاني زيادي مي شود. دستورالعمل مقابله با اين گونه موارد اضطراري، به شرح زير مي باشد:

رعايت نكات ايمني قبل از وقوع سيل :

1. هشدار سيل در رسانه ها، به معناي آن است كه سيل، جاري شده است يا جاري خواهد شد، لذا از قبل، آماده باشيد.

2. همواره كيف امداد و نجات هلال احمر را در منزل آماده داشته باشيد.

3. از منابع مختلف از جمله راديو و تلويزيون و ساير وسايل ارتباطي، مانند بي سيم و پايگاه انتظامي، اطلاعات و آگاهيهاي لازم را دريافت كنيد.

4. براي زمان وقوع سيل، در منبعي مطمئن، آب سالم ذخيره كنيد.

5. در مناطق سيل خيز، تأمين جاني و مالي در برابر زيانهاي احتمالي ضروري است، بنابراين، بهتر است اسناد و اوراق بهادار را در جعبه اي مطمئن قرار دهيد.

6. در نظر داشته باشيد اگر به شما گفته شود منزل را تخليه كنيد، به چه جاهايي مي توانيد برويد. بنابراين از قبل چند مكان را انتخاب كنيد.

7. همواره كمي بنزين در باك اتومبيل داشته باشيد؛ زيرا ممكن است مجبور شويد خانه را ترك كنيد.

8. با مناطق سيل خيز آشنا شويد. براي اطلاعات بيشتر مي توانيد با مركز هلال احمر محل خودتان تماس بگيريد.

9. تابلوي برق را در طبقات فوقاني ساختمان جاسازي كنيد.

نزولات سنگين آسماني (باران شديد) مي تواند زندگي انسان را به خطر اندازد. در هنگام وقوع سيل به اين نكات توجه كنيد

1. اگر در خارج از ساختمان (اداري، مسكوني) هستيد، خونسرد باشيد.

2. از جاده هاي هموار، عبور كنيد و به محلهايي كه امكان فروريختن آنها وجود دارد نزديك

نشويد.

3. اصل بهداشت رواني عبارت است از حفظ خونسردي و همدلي با ديگران توأم با اميد به خداوند سبحان؛ لذا اين نكته را هرگز فراموش نكنيد.

4. در صورتي كه مجبور به ترك منزل و محل سكونت خود هستيد، قبل از خروج حتماً جريان برق، آب و گاز را قطع كنيد.

5. براي كسب اطلاعات و دستورالعملهاي لازم به پيامهاي راديو و تلويزيون گوش كنيد و در صورتي كه دستور تخليه داده شد، فوراً اين كار را انجام دهيد.

وقتي كه اطلاعيه يك سيلاب برق آسا، پخش مي شود :

1. اگر تصور مي كنيد سيل قبلاً شروع شده است، فوراً منزل را ترك كنيد چرا كه ممكن است تنها چند ثانيه وقت گريز داشته باشيد.

2. گوش به زنگ باشيد تا در صورت اعلام سيلاب، به سرعت منزل را ترك كنيد.

3. اگر ماشين شما در آبهايي كه به سرعت سطح آنها بالا مي آيد، گير كرده است، فوراً آن را رها كنيد و به محل مرتفعي برويد.

4. به آرامي رانندگي كنيد و مراقب خرابيها و شيبهاي جاده باشيد.

5. هنگام رانندگي از دنده هاي سنگين استفاده كنيد؛ زيرا ترمز در آب، به خوبي كار نمي كنند.

6. اگر خانه شما در محل مرتفعي است همانجا بمانيد.

7. به نقطه مرتفعي دور از رودخانه ها، نهرها، جويبارها و زهكشي ها برويد.

8. اگر پياده هستيد، از نقاطي كه در آن سطح آب از زانو بالاتر است عبور نكنيد.

اقدامات لازم بعد از وقوع سيل :

1. با مناطق سيل زده آشنا شويد، اگر در اين موارد مطمئن نيستيد، با مراكز جمعيت هلال احمر محل

خود تماس بگيريد.

2. براي كسب اطلاعات و دستورالعملهاي لازم، به راديو گوش دهيد.

3. كمكهاي اوليه را به افراد آسيب ديده برسانيد و در صورت نياز از ديگران كمك بخواهيد.

4. از مناطق سيل زده دور شويد مگر آنكه از شما درخواست كمك شده باشد يا اينكه بتوانيد كمك كنيد.

5. از سيمهاي آويزان برق و منابع اصلي آب و شبكه هاي تخريب شده فاضلاب دور شويد و اين موارد را به مقامات مسؤول گزارش دهيد.

6. سيل به خطوط برق، آسيب مي رساند و موجب بروز آتش سوزي مي شود. اين تخريب مي تواند آتش سوزي در انبارهاي حاوي مواد سوختي را گسترش دهد.

7. سعي كنيد شعله هاي كوچك آتش را خاموش كنيد و به سرعت با آتش نشاني و اورژانس تماس بگيريد.

8. منابع تخريب شده آب ممكن است باعث كاهش فشار آب شوند. هنگام فرونشاندن حريق به نكته فوق توجه كنيد.

9. در منطقه سيل زده مراقب مارها باشيد؛ زيرا سيل مارها را از لانه بيرون مي كشد.

برنامه ريزي كنيد و آماده باشيد

بارش ممتد باران به مدت چند روز مي تواند موجب طغيان يك رودخانه شود و در ناحيه اطراف آن، سيل ايجاد كند. سيل حاصل از شكستن سد يا سدبند و خاكريز، يا بعد از بارش شديد است. 2.3 سانتي متر باران در هر ساعت يا بيشتر، حتي افراد آماده را گرفتار مي كند. بنابراين در رعايت نكات ايمني، بيشتر دقت كنيد. به نقاط مرتفع برويد تا از سيل دور بمانيد. حتي سيل كم عمق پرشتاب نيرويي بيش حد تصور ايجاد مي كند. خطرناكترين كار آن است كه

سعي كنيد در چنين جريان تندي، قدم بزنيد يا رانندگي كنيد. براي آمادگي خود در مواجهه با اين حادثه جلسه خانوادگي تشكيل دهيد و تعيين كنيد:

آيا در منطقه سيلاب هستيد؟ناحيه سيل.......

آيا بيمه سيل هستيد؟

نسخه هاي فعلي كليه اوراق و اشياي قيمتي را در يك صندوق امن بگذاريد.

محل قرار گرفتن صندوق امن.......

لوازم ايمني سيل را در جعبه اي كه به آساني قابل دسترسي است قرار دهيد.

محل قرار گرفتن لوازم ايمني سيل.......

دستورالعملهاي مربوط به نحوه و زمان قطع جريان برق، گاز، آب و تسهيلات همگاني را بنويسيد.

دستورالعملها نوشته شده است؟

2) آتش سوزي

حادثه خبر نمي كند : هميشه براي مقابله با آتش سوزي آماده باشيم!

آتش، عامل مخرب مهمي است كه در صورت عدم رعايت نكات ايمني، باعث خسارتهاي جاني و مالي فراوان مي شود و با بسياري از بلاياي طبيعي و سوانح، همراه است. آتش سوزيهايي كه به دنبال زلزله، سيل، انفجار و يا ساير حوادث ايجاد مي شوند، اغلب بيش از فاجعه اصلي، ويراني به دنبال دارند.

رعايت نكات ايمني قبل از وقوع آتش سوزي :

1. اصل دوري مواد قابل اشتعال از وسايل آتش زا را در تمام تأسيسات و مكانهاي مسكوني و حتي معابر عمومي، رعايت كنيد.

2. در ساختمانها، درهاي خروج اضطراري پيش بيني كنيد و وسايل اطفاي حريق را كنترل كنيد.

3. حداقل دو راه براي خروج اضطراري از ساختمان تعيين كنيد.

4. مكاني را در خارج از خانه تعيين كنيد تا بعد از گريز، يكديگر را در آنجا بيابيد.

5. برنامه خروج اضطراري و گريز از آتش را حداقل دوبار در سال تمرين كنيد.

6. حتماً،

هنگام خروج از محل، شير اصلي ورودي گاز به ساختمان را ببنديد.

7. براي باخبر شدن از آتش سوزي احتمالي، از آشكارگرها (دود، حرارت يا شعله) استفاده كنيد و نسبت به نصب آن در منزل، دقت لازم را به عمل آوريد.

8. كپسول آتش نشاني مناسبي در منزل داشته باشيد و در مورد نحوه ي استفاده از آن، آموزش ببينيد و به اعضاي خانواده نيز آموزش دهيد.

9. از انباشتن مواد آتش زا، به ويژه در نزديكي منابع حرارتي، خودداري كنيد.

10. از نگهداري مايعات و گازهاي قابل اشتعال در منزل خودداري كنيد. در صورت لزوم اين مواد را در ظروف خاص خارج از ساختمان قرار دهيد.

11. وسايل برقي و اتصالات آنها را به دقت كنترل كنيد تا از استاندارد بودن آنها مطمئن شويد.

12. به محض مشاهده سيمهاي لخت، آنها را ترميم كنيد.

13. در اين باره با هم بحث و تمرين كنيد كه چگونه در هنگام آتش سوزي منزل را ترك خواهيد كرد و در صورت لزوم چگونه از ديگران كمك مي گيريد و يا به آتش نشاني خبر مي دهيد.

نكات ايمني هنگام وقوع آتش سوزي :

1. سرعت عمل هنگام روبه رو شدن با آتش سوزي، براي نجات جان خود و مصدومان احتمالي، كاملاً حياتي است. همانطور كه مي دانيم آتش خيلي سريع انتشار مي يابد، بنابراين بلافاصله آتش نشاني و اورژانس را خبر كنيد و تا آنجا كه مي توانيد، اطلاعات كاملي در مورد بروز حادثه به آنها بدهيد.

2. سعي كنيد كه افراد را از ساختمان بيرون ببريد.

3. با رعايت جوانب احتياط به خاموش كردن آتش بپردازيد.

4.

به هيچ وجه وارد ساختمان آتش گرفته نشويد مگر آنكه مجهز به ماسك تنفسي باشيد و كاربرد آن را بدانيد.

5. اگر به هر دليل ناچار هستيد وارد اتاق پر از دود شويد، ابتدا مطمئن شويد جانتان به خطر نخواهد افتاد.

6. قبل از فرار از اتاقي كه درب آن بسته است، در را لمس نماييد. اگر داغ باشد از خروجيهاي ديگر استفاده كنيد.

7. اگر در ساختمان آتش گرفته گرفتار شده ايد فوراً به اتاقي كه داراي پنجره است برويد و درب را ببنديد. سپس پتو يا فرش را طوري زيرِ درب قرار دهيد كه دود وارد اتاق نشود و آنگاه، از طريق پنجره، تقاضاي كمك كنيد.

8. اگر دود، حرارت يا شعله هاي آتش مسيرهاي خروجي شما را مسدود كرده است درب را ببنديد و در اتاق بمانيد. تنها با استفاده از پارچه سفيد از طريق پنجره كمك بخواهيد. اگر در اتاق تلفن وجود دارد با اداره آتش نشاني تماس بگيريد و موقعيت خود را خبر دهيد.

9. زماني كه در جريان حريق واقع مي شويد، با حفظ خونسردي تمام تهويه هاي ساختمان را خاموش كنيد تا به اين ترتيب از ورود اكسيژن به داخل ساختمان جلوگيري شود.

10. در صورت امكان فوراً مواد سالم و قابل استفاده را از محل خارج كنيد.

11. امدادگران و يا افرادي كه در جريان حريق واقع شده اند بايد لباسهاي داراي الياف مصنوعي و پلاستيكي را از خود دور كنيد.

12. در فرو نشاندن آتش سوزيِ سوختهاي نفتي از آب استفاده نكنيد.

13. شيء مشتعل را حركت ندهيد. شعله را با شن، نمك، پتوي نمناك يا

پوششهاي ديگر خفه كنيد.

نكات ايمني بعد از وقوع آتش سوزي و نجات مصدوم از اتاق پر دود :

1. ابتدا مطمئن شويد براي نجات مصدوم، جان خود را به خطر نمي اندازيد.

2. طناب نجات را به كمر خود ببنديد و آن را به دست يكي از حاضران بدهيد.

3. روشي از نشانه هاي قراردادي بين خود و كسي كه طناب را در دست دارد برقرار كنيد تا زماني كه علامت داديد شما را بيرون بكشد. بهترين روش اين است كه طناب را به صورت دائم در حالت كشيده نگه داريد و در هنگام خطر، آن را شل كنيد تا فرد متوجه خطر شود و شما را بيرون بكشد.

توجه:

بستن دستمال خيس به دور دهان و بيني باعث محافظت شما در برابر گاز يا دودهاي سمي خواهد شد.

4. براي نجات جان مصدوم از اتاق آتش گرفته اي كه درب آن بسته است بايد قبل از ورود، با لمس درب اتاق، حرارت را بسنجيد. اگر داغ باشد وارد اتاق نشويد و اگر داغ نباشد، قبل از ورود به اتاق چند نفس عميق بكشيد تا ريه خود شما پر اكسيژن شود. سپس با شانه خود از پهلو به درب، ضربه بزنيد. آن را باز كنيد و در همين حال صورت خود را برگردانيد. اتاق ممكن است پر از هواي سوخته فشرده باشد و احتمال دارد هر لحظه انفجاري رخ دهد. اگر دود كاملاً متراكم باشد روي زمين سينه خيز برويد؛ زيرا با توجه به اينكه هواي داغ بالا مي رود، ممكن است لايه اي از هواي تميز در كف اتاق وجود داشته باشد.

5. مصدوم را

بگيريد و با توجه به رعايت تمام جنبه هاي ايمني به سرعت به سمت درب خروجي بكشيد. لباس سوخته مصدوم را با استفاده از پتو، گليم و يا كت خاموش كنيد.

6. اگر مصدوم هشيار باشد كاملاً از او مراقبت كنيد؛ زيرا ممكن است، بر اثر نيم سوز شدن اشياي داخل اتاق، گاز منواكسيد كربن در هواي اتاق پراكنده شده باشد و اين امر بر هوشياري مصدوم به تدريج تأثير مي گذارد.

7. اگر تنفس مصدوم قطع شود بلافاصله تنفس مصنوعي را شروع كنيد و سپس مصدوم را به بيمارستان برسانيد.

8. اگر مصدوم در پاركينگ بسته اي كه ماشين يا موتور در آن روشن است گرفتار شده است، درب پاركينگ را باز كنيد تا دود از پاركينگ خارج و هواي تازه به اندازه كافي وارد شود. نبايد وارد چنين محلهايي شويد مگر آنكه مطمئن شويد خطري جان شما را تهديد نخواهد كرد

برنامه ريزي كنيد و آماده باشيد

آتش سوزي يكي از حوادثي است كه بيش از هر حادثه طبيعي ديگر موجب مرگ مي شود. با رعايت نكات ايمني قبل، حين و بعد از وقوع آتش سوزي، مي توانيد خسارتهاي مالي و جاني حادثه را كاهش دهيد. همراه با اعضاي خانواده دور هم جمع شويد و در مورد چگونگي انجام اقدامات لازم به شرح زير، قبل و هنگام وقوع آتش سوزي، با هم مشورت كنيد. آشكارگرهاي دود (دستگاههاي نشانگر دود) را خروج از هر اتاق خواب در جاهاي ديگر محل اقامت خود نصب كنيد و باتريهاي جديد در دسترس داشته باشيد.

آشكارگرهاي جديد دود نصب شده اند؟

باتري خريداري شده است؟

آشكارگرهاي دود را ماهي يك بار امتحان

كنيد. نموداري رسم كنيد و بعد از انجام آزمايشهاي هر دوره روي آن علامت بگذاريد.

آشكارگرهاي دود، كنترل شده است؟

به كپسول آتش نشاني خود توجه كنيد. مطمئن شويد كپسول آتش نشاني به اندازه كافي پر شده است. از درجه يا دكمه آزمايش استفاده كنيد. اگر فشار دستگاه كم يا دستگاه خراب است آن را تعويض و يا تعمير كنيد. در مورد نحوه استفاده از كپسول آتش نشاني آموزش ببينيد و به اعضاي خانواده نيز آموزش دهيد.

كپسول آتش نشاني امتحان شده است؟

براي استفاده از كپسول آموزش ديده ايد؟

محلي امن در خارج از خانه انتخاب كنيد تا بعد از گريز از آتش، يكديگر را در آنجا ببينيد. تصميم بگيريد خانواده به هنگام تخليه كجا بروند. تمرين گريز از آتش را حداقل دو بار در سال انجام دهيد.

3)طوفان

طوفان قابل پيش بيني است! آيا هرگز از خود پرسيده ايد اگر محل سكونت شما در معرض طوفان شديد يا گردباد و يا تندباد و كولاك قرار گيرد چه اتفاقي رخ خواهد داد؟ نزولات آسماني سنگين (بارانهاي شديد)، بادهاي شديد و صاعقه كه با طوفان همراه هستند، مي توانند به اموال شما خسارت وارد كنند و زندگي تان را نيز به خطر اندازند. سعي كنيد بفهميد چه طوفانهايي ممكن است در منطقه شما رخ دهد و در چه زماني از سال، احتمال وقوع آن بيشتر است. در زمان وقوع حادثه، رسانه هاي گروهي، وارد عمل مي شوند تا هشدارهاي عمومي را به همگان اعلام كنند. اگر به توصيه هاي آنها گوش فرادهيد، متوجه خواهيد شد كه چه هنگام طوفان به منطقه شما نزديك مي شود. مرحله بعد، آن است

كه بدانيد براي حفاظت از خانه و خانواده خود، چه مي توانيد بكنيد.

قبل از وقوع طوفان چه بايد كرد؟

1. در مناطقي كه طوفان، موسمي و مسبوق به سابقه است بايد زمان خاص آن را، با توجه به اطلاعات قبلي، پيش بيني كرد.

2. در مناطقي مانند حاشيه هاي كوير و مناطق بادگير، تمام ساختمانها بايد گنبدي شكل ساخته شوند.

3. خطر شن روان در مناطق شني و كويري ازحوادث زيانبار است كه با كاشتن و پرورش گياهان خاص منطقه مي توان آن را مهار كرد.

4. ذخيره آب و غذا (ترجيحاً به صورت كنسرو) به اندازه مصرف سه روز آماده كنيد و در كيف نجات قرار دهيد. در صورتي كه غذا به صورت كنسرو نباشد بايد هر دو هفته يكبار تجديد شوند.

5. پناهگاه مناسبي انتخاب كنيد. زيرزمين منازل، زيرپله ها و يا وسايل سنگين و پابرجا كه دور از ديوارهاي خارجي و پنجره ها قرار دارند، مكانهاي خوبي براي پناه گرفتن هستند.

6. اگر قصد تعمير و اصلاح خانه خود را داريد، بايد به مستحكم كردن يك اتاق داخلي در مقابل بادهاي طوفاني توجه كنيد.

7. درختان خشك شده و شاخه هاي پوسيده آنها را قطع كنيد تا خطر افتادن تنه درختان بر روي خانه، كاهش يابد.

8. با هم قرار ملاقات بگذاريد تا بعد از طوفان مطمئن شويد هيچ كس گم نشده است يا نياز به كمك ندارد.

9. همواره كمي بنزين در باك اتومبيل خود داشته باشيد.

10. احتياطهاي لازم براي پيشگيري از خطر وقوع حريق را به عمل آوريد و به هيچ وجه در منزل، مواد آتش زا نگهداري نكنيد.

رعايت

نكات ايمني هنگام وقوع طوفان:

1. جريان برق، آب و گاز را با رعايت اصول ايمني قطع كنيد.

2. فوراً دستگاههاي گازسوز يا نفت سوز را خاموش كنيد.

3. اگر وقت كافي داريد پنجره هاي منزل خود را با تخته هاي محكم ببنديد. مي توانيد براي تقويت پنجره ها از نوارچسب استفاده كنيد.

4. براي حفاظت درهاي بيروني از بستهاي قوي استفاده كنيد.

5. از در و پنجره دور شويد تا از خطر پرتاب شيشه در امان بمانيد.

6. هر چيزي را كه ممكن است در داخل و خارج خانه به اطراف پرت يا شكسته شود محكم كنيد.

7. اگر مقامات مسؤول به شما توصيه كرده اند كه محل مسكوني تان را تخليه كنيد اين كار را فوراً انجام دهيد.

8. اگر در خارج از منزل گرفتار طوفان شديد، فوراً به پناهگاه برويد. به عنوان آخرين چاره در يك گودال، حفره يا مجراي آب بخوابيد.

9. اگر هنگام وقوع طوفان داخل اتومبيل هستيد در سمت راست جاده و در محل مطمئني توقف و موتور خود را خاموش كنيد. جهت وسيله نقليه را در مسير باد قرار دهيد. سپس پنجره اتومبيل را كمي پايين بياوريد تا تعادل فشار در اتومبيل برقرار شود.

10. اگر امكان خارج شدن از اتومبيل و پناه بردن در منطقه امن وجود دارد، به سرعت اين كار را انجام دهيد.

11. چون بعد از طوفانهاي شديد خطر سيل و طغيان آبهاي جاري و راكد وجود دارد، اصولي را كه در مورد سيل گفته شد حتماً رعايت كنيد.

12. به ياد داشته باشيد اگر آرامش خود را حفظ كنيد در موارد اضطراري بهتر عمل

خواهيد كرد.

رعايت نكات ايمني بعد از وقوع طوفان :

1. براي كسب اطلاعات و دستورالعملها به راديو گوش دهيد و از دستورهاي آن پيروي كنيد.

2. كمكهاي اوليه را به افراد آسيب ديده يا گرفتار برسانيد و در صورت نياز از ديگران كمك بخواهيد.

3. از منطقه خسارت ديده دور شويد مگر آنكه از شما درخواست كمك شود يا اينكه بتوانيد كمك كنيد.

4. از سيمهاي آويزان برق دور شويد و اين موارد را به مقامات مسؤول اطلاع دهيد.

5. منابع اصلي آب و شبكه هاي تخريب شده فاضلاب را به مقامات مسؤول گزارش دهيد.

6. به توصيه هاي مأموران امداد توجه كنيد

4)رعد و برق:

حادثه اي زيبا ولي خطرناك. رعد و برق نوعي تخليه الكتريكي است كه در اثر انتقال الكتريسيته ساكن بين دو ابر يا بين ابر و زمين ايجاد مي شود. در رعد و برقهاي شديد، معمولاً بيشترين تخليه الكتريكي صورت مي گيرد.

الف. رعايت نكات ايمني در داخل ساختمان

1. وقتي رعد و برق رخ مي دهد، در منزل بمانيد و بيرون نرويد مگر آنكه لازم باشد.

2. به منظور جلوگيري از آتش سوزي ناشي از صاعقه بر روي ساختمانهاي بلند، برق گير نصب كنيد.

3. از درب و پنجره، بخاري ديواري، شوفاژ و يا ديگر هاديهاي الكتريكي دور شويد.

4. دو شاخه وسايل برقي مانند تلويزيون و راديو را از برق بيرون بكشيد.

ب. رعايت نكات ايمني در خارج از ساختمان

1. اگر در فضاي باز، گرفتار طوفان شديد زانو بزنيد، پاهاي خود را نزديك يكديگر قرار دهيد و سر خود را خم كنيد.

2. در ارتفاعات و مناطق باز، قرار نگيريد و

از بالاي تپه ها و نقاط مرتفع، دور شويد.

3. از تجهيزاتي مانند تراكتور، موتور سيكلت، دوچرخه و ماشين چمن زني استفاده نكنيد و در صورت وقوع رعد و برق از آنها دور شويد؛ زيرا اين وسايل، هادي الكتريسيته هستند. همچنين از بيلهاي فلزي، بند رخت و غيره استفاده نكنيد.

4. از حصارهاي فلزي، خطوط تلفن و برق، دور شويد.

5. نزديك شدن به درختان و يا قرار گرفتن در زير آنها ممكن است خطر جانبي داشته باشد؛ زيرا به علت برخورد برق و حرارت حاصل از آن، امكان آتش سوزي وجود دارد، لذا از اين كار خودداري كنيد.

6. زير ستونهاي بتوني، سيمهاي برق هوايي، مخازن و شيشه ها پناه نگيريد؛ زيرا احتمال فروريختن و افتادن آنها وجود دارد.

7. در صورتي كه در اتومبيل هستيد از درختاني كه ممكن است روي آن بيفتد دور شويد و سپس پارك كنيد. موتور و راديوي ماشين را خاموش كنيد و آنتن آن را پايين بكشيد.

8. اگر در مزرعه هستيد فوراً حيوانات اهلي و دامها را به پناهگاه ببريد.

9. به اشياي فلزي از قبيل دوچرخه، نرده هاي آهني، قلاب ماهيگيري و لوازم فلزي خانه دست نزنيد.

10. اگر در حال شنا كردن يا در قايق هستيد، فوراً از آب بيرون بياييد.

5) كولاك، پديده اي سهمگين

وزش بادهاي سرد با سرعت حدود 50 يا 60 كيلومتر در ساعت همراه با ريزش برف و كاهش درجه حرارت به كمتر از 12 درجه زير صفر از جمله حوادثي است كه در اكثر جاده ها و نواحي كوهستاني شمال كشور به وقوع مي پيوندد و خسارتهاي جاني و مالي

فراوان به بار مي آورد. لبه هاي خارجي كولاك داراي بادهاي شديد با سرعت 30 كيلومتر در ساعت است كه تا ميزان 120 كيلومتر در ساعت و حتي بيشتر نيز افزايش مي يابد. اين نيروي بالا باعث حركت كولاك از مركز آرام آن مي شود. وقتي كولاك فرا مي رسد، باران شديد و سيلاب رخ مي دهد كه معمولاً خطرهاي بيشتري نسبت به طوفانهاي جوي ايجاد مي كند. بادهاي شديد و بارانهاي مناطق سيلابي موجب خسارتهاي گسترده و سيلاب مي شود. در مناطق دريايي، كولاكها امواج عظيمي ايجاد مي كنند كه به صورت موجهاي جذر و مد دار بزرگ به ساحل مي رسد. بيشتر كساني كه در كولاك، جان خود را از دست مي دهند در اين سيلابها گرفتار مي شوند. كولاكها آرام حركت مي كنند. افراد گرفتار شده ممكن است چندين ساعت در معرض كولاك باشند. مركز كولاك به آرامي حركت مي كند و عبور از آن از هر منطقه چند دقيقه تا نيم ساعت يا بيشتر به طول مي انجامد.

رعايت نكات ايمني قبل از وقوع كولاك :

1. هميشه كيف امداد و نجات هلال احمر را در منزل آماده داشته باشيد.

2. همواره به گزارشهاي هواشناسي راديو و تلويزيون توجه كنيد.

3. وسايل يدكي خودرو و بنزين كافي در اتومبيل داشته باشيد.

4. نزديكترين مراكز امدادرساني مانند جمعيت هلال احمر، راهداري، درمانگاهها، آتش نشاني و قرارگاههاي نيروي انتظامي را كه در هنگام حادثه مي توانند به شما كمك كنند، شناسايي كنيد.

5. هنگام مسافرت در جاده هاي اصلي و مسيرهايي كه امكان رسيدن امدادگران وجود دارد، رانندگي كنيد.

رعايت نكات ايمني هنگام وقوع كولاك

:

1. هنگام وقوع كولاك در مكان امن و مطمئن بمانيد. تنها در صورت لزوم، تغييرات اضطراري را انجام دهيد. به خاطر بسپاريد كه احتمالاً باد به سرعت، از جهت مخالف و با نيروي بيشتر بازمي گردد.

2. هنگام كولاك و بوران، تا حد امكان از رانندگي در نواحي كوهستاني پرهيز كنيد.

3. در صورت ضرورت مسافرت در شرايط نامساعد جوي زمان خروج و مقصد مسافرت از وسايل و تجهيزات ايمني استفاده كنيد.

4. در صورت ضرورت مسافرت، از وسايل و تجهيزات ايمني استفاده كنيد.

5. مراقب سقوط درختان، تيرها و دكلهاي برق باشيد.

6. در صورتي كه وسيله نقليه خراب شود پس از تماس با مراكز امدادي تا رسيدن كمكهاي لازم در داخل اتومبيل بمانيد تا از خطر سرماخوردگي و عوارض ناشي از آن و حمله به حيوانات درنده در امان بمانيد.

رعايت نكات ايمني بعد از وقوع كولاك :

1. از انجام فعاليتهاي خسته كننده و بي نتيجه مانند برف روبي و هل دادن اتومبيل كه احتمال وقوع حوادث را افزايش مي دهند، خودداري كنيد.

2. اشخاص حادثه ديده را در پتو و لباس گرم پيچيده، ضمن مراقبت از نقاط آسيب ديده بدن، با دقت آنها را به محل امن منتقل كنيد.

6)زمين لرزه

اگر زمين لرزه اي در همين لحظه اتفاق بيفتد، چه مي كنيد؟

سالانه در جهان، چندين زلزله اتفاق مي افتد كه برخي از آنها خفيف و نامحسوس و برخي ديگر شديد است و خسارتهاي جاني و مالي فراواني دربر دارد. بنابراين توصيه هاي ايمني در زمينه زلزله، نسبت به حوادث ديگر، اهميت خاصي دارد.

رعايت نكات ايمني قبل از وقوع زلزله :

از آنجا

كه زلزله خبر نمي دهد، بايد پيش از وقوع آن، تدابير ايمني خاص و مهمي به شرح زير انديشيده شود :

1. اجراي دستور العملهاي نحوه قطع جريان آب، برق، گاز و ساير امكانات خدماتي در منزل:

* گاز :

معمولاً شير اصلي گاز بر روي لوله ورودي و پس از كنتور، نصب مي شود و دسته آن به رنگ قرمز يا نارنجي است.

* برق :

فيوز اصلي برق در طبقه همكف يا زيرزمين و در زير كنتور قرار دارد. در صورتي كه در مجتمعهاي آپارتماني زندگي مي كنيد، محل فيوز برق خانه خود را به نام خود مشخص كنيد.

* آب :

شير اصلي ورود آب به منزل در همان محلي است كه لوله آب وارد خانه مي شود، اين شير، جنب كنتور اصلي قرار دارد.

2. مكاني را انتخاب كنيد كه همه اعضاي خانواده بعد از وقوع زمين لرزه، در آنجا جمع شوند.

3. يك يا چند نقطه امن را در هر اتاق انتخاب كنيد تا در مواقع ضروري بتوانيد به آن نقطه پناه ببريد.

4. نقاط امن محل كار و سكونت خود را بر روي نقشه اي مشخص كنيد و آن را در اختيار نزديكان خود قرار دهيد.

5. تمرينهاي دوره اي نجات از خطرهاي زمين لرزه را كه در مدارس و از طريق رسانه ها آموزش داده مي شود، انجام دهيد و اين برنامه را هر چند وقت يكبار، تكرار كنيد.

6. دوره كمكهاي اوليه به ويژه آموزش احياي قلبي و ريوي را از طريق هلال احمر شهر خود و يا ساير مراجع ذيصلاح بياموزيد.

7. از استحكام و مقاومت

ساختمانهاي قديمي در برابر زمين لرزه مطمئن شويد.

8. در ساختن بناهاي جديد، اصول و مقررات ايمني و مقاومت ساختمان در برابر زلزله را به دقت رعايت كنيد.

9. محل خواب شما نبايد در كنار پنجره، زير لوستر، تابلو، آينه و ساير اشياي شكننده و آويزان باشد.

10. راهروها و خروجيهاي منزل، را بررسي كنيد و وسايلي را كه ممكن است بعد از وقوع زلزله سد راه شوند از آن مكانها دور كنيد.

11. وسايل سنگيني را كه هنگام وقوع زلزله ممكن است سقوط كنند؛ مانند كتابها، گلدانهاي آويز و لوسترها، را در محل خود محكم كنيد.

12. اشياي بزرگ و سنگين را در قفسه هاي پايين تر قرار دهيد و قفسه ها را محكم به ديوار متصل كنيد.

13. اشيايي را كه در قسمت خارجي ساختمان قرار دارند؛ مانند كولر، گلدانهاي پشت پنجره و ظروف مواد غذايي در جاي مناسبي قرار دهيد و يا در جاي خود ثابت كنيد.

14. شيرواني و كلاهك دودكشهاي بخاري را كه در زمان وقوع زلزله ممكن است سقوط كنند، بازرسي كنيد.

15. ذخيره آب و غذا (ترجيحاً به صورت كنسرو) به اندازه مصرف سه روز آماده كنيد. در صورتي كه اين ذخاير به صورت كنسرو نباشند، بايد هر دو هفته يكبار، آنها را تجديد كرد تا فاسد نشوند.

16. همواره كيف امداد و نجات هلال احمر را در منزل، آماده داشته باشيد.

17. مواد شيميايي سمّي و خطرناك را در ظرف پلاستيكي مطمئن و در پايين ترين قسمت گنجه ها و دور از دسترس كودكان قرار دهيد.

18. حتماً براي جلوگيري از حوادث ناشي از زلزله، يك كپسول

آتش نشاني در منزل داشته باشيد و حتي الامكان آن را در آشپزخانه قرار دهيد. همچنين نحوه استفاده از آن را بياموزيد و به كليه اعضاي خانواده نيز آموزش دهيد.

19. نزديكترين محلهاي امدادرساني مانند جمعيت هلال احمر، راهداري، درمانگاه، آتش نشاني و قرارگاه نيروي انتظامي را كه در هنگام حادثه مي توانند به شما كمك كنند، شناسايي كنيد.

20. از مهندس طراح ساختمان جهت بررسي ساختمان دعوت به عمل آوريد و درباره چگونگي راههاي مراقبت از خانه با او مشورت كنيد.

رعايت نكات ايمني هنگام وقوع زلزله: حتماً در هنگام وقوع زلزله به نكات زير توجه كنيد:

1. اگر ساختمان مسكوني شما با خطر ريزش، روبه رو است، به پناهگاهها يا نقاط امن برويد.

2. از آسانسور، استفاده نكنيد و از اشياي بلند، سنگين و ناپايدار فاصله بگيريد.

3. اگر در داخل ساختمان هستيد روي زمين بنشينيد و به كمك بازوها و دستهاي خود، سر و پشت گردن را محافظت كنيد، يا اينكه زير يك ميز محكم بنشينيد و به پايه آن بچسبيد؛ و يا زير درگاهي يا گوشه هاي اتاق بايستيد.

4. اگر در اتومبيل هستيد، آن را در سمت راست خيابان متوقف كنيد تا سمت چپ، براي عبور خودروهاي امدادي، باز باشد، سپس اتومبيل را خاموش كنيد ولي كليد را از جايش بيرون نياوريد. در داخل اتومبيل بمانيد و از راديو براي گرفتن اطلاعات بيشتر كمك بگيريد.

5. در، رو يا زير پُلها يا گذرگاهها رانندگي نكنيد.

6. اگر در فروشگاه، سينما يا ساختمانهاي پر ازدحام هستيد، از هجوم به سمت درهاي خروجي خودداري كنيد. فقط سعي كنيد از ويترينها، قفسه ها و

ساير اشياي سنگين فاصله بگيريد.

7. در صورتي كه روي ويلچر هستيد به جاي امن پناه ببريد.

8. اگر در آزمايشگاهها و مكانهاي مشابه هستيد تا حد امكان از مواد شيميايي دور شويد.

9. براي دريافت آخرين اطلاعات و راهنمايي لازم به راديو گوش دهيد.

10. از تلفن، جز در موارد ضروري، استفاده نكنيد، خطوط تلفن بايد براي تماسهاي ضروري آزاد باشد.

11. اگر هنگام وقوع زمين لرزه در حال خارج شدن از ساختمان و يا خارج از آن هستيد، اولين كاري كه بايد انجام

دهيد اين است كه سر خود را در مقابل خطر ريزش به كمك اشيايي مانند كيف، كتاب و يا تخته محافظت كنيد. در صورت در دسترس نبودن اين اشياء، از پشت دستتان استفاده كنيد.

12. اگر در خارج از منزل هستيد به نقطه امني دور از ساختمانها، درختان و سيمهاي برق پناه ببريد.

13. مراقب خيابانهاي داراي شكستگي، شكافهاي زمين، آتش سوزي و تركيدگي لوله هاي آب باشيد تا هنگام گريز از خانه، صدمه نبينيد.

14. فوراً از خيابانها و كوچه هاي تنگ و باريك خارج شويد.

15. از پُلهاي عابر پياده و پلهاي ماشين رو، دور شويد.

16. از ديوارهاي سنگ كاري شده، بخاري ديواري و شيشه هاي بزرگ فاصله بگيريد.

17. تا توقف كامل زلزله، در جاي خود بمانيد.

18. كپسول آتش نشاني مناسبي در منزل داشته باشيد، در مورد نحوه استفاده از آن، آموزش ببينيد و حتي الامكان آن را در آشپزخانه قرار دهيد.

الف. اگر در داخل ساختمان هستيد:

1. آرامش خود را حفظ كنيد و ديگران را نيز به آرامش فراخوانيد.

2. براي مقابله با خطرهاي ناشي

از پس لرزه احتمالي، آماده باشيد.

3. براي پيشگيري از وقوع آتش سوزي، جريان برق را قطع كنيد و شير گاز را ببنديد. اگر شير گاز شكسته است و بستن آن امكان پذير نيست، به سرعت محل را ترك كنيد.

4. اگر آب هنوز در لوله ها جريان دارد، چندين ظرف آب ذخيره كنيد و شير را ببنديد. در صورتي كه جريان آب قطع شده است، براي تهيه آب ضروري، از قالبهاي يخ درون يخچال و منبع آب استفاده كنيد.

5. در محلهايي كه بوي گاز استشمام مي شود از روشن كردن كبريت، فندك، سيگار و چراغ، خودداري كنيد.

6. اگر آتش سوزي در داخل ساختمان رخ داده است، فوراً براي جلوگيري از سرايت آن به ساير مناطق، آتش را مهار كنيد. اگر آتش سوزي تا حد زيادي گسترش يافته است، محل را ترك كنيد.

7. براي نجات مجروحان و زير آوارماندگان، به خصوص افراد آسيب پذير نظير كودكان، سالمندان، معلولان و بيماراني كه در همسايگي شما هستيد، بشتابيد.

8. افرادي را كه به شدت مصدوم شده اند، حركت ندهيد، مگر آنكه خطر خفگي، آنها را تهديد كند.

9. راديوي خود را روشن بگذاريد تا از آخرين اخبار و دستورالعملها مطلع شويد.

10. از تلفن، جز در مواقع ضروري استفاده نكنيد. اشغال نبودن تلفن به كساني كه از حادثه نجات يافته اند امكان مي دهد كه با شما تماس بگيرند و شما را راهنمايي كنند.

11. از مصرف مواد خوراكي آلوده و يا موادي كه در معرض شيشه هاي شكسته قرار گرفته اند خودداري كنيد.

12. منزل را بازديد كنيد تا از خرابيهاي مخفي، مطلع

شويد.

13. اگر بوي گاز به مشامتان مي رسد، كليد برق را نزنيد و از وسايل برقي به هيچ وجه استفاده نكنيد. به سرعت شير اصلي گاز را ببنديد و در صورت امكان، درها و پنجره ها را باز كنيد.

14. تا حد امكان براي پيدا كردن مكانهاي نشت گاز و نقاطي كه در معرض خطر آتش سوزي هستند از چراغ قوه استفاده كنيد.

15. در ساعتهاي اوليه بعد از سانحه، از غذاهاي كنسروي استفاده كنيد و از روشن كردن وسايل پخت و پز غذا خودداي كنيد. در صورت ضرورت به كارگيري اين وسايل، سعي كنيد از گاز سفري و يا منقل ذغالي در خارج از خانه استفاده كنيد.

16. درب كمدها و قفسه ها را، در مواقع ضروري، با احتياط باز كنيد و مراقب سقوط اشياء باشيد.

17. از شايعه پراكني پرهيز كنيد.

ب. اگر در خارج از ساختمان هستيد:

1. از تجمع در خيابانها بپرهيزيد و مسيرها را، براي عبور و مرور وسايل نقليه امدادي، باز بگذاريد.

2. به تماشاي مناطق اطراف نرويد و از نزديك شدن به ساختمانهاي تخريب شده خودداري كنيد.

3. به سيمها و كابلهاي برق، دست نزنيد.

4. با امدادگران و نيروهاي انتظامي در امر كمك رساني همكاري كنيد ولي مانع و مزاحم فعاليت آنها نشويد.

5. بعد از وقوع زمين لرزه، افراد زيادي مي توانند به شما كمك كنند. با والدين و مربيان خود صحبت كنيد يا از آنها بخواهيد در مورد چيزهايي كه شما را ناراحت مي كند، با مددكاران هلال احمر، صحبت كنند.

6. بعد از زمين لرزه، از ناحيه تخريب شده دور شويد تا آن ناحيه

پاكسازي شود.

7. تجهيزات كمكي را براي احتمال وقوع زمين لرزه هاي بعدي نگهداري كنيد.

8. سعي كنيد، تا سه روز پس از حادثه، از خودروي شخصي استفاده نكنيد.

برنامه ريزي كنيد و آماده باشيد.

زمين لرزه، در بيشتر نقاط ايران، بدون هشدار قبلي رخ مي دهد. از كليه افراد خانواده بخواهيد، براي آمادگي در موارد اضطراري، فهرست زير را تكميل كنند. سپس دور هم جمع شويد تا در مورد برنامه زمين لرزه خانه شخصي تان بحث كنيد و تصميمهاي قطعي بگيريد. فهرستي از يك يا چند نقطه امن در هر اتاق خانه تهيه كنيد و درباره آنها با هم مشورت كنيد.

اتاق خواب.......

اتاق نشيمن.......

آشپزخانه........

يك نقطه امن براي ملاقات يكديگر بعد از توقف زلزله انتخاب كنيد.

نقطه ملاقات........

يكي از اعضاي خانواده يا يك دوست را كه خارج از شهر زندگي مي كند، به عنوان فرد مورد تماس خانوادگي، انتخاب كنيد.

نام فرد مورد تماس خانواده...........

نشاني و شماره تلفن..............

كيف امداد و نجات را آماده كنيد.

محل قرار دادن كيف امداد و نجات............

دستورالعملهاي مربوط به نحوه قطع برق، گاز، آب، تلفن و ... را بنويسيد.

دستورالعملها تكميل شده است؟

كابينتهايي كه اشياي سنگين، شكستني و قيمتي در آنها قرار مي گيرد، را با چفت و پيچ محكم كنيد.

آيا چفتها / پيچها نصب شده اند؟

آب گرمكن به ديوار متصل شده است؟

قفسه هاي كتاب را به ديوار پيچ كنيد.

قفسه ها پيچ شده است؟

مراحل امداد رساني در بلاياي طبيعي

الف)آمادگي و انتظار

اين مرحله قبل از وقوع حادثه مي باشد كه براي به حداقل رساندن خسارات آن در نظر گرفته مي شود كه شامل فعاليتهاي

زير مي باشد.

1-آموزش افراد جامعه: مهمترين مسئله قبل از وقوع بلاياي طبيعي جهت كاهش خسارات جاني و مالي ميزان آگاهي افراد جامعه از حوادث و نحوه برخورد با آن مي باشد.

2-تربيت نيروي انساني متخصص : قبل از وقوع حوادث بايد نيروي انساني مناسب را آموزش داده و هميشه جهت امدادرساني به منطقه حادثه ديده آماده نگه داشت.

3- ساخت بناها در منطقه مناسب و به صورت استاندارد:جهت ساخت بنا در منطقه مناسب مي توان از كارشناسان زمين شناسي استفاده نمود و محل مناسب را انتخاب كرد يا در صورت نياز به ساخت بنا در اين نقاط با استفاده از استانداردهاي موجود ساختمان را محكم بنا كرد.

4- تكميل و آماده نگه داشتن وسايل امداد و نجات :

جهت تكميل وسايل امداد رساني بايستي هميشه با شركتهاي سازنده اين گونه تجهيزات در ارتباط بوده و بتوان وسايل مورد نياز را تهيه نمود. بعضي از وسايل و تجهيزات امدادي نيز نياز به نگهداري ويژه اي دارند و بايستي در مكانهاي مناسب نگهداري شوند و طي مدتي دوباره بررسي و آزمايش شوند تا از سالم بودن و كارآيي آن مطمئن شد.

ب)اعلام خطر

اعلام خطر هنگام يا بعد از وقوع حادثه مي باشد و ممكن است به صورتهاي زير از وقوع آن مطلع شويم:

1- سانحه در نزديك يا در منطقه ما روي مي دهد.

2- از طريق چارت بندي امدادي

3- اطلاع يافتن از طريق رسانه ها مانند راديو، تلويزيون و ...

ج)عمليات امداد و نجات

پس از وقوع حادثه هم زمان و يا قبل از ورود نيروهاي امدادي از شهرهاي مجاور عمليات امداد و نجات انجام مي پذيرد و شامل مراحل زير مي باشد:

1. برقراري

ارتباط با شهرهاي پيرامون:

پس از وقوع حادثه مديريت حوادث در منطقه آسيب ديده بايد با در نظر گرفتن نوع خسارات و تلفات احتمالي و نيازهاي مردم با شهرهاي پيرامون تماس گرفته و در خواست كمك نمايد.در سازمان امداد كشور شهرها و يا استانهاي معين ( جفت ) وجود دارد كه در صورت دريافت خبر به حالت آماده باش درآمده و در صورت نياز به منطقه اعزام مي گردند و يا فقط كمكهاي خود را از قبيل چادر، مواد غذايي و ... ارسال مي كنند.

2. تلاش براي مهار سانحه:

در حوادث و سوانح يكي از عوامل ايجاد خسارت كه در زلزله بيشتر مي باشد آتش سوزي است كه مديريت سانحه در منطقه بايستي خود را براي مقابله و جلوگيري از آن آماده سازد كه بهترين راه و اولين راه قطع جريان برق و گاز در اين مناطق مي باشد.

3. عمليات جستجو و نجات:

در بعضي از عملياتهاي امدادرساني نياز به عمليات طولاني مدت نمي باشد زيرا بناها به طور كلي تخريب نشده يا آسيب جدي نديده اند در اين گونه موارد عمليات امدادرساني بدين صورت انجام مي گيرد كه ابتدا افراد گروه امدادي به دسته هاي مختلفي تقسيم مي شوند و هر كدام از افراد به بررسي نقاط مختلفي از منطقه آسيب ديده مي پردازند و ميزان خسارات وارده را بررسي و حتي الامكان براي هر خانوار شناسنامه امدادي تكميل مي كنند. كليه ساختمانها بايد از نظر قابل سكونت بودن مورد بررسي قرار گيرند. در صورت امكان سعي شود تا اقلام توزيعي بين آسيب ديدگان به يك اندازه باشد. به خاطر داشته باشيد كه افرادي نيز در منطقه

آسيب ديده هستند كه هيچ گونه خسارت مالي نديده اند يا خسارت وارده به آنها ناچيز مي باشد ولي آنها نيز از شما تقاضاي كمك دارند. مراقب باشيد كه با اين گونه افراد چگونه ارتباط برقرار نماييد تا در منطقه تنش ايجاد نشود . سعي كنيد اعتماد افراد را نسبت به خود جلب كنيد ولي به آنها دروغ نگوييد يا قول بي اساس ندهيد و در حيطه مسووليتها و وظايف خود عمل كنيد.معمولا در اين گونه حوادث پس از گذشت چند روز منطقه به حالت عادي خود با ز مي گردد كه در اين موقع سازمانها و نهادهاي ديگر نسبت به بازسازي و تعمير بعضي از بناها كه قابل سكونت نيستند اقدام خواهند كرد.حال اگر سانحه وسيع باشد و تخريب بناها را در بر داشته باشد پس از وقوع آن عمليات جستجو ونجات افراد زير آوار آغاز مي شود كه گروهاي امدادي به تيم هاي مختلف تقسيم مي شوند و هر تيم مسوول تجسس در قسمتي از منطقه مي باشد در كنار گروه تجسس و نجات گروههاي ديگري نيز فعاليت مي كنند مانند كمكهاي اوليه ترياژ ، پشتيباني ، اطفا حريق و ... كه كار كليه اين گروهها وابسته به يكديگر مي باشد.

4. ترياژ:

ترياژ به معني تقسيم بندي افراد صدمه ديده در حادثه مي باشد كه براي هر مرحله اي متفاوت مي باشد. جهت انجام اقدامات پزشكي براي مصدومان ابتدا يك تيم ترياژ تشكيل شده و مصدومان را از لحاظ آسيبهاي وارده به وسيله نوارهاي رنگي مخصوص و يا كارتهاي ويژه تقسيم بندي مي كنند تا بتوان مصدومان را به ترتيب اولويت انتقال و اقدامات

پزشكي را براي آنها انجام داد.

5. درمان و مراقبتهاي پزشكي از مجروحان:

جهت اقدامات پزشكي اوليه در منطقه بيمارستانهاي صحرايي احداث مي گردد و حتي الامكان مصدومان در اين مراكز درمان مي شوند و در صورت نياز به بيمارستانهايي در شهرهاي مجاور اعزام مي شوند.

6. مرحله عادي سازي :

معمولا اين مرحله همزمان با عمليات امداد ونجات يا كمي بعد از آن اجرا مي شود كه شامل اقدامات زير مي باشد.

ايجاد سرپناه اضطراري

براي ايجاد سرپناه موقت بهترين وسيله استفاده از چادر هاي امدادي مي باشد بسته به نوع سانحه و در صورت نياز اردوگاههاي امدادي احداث مي شود. كه در حوادث با وسعت كم معمولا اين كار صورت نمي گيرد و چون افراد آسيب ديده تمايل دارند كه در محل خانه خود باشند در همان محل عمل چادر زني انجام مي شود.

تامين آب آشاميدني سالم:

معمولا بعد از حوادث بزرگ به علل مختلفي آبهاي منطقه آلوده مي شوند و چون اكثر بيماريها توسط آب آلوده منتقل مي شود نياز به تامين آب آشاميدني سالم در منطقه مي باشد كه اين امر را با استفاده از تانكرهاي مخصوص انجام مي گيرد.

تغذيه افراد آسيب ديده

يكي از مهمترين بخشهاي امدادرساني در مراحل اوليه حوادث بزرگ تغذيه افراد آسيب ديده مي باشد كه در روزهاي اول معمولا كنسرو و غذاهاي سرد مي باشد ولي پس از گذشت چند روز جيره غذايي خشك بين حادثه ديدگان توزيع مي گردد تا خود نسبت به طبخ غذا اقدام نمايند.

تدفين جان باختگان

تدفين جان باختگان پس از شناسايي توسط خانواده متوفي انجام شود زيرا هم از لحاظ بهداشتي و هم از لحاظ روحي بسيار

موثر مي باشد.

ايجاد امنيت

در حوادث و سوانح بزرگ معمولا افراد سودجو در خود منطقه يا از شهرهاي مختلف اطراف به منطقه آمده و شروع به دزدي و غارت اموال مي كنند كه وظيفه ايجاد امنيت و حفاظت از اموال مردم به عهده نيروي انتظامي و امدادي منطقه مي باشد.

بازسازي و توانبخشي

اين مرحله پس از عمليات امدادرساني و پس از گذشت مدتي از حادثه مي باشد كه بستگي به نوع و وسعت حادثه مدت زمان آن متفاوت مي شود كه براي اين امر بايستي كارهاي زير انجام پذيرد.

1- ساختن خانه هاي جديد توسط دولت

2-اختصاص دادن وام به حادثه ديدگان جهت جبران خسارات

3-ساخت زير بناهاي اساسي منطقه

كمك هاي اوليه در بهمن برف

بهمن شناسي

به توده اي از هر جامد كه روي شيب ريزش كند بهمن گويند. مانند بهمن برف ، بهمن شن ، ماسه و يا سنگ. برف بهمن به چهار نوع تقسيم مي شود :

- برف شل خشك : برفي كه در هواي شد مي بارد و گوله نمي شود كه مشخصات آن سبكي - دارا بودن اكسيژن زياد در درون آن - بارش آن در دماي زير صفر درجه و خطرناك ترين نوع بهمن است

- بهمن پوردي : اين نوع بهمن با ايجاد حالت خفگي و مسدود كردن مجاري تنفسي باعث مرگ فرد مي شود

- برف سفت خشك : برف شل خشكي كه مدتي مانده و در اثر بخار ايجادشده از پايين و آب شدن برف رويي همراه است.

- برف شل خيس : برفي كه سنگين و آبكي است كه مشخصات آن سنگيني - نداشتن اكسيژن زياد - بارش در دماي صفر درجه

- چسبيدن به لباس و گتر و راحت گلوله شدن در دست ميباشد .

لايه هاي برف :

- لايه پودري روي لايه يخ زده كه فشرده باشد بهمن حتمي است

- لايه يخ زده و فشرده روي هم كه احتمال وقوع بهمن بسيار كم است .

عوامل تاثير گزار در برف :

در دماي كم برف يخ مي زند پس هر چه دما پايين تر و هوا سردتر باشد احتمال ريزش بهمن كم تر است . باد باعث انباشته شدن برف و ريزش آن مي شود پس افزايش وزش باد برابر با افزايش خطر بهمن است . در ارتفاع بالا برف آب نمي شود و حجم برف زياد مي شود پس احتمال بهمن بيشتر است . هر يك متر مكعب برف خالص 800 كيلوگرم وزن دارد

انواع بهمن (برف):

1- تخته اي

2- پودري يا گرده اي

3- آبكي يا شل آب

بهمن پودري : يك بهمن عظيم پوردي ، ممكن است فشاري از 5 تا 50 تن بر مت مربع ايجاد نمايد . ابر برفي گسترش يابنده ممكن است با سرعتي افزون بر 125 متر بر ثانيه (280 مايل در ساعت ) سير نموده و پيشاپيش آن يك جريان هواي نيرومند حركت نمايد .

بهمن تخته اي : اين نوع بهمن روي يالها تشكيل مي شود . اين نوع بهمن ها نقاب ندارند . برف هاي شل خيس و سفت خشك تشكيل دهنده اين نوع بهمن مي باشند .

راه مقابله : از لحاض تئوري تنها راه مقابله با اين نوع بهمن پريدن از روي آن مي باشد.

بهمن آبكي يا شل آب

: در موقع ريزش باعث منجمد شدن فرد مي شود.

زمان و مكان سقوط

بهمن چگونه در كوهستان شكل مي گشرد؟ در چه مناطقي از كوه ها، بهمن سقوط مي كند؟ وزن بهمن و سرعت حركت آن به چه ميزان است و بالاخره چگونه مي توان خود را از مسير حركت بهمن رهانيد و از مهلكه نجات يافت؟ در چه جاهايي خطر بهمن وجود دارد؟

1- شيب، يكي از عوامل بسيار مهم در سقوط بهمن است. روي شيب هاي خيلي تند (بيشتر از 50 درجه) چون برف قبل از انباشته شدن به طور طبيعي به پايين سرازير مي شود، خطر سقوط بهمن معمولاً زياد نيست. روي شيب هاي خيلي ملايم (كمتر از 25 درجه) نيز خطر بهمن معمولاً زياد نيست. تحقيقات بهمن شناسان فرانسوي نشان مي دهد كه بهمن هاي تخته اي، عمدتاً روي شيب هاي 30 تا 45 درجه است و بيشترين بهمن ها از روي شيب هاي 35 تا 40 درجه سقوط كرده است. كوهنوردان و اسكي بازان امريكايي اهميت فوق العاده اي براي عامل شيب قائل هستند. هر كوهنورد يا اسكي باز كوه، هميشه يك شيب سنج كوچك در جيب دارد تا با آن ميزان خطر ريزش بهمن را برآورد كند.

2- با تند شدن شيب، ثبات لايهفوقاني برف كاهش يافته و خطر بهمن افزايش مي يابد.

3- پوشش زمين. پوشش طبيعي خاك كه ارتباط بين مانتو برفي (توده برف) و خاك را برقرار مي كند نيز البته نه به اندازه شيب، مهم است. زمين هاي صاف و صيقلي و يا بدون ستي و بلندي و شيب هايي كه داراي بوته هاي كوچك يا چمنزار و علف هستند، بهمن خيز است. به عكس، شب هاي پر سنگلاخ و به ويژه با تخته سنگ هاي بزرگ و يا درخت و درختچه و يا

بوته هاي بزرگ- مثل گون- معمولاً برف را به خوبي نگه مي دارند. يكنواختي شيب بسيار خطرناك است. به همين خاطر معمولاً با خاكبرداري، لين شيب ها را پله پله مي كنند.

چه موقع خطر بهمن زياد مي شود؟

باد عامل بسيار مهمي در افزايش خطر سقوط بهمن است به ويژه اگر در چند روز گذشته به شدت وزيده باشد. باد موجب تلمبار شدن برف در برخي نقاط مي شود، ضخامت برف را افزايش مي دهد و باعث به وجود آمدن نقاب هاي برفي در خط اراس ها و گردنه ها مي شود. فراموش نكنيم كه عبوراز شيب هايي كه در بالايشان نقاب هاي برفي درست شده، فوق العاده خطرناك است. بارش برف چون وزن اضافي بر مانتو برفي مي گذارد، ثبات آن را كاهش مي دهد. البته سقوط بهمن پس از بارش برف، بستگي به مقدار بارش، وزن مخصوص برف و شيب كوه دارد. با اين حال، به طور كلي مي توان گفت كه با ريزش 30 سانتيمتر برف جديد روي شيب هاي تند (بيش از 35 درجه) خطر جدي مي شود و با 80 سانتيمتر برف جديد، حتي شيب هاي متوسط هم خطرناك مي شوند. هواي گرم و ملايم به سرعت لايه ها را به هم پيوند مي دهد و در نتيجه، خطر سقوط بهمن را كاهش مي دهد. به عكس، اگر اين گرما نسبتاً زياد باشد، خطر را افزايش مي دهد، زيرا برف را به قطرات آب تبديل مي كند و لايه هاي فوقاني برف روي اين قطرات مي غلتند و به پايين سرازير مي شوند. بارش كمي باران نيز چسبندگي برف را افزايش مي دهد، ولي اگر بارش از حدي بگذرد، مانتو برفي ثبات خود را از دست خواهد داد. از اواسط فروردين به بعد، در ارتفاعات 3000 متر به بالا، تابش خورشيد

مانتو برفي را- به ويژه جبهه هاي جنوبي- بي ثبات مي كند و در بعد از ظهرها، بهمن هاي آبكي سرازير مي شود.

سرعت بهمن

سرعت بهمن برف آبكي 55 تا 70 كيلومتر در ساعت، سرعت بهمن برف خشك 110 تا 140 كيلومتر در ساعت و سرعت بهمن پودر 220 تا 290 كيلومتر در ساعت مي باشد. همچنين، نيروي فشار حاصل از بهمن مي تواند به 20 تن برسد.

شكل هاي مختلف برف

شكل برف بستگي تام به دماي محيط دارد:

از 10 تا 5 درجه زير صفر، سوزني شكل، از 5 تا 10 درجه زير صفر، استوانه اي، بادامي شكل.

از 10 تا 13 درجه زير صفر، پهن، بادامي شكل، از 13 تا 17 درجه زير صفر، شش گوش، از 18 تا 25 درجه زير صفر، استوانه اي پهن. شكل برف از اين لحاظ مهم است كه ميزان چسبندگي و قدرت اتصال مانتو برف (توده برف) را تعيين مي كند و در نتيجه احتمال ريزش بهمن را كاهش يا افزايش مي دهد.

وزن برف

شخص مدفون زير بهمن تحت فشاري است كه وزن و ارتفاع بهمن بر او وارد مي كند. وزن يك متر مكعب برف بستگي به مقدار آب موجود در آن دارد.

برف تازه

برف پودر، 30 تا 60 كيلوگرم

برف فشرده سبك، 100 تا 200 كيلوگرم

برف كهنه

برف شناور، 200 تا 300 كيلوگرم

برف خشك نشست كرده، 300 تا 400 كيلوگرم

برف آبدار نشست كرده، 400 تا 450 كيلوگرم

برف زيرين خشك، 400 تا 700 كيلوگرم

برف زيرين آبدار، 600 تا 800 كيلوگرم

با استفاده از آمار، كساني كه دچار بهمن شده اند، تعيين كرده اند كه با گذشت زمان احتمال زنده ماندن بهمن زده چقدر است. شخص

مدفون در زير يك متر برف با گذشت زمان شانس زنده ماندنش به سرعت كاهش مي يابد. به طور كلي مي توان گفت كه با گذشتن هر يك ساعت، شانس زنده ماندن نصف مي شود. در ساعت اول، شانس زنده ماندن بهمن زده حدود 45 درجه است. در ساعت دوم شانس او به 28 درصد، در ساعت سوم به 18 درصد و در ساعت چهارم به 10 درصد كاهش مي يابد. به عبارت ديگر، از ساعت چهارم به بعد، تنها يك نفر از 10 نفر را مي توان از زير بهمن زنده خارج كرد. در ضمن اين نكته نيز قابل ذكر است كه از همان لحظات اول در اثر ضربه و فشار بهمن و اصابت به صخره و سقوط از بلندي و از اين قبيل صدمات، جان خود را از دست مي دهند. بهمن زده هر قدر در عمق كمتري مدفون شده باشد، شانس بيشتري براي زنده ماندن دادر. به همين خاطر است كه توصيه مي كنند با شنا يا پرش كردن، سعي كنيم روي سطح بهمن باقي بمانيم. همان طور كه نمودار نشان مي دهد، در عمق كمتر از 50 سانتيمتر، شانس زنده ماندن به كمتر از 10 درصد مي رسد

عوامل تشكيل دهنده بهمن :

1- برف شامل خود برف و بستر زير برف مي باشد . به عبارتي حجم ؛ جنس و لايه هاي برف

2- باد ( هم در ايجاد بهمن و هم در ريزش بهمن موثر است )

3- شيب كوه

حجم برف :

اگر حجم برف تازه بين ?? تا ?? سانتيمتر باشد احتمال ريزش بهمن كم است .

اگر حجم برف تازه بين ?? تا ?? سانتيمتر باشد احتمال

ريزش وجود دارد !.

اگر حجم برف تازه بيش از ?? سانتيمتر باشد ريزش بهمن حتمي است

شيب بستر :

در شيب ?? تا ?? درجه احتمال بهمن زياد است و در شيب هاي بيشتر و كمتر از اين مقدار احتمال ريزش بهمن بسيار كم است . بيشترين بهمن ها در شيب ?? تا ?? درجه رخ داده است . همچنين در شيب هاي محدب خطر بيشتر از شيب هاي مقعر يا فرو رفته است . در شيب محدب سرعت بهمن هر لحظه بيشتر مي شود و در شيب مقعر بالعكس

وضعيت بستر :

اگر بستر زير برف يكنواخت باشد احتمال ريزش بهمن زياد مي شود و هر چه يكنواختي آن كمتر باشد و موانعي مانند سنگ و بوته و درخت در آن باشد احتمال ريزش بهمن كم مي شود .

باد :

چون كشور ما در نيمكره شمالي هست مسير با از جنوب به شمال مي باشد از اين رو مسير هاي جنوبي اغلب براي صعود مناسب ترند .

- پوشش زير بهمن : شن اسكي - چمن - يخ

- آفتاب

- عمق برف

دهليزها يا قيف ها (جاهايي كه دره تنگ مي شود)

عوامل بازدارنده از بهمن :

1- درخت ها و درختچه ها ( بهترين عامل جلوگيري كننده از بهمن مي باشد )

2- سنگ ها

3- دره هاي كم شيب و باز

نكته :بوته ها عامل بازدارنده نيستند

شناخت بهمن :

با پاگذاشتن بر روي برف مي توان بهمن را شناخت.

با پا گذاشتن بر روي برف برف يا فرو مي رود و يا نمي رود.اگر پا در برف فرو

نرود برف يخي است و اگر پا فرو برود مي توان تشخيص داد كه برف چند لايه است.( اگر بيشتر از يك لايه باشد خطرناك است )

اگر هنگام فرو رفتن پا ، پا سر بخورد مسير بسيار خطرناك است.

عبور از بهمن :

- بهترين راه عبور از بهمن اين است كه بهمن را به طرف بالا صعود كنيم نه عرضي . و در صورتي كه مجبور شديم عرضي بهمن را رد كنيم.

- بستن نخ بهمن

- براي عبور از بهمن حمايت قرار نمي دهيم ( يعني نبايد فرد را با طناب يا وسيله ديگري حمايت كرد ) چرا كه ممكن است بهمن فرد را تكه تكه كند.

- در هنگام عبور از بهمن ( بريدن بهمن ) بايد تك تك گذشت و بدون عجله و با فاصله زياد .( بين فواصلي كه پا در برف فرو مي رود نبايد نفر بعد پا يا باتوم در برف فرو كند.).

- هنگام عبور از بهمن گرم ترين لباس هاي خود را بپوشيد.

- شناي قورباغه در برف در صورت ريزش بهمن ( از لحاظ تئوري ).

- كوله پشتي را به سمت شيب و فقط يك بند آن را روي شانه مي اندازيم ( كمري ، سنه بند و يا قسمت هاي نگه دارنده و فيكس كننده كوله را از بدن بايد جدا كرد تا در صورت سقوط بهمن به توان به راحتي كوله را رها كرد ).

- حركت به سمت عوامل بازدارنده ( مثل سنگ ها ، درختچه ها و ساير عواملي كه از زير برف بيرون زده

- هنگام عبور از

بهمن نبايد صحبت كرد.

- اگر جاپاي نفر قبلي خيلي عميق است براي پر كردن جاپا از برف هاي همان قسمت استفاده شود.

- اگر مجبور به رد شدن از بهمن نيستيم از آن عبور نكنيم.

- انتهاي طناب نفر اول را نفر دوم براي پيدا كردن همديگر بگيرند .

- از مسير هاي شناخته شده عبور كنيد.

- عبور بصورت انفرادي .

- تا حد امكان از بالاي محدوده بهمن و نزديك به تاج بهمن عبور كنيم تا حجم برف كمتري بالاي سرمان باشد .

نكاتي كه اطرافيان بايد به آن توجه كنند :

- دنبال كردن مسيري كه فرد بهمن زده طي مي كند با چشم تا زمان پايان بهمن .

- پيدا كردن نخ بهمن و وسايل فرد . گشتن نواحي پايين تر از محل شروع بهمن و حركت فرد .

- در صورت امكان استفاده از سوند ( ميله فلزي و باريك و بلند كه داخل برف فرو مي رود تا فرد را پيدا كنند ) . محدوده بهمن :

معمولا به دور از يال ها و خط الراس ها است و بيشتر بطرف مركز خط القعرها كوه است يعني فرو رفتگي بين دو يال و زير خط الراس . و از بالا به پايين شامل سه بخش تاج بهمن - مسير بهمن و انتهاي بهمن مي باشد .

سقوط بهمن :

- اگر برف شل يا پودري بود بايد از بهمن فرار كرد و جلوي دهان را پوشاند.

- نيم متر زير برف همه جا تاريك است .

تشخيص بالا و پايين :

چون زير برف همه جا تاريك است

و ممكن است كه در اثر سقوط بهمن در زير برف نتوان تشخي داد كه بالا كدام سمت است و براي بيرون آمدن بايد به چه سمتي تلاش كرد.

1- بيرون انداختن آب دهان

2- ادرار ( ادرار باعث مي شود كه هنگام جستجو مصدوم سگ ها راحت تر مصدوم را پيدا كنند )

نخ بهمن :

نخ بهمن طناب 3 ميلي متر ي به رنگ قرمز و به طول 15 تا 50 متر است كه بر روي پوسته آن فلشي در يك جهت وجود دارد.

نخ بهمن را بايد طوري به بدن ، صندلي و .. وصل كرد كه جهت فلش آن به سمت فرد باشد و ادامه نخ بهمن را طوري روي زمين مي اندازيم كه بر روي زمين كشيده شود. حال اگر بهمن سقوط كند ، گروه امداد با پيدا كردن نخ بهمن و دنبال كردن فلش به مصدوم مي رسند. Pieps (پيپس) اين دستگاه در سال 1973 به بازار آمد و مي توان آن را بهترين وسيله امدادي براي پيدا كردن محل اختفاي فرد بهمن زده دانست . پيپس يك دستگاه كوچك الكترونيكي پيرنده و فرستنده است. فردي كه قرار است از بهمن عبور كند با فشار دادن دكمه دستگاه آن را به وضعيت فرستنده و ديگران بر روي وضعيت گيرنده قرار مي دهند. پيپش داراي يك گئشي مي باشد كه براي شنيدن سيگنالهاي فرستاده شده از سوي فرستنده به كار مي رود. فراموش نكنيد كه پيپس را نبايستي در كوله پشتي قرار داد بلكه بايد آن را به گردن آويخت.

كمك هاي اوليه در بهمن برف

بهمن، زمان نمي شناسد

اگر مجبور به عبور از شيب هاي برفگير هستيد حتي المقدور از روي يال بادگير عبور كنيد. در شيب هاي شمالي- جنوبي به دليل سفتي برف، ريزش بهمن چندان محتمل نخواهد بود. به كمك چوبدستي براي امتحان، سطح سخت روي برف را شكافته و سختي يا شلي آن را متوجه مي شويم. در صورت بروز سستي در برف بهتر است شيب را دور بزنيد. يك گروه طبيعت گرد يا كوهنورد كه وارد كوهستان و مناطق برفگير مي شود حتما بايد در كوله خود وسايل ضروري جهت نجات خود به همراه داشته باشد؛ طناب بهمن كه طنابي با رنگ هايي تند و زنده به طول شش متر است. اين طناب را بايد به خود بسته و در برف حركت كنيد تا در صورتي كه در زير بهمن گرفتار شديد بخشي از طناب كه از برف بيرون مانده، باعث نجات شما شود. بي پرBeeper وسيله كوچكي است كه درون لباس جاي مي گيرد و علائم راديويي پخش مي كند.

اين امواج توسط بي پرهاي ديگر قابل دريافت است و مي تواند جاي شما را به اطلاع بقيه گروه يا افرادي كه از آن محل عبور مي كنند نشان دهد. جعبه كمك هاي اوليه كه در صورت بروز صدمات احتمالي از نارسايي هاي حاد جسمي شما جلوگيري مي كند، بيل لبه دار كه بتوان به كمك آن حجم قابل توجهي از برف را جابه جا كرد و يك چوبدستي كه عمق برف و شلي و سفتي آن را بتوان تخمين زد . در صورتي كه دچار بهمن شديد سعي كنيد به حالت شنا خود را روي سطح برف نگهداريد.

با كاهش سرعت بهمن به كمك يك دست از سرخود محافظت كنيد و با دست ديگر به حركت شنا مانند خود ادامه دهيد تا كمك از راه برسد. نزديك ترين كوه هاي مشرف به شهرمان كه سفيد مي شود، روزشماري مي كنيم براي تعطيلات آخر هفته. چوب اسكي و تيوپ پرباد و لاستيك و خلاصه هر چيزي كه دم دستمان بيايد و به نظر برسد كه به درد سر خوردن روي برف مي خورد را عقب ماشين مي گذاريم و به سمت پربرف ترين و پرشيب ترين كوه هايي كه مي شناسيم حركت مي كنيم. اين برنامه هر زمستان است، اما با بارش برف علاوه بر برنامه برف بازي و اسكي، يك چيز ديگر هم هر سال تكرار مي شود كه البته چندان هم خوشايند نيست و اتفاقا خيلي هم ما را متاثر مي كند، ولي هيچ وقت فكرش را هم نمي كنيم كه ممكن است روزي گريبان ما را هم بگيرد؛ آن هم خبر گرفتار شدن اسكي بازان يا حتي مردم عادي در دام بهمن و كشته شدن آنهاست. بهمن هر ساله با فرود گاه وبي گاهش جان ده ها انسان كمي بي مبالات را مي گيرد؛ حالا چه از نوع حرفه اي و چه آماتور. به قول يكي از دوستان حوادث نويس با يك بي احتياطي يا حتي بي اطلاعي، تيتر يك صفحه حوادث مي شوند.

بنابراين بد نيست اگر مي خواهيد آخر هفته برفي تان را به خير و خوشي به پايان ببريد و عكس هاي يادگاري اش را ظاهر و چاپ كنيد بد نيست قبل از بستن بار سفر حداقل كمي اطلاعات

درباره برف و بهمن كسب كنيد. برف به رغم ظاهر ساده و دلربايش، سيستمي بسيار پيچيده و خطرآفرين دارد. برف بنابر شرايط شكل گيري و بارش مي تواند شكل، ساختار و انباشت متفاوتي داشته باشد. گاهي برفي كه در يك طرف صخره ديده مي شود با برفي كه در طرف ديگر صخره باريده است، كاملا متفاوت است، حتي جنس لايه هاي برفي كه در يك نقطه وجود دارد هم با يكديگر تفاوت دارد. درست است كه برف در همه جاي دنيا از تبلور مولكول هاي آب به وجود مي آيد، ولي شرايط محيطي و محلي، نقش تعيين كننده اي در جنس برف دارد، مثلا لايه نازكي كه گاه ضخامت آن به چند ميلي متر مي رسد؛ لايه اي متشكل از بلورهاي يخ كه يا در اثر يخ زدن شبنم در سطح زمين به وجود آمده يا ناشي از بارش برفي است كه همراه با باد و توفان شديد فرود آمده است و فرصت انباشت پيدا نكرده.

لايه اي صيقلي كه زير نور ماه و خورشيد، بسيار زيبا مي درخشد، اما همين زيبايي در شرايطي كه بستر بارشي مداوم و آرام را تشكيل دهد به راحتي مي تواند اسكي بازان را به كام مرگ بكشاند. بستري صيقلي با برفي پوك كه خيلي زودهم به حجمي بالا مي رسد و با كوچك ترين تحريك به سمت پايين سرازير مي شود. اتفاقا اسكي بازها هم معمولا برف هاي سبك را به دليل حركت راحت تر براي اسكي برمي گزينند، اما غافل از اينكه اسكي باز در حال عبور از منطقه بهمن گير است و بر اثر فشار بدنش حجم

عظيمي از برف شكسته شده و شروع به ريزش مي كند، به همين سادگي بهمن حجمي به حركت درمي آيد. حال اينكه عواقب اين بي احتياطي جان چند نفر را به خطر مي اندازد يا حتي مي گيرد، بماند. يك بهمن بزرگ توده اي متشكل از حداقل 100 هزار تن برف، گل و سنگ است كه با سرعتي در حدود 200 كيلومتر بر ساعت جابه جا مي شود. با توجه به چنين سرعتي درست است كه پوشش درختي انبوه و گسترده تا حدودي مي تواند سرعتش را كم كند، اما درختان تك در برابر اين توده هاي برفي مثل چوب كبريت هستند و نمي توانند به شما هيچ گونه دلگرمي بدهند، حتي در برابر چنين بهمني ورقه هاي فولاد هم خم مي شوند، چه برسد به درخت. هر ساله با توجه به كوهستاني بودن سطح زيادي از كشورمان، بيش از چندين هزار بهمن كوچك و بزرگ در مناطق كوهستاني ريزش مي كند، اما صرفا آن تعداد از بهمن هايي مورد توجه قرار مي گيرند كه يا در مسير جاده اصلي كشور فرو ريزند يا در پيست هاي اسكي و مناطق معمول كوهنوردي و البته تعدادي كشته هم دربر داشته باشند. البته ساختمان هاي روستايي ايران به دليل تجربه به نحوي مستقر شده اند كه به ندرت در معرض سقوط بهمن قرار مي گيرند، اما در نقاطي كه ساخت و سازها بدون توجه به شرايط طبيعي و توپوگرافي مناطق صورت مي گيرد، شاهد سقوط بهمن و تخريب مناطق مسكوني بوده ايم، مثل سقوط بهمن در جاده چالوس و تخريب تعداد زيادي ويلا در منطقه سياه بيشه.

از

عوامل ديگري كه ممكن است توده هاي يكپارچه و بزرگ برف را به حركت درآورد، بارش حجم عظيم برف بعد از بارش باران و تابش آفتاب بعد از انباشت برف است. اين فرآيند، بستر توده برف را لغزنده و حركت آن را بسيار آسان مي كند و حتي گاهي بدون هيچ تحريك يكدفعه سرازير مي شود. يك نكته مهم ديگر آنكه در تعطيلات آخر هفته برفي از كاربرد بيجا و حتي به جاي سيگارت، ترقه، نارنجك و... هم برحذر باشيد. صوت، يكي از عوامل شايعي است كه برف را به حركت تحريك مي كند، حتي بوق زدن هم مي تواند در مناطق بهمن گير خطرآفرين باشد، چه برسد به صداهايي با فركانس هاي بالا. اما حالا چطور مناطق بهمن گير را از مناطق بي خطر تشخيص بدهيم؟ سه فاكتور مهم در ايجاد مناطق با قابليت جاري كردن توده هاي بهمن نقش اصلي را ايفا مي كنند: شيب، ارتفاع و جهت. شيب: اگر برف از آب اشباع شده و سنگين باشد، در شيب خيلي كم هم احتمال وقوع بهمن وجود دارد. در كشور ژاپن در پيست مبتدي ها با شيب 10 درجه چنان بهمن مهيبي به وقوع پيوست كه جان هفت اسكي باز را گرفت و تعداد زيادي از آنها را مجروح كرد. اين برف مايع، مثل سيل حركت مي كند، اما شيب طبيعي ريزش بهمن براي برف پودر حدود 22 درجه است. برف پودر خشك ندرتا در شيب هاي بين 25-22 درجه سقوط مي كند. كمترين شيب بهمن خيز??درجه است، اما در شيب 45-30 درجه هم تناوب سقوط بهمن به شدت افزايش پيدا مي كند.

ارتفاع: كوه بايد آنقدر مرتفع باشد تا برف زمستاني روي آن فرصت انباشته شدن پيدا كند. افزايش ارتفاع باعث كاهش درجه حرارت مي شود.

هرچه هوا سردتر باشد برف بيشتر و طولاني تر باقي مي ماند. اگر كوه بلندتر از خط رويش درخت باشد، احتمال سقوط بهمن بيشتر است. خط رويش جنگل در هر كوهستاني متفاوت است. مثلا در يك كوه مشخص خط رويش در جبهه هاي جنوبي به دليل دريافت نور بيشتر خورشيد، بالاتر از جبهه شمالي همين كوه است. اما ارتفاع ميانگين حد رويش درخت در ارتفاعات ايران حدود 3هزارمتر تخمين زده شده است. جهت سقوط: البته بهمن اصولا جهت نمي شناسد و در تمام جهات شمال، جنوب، شرق و غرب احتمال سقوط دارد. ولي تعداد دفعات سقوط معمولا در جبهه هاي رو به شمال، شمال شرق و شرق بيشتر از بقيه جهات است. زاويه تابشي آفتاب زمستانه در نيم كره شمالي باعث مي شود جبهه هاي جنوبي حرارت بيشتري را نسبت به جبهه هاي شمالي جذب كند . اكثر پيست هاي اسكي رو به شمال ساخته مي شوند تا از پوشش برف طولاني استفاده كنند. بادها و توفان ها در عرض هاي جغرافيايي ميانه معمولا از غرب به شرق مي وزند و به اين ترتيب برف ها را جارو كرده و روي جبهه هايي كه بادگير نيستند انباشته مي كنند و در نتيجه اين فعل و انفعال دائمي در جبهه هاي شمالي تا شرقي، بهمن هاي بيشتري را سبب مي شوند. در نتيجه باتوجه به توضيحاتي كه داده شد، هرچند كه يك لايه برف تازه و پودري بهترين شرايط را براي اسكي فراهم

مي كند، اما به لحاظ ريزش بهمن، بسيار مي تواند خطرناك باشد. در مواجهه با برف، تمام حواستان را به كار بگيريد. با شنيدن كوچكترين صدايي كه حكايت از نشست برف دارد منطقه را ترك كنيد. در منطقه اي كه حتي يك بار بهمن در آن به وقوع پيوسته، هميشه احتمال سقوط دوباره آن وجود دارد و نكته آخر را به خاطر داشته باشيد؛ براي نجات كسي كه زير بهمن مدفون شده فقط 30دقيقه فرصت داريد وقت را از دست ندهيد.

كمك هاي اوليه عمومي

تهيه كننده : سيد محمد هادي مير مطلبي

منبع : راسخون

1)سوختگي ها

سوختگي هاي حرارتي

پيشگيري از بسياري از سوختگي ها آسان است مثلاً اجازه ندهيم بچه هاي كوچك با آتش بازي كنند و يا كبريت يا چراغ را از دسترس بچه ها دور نگه داريم و يا حتي دسته ماهيتابه را به گونه اي روي گاز قرار دهيم كه با برخورد اشخاص واژگون نشود و يا اجازه ندهيم كودكان در آشپزخانه بازي كنند.سوختگي هاي جزئي تاول ايجاد نمي كنند براي تسكين درد و كاهش آسيب، قسمت سوخته شده ي بدن را فوراً در آب سرد قرار دهيد. استفاده از وازلين، پماد يا روغن اصلاً توجيه نمي شود و آب سرد كاملاً كافي است. سعي كنيد از دستگيره هاي بند دار استفاده نكنيد و خلاصه اينكه مسائل ايمني را براي جلوگيري از سوختگي در نظر داشته باشيد. اگر در محل سوختگي تاول ايجاد شده، تاول را دستكاري نكنيد. بهتر است محل سوختگي را با آب كاملاً شسته و با گاز استريل محل سوختگي را پوشيده نگه داريد. سوختگي ها ممكن است بر اثر حرارت، الكتريسيته

و مواد شيميايي ايجاد شوند. در زمان ايجاد سوختگي چون سطح دفاعي بدن آسيب مي بيند و سيستم ايمني بدن تضعيف مي شود احتمال عفونت بالاست. در سوختگي هايي كه بيشتر از 5/? سانتي متر بدن را فرا مي گيرند و يا بر اثر الكتريسيته ايجاد شده اند و يا ?? كل بدن را در بر مي گيردند نياز به مراقبتهاي پزشكي دارند

سوختگي ها بر اثر عمق سه دسته هستند:

سوختگي هاي سطحي

- سوختگي هاي متوسط

- سوختگي هاي عميق

در سوختگي هاي سطحي فقط لايه هاي سطحي پوست آسيب مي بينند و علائم آن اين است كه بيمار درد شديد دارد، تورم و قرمزي در ناحيه سوختگي ديده مي شود. اگر اين سوختگي ها به خوبي مراقبت شوند چند روزه بهبود يافته و هيچ آثاري هم از خود به جا نمي گذارند. سوختگي هاي متوسط لايه هاي عميق تري از پوست را درگير مي كنند و همراه تاول هستند و از آنجائيكه احتمال عفونت در اين نوع سوختگي بيشتر است مراقبتهاي پزشكي بايد با دقت بيشتري صورت گيرد. سوختگي هاي عمقي سطح زيادي از پوست را از لحاظ عمقي درگير مي كنند. در اين سوختگي ها معمولاً سطح پوست سفيد رنگ مي شود و به خاطر آسيب جدي عصبها كه در اعماق پوست واقع شده اند، اين سوختگي ها معمولاً درد ندارند و ناحيه سوخته بي حس است. اين نوع از سوختگي ها احتياج فوري به مراقبتهاي پزشكي دارد.

اقداماتي كه در زمان ايجاد سوختگي مي توانيم انجام دهيم:

در سوختگي هاي سطحي سطح را با آب سرد به مدت ?0 دقيقه بشوئيم تا

درد و التهابكاهش پيدا كند و اگر آب سرد در دسترس نبود از هر مايع خنك ديگري مثل شير نيز مي توانيم استفاده كنيم. بعد از آن بايد وسايلي مانند ساعت، انگشتر، كمربند و هر چيزي كه به سطح سوخته فشار مي آورد را خارج كنيم چون بعد از مدتي ناحيه سوخته ورم مي كند و خارج كردن اين اشياء مشكل مي شود. به هيچ وجه نبايد سطح سوخته را دستكاري و يا از پمادي براي سطح سوخته استفاده كنيم. بعد از شستشوي ناحيه سوخته آن را با يك پارچه تميز و استريل پانسمان مي كنيم و اگر احتمال عفونت در روزهاي بعدي زياد بود آن را به پزشك ارجاع مي دهيم. در مورد سوختگي هاي شديد ممكن است فرد در حال شعله ور شدن آتش دچار سوختگي شده باشد يعني آتش تمام لباس و اعضاي فرد را در بر گرفته باشد. براي اينكار بايد مصدوم را آرام كرده و از او بخواهيم بي حركت بماند زيرا تماسش با هوا باعث شعله ورتر شدن مصدوم مي شود. مصدوم را با پتو يا پرده مي پوشانيم و آتش را خاموش مي كنيم. سپس عضو سوخته را با آب خنك شستشو مي دهيم تا كاملاً التهاب و سوزش آن بيفتد و اقدامات اوليه ذكر شده را انجام مي دهيم.

در هنگام كمك به افرادي كه دچار سوختگي شده اند اين موارد را به خاطر بسپاريد:

?- استفاده از آب سرد به مدت ?0 دقيقه

?- ضد عفوني نگهداشتن محل سوختگي

سوختگي شيميايي

مواد شيميايي وجود دارند كه براي پوست سوزش آور هستند و باعث سوختگي در سطح پوست بخصوص

در چشمها مي شوند. البته مواد غليايي و شيميايي بسيار قوي، بيشتر در موارد صنعتي استفاده مي شوند ولي ممكن است بسياري از مواد شيميايي كه ما در طول روز با آنها سر و كار داريم سوزاننده باشند. مثل رنگ برها، مواد پاك كننده و صابون. مواد شيميايي كه باعث سوختگي در سطح پوست مي شوند مي توانند علائمي را ايجاد كنند مثل تورم، قرمزي، سوزش و ايجاد تاول در سطح پوست. اگر به چنين موردي از سوختگي در منزل برخورد كرديم بايد بلافاصله عضو سوخته را زير آب سرد بگيريم و بايد مطمئن شويم كه جريان آب، ماده شيميايي را بطور كامل از سطح پوست پاك مي كند چون در غير اينصورت آب مي تواند باعث پخش مواد شيميايي در سطح پوست شده و سوختگي را گسترش دهد. بعد از اين اقدام يك پانسمان با پارچه استريل يا بدون پرز انجام مي دهيم. سطح سوخته را نبايد دستكاري كرده و يا از پماد، لوسيون و يا هر ماده ديگري براي سطح سوخته استفاده كنيم. اگر سوختگي وسيع و يا احتمال عفونت زياد است مصدوم را به يك مركز درماني ارجاع مي دهيم. ممكن است مواد شيميايي جامد يا مايع وارد چشم شده و باعث آسيب جدي به چشمها شوند. چشمي كه با مواد شيميايي تماس پيدا كرده معمولاً بسيار قرمز، ملتهب و دردناك است و اشك ريزي بسيار زيادي دارد و ممكن است چشم مانند زمان پس از مواجهه با نور خود به خود بسته شود. اولين اقدام در مواجهه با چنين مصدومي اين است كه بالافاصله سر مصدوم را بصورت كج زير شير

آب بگيريم و آب سرد را وارد چشم مصدوم كنيم، بطوريكه از يك گوشه وارد و از گوشه ديگر خارج شود و تمام سطح چشم را شستشو دهد ولي اگر اين امكان وجود ندارد با يك شيشه آب تميز سطح چشمها را بشوئيم . بعد از آن از بيمار خواهش كنيم كه به هيچ وجه چشمها را نمالد زيرا ماليدن، باعث مي شود ماده شيميايي در سطح چشم پخش شده و آسيب چشم بيشتر شود. بعد از شستشو يك باند استريل چشم، روي چشم بيمار قرار مي دهيم و بيمار را سريعاً به يك مركز فوريتهاي پزشكي ارجاع مي دهيم.

2)مسموميت ها

هر ساله ميليونها نفر در سراسر جهان دچار مسموميت مي شومند. سم به موادي گفته مي شود كه با ورود آن به بدن فرد، سلامت او را به خطر مي اندازد. در هنگام كمك به افراد مسموم توجه فوري و سرعت عمل بسيار مهم است. زيرا با هر لحظه ترديد ميزان بيشتري سم وارد خون فرد شده و خطر مرگ را افزايش مي دهد.

هميشه بايد به خاطر داشت كه سم آفات نباتي، داروها و نفت را در جاي مشخصي دور از دسترس افراد نگه داشت.

اصولاً مواد غذايي اگر به صورت غير بهداشتي و ناصحيح نگه داري شوند، مي توانند منبع بسيار خوبي براي رشد ميكروبها و باكتريهاي آسيب رسان باشند. از جمله ميكروبهايي كه مي توانند داخل مواد غذايي رشد كنند، استاكلوف كلئوس يا استاكلوف طلايي است كه در داخل مواد غذايي سم ايجاد مي كند و اين سم مي تواند باعث مسموميت براي فردي شود كه اين غذا را مصرف كرده

است. يكي ديگر از اين ميكروبها كه مي توانند در مواد غذايي رشد كنند و آسيب رسان باشند سالمونلا است. علائم مسموميت با استاكلوف كلئوس بسيار سريع ظاهر مي شود. حدوداً ?- ? ساعت بعد از مصرف مواد غذايي مسموم، فرد دچار تهوع، دل درد، استفراغ و حتي اسهال مي شود. در مواردي كه ميزان سمّ خورده شده زياد باشد ممكن است علائم شوك در فرد مسموم ايجاد شود. اين علائم بصورت اختلال هوشياري، افزايش ضربان نبض و كاهش فشار خون است. معمولاً مدت زمان بروزعلائم مسموميت با ميكروب سالموتلا طولاني تر است و ظرف ?-? روز بعد از مصرف ماده غذايي ممكن است ظاهر شود. علائم ممكن است بصورت ايجاد تب، تهوع، دل درد، اسهال و خيلي به ندرت علائم شوك باشد. در برخورد با افرادي كه با مواد غذايي مسموم شده اند ما اقدامات زيادي نمي توانيم انجام دهيم جز اينكه آنها را وادار به استراحت كرده و از مايعات فراوان استفاده كنيم و اگر مسموميت خيلي شديد است آنها را سريعاً به بيمارستان برسانيم. ميكروب ديگري وجود دارد كه در مواد غذايي رشد مي كند و مي توانند بسيار خطرناك باشد. اين سم بسيار كشنده است و معمولاً در غذاهاي كنسرو شده ايجاد مي شود و در اين نوع غذاها اين ميكروب به سرعت رشد مي كند و سم آزاد مي كند.

همچنين در بچه هاي زير يكسال خوردن عسل مي تواند اين بيماري را ايجاد كند. اين ميكروب در داخل عسل هم مي تواند رشد كند. علائم اين ميكروب بصورت فلج است زيرا روي سلسله اعصاب مركزي اثر مي گذارد و

فرد را با خشكي دهان، يبوست، تهوع، اختلال در بلع مواجه مي كند و به تدريج كه فلج به طرف پايين مي رود اختلالات تنفسي هم ايجاد مي شود كه بسيار خطرناك است و منجر به خفگي مي شود. ما اقدامات زيادي براي اين بيماران نمي توانيم انجام بدهيم. اين بيماران بايد سريعاً به بيمارستان انتقال داده شوند تا مراقبتهاي پزشكي براي آنها انجام گيرد و براي تشخيص حتماً بايد بقاياي غذاي خورده شده به آزمايشگاه انتقال داده شود. براي شستشوي معده ي بيمار بهتر است از كمي آب ولرم با كمي پرمنگنات استفاده كنيم مثلاً در يك سطل ?0 ليتري آب ?0 گرم يا يك قاشق پرمنگنات كافي است. يعني يك در ?000.

براي كمك به افراد مسموم با غذا توجه به اين نكات ضروريست:

- دانستن عامل مسموميت

- برگرداندن هر چه سريعتر غذاي مسموم

- گرم نگهداشتن بيمار

- رساندن بيمار به مراكز درماني

3)خونريزي

خونريزي يكي از مهمترين مسائل در ايجاد مرگ و مير است و كنترل خونريزي مي تواند نقش مهمي در جلوگيري از مرگ و مير مصدوم داشته باشد. در افراد عادي اگر 500 سي سي تا نيم ليتر خون از دست بدهند ممكن است تغيير محسوسي در عملكرد بدن ايجاد نشود ولي اگر اين خونريزي به 5/1 ليتر برسد و نزديك به 3/1 حجم خون را در برگيرد، اين يك شرايط بحراني را ايجاد مي كند و نياز به اقداماتي دارد و سريعاً بايد جلو هدر رفتن خون را گرفت. در مواقع مواجه شدن با فردي كه دچار خونريزي است يكسري علائم و نشانه هايي وجود دارد كه به

ما كمك مي كند تا متوجه شويم كه شرايط خونريزي فرد در چه وضعيتي است و بتوانيم ميزان خونريزي فرد را ارزيابي كنيم و كثرت اين خونريزي را مشخص كنيم. اولين مسئله اين است كه صورت و لبها ممكن است رنگ پريده شوند. معمولاً وقتي به پوست اين افراد دست بزنيم سرد و مرطوب است و دليل آن هم اين است كه عروقي كه خون رساني را به پوست انجام مي دهند در مواقع حياتي بدن يك واكنشي دارند كه سعي مي كنند خوني را كه جريان پيدا مي كند، به اندام حياتي سوق دهند. بنابراين خون كمتري به سطح پوست مي آيد و ما با يك پوست سرد و مرطوب مواجه مي شويم. معمولاً نبض اين افراد تند، ولي ضعيف است و اين به خاطر اين است كه جريان خون در بدن فرد كاهش پيدا كرده است. علامت بعدي اين است كه زماني كه خون رساني به مغز كاهش پيدا مي كند، يكسري علائم مغزي قابل رؤيت است. اين علائم مي تواند بصورت اختلال حواس، سرگيجه، اختلال در ديد و ضعف است. در عين حال كه اين علائم ديده مي شود ممكن است فرد مصدوم را دچار اضطراب كند. همچنين مصدوم ممكن است احساس تشنگي و عطش كند كه مي تواند اين عطش هم به آب باشد و هم به هوا. معمولاً تنفس فرد تند مي شود چون وقتي حجم خون كاهش پيدا كرد، اكسيژن خون كم مي شود و فرد سعي مي كند با تنفس بيشتر اين كمبود اكسيژن را جبران كند. اقدام اوليه در مواجهه با فردي كه دچار خونريزي شده و

اين علائم در او ظاهر گشته، اين است كه جريان خون را به طرف عضوي كه در حال خونريزي است، كاهش دهيم.

كه اين كار را با دو روش مي توانيم انجام دهيم:

- با ايجاد فشار

- قرار دادن عضو آسيب ديده بالاتر از سطح بدن.

فشار مي تواند به صورت مستقيم يا غير مستقيم باشد. فشار مستقيم به اين صورت است كه با يك پارچه تميز و هر چه كه در دسترس است، فشار مستقيم به محل خونريزي بياوريم. زماني كه فشار مستقيم به محل خونريزي وارد مي كنيم، معمولاً رگ پاره شده مسدود مي شود و جريان خون به آن ناحيه كاهش پيدا مي كند و خون در آن ناحيه منعقد مي شود. بايد بر روي سطح خونريزي پارچه گذاشت و در صورت ادامه يافتن خونريزي نيازي به برداشتن آن نيست، بلكه بايد بر روي آن دوباره پارچه بگذاريم و با باند ببنديم و قبل از رسيدن بيمار به پزشك، نبايد باند برداشته شود. فشار مستقيم مي تواند بين ?5-5 دقيقه ادامه داشته باشد. در زخم هايي كه بطور معمول ايجاد مي شود اين فشار مي تواند خونريزي را قطع كند. اگر با فشار مستقيم خونريزي قطع نشد، اقدام به فشار غير مستقيم مي كنيم و بر روي عروقي كه در حال خونريزي هستند و بيشتر هم در خونريزيهاي شرياني و يا خونريزيهايي كه سرخرگ دچار پارگي شده است، فشار وارد مي كنيم. ولي بايد توجه كرد فشار به شريان اصلي، چون خون رساني را به كل عضو قطع مي كند نبايد زياد ادامه يابد. بلكه بايد متناوباً اين فشار اعمال شود تا

خونريزي قطع شود. آخرين كمكي كه هر فرد مي تواند به فرد مصدوم بكند استفاده از شريان بند است. شريان بند نواري پهن است كه به فاصله 4 انگشت بالاي زخم بسته مي شود و با يك چوب پيچيده مي گردد تا شل و سفت كردن آن آسان باشد و رگ اصلي را كه دچار خونريزي شده مسدود كند. چون استفاده از شريان بند ممكن است خطراتي را هم براي مجروح به همراه داشته باشد توجه به چند نكته بسيار مهم و اساسي است:

1-نوار شريان بند نبايد نازك و برنده باشد. بلكه بايد پهن و نرم باشد مثل جوراب بلند.

?- محل بستن شريان بند بهتر است زير بغل يا كشاله ران و از روي لباس باشد.

?- زير محل بستن شريان بند با دستمال پوشيده شود تا به پوست آسيب نرسد.

4- تا زمانيكه مجروح به پزشك يا مراكز درماني انتقال مي يابد، بايد شريان بند هر ?0 دقيقه يكبار رها شود تا خون در عضو مجروح جريان يابد و همواره نبض در زير آن احساس گردد.

5- بهتر است ساعت بستن شريان بند را روي باند يادداشت كنيم. اگر توقف جريان خون بيش از ?5دقيقه ادامه داشته باشد، به اعصاب و شريانهاي درد آسيب وارد شده و بافتها در اثر نرسيدن اكسيژن آسيب مي بينند. پس رها كردن شريان بند هر 10 دقيقه، به بافتها اجازه مي دهد كه از اكسيژن و مواد غذايي موجود در خون استفاده كنند و آسيب نبينند.

?- بايد نوار شريان بند را به آساني باز كرد. ممكن است باز كردن سريع شريان بند باعث درد مجروح شود

4)غرق

شدگي

معمولاً به ما سفارش مي كنند كه به تنهايي شنا نكنيم. مخصوصاً زمانيكه مهارت كافي نداريم و مسئول نجات غريق هم در محل حضور ندارد. همينطور سفارش شده است كه قبل از رفتن به استخر يا دريا دوش بگيريم تا بدنمان يكباره دچار گرفتگي عضلات نشود. خفگي شخص بعد از غوطه ور شدن درآب كه منجر به كاهش سطح هوشياري مي شود را غرق شدگي مي نامند. غرق شدگي بيشتر در كودكان و نوجوانان و كسانيكه آشنايي با فن شنا ندارند اتفاق مي افتد. در اين موارد وقتي كه فرد براي تنفس به سطح آب مي آيد ممكن است مقداري آب وارد مجراي تنفسي اش بشود. ورود آب به مجاري تنفسي باعث گرفتگي عضلات حنجره مي شود همين مسئله باعث مي شود كه نه تنها آب، بلكه هوا هم نتواند وارد مجاري تنفسي شود و اكسيژن خون كاهش پيدا كرده و شخص بيهوش شود.

وقتيكه شخص در آب بيهوش است تا زمانيكه سرش در آب قرار دارد عضلات حنجره شل شده و مقادير بيشتري آب وارد ريه ها خواهد شد و بدين ترتيب خفگي پيش خواهد آمد. در موارد خفگي يكي از آسيبهاي وارده اين است كه اكسيژن خون كاهش پيدا مي كند، بنابراين اكسيژن كافي به مغز نمي رسد و همين امر، به بافت مغز آسيب وارد مي كند. همچنين اگر فرد نجات پيدا كند و موفق به تنفس شود بدليل وجود آب درون ريه ها، بافتهاي ريه آسيب خواهند ديد و مقداري هم آب وارد خون شده و به گلبولهاي قرمز خون آسيب مي رساند. اگر شخص در آب سرد غرق شود امكان

زنده ماندنش بيشتر است زيرا ميزان متابوليسم بدن كاهش پيدا مي كند و به همين دليل مدت بيشتري امكان زنده ماندن فرد وجود دارد.

كمكهاي اوليه كه در اين رابطه مي توان انجام داد:

- اگر شخص هنوز هوشيار و در حال دست و پا زدن است و تنفس دارد چيزي را كه مي تواند در سطح آب شناور باشد مثل چوب، طناب و يا ميله اي بلند، به سمت فرد در حال غرق شدن مي گيريم و او را نجات مي دهيم.

- اگر شخص دچار كاهش سطح هوشياري شده باشد و بيهوش باشد بايد با شنا شخص غرق شده را به ساحل بكشانيم. بالافاصله بعد از رسيدن به محيط خارج از آب، اقدامات احياء انجام گيرد. قبل از هر كاري بايد دهان مصدوم باز شود و هر چه كه در دهانش است خارج شود. بايد شخص را به پهلو خواباند و چند بار فشار بر روي سينه و شكم وارد كنيم تا آبي را كه وارد ريه ها يا معده شده خارج شود. وقتيكه آب خارج شد تنفس دهان به دهان را آغاز مي كنيم و اگر نبض وجود نداشت و مصدوم دچار ايست قلبي شده بود حتماً بايد ماساژ قلبي انجام شود.

در هر نوع غرق شدگي مصدوم بايد فوراً به بيمارستان منتقل شود و تحت نظر گرفته شود. پس به خاطر داشته باشيم:

?- تميز كردن دهان

?- به بالا و عقب كشيدن سر

?- دميدن به داخل دهان

4- تنفس مصنوعي 1? تا ?0 بار در دقيقه تا رسيدن به بيمارستان

5)برق گرفتگي

داشتن اطلاعات در مورد برق، نحوه نصب وسايل روشنايي و

تعمير بعضي از اسباب برقي براي همگان ضروري به نظر مي رسد. آموزش تدريجي اين مسائل از سنين نوجواني يكي از ضروري ترين موارد آموزشي عصر ما تلقي مي شود.

بدن انسان هادي جريان برق است. اگر بدن انسان به برق اتصال پيدا كند منجر به عبور جريان برق از بدن فرد به زمين خواهد شد. در جريان برق گرفتگي علاوه بر سوختگي پوست كه محل ورود و خروج جريان برق را شامل مي شود بافتها هم دچار آسيب مي شود. اگر جريان برق از قلب عبور كرده باشد منجر به اختلال در سيستم قلب و اگر از مغز عبور كند منجر به مهار مركز تنفس و وقفه تنفسي خواهد شد.

برق گرفتگي به دو دسته تقسيم مي شود.

- با ولتاژهاي بالا

?- با ولتاژهاي پائين

در موارد با ولتاژ بالا، حتماً بدن لازم نيست مستقيم با سيم يا كابل برق تماس داشته باشد بلكه ممكن است در فاصله ?0 متري هم جريان برق از هوا عبور كند و به بدن فرد منتقل شود و باعث برق گرفتگي شود. در اين موارد هر چقدر ولتاژ برق و رطوبت هوا بالا باشد ميزان انتقال و آسيبي كه به بدن وارد مي شود بيشتر است. موارد ولتاژ پائين بيشتر در خانه اتفاق مي افتد. مثلاً فرد از سيم لخت و يا وسايل برقي مخصوصاً آن دسته از وسايل كه در آنها آب ريخته مي شود آسيب مي بيند.ممكن است از طريق كليد برق برق گرفتگي ايجاد شود. در برق گرفتگي با ولتاژ پائين بدن فرد دچار لرزش مي شود حال آنكه در موارد با ولتاژ بالا

بدليل گرفتگي عضلات، منجر به اتصال دائم با آن وسيله خواهد شد. كمكهاي اوليه كه در برق گرفتگي با ولتاژ پائين در منزل مي توانيم انجام دهيم رعايت جوانب احتياط است. مسائلي است كه فرد كمك كننده بايد انها را رعايت كند. بدين ترتيب كه تا وقتيكه جريان برق به مصدوم متصل است نبايد به مصدوم دست بزنيم. ابتدا بايد جريان برق قطع شود كه با قطع كردن فيوز يا كشيدن دو شاخه از پريز ممكن مي شود. بعد از قطع جريان برق بايد بدن مصدوم را از اتصال به لوازم برقي جدا كرد. فرد كمك كننده بايد دمپايي لاستيكي به پا كند و يا اگر زمين خيس است از چند روزنامه براي خشك كردن استفاده كند و توسط يك چوب و يا هر چيزي كه غير رسانا است فرد مصدوم را از محل كه برق در آن وجود دارد دور كند. بعد از قطع ارتباط برق در ابتدا بايد تنفس مصدوم را كنترل كرد. اگر تنفس نداشت بايد تنفس دهان به دهان انجام شود. بالافاصله بايد ضربان قلب و نبض كنترل شود. در صورتيكه نبض وجود نداشت ماساژ قلبي ضروري است. در هر نوع برق گرفتگي شخص بايد به بيمارستان منتقل شود و بايد تا ?4 ساعت تحت نظر باشد. البته تا رسيدن به پزشك يكبار تنفس مصنوعي و همچنين 5 بار ماساژ قلبي لازم است. در برق گرفتگي با ولتاژ بالا تا زماني كه جريان برق قطع نشده حتي نمي توان به مصدوم نزديك شد چون در فاصله ? متري هم ممكن است به فردي كه مي خواهد كمك كند برق منتقل شود.

نكاتي كه بايد در هنگام صاعقه رعايت شود تا باعث پيشگيري از برق گرفتگي شود:

?- دوري از درختان و پايه هاي برق

?- گريز از روي ارتفاعات

?- خوابيدن روي زمين يا جاي گود

6)گرمازدگي

مكانيسمهاي دفاعي بدن براي مبارزه با گرماي بيش از حد عبارتند از: انبساط ميرگهاي سطحي پوست به حالت عرق كه اين انبساط زمانيكه بدن فعاليت زيادي دارد براي خروج حرارت از بدن اتفاق مي افتد. غدد عرق شروع به فعاليت مي كنند تا از طريق تعريق كردن حرارت اضافي بدن را خارج كنند. تنفس تند مي شود تا از اين طريق افزايش تبخير آب حرارت بدن خارج شود. در خيلي از موارد افرادي كه عادت به آب و هواي گرم ندارند و در اين آب و هوا فعاليت بدني زيادي انجام مي دهند نمي توانند بدنشان را با اين مكانيسمهاي دفاعي تطبيق دهند و اين مكانيسمها براي آنها كفايت نمي كند در نتيجه دچار حالتي به نام فرسودگي از گرما مي شوند كه در اين حالت بيمار احساس ضعف، سرگيجه، تهوع و سر درد دارد. بيقرار است و به خاطر از دست دادن نمك زياد و عدم جبران اين كمبود احساس گرفتگي عضلاني در شكم و پشت خود مي كند. پوست بدن مرطوب و رنگ پريده مي شود و حرارت بدن ممكن است پائين تر از حد طبيعي يا در حد طبيعي باشد و در اين حالت با كوچكترين فعاليتي ممكن است فرد ضعف كرده و ازحال برود.

نشانه هاي آفتاب زدگي

?- تب

?- تند شدن تنفس

?- سر درد

4- سرگيجه

5- طپش قلب

?- برافروخته شدن

مهمترين

كمك ما به كسي كه آفتاب زده شده، خنك نگه داشتن تدريجي بدن اوست. همچنين ممكن است بر اثر پائين آمدن فشار خون، سرگيجه و يا اختلالاتي در بينايي ايجاد شود و يا بدن بيمار دچار تشنج گردد. زمانيكه فرد گرمازده را مي خوابانيم بهتر است سعي كنيم او را به پشت خوابانده و سر و شانه هايش را بالاتر از پاها قرار دهيم. فرد آفتاب زده را بايد به سايه ببريم و لباسهايش را به تدريج كم كنيم و اگر هنوز به هوش است كمي آبميوه و يا قند و نمك به او بخورانيم ولي اگر هنوز به هوش نيامده بهتر است چيزي به او نخورانيم. در اين موارد ماساژ بدني مي تواند كمك مؤثري به افراد آفتاب زده بنمايد. معمولاً احساس گرفتگي عضلاني در شكم يا پشت پا و يا حتي بافتهاي عضلاني وجود دارد كه اين به خاطر كمبود نمك است و بايد نصف قاشق چايخوري نمك را در آب بريزيم و به فرد بيمار بدهيم تا بخورد و اين حالت بعد از مدتي برطرف مي شود. در بيشتر موارد اگر بدن فرد گرمازده با آب خنك گردد به تدريج سلامتي خود را باز مي يابد اما اگر حالت تهوع ادامه يافت بايد هر چه زودتر بيمار را به مراكز درماني برسانيم

براي پيشگيري از آفتاب زدگي:

1- عدم فعاليتهاي سخت در زير آفتاب

?- استفاده از كرم مرطوب كننده در كوهستان يا ساحل دريا

?- استفاده از كلاه لبه دار و عينك آفتابي

7)سرمازدگي – يخ زدگي

سرمازدگي در اثر تماس طولاني با دماي بسيار بالا براي فرد اتفاق مي افتد.

حداكثر كارايي بدن در دماي ?7 و ?8 درجه سانتيگراد مي باشد و بدن براي حفظ حرارتش در اين محدوده مكانيسمهاي دفاعي دارد كه عبارتند از: انقباض مويرگي، لرزش عضلاني و غدد عرق. هنگاميكه فرد در سرماي طولاني مدت قرار مي گيرد مويرگهاي سطحي بدن منقبض مي شوند تا از اتلاف حرارتي جلوگيري به عمل آيد. همچنين عضلات شروع به لرزيدن مي كنند تا حرارت توليد شود، تنفس كند مي شود تا تبخير كمتر انجام گيرد. همچنين غدد عرق فعاليتشان كاهش پيدا مي كند. اگر فرد براي مدت طولاني در معرض سرما قرار بگيرد اين مكانيسمها پاسخگوي حفظ حرارت نخواهد بود و فرد دچار سرمازدگي خواهد شد. كلاً وقتي دماي بدن فرد پائين تر از ?5 درجه سانتيگراد قرار بگيرد دچار سرمازدگي مي شود. علائمي كه در اين حالت فرد احساس مي كند بدين صورت است كه ابتدا دچار احساس سرماي بسيار شديد و عاجز كننده اي مي شود. بدن شروع به لرزيدن مي كند تا حرارت را بالا ببرد بعد از مدتي كه حرارت بر نگردد انقباض عضلاني كاهش پيدا مي كند و فرد احساس كرختي و بي حسي مي كند. ممكن است اختلال هوشياري اتفاق بيفتد و حركات عضلاني مختل شود و عدم تعادل در فرد ايجاد شود. ضربان قلب و تنفس فرد نيز افت مي كند. البته بايد توجه داشته باشيم كه در يك فرد سرمازده حتي اگر ضربان قلب و تنفس كاملاً قطع شده باشند فرد مرده به حساب نمي آيد و اگر عمليات احياء به خوبي صورت گيرد فرد دوباره به تنفس عادي بر مي گردد.

اقداماتي كه در مواجهه

با فرد سرمازده انجام ميدهيم عبارت است از:

1- بيمار را از محل سرد به يك محل گرم انتقال مي دهيم.

?- اگر لباسهاي بيمار خيس است خارج كرده و با يك عايق حرارتي مثل پتو مي پوشانيم.

?- سر و گردن بايد كاملاً پوشانده شود ولي صورت بايد باز باشد تا اختلال تنفسي ايجاد نشود.

4- اگر فرد به هوش است مي توانيم از مايعات داغ و شيرين براي ايجاد حرارت در فرد استفاده كنيم.

5- نبايد به هيچ وجه از فرد بخواهيم براي ايجاد حرارت شروع به فعاليتهاي ورزشي كند.

?- از ماساژ اندامها و اعضا بايد خودداري كنيم.

7- اگر ضربان تنفس و قلب افت پيدا كرد عمليات احياء را آغاز كنيم.

8- بيمار را به اورژانس انتقال مي دهيم.

مشكل ديگري كه در ارتباط با سرما ممكن است اتفاق بيفتد يخزدگي است، يخ زدگي زماني اتفاق مي افتد كه يك عضو بصورت مرده براي مدت طولاني در سرما قرار بگيرد. معمولاً اعضايي كه دچار يخ زدگي مي شوند، اعضاي انتهايي بدن هستند مثل گوشها، بيني، چانه، دستها و پاها. اين اندامها وقتي در معرض سرماي زياد قرار مي گيرند در ابتدا دچار سوزش و درد مي شوند بعد از آن دچار كرختي و بي حسي مي شوند. رنگ آنها ابتدا سفيد مي شود و چون جريان خون در اين اندامها مختل مي شود رگه هايي آبي در آنها ايجاد مي گردد. اگر سرمازدگي در اندامها طولاني شود ممكن است عضو مبتلا به قانقاريا شود و بعدها منجر به قطع شدن عضو گردد.

اقداماتي كه براي يخ زدگي انجام مي دهيم به

اين ترتيب است:

1- فرد را به يك محل گرم منتقل مي كنيم.

?- هر نوع پوششي را از روي عضو يخ زده بر مي داريم.

?- ساعت، انگشتر و هر چيزي كه ممكن است ايجاد فشار كند را خارج مي كنيم.

4- از طريق تماس پوست با پوست عضو را گرم مي كنيم. بدين ترتيب كه اگر دستهاي فرد يخ زده هستند آنها را زير بغل فرد بيمار مي گذاريم. اگر پاها يخ زده هستند زير بغل خودمان مي گيريم. اگر صورت يخ زده است آن را با دستها مي پوشانيم تا گرم شود و حرارت را كمي بالا مي بريم.

5- عضو را درون يك ظرف آب گرم مي گذاريم. حرارت آب بايد به صورتي باشد كه اگر آرنج را داخل آن كرديم داراي حرارت قابل تحملي باشد.

?- به هيچ وجه عضو را ماساژ نمي دهيم.

7- براي گرم كردن از حرارت خشك مثل بخاري يا تابش خورشيد استفاده نمي كنيم.

8- اگر عضو تغيير رنگ پيدا نكرد بيمار را به پزشك ارجاع مي دهيم.

8)بلع جسم خارجي

گاهي كودكان اشيايي را در دهانشان مي گذارند و بطور ناگهاني آن را قورت مي دهند. اين اشيا بطور ناگهاني وارد مري مي شود. مري قسمتي از دستگاه گوارش است كه بين دهان و معده قرار گرفته است و با ورود اين اشياء به داخل مري و گير افتادن آنها، يكسري علائم دائمي ايجاد مي شود كه ممكن است فرد دچار نفس تنگي شده، به سرفه بيفتد، آب ريزش شديد از دهان شروع شود، نتواند چيزي را قورت دهد و درد در ناحيه سينه ايجاد شود و

حالت شبيه به خفگي در كودك به وجود آيد. اين علائم نشان مي دهد كه جسم در داخل مري گير كرده و راه هوايي فرد بسته شده است و در منزل اقدام خاصي براي كودك و فرد مصدوم نمي توان انجام داد و بايد سريعاً به بيمارستان رسانده شوند تا آندوسكوپي انجام شود و آن جسم خارج شود. براي كمك به چنين افرادي اگر جثه فرد بزرگتر از ماست و يا بيهوش شده است بايد او را سريعاً به پشت بخوابانيم و كف دست را در بين ناف و دنده ها قرار دهيم و به سمت بالا فشار وارد كنيم. اين حركت را بايد چند بار تكرار كرد. اگر در منزل تنها هستيم از لبه پشتي صندلي هم مي توانيم براي بيرون راندن جسم خارجي استفاده كنيم. بعد از خارج شدن جسم خارجي به مصدوم اجازه مي دهيم كه به خوبي استراحت كرده و از فعاليت و رفت و آمد بپرهيزد. در مراحل بعدي بلع جسم خارجي، رفتن آن به درون معده و روده است. در ورود جسم خارجي به معده ي فرد علائم خاصي ديده نمي شود. فقط در صورتيكه جسم نوك تيز باشد بايد توسط آندوسكوپي خارج شود مثل سوزن، سنجاق قفلي و باتري ساعت كه داخل روده ها باز شده و ايجاد مواد شيميايي مي كند و اغشا را از بين مي برد. ولي اگر جسمي حجمش كم و قطرش كوچك باشد مثل سكه بوسيله دستگاه گوارش دفع مي شود. 80? موارد بلع خارجي توسط دستگاه گوارش دفع مي شود. ?0-?0 درصد موارد نياز به آندوسكوپي و ?? نياز به عمل جراحي

دارد. در موارد بلع اجسام خارجي كه نوك تيز و برنده نيستند جسم خارجي بايد ?-4 روز بعد از بلع توسط مدفوع دفع گردد ولي اگر علائمي مثل تب ، درد شكم، استفراغ، مدفوع خوني، مدفوع تيره رنگ ظاهر شد بايد سريعاً فرد را به بيمارستان منتقل كرد. كلاً اشيايي كه قطر آنها از ? سانتي متر و طول آنها از 5 سانتي متر كوچكتر باشد، توسط دستگاه گوارش قابل دفع شدن است. در صورت ديگر ممكن است جسم خارجي داخل دهان به درون دستگاه گوارش و ناي وارد شود كه باعث خفگي يا آسپيداسيوم مي شود. در اين موارد كه حالت خفگي به فرد دست ميدهد خبر كردن اورژانس ضروري است زيرا ممكن است منجر به انسداد كامل يا ناقص دستگاه تنفسي شود. اگر انسداد ناقص باشد فرد با سرفه هاي مكرر و پي در پي، حالتهاي تنگي نفس، خفگي و سياه و سرخ شدن صورت و لبها مواجه مي شود.

اقداماتي كه در اين موارد مي توان انجام داد:

?- بايد دهان فرد را باز كرد و مشاهده كنيم كه جسم قابل ديدن است يا خير. اگر قابل ديدن است جسم را به آهستگي خارج مي كنيم.

?- فرد را بايد تشويق به سرفه كرد. ممكن است با سرفه جسم خارج شود.

?- چند ضربه به پشت فرد مي زنيم.

4- در پشت فرد قرار مي گيريم و دو دست خود را زير قفسه سينه فرد قفل كرده، ?0 ضربه وارد مي كنيم.

اگر در حين انجام اين اقدامات فرد دچار انسداد كامل شده و بيهوش گرديد بايد فرد را:

?- روي زمين بخوابانيم.

?- دهان

فرد را باز كنيم و مشاهده كنيم كه جسم قابل ديدن هست يا خير.

?- فرد را به پهلو مي خوابانيم و 5 ضربه محك به كتف فرد وارد مي كنيم تا جسم خارج شود.

4- فرد را به پشت مي خوابانيم. با يك دست به قسمت زير قفسه سينه و بالاي شكم، 5 ضربه خفيف وارد مي كنيم تا جسم خارج شود.

5- بايد تنفس مصنوعي به فرد داده شود و اقدامات دوباره تكرار شود.

نكاتي كه بايد بدانها توجه كرد:

?- بايد سر مصدوم حتي الامكان پائين قرار داشته باشد.

?- دستها از پشت به دور شكم حلقه شود.

?- با يك حركت شديد و ناگهاني به شكم، هواي درون ريه ها بيرون فرستاده شود.

4- تنفس دهان به دهان و رساندن هر چه سريعتر مصدوم به بيمارستان

9)گزيدگي

حيوانات مختلفي وجود دارند كه نيش آنها مي تواند باعث آسيب شود. از جمله زنبورها مخصوصاً زنبورهاي وحشي كه بدون توجه به ظاهر آن، خطر جدي براي فرد ايجاد مي كند. علائمي كه زنبور گزيدگي مي تواند ايجاد كند عبارتند از: درد و تورم ناگهاني در محل گزش و قرمزي در مركز تورم. البته بعضي از افراد به هر نوع سمي حساسيت دارند و واكنش آلرژيك بسيار شديدي مي توانند به سم زنبور نشان دهند و اصطلاحاً شوك آنافلاتيك در آنها ايجاد مي شود كه در اين موارد به اقدامات سريع و فوري نياز داريم. اگر هيچيك از اين علائم براي فرد زنبور گزيده ايجاد نشد تنها كاري كه ما مي توانيم انجام دهيم اين است كه ابتدا از نزديك محل گزيدگي را بررسي كنيم.

اگر نيش هنوز در سطح باقي است مي توانيم آن را با يك موچين يا انبر از سطح پوست بيرون بكشيم. بايد مراقب باشيم كه كيسه زهر را فشار ندهيم زيرا ممكن است باقي سم وارد بدن شود. بعد از آن مي توانيم محل را با آب سرد همراه با بيكربنات سديم كمپرس كنيم. ممكن است گزيدگي در داخل دهان يا گلو صورت گيرد و اين مسئله خطرناك است چون بافتهاي گلو و دهان بافتهاي شلي هستند و خيلي سريع ورم مي كنند و ممكن است باعث اختلال تنفسي شوند. براي اين كار سريعاً داخل دهان را با آب سرد و بيكربنات سديم شستشو مي دهيم و مريض را به پزشك ارجاع مي دهيم. حيوانات ديگري كه نيش آنها موجب آزار مي گردد مارها، عقربها و عنكبوتها هستند. در برخورد با گزيدگي اين نوع حيوانات اقداماتي كه مي توانيم انجام دهيم عبارتند از:

?- دعوت مصدوم به آرامش و عدم حركت در صورت گزيدگي مار. زيرا حركت باعث تسريع جريان خون و پخش سم در بدن مي شود.

?- عضو گزيده شده اگر دست يا پا است، پائين تر از قلب قرار مي دهيم.

?- به هيچ وجه از خورندگي يا مكش محل گزيدگي استفاده نمي كنيم.

4- اگر گزيدگي توسط عقرب يا عنكبوت ايجاد شده، مي توانيم با يك كيسه آب يخ منطقه گزيدگي را خنك كنيم. اين امر باعث مي شود جريان خون كند شده و جريان سم در بدن كم شود. مار گزيدگي بيشتر در دست و پا اتفاق مي افتد. در مناطقي كه مارهاي سمي وجود دارد بايد براي حفظ امنيت بيشتر

از راه رفتن در تاريكي بر روي الوارها و يا فرو بردن دست در سوراخهاي زنبور خودداري كرد. در هنگام رفتن به كوه و يا جنگل، پوشيدن پوتين، چكمه و يا كفشهاي ساقه بلند مي تواند ما را از گزش مارها و ديگر حيوانات گزنده محفوظ بدارد. علامت سمي بودن يا نبودن مار را از روي محل گزيدگي مي توان دريافت. محل گزيدگي مارهاي سمي بصورت دو سوراخ بزرگ و يا دو سوراخ بزرگ با دو رديف سوراخ كوچكتر است. اما محل گزش مار غير سمي بكلي متفاوت است. محل گزش بصورت دو رديف سوراخهاي ريز ديده مي شود. محل گزش مار معمولاً ابتدا ورم مي كند، بعد سرخ رنگ مي شود و سپس كبود مي شود. هدفهاي اصلي در كمك به افرادي كه دچار گزيدگي مار شده اند عبارتند از:

?- جلوگيري از گسترش و انتشار سم در بدن ( بستن شريان بند در بالاي محل گزيدگي و باز كردن آن هر ?0 دقيقه يكبار)

?- انتقال سريع مصدوم به مراكز درماني

شناخت نوع مار براي شناخت آنتي سرمي كه بايد به كار برود بسيار مهم است.

10)آسيب هاي سر و گردن

كلاه ايمني و آسيبهاي سر و گردن بنا بر قوانين راننگي استفاده از كلاههاي ايمني براي موتور سيكلت سوارها و دوچرخه سوارها ضروري است است. كلاه ايمني هم راننده را از ذرات منتشر شده در هوا محافظت مي كند و هم سر و صورت را از خطرهاي احتمالي مصون مي دارد. از اين گذشته استفاده از كلاه ايمني در هنگام رانندگي با موتور سيكلت و يا دوچرخه نشانه ي نظم و انضباط اجتماعي

راننده مي باشد

فكر مي كنيد چه نوع كلاهي مناسب است؟

يك نوع ازكلاهها، كلاهي است كه فقط قسمت سر و صورت را مي پوشانند و به كلاه هواپيمايي يا كلاه پليس معروفند. نحوه ي به سر گذاشتن اين كلاه مهم است و استفاده از عينك دودي هم ضروري به نظر مي رسد.

نوع ديگر كلاههاي ايمني به كلاه تكميل معروف است. كلاههاي تكميل قسمت جلوي صورت و فك را نيز مي پوشاند. جنس اين كلاهها معمولاً سخت تر است و چون جلوي چشم با شيشه گرفته مي شود، استفاده از عينكهاي غير طبي ضرورت ندارد.

به هر حال موقع خريد كلاه ايمني چند نكته را به خاطر داشته باشيد

1- كلاه گوشها را تحت فشار قرار ندهد و سر كاملاً راحت و آزاد باشد. هنگام تصادفات گاه ديده شده است كه كلاه به قدري تنگ بوده است كه بيرون كشيدن سر مصدوم از كلاه مشكل مي باشد. البته گشادي بيش از اندازه هم مورد نظر نيست.

?- در صورت استفاده از عينك، كلاه ايمني بايد به اندازه عينك جا داشته باشد.

?- لبه پشتي كلاه بايد كمي بالا باشد، بطوريكه وقتي سر را به عقب مي كشيم با مهره هاي گردن تماس پيدا نكند. در واقع پشت كلاه ايمني بايد به حدي جا داشته باشد كه فرد ديگري بتواند آن را به آساني و بدون گرداندن ستون فقرات از روي سر مصدوم بردارد.

بايد به خاطر داشت زماني كه مصدوم بيهوش شده است بايد از حركات اضافي گردن جلوگيري كرد.

صدمات سر

سر عضوي است كه امكان دارد در سوانح تحت آسيبهاي جدي قرار بگيرد. بنابراين لازم است

فردي كه با يك مصدوم آسيب ديده از ناحيه سر، روبرو مي شود با نشانه ها و علائم ضربه به سر آشنا باشد. اصولاً صدماتي كه به سر وارد مي شود ممكن است از يك بريدگي يا خراشيدگي ساده تا يك ضربه شديد كه منجر به شكستگي جمجمه شده است، باشد و يا صدمه وارده منجر به خونريزي شود كه در هر يك مي تواند علائم مختلفي را ايجاد كند. مغز به جهت اينكه يك عضو پيچيده اي است مي تواند به دليل صدماتي كه به سر وارد مي شود، علائم مختلفي را ايجاد كند. ازجمله استفراغ، حالت تهوع، آب آوردگي، فلج و بي حسي، كاهش سطح هوشياري و نهايتاً مي تواند منجر به مرگ هم بشود. فرد بايد در مواجهه با كسي كه از ناحيه سر آسيب ديده است به يك سيري علائم توجه كند و با ديدن اين علائم قطعاً بايد مصدوم را به اولين مركز درماني برساند تا اقدامات لازم براي نجات فرد صورت گيرد. علائم و نشانه هايي كه در تشخيص به فرد امدادگر كمك مي كند اين است كه مصدوم ممكن است دچار كاهش سطح هوشياري شود. تهوع و استفراغ هم از علائم شايع است كه بعد از ضربه به سر اتفاق مي افتد. تشنج هاي شديدي كه اين افراد بلافاصله و يا بعد از مدتي پيدا مي كنند از علائم آسيب ديدگي سر است. از علائم ديگر حالت خواب آلودگي و اختلال حافظه است و با توجه به شدت ضربه وارده ممكن است ترشحات و يا حتي آب شفاف از گوش و بيني فرد مصدوم خارج شود. عدم تعادل

در راه رفتن فرد مصدوم نيز علامت مهمي است. همچنين تقليل تعداد ضربان قلب و تنفس مصدوم يك علامت هشدار دهنده است. فرد مصدوم ممكن است دچار سردردهاي شديد و يا يك سري مشكلات چشمي بشود. مهمترين علامتي كه مي توان در چشم بيمار مشاهده كرد، عدم تقارن مردمكهاست. يعني اندازه مردمكها متفاوت مي شود.

در ضربه به سر، يك سري اقدامات اوليه را بايد انجام دارد:

- اگر فرد نياز به احياء تنفسي دارد، اقدام به احياي تنفسي كنيم. حتماً بايد به راههاي هوايي توجه شود.

- بايد توجه كنيم كه آيا به مهره هاي گردني صدمه وارد شده است يا خير.

- اگر فرد دچار تشنج شده است حتماً سعي كنيم او را روي زمين قرار دهيم و از سر و گردن مصدوم محافظت كنيم. ولي نبايد مانع حركت دست و پاي مصدوم كه شديداً در حال لرزش است، شويم. چرا كه اين كار مي تواند باعث شكستگي شود و يا اگر دندانهايش به جهت تشنج قفل شده است به هيچ وجه نبايد سعي كرد كه دهان مصدوم را به هر وسيله اي باز نگه داريم.

- فرد مصدوم را با توجه به شدت جراحات وارده به اولين مركز درماني برسانيم.

شكستگي فك و گونه

استفاده از كمربند ايمني به خصوص در مسافرتهاي خارج از شهر بسيار مهم و ضروري است. در بسياري از موارد ديده شده است كه ترمزهاي ناگهاني در تصادفات نه چندان مهم، باعث جلو رفتن سر و آسيب ديدن فك و صورت شده است. شكستن استخوانهاي صورت در بين موتور سيكلت سوارها بسيار رايج است ولي به ندرت ديده شده كه

موتور سواراني كه از كلاه ايمني استفاده مي كنند دچار شكستگي فك و گونه شوند. موتور سيكلت سواران بايد توجه داشته باشند كه استفاده از كلاه ايمني بخاطر حفظ سلامتي خود آنان است. تحقيقات نشان داده است كه كلاه ايمني احتمال خطر ضربه مغزي و شكستگي فك و گونه را تا 80? كاهش مي دهد.

مؤثرترين كمكهاي اوليه به يك فرد مصدوم:

- مجروح را بي جهت حركت ندهيد.

- از باز بودن راههاي تنفسي و ضربان نبض فرد اطمينان پيدا كنيد.

- اگر علائم شكستگي در فك يا گونه مشاهده كرديد فوراً با يك تكه پارچه، استخوانهاي صورت را ثابت كنيد.

طرز صحيح بيرون كشيدن كلاه ايمني فرد مصدوم:

حركت بايد از عقب به بالا صورت بگيرد و در حين بيرون كشيدن كلاه ، بايد يك دست زير سر مصدوم قرار بگيرد.

آزمايشهاي علائم حياتي در هر شرايطي لازم است.

نشانه هاي شكستگي فك و گونه:

1- فرد مصدوم قادر به صحبت كردن نيست.

?- خونريزي از دهان يا گونه

?- نامرتب شدن دندانها

4- تورم فك

نكته مهم اينكه در نگاه اول، آسيب ديدگي ناشي از ضربه وارده بر اثر حوادث به افراد، مخصوصاً كودكان ساده به نظر مي رسد.

در حالتي كه بيهوشي براي فرد پيش مي آيد بايد با ديدن نشانه ها فوراً فرد را تحت مراقبتهاي پزشكي قرار داد. اين نشانه هاي مهم و حياتي عبارتند از:

1- خواب آلودگي و يا رفتار غير طبيعي

?- بالا آوردن غذا

?- سر درد

4- اختلال ديد

11)ايست تنفسي

احياي تنفسي اولين قدم در مواجهه با فردي است كه دچار ايست تنفسي شده است. بايستي بدانيم كه

فرد نفس مي كشد يا خير. اولين اقدام اين است كه ما صورتمان را نزديك دهان و بيني فرد مصدوم مي آوريم. به اين شكل هم مي توانيم صداي جريان تنفسي بيمار را بشنويم و هم مي توانيم جريان هواي موجود را روي پوست صورتمان حس كنيم. از طرفي مي توانيم حركت شكم و قفسه سينه بيمار را هم ببينيم. سپس بايد راه هوايي فرد مصدوم را باز كنيم. اگر سر مصدوم خم شده باشد احتمال مسدود شدن راه هوايي مصدوم وجود دارد. ممكن است زبان به طرف عقب برگشته و راه هوايي را مسدود كرده باشد. براي فردي كه بيهوش شده است ممكن است ترشحات دهاني، آب دهان و يا محتويات استفراغ شده ي معده مجراي هوايي را مسدود كرده باشد.

به دو روش مي توان راه هوايي را باز كرد:

1- با يك دست زير گردن مصدوم را بگيريم و دست ديگر را روي پيشاني او بگذاريم و سرش را به عقب خم كنيم و به اين شكل مجراي هوايي را باز كنيم.

?- دست را زير چانه فرد مصدوم قرار دهيم و چانه بيمار را به سمت بالا بكشيم. معمولاً در مواردي كه احتمال صدمه به مهره هاي گردني و احتمال شكستگي مهره هاي گردني وجود دارد، بايد از روش دوم براي باز كردن مجراي هوايي استفاده كرد

علائم خفگي عبارتند از:

1- تورم صورت، گردن و لبها

?- كبود شدن ناخنهاي دست و پا بعضي از كارشناسان معتقدند استفاده از انگشت بدون پارچه براي تميز كردن دهان مفيدتر است زيرا انگشت راحتتر در دهان گردش مي كند. در هنگام خفگي سر را به عقب

كشيده و آرواره هاي پائين را باز و در دهان مي دميم. در اين زمان بايد بيني را با دست بگيريم. ساده ترين راه براي كمك به افرادي كه مبتلا به قطع تنفس شده اند، تنفس دهان به دهان و ماساژ قلبي است. براي بزرگسالان استفاده از دو كف دست و براي كودكان استفاده از يك دست كافي است. در مواقع خفگي بايستي با انگشت، دهان مصدوم را براي يافتن جسم خارجي جستجو كنيم ولي زمان زيادي را نبايد براي اين كار تلف كنيم. اگر بيمار تنفس نداشت ما بايد بالافاصله از مؤثرترين راه براي برگرداندن تنفس بيمار، يعني تنفس مصنوعي استفاده كنيم. براي اين كار بعد از آنكه سر بيمار را در وضعيت مناسب قرار داديم بايد كاملاً هواي بازدم خود را درون ريه بيمار خالي كنيم. براي اين كار لبها را در اطراف دهان بيمار قرار مي دهيم. دميدن هوا مي تواند از طريق دهان مصدوم و يا بيني او صورت بگيرد. در كودكان هم دهان وهم بيني درون دهان ما قرار مي گيرد و ما هواي بازدم خود را به ريه مصدوم هدايت مي كنيم. نكته مهم اين است كه بايد همزمان با تنفس دادن به فرد مصدوم حركت قفسه سينه او را مشاهده كرد. اگر به ميزان مناسب هوا وارد ريه ي فرد مصدوم شود، معمولاً حركت قفسه سينه قابل مشاهده است. اگر عليرغم اقداماتي كه ما انجام داديم حركتي را در قفسه سينه مشاهده نكرديم به اين نتيجه مي رسيم كه يك جسم خارجي مجراي هوايي را مسدود كرده و ما بايد اقدامات خاص خروج جسم خارجي را از گلو

انجام دهيم.

در اينجا دو سؤال مطرح است. اول اينكه چه تعداد تنفس لازم است؟ معمولاً بين 1?- 14 تنفس در دقيقه لازم است به فرد مصدوم داده شود تا تنفس فرد برگردد. سؤال دوم اينكه آيا هميشه از راه دهان تنفس داده مي شود ؟جواب خير است مواردي كه فرد ممكن است به واسطه مصرف سم، دچار بيهوشي و قطع تنفس شده باشد و يا اينكه صدمات و جراحات زيادي به ناحيه صورت و فك فرد وارد شده باشد. قطعاً نمي توان از طريق دهان به دهان، تنفس مصنوعي به فرد مصدوم بدهيم.

در مورد كسانيكه دچار خفگي با گاز شده اند:

1- مصدوم را به هواي آزاد برده و راحت مي خوابانيم.

?- علائم حياتي مثل تنفس و ضربان قلب او را آزمايش مي كنيم.

?- تنفس دهان به دهان و يا دهان به بيني را هر چه سريعتر آغاز مي كنيم.

4- از زدن نبض اطمينان حاصل كنيم.

تعداد تنفس مصنوعي بايد ?0- 1? بار در دقيقه و هنگام كمك يك نفر، يك بار ماساژ قلبي و 5 بار تنفس مصنوعي صورت گيرد. نكته بسيار مهمي كه هر كمك كننده بايد به آن توجه كند لزوم گرفتن نبض بيمار در هنگام گرفتن تنفس مصنوعي است. به راحتي مي توان با گذاشتن دست در كنار گردن و يا مچ دست مصدوم از زدن نبض او مطمئن شد.

12)كمك هاي اوليه دهان و دندان در خانه

در اكثر خانه ها جعبه ي كوچكي حاوي مواد و وسائل لازم براي درمان و كنترل دردها و جراحت هاي بدن وجود دارد، اما آيا تا كنون به اين فكر

بوده ايد كه در هنگام ايجاد يك دندان درد يا شكستن يك دندان يا سوختگي زبان ناشي از نوشيدن چاي داغ چه اقداماتي بايد انجام دهيد و به چه وسائلي نياز داريد؟جراحت ها و اورژانس هاي دهان و دندان در كودكان و بزرگسالان بسيار شايعند. شما مي توانيد با تهيه كردن چند وسيله و ماده ساده از داروخانه، به راحتي يك "جعبه كمك هاي اوليه دهان و دندان” را فراهم كنيد.با وجود اينكه اين جعبه كمك هاي اوليه نمي تواند جايگزين درمان اصلي و تخصصي شود، ولي مي تواند براي كنترل اورژانس هاي دهان و دندان جزئي و جلوگيري از پيشرفت آن ها، تا دسترسي به دندانپزشك كارساز باشد.براي جمع آوري و فراهم آوردن اين جعبه كمك هاي اوليه در قدم اول تهيه مواد زير از داروخانه پيشنهاد مي شود: نخ دندان، مسواك، باند استريل، گاز استريل، آسپيرين، سرم فيزيولوژي، پارافين(ترجيحا موم دندانپزشكي)، دستكش يك بار مصرف، يك محلول دهانشويه اكسيژنه و محلول Colgate Orabase Sothe-N-Seal. وجود وسائلي چون پنس و آينه يك بار مصرف دندانپزشكي در اين جعبه نيز در خيلي موارد كمك كننده و مفيد است.

شايع ترين اورژانس هاي دندانپزشكي و روش درمان و كنترل موقتي آن ها در خانه:

دندان درد: چنانچه دندان شما فقط به غذاهاي سرد يا داغ يا شيرين حساس است، با آب ولرم دهانتان را بشوييد و با نخ دندان مواد غذايي بين دندان ها را پاك كنيد و به آرامي دهانتان را با آب ولرم مسواك بزنيد و در اولين فرصت براي ترميم(پر كردن) دندان تان به دندانپزشك مراجعه كنيد.اما اگر درد شما شديد است و يا همراه

با تورم است، يك كيسه حاوي يخ(كمپرس سرد) را به مدت ?? دقيقه روي گونه قرار دهيد و به مدت ?? دقيقه آن را برداريد. اين كار را متناوبا تا رسيدن به دندانپزشك تكرار كنيد. از گرما دادن موضع بپرهيزيد. يك يا دو عدد آسپيرين بخوريد. اگر نيمه شب است و به استراحت نياز داريد، به هنگام خواب سعي كنيد كه سر شما بالاتر از بقيه بدنتان قرار گيرد و ترجيحا روي مبل يا صندلي به حالت نيمه نشسته بخوابيد. قطعا نيازي به يادآوري بنده نيست و در اولين فرصت به دندانپزشك مراجعه خواهيد كرد!

فرو رفتن جسم خارجي در بين دندان ها: اگر جسم خارجي قابل رويت است آن را با پنس دندانپزشكيبيرون بياوريد ولي اگر قادر به ديدن آن نيستيد سعي كنيد كه آن را با نخ دندان بيرون بياوريد. پس از بيرون آوردن جسم خارجي حتما آب را به شدت در دهانتان غرغره كنيد تا باقيمانده اجسام خارج شوند. سعي نكنيد كه جسم خارجي را با جسم نوك تيز بيرون بياوريد. اگر عمق فرورفتگي جسم زياد است و نمي توانيد آن را خارج كنيد به دندانپزشك مراجعه كنيد.

زخم هاي سطحي دهان ناشي از تحريكات فيزيكي و شيميايي: اين زخم هاي سطحي در سطح داخلي گونه، لثه و زبان به وجود مي آيند. ممكن است بر اثر گاز گرفتن گونه، مسواك زدن شديد، خوردن غذاهاي داغ و يا تحريكات ناشي از براكت هاي ارتودنسي ايجاد شوند. يك محلول دهانشويه اكسيژنه با حباب هايي كه ايجاد مي كند باعث تميز كردن زخم از خرده هاي مواد غذايي مي شود. محلول Colgate Orabase Sothe-N-Seal نيز با

پوشاندن سطح زخم باعث التيام و كاهش درد زخم مي شود.

بيرون افتادن دندان از دهان: اين اورژانس در كودكان بسيار شايع است. در صورت امكان دندان بيرون افتاده را پيدا كنيد. آن را با سرم فيزيولوژي بشوييد و آن را در يك ليوان شير يا سرم فيزيولوژي يا بزاق خود بيمار قرار داده و سريعا به دندانپزشك مراجعه كنيد. به هيچ عنوان سعي در تميز كردن و لمس كردن ريشه دندان نكنيد و آن را از ناحيه تاج دندان بگيريد. يك قطعه گاز استريل بر روي محل دندان در دهان قرار دهيد و به مدت ? دقيقه فشار دهيد تا خون ريزي كاهش يابد. در بسياري از موارد دندانپزشك با شستشوي مناسب محل، دندان را دوباره در محلش مي كارد و در طولاني مدت دندان قابل نگهداري است. نكته طلايي براي نجات دادن جان اين دندان، زمان است. اگر شما بتوانيد كودكتان را در كمتر از ?? دقيقه به يك كلينيك دندانپزشكي برسانيد، احتمال اينكه بتوان درمان موفقيت آميزي براي اين دندان انجام داد، بيش از ?? درصد خواهد بود.

شكستن دندان: سريعا محل دندان مورد نظر را با سرم فيزيولوژي بشوييد. يك كيسه حاوي يخ را بر روي موضع قرار دهيد. اگر دندان داراي يك لبه تيز شده است كه باعث آزار گونه و زبان مي شود، با پارافين يا در صورت امكان موم دندانپزشكي لبه تيز را بپوشانيد و به دندانپزشك مراجعه كنيد.

گاز گرفتن زبان يا گونه: يك گاز استريل را براي كنترل خونريزي به مدت ?? تا ?? دقيقه با فشار نگه داريد. پس از قطع كامل خونريزي و ايجاد لخته، محل زخم

را با سرم فيزيولوژي بشوييد. اگر خونريزي كنترل نشد يك گاز استريل را با سرم خيسانده و در محل براي مدت ?? دقيقه نگه داريد. اگر خونريزي غير قابل كنترل بود بايد سريعا به اورژانس بيمارستان مراجعه كنيد.

13) زخم كف دست و در محل چين مفاصل ، جراحات شكم

زخم كف دست

چندين رگ خوني بزرگ در كف دست وجود دارد و به همين دليل زخم هاي كف دست خونريزي هاي شديد ايجاد مي كنند. همچنين در زخم هاي كف دست خطر پاره شدن تاندون ها و اعصاب دست و از دست رفتن حس و حركت انگشتان وجود دارد. اگر يك جسم خارجي وجود داشته باشد، مصدوم نمي تواند مشت خود را گره كند. در اين موارد، شما بايد زخم را بر ساس روش توضيح داده شده در، درمان كنيد.

اهداف

مهار خونريزي و كنترل آثار شوك

به حداقل رساندن خطر عفونت

فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان

1) درصورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. يك پانسمان استريل يا يك لايه پوششي تميز را محكم روي زخم فشار دهيد و از مصدوم بخواهيد كه دست خود را به دور آن مشت كند. اگر مصدوم نمي تواند محكم پانسمان را فشار دهد، به او بگوييد كه مشت خود را با دست سالم فشار دهد.

2) انگشتان مصدوم را طوري باند پيچي كنيد كه روي لايه پوششي به حالت مشت دربيايد. انتهاهاي باند را روي نوك انگشتان گره بزنيد.

3) با يك آويز بالا نگهدارنده دست مصدوم را بالا ببريد . شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را فراهم كنيد.

زخم در محل چين مفاصل

رگ هاي خوني بزرگي از سمت

داخل زانو و آرنج عبور مي كنند. اين رگها در صورتي كه قطع شوند، خونريزي بسيار شديدي ايجاد خواهند كرد. گام هاي ارايه شده در پايين صفحه به كنترل خونريزي و شوك كمك خواهند كرد؛ البته اين گام ها از رسيدن جريان خون به انتهاي اندام نيز جلوگيري مي كنند، بنابراين بايد مطمئن شويد كه گردش خون اين مناطق مناسب است

اهداف

مهار خونريزي

پيشگيري از وقوع شوك و به حداقل رساندن آثار آن

فراهم كردن شرايط انتقال به بيمارستان

1) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. يك پانسمان استريل يا يك قطعه پارچه تميز بدون كرك را روي محل آسيب فشار دهيد. براي حفظ لايه پوششي در محل خود، مفصل را محكم تا كنيد و روي زخم فشار وارد كنيد.

2) اندام را بلند كنيد و نگهداريد. در صورت امكان به مصدوم كمك كنيد كه طوري دراز بكشد كه پاهايش در سطح بالاتري نگه داشته شود.

3) مصدوم را در وضعيت درماني نهايي به بيمارستان منتقل كنيد. هر 10 دقيقه گردش خون را در نواحي پايين تر از محل آسيب بررسي كنيد. در صورت لزوم مختصري از فشار روي زخم كم كنيد تا جريان خون انتهاي اندام به حالت طبيعي بر گردد و سپس دوباره فشار وارد كنيد.

جراحات شكم

زخم چاقو، زخم گلوله و آسيب له شدگي در شكم مي توانند منجر به جراحات جدي و حتي جراحات تهديدكننده حيات شوند. امكان دارد اعضا يا رگهاي خوني عمقي بدن سوراخ يا پاره و يا دريده شوند. شديد بودن جراحت ممكن است از روي علايمي مثل خونريزي خارجي يا بيرون

زدن محتويات شكم آشكار باشد. به طور شايع تر، خونريزي و آسيب داخلي به صورت مخفي وجود دارد كه در صورت تأخير در درمان اورژانس مي تواند كشنده باشد. به علاوه جراحات شكم با خطر بالاي شوك و عفونت همراه هستند.

اهداف

به حداقل رساندن شوك

به حداقل رساندن خطر عفونت

فراهم كردن شرايط انتقال فوري به بيمارستان

1) در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. به مصدوم كمك كنيد تا روي يك سطح محكم (ترجيحاً يك پتو) دراز بكشد. لباس هاي سفت (مثل كمربند يا پيراهن تنگ را شل كنيد.

2) يك پانسمان در محل جراحت قرار بدهيد و با استفاده از باند يا نوار چسب آن را محكم كنيد. اگر خون به داخل پانسمان نشت كرد، يك پانسمان يا لايه پوششي ديگر روي اولي قرار دهيد.

3) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. در صورت ايجاد شوك به درمان آن بپردازيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد.

هشدار!

- اگر مصدومي كه داراي زخم باز است دچار سرفه و استفراغ شد، محكم روي پانسمان را فشار دهيد تا از خارج شدن محتويات شكم از طريق زخم و آشكار شدن آنها، پيشگيري شود.

- به روده بيرون زده دست نزنيد. با استفاده از يك كيسه پلاستيكي يا يك سلفون آشپزخانه روي موضع را بپوشانيد تا از خشك شدن روده ها جلوگيري به عمل آيد. يك راه ديگر آن است كه يك پانسمان استريل به كار ببريد.

- اگر مصدوم بي هوش شد، راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل نماييد؛ آماده باشيد

تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد .مفصل « اقدامات نجات دهنده حيات » را ببينيد. در صورتي كه مصدوم نفس مي كشد، او را در وضعيت بهبود، قرار دهيد و شكم را نگه داريد.

14)شوك

دستگاه گردش خون شامل قلب به عنوان پمپ كننده شبكه عروق خوني و خون مي باشدكه وظيفه آن رساندن خون حاوي اكسيژن و مواد غذايي به سلول هاي بدن مي باشد.

تعريف:

كاهش علايم حياتي بدن به دلايل مختلف بلافاصله بعد از آسيب و يا با تأخير كه بر اثر ناتواني دستگاه گردش خون در رساندن كافي به اعضاي بدن، ايجاد مي شود را شوك گويند كه از يك ضعف تا يك وضعيت كشنده بر اثر آسيب شديد، متغير است. در اين حالت چون خون كافي به اعضاي بدن نمي رسد، بدن شروع به مقابله با وضع موجود (كاهش خون رساني) مي كند. دفاع بدن در اين حالت به صورتي است كه بايد حداكثر خون به اعضاء حياتي مثل مغز و قلب رسيده و در مقابل به اعضاء كم اهميت تر مثل پوست، روده و عضلات خون كمتري برسد زيرا كه سلامت قلب و مغز ضروري تر است و "در حقيقت شوك دفاع بدن در برابر كاهش خون رساني است”.اين اختلال به سه دليل مي تواند بروز و يا پيشرفت كند:?. كاهش قدرت قلب ?. تغيير ناگهاني قطر رگ هاي خوني ?. ناكافي بودن حجم مايع داخل عروقي

تقسيم بندي انواع شوك

شوك ناشي از كاهش حجم خون (هايپوولميك)

- خونريزي

- از دست رفتن مايعات

شوك توزيعي (غيرخونريزي مثل اسهال و استفراغ)

- شوك عصبي

- شوك رواني (غش)

- شوك عفوني

- شوك آنافيلاكتيك

شوك قلبي

- سكته قلبي

- انسداد داخل يا خارج قلبي گردش خون

?. شوك كاهش حجم

خون(هايپوولميك)

??% وزن بدن انسان را مايعات تشكيل مي دهد. از بين رفتن ??% اين حجم با مكانيسم هاي جبراني، جبران مي شود ولي اگر حجم خون در گردش، ??-?? درصد كاهش يابد، مكانيسم هاي جبراني قادر به جبران نبوده و شوك هيپوولميك رخ مي دهد. اين نوع شوك از شايع ترين علل شوك مي باشد كه مي تواند به عللي مثل اسهال، استفراغ، تعريق شديد، كم آبي، خونريزي داخلي و خارجي، سوختگي وسيع و وقايع حاد داخل شكم مثل پاره شدن آپانديس ايجاد شود.

?. شوك ناشي از اختلال كاركرد قلب(كارديوژنيك)

شايع ترين علت آن بيماري هايي نظير سكته قلبي، صدمات قلبي، پرفشاري عروقي در ريه، تنگي دريچه آيورت مي باشد كه ???- ?? درصد بيماران داراي شوك قلبي مي ميرند.

?. شوك ناشي از تغييرات قطر عروق(وازوژنيك)

در اين شوك، جريان خون بافت هاي بدن طبيعي بوده ولي به دليل ترشح واسطه هاي شيميايي كه منجر به اختلال در نفوذپذيري و انقباض عروق مي شود، حجم خون در گردش كم به نظر مي رسد. اين نوع شوك بر اثر عوامل زير ممكن است بروز كند:

الف) شوك عصبي(نوروژنيك)

بر اثر آسيب هاي نخاعي، ضربه محكم به ستون فقرات يا سر و ايجاد درد و درك آن توسط سيستم عصبي و نهايتاً گشاد شدن ناگهاني عروق و سقوط شديد فشارخون، ايجاد مي شود.

ب) شوك رواني(سايكوژنيك)

به علت اختلال موقت و گذراي خون رساني به مغز براي چند لحظه ايجاد مي شود مثل شنيدن خبر ناگهاني، خستگي مفرط، ايستادن طولاني و … .

ج) شوك عفوني( سپتيك)

شايع ترين و مهم ترين نوع شوك وازوژنيك است كه ارگانيسم هاي بيماري زا با آزاد كردن سم در تمام بافت هاي بدن از طريق افزايش نفوذپذيري عروق و اتساع آنها و اختلال در كاركرد قلب، موجب بروز اين شوك مي شوند. مرگ

و مير در شوك عفوني پيشرفته زياد است(حدود ?? درصد) كه اكثراً به دليل كاهش شديد فشارخون و نارسايي چند عضو اتفاق مي افتد.

د) شوك حساسيتي(آنافيلاكتيك)

علايم شوك:در مراحل مختلف شوك و انواعي از شوك نظير شوك عفوني يا حساسيتي نشانه ها و علايم متفاوتند ولي به طور كلي علايم شوك عبارتند از :رنگ پريدگي پوست- پوست سرد و مرطوب- نبض تند و ضعيف- تنفس تند و سطحي- كاهش فشارخون(علامت ديررس)- كاهش درجه حرارت بدن- مردمك هاي گشاد- تهوع و استفراغ- اضطراب- بي قراري- كاهش سطح هوشياري يا بيهوشي- تشنگي- گيجي و منگي.

كمك هاي اوليه :

بهترين درمان شوك پيشگيري از آن است. بنابراين اگر براي كسي حادثه اي اتفاق افتاده (مثلاً تصادف كرده) كه احتمال مي دهيد دچار شوك شود ولي هنوز علايم شوك را نشان نمي دهد، با اين حال اقدامات درماني شوك را در مورد وي اجرا كنيد تا دچار شوك نشود.

اين اقدامات عبارتند از :

?- كنترل و باز نگه داشتن راه هاي هوايي مصدوم و جلوگيري از آسپيره كردن مواد استفراغي.

?- دادن اكسيژن.

?- كنترل خونريزي.

?- آتل بندي محل شكستگي.

?- مريض را به پشت دراز كرده و پاهايش را حدود ??- ?? سانتي متر بلند كنيد. نكته مهم اينكه اگر با اين كار تنفس مصدوم مشكل شد فوراً پاها را پايين بياوريد و يا اگر احتمال شكستگي پا يا ستون فقرات مي رود، پاها را بلند نكنيد.

?- جلوگيري از دفع حرارت بدن مصدوم به وسيله پيچيدن وي درون پتو يا لحاف يا هر چيز مشابه آن، توجه داشته باشيد كه با حرارت خارجي (بخاري) مصدوم را گرم نكنيد.

?- درصورتي كه مصدوم بيهوش نبوده و استفراغ ندارد به او مايعات بدهيد.

?- كنترل علايم حياتي را هر

? دقيقه يك بار به عمل آوريد.

* واكنش حساسيتي شديد (شوك آنافيلاكتيك)

اغلب مردم فكر مي كنند حساسيت تنها باعث التهاب، خارش يا ديگر مشكلات كوتاه مدت مي شود كه با رفع عامل ايجادكننده برطرف مي گردند ولي واكنش هاي شديدتري به بعضي مواد خوراكي يا تزريقي وجود دارد كه شوك آنافيلاكتيك ناميده مي شود. اين شوك مي تواند در عرض چند دقيقه يا حتي چند ثانيه ايجاد شده و اگر فوراً درمان نشود مي تواند به مرگ بيانجامد. بعضي خوراكي هاي خاص مانند آجيل، صدف، ماهي يا بعضي داروها مانند پني سيلين خوراكي، نيش زنبور عسل يا زنبور قرمز، تزريق داروهايي مانند پني سيلين يا واكسن كزاز مي توانند در افراد حساس باعث واكنش هاي شديد و سريع شوند. تقريباً يك درصد مردم حساسيت شديدي نسبت به نيش حشرات دارند.پاسخ حساسيتي شديد (شوك آنافيلاكتيك) زماني ايجاد مي شود كه فرد با ماده حساسيت زايي برخورد كند و قبلاً نيز سابقه برخورد با آن را داشته و بدن فرد آن را به عنوان مهاجم بشناسد. در اين صورت پادتني به نام IgE توليد مي گردد. سپس پادتن ها و دفاع ميزبان با ماده حساسيت زا كه براي بار دوم وارد بدن شده، برخورد كرده و مواد شيميايي(مانند هيستامين) آزاد مي شوند. اين مواد در ريه ها، عروق خوني، روده ها و پوست اثرات ناخوشايندي را ايجاد مي كنند. اين شوك يكي از شرايط تهديدكننده حيات به شمار مي آيد. ??-??% مرگ هاي ناشي از شوك آنافيلاكتيك به علت ناتواني در تنفس مي باشد و علت آن تورم و انسداد راه هاي هوايي است. علت دوم اين مرگ ها (حدود ??% مرگ ها)، شوك است كه به علت كافي نبودن خون در گردش مي باشد.

علايم و نشانه هاي شوك آنافيلاكتيك:

سرفه، عطسه، خس خس صدا تورم صورت، زبان

و دهان تنفس دشوار تهوع و استفراغ سفتي و تورم گلو سرگيجه

خارش و سوزش شديد انقباض عضلات شكم(كرامپ شكمي) ,بثورات يا كهير پوستي متمايل به آبي شدن (سيانوز) اطراف لب ها و دهان .در شوك حساسيتي علاوه بر انجام ساير كمك هاي اوليه شوك، تزريق آدرنالين(اپي نفرين) توسط امدادگران مجاز است.

15)ايست قلبي

كمك به فرد دچار ايست قلبي

بعد از اينكه مطمئن شديم تنفس بيمار برقرار است و يا اينكه احياي تنفسي را آغاز كرديم بايد وضعيت قلبي او بررسي شود. ادامه تنفس مصنوعي در حالتي كه قلب مصدوم نمي زند كار بيهوده اي است زيرا خوني جريان پيدا نمي كند تا بتواند اكسيژن ارسالي را به بافتها برساند. بنابراين بالافاصله بعد از اينكه ما 4 تنفس اوليه را به مصدوم داديم بايد وضعيت قلب را بررسي كنيم. منتها نكته مهم اين است كه تا زماني كه از فقدان ضرابان قلب مطمئن نشده ايم، ماساژ قلبي يا كمپرس قلبي انجام نمي دهيم. اگر ببينيم نبض بيمار هم ضعيف است اجازه مي دهيم كه قلب به همان شكل، ضربان خودش را ادامه دهد و نياز به كمپرس كردن و ماساژ دادن نيست.

براي اينكه مطمئن شويم ضربان قلب وجود دارد، بهترين و مهمترين راه براي تست نبض، نبض ناحيه ي گردني است كه با قرار دادن دو انگشت در كنار حنجره و عضلات گردني مي توانيم ضربان نبض را حس كنيم. براي كنترل نبض اين كار به جهت نزديكي به قلب مطمئن تر است. بعد از اينكه مطمئن شديم بيمارضربان قلب ندارد بايد اقدام به ماساژ قلبي كنيم. اولين قدم قرار دادن مصدوم روي يك سطح سفت است. بطور مثال

اگر مصدوم روي يك تخت فنري است نبايد اقدام به ماساژ قلبي كنيم زيرا در اين حالت ماساژ قلبي بي تاثير است. سپس بايد در كنار مصدوم زانو زد و زاويه اي كه دستها و آرنج با قفسه سينه دارند بايد كاملاً عمود بر قفسه سينه ي مصدوم باشد. دستها در نيمه پايين جناق سينه و گودي قسمت برجستگي كف دست، در قسمت رو به پايين جناق سينه قرار گيرد و انگشتان هردو دست در هم فرو رود و سپس اقدام به ماساژ قلبي شود.نشانه ي ايست قلبي، درد شديد در قفسه سينه و بين استخوان جناق است و اين درد سينه به پشت، دست چپ و گردن هم سرايت مي كند. دومين نشانه ي ايست قلبي عرق شديد بدن است. همچنين رنگ پريدگي، نبض ضعيف، احساس تهوع، ترس و اضطراب، از پيامدهاي ديگر ايست قلبي است.

چگونه مي توانيم فردي را كه دچار ايست قلبي شده است از مرگ نجات دهيم؟

1- مصدوم را بايد روي سطح صاف و سخت قرار دهيم. لباس او را شل كنيم تا بدن راحت تر فعاليت كند.

?- سر مصدوم را به عقب بر گردانيم. اين كار به خاطر اين است كه مجراي تنفسي مصدوم باز شود و او بتواند تنفس كند.

3- اگر دندان مصنوعي يا جسم خارجي وجود دارد بايد از دهانش خارج كنيم.

4- ماساژ قلبي را شروع مي كنيم. انتهاي كف دست را روي جناق سينه مي گذاريم و با هر دو دست 3 تا 5 سانتي متر بطور عمود فشار وارد مي كنيم.

در ماساژ قلبي محل گذاشتن دست بسيار مهم است. در انتهاي جناق

سينه ضايعه كوتاهي وجود دارد كه حدود 2 انگشت بالاتر از آن محل گذاشتن دست است. كف دست كمك كننده بايد بر روي همين منطقه قرار گيرد نه بالاتر و نه پايين تر. چون در زير همان منطقه قلب قرار دارد. به اين ترتيب با فشار دست قلب وادار به ادامه فعاليت مي شود. دست ما بايد بين 5-3 سانتي متر روي قفسه سينه فشار وارد كند. چه تعداد ماساژ قلبي لازم است؟ معمولاً بين 100- 80 بار در دقيقه بايد ماساژ قلبي بدهيم تا مطمئن باشيم يك ماساژ قلبي مؤثر داده شده است. اگر ماساژ قلبي و تنفس مصنوعي توسط يك نفر انجام شود بايد به ازاي هر 15 ماساژ قلبي دو بار تنفس به مصدوم داده شود. ولي اگر اين كار توسط دو نفر انجام گيرد به ازاي هر 5 ماساژ قلبي يك تنفس به فرد مصدوم داده مي شود. اين كار بايستي با خونسردي كامل انجام گيرد. آخرين نكته اينكه اگر ماساژ قلبي و فشردن قفسه سينه به صورت صحيح صورت نگيرد چه بسا مي تواند منجر به شكسته شدن دنده ها و جناق سينه شود كه خود اين شكستگي مي تواند موجب آسيب رسيدن به ريه ها، طحال و ... مصدوم شود.

هنر زنده ماندن در برف

چگونه براى رويارويى با سرما آماده شويم

براى آنكه بتوانيد در سرماى شديد و يا محاصره برف جان خود و خانواده تان را نجات دهيد، لازم است علاوه بر آشنايى با لوازم و تجهيزات اوليه فردى ، نحوه استفاده صحيح از امكانات و تجهيزاتى را كه در اختيار داريد، بدانيد. چند سال پيش در گردنه امامزاده هاشم يك

ماشين سوارى در كولاك برف ، چند صد متر دور از پناهگاه مانده بود و اعضاى خانواده اى كه در آن بودند بعد از چند ساعت يخ زده و فوت كرده بودند اين درحالى بود كه اگر مى دانستند سوزاندن هر لاستيك ماشين مى تواند علاوه بر گرماى لازم جهت زنده ماندنشان، يك علامت نجات بسيار خوب براى جانشان باشد ، اكنون آنان نيز در ميان ما بودند.

پوشاك مناسب چه مشخصاتى بايد داشته باشد

سرماى شديد و بادهاى سخت مى تواند ظرف چند دقيقه باعث يخ زدن قسمتهاى باز بدن شود. پس تمام بدن؛ دستها و پاها را بطور كامل بپوشانيد. توجه كنيد گرماى بدن از نقاط باز بدن به سرعت خارج شده و سرما نيز براحتى وارد مى شود پس بهتر است در اولين اقدام يقه و سر آستينها و پاچه هاى شلوار را با بند يا كش ببنديد و پاچه هاى شلوارتان را درون پوتين يا جورابتان كنيد. اگر در حين فعاليت احساس گرما كرديد، قبل از آنكه تعرق؛ شما را از زير لباس خيس كند، بعضى از بندها همچون سر آستينها را باز كنيد و اگر باز گرمتان بود، يك لباس كم كنيد. بهترين حالت براى حركت در زمان بارش برف اين است كه پوشش رويى شما ضد باد باشد ( دقت نماييد ضد باد با ضد آب يكى نيست) پوشش هاى ضد باد با بافتى محكم مانع نفوذ برف مى شوند و ضمناً منفذ كافى براى تبخير بدن دارند تا مانع خيس شدن لباسهاى زير بر اثر تعرق بدن شوند. بهترين حالت براى گرم ماندن بدن اين است كه زير

پوشش ضد باد خود لباسهاى ضخيم پشمى يا بافتنى كه قابليت عبور تعرق داشته باشند و بتواند عايق حرارتى مناسبى باشند، بپوشيد. فراموش نكنيد كه لباس پشمى آب را جذب نمى كند و حتى به هنگام مرطوب بودن نيز گرم است و فضاهاى بين بافت پشم؛ گرماى بدن را در خود ذخيره مى كند و به همين سبب در چنين مواقعى مطلوبترين لباس زير در چنين مواقعى لباس زير پشمى است. پوشش هاى پنبه اى مثل فتيله رطوبت را به خود مى كشد هميشه يادتان باشد؛ پنبه وقتى خيس است ??? بار سريعتر حرارت را از دست مى دهد.اگر براى يك زمستان سرد برنامه ريزى مى كنيد توجه داشته باشيد كاپشنهايى كه كلاه نيز دارند در اولويت هستند.

كلاه

فراموش نكنيد كلاه ضد آب همانگونه كه نمى گذارد آب وارد شود، امكان خروج رطوبت و تبخير سطحى پوست شما را نيز اندك مى سازد. اين يعنى اينكه در عرض چند ساعت سر شما غرق عرق خواهد شد و اين خود آغاز سرماخوردگى و سرمازدگى است؛ كلاه هاى بافتنى بسيار مناسب بوده و براى برف ايده آل هستند. يك كلاه خوب بايد علاوه بر محافظت از سر شما از صورت و گردن شما نيز در برابر سرما حفاظت كند؛ لذا چنانچه كلاه شما داراى گردن گير و پوشش گوش نيست مى بايست براى حفاظت گردن و صورت و گوشهايتان؛ براى خود نقاب بسازيد. كافى ا ست لباس يا حد اقل پارچه اى را برداشته و در روى آن سه دايره براى چشمها و دهانتان سوراخ كنيد سپس آن را بر سر كشيده و لبه هاى باقيماند

را در تن پوش خود مخفى كنيد سپس كلاه را بر سر بگذاريد و يا به كمك هد بند پارچه اى يا بندى آنرا روى سر خود مهار كنيد ! مطمئناً قيافه زيبايى نخواهد داشت اما شما را از يخ زدگى پوست كه مى تواند موجب زخمهايى بسيار خطرناك شود محافظت مى كند. در زمانى كه هيچ امكانى در اختيار نداريد يك جوراب زنانه نيز مى تواند به كار بيايد. در اين حالت سعى كنيد ابتدا سر و صورت خود را با تكه هاى پارچه پوشانده ، سپس جوراب را بروى آن بكشيد تا به عنوان پوشش ثانويه عمل كند. توجه داشته باشيد كودكان را حتماً در زمان خواب با كلاه مناسب پوشش دهيد تا گرماى بدنشان از دست نرود.

كفشها

فراموش نكنيد يكى از نقاطى كه در ارتباط مستقيم و مستمر با برف و خصوصاً سرما است، پاها هستند! اگر تصميم داريد به مدت طولانى در برف راه برويد، حتماً بايد براى كفشهاى خود برنامه داشته باشيد ! پاها بر اثر رطوبت و سرما دچار يخ زدگى مى شوند بنابراين براى اينكه پاى شما دچار يخ زدگى شود بين برف تا پوست پاى خود با عايقهاى حرارتى و رطوبتى فاصله ايجاد كنيد. براى اين كار مى توانيد از واكس يا گريس و درصورت عدم دسترسى به اين دو از روغن حتى روغنهاى غذايى براى چرب كردن سطح پوشش كفش خود بهره ببريد اين كار باعث مى شود كه آب به درون كفش شما نفوذ نكند و براى عايق كردن كفش خود در برابر سرما؛ مى توانيد از جورابهاى پشمى و نيز كاور كردن خود

كفش با برزنت يا لباسهاى پشمى مازادى كه ممكن است همراه خود و يا در منزل داشته باشيد استفاده كنيد. فراموش نكنيد بيش تر از آن كه امكان نفوذ آب از سطوح كفش شما به داخل چكمه وجود داشته باشد ، برفهاى وارد شده از پاچه شلوار و لبه چكمه شماست كه پايتان را براى سرما زدگى خيس خواهد كرد. اگر در منزل خود و در يك برف سنگين گير كرده ايد و امكان خروج از منزل خود را نداريد؛ چه مى توانيد بكنيد ؟ در صورتى كه آب و برق و گاز شما هنوز وصل است براى باقى ماندن جريان گاز و نيز عدم قطع برق صرفه جويى كنيد. تا همه از نعمت برق و گاز بهره مند شوند.

براى صرفه جويى توجه به چند نكته ضرورى است.

سعى كنيد از يك شعله حرارتى چند استفاده همزمان ببريد. مثلاً يك چراغ روشنايى اضطرارى گاز شهرى هم روشنايى مورد نياز شما را تامين خواهد كرد و هم گرماى لازم را؛ و البته در كاهش برق مصرفى شما نيز موثر است. ضمن آنكه به مسأله گاز گرفتگى توجه كنيد! يك علاء الدين و يا بخارى گازى در اتاق مى تواند ضمن گرما دهى ، نقش اجاق خوراك پزى را نيز برايتان ايفا كند. براى قطع آب كه ممكن است بر اثر يخ زدگى لوله ها هر لحظه اتفاق بيفتد آب ذخيره كنيد؛ در اتاقهايى را كه مورد استفاده قرار نمى دهيد، همچون پذيرايى و يا اتاق خواب كودكانتان، را بسته و شوفاژ و بخارى آنها را ببنديد تا با مصرف كمتر گاز از احتمال قطع گاز

بخاطر افت فشار بكاهيد درزهاى پنجره ها و دربها را بگيريد؛ براى اين كار مى توانيد ازنوارهاى پارچه اى و يا دستمال كاغذى استفاده كنيد؛ تا جايى كه مى توانيد حجم فضاى مورد نياز براى گرم كردن را در منزل خود كاهش دهيد با اين كار به راحتى مى توانيد با مصرف حداقل سوخت آنرا به مدت بيشترى گرم نگه داريد. مواد غذايى موجود در منزل را جهت نياز چند روزه خانواده خود باز بينى نموده و در صورت كم بودن براى جيره بندى آن برنامه ريزى كنيد. جز در موارد اضطرارى از منزل خارج نشويد و دربها و پنجره ها را باز نكنيد. با ايجاد كرسى براى خود از انرژى موجود در خانه حداكثر استفاده را كنيد. هرگز از شعله هاى مستقيم لوازم گرما زا كه فاقد لوله هستند استفاده نكنيد. به ياد داشته باشيد، گاز گرفتگى از خطرات اصلى در زمان محاصره در برف است. چرا كه شما درزهاى خانه را بسته ايد و اكسيژن موجود در منزل بسيار محدود است. روحيه خانواده را بالا نگه داريد. از حرفهاى مايوس كننده و پيش بينيهاى بد و ناگوار بپرهيزيد. اخبار را از راديو و تلويزيون به طور مداوم پيگيرى كنيد. در صورت امكان با بقيه اعضاى خانواده خود در نقاط ديگر شهر تماس گرفته و جوياى احوالشان باشيد. فراموش نكنيد هر جبهه هواى سرد هر چقدر وسيع با توجه به آب و هواى كشورمان بيش از چند روز ماندگار نيست و حتماً بزودى تغيير خواهد كرد. برف روبى سقفها را فراموش نكنيد؛ برف؛ بار مرده زيادى دارد كه مى تواند موجب فروريختن سقف گردد

بنابراين حتماً به اين نكته با دقت بيشترى برخورد كنيد.

در صورتى كه آب و برق و گاز شما قطع شده است

تمام لوازم مورد نياز خود را به يك اتاق كه كمترين پنجره ها را دارد يا فاقد پنجره است منتقل كنيد! تمام پنجره هاى اتاق را به كمك پتو و ميخ به صورتى بپوشانيد كه حداقل تبادل گرمايى را داشته باشد؛ دقت كنيد يكى از بهترين عايقهاى حرارتى هوا است. كافى است بين پنجره و پتويى كه بر روى آن نصب مى كنيد مقدارى فاصله بگذاريد و پتوى فوق را به دقت درز بندى كنيد تا تبادل گرمايى نداشته باشد. تمام اعضاى خانواده را در همان اتاق نگه داريد و سعى كنيد كه روحيه كودكان را همواره بشاش و قوى نگه داريد. معمولاً قطع برق در زمان ريزش برف آخرين خبر بد است؛ پس براى استفاده از بهينه از برق بايد برنامه ريزى كرد؛ شايد هر گاه در خصوص برق صحبت از گرما مى شود اولين چيزى كه به ياد ما مى افتد بخارى برقى است! هرچند بخارى برقى اولويت اول است اما گاه مى بينيم در نبود بخارى برقى باز هم مى توان با استفاده از برق؛ گرماى لازم را براى زنده ماندن ايجاد كرد؛ ساده ترين روش؛ ساختن كرسى است. يك يا چند لامپ دويست وات ساده مى تواند با استفاده از يك ميز كوچك و چند پتو و لحاف كه به دقت به هم دوخته شده اند (با نخ يا سنجاق قفلى ) تبديل به يك كرسى مطمئن شود؛ حال اگر هيتر خوراك پزى در دسترس تان باشد كه چه

بهتر يك كرسى عالى خواهيد داشت. از چند شمع و يا يك گردسوز يا يك فانوس هم مى توان در ساختن كرسى بهره برد به شرطى كه با آتش سوزى دردسر جديدى براى خود ايجاد نكنيد و يادتان باشد در هنر زنده ماندن در شرايط سخت حتى يك كبريت هم مى تواند سرنوشت ساز باشد ! در صورت يخ زدگى لوله ها و قطع آب بايد ازروش آب كردن برف استفاده كنيد اما توجه داشته باشيد درصورتى كه سرما خورده ايد خوردن برف گرماى بدن شما را كاهش مى دهد و لرز خواهيد كرد. يادتان باشد از خوردن تكه هاى قنديل يخ بپرهيزيد آنها مى توانند بيشتر از هر چيز ديگرى به سيستم گوارشى شما صدمه بزنند.

يك تذكر بسيار مهم !!

دقت زيادى به خروج گازهاى سمى كه بر اثرسوختهاى فسيلى از بخارى هايى كه فاقد لوله بخارى هستند خارج مى شود داشته باشيد تا خداى نكرده بر اثر گاز گرفتگى حادثه اى برايتان اتفاق نيفتد ! در حين ساختن كرسى به نكات ايمنى بيش از حد دقت كنيد؛ تا خداى ناكرده آتش سوزى و يا سوختگى بر اثر تماس پاى كودكان با منبع گرما پيش نيايد. توجه به گازهاى مسموم كننده بسيار مهم است. توجه داشته باشيد يك پيك نيكى يا چراغ والور و يا علاءالدين يا حتى يك روشنايى با سوخت گاز يا نفت در صورت مسدود بودن تمام منافذ اتاق مى تواند براى شما بى نهايت خطرناك باشد. موضوع را جدى بگيريد !

در صورتى كه درراه ودرون ماشين در برف گيرافتاده ايد

همانند گروه هاى امداد و نجات در ماشينهاى

خود يك گاز كوچك مسافرتى؛ كيسه خواب؛ پتوهاى پشم شيشه سبك و لوازم امداد و نجات جاده و مقدارى شكلات و خشكبارداشته باشيد تا در زمان حادثه از آن استفاده كنيد. در صورت ماندن در بوران برف در جاده در اولين اقدام هر آنچه پوشاك در صندوق عقب ماشين داريد به داخل اتاق بياوريد. مطمئن باشيد كه به همه آنها نياز پيدا خواهيد كرد. در صورتى كه كيسه خواب به همراه داريد آن را در داخل ماشين بر تن كنيد؛ اين كار كمك بسيار زيادى به زنده ماندن شما مى كند. ( از جورابهاى اضافى همراهتان مى توانيد به جاى دستكش بهره ببريد). در يك بوران يا سقوط بهمن؛ فراموش نكنيد معمولاً در اين حالت چند ماشين پشت سر هم در يك ترافيك قرار مى گيرند در اولين گام بايد در صورتى كه تعداد افراد ماشين شما كم هستند و يا به تنهايى سفر مى كنيد سعى كنيد تا با ماشينهاى ديگر يك گروه تشكيل دهيد تا تعداد ماشينهاى روشن را كمتر كرده و بتوانيد ميزان بنزين موجود را براى مدت طولانى ترى ذخيره داشته باشيد. به اين منظور در يك ماشين جمع شده و ماشين هاى ديگر را هر نيم ساعت يكباربراى اطمينان به مدت چند دقيقه روشن كنيد تا موتور گرم بماند ! در صورتى كه سوخت ماشين شما به پايان رسيد و نيروهاى امدادى هنوز به شما نرسيده اند مى توانيد با آتش زدن لاستيك زاپاس ماشين؛ هم براى كمك؛ علامت دود ايجاد كنيد هم تا زمانى كه لاستيك مى سوزد از گرماى آن براى نجات جان خود استفاده كنيد؛ توجه داشته

باشيد هر ماشين پنج لاستيك و صندلى قابل سوختن دارد و اگر هر كدام تنها يكساعت شما را گرم نگه دارد شما مى توانيد پنج ساعت زنده بمانيد ! پيشنهاد مى كنم اگر برايتان امكان داشت لاستيك را به قطعات كوچك تبديل نموده و سپس اقدام به آتش زدن آن كنيد؛ اين كار موجب مى گردد تا با حرارتى قابل قبول مدت زمان بيشترى آتش داشته باشيد. آتش زدن يك لاستيك كار سختى است اگر روش كار را بلد نيستيد؛ فراموش نكنيد كه براى آتش زدن لاستيك بايد از يك واسطه؛ بهره ببريد اين واسطه مى تواند تكه اى پارچه نفتى و يا مواد قابل اشتعال همچون روغن موتور باشد اما بهترين روش اين است كه از بنزين ماشين استفاده كنيد؛ براى اين كار كافيست شلنگ بنزين را از كاربراتور خارج نموده و استارت بزنيد به اندازه كافى بنزين خواهيد داشت ! توجه داشته باشيد در صورتى كه بنزين بر روى پوست شما بريزد خصوصاً در سرماى شديد مى تواند به مراتب بدتر از آب موجب يخ زدگى پوستتان شود. بنابراين در زمان برداشت بنزين دقت كنيد به خودتان صدمه نزنيد. گاهى ديده مى شود افرادى در زمان بحران از گاز پيك نيكى يا والور براى گرم كردن داخل وسيله نقليه استفاده مى كنند. اين كار علاوه بر خطر آتش سوزى موجب ايجاد گازسمى و خفگى ناشى از آن نيز مى شود. اما اگر در وضعيتى خاص مجبور به انجام اين روش براى گرم ساختن ماشين خود شديد ، توجه كنيد كه گردش هواى تازه را در داخل ماشين ثابت نگاه داريد. يكى از روشهاى

مطمئن ، استفاده از واشرهايى است كه كف اتاق ماشينها براى شست و شو تعبيه شده است و به كف شور ماشين معروف است. كافى است زيرزير پايه هاى صندلى جلو دنبال آن بگرديد و سپس با پايين كشيدن بسيار كم پنجره اين امكان را به وجود آوريد كه جريان هوا براى تأمين اكسيژن مورد نياز شما با بالا آمدن از كف و خروج از پنجره ايجاد شود. نكته ديگرى كه هنگام محبوس شدن در ماشين با آن روبرو مى شويم، كاهش حرارت بخارى به تدريج است. براى كنترل دماى بخارى كافى است با بستن پنجره جلوى رادياتور به كمك تكه اى مقوا يا پارچه يا پلاستيك كارى كنيد كه رادياتور گرماى خود را از دست ندهد. دقت كنيد كه اين روش ممكن است موجب جوش آوردن ماشين شود بنابراين به دقت آمپر آب را زير نظر داشته باشيد. داشتن ترموستات؛ برف پاك كن؛ بخارى سالم؛ زنجير چرخ و بنزين كافى براى مسافرت ايمن الزامى است. هرگز به اميد پمپ بنزين ميان راه با باك خالى وارد جاده نشويد. استفاده از ضد يخ براى رادياتور و افزودنيهايى همچون الكل درآب شيشه شور در دماى بسيار پايين مهم است. آب شيشه شور در سرماى زياد يخ زده وامكان پاك نمودن آن به سختى ميسر است و ديد شما را بسيار كم مى كند. در صورتى كه ماشين شما درون برف فرو رفته است ، كافى است ابتدا برف جلوى چرخها را برداشته و با دنده سنگين به آرامى حركت كنيد. در زمانى كه بروى مسير هاى لغزنده حركت مى كنيد هيچگاه به لاستيكهاى خود اعتماد نكنيد

و با سرعت مجاز حركت كنيد تا در صورت لزوم بتوانيد به سرعت ماشين خود را متوقف كنيد. اگر در فضاى باز و بدون حفاظ صورت هستيد، حتماً هر چند دقيقه براى جلوگيرى از صدمه ديدن پوست صورت خود آن را منقبض و منبسط كرده و مرتباً چين بيندازيد و عضلات خود را تكان داده و دستها را باز و بسته كنيد. همواره مراقب تغيير رنگ پوست خود و همراهانتان باشيد تغيير رنگ خصوصاً در صورت و گوشها و دستها اولين علائم يخ زدگى است. توجه داشته باشيد كه معمولاً تغيير رنگ پوست به رنگهاى سياه؛ سرخ و يا نيلى است!! در صورتى كه با شخصى كه دچار يخ زدگى شده است روبرو شديد دقت كنيد كه هرگز عضو يخ زده را با حرارت مستقيم گرم نكنيد در مناطق سردسير همچون كردستان كسى را كه پاهايش سرما زده؛ در حالى كه پاهايش را در لگنى از برف قرار مى دهند با مالش دادن درون خود برف گرم مى كنند تا يخ زدگى موجب سياه شدن و احتمالاً قطع عضو نگردد.

مسير يابي در برف

طبيعت گردي در فصل زمستان همواره با مخاطرات فراواني همراه است. از زماني كه با اتومبيل وارد جاده مي شويد تا هنگامي كه قدم در طبيعت كوهستاني مي گذاريد، خطر در كمين شماست. در هنگام درگير شدن با هواي نامساعد و توفاني بردبار بوده و هرگز اجازه ندهيد ترس و نگراني و آشفتگي بر شما چيره شود. همچنين در اين شرايط از دويدن به هر سو، خودداري كنيد و با همفكري و آرامش در پي شناخت مسير درست باشيد. در اين

شرايط پس از استقرار در يك محل مناسب و روشن كردن آتش با خود فكر كنيد و با دقت مسيري را كه آمده ايد به ياد آوريد. ببينيد در كدام جهت راهپيمايي كرده ايد؟ از چه زمين هايي عبور كرده ايد؟ و در شروع راهپيمايي، خورشيد كدام طرف شما بوده؟ در سمت راست يا چپ يا جهت روبه رو يا پشت سرتان؟ البته زمان حركت را فراموش نكنيد. ببينيد باتوجه به مسيري كه آمده ايد حالا خورشيد در كدام طرف شماست. اكنون با بررسي اطلاعات به دست آمده شايد شما بتوانيد موقعيت خود را تشخيص دهيد. به ساعت نگاه كنيد. اگر فرصت داشتيد محيط اطرافتان را بازرسي كنيد و بعد با قطب نما جهت شمال را تعيين كرده و منطقه را با دقت وارسي كنيد تا علائم راهنما مثل درياچه، رودخانه، كوه يا دره را روي نقشه پيدا كنيد. به اين ترتيب مي توانيد به سرعت راه خروج از طبيعت را پيدا كنيد. در طبيعت گردي، نقشه مي تواند بزرگترين وسيله براي پيدا كردن مسير باشد. لازم است با انواع نقشه هاي مناطق آشنا شده و به آساني بتوانيد در برنامه هاي خود از آن استفاده كنيد. سعي كنيد نقشه و كتاب هاي راهنماي هر منطقه را از پيش مطالعه كنيد و ويژگي هاي مهم مسير اعم از كوه ها، رودخانه ها، درياچه ها و حتي روستاها را به خوبي به ياد بسپاريد. يك طبيعت گرد، به وسيله قطب نما مي تواند نقشه اي را دقيق، كامل و بدون اشتباه بخواند. بهتر است در تمام طول راه، مسير حركت گروه را با بررسي نقشه و

نشانه هاي طبيعي بيابيد. به طور كلي هر يك از افراد گروه بايد نقشه خواني، كابرد قطب نما و موقعيت يابي در طبيعت را به خوبي بدانند. اگر نقشه يا قطب نما نداريد سعي كنيد در هر گردشي كه به اطراف مي كنيد ردپاي خود را مشخص كنيد و علائمي را در راه به خاطر بسپاريد و پس از هر گردش در محيط اطراف، مجددا به محل آتش برگرديد. دقت كنيد زمان هر گردش از 30 دقيقه تا يك ساعت بيشتر نشود. اگر علائم آشنايي نديديد به محل استقرار خود برگرديد و دوباره جهت ديگري را امتحان كنيد. مسير را با دقت علامت گذاري كنيد تا بتوانيد به راحتي برگرديد. اگر بازهم نتوانستيد موقعيت خود را تشخيص دهيد، بلافاصله براي گذراندن شب آماده شويد. اين نكته مهم و اساسي را به ياد داشته باشيد كه بايد سه ساعت قبل از تاريكي هوا كارهاي ديگر را رها كرده و آماده چادر زدن براي گذران شب بشويد. مراقب وسايل خود باشيد و آنها را گم يا خراب نكنيد. لباس هايتان را خشك نگه داريد. فقط سلامت شما در اين شرايط بسيار اهميت دارد. سعي كنيد مشكل ديگري به مشكلات موجود اضافه نكنيد مثلا اگر احساس مي كنيد پاهايتان خسته است به راهپيمايي در اطراف ادامه ندهيد و اگر زخمي هستيد آن را مداوا كنيد چرا كه درد و خونريزي موجب عدم كارايي شما مي شود. لوازم كمك هاي اوليه را حتما همراه خود داشته باشيد. براي محافظت چشمانتان نبايد به طور مستقيم به برف يا انعكاس نورخورشيد بر آن نگاه كنيد. عينك آفتابي در مناطق كوهستاني پربرف

بسيار اهميت دارد. هميشه به ياد داشته باشيد كه احتمال اين كه كسي در نزديكي شما باشد هست، پس از علائم هشدار دهنده و آگاه كننده استفاده كنيد كه معمولا اين علائم سه بار تكرار مي شوند. مثلا سه بار به طور متوالي سوت بزنيد يا آتشي در سه زاويه يك مثلث روشن كنيد و هرازگاهي سوت بزنيد. براي اينكه آتش شما دود كند، بهتر است از چوب هاي تر و خاروخاشاك و برگ درختان استفاده كنيد. البته يكسري از علائم هستند كه از هويت بين المللي برخوردارند مانند علامت SOS كه يعني كمك يا X كه به معناي جلوتر نمي توانم بروم است، از اين مشخصه ها براي دريافت كمك توسط خلبان ها مي توانيد استفاده كنيد. به هر حال شايد موثر باشد. پس از كنار هيچ حركت موثري به سادگي نگذريد.

چگونه بدون قطب نما گم نشويم؟

فرض كنيد شما گم شده ايد و وسط ناكجا آباد ايستاده ايد و نمي دانيد چه بايد بكنيد. دو نكته مهم را در لحظه اي كه احساس مي كنيد گم شده ايد فراموش نكنيد: اول اين كه آرامش خودتان را حفظ كنيد و ديگر اين كه عاقلانه فكر كنيد. شما مي توانيد مدت ها بدون غذا زندگي كنيد. فقط بايد آب پيدا كنيد. اقدامات اوليه در اين مطلب بيشتر از اين كه بخواهيم بدانيم چه مهارت هايي براي زنده ماندن لازم است، سعي مي شود نحوه يافتن راه بدون استفاده ازقطب نما را ياد بگيريم. براي شروع بد نيست از يك ارتفاع بالا برويد و خوب اطراف را ببينيد. سعي كنيد تا ردي از عبور انسان را در حوالي خود پيدا كنيد. اگر چيزي پيدا نكرديد بهتر است تصميم بگيريد

كه در كدام مسير بايد حركت كنيد. اگر نقشه اي در دست نداريد سعي كنيد عوارض طبيعي اطرافتان را بر روي يك كاغذ بكشيد. شمال و جنوب را همان طور كه كمي پايين تر خواهيم گفت روي آن مشخص كنيد. اگر هم نقشه داريد مكان خود را تعيين كنيد. يادتان باشد قرار نيست يبشتر از تواناييتان از ارتفاع بالا برود. اگر خسته بوديد بايد كمي استراحت كنيد و با كمي فكر كردن راه ديگري را براي جمع آوري اطلاعات جهت نجات بدست بياوريد.

آسمان آبي و ابر سفيد

با يك روش بسيار دقيق شروع مي كنيم. اين روش نياز به آسمان صاف و زمان زياد دارد. يكي از محاسن اين روش اين است كه احتياج به هيچ وسيله خاصي (كه در طبيعت نيست) ندارد. يك شاخه درخت يك متري، دو قلوه سنگ يك اندازه و يك سنگ بزرگتر و چيزي كه شبيه به ريسمان برايتان عمل كند همه وسايلي است كه نياز داريد. در طول روز قبل از ظهر شاخه يك متري را به صورت عمودي درون زمين فرو ببريد. زمين مورد استفاده براي اين روش بايد كاملا صاف باشد. در مرحله بعد در انتهاي سايه شاخه يك متري يكي از قلوه سنگ ها را قرار دهيد. ريسمان را در انتهاي ديگر چوب جايي كه به زمين فرو رفته است ببنديد. سنگ بزرگتر را به ريسمان گره بزنيد و از اين طريق يك دايره روي خاك ترسيم كنيد. حالا نوبت صبر كردن است. آنقدر صبر كنيد كه هوا رو به تاريكي برود. در طول روز سايه شاخه درخت بلند است هر چه به سمت ظهر مي رويد سايه ها كوتاهتر مي شود و

بعد از ظهر روند بلند شدن سايه ها باز هم تكرار مي شود. وقتي سايه در كوتاهترين حد خود قرار دارد بايد با يكي از قلوه سنگ ها در انتهاي سايه شاخه درخت نشانه(ظهر) قرار دهيد. سمتي كه شاخه سايه اش كوتاهتر است در نيم كره شمالي زمين، شمال را نشان مي دهد. به راحتي مي توان جنوب و شرق و غرب را پيدا كنيد. با تقسيم بندي مناطق بدست آمده مي توان ساعت درست كرد. اين روش بسيار سريع است و همه چيز را به صورت تقريبي به شما نشان مي دهد.

ستاره اي از سرزمين سرد

در طول شب مي توانيد از طريق ستاره ها مسير خود را پيدا كنيد و در عين حال مواظب راه رفتن خود در تاريكي باشيد چرا كه هم ممكن است ليز بخوريد هم اين كه ستاره ها را گم كنيد و بي جهت دور خود بچرخيد. وقتي در نيم كره شمالي گم شده ايد ستاره قطبي اولين چيزي است كه بايد پيدايش كنيد. يكي از ساده ترين راه هاي پيدا كردن آن، ديدن صورت فلكي دب اكبر(خرس بزرگ) است. آن را به صورت يك ملاقه هم مي توان در آسمان يافت. اگر فاصله دو ستاره آخر اين صورت فلكي را 5 برابر كنيد به ستاره قطبي مي رسيد. ستاره قطبي خود اولين ستاره صورت فلكي دب اصغر يا خرس كوچك است. در نيم كره جنوبي بايد صورت فلكي صليب جنوبي را پيدا كيند از آنجايي كه من هرگز پايين تر از خط استوا نرفته ام نمي توانم در پيدا كردن آن توضيحي بدهم.

ديجيتال بهتر است يا آنالوگ

راه ديگر استفاده از ساعت مچي آنالوگ است. با استفاده از زمان مي توانيد جهت شمال يا جنوب را پيدا كنيد.

ساعت را دقيقا روبروي خود نگه داريد. و عقربه ساعت شمار ( عقربه كوچكتر) هماني كه با رنگ قرمز در تصوير نشان داده شده است را به طرف خورشيد نشانه بگيريد. زاويه بين ساعت 12 و يك را به دو قسمت تقسيم كنيد. امتداد اين ميانه جنوب است. اين روش براي زماني خوب است كه در حوالي نيمروز قرار داريد. اين روزها خيلي ها ساعت ديجيتال استفاده مي كنند. اگر شما هم مثل من ساعت آنالوگ نداريد، روي كاغذ يك ساعت عقربه دار نقاشي كنيد و طبق روش بالا عمل كنيد. از روشي كه گفته شد مي توان در روز هاي ابري هم استفاده كرد. مهم پيدا كردن مكان خورشيد در آسمان است.

قطب نماي سوزني

اگر بخواهيد براي خود قطب نما درست كنيد احتياج به يك سوزن نازك و يك ليوان آب داريد. سوزن مي تواند روي آب شناور باشد اگر آن را به آرامي روي سطح آب قرار دهيد فقط بايد كمي صبوري به خرج بدهيد. سه راه براي قرار دادن سوزن بر روي آب وجود دارد: سوزن را روي يك تك كاغذ قرار دهيد. چه كاغذ شناور بماند يا فرو برود هيچ مشكلي ايجاد نخواهد شد. اگر كاغذ در آب فرو برود سوزن روي آب شناور مي ماند. اگر روي سوزن كمي روغن بماليد كار برايتان آسان تر مي شود. سوزن را با جنگال هم مي توان به آرامي وارد آب كرد طوري كه غرق نشود.

چگونه يك قطب نماي سوزني بسازيم

قبل از اين كه سوزن را در آب بيندازيد با مالش دادن آن در يك جهت به آهن ربا، چاقو و يا ماليدن آن فقط در يك جهت به پارچه ابريشمي يا پنبه اي،

سوزنْ مغناطيسي يا قطبي درست كنيد. مانند سوزن قطب نما. مثلاً با 30 بار مالش دادن سوزن به آهنربا از طرف خودتان به سمت بيرون، سوزن به اندازه كافي خاصيت آهنربايي پيدا مي كند. همچنين مالش سر سوزن از پايين به بالا بر پارچه ابريشمي باعث مي شود كه سر سوزن نقطه شمال را نشان دهد). حتي مي توانيد آن را در يك جهت ميان موهاي سر خود بكشيد. توجه كنيد كه هميشه فقط در يك جهت مالش دهيد. حال اگر آن را روي يك چوب پنبه يا پوشال كوچك قرار دهيد (سوزن را به چوب پنبه چسب بزنيد، يا درون آن فرو كنيد؛ يا در دو طرف سوزن چوب پنبه هايي كوچك فرو كنيد)، و روي آب (آب راكد يا ظرفي پر از آب) شناور كنيد، مانند يك قطب نما عمل مي كند، و سر سوزن رو به شمال مي چرخد.

بدون سايه بالا سر

اما اگر سايه اي در كار نبود با نشانه هايي كه در طبيعت است نيز مي توان راه را پيدا كرد. اولين راه در جايي به دردتان خواهد خود كه تعداد زيادي درخت و گياه وجود داشته باشد. شاخه هاي درختان بيشتر رو به جنوب كه آفتاب بيشتري دارد رشد مي كنند . البته در يك نگاه كلي مي توان پي به اين موضوع برد بنابراين درختان را به صورت تكي برانداز نكنيد. خزه هايي كه روي تنه درختان رشد مي كند بيشتر گرايش به سمت شمالي درخت دارند تا سمت جنوب آن؛ پس سمت شمالي درخت رطوبت بيشتري دارد. اگر با تنه برديده يك درخت مواجه شديد به خط هاي درون تنه توجه كنيد. سمت جنوب درخت كه بيشتر از آفتاب بهره مند است، بيشتر رشد مي كند. در

بهار برف سمت جنوبي كوه ها زود تر از سمت شمالي آنها آب مي شود. همچنين گياهاني كه سمت جنوبي كوهستان رشد مي كنند از گياهان سمت شمال ساقه هاي كلفت تري دارند. ميوه هاي سمت شمال ديرتر از سمت جنوب كوهستان مي رسند. نشانه هاي موجود در طبيعت به تنهايي نبايد مورد استفاده قرار گيرد چرا كه اين نشانه ها با عوامل ديگر مثل باد تغيير مي كند. حيوانات هم مي توانند در يافتن شمال و جنوب به ما كمك كنند. مثلا مورچه ها خاك لانه هايشان را در سمت جنوبي لانه مي ريزند تا شايد بعد از ظهر ها از سايه آن تل خاك استفاده كنند و سنجاب و داركوب لانه هايشان را در سمت شرقي درخت مي سازند

چگونه ارايه كننده كمك هاي اوليه باشيم

يادگيري كمك هاي اوليه از يك كتاب راهنما يا يك دوره آموزشي با آنچه در واقعيت اتفاق مي افتد كاملاً مشابه نيست اكثر ما در برخورد با «موارد حقيقي دچار نگراني مي شويم با مقابله كردن با اين نوع احساسات بهتر قادر به برخورد با موارد غيرمنتظره خواهيم بود.

هر آنچه در توان داريد، انجام دهيد

علم كمك هاي اوليه سختگير نيست و خطاهاي انساني را مي پذيرد. حتي با درمان مناسب و سخت ترين كوشش هاي شما، امكان دارد مصدوم در حد انتظار پاسخ ندهد. بعضي وضعيت ها حتي با بهترين مراقبت پزشكي به ناچار به مرگ منتهي مي شوند. اگر در حد توان تلاش كنيد، وجدان شما آسوده خواهد بود.

خطرها را ارزيابي كنيد

اصل طلايي و اوليه آن است كه «اول سعي كنيد ضرر نرسانيد». بايد از درماني استفاده كنيد كه به احتمال قوي براي مصدوم مفيد واقع مي شود و نبايد فقط از جهت اينكه كاري انجام داده باشيد، درماني

را به كار ببريد كه در مورد كارايي آن اطمينان نداريد. اصل «انسان نيكوكار»، از افرادي كه در وضعيت اورژانس براي كمك به ديگران پا به صحنه مي گذارند، حمايت مي كند ولي از افرادي كه حد و مرزهاي پيشرفته شده را زير پا مي گذارند، پشتيباني نمي كند. اگر خونسردي خود را حفظ كنيد و از راهكارهاي مشخص شده پيروي كنيد، نيازي به نگراني درباره عواقب قانوني نخواهيد داشت

مسؤوليت هاي ارايه كنندگان كمك هاي اوليه به طور مشخص تعيين شده است اين موارد عبارتند از:

*ارزيابي سريع و بي خطر يك وضعيت اورژانس و فراخواني كمك هاي مناسب

*محافظت از مصدومان و ساير افراد حاضر در صحنه در برابر خطرها

*شناسايي آسيب يا نوع بيماري مصدوم در حد امكان

*ارايه درمان به موقع و مناسب به هر كدام از مصدومان (درمان وضعيت هاي بسيار خطرناك اولويت دارد(.

*فراهم كردن شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان نزد يك پزشك يا منزل وي (بسته به ضرورت

*در صورت نياز به كمك هاي پزشكي باقي ماندن در كنار مصدوم تا زماني كه امكان ارايه مراقبت هاي بيشتر فراهم شود .گزارش كردن مشاهدت خود به افرادي كه مراقبت از مصدوم را به عهده مي گيرند و در صورت نياز، ارايه كمك هاي بيشتر

*پيشگيري از انتقال متقاطع عفونت بين خود و مصدوم در حد امكان .

*وضعيت را ارزيابي كنيد در مورد واقعه از مصدوم يا ناظران سؤال كنيد. سعي كنيد آسيب هاي وي را شناسايي كنيد و ابتدا موارد ضروري را درمان كنيد. مصدوم را تا زماني كه كاملاً ضروري نباشد، حركت ندهيد. با اطمينان اقدام به مراقبت از مصدوم كنيد

هر مصدومي بايد احساس امنيت داشته باشد و بداند

كه فرد كارآزموده اي از وي مراقبت مي كند. با رعايت نكات زير، مي توانيد جوي از اطمينان و اعتماد به وجود آوريد:

*هم واكنش هاي خود و هم مشكل ايجاد شده براي مصدوم را كنترل كنيد.

*خونسرد و منطقي عمل كنيد.

*خوش رفتار ولي قاطع باشيد.

*با مهرباني اما هدف دار و صريح با مصدوم صحبت كنيد.

ايجاد اطمينان در طول زمان معاينه و درمان مصدوم با وي صحبت كنيد. به وي توضيح بدهيد كه قصد داريد چه كاري انجام دهيد. سعي كنيد با دادن پاسخ هاي صادقانه به سؤالات بيمار، تا جايي كه مي توانيد از ترس وي كم كنيد. در صورتي كه پاسخ سؤالي را نمي دانيد، اين مطلب را به بيمار بگوييد. حتي پس از پايان درمان باز هم اطمينان بخشيدن به بيمار را ادامه بدهيد. همچنين در مورد خويشاوندان نزديك مصدوم يا هر شخص ديگري كه بايد از اين حادثه مطلع شود، سؤال كنيد. از مصدوم بپرسيد كه آيا لازم است مسؤوليت هايي را كه بر عهده وي بوده (مثلاً رفتن به مدرسه به دنبال فرزندش انجام دهيد. فردي را كه مطمئن هستيد در حال مرگ و يا شديداً بدحال يا آسيب ديده است رها نكنيد. به گفتگو با مصدوم ادامه بدهيد و دست وي را بگيريد؛ هرگز اجازه ندهيد كه فرد احساس تنهايي كند.

گفتگو با خويشاوندان

رساندن خبر فوت به خويشاوندان مرحوم معمولاً از وظايف پليس يا پزشك مربوطه است با اين وجود، مناسب است كه شما به خويشاوندان و دوستان فرد بگوييد كه وي مصدوم يا بيمار شده است هميشه مطمئن شويد كه اولين شخص طرف گفتگو با شما، همان شخص مناسب

و مرتبط با حادثه است سپس در حد توان ساده و صادقانه به توضيح ماجرا بپردازيد و در صورت لزوم محلي را كه مصدوم به آنجا منتقل شده هم ذكر كنيد. مبهم يا اغراق آميز سخن نگوييد چون اين كار مي تواند دلواپسي بي مورد ايجاد كند. بهتر است به جاي دادن اطلاعات گمراه كننده به فرد در مورد يك آسيب يا بيماري اظهار بي اطلاعي كنيد.

نحوه برخورد با كودكان

كودكان كم سن و سال بسيار زيرك هستند و هر گونه ترديد و دودلي شما را به سرعت درك مي كنند. اعتماد كودك آسيب ديده يا بيمار را از طريق گفتگوي ابتدايي با فرد مورد اعتماد وي (در صورت امكان يكي از والدين جلب كنيد. در صورتي كه پدر يا مادر كودك شما را بپذيرند و متقاعد شوند كه كمك شما مؤثر واقع خواهد شد، اين حس اعتماد به كودك منتقل مي شود. هميشه در مورد روند كار و آنچه قصد داريد انجام دهيد، با جملاتي ساده به كودك توضيح بدهيد؛ از بالاي سر كودك با او صحبت نكنيد. نبايد كودك را از مادر، پدر يا ساير افراد مورد اعتماد وي جدا كنيد. ارايه كمك هاي اوليه به يك كودك سعي كنيد كه كودك ضمن درمان شما، احساس آرامش و اطمينان كند. هميشه بدون توجه به اينكه سن كودك چقدر است در مورد آنچه انجام مي دهيد به وي توضيح دهيد.

تماس تلفني براي درخواست كمك

شما مي توانيد با تلفن به تعدادي از مراكز، درخواست كمك كنيد.

خدمات اورژانس پليس مراكز آتش نشاني يا مراكز آمبولانس گروه هاي نجات معدن كوهستان غار و

بيابان نيروهاي حراست ساحل (گارد ساحلي

خدمات شهري گاز، برق يا آب

خدمات سلامت پزشكان دندانپزشكان پرستاران ماماها تماس هاي اورژانس رايگان هستند و از طريق تمام دستگاه هاي تلفن (مثل تلفن هاي اتومبيل يا تلفن هاي همراه قابل انجام هستند. در جاده هاي ماشين رو، در هر چندكيلومتر يك دستگاه تلفن اورژانس وجود دارد؛ پيكان هاي روي تيرك هاي نشانگر كه بين اين تلفن ها واقع شده اند، جهت نزديك ترين تلفن را نشان مي دهند. براي فراخواني كمك از طريق اين تلفن ها، تنها كافي است گوشي را برداريد و شماره تلفن امداد را بگيريد؛ به درخواست شما پاسخ داده مي شود. اگر براي درخواست كمك از طريق تلفن مجبور به ترك مصدوم هستيد، قبلاً با انجام عمليات حياتي خطرهاي تهديدكننده را در مصدوم به حداقل برسانيد (به « ارزيابي اوليه » مراجعه كنيد). تماس خود را كوتاه ولي دقيق انجام دهيد. اگر از شخص ديگري خواستيد كه اين تماس را برقرار سازد، از او بخواهيد كه (پس از انجام تماس برگردد و شما را از آمدن نيروهاي امدادي مطمئن سازد. برقراري تماس تلفني

وقتي با تلفن اورژانس تماس مي گيريد، در مورد خدمات موردنياز شما سؤال مي شود و سپس به افسر كنترل مربوطه وصل مي شويد. اگر با چندين مصدوم مواجه شده ايد، آمبولانس درخواست كنيد؛ مركز آمبولانس به ساير مراكز خدماتي اطلاع خواهد داد. اگر در مورد موقعيت مكاني خود مطمئن نيستيد، هراس به خود راه ندهيد. سعي كنيد از بوميان و اطرافيان موقعيت جغرافيايي محل را جويا شويد. ممكن است از شما بخواهند كه براي «نشان دادن راه خدمات اورژانس در كنار دستگاه

تلفن بمانيد. اگر مي خواهيد شخصي را براي انجام اين كار روانه كنيد، مطمئن شويد كه وي اهميت موضوع را درك كرده است و گزارش ماجرا را به شما خواهد رساند. تماس با مركز خدمات اورژانس سعي كنيد خونسردي خود را حفظ كنيد تا بتوانيد تمام اطلاعات موردنياز مركز خدمات اورژانس را ارايه كنيد. تا زماني كه افسر كنترل بتواند خط شما را رديابي كند، تلفن را قطع نكنيد.

اطلاعاتي كه بايد در اختيار اورژانس قرار دهيد؟

- نام خود را درست بيان كنيد و ذكر كنيد كه به اندازه ظرفيت خود به عنوان يك ارايه كننده كمك هاي اوليه مشغول به فعاليت هستيد. جزييات زير ضروري هستند:

- شماره تلفن خودتان

- محل دقيق حادثه .در صورت امكان نام يا شماره جاده را بدهيد. هرگونه تقاطع يا نشانه ديگرا را ذكر كنيد.

- نوع و سنگيني مورد اورژانس به عنوان مثال «حادثه رانندگي دو ماشين جاده مسدود شده 3 نفر گير افتاده اند

- تعداد، جنس و سن تقريبي مصدومان و هر چيزي كه در مورد وضعيت آنها مي دانيد؛ به عنوان مثال مرد، پنجاه و چند ساله مشكوك به حمله قلبي ايست قلبي)

- جزييات هر نوع خطر مثل گاز، مواد سمي صدمه خطوط نيرو يا وضع آب و هوا (مثلاً مه يا جاده يخ زده

دستورالعمل آمادگي براي وقوع زلزله

تا به حال مطالب بسيار زيادي را درباره اينكه چگونه خود را براي زلزله آماده كنيم ديده و خوانده ايد. متاسفانه بسياري از اين مطالب ترجمه اي صرف از بخشي از متون آموزشي است كه در كشورهاي پيشرفته همچون امريكا و ژاپن در اختيار مردم

آن كشورها قرار ميگيرد ؛ اين آموزشها با آنكه بسيار تخصصي ميباشد اما بدليل آنكه شرايط و نيز سطح ايمني ساختمانها در كشورهاي مذكور با سطوح ايمني و نحوه اجرايي ساختمان سازي در كلان شهر ها ما خصوصا تهران هماهنگي ندارد ؛ لذا قابليت اجرائي آن بسيار محدود و گاه غير ممكن است . در اين خصوص گروه امداد و نجات موج پيشرو اقدام به تهيه دستور العمل جامعي براي مردم ايران نموده است كه هموطنان عزيزمان بتوانند با آشنايي مقدماتي با زلزله و نيز بحرانهاي پس از آن در ايران ؛ خود را براي رويارويي با زلزله آماده سازند. بي گمان تلاش ما براي اين است كه اين دستورالعملها هر دوره كاملتر شده و در هر سال بصورت كتابچه اي با اطلاعات جديدتر با آخرين پژوهشهاي بعمل آمده ؛ به روز رساني و در اختيار شما هموطن گرامي قرار بگيرد.

آشنايي با علائم وقوع زلزله

همواره وقوع زلزله با يكسري علائم هشدار دهنده همراه است كه در صورت توجه به چنين علائمي مي توانيم از خسارات جاني و مالي كه زلزله همواره بر جاي مي گذارد به ميزان قابل ملاحظه اي بكاهيم . ما در اولين گام سعي داريم شما را با بخشي از اين علائم كه غير تخصصي بوده و هر هركدام از ما مي تواند انرا شناسايي نمايد اشنا نماييم .

قسمت اول پيش نشانگرها

گاه حركت گسلها موجب مي گردد كه در لايه هاي از زمين كه سفره هاي آب زير زميني را در خود نگه ميدارند شكستهايي ايجاد گردد كه در اثر آن گاه دو يا چند سفره آب زير زميني

با همديگر ارتباط برقرار ميكنند در اين حالت بروز اتفاقات زير را شاهد خواهيم بود .

1- دماي آب چشمه ها و قنوات و چاهها كاهش و يا افزايش ناگهاني پيدا ميكند .

2- چاهها و قنوات از نظر طعم ومزه دچار تغييراتي محسوس ميگردد .

3-در حجم و مقدار آب دهي قنوات ؛چشمه ها و سطح آب در چاهها فزايش و يا كاهش محسوسي بوجود ميايد .

پيش از وقوع زلزله هاي ادواري شكافهايي در سنگها و پوسته زمين به وجود مي آيد كه همگي در جهت خاصي هستند و بعد از وقوع زلزله شكافهاي حاصل از زمين لرزه دقيقا در امتداد شكافهاي قبل از وقوع آن امتداد ميابد لذا توجه به شكافهاي ناگهاني كه طي چند دقيقه تا چند روز در سطح زمين خصوصا در مناطقي كه بروي گسل هاي فعال قرار دارند بوجود ميايد ميتواند به پيش بيني زلزله كمك فراواني نمايد . در زلزله بم گزارشاتي از صداهاي عجيب كه از زمين شنيده ميشده است مويد اين مطلب ميباشد كه صداي ايجاد تركها حتي در اعماق زمين گاه همچون بم قابل شنيدن بوده و ميتواند قبل از حدوث زلزله بعنوان يك پيش نشانگر مهم مورد توجه بايد قرار بگيرد معمولا حيوانات قادر به درك امواج P هستند اين امواج كه تنها در جامدات منتقل مي گردند داراي سرعت بيشتري نسبت به امواج ديگر بوده و لذا اين امواج چند ثانيه زودتر از امواج مخرب زلزله كه به آن امواج S ميگوئيم به ما ميرسند و اين امواج معمولا بروي حيوانات تاثير بيشتري داشته لذا حيوانات قبل از وقوع زلزله بطور غريزي از خود در برابر

درك اين امواج يكسري واكنش خاص نشان ميدهند اين رفتارها در حيوانات اهلي همچون خر و الاغ و خرگوش فرار به سوي سر بالايي ميباشد . آنان هيچگاه به سمت سراشيبي حركت نميكنند و در ماهي ها مرگ گروهي و بي دليل و در پرندگان اهلي همچون اردك و غاز كه در مسير تابش امواج ماوراء صوت قرار گرفته اند سوختگي در امحا و احشاي داخلي و مرگ گزارش شده است .حيواناتي كه در منزل نگهداري ميشوند همچون سگها به شدت پارس ميكنند و مضطرب ميگردند و گربه هاي خانگي با جمع كردن بدن به صورت گلوله و يا انداختن خود در داخل ظرفهاي گود همچون سطل آشغال رفلكس نشان ميدهند . در خصوص علائم غير طبيعي همچون مشاهده شدن اشياء نوراني در شبهاي قبل از زلزله نيز گزارشات زيادي دريافت شده اين اشياء در جهت جنوب حركت كرده و به ناگهان به سمت شرق تغيير مسير ميدهند * .( * ) (هرچند اين چنين علائمي هنوز در هيچ مجمع علمي مورد تائيد واقع نگرديده است اما با توجه به تكرار آن در ايران توجه به آن به نظر مولف الزامي ميباشد . براي اطلاعات جامع تر در خصوص مشاهده نورهاي غير طبيعي قبل از وقوع زلزله ميتوانيد به روزنامه ايران به تاريخ 23 دي ماه 1382 در صفحه 4 مراجعه فرمائيد. )

قسمت دوم نشانگرها يا علائم منتهي به زلزله

پس از آشنايي با پيش نشانگرها ميرسيم به علام منتهي به وقوع زلزله كه در حقيقت اين علائم با ورود موج اصلي ( s ) زلزله به منطقه ؛ مشاهده ميگردد و همواره پس

از مشاهده آنها تنها چند ثانيه وقت براي شما باقي است كه شايد با پناه بردن به زير يك ميز محكم يا كنجي از اطاق يا نقطه اي امن بتوانيد جان خود را نجات دهيد . شاهدان زيادي پس از زلزله گفته اند كه در آغاز زلزله با صدايي عجيب روبرو شده اند. بله درست است در ابتدا معمولا صداي نامتعارف شنيده ميگردد ، در زلزله هاي بزرگ ابتدا صداي عجيبي همچون زوزه باد و حركت درختان و برگها و سپس صداي ضعيف شيشه هاي منزل شنيده ميشود و به سرعت لرزش هاي اوليه كه معمولا با شدت بالا نيستند آغاز ميگردد و پس از آن موج اصلي با مدت زمان چند ثانيه اي و پس از آن پس لرزه هايي با شدت پائين و سپس اتمام زلزله ! عزيزان من گاهي اين چند لحظه ، چند دقيقه و حتي همچون بم چند ساعت است ، به صورتي كه خود پيش لرزه ها را ما با زلزله اصلي اشتباه ميگيريم ، بم در ساعات پاياني شب دو بار لرزيده بود اما عزيزان ما يا با بي توجه به آن در منازل خود خوابيدند و يا چند ساعتي را كه سرماي بيرون به آنها امكان تحمل داده بود را در حياطها ماندند و به داخل باز گشته ، خوابيدند ! ..... پس اول از همه اگر زلزله كوچكي را تجربه كرديد فراموش نكنيد كه ممكن است موج اصلي در راه باشد مكان هاي امن خانه را كه برايتان توضيح خواهم داد براي استراحت در نظر بگيريد حتما با هوشياري بخوابيد اگر امكان خوابيدن در حياط را

داريد به عنوان يك تفريح هم شده شبي را با عزيزانتان در حياط بيدار بمانيد البته توجه كنيد كه از آوار ديوارهاي حياط و خود ساختمان ايمن باشيد .

آنچه براي مقابله با زلزله بدان نياز داريم:

ايمن سازي سازه اي و غير سازي

الف - ايمن سازي سازه و بنا

ساختماني كه در آن زندگي ميكنيم از طراحي تا اجراي آن ميبايست تابع اصول مهندسي ساختمان بوده و در تمامي مراحل اجراي آن از نيروهاي متخصص استفاده گردد و بر نحوه اجراي آن نيز همواره نظارتي دقيق توسط مهندسان ناظر تاييد صلاحيت شده صورت بگيرد . متاسفانه اغلب ما در منازلي زندگي ميكنيم كه خود بر نحوه طراحي و اجراي آن نظارتي نداشته و از ميزان ايمني آن در برابر زلزله آگاه نيستيم . گاهي ما با برداشت ديوارها براي بازسازي منزل قديمي خود و يا باز نمودن پنجره ايي در دهانه هايي كه بادبندها در آن اجرا شده است ناخواسته به تضعيف سازه خود اقدام ميكنيم . ايمن سازي يعني مشخص نمودن نقاط ضعف يك ساختمان اجرا شده در طراحي واجرا و رفع آن كه اين كار با توجه به پيچيدگي و تخصصي بودن آن بايد توسط نيروهايي كه داراي تخصص ويژه در مهندسي سازه و زلزله هستند انجام بگيرد. براي تعيين ميزان ايمني اينگونه ساختمانها بحثي بنام ايمن سازي سازه و بنا همواره مطرح بوده و كارشناسان خاص خود را دارا ميباشد . كارشناسان اين رشته قادرند پس از بازديد از ساختمان براي ايمن سازي منازل شما طرحهاي مربوطه را ارائه كنند . براي آشنايي با نحوه عملكرد اين گروه به بخش ايمن

سازي سايت EHRSI.com مراجعه كنيد .

ب - ايمن سازي غير سازه اي

( ايمن سازي دكوراسيون و لوازم داخلي منزل) در صورتي كه منزل شما در برابر زلزله دوام بياورد ، ممكن است لوازم و دكوراسيون منزل موجب صدمه به اعضاء خانواده شما گردد پس ايمن سازي در داخل منزل را به همان اندازه ساخت خانه جدي بگيريد !

1. تمام تابلو ها را به ديوار مهار كنيد و از نصب تابلو بالاي مكان خواب خود و فرزندانتان خودداري كنيد

2. كتابخانه . كمد لباس . ساعت ديواري ، كامپيوتر و هر چيزي كه با سقوط آن موجب صدمه زدن به كودكتان ميگردد را مهار و از مكان خواب او دور كنيد

3. تخت خواب را در كنار پنچره خصوصاً پنجره هاي بدون پرده هاي كلفت قرار ندهيد، شيشه هاي شكسته ميتواند صدمات جبران ناپذيري به خانواده شما وارد كند ، فراموش نكنيد كه مشكلات زلزله با پايان حركت زمين ، تازه آغاز مي گردد . بر چسبهايي اكنون در ايران وجود دارد كه ميتواند ايمني شيشه منزل شما را تضمين كند .

4. ميز توالت همسرتان را در مسير خروج از اطاق خواب قرار ندهيد .

5. نحوه قطع جريانهاي آب و برق و شوفاژ و گاز را به اعضاي خانواده آموزش دهيد تا در صورت عدم حضور شما هم بتوانند اقدامات لازم را انجام دهند

.6. پس از پايان زلزله به دقت شير هاي اصلي گاز را قطع كرده و بسيار دقت كنيد كه موجب آتش سوزي نگرديد ، يك جرقه مي تواند خطر ساز باشد ، روشن كردن چراغ اطاق يا

روشن كردن يك كبريت براي روشنايي ميتواند خسارت جبران ناپذيري را در پي داشته باشد ، در صورت روبرو شدن با آتش سوزي فراموش نكنيد كه به همان اندازه كه خود آتش ميتواند خطرناك باشد دود نيز ميتواند موجب خفگي شما گردد . در صورتي كه با دود ناشي از آتش سوزي روبرو شديد تا ميتوانيد در سطوح پايين زمين حركت كنيد تا كمتر مواد سمي را استنشاق كنيد . به اين منظور چهار دست و پا برروي زمين حركت كنيد و يا اگر مجبور شديد سينه خيز برويد اما تا جايي كه امكان دارد گازهاي ايجاد شده را استنشاق نكنيد . براي عبور از يك ديواره آتش استفاده از يك پتوي خيس در اولويت ميباشد در صورت عدم دسترسي ، لباس خود را به شرط آنكه نايلوني ( از جنس مواد و پشم شيشه ) نباشد خيس كرده بر روي سر خود بكشيد و از آتش عبور كنيد .

7. اگر در منزل آبگرمكن داريد آنرا حتما به ديوار مهار كنيد، سوختگي كم از آوار نيست.

آشنايي اوليه با بحران پيش رو

اكنون كه با علائم زلزله و نيز نحوه ايمن سازي سازه اي و غير سازه اي آشنا شده ايد نوبت به آشنايي با نحوه عملكرد فردي و گروهي شما عزيزان مي باشد تا بتوانيد با بروز حادثه به كمك خانواده خود و نيز همسايگان و بستگان خود بشتابيد . در اين خصوص با شرح تمامي جزئيات در دو گام اصلي با زير مجموعه هاي ان به اين بحث خواهيم پرداخت گام اول ما به نحوه عملكرد ما در حين زلزله و گام

دوم ما به نحوه عملكرد ما پس از وقوع زلزله مي پردازد . اما بهتر است تا قبل از مطالعه اين دو بخش در ابتدا با بحرانهايي كه مي تواند پس از زلزله براي ما حادث شود بيشتر اشنا شويم براي آغاز به آموزش مديريت بحران در محله كه جزء جدا نشدني آموزشهاي آمادگي براي زلزله ميباشد، من همواره در كلاسها با يك مثال از يك خانواده سنتي ايران درس را آغاز ميكنيم يك خانواده سنتي ايراني داراي كودك شيرخوار _ پسر و دختري نوجوان و در بيشتر مواقع مادر و يا پدري مسن مي باشد كه معمولا در كنار خانواده زندگي ميكنند اين خانواده پس از وقوع يك زلزله با چه مشكلاتي روبرو ميشوند . سرآغاز آموزش ماست ، چرا كه تا شما با بحران پيش رويتان آشنا نباشيد شايد هيچگاه نياز به آموزش و آمادگي براي زلزله را در خود احساس نكنيد و در اين صورت هيچ كلاس و جزوه اي نيز قادر نخواهد بود تا شما را براي حفظ جان خودتان ترغيب نمايد لذا بياييد در ابتدا با هم با ساده ترين حالت ممكن براي خانواده خود پس از زلزله آشنا شويم تا ببينيم چقدر براي مديريت كردن اين بحرانها آمادگي داريم و يا به ابزار و لوازم و آموزشهايي ممكن است نيازمند باشيم!

شايد در زمان وقوع يك زلزله يك خانواده در بهترين شرايط داراي وضع موجود زير باشد شخص با خانواده اش از زلزله جان سالم بدر برده است، منزل او كاملا ويران شده و او اينك به همراه خانواده اش در خيابان روبروي منزلش ايستاده، او داراي يك كودك

شير خواره ، يك عضو آسيب ديده در خانواده كه در مثال ما يك پسر 16 ساله (كه داراي شكستگي از ران پا است ) يك دختر ?? ساله كه لباس مناسبي نيست ( به خاطر عجله در خروج از منزل ) ، همسري جوان و سالم و مادري پير است كه نياز به دارو هاي فشار و قند دارد. خوب از پسر بزرگ كه مجروح است شروع ميكنيم ، او ميبايست به بيمارستان برسد و احتمالا به شهر ديگري اعزام گردد امكان آنكه او به همراه يكي از اعضاء خانواده برود بدليل كمبود جا در هواپيما نيست و ترس از گم كردن فرزندتان و عدم رسيدگي مناسب به او آغاز بحران است . مدت زماني را كه شما مجبوريد به تنهايي (توجه داشته باشيد بخاطر بچه ها نميتوانيد همسرتان را با خود ببريد ) براي حمل پسرتان و رسيدن به فرودگاه يا بيمارستان صرف كنيد را چيزي در حدود پنج ساعت تخمين بزنيد ، تازه اگر هواپيمايي باشد و بيمارستان جايي داشته باشد . در اين پنج ساعت خانواده شما بدون مرد تنهاست و مطمئنا بچه شير خوارتان غذا ميخواهد و مادرتان ميبايست انسولين خودش را كه در زير آوار مدفون شده را هر چه زودتر قبل از شوك كمبود انسولين كه بسيار خطرناك هم هست بزند ! در ضمن داروي فشار او نيز چند ساعتي است كه دير شده ! دخترتان لباس مناسبي بر تن نداره و تهيه لباس يا بيرون كشيدن حتي يك تكه پارچه فعلا مقدور نيست و شب سردي در راه است و احتمال بارش باران هم ميرود . شما

بخاطردرگيري براي بستري يا اعزام كردن پسرتان قادر نخواهيد بود كه براي خانواده پتو ويا چادر آنهم اگر برسد بگيريد . بله اين يعني بهترين حالت براي يك خانواده چرا كه مجروحي كه داراي خونريزي باشد و يا عزيزي زير آوار مانده ندارند . اگر شما هم موافق باشيد با بهترين وضع هم بحران كمر شكني را ميبايست با آن روبرو شد ، اكنون معني مديريت بر بحران را قابل لمس تر مي يابيد مديريتي كه به شما امكان آن را ميدهد كه بعنوان مدير خانه خود بر بحران پيش آمده مديريت كنيد . اين مديريت كه ما مديريت بحران محله اي ميناميم ؛ در واقع جزء وظايف هر فرد در زمان وقوع زلزله براي ساماندهي بحران در محله خود ميباشد كه در واقع در جهت حمايت از تمامي نيروهاي عمل كننده دولتي و غير دولتي است .

گام اول : چگونه درحين وقوع زلزله عمل كنيم

ما براي آموزش در حين وقوع زلزله براي حفظ جان هر فرد در هر سن و جنس و در هر مكان آموزشهايي عمومي داريم كه ميتواند بصورت مشترك مورد توجه قرار بگيرد هر چند همين آموزشها در دوره هاي تخصصي كاملا داراي سر فصلهاي خاص با نحوه عملكردهاي حرفه اي ميباشد اما اكنون كه شما با خواندن اين مقاله شروع به آموختن نموده ايد اين موارد ميتواند سر آغاز بسيار خوبي براي نجات جان شما باشد.

ما در دو بخش عمومي و حالتهاي خاص به نحوه عملكردهر فرد در زمان بروز زلزله مي پردازيم

عملكرد عمومي در تمامي حالتها

1- تا حد امكان خونسرد باشيد

2- اگر در چارچوب درب ايستاده ايد

با يك دست چارچوب را گرفته و مواظب باشيد تا درب برويتان بسته نشود . در اين حالت نشستن شما در حفظ تعائل بسيار موثر است . كافي است پشت خود را به يك لنگه چارچوب تكيه داده و پاها را به لنگه ديگر چار چوب ، البته توجه به اين نكته حائز اهميت مي باشد كه تنها چهارچوبهايي كه داراي فريمهاي محكم فلزي بوده و بكمك دوغاب ملات سيمان و ماسه و بهره بردن از شاخكهاي مهار ، به ديوار محكم شده اند مورد اعتماد مي باشد بنابراين بهتر است كه شما براي اطمينان خود قبلا از نوع و كيفيت چارچوبهاي منزل خود با كمك گرفتن از افراد ماهر در زمينه ساختمان مطلع شده باشيد .

3- در هر نقطه كه دچار لرزشهاي سخت ناشي از لزله شديد همواره كف دستها را به هم گره نموده و با ساعدها و بازوانتان از گردن و سر خود محافظت نماييد . شكستگي گردن و آسيب ديديگي مغزي و نيز خفگي از عوامل اصلي مرگ در زمان زلزله مي باشند .

4- هرگز در كنار كمدهاي بزرگ يا تابلوهاي ديواركوب و يا پنجره پناه نگيريد احتمال آسيب ديدن از اين سري لوازم كه ايمن سازي غير سازه اي براي آنها انجام نگرفته كمتر از آوار نخواهد بود .

5-حتما براي خود نقاط ايمن را در محل هاي مختلفي كه در طول روز در آن سرگرم به كار هستيد در نظر بگيريد . خصوصا خانومها خانه دار كه حتما ميبايست براي خود در آشپزخانه اين نقاط را براي زمان بروز زلزله از پيش تعيين كرده باشند . توجه داشته باشيد در

صورتي كه در آشپزخانه مشغول به كار هستيد ميبايست تا حد امكان محل پناه گرفتن شما از لوازم خطر سازي كه در اثر سقوط ميتواند جان شما را به خطر بيندازد همچون ظروف غذايي كه بروي گاز داريد و يا آبگرمكن ايستاده و يا كابينتهايي كه ظروف شيشه اي و چيني در ان قرار دارد دور باشد .

6- خانمهاي خانه دار مي بايست توجه داشته باشند كه اگر فرصت خروج از آشپزخانه را ندارند يكي از نقاطي كه ميتواند در صورت مهار بودن به ديوار ، بعنوان يك عامل كنج ساز ، شما را از ريزش مستقيم آوار نجات دهد يخچال مي باشد . البته اگر قبلا آن را به ديوار مهار كرده باشيد . هر كنجي كه در زمان زلزله ايجاد گردد مي تواند از خطر ريزش مستقيم اوار بروي شما بكاهد .

7-توجه داشته باشيد كه كمد هاي پر از ظروف شيشه اي و چيني و ابزارهايي همچون چاقو ميبايست حتما از قبل براي زلزله ، ايمن سازي غير سازه اي شده و مكان امن شما در آشپزخانه بدور از اين لوازم باشد .پيشنهاد مي كنم كه هرگز اين لوازم خطر ساز را در كابينتهاي بالاي منزل خود قرار ندهيد .

8- اگر در راه پله بوديد حركت نكنيد ، بنشينيد و با تكيه كردن به ديوار از سر و گردن خود محافظت نماييد. احتمال صدمه ديدگي بر اثر سقوط شما بسيار بيشتر از ماندن در زير آوار است . بعلت انكه ميزان حركتهاي ايجاد شده بر اثر امواج زلزله در راه پله ها بيشتر از ساير نقاط منزل است در طي چند

زلزله اخير شاهد بوده ايم كه تعداد زيادي از شهروندان بعلت شدت عجله در پائين رفتن از راه پله ها و لرزشهاي فوق دچار حادثه و سقوط از ارتفاع شده اند و صدمات جاني زيادي در اين خصوص گزارش شده است .

9-هرگز در زمان زلزله و بعد از آن از آسانسور استفاده نكنيد زيرا به طور معمول محورهايي كه اطاقك آسانسور بروي آن حركت ميكند در طي زلزله دچار تابيدگي ميگردد و در صورتي كه شما پس از زلزله بخواهيد از آسانسور استفاده نمائيد مطمئنا بعلت تابيدگي محورها در بين طبقات بنحوي گير خواهيد كرد كه امكان بيرون آوردنتان بسيار سخت خواهد بود

10- در خصوص اسانسورها توجه به يك نكته مهم ديگر نيز الزامي مي باشد ، در آسانسورهاي جديد ترمزهاي اضطراري خطر سقوط را به مراتب كم كرده است اما در آسانسورهاي قديمي تر با توجه به تكنولوژي قديمي در صورت آسيب ديدگي كابلهاي مهار يا موتور بالابر احتمال سقوط كابين آسانسور بسيار بالا است

11- در بعضي مواقع امكان دارد بر اثر زلزله ضامن دربهاي آسانسورها در طبقات آزاد گردد اين بدان معني است شما بعد از باز كردن درب آسانسور كابين ان را مشاهده ننموده و در صورت عجله كه خاص چنين مواقعي مي باشد احتمال سقوط در چاله آسانسور برايتان محتمل مي باشد .

حالتهاي خاص :

1- شما در خيابان ، پياده در حال تردد هستيد :

هنگامي كه شما در فضاي باز قرار داريد فراموش نكنيد كه پيدا نمودن يك نقطه امن بسيار مشكل خواهد بود خصوصا اگر در خيابان و در حال عبور از پياده روها باشيد براي آنكه

بهتر بتوانيد با وضعيت پيش آمده روبرو شويد بهتر است به چند نكته توجه فرماييد:

• هر ساختمان بصورت معمول در صورت تخريب در بهترين حالت 3/1 ارتفاع خود در زمان تخريب شدن بصورت آوار پيشروي ميكند اين موضوع تا ساختمانهاي 4 طبقه مصداق كامل دارد.

• پياده روي هر ساختماني كه داراي نماي سكوريت شيشه يا پلاك هاي بزرگ سنگهاي تزييني باشد در زمان زلزله يكي از خطرناكترين نقاط را بعلت سقوط سنگ و شيشه بوجود مي آورد.

• در زمان زلزله احتمال شكستگي و فرو افتادن تيرهاي چراغ برق ؛ دكلهاي فشار قوي ؛ درختان كهنسال ، بسيار زياد مي باشد.

• كنترل ماشينها در زمان زلزله بسيار مشكل بوده و به همين دليل احتمال ورود آنها به پياده رو نيز بسيار زياد ميباشد.

• ديوارهاي پيرامون محوطه منازل در صورت تخريب كاملا ازقسمت كف فرو ميريزند و اين امكان صدمه زدن به مردمي را كه در پياده رو جانبي اين ديوار در حال تردد ميباشند را افزايش ميدهد.

بنابراين پيشنهاد مي كنيم

• از ساختمانهايي بلند و داراي نماي شيشه اي و سنگهاي تزييني پلاك دوري كنيد

• مواظب تيرهاي برق _ دكلهاي برق_ درختان كهنسال_ تابلوهاي تبليغاتي باشيد

• ديوارهاي حياطها معمولا در زمان زلزله بطور كامل فرو مي افتند بنابراين از حريم ديوارهاي محوطه اي منازل حداقل 2 متر دور شويد

• اگر امكان رفتن به وسط خيابان را با رعايت احتمال خطر تصادف را داريد در ميان خيابان باستيد تا زلزله پايان پذيرد

• در غير اين صورت بصورتي قرار بگيريد كه حداقل الزامات فوق را رعايت كرده باشيد.

2- شما در خيابان ، سوار بر ماشين در حال

تردد هستيد

زمين لرزه در زمان رانندگي همچون تركيدن چرخ عقب ماشين ميباشد آناني كه تجربه پنجري و تركيدگي لاستيك عقب را دارند ميدانند كه ماشين به يكباره تعادل خود را از دست داده و كنترل فرمان از دست راننده خارج ميشود و ماشين به چپ و راست ميرود . كافي است سرعت خود را كم نموده و به منتهي اليه سمت راست حركت كنيد به شرط آنكه در كنار يك برج يا ساختمان بلند مرتبه نباشيد . دقت كنيد كه توقف شما در زير و روي پلهاي ماشين رو و عابر پياده در زمان زلزله خطرناك است .

3- در جاده هاي كوهستاني در حال تردد هستيد

حتما مي بايست توجه به ريزش سنگ بروي ماشين خود نماييد پيشنهاد مي كنم در صورتي كه در اثر ريزش سنگ ترافيك بوجود آمده است از ماشين خارج شويد تا بتوانيد در صورت وقوع ريزش هاي متعدي در محلي امن پناه بگيريد يادتان باشد حضور در ماشين يعني قرار گرفتن در تله مرگ در صورتي كه كدر ماشين هستيد و راه باز ميباشد با كمك گرفتن از توجه بقيه اعضا خانواده به محل ريزش در مسير ريزش از كوه اقدام به حركت نماييد به هر حال هر نفر يعني 2 چشم بيشتر و اين در لحظات بحراني يعني نعمتي بزرگ

4- شما در محل كار هستيد

در اغلب موارد در زمان وقوع زلزله امكان خروج گروهي از دربهاي ساختمان وجود ندارد بنابراين اگر تعداد همكارانتان زياد است مطمئن باشيد صدمه ايي كه در فرار از ساختمان ممكن است به شما وارد شود كمتر از خود زلزله نخواهد بود بهتر

است در اين حالت به نقاط امن همچون كنجهاي ساختمان ، كنار ستونهاي ساختمان و يا اجسامي كه بتوانند در زمان فرو ريزش اوار با ايجاد كنجهايي در كناره هاي خود فضايي براي زنده ماندن شما ايجاد كنند همچون كنار اختلاف سطح ها يا كنار ميزها . در صورتي كه ميزهاي شما از نوع فلزي با كيفيت عالي است اين امكان كه در زير آن پناه بگيريد هم وجود دارد در اينصورت زير ميز خود را هيچگاه با لوازم و تجهيزات كاري خود پر نكنيد در زمان زلزله به هر سانتيمتر آن نياز خواهيد داشت .

5- شما در منزل هستيد :

اگر شما از قبل مسيرهاي خروج از ساختمان را در ذهن تكرار كرده باشيد و با خانواده به صورت يك مانور چند بار خروج سريع از منزل را انجام داده باشيد ، ميتوانيد با اولين لرزش براي خروج از منزل اقدام كنيد . البته اين در صورتي امكان پذير است كه شما در يك برج و يا آپارتمان بلند مرتبه نباشيد كه البته در ان صورت هم اگر زلزله اي ضعيف را تجربه كرديد پس از پايان آن حتما از خانه بيرون برويد حتي اگر در برج زندگي ميكنيد ! البته فراموش نكنيد كه همواره در چنين حالتهايي پله هاي فرار به مراتب بهتر از آسانسور مي باشد . توجه به نقاط امن خانه ، اين نقاط ميتوانند در صورتي كه شما فرصت خروج از منزل را نداشته باشيد به داد شما برسند . نقاط امن را بكمك نكات زير در آشپزخانه ، هال ، پذيرايي ، اطاق خواب خود بيابيد اين نقاط را بكمك

اهالي خانه با تكرار در ذهن بسپاريد در زمان زلزله مطمئن باشيد ناخودآگاه از اين دانش خود بهره خواهيد برد :

1- كنج ديوارهايي كه داراي تيرهاي اصلي هستند

2-ديوارهايي كه پنجره ندارند

3- ديوارهايي كه تابلوهاي بزرگ و كمد و كتابخانه به آنها متصل نمي باشد

4-چارچوبهاي دربهايي كه كتيبه شيشه ايي در بالاي سر خود ندارند

5-مكانهايي كه فاصله دو ستون در آن نقاط حداقل ميباشد

6-ميزهاي محكم فلزي و چوبي – كنار تختخوابهايي كه داراي حجم مناسب در زير خود و نيز قدرت باربري بسيار بالا باشند

گام دوم : چگونه پس از وقوع زلزله عمل كنيم

1- ساختمان مسكوني شما در برابر زلزله مقاومت كرده است :

ممكن است كه منزل شما از لحاظ سازه اي به نحو مطلوب طراحي و ساخته شده باشد و قادر باشد تا در برابر زلزله مقاومت نمايد اين اتفاق بسيار خوبي است به شرطي كه شما ايمن سازي غير سازه اي را نيز در منزل خود جدي گرفته باشيد . ايمن سازي غير سازه اي در حقيقت به شما اين امكان را ميدهد كه در چند ثانيه پس از پايان يافتن زلزله بتوانيد از منزل خود خارج شويد . گاه يك تابلوي بسيار زيبا و نفيس كه در بالاي تخت خواب خود نصب كرده ايم در زمان وقوع زلزله همچون فرشته مرگ بروي سينه ما خواهد نشست و گاه كتابخانه بسيار بزرگ پذيرايي ميتواند صدمات جبران ناپذيري را بر اثر واژگوني به ما وارد نمايد يك لامپ تلويزيون پس از شكستن ميتواند تمام خانه را پر از شيشه نمايد و بلورهاي تزئيني بوفه و دكورها ميتوانند به راحتي زخمهاي عميقي را در

پاي خانواده شما بوجود بياورند. لذا دقت نماييم همانگونه كه براي ايمني سازه اي خانه كه در آن زندگي ميكنيم اهميت قائل هستيم باري دكوراسيون ايمن آن نيز توجه كافي داشته باشيم . ايمن سازي غير سازه اي يعني مهار اسباب و لوازم منزل به نحوي كه در زمان وقوع زلزله از جاي خود خارج نشده و موجب صدمه به اعضا خانواده نگردد

نحوه عملكرد اعضاء هر خانواده پس از وقوع زلزله

• يك منزل مسكوني پس از زلزله در صورتي كه در برابر زلزله دوام بياورد تا بررسي كارشناسي نشده است محلي امن براي اقامت با توجه به پس لرزه ها نميباشد لذا در اولين گام براي خروج از خانه اقدام كنيد

• براي شروع به حركت در منزل دقت كنيد تا به علت بريدگي پايتان به خاطر شيشه هاي شكسته صدمه نبينيد ، اين شيشه ها ميتواند شكسته هاي شيشه يك تابلو عكس كه بر روي ديوار محكم نشده بوده است و يا پارچ آب و يا آينه ميز توالت خانوم خانه باشد . شما ميتوانيد با استفاده از يك كتاب نازك و يا يك مجله به كمك ملافه و يا تكه اي از لباس خود كفش بسازيد .

• دقت به بوي گاز داشته باشيد احتمال آتش سوزي بالاست ! نسبت به روشن كردن چراغ برق بايد وسواس به خرج دهيد و در صورتي كه با آتش سوزي در ابتداي آن روبرو شديد ، حتماً در همان لحظات اول اقدام به خاموش كردن آن بكنيد ، خاموش كردن يك آتش كوچك ميتواند از يك فاجعه جلوگيري كند .

• در حركت به

سوي بيرون ، گروهي حركت نكنيد شما ابتدا جلو برويد و بقيه خانواده تك تك به دنبال شما حركت كنند تا در صورت صدمه ديدگي دربهاي چاه فاضلاب در مسير حركت شما ، احتمال فرو ريختگي و ريزش كمتر باشد

• خانواده را در خيابان رو به روي منزلتان اسكان بدهيد سپس براي جمع آوري لوازم مورد نياز به داخل باز گرديد هيچگاه پس از پايان زلزله در منزل نمانيد امكان پس لرزه هاي بعدي بسيار زياد و براي شما خطرناك ميباشد !

• با تشكيل هسته محلي در كوچه خود امكان تامين امنيت را براي خانواده خود بوجود بياوريد ( چند خانواده در كنار يكديگر تشكيل هسته محلي را ميدهند )

• اگر مجروحي را در زير آوار پيدا ميكنيد حتما در هنگام بيرون آوردن او دقت كنيد بر اثر فشار به ستون فقرات او موجب شكستن آن وقطع نخاع شدن او نگرديد .

• در صورتي كه صدايي را از زير آوار ميشنويد با استفاده از هرآنچه در اختيار داريد نسبت به علامت گذاري محل آن صدا در همان لحظه اقدام كنيد ، چرا كه ممكن است آن صدا را ديگر نشنويد و مجروح در زير آوار از حال برود و يا بيهوش شود .

• براي خارج شدن از شهر عجله نكنيد . فراموش نكنيد كه هر اتفاقي هم افتاده باشد شما پس از سه روز ميتوانيد به راحتي از شهر خارج شويد در صورتي كه در روز اول احتمال گم شدن اعضا خانواده شما و نيز تعرض به نواميس توسط اشرار حاشيه نشين بسيار زياد است .بنابراين ابتدا هرآنچه مورد نياز

شماست را از زير آوار خارج كنيد و با استفاده از حمايت همسايه هاي خود هسته امني براي كل اهالي محل بوجود آوريد ، و منتظر بمانيد تا نيروهاي انتظامي در شهر مستقر گردند .

• براي اينكه ماشين شما را سرقت نكنند ( احتمالا پس از زلزله با زور گيري هم روبرو خواهيد شد ) ماشين را در منزل پنچر كنيد و يا با برداشتن قطعه مهمي از آن همچون چكش برق و يا دو حلقه لاستيك آنرا در برابر سرقت بيمه كنيد تا در زمان لازم بتوانيد خود از آن استفاده كنيد .

فراموش نكنيد پس از زلزله آنچه بيشترين كمك را به شما ميكند پول شما نيست . اعتماد به نفس و روابط انساني شخص شما ميباشد . بنابراين بر روي اين ثروت هم سرمايه گذاري كنيد ، با همسايه هايتان روابط بهتر وبيشتري داشته باشيد و براي زمان بحران دوستاني براي خود دست وپا كنيد !

2- ساختمان بروي ما فرو ريخته است

? اولا بجاي آنكه از همان اول شروع به فرياد زدن بكنيد ببينيد در چه وضعيت هستيد آيا هوا براي تنفس شما به مقدار كافي وجود دارد؟ در تاريكي مطلق در زير آوار از صدا زدن به آرامي يا سوت زدن و انعكاس صدا حجم فضا برايتان مشخص خواهد شد اگر حجم هواي شما كم است جدا از سرو صداي بي خود و ايجاد هيجان مضاعف خودداري كنيد هيجان شديد حركت سريع و فرياد زدن به سرعت اكسيژن شما را به پايان ميبرد به دقت گوش بدهيد تا صداهاي پيرامون شما به شما اعلام كند كه كسي در

نزديكي شما بر روي آوار حركت ميكند . اكنون اگر ميتوانيد فرياد بزنيد اما توجه كنيد فرياد پي در پي و با شدت بالا صدا و قدرت حنجره شما را تحليل ميبرد پس با دقت عمل كنيد . بقول راننده كاميونها ( تند نرو التماس نكن )

? اگر امكان فرياد زدن بنا بر هر دليلي نداري ميتوانيد با سوت زدن كمك بخواهيد و اگر امكان آنرا هم نداريد از روش ضربه زدن استفاده كنيد ، دستان و پاها را در صورت امكان به اشيا كنارشان بشرط عدم ريزش بيشتر آوار ، بزنيد اين صدا ها بشرط سكوت در بيرون قابل شنيدن هستند ، پس دقت كنيد ، صداهاي آرام شما را در صورتي خواهند شنيد كه شما را توسط ابزار زنده يابي پيدا كرده باشند ، و الا در شلوغي و ازدحام از صداهاي آرام ، كاري بر نمي آيد پس بهتر است ، در زمان سكوت در خارج از ضربه هاي آرام كمك بگيرد .

? البته زمان آرامش بيرون نشان دهنده رسيدن شب است و اين زماني است كه گروه هاي زنده ياب در سكوت شب با روش اعلام حضور به مدت يك دقيقه و سكوت پس از ندا به مدت چهار دقيقه بدنبال علائمي همچون صداهاي ضربه اي و ناله ها هستند . البته اگر دوره هاي زنده يابي در شب موج پيشرو را ديده باشند .

? ممكن است مكاني كه شما در آن گير افتاده ايد فضاي داري حجم مناسبي باشد ، مثلا در زير يك قطعه سقف بتني گير افتاده باشيد يا در زير يك تخت فلزي و

يا مشابه آن . همانند جواني كه در داخل كمد در بم زنده مانده بود حتما توضيح آن را در روزنامه ها خوانده ايد .شما ميتوانيد از هر سه روش تقاضاي امدادي كه قبلا برايتان نوشته ام استفاده كنيد اما يك نكته را فراموش نكنيد همين كه خداوند شما را در زير يك سقف بتني با فضاي قابل توجه قرار داده يعني لطف الهي نصيب شما شده است و امكان نجات شما درصد بالايي را پيدا كرده است بنابراين اول خدا را شكر كنيد و بعد قدر اين لطف را با رعايت نكات زير بدانيد . من قول ميدهم اگر شما تا روز سوم زنده بمانيد نيروهاي امدادي و دوستانتان شما را نجات خواهند داد .

? دقت كنيد اگر پاهايتان بي حس شده است و دردي را در كمر يا گردن خود احساس ميكنيد احتمالا دچار آسيب نخاعي شده ايد تا جايي كه ميتوانيد از تكان خوردن خودداري كنيد و در زمان پيدا كردن حتماً اين موضوع را به گروه نجات تذكر بدهيد .

? از انجام حركتهايي كه موجب ريزش آوار ميشود خوداري كنيد اگر در زير آوار سنگين باشيد كه مطمئناً كاري بيهوده است و اگر در سطح باشيد ميتوانيد پس از دو روز كه نا اميد از كمك شده ايد ريسك اين كار را كه بسيار بالاست قبول كنيد .

? از اكسيژن موجود با پائين آوردن حركت و آرامش بخشيدن به خود حداكثر استفاده را ببريد

? بيشتر گوش دهيد و كمتر صدا كنيد و تا صداي مثبتي از بيرون نشنيديد از سرو صداي بيجا خودداري كنيد چون شما حداقل

تا سه روز براثر تشنگي نخواهيد مرد و تا هفت روز غذا نخوردن را ميتوانيد با هوشياري تحمل كنيد

? حركت بيجا موجب تعرق و از دست دادن آب بدن ميشود پس مواظب باشيد

? اگر در فضاي پيرامونتان مكاني را امن تر از بقيه جاها ميبينيد سرتان را در آن محل قرار دهيد و يا حداقل سرتان را بسمت شكم برده و بصورت جنين قرار بگيريد اين حالت امكان محافظت از سر شما را بيشتر ميكند توجه داشته باشيد با توجه به ازدحام تماشاچيان عمليات امداد ونجات كه متاسفانه بر روي آوار به تماشا مي ايستند امكان ريزش مجدد بر روي شما هميشه هست

? وقتي قرار است در شرايط سخت زنده بمانيد بدانيد اگر نكته اي موجب آزار و در نتيجه عصبي شدن شما بشود مطمئن باشيد به سرعت به مرز نا اميدي و رها كردن مقاومت ميرويد اين را گفتم تا به عرق سوز شدن بدنتان و نيز التهاب پوستتان بر اثر تماس با ادرارتان توجه كافي كنيد اين مشكلات بطور غير مستقيم بر سرنوشت شما تاثير ميگذارند

? به رطوبت خاكهاي اطرافتان دقت كنيد احتمال شكستگي لوله هاي آب منزلتان همواره وجود دارد اگر به جريان آبي دسترسي پيدا كرديد بدون هيچ شكي تا آنجا كه امكان دارد آب بنوشيد چون آبهاي لوله هاي آب به سرعت با توجه به شكستگي هاي لوله در سطح شهر به پايان خواهد رسيد مبحث بسيار مهم در استقامت در زير آوار حفظ روحيه تقويت آن است لذا با رعايت موارد ذيل ميتوانيد به چنين مطلوبي دست پيدا نماييد .

? ايمان به خدا از

واجبات است ودعا بيشترين كمك ! اگر دعايي زيبا بلدي كه خوشا به حالت اگر بلد نيستي تجربه اي را با ذكر گفتن آغاز كن ذكر يعني تكرار يكي از اسماع الهي با حضور قلب . من نام رحمان و رحيم خدا را پيشنهاد ميكنم ميتواني با تكرار ذكر ( يا رحمان و يا رحيم ) تمركز خودت را بر رحمت خداوند قرار دهي مطمئن باش فوق العاده است من تجربه آنرا دارم .

? به ياد آوردن خاطرات خوب زندگي از كودكي تا بزرگي هم فوق العاده است هم زمان را ميكشد و هم تورا به استقامت بيشتر براي تجربه هاي زيباي بعدي وادار ميسازد ، من تجربه اين امر را داشته ام و به شما هم توصيه ميكنم براي يكبار هم كه شده اين كار را انجام داده و در يك مكان و زمان مناسب چنين تجربه اي را داشته باشيد .

? قابل توجه دوستان اهل عرفان از ايراني تا سرخپوستي ( مراقبه ، مديتيشن ، تمركز ، ذكر و ... ) يادتون نره

? در ارمنستان شوروي پدري به پسر ده ساله اش قول داده بود كه هميشه به كمك او بيايد و در بدترين شرايط او را نجات دهد اين قول ، آنچنان ايماني در كودك بوجود آورده بود كه همكلاسيهايش را هم در زير آوار دلداري ميداد كه پدرم ما را نجات ميدهد او به من قول داده و حتما خواهد آمد و البته آن پدر به تنهايي و پس يك روز با صرف شش ساعت آوار برداري از روي كلاس پسرش او را به همراه دوستانش نجات ميدهد

. شما هم اين كار را ميتوانيد تجربه كنيد حتي با بچه هاي گروه امداد ونجات خودتان به يكديگر قول دهيد كه پس از زلزله زنده و يا مرده همديگر را قبل از خروج از شهر بيرون بياوريد .

ليست لوازم و تجهيزات امداد خانواده

آشنايي با ساك و جعبه امداد ونجات زلزله

هرگاه بحث حوادث غير مترقبه پيش مي آيد ؛ ديد ما نسبت به تهيه يك كيف لوازم اوليه امداد و نجات ؛ همواره ديدي مثبت اما در رتبه كارهاي كم اهميت و گاه غير ضروري است كه اگر اينطور نبود تا بحال كه دو سال از زلزله بم ميگذرد نسبت به تهيه آن اقدام كرده بوديم اين موضوع در حالي است كه هر كدام از ما تا از بودن لاستيك زاپاس سالم در ماشين خود مطمئن نشويم حاضر به خروج از شهر براي يك مسافرت كوتاه مدت هم نخواهيم بود . كيف امداد و نجات چگونه كيفي است و از چه لوازمي تشكيل شده است ؟

در حقيقت كيف امداد و نجات از لوازمي تشكيل شده است كه در صورت وقوع حادثه در كاهش اتلاف وقت شما موثر خواهد بود اگر به ياد آن خانواده اي كه در ابتداي دفترچه برايتان مثال آورديم بيفتد به خاطرتان خواهد آمد كه چگونه آنها مستاصل بودند در صورتي كه تمامي آنچه آنها را غرق در مشكلات لاينحل نموده بود مي توانست در كيف امداد و نجات خانواده موجود باشد داروي مادربزرگ خانواده ، لباس گرم براي دختر خانواده ، شير خشك و شيشه شير ، چند متر پلاستيك براي سر پناه موقت خانواده، نقشه اي از

نزديكترين محل ارائه خدمات پزشكي به پسر خانواده و يا مراكز امنيتي و انتظامي و آب براي حداقل يك روز و غذا براي 3 روز و ...... و بي گمان ازاين به بعد همه ما بدون لاستيك زاپاس همچون كيف امداد و نجات از خانه خارج نخواهيم شد .

? شما ميتوانيد با صرف مبلغ اندكي يك ساك امدادي براي خود تهيه كنيد اين ساك بايد حداقل داراي لوازم زير باشد :

? دفترچه راهنماي مشخصات فردي اعضاء خانواده (دفترچه اطلاعات خانواده ) براي تهيه اين دفترچه كافيست با كپي كردن از نمونه مشخصات فردي پيوست اين دفترچه به راحتي دفترچه راهنماي مشخصات فردي اعضاء خانواده را براي خانواده خود تهيه نموده و در ساك قرار دهيد .

? چند ظرف آب معدني و غذاهاي كنسرو شده كه بتواند شما را براي حداقل سه روز تامين نمايد ميتوانيد از شكلاتها و غذاهاي خشك و خصوصا نان خشك نيز بهره ببريد . قاشق و چنگال و چاقو فراموش نشود .

? مواد غذايي همچون آرد و برنج و حبوبات داراي تاريخ مصرف بسيار طولاني بوده و در صورتي كه شما براي مدت طولاني تري در انديشه تامين مايحتاج خانواده پس از زلزله هستين ميتواند مورد توجه قرار بگيرد

? يكسري لوازم ضروري اما هميشه غايب همچون : موچين . ناخن گير . حوله كوچك . خمير دندان . صابون دستمال كاغذي ترجيحا مرطوب و ضد باكتريال

? ( توجه داشته باشيد كه اين دستمالها در حال حاضر طيف وسيعي از موارد استفاده را به خود اختصاص داده و از بهداشت زنان تا بهداشت كودكان قابل مصرف

ميباشند )

? يك سري از داروهايي كه توسط افراد خانواده هر روز مصرف مي شود همچون داروهاي : فشارخون ، ديابت ، قلب و ... توجه به اين نكته بفرمائيد كه ممكن است پس از زلزله شما و همسرتان زنده نمانيد لذا نوشتن ليستي از داروهاي مصرفي افراد مسن و كودكتان و گذاردن آن در ساك به امدادگران كمك ميكند تا سريعتر به ارائه خدمات امدادي خود اقدام نمايند .

? اگر كودك شير خواره داريد حتما ست كاملي از لوازم مورد نياز او خصوصا لوازم تغذيه او را به همراه شير خشك در يك ساك جدا گانه تهيه نموده و در كنار ساك اصلي قرار دهيد .

? لوازم كمكهاي اوليه كه بنا بر نياز ميتواند شامل تنها چند قلم از موارد زير بنا بر تشخيص ضرورت شما باشد ... جوش شيرين . باند . چسب ضد حساسيت . قيچي . كيسه آب گرم و سرد . پد استريل . پنس. چاقو جراحي استريل .سوزن بخيه . تخته اتل بندي . بتادين . محلول شستشوي چشمي . قطره عفونت چشمي . قرصهاي مسكن . كپسولهاي انتي بيوتيك . اسپريهاي بي حس كننده . كرمهاي دردهاي عضلاني قرص تب بر و سرماخوردگي . قرصهاي ضد تشنج . پودر ors. . پماد سوختگي پاي كودكان . پماد سوختگي . پماد كالندولا . آرامبخش .

? پيشنهاد ميكنم كه در حياط منزل حداقل يك لاستيك فرسوده ماشين نگهداري نمائيد . ميتوانيد از لاستيك كهنه براي يك گلدان محوطه اي و يا بعنوان يك تاب امريكايي استفاده چند منظوره نمائيد . اين لاستيك شما را قادر ميسازد

كه در يك شب بسيار سرد زمستاني خانواده خود را تا صبح از خطر يخ زدگي مصون داريد .

? چراغ قوه ، شمع ، كبريت . يك شيشه كوچك الكل يا نفت يا قرص الكل جامد كه ميتواند شما را در افروختن هر چه سريعتر آتش ياري نمايد .

? چاقو ، بشقاب و قاشق ، درب بازكن ، كنسرو ، ظروف يكبار مصرف و كيسه فريزر ( توجه داشته باشيد كه با كشيدن كيسه فريزر بر روي بشقاب ميتوانيد از يك بشقاب براي دفعات زيادي بدون نياز به شستشو استفاده كنيد )

? ليستي از لوازم و تجهيزات امداد و نجات خانواده كه مي تواند در زمان زلزله براي اسكان موقت و آوار برداري و زنده يابي از آن بهره برد . شما ميتوانيد براي اين تجهيزات يك جعبه خاص در قسمت ورودي و در محلي كه خطر زير آوار رفتن برايش محتمل نيست در نظر بگيريد .

? مواد پاك كننده جهت شستشو و ضد عفوني كننده و گند زدا براي بهداشت فردي و آب آشاميدني

? كيسه زباله بزرگ از نوع مرغوب ( محكم و كلفت : از اين كيسه ميتوانيد بجز نگهداري زباله در مواقع لزوم بعنوان بادگير و يا باراني استفاده كنيد )

? لباس گرم و لباس زير براي افراد خانواده كلاه بافتني هرگز فراموش نشود يك كلاه خصوصا در زمان استراحت ميتواند شما را براي تحمل سرما بسيار ياري نمايد خصوصا براي نوزادان دو نوع كلاه نياز ميباشد يك كلاه نخي به همراه يك كلاه بافتني

? لوازم بهداشتي مخصوص بانوان

? داروهاي و پمادهاي ويژه جهت

بانوان همچون كرم هاي ضد عفوني كننده و ضد قارچ كه با توجه به ميزان آلودگي در طي چند روز بعد از حادثه بسيار ضروري ميباشد

? اگر در مناطقي زندگي ميكنيد كه امكان برخي بيماريها و يا عفونت بر اثر گزش حشرات خصوصا براي كودكانتان وجود دارد ميتوانيد در ساك خود پودرهاي حشره كش و يا پمادهايي ضد حشره نيز داشته باشيد .

? يك سوت با بند بلند گردن آويز ؛ براي زنده يابي ( توجه داشته باشيد در صورتي كه خداي ناكرده عزيزي در زير آوار باشد صداي سوت شما بهتر به زير آوار منتقل ميگردد تا فرياد زدن)

? يك نقشه شهر با جانمايي بيمارستان و مراكز دولتي مرتبط با زلزله كه بايد قبل از زلزله آنرا تهيه كنيد با كمك افراد خانواده نقاط مهم را بروي آن علامت گذاري نمائيد .

? كپي اسناد مهم و شماره تلفنهاي ضروري

? يك راديو ترانزيستوري به همراه باطري

? كمي پول نقد و پول خرد و شماره حساب هاي بانكي ( حتما از حسابهاي در گردش بهمراه كارت اعتباري استفاده كنيد )

? چند پتوي سفري ترجيحا پشم شيشه و در صورت امكان پتوهاي sos

? زير انداز با توجه به تعداد اعضاء خانواده (به ازاي هر نفر حداقل يك متر مربع ؛ بهتر است اين زير انداز از جنسي انتخاب گردد كه ضد آب و عايق حرارتي باشد ميتوانيد از فوم و يا كفي كفش كه در بازار اصلي شهر ميتوانيد بصورت متري خريداري نمائيد استفاده كنيد . اين دو قلم زير انداز امكان لوله شدن دارند و ميتواند آنرا در

يك لوله پوليكا جاسازي و نگهداري نمود . در صورت عدم امكان تهيه ميتوانيد از يك لايه پلاستيك به همراه موكت و يا كارتن نيز بهره ببريد . پلاستيك را بروي زمين انداحته تا جلوي رطوبت را بگيرد و موكت را براي عايق گرمايي بروي ان بيندازيد توجه داشته باشيد با بهترين كيسه خوابها نيز به سختي ميتوان بروي زمينهاي سرد و مرطوب خوابيد .

? اگر كودك داريد پيشنهاد ميكنم يك عروسك يا اسباب بازي كه تا بحال كودكتان نداشته را بخريد و در ساك بگذاريد . شب هاي آماده باش و نيز و بعد از زلزله به قدرت آرامش بخشي آن پي خواهيد برد !

? اين ساك را يا در خارج از منزل ( صندوق عقب ماشين به شرطي كه در پاركينگ نباشد ) و يا در مسير خروج از منزل قرار دهيد تا به راحتي بتوان از منزل خارج نمود .

دفترچه امداد و نجات خانواده

جرا به دفترچه امداد و نجات نياز داريم؟

پس از وقوع زلزله و با رسيدن نيرو هاي امدادي به محل ؛ براي آن كه بتوان به افردي كه در حادثه آسيب ديده اند كمك رساني نمود ، آنچه بيش از همه مورد نياز ميباشد اطلاعات دقيقي از مشخصات فردي و تعداد افرادي است كه در هر واحد مسكوني زندگي مي كرده اند ؛ اين اطلاعات ميتواند به ارائه خدمات به بازماندگان ومجروحين و زنده ماندن گرفتار شدگان در زير آوار كمك زيادي نموده و شرايط بهتري را براي نيروهاي امدادي مهيا نمايد .

اطلاعات مورد نياز براي اين دفترچه ميتواند شامل موارد زير باشد :

? مشخصات فردي تك تك اعضاء خانواده به همراه عكس و ذكر آدرس محل تحصيل و يا محل كارشان و در صورت امكان شماره تماس هركدام

? شما مي بايست توجه داشته باشيد كه آدرس محل كار هر عضو خانواده در پيدا نمودن اعضاء خانوده توسط امداد گران پس از زلزله خصوصا اگر تنها كودكي از خانواده باقي مانده باشد موثر است

? ذكر گروه خوني و در صورت نياز بيماريهاي خاص

? براي سرعت بخشيدن به ارائه خدمات پزشكي بهتر است اگر يكي از اعضاء خانواده به بيماريهاي همچون آسم ، ديابت ؛ بيماريهاي قلبي و ... مبتلا مي باشد با ذكر داروهاي مورد نياز و ميزان مصرف روزانه در دفترچه خود اقدام كنيد .

? در اين خصوص ميبايست به اين نكته توجه داشته باشيد كه ثبت بيماريهاي خاص به امداد گران در رساندن هر چه سريعتر داروهايي كه به جان شما بستگي دارد در زماني كه ممكن است فرد بيهوش باشد كمك مي كند ودانستن گروه خوني در زماني كه هيچ آازمايشگاهي براي تشخيص گروه خوني مصدوم وجود ندارد بسيار حياتي است .

? نقشه كروكي منزل

? براي اينكار كافيست نقشه ساده اي از خانه را بكمك يك متر بكشيد و در كيف امداد خود بگذاريد مي بايست توجه داشته باشيد كه اين نقشه ( كروكي ) ميتواند در مسيريابي گروه نجات جهت نجات جان شما و خانواده محترمتان موثر باشد

? نقشه هاي مكمل

? تهيه نقشه اي از جانمايي منزل خود در منطقه كه در آن سكونت داريد مكمل اين دفترچه است . نزديكترين بيمارستان ، درمانگاه ، اورژانس

، آتش نشاني ، نيروي انتظامي ، سرويس بهداشتي ، مخزن نگهداري آب آشاميدني را در اين نقشه بهمراه شماره تماس آنها مشخص كرده و در دفترچه اطلاعات خانواده ثبت كنيد .

? آدرسها وشماره هاي تماسهاي ضروري

? شماره تماسهاي ضروري به همراه آدرس دقيق بيمارستانهاي تخصصي مي تواند به شما در زمان حادث كمك كند تا زمان كمتري را براي يافتن مكانهاي مورد نياز خود هدر دهيد . توجه داشته باشيد كه معمولا در زمان بحران اگر حتي خطوط تلفن برقرار باشد برقراي تماس شما با مراكز اطلاع رساني بسيار بعيد است

نكته آخر

آدرس و شماره تماس افراد امين خانواده خود را در يك صفحه مجزا دفترچه نوشته تا در صورتي كه بنا به هر علتي حضور شما در محل حادثه به تاخير افتاد امداد گران بتوانند كودكان را به دست آنان بسپارند

دستورالعمل اجراي مانور سراسري زلزله و ايمني مدارس

براي مانور زلزله در مدارس چگونه برنامه ريزي كنيم تا بهره وري اين مانور افزايش يابد ؟ يا حداقل به واقعيت نزديك تر شود ؟ بحران حادث شده براي يك مدرسه در زمان بروز حادثه زلزله يك بحران چند وجهي است كه متاسفانه در چند سال اخير در تمامي مانور هاي برگزار شده تنها به موضوع پناه گيري و خروج كودكان از كلاس هاي درس آن هم به صورت بسيار محدود شده پرداخته شده است . پناه گيري و خروج كودكان در زمان حادثه با آنكه بسيار مهم و حياتي است اما از ديد كل نگر اين كار يكي از اجزاء مهم عملكرد هاي لازم براي مهار بحران در پيش رو در

زمان بروز زلزله ميباشد . براي انكه بتوان بحران هاي پس از زلزله مدارس را تحليل و و مديريت نمود لازم است كه بحث مديرت بحران را به صورت جامع تري برنامه ريزي كرد تا بالاترين بهره را برد . بحث ايمن سازي مدارس ، همكاري اوليا دانش آموزان در بحث تحليل نقاط خطر ساز و ايمن مدارس ، بحث همكاري همسايگان مدارس در بحث كمك به دانش آموزان ، جمع آوري و مستند سازي اطلاعات تخصصي در زمينه دانش آموزان و تبادل اين اطلاعات با مراكز انتظامي و امدادي ، آموزش اولياء دانش آموزان در زمينه آواربرداري و اسكان اضطراري ، آموزش دانش آموزان براي زنده ماندن در زير آوارو خروج از كلاسهاي تخريب شده و ... را ميتوان از موضوعات مهم در تحليل بحران در پيش روي مديران بحران باشد . بررسي و اجراي اين همه موضوع طرح شده و برنامه نويسي براي برگزاري يك مانور واقعي شايد بيش از سه ماه وقت بگيرد اما اگر بتوان اين سرفصلها را بصورت برنامه ريزي شده و دقيق مانند يك دستورالعمل در اختيار تمامي مدارس قرار داد شايد بهترين روش منطقي براي به نتيجه رساندن اين مهم باشد . جمعيت كاهش خطرات زلزله ايران به عنوان تنها تشكل غير دولتي (NGO) متخصص در زمينه زلزله و مديريت بحران امادگي خود را براي همكاري در اين زمينه اعلام داشته و با ارائه دستورالعملهاي زير براي برگزاري بهتر اين مانور پيش قدم ميگردد

مديران محترم، در مانور زلزله چگونه برنامه ريزي نمائيم ؟

?- مانور زلزله را تنها به كودكان دانش آموز مختص نكنيد ! مادران و پدران

و همسايه ها و نيز نيروهاي امدادي و انتظامي را هم براي برگزاري به همكاري دعوت كنيد . پدران و مادران بايد با مهارتهايي در زمينه زنده يابي و آواربرداري مقدماتي آشنا باشند تا خداي نكرده با اشتباهي كوچك در بيرون كشيدن يك كودك از زير آوارموجب قطع نخاع او نگردند ! گروه هاي امدادي بايد از مدرسه نقشه به روز داشته باشند كه در آن نقشه نقاط خطر ساز همچون منابع نگهداري نفت و كپسولهاي گاز و نيز چاه هاي فاضلاب و نيز محل سالن هاي اجتماعات همچون نمازخانه و غذا خوري به دقت مشخص و راه هاي دسترسي به آنها به طور واضح علامت گذاري شده باشد . مراكز انتظامي مي بايد ليست كامل و دقيقي از دانش آموزان مدرسه به همراه عكس و مشخصات والدين و نيز حداقل يك نفر از وابستگان آنها كه در شهر ديگر زندگي مي كند ، داشته باشد كه در زمان حادثه بتوانند در صورت فوت پدر و مادر بچه را به بستگان مورد تائيد پدر و مادر تحويل دهد .

?- براي قبل از مانور زلزله برنامه داشته باشيد ! نقاط امن را به كمك اولياء كودكاني كه مهندس عمران يا زلزله و يا تخصص ساختمان دارند مشخص كرده و با رنگ سبز براي نقاط ايمن و با رنگ قرمز نقاط خطر ساز را در تمامي نقاط مدرسه خصوصا در راهرو ها و حياط مدرسه علامت گذاري كنيد . كودكان به راحتي با رنگها ارتباط برقرا نموده و به سادگي پيام هاي اين خطوط را درك ميكنند .

3- چاه هاي فاضلابي كه در حياط مدرسه

حفر شده اند يا در مسير حركت دانش آموزان براي خارج شدن از كلاسهاي درس تا حياط مدرسه قرار دارند با خطر فرو ريزش در زمان زلزله روبرو هستند اين نقاط بايد با دايره اي به مركز چاه و شعاع حداقل سه متر با رنگ قرمز مشخص گردد .

4- يكي از مكان هاي بسيار خطرناك چه در زمان زلزله و چه بعد از آن ، كنار ديوار هاي محوطه مدرسه مي باشد . ديوار مدارس در حين و يا بعد از زلزله ممكن است بطور يكپارچه به سمت داخل مدرسه فرو بريزند بنابراين ميبايست حداقل به اندازه ارتفاع اين ديوارها از دخل حياط مدرسه را با رنگ قرمز علامت گذاري نمود تا كودكان چه در حين زلزله و چه بعد از آن به كنار ديوارها پناه نبرند .

5- در راهرو ها به جز محلهايي كه كمد ها قرار دارند تمامي كنار ديوارها را مي توان به عنوان نقاط امن در نظر گرفت مگر آن كه در آن باز شويي همچون پنجره ايجاد شده باشد .

6- در راه پله ها به خاطر عدم هماهنگي سازه اجرا شده در اين بخش ، با كل ساختمان ، همواره ما شاهد حركتهاي پيش بيني نشده هستيم . بنابراين بهتر است كه براي راه پله ها تنها نوار باريكي ،كه محل اتصال پله به ديوار راهرو راه پله مي باشد را به عنوان نقاط امن به رنگ سبز رنگ آميزي نمائيد .

7- در كلاسهاي درس حداقل با رعايت فاصله يك و نيم متري از پنجره ها ، صندلي ها و نيمكت ها را چيده و اين فاصله

را با رنگ قرمز علامت گذاري نمائيم . اين فاصله به جهت ايمن بودن كودكان از فرو ريختن شيشه بر روي انها علامت گذاري مي گردد . استفاده از شيشه هاي نشكن يا بهره بردن از پرده هاي ضخيم و يا چسباندن نوار چسب هاي شفاف به شيشه ها ، به فرو نريختن قطعات بزرگ شيشه بر سركودكان كمك بسياري ميكند .

8- لازمست در تمامي مدارس كشور پنجره هاي كلاسهاي طبقه اول تمامي كلاس ها فاقد حفاظ فلزي بوده تا امكان فرار از كلاس هاي درس در زمان حادثه ممكن باشد تا همچون حادثه دلخراش سوختن كودكان در آتش سوزي سال گذشته موجب محبوس شدن دانش آموزان در كلاسهاي درس در زمان حادثه نشويم .

9- مي بايد تمامي اجزاء غير سازه اي همچون كمدها ،كتابخانه ها، تابلو هاي عكس . تخته سياه و نيز مهتابي هاي موجود در هر كلاس به طور كامل و به دقت به سازه با بستهاي مناسب مهار گردد تا در زمان زلزله بر روي كودكان فرو نريزد . اغلب صدمات ناشي از زلزله در ساختمانهايي كه سازه هاي ايمن دارند از قرو ريختن همين اجزاء غير سازه اي ايجاد مي گردد .

10- مي بايد دوره هاي آموزش استفاده از كپسولهاي آتش نشاني بايد براي تك تك دانش آموزان مدارس برگزار شود و بچه ها از كلاس اول تا پايان دوره دبيرستان از نحوه استفاده مطلوب از كپسولهاي متناسب با سن خود آگاه باشدتا در زمان بروز اتش بتوانند از جان خود حفاظت كنند . از سوي ديگر بجز استفاده از كپسول اتش نشاني كودكان بايد بياموزند كه

چگونه در زمان بروز حريق براي حفظ جان خود رفتار نمايند . مهارتهاي عبور از آتش ، عبور از دود ، خطارت دود گرفتگي و خفگي و نيز آشنايي با مسيرهاي امن خروج از خانه از جمله مهارتهاي مورد نياز كودكان در اين زمينه مي باشد .

11- در انتهاي هر كلاس درس يك كپسول آتش نشاني حداقل سه ليتري و حداكثر شش ليتري ( قابل حمل توسط دانش آموزان از دبستان تا دبيرستاني ) در ارتفاعي كه به آساني توسط دانش آموزان بتواند برداشته شود قرار داده شود . استفاده از اين كپسولهاي آتش نشاني بايد به دانش آموزان آموخته و توسط آنان در طي مانور در اطفاء حريق مورد استفاده قرار بگيرد .

12- براي بعد از زلزله نيز در مانور خود برنامه هاي واقعي در نظر بگيريد ، دانش آموزان بايد بياموزند كه پس از اتمام زلزله به سرعت و با آرامش بدون آنكه همديگر را زير دست پا له كنند و يا در چاله هاي ايجاد شده در مسير خروج از كلاس تا حياط مدرسه سقوط نموده و يا در تله هاي آتش گير بيافتند از درب كلاس خارج شده و به حياط مدرسه بروند و سپس در حياط مدرسه به طور منظم در صفهاي از قبل تمرين شده ايستاده تا آمار انها گرفته شود اين كار بسيار بهتر است توسط خود دانش آموزان انجام شده و در طي تمرينها، ملكه ذهن انها شود بطور كه بتوانند در كوتاه ترين زمان، افراد ناپديد شده را خود كودكان دانش اموز هر كلاس تعيين كنند تا گروه نجات بتواند براي نجات جانشان اقدام

نمايد . در مقطع دبستان، استفاده نمودن از دانش آموزان كلاسهاي چهارم و پنجم دبستان جهت هدايت كودكان به حياط و گرفتن امار مفقودين ، براي تمامي كلاسهاي پائين تر بسيار مناسب و داراي كارايي بسيار بالايي ميباشد . شما ميتوانيد در مانور خود اينكار را با كمي ابتكار و جدا كردن چند كودك در حين مانور در زمان خروج از كلاسها تمرين نماييد .

13- لازم است كه مسئولان هر مدرسه آلبوم عكسي از كودكان مدرسه را با عكس و مشخصات و آدرس كامل او تهيه نمايد كه كروكي محل كلاس هر دانش آموز در آن به طور دقيق ثبت شده باشد . اين آلبوم بايد در محلي امن در حياط مدرسه قرار گرفته و محل آن از قبل به گروه هاي نجات اعلام شود .

14- دانش آموزان بايد در محلي به صف شوند كه خطر ريزش آوار ساختمان خود مدرسه و يا ديوارهاي محوطه در پس لرزه ها ممكن نباشد . فاصله هاي ايمن دور شدن از خود مدرسه به ميزان حداقل يك سوم ارتفاع مدرسه و نيز دور شدن از ديوارهاي مدرسه حداقل به ميزان ارتفاع كامل يك ديوار ميباشد چرا كه ديوارهاي مدارس اغلب بطور كامل و يكپارچه فرو مي ريزد . اين بدان معنا مي باشد كه مدرسه اي كه دوازده متر ارتفاع دارد حداقل چهار متر در زمان تخريب پيشروي ميكند و ديواري كه دو متر ارتفاع دارد تا دو متر از نوار پيراموني حياط مدرسه را در زمان فرو ريختن نا ايمن مي كند .

15- آموزش دانش آموزان در زمينه مديريت حادثه يكي از مهمترين مباحث

آموزشي ميباشد . دانش آموزان بايد متوجه اين نكته باشند كه براي خارج كردن مجروحين داراي تخصص و قدرت بدني كافي نمي باشند و ماندن در كلاس بعد از حادثه براي نجات جان معلمي كه مجروح و يا بي هوش شده است نه تنها مفيد نمي باشد بلكه با توجه به اينكه براي خارج كردن آن معلم نياز به چهار و يا پنج دانش آموز مي باشد اين كار مي تواند جان شش نفر را به خطر اندازد . بنابراين بهتر است به جاي آنكه بخواهند خود به حادثه ديدگان كمك كنند بگذارند تيمهاي دوره ديده اين كار را انجام دهند .

16- مدرسه اي كه بعد از زلزله آب آشاميدني نداشته باشد بسيار آسيب پذير است. تامين آب آشاميدني در اولويت اول و آب بهداشتي در اولويت بعدي است . بنابراين از حالا براي منبع آب برنامه اي داشته باشيد . خريد يك منبع آب فايبرگلاس دو هزار ليتري مي تواند براي تامين آب آشاميدني مورد نياز كودكان در روزهاي نخست حادثه بسيار حائز اهميت باشد .

17- حداقل براي سه روز كودكان ، در انبار مدرسه براي بعد از زلزله بايد مواد غذايي داشته باشيد. شما مي بايست دانش اموزان را تا تمامي پدران و مادران كودكان دانش اموز بتوانند خود را به مدرسه كودكانشان برسانند سلامت نگهداريد فراموش نكنيد كه مسئول زنده ماندن كودكان پس از زلزله هم مسئولان مدرسه هستند . پيشنهاد مي كنم از اوليا دانش آموزان براي ذخيره غذايي خود كه از كنسرو و مواد فاسد نشدني است كمك بگيريد و هر سال در مانور زلزله مواد غذايي به

جا مانده از سال قبل را يا به يك مركز كودكان بي سرپرست اهدا نماييد يا بعد از مانور براي خود بچه هاي مدرسه و گروه هاي شركت كننده در مانور با همين مواد غذايي جشني بگيريد .

18- قطعا در صورتي كه زلزله اي در كشور مان روي دهد در هر نقطه اي كه باشد مدارس موجود در آن منطقه با توجه به حياط بزرگ و نيز سرويسهاي بهداشتي متعدد آن يكي از مراكزي ميباشند كه مردم به انجا پناه مي آورند از سوي ديگر خود كودكاني هم كه پدران و مادرانشان نتوانسته اند خود را به مدارس فرزندانشان برسانند را نمي توان در شبهاي نخست در زير سقف اسكان داد . براي اين كودكان و نيز مردماني كه به مدرسه پناه مي اورند لازم است كه حداقل يك چادر گروهي در نظر گرفته شود تا در زمان حادثه با نصب آن در حياط مدرسه بتواند خدمات مورد نياز را براورده نمايد . بهتر ان است كه دانش آموزان و مربيان در طي مانور برپا كردن چادر را تمرين نمايند و اين كار را به منزله يكي از مهمترين بخش هاي مانور مورد توجه قرار دهند .

19- امنيت كودكان پس از زلزله از جان آنها اگر با اهميت تر نباشد كم اهميت تر نخواهد بود . ميبايست كودكان را از خطر سرقت ، تجاوز ، گم شدن محافظت نموده و براي تحويل كودكاني كه والدينشان به هر دليل نتوانسته اند تا روز سوم خود را به مدارس فرزندانشان برسانند ، به افراد امين معرفي شده توسط خود والدين و يا مراكز نگهداري كودكان

بي سرپرست برنامه ريزي دقيقي نماييد .

20- خيلي خوب است اگر بتوان نكات ايمني را روي يك صفحه فلزي يا يك ديوار مقاوم در حياط مدرس نوشته و نصب كنيم تا دانش آموزان هر روز با ديدن و خواندن آن بطور مستمر با مباحث ايمني درگير باشند .

21- بسيار مهم است كه هر مانور داراي برگزيدگاني باشد و جوايزي به آنها تعلق بگيرد بدين منظور برگزاري مسابقات علمي در خصوص مباني زلزله و آمادگي زلزله بصورت مكتوب و نيز مسابقاتي در زمينه مهارتهاي چادر زدن و اسكان اضطراري و يا اطفاء حريق و اوار برداري ميتواند تاثير بسيار ماندگاري در ذهن بچه ها داشته باشد .

22- به عنوان آخرين مرحله مي توان از جمع آوري اطلاعات و مستند سازي مانور برگزار شده نام برد . مستند سازي مانور به مديران ارشد كمك مي كند تا بتوانند سال به سال در جهت كامل تر شدن مانور هاي برگزار شده گام بردارند

پانسمان

نويسنده:آرش ماندني زاده

پوشانيدن سطوح مجروح و بانداژ بخش قابل اهميتي از كمك هاي اوليه به حساب مي آيد. عموماً سطح اكثر زخم ها نيازمند پوشاندن مي باشند و تثبيت موقعيت و حمايتي كه در اثر بانداژ فراهم مي آيد تقريباً براي تمامي جراحات از جمله شكستگي ها مفيد است. در ادامه وسايل و موارد مورد نياز براي تجهيز مناسب جعبه كمك هاي اوليه كه به آن ها نياز خواهيد داشت توضيح داده مي شود.

نوع پوشش و يا بانداژي كه شما انتخاب مي كنيد و روش بكارگيري آن ها به نوع جراحت و امكانات و وسايلي كه در دسترس شما وجود دارد

خواهد داشت. البته هميشه بايد در صورت امكان از تجهيزات استريل شده كمك هاي اوليه استفاده كنيد. ولي اگر وسايل و مواد استريل در دسترس نداريد مي توانيد با بكارگيري ابتكاري اقلام روزمره اي (مثل پارچه هاي پاكيزه) اقدام به پانسمان كنيد.

كاربري زخم بندي:

الف) كمك به كنترل خونريزي

ب) پوشاندن سطح زخم و محافظت از آن و كاهش احتمال بروز عفونت

كاربردهاي بانداژ:

الف) حفظ و تداوم فشار مستقيم روي پوشش بكار رفته بمنظور كنترل بهتر خونريزي

ب) حفظ موقعيت پوشش ها- آتل ها و كمپرس ها در محل ضايعه

ج) كاهش ميزان تورم

د) تثبيت و حمايت مفاصل و اندام هاي آسيب ديده

و) محدود سازي حركات

ملزومات مورد نياز براي كمك هاي اوليه:

اينگونه وسايل معمولاً در جعبه هاي مخصوص كمك هاي اوليه و يا انواع مناسب ديگري از بسته بندي ها در كنار يكديگر نگهداري مي شوند. بايد حتماً در اماكن ورزشي- كارگاه ها- ادارات- اماكن تفريحي و در صورت امكان در خانه و اتومبيل شخصي هم اينگونه جعبه ها وجود داشته باشد. محتويات بسته هاي كمك هاي اوليه قانوناً بايد بر طبق ضوابط ايمني اماكن شغلي و يا تفريحي تهيه و تنظيم شده باشند. همچنين اين جعبه ها بايد به وضوح علامت گذاري شده و به سهولت در دسترس باشند. بهتر است شما نيز اينگونه استانداردها را در تهيه و تنظيم جعبه هاي شخصي خود مثلاً در منزل در نظر داشته باشيد. البته در صورت تمايل مي توانيد برخي اقلام اضافي احتمالي نيز به آن بيفزاييد.

ملزومات و اقلام پايه ضروري:

1- جعبه اي كه بايد ضد آب بوده و به سهولت و به وضوح قابل شناسايي و در دسترس باشد.

2- بيست

عدد پوشش چسب دار به اندازه هاي معين شده.

3- شش عدد پوشش استريل در اندازه متوسط

4- دو عدد پوشش استريل در اندازه بزرگ

5- دو عدد پوشش استريل در اندازه بسيار بزرگ

6- دو عدد پد چشمي استريل

7- شش عدد بانداژ سه گوش

8- شش عدد سنجاق ايمني (سنجاق قفلي)

9- دستكش هاي استريل و يكبار مصرف

اقلام مفيد اضافي:

1- دو عدد بانداژ لوله اي

2- قيچي

3- انبرك موچين

4- پوشش هاي (پد) كتاني

5- محلول هاي پاك كننده از نوع غير الكلي

6- نوار چسب

7- مداد و دفترچه يادداشت و انواع اتيكت و برچسب

8- ماسك هاي محافظت كننده صورت انواع پلاستيكي يا كاغذي

9- در فعاليت هاي برون شهري پتو و كيسه خواب و چراغ قوه و سوت

زخم بندي باعث پوشانيدن سطح زخم و در نتيجه پيشگيري از ورود عفونت به درون آن شده و باعث كمك به لخته شدن خون مي گردد هر چند ممكن است پوشش روي زخم روي آن بچسبد. فوايد حاصله از زخم بندي بيشتر از آنند كه به خاطر ناراحتي هاي حاصله در هنگام برداشتن آن ها از پانسمان خودداري كنيم. در صورت امكان از پوشش هاي استريل و بسته بندي شده استفاده كنيد. اگر هيچ نوع پوشش استريلي در دسترس نداريد مي توانيد به صورت ابتكاري از پوشش هاي پاكيزه اي كه پرزدار نباشند بهره بگيريد.

اصول زخم بندي:

1- سطح لايه پوششي بكار رفته هميشه بايد در طرفين زخم گسترش كافي داشته و حاشيه آن را به خوبي در برگيرد.

2- پوشش را مستقيماً روي زخم قرار دهيد و هرگز آن را از اطراف زخم بر روي آن نلغزانيد.

3- در صورت افتادن و يا كنار رفتن پوشش حتماً بايد

آن را تعويض كرد.

4- اگر خون از پوشش اوليه شما به بيرون نشت پيدا مي كند آن را بر نداريد بلكه بايد پوشش ديگري بر روي سطح پوشش اوليه قرار داده و اضافه كنيد.

5- اگر فقط يك عدد پوشش استريل در اختيارتان وجود دارد براي پوشاندن سطح زخم ابتدا از پوشش استريل استفاده كرده و سپس از پارچه ها و يا پوشش هاي پاكيزه ديگر به عنوان پانسمان خارجي استفاده كنيد.

جلوگيري از تبادل عفونت:

اصول ذكر شده زير را بايد رعايت كنيد تا از ورود عوامل بيماري زا به درون جراحات مصدوم و در نتيجه آن بروز عفونت در وي پيشگيري كنيد و در ضمن ايمني خودتان را نيز حفظ كنيد. در اين صورت موارد زير را بايد رعايت كنيد:

- در صورتي كه دستكش هاي يكبار مصرف در دسترس داريد از آن ها استفاده كنيد.

- در صورت امكان دست هاي خود را به خوبي قبل از پانسمان زخم بشوييد.

- بريدگي ها و خراشيدگي هاي دست هاي خود را بوسيله پوشش هاي ضدآب بپوشانيد.

- از لمس كردن جراحات و نيز آن سطوحي از پوشش ها كه در تماس مستقيم با زخم قرار خواهند گرفت خودداري كنيد.

- سعي كنيد كه در طول مدت زخم بندي از هرگونه سرفه و يا عطسه كردن و نيز صحبت كردن در جهت زخم خودداري كنيد.

اگر دستكش در اختيار شما نيست مي توانيد به يكي از طريق زير عمل كنيد:

- از مصدوم بخواهيد كه شخصاً زخم خود را البته تحت نظارت شما بپوشاند.

- دست هاي خود را درون يك كيسه تميز پلاستيكي قرار دهيد.

- به عنوان آخرين راه پس از تمام عمل

زخم بندي حتماً به طور كامل و دقيق دست هاي خود را به خوبي شستشو دهيد.

پانسمان هاي استريل:

پوشش هاي استريل در پاكت هاي بسته بندي شده ارائه مي شود. پوششي كه از يك پد استريل كه به يك بانداژ نواري چسبانيده شده تشكيل گرديده است. شما نيز مي توانيد خودتان بانداژي مشابه با بكارگيري يك پد استريل بسته بندي شده به اضافه يك باند نواري به وجود آوريد. حتماً به اين نكته توجه داشته باشيد كه در صورت وجود هرگونه پارگي يا سوختگي در بسته بندي ديگر آن پوشش استريل محسوب نمي گردد.

شيوه انجام

در ابتدا اين نكته را بايد بدانيد كه عمل بانداژ را آنقدر محكم انجام ندهيد كه باعث اختلال يا قطع جريان خون شود.

1- پوشش را از بسته خود خارج كنيد. سپس يكي دو دور پيچ هاي باند را از طرف آزاد آن باز نماييد. كاملاً دقت كنيد كه حلقه يا نوار بانداژ از دستتان نيفتد و در ضمن بايد از لمس قسمت پد در اينگونه پانسمان ها اجتناب كنيد.

2- تا شدگي هاي ناحيه پد پانسمان را صاف كرده و در عين حال باند واقع در دو طرف پد را نگهداريد. سپس پد را مستقيماً بر روي زخم قرار دهيد.

3- انتهاي كوتاه تر بانداژ (دم باند) را يك بار در اطراف اندام مصدوم (در واقع روي پد پانسمان) بپيچيد و پس از استحكام نسبي پد در محل قسمت دم را رها و آويزان كنيد (اين قسمت با هيچ جسم خارجي نبايد تماس پيدا كند).

4- انتهاي ديگر باند (سر باند) را در اطراف اندام بپيچيد تا زماني كه كاملاً روي تمام سطح پد را

بپوشاند. اگر پانسمان از محل خود جابجا شد پانسمان را عوض كنيد.

5- براي محكم كردن بانداژ دو انتهاي سر و دم آن را به روش مربع گره بزنيد. با انتخاب محل بر روي پد مي توانيد فشاري نسبتاً محكم بر روي زخم وارد كنيد. اگر خونريزي به سطح پانسمان رسيد نبايد پانسمان را برداريد بلكه مي توانيد پوشش و يا پانسمان ديگري روي آن اضافه كنيد.

6- گردش خون را در نواحي انتهايي اندام مجروح بررسي كنيد و در صورت لزوم بانداژ را قدري شل تر كنيد.

زخم بندي با گاز

اگر پوشش هاي استريل و آماده شده را در اختيار نداريد مي توانيد با به بكارگيري چند لايه از گاز به عنوان يك پد عمل زخم بندي را شروع كرده و سپس براي جذب خون و ساير ترشحات زخم پوششي از جنس كتان را روي آن قرار داد و سطح بيروني پد اوليه را بپوشانيد و بعد اين پانسمان را بوسيله چسب نواري ويا باند نواري در صورت نياز به اعمال فشار ثابت و محكم كنيد. در صورتي كه مصدوم سابقه حساسيت به چسب هاي نواري داشته باشد بايد از بانداژ نواري استفاده كنيد.

روش هاي عملكرد:

1- در حالي كه پد تهيه شده از گاز را از لبه هاي آن نگهداشته ايد آن را مستيقماً روي سطح زخم قرار دهيد.

2- لايه از جنس كتان را به حالت يك پد بر روي پوشش تهيه شده از گاز اضافه كنيد.

3- با بكارگيري چسب و يا باند نواري پانسمان خود را در محل آن تثبيت و محكم كنيد.

زخم بندي بصورت ابتكاري:

اگر پوشش هاي آماده شده در دسترس نداريد مي توانيد به

جاي آن از هرگونه پارچه هاي پاكيزه به طريقه ابتكاري كمك بگيريد. البته نبايد به اين منظور از پارچه هاي پرزدار و كركي استفاده كنيد. چرا كه الياف آن مي توانند به زخم چسبيده و باعث تسهيل در ايجاد عفونت گردند. در اين گونه موارد بهترين انتخاب ممكن لباس هايي هستند كه به تازگي خشكشويي شده اند.

شيوه عملكرد:

1- پارچه مورد نظر را فقط از ناحيه لبه هاي آن نگه داريد سپس چين خوردگي هاي آن را باز كرده و مجدداً به نحوي تا كنيد كه سطوحي كه قبل از باز كردن پارچه در درون آن قرار داشتند اين بار رو به سمت بيروني قرار گيرند.

2- پدي را كه از پارچه تهيه كرده ايد مستقيماً روي سطح مجروح قرار دهيد و در صورت لزوم مجدداً روي آن پارچه ها و يا مواد نرم و تميز ديگر بگذاريد.

3- پانسمان خود را بوسيله باند و يا يك باريكه تميز پارچه اي تميز محكم كنيد. دو انتهاي رشته به كار رفته را به روش مربع گره بزنيد. در زخم هاي كوچك استفاده از پوشش هاي چسبنده مفيد است. اين پانسمان ها داراي پد كوچكي از جنس سلولز و يا گاز مي باشند كه بر روي يك لايه چسبنده قرار داده شده اند. چسب هاي زخم بندي در ابعاد گوناگوني تهيه و عرضه مي گردند و برخي از آن ها متناسب با شكل انگشتان يا پاشنه و يا آرنج طراحي گرديده اند. حتماً قبل از بكارگيري آن ها بايد سابقه آلرژي به اين گونه چسب ها را از فرد مصدوم مورد پرسش قرار دهيد. كليه كساني كه با مواد غذايي

سر و كار دارند نيز حتماً بايد هرگونه جراحت ناحيه دست خود را با چسب زخم هاي ضدآب بپوشانند.

روش هاي عملكرد:

ناحيه اطراف زخم را خشك كنيد. چسب را از جلد خود بيرون آورده و در حلي كه آن را از حاشيه هاي اطرافش نگه داشته ايد سطح پد دار آن را رو به پايين بگيريد.

1- باريكه هاي محافظ آن را قدري عقب بزنيد ولي آن ها را كاملاً خارج نكنيد. سپس بدون لمس كردن ناحيه پد آن را روي ناحيه زخم قرار دهيد.

2- به دقت و به آرامي باريكه محافظ را به طرفين كشيده و جدا سازيد. سپس انتها و لبه هاي چسب زخم را روي پوست فشرده و بچسبانيد.

كمپرس هاي سرد:

خنك كردن وخنك نگه داشتن ضايعاتي مانند خون مردگي ها و پيچ خوردگي ها مي تواند باعث كاهش درد وتورم ناشي از التهاب گردد. هرچند كه اصولاً در وخامت وشدت آسيب هاي عمقي تأثير چنداني نخواهد داشت. در اين گونه موارد شما مي توانيد از يك كمپرس سرد مثلاً يك كيسه يخ استفاده كرده و يا اين كه ناحيه آسيب ديده را زير آب جاري و خنك و يا در درون يك لگن محتوي آب سرد قرار دهيد. يك بسته محتوي سبزيجات منجمد شده نيز مي تواند بكار رود مشروط بر آن كه آن را قبل از بكار بردن در درون يك پارچه بپيچيد.

الف) نحوه استفاده از يك پد خنك:

1- يك حوله و يا مقداري پارچه را در آب سرد خيس كنيد سپس آن را چلانده و بعد اين پوشش سرد و مرطوب را روي ضايعه و نواحي اطراف آن قرار داده و مختصري

فشار دهيد.

2- براي حفظ سرماي اين پد هر سه الي پنج دقيقه يك بار مجدداً آن را درون آب سرد بگذاريد. بايد حداقل به مدت بيست دقيقه محل آسيب ديدگي را خنك كنيد.

ب) نحوه استفاده از كيسه يخ:

1- يك كيسه پلاستيكي را تقريباً تا نيمه آن بوسيله قطعات ريز يخ پر كنيد. سپس كيسه را با پيچاندن درون يك پارچه و باند پوشش دهيد.

2- كيسه يخ را نسبتاً محكم روي محل آسيب ديدگي نگه داريد.

3- فقط به مدت ده الي پانزده دقيقه محل ضايعه را سرد كنيد البته در صورت ذوب يخ در مدت ذكر شده مي توانيد محتوي يخ آن را تجديد كنيد.

انواع بانداژ

اهداف متعددي را مي توان با انجام بانداژ صورت داد:

براي نگه داشتن پانسمان روي سطح زخم و براي كنترل خونريزي و براي تثبيت موقعيت و يا بي حركت سازي اعضا در صدمات گوناگون و يا براي كاهش ميزان تورم و التهاب عضو بكار مي رود. بانداژ به سه گروه اصلي تقسيم مي شود.

1- بانداژ نواري: كه پانسمان را ثابت و يا محكم مي كند و يا براي تثبيت موقعيت اندام مجروح بكار برده مي شود.

2- بانداژ لوله اي: كه مي توان باعث استحكام پانسمان در نواحي انگشتان و يا پنجه ها گرديده و يا از مفاصل مصدوم حمايت كند.

3- بانداژ سه گوش: كه معمولاً از جنس پارچه بوده و به عنوان آويز و پوشش دهنده سطوح وسيع ساير انواع پانسمان ويا بي حركت سازي اندام ها مي تواند بكار برده شود.

در موارد اضطراري شما ممكن است مجبور به ابداع پانسمان هاي ابتكاري از كالاهاي پارچه اي مورد مصرف روزانه باشيد.

قواعد اساسي

بانداژ

الف) قبل از شروع بانداژ:

- مصدوم را آرام و مطمئن ساخته و اقداماتي كه مي خواهيد انجام دهيد را به وضوح برايش شرح دهيد.

- مصدوم را در موقعيتي مناسب (نشسته يا دراز كشيده) و راحت قرار دهيد.

- ناحيه آسيب ديده را تحت حمايت قرار دهيد البته عمل نگهداري اندام را خود مصدوم و يا يك دستيار مي تواند برايتان انجام دهد.

- سعي كنيد در صورت امكان هميشه در مقابل و روبروي مصدوم و ترجيحاً در سمت آسيب ديده او قرار گرفته و اقدام كنيد.

ب) در حين انجام بانداژ:

اگر مصدوم دراز كشيده است بايد ابتدا باند را از فرورفتگي هاي طبيعي سطح بدن او عبور دهيد (مثلاً از زير كمر و زانوها و گردن و يا مچ ها). سپس بانداژ خود را به صورت جلو و يا عقب سراندن در زير بدن به موقعيت مورد نظر خود منتقل نماييد. مثلاً براي بانداژ سر و يا قسمت فوقاني تنه مي توانيد رشته باند مورد نظر را از ناحيه فرورفتگي ناحيه زيري گردن گذارده و سپس آن را به محل مورد نظرتان بغلزانيد.

- بانداژ به عمل آمده بايد به قدر كافي مستحكم باشد ولي نه آن قدر محكم كه باعث قطع و يا بروز اختلال در جريان خون اندام مربوطه گردد.

- در صورت باداژ يك اندام بايد در صورت امكان انگشتان دست و يا پنجه هاي پا را نپوشانيد تا بتوانيد بعد از اتمام بانداژ جريان خون را در اندام مربوطه بررسي كنيد.

- با بكارگيري گره مربع بانداژ خود را محكم كنيد. البته گره زدن نبايد روي نواحي استخواني صورت گرفته و نيز نبايد باعث ايجاد ناراحتي در

مصدوم گردد. انتهاي آزاد بانداژ را در صورت امكان در زير گره زده شده فرو ببريد.

- مكرراً گردش خون نواحي انتهايي اندام مصدوم را بررسي كرده و در صورت لزوم بانداژ به عمل آمده را مقداري شل تر كنيد.

ج) اگر هدف از بانداژ بي حركت ساختن يك اندام باشد:

- براي اجتناب و پيشگيري از جابجا شدن احتمالي استخوان هاي شكسته شده ابتدا بايد پوششي نرم مثل حوله و لباس هاي تا شده را مانند بالشتي نرم و نسبتاً حجيم بين بازو و تنه و يا ما بين پاها قرار دهيد و بعد بانداژ را شروع كنيد.

- فواصل بانداژهاي به عمل آمده در اطراف باند را بايد به گونه اي انتخاب كنيد كه حداكثر مقدار حريم ممكنه براي ناحيه آسيب ديده حفظ شود.

- محل گره زدن را به گونه اي انتخاب كنيد كه گره ها در سمت سالم بدن و رو به سمت بالا قرار گيرند. اگر هر دو طرف بدن آسيب ديده اند بايد محل محكم كردن گره ها حتي المقدور در ناحيه مياني بدن بوده و يا اين كه در جايي صورت گيرند كه احتمال ايجاد صدمه بيشتر به حداقل ممكن برسد.

د) پس از اتمام بانداژ:

- وضعيت گردش خون در اندام بانداژ شده را هر ده دقيقه يك بار بررسي و كنترل كنيد.

شيوه بررسي جريان خون شما بايد بلافاصله پس از اتمام بانداژ يك دست و يا يك پا وهمچنين پس از بكارگيري آويزها جريان خون عضو مربوطه را به دقت ارزيابي كرده و سپس هر ده دقيقه يك بار اين بررسي ها را تا زمان رسيدن به مراكز امدادي تكرار كنيد.

ارزيابي مكرر گردش

خون از اين نظر مهم و حياتي تلقي مي گردد كه احتمال تورم و التهاب اندام هاي آسيب ديده پس از گذشت مدتي از سانحه وجود دارد و در نتيجه ورم كردن اندام ممكن است بانداژ به عمل آمده (حتي در مدت كوتاهي) بيش از حد سخت شده و با ايجاد فشار روي عروق و اندام باعث قطع جريان خون در آن شود.

علائم مربوط به اختلال در گردش خون با گذشت زمان تغيير مي يابند. بدين معني كه ابتدا وريدهاي اندام و بعد از مدتي شريان هاي خون رساننده به آن دچار اختلال در عملكرد مي گردند.

روش تشخيص بروز اختلال در گردش خون

الف) علائم زير ممكن است در مراحل زودرس ديده شوند:

- اندام متورم و احتقان يافته

- پوست آبي رنگ به همره وريدهاي برجسته و برآمده

- احساس درد و باد كردن عضو

ب) علائم زير ممكن است در مراحل ديررس ديده شود:

- پوست رنگ پريده و خميري شكل به همراه كرختي و سردي در عضو

- احساس سوزن سوزن شدن و تحريك و به دنبال آن دردي عميق و شديد

- عدم توانايي در حركت دادن انگشتان و يا پنجه ها

شيوه انجام بررسي

1- در حالي كه به بستر ناخن و يا پوست اطراف آن خيره شده ايد يكي از ناخن ها را تا زماني كه بستر آن رنگ پريده گردد تحت فشار قرار دهيد.

اگر بانداژ به عمل آمده بيش از حد محكم شده باشد آن گاه پس از برداشتن فشار از روي ناخن رنگ بستر آن به حالت طبيعي (قبلي) خود برنمي گردد و يا اين كه برگشت رنگ در آن به كندي صورت مي گيرد.

2- پيچش هاي

بانداژ سفت شده را درست تا آن اندازه باز كنيد كه حرارت و رنگ طبيعي به اندام مربوطه برگردد.

مصدوم ممكن است در اين هنگام احساس تحريك و سوزن سوزن شدن در آن محل را داشته باشد. در صورت لزوم مي توانيد پس از اطمينان كامل يافتن از برقراري مجدد و كافي جريان خون بانداژ را دوباره به عمل آوريد.

باندهاي نواري شكل

اين گونه باندها از جنس گاز و يا الياف كتاني قابل شستشو تهيه شده اند و روش كاربرد آن ها پيچيدن به طريق مارپيچي شكل مي باشد و معمولاً به يكي از سه طرح زير توليد مي گردند:

الف) باندهاي درشت باف (داراي روزنه هاي در نسج باند)

كه براي نگهداري پانسمان در خود بكار برده مي شوند. به دليل ويژگي هاي مربوط به روزنه دار بودن بافت آن ها تهويه خوبي در محل بانداژ شده صورت مي گيرد ولي نمي توان اين گونه باندها را براي اعمال فشار روي زخم و يا حمايت و تثبيت موقعيت مفاصل بكار بست.

ب) باندهاي تطبيق پذير (شكل گيرنده يا قالب گيرنده)

اين گونه باندها مي توانند بسته به شكل بدن قالب گيرنده و براي تثبيت نسبي كاملاً محكم ضايعات و يا نگهداري پانسمان در محل خود (قدري محكم تر از باند درشت باف) بكار برده مي شود.

ج) باندهاي كشي (داراي قابليت كشش و يا فشرده شدن)

كه براي حمايت و ثابت سازي مفاصل به نحوي محكم و استوار بكار مي شوند. به روش هاي گوناگون مي شود يك بانداژ نواري را در محل خود ثابت كرد مثلاً با بكارگيري گيره هاي مخصوص بانداژ و سنجاق هاي ايمني و يا نوار چسب كه

اصولاً در جعبه هاي كمك هاي اوليه وجود دارند. البته اگر هيچ يك از وسايل ذكر شده را در دسترس نداشته باشيد مي توانيد به راحتي به روش چين دادن و تو گذاشتن (فرو كردن و جا گذاشتن) انتهاي دمي بانداژ آن را در محل تثبيت كنيد.

سنجاق هاي ايمني

چسب هاي نواري شكل:

مي توانيد با بكارگيري نوار چسب انتهاي بانداژ را چسبانيده و روي سطح بانداژ بخوابانيد.

گيره هاي بانداژ:

گاهي اين گونه گيره ها به همراه بانداژهاي داراي خاصيت الاستيك (ارتجاعي) عرضه مي گردند.

روش به درون فرو بردن انتهاي بانداژ:

پس از اتمام بانداژ به روش نواري مي توانيد انتهاي آزاد آن را پس از يك دور پيچيدن به دور اندام مصدوم به درون بانداژ فرو كنيد. مي توانيد تمامي انواع بانداژ نواري را بوسيله اين گونه سنجاق ها محكم كنيد.

بهتر است ابتدا انگشتان خود را ما بين بانداژ و پوست مصدوم فرو ببريد تا از زخمي شدن پوست توسط سنجاق پيشگيري شود.

انتخاب اندازه هاي مناسب و صحيح براي بانداژ:

قبل از شروع بانداژ بايد در مورد دو نكته زير اطمينان داشته باشيد. داشتن اندازه صحيح باند از نظر پهنا و اين نكته كه باند مورد نظرتان به نحوي محكم و متناسب پيچيده شده باشد.

نواحي مختلف بدن نيازمند بكارگيري پهناهاي متفاوتي از باندهاي نواري مي باشند. البته به ياد داشته باشيد كه عريض تر بودن بانداژ بكار رفته از حد لزوم بهتر از بيش از حد باريك بودن آن مي باشد. البته سعي كنيد كه اندازه مناسبي را انتخاب كنيد.

روش بكارگيري باندهاي نواري بايد از قواعد و اصول زير در موقع انجام بانداژ نواري پيروي مي كند:

- وقتي باند

به حالت نيمه باز قرار دارد براي قسمت حلقوي آن واژه سر بكار مي رود و به قسمت باز شده آن دُم باند گفته مي شود.

- بايد در حين عمل بانداژ قسمت سر آن را به طور سر بالا نگه داريد.

- حتي الامكان روبروي مصدوم و در سمت آسيب ديده وي قرار بگيريد.

- در حين كار بايد ترتيبي اتخاذ كنيد كه ناحيه آسيب ديده به همان وضعيتي نگهداري و حمايت گردد كه در نظر داريد بعد از اتمام بانداژ به آن حالت باقي بماند.

- هميشه بايد وضعيت گردش خون را در نواحي ما بعد بانداژ ارزيابي نماييد مخصوصاً اگر از باندهاي ارتجاعي و يا انواع تطبيق پذير باند استفاده مي نماييد چرا كه اين گونه بانداژ بر شكل اندام پانسمان شده قالب مي گيرند و در مواردي كه اندام مصدوم دچار تورم گردد اين گونه باندها محكم تر شده و گاهي مي توانند فشار بيش از حدي به عضو آسيب ديده وارد سازند.

شيوه عملكرد

1- قسمت دم باند را در زير جراحت قرار دهيد عمل بانداژ بايد از قسمت داخلي (دروني) اندام رو به سمت كناري (بيروني) آن جهت داده شود. با دو دور چرخانيدن باند موقعيت قسمت دم را ثابت كنيد.

2- با چند سري چرخانيدن باند به شكل مارپيچي و در جهتي از سمت دروني اندام به بيرون آن اندام مصدوم را تحت پوشش بانداژ قرار دهيد. بايد در هر بار پيچيدن باند به نحوي عمل كنيد كه هر مرتبه تقريباً بين نصف الي دوسوم سطح باندپيچي شده در دور قبلي تحت پوشش قرار گيرد.

3- عمل بانداژ را با يك گردش مستقيم به اتمام رسانيده

و به يكي از طرق ذكر شده انتهاي باند را تثبيت كنيد.

اگر باند مورد استفاده كوتاه تر از آن است كه تمامي سطوح مورد نظر را پوشش دهد. مي توانيد با اضافه كردن و بكارگيري يك باند ديگر پانسمان خود را گسترش داده و كامل كنيد.

4- انتهاي اندام آسيب ديده را مكرراً از لحاظ وضعيت گردش خون بررسي و كنترل كنيد.

اگر به نظر مي رسد كه بانداژ به عمل آمده بيش از حد سفت و محكم است چند دور از پيچ هاي آن را گشوده و سپس مجدداً آن را به نحوي شل تر از دفعه قبل بكار بريد.

نحوه بانداژ آرنج و زانو

مي توانيد از باندهاي نواري در نواحي آرنج و يا زانو براي نگه داشتن پانسمان در محل خود و يا براي تثبيت موقعيت و ايجاد حمايت در موارد آسيب هاي وارده به بافت هاي نرم بدن (از جمله پيچ خوردگي ها و كشيدگي ها) استفاده كنيد. البته معمولاً با بكارگيري روش استاندارد (به صورت مارپيچي) در اين موارد به خوبي مؤثر نخواهند بود. بنابراين بايد از روشي كه در زير بدان اشاره در نواحي آرنج و زانو استفاده كنيد. در ضمن هميشه بايد بانداژ خود را به قدر كفايت در دو سوي مفصل آسيب ديده گسترش و ادامه دهيد تا آن كه باعث ايجاد فشاري يكنواخت در مفصل مصدوم بشويد.

شيوه عملكرد

1- آرنج آسيب ديده را در وضعيت راحتي نگه داريد. بهتر است در صورت امكان مفصل آرنج در وضعيت نيمه خميده قرار گيرد.

2- قسمت دم باند را روي سطح دروني آرنج قرار دهيد. سپس بانداژ خود را ابتدا از زير آرنج عبور داده

و سپس آن را يك و نيم دور در اطراف آرنج و رو به سمت خارج آن بچرخانيد كه اين امر باعث تثبيت بانداژي مي شود كه قرار است مفصل آرنج را بپوشاند.

3- بانداژ خود را با عبور دادن مفصل آرنج به طرف سطح دروني (داخلي) بازو گسترش دهيد سپس آن را به طور زاويه دار در اطراف بازو طوري بپيچيد كه باعث پوشيده شدن نيمه فوقاني دور قبلي بانداژ بشود.

4- در ادامه كار بايد بانداژ را از سطح دروني بازو به نقطه اي درست زير مفصل آرنج ادامه دهيد و سپس براي پوشانيدن نيمه تحتاني اولين دور به عمل آمده بانداژ يك بار بانداژ خود را به طور مارپيچي به دور ساعد بچرخانيد.

5- چندين مرتبه به انجام بانداژ به طور زاويه دار در قسمت هاي فوقاني و تحتاني آرنج ادامه دهيد كه در هر بار تكرار كردن اين گونه بانداژ بايد آن را به نحوي گسترش و امتداد دهيد كه هر لايه باند تقريباً دوسوم سطح لايه قبلي را بپوشاند.

6- براي تمام عمل بانداژ بايد دو بار باند خود را به صورت مستقيم به دور اندام مجروح مثلاً در ناحيه ساعد بچرخانيد. بعد بايد انتهاي باند را تثبيت سازيد.

7- هر ده دقيقه يك بار بايد گردش خون انگشتان دست و يا پنجه هاي پا را ارزيابي كنيد چرا كه ازيابي جريان خون در صورت بكارگيري اين شيوه بانداژ اهميت ويژه اي دارد.

اگر بانداژ به عمل آمده بيش از حد سفت و محكم باشد بايد تا زمان بازگشت جريان خون به دست و يا پاي مصدوم چندين دور از پيچ هاي بانداژ خود را بگشاييد.

مي توانيد پس از مدتي دوباره عمل بانداژ را البته اين بار قدري شل تر تكرار كنيد.

نحوه بانداژ كف دست و پا

مي توانيد از بانداژ نواري به منظور نگهداري پانسمان به عمل آمده در نواحي دست و پا استفاده كنيد و يا اين كه آن را براي ايجاد حمايت و تثبيت موقعيت مچ دست يا پا (مثلاً در پيچ خوردگي ها و كشيدگي اين نواحي) بكار گيريد. البته اگر اين شيوه بانداژ را به منظور تثبيت مفصل انجام دهيد. بايد آن را به ميزان كافي در طرفين آن گسترش و امتداد دهيد تا بتوانيد باعث ايجاد فشار و كشش كافي روي ناحيه آسيب ديده شويد.

روشي كه در زير براي بانداژ يك دست توضيح داده مي شود مي تواند به شرط رعايت اين موارد در مورد پا نيز بكار رود.

اجتناب از بانداژ كردن پاشنه پا و جانشين كردن انگشت بزرگ پا به جاي شست دست.

شيوه عملكرد بدين صورت است كه

- قسمت دم باند را روي سطح دروني مچ دست به گونه اي قرار دهيد كه تقريباً با قاعده انگشت شست مماس باشد سپس باند را مستقيماً دو دور در اطراف مچ بپيچانيد.

- بانداژ را به صورت زاويه دار و از قاعده شست از پشت دست به نحوي عبور دهيد كه از لبه بالايي آن با ناخن انگشت كوچك دست مماس گردد.

- باند را به نحوي از سطح كفي انگشتان دست (و به عبارت ديگر از زير انگشتان آن) بگذرانيد كه لبه بالايي آن در امتداد قاعده ناخن انگشت اشاره قرار گيرد.

- باند را به طور زاويه دار از ناحيه پشتي دست عبور دهيد تا آن

كه به سطح كناري (بيروني) مچ برسيد. سپس اطراف و بالاي مچ دست را بانداژ كنيد.

- مراتب ذكر شده فوق را چندين مرتبه تكرار نماييد و در هر بار پيچيدن باند به نحوي عمل كنيد كه هر مرتبه تقريباً دوسوم سطح باندپيچي شده در دور قبلي تحت پوشش قرار گيرد. انگشت شست را باندپيچي نكنيد. پس از پوشيده شدن دست بايد دو دور باند را در اطراف مچ به طور مستقيم بچرخانيد.

- انتهاي بانداژ به عمل آمده را با بكارگيري گيره مخصوص يا سنجاق قفلي محكم كنيد. مكرراً گردش خون انگشتان را ارزيابي و كنترل كرده در صورت لزوم بانداژ را قدري شل تر كنيد. اگر اين شيوه بانداژ را در پا بكار برده ايد بايد در پنجه هاي پا به بررسي جريان خون بپردازيد.

گاز لوله اي

اين گونه بانداژ كه مي تواند براي حمايت از مفاصلي چون آرنج و قوزك نيز بكار مي رود. به فرم لوله اي شكل بوده و از جنس گاز بدون درز تهيه شده است. يك گاز لوله اي كوچك را مي توان در مواردي به كمك يد اپليكاتور (وسيله اي كه به كمك آن مي توان بدون تماس باند با انگشت آسيب ديده باند را بر روي انگشتان قرار داد) در انگشتان دست يا پنجه پا نيز بكار برد. گاز لوله اي مي تواند براي نگه داشتن پانسمان هاي كوچك در سر جاي خود مفيد باشد ولي نمي توان بوسيله آن خونريزي حاصله از يك زخم را تحت فشار كافي براي كنترل كردن قرار داد.

شيوه عملكرد

1- قطعه اي از باند لوله اي را تقريباً به طولي معادل با دوونيم برابر

در ازاي انگشت مصدوم بريده و سپس تمامي طول آن را بر روي اپليكاتور بكشيد.

2- در حالي كه انتهاي گاز را روي انگشت نگه داشته ايد بازوهاي اپليكاتور را قدري از هم دورتر كنيد تا از قطر نوك انگشتان مقداري بازتر قرار گيرد كه در نتيجه اين عمل يك لايه از گاز روي سطح انگشت باقي بماند. مجدداً و براي يك بار ديگر اپليكاتور را با پيچاندن باند آماده كنيد.

3- در حالي كه هنوز گاز را محكم در قاعده انگشت نگه داشته ايد يك بار ديگر به آرامي اپليكاتور را تا هنگامي كه سطح انگشت توسط لايه بعدي گاز و يا بانداژ لوله اي پوشانيده گردد روي انگشت به عقب بكشيد سپس اپليكاتور را از روي انگشت برداشته و دور كنيد.

4- بانداژ لوله اي را در قاعده انگشت و به كمك نوارهاي چسبنده محكم و تثبيت كنيد. به ياد داشته باشيد كه براي اجتناب از بروز اختلال در جريان خون انگشت نبايد تمامي محيط انگشت را با نوار چسب احاطه نماييد. سپس بايد وضعيت گردش خون را مكرراً ارزيابي نموده و در صورت لزوم نوار چسبيده شده را جدا ساخته و مجدداً براي بار ديگر و با فشار كمتر آن را مورد استفاده قرار دهيد.

باندهاي سه گوش

مي توان اين گونه باندها را كه در بسته بندي هاي استريل نيز عرضه مي گردند خريداري كرد يا اين كه آن ها را با بريدن و از نيم كردن پارچه هاي مستحكم به صورت مايل تهيه و آماده ساخت.

برخي از كاربردهاي بالقوه بانداژ سه گوش به شرح زير است:

1- بي حركت ساختن و يا حمايت كردن اندام

ها سفت كردن و ثابت نمودن آتل ها و پانسمان هاي حجيم بوسيله بانداژ پهن كراواتي كه مي توان با دو بار چين دادن باند سه گوش آن را تهيه كرد.

2- بي حركت كردن پنجه پاها و قوزك ها و يا نگه داشتن پانسمان ها در محل بكار گرفته شده بوسيله استفاده از بانداژ كراواتي باريك كه اين گونه باندها را نيز مي توان از باند سه گوش تهيه نمود.

3- تشكيل يك بالشتك محافظ يا يك پانسمان استريل به روش باز كردن يك باند سه گوش بسته بندي شده و به شكل دلخواه يا ابتكاري چين دادن و تا كردن آن.

4- بكارگيري باند سه گوش باز به عنوان آويز براي حمايت به عمل آوردن از يك اندام آسيب ديده و يا نگه داشتن پانسمان هاي پوشش هاي بكار رفته در نواحي جمجمه كف دست يا پا در محل خود.

روش تهيه بانداژ كراواتي پهن

الف) يك باند سه گوش را باز كرده و به شكل گسترده و صاف روي يك سطح پاكيزه قرار دهيد و آن را به طور افقي به گونه اي تا كنيد كه رأس آن به صورت مماس با قسمت مياني قاعده قرار گيرد.

ب) مجدداً و براي يك مرتبه ديگر باند سه گوش را از وسط و در همان جهت قبلي تا كنيد تا يك باند كراواتي پهن آماده گردد.

روش تهيه بانداژ كراواتي باريك

الف) ابتدا يك باند كراواتي پهن را از باند سه گوش تهيه نماييد.

ب) يك بار ديگر بايد آن را به دو نيم تا كنيد كه بتوانيد يك باند قطور و در عين حال طويل و باريك بدست آوريد.

روش نگهداري (انبار كردن)

يك باند سه گوش

باندهاي سه گوش را درون بسته بندي هاي خود و يا به روش نشان داده شده در زير نگهداري كنيد تا اين كه هم بتوان آن ها را به سهولت در موارد اورژانس به همان شكل تا خورده مثلاً به عنوان يك پد يا بالشتك محافظ استفاده نمود و يا اين كه بتوان به آساني و با يك بار تكان دادن آن ها را باز كرده بكار برد.

1- ابتدا باند سه گوش را به شكل يك باند كراواتي باريك در آورده و سپس دو انتهاي حاصله را به قسمت وسط آورده و به عبارت ديگر باند كراواتي را در جهتي عمود بر جهت هاي قبلي تا نماييد.

2- تا زمان به دست آوردن اندازه دلخواه و مورد نظر خود به تا كردن انتهاهاي باند به وسط آن ادامه دهيد.

باند به دست آمده را در مكاني خشك نگهداري كنيد.

گره مربع يا چهار گوش

توصيه مي گردد هميشه براي سفت كردن يك بانداژ از گره مربع استفاده كنيد چرا كه اين گونه گره ها سطحي صاف به خود مي گيرند و در نتيجه مصدوم احساس راحتي بيشتري خواهد داشت و در عين حال با ثبات بوده و نمي لغزد. از طرفي ديگر به آساني قابل باز كردن مي باشند. البته بايد از بستن و يا سفت كردن گره روي سطح جراحت خودداري كنيد چرا كه اين عمل باعث ايجاد ناراحتي در مصدوم خواهد بود.

روش زدن گره مربع

1- انتهاي چپ را ابتدا از رو و سپس از زير انتهاي سمت راست عبور دهيد.

2- هر دو انتهاي باند را رو به بالا قرار دهيد.

3- انتهاي سمت راستي باند

را ابتدا از رو و سپس از زير انتهاي سمت چپي آن عبور دهيد.

4- انتهاها را محكم بكشيد تا اين كه سفت و محكم بشوند. سپس دو انتهاي باند را به زير بانداژ فرو كنيد.

روش باز كردن گره مربع

الف) يكي از دو انتهاي باند را هم زمان با يك قسمت ديگر از بانداژ با تحت كشش قرار دادن از هم دور كنيد.

ب) در حالي كه گره را با دست خود نگه داشته ايد يكي از دو انتهاي باند را از درون گره بيرون كشيده و در آوريد.

بانداژ پوششي دست و پا توسط باند سه گوش

هر چند بكارگيري بانداژ سه گوش روي سطوحي چون كف دست يا پاها نمي تواند باعث ايجاد فشاري گردد كه قادر به كنترل خون ريزي مي باشد ولي بانداژ يك دست كه بيان شده است مي تواند در مورد پاها نيز بكار برده شود. كه در اين صورت بايد دو انتهاي باند را در اطراف روي قوزك پا گره زده و محكم نماييد.

شيوه انجام

1- باند سه گوش را روي يك سطح صاف پهن كنيد و دست مصدوم را روي آن بگذاريد به نحوي كه انگشتان آن رو به سمت رأس باند قرار گرفته باشند سپس روي سطح مجروح را پانسمان كنيد. باند را از ناحيه رأس آن گرفته و به نحوي آن را تا كنيد كه رأس آن روي ناحيه ساعد منتقل شده و قرار گيرد.

2- دو انتهاي ديگر باند سه گوش را هر كدام را در جهتي مخالف با ديگري در اطراف مچ بپيچانيد. سپس دو انتهاي ديگر باند را به روش مربع و در نقطه اي روي رأس آن

گره زده و به طريقه كشيدن رأس باند و به آرامي بانداژ به عمل آمده را روي پانسمان يعني روي پوشش ديگر سطح زخم محكم و تثبيت نماييد. رأس باند را از روي گره گذرانيده و تا كنيد و بعد رأس باند را زير بانداژ فرو كنيد.

روش بانداژ كاسه سر

بوسيله يك باند سه گوش باز شده مي توان به عمل تثبيت موقعيت پانسمان هاي بكار رفته در ناحيه فرق سر كمك نمود ولي نمي توان بوسيله آن فشار لازم براي كنترل خون ريزي هاي شديد اين قسمت را بوجود آورد و در اين گونه موارد بايد پانسمان پوشاننده سطح زخم در ناحيه جمجمه را با يك باند نواري در محل خود محكم نمود. بهتر است در صورت امكان مصدوم را بنشانيد چرا كه در اين وضعيت انجام عمل بانداژ در ناحيه كاسه سر راحت تر صورت خواهد گرفت.

شيوه انجام

1- به روش تا كردن باند لبه اي در ناحيه قاعده اي آن ايجاد نماييد. سپس باند سه گوش را طوري روي سر مصدوم بگذاريد كه قسمت مياني قاعده باند مختصري بالاتر از امتداد خط ابروهاي وي قرار گيرد و اجازه دهيد تا رأس باند در پشت سر او آويزان گردد.

2- دو انتهاي ديگر باند را به گونه اي دور سر مصدوم بياوريد كه لبه اي كه در ناحيه قاعده ايجاد كرده بوديد مختصري بالاتر از گوش هاي وي به سمت خلفي سر او امتداد يابد. سپس دو انتهاي باند را در پشت گردن مصدوم و بر روي رأس باند از روي يكديگر عبور دهيد.

3- دو انتهاي باند را از اطراف سر مصدوم عبور داده و به

جلوي سر مصدوم بياوريد. براي تثبيت و تحكيم بانداژ دو انتها را به روش مربع به هم گره بزنيد طوري كه محل گره در وسط پيشاني مصدوم انتخاب شده و نزديك به قاعده بانداژ قرار داشته باشد.

4- در حالي كه با يك دستتان سر مصدوم را ثابت نگه داشته ايد با دست ديگرتان رأس باند را به سمت پايين بكشيد تا بانداژ شما محكم گردد. سپس رأس باند را به سمت بالا و به طرف فرق سر مصدوم آورده و آن را بوسيله يك سنجاق قفلي تثبيت نماييد. اگر اين گونه سنجاق ها را در اختيار نداريد مي توانيد رأس باند را روي انتهاي متقاطع آن در ناحيه پشتي سر تا كرده و سپس آن را بدون بانداژ وارد كنيد.

آويزها

آويزان ها براي تثبيت موقعيت و يا حمايت از بازو (اندام فوقاني) در مصدوميني كه قادر به راه رفتن يا نشستن هستند بكار برده مي شوند. آويزهاي ناحيه گردني به دو گونه تقسيم مي شوند:

الف) آويز بازو (اندام فوقاني)

معمولاً در آسيب ديدگي هاي نواحي بازو و ساعد و مچ دست و يا شكستگي هاي ساده دنده اي بكار برده مي شوند و به نحوي باعث نگه داشتن و حمايت اندام فوقاني مي گردند كه در آن ساعد به شكل افقي قرار گرفته و يا مختصري به سمت بالا كشيده مي شود.

ب) آويز بالا برنده

كه به كمك آن اندام فوقاني به گونه اي حمايت و تثبيت مي گردد كه دست به حد قابل توجه و مطلوبي بالا برده شده است و در موارد زير كاربرد دارد:

براي كمك به كنترل خون ريزي از زخم هاي ناحيه ساعد و

كاهش ميزان تورم در سوختگي ها و در بعضي از انواع شكستگي هاي عارضه دار و يا مركب در دنده ها.

شيوه عملكرد

الف) طريقه بكارگيري آويز بازو

1- اندام آسيب ديده را طوري نگهداريد كه در آن قدري دست بالاتر از آرنج اندام سالم قرار داشته باشد. يكي از انتهاي باند سه گوش را از زير آرنج مربوط به اندام آسيب ديده عبور داده و به سمت شانه مخالف كشيده و در آن محل نگه داريد. باند را به نحوي رو به سمت بيرون گسترش دهيد كه قاعده آن هم تراز با ناخن انگشت كوچك مصدوم قرار گيرد.

2- انتهاي تهتاني باند را طوري از روي ساعد مصدوم عبور دهيد كه در محل شانه وي به انتهاي ديگر باند برسد.

3- در حفره واقع شده در بالاي استخوان ترقوه طرف آسيب ديده بدن از يك گره مربع استفاده كنيد. سپس هر دو انتهاي بانداژ را به زير گره فرو كنيد تا مثل يك پد اطراف گره را بپوشاند.

4- رأس بند را به سمت جلوي آرنج تا كنيد. قسمت هاي شل بانداژ را در ناحيه زيرين آن جمع كرده و تو بگذاريد و سپس بوسيله يك سنجاق قفلي رأس باند را به قسمت جلويي بانداژ ببنديد. اگر سنجاق قفلي در دسترس نداريد آن قدر بايد رأس باند را بپيچانيد تا اين كه آويز به نحوي راحت و مناسب نگه داشته شود سپس رأس باند را در ناحيه پشتي بازو و به درون آويز فرو ببريد.

5- مكرراً گردش خون را در انگشتان دست مصدوم ارزيابي كنيد و در صورت لزوم آويز را باز كرده و به گونه اي كه پانسمان را

در زير آويز انجام داده ايد نيز بگشاييد.

ب) طريقه استفاده از يك آويز بالا برنده

1- از مصدوم بخواهيد كه طوري اندام آسيب ديده خود را روي سينه اش نگه دارد كه نوك انگشتان او قادر به لمس كردن شانه مقابل باشند.

2- يكي از انتهاهاي بند سه گوش را روي شانه سالم او بيندازيد به نحوي كه رأس باند در طرف صدمه ديده او قرار گيرد. از مصدوم بخواهيد كه بازوي خود را رها كند. قاعده بانداژ خود را به زير دست و ساعد و به پشت و اطراف آرنج وي فرو كنيد. در عين حال بايد اندام فوقاني وي را در اين مدت نگه داشته و هم چنين از پوشانيدن انگشت شست در او خودداري كنيد.

3- انتهاي تحتاني باند را به شكل زاويه دار (مايل) و در ناحيه پشت مصدوم به بالا بياوريد تا اين كه در ناحيه شانه به انتهاي ديگر باند برسد.

4- اين دو انتهاي باند را به روش مربع گره بزنيد به طوري كه گره در حفره واقع در بالاي استخوان ترقوه مصدوم قرار داده شود و انتهاهاي باند را به شكل يك بالشتك به زير و اطراف گره فرو بريد.

5- آن قدر رأس باند را بپيچانيد تا آن كه بانداژ به عمل آمده به نحوي راحت و مناسب با آرنج مصدوم تطابق يابد. سپس رأس باند را در حوالي آرنج به درون آويز فرو كرده محكم كنيد. در صورتي كه سنجاق قفلي در اختيار نداريد قسمت هاي شل قرار گرفته بانداژ را بر روي رأس باند تا كرده و در كنار بانداژ محكم و تثبيت كنيد.

6- مكرراً گردش خون را در

انگشت شست او ارزيابي كنيد و در صورت لزوم آويز و هرگونه پانسمان به عمل آمده در زير آن را باز نماييد.

آويزهاي ابتكاري

شما مي توانيد با دادن تغييرات مناسب در پوشاك مصدوم به صورت ابتكاري يك آويز را فراهم كنيد. البته بايد از دوام پارچه و وسعت كافي آن براي تحت حمايت قرار گرفتن اندام فوقاني اطمينان داشته باشيد. همچنين گاهي اوقات مي توانيد با كمك ساير اجزاي لباس بيمار و يا وسايل ديگري مثل كمربند آويزي مناسب براي شرايط مصدوم طرح نماييد.

شيوه عملكرد

الف) ژاكت (نيمتنه): دگمه هاي نيمتنه را باز كرده و لبه آن را به نحوي به سمت بالا برگردانيد كه روي اندام آسيب ديده را بپوشانيد. جداره ژاكت را به روي قسمت سينه اي لباس بوسيله سنجاق قفلي محكم وتثبيت نماييد.

كت و يا ژاكتي كه كناره آن سراسر دكمه دار باشد (كاپشن) در درون حفره ايجاد شده در بين دگمه هاي آن قرار دهيد.

ب) پيراهن آستين بلند: اگر مصدوم پيراهني آستين بلند به تن دارد جداره سر آستين را در اطراف اندام آسيب ديده به قسمت جلويي پيراهن يا ژاكت او با سنجاق كردن متصل نماييد. اگر مي خواهيد آويز ابتكاري شما از نوع بالا برنده باشد مي توانيد سر آستين را قدري بالاتر و در روي شانه وي به لباسش سنجاق كنيد كه در نتيجه اندام فوقاني آسيب ديده او بالاتر قرار خواهد گرفت.

ج) پيراهن آستين كوتاه: از يك كمربند يا كراوات و يا جفت بند كفش و يا باريكه هاي پارچه اي كشدار مي توانيد براي ايجاد حمايت به روش «گردن بند - سر آستين» استفاده نماييد.

تذكر: اگر به وجود

شكستگي در ناحيه ساعد شك داريد هرگز از اين روش استفاده نكنيد.

چند توصيه براي ايمن سازي منزل

آمار مرگ و مير كودكان در اثر اتفاقات ناگوار بيش از مرگ و مير در اثر ابتلا به بيماريهاي عفوني است. كودكاني كه در سنين بين 2 تا 4 سالگي مي باشند، بيشترين درصد را به خود اختصاص مي دهند و جالب آن كه اكثر اين حوادث گاه دردناك در محيط منزل اتفاق مي افتند.

در نظر گرفتن اصول ايمني زير تا حد زيادي مانع بروز چنين اتفاقاتي مي شود:

- روي سوراخهاي همه پريزهاي برق را با وسيله هاي مناسبي كه به همين منظور ساخته شده است، بپوشانيد و مطمئن شويد كه همه سيمهاي برق منزلتان كاملا پوشيده اند.

- داروها، مواد پاك كننده و ساير مسموم كننده ها را در جعبه اي قرار داده و آن را جايي بگذاريد كه دست كودكي حتي با بالا برفتن از صندلي به آن نرسد.

- قيچي و چاقوها را از دسترس او دور نگه داريد.

- كبريت و فندك را نيز در جايي غير قابل دسترس قرار دهيد.

- مراقب سماور، كتري آب جوش و قابلمه غذاي درحال پخت باشيد.

هميشه قابلمه و يا تابه را روي شعله عقبي اجاق گاز قرار دهيد. تا بدين ترتيب احتمال واژگون شدن آنها بر روي كودك وجود نداشته باشد.

- هميشه بعد از آن كه خودتان نيز سر سفره آمديد و يا زماني كه شخص ديگري مراقبت ازكودك را به عهده دارد بشقاب خورشت داغ را در سفره بگذاريد.

- همه ساله كودكان بسياري در اثر سقوط از پنجره جان خود را از دست مي دهند. پنجره هايي

را كه ارتفاع آنها از سطح زمين كم بوده و كودك با گذاشتن صندلي قادر به آويزان كردن خود از آنها مي شود، ببنديد و يا نرده بكشيد.

- از گذاشتن اشياء كوچكي مانند دگمه، سكه و... كه كودك مي تواند آنها را ببلعد، بروي فرش و يا مكانهاي قابل دسترس خودداري كنيد.

- بهتر است هيچگاه كودك را در اتاق تنها نگذاريد، هر چند ممكن است حضور او سرعت انجام كارهايتان را كند سازد.

- همچنين به هنگام نزديك شدن كودك به مراكز خطر، خيلي جدي و مصمم با او برخورد كنيد.

كمكهاي اوليه براي فردي كه دچار سكته قلبي شده است

سكته قلبي به علت مسدود شدن يكي از شاخه هاي شريان كرونري ايجاد مي شود. قسمتي از عضله قلب كه توسط شاخه ي بسته شده خون رساني مي شد، از بين خواهد رفت. اگر اين قسمت بزرگ باشد، احتمال مرگ بسيار است اما در صورتي كه اين قسمت كوچك باشد، بهبودي امكان پذير است اما چون قسمتي از عضله قلب از بين مي رود فعاليت قلب ضعيف مي شود. برخي ممكن است چندين بار سكته كنند اما زنده باقي بمانند. ويژگي هاي سكته قلبي عبارت است از:

درد فشار دهنده ناگهاني در وسط سينه

ممكن است درد به دست ها، پشت يا گلو انتشار يابد

غش كردن

ريزش عرق شديد

نبض ضعيف و تند كه ممكن است نامنظم بزند (نبض طبيعي حدود 60 تا 80 بار در دقيقه است)

تنگي نفس

ممكن است بي هوشي رخ دهد

ممكن است ايست قلبي هم ايجاد شود. از حركت، نوشيدن و آشاميدن بيمار جلوگيري كنيد.

در برخورد با بيماري كه دچار سكته قلبي شده نكات زير

را رعايت كنيد:

1. اگر بيمار هوشيار است، او را در وضعيت نيمه نشسته قرار دهيد.

2. بيمار را آرام كرده و اطمينان خاطر بدهيد.

3. لباس بيمار را باز و تكمه ها و كمربند را آزاد و راحت كنيد.

4. نبض و تنفس بيمار را كنترل كنيد.

5. اگر بيمار بي هوش است او را در وضعيت ريكاوري قرار دهيد.

6. اگر ايست قلبي رخ داد، ماساژ قلبي را شروع كنيد.

منبع: كتاب مهارتهاي زندگي

تنفس مصنوعي

1. نبض را كنترل كنيد.

2. اگر نبض نزند، شروع به ماساژ قلبي كنيد.

3. اگر نبض مي زند، بلافاصله دهان بيمار را از اجسام خارجي پاك كنيد.

4. چانه بيمار را با يك دست كشيده و سر را به عقب ببريد.

5. فوري با دو انگشت، بيني بيمار را ببنديد.

6. نفس عميقي كشيده و دهانتان را باز كرده و بر دهان بيمار بگذاريد.

7. در حالي كه با قدرت نفستان را خارج مي كنيد، بلند شدن سينه بيمار را ببينيد.

8. وقتي سينه بيمار بالا آمد، سر خود را چرخانده تا پايين آمدن سينه را ببينيد. چهار نفس اول را سريع انجام دهيد.

9. حتما نبض را كنترل كنيد.

10. كارهاي شماره 5 تا 9 را تا هنگام تنفس بيمار، ادامه دهيد. به غير از تنفس دهان به دهان، از تنفس دهان به بيني نيز در مواردي كه تنفس دهان به دهان مشكل است، مي توان استفاده نمود. براي اين كار، دهان بيمار را محكم بسته و به بيني او بدميد. اگر سينه بيمار بالا نيامد، نكات زير را كنترل كنيد:

الف) مطمئن شويد كه بيني بيمار محكم بسته شده.

ب) مطمئن شويد كه دهان خود را به دهان بيمار چسبانده ايد.

ج) مطمئن شويد كه

نفس خود را با شدت مي دميد. اگر با وجود اين كارها باز هم نتيجه اي حاصل نشد، احتمال دارد در راه تنفسي، انسداد وجود داشته باشد.

منبع: كتاب مهارتهاي زندگي

مسوميت غذايي

بيشتر مسموميت هاي غذايي يا به علت عدم رعايت بهداشت در هنگام درست كردن غذا ايجاد مي شود يا به علت عدم پخت كافي آن صورت مي گيرد. آشپزهايي كه پس از رفتن به توالت، دست خود را نمي شويند سبب انتقال ميكروبهاي روده اي و حتي هپاتيت نوع A به ساير افراد مي شوند. اكثر مسموميت هاي غذايي بعد از دو يا سه روز بهبود مي يابند. دو نوع باكتري مي تواند باعث مسموميت غذايي شود: استافيلوكوك و سالمونلا.

مسموميت غذايي با ميكروب استافيلوكوك

بعد از 2 تا 6 ساعت كه از خوردن غذاي حاوي ميكروب استافيلوكوك گذشت، نشانه هاي مسموميت آشكار مي شود كه عبارتند از: تهوع، استفراغ و اسهال، شكم درد، سردرد، در پاره اي موارد شوك.

مسموميت غذايي با ميكروب سالمونلا

نشانه هاي مسموميت غذايي با سالمونلا بعد از يك تا دو روز خود را نشان مي دهد و عبارتند از: تهوع و استفراغ و اسهال، شكم درد، سردرد، تب، در پاره اي موارد شوك.

نحوه برخورد با فرد دچار مسموميت غذايي به صورت زير است:

1. مقادير زيادي آب به فرد مسموم بدهيد تا بخورد.

2. همين كه معده فرد مسموم آرام شد (بعد از چند ساعت) مي توانيد به او بيسكويت يا سوپ بدهيد. هيچ گاه به فرد مسموم شير، چاي، قهوه و نوشابه هاي ترش مثل آب ميوه ندهيد. اگر درد شكمي و مدفوع خوني وجود داشت يا نشانه هاي مسموميت به مدت بيش

از سه روز طول كشيد، بيمار را به پزشك برسانيد.

منبع: كتاب مهارتهاي زندگي

روش احياي فرد غرق شده

1. وقتي فرد غرق شده را از آب بيرون مي آوريد، شروع به تنفس مصنوعي كنيد و در همين حال فرد غرق شده را به سمت ساحل يا خشكي ببريد.

2. مصدوم را از آب بيرون آورده و روي زمين بخوابانيد.

3. تنفس را كنترل كنيد.

4. نبض را كنترل كنيد.

5. اگر هنوز نياز به تنفس مصنوعي دارد، سر او را به يك طرف چرخانده و دهانش را پاك نماييد.

6. اگر مصدوم نفس مي كشد، او را به پشت خوابانده و سرش را به طرف بالا بياوريد.

7. اگر مصدوم نفس مي كشد اما بدنش خيلي سرد است، او را گرم كنيد.

8. فوري مصدوم را به بيمارستان انتقال دهيد.

منبع: كتاب مهارتهاي زندگي

خونريزي از بيني

بيني داراي عروق خوني بسياري است كه با كوچكترين ضربه، شروع به خونريزي مي كند. در برخورد با كسي كه دچار اين عارضه شده، اقدامات زير را انجام دهيد:

1. بيني را با دست محكم بگيريد.

2. مصدوم بايد بنشيند و سرش را به جلو خم كند.

3. اين وضعيت را به مدت 10 دقيقه ادامه دهيد.

4. سپس به تدريج فشار را از روي بيني برداريد.

5. موقعي كه سر هنوز به جلو خم شده است، اطراف دهان و بيني را با يك گاز خيس شده تميز كنيد.

- به مدت 4 ساعت پس از بند آمدن خون، مصدوم بايد از پاك كردن بيني اش خودداري كند.

- اگر با انجام اقدامات فوق، خون بند نيامد، مصدوم را به بيمارستان ببريد.

منبع: كتاب مهارتهاي زندگي

آتش گرفتن لباس

اگر فردي لباسش آتش گرفته باشد، بايد اقدامات زير را انجام دهيد:

1. فوري مصدوم را روي زمين بخوابانيد. 2. اگر كپسول آتش نشاني در دسترس باشد، استفاده كنيد وگرنه طرفي كه آتش گرفته را روي زمين بغلتانيد. اين كار موجب عدم رسيدن اكسيژن به آتش شده، در نتيجه آتش خاموش مي شود.

اقدامات لازم پس از خاموش شدن آتش

وقتي كه آتش خاموش شد، به روش زير اقدام به سرد كردن مصدوم نماييد:

1. لباسهاي داغ مي توانند موجب سوختگي شديد شوند؛ بنابراين آن ها را بيرون آورده يا آن ها را با آب، سرد كنيد.

2. با ريختن آب روي مصدوم به مدت 10 دقيقه، او را خنك نماييد.

3. پاك بودن راه تنفسي را كنترل كنيد.

4. با باند هاي تميز، سوختگي را پوشانده تا خطر ايجاد عفونت را كاهش دهيد.

5. اگر مصدوم هوشيار است براي تأمين آب از دست رفته،

به او آب دهيد.

منبع: كتاب مهارتهاي زندگي

احياي قلبي

1. بيمار را به پشت خوابانده و در كنارش زانو بزنيد.

2. زاويه دنده ها را در پايين سينه، لمس كنيد. دستتان را به اندازه دو انگشت بالاتر از زاويه دنده بگذاريد.

3. دست ديگر را روي آن دست بگذاريد، انگشتان دست بايد بالا باشد، حال به جلو خم شويد، طوري كه شانه هايتان بالاي جناق سينه قرار گيرد، بازوها را مستقيم نگه داريد.

4. به طور عمودي به طرف پايين فشار بياوريد. طوري كه ديواره جلو قفسه سينه به ميزان 4 تا 5 سانتي متر فرو برود. اين مقدار براي افراد بالغ و در كودكان 2/5 تا 4 سانتي متر فشار كافي است. اين كار را 15 بار تكرار كرده، طوري كه هر فشار كمتر از يك ثانيه باشد.

5. دو بار تنفس دهان به دهان مؤثر انجام دهيد.

6. يادتان نرود كه بالا آمدن سينه را ببينيد.

7. سپس 15 بار ماساژ قلبي داده و 2 بار تنفس مصنوعي انجام دهيد تا وقتي علايم بهبودي را مشاهده كرده يا برايتان كمك بيايد و يا تا وقتي كه ديگر قدرت انجام كار را نداشته و خسته شده باشيد.

8. هر سه دقيقه يك بار نبض گردن را كنترل كنيد. نشانه هاي بهبودي عبارتند از:

- رنگ كبود يا خاكستري مصدوم، ناپديد و پوست رنگ طبيعي خود را باز مي يابد. - نبض برقرار مي شود. - مصدوم ممكن است ناله يا حركت كند. - تنفس برقرار شده و ممكن است هنگام تنفس مصنوعي با مقاومت روبرو شويد.

منبع: كتاب مهارتهاي زندگي

كمك هاي اوليه در هيپوترمي و روشهاي سالم ماندن درهو

كليات

برخلاف حيوانات خون گرمي كه لايه اي از مو يا پوست كلفت براي گرم نگه داشتن خود دارند انسانها نياز

به يك لايه اضافي از لباس دارند تا زماني كه محيط بيرون سرد است آنها را گرم نگهدارد . بدون آن لايه اضافي از لباس بدن شما بيش از آنكه حرارت توليد مي كند حرارت را از دست خواهد داد . اگر حرارت زيادي از دست برود نتيجه آن هيپوترمي خواهد بود . قرار گرفتن در معرض آب سرد و همچنين بعضي بيماريها نيزمي توانند باعث هيپوترمي شوند .

هيپوترمي زماني رخ مي دهد كه مكانيسم هاي كنترل بدن شما قادر به حفظ درجه حرارت طبيعي بدن نيستند . درجه حرارت مركزي بدن شما بطور طبيعي حدود ?? درجه سانتيگراد مي باشد . درجه حرارت داخلي حدود ?? درجه سانتيگراد يا كمتر نشانگر هيپوترمي است .

علائم و نشانه هائي كه ممكن است ايجاد شوند شامل كاهش تدريجي توانائي هاي جسمي و ذهني مي باشد . هيپوترمي شديد مي تواند منجر به مرگ شود . بيشترين افراد در معرض خطر افراد مسن اطفال ، بيماران ذهني يا مبتلا به آلزايمر كه قدرت قضاوت در مورد نياز به پناهگاه را ندارند و بيماران مسموم ، بي خانمان و افراد گرفتار در سرما بعلت خرابي اتومبيل مي باشند .

پوشيدن لباس هاي محافظ و رعايت ساير نكات ايمني مي تواند باعث عدم افت درجه حرارت بدن شما به سطوح مرگبار شود . توجه به علائم و نشانه هاي زودرس هيپوترمي نيز مهم مي باشد .

زماني كه در خارج از منزل مشغول فعاليتهائي مثل پيك نيك ، شكار ، ماهيگيري ، قايق سواري و اسكي مي باشيد نسبت به وضعيت هوا و اينكه شما يا همراهانتان

خيس و سرد شويد توجه كنيد . زمانيكه آب تبخير مي شود سطح پوست شما سرد شده و درجه حرارت داخلي شما سقوط مي كند . وزيدن باد روي سطوح خيس بدن شما به ميزان زيادي تبخير و سرما را افزايش مي دهد . بهترين روش مقابله با سرما و رطوبت قبل از اينكه دچارهيپوترمي شديد شويد حركت بداخل منزل يا پناهگاه و به سرعت گرم و خشك شدن مي باشد .

علائم و نشانه ها

افت درجه حرارت مركزي بدن به ميزان ?? درجه سانتيگراد يا كمتر علامت اصلي هيپوترمي مي باشد . اين حالت معمولاً به تدريج رخ مي دهد . اغلب افراد متوجه نمي شوند كه نياز به مراقبت پزشكي دارند.

علائم شايع عبارتند از :

• لرز ( كه كوشش بدن شما براي توليد حرارت از طريق فعاليت عضلات مي باشد )

• تلوتلوخوردن

• آهسته و نامفهوم صحبت كردن

• ناله كردن

اين رفتارها مي تواند نتيجه تغييرات در هماهنگي حركتي و سطح هوشياري بعلت هيپوترمي باشد .

ساير علائم و نشانه ها عبارتند از :

• تكلم نامفهوم

• كاهش غيرطبيعي سرعت تنفس

• پوست سرد و رنگ پريده

• خستگي و بيحالي

شدت هيپوترمي بسته به اينكه چه ميزان درجه حرارت مركزي بدن شما كاهش يابد متفاوت است . هيپوترمي شديد نهايتاً منجر به نارسائي قلبي و تنفسي و سپس مرگ خواهد شد .

علل

علت هيپوترمي معمولاً قرار گرفتن طولاني مدت در معرض درجه حرارت هاي پائين يا محيط سرد و مرطوب مي باشد .

ساير عوامل مؤثر شامل پوشش ناكافي و غفلت از پوشاندن سر ،

دست ها و پاها مي باشد . بطور طبيعي ميزان نامتناسبي از حرارت از طريق سر از دست مي رود . هيپوترمي فقط در هواي سرد زمستاني زماني كه درجه حرارت پائين است يا باد سرد مي وزد رخ نمي دهد بلكه در حالات وشرايط خفيف تري نيز امكان بروز دارد . باران شديدي كه در يك روز سرد تا پوست شما را خيس كند اگر بداخل خانه نرفته و خود را گرم و خشك نكنيد نيز مي تواند منجر به هيپوترمي شود .

سقوط ناگهاني بداخل آب سرد نيز مي تواند يك علت باشد . هيپوترمي بسته به درجه حرارت آب ممكن است ظرف چند دقيقه در معرض آن قرار گرفتن و يا ساعت ها بعد رخ دهد . لازم نيست كه آب در حد يخ زدن سرد باشد تا باعث هيپوترمي شود . بدن شما حرارت را در آب سريعتر از هوا از دست مي دهد . هر درجه حرارت آبي كمتر از درجه حرارت بدن باعث مي شود كه بدن شما مقداري حرارت از دست بدهد .

عوامل خطرساز

لباس هاي بسيار سرد و خيس بخصوص در صورت وزش باد و حضور در آب سرد همه مي تواند در افزايش احتمال هيپوترمي نقش داشته باشد . افراد بسيار مسن ، بسيار جوان يا مبتلا به بعضي بيماريهاي بخصوص مستعد هيپوترمي مي باشند .

?- عوامل خطرساز براي افراد مسن : افراد ?? سال به بالا بخصوص مستعد هيپوترمي هستند چون ممكن است دچار ساير بيماريها بوده يا داروهائي مصرف كنند كه با قدرت بدن براي تنظيم درجه حرارت بدن تداخل داشته باشد

.

? - عوامل خطرساز در كودكان : كودكان سريعتر از بالغين حرارت از دست مي دهند . نسبت سر به بدن در اطفال بيش از بالغين بوده ، بنابراين اطفال به از دست دادن حرارت از طريق سر مستعد تر هستند همچنين اطفال ممكن است بعلت بازيگوشي خود به سرما توجه نكنند . همچنين ممكن است در هواي سرد لباس كافي نپوشند و يا اينكه زماني كه احساس سرما مي كنند به داخل خانه نيايند . اطفال شيرخوار نيز بسيار مستعد هستند چون مكانيسم هاي كاراي كمتري براي توليد حرارت دارند .

? - ساير عواملي كه ممكن است شما را در معرض خطر قرار دهد :

الف - اختلالات رواني : افرادي كه دچار بيماري آلزايمر يا ساير بيماريهاي داراي اختلال ذهني هستند . ممكن است از خطرات در هواي سرد ماندن آگاه نباشند . خروج از منزل و سرگردان شدن در مبتلايان به آلزايمر شايع بوده و بسياري از آنان نمي توانند راه خود را به سمت خانه پيدا كنند .

ب - مصرف الكل : الكل ممكن است باعث شود بدن شما از داخل احساس گرما كند اما قدرت بدن شما را براي حفظ گرما كاهش مي دهد .

ج - بيماريها : بعضي از بيماريها بر قدرت بدن جهت پاسخ دهي به سرما يا توليد گرما تأثير مي گذارند . اين بيماريها عبارتند از كم كاري درمان نشده تيروئيد ، آرتريت شديد ، بيماري پاركينسون ، تروما ، صدمات ستون فقرات ، سوختگي ها ، اختلالات عروق يا اعصاب كه بر حس اندام ها تأثير مي گذارند ( براي مثال

نوروپاتي محيطي در بيماران ديابتيك ) ، كاهش آب بدن و هر حالتي كه فعاليت را محدود كرده يا مانع جريان طبيعي خون شود . افراد مستعد احتمال بيشتري دارد كه يك يا بيشتر اين بيماريها را داشته باشند .

د - درجه حرارت آب : عامل ديگري كه به وقوع هيپوترمي كمك مي كند ، مدت زماني است كه شما در آب سرد هستيد . زمان نجات وقتي كه فردي بطور اتفاقي در آب سرد سقوط مي كند حياتي است . شانس بقاء تحت تأثير درجه حرارت آب مي باشد . هر چقدر آب سردتر باشد شانس بقا كمتر است .

زماناحتمال زنده ماندن در آب

فاصلهتا بيهوشي

درجهحرارت آب

كمتر از??-??

كمتر از??دقيقه

زير صفردرجه سانتيگراد

??-??دقيقه

?--??دقيقه

??-?درجه

?-?ساعت

?-?ساعت

??-??درجه

??-?ساعت

?-?ساعت

??-??درجه

?ساعتبا به بالا

??-?ساعت

??-??درجه

نامشخص

نامشخص

بالاي??درجه سانتيگراد

هر فردي كه در معرض هوا يا آب سرد قرار گرفته و در حال لرز است از لحاظ ذهني اختلال پيدا مي كند ، پوست سرد و مرطوب دارد ، خسته به نظر مي رسد و دچار اختلال تكلم است بايد مورد مراقبت پزشكي قرار گيرد . تازمانيكه كمك از راه برسد خود را گرم و خشك نگه داشته و ترجيحاً در داخل منزل يا حداقل بدور از محل وزش باد قرار دهيد .

عوارض هيپوترمي بستگي به ميزان كاهش درجه حرارت بدن شما دارد . اگر در آب باشيد ممكن است هوشياري خود را از دست داده و قبل از اينكه كاهش درجه حرارت بدن شما باعث مرگ شود غرق شويد .

ساير عوارض عبارتند از :

• يخ زدگي

• از دست دادن اندامها

• كوما

هر چقدر درجه حرارت مركزي بدن شما كاهش بيشتري پيدا كند احتمال عوارض و صدمات دائمي بيشتر است .

درمان

كسي كه دچار هيپوترمي شده است بايد هر چه سريعتر تحت درمان قرار گيرد . تا زماني كه مراقبت هاي پزشكي از راه برسد اقدامات زير ضروري است .

? - خارج كردن فرد از محيط سرد : ممانعت از افت بيشتر درجه حرارت حياتي است . اگر شما قادر به خارج كردن فرد از محيط سرما نيستيد به هر طريق ممكن فرد را از معرض سرما و باد محافظت كنيد .

? - لباس هاي خيس را در آوريد : در صورتيكه لباس هاي فرد خيس شده است ، آنها را درآورده و يا لباس خشك جايگزين كنيد . سر فرد را بپوشانيد . سعي كنيد بيمار را زياد حركت ندهيد . اگر لازم است لباسها را پاره كنيد .

? - فرد را از زمين سرد جدا كنيد : فرد را روي پتو يا سطح گرم ديگري بخوابانيد .

? - مراقب تنفس فرد باشيد : بيمار مبتلا به هيپوترمي شديد ممكن است بيهوش بوده و علامت واضحي از ضربان قلب و يا تنفس نداشته باشد . در صورتيكه تنفس بيمار متوقف شده يا بسيار كم و سطحي است در صورتيكه مي توانيد احياء قلبي تنفسي را شروع كنيد .

? - حرارت بدن خود را تقسيم كنيد : براي گرم كردن بدن بيمار لباس هاي خود را درآورده و كنار بيمار پوست به پوست دراز بكشيد ، سپس هر دو بدن را با يك پتو بپوشانيد

.

? - از نوشابه هاي گرم استفاده شود ؛ اگر بيمار بيهوش است و قادر به بلع مي باشد به او يك نوشابه گرم غيرالكلي بدهيد .

از اقدامات زير اجتناب كنيد

? - از حرارت مستقيم استفاده نكنيد : از آب گرم يا لامپ حرارتي يا كيسه آب گرم براي گرم كردن بيمار استفاده نكنيد . بلكه كمپرس گرم روي گردن ، ديواره قفسه سينه و كشاله ران بگذاريد . براي گرم كردن بازوها و پاها تلاش نكنيد . گرماي اعمال شده به پاها و دستها باعث حركت يافتن خون سرد به سمت قلب ، ريه ها و مغز و در نتيجه كاهش درجه حرارت مركزي بدن مي شود . اين مسئله مي تواند كشنده باشد .

? - بيمار را ماساژ ندهيد : با مبتلايان به هيپوترمي به آرامي رفتار كنيد چون آنها در معرض خطر ايست قلبي هستند .

? - از نوشابه هاي الكلي استفاده نكنيد : الكل قدرت بدن براي حفظ گرما را كاهش مي دهد .

كمك هاي پزشكي

پزشك مي تواند در صورت نياز اقداماتي براي گرم كردن بدن از داخل انجام دهد . يك روش دادن مايعات گرم از طريق وريد مي باشد . در موارد هيپوترمي شديد همودياليز مي تواند به سرعت درجه حرارت بدن را به ميزان طبيعي برگرداند . همودياليزيك روش پزشكي است كه مايع اضافي ، مواد شيميائي و دفعي را از خون توسط فيلتر كردن خون از طريق يك كليه مصنوعي خارج مي سازد . اين روش معمولاً در مبتلايان به نارسائي كليه مورد استفاده قرار مي گيرد . در مورد هيپوترمي

خون فقط در خارج از بدن گرم شده و به بدن بازگردانده مي شود .

پيشگيري

براي افراد در معرض خطر هيپوترمي مانند افراد مسن ، مبتلايان به اختلالات جسمي يا ذهني و افراد بي خانمان برنامه هاي اجتماعي و خدمات حمايتي پزشكي و اجتماعي داراي ارزش زيادي است . عمل به اين برنامه ها و بررسي آنها روي افراد گروههاي مستعد ، پيشگيري از قرار گرفتن طولاني مدت در معرض سرما و تأمين حرارت كافي راههاي كاهش تعداد موارد مرگ و مير بعلت هيپوترمي مي باشد.

سالم ماندن در هواي سرد

قبل از اينكه خودتان يا اطفالتان بداخل هواي سرد برويد به موارد زير توجه كنيد :

? - پوشش : كلاه يا پوشش ديگري براي جلوگيري از فقدان حرارت از طريق سر ، صورت و گردن بپوشيد . دست هاي خود را با دستكش هاي بدون انگشتي بپوشانيد . در اينگونه دستكش ها انگشتان در تماس مستقيم با يكديگر بوده و گرم باقي مي مانند.

2– فعاليت زياده از حد : از فعاليت هائي كه باعث تعريق زياد مي شوند اجتناب كنيد . تركيب لباس خيس و هواي سرد مي تواند باعث مشكل شود .

? - لباس چند لايه : لباس هاي سبك چند لايه مناسب بپوشيد . رويه خارجي لباس از جنس مواد دافع آب براي محافظت بسيار مفيد هستند . لايه هاي داخلي لباس از جنس ابريشم ، پشم يا پلي پروپيلن به نسبت كتان حرارت بيشتري را حفظ مي كند .

? - خشك ماندن : تا جائيكه ممكن است خشك بمانيد . در فصل زمستان به قسمت هائي از

لباس كه برف مي تواند وارد شود دقت كنيد .

در طي ماههاي سرد تجهيزات اورژانس را در ماشين خود داشته باشيد . اين تجهيزات شامل پتو ، كبريت ، شمع و مقداري مواد غذائي مي باشد . تلفن همراه نيز مفيد است . در صورتيكه اتومبيل شما در برف گير كرده است در مورد روشن نگه داشتن موتور دقت كنيد چون ورود مونوكسيد كربن بداخل اتومبيل مي تواند يك خطر خاموش باشد

آسيب هاي ناشي از سرما

توانايي بدن در مقابله با سرما بسيار كمتر از توان آن براي مقابله با گرما است و در واقع روش اصلي براي گرم نگه داشتن بدن استفاده از لباس و پوشش مناسب است .

علاوه بر اين عواملي است مثل خستگي , تغذيه نامناسب , سابقه بيماري (مرض قند , بيماري قلبي - عروقي يا تنفسي , …) , مصرف داروهاي خاص (مثل داروهاي فشارخون , و از همه مهمتر مصرف الكل ) , نامناسب بودن لباس و پوشش فرد و عوامل مختلف ديگري نيز باعث مستعد شدن فرد به كاهش درجه ي حرارت بدن و آسيب هاي ناشي از آن خواهد بود .

عدم تحرك براي مدت طولاني (مثل سربازان داخل سنگر ) به علاوه ي سرد بودن هوا , رطوبت بالا , وزيدن باد و خيس بودن لباس ها نيز باعث مستعد شدن فرد و بروز سريع تر و شديدتر آسيب هاي ناشي از سرما خواهد شد .

مهم : در موارد آسيب هاي ناشي از سرما نيز پيشگيري بر درمان مقدم است و با رعايت اصول مقابله با سرما حتي در بدترين شرايط آب وهواي نيز مي توان

از بروز آنها جلوگيري كرد .

نكته : رطوبت هوا به همراه وزش باد باعث از دست رفتن درجه ي حرارت بدن مي گردد . به ويژه هرچه سرعت باد بيشتر باشد , كاهش درجه حرارت بدن سريع تر خواهد بود . وزش باد تند در يك آب و هواي سرد و مرطوب به سرعت باعث كاهش درجه حرارت بدن فرد خواهد شد .

كاهش عمومي درجه حرارت بدن (هيپوترمي يا افت دماي بدن )

در برخي شرايط مانند قرار گرفتن طولاني در معرض آب و هواي بسيارسرد و يا غوطه ور شدن در آب بسيار سرد , بدن توانايي توليد حرارت لازم براي مقابله با سرماي محيطي را ندارد و در نهايت دچار كاهش دماي عمومي بدن مي گردد . به اين حالت اصطلاحاً هيپوترمي گويند . در اين حالت هيپوتالاموس مغز دچار بدكاري مي شود و بدن قادر به كنترل دماي قسمت مركزي خود نيست و درجه حرارت حرارت مركزي بدن از ?? درجه به كمتر از ?? درجه سانتي گراد خواهد رسيد . افراد سالخورده و ضعيف بخصوص اگر لاغر , خسته و گرسنه هم باشند مستعد هيپوترمي هستند.

علائم و نشانه ي اين افراد عبارت است از :

?- ابتدا بدن آنها دچار لرز مي شود .

?- پوست سرد وخشك مي شود.

?- نبض كند مي گردد.

?- تعداد تنفس بيمار كمتر از حالت طبيعي مي شود .

?- درجه حرارت بدن به ?? درجه يا كمتر مي رسد .

?- خواب آلودگي ظاهر مي شود كه ممكن است به كُما منجر شود .

?- ممكن است ايست قلبي رخ دهد .

ساير علائم عبارتند از :

پوست سرد : يكي از علائمي

كه دلالت بر افت دماي بدن و بروز حالت هيپوترمي دارد .(به ويژه سرد بودن پوست شكم )

لرز : از واكنش هاي دفاعي بدن براي گرم كردن خود است و بدن بطور خودكار سعي مي كند تا با افزايش كار عضلات حرارت بيشتري توليد كند و دماي قسمت مركزي خود را ثابت نگه دارد . اما با پيشرفت آسيب و كاهش بيشتر دماي بدن , اين واكنش دفاعي نيز مختل مي شود .

گيج و منگ شدن مصدوم و از دست دادن قدرت قضاوت وتصميم گيري و از دست دادن هماهنگي حركات و فعاليتهاي بدني (مهم : مصرف الكل باعث تشديد اين حالت مي گردد)

اشكال در تكلم و صحبت كردن و همچنين سفتي و انقباض عضلاني از ديگر علائم هيپوترمي مي باشد .

كمك هاي اوليه

همانند ساير سوانح , ابتدا ارزيابي صحنه ي حادثه , دور كردن يا پرهيز از خطر و درخواست كمك را فراموش نكنيد .

سپس ارزيابي اوليه مصدوم و انجام مراحل ABC (كنترل راه هوايي , تنفس , ضربان قلب ) و ديگر كمكهاي اوليه ي ضروري در صورت لزوم انتقال مصدوم به مكان گرم و خشك و ترجيحاً سربسته (مانند ساختمان , چادر , ماشين , … )

خارج كردن لباس هاي مرطوب , خيس يا تنگ مصدوم و در صورت امكان پوشاندن لباس خشك به مصدوم و قرار دادن وي در داخل كيسه خواب يا انداختن چند پتوي گرم و خشك بر روي او هيچگاه بدن مصدوم را با مالش گرم نكنيد و او را نيز تشويق به انجام فعاليتهاي بدني و راه رفتن نكنيد .

بدليل كاهش درجه حرارت بدن و بروز اختلال

در سيستم الكتريكي قلب , هر ضربه ي ناگهاني ممكن است منجر به بي نظمي هاي بسيار شديد و كشنده در ضربان قلب فرد گردد . بنابراين حتي براي خارج كردن لباس هاي مصدوم ابتدا آنها را قيچي و سپس از بدن مصدوم خارج كنيد .

در صورتي كه فرد هوشيار است و دچار تهوع و استفراغ شديد نيست مي توانيد , نوشيدني و غذاي گرم به وي بدهيد .

نكته : براي كنترل نبض مصدوم مبتلا به هيپوترمي بايد حدود ?? تا ?? ثانيه صبر كنيد .

مهم : حتي در صورت فقدان هوشياري و ديگر علائم حياتي مثل تنفس و نبض نبايد فرد را مرده قلمداد كرد . هر فرد دچار هيپوترمي بايد حتماً به مراكز درماني منتقل گردد و تحت درمانهاي لازم از جمله گرم كردن بدن قرار گيرد .

نكته : مصرف نوشيدني حاوي الكل و كافئين به هيچ وجه مجاز نيست . به ويژه الكل علاوه بر تسريع در از دست دادن نحرارت بدن , باعث كاهش حس لمس در پوست فرد و همچنين كاهش سطح هوشياري و قدرت قضاوت وي خواهد شد .

احتياطات در مورد آب سرد

لازم نيست آب بسيار سرد باشد تا باعث هيپوترمي شود . هر آبي كه سردتر از درجه حرارت بدن باشد مي تواند باعث از دست دادن حرارت شود . آب سردتر از ?? درجه سانتيگراد مي تواند به سرعت باعث هيپوترمي شود . در صورتيكه به داخل آب سقوط كنيد رعايت نكات زير مدت بقاي شما را در آب سرد افزايش مي دهد .

? - جليقه نجات بپوشيد . اگر براي قايق سواري مي

رويد جليقه نجات بپوشيد . جليقه نجات به شما كمك مي كند كه در آب بدون مصرف انرژي شناور مانده و مدت طولاني تري در آب سرد زنده بمانيد و همچنين تا حدي حرارت بدن راحفظ مي كند .

? - نترسيد : اگر نمي توانيد به درستي شنا كنيد آرام بمانيد . حركات غيرضروري باعث مصرف انرژي اضافي و از دست دادن حرارت بدن مي شود .

? - بدن خود را به شكلي قرار دهيد كه از دست دادن حرارت به حداقل برسد .

زانوها را به سينه چسبانده تا از تنه خود محافظت كنيد . اگر جليقه نجاتي پوشيده ايد كه در اينحالت صورت شما را به سمت پائين مي برد پاهاي خود را كنار هم گذاشته ، بازوها را به پهلوها چسبانده و سر را به عقب ببريد .

? - اگر به شكل گروهي به داخل آب سرد سقوط كرده ايد با چسبيدن به يكديگر گرم بمانيد .

? - لباس هاي خود را در نياوريد و زيپ و دكمه هاي لباس خود را ببنديد . سر خود را بپوشانيد . لايه آب مابين لباسها و بدن شما گرم شده مانند عايق عمل مي كند .

? - براي شنا كردن تلاش نكنيد مگر اينكه به يك محل امن نزديك باشيد . شنا نكنيد مگر اينكه يك قايق ، جليقه نجات يا فرد ديگري نزديك شما باشد . شنا كردن انرژي زيادي مصرف كرده ، درجه حرارت بدن را كاهش داده و مدت زمان بقا را بيش از ?? درصد كوتاه ميكند .

ايست قلبي و تنفسي

منظور از ايست قلبي ، حالتي است

كه ضربان قلب كاملاً از بين مي رود و منظور از ايست تنفسي ، از كار افتادن تنفس خودبخودي در فرد مي باشد . اين حالات مي تواند به دنبال سكته قلبي ، شوك ، خونريزي هاي بسيار شديد گير كردن اجسام خارجي در حلق ، غرق شدگي ، برق گرفتگي و ... رخ دهد .

ايست قلبي

سبب شناسي و پاتوفيزيولوژي

? ايست جريان خون به علت عملكرد غير موثر (مثلا آسيستول ، فيبريلاسيون ، بطني ، تاكي كاردي بطني بدون نبض يا فعاليت الكتريكي بدون نبض).

? ايست قلبي به از بين رفتن نبض ، فشار خون ، فعاليت تنفسي و عملكرد مغزي منجر مي شود .

? بازگرداني سريع عملكرد منظم قلب و خون رساني محيطي ضروري است .

? آريتمي بطني شايع ترين علت ايست قلبي در بيماران قلبي است (دفيبريلاسيون زود هنگام كليد بقاي اين بيماران است) .

? اداره و درمان پيشنهادي ايست قلبي در دستور العمل هاي حمايت قلبي پيشرفته آورده شده است (رويكردي سازمان يافته و داراي الگوريتم هاي ثابت شده و مبتني بر تظاهرات باليني).

تظاهرات باليني

? بيمار ممكن است فاقد عكس العمل باشد (در صورتي كه ايست قلبي قريب الوقوع باشد ، بيمار كمي عكس العمل دارد).

? باز بودن مجاري هوايي و توانايي حفاظت از راه هوايي را برسي كنيد.

? نفس كشيدن بيمار را ارزيابي كنيد (تنفس خوبخودي،سخت نفس كشيدن ، نفس با عمق مناسب يا كم عمق) ميزان اكسيژنيزاسيون و صداهاي تنفس

? گردش خون را ارزيابي كنيد [ از نبض ، فشار خون ، نارسايي خون رساني محيطي و اكسيژناسيون (مثلا بر اساس رنگ پريدگي و يا انتها هاي سرد)].

تشخيص

هاي افتراقي

? سكته قلبي ? بيماري ساختاري قلب ? هيپوكسي ? اسيدوز ? علل متابوليك ( به عنوان مثال : هيپر كالمي)? كم بودن حجم خون (هيپوولومي) / خونريزي ? داروها ( به عنوان مثال : ضد آريتمي ها ، مسدود كننده ها ي كانال كلسيم / بتا بلوكر ها ، TCA ها)? تامپوناد قلبي ? پنوموتوراكس فشاري ? آمبولي ريوي ? سكته مغزي / خونريزي مغزي ? هيپرترمي ? تروما ? برق گرفتگي

تشخيص

? در صورتي كه بيمار نبض و تنفس نداشته باشد ، به سرعت حمايت اوليه زندگي را شروع كنيد ( فشار دادن قفسه سينه و تنفس مصنوعي ).

? مانيتورينگ قلب

? ابتدا نبض و ريتم قلبي را بررسي كنيد _ در صورتي كه بيمار فيبريلاسيون بطني يا تاكي كاردي بطني بدون نبض داشت ، به سرعت وي را دفيبريله كنيد.

? زمينه يابي هاي اوليه و ثانويه را انجام دهيد.

? راه هوايي / تنفس : به دنبال هرگونه انسدادي بگرديد ، در صورت لزوم كمكهاي تنفسي را آغاز كنيد(به عنوان مثال؛ راه هوايي دهاني، ماسكهاي كيسه اي با دريچه)، در صورت لزوم به سرعت بيمار را لوله گذاري كنيد (مبتني بر تظاهرات و هرگونه ناتواني قلبي قابل پيش بيني در آينده ).

? گردش خون : در صورتي كه نبض لمس نشود ماساژ سينه اي را آغاز كنيد و دسترسي وريدي را فراهم كنيد.

? داروهاي قلبي عروقي (از طريق وريدي يا لوله درون ناي ) را بر اساس الگوريتم هاي ACLS تجويز كنيد.

? شرايط قابل برگشت بالقوه (مانند هيپركالمي ، هيپوكلسمي ) بايد در نظر گرفته و در مان شوند.

درمان

? علل

بالقوه را درمان كنيد(به عنوان مثال ، هيپركالمي به تزريق درون وريدي كلسيم نياز دارد).

? فيبريلاسيو بطني/ تاكي كاردي بطني بدون نبض _3بار دفيبريلاسيون (شوك با j200 ، j300 ، و در نهايت j360(- بعد از هر بار دفيبريلاسيون ريتم و نبض را برسي كنيد .

- آريتمي پايدار نياز به دارو درماني متناوب با شك دارد (اپي نفرين هر 5-3 دقيقه ، وازوپرسين ، آميودارون ، ليدوكائين و پروكائين آميد ، تجويز بي كربنات را در احياي طول كشيده در نظر بگيريد).

? تاكي كاردي بطني پايدار (تاكي كاردي با كمپلكس پهن): در صورتي كه تك شكل باشد آميودارون يا ليدوكائين و در صورتي كه تورساد-د-پونتز باشد ، منيزيوم تجويز مي كنيم .

? فهاليت الكتريكي بدون نبض : اپي نفرين هر 5-3 دقيقه متناوب با آتروپين ، سريعاً علل بالقوه را شناسايي و درمان كنيد .

? آسيستول : ضربان سازي پوستي (بويژه طي چند دقيقه اول) و تجويز متناوب اپي نفرين آتروپين

? برادي كاردي علامت دار : آتروپين ، دوپامين ، اپي نفرين ، ضربان سازي پوستي با يا بدون ضربان سازي از طريق سيستم وريدي

? تاكي كاردي با كمپلكس كم عرض : در موارد با علائم شديد ، شوك الكتريكي ، در غير اين صورت درمان پزشكي را مبتني بر ريتم و بيماري هاي همزمان ارائه كنيد.

پيگيري و ترخيص

? تاكي كاردي با كمپلكس عريض بايد تاكي كاري بطني در نظر گرفته شود ، مگر آنكه خلافش ثابت شود .

? موثر ترين مداخله در فيبريلاسيون بطني وتاكي كاردي بطني بدون نبض ، دفيبريلاسيون زود هنگام است .

? تا آنجا كه ممكن است با سرعت به

سوي مراقبت و درمان قطعي حركت كنيد (به عنوان مثال PTCA براي MI ، اصلاح الكتروليت ها ).

?پيش آگاهي معمولا بد است .- ايست قلبي در حضور ديگران و انجام CPR بي تاخير توسط يك عابر ، پبامد ها را كمي بهبود مي بخشد. _ علل قابل برگشت پيامد هاي بهتر دارند _ بسياري از كساني كه بقا پيدا مي كنند براي هميشه دچار پيامد عصبي مي شوند.

? عوارض عبارتند از : مرگ(در اكثر موارد) ، آسيب هيپوكسيك مغز ، شوك كبد ، MI و نارسايي حاد كليه .

اقدامات اوليه :

چنانچه پس از وقوع ايست قلبي – تنفسي در كمتر از ? الي ? دقيقه به فرد مصدوم رسيدگي شود و عمليات احياء وي شروع گردد ، شانس زنده ماندن وي بالا خواهد رفت . قل از شروع عمليات احياء قلبي – ريوي ، بايد مطمئن شد آيا فرد وقاعآق دچار ايست قلبي – ريوي شده است يا خير ، چرا كه انجام عمليات احياء قلبي – ريوي بر روي فردي كه دچار ايست قلبي نشده باشد ، مي تواند منجربه ايست قلبي و مرگ وي شود .

جهت اطمينان از ايست تنفسي با مشاهده حركات تنفسي قفسه سينه مي توان به وجود تنفس در مصدوم پي برد و يا مي توان گوش يا گونه خود را نزديك دهان وي قرار دهد تا صداي تنفس وي را شنيد يا جريان آن را حس كرد . سپس نبض بيمار را بررسي نمود .

بهترين محل نبض در بچه هاي كوچك ، نبض شريان راني است كه در ناحيه كشاله ران لمس مي شود وبهترين محل

نبض در بچه هاي بزرگتر و بالغين نبض گردني است كه در ناحيه گردن و پشت ناي قرار دارد . لمس نبض بايد با دو انگشت نشانه و مياني صورت گيرد در صورتي كه هيچ گونه نبضي احساس نشد و يا مصدوم تنفس خودبخودي نداشت

عمليات احياء بايد مطابق دستور ذيل انجام شود :

1. بيمار را به پشت خوابانده ، وي را به آرامي تكان داد تا پاسخش به تحريك مشخص شود.

2. اگر بدون پاسخ بود ، راه هاي تنفسي وي چك شود . چنانچه راه تنفسي بسته است ، با كمك انگشت راه تنفسي وي باز شود و چنانچه راه تنفسي باز بود ولي نفس نمي كشيد ، تنفس مصنوعي شروع شود .

3. گردن وي را به جلو و سر او را به عقب خم نمايند .

4. دو تنفس مصنوعي مناسب دهان به دهان به وي داده شود .

5. نبض هاي وي لمس شود . اگر ضربان نبض ها لمس شد . بايد به تنفس مصنوعي ادامه داد و اگر لمس نشد ، ماساژ قلبي را شروع كرد .

6. جهت انجام ماساژ قلبي بايد دست چپ خود را به حالت ضربدر بر پشت دست ديگر گذاشته ، پاشنه دست راست را بر روي جناغ سينه به اندازه دو بند انگشت بالاتر از محل دو شاخه شدن جناغ قرار داد . آرنج ها نبايد خم شوند و به كمك وزن بدن ، يك فشار محكم به قفسه سينه وارد شود تا جناغ سينه به اندازه تقريب ? الي ? سانتيمتر داخل برود .

تعداد ماساز قلبي بايد حدود ??

بار در دقيقه باشد و به ازاء هر ?? ماساژ قلبي بايد ? تتفس مصنوعي با روش دهان به دهان داده شود . در صورتي كه فرد ديگري به امدادگر كمك مي كند ، بايد به ازاء هر ? ماساژ قلبي فرد دوم ، يك تنفس مصنوعي به وي بدهد .

7. پس از گذشت يك دقيقه عمليات به مدت ?-? ثانيه جهت لمس نبض گردني متوق نمود . اگر نبض لمس شد ، ماساژ قلبي را قطع نموده و چنانچه تنفس هم برقرار شده ، تنفس مصنوعي را متوقف كرد . در صورت عدم لمس نبض و عدم برقراري تنفس خودبخودي ، بايد ماساژ قلبي و تنفس مصنوعي را مجدداً شروع كرد و هر? دقيقه يك بار ، جهت لمس نبض ها به مدت ?-? ثانيه عمليات را متوقف نمود .

نكات مهم

1. فرد را نبايد روي سطح نرم تشك و تختخواب خواباند ، بلكه سطح سختي مثل كف اتاق بهتر است .

2. در تنفس دهان به دهان ، بايد بيني مصدوم را با دو انگشت خود بست ، تا هوايي كه به ريه هايش دميده مي ود . مستقيماً از آن خارج نشود .

3. موقعيت سر و گردن را بايد درست تنظيم كرد .

4. طي عمليات احياء يك نفر را جهت خبركردن اورژانس يا پزشك مأمور نمود .

5. بايد دهان فرد كمك كننده با دهان مصدوم كاملاً مماس باشد ، تا هوايي از بين انها خارج نشود .

6. عمليات احياء را بايد تا زماني كه يك فرد با تجربه يا پزشك بر بالين بيمار برسد و يا تا زماني

كه وي به درمانگاه منتقل شود ، ادامه داد .

چنانچه مصدوم مشكوك به ضايعه نخاعي است بايد سر را مختصري به عقب كشيده ، به آرامي كمي به عقب خم نموده – سپس تنفس مصنوعي و ماساژ قلبي را ادامه داد

احياي قلبي ريوي

تعريف مرگ:مرگ دو مرحله است : 1- مرگ كلينيكي 2- مرگ مغزي

1- مرگ كلينيكي : لحظه اي كه ضربان قلب و تنفس متوقف مي شود دو مرحله دارد: مرحله اول : 6-0دقيقه اول توقف ضربان قلب يا تنفس كه با انجام اقدامات لازم از هلاك مغز جلوگيري شده و به مرگ به تأخير مي افتد. اين اقدامات همان انجام CPR است .

مرحله دوم : 10-6 دقيقه بعد از توقف ضربان قلب است كه هلاك سلولهاي قلب است كه هلاك سلولهاي مغزي آغاز مي گردد.

2- مرگ مغزي : اگر اقدامات لازم براي مصدومي كه دچار توقف ضربان قلب و تنفس شده به موقع انجام نگيرد و مغز بيمار بيشتر از ده دقيقه از اكسيژن و خون محروم بماند، مرگ مغزي اتفاق مي افتد. مرگ مغزي غيرقابل برگشت است.

آموزش احياي قلبي ريوي

احياي قلبي ريوي يك مانور حيات بخش است كه به كمك آن تنفس و گردش خون فرد مصدوم حفظ مي شود تا از نرسيدن موادغذايي و اكسيژن به مغز او و مرگ مغزي در فرد جلوگيري شود.اين مانور حياتي مي تواند بدون احتياج به هيچ وسيله اضافي نيز انجام گيرد و آنجام صحيح و به موقع آن جان انسانهاي زيادي را از مرگ حتمي نجات بخشد .

آيا مي دانيد كه چه بسا فردي كه دچار ايست قلبي تنفسي

شده است با انجام صحيح مانورهاي احيا قلبي تنفسي مي تواند از مرگ حتمي نجات پيدا كند.در مواردي مثل ايست قلبي , غرق شدن , خفگي , مصرف زياده از حد مواد مخدر .و مشروبات الكلي , احياي قلبي ريوي مي تواند فرد را به زندگي بر گرداند.

جهت شروع احياي قلبي ريوي ابتدا بايد مطمئن شويد كه فرد مورد نظر شما به احياي قلبي ريوي نياز دارد بدين منظور:او را صدا زده و به آرامي تكان مي دهيد .

به دقت به چهره فرد و حركات قفسه سينه او بنگريد . (( چهره كبود و زرد و لبهاي تيره رنگ و كبود نشانگر نارسايي گردش خون فرد است )).با ديدن اين علايم بي درنگ از كساني كه در محل حادثه حضور دارند بخواهيد تا با تلفن اورژانس 115 تماس بگيرند.اگر مي خواهيد احيا' قلبي ريوي را انجام دهيد هرگز به بهانه تماس با اورژانس مصدوم را رها نكنيد .

قبل از هرگونه اقدامي جهت انجام احياي قلبي تنفسي هر مصدوم اطمينان حاصل كنيد كه اين عمل سلامتي شما يا مصدوم را از نظر سرايت بيماريهايي چون ايدز و هپاتيت تهديد نمي كند .

براي انجام مراحل CPR در بزرگسالان مرحل زير را با دقت پيش مي گيريم :

of resuscitationA باز كردن راه هوايي

of resuscitationB دادن تنفس مصنوعي

of resuscitationB ماساژ قلبي

باز كردن راه هوايي Air way

اولين قدم باز كردن راه هوايي فرد است .در فرد بيهوش تمامي ماهيچه ها شل شده اند.عضلات زبان و گردن هم از اين قاعده مستثني نيستند و احتمال دارد كه زبان به طرف حلق بر گردد و راه هوايي را مسدود كند

.

كف دست را روي پيشاني مصدوم گذاشته و سر او را به طرف عقب بر گردانيد . همزمان با اين كار دست ديگر را زير چانه او قرار داده و به سمت بالا فشار دهيدبه طوريكه دندانهاي فك بالا و پايين در مقابل هم قرار گيرند . در صورت انجام صحيح اين مراحل شما موفق به باز كردن را ه هوايي مصدوم خواهيد شد .مراقب باشيد كه دهان فرد را بيش از حد باز نشود چون در اين صورت ممكن است زبان به عقب برگردد و راه هواي را مسدود كند .

مرحله بعد

دادن تنفس مصنوعي Breathing

پس از بازكردن راه هوايي بايد از وضعيت تنفس مصدوم أگاه باشيد.ابتدا قفسه سينه فرد را برهنه كنيد.اگر صورت مصدوم كبود و رنگ پريده باشد .نه جريان هوا از بيني و دهان فرد حس شو د و نه صدايي كه نشانگر جريان هوا باشد به گوش برسد.وقفسه سينه حركت نداشته باشد.

تنفس وي قطع شده است و بايد تنفس مصنوعي را آغاز كنيد حتي اگر نتوانستيد تشخيص دهيد كه فرد مذكورتنفس دارد يا نه نفس مصنوعي را آغاز كنيد چون اگر فرد تنفس داشته باشد شما در هنگام تنفس مصنوعي متوجه مي شويد.

تكنيك دادن تنفس مصنوعي سررابه عقب متمايل كنيد به صورتيكه دهان كمي بازتر باشد (نحوه باز كردن راه هوايي در مبحث قبل آمده است.)با انگشتان دستي كه روي پيشاني مصدوم است سوراخهاي بيني فرد را ببنديد .دهان خود را روي دهان مصدوم بگذاريد بطوريكه , لبهاي شما كاملا اطراف دهان اورا بگيرد.با يك بازدم عميق هوارا وارد دهان فرد مصدوم كنيد.همزمان از گوشه چشم خودبه

قفسه سينه فردنگاه كنيد وببينيد آيا هنگامي كه درون مجاري هوايي اومي دميد قفسه سينه بالا مي رود يا نه ؟

وقتي قفسه سينه فرد بالا مي آيد تنفس را قطع كنيد ودهان خود را از دهان فرد دا كرده و بيني اورا آزاد بگذاريد و خودتان براي تنفس بعدي نفس بگيريد.هنگام تنفس موثر سينه وشكم مصدوم بالاو پايين مي آيد , احياگر حس مي كند كه بادكنكي را پر ميكند و پس از دميدن حجم معيني , مقابل ورود هواي اضافه تر مقاومت احساس ميكند .به تدريج رنگ پوست فرد از زردي و كبودي به صورتي تغيير مي يابد.

مرحله بعد

ماساژ قلبي Circulation

پس ازدادن يك يا دو تنفس مصنوعي در صورتيكه فرد تنفس خود را بازنيابد بايد نبض فرد را كنترل كرد.

طريقه كنترل كردن نبض : پس از آنكه تنفس مصنوعي تمام شد كف دست را از روي پيشاني فرد بر نداريد و دو انگشت دست ديگر را در وسط گردن بالاي ناي و حنجره روي برآمدگي جلوي گردن ( سيب آدم ) بگذاريد .انگشتان خود را به آرامي به سمت پائين و كنار آن قسمت بلغزانيد و سپس كمي فشار دهيد . به مدت 5-10 ثانيه اين كار را ادامه دهيد تامطمئن شويد كه نبض را حس مي كنيد يا نه؟كنترل كردن نبض احتياج به مهارت و دقت خاصي دارد شما نيز ميتوانيد با تمرين كردن و شركت در كارگاههاي عملي احيا تنفسي اين مهارت را كسب نماييد .

• اگر فرد نبض داشت به تنفس مصنوعي با اندازه دوازده بار در دقيقه ادامه دهيد.

• اگر فرد نبض نداشت بايد بي درنگ ماساژ

قلبي را همراه با تنفس مصنوعي آغاز كنيد.زيرا فرد دچار ايست قلبي شده و احتمال دارد صدمات جبران ناپذيري به مغز وي برسد.

براي دادن يك ماساژ قلبي موثر علاوه بر اينكه بايد ماساژ را با تكنيك صحيح انجام داد لازم است كه وي را در وضعيت مناسبي بخوابانيد.

بيمار را به پشت خوابانده , مطمئن شويد كه وي روي يك سطح سخت قرار گرفته است . اما اگر فرد در رختخواب يا هر سطح نرم ديگري است وقت را تلف نكنيد و فقط كافيست كه اورا روي روي زمين بلغزانيد يا اينكه يك تخته با هر شي صاف و سخت را از بين پشت او و ملحفه قراردهيد

كنار مصدوم زانو بزنيد آخرين حد دنده هاي او را با دو انگشت دستي كه بالاي فرد نزديكتر است بيابيد انگشتان خود را بسمت بالا بلغزانيد تا به يك فرو رفتگي در محل اتصال دنده هاي دو طرف برسيد. يك انگشت را در محل فرورفتگي بگذاريد و انگشت ديگر را كنار آن قرار دهيد سپس ته دست ديگر را در كنار آن دو انگشت قرار دهيد .بعد موقعيت بدن خود را طوري تنظيم كنيد كه بازوها خم نشوند و شانه ها در امتداد نقطه اتكا دستها باشند . به اندازه اي بر جناغ فرد فشار وارد كنيد كه 4-5 سانتي متر پايين برودپس از انجام 15 عدد ماساژ پشت سر هم ( اين 15 ماساژ در مدت 15 ثانيه خواهد بود ) دو عدد تنفس مصنوعي به فرد بدهيد شما براي انجام اين دو تنفس 4 ثانيه فرصت داريد .اين سيكل بايد چهار بار در دقيقه تكرار شود

براي اينكه بتوانيد نسبت 15:2 را در هر دوره رعايت كنيد بهتر است با هر ماساژ شماره آن را بلند بگوييد.

بعد از يك دقيقه وضعيت مصدوم را ازريابي كنيد اگرضربان رگ گردني باز نگشته باشد دوباره احياي قلبي ريوي را با دو تنفس و 15 ماساژ قلبي از سر بگيريد . شما براي انجام اين دو تنفس و 15 ماساژ , 15 ثانيه فرصت داريد اين كار را براي مدت 3 دقيقه ديگر ادامه دهيد.

اگر دراين مدت تنفس منظم فرد بازگشت نيازي به تكرار احياي قلبي ريوي نيست بلكه بايد مرتب تنفس و نبض فرد را چك كنيد

اگر تنفس منظم فرد برنگشت تنفس مصنوعي را با سرعت 12 عدد در دقيقه شروع كنيد و همزمان نبض فرد را چك كنيد.

توجه داشته باشيد كه وقفه در انجام مراحل احياي قلبي ريوي بيشتر از 5 ثانيه نشود.

توجه داشته باشيد كه در احياي قلبي ريوي دو نفره نسبت تنفس مصنوعي به ماساژ قلبي 1 به 5 مي باشد.

رفرنس هاي جديد احياي قلبي ريوي را اينگونه بيان مي كنند

كه احياي قلبي ريوي يكنفره و دو نفره تعداد تنفس به ماساژ قلبي 2 به 30 ماساژ مي باشد به گونه اي كه 3 ماساژ در 2ثانيه باشد ، اين سيكل 4 بار بايد تكرار شود

CPR در نو جوانان :

CPR در كودكان بين 12 تا 18 ساله بسيار شبيه به بالغين بوده ولي مراحل آن بايد كمي سريعتر و با فشار كمتري صورت بگيرد . در اين افراد وسط جناغ را مشخص كرده و يك دست خود را در اين نقطه قرار داده و به آرامي ماساژ دهيد .

نسبت تنفس به ماساژ در احياي قلبي ريوي مثل بزرگسالان است .

CPR در كودكان و نوزادان :

براي تنفس مصنوعي: يك نفس عميق بكشيد و لبهاي خود را دور دهان و بيني مصدوم قرار دهيد و به آرامي به اندازه فضاي داخل دهان خود 20 نفس در دقيقه بدميد . سپس نبض بازويي مصدوم را چك كنيد.

براي ماساژ قلبي: تنها دو انگشت خود را در يك سوم تحتاني جناغ قرار دهيد . با ملايمت 100 بار در دقيقه به عمق 1/5 تا 2/5 سانتي متر فشار دهيد. دهان خود را از روي صورت برنداريد . هر 6/0 ثانيه يك ماساژ بدهيدCPR را به نسبت 1 تنفس به 5 ماساژ انجام دهيد .

نكاتي در سي پي آر پيشرفته

- BLS را با كيفيت بالا و مناسب انجام دهيد با سرعت (100/min)

- از هيپرونتيله كردن بيمار خودداري كنيد.

- نيازي به توقف ماساژ قلبي براي دادن تهويه مصنوعي در بيماراني كه لوله تراشه و يا ساير وسايل پيشرفته راه هوائي را دارند، نيست

- بيماران را با ماسك دهاني وBVM به ميزان 12-10 بار و بيماران با راه هوائي پيشرفته را با تعداد

? تا ?? بار در دقيقه و نيتله كنيد.

- ساير وسايل جايگزين براي لوله گذاري داخل تراشه از قبيل LMA و Combitube را در صورت عدم موفقيت در گذراندن ETT در نظر داشته باشيد .

- استفاده از pace maker در درمان آسيستول ديگر توصيه نمي¬شود .

- براي تائيد وجود لوله تراشه در راه هوايي بيمار علاوه بر معاينه باليني از وسايلي مثل CO2 Detectors-و يا esophageal detector device استفاده كنيد .

- در حين احياء بيماران

در صورت عدم برگشت جريان خون و نبض بيماران عمل احتمالي زير را در نظر داشته و در صورت وجود آنها را درمان كنيد .

سموم – قرص¬ها-تامپوناد قلبي-هيپوكسمي -كاهش حجم خون-پنموتراكس فشاري

افزايش و ياكاهش پتاسيم خون-اسيدوزبافتي-ترمبوزكرونري و ريوي-كاهش قند خون-تروماوآسيب -كاهش دماي بدن

- براي دادن كارديورژن در فيبريلاسيون دهليزي ((AF از 200-100 ژول انرژي براي دستگاههاي منوفازيك و 120-100 ژول انرژي براي دستگاههاي باي فازيك استفاده كنيد.

- براي درمان فلاتر دهليزي(Af) و ساير موارد SVT با شرايط هموديناميكي نامناسب از مقدار 100-50 ژول منوفازيك استفاده كنيد .

- در مورد دوز دستگاه با فازيك در اين گونه موارد اطلاعات كمي در دست مي باشد .

- براي درمان VT ابتدا 100 ژول و سپس در صورت عدم پاسخگويي 200 – 300 – 360 ژول شوك سينكرونايز داده مي شود .

- براي پلي مورفيك VT از همان دوزدفيبريلاسيون استفاده مي شود

- در صورت فقدان آميودارون از ليدوكائين استفاده مي¬شود .

منبع :

طب اورژانس در يك صفحه/ترجه شهروز يزداني - سهيل اديب نژاد - گلبهار هوشمند

كمك هاي اوليه كودكان

در بعضي از مدارس ، هر سال دو كودك بر اثر حوادث جان خود را از دست مي دهند . به ازاي هر كودكي كه كشته مي شود ، حدود ?? كودك به نحوي جدي آسيب مي بينند . بسياري از اين حوادث در اين چهار مكان اتفاق مي افتند (در مدرسه* در خانه *در همسايگي* در جاده(

در مدرسه

حوادث در مدرسه اغلب در كلاس درس اتفاق مي افتد . ميز و صندلي هاي فرسوده و شكسته ، عدم رعايت نظافت و تميزي كلاس درس و ...

گاهي

اوقات رفتار بچه ها موجب حوادث مي شود . هنگام بازي در حياط مدرسه و يا ورزش ، دويدن و يا شوخي هاي نابجا و غيره ... بعضي مواقع ، حوادث در زمين مدرسه اتفاق مي افتد . مسلماً در مدرسه جاهايي را ديده ايم كه ممكن است حوادث در آن رخ دهد . به عنوان مثال : عدم پوشش مناسب در چاه يا سيمهاي برقي و ...

پيشگيري

شما مي توانيد توسط اعمال موارد زير از بروز حوادث در مدرسه پيشگيري كنيد .

تعمير ميز و نيمكت هاي شكسته

تعمير ميخ هاي ميز و نيمكت و يا چوبهاي تيز كه ممكن است موجب بروز حوادث شوند .

ايمن ساختن وسايل و تجهيزات

پاك نمودن زمين بازي از وجود اشياء تيز و خطرناك

كمك به بچه ها در كمك به درك اين كه چه نوع رفتارهايي ممكن است موجب بروز حوادث شود .

منزل

حوادث در منزل بسيار شايع است . آنها عبارتند از :

سوختگي بر اثر ظروف غذاخوري ، اجاق گاز لامپ و يا وسايل پخت و پز ، اشياء الكتريكي ، غذاي داغ ، آب جوش ، بخار ، اسيدهاي قوي يا مواد پاك كننده مضر ( مثلاً آب باطري ماشين )

بريدگي بر اثر شيشه هاي شكسته ، سنجاق ، خرده هاي چوب و يا چيزهاي تيز( بريدگي موجب خونريزي زياد و گاهي عفونت مي شود )

انسداد مجاري تنفسي بر اثر بلعيدن اشياء كوچك نظير سكه و يا دكمه ، شايع است . ( اين اشياء موجب ممانعت از جريان يافتن هوا به داخل ريه ها مي شود)

مسموميت

بخصوص در بچه هايي كه ممكن است مواد مضر را بخورند يا بنوشند ، رايج است . بچه ها اغلب قرصهايي نظير آسپيرين و يا آهن را مي خورند زيرا فكر مي كنند كه آنها شيرين اند . بعضي اوقات مواد سمي نظير نفت نيز ممكن است خورده شود .

خونريزي داخلي : به علت بلعيدن اشياء تيز نظير تيغ و سوزن

شوك الكتريكي كه بر اثر تماس با سيم برق و يا دست زدن به كليد وپريز به وجود مي آيد و موجب انقباض عضلات و در صورت شدت جريان ، موجب توقف تنفس و قلب مي شود . الكتريسته از طريق آب نيز منتقل مي شود و لذا هرگز با دست خيس نبايد به كليد و پريز برق دست زد .

پيشگيري :

شما مي توانيد با رعايت موارد زير از بروز حوادث پيشگيري كنيد :

دستگيره قابلمه غذا را به نحوي قرار دهيد كه در دسترس و تماس با بچه ها نباشد .

هنگام دست زدن به قابلمه از پارچه ضخيم استفاده كنيد .

سطح زمين را از وجود اشياء تيز و ميخ و سوزن پاك سازيد .

چاقو و تيغ را در جاي مطمئن و دور از دسترس بچه ها قرار دهيد .

تمام داروها ومواد سمي را از دسترس بچه ها دور نگهداريد ( آنها را در يك قفسه و يا جاي مخصوص بگذاريد)

مواد سمي و مايعات سمي را با علامت مخصوص مشخص سازيد .

پيشگيري از شوك الكتريكي :

- هرگز موقعي كه وسايل برقي به برق وصل هستند ، آنها را براي تعمير باز نكنيد .

-

به سيمهاي برق د رخارج از خانه دست نزنيد .

- از پريز و يا سيمهايي كه خراب هستند ، استفاده نكنيد .

در همسايگي

برخي از خطراتي كه در همسايگي وجود دارد ، شبيه به خطرهايي هستند كه در مدرسه يا خانه وجود دارد . سوختگي ، جراحات و شكستگي استخوان مي تواند در هر جايي رخ دهد . با اين وجود ، نوع همسايگي ، تعيين كننده حوادث شايع مي باشد .

البته اين خطرها با توجه به جايي كه ما در آن زندگي مي كنيم ( شهر ، روستا ، كنار دريا و .... ) ممكن است متفاوت باشد .

مسموميت بر اثر خوردن گياهان يا موادي كه ناشناخته هستند .

گاز گرفتگي توسط حيوانات كه ممكن است مبتلا به هاري باشند ، نيش مار نيز مي تواند خطرات جدي ايجاد كند .

غرق شدن ، افراد ممكن است در جايي كه آب جريان دارد ( رودخانه ، دريا ، درياچه و حتي بركه ها ) غرق شوند .

پيشگيري از حوادثي كه در همسايگي وجود دارد :

دفع زباله ها در گودال

دقت در روشن كردن آتش

كوتاه كردن علفهاي بلند و پاك كردن محلهايي كه بچه ها در آن بازي مي كنند .

ميوه ويا چيزهايي كه نمي شناسيد را نخوريد .

باعث خشم حيوانات نشويد ، بويژه موقعي كه بچه هايشان با آنها هستند .

شنا كردن را ياد بگيريد . ( بويژه اگر در كنار آب زندگي مي كنيد)

مسؤولين محلي را تشويق كنيد كه در جاده هاي پرخطر ، تابلوهاي خطر را نصب كنند .

در جاده

بسياري از جراحات و مرگ و ميرها در جاده رخ مي دهد . بچه ها بويژه نياز به ياد گرفتن خطرات جاده ها دارد . حوادث براي همه كساني كه از جاده استفاده مي كنند ، وجود دارد . اين خطرات عبارتند از :

عابرين ( كساني كه در جاده راه مي روند)

كساني كه در ماشين ، اتوبوس يا كاميون سوار هستند .

دوچرخه سواران

حوادث جاده موجب بروز مرگ و مير و جراحاتي نظير موارد زير مي شود :

خونريزي شديد

شكستگي استخوان

جراحت اعضاء اصلي بدن مانند كبد ، ريه و مغز

عامل حوادث در جاده ها :

سرعت زياد ، بعضي از راننده ها بسيار سريع رانندگي مي كنند و توجهي به تابلوي حداكثر سرعت نمي كنند . آنها بايد سرعتشان را كنترل نموده و در جاهاي مسكوني آرام رانندگي كنند .

اغلب اتوموبيل ها به علت نقص فني ممكن است خطر آفرين باشند . اتومبيلي كه ترمزش خوب نباشد ، موجب بروز حوادث مي شود .

بچه ها اغلب موقع عبور از جاده ، مراقب اطراف نيستند و ممكن است بدون نگاه كردن به وسط جاده بدوند .

جاده هاي خيس و لغزنده خطرناك هستند .

افرادي كه هنگام شب كنار جاده راه مي روند ، بعضي مواقع راننده ها ممكن است آنها را نبينند ، بويژه اگر لباس عابرين تيره باشد .

عبور حيواناتي نظير گاو و اسب در جاده خطرآفرين است .

پيشگيري از حوادث در جاده ها

هنگام رانندگي از داروهاي اعصاب و خواب آور استفاده نكنيد .

به دقت رانندگي كنيد . رانندگي با سرعت ،

عاقلانه نبوده وخطرناك است .

اگر اتومبيلتان اشكال فني دارد ، آن را رفع كنيد .

به جاهايي كه ممكن است حوادث جاده اي در آن رخ دهد ، توجه كنيد .

بر عبور و مرور بچه ها از خيابان و جاده نظارت كنيد .

به بچه ها در مورد اصول ايمني در جاده ها آموزش دهيد .

كمك هاي اوليه در شكستگي ها

بخش اول

از مباحث امداد رساني در فوريتهاي پزشكي بحث در خصوص معيارهاي اصولي در كمكهاي اوليه است.

كمكهاي اوليه چيست؟

اصولاً به يك سري كمكهايي كه بدون استفاده از وسيله توسط افراد كه در محل سانحه هستند ، براي فردي كه دچار مصدوميت شده اجرا مي شود، اطلاق م گردد و اين كمكها در جهتي است كه نه تنها جان فرد را از مرگ نجات م دهد بلكه علاوه بر آن م تواند از مصونيت هاي بيشتر و از معلوليتها و ناتواني هاي جسمي ديگري كه ممكن است به واسطه ايجاد مصدوميت ايجاد شده باشد نيز جلوگيري كند.

بنابراين افراد م باست با يك سري دانشها و مهارتهايي كه مربوط به كمكهاي اوليه است آشنا شوند و با يك سري بايدها و نبايدها آشنايي پيدا كنند و وظايف خودشان را بدانند.

كمكهاي اوليه فقط انجام يكسري اقدامات نيست، بلكه اين مطلب كه هر فردي بداند چه وظايفي را نبايد انجام دهد، هم جزء اصول كمكهاي اوليه است. بنابراين در مواجهه با فردي كه دچار مصدوميت شده چند اصل را بايد مد نظر قرار داد. تقدم و تأخر اين اقدامات و اينكه فرد بداند كداميك از اين اقدامات را بايد در مرحله اول انجام دهد و كداميك را

در اولويتهاي بعدي قرار دهد، كه ان نكته بسيار مهم است.

چهار اصل براي برخورد اوليه در كمكهاي اوليه مطرح است:

كمكهاي اوليه مي تواند بصورت كمكهاي اوليه پايه باشد كه فرد بدون استفاده از امكانات خاصي آنها را پياده مي كند.

مرحله بعدي كمكهاي اوليه پيشرفته است كه در مراكز درماني با استفاده از داروها و امكانات لازم ديگر كه در اختيار كادر پزشكي قرار دارد، انجام مي شود.

اولين مسئله در برخورد با فردي كه دچار مصدوميت شده، دقت در تنفس اوست. يعني اگر با فردي برخورد كرديم كه از ارتفاع سقوط كرده و دچار شكستگي شده، ابتدا به سراغ شكستگي و بررسي شكستگي او نمي رويم بلكه توجه مي كنيم كه ببينيم آيا فرد داراي تنفس است و آيا تنفس به عنوان يك ارگان حياتي برقرار است ا خر؟

دومين قدم توجه به وضعيت قلب و عروق و سيستم گردش خون مصدوم است. اينكه آيا مصدوم داراي ضربان قلب هست يا خير؟

بعد از اينكه از سلامت دستگاه تنفس و گردش خون اطمينان حاصل شد بايد به سراغ كنترل خونريزي مصدوم برويم و از خونريزي جلوگيري كنيم و نهايتاً اينكه بعد از كنترل اين سه مرحله بايد به سراغ بررسي شك رفت.

اكثر شكستگي ها بر اثر وارد آمدن يك ضربه شديد به استخوان بوجود مي آيد. در افراد مسن يك ضربه خفيف هم به خاطر شكنندگي استخوان مي تواند باعث شكستگي شود.

نكته مهم در مورد فردي كه اقدام به امداد رساني مي كند اين است كه برخورد غلط با يك شكستگي مي تواند آسيب وارده را بيشتر كند. چه بسا اگر

بي حركتي مناسب و انتقال فرد به صورت صحيح صورت نگيرد عضو شكسته مي تواند به بافتهاي مجاور هم آسيب برساند.

اصولاً شكستگي مي تواند به چند صورت ايجاد شود:

ممكن است شكستگي بر اثر يك ضربه مستقيم باشد. در خيلي از موارد افرادي كه تصادف مي كنند ممكن است اصابت مستقيم سپر ماشين به پاي فرد مصدوم منجر به ايجاد شكستگي در ناحيه پا شود كه اين اصولاً شكستگي ناشي از ضربه مستقيم است.

در مواردي ممكن است استخوان به صورت غير مستقيم دچار شكستگي شود. اين زماني است كه فرد با دستهاي باز بيفتد يا روي شانه سقوط كند. در چنين حالتي استخوان ترقوه كه در بالاي قفسه سينه قرار دارد دچار شكستگي مي شود.

خود شكستگي ها به انواع مختلف تقسيم بندي مي شوند كه تقسيم بندي از اين جهت دارا اهمت

است كه اقداماتي كه براي شكستگي لازم است انجام دهيم، متفاوت است.

شكستگي مي تواند از نوع بسته باشد، يعني شكستگي در يك عضو ايجاد شده ولي اين شكستگي با پوست در تماس نيست و جراحتي در سطح پوست ايجاد نكرده است.

زماني مي گوييم شكستگي، شكستگي باز است كه استخوان شكسته شده به سطح پوست راه پيدا كند يا در سطح پوست جراحتي ايجاد شود. بنابراين مشكلي كه ما در شكستگيهاي باز داريم اين است كه علاوه بر اينكه ممكن است خونريزي اتفاق بيفتد، به دليل مجاورت عضو شكسته شده با هوا، بسيار مستعد عوامل عفوني است و احتمال آلودگي عضو شكسته شده زياد است. بنابرايناقداماتي كه ما بايد انجام دهيم در جهت اين است كه علاوه بر اينكه جلوي خونريزي را

مي گيريم، از آلودگي بيشتر عضو هم جلوگيري مي كنيم.

آخرين نكته اينكه ممكن است شكستگي بصورت مركب باشد يعني علاوه بر شكستگي، اعصاب هم قطع شده باشد و يا عروقي كه در مجاورت عضو شكسته قرار دارند آسيب ديده باشند

نشانه هاي شكستگي عبارتند از :

1- درد عضو شكسته شده

?- تورم و يا تغيير شكل عضو

?- عدم تحرك عضو

نكته اساسي در امداد رساني براي شكستگيها اين است كه واقعاً بايد تلاش كنيم عضو شكسته را بي حركت نگه داريم. چرا كه حركت دادن باعث آسيب بيشتري به بافتهاي مجاور مي شود. بنابراين

عدم تحرك، علاوه بر اينكه درد بيمار را كاهش مي دهد و از ايجاد شوك جلوگيري مي كند، مي تواند از صدمه رسيدن به بافتهاي مجاور هم جلوگيري كند.

شكستگي قفسه سينه

قفسه سينه جعبه ترد و شكننده اي است كه از ريه ها، قلب و عروق و قسمتهاي سينه ي انسان نگهداري مي كند. استخوانهاي دنده، قلاف قفسه سينه را تشكيل مي دهند. استخوان وسط كه دنده ها را بهم متصل كرده جناق سينه است.دنده ها جناق را به مهره هاي پشت متصل مي كنند.

در بدن هر انسان 1? جفت دنده وجود دارد كه با باز و بسته شدن آنها در موقع تنفس، فضاي بازتر و يا بسته تر در اختيار ريه ها قرار مي گيرد.

نشانه هاي شكستگي قفسه سينه

1- درد قفسه سينه در موقع تنفس

?- سرفه هاي توأم با خلط

در حوادث معمولاً دنده ها دچار شكستگي مي شوند و كمتر اتفاق مي افتد جناق سينه آسيب ببيند.

نكته مهم: مجروح نبايد حركت اضافي داشته باشد.

معمولاً در

شكستگي قفسه سينه، استحكام و سفتي قفسه سينه از بين مي رود و حركات قفسه سينه در، دم و بازدم مختل مي شود.در خيلي از موارد احتمال دارد شكستگي با پوست در تماس باشد و يا در مواردي ممكن است شكستگي باعث صدمه زدن به بافت ريه و اغشايي كه در زير قفسه سينه قرار دارد، بشود.

علائمي كه معمولاً در شكستگي قفسه سينه به چشم مي خورد اين است كه ممكن است فرد احساس تنگي نفس شديد داشته باشد، احساس خفگي كند و نفس كشيدن براي فرد مصدوم مشكل و دردناك باشد.

وقتي كه به قفسه سينه مصدوم نگاه كنيم، مي بينيم كه حركات قفسه سينه كاملاً غير عادي است. اگر ريه هم به واسطه اين شكستگي آسيب ديده باشد، احتمال دارد كه فرد خون كف آلود بالا بياورد.

اقداماتي كه لازم است انجام دهيم اين است كه آن قسمتي از قفسه سينه كه دچار شكستگي شده است را حمايت كنيم و حركاتش را محدودتر كنيم.

به همين منظور، قسمت صدمه ديده را با دستمان حمايت مي كنيم. فرد را در حالت نيمه نشسته قرار مي دهيم و سعي مي كنيم به سمتي كه دچار شكستگي شده متمايلش كنيم. يك تكه بالشتك ضخيم و نرم را روي قسمت شكسته شده قرار داده و دست فرد مصدوم را روي قسمت شكسته شده مي آوريم وسعي مي كنيم با يك باند پهن، دست و قفسه سينه را بهم محكم كنيم. به اين شكل، ما قسمت شكسته شده را، هم با باند و هم به وسيله دست خودمان حمايت مي كنيم. معمولاً در چنين شرايطي فرد مي

تواند تنفسش را داشته باشد و احتمال دارد مشكل تنفسي پيدا نكند. ما فرد را در چنين شرايطي با حمايت ناحيه آسيب ديده، به اولين مركز درماني منتقل مي كنيم. شكستگي استخوان لگن

اصولاً استخوان لگن مي تواند در حوادث مختلف از جمله در تصادفات رانندگي وسقوط از ارتفاعات دچار شكستگي شود. شكستگي مي تواند به صورت يك طرفه و يا دو طرفه اتفاق بيفتد.

نكته مهم در شكستگي لگن اين است كه احتمال دارد به دنبال شكستگي لگن اعضايي كه در داخل لگن و شكم قرار دارند از جمله مثانه و مجراي ادرار دچار آسيب شوند، بنابراين لازم است توجهات لازم را در شكستگي لگن داشته باشيم.

هر گونه بي احتياطي باعث جراحت، شكستگي و يا مشكلات ديگري براي فرد مي شود. سالم ماندن چندان مشكل نيست، كافي است كه اول به حفظ امنيت و سلامت خود بينديشيم و پس از آن، انجام كار روزانه.

انجام كار<-- حفظ امنيت <--سالم ماندن

البته شكستگيهاي لگن بيشتر بين سالمندان شايع است.

درد اين نوع شكستگي معمولاً در قسمت مياني و پهلو احساس مي شود.

علائم شكستگي لگن

معمولاً ناحيه شكستگي دارا درد و حساستد است و فرد علرغم اينكه سالم است ولي قادر نيست كه روي پا بايستد و فشار بياورد. اگر شكستگي شديد باشد هر نوع حركتي در ناحيه ران مي تواند ايجاد درد بكند. اگر مجراي ادراري آسيب ديده باشد ممكن است خروج ادرار همراه با خون باشد و اين يك علامت هشدار دهنده و مهم است و در مواردي هم ممكن است درد به حدي شديد باشد كه فرد دچار شوك بشود.

چه اقداماتي را

مي توانيم تا زماني كه فرد را به اولين مركز درماني برسانيم انجام دهيم؟

?- خواباندن مجروح روي سطح صاف

?- ثابت كردن بدن

?- گذاشتن پتو در زير پاها

مهمترين كار اين است كه تلاش كنيم حركت را محدود و استخوان لگن را حمايت كنيم تا از ايجاد ضايعه ي بيشتر جلوگيري شود.

بنابراين مصدوم را به پشت مي خوابانيم و پاهايش را كاملاً به صورت كشيده قرار مي دهيم و سعي مي كنيم فرد در يك وضعيت راحتي قرار بگيرد. براي اين كار يك پتوي تا شده را زير زانوهايش مي

گذاريم و به دنبال آن مي توانيم از دو باند پهن استفاده كنيم. دو باند پهني كه در ناحيه لگن بسته مي شود و اين دو باند پهن را معمولاً به نوعي قرار مي دهيم كه گره ي آن در سمتي قرار بگيرد كه شكستگي نيست. اگر احياناً مصدوم احساس ادرار كردن داشت و قصد داشت كه ادرار كند، ما ممانعت مي كنيم. چرا كه ادرار كردن مي تواند صدمه به بافتها را بيشتر كند. ادرار مي تواند به بافتهاي اطراف راه پيدا كند و اقدامات بعدي ما را با دشواري روبرو كند.

ما مي توانيم بالشتك هايي را زير زانوها و مچ پا قرار دهيم تا زماني كه مصدوم را حمل مي كنيم صدمه كمتري به ناحيه آسيب ديده وارد شود.

شكستگي بازو

اصولاً شكستگي بازو كه در ناحيه بازو اتفاق مي افتد، مي تواند بر اثر ضربه مستقيم و يا ضرباتي باشد كه در ناحيه آرنج و يا ساعد ايجاد شكستگي مي كند. معمولاًمفصل آرنج خصوصاً در كودكان دچار شكستگي

مي شود و جزء مواردي است كه بسيار اهميت دارد. به اين جهت كه شكستگي هاي آرنج به دليل مجاورت با اعصاب و عروق مهم حياتي است و بايستي در شكستگيهاي آرنجي به آن توجه شود.

معمولاً علائم موجود به اين شكل است كه فرد قادر نسيت عضو آسيب ديده را حركت دهد. ممكن است تغييري در عضو آسيب ديده مشاهده كنيم. براي مثال كبودي و يا تورم در عضو آسيب ديده مشاهده كنيم.

اگر فرد بتواند آرنجش را حركت دهد و قادر به حمل آرنجش باشد اولين اقدامي كه انجام مي دهيم اين است كه با ملايمت دست آسيب ديده را به سينه تكيه مي دهيم و با بالشتكي كه بين آرنج و قفسه سينه قرار مي دهيم، با يك باند پهن دست را با قفسه سينه حمايت مي كنيم و به قفسه سينه فيكس مي كنيم. (ثابت نگه م دارم)

در موردي كه شكستگي در ناحيه آرنج ايجاد شده و مصدوم نمي تواند آرنج خود را حمل كند بايد ابتدا مصدوم را بخوابانيم؛ دستش را كاملاً در مجاورش قرار دهيم و در چنين مواقعي سعي نكنيم آرنج فرد مصدوم را حمل كنيم زيرا صدمه وارده را قطعاً بيشتر مي كند.

بنابراين وقتي دست را كاملاً در كنار بدن قرار داديم بايد با سه باند كه تهيه كرده ايم دست را به بدن فيكس كنيم.

ما مي توانيم از خود مصدوم بخواهيم دست آسيب ديده را با دست سالمش حمايت كند ومي توانيم با سه باندي كه به ترتيب بين دست و لگن، بازو و سينه و آرنج و قفسه سينه بسته مي شود،

دست را كاملاً به قفسه سينه محكم كنيم و از ايجاد حركت بيشتر جلوگيري كنيم.

شكستگي ترقوه

علامت شكسته شدن ترقوه، حركت نكردن دست فرد مجروح است. گاهي سر به سمت عضو شكسته شده خم مي شود و مصدوم اظهار درد مي نمايد، كه بهتر است فرد هر چه زودتر فوريتهاي پزشكي را خبر كند.

معمولاً شكستگي هاي ترقوه مي تواند هم به صورت مستقيم و هم به صورت غير مستقيم اجاد شود.

علائمي كه وجود دارد درد و حساسيت در ناحيه ي دچار شكستگي است. مصدوم معمولاً دستي كه طرف قسمت آسيب ديده است را نمي تواند حركت دهد. ممكن است كه ما تغيير شكل در قسمت ترقوه اي كه دچار شكستگي شده است، ببينيم.

بي حركت نگاه داشتن ترقوه صدمه ديده بسيار مهم است. كاري كه مي توانيم انجام دهيم اين است كه دستي كه در طرف شكستگي قرار دارد را به روي سينه قرار دهيم و بالشتگي بين دست و قفسه سينه قرار دهيم.

معمولاً انگشتان بايد روي شانه سمت آسيب نديده و سالم قرار بگيرد. بعد مي توانيم از يك باند پهن استفاده كنيم و كاملاً دست را به قفسه سينه فيكس كنيم.

شكستگي : از بين رفتن تداوم استخوان بر اثر عوامل مختلفي مانند ضربه ، انقباض ناگهاني عضله و يا يك بيماري خاص .

انواع شكستگي :

شكستگي باز : قطعات شكسته استخوان باعث پارگي پوست گشته و بخارج از بدن راه مي يابد . و معمولا باعث خونريزي نيز مي شود .

شكستگي بسته : قطعات شكسته استخوان از پوست خارج نمي شود .

علايم شكستگي : درد

شديد در محل ، تورم همراه با كبودي در محل ، عدم توانايي در حركت دادن عضو شكسته ، تغيير شكل عضو آسيب ديده .

عوارض شكستگي : عوارض عمومي ( شوك ) ، عوارض موضعي مانند عفونت و سياه شدن .

كمك هاي اوليه در شكستگيها :

كنترل مجاري تنفسي ، ضربان قلب و خونريزي . بررسي ناحيه شكسته شده مخصوصا در شكستكي هاي ستون فقرات ، سر ، جمجمه و لگن بسيار دقت شود تا كمترين حركت ممكن به شخص و عضو آسيب ديده داده شود ! با آنچه در دسترس است عضو را آتل بندي و بي حركت نماييد . در صورت امكان محل شكستگي را با كيسه آب سرد يا يخ سرد كنيد تا هم خونريزي قطع شود و هم درد و تورم كاهش يابد . از هرگونه دستكاري در دررفتگي ها و شكستگي ها جدا خودداري نماييد ! نبض فرد را پايين تر از محل ضايعه مرتب كنترل كنيد تا آتل شما جلوي گردش خون را نگرفته باشد ! مصدوم را با بهترين روش حمل به نزديكترين مركز درماني برسانيد .آتل : وسيله اي است كه براي بي حركت كردن عضو آسيب ديده بكار مي رود و انواع و اشكال گوناگوني دارد . مانند آتل خشك - نرم - كششي و بادي .

توجه : آتل بايد سالم و بدون زايده باشد . در آتل بندي از انتهاي عضو ( دور از قلب ) به طرف ابتداي آن بانداژ مي شود . قبل و بعد از آتل بندي نيز بايد نبض كنترل شود . در آتل هاي بادي فشار باد

نيز بايد هر چند لحظه يكبار كنترل شود . در شكستگي ستون فقرات و شكستگي لگن حتما از آتلي استفاده شود كه سفت و سخت باشد ( مانند برانكارد فلزي - نردبان آلومينيومي - لنگه در و ... ) و از ابتدا تا انتهاي بدن را پوشش دهد و مصدوم بايد توسط چند امدادگر همزمان از زمين بلند شده و به آرامي به روي آتل مورد نظر گذاشته شود . پهلوها و قسمت هاي خالي و گود بدن ( زير كمر و گردن ) نيز بوسيله پارچه و يا لباس نرمي پر شود و مصدوم را با طناب يا بند به برانكارد سخت ( آتل ) بست ؛ به شكلي كه كوچكترين تكاني نخورد .

در رفتگي : خارج شدن و تغيير مكان استخوان از محل طبيعي خود در محل مفصل را گويند .

كمك هاي اوليه : با كيسه يخ محل را خنك كنيد و پس از آتل بندي مصدوم را به مركز درماني منتقل نماييد . رگ به رگ شدن يا پيچ خوردگي : كشش و يا احتمالا پارگي رباط هاي اطراف مفصل بطوريكه همراه با در رفتگي مفصل نباشد .

كمك هاي اوليه : خنك كردن با كيسه يخ و انتقال مصدوم به مركز درماني بدون دستكاري عضو آسيب ديده .

اين خلاصه آن چيزيست كه در مورد شكستگي هر كوهنورد بايد بداند ؛ همانطوريكه قبلا هم گفته شد بايد با رجوع به كلاس ها و يا منابع مختلف دانش خود را درباره كمك هاي اوليه و امداد و نجات افزايش دهيد تا بتوانيد براي همنوردانتان مثمر ثمر و مايه دلگرمي باشيد

. از سوي ديگر اين علم شاخه اي از رشته پزشكي محسوب مي گردد و هر روزه با پيشرفت هاي اين رشته ، مباحث مربوط به امداد و نجات نيز تغيير مي كند . همچنين بسياري از كارهاي امدادي نياز به وسايل خاص پزشكي دارد كه تنها در آمبولانسهاي اورژانس پيدا مي شود و معمولا گروههاي كوهنوردي توان حمل اين وسايل را ندارند مگر در برنامه هاي بزرگ هيماليايي و آنهم در كمپ اصلي . بنابراين ما بيشتر به موارد كلي و ضروري كه با وسايل همراه كوهنورد امكان پذير باشد مي پردازيم تا بتوان فرد را به يك مركز درماني منتقل كرد و يا تا رسيدن گروه نجات ( هوايي يا زميني ) او را زنده نگهداشت .

تذكر :

خوب است كه در هر برنامه و در هر گروه يك نفر امدادگر كوهستان نيز حضور داشته باشد ، مخصوصا در برنامه هاي چندروزه يا زمستاني و يا برنامه هاي به دور از شهرها و آبادايها ؛ ولي بهتر آنست كه همه دوستان كوهنورد دوره هاي امدادي را كه نه هزينه زيادي دارد و نه زمان زيادي مي طلبد را در هلال احمر شهرستان خود بگذرانند ( كه اگر خود امدادگر دچار حادثه شد بتوان او را نجات داد ! ) و يا با تهيه كتب مفيدي كه در اين زمينه موجود است به اين مهارت دست يابند . منظور از امدادگر كوهستان نيز فردي است كه هم قدرت بدني كوهنوردي را داشته باشد و هم دانش و فنون كوهنوردي و امداد و نجات را .

بطور كل حمل مجروح را تنها زماني بايد

انجام داد كه ضروري باشد و ماندن فرد در آن مكان تا زمان رسيدن گروه امداد باعث بخطر افتادن جان وي شود . همچنين پس از انجام كمك هاي اوليه و كنترل علايم حياتي ( در يادداشت هاي بعدي اشاره خواهد شد ) است كه ميتوان اقدام به حمل مجروح كرد . روشهاي حمل مجروح نيز با توجه به وضع و حالت مصدوم ، وزن وي و مسافت مورد نظر و تعداد امدادگران متفاوت است . يك نكته اساسي اينست كه اگر از عوارض داخلي مصدوم مطمئن نيستيد ، بايد فكر كنيد كه او شكستگي ستون فقرات و يا گردن دارد ؛ بنابراين اين دو عضو را با آتل بيحركت كرده و با اين شرايط روش حمل را انتخاب كنيد .

انواع حمل ها :

يكنفره : آغوشي ، سينه خيز ، كششي ، عصائي

دونفره : زنبه اي ، برانكار ، صندلي ، سه مچ ، چهار مچ

سه نفره : آغوشي ، برانكار ، زيگزاگي

گروهي : آغوشي ، برانكار ، پتو ، زيگزاگي

اگر دوره امداد را گذارنده باشيد و يا كتاب كمك هاي اوليه را در اختيار داشته باشيد ، اسامي فوق برايتان آشناست ،در امداد سعي مي شود از وسايل موجود در گروه يا محيط استفاده گردد . بعنوان مثال با چند تكه لباس ( شلوار ، شلوارك و يا پيراهن ) پارچه ، پتو يا زيرانداز و دو عدد چوب يا باطوم مي توان مطابق شكل زير يك برانكار تهيه كرد . در يادداشت هاي قبل وسيله اي بنام طاقچه مصنوعي قابل حمل معرفي شده بود كه در برنامه

هاي چند روزه سنگنوردي و ديواره هاي بلند استفاده مي گردد كه بسيار شبيه برانكار است و ميتواند به اين منظور نيز استفاده گردد .

صحبت هاي فوق به اين معني نيست كه كوهنوردي بسيار خطرناك است و يا جان را بخطر مي اندازد ؛ بلكه تاييد اين حرف است كه پيشگيري بهتر و راحت تر از درمان است و همچنين هميشه بايد براي شرايطي كه ممكن است پيش آيد هرچند درصد آن بسيار پايين باشد، آماده باشيم .

كمك هاي اوليه ورزشي در ضايعات عضلاني اسكلتي

سيستم عضلاني اسكلتي يكي از دستگاههايي است كه معمولاً هنگام انجام فعاليت هاي مختلف ورزشي بيش از ساير ارگانها در معرض آسيب هاي گوناگون مي باشد . هنگام بروز ضايعه در اين سيستم نخستين واكنش بدن بصورت التهاب تظاهر مي كند كه درد ، تورم ، اسپاسم عضلاني ، خونريزي و محدوديت حركتي ...برخي از نشانه هاي آن مي باشد . لذا هنگام وقوع چنين آسيب هايي انجام يكسري اقدامات اوليه درماني ضرورت پيدا مي كند كه معمولاً مربيان تيم هاي ورزشي و پزشكياران مسئول ارائه اين خدمات مي باشند .

مهمترين كمك هاي اوليه در آسيب هاي ورزشي در PRICE خلاصه شده است كه مشتمل است بر :

* حفاظت : در شكستگي ها و دررفتگي ها حفاظت از طريق قرار دادن عضو صدمه ديده در آتل ( Splint ) اعمال مي شود . اما در مواردي كه آسيب هاي رباط ها ( Ligaments ) ، تاندون ها ( Tendons ) و عضلات (Muscles ) وجود داشته است از تكنيكهاي بانداژ جهت حفاظت موضع استفاده مي شود . علاوه

بر اين اقدامات حفاظتي ديگر شامل به حداقل رساندن شوك و يا شرايطي است كه موجب آسيب بيشتر بافتي شود . به بيان بهتر مهترين هدف از حفاظت ، حمايت از مصدوم در پيشگيري از صدمات بيشتر مي باشد .

* استراحت : ورزشكاري كه دچار آسيب ديدگي مي شود را بايد بلافاصله از صحنه مسابقه و يا سالن تمرين خارج كرد تا تحت مراقبت هاي لازم قرار گيرد . استراحت ورزشكار مصدوم از يك استراحت مطلق تا يك استراحت موضعي و نسبي مي تواند متغير باشد .

پس از معاينه چنانچه ورزشكار توانايي بازي كردن بدون درد را داشته باشد و اندام آسيب ديده عمل اصلي خود را حفظ نموده باشد اجازه بازي به ورزشكار داده مي شود .

در موارد ذيل ورزشكار مصدوم نبايد ورزش را ادامه دهد :

• هنگامي كه ورزشكار تب دارد

• هنگامي كه ورزشكار سردرد دارد

• هنگامي كه ورزشكار حافظه اش كم شده يا دچار گيجي شده و يا احساس وزوز در گوش نمايد .

• هنگامي كه ورزشكار درد شديدي دارد .

• هنگامي كه ورزشكار دچار خونريزي شده است .

* يخ درماني : امروزه بهترين و متداولترين روشي كه براي آسيب هاي عضلاني اسكلتي به كار برده مي شود استفاده از يخ درماني ( Ice Therapy ) است . مهمترين اثرات درماني يخ ( سرما ) عبارتست از :

الف ) كاهش درد

ب ) كاهش تورم

ج ) كاهش اسپاسم عضلات

د ) كاهش خونريزي و هماتوم

ه_ )افزايش روند ترميم و بهبودي ( Recovery )

بافتهاي آسيب ديده در اغلب آسيب هاي ورزشي بلافاصله پس از وقوع

طي ?? تا ?? ساعت اول آسيب مي توان از يخ براي كاهش درد ، تورم ، اسپاسم و خونريزي استفاده كرد .

مدت بكارگيري يخ در موضع بين ?? تا ?? دقيقه مي باشد و بويژه در ورزشكاراني كه تجربه سرمادرماني را دارند مفيد واقع مي شود . متداولترين تكنيك هاي سرمادرماني شامل : ماساژ يخ ، حوله سرد ، غوطه ورساختن عضو در آب سرد ، كيسه يخ و اسپري هاي سردكننده است .

تكنيك هاي يخ درماني را هر نيم ساعت يكبار و براي مدت ?? تا ?? ساعت بعد از آسيب ، روي موضع بايد بكار برد

موارد عدم استعمال يخ درماني :

الف ) وحشت رواني از سرما يا يخ

ب ) اختلالات قلبي

ج ) ضايعات عروقي

د) حساسيت به سرما

ه_ ) اختلال حس

و ) افراد مسن

ز ) كودكان و ساير افرادي كه قادر به بيان ميزان سرماي بكار رفته نيستند .

* اعمال فشار بر موضع آسيب ديده : پس از بروز آسيب هاي ورزشي ، موضع ضايعه ديده متورم مي شود . تورم خود عاملي است كه روند بهبودي ضايعه را به تأخير مي اندازد . زيرا ايجاد تورم باعث اعمال فشار روي عروق تغذيه كننده موضع گشته آن ها را مسدود مي نمايد لذا بافتهاي آسيب ديده دچار كم خوني شديد مي شوند ، كه در صورت تداوم تخريب سلولها را در پي دارد . بهترين درمانها جهت كاهش تورم يخ درماني همراه با اعمال فشار از طريق باند روي موضع آسيب ديده است . بانداژ علاوه بر كاهش تورم ، ناحيه مصدوم را از صدمات بيشتر

حفظ كرده ضمن اينكه اجازه حركات را در دامنه مناسب به ورزشكار ادامه مي دهد .

براي اعمال فشار از طريق بانداژ پيشنهاد مي شود كه بستن باند از چند سانتي متر پايين تر از موضع آسيب ديده شروع گردد و تا قسمتهاي فوقاني ناحيه مصدوم ادامه يابد . بانداژ بايد بصورت مارپيچ باشد بدين ترتيب كه نيمه هر باند بايد نيمه باند قبلي را بپوشاند . باندپيچي بايد با اعمال فشار مناسب انجام گيرد . به صورتي كه در بخش هاي تحتاني باندها محكم تر بسته شده و در قسمت فوقاني از ميزان فشار وارده كاسته شود .

پس از باندپيچي بايد بطور منظم رنگ پوست ، دما و حساسيت منطقه ضايعه كنترل شود . بعلاوه بايد مطمئن گشت كه بانداژ روي اعصاب و شريانها فشار وارد نمي كند .

بالا نگهداشتن عضو آسيب ديده : جهت كاهش تورم علاوه بر يخ و بانداژ فشاري بايد عضو مصدوم را طي ?? تا ?? ساعت نخست پس از ضايعه در سطحي بالاتر از قلب ( ?? درجه بالاتر از سطح قلب ) قرار داد .

كمك هاي اوليه انواع س__وختگى

هرساله تعداد زيادى از مردم دچار سوختگى مى شوند كه نيمى از اين موارد در كودكان و خردسالان پيش مى آيد. هر چند پيشرفت هاى عمده اى در درمان سوختگى حاصل شده است اما بسيارى از عوارض جسمى سوختگى تا مدتها گريبانگير نجات يافتگان است. سوختگى ها از نظر شدت آسيب رسانى به بافت هاى بدن به سه درجه تقسيم مى شوند :

سوختگى درجه يك كه در آن فقط لايه سطحى پوست آسيب مى بيند و علامت آن تنها

سوزش و قرمزى پوست است. سوختگى درجه دو كه در آن لايه هاى زيرى پوست هم آسيب مى بينند و همراه با درد و سوزش و تاول است. سوختگى هاى درجه سوم كه پوست بطور كامل آسيب مى بيند و بافت هاى زير آن مانند عضلات و استخوان ها نيز ممكن است دچار آسيب شوند و اغلب نيازمند پيوند زدن و جراحى است.

علاوه بر درجه سوختگى درصدى از سطح بدن كه سوخته است نيز وخامت وضعيت مصدوم مؤثر است.

در مواقع مواجهه با مصدوم سوختگى اقدامات اوليه زير را قبل از رساندن او به مراكز درمانى انجام دهيد

- متوقف كردن سوختگى با جدا كردن مصدوم از منبع سوختگى

- در سوختگى هاى ناشى از عوامل حرارتى يا شيميايى غير خشك از آب خنك براى شستن پوست آسيب

ديده استفاده كنيد.

- اگر تنفس بيمار متوقف است او را احياء كنيد.

- محل سوختگى را با گاز استريل يا در صورت نبودن آن با پارچه تميز بپوشانيد.

- مصدوم را سريعاً به مراكز درمانى نزديك براى اقدامات پزشكى لازم برسانيد.

مواردى كه سوختگى از درجه يك باشد يا سطح سوختگى پوست خيلى كم و ازدرجه دوم باشد

مى توان به صورت خانگى با استفاده از پمادهاى سوختگى و پانسمان مناسب آن را درمان كرد.

لازم به تذكر است سوختگى ناشى از برق گرفتگى معمولا از نوع درجه 3 است و احتياج به مراقبت هاى ويژة پزشكى دارد.

« مشخصات و درمان »

? – هرگز روغن يا پمادهاي روغني روي سوختگي نماليد . اين موارد موجب عدم دفع حرارت در محل آسيب شده و باعث

عفونت شود .

? – هميشه در موارد زير بايد به مركز طبي مراجعه كرد :

• اگر قرباني يا صدمه ديده كودك و يا سالخورده باشد .

• سوختگي بيش از يك قسمت از بدن را درگير كرده باشد .

• سوختگي در قسمتهاي حساس بدن رخ داده باشد . ( دستها – صورت – پاها و ... )

• سوختگي درجه ? باشد

• سوختگي با مواد شيميايي

انواع سوختگي :

• درجه ?

• درجه ?

• درجه ?

• سوختگيهاي شيميايي

سوختگي درجه ? : آسيب به لايه خارجي پوست وارد مي شود .

علائم و مشخصات سوختگي :

1. قرمزي

2. درد متوسط

3. تورم و آماس

درمان :

1. قسمت آسيب ديده را فوراً در آب سرد فرو ببريد .

2. آنرا در زير آب سرد و يا يك پارچه مرطوب نگهداريد تا زماني كه درد كاهش يابد .

3. براي محافظت از محل سوختگي آنرا با يك گاز خشك و تميز بپوشانيم .

سوختگي درجه ? : سوختگي به دومين لايه پوست نفوذ مي كند .

مشخصات وعلائم :

1. تاول

2. پوست زبر و خشن و قرمز

3. تورم و آماس

4. درد خيلي شديد

درمان :

1. فرو بردن موضع آسيب ديده به داخل آب سرد و يا استفاده از پارچه مرطوب در اسرع وقت .

2. خيلي ملايم و آهسته منطقه آسيب ديده را خشك كنيد . هرگز آنجا را مالش ندهيد زيرا خراشيدن و ماليدن محل باعث پاره شدن تاولها و مساعد كردن زمينه عفونت مي شود .

3. محل آسيب ديده را با يك باند خشك و

استريل بپوشانيد .

4. اگر سوختگي در ناحيه بازو و يا پاها قرار دارد عضو مربوطه را تا جاي ممكن بالا نگهداريد .

5. « سوختگي درجه ? بايد طي چند هفته بهبود يابد . »

سوختگي درجه ? :

درد در سوختگي درجه ? كمتر از سوختگي درجه ? مي باشد زيرا سلولهاي عصبي در بافت آسيب ديده در حقيقت تخريب مي شوند . اما با اين حال آسيب و صدمه خيلي شديدتر از نوع ? مي باشد .

در اينحالت سوختگي به لايه سوم پوست نيز نفوذ مي كند .

مشخصات و علائم :

ظاهر آسيب بصورت سفيد و يا زغالي شدن است .

درمان :

1. هيچ لباس و يا پوششي را روي محل آسيب ديده نگذاريد ويا حركت ندهيد .

2. آب سرد و يا درمان طبي را براي سوختگي بكار نبريد .

3. لباس تميز و خشك بپوشيد و منطقه آسيب ديده را لخت بگذاريد .

4. اگر سوختگي در بازو و دستها و يا پاها مي باشد عضو آسيب ديده را بالاتر از سطح قلب نگهداريد .

5. اگر فرد صدمه ديده دچار سوختگي ناحيه صورت شده است ، مرتباً او را از نظر وضعيت تنفس معاينه كنيد و مطمئن شويد كه مشكل تنفسي ندارد .

6. در اولين وقت مصدوم را به بيمارستان برسانيد .

سوختگي هاي شيميايي :

1. لباس را از نزديك و يا روي محل سوختگي دور نگهداريد . هرگز لباسها را از سر مصدوم بالا نكشيد بلكه لباسها را بريده و از مصدوم جدا كنيد .

2. ناحيه صدمه ديده را با آب تقريباً سرد

شستشو دهيد حداقل به مدت ?? دقيقه

3. از يك پوشش تميز روي ناحيه صدمه ديده استفاده كنيد .

به توصيه هاي پزشكي توجه كرده و هر چه زودتر به پزشك مراجعه كنيد .

درمان سوختگي

قبل از درمان سوختگي بايد جهت جلوگيري از بدتر شدن وضعيت ، عامل ايجاد كننده سوختگي را حذف و يا دور كرد . بعنوان مثال آتش را خاموش كرد .

لباس فرد را در صورت امكان سريعاً در آورد ( مگر مواقعي كه لباس به پوست چسبيده باشد )

• مراقبت خانگي در واقع تميز نگاه داشتن زخم ، جهت پيشگيري از عفونت است .

• در خيلي از بيماران براي حداقل چند روز داروهاي مسكن لازم است روي سطح سوخته را مي توان با باندهاي نچسب و يا گاز استريل پوشاند .

• باندي كه روي سطح سوخته قرار مي گيرد براحتي با يكبار قرار گرفتن در آب جدا مي شود .

• در بعضي مواقع براي برخورداري از مراقبتهاي كاملتر و بهتر ، نياز است كه شخص در بيمارستان بستري شود .

• در سوختگي هايي كه شخص از فعاليتهاي عادي و روزمره اش ناتوان مي شود نظير راه رفتن و يا خوردن حتماً بايد در بيمارستان يا مركز درماني بستري شود .

• در سوختگي هاي عميق درجه ? ، درجه ? ، سوختگي در كودكان ، سالمندان و نيز سوختگي در دستها ، پاها و ناحيه تناسلي معمولاً بهترين اقدام مراجعه به مركر درماني مي باشد .

درجه بندي سوختگي ها :

?- سوختگي هاي كوچك سطحي :

در اين سوختگي ها جهت پيشگيري از عفونت

، تميز نگه داشتن موضع خيلي مهم است . اگر آلودگي به عمق نفوذ كرده باشد پزشك با تزريق يك داروي بيحسي موضع را را با تراشيدن تميز مي كند .

?- سوختگي هاي كوچك عمقي :

اين نوع سوختگي ها احتمالاً نياز به ارزيابي در بيمارستان داشته و يا در مطب پزشك ، روزي چند بار حداقل در چند روز اول مورد معاينه قرار گيرند .

در اين سوختگي ها ( درجه ? ) شايد نياز به پيوند پوست باشد .

بيشتر پيوندهاي پوست جايگزين پوست آسيب ديده مي شوند اما بعضي ديگر از پيوندها د رواقع اثر موقتي پوشاننده و حمايتي پوست را دارند و پوست آسيب ديده خودش ترميم مي شود .

در جريان پيوند پوست ، قسمتي از پوست سالم از ناحيه غيرسوخته در خود شخص ( اتوگرافت ) يا از پوست شخص ديگري ( آلوگرافت ) و يا از موجودات ديگر . پوست خوك بسيار شبيه پوست انسان است .

پيوند پوستي طي عمل جراحي و بعد از اينكه بافتهاي مرده بطور كامل تخليه شدند و از تميزي پوست اطمينان حاصل شد انجام مي شود .

اخيراً پوست مصنوعي ساخته شده كه براحتي جايگزين پوست سوخته مي شود .

?- سوختگي هاي شديد :

اين سوختگي ها زندگي را به خطر مي اندازند و نياز به اقدامات درماني فوري دارند . تميز نگاه داشتن ناحيه حياتي است زيرا پوست آسيب ديده بسرعت عفوني مي شود .

اين نوع سوختگي ها نياز به مدت زمان طولاني براي بهبود دارند حتي گاهي سالها زمان لازم است اين سوختگي ها منجر به بدشكلي

در افراد شده و خيلي ها را افسرده مي كند .

امروزه بافتهاي سوخته با روشهاي بيولوژيكي و جديد براحتي درمان مي شوند و اسكارها و نواقص برطرف مي شوند.

سوختگي هاي الكتريكي

عبور جريان برق از بدن احتمالاً باعث ايجاد جراحتهاي وخيم و حتي مرگ آور مي شود . جريان برق ممكن است از يك منبع توليد برق با ولتاژ پايين ( وسايل الكتريكي خانگي ) يا ولتاژ بالا ( بيش از ???? ولت - معمولاً در كارخانه ها يا در خيابان ) و يا احتمالاً از صاعقه ( برق زدگي باشد . وقتي جريان برق از نقطه اي وارد بدن مي شود از محل ديگر كه در آن بدن با زمين تماس دارد خارج مي شود . نقاط ورود و خروج جريان برق از بدن آسيب مي بيند و آسيب اين نقاط به صورت حفره اي شبيه به محل ورود گلوله به چشم مي خورد . به غير از محل ورود و خروج جريان برق بافتهايي كه در مسير اين دو نقطه قرار دارند نيز تحت تأثير جريان برق و حرارت توليد شده تخريب مي شوند به طوري كه هرچه ولتاژ برقي كه وارد بدن مي شود بيشتر باشد ، سوختگي ايجاد شده عميق تر و جراحتهاي باقي مانده وخيم تر خواهند بود . علاوه بر اين ، جريان الكتريكي ضمن عبور از بدن در اعصاب ( محيطي و مركزي ) ، ماهيچه ها و قلب تغييرات شيميايي قابل توجهي ايجاد مي كند و باعث اختلال در واكنش هاي بدن شده و يا به طور كلي باعث توقف آنها مي شود ،

در بسياري از موارد اگر چه سوختگي خارجي ( محل ورود و خروج جريان برق ) به طور فريبنده اي كوچك است اما اين مقدار كوچك نبايد پوششي بر آسيب هاي وخيم تر عمقي باشد و ما را به اشتباه بياندازد .

ابزار و سيمهاي برق با ولتاژ پايين كه در خانه يا محل كار يافت مي شوند مي توانند باعث برق گرفتگي بشوند . اكثر سيمها و ابزار الكتريكي توسط روكش هاي عايق پوشانده شده اند تا انسان تماس مستقيم با برق نداشته باشد . بسياري از برق گرفتگي ها ناشي از خراب بودن كليدها ، سائيده شدن روكش سيمها يا خرابي خود وسيله الكتريكي است . كودكان بيشتر در معرض خطر برق گرفتگي قرار دارند چرا كه دوست دارند با كليدها ، سيمها و يا پريزها بازي كنند .

آب يك هادي خوب جريان برق است لذا تماس با وسايل الكتريكي با دست خيس يا زماني كه زير پاها خيس است ، خطر برق گرفتگي را افزايش مي دهد .

صاعقه يك منبع طبيعي توليد الكتريسيته ( جريان مستقيم با سرعت و ولتاژ فوق العاده زياد ) است كه به طور عادي براي رساندن خود به زمين از نزديكترين زائده بلندي كه در آن حوالي وجود دارد استفاده مي كند و اگر شخصي در تماس با ، يا حتي نزديكي به يك زائده طبيعي مانند درخت ، برج يا دكل باشد صدمه شديدي خواهد ديد . الكتريسيته توليد شده به وسيله برق آسمان عمرش فوق العاده كوتاه است اما مي تواند موجب مرگ آني ( به علت ايست قلبي - تنفسي ) يا حداقل

سبب به آتش كشيدن لباس شخص شود ( اما صدمات بافتهاي عمقي به نسبت سبكتر است ) . بنابراين در زمان رعد و برق بايد به سرعت از محلهاي خطرناك دور شد .

عوارض تهديد كننده جان مصدوم در صدمات الكتريكي

با ورود جريان برق به بدن در اثر انقباضهاي الكتريكي سفت ( كزازي شكل ) عضلات تنفسي يا آسيب مراكز تنفسي در مغز ( در بصل النخاع ) ايست تنفسي عارض مي شود و پس از مدتي قلب نيز از حركت مي ايستد . البته اگر جريان برق از خود قلب نيز عبور كرده باشد با ايجاد انقباضات كرمي شكل و غيرمؤثرو اسپاسموديك در بطن ( فيبريلاسيون بطني ) ايست قلبي اوليه خواهيم داشت . پس از ايست قلبي - تنفسي اگر در عرض ? تا ? دقيقه عمليات احياء شروع نشود مرگ قطعي و حتمي خواهد بود . اما قبل از شروع عمليات احياء ابتدا بايد تماس مصدوم را با جريان برق از بين ببريم .

قطع جريان كم ولتاژ

معقولترين كار قطع كليد كنتور است . اگر دسترسي سريع به فيوز امكان پذير نبود دو شاخه را از پريز بيرون بياوريد يا سيم روكش دار را بكشيد تا از پريز خارج شود و مطمئن شويد كه خود در يك محل بي خطر و سالم قرار گرفته ايد . اگر نتوانستيد جريان برق را به اين ترتيب قطع كنيد روي يك ماده عايق خشك مثل روزنامه يا يك تخته چوبي يا لاستيك بايستيد و با يك وسيله چوبي بلند ( مثل جارو ) منبع برق را از مصدوم دور كنيد . يا اينكه

يك طناب را به دور رانها يا دست مصدوم بياندازيد و او را به سمت خود بكشيد تا از منبع دور شود .

توجه كنيد : از به كار بردن وسايل فلزي يا مرطوب يا از تماس با بدن لخت مصدوم كاملاً خودداري كنيد . اگر هيچ راهي وجود نداشت گوشه لباس مصدوم را كه خشك است بگيريد و او را بكشيد .

برق گرفتگي با جريانهاي پر ولتاژ

در مواردي كه با برق گرفتگي ولتاژ بالا روبرو هستيد به هيچ عنوان به مصدوم نزديك نشويد مگر اينكه از طرف پليس يا شخص مسئولي به شما اطمينان داده شود كه مي توانيد به مصدوم نزديك شويد . تماس با برق هاي پرولتاژ در خطوط فشارقوي هوايي معمولاً سبب مرگ آني مي شود . در چنين مواردي ضمن ايجاد سوختگي هاي شديد ، در اثر نيروي ناشي از اسپاسم ناگهاني ماهيچه اي ، مصدوم به مساحتي دورتر از محل تماس پرت مي شود . اگر مصدوم همچنان در تماس با برق مانده بود يا اينكه كمتر از ?? متر از خطوط فشار قوي فاصله داشت هرگز كوشش نكنيد كه او را نجات دهيد ، حتي به او نزديك هم نشويد تا اينكه برق به وسيله مسئولين قطع شود چرا كه برق فشار قوي حالت قوسي داشته و مي تواند مسافتهاي دور را نيز تحت تأثير قرار دهد در اين موارد مواد عايق ، مانند چوب خشك يا لباس خشك به هيچ وجه حفاظتي براي شما ايجاد نخواهد كرد . بلافاصله به پليس خبر دهيد و اجازه ندهيد كسي به مصدوم نزديك شود و زماني كمك هاي اوليه

را شروع كنيد كه از طرف مسئولين يا مراجع رسمي به شما اطلاع داده شود كه برق قطع شده است .

ارزيابي مصدومين برق گرفتگي

شكايات وعلائم

مصدومي كه دچار برق گرفتگي مي شود ممكن است يكي يا تمام شكايات و علائم زير را داشته باشد :

• سوختگي هاي محل ورود و خروج جريان برق از بدن

• قطع راههاي عصبي كه به صورت فلج اندام تظاهر مي كند .

• درد و حساس شدن ماهيچه ها

• افزايش فشار خون يا كاهش فشار خون همراه با علايم و شكايات ناشي از شوك

• مشكل شدن تنفس يا ايست تنفسي ( ممكن است زبان ورم كند و راه هوايي را مسدود نمايد)

• ضربانات نامنظم قلب يا ايست قلبي.

• بي قراري و تحريك پذيري ، اگر مصدوم هوشيار است .

• بيهوش شدن .

• اختلالات بينايي .

• شكستگي استخوانها ( از جمله ستون مهره ها ) و دررفتگي مفاصل به علت انقباضات شديد عضلات يا پرت شدن .

• تشنج ( در موارد شديد )

مراقبت از مصدوم

مراحل مراقبتهاي اورژانس

• مطمئن شويد كه خود و مصدوم در يك منطقه بي خطر قرار داريد .

• براي مصدوم يك راه هوايي مطمئن برقرار كنيد و اگر لازم است ( در موارد ايست قلبي - تنفسي ) عمليات احياي قلبي - تنفسي مقدماتي را شروع كنيد .

• در صورت وجود ضايعات نخاعي و ستون فقرات ، آسيب هاي سر و شكستگي شديد ، مراقبتهاي اوليه مربوط به آنها را انجام دهيد .

• سوختگي هاي الكتريكي را ارزيابي كنيد . در

جستجوي حداقل دو محل سوختگي خارج باشيد : يكي محل تماس با منبع انرژي الكتريكي و ديگري محل تماس با زمين .

• محل هاي سوختگي را سرد كنيد .

• بر روي مناطق سوخته پانسمان استريل خشك قرار دهيد .

• مراقب شوك باشيد . آن را درمان كرده و اكسيژن با غلظت بالا تجويز كنيد .

• مصدوم را هر چه زودتر منتقل كنيد . بعضي از عوارض سوختگي ( مثل تورم راههاي هوايي و در نتيجه خفگي ، نارسايي كليه ، اختلالات قلبي و شوك ) شروع تدريجي دارند . بنابراين بايد مصدوم را سريعاً به مركز مجهز منتقل كرد و او را تحت نظر قرار داد .

توجه كنيد : آسيب هاي الكتريكي سبب تخريب وسيع عضلات شده ، كه اين باعث آزاد شدن مواد سمي ( مثل ميوگلوبين ) به داخل خون مي شود . اين مواد از راه خون به كليه ها رسيده و در ادرار ترشح مي شوند و رنگ آن را قرمز مي كنند و از طرفي با رسوب در كليه ها سبب نارسايي كليه خواهند شد . بنابراين براي جلوگيري از اين عارضه به مصدومين برق گرفتگي كه ادرار قرمز دفع مي كنند بايد حجم زيادي از مايعات داخل وريدي ( ترجيحاً حاوي بي كربنات سديم ) تزريق كرد تا با شسته شدن كليه ها ، آسيب كليوي تقليل يابد .

كمك هاي اوليه در خونريزي و زخم ها

Bleeding And Wounds

تعريف: خونريزي يعني خارج شدن خون از درون عروق خوني كه در نتيجه ي جراحت و بريدگي اتفاق مي افتد.

دستگاه گردش خون :

دستگاه گردش خون از مهمترين سيستمهاي بدن ميباشد كه

از سه جزء اصلي زير تشكيل شده است : 1- قلب 2- رگها 3- خون وظيفه اين دستگاه انتقال مواد غذائي واكسيژن به سلولهاي بدن وهمچنين انتقال مواد دفعي ودي اكسيد كربن سلولها به اندامهاي دفعي مي باشد

علائم ونشانه هاي خونريزي

به صورت واكنشي و براي جبران خون از دست رفته، خون كمتري به قسمتهاي كم اهميت تر مثل پوست، مي رسد و به همين دليل رنگ پريدگي پوست و مخاطها جزو علايم شايع خونريزي است. در مراحل اوليه و يا خونريزي هاي خفيف به جز رنگ پريدگيهاي مختصرپوست و افزايش تعداد ضربان قلب علايمي ديده نميشود ولي با افزايش شدت خونريزي علايم زير ظاهر ميشود:

1- تشنگي 2- ضعف، بي حالي،بي قراري و پرخاشگري 3- تند شدن ضربان قلب و ضعيف شدن نبضهاي محيطي 4- عرق سرد روي پيشاني 5- تنفس سريع و سطح 6- تهوع و استفراغ 7 - افت فشار خون 8- خواب آلودگي 9- احساس سبكي سر، سرگيجه و سردي پوست 10- احساس سرما 11- وجود علايم خاص خونريزي در ارتباط با بعضي از قسمت هاي بدن مثلا خونريزي جمجمه، درون قفسه سينه يا شكم و... 12- مشاهده خروج خون از زخم در موارد خونريزي خارجي

__ به خاطر كاهش رسيدن خون اكسيژن دار به مغز، فرد دجار خواب آلودگي، گيجي، سياهي رفتن چشمها و يا اضطراب و بي قراري مي شود.

انواع خونريزي:

با توجه به نوع عروق آسيب ديده، خونريزيها به سه دسته تقسيم مي شوند:

1) خونريزي سرخرگي: اين نوع خونريزي به دليل سرعت زياد جريان خون به صورت جهنده و با فشار زياد است.رنگ خون به دليل محتواي اكسيژن بالا

قرمز روشن است. اين نوع خونريزي به آساني مهار نميشود. درموارد قطع عضو به دليل ضربه ممكن است سرخرگ به طور كامل و شديد منقبض شده و خونريزي قطع گردد.

2 ) خونريزي سياهرگي: سياهرگها شامل خون تيره بوده و جريان خون در آن آرام است و در نتيجه اين نوع خونريزي بدون جهت و فشار بوده و آسانتر از خونريزي سرخرگي مهار ميشود. يك خطر جدي خونريزي سياهرگي، ورود هوا (مكش هوا ) به درون خون و بروز مرگ ناگهاني است و ميتوان با فشار ملايم آنرا مهار كرد.

3 ) خونريزي مويرگي: خون موجود در مويرگ ها مخلوطي از خون سرخرگي و سياهرگي است. خون معمولا از زخم نشت مي كند و مقدار خون از دست رفته نيز كم است. معمولا فشار روي زخم براي مهار خونريزي كفايت مي كند در اين نوع خونريزي خطر عفوني شدن زخم بيشتر از خطر از دست رفتن خون مطرح است.

باتوجه به كانون خونريزي، خونريزيها به دو دسته تقسيم مي شوند:

1) خونريزي داخلي:در خونريزي داخلي،خون از درون عروق خارج شده، ولي داخل بدن باقي ميماند.يعني خون به درون حفرات بدن مثل شكم، قفسه سينه، جمجمه و ... مي ريزد. اين نوع خونريزي را با چشم نمي توان ديد و تشخيص آن مشكل است.

2) خونريزي خارجي: در خونريزي خارجي، خون از بدن خارج شده و بيرون مي ريزد و غالبا نتيجه ي بريدگي، جراحت جنگي و شكستگيهاي باز استخوان ها ايجاد مي شود.

اقدامات و كمكهاي اوليه در خونريزي ها

1. در ارائه كمكهاي اوليه سرعت عمل به خرج دهيد اما خونسردي خود را حفظ كنيد تاخيرممكن است

به قيمت از دست رفتن جان مصدوم تمام شود.

2. علايم حياتي را كنترل كنيد

3. مصدوم را به پشت بخوابانيد و پاها را در وضعيت بالا ببريد.

4. خونريزي را كنترل كنيد.

5. مصدوم را گرم نگه داريد

6. مصدوم را در وضعيت استراحت قرار داده و اندام زخمي را بي حركت كنيد

7. لباس مصدوم را شل كنيد

8. در صورت بروز شوك، پاهاي مصدوم را بالا نگه داريد اما در صورت خونريزي سر و گردن نبايد سر را نسبت به بقيه بدن پايين تر نگه داشت ، چون سبب خونريزي بيشتر مي شود.

9. جهت بررسي وضعيت جريان خون اعضاء از لمس نبض و گرمي هر اندام و همچنين معاينه پر شدن مويرگي ناخن ها (Capillary Nail Test - Blanch Test ) استفاده كنيد.پر شدن فوري بستر ناخن نشاندهنده جريان خون مناسب است و پر شدن بستر ناخن در مدت زمان بيش از 2 ثانيه غير طبيعي است.

10. در صورتي كه خون لخته شده باشد، از كندن و تميز كردن آن خودداري كنيد؛ زيرااين كار سبب خونريزي مجدد ميشود.

11. هرگز اشيائي مانند چاقو، تكه هاي شيشه و... را از زخم خارج نكنيد زيرا امكان تشديد آسيب و خونريزي بيشتر وجود دارد. در اين شرايط، از يك دستمال و يا باند حلقه شده به نام ت__امپون استفاده كنيد. توجه داشته باشيد كه تامپون بايد كاملا اطراف جسم را بپوشاند طوري كه وقتي خواستيد روي آن باندپيچي كنيد، به جسم فشار وارد نشود.

12. مصدوم را به مركز درماني انتقال دهيد.

روشهاي مهار خونريزي كمكهاي اوليه در خونريزي

1. بالا نگه داشتن عضو آسيب ديده .

2. فشار

مستقيم بر روي محل خونريزي .

3. فشار بر روي نقاط فشار (منظور از نقاط فشار، نقاطي هستند كه شريان يا همان سرخرگ اصلي، از آن عبور كرده است.)

4. اگر خونريزي جزئي باشد، خونريزي ممكن است با ريختن آب سرد بر روي آن بند بيايد.

5. استفاده از تورنيكت يا شريان بند در خونريزي هاي شديد تورنيكت باند عريزي است كه استفاده از آن به طور صحيح سرخرگ را بسته و مانع خونريزي ميشود. از اين وسيله تنها در موارد بسيار ضروري (نظير قطع سرخرگ بزرگ، قطع عضو و يا عدم مهار خونريزي با روشهاي ديگر) استفاده مي شود.

1- فشار مستقيم :

موثرترين روش در كنترل خونريزي از طريق فشار مستقيم ميباشد كه به يكي از دو روش زير انجام ميگيرد

گاز استريل (يا تكه پارچه تميز) را روي محل خونريزي گذاشته وبا دست روي آن فشار وارد شود تا خونريزي قطع گردد.

قطعه اي گاز استريل را روي محل خونريزي گذاشته وبه وسيله بانداژ محكم آنرا ببنديد تا خونريزي كنترل گردد.

2- بالا نگه داشتن عضو دچار خونريزي :

اين روش در كنترل خونريزي قسمت هايي از بدن كه امكان قراردادن آنها در سطحي بالا تر از سطح بدن

وجود دارد مورد استفاده قرارميگيرد كه به علت نيروي جاذبه ،فشار خونريزي كمتر ميشود .

توجه : در صورت وجود شكستگي درعضو مربوطه استفاده ازاين روش محدوديت دارد .

3 - فشار بر نقاط فشار :

اگر توسط فشار مستقيم و بلند كردن عضو ،خونريزي قابل كنترل نبود از فشار دادن بر نقاط فشار استفاده مي شود نقاط فشار نقاطي است كه شريان هاي اصلي بدن از

نزديك سطح بدن و روي استخوانها عبور مي كند.

توجه : چنانچه در اين محل ها شكستگي استخواني باشد در استفاده از اين روش محدوديت وجود دارد .

4- استفاده از تورنيكت يا كيسه هوائي : (با رعايت اصول )

اين روش فقط زماني انجام ميشود كه كوششهاي قبلي جهت كنترل خونريزي موثر واقع نشود ويا در مواقعي كه اندامي قطع گرديده و نگراني درمورد ازبين رفتن بافتهاي پائين تر از محل بستن تورنيكت نباشد .

نكته : 1- اندامي كه با تورنيكت بسته شده حتماً بايد در معرض ديد باشد.

خونريزي داخلي

تعريف: چنانچه خون پس از خروج از رگ در داخل حفره اي از بدن ريخته ومحل خونريزي مشاهده نشود، خونريزي داخلي گويند. مانند خونريزي در داخل جمجمه، ويا در مجاري گوارشي.

كمكهاي اوليه در خونريزيهاي داخلي :

در مورد خونريزيهاي داخلي مهمترين كار رساندن بيمار به مركز درماني است وبهترين اقداماتي كه ميتوان انجام

داد به ترتيب زير است :

1- كنترل علائم حياتي

2- كنترل راههاي هوائي

3- قرار دادن بيمار در بهترين وضعيت

مثلاً اگر بيمار دچار تهوع واستفراغ هاي مكرر است اورا به پهلو خوابانده واگر خونريزي داخلي اندامها ( دست وپا )است، اندام را بالا نگه داريد.

4- بيمار اگر دچار شوك است كمكهاي اوليه در مورد او انجام شود.

5- در صورت امكان به بيمار اكسيژن داده وبه او هيچ چيز نخورانيد.

6- در اولين فرصت ممكن بيمار را به مركز درماني انتقال دهيد.

نكته1 : در صورت ضربه به سر - استفراغ هاي مكرر زنگ خطر بزرگي جهت اعلام خونريزي داخل مغزي ميباشد كه ميتواند باعث مرگ مصدوم گردد.همچنين خروج مايع مغزي نخاعي كه همانند آبريزش بيني

از بيني و مايع شفافي از گوش مي باشد از علايم ضربه مغزي مي باشد

در ضربه مغزي : سر مصدوم را بالاتر از ساير اندام او قرار دهيد . از خروج مايع مغزي نخاعي به بيرون جلوگيري نكنيد و هر چه سريعتر مصدوم را به مركز درماني انتقال دهيد .

نكته2 : در صورت ضربه به شكم - دل درد شديد زنگ خطر بزرگي جهت اعلام خونريزي داخل شكم ميباشد ودر صورت عدم توجه باعث مرگ مصدوم خواهد شد.

تعريف زخم

ايجاد هر گونه شكاف و از بين رفتن پيوستگي بافتهاي بدن چه در داخل و چه در سطح خارجي بدن را زخم

مي نامند. به عبارت ديگر هر گونه صدمه به نسج نرم را زخم گويند. (نسج نرم در بدن شامل پوست ، عضلات ، عروق خوني و اعصاب مي باشد)

زخمهاي باز

هرگاه در اثر عوامل مختلف قسمتي از پوست بدن تغيير شكل دهد و اين تغيير شكل باعث خروج خون از بدن شود ايجاد زخم باز مي نمايد. در اين نوع زخم خونريزي از بدن قابل روئيت است.

انواع زخمهاي باز

• زخمهاي شكافدار يا بريدگي ها: در اين زخم ديواره زخم منظم و مستقيم است كه با وسايل برنده مثل چاقو ، شيشه و غيره ايجاد مي شود

• زخمهاي پاره پاره: در اين نوح زخم لبه هاي زخم نامنظم و ناهموار هستند و ممكن است بر اثر تماس با سيم خاردار برخورد تركش خمپاره و يا گاز گرفتگي حيوانات ايجاد شود

• زخمهاي كنده: در اين نوع زخم قسمتي از پوست از بدن جدا مي شود و گاهي اوقات نسج زير جلدي و عضله نيز كنده مي شود

• خراشيدگي: معمولا براثر ساييده شدن يا

سر خوردن روي سطح زبر به وجود مي آيد.

• زخمهاي سوراخ شده: در اين نوع زخمها ممكن است ديوار زخم منظم باشد، خونريزي كم و التيام به كندي صورت مي گيرد.مانند زخمهاي چاقو ، گلوله ، سوزن ...

اقدامات لازم

در صورتيكه محلولهاي استريل مانند سرم شستشو يا نرمال سالين ، بتادين يا آب جوشيده ولرم در دسترس مي باشد، گرد و غبار و آلودگي را از روي زخم بشوييد.

- زخمهاي باز را بلافاصله با يك پوشش استريل مانند گاز يا هر گونه پارچه تميز ديگر بپوشانيد.(پانسمان)

جسم خارجي عمقي از جمله جسم خارجي نوك تيز مثل ميله يا سوزن يا چاقو را هرگز از زخم خارج نكنيد (به خصوص در قفسه سينه يا شكم) ، چون ممكن است سبب آسيب بيشتر به عروق خوني و خونريزي شود.

-در مورد زخمهاي خونريزي دهنده لخته روي زخم نبايد با كشيدن گاز و ... جدا شود چون باعث ايجاد خونريزي مجدد مي شود.

قطع عضو

اقدامات و كمكهاي اوليه از مصدوم

1) درصورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. با فشار آوردن روي عضو آسيب ديده و بالا بردن آن خونريزي را كنترل كنيد.

2) يك پانسمان استريل يا يك قطعه پارچه تميز بدون كرك روي محل جراحت قرار دهيد وآن را با پيچيدن باند محكم كنيد. در صورت بروز شوك به درمان آن بپردازيد.

3) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. ذكر كنيد كه قطع عضو صورت گرفته است علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد

احتياط دقت كنيد كه عضو قطع شده در

تماس مستقيم با يخ قرار نگيرد.

زخم بسته

زخم بسته عبارت است از صدمه و ضايعه ديدن بافتهاي داخلي بدن ، بدون اينكه راه ارتباطي به بيرون و سطح بدن داشته باشند. اين زخمها معمولا نتيجه تحت فشار قرار گرفتن بوسيله اشياء سنگين مي باشد.

انواع زخم بسته

• زخمهاي كوفتگي (كوبنده): ضربه غير برنده به بدن مي تواند باعث له شدن و جداشدن لايه هاي عمقي تر پوست و نسوج زير جلدي شود بدون اين كه خونريزي قابل روئيت باشد.

• زخمهاي له شده (له شدگي:ر اينجا ديواره زخم نامنظم و خونريزي زياد است و التيام به كندي صورت مي گيرد

اقدامات و كمكهاي اوليه در زخمهاي بسته

كوفتگي شايعترين نوع زخم بسته است كه نيازبه كمكهاي اوليه سريع ندارد. البته قبل از انتقال درصورت نياز درمان شوك (درصورت وجود علايم شوك) براي مصدوم بايد انجام گيرد.

زخم بستر ( زخم فشار ) در سالمندان

زخم فشار ، زخم بستر يا Decubitus ulcer يكي از مشكلات شايع سالمندان مي باشد كه باعث درد ، عفونت و حتي مرگ به دنبال عفونت منتشر ( سپتي سمي ) ، بوي بد و آسيب به كمر مي شود . اين مشكل براي كادر پرستاري ، زحمات زياد و حتي آسيب هاي جسمي به دنبال دارد ( مثل مشكلات كمر و ... )

زخم فشار نه تنها در سالمندان بستري ديده مي شود ، بلكه طبق تحقيقات در سالمنداني كه توانايي نشستن دارند ، بيشتر در معرض زخم فشار هستند . طبق تعريف ، نكروز ( سياه شدگي و از بين رفتن بافت ) كه به دليل انسداد جريان خون تغذيه كننده موضعي بوجود مي آيد . اين

مسأله مي تواند در هر قسمتي از بدن كه فشار خارجي بر روي برجستگي استخوان اعمال مي شود ايجاد گردد . وجود عوامل مساعد كننده مي تواند خطرزخم فشار را افزايش دهد .

در واقع فشار باعث كاهش جريان خون ( ايسكمي ) و در نهايت درد مي شود . به دنبال درد ، فرد ، موقعيت بدن خود و در نتيجه ناحيه فشار را تغيير مي دهد . اين كار باعث ورود خون به ناحيه كم خون ( ايسكميك ) شده و به بافت اجازه بهبود يا ترميم مي دهد .

عوامل ايجاد كننده

چندين عامل بالقوه ، زمينه ساز بروز آن در يك فرد مي باشند و به ? دسته عوامل داخلي ، بيروني و بيمارستاني تقسيم مي شوند .

عوامل داخلي

اينها مجموعه عناصر داخلي هستند كه پاسخ بدن را كاهش ميدهند و فرد را مستعد ابتلا به زخم فشار مي كنند . چندين عامل داخلي وجود دارد كه شامل : سوء تغذيه ، اختلالات عصبي ( نورولوژيك ) كاهش حركت و فعاليت ، افزايش سن ، بي اختياري و رطوبت پوست ، وضعيت ذهني ، وضعيت پوست و مصرف دارو مي باشد .

سوء تغذيه مي تواند توسط عواملي مثل كاهش اشتها ، اشكال در خوردن به هر علتي مثلاً دندانهاي نامناسب و عدم توانائي در غذاخوردن بدون كمك و حتي اشكال در بلع به عللي مثل سكته مغزي ( CVA ) بوجود بيايد

اختلالات عصبي هم باعث عدم درك بيمار از احساس درد شده و همچنين توانائي جابجائي را نيز تحت تأثير قرار ميدهند .

افزايش سن باعث كاهش ساخت

كلاژن شده و باعث نازك تر شدن و كاهش خاصيت ارتجاعي پوست مي شود . بي اختياري ادرار و رطوبت پوست نيز احتمال ايجاد زخم فشار را افزايش مي دهند .

وضعيت ذهني بيمار نيز نقش مهمي در ايجاد زخم فشار دارد . مصرف دارو نيز باعث كاهش هشياري بيمار مي شود و در نتيجه به طور طبيعي ، حركات نيز كمتر مي شوند.

فاكتورهاي بيروني

شامل فشار ، اصطكاك و نيروهاي كششي مي باشند . اين ? عامل خصوصاً در فرد نشسته مهم هستند.

عوامل بيمارستاني

عوامل خارجي ، بخصوص هنگامي كه فرد در بيمارستان بستري است ، اهميت پيدا مي كنند . اين عوامل شامل : ماندن روي ترالي بيمارستان يا تخت اتاق عمل به مدت چندين ساعت - عدم وجود سيستم هاي بهبود فشار ، روي تخت هاي استاندارد بيمارستاني - عدم وجود سيستم هاي كاهنده فشار و يا جابجا كردن نادرست بيمار بر روي صندلي ، بي حركت كردن بيمار از طريق ابزاري مثل تراكشن و اسپلينت - روشهاي نادرست جابجا كردن بيمار

خون دماغ

طبق آمار به طور تقريبي يك نفر از هر 10 نفر دست كم يكبار سابقه خونريزي شديد از بيني داشته است. خونريزي ممكن است جزئي و يا خيلي شديد باشد. بعد از خونريزي هاي قاعدگي، خونريزي بيني شايعترين خونريزي خودبخودي در انسان است كه به علت پارگي عروق مخاط بيني كه بدون محافظ مي باشد اتفاق مي افتد. شايعترين محل خونريزي در اطفال و بالغين جوان قسمت قدامي تيغه بيني است ( كه ناحيه كيسلباخ kisselbakh يا ليتل little ناميده مي شود). خونريزي اين ناحيه را مي توان به آساني كنترل نمود.

مشكل ترين و پيچيده ترين محل خونريزي در قسمت خلفي – فوقاني جدار خارجي و تيغه ي وسط بيني در اشخاص مسن است.

شايعترين علت خونريزي بيني ضربه يا تروما است. ضربه هاي شديد باعث شكستگي استخوان بيني شده و ضربه هاي خفيف نظير دستكاري بيني با انگشت آسيب به ناحيه ليتل وارد آورده و سبب از بين رفتن موكوس محافظ آن ناحيه مي شود.

عوامل مهم در كنترل خونريزي هاي بيني عبارتند از: علت، محل خونريزي، نحوه معالجه آن.

علت شناسي : عوامل موضعي و عوامل سيستميك

عوامل موضعي:

در ميان عوامل موضعي كه سبب خونريزي بيني مي شوند، مي توان از ضربه هاي وارده به صورت، واكنش التهابي تغييرشكل ساختماني، وجود جسم خارجي، تماس با مواد شيميايي سمي، مداخله جراحي و تومورهاي داخلي بيني نام برد. ضربه ي موضعي يكي از شايعترين علل خون دماغ است. وارد كردن لوله بيني- معدي (افزايش مداوم فشار هوايي بيني) دستكاري داخلي بيني و بازيابي جسم خارجي داخل بيني كه سبب پاسخ التهابي شديد شده است، همه مي توانند مسئول خونريزي بيني باشند عمل هاي جراحي داخلي بيني و شكستگي هاي استخوان بيني، ديواره سينوس هاي صورت- كاسه چشم و قاعده جمجمه هم مي تواند سبب خون دماغ شوند.

بد شكلي هاي ساختماني:

به شكل مادرزادي يا اكتسابي مي توانند سبب درگيري قسمت غضروفي يا استخواني تيغه ي بيني يا شاخك ها شوند. در اين حالت هواي دميده شده با سرعت و تلاطم بيشتري وارد بيني مي شود. اين مسئله سبب خشكي غشاي مخاطي- التهاب و دلمه بستن مي شود. برداشتن دلمه ها از طريق پاك كردن بيني يا با فشار وارد كردن هوا از راه بيني انسداد يافته عروق خوني سطحي را در معرض قرار مي دهد و موجب خونريزي مي شود.

سرطان هاي متعددي مي توانند با خونريزي هاي خودبخودي بيني

تظاهر كنند يكي از عوامل خونريزي شديد بيني در پسران، آنژيوفيبروم است. اين تومور خوش خيم عروق كه از ناحيه بيني- حلقي منشاء مي گيرد ممكن است به صورت خودبخودي يا در پاسخ به ضربه خونريزي كند.

علائم باليني

بيماران از خونريزي هر دو بيني معمولاً شكايت دارند در حالي كه در حقيقت يك بيني خونريزي دارد. از بيمار بايد پرسش كرد اگر دو طرف خونريزي دارد شدت كدام بيني بيشتر است. بهتر است لخته هاي خون خارج شود بعد به دقت داخل بيني معاينه شود تا محل خونريزي مشخص گردد.

درمان كلي

1- حفظ خونسردي

2- بيمار بايد بنشيند و بالاتنه ي خود را به جلو خم كند و دهان خود را باز نمايد او در اين حالت مي تواند خون را تف كرده و آن را قورت ندهد سرانجام بالاتنه بايد به حالت معمول در آيد.

تنها اگر به مدت 5 دقيقه قسمت جلوئي بيني را در سمت خونريزي به روي تيغه ي بيني با انگشت دست بفشاريم بسياري از خونريزي هاي بيني مهار مي شوند به بيماران گوشزد مي شود كه پنبه يا دستمال در بيني خود نگذارند. زيرا ممكن است هنگام در آوردن آنها دچار مشكل شوند و مخاط بيني بيشتر دچار آسيب شوند. اگر سابقه خونريزي شديد يا طولاني وجود دارد يا در حين معاينه بيمار دچار افت فشار خون ارتوستاتيك (كاهش فشار خون وضعيتي) مي شود. تعيين سطح هموگلوبين و هماتوكريت جهت تصميم گيري در مورد ضرورت تزريق خون به بيمار الزامي است.

3- كمپرس هاي سرد بايد پشت گردن و همچنين پشت بيني گذارده شود.

4- پايين آوردن فشار خون

5- قطع داروهاي ضد انعقادي

درمان موضعي

كوتر كردن (cautery)

تامپوناد قدامي و خلفي

مهار خونريزي احتياج به همكاري بيمار و

وسايل معاينه دقيق از جمله چراغ پيشاني و ساكشن دارد روش هاي متعددي براي هموستاز (توقف خونريزي) وجود دارد كه مي تواند از كوتريزاسيون شيميايي (اسيد تري كلرواستيك و نيترات نقره) و الكتريكي تا تامپون قسمت قدامي و خلفي بيني متفاوت باشد. البته روش هاي ديگري از جمله كوتريزاسيون با كمك آندوسكوپي- بستن شريان هاي اصلي تر جراحي هاي سپتوپلاستي تيغه ي بيني و ... وجود دارد.

بايد در ابتدا خون، لخته ها و اجسام خارجي را خارج شود. سپس از فنيل افرين و ليدوكائين جهت ايجاد انقباض عروقي و بي حسي لازم به شكل موضعي شود. مي توان درست روي همان مخاط شكننده به آرامي يك قلم آغشته به نيترات نقره را به عروق خوني كه به موضع خونريزي مي رسند تماس دهيم بهتر است آن رگ خوني كه به محل خونريزي دهنده مي رسد سوزانده شود تا اين كه مستقيماً خود محل را بسوزانيم.

در صورتي كه امكان كوتريزاسيون نباشد يا با كوتريزاسيون خونريزي كنترل نشود بايد از تامپون استفاده كرد.

بدون توجه به روش اقدامي، تامپون بيني بايد دست كم 72-48 ساعت باقي بماند هم به دليل اينكه اين پانسمان راه تخليه سينوس هاي اطراف بيني را مي بندد و هم به خاطر اينكه احتمال سندرم شوك عفوني كاهش يابد از آنتي بيوتيك استفاده مي شود.

حدود 10% خون دماغ هاي خلفي به روش هاي درماني معمولي پاسخ نمي دهد و مداخله جراحي لازم است.

راهنمايي هايي جهت ارجاع به متخصص

خون دماغ مداوم نيازمند به ارزيابي توسط متخصص گوش، حلق و بيني دارد. بيماري كه به بستن قسمت خلفي بيني نياز دارد بايد حتماً توسط پزشك متخصص گوش، حلق و بيني درمان شود. آزمايش هاي معمولي كه شامل PT و PTT شمارش پلاكت و زمان سيلان است.

بايد

در موارد خونريزي شديد بيني انجام شوند سطح هموگلوبين و هماتوكريت بايد تعيين شود تا تصميم بگيريم كه بيمار احتياج به تزريق خون دارد يا خير. هنگامي كه خونريزي بند آمد استفاده از قطره كلرورسديم - اجتناب از دستكاري داخل بيني و استفاده از پماد مناسب بر روي تيغه بيني مي تواند از خونريزي مجدد بين جلوگيري كند

كمك هاي اوليه حوادث ناشي از آب

تهيه كننده: سيد محمد هادي مير مطلبي

منبع : راسخون

سيل

همانطور كه مي دانيم ، سيل از بلاياي طبيعي است كه همه ساله در گوشه و كنار جهان اتفاق مي افتد و باعث خسارت هاي مالي و جاني زيادي مي شود دستورالعمل هايي كه براي آمادگي در چنين موارد اضطراري لازم است به شرح زير است :

رعايت نكات ايمني قبل از وقوع سيل

1. هشدار سيل در رسانه ها ، به معناي آن است كه سيل بوجود آمده يا جاري خواهد شد . لذا از قبل آماده باشيد .

2. كيف امداد و نجات هلال احمر را همواره در منزل آماده داشته باشيد .

3. از منابع مختلف از جمله راديو و تلويزيون و ساير وسايل ارتباطي ، مانند بي سيم و پايگاه انتظامي ، اطلاعات و آگاهي هام لازم را دريافت كنيد .

4. براي زمان وقوع سيل ، در منبعي مطمئن آب سالم ذخيره كنيد .

5. در مناطق سيل خير ، تأمين مالي و جاني در برابر زيان هاي احتمالي ضروري است ، لذا بهتر است اسناد و ساير اوراق بهادار را در جعبه اي مطمئن قرار دهيد .

6. در نظر داشته باشيد كه اگر به شما گفته شد منزل را تخليه كنيد ، به

چه جاهايي مي توانيد برويد ؟ بنابراين از قبل چند مكان را انتخاب كنيد .

7. همواره كمي بنزين در باك اتومبيل داشته باشيد ، زيرا ممكن است مجبور شويد خانه را ترك كنيد .

8. با مناطق سيل گير آشنا شويد . براي اطلاع بيشتر مي توانيد با مركز جمعيت هلال احمر محل خودتان تماس بگيريد .

9. تابلو برق را در طبقات فوقاني ساختمان جا سازي كنيد .

نزولات آسماني سنگين ( باران شديد ) ممكن است زندگي انسان را به خطر اندازد ، پس

در هنگام وقوع سيل به اين نكات توجه كنيد :

1. اگر در خارج از ساختمان ( اداري ، مسكوني ) هسيتد ، خونسرد باشيد .

2. از جاده هاي هموار عبور كنيد و به محل هايي كه امكان فرو ريختن آنها وجود دارد ، نزديك نشويد .

3. اصل بهداشت رواني عبارتست از از حفظ خونسردي و همدلي با ديگران ، توأم با اميد به خداوند سبحان . لذا اين نكته را هرگز فراموش نكنيد .

4. در صورتي كه مجبور به ترك منزل يا محل سكونت خود هستيد ، قبل از خروج ، حتماً جريان برق ، آب و گاز را قطع كنيد . هنگامي كه هشدار سيل منتشر مي شود :

5. به پيامهاي راديو و تلويزيون براي كسب اطلاعات و دستورالعمل هاي لازم ، گوش كنيد و در صورتي كه دستور تخليه داده شد ، فوراً اين كار را انجام دهيد .

وقتي كه اطلاعيه يك سيلاب برق آسا پخش مي شود :

6. اگر تصور مي كنيد سيل قبلاً شروع شده است ، فوراً

منزل را ترك كنيد چرا كه ممكن است پيش از چند ثانيه وقت گريز داشته باشيد .

7. گوش به زنگ باشيد تا در صورت اعلام سيلاب برق آسا ، به سرعت منزل را ترك كنيد .

سريع عمل كنيد :

8. اگر ماشين شما در آب هايي كه به سرعت سطح آنها بالا مي آيد ، گير كرده است ، فوراً آن را رها كنيد و به محل مرتفعي برويد .

9. به آرامي رانندگي كنيد و مراقب خرابي هاي جاده و شيب ها باشيد .

10. هنگام رانندگي از دنده هاي سنگين استفاده كنيد ، زيرا ترمزها در آب به خوبي كار نمي كنند .

11. اگر خانه شما در محل مرتفعي است همان جا بمانيد .

12. به نقطه مرتفعي دور از رودخانه ، نهرها ، جويبارها و زهكشي ها برويد .

13. اگر پياده هستيد ، از نقاطي كه در آن سطح آب از زانو بالاتر است ، عبور نكنيد .

اقدامات لازم بعد از وقوع سيل

1. با مناطق سيل زده آشنا شويد . اگر در اين موارد مطمئن نيستيد ، با مركز جمعيت هلال احمر محل خود تماس بگيريد .

2. براي كسب اطلاعات و دستورالعملهاي لازم به راديو گوش دهيد .

3. به افراد آسيب ديده ، كمك هاي اوليه را برسانيد و در صورت نياز از ديگران كمك بخواهيد .

4. از منطقه سيل زده دور شويد ، مگر آنكه از شما درخواست كمك شده باشد ، يا اينكه بتوانيد كمك كنيد .

5. از سيم هاي آويزان برق و منابع اصلي آب و شبكه هاي تخريب شده

فاضلاب ، دور شويد و اين موارد را به مقامات مسئول گزارش دهيد .

6. سيل به خطوط برق آسيب مي رساند و موجب بروز آتش سوزي مي شود . اين تخريب مي تواند آتش سوزي در انبارهاي حاوي مواد سوختي را گسترش دهد .

7. سعي كنيد شعله هاي كوچك را خاموش كنيد و به سرعت با آتش نشاني و اورژانس تماس بگيريد .

8. منابع تخريب شده آب ممكن است باعث كاهش فشار آب شوند ، لذا هنگام فرونشاندن حريق به اين نكته توجه كنيد .

9. مراقب مارهاي در منطقه سيل زده باشيد ، زيرا سيل مارها را از لانه بيرون مي كشد.

سيلاب

سيلاب هاي ناشي از بارندگي شديد بطور منظم بر جزاير واقع در درياي كاريب تأثير مي گذارند. اين سيلاب ها به هنگام وقوع طوفان ها و تندبادهاي گرمسيري يا ساير شرايط جوي جاري مي شوند. علاوه بر تغييرات آب و هوايي، سيلاب ها در اثر شكستن سد، راهها و مسيرهاي اصلي آب، وقوع آتشفشان زير آب يا زلزله هاي ناشي از امواج جزر و مد جاري مي شوند. امواج جزر و مد شديداً در طول نواحي ساحلي خطرناك مي باشند، به ويژه اينكه مبداء تشكيل آنها مي تواند فرسنگ ها دورتر از اين نواحي باشد. سازمان ايالات آمريكا تخمين مي زند كه در فواصل سال هاي 1960 تا 1994 جاري شدن سيلاب دومين عامل و وقوع طوفان ها اولين عامل خسارات وارده به دارائي هاي منطقه بوده است.

اثر سيلاب ها در جوامع با انجام اقدامات محلي از جمله زهكشي، ساخت سد يا ديگر اقدامات مربوط به ممانعت از جاري شدن سيل قابل كاهش مي باشند. سيلاب ها در دشت هاي سيلابي مشخصي جاري مي شوند. در زماني كه

بارندگي طولاني در طي چند روز، بارندگي شديد در مدت زماني كوتاه يا عللي از قبيل مثل آب شدن يخ ها و تجمع خار و خاشاك منجر به طغيان رودخانه يا جويبار مي گردند و سيل منطقه را احاطه مي نمايد. در زمستان و اوايل بهار برف هاي ذوب شده با آب باران يكي مي شوند؛ طوفان هاي رعدآساي شديد بارندگي سنگيني را در فصول بهار و تابستان به همراه دارند؛ يا گردبادهاي موسمي منجر به بارندگي شديد در نواحي ساحلي داخل كشورها در فصول تابستان و پاييز مي گردند. سيلاب هاي ناگهاني ظرف 6 ساعت بارندگي يا پس از شكسته شدن سد يا ديوارة رودخانه يا بدنبال رها شدن آب ناشي از ذوب شدن يخ ها و تجمع خار و خاشاك جاري مي شوند و افرادي كه آمادگي ندارند را در بر مي گيرد. شما هميشه از وقوع سيلاب هاي ناگهاني و كشنده مطلع نمي باشيد. بنابراين اگر در مناطقي زندگي مي كنيد كه در معرض جاري شدن سيلاب هاي ناگهاني مي باشند، حمايت از خانواده و اموال خود را برنامه ريزي نمائيد. از آنجائي كه خشكي از دشت و صحرا يا جنگل ها حاصل و تبديل به جاده ها و محل پارك اتومبيل ها مي گردند، توانايي جذب آب باران را از دست مي دهند. شهرنشيني جريان آب را 2 تا 6 برابر نسبت به جريان آن در زمين هاي طبيعي افزايش مي دهد. در طول مدت زماني كه سيلاب در شهر جريان مي يابد، خيابان ها مبدل به رودخانه هاي روان مي گردند، و طبقات زيرزميني و پل ها از آنجائي كه با آب پر مي شوند، مي توانند منجر به مرگ و مير گردند. برخي عوامل به جاري شدن سيلاب كمك مي كنند. دو عامل كليدي، شدت بارندگي و مدت زمان آن مي باشد.

شدت، سيلاب ها به ميزان بارندگي و مدت زمان بارندگي بستگي دارد. همچنين، نقشه برداري (توپوگرافي)، وضعيت خاك و پوشش زمين نقش مهمي ايفاء مي كنند. اكثر سيلاب هاي ناگهاني در اثر وقوع طوفان هاي رعدآساي تدريجي جاري مي شوند. از طرف ديگر، سيلاب ها مي توانند كند يا تند جريان يابند، ولي بطوركلي ساعت ها يا روزها ادامه مي يابند.

سيل شهري

سيل در مناطق شهري خطراتي را در بردارد كه بايد در طول عمليات نجات آنها را در نظر داشت

در ميان آنها ميتوان له موادر زير اشاره نمود :

آلودگي وموضوعات مواد خطرناك:

تعريف هر نوع سيل به بخشي از مواد خطرناك اطلاق ميشود ، اما اغلب مناطق شهري به طور قابل ملاحظه اي بيشتر تهديد به آلودگي ميكنند ،

از جمله :

1- مدفوع انسان و حيوان

2- باكتري و سايرعوامل بيماري زاي منتقل شونده از راه آب

3- اسيد و مواد قليايي

4- ترشحات شيميايي و خالي كردن مواد شيميايي به طور غير قانوني (فاضلاب صنعتي)

5- مواد شيميايي خشك بدست آمده از انبارها و زيرزمينها

7- خانواده پلي كربنيدها

8- سوختهاي هيدروكربن ( گاز ،نفت ، بنزين و.... )

9- سم دفع آفات و موادشيميايي كشاورزي

10- مواد شيميايي معمولي

11- جسد انسان و لاشه حيوانات

مناطق صنعتي وكشاورزي بايد به خاطر مواد خطرناك و آلوده كننده با دقت بيشتري نظارت شوند .

موارد زير را كنترل نماييد:

1-پلاكاردها و برچسبها ، طرح و شكل ظروف نگهداري مواد

2-اسناد بارگيري از جمله طرحهاي مديريت مواد خطرناك و برگه هاي اطلاعات درباره ايمني مواد

3- ويژگيهاي فيزيكي و كميّت مواد

آمادگي براي سيلاب :

قبل، بعد و در جريان جاري شدن سيلاب چه بايد كرد

از خطرات سيلاب آگاه شويد. سيلاب ها مي توانند تخته سنگ ها را جابجا كنند، درختان

را واژگون نمايند، ساختمان ها و پل ها را خراب كنند و كانال هاي جديد را از بين ببرند. ارتفاع آب سيلاب به 10 تا 20 فوت مي رسد و غالباً مجموعة كشنده اي از آوار را به همراه دارد. همچنين باران هاي سيل آسا مي توانند ريزش فاجعه انگيز و آوارها را نيز در برگيرند.

صرف نظر از چگونگي جاري شدن سيل يا سيلاب هاي ناگهاني، شيوة در امان ماندن قانون حفظ امنيت ساده است:

بالاي مرتفع ترين زمين بايستيد و از آب هاي سيلاب دوري كنيد. حتي كم عمق ترين آب هاي سريع سيلاب قويتر از آنچه كه افراد تصور مي كنند، مي باشند. خطرناك ترين كار ممكن اين است كه سعي كنيد در آب هاي سيلاب راه برويد، شنا كنيد يا شيرجه بزنيد. دو فوت از آب منجر به جابجايي اكثر اتومبيل ها از جايشان خواهد شد.

برنامه ريزي براي سيلاب

يك برنامه سانحه براي خانواده تهيه كنيد.

برنامه ريزي ويژه جاري شدن سيلاب را انجام دهيد.

درخصوص خطر جاري شدن سيل در منطقه خود و ارتفاع سطح سيلاب آموزش ببينيد. در مورد خطر وقوع سيل در منطقة خود با اداره مديريت اضطراري، خدمات ملي آب و هوا در محل يا سازمان برنامه ريزي و منطقه بندي تماس حاصل فرمائيد. آگاهي از شرايط محيطي به ويژه براي خانه هايي كه در نزديكي نهرها و سدها واقع مي باشند شما را قادر خواهد كرد تا از تأثير احتمالي سيلاب بر خانه اتان مطلع گرديد. چنانچه در معرض خطر جاري شدن سيلاب مي باشي با مأمور بيمه گفتگو كنيد.

راديو خود را تنظيم كنيد تا از اطلاعات اضطراري به روز مطلع شويد.

برنامة تخليه را در نظر بگيريد. هر عضوي از خانواده شما بايد بداند به هنگام ترك خانه كجا برود. تصميم

به برنامه ريزي در آخرين لحظه مي تواند منجر به آشفتگي و پريشاني گردد.

درخصوص جاري شدن سيل با خانواده خود بحث و مذاكره نمائيد. هر فردي در زماني كه تمام اعضاء خانواده با هم نيستند بايد بداند كه چگونه عمل نمايد. بحث و گفتگو قبل از زمان وقوع سيلاب به كاهش ترس و نگراني كمك مي كند و همگي از چگونگي پاسخگويي مطلع مي گردند.

به كودكان چه بايد گفت

چنانچه با آب هاي سيلاب مواجهه مي گرديد، بايستيد، برگرديد و راه ديگري را در پيش گيريد. به بالاترين سطح زمين برويد. در صورتي كه سيلاب به سرعت جريان يابد، حتي آب با عمق 6 اينچ مي تواند شما را به زمين بياندازد. بسياري از افرادي كه در مسير آب هاي سيلاب قرار مي گيرند، مجروح مي شوند يا كشته مي شوند.

از مناطق سيل زده دور شويد. حتي اگر امن به نظر مي رسد، ممكن است، آب سيلاب هنوز بالا بيايد.

هرگز سعي در راه رفتن، شنا كردن، شيرجه زدن يا بازي كردن در آب سيلاب نكنيد. شما در سطح آب قادر به مشاهدة شدتي كه سيلاب جريان دارد و يا ديدن حفره ها و آوارهاي زير آب نمي باشيد.

در صورتي كه در وسيلة نقليه هستيد و آب پيرامون شما را فرا گرفته است چنانچه مي توانيد به سلامت خارج شويد، فوراً اين كار را بكنيد و به بالاترين سطح برويد. آب وسايل نقليه را با خود مي برد.

مراقب مارها در نواحي سيل زده باشيد. آب هاي سيلاب مارها را از خانه هايشان بيرون مي كشد.

از كنار جويبارها و نهرهاي مناطق سيل زده عقب بايستيد. بسترهاي مارپيچ غالباً بدليل بارش باران سنگين ناپايدار مي باشند و مي توانند شما را ناگهان كشيده و سريعاً

به داخل آب در حال حركت پرتاب نمايند.

هرگز در اطراف آب هاي مرتفع، لجن هاي طوفان، گودال ها، مسيل ها يا مجراهاي آب بازي نكنيد. آب سريع و روان به راحتي شما را با خود مي برد.

تمام موادغذايي را كه آغشته به آب هاي سيلاب شده اند، دور بريزيد. آب آلودة سيلاب حاوي ميكروب و اجرام مختلف است. خوردن غذاهاي آلوده به آب هاي سيلاب مي تواند شما را بيمار كند.

آشنايي با وظايف گروه امداد به هنگام ديدن نفر در آب

وظيفه اولين نفري كه در طول رودخانه يا دريا مشاهده مي كند كه كسي در آب در حال غرق شدن قرار دارد و نمي تواند از طريق به آب زدن به او كمك كند و شاهد غرق شدن يك نفر مي باشد اولين اقدامي كه بايد انجام دهد فرستادن وسيله اي در آب به طرف نفر غريق مي باشد و ضمن انجام اين عمل با فرياد تقاضاي كمك مي كند بارها مشاهده شده كه نفربدون اطلاع خود را به آب مي زند ولي قبل از رسيدن به غريق خود را در حال غرق شدن مي بيند.

اين كار بسيار اشتباه نيز مي باشد نفرات بايد در اين مورد به نحوه كمك رساني قبل از اينكه به آب بروند آگاهي كامل داشته باشند.

روش اطلاع رساني به سرپرست تيم

يك گروهي وقتي در جريان يك حادثه قرار مي گيرند و به صورت يك تيم عمل مي كنند و اين تيم بايد همزمان اقدام نمايند زيرا هيچ گاه كاري را بدون اطلاع سرپرست تيم انجام ندهيد. مگر اينكه اقداماتي كه از قبل آموزش داده شده باشد يكي از اين آموزشها استفاده از حلقه نجات يا وسيله

اي كه بتوان نفر را در يك منطقه اي نگه داشت و به همراه تيم اقدام لازم را براي گرفتن او از آب نمائيد.

آشنايي با شيوه نجات فرد و انتقال آن به خشكي

جهت آشنايي با شيوه نجات و انتقال نفر به خشكي چندين طريق وجود دارد اين بستگي به جريان آب و شرايط هوا و منطقه نيز دارد كه در بخش آشنايي با وسايل نجات توضيح داده مي شود.

غرق شدگي

غرق شدگي از علل مرگ و مير بچه ها و نوجوانان است . عوامل زمينه ساز عبارتند از : بيماري صرع ، عقب ماندگي ذهني ، نداشتن آشنايي كافي با قوائد شناگري ، افزايش استفاده از قايق هاي روباز و تندرو به خصوص شنا در مناطق حفاظت نشده .

غرق شدگي هنگامي اتفاق مي افتد كه كسي در مايعاتي مثل آب تنفس كند نشانه هاي غرق شدگي ممكن است در اثر مايع استنشاق شده يا با اسپاسم رفلكسي در حنجره اتفاق بيفتد

در 10 تا 20 درصد از غرق شدگي هاي واقعي، فرد به دليل اسپاسم رفلكسي جان خود را از دست مي دهد و هيچ مدركي دال بر آسپيراسيون (تنفس در مايع) وجود ندارد. آسپيراسيون آب تميز تعادل الكتروليتي بدن را به هم زده و باعث پاره شدن گلبولهاي خون مي شود. آسپيراسيون آب مايع را به داخل ريه ها و از آنجا به جريان خون كشانده و موجب تورم ريوي (تجمع مايع در ريه ها) مي شود.

علائم و نشانگان

نشانه هاي غرق شدگي عبارت است از : سرفه، خفگي، استفراغ، تنفس بريده بريده gasping، تنگي نفس، لبهاوزبان كبود، دندان قروچه، خلط كف آلود، نبض ضعيف، تنفس

ضعيف، قطع تنفس و اغماء

اقدامات اوليه :

در مواجه به فرد غرق شده ، بايد ابتدا وي را به كمك وسايلي از قبيل حلقه نجات ، تكه الوار يا طناب بلند از آب خارج كرد . بايد اين نكته را در نظر داشت كه تنها زماني فرد مي تواند مستقيماً اقدام به نجات مصدوم كند كه ، اولاً دوره آموزش نجات غريق را گذرانده باشد و ثانياً از نظر بدني به اندازه كافي قوي باشد ، چرا كه امكان غرق شدن يك ناجي فاقد صلاحيت بسيار زياد است .

بايد بلافاصله پس از خروج مصدوم بيهوش از آب ، دهان وي را از گل و لاي و شن پاك كرد . نبايد وقت را براي خارج كردن آب از ريه ها و معده هدر داد . به وضعيت تنفسي و ضربان قلب دقت شود . چنانچه تنفس خودبخودي از كار افتاده است ، فوراً تنفس مصنوعي شروع شود و چنانچه ضربان قلب از كار ايستاده است به سرعت ماساژ قلب به طور صحيح و اصولي انجام گردد . مجدداً تأكيد مي شود ، نبايد وقت را براي خارج كردن آب از ريه ها تلف كرد ، چرا كه با دادن تنفس مصنوعي قوي و مناسب تمام آب از ريه ها جذب بدن مي شود . در اوايل تنفس مصنوعي قدري مشكل است ولي با جذب آب به بدن ، تنفس دادن راحت تر مي شود . اگر طي عمليات احياء فرد مصدوم استفراغ كرد ، فوراً او را به پهلو برگردانده تا مواد مستفرغه وارد ريه ها نشود . گاه ممكن است طي تنفس مصنوعي

، مقداري هوا وارد معده شود كه خطر استفراغ دارد . در چنين مواردي فرد مصدوم را به شكم خوابانيده و دست هاي خود را به صورت ضربدر به دور شكم حلقه نمايد و مختصري بالا بكشد تا هوا و آب از معده اش خارج شود . بايد توجه داشت اين عمل تنها در مواردي كه اشكال تنفسي وجود ارد ، انجام شود .

نكته :

در فردي كه به داخل آب هاي كم عمق شيرجه رفته و با سر به زمين برخورد كرده است ، خطر قطع نخاع گردني و فلج اندامها وجود دارد ، در مواجهه با چنين مواردي هنگام جابجايي و عمل احياء بايد بسيار احتياط نموده و سعي كرد تا كوچكترين حركتي به سر و گردن وي وراد نشود .

در خاتمه بايد متدكر شد تمام افراد غرق شده پس از نجات و اقدامات اوليه حتي اگر كاملاً هوشيار باشند ، بايد به سرعت به بيمارستان منتقل شوند ، چرا كه آب جذب شده مي تواند عوارض خطرناك و كشنده اي براي فرد داشته باشد .

عوارض جانبي: آسيب ريوي، ورم مغزي، نارسايي كليه، آسيب قلبي

نجات غريق

حوادثي كه اطراف آب رخ مي دهند، ممكن است افرادي از هر گروه سني را گرفتار كنند. كودكان كم سن حتي در آب هاي بسيار كم عمق هم در معرض خطر هستند. با اين حال اكثر موارد غرق شدگي شامل افرادي است كه مشغول شنا در جريان هاي قوي يا آب ها بسيار سرد بوده اند و يا پس از مصرف الكل به شنا يا قايق سواري پرداخته اند.

خطرات آب سرد

آب هاي آزاد حتي در تابستان هم سرد هستند. درجه حرارت دريا از 15-5

درجه سانتيگراد متغير است آب هاي داخلي حتي مي توانند (از اين هم سردتر باشند. آب سرد، خطرهاي پيش روي غريق يا منجي غريق را افزايش مي دهد چون مي تواند منجر به موارد زير شود:

نفس نفس زدن غيرقابل كنترل در زماني كه شخص وارد آب مي شود و به دنبال آن خطر استنشاق آب

افزايش ناگهاني فشار خون كه مي تواند زمينه ساز حمله قلبي باشد.

ناتواني در شنا كردن به طور ناگهاني

كاهش درجه حرارت در صورتي كه شخص مدت زيادي در آب بماند يا با وزش باد مواجه شود.

دسترسي به غريق در صورت امكان از ورود به آب براي نجات غريق خودداري كنيد. در عوض يك شي ء دراز مثل يك قطعه چوب را نگه داريد تا غريق بتواند آن را بگيرد، سپس وي را به سوي خشكي بكشيد.

احتياط!

اگر غريق بيهوش است، وي را كاملاً از آب بيرون آوريد و طوري جا به جا كنيد كه سرش پايين تر از قفسه سينه اش قرار گيرد تا در صورتي كه استفراغ كرد، از راه هاي تنفسي محافظت كرده باشد.

آنچه شما مي توانيد انجام دهيد

اولين اولويت شما آن است كه با كمترين خطر، غريق را به سطحي خشك منتقل كنيد. بي خطرترين راه براي نجات يك غريق آن است كه خود روي خشكي بمانيد با دست خود يا يك تكه چوب شاخه يا طناب او را از آب بيرون بكشيد؛ راه ديگر آن است كه يك تيوب به سوي غريق پرتاب كنيد. اگر يك منجي غريق كارآزموده هستيد و يا غريق بي هوش است ممكن است مجبور باشيد به آب بزنيد يا به سمت

غريق شنا كنيد و وي را به سمت خشكي بكشيد. به آب زدن بي خطرتر از شنا كردن است وقتي غريق را از آب خارج كرديد، در صورت امكان وي را در برابر وزش باد محافظت كنيد تا بدن او بيش از پيش دچار لرز نشود. سپس اقدامات درماني مربوط به غرق شدگي را اجرا كنيد و عوارض مربوط به سرماي شديد را مداوا كنيد (مبحث « كاهش دماي بدن » را ببينيد). حتي در صورتي كه به نظر مي رسد غريق كاملاً بهبود يافته است شرايط انتقال يا بردن وي به بيمارستان را مهيا كنيد. در صورت لزوم و يا در صورتي كه كاملاً دستپاچه شده ايد، آمبولانس درخواست كنيد.

قوائد كلي در عمليات جستجو نجات در آبهاي خروشان

1- از پوشيدن لباسهاي گشاد و سنگين خودداري نماييد . لباس سنگين و خيس روند شنا را مختل ميسازد و درآب گرمي بدن را حفظ نمينمايد. هنگامي كه در آب هستيد به منظور حفظ دما ومحافظت از بدن خود از لباس مرطوب يا لباس غواصي استفاده نماييد.

2- وارد آب جاري نشويد ، مگر اينكه ديگر چاره اي نداشته باشيد . هر نجات غريقي كه به وسيله قايق يا با شنا كردن وارد آب جاري ميشود ، به شدت ميزان خطربراي خود را افزايش ميدهد . اين امر به ويژه درمورد افراد كم تجربه

كه اغلب مجبور به نجات خودشان ميشوند ، صادق است.

3- چنانچه ميخواهيد وارد آب شويد خود را به طناب نبنديد . به نظر ميرسد كه داشتن يك طناب ايمني هنگام وارد شدن به جريان تند آب ، ايده خوبي باشد ، اما اغلب وجود موانع كوچك

در مسير يا رها شدن طنابي كه نجات غريق به پاهايش بسته موجب ميشود تا وي به زير آب فرو رفته و براثر شدت جريان آب در همانجا گير كند.

4 - جليقه نجات را بپوشيد(وسيله شناور شخصي) مهمترين بخش تجهيزات ايمني شخصي براي عمليات نجات تا عمق3متري يا كمتر آب جاري به شمار مي آيد . استفاده جليقه نجات نعلي شكل درجريان تند آب مجاز نيست.

5- قبل از بروز هرگونه حادثه ، آموزش مناسب و تمرين كافي داشته باشيد . هيچ جايگيزيني براي آموزش عملي وجود ندارد . فقط مربيان ماهر و داراي صلاحيت ، آموزشهاي خاص در جريان تند آب را ارائه ميدهند .

ارزيابي خطر

اجراي عمليات نجات در جريان تند آب بسيار خطرناك است ، درصورت امكان كنار ساحل بايستيد .

روشهاي عمليات نجات از خطر كوچك گرفته تا خطر بزرگ عبارتند از:

سعي كنيد با صحبت كردن با قرباني وي را تحت تاثير قراردهيد تا خود را نجات دهد. دروهله اول تلاش نمائيد كه عمليات نجات كنار ساحل صورت پذيرد

سپس : با كمك يك قايق اقدام به نجات نمائيد:

آنگاه : به عنوان آخرين چاره ، وارد آب شويد و با شنا كردن عمليات نجات را ادامه دهيد.

انتخاب هليكوپتردرعمليات نجات پرخطراست وتنها زماني ميتواند مورد استفاده قرارگيرد كه روشهاي ديگر نتواند مؤثر واقع شوند.

درعمليات نجات هر يك از موارد زيررا به خاطر داشته باشيد: خود را به يك تخته چوب برسانيد ، ديرك يا نردباني را براي مصدوم فراهم نماييد.

طنابي را به طرف مصدوم پرتاب كنيد.

مصدوم را بوسيله پارو از آب بيرون كشيده و به داخل قايق بياوريد.

براي نجات از طريق شنا كردن مستقيما"

وارد آب شويد.

به طوركلي از سريع ترين و كم خطرترين وساده ترين روش نجات متناسب با وضعيت استفاده نمائيد . در وهله اول از ايمني خود مطمئن شويد و سپس در مورد امنييت همكاران خود و مصدوم اطمينان حاصل نماييد.

سونامي (تسونامي)

امواج بزرگ :

پديده اي كه ما آن را سونامي (سو- نا- مي ) ميناميم يك سري اواج اقيانوسي با طول بسيار بزرگ است كه در وهله نخست در اثر زمين لرزه هايي ايجاد ميشود كه در زير با نزديكي بستر اقيانوس رخ ميدهند. فورانهاي آتشفشانهاي زيردريايي و زمين لغزشها هم ميتوانند سونامي ايجاد كنند. در اقيانوسهاي عميق اواج سونامي با سرعت بيش از 800 كيلومتر دز ساعت ( 500 مايل در ساعت ) و ارتفاع موج چند ده سانتيمتر ( 1 فوت ) يا كمتر در اقيانوس منتشر ميشوند. امواج سونامي به واسطه طول زيادشان از در بين قله هاي موج از ديگر اواج اقيانوسي مشخص ميشوند كه اغلب بيش از 100 كيلومتر ( 60 مايل) يا بيشتر هم ميرسد و به واسطه زمان ميان اين قله ها كه از 10 دقيقه تا 1 ساعت در تغيير است.

هنگامي كه سونامي به آبهاي كم عمق ساحلي ميرسد امواج كند و آهسته شده و آب ميتواند به صورت ديواري به ارتفاع دهها متر ( 30 فوت) يا بيشتر تجمع يابد هنگامي كه موج به سمت خشكي حركت ميكند در جايي كه يك خليج بندر يا مرداب نفوذ ميكند اين اثر تشديد ميشود سونامي هاي بزرگي شناخته شده كه ارتفاع آنها به بيش از 30 متر (100 فوت ) ميرسد. حتي سونامي با ارتفاع 6-3 متر

هم ميتواند بسيار مخرب باشد و سبب صدمات و تلفات زيادي شود.

سونامي ها براي جان و مال ساكنين ساحل كه در نزديكي اقيانوس زندگي ميكنند تهديدي به شمار ميروند . از سال 1990 بيش از 4000 نفر در اثر 10 سونامي مردند كه بيش از 1000 نفر آنها در سونامي 1992 منطقه فلورس اندونزي و 2200 نفر در سونامي 1998 اپتايه گينه نو كشته شدند صدمات مالي آنها در ايالات متحده نزديك 1 ميليون دلار بود اگر چه 80% سونامي ها در اقيانوس آرام رخ ميدهند اما سونامي ها ميتوانند خطوط ساحلي كشورهاي نواحي ديگر در اقيانوس هند درياي مديترانه منطقه كاربين و حتي اقيانوس اطلس را هم تهديد كنند .

با چه سرعتي؟

در جايي كه عمق اقيانوس بيشتر از 6000 متر است امواج محسوس سونامي با سرعت هواپيماي جت بيشتر از 800 كيلومتر بر ساعت (حدود 500 مايل بر ساعت) حركت ميكنند اين امواج ميتوانند ظروف كمتر از يك روز از يك سمت اقيانوس آرام به سمت ديگر حركت كنند همين سرعت بالا باعث ميشود كه آگاهي سريع از ايجاد سونامي حائز اهميت باشد. دانشمندان ميتوانند با دانستن ويژگيهاي كانون زمين لرزه مسبب سونامي و خصوصيات بستر دريا در مسير مكانها ميتوانند زمان رسيدن سونامي به مكانهاي مختلف را پيش بيني كنند. و در اين آبها ارتفاع اين امواج به شدت افزايش مي يابد.

عوارض ساحلي و دور از ساحل اندازه و اثرات امواج سونامي را تعيين ميكنند ريفها خليجها دهانه رودخانه ها عوارض زيردريا و شيب ساحل همه به كاهش اثرات سونامي هنگامي كه به خطوط ساحلي برخورد ميكند كمك ميكنند

هنگامي كه سونامي به ساحل ميرسيد و به درون خشكي حركت ميكند سطح آب دريا چندين متربالا مي آيد در بسياري موارد سطح دريا در سونامي هاي با منشا دور بيش از 15 متر (50 فوت) و در سونامي هايي كه رو مركز زمين لرزه تشكيل شده اند بيش از 30 متر (100 فوت) بالا آمده است در سري امواج نخستين موج بزرگترين موج نسيت ممكن است يك گروه ساحل هيچ فعاليت موج مخربي را مشاهده نكنند درحاليكه در ساحلي ديگر امواج مخرب بزرگ و شديد باشند سيلاب ميتواند 30متر (1000 فوت)يا بيشتر به دورن خشكي نفوذ كند و مساحت بزرگي از خشكي را با آب و آوار بپوشاند

با چه تناوبي ؟

از انجايي كه دانشمندان نميتوانند زمان وقوع زمين لرزه را پيش بيني كنند نميتوانند به درستي زمان وقع سونامي را هم پيش بيني كنند اما با بررسي هاي سونامي هاي تاريخي گذشته دانشمندان ميدانند كه احتمال ايجاد سونامي در كجا بيشتر است. اندازه گيري ارتفاع سونامي هاي گذشته در پيش بيني اثرات سونامي هاي آينده و حدود سيل گرفتگي در مناطق ساحلي ويپه اي مفيد است . بررسي سونامي هاي تاريخي تاريخي در تحليل ميزان وقوع سونامي هاي مفيد است در هر قرن از 5 قرن گذشته سه تا چهار سونامي در گستره آرام رخ ميداده است كه اكثر آنها در سواحل شيلي ايجاد شده اند.

چگونه جان انسانها را نجات ميدهيم ؟

مراكز هشدار سونامي:

مركز هشدار سونامي آرام ريچارد هاگمير (PTWC) به صورت مركز بين المللي هشدار سونامي هايي گستره آرام عمل ميكند تلاشهاي اين مركز هشدارهاي بين المللي در

سال 1965 صورتي رسمي به خود گرفت و PTWC به عنوان مركز اداره كنند سيستم هشدار سونامي در اقيانوس آرام (TWSP) مسئوليت آن را پذيرفت . ICG/ITSU كه شاخه اي فرعي ازIOCاست و شامل 25 عضو بين المللي ميباشد، عملكردهاي TWSPرا سرپرستي ميكند و هماهمنگي و همكاري در ديگر فعاليتهاي بين المللي كاهش خطر سونامي را تسهيل ميكند.

هدف اوليه PTWC آشكار سازي تعيين مكان و تعيين پاراقرهاي لزره اي زمين لرزه هاي سونامي زايي است كه در حوضه آرام يا در حواشي آن رخ ميدهند. به همين منظور دائما از 150 ايستگاه اطراف آرام داده هاي لرزه اي دريافت ميكند از طريق تبادل داده ها با سارمان زمين شناسي ايالات متحده موسسات تحقيقاتي لرزه شناسي گسترش بين المللي شتاب سنج ها، ژئوسكوپ، مركز هشدار سونامي ساحل غربي ايلات متحده/ آلاسكا (WC/ATWC) و ديگر آژانسهاي بين المللي كه ايستگاهها در شبكه هاي لرزه اي را اداره ميكنند. اگر مكان عمق و بزرگايي كه براي ايجاد سونامي لازم است ايجاد شود هشدار سونامي اعلام ميشود خطر سونامي قريب الوقوعي را هشدار دهد. هشدارهاي اوليه تنها مناطقي داده مي شوند كه سونامي ظرف چند ساعت بع آنجا ميرسد و بولتن ها حاوي زمان رسيد پيش بيني شده سونامي در مناطق انتخابي از اين نواحي مي باشند افرادي هم كه خارج اين مناطق قرار دارند در وضعيت مشاهده سونامي قرار ميگيرند. سپس دانشمندان مركز هشدار داده هاي سطح دريا را ثبت ميكنند . تا تعيين كنند كه ايا سونامي رخ داده است و اگر سونامي مهمي با پتانسيل تخريب گسترده آشكار شود هشدار سونامي به كل حوضه آرام

داده ميشود PTWC، داده هاي سطح آب دريا را از 100 ايستگاه و از طريق تبادل داداه ها با سرويس ملي اقيانوس ايالات متحده WC/ATWCمركز دانشگاهي بررسي سطح دريا درهاوايي، شيلي، استراليا، ژاپن، روسيه و ديگر منابع بين المللي دريافت ميكند. بولتن هاي هشدار سونامي مشاهده سونامي و اطلاعاتي منتشر شده اند تا از طريق انواع روشهاي ارتباطات به مسئولان و عموم مردم هشدارهاي فوري و مناسب دهند . به علاوه هر كشور ميتواند براي ارائه هشدار در سونامي هاي ناحيه اي يا محلي هم مراكز هشدار ملي يا ناحيه اي را داشته باشد آژانس هواشناسي ژاپن به ژاپن كره و روسيه در باره سونامي هايي كه در درياي ژاپن و درياي شرق رخ ميدهند هشدار ميدهد. مركز پيشگيري سونامي پلينزيا در پلينزياي فرانسه هشدارهاي سونامي را منتشر ميكند و شيلي (سيستم ملي هشدار هواشناسي) و روسيه (سرويس هواشناسي روسيه ) هم سيستمهاي هشدار ملي دارند در ايالات متحده، WC/ATWCبراي ساحل غربي ايالات متحده و كانادا هشدار سونامي منتشر ميكند و PTWC براي هاوايي و ديگر وابستگان ايالات متحده در اقيانوس آرام هشدار سونامي منتشر ميكند. ديگر كشورها شامل استراليا كلمبيا نيكاراگوئه پرو و كره هم در حال توسعه قابليتهاي هشدار هستند .

به چشمان هيولا نگاه كنيد:

بولتن هاي هشدار سونامي مشاهده سونامي و اطلاعاتي منتشر شده توسط PTWC و ديگر مراكز نتحيه اي براي كاربران محلي ايالتي ملي و بين المللي منتشر ميشوند اين كاربران كه معمولا مسئولان دولتي هستند در عوض از طريق كانالهاي راديوئي و تلوزيوني اطلاعات سونامي را به اطلاع عموم ميرسانند .

با كمك وسايل پيشرفته ارتباطات اطلاعات سونامي

فورا به صورت مستقيم به مردم اراده ميشود.

مسئولان محلي و مديران بحران مسئول و اجراي نقشه تخليه براي مناطقي كه هشدار سونامي هستند ميباشند مردم بايد هنگامي كه هشدار سونامي منتشر شد براي اجراي فرمان تخليه به رسانه هاي محلي گوش دهند و تا زماني كه خطر سونامي از بين برود و توسط مسئولين محلين وضعيت سفيد اعلام شود نبايد به مناطق كم ارتفاع برگردند.

بررسي اعماق اقيانوس و گزارش سونامي ها (پروژه نيزه اي):

ترجمه شكل:

مودول پردازنده داده ها

سيگنال داده ها

ماهواره ها

مركز هشدار

سيگنالهاي صوتي

سنجنده فشار

ايستگاه لرزه اي داراي باند عريض 3 مولفه اي مستقل:

ترجمه شكل

انتقال دهنده راديوئي

فعاليتهاي تحقيقاتي سونامي:

استفاده گسترده ار رايانه هاي قدرتمند و نسبتا ارزان فعاليت در زمينه تحقيقات سونامي در حال رشد است. با استفاده از آخرين فناوريهاي رايانه اي دانشمندان قادرند به طور عددي ايجاد سونامي انتشار آن در اقيانوسهاي آزاد و رواناب آن در مناطق ساحلي را مدلسازي كنند. سنجنده هاي فشار بستر اقيانوس قادرند سونامي را در اقيانوسهاي آزاد اندازه گيري كنند و در زمينه انتشار سونامي در ابهاي عميق داده هاي مهمي را ارائه ميكنند و ارتباطات ماهواره اي استفاده از اين داده ها را در زمان واقعي امكان پذير ميسازد و تشخيص و آشكار ميشود كه در اعماق اقيانوس سونامي ايجاد شده است. آزمايشگاه زيست محيطي و دريايي NOAAدر آرام در زمينه توسعه اين اجسام شناور آشكار ساز سونامي پيشگام بوده است و در اواخر سال 2003 هفت جسم شناور نيزه اي در شمال و شرق اقيانوس ارام كار مي كردند و براي استفاده

توسط مراكز هشدار سونامي در دسترس بودند تجهيزات بهتر و روشهاي مدلسازي عددي به دانسشمندان براي درك بهتر مكانيزم ايجاد سونامي ميكنند.

لرزه شناسان با استفاده از لرزه نگاري داراي باند وسيع (20 تا 003 % هرتز) ديناميك زمين لرزه ها را مطالعه ميكنند و براي تحليل حركت زمين لرزه ومقدار انرژي آزاد شده از روشهاي جديدي استفاده ميكنند از آنجايي كه بزرگاي ريشتر (موج سطحي) در زمين لرزه هاي بالاي 5/7 ريشتر صحيح نيست. براي تعيين بهتر مقدار انرژي آزاد شده و پتانسيل زايش سونامي امروزه گشتاور لرزه اي و دوام منشا مورد استفاده قرار ميگيرد تعيين دقيق عمق زمين لرزه نوع گسلش و ميزان لغزش توانايي مراكز هشدار رابراي تعيين احتمال زايش يك سونامي مهلك افزايش ميدهند. زايش سونامي با دگر شكلي سر بعدي بستر اقيانوس به علت حركت بعدي گسل آغاز ميشود. تعيين دقيقتر مكانيزم گسلش زمين لرزه اي مدلهاي عددي حقيقي تري از اين انتشار رواناب و سيل گرفتگي ايجاد ميكند. در حال حاضر مدلاهاي عددي انتشار معمولا از روش اختلاف نهايي مجازي استفاده ميكنند مدلهاي سيل گرفتگي سونامي كه ميزان سيل گرفتگي ساحلي را تعيين ميكنند نشانده خطر سونامي و نقشه آمادگي هستند اين مدلها با در نظر گرفتن بدترين حالت سيل گرفتگي براي تعيين پهنه هاي تخليه ضرروي و بحراني هستند بنابراين هنگامي كه هشدار سونامي منتشر ميشود مناطق ساحلي بايد به سرعت تخليه شوند گشتاور لرزه اي (Mo) متناسب است با:

Mo = ?sdكه ?صلبيت،S سطح گسل وD ميانگين جابجايي است.

چه بايد بكنيد ؟

از حقايق سونامي آگاه باشيد . اين اطلاعات ميتواند زندگي شما را نجات

دهد اين اطلاعات را در اختيار دوستان و بستگانتان هم قرار دهيد اين كار ميتواند زندگي شما را نجات دهد.

اگر در مدرسه هستنيد د هشدار سونامي را ميشنويد بايد به نصيحت معلمان و ديگر كارمندان مدرسه گوش دهيد اگر در خانه هستيد و هشدار سونامي را ميشنويد مطمئن باشيد كه همه خانواده شما از هشدار مطلع شدند اگه شما در پهنه تخليه سونامي زندگي ميكنيد خانواده شما بايد خانه را ترك كنند به طور منظم آرام و مطمئن به سمت محل تخليه يا مكان امني خارج از پهنه تخليه حركت كنيد. به نصيحتهاي اورژانس محلي و مسئولين اجراي قانون عمل كنيد.

اگر در ساحل يا نزديكي اقيانوس هستيد و لرزش زمين را احساس ميكنيد بلافاصله به سرزمينهاي بلندتر برويد منتظر شنيدن هشدار سونامي نمانيد اگر سونامي رخ داده از رودخانه ها و جريانهايي كه به اقيانوس ميريزند دور شويد از ساحل و اقيانوس هم دور شويد سونامي ناحيه اي حاصل از زمين لرزه اي محلي ميتواند قبل از انتشار هشدار سونامي بعضي از مناطق را درنوردد.

سونامي هايي كه در مكانهاي دور ايجاد ميشوند معمولا به مردم زمان كافي براي حركت به زمينهاي بلندتر را ميدهند در مورد سونامي هاي محلي كه ممكن است شما لرزش زمين را احساس كنيد ممكن است شما براي حركت به زمينهاي بلندتر فقط چند دقيقه وقت داشته باشيد.

هتلهاي بلند و چند طبقه ساخته شده از بتون مسطح در مناطق ساحلي بسيا ركم ارتفاع قرار گرفته اند سقف بالايي اين هتلها مكاني امن براي پناهگاه است هنگامي كه هشدار سونامي منتشر شده و شما نميتوانيد به سرعت به

درون خشكي و سرزمينهاي بلندتر برويد سقف بالايي اين هتلها مكاني امن است اما ممكن است مسئولان محلي دفاع شهرداري اجازه اين نوع تخليه را در منطقه شما ندهند خانه ها و ساختمانهاي كوچكي كه در مناطق كم ارتفاع ساحلي قرار دارند طوري طراحي شده اند كه در برابر اثرات سونامي مقاومت كنند هنگامي كه هشدار سونامي منتشر ميشود در اين ساختمانها نمائيد.

ريفهاي ساحاي و مناطق كم عمق به كاستن نيروي امواج سونامي كمك ميكنند اما امواج بزرگ و خطرناك سونامي در بعضي مناطق هنوز هم براي ساكنين ساحل تهديد كنند هستند هنگامي كه هشدار سونامي منتشر ميشود دور ماندن از كليه مناطق كم ارتفاع ساحلي امنترين راه است .

اگر روي كشتي و قايق هستيد :

اگر در دريا هستيد و هشدار سونامي براي منطقه شما منتشر ميشود به بندر برنگرديد زيرا فعاليت موج سونامي در اقيانوسهاي آزاد نامحسوس است. سونامي ميتواند سبب تغييرات سريع سطح اب دريا و جريانهاي غير محسوس و خطرناك در اسكله ها و بنادر شود اگر براي حركت دادن قايق يا كشتي ار بندر به آبهاي عميق زمان وجود دارد ( بعد از اينكه ميدانيد هشدار سونامي منتشر شده است).

بايد به نكات زير توجه كنيد :

-اكثر اسكله ها و بنادر بزرگ تحت كنترول مسئولين بندر و يا سيستم ترافيك كشتي ها هستند . اين مسئولين به هنگام افزايش آمادگي (احتمال سونامي وجود دارد) عملكردهاي ويژه اي را اداره ميكنند كه شامل حركت اجباري كشتي هاست با مسئوليني كه حركت اجباري كشتي ها را اداره ميكنند در تماس باشيد بنادر كوچكتر تحت كنترول مسئولين بندر نيستند اگر

از هشدار سونامي آگاه هستيد و براي حركت دادن كشتي به آبهاي عميق زمان كافي داريد بايد با در نظر گرفتن كشتي هاي ديگر اين كار را با نظم انجام دهيد امن ترين راه براي صاحبان قايقهاي كوچك اين است كه قايقشان را در بندر باقي بگذارند و به ويژه هنگام وقوع سونامي هاي محلي به زمينهاي بلندتر حركت كنند شرايط سخت جوي (درياهاي آشفته خارج بندر) براي قايقهاي كوچك شرايط خطرناكتري ايجاد ميكند بنابراين تنها راه رفتن به زمينهاي بلند تر است. فعاليت امواج مخرب و جريانهاي غير محسوس هم ميتواند در دوره هاي پس از تاثير اوليه سونامي روي ساحل بنادر را تحت تاثير قرار دهد قبل از بازگشت به بندر با مسئولين بندر تماس بگيريد و مطمئن شويد كه شرايط بندر براي كشتيراني امن است.

سونامي هاي خطرناك خيلي زياد رخ نميدند شما نبايد اجازه دهيد كه اين خطر طبيعي لذت شما از ساحل و اقيانوس را كاهش دهد اما اگر شما فكر ميكنيد كه ممكن است سونامي بيايد زمين زير پاي شما ميلرزد و يا هشدار سونامي را ميشنويد به دوستان و بستگانتان بگوئيدو به سرعت به زمينهاي بلندتر برويد .

سونامي چيست ؟

سونامي يك سري از امواج اقيانوسي است كه گاهي اوقات به هنگام وقوع زمين لرزه در زير بستر دريا ايجاد ميشود به هنگام وقوع زمين لرزه اي دور در اقيانوس آرام ساعتها طول ميكشد تا امواج به ساحل بريتيش كلمبيا برسد و در آن مكان يك برنامه اخطار و هشدار سونامي وجود دارد كه به سرعت به ساكنين ساحل هشدار ميدهد.

اگرشما در نزديكي اقيانوس هستيد و

زمين لرزه بزرگي را احساس كرديد بايد بلافاصله به درون خشكي يا زمينهاي بلندتر برويد . اگر سونامي در نزديكي بريتيش كلمبيا ايجاد شد امواج ظرف چند دقيقه به ساحل ميرسند و زمان كافي براي صدور هشدار وجود نخواهد داشت .

سونامي ها امواج مدي نيستند اين امواج ارتباطي ا مديا آب و هوا ندارند و كاملا متفاوت از امواج منظم ميباشند اين امواج ميتوانند با سرعت صدها كيلومتر در ساعت در اقيانوس آزاد حركت كنند و حتي هنگامي كه زير قايق عبور ميكنند قابل توجه نيستند اما هنگامي كه به آبهاي كم عمق ساحل ميرسند تبديل به برآمدگي بسيار قدرتمندي از آب يا حتي امواج بسيار بزرگ ميشوند . نيروي امواج سونامي ميتواند سبب تخريب گسترده اي در بنادر شود ( سونامي لغتي ژاپني به معناي موج بندري است ) هنگامي كه امواج سونامي به رودخانه ها و كانالها ميرسد. ارتفاع آنها افزايش مي يابد در سال 1946 زمين لرزه بزرگي در آلاسكا سبب ايجاد يك سونامي كه سبب تخريب كليه راههاي كاليفرنيا شد. چون سيستم هشدار وجود داشت تخليه امكان پذير بود و هيچ كس كشته نشد. اغلب اولين موج سونامي بزرگترين موج نيست . اوماج ديگر هر چند دقيقه و طي دوهرا اي چند ساعته مي آيند .

براي حفاظت از خودم در برابر سونامي چه بايد بكنم ؟

به خاطر داشته باشيد كه شما ممكن است مجبور شويد به دنبال يك زمين لرزه محلي بزرگ بزاي تخليه مناطق ريسك دارايي تان را رها كنيد . آگاه باشيد كه انجمن هاي محلي تخليه به مناطق امن را پيشنهاد مي كنند كه وقتي

شما منتظر وضعيت سفيد هستيد پناهگاهي براي شما باشد . با وجود راهنمايي هاي افراد آمادگي فوري حداقل براي سر روز خود را مهيا كنيد.

براي خانه ماشين و كار خود جعبه هاي كمكهاي اوليه تهيه كنيد . دوره كمكهاي اوليه را بگذرانيد و مهارتهاي امداد را بياموزيد اگر هنگام وقوع سونامي روي آب هستيد بندر را به سمت آبهاي آزاد كه اثرات سونامي در آنجا حد اقل است ترك كنيد .

اگر در يك هواپيما در حال پرواز در بندر هستيد به من امن روي دريا يا روي خشكي برويد و از مناطق خطر دور شويد .

به ايستگاه راديوئي محل خود گوش دهيد و به دستورالعملهاي سازمان اورژانس گوش دهيد از اين دستورالعملها تبعيت كنيد و قبل از بازگشت به ساحل منتظر اعلام وضعيت سفيد باشيد .

فقط براي نجات جان انسانها با 1-1-9 يا سرويسهاس محلي آتشنشاني پليس و آمبولانس تماس بگيريد.

اگر در ساحل يا در نزديكي اقيانوس چادر زده ايد مجبوريد براي زندگيتان وسايلتان را رها كنيد.

هيچگاه براي ديدن سونامي به ساحل نرويد سونامي سريعتر از دويدن انسان حركت ميكند .

آشنايي با وسايل شناوري و طريقه استفاده از آنها

جليقه نجات: وسيله اي است براي شنا در نگاه داشتن نفر در آب اين جليقه معمولا در روي لباس پوشيده شده و توسط تسمه هايي كه به دور كمر بسته مي شوند كاملا محكم مي گردند جليقه هاي امروز به گونه اي طراحي مي گردند كه اگر شخصي آنها را پوشيده باشد و به صورت بيهوش در آب بيفتد به طور خودكار صورت شخص را به سمت بالا مي چرخاند و

از خفه شدن وي جلوگيري مي نمائيد.

جليقه هاي نجات انواع مختلف دارند ولي همگي آنها كار يكساني را انجام مي دهند و آن هم افزايش شناوري فوري است كه آن را پوشيده است. جليقه هاي نجات همگي مجهز به سوت و چراغ چشمك زن مي باشند در روي كشتيها به هر نفر از خدمه كشتي يك جليقه نجات تعلق مي گيرد كه در زمان ورود به كشتي در اختيار وي گذارده مي شود . در روي شناورها معمولا تعدادي جليقه نجات اضافي وجود دارد.

حلقه نجات: حلقه هاي نجات وسايلي هستند به شكل گرد و توخالي كه از مواد شناور يا چوب ساخته مي شوند اين حلقه هاي نجات در روي عرشه كشتيها نصب مي باشند و بعضي از آنها مجهز به علامت گذار آدم بد دريا مي باشند. اين حلقه ها را به طرف شخصي كه در آب افتاده است پرتاب مي كنند و شخصي با قرار گرفتن در درون حلقه نجات مي تواند به راحتي در روي آب شناور بماند.

سطوح نجات شناوري: سطوح شناوري تشكيل شده اند از سطوح گسترده اي كه از جنس چوب ويا فايبر گلاس مي باشند از اين وسيله بيشتر در رودخانه ها مورد استفاده قرار مي گيرد .

قايق نجات آماده: قايقي است كه اگر از محل نگهداري آن را به دريا انداخته شود هيچگونه خسارتي به قايق و وسايل موجود در آن وارد نمي گردد امروزه اين گونه قايقها در روي كشتيها تانكر و سكوهاي نفتي به كار مي گيرند.

قايقهاي جميني: نوعي قايق از جنس لاستيك به صورت باد شونده مي باشند كه معمولا به علت سبك بودن و

قابليت حمل توسط چند نفر در مواقعي كه سرعت عمل زياد در بكارگيري قايق لازم باشد مورد استفاده قرار مي گيرد. ساختمان اين قايقها به گونه اي طراحي شده است كه معمولا داراري كفي نسبتا سخت بوده و بدنه اطراف آنها از جنس لاستيك نرم و به صورت دو جداره براي باد شدن مي باشند. محفظه بادي اطراف قايق كه تمامي اطراف آن را پوشش مي دهد در واقع نيروي شناوري قايق را تامين مي نمايد. اين محفظه در راستاي جلوگيري از غرق شدن كامل قايق درصورت پنچري از داخل به چندين قسمت كاملا مجزا تقسيم شده است و در صورتي كه قسمتي از قايق سوراخ گردد شناوري مابقي قسمتها كماكان قايق را بر روي آب شناور نگه مي دارد. تمامي اين قسمتها از يك محفظه ورودي باد مي گردند ولي در مورد تخليه نمودن آنها توسط يك والو يك طرفه از درون اين قسمتها از هم مجزا مي گردند.

در راستاي تامين نيروي تحرك براي اين قايقها از موتورهاي AUTO BOARD كه به راحتي قابل نصب بر روي پاشنه قايق مي باشند استفاده مي گردد. در واقع مي توان در راستاي سهولت در جابجايي قايقها توسط دست موتور قايق را پس از به آب دادن قايق بر روي آن نصب نمود.

در اطراف قايقهاي جميني تعدادي طناب به صورت آويزان نصب مي باشد از اين طنابها براي حمل قايق توسط دست استفاده مي گردد. از اين طنابها براي شناور نگه داشتن نفرات در آب در صورتي كه تعداد نفرات بيش از گنجايش قايق باشد نيز استفاده مي گردد.

وسايل مورد نياز در قايق جميني:

1- طناب سينه به

طول 5 متر

2- طناب پاشنه به طول 5 متر

3- لنگر قايق

4-طناب حلقه نجات به طول 10 متر

5- پارو 2 عدد

6- كپسول آتش نشاني CO2كوچك

7- باك بنزين موتور قايق

8- شيلنگ رابط باك موتور

9- جعبه ابزار

10- جليقه نجات اضافي

11- حلقه نجات

12- دستگاه مخابراتي براي تماس قايق در صورت لزوم

13- پمپ دستي هوا و وسايل پنچرگيري

نكات ايمني قايق جميني:

1- هرگز با كفش سنگين در قايق وارد نشويد، كفشهاي كتاني بسيار مناسب مي باشد.

2- در داخل قايق هرگز سيگار نكشيد.

3- كليه نفرات در قايق بايد از جليقه نجات استفاده كنند.

4- هرگز بيش از ظرفيت قايق مسافر سوار نكنيد.

5- هميشه قبل از جدا شدن از اسكله و يا شناور موتور خود را روشن و مورد آزمايش قرار دهيد.

6- نفرات در قايق بايستي هميشه به صورت نشسته باشند.

7- ازشتاب دادن سريع موتور قايق پرهيز نمائيد.

كمك هاي اوليه صرع

تهيه كننده: سيد محمد هادي مير مطلبي

منبع : راسخون

بيماري صرع يا حملات مكرر تشنج

تعريف

صرع يك بيماري است كه با تشنجات مكرر در يك دوره زماني خود را نشان مي دهد. تشنج به يك حمله ناگهاني در فعاليت الكتريكي مغز اطلاق مي شود كه مي تواند باعث كاهش هوشياري، حركات مكرر و انقباضات عضلاني و گاهي اختلالات حس شود. ??% موارد صرع در سنين قبل از ? سالگي بروز كرده و ??% موارد آن قبل از ?? سالگي خود را نشان مي دهند. و موروثي مي باشند كه در خانواده هاي خاصي شيوع بالاتري را دارند.

تاريخچه ي بيماري صرع

صرع يك اختلال شناخته شده از روزگاران قديم است و قدمت آن به عصرحجر برمي گردد. يونانيان باستان به اين بيماري به عنوان يك بيماري مقدس نگاه مي كردند. آنان معتقد بودند

اين تجلي يكي از خدايان است كه مي تواند سبب سقوط بيمار روي زمين و تكان هاي شديد وي شود و بعد، قبل از مرگ كامل بيمار، مجددا وي را زنده كند.

بقراط اولين كسي بود كه با اين نظريه مخالفت كرد. اين پزشك يوناني در حدود 2450 سال قبل معتقد بود صرع يك بيماري با منشاء اختلال مغزي است.

طي 2000 سال بعد، نظريه هاي خرافي ديگري هم در مورد علت اين بيماري شكل گرفت. در نگرش اول، اعتقاد بر اين بود كه اين بيماري به علت نفوذ ارواح خبيث و شيطاني به بدن افراد بروز مي كند. به همين دليل براي بيرون راندن ارواح خبيث از جسم بيماران سعي مي كردند به روش هاي خشونت باري متوسل شوند كه بسياري از مواقع باعث صدمات جسمي و حتي مرگ بيمار مي شد.

در نگرش دوم كه جالينوس از مدافعان آن بود، تصور مي شد كه به دليل بروز لخته و آماس در عروق دست يا پا، اين بيماري شروع مي شود.

به همين دليل دست يا پاي بيماران را در هنگام حمله محكم مي بستند تا جريان خون آن قطع شود و بيمار بهبود يابد. حتي گاهي اوقات، يكي از اندام هاي بيمار را كه تشنج از آنجا شروع مي شد قطع مي كردند. اگر حمله تشنجي از يك اندام شروع نمي شد، جمجمه بيمار را مي شكافتند و سعي مي كردند تا لخته را خارج كنند.

تا حدود 100 سال پيش، درمان هاي گوناگوني كه براي بيماري صرع مع__رفي مي شدند هيچ كدام موثرنبودند و بيشتر جنبه خرافي داشتند و خرافات باعث شده بود تا واقعيات و حقايق هويدا نشود.

مغز به عنوان جايگاه صرع

مغز از ميلياردها سلول عصبي به نام نورون

تشكيل شده است. عمل نورون ها انتقال پيام هاي عصبي به نورون هاي ديگر است. اين پيام ها از طريق ناقل هاي شيميايي به نام نوروترانسميتر(NEUROTRANSMITTER) به نورون هاي بعدي منتقل مي شوند.

وقوع هرگونه حمله تشنجي، ناشي از انتقال ناگهاني تعداد بسيار زيادي از پيام هاي عصبي در مغز است كه در حالت عادي نبايد اين پيام ها از مغز ساطع شوند. در ضمن، نبايد به صورت همزمان اين قدر پيام غير لازم صادر شود.

اين پيام ها مي توانند فقط در يك قسمت از مغز توليد شوند يا تمام مغز را در برگيرند. با توجه به محل شروع پيام ها، نماي باليني حمله تشنجي هم تعريف مي شود. مثلا اگر از نورون هاي ناحيه حركتي مغز شروع شوند، ممكن است حمله به صورت تكان هاي اندام شروع شود. علت دقيق شروع حمله تشنجي هنوز مشخص نيست.

صرع صاعقه اي در مغز

يكي از شايع ترين اختلالات مغزي در جهان، اختلال صرع است. اين بيماري در بسياري از موارد با تشنج هاي مكرر كه نتيجه فعاليت بيش از حد مغز است، مشخص مي شود و علائم آن حملات ناگهاني و موقت، بيهوشي و تشنج متناوب با فواصل سلامت ظاهري است. بروز صرع مي تواند ناشي از زمينه هاي ژنتيكي، آسيب مغزي ناشي از زايمان، بيماري هاي عفوني و انگلي، آسيب هاي مغزي، مسموميت ها و تومورها باشد.

سن شروع اين بيماري از اهميت خاصي برخوردار است. بروز صرع قبل از شش ماهگي حاكي از ضايعات شديد مغزي است. اگر در جريان تب اتفاق بيفتد، حاكي از كم شدن آستانه تحمل مغزي بوده و در دوران بلوغ حاكي از اختلالات فيزيولوژيكي، زيستي و هورموني است. در سن 35 سالگي به

بالا نيز معمولاً به دليل ضايعات قلبي و عروقي است.

در بسياري از موارد با تشنج هاي مكرر كه نتيجه فعاليت بيش از حد مغز است، مشخص مي شود و علائم آن حملات ناگهاني و موقت، بيهوشي و تشنج متناوب با فواصل سلامت ظاهري است.

در تشخيص صرع بايد به چند نكته توجه داشت: تشخيص وجود بيماري، تشخيص نوع بيماري و تشخيص علت بيماري. امروزه بيماري صرع را به دلايلي از جمله روابط اجتماعي، تحصيلي، ازدواج، فعاليت هاي شغلي و... در زمره بيماري هاي اجتماعي به شمار مي آورند. در تشخيص صرع نبايد آن را با عارضه اي به نام «سنكوپ» كه در اثر كم رسيدن خون به مغز، به علت كم شدن برگشت خون وريدي مخصوصاً در كساني كه زياد سرپا مي ايستند يا در سربازاني كه به مدت طولاني نگهباني مي دهند، اشتباه گرفت. به طور كلي در تشخيص اين بيماري به شرح حال بيمار و شاهدان عيني و قابل اطمينان در حملات تشنجي و بيهوشي، بايد توجه و دقت كافي شود.

انواع صرع

صرع تشنجي

: با تشنج هاي توأم با بيهوشي مشخص مي شود و تقريباً همه ما آن را به عنوان "حمله غش" مي شناسيم. در اين حالت فرد بدون اختيار به زمين مي خورد. عضلات بدن كشيده شده، سر به عقب مي افتد و بدن يكپارچه سفت و تنفس قطع مي شود. در اين مرحله عضلات صورت، دست ها و تمام بدن دچار حركت و تكان شديد شده كه با گاز گرفتن زبان، كف كردن دهان، كبودي رنگ صورت و گاهي دفع ادرار مشخص مي شود. در پايان حمله نيز موقعي كه

شخص به هوش مي آيد، هيچ خاطره اي از آنچه اتفاق افتاده است ندارد و نسبت به آنچه كه پيش آمده كاملا بي اطلاع است، فقط احساس كوفتگي و خستگي شديد مي كند و اگر سابقه داشته باشد، متوجه مي شود كه غش كرده است.

صرع را نبايد با عارضه اي به نام «سنكوپ» كه در اثر كم رسيدن خون به مغز، به علت كم شدن برگشت خون وريدي مخصوصاً در كساني كه زياد سرپا مي ايستند يا در سربازاني كه به مدت طولاني نگهباني مي دهند، اشتباه گرفت.

صرع كوچك

: برخلاف صرع بزرگ يا تشنجي، درصرع كوچك فرد سقوط نمي كند، ولي فراموشي كه به حالات "بيخودي از خود" معروف است، در اين نوع صرع اتفاق مي افتد. در اين نوع حمله، شخص مصروع ناگهان در حالتي كه است، ثابت مي ماند و فعاليتش متوقف مي شود. در اين حالت بيمار چيزي حس نمي كند و بينايي و شنوايي اش محدود مي شود، ولي پس از گذشت 2 تا 20 ثانيه مجدداً فعاليتش آغاز مي شود، در حالي كه از اتفاقي كه افتاده كاملاً بي خبر است. اين حملات ممكن است در سنين بلوغ از بين بروند يا اين كه به صرع بزرگ تبديل شوند.

صرع رواني- حركتي

: اين نوع صرع هميشه با از دست دادن هوشياري توأم نيست و با تغييرات خلقي مانند پرخاشگري، بيقراري شديد، ناآرامي، حملات انفجاري، خرابكاري و... ممكن است همراه باشد. به علت حملات مكرر صرع و كاهش اكسيژن و تغذيه سلول هاي مغز، قدرت مقاومت در مقابل عوامل مختلف در فرد مصروع كاهش مي يابد و باعث واكنش هاي

غيرعادي و اختلال در يادگيري مي شود. به همين جهت عده اي از محققان نام شخصيت هاي صرعي را «شخصيت هاي انفجاري» گذاشته اند.

خوشبختانه با داروهاي جديد مي توان از اكثر حملات صرعي پيشگيري كرد. اين داروها نه تنها حملات را متوقف مي كنند، بلكه در درمان علائم رواني و خصوصيات اخلاقي و عاطفي بيماران نيز تأثير زيادي دارند.

تشنج تب دار در كودكان

نوار مغزي در اين كودكان علامت صرع را نشان نمي دهد، ولي آمادگي براي تشنج هاي بعدي در كودك وجود دارد. البته تشنج به هنگام تب به شرطي كه موارد زير را دارا باشد، خطرناك نيست:

كمتر از 15 دقيقه به اتمام برسد، تكرار نشود، با علائم ضايعات مغزي و عقب ماندگي همراه نباشد، سابقه بيماري در خانواده وجود نداشته باشد، بيماري بعد از يك سالگي بروز كند و كودك مبتلا به كمبود قند و كلسيم نباشد.

با توجه به اين كه بيش از 80 درصد بيماران مصروع در كشورهاي در حال توسعه زندگي مي كنند، در زمينه اقدامات مؤثر و مفيد در پيشگيري از صرع مي توان مراقبت كافي در دوران بارداري، پيش و پس از زايمان، زايمان بي خطر، كنترل تب در كودكان، كنترل بيماري هاي انگلي و عفوني و پيشگيري از صدمه مغزي را نام برد.

اگر مغز هر فردي در معرض يك تحريك قدرتمند قرار گيرد، دچار حمله تشنجي مي شود. در واقع يك نفر از هر 20 نفر زماني در طول زندگي اش حمله تشنجي داشته است، اما افراد مصروع مكرراً دچار حملات تشنجي مي شوند.

در زمينه درمان نيز مطالعات اخير در كشورهاي در حال توسعه

نشان داده ، تا 70 درصد موارد تازه تشخيص داده شده صرع در كودكان و بزرگسالان را مي توان با موفقيت با داروهاي ضد صرع درمان كرد. پس از گذشت 5-2سال از كنترل موفقيت آميز صرع نيز مي توان درمان را در60 تا 70 درصد موارد قطع كرد. درمان جراحي براي برخي از بيماران مصروع مقاوم به درمان نيز ممكن است موفقيت آميز باشد. حمايت رواني و اجتماعي نيز براي اين بيماران ارزشمند است.

رويكرد جديد براي تشخيص صرع

در اجلاس امسال متخصصان اروپايي در مورد صرع، شيوه جديدي براي تشخيص اين بيماري مورد بررسي قرار گرفت. پژوهش هاي جديد حاكي از آن است كه خطر تشخيص نادرست صرع را با تجزيه و تحليل گفتار بيمار در توصيف حملات تشنجي اش مي توان كاهش داد. اين شيوه به پزشكان كمك خواهد كرد تا تفاوت بين حملات تشنجي غير صرعي و حملات صرعي را متوجه شوند.

اگر مغز هر فردي در معرض يك تحريك قدرتمند قرار گيرد، دچار حمله تشنجي مي شود. در واقع يك نفر از هر 20 نفر زماني در طول زندگي اش حمله تشنجي داشته است، اما افراد مصروع مكرراً دچار حملات تشنجي مي شوند. اين حملات ناشي از تكانه هاي الكتريكي غيرطبيعي در مغز است. نوع حملات از فردي به فرد ديگر فرق مي كند. در شيوه ي جديد تشخيص، به بيمار فرصت داده مي شود كه تجربه خود را در حين حمله تشنجي توصيف كند. پژوهشگران دريافته اند نحوه توصيف صرع و حملات غيرصرعي توسط بيماران كاملاً متفاوت است. بيماران صرعي داوطلبانه چگونگي بروز و فروكش كردن حملات را شرح مي دهند،

در حالي كه بيماران مبتلا به حملات غيرصرعي معمولا در مورد حمله شان دچار فراموشي كامل هستند.

دلايل ايجاد صرع

مغز در حقيقت از مجموعه اي از سلولهاي عصبي بنام « نورون » تشكيل شده است و افكار، احساسات و اعمال فرد تحت كنترل مغز است و اين فعاليتها توسط تكانه هاي الكتروشيميائي صورت مي گيرد، سلولهاي عصبي حدود ?? بار در ثانيه از خود سيگنال صادر مي كنند ولي، شرايط مختلف و محركهاي متفاوتي باعث مي شوند سلولهاي عصبي حدود ??? بار در ثانيه توليد سيگنال كنند. در حدود ??-?? در صد موراد صرع، كه علت توليد اين سيگنهالهاي كه غيرطبيعي مشخص نيست كه به اين نوع صرع « صرع با علت نامشخص » مي گويند. ساير موارد صرع البته درصد كمتري از موارد بيماري را تشكيل مي دهند. تا حدي علت شناخته شده اي دارند. مثلاً بعضي از انواع صرع در اثر « آسيب مغزي » در بدو تولد بوجود مي آيند كه اين آسيب ها مي توانند در اثر كاهش اكسيژن رساني به مغز ، ضربه به سر يا خونريزي شديد، عدم تطابق و سازگاري خون مادر و بچه، عفونت ( قبل، حين و بلافاصله بعد از تولد) بوجود آيند. بعضي از انواع صرع نيز ارثي مي باشند مثل « صرع ميوكلونيك جوانان ». ساير علل ايجاد صرع مثل ضربه به سر، استفاده زياد از الكل ، نقايص مادرزادي ، التهاب بافت مغز يا نخاع ، بيماريهائي مثل سرخك ، اوريون و ديفتري ، استنشاق و يا خوردن مواد سمي مثل سرب، جيوه و يا مونواكسيد كربن و يا قطع ناگهاني داروهاي ضد

صرع مي باشد. صرع همچنين يكي از علائم ساير بيماريها مثل فلج مغزي، نورو فيبروز ماتوز، كمبود پيروات و يا اوتيسم … مي باشد. حملات صرع

مي تواند در اثر مواجهه با نورهاي درخشان، بازيهاي ويدئوئي، صداهاي تكراري، كمبود خواب، مصرف زياد الكل ، استرس ، سيگار و تغييرات هورموني مثلاً در هنگام قاعدگي بروز نمايند.

صرع چه علائمي دارد؟

علائم تشنجات صرعي به ناحيه اي از مغز كه تحت تأثير سيگنالهاي غير طبيعي قرار مي گيرد بستگي دارد. مغز به دو نيمكره تقسيم مي شود و هر نيمكره نيز از چهار قسمت اصلي تشكيل شده است بنامهاي قسمت پيشاني، گيجگاهي بالاي سري يا آهيانه و پس سري.

قسمت پيشاني، رفتارهاي حركتي ما را كنترل مي كنند مثل صحبت كردن ، فكر كردن و طرح و برنامه ريختن و همچنين خلق و خوي فرد و صرع اين ناحيه شامل يك گروه تشنجات كوتاه است كه سريعاً آغاز شده و ناگهان اتمام مي يابند.

قسمت آهيانه يا بالاي سري دريافت كننده ورودي هاي حس بدن بوده و آنها را تفسير كرده و حركات بدن را كنترل مي كند . صرع اين ناحيه تمايل دارد كه به ساير نقاط مغز گشترش مي يابد.

قسمت پس سري كه تفسير ورودي هاي بينائي را بر عهده دارد، در صورت درگيري آن و ايجاد تشنج در اين كانون، با شاهد توهمات بينائي، چشمك زدنهاي سريع و پلك زدنهاي مكرر و ساير علائم مربوط به چشم خواهيم بود. قسمت گيجگاهي در حافظه و احساسات دخالت دارد و صرع اين ناحيه كه معمولاً در دوران كودكي آغاز مي شود معمولاً قبل از شروع حمله صرع ، يك علائم

آگاه كننده ( بنام Aura) كه ممكن است بينائي، شنوائي، حس چشائي و … باشد رخ مي دهند و سپس فرد حمله را تجربه مي كند. بسته به اينكه كدام قسمت مغز درگير باشد علائم ممكن است حركتي باشد ( مثل حركات شديد ناگهاني قسمتي از بدن ) و يا حسي باشد مثل احساس مور مور و خواب رفتگي در يك سمت بدن و يا علائم بينائي كه مثلاً فرد چيزهائي را مي بيند كه واقعاً وجود نداشته و بقيه آنها را نمي بينند و يا علائم شنوائي كه فرد صداي شخصي يا موسيقي و … را بصورت خيالي مي شنود. تشنج مي تواند همچنين باعث اختلال هوشياري ، تهوع و فشارهاي احساسي به فرد شود.

از نظر طبي، صرع به انواع زيادي تقسيم مي شود كه در اين مختصر نمي توان به آنها پرداخت ولي چند نوع مهم آنها را توضيح مي دهيم. يك نوع مهم صرع كه بنام « صرع بزرگ » يا Mal – Grand ناميده مي شود. در اين صرع كه معمولاً ابتدا سيگنالهاي غير طبيعي مغزي محدود به يك قسمت كوچك مغزي باشند، سريعاً به تمام مغز منتشر مي شوند، و فرد پس از يك فرياد بلند بيهوش شده و روي زمين مي افتد و در حاليكه هوشيار نيست، بدنش كاملاً سفت شده و حدود ?? ثانيه در اين حالت باقي مي ماند. پس از اين مرحله براي حدود ??-?? ثانيه بدن دچار انقباضات و رفع انقباض بصورت مكرر مي شود. در طول تشنج بيمار سر خود را به يك طرف منحرف كرده و دندانهاي خود را محكم به هم فشار

مي دهد و ممكن است دچار بي اختياري ادرار يا مدفوع شود. همچنين ممكن است، فرد دچار اختلال تنفس شود كه در اين صورت ممكن است، پوست آنها در اثر كمبود اكسيژن به رنگ آبي متمايل شود. فرد مبتلا پس از اتمام حمله صرع و در حاليكه در حال بازگشت به حالت هوشياري مي باشد، ممكن است دچار سردرد، درد عضلاني و ضعف در دستها و پاها بوده و شديداً احساس خستگي كند.

نوع ديگر صرع كه بنام صرع كوچك يا Mal –Petiet معروف است معمولاً حوالي سن ? سالگي آغاز مي شود و مدت آن حدود ??-?? ثانيه است . همچنين بيمار ممكن است براي مدت كوتاهي هوشياري خود را از دست بدهد. كودك در اين حالت بسيار ساكت بوده و حركاتي مثل چشمك زدن ، خيره شدن و يا حركات لب را از خود بروز مي دهد. معمولاً كودك به سرعت به حالت نرمال باز گشته و فعاليت خود را از سر مي گيرد، بدون اينكه از زمان تشنج چيزي به خاطر آورد. البته اين نوع تشنج در دوران بلوغ و جواني معمولاً متوقف مي شود ولي اگر درمان نشود ، بيمار مي تواند تا روزانه ??? حمله بيماري را تجربه كند و بعضي از اين كودكان ممكن است نهايتاً به صرع بزرگ مبتلا شوند.

صرع قسمت گيجگاهي مغز نيز قبلاً توضيح داده شده و به آن تشنج حركتي _ رواني نيز اطلاق مي شود ( زيرا هم هوشياري و هم فعاليتهاي حركتي را درگير مي كند ) ابتدا با يك مقدمه (Aura) كه ممكن است حس چشائي ، شنوائي بويائي … باشد مثلاً فرد

ابتدا احساس مي كند دارد صدائي را مي شنود و سپس وارد فاز اصلي تشنج مي شود كه ممكن است در اين حالت بين ?-? دقيقه كاملاً حالت گيجي پيدا كند و پس از اتمام حمله نيز حالت نيز تلو تلو خوردن، صداهاي نامفهوم از خود بروز داده و در مقابل هر گونه كمكي مقاومت مي كند.

يك حالت ديگر حملات تشنجي كه مي تواند تهديد كننده حيات باشد، « صرع مداوم » است كه در آن بيمار براي مدت ?? دقيقه دچار حملات صرعي شده كه در بين حملات نيز به هوش نمي آيد و مكرر دچار تشنج مي شود.

در اين نوع صرع، بيمار هوشياري خود را از دست داده، تنفس وي مشكل شده و دچار انقباضات شديد عضلاني مي شود و ممكن است براي قطع حملات تشنجي وي مجبور به بيهوش كردن بيمار بشوند.

در نوع ديگر صرع كه بنام « صرع بدون حركت » يا « حملات افتان » معروف است ،بيمار بطور ناگهاني برزمين مي افتد و معمولاً اين صرع در كودكان ديده مي شود و يك دوره كوتاه هم هوشياري خود را از دست داده و چيزي از محيط اطراف را درك نمي كنند.

چگونه بيماري تشخيص داده مي شود؟

براي تشخيص بيماري معمولاً از تاريخچه اي كه بيمار يا همراهان با توصيف حملات بيماري به پزشك مي دهند، در كنار انجام يك آزمايش « الكترو انسفالوگرام » يا « نوار مغز » ناميده مي شود، استفاده مي گردد در نوار مغز چندين الكترود در مكانهاي مختلف سر بيمار قرار داده شده و فعاليت الكتريكي مغز در آن نواحي اندازه گيري مي شود و

نوار مغز طولاني مدت و يا نوار مغز ويدئوئي از وي گرفته مي شود تا امواج غير طبيعي مشخص گردد. البته اگر پزشك به صرع مشكوك شود علاوه بر نوار مغز براي پي بردن به دليل صرع ممكن است آزمايشات خوني براي چك كردن قند خون ، كلسيم ، سديم و يا آزمايشاتي كه عملكرد كليه يا كبد را مي سنجند و اندازه گيري تعداد گلبولهاي سفيد خون انجام شوند.

گاهي نيز نوار قلب براي چك كردن ريتم قلب و پي بردن به ريتمهاي غير طبيعي قلب درخواست مي شود. CT اسكن و يا MRI نيز براي تشخيص تومور مغزي و يا علائم سكته مغزي و آسيب به بافت مغز استفاده مي شوند.

بررسي مايع مغزي نخاعي نيز براي بررسي عفونت مغزي ممكن است لازم باشد.

با كمك تستهاي فوق پزشك براي نوع درمان و طول دوره درمان بيمار تصميم گيري خواهد كرد.

چگونه صرع درمان مي شود؟

فردي كه در حال تشنج است نمي توان حركات او را مهار كرد. توصيه پزشكان در اين حالت شل كردن و باز كردن دكمه هاي لباس، دور كردن هرگونه جسم نوك تيز و سفت از نزديكي بيمار در حال تشنج است تا به خود صدمه اي نزند. گرچه نبايد چيزي را در داخل دهان فرد در حال تشنج قرار داد ولي اگر بيمار در حال تشنج محكم زبان خود را گاز گرفته است مي توان يك پارچه را چند تا كرد و بين دندان و زبان بيمار قرار داد تا از صدمه بيشتر به زبان بيمار جلوگيري شود. چرخاندن سر بيمار به يك طرف نيز باعث مي شود. كه تنفس بيمار راحت

تر صورت گيرد. گاهي نيز تشنج در اثر يك مشكل زمينه اي پزشكي ايجاد شده ( مثلاً كاهش قند خون ) كه با رفع آن ، تشنج نيز بر طرف مي گردد، ولي صرع كلاً با داروهاي ضد صرع كنترل مي شود. بعضي از بيماران با يك يا چند دارو كنترل مي شوند. بيشترين داروهاي مورد استفاده در درمان بيماري صرع عبارتند از : فني توئين، كاربامازپين، فنو باربيتال، پريميدون، والپوريك اسيد، كلونازپام ، و اتوسوكساميد . بيماراني كه از داروهاي ضد صرع استفاده مي كنند بايد بطور مرتب ويزيت شده و سطوح خوني داروهاي آنها چك شود و همچنين عوارض مثل گيجي، تنبلي و خستگي، پر فعاليتي، حركات غير قابل كنترل چشم ، مشكلات گفتاري يا بينائي ، تهوع و استفراغ و اختلال خواب بررسي شوند.

صرع مداوم نيز ابتدا توسط داروهائي مثل ديازپام ، فني توئين،فنو باربيتال درمان مي شود و اگر به اينها جواب نداد، ساير اقدامات توسط پزشك انجام خواهد شد. اگر تشنج بعلت كاهش قند خون ايجاد شده باشد با تزريق محلول گلوكز وريدي ، تشنج رفع خواهد شد.

جراحي و درمان صرع وقتي مورد استفاده قرار مي گيرد كه توسط دارو صرع كنترل نشود

(صرع غير قابل مهار) و يا اينكه عوارض درمان داروئي زياد بوده و ادامه درمان به اين علت ممكن نباشد. مؤثرترين جراحي در درمان صرع وقتي انجام مي گيرد كه پزشك بتواند كاملاً نقطه درگير در مغز را پيدا كرده و بداند در كدام قسمت مغز اختلال ايجاد شده است و آن ضايعه ( كه مثلاً مي تواند يك تومور باشد) را بدون آسيب زياد به بافت نرمال

اطراف آن بيرون آورد. علاوه بر اعمال جراحي كه ضايعه را جراحي مي كنند، در صرعهاي مربوط به قسمت گيجگاهي كه قبلاً توضيح داده شده، برداشتن قسمتي از مغز در ناحيه گيجگاهي باعث كنتر ل ??-?? درصد اين نوع صرع مي شود ولي با توجه به اينكه اين قسمت مغز تا حدي مسؤول حافظه و احساسات است، بعضي از بيماران پس از عمل مشكلات حافظه و گفتار پيدا مي كنند. در صرعهاي كه شديد بوده و فعاليت الكتريكي غيرطبيعي در بيشتر نقاط مغز گسترده است از عمل جراحي برداشتن يك نيمكره مغز (Hemispheretomy ) انجام مي شود كه بيشتر در نوزادان و كودكان با مشكلات و اختلالات مغزي از هنگام تولد يا بفاصله كمي پس از تولد درگير آن بوده اند، صورت مي گيرد.

گاهي اوقات نيز براي كنترل صرع ، رابط بين دو نيم كره مغزي را جراحي كرده و برمي دارند كه به اين عملCorpus Callostomy مي گويند. البته ابتدا ?/? از فيبرهاي عصبي رابط بين دو نيمكره را نابود كرده و ?/? آنرا باقي مي گذارند ولي اگر اين روش جواب نداد، ?/? باقمانده را نيز باقيمانده را نيز برمي دارند.

امروزه روشهاي ديگري نيز ممكن است براي كنترل صرع استفاده شود. از جمله استفاده از يك دستگاه كوچك كه در طرف بالا و چپ قفسه سينه كار گذاشته مي شود و باعث « تحريك عصب واگ » يا [Vagus nerve stimulation(VNS)] مي شود. عصب واگ كه عصب دهم مغزي است باعث كنترل تنفس،ضربان قلب، بلع، صحبت كردن، هضم غذا و چندين كار ديگر مي شود.اين دستگاه بطور دوره اي اين عصب را تحريك

مي كند و نشان داده شده كه در پيشگيري و يا حداقل كوتا ه كردن دوره تشنج بعضي افراد مؤثر است.

ساير روشها نيز ممكن است حداقل بطور نسبي باعث كنترل صرع شوند از جمله ، تن آرامي

(Relaxation) ، بيوفيدبك ، طب سوزني، طب فشاري و يا تغيير در رژيم غذائي است.

چند نكته مهم براي افراد مبتلا به صرع

اين افراد براي پيشگيري از حملات صرع بهتر است يك رژيم غذائي سالم، خواب كافي و سطوح استرس پائين داشته باشند. همچنين از آنجا كه كه تب ممكن است ، ايجاد تشنج كند، با اولين علائم بيماري داورهاي ضدتب بايد تجويز شود. اگر تشنج شما با مقدمه (Aura) شروع مي شود و به شما حالتي دست مي دهد كه مي فهميد تا چند لحظه ديگر تشنج خواهيد كرد، سريعاً خود را به يك مكان امن رسانده و در حالت درازكش قرار گرفته تا تشنج شما تمام شود. به اطرافيان خود بياموزيد كه هنگاميكه شما را در حال تشنج ديدند، چكار كنند و چه اقداماتي را انجام دهند. همچنين بعضي از روشها را هرگز به تنهائي انجام ندهيد ، مثل شنا كردن يا دوچرخه سواري تا در صورت بروز حادثه كسي بتواند شما را نجات دهد. در هنگام ورزشهائي مثل دوچرخه سواري، اسكيت سواري ، موتور سواري و … حتماً كلاه ايمني بر سر بگذاريد.

علايم تشنج و صرع

1- علايم تشنج و صرع كدام است؟

شايع ترين علايم كه از نظر باليني قابل مشاهده است، اين است كه بيمار به صورت ناگهاني جيغ مي كشد و به روي زمين مي افتد و از هوش مي رود. دست و پاهايش سفت مي شود

(كه به اين مراحل تونيك گفته مي شود) و بعد از چند ثانيه (20الي 30 ثانيه) شروع به دست و پا زدن مي كند. سپس به حالت اغما(بيهوشي) مي رود و به صدا ها جواب نمي دهد.

در فاز پس از حمله، بيمار به هوش مي آيد و تا يك روز سردرد و حالت كوفتگي، خواب آلودگي و بي حالي دارد. بعد از دو روز اين حالت ها برطرف مي شوند. البته نمونه ي ذكر شده فقط يك نوع از انواع صرع و تشنج مي باشد.

در حالت دوم بيمار موقع تشنج حالت هاي دل درد، بي حوصلگي، اضطراب بدون دليل، درد پا و علايم پيش درآمد تشنج را دارد. اگر اين حالات بدون دلايل خاصي اتفاق بيافتد، بهتر است بيمار با پزشك مشورت كند، چون ممكن است نشانه اي از يك حمله ي صرع قريب الوقوع باشد.

از علايم ديگر در كودكان، افت تحصيلي و مشكل تحصيلي، به خصوص در درس املا مي باشد. معلم هميشه شكايت دارد كه كودك به يك جا خيره مي شود و به نقطه خاصي مي نگرد. به اين حالت، حالت عدم حضور گفته مي شود و به نظر مي رسد كودك فكرش در جاي ديگري است. در اين حالت هوشياري براي مدت كمي از بين مي رود. اين مدت به حدي كوتاه است كه ممكن است بيمار دوچرخه سواري هم بكند و پا هم بزند، ولي اين اختلال هوشياري (در حد 3- 2 ثانيه) را هم داشته باشد و يا در حين نوشتن املا ممكن است در طول يك جمله چندين كلمه را جا بياندازند. اين نوع تشنج خوش خيم مي باشد و اگر

زود درمان شود، بهبود خواهد يافت.

از علايم ديگر تشنج در كودكان، افت تحصيلي، به خصوص در درس املا مي باشد. معلم هميشه شكايت دارد كه كودك به يك جا خيره مي شود و يا در حين نوشتن املا ممكن است در طول يك جمله چندين كلمه را جا بياندازند.

از علايم ديگر تشنج، علايم موضعي مانند اينكه يك دست در كنترل فرد نباشد، گزگز شدن و مورمور شدن ناگهاني يك طرف بدن، تغيير خلق به صورت گذرا (كه يك انسان با شخصيت با حالت روحي پايدار ممكن است به مدت 6- 5 دقيقه دچار حالت گذراي موقت عجيب باشد) و بعضي از اختلالات رفتاري و رفتارهاي نامناسب كه با شخصيت فرد جور در نمي آيد، كه اين ها بايد بررسي شوند.

2- شايع ترين نوع تشنج كدام است؟

شايع ترين نوع تشنج، تشنج رواني- حركتي و يا تشنج لُب گيج گاهي مي باشد (عنوان مي شود كه داستايوفسكي نويسنده ي مشهور هم اين نوع تشنج را داشته است). اين نوع تشنج به صورت حملات از دست دادن ارتباط با محيط است. بيمار ممكن است رفتاري عجيب مانند بازي با دگمه ي لباس يا بازي با انگشتان داشته باشد كه به اين نوع صرع، اتوماتيسم گفته مي شود و براي مدت 1الي 2دقيقه فرد متوجه چيزي نيست و دچار اختلال هوشياري مي شود. اگر اين نوع تشنج به تنهايي باشد معمولاً اختلالي به وجود نمي آورد، ولي به طور معمول به كل مغز پخش مي شود و هوشياري از بين مي رود و اكثراً اين نوع تشنج ها شايع ترين نوع مي باشند. ولي چون زود تبديل به تشنج نوع دوم مي شوند،

تشخيص داده نمي شوند و در كودكان شايع تر است.

لازم به ذكر است چنانچه تشنج ها به صورت حملات تكراري باشند، تبديل به صرع مي شوند، به طوري كه در ايران حدود 6- 5 ميليون نفر تشنج دارند و حدود 10درصد از آن ها دچار صرع مي باشند.

در كل صرع بيماري درمان پذيري مي باشد و افراد نبايد هيچ نگراني از اين بابت داشته باشند.

3- آيا اين بيماران مي توانند ورزش كنند؟

بله، ورزش براي بيماران صرعي هيچ خطري ندارد. فقط ورزش هاي سنگين مانند كوه نوردي ، صخره نوردي را نبايد انجام دهند و اگر مي خواهند شنا كنند، بايد يك نفر همراه داشته باشند.

كودكان محدوديت زيادي براي ورزش ندارند. بيماران صرعي هيچ گونه محدوديتي براي شغل هاي اداري- دفتري و ... ندارند، فقط بايد از انجام كارهايي كه دقت و هوشياري بسيار لازم دارد (مانند خلباني) پرهيز كنند.

كمك هاي اوليه صرع

يكي از شايع ترين اختلالات مغزي در جهان، اختلال صرع است. اين بيماري در بسياري از موارد با تشنج هاي مكرر كه نتيجه فعاليت بيش از حد مغز است، مشخص مي شود و علائم آن حملات ناگهاني و موقت، بيهوشي و تشنج متناوب با فواصل سلامت ظاهري است. بروز صرع مي تواند ناشي از زمينه هاي ژنتيكي، آسيب مغزي ناشي از زايمان، بيماري هاي عفوني و انگلي، آسيب هاي مغزي، مسموميت ها و تومورها باشد.

سن شروع اين بيماري از اهميت خاصي برخوردار است. بروز صرع قبل از شش ماهگي حاكي از ضايعات شديد مغزي است. اگر در جريان تب اتفاق بيفتد، حاكي از كم شدن آستانه تحمل مغزي بوده و در دوران بلوغ حاكي

از اختلالات فيزيولوژيكي، زيستي و هورموني است. در سن 35 سالگي به بالا نيز معمولاً به دليل ضايعات قلبي و عروقي است.

در بسياري از موارد با تشنج هاي مكرر كه نتيجه فعاليت بيش از حد مغز است، مشخص مي شود و علائم آن حملات ناگهاني و موقت، بيهوشي و تشنج متناوب با فواصل سلامت ظاهري است.

در تشخيص صرع بايد به چند نكته توجه داشت: تشخيص وجود بيماري، تشخيص نوع بيماري و تشخيص علت بيماري. امروزه بيماري صرع را به دلايلي از جمله روابط اجتماعي، تحصيلي، ازدواج، فعاليت هاي شغلي و... در زمره بيماري هاي اجتماعي به شمار مي آورند. در تشخيص صرع نبايد آن را با عارضه اي به نام «سنكوپ» كه در اثر كم رسيدن خون به مغز، به علت كم شدن برگشت خون وريدي مخصوصاً در كساني كه زياد سرپا مي ايستند يا در سربازاني كه به مدت طولاني نگهباني مي دهند، اشتباه گرفت. به طور كلي در تشخيص اين بيماري به شرح حال بيمار و شاهدان عيني و قابل اطمينان در حملات تشنجي و بيهوشي، بايد توجه و دقت كافي شود.

انواع صرع:

صرع تشنجي

با تشنج هاي توأم با بيهوشي مشخص مي شود و تقريباً همه ما آن را به عنوان "حمله غش" مي شناسيم. در اين حالت فرد بدون اختيار به زمين مي خورد. عضلات بدن كشيده شده، سر به عقب مي افتد و بدن يكپارچه سفت و تنفس قطع مي شود. در اين مرحله عضلات صورت، دست ها و تمام بدن دچار حركت و تكان شديد شده كه با گاز گرفتن زبان، كف كردن دهان، كبودي رنگ صورت و گاهي

دفع ادرار مشخص مي شود. در پايان حمله نيز موقعي كه شخص به هوش مي آيد، هيچ خاطره اي از آنچه اتفاق افتاده است ندارد و نسبت به آنچه كه پيش آمده كاملا بي اطلاع است، فقط احساس كوفتگي و خستگي شديد مي كند و اگر سابقه داشته باشد، متوجه مي شود كه غش كرده است.

صرع را نبايد با عارضه اي به نام «سنكوپ» كه در اثر كم رسيدن خون به مغز، به علت كم شدن برگشت خون وريدي مخصوصاً در كساني كه زياد سرپا مي ايستند يا در سربازاني كه به مدت طولاني نگهباني مي دهند، اشتباه گرفت.

صرع كوچك

برخلاف صرع بزرگ يا تشنجي، درصرع كوچك فرد سقوط نمي كند، ولي فراموشي كه به حالات "بيخودي از خود" معروف است، در اين نوع صرع اتفاق مي افتد. در اين نوع حمله، شخص مصروع ناگهان در حالتي كه است، ثابت مي ماند و فعاليتش متوقف مي شود. در اين حالت بيمار چيزي حس نمي كند و بينايي و شنوايي اش محدود مي شود، ولي پس از گذشت 2 تا 20 ثانيه مجدداً فعاليتش آغاز مي شود، در حالي كه از اتفاقي كه افتاده كاملاً بي خبر است. اين حملات ممكن است در سنين بلوغ از بين بروند يا اين كه به صرع بزرگ تبديل شوند.

صرع رواني- حركتي

اين نوع صرع هميشه با از دست دادن هوشياري توأم نيست و با تغييرات خلقي مانند پرخاشگري، بيقراري شديد، ناآرامي، حملات انفجاري، خرابكاري و... ممكن است همراه باشد. به علت حملات مكرر صرع و كاهش اكسيژن و تغذيه سلول هاي مغز، قدرت مقاومت در مقابل عوامل مختلف در

فرد مصروع كاهش مي يابد و باعث واكنش هاي غيرعادي و اختلال در يادگيري مي شود. به همين جهت عده اي از محققان نام شخصيت هاي صرعي را «شخصيت هاي انفجاري» گذاشته اند.

خوشبختانه با داروهاي جديد مي توان از اكثر حملات صرعي پيشگيري كرد. اين داروها نه تنها حملات را متوقف مي كنند، بلكه در درمان علائم رواني و خصوصيات اخلاقي و عاطفي بيماران نيز تأثير زيادي دارند

تشنج تب دار در كودكان

نوار مغزي در اين كودكان علامت صرع را نشان نمي دهد، ولي آمادگي براي تشنج هاي بعدي در كودك وجود دارد. البته تشنج به هنگام تب به شرطي كه موارد زير را دارا باشد، خطرناك نيست:

كمتر از 15 دقيقه به اتمام برسد، تكرار نشود، با علائم ضايعات مغزي و عقب ماندگي همراه نباشد، سابقه بيماري در خانواده وجود نداشته باشد، بيماري بعد از يك سالگي بروز كند و كودك مبتلا به كمبود قند و كلسيم نباشد.

با توجه به اين كه بيش از 80 درصد بيماران مصروع در كشورهاي در حال توسعه زندگي مي كنند، در زمينه اقدامات مؤثر و مفيد در پيشگيري از صرع مي توان مراقبت كافي در دوران بارداري، پيش و پس از زايمان، زايمان بي خطر، كنترل تب در كودكان، كنترل بيماري هاي انگلي و عفوني و پيشگيري از صدمه مغزي را نام برد.

اگر مغز هر فردي در معرض يك تحريك قدرتمند قرار گيرد، دچار حمله تشنجي مي شود. در واقع يك نفر از هر 20 نفر زماني در طول زندگي اش حمله تشنجي داشته است، اما افراد مصروع مكرراً دچار حملات تشنجي مي شوند.

در زمينه

درمان نيز مطالعات اخير در كشورهاي در حال توسعه نشان داده ، تا 70 درصد موارد تازه تشخيص داده شده صرع در كودكان و بزرگسالان را مي توان با موفقيت با داروهاي ضد صرع درمان كرد. پس از گذشت 5-2سال از كنترل موفقيت آميز صرع نيز مي توان درمان را در60 تا 70 درصد موارد قطع كرد. درمان جراحي براي برخي از بيماران مصروع مقاوم به درمان نيز ممكن است موفقيت آميز باشد. حمايت رواني و اجتماعي نيز براي اين بيماران ارزشمند است.

رويكرد جديد براي تشخيص صرع

در اجلاس امسال متخصصان اروپايي در مورد صرع، شيوه جديدي براي تشخيص اين بيماري مورد بررسي قرار گرفت. پژوهش هاي جديد حاكي از آن است كه خطر تشخيص نادرست صرع را با تجزيه و تحليل گفتار بيمار در توصيف حملات تشنجي اش مي توان كاهش داد. اين شيوه به پزشكان كمك خواهد كرد تا تفاوت بين حملات تشنجي غير صرعي و حملات صرعي را متوجه شوند.

اگر مغز هر فردي در معرض يك تحريك قدرتمند قرار گيرد، دچار حمله تشنجي مي شود. در واقع يك نفر از هر 20 نفر زماني در طول زندگي اش حمله تشنجي داشته است، اما افراد مصروع مكرراً دچار حملات تشنجي مي شوند. اين حملات ناشي از تكانه هاي الكتريكي غيرطبيعي در مغز است. نوع حملات از فردي به فرد ديگر فرق مي كند. در شيوه ي جديد تشخيص، به بيمار فرصت داده مي شود كه تجربه خود را در حين حمله تشنجي توصيف كند. پژوهشگران دريافته اند نحوه توصيف صرع و حملات غيرصرعي توسط بيماران كاملاً متفاوت است. بيماران صرعي داوطلبانه چگونگي

بروز و فروكش كردن حملات را شرح مي دهند، در حالي كه بيماران مبتلا به حملات غيرصرعي معمولا در مورد حمله شان دچار فراموشي كامل هستند.

باورهاي غلط آزاردهنده تر از بيماري صرع

هر ساله هفته صرع، 24مهر تا 2 آبان، بدون سر و صدا به پايان مي رسيد، درحالي كه درباره صرع، هنوز هم باورهاي غلط بسياري در ميان عامه ي مردم رواج دارد. خيلي ها فكر مي كنند، مبتلايان به صرع، هرگز نمي توانند زندگي عادي داشته باشند و حتي بسياري، از اين بيماران وحشت دارند.

با اين اوصاف، كارشناسان مي گويند نياز است اطلاعات منطبق با واقعيت و متناسب با سن افراد، به عموم مردم داده شود و از طرف نهادهاي آموزشي نيز به طور منظم كلاس هاي آموزشي تخصصي جهت تداوم آموزش براي مربيان بهداشتي مدارس در زمينه بيماري صرع و حملات تشنجي برگزار گردد، زيرا در حالي كه آمارها مي گويند در ايران از هر هزار كودك در سن دبستان 2/4 نفر مبتلا به صرع هستند، مطالعات نشان مي دهد كمتر از 10 درصد مربيان بهداشت مدارس، كساني كه بيشترين احتمال برخورد با بيماران اين چنيني را دارند، از اطلاعات كافي براي كمك به اين بيماران برخوردار نيستند.

دكتر شهرام ابوطالبي متخصص مغز و اعصاب و عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي در گفت وگو با همشهري، با بيان اين كه صرع يكي از شايع ترين اختلالات عصبي است كه از سنين كودكي آغاز مي شود، مي گويد: هم اكنون 65 درصد مصروعان را كودكان و نوجوانان تشكيل مي دهند و پيش بيني شده حدود 700 هزار مصروع در كشور وجود داشته باشد.

به گفته وي، مسلما آمار واقعي تعداد مبتلايان به صرع در دنيا بيش از اين مقدار است، زيرا سازمان

جهاني بهداشت معتقد است اين بيماري غالبا يك اختلال پنهاني است و در اكثر موارد بدون گزارش باقي مي ماند.

دبير چهارمين سمينار سراسري صرع، مشكلات مصروعان را داروهاي درماني آنها مي داند كه به صورت دراز مدت حدود 2 سال و برخي مادام العمر بايد استفاده شود و هزينه هاي زيادي را بر بيماران تحميل مي كند و علاوه بر داروها، ويزيت مكرر، آزمايش هاي دوره اي و نوار مغزي نيز هزينه براست.

دكتر ابوطالبي، روش هاي پيشگيري در بروز صرع را مشاوره ي قبل ازدواج، بهداشت و مراقبت دوران بارداري، شرايط مناسب زايمان، افزايش آگاهي و اطلاعات مردمي و كاهش تصادفات بيان كرده و مي گويد: 6 گام اساسي براي پيشگيري از ابتلا به صرع كه سازمان جهاني بهداشت بيان كرده است عبارتند از: مراقبت هاي پيش از تولد، زايمان بي خطر، كنترل تب در كودكان، كاهش ضربه مغزي، كنترل بيماري هاي عفوني و انگلي، و مشاوره ژنتيك.

دكتر ابوطالبي كه قائم مقام مدير عامل انجمن صرع است، يكي از اهداف انجمن صرع ايران را آموزش به بيمار و خانواده ذكر كرده و مي گويد: بار انگ اجتماعي بيماري صرع بيشتر از خود بيماري است، چون بيمار مصروع ممكن است هر از گاهي دچار حمله صرعي شود و با دارو هم كنترل شود و در ساير مواقع مشكل خاصي را احساس نكند، ولي به دليل ديدگاه منفي كه در جامعه در خصوص اين افراد وجود دارد، بيشتر مواقع از داشتن زندگي مطلوب و عادي محروم مي شود.

به گفته وي، يكي از مهم ترين اهداف انجمن، توجيه افراد جامعه در اين خصوص است كه صرع پديده اي گذراست. دكتر ابوطالبي، ضمن اذعان به اين كه طي 10 سال اخير ديد اجتماعي نسبت

به اين افراد خيلي بهتر شده، ولي هنوز تا وضع مطلوب خيلي راه مانده است، افزود: بايد در رابطه با اين افراد قوانيني بگذارند كه پيشنهاداتي هم به مجلس و وزارت تعاون داده شده كه محدوديت هايي كه اين افراد در جامعه با آنها مواجه هستند برطرف شود، اما متأسفانه هنوز به جايي نرسيده ايم و همچنان اين افراد در محل كار خود با كارفرماي خود مشكل دارند.

مشكل ديگر بيماران صرعي، داروهاي گران قيمت و ويزيت هاي مكرر و هزينه هاي مربوط به نوار مغزي آنهاست كه متأسفانه به دليل بيمه نبودن آنها با مشكلات زيادي مواجهند.

دكتر ابوطالبي مي گويد: بيماري صرع بايد با توجه به شرايطي كه فرد مصروع دارد، جزو بيماري هاي خاص تلقي شود، چرا كه هم هزينه هاي درماني آنها زياد است، هم اينكه شديدا نيازمند حمايت اجتماعي از سوي جامعه هستند.

وي مي افزايد: با توجه به اين كه بيش از 80 درصد بيماران مصروع، در كشورهاي در حال توسعه زندگي مي كنند، در زمينه اقدامات مؤثر و مفيد در پيشگيري از صرع مي توان مراقبت كافي در دوران بارداري، پيش و پس از زايمان، زايمان بي خطر، كنترل تب در كودكان، كنترل بيماري هاي انگلي و عفوني و پيشگيري از صدمه مغزي را نام برد.

به گفته وي، اگر مغز هر فردي در معرض يك تحريك قدرتمند قرار گيرد، دچار حمله تشنجي مي شود و در واقع يك نفر از هر 20 نفر، ممكن است زماني در طول زندگي اش حمله تشنجي داشته باشد، اما افراد مصروع مكررا دچار حملات تشنجي مي شوند.

دكتر ابوطالبي با اشاره به اين كه در زمينه درمان نيز مطالعات اخير در كشورهاي در حال توسعه نشان داده، تا 70 درصد

موارد تازه تشخيص داده شده صرع در كودكان و بزرگسالان را مي توان با موفقيت با داروهاي ضد صرع درمان كرد، مي گويد: پس از گذشت 2 تا 5 سال از كنترل موفقيت آميز صرع نيز مي توان درمان را در60 تا 70 درصد موارد قطع كرد؛ همچنين درمان جراحي براي برخي از بيماران مصروع مقاوم به درمان نيز ممكن است موفقيت آميز باشد و حمايت رواني و اجتماعي نيز براي اين بيماران ارزشمند است.

به گفته كارشناسان، به منظور افزايش فرصت هاي آموزش كودكان مصروع، معلمان بايستي اطلاعات و مهارت هاي علمي خود را در زمينه صرع افزايش داده و برنامه هاي تربيتي معلمان در اين زمينه نيز در دوره هاي آموزشي آنها گنجانده شود.

چنان كه گاه كودكان مبتلا به صرع، از صرع خود به عنوان يك بهانه براي رفع تكليف و در رفتن از زير درس خواندن سوء استفاده مي كنند و به بهانه صرع، گاه خانواده و معلم خود را گول مي زنند كه بايد توجه داشت كه كودك مبتلا به صرع از اين نظر هيچ فرقي با ديگر كودكان ندارد و بايد از چنين كودكي انتظار داشت كه وظايف خود را انجام دهد و عذري نياورد.

با اين حال دروسي هستند كه ممكن است موجب افزايش اضطراب دانش آموز شده و ترس از وقوع حمله را افزايش دهند. در اين موارد بايد آموزش مقابله با استرس يا پرهيز از موارد استرس زا را به كودكان آموخت.

صرع و تاثير آن بر زندگي زنان

صرع (EPILEPSY) عبارت است از اختلال يا از بين رفتن موقتى هشيارى كه به صورت ناگهانى رخ مى دهد و غالباً همراه با حركات عضلانى كه ممكن است به صورت حركت كوچك پلك

ها ظاهر شود و يا با تكان هاى خيلى شديد همراه باشد و تمام بدن را در بر گيرد.

صرع عبارت است از تغييرات ناگهانى اختلاف پتانسيل بين داخل و خارج سلول عصبى و برحسب نوع سلولى كه در معرض اين تغيير قرار مى گيرد تظاهرات بالينى گوناگونى به صورت تغيير در سطح هشيارى، فعاليت هاى حركتى، تغييرات رفتارى، تغييرات حسى و سيستم عصبى خودكار ايجاد مى شود.

به طور كلى علل صرع را مى توان در دو گروه كلى زير قرار داد:

1 - صرع اوليه (ايديوپاتيك): كه اختلال مشخصى در سيستم عصبى مركزى وجود ندارد و اغلب زمينه ژنتيكى دارد.

2 - صرع ثانويه يا علامتى: كه با اختلال مشخص در سيستم عصبى مركزى تعريف مى گردد. در مجموع اين دو گروه طيفى از ضربات ناگهانى سر، عفونت ها، تومورهاى مغزى، اختلالات متابوليك مغز، مشكلات زايمان و فاكتورهاى ژنتيك را در بر مى گيرند.

بعضى از زنان دريافته اند حملاتشان درست قبل يا در دوران قاعدگى شان رخ مى دهد. اكثر زنانى كه متوجه تأثيرات دوره قاعدگى در حملاتشان هستند، مى دانند كه در هر زمان ديگرى نيز ممكن است دچار حمله شوند، اما ميزان بروز اين حملات در حوالى زمان عادت ماهانه بيشتر است. هنگامى كه زنى نزديك به دوران قاعدگى دچار حمله مى گردد، اين نوع صرع به عنوان «صرع قاعدگى» شناخته مى شود. دليل اين مسئله هنوز به طور كامل روشن نيست، و ممكن است ناشى از تغييرات هورمون هاى جنسى (استروژن و پروژسترون) در زمان قاعدگى و يا در اثر افزايش مايعات بدن در اين زمان باشد. براى بعضى از اين

افراد، افزودن برخى از داروها در هفته قبل از دوران قاعدگى مى تواند مفيد باشد كه در هر حال انجام اين كار بايد طبق دستور پزشك صورت گيرد.

از آنجا كه امروزه روش هاى مؤثر جلوگيرى در دسترس است، داشتن فرزند به صورت امرى انتخابى درآمده است. زنان مبتلا به صرع مى توانند از همه روش هاى مرسوم جلوگيرى استفاده كنند كه متداول ترين آنها قرص ضدباردارى است. طبق شواهد موجود، قرص هاى ضدباردارى هيچگونه تأثير نامطلوبى بر روى صرع ندارد. اما داروى ضدصرع مى تواند روى سوخت و ساز اين قرص ها تأثير بگذارد و اثر آن را كاهش دهد. يعنى مصرف همزمان قرص هاى ضدباردارى و داروى ضد صرع، مى تواند اثر قرص ضدباردارى را تا حدى كم كند. اگر داروهاى ضد صرع مصرف شده، حاوى آنزيم هاى القا كننده كبدى نباشد، قرص هاى ضدباردارى تركيبى با مقادير كم هورمون استروژن، معمولاً اثر خوبى خواهند داشت. ديدن هر لكه خون بين عادت ماهانه مى تواند نشان دهنده اين باشد كه مقادير هورمون استروژن كافى نبوده است. در صورت مشاهده اين رخداد بايد احتياط هاى لازم (استفاده همزمان از يك روش ديگر جلوگيرى از باردارى) به عمل آيد. در چنين مواقعى احتمال دارد كه نياز به افزايش استروژن وجود داشته باشد. در اين شرايط، افزايش ميزان بروز عوارض جانبى استروژن با مقادير بالا، چندان در نظر گرفته نمى شود. چون در اين وضعيت، قرص ضدباردارى با سرعت بيشترى توسط بدن از بين مى رود. حتى با وجود استفاده از تركيب با مقادير بالاى استروژن، اثربخشى قرص ضدباردارى در مقايسه با زمانى كه بدون داروهاى

القا كننده مصرف مى شوند، كاهش خواهد يافت. با اين حال اثر آن با روش هاى ديگر قابل مقايسه است. مسائل مربوط به قرص هاى ضدباردارى با مقادير پايين نبايد در كل نشانه نامناسب بودن اين قرص ها براى زنان تلقى شود. در همين حال در زمان تجويز قرص هاى ضدباردارى براى زنان مصروع، مى بايست عوامل خطرزاى ديگر نظير سن، چاقى، افراط در سيگار و غيره را در نظر گرفت.

باردارى

براى يك زن مبتلا به صرع، ضرورت دارد قبل از باردارى و در دوران باردارى تحت نظر يك پزشك متخصص قرار گيرد. اگر زن مصروعى كه داروى ضد صرع مصرف مى كند، تصميم به باردارى بگيرد، بايد قبل از آن خوردن اسيد فوليك مكمل (4 تا 5 ميلى گرم در روز) را شروع كند، زيرا ثابت شده است كه مكمل اسيد فوليك قادر است خطر به وجود آمدن اختلالات عصبى را در جنين كاهش دهد.

صرع و وراثت

دو عامل تعيين كننده پيشرفت صرع عبارت اند از:

ميزان آمادگى شخص براى تشنج و نيز وجود سابقه صدمه مغزى. در صورت وجود شرايط مساعد كننده صرع، فرد مستعد ابتلا به اين بيمارى است. همچنين هر شخص داراى يك «آستانه حمله» با سطح مقاومت مشخص نسبت به حملات است. آستانه حمله نشان دهنده ميزان آمادگى شخص براى تشنج است. اگر آستانه حمله خيلى پايين باشد، يعنى آمادگى شخص براى تشنج زياد است. در اين صورت اغلب بيمار دچار حملات خود به خودى مى شود. اگر آستانه حمله بالا باشد، آنچنان كه در بيشتر مردم چنين است، آمادگى شخص براى تشنج كم است. چنين فردى به آسانى دچار تشنج

نمى شود و تعدادى عوامل محيطى مانند صدمه به مغز لازم است تا حمله آغاز شود. اين آستانه بخشى از آستانه ژنتيكى شخص است و به طور ژنتيكى قادر به انتقال به هر كودك است. بنابراين براى بروز صرع در هر فردى يك عامل ژنى لازم است. اما ميزان بروز آن متغير است. در بعضى خانواده ها ممكن است صرع در تعداد زيادى از افراد آن بروز كند و در خانواده اى ديگر تنها يك عضو مبتلا وجود داشته باشد. خطر وجود صرع در كودكى كه از والدين مصروع به دنيا مى آيد بستگى به ماهيت صرع والدين و سطح آستانه حمله آنها دارد.

اگر يكى از آنها مصروع باشد احتمال ابتلا به صرع در نوزاد افزايش مى يابد، اما ميزان اين افزايش اغلب كم است. اگر والدين هر دو مبتلا به صرع باشند، در آن صورت خطر بيشترى بچه را تهديد مى كند.

يائسگى

ميانگين سن زنان براى پايان دوره هاى ماهانه و دوران بارورى، حدود پنجاه سالگى است. زنان در اين زمان اغلب دچار گ_ُر گرفتگى و تغيير سريع حالات روحى مى شوند. براى گ_ُرگرفتگى و ديگر نشانه هاى مربوط به يائسگى، اغلب درمان به روش جايگزينى هورمون استروژن، توصيه مى شود. اگر با خوردن هورمون جنسى، كنترل حملات مشكل شود، بايد قطع هورمون مدنظر قرار گيرد. مكمل هورمون استروژن اغلب براى پيشگيرى از كاهش كلسيم تجويز مى شود.

در بعضى از زنان، صرع مى تواند در اين مرحله از زندگى پيشرفت كند. بعضى از زنان كه سال ها دچار حمله بودند ممكن است متوجه بهبودى يا از بين رفتن حملات در اين زمان

شوند.

صرع و ازدواج

وقتي يك فرد مصروع تصميم به ازدواج مي گيرد، سؤالات متفاوتي براي وي وجود دارد. از جمله اين كه آيا مي تواند ازدواج كند يا خير؟ آيا بيماري او به فرزندش نيز به ارث مي رسد؟ و... ابتدا بايد به اين مسئله توجه داشته باشيم كه اگر يك فرد عادي با شرايط طبيعي بچه دار شود، احتمال اين كه فرزندش دچار صرع شود ، حدود نيم درصد است. حال اگر مادري مبتلا به صرع باشد، به دليل آنكه صرع ، طبيعتاً اساس ژنتيكي هم دارد، احتمال ابتلاي كودك به صرع، حدود 5 درصد است. علي رغم اين مسئله بايد در نظر داشت كه به احتمال 95 درصد ، مادر مصروع كودك سالمي را به دنيا مي آورد و اين شانس بسيار بالايي است.

به فردي كه مبتلا به صرع است ، توصيه مي شود قبل از ازدواج ، تحت مشاوره (خصوصاًمشاوره ژنتيك ) قرار گيرد و در طي دوران بارداري حتماً تحت نظر پزشك زنان و متخصص مغز و اعصاب قرار گيرد تا بدين ترتيب هرگونه احتمال خطر براي كودك وي از بين برود. بدين ترتيب با بررسي صحيح و منطقي اين مسئله ، بيماران مصروع مي توانند يك زندگي و ازدواج موفق داشته و فرزندان سالمي به دنيا آورند.

برخي از انواع بيماري صرع اساس ژنتيك شناخته شده اي دارند (مانند صرع كوچك ) كه ما مي دانيم ممكن است به ارث برسند. ولي برخي ديگر از انواع آن اساس ژنتيك ندارند. مثلاً اگر فردي در اثر ضربه مغزي دچار بيمار صرع گردد، هيچ گونه علت ژنتيكي در اين مورد وجود

ندارد. يا اگر كودكي در جريان زايمان دچار مشكلاتي از قبيل نرسيدن اكسيژن به مغز شود، احتمال ابتلاي وي به صرع در آينده وجود دارد. ولي چنانچه عوامل بيروني موجب به وجود آمدن اين اختلال باشد، اين بيماري به فرزند به ارث نمي رسد.

خوشبختانه در صرع، مواردي كه علل ژنتيك ندارند كم نيستند و در برخي از مواقع مي توان گفت انواع صرع اساس ژنتيك ندارد.

ضمناً توجه به اين نكته ضروري است كه علي رغم اينكه اين بيماري متأسفانه خوشنام نيست و افراد جامعه عقايد نادرستي در مورد آن دارند، ولي بايد ياد بگيريم كه آن را آگاهانه بشناسيم.

هر بيماري مزمن شرايط اجتماعي و عاطفي خاصي را ايجاد مي كند كه لازم است كيفيت زندگي در آن بررسي گردد.

صرع، اختلالي است كه در آن تخليه ناگهاني انرژي در مغز صورت مي گيرد و مي تواند با اختلالات حسي، حركتي و رفتاري توام گردد كه وقتي تخليه امواج به صورت عمومي باشد، موجب حذف هوشياري و شكل عمومي تشنج مي شود و وقتي هوشياري كاملاً از بين نرود به صورت تشنج موضعي، ساده يا پيچيده بروز مي كند.

در صرع به عنوان يك بيماري مزمن ، نمي توان حملات را پيش بيني كرد و هميشه دغدغه اين حملات با فرد مصروع وجود دارد. بر همين اساس عوامل مهمي در كيفيت زندگي مصروعين ( در كودكان و بزرگسالان) وجود دارد كه به آنها اشاره مي كنيم:

كيفيت مراقبت در كودكان

مهمترين مشكل در كودكان اين است كه افزايش يا كاهش بيش از حد مراقبت در آنان مي تواند بر كيفيت زندگي آنها تأثير

بگذارد. اين مسئله به خصوص در مادران وجود دارد كه به علت علاقه شديد به فرزندشان مي توانند در اين مسئله سهم به سزايي داشته باشند.

كيفيت آموزش

امكانات آموزشي در اين مورد بايد در مدرسه، خانواده و جامعه وجود داشته باشد. زيرا آموزش مناسب مي تواند در ادامه زندگي فرد تأثير به سزايي داشته باشد.

ازدواج مصروعين

فرد مصروع نبايد بيماري خود را در زمان ازدواج كتمان نمايد و بايد حقيقت را با صداقت به همسر آينده خود بگويد و با پزشك خود مشاوره اي را انجام دهد.

بارداري فرد مصروع

بهترين روش در بارداري اين است كه قبل از بارداري برنامه ريزي صحيحي در اين مورد وجود داشته باشد و فرد مصروع اين مسئله را با پزشك خود و پزشك زنان در ميان گذارد تا داروي مناسبي براي وي تجويز گردد و در طول دوران بارداري تحت نظر باشد تا اگر احساس شد مشكلي براي بيمار و جنين به وجود مي آيد با بررسي هاي انجام گرفته بتوان برخورد مناسبي با اين مسئله داشت.

داروها نيز در حين بارداري ادامه پيدا مي كند و نحوه زايمان هم بنا به تصميم پزشك است. بعد از زايمان نيز مادر مي تواند به فرزند خود شير دهد زيرا مصرف داروها تأثير منفي در فرزند وي ندارد، بلكه توجه به اين مسئله ضروري است كه اگر خانم باردار در دوران بارداري بدون مشاوره پزشك، خودسرانه داروي خود را قطع نمايد و دچار حمله تشنج گردد، اين امر مي تواند براي وي خطرناك باشد.

ازدواج مصروعين از ديدگاه روان پزشكي

روان پزشك نقش كليدي را در مورد مشكلات و بيماري هايي

كه در كنار صرع وجود دارد، ايفا مي كند و مي تواند در مورد مداخلات دارويي ( تداخل عمل و اثر داروها با يكديگر ) جهت درمان بيماري هاي همراه با صرع ، راهنمايي و مشاوره به بيمار، همسر و خانواده او ارائه دهد.

يكي از مشكلات عمده، نگرش ها، دانش ها و باورهاي غلط فرد يا خانواده يا خانواده همسر او در مورد بيماري است. حتي علاوه بر آنها، اين باورهاي غلط در خود پزشكان نيز در مورد ازدواج يك فرد مصروع مي تواند وجود داشته باشد.

مسئله ديگر اين است كه بعضي از افراد ازدواج را نجات دهنده، شفا و راه حل قطعي مشكلات خود مي دانند و فكر مي كنند هر مشكل رواني- جسمي كه وجود داشته باشد، ناشي از فشارها و مشكلات جنسي است و به دنبال آن حكم ازدواج را صادر مي كنند.

در زمان مشاوره روان پزشكي ، پزشك ابتدا به نگرش هاي فرد توجه مي نمايد. به اين كه آيا اين نگرش ها به ازدواج فرد صدمه مي زند؟ در غير اين صورت فرد را مجاز به ازدواج مي داند. دومين مسئله اي كه پزشك مد نظر قرار مي دهد، اين است كه آيا بيماري هاي همراه در يكي از طرفين وجود دارد يا خير؟ نكته ديگري كه در ازدواج بايد به آن توجه نمود كفايت رواني – عاطفي بيمار است و اين كه آيا فرد مصروعي كه حملات وي كنترل شده و مانعي براي ازدواج ندارد، كفايت همسري، پدر يا مادر بودن، بارداري و … را دارد يا خير؟!

نكته بسيار كليدي و مهم در مشاوره قبل

و بعد از ازدواج ، آموزش هاي جنسي است كه متأسفانه در كشور در مورد آن سكوت مي شود و حتي پدر و مادرها نيز نوعي خود سانسوري را در اين مورد پيش مي گيرند. لذا بهترين زمان اطلاعات گرفتن از بيماران، راجع به مسائل جنسي، زمان شروع بحث خواستگاري و ازدواج است كه بسياري از مراجعين در مورد اين موضوع يا اطلاعات ندارند يا اطلاعات غلطي دارند.

بنابراين كار كردن روي آموزش هاي جنسي، شناخت فرد روي فيزيولوژي خود، اطلاعات هورموني، اطلاعات آناتوميك، اطلاعات روان شناختي، دوران بارداري ، شناخت داروها، اثرات آن بر روي بارداري و جنين و… موضوعاتي هستند كه در قالب آنها مي توان اطلاعات مربوط به مسايل زناشويي، آموزش هاي جنسي و به ويژه جلوگيري از بارداري را به مراجعين ارائه كرد، چرا كه در ماه ها و سال هاي اوليه اين افراد بايد از بچه دار شدن جلوگيري نمايند و چگونگي تأثير اين داروها بعد از ازدواج نيز بررسي گردد.

صرع در كلاس درس

درباره صرع، هنوز هم باورهاي غلط بسياري در ميان عامه ي مردم رواج دارد.

خيلي ها فكر مي كنند، مبتلايان به صرع، اغلب از نظر ذهني عقب مانده اند و آدم هاي مفلوكي هستند كه هرگز نمي توانند زندگي عادي داشته باشند! با اين اوصاف، تصور كنيد در يك كلاس درس، ناگهان يكي از دانش آموزان به زمين بيفتد و دچار حمله تشنجي شود.

دانش آموزان چه فكري مي كنند؟ آموزگاران چه؟ پدر و مادرهايي كه در خانه اين ماجرا را از زبان فرزندشان مي شنوند، چه مي گويند؟

مقاله ي زير، درباره ابتدايي ترين مسائل مربوط به اين بيماري و نوع برخورد با كودكاني كه شاهد اين

اتفاق بوده اند، توضيحات مفيدي ارائه كرده است.

صرع در كودكان عقب مانده ذهني

وقوع هرگونه حمله تشنجي، ناشي از انتقال ناگهاني تعداد بسيار زيادي از پيام هاي عصبي در مغز است كه در حالت عادي نبايد اين پيام ها از مغز ساطع شوند. در ضمن، نبايد به صورت همزمان اين قدر پيام غيرلازم صادر شوند.

اين پيام ها مي توانند فقط در يك قسمت از مغز توليد شوند يا تمام مغز را در برگيرند. با توجه به محل شروع پيام ها، نماي باليني حمله تشنجي هم تعريف مي شود. مثلا اگر از نورون هاي ناحيه حركتي مغز شروع شوند، ممكن است حمله به صورت تكان هاي اندام شروع شود. علت دقيق شروع حمله تشنجي هنوز مشخص نيست.

صرع با عقب ماندگي ذهني ارتباط ويژه اي دارد. هنگامي كه عقب ماندگي ذهني با صرع توام شود، خود را به صورت چالشي قابل توجه نشان مي دهد. همچنين از نظر اقتصادي بار سنگيني بر دوش نظام سلامت وارد خواهد كرد.

به طور كلي ميزان شيوع صرع در افراد ك___م توان ذهني (IQ بي__ن69-50) حدود 15درصد و در بين آنهايي كه داراي IQ كمتر از50 هستند، 30 درصد است.

يافته هاي مطالعاتي حاكي از اين است كه شيوع عقب ماندگي ذهني در افراد مبتلا به صرع، مشابه شيوع اين اختلال در افراد عادي است.

سن__درم داون شاي__ع ترين عل_ت كروم__وزومي عق__ب مان__دگي ذه__ني اس_ت و در شرح__ي كه خود داون از اين سندرم ارائه كرده، به وجود ارتباطي بين سندرم داون و صرع اشاره اي نشده است.

رفتارهاي مشابه افراد صرعي و عقب مانده

يكي از م__واردي كه به تشخيص صحيح نوع صرع كمك مي كند، شرح دقيق وقايعي است كه در يك حم___له تشنجي بروز مي كند. با توجه به اينكه

افراد مبتلا به عقب ماندگي ذهني قادر نيستند وقايعي را كه براي آنها در هنگام بروز حمله تشنجي پيش مي آيد، به طور دقيق شرح ده__ند، لذا تشخيص صرع در اين افراد با مشكل همراه است.

از سوي ديگر، عقب ماندگان ذهني از خود رفتارهايي بروز مي دهند كه بسيار شبيه صرع است. براي مث_ال كشش هايي همانن__د آنچ__ه در صرع رخ مي دهد، در بين كودكان عقب مان_ده ذهن__ي كه دچار اسپاسم و حال__ت سف__تي هستند نيز ديده مي شود.

آرام و ساكت به جايي خيره شدن يا پاسخ ه__اي كند در نوع__ي از صرع در كودكان مبتلا به عقب ماندگي ذهني نيز ديده مي ش_ود. در ت_عدادي از مطالعات ديده شده كه 30-20 درصد از افراد عقب مانده ي ذهني كه براي ارزيابي صرع ارجاع داده شده اند، رفتارهايي مشابه صرع، اما بدون هيچ گونه ابتلا به صرع داشته اند.

شايع ترين رفتارهايي كه امكان اشتباه آنها با صرع وجود دارد عبارتند از: انقباض ناگهاني و شوك قسمتي از عضله يا تمامي عضله يا گروهي از عضلات، خلق و خوي عصباني و پرخاشگري، دوره هاي حواس پرتي.

بيماران صرعي شخصيت خاصي ندارند، ولي خصوصياتي مانند سمج بودن، نترس بودن، تمايل به لج بازي و پيله كردن، بهانه جويي، تمايل به اقدامات غير مترقبه و انفجاري، تحول خلق وخو مانند خوشي و غم به طور ناگهاني، دوره هاي عصبانيت شديد و سريع مانند شكستن اشياء، حمله كردن و نظاير آن در اين افراد فراوان ديده مي شود.

صرع و كلاس درس

هنگامي كه يكي از دانش آموزان دچار تشنج يا حمله ي صرع مي شود، اثرات آن تمامي كلاس را در بر مي گيرد. دانش آموزان ممكن است نگران سلامت و بهبودي همكلاس مصروع خود باشند.

آنها ممكن است از وضعيت

به وجود آمده به شدت نگران و مضطرب شوند، چرا كه همكلاسي آنها كه تا چند لحظه قبل صحيح و سالم در كنار آنها نشسته بود، حالا به شدت بيمار نشان مي دهد و ممكن است بروز اين پيشامد را براي خود نيز متصور باشند.

هنگامي كه اين وضعيت در كلاس پيش مي آيد، دانش آموزان نياز دارند كه اطلاعات واقع بينانه به اقتضاي سني كه در آن قرار دارند، در خصوص وضعيت به وجود آمده دريافت كنند.

صرع يك بيماري نيست و هرگز از يك كودك به كودك ديگري انتقال نمي يابد و كودكاني كه اين وضعيت را دارند با مصرف دارو مي توانند از بروز تشنج جلوگيري كنند.

آنها نيازمند دريافت اين واقعيت هستند كه هيچ خطري نه آنها و نه دانش آموزي را كه به حمله دچار شده، تهديد نمي كند. در صورت عدم ارائه ي آگاهي مناسب به دانش آموزان ممكن است ترس به وجود آمده در آنها باعث طرد يا تحقير دانش آموز مصروع توسط آنها گردد.

هنگامي كه آموزگار يا مربي بهداشت، وقايعي را كه اتفاق افتاده براي دانش آموزان شرح داده و به پرسش هاي آنها در اين زمينه پاسخ مي دهد، اين امكان و زمينه را بوجود مي آورد تا اثرات نامطلوب اجتماعي بروز تشنج كاهش يابد. اين بحث و گفت وگو با دانش آموزان مي بايست در صورت امكان هرچه سريع تر بعد از بروز حمله ي صرع انجام گيرد.

براي كودك توضيح بدهيد

بايد به كودكاني كه بيننده ي يك حمله صرعي درباره يكي از همشاگردي هاي خود بوده اند توضيح داد: «چيزي كه براي اين دانش آموز اتفاق افتاده تشنج نام دارد.

اين تشنج به اين دليل اتفاق مي افتد كه براي مدت يك يا

دو دقيقه مغز كودك نمي تواند درست عمل كند و پيام هاي درهم و برهمي را به بدن مي فرستد كه باعث بروز اختلال مي گردد.

اما پس از اين مدت، تشنج تمام شده و هم مغز و هم جسم كودك به طور درست و صحيح عمل مي كنند. تشنج قسمتي از پديده اي است كه صرع نام دارد كه بعضي از كودكان اين وضعيت را دارند.

صرع يك بيماري نيست و هرگز از يك كودك به كودك ديگري انتقال نمي يابد و كودكاني كه اين وضعيت را دارند با مصرف دارو مي توانند از بروز تشنج جلوگيري كنند.»

راه هاي درمان تشنج و صرع كدام است؟

براي آن كه بيماري صرع اثبات شود، بايد ابتدا يك سري بيماري هاي مشابه شناخته شوند. يكي از بيماري هاي مشابه سنكوب مي باشد كه خون به مقدار كافي به مغز نمي رسد و به صورت گذرا در اثر ديدن مثلاً يك حادثه يا تصادف؛ يا در اثر گرماي يا سرماي زياد، خون براي مدت كوتاهي به مغز نمي رسد؛ يا به دنبال افت فشار به علت از دست دادن خون و شوك عصبي ممكن است فرد دچار سنكوب شود و بيافتد. اين بيماران بايد با توجه به شرح حال و معاينه، از بيماران صرعي افتراق داده شوند.

بعضي موارد در بيماري هاي قلبي يا سكته هاي مغزي كه خون كافي به مغز نمي رسد ممكن است كاهش هوشياري رخ دهد كه نبايد با صرع اشتباه شود.

بيمارهاي ديگري مانند ميگرن ممكن است باعث از دست رفتن هوشياري شود.

هم چنين كمبود مواد معدني و تغذيه اي مي تواند سبب از دست دادن هوشياري شود.

بعضي از ضايعات مغزي مثل عفونت هاي مغزي-

تومورهاي مغزي، فشار بالاي جمجمه ممكن است بدون ايجاد تشنج باعث افت هوشياري شوند، ولي گاهي اوقات اين موارد خود باعث تشنج مي شوند.

از نوار مغز، آزمايشات اختصاصي خون، آزمايشات عمومي خون، CTS ، SCAN وMRI براي تأييد يا ردّ تشنج استفاده مي شود.

بعد از مشخص شدن تشنج، درمان به دو دسته ي دارويي و غيردارويي تقسيم مي شود.

درمان هاي غيردارويي بدين جهت داراي اهميت زيادي مي باشند كه شامل حذف عوامل خطرناك به خصوص براي پيش گيري از آسيب هاي مغزي مي باشد كه از زمان جنيني شروع مي شود و شامل خودداري از مصرف دخانيات، خودداري از محيط هاي آلوده مثل راديواكتيو مي باشد.

انجام ورزش و پياده روي به طور غيرمستقيم آمار تشنج ها را پايين مي آورد.

براي جلوگيري از تشنج بايد فرد خواب منظم و كامل داشته باشد (بي خوابي يكي از مهم ترين عواملي است كه باعث تشديد تشنج مي شود). بايد به تغذيه هم اهميت زيادي داده شود و و لبنيات ، سبزيجات و پروتئين به مقدار كافي در برنامه ي غذايي بيمار گنجانده شود.

جلوگيري از چاقي و پرخوري و جلوگيري از استرس و اضطراب بسيار مهم مي باشد.

در درمان دارويي، با داروهاي معمولي حدود 70- 60 درصد بيماران كنترل مي شوند و در درصد كمي از بيماران نياز به درمان با چند دارو وجود دارد.

در مجموع حدود 85 درصد بيماران تشنجي با يك يا چند دارو كنترل مي شوند و در 20- 15درصد موارد ممكن است با مصرف دارو به خوبي كنترل نشوند يا احتمالا بهبود نيابند. اين ها بيماراني هستند كه آسيب هاي شديد مغزي دارند

(مانند بيماران عقب مانده ي ذهني يا افراد دچار ناهنجاري هاي شديد مغزي مادرزادي). البته اين بيماران نيز درمان مي شوند.

در مجموع با درمان كامل، حدود 95درصد بيماران طول عمر طبيعي دارند و ترس جامعه از اين بيماري هميشه بي مورد مي باشد.

البته درصد كمي ممكن است افراد وابسته اي باشند، ولي اكثر افراد با درمان دارويي يا غيردارويي در زندگي هيچ مشكلي را نخواهند داشت، چه بسا افراد به ظاهر سالم ممكن است در برخورد با مشكلات زندگي عاجز باشند ولي اين افراد در زندگي خود هيچ مشكلي نداشته باشند.

داروهاي ضد صرع را در خانم هاي باردار نيز مي توان استفاده كرد.

عدم درمان به موقع اين بيماري چه عواقبي ممكن است داشته باشد؟

عدم درمان به موقع باعث مي شود كه كانون ايجاد تشنج (كانون شورشي تشنج) به صورت فونكسيون و فيزيولوژيك دچار اختلال شود و اگر درمان نشود ممكن است باعث تغييرات ساختماني در بافت مغز گردد و نواحي ديگر مغز را نيز درگير كند و كاركرد فكري فرد را كم كند. بنابراين درمان اين بيماران الزامي است.

درمان صرع، طولاني مدت و حدود دو تا سه سال مي باشد و بعد از اين دوره درمان كامل مي شود.

درصد بسيار كمي از بيماران ممكن است درمان طولاني مدت داشته باشند.اين افراد، افرادي هستند كه در لب گيج گاهي اختلال دارند يا داراي آسيب هاي مغزي بارزي هستند يا مشكل مادرزادي دارند، ولي به طور غالب با درمان 3-2 ساله به طور كامل بهبود مي يابند.

يكي از شايع ترين انواعي كه مي تواند ارثي هم باشد به نام "صرع پرشي" جوانان گفته مي شود كه در

واقع صبح ها و حتي حين صبحانه خوردن اتفاق مي افتد. اين نوع تشنج با اين كه خوش خيم است نياز به درمان دارد و بيش تر با درمان طولاني مدت درمان مي شود. تشنج هاي خوش خيم بر روي كارآيي فكري و اجتماعي تأثيري ندارند، ولي چون به هر حال اين بيماري وجود دارد بايد درمان شود.

توصيه ي كلي شما به اين بيماران چيست؟

به طور كلي صرع بيماري درمان پذير و خوش خيم مي باشد و ترس جامعه از اين بيماري كاملاً نا بجا و ناآگاهانه مي باشد و اكثر بيماران دچار صرع از خيلي از افراد جامعه بالاتر مي باشند و تا آخر عمر ممكن است هيچ مشكلي نداشته باشند. آقايان و خانم هاي جوان مبتلا به بيماري صرع به هيچ وجه نگران ازدواج و عواقب بعدي نباشند.

در مجموع چون يك بيماري خوش خيم مي باشد، بهتر است در صورت ثابت شدن اين بيماري توسط پزشك متخصص، اقدامات درماني انجام گيرد و مطمئن باشيد كه درصد بسيار زيادي از اين افراد (بالاي 95درصد) به طور كامل درمان خواهند شد.

منابع :

اسماعيل خاتمه- كارشناس سازمان آموزش و پرورش استثنايي

دكتر عسگر قرباني- متخصص بيماري هاي مغز و اعصاب

كمك هاي اوليه در آسيب هاي الكتريكي

وقتي شخصي دچار برق گرفتگي مي شود، عبور جريان الكتريكي از طريق بدن ممكن است وي را از هوش برده منجر به توقف تنفس و حتي ضربان قلب وي شود. جريان الكتريكي مي تواند هم در محلي كه وارد بدن مي شود و هم در محلي كه براي تخليه به «زمين از بدن خارج مي شود، سوختگي ايجاد كند. در بعضي موارد، جريان برق گرفتگي عضلاني هم ايجاد مي كند كه اين

موضوع مانع از قطع ارتباط مصدوم با منبع برق مي شود. بنابراين وقتي به صحنه حادثه مي رسيد، امكان دارد كه هنوز جريان الكتريكي در بدن مصدوم برقرار باشد («برق دار»). آسيب هاي الكتريكي معمولاً در منزل يا محل كار و در اثر تماس با منابع برق با ولتاژ پايين رخ مي دهند. همچنين ممكن است اين آسيب ها در اثر تماس با منابع برق با ولتاژ بالا (مثل خطوط انتقال نيروي افتاده روي زمين هم رخ دهند. افرادي كه با جريان ولتاژ بالا دچار برق گرفتگي مي شوند، ندرتاً زنده مي مانند.

آذرخش

آذرخش ( رعد و برق ) نوعي تخليه الكتريكي است كه در اثر الكتريسته ساكن بين دو ابر و زمين ايجاد مي شود . در اثر برخورد ذرات آب يك جبهه هواي گرم به ذرات يخ يك جبهه هواي سرد ، الكتريسته ساكن بوجود مي آيد كه نسبت به زمين داراي بارالكتريكي منفي بوده و در صورتي كه فاصله منبع جريان الكتريكي نسبتاً نزديك به سطح زمين باشد ، صاعقه بروز مي كند . در رعد و برقهاي شديد معمولاً بيشترين تخليه الكتريكي صورت مي گيرد . رعايت نكات ايمني هنگام وقوع صاعقه

اگر داخل ساختمان هستيد به نكات زير توجه كنيد :

? - وسايل برقي مانند راديو و تلويزيون را از برق بكشيد و سيم آنتن را خارج كنيد .

? - از درب و پنجره و بخاري ديواري ، شوفاژ و ديگر هادي هاي الكتريسيته دور شويد .

? - به منظر جلوگيري از خطر آتش سوزي ناشي از صاعقه نسبت به نصب برق گير در ساختمانهاي بلند اقدام كنيد اگر در خارج ساختمان هستيد :

• در

مكانهاي مرتفع قرار نگيريد .

• از درختان ، تپه ها ، ديركها ، طناب رختشويي ، سيم برق هوايي ، لوله هاي فلزي و آب دور شويد .

• به اشياء فلزي ( از قبيل دوچرخه ، نرده هاي آهني ، قلاب ماهيگيري ، لوازم فلزي خانه و واگنهاي راه آهن ) دست نزنيد .

• اگر در فضاي باز گرفتار رعد و برق شديد ، زانو و پاهاي خود را نزديك يكديگر قرار داده و سر خود را خم كنيد .

• اگر در حال شناكردن هستيد يا روي قايق سواريد فوراً از آب بيرون بيائيد .

اگر در بيرون از خانه هستيد ، زير درخت يا نقاط مرتفع پناه نگيريد بلكه در محلي باز به حالت خميده باقي بمانيد ايستادن زيردرخت يا روي تپه هنگام صاعقه بدترين كار مي باشد

• داخل اتوبوس و ترن مكانهاي امني هستند ، بنابراين مي توانيد هنگام صاعقه به داخل ساختمان يا ايستگاه ترن زيرزميني يا درون اتومبيل برويد .

• در صورتي كه در اتومبيل هستيد ، در محل مطمئن توقف كنيد و موتور را خاموش كنيد و آنتن ماشين را پائين بكشيد .

علائم و نشانه هاي فرد آسيب ديده

بر اساس شدت صدمات وارده ، تابلوي باليني متفاوت بوده و ممكن است فقط به صورت اختلال هوشياري گذرا و لحظه اي و احساس ضعف و بي حسي موقت باشد و اينكه سوختگي شديد ، ايست قلبي - تنفسي و مرگ رخ مي دهد . ميزان مرگ ومير كلي آن حدود ??-?? درصد بوده و در ?? درصد قربانيان نجات يافته ، عوارض ماندگار

موجود خواهد آمد .

• اختلال عصبي ممكن است بصورت كاهش سطح هوشياري ، فراموشي ، تشنج ، سوزن سوزن يا گزگز شدن انتهاي دست و پا ، لكنت زبان ، خونريزيهاي مغزي و كما باشد .

• اختلالات قلبي - عروقي بصورت نامنظم شدن ضربان قلب و افزايش فشار خون شديد مي باشد .

• شايعترين علت مرگ در اين افراد ايست تنفسي است . پوست از چند طريق ممكن است دچار ضايعه شود . شايعترين آن ، سوختگي حاصل از انتقال سطحي جريان الكتريكي است و همچنين سوختگي در نواحي مرطوب بدن ( زيربغل و كشاله ران ) ممكن است اتفاق بيافتد .

• بيش از ??? قربانيان صاعقه دچار پارگي پرده گوش شده و همچنين ممكن است اختلال شنوايي در اثر جابجايي استخوانهاي گوش مياني بوجود آيد .

تدابير درماني

• كليه مصدومين بايد در هر شرايطي به بيمارستان انتقال يابند و دست كم به مدت ?? ساعت تحت نظر قرار گيرند . تنفس و نبض مصدوم ارزيابي شود و در صورت عدم وجود نبض و تنفس احياي قلبي - ريوي ( طبق دستورالعمل ) انجام گردد . در مصدومين حتماً بايد به فكر خونريزي داخلي بود .

• آسيبهاي ناشي از سوختگي ( طبق دستور العمل را درمان نماييد و همچنين بايد مراقب آسيبهاي ستون فقرات و شكستگيها بوده و در صورت وجود آسيب طبق دستورالعمل مربوطه اقدام نمائيد .

در برخي از فصول سال (معمولاً اواخر زمستان و يا فصل بهار ) اتفاق مي افتد و در اثر برخورد توده هاي باردار ابر با يكديگر و آزادشدن مقادير زياد

الكتريسيته ساكن موجود در اين ابرها ايجاد مي گردد .

رعد وبرق تخليه الكتريكي است كه در اثر الكتريسيته ساكن بين دو ابر يا بين ابر و زمين ايجاد مي شود .

رعايت نكات ايمني در داخل ساختمان :

?- وقتي رعد وبرق رخ مي دهد , در منزل بمانيد و بيرون نرويد , مگر آنكه لازم باشد .

?- به منظور جلوگيري از خطر آتش سوزي ناشي از صاعقه , يك برق گير بر روي ساختمان هاي بلند نصب كنيد

?- از درها و پنجره ها , بخاري هاي ديواري , شوفاژها و يا ديگر هادي هاي الكتريكي دور شويد .

?- دو شاخه و وسايل برقي مانند تلويزيون و راديو را از برق بيرون بكشيد .

?- دو شاخه تلفن را نيز بيرون بكشيد و از كار كردن با تلفن خودداري كنيد .

?- چراغ برق را براي داشتن روشنايي مناسب روشن نگاه داريد . برخلاف عقيده ي عموم مردم اين كار خطر برخورد صاعقه با منزل شما را افزايش نخواهد داد.

?- پرده ها را بكشيد و از ايستادن در نزديكي پنجره ها خودداري كنيد .

رعايت نكات ايمني در خارج از ساختمان :

?- از ايستادن در مناطق مرتفع , روي ساختمان هاي بلند , تپه , كوه يا هر ناحيه ي مرتفع ديگر به شدت پرهيز كنيد .

?- از تجهيزاتي كه هادي جريان الكتريسيته هستند استفاده نكنيد و در صورت وقوع رعد وبرق از آنها دوري كنيد . مانند تراكتور , موتور سيكلت , دوچرخه , بيل هاي فلزي و …

?- از درختان , سيم هاي برق( خصوصاً كابل هاي فشار قوي برق ) , لوله ها يا ديگر

سازه هاي فلزي دوري كنيد .

از حصارهاي فلزي , خطوط برق و تلفن دور شويد .

?- از پناه گرفتن زير درختان پرهيز كنيد . ( زيرا به علت برخورد برق و حرارت حاصل از آن , امكان آتش سوزي وجود دارد , لذا بايد از اين كار خودداري كنيد )

?- زير سيم هاي برق هوايي , مخازن و شيشه ها پناه نگيريد , زيرا احتمال فروريختن و افتادن آنها وجود دارد .

?- در صورتي كه داخل قايق يا در حال شنا كردن هستيد , به سرعت از آب خارج شويد و بدن خود را خشك كنيد

?- در صورتي كه در اتومبيل هستيد , از درختاني كه ممكن است روي آن بيفتد , دور شويد و سپس در جايي مناسب پارك كنيد , و تا پايان خطر از وسيله نقليه خود خارج نشويد . اما از دست زدن به قسمت هاي فلزي اتومبيل خودداري كنيد .

?- اگر در جنگل هستيد , به سرعت از آنجا خارج شويد يا در زير درختان كوتاه پناه بگيريد .

با رعايت نكات ايمني امكان برخورد صاعقه با شما بسيار كم است و هيچ جاي نگراني نخواهد بود .

نكته : بدني كه دچار صاعقه زدگي شده , حاوي الكتريسيته نيست و مي توانيد كمك هاي اوليه ي ضروري را براي وي انجام دهيد . بنابراين از دست زدن به بدن افراد صاعقه زده هراس نداشته باشيد .

كمكهاي اوليه

بررسي علائم حياتي مصدوم و در صورت نياز عمليات احياي قلبي ريوي مصدوم را به آرامش تشويق كنيد .

مصدوم را سريعاً به بيمارستان منتقل كنيد .

جريان ولتاژ بالا

تماس با جريان ولتاژ بالا (كه

معمولاً در خطوط نيرو و كابل هاي هوايي پرفشار وجود دارد) معمولاً به مرگ فوري منجر مي شود. افرادي كه زنده مي مانند، سوختگي هاي شديدي خواهند داشت از اين گذشته اين شوك مي تواند با ايجاد اسپاسم عضلاني مصدوم را به اطراف پرتاب كرده آسيب هايي مثل شكستگي ايجاد كند. جريان برق با ولتاژ بالا مي تواند تا 18 متر جهش («قوس ) داشته باشد. اشيايي مثل چوب خشك يا لباس نمي توانند از شما محافظت كنند. قبل از نزديك شدن به مصدوم منبع جريان برق بايد قطع شده باشد؛ در صورتي كه خطوط نيروي هوايي در راه آهن آسيب ديده باشند، قطع منبع برق بسيار حياتي خواهد بود. مصدوم احتمالاً بي هوش است پس از آنكه از بي خطر بودن محل مطمئن شديد، راه تنفسي مصدوم را باز كرده تنفس وي را بررسي كنيد؛ آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد (مبحث « اقدامات نجات دهنده حيات » را ببينيد). در صورتي كه مصدوم در حال نفس كشيدن است وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد. علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را مرتباً كنترل و ثبت كنيد.

جريان برق با ولتاژ بالا ناظران را از محل حادثه اي كه در اثر جريان ولتاژ بالا رخ داده است دور كنيد. فاصله ايمن بيش از 18 متر از منبع برق است

جريان ولتاژ پايين

جريان هاي خانگي كه در منازل و محل هاي كار مورد استفاده قرار مي گيرند، مي توانند آسيب هاي جدي يا حتي مرگ ايجاد كنند. حوادث معمولاً ناشي از كليدهاي برق خراب سيم هاي برق لخت

شده يا وسايل برقي داراي نقص هستند. خصوصاً كودكان كم سن و سال در معرض خطر هستند (كودكان به طور طبيعي كنجكاو بوده ممكن است انگشتان خود يا ساير اشياء را به داخل پريزهاي ديواري برق فرو كنند). آب (كه يك هادي قوي و خطرناك الكتريسيته است ميزان خطر را افزايش مي دهد. تماس با يك وسيله برقي بي خطر با دست هاي خيس يا در شرايطي كه كف اتاق خيس باشد، خطر شوك الكتريكي را به مقدار زيادي افزايش مي دهد.

هشدار!

در صورتي كه مصدوم در تماس با جريان الكتريكي است به وي دست نزنيد؛ ممكن است مصدوم «برق دار» باشد و شما هم در معرض برق گرفتگي قرار بگيريد.

هرگز از وسايل فلزي براي قطع تماس الكتريكي استفاده نكنيد. روي يك ماده خشك نارسانا ايستاده از يك وسيله چوبي استفاده كنيد.

آماده باشيد تا در صورت توقف تنفس مصدوم احياي تنفسي يا ماساژ قلبي را تا رسيدن كمك هاي اورژانس آغاز كنيد (عنوان « اقدامات نجات دهنده حيات » را ببينيد).

آنچه شما مي توانيد انجام دهيد

در صورتي كه به محل انشعاب اصلي يا كنتور برق به سهولت دسترسي داريد، تماس بين مصدوم و منبع برق را از طريق خاموش كردن آن قطع كنيد. در غير اين صورت دو شاخه را خارج كنيد يا كابل را درآوريد. اگر به كابل پريز يا محل انشعاب اصلي دسترسي نداريد، به موارد زير عمل كنيد:

براي محافظت از خود، روي يك ماده خشك نارسانا مثل يك جعبه چوبي يك كفپوش پلاستيكي يا يك دفترچه راهنماي تلفن بايستيد.

با استفاده از يك وسيله چوبي (مثل يك

جارو)، اندام هاي مصدوم را از روي منبع الكتريكي كنار بزنيد و يا منبع الكتريكي را از مصدوم دور كنيد.

اگر قطع تماس (مصدوم با منبع برق با يك وسيله چوبي مقدور نيست ضمن آنكه كاملاً مراقب هستيد تا به مصدوم دست نزنيد، طنابي را به دور مچ پاي مصدوم يا بازوان وي حلقه كنيد و وي را از منبع جريان الكتريكي دور كنيد.

تنها در صورتي كه ضرورت دارد، مصدوم را با كشيدن بخش هايي از لباس كه شل و خشك هستند، (از منبع برق دور كنيد. اين كار را تنها به عنوان آخرين تلاش انجام دهيد زيرا ممكن است مصدوم همچنان «برق دار» باشد.

دور كردن منبع برق اگر نمي توانيد جريان الكتريكي را خاموش كنيد، بر روي يك ماده خشك نارسانا (مثل يك دفترچه راهنماي تلفن بايستيد و با استفاده از يك دسته جارو، منبع برق را از مصدوم دور كنيد. هرگز مستقيماً به مصدوم دست نزنيد.

اصول جستجو و نجات

SEARCH AND RESCUE (SAR)

كليه اقداماتي كه توسط يك نجاتگر در محل حادثه به منظور نجات و امدادرساني به افرادي كه در مخاطره افتاده و جهت تسكين آلام كساني كه نا اميدانه نياز به كمك دارند ، جستجو و نجات مي نامند.

مراحل جستجو و نجات

L

LOCATE

تعيين موقعيت

A

ACCESS

دسترسي به سوژه

S

STABILIZE

تثبيت

T

TRANSPORT

حمل و نقل

اجزا متشكله يك عمليات كامل

( جستجو نجات )

چگونگي دسترسي به مصدوم و مجسم كردن صحنه حادثه در ذهن

پيش طراحي

چگونگي وقوع حادثه و احتمال وقوع ديگر حوادث

آكاهي از حادثه

استفاده صحيح از تجهيزات موجود و مورد نياز احتمالي

تدبير و برنامه ريزي

هدايت نيروهاي عملياتي و تقسيم وظايف برحسب توانايي و تبحر افراد در موارد خاص

تاكتيك ها و راهبردها

مرحله ايست كه نه عمليات به پايان رسيده و نه نجاتگر از صحنه حادثه خارج شده است

تعليق

انتقاد صحيح از افراد نجات گر پس از اتمام عمليات به صورت عملي و منطقي براي بهبود در روند كار جستجو نجات

انتقاد

جستجو ونجات در هنگام آتش سوزي

اقدامات احتياطي و ايمني مختلفي وجود دارد كه با بكاربردن آنها مي توان ريسك و خطر ناشي از خسارات را كم كرد.

حفاظت از خانه براي جلوگيري از ورود آتش، وظيفه شخص شماست؛ لذا براي كاهش اين خطر بايد مقاومت خانه، نوع ساختمان و نيز ماهيت گياهان اطراف محل را درنظر داشته باشيد.

قبل از هرچيز يك نكته را به يادداشته باشيد و آن اينكه درصورت مشاهده آتش سوزي با شماره ??? تماس بگيريد و فكر نكنيد فردديگري حتماً تا حالا با آتش نشاني تماس گرفته است؛ موقعيت را دقيق و واضح شرح دهيد و به تمام سؤالات فرد مسئول، پاسخ دهيد.

در برابر آتش چه بايد كرد؟

?) به هنگام بروز آتش سوزي افراد خانواده كه براي آماده كردن شرايط منزل، وجودشان ضروري نيست، را از خانه خارج كنيد. افرادي كه داراي مشكل جسمي و ناتواني مي باشند و نيز كودكان و سالخوردگان بايد خيلي سريع از محل خارج شوند.

?) لباس محافظ در برابر آتش بپوشيد.

?) تمام اجسام سوختني را كه در اطراف منزل وجود دارد، مثل تيرهاي چوبي، ابزار چمن، منقل خوراك پزي، برزنت و…، از اطراف خانه دور كنيد و آنها را در جايي مناسب در بيرون از خانه قرار دهيد.

?)

اتاق زيرشيرواني، پنجره هاي پاسيو، تمامي درها، ازجمله در زيرزمين و طويله را از بيرون ببنديد. پرده و پارچه هاي قابل احتراق را از محل دور كنيد، تمام پوشش ها و حفاظ هاي غيرقابل احتراق پنجره ها را براي كاهش اثر تابشي گرما و آتش ببنديد.

?) تمامي درها را براي جلوگيري از ورود جريان هوا ببنديد، دريچه هواي بالاي شومينه را بازكنيد اما در اصلي آن را ببنديد.

?) شير اصلي گاز را ببنديد، به عبارت ديگر هر منبع اصلي اعم از گاز طبيعي، مخازن گازوييل يا پروپان را از محل منبع قطع كنيد.

?) شلنگ هاي باغباني را به هم وصل كرده و استخر، وان، سطل هاي زباله و تمامي ظروف را از آب پركنيد.

?) اگر در منزل پمپ هاي بنزيني داريد مطمئن شويد كه مخزن بنزين آنها پر است و در ضمن، خوب كار مي كنند.

?) نردباني را براي مواقع لزوم، در محل مناسبي از خانه قرار دهيد.

??) وسيله نقليه خود را در مسير ورودي قرار دهيد و پنجره هاي آن را ببنديد.

??) درب بازكن هاي خودكار گاراژ را از كار بياندازيد، بطوري كه اگر برق قطع شود، بتوان درها را با دست بازكرد. سپس تمامي درهاي گاراژ را ببنديد.

??) اوراق بهادار و ارزشمند و اشياي قيمتي را در داخل ماشين قرار دهيد و آماده باشيد كه به سرعت از گاراژ خارج شويد.

اقداماتي براي ترك خانه

?) همه چراغ هاي بيرون و يك چراغ را در هر اتاق روشن بگذاريد اين كار باعث مي شود حتي در دود سنگين هم خانه قابل ديد باشد.

?) در و پنجره ها را بدون اينكه قفل كنيد ببنديد، تا درصورت

نياز به ورود سريع و اطفاي حريق از سوي آتش نشانان، اين كار به راحتي انجام شود. البته تمام منطقه توسط نيروهاي پليس قرنطينه و مراقبت خواهد شد.

?) توسط خودرو، خود را نجات دهيد

هرچند اين كار خطرناك است اما در تنها مواقع اضطراري همچون هجوم طوفان آتش، براي در امان ماندن بايد در وسيله نقليه خود بمانيد چراكه اين كار به مراتب از دويدن با پاي پياده بهتر است.

?) پنجره ها و دريچه هاي هوا را ببنديد. به آرامي و با چراغ روشن رانندگي كنيد. مراقب ساير خودروها و عابرين باشيد و از ميان دود غليظ حركت نكنيد.

?) اگر مجبور شديد بايستيد، دور از بوته ها و درختان حجيم خودروي خود را متوقف كنيد، چراغ هاي جلوي خودرو را همچنان روشن نگهداريد اما موتور را خاموش كنيد و پنجره ها و دريچه هاي هوا را ببنديد.

?) در كف خودرو قرار بگيريد و روي خود را با يك كت يا پتو بپوشانيد.

?) تا عبور جبهه اصلي آتش، در خودروي خود بمانيد.

?) به خاطر داشته باشيد كه ممكن ا ست موتور خودرو خاموش شود و ديگر روشن نشود، همچنين ممكن است جريان هوا باعث تكان خوردن خودرو شود و يا دود و جرقه داخل خودرو شود كه در اين صورت دماي داخل بالا مي رود اما مخزن هاي فلزي بنزين به ندرت منفجر مي شود.

چند نكته مهم

?) اگر در خانه گير افتاده ايد خونسردي خود را حفظ كنيد؛ درصورتي كه جبهه آتش به طرف شما درحركت است، به داخل خانه پناه ببريد چون داخل خانه ايمن تر است و جبهه آتش قبل از اينكه خانه شما را

بسوزاند و تخريب كند، از شما عبور كرده است.

?) اگر در فضاي باز گرفتار شده ايد، بهترين سرپناه موقت، قرارگرفتن در يك منطقه دور ازمنابع سوخت مي باشد. در يك سراشيبي كوهستان، قرارگرفتن در قسمت پشت يك سراشيبي كوهستان از قرارگرفتن در دره هاي باريك، بريدگي هاي طبيعي و ستيغ كوه ايمن تر است.

?) اگر جاده نزديك است، در امتداد جاده يا در داخل گودال يا نهر آب جاده به شكل روبه پايين قرار بگيريد و خودتان را با هرچيزي كه شما را از حرارت آتش حفظ مي كند، بپوشانيد.

?) درصورت راه پيمايي در منطقه اي دور از نواحي مسكوني بدنبال گودال يا چاله اي دور از منابع سوخت باشيد. در آن هنگام كه آتش در حال نزديك شدن است منابع سوخت را از محل دور كنيد، سپس به شكل روبه پايين در گودال يا حفره اي قرار بگيريد و خود را بپوشانيد و تا عبور كامل آتش همانجا بمانيد!

اقدامات بعد از آتش سوزي

الف) بلافاصله بعد از آتش سوزي، پشت بام را بازرسي كنيد و درصورت مشاهده آتش، جرقه يا خاكستر گرم آن را از بين ببريد. اتاق زيرشيرواني را نيز براي مشاهده جرقه هاي پنهان وارسي كنيد.

ب) اگر منزلتان دچار آتش سوزي شده از همسايه تان براي مهار آن كمك بخواهيد.

ج) آب هايي كه در استخر، وان و يا هر ظرف و وسيله ديگري نگهداري كرده ايد حالا به دردتان مي خورد. اگر برق قطع شده است، سعي كنيد از آب گرمكن استفاده كنيد

د) تا ساعت ها بعد از (فروكش كردن) آتش، سراسر خانه را براي يافتن اثر دود يا جرقه آتش

مرتب وارسي كنيد.

آشنايي با وظايف تيم آوار برداري

تيمهاي آوار برداري پس از ورود به منطقه ؛ ميبايست داراي يك برنامه ريزي از قبل تعيين شده و مدون باشد تا بتواند در كوتاه ترين زمان ممكن ؛ آغاز به عمليات كنند . سرفصلهايي كه در زمان ورود يك تيم آوار بردار ميبايست به آنها توجه نماييد بترتيب زير ميباشد

نام اعضا ثابت و كارآزموده براي هر تيم ميبايست در يك ليست ثبت شده و در ماشين فرماندهي يا در نزد نيروهاي امدادگر و يا نيروهاي پشتيباني كننده كه درمعرض خطر زير آوار ماندن در پس لرزهاي احتمالي نيستند نگهداري شود . اين كار باعث ميگردد تا در صورتي كه يك تيم سه نفره در حين آوار برداري در زير اوار بماند تيمهاي پشتيباني بتوانند با مراجعه به نامهاي ثبت شده هويت آنها را مشخص نموده و جهت نجات جان انها اقدام نمايد . اين امر در زماني كه تيمهاي جستجو به تعداد چند صد نفر و در گسترده گي چند هكتار به فعاليت مشغول هستند بسيار با اهميت خواهد بود . گاهي در رمان بازگشت نيروها تازه فرماندهان متوجه گم شدن نيروهاي تحت امر خود ميگردند كه ثبت نام تيم هاي نجات كمك مهمي در يافتن مكان عملياتي و نيز همراهان احتمالي آنان خواهد نمود .

• يك سرپرست حرفه اي تيم آوار برداري ميبايست به تنهايي در ابتدا از محل بازديد به عمل آورده واقدام به تهيه يك كروكي اوليه نمايد . اين كروكي مسير ميبايست با تعين مسيرهاي عبور و دسترسي به محلهاي مورد نظر؛ كمترين احتمال عبور از روي آوارهايي كه امكان وجود

مجروحين در زير آن هستند را دارا باشد .

• همواره ميبايست سرپرست تيم از ابتدا براي دپوي اوارهاي برداشت شده محلي را معين نمائيد اينكار از دوباره كاري و برداشت دوباره آوار توسط تيمهاي ديگر يا خود شما جلوگيري مينمايد

• فرمانده تيم امداد و نجات ميبايست با تفكيك كارها و نيروهاي خود از تمركز كارهاي سنگين در مدت طولاني بروي نيروهاي تحت امر خود بپرهيزد . مسلما كارها ميبايست به نحوي تقسيم گردد كه نيروهاي تحت امر هر كدام حداقل 8 ساعت در روز به كار تخصصي خود و هشت ساعت به كارهاي پشتيباني و هشت ساعت به استراحت بپردازند .

• در طي شروع كار ميبايست حتما مدت زمان ده دقيقه را براي زنده يابي تخصصي اختصاص داده تا در صورتي كه حتي يك ناله ضعيف هم قابل شنيدن هست توسط نيروهاي تحت امر سرپرست تيم نجات شناسايي گردد

• براي آنكه صداهاي خاص همچون ترك خوردن يك جزء ساختماني و يا آغاز به ريزش يك ديوار و يا ناله اي از يك مجروح تازه به هوش امده را از دست ندهيد سعي نمائيد تا در طي عمليات كمترين گفتگو را مابين اعضاء تيم داشته باشيد .

به بوهاي خاص متصاعد از زير اوار توجه كنيد ؛ گاه بوي گاز يا بوي نفت و يا بنزين يك هشدار جدي براي شماست ! مخازن نگهداري اين مواد قابل اشتعال را شناسايي و براي ايمن سازي ان حتما اقدام نمائيد . بوهايي همچون بوي تعفن را نيز مطمئنا پيگيري مي نمائيد . البته بعد از مدتي كه از حضور شما در منطقه آسيب ديده

ميگذرد بوي تعفن تقريبا عادي ميگردد !

• مكاني را براي نگهداري اجساد در نظر بگيريد كه دور از دسترس حيوانات موذي باشد و بحث امنيت در ان لحاظ شده باشد .

• مكاني را براي نگهداري مجروحان در نظر بگيريد كه در دسترس بوده و امكان نشستن و برخاستن هلي كوپتر و عبور و مرور ماشينهاي امدادي براي ان در نظر گرفته شده است .

• توجه خاص به ديوارهاي ترك خورده چه در محل اوار برداري و چه در مكانهايي خاص همچون محل نگهداري كودكان و مجروحين و اجساد و نيز اردوگاه و يا محل استراحت تيم در زمان استراحت خصوصا اگر منطقه گرم با افتاب شديد دارد ؛ نمائيد !

• يكي از وظايف سرپرست تيم نجات ؛ ايمن سازي منطقه عملياتي با قطع برق و گاز و آب قبل از آغاز كار ميباشد در همين راستا ميتوان به مسدود نمودن منطقه عمليات با نوارهاي خطر براي ايمن سازي نيروهاي غير متخصص كه احتمال آسيب ديدگي انها ميرود اشاره نمود

• استفاده از تمامي نيروهاي انساني موجود در محل هم يكي از وظايف تخصصي مدير تيم امداد و نجات است به همين منظورميبايست توسط نيروهاي خبره آموزش مقدماتي براي كارهايي همچون جابجايي آوارهاي برداشت شده و انتقال آن به محل دپو به نيروهاي داوطلب مردمي داده شود و توجه گردد كه هيچگاه نيروهاي داوطلب را از خود نرانيد آنها كمكهايي فوق العاده اي هستند به شرطي كه مديريت شوند .

• در صورتي كه براي عمليات امداد اماده ميشويد هيچگاه فرمانهاي غير واضح و يا ناقص ندهيد . سعي كنيد كوتاه اما

واضح و شفاف دستور دهيد تا نيروهاي تحت امر شما بتوانند به شما اعتماد كنند

• براي پس لرزه ها برنامه داشته باشيد . اين بدان معني است كه شما هيچگاه در حين اوار برداري نبايد از پس لرزه غافل شويد

• براي ثبت تعداد مجروحين و اجساد برنامه داشته باشيد

در انتها لازم است كه به تمامي امداد گران علائم ضايعه نخاعي را آموزش دهيد تا خداي نكرده بر اثر غفلت موجب قطع نخاع مجروحي نگردند . فراموش نكنيد كه بيشترين ضايعات قطع نخاعي توسط نيروهاي دوره نديده و بي توجه بوجود ميايد .

علائم ضايعه نخاعي به شرح ذبل ميباشد

درد شديد و متمركز در يك نقطه از ستون فقرات

در موارد آسيب ديدگي ابتدائي خواب رفتگي پاها و اعضاء تحتاني

در مواردي كه آسيب ديدگي جدي ميباشد بي حسي در اندام تحتاني و خصوصا پاها

در موارد پيشرفته عدم احساس اندام تحتاني خصوصا پاها به صورتي كه مجروح به شما اعلام ميكند كه احتمالا پاهايش قطع شده است . توجه داشته باشيد اين حس با توجه به هوشياري مجروح مطمئنا اشتباه است چرا كه قطع عضو خصوصا در پا با خونريزي شديدي كه ايجاد ميكند موجب از هوش رفتن مجروح ظرف ده دقيقه اول ميگردد .

جستجو و نجات مصدومين بلاياي طبيعي در محيط هاي با خطر پرتوهاي يونيزان

وقوع بلاياي طبيعي ممكن است باعث تخريب بخش هاي گسترده اي از شهرها و روستاها شده و منجر به مجروح و كشته شدن تعداد زيادي از انسان ها گردد. متعاقب وقوع بلاياي طبيعي امداد و نجات فوري به مصدومين و بازماندگان حادثه، بخصوص در روز اول، از

اهميت بسيار بالايي برخوردار است. لزوم تسريع در عمليات امداد و نجات و روحيه انسان دوستي امدادگران ممكن است باعث كاهش توجه آنان به وجود خطرات غيرمعمول مانند مواد خطرناك شيميايي و راديواكتيو گردد. مراكز تشخيصي، درماني، دانشگاه ها، مراكز تحقيقاتي و كارخانه هاي صنعتي از جمله مكان هايي هستند كه ممكن است داراي چشمه هاي راديواكتيو بوده و در حين وقوع حادثه تخريب گردند. آسيب اين مكان ها مي تواند باعث در معرض قرارگرفتن چشمه هاي راديواكتيو شود. مواد راديواكتيو، بسته به نوع آنها، مي توانند باعث تشعشع پرتوهاي آلفا، بتا، گاما و نوترون گردند كه اين پرتوها بدون رنگ، بدون بو، بدون صدا و كلا غيرقابل احساس هستند و حتي معمولا بدون اثرات حاد و فوري هستند ولي تماس با دوز بالاي اين پرتوها مي تواند باعث ايجاد صدمات خوني، گوارشي، قلبي و عصبي گردد كه با توجه به شدت سندرم پرتوگيري حاد ممكن است حتي باعث مرگ و مير افراد شود. غيرقابل احساس بودن تشعشعات پرتوي و عدم توجه به مشخصات مكاني كه امدادگران وارد آن مي شوند مي تواند باعث پرتوگيري آنان گرديده و به علت عدم پيگيري هاي لازم باعث ايجاد صدمات غيرقابل جبران براي سلامتي آنان شود. در برنامه ريزي براي امداد و نجات حادثه ديدگان بايستي به نحوه شناسايي مكان هاي خطرناك، انجام عمليات جستجو و نجات، اندازه گيري ميزان پرتوها، حد مجاز پرتوگيري امدادگران، استفاده از تجهيزات محافظتي و ساير نكات لازم توجه نمود. همچنين لازم است تيم هاي تخصصي براي اين امر تربيت شده و اعضاي آن تحت معاينات و آزمايشات لازم قرار گيرند. در حين تهيه شبكه جستجو مي توان با مشخص نمودن مكان هاي مشكوك بر روي نقشه نسبت به اعزام تيم هاي

ويژه امداد و نجات به اين مكان ها اقدام نمود. اين تيم ها بايستي با در نظر گرفتن احتمال وجود و آسيب چشمه هاي راديواكتيو در اين مكان ها با استفاده از مانيتورهاي ويژه نسبت به شناسايي نوع و دوز پرتوهاي احتمالي اقدام نموده و براساس آن نسبت به انتخاب نوع تجهيزات حفاظتي، تخمين زمان مجاز براي انجام عمليات جستجو و نجات، رعايت فاصله مناسب از چشمه راديواكتيو و انجام برنامه ريزي به صورتي كه كمترين تعداد افراد در معرض پرتوها قرار گيرند، اقدام نمايند. در اين ميان رعايت اصولي مانند مطلع و داوطلب بودن امدادگر براي انجام عمليات در اين محيط ها، استفاده از دوزيمتر با قابليت خواندن فوري عدم پرتوگيري بيش از mSv500، عدم لمس اشياي مشكوك و ... رعايت گردد. بايستي به اين نكته توجه داشت كه در مورد مصدومين نجات يافته از چنين محيط هايي اولويت رسيدگي با آسيب هاي رايج و تهديدكننده حيات بوده و صدمات پرتوي نيازمند رسيدگي و درمان فوري در محيط حادثه و ساعات اوليه نمي باشند. نجات يافتگان و امدادگران بايستي به يك مركز تخصصي اعزام و تحت بررسي ها و اقدامات لازم تخصصي از لحاظ صدمات پرتوي قرار گيرند

تخليه مجروحين جنگي

تجربه گرانقدر هشت سال دفاع مقدس نشان داد كه يكي از مهم ترين عوامل براي نجات جان مبارزان مجروح در صحنه هاي نبرد تخليه هوايي آنان مي باشد. متن زير خلاصه اي از شرايط لازم براي حصول اين قابليت را به اجمال بيان مي دارد . مجروحيني كه از طريق عمليات هوايي اعزام مي گردند بايد شرايط زير را دارا باشند :1.هماتوكريت بدون تغيير حدود 35% 2.ثبات علائم حياتي 3.تامين آب و الكتروليت

ها در طول مدت پرواز . وسايل پرنده (اغلب هواپيماها ) نيز بايد ازحداقل شرايط برخوردار باشند : 1.امكان برقراري اكسيژن براي هر نفر 2.يك نفر جراح در هواپيما 3.يك پرستار به ازاي هر 2 الي 3 مجروح. با توجه به اين كه رطوبت داخل هواپيما كم و در حدود 10% مي باشد بايد براي برقراري رطوبت و جلوگيري از خشكي مجاري تنفسي نيز اقدام لازم در راستاي تامين وسايل رطوبت زا به عمل آيد . جزئيات حمل مجروحين داراي لوله هاي حياتي همچون لوله تراشه و لوله معده بيشتر از حوصله اين خلاصه است اما به عنوان نمونه از توصيه به حداكثر عدم انتقال بيماران داراي tube chestو توصيه به تداوم بقاي لوله معده بخاطر تغيير فشار داخل احشائ گوارشي در ارتفاعات مي توان نام برد.بجز جزئيات مذكور چند نكته اي هم درباره زمان لازم براي تخليه مجروحين ذكر مي گردد .اين زمان براي جنگ هاي مختلف متفاوت بوده است مثلا براي جنگ كره حدود 210 دقيقه و براي جنگ ايران و عراق حدود 20 الي 45 دقيقه بوده است .اما در پايان بهتر است از ميزان مرگ و مير مجروحين جنگي نيز ذكري به عمل آيد:اين آمار بسيار متفاوت و از 8% در جنگ جهاني اول تا 8/1% در خلال جنگ ويتنام ثبت شده است .همچنان كه ملاحظه مي گردد با توسعه روش هاي تحقيق و نيز ابداع متد هاي درماني بهتر براي اقدامات اورژانس اين آمار كاهش بسياري در طول زمان داشته است .

چگونه بدون قطب نما گم نشويم؟

فرض كنيد شما گم شده ايد و وسط ناكجا آباد ايستاده ايد و نمي دانيد چه بايد

بكنيد. دو نكته مهم را در لحظه اي كه احساس مي كنيد گم شده ايد فراموش نكنيد:

اول اين كه آرامش خودتان را حفظ كنيد و ديگر اين كه عاقلانه فكر كنيد. شما مي توانيد مدت ها بدون غذا زندگي كنيد. فقط بايد آب پيدا كنيد.

اقدامات اوليه در اين مطلب بيشتر از اين كه بخواهيم بدانيم چه مهارت هايي براي زنده ماندن لازم است، سعي مي شود نحوه يافتن راه بدون استفاده ازقطب نما را ياد بگيريم.

براي شروع بد نيست از يك ارتفاع بالا برويد و خوب اطراف را ببينيد. سعي كنيد تا ردي از عبور انسان را در حوالي خود پيدا كنيد. اگر چيزي پيدا نكرديد بهتر است تصميم بگيريد كه در كدام مسير بايد حركت كنيد.

اگر نقشه اي در دست نداريد سعي كنيد عوارض طبيعي اطرافتان را بر روي يك كاغذ بكشيد. شمال و جنوب را همان طور كه كمي پايين تر خواهيم گفت روي آن مشخص كنيد. اگر هم نقشه داريد مكان خود را تعيين كنيد.

يادتان باشد قرار نيست يبشتر از تواناييتان از ارتفاع بالا برود. اگر خسته بوديد بايد كمي استراحت كنيد و با كمي فكر كردن راه ديگري را براي جمع آوري اطلاعات جهت نجات بدست بياوريد.

آسمان آبي و ابر سفيد

با يك روش بسيار دقيق شروع مي كنيم. اين روش نياز به آسمان صاف و زمان زياد دارد. يكي از محاسن اين روش اين است كه احتياج به هيچ وسيله خاصي (كه در طبيعت نيست) ندارد. يك شاخه درخت يك متري، دو قلوه سنگ يك اندازه و يك سنگ بزرگتر و چيزي كه شبيه به ريسمان برايتان عمل كند همه وسايلي است كه نياز داريد.

در

طول روز قبل از ظهر شاخه يك متري را به صورت عمودي درون زمين فرو ببريد. زمين مورد استفاده براي اين روش بايد كاملا صاف باشد. در مرحله بعد در انتهاي سايه شاخه يك متري يكي از قلوه سنگ ها را قرار دهيد. ريسمان را در انتهاي ديگر چوب جايي كه به زمين فرو رفته است ببنديد. سنگ بزرگتر را به ريسمان گره بزنيد و از اين طريق يك دايره روي خاك ترسيم كنيد.

حالا نوبت صبر كردن است. آنقدر صبر كنيد كه هوا رو به تاريكي برود. در طول روز سايه شاخه درخت بلند است هر چه به سمت ظهر مي رويد سايه ها كوتاهتر مي شود و بعد از ظهر روند بلند شدن سايه ها باز هم تكرار مي شود.

وقتي سايه در كوتاهترين حد خود قرار دارد بايد با يكي از قلوه سنگ ها در انتهاي سايه شاخه درخت نشانه(ظهر) قرار دهيد. سمتي كه شاخه سايه اش كوتاهتر است در نيم كره شمالي زمين، شمال را نشان مي دهد. به راحتي مي توان جنوب و شرق و غرب را پيدا كنيد. با تقسيم بندي مناطق بدست آمده مي توان ساعت درست كرد. اين روش بسيار سريع است و همه چيز را به صورت تقريبي به شما نشان مي دهد.

ستاره اي از سرزمين سرد

در طول شب مي توانيد از طريق ستاره ها مسير خود را پيدا كنيد و در عين حال مواظب راه رفتن خود در تاريكي باشيد چرا كه هم ممكن است ليز بخوريد هم اين كه ستاره ها را گم كنيد و بي جهت دور خود بچرخيد.

وقتي در نيم كره شمالي گم شده ايد ستاره قطبي اولين چيزي است كه بايد پيدايش كنيد. يكي از ساده ترين

راه هاي پيدا كردن آن، ديدن صورت فلكي دب اكبر(خرس بزرگ) است.

آن را به صورت يك ملاقه هم مي توان در آسمان يافت. اگر فاصله دو ستاره آخر اين صورت فلكي را 5 برابر كنيد به ستاره قطبي مي رسيد. ستاره قطبي خود اولين ستاره صورت فلكي دب اصغر يا خرس كوچك است. در نيم كره جنوبي بايد صورت فلكي صليب جنوبي را پيدا كيند از آنجايي كه من هرگز پايين تر از خط استوا نرفته ام نمي توانم در پيدا كردن آن توضيحي بدهم.

ديجيتال بهتر است يا آنالوگ

راه ديگر استفاده از ساعت مچي آنالوگ است. با استفاده از زمان مي توانيد جهت شمال يا جنوب را پيدا كنيد. ساعت را دقيقا روبروي خود نگه داريد. و عقربه ساعت شمار ( عقربه كوچكتر) هماني كه با رنگ قرمز در تصوير نشان داده شده است را به طرف خورشيد نشانه بگيريد. زاويه بين ساعت 12 و يك را به دو قسمت تقسيم كنيد. امتداد اين ميانه جنوب است. اين روش براي زماني خوب است كه در حوالي نيمروز قرار داريد.

اين روزها خيلي ها ساعت ديجيتال استفاده مي كنند. اگر شما هم مثل من ساعت آنالوگ نداريد، روي كاغذ يك ساعت عقربه دار نقاشي كنيد و طبق روش بالا عمل كنيد.

از روشي كه گفته شد مي توان در روز هاي ابري هم استفاده كرد. مهم پيدا كردن مكان خورشيد در آسمان است.

قطب نماي سوزني

اگر بخواهيد براي خود قطب نما درست كنيد احتياج به يك سوزن نازك و يك ليوان آب داريد. سوزن مي تواند روي آب شناور باشد اگر آن را به آرامي روي سطح آب قرار دهيد فقط بايد كمي صبوري به خرج

بدهيد.

سه راه براي قرار دادن سوزن بر روي آب وجود دارد: سوزن را روي يك تك كاغذ قرار دهيد. چه كاغذ شناور بماند يا فرو برود هيچ مشكلي ايجاد نخواهد شد. اگر كاغذ در آب فرو برود سوزن روي آب شناور مي ماند. اگر روي سوزن كمي روغن بماليد كار برايتان آسان تر مي شود. سوزن را با جنگال هم مي توان به آرامي وارد آب كرد طوري كه غرق نشود.

چگونه يك قطب نماي سوزني بسازيم

قبل از اين كه سوزن را در آب بيندازيد با مالش دادن آن در يك جهت به آهن ربا، چاقو و يا ماليدن آن فقط در يك جهت به پارچه ابريشمي يا پنبه اي، سوزنْ مغناطيسي يا قطبي درست كنيد. مانند سوزن قطب نما.

مثلاً با 30 بار مالش دادن سوزن به آهنربا از طرف خودتان به سمت بيرون، سوزن به اندازه كافي خاصيت آهنربايي پيدا مي كند. همچنين مالش سر سوزن از پايين به بالا بر پارچه ابريشمي باعث مي شود كه سر سوزن نقطه شمال را نشان دهد). حتي مي توانيد آن را در يك جهت ميان موهاي سر خود بكشيد. توجه كنيد كه هميشه فقط در يك جهت مالش دهيد.

حال اگر آن را روي يك چوب پنبه يا پوشال كوچك قرار دهيد (سوزن را به چوب پنبه چسب بزنيد، يا درون آن فرو كنيد؛ يا در دو طرف سوزن چوب پنبه هايي كوچك فرو كنيد)، و روي آب (آب راكد يا ظرفي پر از آب) شناور كنيد، مانند يك قطب نما عمل مي كند، و سر سوزن رو به شمال مي چرخد.

بدون سايه بالا سر

اما اگر سايه اي در كار نبود با نشانه هايي كه در طبيعت است نيز مي توان

راه را پيدا كرد. اولين راه در جايي به دردتان خواهد خود كه تعداد زيادي درخت و گياه وجود داشته باشد.

شاخه هاي درختان بيشتر رو به جنوب كه آفتاب بيشتري دارد رشد مي كنند . البته در يك نگاه كلي مي توان پي به اين موضوع برد بنابراين درختان را به صورت تكي برانداز نكنيد.

خزه هايي كه روي تنه درختان رشد مي كند بيشتر گرايش به سمت شمالي درخت دارند تا سمت جنوب آن؛ پس سمت شمالي درخت رطوبت بيشتري دارد.

اگر با تنه برديده يك درخت مواجه شديد به خط هاي درون تنه توجه كنيد. سمت جنوب درخت كه بيشتر از آفتاب بهره مند است، بيشتر رشد مي كند.

در بهار برف سمت جنوبي كوه ها زود تر از سمت شمالي آنها آب مي شود. همچنين گياهاني كه سمت جنوبي كوهستان رشد مي كنند از گياهان سمت شمال ساقه هاي كلفت تري دارند. ميوه هاي سمت شمال ديرتر از سمت جنوب كوهستان مي رسند.

نشانه هاي موجود در طبيعت به تنهايي نبايد مورد استفاده قرار گيرد چرا كه اين نشانه ها با عوامل ديگر مثل باد تغيير مي كند.

حيوانات هم مي توانند در يافتن شمال و جنوب به ما كمك كنند. مثلا مورچه ها خاك لانه هايشان را در سمت جنوبي لانه مي ريزند تا شايد بعد از ظهر ها از سايه آن تل خاك استفاده كنند و سنجاب و داركوب لانه هايشان را در سمت شرقي درخت مي سازند.

امداد رساني و كمكهاي اوليه

تاريخچه

در 24 ژوين 1984 نام شهر كوچكي به اسم Solferino در استان Mantoue واقع در شمال ايتاليا در تاريخ براي هميشه ثبت شد. اين در زماني بود كه ارتش franco-pemontaise به سركردگي ناپليون سوم اطريشيان را شكست داد. اين جنگ خونين هزاران مجروح داشت كه معالجه

نكردن انان منجر به مرگشان شد.

يك سويسي به نام Henry Dunant كه شاهد اين تراژدي بود به كمك افراد محلي در صدد كمك به مجروهان برامد. او بدون تعصب و تبعيض به ياري مجروهان هر دو سپاه شتافت. اولين داوطلبين اين كمك به مجروهين جنگي فرياد ميزدند Tutti fratelli يعني ما همگي برادريم.

Henry Dunant در بازگشت اولين خبر جنگي خود را به نام خاطره اي از سولفرينو نوشت و در ان نفرت انگيز بودن جنگ را خاطر نشان كرد.

از ان زمان به بعد هزارن فرد سرباز يا غير سرباز و زندانيان حق اين را يافتند تا براي اينكه لحظات ازمايشهاي سخت و دردها كمتر ظالمانه باشند از اين حركت برادرانه يا كمك برخوردار شوند.

ايده Henry Dunant منجر به تشكيل كميته اي 5 نفره در سويس براي بررسي امكانات اجراي عمليات كمك رساني به مجروحين جنگي شد.

يك كنفرانس بين امللي در ژنو انجام شد و 16 كشور كه يكي از انها كشور فرانسه بود در اين كنفرانس حضور يافتند. انان تصمصم گرفتند كه در هر كشور كميته هاي كمك رساني تشكيل دهند و يك نشان و علامت نيز براي اين كميته ها انتخاب كردند : صليبي سرخ بر زمينه اي سفيد.

اين دولتها همچنين قوانيني بين المللي در مورد اسراي جنگي كه در جنگ شركت نمي كنند وضع كردند كه تحت عنوان كنوانسيون ژنو كه اولين انها در 22 اوت 1864وضع شد معروفند.

جايزه صلح نيز توسط كارخانه دار سويدي (1833-1896) Alfred Bernhard Nobel ايجاد شد و در قوانين ان قيد شده بود كه اين جايزه ميبايست هر سال به افرادي كه در برادري بين ملت ها سهم

بسزايي داشته و تلاش كرده اند اهدا شود.

تنها جايزه صلح نوبل در زمان جنگ جهاني اول در سال 1917 به كميته بين المللي صليب سرخ اهدا شد و همچنين در سال 1944 اين كميته به خاطر تلاش بي وقفه در طول جنگ جهاني دوم باري ديگر جايزه صلح نوبل را دريافت كرد.

در سال 1963 يا صدمين سال تاسيس صليب سرخ جايزه صلح نوبل به كميته بين المللي صليب سرخ و مجمع متحد صليب سرخ و هلال احمر كه امروزه فدراسيون بين المللي مجتمع صليب سرخ و هلال احمر ميباشد تعلق گرفت.

نارسايي و ناراحتي قلب

چگونه متوجه ناراحتي قلبي بشويم؟

فردي كه دچار ناراحتي قلبي ميشود شكايت از دردهاي شديدي در قفسه سينه خواهد كرد كه همانند منگنه اي او را ميفشرد. مضطرب است. همچنين ممكن است دردي در بازو يا در پشت قفسه سينه يا فك يا شكم داشته باشد.

چه بايد كرد؟

بايد به او پيشنهاد داد كه دراز بكشد مگر اينكه خود او حالت ديگري را ترجيح بدهد.

سپس بايد از او پرسيد كه از چه زماني دردش اغاز شده است و ايا اولين بار است كه چنين دردي را دارد يا خير. در صورتيكه قبلا هم دچار اين درد گشته ايا دارويي استفاده ميكرده است؟ ايا تحت مداوا و زير نظر پزشك ميباشد؟ ايا تا به حال در بيمارستان بستري شده است؟ جواب اين سوالها ميتواند براي توضيح دقيق به پزشك اورژانس و كمك بهتر و سريعتر موثر باشد.

تا رسيدن پزشك يا انتقال بيمار به بيمارستان در صورتيكه براي اينگونه دردها دارويي ميخورده است ان دارو را به اندازه اي كه توسط پزشك تجويز شده

به اوبدهيد ولي بهيچوجه سعي نكنيد كه سرخودي خود دارويي براي رفع دردها به او بدهيد. تا رسيدن پزشك و يا امبولانس در كنار او بمانيد.

از كار ايستادن قلب :

شخصي كه دچار سكته قلبي شده در حالت بيخودي فرو ميرود و عكس العملي نشان نميدهد و هرگاه از او سوال كنيد جواب نداده و نفس هم نمي كشد.

از كار ايستادن قلب در بزرگسالان اغلب بعد از توقف تنفس و يا انفاركتوس پيش ميايد.

چه بايد كرد؟

فرد در حالت بيخودي بوده و عكس العملي نشان نميدهد.

ارام و با احتياط سر او را نظير شكل زير به عقب كشيده و چانه اش را به طرف بالا بگيريد تا مانع از افتادن زبان به عقب و گلو شده و تنفس را مشكل كند. داخل دهان او را نگاه كنيد تا اگر چيزي نظير پروتز يا دندان مصنوعي دارد ان را در اوريد.

از تنفس نكردن مطمين شويد. دقت كنيد و اگر شكم و سينه ان شخص بالا و پايين نميشود و هيچگونه صداي نفسي و دمي مشاهده نميگردد يعني عمل تنفس متوقف گشته است. اگر شخص ديگري حضور دارد از او بخواهيد كه بلافاصله براي خبر كردن پزشك و امبولانس اقدام كند و در غير اينصورت خود اينكار را بكنيد.

تا قبل از رسيدن انان اقدام به دادن تنفس مصنوعي كنيد. با هر دمي كه در دهان او ميدميد قفسه سينه اش بالا خواهد امد.

اگر با تنفس مصنوعي عكس العملي مشاهده نكرديد تنفس دادن و ماساژ قلب را تواما انجام دهيد.

براي اينكار 15 بار برقسمت تحتاني قفسه سينه در زير محل تلاقي دنده ها و هر دقيقه 100 بار

فشار دهيد.

بعد از هر 15 بار فشار بر قفسه سينه دوبار عميقا در دهانش بدميد و بلافاصله دوباره 15 بار برقسمت تحتاني قفسه سينه همانند قبل فشار دهيد. مرتبا دقيقه اي يكبار دقت كنيد تا بينيد كه ايا فرد عكس العملي نشان ميدهد يا خير و اگر باز هم تنفس نميكرد اين روش را ادامه دهيد.

روش تنفس دهان به دهان :

با يك دست چانه را به طرف بالا كشيده و با انگشت شصت دهان را باز كنيد. دست ديگر را روي پيشاني قرار داده و سر را بعقب كشيده و با انگشتان منافذ بيني را همانند گيره اي براي مانع شدن خروج هوا محكم ببنديد. دهانتان را بر روي دهان شخص قرار داده و هوا را به تدريج در دهان او تا بالا امدن قفسه سينه بدميد. سپس دهانتان را از روي دهان او برداشته صاف بنشينيدو نفس بكشيد و منتظر شويد تا قفسه سينه فرد دوباره خالي از هوا شود و فرو رود. اين عمل را تا رسيدن به نتيجه ادامه دهيد.(عكسهاي تنفس دهان به دهان را بالاتر مشاهده ميكنيد.

در زماني كه فرد شروع به نفس كشيدن كرد او را به پهلو قرار دهيد. زانو زده و پاهاي او را در كنار هم قرار دهيد. بازوي او را كه به شما نزديكتر است در زاويه راست بدنش قرار داده و ارنجش را در حاليكه كف دستش رو به بالاست خم كنيد.

پشت دست ديگرش را بفل گوش او كه در سمت شما ميباشد قرار دهيد. اينكار براي ثابت نگاه داشتن سر و مانع شدن از خطر صدمه ديدن مهره هاي پس گردن ميباشد.

با دست ديگر

خود پاي ديگر او را گرفته زانويش را خم كرده و بلند كنيد و به ارامي در حالي كه زانويش را به سمت خود ميكشد و در حاليكه دست او را همچنان كه در كنار گوشش قرار داده ايد و بدون اينكه سرش حركت كند بدن او را چرخانده و او را به پهلو قرار دهيد.

زانوي خم شده را طوري قرار دهيد كه زاويه اي مستقيم با باسن داشته باشد و طوري بر زمين تكيه كند كه ثابت بوده و مانع حركت وي شود و دهانش را باز بگذاريد. (تصويرهاي زير )

توجه داشته باشيد كه هرگز زماني كه شروع به نفس كشيدن كرد و تا زماني كه هنوز بخود نيامده است هرگز او را به پشت نبايد نگاه داريد بلكه همانطور كه بالاتر توضيح داده شد بايد او رد به پهلو قرار دهيد.

روش ماساژ دادن قلب :

براي ماساژ دادن قلب حتما بايد فرد را روي محلي صاف و سخت نظير چوب يا زمين قرار داد و نه روي تختخواب.

دركنار فرد و نزديك قفسه سينه او زانو زده و تكمه هاي لباس او را باز كنيد بطوري كه قفسه سينه كاملا لخت باشد.

قسمت پايين يك كف دست خود را بدون اينكه فشاري وارد كنيد در نيمه پاييني قفسه سينه قرار داده و دست ديگر خود را در قسمت بالاي قفسه سينه و به طوري كه انگشتان روي قفسه سينه گذاشته نشوند. سپس بدون اينكه دستهايتان را از روي قفسه برداريد در هر دقيقه و منظما 100 بار بر روي قفسه سينه فشار وارد كنيد. بعد از هر 15 بار كه اين عمل را انجام داديد

دو بار تنفس دهان به دهان به گونه اي كه بالاتر گفته شد بدهيد.

بيهوشي و اغما

فردي كه در حالت بيخودي و بيهوشي و يا اغماست نه قادر است كه به سوالاتي ساده نظير صداي مرا ميشنويد؟ چه اتفاقي افتاده؟ جواب دهد ونه به انچه كه به او گفته ميشد نظير چشمهايتان را

باز نيد و ياذدست مرا بفشاريد عمل كند.

چه بايد كرد؟

همانگونه كه در بالاتر براي فردي كه دچار نارحتي قلبي توضيح داده شده بايد عما شود و اورا به همان صورت به پهلو و دهان باز دراز كرده و براي اينكه راحتتر تنفس كند دكمه هاي پيراهن او را در قسمت قفسه سينه باز كنيد.

سوختگي

چه بايدكرد

به مدت 5 دقيقه محل سوختگي را بدون مالش ان در زير اب سرد قرار دهيد.

اگر قسمت سوخته شده در زير لباس قرار گرفته لباس را از تن شخص در اوريد مگر اينكه لباس بر اثر سوختگي به بدن چسبيده باشد.

اگر وسعت سوختگي زياد است و يا طاول هايي بيش از وسعت كف دست فرد وجود دارند سوختگي مهم به حساب ميايد و ميبايست شخص را از سمتي كه سوخته نشده دراز كرد. اما اگر مشكل تنفسي دارد او را به حالت نيمه نشسته قرار داده و بلافاصله اتش نشاني و امبولانس و پزشك را مطلع كنيد و تا رسيدن انان مراقب فردي كه دچار سوختگي شده باشيد.

اگر سوختگي از اهميت زيادي بر خوردار نيست ميتوان محل سوختگي را براي التيام درد بيشتر از 5 دقيقه در زير اب سرد قرار داد. اما مراقب باشيد و اگر محل سوختگي گرم بود و يا ورم كرد و يا پس از

گذشت 24 ساعت همچنان درد داشت ميبايست به پزشك مراجعه كرد.

چرا محل سوختگي را در زير اب سرد ميگيريم؟

- اين عمل باعث خنك شدن محل سوختگي ميشود

- درد سوختگي را التيام ميدهد

- در صورتيكه سوختگي با موادشيميايي باشد مانع وسعت و عميق شدن سوختگي ميگردد

- در صورتيكه سوختگي مهم باشد حداكثر ميبايست كه محل سوختگي را 5 دقيقه در زير اب سرد قرار داد چون بيشر از 5 دقيقه منجر به سرد شدن بدن فرد خواهد شد.

خوردن مواد شيميايي

فرد را دراز كرده و بدون اتلاف وقت و سريعا گروه امداد را خبر كنيد.

- به هيچوجه هيچگونه نوشيدني به شخص ندهيد چون خطر استفراغ شخص و بالا اوردن ماده شيميايي وجو دارد

- به هيچوجه شخص را مجبور به استفراغ نكنيد چون عبور مجدد ماده شيميايي از مجراهاي گوارشي زخمهاي ايجاد شده را بيشتر و عميقتر خواهد كرد.

جراحت

چگونه جراحتي مهم را تشخيص دهيم؟

اگر وسعت جراحت زياد و جراحت الوده ميباشد و يا جسمي خارجي در داخل جراحت است و يا جراحت روي شكم و يا سينه و يا چشم ميباشد بايد به ان اهميت داده شده و جدي گرفته شود.

چه بايد كرد؟

بطور عموم بهتر است كه شخص را دراز كنيد و مانع تقلا و تلاش او شده و بگذاريد استراحت كند.

گروه امداد را خبر كرده و تا رسيدن انان مراقب فرد باشيد.

موارد استثنايي :

- اگر جراحت در قسمت قفسه سينه ميباشد شخص را به حالت نيمه نشسته نگاه داريد تا مشكلي براي تنفس نداشته باشد.

- اگر جراحت در ناحيه شكم ميباشد فرد را دراز كرده و زانوهايش را براي تخفيف دادن درد و كمك به راحتتر

تنفس كردن خم كنيد.

- اگر جراحت در چشم ميباشد فرد را به پشت خوابانده و سر او را به عقب خم كرده و چشمش را ببنديد.

كارهايي كه هرگز نبايد كرد :

- ايستاده نگاه داشتن شخص

- ضد عفوني كردن جراحت

- بيرون كشيدن جسمي خارجي از جراحت

- غذا و يا نوشيدني دادن به فرد

خفگي

گاهي به هنگام عمل بلع لقمه در گلو و يا مجراي تنفسي گير كرده و توليد خفگي ميكند و شخص نه قادر است نفس بكشد و نه صحبت و نه سرفه كند.

چه بايد كرد؟

سريع پنج ضربه با كف دست به پشت شخص بزنيد :

پشت سر شخص كه نشسته است يا ايستاده بايستيد او را به طرف جلو خم كرده و در حالي كه يك دست خود را روي قفسه سينه او قرار داده ايد با دست ديگر خود پنج ضربه محكم به قسمت فوقاني پشت او مطابق شكل بزنيد.

در صورتيكه روش بالا موفقيت اميز نبود عمل Heimlich را انجام دهيد :

- مطابق شكل در حالي كه پشت سر او قرار گرفته ايد بازوهايتان را از زير بازوهاي او رد كنيد

- يك دست خود را مشت كرده و بالاي ناف او قرار دهيد

- دست ديكر خود را بر روي مشت خود قرار دهيد

- مشت خود راخيلي محكم به سمت خود و به طرف بالا فشار دهيد

اين عمل را پنج بار تكرار كنيد.

عمل Heimlich باعث ميشود تا فشار وارده بر بالاي ناف فشار به شش ها وارد كرده و لقمه يا جسمي كه در مجراي تنفسي گير كرده به خارج پرتاب شود.

گرفتن مجراي تنفسي در نزد كودكان بيشتر از يكسال :

به همان ترتيبي كه در مورد

بزرگسالان گفته شد ولي با احتياط بيشتر عمل كنيد و قدرت ضربه اي كه وارد ميكنيد ميبايد مناسب با وزن و سن كودك باشد.

گرفتن مجراي تنفسي در نزد نوزادان :

- نوزاد را به روي شكم و در حاليكه سرش كمي سرازير است روي ساعد خود قرار داده و با دست خود 5 ضربه به

قسمت فوقاني پشت او بزنيد

- در همان حالتي كه هنوز رو به شكم ميباشد با انگشتان جسم را از دهان او بيرون بكشيد و احتياط كنيد تا انگشتانتانرا در حلقش فرو نكنيد.

در صورتيكه با اين عمل موفق به خارج كردن جسم نشديد :

- نوزاد را به پشت روي پاها و ساعد خود قرار داده و سر او را به پايين خم كنيد

- با دو انگشت در وسط سينه و در زير محل تلاقي دنده ها فشار دهيد و توجه داشته باشيد كه روي محل تلاقي

دنده ها فشار ندهيد

كمكهاي اوليه به غريق بزرگسال :

در صورتيكه غريق نفس نميكشد بلافاصله گروه امداد را خبر كنيد.

تا رسيدن كمك غريق را روي زمين دراز كنيد و همانطور كه بالاتر براي كمك به فردي كه دچار ناراحتي قلبي شده عمل كنيد يعني :

تنفس دهان به دهان :

با يك دست چانه را به طرف بالا كشيده و با انگشت شصت دهان را باز كنيد. دست ديگر را روي پيشاني قرار داده و سر را بعقب كشيده و با انگشتان منافذ بيني را همانند گيره اي براي مانع شدن خروج هوا محكم ببنديد. دهانتان را بر روي دهان شخص قرار داده و هوا را به تدريج در دهان او تا بالا امدن قفسه سينه بدميد. سپس

دهانتان را از روي دهان او برداشته صاف بنشينيدو نفس بكشيد و منتظر شويد تا قفسه سينه فرد دوباره خالي از هوا شود و فرو رود. اين عمل را تا رسيدن به نتيجه ادامه دهيد.(عكسهاي تنفس دهان به دهان را بالاتر مشاهده ميكنيد

در زماني كه فرد شروع به نفس كشيدن كرد او را به پهلو قرار دهيد. زانو زده و پاهاي او را در كنار هم قرار دهيد. بازوي او را كه به شما نزديكتر است در زاويه راست بدنش قرار داده و ارنجش را در حاليكه كف دستش رو به بالاست خم كنيد.

پشت دست ديگرش را بفل گوش او كه در سمت شما ميباشد قرار دهيد. اينكار براي ثابت نگاه داشتن سر و مانع شدن از خطر صدمه ديدن مهره هاي پس گردن ميباشد.

با دست ديگر خود پاي ديگر او را گرفته زانويش را خم كرده و بلند كنيد و به ارامي در حالي كه زانويش را به سمت خود ميكشد و در حاليكه دست او را همچنان كه در كنار گوشش قرار داده ايد و بدون اينكه سرش حركت كند بدن او را چرخانده و او را به پهلو قرار دهيد.

زانوي خم شده را طوري قرار دهيد كه زاويه اي مستقيم با باسن داشته باشد و طوري بر زمين تكيه كند كه ثابت بوده و مانع حركت وي شود و دهانش را باز بگذاريد. (تصويرهاي زير )

توجه داشته باشيد كه هرگز زماني كه شروع به نفس كشيدن كرد و تا زماني كه هنوز بخود نيامده است هرگز او را به پشت نبايد نگاه داريد بلكه همانطور كه بالاتر توضيح داده شد بايد

او رد به پهلو قرار دهيد.

در صورتيكه غريق نفس ميكشيد :

ماساژ دادن قلب :

براي ماساژ دادن قلب حتما بايد فرد را روي محلي صاف و سخت نظير چوب يا زمين قرار داد و نه روي تختخواب.

دركنار فرد و نزديك قفسه سينه او زانو زده و تكمه هاي لباس او را باز كنيد بطوري كه قفسه سينه كاملا لخت باشد.

قسمت پايين يك كف دست خود را بدون اينكه فشاري وارد كنيد در نيمه پاييني قفسه سينه قرار داده و دست ديگر خود را در قسمت بالاي قفسه سينه و به طوري كه انگشتان روي قفسه سينه گذاشته نشوند. سپس بدون اينكه دستهايتان را از روي قفسه برداريد در هر دقيقه و منظما 100 بار بر روي قفسه سينه فشار وارد كنيد. بعد از هر 15 بار كه اين عمل را انجام داديد دو بار تنفس دهان به دهان به گونه اي كه بالاتر گفته شد بدهيد.

كمكهاي اوليه به غريق نوزاد :

1 - در صورتيكه نوزاد نفس نميكشد به او تنفس دهان به دهان و بيني بدهيد.

دهانتان را طوري بر روي صورت نوزاد قرار دهيد كه هم در دهان و هم در بيني او همزمان بدميد. عمل نفس

دميدن

در دهان و بيني نوزاد بايد سريعتر از دميدن نفس در دهان بزگسالان بوده ولي ملايمتر باشد.

اگر بعد از دو دميدن در دهان و بيني او نوزاد هنوز تنفس نميكرد و يا به سرفه نيفتاد بلافاصله اقدام به ماساژ قلبي

بكنيد.

2 - براي ماساژ دادن قلب نوزاد فقط بايد دو انگشت به كار برد. در روي خطي فرضي كه از زير دو سر سينه هايش

ميگذرد با دو انگشت فشار دهيد.

سرعت اين فشارها بايد 100 فشار در هر دقيقه باشد. بعد از هر پنج بار فشار در قسمت تحتاني قفسه سينه و زير

محل تلاقي دنده ها يكبار با دهان و همزمان در بيني و دهان او بدميد. اين عمل را تا رسيدن گروه امداد ادامه دهيد

باز كردن راه هواييAir way

اولين قدم باز كردن راه هوايي فرد است .در فرد بيهوش تمامي ماهيچه ها شل شده اند.عضلات زبان و گردن هم از اين قاعده مستثني نيستند و احتمال دارد كه زبان به طرف حلق بر گردد و راه هوايي را مسدود كند .

كف دست را روي پيشاني مصدوم گذاشته و سر او را به طرف عقب بر گردانيد . همزمان با اين كار دست ديگر را زير چانه او قرار داده و به سمت بالا فشار دهيدبه طوريكه دندانهاي فك بالا و پايين در مقابل هم قرار گيرند . در صورت انجام صحيح اين مراحل شما موفق به باز كردن را ه هوايي مصدوم خواهيد شد .

دادن تنفس مصنوعيBreathing

پس از بازكردن راه هوايي بايد از وضعيت تنفس مصدوم أگاه باشيد.ابتدا قفسه سينه فرد را برهنه كنيد.

اگر صورت مصدوم كبود و رنگ پريده باشد .

نه جريان هوا از بيني و دهان فرد حس شو د و نه صدايي كه نشانگر جريان هوا باشد به گوش برسد.

قفسه سينه حركت نداشته باشد.

تنفس وي قطع شده است و بايد تنفس مصنوعي را آغاز كنيد حتي اگر نتوانستيد تشخيص دهيد كه فرد مذكورتنفس دارد يا نه نفس مصنوعي را آغاز كنيد چون اگر فرد تنفس داشته باشد شما در هنگام تنفس مصنوعي متوجه مي شويد.

* تكنيك دادن تنفس مصنوعي *

سررابه

عقب متمايل كنيد به صورتيكه دهان كمي بازتر باشد (نحوه باز كردن راه هوايي در مبحث قبل آمده است.)با انگشتان دستي كه روي پيشاني مصدوم است سوراخهاي بيني فرد را ببنديد .

دهان خود را روي دهان مصدوم بگذاريد بطوريكه , لبهاي شما كاملا اطراف دهان اورا بگيرد.با يك بازدم عميق هوارا وارد دهان فرد مصدوم كنيد.همزمان از گوشه چشم خودبه قفسه سينه فردنگاه كنيد وببينيد آيا هنگامي كه درون مجاري هوايي اومي دميد قفسه سينه بالا مي رود يا نه ؟

وقتي قفسه سينه فرد بالا مي آيد تنفس را قطع كنيد ودهان خود را از دهان فرد دا كرده و بيني اورا آزاد بگذاريد و خودتان برا ي تنفس بعدي نفس بگيريد.

هنگام تنفس موثر سينه وشكم مصدوم بالاو پايين مي آيد , احياگر حس مي كند كه بادكنكي را پر ميكند و پس از دميدن حجم معيني , مقابل ورود هواي اضافه تر مقاومت احساس ميكند .به تدريج رنگ پوست فرد از زردي و كبودي به صورتي تغيير مي يابد

چگونه در زير آوار زنده بمانيم

مقاله اي كه ملاحظه مي فرماييد، توسط آقاي «doug copp» در خصوص كاهش خسارات جاني در هنگام وقوع زلزله ارائه شده است. اين مقاله توسط اداره كل تأسيسات برقي مديريت انرژي ترجمه و جهت بهره برداري ارائه مي گردد.انتظار مي رود كه اين متن بتواند اطلاعات مفيدي را در اختيار خوانندگان محترم قرار دهد.

نام من، doug copp و رئيس گروه نجات و مدير تيم آمريكايي نجات بين المللي ARTI _ American Rescue Team International _ هستم. اين تيم از مجرب ترين گروه هاي نجات مي باشد. نوشته هاي متن زير، مي تواند جان افراد زيادي را در هنگام وقوع زلزله از مرگ نجات دهد. من به

درون 875 ساختمان فرو ريخته ناشي از زلزله خزيدم و با گروه هاي نجات 60 كشور كار كرده و در تعداد زيادي از كشورهاي جهان گروه هاي نجات را سازماندهي نمودم و عضو گروه نجات خيلي از اين كشورها هستم. همچنين به مدت دو سال به عنوان كارشناس سازمان ملل در زمينه تخفيف فاجعه UNX051)_(UNIENET بودم و از سال 1985 به بعد در صحنه بلاياي طبيعي عمده جهان به جز مواردي كه فاجعه آني بوده، شركت داشتم.

در سال 1996 ما يك فيلم مستند ساختيم كه صحت متدولوژي ارائه شده توسط بنده را تاييد مي كرد. دولت مركزي تركيه و مقامات محلي و دانشگاه شهر استانبول در تهيه و فيلمبرداري از اين آزمايش علمي و عملي با تيم ARTI همكاري داشتند. ما يك مدرسه و يك خانه را با 20 مانكن در داخل آن فرو ريختيم، 10 مانكن را به صورت «Duck And Cover» (خميده و پنهان شده ) و 10 مانكن ديگر را به روش بقاي خودم تحت نام «Triangle Of Life» (مثلث حيات) استفاده كرديم. پس از فرو ريختن ناشي از زلزله مصنوعي، ما به درون آوارها خزيديم و وارد ساختمان ها شديم تا نتايج آزمايش را فيلمبرداري و مستند كنيم.

در اين فيلم كه فنون زنده ماندن خود را تحت نظارت مستقيم و شرايط علمي مرتبط با ريزش آوار تمرين نموديم به روشني نشان مي داد، آنهايي را كه از روش «Duck And Cover» ( خميده و پنهان شده ) استفاده كردند، شانس زنده ماندن آنها صفر درصد و براي آنهايي كه از روش ما (مثلث حيات) استفاده كردند، 100 درصد بود. اين فيلم در تركيه و كشورهاي اروپايي

توسط ميليون ها تماشاچي ديده شد و در ايالات متحده و كانادا و آمريكاي لاتين هم از طريق تلويزيون به نمايش گذاشته شد.

اولين ساختماني كه به داخل آن خزيدم، مدرسه اي در شهر مكزيكوسيتي و درجريان زلزله سال 1985 بود همه بچه ها در زير ميزهايشان بودند و همگي تا ضخامت استخوان هايشان در هم كوبيده شده بودند. آنها مي توانستند زنده بمانند اگر در كنار ميزهايشان و در راهرو بين ميزها دراز مي كشيدند. كاري كه انجام داده بودند، غير معقول و غيرضروري بود و در تعجب بودم كه چرا آنها در راهروها نبودند. من آن موقع نمي دانستم كه به آنها گفته شده بود كه خود را زير چيزي پنهان سازند.

اين مطلب حقيقت دارد . من هم به نحوه آموزش بچه ها در زير ميز رفتن معترض بوده ام . اما توجه به دو نكته حائز اهميت است

- وقتي زير ميز رفتن مي بايست آموزش داده شود كه تنها تخريبهاي غير سازه اي خصوصا در ساختمانهاي بتني مورد محاسبه قرار گرفته است . ساختمان بتني كه قادر به مقاومت در برابر زلزله باشد تنها با جدا شدن اجزاء غير سازه اي مي تواند به كودكان آسيب برساند كه رفتن زير ميز تنها كودكان را در برابر اين آوار سبك و داراي خاصيت برندگي و لهيدگي ايمن مي سازد . اما كودكاني كه در راهروي بين ميزها قرار بگيرند مسلما از اين آوار غير سازه اي اسيب مي بينند .

?- اما در خصوص سقفهاي مدارس ايران خصوصا مدارس يك طبقه كه در شهر هاي كوچك و روستاها موجود است . اگر اين مدارس داراي حداقل استاندارد ها باشند مي بايست

كودكان را ترغيب به فرار به كناره ديواره ها نماييم و اينكار وقتي امكان پذير خواهد بود كه با اموزش و تكرار ملكه ذهن بچه ها شده باشد ! كنار ديوارها همان كنج هايي را ميسازد كه قابليت حفظ كودكان را خواهد داشت .

به سادگي مي توان دريافت، هنگامي كه ساختمان ها تخريب مي شوند، وزن سقف كه بر روي اشيا و مبلمان فرود مي آيد، آنها را درهم مي كوبد و فضاي خالي اي را در كنار آنها ايجاد مي نمايد. اين فضا، همان چيزي است كه من به آن مثلث حيات (Triangle Of Life) مي گويم. هر اندازه اشيا بزرگ تر و محكم تر باشند، كمتر فشرده مي شوند و هر اندازه كمتر فشرده شوند، فضاي خالي كه در آن احتمال زنده ماندن افرادي كه به آن پناه مي برند، زياد است، بيشتر مي شود. يك بار ديگر مي توانيد ساختمان فرو ريخته را در تلويزيون نگاه كنيد. مثلث هايي را كه شكل گرفته اند را شمارش كنيد. آنها در اكثر نقاط وجود دارند و از معمول ترين اشكالي هستند كه در داخل آوارها به راحتي مي توانيد مشاهده نماييد.

منظور نظر اين همكار ما اين نيست كه در ساختمانهايي كه همچون بم داراي بافت خشت و گلي هستند شما بدنبال كنج بگرديد ! آنهايي كه ما در بم پيدا نموديم يا در زير يك تخت يا درون كمدي گير افتاده بودند ! بافت بومي خود اوار بومي دارد كه من دو سال است در حال مستند سازي همين اوارهاي بومي ايران هستم . مطمئنا آوار منطقه كردستان با آن سنگهايي كه بكمك گل بروي هم چيده شده اند با آوار خشت و گل بم فرق دارد و هيچگاه قابل مقايسه با

آوار سازه هاس فلزي و بتني تهران نيست ! اين راهكار ارائه شده متعلق به بافت شهري و خصوصا سازه هاي چوبي و سبك خاص امريكا مي باشد .

من كاركنان سازمان آتش نشاني شهر «تروجيلو» _ با جمعيتي 750،000 نفري _ را براي چگونه زنده ماندن و محافظت و نجات خانواده هايشان در هنگام وقوع زلزله آموزش دادم. رئيس آتش نشاني شهر تروجيلو كه خود استاد دانشگاه اين شهر هم مي باشد، همواره مرا همراهي مي كرد و خود، گواه حوادث اتفاق افتاده بود. مطلب ذيل، گفته او مي باشد:

«نام من روبرتو روزالس است هنگامي كه 11 ساله بودم در اثر بروز زلزله سال 1972كه بيش از 70،000 نفرتلفات داشته است، در داخل ساختمان فروريخته به دام افتادم وآنچه باعث نجاتم گرديد مثلث حياتي بود كه در كنار موتورسيكلت برادرم بوجود آمده بود. كليه دوستانم كه در زير ميز يا تخت رفته بودند در زير آنها له شده و جانشان را از دست داده بودند. من مثال زنده اي از مثلث حيات هستم و دوستانم مثالي از «خميده و پنهان شده» كه همگي جانشان را از دست دادند.

نكات و توصيه هاي مهم آقاي doug copp

1_ در هنگام بروز زلزله و فرو ريختن ساختمان هر كسي كه از روش «Duck And Cover» (خميده و پنهان شده) استفاده كند بدون استثناء و همواره محكوم به مرگ است. افرادي كه زير اشيائي نظير ميزها و اتومبيل ها مي روند در همانجا له مي شوند.

با ارائه راهكارهاي جزم انديشانه موافق نيستم هيچگاه صد در صد را قبول ندارم ! پناه گرفتن را خصوصا در ساختمانهاي يك طبقه كه داراي سقف طاق ضربي و يا قوسي

مي باشند را در زير ميزهاي فلزي و كنج ديوارها بنا بر سرعت عمل پناه گيري در يافتن شانس زنده ماندن برابر ميدانم . چرا كه به خاطر نوع اوار ( خاك داشتن )خفگي در اين گونه ساختمانها عامل اول مرگ هموطنان ايراني من است . و زير ميزها به انها فضايي را براي نفس كشيدن مي دهد .

2_ سگ ها و گربه ها و بچه ها همگي آنها اغلب به صورت طبيعي در وضعيت جنيني كه در رحم قرار دارند، خم مي شوند و شما هم بايد همين طور عمل كنيد. اين غريزه طبيعي ايمني و اصل بقا است. شما مي توانيد با همين شيوه در فضاي خالي كوچك تري زنده بمانيد. پس در زمان بروز زلزله سريع خود را كنار اشياي بزرگ، مانند كاناپه بزرگ و يا اجسام محكمي كه در مقابل ضربه كمتر فشرده مي شوند و فضاي خالي در مجاور خود باقي مي گذارند، قرار دهيد.

تذكر داده ام كه اين راه كار مختص ساختمانهاي سبك و نيز ساختمانهاي داراي اسكلت فلزي و بتني مي باشد .

3_ ساختمان هاي چوبي از ايمن ترين نوع ساختمان ها محسوب مي شوند كه مي توانيد در هنگام وقوع زلزله در داخل آنها باشيد، دليل آن، ساده است چونكه چوب قابل انعطاف بوده و با نيروي زلزله به راحتي حركت مي كند. اگر ساختمان چوبي فرو ريزد، فضاهاي خالي بزرگي ايجاد مي شود. همچنين ساختمان هاي چوبي داراي وزن متمركز شده و خردكنندگي كمتري هستند. ساختمان هاي آجري مي توانند در حد قطعات آجر متلاشي شوند و آجرها منجر به بروز صدمات زيادي مي شوند، البته اجساد له شده ناشي از فرو ريختن آنها از صدمات حاصل از فرو ريختن قطعات بتني بزرگ كمتر

مي باشد.

تنها منطقه مشابه اين ساختمانها در ايران مناطق شمالي كشور عزيزمان است كه داراي سقفهاي سبك شيرواني بوده و ميبايست حتما در اين گونه ساختمانها بخاطر نوع صدمات وارده از فرو ريزش سقف و احتمال بريدگي نوع پناه گيري به صورت رفتن زير ميز ها و نقاط امني همچون زير تخت خواب باشد . چرا كه سقف سبك تر از آن است كه شما را در زير ميز له كنه ( سقف بتني و فلزي كه بصورت تيرچه بلوك باشد اين امكان را دار)

4_ اگر زلزله در هنگام شب و زماني كه شما در رختخواب خود هستيد، اتفاق بيفتد، كافي است از روي تخت به پايين بغلتيد، يك فضاي ايمن و مناسب در اطراف تخت وجود دارد. هتل ها مي توانند نرخ زنده ماندن ساكنان خود را در هنگام وقوع زلزله، با نصب تابلوي راهنما در پشت درب اتاق ها و اطلاع رساني به ساكنان مبني بر اين كه «در هنگام وقوع زلزله روي زمين كنار تختخواب دراز بكشيد» افزايش دهند.

5_ اگر شما هنگام وقوع زلزله در حال تماشاي تلويزيون هستيد و فرار از در يا پنجره برايتان به سادگي امكانپذير نيست، در وضعيت جنيني در كنار كاناپه يا صندلي بزرگ خم شويد.

6_ هر كسي كه در زمان وقوع زلزله در زير درب قرار گيرد محكوم به مرگ است. چونكه اگر در هنگامي كه زير درب قرار دارد، چهارچوب اطراف درب به سمت جلو وعقب بيافتد، زير مصالح ساختماني بالاي چهار چوب درب له خواهد شد و اگر ستون ها به طرفين بيفتند در اين حالت توسط آنها به دو نيم خواهد شد لذا در هر دو صورت جان

خود را از دست خواهد داد.

اين قسمت از مقاله نيز يك نكته دارد . در ايران چهارچوب در بخاطر داشتن نعل درگاه و نيز شاخ هايي كه براي نصب به ديوار بروي چهار چوبها نصب مي گرديد و نيز پركردن چهارچوبهاي فلزي با بتن و ملات سيمان در حين نصب درب انجام مي گرفته است محل امن شناخته شده است . لذا اگر يكي از اين شرايط موجود نباشد چهارچوب درب فاقد ايمني است . من ميتوانم بيش از صد عكس را به شما نشان بدهم كه تنها عنصر به جاي مانده از زلزله هاي ايران چهار چوب دربها بوده است .

7_ هرگز در هنگام وقوع زلزله بر روي پله ها نرويد چون پله ها داراي گشتاور فركانسي متفاوتي هستند و لذا مجزا از تنه اصلي ساختمان نوسان مي كنند. به عبارتي پله ها و بقيه ساختمان با همديگر برخورد مي كنند تا اين كه شكست سازه اي در پله رخ دهد و كساني كه روي پله هستند قبل از اين كه پله خراب شود، توسط گام هاي پله گرفتار شده و به صورت وحشتناكي قطع عضو خواهند شد. در هنگام زلزله حتي اگر ساختمان فرونريزد باز هم از پله ها دور بمانيد چون پله ها از مناطقي هستند كه احتمال تخريب بيشتري دارند حتي اگر پله ها توسط زلزله فرو نريزد ممكن است در اثر وزن ازدحام زياد افرادي كه فريادكشان از روي آن در حال فرار هستند فرو بريزد. پله ها بايد پس از وقوع زلزله هر چند كه ساختمان آسيب نديده باشد از نظر ايمني مورد آزمايش قرار گيرند.

8_ به ديوارهاي محيطي ساختمان نزديك شويد و يا در صورت امكان به بيرون از آنها

برويد. هرچه داخل تر و دورتر از ديوارهاي محيطي ساختمان باشيد، احتمال اين كه راه گريز شما مسدود شود بيشتر خواهد بود.

9_ كساني كه در هنگام وقوع زلزله در خيابان ها داخل خودروي خويش مي مانند وقتي كه خيابان طبقه فوقاني روي آنها خراب مي شود (در اتوبان هاي دو طبقه)، جان خود را از دست مي دهند. اين دقيقا همان چيزي است كه در آزادراه نيميتز (Nimitz Freeway) رخ داد و قربانيان زلزله سانفرانسيسكو همگي در داخل خودروي خود به هنگام زلزله باقي ماندند و همگي كشته شدند. آنها مي توانستند زنده بمانند اگر از خودرو خارج شده و در كنار آن نشسته و يا دراز كشيده بودند. كليه خودرو هاي له شده بجز خودروهايي كه ستونهاي پل مستقيما روي آنها سقوط كرده بود، داراي فضاي خالي اي به ارتفاع 90 سانتي متر در اطراف خود بودند.

10_ از خزيدن در داخل خرابه هاي دفاتر روزنامه ها و يا اداراتي كه كاغذهاي انباشته زيادي در آنها وجود داشته است، دريافتم كه كاغذ داراي خاصيت ارتجاعي بوده و چندان فشرده نمي شوند لذا فضاهاي خالي زيادي در اطراف بسته هاي كاغذ بوجود مي آيد كه مي تواند در زمان زلزله مورد استفاده قرار گيرد.

كمك هاي اوليه در آسيبهاي ناشي از قلاب ماهيگيري

مقدمه:

ورزش ماهيگيري يك ورزش عامه پسند در سراسر جهان مي باشد كه معمولأ جهت گذران فراغت و فعاليتي براي آسايش و راحتي روح و جسم انسان است. مصدوميتهاي ناشي از قلاب ماهيگيري چه جهت گذران فراغت و چه بصورت تجاري و گذران زندگي در هنگام تنظيم و استفاده از وسايل ماهيگيري امري عادي است. بيشتر اين مصدوميتها كوچك بوده و ميتوان آنها را بدون مشكل در مطب پزشك بدون نياز به عمل جراحي مداوا نمود. معمولأ افرادي كه

اينگونه مصدوم مي گردند ممكن نيست خود را به مطب و خصوصأ به فوريتهاي پزشكي (اورژانس) برسانند زيرا خارج كردن قلاب فرو رفته مي تواند در محل حادثه انجام پذيرد. تمام مصدوميتهايي كه بواسطه قلاب ماهيگيري پيش مي آيد نيازمند دقت در ارزيابي محيط بافت آسيب ديده قبل از تلاش براي خارج كردن آن مي باشد. بهر حال برخي از فرورفتگيها را نمي توان در محل خارج كرد و نيازمند ارزيابي دقيق مصدوميت و درمان زخم ناشي از آن مي باشد.

اگر فرو رفتگي قلاب در چشم يا اطراف آن باشد مي بايست بيدرنگ به چشم پزشك مراجعه شود. انتخاب روش براي خارج كردن قلاب به نوع قلاب فرو رفته ، موقعيت مصدوميت و عمق نفوذ در بافت بستگي دارد. بعضي از اوقات ممكن است به بيشتر از يك شيوه جهت خارج كردن و دفع قلاب ماهيگيري نياز باشد. شيوه كشيدن به عقب ساده ترين روشها است اما شيوه اي است كه كمترين موفقيت را داراست. حال آنكه روش پيشروي قلاب و برش آن تاثير بيشتري براي آسيبهاي سطحي دارد و روشي است كه همواره براي خارج كردن قلابهاي اندازه بزرگ موفقيت آميز بوده است. روش كشيدن سريع نخ مي تواند در محل بروز حادثه و اغلب بدون نياز به بي حس كننده ها استفاده شود. همچنين نگهداري از زخم به همراه موفقيت در خارج كردن اشياء فرورفته و با به كار بردن يك چسب زخم ساده نيز ميسر مي شود.

در اين مقاله چهار تكنيك براي خارج كردن قلاب ماهيگيري از بافت ها شرح داده شده است:

ازريابي دقيق محيط بافت آسيب ديده:

بيشتر آسيبهاي ناشي از قلاب

بعلت نفوذ قلاب در بافتهاي نرم مي باشد مانند گير كردن قلاب در دست، صورت و سر. اما آن مي تواند در هر قسمتي از بدن گير كرده و فرو رود. اين مجروحيتها معمولأ در عمق بافت اتفاق نمي افتند چرا كه نيروهاي خطي در امتداد نخ ماهيگيري تا قلاب عمل مي كند و نوك آن موازي با پوست حركت كرده و از نفوذ در عمق بافت جلوگيري مي كند.

شكل شماره يك : A : قلاب تك شاخ پيكان دار B : قلاب تك شاخ خاردار C : قلاب سه شاخ

انواع و اندازه هاي بسيار متفاوتي از قلابهاي ماهيگيري موجود مي باشد. (شكل شماره يك) وقتيكه قلاب را مورد بررسي قرار مي دهيم به نكات مهمي كه مي بايست توجه كنيم اين است كه : آيا قلاب تك شاخ ، دو شاخ يا سه شاخ مي باشد؟ آيا قلاب خاردار است؟ تعداد و موقعيت خارها چيست؟

اين جزييات به ما در تصميم گيري روش صحيح خارج نمودن قلاب كمك خواهد نمود. البته اغلب افراد نوع قلابي كه مورد استفاده بوده را تشخيص خواهند داد و ممكن است قادر باشند تا يك روش را براي معاينه و دفع مشكل پيشنهاد نمايند. بعضي از اوقات مصدوميتهاي ناشي از قلاب ماهيگيري زخمهاي خطرناكي در بافتها ايجاد مي نمايد. راديوگرافها ممكن است در تشخيص نوع قلاب و همچنين عمق نفوذ در موارد سخت به ما كمك نمايند. در صورتيكه معمولأ انجام نم گيرند.

وضعيت نوع زخمهاي عصبي ، عروقي و همچنين دور يا نزديك بودن آنها به سطح پوست حتمأ مي بايست ارزيابي گردد. همچنين آسيبهاي ناشي از قلاب ماهيگيري

ممكن است در لايه هاي پايينتر بافت وارد شده باشد مانند گير كردن قلاب در استخوان ، تاندونها ، رگها يا اعصاب. قبل از تلاش براي خارج كردن آن نيازمند ارزيابي دقيق از وضعيت زخم مي باشد.

موارد نفوذ در چشم دومين دسته مصدوميتهاي ناشي از قلاب است كه در سرتاسر جهان گزارش شده است. قلابي كه در محيط اطراف چشم يا در موقعيتي فرو رفته كه خارج كردن آن ممكن است آسيبي به چشم برساند مي بايست روي آن را پوشانده و فورأ جهت مشاوره به يك چشم پزشك مراجعه شود.

اصول خارج كردن قلاب ماهيگيري:

در اين مقاله چهار تكنيك اصلي خارج كردن قلاب ماهيگيري شرح داده شده است:

1- تكنيك عقب كشيدن

2- تكنيك كشيدن سريع نخ

3- تكنيك سوزن كمكي

4- تكنيك پيشروي و برش

هر روش و برخي اصلاحات آن در جزييات اين مقاله شرح داده شده است:

معمولأ انتخاب روش براي خارج كردن قلاب فرو رفته به نظر پزشك، موقعيت مصدوميت بر روي بدن و نوع قلاب بستگي دارد. بيشتر قلابهاي فرو رفته مي توانند با حداقل دخالت عمل جراحي از بدن خارج شوند. بطور كلي روشهاي عقب كشيدن و كشيدن سريع نخ مي بايست اولين تكنيكها براي مبادرت به خارج كردن قلاب باشند زيرا كمترين آسيب را به بافتها مي رسانند. بيشتر روشهاي فرورونده مانند تكنيكهاي سوزن كمكي و پيشروي و برش براي خارج نمودن نمونه هاي سخت به كار مي شوند.

بعضي اوقات مي بايست از چندين روش براي خارج كردن قلاب استفاده نمود. برخي از اين روشها به بي حسي موضعي يا وقفه عصبي نياز دارد. قلابهايي كه بطور سطحي فرورفته اند اگر بتوان با روشي

همچون كشيدن سريع نخ به آساني خارج نمود، ممكن است به بي حس كننده ها نياز نداشته باشند.

يادمان نرود قبل از عمل درآوردن قلاب حتمأ موقعيتي را كه قلاب در آن فرو رفته است به خوبي با محلول Providon-Iodine يا همان محلول معروف بتادين شستشو دهيد.

قلابهايي كه بيش از يك نوك دارند مانند قلاب سه شاخ مي بايست جهت عدم گيركردن مجدد شاخهاي قلاب در حين خارج سازي قلاب رويشان پوشانده يا پيكان نوك آنها بريده گردد. تمام اقلام ضميمه شده به قلاب مانند نخ ماهيگيري، طعمه، طعمه مصنوعي، چرخنده ها و غيره مي بايست از روي آن برداشته شوند. پزشك و ناظرين مي بايست دقت نمايند كه قلاب پس از خارج شدن در بدن خودشان فرو نرود همچنين چشم مي بايست محافظت شود خصوصأ هنگامي كه از روش كشيدن سريع نخ استفاده مي كنيد.

تكنيك عقب كشيدن:

روش عقب كشيدن يكي از راحتترين روشها مي باشد اما پايينترين درصد موفقيت را داراست. بيشتر براي حالتهايي كه قلاب به صورت سطحي وارد گرديده يا براي قلابهاي بدون پيكان مناسب مي باشد. ساق قلاب را بطرف پايين فشار دهيد. اين حركت باعث چرخش قلاب در عمق و خلاصي پيكان آن از بافت مي شود. قلاب ميتواند بعد از آن از همان مسير ورودي از پوست خارج گردد.(شكل شماره دو)

شكل شماره دو : تكنيك عقب كشيدن. ساق قلاب ماهيگيري به پايين فشار داده شده تا هنگامي كه نوك آن از مسير وردي خارج گردد.

هر گونه مقاومت و گير كردن پيكان قلاب در طول انجام تكنيك مي بايست پزشك كار را متوقف نموده و به ديگر روشهاي خارج كردن فكر

نمايد.

تكنيك كشيدن سريع نخ:

تكنيك كشيدن سريع نخ تاثير بيشتري نسبت به روش عقب كشيدن دارد. معمولأ در همان محيط حادثه انجام مي شود و بر اين باورند كه كمترين آسيب را به بافتها مي رساند زيرا علاوه بر اينكه زخم جديدي را ايجاد نمي كند، بندرت نيازمند بي حس كننده هاست. ممكن است از آن براي خارج كردن هر سايز و اندازه قلابي استفاده شود. اما بطور معمول بهترين عملكرد را در هنگام خارج كردن قلابهاي سايز كوچك و متوسط دارد. اين تكنيك همچنين عملكرد خوبي براي قلابهاي فرو رفته در عمق دارد اما نمي توان در قسمتهايي از بدن كه سفت نمي باشند مانند لاله گوش از اين روش استفاده كرد. پزشكان يا معالجان مي بايست با روش اجراي آن به خوبي آشنا باشند زيرا اجراي نادرست مي تواند باعث آسيب بيشتر به بافتها گردد.

انتهاي يك نخ مانند نخ ماهيگيري يا نخ بخيه مي بايست به دور قسمت مياني خم قلاب به طور محكم گره زده شود. (شكل شماره سه)

شكل شماره سه : تكنيك كشيدن سريع نخ. A : نخ را حول قسمت مياني قلاب گره زنيد. B : ساق قلاب را به سمت پوست فشار دهيد. C : در حالي كه ساق قلاب را به سمت پوست فشار مي دهيد نخ را به سرعت و محكم به سوي خود بكشيد.

سطح پوست مورد بحث مي بايست به خوبي با يك سطح صاف مانند ساق قلاب ماهيگيري كه به پوست فشار مي آورد ثابت شود. دقت داشته باشيد كه ساق قلاب را موازي پوست زيرين نگه داريد.

قلاب ماهيگيري ممكن است با سرعت زياد خارج شود

لذا مي بايست پزشك و ناظرين خود را از مسير نخ دور كنند. يك پزشك مي بايست همواره از محافظ چشمي براي خارج كردن قلاب فرورفته استفاده كند مخصوصأ وقتيكه از روش كشيدن سريع نخ استفاده مي كند.

تكنيك سوزن كمكي:

روش سوزن كمكي نيازمند چالاكي پزشك است. روش مناسبي براي خارج كردن قلابهاي سايز بزرگ با تك پيكان در نوك مي باشد. اما زماني كه نوك قلاب در سطح پوست فرو رفته اثر بيشتري دارد و مي توان با كمك يك سوزن آن را خارج ساخت. پس از آماده كردن پوست و بي حس كردن موضعي آن از يك سوزن بزرگ جهت وارد كردن در زخم قلاب استفاده مي كنيم.(شكل شماره چهار)

شكل شماره 4 : تكنيك سوزن كمكي : A : سوزن بزرگ را در كنار قلاب ماهيگيري فرو برده تا محيط اطراف نوك قلاب را باز نمايد. B : قلاب ماهيگيري و سوزن را به همراه يكديگر خارج نماييد.

راستاي جاسازي سوزن مي بايست در امتداد ساق قلاب باشد. شيب آن مي بايست به طرف نوك قلاب درون انحناي آن باشد تا سوزن قادر به آزاد كردن پيكان گيركرده باشد. بسيار مهم است كه شيب نوك سوزن در امتداد صحيح باشد. پزشك مي بايست قلاب ماهيگيري را به پيش برده تا پيكان از گير رها شود. آنگاه آنرا در حالي كه مي چرخاند به سمت بيرون بكشد.

يك روش اصلاحي براي اين تكنيك فرو بردن تيغ جراحي در زخم بطرف نوك قلاب مي باشد. در آن صورت ممكن است قلاب ماهيگيري خارج گردد زيرا ايجاد شكاف، فضايي را براي نوك قلاب فراهم مي آورد. همچنين ممكن است

اين روش اصلاحي به همراه روش سوزن كمكي براي مصدوميتهاي سخت تر مورد استفاده قرار گيرد.

تكنيك پيشروي و برش:

يكي از مزيتهاي اين روش سنتي خارج كردن قلاب ماهيگيري اين است كه تقريبأ همواره موفقيت را براي بيرون آوردن قلابهاي ماهيگيري به همراه دارد. هر چند آسيب مضاعف به بافتهاي مجاور زخم يك نقيصه آن مي باشد. روش پيشروي و برش زماني داراي اثر بيشتري است كه نوك قلاب در نزديكي پوست واقع شده باشد. در اين صورت دو روش براي خارج كردن قلاب پيش روي شماست:

1- اگر قلاب فرو رفته فقط داراي پيكان و فاقد خار باشد. (شكل شماره پنج)

2- اگر قلاب فرو رفته علاوه بر پيكان نوك ، خاردار نيز باشد. (شكل شماره شش)

شكل شماره پنج : تكنيك پيشروي و برش براي قلابهاي پيكان دار بدون خار. A : نوك قلاب را به سمت سطح پوست پيش مي بريم. B : پيكان نوك آن را مي بريم. C : باقيمانده قلاب را از ميان زخم در خلاف جهت ورودي خارج مي نماييم. شكل شماره شش : تكنيك پيشروي و برش براي قلابهاي خاردار. A : نوك قلاب را به سمت سطح پوست پيش مي بريم. B : چشم قلاب را مي بريم. C : باقيمانده قلاب را از ميان زخم در جهت فرو رفته خارج مي نماييم.

ابتدا مي بايست داروي بي حسي موضعي را در اطراف پوست آسيب ديده جهت نفوذ در پوست پاشيد. نوك قلاب را كه شامل تمام پيكان مي باشد، توسط انبردست يا سيم چين جهت حركت قلاب از ميان پوست قيچي مي كنيم. نوك بريده شده توسط انبردست يا هر

وسيله برش ديگر اجازه مي دهد تا قلاب ماهيگيري با مقاومت كمي در خلاف مسير ورودي قلاب خارج شود.

براي قلابهاي خاردار، محيط اطراف مصدوميت مي بايست توسط داروي بي حس كننده سر شده و قلاب به پيش رانده شود. حال به جاي بريدن نوك قلاب، چشم قلاب بريده خواهد گرديد. پزشك مي تواند پس از آن، كشيدن قلاب را در همان امتدادي كه نوك قلاب فرو رفته، خارج نمايد.

طريقه مراقبت زخم بعد از خارج كردن قلاب:

بعد از اينكه قلاب ماهيگيري خارج شد مي بايست درون زخم براي احتمال وجود چيزهاي بيگانه و خارجي مانند طعمه كنكاش گردد. همين قدر كافي است كه از پماد آنتي بيوتيك و يك باند استريل بعد از ضد عفوني در حاليكه زخم باز است استفاده كنيم. آمپول كزاز مي بايست براي افرادي كه بيش از 5 سال از آخرين تزريقشان مي گذرد تجويز شود.

كمك هاي اوليه در زلزله

آمادگي قبل از وقوع زلزله

• اول از همه به فكر مكاني باشيد كه در آن زندگي مي كنيد. بسياري از بناهاي تهران خصوصا در مركز و جنوب شهر قديمي هستند، خانه هايي بدون اسكلت فلزي، تا قبل از تصويب قانون ايمن سازي منازل در دهه شصت، بسياري از خانه هايي كه با اسكلت فلزي ساخته مي شدند هم اصول ايمن سازي را رعايت نمي كردند. ضمن اينكه اصولا بساز و بفروشهاي تهران افرادي هستند كه اصولا صلاحيت ساخت مسكن را ندارند و غالبا تشكيل شده اند از افراد كم سواد و سودجو كه براي سود بيشتر حاضرند با جان شما معامله كنند. اما چيزي كه مسلم است خانه هاي قديمي حتي تاب مقاومت در برابر زلزله پنج ريشتري را ندارند. اگر در

چنين مكاني زندگي مي كنيد حتما به فكر تهيه يك مكان ايمن باشيد. شايد يك روز معيار انتخاب مسكن مناسب را برايتان نوشتم، اما فعلا دست به نقد اگر مي توانيد نقشه اي از گسل هاي تهران تهيه كنيد و به شدت از تهيه مسكن روي مرز گسل ها خودداري كنيد. هيچ ساختماني با هر درجه ضريب ايمني در مرز گسل ها سالم نخواهد ماند.

• شصت درصد زلزله ها در نيمه شب اتفاق افتاده است. بعيد نيست كه زلزله تهران هم جزو همين شصت درصدي ها باشد. فراموش نكنيد كه بعد از اين لباس كامل را در كنار تخت و در دسترس قرار دهيد.

• همين الان كه اين نوشته را تمام كرديد برويد دو تا بطري نوشابه خانواده خالي را از آب پركنيد و داخل ماشين بگذاريد. حواستان باشد كه هميشه آن را پرنگه داريد و دو بطري ديگر هم پر آب كنيد و در مكاني امن در خانه قرار دهيد. من فكر مي كنم كابينتهاي آشپزخانه جاي بدي نباشد.

• مكان امن خانه را از همين الان شناسايي كنيد.

•يك ساك كوچك تهيه كنيد. سعي كنيد از نوعي باشد كه دسته بلند دارند و روي دوش قرار مي گيرند. يا يكي از اين كوله پشتي ها كه قديم ها براي كوه نوردي و در حال حاضر براي مدارس استفاده مي شود. چند تا كنسرو تن ماهي، كمي خشكبار، قند، يك راديوي كوچك و يك چراغ قوه داخل آن بگذاريد. براي تمام اين وسايل باطري تهيه كنيد و حواستان باشد هر دو ماه باطري را عوض كنيد. قوطي هاي تن ماهي را قبل از سررسيد مهلت مصرف عوض كنيد. اگر جا شد بطري هاي آب را هم داخل همين ساك قرار دهيد. پيچ

گوشتي، شمع، چاقو، سوت، آچار فرانسه را هم داخل همين ساك قرار دهيد. لوازم كمك هاي اوليه را در اين ساك قرار بدهيد. شامل يك قيچي كوچك، باند استريل، چسب، قرص آنتي بيوتيك و آستامينوفن، قرص اسهال، الكل و داروي مسكن. اگر دارويي داريد كه عدم مصرفش باعث مرگتان مي شود از آنها هم چند تايي در ساك قرار بدهيد. اگر از سوييچ ماشينتان دو تا داريد، يكي را داخل ساك قرار دهيد. اگر نداريد برويد يكي تهيه كنيد بعد آن را داخل اين ساك قرار دهيد. يك بسته دستمال كاغذي رولي فراموش نشود. چند متر طناب، حوله كوچك، مقداري پول و طلا و يك يا دو قطعه خيلي كوچك از يادگاري كه خيلي برايتان ارزش دارد (بيخود بارتون رو سنگين نكنين. شايد ناچار بشين روزها اين ساك رو حمل كنين. به نظر من اگر ازدواج كردين سي دي عروسيتون، بهترين چيزه.)

• داخل اتاق خواب از لوستر و تابلو آكواريوم و آينه و هرچه وسايل اينطوري است خالي كنيد. تنها يك تخت براي اتاق خواب كافي است و احيانا ميز آرايش بدون آينه. همين لوازم را از اتاق خواب بچه برداريد. در مورد اتاق خواب او با سخت گيري بيشتري كار كنيد.

• با خيال نسبتا راحت بخوابيد.

مقاوم سازي ساختمان محل سكونت

مقاوم بودن محل سكونت در برابر زلزله، از مهم ترين اصول آمادگي و پيشگيري خطرات ناشي از وقوع زلزله است. لذا به منظور پايدار بودن سرمايهگذاريتان موارد زير توصيه ميگردد:

• هنگام ساخت خانه، كليه ي ضوابط مهندسي و آييننامههاي ساختماني را رعايت نموده و از مهندس ناظر، خواستار طراحي ساختمان مقاوم و نظارت دقيق بر اجراي آن باشيد؛

چنانچه قصد خريد خانه داريد، با مهندس متخصص در مورد ميزان استحكام و اينكه آيا بنا مطابق آييننامه ساخته شده است يا خير مشورت نماييد؛

اگر محل سكونت شما مطابق آييننامه ساخته نشده است، حتي الامكان سعي كنيد با مهندس متخصص در امر مقاومسازي مشورت نموده و نسبت به تقويت ساختمان محل سكونت اقدام نماييد.

كاهش خطرات ناشي از تخريب تأسيسات، تجهيزات و وسايل خانه

بخشي از خطرات زلزله، ناشي از تخريب تأسيسات، تجهيزات و وسايل خانه ميباشد. در زير چند توصيه براي كاهش چنين حوادث احتمالي در محيط هاي مسكوني ارايه مي شود. شما ميتوانيد با گردش در محيط خانه ي خود، با توجه به نوع وسايل و دكوراسيون آن و نوع زندگي خود و خانوادهتان، موارد ديگري را به آنها اضافه كنيد.

• كپسول هاي آتشنشاني را نزديك درهاي خروجي منزل نصب كنيد و چگونگي استفاده از آنها را ياد گرفته و به ديگر اعضاي خانواده نيز آموزش دهيد.

• مواد سوختي، آتشزا و شيميايي را از ساختمان خارج كرده و در فضاي باز به دور از در خروجي ساختمان و يا اتومبيل گذاشته و آنها را در مكان خود محكم كنيد.

• درصورتي كه از گاز شهري استفاده ميكنيد، چگونگي باز و بسته كردن شيرهاي آن (شير اصلي كنتور، اجاق گاز، آب گرمكن گازي، بخاري ديواري، شومينه، چراغ هاي ديواري گازي و غيره را ياد گرفته و به ديگر اعضاي بالغ خانواده ي خود نيز آموزش دهيد. فراموش نكنيد كه در زمان وقوع زلزله، تا وقتي كه از نشت گاز مطمئن نشدهايد، احتياجي به بستن آنها نيست. كليه مهارت ها را همراه با عمليات تخليه، تمرين كنيد.

• در مورد ديگر تأسيسات

ساختمان مانند شيرهاي آب، كليدها و فيوزهاي برق، اقدامات مشابه با گاز را انجام دهيد.

• درصورتي كه از كپسول هاي گاز جهت اجاق گاز و آب گرمكن استفاده ميكنيد، آنها را از پايين و بالا به ديوار محكم كنيد.

• آب گرمكن، اجاق گاز، يخچال و ماشين لباسشويي را به ديوار محكم كنيد.

• دستگاه هاي صوتي و تصويري و كامپيوتر را برروي ميزها و قفسههاي مربوطه محكم نموده يا بر روي ميزهاي لبه دار قرار دهيد.

• قفسههاي بلند و كتابخانهها را به ديوار پيچ كنيد.

• اشياي سنگين، شكستني و پرتاب شونده را در قسمت پايين قفسهها قرار دهيد.

• قلاب هاي اشياي آويزان مانند چراغ هاي سقفي و گلدان هاي آويزان را از نوع محكم انتخاب نماييد.

• قاب عكس ها را به ديوار محكم كنيد.

• تختخواب ها را از كنار پنجرهها، درب هاي شيشهاي، آيينهها، كمدها و قفسههاي بلند دور كنيد.

زير چراغ هاي سقفي، گلدان هاي آويزان، قاب عكس هاي شيشهدار و يا كنار كمدها و قفسههاي بلند نخوابيد و ننشينيد.

تهيه ي كيف تداركاتي

وسايل و مدارك زير را پس از قرار دادن در ساك معمولي، كوله پشتي و يا سطل هاي پلاستيكي دردار، در مكاني نزديك در ورودي ساختمان و چنانچه ساختمان شمالي مي باشد، در مكاني مناسب در قسمت جنوبي حياط قرار دهيد تا بعد از زلزله به آساني قابل دسترسي باشند. سعي كنيد حتيالامكان آنها را تهيه نماييد.

• فهرستي از اسامي افراد خانواده (بدين منظور دفتر يادداشتي تهيه كرده و هر صفحه را به يك فرد اختصاص دهيد و اطلاعات ضروري هر شخص مانند شماره ي شناسنامه و محل صدور، تاريخ و محل تولد، گروه خون، موارد بيماري و يا حساسيت و...

را در صفحه ي مربوطه بنويسيد)، يك قطعه عكس (كه در بالاي صفحه مربوط به هر فرد چسبانيده ميشود)، نشاني و تلفن منزل، محل كار پدر و مادر و يكي از اقوام درجه يك (پدر و مادر بزرگ و غيره)

• كيف كمك هاي اوليه (محتويات آن شرح داده شد)

• كروكي مسير تخليه ساختمان، محل كنتور آب، برق، گاز و برق گاز و شيرهاي تأسيساتي

• شماره ي تلفن هاي مراكز امداد رساني

• آب آشاميدني براي هر نفر 10 ليتر براي حداقل 72 ساعت جهت آشاميدن و بهداشت شخصي در ظروف پلاستيكي دردار (اين ذخاير را هر سه ماه يكبار تعويض نماييد. در صورت كمبود آب، از آب موجود در شبكه ي آب گرم و يا شوفاژ ساختمان و يا سيفون توالت فرنگي هم ميتوان استفاده كرد).

• قرص هاي ويژه ي ضدعفوني كردن آب و يا محلول كلرين معمولي (10 قطره براي10 ليتر آب شفاف، 20 قطره براي 10 ليتر آب كدر). سه دقيقه جوشاندن شديد و مداوم آب نيز آن را ضدعفوني خواهد نمود.

• مقدار كافي غذاي فاسد نشدني، سبك، فشرده و انرژي زا كه احتياج به يخچال، شستشو و پختن ندارند (مانند موادغذايي كنسرو شده، بيسكويت، گندمك يا برنجك، نان خشك جعبهاي، شير خشك، مقداري نمك و شكر، آب نبات يا شكلاتهاي خشك، خشكبار) اين مواد را طوري بستهبندي كنيد كه بر اثر رطوبت، تغييرات آب و هوايي، حشرات و ميكرب ها از بين نروند. (جهت كليه ي افراد خانواده براي حداقل 72 ساعت)

• در قوطي بازكن و مقداري ظروف يكبار مصرف و يك قابلمه.

• كبريت و شمع (فراموش نكنيد قبل از تخليه ي ساختمان تا زماني كه از

عدم نشت مواد سوختي مطمئن نشدهايد، از آنها استفاده نكنيد)

• كپسول آتش نشاني قابل حمل نوع پودر گاز (ABC)

• مقداري پول (پول خرد جهت تلفن را هم منظور كنيد)

• مقداري صابون، خمير دندان، شامپو، حوله ي كاغذي، پوشك (جهت شيرخواران)

• كيسه زباله ي ضخيم

• دستكش هاي ضخيم و دستكش يكبار مصرف

• پتو، لباس گرم و كفش هاي راحتي (در صورت امكان)

• بيل و كلنگ پيشاهنگي (اندازه كوچك) چكش، گاز انبر و پيچ گوشتي و مقداري طناب محكم

• چسب نواري محكم و عريض

• چراغ قوه با باطري هاي اضافه

• راديوي ترانزيستوري، كوچك با باطري هاي اضافي

• يك عدد سوت

• مقداري اسباب بازي قابل شستشو (چنانچه كودكي در خانواده وجود دارد)

• تعدادي دفتر و كاغذ و مداد (جهت كودكان دبستاني)

• كتابچه راهنماي كمك هاي اوليه

• چسب و گاز زخم بندي

• باند نواري استريل و چسب نواري ويژه ي اتصال باندها

• قيچي، موچين (پنس) و سنجاق قفلي

• تيغ ريش تراشي دسته دار يكبار مصرف

• سرنگ يكبار مصرف

• درجه تب سنج

• وازلين ضدعفوني شده

• دستكش هاي يكبار مصرف پزشكي

• داروهاي ضدعفوني كننده زخم (ساولن يا بتادين) و وسايل (دتول و پركلرين خشك)

• داروهاي ضد درد، تب بر، آرام بخش اعصاب، شستشوي چشم، ضد اسهال و ملين

• چند بسته پودر درمان اسهال (او-آر-اس) و در صورت عدم دسترسي مقداري شكر و نمك جهت تهيه ي پودر (هشت قاشق چايخوري شكر، يك قاشق چايخوري نمك در يك ليتر آب تميز)

• يك عدد قطره چكان

• مقداري مواد شوينده (صابون ضدعفوني كننده، مايع ظرفشويي، پودر شستشو)

• آيينه جهت كنترل تنفس

• شريان بند جهت كنترل خونريزي

• الكل سفيد

• داروهاي ويژه ي افراد بيمار خانواده، كودكان و سالخوردگان

• تعدادي قطعات مسطح چوب به طول تقريبي 30-50 سانتي متر و عرض حدود 10 سانتي متر براي شكستگيهاي احتمالي و آتل بندي.

اگر زلزله اتفاق افتاد...

• قبلا برايتان گفتم تمام جاهاي امن خانه را مشخص كنيد. چهار چوب درها، ميز نهار خوري و كنار ستونها بهترين مكانها هستند.

• اگر هنگامي كه خواب بوديد ديديد كه زمين مي لرزد زياد به خودتان زحمت ندهيد، تا از گيجي خواب بيدار شويد زلزله تمام شده است. مدت زلزله بين سي ثانيه تا يك دقيقه است. اگر از شانس بدمان زلزله يك دقيقه اي نصيبمان شد باز هم از جايتان تكان نخوريد در جايي كه هستيد بمانيد و سرتان را حفظ كنيد. چون ساختماني كه سي ثانيه جلوي زلزله ايستادگي كرده است سي ثانيه ديگر هم ايستادگي خواهد كرد (ايشاله). اگر دسترسي شما به يكي از اين نقاط امن فقط با يك گام امكان پذير است به طرف آن برويد. اگر قرار است چند قدم تا آن مكان برداريد شايد بهتر باشد در جاي خود سنگر بگيريد. حركت در هنگام زمين لرزه كار بسيار سختي است.

• اگر هنگامي كه سرگرم شمارش گوسفندان بوديد اين اتفاق افتاد به سرعت به طرف نزديك ترين مكان امن در داخل آپارتمانتان برويد. حتما به همسر و فرزندان و كساني كه با شما زندگي مي كنند اين مكان را ياد بدهيد. حتي اگر فرصت كرديد چند بار اين كار را تمرين كنيد.

• اگر عادت داريد كنار تختتان پارچ آب بگذاريد حتما از اين به بعد از پارچ و ليوان پلاستيكي

استفاده كنيد.

بعد از اين كه زلزله اتفاق افتاد...

• بعد از زلزله بسيار دقت كنيد كه بيشتر آسيب ها از اين زمان به بعد شروع مي شود.

• اول اينكه مراقب هر حركت خود باشيد. به هيچ عنوان از تخت خارج نشويد. احتمالا اين نوشته را در مورد پاكسازي اتاق خواب از تابلو و آينه زياد جدي نگرفتيد، يا شب قبل پارچ آب و ليوان را كنار تخت گذاشته ايد و اينها حالا تبديل شده اند به بلورهاي زيباي شيشه. بعد از زلزله برق ها قطع شده است و از نور و اين حرفها خبري نيست. حواستان باشد كه يك حركت اضافي مي تواند باعث بريدگي بسيار بد در پايتان بشود. باز هم حواستان باشد كه در اين شرايط كه شهر تبديل شده به تل عظيمي از خاك، زخم بسيار راحت عفوني مي شود. تا حالا اسم كزاز و قانقاريا به گوشتان خورده؟ دوا و دارو هم كه ديگر خوابش را ببينيد. پس حواستان باشد به اين راحتي خودتان را زخمي نكنيد.

• اگر دمپايي رو فرشي تان را پيدا نميكنيد، يك تكه از ملافه روي دشكتان را بكنيد و دور پايتان بپيچيد. سعي كنيد قسمت كف را بسيار كلفت بپيچيد. اگر همسر داريد به او هم توصيه كنيد همين كار را بكند. بسيار سريع عمل كنيد اما هول نشويد تا حال هر چه مي خواست بشود شده.

• به سرعت فرزند كوچكتان (تا دو سال) را بغل كنيد و به طرف در برويد به همسرتان ماموريت بدهيد به طرف ساك و آب برود. اگر فرزندتان بزرگتر از ده سال است اجازه بدهيد راه برود.

• احتمالا چهار چوب در خانه از شكل خارج شده است. شايد

ناچار شديد با كمي زور آن را باز كنيد. اگر خواستيد با زور شانه آنرا باز كنيد، دقت كنيد كه خيلي محكم ضربه نزنيد. هيچ كس از آن سمت در خبر ندارد.

• زياد نگران بسته نشدن در خانه نشويد. نسبت خانه ويران به افراد دزد بيشتر از آن است كه به خانه شما هم دستبرد بزنند.

• به هيچ وجه به اين تصور نباشيد كه خانه شما كه جلوي زلزله ايستادگي كرده بعد از اين هم جاي امني است. از خانه خارج شويد. حتما حتما با لباس گرم خارج شويد. اگر توانستيد يك پتو هم همراه برداريد، سرما هم به اندازه زلزله كشنده است. به گونه اي از خانه خارج شويد كه گويي بار آخر است كه اين خانه را ترك مي كنيد.

• شما جلو حركت كنيد، بعد فرزندتان و همسرتان. اگر ناچار شديد كودكتان را در بغل بگيريد بهتر است فردي كه كودك را در بغل مي گيرد از عقب حركت كند. در حين حركت بسيار دقت كنيد. حتما دستان خود را به ديوار (اگر باقي مانده باشد) يا نرده يا به چيزي بگيريد. بسيار احتمال دارد كه زير پايتان ناگهاني خالي شود و اين دست گرفتن كمك مي كند كه پرتاب نشويد.

• اگر در طبقات بالا زندگي مي كنيد به آرامي سقوط را شروع كنيد. چراغ قوه را شما در دست بگيريد و هر قدم را حساب شده برداريد و بعد نور را به عقب بيندازيد كه همسر و فرزندانتان بتوانند شما را تعقيب كنند. به هيچ وجه ندويد.

• اگر بوي گاز شنيديد چراغ قوه را خاموش كنيد و سعي كنيد در تاريكي راهتان را پيدا كنيد. به هيچ

عنوان از كبريت يا فندك استفاده نكنيد.

• اگر در طي حركت از كنار واحدهاي همسايه صداي ناله يا كمك شنيديد توجه نكنيد. دقت كنيد كه در حال حاضر نجات جان خودتان و خانواده تان در اولويت قرار دارد. يك مكث كوچك براي نجات جان آنان مي تواند به قيمت جان افراد خانواده خودتان تمام شود.

• در حياط آپارتمان بسيار مراقب باشيد. دهانه تمام چاه ها حالا ديگر باز شده است، ممكن است با كمي آجر يا سيمان پوشيده شده باشد و شكل كامل يك دام را براي فرو بردن شما تشكيل داده باشد. از كنار ديوار حركت كنيد تا به در برسيد و زياد سرعت نداشته باشيد. اگر برايتان امكان دارد همين الان چاه منزلتان را پيدا كنيد و آنرا شناسايي كنيد.

وقتي به محوطه بيرون خانه رسيديد...

• اگر فكر مي كنيد كه مي توانيد با دست خالي به كمك همسايه برويد حتما اين كار را بكنيد.

• خيلي خيلي خيلي مراقب بوي گاز باشيد. اگر اين بو را حس كرديد به سرعت به طرف جهت مخالف آن فرار كنيد هنگام حركت سعي كنيد از وسط خيابان يا كوچه عبور كنيد. (كناره هاي پياده رو معمولا يكي از هزاران دهانه چاهي هستند كه حالا ديگر سرپوش ندارند.)

زماني كه از كار نجات همسايه فارغ شديد به دقت اين اعمال را انجام دهيد.

• اگر در مركز شهر هستيد هر چه سريعتر خود را به سمت خارج شهر برسانيد. به ذهنتان هم خطور نكند كه به همراه زن و بچه براي نجات برادر يا خواهر يا پدر و مادري كه دو خيابان بالاتر يا پايينتر هستند برويد. من شما را درك ميكنم كه دوست داريد برادر،

خواهر، مادر يا پدر خود را نجات دهيد، اما فرزندان خود را فراموش نكنيد. شما سوپرمن نيستيد. در ضمن اگر مجرد هستيدحتما براي نجات افراد خانواده اقدام كنيد. عموما خطاب من در اين نوشته افراد متاهل است.

• در صورت بروز زلزله بيش از سيصد هزار علمك گاز در تهران منفجر خواهد شد. همانطور كه مي دانيد براي اينكه گاز در لوله ها جريان پيدا كند تحت فشار به مايع تبديل مي شود و شكستن لوله باعث انفجار آن خواهد شد. چون در آن زمان در تهران آبي پيدا نمي شود كه آتش را مهار كند رفته رفته همه چيزهاي سوختني در تهران خواهد سوخت. حواستان باشد كه حتي آسفالت خيابان هم كه از مواد قيري تهيه شده اند در حرارت خاصي شروع به سوختن مي كند. اما بهترين هيزم دم دست براي آتش سوزي وسايل خانه و اتومبيلهاي پر از بنزين هستند. زماني كه آبي براي خاموشي اين آتش نباشد آتش هاي كوچن باهم متحد مي شوند و آتش بزرگتر تشكيل مي دهند و اين روند ادامه دارد. احتمالا كمتر از دوازده ساعب بعد از زلزله آتش سوزي هاي بزرگ تمام سطح شهر را پوشانده. اكر در فرار به فضاي فاز تعلل كنين احتمالا در حلقه اين آتش گرفتار خواهيد شد. فرار از اين حلقه هاي آتش چندان كار راحتي نخواهد بود. دودي كه از اين آتش سوزي بلند خواهد شد به شدت مسموم كننده و كشنده است. پس اگر در حلقه آتش گرفتار شديد زياد نگران نباشيد؛ قبل از اينكه زنده زنده بسوزيد خفه خواهيد شد.

• نمي توانيد زياد به ماشينتان اميد داشته باشد، اما اگر در حاشيه شهر زندگي مي كنيد و به فرض محال ديديد

كه خيابان ها باز هستند حتما از ماشينتان استفاده كنيد و به طرف خروجي هاي شهر در جنوب يا غرب شهر برويد. زياد به خروجي هاي شرق تهران اميد نداشته باشيد. احتمالا تمام جاده هاي كوهستاني مسدود خواهد شد.

• حتما حتما حتما همين الان با تك تك افراد خانواده كه مي شناسيد قرار يك فضاي باز كه بعد از زلزله بتوانيد همديگر را در آنجا ملاقات كنيد بگذاريد. مثل خروجي اتوبان كرج يا ورزشگاه آزادي يا پارك ملت يا ... . شهر دار سابق (كرباسچي) بيش از صد قطعه زمين براي اسكان ساكنان تهران بعد از زلزله در نظر گرفته بود كه در طي اين چند سال تقريبا تمام اين زمينها تبديل به برج شده است. به همين جهت ناچاريد از چند پارك بزرگ و ورزشگاهها براي اينگونه قرارها استفاده كنيد. بعد از زلزله نه اتوبوسي هست كه به طرف آن برويد نه تلفني هست كه از هم خبردار شويد. اين بهترين راه براي پيدا كردن همديگر است و بهتر است قرار ملاقات را براي تنها يك يا دو روز بعد از زلزله بگذاريد، اما اگر فكر مي كنيد كه در محل امني زندگي مي كنيد مي توانيد قرار را براي اولين ساعات بعد از زلزله بگذاريد. اگر فضاي خاصي را مشخص نكرده باشيد بعيد است كه به اين سادگي از زنده بودن آنان باخبر شويد.

• اگر فكر مي كنيد كه نياز داريد براي برداشتن پاره اي وسايل به داخل ساختمان بازگرديد حتما تا صبح صبر كنيد. روشنايي هوا بسياري از خطرهاي ناپديد را آشكار خواهد كرد.

• به هيچ وجه در طي مراسم زلزله و بعد از آن براي نظافت شخصي از آب استفاده نكنيد.

آب موجود را فقط براي آشاميدن استفاده كنيد.

• هر از گاهي به راديوتان يك سر بزنيد اما بعيد است برنامه اي از تهران برايتان پخش شود. به فرض محال اگر ايستگاه پانزده خرداد سالم بماند مجري بايد خيلي بيرحم باشد كه زن و بچه اش را ول كند و بيايد براي شما موسيقي بگذارد. اما ممكن است دو روز بعد از زلزله بتوانند جوري راديو را راه بيندازند.

• اگر آنقدر شانس داشتيد كه ماشينتان سالم بود و مسير باز بود، در حركت از تهران درنگ نكنيد. براي اينكه شك شما را به يقين تبديل كنم، چند نكته را يادآوري ميكنم:

از جمعيت دوازده ميليوني تهران حدود هشت ميليون نفر بعد از زلزله زنده خواهند ماند. هر سه سد اطراف تهران ضد زلزله نيستند و از بين خواهند رفت. حتي دسترسي به چاهها براي استفاده از آب آنها غير ممكن خواهد بود. براي تامين آب اين جمعيت عظيم هيچ كاروان تانكري روي زمين كافي نخواهد بود. در نتيجه استفاده از آب غير بهداشتي اجتناب ناپذير خواهد شد. ضمن اينكه مسئله اسكان و تغذيه اين جمعيت عظيم بعد از چند روز مشكلي غير قابل حل خواهد شد. از طرفي استفاده از آب آلوده باعث همه گير شدن بيماريهاي عفوني و اسهال و وبا خواهد شد و ...

چاره اي نيست. بايد اين شهر را به قصد يكي از شهرهاي نزديك تهران ترك كرد. مي توانيد بعد از اينكه همراهانتان را در آنجا اسكان داديد براي كمك به عمليات نجات بازگرديد.

در حين عمليات نجات حواستان به آتش باشد. از دست شما يكنفري كار زيادي بر نمي آيد. اكر بامصالح ساختماني سر و كار داشته باشيد

منظور من را خوب درك مي كنيد. به همين جهت اگر در جايي ديديد كه چند نفر سعي مي كنند فردي را از خاك بيرون بكشند به كمك آنها برويد. مي توانيد بعد از آنها خواهش كنيد كه براي كمك به عزيزان شما بشتابند. بسياري ار نجاتها در اين زمان باهمكاري جمعي معني پيدا مي كند.

• اگر خواستيد براي خروج فردي كه از زير آوار فرياد مي كشد برويد دو نكته را فراموش نكنيد:

اگر واقعا فكر مي كنيد مي توايند اين كار را بكنيد، حتما يك كلنگ داخل ماشينتان بگذاريد. بعد از زلزله مي فهميد مخترع آن چه نعمتي را اختراع كرده است.

اگر نيمي از بدن فردي را بيرون از آوار ديديد با كمك كلنگ و احتمالا دو سه نفر ديگر شايد بتوانيد از زير خاك خارجش كنيد. اگر تنها از زير هزاران كيلو آوار صدايش را شنيديدبهتر است دست به هيچ اقدامي نزنيد تا شايد كمكهاي خاص با وسايل ويژه برسند.

هنگام خروج همان فردي كه نيمه در آوار قرار دارد بسيار حساب شده عمل كنيد. يك حركت اشتباه مي تواند باعث شود كه ديوار نيمه خراب روي سرش خراب شود و براي هميشه صدايش قطع شود. مي دانستيد يكي از بيماريهاي رواني رايج بعد از زلزله مختص كساني است كه با همين حركت اشتباه باعث مرگ عزيزي شدند و تا آخر عمر خود را سرزنش مي كنند كه چرا آن روز آن حركت اشتباه را كردند؟

عمليات پناهگيري حين وقوع زلزله

چنانچه در داخل ساختمان هستيد:

• خونسردي و آرامش خود را حفظ كنيد و مواظب كودكان باشيد.

• اگر خانه ي مسكوني شما يك طبقه و داراي فضا باز است، فوراً و با احتياج خارج شويد.

• چنانچه

در آپارتمان زندگي ميكنيد، به طرف درهاي خروجي، پلهها و آسانسور ندويد و در محل هاي نسبتاً امن ساختمان مانند زير ميزها و تختخواب هاي محكم، خروجي هاي طاقي مانند: چهارچوب درها (با توجه به مواظبت از خطر كوبيده شدن درها زمان لرزش خانه)، مكان هاي با سقف هاي كوچك و راهروهاي باريك و زير پلهها پناه بگيريد. به خاطر داشته باشيد كه زمان وقوع زلزلههاي شديد، جابجايي از مكاني به مكان ديگر بسيار مشكل و تقريباً بعيد خواهد بود و شما فرصت كافي براي اين حركات را نخواهيد داشت.

• سعي كنيد سر خود را بپوشانيد. با استفاده از كت، بالش، پتو، كتاب ضخيم و يا با قرار دادن آرنج ها در طرفين سر و روي گوش ها و پوشاندن پشت گردن با كف دست ها اين عمل را انجام دهيد. مواظب سقوط گچ و آجر از سقف باشيد.

• چنانچه در آشپرخانه و شوفاژخانه هستند، فوراً خارج شويد.

• از پنجره ها، درهاي شيشهاي، آيينهها و قفسههاي بلند و كتابخانه سريعاً دور شويد.

• چنانچه در آپارتمان زندگي ميكنيد و در زمان وقوع زلزله در آسانسور هستيد، فوراً تمام دكمههاي آسانسور را فشار دهيد و در اولين توقف از آن خارج شويد.

• چنانچه در پلكان هستيد روي پلهها به طرف ديوار (نه به طرف نردهها) نشسته و با آرنج و كف دست سر و صورت خود را بپوشانيد.

• چنانچه در پاركينگ هستيد سريعاً خارج شويد. وجود مواد سوختي اضافي، روغن موتور، گريس، ابزار تعمير سنگين و ناپايدار خطر آفرين هستند.

• در حمام و دستشويي مواظب آيينهها و كابينت ها باشيد.

• تا پايان لرزش در وضعيت خود بمانيد. سپس با

در نظر گرفتن مسير مناسب تخليه و خطرات احتمالي در آن مسير، ساختمان را ترك كنيد تا دچار خطرات پس لرزهها كه معمولاً مدت كوتاهي بعد از زلزله اصلي روي ميدهند، نشويد.

موقع تخليه به ديگر اعضاي خانواده نيز كمك كنيد

چنانچه خارج از خانه ي مسكوني هستيد:

در حياط خانه:

• همانجا بمانيد.

• از ساختمان ها و ديوارها دور شويد و مواظب سقوط اجزاي آن باشيد.

در خيابان:

• از پياده روها و ساختمان ها فاصله بگيريد.

• از تيرها و سيم هاي برق فاصله بگيرد.

در اتومبيل:

• اتومبيل را در كنار خيابان به دور از تيرها و سيم هاي برق، ساختمان ها و پل هاي سوارهرو و پيادهرو متوقف كنيد. همانجا بمانيد تا زلزله تمام شود.

در فروشگاه، بانك، اداره ي پست و غيره:

• چنانچه ساختمان يك طبقه و داراي فضاي باز ميباشد سريعاً از آن خارج شده و در صورت دور بودن از در خروجي، از قفسهها، ويترينها، درهاي شيشهاي و غيره دور شويد.

• در كنار ديوار و با پوشاندن سرو صورت خود با آرنج ها و كف دست ها و يا كيف و كت خود پناه بگيريد.

• بعد از اتمام زلزله با دقت مسير خروج را انتخاب كنيد.

• مواظف سقوط تابلوهاي بالاي در فروشگاه ها باشيد.

در سينما، تئاتر، استاديوم و غيره:

• به طرف درهاي خروجي ندويد، در صندلي خود بمانيد و سرو صورت خود را بپوشانيد.

در اداره:

• فوراً به زير ميز خود برويد و تا پايان لرزش همانجا بمانيد.

• فراموش نكنيد كه بايد قبلاً كامپيوتر و ماشين تحرير را سر جاي خود محكم كرده و قفسههاي بايگاني را به ديوار وصل كرده باشيد.

توجه

كنيد:

كليه ي افراد خانواده را تشويق نماييد كه در عمليات تمريني پناهگيري بهطور مرتب شركت كنند تا مناطق امن خانه براي آنها مشخص گردد. حداقل سالي دو بار اين عمليات را تمرين كنيد. چنانچه كودك يا كودكاني در خانواده وجود دارند، بهتر است چگونگي اين تمرينات را بازي گونه و شاد برگزار نماييد تا باعث ايجاد ترس و نگراني در آنها نشويد.

تخليه و كنترل محيط بعد از وقوع زلزله

با توجه به امكان وجود خطراتي مانند پس لرزهها، احتمال سقوط مصالح ساختماني، وقوع آتشسوزي ها، نشت گاز، شكستگي لولههاي آب، اتصال سيم هاي برق و غيره، بايد كاملاً با اين خطرات آشنا بوده و چگونگي مقابله با آنها را بدانيد. البته شرط اصلي براي اين توانايي، حفظ خونسردي و آرامش است. فراموش نكنيد كه شما بهعنوان سرپرست خانواده، مسئول مواظبت از ديگر افراد بهويژه كودكان و يا احتمالاً افراد معلول و سالخوردگان ميباشيد. در چند روز اول وقوع زلزله بايد بدون كمك ديگران قادر باشيد خود و خانوادهتان را اداره كرده و احتياجات حياتي و اساسي آنها را تا حد امكان تأمين نماييد. با اين هدف سعي كنيد آمادگي هاي لازم را كسب كنيد.

• آماده ي پس لرزههاي احتمالي باشيد.

• چنانچه خودتان و يا افرادي از خانواده دچار جراحات شدهاند، سريعاً ولي با دقت به كمك هاي اوليه اقدام نماييد (پيشنهاد ميشود كليه ي افراد خانواده با استفاده از كتاب ها و جزوات مناسب و ترجيحاً شركت در كلاس هاي كمك هاي اوليه، با اصول و روش هاي آن و همچنين عمليات پيشرفته احياي قلبي- ريوي آشنا شوند).

• به هنگام تخليه ي ساختمان، ضمن رعايت احتياط در مورد خطرات احتمالي بهوجود آمده بعد از زلزلههاي شديد،

مانند سيم هاي پاره شده ي برق و اشيايي كه با اين سيم ها در ارتباط هستند، كيف فوريت هاي تداركاتي را نيز با خود برداريد.

• بعد از پايان لرزش ها، با احتياط كامل، ساختمان را جهت بررسي صدمات وارده به تجهيزات و تأسيسات، همچنين ديگر خطرات احتمالي مانند آتشسوزي، بازديد كنيد.

• جهت بازديد تأسيسات ساختمان، فقط از چراغ قوه استفاده كنيد و در صورت وارد شدن صدمه، آنها را قطع كرده يا ببنديد. به هيچ وجه از كبريت يا فندك استفاده نكنيد، مگر اينكه از عدم نشت گاز مطمئن شويد.

• از كفش هاي محكم، دستكش ضخيم و لباس مناسب فصل جهت تخليه و يا بازديد از تأسيسات استفاده كنيد. چون ممكن است شيشهها شكسته و يا مصالح ساختماني برروي زمين ريخته باشند و شما ناچار به جابجايي اشياء باشيد.

• تا زماني كه از سلامت لولههاي فاضلاب مطمئن نشدهايد، سيفون توالت را نكشيد و يا شيرهاي آب را باز نكنيد.

• در صورت نياز جدي به كمك هاي ديگران، و عدم دسترسي شما به خارج از ساختمان در صورت خراب و مسدود شدن راههاي خروجي، ميتوانيد روي كاغذ با خط درشت كلمه «كمك» را نوشته و در مكاني كه در معرض ديد است بگذاريد و يا با تكان دادن تكه پارچهاي اعلام نياز به كمك بنماييد.

• به ديدن همسايگان رفته و از حال و موقعيت آنها جويا شويد و در صورت نياز، به آنها ياري برسانيد.

• جهت جلوگيري از اشغال خطوط تلفني كه مورد نياز گروه هاي امداد و نجات و ديگر مسئولين خواهد بود، سعي كنيد حتيالامكان از تلفن استفاده نكنيد.

• بغير از موارد فوريت ها،

از وسيله ي نقليه ي خود استفاده نكنيد. جاده ها، خيابان ها و كوچهها را جهت عمليات امداد و نجات باز بگذاريد.

• مواظب ايمني خانه ي خود از دستبرد سارقان باشيد.

• راديوي ترانزيستوري خود را روشن كرده و به دستورالعمل هاي ايمني و يا امدادي كه از راديو پخش ميشود گوش فرا دهيد. در زمان بحران ها، راديو تنها وسيله ارتباطي خواهد بود.

• چنانچه زلزله در روزكاري و در ساعات كار مدارس و مهد كودك ها رخ داده است، جهت تحويل گرفتن كودكان خود به مركز آموزشي مراجعه كنيد.

• از تجمع در مكان هايي كه باعث كندي عبور و مرور و همچنين عدم كمك رساني و امداد به موقع و سريع خواهد شد، بپرهيزيد.

بعد از رفع خطر و تصميم به بازسازي و مراجعت به منزل با كمك ديگر افراد خانواده و حتي كودكان، با دادن مسئوليتهاي آسان و كم خطر به آنها، محيط خانه و زندگي خود را تميز و مرتب نموده و در مورد بازگشت به كار و زندگي عادي كوشا باشيد.

اقدامات ضروري ديگر

• بهتر است خانه خود را بيمه ي زلزله نماييد تا در زمان وقوع زلزلههاي مخرب و صدمات وارده ي ناشي از آن، توان مالي بازسازي محل سكونتتان را داشته باشيد.

• اشياي با ارزش و مدارك مهم را در مكاني مشخص و دور از خطر آتش سوزي و يا آب گرفتگي قرار دهيد. به ديگر افراد خانواده نيز مكان مزبور را اطلاع دهيد.

• كروكي مسير مناسب تخليه را كشيده و عمليات تخليه را حداقل سالي دو بار با اعضاي خانواده خود تمرين كنيد، از باز بودن دائمي مسير تخليه مطئمن شويد و سعي كنيد هيچ گونه وسايل اضافي

در مسير نباشد.

• ذخاير غذا و آب، داروها، تجهيزات كمك هاي اوليه و فوريت ها، احتياجات ويژه ي كودكان و معلولين و سالخوردگان خانواده را كنترل كنيد و در صورت لزوم، غذا، آب، دارو، باطري و كپسول آتشنشاني را با مواد تازهتر تجديد نماييد.

• مسئوليت هر يك از افراد خانواده را براي قبل و بعد از حادثه با هم تمرين نماييد.

• اعضاي خانواده را از مكان نگهداري كيف هاي كمك هاي اوليه و تداركاتي آگاه كنيد.

• با كودكان خود راجع به احتمال وقوع زلزله صحبت كنيد و به آنها راهنمايي هاي لازم را در مورد چگونگي برخورد با اين پديده در محيط مدرسه، خانه و يا خيابان بدهيد.

تجربياتتان را با همسايگان خود نيز در ميان بگذاريد.

پيشگيرى از مسموميت با مواد شيميايى و شوينده خانگى

درهنگام مصرف دارو و يا استفاده از فرآورده هاى شيميايى حتما در نور كافى برچسب روى بسته بندى را مطالعه كرده سپس مصرف كنيد. استفاده از داروها و مواد شيميايى در تاريكى مى تواند خطرناك باشد. در هنگام استفاده از مواد شيميايى و فرآورده هاى شوينده و پاك كننده پنجره ها را باز كنيد تا هوا به خوبى در محيط جريان داشته باشد. از اختلاط مواد شيميايى مانند جوهر نمك با فرآورده هاى سفيد كننده جدا خوددارى كنيد. بخارات و گازهاى ناشى از اين اختلال بسيار سمى و خفه كننده مى باشد.

پس از مصرف مواد شوينده، سفيد كننده، جرم بر و لوله بازكن در محيط هاى دربسته و كوچك مانند دستشويى و حمام به هيچ عنوان در اين مكانها توقف نكنيد چرا كه گازهاى توليد شده در اين محيط بدون تهويه مناسب حفظ كننده و سمى مى باشد.

ضمن

استفاده از مواد شيميايى حتما از وسايل محافظت كننده مانند دستكش بلند، كفش نفوذ ناپذير- لباس آستين بلند - شلوار بلند و جوراب استفاده كنيد.

علايم تماس طولانى با منوكسيد كربن، سردرد، گيجى و خواب آلودگى مى باشد. در ادامه تماس، فرد مسموم دچار تهوع، استفراغ و تپش قلب مى شود. تماس با مقادير بالاى CO مى تواند سبب كاهش هوشيارى و مرگ شود. در هنگام استفاده از بخارى هاى نفتى و گازى، جهت پيشگيرى از مسموميت با گاز منوكسيد كربن، اطمينان از نصب صحيح و كاركرد مناسب دودكش ها الزامى است. منوكسيد كربن گازى بى رنگ، بى بو، بى مزه و غير محرك است كه در اثر سوختن ناقص سوخت هاى فسيلى مانند نفت، گاز، بنزين، گازوئيل و ذغال چوب حاصل مى شود.

مسموميت با منوكسيدكربن يكى از مرگبارترين انواع مسموميت ها مى باشد. براى پيشگيرى از بروز آن توصيه هاى ايمنى در مورد استفاده از وسايل حرارتى را رعايت كنيد. در برخى موارد علايم ونشانه هاى مسموميت با گاز منوكسيد كربن به صورت اختلالات گوارشى مانند تهوع و استفراغ در فرد تظاهر مى كند. تماس طولانى مدت با مقادير كم گاز منوكسيدكربن مى تواند فرد را به بيمارى هاى قلبى- عروقى مبتلا سازد. تماس طولانى مدت با گاز منوكسيدكربن به ويژه در كودكان، مى تواند با بروز اختلالات رفتارى و كاهش حافظه و ضريب هوشى همراه باشد.

در دود سيگار مقاديرى از گاز منوكسيدكربن موجود است و اين گاز مى تواند در اثر مصرف طولانى مدت سيگار سبب بروز مسموميت مزمن در افراد سيگارى شود. مواردى از مسموميت هاى كشنده با منوكسيدكربن در

رانندگانى گزارش شده است كه براى گرم كردن خودروى خود در فصول سرد سال از گاز پيك نيكى استفاده كرده اند.

استفاده از بخارى هاى بدون دودكش تنها در محيط هايى كه داراى تهويه و جريان مناسب هوا مى باشند، مجاز است. از به كار بردن اين وسايل در محيط هاى بسته و فاقد جريان هوا خوددارى كنيد. حضور در گاراژهاى در بسته كه در آن اتومبيل با موتور روشن وجود دارد، خطر بروز مسموميت با منوكسيد كربن را به همراه دارد.

كمكهاي اوليه براي فردي كه غش كرده است

غش كردن عبارت است از: از دست رفتن موقت هوشياري به علت نرسيدن خون كافي به مغز. اين امر معمولا به علت اتساع عروق خوني و عدم كفايت حجم خون در حفظ فشار خون قسمت هاي فوقاني بدن صورت مي گيرد. گاهي اوقات به علت كند شدن ضربان قلب، فرد غش مي كند. با اين حال علل شايع تر غش كردن عبارت است: ايستادن به مدت طولاني، ترس و وحشت زياد، درد، سرفه هاي طولاني، زور زدن در هنگام دفع مدفوع.

ويژگيهاي فرد غش كرده عبارت است از: رنگ پريدگي، ريزش عرق، سرگيجه، احساس زنگ زدن در گوشها، تار شدن بينايي، از دست دادن هوشياري.

در برخورد با فردي كه غش كرده، اقدامات زير را انجام دهيد:

1. او را روي زمين بخوابانيد.

2. پاهاي او را بالا بياوريد.

3. لباسهاي او را شل و آزاد كنيد.

شكستگي ها

الف) شكستگي دنده ها و استخوان جناق

ويژگي هاي اين نوع شكستگي عبارت است از:

- درد در هنگام نفس كشيدن.

- ممكن است به علت خونريزي داخلي از كبد يا ريه ها، بي قراري و شوك رخ دهد.

- يك زخم «مكنده» ممكن است روي سينه وجود داشته باشد.

- يك طرف سينه ممكن است در هنگام «دم» به سمت داخل رفته و هنگام «بازدم» به سمت خارج برود (برخلاف حالت طبيعي نفس كشيدن).

- مصدوم ممكن است در هنگام سرفه، خون بالا بياورد و اطراف دهانش كبود شود.

- ممكناست علايم خفگي ايجاد شود.

نحوه برخورد با اين مصدومين به شرح زير است:

1. دست را با يك آويز به تنه وصل كنيد.

2. مصدوم را به بيمارستان برسانيد.

اگر يك زخم مكنده وجود دارد بايد فوري آن را ببنديد. اين زخم

ها باعث مي شوند كه وقتي بيمار نفس مي كشد، ريه به خوبي از هوا پر نشود.

نحوه برخورد با مصدوم داراي زخم «مكنده» بر روي سينه به قرار زير است:

1. مصدوم را تشويق به سرفه كردن نماييد.

2. دست خود را روي سوراخ زخم قرار دهيد.

3. براي بهتر بسته شدن سوراخ زخم، يك دستمال تميز با يك باند استريل روي زخم قرار دهيد.

4. با يك ورقه پلاستيك روي پانسمان را بپوشانيد و آن را با چسب بچسبانيد.

5. دست را با آويز ببنديد.

6. مصدوم را در وضعيت نيمه نشسته قرار دهيد، به طوري كه به سمت ضايعه متمايل و خم شود.

7. اگر مصدوم بي هوش است او را در وضعيت ريكاوري قرار دهيد.

ب) شكستگي استخوان لگن

ويژگيهاي اين نوع شكستگي عبارت است از:

- درد شديد در قسمت بالاي استخوان ران، يا كشاله ران.

- علايم وجود شوك.

- ممكن است به علت آسيب رسيدن به مثانه، ادرار خوني شود.

- مصدوم قادر به ايستادن نيست.

- ممكن است مصدوم خيال كند كه بدنش به دو قسمت بريده شده است.

نحوه برخورد با شكستگي لگن به شرح زير است:

1. مصدوم را به پشت بخوابانيد (زير زانوهايش پتوي تا كرده قرار دهيد).

2. دو عدد باند پهن به دور لگن او ببنديد و محكم گره بزنيد به طوري كه گره هايش در طرف سالم لگن قرار داشته باشد.

3. بين پاها، بالشتك قرار دهيد.

4. پاها را در قسمت زانوها و مچ به هم وصل نماييد.

5. اگر مصدوم دچار شوك شده، آن را درمان كنيد.

6. مصدوم را در همين وضعيت به بيمارستان برسانيد.

ج) شكستگي زانو

ويژگي هاي اين نوع شكستگي عبارت است از: درد زانو، تورم شديد زانو، درد

در هنگام راست كردن زانو.

نحوه برخورد با اين گونه مصدومين به شرح زير است:

1. مصدوم را در وضعيت نيمه نشسته قرار دهيد.

2. به آرامي پاي صدمه ديده را صاف كنيد.

3. پا را تا رسيدن به يك وضعيت راحت، بالا بياوريد.

4. يك بالشتك بزرگ نرم در زير پا (از كفل تا پاشنه پا) قرار دهيد.

5. بالشتك هاي اضافي را در زير حفره طبيعي زير زانو قرار دهيد.

6. پاي صدمه ديده را به يك آتل ببنديد.

7. مصدوم را به بيمارستان برسانيد.

هيچگاه روي زانو را باند نبنديد.

منبع: كتاب مهارتهاي زندگي

ايمني آشپزخانه

در اكثر خانه ها آشپزخانه قلبِ زندگيِ خانوادگي است. همچنين تامين امنيت اين محل يكي از مهمترين مسائل در جهت حفظ سلامت كودك است. در هر آشپزخانه معمولي خطرات پنهاني وجود دارند كه مي توانند سلامت كودك را تهديد كنند، اما شما با طراحي مناسب و انجام تغييرات لازم مي توانيد سلامت كودك را تامين كنيد. در اينجا برخي موارد كه مي توانند براي طراحي يك آشپزخان? امن و به درد بخور كاربرد داشته باشند ارائه شده اند.

وسايل شيشه اي و چيني هاي گران قيمت را در كابينتهاي دربسته يا قفسه هاي بالا و دور از دسترس كودك نگهداري كنيد.

شما بايد از خطراتي كه مواد تميزكننده خانگي براي كودك دارند آگاه باشيد. از موادي استفاده كنيد كه كمترين ميزان سميت را داشته باشند، آنها را در يك محل امن و قفل شده به نحوي كه توجه كودك را جلب نكنند، نگهداري كنيد.

چاقوها و ديگر ابزارهاي تيز مانند تيغه هاي ميكسرهاي برقي را در كشوهاي قفل دار قرار دهيد. البته برخي كودكان مي توانند قفلهاي ايمني را

باز كنند. اگر كودك شما ياد گرفت كه چگونه قفلهاي معمولي را باز كند، بايد يك روش جايگزين براي نگهداري مواد و وسايل خطرناك پيدا كنيد. شما مي توانيد از قفسه هايي با قفل و كليد براي نگهداري وسايل و مواد خطرناك استفاده كنيد يا آنها را در جايي دور از دسترس كودك قرار دهيد. همچنين مي توانيد با استفاده از يك در كوچكِ ايمني نگذاريد كودك به آشپزخانه وارد شود. در اين صورت بايد هنگام كار در آشپزخانه كودك را در محلي قرار دهيد كه كاملا در ميدان ديد شما باشد تا هم از او مراقبت كنيد و هم او بتواند شما را ببيند.

ليوانها، چاقوها، غذاها و نوشيدني هاي داغ را دور از لبه ميز قرار دهيد. از روميزي يا چيزهاي ديگر مشابه هم استفاده نكنيد، زيرا كودك مي تواند آنها را بكشد و هرچه روي ميز است روي خودش بريزد.

شما مي توانيد يك قفسه را كه ايمن بوده و چيز خطرناكي داخل آن نباشد و از اجاق گاز نيز دور باشد به كودك نشان دهيد تا آن را باز كرده و محتويات درون آن را به هم بريزد. احتمالا خواهيد ديد كه پس از اين كودك به باز كردن و به هم ريختن محتويات قفسه هاي ديگر تمايلي نشان نخواهد داد، مگر اينكه شما دربِ آنها را باز بگذاريد. در درونِ آن قفسه چيزهاي جالب و ايمن را قرار دهيد: ماهي تاب? كوچك و سبك قاشق چوبي، بشقابهاي پلاستيكي يا استيل و سطل ماست خالي. گاهي اوقات هم چيزهاي داخل قفسه را عوض كنيد تا براي كودكتان تنوع ايجاد كنيد!

از

شعله هاي عقبي اجاق گاز استفاده كنيد و اگر مجبور به استفاده از شعله هاي جلو هستيد، هنگام استفاده از اجاق گاز دست? ماهي تابه يا قابلمه را رو به بيرون قرار ندهيد. استفاده از كليد يا دستگير? ايمني، مانع از روشن شدن اجاقِ گاز يا مايكروفر مي شود. درِ سطل آشغال، سطل بازيافت، ماشين رختشويي و ماشين ظرفشويي را ببنديد و هنگامي كه از آنها استفاده نمي كنيد كليد يا دستگير? ايمني را فعال كنيد.

يك كپسول آتش نشاني را در مكاني كه احتمال آتش سوزي در آن بيشتر است، مثلاً در آشپزخانه يا در نزديكي بخاري يا شومينه قرار دهيد. اما تنها در صورتي براي خاموش كردن آتش سوزي اقدام كنيد كه آتش كم و محدود باشد. در غير اين صورت سريعا كودك را از منزل خارج كرده و سپس با آتش نشاني تماس بگيريد.

هنگامي كه كودك بر روي صندلي مخصوص كودك نشسته است هرگز او را تنها نگذاريد. و همواره از كمربند يا نوار ايمني استفاده كنيد. در صورتي كه صندليِ كودكِ شما كمربند ايمني ندارد يكي خريده و آن را به صندلي وصل كنيد تا بتوانيد مرتب از آن استفاده كنيد.

هنگامي كه در يك دست نوشيدني داغ داريد هرگز كودك خود را روي دست ديگر نگه نداريد. از رويِ سرِ كودك به ديگران نوشيدني تعارف نكنيد و هنگام شير دادن به كودك، خودتان هم نوشيدنيِ داغ نخوريد. نوشيدنيهاي داغ را از دسترس كودك دور نگه داريد. از يك دست? عايق و سيمي براي كتري استفاده كرده و كتري را روي شعله عقب اجاق گاز قرار دهيد.

يك پارك مخصوص

كودك يا اتاقك اسباب بازي مي تواند مكان مناسب و ايمني باشد كه كودك خود را براي مدتي كوتاه (مثلا هنگامي كه مي خواهيد يك كار ضروري ولي احتمالا خطرناك را انجام دهيد) به تنهايي در آن قرار دهيد. اگر هنوز كودك شما آنقدر بزرگ نشده است كه هنگامي كه به او مي گوييد كمي دورتر بايستد، حرف شما را گوش كند، مي توانيد پارك بازي او را در گوشه اتاق يا محل كار خود قرار دهيد تا ضمن انجام كار خود مراقب او هم باشيد.

ايمني حمام

حمام مانند آشپزخانه مي تواند يك مكان خطرناك براي كودكِ شما باشد. موارد زير مي توانند به شما كمك كنند تا سلامت و امنيت كودك خود را تامين كرده و جلوي مشكلات احتمالي را بگيريد.

يك قفل محكم را در ارتفاع بالا بر در حمام نصب كنيد و هنگامي كه از حمام استفاده نمي كنيد درب آن را قفل كنيد.

ابزار و دستگاههاي تيز را از حمام خارج كنيد. بهتر است تيغها، قيچي ها، سشوار و ساير لوازم از اين قبيل را در اتاق خواب والدين و يا در يك قفسه دور از دسترس كودك نگهداري كنيد.

داروها (داروهاي ضداسيد، قرصهاي آهن، لوازم آرايش، محلولهاي دهانشويه و هر محلول شستشو يا ضدعفوني كننده ديگري كه در حمام مي گذاريد) را دور از دسترس كودك و در يك محل امن قرار دهيد.

درجه آبگرمكن يا شوفاژ را بالاتر از 50 درجه سانتيگراد قرار ندهيد. هرچه دماي آب پايين تر باشد احتمال بروز سوختگي در هنگام استحمام كاهش پيدا مي كند. در صورت برخورد آب جوش يا داغ با بدن كودك

تنها سه ثانيه كافي است تا پوست او به شدت دچار سوختگي شود.

هميشه هنگام استحمام ابتدا شير آب سرد را باز كنيد تا احتمال بروز سوختگي كاهش يابد.

يك تكه موكت يا حصير غيرلغزنده را براي جلوگيري از سقوط و افتادن در حمام قرار دهيد.

هرگز كودك خود را حتي براي يك دقيقه در حمام تنها نگذاريد. در صورتي كه زنگ خانه زده شد و مي خواهيد كه در را باز كنيد يك حوله دور كودك پيچيده و او را با خود ببريد. اگر مي خواهيد كه به تمام تماسهاي تلفني خود پاسخ دهيد يك تلفن سيار به داخل حمام ببريد.

به كودك خود ياد بدهيد كه در تمامِ طول استحمام داخل وان حمام بنشيند. شما بايد اين حرف را چندين بار با آرامش تكرار كنيد تا نهايتا نتيجه دهد.

شناخت كامل آتش سوزي و پيشگيري از آن

آتش سوزي از حوادثي است كه هر لحظه ممكن است در هر مكان و براي هر كسي اتفاق بيفتد و بر اثر آن خسارت هاي جاني و مالي جبران ناپذيري وارد شود.

از اين رو همه افراد به ويژه كودكان، سالمندان و همه مكان هاي پرخطر نظير منازل، دفاتر كار، مدارس، بيمارستان ها، كارخانجات در معرض اين خطر خانمان و جان سوز قرار دارند. آمارهايي كه در جهان انتشار مي يابد، معرف خسارات عظيم و تلفات نسبتاً زياد ناشي از آتش سوزي است. دانش و اطلاعات مربوط به آتش و شناخت راه هاي پيشگيري و كنترل آن، از ضروريات زندگي سالم محسوب مي شود.

نتايج بررسي ها نشان مي دهند نزديك به 80 درصد آتش سوزي ها، قابل پيش بيني و پيشگيري هستند و مهم اين است كه براي 20 درصد ديگر حريق هاي غير قايل پيش بيني، تمهيدات مناسب

نظير طراحي و نصب سيستم هاي اعلام و اطفاي حريق و نيز آموزش هاي مستمر افراد در نظر گرفته شود.

اگر تصور شود كه با بيمه كردن مؤسسات و سازمان ها مي توان خسارت هاي ناشي از آتش سوزي را جبران كرد، به خطا رفته ايم. چرا كه جبران تلفات جاني و جنبه هاي رواني ناشي از آن بسيار سخت است. بعضي افراد نيز به دليل اين كه تاكنون گرفتار آتش سوزي نشده اند، دچار سهل انگاري در بالا بودن ميزان ريسك اين خطر مي شوند. كارشناسان معتقدند بيش از 80 درصد حريق هاي بزرگ براي اولين بار اتفاق افتاده اند.

در خصوص كشف آتش، حدس زده مي شود آتش هاي اوليه به وسيله طبيعت ايجاد شده باشند. به عنوان مثال آتش هاي ايجادشده به وسيله رعد و برق، مواد مذاب آتش فشان ها يا اشعه سوزان خورشيد را مي توان بيان كرد. به همين دليل در وحله اول بشر از آتش ترسيده و پرستش آتش از همين جا منشأ گرفته است. آتش در پيشرفت تمدن بشر نقش مؤثري داشته و در تهيه غذا، پوشاك، حمل و نقل، ضد عفوني كردن و ساختن تجهيزات به بشر كمك هاي فراواني كرده است. البته نبايد فراموش كرد كه آتش همان اندازه كه مي تواند براي انسان مفيد باشد، اگر درست به كار گرفته نشود و قابل مهار نباشد، بزرگ ترين و خطرناك ترين وسيله نابودي موجودات است.

كارشناسان معتقدند بيش از 80 درصد حريق هاي بزرگ براي اولين بار اتفاق افتاده اند.

براي ايجاد آتش سوزي سه عامل دخالت دارند كه اصطلاحاً به آن ها مثلث حريق مي گويند. مواد قابل اشتعال، حرارت و اكسيژن سه ضلع اين مثلث را تشكيل مي دهند. مواد قابل اشتعال طيف وسيعي را شامل مي شوند و از كاغذ، پارچه گرفته تا مايعاتي مانند نفت، بنزين، روغن ها و

نيز انواع گازهاي قابل اشتعال و انفجار را در بر مي گيرند.

براي پيشگيري از آتش سوزي و مهار آن در زمان وقوع، وظفيه همه ما است كه اطلاعاتي در خصوص شناخت آتش، نحوه وقوع و نيز استفاده از تجهيزات اطفا و مهارت كاربرد آن ها را كسب كرده باشيم.

پروسه سوختن يك جسم زماني شروع مي شود كه در حضور اكسيژن، درجه حرارت بر حسب نوع ماده به ميزان كفايت برسد درجه اشتعال مواد). در عمل سوختن، اكسيژن مورد نياز از هوا تأمين مي شود. هرچه سطح جسم قابل سوختن، تماس بيشتري با هوا داشته باشد، عمل سوختن آسان تر و سريع تر انجام مي شود. به همين دليل است كه گازها زودتر از مايعات و مايعات زودتر از مواد جامد آتش مي گيرند.

در حريق ساختمان هاي مسكوني، آتش در اتاق هاي بسته با ملايمت شروع مي شود و بعد از مدتي حرارت به حدي مي رسد كه لوازم موجود به درجه حرارت اشتعال مي رسند و بعد يك مرتبه تمام اتاق شعله ور مي شود. در بعضي موارد، اتفاق مي افتد كه حرارت به اندازه كافي بالا است ولي اكسيژن هوا كافي نيست؛ در اين صورت دو حادثه رخ مي دهد، يا شعله ور شدن متوقف مي شود يا با باز شدن پنجره و شكستن در، يك باره هوا وارد و يك مرتبه انفجار رخ مي دهد. اين اتفاق براي بعضي از مأموران آتش نشاني نيز در هنگام مأموريت اطفا پيش آمده است.

بنابراين اولين قدم براي مهار و اطفاي حريق، قطع ارتباط سه عامل آتش زا و جداسازي مواد سوختني از ميدان آتش سوزي است.

تحقيقات نشان داده علاوه بر سه عامل فوق الذكر، عامل چهارمي نيز در ايجاد آتش سوزي مي تواند دخالت داشته باشد و آن عكس العمل زنجيره اي بين مولكول جسم قابل

احتراق و اكسيژن است. عكس العمل زنجيره اي باعث شكستن و دوباره تركيب شدن مولكول هاي جسم قابل احتراق با اكسيژن محيط مي شود و آتش سوزي به وجود مي آيد.

آتش سوزي ها بر اساس نوع مواد سوختني، طبقه بندي مي شوند. شناخت نوع آتش سوزي و مواد سوختني روشي است كه توسط آن مي توان نوع كنترل و مهار آتش سوزي را تعيين كرد. اين طبقه بندي ممكن است در كشورهاي مختلف اندكي متفاوت باشد. به طور كلي آتش ها به چهار دسته تقسيم بندي مي شوند؛

آتش هاي نوع A، كه آتش هايي هستند كه از سوختن موادي كه پس از سوختن از خود خاكستر به جا مي گذارند، به وجود مي آيند. آتش سوزي هاي ناشي از كاغذ، چوب، پارچه و پلاستيك و نظارير آن ها از اين دسته هستند. براي خاموش كردن آتش هاي نوع A بهترين ماده، آب است.

اولين قدم براي مهار و اطفاي حريق، قطع ارتباط سه عامل آتش زا و جداسازي مواد سوختني از ميدان آتش سوزي است.

آتش ها ي نوع B، كه آتش هاي ناشي از مايعات قابل اشتعال هستند. نظير نفت، بنزين، بنزن و....

آتش هاي نوع C، كه آتش هاي ناشي از جريان الكتريسيته هستند. مانند آتش سوزي ناشي از وسايل برقي كه در اثر اتصالي، اضافه بار و... ايجاد مي شوند.

آتش هاي نوع D، كه آتش هاي ناشي از سوختن فلزات قابل اشتعال نظير سديم، پتاسيم و... هستند. اين آتش سوزي ها اغلب در صنايع و در پروسه هاي توليدي ايجاد مي شوند.

آتش سوزي ناشي از گازهاي قابل اشتعال و انفجار به دليل اهميت، جزء طبقه ديگري از آتش سوزي ها مطرحند. آن چه در مورد گازها مهم است، مشكلات با ريسك بالاي كنترل و جلوگيري از اشتغال يا انفجار آن ها در زماني است كه در هوا منتشر مي شوند. اما اگر گاز داخل مخزن باشد و

آتش سوزي رخ دهد، با عمليات سرد كردن و جابه جايي آن در مراحل اوليه قابل كنترل است.

وسايل و لوازم مبارزه با آتش سوزي

براي خاموش كردن آتش از وسايل و تجهيزات مختلفي با توجه به نوع و وسعت و مكان آتش سوزي با ظرفيت هاي گوناگون استفاده مي شود.

خاموش كننده هاي سودا اسيد، يكي از قديمي ترين و معمول ترين دستگاه هاي دستي آتش نشاني است كه بيشتر در كارخانجات، منازل و مؤسسات خصوصي و عمومي مورد استفاده قرار مي گيرد. دوسوم حجم آن را محلول آب و بي كربنات سديم و مقداري اسيد سولفوريك تشكيل مي دهد كه به منظور ايجاد نيرو براي خارج كردن آب داخل خاموش كننده از گاز كربنيك كه در اثر واكنش شيمايي اسيد با بي كربنات سديم به وجود مي آيد استفاده مي شود.

خاموش كننده هاي پودر و گاز، بيشتر براي خاموش كردن آتش هاي نوع B به كار مي روند

خاموش كننده هاي آبي در محل هايي كه امكانات موجود نيست يا آب كم است، استفاده مي شوند. اين كپسول ها صرفاً براي خاموش كردن آتش هاي كوچك و موضعي طبقه A به كار مي روند. دوسوم اين كپسول ها را آب و يك سوم بقيه را هواي فشرده براي ايجاد نيروي لازم براي بيرون راندن آب از كپسول تشكيل مي دهد. بايد دقت كرد كه از خاموش كننده هاي آبي براي خاموش كردن حريق هاي ناشي از وسايل الكتريكي استفاده نشود. اين عمل باعث برق گرفتگي و نيز خرابي وسيله مورد نظر خواهد شد.

خاموش كننده هاي پودر و گاز، بيشتر براي خاموش كردن آتش هاي نوع B به كار مي روند. اين كپسول ها حاوي دوسوم پودر و يك سوم گاز CO2 يا نيتروژن هستند. عملكرد گاز، ايجاد نيرو براي بيرون راندن پودر از كپسول است. در موقع استفاده، شير فلكه كپسول تحت فشار را باز كنيد تا

گاز روي پودر منتقل شود و فشار مورد نياز را براي پاشش به خارج ايجاد نمايد. بزرگ ترين عيب اين خاموش كننده ها، كلوخه شدن پودر داخل كپسول است كه ممكن است جلوي پاشش را بگيرد و كپسول قابل استفاده نباشد. بنابراين توصيه مي شود هر چند مدت اين كپسول مورد بازديد قرار بگيرد هر شش ماه يك بار براي كنترل شارژ بودن) و تكان داده شود. همچنين براي رفع اين عيب، خاموش كننده هاي پودر گازي طراحي شده اند كه پودر و گاز جدا از هم نيستند و پودر به صورت دايم تحت فشار گاز قرار دارد. از اين خاموش كننده ها مي توان به اندازه مورد نياز استفاده كرد و در صورت باقي ماندن مواد در داخل آن، در مواقع ديگر نيز استفاده نمود.

غالباً از كپسول هاي پودر و گاز براي خفه كردن استفاده مي شود و مي توان آن ها را در آتش سوزي هاي نوع C و A هم به كار برد.

دسته اي ديگر از خاموش كننده ها كه براي خاموش كردن حريق هاي نوع C آتش سوزي هاي ناشي از جريانات برق) به كار مي رود، خاموش كننده هاي CO2 هستند. اين خاموش كننده خاصيت خنك و خفه كنندگي دارد و با سرد كردن و كاهش ميزان اكسيژن، باعث مهار آتش سوزي مي شود. اين خاموش كننده عايق الكتريسيته است و مانع برق گرفتگي و نيز خرابي وسيله برقي مي شود. اين خاموش كننده ها براي خاموش كردن آتش سوزي هاي نوع B نيز به كاربرده مي شوند.

دسته اي ديگر از خاموش كننده ها كه براي خاموش كردن حريق هاي نوع C آتش سوزي هاي ناشي از جريانات برق) به كار مي روند، خاموش كننده هاي CO2 هستند

خاموش كننده هاي كف، دسته ديگري از وسايلي هستند كه براي كنترل آتش سوزي به كار مي روند. در اين خاموش كننده ها از كف استفاده مي شود كه ريشه پروتيني دارد و

اغلب براي مهار آتش سوزي هاي نوع B استفاده مي شوند. عامل فشار كف، گاز CO2 مي باشد كه در داخل كپسول قرار گرفته است. كف، مخلوطي از هوا و گاز و مواد ديگري است كه پوششي روي مواد قابل اشتعال ايجاد كرده و مانع رسيدن هوا به سوخت مي شود و از برخاستن گازهاي قابل اشتعال نيز جلوگيري مي كند. در ضمن كف، خاصيت سردكنندگي هم دارد و از كف براي اطفاي حريق مايعات مشتعل نيز مي توان استفاده كرد. حتي براي حريق هاي نوع اول A هم استفاده مي شود.

كف هاي مورد استفاده در اين خاموش كننده ها از نوع شيميايي (سولفات آلومينيوم، بي كربنات دوسود يا جوش شيرين) يا كف مكانيكي هستند. كف هاي مكانيكي كه با داخل كردن هوا به درون آبي كه مقدار كمي ماده غليظ كف كننده در آن حل شده، حاصل مي شود. از اين خاموش كننده براي اطفاي حريق هاي نوع A و B به كار گرفته مي شود.

خاموش كننده هاي هيدروكربون هاي هالوژنه، كه از تركيبات هيدروكربني و بنيان هالوژنه تشكيل شده اند، براي اطفاي آتش سوزي هايي كه خطرات خاص دربردارند يا در جاهايي كه خطرات برقي وجود دارد بسيار مفيد هستند. همچنين در جاهايي كه مسأله وزن كپسول مهم است مانند هواپيما و زيردريايي، اين نوع كپسول مورد استفاده قرار مي گيرد. در بعضي از موارد استفاده فوري و به مقدار كافي از مواد هالوژنه، حريق را صددرصد كنترل مي كند. هرچند كه از مواد هالوژنه براي اطفاي طبقات مختلف آتش مي توان استفاده كرد، ولي به علت گراني بهتر است كه براي اطفاي حريق هاي نوع B وC به كار برده شود. قدرت خاموش كنندگي آن ها در حجم مساوي نسبت به نوع پودري، دو برابر و سه برابر CO2 و چهار تا

پنج برابر آب و گاز است.

از مزاياي ديگر خاموش كننده هاي هالوژنه مي توان موارد زير را برشمرد:

- از اين كپسول ها مي توان به تناسب حريق استفاده كرد و مواد باقي مانده را در كپسول نگه داشت تا در نوبت بعدي استفاده شود.

- مواد داخل كپسول ها اثر ضايع كننده ندارد.

- به تجديد شارژ ساليانه احتياج ندارد و تا زماني كه مواد داخل آن موجود باشد، براي اطفاي حريق آماده است.

- فاسدشدني نيستند.

- مواد آن با هيچ ماده ديگري مخلوط نمي شود و اثر بدي ندارد.

اگرچه خاموش كننده هاي هالوژنه قدرت خاموش كنندگي زيادي دارند ولي بايد از نظر ايمني و بهداشت انتخاب وسيله نيز دقت كامل را به عمل آورد. نوعي از اين خاموش كننده برومور دومتيل) به دليل اثرات زيان آوري كه روي سلامت انسان دارد، منسوخ و ديگر توليد نمي شود.

آب يكي از بهترين و اقتصادي ترين وسيله هاي اطفاي حريق در آتش هاي نوع A است. براي استفاده از آب، از لوله ها و شلنگ ها و قرقره هاي آتش نشاني استفاده مي شود. آن چه كه بايد مورد توجه قرار بگيرد، مجزا و مستقل بودن شبكه لوله كشي آب مربوط به سيستم هاي آتش نشاني است و بايد براي تأمين آب مورد نياز منابع، ذخيره لازم موجود و از فشاركافي برخوردار باشد psa 15).

هنگامي كه از شلنگ هاي آتش نشاني استفاده نمي شود يا هربار پس از استفاده يا آزمايش آن، بايد آب تخليه شود و به طريقي درست در جاي خود قرار بگيرد. در فصل زمستان براي جلوگيري از يخ زدن آب در لوله ها و شلنگ ها، بايد اقدامات لازم را كه شامل عايق پيچي لوله و تخليه آب شلنگ ها است، انجام شود.

نوع ديگري از سيستم هايي كه براي كنترل و پيشگيري از حريق به كار برده مي شَوند، سيستم هاي

اعلام و اطفاي اتوماتيك حريق است. سيستم اسپرينگلر، سيستم آّب پاش خودكار سقفي است كه براي مهار حريق هاي نوع A به كار برده مي شوند. اين سيستم تشكيل شده از يك شبكه لوله كشي هاي محاسبه شده در سقف يا ديوار كارگاه يا سالن ها است كه فشار لازم آب درون آن به وسيله يك مركز تهيه و پمپاژ مي شود. اندازه لوله ها و تعداد نازل ها با توجه به محاسبات سطح پوشش و ميزان شعاع عمل نازل ها برآورد مي شوند، به طوري كه شعاع پاشش آب نازل ها يكديگر را هم پوشاني مي كنند. براي استفاده از سيستم اسپرينكلر براي خاموش كردن آتش هاي نوع B و C به جاي آب از پودر و گاز، گاز كربنيك يا هيدروكربون هاي هالوژنه استفاده مي شود.

يكي از اقداماتي كه براي پيشگيري از آتش سوزي انجام مي شود، به كار بردن سيستم هاي اعلام حريق است. دتكتورها از وسايلي هستند كه براي آشكارسازي حريق و اعلام آن استفاده مي شوند. دتكتورها يك مدار الكتريكي را برحسب نوع حساسيت خود بسته يا باز مي كنند كه ضمن روشن شدن سيگنال تابلوي كنترل، آلارم نيز داده مي شود. امروزه هر مؤسسه يا شركت صنعتي يا برج هاي مسكوني مي توانند توسط سيستم هاي اعلام، به نزديك ترين واحد امدادرساني و خدمات ايمني و آتش نشاني متصل و به صورت دايم تحت كنترل و مونيتورينگ قرار گيرند. غالباً دتكتورها به يكي از انواع خاموش كننده ها به كار مي روند كه ضمن اعلام خطر، فرمان اتوماتيك اطفاي حريق داده مي شود. دتكتورها انواع مختلف دارند، از جمله نوع حرارتي، دودي، گازي، شعله اي كه به تغييرات دما، وجود دود در محيط، وجود گازي خاص و اشعه هاي مادون قرمز يا ماوراي بنفش حساس هستند و عمل مي كنند.

اصول كلي براي پيشگيري از آتش سوزي

- رعايت

اصول ايمني در تأسيسات و ساختمان ها و مؤسسات توليدي و صنعتي مطابق آيين نامه ها و دستورالعمل هاي استانداردشده.

- طراحي، نصب و نگهداري وسايل و تجهيزات پيشگيري از آتش و اطفاي آن به طريقه مهندسي.

- آموزش مستمر افراد در شناخت و پيشگيري از آتش و كاربرد تجهيزات براي اطفاي آن.

- انجام تمرين هاي عملي و برنامه ريزي شده در دوره هاي مشخص.

- برآورد كارشناسي وسايل و لوازم و تاسيسات آتش نشاني و اطفاي حريق.

- بازديد هاي منظم و برنامه ريزي شده از صحت و سلامت وسايل و تجهيزات آتش نشاني.

- تشكيل تيم هاي آتش نشاني در مناطق پرخطر و مؤسسات و مراكز پرجمعيت يا با اهميت زياد براي مواقع پيشگيري، زمان وقوع حريق و شرايط بعد از اطفاي حريق. تعيين مسؤوليت ها و اختيارات آن ها. تيم هايي مانند تيم هاي آموزشي، تيم هاي تيم تأمين، تيم اورژانس يا امداد پزشكي، تيم تخليه، تيم آتش نشاني.

- ارتقا و بهبود روش هاي پيشگيري و كنترل.

- ارتقا و بهبود سيستم ها و تجهيزات آتش نشاني.

- انجام 5 اس.

- طراحي، ساخت و نصب سيستم هاي ايمن روشنايي، حرارتي، تهويه و....

- در نظر گرفتن تمهيدات ايمني براي پيشگيري و كنترل خطرات آتش سوزي در ساختمان هاي مسكوني، اداري، تجاري، صنعتي، مراكز عمومي، مدارس، بيمارستان ها و....در مراحل طراحي، ساخت و بهره برداري.

احياي تنفسي كودكان

1) اطمينان حاصل كنيد كه راه تنفسي هنوز باز است

با قرار دادن يك دست روي پيشاني كودك و 2 انگشت از دست ديگر در زير نوك چانه اطمينان حاصل كنيد كه سر او همچنان به عقب خم شده است

2) بيني را فشار ببنديد و دهان را باز كنيد.

با استفاده از شست و انگشت اشاره خود، قسمت نرم بيني كودك را محكم فشار دهيد. دقت كنيد كه

سوراخ هاي بيني بسته باشند تا جلوي خروج هوا گرفته شود.

دهان كودك را باز كنيد.

3) احياي تنفسي را آغاز كنيد.

يك نفس عميق بكشيد تا ريه هايتان از هوا پر شود. لب هاي خود را دور لب هاي كودك قرار دهيد و دقت كنيد كه منفذي براي عبور هوا وجود نداشته باشد.

به طور بي وقفه به درون دهان بدميد تا قفسه سينه بالا بيايد. ضمن آنكه سر را خم كرده ايد و چانه را بالا كشيده ايد، دهان خود را از روي دهان كودك برداريد و پايين آمدن قفسه سينه را مشاهده كنيد. اگر قفسه سينه آشكارا بالا برود و به طور كامل پايين بيايد، شما يك تنفس اثربخش داده ايد.

دو بار تنفس اثربخش بدهيد.

4) نشانه هاي گردش خون را ارزيابي كنيد.

در كمتر از 10 ثانيه با نگاه لمس و سمع به دنبال نشانه هاي گردش خون (مثل تنفس سرفه يا حركت بگرديد.

اگر گردش خون وجود ندارد، به مدت يك دقيقه احياي قلبي _ ريوي انجام دهيد و سپس با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.

اگر گردش خون وجود دارد، ظرف يك دقيقه 20 بار تنفس بدهيد و بعد، با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.

اگر كودك نفس كشيدن را آغاز كرده اما همچنان بي هوش است وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد.

آسيب سر

تشخيص

ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:

جراحت سر

اختلالات هوشياري

موارد احتياط

در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد تا از انتقال عفونت جلوگيري به عمل آيد.

اگر مصدوم بي هوش شد، راه تنفسي را باز و تنفس را كنترل كنيد. اگر مصدوم

نفس مي كشد، وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد. آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد.

اگر خونريزي متوقف نشد، مجدداً فشار وارد كنيد و يك لايه پوششي ديگر (روي اولي قرار دهيد.

هميشه احتمال آسيب گردني (ستون فقرات را در نظر بگيريد.

عمليات

خونريزي را مهار كنيد. پانسمان را با باند محكم كنيد. به مصدوم كمك كنيد تا دراز بكشد. آمبولانس درخواست كنيد.

1) خونريزي را مهار كنيد.

در صورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد.

لايه هاي پوستي جابه جا شده را روي زخم برگردانيد.

يك پانسمان استريل يا يك قطعه پارچه تميز بدون كرك روي زخم قرار دهيد و مستقيم و محكم با دست خود فشار وارد كنيد.

2) پانسمان را به كمك باند محكم كنيد.

با استفاده از يك باند رولي پانسمان را روي محل جراحت محكم كنيد.

3) به مصدوم كمك كنيد تا دراز بكشد.

اطمينان حاصل كنيد كه سر و شانه هاي مصدوم مختصري بالا آمده اند.

مطمئن شويد كه مصدوم احساس آرامش مي كند.

4) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.

علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را تا زمان ورود نيروهاي امدادي كنترل و ثبت كنيد.

اقدامات اوليه در برق گرفتگي و صاعقه

برق گرفتگي

• معقول ترين كار در برخورد با يك بيمار برق گرفته، قطع كليد كنتور است. اگر دسترسي سريع به فيوز امكان پذير نبود دو شاخه را از پريز بيرون بياوريد يا سيم روكش دار را بكشيد تا از پريز خارج شود. در صورتيكه در يك منطقه سالم و بي خطر قرار گرفته ايد. و نتوانستيد جريان برق را به اين ترتيب

قطع كنيد روي يك ماده عايق خشك مثل روزنامه يا يك تخته چوبي يا لاستيكي بايستيد و با يك وسيله چوبي بلند مانند جارو منبع برق را از مصدوم دور كنيد يا اينكه يك طناب را به دور مصدوم بيندازيد و او را به سمت خود بكشيد تا از منبع برق دور شود. از به كار بردن وسايل فلزي يا مرطوب يا از تماس با بدن لخت مصدوم كاملاً خودداري كنيد. اگر هيچ راهي وجود نداشت گوشه لباس مصدوم را كه خشك است، بگيريد و او را بكشيد.

• در صورت عدم هوشياري، بيمار را به پهلو بخوابانيد.

• در صورت اشكال در تنفس راه هوائي بيمار را باز كنيد.

• نبض و تنفس بيمار را كنترل كنيد و در صورتي كه نبض وجود نداشت بيمار را احياء نماييد (به مبحث قلبي- ريوي مراجعه شود).

• از آنجائيكه ولتاژهاي بالاي برق مي تواند اشخاص را پرتاب كند در هنگام حمل بيمار مراقب شكستگي هاي گردن، ستون فقرات، اندام ها و ديگر اعضاء بدن باشيد و مراقبت هاي اوليه مربوطه را انجام دهيد.

• سوختگي هاي الكتريكي را ارزيابي كنيد. در جستجوي حداقل دو محل سوختگي خارجي باشيد، يكي محل تماس با منبع انرژي الكتريكي و ديگري محل تماس با زمين.

• محل سوختگي را به ترتيبي كه در مبحث سوختگي گفته شد سرد نمائيد.

• از آنجائيكه بعضي از عوارض برق گرفتگي مانند قلبي و كليوي شروع تدريجي دارند پس به اصرار بيمار مبني بر سلامت و عدم وجود مشكل توجه نكرده و حتماً مصدوم را به مركز درماني منتقل نماييد.

برق گرفتگي با جريان هاي ولتاژ بالا:

در مواردي كه با برق گرفتگي ولتاژ

بالا روبرو هستيد، اگر مصدوم همچنان در تماس با برق مانده يا اينكه كمتر از 8 متر از خطوط فشار قوي فاصله دارد هرگز به او نزديك نشويد مگر اينكه از طرف شخص مسئول به شما اطمينان داده شود كه مي توانيد به او نزديك شويد. در اين موارد مواد عايق مانند: چوب خشك يا لباس خشك به هيچ وجه حفاظتي براي شما ايجاد نخواهدكرد. پس بلافاصله به مسئولين مربوطه (اورژانس، آتش نشاني و اداره برق) خبر داده و اجازه ندهيد كسي به مصدوم نزديك شود و پس از اطمينان از قطع برق كمك هاي اوليه را شروع كنيد.

صاعقه

در اثر برخورد ذرات آب يك جبهه هواي گرم به ذرات يخ يك جبهه هواي سرد، الكتريسيته ساكن به وجود مي آيد كه نسبت به زمين داراي بار الكتريكي منفي بوده و در صورتي كه فاصله منبع جريان الكتريكي نسبتاً نزديك به سطح زمين باشد، صاعقه بروز مي كند.

علائم و نشانه ها:

بر اساس شدت صدمات وارده، تابلوي باليني متفاوت بوده و ممكن است فقط به صورت اختلال هوشياري گذرا و لحظه اي و احساس ضعف و بي حسي موقت باشد و يا اين كه سوختگي شديد، ايست قلبي- تنفس و مرگ حادث شود. ميزان مرگ و مير كلي آن حدود 30 – 20 درصد بوده و در 70% قربانيان نجات يافته، عوارض ماندگار به وجود خواهد آمد.

اختلال عصبي ممكن است به صورت كاهش سطح هوشياري، فراموشي، تشنج، سوزن يا گزگز شدن انتهاي دست و پا، لكنت زبان، خونريزي هاي مغزي و كُما باشد.

اختلالات قلبي – عروقي به صورت نامنظم شدن ضربان قلب و افزايش فشار خون شديد مي باشد.

شايع ترين علت مرگ در اين افراد ايست تنفسي است پوست

از چند طريق ممكن است دچار ضايعه شود. شايع ترين آن، سوختگي حاصل از انتقال سطحي جريان الكتريكي است، و همچنين سوختگي در نواحي مرطوب بدن (زير بغل و كشاله ران) ممكن است اتفاق بيافتد.

بيش از 50% قربانيان صاعقه دچار پارگي پرده گوش شده و همچنين ممكن است اختلال شنوايي در اثر جابجايي استخوان هاي گوش مياني بوجود آيد.

كليه مصدومين بايستي در هر شرايطي به بيمارستان انتقال يابند. و حداقل به مدت 24 ساعت تحت نظر قرار گيرند.

نبض و تنفس احياي قلبي ريوي (طبق دستورالعمل) انجام گردد. در مصدومين حتماً بايد به فكر خون ريزي داخلي بود.

اقدامات لازم در هنگام وقوع صاعقه:

از درختان، تپه ها، ديرك ها، طناب رخت شويي، سيم برق هوايي، لوله هاي فلزي و آب دور شويد. به اشيا فلزي (از قبيل دوچرخه، نرده هاي آهني، قلاب ماهيگيري، لوازم فلزي خانه و واگن هاي راه آهن) دست نزنيد. اگر بيرون از خانه هستيد، زير درخت يا نقاط مرتفع پناه نگيريد بلكه در محلي باز به حالت خميده باقي بمانيد. اگر در حال شنا كردن هستيد يا روي قايقي سواريد فوراً از آب بيرون بيائيد.

ايستادن زير درخت يا روي تپه هنگام صاعقه بدترين كار مي باشد.

داخل اتوبوس و ترن مكان هاي امني هستند بنابر اين مي توانيد هنگام صاعقه به داخل ساختمان يا ايستگاه ترن زير زميني يا درون اتومبيل برويد.

احياي قلبي _ ريوي كودكان

1) براي ماساژ قفسه سينه دست هاي خود را در موقعيت مناسب قرار دهيد.

با انگشت اشاره و مياني دست پاييني خود، يكي از پايين ترين دنده هاي كودك را در سمتي كه به شما نزديك تر است پيدا كنيد. انگشتان خود را در امتداد اين دنده بلغزانيد تا به محل

اتصال آن به جناغ برسيد. انگشت مياني خود را در همين نقطه و انگشت اشاره را در كنار آن روي جناغ قرار دهيد.

ابتداي كف دست ديگر خود را روي استخوان جناغ بگذاريد؛ آن را به سمت پايين بلغزانيد تا به انگشت اشاره (دست اول برسد. اين قسمت همان محلي است كه بايد روي آن فشار وارد كنيد.

2) ماساژ قفسه سينه و احياي تنفسي را آغاز كنيد.

براي وارد كردن فشار، از ابتداي كف يك دست خود استفاده كنيد. انگشتان دست خود را بلند كنيد تا مطمئن شويد كه روي دنده هاي كودك فشار وارد نمي شود.

كاملاً روي كودك خم شويد به طوري كه دستان شما به حالت مستقيم قرار بگيرند. استخوان جناغ را به طور عمودي فشار دهيد و آن را به اندازه يك سوم عمق قفسه سينه فرو ببريد.

قفسه سينه را 5 بار (با سرعت 100 بار در دقيقه ماساژ دهيد.

يك بار تنفس بدهيد.

به مدت يك دقيقه چرخه فوق (5 بار ماساژ قفسه سينه و يك بار تنفس را تكرار كنيد. سپس با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.

اقدامات اوليه در احيا، قلبي - ريوي

احياء قلبي - ريوي

تصوركنيد فردي بي حركت روي زمين افتاده است. در برخورد با او چه بايد كرد؟

ابتدا بايد وضعيت عمومي فرد را جهت مشخص كردن احتمال خطر جاني و آغاز درمان ارزيابي نمود.

ارزيابي وضعيت هوشياري:

الف) آيا فرد قادر به صحبت كردن و پاسخ به سؤالات مي باشد؟

ب) آيا به تحريكات دردناك پاسخ مي دهد؟

در صورت عدم هوشياري:

• ارزيابي تنفس و كنترل راه هوايي ( متعاقباً بدان

اشاره خواهد شد.)

• ارزيابي وضعيت نبض (متعاقباً بدان اشاره خواهد شد.

• در صورتي كه بيمار مشكل ايست تنفسي و قلبي (عدم وجود تنفس و نبض خود به خود) نداشته باشد، ارزيابي آسيب هاي ساير اعضاء و اندام ها صورت گيرد.

به طور كلي در همه حالاتي كه تنفس وجود ندارد و يا نبض لمس نشود اقدامات ذيل بايد انجام شود:

نكته: در صورتيكه احتمال آسيب مهره هاي گردني وجود دارد (تصادف، سقوط از ارتفاع، شيرجه به داخل آب و ...) با رعايت دستورالعمل مربوط به آسيب هاي نخاعي گردني اقدامات احياء را انجام دهيد.

• بيمار را به پشت بخوابانيد.

• سر بيمار به عقب و چانه به بالا كشيده شود به اينصورت كه يك دست روي پيشاني قرار گرفته و آن را به آرامي به عقب بكشيد و با نوك انگشتان مياني و نشانه دست ديگر كه در زير چانه قرار مي گيرد همزمان چانه را بالا ببريد.

• دهان بيمار را بررسي كرده و هرگونه جسم خارجي مانند دندان مصنوعي، تكه هاي غذا و ... را خارج كنيد.

براي باز كردن دهان به اين ترتيب عمل شود كه انگشت نشانه خود را كنار دهان بيمار وارد كرده و در مقابل دندان هاي فوقاني قرار مي دهيم و سپس شست خود را در حالي كه از روي انگشت نشانه عبور مي كند روي دندان تحتاني مقابل قرار داده و فشار مي دهيم تا دهان باز شود.

• بيمار را از نظر انجام تنفس به اين ترتيب بررسي نماييد: در حالي كه گونه هايتان را نزديك دهان بيمار قرار داده ايد به قفسه سينه بيمار نگاه كنيد.

• به صداي تنفسي دهاني بيمار گوش كنيد.

• هواي

بازدمي را روي گونه هايتان حس كنيد.

نكته: زمان لازم جهت بررسي وجود تنفس، دست كم 10 ثانيه مي باشد.

پس از اقدامات فوق در صورتي كه بيمار قادر به تنفس بود او را در وضعيت به پهلو قرار دهيد.

• اگر بيمار قادر به نفس كشيدن نباشد تنفس مصنوعي (تنفس دهان به دهان) را شروع كنيد. به اين ترتيب كه:

• مطمئن شويد كه سر بيمار به عقب برگشته و چانه اش بالا مي باشد.

• با انگشت شست و نشانه ي دستي كه روي پيشاني قرار دارد قسمت نرم بيني را گرفته و فشار دهيد تا بسته شود.

• در حاليكه هنوز چانه بيمار را بالا نگه داشته ايد اجازه دهيد دهان بيمار مقداري باز شود.

• يك نفس عميق بكشيد و لب هاي خود را روي اطراف دهان بيمار قرار دهيد و مطمئن شويد كه لب هاي شما دور تا دور لب هاي بيمار قرار دهيد.

• هوايي كه در ريه هاي خود محبوس كرده ايد با قدرت ولي آرام به دهان بيمار بدميد و د رهمان حال به قفسه سينه بيمار نگاه كنيد و از اتساع ريه ها مطمئن شويد. مدت زمان دميدن شما 5/1 – 1 ثانيه است.

• وقتي بالا رفتن قفسه سينه را مشاهده كرديد، عمل دميدن را متوقف نموده و دهان خود را كنار ببريد. و دستان خود را از روي بيني بيمار برداشته اجازه بدهيد هوا خود به خود خارج شود و سپس تنفس ديگري را شروع كنيد.

• اجازه بدهيد قفسه سينه بيمار به طور كامل تخليه شود و حدود 3 ثانيه براي دوره دم و بازدم زمان لازم است در اين حالت نيز قفسه سينه را نگاه كنيد

و از حركت قفسه سينه به پائين مطمئن شويد.

• وقتي هوا تخليه شد خود را براي تنفس بعدي آماده كنيد.

• در صورتي كه بيمار استفراغ نموده يا شما قادر به باز كردن دهان بيمار نيستيد (مثل مواقعي كه در رفتگي فك يا صدمه به فك وجود دارد) از تنفس دهان به بيني به شرح ذيل استفاده كنيد.

• در حاليكه سر بيمار به سمت عقب برگشته است، با قرار دادن يك دست روي پيشاني اين حالت را حفظ كنيد و با دست ديگر ناحيه استخواني چانه را گرفته و دهان را ببنديد اما به خاطر داشته باشيد كه دهان را در حين بازدم باز نگه داريد كه هواي بازدمي خارج شود.

• يك نفس عميق كشيده و در حاليكه لب هاي خود را اطراف بيني بيمار قرار داده ايد، به داخل بيني او بدميد. بقيه مراحل شبيه روش تنفس دهان به دهان است.

• اگر به دنبال 2 تنفس قفسه سينه به بالا حركت كرد، جريان خون بيمار را بررسي كنيد بدين ترتيب كه وجود هرگونه تنفس، سرفه، حركت، ظاهر پوست طبيعي و پاسخ به سؤال نشان دهنده وجود جريان خون مي باشد و يا نبض هاي شريان گردني و راني را لمس كنيد.

• براي احساس نبض 10 – 5 ثانيه وقت صرف كنيد تا از وجود ايست قلبي مطمئن شويد. پس از تنفس مصنوعي در حاليكه با يك دست به نگه داشتن سربه عقب ادامه مي دهيد دست ديگرتان را در مركز گردن روي نبض گردني قرار دهيد و به آرامي فشار داده و آن را چك كنيد.

-اگر نبض وجود دارد فقط تنفس مصنوعي را ادامه دهيد هر

5-4 ثانيه يك تنفس داده اما بايد هر دقيقه نبض چك شده و هربار بيش از 10 ثانيه اين عمل طول بكشد.

-اگر شواهدي دال بر وجود جريان خون وجود نداشت و يا شما از آن مطمئن نيستيد ماساژ قلبي را شروع كنيد.

ماساژ قلبي

• از جناغ سينه دو انگشت بالاتر را انتخاب كرده و پاشنه يكي از دست ها را روي جناغ سينه قرار دهيد و پاشنه دست ديگر را روي آن گذاشته و انگشتان دو دست را در هم محكم كنيد.

• بصورت نيم خيز و عمود بر روي بيمار خم شده به طوريكه شانه هاي شما به طور مستقيم در امتداد دست هايتان قرار گيرد و بازوهايتان كاملاً مستقيم در امتداد آرنج خا باشد. مواظب باشيد كه دستان از ناحيه آرنج خم نشود و به طور عمود روي جناغ سينه به پائين فشار آورده (از نيروي وزن جهت اين فشار استفاده شود) به طوريكه نيروي وارده (4 الي5 سانتيمتر) قفسه سينه را پائين بياورد. حركت غلط يا شديد خطرناك بوده و ممكن است باعث صدمه به بيمار گردد.

فشار را برداشته ولي موقعيت دست هايتان را بر روي بيمار به همان حالت نگه داشته و دست نبايد از قفسه سينه جدا شود. سرعت ماساژ 100 بار در دقيقه مي باشد.

• مرحله فشار مي بايستي طوري تنظيم شود كه زمان فشردن و آزاد سازي با هم برابر باشد و براي اين كه مطمئن شويد زمان فشردن و آزاد سازي با هم برابر است از روش شمردن استفاده شود. (يك هزار و يك، يك هزار و دو)

• اگر بيمار حركتي انجام داد يا تنفس خودبه خود داشت نبض گردني را چك كنيد. و اين عمل نبايد بيش از

10 ثانيه طول بكشد در غير اين صورت احياء قلبي را قطع نكنيد.

نكته: براي انجام احياء قلبي ريوي بيمار بايستي بر روي يك سطح سخت مثل كف اتاق يا يك تخته چوبي دراز كشيده باشد.

در احياء يك نفره: (15:2)

احياء مي بايستي به وسيله 2 تنفس مصنوعي شروع شود و سپس 15 ماساژ قلبي انجام گردد.

در احياء دونفره كه مؤثر تر از احياء يك نفره مي باشد اولين احياءگر با دو تنفس و به دنبال آن دومين احياء گر ماساژ قلبي را شروع كند و 15 ماساژ قلبي را انجام داده و با صداي بلند بشمرد. و در پايان هر 15 ماساژ احياء گر دوم مي بايستي فقط به اندازه زمانيكه احياءگر اول عمل دميدن را انجام مي دهد استراحت كند و او نبايد حتي دستش را از روي قفسه سينه بردارد.

• اگر نبض برقرار شد و تنفس خودبه خود شروع شد بيمار در وضعيت به پهلو قرار داده شود.

چه وقتي احياء را متوقف كنيد؟

• وقتي تلاش هاي قبلي براي احياء ناموفق بوده (حداقل 20 دقيقه)

• وقتي احياءگرها خسته شده باشند.

• وقتي علائم واضح مرگ ظاهر شده باشد.

• قرباني علائم حيات را نشان بدهد (مانند تنفس خود به خود، هوشياري و ...)

• موارد زير استثناء مي باشند و احياء بايد در مدت زمان طولاني تري انجام شود.

• گرمازدگي

• مسموميت داروئي

• غرق شدگي

• بچه ها

اقدامات اوليه سرما زدگي

هيپوترمي (كاهش دماي بدن)

به افت دماي بدن به پايين تر از 35 درجه سانتيگراد اطلاق مي شود.

سرمازدگي

بيشتر افراد سرمازده را نظاميان، مراقبان ايستگاه هاي رادار، كارگران كارخانجات، ماهيگيران، كوهنوردان، چوپانان و ... تشكيل مي دهند.

علائم و نشانه هاي سرمازدگي در عضو سرمازده:

تورم

• درد

• سفتي

• آبي رنگ شدن

• بي حسي

• سردي و خارش

كمك هاي اوليه در سرمازدگي

بايد اعضايي را كه در مقابل جريان هواي سرد قرار دارند پوشانده و با مالش دادن عضو سرما زده جريان خون را در آن سريع تر نمود. از قرار دادن شخص در كنار بخاري و منبع حرارتي شديد، خودداري گردد.

پوشيدن لباس و استفاده از روغن هاي محافظ پوست و كرم هاي متداول براي پيشگيري از سرمازدگي و سوزش مناسب است.

يخ زدگي:

• كم شدن قدرت جسماني و فكري

• لرز و اشكال در تكلم

• انقباض عضلات

• كم شدن قدرت بينايي

• ابتدا تند و به تدريج كند شدن تنفس و نبض

• خواب تدريجي

در صورت كاهش درجه حرارت بدن به 20 درجه سانتيگراد، مرگ حادث مي شود.

اقدامات اوليه در يخ زدگي

• انتقال بيمار به محيط گرم

• خارج نمودن لباس هاي يخ زده از بدن مصدوم

• پيچيدن مصدوم در پتو

• قراردادن عضو يخ زده در آب گرم

• دادن مايعات گرم در صورت هوشيار بودن مصدوم

• اجتناب از ماساژ دادن عضو يخ زده

• رساندن مصدوم به مراكز درماني

روش گرم كردن عضو سرما زده:

• از وان آبگرم استفاده كنيد.

• عضو سرمازده را در آبگرم با حرارت 38- 5/44 درجه سانتيگراد فرو ببريد.

• قبل از قراردادن عضو سرمازده در آب، درجه حرارت آب را با استفاده از يك دماسنج چك كنيد.

• حرارت آب بايد 38 و 5/44 درجه ثابت بماند و بايد مرتب دماي آب چك شود.

• حرارت آب نبايد از 5/44 درجه بالاتر رود.

• عضو سرمازده را تا زمانيكه مصدوم

احساس گرما نمايد يا حس به پوست برگردد در آب نگهداريد.

• منطقه آسيب ديده را با پوشش استريل خشك بپوشانيد.

• اگر احتمال رود كه عضو سرمازده قبل از رسيدن مصدوم به بيمارستان مجدداً در معرض سرما قرار بگيرد هرگز سعي نكنيد آن را گرم كنيد.

• پوشش (باند- پارچه تميز) را بين انگشتان صدمه ديده (پا – دست) قرار دهيد.

آسيب ديدگي هاي متداول در ورزش

در ه_ر ورزش_ي بايد انتظار آسيب ها، جراحت ها و خطرات احتمالي آن را داش_ت_ه ب___اشيد، به خصوص در ورزش هاي گ_روهي. ه_ر ورزش_ي ك_ه ط_ب_ق آم__ار در هر 1000 ساعت بي_ش از 5 آس_ي_ب داشته باشد، جزء ورزش هاي پرخطر با درص_د آسي_ب ب_الا به ش_مار م_ي رود. راگ__بي و لاكروس با30 ص_دمه در 1000 ساعت بالاترين حد هستند، درحاليكه بسكتبال و اسكواش هم با آمار 14 صدمه در 1000 ساعت بازي هاي پرخطري ب_ح_ساب مي آيند. تعجب آور اس_ت كه ب__دانيد، دو، و ايروبيك هم با 11 صدمه، زياد از قافله ورزش هاي پرخطر عقب نيستند.

آسيب هاي ورزشي انواع مختلف دارند، اما قسمت هاي ويژه اي از بدن هستند كه بيش از ساير اعضاء در خطر صدمه خوردن هستند. در اين مقاله متداول ترين صدمات و جراحت هاي ورزشي را به شما معرفي مي كنيم و راه هاي جلوگيري و درمان آنها را نيز بيان مي كنيم.

نكته: RICE مخفف استراحت، يخ گذاشتن، فشار و بالا نگاه داشتن مي باشد كه يكي از درمان هاي متداول براي آسيبهاي ورزشي است.

1. ورم تاندون آشيل

وقتي از تاندون پشت زنو—تاندون آشيل—زياد استفاده شود، باعث درد و ورم در آن ناحيه خواهد شد.

اگر درمان نشود، صدمه سخت تر شده تا حدي كه دويدن را به كلي دشوار و غيرممكن مي كند. اين آسيب بيشتر در دونده ها و ورزشكاراني كه با دويدن يا پريدن سروكار دارند اتفاق مي افتد.

پيشگيري و درمان: دادن تمرين هاي كششي و قدرتي به عضلات و ماهيچه هاي ساق پا مي تواند از بروز اين آسيب جلوگيري كند. RICE و درمان هاي ضد-تورمي و تقويت ماهيچه هاي ساق پا بهترين درمان هاي ممكن براي اين عارضه هستند. تا برطرف نشدن كامل عارضه، ورزش را شروع نكنيد چون باعث تشديد وضعيت خواهد شد.

--------------------------------------------------------------------------------

2. ضربه ي مغزي

اين صدمه با خوردن ضربه به سر ايجاد مي شود. علائم آن شامل سرگيجه، اختلالات بينايي، سردرد، ضعف حافظه، از دست دادن تعادل، سختي تمركز، و حالت تهوع ميباشد. اين صدمه ضرورتاً همراه با بيهوشي نمي باشد. در ورزش هاي برخوردي مثل فوتبال، بوكس و هاكي اين عارضه بيشتر اتفاق مي افتد. البته در ورزش هايي مثل اسكي و ژيمناستيك هم زياد رخ مي دهد. با اينكه اكثر افراد پس از چند هفته به حالت عادي برمي گردند، اما ضربه ي مغزي در خيلي افراد به آسيب هاي جدي مي انجامد.

پيشگيري و درمان: بهترين راه پيشگيري از ضربه مغزي، اجتناب از ورزش هاي برخوردي است. اما براي اكثر افراد اين راه حل مناسبي به نظر نمي رسد. براي درمان اين عارضه استراحت بهترين روش است. اگر سردرد داشتيد، مي توانيد از قرص هاي مسكن استامينوفن استفاده كنيد. بنابر شدت ضربه ي وارده، بايد از چند ساعت گرفته تا چند ماه از انجام دوباره ي ورزش

هاي برخوردي اجتناب كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

3. كشيدگي ماهيچه هاي ران

اين عارضه زماني اتفاق مي افتد كه هنگام دويدن در ورزش هايي مثل فوتبال و واليبال، يكدفعه تغيير جهت بدهيد. علائم آن شامل درد عميق، ورم و گاهي كبودي داخل ران مي باشد.

پيشگيري و درمان: بهترين راه پيشگيري از بروز اين عارضه، انجام تمرينات كششي قبل از ورزش است. بهتر است كه شدت ورزش را تدريجاً بالا ببريد تا احتمال بروز اين وضعيت كمتر شود. RICE و درمان هاي ضد-تورمي بهترين روش هاي درماني براي اين آسيب مي باشد. از انجام فعاليت هاي شديد، يك يا دو هفته پس از بروز عارضه جداً خودداري كنيد. پس از بروز عارضه، در محل آسيب ديده يخ بگذاريد تا التيام يابد، پس از آن مي توانيد ماهيچه ها را كشيده و تقويت كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

4. درد و ورم ساق پا

اين عارضه بيشتر براي افرادي اتفاق مي افتد كه عادت به تحرك و ورزش ندارند. بالا بردن ناگهاني فشار و شدت تمرينات، پوشيدن كفشهاي كهنه و دويدن و پريدن روي زمينهاي خيلي سخت نيز ممكن است باعث بروز اين عارضه شود.

پيشگيري و درمان: پوشيدن كفش مناسب، انجام حركات كششي قبل از ورزش و بالا نبردن ناگهاني شدت ورزش، بهترين راه هاي جلوگيري از بروز اين وضعيت هستند. يخ گذاشتن، انجام حركات كششي و درمان هاي ضد-تورمي، بهترين راه هاي درماني مي باشند.

--------------------------------------------------------------------------------

5. درد پايين كمر

اگرچه اين عارضه بيشتر در افراد چاق و كم تحرك اتفاق مي افتد، اما ممكن است براي دونده ها، دوچرخه سواران، گلف و تنيس بازان نيز پيش بيايد. مهمترين عامل ايجاد اين

عارضه، انجام غلط و نادرست حركات كششي است.

پيشگيري و درمان: اگرچه بيشتر انواع اين عارضه قابل پيشگيري نيستند، اما انجام صحيح حركات كششي قبل از ورزش و گرم كردن درست بدن، احتمال وقوع آن را كاهش مي دهد. راه هاي درماني پيشنهادي RICE، دارو هاي ضد-تورمي و كشش عضلات است.

--------------------------------------------------------------------------------

6. كشيدگي عضلات و ماهيچه ها

گرم نكردن صحيح بدن، خستگي، عدم انعطاف پذيري و ناتواني و ضعف، همه از عوامل كشيده شدن ماهيچه در ورزشكاران مي باشد. معمول ترين ماهيچه هايي كه كشيده مي شوند، عضلات پشت ران (در ورزشهايي همراه با دويدن است مثل دوميداني، بسكتبال) و ماهيچه ساق پا (در تنيس بازان) مي باشد. البته ماهيچه هاي ديگري نيز باتوجه به ورزش مورد نظر درصدد كشيدگي هستند.

پيشگيري و درمان: بهترين راه جلوگيري از بروز چنين عارضه، انجام حركات كششي صحيح قبل و پس از ورزش كردن و اجتناب از ورزش هنگام خستگي و ضعف است. RICE و دارو هاي ضد-تورمي مثل ساير آسيب ها، بهترين درمان براي اين عارضه مي باشد. خوب است كه كمي هم به آرامي عضلات را كشش دهيد. وقتي عارضه شروع به بهبودي كرد مي توانيد دوباره ورزش را شروع كنيد، اما هر از چند گاهي در ميان ورزش مكث كرده و ماهيچه هايتان را بكشيد تا به طور كامل بهبود يابيد.

--------------------------------------------------------------------------------

7. آسيب هاي آرنج در ورزش تنيس و گلف

تعجب آور است كه اين آسيب %7 كل آسيب هاي ورزشي را تشكيل مي دهد. در اين آسيب ورزشي، تاندون هاي آرنج به خاطر ضربات مكرر بَك هند در تنيس آسيب ديده و باعث ايجاد

درد در قسمت داخلي آرنج مي شود.، البته گاهاً ممكن است قسمت خارجي هم صدمه ببيند.

پيشگيري و درمان: بهترين راه جلوگيري از بروز اين آسيب، انجام تمرينات تقويتي ساعد و بازو است. همچنين اصلاح كردن طريقه ي ضربه زدن با راكت و استفاده از آرنج بند مي تواند كمك كننده باشد. براي درمان اين عارضه RICE و داروهاي ضد-تورم مناسب است، اما در بعضي موقعيت ها فيزيوتراپي و ترك ورزش به مدت زياد ضروري است.

--------------------------------------------------------------------------------

8. رگ به رگ شدن و پيچ خوردگي مچ پا

اين آسيب در ميان افرادي كه فوتبالف هاكي، بسكتبال و واليبال بازي مي كنند، بسيار متداول است. مي توان گفت در ورزش هايي كه با دويدن و پريدن سر و كار دارد غير قابل اجتناب است. اين حركات ممكن است باعث پيچ حوردن مچ پا و گاهي پاره شدن يك تاندون يا ليگامنت شود. با عكسبرداري مي توان تشخيص داد كه عضو دچار شكستگي شده است يا خير.

پيشگيري و درمان: تقويت مچ پا با حركات نرمشي، بستن مچ يا استفاده از مچ بند مي تواد از بروز اين اتفاق پيشگيري كند اما ضمانتي دركار نيست كه اگر افتاديد يا حركاتي اشتباه انجام داديد صدمه نبينيد. پيچ خوردگي مچ پا را مي توانيد با RICE و داروهاي ضد-تورمي مداوا كنيد. اما به هيچ وجه بيش از يك روز استراحت نكنيد. بايد سعي كنيد مچ پايتان را به نرمي تكان داده و بچرخانيد تا از ورم آن كم شود.

--------------------------------------------------------------------------------

9. آسيب ديدگي شانه

%20 آسيب ديدگي هاي ورزشي مربوط به شانه است كه شامل دررفتگي، رگ به رگ شدن و

ضرب ديدگي مي شود. اين آسيب ديدگي در ورزشهايي مثل تنيس، شنا، وزنه برداري، بيسبال و واليبال بيشتر اتفاق مي افتد. علائم اي عارضه، بروز درد، كوفتگي عضلاني و احساس ضعف و ناتواني در شانه مي باشد.

پيشگيري و درمان: براي پيشگيري از وقوع اين عارضه كه بيشتر زماني اتفاق ميافتد كه مدتي از شانه خود استفاده نكرده باشيد. مثل دوران تعطيلات ليگ، بهتر است قبل از شروع ورزش عضلات آن را با وزنه زدن تقويت كنيد. بهترين راه هاي درماني براي اين عارضه نيز RICE و داروهاي ضد-تورمي است.

--------------------------------------------------------------------------------

10. آسيب ديدگي زانو در دونده ها

آسيب ديدگي زانو %55 آسيب ديدگي هاي ورزشي را تشكيل مي دهد و تقريباً ¼ اين مشكلات توسط پزشك جراح ارتوپد برطرف مي شود. البته دونده ها تنها قربانيان اين آسيب ورزشي نيستند. دوچرخه سواران، شناگران، افرادي كه ايروبيك استپ كار ميكنند، و آنها كه فوتبال و بسكتبال و واليبال بازي مي كنند نيز ممكن است به اين عارضه دچار شوند. در اين عارضه، استفاده بيش از حد از زانو باعث ناراحتي و آسيب رسيدن به تاندون زير كاسه ي زانو مي شود.

پيشگيري و درمان:كفش يا كفي كفش هايتان را مرتباً عوض كرده و از نوع مناسب استفاده كنيد. بين تمريناتتان مدت بيشتري استراحت كنيد. اگر زانويتان آسيب ديد حداقل دو روز از انجام دوباره ي ورزش خودداري كرده و از داروهاي ضد-تورم استفاده كنيد. قبل از شروع دوباره ي ورزش حتماً خود را خوب گرم كرده و در محل آسيب ديده از يخ استفاده كنيد.

پيشگيري بهترين درمان است

اكثر آسيب ديدگي هاي ورزشي به خاطر

گرم نكردن صحيح و انجام حركات كششي به طريقي نادرست قبل از ورزش كردن است. بالا بردن ناگهاني شدت ورزش هم مي تواند به شما صدمه بزند. از اين رو بهترين راه پيشگيري انجام حركات صحيح كششي قبل و پس از ورزش و افزايش شدت ورزش به تناسب مهارت ها و تجاربتان در آن ورزش ميباشد

تدابير لازم در مورد دندانهاي ضربه ديده در كودكان

اگر در سنين هفت تا يازده سالگي در اثر تصادف ، افتادن از پله يا دوچرخه ، هنگام بازي يا دعوا و كشمكش يا به هر دليل ديگر دندان دايمي كودك شما از محل خود كنده شود و از دهان خارج گردد ، بايد به نكات زير توجه كنيد :

? - آرامش خود را حفظ كنيد و به هيچ وجه دندان را دور نيندازيد .

? - از هر گونه دست كاري سطح دندان خودداري كنيد . دندان را از قسمت تاج آن بگيريد . زير شير دستشويي بشوييد و آن را سرجايش در دهان كودك قرار دهيد و سريع به دندانپزشك مراجعه كنيد .

? - در صورتي كه به هر دليل امكان قرار دادن دندان در جاي خودش وجود ندارد بايد سريعاً آن را داخل يك ليوان شير يا سرم فيزيولوژي قرار دهيد و به دندانپزشك مراجعه كنيد . در صورتي كه شير يا سرم در دسترس نيست آن را داخل يك ليوان آب بگذاريد .

?- به هيچ وجه نبايد دندان را داخل دستمال كاغذي يا پارچه قرار دهيد ، چون محيط دندان بايد مرطوب باشد . در صورت استفاده از دستمال حتماً بايد آن را خيس كنيد .

? - بايد توجه داشته

باشيد كه مهمترين عامل موفقيت در جوش خوردن دوباره دندان داخل استخوان فك آن است كه هرچه سريعتر در جاي خودش قرار گيرد . با گذشت هر دقيقه ، ميزان موفقيت كاهش مي يابد . بنابراين بايد هر چه زودتر به دندانپزشك مراجعه كنيد .

ممكن است در مواردي دندان كودك شما از دهانش خارج نشده باشد ولي قسمتي از تاج آن شكسته باشد . در اين موارد بهتر است قسمت شكسته تاج دندان را دور نيندازيد و آن را همراه كودك نزد دندانپزشك ببريد . دندانپزشك ممكن است هنگام ترميم تاج دندان از « تكه شكسته » هم استفاده كند .

پيشگيري از خفگي در كودكان

خفگي مهمترين و فوري ترين عامل تهديدكننده سلامت انسان است كه اگر در ظرف چند دقيقه عامل خفگي از بين نرود ، فرد مي ميرد و آن زماني است كه بنا به عللي ( مثل بسته شدن راههاي تنفسي ، داروها و بيماري هاي فلج كننده مراكز تنفسي ، قرار گرفتن در محيطي با گازهاي سمي و ... ) اكسيژن كافي به بدن انسان نرسد و مراكز حياتي مهم واقع در مغز از اكسيژن محروم بمانند و به اين ترتيب علائم خفگي از قبيل تنگي نفس كبودي لبها و نوك انگشتان ، كندي و نامنظمي نبض و از دست دادن حواس ظاهر مي شود .

برخلاف تصور ، آسيبهايي كه باعث خفگي كودكان مي شوند خيلي ساده اتفاق مي افتد و عواملي كه به خفگي منجر مي شوند به وفور در محيط زندگي كودكان وجود دارند و در زماني كه كودك با چنين عواملي تنها بماند ، از روي كنجكاوي

و بي تجربگي خود را در معرض خطر قرار مي دهد . بنابراين بزرگترها به ويژه والدين واجب است كه راههاي پيشگيري از خفگي را شناخته و كودكان را از تهديدكننده هاي مربوط دور

نگهدارند .

پيشگيري :

• هر گونه طناب ( طناب بازي ، بند پردها و ... ) و حتي كمربند لباس را از دسترس كودكان دور نگه داريد. مواردي مشاهده شده است كه كودكان ضمن بازي كردن با طناب و پيچاندن آن به دور گردن موجبات خفگي خود و يا هم بازي خود را فراهم كرده اند .

• پاكتهاي پلاستيكي بزرگ را در دسترس كودكان قرار ندهيد . كودكان مي توانند با فرو بردن پاكت در سر ( و گيركردن آن در دور گردن ) كه در بعضي مواقع ، قادر به بيرون آوردن آن نمي باشند ، زمينه خفگي را فراهم ساخته و با اين كار باعث خفگي كامل يا اختلالات مغزي خود شوند ( به علت نرسيدن اكسيژن به سلولهاي مغزي ) .

• از خواباندن كودك در بالشهاي خيلي نرم ( مثل بالش هاي تهيه شده از پر ) و بزرگ اجتناب كنيد. بالشهاي تهيه شده از پر در بعضي از كودكان موجب حساسيتهاي تنفس مي شوند . گيركردن راههاي تنفسي كودك در لاي بالش ، ممكن است موجب خفگي يا مشكل تنفسي براي كودك شود .

• قنداق فرنگي نوزاد نبايد آنقدر بزرگ باشد كه نوزاد بتواند سر خود را در آن فرو كند ؛ در اينصورت ، مي توان يك حوله تا كرده و در انتهاي آن جاد داد تا از بروز حادثه جلوگيري شود .

• از بندهاي خيلي بلند براي پستانك كودك استفاده نشود بهتر است بند آن كوتاه باشد . ممكن است بندهاي خيلي بلند با پيچ خوردن در دور گردن كودك ، موجب خفگي وي شوند .

• پيشنهاد مي شود پستانك فقط در مواقع ضروري با رعايت موازين بهداشتي زيرنظر والدين در اختيار كودك قرار گيرد .

• در زمان شيرخوردن كودك با شيشه ( شيرخشك ) او را تنها نگذاريد .

• تكيه دادن شيشه شيركودك بر بالش يا هر وسيله ديگر و رهاكردن او به حال خود ، مي تواند باعث خفگي شود ؛ زيرا يك عطسه يا سرفه يا ... مي تواند در چنين حالتي موجب اختلال در عمل بلع و تنفس كودك شده و براي او خطرناك باشد .

• پوشاندن لباسهاي كشي و يا بنددار به كودك كه ممكن است به كالسكه يا جاهاي ديگر گيركند و باعث خفگي شود ، خطرناك است .

• مراقب باشيد كه كودكان از مدادهاي كوتاه ( كمتر از ?? سانتي متر ) استفاده نكنند . برخي از كودكان عادت دارند كه مداد را هنگام نوشتن به دهان گذاشته و آن را بمكند كه با اين عمل نادرست ممكن است موجب خفگي خود شوند ، در ضمن خطر چنين كاري را به آنان تفهيم نماييد.

• مادران شيرده بايد در زمان خواب آلودگي از شيردادن به كودك خودداري كنند . ممكن است مادر خواب آلوده در هنگام شيردادن كودك به خواب رود و در اين وضعيت قرار گرفتن پستان مادر در ورودي راههاي تنفسي كودك موجب مسدود شدن راههاي تنفسي و خفگي وي شود

.

• از غذا دادن به كودك در حالت درازكش خودداري كنيد . احتمال ليزخوردن غذا و گيركردن آن در گلو در حالت درازكش بيشتر است .

• از قرار دادن اشياء كوچك مثل سكه ، دكمه در دسترس كودك خودداري كنيد . برخي از كودكان عادت دارند كه چنين اشيايي را در دهان بگذارند و با اين كار بويژه در حال بازي ، خطر خفگي را براي خود فراهم مي كنند .

• در هنگام غذاخوردن ، كودكان را تنها نگذاريد . ممكن است به دلايل مختلف غذا در گلوي كودك گير كند و به كمك احتياج داشته باشد .

• استفاده كودكان از شكلاتهاي مكيدني سفت و آجيل با پوست بسيار خطرناك است . توصيه مي شود ( ابتدا شكلات ها را خرد و آجيل را مغزكرده و سپس به كودك بدهيد . )

• به بچه ها تفهيم نماييد كه استفاده از آدامس ، شكلات ( يا هر نوع ماده غذايي ) در هنگام بازي بسيار خطرناك است . هنگام بازي به علت دم و بازدم هاي قوي و حركت سر به سمتهاي مختلف ( فاصله گرفتن چانه از سينه ) ، احتمال حركت مواد غذايي به طرف حلق به صورت غيرارادي زياد بوده و ممكن است موجب خفگي شود .

• از خنداندن بچه ها در حين خوردن و آشاميدن بپرهيزيد .

• صحبت كردن ، گريه كردن ، خنديدن ، سرفه و ... عواملي هستند كه در حين غذاخوردن ، ممكن است زمينه ساز گيركردن غذا در حلق و خفگي كودك شوند .

كمك هاي فوري :

• اگر شيئي

راه تنفسي كودك را بسته باشد ، بايد فوري آن را با انگشت درآوريد .

• اگر شيئي در گلو گير كرده است ، پاهاي كودك را گرفته و كودك را به شكل آويزان نگه داريد . با دست ديگر ضربه هايي آرام بين دو كتف كودك وارد كنيد ، و يا كودك را از شكم روي استخوان ران خود قرار دهيد ، به نحوي كه سر و پاهاي كودك آويزان باشد و به همان ترتيب ضربه هايي آرام بين دوكتف وارد كنيد .

• اگر باز هم موفق به نجات كودك نشديد ، يك ضربه محكم بين ناف و نوك جناغ سينه كودك وارد كنيد تا شي ء از گلوي كودك به بيرون پرت شود .

• اگر تنفس كودك قطع شده ، به او تنفس دهان به دهان بدهيد .

آتل بندي

آتل وسيله اي است كه براي بي حركت كردن عضو آسيب ديده (شكسته ، دررفته يا ضرب ديده) استفاده مي گردد. اين وسيله انواع و اشكال مختلف دارد. چنانچه آتل پيش ساخته (فلزي) در دسترس نبود، از چوب دستي ، تخته ، مجله يا روزنامه كه به صورت لوله در آورده باشيد، هم مي توانيد به عنوان آتل استفاده نمائيد.

انواع آتل

انواع آتل عبارتند از: آتل خشك (مثل يك تكه چوب يا صفحه فلزي) ، آتل نرم مثل بالش يا ملحفه چندلا شده ، آتل كششي و آتل بادي يا پلاستيكي (از بازوبند فشارسنج يا لباس ضد شوك بادي و وسايل شبيه آن نيز مي توان به عنوان آتل بادي استفاده كرد.)

قوانين آتل بندي

• بايد مطمئن بود كه اولا آتل سالم بوده و ثانيا فاقد زوائد

ايجاد ضايعه (مثل زائده هاي تيز يا ميخ) باشد.

• آتل بايد به قدر كفايت بلند باشد كه نه تنها عضو شكسته ، بلكه مفاصلي را كه در بالا و پايين شكستگي قرار دارند، را نيز بي حركت نمايد.

• پس از گذاردن آتل لازم است قسمتهايي را كه بين آتل و عضو خالي مانده اند، بوسيله پنبه و يا پارچه پر كنيد، سپس بوسيله باند و يا در صورت نبودن آنها با طناب ، دستمال كراوات و غيره ثابت و محكم ببنديد.

• در آتل بندي بايد از انتهاي اندام به ابتداي آن بانداژ شود.

• قبل و بعد از آتل بندي نبض عضو شكسته مورد بررسي قرار گيرد تا اگر در طي آتل بندي مسير گردش خون بسته شده، مشخص گردد.

• در مورد آتلهاي بادي بطور مداوم بايد فشار هواي داخل آتل كنترل شود.

• داخل آتل فلزي را پنبه يا پارچه گذاشته و عضو مربوطه را داخل آن مي گذاريم.

نحوه آتل بندي در شكستگيهاي قسمتهاي مختلف بدن

در صورت وجود آتل هاي فلزي پيش ساخته كه براي هر عضوي مخصوص ساخته شده از آنها استفاده مي كنيم و در غير اينصورت:

آتل براي كف دست يا انگشتان

1- از يك قطعه تخته يا مقواي كلفتي به بزرگي وسعت كف دست استفاده كرده، كف دست را روي آن مي گذاريم، توسط چند باند دست را روي اين آتل ثابت كرده و بعد دست را توسط باند سه گوش وبال گردن مي كنيم (از گردن آويزان مي كنيم).

آتل براي شكستگي ساعد

در حالت وجود 2 تخته يكي را از داخل و يكي را از خارج مي گذاريم، طوريكه از كف دست تا انتهاي آرنج را

بپوشاند و بعد آنرا با 3 باند ، يكي روي دست ، دومي را بين مچ و محل شكستگي و سومي را بين آرنج و شكستگي مي بنديم تا عضو شكسته حركت نكند. و بعد دست را وبال گردن مي كنيم.

آتل براي شكستگي بازو

مثل شكستگي ساعد آتل گرفته و دست را وبال گردن مي كنيم بعد بازو را با دو باند بلند به سينه مي بنديم براي بي حركتي بيشتر. همچنين مي توانيم به جاي تخته زير بازو يك بالشتك كوچكي گذاشته و بعد دست را به سينه ثابت كنيم.

آتل براي شكستگي آرنج

در حالتي كه مصدوم مي تواند آرنج خود را خم كند، آتلي شكل L درست مي كنيم و بعد آتل گيري كرده و با باند مي بنديم و دست را وبال گردن مي كنيم. در حالتي كه مصدوم نمي تواند آرنج را خم نمايد، دست را در امتداد بدن قرار داده و زير دست را پد (بالشتك) و يا پارچه قرار مي دهيم و بعد با باند پهن و بزرگي دست را به بدن مي بنديم.

طرز بستن شكستگي دنده ها

زير بازوي طرف شكستگي پد گذارده و بعد باوز را به سينه مي بنديم.

آتل براي شكستگي اندام تحتاني (پا)

براي شكستگي ساق پا به دو طريق مي توانيم آتل بندي يا بي حركت كنيم:

• نوع اول با استفاده ازپاي سالم: پاي سالم را بغل پاي مصدوم قرار داده و توسط چهار باند به هم مي بنديم. باندها به ترتيب روي مچ پا ، پايين زانو ، بالاي زانو و بالاي ران بسته مي شوند.

• نوع دوم با استفاده از يك يا 2 تخته بلند كه از پاشنه پا تا انتهاي پا بلندي داشته باشد.

در شكستگي

زانو تخته آتل بايد به بلندي اندازه تمام پا باشد. زير زانو و مچ پا را با گذاشتن پد و يا پارچه پر مي كنيم تا پا در يك سطح قرار بگيرد.

براي شكستگي استخوان ران يك قطعه تخته كه درازاي آن از پاشنه پا تا بالاي كمر باشد و پهناي آن بحدي باشد كه بدن مصدوم روي آن قرار بگيرد را زير مصدوم مي گذاريم و بعد مي بنديم.

در شكستگي ستون فقرات نيز مي توان بطريق فوق عمل كرد. فقط در اينجا آتل بايد تا زير گردن ادامه داشته باشد. در اوژانسها آتلهايي بنام آتل ضايعات نخاعي براي اينها استفاده مي شود.

در شكستگي لگن خاصره پاها را به هم مي بنديم (از مچ پا ، بالا و پايين زانو و لگن بيمار بالا و پايين شگستگي) و زانوها را كمي بالاتر قرار مي دهيم (با گذاشتن پتو يا وسيله ديگر زير زانوها).

كاربرد ديگر آتل

• غالبا آتل بندي و بي حركت كردن عضو دچار شكستگي كه خونريزي هم دارد، باعث قطع خونريزي مي شود. علت اين است كه پس از آتل گيري و بي حركت نمودن عضو مجروح لبه هاي تيز استخوانهاي شكسته شده در سر جاي خود قرار مي گيرند و بيشتر از اين به رگهاي خوني موضع جراحت صدمه نمي رسانند.

• از آتلهاي بادي براي كنترل خونريزيهاي داخلي و خارجي دست و يا پا ، نيز مي توان استفاده كرد، حتي اگر دچار شكستگي هم نباشند. عمل اين آتل به صورت اعمال فشار مستقيم است. معمولاً اينها در مواقعي موثر واقع مي شوند كه يك جراحت حاد ، تمام عضو مجروح را تحت فشار قرار دهد. از آنجايي كه اين آتل ها از طريق دهان باد

مي شوند، لذا فشاري كه ايجاد مي كنند محدود است و ممكن است در كنترل خونريزي سرخرگي ناموفق باشد.

اقدامات اوليه در هنگام سوختگي با آتش

فوراً شعله هاي آتش لباس يا موي مصدوم را خاموش كنيد. هر قسمت از لباس را كه در حال سوختن است بيرون آوريد. در بسياري از موارد ديده شده است كه هنوز قسمتي از لباس مصدومي كه به مركز حوادث و سوختگيها منتقل مي شود در حال سوختن است. يعني قبل از اينكه تمام شعله هاي لباس مصدوم را خاموش كنند، او را با عجله منتقل كرده اند. بايد به يادداشت كه قسمتي از شدت يك سوختگي به مدت تماس منبع حرارت با بدن بستگي دارد و هر چه مدت تماس بيشتر باشد شدت سوختگي نيز بيشتر است. بنابراين اولين اقدام درماني يك مصدوم در حال سوختن حذف فوري و كامل عامل سوزاننده است.

اگر لباسهاي مصدوم در حال سوختن است، به او اجازه ندهيد تا بدود، چرا كه برخورد هوا با شعله آتش آن را شعله ورتر مي كند؛ همچنين به او اجازه ندهيد كه بايستد، تا احتمال آتش گرفتن موهاي سرش و ورود دود داغ به ريه هاي وي به حداقل برسد. بر روي مصدومي كه لباسش در حال سوختن است، آب يا ساير مايعات نسوختني بريزيد، يا اينكه مصدوم را با يك پرده ، پتو ، كت يا گليم تنگ پوشانده و او را در كف زمين صاف بخوابانيد اين كار باعث مي شود كه آتش از اكسيژن محروم شده و خاموش شود. براي خاموش كردن لباس شعله ور نبايد از مواد نايلوني يا ساير مواد آتشگير استفاده كنيد.

نبايد مصدوم را روي زمين بغلتانيد، اينكار باعث سوختن نواحي آسيب نديده مي شود. اگر

لباسهاي در حال سوختن مصدوم آغشته به بنزين است، نبايد سعي كرد تا با پاشيدن آب روي آن آتش را خاموش كرد، بلكه بايد مصدوم (بجز سرش) را در يك پتوي خيس پيچيد تا شعله هاي آتش خاموش شوند. اگر در ضمن خاموش كردن لباسهاي مصدوم لباسهاي خودتان آتش گرفت و كمكي هم در اطراف نبود، به دور خود يك پتو يا هر چيز مناسب ديگري كه در دسترس بود محكم بپيچيد و كف زمين بخوابيد. پس از خاموش شدن آتش بايد تمامي باقيمانده هاي لباس مصدوم را كه ممكن است هنوز منبعي از حرارت باشند، خارج كرد. با اين وجود سعي نكنيد كه قسمتهايي از لباس را كه به پوست چسبيده اند جدا نماييد، اين قسمتها را رها كرده و بقيه لباس را قيچي كنيد.

از باز بودن راه هوايي و كفايت تنفس مطمئن شويد.

در يك مصدوم بيهوش با عقب دادن سر وي ، هرگونه انسداد راه هوايي توسط زبان را رفع كنيد. اگر ترشحاتي در دهان وجود دارد آنها را پاك كنيد. اگر مصدوم نفس نمي كشد، عمليات احياء را شروع كنيد. در تمام مصدومين سوختگي تعيين كنيد كه آيا احتمال آسيب به راههاي هوايي وجود دارد و شرح مختصري از شرايط آسيب و شكايات مصدوم (اگر او هوشيار است) به دست آوريد.

به ياد داشته باشيد: اگر احتمال آسيب به راههاي هوايي وجوددارد فوراً و قبل از ايجاد زجر شديد تنفسي يا انسداد كامل راه هوايي او را به بيمارستان منتقل كنيد.

از كفايت گردش خون مطمئن شود.

اگر نبضي وجود ندارد، ماساژهاي قلبي را شروع كنيد. اگر خونريزي خارجي شديد وجود دارد، فوراً آن

را متوقف كنيد. براي درمان و پيشگيري از شوك بايد هر چه سريعتر مايع درماني را شروع كرد. تزريق داخل سياهرگي مايعات مهمترين جنبه درمان در يك مصدوم دچار سوختگي در طي مراحل اوليه (24 ساعت اول) پس از آسيب است. اين مرحله اوليه با از دست رفتن قابل توجه مايعات از طريق پوست و نيز با ايجاد تورم واضح در محل سوختگي مشخص مي شود. بنابراين بايد هر چه زودتر پس از آسيب براي مصدوم دچار سوختگي مايع درماني را شروع كرد.

به ياد داشته باشيد: در يك شخص با سوختگي بيش از 20 درصد سطح بدنش ، هرگونه تاخير در تجويز مايعات مي تواند باعث شوك ناشي از كمبود حجم (هيپولميك) شديد و مرگ شود.

تعيين اولويت درمان مصدوم سوختگي

در تعيين شدت يك سوختگي عوامل مختلفي مانند شرايط آسيب ، عامل سوزاننده ، وسعت سوختگي ، درجه سوختگي ، وجود ضايعات همراه و سن بيمار نقش دارند. براي ارائه كمكهاي اوليه به مصدوم در صحنه حادثه ، اصليترين سوال در ارزيابي شدت سوختگي اين است كه در طي دقايق و ساعات بعدي چه خطراتي جان مصدوم را تهديد مي كنند؟ با در نظر داشتن اين سوال مي توانيم اولويتهاي درمان و انتقال مصدومين مختلف سوختگي را طراحي كنيم.

سوختگيهاي تهديد كننده حيات (اولويت اول)

1. سوختگي درجه سوم با سطحي بيش از 20 تا 25 درصد سطح بدن و سوختگيهاي درجه دوم و اول بسيار وسيع

2. هر سوختگي كه در آن احتمال آسيب دستگاه تنفسي وجود داشته باشد مثل سوختگي صورت و سوختگيهاي وسيع قفسه سينه.

سوختگيهايي كه يكي از اندامها (پا يا دست) را

در معرض خطر قرار مي دهند. (اولويت دوم)

مصدومين سوخته اي كه در معرض خطر از دست دادن يكي از اندامهايشان مي باشند، دومين اولويت را براي درمان و انتقال دريافت مي كنند. اين گروه شامل مصدومين مبتلا به سوختگيهاي محيطي اندامها هستند كه به علت تشكيل اسكار(جوشگاه) ، خون رساني اندامهايشان مختل شده است.

سوختگيهاي شديد (اولويت سوم)

سوختگيهاي زير گرچه زندگي را در معرض خطر قرار نمي دهند اما به علت ترميم ناقص آنها و معلوليتهاي طولاني مدتي كه بجا مي گذارند تحت عنوان سوختگيهاي شديد در نظر گرفته مي شوند و بايد پس از رسيدگي به مصدومين مشمول اولويتهاي اول و دوم آنها را درمان كرده و انتقال داد.

1. سوختگيهاي مناطق حساس و بحراني- مفاصل ، دستها و پاها (پايينتر از مچ) و ناحيه تناسلي.

2. سوختگيهاي همراه با شكستگي استخوانها و آسيب شديد بافت نرم.

3. هر سوختگي درجه سوم با درگيري بيش از ده درصد سطح بدن.

در معاينه و درمان يك مصدوم سوخته بايد از قانون معمول اولويتهاي بررسي و درمان پيروي كرد. در بررسي اوليه مصدوم (Primary survey ) بايد مشكلات اورژانس تهديد كننده حيات را پيدا كرده و درمان نمود (مانند انسداد راههاي هوايي ، ايست قلبي و تنفسي و شوك شديد) ؛ در بررسي ثانويه بايد طي يك معاينه فيزيكي سريع ساير مشكلات تهديد كننده حيات را كشف و درمان كرد و علايم حياتي را اندازه گيري نمود و در صورت نياز يك معاينه عصبي سريع انجام داد. در بررسي نهايي (تكميلي) طي معاينه و اخذ شرح كامل ، هرگونه درمان لازم ديگر را شروع كرده و مصدوم را براي انتقال آماده مي كنيم.

تنفس مصنوعي

تنفس مصنوعي به كليه اعمالي گفته مي شود كه باعث رساندن اكسيژن به مصدوم مي شوند تا تنفس طبيعي وي دوباره برقرار شود. تنفس مصنوعي به صورت مجموعه اعمال فيزيكي ، شيميايي كه بطور مصنوعي و يا بوسيله دستگاههاي مخصوص (ونتيلاتور) به منظور برقراري نظم تنفس در زماني كه اعمال تنفس و مركز تنفس از فعاليت افتاده و يا دچار اختلال گرديده است، انجام مي گيرد. تنفس مصنوعي باعث باز و بسته شدن ريه ها و دخول هوا در آنها شده و اكسيژن لازم را به خون و بافتهاي ديگربدن مي رساند.

مقدمه

بدن مي تواند مدت 6-4 دقيقه بدون اكسيژن بماند. بنابراين اگر قلب بايستد، يعني خوني كه حامل اكسيژن براي سلولهاست از جريان بيافتد، امدادگر براي برگرداندن ضربان قلب بطور متوسط 5 دقيقه فرضت دارد. و حدود 60 ثانيه بعد از ايست قلب ، تنفس نيز قطع مي شود. اگر قلب كار كند ولي تنفس قطع شده باشد در اينجا هم 5 دقيقه فرصت براي نجات بيمار است.

موارد لزوم دادن تنفس مصنوعي

علائمي كه نشان مي دهد مصدوم يا بيمار به تنفس مصنوعي احتياج دارد عبارتند از:

• هيچگونه حركتي در قفسه سينه بيمار ديده نمي شود و حركت هوا را از دهان بيني نمي توان شنيد. با گرفتن تكه كاغذ يا پنبه در برابر دهان و بيني بيمار (و حركت آنها) و يا گرفتن آينه جلوي دهان و بيني (و ظهور بخار روي آن) هم مي توانيم به ايست قلبي پي ببريم.

• بيمار براي وارد و خارج نمودن هوا به ريه هاي خود تلاش مي كند و عضلات جلوي گردن و برجسته مي شوند ولي ورود و خروج هوا انجام نمي شود يا خيلي غير

موثر است و تنفس را نمي توان حس كرد.

• بيمار دچار سيانوز مي گردد يعني پوست و مخاط اطراف لبها، ناخنها، بيني و گاهي تمام بدن و صورت به رنگ خاكستري متمايل به آبي (كبود) در مي آيند.

چگونگي دادن تنفس مصنوعي

مصدون را به پشت بخوابانيد پس سر وي را به يك طرف چرخانده با انگشت دهان وي را جستجو كنيد تا اشيا خارجي از قبيل آدامس، سيگار، و دندان مصنوعي ترشحات لزج و دهان را بيرون آوريد و بعد از باز نمودن راههاي هوايي با مانور سر عقب و چانه بالا (با يك دست پيشاني بيمار را پايين آورده و با دست ديگر چانه بيمار را بالا بكشيد مواظب باشيد بر روي گردن فشار نياوريد). سر خود را نزديك دهان مصدوم آورده و بعد از ارزيابي سريع تنفسي، دادن تنفس را شروع كنيد.

تنفس دهان به دهان

در تنفس دهان به دهان بعد از باز كردن و پاك كردن راههاي هوايي، انگشتان دستي كه روي پيشاني بيمار قرار دارد، پره هاي بيني را فشار دهيد تا بسته شود. سپس يك نفس عميق بكشيد و دهان خود را در امتداد راه هوايي (موازي با آن) و روي دهان وي قرار دهيد كه تمام دهان را بپوشاند. در همان حال كه از گوشه چشم به سينه او نگاه مي كنيد، به آهستگي آنقدر در ريه او بدميد تا سينه اش تا حد الامكان بالا بيايد. از دادن تنفسهاي سريع و با فشار زياد جدا خوددداري كنيد.

دهانتان را از روي دهان مصدوم برداريد و با حفظ وضعيت سر عقب و چانه بالا، بيني او را رها كند تا هوا از

ريه هايش خارج شود، پس مجددا نفس بكشيد تا بار ديگر تنفس مصنوعي بدهيد. پس از انجام 2 بار تنفس دهان به دهان مرحله بعدي ارزيابي را انجام دهيد. اگر قفسه سينه بالا نيامد ممكن است راه هوايي كاملا باز نشده باشد و يا توسط يك جسم خارجي مسدود شده باشد كه در اين صورت اقدامات در آوردن جسم خارجي را انجام مي دهيم.

در موارد زير تنفس دهان به دهان نبايد انجام شود.

• وجود زخم روي صورت، دهان و فك يا شكستگي فك

• آغشته بودن اطراف دهان مصدوم به سم

• استفراغ شديد و مكرر

• انقباض شديد عضلات فك (در تشنج)

تنفس دهان به بيني

1. هر گاه انجام تنفس دهان به دهان ممكن نبود مي توان از اين روش استفاده كرد. بعد از باز كردن راه هوايي و پاك كردن دهان، با انگشت شصت دستي كه روي چانه قرار دارد لبهاي مصدوم را به هم فشار دهيد تا دهانش بسته شود.

2. نفس عميق بكشيد، دهانتان را روي بيني مصدوم قرار دهيد و داخل بيني بدميد تا قفسه سينه بالا بيايد. سپس دهانتان را از روي بيني برداريد و در صورت امكان او را باز كنيد تا هوا از طريق دهان و بيني خارج شود.

3. بلافاصله بعد از تنفس نبض كاروتيد را جهت بررسي وضعيت قلبي بررسي كنيد. اگر قلب ضربان ندارد همزمان ماساژ قلبي بدهيد.

4. تعداد تنفس مصنوعي را با سرعت 15-12 بار در دقيقه در بزرگسالان و 20 بار در دقيقه در اطفال ادامه مي دهيد.

تنفس دهان به دهان و بيني

از اين روش معمولا در كودكان و نوزادان

استفاده مي شود. بعد از قرار دادن سر بيمار در وضعيت مناسب از نظر راههاي هوايي دهان خود را روي دهان و بيني طفل گذاشته و فقط با هوايي كه در دهان داريد يا به آرامي فوت كنيد (از بكار بردن هواي زياد و با فشار زياد خودداري شود) و به حركات قفسه سينه نيز توجه كنيد. سپس سر خود را كنار ببريد تا هوا زا ريه ها (ششها) خارج شود. و دوباره ... .

دادن تنفس به طريقه سيلوستر

اين روش تنفس مصنوعي در برق گرفتگي و از كار افتادن ماهيچه هاي تنفسي در اثر عوامل ديگري مانند كزاز مورد استفاده قرار مي گيرد. در اين روش با باز كردن دستها به صورت دايره اي تا بالاي سر و بعد جمع كردن دستها روي قفسه سينه و فشار روي قفسه سينه ورود و خروج هوا.

نكات لازم در تنفس مصنوعي

• از تنفس مصنوعي سريع و محكم خودداري كنيد.

• از باز بودن راه هوايي مطمئن شويد تا هوا به جاي ناي وارد معده نشود. ورود هوا به مري و معده باعث اتساع آن خواهد شد كه باعث تحريك استفراغ شده و مواد استفراغي مي تواند وارد مجاري هوايي شده و باعث خفگي شود و اتساع معده همچنين به علت فشار روي عضله ديافراگم، تنفس و باز شدن ريه را با اشكال روبرو مي كند. در اين صورت مراقب استفراغ كردن بيمار باشيد و در صورت استفراغ او را به سرعت به پهلو بچرخانيد تا مواد استفراغي از دهانش خارج شود و پس از آن دهان او را تميز كنيد و به دادن تنفس و احيا ادامه دهيد.

• قرار نگرفتن

كامل دهان امدادگر روي دهان بيمار، قرار نگرفتن كامل سر در وضعيت مناسب، بسته نشدن كامل بيني موقع دادن تنفس و كافي نبودن قدرت تنفسي مصنوعي عامل موثر نبودن تنفس مصنوعي خواهد شد.

در تنفس مصنوعي، امدادگر هواي بازدمي خود را وارد ريه هاي مصدوم مي كند. پس از اين عمل به علت خاصيات ارتجاعي ريه، هواي وارد شده از ريه خارج مي شود و ريه به حالت اول بر مي گردد.

ايمنى دانش آموزان مصروع در مدرسه

منبع:پايگاه اطلاع رسانى انجمن صرع ايران

مدرسه در زندگى بچه ها نقش حساس و مهمى دارد و اين عجيب نيست كه خانواده هاى داراى فرزند مبتلا به صرع، راجع به آن سئوالات فراوانى داشته باشند. هركس با فرزند شما سروكار دارد، از راننده سرويس گرفته تا معلم و ناظم مدرسه بايستى از بيمارى فرزند شما اطلاع داشته باشد. اگر به سلامت فرزند خود اهميت مى دهيد حتماً بايستى اطلاعات درستى را به اولياى مدرسه بدهيد. بديهى است اطلاعات درست و علمى اولياى مدرسه راجع به صرع در عكس العمل آنها در زمان حمله مى تواند كمك موثرى باشد.

براى برقرارى امنيت فرزندتان در مدرسه، ابتدا مى بايست سطح اطلاعات اولياى مدرسه را راجع به اين اختلال ارزيابى كرد. اگر اطلاعات در سطح قابل قبولى نيست بهتر است از پايه نكات اصلى در مورد اختلال صرع را توضيح و آموزش داده و اطلاعات لازم در مورد مشكلات خاص فرزندتان را در اختيار مدرسه بگذاريد. در واقع مدرسه بايستى اطلاعات زير را از والدين و دانش آموز مبتلا به صرع كسب كند.

- صرع دانش آموز مبتلا به حمله تشنجى چگونه است؟

- آيا حمله صرع اين دانش آموز علائم هشداردهنده دارد؟

اگر دارد علائم آن چيست؟

- حمله تشنجى چه مدت طول مى كشد؟

- فرد مبتلا چه زمانى براى بازگشت به حال عادى پس از حمله نياز دارد؟

- چه اقدامات كمكى اوليه هنگام حمله نياز است؟

- حمله چندبار در هفته يا ماه رخ مى دهد؟

- عوامل مستعدكننده حمله در مورد دانش آموز مذكور كدامند؟

- آيا دانش آموز مبتلا دارويى مصرف مى كند؟ يا در روز چند قرص بايستى مصرف كند. در هر حال اطلاعات كافى راجع به چگونگى مصرف دارو را در اختيار اولياى مدرسه قرار دهيد. همچنين بايستى اطلاعاتى كه راجع به نحوه تحصيل فرزندتان داريد از محدوديت هايى كه پزشك معالج براى نوع درس و فعاليت فيزيكى دانش آموز قائل شده تا بسيارى موارد ديگر در اختيار مدرسه بگذاريد.

•دارو در مدرسه

اگر دانش آموز بايستى در بين روز دارو مصرف كند، چه تصميمى مى گيريد؟ مسئوليت مصرف دارو را به عهده خود دانش آموز بايد گذاشت و يا به عهده مدرسه يا والدين؟ در مواردى دانش آموز از هر نظر توان پذيرش مسئوليت مصرف داروى خود را دارد و در بسيارى موارد نيز مدرسه مانند والدين اين مسئوليت را به عهده مى گيرد. اما در هر حال امكان فراموش شدن دوز مصرفى ميان روز وجود دارد و گاه ممكن است دانش آموز داروى خود را نخورد. بهترين راه در اين موارد مشاوره با پزشك معالج است كه داروها را به گونه اى تنظيم كند كه نيازى به مصرف دارو در بين روز و در مدرسه نباشد و احياناً بتوان پس از بازگشت از مدرسه دارو را مصرف كرد.

•ورزش در مدرسه

براى آنكه بخواهيد فرزندتان فعاليت هاى

ورزشى را به خوبى و كامل انجام دهد بايستى به سه عامل توجه كنيد: طبيعت و فرم نوع فعاليت هاى ورزشى، طبيعت و نوع صرع دانش آموز و مراقبت در دسترس و امكانات موجود در حين ورزش كردن و توجه به ميزان خطراتى كه امكان دارد فرزند شما را دچار آسيب كند. به ياد داشته باشيد اگر فرزند شما تنها در جايى باشد كه عده اى مراقب او باشند احتمال حمله برايش بيشتر از زمانى است كه در كنار ديگر دانش آموزان و در جمع باشد.

•صرع و ضعف تحصيلى

علل متفاوتى براى ضعيف بودن درس يك دانش آموز مصروع وجود دارد و البته همه آنها به مشكل صرع آنها مربوط نمى شود. براى اطمينان از علت افت تحصيلى فرزند خود بايد به دقت به نكات بسيارى توجه كنيد. بيشترين دليل افت تحصيلى دانش آموزان و يا تنفر از مدرسه مشكلى است كه اين كودكان در بين بچه هاى ديگر احساس مى كنند. عوارض دارويى ضدصرع نيز در كاهش حافظه، يادگيرى و تمركز دانش آموزان نقش مهمى خواهد داشت. يادگيرى برخى دروس نيز ترس از وقوع حمله را در دانش آموز افزايش مى دهند. در اين موارد بايستى آموزش مقابله با استرس و يا پرهيز از موارد دسترس زا را به فرزند خود بياموزيد و سعى كنيد به جاى روحيه شكست در مقابل مشكلات و رنج به آنها راه تطابق را بياموزيد.

•صرع و امتحان

معمولاً دانش آموزان دچار صرع همانند ديگر دانش آموزان قادر به گذراندن امتحانات خود هستند ولى در مواردى كه حمله صرع هنگام امتحان رخ مى دهد قضيه به كلى فرق مى كند و قطعاً

اولياى مدرسه بايستى اين مورد را در محاسبه نمره درنظر بگيرند. مواردى كه حملات صرع، شديد و كاملاً تحت كنترل نيست لازم است پزشك متخصص توضيحات لازم را در اختيار اولياى مدرسه گذاشته و در مورد وضعيت و شرايط امتحان به آنها توضيح دهد

با خفگي چه كنيم؟

منبع:روزنامه قدس

الف: خفگي در آب

غرق شدگي به علت فرو رفتن كامل مجاري تنفسي در آب يا مايع ديگري صورت مي گيرد. غرق شدگان معمولاً به دو علت مي ميرند؛ يك خفگي (كمبود اكسيژن) و ديگري عوارضي كه بعداً ايجاد شده و مربوط به وارد شدن آب در ريه هاست. كمبود اكسيژن خيلي زود به بيهوشي، توقف قلب و خرابي نسج مغز منجر مي گردد. مدتي كه يك نفر مي تواند در آب بماند تا خفه شود در اشخاص مختلف متفاوت است. مثلاً يك نفر غريق اگر در آب دست و پا بزند و هوايي را كه در ريه ها دارد خارج كند، پس از سه دقيقه خواهد مرد، در صورتي كه اگر هنگام غرق شدن سنكوپ كرده و بيهوش شده باشد به طوري كه در حركات تنفسي او وقفه حاصل شده باشد و ضربان قلب آهسته شود ممكن است مدتي طولاني در مقابل مرگ مقاومت نمايد. بايد دانست كه عمل قلب تا چندي پس از قطع كار تنفس ادامه دارد. بنابراين حتي پس از چند ساعت ادامه تنفس مصنوعي ممكن است شخص غرق شده نجات پيدا كند. اگر كمك دهنده تنها است بايد او را براي طلبيدن پزشك بفرستد و در ضمن پتو، زيرانداز، كيف آب گرم تهيه كرده و مقامات قانوني را نيز در جريان امر بگذارد.

براي نجات

مغروق نبايد حتي لحظه اي را تلف كرد و به اقدامات زير پرداخت:

1- ابتدا سر او را پايين برده به يك طرف بر مي گردانيم و يك دستش را زير سرش مي گذاريم و اگر جاي سراشيبي است، سر او را در قسمت پايين تر مي گذاريم.

2- دو دست خود را حلقه وار به زير شكمش برده، او را از روي زمين بلند مي كنيم و فشار مي دهيم تا آب از ريه هاي او به خارج بريزد. يا او را طوري روي زانوان خود قرار مي دهيم كه به ششهاي او فشار آمده و آب آنها خالي شود. چنانچه مغروق كودك باشد مچ پاهاي او را گرفته و او را وارونه نگه مي داريم.

3- دهان مغروق را كاملاً پاك كرده، اگر لجن يا خزه يا علفي در حلق اوست خارج مي كنيم. دندان مصنوعي او را بيرون آورده و دهانش را كاملاً تميز مي كنيم.

4- نبض او را در ناحيه گردن مي گيريم تا مطمئن شويم جريان خون برقرار است يا خير و در اين صورت، عدم لمس نبض ماساژ خارجي قلب را با تنفس مصنوعي توأم مي كنيم.

5- تنفس مصنوعي را شروع مي كنيم و در هر دقيقه در حدود 15 بار تنفس مي دهيم تا تعداد آن برابر تنفس طبيعي باشد. تا يك ربع پس از پيدايش تنفس طبيعي نبايد تنفس مصنوعي را قطع كرد.

6- اگر كمك دهنده ديگري در اختيار داريد، لباسهاي خيس مغروق را بيرون آورده و لباس خشك به او بپوشانيد.

7- بدن بيمار را گرم نگه داريد تا از شوك كه در نتيجه ترس و وحشت بيمار ايجاد شده

است، جلوگيري بشود.

8- موقعي كه بيمار به هوش آمد، نوشيدني گرم و شيرين به او بدهيد و در ضمن به او اجازه نشستن ندهيد.

ب: خفگي با گازها و مسموميت استنشاقي

گازهاي سمي، گاز سوخت، دود و آتش بخاري، گاز احتراق موتورها و دودي كه در نتيجه انفجارات عظيم يا آتش سوزيهاي بزرگ ايجاد مي شود نيز باعث مسموميت و خفگي مي گردد.دي اكسيدكربن در اثر احتراق ناقص مواد آلي مثل ذغال و چوب به دست مي آيد. اين گاز، گاز خطرناكي است و موارد مسموميت با آن در كشور ما به خصوص در فصل زمستان زياد ديده مي شود. آتش كرسي، اجاق، تنور، بخاري و چراغ نفت سوز در اطاقهاي در بسته باعث مسموميت با دي اكسيدكربن مي گردد. هنگام جنگ نيز در كمينگاهها كه گلوله يا نارنجكي منفجر مي شود مقداري "CO" در فضاي اطراف منتشر مي شود و ايجاد خفگي مي كند. دي اكسيدكربن هر چقدر هم مقدارش كم باشد به علت خاصيت تركيب ثابتي كه به هموگلوبين مي دهد خطرناك مي باشد. "co" نه تنها در گلبول قرمز اثر مي كند، بلكه در پلاسماي خون هم حل مي شود. در مورد زنهاي باردار از جفت نيز عبور كرده و وارد جريان خون جنين مي شود.

علايم خفگي

اولين علامت خفگي حاد عبارت است از: سردرد و سرگيجه و احساس صدا در گوش، سستي، استفراغ، حالت خفقان و همچنين كبودي در نوك انگشتان دست و پا و لبها ظاهر مي شود كه بالاخره به اغما و مرگ مي انجامد.

كمكهاي اوليه

در هنگام بروز اين علايم، ابتدا بايد بيمار را به هواي آزاد منتقل كرده

و كروات، يقه، كمربند و ... را باز نموده تا بيمار به آساني بتواند تنفس كند. بيمار را گرم نگهداشته و در صورت شدت خفگي لازم است تنفس مصنوعي را شروع نموده و اين كار را تا مدتي طولاني ادامه داد و چنانچه بيمار دچار ايست قلبي است ماساژ قلبي ضروري است. سرعت انتقال بيمار از محوطه سموم چه از نظر حفاظت بيمار و چه از نظر حفاظت نجات دهنده داراي اهميت است، زيرا ممكن است هنوز اثر گاز در محل از بين نرفته و باعث مسموميت بيشتر بيمار و يا نجات دهنده گردد. بيمار را فوراً بايد به بيمارستان انتقال و در طول راه، در صورت لزوم تنفس مصنوعي را ادامه داد.

آسيب ناشى از صوت

منبع:روزنامه جوان

پس از هر ساعت استفاده از دستگاه هاى شنيدارى حداقل پنج دقيقه استراحت گوش ضرورى است.

يك متخصص گوش وحلق وبينى گفت: استفاده از هر گونه وسيله صوتى در فاصله نزديك به حلزون گوش در پستانداران و بالاخص انسان آسيب رسانده وغيرقابل برگشت است.

دكتر شاپور صفرى با بيان اين كه در كشور ما از هر سه نوجوان يك نفر از وسايل صوتى - شنيدارى دستى يا به اصطلاح (MP3player) استفاده مى كند، افزود: به دليل نداشتن آگاهى لازم اين افراد از طرز صحيح استفاده اين وسايل و بالا بردن شدت صدا بيشتر از حد استاندارد، اين افراد در معرض آسيب جدى گوش قرار مى گيرند. وى حد مجاز استفاده از هر نوع وسيله صوتى را ?? دسى بل عنوان كرد و گفت: اصواتى كه بيش از ?? دسى بل شدت صوت داشته باشند، مى توانند باعث آسيب گوش

شوند.

دكتر صفرى در ادامه افزود: شدت صوت در يك اتاق آرام ?? دسى بل و در يك گفتگوى معمولى و يا در يك رستوران شلوغ ?? دسى بل است. وى افزود: همچنين ما مجاز به گوش دادن به شدت صوتى معادل ?? دسى بل به مدت هشت ساعت هستيم به شرط آن كه در هر يك ساعت، پنج دقيقه به گوش هايمان استراحت دهيم.

وى با اشاره به شيوع استفاده از (MP3player) ها در بين جوانان گفت: على رغم اين كه هدفون هاى اين دستگاه به صورتى طراحى شده اند كه به طور مستقيم در داخل مجراى گوش قرار مى گيرند در صورت افزايش صداى دستگاه به بالاتر از ?? درصد مى تواند شدت صوتى معادل يا بيش از ??? تا ??? دسى بل را به گوش داخلى منتقل كنند. صفرى، دلايل علاقمندى جوانان را به گوش دادن به موسيقى با صداى بلند، وجود سر و صداى اضافى محيط عنوان كرد و افزود: فردى كه از هدفون استفاده مى كند در صورتى كه نتواند صداى اطرافيان خود را بشنود، گوش او در معرض خطر قرار دارد. دكتر صفرى در ادامه افزود: گوشى هايى كه تمام سطح گوش را مى پوشاند كمتر ايجاد عارضه مى كند. همچنين اخيرا شركت هاى سازنده اين دستگاه ها براى جلوگيرى از آسيب گوش، هدفون هايى را توليد كرده اند كه صداى محيط را از بين مى برد تا شنوندگان احتياج به افزايش صداى دستگاه براى بهتر شنيدن نداشته باشند.

وى از اولين علامت آسيب گوش به ايجاد صداى وزوز در گوش اشاره كرد و گفت: شدت صوت ?? دسى

بل در مدت هشت ساعت مى تواند كاهش شنوايى قابل ملاحظه اى ايجاد كند در صورتى كه اگر اين شدت صوت به ?? دسى بل افزايش يابد، اين كاهش شنوايى مى توانند در مدت چهار ساعت ايجاد شود. همچنين شدت صوت صد تا ??? دسى بل در مدت هشت تا ?? دقيقه باعث آسيب گوش مى شود.

صفرى در خصوص راهكارهايى كه مى تواند گوش را در برابر شدت اصوات بالا محافظت كند، گفت: در صورت استفاده از (MP3player) ها بايد شدت صوت و طول مدت گوش دادن را كاهش داد. همچنين شدت صوت هاى زير?? درصد در اين دستگاه ها در مدت?? تا ?? دقيقه، عارضه اى ايجاد نمى كند.

وى افزود: در هر يك ساعت استفاده از اين دستگاه هاى شنيدارى حداقل پنج دقيقه بايد به گوش استراحت داد، همچنين اگر از محيطى پر سر و صدا خارج شده ايد، نبايد مجددا از اين گوشى ها استفاده كنيد زيرا در اين زمان گوش مستعد آسيب است.

صفرى، معاينه افرادى كه به مدت زياد با اين دستگاه هاى شنيدارى سر و كار دارند يا در محيط هاى پر سر و صدا كار مى كنند را از نظر قدرت شنيدارى لازم دانست و گفت: چنين افرادى بايد توسط يك متخصص گوش و حلق و بينى معاينه شوند تا تست هاى تشخيصى جهت سنجش شنوايى از آنان به عمل آيد كه اين تست ها مى توانند شروع آسيب را تشخيص دهند تا قبل از به وجود آمدن آسيب جدى و غير قابل برگشت اقدام به درمان آن كرد.

اقدامات درمانى اوليه بعد از آسيب هاى ورزشى

منبع:روزنامه جوان

بعد از اينكه يك آسيب

حادث مى شود ناحيه آسيب ديده پرخون شده و ملتهب مى شود. پديده التيام با جايگزينى بافت آسيب ديده توسط كلاژن شروع شده كه اسكار (اثر زخم) ناميده مى شود و سخت و سفت است.و قبل از شروع مجدد ورزش بايد اصلاح شده و با دقت درمان شود. روش (RISCE) (استراحت، يخ فشار، بالا بردن عضو صدمه ديده) براى اداره كردن آسيب هاى مختصر و در مراحل اوليه توصيه مى شود. لطفا به موارد زير توجه فرمائيد.

--------------------------------------------------------------------------------

?- فورا بايد خونريزى را كاهش داد. در ?? تا ?? ساعت اول بعد از آسيب يك پاكت يخ بايد به كار برده شود بدين صورت كه هر ساعت يكبار بمدت ?? تا ?? دقيقه از آن استفاده شود.

--------------------------------------------------------------------------------

?- به منظور كاهش خونريزى از منطقه آسيب ديده بايد منطقه آسيب ديده را بالا برد و با استفاده از يك باند دور تا دور منطقه را محكم بست و با فشار از خونريزى بيشتر جلوگيرى كرد.

--------------------------------------------------------------------------------

?- استراحت مى تواند از توسعه و گسترش آسيب جلوگيرى كند. استفاده از بريس - محافظ يا عصا و باندهاى كشى مى تواند در حين فعاليتهاى معمولى روزانه ما را از آسيب بيشتر محافظت كند. اين وسايل هم چنين هنگامى كه در رفتگى درجه وجود داشته باشد نقش محافظتى دارند كه البته بايد توسط پزشك تجويز شود.

--------------------------------------------------------------------------------

?- ماساژ خيلى خفيف هم حتى هنگام شروع خونريزى نبايد انجام شود. استفاده كردن از روغن از خراشيدگى پوست پيشگيرى مى كند و مى تواند عملكرد بافت ترميم شده را اصلاح كند.

--------------------------------------------------------------------------------

?- انجام حركات كششى البته با احتياط كامل مى تواند عملكرد بافت در حال

ترميم و شكل گرفتن آن را اصلاح كند. كه البته اين عمل براى ماهيچه ها و تاندونها به كار مى رود نه براى رباط ها كه فقط از ماساژ بهره مى برند.

--------------------------------------------------------------------------------

?- مصرف ويتامين C مى تواند به پيشرفت، بهبودى و التيام كمك كند، كه اين به علت نياز كلاژنها به ويتامين C مى باشد كه در صورت مصرف درست ويتامين C مى تواند مفيد باشد.

--------------------------------------------------------------------------------

?- بعد از اينكه آسيب و صدمه بافتى از مرحله حاد گذشت و خونريزى متوقف شد گرم كردن موضع براى افزايش جريان خون موضع و پيشرفت بهبودى و التيام ضرورى است.

--------------------------------------------------------------------------------

?- بعد از اينكه آسيب بهبود يافت و فروكش نمود مى توان ورزشهاى قدرتى را شروع كرد. استفاده از بريس و محافظ و مانند اينها در اين مرحله فوق العاده موثر است.

--------------------------------------------------------------------------------

?- پيشگيرى از درمان بهتر است، يك محافظ دهان مى تواند از دندانها و فك محافظت كند. چسبهاى جلوگيرى از تاول طبى - ورزشى مى تواند از بروز تاول جلوگيرى كند، البته اگر فورا و سريع به كار رود و استفاده از نوشيدنى هاى ورزشى كه از نظر غلظت با خون يكسان هستند از بى آب شدن بدن جلوگيرى مى كند.

تحقيقات اخير نشان داده است كه كمردردى كه امروزه در بين اشخاص مختلف شايع است ريشه در نحوه تكامل انسان دارد.

ايمني در حمام را جدي بگيريد

منبع:www.salamatiran.com

سلامت: كارشناسان سازمان بهداشت جهاني با توجه به فرارسيدن فصل سرما در بسياري از كشورها نسبت به ايمن سازي حمام خانه ها هشدار دادند.

به گزارش راشين تودي، به دليل ايمن نبودن سيستم گرمايش حمام ها بيش از 40 درصد خفگي ها در زمستان اتفاق مي افتد كه

در اين زمينه بايد فكري جدي شود. در بسياري از خانه ها، آبگرمكن در داخل حمام نصب مي شود و دودكش آبگرمكن ايمن نيست و به طور صحيح از سوي كارشناسان مربوطه مورد بررسي قرار نمي گيرد. به همين دليل، گاز مونواكسيد كربن (گازي سمي كه سبب خفگي مي شود) كه بايد از طريق دودكش آبگرمكن به بيرون از خانه منتقل شود، در فضاي حمام منتشر شده و خفگي ايجاد مي كند. كارشناسان به مردم توصيه مي كنند كه پيش از فرارسيدن فصل سرما نسبت به ايمن كردن وسايل گرمايشي خود اقدام كنند و حتما در اين زمينه از يك كارشناس يا متخصص نصب وسايل گرمايشي كمك بگيرند. در عين حال به افراد توصيه شده كه هنگام حمام كردن حتما از نصب درپوش روي پريزهاي برق حمام مطمئن باشند و حداقل يك ساعت بعد از اتمام حمام كردن، از پريزها (براي سشوار و...) استفاده كنند.

هنگامي كه كودكان دچار خفگي مي شوند

منبع:روزنامه كيهان

كودكان قادر نيستند اجسام كوچك و جامدي را كه در داخل دهانشان قرار مي دهند به خوبي بلع كنند و اين اجسام مي توانند باعث بسته شدن راه تنفس و خفگي كودك شوند. كودكان نوپا اغلب پرتحرك هستند و ماده غذايي در حين فعاليت بيشتر مي تواند باعث انسداد راه هوايي شود. اين كودكان به علت نداشتن دندان آسيا نمي توانند تكه هاي غذايي سفت را بجوند. خنداندن اين كودكان در حين تغذيه باعث افزايش خطر خفگي به علت انسداد راه هوايي مي شود. كودكان براي كشف محيط اطراف هر چيزي را كه بتوانند وارد دهان خود مي كنند و اين كار خطر خفگي را افزايش مي دهد.

مهمترين قدم براي پيشگيري از اين

مشكل مرگ زا، پرهيز از دادن تكه هاي بزرگ غذايي و له نشده به كودكان نوپاست. غذاي نرم شده و مايعات حتي اگر به حلق بپرند با ايجاد رفلكس سرفه خارج مي شوند، اما تكه هاي بزرگ غذايي، انواع آجيل و دانه هاي روغني، تخمه ها، هسته پرتقال، گيلاس و ساير ميوه ها، شكلات هاي سفت، ذرت بوداده، ميوه هاي خام مثل هويج و سيب، تكه هاي گوشت و... موادي هستند كه مي توانند باعث مرگ ناگهاني شوند.حال اگر كودكي دچار حالت خفگي به علت پريدن جسم خارجي به راه هوايي شد چه بايد كرد و چه نبايد كرد؟ اگر كودك قادر به تنفس نبود يا سرفه مي كند، هيچ اقدامي به جز تشويق به سرفه نبايد انجام داد. سرفه راه هوايي را باز مي كند. هرگز به فرزندان مايع يا غذاي سفت ديگري به منظور پاك كردن راه تنفس ندهيد. به هيچ وجه انگشتان خود را براي خارج كردن جسم بلع شده به داخل دهان او نبريد.

اگر كودك قادر به تنفس نباشد يا اينكه نمي تواند سرفه كند، صدايي از او درنمي آيد و قفسه سينه اش بالا و پايين نمي رود كه دراين صورت كودك كبود و بي قرار مي شود. در چنين مواقعي دهان كودك را باز كنيد و اگر جسمي درحلق مشاهده كرديد با انگشت آن را خارج سازيد. اگر پس از اين كار تنفس او باز نگشت و همچنان صدايي از او درنيايد اقدام ديگري لازم نيست فقط تشويق به انجام سرفه براي خارج كردن بقيه جسم خارجي انجام گيرد.اگر همچنان كودك قادر به نفس كشيدن نباشد و سن او

بيشتر از يكسال است، بايد در پشت كودك بايستيد و دو دست خود را بالاي ناف و زير جناغ سينه اش حلقه كنيد و كودك را روي دست خود خم كنيد. يك دست را مشت كرده و دست ديگر را روي آن قرار دهيد و به طور ناگهاني دست را به سمت بالا و عقب بكشيد و سعي كنيد تمام هواي داخل ريه و راه هاي هوايي را به بيرون برانيد. اين كار را 10-6 مرتبه به طور مرتب و پشت سرهم انجام دهيد تا اينكه جسم خارجي به بيرون بپرد. اگر جسم خارجي به بيرون نيايد مجددا دهان كودك را باز كنيد اگر جسمي را مشاهده كرديد زبان را به جلو كشيده و با انگشتان جسم را خارج كنيد. اگر كودك آنقدر سنگين است كه نمي توانيد او را روي دستان حلقه شده خود نگهداريد، او را روي زمين به پشت بخوابانيد و با دو دست در بالاي ناف به طور ناگهاني به سمت بالا فشار بياوريد.

اگر كودك كوچكتر از يكسال باشد پس از آنكه دهان او را بررسي كرديد و چيزي در آن مشاهده نكرديد، او را با شكم روي يك دست خوابانده و سرش را با زاويه 60 درجه به پايين روي زانوهاي خود قرار دهيد و سپس 5 مرتبه محكم در بين دو كتف كودك به سمت جلو و پايين ضربه وارد كنيد. اگر تنفس برقرار نشود وصداي كودك در نيامد كودك را برگردانده و پشت او را روي دستتان قراردهيد و با دو انگشتان نشانه و ميانه روي استخوان جناغ سينه اش فشار بياوريد تا جسم خارج شود. اگر پس

از 5 نوبت همچنان كودك قادر به تنفس نباشد تنفس دهان به دهان را آغاز كنيد. اگر با تنفس دهان به دهان قفسه سينه حركت نكرد و هوا وارد آن نشد مجددا مانور فوق را تكرار نماييد.تنفس دهان به دهان در فاصله اين مانورها باعث مي شود اكسيژن بيشتري به مغز برسد تا زماني كه تيم اورژانس از راه برسد.

جعبه كمكهاي اوليه

مقدمه

جعبه كمكهاي اوليه يكي از وسايل و لوازمي است كه بايستي در هر خانه ، نهادها و ارگانها ، خصوصا مدارس وجود داشته باشد تا در مواقع لزوم بتوان قبل از رسيدن پرسنل اورژانسي يا رساندن مصدوم به مراكز درماني از آن استفاده كرد. همچنني در مواقعي كه قصد مسافرت يا پيك نيك يا كوهنوردي داريد لازم است اين جعبه را همراه خود ببريد. ضمنا وسايل و داروهايي كه مورد مصرف بيشتري دارند و ضروري هستد بايد در اين جعبه نگهداري شوند.

لوازم ضروري جعبه كمكهاي اوليه

لوازم و داروهاي مورد نياز كه بايستي در جعبه ... جاي داده شود عبارتند از:

• محلول بتادين و سرم فيزيولوژي

• الكل سفيد(ضد عفوني كننده)

• پنبه

• گاز يا تنظيف استريل در ابعاد مختلف

• باند يا نوار در اندازه هاي مختلف

• محلول آمونياك (محرك تنفسي)

• پماد جنتامايسين و پماد تتراسيكلين

• درجه تب (ترمومتر)

• قيچي

• پنس

• سرنگ آماده براي تزريق ضروري در اندازه هاي 2و 5 و 10 سانتيمتر مكعبي

• تخته شكسته بندي كوچك و بزرگ (آتل)

• باند سه گوش و باند نواري

• محلول 2 درصد مركوروكروم (ضد عفوني كننده)

• كيف يخ

• كيسه آب گرم (مبارزه

با سرما يا درد)

• نوارهاي كوچك كه براي پانسمان زخمهاي كوچك و خراشها بكار مي رود.

• لوكوپلاست يا نوار چسب كه براي بستن و ثابت نگه داشتن پانسمان بكار مي رود.

• پودر تالك (براي دستكش ، ماساژ ، نوزاد)

• پماد ايكتيول (براي باز كردن دمل و كورك)

• گيلاس مدرج

• گيلاس چشم شويي

• برس

• آئينه كوچك

• پنس دندان موش

• پنس يا انبرك

• صابون و حوله و كبريت

• در موارد مسافرت بهتر است سرم ضد سم مار نيز با خود داشته باشيد.

داروهاي مورد نياز در جعبه كمك هاي اوليه

• داروهايي كه زياد مورد استعمال خواهند داشت، در درجه اول مسكن ها هستند از قبيل آسپرين ، استامينوفن و نظاير آنها.

• از داروهاي ديگري كه ممكن است مورد احتياج واقع شود، داروهاي ملين است كه در مواقع يبوست بكار مي رود. ساده ترين اين نوع داروها روغن بادام است كه بويژه براي كودكان بكار مي رود و مقدار خوراك آن در حدود 20 تا 40 گرم به حسب سن طفل مي باشد.

• قرص هيوسين براي اسپاسم عضلات و دل درد و درد كليه ، قرص ديفنوكسيلات براي اسهال شديد ، قرص ادالت كلد براي رفع سرماخوردگي ، قرص ضد حساسيت و آلرژي و سرماخوردگي ، قرص متوكلوپراميد يا پلازيل جهت رفع حالت تهوع و استفراغ و سر گيجه و ديگر داروهاي ضروري.

موارد احتياط در استفاده از جعبه كمكهاي اوليه

نكته بسيار مهم آنكه ، اين جعبه و بخصوص داروهاي آن بايبستي هميشه دور از دسترس كودكان قرار گيرد. بعلاوه بر روي شيشه هر يك از داروها بر چسب باشد تا

در موقع استفاده اشتباهي رخ ندهد.

بعضي از داروها را فقط تا تاريخ معيني مي توان بكار برد و اين نكته خيلي مورد توجهي است. زيرا پس از مدت ثبت شده خاصيت خود را از دست داده و نه فقط اثرش از بين مي رود، بلكه ممكن است باعث مسموميت گردد.

بايد توجه داشت كه استعمال آسپرين و تركيبات ديگر كه حاوي اين ماده شيميايي مي باشد، در نزد مبتلايان به ناراحتي معده ممكن است ايجاد خونريزي كند. بنابراين بهتر است موقع استفاده از اينها نكته مزبور مورد توجه قرار گيرد. همچنين درمورد قرص ويتامين ث ، چون خاصت اسيدي دارد، احتمال چنين عارضه اي را در پيش خواهد داشت

كمك هاي اوليه در كودكان

در برخورد با موارد اورژانس اولين نكته خونسردي و دستپاچه نشدن است . زندگي كودك ممكن است وابسته به اين امر باشد .

علاوه بر اين ، خونسردي شما باعث مي شود كه كودك نيز آرامش خود را باز يابد .

? - بررسي وضعيت تنفس

اگر كودك ديگر نفس نمي كشد ، فوراً عمليات احياء با انجام تنفس دهان به دهان ( به اصطلاح بوسه زندگي ) آغاز شود ، چون هر ثانيه حياتي است .

نحوه تنفس دهان به دهان

? - مواد زائد اجسام خارجي يا استفراغ فوراً از دهان كودك خارج شود .

? - سر را با يك دست به عقب خم كنيد و با دست ديگر فك را به سمت پايين بكشيد تا دهان باز شود .

اين كار باعث مي شود كه زبان نتواند ته حلق را ببندد .

? - سوراخهاي بيني كودك را با فشار انگشتانتان ببنديد و سپس دهانتان

را كاملاً روي دهان كودك بگذاريد و به آرامي در دهان او بدميد و نگاه كنيد كه آيا قفسه سينه كودك بالا مي آيد يا نه .

? - دهان را از دهان كودك برداريد تا هواي دميده شده خارج شود .

? - ?? بار در دقيقه اين كار را تكرار كنيد تا نفس كودك برگردد .

? - سپس به آرامي كودك را در وضعيت بهبود قرار دهيد .

توجه داشته باشيد كه اگر پس از چند بار انجام تنفس دهان به دهان كودك هنوز كبود يا رنگ پريده است ، امكان دارد دچار ايست قلبي نيز باشد . در اين صورت عمليات احياء را با انجام همزمان تنفس دهان به دهان و ماساژ قلبي ادامه دهيد .

براي تنفس دادن به بچه هاي كوچك و نوزادان كه صورت كوچكي دارند ، عمل دميدن مي تواند در دهان و بيني با هم انجام گيرد .

ماساژ قلبي

? - كودك را طاقباز روي زمين بخوابانيد و كنار او زانو بزنيد .

? - نيمه پاييني جناغ سينه را به آرامي فشار دهيد و اين كار را در هر ثانيه يكبار تكرار كنيد . ماساژ براي نوزادان بايد با فشار كمتر و تكرار آن سريعتر باشد .

? - از آنجا كه ماساژ قلبي به تنهايي باعث تنفس كودك نمي گردد ، پس بايد هر ماساژ با يك تنفس دهان به دهان همراه باشد . اگر عمليات احياء دو نفره انجام گيرد ، فرد كمكي مي تواند پس از هر ? ماساژ يك تنفس به كودك بدهد .

? - تنفس دهان به دهان حتي

پس از بازكشت ضربان قلب ، بايد تا زمان شروع مجدد تنفس خودبخود كودك ادامه يابد .

? - پس از بازگشت ضربان قلب و تنفس ، كودك را در وضعيت بهبود قرار دهيد .

نكته : آموزش كمكهاي اوليه و عمليات احيا براي همگان لازم است و مي توان با شركت در كلاسهاي آموزشي آنها را فرا گرفت .

? - بررسي خونريزي

در صورت وجود خونريزي شديد سعي كنيد كه خونريزي را با فشار يك دستمال تميز يا حتي با فشار دست بر روي محل خونريزي بند بياوريد .

? - بررسي وضعيت هوشياري

اگر كودك بيهوش است نبايد طاقباز خوابانده شود . چون مواد استفراغ شده يا زبان كودك ، راه تنفس او را مسدود خواهند كرد . بنابراين اگر كودك بيهوش است ولي نفس مي كشد به وضعيت بهبودي خوابانده شود .

وضعيت بهبودي :

عبارت از وضعيت خوابيده به پهلو به نحوي كه دست زير در پشت و دست بالائي به صورت خميده در جلوي مصدوم قرار گيرد . پاي بالائي به حالت خميده ?? درجه قرار گيرد و صورت مصدوم بايد به سمت زمين و گردن او به سمت عقب باشد . در اين حالت زبان به جلو مي آيد و كودك مي تواند نفس بكشد . اگر احتمال شكستگي يا خونريزي داخلي وجود دارد ، بهتر است كودك حركت داده نشود . تا حد امكان كودك بيهوش را تنها نگذاريد چون ممكن است ضربان قلب يا تنفس او قطع شود .

? - تماس با مركز اورژانس :

در صورت نياز خود شما يا افراد حاضر در محل

مي توانند با مركز اورژانس و آمبولانس تماس بگيرند

كمكهاي اوليه، هنگام سوختگي كودكان

ترجمه :پگاه اميرديواني

به طور متوسط، سالانه 100000 كودك 14 ساله يا زير 14 سال بر اثر سوختگي تحت مداوا قرار مي گيرند. سوختگي هايي كه بر اثر مايعات داغ ايجاد مي شوند و سوختگي هاي ديگر در بين كودكان خردسال

متداول هستند.

اطفال نسبت به بزرگسالان پوست لطيف تري دارند كه آنها را نسبت به جراحات آسيب پذيرتر مي نمايد. در زير اقداماتي كه در هنگام سوختگي اطفال بايد انجام گردد، ارائه شده است.

در سوختگي هاي خفيف يا سوختگي هايي كه در خانه درمان مي شوند، اما به طرز بدي باعث تاول زدن پوست يا سوختگي سطح وسيعي از آن مي گردند، ممكن است نياز باشد محل سوختگي توسط پزشك بازديد شود. اگر والدين نمي دانند چه كار بايد بكنند، بايد با پزشك تماس بگيرند.

اگر كودك با يك اتو يا بابيليس مخصوص فر دادن مو خودش را سوزانده، مادر بايد بداند كه آهن داغ مي تواند به سرعت سوختگي دردناكي ايجاد نمايد. كودكان نسبت به اين گونه سوختگي ها آسيب پذيرتر هستند. زيرا اغلب اشياء را از نزديك لمس مي كنند يا به آنها دست مي زنند. در اين صورت بايد روي سطح سوختگي آب خنك ريخت و آن را با يك پارچه استريل و خشك پوشاند.

اگر كودك توسط ماده لوله بازكن، اسيد باتري يا مواد شيميايي ديگر بسوزد مادر بايد بداند كه مواد شيميايي ريخته شده روي پوست، سوختگي درجه 3 كه شديدترين نوع سوختگي است ايجاد مي كنند. در اين هنگام بايد به سرعت مواد شيميايي را از سطح پوست زدود و حداقل 20 دقيقه بر روي پوست آب سرد پاشيد. سپس آن را با پارچه استريل پوشاند.

مواد شيميايي كه در چشم پاشيده شده اگر

به سرعت درمان نشود مي تواند به طور دايم بينايي را تحت تأثير قرار دهد. بنابراين بايد خيلي فوري چشمها را به مدت 5 دقيقه حداقل با 1 ليتر آب ولرم شستشو داد.

اگر كودك قابلمه داغ را از روي اجاق بكشد و آب داغ را روي خودش بريزد، مادر بايد بداند كه آب داغ مي تواند سوختگي درجه يك و دو يا سه ايجاد كند، بر حسب اينكه دماي آب چقدر است و چه مدت با پوست تماس داشته است. براي سوختگي هاي خفيف بايد روي سطح پوست آب سرد ريخت و آن را با پارچه تميز پوشاند. اگر آب داغ روي صورت كودك پاشيد، مادر بايد به آرامي سطح سوختگي را با يك حوله مرطوب و سرد بپوشاند.

اگر كودك شير حمام را باز كند و خودش را بسوزاند، مادر بايد بداند كه آب داغ (140 درجه فارنهايت) در مدت 3 ثانيه باعث سوختگي درجه سه مي شود. در اين صورت بايد محل سوختگي را با آب سرد خنك كرده و آن را با گاز استريل پوشاند.

الفباي سوختگي تظاهرات پوستي

درجه يك: پوست قرمز يا صورتي روشن، مثل آفتاب سوختگي خفيف، تورم شديد (نظير تاول)

آنچه بايد انجام داد:

به مدت 10 دقيقه پوست را با آب خنك بشوييد و سپس با يك پارچه خشك آن را بپوشانيد يا بگذاريد در معرض هوا قرار گيرد. اگر كودك درد دارد به او استامينوفن يا ايبوپروفن بدهيد.

درجه دو: پوست تاول زده، متورم، لك لكي، لايه لايه يا مرطوب و براق

آنچه بايد انجام داد:

تاولهايي را كه سالم هستند، نتركانيد. اگر سوختگي روي مفصل بدن، صورت، كف دستها و پاها وجود دارد يا اگر كودك دچار شوك شده

است، با پزشك تماس بگيريد.

درجه سه: پوست ضخيم، سفيد، خشك و سفت، مومي شكل، بي رنگ

آنچه بايد انجام داد:

اگر سوختگي 10 درصد يا سطح وسيع تري از بدن، صورت، كف دستها، پاها و مسير تنفس را تحت تأثير قرار داده، كودك را به بخش فوريتهاي پزشكي منتقل كنيد.

خطراتي كه كودك را تهديد مي كند

آب داغ يا مايعات داغ نظير قهوه يا سوپ

اتو

بخاري

لوله بازكن ها

فر، اجاق

اجاقهاي هيزمي

بابيليس

كبريت، فندك

حبابهاي داغ چراغ، لامپهاي هالوژنه

كباب پز و تكه هاي زغال داغ

درمان واقعي، درمان غير واقعي

غير واقعي:

تاولها را بتركانيد

واقعي:

اين امر منجر به عفونت مي شود.

غير واقعي:

روي سوختگي كره يا روغن بماليد

واقعي:

اين اقدام باعث تسريع بهبودي نمي شود بلكه فقط گرد و خاك را به سوي زخم جذب مي كند و خطر عفونت را افزايش مي دهد.

غير واقعي:

يخ يا آب يخ روي سوختگي قرار دهيد.

واقعي:

سرما يا آب خنك خوب است اما تماس با يخ باعث سرمازدگي مي شود كه بافتها را تخريب مي كند و جراحت را حادتر مي كند.

غير واقعي:

سوختگي ها را لمس كنيد تا درد تسكين يابد.

واقعي:

چنين عملي باعث تداوم سوختگي مي گردد و منجر به عفونت مي شود.

زنبور زدگي

گر چه حشرات زيادي با گزش انسان براي او مشكل ايجاد مي كنند ولي حشراتي كه با احتمال بيشتري باعث مشكلات پزشكي مي شوند شامل

? زنبور عسل(Bee )

? زنبورهاي معمولي(Wasp)

? مورچه ها ( شامل مورچه آتشين يا (fire ant)است

كه تمام اينها مربوط به خانواده غشاء بالان(Hymenoptera) مي باشند و بعلت اينكه حشرات بصورت دست جمعي زندگي مي كنند، اگر يكي از آنها شما را نيش بزند ممكن است شما توسط تعداد زياد ديگري از اين حشرات همزمان گزيده شويد و اين مشكل را شديدتر مي

كند.

خطرات ناشي از زنبور گزيدگي

سم زنبور باعث آسيب به بدن انسان مي شود كه اين آسيب اكثراً محدود به ناحيه نزديك گزش مي باشد و گاهي باعث عوارض خطرناكي مي شود كه مي تواند تهديد كننده حيات باشد كه واكنشهاي حساسيتي و آلرژيك از جمله اين موارد است .

?) خطرات ناشي از زنبور گزيدگي

_ واكنشهاي آلرژيك ( حساسيتي ): اين حالت باعث اكثر موارد مرگ و مشكلات وخيم در زنبور گزيدگي مي شود و در افرادي رخ مي دهد كه سيستم ايمني آنها به زهر زنبور حساس است و پس از گزش توسط زنبور بدن آنها واكنش شديدي را به آن از خود نشان مي دهد. اين افراد مكرراً واكنشهاي حساسيتي را در گزش توسط نوع خاصي از حشرات در گذشته گزارش مي دهند .حداقل ??? مورد مرگ در سال ناشي از واكنشهاي حساسيتي گزش حشرات در آمريكا رخ مي دهد( مقايسه كنيد با كمتر از ?? مورد مرگ در سال در اثر مار گزيدگي ) و واكنشهاي مرگبار حساسيتي اغلب ( و نه هميشه ) در كساني رخ مي دهند كه سابقه قبلي حساسيت به نيش حشره اي خاص را داشته اند.اگر چه گزشهاي چندگانه خطر بيشتري براي واكنشهاي آلرژيك تهديدكننده حيات دارند ولي بياد داشته باشيد كه واكنش مرگبار آلرژيك و مرگ حتي با يك گزش زنبور در شخصي كه هيچ سابقه قبلي واكنش حساسيتي ندارد نيز مي تواند رخ دهد.اكثريت واكنشهاي حساسيتي خطرناك و مرگبار و همچنين اكثريت موارد مرگ در ساعت اول پس از گزش رخ مي دهد و براي همين مراقبتهاي فردي و سريع پزشكي در فرد مشكوك به واكنشهاي

حساسيتي يك امر حياتي است. در موارد نادري هم واكنشهاي مرگبار و كشنده در ? ساعت اول پس از گزش اتفاق نمي افتد و با تاخير خود را نشان مي دهد پس در هر حال بايد بيمار تحت مراقبت باشد.

?) ساير عوارض:

در افراد غير حساس به نيش زنبور، گرچه گزش زنبور دردناك است ولي باعث مسأله جدي نمي شود ولي در همين افراد نيز گزشهاي چندگانه و زياد باعث عوارض شديدي مثل تخريب ماهيچه اي و يا نارسائي كليوي و حتي در موارد نادر باعث مرگ مي شود.اين عوارض شديد خصوصاً در كودكان، افراد سالمند، بيماراني كه ضعيف هستند، بيشتر ديده مي شود . اين عوارض وخيم مي تواند در چند ساعت اول پس از گزش ديده شود و يا چند روز تأخير پس از گزش ايجاد شوند.توجه داشته باشيد حتي يك گزش در ناحيه دهان يا گلو (خصوصاً در بچه ها) مي تواند ورمي ايجاد كند كه باعث انسداد راه هوائي شود.

خطرات ناشي از زنبور گزيدگي

شدت علائم زنبور گزيدگي به چند عامل بستگي دارد كه شامل:

? نوع زنبور

? محل گزش

? تعداد گزش

? حساسيت فرد گزيده شده به سم حشره است.

مشكلات پزشكي ناشي از زنبور گزيدگي به دو دسته بزرگ تقسيم مي شود.

الف) واكنشهاي موضعي كه ناحيه نزديك به محل گزش را درگير مي كند:

_ درد

_ قرمزي

_ تورم

_ خارش در محل گزش

_ گاهي واكنشهاي بزرگي (بزرگتر از cm??) در طول ??-?? ساعت پس از گزش اتفاق مي افتد.

_ عفونت باكتريائي پوست گر چه شايع است ولي در طول ??-?? ساعت اول پس از گزش و گاهي حتي پس از چند روز اتفاق مي افتد.

ب) واكنشهاي

حساسيتي و غير موضعي ( كه قسمتهاي مختلف بدن را كه دور از محل گزش قرار دارند، گرفتار مي كند.)

_ كهير ( تورم خارش دار در روي سطح پوست )

_ ورم در ناحيه گلو و دهان يا هر دو

_ تنفس مشكل و صدا دار

_ تهوع و استفراغ

_ اضطراب

_ درد در قفسه سينه

_ كاهش فشار خون ( حالت ضعف و بي حالي)

_ در موارد شديد كاهش هوشياري فرد و تنفس بسيار مشكل و حتي مرگ.

چه موقع بايد به دنبال مراقبتهاي پزشكي بود

همانطور كه بعداً در قسمت درمان خواهيم گفت، اكثر موارد زنبور زدگي در منزل درمان

مي شوند و فقط بعضي از آنها نياز به مراقبتهاي پزشكي دارند كه اين موارد شامل :

? وجود يك واكنش موضعي بزرگ ( بزرگتر از cm ?? )

? وجود شواهد عفونت( افزايش درد، ورم، قرمزي و خروج چرك از محل و يا تب) در محل گزش.

? ادامه يافتن علائم براي بيش از ?-? روز

? وجود شك به واكنشهاي خطرناك حساسيتي كه در اين صورت بايد سريعاً با اورژانس تماس گرفت تا فرد به مركز اورژانس برده شود ( خود فرد نبايد با وسيله نقليه خود بطرف مركز اورژانس برود زيرا اگر مبتلا به واكنشهاي حساسيتي باشد ممكن است دچار كاهش هوشياري شده و باعث تصادف شود.)

اما علائمي كه در صورت وجود آنها بايد به واكنشهاي حساسيتي شك كرد شامل موارد زير است:

_ تنفس مشكل

_ اختلال در تكلم

_ التهاب دهان يا حلق

_ بثورات و لكه هاي جوش مانند در سراسر بدن

_ كاهش سطح هوشياري و غش كردن (faintness)

_ اگر بيش از ??-?? گزش خصوصاً توسط زنبورهاي معمولي ( Wasp) و يا گزش

در

بچه ها و يا سالمندان و يا بيماراني كه دچار يك بيماري زمينه اي ديگري بوده رخ داده باشد.

_ اگر گزش در دهان يا حلق خصوصاً در كودكان رخ دهد و يا بيش از يك گزش در در اين نواحي رخ دهد.

_ اگر گزش مستقيماً كره چشم را درگير كند.

_ اگر بيمار گزيده شده توسط همان حشره اي كه قبلاً گزيده شده واكنش حساسيتي داده است، مجدداً گزيده شود، حتي اگر در گزش فعلي علائم حساسيتي نداشته باشد بهتر است اين بيمار در مركز اورژانس درمان شود زيرا ممكن است اين افراد بطور ناگهاني بطرف واكنشهاي حساسيتي شديد سوق پيدا كنند.

_ اگر يك واكنش موضعي بزرگ (بزرگتر از cm ??)ايجاد شود و يا شواهد در محل گزش ايجاد شود. (مثل درد، ترشح چرك، تب و …) بهتر است به يك مركز درماني مراجعه كنيد.

چه موقع بايد به دنبال مراقبتهاي پزشكي بود

در درمان زنبور گزيدگي توجه به اين نكته ضروري است كه هيچ پادزهر اختصاصي براي سم زنبور وجود ندارد و درمان بستگي به شدت علائم بيمار دارد و قسمت اصلي درمان، مقابله با واكنشهاي حساسيتي و آلرژيك ناشي از گزش مي باشد و اگر اين درمانها به موقع صورت گيرند در بسياري از موارد قادر به كنترل اين واكنشهاي حساسيتي مي باشند.

?) درمان در منزل

_ خيلي از گزشهاي ساده در يك بيمار غيرحساس، به چيزي بيشتر از مراقبتهاي اوليه در خانه نياز ندارند.

_ با استفاده از لباس مناسب و استفاده از اسپري هاي دافع حشرات و كلاً در صورت امكان اجتناب از رفتن به اين مناطق مي توان از گزشهاي بيشتر جلوگيري كرد.

_ در صورت

گزش در منزل بلافاصله نيش حشره ( كه خصوصاً در مورد زنبور عسل معمولاً در پوست باقي مي ماند ) را بيرون آوريد، زيرا اين نيش كه به كيسه حاوي سم حيوان متصل است تا مدتي پس از گزش با انقباضات خود به تزريق سم زنبور بداخل بدن فرد ادامه مي دهد و يك روش در آوردن آن، خاراندن محل گزش بوسيله يك كارت اعتباري است كه البته اصل مهم در آوردن سريع نيش از بدن مي باشد و روش آن از اهميت كمتري برخوردار است.

_ محل گزش را با آب و صابون شسته و روي آن را با پماد آنتي بيوتيك بپوشانيد.

_ قراردادن يخ روي محل گزش مي توند باعث تخفيف درد شود كه مي توان در هر ساعت، ?? دقيقه از يخ استفاده كرد. البته بايد بين محل گزش و يخ يك پارچه تميز قرار داد تا از سرمازدگي پوست اجتناب شود.

_ در صورت نياز از يك آنتي هيستامين مثل ديفن هيدرامين براي رفع خارش استفاده كنيد.

_ براي كاهش درد نيز از استامينوفن و يا ايبوبروفن مي توان استفاده كرد.

_ اگر بيش از ?? سال از تزريق واكسن يادآور كزاز شما گذشته است با پزشك خود در مورد تجويز واكسن مشورت كنيد و در اكثر موارد زنبور گزيدگي همين توصيه ها كفايت مي كند ولي اگر واكنشهاي خطرناك مشاهده شد، اقدامات پزشكي پيشرفته تري مورد نياز است.

_ اگر شخصي كه توسط زنبور گزيده شد، قبلاً نيز در اثر گزش زنبور دچار واكنشهاي خطرناك حساسيتي شده است، بايد سريعاً از يك آنتي هيستامين (مثل ديفن هيدارمين) استفاده كرد و اگر علائم حساسيتي در او

ايجاد شد با مصرف اپي نفرين (كه امروز بصورت كيتهاي اورژانس با دستور العمل ساده در دسترسي اين افراد مي باشد) كه قبلاً توسط پزشك براي آنها تجويز شده، به مقابله با اين علائم رفته و بايد سريعاً خود را به يك مركز مجهز برساند.

?) اقدامات درماني در بيمارستان

_ اگر شما درچار گزش منفرد و بدون علائم آلرژيك باشيد فقط به مراقبت از محل گزش ( مثل تميز كردن محل گزش و پماد آنتي بيوتيك ) نياز داريد. باقيمانده نيش بايد بيرون آورده شود و براي درمان خارش از آنتي هيستامين و براي درمان درد از استامينوفن استفاده ميشود و در صورت لزوم واكسن كزاز تزريق مي گردد .

_ اگر فرد دچار علائم خفيف آلرژيك باشد ( مثل ايجاد بثورات پوستي و خارش ولي بدون اختلال در تنفس و علائم حياتي ) در اين حالت از يك آنتي هيستامين و گاهي داروهاي استروئيدي استفاده ميشود. همچنين در اين حالت ممكن است از تزريق اپي نفرين نيز استفاده شود. پس از اين درمانها و طي زماني كه فرد تحت نظر در بيمارستان بوده، مرخص شده و به خانه باز ميگردد.

_ اگر فرد گزيده شده دچار علائم شديد واكنشهاي آلرژيك شود (مثل كاهش فشار خون، مشكلات شديد تنفسي و يا ورم شديد ناحيه دهان و گلو كه را تنفسي را ببندد) آنوقت مبتلا به يك موقعيت تهديد كننده حيات شده كه سريعاً بايد وارد عمل شد و درمان آن شامل جايگذاري لوله تنفسي در داخل ناي بيمار و تزريق وريدي آنتي هيستامين، داروهاي استروئيدي و اپي نفرين و همچنين تزريق مايعات وريدي براي مقابله با كاهش فشار

خون بيمار مي باشد. اين بيماران بايد براي مدتي در بيمارستان بستري بود و حتي گاهي نياز به بستري در بخش مراقبتهاي ويژه پيدا ميكنند .

_ اگر فرد دچار گزشهاي چندگانه (پيش از ??-?? گزش) بود ولي هيچ علامتي از واكنشهاي حساسيتي نداشت باز نياز به تحت نظر گرفتن فرد بمدت طولاني حتي بستري در بيمارستان دارد ، زيرا در اين افراد احتمال اينكه واكنشهاي خطرناك ايجاد شود، زياد ميباشد .

_ اگر گزش در ناحيه دهان و يا حلق رخ داده است باز بعلت خطر انسداد مسير تنفسي بايد تحت نظر باشند و در صورت ايجات عوارض خطرناك مراقبتهاي شديدتري از آنها بعمل مي آيد .

_ اگر كره چشم مورد گزش قرار گيرد حتماً بايد با يك چشم پزشك در درمان اين مورد مشورت شود .

اقدامات بعدي :

پيگيري :

?) اگر شما از كيتهاي اورژانس حاوي اپي نفرين ( براي مثال EpipEn) براي مقابله با اين وضعيت استفاده كرده ايد سريعاً اين كيتها را جايگزين كنيد تا براي موقعيتهاي بعدي نيز اين كيتها در دسترس شما باشد .

?) اگر پس از ترخيص دچار مشكلات تنفس شديد و يا تورم درگلو و دهان داشتيد، سريعاً به مركز اورژانس باز گرديد. اگر پس از مراجعت به منزل با كاهش حجم ادرار يا تيره رنگ شدن آن مواجه شديد ( خصوصاً اگر دچار گزشهاي چندگانه شده بوديد ) سريعاً بايد به پزشك خود اطلاع داده و دوباره به مركز اورژانس برويد .

?) اگر متوجه عفوني شدن محل گزش شديد باز بايد براي درمان عفونت به پزشك مراجعه كنيد .

?) اگر شما پس از گزش مبتلا به يك واكنش آلرژيك

شديد گشتيد، بايد با پزشك خود در مورد استفاده از كيتهاي حاوي اپي نفرين كه روش استفاده آساني دارند، مشورت كرده و درصورت لزوم آنرا تهيه كنيد تا در موارد خطرناك از آن استفاده نمائيد.

پيشگيري :

استفاده از روشهاي زير ميتواند در جلوگيري از زنبورگزيدگي مؤثر باشد .

? خصوصاً اگر جزء افرادي هستيد كه به زنبور واكنش شديد حساسيتي نشان داده ايد، بايد از اين حشره اجتناب كرد و خصوصاً به مناطقي كه داراي كندوي زنبور ميباشند نزديك نشويد.

? به هيچ وجه كندوي زنبور را دستكاري نكرده و آنها را تحريك نكنيد .

? در هنگام كار با وسائل موتوري مثل ماشين چمن زني نيز مراقب باشيد براي اينكه ، اين وسائل هم حشرات را تحريك ميكنند .

? اگر زنبورر را در نزديكي خود ديديد بجاي نابود كردن آن با وسائل مثل مگس كش موقتاً آن منطقه را ترك كنيد .

? اگر در مناطقي از طبيعت كه حشرات زياد وجود دارد، حضور پيدا كرديد سعي كنيد از لباسهاي بارنگ روشن ، عطرهاي بسيار خوشبو و قوي و يا بردن نوشيدنيهاي شيرين اجتناب كنيد زيرا تمام اين موارد باعث جذب زنبورها بطرف شما ميشوند.

? در هنگام حضور خود در طبيعت از پيراهنهاي آستين بلند و شلوار و نه شلوارك استفاده كنيد .

? اگر سابقه واكنشهاي شديد آلرژيك به نيش زنبور را داريد، بايد استفاده از اپي نفرين را آموخته تا قبل از رسيدن به مركز اورژانس آنرا تزريق كنيد. اين اقدام مي تواند نجات دهنده جان شما باشد. در ضمن بايد شما اين كيتها را در چند جا داشته باشيد مثل داخل اتومبيل، منزل، محل كار، داخل كيف

خود و … تا در همه موقعيتها در دسترس باشد .

? اگر فرد سابقه واكنشهاي حساسيتي شديد به نيش زنبور دارد بايد از پزشك خود در مورد مشاوره با يك متخصص آلرژي مشورت بخواهد . اين متخصصان در روشي كه بنام « ايمن درماني » معروف است با تزريق مقادير بسيار كم سم زنبور به فرد بطور متوالي باعث حساسيت زدائي فرد به آن شده و احتمال ايجاد واكنشهاي خطرناك در آينده را از ??% تا ?% كاهش مي دهند.

عاقبت بيماران زنبور گزيده :

در كل اكثر بيماران كه يك يا تعداد معدودي گزش دارند مشكل خاصي نخواهند داشت و درد و خارش هم فقط در طول روز اول پس از گزش آنها را آزار خواهد داد .ولي در افرادي كه گزشهاي چندگانه دارند گاهي عوارض خطرناك تاخيري از خود نشان ميدهند (حتي اگر افراد غير حساس به نيش زنبور باشند) و بنابراين اين بايد با مراقبتهاي پزشكي اوليه از شدت اين عوارض كاست .مشكل اصلي در زنبورگزيدگي مربوط به افرادي است كه واكنش حساسيتي از خود نشان ميدهند كه نياز به مرقبتهاي پزشكي اورژانس براي كاهش بروز عوارض خطرناك و حتي مرگ دارند. هرگونه تاخير در اين مراقبتها ميتواند به قيمت جان فرد زنبور گزيده تمام شود، اگر چه گاهي در اين بيماران حتي با مراقبتهاي اورژانس و به موقع نيز شاهد عوارض شديد و حتي گاهي مرگ نيز خواهيم بود .

آزمايش هاي تشخيصي

روش جديد به جاي آنژيوگرافي

به گفته محققان، نوعي وسيله تصوير برداري كه ازبدن عكس برداري ميكند مانن_د روشي كه باتزريق موادحاجب از گرفتگي عروق خبر مي داد، گرفتگي عروق خون_ي را نش_ان مي دهد.

به گزارش

خبرگزاري رويتر، اين روش تصوير برداري كه توموگرافي رايانه اي چند قطع_ه اي نام دارد روي 103 بيمار كه مشك_وك ب_ه بيماري هاي عروق كرونر بودند صورت گرفت و نتايج اين روش تقريبا همانن_د روش س_نت_ي آنژيوگرافي بود. در آنژيوگرافي يك لوله ظريف از عروق خوني ناحيه راني وارد بدن شده و به قلب ران_ده ميشود و نوعي ماده حاجب از اين لول_ه ب_ه درون عروق خوني تزريق و پرتو ايكس به بدن بيمار تابانده مي شود. باعكس هاي آنژيوگرافي مي توان تعيي_ن ك_رد كه بيماربه آنژيوپلاستي نياز دارد ي_ا ب_ه جراحي. در آنژيوگرافي تقريبا دونفر از ه_ري_كص_د بيمار دچار مشكل ميشوند ويك بيم_ار ازه_ر هزار بيمار ميميرد. همچنين در اين روش خطر تاباندن پرتوه_اي ايكس بيمار را تهديد ميكند و هزينه ناش_ي از اين روش نيز بالاست. اما محققان معتقدند، در روش تصويربرداري جديد خطرات بسيار كمتر است.

فهرست چك آپ هاي دوره اي

هر دو جنس:

1- كلسترول:كلسترول خون خود را از سن 20 سالگي به بعد حداقل هر 5 سال يك بار چك كنيد.LDL،HDL و تري گليسيريد خون نيز اهميت زيادي دارند.

2- فشار خون: فشار خون خود را هر 2 سال يكبار چك كنيد.

3- تست ديابت: چنانچه به فشار خون بالا و كلسترول بالا مبتلا ميباشيد تست ديابت بدهيد.

4- تست سرطان روده بزرگ: از سن 50 سالگي به بعد حتما اين تست را بطور مرتب انجام دهيد.

5- تست بيماريهاي آميزشي: هرگاه احساس كرديد رابطه جنسي پر خطر داشته ايد حتما اين تست را انجام دهيد به ويژه تست HIV.

6- آب مرواريد و گلوكوما: از سن 40 سالگي به بعد فشار و سلامتي

چشمهاي خود را بطور مرتب چك كنيد.

7 -قند خون: از سن 40 سالگي به بعد هر 3 سال يكبار قند خون خود را چك كنيد.

8- واكسيناسيون:

- واكسن آنفلوآنزا از سن 50 سالگي به بعد سالي يك مرتبه.

- واكسن كزاز-ديفتري هر 10 سال يكبار.

- واكسن سينه پهلو يك بار در سن 65 سالگي.

- واكسن هپاتيت B.

9- سلامتي لثه و دندانها: هر 6 ماه يكبار حتما به دندانپزشك مراجعه كنيد.

10- تست بينايي:هر 2 سال يكبار به چشم پزشك مراجعه كرده و از سلامتي چشمان خود مطلع گرديد.

11-هر 6 ماه يكبار وزن خود را چك كنيد.

12- نسبت به ضايعات و تغيير رنگ پوست بدن خود حساس باشيد. همچنين توده هاي غير طبيعي و زخمهايي كه نسبت به بهبودي مقاوم ميباشند را ناديده نگيريد چون ممكن است علايم سرطان باشند.

13- نسبت به سلامتي روان خود نيز بسيار حساس باشيد. افسردگي يكي از شايع ترين اختلالات رواني ميباشد، براي درمان آن حتما به يك روانپزشك مراجعه كنيد.

ويژه مردان:

1- تست سرطان پروستات: سالي يك مرتبه از سن 50 سالگي به بعد.

ويژه زنان:

1- پاپ اسمير: زناني كه از لحاظ جنسي فعال بوده و سنشان بالاتر از 21 سال ميباشد ميبايست هر 2-1 سال يكبار اين تست را براي تشخيص زود هنگام سرطان دهانه رحم انجام دهند.

2- ماموگرافي: زنان 39-20 ساله ميبايست هر 2 سال يك بار و زنان با سن بالاي 40 سال سالي يكبار سينه هاي خود را براي تشخيص زود هنگام سرطان سينه مورد آزمايش قرار دهند.

3- تست پوكي استخوان: پس از يائسگي و

يا در سن 60 سالگي حتما تست تراكم استخوان را انجام دهيد .

آزمايشات و معاينات ضروري براي خانمها

نويسنده: فرشته آل علي

بررسي هاي زير شامل مواردي است كه عموم خانمها بايد آنها را انجام دهند.

كنترل فشارخون:

اين كار اصلا مشكل نيست.يك كاف مخصوص دور بازوي شما بسته مي شود و فشارخون شما را اندازه مي گيرد. آيا مي دانيد فشارخون يعني چه؟ فشارخون همان فشاري است كه توسط قلب شما توليد مي شود تا خون را در سراسر شريان ها (عروق خوني) به جريان بيندازد (فشار سيستوليك) و به اين وسيله بتوان مقدار فشار موجود در شريان ها را در شرايطي كه قلب در حال استراحت است (در مواقع بين ضربان هاي قلب) نيز اندازه گرفت (فشار دياستوليك).

اما اين كه چرا بايد فشارخون را كنترل كرد ، بايد گفت تنها به اين طريق مي توان افزايش فشارخون (هيپرتانسيون) را در همان اوايل كار تشخيص داد. در اصل ميزان خوني كه توسط قلب شما پمپ مي شود و مقاومتي كه عروق خوني در برابر جريان خون وارد مي كنند عامل اصلي تعيين فشارخون محسوب مي شود. در كل هر چه ميزان خوني كه توسط قلب پمپ مي شود بيشتر باشد و عروق باريك تر ، كار قلب براي پمپ كردن خون مشكل تر مي شود.

اگر به مدت طولاني فشارخون شما بالا بوده و درمان نشود ، خطر حمله قلبي ، سكته مغزي ، نارسايي قلبي و آسيب كليه ها بيشتر مي شود. بهتر است كنترل فشارخون از 18 سالگي هر سال و با افزايش سن هر چند ماه يكبار و در شرايطي كه فرد مستعد افزايش فشارخون

است ، هر ماه مورد بررسي قرار بگيرد.

آزمايش كلسترول:

با يك آزمايش ساده خون مي توانيد سطح كلسترول بد (LDL) ، كلسترول خوب (HDL)و تري گليسريدهاي خون خود را بررسي كنيد.

LDL باعث رسوب كلسترول بد در ديواره شريان ها شده و HDL باعث مي شود كلسترول از شريان هاي شما برداشته و به كبد منتقل شود و از آنجا دفع گردد.

مشكل وقتي به وجود مي آيد كه LDL كلسترول زيادي در ديواره شريان هايتان رسوب كرده و يا HDL آنقدر كم باشد كه نتواند به طور موثر كلسترول را از ديواره عروق تان بردارد. در اين حالت پلاكهاي چربي در عروق خوني شما رسوب مي كند. اگر خانمها كلسترول خود را به طور منظم چك كنند زودتر از شرايط خود باخبر مي شوند.

از 45 سالگي به بعد خانمها بايد هر 5 سال يكبار آزمايش چربي خون بدهند. اگر فردي شرايط غيرطبيعي و بيمارگونه دارد بنابه توصيه پزشك بايد در فواصل كوتاه تري چكاپ شود. گاهي در خانواده هايي كه سابقه بيماري هاي عروق قلب وجود دارد ، افراد خانواده از سنين پايين تر مورد بررسي قرار مي گيرند.

معاينه باليني پستان:

اين معاينه ، پستان ها و نواحي زيربغل خانمها را شامل مي شود. در اين معاينه پزشك تغيير رنگ و تغييرات پوستي نوك پستان ها يا وجود و عدم وجود ترشح از آنها را مورد بررسي قرار مي دهد. ضمنا با لمس پستان ها و زيربغل ، وجود هر نوع توده يا گره لنفاوي غيرطبيعي و بزرگ شده را شناسايي مي كند. ضمنا مي توانيد اين معاينات را از پزشك ياد بگيريد

و خودتان در منزل آن را انجام دهيد.

خانمها توجه داشته باشيد كه در اين معاينات هر نوع توده اي كه در پستان ها و زيربغل وجود داشته باشد ، شناسايي مي شود و خطر سرطان پستان تا حد بسيار زيادي كاهش پيدا مي كند زيرا اگر توده خوش خيم باشد ، برداشته مي شود و اگر بدخيم باشد با جراحي و درمان هاي تكميلي ديگر امكان گسترش سرطان به ساير نقاط بدن به طور چشمگيري كاهش پيدا مي كند.

بعد از 40 سالگي بايد حداقل سالي يك بار معاينات پستان ها انجام شود و در همين زمان يك ماموگرافي پايه نيز تهيه شود.

بهتر است خانمها حتي در سنين پايين تر اين معاينات را از پزشك متخصص زنان و يا ماماها ياد گرفته و هر ماه بعد از عادت ماهيانه ، خودشان در منزل اين كار را انجام دهند.

ماموگرام:

در اين روش با استفاده از پرتوهاي X در راديولوژي ، بافت پستان ها مورد بررسي قرار مي گيرد و به اين ترتيب حتي كوچك ترين توده پستاني تشخيص داده مي شود چرا كه ممكن است همين توده هاي بسيار كوچك ، نشاندهنده مراحل اوليه سرطان پستان باشند.

از سن 40 سالگي به بعد سالي يك يا دو بار بايد ماموگرافي انجام شود (البته تعداد دفعات به شرايط فرد هم بستگي دارد).از سن 50 سالگي به بعد اين كار بايد حتما سالي يك بار انجام شود.

تست پاپ اسمير:

در اين آزمايش ، پزشك يا ماما وسيله كوچكي به نام اسپكولوم را در مهبل قرار مي دهد تا بتواند گردن رحم را مشاهده كند.سپس با

استفاده از يك وسيله كوچك (مثل گوش پاك كن) از ترشحات گردن و مجراي مهبل نمونه برمي دارد. اين كار تنها چند دقيقه طول مي كشد و اصلا دردناك نيست.

سپس نمونه به آزمايشگاه فرستاده مي شود تا در صورت وجود سرطان گردن رحم ، تشخيص و درمان به موقع انجام شود. اين كار در خانمهاي متاهل انجام شده و از بعد از ازدواج حداقل هر 3 سال يكبار انجام مي شود و در سنين بالاتر هر سال ضروري است.

در خانمهاي بالاي 65 سال و خانمهايي كه رحم خود را طي جراحي برداشته اند ، انجام اين آزمايش ضروري نيست.

معاينه لگن:

در اين معاينات ، پزشك دستگاه تناسلي را مورد معاينه قرار مي دهد و هر نوع تغيير رنگ ، تورم ، زخم و حالتهاي غيرطبيعي را مدنظر مي گيرد. با استفاده از اسپكولوم ، ديواره داخلي مهبل و گردن رحم مشاهده مي شوند و مجددا هر نوع زخم ، توده ، التهاب يا ترشح غيرطبيعي در اين نواحي مورد بررسي قرار مي گيرد.

سپس پزشك با استفاده از دستكش و تنها با 2 انگشت خود ، رحم و تخمدان ها را بررسي و معاينه مي كند. هيچ يك از اين معاينات ناراحت كننده و يا پيچيده نيست.

با انجام اين بررسي ها هر نوع ناهنجاري مثل كيست ، تومور ، عفونت ، افتادگي عضلات رحم يا مثانه ، ترشحات غيرطبيعي و غيره به موقع تشخيص داده مي شود.

بهتر است اين معاينات بعد از ازدواج ، حداقل هر 3 سال يكبار انجام شود. ممكن است پزشك در شرايطي خاص اين معاينات را

در فواصل كمتر توصيه كند.

بسياري از خانمها به دليل شرم از معاينه و يا ترس از تشخيص مشكلي در دستگاه تناسلي زنانه از انجام اين معاينات سرباز مي زنند در حالي كه اگر مشكل به موقع تشخيص داده و درمان شود ، فرد مي تواند از مرگ و يا زندگي همراه با رنج و مشقت ناشي از بيماري نجات پيدا كند.

معاينات سرطان روده بزرگ:

براي اين منظورچند آزمايش انجام مي شود. ابتدا آزمايش خون مخفي در مدفوع انجام مي شود. گاهي خونريزي از روده و وجود خون در مدفوع با چشم ديده نمي شود و تنها در آزمايشگاه مي توان وجود خون در مدفوع را تشخيص داد. در اين آزمايش شما تنها نمونه مدفوع را به آزمايشگاه تحويل مي دهيد. اگر وجود خون در مدفوع تشخيص داده شد، پزشك بررسي هاي تكميلي را انجام مي دهد. سيگموئيدوسكوپي (Sigmoidoscopy) در شرايطي انجام مي شود كه پزشك به مشكلي در قسمت پاييني روده بزرگ مشكوك شده باشد. در اين آزمايش با استفاده از يك لوله قابل انعطاف (سيگموئيدوسكوپ) اين قسمت از روده توسط پزشك مشاهده مي شود. اين كار فقط 15 دقيقه طول مي كشد.

راديوگرافي از روده بزرگ (باريم انما) بررسي ديگري است كه با تنقيه (انما) ماده اي به نام باريم به روده بزرگ ، تصاويري از روده ها تهيه مي شود و اين كار در راديولوژي ها انجام مي گردد. به اين ترتيب سطح داخلي روده ها بررسي مي شود و اين كار تنها 20 دقيقه طول مي كشد.

كولونوسكوپي (Colonoscopy) بررسي ديگري است كه در آن كل طول روده بزرگ با استفاده

از لوله اي باريك و انعطاف پذير بررسي مي شود. اين آزمايش نيم ساعت طول مي كشد و ممكن است كمي ناراحت كننده باشد ، اما كاملا قابل تحمل است.

• از سن 40 سالگي به بعد سالي يك يا دو بار بايد ماموگرافي انجام شود البته تعداد دفعات به شرايط فرد هم بستگي دارد از سن 50 سالگي به بعد اين كار بايد حتما سالي يك بار انجام شود

تمامي اين بررسي ها براي شناسايي هر نوع توده سرطاني و غيرسرطاني در روده بزرگ و انتهاي آن انجام مي شود و نوع آزمايش بسته به شرايط فرد ، تعيين مي گردد. در زنان 50 سال به بالا (بسته به شرايط هر فرد) ، هر سال آزمايش خون مخفي در مدفوع ، هر 5 سال يك بار سيگموئيدوسكوپي و راديوگرافي از روده بزرگ و هر 10 سال يك بار كولونوسكپي ، توصيه مي شود. معمولا در افرادي كه سابقه سرطان روده يا راست روده در خانواده آنها وجود دارد و يا سابقه پوليپ روده يا بيماري التهابي روده (مثل كوليت اولسروز يا بيماري كرون) در خانواده آنها ديده مي شود ، اين بررسي ها بايد حتما جدي گرفته شده و انجام شود.

سنجش تراكم استخوان:

اين كار يك بررسي سريع ، ساده و بدون درد است و در اين روش از كمر ، ران ، مچ دست و مچ پاي خانمها اسكن انجام مي شود و دانسيته يا چگالي استخوان ها مورد بررسي قرار مي گيرد.

اين آزمايش جهت بررسي پوكي استخوان و شكستگي هاي ناشي از آن انجام مي شود ، زيرا اگر توده استخوان

كم شده باشد ، احتمال شكستگي آن زياد است.

بهتر است خانمهاي 60 سال به بالا از نظر پوكي استخوان بررسي شوند و اگر فرد مستعد تشخيص داده شود ، بنا به دستور پزشك بايد سنجش تراكم استخوان انجام گيرد.

معاينات دندان:

در اين معاينات ، دندانپزشك لثه ها و دندان هاي شما را بررسي مي كند. ضمنا حين معاينه ، زبان ، لبها و بافتهاي نرم دهان هم بررسي مي شوند. با اين معاينات هر نوع مشكل دهان و دندان شناسايي مي شود. معاينات دهان و دندان خانمها بايد هر 6 ماه يك بار انجام شود ، بخصوص اگر صاحب فرزند شده و به كودك خود شير مي دهند.

معاينات چشم:

در اين معاينات حركات چشم ، ديد فرد ، دقت بينايي بررسي مي شود. ممكن است چشم پزشك از وسيله اي با نام افتالموسكوپ استفاده كند و ته چشم (شبكيه ) را مورد معاينه قرار دهد. به اين ترتيب وضع ديد چشم و نياز به عينك ، مشخص مي شود. ضمنا بيماري هايي مثل آب سياه (افزايش فشار درون چشم كه باعث كاهش ديد مي شود)، دژنراسيون ماكولار (تخريب سلولهاي شبكيه كه با كاهش ديد همراه است) و آب مرواريد (كدر شدن عدسي چشم) تشخيص داده مي شود.

معاينه چشم نيز بهتر است هر 6 ماه يك بار انجام شود، اما اگر مشكل خاصي وجود ندارد، براي افراد 20 تا 39 سال ، سالي يك بار ، افراد 40 تا 64 سال سالي دو بار و در افراد بالاي 65 سال ، سالي 3 بار انجام گيرد.

آزمايش قند خون ناشتا: در اين آزمايش

قند خون (گلوكز) بعد از 8 ساعت ناشتا بودن مورد بررسي قرار مي گيرد. اين آزمايش بسيار ضروري است ، چون افزايش قند خون موجب ديابت يا مرض قند مي شود.

اگر خانمي علامت يا مشكلي در اين رابطه نداشته باشد ، لازم نيست به طور منظم بررسي شود ، اما خانمهايي كه 45 سال به بالا هستند ، بهتر است هر 3 سال يك بار اين آزمايش را انجام دهند.

اگر خانمي در معرض خطر ديابت تشخيص داده شود، طبق دستور پزشك و در فواصل كمتر بايد اين آزمايش را انجام دهد.

ضمنا اگر علايم و نشانه هاي ديابت را در خود مشاهده مي كنيد (مثل تشنگي مفرط ، افزايش دفعات ادرار ، كاهش وزن بدون دليل ، خستگي يا ترميم كند زخمها و سوختگي هاي بدن) بايد حتما به پزشك معالج ، گزارش دهيد.

معاينه پوست:

در اين معاينه ، پوست كل بدن (از سر تا پا) مورد بررسي قرار مي گيرد تا خالهاي تغيير شكل يا تغيير رنگ داده شده ، خال يا برجستگي كه بزرگ شده باشد و يا هر نوع لكه يا ناهنجاري پوستي ، بسرعت تشخيص داده شود.

هر نوع ضايعه مشكوك پوستي مي تواند شروع سرطان پوست باشد و بايد مورد بررسي قرار بگيرد. بهتر است اين كار از سن 20 سالگي به بعد به طور منظم انجام شود. ضمنا پوست بدن را مي توان براحتي مورد معاينه قرار داد و خود فرد مي تواند هر نوع تغيير در خالها و يا بروز لكه يا ضايعه را شناسايي كرده و به پزشك اطلاع دهد

MRI

در تصويربرداري به روش MRI

، بجاي استفاده از اشعه X (كه در عكسبرداري عادي و CT scan انجام مي شود)، از ميدانهاي قدرتمند مغناطيسي جهت تصويربرداري استفاده مي گردد. قدرت اين ميدان مغناطيسي، حدود ???/?? برابر ميدان مغناطيسي كره زمين است. به همين دليل، توصيه مي گردد تا كليه اشياي فلزي همراه، از فرد دور گردد. كساني كه پيوند گوش داخلي انجام داده اند، يا گيره هاي آنوريسمي مغزي دارند يا از مفصل مصنوعي استفاده مي كنند، نبايد از روش MRI استفاده نمايند. همچنين، برخي از انواع دريچه هاي مصنوعي و برخي اجسام فلزي درون بدن (مثل پليسه هاي داخل چشم) در صورت وجود مي توانند هنگام انجام MRI، خطرآفرين باشند.

تاكنون، هيچگونه ضرر خاصي از ميدانهاي مغناطيسي قوي و MRI گزارش نشده است. با اين حال، انجام MRI ، جهت خانمهاي باردار توصيه نمي گردد. MRI، در بسياري از بافتهاي بدن، تصاوير بسيار دقيقتري نسبت به عكس ساده اشعه X و CT scan بدست مي دهد. با اين حال، در برخي بافتها، تصوير آن دقت كافي ندارد. MRI نسبت به CT scan، هزينه بيشتري دارد و وقت گيرتر است. به همين دليل از آن در موارد اورژانس استفاده نمي شود.

آرتروسكوپي

در اين آزمايش، لوله كوچك قابل انعطافي كه به دوربين و نمايشگر متصل است، وارد فضاي مفصلي مي گردد و تصويري از سطوح مفاصل در اختيار قرار مي دهد. با كمك آرتروسكوپي، همچنين مي توان از سطوح مفصلي نمونه برداري كرد يا اعمال كوچك جراحي انجام داد. بيشترين كاركرد آتروسكوپي در زانو و سپس در شانه و آرنج است. بخصوص در زانو، هنگامي كه غضروفها و ليگامانها دچار پارگي مي شود، با كمك اين روش و بدون نياز به جراحي،

بافت آسيب ديده ترميم يا برداشته مي شود. همچنين، در مواردي كه با كمك عكس راديوگرافي يا MRI نمي توان نوع آسيب مفصل را شناسايي نمود، ممكن است آرتروسكوپي مفيد واقع گردد.

جهت انجام آرتروسكوپي:

? ساعت (بسته به نظر پزشك) قبل از آرتروسكوپي، از خوردن و آشاميدن اجتناب كنيد. - بسته به صلاحديد پزشك و شرايط بيمار، ممكن است از بيهوشي عمومي يا نخاعي يا بي حسي موضعي استفاده شود. - معمولاً بروي پوست سطح مفصل، دو برش كوچك جراحي داده مي شود كه يكي از آنها جهت ورود آرتروسكوپ و ديگري جهت ورود وسايل كمكي جراحي مي باشد.

معمولاً مدت كوتاهي پس از آرتروسكوپي، بيمار مرخص مي گردد، نيازي به گچ و آتل نيست و پس از چند روز، بيماري مي تواند به فعاليت هاي عادي نظير شغل و رانندگي بپردازد.

آزمايش مدفوع

آزمايش مدفوع

در اين آزمايش، مقدار اندكي از مدفوع، از جهت وجود انگل و باكتريهاي غيرطبيعي، همچنين وجود خون، مورد ارزيابي ميكروسكوپي قرار مي گيرد.

- علاوه بر تشخيص خون و عفونت، آزمايش مدفوع در تشخيص برخي بيماريهاي گوارشي و تغذيه اي نيز كمك كننده است. - در صورت وجود خونريزي قابل توجه از دستگاه گوارش (همانند زخم معده)، در مدفوع مقادير زيادي خون در مدفوع ديده مي شود. ولي خونريزي هاي كوچكتر و مزمن تر، تنها با آزمايش ميكروسكوپي قابل مشاهده هستند. به وجود مقادير اندك خون در آزمايش ميكروسكوپي، خون مخفي يا Occult Blood (به اختصار: O.B) گفته مي شود. - از آنجا كه درصد زيادي از حجم مدفوع از باكتريهاي طبيعي روده تشكيل شده، در آزمايش مدفوع، فقط وجود انگلها يا باكتريهاي بيماريزا

گزارش مي گردد. - ممكن است قبل از انجام آزمايش، از شما خواسته شود از خوردن غذاها يا داروهاي خاصي پرهيز نماييد. عدم توجه به اين دستورات، ممكن است به گزارش مثبت كاذب يا منفي كاذب وجود خون در مدفوع بيانجامد.

آزمايشات انعقاد خون

سيستم انعقاد خون در بدن، شامل زنجيره اي از واكنشهاي پيچيده است و به عوامل گوناگوني وابسته است. آزمايشات انعقاد خون، خصوصيات كلي اين سيستم را مي سنجند و در صورت اختلال هر يك يا مجموعه اي از آنها، بررسي دقيقتري به منظور كشف عامل يا عوامل مسئول اختلال انعقاد، صورت مي گيرد.

آزمايشات فاز التهابي و ايمني

اين آزمايشات، نشاندهنده علايم التهاب ناشي از بيماريهايي چون عفونتهاي مزمن، بيماريهاي خودايمني و برخي از انواع سرطان مي باشند.

آزمايش ادرار

آزمايش ادرار، آزمايش ساده و سريعي است كه در صورت صحيح انجام شدن، در تشخيص بسياري از بيماريها كمك كننده است. در اين آزمايش، ظرف كوچكي به شما داده مي شود و از شما خواسته مي شود تا كمي از ادرار خون را در آن بريزيد. اين ظرف بايد كاملاً تميز باشد و البته، تنها با آب فراوان و صابون شسته شده باشد. جهت جمع آوري ادرار، بايد ابتدا كمي از ادرار خود را دفع كنيد، سپس اندكي از قسمت مياني ادرار خود را درون ظرف بريزيد و در انتها، باقيمانده ادرار خود را نيز دفع نماييد. جمع آوري قسمت ابتدايي يا انتهايي جريان ادرار، دقت آزمايش ادرار را به شدت كاهش مي دهد. وجود تنها چند ميلي ليتر ادرار در لوله آزمايش، جهت بررسي كافي است.

آزمون خوني بارداري

بتا HCG (گنادوتروپين جفتي انسان) هورموني است كه از جفت در حاملگي، همچنين به مقادير كمتر، از برخي بافتهاي ديگر ترشح مي شود. اين هورمون، در ابتداي بارداري باعث تحريك ترشح هورمون پروژسترون مي شود. اين هورمون از اوايل بارداري در ادرار خانم باردار وجود دارد و قابل اندازه گيري است ولي سطح سرمي آن، اطلاعات بيشتري در اختيار قرار مي دهد. از اندازه گيري سطح خوني بتا HCG علاوه بر تعيين بارداري، در ارزيابي رشد جنين در هفته هاي اول بارداري استفاده مي شود.

آزمون هاي عملكرد تيروئيدي

آزمونهاي عملكرد تيروئيد، از طريق اندازه گيري سطح خوني هورمونهاي تيروئيد، از عملكرد آن تخميني بعمل مي آورند. هورمونهاي تيروئيد، موجب تنظيم عملكرد متابوليك بدن مي گردند.

آزمون هاي عملكرد كليه

كليه ها، وظيفه پاكسازي برخي از مواد زايد و سمي كه حاصل متابوليسم مي باشند را برعهده دارند. تستهاي عملكرد كليه، قدرت دفع اين مواد را توسط كليه ها مورد ارزيابي قرار مي دهد. غالباً جهت اندازه گيري قدرت دفع كليه ها، غلظت برخي مواد در خون و ادرار همزمان اندازه گرفته مي شود. البته در بسياري موارد، ميزان مواد در ادرار جمع شده طي ?? ساعت اندازه گيري شده، متوسط آن محاسبه مي گردد. جهت اندازه گيري ميزان پروتئين يا كراتينين ادرار ?? ساعته، ظرفي به شما داده مي شود و از شما خواسته مي شود تا طي ?? ساعت آينده، ادرار خود را در آن ظرف جمع آوري كنيد. دقت كنيد كه هربار پس از جمع كردن هر نوبت ادرار، درپوش ظرف را محكم كنيد و ظرف را در جاي خنك نگهداري كنيد. گرم شدن ظرف موجب مخدوش شدن آزمايش مي گردد. در انتها، نام و مشخصات خود را روي ظرف بنويسيد و آن را به آزمايشگاه برگردانيد.

برونكوسكوپي

از برونكوسكوپي جهت مشاهده راههاي هوايي داخل ريه ها استفاده مي شود. بسته به نوع آزمايش و نياز پزشك، لوله اي نرم و قابل انعطاف، يا محم و غيرقابل انعطاف، از طريق بيني يا دهان وارد ناي و ريه ها مي شود و تصويري از راههاي هوايي دستگاه تنفسي در اختيار پزشك مي گذارد. همچنين مي توان از اين طريق، از راههاي هوايي نمونه برداري كرد يا جراحيهاي كوچكي انجام داد.

جهت انجام برونكوسكوپي

-? ساعت (بسته به نظر پزشك) قبل از انجام آزمايش، از خوردن و آشاميدن اجتناب كنيد.

- ممكن است پزشك، برخي از داروهاي شما را موقتاً قطع نمايد. پس كليه داروهاي مورد استفاده خود را

به پزشك خود اطلاع دهيد.

- در اثر استفاده از اسپري بي حس كننده، ممكن است احساس خفگي و ناراحتي نماييد ولي بدانيد كه اين اسپري، هيچ خطري براي شما ايجاد نخواهد كرد.

- چند ساعت پس از انجام آزمايش، پزشك به شما اجازه خوردن و آشاميدن خواهد داد.

- ممكن است تا چند روز پس از برونكوسكوپي، گلودرد داشته باشيد كه مساله مهمي نيست.

سي تي اسكن(توموگرافي كامپيوتري)

(توموگرافي كامپيوتري)

scan ، نوعي عكسبرداري با اشعه X است. در اين روش، اشعه X در مقاطع مختلف، شبيه برش، به عضو مورد نظر تابيده مي شود و توسط پردازش كامپيوتري، تصويري از مقاطع آن عضو بدست مي آيد كه در حالت عادي، با عكس ساده راديوگرافي ممكن نيست. بدليل توانايي CT scan در تمايز بافتهاي مختلف نظير ريه، استخوان و عروق خوني، اين روش در بررسي و تشخيص تومورها، بيماريهاي قلبي عروقي، جراحات و بيماريهاي عضلاني – اسكلتي مفيد مي باشد. همچنين با كمك تزريق ماده حاجب به داخل عروق، مي توان تصاوير دقيقي از ساختمان عروقي عضو مورد نظر تهيه كرد.

مزايا و معايب CT scan

مزايا:

- برخلاف تصويربرداري عادي با اشعه X ، تصويربرداري با روش CT ، جزئيات دقيقي از مشخصات بافتهاي مختلف را در اختيار قرار مي دهد.

- CT scan، بدون درد، غيرتهاجمي، مطمئن و ارزان است.

- تصوير CT ، به سرعت و آسان آماده مي شود. بعنوان مثال، در تصادفات، كه سرعت عمل در نجات جان بيمار بسيار مؤثر است، مي توان به سرعت از CT scan استفاده نمود.

- با كمك CT scan ، نياز به اقدامات تهاجمي تر جهت تشخيص بيماريها (نظير نياز به

جراحي يا نمونه برداري) كاهش يافته است.

معايب:

- ميزان اشعه X دريافت شده در اين روش (m Sv 10)، بيشتر از عكسبرداري عادي با اشعه X است.

- خانمها در صورتي كه احتمال بارداري مي دهند، حتماً بايد پزشك خود را مطلع سازند تا در صورت ضرورت انجام CT scan، اين عمل با رعايت نكات ايمني و استفاده از پوشش هاي محافظ انجام گيرد.

- احتمال وجود حساسيت به ماده حاجب، نادر است ولي وجود دارد. همچنين، مادران شيرده، تا ?? ساعت پس از تزريق ماده حاجب، بايد از شيردهي خودداري كنند.

سونوگرافي و اكوكارديوگرافي

در اين روش تصويربرداري، امواج فراصوت، از طريق وسيله اي در دست پزشك يا راديولوژيست، به بدن بيمار فرستاده مي شود و بازتاب اين امواج از بدن، بصورت تصاويري مقطعي نمايان مي گردد. با توجه به اينكه امواج فراصوتي براي انسان ضرر ندارد، از اين روش به ويژه در بررسي سلامت جنين در دوران بارداري استفاده مي شود ولي ساير انسانها هم ممكن است به دلايل مختلف نياز به سونوگرافي پيدا كنند. بعنوان مثال در بررسي پستانهاي خانمهاي جوان، بهتر از ماموگرافي عمل مي كند. همچنين در بررسي پروستات، كليه ها، كبد و مجاري صفراوي، همچنين دريچه هاي قلب، روش مناسبي مي باشد. اكوكارديوگرافي، روشي از سونوگرافي است كه در بررسي قلب، ساختمان و حركات آن و عروق بزرگ آن مورد استفاده قرار مي گيرد. برخلاف عكسبرداري اشعه X، CT و MRI، با كمك اكوكارديوگرافي مي توان از حركات قلب و عملكرد دريچه هاي آن نيز تصاويري بدست آورد.

شمارش كامل سلولهاي خون

شمارش كامل سلولهاي خون، آزمايشي كلي و ساده است كه از بسياري حالات سلامت و بيماري ها تأثير مي پذيرد و به همين دليل، نمايانگر نسبتاً خوبي از وضع كلي سلامت بدن است. در اين آزمايش تعداد سلولهاي مختلف خوني شمارش مي شوند:

تصوير

?- سلولهاي قرمز خون، كه كمبود آنها نشانه كم خوني (شايع ترين بيماري خون) مي باشد.

?- سلولهاي سفيد خون، كه قسمتي از دستگاه ايمني و دفاعي بدن هستند.

?- پلاكت ها، كه جزئي از سيستم انعقاد خون را تشكيل مي دهند.

عكسبرداري با اشعه X

اشعه X، نوعي پرتو الكترومغناطيس است كه قابليت عبور از بافتهاي مختلف بدن را – به ميزانهاي متفاوت – دارد. بعنوان مثال، از بافت ريه به آساني و از بافت استخوان به دشواري عبور مي كند. با وارد شدن اشعه X از يك طرف و ثبت اشعه عبور كرده از طرف ديگر بدن يا اعضاي بدن، مي توان تصويري از محتواي اعضا بدست آورد. همچنين در انواعي از عكسبرداري با اشعه X، همانند آنژيوگرافي و عكسهاي سريال لوله گوارش، با كمك عكسهاي متوالي و متعدد، اطلاعاتي از ساختار و عملكرد برخي آنها بدست مي آيد و با كمك تزريق مواد حاجب، بررسي اين اعضا با سهولت و دقت بيشتري ميسر مي گردد. استفاده از اشعه X در تصويربرداري، با افزايش آسيب پذيري سلولها و احتمال بروز بدخيمي همراه است. به همين دليل، در تهيه تصاوير راديوگرافي، همواره از حداقل ميزان اشعه لازم استفاده مي شود. با رعايت حداقل اشعه تابيده شده و كاهش تعداد دفعات انجام راديوگرافي و محدود كردن آن به موارد ضروري، اين عمل با خطر خاصي همراه نخواهد بود. با

اين حال، در كودكان و نوجوانان، همچنين در خانمهاي باردار، در صورت نياز به انجام راديوگرافي، رعايت برخي نكات ايمني نظير استفاده از پوشش مخصوص محافظ، الزامي است.

كولونوسكوپي

در اين آزمون، با كمك قرار دادن لوله اي در داخل روده، ساختار آن بررسي مي گردد. بدين ترتيب، پزشك مي تواند درون راست روده و روده بزرگ را مشاهده نمايد. همچنين مي تواند از ضايعات و نواحي مشكوك، نمونه برداري كند و يا جراحيهاي كوچكي انجام دهد. با كمك كولونوسكوپي مي توان ضايعات را مشاهده كرد و اعمال جراحي انجام داد اما در گذشته تنها عمل جراحي صورت مي گرفت.

گازهاي خون شرياني

برخلاف اكثر آزمايشهاي خوني، كه نمونه خون از سياهرگها گرفته مي شود، نمونه اين آزمايش از خون سرخرگي بدست مي آيد. در اين آزمايش، اكسيژني كه در خون، از ريه ها به بافتهاي بدن حمل مي گردد، همچنين دي اكسيد كربني كه از سلولهاي بدن توليد شده و توسط خون به ريه ها، كليه ها و كبد منتقل مي گردد، اندازه گيري مي شود. همچنين، عوامل ديگري نظير ميزان اسيديته خون نيز محاسبه مي شود. بهمين دليل از اين آزمايش، معمولاً جهت سنجش كفايت اكسيژن رساني و عملكرد مطلوب ريه ها و كليه ها و سيستم متابوليسم بدن در بيماران بستري در بيمارستان استفاده مي شود. انجام اين آزمايش، ساده است، نتيجه آن، فوراً حاضر مي گردد و كاربرد زيادي نيز در موارد اورژانس دارد.

گاستروسكوپي

جهت انجام گاستروسكوپي

- احتمالاً پزشك از شما خواهد خواست كه تا ?? ساعت پيش از انجام آزمايش، از خوردن و آشاميدن پرهيز كنيد تا معده، خالي و قابل مشاهده باشد.

- جهت تسهيل انجام آزمايش و راحتي شما، احتمالاً پزشك از يك آرامبخش ملايم استفاده خواهد كرد.

- يك ماده بي حس كننده موضعي، به داخل دهان و حلقتان اسپري خواهد شد. اين كار ممكن است باعث ايجاد سرفه يا به ظاهر احساس خفگي شود ولي هيچگونه خطري برايتان ايجاد نخواهد كرد.

- بطور عادي، وجود لوله اندوسكوپ در داخل لوله گوارش، بدون درد است ولي ممكن است حركت آن در مري و معده باعث احساس ناراحتي، سرفه يا تهوع شود. گرچه اين احساس ناخوشايند است ولي هيچگونه خطري برايتان ايجاد نخواهد كرد.

- در صورتي كه جهت انجام آزمون، از داروهاي آرام بخش استفاده شده باشد، لازم است اندكي پس از آزمون، استراحت

نماييد و سپس با كمك همراهان به منزل بازگرديد.

لاپاروسكوپي

لاپاروسكوپي

لاپاروسكوپي، اقدامي تشخيصي است كه طي آن، پزشك با عبور دادن لوله اي به داخل شكم، محتويات شكم را مشاهده و بررسي مي كند، از مايعات و ترشحات فضاي شكم نمونه برمي دارد، از ضايعات بيوپسي برمي دارد و حتي انواعي از جراحي را انجام مي دهد. لوله لاپاروسكوپي، لوله اي است كه از طريق دوربيني كه در رأس آن قرار داده شده، امكان مشاهده محتويات شكم را فراهم مي آورد. اين لوله حدود cm ? قطر و cm ?? طول دارد و از طريق ايجاد برشي كوچك در سطح شكم، به داخل شكم فرستاده مي شود. همچنين مي توان وسايل كوچك جراحي را نيز از اين طريق وارد فضاي شكم كرد و بيوپسي برداشت يا اعمال كوچك جراحي انجام داد.

جهت انجام لاپاروسكوپي

احتمالاً پزشك از شما خواهد خواست تا بمدت ??-? ساعت از خوردن و آشاميدن و از مصرف برخي داروها اجتناب كنيد.

- معمولاً جهت انجام لاپاروسكوپي، از بيهوشي سطحي استفاده مي شود. پس از انجام بيهوشي، يك سوند ادراري به داخل مثانه فرستاده مي شود تا مثانه تخليه گردد.

- سپس، پوست شكم تميز مي شود و برش كوچكي در بالا يا پايين ناف داده مي شود. از طريق يك سوزن، گاز دي اكسيد كربن به داخل شكم فرستاده مي شود تا با اتساع شكم، امكان مشاهده داخل آن فراهم گردد.

- برشهاي كوچك ديگري نيز جهت ورود ابزار جراحي ايجاد خواهد شد.

- گهگاه، در صورت وجود مايعات در فضاي شكم، لوله كوچكي از طريق جدار شكم، قرار داده مي شود تا مايع براي چند روز پس از لاپاروسكوپي، به بيرون از شكم

منتقل شود.

- برخلاف جراحي، پس از لاپاروسكوپي، بيمار مدت زيادي به استراحت نياز نخواهد داشت.

ماموگرافي

در اين روش، همانند ساير روشهاي عكسبرداري با اشعه X ، تصويري از داخل بافت پستان بدست مي آيد. با كمك ماموگرافي، پزشك معالج از وجود توده ها و بيماريهاي خوش خيم يا بدخيم (سرطاني) پستان مطلع مي گردد. توصيه مي گردد همه زنان بالاي ?? سال، سالانه جهت انجام معاينه پستان و ماموگرافي، به پزشك خود مراجعه نمايند. زيرا انجام معاينه و ماموگرافي، در تشخيص زودرس و به موقع بيماريهاي بدخيم پستان (كه ازجمله شايعترين سرطانها در خانمها مي باشند) بسيار كمك كننده است و درمان مناسب آن را امكان پذير مي سازد. ميزان تشعشع در ماموگرافي، بسيار كم است و انجام آن، بدون خطر است. با اين حال، خانمهاي باردار، بايد راديولوژيست را مطلع نمايند تا جهت انجام ماموگرافي، از پوششهاي محافظ ويژه استفاده گردد.

اطفال و كودكان

درد رشد در كودكان

نويسنده:دكتر رضا شياري

مقدمه:

نيمه هاي شب حسن آقا با سر و صداي پسرش حميد از خواب بيدار شد. او همسرش را ديد كه سراسيمه به سمت اتاق حميد مي رود. حسن آقا نيز با نگراني خود را بر بالين پسرش رساند. حميد از درد عضلات هر دو ساق پاهايش ناله مي كرد. همسر حسن آقا مضطرب شروع به ماساژ پاهاي پسرش كرد. حسن آقا نيز دستش را روي پيشاني حميد گذاشت ولي او تب نداشت. حميد فقط از درد عضلات هر دو ساق پاهايش شكايت داشت. حميد بعد از ظهر روز گذشته پس از بازي در پارك سر حال و بدون هيچ مشكلي به بستر رفته بود. ولي اكنون كه حدود ساعت 2 صبح بود با درد عضلات پاها و با گريه از خواب بيدار شده بود. حسن آقا ابتدا تصميم گرفت كه

حميد را به نزديك ترين مركز درماني برساند به همين دليل بلافاصله براي بيرون رفتن آماده شد و لي پس از چند دقيقه متوجه شد كه پسرش با ماساژهاي ملايم مادرش به خواب رفته است. سرانجام تصميم گرفتند كه فردا به محض بيدار شدن حميد از خواب به پزشك مراجعه نمايند. صبح حدود ساعت 7 حميد از خواب برخاست و از اينكه پدر و مادرش را در كنار بستر خود آماده ديد تعجب كرد، علت را پرسيد و جالب اينكه او حتي خاطره شب گذشته را نيز به ياد نداشت؟ ! !

مشكل حميد با مراجعه والدين به پزشك متخصص مشخص شد. مشكل حميد درد رشد بود.

درد رشد چيست؟

درد رشد مشكلي است كه معمولا در سنين 3 الي 12 سالگي در كودكان ديده مي شود. در حدود 10 الي 30 درصد كودكان در اين رده سني حداقل يك بار به اين مشكل دچار مي شوند. اين درد فقط در عضلات ايجاد شده و بايد كاملا از درد مفاصل يا استخوان تفكيك داده شود. به همين دليل ضرورت ويزيت توسط يك پزشك متخصص و مجرب را مي طلبد. درد بيشتر اوقات دو طرف و در اندام تحتاني مشاهده مي شود و در جنس مونث شيوع بيشتري دارد.

خصوصيات درد رشد عبارتند از:

- درد در عضلات پا بيشتر مشاهده مي شود و ارتباطي با درد استخوان و مفاصل ندارد.

- در بيشتر موارد به صورت دو طرفه (قرينه) است.

- اغلب در غروب يا نيمه هاي شب ايجاد مي گردد.

- در بيشتر موارد سابقه يك فعاليت بدني قابل توجه در روز گذشته وجود دارد.

- درد در هواي سرد شديدتر مي شود.

-

درد به بي قراري و ناله در كودك منجر مي شود.

- و در آخر درد به بي خوابي در كودك و والدين منجر مي شود.

درد رشد چگونه تشخيص داده مي شود؟

درد رشد همان گونه كه عنوان شد بايد از ساير علل جدي درد در كودك تفكيك گردد. اين تفكيك با شرح حال دقيق، معاينه باليني و گاهي حتي ارزيابي هاي پاراكلينيكي صورت مي گيرد.

چنانچه بيمار خود قادر به تفكيك درد عضله از استخوان و يا مفصل باشد و خصوصياتي را كه در بالا به آن اشاره شد، داشته باشد معمولا نياز به بررسي هاي ديگر نيست؛ در غير اين صورت ارزيابي هاي پاراكلينيكي لازم است.

ارزيابي هاي پاراكلينيكي لازم در درد رشد چيست؟

- راديوگرافي از محل درد جهت رد احتمالي مشكلات استخواني يا مفصلي

- نمونه خون جهت بررسي كامل؛ شمارش سلول هاي خون، ميزان هموگلوبين، قند، كليه و گاهي فاكتورهاي روماتيسمي

- ارزيابي تيتر ASO، هورمون هاي تيروئيدي و آنزيم هاي عضلاني

- گاهي استفاده از نوار عضلاني نيز در موارد خاص ضروري است.

اين درد معمولا در كودكاني كه سندرم هيپرموبيليتي رنج مي برند شديدتر و متداول تر است. درمان خاصي براي آن وجود ندارد ولي اقدامات زير تا حدود بسيار زيادي منجر به كاهش درد و بهبودي در كودك مي شود:

- از ميزان فعاليت بدني شديد در عصرها كاسته شود.

- استفاده از آب گرم پس از فعاليت بدني و يا قبل از رفتن در بستر.

- مصرف فراوان مايعات به همراه مواد قندي (مانند عسل + شير) قبل از خواب، آب ميوه تازه، سبزيجات، گردو، فندق و ميوه هاي خشك در طول روز.

- كودك را در فصول

سرد سال با جوراب بخوابانيد.

- در صورت امكان، قبل از خواب پاها توسط والدين به مدت 10- 5 دقيقه آرام ماساژ داده شود.

- در موارد شديد با نظر پزشك متخصص، استفاده از داروهاي ضد التهابي غير استروئيدي توصيه مي شود.

منبع: ماهنامه دنياي سلامت شماره ي 29

عينك و لنزهاي تماسي براي كودكان

نويسنده: پرنده افشاري

چرا بعضي ها به عينك احتياج دارند ولي عده اي ديگر از آن بي نيازند ؟ چشم هاي افراد متفاوت هستند . نه فقط از نظر رنگ بلكه از نظر عملكرد و ميزان ديد .

بعضي وقت ها تمام قسمت هاي چشم هماهنگ با يكديگر وظايف خود را انجام نمي دهند ولي عينك هاي طبي و لنزهاي تماسي كه آنها را لنزهاي اصلاحي نيز مي نامند مي توانند به بيشتر افراد براي ديد واضح تر كمك نمايند.

- طرز كار چشم ها

تخم چشم شامل قرينه ، بافت شفاف كه به تمركز چشم كمك مي نمايد ، عنبيه ، قسمت رنگي چشم ، مردمك كه نور را به داخل چشم هدايت مي كند و شبكيه در انتهاي كره چشم مي باشد . وقتي اجزاي چشم همه به طور هماهنگ وظايف خود را انجام دهند كودك دچار مشكلات بينايي نمي شود. وقتي چشم تصويري را مي گيرد و آن را به مغز مي فرستد ، مغز آن را تعبير و تفسير كرده و در نتيجه ما مي توانيم ببينيم مثلا اگر فيلي جلو روي شخص باشد ، مغز فورا تشخيص مي دهد «اين يك فيل است.»

چشم ها براي اين كه بتوانند دقيقا تصوير را روي شبكيه بياندازند نياز به شكستن اشعه هاي نور دارند. هر چه شبكيه دقيق

تر تصوير را ثبت نمايد، مغز بهتر آن را تعبير مي نمايد و شخص شيء را واضح تر مي بيند .

انكسار ، كلمه جالبي است كه به معناي شكست اشعه هاي نور مي باشد . اگر شخص ناراحتي ديد داشته باشد اغلب ناشي از مشكلات انكساري است. عينك يا لنزهاي تماسي چون مي توانند مشكلات انكساري را برطرف نمايند مورد توجه هستند . به عبارت ديگر آنها اشعه هاي نور را طوري مي شكنند كه شخص بتواند واضح تر ببيند. جراحي با ليزر نيز مي تواند بعضي از مشكلات بينايي را برطرف نمايد ، ولي چون كودكان در حال رشد هستند براي آنها توصيه نمي شود.

- نزديك بيني و دوربيني

نزديك بيني و دوربيني جزو مشكلات انكساري معمولي هستند و به آساني اشتباه مي شوند .

نزديك بيني : به معناي آن است كه شخص مي تواند اشياي نزديك را ببيند مثل كتاب ولي با ديدن اشياي دور مشكل دارد.

دوربيني : به اين معناست كه شخص اشياي واقع در دور دست را تشخيص مي دهد ولي از ديدن آن چه نزديك به اوست عاجز است مثل خواندن نوشته هاي يك كتاب .

در هر دو مورد تصوير دقيقا شبكيه قرار نمي گيرد . در نزديك بيني تصوير در جلو شبكيه تشكيل مي گردد و در دور بيني تصوير در پشت شبكيه شكل مي گيرد . شكل كره چشم شخص نيز مي تواند باعث مشكلات انكساري شود.

يكي ديگر از مشكلات انكساري «آستيگمات» مي باشد . يعني ناهموار بودن شكل قرنيه كه در نتيجه نور را در جهات مختلف مي شكند. اين عمل باعث

غير طبيعي نشان دادن آنچه شخص مي بيند شده و اشيا مبهم و نامشخص به نظر آيند .

عينك و لنزهاي تماسي ديد را تصحيح كرده و به چشم اجازه مي دهند نور را دقيقا روي نقطه خاص شبكيه تنظيم نمايد . نقطه اي كه واضح ترين تصوير را مي سازد . چون چشم هاي افراد متفاوت هستند بنابراين عينكي كه ممكن است ديد يك نفر را به بهترين وجه تأمين نمايد براي ديگري تصاويري تيره و تار به وجود آورد . اگر تا به حال عينك شخص ديگري را به چشم زده باشيد حتما اين مسئله را تجربه كرده ايد.

اگر شما و يا كودكتان به عينك احتياج داشته باشد پزشك ، نسخه لازم را برايتان مي نويسد . اين نسخه به معناي آن نيست كه دارويي را از داروخانه تهيه نماييد بلكه حاوي شماره اي است كه روي آن نوشته شده است . كساني كه قرار است براي شما عينك درست نمايند نياز به اين شماره دارند تا بتوانند عدسي هايي بسازند كه شكستن نور توسط چشم را تصحيح نمايد . به خاطر داشته باشيد هدف درست در مركز شبكيه قرار دارد.

- معاينات چشم :

اگر كودك مشكلي از نظر بينايي دارد ، پدر و مادر او را نزد پزشك مي برند . اين ممكن است قسمتي از معاينات هميشگي توسط پزشك باشد . اما اگر پزشك تشخيص دهد كودك نياز به عينك دارد بايد حتما به متخصص چشم مراجعه كنيد . ممكن است مراجعه بعدي شما پيش چشم پزشك ، بينايي سنج و يا عينك ساز باشد. فرق اين افراد در

چيست؟

چشم پزشك ، پزشكي است كه براي درمان مشكلات بينايي تربيت شده است كه مي تواند در ضمن جراح چشم نيز باشد .

بينايي سنج ، شخصي است كه تخصص او در محاسبه شماره عينك و يا لنز مي باشد .

و عينك ساز فقط طبق تجويز پزشك متخصص و يا بينايي سنج عينك مي سازد و مي فروشد .

به هنگام معاينه چشم از بيمار خواسته مي شود كه از روي يك تابلو حروفي را كه به اندازه هاي مختلف نوشته شده است بخواند و يا ممكن است از شما خواسته شود به متني در فاصله نزديك نگاه كنيد . مانند خواندن از روي يك كتاب . اين آزمايشات چگونگي ديد شما را اندازه گيري مي نمايد .

اگر نياز به عينك داشته باشيد با قرار دادن چيزي شبيه يك عينك بزرگ روي چشمان شما عدسي هاي مختلف را امتحان مي كنند تا آن كه بهترين ديد را به شما مي دهد مشخص شود .

- بخش جالب

اگر قرار است از عينك استفاده كنيد ، اكنون وقت انتخاب قاب عينك است اين قسمت مي تواند جالب ترين بخش باشد . قابي را انتخاب كنيد كه راحت و مقاوم باشد و در ضمن مطمئن باشيد كه از آن خوش تان آمده است . آن را به چشم خود امتحان كنيد . عدسي ها مي توانند از مواد مختلف ساخته شوند مثل شيشه هاي ايمن و پلاستيك (پلي كربنات)

شيشه معمولا سنگين بوده و ممكن است بشكند . پلاستيك به سرعت خراش پيدا مي كند اما براي كودكان بهترين انتخاب است .

وقتي عينك

به چشم بزنيد يقينا مي خواهيد اطلاعاتي نيز درباره تميز كردن آن داشته باشيد . بهتر است جعبه عينك داشته و در مواقعي كه آن را به چشم نمي زنيد در جعبه قرار دهيد .

اگر مي خواهيد از لنزهاي تماسي استفاده كنيد (نه براي كودكان) بايد از چشم پزشك و يا بينايي سنج اطلاعاتي در مورد نوعي كه براي شما مناسب است كسب كنيد . بعضي از آنها يك بار مصرف بوده و انواع ديگر نياز به تميز شدن دارند . وقتي آموختيد كه كدام نوع مناسب شما مي باشد مي توانيد شروع به استفاده نموده و در چگونه گذاردن در چشم و تميز نگه داشتن آن مهارت پيدا نماييد.

اما بهترين قسمت استفاده از عينك يا لنزهاي تماسي اين است كه چگونه شما بتوانيد بهتر ببينيد . در اين صورت همه چيز دنيا براي شما زيباتر خواهد شد !

منبع : KidsheaLth For Kids

برگرفته از: ماهنامه پيام زن شماره 195

پيشگيري از بيماري در كودك

نويسنده:دكتر شانتي گاس

مترجم:دكتر امين عطاران زاده

بسياري از بيماري ها به علت عوامل عفوني نظير باكتري ها ، ويروس ها ، قارچ ها ،تك ياخته ها و انگل ها مي باشند .

باكتري ها ،موجودات ميكروسكوپي هستند كه بعضي از آن ها به طور طبيعي و بي خطري روي پوست ،درون بيني ،دهان ، گلو ، ريه ها و روده ها زندگي مي كنند .كاهش مقاومت و دفاع بدن به آن ها اجازه مي دهد كه تكثير يافته و موجب بيماري گردند .ساير باكتري ها از خارج به بدن وارد شده و موجب عفونت مي گردند .

ويروس ها از باكتري ها كوچكتر

بوده و مسئول عفونت هايي نظير سرماخوردگي ،آبله مرغان ، اوريون ، سرخك و هپاتيت مي باشند .قارچ ها موجب انواع عفونت هاي قارچي و كچلي مي شوند .تك ياخته ها موجب بيماري هايي نظير اسهال آميبي ،اسهال ژيارديايي و مالاريا مي گردند . انگل ها شامل انواع كرم ها و شپش ها و حشرات انگلي بدن هستند .

انتشار بيماري

بيماري ها اغلب به وسيله ي باكتري ها يا ويروس هايي كه توسط تنفس ،سرفه و عطسه به وسيله فرد مبتلا صورت مي گيرد انتشار يافته و از طريق تنفس ، گوارش و ...وارد بدن بقيه مي گردند .برخي از بيماري ها به وسيله ي تماس پوستي منتقل مي شوند .آب يا غذاي

آلوده مي تواند موجب بيماري هايي نظير اسهال ،وبا و تيفوييد بشود .حشرات مخصوصاً مگس ها مي توانند كثافت و آلودگي را به وسيله بدن خود حمل نموده و غذاها را با نشستن روي آن ها آلوده سازند .برخي پشه ها مي توانند با نيش زدن موجب انتقال مالاريا شوند .

بدن انسان يك مكانيسم دفاعي پيچيده دارد .پوست به عنوان يك سد دفاعي در برابر عفونت ها عمل مي كند .لوزه ها نيز يك عمل دفاعي در برابر عفونت دارند .غدد لنفاوي و طحال ،بعضي از سلول هاي سفيد خون را توليد نموده كه به موجودات مهاجم ،حمله مي كنند .

مغزاستخوان همچنين برخي از سلول هاي سفيد خوني را ساخته كه باكتري ها را مي كشند .بسياري از اندام ها در بدن مثل تيموس ،طحال ، غدد لنفاوي و مغز استخوان بر عليه عفونت ها ،آنتي بادي (پادتن )توليد

مي كنند .

در كاربرد عملي ،آب و غذا بايستي تميز بوده و از معرض مگس ها دور نگه داشته شوند غذاها بايد به طور بهداشتي تهيه شده و دست ها قبل از غذا خوردن شسته شوند .درمعرض هواي سرد ناگهاني قرار گرفتن بايستي اجتناب شود .تا حد امكان ، تماس با ساير افراد مبتلا به سرماخوردگي و سرفه يا بيماري هاي عفوني بايد محدود شود .

ايمني غير فعال (غير مستقيم )

كودك در درون رحم مقداري از آنتي بادي ها را از مادر خود از طريق جفت دريافت نموده و پس از تولد نيز از طريق شير مادر اين امر ادامه مي يابد . اين ايمني براي كودك چند ماه ادامه خواهد داشت .

بدن نوزاد در صورتي كه مادر بر عليه بعضي بيماري ها واكسن نزده باشد يا به آن مبتلا نشده باشد ،ايمني نخواهد داشت ؛مثل كزاز ، سل ، سياه سرفه و ...

ايمني فعال

ايمن شدن در نتيجه ايمني فعال به وجود مي آيد .حمله يك بيماري نظير سياه سرفه ،ديفتري ، سرخك ، پوليوميليت (فلج اطفال )مي تواند موجب ايمني طولاني در برابر بيماري ها بشود ،اما اين يك روش نامناسب جهت كسب ايمني مي باشد .

واكسيناسيون

بسياري از بيماري ها را مي توان به وسيله ي واكسيناسيون جلوگيري نمود . اين تعداد روز به روز بيشتر مي شوند ،اما بسيار قابل توجه است كه عده اي از مردم از اين امر غفلت مي ورزند .گاهي كودك به علت فقدان زمان كافي در نتيجه كارهاي خانه ،شغل والدين بيماري خانواده و مراسم مختلف ، واكسينه نشده و

گاهي نيز به علت تنبلي اين كار به تعويق مي افتد .

ولي يك روز صبح مي بينيد كه كودك شروع به سرفه نموده و صدايش بسيار شبيه سياه سرفه مي گردد !در اينجا گفتن «اي واي من وقت كافي نداشتم »را زياد خواهيد شنيد .واكسيناسيون يك قسمت ضروري در پرورش اطفال مي باشد ،بنابراين هرگونه تلاش براي تكميل برنامه واكسيناسيون در زمان معين ،بايستي صورت بگيرد .

در حال حاضر ،از طريق راديو ، تلويزيون ، روزنامه ها و مجلات ، اطلاعات زيادي در اختيار مردم قرار مي گيرد .

برنامه واكسيناسيون بر مبناي تكميل واكسيناسيون اوليه در اولين سال زندگي مي باشد .با وجود اينكه واكسنها در حال پيشرفت مي باشند ،در مورد تزريق واكسنها هنوز مشكلاتي وجود دارد ،اول اينكه مادران اظهار مي دارند كه نمي توانند تزريق به فرزندشان را تحمل نمايند .

كودك هنگامي كه تزريق واكسن دارد ،محبت مادر و پدر را دريافت مي كند و قطعاً والدين در اين زمينه مسئول هستند .ممكن است پس از واكسيناسيون مقداري تب و درد تا يك دو روز وجود داشته باشد اما اين ميزان با هر واكسيناسيون فرق مي كند .بايستي توجه داشت كه اين ناراحتي كودك در مقابل بيماري هاي شديد كه جلوگيري مي شوند ،ناچيز است .

واكسن «ب .س.ژ »

واكسن «ب .س .ژ »كودك را در برابر سل محافظت مي كند . اگر كودك در بيمارستان متولد شود ،به احتمال زياد قبل از ترخيص از بيمارستان ،اين واكسن را دريافت خواهد كرد .در غير اين صورت بايستي در چند هفته اول زندگي او را واكسينه كرد .اين

واكسن را مي توان با اطمينان ،همزمان با واكسن سه گانه (كزاز ، ديفتري ، سياه سرفه )و همچنين واكسن فلج اطفال تلقيح نمود .

اين واكسن را در زير جلد ،به عبارت ديگر در ناحيه ي شانه ي چپ و در داخل پوست با سوزن ظريف تزريق مي كنند .برآمدگي ناشي از تزريق در عرض يك تا دو روز بعدي از بين خواهد رفت و تا 6 الي 8 هفته بعد اتفاقي نمي افتد .سپس محل تزريق متورم و كمي زخم شده و ترشح مقداري ماده ي آبكي شروع مي شود .

اين حالت 6 هفته ادامه و سرانجام بهبود يافته و اثر كوچكي باقي مي ماند . طي اين مدت تب يا ناراحتي ديگري به وجود نخواهد آمد .

به ندرت ممكن است بعد از 6 الي 8 هفته پس از تزريق ،يكي از غدد لنفاوي ناحيه ي زير بغل مختصري متورم بزرگ گردد .در صورت وجود اين حالت ،سريعاً به پزشك مراجعه كنيد .

واكسن سه گانه

واكسن سه گانه،ايمني بر عليه ديفتري ،سياه سرفه و كزاز را فراهم

مي آورد.اين واكسن را بايستي در حوالي هفته ششم تا هشتم زندگي ،به كودك تزريق كرد .تزريق اين واكسن معمولاً در قسمت خارجي سطح ران انجام مي شود .كودك ممكن است يك يا دو روز بعد تب و درد داشته باشد كه مي توان به وسيله ي گرم كردن محل آن را تخفيف داد .

دومين و سومين تزريق به فاصله 6 تا 8 هفته انجام خواهد شد .اگر بهر دليلي بين اولين و دومين تزريق تأخير چند هفته اي وجود داشت ،احتياجي

به از سرگيري برنامه واكسيناسيون نمي باشد .ساير زمان هاي يادآوري در جدول برنامه ايمني سازي آورده شده اند .

واكسن فلج اطفال

اين واكسن به طورخوراكي داده مي شود .سازمان بهداشت جهاني در حال حاضر توصيه مي كند كه اولين نوبت را بلافاصله پس از تولد به كودك داد .

نوبت بعدي را مي توان همزمان با نوبت هاي واكسن سه گانه تكرار كرد . در صورتي كه كودك اسهال دارد ،نبايستي در دادن واكسن تأخير كرد ، ولي پس از بهبودي بايستي يك بار ديگر تكرار نمود .

پس از دادن واكسن فلج اطفال نيازي به اجتناب از شيردهي نيست و مي توان بلافاصله پس از آن ،كودك را تغذيه كرد و برنامه تغذيه و شير خوردن طفل نبايستي تغيير كند .

نوبت هاي يادآور در جدول آورده شده است .

واكسن سرخك

در كشورهاي جهان سوم توصيه مي شود كه بين 9 تا 12 ماهگي اين واكسن را به كودكان تزريق نمود ،زيرا در اين كشورها شيوع زودرس سرخك وجود دارد .5 تا 6 روز پس از تزريق واكسن ،كودك ممكن است مقداري تب و پوست برافروخته اي داشته باشد كه جاي نگراني نيست و پس از يك يا دو روز خوب مي شود ايمني در تمام طول عمر وجود خواهد داشت .نوبت يادآور در جدول ذكر شده است .

واكسن MMR

اين واكسن تركيبي از سه واكسن بر عليه بيماري هاي سرخك ، اوريون و سرخجه مي باشد كه تا چندي پيش در مراكز بهداشتي عمومي در دسترس نبود و فقط در برخي مراكز اختصاصي و پژوهشي وجود داشت ،اما هم اكنون

قسمتي از برنامه واكسيناسيون است .در صورت تزريق اين واكسن ، احتياجي به تزريق واكسن سرخك نمي باشد .

نكات قابل توجه

بيماري هاي خفيف نظير سرفه و سرماخوردگي و تب خفيف براي واكسيناسيون كودكان ،منعي ندارد .به هر حال ،مي توانيد در اين صورت سه يا چهار روز صبر كنيد ولي نبايستي از واكسيناسيون فراموش كرده و يا بيش از حد آن را به تأخير انداخت .

برنامه ايمن سازي كودكان نارس يا كم وزن نيز طبق جدول ايمن سازي عادي است و تجويز به موقع واكسنها اكيداً توصيه مي شود .

سوء تغذيه نه تنها مانعي براي واكسيناسيون نيست ،بلكه بايستي در زمان معين انجام گردد .فاصله بين نوبت سوم واكسن سه گانه و يادآور سه گانه نبايستي كمتر از 6 ماه باشد .پس از پايان 6 سالگي ،تلقيح واكسن سه گانه مجاز نيست و درصورت لزوم بايستي

به جاي آن از واكسن دو گانه ويژه بزرگسالان استفاده نمود .

برنامه ايمن سازي همگاني كودكان

با توجه به شرايط بهداشتي كشور جمهوري اسلامي ايران

(سن )=بدو تولد، ( نوع واكسن )= « ب . س . ژ » _ فلج اطفال _ هپاتيت ب

(سن )=2 ماهگي ، ( نوع واكسن )= سه گانه _ فلج اطفال _ هپاتيت ب

(سن )=4 ماهگي ، ( نوع واكسن )= سه گانه _ فلج اطفال

(سن )=6 ماهگي ، ( نوع واكسن )= سه گانه _ فلج اطفال _ هپاتيت B

(سن )=12 ماهگي ، ( نوع واكسن )= MMR

(سن )=18 ماهگي ، ( نوع واكسن )= سه گانه _ فلج اطفال

(سن )=6 _ 4

سالگي ، ( نوع واكسن )= سه گانه _ فلج اطفال _ MMR

( سن ) = 16 _ 14 سالگي ، ( نوع واكسن ) = دو گانه بزرگسالان

در مورد كودكان نارس و وزن كمتر از 2 كيلوگرم ،برنامه واكسيناسيون هپاتيت B به صورت زير است :بدو تولد ، يك ماهگي ، دو ماهگي ، شش ماهگي .

هنگام زخمي شدن كودك چه بايد كرد ؟

پس از جراحت قسمتي از بدن كودك حتماً بايستي در مورد كزاز آگاه بود .

اين امر بستگي دارد به :

الف )اين جراحت در خانه ، باغ يا خيابان اتفاق افتاده است ؟

ب )آخرين نوبت دريافت واكسن دو گانه يا سه گانه چه موقع بوده است ؟

اگر جراحت در خانه اتفاق افتاده و برنامه واكسيناسيون كامل باشد ،به مورد خاصي به جز

مراقبت از زخم احتياج نمي باشد .اگر زخم بيرون از خانه اتفاق افتاده است و آخرين نوبت دريافت واكسن كزاز (به صورت تنها يا دو گانه يا سه گانه )يك يا دو سال اخير مي باشد .نياز به كار خاصي نيست ؛اما اگر از آخرين نوبت دريافت واكسن ،بيشتر از 2 سال گذشته باشد ، يك نوبت يادآور بايستي تزريق كرد .

باكتري مسئول كزاز در خاك رشد و تكثير مي يابد ،به خصوص هنگامي كه مدفوع گاو و اسب در خاك وجود داشته باشد .بنابراين هر گونه جراحت در خيابان و باغ مي تواند منجر به كزاز شود .مهم ترين مسئله ،تميز كردن زخم با مقادير كافي آب مي باشد .مي توان از محلول هاي ضد عفوني كننده نيز استفاده كرد .اگر

زخم عمقي باشد ،بايد به خوبي تميز ضد عفوني و پانسمان شود .در صورت ايجاد زخمهاي عميق يا وسيع بايستي با پزشك مشورت كرد زيرا ممكن است احتياج به بخيه زدن وجود داشته باشد .

هر چه زودتر كثافات و آلودگي از زخم پاك شود ،احتمال خطر ايجاد كزاز يا ساير عفونت ها ،كمتر خواهد بود .اگر قبلاً واكسن كزاز دريافت نشده باشد ،بايستي كودك را به بيمارستان برده و با پزشك مشورت كرد .

ايمن سازي مادر

نوزاد هيچ دفاعي در برابر كزاز ندارد ،اما اگر مادر واكسن زده باشد ،او هم دفاع كافي را از طريق جفت كسب خواهد كرد .يك خانم حامله بايد دوباره واكسن دوگانه را به فاصله ي يك ماده دريافت كند .دومين نوبت بايستي حداقل يك ماه قبل از زايمان باشد .اين ايمن سازي ، دفاع كافي و مناسب براي مادر و جنين فراهم مي آورد .در حاملگي هاي بعدي ، فقط يك نوبت واكسيناسيون كافي مي باشد .درحقيقت ، توصيه مي شود كه همه دختران و زنان بالغ دو نوبت واكسن كزاز يا دوگانه را دريافت كنند ،زيرا ممكن است در كودكي ، آن ها را دريافت نكرده باشند .

منبع:كتاب شما و فرزندانتان

دماي اتاق نوزاد

دماي 20درجه c ( سانتي گراد )، از سوي متخصصين به عنوان دمايي مناسب براي اتاق كودك از همان دوران نوزادي شناخته شده است، معمولاً كودك هواي گرم و مطبوع را به هواي سرد ترجيح مي دهد، اما به اين نكته نيز بايستي توجه شود كه هواي خيلي گرم نيز علاوه بر اين كه موجب خشك شدن مخاط حلق و بيني گرديده و از

اين طريق زمينه ابتلا به بيماري هاي تنفسي در كودك را آماده مي سازد، باعث عرق كردن و بيقرار شدن او نيز مي گردد.

درجه حرارت اتاق كودك را مي توان به راحتي با نصب دماسنجي درآن كنترل نمود. البته تا حد امكان بايستي همه فضاي خانه از دماي يكساني برخوردار باشد تا بدين ترتيب بردن كودك از اتاقي به اتاق ديگر موجب سرماخوردگي او نشود.

شايان ذكر است كه يكي از مهمترين دلايل سرماخوردگي، تغييرات ناگهاني دما از يك محيط به محيط ديگر است.

همزمان با كنترل درجه حرارت اتاق نوزاد، تنظيم درصد رطوبت نيز از اهميت ويژه اي برخوردار است. بدين منظور رطوبتي در حدود 40 تا 55 درصد بسيار مناسب است. البته در فصل زمستان، درصد رطوبت را بايد تا حدي كاهش داد، اما اين كاهش نبايد طوري باشد كه شيشه ها ديگر بخار نكنند. بنابراين روشن كردن دستگاه بخور و يا قرار دادن يك كتري يا هر ظرف حاوي آب ديگري بر روي شوفاژ يا بخاري به منظور تأمين رطوبت كافي امري ضروري است.

درفصل سرما كه وسايل گرمازا مرتباً روشن مي باشند، از مقدار اكسيژن موجود در هواي داخل منزل كاسته مي شود، بنابراين مي توان با بردن كودك به اتاقي ديگر و بستن درآن و بازكردن يكي از پنجره ها هواي داخل را تعويض نمود.

منبع: كتاب كودك من

بهداشت اتاق كودك

اتاق كودك، به علت حساسيت خاص چند ماه نخست، بايستي مرتباً تميز شود. بدين منظور :

- هرگز با حضور كودك اتاق را جارو نكنيد، بالاخص با جارو دستي.

- مناسب ترين راه، عدم استفاده از فرش و موكت در اتاق

بچه است كه متأسفانه دركشور ما امكان آن زياد فراهم نيست. فرش و موكت هر دو از كف پوشهايي محسوب مي شوند كه گرد و غبار را به خود گرفته وجارو كردن آنها همراه با بلند شدن اين ذرات ريز و آلوده كردن هواي داخل محيط منزل است. از مشكلات ديگر اين كف پوشها، فراهم نبودن امكان شستشوي روزانه و يا حداقل چند روز به چند روز آنهاست.

- هرگاه قصد جاروكشيدن يا گردگيري داريد، كودك را به محل ديگري برده و در اتاق را ببنديد. براي گردگيري كردن از دستمال مرطوب و آغشته به الكل صنعتي استفاده نماييد.

- هر چند وقت يكبار، اسباب بازيهايي را كه كودك با آنها درتماس است، با محلول آب و ضدعفوني كننده هايي كه معمولاً در داروخانه ها موجود مي باشد، ضد عفوني كنيد.

- هر چند روز يكبار، لبه هاي تخت و زواياي نرده ها را با پارچه مرطوب گردگيري كنيد.

- هفته اي يك بار لوازم خواب او را در هواي آزاد و به ويژه زير نور آفتاب قرار داده و آن را جابه جا كنيد.

منبع: كتاب كودك من

اگر كودك شما اضافه وزن دارد

بسياري از كودكاني كه اضافه وزن دارند از آنجا كه در حال رشد هستند نياز به كاهش وزن ندارند . اما مي توان اضافه شدن وزن آنها را كنترل كرد تا با رشد قدي كه دارند به وزن متعادلشان برسند .

رژيم غذايي فرزندتان مي بايد از لحاظ مواد غذايي لازم براي رشد كودكتان كامل و مطمئن باشد . رژيم غذايي كودكتان بايد سرشار از ويتامين ها ، پروتئين ها و مواد معدني باشد . كاهش

وزن تنها متوجه كم كردن مقدار كالري ( انرژي ) غذا است نه كم كردن مواد غذايي ضروري .

حتي در مواردي كه اضافه وزن زياد است كاهش وزن مي بايد به تدريج صورت گيرد . تغيير شديد و ناگهاني رژيم غذايي يا استفاده از قرصها اصلاً توصيه نمي شود .

اگر كاهش اضافه وزن تنها با تمركز بر روي رژيم غذايي باشد اغلب اوقات ناموفق خواهد بود و بعد از مدتي دوباره دچار اضافه وزن خواهيد شد .

لازم است در كنار توجه به رژيم غذايي حتماً كودكتان را به فعاليت و بازي تشويق كنيد .

براي كنترل وزن همه عمر بايد تلاش كنيد .

برنامه كاهش وزن در كودكان حتماً مي بايد زير نظر پزشك صورت گيرد .

جام جم آنلاين: تحقيق نشان داد 88 درصد مشكلات بهداشتي افراد سالخورده به چاقي دوران جواني آنها مربوط مي شود.

به نوشته ميدل ايست آنلاين ، محققان گفتند: چاقي پديده اي است كه در اثر تغذيه بد و مصرف زياد مواد نشاسته اي، شيريني جات و عدم تحرك به وجود مي آيد.

در چاقي و افزايش وزن ، چربي زير پوست جمع و باعث بزرگ شدن شكم افراد مي شود.

كارشناسان گفتند: چاقي جز دوري از عوامل ايجاد كننده آن و تحرك و كم خوري ، علاج ديگري ندارد.

چاقي و اضافه وزن به سرعت در ميان كودكان ، زنان و مردان در حال گسترش است و سلامت مردم جهان را با خطر جدي روبه رو ساخته است.

اهميت استفاده از كرم ضدآفتاب در سنين كودكي و نوجوا

كرمهاي ضد آفتاب مصرفي براي سنين كودكي و نوجواني بايد داراي حداقل 15 (SPF) باشند.

دكتر"سيد مسعود داوودي" استاد دانشگاه

و متخصص پوست در گفتگو با ايرنا افزود: 80 درصد اشعه آفتابي كه در طول زندگي به پوست مي رسد قبل از سنين 18 سالگي و به علت انواع فعاليتهاي ورزشي و تفريحي در فضاي آزاد است.داوودي، ادامه داد: كرم ضدآفتاب مصرفي خوب بايد در برابر نور خورشيد دچار تغيير شيميايي نشود، هر دو نوع اشعه ماوراي بنفش (و) را مهار كند و روي پوست ايجاد حساسيت نكند.به گفته وي، علاوه بر مصرف كرم ضدآفتاب، استفاده از پوششهاي مناسب همچون كلاه يا سايه بان، عينكهاي محافظ، لباسهاي پوشيده و آستين بلند براي افراد ضروري است.

اين متخصص پوست،افزود: تماس زياد و طولاني پوست با نور خورشيد مي تواند موجب سوختگي، كك و مك، لكهاي تيره پوستي، گشادي عروق پوستي، چين و چروك و انواع سرطانهاي پوستي شود.داوودي، با بيان اين كه افراد بايد از فعاليت در فضاي آزاد در بين ساعات 10 تا 16 پرهيز كنند،افزود: لبها، گوشها، اطراف چشم، گردن، پوست سر (اگر موها كم پشت باشد) و دستها و پاها بايد با كرم ضدآفتاب پوشيده شود.

مواد شوينده و خطرات آن براى چشم اطفال

نوزادان تا ? ماهگى معمولاً بر اثر بازى با كپسول هاى دارويى و مواد شوينده و فشار دادن آن ها دچار جراحات شديد چشمى مى شوند.

نوزادان و كودكان به طور غريزى اين مواد را بر مى دارند و چون حالت ژله اى دارند فشار مى دهند در نتيجه پوسته كپسول پاره مى شود و مواد داخل آن روى دست و گاهى به صورت كودك مى پاشد كه محتويات داخل آن باعث لرزش و جراحات چشم مى شود. بنابراين والدين بايد مواد شوينده و دارويى را دور از

دسترس اطفال قرار دهند و در كابينت و يا كمد نگهدارى كنند. پزشكان معتقدند اين مواد باعث يك نوع جراحات قليايى در چشم مى شود كه قليا يكى از خطرناكترين مواد شيميايى اثرگذار بر روى چشم است كه پزشكان براى كاهش تورم چشم كودكان آنتى بيوتيك ها و داروهاى ضدالتهاب خاصى را تجويز مى كنند. زيرا اين مواد قليايى موجود در مواد شوينده باعث آسيب رساندن به سلول هاى لبه قرنيه چشم مى شود كه باعث آسيب حس بينايى مى شود.

بازى با اسباب بازى هاى ايمن

نويسنده:مريم دليران

كودكان زير سه سال بيشتر در معرض خطرند

توليدكنندگان اسباب بازى در تمام جهان موظف اند اسباب بازى هاى ايمن و مطابق با استانداردهاى كشور سازنده بسازند اما گاه به سبب توليد انبوه اين موضوع به دست فراموشى سپرده مى شود و اسباب بازى هاى ناامن وخطرناك راه خود را به سوى اسباب بازى فروشى ها باز كرده و سرانجام از خانه شما سردرآوردند، بنابراين چنان چه قصد خريد اسباب بازى داريد رعايت نكته هاى زير مى تواند تا حدى خطرات احتمالى را كاهش دهند.

?- اسباب بازى خوب بايد محكم و خوش ساخت باشد.

?- اسباب بازى هاى مناسب براى كودكان بزرگتر ممكن است براى كودكان خردسال تر خطرناك باشد و اسباب بازى هاى دست ساز نيز از اين قاعده مستثنى نيست.

* خطر خفگى: كودكان زير سه سال تقريبا هر چيزى را به دهان مى برند بنابراين ضرورى است ضمن توجه به شيوه بازى كودك، اشيا ريز را از دسترسشان دور نگه داريد. چشم ها و بينى و دكمه هاى عروسك هاى پارچه اى نيز مى توانند خطر خفگى را به همراه داشته باشند.

از خريد

اسباب بازى هايى كه بند، طناب و يا كشى بلند هستند و مى توانند دور گردن كودك بپيچند، خوددارى كنيد. اسباب بازى هاى پرسروصدا مناسب كودكان بزرگتر است و آزار كودكان زير سه سال را سبب مى شود.

* پس از خريد اسباب بازى: بعد از خريد هر نوع اسباب بازى روش بازى ايمن را به كودكتان بياموزيد. بلافاصله تمام تكه هاى بسته بندى اسباب بازى مانند گيره، فوم، سيم ها و روكش نايلونى را پس از جمع كردن، دور بيندازيد. زيرا اين اشياء در يك لحظه غفلت سبب بسته شدن مسير تنفسى كودك و خفگى او مى شوند. جعبه اسباب بازى بچه ها را بدون در و يا با در سبك انتخاب كنيد تا در صورت افتادن بر روى كودك آسيبى نرساند.

به ياد داشته باشيد كودكان به رفتن درون جعبه و داخل صندوق بسيار علاقه دارند و در صورتى كه جعبه ها بدون منفذ باشند مرگ كودك را رقم مى زنند.

* دوچرخه، ماشين و...: اسباب بازى هاى راندنى را متناسب با سن، جثه و توانايى هاى كودك انتخاب كنيد. فضايى امن براى راندن دوچرخه، سه چرخه و ... در منزل فراهم كنيد. مبل، ميز، چراغ، سيم، آباژور، لوازم تزيينى و ساير وسايلى كه ممكن است كودك با آن ها حين راندن برخورد كند،برداشته يا جابه جا كنيد.

* اسباب بازى هاى باترى دار: باترى حتما بايد توسط بزرگسالان در اسباب بازى قرار گيرد. باترى هاى نو و كهنه را با هم استفاده نكنيد. زيرا امكان سولفاته شدن باترى كهنه وجود دارد و كودك از همين طريق مسموم شود. كودك شما نبايد اسباب بازى هاى باترى دار

را با خود به رختخواب ببرد.

* بادكنك: بادكنك هاى ساخته شده از لاتكس، سبب مرگ كودكان متعددى شده است بادكنك مى تواند هنگام بادكردن به درون مجراى تنفسى كودك كشيده شده و موجب خفگى او شود. بادكنك هاى ساخته شده از لاتكس براى تزيين مناسبند نه بازى بچه ها.

* خرده ريزها: خرده ريزهاى بسيارى تاكنون بچه ها را راهى بيمارستان كرده و تا تخت عمل كشانده است، بنابراين خرده ريزه هايى چون ته مداد شمعى، سكه، گيره كاغذ، در خودكار، كليپس مو، زينت آلات، دگمه، تيله، پيچ، ميخ، سوزن، كليد، آب نبات، آدامس، پاك كن و...را از دسترس كودكان زيرسه سال دور نگه داريد

همزماني بارداري و شيردهي بر وزن گيري كودك تاثير من

همزماني بارداري و شيردهي اثرات منفي بر وزن گيري كودك تا 6 ماهگي دارد.

به گزارش سلامت نيوز به نقل از ايسنا، ميترا كوليوند از دانشكده پرستاري، مامايي و پيراپزشكي در مقاله اي با عنوان "شيردهي در بارداري، چالشي بزرگ" كه در دومين همايش سراسري ارتقاي سلامت زنان با محور خانواده سالم ارائه شد، به تاثير بارداري بر كميت و كيفيت توليد شير و در نتيجه رشد و سلامتي شيرخوار پرداخته است.

در اين مقاله آمده است: بسياري از زنان شيرده در مواجه با بارداري، به شدت متعجب مي شوند، در واقع بسياري از آنها به هيچ وجه قصد بارداري نداشته اند و تعدادي ديگر گمان مي كنند كه بارداري در دوران شيردهي، غير متحمل و يا ناممكن است.

علي رغم اينكه همزماني نگهداري از يك شيرخوار با بارداري جديد سخت مي باشد، تعدادي از زنان جهت اطمينان از قرابت سني كودكان يا به دليل سن بالاي خود و ... خواستار اين وضعيت هستند اما

مساله مهم بعد از پذيرش بارداري، تصميم گيري در مورد ادامه يا ختم شيردهي است.

مطالعات حاضر نشان داده شيردهي در دوران بارداري در سراسر دنيا و به خصوص كشورهاي كمتر توسعه يافته و يا فقير، امري شناخته شده و نسبتا شايع است. در بنگلادش حدود 20 درصد زنان همزمان باردار و شيرده بوده و به شيردهي تا ماه آخر ادامه مي دهند. در گواتمالا 50 درصد زنان باردار كودكان قبلي خود را شير داده و در پرو 10 درصد زنان قبل از سنين مدرسه كودك و نيز تا آخر ماه حاملگي بعدي شير مي دهند. اين وضعيت در ميان زنان آمريكايي نيز (بدون آمار مشخص) گزارش شده است.

علي رغم مطالعات بسيار زياد انجام شده در زمينه شير مادر، تحقيقات انجام شده بر روي سود يا زيان شيردهي در بارداري بسيار نادر است.

تاثير بارداري بر كميت و كيفيت توليد شير و در نتيجه رشد و سلامتي شيرخوار، تاثير تحريكات پستاني حين مكيدن بر عضله رحم و عاقبت بارداري، همچنين وضعيت جسماني و رواني مادر از همزماني اين دو پروسه بسيار مهم، فيزيولوژيك و سرانجام كميت و كيفيت شير كامل توليد شده جهت شيرخوار بعدي چهار جنبه اساسي چالش شيردهي در بارداري را تشكيل داده كه هر يك نيازمند مطالعات علمي متعدد و ارزيابي هاي دقيق است.

مطالعات انساني انجام شده در اين زمينه بسيار نادر و نتايج آن بنا بر اذعان محققان نياز به مطالعات بيشتر جهت پاسخگويي به اين چالش دارد.

نتايج مهمترين مطالعه انساني نشان داده همزماني بارداري و شيردهي اثرات منفي بر وزن گيري كودك تا شش ماهگي دارد در حاليكه در يك مطالعه محدودتر نوزادان

جديد سالم و مناسب سن حاملگي خود بودند.

همچنين تعدادي از موسسات بين المللي ترويج تغذيه با شير مادر، طي سالها فعاليت خود تنها در موارد بسيار محدودي از جمله سابقه زايمان زودرس، تهديد به سقط و علايم زايمان زودرس در بارداري فعلي، كاهش وزن مادر و خونريزي توصيه به قطع شيردهي در بارداري كرده اند.

با توجه به اطلاعات موجود و عدم وجود اظهار نظر علمي قطعي در منابع معتبر زنان و مامايي، تصميم گيرنده در اين چالش بزرگ "مادر" است. در بعضي شرايط مادر احساس مي كند نيازهاي شيرخوار به حدي زياد است كه او بايد به وسيله تداوم شيردهي به ارتباط با شيرخوار و پاسخگويي به نيازهاي او ادامه داده و راه حل براي بارداري فعلي را به طبيعت واگذارد و در شرايط ديگري مادر هر كار ممكني را براي حفظ بارداري از جمله قطع شيردهي، انجام مي دهد.

به نظر مي رسد وظيفه پزشك، ماما و ساير اعضاي تيم بهداشتي اين است كه با دادن آگاهي هاي لازم، حمايت عاطفي و رعايت حق انتخاب مادر، تصميم گيري را به وي واگذار كنند.

ناخن جويدن و راه مبارزه با آن

نويسنده:مريم اولايي

ناخن جويدن، يك اختلال عادتي است كه اغلب در كودكان و گاهي در بزرگسالان بروز مي كند.

افراد مبتلا به اختلال هنگام جويدن ناخن متوجه عمل خود نيستند.

بعضي از افراد مبتلا، به جويدن ناخن و بعضي ديگر به جويدن اطراف ناخن مي پردازند و عده اي نيز هر دو عمل را انجام مي دهند.

زمان شروع

اين اختلال احتمالا از 4 يا 5 سالگي شروع و در 10 تا 15 سالگي به شدت خود مي رسد و اكثر مبتلايان به اين اختلال را كودكان 9

تا 11 ساله تشكيل مي دهند.

ميزان شيوع

ميزان شيوع اين اختلال در بين دخترها بيشتر از پسرها است.

درميان بيماران عقب مانده ذهني كه از ضريب هوشي پايين برخوردارند بسيار كم ديده مي شود اما موارد شديد آن در بعضي از عقب مانده هاي ذهني كه داراي ضريب هوشي 68 به بالا هستند زياد ديده شده است.

به طوري كه بعضي از آنها آن قدر ناخن هاي خود را مي جوند كه به گوشت رسيده و از آن خون جاري مي شود. البته اكثر روانپزشكان معتقدند رابطه مستقيمي بين فشارهاي روحي و ناخن جويدن وجود دارد به عبارت ديگر با افزايش فشارهاي روحي اين اختلال نيز تشديد مي شود.

عوارض

جويدن ناخن علاوه بر صدمه زدن به صفحه ناخن و تغيير شكل آنها،، قدرت انجام دادن بسياري از كارهاي ظريف را از انسان سلب مي كند.

همچنين بزاق دهان نقش مخربي بر ناخن و بافتهاي اطراف آن داشته و رطوبت ناشي از آن مكان مناسبي را براي رشد باكتريها و قارچها فراهم مي آورد.

علل ناخن جويدن

1- عصبانيت بيش از حد كه ناشي از فشار روحي و اضطراب باشد.

2- دلواپسي و تضادهاي فكري مخصوصاً زماني كه كودك در موقعيت هاي حساس، ترس آور، بلاتكليفي و حالات هيجاني ديگر قرار مي گيرد.

3- تقليد از ديگران كه به صورت عادت درآمده باشد.

4- واكنش براي تخليه هيجانات و تمايلات ناخودآگاه فرد.

¤ والدين براي كمك به كودك

چه كارهايي بايد انجام دهند:

1- به جاي پرداختن به عمل شخص بايد به خود او توجه كرده به عبارت ديگر درمان اساسي با شناخت علل آن امكان پذير است.

2- چون ناخن جويدن ناخودآگاه و براثر فشار اضطراب است با

روش هاي خوشايند فرد را از عمل خود آگاه سازيد.

3- هيجان پذيري فرد را با ايجاد بهداشت رواني در زندگي او كاهش دهيد.

4- در افراد بزرگسال سعي كنيد ريشه ناراحتي را پيدا كنيد.

5- اوقات فراغت فرد مبتلا را با فعاليت هاي مورد علاقه او پر كنيد.

6- هر بار كه فرد در ترك عادتش موفقيتي به دست مي آورد، با ابراز رضايت و خوشحالي او را به خاطر اراده اش تشويق كنيد.

¤ والدين چه كارهايي را نبايد انجام دهند:

1- سرزنش، تهديد، تنبيه و تحقير كودك هيچ اثر درماني نخواهد داشت بلكه اين عادت را تشديد مي كند.

2- ماليدن داروهاي تلخ و بدمزه فلفل، رنگ و... براي ترك ناخن جويدن موثر نبوده بلكه با ايجاد احساس گناهكاري و اضطراب در فرد سبب مي شود بيشتر به اين عمل بپردازد.

3- در كودك ايجاد ترس نكنند زيرا اين عمل باعث تشديد ناخن جويدن و همچنين اختلالات ديگري مي شود.

يك تا چهارسال، اوج آسيب پذيري

خبرنگاران همه جمع اند. از راديو گرفته تا شبكه خبر تلويزيون و خبرگزاري هاي مختلف. حتي يكي دو روزنامه اقتصادي هم براي گزارش گرفتن از كنگره اورژانس هاي طب كودكان خبرنگار فرستاده اند.

يكي از آنها مي پرسد تعداد اورژانس هاي اطفال در ايران چندتاست، يكي ديگر مي پرسد ميزان مرگ و مير كودكان در اورژانس هاي كشور چقدر است، ديگري پيشنهاد مي دهد مركز امداد اورژانس ها يا همان 115 ويژه كودكان راه اندازي شود... اما بيشتر سوال ها از آمار و اعداد، بي پاسخ مي ماند.

در حاشيه كنگره، چند سوال از دكتر جواد غروبي، فوق تخصص جراحي كودكان و رئيس بيمارستان كودكان مفيد مي پرسيم.

• به نظر شما چند درصد از كودكاني كه به اورژانس مراجعه مي كنند، واقعا مشكل

اورژانس دارند؟

علل گوناگوني براي مراجعه به اورژانس هست، سوانح و حوادث مثل سقوط، سوختگي، مسموميت ها، ساير مسائل مانند تشنج، شوك و غيره.

• همه اينها كه شما نام برديد، اورژانس بود. اما موارد غير اورژانس هم هست كه به نظر مي رسد تعدادشان كم نباشد. نكته اينجاست كه خيلي از پدر و مادرها فرق وضعيت اورژانس و غير اورژانس را نمي دانند.

بله، شايع ترين شكايتي كه والدين بچه ها را به اورژانس مي آورند، دل درد است. اين را هم آمار بيمارستان هاي داخلي ما نشان مي دهد و هم آمارهاي جهاني.

علت هاي مختلفي مي تواند باعث دل درد در كودكان شود. شايع ترين علت شكم حاد در كودكان، آپانديسيت است كه درمان آن جراحي است. البته اين در بزرگسالان هم هست و شايع است، اما يك نمونه ديگر كه فقط در كودكان ديده مي شود، «انواژيناسيون» يا درهم رفتگي جدار روده است. سن شايع انواژيناسيون، از 5 ماهگي تا 9 ماهگي است.

اين يك علت مهم مراجعه به اورژانس محسوب مي شود. از علل ديگر مي توان به «آترزي» اشاره كرد كه به معناي تشكيل ناكامل روده است كه مي تواند تظاهر اورژانس داشته باشد و نياز به عمل جراحي دارد.

• اما دل درد همه بچه هايي كه به اورژانس آورده مي شوند كه اورژانس نيست و همه شان هم نياز به جراحي ندارند. درست است؟

درست است. علت هاي مختلفي مي توانند مثلا باعث دل درد شوند كه تنها برخي از آنها ممكن است نياز به جراحي داشته باشند. علت دل درد ممكن است يك نفخ يا كوليك ساده باشد كه خود به خود خوب مي شود و نگراني هم ندارد.

ممكن است علتش يك اسهال و استفراغ يا گاستروانتريت باشد

كه نياز به مايع درماني دارد. يعني علت هاي غير جراحي و خوش خيم كه مي توان گفت اكثر آنها هم اورژانس نيستند، به غير از مواردي كه مثلا اسهال بتواند باعث كم آبي شديد بچه شود و به اصطلاح او را به مرحله شوك ببرد. كم شدن مايعات بدن و ايجاد شوك هم يك اورژانس محسوب مي شود، چه در كودكان وچه در بزرگسالان.

• پس لازم نيست هر وقت بچه دل درد گرفت او را به اورژانس بياوريم.

البته همين طور است. هر دل دردي نياز به مراجعه ندارد. اما علائمي هست كه خانواده ها اگر با آن مواجه شدند، يعني اين دل درد بايد بررسي شود و اي بسا نشانه اي باشد از يك مورد اورژانس در كودك. بنابراين بچه بايد به دقت زير نظر باشد كه اگر اين علائم وجود داشت، حتما مراجعه شود.

• اين علائم خطر را توضيح مي دهيد؟

دل دردي كه ناگهاني باشد، يعني مي بيني بچه اي كه تا الان خوب بوده، ناگهان حالش بد شد و دل درد پيدا كرد، بايد بررسي شود. اگر درد بچه بهتر نشد و در طي زمان بدتر هم شد، باز نشانه اي از يك مشكل جدي است.

وجود استفراغ، به خصوص استفراغ صفراوي، باز يك علامت مهم است. اگر همراه دل درد تب هم وجود داشته باشد، باز نياز به بررسي هاي بيشتر دارد و بايد مراجعه كنند. عدم دفع گاز و مدفوع هم ممكن است نشانه اي از انسداد روده باشد و حتما بايد آن را پيگيري كرد. در آزمايش هايي كه ما از كودك مي گيريم هم ممكن است نشانه هايي از جدي بودن مشكل بچه وجود داشته باشد. مثلا افزايش تعداد گلبول هاي

سفيد در خون كه مي تواند نشانه عفونت و التهاب داخلي باشد.

• در مورد حوادث چطور؟ ايا لازم است در هر حادثه اي بچه را به اورژانس كودكان بياوريم؟

جواب دادن به اين سوال كمي سخت است. سوانح و حوادث يكي از مهم ترين دلايل مراجعه به اورژانس ها هستند كه تعداد قابل توجهي از اين گونه كودكان هم به جراحي نياز پيدا مي كنند. يادم مي آيد چند وقت پيش بچه اي را به بيمارستان آورده بودند با حال عمومي بد و دل درد كه معاينه و بررسي هاي ما نشان داد خونريزي داخلي دارد.

در اتاق عمل متوجه شديم طحال او خونريزي نسبتا قديمي دارد و يك لخته زير كپسول طحال وجود دارد. مجبور شديم طحال او را در بياوريم. خارج كردن طحال در كودكان هم كه كار چندان بي خطري نيست، چون باعث از كار افتادن سيستم ايمني او مي شود. ولي چاره اي نبود.

• چرا اين خونريزي پيش آمده بود؟

پدر و مادرش هم نمي دانستند. وقتي بيشتر سوال كرديم، بالاخره پدر بچه يادش آمد. گفت دو هفته پيش داشتند با ماشين ميدان را دور مي زدند كه ناگهان در ماشين باز مي شود و بچه از ماشين بيرون مي افتد.

سرعت ماشين خيلي كم بوده و بچه هم از هيچ مشكلي شكايت نكرده، در حالي كه خونريزي طحال اتفاق افتاده بود. لخته در طحال باقي مانده بود و به تدريج، بعد از دو هفته، باعث بد شدن حال عمومي او شده بود. باورش نمي شد كه آن اتفاق دو هفته پيش باعث اين مشكل شده باشد. به همين خاطر اول چيزي نگفته بود. اين است كه به علائم ظاهري بچه بعد از تروما و آسيب نمي توان اكتفا كرد.

• براي پيشگيري

از سوانح و حوادث در كودكان چه توصيه اي داريد؟

خوشبختانه اكثر اين موارد قابل پيشگيري اند. در درجه اول خانه ها بايد طوري ساخته شود كه براي بچه ها ايمن باشد. يعني احتمال بروز حادثه را براي آنها به حداقل برساند. دكور خطرناك، اختلاف سطح، حتي فرشي كه روي سراميك و سنگ پهن شده و خيلي راحت روي آن ليز مي خورد، همه اينها مي تواند باعث بروز حوادث براي بچه ها شود.

بايد همه اين عوامل را شناسايي كنيم و قبل از حادثه، آنها را رفع كنيم. گاهي رعايت يك نكته كوچك مي تواند اهميت زيادي داشته باشد. مثلا همين كه موقع پخت و پز دسته ماهي تابه را به طرف بيرون اجاق نگذاريم.

بچه مي تواند اين دسته را بگيرد و محتويات داغ آن را روي سرش خالي كند. همين دو هفته پيش خواهر و برادري را به اورژانس بيمارستان مفيد آوردند، يكي هشت سال و نيمه و يكي نه سال و نيمه. اينها داشتند روي استخر خانه كه آب آن يخ زده بود بازي مي كردند كه ناگهان يخ مي شكند و هر دو در آب مي افتند. پدر و مادر هم توي خانه بودند و متوجه ماجرا نمي شوند.

بعد از نيم ساعت تازه متوجه غيبت بچه ها مي شوند و دنبال آن ها مي گردند. روسري بچه را روي آب مي بينند و مي فهمند كه چه اتفاق افتاده.

• الان حال اين بچه ها چطور است؟

در بيمارستان ما حدود يك ساعت و نيم براي اين بچه ها عمليات احيا انجام داديم. الان هر دو زنده هستند. يكي با سطح هوشياري بسيار پايين، تقريبا يك زندگي نباتي دارد و دومي در بخش مراقبت هاي ويژه است و براي او بيشتر اميدواريم كه برگردد.

البته ما

در اورژانس و اتاق عمل و بيمارستان هر كاري براي نجات اين بچه ها مي كنيم، اما مساله اصلي اين است كه پيشگيري از اين نوع حوادث واقعا خيلي خيلي ساده تر و عملي تر و كم هزينه تر از درمان آنهاست. به همين علت حرف اول و آخر ما توجه به اين نكته ها براي پيشگيري است.

• در مورد مسموميت ها چه نكته هايي را بايد رعايت كرد؟ با توجه به اين كه برخلاف بزرگسالان، مسموميت در كودكان بيشتر از نوع اتفاقي است.

بيشتر مسموميت هاي كودكان، در سنين بين 1 تا 4 سال اتفاق مي افتد. بيشتر مواد شوينده و پاك كننده، از نوع قليايي و بسيار سوزاننده هستند و در برخي موارد مي توااند باعث سوختگي شديد مري و معده يا حتي پاره شدن آنها شوند كه واقعا عارضه سختي است.

بنابراين پيشگيري از مسموميت با اين مواد اهميت زيادي دارد. متاسفانه بعضي مواد شوينده بسته بندي جذاب و قشنگي دارند كه ممكن است بچه ها آنها را اشتباه بگيرند و از سر كنجكاوي، از آن بخورند. اين بسته بندي ها بايد تغيير كند و ظاهر اين مواد نبايد براي بچه ها جذابيت داشته باشد.

اما خانواده ها هم بايد به نكاتي در اين رابطه دقت كنند. مثلا قفسه مواد شوينده و مواد خوراكي نبايد نزديك هم باشد. نبايد جايي باشد كه بچه به راحتي به آن دسترسي داشته باشد و تا آنجا كه ممكن است در اين باره به آنها آموزش داده شود

اهميت شروع ورزش از دوران كودكي

?- اهميت شروع ورزش از دوران كودكي

اكثر تحقيقات اثر فعاليت فيزيكي ر ا در افراد بالغ بررسي كرده اند و كمتر به موضوع كودكان پرداخته اند . در صورتيكه اثرات فعاليت فيزيكي

در دوران كودكي همانند بزرگسالي است . كودكان به فعاليت نياز دارند تا از ان طريق ابراز وجود كنند ، مهارتهايي را بياموزند تا بر احساس اعتماد به نفس و شايستگي هاي اجتماعي خويش بيفزايند و با انجام مهارتهاي گوناگون حركتي و بدني شالوده زندگي فعال بزرگسالي خود را پي ريزي كنند . بريزند و بنابر اهميت اين موضوع كشورهاي پيشرفته جهان معتقدند كه پايه هاي اصلي يادگيري و شخصيت و افراد در دوران كودكي شكل مي گيرد و حركت و فعاليتهاي بدني و ورزش به عنوان يك نياز اسامي براي بهزيستي افراد بشري و جوامع علمي پذيرفته شده است .

?- نقش ورزش در رشد مناسب جسمي كودكان

كودك در ابتدا به علت ناتواني ، متكي به ديگران است اما در او امكان رشد وجود دارد ، تغيير وضعيت او از بي تعادلي و ناتواني به سوي استقلال عملي بسيار كند است و در طول مراحل صورت مي گيرد و رشد دستگاه عصبي و عضلات و شكل گيري آنها با گذشت زمان تكامل مي يابد وقتي كودك بياموزد چگونه دستورالعمل ها و قوانين را اجرا كند با ديگران چگونه همكاري كند ، چگونه نوبت را رعايت كرده و يا از قوانين اطاعت كند و به چه ترتيب با ديگران تشريك مساعي نمايد . همگي قواعد اجتماعي و قوانيني هستند كه كودك فقط به هنگام بازي و ورزش آنها را فرا مي گيرد ، از طريق ورزش كردن است كه كودك خلاقيت ها و مهارت ها و توانمندي هاي جسمي لازم را در زندگي اش تقويت مي كند و بزرگ مي شود .

?- نقش

ورزش در رشد رواني كودكان

يكي از متمايزترين جنبه هاي حيات معنوي هر فرد شخصيت او مي باشد و يكي از گستره ترين عقايد اين است كه ورزش از راههاي گوناگون در روحيه و شخصيت ورزشكاران اثر مثبت مي گذارد تلاش و كوشش كودكان براي به دست آوردن موفقيت ورزشي اعتماد به نفس او را بالا مي برد و چون ورزش هميشه با پيروزي قرين نيست كودكان با اين واقعيت از زندگي آشنا مي شوند و مي فهمند كه هميشه نمي توان در هر شرايطي پيروز بود بلكه شكست هم واقعيتي است كه بايد آن را شناخت و تحمل پذيرش آن را داشت و همين الگوهاي حركتي و مهارتي در سنين كودكي زمينه ساز اصلي رشد در ابعاد رواني و معنوي است .

?- تأثير ورزش در روند يادگيري كودكان

بازي و ورزش لذت اصلي دوران كودكي است و در عين حال اين اولين راهي است كه كودك به كمك ان در مورد خودش ، ديگران و دنياي اطرافش مي آموزد و بسياري از دانشمندان علوم تربيتي و تربيت بدني معتقدند كه پايه هاي اصلي يادگيري از حركت آغاز مي شود و تربيت بدني را تعليم و تربيت كل انسان از طريق بدن مي دانند اما تحليلي وجود ندارد كه روشن كند كودكان چگونه يك مهارت را مي آموزند . از آنجائيكه خصوصيات بارز كودكان عضلات ضعيف ، قدرت تمركز پايين ، حركات و حالات بچه گانه و انعطاف پذيري خوب مي باشد ، حوزه تخصص كودك چندان محدود و روشن نيست ، ورزش براي اين گروه بايد بيشتر جنبه بازي و سرگرمي داشته باشد

هر كودكي ممكن است ساعتها در حياط بازي كند بدون آنكه مشكل خاصي بر او عارض شود ولي وقتي تمرينات سازمان يافته انجام دهد دچار انواع دردهاي زانو ، ساق پا ، پشت پا و .... مي شود .

?- ويژگيهاي ورزش كودكان

كودكان صرف نظر از هر فرهنگ و مليتي كه داشته باشند و در هر گوشه از دنيا كه زندگي كنند بازي مي كنند ، حتي زماني كه از اين همه تنوع و دگرگوني در ساخت اسباب بازيها خبري نبود ديرينه شناسان شواهدي دال بر وجود اسباب بازي در هنگام پيدايش انسانهاي ماقبل تاريخ كشف كرده اند اما اهميت نقش ان در تكامل هوش كودك بتازگي كشف شده است تحقيقات امروز بر فعاليتهاي بدني همه جانبه تأكيد دارد لازمه آن ايجاد برنامه هاي ورزشي و تشويق كودكان به درگير شدن در انواع وسيع فعاليتها است كودكان در رقابتهاي ورزشي و بازي از استعدادهاي نهفته خود مطلع مي شوند اطلاع يافتن فرد از استعدادهاي نهفته خود مي تواند اميد او را به موقعيتهاي ورزشي و غيرورزشي افزايش دهد به طور كلي ورزش براي كودكان با هر توانايي و در هر سني مهم است زيرا پايه خواندن ، نوشتن ، منطق رياضي و خلاقيت كودك از بازي شروع مي شود .

?- نقش مادران در تشويق كودكان به ورزش

والدين اولين همبازي كودكانشان هستند و تحقيقات در اين زمينه نشان ميدهد كودكاني كه بيشتر با والدينشان بازي مي كنند از رشد عقلي بيشتري برخوردارند اعتقاد والدين در مورد ورزش ، تشويق مستقيم آنها و مهمتر از آن نقش و نيروي والدين به عنوان الگوي رفتار

است كه در سطح فعاليت كودكان تأثير مي گذارد . نقش اوليا در درگير شدن كودكان در ورزش بسيار حياتي است و اوليا مي توانند ميزان توانايي هاي بچه هاي خود را در رقابتهاي ورزشي بسنجند و بشناسند .

?- نقش مربيان مهدكودك در ورزش كودكان

بعد از خانواده مربي آموزش دهنده اصلي كودك است كودكاني كه بغير از پدر ، مادر با مربيان مهدكودك بازي و ورزش مي كنند و مي توانند بازيهايشان را با آنها سهيم كنند طبيعتاً از هوش بالاتري برخوردارند . بنابراين مربيان بايد شخصيت مطلوب ، هوشمند و قوي داشته باشند و پيشرفت در ورزش به ميزان بسيار بستگي به توانائيها و صلاحيت هاي كادر آموزشي و به طور كلي و كيفيت فني و آموزشي مربيان دارد .

?- آموزش نرمشهاي مناسب و بازيهاي ورزشي در سنين كودكي

كودكان پس از خواب بيشترين وقت خود را صرف بازي ميكنند كودكان بيشتر به اين دليل به بازي مي پردازند كه لذتبخش است و در واقع بخش فطري از آموزش آنهاست زيرا كودك در بازي مي آموزد و قمست مهمي از شخصيتش تكوين مي يابد كودك در بازي براحتي مي سازد ، خلق مي كند و براحتي مي تواند بازي ديگري را جايگزين كند . در بازي حوزه تخصص كودك چندان محدود و روشن نيست زيرا كودك براي تسلط يافتن بر بازي به آموزش خاصي نيازمند نيست ، شايد مهمترين تعريف بازي اين باشد كه

« بازي يك لذت است »

گرم كردن شيشه شير نوزادان، سلامت آنها را به خطر مي

متخصصان هشدار دادند كه حرارت دادن شيشه شير نوزادان، سلامت آنها را به خطر مي اندازد.

به گزارش سلامت نيوز به نقل

ازايسنا، پژوهشگران دانشگاه ميزوري طي تحقيقاتي دريافتند؛ والديني كه شيشه شير نوزادان خود را گرم مي كنند با اين كار خطر ورود نوعي هورمون مصنوعي را به بدن فرزندان خود ايجاد مي كنند كه مي تواند عواقبي چون بروز مشكلات سلامتي توليد مثلي و رشد در پي داشته باشد.

اين ماده شيميايي موسوم به بيسفنول A براي ساخت پلاستيك سفت و پلي كربنات شيشه هاي شير مورد استفاده قرار مي گيرد و اگر شيشه تا دماي 80 درجه حرارت ديده يا از مايعات داغ پر شود ماده فوق از آن جدا شده و وارد محتويات شيشه شير مي شود.

بيسفنول A نوعي استروژن مصنوعي است كه مي تواند باعث بروز حالت هاي زنانگي در پسرها، بلوغ زودرس دخترها، بروز سرطان سينه يا پروستات و برخي از انواع ديابت شود.

تحقيقات نشان مي دهد؛ تقريبا 90 درصد از تمام شيشه هاي شير نوزادان كه در امريكا به فروش مي رسند از بيسفنول A ساخته مي شوند.

پژوهشگران در تلاش براي پيدا كردن ماده اي ايمن تر براي ساخت اين شيشه ها و جايگزين كردن آن به جاي بيسفنول A هستند.

براي جلوگيري از ورود كودكان زير دو سال به آشپزخانه

در مطالعاتي كه به تازگي صورت گرفته، مشخص شد كه نيمي از كودكاني كه به بيمارستان هاي سوانح سوختگي مراجعه مي كنند؛ 2 ساله و يا كوچكتر هستند و علت بيشتر اين سوختگي ها تماس با آب جوش و يا ساير مايعات گرم و تماس با اجسام داغ است.

به گزارش سلامت نيوز به نقل از خبرگزاري رويترز؛ نتايج اين مطالعات بر اين موضوع تاكيد دارد كه خانواده ها بايد كودكان خود را از عوامل سوختگي موجود در خانه ها حفاظت كنند. مثلا موانعي جهت جلوگيري از ورود كودكان به آشپزخانه بسازند.

دكتر«اسميت» مدير اين گروه تحقيقاتي از اهيو افزود: كودكان

به كشف محيط پيرامون خود مي پردازند و براي اين كار آنها خودشان را به وسايل مختلف محيطي مي رسانند، آنها را لمس مي كنند كه اين مساله موجب جراحات و آسيب كودكان مي شود.

اين مطالعه بر روي 10 هزار مصدوم زير 18 سال كه به بيمارستان سوانح و جراحات مراجعه كرده و در آنجا بستري شده بودند، انجام شد.

نيمي از اين افراد كه زير 2 سال بودند، بيشتر از ديگران در معرض سوختگي در نواحي دست و كمر قرار داشتند و علت سوختگي آنها نيز تماس با آب جوش يا بخار داغ و يا تماس با اجسام داغ بوده است.

علت سوختگي در افراد بزرگتر بيشتر مربوط به تماس با آتش و وسايل آتش افروز بوده است. آنها بيشتر در ناحيه پا دچار سوختگي شده بودند. همچنين 4/91 درصد سوختگي هاي كودكان در خانه اتفاق افتاده است.

دكتر اسميت افزود: در اين خصوص اقدامات موثري بايد صورت گيرد. مثلا استفاده كودكان از لباس هاي ضد آتش و سوختگي و يا استفاده از علائم هشداري مختلف كه بر روي وسايل نصب شده و با تماس كودكان با آنها فعال مي شوند، مفيد به نظر مي رسد. اطلاع رساني كامل اين موضوع به خانواده هاي با كودكان كوچكتر نيز ضروري است.

تركيبات موجود در شامپوها و لوسيون ها براي نوزادان

مطالعات نشان داده است كه بسياري از پودرها، لوسيون ها و شامپوهاي بچه، نوزادان را در معرض مقادير زيادي از مواد شيميايي تغيير دهنده هورمونها قرار مي دهند.

به گزارش سلامت نيوز به نقل از ايسنا، در گزارش پژوهشگران دانشگاه واشنگتن كه در مجله اطفال به چا پ رسيده، آمده است كه ميزان ماده شيميايي فتاليت در ادرار نوزاداني كه براي آنها از اين

محصولات استفاده مي شود، به طور چشمگيري افزايش پيدا مي كند.

مطالعه بر روي نمونه هاي انساني و حيواني نشان داده است كه اين ماده شيميايي باعث كاهش عملكردهاي توليد مثلي در مردان مي شود.

اين پژوهشگران، ميزان فتاليت را در 163 نوزاد كه بين سالهاي 2000 تا 2005 متولد شده بودند را آزمايش كرده و دريافتند كه در ادرار 81 درصد از اين نوزادان، ميزان قابل تشخيصي از اين ماده شيميايي وجود دارد.

خواص سمي اين قبيل مواد شيميايي مي توانند تاثيرات نامطلوب روي رشد و دستگاه توليد مثلي نوزادان بر جاي بگذارند.

فتاليت ها در بيش از 70 درصد از محصولات آزمايش شده شامل شامپوها، دئودورانتها و عطرها وجود دارند.

اين گروه از متخصصان يادآور شدند كه نام اين مواد شيميايي بر روي برچسب محتويات اين محصولات درج نشده است.

گفتني است كه اتحاديه استفاده از برخي از فتاليت ها را در مواد آرايشي و اسباب بازي ها ممنوع كرده و در كاليفرنيا نيز استفاده از اين مواد در اسباب بازي هاي كودكان ممنوع شده است.

بازي با بچه ها مساوي است با سلامتي

منبع:http://www.zanrooz.com

آيا تا به حال بچه ها را هنگام بازي و شيطنت با دقت تماشا كرده ايد؟ آيا انرژي و شادابي تمام نشدني آنها را درك مي كنيد؟ نكتة جالبي است جست و خيز، بازي نشاط و... همة اينها نيروهاي زيبا كنندة زندگي است شما چندساله هستيد؟ احساس جواني داريد و يا فكر مي كنيد كه در عين جواني ديگر پير شده ايد. از كودكي خود چه خاطراتي داريد. حتماً از شيطنت هاي خود برايتان تعريف كرده اند و يا خودتان خاطراتي از دسته گل هايي كه به آب داده ايد را به ياد داريد! چه چيز شما را اينقدر تغيير داده است چرا اينقدر منفعل

و بي تحرك شده ايد. چرا ناي تكان خوردن نداريد. به كودكي تان مراجعه كنيد، آن را دوباره زنده كنيد. كودك درون تان را بيدار كنيد. كمي منطقي و واقع بينانه اين موضوع را بررسي كنيد آيا مي توانيد بگوييد كه چقدر از غذايي كه در طول شبانه روز مي خوريد مصرف كارهاي انرژي خواه مي شود. آيا تا به حال به معده تان فكر كرده ايد. هنوز وعده صبحانه را هضم نكرده نوبت به وعده بعدي مي رسد و دوباره از نو شروع مي شود. كمي منصف باشيد اگر خودتان نيز در تمام شبانه روز بدون استراحت كار كنيد، حتماً خيلي زود كارآيي خود را از دست مي دهيد، پس به معدة خود نيز كمي استراحت دهيد. بدن انسان نيز مانند كارخانه اي است كه همواره در حال كار و توليد انرژي است اگر مواد توليد شده كارخانه خريدار نداشته باشد صاحب كارخانه بايد به فكر انبار كردن آن باشد و مجبور مي شود كه فضاي جديدي را به كارخانه اضافه كند تا بتواند محصولاتش را انبار كند و صبر كند تا براي كالايش مشتري پيدا شود. بدن شما نيز دقيقاً به همين شكل عمل مي كند، غذاي خورده شده اگر پس از هضم جهت تأمين انرژي كارهاي روزانه استفاده نشود به صورت چربي در بافتها ذخيره مي شود. و خطر از اين جا آغاز مي شود كه چربي ها در اندامهاي داخلي ذخيره مي شوند و شما فكر مي كنيد حالا كه ظاهر متناسبي داريد پس حتماً سلامت هم هستيد اما غافل از اين كه چربي دور قلب معده و بقيه اندامها را فرا گرفته است

چربي دور قلب مانند يك لايه بسيار سخت مانع از فعاليت آزادانه قلب

مي شود و مطمئن باشيد كه اين وضعيت شما را راحت نمي گذارد.

براي سلامتي و نشاط نبايد گول فريبهاي آينه را بخوريد. اگر خود را در آينه چاق ديديد بدانيد كه اوضاع بهتر از وقتي است كه خود را در آينه دوست داشته باشيد و فكر كنيد كه اندام خوبي داريد. در صورتي كه بدون فعاليت و ورزش مطمئن باشيد كه چراغ قرمزها از درون بدن روشن شده اند. اگر خودتان را دوست داريد و زندگي كردن را دوست داريد از همين امروز شروع كنيد:

1 - ورزش كنيد: بهتر است بهانه نياوريد و بدانيد كه با ورزش كردن يعني كه مشتري خوبي براي انبارهاي چربي درون پيدا شده است فرصت را از دست ندهيد، اراده كنيد به تنهايي نيز مي توانيد ورزش كنيد اما براي ايجاد انگيزه بهتر است يك نفر ديگر را همراه كنيد. انواع باشگاهها، پارك ها و ورزشگاهها، طبيعت اطراف شهر آماده استقبال از شما و اهدأ سلامتي به شماست

با يك درجه تخفيف 2 - پياده روي كنيد: مي توانيد برخي از مسيرهاي منزل تا محل كار و يا منزل و محل خريد را توسط اين وسيله نقليه خدادادي طي كنيد، ديگر تنبلي كافي است پياده روي با سرعت يكنواخت مطمئن ترين ارزان ترين و ساده ترين ورزش است و حتماً لازم نيست كه از روز اول مسافت 45 كيلومتري ماراتن را راه برويد مي توانيد از زمان براي سنجش مسافت طي شده استفاده كنيد. مثلاً مسافت مورد نظر را به 3 زمان مساوي تقسيم كنيد يعني اگر مي خواهيد 30 دقيقه به راهپيمايي بپردازيد 30 دقيقه را به 3 تا 10 دقيقه تقسيم كنيد

و بعد از هر ده دقيقه 3 دقيقه استراحت كنيد.

3 - با بچه ها بازي كنيد: مي خواهم شما را به بازي با اين موجودات كوچك و دوست داشتني دعوت كنم اين گوي و اين ميدان اگر توانستيد در بازي با كودكان پا به پاي آنها تحرك داشته باشيد، بالا بپريد، بدويد، سينه خيز برويد و يادتان باشد كه زودتر از آنها خسته نشويد و بدانيد كه به يك پدر و مادر و يا يكي از اعضاي فاميل كه بچه ها از او به عنوان مهربانترين و دوست داشتني ترين آدم بزرگ ياد مي كنند تبديل شده ايد و بقيه بزرگترها از او به عنوان سرزنده ترين و با حوصله ترين و پزشكان به عنوان سالم ترين افراد از نظر فيزيكي و روانپزشكان به عنوان شادترين و مثبت ترين آدم ياد مي كنند. پس كودكانتان را فراموش نكنيد. ما در ازاي محبتي كه به آنها نثار مي كنيم تعداد زيادي پاداش مي گيريم و آن هم چيزي جز سلامتي و شادابي و نشاط نيست

خانه اى پاك از آلرژى زاها

نويسنده:سپيده سليمي

منبع:آرشيو شرق

براى والدين هيچ چيز عزيزتر از سلامتى فرزندان نيست، از اين رو پدر و مادرها به شيوه هاى جديد و گوناگون براى حفظ فرزندانشان از خطرات متوسل مى شوند. در حقيقت در زمان ما والدين چنان به حفظ سلامتى فرزندانشان توجه نشان مى دهند كه مايلند آنها را در برابر تمام بيمارى ها بيمه كنند. در خانه نيز كه ما اغلب قصد داريم امن ترين فضا براى كودكانمان باشد غير از گوشه ميزها و لبه تيز پله ها خطرات ديگرى فرزندانمان را تهديد مى كنند كه ممكن است با وجود توجه، از آنها غافل مانده باشيم. اگر فرزندتان مدتى

طولانى است كه آب ريزش از بينى و حالت زكام دارد ممكن است مسبب آن درست در خانه پنهان باشد. بسيارى از كودكان از آلرژى به مواد گوناگون رنج مى برند. اين حساسيت ها زمانى بروز مى كنند كه دستگاه ايمنى بدن نسبت به ماده يا موادى كه به طور معمول مضر نيستند بيش از حد لازم واكنش نشان مى دهند. حساسيت ها ممكن است به اشكال گوناگون خودنمايى كنند، از آب ريزش بينى گرفته تا سرخى پوست و مى توانند حواس مختلف ما مانند حس بويايى، بينايى، چشايى و لامسه را تحت تاثير قرار دهند و در عملكرد آنها اخلال ايجاد كنند. حساسيت هاى شديد ممكن است حتى در مواردى منجر به مرگ شوند.

با رعايت برخى از اصول و اعمال پيشگيرى ها مى توانيم احتمال بروز حساسيت ها را در كودكانمان كاهش دهيم. به منظور كاهش احتمال بروز حساسيت در فرزندانمان پيش از هر چيز بايد سوابق خانوادگى در زمينه آلرژى ها را مورد مطالعه قرار داد. اگر يكى از والدين داراى سابقه اى مبنى بر بروز يكى از انواع حساسيت ها باشد، احتمال ابتلاى كودك به نحو چشمگيرى افزايش مى يابد. براى كاهش دادن احتمال بروز آلرژى در چنين كودكانى بهترين راه تغذيه انحصارى آنها از شير مادر طى ماه هاى اوليه زندگى و به تاخير انداختن مصرف مواد ديگر مانند شير گاو و مشتقات آن است. همچنين بايد از تغذيه اين كودكان با مواد جامد پيش از سن چهارماهگى خوددارى كرد، اگرچه بهترين زمان آغاز تغذيه با مواد جامد در همه كودكان ابتداى هفتمين ماه زندگى است، زيرا پيش از اين

زمان ديواره معده و دستگاه گوارش كودكان كاملاً رشد نيافته است و مصرف مواد جامد خود مى تواند محركى براى آغاز واكنش هاى آلرژيك باشد.

روش هاى متعدد ديگرى نيز براى پيشگيرى از ابتلاى كودك به حساسيت ها وجود دارند. يكى از اين روش ها ايجاد تغييراتى كوچك اما بسيار موثر در محيط منزل است كه در زمانى كوتاه نتايج ملموس آنها در سلامتى اعضاى خانواده ديده مى شود.يكى از مهمترين نكات وضعيت تهويه اتاق كودكان است، همواره به تهويه مطبوع و مناسب هواى اتاق كودكان توجه كنيد. پرده اتاق ها و به خصوص پرده اتاق كودكان را دست كم هر سه ماه يك بار بشوييد تا به محل تجمع گرد و غبار تبديل نشوند.

اگر كودك شما در حال حاضر به آلرژى مبتلا است اهميت حذف هر چه بيشتر مواد آلرژى زا از قبيل گرد و غبار از فضاى خانه و به ويژه اتاق او بيشتر است، اگر مايل نيستيد كه كودكتان تختخوابش را با تعداد زيادى از موجودات ريز و ذره بينى شريك باشد از ملحفه هاى ضدآلرژى استفاده كنيد و هميشه ملحفه ها را با دماى بيش از ?? درجه سانتى گراد بشوييد. اگر ملحفه هاى شما از جنسى هستند كه دماى بيش از ?? درجه سانتى گراد را تحمل نمى كنند آنها را در يك كيسه نايلونى قرار داده و چند ساعت در فريزر بگذاريد، سپس با دماى پايين تر شست وشو دهيد.اگر در خانه از حيوانات خانگى نگهدارى مى كنيد از ورود اين حيوانات به اتاق خواب كودكان خوددارى كنيد. زيرا حضور حيوانات خانگى احتمال ابتلا به آلرژى ها را

افزايش مى دهد. اتاق ها را در فواصل كوتاه زمانى خوب گردگيرى كنيد و چنانچه سابقه آلرژى در خانواده شما وجود دارد استفاده از شوينده ها و مواد شيميايى مانند رنگ برها و يا ضدعفونى كننده ها را به حداقل برسانيد. در عوض مى توانيد از تميزكننده هاى طبيعى مانند سركه براى ضدعفونى سود ببريد.

در محيط حمام پس از هر بار استحمام حتماً پنجره حمام را باز كنيد، زيرا باقى ماندن رطوبت و بخار آب در اين فضا موجب رشد قارچ ها مى شود كه وجودشان بسترى بسيار مناسب جهت تحريك آلرژى ها است. اگر حمام پنجره نداشته باشد ناچار بايد يك هواكش قوى را جايگزين آن كرد.نظافت صحيح و پيوسته آشپزخانه نيز مى تواند احتمال بروز آلرژى ها را كاهش دهد. تميز كردن سطوح كار آشپزخانه با يك ضدعفونى كننده مناسب پس از هر بار آماده سازى غذا تاثير بسزايى به جا خواهد گذاشت. هنگام طباخى تا حد امكان در قابلمه ها را بسته نگاه داريد و اگر يكى از افراد خانواده شما به آسم دچار است ترجيحاً از اجاق ها و وسايل برقى به جاى گازسوز بهره بگيريد، زيرا دى اكسيد نيتروژن حاصل از اين سوخت و سوز مى تواند موجب تحريك و بروز حمله آسم شود. تجمع بوهاى گوناگون در آشپزخانه نيز مى تواند محرك آلرژى هاى تنفسى باشد از اين رو توصيه مى شود يك فنجان سركه سفيد را در جاى مناسبى از آشپزخانه قرار دهيد زيرا سركه سفيد بوهاى موجود در فضا را جذب مى كند.همچنين نگهدارى از گياهان آپارتمانى به دليل احتمال رشد قارچ در خاك آنها به

خانواده هايى كه داراى كودكان آلرژيك هستند و يا خود سابقه آلرژى دارند توصيه نمى شود

شايع ترين اختلال خواب در كودكان

منبع:Koodakan.org

خواب براى كودك همانند تغذيه لازم و ضرورى است، بسيارى از كودكان براى به خواب رفتن مشكل دارند و به موقع نمى خوابند. در كودكان معمولاً بى خوابى اوايل شب اتفاق مى افتد و به اصطلاح به آن بى خوابى شبانه گفته مى شود. عوامل بسيارى وجود دارد كه در دير به خواب رفتن كودكان نقش دارد كه شما بايد براى حفظ سلامت فرزندتان دليل آن را كشف و نسبت به رفع آن اقدام كنيد. واقعيت اين است كه براى ايجاد خواب راحت و آرام در شب براى كودك تنها يك روش وجود ندارد، راه حل ها و توصيه هاى گوناگونى در اين زمينه وجود دارد كه چكيده اى از آنها به شرح زير است:

?- براى تعيين زمان خواب كودك با او نيز مشورت كنيد و وقتى زمانش فرامى رسد حتماً به كودك يادآورى كنيد. آنها به برخورد قاطع شما و يك قرار ثابت براى خواب نياز دارند.

?- سعى كنيد برو به اتاق خوابت مثل يك عمل تنبيهى به نظر نرسد، به جاى آن مى توانيد به كودك بگوييد كه لازم نيست بخوابى بلكه بايد در تخت خودت استراحت كنى، وقتى جنبه اجبار براى خواب از بين برود احساس آرامش و خواب خود به خود به وجود مى آيد.

?- تشويق كودك با صحبت و با عمل، به اين صورت كه هر شب به وقت شناسى و در رختخواب رفتن وى جايزه بدهيد. جايزه مى تواند يك خوراكى ويژه قبل از خواب مثل يك ليوان شير

يا خوراكى كه كودك دوست دارد باشد و يا به عنوان تشويق يك لباس خواب نو و قشنگ به او هديه بدهيد.

?- هنگام خواب، به كودك لباس راحت بپوشانيد و اتاق خوابش را به تهويه مجهز كنيد، لحاف هاى سنگين را برداريد و يك اتاق خواب مطبوع براى او تهيه كنيد.

? - فعاليت هاى بدنى كودك مانند بازى كردن در پارك و برنامه هاى ورزشى را در طول روز افزايش دهيد. انجام بازى هاى هيجان انگيز مثل بازى هاى كامپيوترى و ديدن فيلم هاى هيجان انگيز در كودك را قبل از خواب محدود كنيد.

?- به خاطر داشته باشيد مصرف شبانه برخى از مواد غذايى مانند چاى و يا نوشابه خواب كودك را كاهش مى دهد.

?- اگر كودك شما در اتاق خواب خودش مى ترسد خيلى مهم است كه شما ترس او را جدى بگيريد، كودك را آرام كنيد و سعى كنيد با هم پى به علت ترس ببريد. به كودك اين فرصت را بدهيد كه در مورد مشكل احتمالى و هيجانات يا چيزهاى جالبى كه در روز برايش اتفاق افتاده با شما صحبت كند، حتى كودك مى تواند وقتى در تخت خود دراز كشيد از زبان خودش داستانى براى شما بگويد و در مورد اين داستان با او صحبت كنيد و مطمئن شويد كه تخيلات در ذهن او نماند. اين مسئله كمك مى كند كه كودك با آرامش بيشترى به خواب فرو رود.

همه چيز به اندازه، حتي محبت

يكي از احتياجات اساسي رواني افراد برخورداري از محبت ديگران است. كودكي كه در سال هاي اول زندگي از محبت پدر و مادر محروم باشد در خانه احساس

ناامني مي كند، از زندگي لذت نمي برد، اغلب سرد وخشن و نسبت به ديگران بي مهر است و كمتر مقيد به اصول و قوانين اخلاقي خواهد بود. برعكس كودكي كه از محبت پدر ومادر برخوردار است، قدرت سازگاري بيشتري دارد، احساس سكون و آرامش مي كند، اعتماد به خويشتن در او قوي است و نسبت به ميزان هاي اخلاقي حساس است.

--------------------------------------------------------------------------------

گاهي يكي از والدين نسبت به كودك بي مهر است، اما ديگري جبران مي كند،در اين صورت بچه كمتر احساس ناراحتي خواهد كرد.عشق و محبت واقعي پدر ومادر نسبت به بچه، امري ضروري وقابل تقدير است، اما محبت بي مورد گاهي مانع رشد شخصيت بچه مي شود. والدين بايد متوجه رشد بچه هم باشند. امكانات،احتياجات، تمايلات و استعداد بچه را در هر مورد در نظر بگيرند و در هر مرحله از رشد به مقتضاي آن عمل كنند.اغلب گفته مي شود كه والدين مخصوصاً مادرها، بچه خود را دوست دارند و اين امر را به عنوان يك اصل مسلم و غيرقابل انكار در مورد تمام مادرها صادق مي دانند، اما بايد توجه داشت كه اين امر عموميت ندارد. گاهي ديده مي شود پدر يا مادر از بچهٌ خود تنفر دار ند، اين تنفر ممكن است معلول عوامل مختلف باشد.

--------------------------------------------------------------------------------

مثلاً بودن بچه مانع شود از اين كه پدر و مادر به هدف خود برسند، يا پدر و مادر را از كار بيشتر و تحصيل درآمد زيادتر وادارد. گاهي تولد بچه باعث تغيير شغل مادر مي شود يا اين كه مادر مجبور مي شود شغل خود را از دست بدهد. گاهي پدر و مادر بر

اثر ضعف خود نمي توانند به هدف هاي خويش برسند و بچه را عامل شكست فرض مي كنند و او را مورد تنفر قرار ميدهند. پدر و مادري كه خود از محبت والدين محروم بوده اند، اغلب نسبت به بچه هاي خويش بي مهر هستند.والديني كه از طرف پدر و مادر طرد شده اند، نسبت به فرزندان خود بي علاقه هستند. گاهي بي مهري والدين به بچه ها معلول عدم آشنايي آن ها به احتياجات اساسي رواني كودكان است. چنانچه اشاره شد بچه هايي كه از محبت والدين محروم هستند اغلب متزلزل و ناراحت هستند.

--------------------------------------------------------------------------------

والدين به صورت هاي مختلف ممكن است بچه را مورد بي مهري قرار دهند و او را به اصطلاح طرد كنند. گاهي بي مهري پدر ومادر نسبت به بچه در رفتار خشونت آميز آن ها ظاهر مي شود. در بعضي موارد والدين براي اين كه از بچه دور شوند او را به وسيله اسباب بازي سرگرم مي كنند و از اين راه بي مهري خود را به او نمايان مي سازند. بعضي از پدر ومادرها، خوب ازبچه ها مواظبت مي كنند و به موقع به آن ها غذا مي دهند و آن ها را تميزنگاه مي دارند، اما دررفتار آن ها بي حوصلگي ديده مي شود، همين امر ممكن است دليل بر بي مهري آن ها نسبت به بچه باشد. در موارد خاصي بي مهري والدين به صورت بهانه جويي از بچه يا عدم تاييد اعمال خوب ظاهر مي شود. عكس العمل بچه ها نيز درمقابل بي مهري والدين به صورتهاي گوناگون ظاهر مي شود. گاهي بچه هاي محروم از محبت

والدين دچار بيماري هاي روان تني مي شوند. اين بيماري ها آثار بدني دارد، اما منشأ آن ها رواني است. پيدايش پاره اي از آلرژي ها در ميان بچه ها معلول همين امر است. بچه هايي كه دچار تب و تشنج مي شوند، اغلب از طرف پدر ومادر طرد شده اند يا مدتي از آن ها دور بوده اند.

--------------------------------------------------------------------------------

گاهي اين دسته از بچه ها سركش و پرخاشجو بار مي آيند، در انجام كارهاي بد احساس تقصير نمي كنند، نسبت به زندگي بدبين هستند و ديگران را دشمن خود فرض مي كنند و نسبت به اعمال آن ها هميشه اعتراض خواهند كرد. در بعضي موارد بچه هاي محروم از محبت والدين، حالت تسليم به خود مي گيرند. رفتار زننده والدين راتحمل كرده و به جاي اعتراض با روي خوش در مقابل اعمال آن ها عكس العمل نشان مي دهند و از اين راه كوشش مي كنند محبت آن ها را به طرف خود جلب كنند.

--------------------------------------------------------------------------------

بعضي ازبچه ها خود را تسليم تخيلات مي كنند و از برخورد به عالم واقع خودداري مي كنند. بچه هايي كه باهوش هستند و خوب بي مهري پدر ومادر رااحساس مي كنند، اغلب خود را به ناداني مي زنند، گاهي محبت ديگران نسبت به بچه بي مهري والدين او را جبران مي كند و شخصيت او كمتر دچار تزلزل مي شود. محبت والدين نسبت به بچه ها گاهي به صورت مراقبت هاي زياد ظاهر مي شود. بچه هايي كه بيش از حد تحت مراقبت پدر ومادر قرار دارند مانند بچه هاي مطرود دچار ناراحتي مي شوند. مراقبتهاي شديد والدين معلول

عوامل خاصي است،گاهي والدين يك فرزند خود را از دست داده اند و در نتيجه بيش از اندازه از فرزندان خود مراقبت مي كنند.

--------------------------------------------------------------------------------

پدر ومادري ممكن است براي چند سال بچه دار نشده باشند و همين امر سبب شود كه فرزند تازه خود را زياد تحت مراقبت قرار دهند.گاهي پدر ومادر نمي توانند احتياجات عاطفي يكديگر را تامين كنند، روي اين اصل بچه را مركز عواطف و احساسات خود قرار مي دهند. زني كه از محبت شوهر محروم است فرزند خود را جانشين شوهر مي كند و نسبت به او بيش از حد مهر مي ورزد. گاهي علاقه شديد مادر به بچه دليل بر تنفر او از بچه است، اين مادر براي اين كه تنفر خود را از بچه پنهان نگاه دارد و از ترس اين كه مبادا ديگران متوجه اين تنفر شوند بيشتر بچه را مورد محبت قرار مي دهد. مراقبت زياد از بچه و محبت بي مورد نسبت به او مانع رشد طبيعي وي خواهد شد. بچه اي كه موردمحبت بيش از حد پدر و مادر است، بيشتر وقت خود را با ايشان صرف مي كند و نمي تواند با بچه هاي هم سن آميزش كند،در نتيجه رشد اجتماعي او عقب مي افتد. مراقبت هاي بيش از حد از بچه سبب مي شود كه والدين بيش از اندازه در كارهاي او دخالت كنند و مانع از اين شوند كه او مستقلاً كارهاي خود را انجام دهد.

--------------------------------------------------------------------------------

بچه در اينگونه موارد به صورت برده درمي آيد و هميشه منتظر دستور پدر و مادر است و طرز فكر و قضاوت و ميزان هاي اخلاقي و اجتماعي

او تابع چيزي است كه پدر و مادر به او مي گويند. عكس العمل بچه ها در مقابل مراقبت شديد والدين نيز به صورت هاي مختلف ظاهر مي شود. گاهي بچه ها بر اثر مراقبت شديد حالت اطاعت و تسليم درمقابل والدين به خود مي گيرند و استقلال خود را از دست مي دهند. زماني در مقابل آنها حالت طغيان و سركشي ظاهر مي سازند. اين دسته ازبچه ها معمولاً نمي توانند با بچه هاي ديگر به سر برند. بعضي از اين بچه ها كمرو وخجالتي هستند و در بعضي موارد از طرف گروه همسن خود طرد مي شوند، زيرا آشنا به مهارت هاي اجتماعي نيستند. گاهي اين بچه ها در كار تحصيل موفقيت خوبي كسب مي كنند، زيرا مراقبت والدين از آنها سبب پيشرفت معلومات آنها مي شود. معلمان در ارتباط با اينگونه بچه ها بايد احتياط بيشتري به خرج دهند. اين دسته از بچه ها متوقع هستند، معلم مانند پدر و مادر آنها را مورد محبت شديد قرار دهد. روي همين نظر معلم بايد توجه بيشتري نسبت به اينگونه بچه ها بنمايد و بدون اينكه سايرين آگاه شوند بيشتر آنها را تحت مراقبت قرار دهد.

--------------------------------------------------------------------------------

بي مه_____ري و محبت زياد، شخصيت ك_____ودكان را نامتعادل مي كند.

ناخن جويدن در كودكان

منبع:اينترنت

ناخن جويدن يكي از اختلالات عادتي است كه بيش تر در كودكان و گاهي نيز در بزرگ سالان بروز مي كند. اين عمل مانند انگشت مكيدن يا بعضي از ديگر اختلالات عادتي به طور ناخودآگاه و غيرارادي انجام مي شود.ناخن جويدن معمولاً از سنين 4 تا 5 سالگي شروع و در سنين 8 تا 12 سالگي بيش تر مشاهده مي شود.

ناخن جويدن چه عوارضي را در

بدن ايجاد مي كند؟

ناخن ها علاوه بر زيبايي انگشتان به منزله يك وسيله مكانيكي نيز اعمال زيادي را در بدن انجام مي دهند.مهم ترين وظيفه ناخن ها پوشاندن بافت نرم انگشتان است كه گرفتن اشياي ريز و كاركردن با آن ها را براي ما ممكن مي كند. بزاق دهان اثر مخربي بر ناخن و بافت هاي اطراف آن دارد و رطوبت ناشي از آن مكان مناسبي را براي رشد باكتري ها و قارچ ها فراهم مي كند.به علاوه هنگام جويدن ناخن، تعداد زيادي ميكروب كه معمولا در زير ناخن ها جمع مي شوند، بلعيده مي شوند و اين امر ممكن است باعث دل درد و ابتلا به آلودگي هاي انگلي شود.

چرا كودكان ناخن هاي خود را مي جوند؟

روان شناسان مهم ترين عامل ناخن جويدن را اضطراب و فشارهاي روحي مي دانند، كه مي توان از آن به عنوان "عصبانيت بيش از حد" نام برد. ديده شده است افرادي كه ناخن خود را مي جوند از افراد عادي مشوش ترند.

عامل ديگر دلواپسي و تضادهاي فكري در كودكان است كه مخصوصاً در موقعيت هاي حساس ترس آور، بلاتكليفي و حالت هاي هيجاني ديگر بوجود مي آيد مانند مشاهده درگيري و نزاع والدين و يا هنگام امتحانات مدرسه يا جواب دادن به درس و يا تماشاي فيلم ترسناك .

هيجان بيش از حد نيز مي تواند به عنوان عاملي باشد كه ناخن جويدن را در كودكان تشديد كند.

و بالاخره تقليد از ديگران كه به صورت عادت در آمده باشد مانند كودكاني كه يك يا هر دو والد آن ها عادت به جويدن ناخن دارند.

براي كمك به ترك ناخن جويدن در كودكان والدين چه كارهايي را بايد انجام دهند؟

هرگز از او نخواهيد كه يكباره اين عادت خود را ترك كند.

براي ترك اين عادت در

فرزند خود صبر و حوصله به خرج دهيد. ترك اين عادت ممكن است زمان زيادي را بطلبد.

بر اضطراب و وسواس خود غلبه كنيد وجود اضطراب باعث خواهد شد نتوانيد به طور منطقي به كودك خود كمك كنيد

به كودك خود اعتماد به نفس بدهيد، او را با خوشرويي از عملش آگاه كنيد و آمادگي شروع به ترك اين عادت را آگاهانه در او بوجود آوريد.

بايد بدانيد كه اقدام شديد و مستقيم بي فايده است. سعي كنيد ريشه اضطراب و تشويش را در كودك شناخته و از بين ببريد. در اعمال كودك خود بيش تر دقت كنيد و ببينيد كدام عامل باعث مي شود كه او بلافاصله انگشت خود را به طرف دهان ببرد. براي مثال وقتي كه كودك خسته است؟ وقتي كه بيش از حد به او فشار مي آوريد يا بيش از حد توانش از او انتظار داريد؟ويا هنگام جر و بحث والدين؟...

هر موفقيت هر چند اندك را در ترك ناخن جويدن كودك مورد تشويق قرار دهيد، حتي در حد گفتن جمله اي خوشايند

براي ترك ناخن جويدن در كودكان والدين چه كارهايي را نبايد انجام دهند؟

1- براي ترك اين عادت در كودك از دادن وعده هاي بزرگ كه قادر به انجام آن نيستيد خودداري كنيد.( كودكتان را گول نزنيد.)

2- گفتن جملاتي مثل " اگر يك بار ديگه اين كاررا بكني دوستت ندارم" نه تنها كارساز نيست. بلكه باعث افزايش اضطراب و تشويش كودك نيز مي گردد.

3- ماليدن مواد تلخ به انگشتان يا پاشيدن فلفل به آن ها ممكن است به طور موقتي جلوي اين رفتار را بگيرد، ولي به علت از بين نرفتن ريشه رواني اين عمل، كودك در

فاصله اندكي دوباره به جويدن ناخن روي مي آورد.

4- در كودك به خاطر جويدن ناخن ها ايجاد ترس نكنيد زيرا اين عمل در كودك اضطراب و احساس گناه بوجود مي آورد و باعث تشديد جويدن ناخن مي شود.

طور كلي سرزنش، تحقير، تهديد و تنبيه كودك هيچ اثر درماني نخواهد داشت، بلكه اين عادت را تشديد كرده، باعث اختلالات ديگري نيز مي شود.

شب ادراري در كودكان

شب ادراري كودكان مشكلي است كه براي كودكان وخانوادة آنها از زمانهاي دور موجود بوده است . شرح خيس كردن كودكان در نوشته هاي 1550 سال قبل از ميلاد هم ديده مي شود لذا علي رغم پيشرفت دانش بشر در مورد مكانيسم ايجاد شب ادراري هنوز معلومات ما در مورد چگونگي ايجاد شب ادراري و نحوه درمان قطعي آن كامل نيست.درسن شيرخوارگي ادرار كردن طفل كاملا رفلكسي و بي اختيار است . در اين سن, پر شدن مثانه باعث تحريك گيرنده هايي در جدار مثانه مي شود و هرچه مثانه پرتر باشد اين تحريكات بيشتر مي شود تا اينكه رفلكسي از طريق اين گيرنده ها ونخاع ايجاد شود و منجربه انقباض مثانه و تخليه آن گردد . با بزرگتر شدن كودك وتكامل مراكز عصبي,بنظرمي رسد كه درسن1تا2سالگي كودك مي تواند پر شدن مثانه خود را درك كند و تدريجا اين توانايي را بدست مي آورد كه مدت كمي تخليه مثانه را به تعويق بياندازد در سالهاي دوم تا سوم عمر , با تكامل مراكز عصبي , مغز كنترل بيشتري روي اعم_ال مثانه پيدا مي كند و در نتيجه طفل قادر مي شود كه مدت بيشتري ادرار را در مثانه نگاه دارد معمولا تا سه سالگي

اكثر اطفال بخوبي قادرند ادرارشان را در روز كنترل كنند اما توانايي كنترل ادرار در شب , اكثرا ديرتر حاصل مي شود . در سن 4 تا 5 سالگي مراكز عصبي مغز قادرند انقباضات مثانه را در خواب هم كنترل كنند بعلاوه تا اين سن ظرفيت مثانه كودك هم زياد شده و مي تواند حجم بيشتري ادرار را نگاهداري كند. البته اين روند تكامل در جوامع گوناگون سرعت يكساني ندارد . حتي دريك جامعه هم در طبقات مختلف مي تواند متفاوت باشد. وحتي در دختر ها معمولا اين كنترل زودتر از پسر بچه ها بوجود مي آيد.

تع______ريف شب ادراري :

در صورتي كه كودكي به طور مكرر حداقل 2 بار در هفته و به مدت حداقل 3 ماه پياپي بدون استفاده از داروهاي ادرار آور و يا بدون داشتن بيماريهاي زمينه اي مانند ديابت و صرع و بيماريهاي سيستم اعصاب بستر خود را خيس كند , و سن كودك بالاي 5 سال باشد, مي توان او را بعنوان كودك دچار شب ادراري مورد بررسي قرار داد. بطور كلي شب ادراري در 10 تا 15% كودكان حدود 6 ساله موجود است اما هر چه س_ن بالات_ر مي رود تعدادي ار كودكان خود بخود بهبودي پيدا مي كنند . بطوريكه در سن 10 سالگي حدود 5% از كودكان و در 15 سالگي تنها 1% كودكان شب ادراري دارند. و بايد توجه داشت كه شب ادراري در پسرها 2 تا 3 برابر دختر هاست.

عل___ل شب ادراري در ك____ودكان:

در بيش از 80% از موارد ، كودك مبتلا به شب ادراري هيچ بيماري و يا عيب و نقص عضوي

و بدني ندارد و در كمتر از 20% موارد ممكن است بيماري هايي مانند : دياب_ت , عفونت ادراري , بيماريهاي مادرزادي كليه , نوعي كم خوني و عيوب نخاع و بيماريهاي سيستم اعصاب , علت شب ادراري باشد . كه خوشبختانه در مورد فرزند شما با توجه به معاينات وآزمايشات انجام شده اينگونه مشكلات وجود ندارد . لذا شب ادراري در فرزند شما يك بيماري تلقي نمي شود و آيندة كودك شما كاملا روشن است . و اين شب ادراري سرانجام حتي بدون درمان برطرف خواهد شد.

توجه داشته باشيد اين خيس كردن , در هنگام خواب اتفاق مي افتد , و كودك شما هيچگونه دخالتي در آن ندارد لذا تنبيه و تحقير طفل در نزد خودتان يا ديگران ويا مسخره كردن وي , نه تنها هيچگونه تاثيري در بهبودي آن ندارد بلكه با ايجاد فشار روحي وضع كودك را به مراتب بدتر مي كند. ثابت شده است عوامل ارثي و سوابق والدين نيز در بروز شب ادراري موثر است . اما بايد توجه داشت همانطور كه زمان راه افتادن و حرف زدن بچه ها با همديگر متفاوت است , روند بالارفتن ظرفيت مثانه و زمان قدرت كنترل مثانه نيز در كودكان ممكن است باهم متفاوت باشد.مسايل روحي و عاطفي از مهمترين علل شب ادراري هستند . اين مورد بخصوص در نزد كودكاني ديده مي شود كه قبلا كنترل ادرار داشته اند اما اكنون دچار شب ادراري شده اند. از جمله عوامل روحي كه مي تواند سبب شب ادراري گردد ميتوان از موارد زير نام برد:

• تولد يك ن___وزاد درخانواده كه موجب مي شود توجه

پ__در و م_ادر به ن__وزاد معطوف گردد و به كودك بزرگت____ر كمتر مورد توجه قرار گيرد .

• جداي___ي پ___در و م___ادر

• اختلافات و كشمكشه___اي درون خان___واده

• جابجاي___ي خانواده

• مساف___رت يا فوت يكي از والدين

• تحقي___ر و تنبيه بيش از حد بزرگت___ر ها نسبت به كودك

• ايج__اد ت__رس و هيج__ان و اضط__راب شديد در كودك با شنيدن ويا ديدن مناظر, فيلمها ويا بازي هاي ترسناك كامپي___وتري

• از ديگر عوامل بسيار مهم در شب ادراري كه به تازگي و در سالهاي اخير بسيار اهميت پيدا كرده است , آلرژي و حساسيت كودك به غذا ها و بخصوص شي___ر گاو است . لذا بايد دقيقاً توجه داشت كه در چه شبهايي و با مصرف چه موادو يا غذاهايي اين شب ادراري تشديد مي شود. تا از مصرف آنها پرهي___ز گردد .

قبلا تصور مي شد كه كودكان مبتلا به شب ادراري خواب عميق تري دارند و يا شب ادراري ناشي از اختلال در خواب و بيدار شدن كودك است . اما بتازگي نشان داده شده است كه بين خواب كودكان مبتلا به شب ادراري و ساير كودكان تفاوتي وجود ندارد و خيس كردن در هر مرحله از خواب ( چه در مرحله خواب عميق و چه در مراحل خواب سطحي ) ممكن است اتفاق بيافتد.

درم________ان :

?- از بين بردن تمامي فاكتورها و مسايل عاطفي و روحي كه منجر به اضطراب و مشكلات عصبي در كودك مي شود ( در قسمت قبلي به آن اشاره شد)

?- استفاده ازتشكچه هاي زنگ دار كه در صورت تماس با اولين قطره ادرار زنگ آن بصدا درمي آيد و موجب

بيداري كودك مي شود. استفاده از اين دستگاه باعث مي شود كه ظرف چند هفته يك رفلكس شرطي دركودك ايجاد شود بطوري كه حتي پرشدن مثانه نيزميتواند بتدريج باعث بيدار شدن كودك گردد.

?- در روز بايد مايعات زيادي استفاده گردد و به كودك آموزش داد تاحتي الامكان در طول روز ادراركردن را به تاخير اندازد تا حجم مثانه بيشتر شده و در طول شب ديرتر پر گردد، بديهي است ار غروب آفتاب به بعد لازم است مصرف مايعات و غذاها و ميوه هاي آبدار به حداقل برسد و كودك حتما قبل از خوابيدن ادرار كند.

?- تشويق طفل هم در انجام اين تمرينات و رعايت دقيق درمانهاي دارويي و غير دارويي بسيار مؤثر است . حتي مي توان كودك را به ازاي هر چند شب كه خيس نمي كند تشويق نمود و در صورت عدم خيس كردن براي مدت طولاني براي وي جايزه اي نيز خريد . اين مسئله در مورد كودكاني كه در طول روز در لباس خود نم مي زنند نيز صادق است )

?- درمانهاي دارويي كه از جمله آنها ايمي پيرامين است . ايمي پيرامين دارويي است كه در درمان تعدادي از ناراحتي هاي روحي و افسردگي بكار مي رود لذا ممكن است شما از مصرف آن اكراه داشته باشيد . اما بايد توجه داشته باشيد تاثير اين دارو جدا از خاصيت ضد افسردگي آن است و از طريق تاثير بر اعصاب مثانه عمل ميكند. لذا مي توانيد بدون دغدغه آنرا مصرف نماييد چرا كه اين دارو عوارضي براي كودك شما ندارد. در 25 تا 40% كودكان بدنبال مصرف اين دارو بهبودي

حاصل مي شود اما از آنجائيكه پس از قطع دارو ممكن است شب ادراري مجددا عود نمايد,لازم است اين دارو حداقل براي سه ماه مصرف شود و قطع آن نيز تدريجي باشد . از داروهاي ديگر مي توان از قرص و اسپري بيني دسموپرسين و قرص اكسي بوتينين نام برد كه در موارد خاصي مي تواند مفيد باشد .

?- درمانهاي روانپ_____زشكي بيشتر در مورد كودكان____ي بكار مي رود كه از مسايل روح__ي و روان__ي زيادي رنج مي برند.

در پاي___ان متذك_____ر مي ش_____وم :

اگر چه شب ادراري سبب ناراحتي خانواده وخود كودك مي گردد اما خوشبختانه در اكثر بچه ها بهبود پذير است و حتي بدون درمان نيز اين عارضه ممكن است برطرف گردد. اما از آنجائيكه شب ادراري ممكن است علامت بسياري از بيماريهاي مهم و جدي در كودك باشد , درمانهاي توصيه شده براي كودك خود را هيچگاه جهت ديگران تجويز نفرماييد چون براي اثبات وجود و يا عدم وجود اين بيماريها , بررسي و معاينه كودكان مبتلا به شب ادراري توسط پزشك حاذق ضروري است.

مكيدن انگشت، جويدن ناخن

منبع:www.iran-newspaper.com

همه ما بارها وبارها كودكانى را ديده ايم كه انگشت خود را مى مكند و يا ناخن شان را مى جوند؛ راستى چرا كودكان وحتى گاهى بزرگسالان به چنين عاداتى مبتلا مى شوند؟ شايد شما هم در كودكى (و يا فرزندتان) چنين عادتى داشته ايد و يا اكنون داريد؟ در هر صورت كودكانى كه چنين رفتارهايى دارند با سماجت فراوانى در هر فرصتى عمل خود را تكرار مى كنند؛ در بسيارى از موارد تذكرهاى والدين نيز بى تأثير مى ماند.

مريم كمالى مادردختر ? ساله اى است

كه در ماه هاى اخير علاقه زيادى به خوردن ناخن هايش پيدا كرده ، او مى گويد: چند ماه است كه دخترم ناخن مى جود تا جايى كه گاهى دستش هم زخمى و مجروح مى شود! با اين كه خيلى سعى مى كنم جلوى اين كار او را بگيرم ولى فايده ندارد و بعد از چند دقيقه دوباره حرف هاى مرا فراموش مى كند.او علت اين كار دخترش را اضطراب ناشى از تولد پسر كوچكشان مى داند و مى افزايد : دخترم به خاطر حسادتى كه نسبت به برادرش دارد و اين كه او را رقيب خود مى داند به عادت جويدن ناخن مبتلا شده؛ من سعى مى كنم به او توجه بيشترى داشته باشم اما هر بار كه ناخن مى جود حسابى عصبانى مى شوم و از كوره در مى روم.

حميد صادقى كه امروز جوان نيرومندى است مى گويد وقتى بچه بودم عادت داشتم شب ها با مكيدن انگشت بخوابم، اما كم كم اين كار را در همان سنين طفوليت حتى در روز و بيكارى هم انجام مى دادم اين رفتار نوعى آرامش به من مى داد، طورى كه تقريباً مدام در حال انگشت مكيدن بودم و دعواى مادر و پدرم هم اثرى نداشت و گاهى در گوشه اى به دور از چشم آنها اين كار را انجام مى دادم چند بار هم به خاطرش كتك خوردم، اما بى فايده بود؟!

انگشت مكيدن وناخن جويدن معضل برخى از خانواده هاست، اما بهتر است به جاى سرزنش كودكان و منع آنها از اين حركات به يك ريشه يابى منطقى دست بزنيم و بعد از پيدا كردن

علت براى رفع آن اقدام كنيم چيزى كه مسلم است واكنش شديد و سرزنش بچه ها نه تنها نتيجه مثبتى در پى نخواهد داشت، بلكه در بسيارى از موارد باعث تشديد اين رفتارها مى شود. به خاطر داشته باشيد كه اين رفتارهاى ناپسند يكى از شايع ترين عادات بچه هاست كه اگرچه بسيارى از خانواده ها با آن دست به گريبان هستند اما به راحتى قابل حل است.ناخن جويدن از سه سالگى شروع مى شود و ميزان بروز آن به تدريج تا ?? سالگى افزايش مى يابد. يكى از بروز آن در كودك اضطراب ويا بى حوصلگى كودك است و به مرور به صورت يك عادت در مى آيد و مكيدن شست از جمله عاداتى است كه معمولاً در نوزادان واوايل كودكى ديده مى شود، ولى ادامه پيدا كردن آن در سنين بعدى غير طبيعى است.

اين عادات ناپسند داراى اثرات مخربى است به طور مثال مكيدن شست اگر به صورت زياد وپى در پى در مدت زمان زيادى انجام شود مى تواند باعث تغيير شكل و يا باريك شدن انگشت گردد ويا جويدن ناخن ها باعث ايجاد آثار ساييدگى، خوردگى، خراشيدگى ، شكاف و عفونت دور ناخن ها مى شود.روان شناسان ضمن اين كه اساساً علل اين اختلالات را نامعلوم مى دانند مى گويند: اين رفتارها معمولاً هنگام اضطراب ، تنش ، خستگى و بى حوصلگى در بچه ها بروز مى كند و يا گاهى كودك براى رهايى از فشارهاى ناشى از محيط اطراف مانند بى توجهى والدين به اين رفتارها رو مى آورد. در برخى موارد هم كودك در اين رفتارها به نوعى احساس

لذت و آرامش مى رسد.

از آنجا كه هر مشكلى راه حلى دارد، شما هم مى توانيد با كمى سعى و حوصله و صبر اين مشكل را حل كنيد. به عقيده روان شناسان هرگز نبايد از جملاتى مانند:«اگر اين كار را بكنى ديگر دوستت ندارم» ؛ «تو ديگر بزرگ شده اى خجالت بكش» و... استفاده كرد؛ چرا كه اين حرف ها باعث تشديد اضطراب كودك شده و كودك احساس بى كفايتى خواهد كرد و فشار روحى بيشترى به او وارد مى شود كه به ناچار براى تخليه آن بيشتر به ناخن جويدن و انگشت مكيدن رو مى آورد.

بهترين راه حل اين است كه به طور ظاهرى كاملاً نسبت به رفتار كودك بى توجه باشيد در عوض با سرگرم كردن او و برنامه ريزى صحيح در مورد اوقات فراغت كودك زمينه را فراهم كنيد تا كودك زمانى براى اين قبيل كارها نداشته باشد. در اين موارد به جاى استفاده از لفظ هاى منفى نكن با يك رفتار مثبت با كودك رفتار كنيد و جنبه هاى خوب رفتار او را تشويق و تقويت كنيد و با بكارگيرى كودك در زمينه هاى مورد علاقه ودر حد توان او اعتماد به نفسش را بالا برده و اضطراب او را كاهش بدهيد و فرصتى براى انگشت مكيدن و جويدن ناخن باقى نگذاريد. به اين ترتيب كم كم كودك شما اين گونه رفتار را فراموش مى كند . سعى كنيد براى مقابله بهتر ، قبل از هر چيز علل اصلى بروز رفتار را كشف كنيد. با تشويق كودك به بازى هايى مانند خميربازى، گلو، نقاشى و كارهايى كه ذهن و دست هاى

كودك را مشغول مى كند به طور غيرمستقيم با تشديد اين عادات مبارزه كنيد، اما اگر رفتار بچه شما ادامه پيدا كرد و تلاش هاى محبت آميز شما در طول زمان كارى از پيش نبرد، حتماً به يك مشاور و يا روانشناس مراجعه كنيد.

با همه اين حرف ها هميشه پيشگيرى بهتر از درمان است. براى پيشگيرى از بروز اين رفتارها بهترين روش، اطلاع و آگاهى والدين از روحيات بچه ها وروش هاى صحيح برخورد با آنهاست، زيرا رفتارهاى اشتباه ما مى تواند باعث بروز اختلالاتى در كودكان بشود. روان شناسان كودك تأكيد مى كنند كه براى هر نوع تغيير عادتى در بچه ها، بايد شرايط روحى كودك را نيز در نظر گرفت؛ به طور مثال هرگز نبايد كودك را به صورت ناگهانى و يا زودتر از موعد از شير گرفت؛ و يا اينكه تغيير شيوه تغذيه كودك از شير مادر يا شير خشك به غذاهاى ديگر بايد به صورت تدريجى باشد؛ حتى بهتر است در ابتدا، همزمان از هر دو روش استفاده شود.

براى رفع عادت مكيدن انگشت مى توانيد مدت شيرخوردن كودكتان را طولانى تر كنيد تا نياز به مكيدن در او ارضا شود و در آينده به مكيدن انگشت رو نياورد.

جدايى هميشه براى همه سخت است وبراى كودكان اين جدايى سخت تر و طاقت فرساتر است؛ اگر به هر دليلى جدايى پدر ومادر از كودك لازم و اجبارى است ، بايد كودك را به فردى كه مى تواند نقش مادر را بازى كند مانند مادربزرگ، خاله و... بسپاريد. در صورتى كه كودك شما بيمار و مجبور شد تامدتى بى حركت در بستر بماند، وسايل

سرگرمى او را فراهم كنيد. پيشگيرى يعنى توجه ساده به نيازهاى كودك و سرگرم كردن او پس مى توان گفت اگر درست از اوقات فراغت استفاده نشود. حتى كودكان هم آسيب مى بينند.

تصحيح دائم لكنت زبان فرزندان باعث تشديد آن مي شود

منبع: ايران سلامت

انجمن آلماني روان پزشكي و اختلالات ذهني كودكان و جوانان در توصيه اخير خود، پدران و مادران را از اينكه گفتار فرزندان خود را كه از لكنت زبان رنج مي برند تصحيح نمايند بر حذر داشت. به گزارش فارس به نقل از پايگاه اينترنتي عرب آنلاين، اين انجمن علمي آلمان هشدار داد تصحيح دائمي اشتباهات گفتاري فرزندان و يا سرزنش آنان ممكن است به حاد شدن اين معضل بيانجامد. اين مركز علمي يكي از راههاي حل موقتي معضل لكنت زبان را گفتگوي زياد در فضايي آرام برمي شمرد. بر اساس توصيه هاي انجمن روانپزشكي آلمان مشكلات گفتاري كودكان اگر از شش ماه فراتر رود و همراه اين اختلالات ماهيچه هاي چهره نيز دچار تنش شوند نشانه وجود لكنت زبان در كودكان مي باشد كه اين مشكل در بيشتر موارد بدون دخالت مرتفع مي گردد. اين انجمن در ادامه مي افزايد اگر اين مشكل به مرور زمان حل نگرديد و اختلال گفتاري در كودك ادامه يافت بايد از متخصص گفتار درماني كمك گرفت تا كودك بتواند مانند ديگر همسالان خود به طور عادي صحبت كند.

كودكان و نوجوانان را يار باشيم نه بار

نويسنده:حميد عباسي

منبع:روزنامه كيهان

هدف از تعليم و تربيت اين نيست كه بسان يك دستگاه كامپيوتر باكودكانمان برخورد نمائيم و آن چنان تصور نماييم كه بايد از لام تا كام برنامه اي خاص و از پيش طراحي شده را در درون آنها پايه ريزي و مدون نماييم، بلكه كودك و نوجوان براصل و اساس خلقت داراي خلق و خويي الهي است و به استناد روايات و آيات، اشرف مخلوقات و موجودي است كه در فطرت او خداجويي

و حق طلبي مقرر گرديده و شمه اي از تمام صفات الهي توسط خالق در او به وديعت نهاده شده، پس تربيت چه نقشي در اين موجود پيچيده بازي مي كند؟

اصولا تربيت بر پايه دادن اطلاعات صحيح و زدودن گرد و غبار فراموشي از زنگار وجودي انسان و پاسخ به سوالات دروني و فطري آدمي است و بعضي علماء و دانشمندان علوم تربيتي بر اين اعتقادند كه اگر آدمي را بدون هيچ آموزشي و بدون هيچ تاثرپذيري از محيط و اشخاص رها نمايند، فطرت پاك او به سوي حق جويي و خداطلبي و خلقت بنيادي خويش سوق داده مي شود. در اينجا اشاره به داستان موسي و شبان جناب مولوي در مثنوي اشاره بر اين حقيقت وجودي انسان مي باشد. موسي و شبان به خداجويي و حقيقت طلبي و وصول به اصل خويش هركدام دست يافته اند. دو طالب كه به مطلوب خويش توجه پيدا كرده و خداي جهان را با وجود خويش درك كرده اند، منتهي يكي تحت تعليم فطرت دروني و وحي الهي و ديگري فقط تحت تعليم فطرت دروني خويش، يكي با مربي دروني و هدايت هاي مستقيم الهي (وحي) و يكي فقط با استمداد از مربي دروني و در محيطي ساده و بي آلايش و به دور از هرگونه تاثرپذيري از افراد و اشخاصي كه ممكن است اين فطرت پاك و بي آلايش را خدشه دار كنند و...

پس محيط سالم و عاري از ناهنجاري هاي تربيتي خود به خود مربي پرتواني است. جهت نمودار ساختن صفات و خلقيات انساني كه از مبدا خلقت سرچشمه گرفته است، البته رعايت بعضي موارد يعني

توجه به رفتار و خورد و خوراك و توجه به اصل حرام وحلال كه مقدمه انعقاد يك نطفه سالم و صالح مي باشد از اصول قبل از تولد و در دوران رشد مي باشد و رعايت آن الزامي است و ما در اين مقوله قصد پرداختن به آن را نداريم.

به عبارتي دستكاري كردن در اين فطرت پاك انساني به صورت مستقيم و غيرمستقيم خود مي تواند عوارض و ناهنجاري هاي اخلاقي و رفتاري را در كودكان و نوجوانان پديد آورد. مويد اين مطلب پرسش ها و كنجكاوي هايي است كه انسان در دوران كودكي از چيستي و چگونگي تولد و خلقت خويش و خالق جهان سئوال مي كند و گاه به نسبت هوش و ذكاوت اين سوالات پيچيده تر شده و بردانستن آن پافشاري مي نمايد و با افزايش سن و نزديك شدن به سن جواني پخته تر و هوشمندانه مي گردد.

لذا انتقال اطلاعات صحيح و همسو با فطرت خدا نهاد كه ريشه آن در هدايت انبياء و اولياء نمود دارد، خود ضمانتي است براي راهيابي به طرق صحيح تعليم و تربيت و زمان شروع اين مرحله از اوان دوران كودكي است كه به تناسب سن تا دوران پختگي ادامه مي يابد.بايد توجه داشت كه پاسخ به اين گونه سوالات و آموزش ها با نهايت مهارت و در قالب داستان ها و كتاب ها و فيلم ها و گفت وگوهاي هنرمندانه و دوستانه نه از باب نصيحت و ملامت منتقل گردد. امر و نهي هاي بي مورد و به صورت مستقيم و از روي عداوت و خشم، حتي ظاهري اعمال نگردد، در غير اين

صورت تاثيري منفي در نهاد كودكان و نوجوانان مي گذارد.

آماده سازي محيطي ايمن از انحرافات اخلاقي راهگشاي اين امر خطير مي باشد، ولي متاسفانه در جوامع فعلي و با بي دقتي بعضي اولياء و اطرافيان، به محيطي ناامن مساعد براي تعرض در سرشت پاك كودكان مبدل گرديده و توسط عوامل مغرض خارجي و بعضا سودجوي داخلي با نمايش برنامه ها، فيلم ها، بازي هاي كامپيوتري، ماهواره ها، اينترنت، لوح هاي فشرده مستهجن كه گاها به راحتي در اختيار خانواده و فرزندان آنان قرار مي گيرد، بي توجهي به آثار بسيار مخرب و خانمان سوز پايه هاي تربيتي، نهاد فرزندانمان را متزلزل و سست مي سازد و در اين ميان تهي بودن دست ارباب تعليم و تعلم مثل نهادهاي فرهنگي، آموزش و پرورش، نهاد امور تربيتي و... را از ابزاري براي مقابله با اين ترفندهاي شيطاني، جهت مقابله به مثل كردن آنها در انجام امور محوله خلع سلاح كرده و يا كم توان مي سازد و درصد موفقيت آنان را كاهش مي دهد و هر آن چه در محيط مدارس و آموزشگاهي بافته مي شود، تافته شده و ترفندها و روش ها بي رنگ و كم تاثير مي گردد. خانواده ها و او يا براي تأمين معاش و مايحتاج مادي فرزندان ساعت ها از عمر و توان خويش را صرف مي نمايند تا غذاي جسم، لباس و پوشاك مناسبي را تهيه و در اختيار آنان قرار دهند و تا حد امكان خود و فرزندانشان را بي نياز و در راحتي نسبي قرار دهند، اما از اهميت غذاي روح آنان كه از اصلي ترين مايحتاج انسان ها

محسوب مي گردد، غافل شده و يا بي تفاوت مي شوند و حتي خود نيز عامل داس زدن به اين معضل مي گردند.

در اين جا لازم است تا مقايسه اي ميان اين دو نياز ضروري انسان، يعني غذاي روح و هم غذاي جسم داشته باشيم تا بلكه اهميت توجه بيشتر به خوراك معنوي فرزندانمان كه از راه نگاه ها- شنيدن ها- گفت وگوها- مطالعه و ارتباط ها و... حاصل مي شود و در لايه هاي دروني آنها نشسته و شخصيت و آينده ايشان را رقم مي زند، گوشزد نماييم.انسان هنگام خوردن غذا از تمام احساسات چندگانه خود در جهت تشخيص كيفيت غذا و لذت بردن از آن كمك مي گيرد و اگر يكي از اين حس ها خدشه اي در كيفيت آن را درك كنند به شخص هشدار داده و او را از خوردن آن منع مي نمايند.

چشم با ديدن غذا اگر تغيير رنگ در آن مشاهده نمايد، حس شاهد يا بويايي از تغيير بوي غذا و حس چشايي از تغييرات مزه و بعد از اين كه غذا بلعيده شود و اين موانع نتوانند از بد بودن غذا و يا مسموم بودن آن شخص را آگاه سازند. اما اعضاي گوارش اعم از مري، معده، روده ها و در كل تمام اعضاي بدن نسبت به اين مسموميت عكس العمل نشان داده و از طريق شناخته شده براي اخطار و حتي دفع آن اقدام مي نمايد و در نهايت علائمي را بروز مي دهند كه شخص را وادار به مراجعه به پزشك و طي مراحل مداوا مي كنند و اين همه اسباب هشداردهنده در طبيعت جهت تضمين

سلامت جسم انسان است كه در او به وديعت نهاده شده، ولي اين سيستم پيچيده و هوشيار در مورد تشخيص كيفيت غذاهاي معنوي و روح انسان وجود ندارد و بعد از خوردن غذاهاي مسموم و بسيار مضر و به عبارتي ارتكاب گناهان، آثار بدو حتي كشنده آن نمود پيدا نمي كند و علائم اخطاردهنده مشابه به هيچ وجه بروز نمي كند و شخص مريض را نمي توان با علائم ظاهري شناسايي و مداوا نمود، حتي شخص از خوردن بيشتر اين غذاهاي مسموم، احساس لذت و نشاط كاذب خواهد نمود و آثار مخرب آن در رفتار و كردار فرد مسموم نمود خواهد كرد و تنها عامل بازدارنده آن عقل و وجدان اخلاقي انسان است كه آن هم با تكرار عمل كم رنگ و بي اثر خواهد گرديد و آثار مخرب اين تغذيه مسموم تا سالها و بلكه تا آخر عمر بر جاي خواهد ماند و به سختي و تلاش، شناخته و مداوا مي گردد. در اين جاست كه دشواري تعليم و تربيت انسان خود را آشكار كرده و ضرورت توجه بيشتر اوليا و مربيان به اين بعد يعني بعد پيشگيري از انحراف اخلاقي و مهيا كردن محيط سالم در خانه و مدرسه و اجتماع مشخص مي گردد.

برنامه ريزي براي آماده سازي غذاهاي سالم معنوي و بانشاط براي روح پاك و بي آلايش عزيزانمان مشهود مي گردد. پايه ريزي سعادت و خوشبختي افراد از خانه و خانواده و پدر و مادر شروع مي شود كه مهمترين افراد و مؤثرترين آنها در هدايت و تربيت فرزندان مي باشد. بي توجهي در اين نقش با عنوان هاي موسوم به

روشنفكري، ترقي، آزادي و تقليد كوركورانه از غرب باعث مخاطرات جبران ناپذيري به روح و جسم آنها و در نهايت زايل كننده سعادت دنيا و آخرت براي همه افراد جامعه را دربرخواهد داشت، پس در اين راه فرزندانمان را يار باشيم نه بار

دردسرهاي كودكانه !

مترجم : منور ميرشجاعان

بچه ها هم از ميگرن رنج مي برند

ميگرن تنها يك بيماري مخصوص بزرگسالان نيست، بلكه در كودكان نيز شايع است. اين بيماري مي تواند از سن دو سالگي ظاهر شود، اما معمولاً تا حدود 6-5 سالگي، يعني وقتي كودك بتواند دردش را تفهيم كند، قابل تشخيص نيست.

هر چند كه ميگرن بيماري خطرناكي نيست، اما حمله هاي دردناكي دارد و از آن جايي كه در كودكان تشخيص اين بيماري آسان نيست، لازم است كه والدين نشانه هاي ميگرن را بشناسند.

رنگ پريدگي، گرفتن سر، بدخلقي، گريه، قطع كردن بازي، گريه و استفراغ از جمله علايم اين بيماري در كودكان است.

بايد توجه داشت كه ميگرن با سردرد ساده متفاوت است. ميگرن از طريق دردهاي خيلي شديدي كه به سر «ضربه» مي زند، مشخص مي شود و اغلب با علايم ديگري همراه است و يك بيماري ژنتيكي محسوب مي شود، اما سردرد معمولي با دردي با شدت كمتر همراه است و بدون كمك دارو نيز رفع مي شود.

گفته مي شود، پنج تا 10 درصد كودكان از ميگرن رنج مي برند و 11 درصد از كودكاني كه براي حمله هاي ميگرني به پزشك مراجعه مي كنند، كمتر از 6 سال دارند.

گرما، صدا، نور خيلي شديد، كم خوابي يا زياده روي در خواب، گريه، فرياد، سفر با ماشين، استرس،

گرسنگي و... از جمله عواملي هستند كه مي توانند حمله هاي ميگرني ايجاد كنند.

شناخت اين عوامل براي جلوگيري كردن و تسكين دادن كودكي كه دچار حمله شود، بسيار مهم است.

معمولاً سؤالهايي از سوي والدين در زمينه ميگرن در كودكان مطرح مي شود كه سعي شده به شايع ترين آنها در زير پاسخ داده شود.

* چگونه مي توان ميگرن را در كودكان تشخيص داد؟

** ميگرن را مي توان به سادگي با گوش دادن به توصيفهاي كودك و والدين كه در هنگام حمله ها چه اتفاقي افتاده و همچنين به كمك آزمايش كامل (انعكاس، فشار خون و...) تشخيص داد.

ويزيت پزشك در هنگام حمله هاي ميگرني كودك يا آزمايشهايي چون سي تي اسكن، راديوگرافي جمجمه و مغز و... ضرورتي ندارد.

* هنگام ميگرن كودك چه بايد كرد؟

** به والدين توصيه مي شود، در هنگام حمله هاي ميگرني كودك بهترين راه مقابله با آن خواباندن كودك است. كودك اغلب پس از خواب كوتاهي به حالت قبلي برمي گردد، اما اگر كودك نخوابيد، سعي كنيد او را آرام كرده، در صورتي كه گرسنه بود، به او غذا بدهيد.

در همه اين موارد ترسيدن بي فايده است، چون حمله هاي ميگرني در خردسالان به مراتب كوتاهتر است.

* هنگام حمله هاي ميگرني چه دارويي و به چه ميزاني (دوزي) بايد به كودك داد؟

** معمولاً بيشتر داروهاي مؤثر در شروع حمله مثل ايبوپروفن ضد درد است و ميزان مصرف آن 10 ميلي گرم به ازاي هر كيلو وزن كودك است.

بنابراين مي توان به يك كودك 20 كيلويي 200 ميلي گرم، يعني يك قرص و

براي كودك 40 كيلويي، 400 ميلي گرم يعني دو قرص در هر بار مصرف داد، چون بيشتر اوقات بر روي جعبه هاي قرص مشاهده مي شود كه توصيه شده به كودكان زير 15 سال تجويز نشود.

هنگامي كه داروهاي ضد درد جوابگو نبود، داروهاي تخصصي ميگرن (خانواده ptan triها) براي كودكان حدود 30 كيلو يا بيشتر مي تواند تجويز شود.

بايد توجه داشت، كدئين، دكسترومتورفان، ترامادول و مرفين نبايد مورد استفاده قرار بگيرد.

* از چه سني اين بيماري در كودكان بروز مي كند؟

** بر خلاف آنچه فكر مي كنيم، كودكان شيرخوار هم گاهي دچار حمله هاي ميگرني مي شوند، اما تشخيص آن در اين سن سخت است، بنابراين بايد منتظر ماند كه كودك شروع به صحبت كرده و دردش را بيان كند.

* آيا ميگرن بيماريي خطرناك است؟

** ميگرن با وجود اثرهايي كه برخي از حمله ها در پي دارد، مثل رنگ پريدگي، استفراغهاي زياد، سستي و... هرگز زندگي كودك را به خطر نمي اندازد.

* اين بيماري مي تواند مشكلات بينايي ايجاد كند؟

** ميگرن مشكلات بينايي ايجاد نمي كند، اما مشكل ديد مي تواند يك عامل ايجاد حمله ميگرن باشد.

* آيا ميگرن قابل علاج است؟

** با رسيدن كودكان به سن بلوغ و نوجواني (حدود 15 تا 20 سالگي) حمله ها كاهش پيدا كرده يا از بين مي رود.

داروها مي تواند حمله هاي ميگرني را كنترل كند، اما آن را از بين نمي برد، بلكه با مصرف مرتب و مناسب دارو مي توان اين بيماري را بهتر كرد.

* رژيم غذايي مي تواند ارتباطي با ايجاد حمله ها

داشته باشد؟

** خير، رژيم غذايي در ايجاد حمله هاي ميگرني در كودكان خيلي تأثير ندارد، در عوض الكل و بعضي از غذاها مي تواند باعث ايجاد برخي حمله ها در نوجوانان شود.

* تفاوتي بين ميگرن در كودكان و نوجوانان وجود دارد؟

** همان بيماري است، اما در كودكان حمله ها كوتاهتر و درمان آسانتر از نوجوانان است. البته نبايد اين مسأله را به عنوان يك امر قطعي پذيرفت.

* آيا ميگرن يك بيماري روانشناختي است؟

** خير، ميگرن يك بيماري با منشأ ژنتيك است. گاهي به طور كاملاً نامحسوس در اثر تحريكات حسي مثل صدا، گرما و نور برخي حمله ها ايجاد مي شود.

* «هاله چيست»؟

** سه نوع هاله وجود دارد. هاله قابل ديدن كه به صورت اختلال ديد (ستاره ها، لكه ها) ظاهر مي شود كه اين در اثر پايين آمدن سريع اكسيژن در مغز به وجود مي آيد.

هاله حسي مثل ضعف عضلاني و هاله شنوايي مثل اختلال در شنيدن، سوت كشيدن گوش و... است كه هر كدام از اين موارد به ناحيه اي از مغز مربوط مي شود.

لازم به ذكر است، همه اين اختلالات كه بروز پيدا مي كند، بدون عوارض هستند.

* احتمال دارد اين سردردها ناشي از تومور مغزي باشد؟

** اغلب والدين چنين تصوري را دارند، اما كافي است با يك آزمايش باليني كامل و سؤال كردن دقيق از كودك احتمال تومور رد شود.

اما اگر شك والدين ادامه داشته باشد، آزمايشهاي تخصصي مثل سي تي اسكن، ام آر آي و... مي تواند جوابگو باشد.

* فرزندم اغلب شكايت مي كند كه سردرد دارد،

مي ترسم كه اين بهانه اي براي مدرسه نرفتن باشد؟

** استرس، اضطراب و ناراحتيها، اغلب عامل شروع حمله هاي ميگرني هستند و اين باعث مي شود كه گاهي فكر كنيد كه كودك تظاهر به سردرد مي كند.

اما اين را بايد بدانيد كه هيچ كودكي به طور ارادي نمي تواند حمله ميگرني (سردردش) را ايجاد كند.

مراقبتهاي دوران نوزادي

پوست نوزاد تازه متولد شده بنفش كبود رنگ مي باشد . نوزاد سري بزرگ و بدني كوچك دارد . صورت نيز حالت چروك دارد . امكان دارد چشمها ورم كرده باشد .

تعريف :

دوره نوزادي شامل زمان تولد تا 4 هفته پس از آن مي باشد . اين دوره به لحاظ تطابق نوزاد با زندگي خارج از رحمي از اهميت بسياري برخوردار است . نوزاد از نظر دفاع بدن بسيار ضعيف است و براي ادامه حيات شديداً به مادر وابسته است .

توصيه هاي دوران نوزادي

چه كنم تا فرزندم سرما نخورد ؟

• لباس كافي و مناسب فصل و درجه حرارت منطقه به صورتي كه دست و پاي كودك در لمس سرد نباشد . ( ترجيحاً چند لباس نازك ، گشاد و راحت )

• سر نوزاد حتماً بوسيله كلاه تميز پوشانده شود . نوزاد در جريان هوا زير پنجره يا مقابل پنجره باز قرار نگيرد .

بهترين غذاي نوزاد چيست ؟

بهترين نوع تغذيه براي تمام نوزادان شيرمادر مي باشد . تا سن 6 ماهگي كودك به هيچ غذاي ديگري نياز ندارد . هر نوع مواد غذايي و مايعات مورد نياز بدن نوزاد در شير مادر موجود مي باشد . در 6 ماه اول

زندگي ، كودك شيرمادر خوار حتي نياز به آب آشاميدني ندارد . فقط از روز 15تولد قطره مولتي ويتامين استفاده كنيد . دادن پستانك و شيرخشك ابتلا به بيماري در نوزاد را افزايش مي دهد .

چه نوع لباسي براي اين دوران مناسب مي باشد؟

• نوزاد نياز به لباس راحت دارد .

• فهرست زير لباسهاي مورد نياز كودك مي باشد .

• 12عدد كهنه

• 4 عدد شورت پلاستيكي

• 3 عدد لباس يا پيراهن سبك و گشاد

• 3 عدد زيرپوش كشباف

• كلاه و جوراب براي روزهاي سرد

• بهترين جنس براي لباس كودك پارچه هاي نخي مي باشد .

كهنه مناسب كدام است ؟

بهترين كهنه از جنس نخي مي باشد . هر چقدر كهنه ضخيم تر باشد ادرار را بيشتر به خود جذب خواهد كرد . كهنه بچه را حداقل 4 بار در طول روز بايد تعويض نمود و معمولاً 6 عدد كهنه در طول روز خيس مي شود . اكثر نوزادان چند ساعت پس از تولدشان ادرار مي كنند . اگر نوزاد شما تا 36 ساعت بعد از تولد ادرار نكرد او را نزد پزشك ببريد .

چگونه بايد كهنه را شست ؟

به منظور جلوگيري از قرمزي پوست پا و مقعد كودك ، بايد كهنه ها به خوبي شسته شوند . كهنه را در سطحي از آب و صابون رختشويي رنده شده براي مدتي خيس نماييد . از بكاربردن پودرهاي سفيد كننده خودداري كنيد . هفته اي يكبار كهنه ها را بجوشانيد . كهنه ها را در آفتاب خشك كنيد و بعد از خشك كردن اتو كنيد

.

چگونه ناحيه تناسلي را تميز نگه داريم ؟

• مقعد كودك را پس از دفع مدفوع تميز نماييد . مقعد و ناحيه تناسلي كودك را با آب گرم بشوييد . نوزادان دختر را هميشه از جلو به عقب تميز كنيد . پوست اين ناحيه را به دقت خشك كنيد ، بويژه در قسمتهايي كه چين و چروك دارد مثل كشاله ران .

• استفاده از وازلين ، روغن زيتون و يا كرمهاي روغني در اين ناحيه باعث پيشگيري از جوش زدن پوست خواهد شد .

چگونه كودك را حمام كنم ؟

نوزاد را بايد در محل گرم دور از وزش باد ، حمام كنيد . براي خشك كردن از حوله تميز استفاده نماييد . كودكان كم سن زودتر سرما مي خورند قبل از آنكه كودك را در لگن ويا وان آب قرار دهيد درجه حرارت آب را با آرنج خود كنترل نماييد . آب بايد گرمتر از درجه حرارت بدن شما باشد . قبل از آنكه كودك را حمام كنيد ابتدا صورتش را بشوييد و بوسيله پنبه نم دار و يا پارچه نخي تميز چشمهاي كودك را از گوشه ( طرف بيني ) بطرف خارج تميز كنيد . سپس آن را دور بيندازيد . زماني كه كودك در حمام است با دست سر او را محافظت نموده و اجازه دهيد در آب جست و خيز كند . دقت كنيد بچه از دست شما نيفتد زيرا احتمال دارد به دليل ليز بودن سريعاً از دست شما به زمين بيفتد . براي شستن مابقي بدن مي توان از ليف استفاده نمود . در صورتيكه وقت زيادي

نداريد و يا قبل از آنكه بند ناف بيافتد مي توان فقط صورت و پاي كودك را بشوييد .

يكبار حمام و شستشو در روز كافي است .

با بندناف چه كنم ؟

• بندناف بايد خشك و تميز نگه داشته شود . كهنه نوزاد را به طرف پايين برگردانيد تا بند ناف را نپوشاند . استفاده از الكل سفيد براي شستشوي بند ناف مفيد مي باشد . بند ناف بعد از چند روز خشك شده و مي افتد . بعد از افتادن بند ناف را تميز و خشك نگه داريد .

• هرگز بند ناف را فشار ندهيد و نكشيد . چنانچه از محل ناف خون و يا چرك بيرون آمد كودك را به مركز بهداشتي درماني برسانيد .

محل ختنه را چگونه تميز نگه دارم ؟

نوزادان پسر را در هر زماني بعد از تولد مي توان ختنه كرد . محل ختنه نوزاد را خشك و تميز نگه داريد . بعد از انجام ختنه استفاده از كهنه به علت تماس با زخم دردناك خواهد بود . چنانچه به دور كمر نوزاد يك پارچه پيچيده شود كافيست . از بكاربردن پودر و داروهاي سنتي خودداري نماييد . استفاده از اين داروها ممكن است باعث ابتلا كودك به بيماري كزاز شود .

مدفوع نوزاد چگونه بايد باشد ؟

در اوايل بعد از تولد ، مدفوع نوزاد سفت و تيره مي باشد و يا مانند خميري وارفته است و بعد از چند روز وقتي كودك از شير مادر تغذيه كرد مدفوع او نرم ، روشن و بي بو خواهد شد . ممكن است اين تغييرات تا

سه هفته پس از تولد به طول انجامد و تا آن زمان رنگ مدفوع نوزاد سبز خواهد بود . بعضي از نوزادان چندين بار در روز و بعضي ديگر هر چند روز يكبار مدفوع دفع مينمايند .

توجه :

در ده روز پس از زايمان كه براي اولين مراقبت پس از زايمان به مركز بهداشتي درماني مراجعه مي كنيد حتماً نوزاد خود را براي دريافت مراقبتهاي بهداشتي بهمراه داشته باشيد .

قصه گفتن براي تكامل مغز نوزاد لازم است

متخصصان روان شناسي ، قصه گفتن را براي تكامل مغز نوزادان و كودكان لازم مي دانند و مي گويند: با قصه گويي ، علاوه بر شناساندن صداي والدين ، صحبت كردن براي كودك راحت مي شود و كلمات را صحيح و كامل ادا مي كند

دكتر"نرگس كچوئي " روان شناس، در گفت و گو با ايرنا گفت: والدين براين باورند كه نوزاد هيچ چيز را متوجه نمي شود و لازم نيست با او حرف بزنند، اين در حالي كه مغز نوزاد آماده براي پذيرش و يادگيري است و دوست دارد صداي والدين خود را بشنود و با محيط آشنا شود

وي گفت : والدين حتما بايد نام اشيا ، غذا،اسباب بازي و يا هرچيز ديگري را كه به نوزاد مي دهند براي او بگويند و زماني كه كودك سعي مي كند به هر لفظي كلمه را ادا كند صحبت كردن او را قطع نكنند و اجازه دهند آن گونه كه راحت است آن را تلفظ كند

وي بااشاره به اينكه نوزادان به صداي افراد مونث بهترين پاسخ را مي دهند ، افزود : مطالعات نشان داده است كه صحبت با زبان كودك ، باعث تاخير در تكامل گفتار نمي شود ، اما والدين بايد سعي كنند

در صحبت با كودك تركيبي از لغات بزرگسالان را با صداي بچه گانه مورد استفاده قرار دهند

كچوئي گفت : در واقع با اين عمل بسترسازي مناسبي را براي كودك در اداي صحيح كلمات فراهم كرده ايم

دكتر "محمود رسالتي" روان شناس نيز با اشاره به اينكه از چهار ماهگي به بعد، پنج حس نوزاد از تعامل و واكنش بيشتري برخوردار مي شود، گفت :بينايي كودكان بعد ازچهارماهگي در حال افزايش است به طوري كه توانايي پي گيري اجسام متحرك را از خود نشان مي دهد

وي افزود : والدين بايد بعد از چند ماه فضاي اتاق كودك را تغيير دهند و او را با ديگر فضاهاي بيرون از خانه و ديگر افراد خانواه آشنا كنند

وي اضافه كرد: كودكان علاقه مند به ديدن عكسهايي با رنگهاي شاد و پيچيده مي باشند بنابر اين بايد براي آنها كتابهاي داستاني تهيه شود كه رنگي وبا تصويرهاي بزرگ باشد زيرا اين عمل باعث افزايش آشنايي و عكس العمل كودك مي شود

رسالتي با اشاره به اينكه حس شنوايي كودك نسبت به تكلم او حساس تر است، گفت:كودك دوست دارد صداهاي مختلف را بشنود و در مقابل آنها بسته به علاقه عكس العمل نشان مي دهد به طوري كه حتي آنها را تقليد مي كند و منتظر تشويق والدين مي ماند

رسالتي گفت: والدين بايد حس چشايي فرزندان خود را تحريك كنند و بشناسند زيرا برخي از كودكان نسبت به يك سري از غذاها و طعم ها آلرژي دارند كه اين خود باعث بيماري و بيقراري كودكان مي شود

وي افزود : درباره حس لامسه كودكان بايد اجازه داد آنها همه چيز را در خصوص زبري ، نرمي ، گرماو سرما احساس كنند تا بتوانند در

مقابل آنها عكس العمل نشان بدهند

وي اضافه كرد : اولين پله براي بيدار و فعال كردن اين حس در نوزادان نوازش و در آغوش گرفتن آنها است زيرا با اين عمل به او اين احساس منتقل مي شود كه او را دوست دارند و جايش امن است

نقش پستانك در پيشگيري از مرگ ناگهاني نوزادان

مطالعات جديد نشان ميدهد كه پستانك كه والدين اغلب براي آرام كردن و راحتي نوزادانشان استفاده مي كنند تا حدود 61 درصد مرگ ناگهاني نوزاد را كم مي كند .

مطالعات نشان داده اگر به عقب برگرديم و زناني را كه بچه هايشان از SIDS( مرگ ناگهاني نوزاد ) فوت شده اند با گروه مشابه كه بچه هايشان فوت نكرده اند مقايسه كنيم ، مي بينيم كه بيشتر آنها كه نوزادشان با مرگ ناگهاني مرده اند در آن زمان پستانك استفاده نكرده اند .

تقريباً در اكثر مطالعات اين نتيجه بدست آمده كه پستانك ارزانترين وسيله پزشكي براي استفاده طولاني مدت است .

آكادمي كودكان آمريكا نقش پستانك را در كاهش مرگهاي ناگهاني نوزادان 61درصد دانست و همين انجمن ، استفاده از پستانك را بصورت يك توصيه و پيشنهاد در نشريات در حال چاپش قرار داد .

ميزان SIDS در آمريكا كاهش يافته بويژه از زمانيكه با به پشت خواباندن نوزادان كه والدين و مراقبين را تشويق مي كردند بچه ها را به پشت بخوابانند مبارزه شد و البته هنوز هم اين عامل بعنوان يكي از عوامل منجر به مرگ در كودكان محسوب مي شود و سالانه حدود 2500 كودك در آمريكا در اثر اين مشكل از بين مي روند و اين مشكل بسته به تفاوتهاي نژادي ،

اقتصادي مثل مادران سياهپوست ، جوان ، مادران كم درآمد و آنها كه تحصيلات چنداني ندارند بزرگتر نمود پيدا مي كند .

موانع طبيعي براي استفاده از پستانك شامل مشكلات دنداني ، افزايش ناچيز ريسك عفونتهاي گوش و مشكل شيرخوردن نوزاد ( مكيدن پستان مادر )

هيج يك از اين موارد در برابر نقش مهم پستانك در پيشگيري از مرگ ناگهاني نوزاد اهميت چنداني ندارند .

در مورد علت ايجاد SIDS هنوز ابهام وجود دارد اگر چه نظرياتي مبني بر ارتباط با راه هوايي و تنفس وجود دارد . پستانك با ايجاد كانالي در اطراف صورت بچه از خفگي جلوگيري مي كند .

توجه داشته باشيد ، بچه هايي كه از شيرمادر تغذيه مي شوند معمولاً در ماه اول تا مكيدن سينه مادر را بخوبي ياد نگيرند ، پستانك را قبول نمي كنند .

اثرات مضر چاي بر روي جنين

دانشمندان هشدار دادند نوشيدن چاي مي تواند عوارض جانبي خطرناكي را بر بدن به جاي گذارد.

پژوهشگران دانشگاه Rutgers آمريكا در يك تحقيق جديد متوجه شدند نوعي تركيب گياهي موجود در عصاره چاي با فعال شدن در بدن ممكن است باعث آسيب كروموزمي و سرطان خون جنين شود. مصرف ميزان بالاي اين تركيبات با وارد ساختن آسيب به كروموزم هاي جنين، زن باردار را تهديد كرده و باعث مي شود جنين وي در معرض سرطان خون قرار گيرد و اين در حاليست كه محققان مصرف چاي را به علت وجود آنتي اكسيدان مانع از بروز بيماري هاي قلبي، سرطان و بيماري هاي سيستم ايمني معرفي كرده بودند.

كودكان به يكساعت فعاليت ورزشي در روز نياز دارند

بر اساس مطالعات جديد كودكان براي حفظ تندرستي به يك ساعت فعاليت ورزشي نياز دارند .

با توجه به اينكه چاقي در كودكان روند صعودي پيدا كرده است و اجراي فعاليتهاي ورزشي در كودكان شديداً در خطر مي باشد ، پژوهشگران معتقدند توصيه به انجام فعاليت هاي ورزشي به والدين ، پزشكان ، مسئولين سلامت جامعه و مديران مدارس مي تواند از اهميت ويژه اي برخوردار باشد .

محققان پزشكي معتقدند كه چاقي در كودكان همانند بزرگسالان يك مشكل با اهميت و جدي مي باشد . آنها مي گويند اگر امروز براي انجام حركات ورزشي و تحرك كافي در كودكان كاري نكنيم ، 20 تا 30 سال بعد بايد منتظر پديده چاقي بصورت اپيدمي باشيم .

پنج دقيقه در روز :

گروهي از پزشكان معتقدند كه كودكان 8 تا 11 سال بطور ميانگين 30 دقيقه فعاليت ورزشي متوسط تا شديد در طي فعاليتهاي روزانه خود انجام مي دهند و

حتي تحقيقات در امريكا نشان داده است كه كودكان بطور ميانگين كمتر از 60 دقيقه فعاليت ورزشي در طي برنامه هاي آموزشي هفتگي خود در مدرسه دارند .

البته در مورد ميزان نياز كودكان به فعاليتهاي فيزيكي و تحرك ورزشي آمار دقيقي وجود ندارد . ما مي دانيم كه بزرگسالان روزانه به 30 دقيقه فعاليت ورزشي متوسط تا شديد نياز دارند تا از لحاظ قلبي - عروقي دچار مشكل نشوند و يا براي كنترل وزن 60 دقيقه فعاليت ورزشي مورد نياز است و يا حتي براي كاهش وزن بيشتر از آن ، ليكن در مورد نياز دقيق كودكان اطلاعات دقيقي در دست نيست . حتي در كنفرانسهايي كه اخيراً به منظور ارزيابي ميزان نياز كودكان به ورزش برگزار شده است اظهار شده است كه لازمست تحقيقات بيشتري در مورد فوق بعمل آيد تا با قاطعيت بيشتري در مورد ميزان نياز كودكان به فعاليتهاي ورزشي صحبت نمود . البته همه محققين بر اين عقيده متفق القول مي باشند كه كاهش فعاليتهاي ورزشي در برنامه هاي آموزشي مدارس يك مشكل بسيار بزرگ و با اهميت مي باشد . با توجه به تأكيد بيشتر مدارس بر جنبه هاي آموزشي دروس تئوري و تستي ، كلاسهاي مربوط به ورزش و فعاليتهاي ورزشي بتدريج در حال حذف شدن از مدارس راهنمايي و دبيرستان و حتي بسياري از مدارس ابتدايي مي باشد .

بخصوص در دوران ابتدايي كودكان نياز به حركات بيشتري دارند و كاملاً غيرمنطقي و غيرطبيعي است كه يك كودك دبستاني در تمام مدت روز بيحركت بماند و انرژي خود را تخليه ننمايد . حتي متخصصين علوم پزشكي معتقدند

كه فعاليتهاي ورزشي باعث مي گردد كه كودكان از لحاظ دروس خود نيز نمايش بهتري داشته باشند و به موفقيتهاي بيشتري نائل شوند . لذا پزشكان پيشنهاد مي نمايند كه فعاليتهاي ورزشي بايد از زمان كودكستان تا سال دوازدهم در كليه برنامه هاي آموزشي گنجانده شود . البته بعضي از مدارس مقاومت مي كنند و كمبود بودجه و افزايش نيازهاي آموزشي تحصيلي دانش آموزان را كه زمان بيشتري از ساعات مدرسه را به خود اختصاص مي دهد بهانه مي كنند .

و شايد براي حل اين معضل لازم باشد يا ساعات كار مدارس در طي روز افزايش يابد و يا فعاليتهاي ورزشي دانش آموزان به ساعات بعدازظهر انتقال يابد .

البته علاوه بر مدارس و مديران آنها ، والدين كودكان نيز داراي اهميت بسيار بالايي هستند و بايد به منظور ترغيب بيشتر كودكان خود به ورزش كردن تهييج شوند و خود نيز بعنوان يك الگوي بسيار مناسب به فعاليتهاي ورزشي بپردازند . پرواضح است كه اگر والدين فعال باشند كودكان آنها نيز فعال خواهند بود .

نشانه هاي تأخير در تكامل كودك ( از بدو تولد تا سه

دستيابي به تماميت رشد و تكامل ، از اجزاء اوليه حقوق كودك به شمار مي رود .

رشد و تكامل چيست ؟

هر چند فرآيند رشد و تكامل را نمي توان به طور كامل از هم جدا كرد اما معمولاً « رشد » به افزايش در اندازه بدن به منزله يك كل واحد يا افزايش قسمتهاي جداگانه آن اطلاق مي شود در حاليكه « تكامل » به تغييرات در كاركردهايي اختصاص مي يابد كه از محيط هيجاني و اجتماعي تأثير مي پذيرند .

انحراف از الگوهاي رشد طبيعي

با اندازه گيري هاي دقيق و مكرر قد و وزن و دور سر در هر بازديد بهداشتي و با استفاده از منحني هاي پايش رشد ، قابل شناسايي مي باشد .

و اما تكامل :

هر كودكي با سرعت خاص خود مراحل رشد و تكامل را طي مي نمايد و در ننيجه تعيين يك سن دقيق براي هر مرحله تكاملي كار غيرممكني است ، اما مشاهده موارد زير ( طبق نظر يونيسف ) ممكن است پيش درآمد تأخير در تكامل كودك باشد .

نشانه هاي تأخير در تكامل كودك ( در ماه اول پس از تولد )

هفته اول :

• ضعيف مي مكد و تغذيه آهسته دارد .

• با مشاهده نور قوي پلك نمي زند .

• به اشياء متحرك نزديك به صورت خود ، توجه نداشته و آنها را دنبال نمي كند .

• بندرت دستها و پاهاي خود را حركت مي دهد .

• دست و پاهاي شل و بي حالي دارد .

• فك پايين نوزاد به طور مرتب مي لرزد حتي در شرايطي عادي كه گريه نمي كند و يا هيجان زده نيست .

هفته چهارم:

• به صداهاي بلند واكنش نشان نمي دهد .

نشانه هاي تأخير در تكامل كودك

( از ? تا ?? ماهگي )

• از نشان دادن هر گونه عاطفه به والدين خود امتناع مي كند و دوست ندارد در آغوش گرفته شود .

• يك چشم يا هر دو چشم او بطور مرتب لوچ مي شود و يا بطرف خارج منحرف مي شود .

• در نزديك كردن اجسام به دهان خود دچار

اشكال مي شود .

• تا سن ? ماهگي به هيچ طرفي غلت نمي خورد .

• تا ? ماهگي نمي تواند با كمك بنشيند .

• تا ? ماهگي نمي خندد و هيچ صدايي از خود در نمي آورد .

• تا ?-? ماهگي براي گرفتن اشياء دستش را دراز نمي كند .

• تا ?-? ماهگي با كمك مراقب نمي تواند به روي پاهايش بايستد ، تا ? ماهگي هيچگونه حرف نامفهومي نمي زند .

• حتي پس از يك ماه سينه خيز رفتن يك طرف بدنش را روي زمين مي كشد .

• بدنبال اشيايي كه جلوي چشمش پنهان مي كنيد ، نمي گردد .

• قادر به اداي هيچگونه كلمه اي از جمله « ماما » يا « دادا » نمي باشد .

• هيچگونه اشاره اي مثل تكان دادن دست به منظور خداحافظي و يا تكان دادن سر به منظور « نه » نمي كند .

?? ماهگي

به اشياء يا تصاوير با دست اشاره نمي كند .

نشانه هاي تآخير در تكامل كودك ( در سال دوم عمر )

• قادر به راه رفتن تا سن ?? ماهگي نمي باشد .

• گر چه چند ماهي است راه رفتن را آموخته ولي قادر به راه رفتن صحيح ( پاشنه پس از پنجه ) نمي باشد و يا فقط روي پنجه خود راه مي رود .

• قادر به بيان حداقل ?? كلمه متفاوت در سن ?? ماهگي نيست .

• قادر به بيان جملات ? كلمه اي تا پايان ? سالگي نمي باشد .

• تا پايان ? سالگي

، كارها و كلمات ديگران را تقليد نمي كند .

• قادر به انجام دستورالعمل هاي ساده ديگران نمي باشد .

• نمي تواند اسباب بازي هاي چرخدار را به جلو براند .

والدين گرامي

• پرورش صحيح كودكان در ? سال اول عمر تآثير اساسي بر رفتار ، ضريب هوشي ، قابليت ها و قدرت سازگاري آنها در سراسر زندگي آينده شان دارد .

چه زماني !

ديگر دير است ؟

• در سالهاي اول ، خصوصاً ? سال اول عمر ، مغز بسيار انعطاف پذير است . ولي متأسفانه با افزايش سن كودك توانايي ترميم در او كاهش مي يابد .

لذا پس از سه سالگي جبران صدمات بوجود آمده مشكل و تقريباً غيرممكن مي گردد .

نوزاداني كه مبتلا به زردي مي شوند نبايد شير آنها ق

به گفته صاحبنظران و متخصصان كودك نوزاداني كه دربدو تولد مبتلا به زردي مي شوند به هيچ وجه نبايد دادن شير مادر به آنها قطع شود.

دكتر مرندي، رئيس انجمن تغذيه باشير مادر، در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران اظهارداشت: زردي توام با تغذيه شير مادر به دو گروه تقسيم مي شود گروه اول كه ديرتر شروع شده و ممكن است براي هفته ها طول بكشد از نوع شيوع خيلي كمتري برخوردار است و ارتباط مستقيم با شير مادر دارد گروه دوم زودتر رخ مي دهد و شايع تراست ارتباط مستقيم باشير مادر ندارد و زودتر هم برطرف مي شود.

وي ادامه داد: زردي ناشي از شير مادر معمولا در 2 تا 4 درصد نوزدان سالم مشاهده شده و اغلب با تاخير يعني از روزهاي چهارم و پنجم عمر شروع مي شود، در اين دسته از نوزدان

در روزهايي كه انتظار مي رود كه زردي كاهش يابد، بر عكس افزايش يافته و تا روزهاي 10 تا 14عمر به حداكثر خود مي رسد از عواملي كه در اين سنين بايد مد نظر قرار داد انسداد مجاري صفراوي و نيز هپاتيت بوده كه در اين موارد ممكن است مقدار پيلي رومين مستقيم افزايش يافته باشد كه اين نوع زردي از سن 14 روزه گي شروع به كاهش مي كند و تا سن 4 تا 12 هفتگي به مقدار طبيعي مي رسد.

وي در مورد درمان اين بيماري گفت: خوردن شير مادر در روزهاي اول حجم شير مادر را افزايش داده و زردي نوزاد را كاهش مي دهد و برعكس استفاده از آب و آب قند باعث شدت زردي مي شود هر چند ممكن است به عكس افزايش زردي زياد در نوزادان 24 تا 48 ساعت شير مادر قطع و فتوتراپي انجام شود اما معتبرترين صاحب نظران در امر زردي معتقدند كه تغذيه با شير مادر قطع نشود.

هشدار درباره كمبود روي در كودكان

پژوهشگران درباره كمبود ريز مغذي روي در كودكان كشور هشدار مي دهند.

به گزارش سلامت نيوز به نقل ازشبكه خبر، چند تن از دانش پژوهان كشورمان به تازگي با بررسي نمونه خون 214 كودك در بدو ورود به دبستان متوجه شدند، ميزان ريزمغذي روي در خون تعداد زيادي از اين كودكان كمتر از حد طبيعي است.

براساس اين بررسي كه مشروح آن در نشريه پزشكي افق دانش درج شد، ميزان ريزمغذي روي در 55 درصد اين كودكان كمتر از حد طبيعي است.گفتني است ، ريزمغذي روي در رشد و تكامل كودكان نقش بسزايي دارد و كمبود اين عنصر يكي از

علل مهم كوتاه قدي در بين كودكان كشور است.

روي در گوشت، تخم مرغ و لبنيات وجود دارد.

كودك در سال اول زندگي نبايد هيچ تنشي را تجربه كند!

يك روان پزشك كودك و نوجوان الگوهاي ارتباطي در سال هاي اول زندگي را در شكل گيري اضطراب قابل اهميت دانست و گفت: برخي از افراد به صورت بيولوژيك و جسمي مستعد بروز اضطراب هستند؛ اين در حالي است كه عوامل محيطي هم در ايجاد و بروز علايم اضطراب نقش مهمي دارند.

دكتر ميترا حكيم شوشتري در گفت وگو با ايسنا، گفت: روابطي كه والدين با كودك برقرار مي كنند از جمله عوامل محيطي است كه در ايجاد و بروز علايم اضطراب موثر است.

وي با اشاره به دلبستگي ناايمن در كودك و عواقب آن در دوران بزرگسالي گفت: دلبستگي ناايمن در كودكان به اين ترتيب است كه كودك با دور شدن از والدين ابراز نگراني كرده و زماني كه دوباره با والدين تماس پيدا مي كند، نمي تواند ابراز خوشحالي كند. در صورتي كه كودك در الگوي ارتباطي اوليه كه دلبستگي او را شكل مي دهد دچار مشكل شود، در دوران بزرگسالي به اضطراب مبتلا مي شود.

دكتر حكيم شوشتري با بيان اين مطلب كه حس اعتماد به اطرافيان و محيط، اغلب در سال هاي اول زندگي شكل مي گيرد، ادامه داد: اگر كودك در سال هاي اوليه زندگي احساس كند كه موجود ارزشمندي است و اطرافيانش نيز قابل اعتماد هستند در دوره هاي بعدي زندگي كمتر دچار اضطراب شده و توانايي مقابله با آن را به دست مي آورد. بنابراين يكي از عواملي موثر در مهار اضطراب اين است كه در سال اول زندگي، كودكان نبايد هيچ گونه تنشي را تجربه كنند.

اين روانپزشك كودك با اشاره به عواقب حمايت بيش

از حد مادر از كودك گفت: حمايت زياد مادر از كودك اين حس را به كودك القا مي كند كه محيط ناامن است و به اين ترتيب زمينه هاي ايجاد اضطراب را در كودك تقويت مي كند. همچنين مادراني كه هيچ گونه استقلالي به كودك نمي دهند، حس بي كفايتي را در وي ايجاد كرده و با كنترل شديد وي مي توانند عامل ايجاد اضطراب در كودك باشند.

وي در اين باره ادامه داد: كودكاني كه مهار رفتاري بالايي دارند زماني كه در موقعيت هاي جديد قرار مي گيرند تمايلي به كشف آن موقعيت ندارند و از نظر جسمي علايم كامل اضطراب را از خود بروز مي دهند. به عنوان مثال، مردمك ها اتصاع پيدا كرده و قند خون آنها افزايش مي يابد. اين علايم نشان دهنده اين موضوع است كه بخش مهمي از اضطراب ژنتيكي است.

دكتر حكيم شوشتري گفت: همه افرادي كه مستعد بروز اضطراب هستند نمي توانند دچار اضطراب شوند؛ چرا كه محيط در نشان دادن واكنش و يا تعديل واكنش اضطرابي نقش مهمي دارد.

وي با اشاره به علايم اضطراب خاطرنشان كرد: اضطراب بيشتر از طريق علايم جسمي خود را نشان مي دهد. در صورتي كه علت جسمي براي كابوس هاي شبانه، تهوع، استفراغ، سردرد و دل درد تشخيص داده نشود، ريشه آن اضطراب و افسردگي است. همچنين ترس از جدايي از والدين از ديگر علايم اضطراب است.

اين روانپزشك كودك با اشاره به نقش والدين مضطرب در كودكان و نوجوانان گفت: با توجه به اين كه ژنتيك نقش مهمي در اضطراب دارد، كودكان داراي والدين مضطرب هم از نظر الگوبرداري و هم از نظر ژنتيكي مستعد ابتلا به اضطراب هستند. همچنين در صورتي كه

والدين از نظر ارتباطي با كودك مشكل داشته باشند، كودك بيشتر در معرض اضطراب قرار مي گيرد.

دكتر حكيم شوشتري در پايان درمان اضطراب در كودكان و نوجوانان را وابسته به شدت علايم آن دانست و گفت: ممكن است براي درمان اضطراب درمان دارويي نياز باشد. همچنين تعارضاتي كه بين اعضاي خانواده وجود دارد در درمان مهم است. اصلاح و تعديل روش هاي ارتباطي كودك با والدين نيز در نظر گرفته مي شود.

استفاده از قطره آهن براي نوزادان از6 ماهگي ضروري ا

استفاده از قطره آهن از 6 ماهگي و قطره مولتي ويتامين از 15 روز بعد از تولد تا 2 سالگي براي نوزادان، امري ضروري است.

عصمت عباسي، كارشناس و مشاور تغذيه مركز بهداشت دانشگاه علوم پزشكي استان زنجان در گفت وگو با ايسنا،با بيان مطلب فوق گفت: شير مادر بهترين و ضروري ترين غذا در6 ماهه اول زندگي نوزاد است كه اگر كودك از شير مادر به طور مطلوب استفاده كند، كلسيم بدنش تأمين مي شود.

وي با بيان اين كه كودك با استفاده از تغذيه شير مادر، ديگر نيازي به هيچ ماده غذايي ندارد، اظهار داشت: شروع غذاي كمكي به كودكان، از شش ماهگي به بعد است و به طور كلي كودك از يك سالگي مي تواند از سفره غذايي خانواده استفاده كند.

عباسي تصريح كرد: اگر تهيه غذا براي كودك، بهداشتي نباشد و مادر نيز اصول بهداشتي را رعايت نكند، كودك به بيماري هاي مختلفي از قبيل عفونت هاي تنفسي، اسهال و ساير بيماري ها مبتلا مي شود.

وي، عدم دسترسي به مواد غذايي سالم، نداشتن درآمد كافي و پايين بودن سطح فرهنگ و سواد در برخي خانواده ها را از عوامل ناشي از سوء تغذيه در كودكان دانست و افزود: متأسفانه برخي خانواده ها

با وجود داشتن درآمد متوسط، در انتخاب نوع غذايي براي فرزندان خود، دچار مشكلاتي هستند.

اين كارشناس تغذيه به آگاه سازي والدين در خصوص مضر بودن برخي تنقلات اشاره كرد و خاطرنشان كرد: كودكان بايد به جاي استفاده از تنقلاتي مانند پفك، چيپس و نوشابه، از شير و انواع ميوه استفاده كنند تا در مقابل بيماري ها محافظت شده و از رشد و تكامل مناسب بهره مند شوند.

كوچولوي پر دردسر

در يك تقسيم بندي كلي خال ها به دو دسته تقسيم مي شوند: خال هاي ملانوسيتي اكتسابي و خال هاي ملانوسيتي مادرزادي خال هاي ملانوسيتي اكتسابي شايع ترين خال هايي كه در محدوده صورت ايجاد مي شوند، خال هاي ملانوسيتي اكتسابي هستند كه به صورت معمول در صورت همه مردم وجود دارند. اين نوع خال ها مجموعه اي از سلول هاي رنگدانه داري هستند كه به طور گروهي دور هم قرار گرفته اند و معمولاً به دنبال دوران بلوغ و دوران حاملگي ظاهر مي شوند.

دو عامل در بروز خال هاي ملانوسيتي اكتسابي مهم است:

الف) زمينه ژنتيكي:

تعداد خال هايي كه در طول عمر يك فرد در بدن يا صورتش ظاهر مي شود، ارثي است. اما زمان بروز اين خال ها براساس زمينه ژنتيكي هر فرد فرق مي كند.

ب) بعضي از عوامل محيطي باعث مي شوند عامل ژنتيكي بروز خال از حالت بالقوه به بالفعل دربيايد و زودتر از زمان موعد ظاهر شوند. نور خورشيد يكي از مهم ترين عواملي است كه در بروز زودتر خال هاي ملانوسيتي اكتسابي نقش دارد، استفاده مرتب از ضد آفتاب و دوري از نور خورشيد مي تواند در پيشگيري موثر باشد.

? خال هاي ملانوسيتي مادرزادي

اين نوع خال ها از بدو تولد در بدن يا صورت افراد وجود دارند و اغلب به صورت ضايعات برجسته سياه يا قهوه اي رنگ هستند.

خال هاي ملانوسيتي مادرزادي به سه دسته كوچك، متوسط، بزرگ (غول آسا) تقسيم مي شوند. در خال هاي ملانوسيتي مادرزادي بزرگ كه اندازه آن ها بالاي ??سانتي متر است احتمال ايجاد ملانوسيت بدخيم زيادتر است. اين گونه خال ها هميشه بايد تحت نظر دكتر باشند.

? برداشتن خال از نظر زيبايي و طبي

عده اي قادر به تحمل خال هايي كه زيبايي شان را تهديد مي كند، نيستند و در نتيجه تصميم به برداشتن خال هايشان مي گيرند. دكتر «كامران بليغي»، متخصص پوست و مو و عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران در اين باره مي گويد: «برداشتن خال يا براساس ضرورت طبي صورت مي گيرد و يا به خاطر زيبايي. يكسري خال ها هستند كه با تشخيص پزشك بايد برداشته شوند. خال هايي كه به طور ناگهاني دچار تغييراتي مثل پيدا كردن حاشيه نامنظم، نامنظم شدن رنگ خال، پيدا كردن حاشيه غير قرينه، خارش، التهاب، خونريزي و ... شوند، بايد

تحت نظر پزشك و با انجام آزمايش هاي لازم در اين زمينه برداشته شوند. اما در حالت عادي اگر خال دچار هيچ كدام از اين تغييرات نشد، برداشتنش ضرورت طبي ندارد و ما توصيه نمي كنيم، مگر اين كه خود فرد به لحاظ زيبايي ظاهري دوست داشته باشد خالش برداشته شود.»

دكتر بليغي ادامه مي دهد: «بعضي از خال ها ذاتاً بدخيم هستند و اغلب به مرحله بدي كه مي رسند كه مريض به پزشك مراجعه مي كند، اگر آن خال برداشته نشود، قطعاً خطرناك است. خال هاي بدخيم ويژگي هايي دارند كه مي توان آن ها را از ساير خال ها تشخيص داد. با آزمايش تكه برداري آسيب شناسي مي توان متوجه بدخيمي خال شد.»

بعضي از متخصصين معتقدند كه براي برداشتن خال چه با ضرورت طبي و چه به خاطر زيبايي بايد آزمايش هاي آسيب شناسي و پاتولوژي روي

خال صورت بگيرد. دكتر «امير هوشنگ احساني» متخصص پوست، مو و ليزر و عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران مي گويد: «از لحاظ علمي و از نظر قانون طب، هر ضايعه اي كه از بدن برداشته شود، حتي اگر بدانيم كاملاً خوشخيم است بايد روي آ ن آزمايش هاي آسيب شناسي صورت بگيرد. هرچند در حال حاضر برداشتن خال ها به منظور زيبايي، در بيشتر موارد بدون هيچ آزمايشي صورت مي گيرد و همه چيز به تشخيص پزشك از روي ظاهر خال بستگي دارد.»

? روش هاي برداشتن خال

شايد شما هم يكي از افرادي باشيد كه قصد برداشتن خال صورت خود را دارند و دوست دارند قبل از برداشتن خالشان از كساني كه تجربه اين كار را داشتند، سؤال كنند و ببينند آن ها چه روشي براي برداشتن خالشان تجربه كرده اند. در حال حاضر روش هاي مختلفي براي برداشتن خال وجود دارد، اما به طور كلي روش هاي علمي و شناخته شده اي كه براي برداشتن خال وجود دارد به سه دسته تقسيم مي شود:

?) سوزاندن خال،

?) جراحي

?) ليزر.

سوزاندن، يكي از روش هاي قديمي برداشتن خال است. در اين روش خال با دستگاه كوتر از طريق ايجاد گرما به وسيله جريان برق سوزانده مي شود. از آن جايي كه خال ها معمولاً قسمت هاي عميقي در پوست دارند، اين روش ممكن است فرورفتگي چاله مانندي را در سطح پوست ايجاد كند. روش سوزاندن خال كه بيشتر در گذشته استفاده مي شد، براي برداشتن خال هاي ريز و سطحي كاربرد دارد، البته امروزه دستگاه هاي راديو فركانسي جايگزين دستگاه هاي كوتر شده اند كه باعث مي شود به كار بردن اين روش اثر كمتري روي پوست بگذارد.

جراحي؛ اين روش پركاربردترين روش براي برداشتن خال در ميان

پزشكان است. در اين روش با ايجاد بي حسي موضعي در محدوده خال، با تيغ جراحي يك برش ساده روي پوست ايجاد و خال از عمق پوست خارج مي شود، سپس جاي آن يك يا دو بخيه ظريف زده مي شود.

ليزر كردن؛ ليزر يك فن آوري جديد علمي است كه در بسياري جراحي ها استفاده مي شود و در برداشتن خال هم كاربرد دارد. روش ليزر در برداشتن خال مثل روش سوزاندن است، با اين تفاوت كه در اين روش به جاي جريان برق از امواج ليزر براي تخريب يا تراش خال استفاده مي شود.

? بهترين روش براي برداشتن خال

دكتر اميرهوشنگ احساني درباره اين كه كدام روش براي برداشتن خال مناسب است، مي گويد «روش ثابت يا واحدي براي برداشتن همه خال ها وجود ندارد و براي هر خالي با توجه به ويژگي هايش يك روش مناسب است. مثلاً براي خال هاي ريز و سطحي كه عمق زيادي در پوست ندارند، ليزر كردن مي تواند روش مناسبي باشد اما براي خال هاي بزرگ و برجسته كه عمق زيادي در پوست دارند، جراحي روش مناسب تري است، چرا كه در اين روش خال از عمق پوست برداشته مي شود و چيزي از آن باقي نمي ماند كه احتمال برگشت خال را ايجاد كند، از طرفي با بخيه هايي كه روي پوست زده مي شود، سطح شكافته پوست بعد از مدتي جوش مي خورد و احتمال ايجاد فرورفتگي در پوست وجود ندارد. تشخيص اين روش ها با پزشك متخصص است، اما قبل از هر عملي پزشك بايد معايب و مزاياي به كار بردن هر كدام از اين روش ها را براي بيمار خود توضيح دهد.»

? مراقبت هاي بعد از عمل

در روش جراحي؛ بيمار در هفته اول پس

از جراحي بايد از پمادهاي آنتي بيوتيك موضعي استفاده كند تا جاي عمل دچار عفونت نشود و بعد از ?? ساعت مي تواند صورتش را بشويد. رعايت نكات بهداشتي و استفاده مرتب از پمادها در هفته هاي اول بعد از عمل بسيار مهم است. سه تا پنج روز بعد از عمل بخيه ها كشيده مي شوند و شخص مي تواند بعد از مدتي استفاده از كرم هاي لازم مثل لايه بردارها را شروع كند تا جاي عمل كم تر در سطح پوستش بماند.

در روش ليزر؛ سطح پوست زخم مي شود و تا زماني كه زخم ترميم نشود، نياز به مراقبت و استفاده از پمادها و قرص هاي آنتي بيوتيك دارد تا محل زخم عفونت نكند. به طور تقريبي بعد از گذشت چهار تا پنج روز سطح پوست تا حدودي ترميم مي شود اما محل برداشت خال همچنان قرمز و در تماس با آفتاب مستعد لك شدن است. در روش ليزر، بيمار بايد به مدت طولاني از ضدآفتاب هاي فيزيكي استفاده كند و در معرض نور مستقيم خورشيد قرار نگيرد. در غير اين صورت احتمال ايجاد لكه هاي قهوه اي در پوستش وجود دارد.

در روش سوزاندن نيز تا يك هفته بايد تمام اين مراقبت ها صورت بگيرد و ممكن است جاي عمل تا چند هفته قرمز باشد، اگر قرمزي جاي عمل بيش از شش هفته طول بكشد بايد به پزشك متخصص مراجعه شود تا كه جاي خال تبديل به گوشت اضافي نشود.

? بهترين فصل براي عمل

بهترين فصل براي عمل برداشت خال در روش هاي مختلف فرق مي كند. از آن جايي كه در روش جراحي آفتاب اثر چنداني روي جاي جراحي نمي گذارد، مي توان در هر فصلي از اين روش استفاده كرد. اما روش ليزر

به دليل تأثير نور خورشيد در روند ترميم پوست بهتر است در فصل هاي سرد سال مثل پاييز و زمستان صورت بگيرد.

تغذيه با شير مادر در سال دوم زندگي يك ضرورت است

منبع:http://ninisite.com

• هنوز منبع مهم دريافت پروتئين، چربي كلسيم و ويتامين ها براي كودك است.

• تاحدود 3/1 انرژي و مواد غذايي مورد نياز او را تامين مي كند.

• چون در اين سن، كودك نوپا بسيار پر تحرك و فعال است و با دست زدن به همه جا و همه چيز خود را بسهولت در معرض آلودگي ها و در نتيجه بيماري ها قرار مي دهد مواد ايمني بخش موجود در شير مادر نقش حفاظتي بسيار مهمي براي كودك ايفا مي كند و وي را تا حدود بسيار زيادي از ابتلا به اسهال، عفونت دستگاه تنفسي، عفونت گوش، عفونت دستگاه ادراري و امثال آن محافظت مي نمايد. اين حفاظت در مقابل بيماري هاي غير عفوني نظير آسم، آلرژي، ديابت نوجواني و بعضي از سرطان هاي دوران كودكي نيز وجود دارد.

• نيازهاي عاطفي و رواني كودك را كه براي رشد و تكاملش بسيار ضروري هستند تامين مي نمايد.

• نقش بسيار ارزنده تغذيه با شير مادر در امر تكامل عصبي و رواني كودك كه در سال اول زندگي آغاز شده بود با تداوم تغذيه با شير مادر درسال دوم زندگي استمرار پيدا مي كند.

• اغلب كودكان در ايام بيماري به ويژه در جريان اسهال، استفراغ و تب كم اشتها هستند ولي معمولا اشتهايشان نسبت به تغذيه با شير مادر حفظ شده و يا حتي بيشتر مي شود لذا اين منبع مهم آب و غذا در ايام بيماري از شدت كاهش وزن آنان

مي كاهد و به بهبودشان كمك مي كند.

• از نظر اقتصادي چون با كاهش دفعات بيماري هاي مختلف همراه است اثر قابل توجهي در بهبود شرايط اقتصادي خانواده دارد.

• در پيشگيري از بارداري ناخواسته مادر هنوز هم نقش قابل توجهي ايفا مي نمايد.

16 راه براي خواب كودكان

منبع:مجله ي خانواده

مشاور كودك :

مشكل اغلب مادراني كه فرزند خردسال دارند ، يك چيز است : ( نميدانم فرزندم را چگونه بخوابانم !)آنها حق دارند ، زيرا مي دانند فرزندشان نيازمند استراحت است ودرمقابل ، بسياري از بچه ها ، تا جايي كه ممكن باشد ، دوست دارند ديرتر بخوابند ودراين ميان قاعدتا بايد پيروزي با مادر باشد واين پيروزي وقتي حاصل مي شود كه براي خواباندن فرزند خود ، راههاي متعددي را بشناسد و...

خواندن اين مقاله به شما كمك مي كند تا با راههاي مختلف ، براي خواباندن كودك ،آشنا شويد .

آرامش قبل از خواب :حداقل نيم ساعت قبل از زمان رفتن كودك به رختخواب ، سرعت فعاليت هاي اورا كاهش بدهيد . براي مثال يك بازي فكري انتخاب كنيد واگركودك روحيه اي دارد كه رقابت اورا به هيجان مي آورد ، يك چيستان طرح كنيد يا از اوبخواهيد تا اشيايي را كه درداخل خانه مي بينيد ، نام ببريد .

برنامه ريزي كنيد:يك برنامه خواب براي كودك خود بنويسيد وكاري كنيد كه اوبياموزد مسواك زدن دندانها ، پوشيدن لباس خواب ، درازكشيدن دربستر ، ورق زدن كتاب ، دعا كردن وبالاخره خاموش كردن چراغها ، مقدماتي براي خوابيدن است .

كشش دست وپا:به كودك بياموزيد كه بدن كوچكش را به سبك يوگا بكشد . از او

بخواهيد دست هايش را تا جايي كه مي تواند به سمت بالا بكشد وسپس به حالت عادي برگردد . به اين طريق ، بدن او آرام مي گيرد واين كار به او كمك مي كند تا عضلاتش وهمچنين خودش آرامش پيدا كند .

تقويت رؤيا پردازي :به كودك كمك كنيد تا به رؤيا پردازي بپردازد مثلا به او بگوييد چشم هايش را ببندد وتصور كند روي اسبي نشسته واسب آرام آرام حركت مي كند يا با پاي برهنه درساحل دريا راه مي رود و... يا هر تصور ديگري كه مي دانيد احساس آرامش وخوشحالي به كودك مي بخشد .

اطرافش را شلوغ كنيد: بسياري از بچه ها وقتي دوستاني دركنارشان باشند ، احساس بهتري دارند . به كودك خود مجال بدهيد تا عروسك ها يا اسباب بازي هاي ديگر را دراطراف تختخواب خود بچيند . هر چه تعداد آنها بيشتر باشد ، او خوشحال تر خواهد بود .

به اصوات طبيعت رجوع كنيد :يك نوار يا سي دي بخريد كه درآن صداهاي آرام بخش طبيعت ضبط شده باشد . صداي خش خشي كه از وزيدن باد درميان برگهاي درختان حاصل مي شود يا صداي امواج آب دريا كه به ساحل برخورد مي كنند و...لالايي بسيار خوبي براي كودكان به شما رمي آيد .

شب بخير بگوييد :شب بخير نه تنها به مادر ، پدر ، خواهر وبرادرها بلكه به آشپزخانه ، تلويزيون ، جعبه اسباب بازي ها وهر چيز ديگري كه قسمتي از روز كودك را تشكيل ميداده ، مي تواند نياز به خوابيدن را دركودك تقويت كند .

داستان تعريف كنيد :به جاي آنكه از روي

كتاب داستان بخوانيد ، گذران روز اورا تكرار كنيدوآنرا با فعاليت هاي قهرمان گونه اوادغام كنيد وبه خاطر داشته باشيد خواهر وبرادرها ودوستانش را درنقش هاي حمايتي قرار بدهيد .

صداي پدربزرگ يا مادربزرگ: ازپدربزرگ ومادربزرگ فرزندتان بخواهيد تا يك كاست با صداي خودشان ضبط كنند . از آنها بخواهيد دركاست آواز بخوانند . موقع خواب كودك آن نوار را درضبط صوت قرار بدهيد ودكمه را فشار بدهيد . با اين كارخواب خوشي براي كودك فراهم مي شود .

اورا ماساژدهيد: كودك ، كوچك وانعطاف پذير است ، اما بدن او مي تواند تنش بيابد.روز او را با ماساژآرام پشتش وباز كردن گره ماهيچه هايش ، به پايان برسانيد ومي توانيد دراين كار از پودر بچه استفاده كنيد تا كودك هر چه بيشتر آرام بشود .

حوادث را مرور كنيد: آنچه را كه كودك درروز گذرانده ، خلاصه وار دوباره تكرار كنيد . روي لبه تختخواب او بنشينيد وبخواهيد هر آنچه را كه طي روز اتفاق افتاده فهرست وار بيان كند. فقط روي مسايلي كه مهم هستند متمركزنشويد وهر عمل ساده اي ، راهم كه انجام داده است ، به يادش بياوريد .

دانستني هاي خانوادگي:دانستني هاي خانوادگي را با كودك درميان بگذاريد . از وقت خواب براي معرفي تاريخ خانوادگي استفاده كنيد . براي مثال به او بگوييد پدربزرگ ومادربزرگش چگونه باهم آشنا شدند.

تزيين سقف اتاق :سقف اتاق كودك را ستاره باران كنيد . استفاده از ستاره هايي كه درتاريكي مي درخشد ، مي تواند چراغ خواب موقتي براي كودك باشد . براي آنكه ستاره ها هرچه واقعي تر به نظر برسند ، يك

كتاب درباره ستارگان بگيريد وبا اطلاعاتي كه درباره آنها پيدا مي كنيد ، گاهي اطلاعاتي پيرامون ستارگان دراختيار اوبگذاريد .

استفاده از چراغ قوه:يك چراغ قوه به كودك بدهيد . برا ي كودكي كه از تاريكي مي ترسد ، هيچ دوستي بهتر از چراغ قوه نيست . آن را روي ميز كنار تخت كودك بگذاريد تا بداند هروقت به آن احتياج داشته باشد ، مي تواند استفاده كند .

عكس هاي اعضاي خانواده :عكس ها ي اعضاي خانواده را فراموش نكنيد . عكس هاي اعضاي خانواده را روي ميز كنار تخت كودك بگذاريد يا به ديوارها نصب كنيد وتوجه داشته باشيد عكس پدر ومادر بيش از عكس هاي ديگر به او نزديك باشد .

كودك را درآغوش بگيريد: اگر هيچ يك از اين روشها مؤثر واقع نشد ، صداي قلب شما مي تواند بهترين كمك براي خوابيدن كودك باشد . كنار او بخوابيد وبگذاريد صداي قلب تان را بشنود . براي چند دقيقه اورا درهمان حالت نگه داريد ومطمئن باشيد تماس جسمي ، نه تنها كودك ، بلكه خود شما را هم آرام مي كند .

راه هاي جالب براي حدس زدن جنسيت فرزندتان

چه چيز جالب تر و مفرح تر از حدس زدن جنسيت نوزادي است كه هنوز به دنيا نيامده؟ همه دوست دارند دستي در اين كار داشته باشند. پس تعجب نكنيد اگر يك وقت كسي را كه نمي شناخته ايد در سوپر ماركت جلو بيايد و بخواهد جنسيت فرزندتان را حدس بزند. براي ساليان سال، افراد برحسب متدهايي كه در طول زمان به طور تجربي كسب كرده بودند، جنسيت نوزادان را در شكم مادر پيش بيني مي كردند. هرچند كه اين

داستان ها تا حد زيادي از واقعيت دور بوده اند، اما براي سرگرمي جالب است.

پسر است اگر:

• اوايل حاملگي اول صبح حالت تهوع نداشته ايد.

• ضربان قلب نوزاد كمتر از 140 در دقيقه است.

• در قسمت شكم چاق مي شويد.

• شكمتان مثل يك توپ بسكتبال مي شود.

• نوك سينه هايتان به طور قابل ملاحظه اي تيره تر مي شود.

• به غذاهاي ترش و شور علاقه مند مي شويد.

• به پروتئين—گوشت و پنير—علاقه مند مي شويد.

• پاهايتان سردتر از دوران قبل از حاملگي خواهد شد.

• موي روي پاهايتان سريعتر رشد مي كند.

• دستهايتان خيلي خشك مي شود.

• پدر بچه هم همراه با شما شروع به چاق شدن مي كند.

• حاملگي برايتان بسيار خوشايند است.

• رنگ ادرارتان زرد روشن خواهد شد.

• بيني تان بزرگ تر خواهد شد.

• حلقه ازدواجتان را با نخ روي شكمتان آويزان نگاه داريد، دايره دايره مي چرخد.

• سردرد خواهيد داشت.

• سنتان را موقع حاملگي با عدد ماهي كه در آن حامله شديد را جمع كنيد، عدد زوج به دست مي آيد.

دختر است اگر:

• اوايل حاملگي اول صبح حالت تهوع خواهيد داشت.

• ضربان قلب نوزاد حداقل 140 در دقيقه است.

• در قسمت هاي ران و باسن چاق مي شويد.

• سينه ي سمت چپتان بزرگتر از سمت راستي مي شود.

• موهايتان هايلايت قرمز مي گيرد.

• شكمتان شكل هندوانه مي شود.

• به غذاهاي شيرين علاقه مند مي شويد.

• به ميوه جات علاقه مند مي شويد.

• به آب پرتقال علاقه مند مي شويد.

• در دوران حاملگي نسبت به واقع عادي حال خوبي نداريد.

• در دوران حاملگي بداخلاق و ترشرو مي شويد.

• صورتتان بيش

از هميشه جوش مي زند.

• ته مانده ي نان را نمي خوريد.

• سينه هايتان طراوت خاصي مي گيرد.

• رنگ ادرارتان زرد تيره مي شود.

• اگر حلقه ي ازدواجتان را با نخ روي شكمتان آويزان نگاه داريد، به اطراف خواهد چرخيد.

• سنتان را موقع حاملگي با عدد ماهي كه در آن حامله شديد را جمع كنيد، عدد فرد به دست مي آيد.

مكيدن انگشت در دو، سه سال اول زندگي طبيعي است.

منبع:http://daneshnameh.roshd.ir/

بعضي از كودكان از بدو تولد يا كمي پس از آن دچار يك سري از عادات دهاني مي شوند، از جمله مكيدن انگشت يا شست، تنفس دهاني و در سنين بالاتر جويدن لب، ناخن و نوك مداد اشاره كرد. به هر حال هر يك از اين عادات پديده هايي هستند كه از يك سو موجب نگراني شديد والدين شده و از طرف ديگر در صورت ادامه يافتن براي مدت طولاني مي تواند سبب بروز عوارض دنداني، فكي و باعث بروز مشكلات در بلع، تنفس و صحبت كردن شود.

مكيدن انگشت در جوامع مختلف از شيوع 12 تا 83 درصد برخوردار است. درتحقيقاتي كه در تهران انجام شده، شيوع اين عادت در كودكان شش ساله بيش از 40 درصد گزارش شده است. مكيدن انگشت حتي قبل از تولد در رحم مادر نيز انجام مي گيرد و گزارشات سونوگرافي دال بر مكيدن انگشت توسط جنين وجود دارد.

دكتر اصغر عبادي فر، متخصص ارتودنسي در گفت وگو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)،با بيان اين كه عمل مكيدن انگشتان، عمل آموخته شده اي است كه از انقباضات پيچيده عضلاني شكل گرفته و بيانگر يك نياز تغذيه يي يا عاطفي است، افزود: مكيدن انگشت در دو، سه سال اول زندگي عادي مي تواند طبيعي

محسوب شود و در اين سنين كودك نبايد مورد نكوهش قرار گيرد و يا از آن جلوگيري شود.

دكترعبادي فر افزود: مكيدن انگشت به شكل مكيدن شست يا يك يا چند انگشت ديگر بروز مي كند، اين عادت يا در طول خواب، ساعاتي از بيداري و يا هر دو انجام مي گيرد و موقعيت قرارگيري انگشت در حفره دهان (كناره يا وسط) از كودكي به كودكي ديگر مي تواند متغير باشد.

وي با بيان اين كه تفاوتي در شيوع اين عادت در دختران و پسران وجود ندارد و با افزايش سن، شيوع آن كاهش مي يابد و هيچ ربطي هم به هوش كودك ندارد، درباره عوامل ايجاد ناهنجاري دنداني و فكي افزود: عوامل ارثي مي توانند سبب ناهنجاري هاي مهمي مثل شكاف كام و لب و يا رشد بيش از حد فك بالا و پايين شود و عوامل اكتسابي كه عادات دهاني و از جمله مكيدن انگشت در اين دسته قرار مي گيرد مي تواند صدماتي را به صورت موقت يا دائم به سيستم دنداني، فكي كودك وارد كنند.

توصيه هايي براي كار با اين كودكان

نويسنده:دكتر محمد كمالي

اصطلاح ناتواني رشدي ( Developmental Disability) كه در سالهاي اخير بيش از گذشته استفاده مي شود به عنوان پك اختلال ذهني ، جسمي كه پك يا چند فعاليت اصلي فرد را قبل از 18 سالگي محدود مي سازد ، تعريف شده است . نقصان در مهارتهاي مهم زندگي اغلب در حيطه هايي همچون ، حل مساله ، تصميم گيري ، تعامل با ديگران ، تعيين اهداف و كسب موفقيت در كودكان داراي ناتواني ديده مي شود.

از سندرم داون ، اوتيسم ، سندرم Toureete ، صرع ، اسپينا بيفيدا، ديستروفي عضلاني ،

فلج مغزي ، سيستيك فايبروزيس ، كم تواني ذهني و اختلال بينايي ، شنوايي و جسمي ميتوان به عنوان شايع ترين ناتواني هاي رشدي مي توان نام برد.

براي آشنايي بيشتر با هريك از اين موارد و قبل از آنكه به توصيه هاي كاربردي بپردازيم لازم است تا به صورتي بسيار مختصر درمورد آنها توضيح داده شود.

سندرم داون ، وضعيت بسيار شايع و قابل تشخيصي است كه به كم تواني ذهني وابسته است و به علت ناهنجاري كروموزمي رخ مي دهد. يك كودك مبتلا به سندرم داون داراي ويژگي هايي همچون ، تون عضلاني ضعيف ، چشم هاي اريب ، دست هاي كوتاه و پهن ، گردن كوتاه ، سر كوچك ، ناراحتي هاي قلبي ، مشكلات در مجاري گوارشي و تناسلي و زبان بزرگ مي باشد. سطح كم تواني ذهني مي تواند در دامنه اي از ملايم تا شديد را قرار گيرد كه بيشترين عملكرد را فرد در سطح ملايم تا متوسط دارد.

اوتيسم ، سندرمي است كه علت آن را اختلال عملكرد جسمي در درون لايه هاي مغز يا سيستم اعصاب مركزي مي دانند. در پسر ها چهار برابر دخترها رخ مي دهد . علامت هايي چون فقدان لبخند اجتماعي ، تماس چشمي غير طبيعي، مشكل در برقراري ارتباط ، مشكل در ساماندهي روابط خانوادگي ، حركات تكراري ، كم تواني ذهني يا كم هوشي مشاهده مي شود.

سندرم Tourette ، پك اختلال عصبي است كه با حركات ناخواسته و غير ارادي (Ticks) ، سريع و ناگهاني يا صدا سازي هايي كه به شيوه اي تكرار شونده رخ مي دهند ؛ مشخص شده است. تغييرات

متناوب در تعداد ، تكرار، شدت ، نوع و محل تيك ها وجود دارد. علامت ها مي توانند براي هفته ها و يا ماهها مخفي بمانند.

صرع ، بروز يك حالت جسمي است وقتي كه يك تغيير ناگهاني و كوچك در نحوه كاركرد مغز نسبت به حركات يا اعمال فرد در زماني كوتاه ، بو جود مي آيد. اين تغييرات فيزيكي حمله ناگهاني صرعي ناميده مي شوند و با توجه به شدت ، اندازه و تاثير روي مغز متنوع اند . صرع مي تواند همراه با عقب ماندگي ذهني يا بدون آن باشد.

اسپنا بيفيدا به معناي ستون مهره شكاف خورده يا باز است به شكلي كه درون ستون به صورت كامل بسته نشده است. اين عارضه در اندازه شدت آن مي تواند متنوع باشد. در شكل خيلي شديد آن مي توان ضعف عضلاني و يا فلجي را پائين تراز ناحيه اي كه ستون مهره ها كاملا بسته نشده است ، از دست دادن حس در آن ناحيه ، از دست دادن كنترل مثانه و روده و عدم توانايي در ساخت مايع مغزي را نام برد. در عملكرد شناختي متفاوتند.

ديستروفي عضلاني ، به گروهي از بيماري هاي ژنتيكي گفته مي شود كه با ضعف پيش رونده و تحليل برنده سيستم اسكلتي و يا عضلات ارادي كه حركات ر ا كنترل مي كنند ، همراه است. عضلات اعضاي اصلي بدن هم مي توانند درگير شوند . فرد ممكن است مشكلات تنفسي هم داشته باشد.

فلج مغزي ، عارضه اي است بعلت ضايعه مغزي كه قبل، حين و يا اندكي پس از تولد رخ مي دهد. اين وضعيت با عدم

توانايي در كنترل كامل حركات مشخص مي شود. ممكن است شامل اسپاسم ها ، حركات غير ارادي ، مشكلات تون عضلاني ، راه رفتن بي ثبات و متزلزل ، حملات ناگهاني ، اختلالات بينايي ، شنوايي ، گفتار و كم تواني ذهني همراه باشد.

سيستيك فايبروزيس ، يك اختلال ژنتيكي است كه باعث مي شود تا در اعضايي از بدن همچون ريه ها و لوزالمعده ، مخاطي به شكلي غير طبيعي لزج ، انبوه و تيره توليد شود . علامت هاي آن شامل سرفه هاي دائمي ، خس خس كردن يا ذات الريه ، ناتواني در كسب وزن مناسب عليرغم داشتن اشتهاي فراوان مي باشد. در ميزان شدت متنوع است و اغلب به كوتاه شدن دوره زنگي فرد منجر مي شود.

كم تواني ذهني ، شامل افرادي است كه در دامنه اي پايين تر از حد طبيعي رشد مي كنند و مشكلاتي را در يادگيري و تطابق اجتماعي تجربه مي كنند. گستره اين اختلال مي تواند دامنه اي بين ملايم ، متوسط ، شديد و عميق را دربر گيرد. كودكان داراي كم تواني ذهني مي توانند به دوره بزرگسالي هم وارد شوند برخلاف ديدگاهي كه آنان را " كودكاني ابدي " مي پندارند.

اختلالات بينايي ، شنوايي و جسمي ، در دامنه وسيعي ديده مي شوند كه مي توانند به تنهايي به عنوان يك ناتواني و يا با هريك از مواردي كه قبلا در مورد آنها صحبت كرديم و يا با ساير مواردي كه در اينجا ذكر نشدند ، همراه باشند.

حال كه با مواردي از ناتواني رشدي آشنا شديم ، بد نيست تا به چند نكته اساسي و

كاربردي به هنگام كاركردن و يا مراقبت از اين كودكان نيز بپردازيم. لازم به ذكر است كه هر كدام از مواردي كه در زير بدان ها اشاره شده است بر مبناي ديدگاه عادي سازي ، تساوي فرصت ها براي افراد داراي ناتواني و آموزش فراگير و در يك سخن " پك جامعه براي همه " است . ممكن است در برخي موارد نياز به توضيحات بيشتري هم وجود داشته باشد كه در مقالات بعدي انشاالله ارائه خواهد شد.

همه والدين و يا درمانگران بايد به اين نكات بايد توجه نمايند.

• هميشه سعي كنيم محيطي را ، بو جود بياوريم كه در آن همه بچه ها احساس پذيرش و امنيت كنند ، بو جود بياوريم. با اين كار موجبات آرامش و درمان پذيري را براي كودك فراهم نموده ايم.

• با پذيرش افراد داراي ناتواني به عنوان كسانيكه نيازها , خواسته ها ، و مسائلي مانند ساير بچه ها دارند ، آنها را وارد جامعه كنيم.

• به كودكان داراي ناتواني طوري كمك كنيم كه خود كارهايشان را انجام دهند تا به استقلال بيشتر آنها منجر شود. اين كار به افزايش حضور آنان در جامعه به عنوان كودكاني شبيه به ساير بچه ها منجر خواهد شد.

• به آنها در تنظيم اهداف و معيار هايي براي كسب رضايت شخصي و دستيابي به موفقيت كمك كنيم.

• فعاليت ها را حول رفتارهايي كه در آن محدوده سني طبيعي هستند ، متمركز كنيم.

• اجازه ندهيم كه كودكان داراي ناتواني مركز توجه و يا برقراري امتياز ويژه اي قرار گيرند.

• در مورد ناتواني كودكان با نيت يادگيري

بيشتر در زمينه توانايي هاي آنان نه ناتواني شان ، بياموزيم.

• با ساير والدين اين گونه كودكان صحبت كنيم . اغلب آنها مي توانند نكات ريز و اضافي در مورد توانايي كودكانشان بيان كنند.

• از كودكان داراي ناتواني براي انجام امور مختلف براساس توانايي شان نه ناتواني شان استفاده كنيد.

• در همه فعاليت ها مشاركت كامل همه را بخواهيد.

• محكم باشيد و از تكنيك هاي تطابق رفتاري به هنگام نياز استفاده كنيد البته به سرعت هم تشويق كنيد.

• ممكن است براي جلوگيري از تحريكات اضافي نياز به جايگزيني متناوب فعاليتهاي آرام كننده و عملي در زمان مناسب داشته باشيد.

• گاهي فعاليت ها را متوقف كنيد و خواسته اي آنان را نشان دهيد.

• بر روي فعاليت هايي كه تعاون و همكاري را تقويت مي كند ، تمركز كنيد تا آن كه به فكر مسابقه باشيد.

• لازم است محيط فيزيكي را ارزيابي كنيد و تطابق هاي مورد نياز را به عمل آوريد.

• فعاليت هاي جسمي را تشويق كنيد اما بگذاريد كه از روشهاي مختلفي استفاده شود.

• در مورد نياز ها از او سوال كنيد بيشتر از آنكه خودتان نياز ها را تشخيص دهيد.

• در مورد استفاده از داروها و عوارض آنها حتما آگاهي لازم را كسب كنيد.

• از ساير كودكان در منزل ، مجتمع آپارتماني و يا مدرسه بخواهيد كه با كودكان داراي ناتواني همكاري و تعاون داشته باشند.

• بخاطر داشته باشيد كه هر فردي داراي سني تقويمي ؛ سني عاطفي ، سني اجتماعي و سطحي از فعاليت جسمي است. افراد ممكن است عملكردهاي

متفاوتي در درون اين دسته بندي ها داشته باشند. به عبارت ديگر كودك را تنها با خودش و پيشرفتي كه نسبت به روزها يا ماههاي قبل پيدا كرده است ، مقايسه كنيد.

توصيه هايي براي ناتواني رشدي كار با اين كودكان

نويسنده:دكتر محمد كمالي

اصطلاح ناتواني رشدي ( Developmental Disability) كه در سالهاي اخير بيش از گذشته استفاده مي شود به عنوان پك اختلال ذهني ، جسمي كه پك يا چند فعاليت اصلي فرد را قبل از 18 سالگي محدود مي سازد ، تعريف شده است . نقصان در مهارتهاي مهم زندگي اغلب در حيطه هايي همچون ، حل مساله ، تصميم گيري ، تعامل با ديگران ، تعيين اهداف و كسب موفقيت در كودكان داراي ناتواني ديده مي شود.

از سندرم داون ، اوتيسم ، سندرم Toureete ، صرع ، اسپينا بيفيدا، ديستروفي عضلاني ، فلج مغزي ، سيستيك فايبروزيس ، كم تواني ذهني و اختلال بينايي ، شنوايي و جسمي ميتوان به عنوان شايع ترين ناتواني هاي رشدي مي توان نام برد.

براي آشنايي بيشتر با هريك از اين موارد و قبل از آنكه به توصيه هاي كاربردي بپردازيم لازم است تا به صورتي بسيار مختصر درمورد آنها توضيح داده شود.

سندرم داون ، وضعيت بسيار شايع و قابل تشخيصي است كه به كم تواني ذهني وابسته است و به علت ناهنجاري كروموزمي رخ مي دهد. يك كودك مبتلا به سندرم داون داراي ويژگي هايي همچون ، تون عضلاني ضعيف ، چشم هاي اريب ، دست هاي كوتاه و پهن ، گردن كوتاه ، سر كوچك ، ناراحتي هاي قلبي ، مشكلات در مجاري گوارشي و تناسلي و زبان بزرگ مي باشد. سطح كم

تواني ذهني مي تواند در دامنه اي از ملايم تا شديد را قرار گيرد كه بيشترين عملكرد را فرد در سطح ملايم تا متوسط دارد.

اوتيسم ، سندرمي است كه علت آن را اختلال عملكرد جسمي در درون لايه هاي مغز يا سيستم اعصاب مركزي مي دانند. در پسر ها چهار برابر دخترها رخ مي دهد . علامت هايي چون فقدان لبخند اجتماعي ، تماس چشمي غير طبيعي، مشكل در برقراري ارتباط ، مشكل در ساماندهي روابط خانوادگي ، حركات تكراري ، كم تواني ذهني يا كم هوشي مشاهده مي شود.

سندرم Tourette ، پك اختلال عصبي است كه با حركات ناخواسته و غير ارادي (Ticks) ، سريع و ناگهاني يا صدا سازي هايي كه به شيوه اي تكرار شونده رخ مي دهند ؛ مشخص شده است. تغييرات متناوب در تعداد ، تكرار، شدت ، نوع و محل تيك ها وجود دارد. علامت ها مي توانند براي هفته ها و يا ماهها مخفي بمانند.

صرع ، بروز يك حالت جسمي است وقتي كه يك تغيير ناگهاني و كوچك در نحوه كاركرد مغز نسبت به حركات يا اعمال فرد در زماني كوتاه ، بو جود مي آيد. اين تغييرات فيزيكي حمله ناگهاني صرعي ناميده مي شوند و با توجه به شدت ، اندازه و تاثير روي مغز متنوع اند . صرع مي تواند همراه با عقب ماندگي ذهني يا بدون آن باشد.

اسپنا بيفيدا به معناي ستون مهره شكاف خورده يا باز است به شكلي كه درون ستون به صورت كامل بسته نشده است. اين عارضه در اندازه شدت آن مي تواند متنوع باشد. در شكل خيلي شديد آن مي

توان ضعف عضلاني و يا فلجي را پائين تراز ناحيه اي كه ستون مهره ها كاملا بسته نشده است ، از دست دادن حس در آن ناحيه ، از دست دادن كنترل مثانه و روده و عدم توانايي در ساخت مايع مغزي را نام برد. در عملكرد شناختي متفاوتند.

ديستروفي عضلاني ، به گروهي از بيماري هاي ژنتيكي گفته مي شود كه با ضعف پيش رونده و تحليل برنده سيستم اسكلتي و يا عضلات ارادي كه حركات ر ا كنترل مي كنند ، همراه است. عضلات اعضاي اصلي بدن هم مي توانند درگير شوند . فرد ممكن است مشكلات تنفسي هم داشته باشد.

فلج مغزي ، عارضه اي است بعلت ضايعه مغزي كه قبل، حين و يا اندكي پس از تولد رخ مي دهد. اين وضعيت با عدم توانايي در كنترل كامل حركات مشخص مي شود. ممكن است شامل اسپاسم ها ، حركات غير ارادي ، مشكلات تون عضلاني ، راه رفتن بي ثبات و متزلزل ، حملات ناگهاني ، اختلالات بينايي ، شنوايي ، گفتار و كم تواني ذهني همراه باشد.

سيستيك فايبروزيس ، يك اختلال ژنتيكي است كه باعث مي شود تا در اعضايي از بدن همچون ريه ها و لوزالمعده ، مخاطي به شكلي غير طبيعي لزج ، انبوه و تيره توليد شود . علامت هاي آن شامل سرفه هاي دائمي ، خس خس كردن يا ذات الريه ، ناتواني در كسب وزن مناسب عليرغم داشتن اشتهاي فراوان مي باشد. در ميزان شدت متنوع است و اغلب به كوتاه شدن دوره زنگي فرد منجر مي شود.

كم تواني ذهني ، شامل افرادي است كه در دامنه

اي پايين تر از حد طبيعي رشد مي كنند و مشكلاتي را در يادگيري و تطابق اجتماعي تجربه مي كنند. گستره اين اختلال مي تواند دامنه اي بين ملايم ، متوسط ، شديد و عميق را دربر گيرد. كودكان داراي كم تواني ذهني مي توانند به دوره بزرگسالي هم وارد شوند برخلاف ديدگاهي كه آنان را " كودكاني ابدي " مي پندارند.

اختلالات بينايي ، شنوايي و جسمي ، در دامنه وسيعي ديده مي شوند كه مي توانند به تنهايي به عنوان يك ناتواني و يا با هريك از مواردي كه قبلا در مورد آنها صحبت كرديم و يا با ساير مواردي كه در اينجا ذكر نشدند ، همراه باشند.

حال كه با مواردي از ناتواني رشدي آشنا شديم ، بد نيست تا به چند نكته اساسي و كاربردي به هنگام كاركردن و يا مراقبت از اين كودكان نيز بپردازيم. لازم به ذكر است كه هر كدام از مواردي كه در زير بدان ها اشاره شده است بر مبناي ديدگاه عادي سازي ، تساوي فرصت ها براي افراد داراي ناتواني و آموزش فراگير و در يك سخن " پك جامعه براي همه " است . ممكن است در برخي موارد نياز به توضيحات بيشتري هم وجود داشته باشد كه در مقالات بعدي انشاالله ارائه خواهد شد. همه والدين و يا درمانگران بايد به اين نكات بايد توجه نمايند.

• هميشه سعي كنيم محيطي را ، بو جود بياوريم كه در آن همه بچه ها احساس پذيرش و امنيت كنند ، بو جود بياوريم. با اين كار موجبات آرامش و درمان پذيري را براي كودك فراهم نموده ايم.

با پذيرش افراد داراي ناتواني به عنوان كسانيكه نيازها , خواسته ها ، و مسائلي مانند ساير بچه ها دارند ، آنها را وارد جامعه كنيم.

• به كودكان داراي ناتواني طوري كمك كنيم كه خود كارهايشان را انجام دهند تا به استقلال بيشتر آنها منجر شود. اين كار به افزايش حضور آنان در جامعه به عنوان كودكاني شبيه به ساير بچه ها منجر خواهد شد.

• به آنها در تنظيم اهداف و معيار هايي براي كسب رضايت شخصي و دستيابي به موفقيت كمك كنيم.

• فعاليت ها را حول رفتارهايي كه در آن محدوده سني طبيعي هستند ، متمركز كنيم.

• اجازه ندهيم كه كودكان داراي ناتواني مركز توجه و يا برقراري امتياز ويژه اي قرار گيرند.

• در مورد ناتواني كودكان با نيت يادگيري بيشتر در زمينه توانايي هاي آنان نه ناتواني شان ، بياموزيم.

• با ساير والدين اين گونه كودكان صحبت كنيم . اغلب آنها مي توانند نكات ريز و اضافي در مورد توانايي كودكانشان بيان كنند.

• از كودكان داراي ناتواني براي انجام امور مختلف براساس توانايي شان نه ناتواني شان استفاده كنيد.

• در همه فعاليت ها مشاركت كامل همه را بخواهيد.

• محكم باشيد و از تكنيك هاي تطابق رفتاري به هنگام نياز استفاده كنيد البته به سرعت هم تشويق كنيد.

• ممكن است براي جلوگيري از تحريكات اضافي نياز به جايگزيني متناوب فعاليتهاي آرام كننده و عملي در زمان مناسب داشته باشيد.

• گاهي فعاليت ها را متوقف كنيد و خواسته اي آنان را نشان دهيد.

• بر روي فعاليت هايي كه تعاون و همكاري را تقويت

مي كند ، تمركز كنيد تا آن كه به فكر مسابقه باشيد.

• لازم است محيط فيزيكي را ارزيابي كنيد و تطابق هاي مورد نياز را به عمل آوريد.

• فعاليت هاي جسمي را تشويق كنيد اما بگذاريد كه از روشهاي مختلفي استفاده شود.

• در مورد نياز ها از او سوال كنيد بيشتر از آنكه خودتان نياز ها را تشخيص دهيد.

• در مورد استفاده از داروها و عوارض آنها حتما آگاهي لازم را كسب كنيد.

• از ساير كودكان در منزل ، مجتمع آپارتماني و يا مدرسه بخواهيد كه با كودكان داراي ناتواني همكاري و تعاون داشته باشند.

• بخاطر داشته باشيد كه هر فردي داراي سني تقويمي ؛ سني عاطفي ، سني اجتماعي و سطحي از فعاليت جسمي است. افراد ممكن است عملكردهاي متفاوتي در درون اين دسته بندي ها داشته باشند. به عبارت ديگر كودك را تنها با خودش و پيشرفتي كه نسبت به روزها يا ماههاي قبل پيدا كرده است ، مقايسه كنيد.

استفاده از ماهي براي بينايي بهتر نوزادان

منبع: www.iranmania.com

زنان باردار اگر در دوران بارداري ، ماهي هاي روغني بخورند ، نوزادان آن ها از بينايي بهتري برخوردار خواهند شد. زنان باردار اگر هر هفته از يك وعده ماهي روغني استفاده كنند چنين نتيجه اي مي گيرند. كودكاني كه از شير مادر استفاده مي كنند بينايي بهتري دارند. پروتئين هاي موجود در شير مادر و گوشت ماهي هاي روغني، مغز كودكان را فعال مي كند.

با بدغذايي كودكان چه كنيم؟

نويسنده:ايران مانيا

فرزندان ما، در واقع خود ما از لحظه تولد تا بزرگسالي با مشكلات گوناگوني روبه رو مي شويم. يكي از شايع ترين اين مشكلات، بويژه در سنين قبل از دبستان ، بي اشتهايي است.عوامل بسياري مي تواند در روش غذايي و اشتهاي كودك تاثير بگذارد و ما فقط در صورتي مي توانيم به او كمك كنيم كه دليل واقعي مشكل او را دريابيم و آن را بر طرف كنيم. در عين حال توجه به اين نكته ضروري است كه پيدايش مشكل يا ناراحتي يكي از بخشهاي غيرقابل اجتناب در سير رشد بچه هاست. قبل از هر چيز بهتر است تعريفي از اشتها ارائه كنيم. اشتها يعني ميل خاص دستگاه هاي بدن كه فرد را به سوي انتخاب غذاي مورد نياز و لازم هدايت مي كند. اشتها نيز حالتي شبيه نفس كشيدن ، بلعيدن و ساير برنامه هاي بدن انسان بوده ، بي اختيار و غير ارادي است. بديهي است كه تمايل نداشتن كودكان به غذا، والدين را نگران مي كند، اما بايد به ميل آنها احترام گذاشته و در ضمن به حل مساله پرداخته شود، در ضمن لازم نيست كه اوقات غذا خوردن به ساعت

جدال و درگيري تبديل شود. غذا نخوردن كودكان را به بدخلقي آنها نسبت ندهيد. نيابد بچه ها را عادت داد كه فقط در ساعات غذا خوردن ، چيزي بخورند. پس در هنگام بروز اين مشكل چه بايد كرد؟ شايد قبل از هر چيز لازم باشد كه فرزند خود را نزد پزشك ببريد، زيرا بي ميلي به غذا ممكن است با پيدايش هر نوع بيماري ، هر چند خفيف و جزيي ، ايجاد شود و پزشك با معاينات دقيق فرزندتان اين موضوع را روشن خواهد كرد.

او ب___ي اشتها نيست ، شما پ___رخوريد

گاهي اوقات والدين تصور مي كنند كه فرزندشان بي اشتهاست. در حالي كه بيش از ظرفيت، به او غذا مي دهند و وقتي كه او نمي خورد، تصور مي كنند كه مشكلي در اشتهاي وي ايجاد شده است. اگر وضعيت رشد فرزند شما در نمودار قد و وزن مطلوب است و رشد طبيعي نشان مي دهد، پس دليلي براي نگراني وجود ندارد. غالبا تغيير رژيم غذايي نيز بي تاثير در اشتهاي كودك نيست. غذاهايي كه چرب باشند، اشتياق كودك را نسبت به غذا خوردن كمتر مي كنند براي مثال اكثر بچه ها شير را دوست دارند، اما بچه هاي بي اشتها شير بدون سرشير و شير كم چرب را بهتر مي خورند. گوشت، سبزيجات و ميوه نيز از منابع غذايي خوب براي كودكان به شمار مي رود.

فقط ? وع___ده يا بيشت____ر؟

سوال بسياري از والدين اين است كه خوراكي هاي ميان وعده هاي اصلي غذا براي كودكان مناسب است يا خير؟در پاسخ به اين سوال بايد گفت كه مي توان از خوراكي هاي كم حجم مانند

سيب، هويج، آب ميوه يا ميوه استفاده كرد تا علاوه بر اين كه مواد طبيعي را به بدن كودك مي رساننذ موجب بي اشتهايي او نيز نشوند. گاهي اوقات وقتي با فرزندتان بيرون مي رويد و او تقاضاي يك شيريني يا شكلات مي كند. با او مخالفت نكنيد، زيرا گاهي اوقات اين خوراكي بيشتر غذاي روح كودك شما به حساب مي آيد. البته بهتر است اين گونه خوراكي ها بعدازظهر يا عصر به كودك داده شود تا مانع خوردن غذاي اصلي نشود. يكي ديگر از كارهايي كه والدين مي توانند صورت دهند اين است كه يك رژيم غذايي كامل و متنوع را براي كودك در نظر بگيرند، اما به او اجازه دهند كه مسووليت انتخاب غذاي خود را به عهده گيرد. بدين ترتيب او تمايل بيشتري براي خوردن غذا پيدا خواهد كرد.

نم______ودار سينوس_____ي اشت______ها

نكته قابل توجه ديگر اين است كه اشتها متغيير است. حتي مقدار شام و ناهار افراد با يكديگر فرق مي كند، سن كودك و ميزان نياز او به انرژي ، همچنين احساسات او، همه در مقدار و نوع غذاي مصرفي تاثير دارند. كودكان ، معمولا در سالهاي دوم و سوم زندگي كمتر از سال اول غذا مي خورند و در اين دوران سرعت رشد هم نسبت به سال اول كندتر مي شود، بنابراين آنها به انرژي كمتري نيز احتياج دارند و غذاي بسياري نمي خواهند، كه همه اين موارد طبيعي است و نبايد آنها را وادار به غذا خوردن كرد.از ديگر عوامل موثر بر اشتهاي كودكان ، جو حاكم بر زمان صرف غذاست. بهتر است كه كودكان غذا را با شادي بخورند.

اگر هنگام صرف غذا همه خوشحال و راضي باشند و از غذاخوردن لذت ببرند، مي توانند آهسته غذاخوردن و زمين ريختن غذاي كودك را بهتر تحمل كنند و با آرامش بيشتري با او كنار بيايند. در ضمن افرادي كه براي كودك عزيز و مهم هستند در احساسات كودك نقش بسزايي داشته و حالت آنها در حين غذاخوردن براي بچه الگو مي شود. نگراني و ترس بيش از هر چيز موجب بي اشتهايي كودكان مي شود. توجه داشته باشيد كه نگراني و استرس والدين، بيش از آنچه تصور كنيد بر فرزندان تاثير دارد و از آنجايي كه فرزندان تجربه كافي در زندگي ندارند، ممكن است با احساس ناراحتي والدين بترسند كه نكند والدين به دليل مشكلاتي كه دارند. فرزندشان را ترك كرده يا ديگر او را دوست نداشته باشند و همين مساله عاملي براي نگراني و ترس آنها شده ، اشتهاي آنان را بشدت كاهش مي دهد. پس تا حد امكان فضاي آرام و شادي را براي فرزندان ايجاد كنيد تا آنها نيز با آرامش و خوشحالي مراحل رشد خود را پشت سر بگذارند.

نگذاريد كودكانتان از اخبار ترسناك بترسند

منبع:روزنامه جوان

والدين، معلمان، دوستان و رسانه هاى جمعى، اصلى ترين منابع خبرى كودكان به شمار مى آيند. كودك از طريق همين منابع خبرى با دنياى پيرامونش آشنا مى شود. هر چند كه اخبار تلويزيون، راديو و اينترنت مى تواند تجربه آموزشى مفيدى براى كودك تلقى شود، اما ممكن است به نسبت محتواى خبر يا تصوير، مشكلاتى هم براى كودك به وجود بيايد. گزارش هاى مربوط به بلاياى طبيعى، آدم ربايى، كودك آزارى، كشتار، فعاليت هاى تروريستى و مسايل جنسى سبب

مى شوند تا دنيا در نگاه كودك چهره اى خصمانه، تهديدآميز و گيج كننده به خود بگيرد.

چطور مى شود در رويارويى با چنين اخبار و تصاويرى به كودك كمك كرد؟ محققان معتقدند كه اگر در رابطه با چنين اخبارى با فرزندتان گفت وگو كنيد، به او كمك كرده ايد تا درك واقع بينانه تر و متعادل ترى از دنيا داشته باشد، كودكان از اخبار چه مى فهمند؟

خبرها، برخلاف فيلم و ديگر انواع برنامه هاى سرگرم كننده، واقعيت دارند، اما چه بسا كودك به نسبت سن و سال و ميزان بلوغش قادر به تشخيص دادن خيال از واقعيت نباشد. تا قبل از هفت يا هشت سالگى، كودك احساس مى كند هر چه در تلويزيون مى بيند، عين واقعيت است.

بعضى از كودكان در اين سن و سال ممكن است به سبب صراحت موجود در بعضى خبرهاى پر سر و صدا و جنجالى، آن رويداد را «درونى سازى» كنند و آن را در ذهنشان تبديل به چيزى كنند كه ممكن است براى خودشان اتفاق بيفتد.

كودكى كه خبرى را در مورد كودك ربايى يا بمب گذارى مى شنود، ممكن است از خودش بپرسد: «نكند من نفر بعدى باشم؟ نكند اين اتفاق براى من هم بيفتد؟» بلاياى طبيعى و داستان هاى مربوط به ديگر انواع ويرانى و خرابى نيز به همين روش مى تواند «شخصى سازى» شود. كودكى كه در تلويزيون شاهد ويرانى خانه اى در روند يك زلزله در آن سوى دنيا بوده است، ممكن است شب خوابش نبرد و دايم نگران باشد كه آيا ساختمان خانه آن ها از استحكام لازم در برابر زلزله برخوردار است

يا نه؟! تلويزيون اين قابليت را دارد كه دنيا را كوچك كند به خانه هاى مان بياورد. پزشكان مى گويند تلويزيون هاى جهانى با اصرار بيش از حد بر پخش اخبار خشونت آميز ممكن است سبب بروز نشانگان «دنياى خبيث» در كودكان شود: در اين نشانگان، كودك تصوير و تصور نادرستى از واقعيت هاى دنيا و جامعه در ذهن خودش مى سازد.

با كودك درباره اخبار صحبت كنيد

براى اين كه ترس و اضطراب ناشى از اخبار را در كودكانتان كاهش دهيد، بايد آمادگى داشته باشيد تا آنچه را كه روان شناسان، اطلاعات صريح اما محدود مى نامند، به فرزندتان منتقل كنيد. يعنى حقيقت را به كودك بگوييد، اما نه همه حقيقت را، بلكه فقط تا حدى كه مورد نياز است. با كودك بايد صادق باشيد، اما تا حد امكان بكوشيد تا وارد جزييات نشويد. اگر چه بعضى چيزها مانند بلاياى طبيعى خارج از كنترل ماست، اما پدر و مادرها بايد سعى كنند به كودكانشان مجالى بدهند تا ترس خود را ابراز كنند. آن ها را تشويق كنيد تا آزادانه در رابطه با آنچه آن ها را مى ترساند با شما صحبت كنند. آن ها گاهى توضيحات سطحى شما را نمى پذيرند. شك و ترديدى كه آن ها در سنين بالاتر، نسبت به اخبار از خودشان نشان مى دهند، مقتضاى سنشان است و ممكن است ترس و اضطراب آن ها را از ديد والدين پنهان نگه دارد.

اگر متوجه اضطراب فرزند بزرگ ترتان شديد، بايد به او كمك كنيد تا بر ترسش غلبه كند. اشتياق بزرگ ترهاى خانه براى گوش دادن به نگرانى هاى كودك، بسيار

موثر است. با نوجوانانتان مى توانيد حتى چنين بحثى را مطرح كنيد كه اصلاً لزوم پخش چنين خبر وحشت انگيز و آزاردهنده اى چيست؟ اصلاً آيا فلان خبر واقعاً ارزش اطلاع رسانى را داشته است يا فقط به صرف جنجالى بودن مورد توجه يك شبكه قرار گرفته است؟ بدين ترتيب، يك داستان ترسناك تبديل به يك بحث مفيد در رابطه با نقش خبر و جنبه هاى مختلف اطلاع رسانى خواهد شد.

بچه هايي كه تپل مي شوند

نويسنده:محمدصادق اميني

منبع:روزنامه جام جم

در عصر حاضر، رشد بچه هايي كه در مقايسه با سنشان اضافه وزن دارند، در حال گسترش است. بچه ها به دلايل مختلفي اضافه وزن پيدا مي كنند. معمول ترين عامل مشترك خصوصيات ژنتيكي ، كمبود فعاليت هاي فيزيكي ، الگوهاي نامناسب غذايي يا تركيب اين عوامل با يكديگر است. گاهي اوقات پديده هاي نادري نظير اختلال در كار غده هاي بدن نيز منتهي به چاق شدن مي شود كه پزشكان با انجام بعضي آزمايش ها و بررسي آزمايش خون متوجه اين موارد مي شوند. پزشكان با بررسي قد، وزن و سن كودكان مقدار اضافه وزن آنها را اندازه گيري مي كنند. هر چند كودكان در مقايسه با بزرگسالان از مشكلات و بيماري هاي كمتري در اين باره رنج مي برند، ولي اين خطر وجود دارد كه اين كودكان هنگام ورود به مدارس و همچنين سنين بزرگسالي به دليل خوردن غذاها و تنقلات در بيرون از خانه چاق تر شوند و در معرض بيماري هاي جدي تر نظير ديابت ، فشار خون و بعضي از انواع سرطان قرار بگيرند. در ادامه راهكارهايي براي والديني ارائه مي شود كه فرزند

دانش آموز آنها مشكل اضافه وزن دارد.

مقدار زمان بازي با رايانه را كنترل كنيد

هر چند عوامل وراثتي يكي از عوامل اضافه وزن است ولي تمام كودكاني كه پدر يا مادر آنها چاق بوده اند اضافه وزن پيدا نمي كنند. نقش عوامل ژنتيكي جدي نيست و تنها يك احتمال است كه كودك اضافه وزن پيدا كند؛ اما سهم رفتارهاي خانوادگي مانند نحوه غذا خوردن و مقدار فعاليت سهم زيادي در چاق شدن كودكان دارد. رژيم غذايي نامناسب و مقدار فعاليت هاي فيزيكي نقش مهمي در اضافه وزن دانش آموزان دارد. با افزايش برنامه هاي تلويزيوني و بازيهاي رايانه اي دانش آموزان مقدار زيادي از وقتشان را به بازي رايانه اي و تماشاي تلويزيون مي گذرانند در حالي كه در گذشته بازيها بيشتر به صورت دسته جمعي بود. در عصر حاضر، بازيهاي كودكان در حال تبديل شدن به بازيهاي تك نفره است كه فقط نياز به يك رايانه دارد. در حالت كلي ، اين گونه بازيهاي رايانه اي سهم بسزايي در غيرفعال كردن كودكان دارد. به طور ميانگين دانش آموزان در طول تحصيل در مقاطع ابتدايي معمولا در هفته بين 24 تا 30 ساعت تلويزيون تماشا مي كنند كه مي توانند مقداري از اين زمان را صرف فعاليت هايي نظير ورزش كردن و بازيهاي دسته جمعي با همسالان خود كنند.

با دكتر مشورت كنيد

اگر شما فكر مي كنيد فرزند دانش آموز شما اضافه وزن دارد، بايد با دكتر خانوادگي خود صحبت كنيد. دكتر مي تواند مشخص كند كه مقدار اضافه وزن فرزند شما در حد طبيعي است يا فراتر از مقدار طبيعي است.پزشكان از طريق مقايسه

وزن و قد كودكان ميزان اضافه وزن را تشخيص مي دهند. تشخيص اضافه وزن در كودكان سخت تر از بزرگسالان است ، زيرا بچه ها الگوهاي ثابتي ندارند و بطور ناگهاني رشد مي كنند. براي مثال ، براي يك پسر بچه طبيعي است كه اول وزنش زياد شود و بعد قدش رشد كند. اگر پزشك فرزند شما تشخيص داد كه فرزند شما اضافه وزن دارد، برنامه اي براي شما تنظيم خواهد كرد كه تغييري در رژيم غذايي خانواده و ميزان فعاليت هاي فيزيكي به وجود آوريد. بهترين كار اين است كه تمركز خانواده روي رشد تدريجي فعاليت هاي ورزشي خانواده و نهايتا رژيم غذايي كل خانواده باشد. اين برنامه به تمام اعضاي خانواده كمك مي كند تا عادتهاي غذايي خود را سالم تر كند و ضريب سلامت خانواده را افزايش مي دهد.

مراقب غذاهايي كه خارج از خانه خورده مي شود، باشيد

غذاي مصرف شده در خارج از خانه بايد با غذاهاي مصرف شده در داخل خانه هماهنگي داشته باشد. بكوشيد درباره غذاهايي كه مدرسه به عنوان ناهار به فرزند شما مي دهد، اطلاعاتي كسب كنيد. اگر برنامه غذايي مدرسه كودك شما ناقص است ، براي فرزند خود مقداري غذاي مقوي كنار بگذاريد تا با خود به مدرسه ببرد و در كنار غذايش بخورد. همچنين وقتي با خانواده خود مي خواهيد بيرون از خانه غذا بخوريد، بكوشيد سالم ترين غذا را انتخاب كنيد

از غذا به عنوان وسيله اي براي تنبيه و تشويق استفاده نكنيد

استفاده از غذا به عنوان ابزاري براي تنبيه يا تشويق باعث نگراني و افزايش استرس در كودكان مي شود. هنگامي كه كودكي كار

اشتباهي انجام مي دهد و شما او را بدون خوردن غذايش به اتاق خوابش مي فرستيد، ناخواسته باعث مي شويد رژيم غذايي اش را رها كند و هر چه در دسترس او باشد، بخورد. از طرف ديگر، وقتي از شيريني براي تشويق بچه ها استفاده مي كنيد، اين تفكر را در كودكان به وجود مي آوريد كه حتما شيريني بهترين غذا براي آنهاست و ارزش آن از ديگر غذاها بيشتر است. براي مثال ، اگر شما به كودك خود بگوييد كه اگر تمام سبزيجات غذايشان را بخورند به آنها دسر مي دهيد، با اين كار تفكر غلطي در ذهن فرزندتان به وجود مي آوريد.

الگوي كودك خود باشيد

بچه ها استعداد زيادي دارند و توانايي يادگيري آنها بالاست. ضمنا بچه ها علاقه زيادي دارند كه از والدين خود تقليد كنند. اگر كودك شما بفهمد كه شما از غذايي خوشتان نمي آيد او هم اشتهايش را براي خوردن آن غذا از دست مي دهد و آن را از فهرست غذاهاي مورد علاقه اش حذف مي كند. شما مي توانيد با خوردن غذاهاي مختلف كودكان خود را به خوردن تمام گروههاي غذايي عادت بدهيد. همچنين كودكان براي فعاليت فيزيكي خود نيز از والدينشان تقليد مي كنند. شما مي توانيد با افزايش فعاليت هاي فيزيكي خود اشتياق آنها را به ورزش كردن زيادتر كنيد و عادتهاي مثبت غذايي و ورزشي زيادي در آنها ايجاد كنيد تا در زندگيشان از آن الگوها استفاده كنند. فراموش نكنيد شما با اقداماتي كه انجام مي دهيد، مربي يك نسل خواهيد بود؛ چون فرزندان شما همان چيزهاي را به فرزندانشان منتقل مي كنند كه

از شما آموخته اند. اگر شما علاقه مند شده ايد كه تغييري در رژيم غذايي و برنامه ورزشي خانواده خود ايجاد كنيد، اما نمي دانيد چطور برنامه ريزي كنيد، با يك مربي ورزشي و يك كارشناس امور غذايي صحبت كنيد و از نظريات آنها براي افزايش بهره وري برنامه خود استفاده كنيد.

نگران نباشيد

ممكن است متوجه شده باشيد كه تلاش شما براي كم كردن وزن فرزندنتان موفقيت آميز نبوده و دكتر كودك شما گفته است كه اگر فرزندنتان موفق به كم كردن وزن خود نشود در معرض خطر جدي قرار مي گيرد. اصلا نگران نباشيد. شما مي توانيد با حفظ آرامش خود يك برنامه فشرده تر را طراحي كنيد. فرزند شما با عبور از مراحل مقدماتي توانايي اجراي برنامه هاي فشرده تر را دارد. برنامه نهايي شما بايد شامل اين جزييات باشد:برنامه غذايي بايد تركيبي از تمام گروههاي غذايي باشد. رژيم غذايي فرزند شما بايد يك مكمل ورزشي خوب نيز داشته باشد. براي اطمينان خاطر بيشتر بعد از برنامه ريزي مي توانيد نظر دكتر خانوادگي ، روان شناس ، روانپزشك و كارشناسان امور غذايي را نيز در برنامه خود بپرسيد. هميشه سلامت كودك خود را در روند اجراي برنامه ارزيابي كنيد. پيش از اين كه فرزند خود را در يك مركز لاغري ثبت نام كنيد، وزن و سلامت كودك شما بايد به وسيله دكتر معاينه شود. همچنين در زمان اجراي برنامه در فواصل زماني معين بايد وزن و سلامت كودك خود را تحت نظر داشته باشيد. فراموش نكنيد تمركز شما نبايد روي دانش آموز چاقتان متمركز باشد، بلكه بايد تمام خانواده همواره تحت نظر شما

باشند. برنامه اي كه مي خواهيد روي فرزند خود اجرا كنيد، بايد متناسب با شرايط جسمي و سني فرزند شما باشد. برنامه يك كودك 4 ساله مناسب يك دانش آموز 8 تا 12 ساله نيست. همواره تغييرات را بررسي كنيد. به كودك خود آموزش دهيد چگونه غذاي سالمي براي خود تهيه كند، شما كه نمي توانيد براي هميشه مراقب او باشيد. او را تشويق به افزايش فعاليت هاي فيزيكي كنيد و بكوشيد مقدار زماني را كه صرف تماشاي تلويزيون مي كند، كاهش دهد و از آن زمان براي برنامه هاي ورزشي استفاده كنيد.

11 بايد و نبايد براى تغذيه كودكان

نويسنده:مهدي مسكني

منبع:روزنامه جوان

با رعايت كردن دوازده نكته بايد و نبايد زير، الگوى تغذيه به كودكان خود را در مسير درست هدايت كنيد در اين صورت سالم غذاخوردن را به آنها آموزش داده ايد.

--------------------------------------------------------------------------------

?- شما نمونه خوب براى كودكتان هستيد. او از شما تقليد مى كند بكوشيد با كودك خود در يك وعده غذا بخوريد و از غذاهاى سالم استفاده كنيد تا او نيزاز شما الگو بردارى كند.

--------------------------------------------------------------------------------

?- مقدار بيشترى غذاها و خوراكى هاى خوب نظير ميوه ها، سبزى ها، ماست و لبنيات كم چرب را در دسترس او قرار دهيد.

--------------------------------------------------------------------------------

?- به وى اجازه دهيد تا به نسبت اشتها و رغبت خود غذا بخورد، حال هر اندازه كه مى خواهد باشد.

--------------------------------------------------------------------------------

?- با دادن انواع مختلفى از ميوه ها و سبزى هاى خام از همان سنين كودكى آنها را به خوردن اين مواد تشويق كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

?- كودك زير ? سال شما به كالرى اضافى نياز دارد بنابراين از دادن شير بدون چربى و يا با چربى كم به او خوددارى كنيد،

مگر اين كه پزشك دستور داده باشد.

--------------------------------------------------------------------------------

?- در حضور بچه ها، تمايل خود را به آماده سازى مواد اوليه و سپس پختن غذا نشان دهيد.

--------------------------------------------------------------------------------

?- اصلا ضرورت وجود ندارد كه به غذاها و يا نوشيدنى ها شكر اضافه كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

?- به كودكان زير ? سال خود مقدار زيادى آجيل ندهيد زيرا ممكن است سبب خفگى آنها شود. كره بادام زمينى در صورت عدم حساسيت غذاى مفيدى براى كودك است.

--------------------------------------------------------------------------------

?- خوردن غذا، رشوه نيست، بنابر اين از اين كار به عنوان رشوه استفاده نكنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

??- اجازه دهيد هر آن چه را كه دوست دارد بخورد و براى خوردن غذاهاى مختلف او را سرزنش نكنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

??- خوردن غذاهاى حاضر و آماده بيرون از خانه را محدود كنيد. با كودكان خود حرف بزنيد و بكوشيد آنها را قانع كنيد تا در ماه بيش از ? وعده غذاى بيرون و «فست فود» نخورند.

با كودك بدغذا چه كنيم؟

منبع:روزنامه جوان

مادرى مى گويد يك بچه دو سال ونيمه دارم كه اشتهايش مثل ساير بچه ها در اين سن است و سعى كرده ايم هيچ وقت در مورد غذا خوردن به او فشار نياوريم. غذاهاى سالمى كه مى دانم دوست دارد جلويش مى گذاريم و هر روز سه وعده غذاى اصلى و دو وعده ميان غذا به او مى دهيم. مدتى است كه بى مقدمه شروع كرده به اين كه سر شام دو لقمه بخورد و به من بگويد كه ديگر نمى خورد. بعد يكى دو ساعت بعد مى آيد و مى گويد من گرسنه ام. البته كه گرسنه است چون شامش را نخورده. نمى دانيم چه كنيم. آيا دوباره بايد به او غذا دهيم يا به او

بگوييم كه اگر شامش را نخورد تا صبحانه از غذا خبرى نيست؟

كماكان به بچه فشار نياوريد وگرنه ممكن است جنگ قدرت به راه بيفتد! هر روشى كه انتخاب مى كنيد با ظاهرى عادى و بى هياهو با قضيه برخورد كنيد. قوانين روشنى كه بدون بحث زياد به اجرا گذاشته مى شوند تاثير خوبى دارند. مثلاً مى توانيد مشخص كنيد كه كدام رفتارها سر ميز غيرقابل قبول است. اما در مورد مقدار غذايى كه بچه بايد بخورد قانون نگذاريد زيرا فقط خود او است كه مى داند سير است يا گرسنه.شايد نخستين كارى كه بخواهيد بكنيد اين است كه مطمئن شويد وقتى سر ميز شام مى آيد آن قدر گرسنه است كه بيش از چند لقمه بخورد. به تغذيه بعد از ظهر او دقت كنيد و ببينيد آيا چيزى جلوى اشتهاى شام او را مى گيرد؟ آيا ساعت پنج به او كه از گرسنگى در حال ضعف بوده خوراكى داده ايد و وقتى شام را ساعت شش مى كشيد به اندازه لازم گرسنه نيست؟ آيا تمام بعد از ظهر آب ميوه اش را سر مى كشيده؟

مدت زمان معقولى را معين كنيد كه سر ميز شام با شما سپرى كند و بعد به او اجازه دهيد كه دنبال بازى برود. حتى اگر غذا نخورد به او بفهمانيد كه دوست داريد سر ميز او هم باشد و از حضورش لذت مى بريد. به خود او توجه كنيد و نه به غذايى كه مى خورد يا نمى خورد. براى يك بچه دو سال و نيمه اين مدت زمان معقول بين ?? تا ?? دقيقه است.بالاخره اگر سرميز شام غذاى

زياد نخورد دليلى وجود ندارد كه روى بشقاب را نپوشانيد و آن را در يخچال نگذاريد. بعد كه ديرتر گرسنه شد فقط اجازه دارد همين غذا را بخورد و آن را تنها مى خورد(البته شما هم در اتاق حضور داريد) و نه در جو دلپذير شام خانوادگى. كمبود توجهى كه در اين زمان در معرض آن است به اضافه محيط دلپذير ميز شام كه جلوتر شاهدش بود ممكن است او را ترغيب كند كه دوباره شامش را با اعضاى خانواده بخورد. البته اين امكان هم هست كه او از برنامه جديد خوشش بيايد كه در آن صورت بايد فكر ديگرى بكنيد!

رشد قد فرزندتان صرفاً ژنتيكى نيست

منبع:روزنامه ايران

بى ترديد بزرگ ترين آرزوى هر مادر و پدرى اين است كه كودكانشان، هم از رشد طبيعى برخوردار بوده و سالم و شاداب باشند و هم از گزند بيمارى ها در امان بمانند.اين آرزويى كاملاً طبيعى و منطقى است، به ويژه آن كه كودكان، گروهى از افراد جامعه را تشكيل مى دهند كه به دلايل زير تغذيه آن ها از اهميت ويژه اى برخوردار است.

- چون كودكان در مرحله رشد سريع هستند، نيازهاى تغذيه اى شان اهميت خاصى دارد و هر نوع اختلالى كه در تغذيه آنان پيش آيد، مى تواند سبب وارد آمدن لطمات شديدى به رشد آنان شود.

- برخى از عوارضى كه به علت تغذيه غلط در سلامت كودكان ايجاد مى شود، چنانچه به سرعت درمان نشود جبران ناپذير بوده و ممكن است تا آخر عمر گريبان گير آنان باشد.

- كودكان حساس تر و آسيب پذيرتر از بزرگسالان هستند و كمبودها و اختلالات تغذيه اى موجب كاهش قدرت ايمنى آنان

مى شود، همچنين آن ها را رنجور، بيمار و ناتوان خواهد ساخت.

- كودكان در مرحله يادگيرى سريع هستند و تغذيه ناكافى و نامناسب مى تواند قدرت يادگيرى و حافظه آنان را تا حد قابل توجهى كاهش دهد و اين امر مى تواند، در آينده نيروى فعال جامعه را فلج كرده و خسارات عظيم و جبران ناپذيرى به سلامت جامعه وارد سازد.

- بنابر اين با توجه به اهميت خاص سلامت كودكان و جايگاه مهمى كه اين گروه در خانواده و جامعه دارند، لازم است به تغذيه و سلامت آنان توجه كافى مبذول شود.

- براى تشخيص اين كه آيا تغذيه كودكانمان صحيح و مناسب است يا نه، مهم ترين گام، بررسى اثراتى است كه تغذيه روى سلامت آنان به جا مى گذارد. با چندين معيار مى توانيم به كفايت و تعادل تغذيه كودكان پى ببريم، اين معيارها عبارتند از:

?- رشد

?- وضعيت ظاهرى و فيزيكى كودكان

?- قدرت يادگيرى

?- تحرك و شادابى

?- مقاومت دربرابربيماريها

اگر كودكتان لاغر است چاره اى بينديشيد

چنانچه كودكتان لاغر و كم وزن است و وزن گيرى منطبق با استاندارد انجام نشود، بايد چاره اى موثر و عاجل انديشيد. در چنين مواردى يكى از مهم ترين اقدامات توجه به وضعيت تغذيه اى كودكان است. كمبودهاى تغذيه اى به رشد كودكان لطمه زده و رشد آنان را دچار اختلال خواهد كرد.بعضى از افراد تصور مى كنند، رشد قدى كودك، صرفاً يك عامل ژنتيك است و به طور كامل تحت تاثير ارث قرار دارد. البته ارث، به طور مسلم در رشد قدى افراد موثر است، ولى در بسيارى از جوامع توانسته اند با تغذيه صحيح، كافى و

متعادل و نيز ورزش مناسب و مداوم به رشد همگان كمك كرده و افزايش قابل توجهى در رشد قدى آنان ايجاد كنند، به طور كلى تغذيه كافى، صحيح و متنوع در رشد كودكان تاثير زيادى دارد.در بين مواد مغذى، عواملى كه تاثير بيشترى در رشد دارند، عبارتند از:

پروتئين، انرژى، ويتامين A، ويتامينDو املاحى مانند: كلسيم، فسفر، يد و روى.

چنانچه به منابع غذايى اين عوامل توجه كنيم، مى بينيم دسترسى به آن ها به طور كامل امكان پذير و آسان است و با برنامه ريزى صحيح مى توانيم در برنامه غذايى روزانه كودك، از اين مواد به مقدار كافى استفاده كنيم.

مواد پروتئينى

اين مواد داراى دو منبع حيوانى و گياهى هستند. منابع حيوانى پروتئين عبارتند از انواع گوشت قرمز، مانند گوشت گوساله و گوسفند، گوشت سفيد مانند مرغ و ماهى، امعا و احشا مانند جگر، دل و قلوه، مغز، زبان، شير و لبنيات و تخم مرغ.

منابع گياهى پروتئين عبارتند از: حبوبات، غلات و مغزها. لازم به ذكر است كه منابع حيوانى پروتئينى در بدن كاربرد بهترى دارند و تقريباً به طور كامل ترى به مصرف رشد، سازندگى، ترميم و توليد هورمون ها، آنزيم ها و آنتى بادى ها مى رسند.

پروتئين هاى گياهى از نظر اسيدهاى آمينه اساسى، كامل نيستند، بنابراين كاربرد ضعيف ترى در بدن دارند، ولى چنانچه مخلوطى از دو نوع پروتئين گياهى به طور مثال مخلوطى از «غلات و حبوبات» مثل عدس پلو يا «حبوبات و مغزها» مثل خوردن چند عدد گردو پس از يك غذاى حاوى حبوبات و يا «غلات و مغزها» مثل شيرينى هاى گردويى، بادامى يا نان كنجدى مصرف شوند، در

اين صورت اسيدهاى آمينه يكديگر را كامل كرده و كاربرد تغذيه اى آن ها در بدن بالا مى رود و به طور كامل ترى به مصرف مى رسند.

البته كودكان و نوجوانان كه در حال رشد هستند و نياز به پروتئين بيشترى دارند، بايد مقدار بيشترى پروتئين حيوانى در برنامه غذايى روزانه خود بگنجانند.

انرژى

براى رشد و ساخته شدن سلول ها، نياز به انرژى است، براى تامين انرژى كودكان بايد همزمان از مواد نشاسته اى مانند برنج، نان، ذرت، ماكارونى، آرد، گندم، جو و چربى ها مانند كره و روغن هاى گياهى و همچنين مغزها از قبيل گردو، بادام، پسته، بادام زمينى، بادام هندى، فندق و تخمه استفاده كرد. ميوه هاى شيرين نيز از منابع غنى انرژى محسوب مى شوند.توجه داشته باشيد كه در مصرف مواد انرژى زا هرگز نبايد افراط كرد، زيرا موجب افزايش وزن و چاقى مى شود.وزن بدن، معيار خوبى جهت تخمين كفايت يا كمبود مصرف مواد انرژى زا است، چنانچه وزن كودك كمتر از حد استاندارد باشد، نشانه كمبود انرژى است و لذا بايد مصرف مواد انرژى زا را افزايش داد.اگر وزن بيش از حد استاندارد باشد نشان دهنده ازدياد مصرف مواد انرژى زا است كه در اين صورت بايد مصرف كربوهيدرات ها و چربى ها را محدود كرد.

ويتامين A

اين ويتامين تاثير قابل توجهى در رشد دارد و چنانچه كودكان و نوجوانان دچار كمبود اين ويتامين شوند، به رشد آنان لطمه وارد شده و كوتاه قد باقى خواهند ماند.ويتامين Aدر موادى مانند جگر، كره حيوانى، زرده تخم مرغ، شير و لبنيات پر چرب وجود دارد بهتر است غذاى كودكان كم

اشتها را با اين مواد تكميل كنيد.

منابع گياهى ويتامين Aعبارتند از:

سبزى هايى كه داراى برگ سبز تيره، زرد تيره و نارنجى هستند، مانند سبزيجات برگى، هويج، گوجه فرنگى و ميوه هايى مانند طالبى، زردآلو، شليل و هلو. اين مواد را به صورت تازه و كاملاً شسته شده، در اختيار آن ها بگذاريد.

ويتامين D

ويتامين Dاز طريق تابش اشعه ماوراى بنفش نور خورشيد به پوست در بدن توليد مى شود. در توليد ويتامين Dدر بدن اين عوامل موثرند.

الف- شدت تابش نور خورشيد به پوست، ب- مدت زمان تابش، ج- كيفيت تابش نور خورشيد بنابراين سه مورد بايد نور خورشيد به صورت ملايم، به مدت نيم ساعت در روز به طور مستقيم (نه از پشت شيشه) به پوست كودك بتابد تا مقدار كافى ويتامين Dدر بدن توليد شود.

كلسيم و فسفر

كلسيم و فسفر املاحى هستند كه ماده اصلى استخوان ها را تشكيل مى دهند. چنانچه در دوران رشد، كلسيم و فسفر به ميزان كافى مصرف نشود، در رشد آن ها اختلال ايجاد شده و روند رشد به خوبى و به طور كامل انجام نخواهد شد.

- بهترين منبع غذايى كلسيم و فسفر، شير و لبنيات است، البته اين دو ماده معدنى در سبزى ها، حبوبات و مقدارى هم در غلات وجود دارند. براى جذب بهتر كلسيم و فسفر، ويتامين Dلازم است. بنابراين براى رشد و استخوان سازى، علاوه بر كلسيم و فسفر، مقدار كافى ويتامين Dنيز بايد در بدن وجود داشته باشد.

- محيط اسيدى، جذب كلسيم را افزايش مى دهد، بنابراين مصرف مواد حاوى كلسيم همراه با مواد حاوى ويتامين C، موجب ارتقاى جذب كلسيم غذا مى شود.

-

بر عكس وجود اگزالات (ماده اى كه در بعضى سبزى ها مانند اسفناج و كلم وجود دارد) و نيز فيتات (كه در غلات موجود است) از جذب كلسيم جلوگيرى مى كند.

شير بهترين منبع كلسيم و فسفر است چون شير داراى ويتامين Dاست، نسبت كلسيم به فسفر در شير مناسب است و لاكتوز (قند شير) به جذب كلسيم كمك مى كند.

مصرف روزانه دو ليوان شير براى كودكان ضرورى است. براى مثال چنانچه يك كودك شش ساله هر روز يك ليوان شير بنوشد (معادل ??? ميلى ليتر) تقريباً ?? درصد ويتامين ??B، ?? درصد كلسيم، ?? درصد فسفر، ?? درصد ويتامين ?B، ?? درصد پروتئين، ?? درصد يد، ?? درصد پتاسيم، ?? درصد منيزيم، ?? درصد يناسين، ? درصد انرژى و مقادير قابل توجهى نيز روى، اسيد فوليك و ويتامين هاى A،C،dو ?Bدريافت كرده است.

مراحل رشد طبيعي كودك

منبع:روزنامه قدس

ابتداي تولد

بيشتر اوقات خوابيده است مي تواند شير بخورد، با هر چيز ناراحت كننده اي گريه مي كند.

6هفتگي

اشيا را نگاه مي كند. وقتي با او صحبت مي كنيم شروع به تبسم مي كند. روي شكم مي خوابد. وقتي او را به حالت درازكش مي خوابانيم، گردن خود را نمي تواند راست بگيرد (گردن نمي گيرد)

3ماهگي

خود به خود مي خندد. چيز متحرك را با چشم دنبال مي كند. گردن مي گيرد. وقتي چيزي در دست او مي گذاريد، آن را مي گيرد.

6ماهگي

با كمك مي نشيند. چيزي را از دستي به دست ديگر مي دهد.

9ماهگي

به خوبي مي نشيند. مي خزد و تلاش مي كند كه بايستد و ماما و بابا مي گويد. با دست باي باي مي

كند. بطري شير خود را مي تواند با دست بگيرد و نگه دارد.

يك سالگي

وقتي دست او را مي گيريد، راه مي رود. چند كلمه مي گويد. كمك مي كند تا به او لباس بپوشانيد.

18 ماهگي

خوب راه مي رود. از پله ها بالا مي رود. كتاب را به صورت چند برگي ورق مي زند (البته پاره هم مي كند.) مي تواند حدود 10 كلمه را بگويد تا اندازه اي خودش غذا مي خورد.

دو سالگي

خوب مي دود، به تنهايي از پله ها بالا و پايين مي رود. كتاب را يك برگ يك برگ ورق مي زند. لباسهاي ساده را خودش مي پوشد و جملات دو يا سه كلمه اي مي سازد. نياز به دستشويي را مي گويد.

3 سالگي

سه چرخه سوار مي شود. خودش لباس مي پوشد ولي دكمه ها را نمي تواند ببندد. تا 10 شماره مي شمارد كلمات جمع را مي تواند به كار ببرد. سؤال مي كند. خودش غذا مي خورد.

4سالگي

با پاهاي متناوب از پله ها بالا و پايين مي رود (قبلاً يك پا يك پا اين كار را مي كرده است). يك توپ را مي تواند بالا بيندازد روي يك پا مي ايستد (لي لي مي كند) يك رنگ را حداقل مي شناسد. دست و صورتش را مي شويد. براي شستشو در دستشويي كمك مي گيرد.

5 سالگي

از شكل يك مثلث مي تواند كپي كند و آن را رسم كند. توپ را مي گيرد و پرت مي كند، چهار رنگ را مي شناسد بدون كمك، لباسهايش را مي پوشد و درمي آورد.

كودكم بيمار شد

منبع:روزنامه كيهان

كودكان با كوچكترين عامل

سرماخوردگي اعم از ويروس يا ميكروب به سرعت بيمار مي شوند بخصوص اگر تمام روز را در مكاني سرد بوده باشند. عطسه و سرفه از علايم شايع سرماخوردگي در سنين كودكي است. كودكان هنوز قدرت ايمني در برابر بيماري ها را كسب نكرده اند و در برابر بسياري از ويروس هاي شايع مقاومت نخواهند كرد. به همين دليل تا سن 9-8 سالگي انواع سرماخوردگي را به منزل مي آورند آنها در هر فصل بطور متوسط دو بار و در هر سال هشت بار بيمار مي شوند.

چه وقت بايد كودك در خانه استراحت كند؟

اگر كودك قادر نباشد در فعاليت هاي معمولي روزانه شركت كند و يا هوشياري كافي براي يادگيري و يا بازي را نداشته باشد لازم است در خانه استراحت كند. علايم و نشانه هاي ديگري نيز وجود دارند كه مي توانند دليلي براي عدم شركت كودك در كلاس درس و يا ساير اجتماعات باشند.

- اگر كودك در هر 24 ساعت بيش از دو بار استفراغ كند و يا مواد غذايي را تحمل نكند.

- درجه حرارت بدن بالاي 38 درجه باشد.

- سرفه هاي شديد و با تنفس مشكل داشته باشد.

- حداقل يك روز در مدفوع او خون ديده مي شود يا مبتلا به اسهال شديد باشد.

- دل درد بيش از دو ساعت.

- جوش هاي روي زبان.

- جوش هاي پوستي و يا قرمزي چشم -سرگيجه

- ابتلا به بيماري هايي نظير هپاتيت، سرخك- سرخجه- اوريون و ...

آيا كودك به سني رسيده كه در خانه تنها بماند؟

بسياري از كودكان در زمان ابتلا به بيماري خفيف قادرند در خانه تنها

باشند.

- كودكان زير هفت سال هرگز نبايد در اين شرايط در خانه تنها باشند.

در سن 8-9 سالگي مي توانيد آنها را براي مدت كوتاه (دو ساعت يا كمتر) تنها بگذاريد و در سن 10 سالگي بيش از هشت ساعت نبايد تنها بمانند. در سن 11 سالگي ده ساعت حداكثر زماني است كه كودك مي تواند تنها بماند.

- شما بايد در طي روز در دسترس كودك باشيد تا در صورت نياز بوسيله تلفن با شما تماس بگيرد. و گهگاه خودتان با منزل تماس بگيريد تا شرايط را بررسي كنيد.

- اگر وضعيت كودك رو به وخامت مي رود او را تنها نگذاريد بلكه با پزشك تماس بگيريد و مراقبت لازم را براي او اجرا كنيد.

- كودكي كه د رخانه تنها مي ماند بايد تمام نكات ايمني را آموزش ديده باشد وسايل ايمني را بشناسد. چگونگي پاسخ دادن به تلفن و زنگ منزل هم جزو اين آموزش هاست. شماره تلفن آتش نشاني، اورژانس و پليس در دسترس او باشد.

- به عكس العمل كودك نسبت به تنهايي دقت كنيد. كودكان در هنگام بيماري حتي در سنين بالاتر هم نگران و مضطرب هستند و ممكن است از تنهايي بترسند.

- مصرف به موقع و به اندازه دارو را به كودك بياموزيد.

- تنها ماندن كودكان در خانه مسئوليتي سنگين است. براي چنين روزهايي از قبل برنامه ريزي داشته باشيد. بهتر است از دوستان و آشنايان در اين موارد كمك بگيريد.

اگر تصميم داريد از كودك بيماري مراقبت كنيد در درجه اول از ميزان خواب و استراحت او اطمينان پيدا كنيد.

براي تامين آب بدن

كودك به اندازه كافي مايعات دراختيارش قرار دهيد و او را تشويق به مصرف مايعات كنيد.

كودكان نسبت به آنچه در درونشان اتفاق افتاد، كنجكاو هستند آمادگي لازم براي پاسخگويي به كودك در مورد علت بيماري و زمان بهبودش را داشته باشيد.

جواب شما ساده، قابل درك و صادقانه باشد. اگر پاسخ سوال را نمي دانيد از طريق تماس با پزشك اطلاعات لازم را كسب كنيد.

به كودك بيمار دلگرمي بدهيد:«ما مراقب تو هستيم بزودي درمان خواهي شد.»

سعي كنيد به هر وسيله ممكن او را سرگرم كنيد مطالعه كتاب قصه، تماشاي تلويزيون، نقاشي، خانه سازي، بازي هاي كامپيوتري و ساير راه هاي سرگرم كردن كودك را به كار بريد.

زماني كه از كودك بيمار مراقبت مي كنيد رابطه شما نزديك تر و صميمي تر خواهد شد.

فرزندم نوك زبانى حرف مى زند، چه كنم؟

منبع:روزنامه جوان

بى ترديد پر حرفى دانش آموزانى كه نوك زبانى صحبت مى كنند در سر كلاس سبب خنده ساير بچه ها مى شود و اين موضوع چندان خوشايند نيست.واقعيت مهم اين است كه براى يك كودك دو يا سه ساله نوك زبانى حرف زدن به هيچ روى غيرعادى نيست زيرا در اين سن و سال كودك تازه زبان باز كرده و طرز تلفظ و اداى صداها هنوز برايش جا نيفتاده است. تقريباً از هر 10 كودك يك كودك بعد از چهار سالگى هم نوك زبانى حرف مى زند. چگونه مى توان به اين كودكان كمك كرد؟

نوك زبانى صحبت كردن چيست؟

اين نوع حرف زدن حاكى از وجود اشكال در تلفظ است. كودك زبانش را در جلوى دندان هاى پيشين مى گذارد و اين كار سبب مى

شود كه نتواند برخى از صداها را تلفظ كند، مثلاً حرف «ش» مى شود «س».متخصصان گفتار درمانى معتقدند كه اين گونه ادا كردن ها مى تواند به اين دليل باشد كه كودك هنوز انگشت شستش را مى مكد و يا اين كه حركات زبان را داخل دهانش به خوبى كنترل نمى كند. همچنين اگر كودك در حس شنوايى اشكال داشته باشد و صداها را خوب نشنود نمى تواند تفاوت ميان صداهاى مختلف را تشخيص دهد. گاه والدين خود سبب مى شوند كه كودك در حال رشدشان نوك زبانى صحبت كردن را ادامه دهد و اين به دو علت مى تواند باشد گاه برخى از پدر و مادرها هنوز علاقه دارند كه يك «نوزاد» در خانه داشته باشند و به طور ناخودآگاه كودك را به نوك زبانى حرف زدن تشويق مى كنند و علت دوم اين كه بعضى از والدين نوك زبانى صحبت كردن فرزندشان را بيش از حد يك مساله طبيعى و عادى تلقى مى كنند و ضمن اين كه علاقه اى به ادامه نوك زبانى صحبت كردن كودكشان ندارند، اما اهميتى هم به آن نمى دهند.گرچه نوك زبانى صحبت كردن به خودى خود مساله مهمى نيست، اما مى تواند مانع كامل و بى نقص شدن ساختمان كلى زبان بشود. مثلاً وقتى كودك نوك زبانى حرف مى زند، اين مساله هنگام روخوانى در سر كلاس و همچنين موقع ديكته نوشتن براى او ايجاد مشكل مى كند، بگذريم از اين كه وقتى كودك از طرف دوستان همكلاسى اش مورد تمسخر قرار مى گيرد، آزرده و غمگين مى شود.

براى درمان چه بايد بكنيم؟

چنانچه كودك پس از

چهار سالگى هنوز نوك زبانى حرف مى زند، بايد از نظر گفتار درمانى آزمايش بشود. با اين آزمايش مشخص مى شود كه نوك زبانى صحبت كردن كودك فقط يك مشكل است و يا اين كه با مشكلات ديگر نيز همراه است؟ مثل اين كه كودك علاوه بر نوك زبانى صحبت كردن دير هم زبان باز كرده است و يا از نظر تلفظ مشكلات ديگرى هم دارد. گفتار درمانى كودكان در اين مرحله خيلى اصولى نيست. گاهى فقط كافى است كه متخصصان گفتار درمانى، پدر و مادرها را راهنمايى كنند كه چگونه براى تربيت كودكشان رفتار درستى داشته باشند.از همه مهم تر هنگامى كه كودك واژه ها را اشتباه تلفظ مى كند، اشتباهات او را تصحيح كنند. وقتى كودك جمله اى مى گويد كه يكى از كلمات آن را بد تلفظ مى كند، مناسب تر است كه جمله دوباره به طور صحيح تكرار شود. مثلاًً به كودك گفته نشود: «آدم نمى گويد زاكت بايد بگويى ژاكت!» به جاى اين حرف خيلى ساده جمله صحيح را اين طور تكرار مى كنيم: «عزيزم، ژاكت تو روى صندلى است.» بيشتر اوقات تا همين مقدار كافى است كه كودك كم كم متوجه مشكل زبان خود بشود و خودش اشتباهاتش را اصلاح كند. دوباره او را مى آزماييم، چنانچه بعد از همه توصيه ها باز كودك نوك زبانى صحبت مى كند، در اين جا ديگر نوبت متخصصان گفتار درمانى است.

كودك، تابستان و هيولاي "گاستروآنتريت

نويسنده:نازيلا پوراصفهاني

منبع:روزنامه قدس

واي بچه ام داره از دست مي ره، ببين چه بي حال شده، خسته شدم از بس كه او را عوض كردم، آقاي دكتر به دادم برسيد...

حتماً

شما هم اين صحنه را ديده ايد. با شروع فصل تابستان به دليل گرما و امكان رشد سريع عفونت يكي از مشكلات بچه ها اسهال و استفراغ است كه اصطلاح علمي آن "گاستروآنتريت" است. ما در اين زمينه با آقاي دكتر ميرزاده متخصص اطفال و استاديار دانشگاه آزاد اسلامي مشهد گفتگويي داشته ايم كه توجه شما را به آن جلب مي كنيم.

? آقاي دكتر "گاسترو آنتريت" يعني چه؟

گاسترو آنتريت به معني التهاب و يا عفونت بخشي از دستگاه گوارش (معده و روده ها) است.اين يك اصطلاح علمي است و ترجمه تحت لفظي آن اسهال و استفراغ است.

علائم آن در كودكان چيست؟

در اين فصل كه فصل شيوع آن است، خانواده ها از اسهال خوني و يا آبكي و گاهي استفراغ و در بعضي مواقع از هر دوي اين علامتها در كودكانشان شكايت دارند.

چه مقدار و چه نوع دفع مدفوع را اسهال مي گوييم؟

در سنين كودكي افزايش دفعات و افزايش ميزان آب مدفوع براي تعريف اسهال مهم است.در اسهال، مدفوع شل و آبكي تر و تعداد دفعات نسبت به حالات قبل زيادتر مي شود.

چرا شيوع "گاسترو آنتريت" در تابستان بيشتر است؟

علل اسهال و استفراغ به دو دسته عفوني و غيرعفوني تقسيم مي شود؛ عوامل عفوني شايعتر است و اسهال حاد و ناگهاني در مدت كوتاهي ادامه دارد. و از ميان عوامل عفوني، ويروسها در تمام فصول سبب اسهال مي شوند كه در تابستان بيشتر "آنتروويروسها" و در زمستان "رتو ويروسها" سبب اسهال مي شوند.عوامل باكتريايي و بعضي انگلها نيز باعث اسهال مي شوند. از سوي ديگر بعضي ميكروبها در فصل تابستان روي غذاها رشد مي كنند

و سمي به نام "توكسين" مي سازند كه سبب اسهال مي شود.

نحوه اثر اين عوامل بيماري زا در بدن چگونه است؟

وقتي عامل بيماري زا وارد بدن مي شود و يا جذب را مختل مي كند يا سبب ترشح مايع بيش از حد به داخل لوله گوارش مي شود و يا هر دو سيستم فعال مي شود. افزايش تحرك روده ها هم مي تواند در اسهال اطفال مؤثر باشد.

براي پيشگيري چه بايد كرد؟

پيشگيري هميشه مقدم بر درمان است.در فصل گرم سال در خصوص شيرخواران ما تأكيد بر دادن شير مادر به آنان داريم بويژه در 6 ماهه اول نوزادان كه حتي توصيه انحصاري بر دادن شير مادر است. شير مادر تا حد زيادي مي تواند جلوي بيماري هاي عفوني مانند اسهال و استفراغ را بگيرد و بعد از اين 6 ماه همراه شير مادر، تا 2 سال غذاي كمكي را اضافه مي كنيم.نكته ديگر نحوه تهيه مواد غذايي بچه هاست. در فصل گرم سال، غذا بايد تازه تهيه شود و غذاي بچه ها را بيرون از يخچال نگهداري نكنيم. و از مصرف غذاهاي مشكوك كه بيرون فروخته مي شوند اجتناب كنيم. غذاهاي آماده بخصوص سوسيس و ساندويچ نبايد زياد به بچه ها داد. بستني در اين فصل زياد مصرف مي شود، به همين دليل پاستوريزه بودن بستني بسيار مهم است.

مسافرتها در فصل تابستان زياد است و بايد از مصرف يخهاي آلوده بويژه يخهاي كارخانه اي كه معلوم نيست چگونه اين يخها را تهيه كرده اند خودداري كرد. از يخ به طور غيرمستقيم براي خنك كردن آب و نوشابه استفاده شود؛ يعني بطري آب را لابه لاي

يخ بگذاريم، نه يخ را در ليوان آب بيندازيم. اگر در مواردي به آلودگي آب مشكوك شديم، آب را 10 تا 15 دقيقه بجوشانيم.

ميوه هاي اين فصل قابليت شستشوي بالايي ندارند و پوست آنها كنده نمي شود مثل توت، توت فرنگي و زردآلو و گيلاس به همين دليل بعد از شستشو ممكن است به طور ثانويه دچار آلودگي شوند.ما خوراندن اين ميوه ها را به نوزادان زير يك سال اصلاً توصيه نمي كنيم و خوردن آنها براي كودكان بزرگتر هم با احتياط توصيه مي شود. با وجود تمام اين توصيه ها باز هم اسهال و استفراغ جزو شايعترين بيماري هاست، ولي ميزان مرگ و مير آن در دنيا كاهش يافته است. در گذشته نه چندان دور اين بيماري يكي از شايعترين علل مرگ كودكان بوده كه با توسعه بهداشت، مرگ و مير ناشي از آن امروزه بسيار كاهش يافته است. نكته ديگر كه در فصل گرما قابل توجه است، اينكه گرمازدگي مي تواند سبب بروز اسهال و استفراغ شود. ما توصيه مي كنيم كه كودكان زير يك سال را در ساعتهاي گرم در طول روز (9 صبح تا 6 بعد از ظهر) بيرون نياوريد و اگر مجبور بوديد، براي آنان يك مكان با سايه مناسب آماده كنيد و در آفتاب بچه ها را نگهداري نكنيد و مايعات سالم هم همراه داشته باشيد.

آقاي دكتر! بي توجهي به اسهال و استفراغ چه عوارضي را براي بچه ها دارد؟

مهمترين عارضه؛ اسهال و استفراغ، كم آبي بدن و اختلالات الكتروليتي است. حتي با اسهال خفيف هم مقدار زيادي مايع از بدن بيمار دفع مي شود و كم آبي

درجه هاي مختلفي دارد كه درجه پايين آن مي تواند قابل تحمل باشد، اما درجه هاي متوسط و شديد آن خطرناك است و مهمترين عامل مرگ و مير و ناتواني بچه هاست. در جريان اسهال، هيچ چيز به اندازه مايعات از دست رفته، اهميت ندارد. اگر اصرار بر اين باشد كه دارو مصرف شود تا اسهال را متوقف گردد، درست نيست. جبران اين مايعات از هيچ راهي مؤثر نيست، مگر با سرم تراپي. منظور ما بيشتر سرم خوراكي است تا تزريقي، مگر اينكه بچه بسيار بدحال باشد كه بايد از سرم تزريقي استفاده كرد. بايد از سرمهاي خوراكي ORSكه هم در دسترس و هم ارزان و نيز تهيه آن آسان است، استفاده شود."ORS" در واقع جان كودكان مبتلا به اسهال و استفراغ را نجات مي دهد. هر چند كه ممكن است طول مدت اسهال را كاهش ندهد.

بايد به بعضي از انواع اسهالها توجه بيشتري شود. مانند اسهال هايي كه:

1) شديد و ناگهاني است و حجم زيادي دارد و در مدت كوتاهي بچه را بي حال مي كند.

2) دفع خون و موكوس در مدفوع

3) اسهالهايي كه با استفراغ شديد همراه است.

4) اسهالهايي كه به دليل مسموميت باشد.

در كنار ORSبايد آب، دوغ، چاي تازه دم و كمرنگ و نوشيدني هاي ديگر به كودكان داده شود. نكته مهم اين است كه فقط از آب استفاده شود كه املاح بسيار زيادي دارد و در اسهالهايي كه به دليل اختلالات الكتروليت و سديم خون و غيره رخ داده است، مي تواند بسيار خطرناك باشد و حتماً بايد از مايعات الكتروليت دار استفاده كرد.

آقاي دكتر! هر اسهال و استفراغي "گاسترو آنتريت"

است و آيا فقط با ORSدرمان مي شود؟

نه. هر "گاسترو آنتريتي" با تظاهر اسهال و استفراغ همراه است. در واقع اسهال و استفراغ يك نشانه از بيماري سيستميك است كه معمولاً "گاسترو آنتريت" است.

غير از گاسترو آنتريت چه چيزي ممكن است باعث اسهال و استفراغ شود؟

بعضي بيماري هاي خارج از دستگاه گوارش مي تواند با اسهال و استفراغ همراه باشد؛ مانند عفونت دستگاه تنفس فوقاني، التهاب گوش مياني (اوتيت)، بعضي از بيماري هاي هورموني و بيماري هاي متابوليك كه اسهال و استفراغ در اينها ديگر گاسترو آنتريت نيست.

حالا كمي بيشتر به درمان بپردازيم؟

همان طور كه گفتم، اصل اول درمان، همان درمان كم آبي است. استفاده از آنتي بيوتيك ها در بيشتر اسهالها ضرورتي ندارد، حتي عوارض هم ايجاد مي كند؛ چون بيشتر عامل اسهالها، ويروسها هستند كه آنتي بيوتيك روي آنها بي تأثير است و بسياري از باكتري ها هم به درمان نياز ندارند و تعداد معدودي از باكتريها با آنتي بيوتيك درمان مي شوند، اما در دو مورد بايد از آنتي بيوتيك استفاده كرد: اسهال خوني و وبا. با توجه به منطقه اي كه وبا شايع هست يا نه، بايد پزشك آنتي بيوتيك بدهد. ولي در ساير موارد كه بيمار بدحال نيست و سرپايي درمان مي شود، آنتي بيوتيك لازم نيست اما داروهايي كه به داروهاي ضد اسهال موسوم شده اند و اكثراً داروهاي "اپيوئيد" هستند (ديفنوكسيلات و ...) و يا داروهايي كه حركت روده را كاهش مي دهند، در اسهال حاد ميكروبي اطفال و شيرخواران ممنوع است؛ زيرا عوارض جبران ناپذيري دارد و باعث مسموميت مي شود و همين طور فلج روده را

در پي دارد كه فلج روده، فرصتي را براي تكثير باكتريها ايجاد مي كند و اسهال ساده به يك اسهال مهاجم تبديل مي شود.

اگر مادري دسترسي به امكانات اوليه درماني نداشته باشد، اولين قدم چيست؟

اولين اقدامات مادر را مي توان به اين شرح نام برد

1) رعايت بهداشت

2) به هيچ وجه به روده استراحت ندهند (چيزي كه در قديم مرسوم بود و شير و مايعات به كودك نمي دادند) و مايعات را فراوان به كودك بخورانند. در بدترين شرايط اسهال هنوز 60 تا 70درصد مواد غذايي جذب مي شوند حتي اگر تغذيه، اسهال را تشديد مي كند، ولي به دليل جلوگيري از سوء تغذيه مهم مي باشد، بنابراين بايد دفعات تغذيه را زياد كرد.

3) اگر استفراغ مانع تغذيه مي شود بايد با حجم كم و دفعات زياد به بچه ها مايعات داد كه خودش مانع از استفراغ مي شود.

4) خوراندن ORSكه در منزل هم قابل تهيه است (تركيبي از شكر و نمك و آب).

5) دادن مايعات محلي مانند دوغ و چاي

علايم كم آبي شامل تشنگي بيش از حد، ولع زياد نسبت به آب، بي حالي يا بي قراري شديد، چشم هاي گود افتاده، گريه بدون اشك، ملاج فوقاني فرو رفته، دهان خشكيده، كم شدن ادرار و پوست خيلي چروكيده مي باشد كه بايد مادر اين علايم را بشناسد و سريعتر اقدامات لازم را انجام دهد.

اسهال و استفراغ غير از اختلال آب و الكتروليت چه عوارض ديگري دارد؟

عوامل متعددي مي تواند سبب اسهال شوند، مثلاً اسهال سيستميك كه توسط يك ويروس ايجاد مي شود و مي تواند تحريك مننژ و مغز را سبب شود و مننژيت و

آنسفالي ايجاد كند.اما "گاسترو آنتريت" ساده كه بيشتر علت عفوني دارد، مي تواند باعث اختلال رشد كودك و سوء تغذيه او شود. اگر اسهال حاد جبران نشود، نيم تا يك كيلو از وزن بدن كودك در مدت كوتاهي كم مي شود كه جبران آن سخت است. و از سويي اسهال سبب بي اشتهايي مي گردد كه اين خود سوء تغذيه را در پي دارد و اين خود باعث اسهال دوباره مي شود. اسهال و سوء تغذيه يك چرخه هستند، پس در اسهال نبايد تغذيه را قطع كرد و تا مدتي بعد از اسهال بايد يك وعده به تغذيه اضافه شود و از غذاهاي كالري دار بيشتر استفاده گردد نه اينكه فقط به بچه كته ماست دهند. امروزه ثابت شده كه اين نوع تغذيه غلط است.

در برخورد با يك بيمار اسهال و استفراغي، چه بايد كرد؟

در ابتدا بايد، يك معاينه جامع و كامل از كودك انجام شود كه آيا فقط اسهال و استفراغ دارد و يا علايمي ديگر وجود دارد. يعني اسهال و استفراغ از علايم يك بيماري سيستميك است يا گاسترو آنتريت ساده است. همچنين بايد ميزان مايعات بدن كودك را ارزيابي كرد و در موارد شديد مانند كم آبي و يا علايمي از قبيل كاهش سطح هوشياري يا استفراغهاي شديد آنها را كنترل كرد كه در حالت كم آبي شديد با حال عمومي بد يا شوك بايد مايع درماني وريدي استفاده كرد و در حالت كم آبي شديد، ولي حال عمومي خوب، ابتدا بايد مايع درماني وريدي انجام شود و وقتي كه وضعيت طبيعي شد ادامه درمان به صورت خوراكي در منزل انجام گيرد.

ولي در مواردي كه اسهال بخشي از يك بيماري سيستميك ديگر است، قطعاً بيمار بايد بستري شود و بررسي هاي جامع تري لازم دارد.

آيا اسهال و استفراغ به آزمايشهاي خاصي هم نياز دارد؟

پزشك از روي علايم باليني مي تواند حدس بزند كه با چه نوع اسهالي روبه رو است.اگر اسهال غيرعفوني يا غير باكتريال و حال عمومي خوب باشد و بيمار تب بالايي نداشته باشد و قادر به مصرف مايعات خوراكي باشد، نياز به آزمايش نيست.

اما در موارد مشكوك به اسهال باكتريال، اسمير مدفوع لازم است كه ساده و ارزان و در دسترس است و به طور اورژانس و سريع آماده مي شود.وجود گلبول هاي قرمز يا سفيد يا هر دو با هم در مدفوع نشان دهنده يك نوع اسهال التهابي و يا مهاجم در روده بزرگ است. وجود بعضي از پارازيتهاي خاص هم درمان خود را مي طلبد.

درصد مرگ و مير ناشي از اسهال چه ميزان است؟

در كشورهاي مختلف متفاوت است. در گذشته نه چندان دور، رتبه اول را اطفال زير 5 سال داشتند و با وجود پيشرفتهاي زياد در بخش بهداشت و درمان هنوز هم، سالانه چند صد كودك به دليل عوارض ناشي از اسهال حاد در سراسر جهان تلف مي شوند كه اين آمار در كشور ما حتي در مناطق محروم پايين آمده است.

آقاي دكتر در پايان براي مادران چه توصيه هايي داريد؟

من توصيه مي كنم تا مادران، كودكان خود را با شير مادر تغذيه كنند. غذاي تازه به كودكان بدهند و غذاي شب مانده را به آنان ندهند. وعده هاي غذايي كودكان را در يخچال بگذارند. از دادن غذاهايي مانند سوسيس،

كالباس به كودكان خودداري كنند. اگر قصد مسافرت دارند به فكر آب پاكيزه باشند. تنقلات و بستني را از جاي سالم تهيه كنند و البته در دادن تنقلات به كودكان نبايد افراط كرد.

شير مادر؛ پديده شگفت انگيز خلقت

منبع: روزنامه قدس

شير مادر تركيبي بي نظير است كه خداوند آن را نه فقط به منظور تأمين نيازهاي غذايي كودك بلكه براي حفظ كودك از عفونتها و بيماريهاي مختلف خلق كرده است. تعادل مواد غذايي موجود در شير مادر در سطح عالي و در بهترين شكل ممكن براي سيستم فيزيكي بدن كودك در حال رشد مي باشد. در عين حال، شير مادر از لحاظ مواد مغذي بسيار غني است به طوري كه رشد مغز و تكامل سيستم عصبي كودك را بهبود مي بخشد. مواد غذايي كه امروزه توسط فناوري جديد مخصوص كودكان توليد شده است به همين سادگي نمي تواند با اين ماده غذايي شگفت انگيز و بي نظير رقابت كند.

هر روز كه مي گذرد فايده جديد از شير مادر كه به طور رايگان به كودك ارزاني شده، آشكار مي شود. تحقيقات نشان داده است، كودكاني كه از شير مادر تغذيه مي كنند از نظر مقاومت در برابر عفونتهاي تنفسي و گوارشي نسبت به ساير كودكان بسيار قويترند و اين به دليل وجود پادتنهايي است كه در شير مادر وجود دارد و از كودك در برابر عفونتها محافظت مي كند. از ديگر ويژگيهاي ضد عفوني بودن شير مادر آن است كه موانعي بر سر راه ورود باكتريها و ويروسها و انگلها ايجاد و در ضمن محيطي مناسب را براي ورود باكتريهاي خوب فراهم مي كند كه به وضعيت نرمال فلورا

معروف است. در اين حالت، عناصر شير مادر در سيستمي ايمن و واكسينه تنظيم شده و وضعيت را به وجود مي آورند كه شير مادر به طور مؤثرتري در مقابله با بيماريهاي مسري و واگيردار عمل نمايد. شير مادر به اين دليل كه مخصوص كودكان فراهم شده، از نظر غذايي قابل هضم ترين غذايي است كه كودكان مي توانند بخورند و از آنجايي كه شير مادر از نظر غذايي براي كودك بسيار غني است با اين حال به راحتي توسط سيستم حساس بدن كودك هضم مي شود و در نتيجه، چون كودك انرژي كمتري را صرف هضم آن مي كند، انرژي ذخيره شده مي تواند در ساير فعاليتهاي بدني كودك نظير رشد و تكامل اعضا به كار گرفته شود.

در شير مادراني كه نوزاد زودرس داشته اند، مقدار چربي، پروتئين، كلريد سديم معدني و آهن بيشتري وجود دارد. در حقيقت، اين موضوع اثبات شده است كه نوزادان زودرس تغذيه شده با شير مادر در آزمونهاي هوش نسبت به ساير كودكان از امتياز بيشتري برخوردار مي باشند و رشد و تكامل سيستم بينايي آنها نيز بهتر است. يكي از حقايقي كه علم جديد درباره شير مادر به آن دست يافته اين است كه شير خوردن كودك تا مدت دو سال پس از تولد بسيار مفيد و سودمند است و اين در حالي است كه خداوند اين اطلاعات مهم را، كه بتازگي توسط علم جديد كشف شده، در چهارده قرن پيش در قالب آيات زير در اختيار ما قرار داده است:

«و ما به هر انساني سفارش كرديم كه در حق پدر و مادر نيكي كن به

خصوص مادر، كه چون حمل فرزند برداشته تا مدت دو سال، كه طفل را از شير بازگرفته، هر روز به رنج و ناتواني اش بيفزوده، بسيار نيكي كن و سپاسگزاري كن و نخست شكر من كه خالق و منعم هستم و آنگاه شكر پدر و مادر را به جاي آور كه بازگشت خلق به سوي من خواهد بود.» (لقمان، 14)

مراقبتهاي دوران نوزادي

منبع:www.pezeshk.us

مراقبت نوزادي

دوران نوزادي به 28 روز اول تولد اطلاق مي شود كه به دلائل زير حائز اهميت ميباشد :

1-بخش مهمي از مرگهاي كودكان در سال اول زندگي مخصوصاّ در دوران نوزادي رخ مي دهد .

2-مقاومت بدن نوزاد در برابر سرماو گرما و ميكروبهاي بيماريزا كمتر از افراد بزرگسال است .

3-نوزاد قادر به مراقبت از خود نيست و بايد اورا از خطر بيماري حفظ كرد .

4-چون پس از تولد ، محل زندگي نوزاد از داخل رحم مادر به دنياي بيرون تغيير پيدا مي كند ، مدتي طول مي كشد تا نوزاد به زندگي جديد خود عادت كند.

مراقبتهاي نوزاد بعد از تولد :

1-براي حفظ درجه حرارت بدن نوزاد بايد درجه حرارت اتاق 25 تا 28درجه و هواي اتاق تازه باشد .

2-در اتاقي كه نوزاد نگهداري مي شود ، بايد با بستن در و پنجره از جريان سريع هوا يا كوران جلوگيري كرد.

3-كهنه و ملافه هاي خيس را بايد فوري عوض كرد .

4- نوزاد را نبايد روي سطح سرد مثل ملافه يا ترازوي سرد گذاشت چون خيلي زود حرارت بدنش را از دست مي دهد .( براي فهميدن حرارت بدن نوزاد ، پاهاي او را لمس مي كنيم . سرد بودن پاهاي نوزاد نشان مي دهد

كه درجه حرارت بدن نوزاد پائين است .

5-داغ شدن بدن نوزاد نيز خطرناك است . نبايد او را در معرض مستقيم خورشيد از پشت شيشه ، كنار شوفاژ يا بخاري يا زير كرسي گذاشت يا لباس زياد از حد به او پوشاند.

6- نوزاد را بايد بعد از 4 تا 6 ساعت پس از تولد حمام كرد ( بجز نوزادان كم وزن و بد حال ).بهتر است حمام كردن نوزاد حاقل سه روز يكبار باشد . نكات لازم در مورد حمام كردن نوزاد به شرح ذيل ميباشد :

-نبايد نوزاد را با شكم پر حمام كرد .، نوزاد گرسنه هم به دليل بي قراري از حمام كردن جلوگيري ميكند .

-نوزاد را بايد در اتا قي حمام كرد كه گرم باشد و جريان تند هوا نداشته باشد .

- آبي كه براي حمام نوزاد استفاده ميشود بايد سالم و ولرم باشد . براي امتحان كردن آب بايد بجاي دست از آرنج استفاده كرد .

7-بند ناف نوزاد مي تواند محل ورود ميكروب باشد ، هرگز نبايد با وسايل آلوده ناف نوزاد را دستكاري كرد ، نبايد بند ناف را پانسمان كرد ، اگر بند ناف قرمز شد يا ترشح خوني يا چركي داشت بايد نوزاد را فوري نزد پزشك برد .

8-براي كهنه كردن نوزاد از پارچه هاي با جنس نخي و كمي ضخيم استفاده شود ، كهنه را مرتب عوض كرده و با آب ولرم شسته و پس از خشك شدن لانها را اتو كرد .

9-در مواردي كه نوزاد دچار سوختگي ادرار شده است اقدامات زير لازم مي باشد :

- او را مرتب با آب ولرم شستشو دهيد.

محل سوختگي را

چرب كنيد .

زردي:

ممكن است زردي فقط در چشم نوزاد ديده شود ويا علاوه بر چشم ، مخاط و پوست بدن نوزاد نيز زرد گردد . معمولا در اثر رسوب ماده رنگي به نام بيلي روبين در قسمتهاي مختلف بدن مانند چشم و پوست زردي ايجاد مي شود .زردي نوزادان بر حسب زمان بروز آن علل مختلف دارد . برخي نوزادان در هفته اول پس از تولد ( بين روز دوم تا پنجم ) زرد مي شوند وزردي آنها تا روز هفتم ادامه پيدا كرده و سپس كاهش مي يابد اين نوع زردي طبيعي است و مشكلي براي نوزاد بوجود نمي آورد .

در اين حالت تغذيه نوزاد با شير مادر بايد ادامه يافته براي اطمينان ، نوزاد توسط پزشك يا كاركنان بهداشتي معاينه شود، ادامه تغذيه نوزاد با شير مادر در اين مواقع نيز لازم است .

- نكته مهم : براي درمان زردي نوزاد از دادن هر نوع ماده غذائي غير از شير مادر ( مانند آب قند ، ترنجبين ،شير خشت )خودداري كنيد .

*اگر زردي همراه با علائم زير با شد خطرناك است :

-زردي روز اول

-در صورت منفي بودن گروه خون مادر و مثبت بودن گروه خون پدر .

-اگر فرزند قبلي مادر در اثر زردي فوت كرده باشد يا دچار عقب ماندگي شده باشد .

-اگر زردي شديد باشد ( كف دست و پا هم زرد شده باشد )

اگر زردي نوزاد همراه با خوب شير نخوردن ، تب و بيحالي باشد

) خودداري نمائيد .

دفع مدفوع :

مدفوع نوزاد در 8 تا 24ساعت اول تولد به صورت ماده سياه رنگ و چسبنده اي است كه در برخي نوزادان

ممكن است تا 5روز بعد از تولد نيز ادامه يابد . اين ماده را بايد با پنبه خيس شده با آب گرم از مقعد و اطراف آن پاك كرد . دفع مدفوع نوزاد در طي روزهاي اول نظم خاصي ندارد و تا حدود زيادي بستگي به نحوه تغذيه نوزاد دارد . در تغذيه نوزاد با شير مادر ، مدفوع نوزاد شل و به رنگ سبز قهوه اي شده و گاهي داراي لخته هاي سفيد شير است . دفعات دفع مدفوع بستگي دارد به مقدار و دفعات شيري كه نوزاد مي خورد . در هفته هاي بعد ممكن است دفعات دفع مدفوع بيشتر شود به طوريكه نوزاد بعد از هر نوبت شير خوردن ، مدفوع دفع كند . مدفوع نوزاد در حالت عادي شل زرد يا سبز و بدون بو است .

*نكته مهم : چنانچه نوزاد تا 48ساعت اول بعد از تولد دفع مدفوع نداشته باشد ، به پزشك مراجعه كنيد.

تغذيه با شير مادر :

مادر بايد نوزاد خود را بلا فاصله بعد از تولد به پستان خود بگذارد ، مگر اينكه وضع عمومي او يا نوزاد به عللي مساعد نباشد .

واكسيناسيون :

براي پيشگيري از بيماريهاي خطرناكي مثل كزاز . سياه سرفه و … ايمن سازي نوزادان در بدو تولد بسيار حياتي است .

تزريق ويتامين كا :

براي جلو گيري از خونريزي دوران نوزادي در بدو تولد به همه نوزادان ويتامين كا تزريق مي شود .

مراقبت از ناف نوزاد :

خشك شدن بند ناف نوزاد از همان روزهاي اول و دوم شروع مي شود . رنگ آن ابتدا زرد و سپس قهوه اي شده وبعد از يك تا

دو هفته مي افتد در اين مدت و قبل از افتادن بند ناف لازم است :

- بند ناف و محل اتصال آن به بدن نوزاد تميز و خشك نگه داشته شود

- بند ناف در معرض هوا قرار گرفته و خشك شود .

- از گذاشتن هر گونه پوشش بر روي بند ناف خودداري شود.

- كهنه نوزاد زير بند ناف بسته شود .

- از دست كاري و قرار دادن مواد آلوده بر روي بند ناف اجتناب گردد . ضمناّ استفاده از الكل نيز توصيه نميشود زيرا الكل ، خشك شدن و جدا شدن بند ناف را به تاّخير مياندازد .گاهي در محل اتصال بند ناف به بدن نوزاد ، ترشح شيري رنگ و بي بو و يا يكي دو قطره خون خارج مي شود كه اهميتي ندارد.

تجويز مولتي ويتامين يا ويتامين آ + د :

براي تاّ مين ويتامينهاي مورد نياز نوزاد از روز 15 تولد با نظر پزشك قطره آ+ د تجويز مي شود .

رشد و نمو كودك :

رشد : افزايش اندازه و طول اندامهاي بدن را گويند مثل :افزايش وزن ، افزايش قد ، افزايش دور سر ،طول بازوها ،طول باها و…

تكامل : بيشرفت منظم در طول مسيري مداوم را گويند كه در اين مسير كودك مهارتها و رفتارهاي جديد تري ياد مي گيرد ، بعبارت ديگر تغيير در عملكرد كودك را تكامل گويند ، مثل :

نشستن ،خنديدن، راه رفتن ، كنترل ادرار و مدفوع و دندان در آوردن .

اندازه گيري شاخصهاي رشد :

نحوه اندازه گيري وزن در كودكان :

اندازه گيري وزن بهترين شاخص رشد جسمي است ،اولين توزين بايد بلافاصله بعد از تولد صورت گيرد

. معمولاّ براي وزن كردن كودكان از سه نوع ترازو استفاده مي شود .

-ترازوي ثابت يا رو ميزي

-آويزي

-عقربه اي يا كفي

در اندازه گيري وزن كودكان با ترازوي رو ميزي به نكات زير بايد توجه داشت :

- ترازو در روي ميز و محل مطمئني قرار داده شود .

- از مادر بخواهيد لباسهاي كودك را كم كند و چنانچه اتاق سرد باشد در بيرون آوردن لباسهاي كودك بايد احتياط كرد چون ممكن است سرما بخورد .

- پارچه تميز ونرم و يا كاغذ تميزي را روي كفه ترازو قرار دهيد و كودك را روي آن بخوابانيد .

- از تعادل ترازو مطمئن شويد وزنه بايد روي عدد صفر قرار گيرد ، اغلب ترازوها دگمه با پيچي دارند كه با آن ترازو را تنظيم مي كنند.

- كودك را به كمك مادر و به آهستگي و با احتياط بر روي ترازو قرار دهيد و از مادر بخواهيد كه كاملاّ نزديك كودك ايستاده و با او مشغول صحبت شود چون نوزادان و اطفال تحرك زيادي دارند مواظب باشيد كه از روي ترازو به خارج پرت نشويد .

توجه :

در اين مرحله به منظور دقت در توزين كودك توجه داشته باشيد كه ترازو به محلي تكيه نداشته باشد و بهورز يا مادر براي ثابت نگه داشتن كودك با دست به ترازو فشار نياورند .

-با حركت دادن وزن به طرف چپ و راست تعادل را بدست آوريد . بعضي از ترازو هاي اطفال روميزي عقربه اي هستند كه عقربه در روي وزن كودك ثابت مي ماند . بعد از متوقف شدن حركات كودك وزن را بخوانيد و يادداشت كنيد.

-هنگام خواندن وزن ،پاها يا قسمتهاي بدن

طفل نبايد به زمين يا محل ديگري بخورد .

-در پوشاندن لباس كودك به مادر كمك كنيد .

- ترازو را براي استفاده بعدي آماده كنيد و در بين دو وزن كردن ميله مدرج را روي صفر قرار داده و ترازو را قفل كنيد .

- *طرز كار با ترازوي آويزان :

-ترازو را از ميله فلزي يا شاخه محكم درختي آويزان كنيد .

-از مادر خواهش كنيد لباسهاي كودك را تا حد امكان كم نمائيد .

-از مادر بخواهيد كودك را در محل توزين بگذارد و يا خود اين كار را انجام دهيد .

- كودك را در حاليكه در شلوارك است از قلاب مخصوص آويزان كنيد .

- وزن را بخوانيد و يادداشت نمائيد .

طرز كار با ترازوي كفي يا عقربه اي :

-ترازو در محل صافي قرار گرفته باشد .

-عقربه روي نقطه مربوط به صفر باشد.

-كاغذ و يا پارچه تميزي را روي آن قرار دهيد .

-كفش كودك را در آوريد .

-موقع خواندن وزن كودك بطور مستقيم نگاه كنيد تا وزن را درست بخوانيد و سپس يادداشت كنيد .

توجه :

وزن طبيعي نوزاد بين 2500تا 4500گرم است و معمو لاّ در هفته اول كمي از وزن نوزاد كاسته ميشود زيرا شير كافي نمي خورد و از طرفي ادرار و مدفوع مي كند و چنانچه نوزاد شير كافي بخورد تا روز دهم به وزن زمان تولد خود ميرسد و بعد از آن مرتباّبه وزنش اضافه مي شود . بطوريكه در 6 ماهگي به دو برابر وزن زمان تولد و در يكسالگي به 3 برابر و در 2 سالگي به 4 برابر وزن زمان تولد خود ميرسد .

نحوه اندازه گيري قد در كودكان :

در هر

بار مراقبت از زمان تولد تا 6 سالگي بايد قد كودك را اندازه گيري نمائيد . اندازه گيري قد كودكان را در حالت خوابيده يا در حال ايستاده ميتوانيد انجام دهيد .

الف- روش اندازه گيري قد در حال خوابيده :

-از مادر كودك بخواهيد كلاه يا روسري كودك را باز كند و پتوي كودك را در آورد بطوريكه سر وكف پاي كودك آزاد و مشخص باشد .

-طفل را در روي ميز قد سنج بخوابانيد بطوريكه سر طفل را با احتياط به قطعه چوبي كه روي صفر خط كش بطور عمود نصب شده است تكيه دهيد .

-قسمت متحرك خط كش را حركت دهيد بطوريكه با كف پاي طفل تماس پيدا كند .

-قد كودك را بخوا نيد و يادداشت كنيد .

اگر ميز قد سنج در اختيار نداريد مي توانيد متر پارچه اي را روي ميز معمولي كه در كنار ديوار و محل مطمئني قرار داده شده بچسبانيد. بعد يك صفحه صاف را در قسمت بالاي سر كودك و عمود بر قسمت بالاي ميز و مقابل عدد صفر قرار دهيد و بعد از ثابت نگهداشتن كودك عددي را كه پاشنه پاي كودك در مقابل آن قرار گرفته است بخوانيد.

ب-روش اندازه گيري قد در حال ايستاده :

در كودكان زير 6 سال اندازه گيري قد در حالت خوابيده دقيق تر است ، اما در كودكاني كه به راحتي و بدون كمك مي ايستند مي توان در حال ايستاده قد را اندازه گير ي كرد.

اندازه گيري قد در اين روش در حالي انجام مي پذيرد كه كودك ايستاده و پاشنه هاي پا و سرين و قسمت فوقاني پشت وناحيه پس سري وي

به ديوار و پاشنه ها بهم چسبيده و بازو ها بطور طبيعي در كنار بدن آويزان باشند ، در اين حال مي توانيد از متري كه به ديوار چسبانده شده استفاده كنيد و يا با متر پارچه اي از فرق سر تا كف پاي كودك را اندازه بگيريد .

اندازه طبيعي قد در نوزادان 55-44 سانتيمتر است و در پايان يكسالگي حدود 25سانتيمتر به قد طفل اضافه مي شود و در سال دوم 12 سانتيمتر و در سال سوم 6-8سانتيمتر به قد كودك اضافه ميشود .

نحوه اندازه گيري دور سر :

به منظور بررسي رشد طبيعي دور سر لازم است كه تا پايان 2 سالگي بطور مرتب در مراقبتها دور سر كودك اندازه گيري شود .

براي اندازه گيري دور سر كودك مي توانيد از متر پارچه اي استفاده نمائيد بهتر است براي اندازه گيري دور سر طفل در حالت خوابيده به پشت باشد سپس مراحل زير را انجام دهيد :

-از مادر بخواهيد كلاه يا روسري كودك را در آورد .

- دور سر كودك را بر جسته ترين نقطه پشت سر تا بر جسته ترين نقطه روي پيشاني اندازه بگيريد ، بطوريكه متر در قسمت جلو روي برآمدگي ابرو ها قرار گيرد . اندازه بدست آمده را بخوانيد و يادداشت نمائيد .

اندازه طبيعي دور سر در موقع تولد 37-35 سانتيمتر است در موقع معاينه نوزاد اگر اندازه دور سر بيش از حد معمول و يا كوچكتراز حد طبيعي بود ارجاع به پزشك لازم است .

تا پايان 3 ماهگي هر ماه 2 سانتيمتر و از 4 ماهگي تا پايان 6ماهگي هر ماه 1 سانتيمتر و از 7 ماهگي تا

پايان يكسالگي هر ماه نيم سانتيمتر به دور سر كودك اضافه ميشود .

هر بار كه كودك را مراقبت مي كنيد به افزايش دور او توجه كنيد و در صورت اضافه شدن اندازه دور سر يا افزايش غير طبيعي كودك را ارجاع فوري دهيد .

سير تكامل فيزيكي كودك :

بدو تولد :

-قادر به مكيدن و بلعيدن مي باشد .

**يك ماهگي :

-تعقيب نور

- عطسه و سرفه مي كند .

- ادرار و مدفوع مي كند .

**دو ماهگي :

-لبخند زدن

- از خود صدا در آوردن

**سه ماهگي :

-وقتي او را روي شكم مي گذاريد مي تواند سرش را نگه دارد .

-تعقيب دستهاي شما با چشم خود .

-باز و بسته كردن دستهايش

**چهار ماهگي :

-در پاسخ به خنده ديگران مي خندد .

-با چشمها شيء متحرك را تعقيب مي كند .

-دستها را بر روي سينه بهم مي رساند .

-سر خود را به طرف صداها مي چر خاند .

-دستش را براي گرفتن اشياء دراز مي كند .

**شش ماهگي :

-شناخت مادر

-اشياء را در دست خود نگه مي دارد .

-ملاج خلفي بسته مي شود .

**8 ماهگي :

-بررسي دستها واشيائي كه در دست او قرار داده مي شود .

-زمزمه ميكند و يا با صداي بلند مي خندد .

-گرفتن اشياء

-بدون كمك مي نشيند.

**9ماهگي :

-بين 1 تا 3دندان دارد .

-دادن اشياءاز يك دست به دست ديگر

-مي خزد .

**12ماهگي:

-چهار دست و پا راه رفتن

-مي ايستد.

-سعي ميكند راه برود .

-در آمدن تمام دندانهاي پيشين فك بالا .

**12 تا 18 ماهگي :

-به خوبي راه مي رود .

-اداي چند كلمه ساده

**18 تا 24 ماهگي :

-به خوبي راه رفته و حتي مي دود .

-شروع به صحبت كردن نموده است .

-بسته شدن ملاج قدامي كودك

**2تا 4

سالگي :

-به ازاي هر سال 7 تا 8 سانتيمتر به قد كودك اضافه شده است .

-ادرار و مدفوع خود را خبر مي كند .

-به خوبي حرف مي زند .

-در بازي با همسالان شركت مي كند .

-نام خود را بطور كامل بيان مي كند .

**4 تا6 سالگي:

-قدش به 110 سانتيمتر رسيده است .

-كنترل ادرار و مدفوع را دارد.

- علاقه به يادگيري

- شناخت چند رنگ اوليه

- برقراري تماس چشمي در زمان صحبت كردن

- ***منحني رشد :

رشد هر كودك در مقابل عوارضي مثل بيماري و تغذيه بسيار حساس است . حساس ترين معيار رشد نيز وزن است با اندازه گيري وزن وپايش رشد هر كودك مي توان سوء تغذيه و يا بيماريها را قبل از آنكه نشانه ها ي آن آشكار شود و يا عوارض بعدي روي سلامت كودك بگذارد كشف نمود .

در هر بار مراقبت كه كودك را وزن مي كنيد بايد وزن او را روي يك منحني بنام منحني رشد رسم كنيد .

منحني رشد هر كودك وسيله اي براي پايش رشد و سلامت كودك و پي بردن به وضعيت تغذيه او و آگاه شدن از بيماريها است .

منحني رشد براي سالهاي اول تا ششم زندگي كودك استفاده مي شود و از محور هاي افقي و عمودي تشكيل شده است .

محور افقي نشان دهنده سن و محور عمودي بيانگر وزن كودك است . محور افقي به 6 قسمت مجزا تقسيم شده وهر قسمت براي يكسال از زندگي كودك در نظر گرفته شده وهر قسمت به 12ماه تقسيم شده است . براي استفاده صحيح از منحني رشد شرط اساسي و اوليه وزن كردن صحيح و دوره اي

كودك است و توزين صحيح به وجود ترازوئي دقيق و سالم وابسته است ،ترازو بايد قبل از توزين هر كودك به دقت تنظيم شود . دقت در خواندن ترازو نيز اهميت دارد .

كودكان بايد در سال اول زندگي هر ماه يكبار ،در سال دوم هر دو ماه يكبار ، در سال سوم هر سه ماه يكبار و در سالهاي بعد تا ? سالگي هر ? ماه يكبار وزن شوند . در شرايط مراقبت ويژه و يا بيماري كودك بايد در فواصل مراقبت روتين نيز وزن شود و نقطه وزن كودك در هر بار مراقبت در حضور مادر روي منحني رشد ثبت گردد.

در روي كارت رشد سه نمودار رسم شده است كه از پائين به بالا به ترتيب نماينده صدك سوم ،صدك پنجاهم و صدك نود و هفتم است . به طور طبيعي منحني رشد نيمي از كودكان يك جامعه در بالاي صدك پنجاهم و نيم ديگر در پائين آن قرار مي گيرد .

صدك سوم يعني از هر 100 كودك 3 كودك در زير آن قرار دارند .صدك نود و هفتم يعني از هر100 كودك 97 كودك زير آن و 3 كودك بالاي آن قرار دارند .اين كودكان يا خيلي ريز يا خيلي درشت هستند فاصله صدك سوم تا صدك نود و هفتم را حدود تغيير پذير ي طبيعي مي نامند

نحوه رسم منحني رشد :

پائين ستونهاي محور افقي محل نوشتن تاريخ تولد و تكرار آن در فواصل ماهانه است به طوريكه بايد در پائين خط عمودي صفر ( اولين خط عمودي سمت چپ )تاريخ تولد كودك به روز /ماه / سال نوشته شود و سپس در

پائين خطوط عمودي بعدي تكرار شود .

چنانچه كودكي با وزن تولد 3 كيلو گرم در 84/11/27 متولد شده باشد ، وزن زمان تولد او بايستي در روي اولين خط عمودي سمت چپ منحني و روي عدد 3 نقطه گذاري شود ، حال اگر اولين مراجعه كودك بعد از تولد در تاريخ 85/1/8 ووزن او 4/5 كيلو گرم باشد نقطه وزن كودك بايد در مستطيل بين دو خط 84/12/27 و 85/1/27 (مستطيل دوم )قرار گيرد و چون اختلاف 84/12/27 تا 85/1/8 كمتر از 15روز است نقطه مزبور بايد در نيمه سمت چپ مستطيل گذاشته شود ، اگر اين اختلاف بيش از 15 روز بود در نيمه راست قرار مي گرفت .

بنابر اين چنانچه كودك در نيمه اول ماه سن خود وزن شود نقطه در سمت چپ مستطيل مربوطه و اگر در نيمه دوم ماه سن خود وزن شد نقطه در سمت راست همان مستطيل ثبت ميشود .

براي تفسير منحني رشد كودك نقطه گذاري صحيح وزن كودك و اتصال اين نقطه به نقطه هاي قبلي اهميت دارد زيرا اتصال اين نقاط به يكديگر روند خطي رشد كودك را بدست مي دهد و تنها در اين حال است كه مقايسه آن با منحنيهاي سه گانه موجود روي كارت رشد ،تفسير منحني و توضيح دادن آن به مادر را ميسر ميكند .

از آنجا كه وقايع مهم زندگي كودك مثل مراحل مهم تكامل و نيز شروع غذاي تكميلي ، قطع شير مادر ، بيماريها و تولد فرزند بعدي مي تواند بر رشد او اثر گذارد ضرورت دارد كه اين حوادث به طور عمودي در ماه مربوط به سن كودك و

در بالاي منحني رشد نوشته شود .

تفسير منحني رشد :

تمام اين فعاليتها براي كمك به تفسير منحني رشد و سپس اقدام لازم بر اساس اين تغيير است اگر فقط به رسم منحني اكتفا شود و به مادر در اين زمينه آموزش كافي داده نشود و كودك رها شود نه تنها هيچ كار مؤثري انجام نشده است بلكه در قبال سلامت فعلي و آتي كودك و جامعه مسوول و محكوم خواهيم بود.

**در تفسير منحني رشد بايد به چند نكته و اصل اساسي توجه داشت :

1-توزين كودك بايد به طور صحيح و دوره اي انجام شود .

2-وزن اندازه گيري شده به طور دقيق در منحني رشد ثبت شود .

3-سير منحني رشد بيش از محل آن اهميت دارد .

4-منحني رشد به درستي تفسير شود و اقدامات لازم انجام گيرد و توصيه ها وآموزشهاي لازم به مادر داده شود .

5- هر كودك منحني رشد مخصوص به خود دارد و مهم اين است كه منحني رشد هميشه رو به بالا و موازي با سه خط سير كند .

*سير منحني رشد ممكن است به يكي از سه طريق زير باشد :

1-سير صعودي : چنانچه منحني رشد كودك حركتي رو به بالا و به موازات يكي از منحني هاي سه گانه موجود بر كارت رشد داشت ، رشد مطلوب و پذيرفتني است ، البته اگر حركت منحني رو به بالا به نظر آيد ولي شيب لازم را نداشته باشد (به موازات منحنيهاي مرجع نباشد ) بهتر است كودك تحت مراقبت ويژه قرار گيرد .

2- سير افقي : چنانچه منحني رشد كودك افقي باشد هشدار دهنده است و بايستي كودك را مراقبت ويژه

نمود .

چنانچه سن كودك زير 6 ماه است اقدامات زير را انجام دهيد :

در مورد تغذيه با شير مادر تاّ كيد نموده و مادر را در زمينه تغذيه شير خوارش راهنمائي كنيد ودر جهت حل مشكلات مربوط به شير دهي او را آموزش دهيد و 15روز بعد پيگيري كنيد در صورت بهبود يافتن وضعيت رشد كودك مجدداّ آموزشهاي لازم را به مادر بدهيد و اگر با وجود شير دهي موفق همچنان وزن كودك ثابت ماند و علائم ديگري مبني بر بيماري يا سوء تغذيه نداشت به پزشك ارجاع دهيد ولي چنانچه وزن كودك كاهش يافت و يا علائمي مبني بر بيماري يا سوءتغذيه داشت اورا ارجاع فوري دهيد .

چنانچه سن كودك بالاي 6 ماه است اقدامات زير را انجام دهيد :

در مورد تغذيه با شير مادر و غذاي كمكي آموزشهاي لازم را به مادر بدهيد و مجدداّ 15روز بعد او را پيگيري كنيد و اگر وضعيت رشد كودك بهبود يافت در مورد ساير مسائل مورد نياز آموزشهاي لازم را به مادر بدهيد ولي چنانچه رشد كودك همچنان ثابت بود و يا كاهش داشت مطابق روش بالا اقدام نمائيد .

3-سير نزولي : حركت رو به پائين منحني رشد كودك بسيار خطر ناك است در اين صورت كودك نياز به ارجاع فوري و كمكهاي فوري درماني و تغذيه اي دارد.

كودكان نيازمند مراقبت ويژه :

1-كودكاني با وزن تولد كمتر از 2500 گرم

2-كودكاني كه در فاصله دو توزين منحني رشدشان موازي با منحنيهاي مرجع نباشد و مرتباّ از آن فاصله گيرد .

3-كودكاني كه منحني رشد افقي يا نزولي دارند .

4-تولد در فاصله كمتر از 2 سال از تولد قبلي

5-دو

قلو يا چند قلو

6-كودك داراي نوعي ناتواني (مثل عقب ماندگي ذهني ،بيماري قلبي ،شكاف كام و…)

7-قطع شير مادر تا قبل از ? ماهگي و تغذيه با شير مصنوعي

8-تاّ خير در تغذيه تكميلي

توجه داشته باشيد در مراقبت ويژه بايد فواصل مراقبت روتين را به نصف تقليل داد ،اين امر در كودكان ، در سال اول زندگي از اهميت ويژه برخور دار است و زمان مراجعات به 15 روز يكبار در ماه مي رسد .

نشانه هاي تاّ خير رشد در سنين مختلف :

قبل از 6 ماهگي : اضافه نشدن وزن (حداقل 500 گرم در ماه )كه بيشتر به علت محروم شدن كودك از شير مادر رخ مي دهد .توصيه هاي زير مفيد است :

-تغذيه انحصاري با شير مادر

-مكيدن پستان در وضعيت صحيح و بطور مكرردر شبانه روز و به مدت نا محدود

-درمان فوري عفونتها

از 6 تا 12 ماهگي : وزن نگرفتن براي 2 ماه كه به دليل ناكافي يا حجيم بودن غذاي كمكي و عفونتهاي شديد و مكرر رخ مي دهد . توصيه ها:

-تداوم تغذيه با شير مادر در شبانه روز

-دادن غذاي كمكي بر اساس سن كودك بطور صحيح

-پيشگيري از عفونتهاي مكرر و در مان آن

پس از يك سالگي:وزن نگرفتن براي ?ماه كه بيشتر به علت غذاي ناكافي و عفونتهاي شديد ومكرر رخ مي دهد .توصيه ها :

-تداوم تغذيه با شير مادر تا 2 سالگي و بيشتر

-دادن غذاي بيشتر به كودك از سفره خانواده به شرح زير :

(1) دادن حداقل 5 وعده غذا در روز

(2) بيشتر كردن مقدار غذا در هر وعده

(3) دادن يك وعده غذاي اضافي هنگام بيماري و اضافه كردن كمي روغن به غذاي او

-پيشگيري

از عفونتهاي مكرر و در صورت ابتلا ، درمان سريع بيماري كودك

اقدامات لازم در جهت بهبود رشد كودكان :

**شيوه هاي مقوي و مغذي كردن غذاي كودك :

منظور از مقوي كردن ، اضافه كردن برخي از مواد غذائي به غذاي كودك است تا بتوان به ويژه در زماني كه كودك دچار تاّ خير رشد شده است انرژي مورد نياز كودك را تاّ مين كند .

*اضافه كردن موادي مانند روغن يا كره به غذاي كودك باعث :

-افزايش انرژي موجود در غذا

-نرمي غذا و بلع راحت آن

-رساندن ويتامينهاي محلول در چربي به كودك ميشود .

منظور از مغذي كردن غذاي كودك ، اضافه كردن موادي كه علاوه بر انرژي ، پروتئين ، ويتامين و املاح آن را تاّ مين نمايد بدين منظور توصيه مي شود :

-حتي الا مكان مقداري گوشت به غذاي كودك اضافه كنيد .

-اضافه كردن نخود لوبيا و عدس كه كاملا پخته و له شده باشد

-افزودن تخم مرغ به غذاي كودك نيز ميتواند پروتئين غذاي كودك را بيشتر كند .

-استفاده از سبزيجات برگ سبز و نارنجي رنگ براي تهيه غذاي كودك

-استفاده از آرد غلات جوانه زده براي طبخ سوپ

-اضافه كردن عصاره استخوان قلم گوسفند يا گاو به غذاي كودك

تغذيه با شير مادر :

مزاياي تغذيه با شير مادر :

(1) بهترين و كاملترين غذا براي تمام شير خوران

(2) استريل بودن

(3) محافظت كودك در برابر بيماريها

(4) آماده و قابل دسترس

(5) رايگان

(6) ايجاد پيوند عاطفي ميان مادر و كودك

(7) كمك به فاصله گذاري بين تولد ها

چگونگي تغذيه با شير مادر :

بهترين زمان براي شروع تغذيه 1 تا 2 ساعت بعد از زايمان است . شير اوليه آغوز نام دارد

و غليظ و زرد رنگ بوده و مقدار پروتئين و چربي و برخي مواد غذائي آن بيشتر از شيري است كه بعد از آن توليد ميشودو باعث بالا رفتن ايمني كودك در مقابل بيماريها مي شود .

نحوه صحيح شير دهي :

در موقع شير دادن كودك بايد روبروي مادر و صورتش نزديك پستان مادر قرار گيرد وچانه او به پستان چسبيده و مادر پستان را طوري بگيرد كه انگشت شست در بالا و 4 انگشت ديگر در زير پستان قرار گيرد بطوريكه نوك پستان و هاله اطراف براحتي در دهان شير خوار قرار گيرد و مواظب باشد تا سوراخهاي بيني كودك مسدود نگردد.

نشانه هاي وضعيت درست شير خوردن :

-بدن كودك روبروي مادر ودر تماس نزديك با بدن اوست .

-سر كودك بطور مستقيم و در امتداد بدن اوست .

- صورت شير خوار روبروي پستان مادر قرار دارد .

- چانه كودك به پستان چسبيده است .

- لب پائيني به طرف خارج بر گشته است .

- قسمت بيشتري از هاله پستان در بالاي لب بالا و قسمت بسيار كمي از هاله زير لب پائيني ديده مي شود .

- مكيدنها كند و عميق است .

- صداي قورت دادن شير به خوبي شنيده مي شود .

- كودك وقتي احساس مي كند كه سير شده است خودش پستان را رها مي كند و نوك پستان در اين حالت كشيده تر و بلد تر از معمول است .

- مادر هيچ گونه دردي در هنگام شير دادن احساس نمي كند .

نشانه هاي وضعيت نادرست شير خوردن :

-بدن كودك چرخيده است و روبروي بدن مادر و در تماس نزديك با بدن او نيست .

-سر كودك

چرخيده و يا به جلو خم شده است .

-چانه كودك از پستان دور است .

- دهان كودك بسته است .

- لبها به طرف جلو متوجه شده اند .

- قسمت زيادي از هاله بالا و پائين پستان خصوصاّ در زير لب پائيني ديده مي شود .

- مكبدنها سطحي وتند است .

- صداي قورت دادن شير شنيده نمي شود ، بلكه صداي ملچ ملچ به گوش مي رسد .

- كودك به دليل نخوردن شير كافي گريه مي كند و دفعه بعد ممكن است از گرفتن پستان خودداري كند .

- وقتي پستان را رها مي كند نوك پستان صاف است و ممكن است خطي در سر تا سر آن ديده شود

- مادر هنگام شير دادن احساس درد مي كند .

نكات مهم در شير دهي :

(1)در هفته هاي اول شيردهي بايد از هر دو پستان به شير خوار شير داد تا سبب تحريك توليد شير شود ، در هفته هاي بعد بر حسب ميل و نياز شير خوار مي توان از يك يا هر دو پستان به تناوب استفاده كرد .

(2)شاخص ناكافي بودن شير مادر در ماههاي اول بعد از تولد افزايش وزن كمتر از 500گرم در ماه است و منحني رشد بهتر از هر چيز ديگري وضع تغذيه وكافي بودن شير را نشان مي دهد و نيز كمتر از 6كهنه تر در 24 ساعت نمايانگر كافي نبودن شير مادر مي باشد .

(3)در زمان حاملگي در ماههاي اول قطع شير دهي ضروري نيست و هيچ خطري براي جنين ندارد ، اما بايد توجه داشت كه مادر حامله اي كه شير هم ميدهد به غذاي اضافي نياز دارد .حاملگي مجدد

براي مادري كه شير مي دهد اصلاّ خوب نيست و علاوه بر عوارض جسمي براي مادر وكودك باعث مي شود مادر نتواند شير خوار خود را به صورت كافي شير دهد .

(4)تغذيه شير خوار در شب باعث پيشگيري از بارداري مي شود .

(5)كودك بايستي تا پايان 2 سالگي با شير مادر تغذيه شود .

(6)قطع شير مادر بايستي به صورت تدريجي صورت گرفته و به غذاي كودك بيشتر توجه شود .

مشكلات شير دهي وراه حل آنها:

1-نوك پستان صاف يا فرو رفته :

در اين مادران بايد اطمينان حاصل كرد كه وضعيت شير خوردن كودك درست است ،سعي شود كه شير خوار مقدار كافي از نوك پستان و هاله اطراف آن را در دهان دارد ،تحريك نوك پستان قبل از شروع شير دهي باعث برجسته شدن نوك آن مي شود و با مكيدن توسط كودك بزرگتر مي شود ،در صورت عدم موفقيت مادر براي چند وعده يا چند روزشير را بدوشد و آنرا با فنجان يا قاشق به شير خوار بدهد وقتي شير خوار بزرگتر شد پستان گرفتن برايش آسانتر خواهد بود .

2-نوك پستان دراز :

در اين حالت شير خوار فقط نوك پستان را مي مكد و به ذخاير اصلي شير كه زير هاله قهوه اي رنگ قرار دارند فشار وارد نمي شود ، به مادراني كه اين مشكل را دارند بايد كمك كرد تا شير خوار مقدار كافي از هاله قهوه اي رنگ را در دهانش بگيرد .

3-احتقان پستان :

در احتقان پستانها متورم و درد ناك مي شوند و رگهاي سطحي آن پيدا و آبي رنگ هستند ، پستانها پر هستند مقداري از آن بعلت شير و

مقداري به دليل افزايش مايع لنف و خون است .

علت آن توليد شير زياد و خصوصاّ بلافاصله پس از زايمان ،پر شدن پستانها و سينه نگذاشتن طفل

*درمان احتقان :

-شير خوار را بطور مكرر به سينه بگذارد .

-بهترين كار خارج كردن شير از پستان از طريق مكيدن شير خوار و يا دوشيدن با دست است .

-اگر شير خوار نوك پستان و هاله آن را به سختي به دهان مي گذارد ابتدا مقداري از شير ،دوشيده شده تا شير خوار نوك پستان را به راحتي به دهان بگذارد .

-بعد از تغذيه شير خوار چند تكه يخ را در درون يك دستمال تميز قرار دهد و يا با استفاده از پارچه تميزي كه در آب خيلي سرد خيس شده باشد كمپرس آب سرد انجام دهد كه اين امر به كاهش ورم پستان كمك مي كند .

4-زخم و شقاق پستان :

در بيشتر موارد وضعيت نادرست مكيدن ،شستشوي زياد پستان با صابون و خشك كردن آن با حوله كثيف ،برفك ،كرمهاو محلولها مي تواند باعث زخم نوك پستان گردد .درمان آن ،گذاشتن يك قطره شير روي پستان و خشك شدن آن در معرض هوا ونور خورشيد ،درمان برفك دهان نوزاد ،طولاني

بودن زمان مكيدن شير خوار تا تخليه كامل پستان ،و مهمتر از همه اصلاح وضعيت شير دهي ميباشد .

5- تورم پستان همراه با درد وتب :

زماني كه احتقان پستان به سرعت درمان نشود ،شير در پستان كامل تخليه نگردد ،ميكروب از راه زخم نوك پستان وارد شده و ايجاد ماستيت ميكند كه باعث دردناك شدن فوق العاده ،تورم ،قرمزي وگرمي پستان و داشتن تب مي شود .جهت درمان اين مادران

به پزشك ارجاع داده و موارد زير را به مادر آموزش دهيد :

-مهمترين درمان خارج كردن شير از پستان

-شير خوار بطور مكرر تغذيه شود چون عفونت خارج از مجراي شير است ووارد بدن طفل نمي شود .

-شروع تغذيه از پستان سالم باشد و سپس از پستان مبتلا ادامه يابد .

-در صورت عدم تمايل مادر مي توان شير را دوشيد .

-استفاده از حوله گرم قبل از شير دهي و كمپرس سرد بعد از شير دهي

6-آبسه پستان :

جمع شدن چرك در قسمتي از پستان را گويند كه پستان متورم و درد ناك بوده و موقع لمس پر از مايع به نظر مي رسد . علت آن عدم درمان ماستيت ميباشد .

درمان :ارجاع به پزشك و دادن آموزش كليه موارد مربوط به ماستيت ،در صورت سرباز كردن آبسه به مدت 2 تا 3 روز شير آن دوشيده و دور ريخته شود .

تغذيه تكميلي :

شير مادر تا پايان 6 ماهگي به تنهائي و بدون اضافه كردن هر نوع غذاي كمكي براي رشد طبيعي شير خوار كافي است . بعد از6 ماهگي علاوه بر شير ، بايد غذاهاي نيمه جامد را نيز براي او شروع كرد .مناسبترين غذا ها :

-در حجم كم انرژي زياد داشته ( مانند چربيها ، شكر ، غلات )

-نرم بوده و به آساني هضم شوند.

-تازه و بدون آلودگي بوده و پاكيزه و بهداشتي تهيه شوند .

-در دسترس ، ارزان و از منابع غذائي محلي قابل تهيه باشند .

سن شروع غذاهاي كمكي :

هفته اول ماه هفتم تولد كودك ، اما در صورت رشد نا مناسب مي توان زودتر شروع كرد .

توصيه هاي كلي :

-مواد غذائي را چه

از نظر مقدار و چه از نظر نوع ، كم كم به رژيم غذائي شير خوار اضافه كنيد

- از يك نوع غذاي ساده شروع كنيد وكم كم مخلوطي از چند نوع غذا به او بدهيد .

- از مقدار كم (يك قاشق مربا خوري )در هر وعده شروع ودر وعده هاي بعد آن را زياد كنيد .

- بين اضافه كردن مواد غذائي مختلف حدود 5 تا 7روز فاصله بگذاريد .

- اولين غذائي را كه مي خواهيد به كودك بدهيد ، كمي غليظتر از شير تهيه كنيد و سپس كم كم غذاهاي نيمه جامد وجامد بدهيد .

- غذا را با قاشق و مواد غذائي را با آبكي را با ليوان به شير خوار بدهيد .

- هنگام دادن غذاهاي نيمه جامد و جامد ، شير خوار را در وضعيت نشسته قرار دهيد .

- غذاي شير خوار را به مقدار كم و براي يك وعده تهيه كنيد .

- در صورت باقي ماندن غذا ، مي توانيد آن را به مدت 24ساعت در يخچال نگهداري كنيد ، در غير اين صورت آنرا در فريزر بگذاريد .

- غذاي نگهداري شده را فقط به مقدار مصرف يك وعده كاملاّ داغ كنيد و پس از خنك كردن به كودك بدهيد .

- **ترتيب دادن غذاي كمكي به كودك :

- هفته اول : فرني آرد برنج

- هفته دوم : فرني آرد برنج ، شير برنج و يا حريره بادام

- هفته سوم : پوره سبزيها (سيب زميني ،هويج ، نخود فرنگي )

- هفته چهارم: سوپ گوشت و سبزي

- هفته پنجم : زرده تخم مرغ آب پز سفت شده

- هفته ششم : سوپ داراي جوانه غلات و

يا حبوبات

- هفته هفتم : آب ميوه

- از ماه نهم تا دوازدهم ميتوان فرني ، حريره بادام ، زرده تخم مرغ ، سوپ گوشت همراه با

سبزي ها . غلات و حبو بات ،ماست ،كته نرم همراه با آب گوشت و غيره به كودك داد.

نكات لازم :

(1) بعد از شروع غذاي كمكي ، به كودك آب سالم و بهداشتي بدهيد .

(2)قبل از يك سالگي ،تا آنجا كه ممكن باشد ، شكر ، نمك و ادويه به غذاي كودك اضافه نكنيد .

(3)به غذاي كودكان كم وزن 1 تا 2 قاشق مربا خوري روغن نباتي يا كره اضافه كنيد .

(4)توصيه مي شود آب مركبات ، آخرين آب ميوه اي باشد كه به كودك مي دهيد .

(5)از روز 15 تولد مي توانيد قطره آ-د يا مولتي ويتامين (25قطره )و همزمان با شروع تغذيه تكميلي قطره آهن (15 قطره )به ترتيب زير بدهيد :

-براي كليه شير خواراني كه با وزن طبيعي متولد مي شوند از پايان 6 ماهگي و يا همزمان با شروع تغذيه كمكي تا پايان 2 سالگي داده شود .

-براي كليه شير خوراني كه با وزن كمتر از 2500 گرم متولد مي شوند از هر زمان كه وزن آنها به دو برابر وزن تولدشان رسيد تا پايان 2 سالگي داده شود .

-قطره آهن را بين دو وعده شير مادر ودر عقب دهان كودك چكانده وسپس مقداري آب به او بدهند تا از تيره شدن رنگ دندانها جلوگيري شود .

- دادن مواد غذائي حاوي ويتامين ث مانندميوه ها و آب ميوه به ويژه مركبات موجب افزايش جذب آهن مي شوند .

(6)قبل از يكسالگي از دادن اسفناج ، عسل و

سفيده تخم مرغ خودداري كنيد .

(7)هرگز به زور به كودك غذا ندهيد .

تغذيه كودك 1 تا 5 سال :

شير خواران از يك سالگي به بعد ،علاوه بر غذاهائي كه خوردنشان را در سال اول زندگي ياد

گرفته اند بايد از غذاي سفره خانواده نيز استفاده كنند .اين كودكان رشد سريع دارند و مقاومت كافي در مقابل بسياري از بيماريها را هم ندارند و دندانهايشان نيز كامل نشده است . بنابر اين بايد در غذا دادن به آنها ،دو شرط اساسي زير را رعايت كرد :

-غذاهايشان كم حجم ،پر انرژي و زود هضم باشد .

-به دفعات زياد در اختيار آنان قرار داده شود .

تغذيه كودك 1 تا 2 سال :

-علاوه بر استفاده از شير مادر ، 5 تا 6 بار در شبانه روز به او غذا بدهيد .

-غلاتي كه كودك قدرت جويدن آنها را دارد مانند برنج به صورت كته هاي مختلف مخلوط با سبزيها

حبوبات و گوشتهاي نرم به او بدهيد .

-اگر كودك هر روز از سبزيهاي تازه استفاده مي كند ، لازم نيست كه هر روز ميوه هم بخورد .

-اگر كودك مبتلا به يبوست است در تهيه سوپ او ،علاوه بر سبزيها از برگه هلو ،زرد آلو و آلو به مقدار كم استفاده كنيد .

-غذاي كودك را تميز و كاملاّ پخته تهيه كنيد و پس از خنك كردن به او بدهيد .

-باقيمانده غذا را در يخچال و يا فريزر نگهداري كنيد.

-به غذاي كودك كمي روغن مايع يا كره اضافه كنيد .

-فلفل ،ادويه وچاشنيهاي تند را به غذاي كودك اضافه نكنيد .

تغذيه كودك 3 تا 5 سال :

-مهمترين وعده غذاي كودك ، صبحانه اوست لذا بايد به

صبحانه كودك توجه كرد .

-با منتظر گذاشتن كودك براي صرف شام با ساير اعضاي خانواده ،امكان دارد كودك به خواب رود ،بنابر اين شام كودك را در ساعتهاي آخر روز وقبل از شام خانواده به او بدهيد .

-در حين غذا خوردن نمي توان از كودك انتظار داشت كه حتماّ بدون حركت بنشيند ، لذا بهتر است به كودكان اجازه دهيد در حين غذا خوردن از جا بلند شود و بعد از كمي حركت و بازي به غذا خوردن خود ادامه دهد .

-بهتر است غذا خوردن كودك ،زمان و محل معيني داشته باشد و براي غذا دادن به كودك از ظرف جداگانه اي استفاده شود تا معلوم شود كه كودك چه مقدار از غذاي خود را خورده است .

-كودك را مجبور به غذا خوردن نكنيد بلكه در هر وعده اصلي غذا ، مقدار غذائي كه مناسب او است در برابرش بگذاريد . اگر كودك خودداري كرد ،بدون تعريف كردن از غذا يا اصرار به كودك ، آ نرا بر داريد و تا وعده بعدي چيزي به او ندهيد ،بتدريج كودك به خوردن غذا تمايل پيدا مي كند .

بچه هاي بدغذا

منبع:عياران

بدغذايي كودكان مشكل مشترك بسياري از پدر و مادرهايي است كه نگران نرسيدن مواد غذايي لازم و كافي به فرزندانشان هستند. ك____ودكاني كه با وسواس و ديرپسندي غذا مي خورند به ? گ____روه تقسيم مي شوند:

• عده اي ميل ندارند غذاهاي ناآشنا را تست كنند .

• عده اي ديگر حتي با خوردن بسياري از غذاهاي معمولي مشكل دارند .

كودكاني كه به امتحان غذاهاي جديد تمايل ندارند و به عبارت ديگر نوگريز هستند، معمولاً به درجات

بالاتري از اضطراب دچارند. اغلب مادران اين بچه ها هم ميل چنداني به امتحان غذاهاي جديد ندارند. محققان معتقدند كه اين نوگريزي غذايي،يا يك ويژگي شخصيتي نسبتاً ثابت است و يا تا حدودي جزو خصيصه هاي طبيعي دوران كودكي است كه كودكان با بزرگ شدن و مواجهه با غذاهاي متنوع از آن دست برميدارند، اما گروه ديگر،مشكل پسندان هستند كه نسبت به خوردن بسياري از غذاهاي آشنا هم بي ميلند. معمولاً اين ويژگي از خصوصيات شخصيتي آنها نيست و با افزايش تجارب زندگي امكان تعديل آن وجود دارد.مشكل پسندي در غذا ميتواند بازتابي از يك دلزدگي و بي علاقگي ديرين نسبت به غذا باشد. خوارشدن غذا نزد اين گروه مي تواند مقاومتي در برابر تلاشهاي كنترل كننده والدين تلقي شود. اين دسته كودكان معمولاً مادراني دارند كه احساس ميكنند زمان كافي براي صرف غذاي كامل ندارند و در رژيم غذايي شان مواد غذايي گياهي به اندازه كافي وجود ندارد.

پدر و مادرها نبايد تصور كنند كه با افزايش سن كودكان،عادت بدغذايي از سر آنها مي افتد. از سنين 2 و 3 سالگي تا 8 سالگي،تعداد غذاهايي كه كودك به خوردن آنها تمايل ندارد، تغيير نمي كند.در واقع، غذاهاي جديد در سنين پايين تر بسيار راحت تر از سنين 4 تا 8 سالگي پذيرفته ميشوند.پس با گمان اينكه فرزندانتان هنوز خيلي كوچك هستند، نبايد آنها را از خوردن گستره وسيعي از غذاها بازداريد. براي اين كه بتوانيد عادت خوب خوردن را در فرزندتان پايه گذاري كنيد، بايد، غذاهاي سالم گوناگوني براي او آماده كنيد. شگفت آور اين كه نوزادان معمولاً سبزيها و موادغذايي گياهي بيشتري نسبت به

كودكان نوپا دريافت مي كنند. همين طور كه نوزاد بزرگتر مي شود، ميزان سبزيهاي دريافتي او نيز بسته به علايق مادر و ساير افراد خانواده دستخوش تغيير مي شود. اگر تهيه سبزيها دشوار و زمان بر باشد و يا مورد علاقه ديگر اعضاي خانواده نباشد، از چرخه غذايي حذف مي شود. در نتيجه مصرف برخي غذاهاي ضروري براي كودك محدود و محدودتر مي شود. يافتن راههاي سريع طبخ و آماده سازي سبزيها براي همه سودمند است و بايد به عنوان اولويت در برنامه و رژيم غذايي قرار گيرد.

براي اينكه بتوانيد ذائقه كودكتان را نسبت به غذاهاي متنوع علاقه مند كنيد، بايد به او نشان دهيد كه چقدر از خوردن غذاهاي سالم و گوناگون لذت مي بريد. كودكان معمولاً غذاهايي را انتخاب مي كنند كه نزديكانشان آن غذاها را با شور و شوق مي خورند. مادراني كه در سكوت محض و بدون هيچ توضيحي به كودك غذا مي دهند، نسبت به آنها كه با شور و شوق و علاقه به كودك غذا ميدهند، اثر بسيار كمتري بر نوع تغذيه فرزندشان دارند. براي اينكه بتوانيد اخلاق بد غذايي را كاهش دهيد، هرگز غذا خوردن را به صحنه جنگ قدرت تبديل نكنيد، پزشكان و متخصصان تغذيه معتقدند پيامد چنين رفتار خشك و كنترل مآبانه اي باعث تشديد بدغذايي خواهد بود.

در زمينه تغذيه كودك كمي با او راه بياييد. بهتر است والدين و پرستار تصميم بگيرند چه غذايي و در چه زماني صرف شود و از سوي ديگر به كودك نيز چنين اجازه اي داده شود كه خودش تصميم بگيرد چه اندازه غذا بخورد. به اين ترتيب،

كودك ياد مي گيرد چگونه به پيامهاي گرسنگي داخلي بدن، براي خوردن مقدار مورد نيازش پاسخ دهد. قانون بايد ته بشقابت را پاك كني را كنار بگذاريد. با به كار بستن همه اين تدابير و كمي بردباري مي توانيد اميدوار باشيد كه بر بدغذايي فرزندتان غلبه خواهيد كرد.

اصول تغذيه در شير دهى

يكى از مسائل شايع زنان افزايش وزن در دوران پس از زايمان است كه به تغذيه نادرست در دوران باردارى و شيردهى مربوط مى شود.كاهش مصرف كالرى به دنبال افزايش دريافت آن مهم ترين علتى است كه موجب مى شود اكثر خانم ها پس از زايمان دچار اضافه وزن شوند و تناسب اندام خود را از دست بدهند، لذا آگاهى از نحوه تغذيه در اين دوران از اهميت ويژه اى برخوردار است.به طور كلى نياز پايه بدن مادر در دوران شيردهى 2700كيلوكالرى است كه تنها روزى 300تا 500كالرى نسبت به ميزان آن در دوران باردارى بالا مى رود.ميزان كلسيم مورد نياز در دوران شيردهى برابر با زمان باردارى و معادل 1000ميلى گرم است.ميزان پروتئين نيز به ازاى هر كيلو گرم وزن بدن 3 تا 4 گرم افزايش مى يابد و به ميزان70 گرم در روز مى رسد.

عمده مواد مغذى ديگر كه بايستى در اين زمان مصرف شود، عبارتند از: ويتامين A، D، E، K، C و ويتامين هاى گروه B، آهن و اسيد فوليك.با مصرف روزانه ?-? ليوان شير كم چرب، يك عدد تخم مرغ، 180تا 300گرم گوشت و حبوبات، 6-5ليوان سبزيجات تازه به ويژه سبزى هاى برگ سبز نظير كاهو، اسفناج، كلم و كرفس، 6 تا 8 ليوان آب يا آبميوه طبيعى، 5 واحد ميوه

تازه و متنوع مى توان از بروز كمبود مواد ضرورى در بدن مادر جلوگيرى و ذخاير كافى در بدن وى ايجاد كرد تا شير كافى و مغذى براى رشد و تكامل نوزاد فراهم شود.اقدام به كاهش وزن در اين دوران بايستى بيشتر براساس افزايش تحرك باشد تا كم خورى. در اين دوره بايستى از انجام رژيم هاى سخت و طاقت فرسا به خصوص انواعى كه در هر روز استفاده از يك نوع ماده غذايى توصيه مى شود، خوددارى گردد ولى متاسفانه برخى مادران براى كاستن وزن خود از اين رژيم ها پيروى مى كنند و ناآگاهانه سلامت نوزاد خود را به خطر مى اندازند. اين رژيم ها علاوه بر تاثيرات منفى كه بر روى سلامت دارد، درصد بازگشت بالايى داشته و فرد را ظرف مدت كوتاه به وزن قبل برمى گردانند.بنابراين توصيه مى شود در دوران شيردهى به انجام فعاليت هاى ورزشى بيشتر توجه شود.انجام نرمش و حركات كششى ? ساعت پس از زايمان طبيعى و يك روز بعد از زايمان سزارين امكان پذير بوده و نقش مهمى در كاهش وزن مادر خواهد داشت.

تاثير تغذيه مادران بر عمر فرزندان

منبع:www.urmiacity.com

تغذيه در دوران حاملگي مي تواند 50 درصد به طول عمر فرزند اضافه كند. اين موضوع حداقل در موش ها به اثبات رسيده است.

به گزارش رويتر دانشمندان دانشگاه كمبريج در انگليس گفتند اين امر ممكن است در مورد انسان نيز صدق كند.

«سوزان اوزانه» گفت ما نشان داده ايم كه دستكاري هاي جزيي در رژيم غذايي دوران بارداري مي تواند طول عمر موش هاي به دنيا آمده را بيش از 50 درصد اضافه كند.

وي گفت تحقيقات ما

نشان داده است كه بدي تغذيه در دوران حاملگي مي تواند بر رشد جنين و طول عمر آن در دوران حيات تاثير فراواني بگذارد. اين تحقيق همچنين نشان داد تغذيه بعد از تولد تاثير بيشتري بر طول عمر دارد. موش هايي كه غذاي داراي پروتئين بيشتر رژيم غذايي شبيه جهان غرب داشتند.طول عمرشان كمتر از موش هايي بود كه تحت رژيم غذايي سالمتري قرار گرفته بودند.

توصيه هاي تغذيه اي براي بچه هاي سنين مدرسه

نويسنده:پريچهر سليماني نائيني

منبع:www.nedayemoshaver.com

از انواع مختلف سبزيجات تازه و متنوع ( سبزيجات با رنگ سبز تيره و زرد رنگ به طور متوسط 5 – 3 سهم در روز استفاده كنيد ، زيرا سبزيجات سرشار از ويتامين ها و مواد معدني هستند كه براي رشد كودكان بسيار لازم و ضروري است.

روزانه به طور متوسط 4 – 2 سهم از ميوه هاي تازه و متنوع مصرف كنيد و در خوردن شربتها و آب ميوه هايي كه به روش تجاري تهيه ميشوند زياده روي نكنيد.

از ميوه هاي تازه كه حاوي ويتامين C هستند بخصوص مركبات ، خربزه ، انگور، آلوچه و توت فرنگي بيشتر استفاده كنيد.

ميزان آهن مورد نياز در بچه هاي سنين مدرسه 12 – 10 ميليگرم در روز است كه در اين سنين خوردن غذاهاي آهن دار شامل گوشت ، مرغ ، ماهي ، حبوبات ، دانه ها و مغزها توصيه ميشود كه براي رشد و نمو و رشد قدي بسيار لازم و ضروري است. ميزان كلسيم مورد نياز بچه هاي سنين مدرسه 800 ميلي گرم در روز است كه در اين سنين براي دريافت كافي Ca ، مصرف غذاهاي حاوي كلسيم شامل :

شير ، ماست ، پنير ، ميوه هاي خشك و حبوباتي از قبيل ماش توصيه ميشود كه براي رشد و نمو استخوانها بسيار لازم و ضروري است .

همچنين دريافت كافي كلسيم از بروز پوكي استخوان و نرمي استخوان در بزرگسالي و سالمندي جلوگيري ميكند .

توصيه ميشود :تهيه ميان وعده هاي غذايي در مدارس ، از قبيل نان ، پنير، خرما ، گردو ، ميوه ها و شير استفاده شود.

تغذيه در سلامتي بچه ها اهميت بسياري دارد. تغذيه خوب ميتواند از بيماريهايي مثل بيماري قلبي ،پوكي استخوان ، ديابت و چاقي پيشگيري كند ، همچنين استفاده از يك الگوي غذايي مناسب در دوران رشد سلامتي جسماني بچه ها را تضمين مي كند.

به همين منظور توصيه هايي به خانواده ها جهت تهيه غذاي بچه هاي سنين مدرسه پيشنهاد ميشود.

5 گروه اصلي غذايي را در مقادير مناسب در برنامه غذايي روزانه آنها بگنجانيد :

گوشت و جانشين هاي گوشت

شير و فراورده هاي لبني

نان و غلات

ميوه

سبزيجات

:: سعي كنيد غذاي مصرفي بچه ها با فعاليت فيزيكي آنها هماهنگ باشد.

:: با خوردن غذاهاي كم چرب و كم كربوهيدرات كالري كمتري دريافت كنيد.

:: در رژيم غذايي ، از غلات كامل و انواع نان هاي سبوس دار، براي افزايش فيبر استفاده كنيد.

:: مصرف غذا هاي پر چرب ، چربي هاي حيواني و روغنهاي جامد را محدود كنيد.

:: از غذاهاي كم چرب مثل گوشت بي چربي ، ماكيان بدون پوست، ماهي ، لوبيا و نخود استفاده كنيد

:: فرآورده هاي لبني پاستوريزه و كم چرب مصرف كنيد.

:: به برچسب غذايي براي آگاهي از ميزان چربي ، قند و سديم موجود در

آنها توجه كنيد .

:: نمك و سديم را در رژيم غذايي خود در حد اعتدال حفظ كنيد و از نمك در هنگام پخت غذا و سر سفره كمتر استفاده كنيد.

:: از غذاهاي آماده مثل تن ماهي ، سوسيس ، كالباس ، رب گوجه ، سس گوجه كه محتوي مقدار زيادي سديم است ، كمتر استفاده كنيد .

:: بچه هايي كه در سنين مدرسه هستند بايد روزانه 3 – 2 سهم از محصولات لبني شامل : شير ، ماس و پنير استفاده كنند تا پروتئين ، ويتامين C و املاح كافي به بدنشان برسد

ارتباط عاطفي همراه با غذا

شير مادر بهترين و كامل ترين غذا براي نوزادان و شيرخواران تا پايان 2سالگي است. به طوري كه تغذيه انحصاري با شيرمادر از بدو تولد تا پايان6ماهگي و سپس ادامه آن همراه با تغذيه تكميلي تا 2 سالگي منجر به رشد و تكامل كودك مي شود.مزاياي شير مادر از جنبه هاي مختلفي قابل بررسي است جنبه هايي چون فوايد مربوط به كودك و مادر، فوايد اقتصادي، اجتماعي و ...

مزاياي مربوط به كودك

در دوره هاي مختلف رشد و تكاملي كودك براساس نياز شيرخوار تركيبات شير مادر تغييراتي پيدا مي كند. به عنوان مثال در روزهاي اول پس از تولد كه بدن نوزاد هنوز سيستم ايمني ضعيفي داشته و پادتن هاي لازم را جهت مبارزه با ميكروب هاي بيروني ندارد، در اين دوران شيرمادر با شرايط كودك تطبيق پيدا كرده زرد رنگ و غليظ تر است كه آغوز (كلستروم يا ماك) ناميده مي شود كه اولين و بهترين واكسن براي حفاظت كودك بر ضد بيماري هاي عفوني است. دكتر علي رمضان خاني معاون

بهداشتي دانشگاه شهيد بهشتي از ديگر فوايد شيرمادر مي گويد: كاهش مرگ و مير نوزادان در اثر بيماري هاي اسهالي، كاهش ابتلا به پنوموني و عفونت هاي گوش مياني و عفونت هاي حاد تنفسي، كاهش ابتلا به آسم، آلرژي و اگزما، عدم نياز به دادن آب و قند حتي در مكان هاي گرم و خشك، عدم پرخوري شيرخوار و چاق نشدن وي در نتيجه اختلاف در تركيب چربي شير مادر، ماده اي سهل الهضم براي شيرخواران بيمار، هضم و جذب راحت تر چربي و پروتئين شيرمادر، ارضاي غريزه مكيدن كودك، جذب بهتر آهن شيرمادر و... .

مزاياي مربوط به مادر

تحقيقات مشخص كرده اند تغذيه انحصاري با شيرمادر فوايد متعددي براي خود مادر در بردارد. در رابطه با برخي از اين فوايد دكتر رمضان خاني مي گويد: تغذيه انحصاري و مكرر شيرخوار با شير مادر منجر به پيشگيري از حاملگي زودرس، برگشت سريع تر رحم به حالت اوليه، كاهش احتمال ابتلا به سرطان پستان و تخمدان، بهبود وضعيت روحي عاطفي مادر، برگشت سريع تر وزن مادر به حالت اوليه مي شود.

مزاياي اقتصادي _ اجتماعي شيرمادر

بنابر اظهارات معاون بهداشتي دانشگاه شهيد بهشتي فوايد تغذيه با شيرمادر از جنبه هاي مختلف اجتماعي _ اقتصادي شامل موارد زير است:

1- كاهش هزينه ها به طوري كه تغذيه با شيرمادر موجب افزايش نياز تغذيه مادر در دوران شيردهي مي شود افزايشي كه به مراتب ارزان تر از هزينه خريد شيرخشك و غذاهاي آماده اي است كه براي شيرخواران محروم از شيرمادر استفاده مي شود. از سويي ديگر شيرمادر در مقايسه با ساير شيرها منجر به بيماري كمتر در كودكان مي شود

در نتيجه هزينه درمان كاهش پيدا مي كند. و علاوه بر اين در بيمارستان هايي كه هم اتاقي كودك و مادر رعايت مي شود عفونت و همه گير شدن بيماري كمتر اتفاق افتاده و در نتيجه مجدداً هزينه ها كاهش پيدا مي كند.

2 - تغذيه با شيرمادر علاوه بر كمك به رشد و تكامل كودك از خروج ارز به خارج از كشور جهت واردات شيرخشك جلوگيري مي كند.

3- تغذيه انحصاري با شير مادر ارتباط مستقيم در كنترل جمعيت و تنظيم خانواده دارد بنابراين در صورت تغذيه شيرخواران با شير مادر امكانات اقتصادي كمتري به اين امر اختصاص داده مي شود.

جنبه هاي ايمني شير مادر

سيستم ايمني نوزادان در بدو تولد ضعيف است بنابراين مستعد عفونت هاي مختلف هستند اما شير مادر به جهت دارا بودن اجزاي فعال سيستم ايمني در محافظت كودك نقشي مؤثر ايفا مي كند از جمله ايمونوگلوبولين ها A، G و M.

نحوه شير دادن در شرايط خاص

تغذيه نوزاد از ساعات اوليه پس از تولد بايد شروع شود و تعداد دفعات آن در طول شبانه روز براساس نياز شيرخوار تنظيم شود چرا كه تعداد دفعات در نوزادان مختلف، متفاوت است. برخي شيرخواران تند و برخي شيرخواران كند تغذيه مي كنند.:

تغذيه با شير مادر پس از عمل سزارين

در افراد سزاريني نوع ضد دردي كه مادر در طي عمل دريافت كرده است در زمان اولين تغذيه نوزاد با شير مادر تأثيرگذار است. در اين راستا بنابر اظهارات معاون بهداشتي دانشگاه شهيد بهشتي در بي حسي نخاعي مادر مي تواند با كمك كاركنان بيمارستان نوزادش را در اتاق ريكاوري شير

دهد اما در پي بيهوشي عمومي مادر با كمك اطرافيان يك يا دو ساعت پس از ماندن در اتاق ريكاوري مي تواند شيردهي را آغاز كند. در سزارين مادر مي تواند دراز كشيده در تخت به نوازد شير دهد و يا در حالت نشسته روي تخت درحالي كه بالشي را با عنوان محافظ در پشت و بازوهايش قرار داده و يك بالش روي پاها كه نوزاد روي آن قرار مي گيرد شيرخوار را تغذيه كند.

تغذيه در دو قلويي

در تغذيه با شير مادر يكي از مسائل مهم، تغذيه در چند قلويي هاست. در تغذيه نوزادان دوقلو با شير مادر رعايت نكاتي ضروري است ؛ تغذيه مناسب و متعادل مادر (حدود 500تا 1000كالري اضافي)، تكرار و استمرار شيردهي، تغذيه دوقلوها به طور جداگانه در روزهاي اول به دليل سادگي اين روش براي مادر هر چند كه در اين حالت زمان شيردهي دو برابر مي شود. در رابطه با سه قلويي ابتدا يك پستان براي هر بچه و سپس بچه سوم از هر دو پستان تغذيه شود اما هميشه يك نوزاد آخرين نفر نباشد، در صورتي كه با تمام تلاش ها شير مادر كافي نباشد و نياز به شير كمكي باشد هر دو نوزاد تا حد امكان از شير مادر تغذيه شوند آنگاه شير كمكي با فنجان يا قاشق به هر دو نوزاد خورانده شود. در اين مورد نبايد يك نوزاد با شيرمادر و نوزاد ديگري با شيرخشك تغذيه شود.

نوزادان كم وزن

نوزادان كم وزن اصولاً به صورت نارس متولد مي شوند. در صورتي كه زنده متولد شوند براي ادامه حيات نياز به تغذيه دارد. اين

كه چه نوع تغذيه اي براي آنها مناسب است بايد گفته شود كه شيرمادر نوزاد نارس با شيرمادر نوزاد رسيده متفاوت است ولي با اين وجود براي نوزادان نارس و كم وزن شيرمادر خود آن نوزاد مناسب تر است. چرا كه در شير اين مادران موادي وجود دارد كه براي سيستم بدني نوزاد نارس متناسب است به عنوان مثال منيزيوم، آهن، چربي، پروتئين، شيرمادران نوزادان نارس بيشتر از شير مادران نوزادان رسيده است. چنانچه نوزادي با سن زير 34هفته حاملگي متولد شود به دليل عدم قدرت كافي نوزاد در مكيدن و عدم هماهنگي در عكس العمل هاي مكيدن و بلعيدن شير مادر را مي توان از طريق لوله داخل معده به نوزاد خوراند. اما چنانچه نوزاد بالاي 34هفته حاملگي متولد شود مستقيماً مي تواند از پستان مادر تغذيه شود و نيازي به استفاده از بطري نيست. در صورتي كه نوزاد زير 1600گرم وزن داشت باز هم از طريق لوله داخل معده شير را دريافت مي كند كه البته در اين حالت ابتدا بايد مادر شير خود را دوشيده و در مدت حداكثر 48ساعت مصرف كند. و اما اگر وزن نوزاد 1600گرم باشد با استفاده از فنجان تغذيه با شير مادر انجام مي شود و همچنين شيرخوار مي تواند شير را با مكيدن از پستان مادر دريافت كنند. كه البته در اين حالت ابتدا نوزاد كم وزن مدت كوتاهي شير مي خورد سپس مدت طولاني استراحت كرده و مجدداً شير مي خورد. در اين مورد مادر بايد اجازه دهد نوزاد استراحت كرده و سپس شيرخوردن را از سر بگيرد.

بعد رواني تغذيه شيرمادر

دكتر ابوالقاسم مهري

نژاد روان شناس و عضو هيأت علمي دانشگاه الزهرا مي گويد: چسبيدن به آغوش و فيزيك مادر يك نياز بنيادي بشر است، كه در 50سال اخير مشخص شده است ارضاء اين نياز از همان دوران طفوليت منجر مي شود كه فرد در بزرگسالي از لحاظ رواني به يك ثبات رواني رسيده و از آسيب هاي رواني مصون باشد تا جايي كه اين افراد اضطراب هاي كمتري را تجربه مي كنند و از لحاظ شخصيتي و رواني مقاوم تر هستند. شيرخوردن يكي از راه هاي مؤثر در ارضاي اين غريزه است.غريزه اي كه در صورت ارضا در دوران طفوليت منجر به اين مي شود كه ارتباطات عاطفي قوي بين مادر و فرزند شكل گيرد تا بدان جا كه حتي در بزرگسالي اين ارتباط استحكام بيشتري پيدا خواهد كرد. همچنين اين گروه از افراد در همه دوران زندگي احساس تنهايي كمتري داشته و مسائلي چون ترك والدين و سپردن به سراي سالمندان از سوي اين خانواده ها كمتر اتفاق مي افتد. در ادامه بحث اين روان شناس افزود: كودكاني كه سرد بزرگ شده و ارتباطات عاطفي كمتري بين آنها و مادر برقرار بوده در بزرگسالي اين الگو را بر جنس موافق و مخالف تعميم خواهند داد.و اما در پايان اين گزارش موضوع مهم و قابل ذكر احساس آرامش مادر است كه به هنگام شيرخوردن نوزاد در وي ايجاد مي شود.

نور آفتاب و كودكان

نويسنده:دكت__ر بتول رياضي

نور آفتاب براي سنتز ويتامين دي (D) در بدن انسان ضروري است. كودكان به لحاظ نياز بيشتربه ويتامين دي براي رشد استخوانها و دندانها در اثر كمبود آفتاب بيشتر مشكل پيدا مي كنند. پس

ضرورت دارد كه بطور متناوب در طول هفته در معرض نور مستقيم خورشيد قرار گيرند ولي اين نور آفتاب به دليل لطافت و ظرافت زياد پوست كودك ممكن است حساسيت شديد ايجاد كند قسمت عمده اشعه خورشيد براي پوست مضر است بنابراين به لحاظ حساسيت بيشتر پوست اطفال در برابر نور آفتاب ممكن است محافظت پوست نيز انجام شود. از طرفي كودكان نسبت به بزرگسالان مدت طولاني تري را در هواي آزاد سپري مي كنند و بطور معمول در طي يكسال 3 برابر بالغين اشعه ماوراء بنفش خورشيد را دريافت مي كنند. مقدار تابش پرتوهاي خورشيد داراي اثرات تجمعي هستند و درصورت تماس زياد ممكن است در سنين بسيار پايين خصوصيات ژنتيكي فرد آسيب پذير شوند. و زمينه ايجاد سرطان پوست را فراهم نمايد.

بعضي از كودكان رنگدانه طبيعي پوست را بطور ارثي يا كم دارند يا اصلاً ندارند اين كودكان حساسيت فوق العاده شديدي به اشعه ماوراء بنفش خورشيدي دارند و بايد از همان دوران كودكي محافظت در مقابل اشعه خورشيد براي جلوگيري از ايجاد سرطان پوست را اعمال كرد. پيري زودرس پوست و سرطان پوست دو عارضه مهم تماس طولاني با نور آفتاب در سنين كودكي است.در ده سال اول عمر به جهت رشد و حساسيت پوست اقدامات اوليه بايد انجام شود.

لباس ك_____ودك در آفت______اب

پوشش لباس ك___ودك خصوصاً در فصل تابستان كه روزها طولاني تر و اشعه خورشيدي عمودي تر است بايد مناسب باشد لباس هائي با پوشش كامل بطوريكه دستها و پاها و گردن و سينه كودك بطور كامل پوشانيده شود ضمناً رنگ روشن لباس نيز در كاهش جذب اشعه خ____ورشيدي و كاهش عوارض مؤثر است لباسهاي تابستانه

كه معمولاً بدون آستين و پوشش كامل دست و پا مي باشد لباسهاي مناسبي براي تابستان كودكان نيست. ساعات____ي از روز (10 صبح تا 5 بعدازظهر) كه هوا گرمتر است و اشعه خورشيدي عم___ودي تر است، ك____ودكان بايد در من___زل بازي و فعاليت و استراحت داشته باشند تا از گ___رما زدگي و آفتاب سوختگي و ع___وارض آن مصون باشند.

استفاد از ك______لاه در ك_______ودك

كلاه خصوصاً كلاههاي نقاب دار كه پشت گردن، گوشها و پيشاني و صورت را بپوشاند مناسب ترين وسيله محافظت در برابر نور خورشيد است.

استف___اده از عين___ك آفتاب____ي در ك______ودك

استفاده از عينك آفتابي طبي با نظر چشم پزشك براي محافظت چشم ها و همچنين گونه ها از آفتاب سوختگي مناسب است. استفاده از عينكهاي معمولي غير استاندارد با شيشه هاي تيره كه اغلب كودكان به عنوان اسباب بازي از آن استفاده مي كنند به هيچ وجه مناسب نيست و بعضاً ممكن است به لحاظ ايجاد اتساها مردمك بعلت تيرگي رنگ آن و نفوذ اشعه مضر خورشيد به شبكيه چشم ضرر جدي داشته باشند. كودكاني كه رنگدانه پوست آنها كم است و يا عيب انكساري چشم دارند حتماً بايد با نظر چشم پزشك از عينك مناسب در مدت زمان مناسب استفاده نمايند. عينك هائي كه فلزي هستند احتمال سوختگي و آسيب به پوست صورت بيشتر است حتماً بايد با محافظ مناسب استفاده شوند.

ك____رمهاي ضد آفت____اب در ك____ودكان

براي جلوگيري از سوختگي پوست مانند سياه شدن رنگ پوست، سرطان پوست، پيري زودرس پوست بايد ضدآفتاب هاي موضعي با عيار محافظتي بالا بطور مرتب به قمستهاي در معرض آفتاب ماليد و از تماس پوست با نور آفتاب در ساعاتي كه بيشترين خطر را براي پوست دارد جلوگيري كرد.

كرمهاي ضد آفتاب كودكان مخصوص است و بايد مناسب سن آنها و فصل سال استفاده شود. اين كرمها بايد تركيباتي داشته باشد كه ساختمانهاي سلولي نارس را محكم كند و شديداً نسبت به شستشو مقاوم باشد. چرا كه كودك در ضمن فعاليت در معرض نور خورشيد چنانچه پوست خود را با آب بشويد كرم اثر خود را داشته باشد.

ن____وع پ___وست ك____ودك در آفت____اب

كودكاني كه پوست روشن تر و سفيد تر دارند تماس تدريجي با نور آفتاب شديداً به پوست آنها آسيب مي رساند. كودكان كه پوست تيره تري دارند شدت آسيب كمتر است ولي بدون آسيب نيست. كرمهاي ضد آفتاب هر 2 ساعت در صورت تماس با نور آفتاب بايد تكرار شود.

استفاده از لباس كم هزينه ترين و ساده ترين روش جلوگيري از آسيب پوست توسط نور خورشيد است. پوشيدن لباس مناسب خصوصاً در ساعات حساس روز مثل قبل از ظهر تا بعد از از ظهر در تابستان بهترين روش پيشگيري مضرات نور خورشيد است.

ش____رايط جدي و اث_____رات ن____ور خ____ورشيد

فراموش نكنيد در ارتفاعات بالاي تپه و بالاي كوه اشعه خورشيد خطرناكتر و عوارض پوستي بيشتر است و هواي ابري مانع از اثرات مضر خورشيد روي پوست نيست. در هواي ابري حتي اگر آفتاب نباشد اقدامات محافظتي چشم و پوست حتماً بايد انجام شود زمين خود نيز منعكس كننده اشعه خورشيدي است زماني برف روي سطح زمين است و يا كودكان كنار رودخانه با آب بازي مي كنند و يا اينكه روي شن بازي مي كنند، شدت انعكاس اشعه خورشيدي بيشتر است و باعث آسيب بيشتر به پوست مي شود.

وزيده باد خنك اثر نفوذي اشعه خورشيد به پوست را بيشتر مي كنند بنابراين بايد در

اين شرايط دقت بيشتري براي محافظت پوست انجام داد.

دارو ها و پ______وست

بسياري از فرآورده هاي دارويي كه به شكل خوراكي يا تزريقي استفاده مي شود حساسيت پوست را به نور خورشيد بيشتر مي كند. داروهاي موضعي نيز مي تواند حساسيت به نور آفتاب را بيشتر كند. بعضي از داروهاي اعصاب و آنتي هسيتامينها مي تواند حساسيت پوست را به آفتاب بيشتر و عوارض آن را بيشتر كنند عطر و ادكلن حساسيت پوست را به نور آفتاب بيشتر مي كند. كلاً از مصرف عطر و ادكلن در كودكان بايد خوداري كرد خصوصاً روي پوست آنها و بالا خص وقتي كه در معرض نور خورشيد قرار مي گيرند.

در عوض بسياري از داروها هستند كه باعث ايجاد لايه محافظ روي پوست مي شود. با مشورت با پزشك داروي مناسب براي محافظت پوست بايد استفاده كرد. اشعه خورشيدي 3 نوع اشعه مضر براي پوست داده، بنابراين تركيباتي مناسب تر هستند در مقابل هر 3 نوع اشعه خورشيدي بتوانند پوست را محافظت كنند. اين داروها بايد تركيبات پايداري روي سطح پوست ايجاد كنند كه زمان طولاني تري پوست را در مقابل نور خورشيد محافظت كنند. در ضمن در كودكاني كه خصوصاً در فصل تابستان از استخر يا جكوزي استفاده مي كنند كرم ضد آفتاب بايد نسبت به شستشو آب مقاوم باشد و زمان طولاني تري روي سطح پوست باقي بماند. چربي هاي سطح پوست بدن و رنگدانه موجود در سلولهاي سطح پوست آنرا در مقابل تركيب اشعه خورشيدي محافظت مي كند بنابراين پوستهائي كه چربي كمتري دارد و كودكاني كه پوست خشك يا پوست بيمار دارند يا رنگدانه كمتري دارند حساسيت به نور آفتاب نيز بيشتر دارند.

ناخن جويدن، يك رفتار كنترل نشده است

نويسنده:اليزابت پنتلي

مترجم:بهزاد رحمتي

منبع:www.shamisapsy.com

پرسش:دخترم عادت به

جويدن ناخنش داشته و اين عادت به گونه اي است كه بدين علت تمامي ناخن هايش بدريخت و زننده شده اند ، سوال اين است كه ريشه هاي اين مشكل چه مي باشند؟

نكته تأمل برانگيز: بيشتر كودكاني كه گرفتار اين عادت مي شوند از تنش و اضطراب رنج برده و جهت رهايي از استرس هاي اين چناني خود ، متوسل به اين عمل مي شوند و چون اين عمل پيوسته تكرار مي شود بدين علت كودك گرفتار اين عادت بيمارگون مي شود . اما آنچه كه در اين رابطه گفتني است اين است كه سرزنش و شماتت كردن اين عمل گره گشا نبوده، بلكه بايد ريشه هاي اضطراب كودك برطرف شود.

راهكارهاي پيشنهادي

1-توجه كودك را به اين عادت مخرب جلب كرده و درباره كم و كيف اين مشكل با وي صحبت كرده و دلايل توقف اين عادت را براي كودك شرح داده و در عين حال ديدگاه هاي شخصي او را نيز مورد توجه قرار دهيد. از سويي ديگر، چون اين عادت شخص را به عمل غيرارادي وادار مي سازد با توافق كردن بر روي حركت و يا كلمه اي ، هر باري كه كودك درگير اين عادت مي شود با برزبان راندن كلمه رمز، او را متوجه اين كار نادرستش سازيد.

--------------------------------------------------------------------------------

2- راه ديگر مقابله با اين عمل موقعيت شناسي اين عادت است بدين معني كه ، بايد شرايط و موقعيت هاي شكل گيري اين عادت را مورد مطالعه قرار داده و سپس جهت متوقف كردن اين عمل در آينده، پيشاپيش شرايط واقع شدن اين عمل را متوقف سازيد. براي مثال، ممكن است كه اين عادت در جريان ديدن تلويزيون وحضور كودك در ميان فاميل و يا در ماشين واقع شود. بنابراين جهت مهاركردن اين رفتار

در اين موقعيت ها، بايد پيشاپيش گام هاي لازمه جهت خنثي كردن اين رفتار را برداريد. براي مثال، در اين موقعيت هاي استرس آور و بيقراري مي توانيد كودك را با يك تسبيح و يا يك اسباب بازي دلخواهش سرگرم سازيد.

--------------------------------------------------------------------------------

3-براي اين كه در اين رابطه از انگيزه و مشوق كافي برخوردار باشد شايسته است كه به همكاري و حسن نيت كودك پاداش بدهيد. بدين صورت كه ، زماني كه كودك از خواب بر مي خيزد چند سكه در اختيارش گذاشته و به وي بگوييد كه اگر عادت ناخن خايي خود را كنترل كرده و مهار نمايد، مي تواند اين سكه ها را براي خودش بردارد وليكن هر باري كه مرتكب اين عمل شود بايد يكي از سكه هاي دريافتي را به شما بازگرداند. لازم به ذكر است كه هرچقدر زمان اين نوع خويشتن پايي و خودكنترلي مشخص و محدود باشد به همان اندازه نيز، نتايج حاصله اميدواركننده تر است .

ونگ و ونگ كودكان

منبع:www.samiraeslamieh.blogfa.com

1- اگر دوروبرتان كودك شيرخواري داريد كه صداي ونگ ونگش هميشه توي گوشتان است. پس اولين نكته اي كه بايد بدانيد اين است: بالا برويد، هر بچه اي گريه ميكند و هيچ كاري هم نمي شود كرد. در چند ماه اول زندگي، شيرخواران به طور ميانگين، روازنه 2/2 ساعت گريه ميكند. از اين نظر، 5 1 ماهگي اوج بدبختي پدر و مادر است.

--------------------------------------------------------------------------------

2- پزشكان، براي توصيف گريههاي كودكي كه هيچ دليلي (مثل گرسنگي، گرما يا سرما يا ساير تحريكهاي حسي، كثيف كردن و يا خداي ناكرده تب و درد و...) براي گريه اش يافت نمي شود، از واژه <كوليك> استفاده ميكنند. كوليك از 50 سال قبل يك، تعريف آسان دارد كه به <قانون >3 معروف است: گريه بيش از

3 ساعت در روز، بيش از 3 روز در هفته، و به مدت بيش از 3 هفته در كودكي كه به خوبي تغذيه ميشود و از همه نظر سالم است.

--------------------------------------------------------------------------------

3- دقت كنيد: جيغهاي بلند گوشخراش، برافروختگي يا كبودي چهره هنگام گريه، چين خوردن پوست پيشاني، مشتهاي گره كرده و كشيده شدن پاها به سمت شكم هنگام گريه، همه و همه ويژگيهاي طبيعي گريههاي شيرخواران هستند و نبايد پدرو مادر را بترسانند. معمولاً كوليك شيرخواران از 2 ماهگي آغاز شده و تا 4 ماهيگي فروكش ميكند. بيشترين ميزان گريه، بعد از ظهر و نزديك غروب است و ارتباطي هم با حوادث روزمره، الگوي تغذيه اي كودك يا هيچ چيز ديگري ندارد. در چنين وضعيتي شايد كودك را حتي با شير دادن نشود ساكت كرد.

--------------------------------------------------------------------------------

4- تنها 5 درصد كودكاني كه زياد گريه ميكند، ممكن است واقعاً بيمار باشند. بعضي اين بيماريها عبارتند از: عفونتهاي ويروسي، عفونتهاي ادراري، اوتيت مياني، يبوست، عدم تحمل پروتئين شيرگاو، رفلاكس (پس زنش معده به مري)، عدم تحمل لاكتوز موجود در شير، ميگرن شيرخواري و...

--------------------------------------------------------------------------------

5- با توجه وضعيت پاهاي شيرخوار و علايم ديگر، معتقدند كه اختلالات گوارشي عامل اصلي ايجاد كوليك هستند. برخي نيز مي گويند گريه بيش از حد باعث افزايش بلع هوا ميشود، گازي كه در كلون ايجاد ميشود هم شرايط را بدتر ميكند و به اين ترتيب، گريه كودك ناشي از نفخ است. اما به نظر نمي رسد اين استدلال درستي باشد چرا كه تصويرهاي راديوگرافي گرفته شده در طي حملات گريه، نماي معده را طبيعي نشان داده اند. بعضي هم ميگويند كوليك در نتيجه حساسيت به پروتئين شير است. اين

فرضيه هم تاييد نشده است.

--------------------------------------------------------------------------------

6- يك هورمون روده اي نقش اصلي را در ايجاد كوليك به عهده دارد. فرض بر اين است كه گريههاي شيرخواران كوليكي به علت دل پيچه يا كرامپهاي شكمي است اما اين كه چه عاملي باعث اين كرامپها مي شود، معلوم نيست.

--------------------------------------------------------------------------------

7- مطالعات نشان داده اند وقتي شيرخواران دچار كوليك تحت مراقبت پرستاران حرفه اي آموزش ديده قرار ميگيرند، دو برابر كودكان غيركوليكي گريه مي كنند. اين يعني اگر كودكي بخواهد كوليكي شود، مي شود؛ فرقي ندارد كه چه كسي از او مراقبت ميكند.

--------------------------------------------------------------------------------

8- هيچ مطالعه اي موجود نيست كه ادعا كند اضطراب يا استرسهاي مادر به كودك منتقل مي شود و باعث ايجاد كوليك مي گردد.

--------------------------------------------------------------------------------

9- مهم ترين كاري كه يك پزشك در مواجهه با يك كودك دچار كوليك بايد بكند اين است كه بعد از آن كه مطمئن شد كودك بيمار نيست، به پدر و مادر اطمينان بدهد كه مشكلي نيست، آنها نبايد نگران باشند و مشكل به خودي خود برطرف مي شود. اگر وزن گيري كودك طبيعي باشد و در معاينه فيزيكي هم نكته اي وجود نداشته باشد، آزمايش و عكس و اين جور چيزها ضرورتي ندارد.

--------------------------------------------------------------------------------

10- پدر و مادر هم نبايد پزشك را وادار به انجام چنين كاري كند.

--------------------------------------------------------------------------------

11- از آنجا كه ميزان بروز كوليك در شيرخواران تغذيه شده از شيرمادر و شيرخواراني كه از شيشه تغذيه ميشوند، مشابه است، مادراني كه به كودكان شير ميدهند، بايد اين كار را ادامه بدهند. بالاخره كودك بايد غذا بخورد و فايده هيچ نوع شيرخشكي هم براي تسكين كوليك شيرخواران به اثبات نرسيده است.

--------------------------------------------------------------------------------

12- بك نكته بسيار مهم : بعضي مطالعات نشان داده اند حذف لبنيات،

تخم مرغ، گندم و آجيل از رژيم غذايي مادران شيرده، به تسكين گريههاي كودكان كوليكي كمك ميكند.

--------------------------------------------------------------------------------

13- سايمتيكون يك داروي بي خطر براي كاهش گاز درون مجراي روده است كه معمولاً بدون نسخه از داروخانهها قابل تهيه است. عده اي معتقدند اين دارو و نظاير آن در درمان كوليك شيرخواران موِثر است اما مثل خيلي چيزهاي ديگر در عالم پزشكي، هيچ كس نمي تواند در اين باره قسم بخورد. در كشور ما، رايج ترين داروهايي كه براي درمان كوليك شيرخواران به كار ميرود "گريپ ميكسچر" و "دايميتكون" است.

--------------------------------------------------------------------------------

14- ماساژ شيرخواران نمي تواند علايم كوليك را به شكل معني داري كاهش دهد و بنابراين ماساژ براي درمان كوليك توجه نمي شود.

--------------------------------------------------------------------------------

15- مصرف جوشانده هاي گياهي حاوي مخلوطي از بابونه، شاه پسند، شيرين بيان، رازيانه و بادرنجبويه توسط مادر گريه را در شيرخواران دچار كوليك كاهش ميدهد. فراموش نكنيد كه در استفاده از داروهاي گياهي به صورت سنتي هميشه خطر آلودگي و عفونت وجود دارد.

--------------------------------------------------------------------------------

16- توصيه هايي مثل در گهواره گذاشتن او و حركات آرام بخش ملايم، استفاده از پستانك، در آغوش گرفتن كودك ، اگر چه ممكن است در برخي موارد باعث تسكين موقت كودك شود اما احتمالاً مهم ترين فايده آنها احساس حمايت و اطمينان پدرو مادر است.

--------------------------------------------------------------------------------

17- در مطالعه اي كه براي ارزيابي فوايد افزايش زمان در آغوش گرفتن شيرخوار دچار كوليك در زمانهاي بدون گريه شد، معلوم شد اين كار هم فايده معنا داري ندارد. يعني حتي بغل كردن كودك براي پيشگيري از گريه هم سودي ندارد.

--------------------------------------------------------------------------------

18-روشهاي ديگري هم پيشنهاد شده اند كه احتمالاً مكانيسم عملشان، پرت كردن حواس كودك و در نتيجه متوقف

كردن گريههاي او هستند: قرار دادن شيرخوار كوليكي نزديك جاروبرقي يا وسيله اي شبيه آن، كه سروصداي يكنواخت ايجاد ميكند، همين طور سوار كردن كودك در اتومبيل يا كالسكه براي گردش. حداقل اين است كه ميشود اين روشهاي بي ضرر را امتحان كرد.

--------------------------------------------------------------------------------

19- در كشورهاي ديگر وسيله اي به نام <نگهدارنده كوليك> به بازار عرضه شده كه روي شكم شيرخوار فشار وارد ميكنند. سازندگان ادعا ميكنند اين وسيله در درمان و پيشگيري از كوليك موِثر است.

--------------------------------------------------------------------------------

20- هيچ ارتباطي ميان كوليك شيرخواران و بيماريهايي كه در آينده سلامت كودك را تهديد كنند، شناخته نشده است. حتي ارتباط ميان كوليك شيرخواران و ابتلا به بيماريهاي آلرژيك نيز يافت نشده است.

--------------------------------------------------------------------------------

21- كوليك شيرخواران بسيار بيش از آن براي خود كودك آزاردهنده يا خطرناك باشد، براي پدر و مادر آزاردهنده و حتي خطرناك است. پزشكان هم در چنين مواردي، شايد بيش از نوزاد بايد به پدر و مادر نوزاد توجه كند. مادران هم بايد مطمئن باشند اضطراب و افسردگي شان، بعد از طي شدن دوره گريههاي كودك، بهبود مي يابد.

با كودك بد غذا چه كنيم ؟

نويسنده: دكتر ربابه شيخ الاسلام

منبع: www.nioc.org

كودك را به غذاهاي كم نمك عادت دهيد. خوردن سالاد، سبزي ها و ماست را در برنامه او بگذاريد و اجازه دهيد با تنوع غذاها و چگونگي مصرف آنها آشنا شود.والدين و به خصوص مادران گاهي از وضعيت تغذيه كودك شان در رنج و عذاب اند. آنها گله مي كنند كه اين بچه لج مي كند، غذا نمي خورد، در موقع غذا خوردن بازي در مي آورد، گريه مي كند، غذا را پرت مي كند و يا آن را تف مي كند. راستي، چرا كودك اين چنين رفتارهايي را دارد؟ آيا شما هم با

اين مشكل مواجهيد؟

رفتارهاي نامناسب هنگام غذا خوردن مادر را كلافه مي كند. گاهي صحنه غذا دادن به كودك بي شباهت به صحنه جنگ مادر و كودك نيست. گاهي مادر متوسل به زور مي شود و گاهي با التماس و خواهش سعي مي كند لقمه اي غذا در دهان بچه بگذارد و حتي براي خوردن غذا جايزه تعيين مي كند. در بعضي از خانواده ها همگي بسيج مي شوند. يكي شكلك و ادا درمي آورد، يكي كودك را سواري مي دهد و بازي هاي ديگري مثل اينكه قاشق، هواپيما و يا ماشين است و مي خواهد برود در جايگاه و بالاخره اين كودك لجباز همه را بازي مي دهد و عاقبت غذاي كافي هم نمي خورد. در حقيقت اين، مادر است كه در اين جنگ اغلب شكست مي خورد و كودك به لجبازي هايش ادامه مي دهد.

كدام كودك، كدام تغذيه؟

روان شناسان، كودكان را به سه دسته تقسيم مي كنند:

كودكان بدخلق: به طور معمول 10 درصد كودكان در اين دسته قرار مي گيرند.

كودكان راحت:خوشبختانه حدود 40 درصد كودكان در اين دسته هستند.

كودكان ديگر:به طور معمول تركيبي از شخصيت دو دسته ديگر دارند.

والدين كودكان بدخلق به طور معمول احساس خوبي از اين مجادله هميشگي ندارند و احساس مي كنند در اداره كودك خود ناتوان اند و از اين مساله در رنج هستند.

هزار و يك پرسش

آيا كودك شما جزو اين دسته است و شما نگران سلامت او هستيد؟ آيا احساس عجز و ناتواني مي كنيد، به طوري كه تصميم گرفته ايد به يك متخصص تغذيه يا روان شناس كودك مراجعه كنيد؟

البته توصيه هايي كه در اين مقاله به آنها مي پردازم، تا حدي به شما كمك مي كند چون ممكن است واقعا رفتارهاي شما باعث به وجود آمدن اين مشكل شده باشد.رابطه ميان شما و كودك تان

تا دو سه ماه اول زندگي چگونه بوده است؟ آيا توانسته ايد با ارتباطي موثر الگوي خواب و بيداري، گرسنگي و سيري و حالات فيزيولوژيك كودك تان را درك كنيد؟ آيا علايم او را شناخته ايد؟ اگر خودتان به دلايل افسردگي يا هر اختلال ديگري توانايي درك اين علايم را نداشته ايد و نتوانسته ايد نيازهاي او را كه نمي توانسته بيان كند، درست تعبير كنيد، آيا زمينه اي براي اين جدايي فراهم نكرده ايد؟

اگر اين مشكلات درك شده باشند و زود به فكر چاره افتاده باشيد، مي توانيد با تامل بيشتر و مشاوره با روان شناسان تا حدود زيادي از ادامه اين كنش و واكنش جلوگيري كنيد. گاهي علت اصلي چيز ديگري است.

من نيازهاي ديگري دارم

كودك تا شش ماهگي ارتباط موثرتري با مادر برقرار مي كند. او را مي شناسد و به او دلبسته و وابسته است. حال اگر مادر در دسترس نباشد و يا وقتي كه هست به دليل خستگي و ساير كارهايي كه انجام آنها را ضروري مي داند به كودك توجه نشان ندهد و خلاصه اين رابطه عاطفي مخدوش شود، كودك درست تغذيه نمي شود. كودك دلبسته به مادر، به رابطه اي گرم و صميمانه نياز دارد. اين دلبستگي دو طرفه است. براي برقراري همين ارتباط و دلبستگي است كه تماس پوست مادر با نوزاد را در ساعت اوليه پس از زايمان ضروري مي دانند. چون اين عمل روند دلبستگي را سرعت مي دهد. مادر در همان لحظه كه نوزادش را درست بعد از زايمان روي سينه اش قرار مي دهد، احساس مي كند موجودي بسيار نزديك و عزيز مال اوست، از جنس او، از بدن او، از جان او تغذيه شده و عشق و نزديكي بسيار عميقي را حس مي كند.

رفتارهاي مناسب مانند در آغوش گرفتن او در هنگام گريه، موجب قطع گريه كودك مي شود چون موجب اعتماد به نفس كودك است. اگر مادري مضطرب و افسرده و نسبت به كودك خود بي تفاوت باشد، اين حالات روي كودك اثر مي گذارد و او را نيز مضطرب مي كند. بعضي مادران مي پرسند كه با وجودي كه به كودك خود عشق مي ورزند، هميشه در موقع غذا دادن مشكل دارند. شايد كودك با غذا نخوردن در واقع پيامي را به مادر مي رساند. او مي خواهد از بي تفاوتي هاي، مادر در زمان هايي كه او احساس نياز به مادر مي كرده، انتقام بگيرد چون احساس مي كند و به تدريج دريافته است كه تنها غذا دادن به او از نظر مادر مهم است. او به اين وسيله پيامي را به مادر مي رساند. او در اين پيام مي گويد كه فقط غذا دادن مهم نيست. او مي گويد من نيازهاي ديگري هم دارم. در حقيقت او توجه بيشتري مي طلبد، از مادر، از پدر، از ساير اوليا. گاهي كودك در صحنه جنگ غذا مي خواهد از مادر به دليل بي توجهي هاي گذشته اش انتقام بگيرد چون مي داند كه مي تواند به اين وسيله مادر را عصبي و ناراحت كند چون مادرش به ساير نيازهاي او بي توجه بوده است.

خودتان را جاي كودك بگذاريد كه چنين انتظار توجهي دارد. مادر زماني كه در منزل است، به خصوص اگر شاغل باشد، در فرصت كم مي خواهد به بسياري از كارهاي خانه برسد. كودك به دنبال اوست. او مي خواهد مادر در بازي هاي او مشاركت كند يا با او حرف بزند، به سراغ مادر مي رود ولي اغلب با بي توجهي و گاهي فرياد مادر مواجه مي شود كه او را به شدت

از خود مي راند. ممكن است بعضي جملات مادر را كه «مردم ازدست تو بچه»، «برو بگذار كارهايم را بكنم» و «از دستت خسته شدم» نفهمد ولي احساس تلخي آن را درك مي كند. جملات خشن او را به دنياي تنهايي خودش مي كشاند و از مادر دلگير مي شود. تنها زماني كه اين دلگيري ها را پاي مادر مي نويسد و از او انتقام مي گيرد، زماني است كه مادر به سوي او مي آيد و آن هم موقع غذا دادن به اوست. كودك مي داند چقدر براي مادرش مهم است كه او غذا بخورد. كودك گرسنه است ولي ترجيح مي دهد گرسنه بماند با نخوردن، با پرت كردن غذا، با تف كردن و يا فرار از صحنه غذا، بر مادر فايق آيد و به اصطلاح بچه هاي امروز، مادر را سركار بگذارد!

مادراني كه شغل خارج از منزل دارند گاهي بيشتر در معرض اين رفتارها قرار مي گيرند و نمي دانند چه كنند. براي اين مادران بايد گفت كه در ابتدا مراقب كودك را درست انتخاب كنند. مراقب اگر در منزل و يا در مهد كودك باشد بايد بتواند به نيازهاي كودك پاسخ دهد، اگرچه جاي مادر را نمي گيرد ولي دنياي تنهايي كودك را پر مي كند و مادر نيز بايد در كنار او با عشق و علاقه به كودك رسيدگي كند. در تمام مدتي كه در كنار كودك هستيم بايد به عنوان يك موجود كه در حال ضبط تمام گفتگوها، عكس العمل ها، رفتارها و نگرش او نسبت به مسايلي اجتماعي ارتباطي است، بينديشيم. او به سرعت در حال دريافت تمام اين رفتارها و يادگيري و نتيجه گيري است. او از والدين خود الگو مي سازد و چون والدين زمان بيشتري با

كودك هستند، نقش مهمي در رفتارها و آينده او دارند. فراموش نكنيم كه غذا دادن يكي از مهم ترين عوامل موثر و تقويت كنند ه هاي رفتاري است، بنابراين بايد دادن غذا زماني باشد كه كودك از نظر عاطفي- رواني و جسمي آماده غذا خوردن باشد.

رفتارهاي مهم تغذيه اي كودك

1- براي كودك فضاي دلنشين و جاي راحتي را انتخاب كنيد. غذا بايد به او دور نباشد تا تحت فشار قرار گيرد. بشقاب را نزديك به او بگذاريد.

2- هميشه وقت معيني را به غذا خوردن اختصاص دهيد چون اين كار اشتهاي كودك را تحريك مي كند. رنگ مواد غذايي بسيار مهم است. كودكان رنگ هاي متنوع را دوست دارند. سبزي هايي مانند هويج پخته و سبزي هاي سبز در كنار هم مي تواند براي او جذاب باشد.

3- بايد حوصله و وقت كافي براي اين كار در نظر گرفت و با آرامش به او غذا داد.

4- بهتر است بشقاب، قاشق و ساير وسايل غذاخوري كودك از جنس نشكن باشد.

5-ليوان كودك را كوچك انتخاب كنيد كه بتواند با دو دست آن را بردارد.

6-آب ميوه طبيعي بهتر از هر نوشيدني ديگري است.

7-اگر كودك يك ماده غذايي را نمي پذيرد و آن را نمي خورد، نسبت به سليقه او با احترام برخورد كنيد. آن ماده را كنار بگذاريد ولي در روزهاي بعد امتحان كنيد.

8-اگر كودك خسته است، به او غذا ندهيد و بگذاريد استراحت كند. هرگز نبايد زمان غذا خوردن براي او تبديل به يك خاطره ناخوشايند شود.

9-محيط اطراف كودك در زمان غذا دادن بايد آرام باشد. صدا حواس او را متوجه اطراف كرده و توجه او را از غذا خوردن سلب مي كند.

10-يك نوع غذا در وعده هاي

متوالي، كودك را از آن غذا رو گردان مي كند. تنوع را در وعده هاي غذايي او رعايت كنيد.

11-درباره رفتارهاي كودك عكس العمل ها نبايد متفاوت باشد. به طور مثال اگر غذا را پرت كرد، نبايد گاهي خنديد و گاهي او را تنبيه كرد. هميشه در زمينه رفتارهاي نامناسب كودك نشان دهيد كه كار خوبي انجام نداده است.

اگر كودك تان يك تا سه سال دارد

1-رنگ و ظاهر غذا، توجه كودك را جلب مي كند.

2-در اين سن او مايل است با دست غذا بخورد. بگذاريد احساس استقلال كند.

3-يك قاشق به دست كودك دهيد و خودتان با قاشق ديگر به او غذا بدهيد. احساس در دست گرفتن قاشق به او احساس استقلال مي دهد.

4-صداي اطراف محيط را كم كنيد. تلويزيون و راديو را خاموش كنيد.

5-هميشه از بشقاب و وسايل غذاخوري خاص كودك استفاده كنيد.

6-اگر روزي اشتهاي او كم است خيلي اصرار نكنيد كه بايد حتما بشقابش را تمام كند.

7-كودكان نوپا نشستن طولاني را تحمل نمي كنند. صبور باشيد. ممكن است سفره را ترك كند و باز برگردد.

8-غذا نبايد داغ يا سرد باشد.

9-كودك دوست دارد با غذا بازي كند و ريخت و پاش كند. او را براي اين گونه كارها تنبيه نكنيد.

10-اگر كودك تان سه تا پنج سال دارد

11-كودك را با غذاهاي گوناگون آشنا كنيد. در زماني كه با هم غذا مي خوريد، افراد خانواده الگوي كودك هستند. هرگز نگوييد غذايي را دوست نداريد چون كودك از شما تقليد مي كند.

12-اگر غذاي جديدي سرسفره است، ابتدا بزرگ ترها بايد آن را بخورند تا كودك تقليد كند.

13-ميان وعده هاي كودك نبايد از مواد قندي و كم ارزش و يا پركالري باشد چون علاوه بر اينكه اشتهاي او را كم مي كند، موجب فساد

دندان، لاغري يا چاقي او مي شود.

14-اصول ارزشي خانواده و نگرش آنها به غذا خوردن بسيار مهم است و بايد با مهر و محبت آنها را به كودك ياد داد.

15-هنگام غذا خوردن، محيط بايد آرام و دوستانه باشد. امر و نهي و اعمال روش هايي تربيتي هنگام غذا خوردن مناسب نيست.

16-كودك بايد طي روز تحرك كافي وخواب كافي داشته باشد. بي تحركي و كم خوابي روي اشتهاي او اثر مي گذارد.

17-بشقاب و لوازم غذا خوري كودك بايد مخصوص باشد و هميشه از آنها براي غذا دادن به او استفاده كنيد.

18-اگر غذا به گونه اي است كه كودك براي خوردن احتياج به كمك دارد، برايش انجام دهيد. به طور مثال غذا را به تكه هاي كوچك تقسيم كنيد تا بتواند به راحتي آن را بخورد.

19-كودك ممكن است غذاهاي جديد را اول دستكاري كرده و بعد بخورد. اين رفتار طبيعي است.

20-اگر غذاي جديد را دوست نداشت، از او بخواهيد كه آن را بو كند، لمس كند و كمي از آن را بچشد ولي اصرار به خوردن آن نكنيد.

21-غذاي جديد را زماني كه كودك خيلي گرسنه است، به او بدهيد.

22-اگر غذاي جديد را دوست ندارد، در هفته هاي بعد امتحان كنيد و به انتخاب كودك احترام بگذاريد.

23-كودك را به غذاهاي كم نمك عادت دهيد. خوردن سالاد، سبزي ها و ماست را در برنامه او بگذاريد و اجازه دهيد با تنوع غذاها و چگونگي مصرف آنها آشنا شود.

نوزادان خود را ماساژ دهيد

منبع:www.salamatiran.com

باشگاه خبرنگاران جوان: يك متخصص بيماري هاي كودك و نوزاد درباره روش درماني ماساژ گفت: «مي توان عمل ماساژ درماني را در همان مراحل نخستين نوزادي آغاز كرد كه البته دقت در زمان و نحوه انجام اين عمل بسيار

حايز اهميت است.»

باشگاه خبرنگاران جوان: يك متخصص بيماري هاي كودك و نوزاد درباره روش درماني ماساژ گفت: «مي توان عمل ماساژ درماني را در همان مراحل نخستين نوزادي آغاز كرد كه البته دقت در زمان و نحوه انجام اين عمل بسيار حايز اهميت است.»

دكتر پيروي ادامه داد: «در ابتدا سر نوزاد بعد صورت، گردن، كف دست و انگشتان دست به ويژه شصت و بعد كف پا از نقاطي كه مادران و والدين كودك مي توانند بعد از متولدشدن كودكان به صورت كاملا آرام و با دقت اقدام به انجام اين عمل كنند.» وي در ادامه با توجه به اين مطلب كه هيچ كس بي نياز به ماساژ نيست، تاكيد كرد: «تمام افراد اعم از كودك، نوجوان و سالمند، به نوعي عمل ماساژ نيازمند هستند چرا كه اين عمل مي تواند ضمن دادن احساس آرامش به فرد در درمان بيماري ها نيز موثر واقع شود.»

هشدار جهانى: كودكان چاق را دريابيد

منبع:sharghnewspaper.ir

يكى از بحث هاى داغ محافل پزشكى در چند سال اخير چاق شدن بى رويه كودكان بوده است. در ميان كشور هاى اروپايى بيشترين ميزان كودكان چاق در انگليس قرار دارد.

با گسترش چاقى هشدار هاى پزشكى نيز شدت يافته است. يكى از دستورالعمل هايى كه در حال حاضر در انگليس بسيار توصيه مى شود و به نوعى اجبارى است، انجام يك ساعت تمرين بدنى و حركات ورزشى در روز است. مطالعات نشان مى دهد، كودكان در سنين مدرسه براى جلوگيرى از چاق شدن بايد حداقل روزانه ?? دقيقه ورزش كنند. طبق توصيه هاى محققان كه در مجله لانست منتشر شده است، كودكان بايد ميزان تحرك و فعاليت هاى فيزيكى خود را به

منظور مقابله با بيمارى هاى قلبى و چاقى افزايش دهند. محققان معتقدند بهترين و مناسب ترين راه مبارزه با چاقى كودكان تشويق و مجبور كردن آنها به انجام فعاليت هاى ورزشى است. ورزش كردن به اندازه كافى، نه تنها امروز كودكان را از ابتلا به چاقى در امان نگه مى دارد و به حفظ سلامت استخوان ها كمك مى كند كه مانع از افزايش درصد مرگ و مير زودهنگام به دليل ابتلا به بيمارى هاى مربوط به چاقى در نسل آينده مى شود. عادت دادن كودكان به رفتن به مدرسه و برگشتن به خانه با پاى پياده و يا با دوچرخه، دويدن در حياط مدرسه در زنگ هاى تفريح و نيز ورزش كردن در ساعات بعدازظهر و يا تعطيلات آخر هفته از مهم ترين راهكارهايى است كه محققان براى جلوگيرى از چاق شدن كودكان به والدين ارائه مى دهند. بنابراين فكر نكنيد اگر اجازه مى دهيد كودكتان بيش از حد پاى اينترنت و تلويزيون بنشيند يا او را با ماشين به مدرسه مى رسانيد به او كمك كرده ايد.

نقش رنگ در غذاى كودكان

نويسنده:سپيده سليمى

تحقيقات متخصصين تغذيه نشان مى دهد مواد شيميايى گياهى كه تظاهر رنگ هاى گوناگون در سبزيجات و ميوه هاى مختلف را موجب مى شوند اثرات سودمند و چشمگيرى بر سلامتى انسان دارند.رنگ هاى درخشان ميوه ها و سبزيجات در حقيقت نشان دهنده مواد مفيدى هستند كه كودكان شما در يك تغذيه سالم نيازمند آنها هستند، مصرف اين مواد مفيد توسط كودكان موجب مى شود در آينده از سلامت بيشترى برخوردار باشند و آهنگ رشد مناسبى را در پيش گيرند. همچنين مصرف ميوه ها

و سبزيجات تازه مقاومت بدن آنها را در برابر بسيارى از بيمارى ها افزايش مى دهد.متاسفانه اين روزها اغلب مواد فرآورى شده و حاوى افزودنى هاى مختلف ميان وعده ها و غذاى اصلى فرزندان ما را تشكيل مى دهند. استفاده بچه ها از موادى مانند پفك، چيپس و شكلات هاى مختلف بيش از رساندن فايده اى به آنها زمينه مشكلات عديده بعدى از قبيل پوسيدگى هاى وسيع در دندان ها و فقر مواد مورد نياز بدن آنها را فراهم مى كنند.مصرف غذاهاى فرآورى شده و پرچرب احتمال ابتلاى كودكان به بيمارى هاى قلبى، ديابت و بيمارى هاى خطرناك ديگرى از قبيل انواع سرطان ها را در بزرگسالى تا حد قابل توجهى افزايش مى دهد. اما رژيم هاى غذايى و عادات تغذيه اى اغلب اكتسابى هستند و آنچه شما در كودكى براى فرزندتان مهيا مى كنيد در واقع زمينه ساز نحوه تغذيه او در سال هاى آتى و بزرگسالى است. از اين رو اطلاع رسانى و آموزش خانواده ها از همان ابتداى تشكيل يك خانواده جوان در ايجاد عادت غذايى صحيح در اجتماع نقش بسزايى دارد. در اينجا است كه مى توان اين عادات اجتماعى را كه به نوعى به عادات تغذيه اى فرهنگى تبديل شده اند اصلاح كرد.مصرف پنج وعده سبزى و ميوه تازه در روز از دوران كودكى مى تواند بنيانگذار سلامتى فرد در تمام طول عمر باشد. اما بايد اعتراف كرد كه وادار كردن كودكان به خوردن ميوه و سبزيجات به جاى اين همه خوراكى هاى شور و شيرين كه در سوپرماركت ها و خانه در دسترس آنها هستند كار دشوارى است. پيش

از هر چيز والدين بايد بدانند كه پافشارى در جايگزين كردن اين مواد با خوراكى هاى مفيد موثرترين روش است و در سنين اوليه بايد فقط مواد غذايى سالم و ميوه ها و سبزيجات تازه را در اختيار آنها قرار داد تا به تدريج به اين طعم ها عادت كنند. يك روش ديگر جذاب ساختن غذاهاى مفيد با استفاده از رنگ هاى زنده و شاداب سبزيجات و ميوه هاى گوناگون است. خوشبختانه در ميان نعمت هاى فراوان الهى رنگ هاى گوناگون و بى شمارى را مى توان يافت كه اغلب براى جذاب تر كردن غذاهاى كودكان سودمند هستند. در پى پيشنهاداتى براى تامين رنگ هاى گوناگون را ملاحظه مى كنيد كه مى توانند در تهيه غذايى اشتهاآور و سالم براى كودك شما مفيد باشند.

• كدام مواد براى چه رنگى؟

بنفش

غذاهايى كه در گروه بنفش مى گنجند از خواص ضدسرطان برخوردارند. اين مواد حاوى آنتى اكسيدان هاى بسيار قوى هستند كه علاوه بر ممانعت از ابتلا به سرطان ها مانع پيرى سلول هاى بدن شده و طراوت و جوانى را طولانى تر مى كنند. از خوراكى هاى اين گروه مى توان به لبو، كلم قرمز، بادمجان، آلو سياه، كشمش ها، شاه توت و انگور اشاره كرد.

قرمز

مواد شيميايى گياهى كه موجب بروز رنگ قرمز در بعضى سبزيجات و ميوه ها مى شوند براى سلامت قلب و دستگاه دفع ادرار مفيد هستند و اين مواد خطر ابتلا به برخى از سرطان ها را كاهش داده، عملكرد حافظه را تقويت مى كنند. بعضى از اين خوراكى ها عبارتند از: پياز قرمز، انواع فلفل قرمز، گوجه فرنگى، آلبالو، گيلاس، توت فرنگى،

ريواس، انگور، سيب و هندوانه.

زرد و نارنجى

خوراكى هاى زرد و نارنجى سرشار از آنتى اكسيدان هايى مانند ويتامين C هستند. آنها حاوى دو گروه مواد شيميايى گياهى به نام هاى كاروتنوييدها و بيوفلاونيدها هستند كه تقويت كننده دستگاه ايمنى بدن هستند و احتمال ابتلا به سرطان ها را نيز كاهش مى دهند. اين گروه از سبزيجات و ميوه ها براى قلب و سيستم بينايى نيز بسيار مفيد هستند.از خوراكى هاى زرد و نارنجى مى توان به كدو حلوايى، هويج، فلفل دلمه اى زرد، ذرت، گلابى، آناناس، خربزه، ليمو، سيب، انبه، آلو زرد و هلو اشاره كرد.

نقش منيزيم در درمان تنگى نفس كودكان

نويسنده:حوريه ملكى

منبع:روزنامه جوان

كودكانى كه از آسم در رنجند ممكن است با دريافت بيشترى منيزيم در شرايط بهترى قرار گيرند. نتيجه مطالعات جديد كه در نشريه اروپايى تغذيه كلينيكى به چاپ رسيده ، نشان مى دهد كه بچه هايى كه با آسم زندگى مى كنند پس از دريافت مكمل غذايى منيزيم در دفعات كمترى دچار حملات آسم شده و نيازشان به داروهاى نجات بخش كه براى درمان حملات آسم به كار مى رود، نيز به شدت كاهش مى يابد. اين خبر به شدت حيرت انگيز است كه تعداد كودكان مبتلا به آسم در امريكا 8/5 ميليون تخمين خورده است. اين منبع خاطرنشان كرد كه كمبود گسترش دانش درباره دلايل آسم، درمان و جلوگيرى از نشانه هاى آن، اصلى ترين مانع مديريت پيشرو شرايط اين بيمارى به شمار مى رود. آسم پاسخ التهابى راه هاى هوايى است كه به دليل عفونت هاى ويروسى، ورزش، هواى سرد، آلاينده هاى هوايى؛ مثل دود سيگار و يا آلرژى زاهايى چون گرده

گل، كپك، كرك و پر حيوانات، گرد و غبار، كك و بعضى از انواع غذاها ايجاد مى شود. در معرض اين تحريك كننده ها قرار گرفتن سبب مى شود كه آستربافت مجراى تنفسى متورم شده، عضلات دربر گيرنده اين راه هاى هوايى تنگ شده و تنفس را مشكل سازد. بعضى اوقات نشانه هاى آسم بسيار مشخص است. اگرچه بعضى از كودكان مبتلا به آسم ممكن است فقط به شكل دوره اى دچار عفونت هاى تنفسى شده يا فقط سرفه هاى طولانى مدت داشته باشند. از آنجايى كه شرايط براى تشخيص مشكل است، ملاقات با پزشك كودكان اگر احتمال آسم مى دهيد حتما ضرورى است. ماده معدنى منيزيم ممكن است نشانه هاى آسم را كاهش دهد، يك تيم تحقيقاتى برزيلى 300 ميلى گرم منيزيم يا قرص غيردرمانى ( پلاسو) را به 37 كودك براى دو ماه هر روز تجويز كردند. كودكانى كه به آنها منيزيم داده شده، دچار حملات آسم كمترى شده و نسبت به گروه پلاسو از روش هاى نجات بخش درمانى كمترى استفاده كردند. منيزيم در كودكان همچنين كاركرد كلى ريه را بهبود بخشيده، پركارى مجارى تنفسى را كاهش داده و حساسيت ها را در آنها كم يا رفع كرده است. محققان افزوده اند كه منيزيم وقتى در تركيب طولانى داروها كنترل كننده آسم قرار مى گيرد، تاثيرات سودمند اضافى براى كنترل بيمارى از خود بروز مى دهد.

علتهاي چاقي در كودكان

نويسنده:وجيهه شهلايي

منبع:روزنامه كيهان

در اين نوشته مختصر سعي شده است سه موضوع مهم فربهي در كودكان بررسي و از زواياي مختلف به آن پرداخته شود، با نگاهي اجمالي به كتابهاي پرفروش رژيم غذايي، برنامه

آگهي هاي تجاري كاهش وزن، در دسترس بودن و فراواني قرصهاي رژيم غذايي و عموميت رژيمهاي كم كردن وزن همگي گواهند كه اين بحث از اهميت بالايي برخوردار است و جا دارد كه مبسوط به آن پرداخته شود.

علتهاي چاقي در كودكان

1-ژنتيك

بعضي روانشناسان عقيده دارند چاقي كودكان ژنتيكي است و ژن چاقي از والدان به فرزندان منتقل مي شود. پژوهشگران در آزمايشها و تحقيقات متعددي به اين نتيجه رسيده اند كه عوامل متعدد ديگري نقش دارند كه به بعضي پرداخته مي شود.

پروزني در دوران كودكي با پروزني مراحل بعد زندگي نيز در ارتباط است از نظر آماري 80 درصد كودكان پروزن بين 10 الي 13سال داشتند در سن 26 تا 35سالگي نيز هنوز پروزن بودند ]نمونه اي كه آبراهام (Abraham) و نورديسك (Novdsiek) مورد مطالعه قرار دادند[ افزون بر آن، احتمال بيشتري مي رود كه والدين پروزن كودكان پروزن داشته باشند.

2-زياده روي در خوردن مواد انرژي زا اضافه شدن وزن ناشي از زياده روي در خوردن مواد پركالري يا مصرف ناكافي كالري در فعاليتهاي روزانه است .

3-فعاليت هاي اندك روزانه

ميزان فعاليت كودكان پروزن نيز مي تواند متفاوت باشد، پژوهشگران پي بردند كه نوزادان پروزن نسبت به كودكان معمولي تحرك كمتري دارند. زماني كه هم از نوجوانان، يا از والدان آنها مورد ميزان فعاليتشان سؤال مي شود، مي بينيم كه فعاليت نوجوان فربه نسبت به همسالان خود كمتر است.

4-يادگيري اجتماعي و رفتارهاي عملي خانواده در چاقي و فربهي

پژوهشگران به تفاوتهاي ميان رفتارهاي مربوط به خوردن و فعاليت، در كودكان پر وزن و كودكان غير پروزن توجه كرده اند. مشاهداتي كه از كودكان مدرسه اي به

عمل آمده است نشان مي دهد كه رفتارهاي خوردن كودكان پروزن، با همسالان نرمال تفاوت دارد. معمولا ديده شده است كه كودكان پروزن هنگام خوردن كمتر مكث مي كنند. در يك فاصله زماني لقمه بيشتري گاز مي زنند، اما لقمه را كمتر مي جوند، در نتيجه سرعت آنان در خوردن بيشتر است.

تصور مي شود كه مشكلات خوردن و فعاليت نكردن نيز مانند هر رفتار ديگري آموخته مي شود كودكان نحوه خوردن والدان و اطرافيان خود را مي بينند و از آن تقليد مي كنند و اين سبك خوردن در آنها تقويت مي شود.

-خوردن همچنين با لذت آني تقويت مي شود، در حالي كه پي آمدهاي منفي اضافه وزن پس از چندي خود را مي نماياند. خوردن ممكن است با محركهاي جسمي يا اجتماعي به شدت پيوند داشته باشد، زيرا در برخي موقعيتها تقريبا به صورت خودكار در مي آيد. افزون بر آن برخي از مردم مي آموزند براي غلبه بر حالتهايي نظير خستگي و اضطراب به خوردن پناه ببرند.

درمان چاقي به شيوه يادگيري اجتماعي در پي آن است كه اين الگوهاي آموخته شده را از بين ببرد و الگوهايي با سازگاري بيشتر جايگزين كند.

-مشكلات چاقي

-ناراحتي هاي روحي و رواني

-ناراحتي هاي استخواني

-اختلال در گردش خون

-انسداد دريچه هاي قلب

كودك چاق از جانب همسالانش مورد تمسخر قرار مي گيرد، روشن شده است كه كودكان كودكستاني ترجيح مي دهند. اندازه بدنشان در حد نرمال باشد. آنان از افراد چاق بدشان مي آيد (لونر lerner و شرودر schroder، 1971)

يافته هاي پژوهشگران حكايت دارد كودكان چاق در خودشناسي ضعف دارند و نسبت به كودكان گروه كنترل داراي مشكلات رواني بيشتري

هستند.

راه حل ها

-اطلاعاتي درباره موادغذايي و تبعات آنها به كودكان و والدان ارائه شود.

-محدوديتهايي در استفاده از غذاهاي پركالري ايجاد شود.

-در رفتارهاي عملي خوردن و تهيه غذا تغييرات لازم صورت بگيرد.

-افزايش مصرف انرژي از طريق فعاليتهاي روزانه و گنجاندن برنامه تمرينهاي ويژه

-شناسايي نكات راهنما كه شامل محركهاي خارجي و انگيزه هاي دروني مربوط به پرخوري يا فعاليت ناكافي است.

-پاداش دادن به كودكان و تشويق آنها

-در عين حال روانشناسان توافق دارند كه هنوز بايد در مورد كاهش وزن و حفظ آن بررسي بيشتري صورت بگيرد.

منابع :

1-روان شناسي باليني كودك- هربرت، مارتين

2-اختلال هاي رفتاري كودكان نلسون، ريتاويكس و ايزرائيل

كوچولوهاي بدخواب

ترجمه : مليحه تراب پور

منبع:روزنامه قدس

بدخوابيهاي كودكان يكي از دلايل اصلي و مهم مراجعه بسياري از پدر و مادرها به پزشكان و طلب كمك از آنها در سالهاي اوليه تولد كودكانشان است. در اين جا به برخي از رايجترين مشكلات بدخوابي و روشهاي كاربردي براي حل آن اشاره مي كنيم:

براساس برآوردهاي به دست آمده، يك چهارم كودكان دچار بدخوابيهاي شديد هستند. برخي از همان ابتداي تولد بدخوابند و برخي ديگر فقط در مدت زمان خاصي مانند موقع دندان درآوردن يا هنگام مبتلا شدن به بيماري بدخواب مي شوند. تحقيقات حاكي از آن است كه 22 درصد از كودكان 9 ماهه، 15 تا 20 درصد از كودكان نوپاي يك تا دو ساله و 16 درصد از كودكان سه ساله و بيشتر دچار مشكل بدخوابي در شب هستند. همچنين 42 درصد از كودكان 9 ماهه، 26 درصد از كودكان نوپاي يك تا دوساله و 14 درصد از كودكان سه ساله در طول شب به طور

مكرر بيدار مي شوند و خواب آرامي ندارند. تقريباً همه نوزادان در ابتداي تولد روند نامنظمي براي خوابشان دارند، اما در شش ماهه دوم تولد موارد جديدي در رابطه با خواب آنها اتفاق مي افتد. به عنوان مثال، حدود 50 درصد از نوزاداني كه در ماههاي آغازين تولد تمام شب را راحت مي خوابيدند، كم كم شروع به بيدار شدنهاي مكرر در طول شب كردند.

بدخوابي در شب

برنامه منظم و ساده اي براي زمان خواب كودك داشته باشيد. مثلاً وقت غذا دادن، حمام كردن و حتي وقت خواب موقع خواب به كودكان نوپا فرصتي بدهيد تا با رختخواب و فضاي آن مأنوس شوند. اگر شروع به نق و نق و سر و صدا كردند، آنها را بلافاصله تنها نگذاريد، زيرا تنها بودن براي مدت طولاني، بر استرس آنها مي افزايد. سعي كنيد موقع خواباندن كودك همه جا ساكت باشد، زيرا محيط ساكت به كودكان آرامش مي دهد و به آنها مي آموزد كه شب متفاوت از روز بوده و براي استراحت است.

* البته سر و صداهاي طبيعي موجود در خانه مثل صحبت كردن، چيدن ظرفها و... را از بين نبريد، زيرا برخي از كودكان موقع خواب با شنيدن سر و صداي اطرافيان در خانه راحت تر مي خوابند، چون مي دانند شما در كنارشان هستيد و احساس تنهايي نمي كنند.

* اگر متوجه شديد كودكتان پس از اينكه او را ترك مي كنيد هنوز در رختخواب بيدار است، دوباره پيش او برگشته و آنقدر كنارش بمانيد تا خوابش ببرد. اين كار ممكن است كمي زمان ببرد، اما سرانجام نتيجه بخش خواهد بود، چون او

كم كم خواهد فهميد كه مدت زمانهاي مشخصي را بايد بخوابد.

زود بيدار شدن در صبح

* براي اينكه كودكتان هنگام صبح، خيلي زود بيدار شود از كركره يا پرده هاي ضخيم براي تاريك تر كردن اتاق استفاده كنيد تا روشنايي صبح باعث بيدار شدن او نشود و او بيشتر بخوابد.

* اسباب بازيها و وسايل بي خطر در اختيارش قرار دهيد تا هر وقت زودتر از بقيه بيدار شد با آنها بازي كند تا اينكه متوجه شود بقيه افراد خانواده نيز بيدار شده اند.

* اگر كوچولوي شما به طور طبيعي كودكي سحرخيز است و شما در اين خصوص نگرانيد، فقط كافي است كمي صبور باشيد، چون بچه ها با شروع مهدكودك يا مدرسه تمايل بيشتري براي بيشتر خوابيدن از خود نشان مي دهند.

بيدار شدن در طول شب

* بهتر است واقع بين بوده و به خاطر داشته باشيد كه نيازها و الگوهاي رفتاري هر كس در مورد خواب و زمان آن متفاوت است. برخي از افراد به هشت ساعت خواب يا بيشتر نياز دارند و برخي ديگر پنج يا شش ساعت خوابيدن برايشان كافي است. به همين دليل، اين مطلب تصوير متفاوتي از زمان و ميزان خواب افراد حتي در يك خانواده مشترك ارايه مي دهد.

* بسياري از كودكان به بهانه شير يا غذا خوردن چندين بار در طول شب بيدار مي شوند. براي از بين بردن اين عادت، سعي كنيد به تدريج تغذيه در شب را از برنامه غذايي كودك حذف كنيد.

* اگر هميشه از تكان دادن، نوازش كردن يا لالائي خواندن براي خواباندن كودك استفاده مي كنيد، وقتي كه كودك

براي اولين بار در طول شب بيدار مي شود، چون خودش به تنهايي نمي تواند بخوابد، سعي كنيد براي آرام كردن او ابتدا لامپها را خاموش كرده سپس با صدايي آرام و ملايم برايش لالايي بخوانيد تا خوابش ببرد.

موقع بيدار شدن كودك در طول شب، اصلاً كودك را به بازي با اسباب بازي يا وسايل ديگر تشويق نكنيد، زيرا اين كار باعث مي شود خواب از سرش پريده و ديگر نخوابد.

كودكان پرانرژي و خستگي ناپذير

* تعيين يك برنامه روزانه و منظم كمك شاياني به تشويق كودكان براي انجام كارهاي مختلف از جمله غذا خوردن، وقت خواب و... مي كند.

* اجازه ندهيد كودكتان قبل از خواب بازيها و فعاليتهاي بيش از حد مهيج انجام شود.

* اگر متوجه شديد كودكتان واقعاً خسته نيست و خوابش نمي آيد، او را با تعدادي اسباب بازي و كتاب داستان در رختخوابش رها كنيد تا با آنها بازي كند.

* چرتها و خوابهاي كوتاه مدت روزانه به خصوص در زمان عصر را از برنامه كودك حذف كنيد، اما اگر كودك واقعاً نياز به خواب داشت، او را مجبور به بيدار ماندن نكنيد.

* سعي كنيد كودك را با بازيهاي شادمانه و فعاليتهاي جسمي مناسب در طول روز سرگرم كنيد تا شب هنگام آسوده خاطر و راحت بخوابد.

* ساعت خواب كودك را هر از چند گاهي 15 دقيقه به عقب بكشيد تا به تدريج سرانجام به زماني كه مي خواهيد برسيد، اين گونه زمان خواب او منظم خواهد شد.

هيولا در كمد لباس

گاهي بچه ها از تنهايي خوابيدن مي ترسند و نمي گذارند موقع خواب آنها را

ترك كنيد، اين مي تواند احساس ناامني و احساس خطر كردن كودك باشد. سعي كنيد علت نگراني و ترس او را پيدا كنيد، شايد به خاطر در راه بودن يك نوزاد جديد، شروع مهد كودك يا وجود جنگ و دعوا در محيط خانواده است كه او را تا اين حد نگران و مضطرب كرده و اين وظيفه شماست كه با آرام كردن محيط خانه و خانواده، اضطراب او را كاهش دهيد.

* هرگز به اينكه كودك از بعضي چيزها مي ترسد نخنديد و ترس او را انكار نكنيد، بلكه آن را به عنوان امري طبيعي بپذيريد و به او كمك كنيد تا به تدريج بر ترس خود فائق آيد.

* برنامه دقيق و مشخصي را در خصوص زمان خواب در وقتهاي مختلف شبانه روز، به صورت كتبي نوشته و آن را به ديوار نصب كنيد و زمانهاي خواب كودك را به او يادآوري كنيد.

* اگر كودكتان از تاريكي مي ترسد حتماً موقع خواب، چراغ خواب يا لامپ اتاق را روشن بگذاريد.

* گاهي از پخش موسيقيهاي آرامبخش براي خواباندن كودك استفاده كنيد.

* اگر كودك هنگامي كه او را براي خواب ترك مي كنيد، احساس ترس مي كند به او قول بدهيد كه هر 5 يا 10 دقيقه به او سر مي زنيد تا اينكه خوابش برد. با اين كار او احساس امنيت و آرامش پيدا مي كند و زودتر مي خوابد.

* هرگز از اتاق خواب كودك به عنوان مكاني براي تنبيه و حبس كودك استفاده نكنيد، زيرا اين كار باعث مي شود او نسبت به مكانهاي آرام نيز احساس ترس و ناامني

كند.

* اگر كودك موقع خوابيدن بهانه گيري مي كند، پيشنهادهايي به او بدهيد، به عنوان مثال «اگه بخوابي آخر هفته همگي با هم مي ريم تفريح»

* در طول روز كه بيشتر با او سروكار داريد كاملاً به احساساتش احترام گذاشته و به حرفهايش گوش دهيد، چون اين گونه اعتماد بيشتري به شما پيدا مي كند و شب هنگام با آرامش خاطر بيشتري به خواب مي رود.

اگر ديديد بر خلاف كاربرد روشهاي پيشنهاد شده، كودك هنوز با خوابيدن مشكل دارد، حتماُ او را نزد پزشك كودكان برده تا از طريق روشهاي «مديريت رفتاري خواب» او را معالجه كند.

صبحانه براي دانش آموز از نان شب واجب تر است

نويسنده:عبدالحميد گل افشان

منبع:روزنامه كيهان

صحبت درخصوص فوايد صبحانه مطلب تازه اي نيست. كمتر كسي را مي توان يافت كه نداند صبحانه باعث افزايش انرژي و باز شدن فكر و ذهن مي شود و با كاهش ميزان دريافت غذا طي روز نقش به سزايي در جلوگيري از چاق شدن ايفا مي كند. در كشور ما خوردن صبحانه بيشتر مختص روزهاي تعطيل است و معمولا افراد به خوردن يك بيسكويت يا نان و يك آبميوه در مدرسه، محل كار و دانشگاه اكتفا مي كنند. از همه بدتر برخي والدين اول صبح به فرزندشان پول مي دهند تا قبل از رفتن به مدرسه كيك و كلوچه اي براي خود تهيه كنند. حال آن كه دانش آموزان در سنين رشد و يادگيري بيشتر به صبحانه نياز دارند. مطالعات جديد نشان مي دهد بچه هايي كه قبل از رفتن به مدرسه صبحانه مي خورند تمركز بيشتري در فراگيري درس دارند. نمرات ديكته و رياضي بهتري مي گيرند و

با همسالان خود بهتر از سايرين رفتار مي كنند و البته نسبت به دانش آموزاني كه براي خوردن صبحانه از خواب بيدار نمي شوند، سالم تر هستند.

اين كه دانش آموزان چرا تمايلي به خوردن صبحانه از خود نشان نمي دهند به مدت زمان اندكي كه براي رفتن به مدرسه وقت دارند، برمي گردد. اصولا دانش آموزان صبح خيلي زود اشتهايي براي خوردن غذا ندارند و بايستي با ايجاد يكسري تغييرات آنها را بر سر سفره صبحانه نشاند. راه هاي زيادي وجود دارد كه مي تواند آنها را به بيدار شدن براي صرف صبحانه عادت دهد. - اگر فرزند شما احساس گرسنگي نمي كند، ساعت شام او را كمي به عقب بكشيد تا پس از بيدار شدن احساس گرسنگي كرده و خود طلب صبحانه از شما نمايد. - صبحانه را براي او متنوع و جذاب كنيد. صبحانه به كره و پنير محدود نمي شود. اگر فرزندتان ميلي به خوردن اين غذاها نشان نمي دهد، موادي مثل تخم مرغ، شير و آب ميوه روي ميز بچينيد تا غذاي مورد علاقه اش را انتخاب كند. بهتر است برنامه هفتگي تنظيم كنيد و هر روز را به يك نوع مواد لبني يا غذا اختصاص دهيد. - به فرزندتان اجازه دهيد تا در چيدن ميز صبحانه به شما كمك كند. - هنگام صبحانه خوردن او را ياري كنيد. دانش آموزان از اين كه پدر و مادرهايشان آنها را همراهي مي كنند تشويق شده و هر كاري را با اشتياق انجام مي دهند. - فراموش نكنيد تمامي اين كارها زماني امكان پذير است كه وقت كافي براي صرف صبحانه داشته باشيد.

به اين منظور بهتر است او را كمي زودتر از خواب بيدار كنيد تا هم نتواند صبحانه بخورد و هم با روحيه بهتر و شاداب تري روانه مدرسه شود.

يافته هايى جديد براى كودكان

نويسنده:

منبع:

تا دو سالگى نگران ميوه نخوردن كودكتان نباشيد: اين گفته محققان است. در صورت مصرف قطره مولتى ويتامين از 15 روزگى تا دو سالگى، امتناع كودك از خوردن ميوه تاثيرى در رشد و سلامت او نخواهد داشت. متخصصان تغذيه مى گويند مادران بهتر است به كودكانى كه تمايلى به خوردن ميوه ندارند فرصت داده و موقتا ميوه اى كه مورد علاقه كودك نيست از برنامه غذايى اش حذف كنند. اين در حالى است كه روزى 25قطره مولتى ويتامين از زمان دو هفته اى نوزاد تا دو سالگى به گونه اى مرتب به او داده شود. اجازه دهيد برنامه غذايى كودك دست كم تا دو سالگى مطابق ميلش باشد. در ضمن مى توان با حذف يك ميوه، ميوه ديگرى را كه خواص همانند دارد جايگزين كرد.

چگونه سرفه كودكان را تسكين دهيم؟ كودكان اغلب به دليل سرماخوردگى معمولى و يا عفونت در مجارى تنفسى سرفه مى كنند. متخصصان بيمارستان سنت لوك امريكا اين روش ها را پيشنهاد مى دهند: گزينه نخست و هميشگى خوردن شربت ها و قطره هاست به شرط آن كه با پزشك مشورت كنيد. نوشيدنى هاى گرم به ويژه چاى گياهى و آب سيب مى توانند گرفتگى گلوى كودك را از بين برده و تنفس اش را راحت تر كنند. همچنين استفاده از مرطوب كننده يا دستگاه بخور مى تواند سرفه خشك را بهبود بخشد. چنانچه كودكتان سرفه هاى خشك مى كند اجازه

ندهيد به هنگام بيمارى ورزش يا تحرك شديد داشته باشد.

روش هاى پيشگيرى از مسموميت دارويى كودكان:

_ داروها و ويتامين ها را در ظرفى با درپوش ايمنى نگهدارى كنيد.

- داروها، مواد شيميايى و مواد پاك كننده را در يك كمد قفل دار بگذاريد و بسته بودن آن را مرتب كنترل كنيد.

_ داروهاى تاريخ مصرف گذشته را دور بريزيد و قبل از دور انداختن شربت ها، آنها را خالى كنيد و شيشه را خوب بشوييد.

_ كودكان علاقه دارند كه از بزرگسالان تقليد كنند. داروهاى خود رادور از چشم كودكان ميل كنيد.

_ هنگامى كه با تلفن صحبت مى كنيد يا پاسخگوى زنگ در هستيد، مطمئن باشيد كه داروها در دسترس كودكان قرار ندارند.

_ محصولات شيميايى را در ظرف مخصوص نگهدارى كنيد. هرگز آنها را در ظرف مواد غذايى

( مانند بطرى، ليوان، ظرف بستنى و …) نريزيد.

_ چنانچه كودكتان دارو يا ماده شيميايى را بلعيد درنگ نكنيد و او را به يك مركز درمانى برسانيد.

كودكان تنبل با مشكلات مزمن سلامتى روبه رو مى شوند

اينديانيوز: بر اساس يك مطالعه، كودكان تنبل كه فعاليتى ندارند ممكن است در سال هاى بعدى زندگى خود با مشكلات مزمن سلامتى روبه رو شوند.

اين مطالعه به والدين چنين كودكانى توصيه مى كند كه قبل از آنكه كار از كار بگذرد، كارى انجام دهند. «كاملش خونتى» و ساير محققان دانشگاه ليسستر سطوح فعاليت را در ميان سه هزار و??? دانش آموز پنج مدرسه راهنمايى در اين شهر بررسى كردند و دريافتند كودكانى كه به اندازه كافى فعاليت ندارند، در سالهاى آينده دچار ناخوشى هاى مختلف مى شوند. وى گفت، والدين، مسوولان مدارس و تامين كنندگان بهداشت عمومى لازم است براى كاهش

خطرات ابتلا به ديابت و بيمارى قلبى در كودكان به نتايج اين مطالعه توجه كنند. خونتى افزود، كودكانى كه والدينشان به بيمارى هاى قلبى و ديابت مبتلا هستند احتمال اينكه در نتيجه عدم تحرك به هر دو اين بيمارى مبتلا شوند بيشتر از ديگر كودكان است.

مصرف غذاهاى فاقد ارزش غذايى، شيوه زندگى بى تحرك، استفاده مفرط از تلويزيون و كامپيوتر، كودكان تنبل و بى تحرك جلوى تلويزيون يا به اصطلاح غربى ها سيب زمينى هاى روى كاناپه به وجود مى آورد. در ضمن، كودكان ديگر تمايلى به شركت در ورزش هاى رقابتى در مدارس ندارند.

انجمن قلب امريكا به كودكان و نوجوانان توصيه مى كند كه دست كم هر روز ?? دقيقه ورزش ملايم تا شديد انجام دهند.

مراقب سلامت جسمي كودكانمان باشيم

عادات غذايي كودكان عمدتا تحت تأثير نحوه تغذيه خانواده و دوستان آنها مي باشد. نقش خانواده دراين خصوص پررنگ تر است، پس در انتخاب غذاها و ميان وعده هاي خود دقت بيشتري به عمل آوريد.اگر كودك صبح خود را با يك صبحانه كامل و سالم آغاز كند، انرژي لازم جهت سوخت و ساز در طول روز را كسب خواهدكرد. تحقيقات نشان داده است كودكاني كه صبحانه از وعده هاي غذايي آنها حذف شده است تمايل بيشتري به اضافه وزن دارند، شايد به اين دليل كه در طول روز احساس گرسنگي بيشتري مي كنند در نتيجه در وعده هاي ديگر بيشتر غذا مي خورند.از آنجايي كه خانواده ها عموما فرصت اندكي براي آماده كردن صبحانه دارند مي توان از مواد غذايي كاملي چون غلات پخته، نان، انواع ميوه ها و ماست كه سريعتر آماده مي شوند

استفاده كرد.

غذاي سالم براي كودكان محصل

در اكثر مدارس بوفه هايي براي ارائه خوراكي به محصلين وجود دارد كه اكثر اين خوراكي ها ارزش غذايي اندكي دارند. بنابراين براي اينكه از سلامت ميان وعده هايي كه فرزندان مصرف مي كند اطمينان حاصل كنيد بهتر است از خوراكي هاي خانگي استفاده كنيد كه هم مقرون به صرفه و هم سالمتر است. گاهي اوقات كودكان خوراكي هاي خود را دست نزده به منزل بازمي گردانند شايد به اين دليل كه تمام زنگ تفريح را مشغول بازي شده و فرصت خوردن نداشته اند! بنابراين بهتر است خوراكي شان را قبل از بردن به مدرسه به تكه هاي كوچكتري تقسيم كنيد تا حداقل چند تكه از آن را قبل از شروع بازي بخورند.

چند نوع ميان وعده مناسب

ساندويچ:

(براي تهيه ساندويچ بهتر است از نانهاي سبوس دار استفاده كنيد)

- ساندويچ پنير و سبزي، ساندويچ پنير و خيار، ساندويچ پنير و خرما، ساندويچ پنير و مربا، ساندويچ گوشت يا فلافل با سالاد، ساندويچ تخم مرغ آبپز يا نيمرو با كاهو و ساندويچ مرغ و سبزيجات.

ميوه ها

سعي كنيد در بسته ميان وعده فرزندتان حتما يك تكه ميوه بگنجانيد.

ميوه هايي مثل كيوي را كه پوست كندنش براي فرزندتان مشكل است، خود پوست كنده، به تكه هاي كوچك تقسيم كنيد و در ظرف جداگانه اي قرار دهيد. اگر فرزندتان قادر به خوردن يك سيب كامل نيست، يك چهارم سيب را در ظرفي جداگانه گذاشته و روي آن كمي آبليمو بريزيد تا تغيير رنگ ندهد. موز كه پوست كندن آن نيز آسان است ميان وعده مناسبي است.

نوشيدني:

كودكان بخصوص در طول بازي بيشتر تشنه مي شوند. هيچ نوشيدني

براي رفع تشنگي فرزندتان بهتر از آب نيست.براي ترغيب كودكان به خوردن ميان وعده هاي خود در مدرسه مي توانيد در نحوه بسته بندي خوراكي هايشان ابتكار به خرج دهيد. مثلا تكه هاي پنير يا ميوه ها را به يك ني يا سيخ چوبي بكشيد، ميوه ها را با قالب به اشكال مختلف درآوريد و يا با كشيدن يك صورت خنده دار بر روي يك تكه كاغذ و قراردادن آن در بسته خوراكي هاي فرزندانتان او را به خوردن ترغيب كنيد.

فعاليتهاي بدني محصلان:

فرزند محصل شما در طول روز حداقل به2 ساعت فعاليت بدني نياز دارد. فعاليت بدني مي تواند شامل بازي، شنا يا حتي پياده روي در راه مدرسه باشد. پياده رفتن به مدرسه فرصتي را نيز براي صحبت با فرزندتان فراهم مي كند. اگر فرزندتان را با وسايل نقليه به مدرسه مي بريد، چند خيابان مانده به مقصد پياده شويد و مسير باقي مانده را پياده برويد. برخي از كودكان به فعاليت در رشته هاي مختلف ورزشي علاقه اي نشان نمي دهند. با وجود اينكه فعاليت هاي متفاوتي غير از ورزش براي جايگزيني وجود دارد اما بهتر است دلايل بي علاقگي فرزندتان را به ورزش جستجو كنيد و راه حلي براي آن بينديشيد.

روش هايى براى كاهش كوليك شيرخواران

نويسنده:دكتر حميدرضا طلاي

آنچه به عنوان كوليك شيرخواران معروف است شامل حمله هاى غيرمنتظره و ناگهانى گريه هاى غيرقابل كنترل است كه در هفته دوم تا چهارم و پنجم به مرور كم شده و از بين مى رود.اين حملات معمولا در عصرها رخ داده و بعد از چند ساعت بيقرارى و گريه به طور ناگهانى قطع مى شود و شيرخوار سالم

و سرحال به نظر مى رسد.اين گريه ها همراه با رفتارهايى خاص از جمله ايجاد حالت قوس مانند در پشت، سفت كردن عضلات شكم، مشت كردن دست ها، جمع كردن پاها بر روى شكم، قرمز و پرخون شدن گونه ها و لب هاست. هنوز علت بروز اين حملات مشخص نيست و فرضيه هاى مختلفى در اين ارتباط وجود دارد. برخى آن را در ارتباط با روند طبيعى دوره خواب و بيدارى و رفتارهاى شيرخوار مى دانند. برخى بروز مشكلات تغذيه اى مانند عدم تحمل قند شير، افزايش حساسيت به پروتئين شير و يا تجمع گاز در دستگاه گوارش را از علل عمده كوليك شيرخواران مى دانند.

والدين نگران نباشند: در برخورد با كوليك پدر و مادر مطمئن باشند كه بيمارى خاصى وجود ندارد و ضمن حفظ آرامش ضرورى است در نگهدارى شيرخوار نكات ويژه اى را رعايت كنند. نخست بايد به گريه شيرخوار پاسخ فورى داده و به بهانه بغلى شدن و يا عادت كردن شيرخوار، از بى اعتنايى به او پرهيز كنند.تبديل حالات خواب و گريه كودك به رفتارهاى بيدارى و هوشيارى مانند بغل كردن، آرام تكان دادن و راه بردن، استفاده از صداهاى خوشايند مانند صداى مادر، گردش با اتومبيل از كارهايى است كه سبب كم شدن حملات مى شود.رشد و وزن گيرى شيرخوار بايد به طور مرتب كنترل شود و در صورت بروز حملات شديد كوليك، علايم بايد به وسيله پزشك متخصص بررسى و ارزيابى شده و در صورت اثبات، اقدام مناسب درمانى انجام شود. چنانچه كوليك بعد از ? ماهگى نيز ادامه داشته باشد بايد علل عضوى بررسى و درمان شود

تفاوت شير مادر و شير خشك و اثرات رواني در كودك

در

تغذيه با شير مادر، اين كودك است كه تصميم مي گيرد چه زماني مكيدن را رها كند. علاوه بر اين كودكاني كه از طريق شير مادر تغذيه مي شوند، پس از خالي شدن سينه، به مادر مي فهمانند كه زمان مكيدن پستان ديگر است اما در تغذيه با شير خشك، اين مادر است كه مقدار شير را مشخص مي كند و در كنترل آن هرگز كودك نقشي ندارد.

- در هر حال، آنچه مسلم است كودك چه از طريق شير مادر تغذيه شود و چه از طريق شير خشك، لحظه شير دادن، بايستي زمان برقراري ارتباطي عميق و نزديك بين مادر و فرزند باشد. در واقع مادر به كودك آرامش و اطمينان خاطر بخشيده و در روحيات آينده او نقش بسزايي دارد.

شكي نيست زماني كه مادر جهت شير دادن نوزاد را در آغوش خود مي گيرد، نه تنها به او شير مي دهد، بلكه بدن خود و بوي خود را نيز در اختيار كودك قرار مي دهد. لمس و تماس انگشتان كوچك نوزاد با پوست مادر در شناختن هر چه سريع تر مادر و بوي او تأثير فراواني دارد. زيرا همان طور كه بو كردن در نزد حيوانات وسيله اي جهت شناسايي محسوب مي شود، براي آدمي نيز چنين است.

اما اين امر نبايد موجب محروميت كودكاني كه از شير مادر تغذيه نمي شوند، گردد. در آغوش گرفتن كودك به هنگام دادن شيشه، به همان صورتي كه معمولاً يك مادر كودكش را به هنگام شير دادن در آغوش مي گيرد، اين ارتباط عاطفي و روحي بين مادر و كودك را برقرار مي سازد.

منبع:كتاب كودك

من

نقش تنقلات در تشديد پرخاشگري كودكان

اگر براي سلامتي و تندرستي فرزندانتان نگرانيد، در اولين قدم بايد بسياري از عادات آنها را ترك داده و يا بالعكس به وجود آوريد. براي مثال بعد از ظهرها، به جاي دادن پفك، چيپس، لواشك، آب نبات چوبي و تنقلاتي از اين قبيل كه باعث از بين رفتن اشتهاي كودك مي گردند، يك ليوان شير و يا مقداري ماست، مغز گردو، بادام، نان و بيسكويت هاي ساخته شده از آرد سبوس دار به او بدهيد.

ميوه هاي تازه، كشمش، خرما نيز مي توانند عصرانه هاي مقوي براي كودكان باشند. بسياري از تنقلات با تأثير بر روي اعمال ارگانيك بدن كودك موجب تغيير رفتار آنها شده و تمايل به خشونت و پرخاشگري را افزايش مي دهند.

دكتر « پيتر منسفيلد » متخصص امور تغذيه با انجام تحقيقات خود در مركز تربيتي نوجواناني كه به جرمهاي مختلف دستگير شده بودند، ثابت نمود كه تغيير ماهيت مواد غذايي و تركيب آنها با مواد شيميايي يكي از عوامل مؤثر در تغيير خصوصيات اخلاقي كودكان محسوب مي شود. بنابراين تا حد امكان به فرزندان خود مواد غذايي تازه و طبيعي بدهيد.

منبع: كتاب كودك من

انواع ميوه ها در برنامه غذايي كودك

ميوه ها، به علت مزه و طعم شيرين خود، مورد علاقه اكثر قريب به اتفاق كودكان مي باشند و به همين دليل خيلي راحت مي توان با توجه به خواص ويتاميني و معدني و نيازهاي سني كودك، آنها را وارد برنامه غذايي روزانه او كرد. در زير مهمترين ميوه هاي توصيه شده را به همراه خواص و زمان مناسب دادن آنها به كودك مشاهده مي كنيد :

سيب : هضم آن بسيار راحت بوده و سرشار

از ويتامين ها و اسيدهاي ارگانيكي مانند اسيد ماليك كه در تنظيم اعمال گوارشي روده مؤثر است، مي باشد. سيب را مي توان پس از رنده كردن از سن چهار ماهگي به كودك داد. البته ابتدا با دو قاشق مرباخوري شروع كرده و سپس به تدريج بر مقدار آن بيفزاييد. توجه داشته باشيد كه سيب را پس از رنده كردن بلافاصله مورد استفاده قرار دهيد.

گلابي : اين ميوه ملين كننده نيز هضم آساني داشته و در رفع تشنگي بسيار مؤثر است. از مهمترين مواد معدني موجود در آن مي توان پتاسيم را نام برد. گلابي رنده شده را نيز از چهارماهگي مي توان به كودك داد.

موز : سرشار از نشاسته، ويتامين هاي A، C، و مواد مغذي ديگر مي باشد. و به علت طعم شيريني كه دارد مورد علاقه بسياري از كودكان است. موز را از چهار ماهگي مي توان به صورت له كرده ( ابتدا با يك قاشق مرباخوري موز له شده شروع كنيد)، وارد برنامه غذايي كودك نمود.

هلو : حاوي مقدا قابل توجهي ويتامين A و آب مي باشد و به همين دليل براي رفع تشنگي در فصل تابستان بسيار مناسب است. هلو را از شش ماهگي مي توان به كودك داد. در اين صورت حتماً پوست آن را بكنيد.

آلو : محتواي مينرالي ( مواد معدني ) و فيبري آن بسيار غني بوده و در رفع يبوست كاملاً مؤثر است. آلوي له شده را مي توان با رنده شده ميوه هاي ديگر نيز مخلوط نموده و به عنوان دسر بعد از غذا و يا عصرانه به كودك داد. اين

ميوه را مي توانيد ازچهار ماهگي به كودك بدهيد.

زرد آلو : سرشار از ويتامين A بوده و به علت مزه شيريني كه دارد به شدت مورد علاقه كودكان است. زرد آلو را از شش ماهگي وارد رژيم غذايي كودك نماييد.

مركبات : عليرغم اين كه سرشار از ويتامين C مي باشند، دادن آنها قبل از شش ماهگي به كودك توصيه نمي شود، زيرا در برخي از موارد مي توانند آلرژي زا باشند.

نكاتي كه بايد به هنگام مصرف ميوه در برنامه غذايي كودك مورد توجه قرار گيرند، عبارتند از:

- ميوه ها را تازه، رسيده و در فصل خود مورد استفاده قرار دهيد.

- قبل از مصرف، ميوه ها را به خوبي با آب و يا محلول آب و ضد عفوني كننده هاي مخصوص شستشو دهيد.

- ميوه ها را ابتدا با مقدار بسيار كم شروع كرده و سپس به تدريج بر مقدار آنها بيفزاييد.

- در صورت آمادگي خاص كودك براي ابتلا به آلرژي ( وجود موارد آلرژي در اعضاي خانواده كودك )، هرچند روز يكبار نوع ميوه را عوض كنيد تا بدين ترتيب امكان تشخيص مورد حساسيت ز ا به سادگي وجود داشته باشد.

- كودك را از همان ابتدا به خوردن ميوه عادت دهيد، زيرا زمينه بسياري از عادات غذايي در سنين بالاتر در دوران كودكي آماده مي گردد.

- تا قبل از 18 ماهگي بهتر است از دادن انگور به كودك خودداري نماييد.

منبع: كتاب كودك من

آيا نوزاد به غير از شير مادر به مواد ديگري هم نياز

درشرايط معمولي نوزاداني كه با شير مادر تغذيه مي شوند، هيچ نيازي به آب اضافي ندارند. زيرا حدود 87% شير مادر از آب تشكيل

شده است. اما در صورت بروز ناراحتي هايي نظير تب، استفراغ و اسهال، دادن آب و مايعات به كودك تجويز مي گردد.

نوزاداني كه با شير خشك تغذيه مي شوند نيز احتياجي به آب ندارند و تنها در صورت گرماي هوا مي توان مقداري آب جوشيده سرد شده در فاصله بين وعده هاي شيري به آنها داد.

همچنين نوزادان به دريافت مكمل ويتامين D نياز دارند.

نوزاداني كه از شير مادر تغذيه مي كنند، به جز ويتامين D، نيازي به مكمل هاي ويتاميني و املاح ديگر ندارند. اما از آنجايي كه مقدار ويتامين D شير مادر كافي نيست، بايستي به نوزادان مكمل اين ويتامين كه معمولاً به صورت قطره مي باشد براي جلوگيري از ابتلا به بيماري راشيتيسم داده شود. در صورت عدم دسترسي به قطره ويتامين D، با مشورت پزشك مي توان از مولتي ويتامين نيز استفاده نمود.

منبع: كتاب كودك من

طرز تهيه اولين سوپ كودك ( سوپ پايه )

يك عدد هويج و يك عدد سيب زميني را به صورت قطعات كوچكي خرد كرده و درون قابلمه بريزيد. حدود 0/5 ليتر آب داخل آن اضافه كنيد و در آن را بسته و بگذاريد با حرارت ملايم تقريباً يك ساعت بپزد. زماني كه مواد داخل قابلمه پخته شده و آب باقيمانده دردرون آن حدود يك استكان شد، شعله اجاق را خاموش كنيد. آب غذا را جدا كرده و مواد داخل قابلمه را كاملاً له كنيد و يا از صافي عبور دهيد تا كاملاً نرم و يكنواخت شوند. 2 قاشق از اين پوره كرم مانند را به داخل آب غذا ( حدوداً 150 سي سي )، اضافه كنيد. 3 قاشق نيز آرد برنج

پخته شده و آماده را داخل آن بيفزاييد. در صورت دسترسي به روغن زيتون مرغوب، يك قاشق مرباخوري از آن را داخل غذاي كودك بريزيد. با كمك قاشق غذا را كاملاً هم زده و بدون اضافه كردن نمك و يا شكر آن را به كودك بدهيد.

- در صورتي كه كودك دچار يبوست است، از دادن لعاب برنج و اضافه كردن هويج به سوپ او خودداري كنيد.

منبع: كتاب كودك من

چگونه از گوشهاي كودكمان مراقبت كنيم

نويسنده: پگاه اميرديواني

كودكان اغلب به گوش درد مبتلا مي شوند و اگر سرفه يا سرماخوردگي آنان به طول انجامد، ممكن است منجر به مشكلاتي نظير چرك كردن گوش يا كاهش شنوايي شود. تشخيص و درمان زودهنگام مانع از مشكلات گوش و عواقب احتمالي آن مي گردد.

مادران بايد بدانند:

_ پاك كردن گوش اگرچه كاري وقت گير است، انجام ندادنش ممكن است منجر به كر شدن كودك گردد.

_ استفاده مداوم از آنتي بيوتيك و داروهاي تزريقي كمك مؤثري نمي كند.

به هنگام چرك كردن گوش، ابتدا آن را به شيوه زير خشك كنيد:

1_ يك پارچه تميز، نرم، جاذب رطوبت (نم گير) و نخي يا يك دستمال كاغذي را لوله كنيد (فتيله نماييد) هرگز از پارچه شُل يا دستمال كاغذي كه ذرات آن در گوش باقي بماند، استفاده نكنيد. انواع چسبناك پارچه ها را نيز به كار نبريد.

2_ پارچه يا دستمال لوله شده را در گوش كودك فرو كنيد.

3_ اگر مرطوب شد، آن را عوض كنيد و از پارچه تميز ديگري استفاده نماييد.

اين مراحل را تا خشك شدن كامل گوش ادامه دهيد.

به مادران توصيه مي شود:

_ گوش را حداقل سه مرتبه در روز به روش بالا تميز نمايند.

_ اين روش را تا زماني ادامه دهند كه اگر

پارچه را به صورت فتيله در گوش كودك وارد نمودند، هيچ گونه چركي از گوش خارج نشود. (معمولاً 1 تا 2 هفته)

_ هيچ شي ء ديگري نظير پارچه پشمي در گوش كودك نكنند.

_ روغن يا قطره در گوش او نريزند.

_ نگذارند كودك شنا كند يا آب به گوشش وارد شود.

منبع: پيام زن

صدمات چشمي در كودك

ترجمه:پگاه امير ديواني

كودكان نسبت به جراحات چشمي مستعدتر هستند زيرا زمان واكنش آنها كندتر از بزرگسالان است.×. چشم، اندام ظريف و حساسي است. قرنيه به آساني به وسيله لبه كاغذ يا ناخن خراشيده مي شود و يك ضربه شديد به چشم شبكيه را پاره مي كند. حتي يك آسيب جزيي در صورتي كه درمان نشود، منجر به مشكلات بينايي جبران ناپذيري در آينده مي شود. بنابراين بسيار مهم است كه بدانيد چگونه با يك حادثه برخورد كنيد، حتي شما مي توانيد با انجام يك سري اقدامات احتياطي ساده، از 90% صدمات چشمي جلوگيري به عمل آوريد.

كمكهاي اوليه در مورد چشم

اگر چه بعضي جراحات چشمي در خانه درمان مي شوند، بقيه نياز به درمان پزشكي فوري دارند. در اين صورت شما بايد با پزشك متخصص كودكان تماس بگيريد. او ممكن است شما را به مطبش فرا خواند يا از شما بخواهد به يك چشم پزشك يا اورژانس مراجعه كنيد.

آسيب: ذره گرد و خاك

رهنمود

كودك را وا داريد چندين بار پلك بزند. اين عمل ممكن است باعث خروج ذرات گرد و غبار شود. پلك بالايي را روي پلك پايين بكشيد. با اين عمل چشم اشك مي زند و باعث شستشوي گرد و خاك مي شود. اگر ذره روي سفيدي چشم قرار دارد شما مي توانيد با گوشه يك دستمال مرطوب تميز آن را

خارج كنيد. اگر به ذره دسترسي داريد، از يك ماده روان ساز نظير قطره استريل استفاده كنيد تا آن را به سرعت بيرون آوريد. در صورتي كه قادر به خارج كردن ذرات گرد و خاك نيستيد يك گاز استريل يا پارچه تميز را به آرامي روي چشم كودك بگذاريد تا او را از ماليدن چشم برحذر داريد. (ماليدن باعث مي شود جسم به داخل چشم فرو رود و قرنيه را خراش دهد) سپس با متخصص اطفال تماس بگيريد.

ضربه به وسيله توپ

براي كاهش ورم و درد به مدت 10 تا 20 دقيقه از كمپرس آب سرد استفاده كنيد. كيسه اي محتوي يخ خرد شده را داخل پارچه اي بپيچيد و آن را روي استخوان پيشاني كودكتان بگذاريد، به طوري كه بسته يخ به آرامي روي پلك قرار گيرد. اگر كبودي چشم كودك بيشتر شد يا از ضعف بينايي شكايت كرد، با پزشك متخصص تماس بگيريد، ممكن است خونريزي داخل چشمي كرده باشد.

قرنيه خراشيده شده

اگر كودك همواره احساس مي كند كه سنگ ريزه يا شن در چشمش وجود دارد، يا به علت آنكه درد زيادي دارد، از باز كردن چشمش امتناع كند، احتمالاً خراشي بر روي قرنيه اش وجود دارد.×. براي تورم و درد به او ايبوپروفن بدهيد. (البته استامينوفن درد او را كاهش مي دهد اما تورم را نه!) چشم كودك را با يك گاز استريل ببنديد و او را نزد پزشك متخصص ببريد. او با دادن پماد آنتي بيوتيك سرعت بهبودي را افزايش مي دهد.

بريدگي پلك چشم

اكثر بريدگيهاي روي پلك چشم جزيي هستند و به خودي خود بهبود مي يابند، اما بريدگي عميق نياز به بخيه دارد. روي بريدگي يك پارچه گرم را

با كمي فشار قرار دهيد تا جلوي خونريزي را بگيريد. (مراقب باشيد كه فشار زيادي وارد نكنيد تا آسيب بيشتري به چشم بزنيد.) اگر بريدگي بيش از يك جراحت سطحي باشد، چشم را پانسمان كنيد و او را به اورژانس برسانيد.

تكه هاي شيشه

اين نوع جراحت توجه خاص پزشكي را مي طلبد. سعي نكنيد خودتان شيشه را خارج كنيد. زيرا با اين كار خطر جراحت را افزايش مي دهيد. در عوض، ته يك ليوان پلاستيكي را ببريد. آن را به آرامي روي حدقه چشم كودكتان قرار دهيد. (با اين كار يك سپر محافظ چشم ساخته ايد) سپس كودك را فورا به پزشك برسانيد

پاشيدن مواد شيميايي

در اين گونه مواقع، سر كودكتان را كج كنيد و چشمش را زير يك جريان آرامي از آب گرم به مدت حداقل 15 دقيقه نگه داريد. اگر در پيك نيك يا جايي هستيد كه به آب دسترسي نداريد، از شير، آب ميوه يا نوشابه خنك ديگري براي شستشوي چشم استفاده كنيد. بعد از شستشو، كودكتان را بدون معطلي به مركز فوريتهاي پزشكي برسانيد

منبع: پيام زن

رشد حركتي - رفتاري از بدو تولد تا 12 ماهگي

قبل از آنكه رشد حركتي - رفتاري فرزندتان را با ساير كودكان مقايسه كنيد، هميشه به ياد داشته باشيد كه:

1- هركودك رشد حركتي - رفتاري مخصوص به خود را داشته و ممكن است برخي از حركات و رفتارها را قبل و يا بعد از موعد خود بروز دهد.

2- فاكتورهايي از قبيل نوع تغذيه، وضعيت سلامت عمومي بدن، محيط زندگي، چگونگي تماس و دسترسي به والدين و غيره، در روند رشد جسمي، روحي و حركتي كودك نقش تعيين كننده اي را ايفا مي كنند.

نخستين ماه: اغلب حركات بدن نوزاد هنوز به صورت رفلكس و اتوماتيك ( غير ارادي ) مي باشند، با اين حال اگر او را به روي شكم بخوابانيد، سرش را چند ثانيه اي بالا مي آورد. قادر به تنظيم حركات چشم بوده و مي تواند شي ء را كه چند ثانيه پيش به او نشان داده ايم، بشناسد، به صداها توجه مي كند. از هر 10 ساعت تنها يك ساعت بيدار است. در فاصله هاي زماني معين منتظر شيرخوردن است.

دومين ماه: دستها و پاهايش را تكان مي دهد. چه در حال خوابيدن به روي شكم وچه به پشت، قادر به بالا آوردن سرش است. صداهايي كه گاه با گريه توأم مي شوند، از خود در مي آورد. در برابر صداهاي گوناگون عكس العمل نشان مي دهد. تا فاصله20 سانتي متري را مي بيند. اگر شي ء توجه او را به خود جلب كند، تمام بدنش را تكان مي دهد. و سعي در گرفتن آن مي كند. صداها را از هم تشخيص داده و از حمام كردن لذت مي برد.

سومين ماه: دراين ماه، كودك پيشرفت زيادي نشان مي دهد. با كمك بالش مي تواند بنشينيد و سرش را صاف نگاه دارد. ( توصيه متخصصين بر اين است كه تا زماني كه كودك خود به تنهايي قادر به نشستن نيست، به منظور پيشگيري از هر گونه ناراحتي در ناحيه ستون فقرات، از نشاندن او با كمك بالش و يا چيزهاي ديگر بايد خودداري كرد. )

قادر به تنظيم حركات دست ها و پاهايش است. صدا در مي آورد. ناله مي كند. مي خندد و با

صداهاي مختلفي سعي در نشان دادن شادي و يا ناراحتي خود مي كند.

دوري يا نزديكي شي ء را تشخيص مي دهد و به همان نسبت سعي در دراز كردن دستش مي كند. حافظه او تا حدي قوي تر شده و از ديدن تصاوير تكراري و يا صداهاي تكراري حوصله اش سر مي رود.

چهارمين ماه: در صورتي كه بر روي شكم قرارگيرد، مي تواند دست ها و پاهايش را به سمت بالا برده و سرش را نيز بالا بياورد. مي فهمد كه دستها و پاها ادامه بدنش هستند. پاهايش را سعي مي كند با دستهايش بگيرد ( زماني كه به پشت دراز است )، قادر به راست نگاه داشتن ستون فقرات است. به اشياء دقيق مي شود و تصوير خاصي را با نگاه دنبال مي كند. وسايلي كه استعمال روزانه دارند، مانند شيشه شير و پستانك را مي شناسد. در مقابل آينه تصوير خود را از مادرش تشخيص مي دهد.

پنجمين ماه: شست پايش را به منظور مكيدن به دهانش مي برد. با كمك دست مادر، براي چند دقيقه اي سرپا مي ايستد. دهان ديگران را از نزديك نگاه مي كند و سعي در تقليد صداي ديگران دارد. آشنا را از غريبه تشخيص مي دهد و در برابر آشنايان عكس العمل نشان مي دهد. اگر اسباب بازي را از دست او بگيريم، اعتراض مي كند. با ليوان مي تواند آب بخورد. قادر است حركات تند و سريع را نيز با نگاههايش دنبال كند.

ششمين ماه: در اين ماه، اولين نشانه هاي استقلال را با نشستن - كه از نظر او ديدي جديد به دنياي

اطراف است - بيدار ماندن نيمي از روز و تشخيص خود از ديگران چه در آينه و چه در اطراف ظاهر مي سازد. كودكان را از بزرگسالان تشخيص داده وسعي در برقرار كردن ارتباط با گروه نخست مي كند. با دستهايش مي تواند غذا بخورد.

هفتمين ماه: مي تواند شي ء را از دستي به دست ديگرش بدهد و قادر به تلفظ بعضي سيلابهاست.

هشتمين ماه: كمرش را مي تواند صاف نگاه داشته و بنشيند. به صورت نشسته خود را در دو سمت جابجا مي كند. با دقت و كنجكاوي به افتادن اشياء از ارتفاع نگاه مي كند. از بازي قايم باشك و دالي لذت بسياري مي برد.

نهمين ماه: دستش را به جايي تكيه داده و سرپا مي ايستد. كلمات دو سيلابي را مي تواند تكرار كند. دستهايش را به هم مي زند و از صداي ناشي از آن غرق در شادي مي شود. به هنگام خداحافظي دستش را تكان مي دهد.

دهمين ماه : چهار دست و پا همه جا را دور مي زند. قادر به پيدا كردن اسباب بازي يا شي ء است كه از ديد او پنهان مي سازيم. صداها و كلماتي را كه بلافاصله مي شنود، تكرار مي كند.

يازدهمين ماه: بدون كمك ديگران مي ايستد. حركات ديگران را تقليد مي كند، اعضاي خانواده را به اسم مي شناسد.

دوازدهمين ماه: با كمك ديگران راه مي رود. قادر به نشستن و برخاستن است. اولين كلمات معني دار مانند « بابا » و « مامان» را تلفظ مي كند. اشيائي را كه از او خواسته مي شود، مي دهد.

منبع: كتاب كودك

من

سرماخوردگي در كودكان

عامل ا صلي بيماري سرما خوردگي ويروسها هستند. به نظر مي رسد كه ويروسها تنها سبب بروز سرماخوردگي هاي خفيفي كه معمولاً با آبريزش بيني و احساس خارش در ناحيه گلو همراه است، مي گردند و اگر مشكل ديگري به وجود نيايد، سرماخوردگي در طي مدت سه روز ( حدوداً ) از بين مي رود. اما در غالب موارد موضوع به اين سادگي خاتمه پيدا نمي كند. ويروسهاي سرماخوردگي با كاهش قدرت دفاعي مجاري بيني و گلو سبب وارد عمل شدن باكتريهايي كه ناراحتي هاي ديگري را به وجود مي آورند، مي شوند. اين باكتريها در حالت معمولي بدون ايجاد هيچ گونه مشكلي در گلوي افراد سالم به سر مي برند ( در فصول بهار و زمستان ) و تحت كنترل سيستم دفاعي بدن مي باشند. اما زماني كه ويروسهاي سرماخوردگي با حمله خود از قدرت دفاعي بدن مي كاهند، باكتري ها امكان تكثير و سرايت را پيدا كرده و سبب بروز برونشيت، التهاب ريه ها، عفونت گوش ها و سينوزيت مي گردند. به همين دليل است كه كودك در همان مراحل ابتدايي سرما خوردگي بايد مورد معالجه قرار گيرد.

افزايش مقاومت بدن در برابر ابتلا به سرماخوردگي

اگر توجه كرده باشيد، كودكان روستايي و مناطق سردسير به ندرت دچار سرماخوردگي مي شوند. زيرا خارج شدن آنها به طور مرتب و بدون پوشش زياد در هواي سرد سبب مقاوم شدن بدنشان گرديده است. شخصاً دريك فيلم مستند از يكي از شهرهاي سيبري و رسم مردم آن منطقه، در كمال تعجب و ناباوري ديدم كه زنان را پس از زايمان در آبهاي يخ زده دريا

مي انداختند. قطر يخ سطح آب طوري بود كه با چكش آن را مي شكستند. نوزاد بلافاصله پس از تولد، بدون هيچ پوششي بر روي برفهاي دامنه كوه غلتانده مي شد. مردم اين نواحي معتقد بودند كه با اين عمل مقاومت بدن مادر و كودك بسيار زياد مي شود. در عمل نيز ميزان ابتلا به سرماخوردگي ( و نيز بيماريهاي ديگر )، در آنها بسيار پايين است. بنابراين در روزهاي سرد زمستان بچه ها را در فضاي بسته و گرم و خشك اتاق ها نگه نداريد. هر روز آنها را بيرون ببريد تا راه بروند. ( اگر نمي توانند راه بروند با كالسكه از منزل خارج شويد).شب به هنگام خواب دماي اتاق را زياد گرم نكنيد.

مرطوب نگاه داشتن هواي داخل منزل با استفاده از دستگاه بخور و يا قرار دادن كتري آب جوش به طور دائم بر روي وسيله گرمازا، از خشك شدن هوايي كه وارد مجاري تنفسي مي شود، مي كاهد. از گرم كردن بيش از حد (دماي 20 درجه سانتيگراد مناسب است) هواي داخل منزل خودداري كنيد.

منبع: كتاب كودك من

تب در نوزادان و توصيه هاي لازم

اگر احساس مي كنيد بدن كودك بيش ازحد معمول گرم است، بهتر است درجه حرارت بدن او را با حرارت سنج مقعدي اندازه بگيريد. اما از آنجائي كه اين اندازه گيري از طريق دهان ميسر نيست، حتي تا سن 5 سالگي، بهتر آن است كه حرارت سنج را پس از تكان دادن و پايين آمدن ستون جيوه، در داخل مقعد كودك ( فقط سر فلزي آن را ) قرار دهيد.

توجه داشته باشيد كه درجه حرارت اين ناحيه از بدن معمولاً

نيم درجه بيش از درجه حرارت معمولي يعني 37 درجه است.

توصيه هاي لازم:

پيش از هرگونه اقدامي، كودك را از هر گونه جريان هواي آزاد دور نگاه داريد. در و پنجره ها را بسته، ملحفه اي بر روي او بيندازيد.

تشت حاوي آب ولرم را در كنار خود بگذاريد و با يك حوله كوچك كه مرتباً آن را درون آب تشت برده، آب زيادي آن را مي گيريد، بدن طفل را ماساژ دهيد. تماس آب با بدن و تبخير آن در اثر بالابودن درجه حرارت بدن كودك، باعث پايين آمدن تب او خواهد شد. اين عمل را براي مدت 10 دقيقه انجام دهيد و پس از چند لحظه مكث، مجدداً آن را تكرار كنيد. در صورتي كه به علتي دسترسي به تشت و حوله برايتان مقدور نيست، با خيس كردن دست در آب ولرم و ماساژ دادن بدن كودك، مي توانيد كمك مؤثري به پايين آوردن تب او بكنيد.

هرگز در برابر تب و بالا بودن درجه حرارت بدن كودك بي تفاوت ننشينيد. بالا بودن زياد تب ممكن است منجر به بروز تشنج و همچنين عواقب ناگوار ديگري در طفل گردد. بنابراين اگر دسترسي فوري به پزشك برايتان امكان پذير نيست، با روش عملي بالا و همچنين استفاده از داروي تب بر سعي در پايين آوردن تب او كنيد. توجه داشته باشيد تبي كه بدون هيچ علتي ظاهر مي شود، زنگ خطري براي سلامت كودك است. بنابراين تنها به داروي تب بر و قطع تب اكتفا نكنيد و درصدد جستجوي علت آن برآييد.

كودكي كه تب دارد، معمولاً تمايلي به خوردن ندارد. بنابراين شما

نيز سعي نكنيد به زور به او غذا بخورانيد. اين بي اشتهايي واكنش طبيعي بدن است. در چنين شرايطي بهترين و مؤثرترين غذاها، انواع مايعات مانند آب ميوه ( به ويژه آب ليمو شيرين )، چاي و آب و ما ست است.

در صورتي كه كودك 9 ماهگي را پشت سرگذاشته، مي توان آب حبوبات پخته شده را به عنوان غذا به او داد.

توجه به اين نكته ضروري است كه دادن آب مركبات بعد از يك سالگي توصيه مي شود.

منبع: كتاب كودك من

ناخن جويدن در كودكان

بسيارى از والدين زمانى كه مى بينند فرزندشان در حال جويدن ناخن هايش است ناراحت، آزرده و خشمگين مى شوند و مدام به او تذكر مى دهند كه: «ما نگران سلامتى و بهداشت تو هستيم و نمى خواهيم در آينده انگشتانى زشت داشته باشى.» بيشتر آنان بر اين باورند كودكانى كه ناخن مى جوند، دچار فشار عصبى و اضطراب شده اند و سعى دارند با اين عمل خود تشويش و دلهره خود را كاهش دهند. آنها همچنين نگران اين موضوع هستند كه اين رفتار در كودكانشان به صورت عادتى درآيد كه در آينده به سختى بتوانند آن را ترك كنند. منظور از عادت، رفتارى مقاوم شده است كه بارها و بارها تكرار مى شود. يك عادت ممكن است گاه به عنوان يك سرگرمى و گاه به عنوان راهى براى رهايى از اضطراب هاى روزانه كودك انتخاب شود. اغلب كودكان و نوجوانان در طى دوران رشد خود، عادات و رفتارهاى گوناگونى را تجربه مى كنند كه مورد تأييد والدين و اطرافيان شان نيست؛ مثل مكيدن شست ، انگشت در بينى كردن،

مو تاب دادن، چرخيدن هاى متوالى در اتاق. آنان اين عادات را كاملاً غيرارادى و ناخودآگاهانه انجام مى دهند و به هيچ وجه قصدشان آزردن و برانگيختن ديگران نيست. در اين گونه موارد انتخاب شيوه مقابله و رويارويى با آن مشكل از اهميت ويژه اى برخوردار است زيرا مى تواند تأثير زيادى بر روند درمان يا وخيم تر شدن اوضاع گذارد.

زمانى كه دست فرزندتان به سوى دهانش بالا مى رود، دقت كنيد و محرك هايى را كه موجب اين عمل در كودك شده است بهتر ارزيابى كنيد. شايد او در همان لحظه به كارى كه بايد انجام دهد و برايش مشكل است فكر مى كند.

زمينه ها و رشد

از آنجايى كه والدين اين كودكان هم در دوران كودكى خود چنين عادتى داشته اند و دوقلوها نيز گاهى به طور هم زمان شروع به ناخن جويدن مى كنند، مى توان به اين نتيجه رسيد كه اين مشكل و عادت مى تواند تا حدى ژنتيكى باشد. البته بايد در نظر داشت، كودكان مقلدان بسيار ماهرى هستند و با مشاهده يكى از اطرافيان خود كه ناخنش را مى جود ممكن است تصور كنند كه اين كار خوشايند و لذت بخش است و آنان هم شروع به جويدن ناخن هايشان كنند. به همين دليل عوامل محيطى هم مى تواند در بروز اين اختلال مؤثر باشد.

تحقيقات نشان مى دهد كه تقريباً 38 درصد كودكان 6-4 ساله ناخن هايشان را مى جوند. اين عادت تا 10 سالگى به اوج خود مى رسد و در مواردى تا 60 درصد كودكان افزايش مى يابد. همچنين بيشترين ميزان ناخن جويدن در پسران 14-13

ساله (62 درصد) مشاهده مى شود. ناخن جويدن در دختران حدود 11 سالگى به بيشترين حد خود (51 درصد) مى رسد. آمارها بيانگر اين موضوع هستند كه تقريباً 20 درصد نوجوانان كماكان درگير اين مشكل هستند و 20-10 درصد اين عده نيز تا بزرگسالى عادت ناخن جويدن را حفظ مي كنند.

علل ناخن جويدن

چرا دست كودكى به سمت دهانش بالا مى رود؟ گروهى از پزشكان بر اين باورند كه هميشه علت خاصى براى عادات گوناگون وجود ندارد، بلكه گاهى آنها رفتارهاى آموخته شده اى هستند كه تنها پيامدهاى مثبت و خوشايندى براى كودك (يا نوجوان) داشته اند. مثلاً مى توانيد زمانى كه دست فرزندتان به سوى دهانش بالا مى رود، دقت كنيد و محرك هايى را كه موجب اين عمل در كودك شده است بهتر ارزيابى كنيد. شايد او در همان لحظه به كارى كه بايد انجام دهد و برايش مشكل است فكر مى كند؛ مى توانيد خيلى ملايم از او بپرسيد آيا مى داند دستش را به دهان برده است ؟

از جمله دلايل رايجى كه موجب ناخن جويدن در كودكان و نوجوانان مى شود، اينست كه بچه ها درصدد كاستن از فشارهاى عصبى و تنش هاى روزانه خود هستند. آنها از اين طريق سعى مى كنند با هيجانات و بحران هاى عاطفى درونى شان به مقابله برخيزند. از اين رو گروهى از روان شناسان بر اين باورند كه نفس «جويدن ناخن» عادتى زشت و ناپسند نيست، بلكه تنها مفرى براى رهايى از تنش و استرس در كودك است. همه ما لحظات بحرانى و ناخوشايندى را در زندگى تجربه كرده ايم و شديداً تحت

تاثير شرايط ناگوار قرار گرفته ايم. براى كاستن از تنش هاى روزانه توصيه مى شود از روش هاى كاهش استرس و اضطراب ،پياده روى و حركات ورزشى آرام استفاده كنند. اما كودكان براى آرام سازى هيجانات تندشان روش هاى خاص خود را دارند.

گاهى والدين از خود مي پرسند چرا يك كودك بايد فشار عصبى داشته باشد. آيا مگر دوران كودكى دوران فراغت، بازى و بى خيالى نيست؟ اگر كودكى بنا به دلايلى عصبى، تندخو و پريشان شود، اين موضوع ناشى از خطا و اشتباه والدين و اطرافيان اوست؟ پاسخ هر دو سؤال «منفى» است.

دوران كودكى همچون بزرگسالى، توأم با استرس ها و فشارهاى روانى گوناگونى است. بزرگ شدن كارى بس دشوار و مشكل است. والدين نمى توانند و به عبارتى نبايد جلوى تمامى فشارها و نگرانى هاى زندگى را براى كودك بگيرند. هر كودك بايد سعى كند روشى براى كاستن از بار هيجانات و عواطف تند خود انتخاب كند كه هم موجب راحتى و آرامش خيال او شود و هم مورد قبول خانواده، اجتماع و شخصيت خود او باشد.

منبع: تبيان

كم رويي در كودكان

كودك خجالتي در موقعيت هاي ناآشنا و هنگام تعامل و گفت وگو با ديگران عصبي و مضطرب مي شود. زماني كه تصور كند مورد توجه اطرافيانش قرار گرفته است، بي نهايت ناراحت و پريشان مي شود و ترجيح مي دهد شاهد بازي كودكان ديگر باشد، ولي خود به بازي آنها نپيوندد.

بيشتر كودكان در شرايط مختلف قدري احساس خجالت و كمرويي مي كنند، اما كودكاني كه اين مشكل را به صورت حاد دارند، در تمام اوقات زندگي شان احساس خجالت و شرمساري مي

كنند. اين احساس نه تنها مي تواند بر رشد اجتماعي كودك تاثيري منفي به جا گذارد، بلكه مي تواند موجب كاهش عملكرد تحصيلي و افت آموزش و يادگيري او شود.

احساس خجالت و كمرويي احساسي دوسويه است؛ احساسي است مركب از هيجان هايي مثل ترس و علاقه، تنش و رضايت، ميل و اضطراب. احساس خجالت موجب تند شدن ضربان قلب و بالارفتن فشار خون مي شود. با يك مشاهده ساده مي توان آثار خجالت و كمرويي را در چهره كودك تشخيص داد.

كودكان خجالتي روي شان را از ديگران بر مي گردانند، به پايين نگاه مي كنند و حركات و سخنان شان بسيار احتياط آميز است. صداي آنها حين گفت وگو خيلي آهسته، لرزان و مردد است.

همچنين كودكان خردسال ممكن است انگشت دست شان را بمكند، حركات محجوبانه از خود نشان دهند، لبخند بزنند و خودشان را به كناري بكشند.

به طور كلي، احساس خجالت و كمرويي با دو نوع رفتار قابل شناسايي است؛ ملاحظه كاري و دوري از اجتماع. كودكان زير دوسال، نسبت به افراد غريبه اي كه در اطراف خود مي بينند، احساسي از دوري گزيدن و امتناع از روبه روشدن در خود دارند.

برخي از كودكان ? _ ?ساله نيز ممكن است بازي هاي آرام و دور از جمع را - كه كمترين نيازي به تعاملات اجتماعي دارد - بر بازي هاي گروهي و جمعي ترجيح دهند.

علل خجالت و كمرويي در كودكان

برخي از علل كمرويي كودكان ممكن است ناشي از يك علت و يا آميزه اي از چند علت زير باشند:

ژنتيك : برخي تحقيقات نشان مي دهند كه ممكن است

كمرويي و احساس خجالت ارثي باشد.

عوامل شخصيتي : نوزادان حساس و تحريك پذير ممكن است در آينده خجول و كمرو شوند.

رفتارهاي آموخته شده : كودكان از طريق مشاهده رفتار ديگران، شيوه تعامل با اجتماع را ياد مي گيرند. آنها بيشتر رفتارها و عكس العمل هاي والدين شان را الگو قرار مي دهند. والدين خجالتي و كمرو، كودكاني خجول بار مي آورند.

روابط خانوادگي : كودكاني كه روابط و ارتباطات خانوادگي _ اجتماعي كمي دارند، از حضور در اجتماعات امتناع مي ورزند. از طرف ديگر، والدين حمايت گر ممكن است با رفتارهاي افراط آميز خود، ترس حضور در موقعيت هاي جديد را در دل فرزندان شان به وجود آورند.

فقدان تعاملات اجتماعي : كودكاني كه از جمع و اجتماع دور نگه داشته شده اند، ممكن است از بودن در بين سايرين احساس ناراحتي و فشار كنند. آنها فاقد مهارت هاي اجتماعي مطلوب هستند و چون نمي دانند در جمع چه بايد بكنند، لذا ترجيح مي دهند در گوشه اي تنها و ساكت بنشينند.

تجارب انتقاد آميز و ناگوار : كودكاني كه مرتب از سوي والدين و اعضاي خانواده شان مورد انتقاد، سرزنش و تمسخر قرار مي گيرند دچار ضعف، ناتواني، كمبود اعتماد به نفس و شرمساري مي شوند.

ترس از شكست : كودكاني كه دچار شكست هاي پي در پي شده اند، ممكن است از ترس شكست هاي بعدي، انزوا و دوري گزيدن از جمع را برگزينند.

توجه بيش از اندازه : والديني كه مرتب درباره گفته ها و نظرات ديگران راجع به كودك صحبت مي كنند، ممكن است ترس از ابراز وجود را در دل فرزندشان به وجود

آورند. اين كودكان تصور مي كنند كه مدام زير ذره بين هستند و هر حرفي بزنند و هر كاري كه انجام بدهند، موشكافانه تجزيه و تحليل خواهد شد. به همين دليل ترجيح مي دهند، هيچ صحبتي نكنند.

كمرويي اختياري : برخي از كودكان به طور اختياري كمرويي را انتخاب مي كنند. اين گروه رفتارهاي خجالت آميز بيشتري نسبت به كودكاني كه وارد محيطي جديد مي شوند، از خود نشان مي دهند.

چرخه باطل كمرويي در كودكان

اگر كودكي در موقعيت اجتماعي احساس شرمساري و خجالت مي كند، ممكن است خودش را به دليل رفتار خجولانه اش سرزنش كند.

اين فرآيند مي تواند موجب خودآگاهي و خودداري بيشتر او از تعاملات اجتماعي شود و او را نسبت به شيوه عكس العمل هاي آينده اش حساس و آگاه كند. به تدريج اعتماد به نفس اين كودكان كم مي شود و اين كاهش موجب كمرويي بيشتر او در شرايط بعدي مي شود.

احساس كمرويي كودك چه زماني مشكل ساز است؟

بديهي است كودك هنگام ورود به محيطي جديد، ابتدا كمي احساس ناراحتي كند، ولي بعد از مدتي كه احساس آرامش مي كند مي تواند خود را در محيط باز يابد و با ديگران ارتباط برقرار كند.

هر چه تجربه كودكان از بودن در محافل و اجتماعات كمتر باشد، اين احساس در آنها پايدارتر است، و هر چه كودكان بيشتر در محيط هاي جمعي و گروهي باشند، شدت كمرويي آنها نيز كاهش خواهد يافت. كودكاني كه فاقد مهارت هاي اجتماعي هستند و يا خودپنداره ضعيف تري دارند، بيشتر احساس خجالت مي كنند.

علائم كمرويي در كودكان

كودك خجالتي ممكن است از

جمع سايرين دوري گزيند و تمايلي براي يادگيري مهارت هاي اجتماعي نشان ندهد، دوستان كمي داشته باشد، از شركت در محافلي كه تعاملات اجتماعي زيادي به همراه دارد (مثل اجراي نمايشنامه، خواندن سرود، نواختن موسيقي و…) امتناع كند، از تمام استعدادها و توانايي هايش از ترس اين كه مورد قضاوت و داوري قرار گيرد، استفاده نكند، احساس اضطراب شديد داشته باشد، علائم جسماني خاصي مثل لكنت زبان، بريده بريده حرف زدن و…. از خود نشان دهد.

شيوه هاي كمك به كودكان خجول

به منظور كمك به كودكان خجالتي مي توان از نكات زير بهره جست :

درك و پذيرش كامل كودك : حساس بودن نسبت به علايق و احساسات كودكان موجب نزديكي بيشتر والدين به فرزندشان مي شود. والدين با اين كار نه تنها به كودك نشان مي دهند كه برايش ارزش و احترام قائلند، بلكه اعتماد به نفس او را نيز تقويت مي كنند.

پرورش عزت نفس : كودكان خجول و كمرو به احتمال زياد خودپنداره اي منفي از خود در ذهن دارند و احساس مي كنند كه مورد پذيرش هيچ كس نيستند. به همين دليل بهتر است روش هاي دوست يابي كودك را تقويت نمود و او را تشويق كرد تا خود براي دوستي پيشقدم شود. سعي كنيد هرگاه كه كودك كار مثبت و ارزنده اي انجام مي دهد، او را تشويق كنيد. پژوهش ها نشان مي دهند كودكاني كه احساس خوبي نسبت به خود دارند، كمتر دچار شرمساري و خجالت مي شوند.

پرورش مهارت هاي اجتماعي : رفتارهاي اجتماعي كودك را تقويت كنيد. پيشنهاد مي شود كه خوب است به اين گروه از

كودكان جملات و عبارات مودبانه و اجتماعي مثل «مي توانم با شما بازي كنم ؟» و…. آموخته شود. همچنين اگر فرصتي پيش آمد، اين كودكان را با كودكان كوچك تر از خودشان هم بازي كنيد، زيرا كودكان خجالتي هنگام بازي با كوچك ترها احساس خودابرازگري بيشتري دارند بازي كردن با گروه هاي جديد همسالان نيز به آنان فرصت مي دهد كه احساس راحتي و موفقيت بيشتري در يافتن دوست هاي جديد بكنند.

قرار دادن كودك خجالتي در موقعيت هاي جديد : كودك را به محيط هايي كه براي او آشنا نيست ببريد. اجازه دهيد كه با كودكان ديگر بازي كند. سعي كنيد امنيت او را از هر لحاظ تامين كنيد و آنچه را كه دوست دارد در دسترسش قرار دهيد.

خجالتي بودن هميشه بد نيست : در نظر داشته باشيد، برخي از ويژگي هاي كودكان خجالتي مي تواند مثبت و پسنديده هم باشد، از جمله؛ كودك در كارهاي كلاسي و مدرسه اي خود موفق عمل مي كند، رفتاري عطوفت آميز و ملايم از خود نشان مي دهد، با دقت به گفته هاي ديگران گوش مي دهد،خوب مراقب اطراف خود است و با احتياط كار مي كند.علاوه بر آن گاه به نظر مي آيد كه كودك خجول از اين كه از سوي ديگران ناديده گرفته مي شود، چندان ناراحت نيست و هيچ كمبودي از اين بابت در خود حس نمي كند.

مداخلات و كمك هاي والدين

پدر و مادر بيش از آن كه تصور مي كنند، بر زندگي فرزندشان تاثير مي گذارند. به همين دليل توصيه مي شود:

1_ دقت كنيد لقب «خجالتي» به فرزندتان ندهيد.

كودكان و (بزرگسالان) تمايل دارند صفت هايي را كه به آنها نسبت مي دهند، دروني سازند و همان گونه رفتار كنند. آنچه شما به فرزندتان مي گوييد، تاثير زيادي بر افكار و رفتار او دارد.

2_ اجازه ندهيد سايرين هم فرزندتان را خجالتي صدا كنند، زيرا كودكان ياد مي گيرند كه خودشان را از طريق چشم و يا كلمات ديگران ارزيابي كنند.

? _ هيچ گاه زماني كه فرزندتان دچار شرمساري و خجالت شده است، او را مورد انتقاد قرار ندهيد. سعي كنيد همواره او را درك كنيد، با او همدلي داشته باشيد و حمايت گر او باشيد.

? _ فرزندتان را تشويق كنيد تا درباره علت خجالت كشيدنش با شما صحبت كند.

? _ درباره دوران كودكي خودتان و زماني كه خجالت مي كشيده ايد، با فرزندتان صحبت كنيد و برايش شرح دهيد كه چگونه با اين احساس خود مقابله مي كرديد. از آن جايي كه بيشتر كودكان، والدين شان را كامل و بي نقص مي دانند، ممكن است روش آنها را براي رويارويي با احساس شرمساري شان تحسين كنند و همان كارها را به كار بندند.

? _ سعي كنيد رفتارهاي اجتماعي خودتان را بررسي كنيد و الگوي خوبي از اعتماد به نفس براي فرزندتان باشيد.

? _ كودك را از قبل براي موقعيت جديد آماده سازيد. براي مثال اگر قرار است كودك به تولد دوستش برود، با او در اين باره صحبت كنيد. براي او شرح دهيد كه بچه ها به طور معمول در مهماني هاي تولد چه كار مي كنند.

? _ سعي كنيد كودك خجالتي را ابتدا با گروه هاي

كم جمعيت رو به رو كنيد. در برخي موارد كه كودك به همراه يكي از افراد خانواده خود است، كمتر احساس شرمساري و خجالت مي كند.

? _ موقعيتي ايجاد كنيد تا كودكان ديگر جلب فرزندتان شوند. براي مثال هنگامي كه به پارك مي رويد، چند اسباب بازي و سرگرمي جالب با خود به همراه ببريد تا كودكان ديگر به دور شما و فرزندتان جمع و خواهان بازي با فرزندتان شوند.

?? _ رفتارهاي اجتماعي كودك را تشويق كنيد. تلاش هاي فرزندتان را هنگامي كه سعي مي كند با احساس خجالت و شرمساري خود به مقابله برخيزد مورد تقدير و حمايت خود قرار دهيد.

?? _ هدف هاي مقبول و دست يافتني براي فرزندتان در نظر بگيريد. سعي كنيد هدف هاي تان ساده باشند تا فرزندتان از رسيدن به آنها احساس اعتماد به نفس و سربلندي كند. براي مثال «سلام كردن» به سايرين _ اعم از كوچك و بزرگ _ به عنوان اولين گام.

?? _ شرايط و موقعيت هاي جديد براي رويارو شدن فرزندتان با اجتماع فراهم آوريد. هدف، تغيير در شيوه رفتار كودك است. ابتدا با موقعيت هاي ساده تر و راحت تر، و به تدريج سخت تر و پيچيده تر. براي مثال، اگر كودك براي دوست شدن با كودك ديگر پيشقدم شد، به او جايزه بدهيد.

چه موقع كودك نياز به كمك دارد؟

احساس خجالت و كمرويي مي تواند هم براي والدين و هم براي خود كودك دردآور و ناراحت كننده باشد. سعي كنيد هيچ گاه به كودكي كه خجول و كمرو است، فشار نياوريد.

بيشتر كودكان خجول خودشان مي دانند كه خجالتي

هستند و قدرت راحت بودن در جمع را ندارند. به همين دليل بهتر است والدين و اطرافيان كودك اين موضوع را زياد به رخ او نكشند. در عوض مي توانند وقتي كه كودك طبيعي رفتار مي كند، او را مورد حمايت و تشويق قرار دهند. در نظر داشته باشيد، هيچ كودكي از ابتدا خجالتي و كمرو نيست.

والدين و اطرافيان كودك هستند كه او را مي ترسانند، خجالتي مي كنند و به اين رويه مي كشانند. اگر احساس خجالت و كمرويي فرزندتان پايدار و جدي است، مي توانيد از رهنمود ها و هدايت هاي روانشناسان و مشاوران كودك بهره گيريد.

منبع: گروه سلامت سيمرغ

نياز كودكان به ويتامين D

راه هاي دريافت ويتامين D :

1- از طريق تابيدن اشعه آفتاب( اشعه ماوراء بنفش) به پوست بدن:

در پوست انسان ماده اي به نام دهيدروكلسترول وجود دارد كه پيش ساز ويتامين D است و در اثر تابيدن اشعه آفتاب به پوست، مراحلي را در بدن طي كرده و سرانجام در كليه، به ويتامين D فعال تبديل مي شود.

2- از طريق غذا:

موادغذايي حاوي ويتامين D شامل: كره، روغن كبد ماهي، زرده تخم مرغ ، خامه ، جگر، شيرهاي غني شده با ويتامين D، سرلاك و شيرخشك هستند.

3- مي توان ويتامين D را به صورت سنتيتك ( يعني مصنوعي يا ساختگي) نيز به بدن رساند.

غذاي شيرخواران ممكن است حاوي مقادير بسيار كمي ويتامين D باشد. شيرگاو حاوي IU40(واحد بين المللي) و سبزيجات و ميوه جات حاوي مقادير بسيار ناچيز ويتامين D هستند. زرده تخم مرغ حاوي 400 تا120 واحد ويتامين D در هر گرم مي باشد كه منبع بسيار با ارزشي است. به اغلب

شير خشك ها ويتامين D را در حد معقولي اضافه كرده اند.

عوامل ايجاد كننده كمبود ويتامين D :

1- قرار نگرفتن در معرض اشعه آفتاب ؛لازم به تذكر است كه آفتاب بايد مستقيم به پوست بتابد و اشعه اي كه از پشت پنجره بتابد، فاقد اشعه ماوراي بنفش است.

2- عدم استفاده از غذاهاي حاوي ويتامين D مثل تخم مرغ

3- رشد بسيار سريع كودك. براي مثال كودكان با وزن كم هنگام تولد ( كمتر از 2500 گرم) كه پس از تولد رشد سريعي دارند و همچنين كودكان در دوران بلوغ كه رشدشان بسيار سريع مي شود، اگر ويتامين D را به مقدار كافي دريافت نكنند، ممكن است دچار كمبود اين ويتامين شوند.

4. كودكاني كه داراي بيماري هاي خاصي هستند، ممكن است به علت عدم جذب ويتامين D دچار كمبود اين ويتامين شوند. به عنوان مثال در انواع بيماري هايي كه با سوء جذب چربي همراه هستند.

همچنين داروهاي ضد تشنج كه در انواع صرع يا در تشنج هاي ديگر مصرف مي شوند، مثل فنوباربيتال يا فني توئين نيز به علت مداخله در متابوليسم ويتامين D، بيمار را در معرض كمبود اين ويتامين قرار مي دهد.

اثرات كمبود ويتامينD در بدن:

در اثر كمبود ويتامين D در بدن، بيماري نرمي استخوان( راشيتيسم يا Rickets) ايجاد مي شود. وقتي در اثر كمبود ويتامين D، جذب كلسيم از روده ها متوقف شود، براي نگه داري سطح كلسيم خون در حد طبيعي، هورموني به نام پاراتورمون از غده پاراتيروئيد ترشح مي شود. اين هورمون، كلسيم را از استخوان ها برمي دارد و وارد خون مي كند. از اين رو سطح كلسيم خون در

حد طبيعي باقي مي ماند، اما فسفر كه از طريق ادرار دفع مي شود، در خون پايين مي آيد.

اثرات كمبود ويتامين D در بدن، چند ماه بعد ظاهر مي شود. اين علائم در كودكان شيرخواري كه مادرانشان كمبود اين ويتامين را دارند، در عرض 2 ماه پس از تولد ظاهر مي شود؛ اما در بقيه موارد در اواخر سال اول و در حين سال دوم زندگي، علائم مزبور بروز مي كنند. در ساير دوران كودكي( به جز سن شروع بلوغ) كمبود اين ويتامين نادر است.

علائم كمبود ويتامين D :

* جعبه اي شكل شدن سر

* پيشاني برجسته

* ديربسته شدن ملاج يا فونتانل ها

*ديردندان درآوردن

*پوسيدگي زودرس دندان ها

* ضخامت مچ دست

*پرانتزي شدن ساق پاها، تماي له شكستگي در استخوان ها و نافرمي در ستون فقرات، ساق پاها و لگن كه سبب كوتاهي قد مي شود؛

* ديرنشستن

* دير به راه افتادن

تشخيص اين بيماري بر اساس علائم باليني، تاريخچه مصرف ويتامين D، انجام راديوگرافي و آزمايش خون از نظر بررسي سطح كلسيم، فسفر و آنزيم آلكالان فسفات از صورت مي گيرد.

عوارض اين بيماري علاوه بر موارد بالا شامل: ابتلا به عفونت هاي تنفسي، عفونت هاي روده اي و سل ريوي مي باشد. هم چنين كم خوني ناشي از فقر آهن در اين افراد شايع است.

پيشگيري از كمبود ويتامين D :

1. تجويز ويتامين D با دوز روزانه 400 واحد از راه خوراكي

2. استفاده از زرده تخم مرغ بعد از سن 7 ماهگي

3. استفاده از آفتاب مستقيم كه اگر روزانه به مدت 10-5 دقيقه به مناطق باز بدن مثل سر، صورت و دست ها از آرنج تا انگلشتان دست و زانو

تا انگشتان پا بتابد، كافي است.

منبع: گروه سلامت سيمرغ

كودكاني كه سخت غذا مي خورند

بيشتر پدر و مادرها از تغذيه كودكان خود نگرانند . اين والدين از بي ميلي و كم غذا خوردن كودكان خود در رنج هستند و شكايت هاي مختلفي در اين مورد دارند .

بايد بدانيم فقط گرسنگي نيست كه كودك را به سوي غذا مي كشاند و يا فقط سير بودن موجب دوري و پرهيز از غذا نمي شود، بلكه عوامل گوناگوني، جدا از نيازهاي بدني، موجب مي شود تا كودك غذا بخورد يا نخورد . رفتار بزرگ ترها در اين مورد بسيار تعيين كننده است ، براي مثال اگر كودكي صبحانه خوردن خانواده خود را با يك برنامه منظم، دوست داشتني و با اهميت نبيند، هيچ ميلي به يك صبحانه خوب پيدا نمي كند .

در بسياري از خانواده هايي كه زنان شاغل هستند ديده شده كه مادر، كودك را با عجله بيدار مي كند، با عجله لباس او را مي پوشاند و به زور، يك لقمه خشك در دستش مي گذارد تا آن را به عنوان صبحانه بخورد .

آيا به نظر شما، كسي مي تواند در يك محيط عصبي، شلوغ و با عجله غذا بخورد؟

غذا خوردن آن هم در ابتداي صبح، بايد همراه با آرامش باشد . ايستاده غذا خوردن، با عجله لقمه اي را درست كردن در حالي كه كارهاي مختلفي را انجام مي دهيد، فضاي ناامني را براي يك تغذيه مناسب به وجود مي آورد . در چنين حالتي، هيچ كودكي ميل به خوردن صبحانه ندارد . خانواده هايي كه مجبورند صبح زود از خانه خارج شوند و وقت كافي براي صبحانه خوردن در كنار كودك خود را ندارند، بهتر است برنامه اي تنظيم كنند كه

بتوانند همه با هم و در حضور كودك صبحانه بخورند و از اين وعده غذايي لذت ببرند .

براي نمونه مي توان: شب ها زودتر خوابيد ، يك سري كارها را از قبل انجام داد و زودتر بيدار شد تا كودك فرصت كارهاي اوليه را داشته باشد .

در بعضي از خانواده هايي كه مادران شاغل نيستند، مشكل به شيوه ديگري خودنمايي مي كند: بعضي از مادران آن قدر دير بيدار مي شوند كه مي توانند صبحانه و ناهار را همزمان بخورند . دير بيدار شدن، كوفتگي، خستگي و بي حوصلگي، بي اشتهايي را به همراه دارد . از آن جا كه مادر بي ميل است براي تهيه صبحانه مناسب تلاشي نمي كند، در نتيجه با همان بي حوصلگي چيزي را براي كودك خود آماده مي كند تا او بخورد . كودكي كه همراه مادر خود دير بيدار شده است طبيعي است كه صبحانه و ناهار او يكي مي شود . به كودك فرصت بدهيد تا صبحانه اش را كامل بخورد . در چنين فضايي نه تنها كودكان، بلكه هر انساني از خوردن صبحانه لذت مي برد و طبيعي است كه اين رفتار به عنوان يك عادت غذايي مناسب در كودك باقي مي ماند .

غذاي نيم روز : از آن جا كه معده كودكان كم حجم است و غذاي كمي در معده آن ها جا مي گيرد . به همين دليل فاصله بين غذاهاي كودك نبايد خيلي زياد باشد . كودكان، بين صبحانه و ناهار احتياج به يك غذاي نيم روزي دارند . اين غذاي نيم روزي مي تواند انواع ميوه، خشكبار، نان و شيريني هاي سبك باشد . خوردن غذا در اين زمان براي كودكان بسيار مهم است .

همراهي مادر با كودك در

خوردن غذا : يعني مادر در كنار كودك بنشيند، با او حرف بزند و با هم اين غذاي نيمروزي را بخورند . كودكان چه در خوردن صبحانه و چه در ناهار و شام احتياج به همراهي و همدلي اطرافيان خود دارند و دوست دارند كه بزرگ ترهايشان در كنارشان باشند و آن ها را همراهي كنند. اگر غذاي نيمروز نامناسب باشد در ناهار كودك حتما تاثير منفي مي گذارد . تنقلاتي مانند انواع شكلات و آب نبات و حجم زياد شيريني موجب مي شود تا كودك يك سيري كاذب پيدا كند و ميلي به غذا نداشته باشد. استفاده از انواع خشكبار، دانه ها، مغزها و ميوه ها به مراتب بهتر است .

ناهار كودك: ناهار كودك بايد غذايي كامل با انواع مواد مغذي باشد . حداقل يك ساعت مانده به ناهار از دادن انواع تنقلات به كودك پرهيز شود، اين تنقلات جلوي اشتهاي كودك را مي گيرد . قبل از ناهار، كودك را از غذا مطلع كنيد و اگر در خانه است حتما او را از نوع غذا و يا اين كه غذا در چه وضعيتي است با خبر سازيد . مي توانيد از نيم ساعت مانده به غذا كودك را ترغيب به غذا خوردن كنيد و اين كه به زودي غذا آماده مي شود .

تجربه يك مادر: "من از صبح به كودكم مي گويم چه غذايي را مي خواهم درست كنم و گاهي با هم به نتيجه مي رسيم كه چه چيزي را درست كنم . در بعضي از مراحل او را تشويق مي كنم كه به من كمك كند . وقتي بوي غذا در آشپزخانه پيچيد از او مي خواهم تا بو بكشد و همين مساله تبديل به

يك بازي براي ما مي شود . من با رفتارهاي مختلف نشان مي دهم كه غذا بسيار خوش رنگ، خوش عطر و خوش مزه است و سعي مي كنم با آب و تاب فراوان در مورد غذا حرف بزنم . حتما از او مي خواهم كه در چيدن سفره به من كمك كند و با هم سفره را براي غذا آماده مي كنيم . هميشه قبل از خوردن غذا مي گويم كه حالا ما بهترين و خوش مزه ترين غذاي دنيا را مي خوريم ."

شكي نيست وقتي مادر اين گونه فضا را از نظر رواني آماده مي كند، كودك مشتاقانه از غذا استقبال خواهد كرد . كودكي كه در چنين محيطي غذا مي خورد ديدگاه خوبي به غذا دارد و از خوردن آن لذت مي برد .

شور و شوق در غذا خوردن : يكي از عوامل مهمي كه موجب مي شود تا كودك غذاي خود را با ميل و كامل بخورد، شور و شوق مراقب كودك است . هر چه اين شور و شوق زيادتر باشد، كودك ميل بيشتري به غذا پيدا مي كند . مادري كه در رژيم است، پدري كه بعضي از غذاها را مي خورد، و برخي را نمي خورد و از غذاها ايراد مي گيرد، موجب مي شود تا كودك نگرش مناسبي به غذا پيدا نكند .

خوردن قسمت هاي خاصي از يك ماده غذايي، زير و رو كردن غذا، جست وجو در ظرف غذا، همه و همه رفتارهاي ناپسندي است كه كودك از پدر، مادر و مراقبين خود مي آموزد . اين رفتارها در نهايت موجب مي شود كه لذت غذا خوردن در جمع خانواده كم شود و در نهايت كودك نيز با بي ميلي به غذا خوردن خود ادامه دهد .

مادر، پدر و مراقبين كودك بايد با رفتارهاي خود نشان بدهند كه همه غذاها لذيذ، مهم و ارزشمند هستند .

نظم: نظم در خوردن غذا بسيار مهم است و هم غذا خوردن مي تواند به نظم كودكان كمك كند و هم نظم مي تواند ميزان ميل كودكان را براي خوردن افزايش دهد . زمان هر وعده از غذا بايد ثابت و مشخص باشد . اين درست نيست كه يك بار كودك را ساعت 6 بيدار كرد و به او صبحانه داد، روز بعد ساعت 10 و روز ديگر ساعت 8 صبح . بايد يك زمان مشخص را براي هر وعده غذايي در نظر گرفت . اين نظم كمك مي كند تا معده كودك براي خوردن غذا منظم عمل نمايد . نامنظم بودن ساعت هاي هر وعده غذا به بي اشتهايي كودك منجر مي شود .

تنوع غذايي : تنوع مواد غذايي جدا از اين كه نيازهاي مختلف جسماني كودك را تامين مي كند، بي اشتهايي او را هم رفع مي كند . هر روز مي توان مواد صبحانه، ناهار و يا شام را تغيير داد . اين كه هر روز صبح كودك شير و نان بخورد، طبيعي است كه موجب بي اشتهايي او مي شود . براي مثال مي توان يك روز كره، روز ديگر پنير و در روزهاي ديگر، تخم مرغ، آب ميوه، عسل و . . . در صبحانه كودك گذاشت .

بعضي از پدرها و مادرها چون خودشان به عنوان مثال هويج و يا كدو دوست ندارند، اين مواد را به كودكان نيز نمي دهند . انواع سبزي ها براي كودك مفيد است و از همه آن ها مي توان در غذاهاي مختلف استفاده كرد . به دلايل مختلف، گروهي از

كودكان بعضي از مواد غذايي را دوست ندارند . ممكن است كودكي سيب زميني، هويج، يا لوبيا را دوست نداشته باشد .والدين كودك بايد دقت كنند كه آيا اين دوست نداشتن يك عادت غلط است يا واقعا ميل به خوردن آن ندارد . اگر پس از بررسي هاي دقيق متوجه شديد كه كودك يك ماده غذايي مثلا سيب زميني را دوست ندارد، بهتر است از دادن آن ماده غذايي براي مدتي صرف نظر كنيد و كودك را مجبور به خوردن آن نكنيد . براي مثال كودكاني كه از برنج زياد استفاده مي كنند بدنشان كمتر به سيب زميني پخته نياز پيدا مي كند . يا كودكاني كه زياد گوشت مي خورند كمتر از لوبيا استقبال مي كنند . در حقيقت نياز آن ماده غذايي به شكل ديگري تامين مي شود .

بي اشتهايي رواني : بخش بزرگي از بي اشتهايي كودكان بيشتر جنبه رواني دارد . معمولا كودكاني كه با يكي از اعضاي خانواده خود مشكل دارند، به غذا بي ميل مي شوند . كودكاني كه پدر و مادر مستبد دارند و يا از طرف اعضاي خانواده خود اذيت مي شوند بي اشتها مي شوند . بعضي وقت ها نيز كودك از طريق ابراز بي ميلي و يا غذا نخوردن قصد دارد نظر ديگران را به خود جلب كند . در اين حالت مراقب كودك بايد دقت كند و به شكل هاي مختلف به نيازهاي كودك توجه نمايد . بسيار غم انگيز است كه كودك بخواهد از طريق غذا نخوردن جلب توجه كند .

اثرات مثبت و منفي شربت ترياك براي اعتياد نوزاد ماد

شربت ترياك يا دارويي كه به نام «اپيوم تينگچر» معروف است، در ايران كاملاً در مرحله پژوهش است و مراحل پژوهش آن با حمايت ستاد مبارزه با مواد مخدر در مركز

ملي مطالعات اعتياد دانشگاه علوم پزشكي تهران انجام مي شود و در صورتي كه نتايج بررسي هاي كلي آن از ابعاد مختلف مثبت باشد، امكان اجراي آن در جامعه وجود دارد.

پژوهش كامل استفاده از شربت ترياك در جامعه به حداقل يك سال زمان نياز دارد، در زمان حاضر يك گروه محدود 60 تا 70 نفره از افرادي كه تحت درمان در DIC ها (مراكز درمان گذري اعتياد) هستند به اضافه چند نفر در خود مركز مطالعات اعتياد تحت درمان با شربت ترياك هستند تا نكات مثبت و منفي آن از نظر درماني، اجتماعي و اقتصادي بررسي شود.

هدف از اين بررسي ها اين است كه ببينيم شربت ترياك چقدر اثر مثبت دارد و چقدر عوارض منفي و كدام بر كدام مي چربد.

نكات مثبت شربت ترياك

يكي از نكات مثبت شربت ترياك اين است كه معتادان به مواد افيوني خيلي راحت به مصرف اين ماده منتقل مي شوند و چون شناخت كاملي از اين ماده دارند از مصرف آن احساس رضايت مي كنند، به همين علت ماندگاري روي اين ماده براي اين معتادان بالاست و قطعاً زماني كه اين ماده عرضه شود، تعداد زيادي از معتادان علاقه مند خواهند بود كه آن را مصرف كنند و روي اين درمان مي مانند.

نكته مثبت ديگر شربت ترياك اين است كه تنظيم دوز مصرف آن خيلي راحت است، طول عمر، خواص ماده و عوارض آن خيلي شبيه ماده ترياك است به همين علت اكثر معتادان با آن آشنا هستند، ضمن اينكه عوارض جانبي متادون مثل خواب آوري را ندارد. گر چه گروه هدف متادون، معتادان ترزيقي و گروه هدف شربت ترياك معتادان به ترياك

است.

از دسترسي غير معتادان به شربت ترياك نگرانيم

البته عرضه شربت ترياك در سطح جامعه نكات منفي و نگراني هاي جدي هم دارد كه مهم ترين آن اين است كه ممكن است شربت ترياك به دست افرادي بيفتد كه براي درمان از آن استفاده نمي كنند، بلكه به منظور تفريح و تفنن آن را سوء مصرف مي كنند و اين جاست كه مسئله نظارت بسيار دقيق در توزيع اين شربت مطرح مي شود.

مسئله بعدي تبعات اجتماعي توزيع شربت ترياك در جامعه است، اينكه توزيع اين دارو چه تغييري در ذهنيت مردم درباره اعتياد به وجود مي آورد و آيا ممكن است حساسيت و نگراني مردم از اعتياد در محله شان كم شود كه در اين صورت ضرر است يا اينكه نگرش معقول تري پيدا مي كنند. اندازه گيري نگرش مردم درباره اعتياد پس از توزيع شربت ترياك نيازمند يك تحقيق ميداني دقيق است كه كار راحتي نيست.

موضوع ديگر ساختار خود شربت است، برخي معتادان مي گويند مزه شربت ترياك تلخ است با اينكه با خوردن آن حالت تهوع پيدا مي كنند، ما هنوز اين عوارض را خوبي نمي دانيم و در حال تحقيق هستيم و بايد ببينيم چقدر از اين مشكلات قابل حل است. اما اكنون بايد به موضوع شربت ترياك فقط در حد يك تحقيق نگاه كنيم و لي اين تحقيق انجام شود زيرا ممكن است نتايج آن براي بهبود زندگي بخشي از معتادان مفيد باشد و ما نبايد آن ها را از يك داروي احتمالي محروم كنيم.

وي افزود: علت ديگري كه موجب مي شود بر ادامه تحقيق اصرار كنم اين است كه در مرحله تحقيق همه افرادي كه روي اين دارو مي روند تحت

نظارت و كنترل دائمي هستند و نگراني هايي كه درباره توزيع آن در جامعه وجود دارد در مدل تحقيقي وجود ندارد، عوارض چنداني هم براي كسي ايجاد نمي كند، فقط ممكن است در نهايت بگوئيم كم تر از حد انتظار سود برديم.

بايد به دنبال مدل ايراني درمان اعتياد باشيم

مسئله ديگر اين است كه بايد پژوهش ها در حوزه درمان اعتياد در ايراني كه 2 ميليون معتاد دارد توسعه يابد و ما بايد از اين نظر سرآمد دنيا باشيم، استفاده از روش هاي دست چندم برگرفته از كتاب هاي غربي ترجمه شده، ممكن است هميشه در كشور ما جواب ندهد و بايد حتماً زير ساخت هاي پژوهشي در حوزه اعتياد در ايران تا جاي ممكن تحكيم شود.

بايد پله پله تحقيقات را جلو ببريم و هر جا كه ديديم عوارض كم و سوددهي بالاست وارد پله بعدي تحقيق شويم.

توزيع شربت ترياك در جامعه قطعي نيست،

ممكن است پس از تحقيق شربت ترياك مثلاً روي هزار نفر متوجه شويم كه اين دارو هيچ مزيتي نسبت به متادون ندارد يا حتي از آن ضعيف تر است يا اينكه نشت آن بالاست و افرادي كه روي مصرف شربت ترياك هستند، آن را مي برند بيرون و مي فروشند، در اين صورت توزيع آن در سطح جامعه مطلوب نيست.

اگر چنين اتفاقي بيفتد نه تنها باعث بهبودي معتادان نمي شود، بلكه عده ديگري كه اكنون معتاد نيستند نيز علاقه مند مي شوند براي تفريح و تفنن و مصرف غير درماي آن را مصرف كنند كه بايد جلوي چنين اتفاقي گرفته شود.

دلايل ايجاد بازار آزاد متادون در ايران

وي در پاسخ به اين پرسش كه ولي درباره متادون كه جذابيت هاي

به مراتب كم تري دارد، بازار سياه درست شده است و با قيمت چند صد برابر مشتري دارد ، گفت: بله! به همين علت نظارت آن كار بسيار دقيقي مي طلبد، درباره متادون و بازار غير مجاز آن البته سرنخ را كه دنبال كنيم به طور واضح معلوم مي شود كه متقاضيان متادون در بازار آزاد معتاداني هستند كه به هر دليل به مراكز درماني مراجعه نمي كنند ممكن است، ظرفيت مراكز درماني محدود باشد، يا معتاداني باشند كه به هر دليل نمي خواهند به كلينيك بيايند، يا شرايط رفتن به كلينيك براي آن ها سخت يا دور است، ممكن است وقت يا حوصله رفتن به مراكز مجاز متادون درماني را نداشته باشند يا دوست دارند گمنام بمانند، يا حتي خجالت مي كشند، حتي ممكن است مراجعه كرده باشند و برخورد بدي با آن ها شده باشد كه منصرف شده باشند در هر صورت بازار سياه متادون براي معتادان است و هيچ جوان غير معتادي براي تفريح سراغ مصرف متادون نمي آيد.

البته اين اتفاق نگران كننده اي است و بايد بررسي كنيم چرا با وجود تصميم سياستگذاران اين حوزه براي توسعه درمان نگهدارنده با متادون هنوز متادون اين قدر بازار سياه دارد، هنوز درصد قابل توجهي از معتادان تزريقي هستند كه نمي دانند به كجا بايد مراجعه كنند يا اين كه رفته اند و ديده اند، ظرفيت پر است و جا نيست به همين علت به بازار سياه متادون رو آورده اند ولي ته خط را كه بررسي مي كنيم مي بينيم همه اين ها معتاد ند و مردم عادي نيستند.

البته من نگراني شما را درباره بازار آزاد شربت ترياك درك مي كنم و يكي از نكاتي كه ما هم به آن

فكر مي كنيم همين است.

شربت ترياك دست قاچاقچيان را كوتاه مي كند

بايد فعلاً پژوهش را جلو ببريم و موضوع را دنبال كنيم، پيش داوري نكنيم به خصوص اينكه توزيع شربت ترياك يك حسن مهم ديگر هم دارد و آن اين كه شبكه توزيع قاچاق مواد مخدر را تضعيف مي كند و وفور مواد در مناطق مختلف كشور كاهش مي يابد.

اگر دولت خودش به صورت حساب شده شربت ترياك را در اختيار مصرف كنندگان و معتادان قرار دهد پس از يك دوره كوتاه مدت يا ميان مدت، شبكه هاي تأمين كننده مواد مخدر مجبورند عقب نشيني كنند، شبكه هايي كه متأسفانه هميشه موفق تر از ما عمل كرده اند.

يك مثال واضح از عملكرد قوي شبكه هاي توزيع مواد؛ اين است كه توانستند ظرف 2 يا 3 سال يك ماده مخرب به نام كراك را اين قدر راحت به جامعه بقبولانند و مشتري پيدا كنند و اين نشان مي دهد. عامل سودهاي ميليارد دلاري چقدر براي آن ها در اين زمينه انگيزه ايجاد مي كند تا طرح هاي خود را به صورت حساب شده جلو ببرند.

به همين علت لازم است كه ما هم در مقابل آن ها شبكه مقابله اي قوي داشته باشيم و به ابزارها و درمان هاي متنوع مسلح شويم و زير ساخت هاي علمي خودمان را قوي كنيم و در اين اثنا ممكن است تنتور ترياك هم به ما كمك كند.

سابقه شربت ترياك، دارو يا ماده مخدر

هنوز اين شربت در فارماكوپه ايران ثبت نشده است و اگر كسي بخواهد آن را به عنوان دارو عرضه كند حتماً بايد مراحلي را كه وزارت بهداشت براي ثبت آن اعلام مي كند طي كند، تا مانند هر داروي ديگر نتايج اثربخشي

آن در يك جمعيت مشخص، عوارض جانبي آن و مراحل توليد آن به روشني مشخص شود.

وقتي وزارت بهداشت اعلام مي كند كه اين شربت، دارو نيست، معنايش اين است كه هنوز به ثبت نرسيده است و به ثبت رساندن آن نيز مستلزم، 2 تا 3 سال بررسي در مراكز تحت نظر وزارت بهداشت است.واتفاقاً اين دارو سابقه مصرف بالايي تا قرن 19 ميلادي دارد، در آن زمان با نام هاي ديگر مانند پاراگوريك يا لودانوم براي درمان اسهال، سرفه،درمان دردهاي شديد بدن مشتري داشت اما كم كم با آمدن داروهاي جديد براي اين ناراحتي ها كم كم ناپديد شد.

فرمول اين داروها بسيار شبيه همين شربت ترياك است كه در ايران توليد شده است اما اكنون مصرف آن در دنيا بسيار محدود است و مثلاً براي درمان سرفه در برخي بيماران خاص و به خصوص درمان اعتياد نوزاداني كه از مادران معتاد به دنيا مي آيند مصرف مي شود و چون تعداد اين نوزادان بسيار كم است، كاربرد آن در دنيا بسيار محدود است. با اين وجود استفاده از شربت ترياك براي معتادان بالغ براي نخستين بار توسط ما در دنيا انجام مي شود و اين موضوع همان تحقيقي است كه در حال انجام آن هستيم تا نتابج اثربخشي آن را بررسي كنيم.

آيا كودك شما از دردي شكايت دارد كه دليل آشكاري برا

اختلالات شبه جسماني

آيا تاكنون براي شما يا نزديكانتان پيش آمده است كه از شدت ناراحتي، عصبانيت يا نگراني سردرد بگيريد احساس كنيد دست چپتان تير مي كشد، يا حالت تهوع به شما دست بدهد، يا فكر كنيد حتماً بيماري خاصي به سراغتان آمده است، به پزشك مراجعه كنيد، معاينه شويد، مورد آزمايشات دقيق قرار گيريد و تمام

نتايج به دست آمده حاكي از طبيعي بودن كاركرد بدن شما باشد؟

وضعيت فوق براي برخي از مردم به صورت تكرار شونده و مزمن در مي آيد تا حدي كه مراجعات مكرر به پزشك و آزمايشگاه و راديولوژي و ..... وقت توان و سرمايه زيادي از آنان را به خود اختصاص مي دهد. آنچه در اين ميان فراموش ميشود وجود فشارهاي رواني و تعارضاتي است كه با بروز علايم جسماني آزاردهنده رابطه مستقيم داشته اند اما ناخودآگاه بودن آنها باعث شده آخرين عاملي باشند كه از نظر پزشك يا فرد مورد توجه قرار مي گيرند. با آن كه تاثير جسم بر روان و بالعكس امري ثابت شده است (بسياري حالات روحي رواني باعث تشديد ادامه يا عود بيماري هاي جسماني ميشوند و وقتي جسم بيمار است توانايي هاي ذهني و فكري فرد نيز صدمه مي خورد يا دچار اضطراب و بي حوصلگي ميشود)، گاه برخي علائم جسماني در فرد بروز مي كند كه با هيچ گونه علت بيماري زاي جسماني قابل توجيه نمي باشد. دليل ايجاد چنين ناراحتي هايي تبديل تنش ها و مشكلات روحي به تظاهراتي جسماني است بدون اينكه فرد خود از وجود چنين تحولاتي آگاهي داشته باشد. بنابراين طبيعي ترين واكنش او به اين مشكلات اعتقاد به بروز يك عامل بيماري زا يا برهم خوردن نظام سلامت و كاركرد بدنش مي باشد. چنين حالاتي را كه در سنين مختلف ديده ميشود اختلالات شبه جسماني مي نامند. شايع ترين علائم اين اختلال در كودكان سردرد و دل درد مي باشد. براي 50 درصد كودكاني كه با شكايت از درد ناحيه شكم يا سر به مراكز بهداشتي درماني مراجعه مي كنند عامل خاصي پيدا نميشود. با اين حال نگراني خانواده از وجود عاملي ناشناخته در

كودك كه از چشم پزشك پنهان مانده است باعث ميشود كودك تحت ارزيابي هاي متعدد و گاه آسيب زننده قرار گيرد، از مدرسه غيبتهاي مكرر داشته باشد، افت تحصيلي پيدا نمايد و خانواده نيز در اين ميان بهاي گزافي بپردازد. از طرفي ممكن است كودك از جانب خانواده مورد توجه فراوان قرار گيرد، از مسئوليتهايش معاف شود و گرفتن نقش بيمار در خانواده برايش محبت، مراقبت و امنيت به همراه آورد و ناخودآگاه از ماندن در اين نقش احساس رضايت پيدا كند. در برخي خانواده ها نيز به دليل دست پيدا نكردن به يك توجيه پزشكي و منطقي يا اعتقاد به يك باور غلط مبني بر اين كه كودك بيمار نيست و عمداً دست به چنين رفتارهايي مي زند واكنش ايجاد شده بدرفتاري يا تنبيه كودك است. اين برخورد منجر به ايجاد احساس طرد شدگي در كودك، تشديد تعارضات دروني او و پيچيدگي و ازمان علائم بيماري خواهد شد.

بنابراين درك صحيح از علت ايجا ناراحتي در كودك، واقعي بودن درد و بيماري او، ارتباط مستقيم اما پنهان بروز اين علائم با استرس هاي آزاردهنده كودك از جانب پزشك و اعضاي خانواده براي اتخاذ رويكرد مناسب درماني و توان بخشي، بازگرداندن كودك به سطح عملكرد قبلي و مورد انتظار، كاهش تألمات و شدت بيماري و برقراري نظام متعادل خانوادگي امري اساسي مي باشد.

با پزشك و مشاور خانوادگي خويش همكاري داشته باشيد، توضيحات آنان را بپذيريد. مراجعات منظم به پزشك خويش داشته باشيد. براي مقابله با زمان هايي كه كودكتان از درد و ناراحتي شكايت دارد توصيه هاي زير را به كار بريد.

- به رفتارهاي مربوط به درد او توجه نكنيد يا كمتر توجه

كنيد؛

وقتي كودك نزد شما از درد شكايت مي كند به آرامي به او بگوييد: عزيزم متأسفم كه درد دوباره سراغت آمده است. بهتر است از آرام سازي (Relaxation به معناي مهارت شل كردن عضلات بدن است كه براي مقابله با اضطراب و فشار رواني آموخته و به كار برده ميشود.) استفاده كني. اگر درباره علائم و مشكلاتش به بحث بپردازيد و آن را ادامه دهيد كودك نمي تواند توجهش را از درد بردارد و به كارهاي ديگري بپردازد.

مطمئن شويد كه هر روز در مدرسه حاضر ميشود؛

اگر شكايت خود را صبح موقع رفتن به مدرسه ابراز مي كند، بحث خود را محدود كنيد. به كارهاي روزمره براي آماده شدن ادامه دهيد. برايش توضيح دهيد كه او به مدرسه خواهد رفت. به مسئولين مدرسه توصيه كنيد اگر در مدرسه شكايت خود را تكرار كرد مدت كوتاهي به او استراحت بدهند و سپس او را به كلاس بازگردانند و از او بخواهند تكاليف و آزمون هاي لازم را انجام دهد. اگر علائم كودك ناشي از بيماري جسمي باشد (تب، عفونت و ...) بايد استراحت كند و مراقبتهاي خاص درماني در موردش صورت گيرد. هر علامت جديد را به پزشك اطلاع دهيد.

- به كودك كمك كنيد تا عواملي را كه در خانه يا مدرسه برايش فشار روحي ايجاد مي كنند تشخيص دهد.

مطمئن شويد مي دانيد كه چه زمان هايي او اين فشار را احساس مي كند. راه هاي كمك و مقابله با زمان هاي پرفشار (استرس زا) را از درمانگر بياموزيد و همراه با كودك از آنها استفاده كنيد.

- روزهايي كه كودك درد و ناراحتي ندارد به او توجه كنيد و فعاليتهاي ويژه اي انجام دهيد.

فهرستي را از امتيازات خاص براي روزهاي

كاملاً بدون درد از قبل آماده سازيد و او را از اين پاداش ها بهره مند سازيد. احساس رضايت خود را از سلامتي او ابراز كنيد و بگوييد خوشحال هستيد كه مسئوليتها و تكاليفش را انجام داده است. به او كمك كنيد با مشكلاتي كه دارد مقابله كند. كمكش كنيد تا با درد و ناراحتي اش كنار آيد اين كار را با توجه كردن به او و تحسين نمودن او زماني كه مشغول كامل كردن مسئوليتها و شركت در فعاليتهي روزانه اش است انجام دهيد.

- در زمان بيماري تعاملات و فعاليتهايش را محدود سازيد.

روزهايي كه به علت شدت علائم او را ناتوان مي يابيد و لازم مي بينيد در منزل بماند او موظف است توصيه هاي پزشكي را رعايت نمايد و كارهاي مدرسه اش را انجام دهد. بازي، سرگرمي و استفاده از تلويزيون و كامپيوتر و ... را ممنوع سازيد. اگر مسئولين مدرسه موافق باشند اجازه دهيد وقتي احساس كرد بهتر شده است به مدرسه باز گردد. از يكي از دوستانش كمك بگيريد تا زا درس و تكليف مدرسه عقب نماند.

- مراقب باشيد درباره بيماري يا ناراحتي شديد خودتان در حضور بچه ها صحبت نكنيد.

برخي بچه ةا وقتي والدين بيمارند ياد مي گيرند كه مي توانند مانند آنان در خانه بمانند و از كار معاف باشند. به خصوص در هفته هاي اول برنامه درماني كودكتان مگر در موارد اضطراري از مرخصي استعلاجي استفاده نكنيد.

- كودك را تشويق كنيد از تكنيكهاي آرام سازي استفاده كند.

به او كمك كنيد تا اين مهارت را با تمرين بيشتر بهتر بياموزد و از او بخواهيد حداقل يكبار در روز آن را انجام دهد. پيشنهاد كنيد تاثير اين تمرينات را با درمانگر خويش درميان بگذارد.

- به

افرادي كه با كودك شما سروكار دارند مطالب فوق را آموزش دهيد. از آنها بخواهيد بر خوردشان با كودك مطابق آنچه شما صحيح مي دانيد باشد، برنامه اي را در پيش بگيريد تا اگر كوچك ترين غيبتي از مدرسه صورت گرفت كودك از آموزش عقب نيفتد.

من كه بچه ام لاغره!

نتايج يك تحقيق جديد نشان مي دهد كه باورهاي غلط تعداد زيادي از والدين باعث مي شود كه با وجود وزن زياد فرزندانشان، آنان را جزو افراد چاق (داراي اضافه وزن) يا بسيار چاق (داراي اضافه وزن بسيار زياد) در نظر نگيرند.

پژوهشگران در مجله پزشكي مراقبت ديابت بيان كردند، تشخيص اين كه فرزند داراي اضافه وزن است يا خير بسيار نكته حساس و مهمي است؛ زيرا اين مرحله مي تواند اولين قدم براي بهره گيري فرد از رژيم غذايي مناسب و شيوه زندگي بهتري باشد تا كاهش وزن پيدا كند. همچنين اگر خانواده ها مشكل اضافه وزن فرزند خود را نپذيرند آن كودك در آينده با مشكل مواجه خواهد شد.

دكتر «اشكلي كالكر» و همكارانش از دانشگاه كاروليناي شمالي در بررسي كه روي 104 فرد بالغ و پدران و مادرانشان كه داراي ديابت نوع 2 بودند از نظر اضافه وزن، رژيم غذايي و ورزش كردن انجام دادند، مشخص شد 87 درصد اين افراد با توجه به استانداردهاي موجود داراي اضافه وزن بودند اما فقط 41 درصد پدران و مادران و 35 درصد افراد بالغ اضافه وزن خود را قبول داشتند.

همچنين حدود 55 درصد يعني بيشتر از نيمي از افراد بالغي كه مي گفتند وزن مناسبي دارند داراي BMI ( نمايه توده بدني ) بالا بودند.

دكتر كالكر افزود: به طور كلي براي افراد بالغي كه پدران و

مادرانشان اضافي وزن را متوجه شدند درك اين موضوع آسان تر است. اين افراد براحتي مي توانند با يك رژيم غذايي مناسب و انجام ورزش، اضافه وزن خود را برطرف كنند.

منبع: http://www.jamejamonline.ir

استفاده از عصاره شير خشت در بهبود نوزادان مبتلا به

استفاده از عصاره گياه دارويي شير خشت اثر مطلوبي بر بهبود نوزادان مبتلا به زردي دارد. استفاده قطره خوراكي عصاره گياه دارويي شير خشت به همراه نور درماني تا حد زيادي در درمان اين نوزادان موثر است به گونه اي كه 3 روز پس از كاربرد اين روش درماني"88" درصد نوزادان مذكور بهبود يافتند.

پنج روز پس از استفاده عصاره گياه دارويي شير خشت به همراه نور درماني"99" درصد نوزادان مورد مطالعه بهبود يافتند در صورتي كه با كاربرد روشهاي معمول تنها "75" درصد نوزادان مبتلا به زردي درمان شدند.

كاربرد قطره خوراكي شير خشت به همراه نور درماني بر خلاف روش هاي شايع درماني، منجر به عوارضي نظير تعويض خون يا تجويز داروهاي ديگر نمي شود همچنين درگروه هاي سني، وزني و جنس هاي مختلف نوزادان استفاده از قطره شير خشت تاثير متفاوتي نداشت.

منبع:http://www.koodakaneh.com

از خوراندن داروهاي گياهي به كودكان مبتلا به زردي ب

بسياري از خانواده ها براي بهبود زردي كودك خود از داروهاي گياهي همچون ترنجبين و آب قند استفاده مي كنند كه اين داروها نه تنها تاثيري در بهبود زردي كودك نداشته بلكه باعث اسهال و استفراغ نوزاد نيز مي شود.

دكتر « رامين مظفري » متخصص كودكان و عضوهيات علمي جهاد دانشگاهي علوم پزشكي ايران، با بيان اين مطلب افزود: زردي از هفته اول تا هفته دوم زندگي كودكان با زرد شدن پوست و سفيدي چشم بروز مي كند.

دكتر مظفري رييس مركز تحقيقات رشد و سلامت كودكئ جهاد دانشگاهي واحد علوم پزشكي ايران در خصوص علل زردي در دوران نوزادي گفت: نارس بودن، پرخوني و يا عدم تكامل كافي كبد و ناسازگاري گروه خوني مادر با نوزاد مي تواند از جمله علل بروز زردي در

نوزاد باشد.

وي با اشاره به اين مطلب كه زردي هايي كه در روزهاي اول تولد كودك در ? يا ? روزگي ظاهر مي شود شديد بوده و به علت ناسازگاري خون مادر با كودك است؛ افزود: در اين حالت نبايد مقدار زردي نوزاد مشخص شود. چنانچه زردي از حد مشخصي بالاتر باشد انجام فتوتراپي براي كودك الزامي است.

اين متخصص كودكان با تاكيد بر اين كه افزايش تغذيه با شير مادر باعث بهبود نوزاد مي شود به خانواده ها هشدار داد: از مصرف ترنجبين، آب قند و زير لامپ قرار دادن نوزاد براي رفع زردي خودداري كنند. زيرا نه تنها در كاهش زردي او اثري ندارد بلكه باعث بروز اسهال و استفراغ در نوزاد مي شود.

منبع:خبرگزارى ايسنا

چرا بايد به دندانهاي شيري كودكان توجه كرد؟

نويسنده:دكتر شهناز بنيان پور

دندانهاي شيري حدود پنج تا شش ماهگي در دهان كودك ظاهر مي شوند و تا حدود 12 سالگي يا حتي ديرتر باقي مي مانند. اين دندانها درست مثل دندان افراد بزرگسال نقش مهمي در سلامت كلي بدن دارند. كودك از همان اويل براي جويدن غذا، تلفظ كلمات، حفظ زيبائي صورت و سلامت بافت هاي لثه و استخوان به دندانهاي سالم نيازمند است.

تحقيقات نشان داده كه كودكاني كه داراي دندانهاي شيري سالم تر ي هستند، بعدها نيز شانس بيشتري براي داشتن دندانهاي زيباتر و سالم تر دائمي دارند.

دندانهاي شيري از همان ماه هاي اوليه در آمدن، مي توانند دچار پوسيدگي بشوند. يكي از موارد بسيار شايع پوسيدگي دندان در كودكان زير سه سال در اثر استفاده مكرر از شيشه شير يا ليوان هاي ني دار مخصوص بچه ها و يا حتي شير مادر به خصوص قبل از خواب و

يا هنگام خواب كودك است(Early Childhood Caries) . در هنگام خواب محيط دهان كودك بسيار خشك و به شدت آماده ا يجاد پوسيدگي دندان است.

تغذيه شير مادر، استفاده از شيشه شير حاوي شير يا آب ميوه و يا هر نوشابه ديگر غير از آب بعد از يك سالگي بايد بسيار محدود شود. هرگز بري ساكت و آرام كردن كودك خود از مواد غذايي به طور نا مناسب استفاده نكنيد.

هر نوع تغذيه كودك( شيشه شير يا شير مادر) قبل از خواب بايد پيان يافته و دندانها مسواك زده شوند تا كودك با دندانهاي تميز به خواب رود.

تميز نگه داشتن دندان كودك شما

از همان ماههاي اوليه، تميز كردن دهان و زبان را آغاز كنيد. بعد از هر بار تغذيه، دهان كودك خود را با آب ولرم و گاز استريل تميز كنيد. بعد از در آمدن دندانهاي شيري از مسواك هاي كوچكي كه روي انگشت سوار مي شوند و پرزهاي بسيار كوتاه دارند، مي توانيد استفاده كنيد و به تدريج به مسواك هاي مخصوص كودكان برسيد. در اويل فقط از آب گرم استفاده كنيد اما از حدود دو سالگي مقدار بسيار كمي خمير دندان هم مي توان استفاده كرد.

اهميت تغذيه در پيشگيري از پوسيدگي دندانها

تحقيقات در سالهي اخير نشان داده كه تعداد دفعاتي كه هر نوع ماده غذائي بجز آب وارد دهان مي شود، به اندازه مسواك زدن و بهداشت دهان حائز اهميت مي باشد.

افرادي كه علاقمند به خوردن به مقدار كمتر اما دفعات بيشتر هستند، بيشتر دچار پوسيدگي دندان مي شوند. اگر تعداد دفعات تغذيه را طوري تنظيم كنيم كه حدود دو ساعت دهان در

حال استراحت بوده و هيچ نوع ماده غذائي در اطراف دندانها نباشد، شانس كمتري براي يجاد پوسيدگي خواهد بود. همچنين مواد غذيي چسبنده، نظير ميوه هي خشك(كشمش، لواشك،....) مدت زيادتري در اطراف دندان مي مانند و به خصوص در كودكان يجاد پوسيدگي بيشتري مي كنند.

براي سالم نگه داشتن دندانهاي كودك چه بايد كرد؟

1- از ماه هاي اوليه تولد تميز كردن دهان كودك را آغاز كنيد.

2- از دادن شير يا هر نوشابه ديگر بجز آب به طور مداوم خودداري كنيد.

3- از دادن شير يا هر نوع غذا به كودك در هنگام خواب بپرهيزيد.

4- كودكان نيز مثل بزرگسالان بايد با دندان هاي تميز به خواب بروند.

5- حداقل دو ساعت بعد از هر غذا به دندانها استراحت داده از دادن غذا و نوشابه به كودك خود خودداري كنيد. آب آشاميدني هميشه مناسب است.

6- استفاده از مواد نشاسته ي و قندي را بجز در مواقع صبحانه،ناهار و شام محدود كنيد.

7- براي تغذيه كودك خود براي زمان هاي بين غذا از سبزيجات و ميوه هاي تازه، پسته، بادام، پنير و گردو مي توانيد استفاده كنيد.

چه زماني بايد كودك را به نزد دندانپزشك برد؟

از آنجايي كه بسياري از كودكان مي توانند قبل از دو سالگي دچار پوسيدگي دندان شوند، انجمن دندانپزشكان اطفال در آمريكا پيشنهاد مي كند،كودكان خود را حدود يك سالگي به نزد دندانپزشك اطفال ببريد و براي بهداشت دندانها كمك بگيريد.

از شير خوردن تا شير شدن

محققان مؤسسه كارولينسكا سوئد در همكاري با پژوهشگران دانشگاه لندن، طي مطالعه اي به اين نتيجه رسيدند كه بچه هايي كه از شير مادر تغذيه مي كنند، در مقايسه با بچه هايي كه با شيشه شير تغذيه مي شوند، بهتر با

استرس ها برخورد مي كنند. بعد از بررسي اطلاعات در 8958 بچه 10 ساله، محققان دريافتند بچه هايي كه از شير مادر تغذيه كرده بودند، با لحظات پراسترس زندگي مانند طلاق يا جدايي والدينشان، بهتر و راحت تر كنار مي آمدند. محققان بر اين باورند كه نزديكي فيزيكي بين مادر و نوزاد، نقش مهمي را در اين زمينه بازي مي كند.

مطالعات قبلي روي حيوانات نيز نشان داده بود كه آن ها اگر در اولين روزهاي زندگي شان با مكيدن از سينه مادر تغذيه شوند، مسيرهاي غير فعالي در مغزشان فعال مي شود كه به كنترل استرس ها در دوره هاي بعدي زندگي مي انجامد.

منبع:http://tandorosti.com

استحمام نوزاد

شناور بودن در آب و همزمان با آن، احساس دست هاي گرم و محبت آميز مادر، نوزاد را به ياد زندگي درون رحمي مي اندازد. شايد به همين دليل است كه اغلب نوزادان از حمام كردن لذت بسياري مي برند. به تدريج كه كودك بزرگتر مي شود، بودن در آب، براي او نوعي بازي محسوب مي شود.

شستشوي موها

از همان صابون خنثي كه براي حمام كردن كودك استفاده مي كنيد، براي شستن موها نيز استفاده نماييد. اين صابون ها در واقع طوري ساخته مي شوند كه به ميزان اسيديته پوست كودك لطمه اي وارد نيايد و به همين دليل براي شستشوي موها نيز مناسب مي باشند. در صورتي كه قسمتي از سر نوزاد را لايه قهوه اي رنگ ضخيمي كه ناشي از ترشح زياد چربي است، پوشانده است، قبلا از حمام كردن (حدوداً يك ساعت قبل)، ابتدا با مقدار كمي روغن زيتون ماساژ داده و سپس او را حمام كنيد و شامپو بزنيد.

اگر براي اولين بار است كه مي

خواهيد كودك را حمام كنيد،حتماً نكات زير را مد نظر داشته باشيد :

- هرگز زماني كه عجله داريد و يا به دليل خاصي عصبي و بي حوصله هستيد، كودك را حمام نكنيد، زيرا عصبانيت و رفتار خشن مادر مي تواند نه تنها كودك را از حمام كردن بيزار كند، بلكه او را نسبت به آب متنفر مي كند.

- ليف زدن زياد و نگاه داشتن كودك براي زمان طولاني در حمام، او را بي حوصله و بيقرار مي كند.

- متخصصين بهترين زمان براي حمام كردن نوزاد را، قبل از خوردن شير در وعده شب مي دانند. بدين ترتيب كودك خواب عميق تر و بهتري خواهد داشت.

-تشتي را براي حمام كردن كودك تهيه نموده و هرگز هيچ استفاده ديگري از آن نكنيد. قبل از حمام كردن تشت را به خوبي بشوييد.

- درجه حرارت آب وان يا تشت بايستي حدود 37 درجه سانتيگراد باشد. در ابتدا براي مادري كه تجربه چنداني ندارد، استفاده از دماسنج هاي مخصوصي كه به همين منظور در داروخانه ها به فروش مي رسد، توصيه مي شود. با چند بار حمام كردن، مادر مي تواند از طريق تماس دادن قسمت آرنج دست با آب درون تشت، گرم و سرد بودن آن را تنظيم نمايد.

- قبل از آن كه كودك را درون آب تشت قرار دهيد، محل ادرار و مدفوع او را با آب خوب بشوييد.

- حمام كردن روزانه كودك بسيار ايده آل است، در اين صورت تنها يك شستشوي چند دقيقه اي كافي خواهد بود.

- حمام كردن كودك حتي زماني كه دچار سرماخوردگي شده است و

يا تب دارد، هيچ گونه اشكالي ندارد، تنها كافي است دقت كافي به عمل آيد كه هواي اتاق گرم بوده و كوران نباشد.

- به هنگام حمام كردن نوزادان پسر، پوست روي آلت را كمي به آرامي عقب زده و سريعاً شستشو دهيد. در مورد نوزادان دختر، شستشوي اين قسمت حساس از بدن را با حركت دست از سمت جلو به عقب انجام دهيد.

- اگر مي خواهيد به تنهايي و بدون كمك شخص ديگري، كودك را حمام كنيد، قبلاً لباس هاي او را به ترتيب استفاده در دسترس خود قرار دهيد. براي خشك كردن او، حوله نسبتاً بزرگي را در نظر بگيريد. شامپو، صابون مخصوص بچه و يك ليف از پارچه هاي لطيف را نيز در كنار تشت آماده داشته باشيد.

- هرگز به طور ناگهاني بدن كودك را وارد آب تشت نكنيد. همانطور كه او را مانند حالت شير دادن در بغل گرفته ايد و با دست چپ، پاي راست او را از قسمت ران به خوبي چسبيده ايد، با دست راست آرام آرام ابتدا بر روي پاهاي نوزاد و سپس سينه او آب بريزيد.

- شستشوي كودك بايد به آرامي و با حوصله انجام گيرد. اطفال و بالاخص نوزادان از حركات خشن و ناگهاني به شدت وحشت دارند.

- طي حمام كردن، مرتباً با او حرف بزنيد. حتي درصورت گريه كردن كودك، شما باز هم آرامش و خونسردي خود را حفظ كرده و او را از سخنان محبت آميز خود محروم نسازيد. نوزاد به خوبي ملايمت و خشم مادر را تشخيص داده و نسبت به آن عكس العمل نشان مي دهد.

براي

حمام كردن نوزاد بطريق ذيل عمل نمائيد :

1- ابتدا سر نوزاد را بر روي دست تان تكيه داده و كتف او را به خوبي بچسبيد و خيلي آرام او را از قسمت پاها وارد آب درون تشت كنيد. با كمك دست آزادتان صورت او را با آب بشوييد. (براي شستن صورت نوزاد، نيازي به استفاده از صابون نيست)،

2- براي شستن سر نوزاد، در حالي كه سر او را به قسمت ساق دستتان تكيه داده ايد، ران او را خوب و مطئمن بچسبيد و سپس دست ديگرتان را به شامپو ( شامپوي مخصوص بچه )، آغشته كرده و با حركات ملايم و دايره اي شكل سر او را شستشو دهيد.

3- با كمك ليف يا اسفنجي نرم و صابوني شده، روي سينه و زير بغل كودك را بشوييد.

4- براي شستوي قسمت پشت و كمر، دستتان را از روي سينه نوزاد عبور داده و در حالي كه بدن او را به روي ساق دستتان تكيه داده ايد، زير بغل او را به خوبي بچسبيد و با دست ديگر به راحتي ليف را بروي قسمت هاي نامبرده بكشيد.

5- همان طوركه كودك را به خوبي چسبيده ايد، او را آبكشي كرده، و سپس كودك را بر روي حوله اي كه قبلاً به همين منظور پهن كرده ايد، قرار داده و حوله را دور بدن او بپيچانيد.

6- زير بغل و لا به لاي تاخوردگي هاي پوست بدن نوزاد را به خوبي خشك كنيد و لباس بپوشانيد.

- در فصل گرما، بعد از اين كه حمام كردن به پايان رسيد، پس از خشك كردن او، بگذا

ريد چند دقيقه اي آزاد و بدون لباس دست و پا بزند.

منبع: كتاب كودك من

سن كنترل ادرار در كودكان

توانايي كنترل ادرار و مدفوع نيزجزء رشد حركتي - رواني كودك محسوب مي شود. معمولاً كودكان در حدود 15 ماهگي مي توانند نياز به اجابت مزاج خود را بگويند. درحدود 20 ماهگي، طي روز، ادرار خود را كنترل مي كنند و در 36 ماهگي نيز مهارت كنترل شبانه ادرار را كسب مي كنند.

اما در صورتي كه فرزند شما نسبت به حدود سني ذكر شده تأخير نشان مي دهد، نبايد او را مورد سرزنش قرار داده يا حتي به تنبيه متوسل شويد. زيرا تنها خواست و اراده كودك نيست كه او را قادر به كنترل ادرار و يا مدفوع مي كند، بلكه فاكتورهاي پيچيده ديگري نظير عوامل ارثي، محيطي كه كودك در آن زندگي مي كند، وضعيت سلامت عمومي و سير رشد او در اين امر مؤثر مي باشند.

در پيش گرفتن رفتاري محبت آميز به همراه درك كودك، مي تواند در به دست آوردن مهارت كافي جهت كنترل مثانه به او كمك نمايدو بالعكس، رفتار خشونت آميز به همراه سرزنش و تحقير، نه تنها مؤثر نيست، بلكه از نظر رواني تأثيري منفي داشته و نوعي احساس طرد شدگي را در كودك بر مي انگيزد. علاوه بر اين، طفل به هنگام رفع حاجت دچار اضطراب و تشويش شده و نوعي احساس نارضايتي مي كند. در حالي كه به اين نياز طبيعي بايستي با عكس العملي طبيعي پاسخ داده شود. اما اگر كودك حتي پس از چهار سالگي شب ادراري دارد، بايستي دليل آن مورد بررسي قرار گيرد.

منبع: كتاب

كودك من

بوسيدن نوزاد

بوسيدن اطفال خردسال و به ويژه نوزادان، كه متأسفانه بسيار رايج نيز هست، و گويي تنها راه ابراز عشق و علاقه مي باشد، از نظر بهداشتي نادرست و حتي خطرناك است. زيرا از اين طريق احتمال انتقال ميكروب به وسيله تماس آب دهان به بدن كودك و قرار دادن او در معرض ابتلا به بيماري وجود دارد. از نقطه نظر روحي و رواني نيز متخصصين روان شناس اين شيوه را چندان خوشايند نمي دانند، زيرا بوسيدن وابستگي زيادي را بين كودك و والدين به وجود مي آورد، طوري كه درسالهاي بعد كه طبيعتاً با بزرگتر شدن كودك، والدين كمتر او را خواهند بوسيد، كودك دچار بحران روحي خواهد شد.

نزديكي و حضور در كنار كودك مورد توجه و خطاب قرار دادن و تشويق از جمله روشهايي است كه مي توان توسط آن به كودك ابراز محبت كرد.

منبع: كتاب كودك من

چگونه سوختگي ها را در كودكان درمان كنيم؟

نويسنده: پگاه اميرديواني

سوختگي ممكن است به مرگ يا نقص عضو فرد بيانجامد. كمكهاي اوليه مطلوب مي تواند از اين عوارض ممانعت به عمل آورد.

انواع سوختگي

_ سوختگي هاي ناشي از آتش:

معمولاً تمام ضخامت پوست را دچار مي كنند. كودكاني كه در آتش مي افتند بايد به تمام ناحيه سوخته بدنشان به سرعت آب پاشيده شود. تماس طولاني با اشياء داغ باعث تخريب عميق پوست شده و عوارض طولاني مدتي در بر دارد. آتش ناشي از بخاري يا لباس شعله ور سريعا باعث سوختگي هاي عميق تري مي شود.

_ سوختگيهاي حاصل از آب جوش:

برحسب دماي آب معمولاً باعث سوختگي هاي چندلايه اي پوست مي شوند. قبل از خارج كردن لباس فرد بايد روي پوست و لباسهايش آب سرد ريخته شود، اما اگر آب در دسترس نبود، در خارج كردن

لباسهاي او درنگ نكنيد.

_ سوختگي هاي ناشي از جريان برق:

تا هنگامي كه جريان برق برقرار است، سوختگي ادامه مي يابد و باعث سوختگي هاي عميق تري مي شود. هميشه قبل از درمان سوختگي، منبع برق را قطع كنيد و كودك را در حالي كه لباس به تن دارد، از جريان برق جدا سازيد.

_ سوختگي هاي حاصل از مواد شيميايي:

تا هنگامي كه مواد بر اثر شستن پاك نشوند، سوختگي ادامه دارد.

برآورد ميزان سوختگي ها

درمان سوختگي به شدت آن و قسمتي از بدن كه تحت تأثير سوختگي قرار گرفته، بستگي دارد.

سوختگي هاي سطحي يا خفيف:

باعث درد شديد، سرخي، تورم و تاول مي گردند.

سوختگي هاي چندلايه اي پوست:

سبب درد، بي حسي در بعضي نقاط بدن و ايجاد تاول همراه با مايع درون آن مي شوند.

سوختگي هاي عميق يا تمام لايه هاي پوست:

معمولاً درد كمتري دارند (زيرا پايانه هاي عصبي فرد سوخته اند)، يك سطح سفت و خشك ايجاد مي كنند و اگر خراشي به بدن وارد شود، شخص به هيچ وجه حس نمي كند و تاول نيز در بدن توليد نمي شود. در ضمن در اطراف بدن شخص قشر ضخيمي ايجاد مي گردد.

درمان

پس از به كارگيري كمكهاي اوليه محل سوختگي بايد تميز و خشك نگه داشته شود تا بهبود يافته و منجر به آسيب بيشتر نگردد. پانسمان خوب براي سوختگي هاي خفيف كه معمولاً در عرض 2 هفته التيام مي يابند، نياز به وسايل زير دارد:

محلولهاي ضدعفوني كننده

كشهاي پلاستيكي استريل

تكه اي پارچه تميز

پانسمان نچسب

جلوگيري از عوارض سوختگي

سوختگي ها اغلب منجر به زخم شدن بافت مي گردند. زخمهاي شديد باعث مي شوند كه پوست فشرده و مفاصل كشيده شوند و حركتشان محدود گردد. مراقبت خوب مانع اين عوارض مي گردد.

سوختگي اطراف مفاصل بايد با تخته شكسته بندي، بسته شود تا هنگامي كه پوست بهبود يافته و نرم و

انعطاف پذير گردد. سپس تخته را برداريد و مفاصل را حداقل سه بار در روز در تمام جهات حركت دهيد. اين عمل در ابتدا دردناك است اما در جلوگيري از بروز زخمهاي شديدتر بسيار اهميت دارد.

اگر سوختگي عفوني شود، كودكان در معرض خطر مسموميت خون (عفونت خون) قرار مي گيرند. عفونت را با شستشوي روزانه زخمهاي ناشي از سوختگي و يا چركهاي آن كاهش دهيد. با تجويز پزشك از آنتي بيوتيك استفاده كنيد و اطمينان حاصل كنيد كه به كودك واكسن كزاز تزريق شده است

آيا فرزند من طبيعي است؟

نويسنده:زهرا موسوي

با افزايش سطح تحصيلات مادران و اطلاعاتي كه رسانه هاي جمعي و كتاب هاي مختلف تربيتي در مورد چگونگي تربيت فرزند، رفتار با او، رشد وي، نيازهايش و ... در اختيار مادران قرار مي دهند، نگراني هاي آنها در مورد طبيعي بودن يا نبودن فرزندان شان افزايش يافته است. اين نگراني ها مي توانند تبديل به انگيزه اي قوي براي درك و برخورد بهتر با كودكان شود و يا تبديل به اضطراب و آشفتگي رفتاري گردد و به صورت رفتارهاي ناهماهنگ و متغير ظاهر شود و در نتيجه

مادر و كودك را آشفته و سردرگم كند.

با توجه به اين مسائل، آشنايي مادران با مراحل رشد طبيعي فرزندان شان و آگاهي آنها نسبت به نيازهاي خاص هر سن، به آنها كمك مي كند انتظار و توقعي متناسب با سن آنها از آنان داشته باشند و ضمنا نيازهايشان را به بهترين وجه برآورده سازند.

در اينجا به برخي ويژگي هاي يك كودك طبيعي و نيازهاي خاص هر سن مي پردازيم.

دوره شيرخوارگي

پيش از وارد شدن به مبحث اصلي، لازم است خاطرنشان سازيم كودكان در به دست آوردن مهارت هاي خاص هر سن متفاوتند. ممكن است كودكي در يازده ماهگي

راه برود و كودك ديگري در اين سن، تازه تمرين ايستادن كند. اين تفاوت ها طبيعي هستند و جاي نگراني نيست.

از طرف ديگر، سنيني كه در اينجا ذكر مي شوند سن آغاز يك مهارت حركتي يا شناختي و غيره مي باشد، نه سن پايان آن، بنابراين اگر به طور مثال گفته شد كه كودك در نه ماهگي به كمك ديگران مي ايستد، در صورتي كه مادري مشاهده كرد كودك او در اين سن قادر به ايستادن نيست، نبايد نگران شود، چرا كه هنوز فرصت براي اين كار باقي است.

رشد جسماني

مشخصه اولين سال زندگي كودك، رشد جسماني سريع اوست. كودكان سالمي كه خوب تغذيه شده اند، از تولد تا يك سالگي 50% به قدشان و تقريبا 200% به وزن شان اضافه مي شود. ميزان رشد در شش ماه اوّل زندگي سريع تر از بقيه سال هاي زندگي است، ولي همه قسمت هاي بدن به يك ميزان رشد نمي كنند و لزوما هيچ رابطه اي بين سر و رشد ماهيچه ها وجود ندارد.

در دوران شيرخوارگي نوزاد قادر به انجام بازتاب هاي حركتي پيچيده و متنوعي است كه بعضي از آن بازتاب ها براي بقاي او لازم است.

نوزادان با چشمان خود حركت نور را تعقيب مي كنند، پستانكي را كه در دهان شان مي گذارند مي مكند و اگر گوشه لب شان را لمس كنيم، صورت خود را به همان طرف برمي گردانند و ... .

نشستن

هر چند نوزاد نمي تواند بدون كمك بنشيند، ولي به زودي قادر به اين كار خواهد شد. كودكان چهار ماهه مي توانند براي مدت يك دقيقه به كمك ديگران بنشينند. در نه ماهگي، غالب كودكان براي مدت ده دقيقه يا بيشتر بدون كمك ديگران مي توانند بنشينند.

سينه خيز و چهار دست و پا راه رفتن

هر چند از لحاظ

سنِ شروع سينه خيز يا چهار دست و پا رفتن بين كودكان تفاوت هاي فردي وجود دارد، ولي تمام كودكاني كه اين امكان را دارند روي زمين حركت كنند، توالي يكساني را طي خواهند كرد.

سن متوسط سينه خيز رفتن حدودا نه ماهگي است و كودك حدودا در ده ماهگي چهار دست و پا راه مي رود. ممكن است كودكي يك يا دو مرحله را جهشي بگذراند، ولي غالب كودكان بيشتر مراحل را عادي مي گذرانند.

ايستادن و راه رفتن

توانايي راه رفتن بستگي به يك سلسله از موفقيت هاي پيشين دارد. سنيني كه هر يك از كودكان به اين مراحل دست مي يابند، دامنه گسترده اي را در بر مي گيرد. سن متوسط براي انجام كاري مانند خود را بالا كشيدن به منظور ايستادن و ايستادن به كمك ميز يا صندلي بين نه و ده ماهگي است. كودك متوسط در حدود يازده ماهگي بدون كمك ديگران مي ايستد. در يك سالگي اگر يك دستش را بگيرند، راه مي رود و در سيزده ماهگي بدون كمك ديگران راه مي رود، هر چند معمولاً تلوتلو مي خورد. در هجده ماهگي مي تواند بدون كمك ديگران از پله ها پايين و بالا برود و معمولاً زمين نمي خورد، نيز مي تواند اسباب بازي اش را روي زمين به دنبال خود بكشاند. در دومين سال زندگي، كودك مي تواند بي آنكه بيفتد چيزي را از روي زمين بردارد و مي تواند بدود يا عقب عقب راه برود.

زمان نشستن، ايستادن يا راه رفتن كودك، هم بستگي به رشد دستگاههاي عصبي و عضلاني دارد و هم تمرين مهارت هاي حركتي.

بنابراين قبل از اينكه كودك از نظر رشد دستگاه عصبي به يك مرحله خاص برسد، هر چه با او تمرين كنيم، نمي تواند بنشيند يا راه برود، ولي

اگر تا نه ماهگي به كودك اجازه نشستن ندهيم و همواره او را بخوابانيم يا بغل كنيم، علي رغم اينكه از نظر دستگاه عصبي رشد يافته، ولي به علت فقدان تمرين هاي حركتي قادر به نشستن نخواهد بود اما در همان زمان هم اگر با او تمرين نشستن بكنيم، به سرعت اين توانايي را به دست خواهد آورد.

رشد دندان ها

بعد از تولد نوزاد و مدت ها قبل از اينكه دندان ها نمايان شود، دندان ها در درون لثه ها وجود دارند. نخستين دندان كودك حدود شش تا هشت ماهگي بيرون مي آيد و بقيه پس از آن و به تدريج رشد مي كنند، به طوري كه كودك در پايان سال دوم، جمعا بيست دندان خواهد داشت.

زمان رويش دندان ها در كودكان مختلف فرق مي كند. بعضي زودتر دندان در مي آورند و بعضي ديرتر. ممكن است كودكي در سه ماهگي دندان در بياورد و كودك ديگري تا يك سالگي دندان نداشته باشد. دير يا زود روييدن دندان ها هيچ ارتباطي با كم هوشي يا باهوشي كودك ندارد.

طبيعي است هر گونه اختلال در تغذيه كودك بخصوص كمبود شير، موجب ناهنجاري هايي در تشكيل و رشد مينا و نسوج دندان مي شود و رشد آن را با اشكال روبه رو مي كند. با دادن شير كافي به كودك و با اضافه كردن مواد ضروري به غذاي او، زمينه براي رشد مناسب دندان ها فراهم مي شود. موادي چون كلسيم و ويتامين D براي رشد دندان هاي كودك ضروري است و مادر نبايد در دوران شيردهي از خوردن آنها غافل باشد. معمولاً براي اطمينان از اينكه آهن و ويتامين هاي A و Dكودك تأمين مي شود، اين مواد را به رژيم غذايي كودك اضافه مي كنند.

رشد گويايي

در دو سه هفته اوّل زندگي،

صداهاي كودك در موارد مختلف يكسان و يكنواخت است. اين صداها، جنبه بازتابي دارد و با اراده و آگاهي انجام نمي شود، ولي كم كم بين گريه كودك و وضع او ارتباط برقرار مي شود، به گونه اي كه مادر از طريق لحن گريه كودك مي تواند به گرسنگي، خواب آلودگي يا نيازهاي ديگر او پي ببرد.

اگر چه معمولاً شروع تكلم را با به كار بردن اولين كلمات مشخص مي كند، ولي مي توان گفت كه كودك از حدود سه ماهگي با ايجاد صدا به نحوي با محيط پيرامون خود رابطه برقرار مي كند. ضمن اينكه اطلاعات كودك در مورد وضع خود، از شناخت او از صداها و اصوات بيشتر است.

كودك از ماه سوم به بعد، كم كم خود را با اين صداها سرگرم مي كند و از اين به بعد «قان و قون» كردن كودك شروع مي شود. از ماه ششم به بعد به گونه فزاينده اي صداها را تقليد و تكرار مي كند. صداي كودك از حدود يك سالگي كم كم شبيه تكلم بزرگسالان مي شود. كودك در اواخر سال اوّل زندگي،

مجموعا دو، سه كلمه ياد مي گيرد، ولي قبل از بيان اوّلين كلمه، بسياري از صداها، حالات عاطفي، تغييرات چهره و چند كلمه ساده مانند بابا و ماما را درك مي كند. اولين پاسخ كودك به محبت هاي مادر به صورت لبخند، نشانه فهم و درك كودك است. در حدود نه ماهگي نسبت به اسم خود و كلمه هاي «نه» و «نكن»، عكس العمل نشان مي دهد و شروع به تقليد صداها مي كند. نقش والدين از اين به بعد اهميت ويژه اي دارد. بعد از اينكه كودك با كمك والدين توانست بسياري از صداها را تقليد كند، كم كم آمادگي پيدا

مي نمايد كه اولين كلمه را به زبان بياورد.

خواب كودكان شيرخوار

خواب، از جمله نيازهاي بسيار قوي در اولين روزهاي زندگي است. حدود بيست ساعت از اوقات نوزاد در خواب مي گذرد. هر مرحله از خواب نوزاد معمولاً بين سه تا چهار ساعت طول مي كشد. به موازات رشد كودك، زمان خواب او كاهش مي يابد. يعني از حدود 80% شبانه روز به حدود 50% مي رسد. آهنگ و عمق خواب نيز در خلال سال اوّل زندگي تغيير مي كند. كودك براي سه يا چهار هفته اوّل، به طور متوسط هفت تا هشت بار چرت كوتاه مي زند و خواب بسيار سبكي دارد

و با كوچك ترين ناراحتي و رنجش و گرسنگي از خواب بيدار مي شود، ولي دفعات خوابيدن و بيدار شدن در حدود شش هفتگي كاهش مي يابد. در حدود بيست و هشت هفتگي، بيشتر كودكان شب را مي خوابند و از آن زمان به بعد تا حدود يك سالگي، دو يا سه بار در روز مي خوابند. بعضي از كودكان خواب منظمي دارند و برخي ديگر خواب شان بسيار نامنظم است ولي هر چه كودك بزرگ تر مي شود، در بين شب كمتر از خواب بيدار مي شود.

رشد شناختي _ عاطفي

نخستين سال زندگي كودك، صرف گرفتن مي شود. گرفتن غذا و گرفتن اطلاعات به معناي كلي كلمه. به همين دليل كودكان در اين سن هر چيزي را كه مي بينند، وارد دهان خود مي كنند؛ خواه خوراكي باشد، يا اسباب بازي و يا حتي يك حشره. هدف او سير كردن شكمش نيست، بلكه از اين طريق مي خواهد آن شي ء را بشناسد.

نخستين سال، زماني است كه كودك نه تنها بيش از هر دوره ديگري نسبت به غذا حساس است، بلكه نسبت به تمام نوازش ها، بوسه ها،

تن بوسه ها و قلقلك ها كه مادر مهربان نثار كودك مي كند نيز حساس است.

كودكان از بدو تولد نياز دارند با ديگري رابطه برقرار كنند تا از اين راه نيازهاي خود را تأمين نمايند. كودك معمولاً نخستين رابطه را با مادر برقرار مي سازد. او بايد بتواند در كنار مادر احساس ايمني به دست آورد، يعني اين احساس را كه مادر دايما براي ارضاي نيازهاي وي در كنارش قرار دارد. مراقبت هاي منظم و محبت آميز براي ايجاد احساس اعتماد در كودك، ضروري است. خصيصه تكراري و ارضاكننده اين مراقبت ها موجب مي شود بعدها كودك بتواند ناكامي موقت را بهتر تحمل كند يا بتواند يك ارضاي فوري را به تعويق اندازد، زيرا اينك تا حدي نسبت به بزرگسال اعتماد حاصل كرده است. در عوض چنانچه مواظبت ها پايدار نباشند، ممكن است در كودك موجب احساس عدم اعتماد نسبت به اطرافيان گردد و سبب شود كودك نسبت به ناكامي، با دلهره از خود واكنش نشان دهد.

اولين رابطه عاطفي اگر خوب برقرار شود، براي كودك يك ايمني است كه اعتماد به دنياي بيروني را ميسر مي سازد. احساس ايمني شرط هر نوع پيشرفت بعدي است. كودك نمي تواند استقلال يابد، نسبت به خود هوشيار شود و به اكتشاف دنياي بيروني بپردازد مگر آنكه نسبت به دلبستگي هاي خويش اطمينان يابد و يقين داشته باشد در اين جهان نقش و جايي دارد.

رشد شناختي

همان طور كه نوزاد به سرعت از نظر جسمي رشد مي كند تا حدي كه در پايان يك سالگي قابل مقايسه با آغاز تولد نيست، از نظر توانايي هاي شناختي نيز به همين صورت است.

نوزاد از ابتداي تولد تقريبا از همه حواس خود استفاده مي كند و طي يك سالگي

مي تواند بين مزه هاي مختلف، صداها، نور و بو تمايز قايل شود. ديگر اينكه بين وقايع فيزيكي مشابه تمييز قايل مي شود. اگر به كودك شش ماهه يك پستانك معمولي بدهند تا بمكد، بي آنكه بتواند آن را ببيند، بعد پستانك معمولي و پستانكي را كه سر آن برآمدگي هايي دارد، به او نشان دهند، نوزاد بعد از آنكه پستانك دندانه دار را مكيد بيش از نوع معمولي نگاه مي كند، ولي پس از اينكه نوع معمولي را مكيد، به آن بيشتر نگاه مي كند. همين نشان مي دهد كه او تشخيص مي دهد پستانكي كه در مقابل چشمش بود، شبيه به هماني است كه مكيده، ولي نديده بود. توانايي ديگري كه به دست مي آورد اين است كه بين مجموعه اي از اشيا و وقايع، تشابهاتي مي يابد تا وقايع و اشيايي را كه خصوصيات مشتركي دارند طبقه بندي يا رده بندي كند.

رده بندي عبارت است از بازنمايي ابعاد مشترك اموري كه به هم شباهت دارند، ولي يكي نيستند. ابعاد مشترك ممكن است خصوصيات فيزيكي مانند اندازه و رنگ يا اعمالي مانند خوردن يا پرتاب كردن باشند. بعدها كه كودك بزرگ تر شد، ابعاد مشترك، مفاهيم و كلمات خواهند بود.

نوزادان به تدريج تجارب گذشته را به مدت طولاني تري به خاطر مي سپارند. رشد حافظه شايد يكي از علل ايجاد حالت هايي عاطفي مثل اضطراب جدايي و ترس از غريبه باشد. كودك در فاصله 12 _ 8 ماهگي به علت رشد حافظه و قدرت يادآوري و نگهداري اطلاعات قبلي، در صورتي كه با غريبه اي مواجه شود، به سرعت چهره او را با افراد آشنا كه تصوير آنها را در ذهن دارد مقايسه مي كند. در صورتي كه تصوير آن را در حافظه پيدا نكند،

دچار نگراني مي شود و گريه سر مي دهد. از طرف ديگر، معمولاً بين 7 تا 12 ماهگي كودكان هنگام جدا شدن از مادر دچار ترس مي شوند و گريه مي كنند. اين حالت در 15 و 18 ماهگي به اوج خود مي رسد.

يكي از دلايل اجتماعي اين حالت آن است كه كودك به تدريج كه بزرگ مي شود بيش از پيش مقايسه مي كند و مطالب را به خاطر مي آورد. همه اينها همراه است با پيشگويي آينده، يعني كودك ممكن است از خود بپرسد: «آيا مادرم برمي گردد؟»، «حالا چه مي شود؟» اگر نتواند پاسخي براي اين سؤال پيدا كند، گريه مي نمايد. شدت اضطراب جداييِ موقت احتمالاً تا حدودي بستگي به كيفيت رابطه عاطفي با مادر دارد.

اضطراب جدايي بعد از دو سالگي كاهش مي يابد، زيرا كودك به مرور كه بزرگ مي شود، مي تواند وقايع را درك كند و بازگشت مادر را پيش بيني نمايد. تجارب كودك در طول سال دوم زندگي كمك مي كند بتواند مشكلاتي را كه باعث ايجاد اضطراب مي شود حل كند.

راههاي درمان عرق جوش در نوزادان

ظاهر شدن جوشهاي قرمز ريز بر روي قسمت هاي مختلف بدن نوزاد مانند گردن، پيشاني، صورت، شكم، و تمايل به خارانيدن ازعلائم «عرق جوش» است. همان طور كه از اسم آن نيز پيداست، پوشانيدن زياد طفل و در نتيجه عرق كردن او موجب اين ناراحتي مي شود. در چنين مواقعي كمپرس با مخلوط آب و بي كربنات (جوش شيرين) پوست ملتهب و قرمز را تسكين مي بخشد. به منظور پيشگيري، بهترين و مؤثرترين راه استفاده از لباس هاي زير نخي است. در فصل تابستان از پوشش زياد كودك بپرهيزيد.

در فصل سرما نيز حتماً زير ژاكت يا بلوز او زير پوش صددرصد

نخي استفاده كنيد

ماساژ دادن كودك

همه مادران به طور غريزي با لمس كردن و ناز و نوازش كودك سعي در ايجاد ارتباط با او دارند. در اين كه در چند ماه نخست پس از تولد، « تماس فيزيكي » با كودك از اهميتي حياتي برخوردار است، هيچ ترديدي وجود ندارد. علاوه بر اين ماساژ دادن صحيح بدن كودك در تقويت عضلات و مفاصل بدن او، سريعتر و نرمتر كردن حركات دست و پا ،تأمين امنيت كودك جهت انجام فعاليت هاي حركتي و نيز تأثير مطلوب بر روي جريان خون و سيستم عصبي، بسيار مفيد مي باشد.

براي ماساژ دادن، بهتر است مواقعي را كه كودك سر حال و با نشاط است، انتخاب كنيد. علاوه بر تأثيري كه حركت دستها بر روي پوست بدن كودك دارند، شنيدن صداي گرم مادر و مشاهده ژست ها و حالات صورت او در ايجاد ارتباطي روحي - عاطفي بسيار مؤثر است. بنابراين در طول ماساژ، مرتباً با او حرف بزنيد.

بهتر است قبل ازشروع، لباس هاي كودك را كم كنيد. البته در فصل سرما مراقب باشيد كه هواي اتاق به اندازه كافي گرم باشد.

در ابتدا حوله اي تميز و نرم را براي قرار دادن كودك بر روي آن، روي زمين پهن كنيد. براي آنكه دستهايتان به هنگام تماس با بدن كودك، به اندازه كافي گرم باشند، قبل از شروع، كف دستهايتان را با چند حركت سريع به هم بماليد. براي ماساژ كودك طبق اشكال ذيل عمل نمائيد.

1 - با كمك دست، پاهاي او را از محل زانو چسبيده و سعي كنيد بدون خميدگي پاهاي او را بالا آورده و سپس

به حالت اول خود برگردانيد. اين عمل را 4 تا 6 بار تكرار كنيد.

2- درحالي كه كودك را به پشت دراز كرده ايد، دست راست او را به طرف سرش برده و دست چپش را پايين آوريد. به همين ترتيب حركت دستها را جابه جا كنيد. اين عمل را تا 12 بار تكرار كنيد.

3- پاها را از محل كف پا چسبيده و بدون خم كردن به سمت شكم، بالا آورده و سپس پايين ببريد. اين حركت را 4 تا 10 بار مي توانيد تكرار كنيد.

4- اين دو حركت نيز در جهت تقويت ماهيچه هاي پا صورت مي گيرد.

الف: پاها را از محل كف پا چسبيده و به طور يك در ميان، يك پا را بالا برده و پاي ديگر را پايين بياوريد.

ب: در حركت دوم پاها را ضمن اين كه كمي بالا گرفته ايد، از يكديگر باز كرده و سپس ببنديد. هر يك از اين دو حركت را براي 4 تا 10 بار تكرار كنيد.

5- كودك را به روي شكم بخوابانيد. دست راستتان را به روي كمر او قرار دهيد و با دست ديگر كف پاي او را بچسبيد و پاهاي كودك را به طرف بالا آورده و سپس به حالت اول برگردانيد. اين عمل را 4 تا 10 بار تكرار كنيد.

6- كودك را به پشت بخوابانيد، يك پاي او را آزاد گذاشته و پاي ديگرش را صاف مانند شكل بالا بياوريد. انگشتان پايي را كه بالا نگاه داشته ايد، به سمت جلو و عقب خم كنيد. اين حركت را 10 بار انجام دهيد. همين حركت را با

پاي ديگر او نيز انجام دهيد.

7- كودك را به روي شكم خوابانده و در حالي كه با او مشغول حرف زدن هستيد ( اين امر موجب احساس امنيت او مي شود )، ابتدا ماساژ را از سمت گردن او شروع كرده و به آرامي دستها را به سمت گونه ها حركت دهيد.

8- با نوك انگشتان دستتان قسمت بالا و پايين گوشهاي كودك را ماساژ دهيد. دقت داشته باشيد كه تماس و حركت دستها بايستي خيلي آرام و در عين حال يكنواخت باشد. بدين منظور از قسمت پايين گوش به سمت بالا ماساژ دهيد. اين عمل را براي هر يك از گوش ها 3 تا 4 بار تكرار كنيد.

9 - دستها را باز كرده و نوك انگشتان را از دو سمت شقيقه ها به سمت چانه كودك حركت دهيد. درست مانند زماني كه او را مي خواهيد نوازش كنيد. اين عمل را 3 بار تكرار كنيد.

10- انگشتان شست تان را در دو طرف لب كودك قرار داده و مانند حالت خنداندن اطراف دهان او را به سمت گوشها ماساژ دهيد.

11- كودك را به پشت خوابانده و خودتان بالاي سر او بنشينيد. با دستهايتان روي قفسه سينه او را ماساژ دهيد. البته حركات دست نبايد هيچ فشاري را به اين نواحي وارد آورد و در عمل تنفس كودك اختلال ايجاد نمايند. سپس دستها را از زير شكم و بالاي ران ها به سمت زير بغل و سپس كتفها حركت دهيد. اين عمل را 5 تا 6 بار تكرار كنيد.

12- مجدداً رو به روي كودك نشسته و روي سينه او را ماساژ

دهيد. سپس با يك دست براي 5 بار، از قسمت اتصال گردن به بالا تنه، به سمت زير ناف حركت كرده و به آرامي ماساژ دهيد.

13- دستهاي كودك را يكي يكي ماساژ دهيد. بدين منظور با دست چپ يكي از دستهاي او را بلند كرده وكمي بالا بياوريد. با دست راست، در حالي كه مانند عكس، انگشت شستتان به سمت داخل و انگشتان ديگرتان به سمت خارج بر روي دست كودك قرار گرفته اند، با انجام حركات دايره اي شكل از قسمت مچ دست به سمت بازو بالا بياييد.

14- در حاليكه انگشت شستتان (دست راست )، را داخل دست كودك قرار داده ايد و با دست چپ بازوي او را بالا آورده و در راستاي بالاتنه نگاه داشته ايد، دست او را بالا و پايين ببريد.

15- با دست چپ، مچ دست كودك را نگاه داشته و با دست راستتان ابتدا قسمت پشت دست كودك و سپس 5 انگشت او را ماساژ دهيد.

16 - پاها را يكي يكي ماساژ دهيد. با يك دست كف پا را گرفته و كمي بالا بياوريد و با دست ديگرتان از بالا تا پايين پاي كودك را، ابتدا قسمت خارجي و سپس قسمت داخلي آن را مانند شكل ماساژ دهيد. ماساژ دادن را با كشيدن دست بر روي پاها انجام دهيد. هر يك از پاها را 5 تا 6 بار ماساژ دهيد.

17- با يك دست كف پا را كمي بالا آورده و با انگشت شست دست ديگر قسمت كف پاي كودك را با حركات دايره اي شكل ماساژ دهيد.

در انجام ماساژ هاي مختلف، نهايت ظرافت

را به كار برده و خيلي آرام دستتان را حركت دهيد. به محض اين كه احساس كرديد كه كودك خسته شده و ديگر حوصله ندارد، آن را قطع نماييد.

18 - كودك را به روي شكم خوابانده و دستهايتان را به آرامي در دو سوي ستون مهره ها، از كتف به سمت نشيمنگاه به صورت ماساژ حركت دهيد. دقت داشته باشيد كه به هيچ وجه نبايد دستتان ستون مهره ها و مهره ناحيه كمر را لمس كند. اين حركت را 5 تا 6 بار تكرار كنيد.

19 - با انگشتان هر دودست، دو قسمت نرم نشيمنگاه كودك را طوري بگيريد كه انگارمي خواهيد اين قسمتها را بالا بياوريد. اين عمل را از قسمت وسط اين نواحي شروع كرده و سپس به سمت خارج و پايين ادامه دهيد.

منبع: كتاب كودك من

تعويض كهنه ي كودكان دختر و پسر

پوست سرين و ناحيه اطراف دستگاه تناسلي كه به طور دائم در تماس با ادرار و مدفوع قرار دارد، بسيار حساس بوده و در برابر تحريكات خارجي آسيب پذير مي باشد. به هم سائيده شدن پوست در قسمت چين خوردگي هاي كشاله ران، پوست را به شدت تحريك كرده و آماده قرمز شدن مي نمايد. قرمزي پوست ممكن است درشرايط حادتر همراه با جوش هاي تاول مانند باشد. رعايت توصيه هاي زير مي تواند در پيشگيري از اين ناراحتي مؤثر واقع گردد:

مؤثرترين راه، خشك نگاه داشتن اين نواحي است. بنابراين به محض مشاهده خيس شدن پوشك، بايد آن را عوض كرد و سرين و لاي پاها را با آب ولرم و صابون خنثي شستشو داد.

بدون تجويز پزشك از پودر بچه استفاده نكنيد، زيرا

بوي مطبوعي كه از آن به مشام مي رسد، مي تواند موجب تحريك پوست و در پي آن واكنش هاي آلرژي زا گردد.

در ماه هاي نخست كه پوست از لطافت و حساسيت بيشتري برخوردار است، مرتباً خشك بودن زير كودك را تحت كنترل قرار دهيد. پس از سه ماهگي، كنترل از هر 2 تا 3 ساعت يكبار كافي مي باشد.

در نوزادان بسيار كوچك، تميز كردن نواحي آلت تناسلي بايستي با دقت بسيار صورت گيرد، زيرا مرتباً در تماس با ادرار و يا مدفوع بوده و احتمال التهاب و يا عفونت اين قسمت حساس از بدن وجود دارد، بنابراين خشك نگاه داشتن پوست و تعويض كودك به محض خيس شدن در درجه نخست اهميت قرار دارد.

دقت در تميز كردن پوستي كه به طور طبيعي سر آلت را مي پوشاند، در ماه هاي نخست پس از تولد، بسيار مهم است. خيلي آرام، هر بار پس از عوض كردن نوزاد، پوست سر آن را بدون هيچ فشاري ، كمي عقب زده (زياد به عقب كشيدن پوست اين ناحيه به هيچ وجه توصيه نمي شود، زيرا مي تواند بسيار درد آور باشد )، و با يك باند استريليزه آن را تميز كنيد. عدم رعايت اين نكته بهداشتي مي تواند موجب بروز عفونت، در اثر جمع شدن ميكروب ها، گردد.

آلت تناسلي نوزادان دختر را با كمك مقداري پنبه، از سمت جلو به سمت مقعد تميز كنيد. هرگز بر خلاف جهت فوق عمل نكنيد، زيرا در غير اين صورت انتقال جرم و اثرات مدفوع به ناحيه جلو آلت تناسلي، سبب بروز عفونت مي گردد. استفاده از پمادهاي

محافظتي مخصوص اطفال، هر بار پس از عوض كردن پوشك و يا حمام كردن توصيه مي شود.

منبع: كتاب كودك من

ارتباط رژيم غذايي با جنسيت كودك

خبرگزاري فارس: احتمال دختر دار شدن زناني كه رژيم غذايي كم كالري داشته و در زمان انعقاد نطفه صبحانه نمي خورند، بيشتر است.

به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از رويترز از لندن، محققان بريتانيايي دانشگاه هاي اكستر و آكسفورد در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيده اند كه رژيم غذايي مادر مي تواند مرتبط با جنسيت كودك وي باشد و مصرف غذاهايي با انرژي بالا مي تواند منجر به پسر شدن جنين شود.

ميزان تولد پسرهايي كه در كشورهاي صنعتي در 40 سال اخير متولد شده اند به طور تدريجي اما مداوم به ميزان تقريبي يك كودك در هر 1000 كودك كاهش يافته است.

بر اساس اين تحقيق نخوردن صبحانه مي تواند توسط بدن به عنوان نشانه اي از غناي غذايي كم تفسير شود چرا كه باعث پائين آوردن ميزان قند خون مي شود.

اگر چه جنسيت به طور ژنتيكي توسط پدرها تعيين مي شود اما مطالعات نشان داد كه سطح بالاي گلوكز در خون مي تواند رشد سلول هاي مردانه را بيشتر كند اگرچه هنوز صحت اين مكانيزم به طور قطعي تأييد نشده است.

كودكاني كه صبحانه نمي خورند

اگر با وجود نشان دادن يك الگوي خوب، هنوز كودك شما از خوردن صبحانه امتناع مي كند، مي توانيد از راه حل هاي زير استفاده كنيد:

1. صبحانه را براي كودك جذاب كنيد. زمان كافي براي يك صبحانه مفرح را در نظر بگيريد. كودكان خردسال از اين كه ليوان و فنجان مخصوص خود را داشته باشند، لذت مي برند.

2. به كودك اجازه دهيم تا در تنظيم برنامه ي هفتگي صبحانه به ما كمك كند و نيز هنگام خريد لوازم صبحانه ما را همراهي نمايد؛ در اين صورت با علاقه ي بيشتري

سر سفره ي صبحانه حاضر مي شود.

3. صبحانه مختصر باشد. اگر كودك شما خوردن ناهار را به صبحانه ترجيح مي دهد، به او يك صبحانه مختصر و يك ناهار مفصل بدهيد. اين برنامه در حالتي كه صبحانه انرژي كافي را براي تمام مدت صبح فراهم كرده است و تا هنگام صرف ناهار، كودك از نظر انرژي كمبود ندارد، مشكلي ايجاد نمي كند. تهيه ي شير، كره، پنير، سيب زميني به شكل هاي مختلف براي تأمين انرژي كودك كافي است.

4. در نوع غذاهاي كودك تنوع ايجاد كنيم. غذاهاي جديدي را هر چند وقت يك بار به برنامه صبحانه اضافه كنيد تا از يك نواختي جلوگيري شود. اگر كودك ناگهان از خوردن غذايي كه قبلا دوست داشت، امتناع مي كند، به زورآن را به او ندهيد. براي مدتي آن را كنار بگذاريد و سپس به تدريج و با ظرافت دوباره آن را به برنامه غذايي او اضافه كنيد. براي صبحانه روي غذاهاي مشخصي تعصب نداشته باشيد.

5. هنگام صرف صبحانه با كودكان بيشتر دوست باشيم. نبايد كودكان خردسال هنگام صبحانه تنها رها شوند. حتي كودكان بزرگ تر نيز دوست دارند، همراه داشته باشند. اگر نمي توانيد پا به پاي خوردن صبحانه ي كودك با او سر سفره بنشينيد، خودتان در اتاق بمانيد و فرد ديگري را براي صبحانه خوردن همراه كودك سر سفره بنشانيد.

6. همراه كودك ، ساختمان سازي كنيد. در ازاي هر لقمه از صبحانه كه كودك شما مي خورد، به او يك تكه ساختمان اسباب بازي بدهيد.

7. زمان بگيريد. براي اين كه به كودكاني كه كند غذا مي خورند انگيزه بدهيد، ساعت را روي زماني

كه كودك بايد صبحانه اش را تمام كند، تنظيم كنيد و او را برانگيزد كه پيش از به صدا در آمدن زنگ، صبحانه اش را تمام كند؛ به تدريج زمان را كوتاه تر كنيد و براي اين منظور هر روز يك تا دو دقيقه زمان را كوتاه تر كنيد تا اين كه به يك زمان پذيرفتني براي تمام كردن صبحانه دست پيدا كنيد. (1)

پي نوشت

1.روزنامه كيهان، 1386/6/1.

منبع: مجله نامه ي جامعه

كودك و شير گاو

كودكان قبل از سن يكسالگي نبايد شير گاو مصرف كنند. تعجب نكنيد زيرا بدن نوزادان به شير مادر- و نه شير فرآوري نشده گاو- نياز دارد و اگر مادري نميتواند بنا بر دلايلي به كودك خود شير بدهد بهتر است به دنبال شير خشك غني شده با آهن كه از شير معمولي درست شده باشد بگردد.

اين به معناي اجتناب كلي از مصرف شير گاو نيست بلكه بيانگر اين لست كه مصرف شير مادر و شير هاي خشك غني از آهن در درجه اول اولويت قراردارند. به عبارت ديگر شير گاو بهترين منبع دربردارنده مواد غذايي براي نوزادان نيست.

حقيقت اين است كه در توليد شيرهاي خشك شير گاو بعنوان منبع پروتئين، چربي و كربوهيدرات استفاده ميگردد. اما مواد ديگري نيز هنگام توليد به آن افزوده مي شود.

اگر بجاي شير خشك به نوزاد شير گاو فرآوري نشده داده شود بعد از مدتي ممكن است علايم كمبود بعضي از مواد مغذي نظير آهن، اسيدهاي چرب ضروري و ويتامين E ظاهر گردد. شير گاو همچنين داراي مقادير بيش از حد لازم سديم است كه اين مقدار اصلا براي نوزاد نياز نيست. همچنين از آنجايي

دستگاه گوارشي نوزاد هنوز تكامل نيافته است لذا مصرف مقادير زياد پروتئين موجب از دست دادن خون- از ناحيه روده اي معده اي- و به تبع آن كاهش ذخيره آهن در بدن نوزاد گردد. بنابراين قبل از سن يكسالگي تنها مصرف شيرهاي خشك فرآوري و غني شده ميتوانند نيازهاي تغذيه اي نوزادان را برآورده نمايد.همچنين در مورد كودكاني كه ممكن است بطور ارثي آمادگي ابتلا به آلرژي غذايي داشته باشند عدم مصرف هر نوع شيري غير از شير مادر ميتواند باعث شود كه دستگاه گوارشي آنها بخوبي تكامل يافته و احتمالا در سنين بعد ار يكسالگي بتواند بدون ابتلا به عوارض اين آلرژي از هر نوع شيرو غذايي كه تمايل دارند استفاده نمايد. اگر چه هنوز بطور كامل اثبات نشده است اما دلايل زيادي كه وجود دارد بيان ميدارند در مورد كودكاني كه بطور ارثي استعداد ابتلا به ديابت وابسته به انسولين را دارند مصرف زودهنگام شيرهاي غير از شير مادر –قبل از يك سالگي- ميتواند يك عامل تسهيل كننده و تسريع بخش باشد. همچنين بيان ميشود كه تركيبي از استعداد ارثي و مصرف زودهنگام از شير گاو ميتواند موجب بروز ديابت كودكان گردد.

منبع: http://www.taamasrar.com

كدام مواد غذايي را نبايد تا قبل از يك سالگي به كود

مواد غذايي كه ممكن است در شيرخوار زير يك سال ايجاد حساسيت كنند:

• شير گاو (در تهيه فرني، جوشاندن شير مقدار مواد آلرژن موجود در شير را كمتر مي كند)

• سفيده تخم مرغ

• انواع توت، كيوي، آلبالو، گيلاس و خربزه

• بادام زميني

مواد غذايي كه در دوره شيرخواري مجاز نيست و ممكن است باعث خفگي شيرخوار شود:

• دانه كشمش

• دانه انگور

• ذرت

• تكه هاي

سوسيس

• آجيل

• تكه هاي سفت و خام سبزي ها مثل هويج و ...

• تكه هاي گوشت

مواد غذايي كه ممكن است مشكلات ديگري ايجاد نمايند:

• قهوه يا چاي پررنگ: سبب بي قراري كودك مي شود.

• عسل: باعث مسموميت مي شود (بوتوليسم) ولي استفاده از عسل پاستوريزه اشكالي ندارد.

به طور كلي تا پيش از پايان يك سالگي مصرف مواد زير براي كودك توصيه نمي شود:

عسل غير پاستوريزه، شير پاستوريزه، پنير، سفيده تخم مرغ، شكلات، ميگو، بادام زميني، فلفل و ادويه جات، ترشي ها، نمك، نوشابه هاي گازدار، آب ميوه هاي صنعتي، از ميوه ها خربزه، كيوي، انواع توت (توت سفيد، توت فرنگي، شاه توت، تمشك)، آلبالو، گيلاس، از حبوبات لپه و نخود، از گروه سبزي ها اسفناج و كلم.

در تهيه غذاي كمكي، ارجحيت با غذاي خانگي است يا غذاي كمكي تجاري؟

غذاي كمكي خانگي كه در خانه تهيه مي شود بر آنچه كه به صورت تجاري و در قوطي هاي آماده در دسترس خانواده ها قرار مي گيرد ارجحيت دارد زيرا اگر چه غذاهاي كمكي تجاري مزايايي دارند از جمله:

• تا زماني كه در قوطي باز نشده است تميز و بهداشتي هستند.

• تهيه كردنشان آسان است.

• بيشتر كودكان طعم آنها را دوست دارند.

• بعضي از آنها نيز مخلوط بسيار خوبي از مواد مغذي هستند.

ولي مضراتي نيز دارند كه به آنها اشاره مي شود:

• خيلي گران هستند و در مقايسه با هزينه غذاي كمكي كه در خانه تهيه مي شود قابل مقايسه نيستند.

• ممكن است در آب سرد نجوشيده حل شوند لذا در مناطقي كه آب آلوده

است احتمال بيماري زياد تر خواهد شد.

• اكثر اوقات براي نگهداري آنها موادي اضافه مي كنند كه براي شير خوار مناسب نيست.

• نحوه نگهداري آنها در كشتي، گمرك، انبارهاو مغازه ها نامعلوم است.

• طعم آن با طعم غذاهاي خانواده متفاوت است و در سفره هيچ خانواده¬اي غذاي كمكي تجاري ديده نمي شود. منبع: تغذيه شيرخواران از 6 تا 12 ماهگي

اختلال تغذيه اي مربوط به جدايي ( بي اشتهايي شيرخوا

كسب مهارتهاي ظريف حركتي دستها قدرت تكلم و بازيهاي سمبوليك رشد سريع دارد و كودك در پايان اين دوره قادر به تشخيص خود بصورت يك فرد مستقل است . در فرآيند مربوط به اين دوره بايد بين رفتارهاي كودك و كنترل والدين تعادل برقرار گردد .

بنا به عقيده اريكسن در يك تا سه سالگي كودك بايد به استقلال برسد يعني نوپا بايد قادر به افتراق خود از ديگران باشد و از خود بالفظ من مال من نام ببرد .

بين دو تا سه سالگي قادر به راه رفتن و خوردن غذا به تنهايي صحبت كردن و كنترل مدفوع باشد. وقتي والدين اجازه كسب اين غير وابسته بودن را به فرزنداشان مي دهند مثلا اجازه غذا خوردن به تنهايي و از او حمايت معمولي نه بيش از حد مي كنند، كودكشان اعتماد به نفس بهتري خواهد داشت . اما در صورت كنترل بيش از حد والدين روي كودك نوپا و ندادن استقلال به او كودك دچار شك و ترديد و خجالت خواهد شد و خودش را حقيرتر از آن مي بيند كه قادر به انجام بعضي اعمال خود به تنهايي باشد .

مثلا وقتي كودك مي خواهد خودش غذا بخورد مادر بايد كمك كند تا

بتواند خودش قاشق را در دهانش بگذارد . شروع اين اختلال بين شش ماهگي تا سه سالگي است و حداكثر شيوع آن در 9 ماهگي است . شكايات والدين شامل امتناع كودك از غذا خوردن حساسيت بيش از حد به غذاها است كه نشان از موفق نبودن آنها در دادن غذا به كودك است . در اينگونه موارد مشكلات كودك در مورد تغذيه به احساس نياز كودك به استقلال و آزادي خواهي او برمي گردد . در حقيقت مسئله تغذيه كودك به ميدان جنگي تبديل مي شود كه از يكسو والدين با هر روش مثل چرب زباني . گول زدن . چانه زدن . انحراف توجه و بالاخره با زور غذا دادن وارد ميدان مي گردند كه در اغلب اوقات هم در اين مبارزه با فرزندانشان بازنده مي شوند .

اين كودكان بعلت پاسخهاي نامعتادل والدين قادر به جدا كردن احساسات جسمي مانند سيري و گرسنگي از هيجانات عاطفي . خشم و احساس ناكامي نيستند . در نتيجه اين گيجي بين وضعيت جسمي و احساسات سايكولژيك شيرخوار خوردن غذا را بجاي اينكه براساس نيازهاي فيزيولوژيك تنظيم نمايد براساس احساسش ( مثلا خشم ) نسبت به والدين كنترل مي نمايد . در نتيجه عمل خوردن بجاي كنترل توسط نياز دروني توسط عوامل خارجي كنترل مي گردد.

تعامل مادر – كودك

بين كودكان مبتلا به اين اختلال تغذيه اي و مادرانشان در مورد مسئله تغذيه و حتي بازي كشمكش براي كنترل قدرت و چانه زدن بين شيرخوار و مادر مي گردد و شروع آن بين شش ماهگي تا سه سالگي است. زماني كه كودك توانايي غذا خوردن به

تنهايي را مي يابد. درجدول زير معيارهاي تشخيص اختلال تغذيه اي مربوط به جدايي و بي اشتهايي شيرخوار آورده شده است .

جدول معيارهاي تشخيص اختلال تغذيه اي مربوط به جدايي و بي اشتهايي شيرخوار

1- امتناع كودك از غذا خوردن

• از غذايي به غذاي ديگر متفاوت است

• نزد مراقبين مختلف با هم فرق مي كند

2- اضطراب والدين در مورد امتناع كودك از غذا خوردن منجر به :

• چرب زباني براي كودك و گول زدن او مي شود

• انحراف توجه كودك با اسباب بازيها يا انجام بازيهاي مختلف براي خوردن غذا مي گردد

• ارائه انواع گوناگون غذاها به كودك مي شود

• تغذيه اجباري كودك مي گردد ( با زور غذا دادن )

3- تاخير رشد و تكامل

• تاخير در رشد زبان بياني

• تاخير در تكامل حركتي

خصوصيات والدين مطالعات نشان داده كه دو گروه از مادران قادر به دادن استقلال به كودكانشان نيستند . يك گروه مادراني هستند كه در مورد بازيها و فعاليتهاي كودك مشكلي ندارند و اجازه كسب استقلال در اينگونه موارد را به فرزندشان مي دهند . ولي نقطه كوري در مورد تغذيه كودك دارند . بنظر مي رسد اين مادران هنگام بيماري كودك و بي اشتهايي ناشي از بيماريها نسبت به مساله رشد و نمو كودك حساس مي گردند و در مورد نقش مادري خود احساس ناتواني مي كنند در نتيجه سطح اضطراب اين مادران بالا رفته و قادر به تعبير درست علايم شيرخوارشان نخواهند بود و هنگام غذا دادن به كودك وقتي با امتناع كودك از غذا خوردن كسب استقلال و اتونومي مواجه مي گردند دچار ناكامي مي

شوند.

گروه دوم مادراني هستند كه از گذشته تاكنون تضادهاي عميق و يا نارضايتي از كنترل والدين خودشان دارند آنها ميدان جنگ مربوط به غذا خوردن خودشان را بياد مي آورند اين مادران نمي خواهند مانند والدين خود سختگير و تنبيه كننده باشند اما واقعيت اين است كه آنها روش ديگري براي كنترل كودكشان بلد نيستند. درمان اختلال تغذيه اي مربوط به جدايي در مرحله اول به منظور افزايش اعتماد به نفس والدين بايد از آنها حمايت كرد زيرا اين مسئله موجب كاهش تنش آنها شده و حساسيت مادر را به علائم شيرخوار افزايش مي دهد .

در مرحله دوم بهتر است در مورد خصوصيات و ويژگيهاي رفتاري كودك با خانواده صحبت كرد و سپس به والدين در جهت درك مساله استقلال / وابستگي توضيح داد در انتها استفاده از قانون تغذيه پيشنهاد مي گردد

1- كودك مي تواند با دست غذا بخورد ولي قاشق هم در اختيارش گذاشته شود

2- كودك بايد در زمانهاي معين تغذيه شود و بايد از دادن تنقلات بين غذاها پرهيز كرد تا كودك گرسنگي را احساس كند

3- براي خوردن غذا بايد فقط سي دقيقه به كودك وقت داد و عليرغم نخوردن پرت كردن غذا و بازي با آن بعد از اتمام وقت غذا را از جلوي كودك برداشت در انتها بايد به والدين براي برقراري اين قوانين آموزش داد و نيز فرصت مناسبي براي تمرين در اختيار آنها گذاشت .

منبع:http://www.koodakaneh.com

اهميت صبحانه در 2 سال اول زندگي

مطالعات نشان مي دهد تغذيه دو سال نخست زندگي نوزادان اهميت بسيار زيادي بر سلامت آنان دارد. به گزارش سازمان بهداشت پان آمريكن دو سال اول زندگي مهم ترين دوران كودكي محسوب مي شود و كودكاني

كه در دو سال نخست زندگي از نعمت صبحانه محروم باشند، در آينده به بيماري هايي همچون عفونت هاي تنفسي، مشكلات شنوايي، و عقب ماندگي ذهني دچار خواهند شد.

مطالعات تغذيه شناسان نشان مي دهد، خوردن صبحانه كامل حاوي غلات موجب افزايش هوش كودكان مي شود

در همين حال خبر گزاري فارس به نقل از دانشگاه كارديف انگلستان گزارش داد:محققان دريافتند كودكاني كه صبحانه كامل ازغذاهايي كه حاوي غلات نظير گندم و جو مي باشد، مصرف مي كنند نسبت به كودكاني كه از خوردن صبحانه دوري مي كنند، ازهوش و تمركز فكري بالاتري برخوردارند.

بر اساس اين گزارش، محققان دانشگاه كارديف انگلستان به منظور درك دقيق تاثيرصبحانه مغذي حاوي غلات بر ذهن و جسم كودكان، مطالعه اي را بر رفتار 213 كودك 4 تا 11 ساله از بين 153 خانواده به مدت دوهفته انجام دادند.

اين مطالعه نشان داد كه خوردن صبحانه به كودكان كمك مي كند آمادگي ذهني بهتري براي رفتن به مدرسه و حضور در كلاس درس داشته باشند وهمچنين از خستگي و اضطراب آنان مي كاهد.

محققان همچنين دريافتند كودكاني كه صبحانه كامل حاوي غلات مصرف مي كنند از توانايي ذهني، فيزيكي و شناختي بالايي برخوردارند.

نكات مهم رفتاري در تغذيه ي كودك

در هنگام غذا دادن به كودك بايستي مواردي را رعايت كرد كه كودك با اشتها و علاقه بيشتري غذا بخورد. حال ما به ذكر اين نكات مي پردازيم :

1- كودك بايد در زمان خوردن غذا در وضعيت راحتي قرار گيرد و غذا نزديك او باشد تا بتواند به راحتي بدون اين كه تحت فشار قرار گيرد، غذا بخورد. اين كار موجب مي شود ريخت و پاش كودك كمتر

شود.

2- بشقاب و لوازم غذا خوردن بايد از جنس نشكن باشد. در صورت شكستن ظرف ممكن است كودك احساس نااميدي كند و يا والدين عصباني شوند.

3- قاشق نبايد زياد گود باشد و ليوان نيز بايد به اندازه اي باشد كه كودك به راحتي آن را بگيرد.

4- خوردن سوپ براي كودك سخت است ولي اگر كمي قوام آن غليظ باشد كودك مي تواند آن را با قاشق بخورد.

5- رنگ مواد غذايي مي تواند در اشتهاي كودك و علاقه ي او به غذا تاثير بگذارد. خوردن غذاهايي با رنگ هاي سبز، نارنجي و زرد براي آن ها جالب است. براي اين كار مي توان از سبزيجات برگ سبز، هويج و... استفاده كرد.

6- آب ميوه ي طبيعي بهتر از نوع صنعتي آن است چرا كه به نوع صنعتي آن ماده ي قندي، رنگ و ماده ي معطر اضافه شده است.

7- دادن وقت كافي در زمان صرف غذا بسيار مهم است و بايد از شتاب و عجله درهنگام غذاخوردن پرهيز كرد.

8- بايد بي علاقگي كودك را نسبت به يك ماده ي غذايي پذيرفت و يك ماده ي خوراكي ديگر را جايگزين كرد.

9- غذا خوردن در يك ساعت معين مي تواند سبب تحريك اشتهاي كودك شود.

10- خستگي كودك مهم ترين عامل از بين بردن اشتهاي اوست. بهتر است بعد از استراحت به كودك غذا داده شود.

11- كودك در يك محيط آرام بهتر غذا مي خورد. مشاجره، بلند كردن صداي راديو و تلويزيون، وهمچنين رفت و آمد زياد حواس كودك را پرت مي كند و تمايل او به غذا خوردن كم مي شود.

12- دادن غذاي يكنواخت و تكراري سبب بيزاري كودك

مي شود. حتي اگر غذايي كه مورد علاقه ي كودك است، پشت سرهم و تكراري به كودك داده شود، از خوردن آن امتناع خواهد كرد.

13- هنگامي كه رفتار كودك غلط است بايد عكس العمل ثابتي نشان داد، مثلاً اگر بشقاب يا قاشق يا غذا را پرت كرد، نبايد گاهي اوقات خنديد و گاهي تنبيه كرد، بلكه بايد رفتاري را در پيش گرفت كه كودك احساس كند، كارخوبي انجام نداده است.

14- نخوردن برخي از غذاها ممكن است به علت تقليد كودك از اطرافيانش باشد.

شايد مشكل بد غذايي كودك شما مربوط به شيوه ي غذا دادن شما به او باشد.در مورد نحوه غذا دادن به كودك خود توصيه هايي را مي كنيم كه اميدوارم مفيد باشد:

اصول رفتار با كودك يك تا سه سال

1- در صورتي كه كودك مايل است با دست غذا بخورد، نبايد جلويش را بگيريد. به طور مثال نبايد به خيال خود، براي تقويت احساس استقلال، يك قاشق به دست كودك داده و با قاشق ديگر به او غذا بخورانيد.

2- استفاده از قاشق براي كودك نوپا ضرورت دارد ولي ممكن است نياز به كمك داشته باشد.

3- كودك نوپا نياز به مكان نسبتاً خلوت براي غذا خوردن دارد، چون مدت تمركز او كوتاه است يعني صداي بلند راديو، تلويزيون يا رفت و آمد خواهر و برادر يا مشاجره مي تواند توجه او را ازخوردن غذا منحرف كند.

4- استراحت قبل از خوردن غذا و قرار دادن زمان ثابت براي صرف غذا اهميت خاصي دارد.

5- اجراي برنامه ثابت نه غذاي يكنواخت، سبب آرامش كودك مي شود، يعني بشقاب و قاشق هميشگي را استفاده كنيد يا نحوه ي

آماده كردن كودك براي غذا خوردن يكسان باشد.

6- اشتهاي كودك مانند خلق و خوي او متغير است. بهتر است روزي كه كودك اشتهاي كمتري دارد و غذاي كمي مي خورد، اصرار نكنيد كه حتماً غذاي بشقابش را تمام كند.

7- قدرت تقليد كودك دراين سن زياد است و رفتارهاي اعضاي خانواده ( خواهر- برادر يا والدين) را تقليد مي كند لذا نبايد افراد خانواده رفتار نامناسب در هنگام غذاخوردن داشته باشند.

8- كودك غذاي گرم را دوست دارد. البته نبايد خيلي داغ و يا سرد باشد.

9- كودك دوست دارد با غذا بازي كرده و ريخت و پاش كند، بنابر اين نبايد انتظار داشت كودك آداب غذا خوردن را رعايت كند.

10- كودك نوپا فقط 10-5 دقيقه حالت نشستن را تحمل مي كند و به طور معمول قبل از اتمام غذا، سفره را ترك كرده و دوباره برمي گردد.

11- رنگ و ظاهر غذا توجه كودك را به خود جلب مي كند و در نتيجه به طور طبيعي او غذا را دست كاري خواهد كرد.

اصول رفتار با كودك سه تا پنج ساله

1- بايد كودك را با انواع غذاهاي مختلف آشنا كنيد. بهتر است غذاي جديد را ابتدا خدتان بخوريد تا الگويي براي كودك باشد و تمايل كودك براي خوردن آن غذا بيشتر شود.

2- نبايد ميان وعده ها آن قدر زياد باشد كه كودك نتواند غذاي اصلي را بخورد. به خصوص در مصرف مواد قندي، شيريني، شكلات و تنقلات كم ارزش نبايد زياده روي كنيد چون باعث فساد دندان، سوء تغذيه و يا چاقي كودك خواهد شود. عادت دادن كودك به مصرف ميوه به عنوان ميان وعده بسيار خوب است.

3-

تعيين يك برنامه مشخص در رابطه با غذاخوردن نشان دهنده ي ارزش ها و نگرش هاي خانواده است و بايد با محبت و مهرباني آن ها را به كودك تفهيم كنيد.

4- در صورتي كه كودك تمايلي به خوردن غذاي جديد نشان نداد، مي توانيد او را تشويق كنيد كه مقداري از آن را بچشد، بو بكشد وحتي لمس كند. اين كار باعث مي شود كودك بوسيله حواس بويايي، چشايي و بينايي غذا را بهتر درك كرده و پذيرش غذاي جديد براي او راحت تر خواهد شد. البته بهتر است غذاي جديد را زماني كه كودك كاملاً گرسنه است به او بدهيد.

5- بايد هنگام خوردن غذا محيط جالب و آرام باشد. امر و نهي كردن و استفاده از روش هاي تربيتي در حين صرف غذا مناسب نيست.

6- بي تحركي، خواب ناكافي و بيماري مي تواند موجب بي اشتهايي كودك و غذا نخوردن كودك شود.

7- براي تشويق كودك به غذا خوردن بهتر است از بشقاب و فنجان هميشگي استفاده كنيد و غذا را به تكه هاي كوچك تقسيم كنيد تا كودك به راحتي آن را بخورد.

8- بايد به كودك اجازه دهيد تا اگر غذاي بيشتري مي خواهد، بگويد.

9- براي تقويت جنبه استقلال كودك، ريخت و پاش غذا بيشتر مي شود ولي بايد تحمل كنيد.

10- با صحبت كردن با كودك خردسال در حين غذا خوردن، علاقه ي او را به صرف غذا بيشتر خواهد كنيد.

11- كودك علاقه دارد غذاهاي جديد را دست كاري كرده و سپس بخورد كه رفتاري طبيعي است.

12- خوردن غذا با همسالان، براي كودكان جالب تر است.

نكات مهم در شير دادن به كودكان

تغييرات پستانها در زمان حاملگي

طي دوره حاملگي

، تغييراتي در پستانها بوجود مي آيد تا زماني كه نوزاد پا به عرصه وجود مي گذارد ، پستانها تبديل به بهترين سيستم توليد كنند شير در دنيا بشوند.

در اين دوره ماده اي چرب از پوست اطراف نوك پستان تراوش مي شود لذا نيازي به استفاده از كرم يا محلول براي چرب نگه داشتن آن نيست. در طي حاملگي ، پستان و نوك آن به مراقبت خاصي نياز ندارد ولي همانطور كه پستانها رشد مي كنند بهتر است از سينه بند راحتي كه بند هاي پهن داشته و به پستان فشار نياورد استفاده نمود .

هنگام تولد ، اولين غذاي نوزاد آغوز (كلستروم) است كه آماده و ساخته شده و در پستان و در انتظار مكيده شدن توسط نوزاد است.

اولين تغذيه شير خوار

اولين ماده غذايي كه شير خوار دريافت مي كند آغوز است . آغوز غليظ و زرد رنگ بوده و شكل ظاهري آن از مادري تا مادر ديگر متفاوت است . آغوز حاوي مواد مغذي فراوان و عواملي است كه شير خوار را بر عليه بسياري از عفونت ها محافظت مي نمايد . مقدار آغوز، كم اما سرشار از مواد مغذي است وبه اين جهت تكافوي نياز شير خوار را در روزهاي اول بعد از تولد مي نمايد . مهترين نكته قابل توجه براي مادران آنست كه تا آنجا كه مي توانند آغوز را تمام و كمال به نوزادشان بدهند و شيردهي را هرچه زودتر بعد از تولد و بدفعات مكرر و مطابق ميل شير خوار، آغاز نمايند . اين طريق شير دهي باعث مي شود بعد از چند روز شير كامل ( رسيده )

در پستانها جريان پيدا كند. هورموني كه باعث توليد شير مي شود پرولاكتين نام دارد . اين هورمون از غده اي كه در مغز قرار دارد ترشح مي شود . هورمون پرولاكتين تا زماني كه هورمونهاي مترشحه از جفت از جريان خون مادر محو شوند نمي تواند شروع به فعاليت نمايد كه اين زمان ممكن است يك تا چهار روز باشد .

به محض اينكه پرولاكتين شروع به فعاليت نمود پستانها پر از شير مي شوند و ممكنست وريدهاي پستان در زير پوست ، آبي رنگ و تحت فشار بنظر بيايند و پستان در لمس گرم و سفت باشد .

اين افزايش جريان خون به اين دليل است كه سلولهاي پستان تمام مواد مورد نياز براي ساختن شير را از خون مادر دريافت مي كنند به محض اينكه شير خوار آموخت كه چگونه شير بمكد و شير جريان پيدا كرد پستانها هم نرم شده و حالت عادي پيدا مي كنند . بنابراين در طي دروه فوق ممكنست بعضي از مادران و شيرخواران دچار مشكلاتي شوند كه به كمك و حمايت اضافي نيازدارند.

شير خوار چگونه به ساختن شير كمك مي كند

هر زمان كه شيرخوار از شير مادر تغذيه مي كند مقدار پرولاكتين خون مادر افزايش مي يابد . زيرا در اثر مكيدن پستان مادر، اعصاب اطراف نوك پستان و هاله (آرئول) تحريك شده و اين تحريك به قسمتي از مغز مادر انتقال مي يابد و باعث ترشح پرولاكتين مي شود . هر چه اين تحريك بيشتر باشد پرولاكتين بيشتري هم ترشح مي شود .

** زماني كه شير خوار با شير مادر تغذيه مي كند

تحريك عصبي به مغز مادر منتقل مي شود.

** پرولاكتين به پستان مادر انتقال يافته و ترشح شير آغاز مي شود.

** هرچه شير خوار بيشتر پستان را بمكد ، شير بيشتري توليد مي شود .

شير چگونه از پستان خارج مي شود

شير ساخته شده به سادگي از پستان جريان پيدا نمي كند . بلكه شير خوار بايد بطور فعال شير را بمكد تاشير هم به جريان بيفتد . وقتي شير خوار مشغول شير خوردن از پستان است ، تحريك اعصاب نوك پستان باعث تحريك قسمت ديگري از غده مزبور در مغز مادر مي شود ، در نتيجه هورموني بنام اكسي توسين ترشح مي شود .

اين هورمون بر عضلات نازك جدار سلولهاي سازنده شير اثر كرده و باعث انقباض آنها و در نتيجه خروج شير از سلولها و راندن شير به مجاري شير كه به نوك پستان منتهي مي شود ، مي گردد . انتهاي نوك پستان حدود 15- 10 سوراخ دارد كه شير از آنها به خارج راه پيدا مي كند .

جريان يافتن شير از هر دو پستان در يك زمان اتفاق مي افتد . و زماني كه شير خوار از يك پستان شير مي خورد خروج قطرات شير را از پستان ديگر مي توان مشاهده كرد . هنگامي كه شير خوار شروع به تغذيه مي كند ، گاهي اوقات مقدار كمي شير كه در مجاري اطراف نوك پستان ذخيره شده است چريان مي يابد . وقتي اين مقدار شير تمام شد شير خوار بايد از طريق مكيدن و ايجاد تحريك عصبي به ترشح و جريان يافتن شير كمك نمايد .

شيرخوار معمولا بدون وقفه شير نمي خورد

، بلكه زماني كوتاه مكيدن هاي قوي داشته و در فاصله آنها توقف كوتاهي دارد . در حقيقت اين عكس العمل شير خوار نسبت به وقايعي است كه در پستان اتفاق مي افتد .

جاري شدن شير از پستان

در بعضي از مادران به محض اينكه شير خواران نزديك پستان قرار مي گيرد شير جاري مي شود . (گاهي اوقات حتي اگر مادر در فكر شيردادن هم باشد اين اتفاق مي افتد) در ساير مادران بعد از اينكه شير خوار چند لحظه پستان را مكيد شير جاري مي شود.

** مكيدن صحيح باعث انتقال تحريك عصبي به مغز مادرميشود.

** اكسي توسين در پستان مادر اثر كرده و باعث راندن شير بطرف مجاري شير مي شود.

وضعيت قرار گرفتن شير خوار هنگام تغذيه با شير مادر

اولين و مهمترين تكته اي كه مادر نيازمند آموزش است آنستكه بداند چگونه شيرخوار را به پستان بگذارد تا دچار آسيب و آزردگي نوك پستان نشود .

** ممكنست مادران وضعيت هاي مختلفي را براي تغذيه شير خوار خود انتخاب كنند اما مهمترين موضوع طرز نگهداشتن شير خوار است .

** در هر وضعيت ، شانه ها و قفسه سينه شير خوار بايد روبروي پستان مادر باشد و بيني او هم سطح نوك پستان .

** سپس مادر دستش را در امتداد شانه شير خوار قرار مي دهد و سر او را با انگشت شست و چهار انگشت ديگر نگهداشته و اورا بطرف پستانش مي آورد .

** شير خوار را بطرف پستان آوردن ، بهتر از بردن پستان بطرف شير خوار است .

به پستان گذاشتن شير خوار

درچند روز اول بعد از تولد ممكنست شير دادن در حالت

خوابيده براي مادر راحت تر باشد .

در اين وضعيت شير خوار را در كنار مادر مي خوابانند و مادر مي تواند اورا بادست ديگرش كه آزاد است بطرف پستان خود نزديك كند .

شير خوار چگونه از پستان شير مي خورد

اگر شير خواري در وضعيت درست در آغوش مادر قرار نگيرد نه تنها خودش شير كافي بدست نمي آورد بلكه ممكنست به نوك پستان مادر آسيب هم برساند.

براي اينكه شير خوار تغذيه خوب وكافي داشته باشد بايد نوك پستان و مقدار زيادي از هاله (آرئول) را در دهان بگيرد. هنگام به پستان گذاردن ، بايد سعي شود آرواره پائين شير خوار تا آنجا كه ممكنست پائين تر از قسمت تحتاني هاله باشد.

** قسمت زيادي از آرئول پستان در دهان شير خوار است .

** چانه او در تماس با پستان مي باشد . لب تحتاني كاملا به بيرون برگشته است

** كودك نوك و قسمت زيادي از هاله پستان را در دهان گرفته است.

اگر وضعيت شير خوردن صحيح باشد حركت آرواره و حتي گاهي اوقات حركت گوشهاي شير خوار با هر مكيدن قابل ديدن است . مكيدن پر سرو صدا و يا گونه هاي فرو رفته ممكنست گوياي آن باشد كه شير خوار بايد به پستان نزديكتر قرار بگيرد

توجه:

شير خوار بايد از پستان تغذيه كند نه اينكه نوك آنرا بمكد .

چگونه پي ببريم كه شير خوار در وضع درست ، پستان را مي مكد

در وضعيت درست ، شير خوار دهانش كاملا باز و زبانش حركات فعالي دارد . بنابراين هنگام به پستان گذاردن شير خوار بايد صبر كنيد تا شير خوار دهانش را كاملا باز

كند .

سپس او را بسرعت ولي با ملايمت به پستان نزديك كنيد .

ولي در وضعيت نادرست دهان به اندازه كافي باز نيست و زبان باعث ساييدگي نوك پستان ميشود.

اگر شير خواري بعد از تغذيه احساس رضايت و كفايت نكند ممكنست وضعيت شير خوردن او درست نباشد كه بايد آنرا اصلاح نمود يعني قسمت اعظم آرئول در دهانش قرار بگيرد تا بر مجاري شير دسترسي داشته باشد. اگر ترديد در اين مورد داريد از فرد با تجربه اي كمك بگيريد.

مدت تغذيه با پستان چه قدر بايد باشد

تغذيه با پستان هيچ محدوديت زماني نداشته و طول مدت تغذيه بر حسب روزهاي مختلف متفاوت است . زمان تغذيه شير خواران هم متفاوت بوده و نبايد آنها را دراين مورد با يكديگر مقايشه نمود حتي با برادر و خواهر خود او .

اگر وضعيت شير خوردن درست باشد نه نوك پستان آسيب مي بيند و نه طول مدت تغذيه اهميت دارد .

اگر شير خواري مدت طولاني پستان را بمكد ولي هنوز احساس رضايت و سيري نداشته باشد ممكنست وضعيت شير خوردن او نياز به اصلاح داشته باشد در صورت لزوم از كسي كه در اين مورد تجربه دارد سوال كنيد و ببينيد آيا دهان شير خوار كاملا باز و آرئول به اندازه كافي در دهانش قرار دارد يا نه ؟

روزي چند بار بايد شير داد

در اين مورد نيز شيرخواران متفاوت هستند و بهتر است هر زمان كه مايل به شير خوردن هستند تغذيه شوند .

بعد از چند روز اول تولد بايد دفعات تغذيه مكرر و در شب و روز باشد موقعي كه شير خوار تغذيه مي كند شير

نيز ساخته مي شود و كم كم با بزرگتر شدن كودك ، دفعات تغذيه هم كمتر خواهد شد .

بخاطرداشته باشيد :

مكيدن مكرر = تحريك بيشتر = شير بيشتر

اين روش تغذيه معمولا " روش بر حسب ميل و تقاضاي شير خوار" ناميده ميشود.

نيازهاي تغذيه اي كودكان پيش دبستاني (تغذيه كودك، ل

نويسنده: دكتر ناصر كلانتري

اين دوران يعني پس از شيرخواري و قبل مدرسه، دوراني است كه سرعت رشد كاهش يافته و يك رويه ثابت شده اي ندارد. در واقع مي توان گفت كه غير قابل پيش بيني است (erratic) و در دوره هايي رشد حتي به شكل ثابت (Plateau) مي ماند و در زمان هايي يك جهش كوچكي را در سرعت رشد مي توان ديد. اين الگوي رشد اشتهاي كودك را تحت تأثير قرار مي دهد. به نحوي كه كودك گاهي كم اشتها يا بي اشتهاي كامل شده و در زمان هايي به شدت پرخور مي شود. والديني كه از اين الگو آگاه باشند مشكلي با كودك خود نخواهند داشت.

الف) 3- 1 سالگي: ويژگي هاي جسمي و رشد

هر چند ميزان وزن گيري كودكان پايين است ولي الگوي رشد تغييرات مشهودي را در بدن ايجاد مي كند. پاها بلندتر مي شوند و كودك چربي دوران شيرخواري را از دست مي دهد. آب كل بدن كمتر شده و اغلب آن نيز آب داخل سلولي است. نياز انرژي نسبت به قبل كمتر مي شود، افزايش بافت عضلاني آغاز شده و در واقع نيمي از وزن گيري كودك مربوط به افزايش توده عضلاني است. به طور كلي سرعت رشد اسكلتي پايين است و عمدتاً به صورت ذخيره سازي مواد معدني در استخوان ها است تا افزايش اندازه آن ها، و در نتيجه، اين عمل باعث تقويت استخوان ها جهت تحمل افزايش وزن كودك مي شود.

نيازهاي غذايي:

i1- انرژي- در

1 سالگي كودكان حدوداً به 1000 كيلو كالري در روز احتياج دارند اين رقم در 3 سالگي به 1300 كيلو كالري در روز مي رسد.

2- پروتئين- در مقايسه به انرژي، نياز به پروتئين نسبتاً افزايش مي يابد چرا كه سرعت رشد توده عضلاني بالاست و كودكان 3-1 ساله روزانه 13 گرم پروتئين نياز دارند كه نيمي از آن مي بايست از منشاء حيواني باشد. به طور كلي نياز روزانه به پروتئين در اين گروه سني 1/1 گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن مي باشد.

3- املاح- كلسيم و فسفر جهت معدني شدن استخوان ها لازم هستند- آهن جهت حفظ سطوح كافي از هموگلوبين به منظور حمايت از افزايش حجم خوني ناشي از افزايش اندازه بدن لازم است. جهت ساخت پروتئين و تقسيم سلولي ميزان كافي از روي (Zn) مورد نياز است.

ب) 3 تا 6 سالگي: ويژگي هاي جسمي و رشد

در اين سنين كودك در مسير رشد ژنتيكي خود قرار گرفته و رشد فيزيكي به صورت جهش هايي ادامه پيدا مي كند، در بعضي مواقع، كودك محصور به انرژي مي شود. بازي او اغلب بازي هاي سختي از قبيل دويدن، پريدن و ... است. ظرفيت ذهني او رو به تكامل است و بيشتر در حال تفكر و جستجو در محيط اطراف خود است. اين مرحله از رشد زمان مناسبي براي كودك است تا روند فعاليت هاي فيزيكي خود را يافته و بدين ترتيب از خطر ابتلا به چاقي كودكي بكاهد. تشويق كودكان به شركت در بازي هاي فعال به جاي تماشاي تلويزيون و بازي هاي ويديويي به تقويت عادت غذايي صحيح نيز كمك مي كند.

• نياز انرژي- در اين گروه سني نياز روزانه به انرژي بين 2000-

1300 كيلو گرم كالري بر حسب ميزان فعاليت كودك است. اين دريافت ممكن است براي كودكاني كه فعاليت كمتري دارند بيش از اندازه باشد و نيز براي كودك خيلي فعال، كافي نباشد. هدف بايد حمايت از سرعت طبيعي وزن گيري بدون تغيير شكل اضافي چربي باشد. اغلب كودكان اگر مجبور به خوردن نشوند، خود را براي رسيدن به اين هدف تنظيم خواهند كرد.

• پروتئين- كودكان پيش دبستاني روزانه به 19 – 13 گرم پروتئين با كيفيت خوب نياز دارند. پروتئين با كيفيت خوب در شير، تخم مرغ، گوشت، پنير، حبوبات و سويا يافت مي شود.

املاح- در اين سنين همچنين نياز به كلسيم و آهن براي رشد و تأمين ذخاير بدن وجود دارد. چون ويتأمين هاي A و C و فولات اغلب در رژيم كودكان پيش دبستاني كم هستند، تنوعي از ميوه و سبزي ها بايستي در رژيم آن ها گنجانده شود. ويتأمين D براي جذب كلسيم مهم است كه مي تواند از شير غني شده يا محصولات سويا و يا در معرض آفتاب قرار گرفتن بدست آيد.

شير مادر

شير مادر سرشار از مواد مغذي و داراي انواع ويتامين هاست و بهتر از هر چيز ديگري رشد فرزند دلبند شما راتضمين مي كند .

كودكي كه در دوران اوليه زندگي خود تغذيه مناسب داشته باشد به رشد و پرورش جسماني كامل دست يافته ، در آينده فردي تندرست و شاداب خواهد بود.

مزاياي شير مادر

شير مادر تا يكسالگي براي نوزاد بهترين است و موجب مي شود نوزاد كمتر دچار عفونت هاي مختلف شود

شير مادر بعلت دارا بودن ماده ايمني به نام ايمونوگلوبين تا حدود زيادي اسهال و استفراغ نوزاد را كاهش

مي دهد و نسبت به بعضي بيماريهاي ديگر ايجاد مصونيت نموده و مي توان گفت اولين واكسن نوزاد است . شيرمادر نه تنها كاملترين غذا براي نوزاد است بلكه عامل مهمي در پيشگيري از عفونت و ضامن سلامتي جسمي و رواني شيرخوار مي شود

شير مادر درجه حرارت مناسب داشته ، از آلودگي عاري است و ميزان ابتلا به آسم و آلرژي را در شيرخوار كاهش مي دهد

شير مادر آسودگي رواني و رشد عاطفي نوزاد را تامين مي نمايد و موجب افزايش ارتباط بين مادر و كودك مي گردد

تغذيه با شيرمادر مواد زايد توليد نمي كند ، استفاده از شيرخشك با زباله هايي همچون بسته بنديهاي قوطي شيرخشك و بطري و اتلاف كاغذ همراه است

شيرمادر در هر زماني با دماي مناسب و با توجه به نياز كودك در دسترس اوست . و براي درست كردن شيرخشك نياز به آب و استريل كردن بطري و سرشيشه و حمل آنها است . شيرمادر نياز به حمل ندارد و هر كجا برود آمادگي توليد شير وجود دارد بدون آنكه گرم يا سرد باشد

شير هر مادر مناسب با نياز كودكش مي باشد و حتي شيرمادر ديگر مناسب همان كودك نمي باشد . مسلما شيرخشك از اين خاصيت برخوردار نيست. يعني تركيب شير هر مادر متفاوت است و با توجه به نارس بودن كودك و يا خيلي موارد ديگر اين تركيب متناسب با نياز كودك تغيير مي كند

نكاتي در مورد شيردهي

شير مادر در روزهاي اول تولد نوزاد كم مي باشد _ البته در اين مدت هم نوزاد احتياج كمتري به شير دارد .

شير مادردر

روزهاي اول آغوز ناميده مي شود كه براي نوزاد ضروري است بنابراين تعذيه نوزاد را بلافاصله بعد از زايمان و با آغوز شروع كنيد و ادامه دهيد

تداوم شيردادن از پستان مادر با فواصل كوتاه مهمترين عامل ترشح و افزايش شير مادر مي باشد ، لذا بهيچ عنوان نبايستي به نوزاد شيرخشك داد ، مگر در موارد استثنايي كه با بايستي حتما توسط پزشك توصيه شود

بيماريهاي رايج مادران و مصرف دارو توسط مادر مانع از شيردادن به نوزاد نمي باشد . بجز چند مورد استثنايي كه بايستي توسط پزشك كودكان تجويز شود

دفعات تغذيه از پستان بايستي بر مبناي خواست نوزاد باشد _ حدود 8تا12 بار در طول بيست و چهار ساعت

در صورتيكه شيرخوار از شيرمادر استفاده مي كند نيازي به نوشيدن آب اضافي ندارد و اگر بعلت گرمي محيط نياز به آب اضافي باشد ميتوان از آب جوئشيده خنك شده استفاده كرد

بهترين راه براي تشخيص كافي بودن شيرمادر ، افزايش وزن و قد شيرخوار بر اساس منحني رشد است كه با مراجعه به پزشك كودكان و با بررسي رشد ماهيانه شيرخوار اين كار ميسر است . نوزاد در روزهاي اول تولد كمي وزن از دست مي دهد . اين پديده طبيهي است و نبايد آنرا به حساب كمبود شيرمادر گذاشت . اصولا تشخيص كمبود شيرمادر و احتياج به شيرخشك در صلاحيت پزشك كودكان است ، لذا بدون مشاوره با پزشك كودكان اقدام به تجويز شيرخشك ننمائيد

كليد موفقيت در شيردهي اعتماد به نفس است ، نياز به شبردهي نياز به تصميم و تعهد مادر دارد

شيردادن به نوزاد خيلي زود و

ظرف يكساعت بعد از تولد

تغذيه شيرخوار بطور مكرر و بر حسب ميل و يا تقاضاي او

تغذيه انحصاري شيرخوار فقط با شيرمادر در تمام مدت مرخصي زايمان

قرص ضدحاملگي اثر سوء بر روي شيرمادر دارد

خوردن مايعات زياد توسط مادر و مك زدن پستان مادر بوسيله نوزاد شير را زياد مي كند

و شما پدر عزيز ، به منظور تغذيه فرزندتان با شيرمادر براي تشويق و حمايت از همسر خود با همه توان تلاش كنيد . توجه كنيد كه همسر شما در دوران شيردهي حساستر از ديگر مواقع بوده و نيازهاي عاطفي ، رواني و تعذيه اي خاص دارد

توصيه هائي هنگام شير دادن به كودك

قبل از شير دادن دستهايتان را بشويد و پستان خود را آب ولرم تميز كنيد . پستان را با استفاده از صابون يا مواد ضد عفوني تحريك نكنيد

هنگام شير دادن نوزاد را بغل كرده ، سر او را بالاتر نگه داريد ، توجه كنيد كه سينه شما روي بيني نوزاد را نپوشاند و مانع تنفس نوزاد نشود براي جلگيري از اينكار چهار انگشت خودر را زير سينه و انگشت شست را روي سينه قرار دهيد . برخي از مادران از دو انگشت خود بصورت قيچي استفاده مي كنند كه اينكار سبب كاهش شير مي شود

در اوايل تولد به نوزاد از هر دو پستان خود شير دهيد

پس از اينكه از يك سينه شيرخورد ، پشت او را ماساژ دهيد تا آروغ بزند ، سپس سينه ديگر را به او بدهيد و عمل ماساژ را تكرار كنيد

براي جلوگيري ار پريدن شير در گلوي نوزاد ، او را پس از

خوردن شير يا به پهلوي راست يا چپ بخوابانيد . توجه كنيد كه هيچوقت نوزاد را بر روي شكم نخوابانيد

شيرمادر تا شش ماهگي براي رفع نيازهاي شيرخوار كافي است و در اين دوره به جز آب در مواقع نياز يا استفاده از قطره هايي كه پزشك توصيه مي كنند ، هيچ چيز ديگر به كودك ندهيد

از شيردهي در حالت خوابيده خودداري كنيد و حتما نوزاد را در آغوش گرفته و به او شير دهيد

نكاتي در مورد دوشيدن شير

بهتر است دوشيدن شير زماني صورت گيرد كه پستانها پر از شير است ، معمولا بهترين زمان صبح هاست

استراحت مادر به مدت 10تا20 دقيقه قبل از دوشيدن شير ، خوردن مايعات نظير يك ليوان شير ، آب ميوه ، چاي كمرنگ و... مي تواند كمك موثري باشد ، البته مايعات گرم بيشتر از مايعات سرد به تولد شير كمك مي كند

دوشيدن شير با دست بهترين روش دوشيدن است و به استفاده از پمپ هاي دستي ترجيح دارد .شستن دستها با صابون و شستن سينه با آب ساده توصيه مي شود

بهتر است مادران در موقع دوشيدن شير در محيطي آرام و ساكت و بدور از اضطراب فشارهاي عصبي و در يك وضعيت راحت بنشينند

فكر كردن به نوزاد ، نگاه كردن به او و يا نشستن در كنار او و يا شنيدن صداي كودك به ترشح شدن شير كمك مي كند

استفاده از حوله گرم و مرطوب به مدت 10تا15 دقيقه روي پستان و نوك آن و يا حمام كردن يا ماساژ دادن به جاري شدن شير كمك مي كند

شيرخواران 6 تا 12 ماهه كه دچار افت يا ايست وزني هس

آب جوشيده خنك شده

به كودك بدهيد و دادن قطره آهن را به ميزان 15 قطره فراموش نكنيد.

ضمن توجه و مراجعه به الگوي تغذيه مناسب سن كودك جزوه تغذيه تكميلي كه در صفحه 24 اين جزوه به آن اشاره شده است ، توصيه هاي زير را به كار ببريد.

انرژي غذاي كمكي كودك را با اضافه كردن آرد يا روغن مايع يا جوانه غلات بيشتر كنيد و حداقل هر روز علاوه بر شير مادر، 5 وعده غذاي كمكي به او بدهيد.

به هر وعده غذاي كودك صبحانه، نهار، شام كمي روغن مايع يا كره آب شده حدود يك تا 2 قاشق مربا خوري اضافه نماييد. ( قاشق هاي مربا خوري معمولي كه در منازل بكار مي رود حدود 5/2 تا 3 سي سي و قاشقهاي مرباخوري شربت هاي آنتي بيوتيك 5 سي سي است. در صورت استفاده از قاشق مرباخوري موجود در منزل 2 قاشق و اگر از قاشق شربت آنتي بيوتيك استفاده مي شود يك قاشق مربا خوري كافي است.)

از جوانه ماش يا جوانه گندم يا پودر اين جوانه ها در سوپ كودك بريزيد زيرا علاوه بر اينكه سرشار از ويتامينهاي ب و ث هستند به هضم غذا هم كمك مي كنند.

كمي آرد، شير و كره را مخلوط كرده و به هم بزنيد و گرم كنيد ( مثل سس سفيد) و به سوپ كودك بيفزاييد هم طعم و رنگ جديد به سوپ مي دهد و هم انرژي آنرا افزايش مي دهد.

پودر جوانه گندم ، جو پرك، بلغور گندم را له كنيد و با شكر ، شير و كمي روغن يا كره بپزيد و در حجم كم

و در دفعات بيشتر به كودك بدهيد.

در حدود 11 ماهگي مي توانيد كمي خامه پاستوريزه به سوپ كودك اضافه كنيد. اگر كودك صبح ها زرده تخم مرغ پخته شده را نمي خورد آنرا با كمي كره و آب مرغ مخلوط و نرم كنيد و به او بدهيد و يا به سوپ او اضافه كنيد. زرده تخم مرغ را مي توانيد رنده كرده و يا با پشت قاشق له كنيد و داخل سوپ و يا پوره ( هر نوع پوره اي كه درست مي كنيد) بريزيد.

به تكه هاي كوچك سيب زميني كه پخته شده و پوست آنرا جدا كرده ايد كمي كره بزنيد و اجازه بدهيد كه كودك خودش آنرا برداشته و بخورد.

سعي كنيد براي تهيه سوپ يا كته از گوشت با استخوان استفاده كنيد ، مثل ران مرغ و يا ماهيچه گوسفند تا املاح و چربي بيشتري به بدن كودك برسد.

مي توانيد چند قلم گوسفند يا يك قلم گوساله را جداگانه بپزيد، چربي روي آنرا بگيريد و عصاره آنرا براي مدت كوتاه ( در يخچال و براي زمان طولاني تر ( در فريزر) نگهداري كنيد و به هر وعده غذاي كودك دو قاشق غذاخوري از اين عصاره را اضافه نماييد.

اگر وزن كودك كم است اضافه كردن حبوبات را به غذاي او به تعويق بياندازيد ( بعد از 10 ماهگي) چون حبوبات حجم زيادي دارند بنابراين بعد از 10 ماهگي، حبوبات را خيس كنيد، پوست بكنيد و از انواع آن آرد درست كنيد و هر بار يك قاشق چايخوري آرد حبوبات را با كره به سوپ كودك اضافه كنيد.

اضافه كردن

آب غليظ شده ران مرغ يا تكه هايي از ران مرغ پخته شده كه له شده است، همچنين جوانه گندم، آرد يا پودر بادام خام، كنجد، مغز تخمه آفتابگردان به غذاي كودك سبب رشد بهتر او مي شود.

براي بهتر كردن طعم غذاي كودك از آب ليمو ترش تازه، آب نارنج تازه، آب هويج ، سبزيهاي خوشبوي ساييده شده استفاده كنيد.

كته اي كه براي كودك درست مي كنيد به جاي پختن برنج در آب، آنرا در آب مرغ يا آب گوشت بپزيد.

يك يا دو خرما را پوست بكنيد، هسته آنرا در آوريد و خرما را در كمي آب حل كرده و به عنوان دسر به كودك بدهيد . كمي آرد را در روغن تفت دهيد آنقدر كه كمي زردرنگ شود و حالت خامي خود را از دست بدهد كمي شكر حل شده و چند قطره گلاب به آن اضافه كنيد ( مثل حلوا) و آنرا به عنوان دسر براي كودك استفاده كنيد.

از مخلوط شير و نشاسته و شكر و چند قطره گلاب، مسقطي ( سفت تر از فرني) درست كنيد و به عنوان غذاهاي ميان وعده و يا دسر به كودك بدهيد.

دادن آب ميوه به مقدار زياد و يا شيريني قبل از غذا، سبب كم شدن اشتهاي كودك مي شود و رشد او را به خطر مي اندازد . بنابراين يا آب ميوه و يا خود ميوه رسيده و نرم را كه با پشت قاشق له كرده ايد، دو بار در روز بعد از غذاي وسط روز و با حجم كم به كودك بدهيد، ويتامين هاي مورد نياز كودك به ويژه ويتامين C

از راه شير مادر تامين مي شوند.

به منظور پيشگيري از ابتلا به بيماريهاي قلبي ، عروقي توصيه مي شود كه در تمام دوران زندگي به ويژه دوران كودكي و نوجواني از مقادير بسيار كم نمك آن هم هنگام طبخ غذا استفاده شود و از افزودن نمك به غذا در سر ميز يا سفره جداً خودداري گردد. براي كودكان زير يكسال كه خوب رشد مي كنند بهتر است به غذايشان نمك اضافه نكنيد ولي براي كودكاني كه دچار ايست يا افت وزني هستند و غذاي كاملاً بي نمك خود را نمي خورند هنگام تهيه و طبخ غذا از مقدار بسيار كمي نمك يددار استفاده نماييد.

اگر رشد كودك زير يكسال با افزايش دفعات تغذيه با شيرمادر و پر انرژي كردن غذاي كمكي بهتر نشد، شايد لازم باشد شير مصنوعي را هم بلافاصله بعد از بعضي از وعده هاي شير مادر به او بدهيد ( با فنجان يا استكان) چون هنوز غذاي اصلي كودك زير يكسال ، شير است.

منبع: http://www.koodakaneh.com

غذا دادن به كودكان قبل از شش ماهگي از عوامل اصلي ا

رييس انستيتو تغذيه ايران، غذا دادن به كودكان قبل از شش ماهگي را مهم ترين عامل در ايجاد آلرژي دانست و گفت: هنگامي كه در دوران قبل از شش ماهگي غذايي غير از شير مادر به نوزاد داده شود؛ اين امر سبب مي شود كه بعدها و در دوران بزرگسالي، بدن نسبت به بعضي مواد واكنش نشان دهد و در نهايت منجر به ايجاد آلرژي در فرد مي شود.

دكتر احمدرضا درستي، متخصص تغذيه، اظهار كرد: هنگامي كه نوزاد قبل از شش ماهگي با مواد غذايي زود هنگام روبرو مي شود، دستگاه گوارش نوزاد قادر به هضم پروتئين هاي غذا نيست

و در نتيجه بدن بر عليه آن وارد عمل مي شود. بنابراين اين افراد در بزرگسالي بيشتر از سايرين در معرض خطر ابتلا به آلرژي قرار مي گيرند.

رييس انستيتو تغذيه ايران، لبنيات، برخي از مغز دانه ها و تعداد كمي از ميوه و سبزي ها را از مواد آلرژي زا دانست و گفت: بادام زميني، بادام برزيلي و انواع مشابه آن از مواردي هستند كه پروتئين هاي آنها مي توانند ايجاد آلرژي كنند. در برخي افراد تخم مرغ، شير گاو و توت فرنگي و در تعداد بسيار كمي هم گوجه فرنگي و به ندرت برخي ماهي ها آلرژي زا هستند.

وي در اين باره ادامه داد: غير از اين موارد، افرادي هم هستند كه به علت بعضي بيماري هاي خاص به پروتئين نان حساسيت پيدا مي كنند كه اين افراد در معرض خطر ابتلا به بيماري سلياك قرار مي گيرند. در اين موارد گاهي اوقات خوردن نان، باعث ايجاد واكنش شديدي در دستگاه گوارش فرد مي شود.

دكتر درستي، درباره مدت زماني كه ممكن است اين حساسيت در فرد باقي بماند؛ گفت: آلرژي هاي غذايي و غيرغذايي عموما در فرد باقي مي مانند و معمولا فرد تا آخر عمر نسبت به آنها حساس است. در موارد بسيار كمي هم، بعد از مدتي شوك ايجاد شده نسبت به يك ماده غذايي، بسيار خفيف و غير قابل تشخيص مي شود و در نهايت ممكن است آلرژي فرد بعد از مدتي به طور كامل محو شود.

وي خاطرنشان كرد: درمان قطعي براي اين بيماري شناخته نشده است و فرد مبتلا نبايد در معرض موادي كه نسبت به آنها آلرژي دارد، قرار بگيرد.

دكتر درستي درباره علايم اين بيماري گفت: اين بيماري با علائمي نظير

كهير، آب ريزش بيني و خارش تا كهيرهاي بسيار شديد و تپش قلب شديد شروع شده و در موارد بسيار پيشرفته ممكن است به شوك آنافيلاكسي و مرگ فرد منجر شود. ولي در بسياري از موارد آلرژي به كهير ساده و خارش ختم مي شود.

رييس انستيتو تغذيه ايران در پايان به والدين توصيه كرد؛ قبل از ? تا ? ماهگي بايد از غذا دادن به نوزادان پرهيز كنند. همچنين افراد مبتلا به آلرژي نيز بايد به متخصصان تغذيه مراجعه كنند تا با حذف موادغذايي آلرژي زا در آنها، مواد جايگزين را به كار گيرند.

منبع: خبرگزارى ايسنا

روشهاي صحيح تغذيه كودكان پيش دبستاني

صبحانه

خوردن صبحانه براي كودكي كه آماده ي رفتن به مهد كودك و مدرسه مي شود، بسيار مهم است و مادران عزيز بايد به اين وعده ي غذايي اهميت ويژه اي دهند. مصرف صبحانه به كودكان كمك مي كند تا فراگيري بهتري داشته باشند. انرژي و مواد مغذي مصرف شده مي تواند باعث افزايش تحرك و فعاليت بدني و در نهايت نشاط در كودكان شود. بچه ي صبحانه نخورده در ساعت ? الي ?? صبح به ميزان قابل توجهي دچار افت قند خون مي شود. استعداد يادگيري او به ويژه در درس هايي كه به تفكر و انديشه نياز دارند كاهش مي يابد. چنين دانش آموزي ممكن است دچار افت تحصيلي و بيزاري از مدرسه نيز بشود.بهتر است صبحانه در محيطي با صفا و آرامش بخش با حضور افراد خانواده صرف شود.

بايد بدانيم در دوران كودكي علاقه و بي علاقگي به غذاهاي مختلف به سرعت تغيير مي يابد و اين دوست داشتن غذا تحت تاثير دما، ظاهر،

رنگ و طعم غذا، همچنين موقعيت مكاني و زماني غذا خوردن است.داشتن صبحانه ي كامل و خوب مستلزم رعايت ضوابطي در منزل است. به طور مثال خانواده ها لازم است زمان خواب شبانه و خوردن شام را طوري تنظيم كنند كه بچه ها صبح، به موقع و با كمال ميل صبحانه بخورند.تحرك مختصر مثل نرمش صبحگاهي، پياده روي يا دوش گرفتن به افزايش تمايل مصرف صبحانه كمك خواهد كرد. پنير و گردو، كره و مربا، تخم مرغ، عدسي، فرني، شير برنج، حليم، همراه نان تازه و شير، صبحانه هاي مناسبي هستند. استفاده از ميوه ها و سبزيجات مثل سيب، خيار، گوجه فرنگي، كاهو، سبزي خوردن به افزايش اشتها كمك مي كند. مي توان نصف ليوان آب پرتقال قبل از صبحانه به كودك داد كه هم موجب افزايش اشتهايش مي شود و هم منبع سرشاري از ويتامين C است.

? ميان وعده

به طور كلي بايد ماده ي غذايي مناسبي را براي ميان وعده ي كودك انتخاب كنيم. اين ماده بايد ارزش غذايي كافي داشته باشد و رضايت بچه را تامين كند؛ بد آموزي نداشته باشد؛ از نظر بهداشتي ايمن باشد؛ و با بودجه ي اكثريت خانواده ها تناسب داشته باشد. نكته ي حائز اهميت ديگر آن است كه غذاي تهيه شده توسط مادر، نه تنها سالم تر است، بلكه انتقال دهنده ي مهر مادري نيز هست. نان و پنير و خيار، نان و پنير و گردو، انجيرخشك، نخودچي، انواع مغزها(مثل گردو، بادام، فندق و...)، ميوه ها به خصوص سيب، نان شيرمال، كيك و كلوچه مواد مناسبي براي ميان وعده در زنگ تفريح مدرسه و مهد

كودك هستند.از جمله عناصر و مواد مورد نياز كودك در اين سنين كه بايد به آن توجه شود، عبارت اند از:

? آهن

كودكان به علت رشد سريع همراه با افزايش هموگلوبين و ميزان كل آهن بدن، در معرض خطر بيشتري براي ابتلا به كم خوني ناشي از كمبود آهن قرار دارند.توانايي يادگيري در كودكان مبتلا به كمبود آهن كاهش مي يابد و كم خوني سبب كاهش توانايي اين كودكان مي شود، چرا كه اكسيژن كم تري به سلول ها مي رسد.پيش گيري از كم خوني ناشي از كمبود آهن در كودكان بايد در مصرف كافي مواد غذايي آهن دار متمركز شود. مصرف مقداري گوشت قرمز بدون چربي راحت ترين راه رساندن مقدار بيشتر آهن به يك كودك است. متاسفانه تعدادي از بچه ها تمايلي به خوردن تكه هاي گوشت ندارند كه در اين موارد بهتر است گوشت چرخ كرده جايگزين شود.

نسبت بالاي آهن هم (heme) در بسياري از غذاهاي حيواني، آهن را بيشتر قابل جذب مي كند. به علاوه بايد به خاطر داشت كه مصرف منابع حاوي ويتامين C جذب آهن غير هم را افزايش مي دهد. پس خوردن ليمو ترش، پرتقال يا گوجه فرنگي به همراه غذا به علت غني بودن از نظر ويتامين C به جذب آهن موجود در غذا كمك مي كند. مصرف چاي بعد از غذا، از ميزان جذب آهن مي كاهد. بهتر است چاي از حدود نيم ساعت قبل از غذا تا دو ساعت بعد از غذا مصرف نشود.

? كلسيم

كلسيم براي تشكيل مواد معدني، مينراليزاسيون و رشد بافت استخواني در كودكاني لازم است و بايد به

مقدار كافي در برنامه ي غذايي وجود داشته باشد. جذب كلسيم به عواملي مثل ميزان پروتئين، ويتامينD و فسفات بستگي دارد. كودكان به ازاي هر كيلو گرم وزن بدن، ?-? بار بيشتر از بزرگسالان به كلسيم نياز دارند.

شير و فرآورده هاي لبني، منابع اصلي كلسيم هستند. براي بچه هايي كه يكي از اين فرآورده ها را استفاده نمي كنند بايد انواع ديگري از همان گروه را جايگزين كرد، به طور مثال اگر بچه اي شير نمي خورد، بايد به او ماست بدهيد. پنير نيز غذاي مناسبي براي افزايش هوش دانش آموزان است، البته بهتر است پنير را شب مصرف كرد، يا صبح ها به همراه گردو و بادام استفاه كنيد، زيرا مصرف پنير به تنهايي در صبح عكس العمل هاي عصبي را قدري كند مي كند؛ اين امر به دليل تغيير نسبت كلسيم به فسفر يونيزه در پنير است.

? ويتامين D

ويتامينD براي جذب كلسيم و رسوب آن در استخوان ها مورد نياز است. چون اين ماده از تاثير آفتاب بر بافت هاي زير پوستي به دست مي آيد، ميزان مورد احتياج رژيم غذايي بسته به موقعيت جغرافيايي فرد و مدت زماني كه در معرض آفتاب قرار مي گيرد، متفاوت است.

? روي

كمبود روي سبب اختلال در رشد، كم اشتهايي و كاهش حس چشايي مي شود. بهترين منابع روي؛ گوشت و غذاهاي دريايي هستند.

? يد

كمبود يد موجب كند ذهني، كاهش آموزش پذيري و ضعف توانايي جسمي افراد مي شود كه اين مشكل با مصرف نمك يددار در رژيم غذايي تا حدودي برطرف مي شود.

? فيبر

يكي ديگر از مشكلات

تغذيه اي دانش آموزان، كمبود فيبر و سبوس غلات و ... است. براي رفع اين مشكل لازم است از سبزي ها و ميوه ها در رژيم غذايي بيشتر استفاده شود. همچنين بچه ها را به مصرف غلات سبوس دار (مثل نان سنگك و بربري) تشويق كرد.

منبع: http://www.myisfahan.com

كودكان به مكمل هاي ويتامين D نياز دارند

شيرخواران ، كودكان و نوجوانان بايد از مكمل هاي ويتامين D بصورت قطره يا قرص براي سلامتي استخوانها استفاده كنند .

بويژه شيرخواراني كه از شيرمادر استفاده مي كنند بدليل كم بودن ميزان ويتامين D در شير مادر دچار اختلال رشد مي شوند .

علائمي وجود دارد كه نشان مي دهد خيلي از كودكان قبل از بروز علائم راشي تيسم دچار كمبود طولاني مدت ويتامين D مي باشند .

راشي تيسم بيماري نرمي استخوان مي باشد كه بعلت كمبود دريافت ويتامين D ايجاد مي شود . استخوانهاي ضعيف شده در بچه هاي كوچك منجر به پاهاي پرانتزي ، نرمي جمجمه و به تأخير افتادن سينه خيز رفتن كودك مي شود . متخصصين بر اين عقيده مي باشند كه تعداد كودكان مبتلا به راشي تيسم افزايش يافته است .

نور خورشيد منبع عمده ويتامين D مي باشد ، زيرا پوست مي تواند اين ويتامين را توليد كند . اگر چه تماس زياد با نورخورشيد براي كودكان كم سن خطرناك مي باشد .

بنابراين به والدين شيرخواران زير 6 ماه توصيه مي شود از قرار دادن كودكان در معرض نور مستقيم خورشيد خودداري كنند زيرا احتمال سرطان پوست به ميزان زيادي افزايش مي يابد .

ضدآفتاب ها مانع از توليد ويتامين D توسط پوست مي شوند ، اگر چه براي

جلوگيري از سرطان پوست توصيه مي شوند .

بيشتر بچه هائي كه از شير خشك استفاده مي كنند ميزان كافي ويتامين D بدست مي آورند زيرا در اين شيرها ميزان كافي ويتامين D اضافه شده است .

اگر چه پزشكان جهت تقويت ايمني نوزاد ، مادران را تشويق به شيردادن مي كنند . اما اين نگراني وجود دارد كه در طي روند رشد ، كودك دچار كمبود ويتامين D شود .

علائم ضعيف شدن استخوانها خفيف و مخفي مي باشد . بنابراين ممكن است قبل از اينكه مشكلات تكاملي كودك پديدار شود اين صدمات ايجاد شده باشد .

مولتي ويتامين به شكل قطره براي شيرخواران بدون نسخه در دسترس همگان وجود دارد . در چند ماه اول زندگي حداقل 200 واحد بين المللي ويتامين D در روز تكامل مناسب كودك را تسريع مي كند .

اين ميزان دارو بايد در تمام طول دوران كودكي و نوجواني ادامه پيدا كند . در حقيقت در تمام طول زندگي بايد روزانه 200 واحد ويتامين D مصرف شود و بعد از 65 سالگي ممكن است نياز به ميزان كمتري از ويتامين وجود داشته باشد .

راشي تيسم در حقيقت مشكل اطفالي است كه فقط با شيرمادر تغذيه شده اند . بخصوص اگر رنگ پوست آنها تيره باشد .

اما وضعيت مادران شيردهي كه قبل از زايمان ويتامين استفاه مي كنند چگونه خواهد بود . آيا اين ويتامين هاي مصرف شده وارد شير آنها مي شود ؟

بنظر مي رسد پاسخ اين سئوال مثبت باشد . ميزان ويتامين در شيرمادران كاملاً متفاوت است .

با توجه به ميزان كم ويتامين

D در شيرمادر ، مصرف خوراكي روزانه 200 واحد براي شيرخوار خطرناك نخواهد بود .

تاثير شير مادر در جلوگيري از بيماري سلياك در كودكا

تغذيه با شير مادر ، از كودكان در برابر عدم تحمل گلوتن كه بيماي سليك ناميده مي شود ، حفظ مي كند.

به گزارش BBC ، نتايج يك تحقيق نشان ميدهد هرچه كودك از شير مادر بيشتر تغذيه كند ، احتمال اين بيماري در او كمتر است.

اما كاملا مشخص نيست كه آيا اين حفاظت آشكار دائمي است و يا اينكه چطور شير مادر چنين تاثيري را اعمال مي كند.

افرادي كه مبتلا به بيماري سلياك هستند يك حساسيت دائمي ياعدم تحمل نسبت به گلوتن (پروتئين موجود در غلاتي همچون گندم و جو) دارند.

مطالعات متهددي نشان داده اند كه نحوه تغذيه نوزادان و فاككتورهاي ژنتيكي هردو در بيماري سلياك حائزاهميت هستند.

در اين مطالعه مشخص زماني كه براي اولين بار به نوزاداني كه بطور مرتب از شير مادر تغذيه كرده بودند ، غذاهاي حاوي گلوتن دادند ظهور بيماري سلياك 53 درصد كاهش داشت.

محققان معتقدند براي اين يافته ها ممكن است توضيحات مختلفي وجود داشته باشد و بهرحال تحقيقات بيشتر در اين مورد را ضروري مي دانند.

منبع: http://www.tebyan-hamedan.ir

نقش پدر در تغذيه نوزاد

آغوز (شيري كه چند روز اول بعد از زايمان ترشح مي شود) با وجود اينكه حجم كمي دارد براي تأمين نيازهاي كودك كافي است همچنين داراي موادي است كه كودك را در مقابل بيماريها و عفونتها مقاوم مي كند. از مزاياي ديگر شير مادر آن است كه به راحتي قابل هضم مي باشد و ايجاد حساسيت و آلرژي نمي كند و كودكاني كه شير مادر مي خورند كمتر به بيماريهاي عفوني و اسهال مبتلا مي شوند. شيرمادر ضريب هوشي كودك را افزايش مي دهد.

از چه

زماني تغذيه با شير مادر بايد شروع شود؟

شيردادن به كودك بايد هر چه زودتر بعد از زايمان شروع شود. ترجيحاً ظرف نيم ساعت اول بعد از زايمان و حداكثر يك تا دو ساعت اول بعد از زايمان بايد تغذيه كودك با شير مادر آغاز شود.

شيرمادر از ابتلاي كودك به چه بيماريهايي جلوگيري مي كند؟

در ماههاي اول تولد كه شيرخوار بيش از ساير مواقع در معرض خطر است، شيرمادر او را از ابتلا به بسياري از بيماريها حفظ مي كند. تغذيه با شير مادر ابتلا به بيماريهاي اسهالي و عفونتهاي تنفسي و مرگ ناشي از آنها را بشدت كاهش مي دهد. ضمناً از ابتلا به عفونت هاي گوش مياني، مننژيت و عفونت دستگاه ادراري مي كاهد. ميزان ابتلا به آسم، اگزما و انواع آلرژي در شيرخواراني كه از شيرمادر استفاده مي كنند بسيار كمتر است. بويژه در خانوده هايي كه پدر يا مادر و يا يكي از افراد خانواده مبتلا به نوعي بيماري آلرژيك هستند تغذيه كودك با شيرمادر نجات بخش است.

چرا شير مادر؟

يكي از عللي كه شير مادر توسط متخصصان براي كودكان تجويز مي شود، اين است كه شير مادر اسيدي تر بوده و محتوي ايمونوگلوبين A و مواد ديگري است كه مانع رشد يكي از علل اصلي اسهال، اشيرشياكلي، Ecoli مي شود.

شير مادر حاوي چيست؟

چربي و پروتئين شير مادر بهتر از چربي و پروتئين شيرهاي ديگر هضم و جذب مي شود. به همين دليل دردهاي قولنجي، جمع شدن گاز، استفراغ و حساسيت نسبت به پروتئين در اين شيرخواران كمتر مشاهده مي شود. تركيب شير مادر همراه با رشد شيرخوار تغيير پيدا مي كند. چربي

شيرمادر در شروع هر وعده شيردهي كمتر است و سپس ميزان آن تدريجاً بيشتر مي شود. اين تغييرات كمك بزرگي به سير نگه داشتن و افزايش وزن شيرخوار مي كند.

به سبب ويژگي هاي چربي شير مادر، شيرخوار پرخوري نمي كند و خوب وزن مي گيرد، در نتيجه مبتلا به چاقي ناشي از مصرف شير مصنوعي كه زمينه ساز بيماريهاي قلبي و عروقي، مفصلي و ديابت دربزرگسالي است نمي شود. ضمناً در شيرخواراني كه از شير مادر تغذيه مي كنند مشكل افزايش كلسترول در بزرگسالي و خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي _ عروقي كمتر است.

آيا در دوران شيردهي مادر مي تواند هرچيزي بخورد؟

هرچيزي كه بخوريد و بنوشيد، از طريق شير به كودكتان انتقال مي يابد. اگر خود يا شوهرتان درخانواده سابقه آسم يا حساسيت داريد، سعي كنيد در دوران شيردهي از مصرف غذاهاي حساسيت زا مانند گندم، لبنيات، تخم مرغ، آجيل و ماهي (بخصوص ماهي صدف) و ادويه جات، پرهيز كنيد. ضمناً ميوه هاي دانه دار(تخم دار) وديگرغذاهاي حاوي فيبر، براي معده سنگين است. اگر مقدار زيادي از اين ميوه ها مصرف كنيد ممكن است كودك دچار دل درد شود.

خطرهاي تغذيه مصنوعي براي كودك و مادر چيست؟

اختلال در پيوند عاطفي مادر و كودك، افزايش عدم تحمل به غذا و ابتلا به حساسيت، ابتلا بيشتر به عفونت هاي تنفسي وبيماريهاي اسهالي، افزايش خطر ابتلا به برخي يبماريها مانند فشارخون و …، اسهال هاي مزمن، چاقي، سوء تغذيه و كمبود ويتامين A، بهره هوشي كمتر، افزايش احتمال مرگ و مير، افزايش خطر ابتلا به كم خوني، سرطان پستان و تخمدان، احتمال حاملگي زودرس از خطرات تغذيه با شيرخشك

است.

پدران چه نقش مؤثري در تغذيه شيرخوار با شير مادر دارند؟

در نگهداري كودك (بغل كردن، آرام كردن، بازي كردن و حمام كردن) و مراقبت از ساير فرزندان و بردن آنهابه مدرسه، خريد كردن و كمك در كارهاي منزل به همسر خود ياري رسانند تا آنها بتوانند به بهترين وجهي كودك خود را با شير مادر تغذيه نمايند. همچنين با توجه به اينكه مادران در طي دوران حاملگي و شيردهي نياز به غذاي اضافي دارند، پدران بايد سعي كنند از انواع موادغذايي در دسترس (انواع گوشت ها، لبنيات، نان، غلات و سبزي و ميوه) تا آنجا كه امكان دارد برايشان فراهم كنند و مطمئن شوند كه همسرانشان به قدر كافي از هر يك از موادغذايي بخورند و با كمك وكاستن از مسؤوليت هاي همسرانشان براي آنها امكان استراحت بيشتر را فراهم كنند. پدران همواره همسر خود را به دادن شير مادر و ادامه آن تشويق كنند و با اعتقادات نادرست اطرافيان كه موجب ترديد مادر در شيردهي مي شود مقابله كند.

منبع: http://www.taamasrar.com

حدود غذاي يك كودك پسر يا دختر 3 ساله در طول يك روز

صبحانه ( پنير و گردو )

– نان 25 گرم

– پنير 15 گرم

– قند حبه 4 عدد

- گردو 1 عدد

ناهار( چلو گوشت)

– برنج 5 قاشق غذاخوري – گوشت 50 گرم – سالاد 100 گرم -

شام ( خوراك گوشت )

- هويج پخته شده – گوشت 50 گرم – سيب زميني 30 گرم سرخ شده

ميان وعده 20 گرم

– شكلات يا كيك – شير 1 ليوان – ميوه 250 گرم – سبزي 50 گرم

روش هايي مناسب براي وارد كردن مواد غذايي به رژيم غ

پنير:

همراه با ماكاروني همراه با پيتزا، ماليدن روي نان تست يا نان معمولي به عنوان دسر، همراه با سبزي ها

ماست:

به عنوان دسر همراه با سبزي ها

شير:

به صورت سس سفيد، در بعضي از دسر ها و يا داخل سوپ نان: ساندويچ هاي كوچك به عنوان ميان وعده، استفاده از محصولاتي مانند كيك هاي ساده

سبزي ها:

داخل سوپ، مخلوط كردن آنها با سيب زميني خرد شده، افزودن به پيتزا يا ماكاروني، استفاده از سبزي هايي كه رنگ هاي زيبايي دارند مانند هويج، استفاده از قطعات خام سبزي هايي مانند كرفس، هويج يا خيار متناسب با سن كودك

. بيسكوئيت:

استفاده از بيسكوئيت هاي ساده يا ذرت بوداده بين وعده هاي اصلي غذا

توجه به اين نكات در مورد تغذيه تكميلي ضروري است

با شروع غذاي كمكي بايد دفعات تغذيه با شير مادر را افزايش داد تا حتي المقدور از كاهش حجم شير جلوگيري شود .

* در سال اول زندگي ، وعده هاي غذاي كمكي ، پس از تغذيه با شير مادر به شير خوارداده شود.

* هر 3 تا 5 روز يكبار مي توان ماده جديدي را به غذاي كودك اضافه كرد . اين فاصله زماني براي ارزيابي سازگاري غذا و اطمينان يافتن از عدم وجود آلرژي و حساسيت در كودك است .

* مادر مي تواند شيرخوار را با قاشقي مناسب و يا با انگشتان تميز خود تغذيه كند و به محض اينكه كودك آمادگي نشان داد ، تغذيه توسط خود او را تشويق نمايد.

* ضمن اينكه مي توان كودك را به طور معقول براي غذا خوردن تشويق كرد ولي هرگز نبايد به زور به او غذا خوراند.

* شير خوار معمولا بين 12- 9 ماهگي قادر است از دو

انگشت سبابه و شست خود براي برداشت قطعات كوچك غذا استفاده كند . لذا توصيه مي شود در اين سن تكه هاي كوچك مواد غذايي در دسترس كودك قرار گيرد تا بتواند خود را تغذيه كند .

* با شروع تغذيه تكميلي علاوه بر قطره مولتي ويتامين ، بايد روزانه 15 قطره از قطره آهن يا 5/1 ميلي ليتر از شربت آهن (سولفات فرو) به شير خوار داده شود .

* بعد از دادن قطره آهن بايد علاوه بر دادن آب جوشيده خنك شده به شير خوار دندانهاي او را هم با دقت تميز نموده و يا ترجيحا مسواك زد .

از زمان شروع غذاي كمكي بايد به شيرخوار به ميزان كافي آب جوشيده خنك شده داد .

* در سال دوم زندگي بايد ابتدا به كودك غذا داد و سپس وي را با شير مادر تغذيه نمود . از مواد غذايي زير براي تغذيه در سال اول زندگي

نبايد استفاده شود:

- سفيده تخم مرغ ، شير گاو، انواع توت، گيلاس ، آلبالو، كيوي، خربزه و بادام زميني به علت احتمال ايجاد حساسيت و اسفناج به علت وجود نيتريت .

- مواد غذايي كه نياز به جويدن بيشتري دارند ( مانند : آجيل ، كشمش ، ذرت و تكه هاي سفت سبزي هاي خام مانند : هويج ). عسل غير پاستوريزه ، قهوه ، شكلات ، چاي پررنگ و نوشابه .

بايد به خاطر داشت كه يكي از اهداف مهم تغذيه تكميلي ايجاد رفتار صحيح و مناسب در امر تغذيه كودك است ، نه پر كردن شكم وي .

مطالبي در باره تغذيه كودكان

روغن ماهي به استخوانها استحكام ميبخشد

تحقيقات اخير دانشگاه Purdue نشان

داده است كه علت استحكام استخوانها در كساني كه ماهي ميخورند دريافت زياد كلسيم نيست بلكه علت اين امر وجود چربي هاي امگا-3 در ماهي و روغن ماهي مي باشد. چربي ها به انواع مختلفي تقسيم مي شوند دو گروه از تقسيم بندي چربي ها بر اساس پيوندهاي دوگانه شان عبارتند از چربي هاي اشباع مانند چربي هاي موجود در گوشت و چربي هاي چند غير اشباعي مانند چربي هاي موجود در روغن هاي گياهي و روغن ماهي .

چربي هاي غير اشباع مورد نياز بدن نيز خود بر دو نوعند چربي هاي امگا-3 كه در بدن ماهي هاي آبهاي عميق يافت ميشوند و چربي هاي امگا-6 كه در روغنهاي گياهي يافت مي شوند. مدت زمان زيادي است كه ما ميدانيم چربي هاي امگا-3 با جلوگيري از تشكيل لخته باعث بهبود و جلوگيري از بروز حملات قلبي مي گردد اما همانطور كه ميدانيد چربي هاي چند غيراشباعي داراي مدت زمان انقضاي كمي هستند و به همين منظور شركتهاي سازنده اينگونه روغن ها را به روغنهاي نيمه اشباعي تبديل مينمايند. روغنهاي غير اشباعي ميتوانند باعث ايجاد حمله هاي قلبي و انواع سرطان ها شوند. به همين منظور دكتر ها براي پيشگيري از بروز حمله هاي قلبي توصيه ميكنند كه دوبار در هفته از ماهي استفاده كنيم و مصرف فرآورده هاي شيريني پزي و مواد ساخته شده از روغناي نيمه اشباعي را كاهش دهيم.

چربي هاي امگا-3 با بلوكه كردن پروستا گلندين ها باعث استحكام استخوانها مي شوند. چربي هاي امگا-3 باعث تحريك ترشح هورمون رشد ميشوند. بنابراين مصرف دو نوبت ماهي در هفته باعث ميگردد كه علاوه بر

پيشگيري از ايجاد بيماري هاي قلبي استخوانهاي شما نيز استحكام يابد.

مقوي ومغذي كردن غذاي كودك

منظوراز مقوي و مغذي كردن غذاي كودك اضافه كردن برخي از مواد غذايي به غذاي كودك است كه بتوان بويژه در مواقعي كه كودك دچار تاخير رشد شده است . انرژي و مواد مغذي بيشتري مانند پروتئين انواع ويتامين ( مانند ويتامين آ و سي و ..) و انواع ملاح ( مانند كلسيم آهن روي و ...) را به كودك برساند.

اضافه كردن موادي كه فقط انرژي غذاي كودك را بيشتر مي كند ( مقوي كردن ) اضافه كردن موادي مانند شكر و روغن فقط انرژي دريافتي كودك را افزايش مي دهد و در واقع به جز انرژي مواد مغذي ديگري در چربي ها و شكر وجود ندارد

اضافه كردن شكر به غذاي كودك باعث مي شود ذائقه كودك به طعم شيرين عادت كند و در نتيجه كودك تا سنين بزرگسالي به غذاهاي شيرين علاقه پيدا كند به همين دليل اضافه كردن شكر به غذاي كودك در سال اول زندگي توصيه نمي شود البته بايد توجه كرد در صورتي كه در دستور تهيه غذا شكر وجود دارد مصرف آن اشكالي ندارد مثل فرني كه در دستور تهيه آن مقداري شكر وجود دارد ولي اضافه كردن شكر به غذاهاي ديگر مثل پوره و يا سوپ كودك براي اضافه كردن انرژي غذاي كودك توصيه نمي شود در اين موارد افزودن مقدار كمي روغن توصيه مي شود.

افزودن روغن به غذاي كودك به دلايل زير توصيه مي شود :

الف – ميزان انرژي موجود در روغن در مقايسه با مواد غذايي ديگر بيشتر است ( هر 1 گرم روغن

حدود 9 كالري انرژي دارد)

ب – اضافه كردن كره يا روغن حجم غذاي كودك را افزايش نمي دهد و بدون اضافه شدن حجم غذاي كودك انرژي غذاي او بيشتر مي شود

ج – اضافه كردن كره يا روغن به غذا باعث نرمي غذا شده و بلع آنرا براي كودك آسانتر مي كند .

اضافه كردن موادي كه علاوه بر انرژي پروتئين غذاي كودك را بيشتر مي كند ( مغذي كردن ) پروتئين براي رشد كودك ضروري است و مصرف مواد غذايي غني از پروتئين در تغذيه كودك توصيه مي شود حتي الامكان مقداري گوشت ( مانند گوشت مرغ مايخي گوسفند و ...) بايد به غذاي كودك اضافه شود اضافه كردن نخود لوبيا و عدس كه كاملا پخته و له شده باشند بعد از سن 9 ماهگي براي تامين پروتئين مورد نياز كودك توصيه مي شود افزودن تخم مرغ به غذاي كودك نيز پروتئين غذاي كودك را بيشتر مي كند مثلا براي كودكان بالاي يكسال مي توان تخم مرغ ابپز را داخل پوره سيب زميني و يا سوپ كودك بعد از طبخ رنده شود اضافه كردن مواد غذايي كه ويتامين و املاح غذاي كودك را بيشتر مي كند ( مغذي كردن)

اضافه كردن برخي از مواد غذايي فقط كمي انرژي غذاي كودك را بيشتر مي كند ولي باعث مي شود كه غذا از نظر ويتامين و املاح غني شود ويتامين ها و املاح هم براي رشد و سلامتي كودك ضروري هستند بدين منظور به مادر توصيه كنيد: از سبزيجات برگ سبز براي تهيه غذاي كودك استفاده كند مثل جعفري شبت و گشنيز اسفناچ ( در كودكان

زير 1 سال اسفناج توصيه نمي شود) و يا هر نوع سبزي موجود در منطقه كه مي توان اين مواد را به سوپ و يا پلوي كودك اضافه كرد.

از سبزيجات نارنجي رنگ براي تهيه غذاي كودك استفاده كند اين مواد داراي ويتامين آ هستند مثل كدو حلوايي و هويج روش تهيه پودر جوانه غلات و حبوبات غلات ( مانند گندم ) و حبوبات ( مانند عدس يا ماش ) را بعد از پاك كردن و شستن به مدت 24 ساعت در آب خيس كرده و سپس آب آن را خالي كرده و به صورت غير فشرده در يك ظرف ريخته و روي ظرف را با پارچه بپوشانيد هر 7 -8 ساعت يكبار محتويات ظرف را خيس كرده تا جوانه زدن شروع شود و بعد از گذشت حدود 2 روز مي توان از جوانه ها براي تهيه سوپ استفاده كرد جوانه ها را مي توان حدود يك هفته در يخچال نگهداري كرد روش تهيه آرد و مخلوط غلات و حبوبات تفت داده نسبت اين مخلوط 2 به 1 است يعني 4 قسم غلات ( برنج يا گندم ) بعلاوه 2 قسم حبوبات (لوبيا سويا يا نخود) است

1- غلات و حبوبات را تميز كرده و بشوييد

2- حبوبات را در داخل ماهي تابه و روي شعله ملايم به مدت 30-15 دقيقه تفت دهيد

3- غلات را نيز به همين منوال بطور جداگانه و به مدت كمتر 5-10 دقيقه تفت دهيد

4- سپس حبوبات و غلات را بخوبي آسياب كنيد و سپس آنها را ازالك بسيار ريز رد كنيد

5- آرد حاصل را مي توان در ظرف در بسته و

در محل خشك به مدت 4 ماه نگهداري كنيد اين آرد منبع بسيار خوبي از پروتئين و انرژي است و مي توان در تهيه انواع سوپ ها و يا بصورت فرني با استفاده از شير يا اب به كار برد روش تهيه عصاره استخوان اضافه كردن عصاره استخوان قلم گوسفند يا گاو به غذاي كودك باعث افزايش املاح و مقوي كردن غذا مي شود . مي توان مستقيما قلم استخوان را در سوپ يا آش يا كته كودك انداخت و يا عصاره آنرا تهيه و بتدريج مورد استفاده قرار داد براي تهيه عصاره قلم گوساله را به مدت 2 ساعت در آب چوشانده و عصاره بدست آمده را مي توان براي 2 ماه در فريز و يا براي 4 روز در يخچال نگهداري كرد.

منبع:http://www.koodakaneh.com

تنوع غذايي و اشتهاي بچه ها

تنوع مواد غذايي جدا از اينكه نيازهاي مختلف جسماني كودك را تأمين مي كند ، مي تواند به رفع بي اشتهايي كودك كمك كند . هر روز مي توان مواد صبحانه ، ناهار و يا شام را تغيير داد.

اينكه هر روز صبح كودك چاي شيرين و نان بخورد ، طبيعي است كه موجب بي اشتهايي او مي شود . براي مثال مي توان يك روز كره ، روز ديگر پنير و در روزهاي ديگر تخم مرغ ، شير ، آب ميوه ، عسل ، و ... در صبحانه كودك گذاشت . لازم نيست همه اين مواد را هر روز به عنوان صبحانه به كودك داد . بلكه با تقسيم روزانه مي توان تنوع صبحانه را براي كودك جذاب و جالب كرد.

جدا از تنوع مواد غذايي ارائه مواد غذايي نيز بسيار

مهم است . خيلي خوب است كه كودك از نظر شكل و مزه ارائه هاي مختلفي را ببيند.

تجربه : من هميشه سعي مي كنم كه در پخت يك ماده غذايي تنوع به خرج دهم. براي مثال كودك من به خاطر بيماري اش بايد هر روز يك تخم مرغ بخورد . او خيلي تخم مرغ دوست ندارد و من سعي مي كنم هر روز آن را در شكل مختلفي درست كنم يك روز آب پز ، يك روز عسلي و يك روز نيمرو. اگر هم نيمرو درست كنم يك روز كمي در نيمرو سس قرمز اضافه مي كنم ، يك روز در نيمرو كمي آب ليمو مي زنم و يك روز كمي شكر اضافه مي كنم . گاهي وقتها تخم مرغ پخته را با كره ، يا سيب زميني پخته مخلوط مي كنم . بعضي وقتها هم با توجه به ميوه فصل تخم مرغ را با كمي ميوه مخلوط مي كنم. حتي تخم مرغ پخته را در ماست رنده مي كنم و به كودكم مي دهم . به اين ترتيب كودك من هر روز با ميل يك تخم مرغ را مي خورد.

چه هنگام ميتوانيد به كودكانتان شير گاو بدهيد؟

براي اولين سال زندگي شير مادر يا شير خشك مهمترين منبع شير به شمار مي آيد. شير گاو براي اولين سال زندگي اصلا مناسب نيست اما از حدود 7 ماهگي به بعد كمي شير گاو و يا غذاهايي كه حاوي مقادير كمي شير گاو هستند ميتوانند به عنوان يك غذاي كمكي مورد استفاده قرار بگيرند.ميتوانيد شير را با غذاهاي جامد مثل پوره سيب زميني يا برنج مخلوط كنيد و يا ميتوانيد مقدار

كمي شير را با ميوه هاي تازه مخلوط نماييد. با افزودن ادويه و پوره سبزيجات به شير ميتوانيد يك غذاي لذيذ و خوشمزه براي كودكتان تهيه كنيد.

منبع:http://www.taamasrar.com

چگونگي غذا خوردن كودكان

بايد توجه كودكان را در هنگام غذا خوردن به شيوه درست غذا خوردن جلب كرد. تند غذا نخوردن ، با تأني و لذت خوردن ، به اندازه كافي جويدن و به اصطلاح مزه مزه كردن غذا ، عادتهاي مناسب خوردن هستند.

با ديگران خوردن :

در گذشته ها بافت سنتي خانواده كه غالباً حضور چند خانواده با هم و در يك خانه را سبب مي شود ، سفره هاي بزرگ و رنگين در ايجاد عادت خوب در جمع و با ديگران خوردن بسيار مؤثر بود . كودكان مي آموختند به سفره احترام بگذارند و همگي دور هم جمع بشوند ، با هم غذا خوردن را شروع كنند و با گفت و شنود و خنده و لذت غذا را به پايان برسانند . شايد بارها اين موضوع را تجربه كرده باشيم كه با هم خوردن ميل به خوردن را بيشتر مي كند و غذا خوردن در تنهايي به سختي و با بي اشتهايي همراه است . بنابراين به كودكان بياموزيم كه همگي دور سفره يا ميز غذا جمع بشوند و با هم بخورند . ساعت و زمان خوردن تعيين كردن ساعتي خاص براي خوردن با توجه به نياز كودكان و آماده شدن از قبل براي آن زمان با برنامه هايي از قبيل شستن دستها و ... هم از عادات خوب غذا خوردن است .

تعذيه كودك از 2 تا 5 سالگي

نويسنده: دكتر محمدحسين سلطان زاده

سالگي در سالهاي اوليه زندگي افزايش قد و وزن كودك دو تغيير اساسي در رشد و تكامل اوست در يكسالگي كودك توانايي ايستادن را پيدا مي كند در 2 سالگي راه رفتن را تجربه مي كند

و در 3 سالگي با اطمينان و اعتماد كامل حركات جهشي انجام ميدهد در اين دوران استخوانها رشد طولي ميكند و بر حجم ماهيچه ها افزوده مي شود بطوري كه روزانه 6 گرم افزايش خواهد داشت نياز انرژي بعد از دو سالگي با آهسته شدن رشد اشتهاي كودك هم كاهش مي يابد پس براساس روند رشد كودك تقاضا براي دريافت غذا نيز تغيير مي كند هر چند ميزان دريافت انرژي از يك غذا تا غذاي ديگر متفاوت است اما كل غذاي دريافتي روزانه كودك ثابت است در يك سالگي به حدود 1000 كيلو كالري انرژي نياز داد در 3 سالگي نياز انرژي 300 كالري بيشتر مي شود البته نياز انرژي كودكان براساس ميزان فعاليت فيزيكي آنها متفاوت است برنامه غذايي كودك براي تامين كليه مواد مغذي مورد نياز كودكان برنامه غذايي آنها بايد شامل تركيبي از غذاهاي مختلف گروههاي اصلي غذايي باشد.

گروههاي اصلي غذايي

1- گروه نان و غلات تامين كننده انرژي كودك است و سهم بيشتري از غذاي كودك را تشكيل مي دهد

2- گروه سبزيها و ميوه ها تامين كننده املاح و ويتامينها است .

3- گروه شير و لبنيات تامين كننده كلسيم و فسفر و پروتئين است

4- گروه گوشت و حبوبات و مغزها تامين كننده پروتئين مورد نياز كودك است

در راس هرم غذايي چربيها و قند قرار دارند كه سهم بسيار كمي از برنامه غذايي را بخود اختصاص ميدهد ولي با توجه به اينكه چربي كالري بيشتري نسبت به ساير مواد غذايي توليد مي كند بايد براي كودكان بعنوان يك منبع اساسي انرژي در نظر گرفته شود

چنانچه برنامه روزانه غذايي

كودك شامل تركيبي از غذاهاي مختلف از گروههاي اصلي غذايي باشد مي توان اطمينان داشت كه تمام مواد مغذي مورد نياز كودك تامين خواهد شد. نكته مهم ديگر در تغذيه كودكان 3 تا 5 سال دادن حداقل 5 وعده غذا شامل وعده هاي صبحانه و نهار و شام و 2 ميان وعده در 10 صبح و 5 بعد از ظهر و نهايتا يك ليوان شير قبل از خواب است ميان وعده هاي غذاي مختصري هستند كه نبايد جاي وعده اصلي غذا را بگيرند غذاهايي مثل شير و بيسكويت نان و خرما نان و پنيركيك كلوچه با ميوه يا آب ميوه و انواع شربتهاي خانگي خشكبار مثل بادام گردو پسته كشمش توت خشك و ... بسيار مناسب هستند و بهتر است از دادن پفك چيپس هاي آماده نوشابه هاي رنگي و گازدارلواشك هاي غير بهداشتي كه ارزش غذايي آنها كم است و مي تواند جاي غذاي اصلي را هم بگيرد و اشتهاي كودك را كم كند خودداري كرد . تنقلاتي مانند پفك و چيپس علاوه بر كاهش اشتها ذائقه كودك را به طعم شور عادت مي دهد و احتمال بوجود آمدن مشكلات تغذيه اي كودك در سنين بزرگسالي بيشتر مي شود خوردن غذاهاي شور و نمك شانس ابتلا به فشار خون را در بزرگسالي افزايش مي دهد براي كاهش مصرف نمك بهتر است ذائقه از دوران كودكي به غذاي كم نمك عادت داده شود خوردن شكلات نيز در كودكان در حد متوسط و نه زياده از حد مجاز است انواع ميوه عدسي لوبياي پخته كدو حلوايي لبو ماست و اسفناج ماست و لبو شلغم پخته عدس

بو داده گندم بو داده از انواع ميان وعده هاي مفيد هستند ذائقه سازي بسياري از مادران گله مي كنند كه كودكشان بعضي از غذاها را دوست ندارد الگوهاي رفتاري خانواده نقش موثري در انتخاب غذا توسط كودكان دارد معمولا كودكان غذايي را دوست ندارند و نمي خورند كه يكي از اعضاي خانواده از خوردن آن امتناع مي كند و يا اصلا آن غذا در سفره خانواده جايي نداشته است ذائقه كودكان را مي توان از آغاز دوران تغذيه تكميلي ساخت براي مثال اگر به كودكي غذاي كاملا بي نمك داده شود او كم كم به اين غذا عادت مي كند همچنين كودك در اين زمان بايد با طعم انواع غذاها مثل ماهي آب پز هويج پخته كدو پوره سبزيجات غلات و حبوبات پخته و له شده عادت كند . بهتر است مادر از چشيدن و تنظيم طعم غذا براساس ذائقه خود خوداري كند اگر كودك غذايي را دوست نداشت به او ندهد ولي چند روز بعد آن را تهيه و به كودك بدهد اگر اعضاي خانواده جلوي كودك از خوردن نوعي غذا امتناع كند يا روي درهم كشند كودك اين رفتارها را تقليد مي كند هرگز جلوي كودك به ديگران نگوييد كه او غذايي را دوست ندارد اين گفتار و كردار موجب مي شود كه كودك اين رفتار نخوردن نوعي غذا را بعنوان رفتار تثبيت شده خود بپذيرد و بعنوان ابزاري براي جلب توجه ديگران از آن استفاده كند.

چگونه وچه موقع به كودك غذا بدهيم .

چگونه و چه موقع به كودك بدهيم و موضوع اصلي يعني بي اشتهايي كودك را چگونه درمان كنيم .

گام اول موفقيت :

با حوصله

طي مدت سه هفته يك ليست از خوراكي هايي كه كودك آنها را دوست ندارند تهيه كنيد.

گام دوم موفقيت :

يك مطالعه مناسب و معقول را روي اين خوراكي ها شروع كنيد . چطور ؟

1) سعي كنيد بفهميد كه كودك شما ممكن است بواسطه درد يا يك عارضه جسمي كه بعد از خوردن اين غذاها به آن دچار مي گردد از اين غذا ها متنفر باشد .

اگر جواب مثبت باشد بدون درنگ با يك متخصص تغذيه مجرب مشاوره نماييد تا راهنمايي لازم را انجام دهد چرا كه رفتن ما بقي راه از عهده شما خارج است و نياز به تخصص فني دارد و متخصص تغذيه مطمئناً با هماهنگي يك پزشك متخصص كودكان عارضه را شناسايي و آن را درمان خواهد نمود . اگر جواب منفي است ، گام بعدي را برداريد.

2) مشخص كنيد كه بين غذاهاي مورد تنفر ، چه موارد مشتركي وجود دارد براي مثال از نظر رنگ ، شكل ، مزه ، طعم و بو و ...

اگر جواب مثبت باشد ، شما علت را پيدا كرده ايد و با تغييراتي كه در غذاها مي دهيد ( بسته به نوع حساسيت كودك ) مي توانيد اين غذاها را به كودك بخورانيد . مثلاً اگر كودك نسبت به بو حساس است شما با تغييراتي كه در پخت مي دهيد مي توانيد اين مشكل را حل كنيد و همچنين است در ارتباط با ديگر موارد ...

3) بررسي كنيد زمان خوردن اين غذاها در كودك چه تاًثيراتي دارند ، يعني آيا ممكن است كودك از يك غذاي خاص براي ناهار متنفر باشد ولي براي شام آنرا مصرف

كند و لذت ببرد و مواردي شبيه به اين .

براي مثال بر اساس تحقيقاتي كه اين مركز به انجام رسانده است ما دريافته ايم اگر كودكاني كه در مهد كودك گذاشته مي شوند ظهرها به طور اجباري بخوابند و اين خواب اجباري كه معمولاً بعد از ناهار مي باشد باعث ايجاد نوعي واكنش شرطي شدن كودكان براي نخوردن ناهار شود ، اكثر كودكان تا سالها از خوردن ناهار متنفر مي شوند . اگر چنين است راهكار آن بسيار ساده است كه به تجربه ثابت گرديده است ، يعني با دادن يك قول ساده مثل پارك رفتن – فيلم تماشا كردن يا بازي كردن بعد از ناهار مي توانيد ذهنيت كودك را در مورد اين مسئله پاك كنيد .

4) بررسي كنيد كه آيا كودك خاطره بدي را كه با خوردن غذا همراه شده ندارد ؟ مثلاً در هنگام خوردن آش والدين كودك به شدت با يكديگر دعوا كرده باشند و احتمالاً موجب شكستن چيزي در منزل شده باشند ، كه در نتيجه كودك براي هميشه از خوردن آن نوع غذا متنفر خواهد شد و مواردي مشابه اين كه شما مي توانيد با كمي تفحص به آن برسيد و به نحوي كه صلاح مي دانيد اين ذهنيت را پاك كنيد .

5) مطالعه و دقت كنيد كه آيا ممكن است كودك شما غذاها را با چيزهايي مثل انواع حيوانات و حشرات مقايسه كند ؟ براي مثال در پژوهشكده ما كودكي بود كه به شدت از ماكاروني مي ترسيد و با مطالعه زياد ، دريافتيم اين كودك ماكاروني هاي سس زده شده را دقيقاً شبيه به كرمهاي خاكي باغچه

پدر بزرگش مي ديد. و متاسفانه مادر كودك ماكاروني را به اجبار به كودك مي خورانده كه تصور آن براي شما هم مشكل است . اين مساله باعث شده بود كه كودك حتي از حالت تعادل رواني نيز خارج گردد .

در چنين مواقعي بايستي يا خيالبافي كودكان را تصحيح كنيد يا نوع غذا را از حالت قبلي خارج نماييد و راهكارهايي شبيه به اين مسئله را در پيش بگيريد . براي مثال نوع ماكاروني را از رشته اي به نوع صدفي آن تغيير دهيد .

6) دقت كنيد كه آيا ممكن است كودك شما بواسطه جلب توجه ، اقدام به نخوردن غذا بكند ، كه البته اين موضوع بيشتر درباره بچه هايي مصداق پيدا مي كند كه معمولاً تك فرزند بوده و در دوران كودكي با تمام وجود در مركز توجه قرار داشته اند كه با كم شدن اين توجه ، كودك درصدد چاره جويي بر مي آيد و با اولين موفقيت در اين راه ، به ادامه آ ن تشويق مي گردد.

در اينگونه موارد بايستي والدين با ملايم ترين روش ، به اصطلاح ناز كشيدن از كودك را كنار بگذارند و سعي كنند كودكشان در اين گونه موارد ، احساس موفقيت نكنند .

با توجه به تحقيقات و مطالعاتي كه انجام داده ايم با مواردي جز مسايل اشاره شده برخورد نشده و حتي طرح تئوري موارد ديگر نيز به نظر نمي رسد و بسيار نادر خواهد بود كه مادري با اجراي دقيق اين راهكارها نتواند مشكل كودك را پيدا كند . ما مطمئن هستيم كه شما در اين راه موفق خواهيد شد .

كودكم غذا نميخورد.

غذا

نخوردن كودكان يكي از مشكلات رايج تغذيه اي موجود در خانواده هاست سوال اين است كه والدين در مقابل اين عمل چه ميكنند ؟ تهديد و ارعاب ؟ ضرب و شتم ؟ مقايسه با ديگران ؟به زور خوراندن غذا ؟ تطميع با خوراكيهاي بي ارزش يا به اصطلاح هله هوله ؟ و ....؟كدام يك از راهها صحيح است ؟

از نظر بنده هيچكدام

اگر كودكتان غذا نميخورد بايد او را نزد كارشناس تغذيه و همچنين در صورت نياز نزد روانشناس ببريد.

بنظر من اگر از كودكتان - مخصوصا اگردختر است - بخواهيد در بعضي از كارهاي بي خطر آشپزي به شما كمك كند هنگامي كه سفره را پهن كرديد به همه اعلام كنيد كه غذاي امروز را با كمك فلاني آماده كرده ايد و از اهل خانه هم بخواهيد- ولو اينكه از آشپزي شما ناراضي هستند- از غذا تعريف كنند مسلما اين برخورد باعث خواهد شد كه بچه نسبت به غذائي كه خودش تهيه كرده است رغبت نشان داده و مقدار بيشتري از آنرا بخورد.

راه ديگر اينست كه ببينيد كودكتان براي غذا خوردن چه شرايطي را براي شما در نظر ميگيرد و حتي الامكان آن را بپذيريد و فراموش نكنيد آنچه از نظرما نامعقول است شايد براي كودكتان - در آن شرايط - كاملا معقول و پذيرفتني است و قبول آن باعث بهبود وضعيت روحي كودك ميشود.

حتما قضيه ابن سينا و شاهزاده اي را كه فكر ميكرد گاو است را ميدانيد. شاهزاده به هيچ وجه غذا نميخورد و ميخواست تا قصابي را براي ذبح كردنش احضار كنند.ابن سينا در هيات قصاب نزد شاهزاده رفت و گفت،اين گاو

لاغر است به او غذا بدهيد تا فربه شود.آنگاه او را قرباني خواهم كرد.آنوقت شاهزاده شروع به خوردن غذا كرد هنگامي كه كمي غذا خورد حالش بهبود يافت و سالم شد.

با كودكان هم بايد همين گونه برخورد كرد. يكي از اساتيدمان تعريف ميكرد: كودكي را براي رژيم درماني نزدش آورده بودند كه بشدت لاغر بود و به هيچوجه حاضر به خوردن غذا نميشد مگر اينكه خواسته اش را- كه از نظر خانواده غير معقول بود- عملي ميكردند. اين بچه از پدرش كه از قضا وقدر يك نظامي بوده ميخواست تا او را روي يخچال بگذارد و خودش به اتفاق همسرش(مادر بچه) دور ميز غذا خوري برقصند تا او غذايش را بخورد. خانواده از انجام اين كار طفره ميرفتند و بچه هم متقابلا از خوردن غذا سر باز ميزد.

هنگامي كه استادمان انجام اين كار را از والدين كودك طلب كرد آنها ابتدا طفره رفتند اما بعد از اصرار او قبول كردند. بعد از مدتي كودك خوب شد و به حالت عادي بازگشت.

منبع: http://www.taamasrar.com

چه زمان و چگونه بايد كودك را از شير گرفت؟

زمان از شير گرفتن در كشورهاي مختلف متفاوت است و آخرين اطلاعات و توصيه ها سنين 2تا 4 سالگي را پيشنهاد مي كنند . تصميم در مورد از شير گرفتن بستگي به شرايط جسمي ، رواني مادر و كودك و ويژگيهاي خانواده دارد. بهترين روش از شير گرفتن روش تدريجي است كه همراه با عشق و علاقه بوده و هم براي مادر و هم براي كودك بسيار راحت تر است و بدون مشكل و در طي چند ماه اتفاق مي افتد. بنابراين بعد از 2 سال كامل كه كودك از شيرمادر بهره

مند شده و در روز 5 وعده غذا 3 وعده غذاي اصلي و 2 ميان وعده) مي خورد و مايعات را هم با ليوان مي نوشد مي توان يك تا دو وعده شير پاستوريزه يا آب ميوه را جايگزين شير مادر نمود . در اين زمان نقش مادر آن است كه خود پيشنهاد شير دادن را نكند و اگر زماني هم كودك تمايل به شيرخوردن داشت از او دريغ ننمايد، به ويژه وقتي كودك بيمار باشد كه فقط اشتها به خوردن شير دارد و غذاي ديگري را تحمل نمي كند. در اين روش چون از شيرگرفتن آرام آرام است مشكلات عصبي، رواني و تغييرات هورموني مادر كه در يكباره از شير گرفتن اتفاق مي افتد بوجود نمي آيد و كودك نيز دچار ضربه رواني نمي شود. به اين ترتيب كودك كم كم علاقه به شير خوردن را از دست مي دهد و ممكن است خودش يكباره آنرا كنار بگذارد. بنابراين پيشنهاد مي شود مادران عزيز از توصيه هاي زير كه فقط به عنوان يك راهنما است، استفاده كنند.

1- به كودك ، قبل از خواب و صبح هنگام بيدار شدن شير خودتان را بدهيد.

2- بتدريج وعده هاي شير قبل و بعد از ظهر را كم كنيد يعني فاصله شيردادنها را بيشتر نماييد تا خودبخود يك وعده شيردهي حذف شود.

3- برنامه هميشگي روزانه را عوض كنيد مثلاً اگر او را از مهد كودك بر مي داريد به جاي اينكه به منزل بياييد فروشگاه يا پارك برويد تا سرگرم شود و هوس شير خوردن نكند.

4- سرگرمي هاي جديد برايش پيدا كنيد.

5- زمان شيرخوردن

او را پيش بيني كنيد و چيزي در دسترس داشته باشيد مثلاً يك ميان وعده يا يك نوشيدني مورد علاقه او را بهمراه داشته باشيد.

6- اگر در صندلي يا محل مخصوصي به كودك شير مي داديد از اين محل استفاده نكنيد تا كودك بياد شيرخوردن نيفتد و تقاضاي شير نكند.

7- اجازه ندهيد كودك شما را بدون لباس ببيند و هوس شير خوردن كند.

8- در صورت امكان از ساير افراد خانواده كمك بگيريد و هنگامي كه مي خواهيد وعده صبح شيردادن را قطع كنيد سعي كنيد زودتر از او از خواب بيدار شويد تا هنگام بيدار شدن او، همسرتان يا يكي ديگر از افراد آشناي خانواده در كنارش باشد.

9- و بالاخره وعده هاي شيرخوردن در ساعات شب را بترتيب يك شب در ميان و دو شب در ميان و … كنيد تا خود كودك ديگر تقاضاي شير نكند .

بعد از قطع شيردهي ، چه تغييراتي بوجود مي آيد و وظيفه مادر چيست؟

دانه هاي چربي روي پستان بتدريج كم مي شوند. مقداري از آب بدن دفع مي شود كه خود سبب كاهش وزن مادر مي گردد. ممكن است ترشح شير تا چند ماه وجود داشته باشد كه شبيه كلستروم بوده، بعد غليظ تر شده و بالاخره قطع مي شود. مادر بايد دريافت كالري روزانه خود را كمتر كند. تا بتواند چربيهاي ذخيره شده را از دست بدهد. براي جلوگيري از شل شدن و افتادگي پستان ها مادر بايد ورزش كند به ويژه حركات ورزشي كه در هنگام شنا كردن انجام مي شود. قطع شيردادن به عنوان قطع ارتباط عاطفي تلقي نمي شود بلكه در

مواقعي كه كودك نياز به در آغوش گرفتن دارد ، يا خسته يا افسرده است يا درد دارد مادر بايد او را با مهرباني در آغوش گرفته و آرام كند و عشق و علاقه خود را اينبار نه از طريق شيردادن بلكه از طريق نوازش و محبت به او هديه نمايد

اوتيسم چيست؟

نويسنده: فرشته ولي زاده

اوتيسم (Autism) نوعي اختلال رشدي است كه با رفتارهاي ارتباطي، كلامي غير طبيعي مشخص مي شود. علائم اين اختلال در سال هاي اول عمر بروز مي كندو علت اصلي آن ناشناخته است. اين اختلال در پسران شايع تر از دختران است. وضعيت اقتصادي، اجتماعي، سبك زندگي و سطح تحصيلات والدين نقشي در بروز اوتيسم ندارد. اين اختلال بر رشد طبيعي مغز در حيطه تعاملات اجتماعي و مهارت هاي ارتباطي تأثير مي گذارد. كودكان و بزرگسالان مبتلا به اوتيسم در ارتباطات كلامي و غير كلامي، تعاملات اجتماعي و فعاليت هاي مربوط به بازي، مشكل دارند. اين اختلال ارتباط با ديگران و دنياي خارج را براي آنان دشوار مي سازد. در بعضي موارد رفتارهاي خود آزارانه و پرخاشگري نيز ديده مي شود. در اين افراد حركات تكراري (دست زدن، پريدن) پاسخ هاي غير معمول به افراد، دلبستگي به اشيا و يا مقاومت در مقابل تغيير نيز ديده مي شود و ممكن است در حواس پنجگانه (بينايي، شنوايي، لامسه، بويايي و چشايي) نيز حساسيت هاي غير معمول نشان دهند. هسته مركزي اختلال در اوتيسم، اختلال در ارتباط است.

50 % از كودكان اوتيستيك قادر نيستند از زبان به عنوان وسيله اصلي برقراري ارتباط با سايرين استفاده نمايند. عدم به كار بردن ضمير "من"

از ويژگي هاي كلامي اين كودكان است. از مسائل ديگر تكلمي، تكرار كلمات و جملات اطرافيان است.

انواع اختلالات نافذ رشد چيست؟

چندين اختلال در زير گروه اختلالات نافذ رشد وجود دارد. در اختلالات نافذ رشد آسيب شديد در چندين حوزه رشدي وجود دارد. افرادي كه در طبقه بندي اختلالات نافذ رشد قرار مي گيرند در برقراري ارتباط اجتماعي دچار مشكل هستند ولي شدت آن متفاوت است.

نكات عمده اي كه تفاوت ميان اختلالات را بيان مي كنند عبارت اند از:

اختلال اوتيستيك:

ارتباط، تعامل اجتماعي و بازي تخيلي به طور مشخص آسيب ديده است. علائق، فعاليت ها و رفتارهاي تكراري ديده مي شود. اختلال در سه سال اول زندگي شروع مي شود.

اختلال آسپرگر:

با آسيب در تعاملات اجتماعي و وجود فعاليت ها و علائق محدود مشخص مي گردد. علائم باليني كلي كه نشان دهنده تأخير در زبان باشد وجود ندارد يعني در حقيقت مبتلايان مشكلات تكلمي كمتري دارند. هوش طبيعي و يا بالاتر از طبيعي است.

اختلال رت:

اختلال پيش رونده اي است كه فقط در دختران ديده مي شود. ابتدا مراحل رشد طبيعي است ولي بعد مهارت هاي به دست آمده قبلي و استفاده هدف دار از دست ها را از دست مي دهند و به جاي آن حركات تكرار شونده دست ايجاد مي شود كه بين سنين1-4 سالگي شروع مي شود.

اختلال فرو پاشنده دوران كودكي:

رشد حداقل در دو سال اول زندگي طبيعي است. از دست دادن جدي مهارت هايي كه قبلاً داشته است مشاهده مي شود.

اختلال نافذ رشد غير اختصاصي:

به تنهايي علائم مشخص هيچيك از اختلالات بالا را ندارد و نمي توان آنرا جزو يكي

از طبقه بندي هاي فوق الذكر جاي داد.

علت اوتيسم چيست؟

اوتيسم يك ناتواني طولاني مدت است كه منجر به اختلال عملكرد عصبي – رواني در فرد مي شود. گر چه به نظر مي رسد كه اوتيسم عارضه نادري است اما اطلاعات اخير گوياي آن است كه شيوع اوتيسم حتي تا20 مورد در هر10000 تولد زنده مي رسد. اوتيسم در پسران3 - 4 برابر بيشتر از دختران ديده مي شود. اگر چه علت اصلي آن كاملاً شناخته شده نيست، اما در سال هاي اخير تحقيقات و مطالعات بسياري در اين زمينه صورت گرفته است.تحقيقات تأكيد زيادي بر منشاء زيست شناختي و عصب شناختي در مغز دارد. در بسياري از خانواده ها سابقه اوتيسم و يا اختلالات مربوط به آن وجود داشته است كه ريشه ژنتيك را مطرح مي كند اگر چه تا به حال ژن خاصي كه مربوط به اوتيسم باشد شناخته نشده است. پژوهشگران در مورد نقش ژنتيك در علت شناسي اوتيسم اختلاف نظر دارند و عده اي از آنها تركيب چندين ژن را به عنوان علت اختلال مطرح مي كنند. چندين نظريه درباره اوتيسم مطرح شده كه هيچيك به طور دقيق اثبات نشده است.

اوتيسم يك بيماري رواني نيست؛كودكان مبتلا به اوتيسم كودكان سركشي نيستند كه خود رفتارهايشان را انتخاب كرده باشند. اوتيسم به دليل داشتن والدين بد ايجاد نمي گردد، به علاوه هيچ عامل روان شناختي خاصي در خصوص تأخير رشد كودك شناخته نشده است.

علائم اوتيسم چيست؟

افراد مبتلا به اوتيسم معمولاً حداقل نصف علائمي را كه در زير عنوان شده است نشان مي دهند. اين نشانه ها از خفيف تا شديد متغير هستند. در موقعيت

هاي كاملاً متفاوت، رفتارهايي كه با سن كودك تطابق ندارد مشاهده مي گردد.

• اصرار به يكساني داشته و در مقابل تغيير مقاوم هستند.

• مشكلات شديد تكلمي دارند.

• در بيان نيازها مشكل دارند و از اشارات و حركات به جاي كلمات استفاده مي كنند.

• اغلب از ضماير استفاده معكوس مي كنند، به جاي استفاده از " من" از " تو" استفاده مي كنند.

• كلمات و يا جملات ديگران را تكرار مي كنند.

• خنده و گريه بي دليل دارند و يا بدون علت مشخص نگران و مضطرب مي شوند.

• قشقرق به پا مي كنند و به دلايلي كه براي ديگران آشكار نيست شديداً پريشان مي شوند.

• قادر نيستند با ديگران رابطه برقرار كنند.

• دوست ندارند در آغوش گرفته شوند و يا ديگران را در بغل گيرند.

• تماس چشمي ندارند يا تماس چشمي آنها اندك است.

• به روش آموزش معمول پاسخ نمي دهند.

• با اسباب بازي، درست بازي نمي كنند.

• چرخيدن و تاب خوردن را خيلي دوست دارند.

• احساس درد كمتر يا بيشتر از حد دارند.

• از خطرات نمي ترسند.

• پر تحرك يا كم تحرك هستند.

• به صحبتها و يا صداها پاسخ نمي دهند به طوري كه به نظر مي آيد ناشنوا هستند اگر چه حس شنوايي سالم است.

• 70 % كودكان مبتلا به اوتيسم، ناتواني هوشي دارند.

سخني با والدين گرامي

مهم ترين اصل در بهداشت رواني خانواده، پذيرش استعدادها، تفاوت هاي فردي و در نهايتمعلوليت

فرزند است. با توكل به خداوند بزرگ با در نظر گرفتن توانايي هاي فرزند خود و با دلگرمي هر چه بيشتر در كنار آموزگاران با همراهي همه افراد خانواده، نقايص كودك خود از قبيل

مشكلات حسي، جسمي، حركتي و ذهني را بشناسيم و با قرار گرفتن كودك در جايگاه مناسب موافقت نماييم تا شاهد پيشرفت هرچه بيشتر او باشيم.

اختلال بينايي

اختلال بينايي همان كاهش توانايي ديدن است. اصطلاح هاينيمه بينا، كم بينا، نابينا براي توصيف ميزان اختلال هاي بينايي به كار مي روند.

نيمه بينا: كاملاً مشخص است.

كم بينا: اشخاصي كه حتي با اصلاح چشم با وسايل كمكي نيز با مشكل مواجه هستند. نابينايان مي توانند از باقي مانده بينايي خود استفاده نمايند. فقط 20% آنان نابيناي مطلق هستند.

نابيناي آموزشي: فردي است كه قادر به استفاده از بينايي نيست و بر حواسي مانند شنوايي و لامسه تكيه مي كند و بايد از آموزش خاص هماهنگ با استفاده از حواس ديگر براي يادگيري استفاده كند.

اختلال شنوايي

به فردي ناشنوا اطلاق مي شود كه حس شنوايي او براي هدف هاي معمولي زندگي مفيد و قابل استفاده نباشد.

منبع: باشگاه انديشه

طرز تهيه چند غذاي كمكي براي شيرخواران

فرني

براي تهيه فرني از 2 روش زير مي توان استفاده كرد:

روش اول:

1. آرد برنج (يك قاشق مرباخوري سرصاف)

2. شكر (نصف قاشق مرباخوري سرصاف)

3. شير (ترجيحا شير مادر) (5 قاشق مربا خوري)

آرد برنج بايد اول با كمي آب و شكر (به ميزان فوق) كاملا پخته شود سپس 5 قاشق مرباخوري شير اضافه گردد. قوام فرني بايد كمي بيشتر از شير مادر باشد. اگر از شيري به جز شير مادر استفاده مي شود حتماً بايد قبلا جوشانده شود.

روش دوم:

1. آرد (برنج يك قاشق مرباخوري سرصاف)

2. شكر (نصف قاشق مرباخوري سرصاف)

3. شير پاستوريزه (120 سي سي، معادل نصف ليوان معمولي)

در اين روش اول 120 سي سي شير پاستوريزه را به مدت 10

دقيقه مي جوشانند، سپس آب جوشيده خنك شده را به آن اضافه مي كنند تا حجم شير مجددا به 120 سي سي برسد بعد آرد و شكر را به شير اضافه مي كنند و مجدداً حرارت مي دهند تا به قوام فرني برسد.

توجه: منظور از يك قاشق مرباخوري، قاشقي است با گنجايش cc 5 مانند قاشق مدرج شربت هاي كودكان.

حريره بادام

طرز تهيه كاملا مشابه تهيه فرني است و همراه با افزودن آرد و شكر يك قاشق مرباخوري بادام پوست گرفته و رنده شده ( يا آسياب شده) نيز اضافه مي شود.

براي سهولت كار و رعايت تنوع در غذاي شيرخوار مي توان يك روز در ميان از فرني و حريره بادام استفاده كرد.

سوپ

• گوشت بدون چربي به اندازه يك تكه خورشتي (معمولا به اندازه يك تخم مرغ متوسط) به ترتيب اولويت و ارجحيت گوشت گوسفند، مرغ، گوساله.

• برنج يك قاشق مربا خوري

• هويج متوسط يك سوم

بعد از اين كه گوشت كمي پخته شد برنج و هويج اضافه مي شود. پس از پختن كامل، بايد همه مواد سوپ را مخلوط و نرم كرد تا به غلظت فرني برسد.

به عنوان مثال 3 نوع سوپ كه تنوع مواد غذايي در محتويات آن رعايت شده است ذكر مي گردد.

• گوشت مرغ، هويج، برنج، جعفري و سيب زميني

• گوشت گوسفند، لوبيا سبز، برنج، گشنيز و گوجه فرنگي

• گوشت گوساله، كدو حلوايي، جعفري، سيب زميني و گوجه فرنگي

اضافه كردن كمي پياز رنده شده و خرد شده به سوپ براي رفع بوي مرغ يا گوشت اشكالي ندارد. همچنين افزودن چند قطره آب ليمو ترش تازه يا

آب نارنج تازه به سوپ و غذاي كودك هم آن را خوش طعم مي كند و هم جذب آهن را افزايش مي دهد.

توجه:

1. هر سه روز يك بار يك نوع سبزي به سوپ اضافه مي شود: مانند جعفري، گشنيز، لوبياسبز، كدوسبز، كرفس و ...

2. به سوپ نبايد نمك، شكر يا چاشني اضافه كرد.

3. بهتر است كدو، كرفس و لوبيا سبز را اول پخته و بعد به سوپ اضافه كنند.

4. سبزي ها بايد در آخرين لحظات پخت سوپ اضافه شود. در ظرف را نيز مي بندند تا ويتامين هاي آن از بين نرود.

5. اسفناج تا يك سالگي مجاز نبوده و نبايد به سوپ شيرخوار اضافه شود.

پوره سيب زميني

يك سيب زميني متوسط را بعد از شستن كامل با پوست مي پزند. بعد از پخته شدن، پوست آن را جدا مي كنند سپس سيب زميني را همراه با يك قاشق مرباخوري كره يا روغن مايع نرم كرده، كم كم به آن شير پاستوريزه كه قبلا جوشانده باشد اضافه مي كنند تا به نرمي و غلظت دلخواه برسد.

پوره هويج

پوره هويج هم مثل پوره سيب زميني تهيه مي شود با اين تفاوت كه اول يك هويج متوسط را كاملا شسته و پوست كنده و با كمي آب مي پزند و بعد كره يا روغن و شير را اضافه مي كنند. منبع:تغذيه شيرخواران از 6 تا 12 ماهگي

روشهاي تغذيه باشير مادر درمهد كودك

نويسنده:پروفسور محمد حسين سلطان زاده

شيرمادر با تركيبات منحصر به فرد آن از قبيل پروتئين ها؛چربي ها؛كربوهيدرات ها؛ويتامين ها؛ آنزيم ها؛ هورمون ها؛آنتي بادي ها؛وسلولهاي زنده وبا خواص تغذيه اي وحفاظتي سبب رشدونمو طبيعي وايده آل شيرخوار خواهد شد.بهترين

؛مناسب ترين وطبيعي ترين روش تغذيه باشير مادر؛استفاده مستقيم از پستان مادر مي باشد.زيرا مكيدن ؛مستقيم از پستان؛سبب تحريك هورمون هاي توليدوترشح شيرنيز خواهد شد.

تغذيه با فنجان

اين روش؛يك روش ايمن؛علمي وساده براي تغذيه شيرخواران مبتلا به انواع زيادي از مشكلات باليني مي باشدوعموماٌدر مواردي كه شيرخوار قادر به بلع بوده وليكن هنوز نمي تواند پستان را به خوبي بمكد صورت مي گيرد. اغلب نوزادان با سن حاملگي 30تا32 هفته وبيشتر مي توانند بافنجان تغذيه شوند.نوزادان با توانائي در استشمام بوي شيروبا استفاده از حركات منظم فك وزبان منتقل نموده وسبب حفظ سلامت فيزيكي دهان نسبت به استفاده از بطري نيز مي شود.استفاده ازاين روش در نوزادان نارس به جاي استفاده از لوله معدي ويا انتقال از لوله معدي به تغذيه مستقيم از پستان به جاي استفاده از بطري توصيه شده است.در نوزادان رسيده ؛نارس ويا بيمار ودرمواردي كه مادر حضور ندارد؛با استفاده از شير مادردوشيده شده مادر ويا احتمالا شير مصنوعي؛فقط در صورت نداشتن جايگزين مناسب ديگر؛با اين روش؛تغذيه شير خوار انجام مي شود .استفاده ازاين روش در نوزادان نارسي كه ضمن داشتن تمايل وتوانائي در مكيدن وبلع؛گرسنه به نظر رسيده وبا تغذيه توسط لوله معدي ويا استفاده ازپستان نتواند انرژي لازم را كسب نمايند توصيه شده است.

مزاياي استفاده از تغذيه با فنجان عبارتنداز:

روش خوشايندوغير تهاجمي براي شير خوار

اجازه به شيرخوارجهت استفاده از زبان وچشيدن شير

امكان بستن دهان در صورت نخواستن شير

حفظ ضربان قلب ؛تنفس وسطح اكسيژن بدن شيرخوار درحدمناسب

تحريك عصب پويائي

Lingual lipaseكمك به هضم شير دراثرتحريك

تحريك وهماهنگي تكامل رفلكس هاي مكيده وبلع

حفظ حركات طبيعي زبان وفك

اجازه

به شير خوار در تنظيم زمان ؛مقداروسرعت تغذيه

تميز كردن آسان فنجان نسبي به بطري وسر پستانك

اتلاف كمتر چربي شير (نسبت به استفاده ازسوند معده)

مصرف انرژي كمتردر مقايسه با استفاده از بطري وسوند معده

روش واسطه اي جهت تشويق به گرفتن پستان به جاي استفاده از بطري وپستانك

ايجاد تماس چشمي بين شير خوارومادر ويا شخص مراقب

قابل استفاده درشيرخواران با مكيدن ضعيف(اختلال نورولوژيك)

روش تغذيه اي ساده و نگهداشتن امن شيرخوار براي تغذيه

مزاياي استفاده از فنجان نسبت به بطري عبارتند از:

مصرف انرژي كمتر وحفظ حركات طبيعي زبان وفك

دادن اختياردرمقدارومدت شيرخوردن

حفظ تداوم تغذيه باشير مادر

كاهش پوسيدگي دندان

كاهش ابتلا به عفونت گوش

عدم ايجاد سردرگمي درگرفتن پستان( nipple confusion)

عادت نكردن به تغذيه با بطري

عيوب احتمالي تغذيه با فنجان عبارتند از:

اتلاف شير به علت چكيده شدن شير ازدهان شير خوار

تمايل نوزادان ترم به استفاده از فنجان در صورت عدم تغذيه مرتب از پستان

تمايل پرسنل به استفاده از اين روش و غفلت در تغذيه از پستان

صدمه به لب ولثه در صورت استفاده خشن ونادرست از فنجان

روش شير دادن با فنجان:

روش تغذيه با فنجان درتمام شيرخواران رسده ونارس يكسان است.روشي آسان مي باشد ونياز به يادگيري مادر براي پيشگيري از خطرات احتمالي ازقبيل آسپيراسيوندارد.مي توان از فنجان مخصوص ويا فنجان هاي معمولي و كوچك ديگرويا پيمانه هاي دارويي؛فنجان تخم مرغي ويا پوشش سر پستانك بطري شيراستفاده نمود.براي اين منظور:

تغذيه رادرشيرخوار گرسنه ؛بيداروهوشيار انجام دهيد.ضمن حفاظت پشت؛سروگردن شير خوار؛وي رابه طور نشسته يا نيمه نشسته در بغل خود نگه داريد.

جهت پيشگيري از دست زدن شير خوار به فنجان؛اورا درملافه اي

بگذاريدودستهايش را زير ملافه قرار دهيد.نيمي از فنجان را از شير پر كنيد.فنجان رابه آرامي بر روي لب پايين ولبه آن رابه قسمت بيروني لب بالا تماس دهيد..فنجان را جهت رسيدن شير به لب هاي شير خوار به آرامي كج نمائيد.ضمن اجازه به شير خوار در خوردن شير؛از ريختن شير به دهان شير خوار پرهيز نماييد.مقدارشير دريافتي بافنجان در هرتغذيه متفاوت است وبه همين منظور ارزيابي مقادير شير دريافتي در طي 24 ساعت نسبت به مقدار شير دريافتي در يك نوبت تغذيه؛از اهميت خاصي برخوردار است.درصورت نياز به شير بيشتر در شيرخواراني كهبا فنجان تغذيه مي شوند؛مي توان از لوله معدي نيزكمك گرفت.

تغذيه باسرنگ وقطره چكان(syringes and Droppers)استفاده از اين وسايل درموارد نياز به مقادير كم شير مثل كلستروم يا گاهي تجويز دارو توصيه شده است.باقراردادن مقدار كمي از شير حداكثر تا نيم ميلي ليتردرهر نوبت وبا چكاندن به داخل گونه ويازير زبان شيرخوار؛اين روش تغذيه اي انجام مي شود.براي پيشگيري از خطر آسپيراسيون به علت عدم توانائي وي درمقدار شير دريافتي؛ضمن توصيه به وضعيت نيمه نشسته شير خوار ونريختن مستقيم شير بروي زبان؛درصورت تمايل به مكيدن سرنگ وقطره چكان؛شير رابه آرامي درحين مكيدن به دهان شير خوارمي چكانيم.ازفوائد ديگراستفاده ازاين روش؛دست نخوردن وحفظlingual lipase ؛عدمنياز به مكيدن موثر(درنوزادان نارس با مكيدن ضعيف)به شرط داشتن هماهنگي در بلع وتنفس؛درامتناع شيرخوار از گرفتن پستان ودرشيردهي مجدد باآغشته نمودن آرئول با شير براي گرفتن پستان؛مي باشد.درصورت تمايل وتوانائي شيرخوار درگرفتن موفق پستان؛تغذيه بااين روش رابايستي متوقف نمود.

تغذيه با قاشق:

شبيه به روش تغذيه با سرنگ ؛اين روش مناسب براي استفاده از مقادير كم شير مي باشد؛قرار دادن شير

دردهان شيرخوار بايد مستقيماً درداخل دهان يازير زبان انجام شود.درصورت نارسي؛بيماري ضعيف بودن شيرخوار؛بهتر آن است كه به جاي قراردادنمستقيم شير دردهان وي؛با اجازه دادن به اودرخواستن شيربه صورت ليسيدن؛چشيدن وآشاميدن شير داخل قاشق؛تغذيه انجام شود.عدم اختيارشيرخوار درمقدار شير دريافتي ؛خطربروز آسپيراسيون؛خستگي مادر ياشيرخواردرصورت نياز به تغذيه بامقادير زيادقبل ازدريافت شير كافي؛از معايب استفاده از اين روش مي باشد.

تغذيه باكمك انگشت:

روش شير دادن با انگشت روش مناسب تري نسبت به استفاده از سر پستانك مي باشد.بااستفاده از وسيله كمكيشيروفنجان وظرف محتوي شيرولوله معده شماره5؛لوله رادر قسمت داخلي بند آخرانگشت نشانه نگه داشته وسپس همين قسمت رادرتماس باسقف دهان شير خوار قرارداده ووي راتغذيه مي نماييم.ازاين روش دركمك به يادگيري گرفتن ومكيدن پستان؛جهت ارزيابي مكيدن وحركات زبان؛درامتناع شير خوارازپستان(به هرعلت)؛شيرخوارخواب آلوده وpoor feeding؛درمواقع جدائي شيرخوار از مادر(استفاده از فنجان ارجح است)ودرمواقع ابتلا؛مادر به شقاق نوك پستان؛مي توان استفاده نمود.

تغذيه با بطري:

استفاده از بطري بايد در شيرخواراني كه از شير مادر تغذيه مي نمايند؛شديداًمنع شود.درمادران شاغل ضمن توصيه به تغذيه مستقيم كودك از پستان مادر در ساعات مرخصي ويا نهايتاًاستفاده از فنجان وقاشق؛كاردرخارج از منزل نبايد بهانه اي براي استفاده از روش تغذيه با بطري باشد.

عوارض استفاده از بطري:

اشكال در گرفتن صحيح پستان

اختلال در عملكرد فيزيولوژي زبان وتشويق به عمل مكيدن نا مناسب

تقويت حركات غلط در فك وزبان

كاهش توليد شير

كاهش دفعات وطول مدت شير دهي

عفونت:برفك دهاني؛عفونتهاي مكررگوش واسهال

مشكلات دنداني:پوسيدگي وناهنجاري هاي دهان ودندان

مشكلات عصبي رفتاري وعقلاني:هوش؛خواب؛SIDS

اختلال درتنفس وكاهش اشباع اكسيژن خون

وابستگي

به طور كلي تغذيه با اين روش در شيرخواراني كه از شير مادر استفاده مي كنند به

دليل ايجاد سرگرمي شير خواردرگرفتن پستان واختلال در تداوم تغذيه باشير مادروعوارض ديگر آن توصيه نمي شود.

منبع: http://www.professorsoltanzadeh.com

بازي ويدئويي ضد چاقي براي كودكان

با توجه با افزايش نرخ چاقي مفرط در كودكان، بزرگترين سازمان حفظ بهداشت آمريكا، يك بازي ويدئويي آنلاين را براي كودكان در شبكه قرار داد. اين بازي درباره بهترين و سالمترين خوراكيها به كودكان آموزش داده و پس از ?? دقيقه خاموش ميشود.

گروه بهداشت كيزر پرمننت (Kaiser Permanente) چنين ميگويد كه بازي” ماجراهاي شگفت آور كارگاه خوراكيها” The Incredible Adventures of the Amazing Food Detective طوري طراحي شده است كه اطلاعات مفيدي درباره روشهاي خورد و خوراك سالم و ورزش را در اختيار كودكان ? و ?? ساله قرار ميدهد.

اما هدف اين بازي اين نيست كه كودكانرا ساعتها در مقابل كامپيوتر نگه دارد، بلكه طراحان آنرا طوري برنامه ريزي كرده اند كه بازيكن پس از ?? دقيقه بازي، به طور خودكار از صفحه خارج ميشود و ميتوان آنرا طوري تنظيم كرد كه پس از خاموش شدن، تا ?? دقيقه بعد قابل اجرا نباشد.

به گفته ري باكستر (Ray Baxte)، نايب رئيس امور اجتماعي كيزر پرمننت :” كودكان آمريكايي زمان بسيار زيادي را در مقابل تلويزيون ميگذرانند و الگوهاي رفتاري آنان همه نادرست هستند.”

"نشستن و اندرز دادن به كودك درباره اينكه بهتر است سبزيجات بيشتري بورد، فايده اي ندارد. ما بايد محيط زندگي و شيوه پيام رساني خود را تغيير دهيم.”

اين بازي شامل فهرستها و دستورالعملهاي جذاب قابل چاپ است كه به كودكان شيوه استفاده از برچسبهاي اطلاعات مواد مواد غذايي را مي آموزد، آزمايشهايي دارد كه كودك ميتواند با استفاده از آن ميزان قند يك نوشيدني را اندازه

بگيرد، دستورهاي تهيه غذاي سالم، تمرينهاي ورزشي براي تقويت عضلات و تفريحات و فعاليتهاي خانوادگي براي تشويق و ترويج روشهاي بهتر غذا خوردن، از جمله ويژگيهاي ديگر اين بازي هستند.

اين بازي جديد بخشي از سلسله عمليات كيزر براي مبارزه با چاقي در كودكان است كه متاسفانه در ?? سال گذشته ميزان شيوع اين مشكل در ميان نسل بسيار جوان سه برابر شده است.

تقريبا ?? درصد از كودكان ايالات متحده از چاقي مفرط رنج ميبرند و اين امر موجب بروز نگرانيهاي بسيار جدي درباره كوتاه شدن عمر متوسط اين نسل و تبديل شدن اين كودكان به بزرگسالاني با بيماريهاي ناشي از چاقي مانند ديابت و همچنين هزينه فراواني كه چنين بيماريهايي بر دوش جامعه ميگذارند، شده است.

ايالت ويرجينياي غربي، كه داراي بدترين مشكلات چاقي كودكان در كل ايالات متحده است، با وارد كردن يك بازي همراه با رقص به نام (Dance Dance Revolution) ر برنامه درسي دانش آموزان مدارس دولتي در استفاده از بازيهاي ويدئويي در مبارزه با چربيها، پيشقدم شد.

ويليام دايتز (William Dietz) كارشناس چاقي و تغذيه در مركز كنترل و پيشگيري بيماريها ميگويد : ” از آنجايي كه چاقي مفرط در كودكي به اضافه وزن بسيار خطرناكتر در بزرگسالي منجر ميشود، پيشگيري موثر و درمان چاقي در كودكي براي كنترل افزايش هزينه هاي درماني، اقدامي بسيار حياتي است.”

در طي شش سال گذشته، كيزر براي ايجاد يك استراتژي ضد چاقي با مركز كنترل و پيشگيري بيماريها متحد شده است.

بازي كيزر به صورت رايگان به زبانهاي انگليسي و اسپانيولي در وب سايت www.kp.org/amazingfooddetective ارايه شده است.

كيزر و ناشر وي موسسه اسكولاستيك (Scholastic Inc) اين بازي را

همراه با برنامه هاي درسي براي معلمين و راهنماهايي براي والدين در بيش از ???? مدرسه در سراسر ايالات متحده پخش كرده اند.

توصيه هاي پزشكي درباره ي تب كودك

نمي توان گفت هنگام تب كودك جاي هيچ نگراني نمي باشد، اما به ندرت عوارض بعدي تب براي سلامت كلي كودك مضر است. تب به معناي اين است كه دماي بدن كودك از حد نرمال بالاتر است.

دماي طبيعي بدن در حال عادي بين ن36/5 تا 37/5 درجه سانتي گراد مي باشد.

دماي بدن كودكان نسبت به بچه هاي سنين مدرسه اندكي بالاتر است و بايد توجه داشت كه دماي بدن تمامي افراد در طول روز مقداري بالاتر از حد عادي مي شود و پس از نيمه شب نيز مقداري كاهش مي يابد كه اين امر طبيعي محسوب مي شود؛ به عبارت ديگر دماي بدن كودكان صبح گاه حدود 37/7 درجه و عصر حدود 38/2 درجه سانتي گراد باشد.

تب يكي از راه هاي مقابله بدن با انواع عفونت ها است. تلاش بدن براي پاكسازي ممكن است به صورت تب بروز كند.

وقتي سيستم بدن با مورد بيگانه نظير: باكتري، ويروس، يا قارچ مواجه شود با بالا بردن دما سعي در از بين بردن آن ها مي كند. در واقع هنگام احساس خطر مغز به بدن فرمان افزايش دما مي دهد تا برخي از باكتري ها به طور مستقيم كشته شوند و بيشتر گلبول هاي سفيد خون و ورود مواد شيميايي به خون براي مقابله با آن ها مي باشد.

بسياري از كودكان هنگام تجهيز سيستم ايمني؛ يعني پس از دريافت واكسن سرماخوردگي و گلودرد، يا عفونت گوش و دستگاه ادرار دچار تب مي شوند.

در اين مورد لازم به ذكر است، كه رفتار كودك شما مهم تر از دماي بدن اوست. اگر دماي بدن او تا 38/9 درجه باشد؛ رفتاري طبيعي، راحت و آرام دارد، دليلي براي نگراني وجود ندارد، اما اگر دماي بدن او حتي 38/2 درجه سانتي گراد باشد، ولي مرتب گريه كند، يا واكنش مناسب به محرك ها نشان دهد، يا حالاتي شبيه شوك داشته باشد، بي وقفه بايد او را نزد پزشك ببريد، حتي اگر گريه و بي قراري او به گونه اي باشد كه نتوانيد او را آرام كنيد، بايد با پزشك تماس بگيريد.

اگر كودك شما زير سه ماه سن دارد؛ در صورت بروز تب حتما بايد او را براي معاينات بيشتر نزد پزشك متخصص ببريد. به ياد داشته باشيد كه كودكان به سرعت بيمار مي شوند، اما خيلي زود بهبود مي يابند و در بسياري از موارد جاي نگراني نيست.

هر گاه دماي بدن كودك شما ناگهان بالا رود و دچار لرز و تكان هاي غير قابل كنترل شود و حتي هوشياري خود را نيز از دست بدهد، در معرض حمله ي تب يا تشنج مي باشد. اين موضوع نياز به رسيدگي سريع دارد، اما در بيشتر موارد مشكل حاد براي آينده ي او ايجاد نمي كند؛ اين گونه حملات معمولا پس از 20 ثانيه بر طرف مي شود، اما در شرايط خاص ممكن است تا 4 دقيقه نيز طول بكشد؛ در اين صورت كودك را نزد پزشك ببريد و در اين فاصله هر گونه لباس تنگ را از تن او بيرون آوريد و هر چه را در دهان دارد، خارج كنيد تا دچار

خفگي نشود.

بررسي ها نشان مي دهد كه والدين در 75 درصد موارد با لمس كردن پيشاني كودك، يا بوسيدن اين ناحيه از صورت او دماي بالاي بدن او را تشخيص مي دهند، البته به منظور تشخيص دقيق تر ميزان تب مي توان از يك دماسنج در زير زبان او استفاده كرد. در شرايطي كه كودك توان نگه داري دماسنج را زير زبان خود ندارد، مي توانيد آن را زير بغل او قرار دهيد و دستش را پايين بياوريد تا دماسنج نيفتد، البته بايد زمان بيشتر مثلا: تا 5 دقيقه را براي تشخيص ميزان تب اختصاص دهيد. اگر كودك احساس ناراحتي كند، يا سابقه ي تشنج داشته باشد؛ مي توانيد از شيوه هاي ذيل استفاده نماييد:

در كودكان بالاي دو ماه مي توانيد از قطره يا شربت استامينوفن استفاده نماييد كه البته دوز و فاصله ميان وعده ها بايد با توجه به وزن و سن و شرايط كودك تعيين شود.

لباس هاي اضافي و ضخيم را از تن كودك درآوريد، تا حرارت از آن خارج شود، يك لباس نخي خنك براي او كافي است.

اتاق را خنك نگاه داريد و در صورت نياز فقط يك ملحفه براي كودك كافي است.

به كودك آب و مايعات خنك بنوشانيد. خورانيدن شير نيز مانعي ندارد. آب ميوه و سوپ هم مفيد است. همچنين مي توانيد به صورت، دست و پاها و در برخي موارد تمام بدن او آب خنك بزنيد.

وقتي كودك را با آب خنك- نه خيلي سرد- خيس مي كنيد، بدن او را خشك نكنيد تا دماي بدن همراه تبخير آب به تدريج كاهش يابد.

به كودك اصرار

نكنيد كه به رختخواب برود و بخوابد. او بدون تقلاي زياد مي تواند به آرامي بازي كند، يا در كنار شما باشد.

به كودك گرسنگي ندهيد و او را از خوردن محروم نكنيد؛ زيرا كودكان بيمار نياز به كالري و مايعات زيادتري دارند.

به جاي نگراني، با حوصله و درايت كافي اقدامات مناسب و به هنگام را شروع كنيد. (1)

پي نوشت:

1. روزنامه كيهان، 1386/8/7.

منبع: مجله نامه ي جامعه

وقتي كودكان در يك محيط ناسالم زندگي كنند چه اتفاقي

سالانه بيش از ? ميليون كودك در اثر عوامل و بيماريهاي ناشي از محيطي كه در آن زندگي مي كنند جان خود را از دست مي دهند .

هر ساله حدود ? ميليون كودك زير ? سال در اثر عفونت هاي حاد تنفسي كه بزرگترين عامل مرگ خردسالان مي باشد ، جان خود را از دست مي دهند . همچنين خطرات محيطي مانند آلودگي هواي داخل منزل باعث تشديد اين عفونتها مي شود .

دومين علت شايع مرگ كودكان اسهال مي باشد كه تخمين زده مي شود علت ?? درصد مرگ كودكان زير ? سال در كشورهاي در حال توسعه و مجموعاً ?/? ميليون كودك در سال مي باشد . همچنين عوامل ايجاد كننده اسهال متفاوت مي باشند .

اسهال بطور شايع نتيجه خوردن سموم و عوامل بيماريزا از طريق دست هاي آلوده ، آب و غذاي آلوده توسط كودكان مي باشد .

• مالاريا علت مرگ حدود يك ميليون كودك در سال مي باشد كه بسياري از آنها زير ? سال بوده و بيشتر آنها در صحراهاي آفريقا زندگي مي كنند .

• تب خونريزي دهنده دنگو تقريباً باعث مرگ ???/?? كودك در سال مي باشد

، در حاليكه انسفاليت ژاپني باعث مرگ حدود ???? كودك در سال مي باشد ( ?? درصد اين كودكان زير ? سال مي باشند )

• شايعترين و جدي ترين بيماريهاي ايجاد شده توسط ناقلين از طريق پشه هائي منتقل مي شوند كه در آب هاي نزديك يا داخل منزل تكثير مي شوند .

• در كشورهاي در حال توسعه ، مواد ايجاد كننده مسموميت عبارتند از آفت كش ها ، مونوكسيد كربن ( كه بوسيله بخاري هاي معيوب توليد مي شود ) و نفت سفيد كه جهت سوخت خانگي مورد استفاده قرار مي گيرد .

• در ايالات متحده آمريكا مسموميت پنجمين علت حوادث منجر به مرگ در كودكان زير ? سال مي باشد كه عمدتاً در نتيجه خوردن داروهاي ضدافسردگي ، مسكن ها و محصولات مورد استفاده در خانه مثل شوينده ها مي باشد .

• در اتحاديه اروپا مسموميت ها مسئول ? درصد تمام حوادث منجر به مرگ در كودكان مي باشد . سالانه حدود ???/?? كودك سنين بين ??-? سال در نتيجه مسموميت جان خود را از دست ميدهند .

• شايعترين علت مرگ ناشي از حوادث كودكان در تصادفات رانندگي ( ??? براي گروه سني فوق ) و غرق شدگي ( ??? ) مي باشد .

• اكثريت عمده حوادث در ميان كودكان در كشورهاي بادرآمد كم و متوسط اتفاق مي افتد و ?? درصد موارد مرگ و مير كودكان بعلت حوادث در نواحي آفريقا آسياي جنوب شرقي و غرب اقيانوس اطلس رخ مي دهد .

در سال ???? تخمين زده مي شد كه حدود ?????? كودك زير ??

سال در اثر حوادثي مانند حوادث رانندگي ، سقوط از بلندي سوختگي و غرق شدگي جان خود را از دست داده اند .

تقريباً در كل دنيا ??? مرگ هاي مربوط به حوادث در كودكان زير ?? سال اتفاق مي افتد و اين جزء ?? علت اصلي مرگ براي اين گروه سني مي باشد .

چگونه احتمال بروز حوادث محيطي براي كودكانمان را كاهش دهيم ؟

اتحاديه سلامت محيط براي كودكان ( HECA ) اقدامات ساده ، ارزان ، مؤثر و مداومي را جهت مقابله با خطرات محيطي بر روي كودكان پيشنهاد كرده است . در زير نمونه هائي از اين اقدامات ساده كه مي توانند در خانه و مدرسه مورد توجه قرار بگيرند آورده شده است .

* امنيت آب مصرفي در خانه :

ذخيره آب سالم در خانه و سالم سازي آب در صورتيكه به كيفيت آن شك داريم باعث كاهش آلودگي آب شده و منافع اثبات شده اي براي سلامتي دارد .

* نظافت و بهداشت عمومي :

شستن دستها با صابون قبل از آماده كردن غذا ، قبل از خوردن غذا و بعد از رفتن به توالت بطور مشخص احتمال ابتلاء به اسهال را كاهش مي دهد .

پنج اقدام كليدي پيشنهادي WHO براي سالم تر كردن غذا و كاهش احتمال بيماريهاي با منشأ غذا عبارتند از :

• نظافت را رعايت كنيد .

• غذاهاي پخته و خام را در كنار هم نگهداري نكنيد .

• غذا را كاملاً بپزيد .

• غذا را در درجه حرارت مناسب نگهداري كنيد .

• از آب و مواد خام سالم استفاده

كنيد .

* آلودگي هوا :

تهويه خوب در منزل ، سوخت تميز و اجاق گاز بدون عيب و نقص باعث كاهش آلودگي هواي داخل خانه شده و از تشديد و گسترش عفونتهاي حاد تنفسي جلوگيري مي كند .

* ناقلين بيماري :

كودكان معمولاً زودتر از بزرگترها و در همان زماني كه پشه ها فعال مي شوند به رختخواب مي روند . بنابراين استفاده از حشره كش ها ، پشه بند و بررسي پنجره ها و درها يك محافظت مؤثر در برابر مالاريا ايجاد مي كند .

* خطرات مواد شيميائي :

از صحيح بودن ذخيره ، بسته بندي ، مصرف و واضح بودن برچسب روي پاك كننده ها ، سوخت ها ، حلال ها ، آفت كش ها و مواد شيميائي مورد استفاده در منزل و مدرسه مطمئن شويد .

* حوادث ترافيكي :

از ساخت جاده هاي مطمئن و تنظيم ترافيك حمايت كنيد .

گريه شيرخواران

گريه يك مرحله طبيعي از رشد شيرخوار است ولي هيچ چيز به اندازه گريه شيرخوار موجب آزار والدين نمي شود . تمام شير خواران برخي بيشتر و تعدادي كمتر گريه مي كنند و اغلب نگراني هاي والدين از زياد گريه كردن شيرخوار است . انواع گريه هاي شير خواران شامل جيغ زدن ، نق زدن ، گريه همراه با سرخ شدن چهره و ... هستند ، گاهي خيلي سريع پايان يافته و يا چندين ساعت ادامه مي يابد .

چرا شيرخواران گريه مي كنند؟

شير خواران خلق و خوي متفاوت دارند . برخي از آنان سريع به گريه افتاده و بيشتر از شيرخواران ديگر گريه مي كنند و آرام

كردن آنها مشكل تر است . اين دسته از شيرخواران بيشتر با تغييرات محيطي و يا سر و صدا آشفته مي شوند . شيرخواران معمولا سه نوع گريه دارند. اولين گريه در طول روز وجود دارد و مادر بعد از مدت كوتاهي با اين گريه آشنا مي شود . گريه ديگر ناشي از خشم و عصبانيت است كه ازنظر بلندي و فركانس با گريه هاي هميشگي شيرخوار متفاوت است و سومين گريه ، ناشي از احساس درد است . بطور كلي گرسنگي ، تشنگي ، سنگيني معده ، گرما ، سرما، خيسي، كثيفي، و يا احساس درد دلايل گريه شيرخواران هستند . گاهي دليل گريه آنها مشخص نيست ولي در بسياري از موارد گريه كردن تنشهارا از جسم و روان آنها خارج كرده ، موجب آرام شدن ، راحت تر خوابيدن و به آرامي بيدار شدن از خواب مي شود . از حدود سه ماهگي به بعد رفتارهايي چون مكيدن ، غان وغون كردن ، تماشا كردن دستها ، غلت زدن ، اخم كردن ، لبخند زدن و ... جايگزين گريه شير خواران مي شوند و آنها بتدريج با محيط اطراف خود سازگار شده در نتيجه ميزان گريه كاهش مي يابد . در مواردي والدين تحت فشار هستند نه تنها تلاش آنها براي آرام كردن شير خوار مفيد نبوده بلكه باعث تداوم گريه و تحريك بيشتر شده و در برنامه غذا و خواب آنها تداخل مي كند .

بياد داشته باشيد كه شيرخوار بي دليل و يا به خاطر آزار والدين گريه نمي كند

اگر روشهاي برقراري ارتباط با شير خوار نادرست باشد و شير خوار هنگام

گريه كردن بيشتر از زمان آرام بودن تحت توجه قرار گيرد گريه او براي جلب توجه بيشتر افزايش مي يابد . او حركت صحبت كردن شما را مي فهمد و گاهي نيز دهانش را به تقليد از تكلم باز وبسته مي كند . او رفتارش را با آهنگ صداي شما هماهنگ مي كند . اگر با آرامش با او صحبت كنيد ساكت مي شود و اگر از صداي بلند استفاده كنيد ناآرام و مضطرب مي گردد . بنابراين تلاش كنيد با صداي ملايم با شير خواران صحبت كنيد.

ميزان گريه شيرخواران چقدراست؟

ميزان گريه شيرخوار متفاوت است . شيرخواران يك تا سه ماهه حدودا دو ساعت در رورگريه آنها در بعدازظهر و عصر بيشتر ميشود . در حاليكه بعد از سه ماهگي ميزان گريه عصرانه كاهش مي يابد.

جدول زير ميزان گريه شيرخواران را دردوازده هفته اول تولد به صورت روزانه نشان مي دهد.

ساعت گريه روزانه - سن نوزاد به هفته

1.45---------------------------------- 2

1-------------------------------------- 4

2.45 --------------------------------- 6

2------------------------------------- 8س

1.5 --------------------------------- 10

1 ----------------------------------- 12

چگونه شيرخواران راتشويق كنيم؟

درهنگام بيداري و آرام بودن شيرخوار به او نگاه كرده ، او را لمس كرده به آرامي او را در آغوش گرفته ، راه برده و با محبت با او صحبت كنيد . با اين عمل شيرخوارشما مي آموزد كه هنگام آرام بودن توجه كسب مي كند و شما نيز زمانيكه او آرام ، سرزنده و با نشاط است بيشتر لذت مي بريد.

هنگام آرام بودن شيرخوار از يك اسباب بازي مانند جغجغه براي سرگرمي او استفاده كنيد و هنگام گريه سريع عكس العمل نشان دهيد زيرا از مضطرب شدن بيشتر شيرخوار جلوگيري مي كنيد.

باور

غلطي در بين مردم مبتني بر اينكه بغل كردن شيرخوار در هنگام گريه موجب لوس شدن او مي شود وجود دارد . بخاطر داشته باشيد اين مساله صحيح نيست و شيرخواران به محبت بي قيد و شرط والدين نيازمند هستند .

هنگام نا آرامي فرزندتان به توصيه هاي زير عمل كنيد:

گرسنگي ، تشنگي ، خستگي ، كثيفي ، دماي بدن شيرخوار و گرما و سرماي محيط را بررسي كنيد.

شيرخوار را بصورت عمودي نگه داشته و او را به خود نزديك كنيد.

او را در آغوش گرفته و در اطراف اتاق قدم بزنيد

بدن او را ماساژ دهيد

با او با محبت و ملايمت صحبت كنيد

از حمام آب گرم براي آرام كردن شير خوار استفاده كنيد

به شيرخوار براي گرفتن شيشه شير ، تغيير وضعيت و ... كمك كنيد.

اگر بعد از بررسي تمام موارد ، گريه شيرخوار ده تا پانزده دقيقه ديگر ادامه يافت ، او را در يك فضاي امن و محيطي آرام به مدت سه تا پنج دقيقه تنها بگذاريد . نياز به انجام كار بيشتري نيست.

به آرام كردن خود بپردازيد . نفس عميق كشيده و خود را سرگرم كنيد . براي اطمينان از وضعيت شيرخوار دوباره به او سر بزنيد

وبخاطرداشته باشيد كه :

اسباب بازيهاي شيرخوار را مرتب عوض كنيد و از اشيا جديد براي سرگرم كردن او استفاده نمائيد . آنها از بازي كردن با ماشين و اسباب بازيهاي متحرك و رنگي لذت مي برند.

از نگاه داشتن شيرخوار در تخت مخصوص خود به عنوان تنبيه خودداري كنيد و پيش از آنكه او به فرار از تخت خود علاقمند شود،

تشك تخت را پايين آورده ، نرده هاي تخت را كوتاهتر كرده و يا آنها را كاملا برداريد و از تشكهاي رنگين براي زيبا كردن تخت او استفاده كنيد .

شير خوار را زنداني نكنيد . استفاده از تور بالاي گهواره كه مانع بالا رفتن و ايستادن شير خوار مي شود ، مناسب نيست . زيرا از نظر جسمي و رواني به او صدمه مي زند.

شير خوار سه ماهه زمان زيادي را صرف بررسي اشيا پيرامونش مي كند و به اشيا اطراف با كنجكاوي خاص نگاه كرده و آنها را لمس مي كند . شير خوار بين پنج و هفت ماهه سرش را مي چرخاند ، بدنش را به جلو و عقب برده و توانائيهاي جديدش را براي نشستن بكار مي برد. رشد بينايي به او اجازه ديده اشيا دورتر را داده و هماهنگي دستها و چشمهايش موجب گرفتن اشيا نزديك مي گردد . " كنجكاويهاي شيرخواران را جدي گرفته و او را تشويق كنيد زيرا نقش بسزايي در رشد فكري او دارد ." كارشيرخوار ياد گرفتن ، كشف كردن و كنجكاوي است . مكان امني براي او فراهم كرده و اشيا خطرناك را از دسترس او دور نگه داريد تا نياز به گفتن "دست نزن و نكن" نداشته باشيد.

هنگام ارتباط با فرزند خود به نكات زير توجه كنيد:

به تمامي علائم و صداهاي شيرخوار پاسخ دهيد و اجازه دهيد او حركت دهان شما را ببيند

تماس جسمي داشته باشيد

تا مي توانيد او را به اسم صدا كنيد

هنگام صحبت كردن تماس چشمي را حفظ كنيد

منبع: انجمن روانپزشكي كودك ونوجوان ايران

عدم توجه به تشنج در كودكان سبب كند ذهني مي شود

يك متخصص بيماري هاي

مغز و اعصاب تاكيد كرد: چنانچه كودكي در سنين ?? تا ?? سالگي دچار تشنج شود، اهمال در مراجعه به پزشك متخصص مي تواند عوارض غير قابل جبراني بر روي حافظه كودك بر جاي گذارد.

دكتر منصوره تقاء،كند ذهني را شايع ترين عارضه تشنج دانست و گفت: كندي حركتي عمومي نيز يكي ديگر از عوارض شايع تشنج هاي غير قابل كنترل مي باشد و موجب عدم توانايي فرد در انجام كارها با ظرافت و مهارت مي شود.

عضوهيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران، با اشاره به تنوع حمله ها در بيماران مبتلا به صرع گفت: در شكل حركتي حمله، بيمار ممكن است در دست يا پا حالت خاصي مانند مشت شدگي پيدا كند، اما در شكل احساسي آن، حمله صرعي مي تواند به صورت سوزن سوزن شدن، گرما يا سرما در دست و پا مشاهده شده و در اشكال روحي، مي تواند به شكل احساس ترس، اضطراب و يا گاه به شكلهايي مانند شنيدن صدايي خاص و يا احساس بويي خاص بروز كند.

وي با تقسيم انواع صرع به دو گونه عمومي و موضعي اظهار داشت: در تشنج عمومي، فرد با شروع تشنج بيهوش مي شود. شايع ترين شكل اين نوع تشنج، تشنج بزرگ است كه در آن فرد مبتلا روي زمين افتاده، بيهوش مي شود، چشم ها به سمت بالا خيره شده، دست و پا كشيده مي شوند و سپس حركات ريتميك پيدا مي كند. بعد از اتمام تشنج، فرد براي مدت كوتاهي متوجه اطراف خود نيست و به يك خواب عميق فرو مي رود. البته فرد در ضمن تشنج ممكن است زبانش را گاز بگيرد و يا بي اختياري در دفع ادرار داشته باشد.

دكتر تقاء به تشنج پيچيده

موضعي اشاره واظهار داشت: در اين نوع تشنج، ابتدا در چهره فرد حالت خيرگي يا اضطراب نمايان مي شود، پس از آن فرد براي مدت بسيار كوتاهي از نظر هوشياري افت پيدا مي كند و گاه حركات ظريفي چون مكيدن لب ها يا ماليدن دست ها را از خود نشان مي دهد.

عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران با اشاره به اين كه درمان صرع عمدتاً دارويي است، افزود: تشخيص نوع تشنج و نيز عواملي چون سن، جنس، توانايي خريد دارو و دفعات تشنج در تعيين نوع دارو بسيار موثر است.

وي ادامه داد: با اينكه دارو درماني، كنترل كننده است ولي در مواقعي كه تشنج با مصرف دارو كنترل نمي شود، پزشك متخصص با روش هاي تشخيصي صحيح، عمل جراحي را براي بيمار انتخاب مي كند.

اين متخصص بيماري هاي مغز و اعصاب در ادامه اظهار داشت: با دارو درماني حدود ?? درصد موارد تشنج كاملاً كنترل و در ?? تا ?? درصد موارد، تشنج به طور نسبي كنترل مي شود.

وي افزود: ميزان موفقيت زماني افزايش مي يابد كه فرد علاوه بر دارو درماني مراقبت هايي از جمله پرهيز از بي خوابي، خستگي، گرسنگي و هر گونه محرك خاصي كه خود بدان واقف است را انجام دهد.

دكتر تقاء با بيان اين كه پزشكان سعي مي كنند در جهت به حداقل رساندن عوارض دارويي، بيمار را با يك دارو كنترل كنند، اظهار داشت: با در نظر داشتن عوارض داروها، بيمار بايد در فواصل منظم با پزشك متخصص خود ارتباط داشته باشد و چنانچه اين ارتباط دو طرفه هم از نظر معاينات باليني و هم از نظر آزمايشگاهي برقرار باشد عوارض دارويي قابل كنترل خواهد بود.

وي

در پايان، خواب كافي و منظم را موثرترين شيوه در كنترل تشنج به ويژه تشنج هاي پرشي يا ميوكلونيك جوانان اعلام و خاطرنشان كرد: بي خوابي، گرسنگي، كمبود قند خون، فشار عصبي و خستگي بيش از حد در تشديد تشنج نقش عمده اي دارند. تب نيز مي تواند فرد را مستعد تشنج هاي بيشتر كند. بنابراين پايين آوردن تب به ويژه در كودكان مبتلا به صرع الزامي است.

منبع: خبرگزارى ايسنا

چه عواملي باعث ايست يا افت وزني شيرخواران مي شود

نويسنده: پرفسور سلطان زاده

در افت يا ايست وزني شيرخواران ، بايد در جستجوي عوامل زيربنايي بود. ابتدا بايد به نوع و شخصيت كودك عنايت داشت. آنگاه به امكان وجود پاره اي رفتارهاي نادرست تغذيه اي توجه كرده و سپس از نبودن ناهنجاري و يا بيماري در وجود كودك اطمينان حاصل نمود. طبيعي است كه پس از كشف علت ، براي رفع و اصلاح آن بايد تلاش كرد و در عين حال تا رفع مشكل بايد شيوه تغذيه كودك را مطابق با نيازها و محدوديتهاي او تنظيم نمود براي مثال كودكاني كه دچار شكاف كام هستند ممكن است از مكيدن ضعيف تري برخوردار بوده و انرژي بيشتري هم مصرف كنند. اين دسته از كودكان حتي اگر نوع و روش تغذيه آنان صحيح هم باشد ممكن است افزايش وزن كندتري داشته باشند. اشتهاي كودكان بسيار فعال و پرتحرك در مقايسه با كودكان بسيار آرام بيشتر تحت تاثير رنگ، بو و طعم غذاها و نيز مسايل عاطفي ، رواني قرار دارد در نتيجه ممكن است افزايش وزن متفاوتي هم داشته باشند . بنابراين بايد با در نظر گرفتن شخصيت كودك و خلق وخوي او برنامه تغذيه را پيش برد.

تغذيه مادر

نيز مهم است . مادر بايد از رژيم هاي سخت غذايي به منظور كاهش وزن پرهيز كند و تلاش كند تا پيوسته از يك رژيم غذايي متعادل و مقدار كافي مايعات استفاده نمايد. رفتارمادر بسيار اهميت دارد. مادران عصبي ، عجول و يا مادراني كه از بچه هايشان انتظار دارند مثل بزرگترها رفتار كنند و نيز مادراني كه از تكامل كودك در ارتباط با رفتارهاي غذايي او اطلاع لازم را ندارند و يا نسبت به آن بي توجه هستند مي توانند ناخودآگاه موجب كندي افزايش وزن و رشد نامناسب فرزند خود شوند. صحبت نكردن و كم توجهي به نيازهاي عاطفي كودك به ويژه در حين تغذيه و نيز اعمال دستورالعملهاي خشك و يا سخت گيري و انعطاف ناپذيري در امر تغذيه، مي تواند موجب كاهش اشتها و ناكافي بودن افزايش وزن كودك شود. در مقابل، توجه و محبت به فرزند به خصوص در حين تغذيه ، انعطاف پذيري ، تغذيه مطابق ميل و سليقه و خواست كودك، تلاش در تنوع بخشيدن به رنگ، بو و مزه غذاها و افزايش دفعات تغذيه به جاي تحميل حجم غذا مي تواند در بهبود وضع تغذيه كودك و افزايش وزن مناسب وي موثر باشد.

رشد جسماني و فيزيكي كودك نوپا

در سال دوم زندگي رشد فيزيكي يعني افزايش قد و وزن كودك قدري كندتر از سال اول است، يعني حدود 5/2 كيلوگرم به وزن او و تقريبا 12 سانتيمتر به طول قد كودك اضافه مي شود (قبل از يك سالگي حدود 7 كيلوگرم به وزن تولد و حدود 25 سانتيمتر به قدش اضافه شده بود) . تكامل مغزي و حركتي در اين فاصله زماني

زياد است بطوري كه مغز كودك تا پايان 2 سالگي سريع ترين دوران رشد خود را پشت سر مي گذارد. فرم بدن او نيز نسبت به يك سالگي تغيير فاحشي پيدا مي كند، و بسياري از چربي هاي بدن به ويژه در نواحي پشت، سرين و پاها از بين مي روند و ماهيچه ها محكم تر و قوي تر شده و استخوان پاها كشيده تر مي شود.

تكامل كودك نوپا از نظر تكامل، كودك در اين سن راه مي رود، كلماتي را بيان مي كند، محيط اطراف خود را با دقت نظاره مي نمايد، كنجكاو بوده و مرتب در حال اكتشاف است و مي خواهد چيزهاي جديد را بشناسد. هر چند استقلال طلبي مي كند ولي به مراقبت بيشتري براي جلوگيري از خطر نياز دارد، دوست ندارد به او كمك كنند ولي نبايد تنهايش گذاشت. كارهايي مي كند كه مورد توجه قرار گيرد و احساساتش را بهتر مي فهماند. او به امنيت خانواده نيازمند است . بازي را دوست دارد و ياد مي گيرد كه چگونه با دنيائي كه در آن زندگي مي كند آشنا شود. سرعت كسب و پيشرفت اين توانايي ها با ساختار ژنتيكي، محيط زندگي، نوع تغذيه و عوامل عاطفي- رواني او ارتباط دارد. رفتار تغذيه اي او هم تغيير مي كند و در مورد نحوه غذا خوردنش دخالت و گاهي اوقات كمك مي كند. غذا خوردن كودك نوپا گاهي غذا را در دهان نگه مي دارد و آن را نمي بلعد، ولي ممكن است براي خوردن همان غذا بعد از چند ساعت علاقه نشان دهد. در اين زمان به تدريج ياد مي

گيرد كه چگونه مي تواند از قاشق بطور نسبتا صحيح استفاده كند، به ويژه اگر خيلي گرسنه باشد. در گرفتن فنجان هم مهارت پيدا كرده، آن را با يك دست مي گيرد و مي تواند شير و مايعات را از فنجان يا ليوان بنوشد.

الگوي رشد و نيازهاي تغذيه اي متناسب در نوپا هر يك از كودكان 1 تا 2 ساله الگوي رشد خاص خود را دارند و نبايد با الگوي رشد ساير كودكان مقايسه شوند. در اشتها و رشد هر كودك نيز معمولا نوساناتي مشاهده مي شود يعني گاهي از اشتها و رشد بيشتري برخوردارند و برخي اوقات اشتهاي خوبي ندارند. بديهي است اگر مادران از اين تغييرات اشتها و رشد باخبر باشند نگراني و يا جنگ و جدال در مورد غذاخوردن كودك بوجود نمي آيد. معمولا متناسب با ميزان رشد خوب كودكان و مراحل تكامل مناسب آنان، نياز به مواد مغذي نيز تغيير مي كند و عواملي مانند حركت، بازي، فعاليت و اندازه بدن كودك، سوخت و ساز معمولي بدن، وضع سلامت يا بيماري كودك همه به عنوان معيار نياز هاي تغذيه اي او به شمار مي روند. بنابراين مواد غذايي كه در اختيار كودك قرار مي گيرد بايد به گونه اي باشد كه موارد زير را تامين نمايد.

سرعت رشد جسمي كودك (افزايش اندازه اسكلت بدن نظير استخوان، ماهيچه ها و غيره) رشد سريع مغز و افزايش سلول هاي آن تكامل سريع سيستم ايمني كودك فعاليت فيزيكي ترميم سريع بافت ها و جبران آنچه كه در جريان بيماري از بين مي رود. مسلما در سرعت رشد جسمي، تامين انرژي لازم، استفاده از پروتئين با

ارزش بيولوژيك بالا(نظير تخم مرغ)، كلسيم، فسفر، پتاسيم، روي (بامصرف لبنيات و گوشت) و... بسيار موثر بوده و كمبود هر يك از آنها و ساير مواد مغذي لازم، مي تواند بر روند رشد اثر گذاشته و حتي آن را مختل نمايد. كلياتي در مورد انرژي و مواد مغذي مورد نياز يك كودك 1 تا 2 ساله در مورد ميزان انرژي يا كالري دريافتي از مواد مغذي آنچه در كتاب ها به عنوان مقدار مورد نياز روزانه توصيه مي شود به عنوان يك راهنما است و چون اين ميزان ازمواد غذايي، براي برنامه ريزي غذايي جمعي تدوين شده و ممكن است براي برخي از كودكان بسيار بيشتر از نياز فيزيولوژيك آنان باشد. لذا مقدار مواد مورد نياز براي فرد فرد كودكان بايد بر اساس عواملي نظير اشتها، اندازه جثه، ميزان فعاليت و حتي نوع رابطه مادر با كودك پايه ريزي شود. وزن به تنهايي نمي تواند معياز خوبي براي تعيين انرژي مورد نياز و مقدار مواد غذايي دريافتي كودك باشد. به ويژه در زمانهايي كه كودك رشد بيشتري دارد نظير سال اول زندگي و يا بعد ها در سال هاي بلوغ، همچنين براي كودكاني كه زير وزن استاندارد هستند يا آنهايي كه افزايش وزن دارند مقدار انرژي و غذاي مورد نياز متفاوت است. به هر حال مي توان گفت معيار وزن فقط يك راهنما است.

در سال دوم زندگي همزمان با كاهش آهنگ رشد، ميزان نياز به پروتئين و كالري بر اساس كيلوگرم وزن بدن نيز كاهش مي يابد ولي بايد به ميزان دريافتي مواد مغذي ديگر مانند كلسيم، آهن، ويتامينC، ويتامينA، اسيد فوليك و ويتامين

B6 توجه داشت. كلسيم و آهن براي رشد كودك ضروري است، بنابراين در صورتي كه برنامه غذايي كودك حاوي مقدار مناسبي از مواد غذايي نظير لبنيات (شير و ماست و ...) باشد كلسيم او تامين مي شود. گوشت، حبوبات، نان(غلات)، بعضي از سبزي ها و ميوه هاي تازه و خشك غني از آهن هستند و مي توانند نياز هاي تغذيه اي كودك را از نظر آهن تامين كنند. ولي هنوز هم بايد آهن را به ميزان 15 ميلي گرم در روز تا سن 2 سالگي دريافت كنند كه معمولا به صورت قطره يا شربت آهن (قاشق 5/1 ت cc 2 ) خواهد بود. در برنامه غذايي روزانه كودك ميوه و سبزي بايد گنجانده شود تا كودك قسمتي از ويتامين هاي مورد نياز خود را از اين طريق هم دريافت كند. آيا كودك نوپا به مولتي ويتامين نياز دارد؟ استفاده از قطره مولتي ويتامين در سال دوم زندگي ضروري است و در موارد زير اهميت اين ضرورت چشمگير تر است: كودكاني كه در سن يك سالگي از شير مادر محروم مي شوند. تماس كافي با نور خورشيد ندارند. غذاهاي گوشتي و پروتئيني كم مي خورند و مصرف مستمر لبنيات جزو عادات غذايي خانواده نيست. كودكان كم اشتها و يا محروم از توجه و عطوفت خانواده كه به مقدار كافي منابع مهم ويتامين را دريافت نمي كنند. كودكاني كه بدغذا هستند يا به لبنيات علاقه نداشته و يه به آن حساسيت دارند.

غمي كه با كودك مي آيد

نويسنده:دكتر مهشيد چايچي

به دنيا آمدن نوزاد، هجوم احساسات قوي و متناقضي را به دنبال دارد؛ از هيجان و لذت گرفته تا ترس و اضطراب.

اما تنها

چيزي كه شايد منتظرش نباشيم ، افسردگي است! البته 80 درصد مادران پس از تولد نوزادشان «غم زايمان» را تجربه مي كنند.

اين حالت، افسردگي خفيف كوتاه مدتي است كه از چند روز تا چند هفته پس از زايمان ادامه خواهد يافت. اما نوع شديد تر افسردگي كه بيشتر از 10 روز و گاه تا 6 ماه پس از زايمان ادامه مي يابد «افسردگي پس از زايمان» نام دارد.

در اين حالت، احساس غم، اضطراب، و بي قراري مادر به قدري است كه نمي گذارد كارهاي روزانه اش را به خوبي انجام دهد. شديدترين نوع افسردگي سايكوز پس از زايمان» نام دارد و به ندرت ممكن است اتفاق بيفتد (يك در هزار).

لازم است بدانيد غم زايمان بيماري محسوب نمي شود چون به طور طبيعي اكثر خانم هايي كه زايمان كرده اند، از 3-2 روز بعد از زايمان تا 2 هفته به راحتي گريه شان مي گيرد، تحريك پذير مي شوند وراحت خواب شان نمي برد؛ اما خللي در وظيفه مادري شان وارد نمي شود.

اين غم به دليل افت سطح هورمون هاست كه بعد از تولد بچه ايجاد مي شود. زناني كه نسبت به اين كاهش هورمون حساس تر هستند ممكن است دچار افسردگي پس از زايمان شوند كه بيماري محسوب مي شود.

بگذاريد همين اول خيالتان را راحت كنيم و بگوييم كه افسردگي پس از زايمان، يك ضعف شخصيتي و نوعي ايراد نيست! اين هم بخشي از عوارض زايمان است كه ممكن است براي عده اي پيش بيايد و خوشبختانه به كمك درمان مي توان آن را تا حد زيادي برطرف كرد. اين بيماري حدود 10 تا 20 درصد خانم ها را گرفتار كرده و نمي گذارد كه از زندگي جديدشان لذت ببرند.

حتي اين افسردگي موجب مي شود كه آنها

نتوانند از پس وظايف روزانه خود بر بيايند و به همين دليل احساس ضعف، خستگي، ترس و غم دارند. ناتواني در تمركز، احساس بي كفايتي، بي ارزش بودن و نااميدي، اختلال خواب و اشتها، ناتواني از لذت بردن از فعاليت هاي لذت بخش، كاهش انرژي و انگيزه براي انجام كار، افكار مرگ و خودكشي و حتي گاهي آسيب رساندن به نوزاد، از ديگر علائم اين بيماري است.

چرا افسرده مي شويم؟

علت دقيق اين افسردگي مشخص نشده اما عوامل مختلفي در اين امر دخالت دارند.

تغيير هورموني: پس از زايمان تغييرات هورموني شديدي در خانم ها اتفاق مي افتد. متخصصان، كم شدن ميزان هورمون استروژن، پروژسترون، كورتيزول، هورمون هاي تيروئيد و حتي كاهش سرتونين را در ايجاد اين خستگي و افسردگي موثر مي دانند.

تغيير شرايط: تولد نوزاد و مسئوليت بچه دارشدن يك تغيير بزرگ در زندگي هر زني است، به خصوص كه با تغيير شرايط زندگي و كار او همراه باشد. اين تغيير ممكن است استرس زيادي به دنبال بياورد كه به نوبه خود موجب افسردگي مادر مي شود.البته اگر خانواده، شوهر، همكاران و دوستان كمك كنند، مي توان اين استرس را به حداقل رساند.

تغيير فيزيكي: گاهي استرس به علت تغيير فيزيكي بدن به وجود مي آيد. شايد باور نكنيد اما ممكن است فقط تغييرات فيزيكي ناشي از حاملگي و زايمان، اين احساس را در زن ايجاد كند كه ديگر براي همسرش جذابيتي ندارد. متاسفانه همين احساس نادرست اگر با بي توجهي همسر و كمك نكردن او تاييد شود، ممكن است افسردگي را تشديد كند.

آنها كه آماده ترند

اگر چه اين بيماري ممكن است براي هر زني پس از زايمان پيش بيايد اما بعضي خانم ها آمادگي بيشتري براي ابتلا به اين بيماري دارند:

1

-خانم هايي كه سابقه افسردگي در طول بارداري يا قبل از آن داشته اند.

2 -كساني كه در بارداري هاي قبلي هم اين افسردگي را تجربه كرده اند.

3 -كساني كه در دوره عادت ماهانه خود علائم شديد افسردگي داشته اند (سندرم پيش از قاعدگي).

4 - خانم هايي كه در دوران بارداري دچار اتفاقات استرس زا شده اند؛ مثلا در بارداري بيمار بوده يا زايمان سخت و زود رس داشته اند.

5 -زناني كه ناخواسته باردار شده اند.

كي به پزشك مراجعه كنيم؟

ممكن است بعد از زايمان، شما هم اين احساس افسردگي را تجربه كنيد اما خجالت بكشيد كه آن را با كسي درميان بگذاريد. اما لازم است مشكلتان را به پزشك بگوييد. بنابراين اگر ناراحتي تان پس از 2 هفته بهتر نشد يا اگر به قدري شديد بود كه در انجام كارهاي روزانه تان خللي وارد آورد، به پزشك خود بگوييد.

يادتان باشد مداخله پزشك هر چه زودتر انجام شود، سرعت بهبودي شما هم بيشتر خواهد بود. اگر شك كرديد كه دچار علائم جنون پس از زايمان شده ايد، فورا به روان پزشك مراجعه كنيد (افكار خودكشي و آسيب به كودك و شنيدن صدا و ديدن اشياي نامربوط، از علائم آن است)؛ مبادا به اميد بهبود علائم تان صبر كنيد، چون ممكن است افكار يا رفتار خطرناكي از شما سر بزند. اگر ترجيح دهيد بيماري خود را بدون درمان سپري كنيد، ممكن است دچار عوارضي هم بشويد. ازجمله اينكه احتمال طولاني شدن بيماري زيادتر خواهد شد و كل خانواده شما را دچار مشكل خواهد كرد.

علاوه بر اين ممكن است روابط شما و كودكتان را هم دچار اختلال كند. محققان معتقدند، كودكان مادران افسرده كه درمان نمي شوند، بيشتر مستعد مشكلات رفتاري، اختلالات خواب و خوردن،

قشقرق به پا كردن و بيش فعالي هستند. گاهي هم اين بچه ها دچار تاخير در تكامل گفتاري مي شوند. بنابر اين بهتر است مشكل خود را با پزشك تان درميان گذاشته و طبق توصيه او مراحل درمان را اجرا كنيد.

مراقب خود باشيد

اگر به اين بيماري مبتلا شديد علاوه بر مشاوره و درمان هاي دارويي، روش هايي هم هست كه مي تواند به سرعت بهبودي شما كمك كند:

1 - سالم زندگي كنيد: تا مي توانيد استراحت كرده و مرتب ورزش كنيد. همراه كودكتان براي پياده روي بيرون برويد. يادتان نرود به اندازه كافي ميوه و سبزيجات بخوريد. ورزش و رژيم غذايي مناسب علاوه بر بهبود روحيه شما مي تواند به تناسب اندام و اعتماد به نفستان هم كمك كند.

2 - انتظارات واقع بينانه داشته باشيد: خودتان را مجبور به انجام همه كارها نكنيد. توقع خود را براي انجام كارهاي منزل و نگهداري از كودكتان تعديل كنيد. اگر خسته شديد به كار ادامه ندهيد. بهتر است خجالت را كنار گذاشته و از ديگران كمك بخواهيد. استراحت براي شما ضروري است پس هنگامي كه كودك مي خوابد شما هم چرت بزنيد.

3 - براي خودتان وقت بگذاريد: شايد احساس كنيد كه دنيا براي شما به پايان رسيده اما لازم است براي گذراندن وقت با همسرتان برنامه ريزي كنيد. براي ديدن دوستان تان از منزل بيرون برويد، يا به تنهايي در فضاي باز قدم بزنيد. اگر كسي را نداريد كه مواظب كودك تان باشد او را هم با خود ببريد. به خاطر داشته باشيد كه بهترين راه براي مراقبت از كودك تان اين است كه هرچه بهتر از خودتان مراقبت كنيد.

4 - از تنهايي دوري كنيد: با خانواده، همسر و دوستان تان

درباره احساس تان صحبت كنيد. از مادران ديگر درباره تجربه شان سؤال كنيد. از پزشكتان بخواهيد شما را به گروهي از مادران كه مشكلي مانند شما دارند، معرفي كند. صحبت با اين مادران مي تواند به شما قوت قلب داده و تجربه هاي آنان را در اختيارتان بگذارد.

5 - به كساني كه در اطراف خود زني مبتلا به اين بيماري دارند، به خصوص همسران آنها هم توصيه مي كنيم كه او را تنها نگذارند و به هر روشي كه مي توانند به او كمك كنند. اين كمك ممكن است در شكل هاي مختلف مثل انجام كارهاي منزل و نگهداري كودك يا حتي شنيدن درد دل او باشد. متخصصان معتقدند حمايت اجتماعي بهترين راه پيشگيري و درمان افسردگي پس از زايمان است.

منبع: http://www.hamshahrionline.ir

سرماخوردگي در كمين كودكان است

نويسنده:مريم سادات كاظمي

فصل زمستان براي بچه ها يعني برف بازي و درست كردن آدم برفي. اما اين فصل زيبا سوغاتي ناخوشايندي نيز به همراه دارد؛ سرماخوردگي. و در اين باره والدين نيز بسيار نگران هستند كه كودكانشان بيمار شوند زيرا سرماخوردگي بدن بچه ها را ضعيف مي كند. با اين وجود اگر سيستم ايمني بدن قوي باشد، مانع از ابتلا به بيماري مي شود. تغذيه مناسب و متنوع عامل مهمي در اين خصوص است.

ويتامين ث -اكسير شفابخش

ويتامين ث دوست لازم و مفيدي در فصل زمستان است. اين ويتامين به اندام هاي بدن تحرك و پويايي مي بخشد و از بدن در برابر هجوم ويروس ها و سرمازدگي محافظت مي كند. در مواقع سرماخوردگي، معمولا مصرف ويتامين ث براي كاهش علائم بيماري توصيه مي شود، زيرا اين ويتامين روي سيستم ايمني بدن تأثير مي گذارد و به سلول ها

كمك مي كند تا با عوامل بيماري زا مقابله كنند. خوشبختانه ميوه ها و سبزيجات زمستاني مانند مركبات، كيوي، سبزيجاتي مانند انواع كلم ها و اسفناج منبع غني از ويتامين ث هستند. پس هر روز صبح يك ليوان آب پرتقال به فرزندتان بدهيد و او را تشويق كنيد تا در طول روز سبزيجات تازه فصل را بخورد.

خستگي؛ عامل ديگري در بروز سرماخوردگي

سرما تنها عامل عفونت هاي فصل زمستان نيست. خستگي نيز زمينه مساعدي را براي ابتلا به سرماخوردگي در كودكان به وجود مي آورد. كمبود آهن يا منيزيوم خستگي شديد و آسيب پذيري بدن را در پي دارد كه تامين نياز بدن به اين مواد معدني لازم و ضروري است. خوردن يك سهم گوشت يا ماهي در روز و مصرف گاه گاه سبزيجات خشك، نياز كودك به آهن را تامين مي كند. اگر همراه غذا يك خوراكي سرشار از ويتامين ث(به عنوان مثال ميوه براي دسر) ميل شود، آهن موجود در غذا بهتر جذب مي شود. كمبود منيزيوم به ندرت پيش مي آيد زيرا بسياري از موادغذايي حاوي اين عنصر هستند.

افزايش ايمني بدن؛ كاهش ابتلا به بيماري

عناصر ديگري كه به آنها آنتي اكسيدان اطلاق مي شود نيز به طور مستقيم در سيستم ايمني بدن تاثيرگذار هستند كه ويتامين آ، روي و سلنيوم جزو آنتي اكسيدان ها هستند. هويج، كدو حلوايي، سبزيجات سبز، ميوه ها، تخم مرغ و جگر منابع غذايي سرشار از ويتامين آ هستند. روي نيز در فرآورده هاي دريايي، گوشت قرمز و غلات كامل، به وفور يافت مي شود. و بالاخره اينكه سلنيوم در ماهي هاي چرب و سبزيجات و ميوه هاي خشك

وجود دارد. تغذيه كودكان خصوصا بايد در طول زمستان متنوع باشد تا از كمبود اين عناصر پيشگيري شود.

سرحال و پرانرژي در زمستان

آيا براي اينكه كودك، زمستان را بدون بيماري سپري كند، بايد مقدار كالري دريافتي او را افزايش داد؟ به هيچ وجه. درست است كه بدن براي مقابله با سرما انرژي بيشتري مصرف مي كند، با اين حال ما بيشتر اوقات در مكان هاي گرم هستيم و لباس هايي مي پوشيم كه ما را از سرما محافظت مي كند. فقط كودكاني كه به طور مداوم در هواي آزاد ورزش يا بازي مي كنند، مي بايست مقدار بيشتري نان، غلات و حبوبات مصرف كنند، زيرا اين خوراكي ها حاوي قند يعني ماده اساسي فعاليت ماهيچه ها، مي باشند.

برخلاف نظر پذيرفته شده در بين مردم، توصيه نمي شود در فصل زمستان مقدار چربي بيشتري مصرف شود. غذاهاي بسيار چرب فقط براي كساني كه ورزش هاي زمستاني انجام نمي دهند مي تواند مفيد باشد. سوپ و آش از ديگر غذاهايي است كه در تغذيه كودكان در فصل سرما حتما بايد گنجانده شود. در واقع اين غذاها علاوه بر اين كه باعث سيري مي شوند، در تامين آب بدن نيز تاثيرگذار است. يكي ديگر از فوايد سوپ، استفاده از سبزيجات فصل در اين غذاهاست. نكته ديگر اينكه هواي سرد باعث عدم تشنگي نمي شود و بايد بسيار مراقب كمبود آب بدن كودكان در اين فصل بود. با نزديك شدن به زمان ريزش دانه هاي سفيدبرف، نيازي نيست به كودكتان مكمل هاي ويتامين بدهيد. تغذيه متعادل تمام نيازهاي كودك را تامين مي كند، موجب شادابي و مقاومت او در برابر

ويروس هاي زمستاني مي شود.

گلودرد كودكان را جدى بگيريم

نويسنده:دكتر سيد احمد سيادتى

اشاره:از بيمارى هاى شايع فصل زمستان گلودرد استرپتوككى است كه خصوصا كودكان را بيش از سايرين گرفتار مى كند علائم اين بيمارى معمولا با گلودرد و تب شديد بروز مى كند و در اين حال معمولا افراد گمان مى كنند به سرماخوردگى دچار شده اند و درپى درمان از طريق آشاميدن مايعات گرم، خوردن غذاهاى سبك، استراحت و احيانا استفاده از چند مسكن و تب بر مى شوند و اين در حالى است كه پزشكان عقيده ديگرى دارند و عامل بروز نوعى از بيمارى قلبى را ناشى از عدم درمان به موقع اين گلودرد ذكر مى كنند.

اكثر خانواده ها خصوصا در مناطق سردسير درگير مقابله با بيمارى هايى همچون گلودرد و سرماخوردگى هستند. در اين مقاله با علل بروز بيمارى گلودرد استرپتوككى و راه درمان آن آشنا مى شويم؛گلودرد استرپتوككى يكى از بيمارى هاى نسبتا شايع اطفال در سنين 5 تا 12 سال است كه شيوع آن در فصل زمستان ده برابر تابستان است و اهميت آن به خاطر ارتباطى است كه بين اين بيمارى و تب رماتيسمى و عارضه قلبى ناشى از آن وجود دارد لذا تشخيص زودرس و درمان به موقع و صحيح آن باعث جلوگيرى از ابتلا به تب رماتيسمى و عارضه قلبى ناشى از آن مى شود. و اما عامل آن همان طور كه از اسمش مشخص است نوعى باكترى به نام استرپتوكك بتا همولتيك گروه A است كه بيش از 80 درصد سروتيپ دارد و از صد سال قبل شناخته شده است. راه سرايت آن شخص به شخص، از راه هوا و از طريق دستگاه تنفس است و بيشترين زمان سرايت آن در دوره حاد

بيمارى مى باشد ولى نقش ناقلين در سرايت بيمارى كاملا مشخص نيست. نكته ديگر اين است كه معمولا از زمانى كه اين باكترى وارد بدن مى شود تا زمانى كه علائم آن ظاهر مى شود 2 تا 5 روز طول مى كشد.علائم اين بيمارى در فرم حاد آن عبارتند از تب ناگهاني، گلودرد، دل درد، حالت تهوع و استفراغ، بى اشتهايى و دردى است كه در هنگام بلع پيدا مى شود. گاهى اوقات همه به صورت بثورات مخملكى بروز مى كند به طورى كه وقتى طبيب گلوى بيمار را نگاه مى كند مى بيند كه حلق و لوزه ها متورم است و گاهى نقاط سفيدى بر روى لوزه ها وجود دارد كه اغلب مجزا هستند و گاهى هم به هم مى پيوندند و به صورت يك غشاى سفيد مايل به زرد رنگ در مى آيند . در همين حين غدد لنفاوى ناحيه تحت فكى هم ممكن است بزرگ و دردناك بشود. البته ممكن است گاهى علائم اين بيمارى خفيف باشد كه با كشت حلق مشخص شود كه فرد مبتلا به اين بيمارى شده است و در حالت خيلى حاد نيز ممكن است با تب بسيار بالا، تهوع و استفراغ و حالت شوك همراه باشد.

معمولا علائم اين بيمارى از شش ماهگى تا سه سالگى به صورت تب خفيف، بى اشتهايي، كاهش وزن و بزرگى غدد لنفاوى تحت فكى و خروج ترشحات چركى از بينى است كه بسيار نيز واگير دارد و ما به آن مى گوييم استرپتوكوكوزيس و ممكن است چهار تا هشت هفته طول بكشد و تشخيص قطعى آن با كشت حلق است البته ذكراين نكته هم ضرورى است كه گاهى گلودردهاى ويروسى نيز ممكن است با گلودردهاى استرپتوككى اشتباه شوند

كه وجه افتراق آنها وجود تب مختصر، عطسه، سرفه و گرفتگى صدا و قرمزى چشم ها است.درمان اين گلودرد فقط يك تزريق پنى سيلين از نوع بنزاتين با بطئى الاثر است كه اگر وزن كودك كمتر از سى كيلوگرم باشد 600 هزار واحد آن و اگر بيشتر باشد يك ميليون و 200 هزار واحد كافى است. اين مطلب هم يك نكته اساسى است كه بدانيد در كودكان كمتر از 14 سال نياز به تست جلدى پنى سيلين لزومى ندارد زيرا حالت شوك آنافيلاتيك كه در اثر حساسيت به پنى سيلين به وجود مى آيد در سنين 20 تا 49 سالگى شايع است و در كودكان زير 14 سال بسيار نادر است لذا نيازى به تست جلدى پنى سيلين در سنين زير 14 سال نيست.

هدف اصلى از درمان گلودرد استرپتوككى پيشگيرى از تب رماتيسمى و عارضه قلبى ناشى از آن است. تب رماتيسمى معمولا پس از يك تا پنج هفته بعد از ابتلا به گلودرد استرپتوككى كه درمان نشده باشد به وجود مى آيد كه البته تنها يك درصد مبتلايان به گلودرد استرپتوككى به تب رماتيسمى دچار مى شوند.حداكثر شيوع اين بيمارى در سنين شش تا هشت سال است و در اطفال كمتر از سه سال نادر است و بايد بگويم كه تب رماتيسمى در بين شاگردان مدارس و نقاط پرجمعيت به اين دليل كه گلودرد استرپتوككى بين آنها شيوع زيادترى دارد بيشتر ديده مى شود و عامل ژنتيك براى اين بيمارى كه عامل مساعد كننده است هم در بعضى خانواده ها به نسبت بيشترى ديده مى شود.علائم تب رماتيسمى عبارتند از: 1- تب كه در همه بيماران وجود دارد اين تب در روزهاى اول شديد است و

سپس كمتر مى شود به طورى كه ممكن است تا چهار هفته طول بكشد و علاوه بر تب، خستگي، بى حالى و رنگ پريدگى از علائم بيمارى است 2- تورم مفاصل كه در سه چهارم بيماران بخصوص در كودكان بزرگتر در شروع بيمارى وجود دارد كه بيشتر مفاصل بزرگ را گرفتار مى كند 3- كارديت يا تورم قلب كه مهمترين علامت بيمارى است كه در كودكان خردسال شايع است و اغلب در شروع بيمارى موجود است اما ممكن است چند هفته بعد بروز كند 4- اريتم مارژينا يا بثورات حلقوى كه در 10 درصد موارد در روزهاى اول و بيشتر روى تنه ديده شده و پس از چند روز محو مى شود 5- علامت ديگر اين بيمارى برجستگى هاى زير جلدى است كه در 10 تا 15 درصد موارد چند هفته پس از شروع بيمارى ظاهر مى شود و بدون درد است و پس از چند هفته از بين مى رود و اغلب با كارديت همراه است.البته لازم به ذكر است كه علاوه بر موارد گفته شده بعضى يافته هاى آزمايشگاهى به تشخيص تب رماتيسمى كمك مى كند كه منجمله مقدار ASO خون است ولى متاسفانه عده اى آن را معادل تشخيص تب رماتيسمى مى دانند كه باور غلطى است زيرا بالا بودن ASO در خون علامت ابتلا به گلودرد استرپتوككى است نه تشخيص قطعى تب رماتيسمي.

چه بسا گاهى اوقات والدين طفلشان را محكوم به تزريق ماهانه پنى سيلين بنزاتين كرده اند بدون اينكه رماتيسمى وجود داشته باشد لذا توصيه مى شود كه والدين خودسرانه اقدام به اين درمان ها نكنند و به پزشك مراجعه نمايند.

كودكاني كه صبحانه نمي خورند

اگر با وجود نشان دادن يك الگوي خوب، هنوز كودك شما از خوردن صبحانه

امتناع مي كند، مي توانيد از راه حل هاي زير استفاده كنيد:

صبحانه را براي كودك جذاب كنيد: سعي كنيد زمان كافي را براي يك صبحانه مفرح در نظر بگيريد. صبحانه نبايد صرفا موقعيتي باشد كه مواد غذايي را به زور فرو دهيد. به عنوان مثال كودكان خردسال از اين كه ليوان و فنجان مخصوص خودشان را داشته باشند، لذت مي برند. آنها از اين كه با تزيين قسمتي از نان با مقداري پنير و درست كردن يك شكل خنده دار در آراستن سفره شركت كنند، سرگرم مي شوند.

به كودكمان اجازه دهيم تا در برنامه ريزي صبحانه كمكمان كند: اگر به كودك خود اجازه دهيد كه در تنظيم برنامه هفتگي صبحانه كمك كند و يا اين كه هنگام خريدن لوازم صبحانه شما را همراهي كند، با علاقه بيشتري سر ميز صبحانه حاضر خواهد شد.

صبحانه مختصر: اگر كودك شما ناهار را به صبحانه ترجيح مي دهد، به او يك صبحانه مختصر و يك ناهار مفصل بدهيد. اين برنامه در حالتي كه صبحانه انرژي كافي را براي تمام مدت صبح فراهم كرده است و تا هنگام صرف ناهار، كودك از نظر انرژي كمبود ندارد، مشكلي ايجاد نمي كند.

رسم و رسوم كهنه را كنار بگذاريم: اگر كودك شما غذاهاي معمول را نمي خورد، غذاي ديگري را امتحان كنيد. شير براي كودك تهيه كنيد و به او اجازه دهيد كه فقط غذاي مايع بخورد. مقداري كره روي قطعات سيب بماليد و يا اين كه يك برش پيتزا يا سيب زميني سرخ شده با پنير را با يك ليوان شير به او بدهيد. وقتي كودك از نظر تغذيه اي تأمين شود، شكل غذاي داده شده چه اهميتي دارد؟

تنوع در

نوع غذاهاي كودك: غذاهاي جديدي را هر چند وقت يك بار به برنامه صبحانه اضافه كيند تا از يك نواختي جلوگيري شود. اگر كودك ناگهان از خوردن غذايي كه قبلا دوست داشت، امتناع مي كند، به زور آن را به او ندهيد. براي مدتي آن را كنار بگذاريد و سپس به تدريج و با ظرافت دوباره آن را به برنامه غذايي او اضافه كنيد. براي صبحانه روي غذاهاي مشخصي تعصب نداشته باشيد.

هنگام صرف صبحانه با كودكمان بيشتر دوست باشيم: كودكان خردسال نبايد هنگام صبحانه تنها رها شوند. حتي كودكان بزرگتر نيز دوست دارند، همراهي داشته باشند. اگر نمي توانيد هنگامي كه كودك صبحانه مي خورد با او سر سفره بنشينيد، در اتاق بمانيد و به او يك همراه صبحانه خوردن بدهيد تا سر سفره با او بنشيند. معمولا يك عروسك يا حيوان پارچه اي براي اين كار مناسب است؛ ولي حتي وسايل جالبي نظير راديو، تلويزيون يا كتاب مصور نيز ممكن است همين تأثير را داشته باشد.

تشويق كنيد، جايزه بدهيد: يك خوراكي (حتي يك ذرت بو داده) را با كمك كودك خود انتخاب كنيد و سپس آن را به اندازه اي مناسب در داخل كيسه هاي پلاستيكي تميز بريزيد. كودك هنگامي جايزه را مي برد كه تمام غذا با مقدار معيني از آن را كه قبلا روي آن توافق شده است، بخورد.

همراه كودك، ساختمان سازي كنيد: در ازاي هر لقمه اي از صبحانه كه كودك شما مي خورد، به او يك تكه ساختمان اسباب بازي بدهيد. هنگامي كه كودك صبحانه اش را خورد، مي تواند از اين تكه ها براي ساختن يك قلعه استفاده كند يا اين كه اگر كودك دوست دارد، اجازه دهيد كه موقع صرف

صبحانه تكه تكه، قلعه را بسازد.

هم غذا، هم نقاشي: به كودك اجازه دهيد هر بار كه يك لقمه غذا مي خورد، با ماژيك روي يك تكه كاغذ بكشد. او را تشويق كنيد در حالي كه غذايش را مي خورد، يك منظره را تمام كند. روي يك تكه كاغذ، منظره خورشيد بكشد و با هر لقمه، يك شعاع نوراني به خورشيد اضافه كنيد. اگر اين عمل را به صورت پيوسته انجام دهيد، مي توانيد هر روز شعاع هاي بيشتري را به خورشيد اضافه كنيد و هنگامي كه خورشيد بسيار تابان شد، كودك شما يك جايزه مانند رفتن به پارك را خواهد برد.

زمان بگيريد: براي اين كه به كودكاني كه كند غذا مي خورند انگيزه بدهيد، ساعت را روي زماني كه كودك بايد صبحانه اش را تمام كند، تنظيم كنيد و او را برانگيزيد كه پيش از به صدا درآمدن زنگ، صبحانه اش را تمام كند؛ سپس به تدريج زمان را كوتاهتر كنيد و براي اين منظور هر روز يك تا دو دقيقه زمان را كوتاهتر كنيد تا اين كه به يك زمان پذيرفتني براي تمام كردن صبحانه دست پيدا كنيد.

منبع:http://www.al-shia.com

آموزش كودك از صبحانه شروع مى شود نه از زنگ مدرسه !

طبق تعريف سازمان جهاني بهداشت *( W.H.O ) سلامتى عبارت است از رفاه و آسايش جسمى ، روانى و اجتماعى ، و تنها به عدم بيمارى يا معلوليت گفته نمى شود . تغذيه نقش مهمى در سلامتى بدن دارد، چرا كه تغذيه براى رشد و نمو ، ترميم سلول هاى از دست رفته ، فعاليت منظم بدن ، فعال كردن دستگاه ايمنى ، گلبول سازى و تمام اعمال حياتى بدن لازم است.

مصرف انرژى روزانه

مقدار انرژى اى كه انسان در

روز مصرف مى كند مشتمل بر دو قسمت است :

الف- انرژى پايه :

حداقل انرژى اى است كه انسان بايد در مدت 24 ساعت مصرف كند تا بتواند زنده بماند. اين انرژى همان انرژى اى است كه انسان در خواب مصرف مى كند تا اعمال متابوليك بدن انجام گيرد. در خواب، قلب ضربان دارد و عمل دم و بازدم ، حركات معده ، روده و جريان خون انجام مى شود، ريه ها و كبد كار مى كنند و هزارها واكنش بيوشميايى در بدن انجام مى گيرد ، كه نياز به انرژى دارند.

ب- انرژى اى كه صرف انجام كارهاى روزمره مى شود :

اين انرژى شامل آن مقدار انرژى است كه مصرف مى شود تا انسان بتواند كارهاى فكرى ، فيزيكى و مكانيكي انجام دهد . اگر انسان از تغذيه ى مطلوب برخوردار باشد و بتواند انرژى مورد نياز روزانه ى خود را به آسانى تامين كند ، از نظر كارهاى جسمى ، فكرى و مغزى نيز مي تواند از كارآيى مطلوبى برخوردار باشد. در غير اين صورت به سرعت دچار خستگى ، ناتوانى و ضعف مى شود و در حقيقت از سلامت لازم برخوردار نخواهد بود. حال اگر اين فرد يك دانش آموز باشد كه انرژى مورد نيازش تامين نشده باشد، در كلاس درس احساس خستگى و ضعف مى كند و دريافت مطلب برايش دشوار مى شود ، زيرا سلول هاى مغز مقدار زيادى اكسيژن و انرژى مصرف مى كند.

تغذيه ى خوب ، رشد جسمي و مغزى انسان را تامين مى كند . يك نوزاد كه با وزن طبيعى حدود 3 كيلوگرم به دنيا

مى آيد چنانچه درست تغذيه شود، وزنش در شش ماهگى ، حدود دو برابر مى شود و به 6 تا 7كيلوگرم مى رسد. در يك سالگى حدود سه برابر مى شود و به 9 تا 10كيلوگرم مى رسد و در دو سالگى افزايش وزن به چهار برابر وزن تولد يعنى 11 تا 12 كيلوگرم مى رسد. اين آهنگ رشد با سرعت كمترى هم چنان مى تواند در سنين مدرسه و دبيرستان و تا سن 19 تا 20 سالگى ادامه يابد.

قسمت اعظم رشد مغز انسان ، در دوران جنينى و پس از آن تا دو سالگى است . به طور تقريبى 95 درصد سلول هاى مغزى تا دو سالگى شكل واقعى خود را مى يابند . اهميت غذا در دو سال اول زندگي نشان مى دهد كه اگر انسانى در دوران جنينى و پس از آن تا دو سالگى به اندازه ي كافى پروتئين و انرژى مصرف نكند ، سلول هاى مغزى او نمى توانند به نحو مطلوب رشد كنند و هنگامى هم كه فرد به سن بلوغ برسد، نمى تواند فعاليت هاى بدنى و فكرى خود را به درستى انجام دهد.

ثابت شده است كه تغذيه با شير مادر در دو سال اول زندگي، سبب افزايش ضريب هوشى كودك تا 8 واحد مى شود.

امروزه مى دانيم كه بسيارى از عوامل غذايى مانند ويتامين ها و مواد معدنى به نحوى در ساختمان بعضي آنزيم ها كه براى سوخت و ساز بدن لازم هستند شركت دارند ؛ لذا اگر دريافت اين عوامل غذايى با مشكل مواجه شود ، بدن نسبت به آن عكس العمل نشان

مى دهد . به عنوان مثال ويتامين B2 يا ريبوفلاوين در ساختمان غشاى ميلين شركت دارد ، بنابراين زمانى كه ويتامين B2 در بدن كم باشد، در ساختمان غشاى ميلين اختلال به وجود مي آيد و ارتباطات عصبى نيز دچار اختلال ايجاد مى شود.

منابع ويتامين B2 يا ريبوفلاوين شامل : شير پاستوريزه ، تخم مرغ ، جگر ، گوشت قرمز و ماهى هستند.

ويتامين ديگرى كه در انتقال امواج عصبى نقش دارد و باعث ارتباط انسان با محيط خارجى مى شود، ويتامين B1 است. مطالعات نشان داده است كه كمبود ويتامين B1 باعث اختلال در تصميم گيرى و يادگيرى مى شود.

منابع ويتامين B1 عبارت اند از : شير پاستوريزه ، تخم مرغ ، جگر ، گوشت قرمز ، ماهى ، گوشت پرندگان و حبوبات.

ديگر عامل موثر در يادگيري، كلسيم است. نقش كلسيم در ساختن اسكلت بدن ، آنزيم ها و ... واضح است.

منابع كلسيم عبارتند از : شير ، ماست ، پنير و ماهى هاى كوچك كه با استخوان قابل خوردن هستند ، نخود ، لوبيا سبز ، سبزيجات با برگ سبز.

ماده مغذى ديگر يد است كه كمبود آن باعث كند ذهنى ، كاهش آموزش پذيرى و ضعف قوه ى جسمى مى شود. كمبود يد در جنبه هاى مختلف اقتصادى – اجتماعى و پيشرفت تحصيلى دانش آموزان تاثير مى گذارد كه خوشبختانه اين مشكل با مصرف نمك يددار در كشور ما تا حدودى حل شده است.

منابع يد عبارت اند از : غذاهاى دريايى مثل ماهى و ... و نمك يد دار .

مصرف كم مواد غذايي فيبردار و يبوست

مزمن نيز باعث بى حوصلگى ، تاخير و اختلال در يادگيرى مى شود. وجود محتويات دفع نشده در روده ى بزرگ كه فلور ميكروبى گسترده و متنوعى دارد سبب تجزيه ى بعضى مواد و ايجاد مواد سمى مختلف مى شود كه اين مواد به طور مجدد جذب بدن مى شوند و موجب مسموميت بدن و اختلال در يادگيرى مى شود.

كمبود آهن و كم خوني ناشى از آن نيز منجر به كاهش ميزان موفقيت در يادگيرى تحصيلى مى شود . تحقيقات نشان داده است كه با درمان كم خوني، ميزان موفقيت در يادگيرى نسبت به قبل افزايش مى يابد، ولى به حد طبيعى نمى رسد.

نارسايى هاى تغذيه اي در دوران رشد و تكامل مى تواند توان يادگيرى را در دوران بعدى زندگى نيز كاهش دهد. به طور مثال در مطالعه اى كه بر روى كودكان انجام گرفته شده است، ديده شده كه ميزان يادگيرى در افرادى كه دچار فقر آهن بوده اند، كمتر از گروه هم سن خود كه سابقه ى كم خونى در شيرخوارگى نداشته اند ، بوده است.

نوع تغذيه در دوران رشد و تكامل يعنى در سال هاى اوليه زندگى و در دوران جنينى ممكن است پيامدهاى هميشگي در بر داشته باشد. تاثير كمبود تغذيه اى در دوران رشد و تكامل جنينى ، نوزادى ، شيرخوارگى و كودكى ، بستگى به نوع ، شدت و مدت محروميت از آن ماده ى مغذى دارد. كمبود شديد برخى مواد مغذى مثل اسيد سولفوريك ، روى ، يد و نظاير آن در دوران باردارى باعث سقط جنين ، تولد نوزاد نارس ، آسيب بافتى

و مادرزادى يا عقب ماندگي هاى ذهنى در نوزادان مى شود . سوء تغذيه ى مزمن همراه با محيط آلوده ، رشد و تكامل كودك را مختل مى سازد.

پيامد ديگر سوء تغذيه ، تاثير آن بر كارآيى ذهنى و يادگيرى فرد در دوران زندگى است. پژوهش هاى انجام شده تاثير سوء تغذيه را بر كاهش فعاليت هاى مغز و يادگيرى نشان داده اند.

مواد مغذى به عنوان پيش سازهاى مواد شيميايى - عصبى و براى ساخته شدن آن ها ضرورى هستند. كمبود مواد مغذي ، كاركرد مغز و سيستم عصبى را تغيير مى دهند، طورى كه علائم بى توجهى يا تحريك پذيرى در كودكان مبتلا به سوء تغذيه پروتئين – انرژى ديده شده است.

دانش آموزانى كه از گرسنگى رنج مى برند، معمولاً در درس رياضيات نمرات كمترى كسب مى كنند. گرسنگى موقت موجب اختلال در درك مطلب مى شود و هنگامى كه سوء تغذيه با نخوردن صبحانه توام باشد اثر آن بر فعاليت هاى ذهنى بسيار عميق تر از زمانى مى شود كه فرد يكى از عارضه ها را به تنهايى دارد.

سوءتغذيه مزمن منجر به حواس پرتى ، بى توجهى به محرك هاى طبيعى و رفتارهاى كنش پذيرى در كودك مى شود.

تحقيقات نشان داده است دانش آموزى كه صبحانه نخورده باشد، قند خونش پس از گذشت ساعاتى پايين مى آيد. در نتيجه انرژى فرد براى يادگيرى كم مى شود و قدرت حل مسائل فكرى مثل رياضى در او به شدت كاهش مى يابد. چنين دانش آموزى در اواخر ساعات مدرسه كسل است و حوصله ى نشستن در كلاس و گوش دادن

به درس را ندارد؛ لذا بايد گفت « آموزش كودك از صبحانه شروع مي شود نه از زنگ مدرسه ». در اين جا نقش صبحانه و ميان وعده ى صبح ( ساعت 10 صبح ) بسيار آشكار مى شود. تغذيه ى رايگان در مدارس كشور به ويژه در مناطق محروم، از نظر اقتصادى يا فرهنگى ، نقش به سزايى در افزايش يادگيرى دانش آموزان و پيشرفت تحصيلي آنها و در نتيجه توسعه ى كشور دارد.

پي نوشت:

* World Health Organization

آنچه بايد در مورد كودكان خردسال خود بدانيم

دوره ى خردسالى سنين 3 تا 5 سالگى را شامل مى گردد كه دوره ى سنى كودكستانى نيز ناميده مى شود. در اين دوره ى سنى ، كودكان نسبت به هم تفاوت هايى دارند كه كم و بيش در طول زندگى نيز ادامه دارد. اين مرحله ى سنى ، به لحاظ رشد و نمو رفتارى ، اخلاقى ، جسمى و همچنين شكل تغذيه ى كودك ، از اهميت خاصى برخوردار است.

ويژگى هاى رفتارى

كودك در اين دوران از نظر بزرگترها غير منطقى به نظر مى رسد. در درك اشياء خودمحور است و مى تواند از حافظه براى درك گذشته ، حال و گاهى آينده ى نزديك استفاده كند . كودك در اين سن به لحاظ نوع رفتار تقليد مى كند.

تكامل اخلاقى

دوره ى خردسالى شروع شكل گيرى اخلاقى كودكان است و كودك در برابر سرزنش والدين حرف آنها را گوش مى كند و براى جلب نظر والدين خود كارهاى خواسته شده را انجام مى دهد تا پاداش بگيرد، بدون اين كه درستى يا نادرستى عمل خود را بداند.

بازى

در دوران خردسالى

، بازى كودك نقش مهمى در رشد و نمو او و امكان شناخت محيط و نياز كودك دارد . كودك پرجنب و جوش است و از وسايل بازى همسالان خود استفاده و با آنها بازى مى كند. كودكان در بازى ها عموماً نقش ديگران را به خود مى گيرند و به تدريج بازى ها كامل تر مى شود و به اوج خود مى رسد. در دوره ى خردسالى ترس در كودك به دليل تخيلات فكرى شكل مى گيرد. اين دوره اولين مرحله ى شكل گيرى خود آگاهى جنسى و تشخيص تفاوت هاى جنسى در كودكان است.

تغذيه در كودكان پيش دبستانى

تغذيه مناسب و كافي مهم ترين شرط لازم براى رشد كودك است. با اين كه در تمام دوران كودكى تغذيه اهميت دارد، ولى در طى پنج سال ابتدايى كه رشد سريع است و كودك براى دريافت غذا كاملاً وابسته به مادر و خانواده اش مى باشد، امرى حياتى است. غذاى ناكافى منجر به كمبود تغذيه اى و تاخير در رشد مى شود و در نتيجه تجزيه و شكستن پروتئين در برابر عفونت تسريع مى گردد.

نكته

طبق آمار وزارت بهداشت حدود 15 درصد از 6-5 ميليون كودك زير پنج سال ايران دچار كوتاهى قد ناشى از سوء تغذيه هستند. با توجه به مطالب فوق، به شرح مختصر نياز غذايى كودكان خردسال مي پردازيم:

كودكان به علت تحرك زياد به انرژى بيشترى نياز دارند كه بايد از منابع غذايى تامين گردد. كودك خردسال روزانه 1300 تا 1600 كيلوكالرى انرژى نياز دارد.

پروتئين

پروتئين جزء اصلي ماهيچه ها ، بافت ها و مايعات بدن ( خون

) است و همچنين به سيستم دفاعى بدن كمك مي كند . نياز هر كودك خردسال به پروتئين 30 گرم در روز است. در ضمن هر گرم پروتئين حدود 2/4 كيلوكالرى از انرژى را تامين مى كند كه در ماهى ، گوشت ، تخم مرغ ، شير و فرآورده هاى آن ( پروتئين حيوانى ) و حبوبات مثل لوبيا و نخودفرنگى ( پروتئين گياهى ) موجود است.

چربي

هر گرم چربى 9 كيلو كالرى انرژى توليد مى كند كه حدود 20 تا 35 درصد كل انرژى را تامين مى كند. نياز روزانه ى يك كودك خردسال 15 تا 25 گرم است . اين ميزان براى جذب ويتامين هايي مانند ويتامين آ و كاروتن اهميت دارد كه با زرده ى تخم مرغ ، شير ، چربى گوشت ، نارگيل ، آجيل ، مغزهاى گياهى مثل پسته و بادام و روغن هاى گياهى تامين مى گردد.

مواد معدنى

كلسيم و آهن از مهم ترين مواد غذايى در رژيم غذايى هستند كه براى تشكيل استخوان ها و ساختار دندان ها لازم است . دريافت ناكافى آهن موجب كم خونى مى شود . خردسالان نياز بيشترى به جذب آهن و كلسيم دارند كه توسط شير، ماهى خشك ، گوشت ، جگر ، تخم مرغ و سبزيجات سبز ، غلات مثل گندم ، سويا و نخود تامين مى گردد.

ويتامين ها

نقش ويژه اى در رشد كودكان مخصوصاً خردسالان دارند، طورى كه به عنوان جذب كننده ى كلسيم و فسفر جهت رشد استخوان ها ( مثل ويتامين D ) يا جزء نياز اصلى كودك در حال رشد ( مثل ويتامين هاى

A و B) محسوب مى شود كه در اكثر مواد غذايي مانند ماهى ، گوشت قرمز ، طيور ، سبزيجات ، غلات و لبنيات وجود دارند.

نكاتى كه بايد در تغذيه ى كودكان پيش دبستانى رعايت نماييم :

* بايد دانست كه صبحانه مهم ترين وعده ى غذايى كودك است. پس بايد به اين نكته توجه زيادى نمود.

* زمان غذا خوردن كودك، محيط بايد مملو از شادى ، گرمى و صميميت باشد و اين زمان بهتر است منظم باشد و همه ى اعضاى خانواده سر سفره حضور داشته باشند. البته نبايد كودك منتظر غذا بماند . كودك بايد شام خود را قبل از خواب آلودگى بخورد.

* با آشنا نمودن كودك به غذاهاى جديد و مختلف، قدرت انتخاب غذايى كودك را افزايش داده و سعى نماييد از پنج گروه اصلى غذاها در تغذيه ى كودكان استفاده كنيد.

* استفاده از ميان وعده هاى غذايى ( 10 صبح و 5 بعدازظهر ) براى كودكان، به ويژه خردسالان، از اهميت خاصى برخوردار است.

* در هيچ شرايطى كودك خود را وادار به غذا خوردن نكنيد.

منبع:http://www.al-shia.com

با بي اشتهايي كودكم چه كنم؟

بيش تر پدر و مادرها نگران تغذيه ى كودكان خود هستند. اين والدين از بى ميلى و كم غذا خوردن كودكان خود رنج مى برند و شكايت هاى مختلفى در اين مورد دارند. بى اشتهايى يا بد غذايى كودك در هر شكلش مسأله ى مهمى است كه بايد آن را جدى گرفت، زيرا در نهايت به سوي تغذيه منجر مى شود، بايد بدانيم فقط گرسنگى نيست كه كودك را به سوى غذا مى كشاند و يا فقط سير بودن موجب دور و پرهيز از غذا نمى شود، بلكه عوامل گوناگونى، جدا از نيازهاى

بدنى، موجب مى شود تا كودك غذا بخورد يا نخورد].

رفتار بزرگ ترها در اين مورد بسيار تعيين كننده است؛ براى مثال اگر كودكى صبحانه خوردن خانواده خود را با يك برنامه ى منظم، دوست داشتنى و با اهميت نبيند، هيچ ميلى به يك صبحانه ى خوب پيدا نمى كند. در بسيارى از خانواده هايى كه زنان شاغل هستند، ديده شده كه مادر، كودك را با عجله بيدار مى كند، با عجله لباس مى پوشاند و به زور، يك لقمه ى خشك در دستش مى گذارد تا آن را به عنوان صبحانه بخورد. آيا به نظر شما، كسى مى تواند در يك محيط عصبى، شلوغ و با عجله غذا بخورد؟

غذا خوردن آن هم در ابتداى صبح، بايد همراه با آرامش باشد. ايستاده غذا خوردن با عجله لقمه اى را درست كردن در حالى كه كارهاى مختلفى را انجام مى دهيد، فضاى ناامنى براى يك تغذيه مناسب به وجود مى آورد. در چنين حالتى، هيچ كودكى ميل به خوردن صبحانه ندارد.

خانواده هاى كه مجبورند صبح زود از خانه خارج شوند ووقت كافى براى صبحانه خوردن در كنار كودك خود را ندارند، بهتر است برنامه اى تنظيم كنند كه بتوانند همه با هم و در حضور كودك صبحانه بخورند و از اين وعده ى غذايى لذت ببرند. براى نمونه مى توان: شب ها زودتر خوابيد؛ يك سرى كارها را قبل انجام داد؛ زودتر بيدار شد تا كودك فرصت كارهاى اوليه را داشته باشد. در بعضى از خانواده هايى كه مادران شاغل نيستند، مشكل به شيوه ى ديگرى خودنمايى مى كند: بعضى از مادران آن قدر دير بيدار مى شوندكه مى توانند صبحانه و ناهار را هم زمان بخوردند. دير بيدار شدن، كوفتگى، خستگى و بى حوصلگى، بى اشتهايى را به همراه دارد.

از آن جا كه مادر بى ميل است، براى و تهيه صبحانه مناسب تلاشى نمى كند، در نتيجه با همان بى حوصلگى چيزى را براى كودك خود آماده مى كند تا او بخورد. كودكى كه همراه مادر خود دير بيدار شده است، طبيعى است كه صبحانه و ناهار او يكى مى شود. به كودك فرصت بدهيد تا صبحانه اش را كامل بخورد. در چنين فضايى نه تنها كودكان، بلكه هر انسانى از خوردن صبحانه لذت مى برد و طبيعى است كه اين رفتار به عنوان يك عادت غذايى مناسب در كودك باقى مى ماند.

غذاى نيم روز

از آن جا كه معده ى كودكان كم حجماست و غذاى كمى در معده جا مى گيرد، فاصله ى بين غذاهاى كودك نبايد خيلى زياد باشد. كودكان، بين صبحانه و ناهار احتياج به يك غذاى نيم روزى دارند . اين غذاى نيم روزى ممكن است انواع ميوه، خشكبار، نان و شيرينى هاى سبك باشد. خوردن غذا در اين زمان براى كودكان بسيار مهم است.

همراهى مادر با كودك در خوردن غذا

يعنى مادر در كنار كودك بنشيند، با او حرف بزند و با هم اين غذاى نيم روزى را بخورند. كودكان چه در خوردن صبحانه و چه ناهار و شام احتياج به همراهى و هم دلى اطرافيان خود دارند و دوست دارند كه بزرگ ترهايشان در كنارشانباشند و آن ها را همراهى كنند. اگر غذاى نيمروز نامناسب باشد، در ناهار كودك حتما تأثير منفى مى گذارد. تنقلاتى مانند انواع شكلات و آب نبات و حجم زياد شيرينى موجب مى شود تا كودك سيرى كاذب پيدا كند و ميلى به غذا نداشته باشد. استفاده از انواع خشكبار، دانه ها، مغزها وميوه ها به مراتب بهتر است.

ناهار

كودك

ناهار كودك بايد غذايى كامل با انواع مواد مغذى باشد. دست كم يك ساعت مانده به ناهار از دادن انواع تنقلات به كودك پرهيز شود، اين تنقلات جلوى اشتهاى كودك را مى گيرد. قبل از ناهار، كودك را از غذا مطلع كنيد و اگر در خانه است، حتما او را از نوع غذا يا اين كه غذا در چه وضعيتى است با خبر سازيد. مى توانيد از نيم ساعت مانده به غذا كودك را ترغيب به غذا خوردن كنيد.

تجربه ى يك مادر

«من از صبح به كودكم مى گويم چه غذايى را مى خواهم درست كنم و گاهى با هم به نتيجه مى رسيم كه چه چيزى درست كنم. دربعضى از مراحل او را تشويق مى كنم كه به من كمك كند. وقتى بوى غذادر آشپزخانه پيچيد، از او مى خواهم تا بو بكشد همين مسأله تبديل به يك بازى براى ما مى شود. من با رفتارهاى مختلف نشان مى دهم كه غذا بسيار خوش رنگ، خوش عطر و خوش مزه است و سعى مى كنم با آب و تاب فراوان در مورد غذا حرف بزنم. حتما از او مى خواهم كه در چيدن سفره به من كمك كندو با هم سفره را براى غذا آماده مى كنيم. هميشه قبل از خوردن غذا مى گويم كه حالا مابهترين وخوش مزه ترين غذاى دنيا را مى خوريم».

شور و شوق در غذا خوردن

يكى از عوامل مهمى كه موجب مى شود تا كودك غذاى خود را با ميل و كامل بخورد، شور و شوق مراقب كودك است. هر چه اين شور و شوق زيادتر باشد، كودك ميل بيش ترى به غذا پيدا مى كند. مادرى كه رژيم است، پدرى كه بعضى از غذاها را

مى خورد و برخى را نمى خورد و از غذاها ايراد مى گيرد، موجب مى شود تا كودك نگرش مناسبى به غذا پيدا نكند.

خوردن قسمت هاى خاصى از يك ماده ى غذايى. زير و رو كردن غذا، جست و جو در ظرف غذا، همه مادر و مراقبان خود مى آموزد. اين رفتارها در نهايت كودك نيز با بى ميلى به غذا خوردن خود ادامه دهد. مادر، پدر و مراقبان كودك بايد با رفتارهاى خود نشان بدهند كه همه ى غذاها لذيذ، مهم و ارزشمند هستند.

نظم

نظم در خوردن غذا بسيار مهم است. هم غذا خوردن مى تواند به نظم كودكان كمك كندو هم نظم مى تواندميزان ميل كودكان را براى خوردن افزايش دهد. زمان هروعده از غذا بايد ثابت و مشخص باشد. اين درست نيست كه يك بار كودك را ساعت 6 بيدار كرد و به او صبحانه داد، روز بعد ساعت 10 و روز ديگر ساعت 8صبح. بايد يك زمان مشخص را براى هر وعده ى غذايى در نظر گرفت . اين نظم كمك مى كند تا معده كودك براى خوردن غذا منظم عمل نمايد. نامنظم بودن ساعت هاى هر وعده ى غذا به بى اشتهايى كودك مى شود.

تنوع غذايى

تنوع مواد غذايى جدا از اين كه نيازهاى مختلف جسمانى كودك را تأمين مى كند، بى اشتهايى او را هم رفع مى كند. هر روز مى توان مواد صبحانه، ناهار و يا شام را تغيير داد. طبيعى است كه اگر هر روز صبح كودك شير و نان بخورد، بى اشتها مى شود. براى مثال مى توان يك روز كره، روز ديگر پنير و در روزهاى ديگر، تخم مرغ، آب ميوه، عسل و ... در صحبانه ى كودك گذاشت. بعضى از پدر و مادرها چون خودشان

به عنوان مثال هويج و يا كدو دوست ندارند، اين مواد را به كودكان نيز نمى دهند. انواع سبزى ها براى كودك مفيد است و از همه ى آن ها مى توان در غذاهاى مختلف استفاده كرد. به دلايل مختلف، گروهى از كودكان بعضى از مواد غذايى را دوست ندارند. ممكن است كودكى سيب زمينى، هويج، يا لوبيا را دوست نداشته باشد. مراقب كودك بايددقت كند كه آيا اين دوست نداشتن يك عادت غلط است يا واقعاً ميل به متوجه شديد كه كودك يك ماده غذايى مثلا سيب زمينى را دوست ندارند، مدتى از دادن آن ماده ى غذايى صرف نظر كنيد و كودك را مجبور به خوردن آن نكنيد. براى مثال كودكانى كه از برنج زياد استفاده مى كنند، بدن شان كم تر به سيب زمينى پخته نياز پيدا مى كند.يا كودكانى كه زياد گوشت مى خورند، كم تر از لوبيا استقبال مى كنند. در حقيقت نياز آن ماده ى غذايى به شكل ديگر تأمين مى شود.

بى اشتهايى روانى

بخش بزرگى از بى اشتهايى كودكان بيش تر جنبه روانى دارد. معمولا كودكانى كه با يكى از اعضاى خانواده ى خود مشكل دارند، به غذا بى ميل مى شوند. كودكانى كه پدر و مادر مستبد دارنديا از طرف اعضاى خانواده ى خود اذيت مى شوند، بى اشتها مى شوند.بعضى وقت ها نيز كودك از طريق ابراز بى ميل يا غذا نخوردن قصد دارد نظر ديگران را به خود جلب كند. دراين حالت مراقب كودك بايد دقت كند و به شكل هاى مختلف به نيازهاى كودك توجه نمايد. بسيار غم انگيز است كه كودك بخواهد از طريق غذا نخوردن جلب توجه كند.

تجربه ى يك مربى

يكى از كودكان كلاسم به نام «على» كه بسيار خوب غذا مى خورد، مدتى دچار نوعى بى اشتهايى شد.

در صدد بر آمدم تا علت اين مشكل را بفهمم. بعد از مدتى توجه وجست و جو در رفتار خانواده ى او، متوجه شدمكه برادر كوچك على به تازگى به حرف آمده است و حرف هايى جالب و با مزه مى زند و در خانواده مرتب مورد توجه و تأييد است و على مدتى است كه سعى مى كند با تكرار حرف هاى برادرش توجه خانواده را به خودش جلب كند، اما بزرگ ترها او را دعوا كرده اند كه چرا مسخره بازى در مى آورد. على چندين بار به شيوه هاى مختلف سعى كرده كه با حرف ها و كارهايش توجه خانواده را جلب كند، ولى موفق نشده است. تا اين كه از طريق بى غذايى و بد غذايى با موفقيت توجه خانواده را به خود جلب كرده است . بخش ديگرى از بى اشتهايى روانى كاملا ناخود آگاه است. يعنى رفتارهاى تند پدر، مادر و مربى آن قدر آزار دهنده است كه كودك به نوعى سعى مى كند در هر شرايطى از بودن دركنار اين افراد پرهيز كند و چون در زمان غذا خوردن اين نزديكى بيش تر مى شود، كودك سعى مى كند كه كم تر سر سفره حاضر شود و اگر با اصرار پدر و مادر حاضر شود، با خوردن اندكى غذا، فورى از سر سفره بلند مى شود و خود را از اين موقعيت آزار دهنده نجات مى دهد.

كلام آخر

غذا خوردن يكى از نيازهاى اساسى كودكان است كه بايد به آن اهميت دهيد تا آن ها دچار ضعف جسمى و روحى نشوند و هميشه شاداب باشند.

منبع: نشريه جانباز

براي دانش آموزان

نويسنده:زهره غفاريان

1 تغذيه، دانش تغيير و تبديل مواد غذايي به انرژي است به عبارت ديگر تغذيه نشان مي

دهد كه چگونه مواد غذايي لازم به بدن بايد برسد.

2- تغذيه تحصيلي به ما نشان مي دهد كه براي يادگيري و مطالعه و فعل و انفعالاتي كه لازمه اين دو امر مهم هستند به چه ميزان و از چه منابعي بايد به دست آوريم.

3- مواد مغذي موادي هستند كه نيازهاي بدني ما را فراهم مي كنند و به ما در حفظ تعادل و سلامت جسمي و رواني كمك مي كند. عمده ترين اين مواد عبارتند از:

الف) كربوهيدرات ها كه در نان، سيب زميني، مربا، بيسكويت، شكر و ... يافت مي شوند.

ب) چربي ها كه بويژه در كره، پنير، روغن زيتون و مارگارين و ... پيدا مي شوند.

ج) پروتئين ها كه معمولادر گوشت، ماهي، تخم مرغ، شير و پنير فراوانند.

د) مواد معدني كه به شكل فراواني در ميوه ها و سبزي ها يافت مي شوند.

ه_) آب كه نقش بسيار مهمي هم به عنوان ماده مورد استفاده و هم به عنوان يك رسانا و حلال دارد و معمولااز طريق مصرف آب آشاميدني، نوشابه، ميوه يا سبزي ها به بدن مي رسد.

و) ويتامين ها كه نقش مهمي در سلامت ما ايفا مي كند و عموما در ميوه ها و سبزي ها يافت مي شوند.

4- به خاطر داشته باشيد كه هر چيزي كه مورد مصرف واقع مي شود الزاما از ارزش غذايي برخوردار نيست مانند بسياري از تنقلاتي كه با استفاده از انواع ادويه ها و نمك و رنگ هاي غيرطبيعي تهيه مي شوند.

5- صرف صبحانه به عنوان اصلي ترين وعده غذايي تحصيلي، متاسفانه مورد بي مهري فراواني واقع شده است. صبحانه باعث مي شود كه انرژي مورد نياز

مغز براي يادگيري كاملابه موقع فراهم شود و بدن براي نيازهاي خود به منابع ذخيره شده اي كه بايد صرف رشد جسم شود مراجعه نكند.

6- بخش اعظم انرژي ها توسط كربوهيدرات ها تامين مي شود. بنابراين استفاده از نان در صبحانه يا ميان وعده ها به همراه عسل، پنير، كره يا تخم مرغ توصيه مي شود.

ضمنا استفاده از مواد خوراكي هايي مانند آجيل، كشمش، خرما و برگه زردآلود بسيار بيش از مواد غير مغذي مانند پفك و چيپس و ... مفيد است.

7- عادت به مصرف به اندازه بسيار بيش از پرخوري مفيد است. در پرخوري متاسفانه بخش اعظم خون به جاي آنكه به مغز برسد و فرايند يادگيري و فعاليت هاي مغزي را تسهيل كند براي هضم غذا متوجه اعضاي داخلي شده و در نتيجه يادگيري را مختل مي كند و حالت خستگي، رخوت، سستي و خواب آلودگي را ايجاد مي كند.

به همين دليل توصيه مي شود كه به جاي سه وعده غذايي سنگين، پنج وعده غذايي سبك ميل كنيد تا همواره براي يادگيري آماده باشيد.

8- در صرف صبحانه اين عادت را در خودتان ايجاد كنيد كه علاوه بر صبحانه مختصر سنتي خودمان مثل مصرف چاي شيرين و نان و پنير و يا كره و مربا يا تخم مرغ، سعي كنيد حتما از ميوه هاي تازه مثل سيب و پرتقال و انگور و موز و يا ساير ميوه هاي مورد علاقه استفاده كنيد.

9 - از صرف صبحانه بسيار مفصل هم جدا اجتناب كنيد زيرا صرف صبحانه سنگين و بسيار مفصل هم به اندازه نخوردن صبحانه فرايند يادگيري را مختل مي كند و بخش اعظم انرژي

بدن متوجه دستگاه گوارش براي هضم و جذب مواد غذايي مصرف شده مي گردد و اين باعث مي شود كه نوعي حالت رخوت و كسالت صبحگاهي بر شما حاكم شود كه مانع يادگيري هرچه بيشتر و بهتر مي شود اما مصرف زياد آب ميوه يا حتي ميوه تازه در صبحگاهان هرگز چنين اثري ندارد.

10- در تغذيه زياد خوردن مهم نيست، خوب خوردن مهم است.

11- يكي از عادات تغذيه اي نادرست، مصرف ميوه بعد از صرف غذاست. ميوه حتما بايد قبل از غذا صرف شود. زيرا ميوه اي كه بعد از غذا صرف مي شود با انباشت مواد غذايي صرف شده در معده در همان جا باقي مانده و تخمير مي شود و ارزش غذايي و ويتاميني اش را از دست مي دهد.

12- فسفر و كلسيم دو عنصر بسيار مهم در فعاليت هاي مغذي هستند. علي رغم اينكه مقادير زيادي از اين ماده در استخوان و نيز تاحدودي در دندان ها وجود دارد، انجام فعاليت هاي مغزي مثل يادگيري و حفظ كردن، توام با افزايش دفع فسفر و كلسيم از طريق ادرار است. بنابراين توصيه مي شود كه مقدار مصرفي شير و پنير و تخم مرغ و جوانه گندم در تغذيه روزانه تان به حد كافي باشد. حداقل روزي 2 ليوان شير مصرف كنيد.

13- منيزيم يكي از عنصرهاي معدني است كه ضمن خاصيت آرام بخشي و متعادل كنندگي اي كه دارد باعث تسهيل مكانيسم به خاطر آوردن مطالب به حافظه سپرده شده مي شود. رژيم غذايي ما متاسفانه به لحاظ اين ماده غذايي بسيار فقير است.

اما منيزيم لازم بدن را مي توان در نان سبوس دار،

جوانه گندم و سبزي هاي سبز و بويژه كاكائو و شكلات كه داراي قابل توجهي منيزيم است جستجو كرد.

14- مجموعه ويتامين هاي B بويژه براي حفظ سلامت جسمي و رواني ما لازمند و در يادگيري و حافظه نيز نقش مهمي دارند. استفاده از عدس، هويج، گردو، فندق، جوانه گندم، پرتقال، شير، اسفناج، تخم مرغ و كاهو در رژيم غذايي روزانه مي تواند كاملانيازمان را برطرف كند.

15- قهوه به لحاظ غني بودن از نظر ويتامين PP مي تواند بسيار مفيد باشد به شرط آنكه به اندازه و به موقع مصرف شود. بعضي از دانش آموزان در شب هاي امتحان براي فعال نگهداشتن مغز علي رغم خستگي به دليل اضطراب در يادگيري مطالب از اين ماده زياد استفاده مي كنند. توصيه مي شود در هنگام خستگي و نياز به خواب از قهوه استفاده نكنيد.

اين ويتامين علاوه بر قهوه در جگر، سويا، هويج، حبوبات، ماهي هاي چرب و گندم سبوس دار هم يافت مي شود.

16- حفظ سلامت ارگان هاي دخيل در يادگيري از جمله چشم ها نيز در بحث تغذيه در نظر گرفته مي شوند. بامصرف مقادير مورد نياز ويتامين A به بهداشت چشم و بينايي خود توجه داشته باشيم. ويتامين A به صورت فراواني در كره، روغن ماهي، پنير، تخم مرغ، هويج و گوشت گوساله يافت مي شوند.

17- پاره اي از افراد از عادات نامناسبي پيروي مي كنند و بدن را از دريافت پاره اي از منابع غذايي محروم مي كنند. مثلااز خوردن سبزي ها امتناع مي كنند و يا گوشت نمي خورند به نظر مي رسد كه عادات غذايي خودمان را بايد مورد بازنگري قرار دهيم

و تغييراتي در آن ايجاد كنيم.

18- تاجايي كه ممكن است از مصرف مواد غذايي آماده اجتناب كنيد و به جاي آن به مواد غذايي تازه و طبيعي رو بياوريد.

19- آهن به عنوان يكي از مواد معدني مورد نياز نقش مهمي در سلامت بدن دارد و فقر آهن يكي از عوامل مهم در چگونگي يادگيري است.

بويژه دختر خانم ها كه معمولااز فقر آهن بيشتري در رنج هستند.

براي اين منظور تغذيه سرشار از آهن را توصيه مي كنيم. استفاده از موادي چون جگر، گوشت گاو، تخم مرغ، عدس، پيازچه و بويژه كشك كه سرشار از آهن است توصيه مي شود.

20- به خاطر داشته باشيد كه سه چهارم آهن موجود در بدن در خون وجود دارد كه براي حمل اكسيژن به ماهيچه ها و مغز بسيار ضروري و حياتي است. به همين دليل است كه حالاتي مثل عدم تمركز، خستگي، خواب آلودگي و بي حالي در افراد مبتلابه كمبود آهن به وفور ديده مي شود.

چگونه دندان نوزاد را تميز كنيم

اولين دندان كودك در حدود شش ماهگي تا يك سالگي در مي آيد در اين زمان مي توانيد از يك گوش پاك كن براي تميز كردن دندان او استفاده كنيد.

دكتر صحرايي دندانپزشك در گفتگو با باشگاه خبرنگاران افزود:به تدريج با زياد شدن تعداد دندان ها مي توان از يك مسواك نرم كوچك كمك گرفت با وجود اينكه شايد كودك از مسواك زدن خوشش نيايد و با شما بجنگد اما بايد به خاطر داشته باشيد كه در سنين كودكي پوسيدگي دندان ها سريع تر پيشرفت مي كند و با مسواك زدن مي توانيم عامل اصلي پوسيدگي دندان ها را از بين ببريم.

وي گفت:تا

سن 6 سالگي والدين بايد تميز كردن دندان هاي كودكان را بر عهده بگيرند و كودك هم بايد بداند كه دندان ها هم مانند بقيه قسمت هاي بدنش بايد تميز شوند.

وي تصريح كرد:آموزش مسواك زدن صحيح به كودك وظيفه مهمي است كه بر عهده والدين است اگر اين وظيفه را جدي بگيرند و آن را به كودك خود بياموزند مسواك زدن براي كودك عادتي خواهد شد كه در تمام طول عمر آن را حفظ خواهد كرد و در نهايت به سلامت دهان و دندان وي منجر خواهد شد.

تنظيم برنامه خواب براي كودكان نوپا

يكي از چالش هاي رايجي كه والدين كودكان نوپا و خردسالان دائما ًبا آن مواجه اند چگونه خواباندن آن ها است. با تنظيم يك برنامه يا عادت خواب مناسب هم والدين راحت تر خواهند بود و هم كودك با مقاومت كم تري به رختخواب خواهد رفت.

عادت هاي خواب خوشايند باعث مي شود كه گذار از بيداري به خواب براي بچه ها آسان مي شود و به آن ها كمك مي كند كه در مورد آن چه در انتهاي يك روز رخ مي دهد احساسي توام با امنيت و آرامش داشته باشند. براي ايجاد يك عادت خواب كه در سال هاي آينده نيز براي شما و كودك نوپاي تان مناسب باشد، بهتر است كه رشته اي از مراحل را در نظر بگيريد به طوري كه بتوانيد هر شب به طور ثابت و با ترتيب خاصي آن ها را انجام دهيد. اين ثبات و ترتيب از آن نظر حائز اهميت است كه روال برنامه ي قبل از خواب براي كودك قابل پيش بيني باشد. گرچه واقعيت اين است كه

به موازات رشد سني كودك، اين برنامه تغييراتي خواهد داشت اما اصل برنامه تغييري نخواهد كرد. در سن نوپايي اين برنامه مي تواند شامل موارد زير باشد:مسواك زدن دندان ها، دستشويي رفتن، پوشيدن لباس خواب و خواندن يك داستان مناسبِ وقت خواب كه همگي هر شب با همين ترتيب و نظم انجام مي شوند، يا مثلا برنامه اي به اين ترتيب: حمام، شعرخواني، خواندن يك داستان، شعر خواني، نوشيدن يك ليوان آب، خواندن داستان، نوشيدن يك ليوان آب و خواندن داستاني ديگر.

سبك اين برنامه كاملا به خود شما بستگي دارد كه خواسته باشيد برنامه اي ساده و سريع براي خواب داشته باشيد يا اين كه بخواهيد برنامه تان بين بيست تا سي دقيقه طول بكشد و به اين ترتيب زماني را به طور خاص و خصوصي با كودك تان باشيد و براي او كتاب بخوانيد و در كنار هم آرام بگيريد.برنامه هاي خواب در صورتي كه ساعتي قبل از آن به انجام بازي هاي آرام و كم افت و خيز با كودك بپردازيد بهترين نتيجه را خواهد داد، زيرا اين كار باعث خواهد شد كه سطح فعاليت بچه به طور تدريجي كاهش پيدا كند و سيستم عصبي او آماده ي استراحت بشود. بازي هاي خشن، دويدن، كشتي گرفتن، قلقلك دادن و حتي تماشا كردن برنامه هاي تلويزيوني يا فيلم هاي ويدويويي اكشن و پر هيجان، مرحله ي گذار به خواب آرام را با مشكل مواجه مي كنند. اصولي كه در زير بيان شده مي تواند به شما كمك كند كه يك برنامه ي سودمند و نتيجه بخش براي قبل از خواب فرزندتان طراحي و اجرا

كنيد به نحوي كه هم براي شما و هم براي فرزندتان مناسب و عملي باشد.

زمان خاصي را براي خواب در نظر بگيريد و از آن تخطي نكنيد. در صورتي كه از يك الگوي سازگار با طبيعت براي برنامه ي خواب استفاده كنيد ساعت دروني بدن كودك شما خيلي سريع تر خودش را با آن وفق مي دهد. مثلا خواب ديرهنگام در شب، الگوي چندان سازگاري با طبيعت كودك نيست.

هشدار بدهيد. درست پيش از خواب به كودك خاطرنشان كنيد كه نزديك وقت خواب است. كودك شما احتمالا كوچك تر ازآن است كه درك درستي از زمان داشته باشد، بنابراين مثلا اگر بگوييد « فقط پنج دقيقه وقت داري» ممكن است دركش نكند. به جاي اين به نحوي او را نسبت به فرارسيدن وقت خواب شرطي كنيد، مثلا با جمع كردن اسباب بازي ها، يا آوردن لباس خواب يا نمايش هر نشانه ي ديگري كه به او بفهماند وقت خواب فرارسيده. بعضي والدين براي اعلام فرارسيدن وقت خواب از صداي زنگ يك زنگوله يا زنگ ساعت استفاده مي كنند كه چند ثانيه اي طول مي كشد و به اين ترتيب بچه مي فهمد كه وقت خواب رسيده، اين كار باعث مي شود كه وقت خواب به طور مستقيم توسط والدين اعلام نشود و گله و شكايت و مقاومت و چانه زدن كودك كم تر باشد.

يك خوراك مختصر فراهم كنيد. يك وعده ي سبك كه هم شامل پروتئين و هم كربوهيدرات باشد ( مثلا يك قطعه ي كوچك پنير و يك قطعه نان سبوس دار) مي تواند حالت خواب آوري داشته باشد و كمك كند كه بچه در

تمام طول شب بخوابد، چون كربوهيدرات ها باعث خواب آلود شدن مي شود و پروتئين كمك مي كند كه قند خون تا صبح ثابت ماند. دقت كنيد كه حتماً بعد از خوردن غذا دندان هاي كودك مسواك شود.

بچه را با آب گرم حمام كنيد. حمام آب گرم باعث مي شود كه دماي بدن كودك به آرامي بالا برود و بيشتر به خواب متمايل شود. علاوه بر آن بازي در حمام او را بيشتر آماده ي استراحت مي كند.

پوشيدن لباس خواب. براي خواب لباس خوابي راحت، كه تنگ نباشد و نه زياد سبك و نه زياد گرم باشد براي كودك انتخاب كنيد.

داستان مورد علاقه ي كودك را براي او بخوانيد. خواندن چنين داستاني مي تواند بخشي از برنامه ي خواب باشد كه براي كودك بسيار آرامش بخش است، به ويژه كه داستان مورد علاقه اش مناسب وقت خواب و به نحوي به خوابيدن مربوط باشد. گرچه به مرور زمان و با بزرگ تر شدن بچه، او از شما داستان هاي بيشتر و متنوع تر طلب خواهد كرد.

هنگام قصه خواني موزيك ملايم پخش كنيد. پخش موزيك هنگامي كه كودك در حال به خواب رفتن است نيز مي تواند مناسب باشد.

بهتر است كودك دوستي داشته باشد كه با او به خواب برود. عروسك يا خرس پشمالو يا پتوي مورد علاقه ي كودك مي تواند براي خواب به بچه احساس آرامش بدهد.

شيشه خوردن پيش از خواب را محدود يا حذف كنيد. اگر كودك تان عادت دارد با خوردن شيشه به خواب رود از آب استفاده كنيد. چون شير، شير خشك و آب ميوه در لابلاي دندان هاي كودك باقي

مي ماند ومنجر به پوسيدگي دندان مي شود ( حتي در شيرخواران).

«شب بخير گفتن» را كوتاه برگزار كنيد. سعي كنيد هنگامي كه برنامه ها تمام مي شود و وقت رفتن شما است تنها به گفتن «شب بخير» اكتفا كنيد و اتاق را ترك كنيد، حتي اگر كودك شما را صدا زد به اتاق برنگرديد. اين كار كمي بيرحمانه به نظر مي رسد ولي واقعيت اين است كه اگر شما به اتاق برگرديد گويي به كود ك تان آموخته ايد كه «اگه مامان رو صدا كنم، اون برمي گرده». به اين ترتيب بچه ها يادمي گيرند كه چه طور والدين شان را سريعاً نسبت به چيزي شرطي كنند! هرگونه ترديد از جانب شما براي اجراي برنامه ي خواب، براي كودك نشانه ي اين است كه شما در اجراي برنامه جدي نيستيد و مي فهمد كه اگر به اندازه ي كافي داد و فرياد راه بيندازد مي تواند وقت خواب را به تاخير بيندازد تا شما كمي بيشتر با او بازي كنيد.

منبع: http://www.parents.com

اولين دندان هاي كودك شما

نويسنده: مريم سادات كاظمي

اولين دندان هاي نوزاد از سه ماهگي شروع به رويش مي كنند. اين دوران براي بعضي از نوزادان ناراحتي خاصي در پي ندارد اما در عده ديگر با درد بسيار همراه است. در اين حالت نوزاد معمولا تب خفيفي مي كند، بي قرار و ناآرام است، آب دهانش مي ريزد و اغلب انگشتانش را مي مكد.

نخستين دندان ها در سه ماه اول دوران جنيني شكل مي گيرد. تا زمان تولد، دوسوم دندان هاي نوزاد در لثه ساخته مي شود و بعد از تولد از شش ماهگي آغاز به رويش مي

كند و تا يك تا دو سالگي ادامه دارد. ابتدا دندان هاي پيشين پايين، پيشين كناري، دندان هاي آسياي بزرگ و سپس دندان هاي نيش ظاهر مي شود تا كل دندان ها به بيست برسد. اگر دندان ها به اين ترتيب درنيامد و يا تا رسيدن جشن تولد يك سالگي، هيچ دنداني رويش نكرد، جاي هيچ نگراني نيست. كودكان با هم تفاوت دارند اما نشانه هاي رويش دندان در همه آنها تقريبا يكسان است؛ تورم لثه، گونه هاي سرخ، قرمزي و سوختگي نشيمنگاه، اسهال، ترشح زياد بزاق، كاهش اشتها، فشار دادن لثه ها، تب مهم ترين نشانه هاي رويش دندان است. در اين مدت كودك ضعيف مي شود و مستعد ابتلا به بيماري است.

آرام كردن كودك

شدت درد با توجه به ضخامت لثه، حساسيت و سن نوزاد متفاوت است. از بالا رفتن تب جلوگيري كنيد چرا كه باعث ضعف بدني كودك مي شود. شياف و پاشويه كردن به سرعت تب را پايين آورده و درد را تسكين مي دهد. براي تسكين درد نوزاد مي توانيد روي لثه، ژل بي حسي خفيف و مخصوص بماليد و يا كمپرس غير پارچه اي روي آن بگذاريد تا جريان خون دوباره فعال شود. در مورد هر نوع التهابي، سرما باعث جمع شدگي رگ هاي گشاد شده مي شود. حلقه هاي مخصوص تسكين درد دندان كودك را در يخچال بگذاريد تا خنك شود و سپس آن را به كودك بدهيد تا با كشيدن آن به لثه ها، درد او آرام شود. هومئو پاتي (نوعي دارو درماني) يكي ديگر از راه هاي كاهش درد دندان است. گرچه دندان هاي شيري موقتي است

اما پدر و مادر بايد با مشاهده اولين نشانه هاي رويش دندان، مراقب كودك باشند. دندان هاي شيري درواقع لثه را براي دندان هاي دائمي آماده مي كند. دندان هاي كودك را مرتب با آب و يك مسواك نرم تميز كنيد. ابتدا از دهان شويه ها استفاده كنيد تا از هرگونه احتمال جذب مواد پيشگيري شود. كودك را به شستشوي منظم دندان ها عادت دهيد تا تمام طول عمر با دندان هايي سفيد و درخشنده لبخند بزند.

توصيه مي شود كودك را در سه سالگي نزد دندانپزشك برده تا با بهداشت دهان و دندان آشنا شود. اگر كودك عادت دارد انگشتش را بمكد، دندانپزشك شما را با روش هاي ترك اين عادت آشنا مي كند

تأثير تغذيه مادر در تغييرخصوصيات ژن

با كمال شگفتي تحقيقات اخير نشان مي دهند كه تغذيه مادر ميتواند در تغيير خصوصيات ژنها تا دو نسل آينده تاثير گذار باشد.

در آزمايشاتي كه براي اثبات اين نظريه صورت گرفت براي تغيير رنگ پوست جنين هاي موش بارداري او را به نحوي تغذيه كردند كه ژن مسئول توليد كننده رنگ سفيد در موشهاي درون شكم موش مادرغير فعال شود. اگر چه تغذيه اين بچه موشها بعد از تولد استاندارد و معمولي بود اين ژنهاي تغيير يافته در نسل بعدي بچه موشها همچنان غير فعال باقي ماند.

نتيجه اين تحقيقات ميتواند بيان كننده نتايج تعجب برانگيزي كه برروي انسانها انجام شده است نيز باشد كه شامل تحقيقاتي است كه نشان ميدهد نوه هاي خانواده هاي مرفه بيشتر در معرض ابتلا به ديابت هستند.

مطالعات بر روي موشها اين تئوري را تقويت ميكند كه انسان نه تنها ژنهاي خود را از

والدينش به ارث ميبرد بلكه به اين ژنها ديكته ميشود كه در چه زماني فعال شوند. دستورالعمل تغيير فعاليت ژنها به دي ان ا منتقل ميشود و بر اساس مواد شيميايي ايكه به ژنها اضافه ميشود آنها فعال و يا غير فعال ميشوند.

سرپرست گروه اين تحقيقات به نام ديويد مارتين از بيمارستان اوكلند در كاليفرنيا در آزمايشي تعدادي موش بارداري كه رنگ پوست طلائي داشتند انتخاب كرد.

اين موشها را به دو دسته تقسيم كرده و در تغذيه تعدادي از آنها موادي اضافه كرد كه اين مواد باعث ميشد كه ژن عامل ايجاد اين رنگ غير فعال شود و گروه ديگر از موش ها با مواد معمولي تغذيه شدند.

بعد از به دنيا آمدن بچه هاي اين موشها با كمال تعجب ديده شد كه بچه موشهايي كه مادرانشان تغذيه مخصوص داشتند رنگ پوستشان قهوه اي تيره شده بود اما ديگر بچه موشها كه مادرشان تغذيه معمولي داشتند به رنگ طلائي متولد شدند.

دكتر مارتين معتقد است كه اين تغذيه مخصوص سبب تغيير رنگ در بچه موشها شده است. شگفت آور اين است كه اين ژنهاي تغيير يافته به فرزندان بچه موشها نيز انتقال يافت.

نتيجه تحقيقات بيانگر اين است كه عوامل محيطي مانند تغذيه بر دو نسل آينده نيز تاثير گذار خواهد بود.

محققين اضافه ميكنند كه اين تحقيقات بر روي موشها انجام شده و براي اينكه درباره انسان نيز صادق باشد احتياج به تحقيقات بيشتر و دقيقتري در اين زمينه ميباشد.

كودكاني كه دچار تشنج مي شوند در آينده بيشتر در معر

منبع:خبرگزاري جمهوري اسلامي

داخلي. علمي. پزشكي. تشنج. صرع.

نتيجه يك تحقيق نشان مي دهد كودكاني كه بيشتر به تب و تشنج مبتلا

مي شوند در آينده نسبت به ساير افراد بيشتر در معرض ابتلاي به صرع قرار دارند.

دكتر "پروانه كريم زاده" دبير علمي سمينار "تشنج تب خيز" در حاشيه برگزاري اين سمينار در گفت وگو با خبرنگار علمي ايرنا افزود تشنج زمان تب شايعترين عارضه عصبي دوره كودكي است كه بررسي عوارض آن بخصوص تبديل آن به صرع يك عامل اضطراب براي خانواده است.

وي گفت در يك بررسي طي دو سال پرونده بيماران بستري در بيمارستان كودكان مفيد با تشخيص تشنج تب خيز مورد بررسي قرار گرفت كه مجموعا ????? بيمار با تاييد نهايي تشخيص تشنج تب خيز مورد ارزيابي قرار گرفتند.

دكتر كريم زاده گفت بر اساس نتايج اين تحقيق كودكان مبتلا به تشنج تب خيز نوار مغزي غير طبيعي داشتند و دور سر آنها نسبت به ساير بچه ها كوچكتر بود.

به گفته وي اين علايم در كودكان با ابتلاي آنها در آينده به صرع ارتباط دارد كه به همين دليل بايد مورد معاينه و بررسي كامل قرار گيرند.

اين فوق تخصص اعصاب كودكان گفت در مجموع ? ????كودك ارزيابي شده، ???? مورد كمتر از يكسال، ? ????كودك بين يك تا دو سال، ? ????كودك بين دو تا شش سال و ? ???مورد بالاي شش سال بوده اند.

در مجموع بيماران ? ??/??درصد كودكان به علت اولين تشنج و ? ??/??درصد براي بيش از يك بار تشنج تب خيز بستري شدند.

وي با اشاره به نقش توارث در اين زمينه گفت نتايج اين تحقيق نشان داد سابقه تشنج تب خيز در يكي از اعضاي فاميل درجه اول يا درجه دوم بيمار مجموعا ? ??/??درصد مثبت بوده است.

طول مدت تب در ?

??/??درصد كودكان تا ? ???ساعت، در ? ??/??درصد آنها تا ? ???ساعت و در ? ??/??درصد بيش از ? ???ساعت به طول انجاميده است.

نوار مغزي گرفته شده در ? ???درصد بيماران طبيعي و در ? ???درصد غير طبيعي بود و وزن ? ??/??درصد كودكان، تا پنج درصد كمتر از وزن طبيعي بود.

تشنج ناشي از تب شايع ترين فعاليت پاتولوژيك مغزي در شيرخواران و كودكان است كه ژنتيك نقش مهمي در استعداد ابتلا به اين بيماري را دارد.

بررسي سريع بيمار براي كاهش اضطراب والدين و مشخص نمودن علل خطرناك تب ضروري است و پزشكان نقش بسيار مهمي در توجيه والدين و كاهش اضطراب آنها دارند

اثرات سرب بر كودكان

موضوعي كه بيشترين توجه و بحث را برانگيخته است اثر بالقوه تماس زياد با سرب بر سيستم عصبي كودكان است . اين تحقيقات تماس زياد با سرب را باعث كاهش ضريب هوشي(IQ )، حافظه كوتاه مدت ، ناتواني در خواندن ، و نقايصي در گفتار ، مهارت هاي حركتي ظريف ، زمان واكنش و هماهنگي دست با چشم مي دانند. همچنين ، تحقيقات اپيدميولوژيكي نيز در مورد رابطه BLL ( سطح سرب خون ) در زمان تولد، نوزادي و خردسالي با ارزيابي هاي انجام شده بر رفتار ، تشخيص و سايكوموتور انجام شده است . گزارشي در سال 1994 در BMJ چاپ شد كه ارتباط سرب موجود در محيط با ضريب هوشي كودكان را بررسي كرده است . محققين سعي كردند ارتباط بين درجه بندي كاملIQ در كودكان 5 سال و بزرگتر و ميزان سرب بدنشان را بررسي كنند. براي بررسي اين رابطه ، 26 تحقيق اپيدميولوژيك از سال

1979 مورد بازبيني قرار گرفت.

محققين به اين نتيجه رسيدند با اينكه تماس با سرب به ميزان اندك ممكن است نقصان اندكي درضرِِيب هوشي(IQ )ايجاد كند چند عامل تسهيل كننده ديگر نيز بايد مد نظر باشند :

• آيا مطالعات منتشر شده مشخص كننده هستند ؟

• آيا كنترل كافي روي عوامل گمراه كننده صورت گرفته است ؟

• آيا منحني هاي انتخابي بكار گرفته شده و پيگيري شده اند؟

• آيا كودكان با IQ پائين رفتاري را پذيرفته اند كه آنها را بيشتر در معرض تماس و جذب سرب قرار دهد. (رابطه معلولي و معكوس)؟

به دليل اين شبهات ، متخصصين بر اين عقيده اند كه اولويت هاي بهداشتي عمومي تدوين شود تا افزايش متوسط BLL كودكان كاسته شده و ساير مواد زيان بار اجتماعي و زيستي كه هوش و رفتار كودك را تحت تأثير قرار مي دهد بازبيني گردد.

ساير ملاحظات در مورد سرب و IQ

ارتباط بين سرب خون و اثرات آن روي IQ در سطوح متوسط تا زياد BLL ، عموماً بالاي mg/dl 40 _ 30 گزارش شده است . اگرچه ارتباط دادن آن سطح پائين سرب خون با اثرات زيان بار بروي نمو هوشي و عصبي _ رفتاري مشكل تر است .

با توجه به ماهيّت پيچيده هوش ، مهم است كه عوامل شناخته شده اي كه باعث اثر گذاري روي IQ مي شوند قبل از اثبات قانون اثرگذاري سرب در كاهش IQ مدنظر قرار گرفته و ارزيابي شوند.

رابطه معلولي معكوس : تماس با سرب در كودكان منجر به كاهش IQ ، ايجاد اختلال فعاليت زياد بدون توجه و ساير

رفتارهاي منفي مثل ، تحريك پذيري ، فعاليت شديد ، و كاهش توجه مي گردد. اگرچه ، قابل توجه است كه IQ پائين يا اختلالات رفتاري با BLL بالا مربوط باشند. كودكاني كه فعاليت شديد، تحريك پذيري ، و رفتارغير مؤدبانه دارند بيشتر هشدارهاي پرهيز از خوراكي هاي بي ارزش آلوده به سرب يا چيپس هاي رنگي را فراموش مي كنند.

در تأييد اين فرضيه ، دو محقق اخيراً گزارش كرده اند كه كودكاني كه اختلالات منتشر رشد و نموي دارند (PDD) تمايل به نشان دادن رفتار خاك خوري (اشتهاي به غذاهاي نامناسب يا مواد غير خوراكي) دارند كه آنها را در معرض خطر تماس بيشتري با سرب نسبت به كودكان سالم قرار مي دهد.

از آنجاييكه فرضيه معلوليت معكوس را نمي توان به صورت آينده نگر بررسي كرد بيشتر تحقيقات راجع به ارتباطBLL و IQ از روش هاي آماري استفاده مي كنند كه نمي توانند نتايج قطعي راجع به رابطه علت و معلولي مذكور بدست بياورند.

ملاحظات موارد گمراه كننده : عليرغم توجه محققين براي كنترل متغيرهاي گمراه كننده در طي مطالعه ، متغيرهاي زيادي وجود دارند كه ميتوان از وضعيت اجتماعي _ اقتصادي ، بيماري دوران كودكي ، مهارت هاي والدين ، روش هاي تربيت كودك ، زماني كه والدين با كودك خود مي گذرانند و مهارت ها و روش هاي مراقبين كودك سواي از والدين نامبرده كه در بيشتر تحقيقات راجع به ارتباط سرب و IQ كنترل نشده باقي ماندند. مثلاً اتيت مديا (عفونت هاي گوش مياني) در كودكان كم سن و سال متغيري است كه معمولاً مورد توجه قرار نمي گيرد.

نوزادان و كودكان نوپايي كه مستعد به عفونت هاي مكرر گوش هستند هوش كلامي آنها زماني كه به مدرسه مي روند كاهش پيدا كرده است . اگرچه مطالعات اندكي براي اين متغير، كنترل شده عمل كرده اند. ضمن اينكه نظر به ارتباط سوء مصرف مواد يا تغذيه ناكافي هاي حاملگي با توانايي تشخيصي و رفتار كودك ، تحقيقات اندكي در مورد سرب و IQ به اين عوامل توجه داشته اند.

IQ والدين ، كه صفتي توارثي است نقش مهمي در رشد و نمو كودك دارد ولي در تحقيقات راجع به ارتباط IQ و BLL چندان مورد توجه قرار نگرفته است . عدم كنترل متغيرهاي گمراه كننده مثل IQ والدين ، تاريخچه پزشكي كودك ، يا كيفيت مراقبت والدين چالشي را در مقابل تحقيقات در مورد سرب و IQ قرار داده است . صحيح تر اين است كه نتيجه بگيريم هر اثري روي IQ كه در تحقيقات IQ و سرب مشاهده شده بايد مربوط به سرب و ساير عوامل بالقوه گمراه كننده ، شناخته يا ناشناخته ، كه كشف نشده اند يا تحت كنترل براي مطالعه قرار نگرفته اند باشد.

تغذيه در رشد و نمو عصبي رفتاري بسيار مهم است و متغير گمراه كننده ديگري است كه بايد در مطالعات سرب و IQ مدنظر قرار بگيرد. در سال 1955 اولين گزارش در مورد اينكه زنان شهري كه در وضعيت هاي اقتصادي اجتماعي پائين تري بودند و ويتامين و مواد معدني در طول حاملگي مي گرفتندارائه شد كه كودكاني بدنيا آورده اند كه در آزمونهاي IQ از همتايانشان بهتر پاسخ دادند.

اخيراً تحقيقي انجام شده كه نشان

مي دهد تغذيه ناكافي ممكن است اثر نامطلوبي روي رفتار و هوش كودك بجا بگذارد. 2 گروه تحقيقاتي مجزّا، اهميت اختصاصي آهن در تسهيل نمو تشخيصي را نشان داده اند . يكي از گروهها اعلام داشت " مهمترين اختلال سيستميك كه بوسيله فقر آهن در نوزادان ايجاد مي شود تغيير در قدرت تشخيص است " . اين علايم مشابه در تغيير قدرت تشخيص كودكان تحت تأثير سرب ديده مي شود كه ممكن است دچار فقر آهن نيز باشند. گروه تحقيقاتي ديگر، كودكاني را مورد بررسي قرار داده اند كه در نوزادي كم خوني فقر آهن در حد متوسط تا شديد داشتند. محققين گزارش كردند عملكرد مغزي و حركتي كودكاني كه تحت تأثير قرار گرفتند پائين تر از كودكاني كه فقر آهن نداشتند بوده است.

اگرچه برخوردهاي اجتماعي و تحصيلات باعث افزايش IQ مي شوند ولي تغذيه كه عامل اساسي در افزيش قدرت تشخيص است به ندرت به عنوان متغير مهمي در نظر گرفته شده است . نتايج اين تحقيقات مطلب را بيشتر پيچيده مي كند چون كمبودهاي تغذيه اي گمان مي رود روي رشد تفكر اثر دارند كه خود روي مكانيسم جذب سرب تأثير دارد و افزايش تأثير جذب سرب از دستگاه گوارش را موجب مي شود. بنابراين ، اثر منفي غذاي نامناسب روي IQ ممكن است مربوط به افزايش سرب خون باشد و منجر به ارتباط آماري گردد كه اثر منفي روي IQ احتمالاً اشتباهاً به سرب نسبت داده مي شود. اين ميتواند تحقيق بسيار مهمي باشد كه در آينده صورت گيرد، مطالعه در اين زمينه ممكن است به ما كمك كند برخي ناسازگاريها

و ناهنجاريهاي تحقيق اپيدميولوژيك فعلي در مورد سرب را دريابيم . سؤالات متعدد آماري ، مسموميت شناختي و متدولوژيك وجود دارند كه بايد قبل از مشخص شدن بهتر ارتباط بين BLL و IQ كودكان، پاسخ داده شوند. هوش يك برداشت و مفهوم پيچيده است كه با متغيرهاي فراواني ارتباط دارد و در حال حاضر مشكل است بتوان مشخص نمود كه اثر تماس اندك با سرب روي هوش انسان چه ميزان مي باشد. مطالعات بيشتري روي حيوانات و همچنين بهبود روش هاي حسّاس و اختصاصي كه وجوه مختلف را در بر بگيرند (مثل وجوه عصبي حركتي، تشخيصي ، الكتروفيزيولوژيك مغز) مورد نياز است تا آستانه اثرات سرب مشخص گردد.

بدغذايى بچه ها قابل حل است

نويسنده: زهرا مدرس يزدى

با حوصله بپزيد، با سليقه تزئين كنيد، با اشتها بخوريد

يكى از مشكلاتى كه اغلب مادرها با آن دست به گريبان هستند، غذا نخوردن كودكان است. متأسفانه زندگى شهرى شرايطى را فراهم آورده كه غذاخوردن هم مانند بسيارى از امور، با شتاب و نگرانى انجام مى شود و سفره پهن كردن و آداب غذا را به جا آوردن و نشستن اعضاى خانواده دور سفره يا ميز، ديگر چندان معنايى ندارد. افراد خانواده معمولاً تك تك و در ساعات متفاوتى غذا مى خورند و غذاهاى كم ارزش حاضرى، متأسفانه هر روز بيش از پيش، جاى غذاهاى اصلى را مى گيرد و جامعه را دچار عوارض ناشى از سوءتغذيه مى سازد، يكى از اساسى ترين علل امتناع كودكان از خوردن غذا همين اضطراب و شتابى است كه حتى در زنان خانه دارى هم كه وقت زيادى دارند تا بتوانند سرفرصت به كودكشان غذا بدهند، ديده مى

شود. اين در حالى است كه ظاهراً علتى براى اين شتاب وجود ندارد، بنابراين نخستين كارى كه مادر بايد انجام دهد اين است كه در محيطى آرام و بدون شتاب و اضطراب، به تغذيه كودك بپردازد و در عين حال كه قصد تغذيه جسمى او را دارد، با آرامش و شادمانى، اين فرصت را براى خود و كودكش، به فرصت دلپذير در كنار هم بودن تبديل كند.

از آنجا كه عادات بدغذايى از دوران كودكى در انسان شكل مى گيرد، بهتر است كه از دوران نوزادى، كودك را به مواد غذايى ارزشمندى چون ميوه ها، سبزى ها و مواد لبنى عادت دهيم و حتى الامكان از مصرف مواد پركالرى غير ارزشمند، از جمله شكلات، شيرينى، پفك، چيپس، نوشابه و امثال آن پرهيز كنيم. اين مواد سواى آنكه موجب چاقى و سوءهاضمه مى شود، به علت آنكه جاى غذاهاى ضرورى از جمله كلسيم، پروتئين ها و ويتامين ها را مى گيرد، به طور مضاعف به بدن آسيب مى رساند.

بعضى از كودكان، از خوردن شير امتناع مى كنند و طعم آن را دوست ندارند. بديهى است مى توان در بسيارى از موارد از موادى چون ماست و پنير استفاده كرد يا به شير مواد بى ضررى را افزود كه طعم آن را تغيير دهد. به هر حال مصرف كلسيم و مواد معدنى و ويتامين هاى موجود در لبنيات، براى رشد كودك ضرورت دارد و بايد با هوشيارى و سليقه، غذاهايى را كه در آنها از شير استفاده مى شود، به كودك داد. انواع فرنى ها، شيربرنج، پودينگ و سوپ ها از آن جمله اند. تنوع طعم

و رنگ غذا بسيار مهم است. غذايى كه با حوصله و سليقه طبخ و تزئين مى شود، اشتهاى كودك را تحريك مى كند و او را سرشوق مى آورد كه غذايش را با اشتها بخورد. از قراردادن غذا در ظروف بدرنگ و شكسته و لب پريده بپرهيزيد و از آوردن قابلمه و ظرف طبخ غذا بر سر سفره خوددارى كنيد.

اگر اين عادت خوب، هنوز از خانواده شما رخت برنبسته كه همگى سر يك سفره و با هم غذا مى خوريد، مراقب باشيد كه جلوى روى كودك، كسى از افراد خانواده، از غذا بد نگويد و بى ميلى خود را نسبت به آنها ابراز نكند. بچه ها نسبت به اين مسئله بسيار حساس هستند و دقيقاً پا جاى پاى بزرگ ترها مى گذارند و از غذاهايى كه آنها اظهار تنفر مى كنند، بدشان مى آيد.

يكى از شيوه هاى غلط مادران در مقابل بدغذايى كودكان اين است كه غذا را وسيله اى براى تنبيه و پاداش قرار مى دهند، از جمله اين كه به كودك مى گويند اگر فلان غذا را بخورى، جايزه مى گيرى. از همه بدتر هنگامى است كه اين جايزه، تنقلاتى مانند شكلات و چيپس و امثال اينهاست، چون به كودك اين پيغام را مى دهد كه تنقلات، خوراكى هاى دلچسبى هستند، اما غذا، خوراكى اى است كه بايد از سراجبار و وظيفه بخورد، در حالى كه در واقع، كودك بايد غذا را با نهايت ميل و اشتياق بخورد و غذا خوردن براى او با لذت و شادمانى همراه باشد.

حجم معده كودكان كم است و بنابراين نمى توان از بچه ها

توقع داشت زياد غذا بخورند. غذاى كودكان بايد كم حجم، اما از نظر ارزش غذايى، غنى باشد تا با حداقل غذا، بيشترين مواد غذايى به بدن آنها برسد. به همين علت هم نبايد معده بچه ها را با تنقلات پر كرد، چون ديگر جايى براى غذاهاى اصلى باقى نمى ماند.

كودكان در پذيرفتن طعم هاى جديد، مقاومت مى كنند، بنابراين بايد حوصله به خرج داد وگرنه ممكن است در اثر اصرار مادر، كودك تا مدت هاى مديد از خوردن آن ماده سر باز زند. مواد غذايى به قدرى متنوعند كه پرهيز از چند ماده غذايى، صدمه اى به كودك نمى زند و مى توان به آسانى، جانشين هاى مناسب را براى اين غذاها پيدا كرد.

منبع:http://www.iran-newspaper.com

مراقب وزن كوله پشتي بچه ها باشيد

با فرا رسيدن سال تحصيلي جديد، بد نيست به توصيه متخصصين طب ورزشي و فيزيوتراپي توجه كنيد. والدين بايد توجه كنند كه استفاده نادرست از كوله پشتي و كيفهاي بيش از حد سنگين موجب افزايش بسيار خطر كشيدگي عضلات و مشكلات جدي پشت و كمر خواهد شد.

تحقيق جديدي كه درباره كودكان علاقمند به كوله پشتي در سنين آغز دبستان تا پايان دوره راهنمايي انجام شده است نشان ميدهد كه در صورتي كه وزن كيف كوله پشتي بيش از ?? تا ?? درصد وزن دانش آموز باشد تغييرات ناسالم در وضعيت بدن و اندامها افزايش يافته و وخيمتر خواهد شد. توصيه متخصصين اين است كه وزن كيف را در همين محدوده تعيين شده- بين ?? تا ?? درصد وزن خود دانش آموز- حفظ كنيد.

دكتر مري آن ويلمارت (Mary Ann Wilmarth) عضو انجمن متخصصين طب ورزشي چنين ميگويد كه كيف سنگين موجب

ميشود كه پشت كودك بيش از حد به عقب كشيده شده و گودي كمر او زياد شود، وضعيت بدني او تغيير شكل داده و رو به جلو، با كمر پپيچ خورده يا متمايل به يك سمت شود.

اين تغييرات در حالت و قرارگيري اندامها به تغيير و ناهنجاري ستون مهره ها منجر ميشود. يك كوله پشتي بسيار سنگين موجب فعاليت بيش از حد ماهيچه ها ميشود و آنها را خسته و منقبض كرده و در نتيجه گردن، شانه ها و پشت را نسبت به فشارها و ضربه هاي وارده آسيب پذيرتر خواهد كرد.

البته نبايد فراموش كرد كه دانش آموزان دبيرستان و دانشجويان هم از صدمات ناشي از كوله پشتي سنگين در امان نيستند. حمل كوله پشتي سنگي و بر دوش انداختن نادرست آن در هر سني ميتواند موجب صدمات جدي شود.

توصيه هاي انجمن طب ورزشي و فيزيوتراپي به اين افراد از اين قرار است:

• از هردو بند كيف استفاده كنيد. آويختن كوله پشتي تنها بر يك شانه و با يك بند، موجب ميشود كه سنگيني كيف تنها به يك سمت بدن وارد شود. با انداختن دو بند بر روي هر دو شانه، وزن كيف بهتر تقسيم شده و بدن را در حالت مطلوبتري قرار ميدهد.

• كيف را طوري بر دوش بياندازيد كه بر روي قويترين عضلات ميانه پشت قرار بگيرد. كيف بايد صاف بر روي قسمت مياني پشت، در نزديكي مركز ثقل فرد قرار بگيرد. بندهاي كيف بايد طوري تنظيم شوند كه بر دوش انداختن و بيرون آوردن كيف به راحتي انجام شود. در ضمن اين بندها نبايد تا حدي آزاد باشند كه كيف از روي

مركز ثقل بدن پايينتر بيايد.

• علاوه بر سبك كردن بار، بهتر است لوازم داخل كيف را طوري بچينيد كه سنگين ترين اشياء به پشت شما نزديكتر باشند.

• كوله پشتيهايي كه طراحي ارگونوميك دارند، ايمني و راحتي بيشتري دارند. بندهايي كه روي سينه و كمر بسته ميشوند نيز ميتوانند از تكانهاي كيف جلوگيري كرده و وزن آنرا علاوه بر شانه، بر روي سينه و لگن تقسيم ميكنند.

• كوله پشتيهاي چرخدار نيز براي دانش آموزاني كه نبايد مدام از كلاسي به كلاس ديگر رفته يا از پله بالا و پايين بروند، توصيه شده اند. البته چنين كيفهايي بايد داراي دسته اي بلند باشند كه كودك براي كشيدن آن نيازي به خم شدن يا چرخيدن نداشته باشد و چرخهاي كيف هم بايد به اندازه اي بزرگ باشند كه كيف از لغزيدن و واژگون شدن در امان باشد.

انحراف در چشمان نوزاد را جدى بگيريم

ديدن حركت بدون داشتن درك از رنگ ها

سيستم بينايى در بدو تولد تكامل نيافته است و ديد كامل نوزاد طى يك سال رخ مى دهد.

سه ماه نخست: نوزادان معمولا قبل از هر چيز حركت را مى بينند. آنها مى توانند در يك هفتگى تغييرات صورت مادر مانند خنده، اخم و … را ببينند. در اين زمان درك رنگ هنوز كاملا تكامل نيافته است. هماهنگى عضلات چشم درنوزادان تازه متولد شده و شيرخواران بسيار ناقص است. چشم نوزادان اغلب به بيرون يا داخل منحرف شده و حركت چشم ها با هم هماهنگ نيستند و اين وضعيت همان انحراف چشم يا استرابيسم است و چنانچه تا ? و يا ? ماهگى خود به خود برطرف نشود بهتر است نوزادتان را نزد چشم

پزشك ببريد.

تشخيص به هنگام انحراف چشم بسيار مهم است زيرا تنبلى چشم يا آمبليوپى نتيجه انحراف چشم درمان نشده است. اگر يك چشم كودك نتواند بر اثر استرابيسم خوب ببيند، هماهنگى چشم ها بر هم مى خورد و در صورت عدم درمان فرد دچار تنبلى چشم و در پى آن كاهش شديد ديد مى شود.

نوزاد دو ماهه بايد كاملا به نور روشن ( مثلا لامپ) و يا آويزهايى كه معمولا بالاى سر وى آويزان مى كنند توجه كند. اگر در سه ماهگى جسمى را مقابل چشم نوزاد بگيريد و آن را آهسته از يك سمت به سمت ديگر ببريد و او قادر به تعقيب كردن آن جسم نباشد بهتر است مورد معاينه قرار بگيرد.

در ? تا ? ماهگى كودك بايد دستش را به طرف اسباب بازى كه جلوى او مى گيريد دراز كند و يا دستش را به آن بزند و اين عمل نبايد اتفاقى باشد. از ? تا ? ماهگى نوزاد شروع به غلت زدن و احتمالا چهار دست و پا راه رفتن مى كند. در اين مرحله مى توانيد يك اسباب بازى را طورى جلوى كودك قرار دهيد تا وادار شود براى رسيدن به آن غلت بزند و يا كمى از جاى خود جلوتر بيايد. اين كار به تقويت بينايى نوزاد كمك مى كند. بين ? تا ?? ماهگى كودكتان ممكن است راه برود. به جاى راه افتادن زودتر، كودك را به چهار دست و پا راه رفتن تشويق كنيد. زيرا سبب ايجاد هماهنگى ميان حركات دست و چشم مى شود. در اين سنين به ويژه وقتى كودك روى مبل يا تخت و

يا نزديك پله است بايد بسيار مواظب وى بود چرا كه كودك در اين مرحله هنوز فاقد درك عمق كافى است و در نتيجه پستى و بلندى ها را به خوبى درك نمى كند و به عبارت ديگر كودكتان در اين سن متوجه نيست كه لبه تخت در جايى تمام مى شود و زمين پايين تر از آن قرار گرفته است، بنابراين احتمال سقوط كودك شما از تخت و پله همواره وجود دارد.

فرزندتان ديابت دارد ؟

نويسنده : دكتر مجتبي جوان بختي

يكي از بيماري هايي كه نيازمند آموزش والدين و كودكان است ، ديابت است . متاسفانه ديابت نه تنها بزرگسالان را تهديد مي كند بلكه تهديدي براي كودكان نيز به شمار مي آيد به ويژه آنكه پدران و مادراني كه از ديابت كودك شان مطلع مي شوند دچار نگراني و استرس بيش از اندازه اي خواهند شد . فراگيري برخي نكات آموزشي به والدين كودكان ديابتي كمك مي كند تا اين بيماري را كنترل كنند .

ديابت يا بيماري قند به علت ناتواني بدن در توليد يا مصرف انسولين پديد مي آيد . انسولين ماده اي است كه در بدن به وسيله ي لوزالمعده توليد و موجب مي شود قند يا به عبارتي مهم ترين منبع انرژي بدن مورد استفاده قرار گيرد .

تزريق انسولين به كودكان :

تزريق انسولين در كودكان تفاوت هايي با بزرگسالان دارد . نخستين تفاوت اين است كه كودكان بيش از بزرگسالان از تزريق واهمه دارند اما اين افراد بايد بپذيرند كه براي حفظ سلامت شان نيازمند استفاده از انسولين هستند . اغلب كودكان به دو تا سه بار تزريق روزانه

انسولين نياز دارند كه در زمان هاي معين در هر روز صورت مي گيرد و برخي از آنان نيز به بيش از يك نوع انسولين نياز دارند . والدين كودكان ديابتي بايد بدانند اينكه چه نوع انسولين و چند بار تزريق در روز مورد نياز است را پزشك كودك تعيين مي كند زيرا احتياج افراد متعدد يكسان نيست .

تزريق انسولين ممكن است سبب تجمع نامناسب باُفت چربي يا تحليل رفتن باُفت چربي در منطقه تزريق شود ، براي جلوگيري از اين پيامدها بهتر است هر دو بار جاي تزريق را عوض كنيد .

با محبت و ملايمت براي كودك توضيح دهيد كه اگر چه تزريق انسولين دردناك است ، براي سلامت او ضروري است .

بايد سعي كنيد كه تزريقات با حداقل مقاومت كودك انجام شود ، از اين رو مقدار انسولين لازم را دور از ديد كودك در سرنگ بكشيد و سپس با حداقل سر و صدا و بدون ترساندن كودك ، آن را تزريق كنيد . از وعده و عيد يا ترساندن كودكان براي تزريق انسولين اجتناب كنيد .

هنگامي كه كودكتان بزرگ تر شد بايد خود مسئوليت تزريق انسولين را به عهده گيرد . در اين باره آموزش لازم را به او بدهيد .

بخور نخورهاي كودكان ديابتي :

يكي از اصلي ترين سوالات والدين كودكان ديابتي ، شيوه و نوع تغذيه كودكان ديابتي است تا با برنامه ريزي مناسب بتوانند كمترين ميزان انسولين را به كودكان تزريق كنند . پس بايد بدانيد كه :

_ رژيم غذايي مناسب و منظم در كنار تزريق انسولين براي كنترل بيماري كودك ديابتي اهميت

زيادي دارد تا مانع اُفت قند خون شود .

_ كودك ديابتي در طول روز بايد علاوه بر وعده هاي غذايي اصلي ، حداقل سه نوبت نيز از مواد غذايي مناسب به عنوان وعده هاي فرعي ( در مجموع حداقل شش وعده غذا در رو ز) استفاده كند . در وعده هاي غذايي فرعي بايد حتي مواد نشاسته اي گنجانده شود .

_ تغذيه پيش از خواب كودك مهم است زيرا از اُفت قند در طول شب جلوگيري مي كند .

_ رژيم غذايي مناسب شامل مواد نشاسته اي مانند نان ، سيب زميني ، برنج ، حبوبات ، لبنيات ، تخم مرغ و گوشت است . چربي غذا بايد كم باشد و از غذاهاي پر فيبر استفاده شود .

_ مقدار غذاي مناسب براي كودك بر اساس ميزان مصرف انسولين بايد به صورت تقسيم شده براي كودك تنظيم شود . در اين كار متخصص تغذيه به شما كمك مي كند .

_ بيش از فعاليت شديد مانند ورزش ، كودك نياز به مواد قندي دارد در اين مواقع حتي مي توان از قندهاي ساده مانند شكلات و آب نبات در صورت نياز استفاده كرد . البته بهتر است فعاليت ورزشي مداوم بيش از يك ساعت طول نكشد . كودك هر ساعت بايد تغذيه شود .

_ اگر براي كودك جشن تولد گرفتيد ، مي توانيد از شيرين كننده هاي مصنوعي براي كيك و شربت استفاده كنيد .

سالي يك بار خوردن كيك تولد در تنظيم قند خون مشكل زيادي ايجاد نمي كند ولي با نظر پزشك مي توانيد چند واحد انسولين كريستال پيش از

خوردن مقادير زياد كيك و شيريني از سوي كودك ، به او تزريق كنيد .

_ رژيم غذايي كودك بايد آزاد باشد ولي اين به آن معني نيست كه هر چقدر دلش خواست ، مواد قندي مصرف كند . بهتر است مواد قندي ماده اي به جز ميوه ها كه حاوي املاح و ويتامين هستند ) از برنامه غذايي كودك حذف شوند و ميوه هاي خيلي شيرين مانند انگور ، خربزه و انجيز نيز به ندرت استفاده شود .

آشنايي با مشكلات شايع :

در تنظيم قند خون كودك ممكن است اُفت قند خون يا افزايش قند خون روي دهد . درباره اُفت قند خون بدانيد كه يكي از موارد اورژانس است و بايد بلافاصله كودك را به نزديك ترين مركز درماني برسانيد . در هنگام اُفت قند خون ، احساس ضعف ، گرسنگي ، بي هوشي و حتي اغما نيز ممكن است مشاهده شود . اين حالت اغلب در مواقع زير پيش مي آيد :

_ هنگامي كه كودك يك وعده غذا را فراموش كند .

_ اگر هوا خيلي گرم يا خيلي سرد باشد .

_ اگر ورزش شديد بدون تغذيه مناسب انجام شود .

_ اگر انسولين بيش از نياز مصرف شود .

درباره ي اُفت قند خون به علايمي همچون لرزش دست ، پوست رنگ پريده ، عرق سرد ، ضربان تند قلب ، گرسنگي ، بي قراري و گريه ، سياهي رفتن چشم ، خستگي و خواب آلودگي ، سردرد و نداشتن تمركز كودك حتما توجه كنيد . در اين مرحله بايد به سرعت يك غذاي شيرين مانند آب ميوه

و آب قند به كودك بدهد . بهتر است از شيريني هاي جامد استفاده نكنيد تا در صورت تشنج ، غذا به راه هاي هوايي كودك وارد نشود . اگر پس از 10 تا 15 دقيقه كودك احساس بهبود نكرد ، اين كار را تكرار كنيد و پس از بهتر شدن حال كودك بايد يك ماده ي غذايي كه قند آن جذب طولاني تري دارد ، به وي بدهيد تا دوباره اُفت قند تكرار نشود . نمونه چنين غذاهايي ساندويچ پنير يا شير با چند عدد بيسكويت است .

منبع: روزنامه ي سلامت شماره ي 229 /س

از هر 2 هزار نوزاد ، يكي دندان دارد

نويسنده: دكتر شكوفه شجاعي

آنچه درباره ي دندان هاي دوران نوزادي نمي دانستيد .

وقتي كوچولويي با دندان به دنيا مي آيد ، خيلي ها تعجب مي كنند و خبرش خيلي زود پخش مي شود . شايد بعضي ها هم آن را به دلايل بي ربط و عجيب و غريبي نسبت دهند . ولي حقيقت اين است كه دندان هاي نوزادي در تعداد بسيار كمي از نوزادان وجود دارد و مهم اين است كه بدانيم چگونه مي توان با آنها كنار آمد و آيا بايد آنها را بكشيد يا بايد در دهان نگه داشت ؟

از هر 2 هزار نوزاد ، ممكن است يكي با دندان متولد شود . اين دندان ها ، اغلب مواقع در فك پايين و به صورت دو دندان مشخص نيست اما ممكن است وراثت در اين زمينه موثر باشد . دندان هايي كه هنگام تولد در دهان كودك وجود دارد ، معمولاً از گروه دندان هاي شيري نيست و به سرعت لق شده

و مي افتد اما اگر دنداني در فاصله ي تولد كودك تا يك ماهگي او در دهانش رويش پيدا كند ، معمولاً از گروه دندان هاي شيري او خواهد بود .

دندان هاي نوزادي خطر دارند ؟

اگر شما نوزادي داشته باشيد كه با اين دندان ها به دنيا آمده باشد حتما سوال تان اين است با آنها بايد چه كنيد ؟ پاسخ اين است كه تا زماني كه اين دندان ها مشكلي ايجاد نكنند ، درماني لازم نخواهد بود . اما گاهي اين دندان ها ممكن است براي كودك يا مادر مشكلاتي ايجاد كنند . به عنوان مثال وجود اين دندان ها ممكن است باعث زخم شدن نوك پستان مادر شده و يا تيز بودن لبه اين دندان مي تواند موجب ايجاد زخم هاي دهاني براي خود نوزاد شود . در اين موارد لازم است كه با تشخيص پزشك دندان از دهان خارج شده و يا لبه ي تيز آن توسط دستگاه هاي دندان پزشكي ، صاف شود . در مواقعي كه دندان هاي نوزادي بسيار لق هستند ، بايد توسط دندان پزشك از دهان خارج شوند تا خطر بلعيده شدن و خفگي نوزاد وجود نداشته باشد . دست آخر اينكه ، اگر كودك تان با دندان متولد شد و يا خيلي زود اولين دندان هايش را درآورد ، نگران نشويد و براي اطمينان بيشتر با يك پزشك يا دندان پزشك مشورت كنيد .

پدر و نوازد : هر دو با دندان

دندان هاي نوزادي معمولا به صورت جفت ديده مي شوند ، يعني اگر نوازدي با اين دندان ها به دنيا بيايد معمولاً

اين دندان ها جفت هستند . مثلا دو دندان قدامي در بدو تولد در دهانش ديده مي شوند . به ندرت ممكن است نوزادي با دندان هاي آسيا به دنيا بيايد و بيشتر نوزاداني كه در هنگام تولد دندان دارند ، آن دندان يك دندان قدامي است . معمولا نوزاداني كه هنگام تولد دندان نوزادي دارند ، نقص بدني و يا ذهني ندارند . فراموش نكنيد كه اين پديده گاهي در بين اعضاي يك خانواده ارثي است و پدر بزرگ يا مادر بزرگ و يا پدر و مادر اين نوزاد نيز هنگام تولد دندان داشته اند .

خداحافظ دندان اضافي

دندان اضافي گاهي براي نوزادان دردسر ساز مي شود . گر چه برخي از آنها آن قدر لق هستند كه به آساني از دهان نوزاد جدا مي شوند . البته چنين دندان هايي مي توانند خطرناك هم باشند . چون گاهي اتفاق افتاده است كه نوزاد اين دندان لق را قورت داده و باعث خفگي او شده است بنابراين اگر دندان نوزادان لق است ، حتما آن را بكشيد در موارد ديگري اين دندان ها لبه هاي تيزي دارند كه باعث خفگي زبان نوازد مي شوند . در اين موارد هم در آوردن آنها را توصيه مي كنيم . شما به عنوان پدر و مادر اگر چه برايتان دشوار است ، آرامش خودتان را حفظ كنيد . كشيدن دندان نوزادي فوق العاده براي دندانپزشك آسان است .

دندان نوزادي و مشكلات شير دادن :

اگر شما تصميم گرفته ايد كه دندان نوزادي فرزندتان را نگه داريد ، بايد منتظر دشواري هاي شير دادن به او

باشيد . اگر چه در ابتدا شير دادن با پستان براي مادر دردناك است ، استفاده از شير دوش و ذخيره كردن شير در بطري را به شما توصيه مي كنيم . اما اگر اصرار داريد كه از پستان به او شير بدهيد ، ممكن است نوزاد در مدت كوتاهي ياد بگيرد كه در خلال مكيدن گاز نگيرد . به نظر مي رسد كه بيشتر نوزادان ناراحتي مادر را درك مي كنند و مي آموزند كه اين ناراحتي را ايجاد نكنند .

منبع:روزنامه سلامت شماره225

مشكلات پوستي شيرخواران

پوست بسيار حساس است و به سادگي مي تواند ملتهب يا تحريك گردد. اگر التهاب يا تحريك پوست به طور طبيعي بهبود نيابد و يا با نشانه هاي ديگري همراه باشد، فورا به پزشك مراجعه كنيد.

تسكين خارش پوست

اگر خارش دانه هاي ايجاد شده روي پوست شديد باشد و كودك آنقدر به خاراندن ادامه دهد كه پوست خراشيده شود، ممكن است عفونتي بر روي پوست ايجاد گردد. موارد زير مي توانند سبب جلوگيري از بروز چنين وضعيتي گردند:

- كرم ها، ژل ها يا پمادهاي گياهي نظير كالاندولا (Calendula) ، كامومل (Chamomile) و آلوورا (aloe vera) ، بر روي پوست هاي خشك و خارش دار بسيار موثر هستند، حال آنكه براي بهبود آسيب هاي پوستي همراه با ترشحات، مايعات يا لوسيون ها موثرترند.

- براي استحمام كودك، از مواد غير محرك نظير كرم هاي آبي (aqueous) ، صابون بچه يا روغن هاي مخصوص استفاه كنيد. از داغ نبودن آب حمام نيز بايد اطمينان داشته باشيد.

- خشك بودن پوست مي تواند سبب تشديد خراش شود. براي جلوگيري از اين امر، پوست

كودك را چند بار در روز با يك نرم كننده، نظيركرم هاي آبي، مرطوب كنيد.

- لباس كودك بايد از پارچه هاي تهيه شده از مواد طبيعي و غيرمصنوعي باشد.

نشانه : اگر سن شيرخوار شما زير 3 ماه است، آيا داراي راش هاي ملتهب و فلس مانند بر روي دو ناحيه يا بيشتر از نواحي گردن، صورت، كشاله ي ران، پشت گوش ها، يا زير بغل مي باشد؟ ، علت احتمالي: درماتيت سبوروئيك، اقدام مورد نياز: اگر راش ها ظرف چند هفته برطرف نشدند، يا گسترده و همراه با تشرح شدند، باپزشك تان مشورت كنيد.

نشانه: آيا شيرخوار شما داراي راش هاي فلس مانند و خارش دار بر روي صورت، قسمت داخلي آرنج و يا پشت زانو مي باشد؟ ، علت احتمالي: اگزماي آتوپيك، اقدام مورد نياز:

اگر راش ها گسترده، همراه با ترشح، يا خارش شديد هستند و نگران كننده مي باشند، با پزشك تان مشورت كنيد.

نشانه: آيا شيرخوار شما داراي پوسته هاي زرد رنگ بر روي سرش مي باشد؟ ، علت احتمالي: شوره ي گهواره (Cradle cap) ، اقدام مورد نياز: اگر پوسته ها گسترده شدند يا نشانه هاي ديگري نيز به وجود آمدند، با پزشك تان مشورت كنيد.

نشانه: آيا نقاطي ملتهب بر روي نواحي تناسلي يا مخرج كودك شما وجود دارد؟ ، علت احتمالي: راش پوشك ، اقدام مورد نياز: اگر راش ها به مدت 10 روز باقي بمانند يا پوست شيرخوار زخمي و ترك خورده شود، با پزشك تان مشورت كنيد.

نشانه: آيا در هر نقطه از بدن شيرخوار شما نقاط قرمز يا جوش هايي وجود دارد، اما او سالم

به نظر مي رسد و به طور طبيعي غذا مي خورد؟ ، علت احتمالي: تحريك جزئي پوست ، اقدام مورد نياز: اگر راش ها بيش از يك روز باقي ماندند يا شيرخوارتان ناخوش شد، با پزشكتان مشورت كنيد.

وزن گيري كند

اگر به طور منظم كودكتان به يك مركز بهداشتي ببريد، مي توانيد دقيقا از وزن گيري مناسب او آگاه شويد. با استفاده از منحني رشد كه مركز بهداشتي در اختيار شما قرار مي دهند، مي توانيد نسبت به وزن گيري صحيح و مورد انتظار كودكتان اطمينان حاصل نمائيد.

نشانه: آيا شيرخوارتان ناخوش به نظر مي رسد؟ ، علت احتمالي: عدم وزن گيري طبيعي شيرخوارتان مي تواند ناشي از يك اختلال زمينه اي باشد. ، اقدام مورد نياز: با پزشكتان مشورت كنيد.

نشانه: آيا شيرخوارتان خوردن غذاهاي جامد را شروع كرده است؟ ، علت احتمالي: ممكن است شما غذاي جامد كافي براي تامين تمامي نيازهاي تغذيه اي شيرخوارتان به او ندهيد. ، اقدام مورد نياز: به پزشكتان مراجعه كنيد. او مي تواند شما را در خصوص برنامه ي غذايي شيرخوارتان راهنمايي كند.

نشانه: آيا زماني كه شيرخوارتان گريه مي كند، عمدتا او را با شير مادر تغذيه مي كنيد؟ ، علت احتمالي: ممكن است مادر، شير كافي براي تامين تمامي نيازهاي تغذيه اي نوزاد نداشته باشد. در پايان شش ماهگي بايد تغذيه ي تكميلي شيرخوار آغاز شود. ، اقدام مورد نياز: به پزشكتان مراجعه كنيد و از او در خصوص نياز شيرخوارتان به شير كمكي يا شروع تغذيه ي تكميلي راهنمايي بگيريد.

نشانه: آيا طبق روال معمول، شيرخوارتان را با شير مادر يا شير خشك تغذيه

مي كنيد؟ ، علت احتمالي: ناكافي بودن شير مصرفي شيرخوار مي تواند باعث عدم وزن گيري طبيعي او شود. ، اقدام مورد نياز: اگردو هفته شيرخوارتان به طور طبيعي وزن نگرفت، به پزشكتان مراجعه كنيد .

نشانه: آيا ممكن است شير خشك ناكافي يا آب بيش از حد در بطري شيرخوارتان ريخته باشيد؟ ، علت احتمالي: اگر شير خشك شيرخوار بيش از حد رقيق باشد، مواد مغذي مورد نياز او تامين نخواهد شد. ، اقدام مورد نياز: اگر تا دو هفته شيرخوارتان به طور طبيعي وزن نگرفت، به پزشك تان مراجعه كنيد .

نشانه: آيا شيرخوارتان هميشه تمام شير خشك بطري خود را مي خورد؟ ، علت احتمالي:

ممكن است شيرخوارتان به شير بيشتري از آنچه به او مي دهيد نياز داشته باشد. ، اقدام مورد نياز: اگر تا دو هفته شيرخوارتان به طور طبيعي وزن نگرفت، به پزشك تان مراجعه كنيد. بگذاريد شيرخوارتان هر چه شير مي خواهد، بخورد. در پايان 6 ماهگي نيز بايد تغذيه ي تكميلي شيرخوار شروع شود.

منبع: ماهنامه ي تخصصي دنياي سلامت شماره 32

گريه بيش از حد نوزادان

گريه روشي است كه نوزادان براي بيان نيازهايشان از آن استفاده مي كنند. اگر نوزاد گرسنه، تشنه يا ناراحت باشد، فقط گريه مي كند. شما به تدريج خواهيد توانست از نوع گريه نوزاد به نوع نياز وي پي ببريد. البته اگر با وجود تلاش هاي شما گريه نوزاد ادامه يافت و يا صداي گريه او غير طبيعي بود، بايد موضوع را با پزشكان در ميان بگذاريد.

گريه نوزاد به علت وجود باد گلو يا نفخ

اگر نوزاد شما پيش از خوردن گريه كند و يا در شير

خوردن ولع داشته باشد، احتمالا ناراحتي او به دليل تجمع هوا در روده اش است. براي جلوگيري از اين وضعيت يا رفع آن، به نكات زير توجه نماييد:

- اگر نوزاد از طريق شيشه شير تغذيه مي شود، از باز بودن حفره ي سر پستانك و نيز مناسب بودن اندازه ي آن اطمينان حاصل كنيد.

- هنگام تغذيه ي نوزاد با شير، او را در حالت نيمه راست نگاه داريد تا شير مستقيما به قسمت تحتاني معده وي وارد شود.

- پس از هر وعده تغذيه نوزاد، حتما آروغ او را بگيريد. براي اين كار يا او را روي شانه خود قرار دهيد و يا به پشت روي دستانتان بخوابانيد و ضرباتي آهسته به پشت او بزنيد و يا پشت او را بماليد.

برخي روش هاي آرام كردن گريه نوزاد

برخي روش هاي ساده مي توانند به تسكين علت بي قراري و گريه شديد نوزادتان كمك كند. از جمله اين موارد مي توان به ماساژ نرم عضلات و مفاصل و گيجگاه نوزاد اشاره نمود. در نوزادان كوليكي (يعني نوزاداني كه زياد دل درد مي كنند) ، وارد آوردن فشار ملايم بر معده نوزاد در بسياري موارد به بهبود اوضاع كمك مي نمايد. اين نكته ي مهم را نيز به خاطر داشته باشيد كه شنيدن صداي ضربان قلب مادر يا پدر، همواره تسكيني موثربراي نوزاد نا آرام محسوب مي شود.

نشانه: آيا نوزادتان شير خوردن را با گريه قطع مي كند؟ - علت احتمالي: گرسنگي از علل اصلي گريه نوزادان است. - اقدام مورد نياز: اگر نوزادتان شير خوردن را با گريه قطع مي كند، بهتر است فواصل بين

شيردهي را مطابق با ميل او كاهش دهيد.

نشانه: آيا گريه نوزادتان غيرعادي است و يا نسبت به تغذيه اظهار بي ميلي مي كند؟ - علت احتمالي: ممكن است نوزادتان دچار درد ناشي از يك بيماري مثل التهاب گوش مياني باشد. - اقدام مورد نياز: هشدار! سريعا به پزشك مراجعه كنيد.

نشانه: آيا تغييري در روال منزلتان به وجود آمده و يا تنشي ايجاد شده است؟ - علت احتمالي: نوزاد شما احتمالا به دليل تغيير شرايط يا افزايش تنش، احساس ناراحتي مي كند. - اقدام مورد نياز: طي تغيير و تحولات، به نوزادتان بيشتر توجه كنيد. اگر شاهد هستيد كه اضطراب شما در حال انتقال به نوزادتان است، حتما در رفع علت ناراحتي بكوشيد. بيشتر به خودتان برسيد، از تكنيك هاي آرامش يابي استفاده كنيد و مشكل تان را با دوستان خيرخواه در ميان بگذاريد. اگر گريه نوزادتان سبب عصبي شدن شما مي گردد، حتما با پزشك تان مشورت نماييد.

نشانه: آيا نوزادتان با نوشيدن آب جوشيده ي خنك شده آرام مي شود؟ - علت احتمالي: تشنگي يكي از علل گريه نوزاد است، خصوصا در نوزاداني كه با شير خشك تغذيه مي شوند و يا وقتي هوا خيلي گرم است. - اقدام مورد نياز: با استفاده از بطري يا قاشق ضدعفوني شده، آب جوشيده و سرد شده بيشتري به نوزاد بدهيد.

نشانه: اگر سن نوزادتان كمتر از 3 ماه است، آيا عصرها يا اوايل شب گريه مي كند؟ - علت احتمالي: كوليك عصرگاهي - اقدام مورد نياز: ابتدا به نوزاد شير دهيد. سپس سعي كنيد با ماليدن يا ضربات آهسته به پشت او، آروغ وي

را بگيريد. ماساژ نرم شكم نيز مي تواند موثرباشد.

نشانه: اگر نوزادتان 3 ماهه يا بزرگ تر است، آيا با بغل كردن و توجه به وي گريه اش قطع مي شود؟ - علت احتمالي: ممكن است نوزاد شما بيشتر از ديگر همسالان خود به توجه والدين نياز داشته باشد - اقدام مورد نياز: هرگاه نوزادتان تمايل داشت، او را در آغوش بگيريد. اين كار هيچ گونه اثري بدي در رفتار آينده وي نخواهد داشت.

منبع: ماهنامه ي دنياي سلامت 31

استفراغ و مشكلات تغذيه در نوزادان

نويسنده:فريد نوبخت حقيقي

استفراغ در نوزادان

استفراغ يكي از رويدادهاي شايع دوران كودكي و نوزادي است. استفراغ در بيشتر موارد كاملا بي ضرر است ولي مي تواند تاثير داروها را كم كند، موجب شود كه كودك آن قدر آب از دست بدهد كه دچار كم آبي شود و يا نشانگر مشكلي باشد كه نيازمند توجه پزشكي است. بيشتر نوزادان آب دهانشان را بيرون مي ريزند و گاهي استفراغ مي كنند اگر اين استفراغ موجب كم شدن وزن گيري كودك نشود غير طبيعي و مضر نيست؛ با اين حال استفراغ بيش از حد مي تواند نشانگر عدم تحمل نسبت به غذاي كمكي بيشتر يا غذاهاي ديگر باشد. استفراغ شديد و متناوب در جريان دو ماه اول نوزاد نشانگر انسداد انتهاي معده است. نوزادان ممكن است به دنبال سرفه كردن شديد استفراغ كنند ، اين حالت غير طبيعي نيست . عفونت هاي ويروسي دستگاه گوارش يا بيماري هاي عفوني ، اختلالات مغزي (مانند مننژيت، انسفاليت، ضربه و ... ) ، يرقان، اجسام خارجي در دستگاه گوارش، آسيب هاي شكمي، و ... از ساير علل استفراغ اند. بنابراين به طور كلي

مي توان گفت: استفراغ نوزادان مي تواند بالا آوردن بي ضرر مقداري شير و يا نشانه يك بيماري جدي باشد. اگر استفراغ نوزاد به مدت شش ساعت ادامه داشت، يا با مقادير كم ادرار تيره رنگ، گيجي غير طبيعي، گود رفتگي چشمان و يا شل شدن پوست همراه بود، بلافاصله به پزشك مراجعه كنيد.

نشانه: آيا نوزادتان سالم به نظر مي رسد و به طور طبيعي غذا مي خورد، اما مقدار زيادي شير را بدون فشار بالا مي آورد؟ ، علت احتمالي: رفلاكس معدي مروي، اقدام مورد نياز: ظرف 24 ساعت به پزشك مراجعه كنيد.

نشانه: آيا نوزادتان مقدار كمي شير را بدون فشار بالا مي آورد؟ ، علت احتمالي: اين امر به احتمال زياد، فقط بالا آوردن ساده شير خورده شده ناشي از گاز جمع شده در معده است و به ندرت مساله اي جدي است. ، اقدام مورد نياز: پس از شير خوردن، حتما آروغ نوزاد را بگيريد، دقت كنيد كه نوزادتان بيش از حد غذا نخورد.

نشانه: اگر سن نوزادتان كمتر از دو ماه است، آيا پس از هر وعده شير خوردن استفراغ مي كند؟ ، علت احتمالي: تنگي پيلور (دريچه مري به معده) ، اقدام مورد نياز: ظرف 24 ساعت به پزشك مراجعه كنيد.

نشانه: آيا نوزادتان ناگهان استفراغ مي كند، تب دارد، يا دچار گيجي غير طبيعي است و يا از خوردن و نوشيدن اجتناب مي كند؟ ، علت احتمالي: سرخجه نوزادي يا مننژيت، اقدام مورد نياز: هشدار! بلافاصله به پزشك مراجعه كنيد.

مشكلات غذا دادن به نوزاد

شير مادر بهترين و كامل ترين غذا براي نوزادان و شيرخواران تا پايان 2 سالگي است. به

طوري كه تغذيه انحصاري با شير مادر از بدو تولد تا پايان 6 ماهگي و سپس ادامه آن همراه با تغذيه تكميلي تا پايان 2 سالگي منجر به رشد و تكامل كودك مي شود. تغذيه نوزاد از ساعات اوليه پس از تولد بايد شروع شود و تعداد دفعات آن در طول شبانه روز براساس نياز شيرخوار تنظيم مي شود چرا كه تعداد دفعات در نوزادان مختلف، متفاوت است. برخي شيرخواران تند و برخي شيرخواران كند تغذيه مي كنند. هنگامي كه غذا دادن به نوزادان دشوار باشد، هم نوزاد و هم والدين او از تبعات آن رنج مي برند. تغذيه نوزاد به ويژه در چند هفته اول زندگي وي با دشواري هايي همراه است. البته اگر نوزادتان سالم به نظر مي رسد و وزن گيري طبيعي دارد، جاي هيچ نگراني نيست.

نشانه: نوزادتان طبيعي وزن نمي گيرد. ، علت احتمالي: نارسايي در رشد، اقدام مورد نياز: با پزشك نوزادتان مشورت كنيد.

نشانه: نوزادتان طبيعي وزن مي گيرد، با اين حال شما نگرانيد كه شيرتان كافي نباشد. ، علت احتمالي: مادران، اغلب هنگامي كه نوزادشان زياد گريه مي كند و به سادگي آرام نمي شوند، فكر مي كنند كه شيرشان كافي نيست. ، اقدام مورد نياز: اگر گريه نوزاد ادامه داشت و نگراني شما رفع نشد، به پزشك مراجعه كنيد.

نشانه: با آنكه نوزاد ميل به غذا خوردن دارد، اما از خوردن امتناع مي كند. ، علت احتمالي: امتناع ناگهاني از غذا خوردن مي تواند علامت سرماخوردگي باشد، اما ممكن است علت جدي تري نيز داشته باشد. ، اقدام مورد نياز: هشدار! فورا به پزشك مراجعه كنيد.

نشانه: نوزادتان معمولا تمايلي

به غذا ندارد، اما وزن گيري او طبيعي است. ، علت احتمالي: برخي نوزادان بايد براي تغذيه نوازش شوند و برخي نيز ممكن است در حال غذا خوردن به خواب روند. اگر نوزادتان سالم به نظر مي رسد، نيازي به نگراني نيست. ، اقدام مورد نياز: اگر نشانه هاي ديگري بروز كرد، با پزشك مشورت كنيد.

نشانه: نوزاد شما بيشتر از نوزادان ديگر غذا مي خورد. ، علت احتمالي: تغذيه مكرر، حتي هر دو ساعت يك بار، به ويژه در هفته هاي اول زندگي، در نوزادان شيرخوار امري طبيعي است. ، اقدام مورد نياز: تغذيه مكرر نوزاد ممكن است شما را خسته كند. مي توانيد شير خود را بدوشيد و از همسرتان بخواهيد طي شب، آن را با بطري به نوزاد بدهد. اگر در اثر اين كار افسرده يا تحريك پذير شده ايد، با پزشكتان مشورت كنيد.

نشانه: نوزاد شما اغلب در آغاز تغذيه، گريه مي كند. ، علت احتمالي: ممكن است سينه ها هنگام مكيدن نوزاد فورا شير ترشح نكنند و يا جريان شير به سختي باشد. ، اقدام مورد نياز: اگر ترشح شير فورا شروع نمي شود، به هيچ وجه آرامش خود را از دست ندهيد. براي رفع اين مشكل مي توانيد قبل از شروع تغذيه نوزاد، كمي شير خود را با دست بدوشيد.

نشانه: آيا نوزادتان برخي غذاهاي جامد خاص را رد مي كند؟ ، علت احتمالي: غذاها و بافت هاي ناآشنا اغلب از سوي نوزادان رد مي شوند. حتي غذاهايي كه ابتدا پذيرفته شده بودند نيز ممكن است رد شوند. ، اقدام مورد نياز: سعي كنيد غذاهاي متنوعي را به نوزادتان بدهيد تا نوزاد،

شانس دريافت مواد مغذي مورد نياز خود را از بين غذاهاي مختلف داشته باشد.

منبع: ماهنامه دنياي سلامت شماره ي 29

صافي كف پاي كودكان

صافي كف پا ممكن است به صورت مادرزادي و يا در دوران كودكي ايجاد شود و داراي دو نوع سفت و انعطاف پذير است. صافي كف پاي سفت كه تنها 3درصد كل موارد ابتلا به صافي كف پا را تشكيل مي دهد، با انجام فعاليت هاي فيزيكي درمان نمي شود.

97درصد موارد ابتلا به صافي كف پا از نوع انعطاف پذير بوده و در صورتي كه از كودكي اقدام شود، قابل درمان است. والدين بايد از 18ماهگي به بعد به نحوه راه رفتن كودك توجه كنند و در صورتي كه احساس كردند پاشنه پاي كودك به درستي روي زمين قرار نمي گيرد و انحنا دارد، به سرعت به پزشك مراجعه كنند.

اگر صافي كف پا به موقع تشخيص داده شود مي توان با تجويز كفش هاي مناسب آن را درمان كرد.

كف كفش نبايد صاف باشد. كفشي مناسب است كه داراي پاشنه 3سانتي متري باشد. قسمت جلوي كفش نبايد تنگ بوده و كناره كفش نيز بايد نرم و انعطاف پذير باشد.

افرادي كه كف پاي صاف دارند بايد كفشي را انتخاب كنند كه ثبات پا را حفظ كرده و مانع از پيچ خوردگي پا شود.

كودكاني كه داراي مشكلاتي مانند صافي كف پا هستند دچار لنگي بوده و تمايلي به بازي كردن نشان نمي دهند و بيشتر ترجيح مي دهند كه بنشينند. والدين در صورت مشاهده اين علائم در كودك به پزشك مراجعه كرده تا با تجويز پزشك و تقويت عضلات كودك از طريق بازي

درماني، مشكل برطرف شود.

به دليل وجود بافت چربي در كف پاي كودك تشخيص مشكلات پا توسط والدين تا دو سالگي به سختي انجام مي شود و بهتر است جهت معاينه به پزشك مراجعه شود.در صورتي كه صافي كف پا درمان نشود در بزرگسالان منجر به چرخش استخوان ساق پا، درد زانو و لگن و در نهايت كمردرد مي شود.

منبع:روزنامه كيهان

نارسايي كليه ناشي از عفونت ادراري در كودكان

بيماري هاي كليوي بي سر و صدا مي آيند و تا مراحل پيشرفته خاموش بوده و علامت خاصي ندارند. به گفته متخصصان 50درصد بيماران مبتلا به نارسايي هاي كليوي زماني به پزشك مراجعه مي كنند كه ديگر وقت دياليز آنهاست؛ يعني زماني كه ديگر هيچ راهي براي درمان قطعي وجود ندارد.علت اصلي ابتلا به نارسايي هاي كليوي در كودكان و بزرگسالان متفاوت است.

در كودكان علت اصلي ابتلا به نارسايي كليه اشكالات مادرزادي در سيستم ادراري آنهاست؛مثلاً كودكي كه با يك مثانه معيوب به دنيا مي آيد يا از مثانه به كليه دچار برگشت ادرار مي شود و يا اينكه سيستم مثانه او دچار تنگي شده است.

تمامي اين علائم بر كليه فشار مي آورد و كليه را دچار نارسايي مي كند. براي همين والدين بايد به علائم ادراري كودك توجه كافي داشته باشند. علامت ديگري كه بعد از تولد در كودكان بيشتر ديده مي شود، عفونت ادراري است. دكتر محمد حسين طباطبايي، نفرولوژيست و عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي در خصوص نارسايي هاي كليوي و نقش آنها در بروز ساير بيماري ها در اين گفت وگو توضيح مي دهند.

علائمي كه مي توانند به والدين هشدار دهند كه كودك در معرض نارسايي كليه است، چطور خودشان را نشان مي دهند؟

يكي از علائمي كه والدين بايد به آن توجه

كافي داشته باشند چگونگي ادرار كردن كودكشان است. پسرها بيشتر از دختران احتمال مشكل در سيستم ادراري شان وجود دارد.مثلا گاهي به دنبال يك ختنه ساده ممكن است مجراي ادرار تنگ شود، اين تنگي مجراي ادراري باعث مي شود كه ادرار كودك باريك باشد يا اينكه كودك براي ادرار كردن بايد به خودش فشار بياورد.

بنا بر اين توجه والدين به توصيه هاي پزشك بعد از ختنه كردن كودك براي جلوگيري از تنگي مجراي ادرار بسيار مهم است چون در غير اين صورت خطر برگشت ادرار از مثانه به كليه نيز وجود دارد.

همچنين كودكاني كه در شبانه روز ادرارشان به صورت قطره قطره مي آيد به طوري كه كودك با دست روي مثانه فشار مي آورد كه ادرارش خارج شود، نشان مي دهد كه مثانه انقباض ندارد.

عفونت ادراري و وجود يبوست نيز اغلب از سوي والدين ناديده گرفته مي شود در حالي كه مكانيسم هاي كنترل كننده ادرار و مدفوع تقريباً منشأ مشترك دارند.

در كشور ما نارسايي كليه بيشتر در اثر چه عواملي شايع مي شود؟

در واقع مي توان گفت بيماري هاي ارثي در كشور ما بيشترين نقش را در ايجاد اين نارسايي ها دارند. مثلاً بيماري آلپورت يك بيماري ارثي است كه به طرق مختلف منتقل مي شود ولي رايج ترين نوع آن انتقال از طريق كروموزوم X از مادر به پسر است.

اين بيماري در استان هايي كه ازدواج فاميلي بيشتر است، شيوع بيشتري دارد و در كشور ما سومين علت ابتلاي كودكان به نارسايي كليه همين بيماري است. در ادرار اين كودكان خون است و به طور مداوم از آن پروتئين دفع مي شود و معمولاً در دهه دوم و سوم زندگي در اين كودكان علائم نارسايي كليه هم ظاهر مي شود.

و اين نارسايي ها تا چه حد قابل درمان يا

پيشگيري هستند؟

متأسفانه از اين نارسايي ها نمي توان پيشگيري كرد و هيچ دارويي نيز براي درمان آن مؤثر نيست. فقط مي توان بيماري را كنترل كرد كه كودك ديرتر به مرحله نارسايي كليه برسد.

به نظر مي رسد در فرهنگ عام ما كنترل ادرار در بچه ها يك امر پسنديده است. اين اتفاق تا چه حد مي تواند براي كليه خطرناك باشد؟

اين اتفاق مخصوصاً در مورد دختران بسيار خطرناك است. بسيار ديده شده كه دختران به خصوص در مدرسه و در اماكن عمومي ادرار خود را كنترل مي كنند. پر شدن مثانه باعث مي شود به تدريج رفلكس هاي مثانه در اين افراد مهار شود و فرد ديگر احساس ادرار را نداشته باشد. همين امر باعث ايجاد يبوست در كودك و برگشت ادرار از مثانه به حالب ها مي شود و اگر اين مشكل ادامه پيدا كند، آثار زخم روي كليه و عفونت هاي مكرر كليه پديدار مي شود.

بيماران بيشتر با كدام يك از علائم نارسايي كليه مراجعه مي كنند؟

بيشترين افرادي كه به ما مراجعه مي كنند كساني هستند كه مبتلا به عفونت هاي ادراري هستند. اين اختلال در واقع هشداري از وجود مشكل در كليه هاست ولي اغلب خانواده ها بعد از اينكه عفونت ادراري درمان شد، ديگر اين هشدار را جدي نمي گيرند. يكي از بررسي هايي كه در اين هنگام بايد انجام گيرد گذاشتن سوند ادراري در مثانه و تزريق داروي رنگي به داخل مثانه است.

وقتي مثانه پر شد، سوند را بيرون مي كشند تا فرد ادرار كند.در اين هنگام در عكسبرداري مشخص مي شود كه برگشت ادرار از مثانه به كليه ها وجود دارد يا نه. اكثر خانواده ها متأسفانه از گذاشتن سوند مخصوصاً براي دختران طفره مي روند. ما موارد بسياري را داشتيم كه خانواده ها شديداً از

اين كار پرهيز مي كردند و بعد از مدتي با نارسايي هاي شديد كليوي فرد بيمار را مجدداً ارجاع مي دادند در حالي كه اگر با نخستين عفونت ادراري از مثانه بيمار عكس گرفته مي شد با دارو يا يك جراحي سبك به راحتي قابل درمان بود.

منبع: همشهري آنلاين /س

زردي نوزادان

زردي يكي از تظاهرات شايع كلينيكي است كه در چند روز اول تولد براي اغلب نوزادان، اتفاق مي افتد. در بيشتر موارد طبيعي است، ولي در مواردي دلايل مختلف پاتولوژيك (غيرطبيعي) عامل بروز زردي است. بيش تر نوزاداني كه از شير مادر استفاده مي كنند زردي فيزيولوژيك در آن ها شدت يافته، يا اين كه زمان آن طولاني تر خواهد بود.

زردي فيزيولوژيك

اين نوع زردي در يك نوزاد كامل از روز دوم تولد شروع شده و در روز سوم به حداكثر رسيده (بيلي روبين 7-6 ميلي گرم در دسي ليتر) و از روز سوم ميزان بيلي روبين رو به كاهش مي رود.

در نوزادان نارس، زردي در روز پنجم تا هفتم به حداكثر ميزان خود - بيلي روبين حدود 12-10 ميلي گرم در دسي ليتر - مي رسد و ممكن است تا يك ماه، يا بيش تر طول بكشد. زردي ناشي از شير مادر به دو نوع زودرس و ديررس تقسيم مي شود:

نوع زودرس

علت اين نوع زردي دريافت نكردن كافي شير مادر در روزهاي اول تولد است. حدود 12 درصد از بچه هايي كه با شير مادر تغذيه مي شوند، دچار اين نوع زردي مي گردند. مكونيوم محتوي بيلي روبين غير كونژوگه در روده باقي مانده وجذب خون مي شود كه باعث بروز زردي مي گردد. براي پيش گيري

از اين مسأله شروع اولين تغذيه نوزاد در اولين فرصت پس از تولد بسيار مهم است. تكرار دفعات شيردهي تا جريان يافتن شير مادر به خصوص در بچه هاي اول لازم است.

نوع ديررس

اين نوع از روز پنجم پس از تولد، به سرعت افزايش مي يابد و در پايان هفته دوم به حداكثر خود مي رسد. علت اين نوع زردي وجود ميزان بالاي اسيدهاي چرب آزاد است. اين نوع زردي نيز خوش خيم است و تاكنون موردي از ضايعه مغزي ناشي از اين نوع افزايش زردي خون در نوزادان گزارش نشده است. قطع شير در اين مورد با صلاح ديد پزشك به مدت 24 تا 48 ساعت اثر تشخيصي و درماني دارد. پس از آن مي توان تغذيه با شير مادر را دوباره آغاز نمود.

لازم به ذكر است كه دادن ترنجبين، خاكشير، كره و ساير موارد رايج به نوزادان نه تنها هيچ گونه اثر قطعي در كاهش بيلي روبين خون ندارد، بلكه منجر به عوارض بي شمار مي گردد. در اين موارد تغذيه خوب مادر به خصوص مايعات كافي، حمايت عاطفي رواني مادر به خصوص از جانب همسر با افزايش ميزان شير مادر و امكان شيردهي مكرر به كاهش بيلي روبين خون نوزاد و رفع زردي كمك شايان مي كند. متخصصان قطع شير مادر را به صلاح نوزاد نمي دانند. (1)

منبع:مجله نامه ي جامعه شماره 39

فعاليت بدني در مدارس و عوامل خطر زاي بيماري قلبي د

نويسنده: هنري جي، مونتوي

مترجم: دكتر مجيد كاشف

تا چندي پيش تصور مي شد، حمله ي قلبي در افراد مسن در نتيجه ي پيشرفت سريع بيماري اتفاق مي افتد. با افزايش شناخت عارضه ي تصلب شرائين، بيماري شايعي كه غالباً باعث حمله

ي قلبي مي شود، مشخص شد كه حمله ي قلبي آخرين مرحله از روندي طولاني است. شايد نتايج تحقيقي كه روي 300 مرد جوان انجام گرفت كه در جنگ كشته شده بودند، بتواند اين حقيقت را به روشني به تصوير بكشد. 77 درصد اين مردان كه ميانگين سني آن ها 22 سال بود، به بيماري تصلب شرائين در شريان هاي كرونري مبتلا بودند. نتايج مشابهي نيز در تحقيقات ديگري روي مردان جوان به دست آمده است. هم چنين چند سال پيش، وجود لايه اي چربي در آئورت كودكان گزارش شد. ولي متأسفانه تا به حال، اين قبيل مشاهدات مورد بي توجهي قرار گرفته اند.

تحقيقات اخير نيز ضمن بررسي مجدد اين يافته ها، آن را تأييد كرده اند. اغلب تحقيقاتي كه درباره ي تصلب شرائين انجام شده اند، بين المللي هستند و طي آن ها، حدود 23 هزار مورد شريان هاي كرونري و آئورت از 14 كشور جهان ، بررسي شده اند. يافته هاي دقيق اين تحقيقات نشان مي دهند، صرف نظر از منطقه ي جغرافيايي، در آئورت اغلب كودكان سه ساله لايه هاي چربي وجود دارد. اغلب اين كودكان از كشورهاي توسعه يافته مانند آمريكا و ديگر كشورهاي صنعتي پيشرفته بوده اند. وجود لايه هاي چربي در شريان هاي كرونري قبل از سن 10 سالگي، به ندرت ديده مي شود، ولي بعد از اين سن فراوان است.

زماني كه مشخص شد، بررسي و مطالعه ي وضعيت جسمي كودكان مي تواند در كاهش بيماري هاي قلبي در بزرگ سالي مؤثر باشد، تحقيقات بسياري آغاز شدند كه به تشريح عوامل خطرزاي بيماري قلبي در كودكان مي پرداختند. براي

مثال، برنسون(1) در سال 1980، 15 تحقيق درباره ي ميزان كلسترول خون در كودكان بيمار نه كشور جهان انجام داد و پايين ترين غلظت كلسترول خون را در كودكان «تاراهومارا» (2) يافت. تاراهومارا قبيله اي از سرخ پوستان است كه به خاطر تيپ عضلاني و نوع فعاليت بدني شان شهرت دارند. در همين سال، كانور (3) نيز عوامل خطر زا را در اين گروه عجيب بررسي كرد.

فعاليت هاي بدني روزمره ي كودكان، از جمله موضوع هايي است كه تا به حال به روش هاي متفاوت مورد مطالعه قرار گرفته است. گزارش هاي رسيده حاكي است، در سال هاي اخير بر تعداد كودكاني كه عوامل خطر زاي بيماري كرونري قلب دارند، افزوده شده است. به نظر مي رسد كه اين افزايش عوامل خطر زا در كودكان هم چنان ادامه خواهد داشت. و كودكاني كه در شرايط وخيمي به سر مي برند در سال هاي بعدي زندگي هم در همين وضعيت باقي مي مانند.

اما همين تحقيقات نشان مي دهد اگر زندگي اين كودكان همراه با فعاليت بدني باشد، اين قبيل ناراحتي هاي آن ها هميشگي نخواهد بود. معمولاً عوامل خطر زاي اين گونه بيماري ها در كودكاني وجود دارد كه والدين آن ها نيز داراي همين عوامل باشند، و يا اين كه يكي از والدين آن ها در اثر بيماري كرونري قلب در سن جواني فوت كرده باشد. به عبارت ديگر، وجود عوامل خطرزاي بيماري قلبي به وراثت نيز بستگي دارد. عوامل خطر زاي بيماري قلبي شامل موارد زير است:

1. چربي بدن

2. فشار خون

3. چربي خون شامل كلسترول و تري گليسريد خون

4. ديابت يا ميزان گلوكز خون

5.

اسيد اوريك خون

6. فقدان فعاليت بدني

مردان و زنان بسياري روزانه انواع فعاليت هاي بدني را به دليل نوع شغلشان انجام مي دهند. در حالي كه براي بررسي ميزان فعاليت بدني كودكان بايد به فعاليت هاي اوقات فراغت آن ها توجه كرد. اندازه گيري اين فعاليت ها بسيار مشكل تر از فعاليت هاي شغلي است. هم چنين، سال هاي زيادي از زندگي كودكان در مدرسه مي گذرد و فرصت اندكي براي انجام فعاليت هاي بدني متنوع دارند. تحقيقات زيادي روي اثرات فعاليت هاي بدني كودكان بر عوامل خطر زاي بيماري قلبي انجام شده اند كه اكثر آن ها نشان داده اند، كودكاني كه در مدرسه و اوقات فراغت خود فعاليت بدني دارند، از ميزان چربي بدن و چربي خون پايين تري برخوردارند. اين نتيجه نشان مي دهد، مدرسه به عنوان مكاني كه كودكان، بيشتر وقتشان را در آن مي گذرانند، وظيفه دارد، براي كودكان به ميزان كافي فرصت هاي انجام فعاليت بدني و ورزش كردن فراهم آورد.

برونل (4) در سال 1984 عنوان كرد، مدرسه نهادي قوي و مؤثر براي حمايت از آمادگي جسماني و كنترل وزن دانش آموزان است. اما هنوز بسياري از مدرسه ها به اين نقش خود آگاه نيستند و مديران مدرسه ها تنها به برنامه هاي آموزشي فكر مي كنند. در حالي كه اگر مدرسه بتواند در نظام آموزشي خود، برنامه هاي مؤثري مانند افزايش قابليت هاي جسماني در ساعات رسمي درس تربيت بدني و برگزاري فعاليت هاي دسته جمعي ورزشي در ساعات غير رسمي و فوق برنامه بگنجاند، در جهت كاهش عوامل خطر زاي بيماري قلبي در كودكان گام برداشته است و

اين گونه فعاليت ها، در نهايت باعث كاهش مرگ و مير ناشي از بيماري قلبي در جامعه مي شود.

سلتزر (5) در سال 1970، به منظور بررسي نقش مدرسه در كاهش چربي بدن و چربي خون دانش آموزان مدرسه هاي عمومي، تحقيقي انجام داد. برنامه ي او شامل 5 روز فعاليت بدني در هفته، به جاي دو روز فعاليت بدني معمول در مدرسه ها بود؛ بدون آن كه براي كاهش كالري دريافتي بدن آن ها، هيچ اقدامي انجام دهند. نتايج كار نشان داد كه اين برنامه در كاهش عوامل خطر زاي قلبي مؤثر بوده است. او نتيجه گرفت، اگر مدرسه بتواند فعاليت بدني مناسب و به اندازه ي لازم براي دانش آموزان پيش بيني كند، تا 95 درصد مي تواند در كاهش عوامل خطرزاي قلبي مؤثر باشد. و اگر كودكان بتوانند، فعاليت بدني خود را به صورت عادت درآورند، به طوري كه در دوران جواني و بزرگ سالي نيز هر روز به فعاليت بدني بپردازند، به ميزان 60 درصد از مرگ و ميرهاي ناشي از بيماري قلبي در بزرگ سالي كاسته مي شود. اين يعني ميلياردها دلار صرفه جويي سالانه در هزينه هايي كه صرف درمان بيماران قلبي مي شود.

به نظر مي رسد، ديگر وقت آن رسيده باشد كه معلمان تربيت بدني ، مديران مدرسه ها و برنامه ريزان آموزشي، به نيازهاي بدني دانش آموزان توجه بيشتري مبذول دارند و برنامه هاي منظمي در ساعات درس تربيت بدني يا در ساعات فوق برنامه، حداقل پنج روز در هفته، براي انجام فعاليت هاي ورزشي دانش آموزان طراحي كنند و به اجرا در آورند.

پي نوشت :

1. Bronson,

1980

2. Tarahomara

3.Conover, 1980

4. Beronel, 1984

5. Seltezer, 1970

منبع:برگرفته از مجله تربيت بدني (شماره 27)

چگونه از نوزاد خود مراقبت كنيم ؟

مراقبت از نوزاد تازه متولد شده :

پوسته ريزي پوست سر اگر چه منظره زيبايي ندارد اختلالي شايع و بي خطر است. ممكن است كودك شما مختصري پوسته خشك شبيه شوره سر داشته باشد و يا ممكن است در مواردي اين پوسته ريزي شديد بوده و پوسته ها كاملا ضخيم، چرب و زرد رنگ باشند و يا حالت كبره داشته باشند.

اين اختلال ممكن است بين دو هفتگي تا سه ماهگي ديده شود و معمولا بعد از چندين ماه خود بخود بر طرف مي گردد و به نظر مي رسد كه بعداز ? تا ? ماهگي ديده نمي شود. علت ايجاد اين پوسته ها آنست كه غدد سباسه موجود در پوست سر بيش از حد چربي ترشح مي كنند و اين چربي ها تبديل به پوسته هايي خشك مي شوند و مي ريزند.

بسياري از كارشناسان معتقدند كه ترشح بيش از حد هورمون ها در مادر و رسيدن آن به جنين هنگام تولد موجب فعال شدن بيش از حد غدد سباسه مي شود. وقتي پس از چند ماه سطح هورمون ها در بدن كودك پايين مي آيد، اين اختلال نيز از بين مي رود.

براي برداشتن پوسته ها بهترين راه آنست كه دوبار در هفته روغن هاي مخصوص كودك يا روغن هاي گياهي مانند روغن زيتون را روي سر كودك بماليد و ?? دقيقه صبر كنيد سپس موهاي او را شانه كنيد تا پوسته ها بريزند. سپس سر او را با يك شامپو ملايم مخصوص بچه بشوييد.

بعضي از پزشكان توصيه مي كنند كه شامپو را

به مدت ?? دقيقه روي سر كودك نگهداريد (و يا تا وقتي كه بچه مي تواند تحمل كند) و سپس سر او را با يك پارچه يا حوله نرم ماساژ دهيد.

اين اختلال رفته رفته بطور خودبخود از بين مي رود ولي اگر اين حالت تا چندين ماه ادامه يافت و يا شدت پيدا كرد و به ساير قسمت هاي بدن انتشار يافت، با يك متخصص اطفال مشورت كنيد. ممكن است پزشك يك شامپوي دارويي تجويز كند.

كوتاه كردن ناخن ها

ناخن هاي كودك نرم تر و تا شونده تر از ناخن هاي شماست ولي اشتباه نكنيد؛ كودكان ناخن هاي تيزي دارند. اگر ناخن هاي كودك را به موقع نگيريد ممكن است هنگام دست و پا زدن صورت شما يا خودش را زخمي كند. شايد لازم باشد اين كار را در اولين روزهاي بازگشت به خانه انجام دهيد.

ناخن هاي دست نوزاد خيلي بسرعت رشد مي كنند و ممكن است لازم باشد چند بار در هفته ناخن هاي او را كوتاه كنيد. سرعت رشد ناخن هاي پا از ناخن هاي دست كمتر است.

آسان ترين راه كوتاه كردن ناخن هاي دست كودك با استفاده از قيچي مخصوص كودكان است. نوك اين قيچي هاي ناخنگير گرد است و تيز نبودن آن كمك مي كند تا در صورت تكان خوردن به كودك آسيب نرسد.

مي توانيد از ناخن گير مخصوص كودك نيز استفاده كنيد، در اينصورت بايد خيلي دقت كنيد كه پوست يا حتي گوشت نوك انگشت كودك بطور اتفاقي در آن گير نكند. بهتر است همراه يك نفر ديگر نسبت به انجام اين كار اقدام كنيد.

يكي از شما دو نفر كودك را

نگه مي دارد و يا مانع حركت زياد او مي شود و نفر ديگر ناخن ها را كوتاه مي كند. يك روش ديگر اين است كه هنگام شير خوردن و يا موقعي كه كودك در خواب است نسبت به چيدن ناخن هايش اقدام كنيد زيرا آرامتر است. هنگام چيدن ناخن، نوك انگشت كودك را از لبه ناخن دور كنيد تا در ناخن گير يا قيچي گير نكند و در عين حال دست او را محكم نگه داريد.

مراقبت از محل قطع شدن بند ناف

بند ناف نوزاد بعد از تولد از نزديكي بدن بسته شده و بطور بدون دردي بريده مي شود. محل بريدگي بايد تا آنجا كه ممكن است تميز و خشك نگه داشته شود. معمولا مدت يك هفته تا ?? روز طول مي كشد تا بند ناف خشك شود و بيفتد. ترميم محل افتادن بند ناف ممكن است چند روز بطول انجامد. موقع افتادن بند ناف ممكن است پوشك كمي خوني شود، اين امر طبيعي است.

پوشك را زير بند ناف ببنديد تا جريان هوا براي خشك كردن آن كافي باشد و ادرار با آن تماس نداشته باشد. مادام كه بند ناف نيفتاده است از حمام وان استفاده نكنيد.

درهواي گرم بهتر آنست كه تنها يك پوشك و يك تي شرت آزاد به نوزاد بپوشانيد تا هوا جريان كافي داشته باشد و خشك شدن بند ناف تسريع شود. تا وقتيكه بند ناف نيفتاده است از پوشاندن زير پوشهاي سرهمي بپرهيزيد.

براي مراقبت درمنزل دست اندركاران امور بهداشتي همواره توصيه مي كنند كه قاعده بند ناف را با يك سواب پنبه اي (مانند گوش پاك كن) يا يك تكه

گاز آغشته به الكل روزي يك يا دو بار تميز كنيد. بسياري از پزشكان به اين روش عقيده دارند ولي بعضي نيز امروزه معتقدند كه بهتر است بدون هيچ اقدامي صبر كنيم تا بند ناف بخودي خود خشك شود.

اگر شما نمي دانيد كه چه كنيد بهتر است با پزشك كودك خود صحبت كنيد. (اين سوال خوبي است كه مي توانيد آن را در ويزيت اول بپرسيد).

علائم عفونت اگر چه نادرند عبارتند از:

تورم يا قرمزي، جمع شدن چرك در قاعده بند ناف و تب. بنابراين اگر ناف كودك قرمز و ملتهب شد يا شروع به آب دادن كرد با پزشك وي تماس بگيريد.

تكامل سيستم بينايي كودك:

سيستم بينايي در بدو تولد يك سيستم تكامل نيافته است و تكامل آن در طول سال اول زندگي رخ مي دهد. از اين رو، توجه والدين و پزشكان به مشكلات احتمالي در طول سال اول نقشي بسيار تعيين كننده در تكامل بينايي كودك و جلوگيري از مشكلات ناشي از اختلال در بينايي نظير مشكلات يادگيري خواهد داشت.

سه ماه اول

نوزادان معمولا قبل از هر چيز "حركت” را مي بينند. نوزاداني كه به موقع بدنيا آمده باشند (هفته ?? تا ?? حاملگي) بايد بتوانند تغييرات صورت مادر نظير خنده، اخم، … را در هفته اول بعد از تولد ببينند. در اين زمان درك رنگ هنوز كاملا تكامل نيافته و درك عمق نيز در طول سال اول به موازات هماهنگ شدن حركت چشم ها ايجاد مي شود.

هماهنگي عضلات چشم در نوزادان تازه متولد شده و شيرخواران بسيار ناقص است. چشم نوزادان اغلب به بيرون يا داخل منحرف شده و حركت چشم ها با هم

هماهنگ نيست. اين وضعيت استرابيسم يا انحراف چشم خوانده مي شود. اگر استرابيسم تا ? يا ? ماهگي خودبخود بر طرف نشود بهتر است نوزاد توسط يك چشم پزشك معاينه شود.

اولين علائم مشكلات چشم و بينايي

در بعضي موارد لازم است نوزاد قبل از ?-? ماهگي مورد معاينه قرار گيرد. اين موارد عبارتند از: انحراف شديد چشم ها، عدم حركت چشم قبل از ? ماهگي، انحراف هر دو چشم به داخل، ثابت ماندن يك چشم در زمان حركت چشم ديگر و يا تفاوت فاحش بين حركات دو چشم.

تشخيص زودرس استرابيسم بسيار مهم است زيرا تنبلي چشم يا آمبليوپي حاصل استرابيسم درمان نشده است. اگر يك چشم كودك نتواند بر اثر استرابيسم خوب ببيند هماهنگي چشم ها بر هم مي خورد. همچنين اگر مغز تصويري از يكي از چشم ها دريافت نكند در طول زمان علائم ارسالي از چشم مبتلا را ناديده مي گيرد و نهايتاً فرد دچار تنبلي چشم و متعاقب آن كاهش شديد ديد مي شود.

مشكلات بينايي در نوزادان نارس

تكامل بينايي در نوزادان نارس كمي بيشتر از نوزاداني كه به موقع بدنيا آمده باشند طول مي كشد. احتمال ايجاد استرابيسم و آمبليوپي در نوزاداني كه قبل از هفته ?? حاملگي بدنيا آمده باشند ??% بيشتر است. هر چه نوزاد زودتر از زمان طبيعي بدنيا بيايد اين احتمال افزايش مي يابد.

نوزاد بايد كاملا به نور روشن (مثلا لامپ) و يا آويز هايي كه معمولا بالاي سر نوزادان آويزان مي كنند توجه كند. اگر در ? ماهگي جسم را جلو چشم نوزاد بگيريد و آن را از يك سمت آهسته به سمت ديگر ببريد و نوزاد قادر

به دنبال كردن آن با چشم نباشد بهتر است مورد معاينه قرار گيرد. البته در بعضي موارد تكامل بينايي ديرتر رخ مي دهد كه به آن تأخير در تكامل بينايي مي گويند.

حركات نامنظم چشم

اختلالي بنام نيستاگموس ممكن است در نوزادي رخ دهد. در اين اختلال چشم ها حركاتي به چپ و راست، حركات دوراني و يا حركات نامنظمي دارند. علت اين اختلال ممكن است ضعف بينايي، وجود نقص در مسير عصبي از چشم به مغز و يا آلبينيسم (كمبود رنگدانه ها) باشد. نيستاگموس ممكن است ارثي هم باشد. نوزاداني كه نيستاگموس دارند ممكن است ديد طبيعي و يا ضعيف داشته باشند. اگر نيستاگموس تا بعد از ? ماهگي باقي بماند نوزاد بايد مورد معاينه قرار گيرد.

در مجموع بايد گفت كه ? تا ? ماه اول زندگي زمان بسيار مهمي از نظر تكامل بينايي است و توجه والدين و مراجعه به موقع به چشم پزشك نقش تعيين كننده اي در بينايي كودك خواهد داشت.

? تا ? ماهگي

در اين سن نوزاد بايد دستش را به طرف اسباب بازي كه جلوي او مي گيريد دراز كند و يا دستش را به آن بزند. در ابتدا ممكن است دست نوزاد بطور اتفاقي به جسمي كه جلويش گرفته ايد بخورد ولي در طول زمان با رشد بينايي، درك عمق و درك بيشتر نوزاد اين كار ارادي تر مي شود.

از ? تا ? ماهگي نوزاد شروع به غلت زدن و احتمالا چهار دست و پا راه رفتن مي كند. در اين مرحله مي توانيد يك اسباب بازي را طوري جلو كودك قرار دهيد كه مجبور باشد براي رسيدن به آن غلت

بزند و يا كمي از جاي خود جلوتر بيايد. اين كار به تقويت بينايي نوزاد كمك مي كند.

بين ? تا ?? ماهگي نوزاد شما ممكن است چهار دست و پا حركت كند و يا راه برود. سعي كنيد به جاي راه افتادن زودتر، كودك خود را به حركت چهار دست و پا تشويق كنيد زيرا باعث ايجاد هماهنگي ميان حركات دست و چشم مي شود. در اين سنين بويژه وقتي كودك روي مبل يا تخت و يا نزديك پله است بايد بسيار مواظب وي بود زيرا ديد كودك در اين مرحله هنوز فاقد درك عمق كافي است و در نتيجه پستي و بلندي ها را بخوبي درك نمي كند. به عبارت ديگر كودك در اين سن متوجه نيست كه لبه تخت در جايي تمام مي شود و زمين پايين تر از آن قرار گرفته است بنابراين احتمال سقوط كودك از تخت و پله وجود دارد.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

هيچگاه به كودك خود آسپيرين ندهيد

آشنايي با سندرم رايز

سندرم رايز چيست؟

سندرم رايز يك بيماري نادر است كه كودكان هنگامي كه در حال بهبود از يك بيماري ويروسي (مانند آنفولانزا، سرماخوردگي يا آبله مرغان) هستند بدان دچار مي شوند. هرچند عامل اين بيماري ناشناخته است، مطالعات نشان داده اند كودكاني كه به بيماري ويروسي مبتلا باشند و از آسپيرين استفاده كنند، احتمال بيشتري دارد كه به سندرم رايز مبتلا شوند.

اگر مي خواهيد جانب احتياط را رعايت كرده باشيد (چون هرگز بطور قطعي نمي توانيد مطمئن باشيد كه آيا علامت هاي بيماري در كودك شما ناشي از يك بيماري ويروسي است يا نه)، هيچ گاه به كودك خود آسپيرين ندهيد.

سندرم رايز مي تواند در هر فردي و در هر سني

بروز كند، اما معمولا كودكان چهار تا دوازده ساله را هدف قرار مي دهد و هرچند مي تواند در هر زماني از سال رخ بدهد، اما ميزان بروز آن در ماه هاي شيوع آنفولانزا (دي، بهمن و اسفند) بيشتر است.

سندرم رايز تا حدودي بواسطه اينكه نادر است، درست تشخيص داده نمي شود. به عنوان مثال ممكن است با انسفاليت، مننژيت، استفاده بيش از حد از دارو، سندرم مرگ ناگهاني نوزاد (SIDS) يا مسموميت اشتباه گرفته شود.

سندرم رايز به همه اندام هاي بدن آسيب مي رساند اما بدترين آسيب را به كبد و مغز مي زند. اگر اين سندرم مورد معالجه قرار نگيرد، بيماري مي تواند به سرعت به از كار افتادن كبد، آسيب مغزي و حتي مرگ منجر شود.

اگر فكر مي كنيد كودك شما ممكن است سندرم رايز داشته باشد متوجه باشيد كه يك موضوع اورژانسي است، پس به سرعت پزشك او را خبر كنيد، او را به اورژانس برسانيد يا با اورژانس تماس بگيريد. تشخيص سريع بيماري مي تواند شانس زنده ماندن كودك را تا حد زيادي افزايش دهد.

نشانه هاي سندرم رايز چيست؟

نشانه هاي سندرم رايز ممكن است در مدت ابتلا به يك بيماري ويروسي ظاهر شوند، اما معمولا يك تا دو هفته پس از آن بروز مي كنند. كودكي كه به سندرم رايز مبتلا است، ممكن است تب داشته باشد يا نداشته باشد. ساير نشانه ها معمولا در مراحل بعدي بروز مي كنند.

در كودكان، اولين نشانه معمولا استفراغ دائمي است، اما كودك ممكن است در عوض اسهال داشته باشد. ساير نشانه هاي اوليه عبارتند از: تنفس نامنظم، بيحالي ياخواب آلودگي.

با پيشرفت بيماري و تاثير آن بر مغز، كودك ممكن است پرهيجان يا بيش فعال شود. همچنين ممكن است دچار تشنج يا

صرع شود، به كما برود و اگر معالجه نشود، ممكن است بميرد.

البته كودكي كه به يك بيماري ديگر (و نه به اين اندازه شديد) مبتلا باشد نيز ممكن است اين نشانه ها را از خود بروز دهد. با اين حال، از آنجا كه معالجه سريع اهميت دارد، شما بايد مراقب باشيد.

چگونه مي توانم از كودكم در برابر سندرم رايز محافظت كنم؟

آسپيرين ندادن به كودك، بهترين دفاع است. علت اين بيماري ناشناخته است اما تحقيقات نشان مي دهند كه استفاده از آسپيرين يا داروهاي حاوي آسپيرين در كودكاني كه بيماري ويروسي دارند يا به تازگي از يك بيماري ويروسي بهبود پيدا كرده اند، مي تواند منجر به بروز اين سندرم شود. در واقع، ?? تا ?? درصد از مبتلايان به اين سندرم، در يكي از بيماري هاي ويروسي اخير خود از آسپيرين استفاده كرده اند.

سندرم رايز واگيردار نيست، پس لازم نيست نگران آن باشيد كه كودك شما اين بيماري را از ديگري بگيرد.

براي مراقبت از سلامت كودك، احتياطهاي زير را رعايت كنيد:

هيچ وقت به كودك خود (يا افراد زير ?? سال) آسپيرين ندهيد. در عوض، از استامينوفن يا ايبوپروفن براي كاهش درد يا تب استفاده كنيد. (اگر كودك كمتر از ? ماه دارد، هيچ گونه دارويي را بدون توصيه پزشك به او ندهيد.)

اگر به كودك شير مي دهيد، داروي حاوي آسپيرين را مصرف نكنيد زيرا اين دارو از طريق شير مادر نيز منتقل مي شود.

برچسب هاي داروها را به دقت بخوانيد تا از استفاده تصادفي از آسپيرين براي كودك پرهيز كنيد: بسياري از داروهايي كه در داروخانه ها بدون نسخه فروخته مي شوند، مانند داروهاي معده يا داروهاي سرماخوردگي و سينوزيت، حاوي آسپيرين هستند.

واژه هايي همچون ساليسيلات، استيل ساليسيلات، اسيد استيل ساليسيليك، ساليسيلاميد

و فنيل ساليسيلات ممكن است به جاي آسپيرين استفاده شوند.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

مراقبت هاي لازم براي كودكان دچار صرع در مدرسه

صرع و مدرسه

مي دانيم مدرسه در زندگي بچه ها نقش حساس و مهمي دارد و اين عجيب نيست كه خانواده هاي داراي فرزند مبتلا به صرع راجع به آن سئوالات فراوان داشته باشند . همچنين اولياي مدرسه كه در زمان عدم حضور والدين مسئوليت اين بچه ها را بعهده دارند .

هر كس با فرزند شما سروكار دارد ، از راننده سرويس گرفته تا معلم و ناظم مدرسه مي بايستي اطلاعاتي راجع به مشكل فرزند شما داشته باشد .

سئوال اين است يا مدرسه بايد راجع به صرع دانش آموز مبتلا اطلاع داشته باشد ؟

اگر به سلامت فرزند خود اهميت مي دهيم حتماً بايستي اطلاعات درستي را به اولياي مدرسه بدهيم .

بي توجهي به اين موضوع با عدم اهميت اولياي مدرسه به مشكل صرع دانش آموزان مبتلا مي تواند خطرساز باشد.

بديهي است اطلاعات درست و علمي اولياي مدرسه راجع به صرع در عكس العمل آنها در زمان حمله مي تواند كمك مؤثري باشد . چه در جهت درمان كمكهاي اوليه و چه در جهت تشخيص به موقع و جلوگيري از عوارض بعدي .

در اينجا ضمن تأكيد بر آموزشهاي اوليه اولياي مدرسه راجع به اختلال صرع توضيح مختصري راجع به نحوه اطلاع رساني والدين به مدرسه و گزاش مشكلات فرزند مبتلا به صرع را ارائه مي دهيم .

دقيقاً چه نكاتي را مدرسه بايد راجع به دانش آموز مبتلا به صرع بداند ؟

ابتدا مي بايستي سطح اطلاعات اولياي مدرسه را راجع به اين اختلال ارزيابي كرد . اگر اطلاعات در سطح قابل قبول نيست

بهتر است از پايه نكات اصلي را بطور كلي در مورد اختلال صرع توضيح و آموزش داد و سپس راجع به مشكل خاص دانش آموز مبتلا خانواده بيمار مي بايستي اطلاعات ذيل را در اختيار مدرسه بگذارند يا به عبارتي مدرسه بايد اين اطلاعات را از والدين براي هر دانش آموز مبتلا به صرع بداند .

صرع دانش آموز مبتلا چگونه است ؟ ( چگونگي حملات فرد مبتلا را بايد پرسيد )

يا حمله صرع اين دانش آموز قبل از اينكه آغاز شود علائم خبردهنده و هشداردهنده دارد ؟ اگر دارد آن علائم چيست ؟

حمله تشنجي چه مدت طول مي كشد ؟

فرد مبتلا چه مدت زمان براي برگشت به حال عادي پس از حمله نياز دارد . به عبارتي چه مدت بعد از حمله بايد استراحت كند ؟

چه اقدامات كمكي اوليه هنگام حمله نياز دارد ؟

چند بار حمله در هفته يا ماه رخ مي دهد ؟

عوامل مستعدكننده يا ايجادكننده اي كه احتمالاً موجب حمله مي شود در مورد دانش آموز مذكور كدامند ؟

آيا دانش آموز مبتلا ، دارويي مصرف مي كند ؟ يا در روز چند قرص بايد بخورد ؟ اطلاعات كافي راجع به چگونگي مصرف دارو در مدرسه را بايستي اولياي مدرسه بدانند .

همچنين بهتر است عوارض داروهاي مصرفي را نيز به اولياي مدرسه هشدار داد و مي بايستي از چگونگي آن اطلاع داشته باشند .

چه عكس العملي را والدين هنگام حمله از اولياي مدرسه انتظار دارند ؟ يا دانش آموز را به خانه برگردانند ، به اورژانس انتقال دهند با پزشك تماس بگيرند و يا صبركنند تا به حال اوليه برگشته و سپس به

كار خود ادامه دهد ؟

همچنين لازم است والدين اگر اطلاعاتي راجع به نحوه تحصيل فرزند خود دارند و به توصيه پزشك معالج محدوديتهايي را براي نوع درس و فعاليت فيزيكي بايستي انجام گيرد در اختيار مدرسه گذارند . در واقع هر گونه مراقبت و نظارتي كه توصيه شده است در اختيار اولياي مدرسه قرار دهند .

اطلاعات لازم راجع به صرع را والدين يا اولياي مدرسه از كجا بدست آورند ؟

در تمام دنيا دادن اين اطلاعات بعهده انجمن صرع است . خوشبختانه در كشور ما نيز پس از تأسيس انجمن صرع مي توان اطلاعات لازم را از انجمن بطريق حضوري ، مشاوره ، مكاتبه اي و پستي بدست آورد . بديهي است انجمن صرع ايران وظيفه دارد به پرسشهاي شما پاسخ دهد و در يافتن آنها به شما كمك نمايد .

دارو و مدرسه

اگر دانش آموزي مي بايست در بين روز دارو مصرف كند چه تصميمي مي گيريد ؟ مسئوليت مصرف دارو را بعهده خود دانش آموز بايد گذاشت و يا بعهده مدرسه يا والدين ؟

در مواردي دانش آموز از هر نظر توان پذيرش مسئوليت مصرف داروي خود را دارد كه در اين صورت بعهده خود اوست و گاه مدرسه مانند والدين اين مسئوليت را مي پذيرد و محلي براي نگهداري داروها داشته و سروقت داروها را به دانش آموز مي دهد . اما در هر حال امكان فراموش شدن دوز مصرفي ميان روز وجود دارد و گاه ممكن است دانش آموز داروي خود را نخورد . بهترين راه در اين موارد مشاوره با پزشك مربوطه است تا شايد داروها را طوري تنظيم نمايد كه نيازي به

مصرف دارو در بين روز و در مدرسه نباشد و يا احياناً بتوان پس از برگشت از مدرسه دارو را مصرف نمود .

ورزش در مدرسه

براي آنكه بخواهيم فرزند ما فعاليتهاي ورزشي را بخوبي و كامل انجام دهد مي بايستي به سه عامل اصلي توجه كنيم. اين عوامل براي همه فعاليتهاي دانش آموزان در مدرسه و در خانه اهميت دارد .

طبيعت و فرم نوع فعاليت ورزشي

طبيعت و نوع صرع دانش آموز

مراقبت در دسترس و امكانات موجود

توجه به ميزان خطرات فعاليتهاي ورزشي و اينكه تا چه حد صرع فرزند شما مي تواند آن خطرات را افزيش دهد و همچنين توجه به ميزان و سطح مراقبت مي تواند اين خطرات را كاهش دهد .

اگر به موارد فوق توجه شود و به مورد اجرا گذاشته شود در واقع شما به حلا مسئله بطور علمي پرداخته ايد .

مي توان موارد فوق را با معلم ورزش و والدين در ميان گذاشت و براي فعاليت مناسب ورزشي و ممكن تصميم گيري نمود .

براي مثال ممكن است شما تصميم بگيريد كه ورزش ژيمناستيك در ارتفاع بالا براي فرزند شما مناسب نيست اما همين ورزش در روي زمين و در يك سطح و باحضور مراقبين مخصوص براي فرد مصروع اشكالي ندارد و يا مثلاً همه ورزشها بطور تنها و با مراقبت قابل اجرا مي باشند .

اما بايد به ياد داشته باشيدكه اگر فرزند شما تنها در جايي باشد كه عده اي مراقب او باشند احتمال صرع برايش بيشتر از زماني است كه در كنار ديگر دانش آموزان و در جمع باشد .

اين نكات را مي توان براي ديگر فعاليتهاي غيرورزشي نيز بكاربرد .

صرع و

ضعف تحصيلي

علل متفاوتي براي ضعيف بودن درس يك دانش آموز مصروع وجود دارد و همه آنها مربوط به مشكل صرع آنها نيست . براي اطمينان از علت افت تحصيلي فرزند خود بايد بدقت به نكات بسياري توجه كرد .

اگر مطمئن هستيد كه صرع عامل افت تحصيلي فرزند شماست . پس نكات زير را بدقت بررسي و مورد مطالعه قرار دهيد ؛

تنفر از مدرسه بعلت رنج و مشكلي كه دانش آموز مصروع در بين بچه هاي ديگر احساس مي كند .

تصور خانواده و اولياي مدرسه از اينكه دانش آموز مصروع بعلت حمله صرع نمي تواند پيشرفت تحصيلي داشته باشد .

حملات صرع متناوب و زياد از هرنوع ، بخصوص صرع نوع ابسنس كه اغلب تشخيص داده نمي شود يا توقف شناخت موقتي كه بعلت اختلال الكتريكي گذرا در مغز رخ مي دهد و فقط با E.E.G يا B.M ( نقشه برداري مغز ) مشخص مي شود كه خوشبختانه نويسنده در اين مورد تحقيقات مفصلي راجع به اختلالات ناپيدا در كار مغز انجام داده است و از طريق نقشه برداري مغز بسياري از مشكلات تحصيلي دانش آموزان تشخيص داده شده و درمان شده اند .

آسيب به مغز حتي خيلي جزيي كه ممكن است فقط بخش مربوط به يادگيري را تحت تأثير قرار دهد مانند بخش مربوط به خواندن

عوارض دارويي ضدصرع ( كه البتهت خيلي شيع نيست ) و بيشتر بصورت منگي و گيجي ، كاهش حافظه و ضعف تمركز خود را نشان ميد هد . شما مي بايستي تمامي اين موارد را با اولياي مدرسه در ميان بگذاريد تا موردي كه بيشتر اهميت دارد و در ضعف تحصيلي

فرزند شما تأثير دارد بيايد. ممكن است بيشتر از يكي از موارد بالا در افت تحصيلي فرزند شما مطرح باشد اما خوشبختانه همه آنها قابل حل است و بخشي از آنها را با مشورت تخصصي با پزشك مربوطه مي بايستي حل كنيد .

صرع - رفع تكليف و تنبلي

گاه بچه هاي مصروع از صرع خود بعنوان يك بهانه براي رفع تكليف و در رفتن از زيردرس خواندن سوء استفاده مي كنند . به بهانه صرع گاه خانواده و معلم خود را گول مي زنند تا بدليل انجام ندادن تكليف سرزنش نشده و تنبيه نشوند . مثلاً مواردي چون انجام ندادن تكاليف شب ، عذرآوردن براي تميزنكردن اتاق خود يا نشستن دست و صورت و غيره . بايد توجه داشت كه بچه مبتلا به صرع از اين نظر هيچ فرقي با ديگر بچه ها ندارد و مي بايستي از او انتظار داشت كه وظايف خود را انجام دهد و عذري نياورد .

اما با اينحال بعضي دروس هستندكه ممكن است موجب افزيش اضطراب دانش آموز شده و ترس از وقوع حمله را افزيش دهند . در اين موارد مي بايستي آموزش مقابله با استرس و يا پرهيز از موارد استرس زا را به فرزند خود بياموزيد و سعي كنيد بجاي روحيه شكست در مقابل مشكلات و رنج به آنها راه تطابق را بياموزيد .

صرع و امتحان

معمولاً مورد خاصي پيش نمي آيد و دانش آموز دچار صرع مانند ديگر دانش آموزان قادر به گذراندن امتحانات خود مي باشد . در مواردي كه حمله صرع هنگام امتحان رخ دهد خوب قضيه فكر مي كند و قطعاً اولياي مدرسه اين مورد

را در محاسبه نمره در نظر مي گيرند .

مواردي كه حملات صرع و كاملاً تحت كنترل نمي باشد لاز است پزشك متخصص توضيحات لازم را در اختيار اولياي مدرسه گذاشته و در مورد وضعيت و شريط امتحان به آنها توضيح دهد .

صرع و مدرسه استثنايي

معمولاً اين موضوع مورد توجه خانواده هايي است كه داري فرزند مبتلا به صرع شديد و با كنترل ضعيف مي باشند .

تجربه ما اينست كه قاعدتاً نبايد مشكلي پيش آيد و اكثر فرزندان دچار صرع مي توانند بخوبي در ميان ديگر دانش آموزان و در مدارس معمولي به تحصيل بپردازند . اما اگر بپرسيد چه مدرسه اي براي فرزند شما بهتر است بايد بگوييم كه تحصيل در مدرسه عادي را توصيه مي كنيم . اما گاه پيش مي آيد كه فرزند دچار صرع نياز به آموزش بطور خاص دارد و در اين موارد با روانشناسان امور تربيتي نيز مي بايست مشورت نمود . در مواردي مي بينيم كه دانش آموز دچار صرع در مدرسه استثنايي موفق تر است و بهتر مدارج تحصيلي را طي مي كند .

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

اسهال در شيرخواران

توضيح كلي

در مورد كودكان بزرگتر از يكسال،به اسهال در كودكان مراجعه كنيد. اسهال عبارت است از دفع مكرر مدفوع بيش از حد شل يا آبكي. روزانه تا 6 بار دفع مدفوع نرم در شيرخواري كه از مادر تغذيه مي كند، طبيعي است و نبايد اين حالت را با اسهال اشتباه كرد. در صورت ابتلاي فرزندان به اسهال، براي پيشگيري از كاهش آب بدن به او مايعات فراوان بدهيد (به مبحث «پيشگيري از كاهش آب بدن در شيرخواران» مراجعه كنيد).

مهارتهاي كمك كننده

پيشگيري

از كاهش آب بدن در شيرخواران

اسهال، استفراغ يا تب مي تواند موجب كاهش آب بدن شود كه اين حالت در شيرخواران، مي تواند تهديدكننده حيات باشد، بنابراين ضروري است كه در صورت ابتلاي شيرخوار به هريك از اين حالات قبل از شير دادن از پستان مادر يا به جاي شير دادن از شيشه، مقادير فراوان مايعات به او بدهيد. محلول هاي او.آر.اس يا مشابه آن را مي توان با حل كردن پودرهايي كه به صورت بدون نسخه قابل خريداري هستند يا با حل كردن2 قاشق چايخوري شكر در 200 ميلي ليتر آب جوشانده خنك آماده كرد. در صورتي كه كودك همچنان دچار علايم باشد، مرتب به او از اين محلول ها بدهيد. براي محاسبه ميزان كلي مايعي كه بايد هر روز به شيرخوار بدهيد، به جدول زير مراجعه كنيد. مصرف روزانه محلول او.آر.اس يا مشابه آن بدن با استفاده از جدول، ميزان كلي مصرف محلول را كه مناسب با وزن فرزندتان باشد، تعيين كنيد.

توضيحات

عدم تحمل پروتئين شير گاو

برخي از كودكان، قادر به تحمل پروتئين شير گاو كه در بيشتر انواع شير خشك هم يافت مي شود، نيستند. اين عدم تحمل معمولاً در اولين سال زندگي بين يك هفته تا چند ماه پس از شروع تغذيه با شير ايجاد ميشود و موجب اسهال و استفراغ مي شود. معمولاً اين حالت تا سن 3 سالگي از بين مي رود. در صورت شك به ابتلاي فرزندتان به اين بيماري، به پزشك خود مراجعه كنيد. وي احتمالاً پيشنهاد خواهد كرد تا به صورت آزمايشي براي مدت 2 هفته فرآورده هاي حاصل از شير گاو را از رژيم غذايي كودك

خود حذف كنيد. در صورت بهبود علايم، مجدداً مقدار اندكي از شير گاو تحت نظارت پزشك به كودك داده مي شود. در صورت عود علايم، اين تشخيص تاًييد مي شود. لازم است كودك مبتلا به عدم تحمل پروتئين شير گاو، رژيم غذايي فاقد شير گاو داشته باشد و تحت نظر متخصص تغذيه قرار گيرد. كودكان زير يك سال نيازمند نوع ديگري از شير خشك (مثلاً شير خشك تهيه شده از سويا) هستند كه پزشك آن را تجويز خواهد كرد. هر 3 ماه يك بار، كودك از نظر وجود بيماري مجدداً آزمايش مي شود. در صورت برطرف شدن عدم تحمل مي توان به تدريج شير گاو را به رژيم غذايي كودك اضافه كرد.

توضيحات

ويژگي هاي مدفوع شيرخواران

اولين مدفوع دفع شده از كودك به مكونيوم معروف است. مكونيوم ماده اي چسبناك به رنگ سياه مايل به سبز و عمدتاً حاوي بلغم و صفرا است. در عرض يك يا دو روز، رنگ مدفوع به قهوه اي مايل به سبز و سپس به رنگ معمول خود تبديل مي شود. اكثر كودكان روزانه چند بار مدفوع مي كنند هرچند در بعضي هم ممكن است چند روز اجابت مزاج روي ندهد. تا زماني كه يك كودك سرحال و خوب باشد، احتمالاً مشكلي وجود ندارد. كودكاني كه با شير مادر تغذيه مي شوند، ممكن است اجابت مزاج مكرر داشته باشند. مدفوع اين شيرخواران بسيار نرم است و معمولاً مثل خردل، رنگي زرد _ نارنجي دارد و ممكن است به وضوح بلغم هم در آن ديده شود. مدفوع ممكن است بوي شير ترشيده بدهد. شيرخواراني كه با شيشه تغذيه مي شوند، مدفوع حجيم تر

و پرقوام تري نسبت به كودكان تغذيه شده با شير مادر دارند. رنگ مدفوع قهوه اي روشن است و معمولاً بوي بدي شبيه به بوي مدفوع بزرگسالان دارد. سبز بودن رنگ مدفوع نشانه آن است كه غذا با سرعت از روده ها عبور كرده است. در شيرخواري كه با شير مادر تغذيه مي شود ممكن است اين رنگ سبز طبيعي باشد اما در شيرخواراني كه با شيشه تغذيه مي شوند، اين حالت ممكن است نتيجه عفونت هاي گوارشي باشد.

هشدار

نشانه هاي خطر: در صورت همراهي اسهال با هر يك از علايم زير فوراً آمبولانس درخواست كنيد:

. خواب آلودگي غيرطبيعي

. گود افتادگي چشم ها و يا خشكي زبان

. مدفوع سياه رنگ يا خوني

. امتناع شيرخوار از تغذيه براي مدتي بيش از 3 ساعت (در شيرخواران زير 3 ماه) يا بيش از 6 ساعت (در شيرخواران بالاي3 ماه).

منبع: پرتال لنجان

برخورد با تب در كودكان

بررسي تب در كودكان

از كجا بفهميم كودكمان تب دارد؟

يك راه سريع اين است كه پيشاني كودك را ببوسيم يا لمس كنيم. اگر احساس مي كنيد كه پيشاني كودك داغ است احتمالاً تب دارد. مطالعات نشان داده اند كه اين روش ساده در خيلي از موارد دقيق است. استفاده از دماسنج (ترمومتر) مي تواند شما را مطمئن كند.

بيشتر متخصصين اطفال بر اين باورند كه درجه حرارت طبيعي كودك سالم بين ?? تا ?? درجه سانتيگراد است. اگر درجه حرارت مقعدي كودك بالاي ?? درجه سانتيگراد باشد تب دارد. در صورتيكه كودك زير ? ماه باشد بايد بلافاصله به پزشك مراجعه كرد.

چه زماني بايد به پزشك مراجعه كرد؟

شما بهتر از همه مي توانيد

تشخيص دهيد كه كودكتان بدحال است يا نه. بنابراين در صورتيكه احساس نگراني مي كنيد، صرف نظر از اينكه درجه حرارت بدن كودك چقدر است، به پزشك مراجعه كنيد. بعلاوه، درجه حرارت مقعدي تنها شاخص نگران كننده بودن تب كودك نيست. سن و رفتار كودك نيز مهم است. تب در كودكان زير ? ماه جدي تر است و تب بالايي كه مانع بازي كردن و غذا خوردن كودك نمي شود ممكن است چندان جدي نباشد. بخاطر داشته باشيد كه زماني كه كودك در حال فعاليت است بدنش گرمتر از زماني است كه تازه از خواب بيدار شده. نكته ديگري كه بايد بياد داشت اين است كه سيكل طبيعي ترموستات داخلي بدن انسان بگونه اي است كه درجه حرارت بدن انسان در ساعات غروب و سر شب بالا مي رود.

با توجه به آنچه گفته شد، در موراد زير بايد به پزشك مراجعه كرد:

درجه حرارت مقعدي بالاي ?? درجه سانتيگراد در كودك كمتر از سه ماه

درجه حرارت مقعدي بالاي ??.? درجه سانتيگراد در كودك سه ماهه و بالاتر

وجود علائم زير همراه با تب نيز مي تواند نشانه جدي بودن مشكل باشد:

كاهش اشتها، بي حالي، رنگ پريدگي يا بر افروختگي واضح، يا وجود تغييرات ديگر در رفتار يا ظاهر كودك

وجود دانه هاي كوچك قرمز-ارغواني روي بدن كه با فشار دادن سفيد نمي شوند يا وجود لكه هاي ارغواني بزرگ؛ هر دو اين علائم مي توانند نشانه عفونت باكتريال جدي باشند.

كودك نمي تواند غذا را ببلعد و آب دهانش مرتب مي ريزد؛ اين ممكن است علامتي از اپي گلوتيت (التهاب اپي گلوت - اپيگلوت قسمتي از حنجره است كه

موقع بلع غذا مانع ورود غذا به مري و مجاري تنفسي مي شود) باشد. اپي گلوتيت سبب تورم قسمت عقبي گلو شده و مي تواند جان كودك را به خطر اندازد.

حتي بعد از تميز كردن بيني، كودك نمي تواند خوب نفس بكشد كه ممكن است نشانه اي از ذات الريه يا آسم باشد.

كودك به نظر هذيان آلود و گيج مي رسد و بسيار تحريك پذير و كج خلق است؛ اين علائم ممكن است علائم يك عفونت ويروسي يا باكتريال جدي باشند.

در صورتيكه بابت ظاهر يا رفتار كودك خود دچار نگراني هستيد، صرف نظر از اينكه درجه حرارتش بالا باشد يا نه، حتماً به پزشك مراجعه كنيد. همچنين به خاطر داشته باشيد كه تب تنها يكي از علائم بيماري است. توجه داشته باشيد كه علائمي نظير سرفه و گوش درد (در صورتيكه به آن مشكوكيد) يا استفراغ و اسهال را حتماً به پزشك اطلاع دهيد زيرا به وي در تشخيص كمك مي كند.

قبل از مراجعه به پزشك چه كارهايي مي توان انجام داد؟

اگر كودك شما زير ? ماه است بهتر است كودك را نزد پزشك ببريد. همچنين بهتر است قبل از مراجعه به پزشك از داروي تب بر استفاده نكنيد زيرا ممكن است مانع تشخيص صحيح شود.

در صورتيكه كودك سه ماهه يا بزرگتر است و علامت مهم ديگري غير از تب ندارد مي توان به كودك استامينوفن كودكان داد. در صورتيكه كودك حداقل ? ماهه باشد مي تواند براي پايين آوردن تب از ايبوپروفن كودكان هم استفاده كرد. در صورتيكه تب ظرف يك ساعت پايين نيايد از پزشك معالج در مورد استفاده از دارويي ديگر سؤال

كنيد. در صورتيكه از استامينوفن استفاده كرده و نتيجه نگرفته باشيد پزشك ممكن است ايبوپروفن را توصيه كند.

صرف نظر از اينكه كودك شما در چه سني است، اگر علائمي دال بر بيماري يا عفونتي جدي دارد بايد او را نزد پزشك ببريد. در صورتيكه كودك بي حال نيست، مايعات مي خورد، و درجه حرارت بدنش با مصرف دوز مناسب استامينوفن يا ايبوپروفن زير ??.? سانتيگراد باقي مي ماند، مي توان قبل از بردن او نزد پزشك ?? ساعت صبر كرد. از آنجا كه تب اغلب اولين علامت بيماري است در صورتيكه زود نزد پزشك برويد ممكن است تشخيص مشكل باشد.

دليل تب چيست؟

تب عموماً علامتي دال بر واكنش بدن كودك به عفونت است. سيستم دفاعي بدن كودك شامل گلبول هاي سفيد خون است كه به باكتري ها حمله كرده و آنها را از بين مي برند.

يكي ديگر از دلايل تب گرمازدگي است. گرما زدگي عارضه اي خطرناك است كه ممكن است بر اثر بازي كردن كودك در آفتاب يا ماندن در اتومبيلي كه شيشه هايش بالاست در يك روز گرم اتفاق افتد. اگر بدن كودك بر اثر ماندن زير آفتاب يا در فضاي سربسته و گرم تب دار باشد و درجه حرارتش با در آوردن لباس ها و ماندن در محيط خنك پايين نيايد بايد بلافاصله به پزشك مراجعه كرد.

اگر تب دفاعي در مقابل عفونت است چرا بايد آنرا پايين آورد؟

از آنجا كه تب قسمتي از واكنش دفاعي بدن به باكتري ها و ويروس هاست بعضي محققين معتقدند كه دفاع بدن در مقابل عفونت ها، وقتي درجه حرارت بدن بالا باشد مؤثرتر است. از سوي ديگر،

اگر درجه حرارت بدن خيلي بالا باشد كودك بخوبي غذا نمي خورد، مايعات نمي نوشد و نمي خوابد و اين مسايل باعث مي شود ديرتر بهبود يابد. يك راه حل اين است كه با نظر پزشك به كودك استامينوفن يا ايبوپروفن كودكان بدهيم. (توجه داشته باشيد كه ايبوپروفن در كودكان زير ? ماه توصيه نمي شود.) هر دو اين داروها به پايين آوردن تب كمك مي كنند بدون آنكه بر دفاع بدن در مقابل عفونت اختلالي ايجاد كنند. با پايين آمدن تب، حال كودك بهتر شده و مايعات بيشتري مي نوشد و همين مسئله بهبود را تسريع مي كند. توجه داشته باشيد كه قبل از دادن هر دارويي به كودك با پزشك مشورت كنيد.

راه هاي پايين آوردن تب

اگر كودك بر اثر تب بي حال نشده است لزومي به استفاده از دارو نيست. براي پايين آوردن تب مي توانيد مقدار زيادي شير سينه يا شير خشك به كودك بدهيد تا هم درجه حرارتش پايين آيد و هم از كم شدن آب بدن جلوگيري شود. همچنين زياد به كودك لباس نپوشانيد. بالا بودن درجه حرارت بدن كودك ممكن است ناشي از لباس بيش از حد، هواي گرم، و يا فعاليت زياد باشد. در اين مواقع بهتر است لباس كودك را كم كرده و تشويقش كنيد كه كمي استراحت كند و يا فعاليت كمتري در يك فضاي خنك داشته باشد.

اگر تب كودك را اذيت مي كند مي توانيد با آب ولرم پاشويه كنيد و يا در وان پر از آب ولرم قرار دهيد. پاشويه به شستن پاها و يا انداختن پارچه خيس روي پاها محدود نمي شود. براي

پاشويه مي توانيد يك اسفنج را به آب ولرم آغشته كنيد و از بالا روي بدن كودك بكشيد.

هرگز با استفاده از الكل نوزاد را پاشويه نكنيد زيرا الكل از طريق پوست جذب شده و وارد خون مي شود. ورود الكل به خون مي تواند سبب بروز مشكلات تنفسي يا تشنج شود و يا كودك بر اثر افت قند خون خواب آلوده يا تحريك پذير گردد.

چه داروهاي تب بري براي كودك بي خطرند؟

با تأييد پزشك مي توانيد از استامينوفن و ايبوپروفن كودكان براي پايين آوردن تب استفاده كنيد. (استفاده از ايبوپروفن در كودكان زير ? ماه توصيه نمي شود.) دوز صحيح دارو بستگي به وزن كودك دارد. سعي كنيد هميشه با استفاده از يك پيمانه يا قطره چكان دوز دقيق دارو را به كودك بدهيد. هيچگاه هيچ داروي تب بري را بيش از تعداد دفعات توصيه شده به كودك ندهيد. تعداد دفعات معمول تجويز استامينوفن هر ? ساعت و ايبوپروفن هر ? ساعت است.

هيچگاه به كودك خود آسپيرين ندهيد. آسپيرين ممكن است كودك را مستعد سندرم Reye كند. اين بيماري نادر است ولي مي تواند كشنده باشد.

توصيه آخر اينكه: بسياري از داروهاي ضد سرماخوردگي و سرفه، حاوي تركيبات تب بر نظير ايبوپروفن يا استامينوفن نيز هستند. قبل از استفاده از اين داروها روي بروشور و روي جعبه دارو را بدقت مطالعه كنيد و در صورتيكه داراي تركيبات تب بر است از دادن داروي تب بر ديگر به كودك خودداري كنيد.

چرا تب كودك با وجود دادن تب بر پايين نمي آيد؟

اگر تب ?? تا ?? دقيقه بعد از مصرف دارو ادامه يافت براي اطمينان از كافي بودن

دارو، دوز دارو و پيمانه اي را كه با آن دارو را به كودك داده ايد كنترل كنيد. در صورتيكه ميزان داروي داده شده كافي باشد ممكن است بدن كودك به دارو جواب نداده است. اگر استامينوفن ظرف يك ساعت تب را پايين نياورد، براي استفاده از داروي ديگر با پزشك مشورت كنيد.

در صورت وقوع تشنج ناشي از تب چكار بايد كرد؟

بالا رفتن ناگهاني تب (مثلاً از ??.? به ??.? درجه سانتي گراد) ممكن است سبب تشنج شود. در بيشتر موارد، "تشنج ناشي از تب” بي خطر است ولي اين از اهميت موضوع كم نمي كند و بايد به آن توجه كافي كرد. در صورتيكه كودك به چنين تشنجي دچار شد (تنفس كودك سنگين مي شود،

آب دهانش راه مي افتد، سياهي چشم هايش بالا مي رود، و يا دست و پايش بشدت تكان مي خورد)، بلافاصله او را به پشت يا به پهلو و دور از اجسام سخت و تيز بخوابانيد. سر كودك را به آرامي به يك طرف برگردانيد تا استفراغ يا بزاق براحتي از دهانش خارج شود.

مطمئن شويد چيزي در دهانش نيست و تا زماني هم كه در حال تشنج است چيزي در دهانش نگذاريد. سعي كنيد مدت زمان طول كشيدن تشنج را بخاطر بسپاريد. اين نوع تشنج ها معمولاً بين ده ثانيه تا سه يا چهار دقيقه طول مي كشند.

وقتي تشنج تمام شد سعي كنيد درجه حرارت بدن كودك را پايين بياوريد تا مانع بروز تشنج هاي بعدي شويد. اگر كودك هوشيار است مي توانيد به او استامينوفن كودكان يا -در صورتيكه بزرگتر از ? ماه است- ايبوپروفن كودكان بدهيد. لباس هاي

كودك را در آوريد و او را با آب ولرم پاشويه كنيد. اگر كودك هوشيار است و ميتواند چيزي بخورد به او شير سينه يا شير خشك بدهيد.

حتي اگر تشنج خفيف باشد يا فقط چند ثانيه طول كشيده باشد با پزشك خود تماس بگيريد و در صورت لزوم كودك را نزد او ببريد. اگر در زمان تشنج رنگ كودك به آبي متمايل شد، بيشتر از چند دقيقه تكان هاي شديد داشت، بعد از تشنج در نفس كشيدن مشكل داشت، و يا يك ساعت بعد از تشنج هنوز هم بي حال و خواب آلوده بود به اورژانس مراجعه كنيد.

چرا تب كودك بعد از پايين آمدن دوباره بر مي گردد؟

تا زماني كه عفونت برطرف نشود كودك تب مي كند و اين مسئله ممكن است ? تا ? روز طول بكشد. بعضي عفونت ها نظير آنفولانزا، ممكن است ? تا ? روز طول بكشد. اگر كودك آنتي بيوتيك مي گيرد ممكن است ?? ساعت طول بكشد تا تب پايين بيايد. داروهاي تب بر درجه حرارت بدن را موقتاً پايين مي آوردن ولي تأثيري بر عفونت ندارند.

وجود تب بدون علامت ديگر

در صورتيكه كودك تب داشته باشد ولي علائم ديگري نظير آبريزش بيني، سرفه، استفراغ، يا اسهال نداشته باشد تشخيص مي تواند مشكل باشد. بعضي عفونت هاي ويروسي نظير Roseola (جوش هاي قرمز پوستي) سبب ايجاد سه روز تب بالا و متعاقب آن جوش هاي صورتي كم رنگ بر روي پوست تنه مي شوند.

عفونت هاي جدي تر نظير مننژيت (التهاب پرده هاي نخاع)، عفونت هاي ادراري، يا باكتريمي (وجود باكتري در خون) نيز ممكن است سبب تب بالا بدون علائم

ديگر شوند. در صورتيكه كودكتان تب بالا بدون علائم ديگر دارد به پزشك مراجعه كنيد.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

ازدواجهاي فاميلي و بيماريهاي ژنتيكي كودكان

ازدواج ،امر مقدس و مهمي است كه ضامن سعادت و بقاي انسان است .

از آنجا كه ازدواجهاي فاميلي مهمترين عامل معلوليت و بيماري كودكان كشور ما مي باشد و ساليانه صدها هزار كودك معصوم و بي گناه قرباني اين ازدواجها مي شوند (به طوري كه درحال حاضر تعداد زيادي كودك بيمار ،به علت ازدواجهاي فاميلي در كشور ما وجود دارد )و با توجه به اينكه ازدواجهاي فاميلي بعد از رشد انفجارآميز جمعيت ،دومين عامل مشكلات كشور و مصيبت جامعه ما محسوب مي شود .

مسئولان امر را بر آن داشت (وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكي ) تا براي اين معضل مهم تصميمات جدي از جمله :راه اندازي كلينكهاي مشاوره قبل از ازدواج با هدف پيشگيري از معلوليتها و كنترل رشد بي رويه جمعيت بگيرند و به نظر مي رسد وجود يك منبع علمي جهت آگاه سازي جامعه به ويژه پرسنل بهداشتي _ درماني امري ضروري است .

بررسيها و تحقيقات ثابت كرده است كه ازدواجهاي فاميلي در برابر زندگي ماشيني و صنعتي آسيب پذير بوده و خطرات ژنتيكي اين ازدواج ها در ايجاد فرزندان بيمار بسيار زيادتر از ازدواجهاي غير فاميلي است .تحقيقات متخصصين و آگاهي مردم از خطرات ازدواجهاي فاميلي نشان مي دهد كه ميزان اين ازدواجها در جهان رو به كاهش است و حتي در برخي از كشورها از نظر قانوني ممنوع مي باشد .

با توجه به اينكه بزرگترين و مهمترين سرمايه ي هر كشوري ،نسل آينده سالم ، دانا

،باهوش و خلاق مي باشد ، در كشورهاي پيشرفته سرمايه گذاريهاي وسيع و اقدامات جدي در جهت سالمسازي و بهسازي نسل آينده انجام مي شود ، به طوري كه افراد قبل از ازدواج و پيش از حاملگي با متخصصان ژنتيك مشورت مي كنند .

در كشور ما متأسفانه ميزان ازدواجهاي همخوني بسيار بالا بوده و در برخي از مناطق حتي به بيش از 80 درصد نيز مي رسد .بنا به گفته ي مقامات مسئول تعداد معلولين مادرزادي در ايران رقم بسيار بالايي است .در نتيجه شيوع ازدواجهاي فاميلي ميزان معلوليت مادرزادي در استانهاي مركزي مخصوصاً اصفهان بسيار بالاست .

برخي تصور مي كنند كه با اسناد و شجره نامه مي توان در مورد احتمال بروز بيماري در نسل آينده اظهار نظر قطعي كرد ، در حالي كه در اكثر موارد و مواقع به علت تغييرات ناگهاني ساختمان ژن ، صفات و خصوصيات ارثي دچار تغيير و دگرگوني مي شود و اين تغييرات به نسل بعد منتقل مي شود ، اين پديده به علت جهشهاي تازه در انسان مي باشد .بر اثر آلودگي محيط و فراواني مواد شيميايي جهش زا و انواع پرتوها و تشعشعات مرتباً در ژنهاي سلولهاي جنسي نسلهاي مختلف جهش هاي جديد كه قبلاً وجود نداشته اتفاق مي افتد و در نسلهاي آينده به صورت بيماري ارثي ظاهر مي شود .

در ازدواجهاي فاميلي به علت تشابه ژنتيكي زياد در والدين امكان جهشهاي همانند در هر دو زياد است كه نهايتاً به صورت بيماريهاي ارثي در فرزندان بروز مي كند ،به همين علت خطر بيماري هاي ژنتيكي در ازدواجهاي فاميلي خيلي بيشتر از

ازدواجهاي غير فاميلي است .

ازدواجهاي فاميلي نه تنها احتمال مبتلا شدن فرزندان به بيماريهاي ارثي را افزايش مي دهد بلكه باعث ازدياد اين بيماريها و ژنهاي بيماري زا در نسلهاي آينده مي شود ،به طوري كه طبق گزارشهاي داده شده توسط دانشجويان پزشكي از برخي روستاها كه ارتباطشان با مردم ساير نقاط كم بوده و شيوع ازدواجهاي فاميلي در ميان آنها زياد بوده ،درصد بالايي از مردم آن روستاها به بيماريهاي ارثي نظير نابينايي ، ناشنوايي ، عقب افتادگي ذهني و بيماريهاي متابوليكي مبتلا هستند .به عبارتي ديگر ازدواجهاي فاميلي درصد مبتلايان به بيماريهاي ارثي را افزايش مي دهد .

شايعترين بيماريهاي ارثي

ديابت ،انواع سرطانها ، فشار خون ، ميگرن ، تالاسمي ، زخم معده ، كند ذهني ، ميكروسفالي ،اختلال در تنظيم قند خون ،بزرگي كبد ، كمبود هورمون رشد ، انواع ناشنواييها ، صرع ، لب شكري ، شكاف كام ، انواع بيماريهاي پوستي ، انواع بيماريهاي قلبي ، عفونتهاي ريوي ، تنگي راست روده ، آمنوره در خانمها و ...و هزاران بيماري ارثي و ژنتيكي ديگر ،از جمله بيماريهاي ارثي مي باشند .

نتيجه تحقيقات در ايران در زمينه بيماريهاي ارثي :

آقاي دكتر وارتكس ناهاپتيان ، استاد و متخصص آمار حياتي دانشكده بهداشت دانشگاه تهران در كتاب ميزانهاي حياتي ايران در زمينه بررسي بيماريهاي ارثي (از انتشارات دانشگاه تهران _ 1356 )نوشته است : ازدواجهاي فاميلي به لحاظ ايجاد بيماريهاي ارثي و ژنتيكي در فرزندان ،مورد توجه متخصصان ژنتيك انساني مي باشد .

بنا به نوشته ايشان درصد ازدواجهاي فاميلي در شهرهاي بزرگ ايران 38 درصد ، روستاهاي كوچك

45 درصد و به طور متوسط 42 درصد مي باشد كه رقم بالايي است يعني از هر 3 ازدواج ، يكي فاميلي است ،البته اين آمار مربوط به سال 1356 يعني قبل از انقلاب است .همچنين نتايج بررسي آقاي دكتر سروري ، دانشيار گروه ژنتيك و بيولوژي مولكولي دانشكده پزشكي اصفهان و مسئول مركز مشاوره ژنتيك وابسته به دانشكده مربوط نشان مي دهد كه درصد ازدواجهاي فاميلي در استان اصفهان و استانهاي مجاور در سال 1370 در حدود 70 درصد بوده و در سال 1380 در حدود 70 درصد بوده و در سال 1380 در حدود 78/5 درصد تخمين زده مي شود ،يعني سالي به طور متوسط در حدود 2 درصد از ازدواجهاي غير فاميلي كاسته شده و به ازدواجهاي غير فاميلي اضافه مي شود و اگر اين روند ادامه يابد در سال 1390 بيش از 97 درصد ازدواجها فاميلي خواهد شد .با توجه به اينكه خطرات ژنتيكي ازدواجهاي فاميلي به طور متوسط 2/5 تا 3 برابر بيشتر از ازدواجهاي غير فاميلي است اگر يك اقدام جدي در كاهش ازدواجهاي فاميلي انجام نشود در آينده تعداد كودكان بيمار و معلول و افراد مبتلا به بيماريهاي ژنتيكي بسيار افزايش خواهد يافت ،به طوري كه كشور دچار فاجعه انساني خواهد شد .

در ميان انواع ازدواجهاي فاميلي ازدواج دختر خاله -پسرخاله حدود 24 درصد و دختر عمو _ پسر عمو حدود 20 درصد پسرعمه _ دختر دايي 16/5 درصد و پسر دايي _ دختر عمه 10 درصد از ازدواجها را به خود اختصاص داده اند .

ازدواجهاي خويشان درجه 4 (نوه عمو _ خاله _ دايي _

عمه )با 7/5 درصد و ازدواجهايي با درجه خويشاوندي 5 (نتيجه عمو _ خاله _ دايي _ عمه )با 3/5 درصد و ازدواجهاي با نسبت دور 2 درصد را شامل مي شوند .

شيوع ازدواجهاي فاميلي در اكثر شهرهاي ايران بيش از 40 درصد و در اغلب روستاهاي كوچك بيش از 70 درصد مي باشد ،زيرا در اين روستاها همه ي افراد با يكديگر به طور مستقيم يا غير مستقيم فاميل هستند .در نتيجه ازدواجهاي به ظاهر غيرفاميلي هم از نظر ژنتيكي فاميلي محسوب مي شود و اين در شرايطي است كه ازدواجهاي فاميلي در كشورهاي اروپايي و شمال آمريكا ممنوع شده و در ساير نقاط دنيا به سرعت رو به كاهش است ، اما متأسفانه در كشور ما به سرعت رو به افزايش است و نتيجه اين پديده فاجعه انگيز تولد هزاران كودك معصوم و بي گناه به انواع بيماريهاي زجرآور و فلاكت بار است كه علاوه بر مشكلات شديد جسمي _ روحي فرهنگي ، اخلاقي اقتصادي براي خود و خانواده هايشان _ ساليانه ميلياردها تومان توسط دولت صرف نگهداري _ درمان و آموزش آنها مي شود كه غالباً بي فايده مي باشد .

از مهمترين علل افزايش ازدواجهاي فاميلي در ايران مي توان به موارد زير اشاره كرد :

1 _ شرايط بسيار سخت ازدواج و توقعات زياد خانواده ها از يكديگر

2_ مشكلات شديد جوانان نظير بيكاري ، نداشتن مسكن و امكانات زندگي

3 _ مشكلات اخلاقي و نداشتن اطمينان و اعتماد به غير فاميل

نتايج بررسيهاي دكتر سروري نشان مي دهد 80 درصد افرادي كه با يكديگر ازدواج مي كنند در

اعضاي خانواده يا اقوام نزديك خود داراي افراد معلول مادرزادي هستند .

حدود 8/5 درصد ازدواجها از نوع پرخطر (هاي ريسك )هستند ، 4 تا 4/5 درصد افراد دواطلب ازدواج خودشان نيز نوعي بيماري ژنتيكي جسمي و ذهني شديد يا خفيف دارند ، 9 درصد دختران داوطلب ازدواج زير 16 سال هستند ( حداقل سن حاملگي 20 سالگي است ) .

با توجه به اينكه مهمترين عامل معلوليت و بيماري ژنتيكي در كشور ما ازدواجهاي فاميلي است اگر اين روند ادامه يابد در آينده درصد بالايي از جمعيت كشور دچار معلوليتهاي شديد يا خفيف ذهني و جسمي خواهند شد . در نتيجه به طور متوسط روزانه بيش از 1000 كودك و ساليانه حدود 350 هزار كودك معلول در كشور ما متولد مي شوند كه اكثر آنها به علت ازدواجهاي فاميلي است .

اقدامات ضروري جهت كاهش ازدواجهاي فاميلي و پرخطر و تولد كودكان ناقص :

1 _ آگاه سازي جوانان و خانواده هاي آنها از خطرات ژنتيكي ازدواجهاي فاميلي و علل معلوليتها از طريق سخنراني از راديو ، تلويزيون ، مراكز بهداشتي درماني ، بهزيستي و آموزش و پرورش و ...

2 _ كاهش ازدواجهاي فاميلي از طريق انجام مشاوره ژنتيكي .

اخيراً با تشكيل مراكز مشاوره قبل از عقد با دفاتر ازدواج هماهنگي به عمل آمده است كه اين دفاتر بدون گواهي و مجوز از مراكز بهداشت و آزمايشگاه ژنتيك از عقد ازدواجهاي فاميلي خودداري كنند ، كه اين خود اقدامي مهم و اساسي ، جهت پيشگيري از معلوليتهاست .

3 _ تصويب قوانيني كه انجام ازدواجهاي پرخطر را ممنوع و غيرقانوني اعلام نمايد

.

4 _ ايجاد طرح غربالگري بيماري ژنتيكي شايع در هر استان و تأسيس مركز مشاوره ژنتيك رفرانس در مراكز هر استان .

5 _ استفاده از استادان ژنتيك دانشگاه هاي علوم پزشكي جهت همكاري با مراكز بهداشت استان در تشخيص و مشاوره ژنتيك .

6 _ آموزش رده هاي محيطي و مياني به خصوص بهورزان جهت انجام طرح غربالگري بيماري ژنتيكي و مشاوره ژنتيك .

اميد است با هماهنگي و تلاش همگاني ضمن آگاه سازي جامعه از علل معلوليتها ، مخصوصاً ازدواجهاي فاميلي ، اقدامات اساسي در پيشگيري از بيماريهاي مادرزادي و ژنتيكي انجام شود .

منبع:فصلنامه ي بهورز

تهيه كننده:راضيه عقيلي

مسموميت دركودكان

مواد بسياري مي توانند موجب مسموم شدن كودك گردند، براي مثال انواع مختلف داروها، پاك كننده ها، مواد شيميايي، غذاهاي فاسد، گاز و تنباكوي موجود در سيگار را مي توان از جمله معروفترين آنها دانست.

مصرف اين مواد توسط كودكان را اصولاً مي توان در دو دسته زير طبقه بندي كرد:

1- مواد غير مسموميت زا:

- آنتي بيوتيك ها ( حتي اگر مقدار خورده شده 10 برابر دوز تجويز شده باشد).

- داروهاي ضد بارداري ( تا 30 الي 40 عدد قرص).

- آبرنگ (محتواي يك پماد كوچك).

- خميردندان (محتواي يك پماد).

- كودهاي مايع براي گياهان آپارتماني.

- مواد نوك چوب كبريت ( تا 12 عدد).

- جوهر يك عدد لوله خودكار

- انواع روغن ها و كرم هاي آرايشي معمولي ( به استثناء رنگ برها، كرم هاي ضدآفتاب، رنگ مو، استن و مومك ها كه خطرناك مي باشند).

- صابون هاي كوچك ( خوردن نيمي ازصابون سبب اسهال

و استفراغ مي شود.)

- شامپوي معمولي (خوردن سه الي چهار جرعه از آن هيچ اثري در پي نخواهد داشت.)

- ويتامين ها (حتي تا 20 الي 100 بار بيش از دوز معمولي مشكلي به وجود نخواهد آورد.)

2 - مواد مسموميت زا:

شربت ها و يا قرص هاي ضد سرفه و ضد آسم: اين داروها به ويژه آنهايي كه حاوي آنتي استامين، آمينو فيلين، (كدئين) و داروهاي Anticolinergic

مي باشند، حتي درصورتي كه دو يا سه برابر مقدار تجويز شده براي كودكان و يا يك قرص براي بزرگسالان توسط كودك خورده شوند، مي توانند موجب بروز حالت كما گردند.

داروهاي مخصوص حالات عصبي - روحي: داروهاي ضد افسردگي، اشتهاآور، آرام بخش هاي قوي، داروهاي بيماري Parkinson : در صورتي كه 1 الي 5 عدد قرص از اين نوع داروها توسط كودك بلعيده شود، منجر به بروز كما سخت مي گردد.

اسيد بوريك: برخلاف تصور هيچگونه اثر ضد عفوني كننده نداشته و خوردن

نيم گرم از آن سبب وارد آمدن صدمات جبران ناپذيري به كليه ها مي گردد.

قطره چشم حاوي آتروپين: خوردن 4 تا 5 قطره آن سبب بروز تب شديد و تشنج مي شود.

قطره بيني حاوي مواد تنگ كننده عروق و شريان ها: حتي خوردن يك جرعه كوچك از آن موجب تحريك سيستم مركزي اعصاب و اختلال در تنفس مي گردد.

قرص فلوئور : اين قرص ها كه معمولاً در جلوگيري از كرم خوردگي دندان ها مؤثرند، اگر 50 عدد از آنها (0/5 ميلي گرمي) و يا 12 الي 15 عدد (1 ميلي گرمي) توسط كودك خورده شود، موجب استفراغ و اسپاسم ماهيچه

اي و همچنين تنگي نفس مي شود.

مواد پاك كننده ماشين هاي ظرف شويي و كف پوش هاي سراميكي: خوردن چند قطره از اين مواد و يا مايعات غليظ براي سوزش شديد ناشي از جراحت و زخم مري و معده كافي است.

لك برها و محلولهاي نظير بنزين و بنزول : خوردن 1 ميلي ليتر در ازاي هر كيلو از وزن كودك و يا وارد شدن چند قطره از آنها به بيني او ( از طريق بوكشيدن از فاصله بسيار نزديك ) سبب كماي ( coma) طولاني و صدمه شديد كليه ها مي گردد.

آمونياك و اسيدهاي قوي: تنها خوردن 1 ميلي ليتر از اين نوع محلول هاي غليظ براي جراحت شديد مري و معده و صدمات جبران ناپذير به كليه ها كافي است.

ضد زنگ ها: 1-2 گرم ازآنها قادر به جرا حت شديد مري و معده و كليه ها است.

ضدعفوني كننده ها: خوردن مقدار بسياركمي از اين مواد سبب بروز كما ( coma )، تشنج و فلج عضلاني مي شود.

نفتالين و كامفر : يك قرص گرد نفتالين مي تواند باعث تشنج، يرقان و صدمات كليه اي گردد.

پودر تالك: خوردن آن مشكلي ايجاد نمي كند، اما در صورتي كه از طريق بوكشيدن وارد مجاري تنفسي گردد، حتي به مقدار بسياركم، مي تواند سبب برونشيت، تنگي نفس و در برخي از موارد حتي مرگ گردد.

ضد يخ ماشين و انواع شيشه پاك كن ها: دو يا سه جرعه از آنها مي تواندحالت كما، تشنج و اختلال كليوي را باعث شود.

سم موش: در صورتي كه در تهيه آن عنصر تاليوم ( TL

) به كار برده شده باشد، حتي مقدار بسيار كمي از آن مي تواند منجر به جراحت كبد و سيستم مركزي اعصاب گردد.

الكل اتيليك: خوردن 1 تا2 استكان از آن مي توانديك بچه يك يا دو ساله را به حالت كما دچار نموده و در برخي از موارد سبب مرگ او گردد.

توجه داشته باشيد كه محل تزريق آمپول و يا واكسن را نبايد براي چندين بار پشت سر هم الكل ( الكل اتيليك ) زد. زيرا اين عمل نيز مي تواند منجر به حالت تشنج و كما در نتيجه كاهش قندخون گردد.

هسته هلو، آلبالو و زردآلو: مغز 5 تا 25 دانه از هسته هاي اين ميوه ها مي تواند حالت كما، تشنج و قطع تنفس را به همراه داشته باشد.

گياه خرزهره: در دهان گذاشتن هر قسمتي از آن سبب استفراغ و به اختلال در كار قلب مي شود.

قارچ هاي سمي: حتي چند گرم از قارچ هاي متعلق به گروه آمانيتا فالوايد ( Amanita Falloide ) موجب اختلال شديد كبدي به همراه كما كه تقريباً هميشه منجر به مرگ مي گردد، مي شود.

مواد سمي ديگر

موادي مانند سيگار ( حتي يك دانه سيگار براي كودك يك ساله )، قرص آهن، قرص كينين و استركينين، اسيد بوريك و قرص آسپيرين، هر چند ممكن است چندان خطرناك به نظر نيايند ولي در حقيقت جزء مواد مسموم كننده محسوب مي گردند. مسموميت در اثر خوردن قرص آسپيرين، خطرات دراز مدتي را متوجه كودك خواهد ساخت. بنابراين حتماً ضمن مراجعه فوري به پزشك، او را در جريان دقيق امر قرار دهيد.

توصيه هاي مفيد به

هنگام مسموميت كودك

- در صورتي كه ماده سمي از طريق تنفس وارد بدن شده است، مانند مسموميت در اثر استنشاق گاز اجاق، سريعاً كودك را ازمحيط آلوده دور كنيد و يا همه پنجره ها و درها را باز كنيد. ترجيحا ًراه اول را انتخاب كنيد.

- اگر مسموميت از طريق تماس با پوست بدن به وجود آمده، بايستي فوراً لباسها و كفشها و جوابهاي آلوده به سم را از تن كودك درآورده و با مقدار زيادي آب معمولي او را شستشو دهيد.

توجه داشته باشيد كه اگر مي خواهيد از شلنگ استفاده كنيد، آب را با فشار برروي بدن كودك نپاشيد، زيرا امكان نفوذ مواد سمي به داخل سلولهاي پوست وجود دارد. در صورتي كه چشمها نيزآلوده شده اند، بايد پلكها را بالا برده وحتي تا حدي برگرداند و چشمها را به آرامي براي مدت 20 الي 30 دقيقه با آب ولرم شستشو داد.

- در صورتي كه كودك ماده سمي اي را بلعيده، وقت را تلف نكنيد و فوراً او را به نزديك ترين مركز در ماني و يا اورژانس برسانيد. توجه داشته باشيد كه دادن اطلاعات صحيح در مورد نام ماده سمي، مقدار ماده سمي بلعيده شده و نيز مدت زماني كه از خوردن آن مي گذرد، مي تواند كمك مؤثري به فرزندتان و نيز پرسنل مركز درماني باشد. اگر فاصله شما تا نزديك ترين مركز درماني زياد بوده و يا در عرض مدت 10 دقيقه نمي توانيد كودك را به پزشك برسانيد، بدون تأمل، با اعتماد به نفس و حفظ خونسردي، خودتان وارد عمل شويد. ابتدا مقدار زيادي آب به كودك

بدهيد و سپس با فرو بردن انگشت به راه گلوي او، سبب تحريك و تهوع طفل شويد.

اگر با اولين تحريك كودك بالا نياورد، مكث نكنيد، مجدداً انگشت خود را در حاليكه بيشتر وارد حلق او مي كنيد، كمي تكان نيز بدهيد. اين بار حتما موفق خواهيد شد، البته كودك ممكن است براي دفاع از خود بخواهد انگشت شما را گاز بگيرد، با كمي قلقلك از اين كار منصرف خواهد شد. در صورتي كه كودك تازه غذا خورده و معده اش پر باشد، با خوردن يك ليوان آب يا شير و كمي تحريك به راحتي بالا خواهد آورد. اگر با اين تحريكات طفل بالا آورد، مجدداً مقدار ديگري آب به او بدهيد و دوباره با همان شيوه ذكر شده، او را وادار به بالا آوردن كنيد. سپس او را به پزشك و يا نزديك ترين بيمارستان برسانيد. اما اگر دومين تلاش شما براي تحريك مجدد لوله گوارشي كودك و استفراغ كردن مؤثر واقع نشد، ديگر وقت را تلف نكنيد، طفل را هر چه سريع تر به مركز درماني برسانيد، وادار كردن كودك به استفراغ بهترين راه درمان فوري و اورژانسي براي مواد مسموم كننده است.

در موارد زير وادار كردن به استفراغ خطرآفرين مي باشد:

- موادي از قبيل پارافين، نفت، بنز ين، مواد پاك كننده و لكه برهاي ماشين، آمونياك، جلا دهنده هاي وسايل چوبي، انواع حشره كش ها، فنل، محلول هاي حشره كش، اسيد كلريدريك و مشتقات آن، انواع مايعات و پودرهاي پاك كننده لباسها، لكه برهاي لباس، اسيدهاي قوي ( اسيد سولفوريك، اسيدنيتريك، اسيدكلريدريك و... ) به دليل عبور مجدد اين مواد

سمي از مجراي حلق و گلو در صورت تحريك جهت استفراغ، ممكن است به مجاري تنفسي و ريه ها وارد شده و بدين ترتيب خطرات بيشتري متوجه كودك خواهد گرديد.

در صورتي كه كودك يا فرد مسموم، از نظر روحي خود را باخته و به شدت مضطرب و آشفته است و يا در حالت كما به سر مي برد، نبايد به هيچ وجه اقدام به تحريك لوله گوارشي او و بالا آوردن كرد.

منبع: كتاب كودك من

براي جلوگيري از چاقي در كودكان، نمك مصرفي آنها را

دانشمندان انگليسي مي گويند كه كاهش ميزان نمك در غذاهاي كودكان مي تواند راهي براي مبارزه با چاقي و لاغر شدن آنها باشد.

به گزارش سلامت نيوزبه نقل از رويترز، محققان مي گويند؛ كودكاني كه نمك كمتري مي خورند و از نوشابه هاي شيرين كمتر استفاده مي كنند، خطر افزايش فشار خون و چاقي را در خود كاهش مي دهند.

نوشابه هاي شيرين منبع قابل توجهي از كالري براي كودكان هستند و ارتباط مستقيم با چاقي در آنها دارند.

اگر كودكان 4 تا 18 ساله بتوانند ميزان مصرف اين نوشابه ها را به دو بار در هفته كاهش دهند، ميزان كالري دريافتي آنها تا 250 كالري در هفته كاهش مي يابد.

كاهش هر يك گرم نمك در رژيم غذايي روزانه، مصرف نوشابه هاي شيرين را تا 27 گرم در روز و مايعات را تا 100 گرم در روز كاهش مي دهد كه البته اين به سن، جنس، وزن بدن و ميزان فعاليت فيزيكي نيز بستگي دارد.

دانشمندان توصيه مي كنند كه بزرگسالان نيز بايد مصرف نمك را به كمتر از 3/2 گرم در روز يعني حدود يك قاشق چاي خوري كاهش دهند.

http://www.salamatnews.com

در مقابل غذا نخوردن كودكان، عكس العمل طبيعي داشته

يك فوق تخصص روانپزشكي كودكان گفت: تغذيه يك امر طبيعي است ولي متاسفانه امروزه غذا خوردن در كودكان، تبديل به يك حالت از هيجان شده است.

دكتر نسرين اميري در گفت وگو با ايسنا گفت: يكي از مشكلاتي كه امروزه خانواده ها با آن روبرو هستند بد غذا خوردن و يا به نوعي خوب غذا نخوردن فرزندان شان است. اين مشكل در كودكان، معمولا از حدود 18 ماهگي و زماني كه بچه ها به غذا خوردن روي مي آورند، شكل مي گيرد و اغلب كودك از غذا خوردن امتناع مي كند.

وي گفت: تغذيه يك

امر طبيعي است كه متاسفانه امروز آن را به شكلي غيرطبيعي نشان مي دهند. روند تغذيه به گونه اي است كه كودك بايد در آن احساس گرسنگي كند و به ميزاني كه گرسنگي اش برطرف شود، از مواد غذايي استفاده كند.

دكتر اميري در اين باره ادامه داد: در جوامع شرقي به خصوص در خانواده هاي متوسط و مرفه، تغذيه شكل طبيعي خود را از دست داده؛ به طوري كه والدين براي تشويق كودك به غذا خوردن يك سري رفتار غير طبيعي انجام مي دهند و در مقابل اين رفتار، كودك بعد از مدتي احساس گرسنگي اش را از دست مي دهد و غذا خوردن براي وي به يك حالت از هيجان تبديل مي شود.

وي با اشاره به تاثيرات رواني غذا نخوردن كودكان در مادران گفت: در مقابل بد غذا خوردن كودك، مادر كه از ابتدا نسبت به اين قضيه حساس بوده، دچار افسردگي مي شود و با حساس شدن والدين، كودك نيز بيشتر از قبل از غذا خوردن امتناع مي كند. به طوري كه يك سيكل معيوب شكل مي گيرد تا جايي كه مشكلات غذا خوردن در كودكان به اندازه اي شدت مي گيرد كه با سوء تغذيه مواجه مي شويم. به اين ترتيب به دنبال رفتار غيرصحيح خانواده بعد از مدتي كودك دچار سوء تغذيه مي شود.

اين فوق تخصص روانپزشكي كودكان در ادامه به خانواده ها توصيه كرد: در چنين مواردي خانواده ها ابتدا بايد اضطراب، افسردگي و مسايل خود را در مقابل اين موضوع حل كنند و بدانند كه غذا خوردن يك امر طبيعي است. بعد از آن روش هاي درمان اين اختلال را در دستور كارشان قرار دهند.

وي با تاكيد بر اين كه روش هاي درمان در صورتي قابل اجرا است

كه خانواده ها آرامش خود را حفظ كنند، ادامه داد: در اين حالت بهتر است براي كودكان دو تا سه سال كه دچار اختلال در غذا خوردن هستند، حدود چهار تا پنج وعده غذايي در نظر گرفته شود و به كودك تفهيم شود كه طي يك زمان مشخص مثلا به اندازه زمان پخش يك كارتون، مي تواند براي خوردن غذا اقدام كند، در غير اين صورت بايد تا وعده ي بعدي براي غذا خوردن صبر كند. همچنين در وعده بعدي هم به همين صورت عمل شود. والدين بايد عكس العمل طبيعي در قبال خوردن و يا نخوردن غذا توسط كودك، از خود نشان دهند.

دكتر اميري در گفت و گو با ايسنا افزود: به دليل اين كه كودك چنين روندي را در غذا خوردن تا به حال تجربه نكرده معمولا در دفعه هاي اول غذا را نمي خورد. اين روند ممكن است به لاغر شدن اوليه ي كودك منجر شود؛ اما پس از مدتي، احساس گرسنگي كه مدت هاست كودك آن را تجربه نكرده، در وي ايجاد شده و پس از آن تغذيه اش طبيعي مي شود و به دنبال گرسنگي از مواد غذايي استفاده مي كند.

وي در پايان گفت: دادن تغذيه به كودكان نبايد به دنبال احساسات، خوشحالي و غمگيني آنها انجام شود، بلكه بايد به دنبال احساس گرسنگي در كودك صورت گيرد.

چربي براي رشد كودكان ضروري است

در حالي كه والدين درباره چاقي كودكان با نگراني روزافزوني مواجهند ، بايد از دريافت چربي كافي توسط كودكانشان نيز اطمينان يابند.

برخي نگراني ها در مورد چاق شدن كودكان سبب شده والدين آنها را به داشتن رژيم هاي غذايي كم چرب ترغيب كنند اما متخصصان تغذيه مي گويند اين كار اشتباه است.

به گزارش سلامت نيوز به نقل از هلث دي،

محققان دريافته اند كودكان بيش از بزرگسالان (نسبت به كالري دريافتي) چربي مي سوزانند.

جوان ترها براي رشد به چربي نياز دارند به طوري كه بيش از يك سوم دريافت انرژي توسط كودك بايد شامل چربي باشد. عليرغم اين واقعيت بسياري از والدين و كودكان به منظور ارتقاي سلامت مصرف چربي را محدود مي كنند.

بنابراين جهت رشد و تكامل طبيعي كودكان لازم است مقادير كافي چربي در برنامه غذايي آنها گنجانيده شود.

به گفته محققان در نظر گرفتن غذاهاي كم چرب و كم شيرين براي اين گروه سني ايده غلطي است و يك رژيم غذايي سالم و متعادل بايد حاوي چربي نيز باشد گرچه همواره توصيه مي شود همه افراد از مصرف غذاهاي پرچرب به ويژه حاوي چربي هاي اشباع و ترنس پرهيز كنند.

چگونه مي توان غذاي كودك را مقوي كرد ؟

منظور از مقوي كردن غذاي كودك اين است كه انرژي كودك بيشتر شود . بخصوص كودكاني كه دچار اختلال رشد شده اند بايد انرژي بيشتري به بدنشان برسد . براي اينكه انرژي غذاي كودك بيشتر شود بر اساس سن كودك در هر زمان مي توان به غذاي او موادي اضافه نمود .

منظور از مغذي كردن ، اضافه نمودن موادي است كه علاوه بر انرژي ، پروتئين ، ويتامينها و املاح غذايي كودك را بيشتر مي كند .

مواد غذايي و پروتئيني براي رشد كودك ضروري اند براي اينكه پروتئين غذاي كودك بيشتر شود مي توانيد :

1. حتي الامكان مقداري گو.شت بصورت تكه اي يا چرخ كرده ( مانند : گوشت مرغ ، ماهي ، گوسفند و گوساله ) به غذاي كودك اضافه كنيد .

2. حبوبات مثل نخود ، لوبيا ، عدس ، ماش منبع خوبي از پروتئين

هستند . با شروع ? ماهگي براي تأمين پروتئين مورد نياز كودك حبوبات كاملاً پخته و له شده به سوپ كودك اضافه كنيد .

3. افزودن تخم مرغ به غذاي كودك مي تواند پروتئين غذاي كودك را بيشتر كند . براي مثال : تخم مرغ آب پز را داخل پوره سيب زميني و يا سوپ كودك بعد از طبخ رنده كنيد ( در مورد كودكان زير يكسال بايد فقط زرده تخم مرغ به كودك داده شود ) .

براي افزايش ويتامينها و املاح غذاي كودك از چه مواد غذايي مي توان استفاده كرد ؟

سبزيجات منابع غني از ويتامينها هستند . استفاده از سبزيجات برگ سبز مثل اسفناج ، جعفري ، شبت و گشنيز و يا هر نوع سبزي ديگري كه در دسترس است در داخل سوپ و ساير غذاهايي كه به كودك داده مي شود ويتامينها و برخي از املاح مورد نياز براي رشد كودك مثل آهن را تأمين مي كند ( فراموش نكنيد در زير يكسال به كودك نبايد اسفناج داد ) .

سبزيجات زرد و نارنجي رنگ مثل : كدو حلوايي ، هويج و گوجه فرنگي داراي ويتامين A هستند و استفاده از اين سبزيجات در غذاي كودك به تأمين ويتامين A مورد نياز براي رشد كودك كمك مي كند .

يك راه براي مقوي كردن غذاي كودك :

• سعي كنيد براي تهيه سوپ و يا كته از گوشتهاي با استخوان استفاده كنيد . مثل : ران مرغ يا ماهيچه گوسفند تا املاح و چربي بيشتري به بدن كودك برسد .

• مغذي كردن غذاي كودك زير يكسال كه دچار افت

يا ايست وزني شده :

• از جوانه ماش يا جوانه گندم يا پودر اين جوانه ها در سوپ كودك بريزند زيرا علاوه بر اينكه سرشار از ويتامين هاي ب و ث هستند به هضم غذا هم كمك مي كنند .

• پودر جوانه گندم ، جو پرگ ، بلغور گندم را هم مي توانيد له كرده و با شكر ، شير و كمي روغن يا كره بپزيد و در حجم كم و در دفعات بيشتر به كودك بدهيد .

• در حدود ?? ماهگي مي توانيد كمي خامه پاستوريزه به سوپ كودك اضافه كنيد .

استقلال كودك با غذا خوردن آزاد رشد مي كند

والدين بايد از تغذيه اجباري كودك خودداري كنند و كودك را هنگام غذا خوردن آزاد بگذارند تا احساس استقلال كودك رشد كند و با احساس رضايت از تغذيه ، از آن لذت ببرد .

همچنين به مادران توصيه مي شود غذاهاي متنوعي براي كودك تهيه كنند و به او اجازه امتحان تمام غذاها را بدهند تا كودك از بين آنها غذاي مورد علاقه خود را انتخاب كند و از تحميل سليقه خود در انتخاب غذا به كودك بپرهيزند .

يك برنامه غذايي متعادل شامل غذاهايي مي باشد كه علاوه بر رفع گرسنگي ، مقدار لازم و كافي از هر يك از عناصر غذايي و مواد مغذي براي وصول به تندرستي كامل را در بر داشته باشد .

يكي از مهمترين راهها براي اطمينان از تأمين نيازمنديهاي تغذيه اي كودك ، استفاده از چهار گروه اصلي غذايي شامل : گروه لبنيات ، گروه نان و غلات ، گروه گوشت و تخم مرغ

، حبوبات و مغزها و گروه ميوه و سبزي است .

در خصوص اصول تغذيه در كودكان ، توجه مادران را به توصيه هاي زير جلب مي كنيم :

1. غذاي دلخواه كودك را تهيه كنيد و اگر به دلائلي كودك ميل به غذاخوردن ندارد از يك اسباب بازي مورد علاقه كودك براي تشويق او به غذاخوردن استفاده كنيد .

2. مواد غذايي مقوي و مورد نياز كودك را به غذاي او اضافه كنيد ( مثل اضافه كردن گوشت گوساله به ماكاروني ) البته اين كار بايد با احتياط صورت گيرد ، به طوري كه كودك به تدريج به غذاي جديد علاقمند شود .

3. براي كم كردن حساسيت كودك نسبت به غذا ، او را در تهيه غذا دخالت دهيد ، مانند پختن و مخلوط كردن مواد غذايي با يكديگر و يا دادن غذا به عروسك و يا حيوانات .

4. فاصله بين وعده هاي غذايي كودك را كنترل كنيد چون كودك گرسنه براي خوردن غذاي جديد نسبت به كودكي كه در فواصل غذا با خوردن تنقلات سير شده است ، تمايل بيشتري نشان مي دهد ، در ضمن فاصله زماني دادن تنقلات تا وعده هاي اصلي غذا ( نهار ، شام ) را نيز كنترل كنيد .

5. براي تشويق كودك به غذا خوردن ، از ظرف غذاي مخصوص كودك استفاده كنيد .

از تغذيه اجباري كودك خودداري كنيد . گاهي اوقات به نظر مي رسد مادران به هنگام بي اشتهايي كودك نسبت به مسئله رشد و نمو كودك حساس مي شوند . آنان در مورد نقش مادري خود احساس ناتواني مي كنند

و در نتيجه سطح اضطراب آنان بالا مي رود و قادر به اصلاح بي اشتهايي در كودكان نيستند و هنگام غذا دادن به كودك وقتي با امتناع كودك از غذا خوردن مواجه مي شوند احساس ناكامي مي كنند

طرز تهية غذاهاي كمكي براي كودكان بالاي شش ماهه

حريرة بادام

مواد لازم

بادام شيرين 5 عدد

آرد برنج يك قاشق مرباخوري سر صاف

شكر نصف قاشق مربا خوري سر صاف

شير پاستوريزه cc 120 معادل نصف ليوان معمولي

اول بادام ها را حدود چند ساعت در آب جوش خيس كرده ، پوست آنها را جدا نموده و نرم مي كنند با رنده اي كه درخانه وجود دارد رنده كنيد تا مثل فرني بشود

فرني

موادلازم

آرد برنج يك قاشق مرباخوري سرصاف

شكر نصف قاشق مربا خوي سرصاف

شير، ترجيحاٌ ٌ شير مادر cc 120

طرز تهيه : آرد برنج بايد اول با كمي آب وشكر ( به ميزان فوق ) كاملاٌ پخته شود سپس 5 آب وشكر و شير اضافه گردد قوام فرني بايد كمي بيشتر از از قوام شيرمادر باشد اگر شيري به جز شيرمادر استفاده مي شود حتماٌ بايد قبلاٌ جوشانده شود

روش ديگر

مواد لازم

آرد برنج يك قاشق مرباخوري سرصاف

شكر نصف قاشق مربا خوري سر صاف

شير پاستوريزه cc 120 معادل نصف ليوان معمولي

پوره سيب زميني

يك سيب زميني متوسط را بعد ازشستن كامل با پوست مي پزند ، بعداز پخته شدن پوست آن را جدا مي كنند سپس سيب زميني را با يك قاشق مربا خوري كره يا روغن مايع نرم مي كنند كم كم به آن شير پاستوريزه كه قبلاٌ جوشانده شده باشد اضافه مي كنند تا به نرمي و

غلظت دلخواه برسد

پوره هويج

پوره هويج هم مثل پوره سيب زميني تهيه مي شود با اين تفاوت كه اول يك هويج متوسط را كاملاٌ شسته و پوست كنده و با كمي آب مي پزند و بعد كره يا روغن و شير را اضافه مي كنند

سوپ

مواد لازم

گوشت بدون چربي ، به اندازة يك تكه خورشتي ( معمولاٌ به اندازه ي تخم مرغ متوسط ) .به ترتيب اولويت : معمولاٌ به اندازه يك تخم مرغ

برنج يك قاشق مربا خوري

يك سوم هويج متوسط

طرزتهيه : بعد از آنكه گوشت كمي پخته شد برنج وهويج اضافه ميشود پس از پختن كامل بايد همه مواد سوپ را مخلوط و نرم كرد تا به غلظت فرني برسد

توجه

هر سه روز يكبار يك نوع سبزي به سوپ اضافه مي شود مانند جعفري – گشنيز – لوبيا سبز – دو سبز – رفس و كدو

به سوپ نمك ، شكر يا چاشني نبايد اضافه زد

بهتر است كه دو لوبيا سبز را اول پخته و بعد به سوپ اضافه كنند

سبزيها بايد در آخرين لحظات پخت سوپ اضافه شود . در ظرف را نيز مي بند ند تا ويتامينها ي آن از بين نرود

اسفناج تا يكسالگي مجاز نبوده و نبايد به سوپ شيرخوار اضافه شود

سه نوع سوپ كه تنوع مواد غذايي در محتواي آن رعايت شده است

گوشت مرغ ، هويج ، برنج ؛ جعفري و سيب زميني

گوشت گوسفند ، لوبيا سبز ، برنج ، گشنيز و گوجه فرنگي بدون پوست

( گوشت گوساله ، كدو حلوايي ، جعفري ، سيب زميني و گوجه

فرنگي (بدون پوست

:مادر گرامي براي اينكه كودك شما از غذا خوردن لذت ببرد بهتر است كه بدانيد

غذا دادن مهم ترين رفتار رودرروي شما با طفل تان در اولين سال زندگي او است براي اينكه بتوانيد كاملاً در اين تجربه دونفري با او سهيم شويد بايد به اندازه كافي از نظر جسمي و عاطفي آرامش داشته باشيد وقتي مشغول غذا دادن به طفل تان هستيد بايد تمام توجهتان معطوف به اين باشد كه حتي الامكان رفتار آرام بخش و لذت بخش داشته و نبايد با نگرانيهاي نامربوط خود را آشفته سازيد مثلاً نبايد فكرتان مشغول آنچه كه در آن روز اتفاق افتاده است باشد و يا اينكه وقتي غذا دادن به طفل تان را تمام كرديد نبايد نگران سرعت كار بعديتان باشيد

در مواقعي كه كودك قادر به نشستن روي صندلي نيست هنگام غذا دادن او را بغل بگيريد ، شير را در رختخواب به او ندهيد و او را در صندلي بچه غذا ندهيد او به تجربه در بغل گرفتن و تماس متقابل با شما تقريباً به همان اندازه غذا نياز دارد

عسل براي كودكان زير 2 سال مضر است

بررسي ها نشان مي دهد ، گرچه عسل براي بدن بسيار مفيد است اما استفاده از آن براي كودكان زير 2 سال مي تواند موجب بروز عوارض شديدي شود.

به گزارش سلامت نيوز به نقل ازمهر، محققان آلماني اعلام كرده اند استفاده از محصولات طبيعي و بسياري از مواد خام براي كودكان زير 2 سال ممنوع است.

متخصصان علت آن را امكان بروز آلرژي و حتي در مواردي مسموميت در كودكان به دليل وجود مواد طبيعي و گرده درختان و گلها در

عسل طبيعي اعلام كرده اند.

بر اساس اين گزارش ، از سال دوم زندگي خوردن عسل براي كودك بلامانع است ، زيرا باكتري هاي داخل روده آن ها آنقدر مقاوم شده اند كه با مواد اضافه موجود در عسل مقابله كنند.

از دو سالگي به بعد نبايد عسل را از برنامه غذايي كودك حذف كرد ، زيرا اين محصول طبيعي حاوي ويتامين هاي گوناگون و مقوي براي سلامتي بدن است. حتي مشخص شده عسل مي تواند براي تسكين ناراحتي هاي معده بسيار موثر باشد.

نكاتي چند در زمينه كاهش اشتها در كودكان

عامل اصلي كاهش اشتها در كودكان :

- ابتلا به بيماريهاي عفوني و انگلي ( خصوصاً دستگاه گوارش و تنفس )

- رژيم غذايي يكنواخت و فقدان مواد مغذي كه بر اشتها اثر دارند ( مثل روي ، آهن )

- سوء تغذيه

- غصه ، حسادت و اضطراب در كودكان

- زخمهاي دهاني ( مثلاً به علت دندان در آوردن )

علل امتناع كودك از خوردن غذاهاي جامد در دوران نغذيه تكميلي و نحوه مقابل والدين با آنها :

كودك ممكن است بيمار باشد يا كودك در اثر ابتلا به بيماريهاي عفوني ، انگلي زخم در دهان يا سوزش گلو ، اشتهاي خود را به غذا از دست مي دهد . در اين صورت كودك را بايد جهت معالجه نزد پزشك برد

كودك ممكن است غمگين باشد اغلب كودكان به واسطه ورود نوزاد جديد ، بيماري مادر و يا غيبت مادر غمگين مي شوند و اشتهاي خود را از دست مي دهند . در اين صورت كودك غمگين نيازمند عشق و محبت بيشتر خصوصاً در هنگام غذاخوردن است

دندانهاي كودك ممكن است

در حال نيش زدن باشند ؛ به كودك وسيله تميز و سفت مثل قاشق بدهيد تا بجود

ممكن است نحوه معرفي غذاي جامد توسط مادر صحيح نبوده است ؛ بعنوان مثال در اثر :

تأخير در شروع تغذيه تكميلي ( اغلب شيرخواران در صورت تأخير در شروع غذاي كمكي از ? ماهگي به بعد تمايل خود را به خوردن غذاهاي ديگر و پذيرش مزه و طعم هاي جديد از دست مي دهند )

پافشاري زياد مادر به خوراندن غذاهايي كه كودك نسبت به خوردن آنها علاقه اي ندارد . اين امر باعث مي شود كه كودك از زمان غذاخوري خاطره خوشي نداشته باشد

خوراندن مقادير زيادي مايعات شيرين و شيريني در فواصل وعده هاي غذايي .

استفاده از شيشه و سرپستانك در تغذيه تكميلي كودك .

والدين چه كمكي مي توانند به مشكل غذاخوردن كودكان و كاهش اشتهاي آنها بكنند:

- كودكان بايد در هنگام غذاخوردن احساس گرسنگي كنند . براي اين منظور كمي فعاليت پيش از غذا و عدم مصرف شيريني يا مايعات شيرين در بين وعده هاي غذايي كمك مي كند . لازم به ذكر است كه كودك نبايد درهنگام غذاخوردن خيلي خسته و خواب آلوده باشد .

- در تغذيه كودكان از غذاهاي مورد علاقه آنها استفاده كنيد . اكثر كودكان غذاهايي با طعم كمي شيرين را دوست دارند و غذاهاي شور و ادويه دار را نمي پسندند .

- درغذا دادن به كودك صبور باشيد . كودكان را به غذاخوردن تشويق كنيد و بواسطه حرف زدن و محبت كردن به انها اين زمان را براي كودكان لذت بخش كنيد . كودكان همچنين تمايل به

استقلال دارند و اگر به آنها اجازه بكارگيري مهارت هاي جديد مثل استفاده از انگشتان براي برداشتن غذا داده مي شود ممكن است مقدار بيشتري غذا بخورند .

از پافشاري و اصرار زياد در مواقعي كه كودك تمايلي به خوردن ندارد ، اجتناب شود . هرگز به زور به كودك غذا ندهيد . ولي در عين حال نسبت به غذا خوردن او بي تفاوت نباشيد . در صورت امتناع كودك از خوردن غذا ، مي توان ? يا ? ساعت بعد مجدداً امتحان كرد و يا تا وعده بعدي غذا منتظر ماند

- در اين فاصله از دادن هر گونه ماده غذايي ديگر يا مايعات شيرين خودداري كنيد .

- كودك را براي خوردن تمجيد كنيد و در اين زمان به او توجه بيشتري در مقايسه با زماني كه از خوردن غذا امتناع مي كند ، نشان دهيد .

- در صورت عدم تمايل كودك به خوردن انواع غذاها با استفاده از روش هايي چون تغيير در تركيب ، مزه ، بافت و نحوه طبخ غذاها او را به خوردن تشويق كنيد . با تزئين غذاها به شكلهاي جالب نظير شكل حيوانات ، گل ، عروسك و غيره بشقاب غذاي كودك را برايش جالب كنيد تا او به خوردن آنها تشويق شود .

-اگر كودك از خوردن ماده غذايي كه برايش مفيد است ، امتناع مي كند مي توان آن ماده غذايي را با غذاي مورد علاقه اش مخلوط كرد و يا به طعم و يا شكلي درآورد كه مورد پذيرش كودك است .

- كودكان معمولاً در كنار ديگر كودكان به غذاخوردن تشويق

مي شوند . به طور كلي حضور افراد مورد علاقه كودكان آنها را به غذا خوردن راغب مي سازد .

- در سال دوم عمر از دادن شير مادر بلافاصله قبل از غذاخوردن و يا در فواصل آن اجتناب شود . ولي در سال اول كاملاً عكس اين مطلب ، يعني اول شيرمادر و سپس غذاي كمكي توصيه مي شود .

- به تغذيه كودكان در هنگام بيماري و دوران نقاهت بايد توجه بيشتري كرد .

در دوران بيماري بايد به غذاي كودك بيشتر توجه كرد چون :

? - نياز كودك به مواد غذايي افزايش مي يابد ؛

در دوران بيماري براي اينكه بدن بتواند با عوامل بيماري زا مقابله كند نياز به انرژي و مواد معدني دارد كه بايد از طريق غذا تأمين شود . اگر به شخص بيمار غذا داده نشود بدن او ضعيف شده و نمي تواند در مقابل عوامل بيماري زا مقاومت كند . در اين صورت بيماري او شديدتر مي شود و ديرتر بهبود پيدا مي كند . در طول دوران بيماري اگر غذاي كافي مصرف نشود چربي ذخيره در بدن براي توليد انرژي مصرف مي شود و عضلات تحليل مي رود و در نتيجه وزن كمتر مي شود .

? - اتلاف مواد غذايي از بدن كودك بيشتر مي شود زيرا ؛

اگر بيماري با علائمي مثل اسهال ، استفراغ و يا تب همراه باشد در هر سه حالت مواد غذايي بدن از دست مي رود . در تب نيز با افزايش حرارت بدن انرژي بيش از حالت عادي مصرف مي شود .

? – دريافت مواد غذايي

كمتر مي شود ؛

معمولاً در دوران بيماري به ويژه كودك به شدت بي اشتها مي شود . اگر زخم در دهان و يا گلودرد داشته باشد ، اگر در اثر سرماخوردگي و گرفتگي بيني براي نفس كشيدن مشكل داشته باشد ، غذاخوردن براي كودك سخت ميشود.

پس مي بينيد كه در دوران بيماري از يك طرف نياز كودك به مواد غذايي افزايش مي يابد چون مي خواهد با عامل خارجي مقابله كند و همزمان دريافت غذا به دليل بي اشتهايي كم مي شود و از طرف ديگر از طريق تب اسهال ، استفراغ اتلاف غذا و انرژي هم پيش مي آيد . همه اين عوامل دست به دست هم مي دهند و وزن كودك كم مي شود و اين آغازي است براي توقف و يا تأخير رشد كودك كه با پايش رشد و توجه به روند منحني رشد كودك مي توان آنرا ديد .

در اين حالت به مادر توصيه كنيم تا حد امكان به كودك غذا بدهد . چون باعث مي شود وزن كودك كم نشود و يا وزن كمتري را از دست بدهد و روند بهبودي كودك سريعتر شود .

تغذيه دوران نقاهت :

برخلاف دوران بيماري كه كودك بسيار بي اشتها است ، در دوران نقاهت ، به طور واضح اشتهاي كودك بيشتر مي شود . اين زمان بهترين فرصت براي جبران وزن از دست رفته كودك در دوران بيماري است . بايد حتماً به مادر آموزش داده شود كه از اين فرصت استفاده كند و همواره سه پيام زير را به خاطر داشته باشد :

- تعداد وعده

هاي غذاي كودك را بيشتر كند ( به جاي ? وعده ? وعده غذا به كودك بدهد )

- در هر وعده غذا ، نسبت به قبل مقدار غذاي بيشتري به كودك بدهد .

- غذاي كودك را نسبت به قبل مقوي تر تهيه كند .

- پيش از شروع تغذيه كودكان بيمار ، مي توان دست و صورت آنها را شست تا احساس راحتي كنند . بعلاوه تميز كردن بيني گرفته كودكان بيمار پيش از تغذيه ، عمل غذاخوردن را برايشان آسانتر مي كند .

- در تغذيه كودكان بيمار ، از غذاهايي كه خوردن آنها براي اين نوع كودكان آسان است ( مثل شير ، فرني ، سوپ و انواع پوره جات و غيره ) استفاده كنيد .

نكات مهم در تغذيه كودك جهت پيشگيري از رفتارهاي ناخ

1. كودكان بايد در زمان خوردن غذا در وضعيت راحتي قرار گيرند و غذا نزديك آنان باشد تا بتوانند به راحتي غذا بخورند .

--------------------------------------------------------------------------------

2. بشقاب و لوازم غذا خوردن بايد از جنس نشكن باشد تا در صورت پرت كردن يا افتادن ، باعث صدمه به كودك نشود .

--------------------------------------------------------------------------------

3. قاشق نبايد گودي زيادي داشته باشد و ليوان بايد به اندازه كافي كوچك باشد تا در دست كودك جاي بگيرد .

--------------------------------------------------------------------------------

4. اكثر كودكان غذايي را كه قبلاً خورده اند با طعم آن آشنا هستند و به راحتي آن را ميل مي كنند .

--------------------------------------------------------------------------------

5. هنگام دادن غذاي جديد بهتر است ابتدا مقداري از غذاي قبلي و سپس غذاي جديد داده شود .

--------------------------------------------------------------------------------

6. خوردن سوپ رقيق براي كودك سخت است بهتر است كمي غليظ باشد .

--------------------------------------------------------------------------------

7. آب ميوه طبيعي بهتر از

انواع صنعتي است .

--------------------------------------------------------------------------------

8. بايد وقت كافي براي صرف غذا داده شود و براي غذا خوردن نبايد شتاب و عجله كرد .

--------------------------------------------------------------------------------

9. اشتهاي كودك در روزهاي مختلف متفاوت است بهتر است به او اصرار نشود كه حتماً تمام غذا را بخورد .

--------------------------------------------------------------------------------

10. غذا خوردن بايد در محيط بدون جنجال و يا همراه با يك موزيك ملايم سبب تحريك اشتهاي كودك گردد .

--------------------------------------------------------------------------------

11. غذاي كودك نبايد خيلي داغ باشد .

--------------------------------------------------------------------------------

12. از ريخت و پاش كودك هنگام غذاخوردن ناراحت نشويد او قادر است آداب غذاخوردن را رعايت كند .

--------------------------------------------------------------------------------

13. كودك نوپا فقط ?? دقيقه مي تواند سرسفره بنشيند .

--------------------------------------------------------------------------------

14. ميان وعده غذا نبايد زياد باشد كه كودك غذاي وعده بعد را نخورد .

--------------------------------------------------------------------------------

15. صحبت كردن با كودك هنگام غذاخوردن علاقه او را به غذا بيشتر مي كند .

قطع ناگهاني شير مادر، كودك را مستعد عفونت مي كند

كارشناس مادر و كودك مركز بهداشت استان يزد گفت: هر كودك بايد تا پايان دو سالگي با شير مادر تغذيه شود چرا كه قطع ناگهاني شير كودك را مستعد بيماري هاي عفونت مي كند.

گيتي قوچاني در گفت وگو با ايسنا، در خصوص روش صحيح شيردهي اظهار داشت: به منظور روش صحيح شيردهي بايد تمام بدن شيرخوار رو به روي بدن مادر قرار گيرد و مادر در تماس مستقيم و نزديك با شيرخوار قرار گيرد.

وي ادامه داد: سر نوزاد بايد روي ساعد مادر و بدن او در امتداد بدن مادر قرار گيرد. به طوري كه دست چپ نوزاد زير بغل مادر آزاد و دست راست نوزاد بالا باشد و همچنين صورت شيرخوار رو به روي پستان مادر و چانه او روي پستان مادر قرار

داده شود.

قوچاني، خاطر نشان كرد: دهان نوزاد حين شيرخوردن كاملا باز بوده و لب پايين وي به طرف خارج قرار داشته باشد و قسمتي از هاله پستان مادر در بالاي لب فوقاني و قسمتي بسيار كمي از پستان زير لب تحتاني كودك قابل ديد باشد.

اين كارشناس مادر و كودك، خاطر كرد: به منظور شيردهي صحيح بايد زبان كودك كه حالت مقعر دارد و دور تا دور پستان قرار گرفته مشاهده شود و مكيدن هاي او آرام و عميق و همچنين گونه ها گرد و بر آمده باشد نه فرو رفته و گود.

وي، يادآور شد: شيرخوار هنگام شير خوردن بايد آسوده و خوشحال بوده و در پايان بسيار راضي و خشنود به نظر آيد و زماني كه احساس سير بودن كند خودش شير خوردن را رها مي كند.

قوچاني، تاكيد كرد: مادر نبايد هنگام شيردادن به نوزاد هيچگونه دردي در ناحيه مربوطه احساس كند.

كارشناس مادر و كودك مركز بهداشت استان يزد، در پايان در خصوص زمان مناسب از شير گرفتن كودك گفت: با استناد به توصيه هاي ديني هر كودك بايد دو سال تمام از شير مادر تغذيه شود؛ چرا كه از شير گرفتن زود هنگام و ناگهاني كودك از شير عوارضي از قبيل مستعد شدن كودك به عفونت را در بر دارد.

http://www.salamatnews.com

كاهش اشتها و بي اشتهايي در كودكان بالاي يكسال

مدت زماني كه كودك شما به بي اشتهايي مبتلا شده چقدر است ؟

* كمتر از يك هفته :

در اينصورت بررسي مي كنيم كه آيا كودك تب?? به بالا دارد يا نه ؟ در صورت تب بايد اقدامات لازم در پائين آوردن تب انجام شود و در صورتي كه كودك تب ندارد موارد ديگر را در كودك

بررسي كنيد :

? - گلودرد : بايد جهت برطرف كردن آن به پزشك مراجعه كرد .

? - وجود دانه هاي جوش مانند روي سطح بدن : به پزشك مراجعه شود .

? - هيچكدام : در اينصورت ممكن است عواملي مثل خوردن مواد غذائي در بين وعده هاي غذا توسط كودك و يا كم شدن فعاليت جسماني او نسبت به گذشته كه هر دو عامل نياز او به انرژي را كاهش مي دهد و بنابراين مادامي كه كودك شما خوب و شاداب به نظر ميرسد و بيماري ندارد جاي هيچگونه نگراني نيست .

? - رشد وزن او طبيعي نيست : بايد بررسي كرد كه كدام يك از نشانه هاي زير در كودك وجود دارد :

• غدد متورم در گردن : ممكن است منونوكلئوز عفوني داشته باشد .

• مدفوع كم رنگ و ادرار پر رنگ : احتمال هپاتيت ويروسي وجود داشته باشد .

• هيچكدام : در اينصورت به جستجوي يافتن علائم ديگر در كودك مي پردازيم :

• تكرر ادرار

• در هنگام خواب رختخوابش را خيس مي كند :

* نكته : در هر دو مورد بالا احتمال وجود عفونت مجاري ادراري وجود دارد .

• هيچكدام : دراينصورت عوامل زيادي مي تواند باعث بي اشتهائي و كاهش موقتي آن در كودك شوند . از جمله كاهش فعاليت كودك و يا خوردن مواد غذائي در بين وعده هاي غذائي .

* بيش از يك هفته ( مدت زمان بي اشتهائي كودك )

در اينصورت بايد بررسي كرد كه آيا رشد وزن كودك طبيعي است كه به نمودارهاي رشد مراجعه مي كنيم

. اگر رشد وزن كودك طبيعي نبود مانند مورد قبل عمل مي كنيم . ( يافتن نشانه هاي بيماري مثل غدد متورم گردن ، مدفوع كم رنگ و ادرار پررنگ و يا هيچكدام از موارد )

و در صورتي كه رشد وزن طبيعي باشد همان احتمال هميشگي ( يعني خوردن مواد غذائي بين وعده ها و يا كاهش فعاليت كودك) مطرح مي شود .

* تحريك اشتهاي كودك

كمكهاي مؤثر

كودكي كه به تازگي دچار بي اشتهايي شده است ، نيازمند تشويق از جانب شماست .

• اگر كاهش اشتها به دليل وجود بيماري خاصي است به كودك خود اصرار نورزيد . اصولاً كودك بيمار فقط ميل به نوشيدن مايعات دارد . شير و ماست ، گلو درد را تسكين ميدهد و نيز مقداري مواد مغذي هم به كودك مي رساند .

• اگر كودكاتان خيلي كوچك است شما مي توانيد غذاخوردن را با بازي و خنده همراه كنيد مثلاً با درست كردن مواد غذايي به صورت اسباب بازي و يا اشكال مختلف انسان و يا حيوانات و ...

• انتظار نداشته باشيد كه كودكتان در وعده هاي غذايي مانند شما غذا بخورد . پنج يا شش وعده غذاي كوچك براي دستگاه نارس گوارشي كودك و نيز فعاليت متابوليكي وي بسيار مناسب تر خواهد بود .

• سعي كنيد كودكتان از هر گروه مواد غذايي بخورد . در واقع با يك برنامه منظم وخاص هيچ گروه از مواد غذايي را حذف نكنيد ، زيرا هر گروه از مواد غذايي در تغذيه كودك نقش خاص خود را دارد .

• شما مي توانيد يك بچه ايرادگير و بهانه

جو را با متنوع ساختن غذا ، به غذاخوردن تشويق نماييد .

نوزادان نارس را با شير مادر سيراب كنيد

منبع:روزنامه قدس

تحقيقات نشان مي دهد؛ حتي نوزادان نارس بسيار لاغر نيز با مصرف شير مادر در بخش مراقبتهاي ويژه نوزادان بيمارستان، بهره كافي مي برند و رشد و نموشان بهبود مي يابد.

محققان در مقاله اي در نشريه آكادمي متخصصان اطفال آمريكا ، اعلام كردند بررسي آنان روي 773 نوزاد كمتر از يك كيلوگرم كه بين سالهاي 1992 تا 2002 ميلادي در اين كشور به دنيا آمده اند نشان مي دهد گروهي كه شير مادر مصرف كرده بودند، در 30 ماهگي از نظر هوش بسيار بهتر از نوزادان گروه دوم بودند. محققان براساس اين يافته ها توصيه كردند؛ در نوزادان نارس به محض اينكه قدرت مكيدن شير از سينه مادر فراهم شود، بهتر است شيردادن نيز آغاز شود.

شير مادر كه سرشار از مواد مغذي و داراي انواع ويتامين هاست، بهتر از هرچيز ديگري رشد فرزند را تضمين مي كند.

كودكي كه در دوران اوليه زندگي خود تغذيه مناسب داشته باشد به رشد و پرورش جسماني دست يافته و در آينده فردي تندرست و شاداب خواهد بود.

شير مادر تا يك سالگي براي نوزاد بهترين است و موجب مي شود نوزاد كمتر دچار عفونتهاي مختلف شود و به علت دارا بودن ماده ايمني به نام «ايمونوگلوبين» تا حدود زيادي اسهال و استفراغ نوزاد را كاهش مي دهد.

از سوي ديگر، اين ماده حياتي آسودگي رواني و رشد عاطفي نوزاد را تأمين مي كند و موجب افزايش ارتباط بين مادر و كودك مي شود.

تغذيه با شيرمادر مواد زايد توليد نمي كند،

استفاده از شيرخشك با زباله هايي همچون بسته بنديهاي قوطي شيرخشك و بطري و نيز اتلاف كاغذ همراه است، در حالي كه شير مادر در هر زماني با دماي مناسب و با توجه به نياز كودك در دسترس اوست، در حالي كه براي درست كردن شير خشك به آب و استريل كردن بطري و سر شيشه و حمل آنها نياز است.

شير هر مادرمناسب با نياز كودكش است و حتي شيرمادر ديگر مناسب همان كودك نيست كه شيرخشك اين خاصيت را ندارد. يعني تركيب شير هر مادر متفاوت است و با توجه به نارس بودن كودك و يا خيلي موارد ديگر اين تركيب متناسب با نياز كودك تغيير مي كند. شير مادر در روزهاي اول تولد نوزاد كم است، البته در اين مدت هم نوزاد با شير نياز كمتري دارد.

شير مادر در روزهاي اول آغوز ناميده مي شود كه براي نوزاد ضروري است، بنابراين تغذيه نوزاد بايد بلافاصله بعد از زايمان و با آغوز شروع شود.

تداوم شيردادن از سينه مادر با فواصل كوتاه مهمترين عامل ترشح و افزايش شيرمادر است، بنابراين به هيچ عنوان نبايد به نوزاد شير خشك داد، مگر در موارد استثنايي كه بايد حتماً توسط پزشك توصيه شود.

بيماريهاي رايج مادران و مصرف دارو توسط وي مانع از شيردادن به نوزاد نمي شود، به جز چند مورد استثنايي كه بايد پزشك كودكان تجويز كند.

چنانچه شيرخوار از شيرمادر استفاده مي كند، به نوشيدن آب اضافي نيازي ندارد و اگر به علت گرمي محيط نياز به آب اضافي باشد، مي توان از آب جوشيده سرد استفاده كرد.

بهترين راه براي تشخيص

كافي بودن شير مادر، افزايش وزن و قد شيرخوار براساس منحني رشد است كه با مراجعه به پزشك كودكان و با بررسي رشد ماهيانه شيرخوار اين كار ميسر است. نوزاد در روزهاي اول تولد كمي وزن از دست مي دهد. اين پديده طبيعي است و نبايد آن را به حساب كمبود شير مادر گذاشت. اصولاً تشخيص كمبود شيرمادر و نياز به شيرخشك در صلاحيت پزشك كودكان است، بنابراين بدون مشاوره با پزشك كودكان به تجويز شيرخشك اقدام نكنيد.

تأثير اسيدهاي چرب بر درمان اختلالات رفتاري كودكان

به گزارش محققان ، تجويز مكملهاي غذايي حاوي امگا ? و ديگر اسيدهاي چرب به نظر مي رسد كه مشكلات رفتاري و آموزشي كودكان مبتلا به اختلال هماهنگي تكاملي ( Developmental Condition Disorder) را كاهش مي دهد . به گفته محققين در كودكان مبتلا به DCD ، افزودن اسيدهاي چرب امگا ? به رژيم غذايي به ميزان زيادي توانايي اداي كلمات ، خواندن و رفتار آنها را بهبود مي بخشد .

علاوه بر اين ، اين رژيم غذايي علائم اختلال بيش فعالي همراه با كاهش ADHD را به طور مشخص كاهش مي دهد . در يك تحقيق ??? كودك مبتلا به DCD را با سنين ? تا ?? سال مورد مطالعه قرار دادند .

كودكان به طور تصادفي به دو گروه تقسيم شدند . براي يك گروه مكمل هاي غذايي حاوي امگا ? و امگا ? ، براي گروه ديگر كپسول هاي پلاسبو تجويز شد . در اين مطالعه در توانايي تكاملي در كودكان با مكملهاي غذايي با گروه كنترل تفاوت معني داري وجود داشت .

اسيدهاي چرب امگا ? ، در ماهي و غذاهاي دريايي

يافت مي شوند و براي تكامل ساختاري و عملكرد مغز ضروري مي باشند .

ارتباط كمبود كلسترول در كودكان و رفتارهاي ناهنجار در مدرسه

بر اساس گفته محققان ، كودكان و نوجواناني كه سطح كلسترول خون در آنها پايين مي باشد ، به نظر مي رسد كه در مدرسه بيشتر رفتارهاي ناهنجار از خود نشان مي دهند . آنها اظهار مي دارند كلسترول تام پايين ممكن است ريسك فاكتور براي پرخاشگري كودكان باشد . اين محققان از دانشگاه كاروليناي جنوبي معتقدند علي رغم اينكه دستور العمل هاي مربوط به رژيم هاي در بزرگسالان به كودكان تسري يافته است اما همچنان به نقش كلسترول سرم در تكامل عصبي كودكان كمتر توجه شده است . آنها ????كودك و نوجوان ? تا ?? ساله را كه سابقه اي از پرخاشگري و آشوب در مدرسه داشتند و يا در برقراري ارتباط و قرار گرفتن در كنار ديگر افراد مشكل داشتند انتخاب نمودند و سطح كلسترول تام را در آنها اندازه گيري كردند . همچنين در ميان كودكان با سطوح متفاوت كلسترول هيچ تفاوتي از نظر ارائه خدمات بهداشت رواني وجود نداشت . آنها پي بردند كودكانيكه سطح كلسترول آنها زير ??? ميلي گرم در دسي ليتر است تقريبآً ? برابر بيشتر در مدرسه رفتارهاي ناهنجار از خود نشان مي دهند و يا از مدرسه فرار مي كنند . محققان متذكر مي شوند كه داشتن رفتارهاي ناهنجار در مدرسه پيامدهاي منفي حادي از نظر رواني در پي خواهد داشت . كه از جمله مي توان به افزايش علائم افسردگي و اختلال استرس بعد از تروما اشاره كرد . البته كاملاً

مشخص نيست كه كمبود كلسترول علت اين رفتارهاست يا اينكه وجود اين رفتارها منجر به كاهش كلسترول مي شود .

همچنين تحقيقات جديد نشان مي دهد مصرف منيزيوم به تقويت حافظه و يادگيري در ميانسالي و بعد از آن كمك مي كند . دانشمندان بييشتر به نقش منيزيوم در كمك به استخوان سازي ، تنظيم دماي بدن ، توليد پروتئين ها و آزاد كردن انرژي ذخيره شده در ماهيچه ها پي برده بودند . يافته هاي جديد بيانگر آن است كه كمبود منيزيوم به كاهش قدرت يادگيري و حافظه منجر مي شود و فراواني منيزيوم به بهبود كاركرد ادراكي مغز مي انجامد .

منيزيوم در مواد غذايي مانند سبزيجات با برگ هاي سبز تيره به وفور يافت مي شود .

آيا فرزندم پسر است؟

راهكارهاي جالب براي تشخيص جنسيت كودك

دانستن جنسيت نوزاد قبل از تولد خواسته هر انساني است براي هر كس جالب و براي مادر و پدر آينده لذت بخش ،پس با دانستن اين نكات و مشاهده انها مي توانيم پي ببريم كه كودك آينده تان پسر خواهد بود.

نكاتي كه سلامت نيوز به انها اشاره دارد براي تشخيص پسر بودن فرزندتان به شرح زير است:

-به پروتئين ها علاقه مند شده ايد.

-شكمتان جائي كه است كه شما از آن ناحيه چاق شده ايد.

-پاهايتان از قبل سردتر شده.

-به غذاهاي تند وشور علاقه مند شده ايد.

-جالب است بدانيد اگر كودك پسر باشد،پدر نيز همراه مادر شروع به چاق شدن مي كند!

-حامله بودن برايتان خوشآيند است.

-حلقه ازدواجتان را با نخ روي شكمتان آويزان نگاه داريد، اگر پسر باشد دايره دايره مي چرخد!

-شكمتان شبيه توپ بسكتبال شده.

اگر اين حالات در شما وجود

دارد تبريك مي گويم احتمالا كودك شما پسر خواهد بود!ولي نبايد فراموش كرد كه اين نكات فقط تجربي بوده و امكان اشتباه در آنها هست!

http://www.salamatnews.com

با كودكان بد غذا چه بايد كرد؟

نويسنده:سحر كمالي نفر

وقتي از دندان درآوردن كودك خلاص مي شويد نوبت به دادن غذاهاي جامد مي رسد. در اين مرحله است كه كودك بي اشتهايي مي كند و غذاهايي را كه برايش آماده كرده ايد نمي خورد. در اين هنگام به جاي عصبانيت و نگراني نفسي عميق بكشيد و بدانيد كه اين يكي از مراحل رشدكودك است و با گذشت زمان برطرف مي شود. بسياري از والدين به ويژه مادران نگران كم غذايي يا بدغذايي كودكان خود هستند. اما به خاطر داشته باشيد كه هرچه نگراني و حساسيت شما نسبت به اين مسئله بيشتر باشد شرايط بدتر خواهدشد به خصوص اگر انتظار داشته باشيد كودك شما بيش از آنچه واقعا نياز دارد بخورد. با آرامش به او غذا بدهيد تا وقتي كه ديگر نخواهد چيزي بخورد، شما هم غذادادن راكنار بگذاريد. زيرا او كالريهاي مورد نياز خود را تامين كرده و غذاي اضافي و به اجبار خوراندن شما تاثيري در رشد و سلامت او نخواهد داشت.

پس بهترين كار اين است كه به تصميمات او مبني بر خوردن يا نخوردن توجه نماييد و بدانيد كه به اندازه كافي و درهنگام گرسنگي خواهد خورد. البته اين كار در گفتن ساده تر ازعمل است.

نكته مهم اين است كه شما وظيفه داريد تا مواد مغذي ولازم را به كودكتان بدهيد اما اينكه او چقدر از آنها بخورد بستگي به خودش دارد.

¤ چگونه مشخص مي شود كودك سير شده است؟

البته اگر كودك مستقيما به شما

بگويد سيرشده كافي است اما ممكن است او با حركات و رفتارش اين موضوع را نشان بدهد كه اين موارد عبارتند از:

- وقتي غذا را به سمت دهانش مي بريد دهانش را بسته نگاه مي دارد.

- مي گويد «نه»

- وقتي غذا را به سمت او مي بريد سرش را به جهت ديگري مي گرداند

-با دست قاشق غذا را به عقب مي زند

- غذا را در دهان نگه مي دارد و قورت نمي دهد

- غذا را از درون دهان بيرون مي ريزد

- سعي مي كند از صندلي خود پايين و بيرون بيايد

- گريه مي كند يا جيغ مي زند

- نق مي زند و بهانه مي گيرد

¤ بهترين راه براي برخورد با كودكان بدغذا چيست؟

بسياري از كودكان درمرحله اي از زندگي غذاي بسيار كمي مي خورند و به گفته برخي از والدين از غذا فراري هستند. زمان لازم است تا كودك بداند كه غذا برايش خوب است. اين كار را از تماشاي ديگران در حال غذاخوردن ياد مي گيرد.

وقتي ببيند بقيه بدون اينكه به او اصرار كنند با لذت غذا مي خورند به تدريج انواع غذاها را به ميزان بيشتري خواهد خورد.

به منظور اينكه كودك بيشتر تشويق شود مي توانيد نكات زير را مدنظرقرار دهيد:

- سعي كنيد در صورت امكان با كودك غذا بخوريد. وقتي كودك مي بيند غذاهايي را كه چندان دوست ندارند يا با آنها آشنا نيستند بزرگترها مي خورند تمايل بيشتري به خوردن آنها پيدا مي كنند.

- در مورد غذايي كه مي خوريد نظرات مثبتي بدهيد. از آنجايي كه والدين الگوي فرزندان هستند چنانچه با لذت از غذايي كه مي خوريد تعريف كنند فرزندان

نيز رغبت بيشتري به خوردن نشان مي دهند.

- در زمانهايي كه با ديگران دور هم هستيد سعي كنيد كودكان با هم غذا بخورند تا با ديدن بقيه كودكان بخواهد غذا بخورد.

- برنامه خاصي را براي غذاخوردن دنبال كنيد سه وعده غذاي اصلي به همراه دو ميان وعده درطول روز براي كودك كافي است. اگر هر روزبه همين ترتيب جلو برويد كودك عادت مي كند كه درساعاتي كه بايد منتظر غذا باشد احساس گرسنگي بيشتري كند و بهتر غذا مي خورد. در ضمن بهتر است بلافاصله قبل ازخواب به او غذا ندهيد.

-زمان غذاخوردن را بين 20 تا 30 دقيقه درنظر بگيريد. اگر كودك تا پايان 30 دقيقه مقداري از غذايش باقي ماند، اضافه آن را برداريد و به او ندهيد زيرا اگر گرسنه بود دراين زمان غذايش را مي خورد پس براي دادن غذاي بعدي تا زمان وعده بعدي غذا صبر كنيد.

- كودك را تحسين كنيد. وقتي كودك به خوبي غذا مي خورد از او تعريف كنيد و او را تشويق نماييد. زيرا اگر فقط وقتي كه غذا نمي خورد به او توجه كنيد با وجود اينكه اين توجه منفي است او تشويق مي شود كه رفتار منفي بيشتري نشان دهد تا توجه شما را به خود جلب كند. در مقابل اگر خوب غذا نمي خورد غذايش را كناربگذاريد و حساسيت چنداني نشان ندهيد.

- اگر درهر وعده ميزان غذاي زيادي براي كودك در نظر بگيريد او اشتهاي خود را از دست مي دهد. پس مقدار كمي برايش غذا بريزيد تا اگر آن را تمام كردخوشحال شود و اگر خواست بازهم برايش بريزيد.

- كودك از اينكه نقشي

در خوردن غذا داشته باشد لذت مي برد پس اگر خواست اجازه دهيد كمي از غذا را با دست بردارد وخودش به داخل دهان بگذارد. اگر مقداري هم ريخت عيبي ندارد اما در مقابل ازاين كار لذت مي برد.

-درمحيطي آرام و به دور از تنش به او غذا بدهيد. درمحيط هايي كه عده زيادي سر و صدا مي كنند و يا تلويزيون روشن است و بقيه بازي مي كنند حواس او پرت مي شود و ترجيح مي دهد زودتر از نشستن سرسفره خلاص شود. پس درزماني آرام به او غذا دهيدتا فقط غذا بخورد.

- در مورد كودكان بزرگتر درهنگام درست كردن غذا نظر آنها را نيز در مورد غذايي كه دوست دارند و نوع طبخ آن مثلا پختن يا سرخ كردن بپرسيد.

- گاهي اوقات دربيرون از منزل غذا بخوريد. رفتن به هواي آزاد و پيك نيك و غذاخوردن در جايي بيرون از منزل براي كودكان خوشايند است. پس هر ازچندگاهي اينكار را انجام دهيد.

¤ چه كارهايي رانبايد انجام داد؟

- غذا را به سرعت به كودك ندهيد. بسياري از كودكان به آرامي غذا مي خورند و اگر شما سريع لقمه هاي غذا را به دهانش بگذاريد ترجيح مي دهد اصلا نخورند.

- ميان وعده ها را درست قبل و بعد از وعده غذاي اصلي به كودك ندهيد زيرا موجب بي اشتهايي او مي شود.

- اگر كودك در يك زمان از خوردن غذا خودداري كند به اين معني نيست كه ديگر هرگز آن را نخواهد خورد. ممكن است در يك زمان ديگر بخواهد همان را بخورد.

- اگر در غذادادن كودك اشتباه كرديد و با رفتار اشتباه اوضاع بدتر

شد احساس گناه نكنيد زيرا والدين هم بايد از اشتباهات خود ياد بگيرند.

¤ اگر هنوز نگران هستيم چه كنيم؟

اگر هنوز درمورد شيوه ها ترديد داريد و از غذا يا نخوردن يا كم خوردن كودك خود احساس ناراحتي مي كنيد تمام غذاها و نوشيدني هايي را كه كودك در مدت يك هفته مصرف كرده دريك فهرست بنويسيد. اگر كودك برخي غذاها را بهتر خورده و دوست داشته سعي كنيد درهفته هاي بعد نيز آنها را تكرار كنيد. و آنهايي را كه دوست نداشته به شيوه اي ديگر درست كنيد يا از غذاهايي مشابه كه درهرم غذايي در همان گروه هستند استفاده كنيد. براي مثال اگر كودك تمايلي به خوردن برنج ندارد مي توانيد ماكاروني يا نان را امتحان كنيد.

به ياد داشته باشيد اگرشما نگران بدغذايي او هستيد اما وزن گيري او طبيعي است پس جاي نگراني نيست اما اگر وزن كودك زير حد طبيعي است و گاهي اوقات اصلا وزن نمي گيرد بايد با پزشك متخصص اطفال دراين مورد مشورت نماييد!

اعتقادات نادرست و باورهاي غلط در مورد كودكان

?- عده اي باور دارند ، فشار و ماساژ دادن پستان نوزادي كه دچار تورم شده است باعث خروج شير و برطرف شدن تورم مي گردد .

تجزيه و تحليل : از آنجا كه متورم شدن پستان نوزاد به دليل تغييرات هورموني كه در بدن نوزاد رخ مي دهد مي باشد ، بنابراين ماساژ و فشار دادن پستان باعث آسيب به بافت پستان شده و احتمال ايجاد عفونت ثانويه هم بيشتر مي شود . حتي در دختر بچه ها فشار دادن پستان و آسيب به نسج آن باعث اختلالاتي در رشد آينده آن خواهد شد

.

? -عده اي باور دارند : قنداق كردن نوزاد با پارچه و يا بستن او در گهواره چوبي بوسيله پارچه با بندهاي پارچه اي باعث آرامش گرديده و جلوي كج شدن دست و پا را مي گيرد .

توضيح : دررفتگي هاي مفصل لگني و بخصوص دررفتگي هاي خفيف اين مفصل با قنداق كردن و يا بستن نوزاد در گهواره وضع بدتري پيدا مي كند . به علاوه قنداق كردن ممكن است باعث افزايش خطر گرمازدگي و ادرار سوختگي شود در اين حال نوزاد بي قرار شده و شير نمي خورد . يا ممكن است بعلت آنكه نوزاد در گهواره به پشت خوابيده و تغذيه هم مي شود امكان اسپيراسيون افزايش يابد .

? - عده اي باور دارند : ريختن شير يا جوشانده گياهي محلي در گوش نوزادي كه بي قرار است و گريه مي كند موجب آرام كردن وي مي شود .

توضيح : بي قراري در شيرخوار را با برطرف كردن علت بايد درمان كرد علل شايع شامل خيس بودن كهنه ، گرسنگي ، گرما ، سرما ، نفخ شكم مي باشد . و علل ديگر شامل عفونت هاي مختلف مثل عفونت گوش ، عفونت ادراري و عفونتهاي روده اي ممكن است باشد . ريختن مواد ذكر شده در گوش هيچ تأثيري در درمان عفونت گوش ندارد .

? - عده اي باور دارند : سرمه كشيدن چشم نوزاد باعث پر نوري و جلاء چشم او مي شود .

توضيح : ميزان ديد هر فرد بستگي به خصوصيات كره چشم و قسمتهاي مختلف چشم از جمله قرنيه دارد و سرمه هيچ

تأثيري در تغيير اين اندامها ندارد و بيشترين مشكل با سرمه ايجاد عفونتهاي مكرر در چشم نوزاد مي شود كه در صورت عدم درمان مناسب مي تواند منجر به كاهش ديد و حتي كوري شيرخوار گردد http://www2.irib.ir

بهداشت عمومي و فردي

اشتباه رايج درباره بهداشت مو

خلاصه : اين مطلب به شما مي گويد كه پشت آن موهاي بلند، چه واقعيت هاي ساده اي پنهان شد ه اند اون موي سفيد را نكن، بيشتر مي شه... موهات را كوتاه كن تا پرپشت بشه... برس كشيدن موها را تقويت مي كنه."همه ما از اين مدل توصيه ها در زندگي روزمره زياد شنيده ايم. حتي خيلي وقت ها خودمان هم همين ها را به بقيه توصيه مي كنيم. در حالي كه اغلب نمي دانيم كه آيا اين حرف ها واقعيت هم دارند و يا افسانه هايي هستند كه مثل بقيه افسانه ها، دهان به دهان از مادربزرگ هايمان به ما رسيده اند. اين مطلب به شما مي گويد كه پشت آن موهاي بلند، چه واقعيت هاي ساده اي پنهان شد ه اند. 7 اف____سانه مع_روف در مورد مو

افسانه اول: كوتاه كردن زود به زود موها باعث مي شود موها سريع تر رشد كنند.واقعيت: موهاي شما در هر ماه، 1 تا 5/1 سانتي متر رشد مي كند، چه آنها را قيچي كنيد و چه به حال خود رهايشان كنيد. البته ممكن است در تابستان موها اندكي سريع تر رشد كنند ولي شما نمي توانيد با كمك قيچي آرايشگري كاري بكنيد كه سرعت رشد موهايتان افزايش يابد. در واقع، كوتاه كردن موها يك كار انجام مي دهد: انتهاي خراب و دو شاخه موهايتان را حذف مي كند و باعث مي شود موهايتان ظاهر بهتري پيدا كنند. افسانه دوم: اگر يك موي سفيد را بكنيد، به جاي آن دو سه تار موي سفيد جديد درمي آيد. واقعيت: اگرچه اين مطلب يك افسانه است و حقيقت ندارد ولي

كندن موها عادت بدي است. كندن موها به ريشه آنها آسيب مي زند و باعث ايجاد عفونت يا اسكار (جوشگاه) مي شود، يعني جاي آن باقي مانده و مويي در آنجا رشد نمي كند.افسانه سوم: شستشوي موها با آب سرد پس از شامپو زدن، باعث درخشندگي موها مي شود.واقعيت: اين كار ممكن است خواب را از سر شما بپراند ولي تاثيري در درخشندگي موهاي شما ندارد.افسانه چهارم: براي اينكه موهايتان واقعا تميز شود، بايد چند بار آنها را شامپو بزنيد و بشوييد. واقعيت: يك بار شامپوزدن و شستشوي درست هم همين كار را مي كند. افسانه پنجم: اگر در روز 100 بار موهايتان را برس بزنيد، براي موها خيلي مفيد است.واقعيت: برس زدن فقط براي اين است كه به موها حالت بدهيد. برس زدن زيادي، موها را از فوليكو ل هاي شان بيرون مي كشد و تارهاي مو را ضعيف مي كند. همچنين براي موهاي چرب، مناسب نيست چون موجب چرب شدن بيشتر مو مي شود. افسانه ششم: با كمك برخي محصولات آرايشي، مي توان انتهاي دو شاخه موها را ترميم كرد.

واقعيت: وقتي موها دو شاخه مي شوند، ديگر اين اتفاق افتاده و تنها كاري كه شما مي توانيد انجام دهيد، اين است كه قيچي را برداريد و آنها را ببريد. البته برخي آرايشگران با كمك مواد آرايشي خاصي كه حاوي موم هستند، كاري مي كنند كه انتهاي دوشاخه موها به هم چسبيده و كمتر جلب توجه كند. اما عقل مي گويد كه همان قيچي كردن، كار راحت تري است. افسانه هفتم: استرس باعث ريزش موها مي شود. واقعيت: موهاي شما هميشه در حال ريزش هستند و به طور طبيعي روزانه 50 تا 120 تار موي شما مي ريزند ولي اين امكان وجود دارد كه وقتي شما

به طرز وحشتناكي دچار استرس هستيد (يعني يك چيزي در حد طلاق گرفتن يا از دست دادن شغل) چند تار مو بيشتر بريزد. البته بارداري و مصرف برخي آنتي بيوتيك ها هم همين اثر را دارند ولي مهم اين است كه بعد از گذشت چند هفته، وقتي اوضاع رو به راه شد، اين موها دوباره رشد مي كنند.

مواردي كه ذكر شدند، همگي افسانه بودند ولي در عالم واقعيت خيلي وقت ها، شما با دست خودتان بلاهايي بر سر موهايتان مي آوريد كه ديگر نمي توانند كمر راست كنند! چطور است با اين بلاها هم آشنا شويم؟

هفت بلايي كه با دست خودتان سر موهايتان مي آوريد

سشواركشيدن به موهايي كه هنوز از آنها آب مي چكد: با اين كار، نه تنها حالت دادن به موها دشوار مي شود بلكه آسيب حرارتي زيادي به موهايتان وارد مي كنيد، زيرا موهاي شما بايد مدت زيادي زير سشوار بمانند تا خشك شوند. روش درست اين است كه سشوار را روي موهاي مرطوب، نه موهاي خيس، استفاده كنيد. بنابراين توصيه مي شود وقتي از حمام خارج شديد، موهايتان را به مدت پنج دقيقه در حوله بپيچيد و بعد از آن پنج دقيقه ديگر هم اجازه دهيد تا در هواي آزاد خشك شود. پس از آن مي توانيد از سشوار استفاده كنيد.

شانه كشيدن موهاي خيس، از فرق سر تا نوك مو: درست است كه براي موهاي خيس، استفاده از شانه راحت تر از برس است و خيلي از خانم ها در حين استحمام يا پس از آن از شانه هاي دانه درشت استفاده مي كنند اما اگر شانه را از پوست سر تا نوك مو با فشار بكشيد، موهايتان دچار شكستگي مي شود. بنابراين ابتدا گره هاي مو را تا

حد امكان باز كنيد و سپس از قسمت هاي انتهايي موها شروع به شانه كشيدن كنيد و كم كم به قسمت هاي بالاتر (نزديك به پوست سر) برويد.

استفاده از برس نامناسب: استفاده از برس نامناسب، نه تنها باعث مي شود كه نتوانيد مدل موي مطلوبتان را درست كنيد بلكه ممكن است مدام در موهاي شما گير بيفتد و آزارتان دهد. به طور كلي توصيه مي شود هرچه موهاي شما بلندتر است، از برس هايي استفاده كنيد كه قطر بيشتري دارند. همچنين براي حجم دادن به موهايتان از برس گرد كمك بگيريد و براي صاف كردن موها از برس پارويي شكل استفاده كنيد. برس كشيدن مداوم براي درخشش بيشتر مو: دكتر آمي مك مايكل، استاديار بيماري هاي پوست و مو در دانشگاه ويك فارست آمريكا مي گويد: "تنها چيزي كه شما براي درخشان تر شدن موهايتان نياز داريد، چند بار برس كشيدن براي حالت دادن به مو و سپس استفاده از روغن هاي طبيعي است. هر چيزي بيشتر از اين غير ضروري است و مي تواند به شكنندگي موها منجر شود." بستن نادرست موها: به طور معمول خانم ها عادت دارند موهاي شان را از يك نقطه جمع كنند و ببندند و همين مساله، خطر آسيب موها و شكنندگي آنها را در اين ناحيه افزايش مي دهد. بهتر است محل بستن موهايتان را هر روز تغيير دهيد و يا يك سانتي متر بالا و پايين كنيد. در ضمن استفاده از كش سر هاي يك پارچه (بدون درز) آسيب كمتري به موهايتان وارد مي كند.

فراموش كردن پوست سر: براي رشد موهاي سالم، پوست سر شما نياز به تغذيه مناسب دارد. نبايد فراموش شود كه يكي از آسان ترين كارهايي كه مي توانيد انجام دهيد، اين است كه پوست

سرتان را با نوك انگشتانتان ماساژ دهيد. اين كار باعث بهبود جريان خون در پوست سر شما مي شود و در نتيجه مواد مغذي بيشتري به پوست سر مي رسد.

پنهان كردن شوره هاي سر: تلاش براي پنهان كردن شوره هاي سر با كمك كرم هاي آرايشي مرطو ب كننده، روغن يا پماد فقط يك اقدام موقتي است، در حالي كه شوره در واقع نوعي بيماري پوست سر است و بايد درمان شود. استفاده از شامپوهاي حاوي ساليسيليك اسيد، زينك پيريتيون، سلنيوم سولفايد و تار، از روش هاي درماني رايج براي از بين بردن پوست سر است.

9 نكته براي داشتن موهاي زيبا

براي داشتن موهايي زيبا چه كاري انجام دهيم؟ اگر دوست داريد هنگامي كه مقابل آينه ايستاده ايد و به شانه كردن موهاي خود مشغول هستيد، از برق و زيبايي موهايتان به وجد بياييد؛ رعايت نكاتي را كه مي تواند كمك بسياري به اين امر بكند در برنامه زندگي خود قرار دهيد.

در اين جا به برخي نكات اشاره مي كنيم:

1 - انتخاب يك شامپوي مناسب مهمترين راه براي حفظ سلامت موي سر است. شامپو مسئول پاك كردن موها از هرگونه آلودگي، گرد و خاك و چربي است كه بر روي سر انباشته شده و برايش دردسر ساز شده اند. حال اگر شامپوي انتخابي ما توان از بين بردن اين مواد زايد را نداشته باشد، در واقع به مهمترين وظيفه خود عمل نكرده است.هيچگاه سشوار داغ را روي موي خيس نگيريد چرا كه اين كار باعث شكنندگي مو مي شود. اگر هم عجله به خشك شدن سريع مو داشتيد، سشوار را روي گرماي كم يا متوسط بگذاريد و آن را از فاصله دور به شكلي كه مرتب آن

را روي قسمت هاي مختلف مو مي چرخانيد نگه داريد. هيچگاه براي چند دقيقه بر روي يك نقطه متوقف نشويد.

2 - هميشه با توجه به نوع و جنس مو شامپوي خود را انتخاب كنيد . شخصي كه موي چرب دارد نبايد از شامپويي كه مختص موهاي خشك است استفاده كند

3 - به نحوه شستن موها دقت كنيد . به آرامي موها را بشوييد و به تميز شدن تمامي قسمت هاي آن توجه نماييد.

4 - براي نرمي مو از نرم كننده استفاده كنيد.

اگرچه بسياري از توليدكنندگان ادعا مي كنند كه شامپوهايشان حاوي نرم كننده است، اما بسياري از آنها فاقد اين ماده هستند و در نتيجه شخص نياز دارد تا از يك نرم كننده جانبي نيز بهره ببرد.

5 - پس از شستن، موهاي خود را به آرامي با يك حوله خشك كنيد توجه داشته باشيد كه هيچگاه سشوار داغ را روي موي خيس نگيريد چرا كه اين كار باعث شكنندگي مو مي شود. اگر هم در خشك كردن سريع مو عجله داشتيد، سشوار را روي گرماي كم يا متوسط بگذاريد و آن را از فاصله دور به شكلي كه مرتب آن را روي قسمت هاي مختلف مو مي چرخانيد نگه داريد. هيچگاه براي چند دقيقه بر روي يك نقطه متوقف نشويد.

6 - از شانه كردن موي خيس، جداً بپرهيزيد بگذاريد موهايتان كمي خشك شوند سپس با شانه اي كه دندانه هايش نيز درشت است، موي خود را شانه كنيد.

7 - از برس هايي استفاده كنيد كه نرم و انعطاف پذير باشد.

انتخاب يك شامپوي مناسب مهم ترين راه براي حفظ سلامت موي سر است.

8

- از رنگ مو كمتر استفاده كنيد.در صورت استفاده، مو را مرتب تقويت كنيد.

9 - از قرار گرفتن در نور شديد خورشيد براي مدت زمان طولاني پرهيز كنيد اين كار مي تواند بر ساختمان پروتئيني مو اثر بگذارد و آن را شكننده كند.

انواع ماسك براي پوستهاي چرب

ماسك آلوى قرمز: براى تهيه ماسك آلوى قرمز كافى است هسته آلوى قرمز را درآوريد و سپس آلوها را له كنيد و چند قطره روغن بادام شيرين به آن اضافه كنيد و خوب مخلوط نماييد و سپس به مدت 20 دقيقه آن را بر روى پوست بماليد و آنگاه با پنبه آغشته به گلاب آن را پاك كنيد.

ماسك ليمو ترش: براى تهيه ماسك ليموترش آب دو عدد ليمو را بگيريد و با يك قاشق عسل گرم، مخلوط كنيد و روى پوست بماليد و پس از 20 دقيقه آن را با پنبه آغشته به گلاب پاك كنيد.

ماسك هويج: ماسك هويج نيز به وسيله آب هويج تهيه مى شود. براى اين منظور مقدارى آب هويج را با ماست مخلوط كنيد و با انگشت روى پوست بماليد و پس از 20 دقيقه آن را با پنبه آغشته به گلاب پاك كنيد. ماسك كدو حلوايى: مقدارى كدو حلوايى رسيده را له كنيد و به صورت ماسك براى متعادل ساختن چربى پوست صورت استفاده كنيد. ماسك سفيده تخم مرغ: يك عدد سفيده تخم مرغ را خوب بزنيد؛ پس از كف كردن به آن نصف ليوان ليموترش اضافه كنيد وبه هم بزنيد و روى تمام پوست بماليد. پس از 15 دقيقه با آب ولرم بشوييد. ماسك پرتقال و ليمو: دو قاشق آب پرتقال و يك قاشق آب

ليمو ترش را خوب مخلوط نماييد و به صورت بماليد. بعد از 15 دقيقه با آب ولرم بشوييد.ماسك خيار: خيار را بپزيد و له كنيد، به صورت ماسك روى صورت بگذاريد و پس از 20 دقيقه با آب ولرم بشوييد. ماسك زرده تخم مرغ و آووكادو: 1 قاشق سوپخورى خاك رس (خاك رس يا خمير پاك كننده كه به شكل پودر در تمام مغازه ها و فروشگاه هاى غذايى بهداشتى موجود است) + يك عدد زرده تخم مرغ + يك چهارم قاشق آووكادو له شده + مقدارى روغن فندق (براى اين كه يك مخلوط نرم داشته باشيم) را با هم مخلوط كرده و بر روى پوست خود به مدت 15 الى 20 دقيقه گذاشته و بعد با آب ولرم بشوييد. (زرده تخم مرغ وآووكادو رطوبت از دست رفته پوست را دوباره باز مى گرداند، خمير پاك كننده ترشحات چربى پوست را خشك كرده، روغن فندق اين حالت را در پوست تعديل كرده و آن را تقويت مى كند.) ماسك سيب: يك عدد سيب رنده شده را با 5 قاشق سوپخورى عسل مخلوط كنيد و سپس روى پوست صورتتان بماليد و پس از 10 دقيقه با آب سرد بشوييد. ماسك گوجه فرنگى: يك عدد گوجه فرنگى را خوب له كنيد و بگذاريد به مدت 15 تا 20 دقيقه روى پوستتان بماند. سپس پوستتان را با آب گرم بشوييد. پوست هاى چرب نسبت به موادپاك كننده و مواد آرايشى و دارويى حساس هستند و ممكن است در اثر مصرف مواد پاك كننده يا محلول هاى الكل دار دچار قرمزى، خشكى، خارش يا پوسته ريزى شوند. در اين

صورت بايد مصرف هرگونه شيرپاك كن، محلول هاى طبى و داروهاى موضعى را متوقف و به پزشك مراجعه كرد تا پماد ساختنى (تركيبى) التيام دهنده اى را تجويز كند. روى پوست هاى چرب كه اين گونه تحريك شده اند نبايد پماد يا كرم بتامتازون، تريامسينولون، هيدروكورتيزون يا فلوسينولون ماليد و نيز در اين مواقع نبايد صابون اسيدى مصرف كرد. افرادى كه پوست چرب دارند بايد مصرف چربى و قند را به حداقل برسانند و غذاهايى مثل خرما، پسته، فندق، گردو، شكلات و موز را بسيار كم مصرف كنند. اين افراد براى كنترل چربى پوست خود و برخوردارى از يك پوست شاداب و خوب بايد خواب كافى، اعصاب راحت و تغذيه مناسب داشته باشند و هرچه مى توانند سبزى و ميوه مصرف كنند.

انواع ماسك گياهي براي زيباتر شدن پوست

چرا از لوازم آرايش استفاده مي كنيم؟ هيچ فكر كرده ايد چرا عادت كرده ايم صبح ها بلافاصله پس از شست وشوي صورت با انواع كرم ها و پودرهاي آرايش به جان صورتمان بيفتيم تا شايد بتوانيم لك ها و چين و چروك ها را از نظر مخفي كنيم. پوشاندن صورت با انواع كرم پودر و پن كيك در طولاني مدت نه تنها باعث از بين رفتن جوش صورت و كمرنگ شدن لكه ها نمي شود كه بروز جوش هاي ريز پوستي و چين و چروك در ناحيه گونه، زير چشم و اطراف لب را افزايش مي دهد.اما اينكه چه كنيم كه پوستمان كه آينه بدن است، هميشه سالم و شاداب باشد سئوالي است كه پاسخش انجام چند كار ساده و به نظر پيش پا افتاده است. (صرف نظر از برخي بيماري هاي

پوستي كه علائم خاص داشته و بايد تحت نظر پزشك متخصص انجام گيرد.) فقط صبح ها از صابون استفاده كنيد. براي پاك كردن صورتتان به خصوص اگر چرب و آكنه اي است از پاك كننده هايي مثل انواع ژل، تونيك يا شيرپاك كن استفاده كنيد. شست وشوي صورت با آب ميوه هاي طبيعي در بسياري موارد باعث از بين رفتن لك هاي پوستي و براق شدن پوست مي شود. انگور را له كنيد و آب آن را به صورتتان بماليد. پس از 20 دقيقه با آب نيمه گرم بشوييد. پس از مدتي كوتاه تغييرات در پوستتان را به روشني خواهيد فهميد.براي پاك كردن صورت از جوش هاي سرسياه و زيرپوستي هفته اي يك بار بخور دهيد. اگر پوستتان چرب است بخور ليمو و نعناع بدهيد. اگر پوستتان معمولي است سراغ اسطوخودوس برويد و از بابونه براي پوست خشك استفاده كنيد. ترجيحاً بعد از انجام بخور از هيچ نوع كرم آرايشي استفاده نكنيد، اگر صورتتان خشك است با يك لايه كرم مرطوب كننده بپوشانيد.صورتتان را ورزش دهيد. ابتدا صورت را با يك لايه كرم مرطوب كننده بپوشانيد، سپس به آرامي صورتتان را ماساژ دهيد. انگشتان دست را روي گونه گذاشته و به آرامي با نرمش دايره وار به سمت گوش ها ببريد. انگشتتان را روي صورت قرار داده و برخلاف جاذبه زمين به طرف بالا بكشيد. انگشتان را بالاي پلك گذاشته و به آرامي به گوشه خارجي بكشيد. حركت ژاكه انجام دهيد. ژاكه حالتي است مثل نيشگون كه از دور چانه شروع شده و سپس دو طرف صورت انجام مي شود. ژاكه باعث مي شود، چربي

هاي زير پوست به سطح پوست آمده و در يك محل جمع نشود. دهان خود را به حالت O در آورده و به طرف چپ و راست حركت دهيد. لب ها را نيز به طرف بالا و پايين برده و سپس جمع كنيد. لب ها را مثل O باز كرده و پس از ده ثانيه به حالت اول برگردانيد. حركات دايره وار دهان و لب ها به تقويت ماهيچه هاي اين ناحيه كمك كرده و از افتادگي آن جلوگيري مي كند.هرگاه بيكار شديد به گذاشتن ماسك بپردازيد. يكي از مناسب ترين راه ها براي سالم و زيبا ساختن پوست استفاده از ماسك ميوه است. در اين فصل كه هر نوع ميوه اي را مي توان يافت گذاشتن ماسك بسيار توصيه مي شود. در اينجا به معرفي چند نوع ماسك ميوه كه مي تواند تغييرات مثبت در پوست شما ايجاد كند، مي پردازيم: o ماسك آناناس آب آناناس را گرفته و روي صورتتان بماليد و ده دقيقه ماساژ دهيد. پس از 5 دقيقه صورتتان را بشوييد. آب آناناس تقويت كننده ماهيچه هاي صورت است. خاصيت آرام سازي داشته و از خستگي پوست جلوگيري مي كند. براي صاف و براق شدن پوست 60 گرم آناناس را آب گرفته و با 60 گرم مغز بادام شيرين پودر شده مخلوط كنيد و به مدت 15 دقيقه روي صورتتان به خصوص نواحي تيره بزنيد.o ماسك سيب نصف سيب را رنده نموده و با يك قاشق چاي خوري ماست، يك قاشق چاي خوري آرد جو دو سر و دو قاشق آبليموي تازه مخلوط كنيد و نيم ساعت روي پوستتان بماليد. اين

ماسك همانند پيلينگ عمل كرده و به پاكسازي پوست كمك مي كند. براي نتيجه مطلوب اين ماسك را هفته اي يك بار روي پوستتان بماليد. o ماسك هلويك عدد هلو را رنده كرده و با 50 گرم ماست همانند يك كرم روي صورتتان بماليد تا 15 دقيقه بماند. ماليدن هر روزه اين ماسك باعث مي شود تا پوست هيچ گاه خشك نشود. ضمن اينكه تقويت كننده است و به ماهيچه ها استحكام مي بخشد. براي مقابله با تاثيرات نامطلوب گرماي روي پوست از ماسك نعناع استفاده كنيد. يك عدد خيار را رنده كرده و با نعناع تازه كوبيده شده و يك قاشق چاي خوري آبليموي تازه و يك عدد سفيده تخم مرغ مخلوط كنيد و به مدت 20 دقيقه روي صورتتان بماليد.اين ماسك به دليل دارا بودن خيار و نعناع نقش مفيدي در كاهش التهابات پوستي ايفا مي كند. o ماسك موز دو عدد موز را رنده كرده با دو قاشق عسل و دو قاشق ماست به مدت نيم ساعت روي پوستتان ماساژ دهيد. اين ماسك شفاف كننده بوده و در درازمدت لكه هاي پوستي را برطرف مي كند.o ماسك شير و سيبيك عدد سيب را رنده كرده و با شير مخلوط كنيد و به مدت 20 دقيقه هر روز پوستتان را با آن پاكسازي كنيد. اين ماسك لايه بردار بوده و پوست را جلا مي بخشد. پس از انتخاب ماسك مناسب نوبت به رعايت رژيم غذايي مي رسد. روزانه حداقل هشت ليوان آب بخوريد.حداقل هفته اي يك وعده به ماهي اختصاص دهيد. امگا سه موجود در روغن زيتون، ماهي و گردو در حفظ سلامت

پوست بسيار موثر است. از ويتامين A و C غافل نشويد. ويتامين A به ضدچروك معروف است. اين ويتامين را در سيب زميني، سبزي هاي داراي برگ سبز تيره، جگر، روغن ماهي و هويج، هندوانه و هلو مي توانيد پيدا كنيد. ويتامين C هم كمك بزرگي به توليد كلاژن در سلول هاي پوست مي كند. مركبات، فلفل قرمز، حبوبات و كلم براي افرادي كه به دليل استعمال سيگار و بالارفتن سن دچار كمبود كلاژن اند، بسيار مفيد است.روي نيز به توليد كلاژن بسيار كمك مي كند. آرد جو دوسر، گوشت قرمز و كدو منبع غني از روي به شمار مي روند.ويتامين E كه در حبوبات، سويا و جوانه گندم يافت مي شود به خشكي پوست و كاهش تاثيرات ناشي از تماس مستقيم با نور خورشيد و جلوگيري از تخريب ساخت پوست كمك كرده و پيري سلول هاي پوست را به تعويق مي اندازد.

با عسل زيباتر شويد

بر طبق فرهنگ لغت عسل ماده اي شيرين و زرد رنگ است كه زنبورهاي مختلف از شهد گل ها تهيه مي كننداما جدا از اينكه عسل به عنوان يك ماده غذايي به شمار مي آيد، آيا مي دانستيد كه عسل يكي از قديمي ترين و موثرترين مواد براي كمك به زيبايي است؟ عسل شامل موم و شكر و مواد معدني است و يك مرطوب كننده طبيعي به شمار مي آيد و همانند يك ماده ضد سوزش براي پوست هاي حساس عمل مي كند. عسل مي تواند در خيلي از محصولات زيبايي يافت شود، شما مي توانيد اين محصولات را در مغازه هاي محلي يا مغازه هايي كه داراي محصولات زيبايي مطلوب هستند بيابيد. جالب اينكه خيلي از اين محصولات مي توانند بسيار گران قيمت باشند اما

تعدادي از اين محصولات هم مي توانند در منزل ساخته شوند. اگر مي خواهيد به راز و رمز زيباسازي عسل پي ببريد مواردي كه درباره عسل مي گوييم را امتحان كنيد. اما قبل از استفاده عسل روي پوستتان مطمئن شويد كه به آن حساسيت نداريد. 1) ماسك عسل:عسل خالص را روي صورت تان بماليد و اجازه دهيد كه مدتي روي پوست تان باشد تا زمانيكه خشك شود. تقريبا پانزده دقيقه براي خشك شدن عسل برروي پوستتان كافي است. وقتي كه خشك شد صورتتان را با آب گرم بشوييد.2) پوستي روشن با حمام عسل: براي رطوبت، نرمي و داشتن پوستي روشن، در حمام بعدي تان از يك شيشه عسل استفاده كنيد. عسل را به پوستتان بماليد و براي مطمئن شدن از خشك شدن عسل برروي پوست از دست تان كمك بگيريد، در اين حالت با اينكه عسل پوست شما را چسبناك كرده است اما به نرمي و راحتي دست شما روي پوست تان حركت مي كند. سپس بدنتان را با آب بشوييد. نتيجه اين كار گردش خون عالي، زيبايي و روشني پوست خواهد بود. 3) وان عسل: براي خوش بويي و نرمي پوست تان، يك چهارم تا يك دوم فنجان عسل به آب وان اضافه كنيد. 4) ماساژعسل: يك قاشق چاي خوري عسل به همراه كمي پودر بادام را در كف دستان مخلوط كنيد و به آرامي روي صورت تان بماليد. سپس اين معجون عسل و بادام را با آب گرم بشوييد. 5) تميز كننده روزانه صورت: مخلوطي از يك قاشق چاي خوري عسل با پودر شير تهيه كنيد، از اين محلول به عنوان تميزكننده مواد آرايش و زدودن كثيفي پوست صورت مي توانيد استفاده كنيد و بعد با

آب گرم صورت تان را بشوييد.6) موهاي درخشان: براي براق كردن موهايتان مي توانيد مخلوطي از يك قاشق چاي خوري عسل به همراه آبليموي تازه فشرده شده و يك ليتر آب گرم تهيه كنيد. طبق معمول با شامپوي هميشگي موهايتان را بشويد و بعد از مخلوط عسل برروي موهايتان بريزيد. اجازه دهيد موهايتان به صورت نرمال خشك شود، نيازي به شستن مخلوط عسل از روي موهايتان نيست. 7) نرم كننده مو: راي داشتن موها و پوست سري سالم مي توانيد از مخلوط يك دوم فنجان عسل و دو قاشق سوپخوري روغن زيتون استفاده كنيد. موهايتان را با مخلوط عسل آغشته كنيد، سپس پوششي روي سرتان بگذاريد و اجازه دهيد براي سي دقيقه روي سرتان بماند. بعد از سي دقيقه شامپو بزنيد و طبق معمول موهايتان را بشوييد. 8) جوهرپوست: براي سفتي، نرمي و مرطوب بودن پوست تان مي توانيد مخلوطي از هسته پوست گرفته شده يك سيب و يك قاشق سوپخوري عسل كه در ماشين مخلوط كن تهيه كرده ايد استفاده كنيد. آنقدر مخلوط عسل را هم بزنيد تا نرم شود و به آرامي روي پوست صورت بماليد و اجازه دهيد براي پانزده دقيقه باقي بماند. بعد پانزده دقيقه مخلوط عسل روي صورتتان را با آب گرم بشوييد.با نكات زيبايي گفته شده در بالا مي توانيد محصولات زيبايي سودمندي را در منزل تهيه كنيد. عسل يك محصول فوق العاده در زيبايي است چراكه شامل آنزيم ها، ويتامين ها، و موادمعدني زيادي است. براي تهيه محصولات زيبايي ابتدا مطمئن شويد عسل خريداري شده تان صددرصد خالص باشد.

بدليجات وبيماريهاي پوستي

همه مردم به شكل هاي مختلف با حساسيت هاي پوستي آشنا هستند. بيشتر ما حتي اگر خودمان مبتلا به يكي از انواع اين

حساسيت ها نباشيم حتماً تعداد زيادي از افراد مبتلا به اين حساسيت ها را مي شناسيم. خانمي كه پوستش هنگام استفاده از بدليجات ملتهب و قرمز مي شود، فردي كه تماس با لباس هاي نايلوني پوستش دچار سوزش و قرمزي شود، فردي كه بر اثر خوردن برخي غذاها مانند بادمجان دچار قرمزي و خارش پوست مي شود و زني كه پوست دستش در اثر شست و شوهاي مكرر و تماس با مواد شوينده پوسته پوسته و قرمز و دچار خارش مي شود، همه اينها نمونه هايي آشنا از انواع حساسيت هاي پوستي هستند.حساسيت پوستي انواع مختلفي دارد كه در بيشتر آنها التهاب و قرمزي پوست مشاهده مي شود. اين حساسيت ها ممكن است آلرژيك (يا تماسي) باشد و يا تحريكي. دكتر "مجيد شهدي" متخصص پوست و مو، در اين مورد مي گويد: "در حساسيت پوستي آلرژيك بدن در نتيجه تماس با ماده اي كه در محيط وجود دارد دچار التهاب مي شود ، مثلاً كسي كه به ساعت حلقه و بدليجات حساسيت دارد، اما حساسيت پوستي تحريكي به دنبال تماس زياد و مكرر با ماده حساسيت زا (محرك) به وجود مي آيد. مثلاً كسي كه به دنبال تماس مكرر با مواد شوينده نسبت به آنها حساسيت پيدا مي كند". او در ادامه يادآور مي شود: "حساسيت هاي پوستي معمولاً در ابتدا به صورت حاد هستند اما در برخي موارد به مرور زمان بعد از درمان و يا بهبود خود به خود به شكل مزمن در مي آيند.

حساسيت هاي پوستي ممكن است به صورت اگزماي سرشتي در فرد وجود داشته باشد، يعني از وقتي فرد متولد مي شود همراه اوست به طور مثال از 3_2 ماهگي صورت نوزاد قرمز و گونه هايش سرخ رنگ است. آسم، آلرژي و خس خس سينه دارد.

اين علايم گاه در بزرگسالي به صورت حساسيت هاي پوستي در فرد ادامه مي يابد. اغلب در بين والدين و يا افراد فاميل اين اشخاص مبتلايان به حساسيت هاي پوستي وجود دارند.مي توان گفت سيستم بدن اين افراد نسبت به برخي از عوامل محيط حساسيت دارد". اين متخصص پوست و مو در ادامه مي گويد: "گروه ديگر حساسيت هاي پوستي حساسيت هاي شغلي است، كساني كه با سيمان و مواد ساختماني يا روغن هاي ماشين هاي صنعتي، آسفالت و... در تماس هستند ممكن است در تماس با ماده خاصي دچار التهاب و حساسيت پوستي شوند كه به شكل آلرژيك يا تحريكي به وجود مي آيد. حساسيت پوستي خانم هاي خانه دار كه در اثر كار خانه و شست وشو ايجاد مي شود نيز از اين گروه حساسيت هاست".در برخي موارد حساسيت پوستي علاوه بر التهاب، خارش و قرمزي با عفونت توأم مي شود. عفونت هنگامي بروز مي كند كه سد دفاعي بدن شكسته شده و التهاب ايجاد مي شود و پوست شروع به خارش مي كند، اگر بيمار به دنبال اين احساس محل التهاب را بخاراند، نه تنها باعث تشديد خارش بلكه باعث ايجاد عفونت در محل مي شود. درماتيت اگزما درماتيت يكي از انواع حساسيت هاي پوستي است كه روي سطوح بيروني پوست بروز مي كند و به صورت دانه هاي قرمز آبدار و ترشح دار است.درماتيت به صورت حساسيت به گياهان مواد دارويي و حساسيت به نور نمايان مي شود. از ميان گياهان زيادي كه توانايي ايجاد درماتيت تماسي را دارند، گل پامچال يكي از بيشترين موارد را شامل مي شود. به دنبال تماس با برگ هاي اين گياه، جوش هايي كه خارش شديدي دارند در انگشتان و مچ دست پديد مي آيد.

گل داوودي هم به صورت خفيف تر همين حالت را ايجاد

مي كند. تاول هاي شديدي كه در نقاط روباز بدن در كشاورزان و افرادي كه به هنگام تفريح روي علف هاي هرزي مي خوابند ديده مي شود نيز از جمله اين حساسيت ها هستند. در برخي از افراد هم حساسيت پوستي در تماس با نور به وجود مي آيد. در واقع اين افراد در تماس با برخي مواد وقتي در برابر نور قرار بگيرند، حساسيت شان بروز مي كند. اين نوع حساسيت ها بيشتر فصلي است و مشهورترين اين مواد كه در تماس با نور ايجاد حساسيت (التهاب و گاهي لك) مي كنند عبارتند از رژ لب، روغن ترنج، عطرها و گروهي از داروها. دكتر شهدي در مورد اگزما يادآور مي شود: اگزما گاهي به صورت اكتسابي و يا سرشتي در افراد به وجود مي آيد ، اما معمولاً عامل تحريكي و آلرژيكي توأمان در آن نقش دارند. بايد توجه داشت گاهي برخي از بيماران حتي نسبت به برخي داروهاي معالج اگزما هم حساسيت دارند و مصرف آنها باعث تشديد بيماري آنها مي شود. در اين موارد بايد نوع دارو را تغيير داد".كهير تماسي هم يكي ديگر از انواع حساسيت هاي پوستي است كه تفاوت عمده آن با اگزما در سطح حساسيت است. در كهير حساسيت نسبت به ماده آلرژي در طبقات زيرين پوست ايجاد مي شود. حداقل تماس با مواد حساسيت زا در حساسيت هاي پوستي ممكن است نواحي مختلفي از بدن دچار اين عارضه شوند و معمولاً حساسيت نسبت به مواد گوناگون را مي توان با توجه به طرح اختصاصي ناحيه درگير مشخص كرد.به طور مثال اگر حساسيت پوستي در زير بغل ايجاد شود، احتمالاً ناشي از تماس با لباس، زيرپوش و يا اسپري هاي برطرف كننده بوي عرق است و اگر در مچ

و يا كف پا بروز كند، ناشي از تماس با جوراب، كفش و چكمه پلاستيكي، خاك، گرد و غبار و گياهان است.براي شناسايي دقيق ماده حساسيت زا پزشكان از آزمايشات دقيقي استفاده مي كنند.نكته مهم در درمان و پيشگيري از حساسيت هاي پوستي به حداقل رساندن تماس با اين مواد است. پوست به طور طبيعي به وسيله ياخته هاي شاخي شكلي كه به صورت فشرده كنار هم قرار دارند و با بهره گيري از خاصيت ارتجاعي از آسيب هاي گوناگون محافظت مي شود. خاصيت ارتجاعي لايه شاخي با ميزان آب آن فرق مي كند، يعني با تبخير آب و همچنين برداشت چربي روي آن (كه رطوبت پوست را نگه مي دارد) اين خاصيت كاهش پيدا مي كند. مواد چربي زا مانند صابون اگر مدت كوتاه و به طور زياد به كار روند، باعث ايجاد خشكي، قرمزي، تحريك و شكاف روي پوست مي شوند. اين مواد را كه با پاره كردن يا از بين بردن لايه شاخي باعث التهاب و آماس پوست مي شوند، مواد محرك مي نامند. كساني كه به هر دليلي در تماس با اين محرك ها قرار دارند، بايد از پوست خود بيشتر مراقبت كنند، سعي كنند كمتر با اين مواد تماس مستقيم داشته باشند و از كرم ها و مرطوب كننده ها استفاده كنند. گاهي حتي شست وشوهاي مگر و وسواس گونه حتي با آب هم مي تواند باعث حساسيت در افراد شود چون اين شست وشوها به مرور زمان لايه هاي چربي پوست را برداشته و سطح زيرين را در تماس مستقيم با محيط و عوامل آلرژي زا قرار مي دهد. دكتر شهدي به خانم هاي خانه دار به ويژه كساني كه به حساسيت پوستي مبتلا هستند، توصيه مي كند، در هنگام كار با مواد شوينده و آب از دستكش استفاده كنند

و از آنجا كه ماده لاتكس دستكش هم در برخي افراد باعث حساسيت مي شود، بهتر است زير دستكش از يك دستكش نخي استفاده كند. در ضمن نبايد دستكش به مدت طولاني به دست بماند چون گرما و تعريق دست داخل آن ممكن است پوست را مستعد حساسيت به اين مواد كند". وقتي حساسيت تشديد مي شود معمولا حساسيت هاي پوست در فصول خشك سال مانند پاييز، زمستان و اوايل بهار شدت پيدا مي كند. گاهي حتي تغيير محيط زندگي هم ممكن است باعث تشديد و يا كمتر شدن حساسيت در افراد شود. به طور مثال كسي كه از تهران به شمال مي رود ممكن است علائم حساسيت در او به دليل وجود رطوبت شمال برطرف شود اما با بازگشت به تهران دوباره ظاهر شود.تغذيه هم در اين زمينه بي تاثير نيست. بعضي از غذاها مانند شير گاو، آجيل و تخمه در برخي از افراد باعث بروز و تشديد حساسيت پوستي مي شود. تغيير ناگهاني محيط مثلا ورود ناگهاني از يك فضاي سرد به يك فضاي گرم و برعكس هم مي تواند تاثيرگذار باشد. در اين زمينه نقش استرس و فشارهاي عصبي نيز از اهميت زيادي برخوردار هستند، گاه يك خبر ناگوار باعث تشديد علائم و خارش در فرد مي شود. نور آفتاب هم در ضمن اينكه گاه درمان كننده است، گاهي تشديدكننده حساسيت محسوب مي شود.يك متخصص پوست و مو در مورد درمان حساسيت پوستي مي گويد: "اين بيماري درمان قطعي ندارد و بسته به عامل حساسيت بايد از بازگشت و تشديد آن جلوگيري كرد. اگر حساسيت در تماس با ماده مشخصي ايجاد شود بايد در حد امكان از تماس با آن خودداري كرد اما اگر

فقط به دليل سايش پوست باشد بايد از پوست مراقبت كرد".هرگز در درمان حساسيت هاي پوستي بدون نظر پزشك اقدام به استفاده از دارو و پماد خاصي نكنيد چون گاهي استفاده از برخي پمادها مانند پماد كورتن به مرور زمان باعث وخامت بيشتر حساسيت مي شود و پوست را آسيب پذيرتر مي كند. نكته آخر اينكه اگرچه حساسيت هاي پوستي خطرناك نيستند و با مراجعه به پزشك قابل كنترل و درمان هستند اما گاهي علائم اين حساسيت ها با برخي بيماري هاي پوستي يكسان است و سهل انگاري فرد در مراجعه به پزشك و تشخيص به موقع ممكن است باعث وخيم شدن بيماري شده و سلامت فرد را به مخاطره اندازد.

براي جلوگيري از ريزش مو چه بايد خورد ؟

ريزش مو يكي از مشكلاتي است كه به جرات مي توان گفت اكثر مردم دنيا با آن مواجه هستند. عوامل زيادي مانند عوامل محيطي، ژنتيكي، هورموني ، برخي بيماري ها مانند اختلالات تيروئيد ، آنمي ( كم خوني ) و نوع تغذيه در ريزش مو دخيل است. اهميت رژيم غذايي را در حفظ سلامتي بدن به خصوص مو ، نمي توان ناديده گرفت. تحقيقات اخير ژاپني ها بعد از جنگ جهاني دوم اين امر را تاييد مي كند؛ چرا كه استفاده از رژيم غذايي غربي ها به وسيله ي ژاپني ها باعث اضافه وزن توام با ريزش مو در اكثر مردم شد. شايع ترين دليل ريزش مو در زنان كمبودهاي غذايي است، زيرا معمولاً براي كاهش وزن خود رژيم هاي غير اصولي را به كار مي برند كه نتيجه ي آن بروز اين مشكل است. همچنين كساني كه مواد غذايي حيواني مصرف نمي كنند و به اصطلاح گياهخوار هستند، به دليل عدم

اطلاع كافي در زمينه چگونگي مصرف غذاهاي گياهي، دچار كمبود پروتئين ، روي ، آهن ، اسيدهاي آمينه ي ضروري ، ويتامين هاي گروه B و ... مي گردند. در زير منابع برخي از عناصر مهم و موثر در سلامت مو ذكر شده است :پروتئين : اساس و پايه ي نياز بافت هاي بدن مانند مو، ناخن ، پوست و ... مي باشد و در موادي مانند انواع گوشت ( مرغ ، ماهي و گوشت قرمز ) ، تخم مرغ ، لبنيات و حبوبات به ميزان فراوان وجود دارد. در مواد نشاسته اي مثل نان ، برنج ، ماكاروني و سبزي ها نيز به مقدار كمي وجود دارد. اسيدهاي آمينه اجزاي تشكيل دهنده پروتئين ها هستند كه در مواد ذكر شده در بالا وجود دارند.كلسيم و منيزيم : گروه شير و لبنيات منابع غني كلسيم و منيزيم و نيز پروتئين هستند. اگر فردي دچار عدم تحمل لاكتوز ( قند موجود در شير ) باشد و از ساير مشتقات لبنياتي نيز براي تامين نيازهاي بدن خود استفاده نكند، بايد به طور روزانه مكمل كلسيم مصرف كند و مصرف ساير غذاهاي غني از پروتئين را نيز افزايش دهد. ويتامين هاي گروه B: يكي از راههاي درمان ريزش مو مصرف مواد مغذي حاوي ويتامين B زياد است كه در گروه ويتامين هاي B ، ويتامين B6 و بيوتين اهميت خاصي دارند. بيوتين ويتاميني است كه دربسياري از محصولات آرايشي به عنوان مكمل بهبود دهنده وضعيت مو اضافه مي شود، زيرا عارضه مشخص كمبود بيوتين، ريزش مو است. منابع غذايي غني از ويتامين B6 و بيوتين را برايتان ذكرمي

كنم. منابع غني از B6 : جگر، موز ، دانه آفتابگردان، ماهي ، مرغ، جوانه گندم ، آلوي خشك ، گوشت ، غلات سبوس دار ، مخمر و زرده تخم مرغ ( به ترتيب) و منابع غني بيوتين : جگر و گوشت مرغ، جوانه گندم، سبوس گندم، تخم مرغ و بادام زميني است .آنتي اكسيدان ها شامل ويتامين E ، ويتامين C ، بتاكاروتن ( پيش ساز ويتامين A كه در سيب زميني شيرين، هويج ، اسفناج پخته، كدو حلوايي ، طالبي ، زرد آلو ، كلم بروكلي ، گريپ فروت قرمز وجود دارد ) ، روي و سلنيوم مي باشد. رژيم هاي غذايي نامناسب توام با سيگار كشيدن و آلودگي هوا باعث فعال شدن راديكال هاي آزاد و به خطر افتادن سلامت فرد مي شود. آنتي اكسيدان ها مولكول هايي هستند كه مي توانند اثر راديكال هاي آزاد را خنثي كنند. همچنين باعث ساخته شدن موي جديد و استحكام آن مي شوند.به هر حال رفتار تغذيه اي صحيح كه هميشه مورد تاكيد مي باشد، ميزان رشد و استحكام فوليكول مو را بهبود مي بخشد.طبق نظر كارشناسان تغذيه مي توان گفت ويتامين ها به خصوص ويتامين هاي گروه B مانند بيوتين، اسيد فوليك ، پانتوتنيك اسيد و برخي املاح مانند روي، آهن، گوگرد، سيليس و مس اثرات مثبت زيادي بر روي مو دارند. آزمايش ها حاكي از آن است كه مصرف بيوتين به صورت مكمل باعث تقويت و بهبود پوست به خصوص فوليكول هاي مو مي شود. در ضمن در مورد كاهش مصرف نمك و اثر آن در توقف ريزش مو نظريه هايي ارائه شده

است، اما در صحت اين نظريه ها ترديد وجود دارد . ولي در هر حال كاهش مصرف نمك براي سلامت عمومي بدن مفيد است. دانشمندان ژاپني بر اساس تحقيقات خود معتقدند كه وجود چربي زياد در رژيم غذايي مردان، مكانيسم طاسي را سرعت مي بخشد. به اين ترتيب كه قسمتي از پوست سر آنزيمي به نام گاما- آلفا- رداكتاز توليد مي كند. اين آنزيم باعث تبديل هورمون تستوسترون به دي هيدروتستوسترون (DHT) مي شود كه اين تركيب باعث ريزش مو مي شود. غدد چربي مجاور هر فوليكول مو نيز اين آنزيم را توليد مي كنند. وجود چربي زياد در غذا باعث تحريك غدد چربي و افزايش فعاليت اين غدد براي توليد آنزيم نام برده مي شود. بهترين توصيه اين است كه غذاهاي مفيد و خوشمزه اما كم چرب مصرف نماييد. البته اين عمل باعث رويش موي جديد نمي شود، اما مي تواند از ريزش ساير موها جلوگيري كند. به طور كلي باعث سلامت جسم نيز مي شود. همچنين مصرف مقداري مخمر همراه يك ليوان آب پرتقال در صبح بسيار سودمند مي باشد؛ زيرا مخمر منبع مناسبي از ويتامين هاي گروه B و املاح كمياب ( املاحي كه بدن به ميزان خيلي كم به آن ها نياز دارد) و اسيدهاي آمينه است. به علاوه مصرف روغن ماهي و گردو كه داراي اسيدهاي چرب اُمگا- 3 و تخمه آفتابگردان كه داراي اسيدهاي چرب اُمگا-6 است ، مفيد مي باشد. برخي از مردم براي تامين مواد مغذي مورد نياز خود تمايل دارند از قرص و دارو استفاده كنند و كمتر سراغ مواد غذايي مفيد مي روند. متخصصان تغذيه

معتقدند كه تنها 10 تا 20 درصد از مواد مغذي اين قرص ها جذب مي شوند و هنوز عوامل ناشناخته ي زيادي در غذاها وجود دارد كه هنوز به شكل شيميايي در داروها ساخته نشده اند، در نتيجه قرص و دارو هرگز نمي تواند جانشين غذا شود و فقط در مواقع ضروري از مكمل هاي غذايي مي توان استفاده كرد. بررسي ها نشان مي دهند كه اسيدهاي چرب اُمگا- 3 و اُمگا-6 با سلامت مو در ارتباط هستند؛ زيرا اغلب مردم وقتي منابع اين نوع اسيدهاي چرب را كمتر مصرف مي كنند و يا اصلاً مصرف نمي كنند، دچار خشكي و شكنندگي مو ، خارش و شوره پوست سر و در نهايت ريزش مو مي شوند.

منابع اسيدهاي چرب اُمگا-3 و اُمگا-6اسيدهاي چرب اُمگا-3 شامل آلفا- لينولنيك اسيد و ايكوزا پنتانوئيك اسيد (EPA) است در ماهي هاي آب سرد مانند ماهي سالمون و ساردين، روغن سويا و كانولا، جوانه گندم ، روغن گردو ، روغن تخم كتان يا پنبه و روغن ماهي يافت مي شود. اسيدهاي چرب اُمگا-6 شامل اسيد لينولئيك و اُمگا- لينولئيك اسيد مي باشد و در روغن هاي غير اشباع گياهي مانند روغن ذرت، روغن كانولا، روغن سويا، روغن بادام زميني و روغن آفتابگردان يافت مي شوند.

برنزه كردن پوست

روزگاري بود كه در سينماي هاليوود فيلمنامه نويس ها تنها در صورتي كه مي خواستند نقشي پست در فيلم بگنجاند سراغ خلق يك قهرمان رنگين پوست مي رفتند، زيرا كه درغير اين صورت هيچ كارگرداني فيلمنامه اي كه نقش اول آن را بايد يك سياهپوست بازي مي كرد را روي پرده نمي برد. اما حالا سالهاست كه جنبش هاي ضد آپارتايد و نابرابري

نژادي ديگر از فرم هاي كاريابي و پرده سينما هم فراتر رفته و به دنياي مد راه يافته است. حالا اغلب جواناني كه روزگاري اجدادشان به خون پاك سفيد و موهاي بورشان مي نازيدند به هر راهي تن مي دهند تا پوست سفيدشان را تنها كمي به رنگ پوست ستاره دورگه سينما نزديك كنند. آنقدر كه ديگر كار از حمام آفتاب و استفاده از روغن هاي برنزه كننده گذشته است و دستگاه هاي سولاريوم به قيمت ابتلا به بيماري هاي پوستي پا به ميدان گذاشته اند. سولاريوم كه به نام بسترهاي آفتاب يا اتاقك هاي برنزه نيز معروف است، در واقع راه خوبي جهت دست يافتن به پوست شگفت انگيز براي مدت كوتاه است. در واقع سولاريوم وسيله اي است كه اشعه هاي اولترا ويوله را جهت برنزگي آرايشي ساطع مي كند. سولاريوم اغلب به عنوان راهي جهت "مقدمه برنزه شدن" براي تابستان تعريف مي شود كه پوست شما را از سوختن در آفتاب محافظت مي كند. سولاريوم ها نه تنها به برقراري برنزگي در تمام طول سال كمك مي كنند بلكه برخي بيماري ها را درمان مي كنند و ظاهر پوست را بهبود مي بخشند. طرفداران اين شيوه معتقدند كه برنزه شدن با سولاريوم كمتر از برنزه شدن با آفتاب خطرناك است، اگر چه حمام آفتاب بي خطر وجود ندارد. سولاريوم براي هر نوع پوستي مناسب است، به جز افراد با پوست هاي حساس. نسبت بين اشعه هاي UVA و UVB متعادل است كه خطر آسيب را به حداقل كاهش مي دهد. اين دسته از متخصصان استفاده از سولاريوم را براي 5 تا 20 دقيقه مفيد مي دانند. با اين حال تحقيقات سازمان جهاني بهداشت نشان مي دهد، استفاده از سولاريوم راه مناسبي براي برنزه كردن پوست نيست.اين روش هيچ گونه مصونيتي

در مقابل سرطان پوست ندارد. در حقيقت استفاده از سولاريوم صدمات جبران ناپذيري را به پوست وارد مي سازد. اتاقك سولاريوم از يك تشك خورشيدي ساخته شده است كه در آن لامپ هاي UVA و UVB قرار داده شده اند و از بالا و پايين به بدن اشعه تابانده مي شود. حتي مقدار ناچيزي از UVA و UVB مي تواند به پوست آسيب برساند، به اين ترتيب كه فرآيند پيرشدگي را تسريع بخشيده و همچنين سبب بروز سرطان نيز مي شود. سازمان استاندارد جهاني نيز يك رهنمود كاربردي در مورد سولاريوم منتشر كرده است. با توجه به استانداردهاي اين سازمان كليه مراكزي كه خدمات سولاريوم ارائه مي دهند به هيچ وجه اجازه ندارند در تبليغات خود از واژه هاي "سالم و بي خطر" استفاده كنند. استفاده از سولاريوم براي كودكان زير 15 سال ممنوع اعلام شده است و همچنين براي نوجوانان زير 18 سال نيز وجود رضايتنامه كتبي از سوي والدين الزامي است. از سوي ديگر به مراجعان توصيه شده از مصرف دستگاه هايي كه زير نظر مستقيم يك متصدي مجزا نيستند، خودداري كنند. اين سازمان به هيچ وجه استفاده از سولاريوم را توصيه نمي كند؛ اگر شما استفاده از سولاريوم را انتخاب مي كنيد بايد به دقت به تمام ريسك ها و تاثيرات جانبي منفي آن آگاه باشيد. متصديان سولاريوم بايد اطلاعات صحيحي در مورد خطرات ناشي استفاده از اين دستگاه در اختيار شما قرار دهند. اگر احساس مي كنيد كه به اندازه كافي از خطرات ناشي از آن اطلاع نداريد و يا به حرف هاي متصدي نمي توانيد اعتماد كنيد، بهتر است از سولاريوم استفاده نكنيد. برنزه شدن بدون آفتاب يا سولاريوم يك تجارت بزرگ است. بر اساس گزارشات

منتشر شده در مورد تجارت دستگاه هاي برنزه كننده سولاريوم، اين صنعت چيزي در حدود 2 بيليون دلار در سال تنها در آمريكا سوددهي دارد. طبق آمار گرفته شده سالانه 28 ميليون آمريكايي از 25 هزار سالن زيبايي دارنده اين دستگاه ها در سراسر كشور استفاده مي كنند. در حقيقت، مطالعات اخير نشان داده است كه تنها 10 هزار نفر از اين افراد نوجوانان هستند و آمار استفاده از اين دستگاه در ميان دختران جوان آمريكايي رو به افزايش است. اين آمارها براي سلامت عمومي خبر خوبي نيست. در سال 1994ميلادي، محققان سوئدي دريافتند كه زنان 18 تا 30 سالي كه بيش از 10 بار در سال از اتاق ها يا تخت هاي سولاريوم استفاده كرده اند، 7 بار بيشتر از زناني كه از اين دستگاه ها استفاده نكرده اند در معرض خطر ابتلا به سرطان پوست قرار دادند. همچنين در تحقيقات ديگري دريافتند افرادي كه 10 جلسه به طور كامل از اين دستگاه ها استفاده كرده اند صدمات جبران ناپذيري به روند پروتئين سازي پوست خود وارد كرده اند. اين صدمات اغلب هنگامي كه در مقابل تابش مستقيم نور آفتاب هستيم، به وجود مي آيد. بر اساس اين تحقيقات اشعه ماوراء بنفش دستگاه هاي سولاريوم به اندازه اشعه ماوراءبنفش آفتاب خطرناك و زيان آور است. در سال 2002 محققان دانشگاه پزشكي دارتموث به اين نتيجه رسيدند كه دستگاه هاي سولاريوم 5/1 تا 5/2 برابر خطر ابتلا به 2 نوع سرطان پوستي مهلك را افزايش مي دهند و اما هنوز حتي با شواهد مبني بر مضر بودن اين دستگاه ها، سالن هاي زيبايي و ورزشگاه ها از داشتن اين دستگاه ها پشيمان نيستند. صنعت برنزه شدن بدون آفتاب يا سولاريوم بر مبناي 2 ادعاي غلط استوار است

؛ اول اينكه از آن جايي كه ملانين دليل اصلي آفتاب سوختگي است برنزه شدن كنترل شده راهي است براي كمك به جلوگيري از تغيير رنگ شديد ملانين و آفتاب سوختگي. دوم اين كه اشعه ماوراء بنفش باعث توليد ويتامين D در پوست مي شود كه همين مانع از ابتلا افراد به سرطان هاي سينه، پروستات و روده بزرگ و ديگر بيماري ها مي شود. متخصصان اين ادعاها را رد كرده اند، آنها مي گويند رژيم روزانه غذايي ما به طور كلي تمام ويتامين D مورد نياز بدن ما را تامين مي كند. علاوه بر اين آفتاب گرفتن براي تغيير رنگ، رنگ دانه هاي پوست و برنزه شدن چيز ديگري است. برنزه كردن پوست مثل آفتاب سوختگي سبب به وجود آمدن صدمات زيادي به سلول هاي پوستي مي شود. دكتر جيمز اسپنسر، جراح پوست از مركز پزشكي مونت سينايي در نيوريورك سيتي مي گويد: شما نمي توانيد با صدمه رساندن به پوستتان از آن محافظت كنيد. برنزه شدن نه تنها خطر ابتلا به انواع سرطان هاي پوست را افزايش مي دهد؛ بلكه باعث پير شدن سريع تر پوست مي شود. تلاش هاي زيادي براي كنترل اين صنعت از طرف گروه هايي مثل سازمان سلامت جهاني انجام شده كه موفقيت چنداني نداشته است. دكتر اسپنسر مي گويد: توليدكنندگان اين دستگاه ها و سالن هاي دارنده اين دستگاه ها با مفيد نشان دادن اين دستگاه ها، سعي در كاهش محدويت هاي اتخاذ شده توسط FDA و ساير سازمان هاي وابسته به آن دارند، او يكي از افراد موثر در نوشتن قانون برنزه شدن سريع در كاليفرنيا بود ؛ قانوني كه در سال 1988 نوشته شده است ؛ ولي متاسفانه اين قانون هيچ كمكي در شناسايي و ثبت سالن هاي دارنده سولاريوم يا قيمت هاي آنها ندارد.

بر اساس اين قانون، افراد در هنگام استفاده از دستگاه بايد حتما عينك محافظ در برابر اشعه ماوراء بنفش به چشم بزنند يا حتما تمام بدنشان زير دستگاه باشد. بايد برچسبي را به بدنه دستگاه بچسبانند كه روي آن نوشته شده باشد كه اين دستگاه خطر ابتلا به بيماري هاي پوستي را افزايش مي دهد. اين مقررات هر چه باشد دليلي بر موافق بودن سازمان هاي سلامت جهاني با اين دستگاه يا تاييد آنها نيست. از جولاي سال 2003 گروهي كه بر روي مضرات سولاريوم كارمي كردند، دفترچه راهنمايي را مبتني بر اطلاعات ضروري در زمينه استفاده از سولاريوم در اختيار عموم قرار داده كه از جمله مهم ترين موارد آن مي توان به گزينه هاي زير اشاره كرد: كودكان زير 15 سال به هيچ وجه حق استفاده از سولاريوم را ندارند. نوجوانان بين 15 تا 18 سال براي استفاده از سولاريوم حتما بايد رضايتنامه كتبي والدين خود را در اختيار داشته باشند. هشدارهاي لازم در مورد قرار گرفتن در معرض اشعه UVA و UVB بايد حتما در نظر گرفته شود.

فرم رضايت مراجعين بايد حتما پيش از استفاده از سولاريوم توسط خود فرد پر شود. هر فردي كه قصد استفاده از سولاريوم را دارد تنها مي تواند براي يك جلسه اين كار را انجام دهد و نه بيشتر. تكرار اين عمل در كمتر از 48 ساعت توصيه نمي شود.

بهداشت ناخن

شايد شما هم جزو كساني هستيد كه هميشه به سلامتي و زيبايي چهره و پوست خود اهميت داده اند، اما ناخن ها را فراموش كرده اند. بهتر است بدانيد كه سلامتي و بهداشت ناخن ها، صرف نظر از زيبايي، نشانگر سلامت جسم است. رنگ ناخن بيانگر سلامت درون

و جسم شماست. بنابراين از امروز توجه بيشتري به ناخن هاي خود داشته باشيد.آيا سوزن دوخت (منگنه) روي كاغذ را با ناخن هايتان مي ك_نيد؟ آيا دائم ناخن هاي خود را مي جويد؟ شايد هم آنها را پيوسته در معرض مواد شيميايي - از جمله اَستون - قرار مي دهيد. توجه داشته باشيد كه اين مواد مانع از رسيدن رطوبت كافي به ناخن ها مي شوند. به ويژه، استفاده ابزاري از ناخن ها شكل نازيبايي به آنها مي دهد. پس عادت هاي بد را كنار بگذاريد و براي داشتن ناخن هايي مرتب و زيبا اين توصيه ها را به كار گيريد:- اگر ناخن هاي سست و شكننده اي داريد آنها را كوتاه و يك دست كنيد. هيچ چيز زشت تر از ناخن هاي ناجور و كوتاه و بلند نيست. اين گونه ناخن ها آسيب پذير نيز هستند و ممكن است طوري بشكنند كه شما را گرفتار كنند. براي محكم ترشدن ناخن ها، شش قطره از هر يك از روغن هاي اسانس اسطوخودوس، برگ بو و گياه صندل را به 180 ميلي ليتر روغن كنجد يا سويا بيفزاييد و هفته اي دو بار به مدت پانزده دقيقه ناخن ها را در اين مايع قرار دهيد. - گاهي پاك كردن روده بزرگ از سموم، در درمان شكنندگي ناخن ها مؤثر است. اين سموم كه معمولاً در اثر يبوست به وجود مي آيند، از جذب كاني هايي كه براي استخوان ها لازمند جلوگيري مي كنند. روزه گرفتن كمك بزرگي در اين مورد است. - تغذيه و رژيم غذايي صحيح در رشد و سلامت ناخن ها نقش مهمي دارد. غذاهاي حاوي آهن، كلسيم، ويتامين B و پتاسيم براي ناخن ها مفيدند. اگر مي خواهيد ناخن هايي سالم و محكم داشته باشيد ماست،

تخم مرغ، سويا، كلم، زردآلو و ماهي بخوريد. ماهي ها غني از اسيدهاي چرب هستند كه ناخن ها را تقويت مي كنند. كلم و سويا نيز غني از بيوتن BIOTIN) هستند كه ويتاميني از گروه B است و از ترك خوردن و شكستن ناخن ها جلوگيري مي كند. - دشمنان ناخن ها را بشناسيد و از آنها دوري كنيد. آفتاب، كلر و پاك كننده هاي قوي باعث تردي و شكنندگي ناخن ها مي شوند. هنگام انجام كارهاي خانه و نيز باغباني برحسب نياز از دستكش نخي يا لاستيكي استفاده كنيد. دست ها و ناخن ها را بدون محافظ در معرض آفتاب قرار ندهيد. با استفاده از يك كرم ضد آفتاب در تمام فصول سال و دستكش نخي آنها را بيمه كنيد.- اگر ناخن هاي خشك و سختي داريد، هر دو روز يك بار، آنها را به مدت بيست دقيقه در روغن زيتون گرم قرار دهيد. - استفاده بيش از حد از لاك ناخن سلامت ناخن ها را به خطر مي اندازد؛ و گاهي شما را از رنگ ناخن ها كه معياري براي تشخيص سلامتي است غافل مي كند. بهتر است با رعايت بهداشت، سوهان زدن ناخن ها و نيز استفاده از يك جلا دهندهِ طبيعي به زيبايي ناخن ها بيفزاييد. براي اين منظور ابتدا ناخن ها را به مدت چند دقيقه در مخلوط يك قاشق سوپ خوري آبليمو و يك پيمانه آب قرار دهيد تا تميز شوند. سپس روي سطح و پوست دور آنها وازلين بماليد. كمي كه گذشت با يك تكه پارچه تميز يا پنبه روي ناخن را جلا دهيد. - بانوان تمايل زيادي به بلند نگهداشتن ناخن ها دارند و شايد دوست داشته باشند رشد ناخن هايشان بيشتر شود. بهتر است

بدانيد كه رشد ناخن در خانم ها - جز در دوران بارداري - كندتر از آقايان است. اما اگر حس كرديد رشد ناخن هاي شما كندتر از حالت طبيعي است، توجه داشته باشيد كه احتمالاً رژيم غذايي درستي نداريد. كمبود ويتامين هاي A ،B كمپلكس ،C ،D وE ، همچنين آهن، كلسيم، سولفور و اسيدهاي چرب در رژيم غذايي رشد ناخن ها را با مشكل مواجه مي كند. توصيه مي شود روغن يا كرم هاي تقويتي ناخن را در ناحيه پوست(CUTICLE AREA) پايين ناخن - محلي كه ناخن ها از آن تغذيه مي شوند - بماليد. از رنگ و نشانه هاي ناخن به ميزان سلامتي خود پي ببريد! - ناخن زرد مي تواند نشانه بيماري ديابت، عفونت هاي قارچي يا ناراحتي قلبي باشد.- ناخن سفيد نشانه بيماري كم خوني است.- ناخن سبز نشانگر عفونت قارچي يا باكتريايي است. - ناخن نيمه سفيد و صورتي علامت نارسايي كليه است.- اگر نقطه و لكه هاي سفيدي روي ناخن ظاهر شده، گاهي به علت كمبود كلسيم است و برخي اوقات در اثر فشار يا ضربه اي كه به ناخن وارد آمده.- يكي از علائم كمبود ويتامين A در بدن پوسته پوسته شدن، ترك خوردن و به وجود آمدن خطوط عرضي بر ناخن هاست. - پيدايش رگه و خطوط سياه روي ناخن گاهي در اثر لخته شدن خون در اين نواحي است كه مي تواند در اثر ضربه يا نوعي بيماري باشد. - با مشاهده هر يك از علائم مذكور و تغييرات بدون دليل و طولاني مدت در رنگ و شكل ناخن ها حتماً به پزشك مراجعه كنيد.

بوي بد عرق بدن

عمليات مدرك مبارزه با بوي بد عرق بدننظافت شخصي مهمترين عامل جهت جلوگيري

از فعاليت باكتري ها روي پوست بدن و ايجاد بوي نامطبوع است براي شما هم اتفاق افتاده كه در اتوبوس يا آسانسور ، فردي دركنارتان قرار بگيرد كه بوي بد بدنش آزارتان داده باشد؟ اگر چنين تجربه اي داشته باشيد ، به قطع مي دانيد كه بوي عرق بعضي از افراد آنقدر بد و منزجر كننده است كه به كلي حالتان را به هم مي زند اين بوي زننده از كجا مي آيد؟ بوي بدن از تركيب عرق و باكتري حاصل مي شود. البته عرق به نوبه خود كاملاً بي بوست. اين باكتري است كه با عرق بدن مخلوط شده و چنين بوي زننده اي را به وجود مي آورد بدن ما دو نوع عرق آپوكرين و اِكرين ترشح مي كند. عرق اِكرين براي پايين آوردن درجه حرارت بدن ما، مثلاً هنگام ورزش يا زماني كه هوا خيلي گرم است، كاربرد دارد. اين نوع عرق در همه قسمت هاي بدن به طور يكنواخت ترشح مي شود و بي بوست آپوكرين نوع ويژه اي از ترشحات بدن است كه در محل هاي مخصوصي مثل زير بغل، كشاله هاي ران، دست ها، و پاها ايجاد مي شود. اين نوع عرق است كه دليل پيدايش آن بوي تند و زننده است ولي اين هم مثل اِكرين كاملاً بي بوست و حاوي چربي و پروتئين است اما چه چيز باعث مي شود كه عرق آپوكرين چنين بوي زننده اي از بدن ما ايجاد كند؟باكتري هايي روي بدن ما وجود دارد كه از عرق آپوكرين تغذيه مي كنند. وقتي اين عرق را مصرف كرد، همان كاري كه ساير موجودات زنده پس از غذا

خوردن انجام مي دهند، از او نيز سر مي زند. بله، غذا را دفع مي كند. و اين بوي زننده و منزجر كننده از اينجا ناشي مي شود.در واقع، باكتري ها عمل دفع غذا را دقيقاً مثل ما انجام نمي دهند آنها پيوندهاي شيميايي را مي شكنند. اما از عرق ما تغذيه مي كنند و همين باعث بوي بد و چندش آور مي شود عوامل پيدايش بوي بد بدن حمام كردن: يكي از دلايل عمده در پيدايش اين بوي بد اين است كه به ميزان كافي حمام نمي كنيم. البته فقط شستشوي بدن كافي نيست، پاكي و نظافت لباسها نيز در اين مسئله موثر هستند. انواع بخصوصي از پارچه ها مثل پارچه هاي نخي، بوي بد را سريعتر جذب مي كنند عرق كردن: بدن برخي افراد بوي تندتري دارد، به اين دليل كه بيشتر عرق مي كنند. دليل آن مي تواند استرس يا فعاليت جسمي بيش از اندازه باشد. اين روزها استرس عامل رايج تري است. توقعات بالا، برنامه هاي فشرده كاري، و...همه و همه اضطرابي بيش از حد نرمال بر بدن وارد مي كنند، كه باعث عرق كردن بيشتر مي شود عرق كودكان معمولاً بوي بد نمي گيرد، به اين خاطر كه عرق آپوكرين ترشح نمي كنند. از اينرو باكتري ها نمي توانند با چيزي فعل و انفعال داشته باشند. با بالا رفتن ميزان تِستوسترون بدن در دوران بلوغ، آپوكرين نيز ترشح مي شود تغذيه: خوردن برخي از غذاها نيز مي تواند بر بوي بدن شما تاثيرگذار باشد. غذاهاي تند و تلخ، با بوهايي نافذ معمولاً تاثيري منفي بر بوي بدن دارند. سير، زيره، شنبليله

و كاري نمونه هايي از آن هستند كمبود روي نيز مي تواند در ايجاد بوي بد بدنتان موثر باشد. به اين دليل كه اين ماده به دفع سمومات بدن كمك مي كند. همچنين عدم توازن قند و كافئين بدن نيز عواملي تاثيرگذار در ميزان عرق بدن هستند مشكلات جسمي: برخي از بوهاي زننده بدن مي تواند ناشي از بيماري ها يا مشكلات جسمي باشد. ديابت، بيماري هاي كبدي و... انواعي از اين مشكلات جسمي هستند بوي بدن مردها تند تر است. يكي از دلايلي كه بعضي مردها عرق تندتري دارند، ممكن است ميزان بالاتر تِستوسترون بدنشان باشد، چون ميزان تِستوسترون در توليد عرق بدن بسيار تعيين كننده است. يكي ديگر از دلايل اين است كه برخي مردها به نظافت خود زياد اهميت نداده و به اندازه ي كافي استحمام نمي كنند. باتوجه به اينكه خانم ها معمولاً خيلي بيشتر به نظافت خود اهميت مي دهند، مي توان نتيجه گرفت كه چرا بوي بدن خانمها به تندي بوي بدن آقايان نيست در بدن مردان ميانسال ماده اي به نام نونيال توليد مي شود كه بوي بد بدن را شدت مي دهد، اما در خانم ها نيز دقيقاً به اندازه آقايان اين ماده توليد مي شود، پس باز هم به مسئله بهداشت آقايان برمي گرديمبرخي مردها طبيعتاً نامرتب و ژوليده هستند. برايشان تفاوتي نمي كند كه لباسي را كه يك هفته مداوم پوشيده اند، دوباره بر تن كنند. بله، شستشو و پاكيزگي لباسها در خصوص بوي بد بدن بسيار مهم است. حتي اگر بدنتان نيز تميز باشد، اگر لباسهايتان تميز نباشند، باز هم بدنتان بوي بدي متصاعد

خواهد كرد يكي ديگر از دلايلي كه بدن مردها بوي تندتري دارد مي تواند به فعاليت جسمي بيشتر آنها برگردد. زن ها معمولاً در مقايسه با مردان، زندگي آرامتر و كم فعاليت تري دارند. به علاوه زنان خيلي كمتر به ورزش و فعاليت هاي شديد جسمي مي پردازند. مردان ورزشكار طبيعتاً بسيار بيشتر از سايرين عرق مي كنند و به همين ترتيب احتمال اينكه بدنشان بوي تند از خود متصاعد كند، بيشتر است چه بايد كرد...؟ بيشتر حمام كنيد: حمام كردن مي تواند شروع خوبي باشد. شستشوي به موقع لباسهايتان نيز كمك كننده است. البته براي جلوگيري از بوي بد بدن، دوش گرفتن از حمام كردن بهتر است. چون فشار مستقيم آب بر روي بدن، در حين دوش گرفتن، چرك و باكتريها را از بدن شسته و پاك مي كند پاهاي خود را بشوييد: پاها به ويژه كف آنها، مستعد تعرق و ايجاد بوي نامطبوعند. از اين رو بلافاصله پس از مراجعت به منزل پاها را شسته و جوراب ها را تعويض كنيد. (به ويژه پس از ورزش يا پياده روي) اگر با شستشوي معمولي بوي بد پاها از بين نرفت، مي توانيد از مخلوط آب و نمك و يا آب گرم، صابون و مواد خوشبو كننده استفاده كنيد. درصورتي كه بوي پاها بسيار آزار دهنده بود و با اين شيوه از بين نرفت، حتما به پزشك مراجعه كنيد دئودورانت ها/ضد تعرق ها: اكثر دئودورانت ها فقط بوي بد بدن را مي پوشانند، اما دئودورانت هايي هستند كه با اين باكتري ها مقابله مي كنند. موثرترين و بهترين دئودورانت ها حاوي آلومينيوم يا روي هستند، كه هر

دو اين عناصر براي مقابله با باكتري هاي توليدكننده بوي بد كارآمد هستندضد تعرق ها نيز غدد ترشح كننده عرق را مسدود مي كنند، و باكتري ها ديگر چيزي براي فعل و انفعال با آن ندارند. استفاده از صابون هاي آنتي باكتريال نيز در اين مورد مفيد است تغذيه مناسب: كم كردن مصرف كافئين از برنامه غذايي روزانه بسيار مفيد خواهد بود. قهوه، نوشابه، شكلات و ساير موادغذايي كافئين دار، با تحريك غدد ترشح كننده آپوكرين، در ايجاد بوي بد بدن تاثيرگذارند. نوشيدن ميزان كافي آب و مايعات، غدد ترشح كننده اِكرين را فعال مي سازد كه باعث رقيق تر شدن عرق آپوكرين ميشود اسيد بوريك: يكي از موثرترين و مفيدترين مواد براي مقابله با بوي بد بدن، اسيد بوريك است كه كمتر از موارد ديگر شناخته شده مي باشد. ماده اي نسبتاً ارزان و بسيار كارآمد مي باشد. در هر قسمت از بدن كه نمي خواهيد از آن بوي بد متصاعد شود، پس از حمام از اين ماده استفاده كنيد. اسيد بوريك انتشار باكتري ها را كندتر مي كند. البته استفاده بيش از حد آن نيز مي تواند براي پوست ايجاد مشكل كند درمان هاي ديگر: اگر بوي بد عرق بدنتان با هيچكدام از روش هاي بالا از بين نرفت، بدانيد كه راه هاي ديگري نيز براي رفع آن وجود دارد كه نيازمند تجويز پزشك است. موارد بسيار شديد احتمالاً از بيماري هايي خاص ناشي مي شوند كه بايد تحت درمان پزشكي قرار گيرند نگران نباشيد... اگر بدنتان بويي زننده و انزجارآور از خود متصاعد مي كند، اصلاً نگران نباشيد. راه هاي بسياري براي

رفع اين مشكل پيش روي شماست. اولين كاري كه بايد بكنيد اين است كه علت و سبب اين بوي بد را كشف كنيد و بعد مي توانيد برحسب آن از روش هاي درماني ويژه استفاده كنيد. اگر ديديد كه با روش هاي معمول مشكلتان برطرف نشد، ترديد نكنيد، حتماً به پزشك مراجعه كنيد تا به شما در اين زمينه كمك كند اين نكات را هم حتما بخوانيد و عمل كنيد...... در فصل تابستان حداقل هر دو هفته يكبار ملحفه ها را تعويض كنيد از خريدن لباس هاي زير يا رويي كه در آنها الياف مصنوعي زياد استفاده شده بپرهيزيد. (بهترين نوع لباس براي لباسهاي زير و رو، انواع نخي مي باشد.) به هيچ وجه از عطر، ادكلن، مام و يا هر نوع خوشبو كننده ديگر زماني كه احساس مي كنيد عرق كرده ايد استفاده نكنيد تعرق بين انگشتان پا و پشت لاله هاي گوش، اين مناطق را مستعد رويش قارچ هاي پوستي مي كند. از اين رو به نظافت اين نقاط توجه كنيد براي رفع بوي بد پا از سنگ پا استفاده كنيد، اما فراموش نكيند پس از استحمام، حتما كف پاها را با كرم مخصوص مرطوب كرده و بلافاصله جوراب بپوشيد. ترك پا عاملي جهت رويش قارچ به ويژه در فصل تابستان استدر فصل تابستان، هفته اي يكبار و در فصول ديگر هر دو هفته يكبار كفش هايتان را بشوييد. اين نكته درباره كفش هاي ورزشي بسيار حائز اهميت است. استفاده از خوشبو كننده به ويژه براي پسران در دوران بلوغ لازم است از صابون ها و شامپوهاي خوشبو كننده و ترجيحا سازگار با پوست بدن استفاده كنيد. تحريك پوست بدن عاملي جهت تشديد تعرق است

پاك كردن بدن با گياهان

پاك كننده بدن هر دو ساعت يكبار يك فنجان آب گرم باضافه آب ليمو بنوشيد. اين كار باعث مي شود كه سموم جمع شده در بدن شسته و پاك شود. آيا مي دانستيد : ليمو"Lemon" كه كلمه "ascorbic" يا اسيد آسكوربيك نام ويتامين "C" يعني اسكوربوت "no scurvy" بيماري ناشي از كمبود ويتامين ث در بدن بوجود نخواهد آمد. نمك دريا نيز سموم بدن را پاك مي كند. از نمك دريا و آب خميري درست كنيد و قبل از اينكه دوش بگيريد بروي پوست بدنتان بماليد و بگذاريد حداقل 1 دقيقه بر روي پوستتان بماند بعد آنرا بشوييد. بعد از اين كار احساس طراوت و شادابي خواهيد كرد. (آيا مي دانستيد : نمك دريا "Sea Salt" حاوي منيزيم، روي، كلسيم، پتاسيم، و يد به همراه ديگر مواد و عناصر معدني مي باشد. ) ماسك براي پوست پا اين روش درماني بسيار ساده و موثر است و پوست پاي شما را نرمتر مي كند. تنها كاري كه شما بايد انجام دهيد اين است كه روغن زيتون را به پاي خود بماليد . البته قبل از رفتن به رختخواب. براي تاثير بيشتر جوراب هم بپوشيد.

پوست و مو

خلاصه : با استفاده از گياهان دارويي و ميوه ها از پير شدن و فرسودگي پوست و موي خود جلوگيري كنيد

ميوه ها وگياهان داروييكلم : جلوگيري از ريزش مو بخصوص اگر به صورت خام در سالاد استفاده شود.بابونه : براي رنگ كردن وضد عفوني كردن موها استفاده مي شود. كنجد : جهت بلند شدن ومشكي شدن موها ، برگهاي كنجد را خوب كوبيده وآب آن را بگيريد آنگاه آب را بر

روي موها بماليد. آويشن : جلوگيري از ريزش مو وتقويت آن. جو : جلوگيري از سفيد شدن مو. پاك كننده براي هر نوع پوست خامه ترش يك قاشق غذا خوريآبليموي تازه يك قاشق غذا خوري مواد را با هم مخلوط كنيد وبلافاصله با گلوله اي از پنبه آن را بر روي پوست بماليد پس از چند لحظه پوست را با آب گرم آبكشي نماييد. نكاتي در مورد شانه زدن وشستشو مو موها را با ملايمت شستشو دهيد .آب باعث متورم شدن مو ميشود وموي خيس به نسبت به موي معمولي شكننده تر است .از نوك انگشتان براي ماساژپوست سر استفاده كنيد .ماساژ دادن باعث افزايش جريان خوني پوست سر مي شود.ماساژرا قبل از شامپو زدن انجام دهيد . موها راخوب آبكشي نماييد .3 تا 4 دفعه موها را بايد آب كشيد تا تمام ذرات شامپو خارج شود.

موها را مالش ندهيد وگرنه سطح صاف لايه كوتيكول بهم مي خورد و حتي تارهاي شكننده مو كنده خواهد شد. موي خيس را هرگز شانه نزنيد. زيرا قابل انعطاف است . مو 20 تا 40 روز پس ازاصلاح ومرتب كردن ، آشفته ونا مرتب مي گردد به دليل اينكه هر يك از موهاي سر با شيوه خاص خود رشد مي كند. يك اندازه كردن موها آنها را پر پشت تروجذاب تر به نظر مي آورد. تعداد دفعات شستشوي موها بستگي به ميزان چربي ،فعاليت فيزيكي ،محيط زندگي،مدل موي انتخابي ونوع پوست از شستشوي روزانه تا هفتگي تغيير مي كند. يك شانه ايده آل داراي دندانه هايي بافاصله است دندانه ها بايد گرد ومدور باشد نه تيز،از شانه هاي فلزي

استفاده نكنيد . هنگاميكه اولين دندانه شانه كنده شد شانه را دور بيندازيد .يك شانه شكسته مي تواند سبب شكستن وكنده شدن موها گردد. نكات مهم قبل از ماسكقبل از استفاده ازماسك ،پوست صورت خود را با آب وصابون ويا پاك كننده مناسب با پوستتان تميز كنيد.بهتر است صورت خود را با آب وگلاب بخور دهيد .ماسك را با ملايمت وبدون عجله به روي پوست خود بماليد وپوست گردن را فراموش نكنيد. به پشت دراز كشيده وبه آهنگ ملايم گوش دهيد وبه هيچ چيز فكر نكنيد. پس ازگذشت مدت لازم ،ماسك را با جريان آب گرم بشوئيد،ورطوبت آنرا باحوله خشك كنيد.دقت نماييد هيچ وقت ماسك را به روي پوست لبها ودور چشم نماليد.

پيشگيري از چين و چروك پوست

اگ_ر پ_وست ش__ما چين و چروك داشته و يا آنكه مايليد از اي_جاد چ_ي_ن و چروك روي پ_وس__تتان جلوگيري بعمل آوري_د از ن_كات ذي_ل پ_ي_روي كنيد: 1- همواره هرگاه ميخواهيد از خانه خارج شويد از كرمها و يا لوسيونهاي ضدآفتاب استفاده كنيد.

2- از صابون استفاده نكنيد. جاي آن صورت خود را با كرم شير بشوييد. 3- در شب از كرم مرطوب كننده استفاده كنيد. 4- ص_ب_ح هنگام پيش از آنكه حمام بگيريد سفيده تخم م_رغ را ج_دا ك_رده و آن را ب_ا ي_ك قاشق سوپخوري عسل و 4/1 ق_اشق چ_ايخوري آب هويج مخلوط كرده و به روي صورت خود قرار دهيد. 5- باقيمانده آرايش خود را توسط يك پنبه آغشته به آب گرم ( ك_ه قدري نشاسته به آن افزوده شده است ) پاك كنيد. اين كار زبري و چين وچروك پوست را رفع خواهد كرد.6- پيش از آنكه از وان استفاده

كنيد 2 قاشق غذاخوري روغن زيتون را ب_ه آب وان اضافه كنيد. 7- در تمام فصول از مواد آرايشي حاوي تركيبات مواد مرطوب كننده استفاده كنيد. 8- مشتقات ويتامينa: تريتنوئين ( رتين A ) داروي_ي اس_ت ك_ه از وي_ت_ام_ين A استخراج شده و براي درمان آكنه (جوش صورت) بكار گرفته ميشود. ام_ا گ_اهي اوقات براي درمان چين و چروك صورت نيز تجويز مي گردد. ط_ريقه است_فاده آن يك بار پيش از خواب بوده و تنها براي رفع چين و چروكهاي سطحي و كوچك كاربرد دارد. 9 - Aha ( آلفاهيدروكسي اسيد و يا اسيد ميوه ): م_صرف من_ظ_م Aha ب_افت پوست را بهبود بخشيده و پوستهاي پير را درخشنده تر نشان مي دهد. ه_م_چنين سبب افزايش ساخت كلاژن و هيالورونيك اسيد مي گردد. ب_راي ح_اصل شدن ب_ه_ترين ن_ت_يجه، مصرف كنندگان Aha نبايد صورتشان را با صابونهاي قليايي بشويند.10- ك_لاژن: كلاژن پروتئين موجود در پوست مي ب_اش_د ك_ه ب_ه ب_سي_اري از م_ح_ص_ولات آرايشي افزوده مي گردد. هرچ_ن_د م_صرف خ_وراكي آن زياد سودمند نيست اما تزريق آن موثر ميباشد. تزريق كلاژن به پوست قادر است چين وچروك و گود رفتگيهاي ظريف و ريز را اصلاح فوري كند. پ_س از ت_زريق كلاژن نبايد در مقابل آفتاب قرار گرفت. اما اگر ش_ما از هرگونه بيماري خود-ايمني رنج مي بريد از تزريق كلاژن خودداري ورزيد. 11- پيلينگ شيميايي: درمابريشن ( سايش پوست ) دو روش ديگر براي درمان پوست چروكيده ميباشد. 12- ماساژ: ه_ن_گام است_ف_اده از ك_رم_هاي م_رطوب كننده دستان خود را بصورت حركات مدور به ملايمت از چانه تا ميان پي_ش_اني بالا آورده و سپ_س دست_ان_ت_ان را به دو

سوي صورتتان به پايين سر دهيد. اين كار را 12 مرتبه تكرار كنيد.براي جلوگيري از چين و چروك و خطوط صورت اطراف دهان، خن_ده اغ_راق آمي_زي ك_رده و سپس دندانهايتان را م_ح_ك_م به هم بفشاريد. اين كار را 24 مرتبه تكرار كنيد. براي جلوگيري از چين و چ_روك گ_ردن دسته_اي_تان را از زير چانه بطرف پايين و بالا ماساژ بدهيد اين كار را 12 مرتبه تكرار كنيد. 13- نور خورشيد علت شماره يك چين وچروك، ت_غي_يرات رنگ_دان_ه ها و س_رط_ان پوست مي باشد. تا حد امكان از در معرض قرار گرفتن مقابل نور خورشيد پرهيز كنيد. ه_رگاه از خانه خارج ميگرديد حتما از كرم ضد آفتاب استفاده كنيد. 14- چ_اي: تح_ق_ي_قات ث_اب_ت ك_رده ك_ه ن_وشيدن چاي سبز تاثير ب_سزايي بر فرايند پيري دارد. چاي منبع غني از آنتي اكسيدان ب_وده ك_ه ب_ا رادي_ك_ال_ه_اي آزاد ب_دن ش_م_ا مبارزه مي كند. حداقل چاي كيس_ه اي را ب_ه م_دت 3 دقي_قه در آب گ_رم ق_رار ده_يد تا بيشترين نتيجه را بدست آوريد.15- يكي ديگر از مشكلات خشكي پوست مي باشد. ب_ا افزايش س_ن ش_ما سلولهاي پوست آب و چربي كمتري توليد خواهد كرد. براي مقابله با خشكي پوست مراحل زير را طي كنيد:-- از مرطوب كننده استفاده كنيد: در ف_صل پ_اي_ي_ز و زم_ستان از مرطوب كننده استفاده كنيد. و يا آنكه از سيستمهاي مرطوب كننده خانگي سود برده و ي_ا ي_ك كتري آب را روي رادياتور قرار دهيد. -- ب_ر خلاف تصور عام هنگامي كه شما در معرض آب قرار مي گي_ريد ب_دن ش_ما رطوبت بيشتري از دست مي دهد. هر چه بيش_تر در معرض آب قرار گيريد

پوست شما خشكتر و پير تر مي گردد. از آب ولرم و يا خنك و ن_ه آب داغ براي شس_تشوي بدن خود استفاده كنيد. آب داغ چربي طبيعي پوست بدنتان را از ميان خواهد برد. و هرگاه از وان استفاده ميكنيد به آن روغن مخصوص اضافه كنيد. در وان بيش از 15 دقيقه باقي ن_مانيد و پس از آن از مرطوب كننده اسفاده كنيد. 16- خواب مناسب: كيفيت خوابيدن شما روي پوست شما تاثير گذار ميباشد. از بالش نرم، بزرگ با پارچه طبيعي و غير مصنوعي استفاده كنيد. 17- در م__عرض حرارت قرار نگي_ريد: گ_رما ق_ادر اس_ت ب_ه درون پ_وس_ت رخ_ن_ه ك_رده و ب_ه بافتهاي همبند صدمه وارد كند. هنگام استفاده از سشوار دستي آن را در حالت بسيار داغ قرار ندهيد و جريان هواي گرم را مستقيما بسمت پوست نگيريد. از گرماي نيمروزي نيز پرهيز كنيد.18- از عوامل جوي بدور باشيد: ه_نگامي كه در زمستان از خانه خارج مي گ_ردي_د براي محافظت از پوست صورتتان از بادهاي سوزناك زمستاني، از م_اس_ك ص_ورت اس_ت_ف__اده كنيد. پيش از آنكه به شنا برويد از يك مرطوب كننده ق_وي اس_ت_فاده ك_نيد تا از جذب كلر به پوستتان جلوگيري بعمل آيد. 19- شستشوي چشمي: براي برطرف كردن چشمان پف كرده يك كتري چاي دم ك_نيد و بگذاريد تا خنك گردد و سپس چشمها را با آن شستشو دهيد. و يا 2 قاشق استيل را ب_ه م_دت چن_د دق_ي_قه درون ف_ريز قرار داده و سپس روي چشم هايتان قرار ده_ي_د تا پ_ف چشمانتان تقليل يابند.

20- آب ف_راوان ب_نوشي_د: م_ت_خصصين ت_وص_يه مي ك_ن_ند ك_ه ح_داق_ل روزان_ه 8 لي_وان آب بنوشيد. اين

كار حقيقتا شرايط پوست را بهبود مي بخشد.21- تغذيه مناسب براي جوان باقي ماندن و سلامتي پوست ضروري ميباشد. ب_ه نكات زير توجه كنيد:مطمئن شويد رژيم غذاييتان حاوي ويتامينها و مواد معدني ضروري ميباشد. آن_ت_ي اكسيدانها كه شامل ويت_امي_ن A,c,e مي ب_اش_ن_د ص_دم_ات ن_اشي از نور خورشيد را كاهش ميدهند. وي_ت_امين A سرعت ب_ازس_ازي س_ل_ولها را اف_زاي_ش، رشد سلولها را عادي و جريان و تشكيل كلاژن را افزايش ميدهد.سبزيجات و ميوه جات تازه منبع خوبي از ويتامين A و C بوده درحالي كه مصرف آجيل ويتامين E بدن را تامين خواهد كرد.روي ماده معدني ضروري براي توليد كلاژن ميباشد(بافت پشتيبان پوست).جگر گ_وساله و گ_او، گ_وشت لخم گاو، تخمه آفتاب گردان، ب_ادام زميني و پنير م_ن_اب_ع خوبي از روي ميباشند. 22- ي_ك چهره درهم تشكيل چين و چروك را تسريع مي كند خ_صوصا اطراف چش_م_ه_ا، برامدگي بيني و روي پيشاني. بطور متوسط كودكان 400 بار در روز مي خ_ندند درحالي كه اين ميزان در بزرگسالان تنها 15 مرتبه مي ب_اشد. خ_ن_ديدن ب_افتهاي همبند پيرامون دهان را تحكيم كرده و باعث حفظ شكل ظاهري صورتتان مي گردد. 23- سيگار را ترك كنيد: سيگار كشيدن پوست را از ج_ريان ي_افتن طبيعي خون محروم ساخته و سبب انقباظ مويرگهاي پوستي ميگردد. همچنين سيگار از رسيدن اكسيژن و مواد مغذي به پوست بدن جلوگيري بعمل مي آورد. 24- اگر وزن ب_دن_ت_ان م_رت_ب_ا بيش از 3.5 كيلو گرم نواسان وزني داشته ب_اشد سرانجام روي چهره شما نمايان ميگردد. بهمين نحو اگر سريع و بيش از حد وزنتان كاه_ش ي_اب_د، م_م_كن است پوس بدنتان آن لايه چربي را كه شكل طبيعي را

حفظ مي كند، از دس_ت بدهد. خيلي سريع وزنتان را كاهش ندهيد و گرنه مجددا چين و چروك پوس_ت_تان نمايان مي گردند. 25- روز خود را با نوشيدن يك فنجان آب جوشيده همراه با آب ليمو ترش آغاز كنيد. اين ن_وشيدني ناخال_صيهايي كه در ب_دن ش_ما ان_ب_اشت_ه گ_ردي_ده اند را از بدن دفع مي كند. همچنين ليموترش بعنوان يك شستشو دهنده ملايم كبد نيز عمل مي كند.

تاتو چيست و چه عوارضي دارد ؟

براي تاتو كردن از سوزن هاي مخصوص استفاده مي شود و اين كار غير از درد فراوان ، خونريزي زيادي هم به همراه دارد . پس از خال كوبي نيز رعايت نكردن بهداشت فردي ، مي تواند شخص را در معرض ابتلا به بيماري هاي خطرناكي چون ايدز و هپاتيت قرار دهد. تاتو همان خال كوبي است كه درقديم انجام مي شده است، با اين تفاوت كه در زمان هاي قديم از تصاوير شير و اژدها براي اثبات پهلواني استفاده مي شد و امروزه صرفاً جهت آرايش، خط باريكي روي پلك چشم ، داخل ابرو يا دور لب تاتو مي شود . براي تاتو كردن از سوزن هاي مخصوص استفاده مي شود و اين كار غير از درد فراوان ، خونريزي زيادي هم به همراه دارد . پس از خال كوبي نيز رعايت نكردن بهداشت فردي ، مي تواند شخص را در معرض ابتلا به بيماري هاي خطرناكي چون ايدز و هپاتيت قرار دهد. تحقيقات اخير انجمن خيريه حمايت از بيماران كبدي در ايران نشان مي دهد كه يكي از بيماري هاي شايع عفوني و مسري در كشور ما هپاتيت است . اغلب اوقات هپاتيت نوع C و

گاهي نيز هپاتيت نوع B به صورت مزمن باقي مانده و مي تواند به نارسايي كبد و نيز سرطان اين عضو حياتي منجر شود . هر دو نوع اين هپاتيت از طريق خون منتقل مي شوند ، ولي تحقيقات گسترده نشان مي دهد كه تاتو مي تواند يكي از روشهاي انتقال هپاتيت به خصوص هپاتيت نوع C باشد.همچنين كساني كه خال كوبي مي كنند 9 برابر بيشتر از ساير افراد، در معرض خطر ابتلا به هپاتيت C قرار دارند، در حالي كه در افراد بدون خال كوبي اين بيماري بسيار كمتر ديده مي شود. انجام خال كوبي در محلهاي سنتي و آلوده ، اندازه و بزرگي خال كوبي ، همچنين استفاده از رنگهاي سفيد، زرد ، نارنجي ، قرمز، احتمال ابتلا فرد به اين بيماري ها را افزايش مي دهد.

ساير بيماري هاي عفوني مثل هپاتيت B ، سيفيليس، جذام و سل نيز مي تواند از طريق خال كوبي يا تاتو منتقل شوند. متاسفانه امروزه خال كوبي ظريف و تاتو در ميان جوانان و نوجوانان ما رايج شده است، در حالي كه اكثر اين افراد از خطر انتقال بيماري هاي خطرناك عفوني از اين طريق بي اطاع هستند.

در خصوص ايدز نيز ثابت شده است، ويروسي كه موجب ابتلا به اين بيماري مي شود، از سه راه اصلي آميزش جنسي ، انتقال خون و فرآورده هاي خوني آلوده و مادر آلوده به بدن افراد سرايت مي كند. تحقيقات نهادهاي علمي نشان داده است كه به واسطه تماس سوزن با خون در عمل خال كوبي ، خطر ابتلاي فرد به ايدز زياد است و اين دسته از افراد

در مجموعه گروه هاي پرخطر قرار مي گيرند.پزشكان تاكيد مي كنند كه حتي با رعايت نكات بهداشتي ، خطر ابتلا به ايدز و ديگر بيماري هاي عفوني در كساني كه خال كوبي مي كنند ، زياد است و اين ادعا كه در تاتو از وسايل مخصوص استفاده مي شود، به هيچ وجه يك ادعاي منطقي و علمي نيست

تقويت موهاي مژه و ابرو وريش

برس زدن ابروها و مژه ها در رشد آن موثر مي باشد. براي اين كار بايد با يك برس كوچك و تميز روزي چند بار ، مژه ها و ابروها را برس بزنيد. براي تقويت موهاي صورت بهتر است از روش هاي زير استفاده كنيد: پوسته چوبي فندوق را از آن جدا كرده و بسوزانيد، خاكستر حاصل را به موي صورت خود (ريش ، سبيل، ابرو) ماليده و خوب ماساژ دهيد. مقداري روغن بادام را با پوسته زيتون مخلوط كرده، و بگذاريد حدود 3 روز بماند، پس از گذشت اين مدت، حدود 30 دقيقه آن را جوشانده و سپس صاف نماييد، اين مايع صاف شده براي تقويت موهاي مژه و ابرو مفيد بوده و همچنين باعث روييدن و پرپشت شدن موهاي صورت مي شود.

هورمون دنبلان براي پرپشت كردن ريش و سبيل بسيار موثر است. براي اين كار بهتر است از ورقه هاي نازك دنبلان استفاده كنيد و آنهارا بر روي صورت و آن قسمت هايي كه ميخواهيد پر مو شوند قرار داده و پس از گذشت 1 ساعت آنها را برداشته و صورت خود را بشوييد. اين عمل را هر روز تكرار كنيد و نتيجه اش را شخصا مشاهده نماييد. ميوه سفيد نارگيل و مغزهاي چرب، مانند

گرود، بادام از اگر ريز و پودر نموده و بر روي ابروها و سبيل بماليد باعث مشكي شدن آنها ميگردد و اگر خشك شده آنها را بسوزانيد از خاكستر آنها هم مي توانيد استفاده كنيد. ماليدن زرده و سفيده تخم مرغ به موهاي صورت، باعث درآمدن ريش و سبيل و پرپشت شدن آنها مي شود.سير را بسوزانيد و به صورت خاكستر در آوريد و به آن تره كوهي نيز اضافه كنيد، اين مواد را در روغن زيتون جوشانده و به صورت خود بماليد.شستن صورت با آب باقلا و لعاب ختمي و عصاره لبلاب و عشقه نيز بسيار نافع است. استفاده از روغن زرده يا روغن مورد يا روغن سياه دانه، براي رشد ريش و سبيل نيز مفيد مي باشد. براي تهيه هر يك از اين روغن ها مقدار 20 گرم از آنها را در 40 گرم روغن بجوشانيد و بعد صاف نموده و از آنها استفاده نماييد.ماليدن آبي كه از شاخه درخت انگور، در زرده تخم مرغ حل شده براي رشد ريش و سبيل مفيد است. استعمال روغن مورد و آمله در دوره صفويه و قبل از آن، در ايران معمول بوده است. اين روغن در تقويت و كمك به رويش مو به خصوص ابرو بسيار موثر تشخيص داده شده است.ت

كندر را ساييده و در روغن كنجد ريخته، حل كنيدو سپس روغن را در چراغي لوله اي بريزيد و روشن نماييد و ظرفي بر آن واژگون ساخته دوده آن را بگيريد و بر ابرو بكشيد. ماساژ پوست با روغن زيتون،مژه و ابرو را تقويت مي كند. براي تقويت موي مژه و ابروها، مي توان از

روغن كرچك نيز استفاده كرد. براي تقويت ابروها ميتوانيد يك قاشق چايخوري سفيده و زرده تخم مرغ را خوب بزنيد و به مدت 5 دقيقه روي ريشه موهاي ابرو بگذاريد، سپس با آب نيم گرم بشوييد و برس بزنيد.تذكر: يادتان نرود كه گاهي علت كم پشت بودن ريش و سبيل، كم خوني بوده، كه بهترين راه براي درمان آن، استفاده از مواد خون ساز مي باشد مثل: قلم استخوان، هويج، اسفناج، شنبليله، زردآلو، انار و ..

چرا موهايمان زود سفيد مي شود؟

سيگار مي كشم چربي و چيپس دوست دارم عاشق ژل و واكس مو هستم روزي سه بار موهايم را با شامپو مي شويم اما نمي دانم چرا موهايم سفيد شده و مي ريزد گرچه بخش خارجي مو از سلول هاي مرده تشكيل شده است ولي همين بخش مرده مو نشاندهنده زندگي و شادابي و سلامت شما مي باشد .انسان ها در سنين نوجواني و جواني بدترين رفتارها و كمترين نگهداري را در رابطه با موهايشان دارند و زماني به ارزش مو پي مي برند كه موها سفيد مي گردند و در حال ريختن هستند. متاسفانه برخي محصولات آرايشي وبه اصطلاح بهداشتي بيش از سودي كه به مو برسانند ضرري مي رسانند كه تا سالها ماندگار و پا برجاست استفاده از مواد نفتي چون پارافين و يا روغنهايي كه از تركيبات آن كسي جز سازنده آن آگاه نيست چون انواع واكس هاي مو وكرمهاي مو و…براي بعضي از مردم علي الخصوص جوانان عادت شده و استفاده از آن را نشانه رسيدگي به موهاي خود مي دانند و جالب اينجاست كه انتظار دارند حتي يك تار از موهاي شان سفيد نشود

و يك تار مو هم از سرشان كم نگردد..استفاده از موادي كه هيچ بار تغذيه اي براي بدن ندارند..فقط شكم پر كنند وبدن را با فقر مواد غذايي روبرو مي كند خود از عوامل موثر در سفيد شدن و ريزش مو مي باشند.موادي چون چيپس پفك تخمه و…از همين دسته اند.يكي ديگر از علل بسيار مهم ريزش وضعف مو در مردان استعمال دخانيات مي باشد كه حتي با علم به ضرر آن باز هم شاهد ترويج آن در بين جوانان وحتي پزشكان مي باشيم . استعمال سيگار باعث جمع شدن چربي زائد در حول پياز مو شده ومانع رسيدن مواد غذايي به آن ميشود.انجام برخي كارها كه البته نياز به همت والا واراده اي استوار دارد در امر مو از اهميت زيادي برخودار است به طور مثال كمتر خانواده اي است كه برنج اين منبع بزرگ ويتامن به خصوص ويتامين هاي خانواده "ب" را به طور صحيح مصرف كند وآنرا آبكش نكند. ما به پوست برنج كه همان سبوس است به چشم ماده اي زائد وكاه صفت نگاه مي كنيم در حالي كه در گشورهاي غربي با استفاده از آن انواع داروها را براي سفيد شدن پوست وسياه شدن مو و… ميسازند 1 - سعي كنيد كه در برنامه غذايي خود از سبزيجات وميوه هاي تازه بسيار استفاده شود وخوردن سبزيجاتي چون كرفس جعفري كاهو واسفناج توصيه مي شود. اين مطلب را هم اضافه كنم كه اسفناج جدا از تقويت غده هاي رنگينه اي مو منبع عظيم آهن مي باشد كه باعث تقويت استخوان وناخن ومو مي شود. ذكر اين نكته ضروري است كه اسفناج

در حالت عادي در بدن داراي جذب بسيار پاييني مي باشد وبايد همراه آبليمو ويا ماست خورده شود.2 - بعد از استحمام اگر موهاي شما پف مي كند به جاي استفاده از ژل ها كه باعث خفه شدن مو مي شود خودداري كرده وبه جاي آن از روغنهاي مفيد گياهي استفاده كنيد والبته به ياد داشته باشيد كه هيچ روغني نبايد بيش از 3 ساعت روي سر بماند وپس از آن بايد با يك شامپوي خوب شسته شود. 3 - از حنا اين گياه مفيد استفاده كنيد وبه هيچ وجه خود حنا با شامپوهاي حنا قابل مقايسه نيست. اگر از رنگ دادن حنا خوشتان نمي آيد مي توانيد از پودر گل ختمي استفاده كنيد كه ديگر حنايتان رنگ نمي دهد به علاوه از خواص خود ختمي نيز بهره برده ايد.4 - شلتوك يا همان سبوس برنج گياه ارزان قيمتي است كه در هر عطاري يافت مي شود. مي توانيد از دمكرده آن مانند چاي استفاده كنيد.5 - از رسيدن گرد وخاك ودود به موهايتان جلوگيري كنيد كه دشمن مو هستند. سعي كنيد موهاي خود را با شانه پلاستيكي شانه نكرده وبهترين شانه شانه چوبي مي باشد.

در ضمن استفاده از سشوار نيز به هيچ وجه توصيه نمي شود واگر مجبور به استفاده از آن هستيد حتي الامكان از درجه بسيار گرم ان استفاده نكنيد. به علاوه از شانه كردن مو در حمام خودداري شود

چگونگي فرم دادن به لبها

خلاصه : هماهنگ كردن اندازه لب و يا فرم دادن به آنها به وسيله آرايش 1 - هنگامي كه لب پايين نازك است، خط لب را پايينتر از خط معمولي لب ميكشيم

و آن را با رژ لب پر ميكنيم. همچنين كمي وازلين يا برق لب به وسط لب پايين بمليد تا آن را برجسته تر جلوه دهد.2 - وقتي لب بالا نازك است، خط لب بالا را بالاتر از خط معمولي لب ميكشيم تا پهتر جلوه كند و با لب پايين تناسب داشته باشد. 3 - هنگامي كه لبهاي پايين و بالا نازك هستند، اندازه لبها را در بالا و پايين با مداد لب زياد ميكنيم و داخل خط را با رژ لب پر مي كنيم كه لبها پرتر به نظر آيند. 4 - براي لبهاي پر و بزرگ نبايد رژ لب خيلي روشن و جلب نظر كننده استفاده كرد. رژ لب مات براي اين لبها بهتر از رژ لب براق است. 5 - دهان و لبهاي كوچك را ميتوان با كشيدن خطوط در اطراف دهان بزرگتر نشان داد. 6 - در فرم دهاني كه گوشه هاي افتاده دارد ميتوان خط لب را رو به بالا كشيد و فرم دهان را اصلاح كرد. 7 - لبهاي نامساوي را نيز ميتوان با كشيدن خطوط در جاهاي لازم يكنواخت نمود.براي جلوگيري از ماليده شدن رژ لب بر روي دندانها ميتوان از روش زير استفاده كرد: انگشت اشاره خود را در دهانتان قرار دهيد و لبهايتان را ببنديد. سپس انگشت خود را بيرون بكشيد. به اين ترتيب رنگ اضافه رژ پاك خواهد شدرژ لب از داخل لبهايتان پاك شده و از ماليده شدن آن به دندانهايتان جلوگيري ميكند.

چگونه ابروهايي پرپشت داشته باشيم

اين اتفاق ممكن است در پي نازك كردن (حتي بعد از يك بار) يا تراشيدن ابرو (كه اين روزها سالن هاي زيبايي با انجام

اين كار براي عروس خانم ها، ابروهايي بدون عيب و خوش مدل نقاشي مي كنند) بيفتد. حتي اگر فقط قصد داريد ابروهايي پرپشت و قوي داشته باشيد، مي توانيد اين مطلب را بخوانيد. اين هفته مي خواهيم به راه هاي پرورش ابرو بپردازيم. حتما مي دانيد كه وظيفه اصلي ابروها، ايجاد سد است؛ سدي براي جذب رطوبت كه ممكن است به شكل عرق شور و باران داخل چشم ها برود و نيز سدي در برابر تابش مستقيم نور.

لبته نقش ابروها در ارتباط برقراركردن و بيان احساسات نيز انكاركردني نيست. بدون درنظرگرفتن هدف شما از تقويت و رشد مجدد ابروها، بايد بدانيد كه اصولا رشد ابروها آهسته صورت مي گيرد و ابروهاي طبيعي معمولا بعد از 6 تا 8 هفته به اندازه اصلي خود مي رسند و در طول اين مدت فرد، ظاهري به شدت آشفته و نامرتب پيدا مي كند! مطالعه نكات زير كمك مي كند تا به رشد ابروهاي خود سرعت ببخشيد و علاوه بر آن، با پرشدن مجدد ابروها، همچنان خوش قيافه بمانيد!قدم اول) موهاي ابرو ، سراسر پروتئين هستند . اگر احساس مي كنيد كه دچار كمبود پروتئين يا ساير ويتامين هاي ضروري هستيد ، براي رشد طبيعي موهاي آن ، نياز به ذخيره مجدد اين ويتامين ها داريد . ويتامين هاي C، B ، A و E همگي در رشد ابروها مؤثرند . قرص هاي فوليك اسيد نيز به فوليكول هاي مو كمك مي كنند.قدم دوم) موهاي ابرو را با يك برس ارزان قيمت ابرو، به مدت 2 دقيقه، شانه كنيد. شانه كردن موهاي ابرو بايد در جهت رشد آنها، به سمت بالا و خارج صورت باشد؛ اين كار باعث تقويت ناحيه ابرو و تسريع در رشد موها مي شود.قدم سوم) يك ماده تقويت كننده

ابرو (از نوع استاندارد آن، مثلا مادهRogaine ) از داروخانه تهيه كنيد و مقداري از آن را روي ابروها بماليد. مراقب باشيد كه داخل چشمتان نرود. اين ماده را روزي 2 بار- يا طبق دستورالعمل درج شده روي آن- روي ابروها بماليد تا كاملا پر شوند.Rogaine باعث مي شود ابروها سريع تر رشد كنند و زمان 6 الي 8 هفته را به 2 هفته كاهش مي دهد. در طول مدت استفاده از Rogaine و رشد موهاي ابرو، ميزان استفاده از اين ماده را به تدريج كاهش دهيد تا به 2 بار در هفته برسد و با وجود رشد ابروها تا اندازه دلخواه، مصرف اين مقدار Rogaine را تا يك ماه ادامه دهيد. بعد از يك ماه، مي توانيد با توجه به نتيجه كار، مصرف اين ماده را ادامه دهيد يا آن را متوقف كنيد. قدم چهارم) اگر كم پشتي ابروهاي شما فقط مختص به نواحي خاصي از آن است، موقتا از مداد ابرو استفاده كنيد. بهتر است فواصل خالي بين موهاي ابرو را با كشيدن خط هاي كوتاه و درهم پر كنيد تا اينكه يك خط ممتد و پر رنگ بكشيد. در مورد رنگ مداد ابرو و ابروهايتان نيز دقت كنيد. درنهايت، روي ابروها را با سيلر ابرو (ماده اي براي ثابت كردن حالت و رنگ ابروها) اسپري كنيد. قدم پنجم) اگر - دور از جان شما - موهاي ابروان تان بر اثر شيمي درماني يا ديگر فرايندهاي درماني ريخته اند، با مداد ابرو براي خودتان ابرو بكشيد. البته دقت كنيد كه چندان مصنوعي به نظر نرسند. استفاده از سيلر ابرو كمك مي كند تا ابروها در طول روز، پاك نشوند . تاتوهاي موقت نيز براي اين كار

مناسب اند ، به شرطي كه مدل ابروي خودتان را بكشيد تا چهره شما مثل عروسك ها مصنوعي نشود. البته اگر كم پشتي ابروهايتان ارثي است ، براي شما تاتوي موقت نيز مناسب است. استفاده از ابروهاي مصنوعي نيز گزينه مناسبي است كه براي اين كار بهتر است به متخصص مراجعه كنيد.

چگونه از پوست خود مراقبت كنيم؟

خطوطي كه با افزايش سن شما بر چهره تان نقش مي بندد نه پاك شدني اند و نه صاف شدني و اولين علات مشهود افزايش سن شما هستند. در مردان غالباً خطوط چهره ديرتر از زنان ظاهر مي شود چرا كه معمولاً پوست آنها ضخيم تر بوده و به علاوه با اصلاح كردن صورت،مرتباً سلولهاي مرده را از پوست برمي دارند. o آناتومي پايه پوست پوست يك چهارم حجم گردش خون بدن را به خود اختصاص داده و همه حجم خون بدن هر 11دقيقه يك بار از پوست عبور مي كند. پوست به تنظيم حرارت و حذف مواد زائد و سموم بدن كمك مي كند همچنين از هجوم ميكروب ها و شرايط محيطي نامناسب جلوگيري مي كند. از هنگام تولد تا مرگ هر 27 روز بدن، يك پوست جديد مي سازد. پوست داراي 3 لايه اصلي است. پوست زيرين داراي عروق خوني، پايانه هاي عصبي، سلول هاي چربي، فوليكول هاي مو و بافت پيوندي است كه مواد غذايي را به پوست خارجي (اپيدرم) انتقال مي دهد. با افزايش سن چربي زير پوست از بين مي رود، كلاژن كه در لايه دوم پوست قرار دارد و الياف پروتئيني است كه باعث قوام پوست مي شود، به تدريج قدرت ارتجاعي خود را از دست مي دهد و در نتيجه پوست حالت پذيري خود را از دست مي دهد. رطوبت پوست و قدرت عمل غدد عرقي كاهش مي يابد و سد دفاعي

طبيعي بدن در مقابل نور خورشيد تضعيف مي شود. o طبقه بندي پوست پوست ها 4 نوعند:1) پوست طبيعي، كه همچون پوست يك بچه تازه، لطيف و كاملاً قابل انعطاف است.2) پوست چرب، در اين پوست فعاليت غدد مولد چربي افزايش مي يابد و علت به وجود آمدن آن زمينه ارثي، فعاليت غدد آندوكرين، تغذيه، هيجان زدگي، شوك و غيره است. 3) پوست خشك، اين نوع پوست ها فوق العاده به درجه حرارت حساسند. علل پيدايش اين نوع پوست ها به كم شدن غدد چربي و تبخير بيش از حد آب در سطح پوست، مربوط است. 4) پوست مختلط: اين نوع پوست ها بيشتر در صورت موجود است. نواحي مثل پيشاني و بيني بسيار چرب و بقيه نواحي به خصوص اطراف چشم و گونه ها خشك هستند. o علل پير شدن پوستژنتيك، الگوي پيري چهره را از پيش تعيين مي كند. خطوط چهره در افرادي با پوست تيره تر، ضخيم تر و چرب تر نسبت به افرادي با پوست روشن، كمتر است نحوه زندگي و نگهداري پوست نيز بر پير شدن پوست تاثير دارد.وضعيت پوست شما به گونه اي جادويي منطبق با نحوه زندگي شماست و به تغييرات مثبت زندگي سريع تر از ساير اندام ها پاسخ مي دهد در صورتي كه تحت فشارهاي روحي هستيد، نشانه آن بر چهره تان آشكار مي شود. o سلامت پوست مراقبت از پوست به رژيم غذايي خوب، آب زياد، هواي تازه، ورزش، خواب خوب و دور بودن از ناراحتي هاي عصبي نياز دارد. استفاده از مواد چربي زياد و مواد قندي فراوان و نيز نوشيدن مواد محرك مانند قهوه و چاي پررنگ براي پوست مضر است. در روز 3 وعده غذاي كامل لازم است و از كم كردن يا زياد كردن

وزن بايد پرهيز كرد چون اين عمل مانند آفتاب، باعث چروك پوست مي شود. حداقل روزانه 8 تا 10 ليوان آب و مايعات ديگر بنوشيد. اين مايعات اگر به صورت آبميوه يا شير باشد نيز مفيد است. هرچه مايعات زيادتر بنوشيد پوست باطراوت تر مي شود و باعث مي شود سموم بدن توسط كليه ها دفع شود. با قرار دادن روغن هاي مايع در رژيم غذايي روزانه نيز پوست را مي توان با نشاط و براق نمود، روغن هاي مايع مثل روغن زيتون و روغن ماهي بسيار مفيد و لازم هستند. از مصرف صابون هاي شديداً معطر و كرم پودر و آرايش غليظ پرهيز كنيد زيرا از رطوبت طبيعي پوست مي كاهد. با مشكلات زندگي كنار بياييد و استرس و هيجانات زندگيتان را كمتر كنيد زيرا استرس موجب مي شود عمل هضم غذا به خوبي انجام نشود و نياز به مصرف مواد غذايي افزايش يابد و از طرفي تمام اندام ها را تحت تاثير قرار مي دهد. اثرات كمبود خواب،كار زياد و مشكلات در پوست و چشمان ما هويدا مي شود.اخم كردن، خنديدن، ابرو بالا انداختن، جمع كردن گوشه چشم و بسياري از حالات چهره مي توانند آثار هميشگي برجاي بگذارند.نور خورشيد و تشعشعات ماوراي بنفش آن فيبرهاي پيدايش پوست را تخريب نموده و منجر به ضخيم شدن پوست و كاهش ميزان كلاژن آن و در نتيجه چين و چروك پوست و همچنين لك هاي تيره مي شود بهتر است در ساعات يك الي 3 بعدازظهر در معرض مستقيم نور خورشيد قرار نگيريد و هر موقع از روز كه بيشتر از نيم ساعت خارج از منزل هستيد از كرم هاي ضدآفتاب استفاده كنيد. مي توان با استفاده از آب تازه ميوه جات به صورت ماسك روي پوست،

به طور طبيعي از اثرات اسيدهاي ميوه بهره برد علاوه بر اين شير ترش شده كنبع خوب اسيد لاكتيك بوده و ماليدن آن روي پوست صورت و تجديد آن هر ? دقيقه به مدت 30 دقيقه توصيه مي شود.o بخور و ماسك اگر هفته اي يك بار از بخور گياهي استفاده كنيد مزاياي فراواني دارد، بخور با هر نوع پوستي سازگاري و هماهنگي دارد براي پوست هاي خشك و حساس، به طراوت و شادابي سلول هاي خشك و بي آب آن كمك مي كند و براي پوست هاي چرب و مركب، موجب نرم شدن جوش هاي سرسياه يا توده هاي سخت شده چربي پوست مي شود.o مواد مورد نياز بخور o مخلوط گياهان خشك شده زير 2 قاشق بزرگ و يك كاسه آب _ براي پوست عادي: اسطوخودوس، مريم گلي _ براي پوست خشك: بابونه و ريحان_ براي پوست چرب يا مركب: نعناع و پوست ليموترش o طرز تهيهكاسه را از آب داغ پر كرده و گياهان نامبرده را درون آن بريزيد و هم بزنيد، چند دقيقه صبر كنيد تا دم بكشد حوله بزرگي را روي سر و گردن خود قرار دهيد و روي كاسه خم شويد، چشمان خود را ببنديد و بگذاريد بخور به مدت يك الي 3 دقيقه روي پوست شما اثر كند. سپس دستمال پاكيزه و خنكي را با پوست صورت تماس دهيد تا خشك شود و سپس از مرطوب كننده استفاده كنيد.

چگونه بدن خود را خوشبو سازيم؟

در اتاق بيشتر افراد و در مقابل آينه ها شيشه هاي قد و نيم قد دئودرانت، مام و عطر وجود دارد. شما كدام يك از اين محصولات را استفاده مي كنيد ؟اگر ميانه ي شما با دئودرانت ها بهتر است بايد گفت

كه اين اسپري هاي زير بغل فقط بوي خوشي را توليد مي كنند، ولي اثري بر ميزان ترشح عرق ندارند. شما بايد در هنگام خريد اين محصولات، انواعي را بر گزينيد كه علاوه بر خوشبو كردن بدن، خاصيت ضد عرق هم داشته باشند. بايد به طرفداران مام ها بگوييم كه لازم است چند ساعت پس از ماليدن مام روي پوست، محل را با آب و صابون بشوييد. با اين روش مواد شيميايي آن از روي پوستتان پاك شده و فرصت پيدا نمي كنند وارد منافذ پوستي شما شده و ايجاد حساسيت پوستي كنند. سپس مي توانيد لايه اي جديد از مام را روي پوست خود بماليد. انواعي از اين محصولات را تهيه كنيد كه حاوي مقدار كمي از مواد باكتري كش مثل آلومينيوم، روي و زيوكونيوم باشد.شما مي توانيد از پودر بچه براي خشك نگه داشتن پوست بدن در نواحي كشاله ران يا زير بغل استفاده كنيد. پودرها عرق را به خود جذب كرده و علاوه بر آنكه سطح پوست را خشك نگه مي دارند، از عرق سوز شدن پوست شما هم پيشگيري مي كنند. توصيه هايي هنگام خريد عطر وقتي در يك فروشگاه در مقابل قفسه اي پر از عطرهاي گوناگون قرار مي گيريم، براي بيشتر ما دشوار است كه عطر و ادوكلن مورد علاقه خود را از ميان رايحه ها و مارك هاي گوناگون انتخاب كنيم. در اين شرايط است كه به فكر عطرهايي كه دوست و آشنا توصيه كرده اند، مي افتيم و يكي از آنها را از فروشنده مي خواهيم. فرق بين عطر، ادوكلن و محصولاتي از اين دست، در غلظت

عصاره غني سازنده آن بوهاي خوش است. هر قدر عصاره روغني خوشبو در يك محصول بيشتر باشد، ماندگاري آن محصول بيشتر است. اگر شما پوستي چرب داشته باشيد، ماندگاري عطر روي بدن شما بيش از افرادي است كه پوست خشكي دارند، زيرا پوست چرب به طور طبيعي مرطوب است و رطوبت موجب نگهداري و ماندگاري بوي عطر مي شود. براي اينكه بوي عطر مدت بيشتري ماندگار باشد، عطر را به پشت گوش ها، گردن خود بزنيد و مقداري اندكي را نيز روي پوست بدنتان استفاده كنيد.سازندگان عطرها، به تمام عطرها الكل اضافه مي كنند، چون الكل از سطح پوست تبخير شده و بنابراين بوي عطر از بدن شما در فضا پراكنده مي شود. شايد نام ژل حمام را شنيده باشيد. ژل حمام همان صابون است كه شما مي توانيد هنگام حمام كردن با آن بدنتان را بشوييد. خانم ها و آقايان، هر دو مي توانند از اين محصولات استفاده كنند. ژل حمام به خوبي كف مي كند و اگر بدنتان را با آب بشوييد، بوي مطبوعي روي پوست شما به جاي خواهد گذاشت. بهتر است چند اسپري از عطر روي پوست خود بزنيد تا ماندگاري آن افزايش يابد. فراموش نكنيد بايد بعد از چند ساعت، عطر و ادوكلن خود را تجديد كنيد. عطر را به بدنتان بزنيد نه به لباستان، چون ممكن است لباستان را لك كند.هنگام خريد عطر اجازه دهيد، بوي عطر نمونه 10 دقيقه روي پوستتان باقي بماند و سپس درباره خريد آن تصميم بگيريد. چند عطر را با هم امتحان نكنيد، چون حس بويايي شما پس از امتحان بوي چند عطر (رايحه)

مختلف، ديگر توانايي تشخيص را نخواهد داشت.

چگونه پوستي شاداب داشته باشيم

بايد بدانيم كه شاداب شدن پوست در عرض يك روز امكان پذير نيست. اما شايد دانستن اين موضوع برايتان تعجب آور باشد كه مي توانيد پوست خود را در مدت كوتاه يك ماه بهبود ببخشيد. يك ماه مدت زمان لازم براي جايگزين شدن سلولهاي جديد به جاي سلولهاي قديمي است. اين توصيه ها را در مراقبت از پوست خود به كار بگيريد تا در مدت بسيار كوتاهي پوست شادابي داشته باشيد.اول با ماساژ دائمي كار خود را آغاز كنيد. درمان ماساژي سلولهاي مرده انباشته روي پوست شما را از بين مي برد. به گفته دكتر "ليديا ايوانس" از دانشگاه كلمبيا اگر اين سلولهاي مرده از بين نروند، منافذ پوست را مي بندند و موجب بوجود آمدن جوش مي شوند.سپس مولتي ويتامين بخوريد. به گفته دكتر "نيكولاس لوو"، از دانشكده پزشكي يو سي ال اي، خوردن مولتي ويتامين بهترين راه براي تكميل رژيمي است كه شامل مواد غذايي كافي نيست.البته بايد مراقب باشيد كه در خوردن ويتامين زياده روي نكنيد. پوست شما مانند ديگر ارگانهاي بدنتان است كه نياز به تعادلي مناسب بين ويتامينها و مواد غذايي دارد.در مرحله سوم قبل از خواب صورت خود را بشوئيد،خوابيدن با صورت نشسته بدترين كاري است كه مي توانيد با پوست خود انجام دهيد. اگر سلولهاي مرده موقع خواب روي پوست شما باقي بمانند، موجب بسته شدن منافذ پوست و ايجاد جوش مي شوند. تا جايي كه مي توانيد از كرم مرطوب كننده استفاده كنيد.درست پس از دوش گرفتن، وقتي پوست شما هنوز مرطوب است، از كرم مرطوب كننده استفاده كنيد، اين

كار به پوست كمك مي كند تا رطوبت جذب كرده در هنگام دوش گرفتن را در خود حفظ كند. مرحله بعدي آرامش است.داشتن استرس زيادي داراي اثرات منفي بر روي تمامي اعضاي بدن از جمله پوست مي گذارد. وقتي استرس داشته باشيد، پوستتان زودتر پير مي شود. استفاده از فنون "مديتيشن" در كاهش استرس و كمك به آرامش جسمي و روحي شما مؤثر است.كاري كنيد كه خونتان گردش و پمپاژ سريعتري داشته باشد..وقتي ورزش مي كنيد، گردش خون شما سريع تر مي شود، بنابراين ويتامينها، مواد معدني و اكسيژن به پوستتان رسيده و آن را شاداب تر مي كند.o مراقب مقدار نمك در رژيم خود باشيد برخي افراد نسبت به يد موجود در نمك طعام حساس هستند به همين خاطر مقدار زياد مصرف آن موجب ايجاد كهير و جوش روي پوست مي شود. o به خالهاي صورت توجه كنيد با استفاده از آينه سر تا پاي خود را چك كنيد، بخصوص به خالهاي جديد خود خوب دقت كنيد. زيرا در اكثر موارد، بيماري ملانوم كه خطرناك ترين شكل سرطان پوست است از خالها ناشي مي شود.مقداري روغن در رژيم غذايي خود بگنجانيد.رژيم غذايي با روغن بسيار كم كه در آن كمتر از 10 درصد كالري روغن تأمين مي شود، ممكن است در طي زمان باعث خشكي پوست شود. روغنهايي كه براي پوست خوب هستند شامل روغن زيتون، آووكادو، كره بادام زميني و روغن دانه هاي گياهي و مغزهاي آجيلي است. o آب بنوشيد وقتي تشنه هستيد پوستتان خشك و تيره به نظر مي رسد اما توجه كنيد كه از نوشيدنيهاي ساده به جاي نوشيدنيهاي گازدار

استفاده كنيد. ميوه جات و سبزيجات نيز منابع خوبي براي تأمين آب بدن هستند زيرا بسياري از آنها شامل بيش از 75 درصد آب هستند. o زود بخوابيد كمبود خواب داراي اثرات منفي روي پوست است؛ صورت شما رنگ طبيعي خود را از دست مي دهد و چشمانتان گود مي افتد. همچنين دليل ديگري نيز براي اثبات فوايد خواب بر روي پوست شما وجود دارد. به گفته "ديويد بنكز"، متخصص پوست، شب بهترين زمان براي درمان پوست است. مطالعات نشان مي دهد كه دماي پوست هنگام خواب افزايش مي يابد و هرچه پوست گرم تر باشد، مواد سازنده فعال مواد غذايي را بيشتر جذب مي كند. o به پشت بخوابيدخوابيدن روي صورت باعث كاهش جريان خون در صورت شما شده و اين امر موجب پيدايش خطوط و چين و چروك روي پوستتان مي گردد. پاهاي خود را نرم كنيد هنگام خواب مقدار زيادي وازلين روي پاهاي خود بماليد و جوراب كتان بپوشيد، پاهاي شما پس از چند شب نرم و لطيف مي شود. o به استخر و شنا برويد گرما فوايد زيادي براي زيبايي دارد كه از آن جمله مي توان به گردش خون و آرامش اشاره كرد. اما بيش از 15 تا 20 دقيقه در سونا نمانيد. o به ميزان كافي ويتامين ث استفاده كنيد، ويتامين ث براي توليد كلاژن ضروري است. كلاژن موجب استحكام پوست مي شود. براي اينكه پوست شما از ويتامين ث بهره بيشتري ببرد از غذاهاي سرشار از ويتامين ث استفاده نمائيد. از جمله اين مواد غذايي مي توان به پرتقال، كلم بروكلي و فلفل قرمز اشاره كرد. همچنين از

كرم حاوي ويتامين ث بر روي پوست خود استفاده نمائيد. o در رژيم غذايي خود از غذاهاي رنگي استفاده كنيدغذاهاي روشن حاوي مقادير بالايي از "فيتوكميكالز" مي باشند. به گفته "لسلي بونسي" استاد مراقبتهاي بهداشتي در مركز پزشكي دانشگاه پيترزبورگ، "فيتوكميكالز"ها در گياهان يافت شده و نقش آنها حفاظت از پوست و بدن است. او مواد غذايي با رنگهاي قرمز، نارنجي، زرد و سبز مثل توت فرنگي، فلفل زرد، سيب زميني و خيار را در رژيم روزانه پيشنهاد مي كند. o چهره خود را شاد نگه داريد اين يك حقيقت است كه وقتي حال شما بهتر باشد، پوستتان شاداب تر به نظر مي رسد. وقتي خوشحال هستيد، جريان خون در پوست شما افزايش مي يابد و باعث سرخ شدن پوست شما مي شود. كودكي را در آغوش بگيريد، درختي بكاريد، يا جوك بگوييد تا لبخند را بر روي صورت خود و ديگران بنشانيد.

چگونه موهاي سالم و زيبا داشته باشيم؟

مطمئنا شما هم به سلامت ، طراوت و شادابي موهاي خود علاقمنديد. معمولا اين علاقمندي در اكثر افراد بويژه خانم ها وجود دارد اما بهرهمندي از موهاي سالم و زيبا به چيزي بيش از علاقه نيازمند است و در واقع مستلزم توجه كافي و مراقبت شايسته از آن است. يكي از بهترين روش ها براي حفظ سلامت پوست و مو راههاي طبيعي هستند كه در آنها استفاده از مواد شيميايي به حداقل رسيده و به اين ترتيب از اثرات جانبي آنها نيز اجتناب مي شود. توصيه هاي زير به شما كمك مي كند بدون استفاده از مواد شيميايي و صرف هزينه زياد به سلامت موهاي خود كمك كنيد: 1- هنگام خواب به

موهايتان روغن زيتون يا روغن خردل بماليد و صبح روز بعد آنها را شستشو دهيد. 2- روغن خردل را بجوشانيد و با آن به طور مرتب موها را ماساژ دهيد.3- براي حفظ سلامت مو و پوست هميشه رژيم غذايي متعادلي داشته باشيد و ورزش را فراموش نكنيد. نوشيدن مقادير كافي آب در روز و خوردن ميوه و سبزي تازه بهترين راه داشتن موهاي سالم و با طراوت است.4- استفاده از عصاره شنبليله نيز 2 تا 3 بار در هفته براي حفظ طراوت موها توصيه شده است. 5- حتي اگر مايليد موهايتان بلند شود 5-4 هفته يك بار كمي آنها را كوتاه كنيد. 6- ماليدن مخلوط روغن نارگيل با آب ليمو روي موها در روز هم براي سلامت آن مفيد است. 7- موها را با كش هاي پلاستيكي قديمي نبنديد. اين كش ها موجب شكستن تار مو مي شوند. به جاي آن از يك نوار قابل ارتجاع با پوشش پارچه اي استفاده كنيد. 8- موي خيس را به سختي شانه نزنيد زيرا استحكام آن يك سوم قدرت موي خشك است و احتمال شكسته شدن آن وجود دارد ابتدا با حوله موي خيس را خشك كنيد آنگاه بااستفاده از يك شانه به آرامي گره هاي مو راباز كنيد. 9- شستشوي مو با آب ليمو طراوت و درخشندگي را به آن بر مي گرداند. 10- اگر به شوره سر دچار هستيد يكي از قديمي ترين روش ها استفاده از مخلوط سركه و آب است به اين صورت كه طي شب پوست سر را به آن آغشته كرده صبح روز بعد نيز آن را با آب و سركه شستشو

دهيد. پس از چند هفته نتيجه را خواهيد ديد.11- روش مناسب ديگر براي خلاص شدن از شوره سر اين است كه موها را با عصاره آبي بذر شنبليله آغشته كرده پوست سر را با اين عصاره ماساژ داده چند دقيقه بگذاريد بماند و سپس شستشو دهيد. 12- همچنين ماليدن روغن زيتون و بادام بر پوست سر براي رهايي از شوره سر توصيه شده است. 13- يكي ديگر از دستورالعمل هاي توصيه شده براي درخشندگي مو ها اين است كه موز را با عسل مخلوط كرده به مدت 40 -30 دقيقه اجازه دهيد روي سر بماند و بعد شستشو دهيد. 14- گفته شده براي جلوگيري از سفيد شدن مو نيز راههايي وجود دارد. يكي از اين روش ها استفاده از مخلوط يك گياه علفي به نام (Bhringraj (Eclipta elba ، Amala ، مرجان ، آهن و دانه كنجد سياه است كه در كاهش روند سفيد شدن مو موثر شناخته شده است. 15- روش مناسب ديگر براي داشتن موهاي سالم ماليدن عصاره برگهاي گشنيز سبز بر روي پوست سر است. به هرحال توصيه اصلي و مهم رعايت رژيم غذايي سالم و شيوه زندگي مناسب است كه بر سلامت همه اعضاي بدن و از جمله موها تاثير مي گذارد. به ياد داشته باشيد انعكاس آنچه در بد ن اتفاق مي افتد بر روي پوست و مو نمايان مي شود. رژيم غذايي ناسالم و ناقص از نظر عناصر مهم براي سلامت ، بيماري ها و كمبود ويتامين ها و مواد معدني بر كيفيت موي سر اثر دارد و مشكلاتي مانند شوره ، نازك شدن موها ، ريزش مو و

سفيد شدن زودرس به موها آسيب مي رسانند

حل مشكل پوستي با غذاها

با توجه به تركيبات سمي، ناخالصي ها، آلودگي ها، افزودني هاي غذايي، رنگها و طعم دهنده هاي مصنوعي، در كنار تمام جزئيات زندگي امروز، تعجبي ندارد كه پوست براي نفس كشيدن و احساس تازگي نياز به كمك شما داشته باشد. آشپزخانه اي پر از مواد سالم و مورد نياز پوست، گنجاندن اين غذاها در برنامه غذايي روزانه، رعايت برنامه غذايي مناسب براي پوست (شامل محصولات غذايي كاملا طبيعي) همه آن چيزي است كه شما به آن نياز داريد. غذاهاي مفيد و مضر براي پوست را شناسايي كنيد: شكر، آرد سفيد، غذاهاي سرخ كردني (مثل سيب زميني سرخ كرده و پياز حلقه اي)، غذاهاي حاضري (مثل همبرگر، مرغ سوخاري، چربيهاي اشباع شده، چيپس سيب زميني) از جمله مواد خوراكي است كه خوردن آنها را بايد فراموش كنيد.اين مواد ممكن است با گير انداختن باكتري و چربي در زير پوست سبب ايجاد بيماريهاي پوستي نظير آكنه و جوشهاي سر سياه شود.غذاهايي كه بايد وارد برنامه غذايي شما شود: ماهي: هر نوع ماهي - بجز ماهي سرخ كرده! - سرشار از "امگا 3" و در عملكرد صحيح قلب نيز دخيل است. زغال اخته: زغال اخته - به سبب مواد آنتي اكسيداني كه دارد - يكي از غذاهاي كامل محسوب مي شود.كرفس: با توجه به اينكه ويتامين "آ" براي داشتن پوست زيبا لازم است، كرفس يكي از بهترين اين منابع است. اين ماده سرشار از ويتامين "آ" و و مواد آنتي اكسيدان و فيبر و پتاسيم است. روغن بذر كتان: اين روغن قوي براي موارد زيادي مفيد است. اين ماده سرشار از امگا 3 و كمك خوبي براي دستگاه گوارش است. غذاهاي سرشار از

ويتامين "اي": دانه هاي خردل، تخمه آفتابگردان خام، بروكلي، اسفناج، مغز بادام، روغن زيتون، گوجه فرنگي، كيوي غذاهاي سرشار از ويتامين "آ": گوشت گوساله، جگر سياه، كدو حلوايي، انبه، اسفناج، كلم پيچ، بروكلي، البته كرفس! البته به ياد داشته باشيد كه ميزان ويتامين "آ" مصرفي شما در روز نبايد بيش از 700 ميكروگرم باشد؛ زيرا اين ويتامين حل شدني در چربي است و اضافي آن از بدن دفع نمي شود. اين مقدار ويتامين "آ" براي بزرگسالان و براي افراد در سنين و شرايط مختلف متفاوت است. چاي سبز: اين معجزه طبيعت بهترين دوا براي مراقبتهاي پيشگيرانه بوده و براي حفاظت از پوست ضروري است. آب: آب يكي از بهترينها براي حفظ زيبايي است و براي حفظ سلامت و درخشش پوست ضروري است. روزانه 8 ليوان آب بنوشيد تا بهترين نتيجه را بگيريد.

خشكي پوست و راههاي درمان آن

از دست رفتن آب بدن را دي هيدريشن مي نامند كه علت خشك شدن پوست است . براي حل كردن اين مشكل ابتدا بايد علت اصلي آن را فهميد. چندين فاكتور در خشك شدن پوست موثرند از جمله محيط،آب و هوا، موقعيت سلامتي و يا نوع زندگي . بعضي از آنها به آساني قابل علاج هستند ولي بعضي ديگر زمان و تلاش بيشتري را براي درمان نيازمندند . براي جلوگيري از دي هيدريشن يا از دست دادن آب بدن بايد حداقل روزانه 8 ليوان آب بنوشيد.تقريبا 1990 گرم آب و بيشتر در هواي واقعاً گرم .اگردر روز به اندازه كافي آب ننوشيد از دست رفتن آب بدن شما شروع مي شود . اين 8 ليوان شامل ديگر نوشيدنيها مثل چاي، قهوه، آبميوه و شير كه

در طول روز مي نوشيد نمي شود. حتي بعضي از آنها خشكي پوست شما را بيشتر كرده و يا موجب آكنه مي شود . o شرايط هواي غير طبيعي سيستمهاي گرمايشي و سرمايشي در خانه يا محل كار هوا را با رفع كردن رطوبت خشك نگه ميدارد و باعث خشكي پوست شما مي شود. براي حل كردن اين مشكل مي توان از دستگاههاي رطوبت زا در محيط خانه يا محل كار استفاده كرد. دستگاههاي رطوبت زا را هم چنين ميتوان در حمام نصب كرد تا رطوبت را در هواي خانه حفظ كند . اما اين راه كمي گران است . راه موثر ديگر براي حفظ رطوبت خانه پر كردن چندين ظرف از آب و قرار دادن آنها در قسمت هاي مختلف خانه است كه وقتي سطح آب آنها پايين آمد بايد آنها را دوباره از آب پر كرد. o استفاده بيش از اندازه از لايه بردارها نيز مي تواند پوست را كاملا خشك كند وآن را متمايل به قرمز كرده و زبر و خشن نمايد . كه درمان آن كاهش استفاده از لايه بردارها و استفاده از كرمهاي مرطوب كننده گياهي است .قبل از استفاده از محصولات مراقبت كننده از پوست حتما بايد با يك متخصص پوست مشورت نماييد . از آنجايي كه امروزه محصولات مراقبت كننده از پوست در بازار به وفور يافت مي شود بايد در انتخاب آن حساسيت زيادي داشته باشيد و موثرترين دارو را انتخاب كنيد . هم چنين كرمهاي آرايشي كه به صورت پودر يا مايع هستند بايد پوست را تقويت كرده و باعث خشكي بيشتر آن نشوند. اگر بعد

از استفاده از يك كرم يا پودر آرايشي متوجه خشكي پوست خود شديد آن را با كرم آرايشي ديگري با رطوبت بالاتر و جذب روغن كمتر تعويض كنيد .داروهاي زيادي در بازار وجود دارند كه باعث از دست دادن آب بدن مي شوند . اگر اين داروها واقعاً براي بدن شما لازم نيستند مثلا به عنوان مكمل استفازه مي شوند و براي درمان يك بيماري جدي نيست استفاده از آن را متوقف كنيد.o بعضي از بيماريها نيز باعث از دست رفتن آب بدن ميشوند مثل تب و سرطان .تب عامل نگهدارنده آب را سست كرده و باعث از دست رفتن آب بدن مي شود .o مسافرت كردن با هواپيما نيز باعث خشك شدن پوست مي گردد . از آنجا كه هواي داخل هواپيما مخصوصاً در ارتفاعات بالا مثلا 30000 پايي خشك است بايد قبل از بلند شدن هواپيما از كرم مرطوب كننده استفاده كنيد . تقويت كردن پوست با يك محلول حاوي جذب كننده رطوبت و يابه عبارت ديگر خالص كننده آب است مي تواند پوست شما را در طول پرواز مرطوب نگه دارد. آلودگيها نيز نقش مهمي در خشكي پوست بازي مي كتتد . شما بايد يا منبع آلودگي را متوقف كنيد و يا از پوستتان در برابر آن محافظت نماييد . o نوشيدن الكل نيز باعث خشكي پوست مي شود . چون الكل باعث دفع زياد ادرار شده و دفع ادرار، آب را از بدن بيرون ريخته و سطح آب بدن پايين مي آيد.اگرنوع پوست شما خشك است بايد از نوشيدن الكل خودداري كنيد .o سيگار كشيدن نيز همين اثر را بر بدن

دارد. سيگار كشيدن باعث خشك شدن بدن چه دروني و چه بيروني شده كه هم خود فرد و هم اطرافيان او را تحت تاثير قرار مي دهد . o نوشيدن ليموناد بطور مرتب و يا گهگاه موجب از دست رفتن آب بدن مي شود. اين نوشيدني حاوي سديم است كه باعث ترشي مي شود. پس بايد از خوردن ليموناد اجتناب كرده و ميزان دريافت آب خالص را افزايش دهيد . o نوشابه هايي كه دي اكسيد كربن در آن حل شده است هم چنين اسيد بالايي دارند بنابراين از نوشيدن اين مايع پر حباب جلوگيري كنيد. o يك استراحت خوب در طول شب به نگهداري رطوبت پوست كمك مي كند كه حداقل بايد 6تا8 ساعت باشد . o از خوردن نشاسته، شكر سفيد، غذاهايي كه ارزش غذايي كمي دارند، سيب زميني سرخ كرده و چيپس سيب زميني خودداري كنيد تا آب بدن خود را از دست ندهيد .علاوه بر اينها دلايل متعدد ديگري نيز در خشكي پوست دخيل هستند كه به زندگي روزمره شما بستگي دارد كه اگر شما از همه آنها آگاه شويد مي توانيد از خشك شدن پوست خود جلوگيري كنيد كه اين خود مستلزم تغيير دادن عادتهاي روزانه تان است . درمان خشكي پوست بعد از اينكه نحوه زندگي و محيط اطرافتان را تغيير داديد اينك زمان درمان بيماري شماست كه در اينجا چند پيشنهاد براي شما مي آوريم :1- درمان خشكي پوست با مراقبت روزانه از پوست بطور كامل و صادقانه شروع مي شود. روزانه 2 بار صبح و عصر پوست خود را تمييز و مرطوب كنيد . 2- براي درمان

خشكي پوست از ماسكي استفاده كنيد كه روي پوست مرطوب بماند. مطمئن شويد ماسك شما تا زمانيكه روي پوستتان است شروع به خشك شدن نميكند . 3- از لايه بردارهاي ملايم كه سلولهاي مرده پوست را در خود حل مي كند و بتدريج و به طور مرتب پوست را لايه برداري مي كند استفاده كنيد . 4-رطوبت پوست خود را با استفاده از مرطوب كننده هاي طبيعي و گياهي افزايش دهيد مثل روغنهاي بدون رنگ ماهي يا كوسه و هم چنين گليسيرين . 5- از ضد آفتابها با SPF مناسب و مرطوب كننده استفاده كنيد بخصوص موقع بيرون رفتن از خانه . هم چنين از كرمهاي آرايشي كه رطوبت را حفظ مي كند استفاده كنيد . 6- هر روز كپسول يا مايع روغن ماهي كه شامل اسيدهاي چرب ضروري و يا روغن دانه كتان هستند استعمال كنيد. زيرا روغن ماهي پوست را نرم و انعطاف پذير مي كند . ميزان استفاده از آن در هر روز 2 قاشق سوپخوري مي باشد. 7- روزانه 5 تا 10 بار و يا حداقل با هر وعده غذايي از ميوه ها و سبزيهاي تازه استفاده كنيد. استفاده از ميوه هايي مثل موز و پرتقال براي درمان خشكي پوست بسيار مناسب است .

روشهاي موثر براي تقويت مو و جلوگيري از ريزش مو

بهترين عامل در بهداشت و سلامت مو در درجه اول تغذيه سالم و جريان گردش خون در پوست سر مي باشد ماساژ و استفاده از مواد موثر روي پوست سر نه تنها رشد مو را تسريع مي كند بلكه از مو محافظت و نگهداري كرده و از ريزش غير معمول مو مي كاهد. o نكات مهم: آن

كه ريزش روزانه 50 عدد مو طبيعي است و در فرد طبيعي اين مو روزانه جايگزين مي شود. هنوز براي طاسي كه يك بيماري ارثي است درمان كاملاً مطمئن و قطعي وجود ندارد ولي درمان هاي ارائه شده روند بيماري را كند كرده و گاه تاثيرهاي معجزه آسايي دارد.در مورد ريزش مو مانند ديگر بيماري ها پيشگيري بر درمان مقدم است.عناصري از جمله گوگرد آهن سيليس كلسيم ويد نقش مهمي در سلامت و جلوگيري از ريزش غير معمول مو دارد. تغذيه اصلي مو از داخل به وسيله مويرگ هاي اطراف آن صورت مي گيرد اين عناصر به حد وفور در ميوه جات و سبزيجات و ساير غذاها وجود دارد، لذا مصرف سبزيجات تازه، جگر، شير، پياز، ماهي، سبوس برنج (كه سرشار از ويتامين هاي گروه B مي باشد) مي تواند مواد مورد نياز موهاي سرتان را تامين نمايد. مهم ترين عامل بهداشت مو همان نظافت مو و پوست سر است. هنگامي كه مو شروع به چرك شدن مي كند بايد شسته و تميز گردد هوا آلوده و غبار، گذاشتن كلاه در فصل زمستان، فشارهاي روحي، كم خوابي، مصرف زياد الكل، مواد مخدر و حتي سيگار باعث بيمار شدن موهاي شما مي شود.شانه و برس كردن موها به صورت روزانه به مدت چند دقيقه نه تنها موجب تسريع گردش خون زير پوست سر مي گردد بلكه بسياري از ذرات غبار و ديگر آلوده كننده ها را برطرف مي كند. هنگام مصرف شامپو آن را رقيق كنيد و بعداً موها را شستشو دهيد در آخر ذكر اين مسئله مهم است كه مصرف مواد شيميايي به عنوان رنگ

مو و مواد جعد دائمي (فر كننده مو) باعث آسيب غير قابل جبران به موهاي شما مي شود. o پك زرده تخم مرغ: براي تقويت و محافظت مو به يك يا دو زرده تخم مرغ يك قاشق غذا خوري روغن گياهي اضافه كنيد. اين روغن مي تواند آوكادو، روغن جوانه گندم يا روغن بادام شيرين باشد مخلوط را با هم به طور يكنواخت روي تمامي موها بماليد بهتر است اين مخلوط كمي گرم شده و سپس استفاده گردد بعد از ماليدن مخلوط روي موها يك كيسه پلاستيكي روي موها بكشيد و بعد از يك ساعت موها را بشوييد اين عمل را در بهار و تابستان هفته اي يكبار انجام دهيد.o پك روغني: براي نرمي و براقي مومعمولاً روغن هاي گياهي براي موي سر مفيد مي باشد هر چند يكبار موها را با روغن زيتون، روغن بادام، روغن آوكادو، روغن گلرنگ يا آفتابگردان شانه كرده و از كلاه پلاستيكي استفاده كنيد و بعد از نيم ساعت بشوييد روغن گياهي مو را نرم، براق و شاداب مي كند. o پك گياهان دارويي: براي جلوگيري از موخوره و موهاي شكسته مي توانيد از عصاره گياه تازه يا برگ و گل خشك كرده گياهاني مثل گل نمدار، گزنه، رزمارين، بابونه، شبدر و سيزاب انواع پك مو را تهيه كنيد گياه مورد نظر را در روغن داغ كرده و به مدت 15 دقيقه كم كم حرارت دهيد. محتوا را در پارچه اي ريخته و كاملاً تكان دهيد عصاره و گل و گياه را روي مو و پوست سر بماليد و به مدت نيم ساعت گرم نگه داشته و سپس شستشو

كنيد بدينوسيله موخوره درمان مي شود گياهاني كه به ترتيب اهميت استفاده مي شوند شامل گل نمدار، گزنه، رزمارين، بابونه، شبدر و سيزاب هستند. كه به كمك آن ها مي توان از موخوره، موهاي شكسته نازك و كلفت شده جلوگيري كنيد و موهاي خراب شده بوسيله رنگ شيميايي را ترميم كنيد. o پك غذاي موي سر: در ظرفي نصف ليوان روغن زيتون، نصف قاشق كوچك لانولين و به ترتيب يك قاشق چايخوري برگ نمدار، برگ گزنه و برگ بابونه ريخته به آن زرده تخم مرغ و كمي آبليموي تازه اضافه كنيد. ابتدا روغن لانولين را با روغن زيتون مخلوط و مذاب كرده و گياهان را اضافه كنيد محتوا را روي بخار آبجوش گذاشته به مدت نيم ساعت بهم بزنيد پس از سرد شدن محتوا را در پارچه ريخته كاملاً فشار دهيد، به عصاره به دست آماده زرده تخم مرغ و آبليمو اضافه كنيد و روي موها بماليد پس از آغشته شدن از كلاه پلاستيكي استفاده كنيد و به مدت يك ساعت به همين صورت نگه داريد با اين پك مو پوست سر تغذيه شده و موهاي سالم و شاداب به نظر مي رسند. بعد از اين عمل از فرمول هاي تافت زير استفاده كنيد.فرمول اول: 2 مشت پر گل بابونه را با يك ليمو ترش مخلوط كنيد. ابتدا گل خشك كرده را در يك ليتر آب جوش خيسانده به مدت نيم ساعت به حال خود گذاشته بعدا صاف كنيد به محلول بدست آمده آبليمو را اضافه كنيد موها را با اين محلول شانه كنيد اين محلول سالم ترين تافت يا نگهدارنده مو مي باشد چنانچه

ميانه خوبي با بابونه نداريد از دستور زير استفاده كنيد. فرمول دوم: محلول عسل، آب، سركه يك قاشق كوچك عسل طبيعي 250 گرم آب گرم سماور و يك قاشق چايخوري سركه طبيعي را مخلوط كرده و به خوبي تكان دهيد دقت كنيد كه عسل به خوبي در محلول حل شود. موها را با اين محلول شانه كنيد نتايج خوبي به دست مي آوريد سعي كنيد تا حد امكان از تافتهاي خارجي و عرضه شده به بازار مصرف استفاده نكنيد. o موي شكسته شكستن مو از نوك دلايل زيادي دارد براي نمونه جعد 6 ماهه يا فر دائمي بلوند كردن با مواد شيميايي كاربرد مواد رنگي بسيار داغ و يا خشك كردن موها در مجاور آتش يا مو خشك كن برقي كاملاً داغ، از جمله وسايلي هستند كه باعث شكسته شدن موها مي شوند يكي از راه هاي درمان اين عارضه همان قيچي كردن نوك موها مي باشد قبل از هر شستشو موها را با كمي روغن گياهي ماساژ دهيد. براي مدتي نوك موها را قيچي كنيد و حتي المقدور آن ها را كوتاه نگه داريد سعي كنيد اندازه ي باشد كه روي شانه ها قرار نگيرد. o ريزش مو: روزانه 50 تا 100 عدد مو به طور طبيعي مي ريزد چنانچه از اين تعداد فراتر رفت به پزشك مراجعه كنيد آمار نشان مي دهد كه اختلالات هورموني و اختلالات عصبي سبب ريزش زياده از حد مو مي گردند درصد زيادي از دوشيزگان دچار كمبود آهن هستند. كمبود آهن باعث ريزش مو در زن و مرد مي گردد هنگام شانه زدن به شدت شانه يا برس

نكشيد و از شامپوهاي قليايي و قوي اجتناب كنيد يكي ديگر از دلايل ريزش مو بيماري هاي پوست سر است. در مواردي ريزش مو موضعي است. اغلب ريزش مو همواره با شوره سر همراه است. در بانوان اغلب جمع كردن موها روي سر به طور مستمر موجب ريزش مو مي گردد در اين حالت پوست سر و ريشه مو به خوبي تهويه نمي شود و در روزهاي گرم پوست عرق كرده بخار مي شود و در سطح پوست مي ماند در روز بايد موها را در هوا به خوبي شانه كرد و بهداشت مو را رعايت نمود براي جلوگيري از ريزش مو مي توان دستورالعمل زير را تهيه و مصرف نمود. o محلول جلوگيري كننده از ريزش مو: حدود 250 گرم سركه طبيعي را جوشانده و يك مشت برگ خشك شده گزنه به آن اضافه كنيد به مدت نيم ساعت سركه و گزنه را دم كرده به حال خود گذاشته و سپس صاف كنيد موها را با اين محلول ماساژ دهيد، اين عمل را به مدت 30 روز يك روز در ميان انجام دهيد. بعد از ماساژ موها را نشوئيد بعد از آن كه محلول گزنه خشك شد پوست سر را با روغن ريشه Kletle كه قبلاً تهيه كرده ايد ماساژ دهيد. قبل از خواب يك فنجان دمكرده دم اسبي را ميل كنيد چنانچه دسترسي داريد ناشتا مقداري علف چشمه را به صورت خام ميل كنيد اين نحوه درمان گرچه كمي مشكل به نظر مي رسد اما اثرات آن بسيار مثبت بوده و از نظر درماني تجربه شده است. o محلول درمان شوره سر (سه

بورين) عمدتاً كساني كه موي چرب دارند دچار سه بورين يا شوره سر مي گردند. اين نوع پوسته ها غالباً داراي رنگ زرد مايل به سبز هستند اما شوره پوست خشك غالباً كوچك و داراي رنگ سفيد است و جزء سه بورين محسوب نمي شود. معمولاً موي چرب همراه با پوسته و ريزش مو عامل بيماري پوستي است. ضمن اين كه فشار روحي و اختلال هورموني نيز مي تواند از عوامل آن محسوب شود. كساني كه داراي شوره سر هستند غالباً خارش پوست دارند. شوره همراه با ترشح غدد ريشه مو محيط مناسب رشد باكتري نيز محسوب مي شود. به هنگام خارش پوست زخم مي شود و باكتري به داخل پوست نفوذ مي كند و لذا ابعاد بيماري مي تواند بسيار وسيع گردد. بدنبال آن خطر اگزما زخم و غيره نيز وجود دارد. در مراحل اوليه اين نوع بيماري ها مي توانيد از محلول هاي زير استفاده كنيد. o محلول تقويت پوست:حدود دو مشت برگ گزنه، 1 قاشق چاي خوري الكل 96% و 20 قطره تنتور آرنيكا و 500 گرم آب مقطر را با هم مخلوط كنيد، گزنه را همراه با الكل در آب مقطر خيسانده و به مدت 2 روز به حال خود گذاشته بعداً صاف كنيد. محلول بدست آمده را در ظرفي ريخته به آن تنتور آرنيكا اضافه كنيد و سپس به خودبي تكان داده و در شيشه نگهداري كنيد. پوست سر را با اين محلول به خوبي ماساژ دهيد اين عمل را هر هفته دو مرتبه به مدت يك ماه انجام دهيد. با اين كار پوست سر تقويت شده و التهابات از

بين مي رود. o محلول جلوگيري كننده از التهابات پوست سر در ظرفي 15 گرم ريشه ي Kletle و 100 گرم روغن زيتون را مخلوط كرده هر روز پوست سر را با آن ماساژ دهيد ريشه ي پودر شده را در ظرفي ريخته به آن روغن زيتون اضافه كنيد و به مدت 3 هفته در جاي گرم نگهداري كنيد. بعد از اين مدت محتوا را در پارچه به خوبي فشار دهيد. عصاره بدست آماده را در شيشه قهوه اي رنگ نگهداري كنيد. قبل از اين كه موها را شستشو دهيد، پوست سر را با آن محلول روغني ماساژ كامل دهيد و به مدت 1 ساعت با استفاده از كلاه پلاستيكي پوست سر را گرم نگه داريد. سپس با شامپوي مورد نظر سر را بشوييد. پس از آن مي توانيد با دم كرده ي آويشن، نعناع، بابونه، پاخري يا مريم گلي موها را شانه كرده و خشك نمائيد. با استفاده از اين محلول پوست سر التيام يافته و شوره از بين مي رود. o محلول ضد شورهيك مشت نعناع خشك را در يك فنجان سركه و 2 فنجان آب جوش سمار مخلوط كنيد و به مدت 10 دقيقه در شعله ي ضعيف حرارت دهيد. پس از سرد شدن از صافي عبور دادهو پوست سر را با آن كاملاً ماساژ دهيد. اين محلول ضد شوره، ضد سه بورين و ضد خارش پوست سر مي باشد. o پك ضد شوره موهاي چرب و خشك يك مشت سبوس گندم را در آب جوش خيسانده بعد از مدتي تحت فشار عصاره را بدست آورده و آن را روي پوست سر

و داخل موها بماليد. بعد از نيم ساعت موها را بشوييد. شوره از بين مي رود اين عمل را هفته اي دو مرتبه به مدت دو هفته انجام دهيد.o زرده تخم مرغ: براي نرم و براق كردن موي سر يك زرده تخم مرغ را با يك قاشق نبات خرد شده مخلوط كرده كاملاً بهم بزنيد بعد از شستشوي موي سر به مدت 10 دقيقه اين مخلوط را روي سر گذاشته و با يك كيسه يا كلاه پلاستيكي روي سر از خشك شدن آن جلوگيري كنيد. سپس آن را با آب گرم كاملاً شسته و اگر نياز بود شامپو كنيد. مي توانيد در پايان گلاب نيز به موهاي خود بزنيد. o روغن زيتون:يك قاشق روغن زيتون را كمي گرم كرده روي پوست سر بماليد و به آرامي مو را شانه و پوست سر را ماساژ دهيد. به مدت 20 دقيقه كلاه پلاستيكي را روي سر گذاشته تا روغن در پوست سر نفوذ كند. بعداً موها را با آب فراوان بشوييد. چنانچه لازم بود شامپو كنيد. اين عمل مخصوص مو و پوست سر خشك است. كساني كه موخوره دارند بدين وسيله از بين مي رود.

كساني كه در طول تابستان در استخرهاي گل دار و آب شور دريا شنا مي كنند بهتر است هر هفته سر خود را با روغن زيتون ماساژ دهند. o آبجو بدون الكل (ماءالشعير) بعد از شستشوي سر موها را نيمه خشك كرده و به ماءالشعير آغشته كرده و ماساژ دهيد. آبجوي حاوي رازك خاصيت بيشتري دارد. با اين عمل موها براق و پر شده و بمانند تافت مو عمل مي كند. o زرده

تخم مرغ: يك زرده تخم مرغ را در ظرفي جدا كرده و به آن قطره قطره روغن كرچك گرم شده را اضافه كنيد و هم بزنيد. اين مخلوط خاصيت مايونز دارد. موهاي خود را با آن آغشته و با استفاده از كلاه پلاستيكي به مدت 20 دقيقه به حال خود بگذاريد و بعدا با شامپو شستشو دهيد. اين مخلوط ويژه موهايي است كه در نتيجه جعد مصنوعي و دائمي موها خراب و از حالت طبيعي بيرون آمده باشد ضمناً ويژه فصل تابستان است زيرا در اثر خشكي تابستاني نوك موها تركيده و شكسته مي گردد اين مخلوط بهترين ماده ترميمي و حفاظتي موها براي شنا در استخرهاي كلردار و آب دريا مي باشد. o شاخه هاي جوان گزنه: مقدار 30 تا 40 گرم سرشاخه هاي جوان گزنه را در آبجوش قرار داده و با حرارت ملايم چند دقيقه بجوشانيد سپس آن را به حال خود گذاشته تا سرد شود آنگاه محلول حاصل را صاف كرده و مقداري از آن را به موهاي سر خود بماليد تا همه قسمت هاي موي سر به اين محلول آغشته شوند سپس پوست سر را ماساژ دهيد. مي توانيد پس از 30 دقيقه تا يك ساعت بعد آن را بشوئيد. o گردو: براي براق شدن مو و جلوگيري از ريزش آن دو قاشق چايخوري پر از برگ هاي تازه گردو را ريز كرده و در يك فنجان آبجوش بريزيد كمي حرارت داده و صاف كنيد آب بدست آمده را روي پوست قرار داده و به موهاي خود نيز بماليد و پوست سر را ماساژ دهيد اين عمل را 3 بار

در روز به مدت 10 روز ادامه دهيد. براي براق شدن موهايتان مي توانيد از اين محلول استفاده كنيد و همچنين از ريزش موهايتان نيز جلوگيري مي كند. o شيره ساقه گل كاسنيپزشكان قديم مي گفتند هنگامي كه مژه ها و ابروها شروع به ريزش مي كنند شيره ساقه و گل اين گياه را فشار دهيد و همان لحظه روي مژه و ابروهايتان بماليد با اين كار ريزش متوقف مي شود. اين محلول را ده بار در روز به مدت 10 روز بر روي مژه ها و ابروها بماليد. o برگ و گل بابونه يك مشت برگ و گل بابونه را در يك ليتر آب خيسانده و سپس موها را شستشو دهيد و بعد با آب بابونه موهايتان را ماساژ داده و سپس خشك كنيد. o بابا آدم صد گرم از ريشه اين گياه را به مدت 12 ساعت در آب سرد خيسانده و سپس كمي حرارت داده صاف كنيد بعد از شستشوي موها با اين محلول ماساژ مو و پوست سر را انجام دهيد. اما موها را نشوئيد اين كار را دوبار در هفته به مدت يك ماه ادامه دهيد.o گزنه برگ درخت مو، شكوفه درخت به: جلوگيري از ريزش موبرگ گزنه را با برگ درخت مو و شكوفه درخته به، به مقدار يك مشت از هر كدام در يك ليتر آب مي ريزيم و آن را به مدت يك ربع با حرارت ملايم مي جوشانيم سپس آن را به حال خود مي گذاريم تا سرد شود پس از صاف كردن به محلول 100 (صد سانتي متر مكعب) الكل 50 درجه مي افزايم اين

محلول را هر روز به پوست سر بماليد الكل موجود در اين محلول باعث نفوذ مواد موثر گياهان فوق به داخل پوست و تقويت پياز موي سر مي شود و جلوگيري از ريزش مو مي كند. بايد توجه داشت كه قبل و بعد از ماليدن محلول به پوست سر نبايد آن را شديداً ماساژ داد. زيرا آن عمل باعث ريزش موهاي ضعيف مي شود كلاً گياه گزنه تاثير بسيار خوبي در تقويت پوست سر و ريزش مو دارد.o فندق: براي كم شدن و حتي قطع شدن ريزش موي سرتان آرد فندق را با مقداري روغن زيتون مخلوط كرده و كاملا به هم بزنيد تا اين دو با هم يك ماده تقريباً سفتي را ايجاد كند و سپس آن را بر پوست سرتان به آرامي ماساژ دهيد.o ضاء: براي تقويت موي سر و رفع جوش هاي آن و از بين بردن پوسته هاي سر

يك قاشق ضاء را در مقدار كمي آب گرم حل كرده و روي سر خود بگذاريد (در حمام) و پوست سر را با آن ماساژ دهيد و پس از 5 دقيقه موها را با آب نيم گرم بشوييد و شامپو كنيد. o روغن نارگيل: برخي ديگر معتقدند روغن نارگيل را بر پوست سر بماليد و ماساژ دهيد و بعد از يك ساعت آن را با آب نيم گرم بشوييد روغن نارگيل پياز موها را تقويت كرده و باعث رشد آن مي شود. o آب ليمو: اگر در وحشت طاس شدن سر خود هستيد بهتر است از آبليمو استفاده كنيد آب ليموي تازه را بگيريد و بر روي تمام قسمتهاي پوست سر خود ماساژ

دهيد. اين مايع پياز موهايتان را نيز تقويت مي كند زخمها را نيز معالجه كرده و التيام مي دهد زيرا ليمو سلولهاي پوست را تجديد مي كند. o گزنه و سركه سفيد:سرشاخه هاي جوان گزنه به مقدار 100 گرم را داخل يك ظرف ريخته و له كنيد و به آن 500 گرم سركه سفيد اضافه كنيد اين مواد را به مدت 40 دقيقه بجوشانيد البته با حرارتي ملايم. محلول بدست آمده را صاف كرده و در هواي نسبتاً سرد نگه داري كنيد. اين محلول را هر روز به موهاي خود بماليد به نحوي كه پوست سر از آن مرطوب شود. بايد بدانيد كه اين محلول داراي بوي خوبي نيست ولي مي توانيد با اضافه كردن چند قطره اسانس لاوانداين محلول بد بو را به خوبي تحمل كنيد.o سبوس برنج: سبوس برنج براي موها خيلي مفيد است از ريزش مو جلوگيري كرده و به شخص نيرو و جواني مي دهد و عمر موها را طولاني مي سازد. o سبزيجات براي پرپشتي موها:اگر مي خواهيد موهاي سر شما پر پشت و قوي شود از سبزيجات استفاده كنيد. نعناع، تره، ترتيزك بولاغ اوتي، برگ كلم، تربچه بهتر از همه شنبليله را پخته به غذاي روزانه اضافه كنيد. o حفظ موها و طولاني كردن عمر آن ها و باز روياندن آن هامتخصصين علوم تغذيه مي گويند استفاده از مواد غذايي چون گردو، جگر، فندق، شير، ماست، و مخمر گوشت مفيد است آن ها را بايد در مواد غذايي خود قرار دهيد. o تخم كاهو تخم كاهو را در آب خيسانده و بر موهاي خود بماليد و ماساژ دهيد و

پس از 30 تا 40 دقيقه آن را با آب نيم گرم شسته و كمي گلاب به موهايتان بزنيد اين كار موهايتان را تقويت كرده و پيازهاي آن را محكم تر مي كند.o روغن نخود سياه و نخود سبز عده اي از اطباء قديم معتقد بودند كه روغن اين نوع نخودها را جوشانده و مقدار يك ليوان متوسط از آن را بنوشيد نخود موادي دارد كه براي تقويت موهاي شما بسيار مفيد است. o آب برگ كنجد برخي ديگر مي گويند: آب برگ كنجد براي تقويت و بلند شدن مو تاثير نيكو دارد براي اين كار بايستي آب آن را با كوبيدن يا فشار، گرفت و به سر ماليد و ماساژ داد. مخلوط كردن برگ كنجد با ضاء جهت مشكي كردن مو نيز نتايج نيكو دارد و نيز جوشاندن برگ آن براي رشد مو و مشكي شدن مو مفيد است. o پوست چلتوك سبوس گندم، جو و ارزان داراي خواص بسيارند منجمله از سفيدي و ريزش مو جلوگيري مي كند هيچ غذا و دارويي تاثيرش به خوبي و سرعت چلتوك برنج نيست. براي سياه شدن يا جلوگيري از سفيدي زودرس موهايتان روزانه نيم سير پوست چلتوك و ليمو عماني دم كرده و ميل نماييد. پوست برنج را در كمي آب بجوشانيد و صاف كرده و آن را با هر غذايي كه ميل داريد مخلوط كرده يا بنوشيد.o پوست گردوجوشانده پوست گردو موي سر را قهوه اي مي كند و مخلوط آن با حنا خضاب خوبي مي باشد مغز گردو چون يكي از مغزهاي روغني است كه داراي مواد معدني از قبيل آهن، مس، و ...

است روغن آن براي مالش اعضاء و موي سر بسيار عالي است.o روغن كنجد روغن كنجد را به موهاي خود بماليد و پوست سرتان را با آن ماساژ دهيد اين كار هم موهايتان را تقويت كرده هم به آن جلا مي بخشد. o نان جو نان جو از سفيد شدن مو جلوگيري كرده و بعضي از ويتامين هاي لازمه براي حفظ و نگهداري موهايتان را تامين مي كند و همچنين جگر، سبوس برنج، مخمر، ملاس سياه نيز از سفيد شدن مو جلوگيري مي كنند. o ويتامين B: كم شدن ويتامين هاي B عامل اصلي پيري و سفيد شدن و ريختن مو است غذاهايي كه از سفيد شدن مو جلوگيري مي كند و موهاي شما را سياه نگه مي دارند: سوپ چلتوك و اشكنه سبوس، و گوجه فرنگي و آب سبوس برنج مي باشد. o سناء: روش ديگري كه بعضي قديمي ها توصيه مي كنند اين است كه جوشانده سنا را در مقداري سركه سفيد ريخته و آن ها را مخلوط كنيد تا قوام بيايند اين ماده براي موهايتان مفيد خواهد بود ماليدن آن به كف سر شما را از ريزش مو خلاص خواهد كرد. o آويشن شيرازيها معتقدند كه جوشانده غليظ آويشن شيرازي براي شستن سر بسيار مفيد است و موجب جلوگيري از ريزش مو و تقويت پياز آن مي شود. دم كرده 15 گرم آويشن شيرازي رقيق را مي توان جانشين چاي صبح و عصر كرد و آن را با عسل شيرين 5 تا 6 فنجان ميل كرد.o كلمسوپ كلم براي موهاي شما خيلي مفيد است. مي توانيد اين غذا را هر هفته يكبار

و يا هر دو هفته يكبار ميل كنيد. زيرا براي جلوگيري از ريزش مو مفيد است.o موخوره:كته سالم، ماست خوب، پوست چلتوك و آب چلتوك ميل نماييد و با آب شنبليله سر را نمناك نماييد و از شر موخوره خود را نجات دهيد. o روغن زيتون روش ديگر براي جلوگيري از ريزش مو بايد 10 روز پي در پي سر را با روغن زيتون مالش دهيد و قبل از خواب آن را ببنديد و بخوابيد. صبح با آب نيم گرم و شامپو بشوئيد. o شاهي: دكترهاي گياهي هم معتقدند كه اگر پوست موي سر را با آب شاهي مالش دهيد موها را تقويت كرده و از ريزش آن ها جلوگيري مي كند.o مريم گلي (گلپوره): 100 گرم مريم گلي را در يك ليتر آب ده دقيقه بجوشانيد محلول خوبي براي پوست موي سر مي باشد و پيازهاي مو را تقويت كرده و از ريزش مو و پيدايش پوسته سر جلوگيري مي كند.

ريزش مو ، علل و راههاي درمان آن

آيا شما هم از آن دسته هستيد كه موهايتان مي ريزد و دليل و راه درمان آن را نمي دانيد؟ آيا به پزشك هم مراجعه كرده ايد؟يا گمان برده ايد ارثي است و به آن توجه نكرده ايد؟ قصد دارم تا در اين مطلب به ريزش مو، علل آن و راههاي درمان آن بپردازم. سيكل طبيعي رشد مو: در هر زماني 10% موهاي سر شما در فاز استراحت هستند.بعد از گذشت 2 تا 3 ماه، موهاي در فاز استراحت مي ريزند و موهاي جديد به جاي آنها مي رويند.اين رويش حدود 2 تا 6 سال بعد تمام مي شود.در اين فاز، هر تار

مو، ماهيانه 1 سانتيمتر رشد مي كند. بنابر اين ريزش چند تار مو در هر روز به عنوان بخشي از اين سيكل طبيعي است.اما بعضي افراد بيش از حد طبيعي ريزش مو دارند كه مي تواند در كودكان، مردان و زنان باشد. علل ريزش مو: علل متفاوتي مي توانند سبب ريزش مو شوند.از آن جمله مي توان به اين دلائل اشاره كرد: بيماري يا جراحي بزرگ: ممكن است حدود 3 يا 4 ماه پس از يك بيماري يا جراحي بزرگ، به طور ناگهاني تعداد زيادي از موهاي خود را ازدست دهيد كه به علت استرس بيماري يا جراحي است و موقتي مي باشد. اختلالات هورموني: اگر مشكل تيروئيدي داشته باشيد، چه پركاري و چه كم كاري، مي تواند باعث ريزش موي شما شود.كه با حل مشكل تيروئيد، اين مشكل هم حل مي شود.ممكن است هورمونهاي زنانه( استروژن) يا مردانه( آندروژن) دچار عدم تعادل شده باشند كه باز مي تواند از علل ريزش مو باشد.متعادل كردن اين هورمونها نيز به حل ريزش مو منجر مي شود.

هورمون مردانه:هورمون مردانه(تستسترون) كه مي تواند به دي هيدروتستسترون(DHT) تبديل شود، يكي از دلائل اصلي است.اين هورمون هچنين مي تواند توسط آدرنال و پوست سر هم ساخته شود. چربي پوست سر:اگر پوست سر چرب باشد، ريزش مو بيشتر خواهد بود.رژيم غذايي:مهمترين عامل ريزش مو، مي تواند رژيم غذايي نا متعدل باشد.رژيم غذايي بايد حاوي انواع مواد غذايي باشد.براي كاهش ريزش مو، غذاي پر پروتئين و آهن كافي، لازم است.همچنين مصرف ميوه ها، سبزي هاي تازه، سالادها و...نياز است. استرس:از ديگر عوامل مهم ريزش مو، استرس است.مانند: اضطراب، نگراني و شوك ناگهاني.حاملگي:

بسياري از زنان بعد از گذشت 3 ماه از بچه دار شدن خود متوجه ريزش موي شديد در خود مي شوند.اين موضوع به اين دليل اتفاق مي افتد كه در زمان حاملگي افزايش مقدار هورمونهاي زنانه سبب مي شود تا بدن موهايي را كه بايد مي ريختند نگاه دارد و پس از حاملگي كه سطح هورمونها نرمال مي شوند، موهاي اضافه ريزش پيدا مي كنند. داروها: بعضي داروها باعث ايجاد اين مشكل مي شوند.داروهايي مانند: داروهاي ضد انعقاد خون( وارفارين، هپارين و...)، داروهاي ضد افسردگي، داروهاي ضد نقرس، شيمي درماني كه براي سرطانها استفاده مي شود، استفاده بيش از حد از ويتامين A و قرصهاي ضد حاملگي.قطع اين داروها به كاهش ريزش مو بسيار كمك كننده است. عفونت: بعضي از عفونتها مانند عفونتهاي قارچي باعث ريزش مو مي شوند كه با درمان آن با داروهاي ضد قارچ، مي توان از ريزش مو جلوگيري كرد.بيماري: در بعضي از بيماريها مي تواند روي دهد از جمله در لوپوس يا ديابت. ريزش مو مي تواند از علائم بعضي از بيماريها باشد.بنابراين تشخيص و درمان علت ريزش مو مي تواند سبب كشف بيماري و درمان به موقع آن شود. در بعضي از بيماريهاي مزمن هم ممكن است ديده شود.مانند: سيفليس، تيفوس، آنفلوآنزا، سرماخوردگي مزمن و كم خوني. مراقبت نا مناسب: كشش بيش از حد موها از علل مهم ريزش مو است. كمك پزشك به شما: پزشك از شما سوالاتي در مورد رژيم غذايي، بيماريهايي كه داريد يا داشته ايد، روش مراقبت از موهايتان و همچنين داروهايي كه مصرف مي كنيد، مي پرسد.اگر زن باشيد در مورد سيكل قاعدگي، يائسگي

و حاملگي خواهد پرسيد. ممكن است معاينات بدني هم جهت كشف علل ديگر ريزش مو انجام دهد.در آخر هم ممكن است يك آزمايش خون يا حتي نمونه برداري لازم شود. درمان: بستگي به علت ريزش موي شما دارد. يك رژيم غذايي مناسب با پروتئين كافي، ويتامين B كافي و مس، روي و يد كافي نياز است.اگر به دليل عفونت باشد، درمان عفونت. اگر به دليل عدم تعادل هورموني باشد، متعادل كردن آن. اگر به دليل دارو باشد، قطع دارو و جايگزيني آن با دارويي ديگر.بعضي از داروها هم ممكن است به شما كمك كنند.در اين مورد ماينوكسيديل( Roagine) كه بر روي پوست سر استفاده مي شود و مردان و زنان مي توانند از آن استفاده كنند. و فيناسترايد( Propecia,Finpecia) كه به صورت قرص است و فقط مردان مي توانند استفاده كنند، وجود دارند.

دو داروي ديگر هم مشخص شده است كه براي جلوگيري از ريزش مو موثرند اما فقط براي آن استفاده نمي شوند.به نامهاي Avodart, Nizoral.لطفا براي تشخيص دليل و نوع ريزش موي خود حتما به يك متخصص پوست و مو و زيبايي مراجعه كنيد و به طور خود سرانه دارويي را قطع نكنيد.حتما با پزشك مشورت كنيد. شستشوي سر با مالش ملايم پوست سر، بعد از شستشو با آب سرد. استفاده روزانه از روغنهاي گياهي، ماند روغن زيتون و نارگيل و...براي پوست سر.

زيبايي و طراوت پوست دست با ماسكهاي گياهي

ماسكهاي ويژه پوست دست - جهت نرم كردن پوست دست، مقدار برابر گليسيرين و گلاب را مخلوط كرده و به كار بريد.- جهت نرم و سفيد كردن دست، مقدار عسل و آب ليموترش را مخلوط نموده به مدت پانزده تا بيست

دقيقه روي دستها بماليد و سپس بشوئيد.- جهت نرم كردن دستهاي زبر و خشن، دو عدد زرده تخم مرغ را با دو قاشق چاي خوري روغن بادام شيرين به همراه بيست و پنج گرم گلاب و بيست و شش قطره تنتور ساده بنژوان مخلوط كرده و دستها را آغشته نماييد و با يك دستكش نخي بپوشانيد و پس از چند ساعت بشوئيد. (يك تا دو بار در ماه) - جهت نرم كردن دستهاي خشن و تيره ميتوان از مخلوط آب پرتقال و عسل استفاده كرد.

طريقه شستن موهاي بلند

معمولا خانم ها دوستدار موهايي بلند هستند، چرا كه مي توان آنها را با مدل هاي زيبا و متنوع آراست و حالت چهره را دائماً تغيير داد. البته اگر ندانيد كه موهاي بلندتان را چگونه آرايش كنيد، چهره خود را به كلي خراب خواهيد كرد. شستن موهاي بلند روش خاصي دارد، در حالي كه شستن موهاي كوتاه آسان تر است. اما طريقه شستن و خشك كردن موهاي بلند به اين ترتيب است: 1 - شامپو را فقط روي سرتان بريزيد. همان طور كه مي دانيد، علت استفاده از شامپو از بين بردن چربي و كثيفي هاست. بهتر است شامپو را كف سر خود بماليد، نه انتهاي موهايتان و سعي كنيد شامپو داخل گوش ها نرود. شامپو را در دست هاي خيس تان به كف تبديل كنيد و با سر انگشتان، پوست سر را آهسته ماساژ دهيد. موهايتان را به يك سمت و يك نقطه جمع نكنيد؛ هرچه بيشتر اين كار را بكنيد، موها بيشتر در هم گره مي خورد.2- موها را با آب بشوييد و آب اضافي آن را بگيريد. يادتان باشد وقتي موهايتان خيس است، هرگز آنها را نچلانيد و نكشيد.

در عوض دست خود را به آرامي روي كف سرتان گذاشته و فقط آب اضافي را از سطح موها بتكانيد. مضرات استفاده از سشوار بيشتر از مزاياي آن است. استفاده از آن فقط احتمال خشك شدن موها را تا حد بسيار زيادي افزايش مي دهد كه اين حالت باعث خشكي، كم آبي، وزكردن و ريزش مو مي شود. 3 - وقتي مايع حالت دهنده را روي موهايتان مي ريزيد، بيشتر روي نوك موها - از گوش به پايين- تمركز كنيد. اگر از محلول هاي درماني براي موهايي كه سر آنها دو شاخه و به اصطلاح موخوره شده اند، استفاده مي كنيد، خيلي آرام حالت دهنده اضافي را به سمت نوك موها هدايت كنيد. همچنين مي توانيد براي درمان خشكي موها از حالت دهنده هاي مخصوص موهاي خشك و آسيب ديده استفاده كرده و به همين روش، آن را بيشتر به سمت نوك موها هدايت كنيد. 4 - وقتي براي آخرين بار موها را آبكشي مي كنيد، بهتر است از آب خنك استفاده كنيد. اين كار باعث مي شود روزنه هاي پوست، ريز و كوچك شوند و هنگام شانه كردن نيز احتمال ريزش موهايتان كمتر مي شود.5 - بعضي ها بعد از حمام كردن و براي خشك كردن يا حالت دادن به موهايشان، از سشوار استفاده مي كنند. نكته اي كه خيلي از ماها نمي دانيم، اين است كه با اين كار باعث خشك و شكننده شدن موهايمان مي شويم كه در نهايت منجر به موخوره و شكنندگي موها مي شود. البته استفاده گهگاه از سشوار نمي تواند براي موهايتان خطري داشته باشد؛ بنابراين بهتر است بيشتر اوقات اجازه دهيد موها در هواي محيط و به طور طبيعي خشك شوند.چند نكته: - آب گرم باعث بزرگ شدن روزنه هاي پوست مي شود، در صورتي كه آب سرد

آنها را جمع مي كند. براي همين است كه بيشتر متخصصان توصيه مي كنند تا قبل از خارج شدن از حمام، موها را با آب سرد آبكشي كنيد. آب سرد منافذ پوست را منقبض كرده و از فوليكول هاي مو نيز بهتر مراقبت مي كند. - موقع شامپو زدن به موها، از جمع كردن همه مو بالاي سرتان خودداري كنيد. اين كار نه تنها كمكي به راحتي شست وشو نمي كند، بلكه باعث گره خوردن موها نيز مي شود.

عوارض كاشت ناخن

استفاده از روش هاي زيبايي ناخن روز به روز رايج تر مي شوند، اما آيا استفاده كنندگان از خطرات اين روش ها هم باخبرند ؟ اين روزها در تمام بروشورهاي تبليغاتي آرايشگاه ها، بخشي به كاشت ناخن اختصاص دارد كه هزينه آن، بسته به محل جغرافيايي سالن هاي آرايش هزينه اي حدود 70 هزار تومان در قسمت هاي شمالي تا 30 هزار تومان در بخش هاي مركزي شهر است. اين هزينه تنها صرف يك دوره كاشت ناخن مي شود و هر دو هفته يك بار به تناسب بلند شدن ناخن ها لازم است كه ترميم انجام شود. قيمت ترميم اين ناخن ها هم از 15 هزار تا 25 هزار تومان است كه به ميزان رشد ناخن ها بستگي دارد.علاوه بر پرهزينه بودن، كاشت ناخن در زماني حدود 2 ساعت انجام مي شود. براي اين منظور سطح ناخن به وسيله سوهان هاي برقي تراشيده مي شود تا جايي كه تنها لايه بسيار نازكي از ناخن باقي بماند. علت اين تراشيدن اين است كه وقتي از ژل يا پودرهاي مخصوص براي فرم دادن به ناخن استفاده مي كنند، ظاهري برجسته نداشته باشد. ناخن هاي كاشته شده در مواردي كه قابل تشخيص از ناخن طبيعي نيستند و به اصطلاح عامه "خوب كاشته شده اند"، خطرناك ترند و در صورت

شكستن ناگهاني، آسيب جدي تري را براي فرد به دنبال دارند، چرا كه مواد مصنوعي مورد استفاده براي كاشت ناخن بر روي لايه اي متشكل از يك رديف سلول، چنان محكم چسبيده اند كه اگر در اثر ضربه يا كشيدگي ناگهاني بشكنند يا كنده شوند، بافت زير ناخن شامل پوست، گوشت و عروق نيز همراه با آنها جدا مي شود و آسيب هاي جدي را به وجود مي آورد.ناخن هاي مصنوعي به صورت هاي مختلفي از جمله پلاستيكي و كاغذي وجود دارند كه بنا به موقعيت هاي مناسبتي با چسب هاي گوناگون از چسب قطره اي گرفته تا چسب آهن، بر روي ناخن چسبانده مي شوند. اما تزئين ناخن ها نيز داستان خودش را دارد و بسيار متنوع و پيچيده است؛ از كاشت ناخن، فرنچ و مانيكور پتيكور و پانچ ناخن گرفته تا لاك و استمپ ناخن. اما پانچ ناخن دست و پا نيز روش جديدي است كه امسال مورد توجه قرار گرفته است، بدين صورت كه پس از سوراخ كردن ناخن، آويزي را بر روي آن مي گذارند كه بسته به سليقه افراد از يك نگين كوچك تا آويزهايي به شكل قلب، ستاره و... است و با زنجيرهاي نازك به ناخن متصل مي شوند.اما آيا همه آنهايي كه از اين وسايل استفاده مي كنند، از خطرات آن باخبرند؟ خانم ها بيشتر از آقايان به ظاهر و زيبايي ناخن هاي خود اهميت مي دهند و پول و زمان زيادي را صرف نگهداري و زيبا نمودن ناخن ها مي كنند و در بسياري از موارد، ناخن ها نشان دهنده عادات شخصي و بهداشتي افراد هستند.o خطرات ناخن هاي مصنوعي دكتر كامران بليغي، متخصص پوست و عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران مي گويد: "استفاده از ناخن هاي

مصنوعي و كاشت ناخن، عوارضي همچون عفونت هاي معمولي و قارچي، درماتيت (اگزماي تماسي) تغيير شكل صفحه ناخن، شكنندگي و حتي از بين رفتن صفحه اصلي ناخن را به دنبال خواهد داشت.همچنين، كاشت ناخن هاي مصنوعي باعث تغيير رنگ ناخن، التهاب دور ناخن، خط خط شدن و خرد شدن ناخن و كنده شدن لبه آزاد ناخن از بستر (اُنيكوليز) مي شود." دكتر نيلفروش زاده، متخصص پوست و مو نيز معتقد است: "استفاده طولاني مدت از ناخن هاي كاشته شده ي يك بار مصرف گرفته تا ناخن هاي كاشته شده براي استفاده طولاني مدت مي تواند باعث واكنش هاي دردناك و شديد شامل عفونت پوست اطراف ناخن ها و شل شدن ناخن ها شود. خانم هايي كه از ناخن هاي مصنوعي و كاشته شده براي زمان طولاني استفاده مي كنند، ممكن است مشاهده كنند كه ناخن هاي طبيعي آنها نازك تر و مات تر شده است و در مواردي منجر به عوض شدن جهت و محور ناخن مي شوند. اگر اصراري براي استفاده از ناخن هاي مصنوعي وجود دارد، اين ناخن ها بايد هر 3 ماه يك بار برداشته شوند تا اجازه داده شود ناخن هاي طبيعي استراحت كنند." o چسب هايي براي آهن افزايش طول ناخن ها ممكن است به وسيله ناخن هاي پلاستيكي كه كل ناخن يا انتهاي ناخن را مي پوشاند انجام شود. اين ناخن هاي مصنوعي با چسب هايي چسبانده مي شوند كه حاوي methacrylate هستند كه ماده اي حساسيت زاست و ممكن است باعث شكاف و ترك ناخن شود.دكتر بليغي معتقد است: "پوشاندن ناخن ها به وسيله چسب به دليل وجود آكريلات در تركيبات آنها از لحاظ طبي و پزشكي عوارضي نظير پوسته ريزي، تغيير بافت ناخن و عفونت هاي قارچي به خصوص كانديدا را به وجود مي آورد و به جز

در افرادي كه بافت ناخن در آنها به دليل ژنتيكي يا بيماري از بين رفته است ، توصيه نمي شود."بر اساس گزارش هاي موجود، چسب هايي كه براي چسباندن ناخن هاي مصنوعي به كار مي روند، به دليل آزاد كردن سم سيانيد و بخار ناشي از آن مي تواند باعث مسموميت و حتي فوت افراد آرايشگر شود.

عواملي كه باعث ريزش مو مي شوند

در انسان پياز يا فوليكول مو به دو دسته تقسيم مي شود : 1 ) موي كركي : در سراسر پوست بدن بجز كف دست و پا اين نوع مو ديده مي شود . 2 ) موي انتهايي يا ترمينال : در قسمت سر ديده مي شود . بعد از بلوغ جنسي اين نوع مو در قسمت هاي تناسلي و زير بغل و همچنين صورت مردان ديده مي شود . اين نوع مو زبر و خشن مي باشد . رشد مو داراي دوره هايي است كه شامل : دوره رشد ، دوره انتقالي و دوره استراحت ميباشد .

طول مدت دوره رشد مو در سر حدود سه سال ، دوره انتقالي 2 تا 4 هفته و دوره استراحت حدود 3 تا 4 ماه ميباشد . در سر انسان حدود صد هزار پياز مو وجود دارد و با حساب اينكه هر مو حدود هزار روز رشد دارد ، پس ريزش 100 صد عدد موي سر در روز طبيعي است و بيشتر از آن نياز به پيگيري دارد . علل ريزش مو ريزش مو داراي علت هاي فراواني است كه از آن جمله ميتوان به موارد ارثي ، هورمونى ، تغذيه اى ، اعصاب و روان ، مصرف دارو ، بيماري هاى داخلى و پوستي ،

اعمال جراحي و بارداري اشاره كرد.* طاسي سر نوعي ريزش مو در قسمت جلو و پيشاني سر است كه پيشرفت كرده و تا وسط سر پيش مي رود. البته گاهي اين ريزش از وسط سر شروع مي شود . طاسي بيشتر در مردان ديده مي شود و علت ارثي - هورموني دارد . اين نوع ريزش مو قابل پيشگيري و درمان است و افراد درگير بايستي با حوصله فراوان، درمان طولاني مدت را تحمل كنند . داروها و توصيه هاي درماني گوناگوني وجود دارد كه بسته به افراد مختلف متفاوت مي باشد . * سوء تغذيه چه به صورت عدم دسترسي كافي به مواد غذايي و چه به صورت رژيم هاي لاغري يكي از علت هاي ريزش مو است . كمبود پروتئين ، اسيدهاي چرب ضروري ( بدن قادر به توليد آنها نيست و بايد از طريق غذا به بدن برسد ) ، ويتامين ها و املاح از علل مهم ريزش مو هستند كه قابل پيشگيري و درمان مي باشند. شايع ترين علت ريزش مو در خانم ها از سنين نوجواني تا سنين ميانسالي كمبود آهن بدن است كه با مصرف غذاهاي حاوي آهن و يا قرص آهن اين مشكل بر طرف مي گردد . * وجود استرس ( فشار روحي ) ، ناراحتي و افسردگي مي تواند از علل ريزش مو باشند. مثلا" استرس ناشي از امتحانات درسي يا افسردگي در جوانان كه امروزه به طور فراوان ديده مي شود.با كنترل اين هيجانات ( كه البته اگر بوسيله خود شخص كنترل شود نتيجه مطلوب تري دارد؛ چون مصرف داروهاي اعصاب نيز باعث ريزش مو

در بعضي افراد مي گردند) در مدت زمان كوتاهي اين ريزش مو برطرف مي گردد .* از علل ديگر ريزش مو مي توان مصرف داروها را نام برد. همه داروها باعث ريزش مو نمي شوند . همچنين يك داروي خاص نيز در تمام افراد باعث ريزش مو نمي شود . بعضي افراد به داروي خاصي حساسيت بيشتري نشان مي دهند كه بستگي به سيستم داخلي بدن در غير فعال كردن و هضم دارو دارد .البته داروهايي هستند كه در بيشتر افراد باعث ريزش مو مي شوند . از اين گروه داروها ميتوان داروهايي كه بعنوان شيمي درماني استفاده ميشوند را نام برد . مصرف داروهاي اعصاب و قرص هاي پيشگيري از حاملگي و داروهاي قلبي در افراد زيادي باعث اين عارضه مي شود . * بعضي از بيماري هايي داخلي و پوستي ميتوانند باعث ريزش مو شوند؛ مثلاً تب بالا، حدوداً بعد از 3 ماه باعث ريزش مو مي شود . در افرادي كه داراي بيماري موضعي پوستي در قسمت سر هستند و يا ناراحتي پوستي وسيعي دارند مي تواند ريزش مو داشته باشند، از جمله اين بيماري ها ميتوان لوپوس1 ، داءالصدف يا پسوريازيس2 ، بيماري هاي تاولي و غيره را نام برد . * اعمال جراحي و حاملگي نيز ميتوانند باعث ريزش مو شوند . فاصله زماني اين بيماري ها و شروع ريزش مو معمولاً 3 ماه مي باشد ؛ مثلاً در خانم ها حدود 3 ماه بعد از زايمان ريزش مو شروع ميشود كه علت هاي زيادي براي آن وجود دارد كه از جمله : كم خوني ، وجود استرس زايمان ،

بالا بودن هورمون هاي جنسي در طول بارداري و ... است . درمان افرادي كه دچار اين بيماري ها هستند ، باعث كاهش ريزش مو در آنها مي شود. پي نوشت : 1 - لوپوس: يك بيماري خود ايمني مزمن است كه اندام هاي مختلفي مانند پوست، مفاصل، خون و كليه را درگير مي كند.2 - پسوريازيس : يا داءالصدف يك بيماري شايع پوستي است كه لزوماً خارش دار نبوده و با پلاك هاي قرمز رنگي همراه با پوسته ريزي مشخص مي شود كه مرتبط با سيستم ايمني بدن است.

فوايد كرمهاي آرايشي

اين نوع كرم ها براى از بين بردن و كاهش لك هاى پوستى به كار مى روند و مقدار مصرف آنها در كرم هاى آرايشى- بهداشتى حداكثر 2 درصد است و تنها زمانى مى توانند كارآيى داشته باشند و تأثيرات عميقى بر جاى بگذارند كه براي طولانى مدت استفاده شوند. در صورت قطع مصرف، لك هاى پوستى دوباره تظاهر پيدا مى كنند كه چندان خوشايند افراد نيست. اين نوع كرم ها بايد به رنگ سفيد عرضه شوند و حاوى مواد رنگى نباشند، زيرا هيدروكينون موجود در كرم ها، در مدت 6 الى يك ماه به صورت اكسيد درآمده و قهوه اى رنگ مى شوند كه نشان مي دهد كرم غيرقابل مصرف است و خاصيت خود را از دست داده است.اخيراً مواد سفيدكننده ضدلك ها از جلبك ها، خزه ها و ساير گياهان دريايى استخراج و توليد مى شوند كه ضمن داشتن خاصيت سفيدكنندگى و ضدلكي، اثرات مضري روى پوست نداشته و مصرف آنها توصيه مى شود. خانواده ها هنگام استفاده از كرم بايد موراد زير را

رعايت كنند: * كرم داراي پروانه ساخت از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكى باشد. * به تاريخ انقضا و تاريخ توليد حك شده روى انواع كرم توجه نمايند.* ظاهر كرم را بررسي كنند تا تغيير رنگ و بو نداشته باشد و آب و روغن آن از هم جدا نشده باشد و بوى دلپذيرى داشته باشد. دكتر "مسعود داوودى" متخصص پوست و مو نيز معتقد است: " كرم هاى روشن كننده ي حاوى هيدروكينون كه به عنوان داروى ضدلك مورد استفاده قرار مى گيرند، در درازمدت باعث افزايش تحريكات پوستى مى شوند و هر اندازه كه درصد هيدروكينون موجود در اين نوع كرم ها بيشتر باشد، شانس ابتلا به تحريكات پوستى افزايش مى يابد؛ به عنوان نمونه هيدروكينون 10 درصد، شديداً پوست را تحريك كرده و باعث خارش و قرمزى پوست مى شود.تأثير كرم هاى ضدلك در افراد متفاوت است و بستگى به نوع ضايعه دارد. در بعضى از افراد مصرف اين نوع كرم ها موثر است و در برخى ديگر تغييراتى را به وجود نمى آورد. بعضى از پزشكان، هيدروكينون را به عنوان درمان توصيه نمى كنند، چرا كه در درازمدت (بعد از 6 ماه) باعث ايجاد لك هاى دايمى در پوست مى شدند. افراد بهتر است براى پيشگيرى از تحريكات پوستى شديد، از سفيدكننده هاى حاوى هيدروكينون 4 درصد استفاده كنند.همچنين براى از بين بردن يا كم رنگ كردن ضايعات و لكه هاى پوستى نيز مى توانند از غلظت هاى كمتر از 2 درصد استفاده نمايند.افراد بايد بدانند در صورتى كه پس از 6 ماه استفاده از اين كرم ها، بهبودى در وضعيت

پوست آن ها حاصل نشد، مصرف آن را قطع كنند، چرا كه به عقيده برخى پزشكان ممكن است لك هاى دائمى روى پوست آن ها ايجاد شود، همچنين به دليل عوارض پوستى، زنان باردار و شيرده نيز بايد از مصرف اين كرم ها پرهيز كنند.كرم هاى ضدچين و چروك نيز به طور كامل مشكلات مذكور را از بين نمى برند و حداقل براي مدت زمان طولانى بايد استفاده شوند. بهتر است افراد از دوران كودكى از نور شديد آفتاب به شدت پرهيز نمايند و در صورت لزوم از عينك هاى آفتابى و كلاه استفاده نمايند تا دچار عوارض پوستى نشوند." دكتر "معصومه هدايت" متخصص پوست و مو نيز معتقد است: " كرم هاى مرطوب كننده نيز راهى براى پيشگيرى از پيرى زودرس پوست محسوب مى شوند، زيرا استفاده از آنها علاوه بر تأمين و نگهدارى آب پوست و ممانعت از تبخير آب در لايه هاى سطحى پوست، از پيرى زودرس پوست نيز پيشگيرى كرده و شادابى و طراوت پوست را موجب مى شود. به دليل اينكه پوست در اثر عوامل خارجى مانند نور آفتاب ، سرما، گرما، تغذيه نامناسب، شست و شوى زياد با مواد تميز كننده و همچنين گذشت زمان و افزايش سن، رطوبت و چربى خود را از دست مي دهد و دچار خشكى و پيرى مى شود، از اين رو مرطوب نگه داشتن پوست از عارضه پيرى آن پيشگيرى مي كند يا آن را به تأخير مى اندازد. همچنين خشكى پوست مى تواند باعث عوارضى نظير زبرى، پوسته پوسته شدن، خارش، ترك خوردگى و كاهش انعطاف پذيرى پوست شود."

لكه هاي سياه پوست و راههاي برطرف كردن آن

ماسك هايي براي

برطرف كردن لكه هاي سياه پوست 1- پونه را له كرده سپس آنرا با روغن زيتون مخلوط كرده و به مدت سه روز در مقابل نور خورشيد قرار دهيد. بعد از سه روز به مدت 15 دقيقه حرارت مي دهيد آن را صاف كرده ، پماد به دست آمده را براي از بين بردن لكه هاي سياه استفاده كنيد. 2- تخم ترب را در سركه خيس كرده و پس از گذشت 24 ساعت آنرا برروي لكه هاي سياه پوست قرار دهيد. اين عمل را هر روز تكرار نموده تا لكه ها كم كم بهبودي حاصل كنند. 3- مقداري سير را پوست كنده و آنرا با رنده ريز كنيد و با عسل مخلوط نموده، مخلوط حاصل را جهت بهبودي لكه هاي سياه پوست مورد استفاده قرار دهيد و به مدت 30 دقيقه بر روي لكه ها قرار داده و پس از آن با آب ولرم بشوييد. اين عمل را يك روز درميان تكرار مي كنيد. 4- دانه كنجد را له نموده و به مدت 3 روز در مقدار اندكي آب خيس كنيد و بعد از گذشت اين مدت، اين مخلوط را بر روي پوست بماليد، اين ماسك هم باعث از بين رفتن لكه هاي سياه مي شود و هم نرم كننده پوست است. 5- گل زنبق سفيد را خرد كرده و در يك شيشه سفيد مي ريزيد و به آن مقداري روغن زيتون طبيعي تازه اضافه نماييد، سر شيشه را بسته و به مدت دو روز در مقابل آفتاب قرار دهيد و بعد آنرا صاف كرده و بر روي لكه هاي سياه صورت خود بماليد. (اين

روغن براي سوختگي و آفتاب زدگي نيز مفيد مي باشد)  6- مقداري پونه را له كرده، چنانچه آنرا به صورت ضماد در محل لكه هاي سياه پوست قرار دهيد، اثر شفابخش دارد.7- روغن كرچك، لكه هاي سياه پوست و همچنين زگيل و كبودي پوست را برطرف مي كند. 8- شير ، در از بين بردن لكه ها و دانه هاي سرسياه بسيار مفيد مي باشد ، قبل از استفاده از شير، بايد پوست را با آب گرم بشوييد و براي اثرگذاري بهتر، مي توان شير را با عصاره بابونه يا بومادران مخلوط نموده و سپس استفاده كرد. 9- استفاده از ليموترش به تنهايي يا همراه با گلاب با سفيده تخم مرغ ماسك خوبي در از بين بردن و بيرون كشيدن دانه هاي سرسياه پوست مي باشد و پس از استفاده از اين ماسك بايد پوست را با آب نيمه گرم شست و شو داد. 10- جو دو سر را بپزيد و با بادام كوبيده مخلوط كنيد تا به شكل خمير درآيد. اين خمير را به مدت 15 دقيقه بر روي پوست خود قرار دهيد. اين ماسك در از بين بردن دانه هاي سرسياه پوست بسيار موثر مي باشد. 11- عسل، افزون بر تقويت پوست و شفابخشي، پاك كننده خوبي است، يك قاشق غذاخوري عسل را بر روي حرارت ملايم، رقيق سازيد و بر روي دانه هاي سرسياه پوست بماليد و اثر آن به وضوح ملاحظه نماييد.

لوازم آرايشي بهداشتي و نكاتي در مورد مصرف آن

هر محصولي كه براي پاك كردن، جذاب كردن، يا تغيير دادن ظاهر به وسيله ماليدن، ريختن، پاشيدن يا اسپري كردن روي بدن انسان به كار رود، فرآورده آرايشي

بهداشتي گويند. با توجه به فراواني و افزايش روز افزون مصرف انواع اين گونه فرآورده ها چنانچه به صورت صحيح استفاده نگردد و يا در شرايط مناسب نگهداري نگردد، مي تواند به مصرف كننده آسيب برساند. اين آسيب ها ناشي از فعاليت ميكروارگانسيم ها و يا تخريب فيزيك و شيميائي فرآورده است كه سبب صدمه به مصرف كننده و همچنين افت كارايي و تهديد ايمني را در پي داشته باشد. لذا توصيه مي گردد مصرف كنندگان به نكات زير هنگام مصرف براي حفظ خود و فرآورده دقت نمايند. 1- هرگز فرآورده آرايشي به طور مشترك استفاده نگردد.2- به غير از زمان مصرف، درب آن كاملا بسته نگهداري گردد. 3- دور از نور آفتاب نگهداري گردد. زيرا نور سبب تجزيه مواد نگهدارنده موجود (عامل حفظ فرآورده از آلودگي) و كاهش اثر آن مي گردد.4- تا حد امكان از بسته بندي كوچك استفاده گردد. بسته بندي كوچك فرآورده را محافظت كرده و از خشكي آلودگي و ناپايداري تا حدي ممانعت مي گردد. 5- افرادي كه به فرآورده هاي آرايشي حساسيت دارند از فرآوردهاي هيپوالرژيك (كه در آزمون حساسيت قابل قبول گزارش شده اند) استفاده نمايند. 6- فرآوردهاي آرايشي چشم نسبت به ديگر فرآورده ها عمر مفيد كمتري دارند. اين به دليل ايجاد آلودگي توسط استفاده مكرر مصرف كننده است. لذا توصيه مي گردد.سه ماه پس از باز شدن آن، تعويض گردد. 7- در صورت خشك شدن از افزايش آب به فرآورده ها خودداري گردد. زيرا آب سبب تخريب مواد نگهدارنده مي شود. 8- چنانچه رنگ، بو و شكل ظاهري فرآورده تغيير كرد ديگر قابليت مصرف ندارد. 9-

به دليل استفاده مكرر در مجاورت هوا و آلودگي ناشي از انگشت جهت كاربرد (مانند كرمها) امكان آلودگي افزايش يافته و بسياري از فرآورده ها قبل از تاريخ انقضاء ديگر قابليت مصرف ندارند. به هر حال عمر مفيد فرآورده هاي آرايشي بهداشتي بستگي به فرمولاسيون طريقه نگهداري و چگونگي مصرف دارد.

ماساژ پوست

حركت نرم ماساژ را هر روز يك ربع مي توان انجام داد و بايد به خاطر داشته باشيد كه قبل از ماساژ پوست تميز و با ژل يا كرم آغشته شود زيرا ماساژ روي پوست خشك باعث ايجاد خستگي و چروك مي شود. خيلي خوب است كه نحوه ماساژ دادن را يك بار توسط افراد مجرب ببينيد و سپس آن را اعمال كنيد. در اينجا ما به بيان ساده و با استفاده از اشكال مختلف , نحوه ماساژ دادن را آموزش مي دهيم. در آغاز ماساژ را با حركات نرم آغاز مي كنيم و بعد از آن حركات فشاري. 1- حركات نرم: كه به صورت آرام و نرم انگشت ها را روي صورت قرار داده و به خلاف جاذبه زمين به طرف بالا ماساژ مي دهيم. 2- ابتدا از چانه شروع كرده سپس گونه ها و چشمها, دست را روي گونه گذاشته آرام به طرفين مي كشيم و بعد دستها را روي چشمها قرار داده و خيلي آرام به طرف گوشه صورت حركت مي دهيم. 3- انگشها را درست مثل هنگامي كه پيانو مي نوازيم آرام روي صورت و چشم ها حركت مي دهيم. 4- فشارهاي پرتابي درست در همان نقاط مشخص شده دو انگشت را قرار داده و پوست را آرام به طرف

بالا پرتاب مي كنيم مثل وقتي كه زير لپ كودك مي زنيد. 5- در دور لب نيز فشارهاي پرتابي را به طرف بالا انجام مي دهيم. وهمين عمل را در نثاط زيگوماتيك كوچك و بزرگ تكرار مي كنيم. پن سومان ها كه شامل1- ژاكه ريز 2- ژاكه درشت 3- ژاكه ضد چروكژاكه در واقع حالتي مثل نيشگون است كه به طرف بالا انجام مي شود. از دور چانه شروع شده و سپس دو طرف صورت انجام مي شود. ژاكه باعث مي گردد تا چربي هاي زير پوست به سطح پوست آمده و در يك جا تجمع نكنند . ژاكه را در گردن و پيشاني نيز آرام انجام دهيد. كه حركات ريز و نيشگوني كه به طرف بالا انجام مي دهيم موجب آرامش و رفع خستگي مي شود. حركت نيرومند سر درد انگشت ها را تا وسط پيشاني بلغزانيد سپس انگشت ها را با فشار كمي به طرف شقيقه كشيده و حركات چرخشي بدهيد. حركات ابرو چشم , انگشتان مياني را در پوشه داخلي چشم ها و انگشت هاي سبابه را روي ابروان بگذاريد تا گوشه هاي خارجي چشم ها زير چشم ها و باز به گوشه داخلي آنها بلغزانيد.

حركت دهان و بيني, حركت دايره واري از گوشه هاي دهان تا بالا ماساژ دست: 1- نرمش عمودي 2- نرمش مايل 3- حركت مخصوص با شست و سبابه حركات ماساژ بر روي دست تا آرنج 1- نرمش عمودي 2- نرمش به حالت دست كردن دستكش بدين نحو كه يكي يكي انگشتان را ماساژ مي دهيم.

3- چرخاندن آرام مچ دست به طرفين به نحوي كه موجب درد نشود.

ماساژ با دستكاه الكترونيكي: دستگاه برقي جهت ماساژ صورت به فرم ها و شكل هاي گوناگون وجود دارد ولي طرز كار با آنها تقريبا يكسان است كه به شرح آن مي پردازيم . قبل از ماساژ صورت را با ژل يا كرم پودر ماساژ آغشته كنيد. ورزش صورت1- چشم ها را تا حد امكان باز كرده و بالا و پايين را نگاه كنيد اين عمل را ده بار تكرار كنيد. 2- دهان خود را به طرف چپ و راست حركت داده سپس آنها را جمع كنيد و سعي نماييد كه لب ها را به طرف بالا و پايين متمايل سازيد.3- لبها را مانند اينكه بخواهيد سوت بزنيد جمع كرده و به حالت اول برگردانيد. 4- دهانتان را تا حد امكان باز كرده 5 ثانيه مكث كنيد5- مشتتان را به شقيقه بگذاريد و حدود 30 ثانيه صبر كنيد اما فشار ندهيد. 6- به كندي نفس بكشيد و سپس نفس را بيرون بدهيد. 7- گردنتان را به طرفين حركت دهيد. 8- دندان هايتان را كليد كنيد و به هم فشار بدهيد البته نه تا حدي كه دردآور باشد. اين ورزش براي رفع خستگي عضلات صورت و گردن و تسريع جريان حركت خون در رگها مي گردد و همين طور باعث ايجاد شادابي درصورت شده و به پوست آرامش مي دهد. ماساژ بدن1- حركات آرام بخش 2- حركات ماساژ به طور كلي جهت زيباي اندام و آرامش بخشيدن است و در اين موارد روش متخصصين تقريبا مشابه است ولي مواد مصرفي به هنگام ماساژ ممكن است كه متفاوت باشد.

ماساژ دست و بازو 1- ابتدا ماساژي نرم و نوازش

گونه كار را آغاز مي كنيم 2- دست و بازو را به صورت رفت و برگشت ماساژ مي دهيم

ماسك براي از بين بردن جاي جوش

محل جوش را با مخلوط عسل و ويتامين "E" به صورت روغن و يا پودر در جوز به مدت 20 دقيقه بپوشانيد و سپس با آب ولرم بشوييد و بعد آب سرد به صورت بپاشيد، اين روش را هفته اي يكبار انجام دهيد تا آثار جوش ها كاملا از بين برود. مخلوط آب اسفناج و سفيدآب ، آثار جوش هاي صورت را از بين مي برد. به محل جوشها مي توان مخلوط عسل و زرده تخم مرغ و روغن زيتون ماليد و يك ساعت روي صورت قرار داده و بعد آن را با آب ولرم بشوييد. اين عمل را يك روز درميان تكرار كنيد تا آثار جوش ها از بين برود.برگ كلم يا برگ ترب يا پونه را كوبيده و ضماد اندازيد، يا زرنيخ واشق را با آب كوبيده با سركه، ضماد گذاريد. شاه بلوط، مازو، اقاقيا هر يك از اينها را كه مي خواهيد كوبيده و با آب گرم خمير كرده و ضماد اندازيد، مواظب باشيد كه محل جوش شكافته نشود. برگ جعفري و برگ تلفوني را كاملا له كنيد اين مخلوط له شده را به اضافه كمي عسل به صورت ماسك به پوست خود بماليد، اين عمل را هر روز به مدت 40 دقيقه تكرار كنيد و سپس صورت خود را با آب ولرم بشوييد تا آثار جوش ها از بين برود. (كمپرس با جوشانده تخم جعفري نيز براي از بين بردن آثار جوش ها مفيد مي باشد.) o اثر آب بر روي جوش

هاي چركي در دوره اوليه وقتي كه جوش ها هنوز كوچك هستند با يخ از گسترش آنها جلوگيري كرده ، بدين ترتيب كه با قرار دادن كيسه يخ روي دمل، از رشد آنها جلوگيري نموده و بعد آنها را كمپرس داغ مي كنيد. مسئله مهم به وجود آمدن سيستم سريع گردش خون در محل جوش مي باشد چرا كه اين گردش سريع خون باعث تعويض شدن چرك و مواد سمي محل جوش با مواد سالمي كه در خون است ، شده و در نتيجه جوش ها زودتر و بهتر از بين مي روند.

ماسك براي پوست چرب و جوش دار

خلاصه : اين ماسك براي افرادي كه پوست چرب دارند و به طور مرتب و به خصوص با شروع فصل گرما جوش مي زنند، مناسب است.مواد لازم: كرفس يك ساقه سيب يك چهارم خيار يك چهارم سيب زميني يك چهارم چغاله بادام 2 الي 3 عدد ماست 2 قاشق غذاخوري تمام مواد را با هم درمخلوط كن ريخته و سعي كنيد مايع غليظ شود. مي توانيد از كمي برنج كته شده ي بدون نمك و روغن براي غليظ كردن ماسك استفاده كنيد. صورت خود را بشوييد. سپس اين ماسك را براي مدت 15 الي 20 دقيقه روي صورت بگذاريد و بعد با آب ملايم شستشو دهيد. توجه داشته باشيد عوامل گوناگوني در بروز جوش صورت دخيل هستند مانند: مشكلات هورموني، غدد و يا تخمدان. همچنين بعضي از جوش ها در فصل گرما بيشتر مي شوند. در هر صورت بايد به تغذيه سالم توجه داشت و از خوردن زياد چربي ها و ادويه ها خودداري كرد.

ماسك براي از بين بردن آثار جوش

بعضي از افراد داراي پوست بسيار حساسي مي باشند و اگر زخم يا جوشي در روي آن پديد آيد جاي آن پس از بهبودي به صورت لكه در بدن و در روي پوست باقي مي ماند براي معالجه اين لكه هاي حاصل از خون مردگي مي توان از روشهاي زير استفاده كرد: محل جوش را با مخلوط عسل و ويتامين "E" به صورت روغن و يا پودر در جوز به مدت 20 دقيقه بپوشانيد و سپس با آب ولرم بشوييد و بعد آب سرد به صورت بپاشيد، اين روش را هفته اي يكبار انجام دهيد تا آثار جوش ها كاملا

از بين برود. مخلوط آب اسفناج و سفيدآب ، آثار جوش هاي صورت را از بين مي برد. به محل جوشها مي توان مخلوط عسل و زرده تخم مرغ و روغن زيتون ماليد و يك ساعت روي صورت قرار داده و بعد آن را با آب ولرم بشوييد. اين عمل را يك روز درميان تكرار كنيد تا آثار جوش ها از بين برود.برگ كلم يا برگ ترب يا پونه را كوبيده و ضماد اندازيد، يا زرنيخ واشق را با آب كوبيده با سركه، ضماد گذاريد. شاه بلوط، مازو، اقاقيا هر يك از اينها را كه مي خواهيد كوبيده و با آب گرم خمير كرده و ضماد اندازيد، مواظب باشيد كه محل جوش شكافته نشود. برگ جعفري و برگ تلفوني را كاملا له كنيد اين مخلوط له شده را به اضافه كمي عسل به صورت ماسك به پوست خود بماليد، اين عمل را هر روز به مدت 40 دقيقه تكرار كنيد و سپس صورت خود را با آب ولرم بشوييد تا آثار جوش ها از بين برود. (كمپرس با جوشانده تخم جعفري نيز براي از بين بردن آثار جوش ها مفيد مي باشد.) اثر آب بر روي جوش هاي چركي در دوره اوليه وقتي كه جوش ها هنوز كوچك هستند با يخ از گسترش آنها جلوگيري كرده ، بدين ترتيب كه با قرار دادن كيسه يخ روي دمل، از رشد آنها جلوگيري نموده و بعد آنها را كمپرس داغ مي كنيد. مسئله مهم به وجود آمدن سيستم سريع گردش خون در محل جوش مي باشد چرا كه اين گردش سريع خون باعث تعويض شدن چرك و

مواد سمي محل جوش با مواد سالمي كه در خون است ، شده و در نتيجه جوش ها زودتر و بهتر از بين مي روند.

ماسك براي برطرف كردن لكه هاي سفيد پوست

براي از بين بردن لكه هاي سفيد صورت از يكي از ماسك هاي زير مي توان استفاده كرد: 1 - تخم شاهي را كوبيده و با كمي عسل مخلوط نماييد، سپس اين ماسك را بر روي لكه ها قرار دهيد، اين عمل را روزي يك بار انجام دهيدتا به مرور زمان از لكه هاي سفيد پوست كاسته شود.2 - ورقه هايي از چغندر را درست كرده و بر روي لكه هاي سفيد پوست قرار دهيد. اين ماسك نيز باعث از بين رفتن لكه هاي سفيد پوست مي شود. ضماد دانه نخود را تهيه كرده و آن را با عسل مخلوط نماييد. از اين ماسك براي از بين بردن لكه هاي سفيد پوست استفاده نماييد و به مدت 40 دقيقه روي لكه ها قرار داده و سپس صورت را بشوييد. (اين ماسك علاوه بر از بين بردن لكه هاي سفيد صورت ، لكه هاي سياه و كك و مك و خارش پوست را نيز از بين مي برد و باعث مي شود تا زردي چهره نيز گرفته شود و اگر به سرتان بماليد براي تقويت موها بسيار مفيد مي باشد. 3 - جوشانده برگ و تخم جعفري را اگر صاف نموده و بر روي لكه هاي سفيد پوست قرار دهيد و اين عمل را هر روز ، روزي چند بار تكرار كنيد ، كم كم لكه ها بر طرف خواهند شد. پوست كدوحلوايي را خشك كرده و بعد آنرا بسوزانيد، اين

پوست سوخته را با سركه مخلوط نموده و هر روز در محل لكه ها بماليد تا بهبودي حاصل شود. ضمادي كه از مخلوط گرد فلفل سياه با كوبيده قارچ خوراكي، ساخته باشند چنانچه در محل لكه هاي سفيد پوست قرار دهند اثر شفابخش دارد. براي درمان لكه هاي سفيد پوست مقداري سيرخام را با كمي نشادر مخلوط نموده و بر محل لكه هاي پوست قرار دهيد. اين عمل را تكرار كرده تا بهبودي كامل حاصل شود.4 - آب سير را گرفته با كمي عسل مخلوط كنيد و بر روي لكه هاي سفيد پوست قرار دهيد تا اين لكه ها از بين روند.5 - ضماد تخم پياز براي معالجه لكه هاي پوستي سفيد رنگ مفيد است. 6 - مقداري بادمجان را در آب پخته، سپس كوبيده وصاف نوده ، حاصل را با روغن زيتون آنقدر بجوشانيد تا آب بادمجان بخار شود. از اين محصول هر روز وشب يك مرتبه در محل تغيير رنگ پوست بماليد تا رنگ پوست طبيعي شود و بيماري بهبودي يابد.7 - ترمس و ريشه كبر را كوبيده با سركه و ضماد ساخته و به محل لكه ها بماليد. (دوا را در آفتاب يا نزديك آتش به كار بريد و هنگامي كه دارو خشك شد نشوييد و فقط با دست پاك كنيد) 8 - اگر لكه ها در بدن باشند خردل و سركه يا آهنگ زرنيخ در آب حل كنيد و به محل لكه ها بماليد. 9 - ضماد ميوه سرو كوهي توام با سركه ، لكه هاي سفيد پوستي را بر طرف نموده و زخم ها و ورم هاي پوستي را التيام

مي بخشد.10 - ضماد خاكستر پرسياوشان توام با روغن زيتون بيماري هاي پوستي به خصوص "پزوزيازيس" و "داءالثعلب" را درمان مي كند.11 - ضماد كلاهك بادمجان توام با روغن زيتون لكه هاي سفيد پوست را درمان مي كند. دو قاشق غذاخوري ترب كوهي رنده شده را در كمي شير بپزيد و به مدت 15 دقيقه روي پوست بگذاريد.

ماسك زيبايي براي چشم

مواد لازم :يك قاشق غذاخوري روغن زيتون تصفيه نشده به همراه 2 گرم نمكسفره. اين دو را باهم مخلوط كرده سپس با دقت كامل يه زير چشم بكشيد وبسيار مواظب باشيد كه از آن داخل چشم نشود . بعد از حدود 45 دقيقه انرا با آب و صابون به آرامي بشوييد. از اين محلول به مدت يك هفته و به فاصله يكروز در ميان استفاده نماييد.

ماسك سيب

خلاصه : اين ماسك مفيد براي جلوگيري ودرمان چروك پوست است. يك سيب را پوست بكنيد و آن را نصف كنيد و يك نيمه آن را خرد كنيد و با يك قاشق غذاخوري عسل مخلوط نماييد و خوب هم بزنيد. سپس آن را بر روي صورت و گردن بماليد، آنگاه پوست را با نوك انگشتان ماساژ دهيد. براي اينكار ، ماساژ را از پايين گردن شروع كنيد و به طرف بالا بياييد . سپس از سمت راست گردن به سمت چپ و بالعكس ماساژ دهيد. آنگاه با نوك انگشتان به پوست صورت خود ضربات آرامي بزنيد تا جريان خون پوست بيشتر شود.حال كمي صبر كنيد تا ماسك خشك شود و پس از بيست دقيقه آن را بشوييد. اين ماسك باعث جلوگيري و درمان چروك صورت و سبب طراوت و تقويت پوست مي شود .

انواع ماسكهاي گياهي

هر پوستى با توجه به رطوبت، چربى، جوش و منافذى كه دارد براى شادابى بيشتر نياز به تقويت دارد. در زير با ارائه ماسك هاى طبيعى كه از ميوه هاى گوناگون تهيه مى شود، مى توانيد پوست خود را زنده و با طراوت نگه داريد. o ماسك انگور: اين ماسك براى روشن نگه داشتن پوست صورت مفيد است.o ماسك انگور با روغن زيتون: براى شادابى و لطافت پوست مقدارى دانه انگور را در روغن زيتون بجوشانيد و آن را صاف كرده و روى پست صورت خود بماليد. o ماسك اسفناج: اسفناج را در روغن زيتون بريزيد درست به همان صورتى كه بورانى درست مى كنيد بعد اين ماسك را روى صورت پهن كنيد. اين ماسك براى پوست هاى كدر مفيد است

و باعث درخشش پوست مى شود. o ماسك ميخك: مقدارى گل ميخك را در آب خيس كنيد و بعد از 24 ساعت آن را صاف كرده و با مقدارى عسل و آب خيار مخلوط كنيد. به اندازه يك فنجان از اين مخلوط را ميل كنيد اين مخلوط باعث باز شدن رنگ رخساره و جلاى پوستتان مى شود. o ماسك گيلاس: ماسك زيبايى كه از دسته هاى گيلاسى كه هسته آن را گرفته ايد مى توانيد روى پوست خود بگذاريد. اين ماسك به پوست شما نرمى داده و باعث مى شود رنگ رخساره تان باز شود. o ماسك هلو: ماسك هلو ماسكى است كه روى تمام پوست ها مى توانيد استفاده كنيد. هلو را رنده كرده و روى پوست بگذاريد. چند دقيقه صبر كنيد و بعد از شست وشو نتيجه آن را ببينيد. o مسدود كردن منافذ صورت: يك قرص اكسيژنه را در مقدارى گلاب حل كنيد يك قاشق آرد گندم به آن اضافه كنيد و بگذاريد براى 10 دقيقه روى پوستتان بماند. o پوست هايى با منافذ زياد: 7 عدد زردآلوى رسيده را قطعه قطعه كرده و له كنيد. چند قطره روغن بادام روى آن بچكانيد و بگذاريد تا براى 20 دقيقه روى پوستتان بماند و بعد آن را با آب نيمه گرم بشوييد. براى بستن منفذهاى باز كه روى پوست صورت پيدا مى شود به اندازه مساوى تخم خيار، تخم كدو، تخم خربزه را به صورت پودر درآورده و در شير يا خامه تازه حل كرده و براى نيم ساعت روى پوست بگذاريد و بعد پوست را شسته و با گلاب ماساژ دهيد. o

كرم آرايش و زيبايى: كرم مسدود كردن منافذ صورت را روى پوست مى ماليم و براى يك ساعت پوست را ماساژ مى دهيم تا خوب روى پوست بخوابد. نيم ساعت صبر كرده و بعد صورت را مى شوييم.o ماسك پوست هاى معمولى: يك زرده تخم مرغ، يك قاشق مرباخورى آب پرتقال، يك قاشق مرباخورى روغن بادام را با شيره نارگيل اضافه كرده و به صورت بماليد و پس از 20 دقيقه آن را بشوييد. o ماسك لك صورت : پوست تخم مرغ را خشك كرده و مى كوبيم بعد با آب خمير درست مى كنيم و هر روز روى صورت مى گذاريم.o ماسك گرمك : ماسك زيبايى گرمك براى باز و شاداب شدن چهره مفيد است اين ماسك را روى صورت بكشيد و بگذاريد براى 15 دقيقه بماند. اين ماسك براى از بين بردن لكه ها و سر سياه ها نيز مفيد است.o ماسك عسل و سركه: مقدارى عسل و سركه را مخلوط كرده و روى لكه هاى صورت بماليد. كبودى هاى زير چشم را با اين ماسك برطرف كنيد. o ماسك كنگر: آب كنگر را گرفته به اندازه يك سوم آن موم سفيد و روغن بادام اضافه كرده و خوب هم مى زنيد تا به صورت ماسك درآيد. اين ماسك را روى لكه هاى پوست مى گذاريد و بعد از 15 دقيقه آن را با آب ولرم مى شوييد اين ماسك براى از بين بردن لكه ها مفيد است. o ماسك هويج و سيب: هويج و سيب را رنده كرده و يك قاشق مرباخورى عسل به آن اضافه كرده و روى صورت هايى كه

لك دارد بگذاريد و پس از 20 دقيقه با آب ولرم آن را بشوييد. o ماسك برگ چغندر: برگ چغندر را بكوبيد و به صورت ماسك در آوريد و روى تمام صورت پهن كنيد. اين ماسك براى از بين بردن كك و مك مفيد است. o ماسك چهره هاى خسته و بى خواب : موز سالم و رسيده را خوب له كرده و به آن نصف قاشق مرباخورى عسل اضافه كنيد و خوب آنها را به هم بزنيد. اين مخلوط را به چهره و گردن خود بماليد و بعد از نيم ساعت بشوييد. o ماسك پوست خسته: 2 قاشق عسل را با نصف قاشق آب ليمو مخلوط كنيد و براى مدت 15 دقيقه آن را روى صورت بگذاريد و بعد با آب ولرم بشوييد. o ماسك پوست تيره و آفتاب سوخته : يك هويج تازه را به قطعات پهن تقسيم كنيد و براى نيم ساعت روى پوست بگذاريد در اين مدت استراحت كنيد و بعد صورت را با آب نيمه گرم بشوييد.

o ماسك گلگون شدن صورت: باقلا را به صورت آرد درآوريد و آن را خمير كنيد و براى 5 دقيقه روى صورت بگذاريد و بعد صورت را بشوييد.o ماسك تقويتى: 14 گرم موم سفيد را با 84 گرم روغن بادام و 28 گرم لانولين و 28 گرم گلاب تهيه كنيد. موم سفيد و لانولين را روى بخار آب گذاشته تا با هم آميخته شوند بعد روغن بادام و گلاب را به آرامى در آن ريخته و هم بزنيد تا مخلوط شود. اين كرم را در ظرف دربسته اى بريزيد و هر روز از آن

براى نرمى و تقويت پوستتان استفاده كنيد. o ماسك جوش چركى: براى جوش هاى چركى با قاشقك مخصوص پودر گل ريواس را با يك قاشق ماست مخلوط كنيد و هفته اى سه روز روى پوستتان بماليد.o ماسك جوش هاى سياه: ابتدا گل ريواس را با گل بابونه و گل بنفشه مى جوشانيم وقتى بخار آن بلند شد صورت را بخور مى دهيم و يك قاشق روغن زيتون و زرده تخم مرغ را كه قبلاً مخلوط كرده ايم به صورت ماسك روى صورت مى گذاريم و بعد از شستن ماسك پنبه الكل زده را به صورت مى ماليم تا ضدعفونى شود. o ماسك ريواس: ريواس له شده را با مقدارى سركه مخلوط مى كنيم و روى تمام صورت مى ماليم اين ماسك براى از بين بردن كك و مك و جوش هاى چركى و جاى جوش خيلى مفيد است. o ماسك چين زير چشم: سفيده تخم مرغ را خوب به هم زده زير چشم مى گذاريم. براى جلوگيرى از چين و چروك پوست لانولين را مى توان هر شب به تنهايى روى پوست ماليد براى اين كه لانولين كاملاً جذب صورت شود با انگشت آرام به صورت تلنگر مى زنيم و صبح آن را مى شوييم.

o ماسك چروك چشم: روغن كرچك را يك شب روى پوست ماليده و تا صبح مى گذاريم بماند. o ماسك زيبايى: وست را ابتدا كاملاً تميز مى كنيم كمى مخمر آبجو را با گلاب و آب ليمو ترش مخلوط مى كنيم و به پنبه مى ماليم و آن را به پوست صورت چند بار مى ماليم و مى گذاريم تا

20 دقيقه روى پوست بماند و خشك شود. بعد از آن صورت را با آب ولرم مى شوييم. اين ماسك به صورت طراوت خاصى مى دهد. قبل از گريم بهتر است دو زرده تخم مرغ را با يك قاشق روغن زيتون و يك قاشق روغن بادام و آب ليمو به خوبى مخلوط كنيم و براى 10 دقيقه روى پوست بگذاريم بعد صورت را شسته و گريم كنيم. o ماسك سيب زمينى: سيب زمينى خام را رنده كرده مقدارى شير و گلاب به آن اضافه مى كنيم اين ماسك براى نرمى و لطافت پوست مفيد است. كمى از موم عسل را به صورت نازك روى پوست مى كشيم و بعد از 15 دقيقه آن را با آب ولرم شست وشو مى دهيم. در رفع چين و چروك صورت مفيد است. o ماسك صورت عروس: يك روز قبل دو تخم مرغ را با يك قاشق روغن زيتون و يك قاشق عسل و يك قاشق چايخورى جوش شيرين مخلوط مى كنيم و روى صورت عروس مى گذاريم همچنين يك قاشق چايخورى عسل را با يك قاشق چايخورى شير و يك قاشق چايخورى لانولين مخلوط كرده و روى پوست عروس مى گذاريم. طراوت و زيبايى خاصى به پوست عروس مى دهد.

ماسك عسل و پياز

مواد لازم: 40 گرم عسل طبيعي 10 گرم آب پياز سفيد طرز تهيه : ابتدا عسل را بر روي حرارت بگذاريد و در دماي پايين حدود 10 دقيقه آن را داغ نماييد. سپس آب پياز را به آن اضافه نماييد و حدود 5 دقيقه آنها رابا هم هم بزنيد.سپس حرارت را بسته وصبر كنيد تا مواد حاضر سرد

شوند .طرز استفاده : به اندازه يك لايه نازك از ماسك را به پوست صورت خود بزنيد ونيم ساعت صبر كنيد تا ماسك خشك شود .سپس با آب گرم صورتتان را بشوييد و از اثر آن لذت ببريد.

ماسك گياهي براي درمان خشكي پوست

انواع ماسك براي پوست خشك چگونه ماسك هاي زيبايي طبيعي بسازيم: هر چند در فصل تابستان آفتاب دائمي نداشته باشيم ولي پوست و مو خشك ، دي هيدراته و تيره خواهد شد. پس بياييد با استفاد ه از اين دستورالعمل هاي تماما طبيعي كه حاوي تنها چند چيز ساده و سهل الوصول است پوست و موي خود را درخشان و براق كنيد. ماسك هلو : هلو را له كرده چند دقيقه بر روى پوست مي گذاريم. ماسك نارگيل : گرد نارگيل را در شير حل كرده خوب به هم بزنيد تا خميرى شكل شود سپس آنرا بر روى صورت ماليده بگذاريد تا خشك شود، سپس با آب ولرم بشوئيد. آب خيار را باخامه مخلوط كرده مدت نيم ساعت محلول را بر روى صورت بگذاريد،اين ماسك خاصيت آبرسانى دارد. ماسك عسل و زرده تخم مرغ: 1 قاشق سوپخوري عسل (پوست را تحريك و نرم مي كند)+1 عدد زرده تخم مرغ (در پوست نفوذ كرده و آب رساني مي كند)+يك دوم قاشق چايخوري روغن بادام ( درپوست نفوذ كرده و آب رساني مي كند) +1 قاشق سوپخوري ماست (پوست را نرم و لطيف كرده و سپس آنرا سفت و محكم مي كند) تمامي اين مواد را با هم مخلوط كرده و به مدت 15 الي 20 دقيقه بر روي پوست خود بگذاريد و بعد با آب ولرم بشوييد. ماسك

توت فرنگي : 8 الي 9 عدد توت فرنگي را با استفاده از يك چنگال له كرده و 3 قاشق سوپخوري عسل را به آنها اضافه كنيد و با هم مخلوط كنيد. فقط زياد هم نزنيد چون ممكن است رونده و شل شود. بلافاصله بر روي پوست صورتتان بماليد و پس از چند دقيقه آن را بشوييد.

(آيا مي دانستيد توت فرنگي براي رومي ها به خاطر خصوصيات و استفاده هاي پزشكي با ارزش بوده و به همان اندازه كه مركبات ويتامين C دارند، توت فرنگي هم دارد و خطر ابتلا به سرطان هاي دستگاه گوارش و روده اي را بطور چشمگيري كاهش مي دهند.) ماسك سبزيجات : منتخبي از سبزيجات مانند: كلم پيچ، هويج ها، خيارها، گوجه فرنگي، كرفس، كاهو، اسفناج ، جوانه لوبيا را كاملا بشوييد. سپس در يك مخلوط كن ريخته و آنها را خرد و ريز كنيد تا له شود و يا اينكه در هاون ريخته و بكوبيد سپس چند قطره روغن "jojoba" اضافه كنيد. اين مخلوط را بروي پوست بماليد و پس از 15 تا 20 دقيقه آنرا بشوييد.

ماسك هاي زيبايي و تاثير آنها بر پوست

ماسك ها موادي هستند كه معمولاً از محصولات طبيعي تهيه مي شوند و براي پاكيزه كردن، خروج مواد زائد از منافذ پوستي، نرم كردن و لطيف كردن پوست ، به كار مي روند. هر ماسك را بايد به مدت بيست تا سي دقيقه بر روي پوست قرار داد و سپس آن را به وسيله شستوي كامل با آب پاك كرد. مي توان به جاي شستشو با آب، ماسك را به وسيله پنبه آغشته به گلاب از سطح پوست پاك كرد. در

اينجا به برخي از ماسك هاي مفيد و رايج اشاره مي كنيم :- ماسك آناناس اين ميوه تأثير جالبي بر جوش هاي غرور به ويژه گلوله هاي چربي زير پوستي (جوش هاي كيستيك) دارد. براي تهيه ماسك آناناس كافي است كه يك آناناس رسيده را پوست بكنيد و در مخلوط كن بريزيد تا به صورت مخلوط غليظي در بيايد.سپس به اندازه وزن آن به آن الكل ميوه ( الكل اتيليك ) بيفزاييد و يك ليوان روغن آفتابگردان به مخلوط حاصل اضافه كنيد. حال مي توانيد روزي يك بار، هر بار بيست تا سي دقيقه ، اين مخلوط را به صورت ماسك بر روي صورت خود قرار دهيد و سپس آن را با آب سرد بشوييد. - ماسك پرتقال يك پرتقال را پوست بكنيد، هسته ها و پوست هاي نازك پره هاي آن را جدا كنيد، روي پوست صورت خود بخوابانيد و پس از بيست دقيقه با آب سرد بشوييد. اين ماسك براي درمان جوش هاي غرور جواني ( آكنه ) مؤثر است ولي افرادي كه پوست خشك دارند نبايد آن را مصرف كنند.

- ماسك آلوي قرمزهفت يا هشت عدد آلوي قرمز تهيه كنيد و هسته هاي آنها را خارج كنيد. سپس آنها را با افزودن ده قطره روغن بادام كاملاً با يكديگر مخلوط كنيد تا به صورت يك ماده خميري درآيد. آنگاه اين مخلوط را به مدت بيست دقيقه روي صورت خود قرار دهيد و سپس با آب بشوييد. اين ماسك به ويژه در كساني كه منافذ پوستي آنها مثلاً در پوست بيني، باز و زشت منظره شده مؤثر است و پوست را زيبا

مي كند.استفاده از اين ماسك را به افرادي كه پوست چرب دارند توصيه مي كنيم.

- ماسك خياريك يا دو خيار را رنده كنيد و به صورت ماسك بر روي پوست صورت خود قرار دهيد و بيست دقيقه بعد آن را با آب يا پنبه آغشته به گلاب از سطح پوست خود پاك نماييد.ماسك خيار تأثير زيادي در ايجاد طراوت و شادابي و لطافت پوست دارد.- ماسك زرده تخم مرغبه كساني كه پوست خشك دارند توصيه مي شود كه از اين ماسك استفاده كنند تا پوستشان نرم و لطيف شود. زرده تخم مرغ مملو از چربي و كلسترول است و چربي پوست را تأمين مي كند. براي تهيه ماسك زرده تخم مرغ كافي است يك زرده تخم مرغ را با چند قطره سركه سيب و چند قطره روغن بادام يا زيتون يا آفتابگردان مخلوط كنيد و به مدت بيست دقيقه روي پوست قرار دهيد. سپس آن را به وسيله ي آب يا پنبه آغشته به گلاب از سطح پوست پاك كنيد. - ماسك سيب يك سيب را پوست بكنيد و آن را نصف كنيد و يك نيمه آن را خرد كنيد و با يك قاشق غذاخوري عسل مخلوط نماييد و خوب هم بزنيد. سپس آن را بر روي صورت و گردن بماليد، آنگاه پوست را با نوك انگشتان ماساژ دهيد. براي اين كار، ماساژ را از پايين گردن شروع كنيد و به طرف بالا بياييد. سپس از سمت راست گردن به سمت چپ و بالعكس ماساژ دهيد. آنگاه با نوك انگشتان به پوست صورت خود ضربات آرامي بزنيد تا جريان خون پوست بيشتر شود.حال كمي صبر

كنيد تا ماسك خشك شود و پس از بيست دقيقه آن را بشوييد.اين ماسك باعث جلوگيري و درمان چروك صورت و سبب طراوت و تقويت پوست مي شود. - ماسك سفيده تخم مرغ سفيده تخم مرغ را با همان مقدار الكل طبي (الكل سفيد) مخلوط كنيد و آن را با نوك انگشتان خود برداريد و روي پوست بگذاريد و ماساژ دهيد. روش ماساژ بايد از پايين به بالا و از سمت راست به چپ و چپ به راست باشد. سپس كمي صبر كنيد تا ماسك خشك شود و بيست دقيقه بعد بشوييد.اين ماسك نيز براي رفع چين و چروك صورت مناسب است. - ماسك هلو براي تهيه اين ماسك كافي است سه يا چهار هلوي تازه را بشوييد و هسته آنها را خارج كنيد. (لازم نيست پوست هلوها را بكنيد.) هلوها را له كنيد و با يك زرده تخم مرغ و يك قاشق غذاخوري پودر جوانه گندم كاملاً مخلوط كنيد و بر روي پوست صورت بماليد و بيست دقيقه بعد آن را با آب سرد يا پنبه آغشته به گلاب پاك كنيد.اين ماسك در رفع خشكي پوست و ايجاد طراوت و تازگي و جلوگيري از چروك صورت بسيار مؤثر است. - ماسك ليموترشاين ماسك براي پوست هاي خشك مفيد است. براي تهيه اين ماسك، آب يك ليموترش تازه را بگيريد و با يك زرده تخم مرغ و چند قطره روغن بادام يا آفتابگردان مخلوط كنيد و بر روي پوست بماليد و ماساژ دهيد و پانزده دقيقه بعد آن را بشوييد.- ماسك گلابي اين ماسك براي پوست هاي چرب بسيار مفيد است . استفاده از اين

ماسك را به افرادي كه منافذ پوستي آنها واضح و نازيبا شده توصيه مي كنيم. براي تهيه آن كافي است كه يك گلابي رسيده را خرد كنيد و بر روي پوست صورت بماليد و بيست دقيقه ي بعد آن را با آب يا پنبه آغشته به گلاب از سطح پوست خود پاك كنيد. هر ماسك را بايد به مدت بيست تا سي دقيقه بر روي پوست قرار داد و سپس آن را به وسيله شستوي كامل با آب پاك كرد. مي توان به جاي شستشو با آب، ماسك را به وسيله پنبه آغشته به گلاب از سطح پوست پاك كرد.مراقبت از پوست دست- جهت نرم كردن پوست دست، مقدار برابر گليسيرين و گلاب را مخلوط كرده و به كار بريد.- جهت نرم و سفيد كردن دست، مقداري عسل و آب ليموترش را مخلوط نموده به مدت پانزده تا بيست دقيقه روي دست ها بماليد و سپس بشوييد. - جهت نرم كردن دست هاي زبر و خشن ، دو عدد زرده تخم مرغ را با دو قاشق چايخوري روغن بادام شيرين به همراه بيست و پنج گرم گلاب و بيست و شش قطره تنتور ساده بنژوان مخلوط كرده و دست ها را آغشته نماييد و با يك دستكش نخي بپوشانيد و پس از چند ساعت بشوييد. (يك تا دو بار در ماه) - جهت نرم كردن دست هاي خشن و تيره مي توان از مخلوط آب پرتقال و عسل استفاده كرد.

ماسك هايي براي برطرف كردن لكه هاي سياه پوست

پونه را له كرده سپس آنرا با روغن زيتون مخلوط كرده و به مدت سه روز در مقابل نور خورشيد قرار دهيد. بعد از سه

روز به مدت 15 دقيقه حرارت مي دهيد آن را صاف كرده ، پماد به دست آمده را براي از بين بردن لكه هاي سياه استفاده كنيد. تخم ترب را در سركه خيس كرده و پس از گذشت 24 ساعت آنرا برروي لكه هاي سياه پوست قرار دهيد. اين عمل را هر روز تكرار نموده تا لكه ها كم كم بهبودي حاصل كنند. مقداري سير را پوست كنده و آنرا با رنده ريز كنيد و با عسل مخلوط نموده، مخلوط حاصل را جهت بهبودي لكه هاي سياه پوست مورد استفاده قرار دهيد و به مدت 30 دقيقه بر روي لكه ها قرار داده و پس از آن با آب ولرم بشوييد. اين عمل را يك روز درميان تكرار مي كنيد. دانه كنجد را له نموده و به مدت 3 روز در مقدار اندكي آب خيس كنيد و بعد از گذشت اين مدت، اين مخلوط را بر روي پوست بماليد، اين ماسك هم باعث از بين رفتن لكه هاي سياه مي شود و هم نرم كننده پوست است.

گل زنبق سفيد را خرد كرده و در يك شيشه سفيد مي ريزيد و به آن مقداري روغن زيتون طبيعي تازه اضافه نماييد، سر شيشه را بسته و به مدت دو روز در مقابل آفتاب قرار دهيد و بعد آنرا صاف كرده و بر روي لكه هاي سياه صورت خود بماليد. (اين روغن براي سوختگي و آفتاب زدگي نيز مفيد مي باشد)مقداري پونه را له كرده، چنانچه آنرا به صورت ضماد در محل لكه هاي سياه پوست قرار دهيد، اثر شفابخش دارد. روغن كرچك، لكه هاي سياه پوست و

همچنين زگيل و كبودي پوست را برطرف مي كند. شير ، در از بين بردن لكه ها و دانه هاي سرسياه بسيار مفيد مي باشد ، قبل از استفاده از شير، بايد پوست را با آب گرم بشوييد و براي اثرگذاري بهتر، مي توان شير را با عصاره بابونه يا بومادران مخلوط نموده و سپس استفاده كرد. استفاده از ليموترش به تنهايي يا همراه با گلاب با سفيده تخم مرغ ماسك خوبي در از بين بردن و بيرون كشيدن دانه هاي سرسياه پوست مي باشد و پس از استفاده از اين ماسك بايد پوست را با آب نيمه گرم شست و شو داد. جو دو سر را بپزيد و با بادام كوبيده مخلوط كنيد تا به شكل خمير درآيد. اين خمير را به مدت 15 دقيقه بر روي پوست خود قرار دهيد. اين ماسك در از بين بردن دانه هاي سرسياه پوست بسيار موثر مي باشد. عسل، افزون بر تقويت پوست و شفابخشي، پاك كننده خوبي است، يك قاشق غذاخوري عسل را بر روي حرارت ملايم، رقيق سازيد و بر روي دانه هاي سرسياه پوست بماليد و اثر آن به وضوح ملاحظه نماييد.

مضرات پوشيدن لباس تنگ و كفشهاي پاشنهدار و نوك تيز

اين روزها هرچه موي آقايان ژوليده تر مي شود، كفش خانم ها نوك تيزتر مي شود. وقتي علتش را جويا مي شوي همه تقصيرها گردن واژه اي مي افتد به نام مد. البته كفش آقايان هم دست كمي از كفش خانم ها ندارد و رفته رفته شبيه منقار پرندگان مي شود. گويا اين مد است كه بايد شيوه لباس پوشيدن مردان و زنان را تعيين كند.اما از بد ماجرا طراحان مد اصلا به فكر سلامت مصرف كنندگان نيستند و اين مصرف كننده است كه

بايد تاوان مدهاي ناسالم را بپردازد. o كفش هاي نوك باريكبه هر دليل اين روزها درميان خانم ها ونيز آقايان، پوشيدن كفش هايي كه نوك باريك دارند، مد شده است. كفش هايي كه در كوچه و خيابان پاي خيلي ها مي بيني اولين چيزي كه به خاطر مي آ ورد اين است كه پاي بيچاره اين همه فشار را چگونه تحمل مي كند ؟ استدلال برخي افرادي كه از اين گونه كفش ها استفاده مي كنند اين است كه پس اين همه آدم چگونه اين كفش ها را مي پوشند و بيمار نمي شوند در حالي كه اگر از خود اين افراد بپرسيد خاطرات تلخ زيادي براي گفتن دارند. مثلا يكي از اين خاطرات چنين است:-and-lt; تازه از اين كفش هاي نوك باريك مد شده بود. من هم رفتم و يكي از آنها را خريدم و تمام روز پوشيدم و پز دادم. فرداي آن روز وقتي خواستم دوباره كفشم را بپوشم، متوجه درد شديدي در شستم شدم.اول خيلي به آن اعتنا نكردم، ولي ديدم قابل تحمل نيست. انگشتم را كه نگاه كردم ديدم قرمز شده و مجبور شدم با دمپايي بروم دكتر. دكتر گفت ناخنت داخل گوشت انگشت فرو رفته و بايدآن را بيرون بياورم. فرو رفتن ناخن به داخل گوشت، يكي از عوارض پوشيدن كفش هاي تنگ و نوك باريك و ضايعه شايعي است كه بيشتر براي شست پا پيش مي آيد. در اين بيماري به دليل فشار فيزيكي، معمولا بافت حاشيه ناخن شست پا به سمت ناخن فشرده مي شود و در نهايت ناخن به داخل بافت كناري فرو مي رود. اين عارضه معمولا دردناك است و كم كم عفونت هم به آن اضافه مي شود. براي پيشگيري از اين عارضه

بايد ناخن ها را به طرز درستي كوتاه كرد و كفش تنگ و نوك باريك نپوشيد. فرو رفتن ناخن به گوشت تنها عارضه دردناك كفش هاي نوك باريك نيست و بسياري از كساني كه به پوشيدن اين كفش هاي خطرناك عادت دارند، دچار عارضه اي مي شوند كه به مراتب پر دردسرتر از قبلي است.اين عارضه كه در واقع انحراف دائمي انگشت شست پا به سمت انگشت دوم است -and-lt;هالوس والگوس-and-gt; نام دارد. گفته مي شود، اصلا شيوع اين بيماري با ظهور كفش در جوامع بشري آغاز شده است. نتايج مطالعات دانشمندان عربستان سعودي حاكي است، هيچ هالوس والگوسي در ميان زنان وجود ندارد كه بر اثر پوشيدن كفش نوك باريك ايجاد نشده باشد. به عبارتي صددرصد زنان دچار اين بيماري در اين كشور كفش هاي نوك باريك مي پوشند.البته شايد بگوييد مگر چند نفر از كساني كه كفش نوك باريك مي پوشند، دچار هالوس والگوس مي شوند كه اين همه در باره آن سر و صدا به پا شده است؟در پاسخ به اين سوال دكتر عبدالوهاب، استاد دانشگاه ملك سعود رياض، مي گويد: -and-lt;حدود 81 درصد كساني كه مدت طولاني كفش نوك باريك مي پوشند، درنهايت دچار هالوس والگوس مي شوند.-and-gt; غير از دو عارضه فوق، كفش هاي نوك باريك عوارض متعدد ديگري نيز به همراه دارند كه از آن ميان مي توان به پينه، ميخچه و كج شدن و خميدگي انگشتان اشاره كرد. در نهايت مي توان به جرات گفت پوشيدن كفش هاي نوك باريك، صرف نظر از مد بودنشان اصلا به صلاح پاهاي شما نيست. o كفش هاي پاشنه بلندپوشيدن كفش پاشنه بلند براي بسياري از دختر بچه ها يك آرزوست. البته بيشتر صداي پاشنه اين كفش هاست كه دختر بچه ها را شيفته خود مي كند

اما در بزرگسالي اين آرزو گاه به مد تبديل مي شود كه اغلب دردسرساز است.خانم 33 ساله اي كه دچار يكي از اين دردسرها شده بود، مدتي كفش پاشنه بلند پوشيده واستخوان پاي راستش بر اثر پيچ خوردن مچ پا شكسته بود. طول پاشنه كفشي كه ديگر نمي توانست با آن راه برود ، 10 سانتي متر بود. خودش مي گفت:( همش به خاطر اين كفش هاي پاشنه بلنده! نمي دونم چي شد كه پام پيچ خورد و خوردم زمين. ) ولي گويا لذت پوشيدن اين كفش هاي پاشنه بلند بيشتر از درد شكستگي استخوان است. چون وقتي همين خانم ? هفته بعد براي باز كردن گچ پايش آمد، مي گفت: ( بازم دلم مي خواد كفش پاشنه بلند بپوشم، چون به من احساس اعتماد به نفس ميده و قدم رو بلندتر مي كنه)! شايد بعضي خانم ها گمان كنند، زمين نخوردن با پاشنه 10 سانتي متري عرضه مي خواهد كه لابد اين خانم 33 ساله نداشته است. اما پيچ خوردگي و شكستگي مچ پا تنها عارضه كفش هاي پاشنه بلند نيست. بلكه حتي اگر تمام عمر روي پاشنه 10 يا 15 سانتي متر راه برويد و زمين هم نخوريد، ساير عوارض آن شما را گرفتار مي كند. يكي از اين عوارض كوتاه شدن طول عضلات پشت ساق پاست. يعني اگر خانمي بيش از 6 ماه به طور مداوم كفش پاشنه بلند بپوشد، طول عضلات پشت ساق پايش كوتاه مي شود. نتيجه اين عارضه كج و كوله شدن پا و كوتاه شدن قد نيست كه برخي پاشنه بلند پوش ها بگويند، عضلات پاي ما كه كوتاه نشد . بلكه محصول اين پديده از بين رفتن قوس كف پاست. البته معمولا خود

فرد متوجه كف پاي صافش نمي شود، ولي حتما كمر دردهاي ناشي از آن آزارش خواهد داد . يكي ديگر از عوارض كفش پاشنه بلند، فشار بيشتر به زانوهاست. بر اساس نتايج تحقيقات دانشمندان دانشگاه هاروارد، كفش هاي داراي پاشنه بلند و پهن، 26 درصد ميزان فشار روي زانوي فرد را افزايش مي دهند. همچنين كفش هاي با پاشنه بلند و نازك، 22 درصد فشار روي زانو را افزايش مي دهند. از طرفي سلامت غضروف بين استخوان هاي مفصل زانو، به مايع مفصلي زانو بستگي دارد. چرا كه تغذيه اين غضروف از طريق همين مايع صورت مي گيرد. وقتي فشار روي مفصل زياد شود، هم غضروف فشار بيشتري را تحمل مي كند و هم تغذيه آن از مايع مفصلي دچار اشكال مي شود، به مرور زمان اين پديده باعث بروز آرتروز مفصل زانو مي شود.

o لباس هاي تنگ در گذر زمان و با تغيير نسل ها، گويا يك پديده اجتناب ناپذير است و آن كوچك شدن همه چيز است. خانه هاي نقلي، ماشين هاي كوچك، شلوارهاي كوتاه و تنگ، مانتوهاي چسبان و پيراهن هاي تنگ. اين موارد آخر در ذهن تداعي مي كند كه خياط هميشه پارچه كم مي آورد.

اما اين لباس هاي تنگ اگر محصول جبر زمانه نباشند حاصل مد كه هستند. اما اين مد همبراي سلامت خطرناك است. شايع ترين خطر و عارضه لباس تنگ چيزي است كه شايد بسياري تجربه كرده باشند، ولي به روي خود نياورند يا ندانند كه علت آن چه بوده است. لباس تنگ عروق پوست را تحت تاثير قرار داده و در قسمت هايي مانع گردش صحيح خون مي شود به خصوص اگر تنگي لباس در ناحيه لگن، زانو، سينه و حلقه آستين ها باشد.

همين

اختلال جريان خون باعث همان عارضه شايع لباس هاي تنگ مي شود، يعني كوفتكي و خستگي. البته گاهي اين تنگي به حدي زياد مي شود كه قسمت هايي از پوست كبود مي شود. يكي ديگر از مشكلات لباس هاي تنگ مشكلات گوارشي است.در واقع لباس تنگ حركات دودي (حركات كرم گونه) دستگاه گوارش را مختل مي كند و موجب تجمع گاز در معده و نفخ شكم مي شود كه معمولا با درد شكم همراه است. همچنين پوشيدن لباس زير تنگ و بدون تبادل هوا باعث افزايش احتمال ابتلا به عفونت مثانه در زنان مي شود.يكي ديگر از عوارض لباس هاي تنگ نوعي كهير به نام كهير فشاري است. اين نوع كهير در اثر فشار موضعي بر بدن مثل پوشيدن لباس هاي تنگ ايجاد مي شود.معمولا 4 تا 6 ساعت پس از پوشيدن لباس تنگ يك تورم عمقي همراه با خارش، سوزش و درد ايجاد مي شود كه پس از 8 تا 72 ساعت از بين مي رود. گاهي تب ولرز، ضعف و خستگي و سردرد هم در كنار اين عارضه وجود دارد.

مضرات وفوايد مواد آرايشي

تركيبات رنگي آرايشي تركيبات رنگي آرايشي براي زيباسازي پوست صورت و لب ها به كار مي روند. مواد آرايشي صورت (make up) براي رنگ كردن صورت به كار مي روند.انتخاب مواد آرايشي صورت بسيار مهم است، زيرا براي مدت طولاني در تماس مستقيم با پوست هستند . به طور معمول مواد آرايشي صورت بايد غيرحساسيت زا ، ضد آكنه و ضد كومدو (comedo) باشد كه محصول را كمتر حساسيت زا كند. محصول نبايد منافذ را بپوشاند و باعث آكنه شود.مواد آرايشي حاوي ضد آفتاب باعث جلوگيري از سرطان پوست و چروك مي شود. مواد آرايشي چشم

پلك حساس ترين قسمت پوست بدن مي باشد. مواد آرايشي چشم شامل: سايه ي چشم، خط چشم و ريمل است. مواد آرايشي حاوي آب (قابل شستشو) راحت تر پاك مي شوند. شستشو و مالش شديد چشم براي پاك كردن آرايش ممكن است مخرب باشد. اغلب مواد آلرژي زا مي توانند با انگشت به چشم وارد شوند. مواد آرايشي چشم نبايد بين افراد مشترك باشد و بهتر است كه هر سه يا چهار ماه عوض گردند، زيرا امكان آلودگي باكتريايي وجود دارد. مواد آرايشي لب مواد آرايشي لب شامل رُژ لب و براق كننده مي باشند. آنها لب هاي ترك خورده و خشك را مرطوب مي كنند و از آفتاب محافظت مي نمايند. بعضي از رژ لب هايي كه براي مدت طولاني رنگ آنها باقي مي ماند، ممكن است باعث درماتيت تماسي آلرژيك شوند. مواد آرايشي مو رنگ مو را مي توان از طريق مواد آرايشي رنگ مو و شكل موها را مي توان به وسيله ي فر دائم يا موقت تغيير داد. رنگ موهاي موقت، بعد از يك بار شامپو كردن شسته مي شوند. رنگ هاي تدريجي مو، تغيير رنگ را براي دو يا سه هفته ايجاد مي كنند. اين رنگ ها معمولاً باعث ايجاد مشكل نمي شوند. رنگ موهاي نيمه دائمي كه بعد از 4 تا 6 بار شستشو از بين مي روند و رنگ هاي دائمي كه شسته نمي شوند، باعث ايجاد حساسيت مي شوند. اين محصولات بهتر است قبل از رنگ كردن مو، بر روي بخش كوچكي از پوست امتحان شود (24 ساعت قبل از مصرف، پشت گوش يا داخل آرنج)رنگ موهاي دائمي موها را روشن تر

يا تيره تر مي كند. پرسولفات آمونيوم گاهي براي روشن كردن مو به كار برده مي شود كه مي تواند باعث contact dermatitis شود. اين ماده ممكن است باعث حساسيت ناگهاني مثل سرگيجه و سر درد هم شود.فر دائمي، موي صاف را مواج و فرفري مي كند. ماده ي فر، پيوندهاي شيميايي را در موهاي صاف مي شكند و باعث ايجاد فر در مو مي شود. اين عمل مي تواند مو را تخريب كند. موها نبايد بيش از هر 3 ماه يك بار در معرض محلول فر قرار گيرند. اگر مايع فر براي مدت طولاني تر روي مو بماند، بسيار قوي تر عمل مي كند و موها را خشك و بي رنگ مي سازد و باعث شكنندگي مو مي شود. تخريب پوست سر هم مي تواند رخ دهد. مواد آرايشي ناخنمواد آرايشي ناخن براي رنگ كردن ناخن، افزايش طول ناخن به طور مصنوعي و يا افزايش مقاومت ناخن به كار مي روند. لاك ناخن باعث درماتيت تماسي آلرژيك مي شود. شخصي كه به لاك ناخن حساسيت دارد ممكن است در انگشتان، پلك، صورت، گردن و جاهايي كه لاك ناخن در زمان خشك شدن با آنها تماس داشته، دچار حساسيت شود.فرمالدئيد يك تركيب آلرژي زا مي باشد. افرادي كه به لاك ناخن حساسيت دارند، مي توانند لاك هاي hypoallergenic را كه بدون فرمالدئيد هستند استفاده كنند. لاك هاي قرمز رنگ ممكن است باعث زرد يا بي رنگ شدن ناخن شوند.كوتيكول از عفونت ناخن جلوگيري كرده و سلول هاي مولد ناخن را محافظت مي كند، پس بهتر است چيده يا كوتاه نشود. افزايش طول ناخن ها به وسيله ناخن هاي مصنوعي

كه كل ناخن يا انتهاي ناخن را مي پوشاند، انجام مي شود. چسب هاي ناخن هاي مصنوعي حاوي methacrylate هستند كه يك ماده ي حساسيت زا مي باشد. چسب هاي بدون Methacrylate ممكن است باعث شكاف و ترك ناخن شوند. استفاده ي طولاني مدت از ناخن هاي مصنوعي مي تواند باعث واكنش هاي دردناك و شديد شامل عفونت پوست اطراف ناخن ها، شل شدن ناخن ها و درماتيت(التهاب پوستي) شود. خانم هايي كه براي مدت طولاني از ناخن هاي مصنوعي و كاشته شده استفاده مي كنند، ممكن است مشاهده كنند كه ناخن هاي طبيعي آنها نازك و مات تر شده است. متخصصان پوست پيشنهاد مي كنند ناخن هاي مصنوعي هر 3 ماه يك بار برداشته شوند تا ناخن هاي طبيعي استراحت كنند. Cosmeceuticals چه هستند؟ Cosmeceuticalsمحصولات مراقبت از پوست هستند كه براي تشديد و بهتر سازي آرايش و صاف كردن پوست طراحي مي شوند. اين محصولات ممكن است عملكرد پوست را بهبود بخشيده و از پيري پوست جلوگيري كنند، شامل آلفا هيدروكسي اسيد مثل گليكوليك اسيد و بتاهيدروكسي اسيد مثل سالسيليك اسيد. هيدروكسي اسيدها پوسته اندازي پوست را افزايش مي دهند (از بين بردن پوست مرده)، ظاهر پوست را صاف تر و شفاف تر مي كنند و احساس نرمي را بيشتر مي كنند.بعضي ويتامين ها مثل ويتامين A ظاهر پوست را جوان تر مي كنند، اما ممكن است پوست را خشك يا تخريب كنند، لذا بايد تحت نظر پزشك متخصص پوست استفاده شوند. متخصصين پوست مي دانند اين مواد چگونه بايد استفاده شوند و مي توانند رهنمودهايي را براي داشتن پوستي سالم به بيماران ارائه نمايند.ضد آفتاب ها از پيري و سرطان پوست ناشي از آفتاب جلوگيري مي كنند و بهتر

است براي همه ي افراد با هر نوع پوستي استفاده شوند. آنچه كه يك متخصص پوست انجام مي دهد:مواد آرايشي و محصولات مراقبت از پوست بخشي از نيازهاي روزانه ي افراد هستند. اگر مشكلي ايجاد شود يك متخصص پوست مي تواند مشكل را تشخيص دهد و درمان كند. Patch - test ممكن است براي تشخيص به كار رود، اگر به تركيبي در يك محصول حساسيت وجود داشته باشد، متخصص پوست مي تواند به شما توصيه كند چه محصولاتي براي شما مناسب و چه محصولاتي نامناسب است. آنها مي توانند به پرسش هاي شما در مورد مشكلات پوستي پاسخ داده و اطلاعات كافي در مورد مواد آرايشي مناسب و محصولات مراقبت پوستي مطمئن در اختيار شما قرار دهند. دكتر محمد علي نيلفروش زاده - متخصص پوست، مو و زيبايي

سيستم پاكسازي ليزري موهاي زائد بدن

دليل اهميت پاكسازي مو ع_لاوه ب_ر دلاي_ل آرايش_ي، دلاي_ل مهم ديگري نيز، مثل دلايل پزشكي، براي پاكسازي موهاي بدن وجود دارد.اين عمل زماني الزام مي يابد به خ_اطر ع_دم توازن هورموني مو در محلهايي از بدن خانمها، مثلاً صورت شروع بدرآمدن مي كند كه س_ابقاً رشد نمي كرده است. همچنين قبل از ان_جام ع_م_ل جراح_ي، موي بدن بيمار بايد برداشته شود تا احتمال ايجاد عفونت كاهش يابد. اين كار از طريق يك روش ساده موقتي مثل اصلاح انجام مي گيرد.دلايل فرهنگي و اجتماعي نيز گاهي اين نكته را به مردم امر مي كند. آيا اگر با صورتي اصلاح شده و تميز سر كار حاضر شويد بيشتر مورد قبول اطرافيان قرار مي گيريد يا با صورتي پرمو و نتراشيده؟ و آيا خانم ها دوست دارند با پاهايي مودار سر

قرار يا در مهماني حاضر شوند؟ اين نكات جزئي از همان دلايل فرهنگي و اجتماعي به حساب مي آيند. بعضي از مذاهب سراسر جهان نيز در برخي مراسمات و تشريفات مذهبي خود موبرداري مي كنند. انواع مختلف موبَرداري به طور كلي دو نوع موبرداري وجود دارد: موقت و دائم. قبل از بررسي انواع متدهاي موجود براي موبرداري، لازم است بدانيد كه رشد مو از قسمت هاي زيرين سطح پوست منشاء مي گيرد.

اگر مي خواهيد موها را از قسمت سطح پوست قطع كرده و برداريد، روشي موقتي است كه دِپيلاسيون ناميده مي شود. اصلاح با تيغ، بند انداختن، استفاده از كرم ها و پودرهاي موبر جزء روش هاي موبرداري موقت هستند. برداشن دائم موهاي زائد كه دِپيلاسيون ناميده مي شود، به صورتي است كه موها را نه فقط از سطح پوست بلكه از ريشه بيرون مي كشد و برمي دارد. روش هايي مثل استفاده از موم يا دستگاه هاي اپيلاتور و ... نيز روش هايي از دپيلاسيون هستند. البته روش هاي تكنيكي تري نيز مثل الكتروليز و موبرداري ليزري نيز جزء روشهاي دپيلاسيون است. سيستم موبرداري دائم اگر به دنبال روشي براي موبرداري دائم هستيد، بدانيد كه انتخاب هاي متفاوتي پيش روي شماست. و مي توانيد برحسب بودجه، وقت، و علايق شخصي يكي از روش هاي موجود را انتخاب كنيد. برخي از انواع روش هاي موبرداري دائم عبارتند از:الكتروليز استفاده از اپيلاتورها بازدارنده هاي رشد موكرم ها و دِپيلاتورهاي موبرداري استفاده از موم سيستم موبرداري ليزري اگر به دنبال يكي از روش هاي سيستم ليزري موبرداري هستيد، انواع مختلفي از اين روش پيش روي شماست. هر

كدام از اين روش هاي مختلف ليزري از چند جنبه با يكديگر متفاوت هستند، به همين دليل است كه بايد قبل از انتخاب روشي براي موبرداري، خوب با چند و چون انواع مختلف آن آشنا شويد تا مطمئن باشيد كه بهترين و مناسب ترين انتخاب را كرده ايد. فوايد موبرداري ليزري موبرداري ليزري اگر به صورت صحيح و توسط متخصصين كار صورت گيرد، روشي بسيار مطئن و ايمن است. اكثريت متقاضيان، دوام آن را بسيار طولاني و گاهي هميشگي اعلام كرده اند. اين روش را مي توان در قسمت هاي وسيع بدن مثل سينه، پشت و پاها در يك جلسه به انجام رساند. اگر پس از ليزر كردن، مو دوباره رشد كند، بسيار نازك تر و كم تر از سابق خواهد بود.در مقايسه با روشهايي مثل موم و الكتروليز، فرد دردي متحمل نخواهد شد.عوارض جانبي موبرداري ليزري موبرداري ليزري مسئله اي بسيار مهم و متداول است كه تعداد بسيار زيادي از مردم جهان آن را امتحان كرده اند. اما، اين كار متداول ممكن است عوارض جانبي نيز داشته باشد، و اينجاست كه اين پرسش ايجاد مي شود كه سيست ليزري موبرداري چه عوارض جانبي مي تواند ايجاد كند؟ اگر شما نيز جزء آندسته افرادي هستيد كه مي خواهيد از ايمني اين روش اطمينان يابيد، خوب است بدانيد كه عوارض جانبي اين روش تقريباً نادر و در اكثر موارد كاملاً موقتي است. از جمله اين عوارض عبارتند از: هايپرپيگمانتاسيون: يكي از متداول ترين عوارض جانبي استفاده از سيستم موبرداري ليزري، هايپرپيگمانتاسيون مي باشد. اين مشكل به اين صورت است كه لكه هايي تيره يا روشن در

نواحي از پوست ايجاد مي شود و پس از گذشت چند ماه برطرف ميشوند. اين مسئله به ويژه در افرادي كه پوست هاي حساسي دارند بيشتر اتفاق مي افتد و اين پوست پي از انجام موبرداري ليزري كمي خشن تر هم مي شوند، اما يادتان باشد كه همه ي اين علائم موقتي است. قرار گرفتن در معرض آفتاب: يكي از مشكلات ايجاد شونده در رابطه با موبرداري ليزري، قرار گرفتن در معرض نور خورشيد است. افرادي كه براي برنزه شدن زير نورآفتا مي خوابند يا تحت درمان هاي فتوسنتز قرار مي گيرند، براي استفاده از اين رش موبرداري چندان مناسب نيستند، مگر اينكه براي مدتي اين كارها را متوقف كنند. خطرات موبرداري ليزري موبرداري ليزري خطرات احتمالي بخصوصي دارد كه خوب است متقاضيان قبل از انجام اين عمل از اين خطرات اطلاع يابند. به نمونه اي از اين خطرات در زير اشاره شده است:سوختگي پوست: يكي از خطرات احتمالي استفاده از ليزر براي موبرداري، سوختن پوست يا تيره شدن بعضي نواحي پوست به خاطر قرار گرفتن در معرض ليزر است. اين مشكل به خصوص وقتي مسئول انجام اينكار به اندازه ي كافي تجربه و مهارت نداشته باشد اتفاق مي افتد. از اينرو قبل از مراجعه به اين مراكز از كفايت و مهارت مسئولان آن اطمينان يابيد. ورم كردن يا قرمز شدن پوست: پس از انجام كار استفاده از هيچگونه بانداژ يا دارو خاصي لازم نيست، مگر اينكه التهاب يا قرمزشدگي روي پوست خود مشاهده كنيد. خشك شدن پوست: براي چند روز پس از انجام عمل ممكن است در پوست احساس سوزش داشته باشيد، و در

برخي افراد هم ممكن است حشك شدن پوست اتفاق بيفتد. كاري كه در اين مواقع بايد آن قسمت از پوست را همواره با كرم هاي مرطوب كننده مثل وازلين كه بهترين انتخاب براي اين مشكل است، چرب كنيد. يافتن پزشك متخصص براي استفاده از سيستم ليزري موبرداري، انتخاب هاي متعددي پيش روي شماست. يكي از اين انتخاب ها يافتن متخصصي است كه بتواند در كوتاهترين مدت اين عمل را در مطب خود به انجام رساند. اطمينان داشتن به متخصص انجام اين عمل و تجهيزات او شرط اساسي است و خوب است قبل از اينكه خود را به دست ليزر بسپاريد، از مهارت و كارداني متخصص مربوطه اطمينان حاصل كنيد، چون ممكن است كار به جايي ختم شود كه ببينيد قسمت هايي كه نمي خواسته ايد موبرداري شده است يا آسيب هاي ديگري ديده ايد .

جراحي زيبايي پوست صورت

با زياد شدن سن، اثرات جاذبه زمين، قرار گرفتن در معرض نور خورشيد، و استرس هاي زندگي روزمره اثرات خود را به پوست صورتتان نيز انتقال مي دهند، و كاملاً قابل مشاهده مي شوند. از مشخصه هاي آن مي توان به چروك هاي عميق بين بيني و دهان، غبغب كشيده و شل، ذخيره شدن چربي و چين و چروك هاي اضافي در اطراف گردن اشاره كرد. عمل زيبايي صورت و يا همان كشيدن پوست صورت كه نام علمي آنrhytidectomy است، نمي تواند جلوي فرايند پير شدن را بگيرد بلكه تنها كاري كه مي كند اين است كه "زمان را به عقب بر مي گرداند." اين عمل با برداشتن چربي هاي اضافه، محكم كردن ماهيچه هاي زيرپوستي، و برداشتن پوست اضافي

صورت و گردن مي تواند آثار پيري را از چهره شما بزدايد. اين جراحي زيبايي مي تواند به تنهايي و يا همراه با جراحي هاي زيبايي ديگر نظير كشيدن پوست پيشاني، جراحي پلك، و يا بيني همراه شود. اگر قصد انجام چنين عملي را داريد، در اين مقاله اطلاعاتي در اختيار شما قرار ميدهيم كه با توجه به آن متوجه مي شويد كه مراحل جراحي به چه صورت هستند، جراحي چگونه انجام مي پذيرد، چه زماني براي انجام عمل مناسب است و پس از اتمام جراحي چه نتايجي بدست خواهد آمد. البته بايد توجه داشت كه كليه سوال هايي كه در ذهن شما ايجاد مي شوند، قابل پاسخ دادن نيستند چرا كه بيشتر موارد به خصوصيات شخصي افراد بستگي داشته و بيمار بايد در مورد آنها به طور فردي با پزشك متخصص مشورت كند. در مورد مسائلي كه نسبت به آنها ترديد داريد با پزشك خود به طور مستقيم صحبت كنيد تا نكات ابهام آميز را برايتان روشن كند.اين عمل مناسب چه افرادي است بهترين افرادي كه مي توانند اين عمل زيبايي را انجام دهند، خانم ها و آقايوني هستند كه صورت و گردن آنها در اثر گذشت زمان شروع مي كند به شل شدن؛ پوست اين افراد بايد همچنان خاصيت انعطاف پذيري خود را داشته باشد در غير اينصورت جراحي قدري مشكل مي شود، همچنين فرم بيني بيماران بايد محكم بوده و حالت اوليه خود را از دست نداده باشد. بيشتر افراديكه خواستار انجام اين جراحي هستند بين 40 تا 60 سال قرار دارند. البته بايد بدانيد كه اين جراحي مي تواند با موفقيت

بر روي افراد 70 تا 80 ساله نيز انجام پذيرد. با انجام دادن اين جراحي شما جوان تر و شاداب تر به نظر مي رسيد و پس از اتمام عمل، اعتماد به نفستان افزايش پيدا خواهد كرد. البته نبايد انتظار داشته باشيد كه يك مرتبه چهره تان به طور كامل تغيير پيدا كند و دوباره همان انرژي و سلامت زمان جواني به شما باز گردد. پيش از اينكه تصميم به انجام اين جراحي زيبايي بگيريد، انتظارات خود را از جراحي مشخص كرده و در مورد آنها با پزشك خود صحبت كنيد.تمام جراحي ها شامل ريسك و عدم قطعيت هستند اگر تحت نظر يك جراح پلاستيك حرفه اي عمل شويد، عوارض چنداني را مشاهده نخواهيد كرد. البته نمي توان به طور قطع گفت كه هيچ مشكلي پيش نخواهد آمد، اما همچنان مي بايست توجه داشت كه آناتومي بدن افراد مختلف، متفاوت است؛ بدن هر كس واكنش متفاوتي نشان مي دهد، توانايي بهبودي در افراد متفاوت است و نتيجه هيچ گاه به طور قطعي قابل پيش بيني نخواهد بود. از جمله عوارضي كه ممكن است پيش بيايد مي توان به موارد زير اشاره كرد: هماتوما (hematoma) كه به تومور و يا غده اي از خون اطلاق مي شود كه از رگ ها خارج شده و در زير پوست جمع مي شود. اين غده بعداً توسط جراح برداشته ميشود. آسيب ديدن اعصابي كه ماهيچه هاي صورت را كنترل مي كنند نيز از ديگر مشكلات اين جراحي به شمار مي رود كه معمولاً مقطعي است و پس از مدتي از بين خواهد رفت. عفونت، و حساسيت به داروي بيهوشي

نيز بايد مد نظر قرار بگيرد. در نهايت بايد اظهار داشت كه در افراد سيگاري پوست ديرتر از موارد عادي بهبود مي يابد. با پيروي از توصيه هاي پزشكي، قبل و بعد از عمل مي توانيد عوارض آنرا به پايين ترين ميزان كاهش دهيد. برنامه ريزي براي جراحياين عمل زيبايي از انواع جراحي هايي است كه كاملاً فردي بوده و مشاوره هاي ابتدايي با پزشك از اهميت بالايي برخوردار هستند. در جلسات ابتدايي پزشك قابليت پوست صورت شما را بررسي مي كند و پوست و استخوان هاي زير آن به طور دقيق ارزيابي مي شوند. همچنين در اين جلسات شما بايد توضيح كاملي از اهداف و انتظارات خود در مورد انجام اين عمل در اختيار پزشك قرار دهيد. جراح به شما توضيحاتي در مورد شرايط پزشكي و مشكلاتي كه امكان دارد قبل و بعد از عمل براي شما پيش بيايد ارائه مي دهد. از اين موارد مي توان به ايجاد نوسان در فشار خون، ايجاد لخته هاي خون، و ايجاد زخم هاي زياد بر روي بدن اشاره كرد. اگر از دخانيات استفاده مي كنيد و يا از داروهاي خاصي استفاده مي نماييد (به ويژه آسپرين كه باعث رقيق شدن خون مي شود) حتماً به پزشك خود اطلاع دهيد.پيش از شروع عمل، جراح در مورد نحوه عمل، تكنيك هايي كه به كار مي گيرد، نوع داروي بيهوشي، امكاناتي كه در اختيار دارد، خطرات ناشي از انجام عمل و هزينه هايي كه در بر دارد، اطلاعاتي را در اختيار شما قرار خواهد داد. هر سوالي كه به ذهنتان مي رسد را مطرح كرده و در مورد خواسته

هاي خود از انجام اين عمل بي پرده با پزشك خود صحبت كنيد.آماده شدن براي جراحي دكتر معالج، دستورالعمل هاي ويژه پيش از عمل را در اختيار شما قرار مي دهد. از جمله اين موارد مي توان به نحوه خوردن، آشاميدن، استعمال دخانيات، مصرف يا خودداري از برخي قرص ها و ويتامين ها اشاره كرد. پيروي از دستورات پزشك عمل جراحي آرام تر و راحت تري را به همراه خواهد داشت. اگر جزء افراد سيگاري هستيد، بايد حداقل يك يا دو هفته پيش از عمل، مصرف سيگار را قطع كنيد چرا كه سيگار باعث مي شود جريان خون حالت عادي خود را از دست داده و خون به پوست نرسد. اين امر موجب مي شود كه بهبودي شما پس از عمل به تاخير افتاده و زخم ها دير تر از حالت عادي بهبود پيدا كنند.اگر موهاي سرتان خيلي كوتاه هستند بهتر است اجازه دهيد تا قدري بلند تر شوند. اگر موها بلند باشند مي توانيد پس از جراحي، زخم ها را در زير موها پنهان كنيد تا به طور كامل بهبود پيدا كنند. جراحي چه به صورت سرپايي انجام شود و يا اينكه شما را در بيمارستان بستري كنند، به هر حال بايد يك نفر را همراه خود ببريد تا به شما كمك كند و شما را از بيمارستان به خانه انتقال دهد. اگر كسي باشد كه براي يكي دو روز پس از عمل در خانه كنار شما بماند، بد نسيت چون در اين زمان حتماً به كمك يك نفر ديگر نياز داريد تا بتوانيد به بهبودي كامل دست پيدا كنيد.

محل انجام عمل جراحياين

عمل مي تواند در مطب دكتر با امكانات ويژه، در كلينيك هاي جراحي سرپايي و يا در بيمارستان انجام شود. بهترين مكان براي انجام اين نوع جراحي همان كلينيك هاي سرپايي است و بيمار به ندرت نياز به بستري شدن پيدا مي كند. البته برخي از پزشكان به اين دليل كه از بيهوشي عمومي استفاده مي كنند، بيمار را در بيمارستان براي يك تا دو روز بستري مي كنند. برخي بيماري هاي خاص مانند ديابت و فشار خون از جمله مواردي هستند كه بايد پس از عمل تحت كنترل قرار گفته و بيمار نياز دارد تا تحت نظر مستقيم پزشك باشد. نوع داروي بيهوشي در اين نوع جراحي معمولاً از بيهوشي موضعي استفاده مي شود، به اين معنا كه فقط محلي كه قرار است روي آن جراحي صورت بگيرد ، بي حس مي شود. پيش از عمل، مسكن به صورت قرص يا به صورت تزريقي به بيمار تجويز مي شود. شايد در طول عمل به هوش باشيد، اما نسبت به درد آرام و بي حس هستيد. برخي از پزشكان ترجيح مي دهند كه از بيهوشي عمومي استفاده كنند. در اين حالت در طول عمل شما به طور كامل بيهوش مي شويد.جراحي اين جراحي معمولاً چيزي در حدود 1 ساعت به طول مي انجامد كه اگر مراحل خاصي مد نظر باشد، ممكن است مدت زمان آن طولاني تر گردد. اگر حيطه كاري گسترده باشد، برخي از پزشكان ترجيح مي دهند كه جراحي را در دو مرحله انجام دهند. هر پزشك با توجه به تكنيك هاي فردي خود اين عمل را انجام مي دهند. برخي از جراحان

در هر مرحله تنها بر روي يك طرف صورت كار مي كنند و برخي ديگر بر روي هر دو طرف با هم كار مي كنند. محل دقيق قرار دادن تيغ جراحي و ايجاد شكاف به ساختار صورت و تكنيكي كه پزشك در پيش مي گيرد، بستگي دارد. معمولاً شكاف از بالاي محل رويش موها در كنار شقيقه شروع مي شود و در امتداد خط طبيعي گوش پايين مي آيد. گاهي اوقات نيز شكاف از نقطه داخلي غضروف گوش شروع مي شود تا لاله گوش ادامه پيدا كرده و به قسمت پايين جمجمه ختم مي شود. اگر پوست گردن هم نياز به ترميم داشته باشد، يك شكاف كوچك در زير چانه نيز ايجاد مي شود. فرايند طبيعي جراحي به اين قرار است كه جراح پوست را از ماهيچه ها و چربي ها جدا مي كند. چربي هاي اضافي ساكشن مي شوند و از محل خود بيرون كشيده مي شوند؛ سپس ماهيچه هاي دروني و غشاي آنها محكم شده و پوست اضافي نيز جدا مي شود. نهايتاً محل شكاف داده شده، بخيه زده مي شود. براي اطمينان ممكن است در كنار استخوان جمجمه از گيره هاي فلزي نيز استفاده شود. متعاقباً يك لوله باريك و كوچك به صورت موقتي در زير پوست در پشت گوش قرار داده مي شود تا اگر خون در آن منطقه جمع شود به وسيله آن تخليه گردد. براي جلوگيري از تورم و كبودي بيش از اندازه برخي از جراحان ترجيح مي دهند كه سر را به آرامي يك بانداژ شل كنند. بعد از عمل معمولاً پس از جراحي درد و ناراحتي خاصي

به سراغ بيمار نخواهد آمد. اگر هم اين حالت بوجو بيايد، مسكن و آرام بخش هاي خاصي هستند كه توسط پزشك براي بيمار تجويز خواهند شد. اگر درد بيش از حد طبيعي شدت پيدا كرد و يا يكمرتبه تورم قابل توجهي در صورت شما پيدا شد بايد حتماً اين مطلب را به جراح انتقال دهيد تا اقدامات مقتضي صورت پذيرد. بي حسي پوست كاملاً طبيعي است و در طول چند هفته تا يك ماه به طور كامل از بين خواهد رفت. همچنين پزشك به شما توصيه مي كند كه چند روز پس از اتمام جراحي سر خود را بالا نگه داريد. اين امر به بهبود سريع تورم و كبودي كمك مي كند. اگر درن (لوله نازكي كه خونابه در آن جمع مي شود) به شما وصل شده باشد، پس از يك تا دو روز برداشته مي شود. بانداژ كلي سر نيز بسته به ميزان بهبود فردي، از يك روز تا 5 روز قابل برداشتن مي باشد. البته زمانيكه صورت بادكرده، پف دار، و كبود خود را مي بينيد تعجب نكنيد، پس از چند هفته به حالت عادي باز مي گردد. بيشتر بخيه ها 5 روز پس از عمل كشيده مي شوند. زخم هايي كه در قسمت پوست سر ايجاد شده اند، نياز به مدت زمان بيشتري دارند به همين دليل ممكن است كه بخيه ها در دو مرحله كشيده شوند و گيره هاي كنار سر نيز در مرحله دوم همراه با كشيدن بخيه هاي پوست سر برداشته مي شوند. بازگشت به حالت اوليه در طول يكي دو روز حال شما خيلي بهتر مي شود، اما

در يك هفته اول بايد استراحت كامل داشته باشيد. با موها و صورت خود بايد با دقت و به آرامي رفتار كنيد چرا كه هنوز پوست صورت حساس و بي حس است و ممكن است در ابتدا واكنش مناسبي نسبت به محرك هاي خارجي از خود نشان ندهد. براي اينكه دو مرتبه به حالت عادي بازگرديد و كارهاي روزمره خود را انجام دهيد، پزشك اطلاعات لازم را در اين زمينه در اختيارتان قرار خواهد داد. البته در اين ميان چند نمونه توصيه مشابه وجود دارد كه در اين قسمت اشاره مختصري به آنها مي كنيم: از انجام كارهايي كه نياز به فعاليت شديد بدني دارند خودداري كنيد ( سكس نيز شامل اين نوع فعاليت هاي مي شود)، براي دو هفته كارهاي سنگين خانه را انجام ندهيد، راه رفتن و انجام حركات كششي آرام و نرم بلامانع است. از مصرف مشروبات الكلي، سونا، حمام داغ و پر از بخار براي چند ماه خودداري كنيد. علاوه بر همه اين ها به اندازه كافي استراحت كنيد تا بدن انرژي لازم را بدست آورده و اين انرژي را صرف بهبودي جراحات نمايد. شايد در ابتدا شكل جديد صورت برايتان عجيب و غريب باشد. بايد مراقب زخم ها باشيد، ممكن است تورم دو تا سه هفته ادامه داشته باشد و شما را خسته كند، به همين دليل برخي از بيماران چند روز پس از جراحي نااميد شده و دچار افسردگي ميشوند. در هفته سوم احساس بهتري به شما دست مي دهد و چهره تان نيز بهبود بيشتري مي يابد. بيشتر بيماران مي توانند 10 روز يا دو هفته پس از

جراحي به محل كار خود باز گردند. اگر لازم بود پس از سپري شدن اين مدت زمان مي توانيد با مشاوره با پزشك خود براي مخفي كردن كبودي ها از لوازم آرايشي مخصوص استفاده كنيد. چهره جديد شما اگر از اين امر آگاهي داشته باشيد كه نتيجه به سرعت ظاهر نمي شود، بعد از اينكه جراحات بهبود پيدا كردند مطمئناً از چهره جديد خود راضي مي شويد و احساس فوق العاده اي به شما دست مي دهد. زمانيكه تورم از بين برود باز هم موهاي كنار شقيقه كم پشت بوده و پوست خشك شده و زبر مي شود و اين حالت ممكن است براي چند ماه ادامه داشته باشد. شايد لازم باشد كه آقايون براي مدتي موهاي زير لاله گوش و پشت آنرا نيز بتراشند. با رويش پوست جديد ديگرنيازي به انجام اين كار نخواهد بود. جاي زخم هاي باقي مانده از جراحي تا مدتي باقي مي مانند كه شما مي توانيد آنها را موهاي خود مخفي كنيد. به مرور زمان از بين رفته و به ندرت قابل مشاهده نخواهند بود. بايد به خاطر داشته باشيد كه انجام اين عمل جراحي به اين معنا نيست كه مي توانيد زمان را از حركت بازداريد. با گذشت زمان فرايند پير شدن رخ داده و شما مجدداً آثار آنرا بر روي پوست خود مشاهده خواهيد كرد. برخي افراد اين عمل جراحي را براي بار دوم و سوم در طول 5 تا 10 سال مجدداً تكرار مي كنند، اما از سوي ديگر بايد توجه داشته باشيد كه تاثيرات آن براي سال ها همچنان به قوت خود باقي مي مانند،

و چهره شما براي مدت زماني طولاني زيبا خواهد بود. پس از چندي اصلاً احساس نمي كنيد كه يك چنين عمل جراحي را انجام داده ايد. جراحي صورت مي تواند چين و چروك هاي عميق چانه، ف__ك، و گردن كه در اثر افزايش سن ايجاد مي شوند را از بين ببرد. شكاف جراحي معمولاً قدري بالاتر از محل رويش موها در دو طرف شقيقه ها شروع مي_شود، از ج__لو در امتداد خط طبيعي گوش ادامه پيدا مي__كند، ب_ه صورت يك منحني از امت_داد لاله گوش مي گذرد و نهايتاً به سمت پشت گوش و به پوست سر و قسمت تحتاني جمجمه ختم ميشود.

ب_اف_ت ها و ماهيچه هاي صورت و گردن از هم جدا شده، چربي ها ب_ص__ورت مجزا بيرون كشيده ميشوند و عضلات دروني به هم فشرده مي شوند. زماني_كه غشاها و بافت ها محكم شدند، پوست اضافي جداسازي شده و شكاف ايجاد شده بخيه زده مي شود. بيشتر زخم را مي توانيد توسط موهاي خود بپوش_انيد و برخي از آنها نيز با چروكهاي طبيعي چهره در هم آميخته مي شوند و چندان مشهود نيستند.پ_س از ج_راحي، شم_ا چ__هره جوان تر و شاداب تري را از خود به نمايش خواهيد گذاشت.

جراحي زيبايي پلك

اگر مي خواهيد عمل زيبا سازي پلك را انجام دهيد...... در جراحي زيبايي پلك معمولاً چربي هاي اضافه زير پلك و بخشي از پوست اضافه پلك بالا و پلك پايين برداشته مي شود. پس از انجام اين عمل، افتادگي پلك بالايي و پف پلك پاييني از بين خواهد رفت. افتادگي پلك و پف چشم سبب مي شود كه سن شما بالاتر از آن چيزي

كه هست نشان داده شود، خسته تر به نظر برسيد، و در موارد خاص اختلالاتي را براي بينايي نيز ايجاد مي كنند. بايد به خاطر داشته باشيد كه در طي اين عمل، سياهي و تيرگي دور چشم برطرف نخواهد شد. هر چند اين عمل در نژاد آسيايي مي تواند چين پلك بالايي را به طور كامل از ميان بردارد، اما سبب نمي شود كه نژاد فرد به طور كلي تغيير پيدا كند. اين عمل مي تواند به تنهايي و يا در كنار ساير جراحي هاي زيبايي مانند كشيدن پوست صورت (face lift) و ابرو و پيشاني (brow lift) همراه شود. اگر قصد انجام اين عمل را داريد، ما در اين مقاله اطلاعاتي در زمينه تفهيم كلي جراحي، نحوه انجام عمل، و نتايج آتي آن در اختيار شما قرار مي دهيم. شايان ذكر است كه برخي موارد، قابل پاسخگويي نيستند چراكه به مشخصات فردي بيمار بستگي داشته و جراح بايد به صورت شخصي در مورد آنها به مريض توضيح دهد. در مورد مسائلي كه احساس مي كنيد ابهام وجود دارد، شخصاً با پزشك خود مشورت كنيد. اين عمل مناسب چه كساني است انجام عمل زيبايي پلك هم چهره شما را تغيير مي دهد و هم اعتماد به نفستان را بالا مي برد، اما نبايد انتظار داشته باشيد كه يك مرتبه طرز برخورد ديگران با شما عوض شود و يا يكدفعه ظاهرتان به طور كلي تغيير پيدا كند و به آنچه ايده آلتان است برسيد. پيش از انجام عمل، ابتدا به طور دقيق بر روي انتظارات خود از جراحي فكر كنيد و در مورد آنها با پزشك

خود نيز صحبت كنيد. بهترين افراديكه مي توانند عمل زيبايي پلك را انجام دهند، مردان و زناني هستند كه از نظر فيزيكي سالم بوده، ثبات رواني داشته باشند و انتظار آنها از نتيجه عمل واقع بينانه باشد. سن اغلب افراديكه تصميم به انجام اين عمل مي گيرند معمولاً 35 سال به بالاست اما اگر در خانواده اي، پف و افتادگي پلك ارثي باشد، ممكن است كه افراد در سنين پايين تر نيز تصميم به انجام چنين عملي بگيرند. يك سري شرايط پزشكي خاص هستند كه ريسك اين جراحي را افزايش مي دهند. در شرايط زير انجام عمل دشوارتر مي شود: مشكلات تيروئيد مانند كم كاري و يا پر كاري غده تيروئيد، خشكي چشم، كمبود اشك، فشار خون و ساير اختلالات وابسته به گردش خون، بيماري هاي قلبي عروقي، و ديابت. آب مرواريد نيز يكي از بيماري هايي است كه ممكن است براي عمل پلك مشكلاتي را ايجاد نمايد. پيش از انجام عمل بايد با پزشك متخصص چشم مشورت كنيد. تمام جراحي ها شامل ريسك و عدم قطعيت هستنداگر تحت نظر يك جراح پلاستيك حرفه اي عمل شويد، عوارض چنداني را مشاهده نخواهيد كرد. البته نمي توان به طور قطع گفت كه هيچ مشكلي پيش نخواهد آمد. هميشه احتمال بروز عفونت و يا حساسيت به داروهاي بيهوشي وجود دارد. اينگونه خطرات را مي توانيد با توجه كافي به دستور العمل هاي جراح، در قبل و بعد از عمل به طور قابل ملاحظه اي پايين بياوريد. يكي ديگر از عوارضي كه معمولاً پس از انجام اين عمل مشاهده مي شود، دو بيني و ماتي ديد است كه

بيش از چند روز ادامه پيدا نخواهد كرد. تورم گوشه هاي پلك، عدم تقارن در بهبود زخم، و پيدايش گلوله هاي سفيد پس از كشيدن بخيه ها از ديگر عوارض اين جراحي هستند كه در مورد مشكل آخر، پزشك مي تواند با استفاده از سوزن مخصوص، سفيدي ها را از روي پلك بردارد. برخي از بيماران در هنگام خواب نمي توانند به درستي پلك هايشان را بر روي هم قرار بدهند. در موارد نادر ممكن است اين مشكل براي هميشه ادامه پيدا كند. از مشكلات ديگر به افتادگي بيش از اندازه پلك پايين مي توان اشاره كرد كه در صورت بروز اين مشكل، يك عمل جراحي ديگر نياز است.برنامه ريزي براي جراحيمشاوره هاي اوليه با پزشك از اهميت بالايي برخوردار هستند. شما موظف هستيد تا تاريخچه پزشكي خود را به طور كامل در اختياز جراح قرار دهيد، بنابراين بايد پيش از مراجعه به پزشك اطلاعات كافي در اين زمينه را در دست داشته باشيد. از موارد مهمي كه حتماً بايد پيرامون آن با پزشك خود صحبت كنيد مي توان به موارد زير اشاره كرد: وجود آلرژي، مصرف قرص هاي ويتامين، مصرف داروهاي خاص، قرص هاي ضد افسردگي، و دخانيات. پس از مشاوره هاي اوليه پرستار يا پزشك بينايي شما را تست كرده و ميزان توليد اشك چشمتان را اندازه گيري مي كند. اگر از لنز و يا عينك استفاده مي كنيد بايد حتماً آنها را همراه خود ببريد.مي بايست هدف و انتظارات خود را از اين عمل با جراحتان در ميان بگذاريد. بايد تعيين كنيد كه قصد داريد هر چهار پلك خود را عمل كنيد

و يا تنها مي خواهيد پلك هاي بالايي و يا پاييني عمل شوند، تمايل داريد پوست اضافي نيز علاوه بر چربي برداشته شود و آيا انجام مراحل ديگري در نظرتان هست يا خير. جراح نيز در مورد عمل، تكنيكي كه به كار مي گيرد، داروي بيهوشي، امكاناتي كه در اختيار دارد و نحوه انجام عمل با شما صحبت مي كند. همچنين مطالبي در مورد ريسك هاي موجود در اين جراحي و هزينه انجام عمل نيز رد و بدل خواهد شد. لازم به ذكر است كه بيشتر بيمه هاي درماني هزينه جراحي زيبايي پلك را تقبل نمي كنند مگر اينكه ثابت كنيد افتادگي پلك در بينايي شما خلل وارد مي كند. در اين مورد بايد با طرف قرارداد بيمه خود صحبت كنيد. به هر حال از پرسيدن هر سؤالي كه به ذهنتان مي آيد ترديد نداشته باشيد و هر پرسشي كه داريد، مطرح نماييد. آماده شدن براي جراحي جراح دستورالعمل هاي خاص پيش از عمل را در اختيار شما قرار مي دهد. از جمله اين موارد مي توان به نحوه خوردن، آشاميدن، استعمال دخانيات، مصرف يا خودداري از برخي قرص ها و ويتامين ها اشاره كرد. پيروي از دستورات پزشك عمل جراحي آرام تر و راحت تري را به همراه خواهد داشت.زمانيكه در حال آماده شدن براي عمل جراحي هستيد، بايد يك نفر را همراه خود ببريد تا شما را از بيمارستان به خانه انتقال داده و در وصورت نياز براي چند روز از شما مراقبت كند. محل انجام عمل جراحياين عمل مي تواند در مطب دكتر با امكانات ويژه، در كلينيك هاي جراحي سرپايي و

يا در بيمارستان انجام شود. بهترين مكان براي انجام اين نوع جراحي همان كلينيك هاي سرپايي است و بيمار به ندرت نياز به بستري شدن پيدا مي كند. نوع داروي بيهوشي در اين نوع جراحي معمولاً از بيهوشي موضعي استفاده مي شود، به اين معنا كه فقط محلي كه قرار است روي آن جراحي صورت بگيرد - اطراف چشم - بي حس مي شود. پيش از عمل، مسكن به صورت قرص يا به صورت تزريقي به بيمار تجويز مي شود. شايد در طول عمل به هوش باشيد، اما نسبت به درد آرام و بي حس هستيد. برخي از پزشكان ترجيح مي دهند كه از بيهوشي عمومي استفاده كنند. در اين حالت در طول عمل شما به طور كامل بيهوش مي شويد. جراحي اين عمل از يك تا سه ساعت به طول مي انجامد كه بسته به وسعت ناحيه مورد جراحي، زمان آن كم و زياد خواهد شد. اگر قصد داريد كه هر چهار پلك خود را عمل كنيد، جراح ابتدا بر روي پلك هاي بالايي كار ميكند و سپس جراحي پلك هاي پايين را شروع مي كند. در طول اين عمل جراحي پزشك شكافي را در ناحيه خط طبيعي پلك ايجاد مي كند. اين شكاف از گوشه چشم تا طرف ديگر آن كه خط هاي خنده وجود دارند، ادامه پيدا مي كند. جراح در اين مرحله پوست را از بافت چربي و ماهيچه اي جدا كرده و سپس چربي هاي اضافه را از زير آن خارج مي كند و بعد پوست اضافه و در صورت لزوم ماهيچه هاي زيادي را نيز جدا مي سازد. در

نهايت شكاف ايجاد شده را بخيه مي زند. اگر شما در زير پلك پاييني خود يك توده چربي داشته باشيد و نيازي نباشد كه پوستي از پلك برداشته شود، جراح شكافي را در لايه داخلي پلك پايين ايجاد ميكند و با استفاده از يك انبر مخصوص چربي هاي اضافه را خارج مي كند. در نهايت اين شكاف با استفاده از نخ هاي بخيه انحالال پذير بخيه زده مي شود. اين جراحي transconjunctival blepharoplasty نام دارد و هيچ گونه زخم قابل رويتي را پس از جراحي بر روي صورت شما به جاي نمي گذارد و بيشتر براي افراد جوان تر كه پوستي ضخيم تر و انعطاف پذير تر دارند مورد استفاده قرار مي گيرد. بعد از عملبه احتمال زياد پس از اتمام جراحي پزشك چشم هاي شما را با پمادهاي خاصي چرب نموده و آنرا بانداژ مي كند. زمانيكه اثر داروي بيهوشي از بين برود، پلك ها سخت شده و شما احساس ناراحتي مي كنيد. با استفاده از داروهاي مسكني كه پزشك تجويز مي كند، تحمل درد آسانتر خواهد شد. اگر احساس كرديد كه درد شما بيش از اندازه شدت پيدا كرده بايد حتماً اين مطلب را به پزشك خود اطلاع دهيد. براي چند روز بايد سر خود را بالا نگه داريد و براي جلوگيري از تورم و كوفتگي از كمپرس سرد استفاده كنيد. تورم در افراد مختلف، متفاوت است اما به طور طبيعي در طول يك هفته به اوج خود مي رسد و به تدريج پس از دو هفته به بعد كمتر شده و تا يك ماه تقريباً به طور كامل از بين مي رود.

به شما آموزش داده مي شود كه چگونه چشم هاي خود را شستشو دهيد. در اين مدت بايد از قطره هاي چشمي استفاده كنيد چرا كه پلك ها كاملاً خشك مي شوند و چشم شروع مي كند به خارش و سوزش. در هفته هاي اول به شدت از چشم ها اشك مي آيد، به نور حساسيت پيدا مي كنيد، و دچار تاري ديد مي شويد.در يكي دو هفته اول بايد دائماً تحت نظر پزشك باشيد. بخيه ها در طول 2 روز تا يك هفته پس از عمل كشيده مي شوند. زمانيكه بخيه ها كشيده شدند، ورم و كبودي دور چشم به تدريج كاهش پيدا كرده و به مرور زمان از بين مي رود، در اين زمان احساس بهتري به شما دست مي دهد و وضعيت ظاهريتان نيز بهتر مي شود. بازگشت به حالت اوليه شما پس از گذشت سه روز بايد بتوانيد مطالعه كرده و يا تلويزيون تماشا كنيد؛ اما تا دو هفته اول امكان استفاده از لنز وجود ندارد و حتي پس از گذشت دو هفته استعمال لنز مي تواند براي مدتي ناراحتي ايجاد كند. بيشتر بيمارن پس از يك هفته تا 10 روز مي توانند به شرايط عادي زندگي بازگشته ( و به محل كار خود بروند). در آن زمان بسته به ميزان بهبودي و طبق دستور العمل هاي پزشك مي توانيد با استفاده از آرايش، تورم و كبودي را بپوشانيد. براي چند هفته نسبت به نور خورشيد، باد و ساير موارد محرك حساس هستيد به همين دليل زمانيكه بيرون مي رويد بايد عينك آفتابي بزنيد و از ضد آفتاب هاي طبي كه

مخصوص پلك چشم هستند، استفاده نماييد. براي 3 تا 5 روز بايد فعاليت بدني خود را به كمترين ميزان ممكن برسانيد. به مدت 3 هفته نيز از انجام فعاليت هاي شديد خودداري كنيد. همچنين از فعاليت هايي كه موجب افزايش فشار خون مي شوند، مانند: خم شدن، بلند كردن اشياء سنگين، و ورزش هاي سخت، پرهيز كنيد. از مصرف الكل نيز صرف نظر كنيد چرا كه در گردش خون اختلال ايجاد مي كند. چهره جديد شما بهبودي شما يك فرايند تدريجي است و رنگ صورتي زخم ها ممكن است براي مدت زماني در حدود 6 ماه يا بيشتر باقي بماند، اما به مرور زمان بي رنگ شده و جاي آنها نيز از بين مي رود. از سوي ديگر اثرات مثبت كشيدن پلك براي سال ها باقي مي ماند. براي برخي از افراد اثر عمل جراحي به صورت دائمي باقي خواهد ماند. به مجرد اينكه سن افراد افزايش پيدا مي كند، پوست سست شده، ماهيچه هاي آن تضعيف شده و چربي هاي اضافي دور تا دور چشم را فرا مي گيرند و سبب ايجاد "توده" در بالا و پايين چشم مي شوند اما پس از اتمام جراحي، پلك بالايي ديگر افتاده نيست و پوست زير چشم نيز صاف و ثابت خواهد شد.جراج برشها را با بخيه هاي ظريف مي بندد و در نهايت اثري از زخم برجاي نخواهد ماند. پيش از عمل، جراح محل هاي برش را در بخش هاي زيرين خطوط و چروك هاي پلك مشخص مي نمايد.چربي هاي تحتاني به همراه پوست و ماهيچه هاي اضافي در حين عمل برداشته مي شود. در جراحي

پلك تحتاني، بخش باريكي از پوست برش داده شده و چربي آن ناحيه خارج و سپس توسط بخيه انحلالي مسدود مي گردد. بعد از عمل جراحي، پلك بالايي ديگر افتاده نيست و پوست زير چشمها صاف و محكم خواهد بود.

از زبان بدن چه مي دانيد ؟

نويسنده : فخري السادات خليفه سلطاني ( روان شناس )

آنها كه مباحث « زبان بدن » را در اين صفحه دنبال مي كنند ، مي دانند كه هرازگاه درباره ي پيام هايي صحبت مي كنيم كه بدون استفاده از كلام و صرفاً با حالت هاي بدن يا با استفاده از اعضاي بدن منتقل مي شوند بحث « زبان بدن » را قبلاً با تمركز روي « دست ها » برايتان گفته ايم ؛ و اين هفته همان بحث را با تمركز روي «پاها » پي خواهيم گرفت .

پاهاي روي هم درست مثل دست به سينه بودن ، مي تواند در بر گيرنده ي پيامي از حالت مخالفت يا تدافعي باشد. هدف اصلي دست به سينه شدن براي محافظت از قلب و بالا تنه بودن بدن بود و روي هم انداختن پا تلاشي ناخودآگاه است براي محافظت از محدوده ي تناسلي . دست به سينه بودن پيامي منفي تر از پاهاي روي هم انداخته را مي رساند . همچنين حركات دست راحت تر قابل رويت است . پا روي پا انداختن زنان را بايد با احتياط بيشتري تعبير كرد . زيرا ممكن است اين رفتار آنان به خاطر تربيت خانمانه آنها باشد . به هر صورت متاسفانه اين رفتار عدم احساس امنيت را در فرد تداعي مي كند .

معناي روي هم انداختن پاها

به مدل اروپايي :

يك پا صاف روي پاي ديگر قرار مي گيرد ( معمولاً پاي راست روي پاي چپ ) ؛ اين رفتار در اروپا زياد ديده مي شود و نشانه ي ناآرامي ، عقب نشيني و امتناع است ، به خصوص اگر با حركات منفي ديگري همراه باشد . يعني هيچ وقت نبايد اين حركت را مجزا بررسي كرد . به عنوان مثال افراد وقتي به سخنراني گوش مي دهند و يا صندلي شان مناسب نيست ، اغلب مدت زيادي اينگونه مي نشينند . هنگام سرما هم اين رفتار زياد ديده مي شود . زماني كه هم پاها روي هم قرار گرفته باشند و هم دستان روي سينه چليپا شده باشند ، نشان دهنده ي آن است كه فرد از گفتگو كناره گرفته است . اگر يك مشتري اين وضعيت را به خود گرفته باشد ، فروشنده نبايد براي امضاي قرارداد اصرار كند . بهتر است با چند سوال علت اين حركت مشتري را دريافت . اين رفتار در زنان عموميت دارد ، به خصوص وقتي كه با همسرشان دعوا مي كنند .

معناي روي هم انداختن پاها به مدل آمريكايي :

اين حالت از روي هم انداختن پاها و نشان دادن حالت صليبي ، به يك دعوا و رفتار رقابتي اشاره دارد . بسياري از مردان سلطه جوي آمريكايي بر حسب عادت اينگونه مي نشينند . براي همين تجزيه و تحليل رفتار يك آمريكايي در هنگام گفتگو سخت است اما اين حركت در يك فرد انگليسي كاملاً قابل تشخيص است .

معناي انداختن پاها روي هم و گرفتن يك پا با دست

:

كسي كه در يك بحث يا دعوا سفت و سخت و با عصبيت نظرش را بيان مي كند ، اغلب پايش را محكم با دست مي چسبد . اين ناشي از سر سختي اي است كه فقط مي توان به روش هاي خاصي از پس آن برآمد .

معناي ايستادن با پاهاي ضربدري :

وقتي در مراسمي شركت مي كنيد ، گاهي متوجه گروه هاي كوچكي مي شويد كه دست به سينه هستند و با پاهاي ضربدر ايستاده اند و متوجه مي شويد كه اين افراد با فاصله اي بيش از حد معمول از يكديگر ايستاده اند و دكمه هاي كت يا هر چه پوشيده اند ، بسته است . اگر كمي پيگيري كنيد ، خواهيد فهميد كه حداقل يك نفر در آن گروه غريبه است و حتي ممكن است كه هيچ كدام همديگر را نشناسند . به اين ترتيب وقتي كسي را خوب نمي شناسيم ، حالت ايستادنمان اينگونه است . ممكن است به نظر برسد كه اين افراد بدون هيجان و اضطراب ايستاده اند و گفتگوي آنها راحت پيش مي رود اما حالت دست و پا نشان مي دهد كه آنها بدون تنش و با اطمينان كنار هم نايستاده اند . بعد عده اي را مي بينيد كه دست به سينه نيستند و مي توانيد كف دستهايشان را ببينيد . حركاتشان راحت است و با حالتي بدون تنش كنار هم ايستاده اند . روي يك پا تكيه داده اند و پاي ديگر به سمت نفر ديگري است و مرتب به حريم خصوصي يكديگر وارد مي شوند . با بررسي اين گروه متوجه

خواهيد شد كه اين افراد همديگر را به خوبي مي شناسند و يا با هم دوست هستند . يك بار به سمت گروهي برويد كه رفتار بي پيرايه اي دارند و دوستانه كنار هم ايستاده اند ، در حالي كه شما هيچ كدامشان را نمي شناسيد و دست و پاي خود را محكم چليپا كنيد . آنها نيز يكي پس از ديگري رفتار شما را تكرار خواهند كرد و در اين حالت خواهند ماند تا شما از آنجا دور شويد . بعد از آنها فاصله بگيريد و آنها را نگاه كنيد . خواهيد ديد كه دوباره به حالت اوليه خود بر مي گردند .

خروج از حالت تدافعي :

به محض آنكه افراد گروهي احساس راحتي بكنند و با همديگر آشنا شوند ، همگي كم كم به آرامش مي رسند و رفتار تدافعي دست به سينه بودن و پاي ضربدري را به رفتاري راحت و باز تبديل مي كنند .

_ مرحله ي اول : رفتار تدافعي ، دست به سينه و پا ضربدري است .

_ مرحله ي دوم : پاها به صورت عادي كنار هم در حالت بي طرفداري قرار دارند .

_ مرحله ي سوم : دست رويي در حالت دست به سينه حركت مي كند و كف آن هنگام صحبت گشوده مي شود اما دوباره به حالت دست به سينه بر نمي گردد بلكه بازوي دست ديگر را مي گيرد .

_ مرحله ي چهارم : دست ها از هم باز مي شوند . يكي از دست ها ممكن است روي پهلو سر بخورد و يا در جيب پنهان شود .

_ مرحله ي پنجم : روي يك پا تكيه داده مي شود و پاي ديگر جلوتر قرار مي گيرد و به سمت كسي اشاره دارد كه شخص از او بيشتر خوشش مي آيد . مصرف الكل مي تواند بر اين مراحل تاثير بگذارد و به آن سرعت بخشد ، طوري كه ممكن است باعث شود كه فرد از روي بعضي مراحل جهش كند .

منبع:روزنامه ي سلامت شماره ي 229 /س

10 فرمان براي فرار از بوي بد عرق

عرق يك پديده ي طبيعي و لازم بدن است كه ضمن مرطوب نگه داشتن پوست ، موجب دفع مقداري از مواد زايد بدن مي شود ، اما وقتي كه بدن مخصوصاً در فصل گرم بد بو مي شود آن وقت براي فرد و اطرافيان او غير قابل تحمل مي شود . عرق بدن به تنهايي بدون بو است ، اما باكتري ها و قارچ هاي روي بدن از آن به عنوان محيط رشد استفاده كرده و سريعاً شروع به تكثير مي كنند و عرق را به تركيبات بدبويي تجزيه مي كنند ؛ اما چرا برخي نواحي مثل زير بغل بيشتر بو مي گيرد ؟ علت اين است كه غدد عرق در اين مناطق پروتئين و چربي نيز توليد مي كنند كه مواد اوليه مناسبي براي تغذيه باكتري ها و قارچ هاي سطح پوست است . اين در حالي است كه عرق نقاط ديگر بدن بيشتر محتوي نمك است و باكتري ها كمتر مي توانند از آن استفاده كنند .

اگر مي خواهيد از بوي بد عرق رها شويد به دستورهاي زير عمل كنيد :

1 _ از خوردن ادويه ، زردچوبه ، فلفل

، خردل ، سس گوجه فرنگي ، پنير كهنه ، تخم مرغ ، روغن سرخ شده كالباس ، سوسيس و اغذيه نظير آن خودداري كنيد و همراه غذا از سبزي تازه و ميوه استفاده كنيد . همچنين استفاده از مواد لبني مثل شير و ماست را فراموش نكنيد .

2 _ پيشگيري بهترين روش براي مبارزه با بوي بد عرق است . اگر عرق روي بدن نماند ، بو نيز نمي گيرد . براي بسياري از افراد شستشوي مرتب بدن براي رهايي از شر بوي بد كفايت مي كند ؛ البته شستشو با آب خالي كافي نيست چون نمي تواند به خوبي عرق را از سطح پوست پاك كند . براي دستيابي به نتيجه مطلوب بايد از شامپو و صابون ها استفاده كنيد .

3 _ بعد از شستشوي بدن با آب و صابون و خشك كردن كامل بدن ، بلافاصله ، از تركيبات ضد عرق براي زير بغل خود استفاده كنيد . توجه داشته باشيد دئودورانت ها مانع تعريق نمي شوند بلكه مانع متصاعد شدن بوي بدن مي شوند . در حالي كه ضد تعريق ها مواد شيميايي هستند كه تعريق را كاهش مي دهند ؛ البته ضد تعريق ها در اكثر موارد حاوي دئودورانت نيز هستند كه بوي بدن را دفع مي كند .

4 _ حتماً بدن خود را مرتب خشك كنيد زيرا باكتري ها به سختي در مناطق خشك بدن زنده مي مانند .

5 _ لباس هاي نخي بپوشيد. زيرا لباس نخي و كتاني عرق را بهتر به خود جذب مي كنند . در مقابل لباس هاي نايلوني عرق را

از سطح بدنتان كمتر جذب كرده و با باقي ماندن اين عرق در سطح پوست ، خود به خود بوي بد نيز استشمام مي شود .

6 _ سيگار نكشيد .مصرف سيگار علاوه بر بدبو كردن دهان ، موجب بدبو شدن عرق نيزمي شود . در نظر داشته باشيد كه هفته ها طول مي كشد تا بوي بد سيگار و اثر آن در عرق بدن بعد از ترك از بين برود .

7 _ لباس تميز عامل مهمي براي جلوگيري از بوي عرق است . هر بار به حمام مي رويد لباس هايتان را عوض كنيد و لباس هاي تميز بپوشيد . گاهي در مناطق گرم و شرجي لازم است لباس ها را روزي چند بار عوض كرد .

8 _ برخي بيماري ها موجب تعريق بدبو مي شود ، در اين مواقع چاره اي جز درمان بيماري اصلي وجود ندارد .

9 _ موهاي زير بغل و كشاله ران خود را به طور مرتب بتراشيد . وجود مو در اين منطقه موجب مساعد شدن شرايط رشد براي باكتري ها مي شود .

10 _ در هفته يك بار استفاده از صابون آنتي باكتريال ، گوگرددار و تركيبات ضد قارچ مي تواند ميزان باكتري هاي مزاحم و بدبو شدن عرق را كم كند .

منبع:مجله خانواده شاد،شماره 39

زياد عرق مي كنيد ؟

نويسنده: نازنين دربندي

فصل تابستان هميشه با عرق همراه است و يكي از دردسرهاي تابستاني همين عرق كردن و بوي بد بدن است ولي به نظر شما عرق كردن خوب است يا بد ؟ شما حاضر هستيد اصلا عرق نكنيد ؟ مي دانيد كه اگر عرق نكنيد

چه بلايي بر سر شما خواهد آمد ؟ و يا كساني كه زياد عرق مي كنند چه كنند ؟

تعريق يكي از كارهاي طبيعي بدن است كه به تنظيم درجه حرارت بدن كمك ميكند . اما تعريق بيش از اندازه فايده خاصي ندارد . تعريق بيش از حد كف پا ، موجب بوي بد آن و ماندگار شدن بوي كفش و جوراب و .. خلاصه گريزان شدن ديگران خواهد شد . وقتي اين تعريق در صورت نمايان مي شود همه را متعجب و با خبر مي كند و موجب مشكلاتي حتي در اعتماد به نفس ما خواهد شد ! تعريق بيش از حد بدن مي تواند باعث خيس شدن لباس شده و مشكلات و معضلات خاص خود را پديد آورد .

عرق كولر بدن

تعريق در حالت معمولي باعث كاهش دماي بدن مي باشد . وقتي كه حرارت بدن به سطح پوست انتقال مي يابد ، غدد عرقي شروع به ترشح مي كنند و عرق با جذب حرارت سطح پوست به بخار تبديل مي شود و باعث سرد شدن عروق و مويرگ هاي سطحي بدن مي شود . با خنك شدن خون در عروق سطحي ، خون سرد شده از طريق گردش خون ، توسط عروق به اندام داخلي هدايت مي شود و اين عمل تا زماني كه دماي بدن ثابت شود ادامه مي يابد .

كارايي سيستم تعريق زماني است كه عرق در سطح بدن جاري نشود و پس از ترشح از غدد بلافاصله به بخار تبديل گردند و بدن را خنك كنند به اين حالت تعريق نامريي گويند . جاري شدن عرق در

سطح پوست عواقبي چون از دست دادن آب و نمك و الكتروليت هاي موجود در آن را در پي دارد . به دليل وجود الكتروليت ها و موادي ضروري كه در عرق وجود دارد هر چه ميزان تعريق كمتر باشد بهتر است .

عرق به خودي خود بدون بو است

عرق ريزش زياد از ناحيه زير بغل ، كف پا و دست و به درجات كمتر ، از ساير نقاط بدن ، بوي بدي ايجاد مي كند كه در اثر وجود باكتري ها در عرق ايجاد مي شود .

چرا بعضي ها زياد عرق مي كنند ؟

در حقيقت بسياري از موارد علت شناخته شده اي براي اين مشكل وجود ندارد كه اينها را موارد اوليه يا ايديوپاتيك مي نامند ، به عبارت ديگر در اين افراد بيماري شناخته شده اي باعث ايجاد تعرق فراوان نشده است . گر چه علل واقعي ناشناخته اند ، اما مكانيسم هاي اين حالت به خوبي مشخص گشته اند . سيگنال هاي اعصاب نباتي و خود كار بدن ( كه ما تقريباً هيچ كنترلي ارادي بر آن نداريم ) به غدد عرق پيام مي دهند كه عرق توليدي خود را به بيرون بريزند ، در شرايط طبيعي وقتي حرارت داخل بدن به حدي بالاتر از مقدار قابل قبول رسيد سيگنال هاي بيشتري براي تعريق بيشتر و در حقيقت دفع حرارت زيادي بدن ارسال مي شود . حال وقتي اين سيگنال ها به حدي بيشتر از ميزان مورد نياز ارسال شوند ، همين مشكل يعني « هيپرهيدروزيس » ايجاد مي شود كه نه تنها براي بيمار مفيد نخواهد بود بلكه

او را با مشكلات متعددي روبرو خواهد ساخت !

عوارض زياد عرق كردن

_ پريشاني رواني در اثر شرمساري در ارتباطات اجتماعي

_ بثورات پوستي ناشي از مصرف بوبرها يا ضد عرق ها

_ كم آبي بدن درصورتي كه دريافت آب براي جبران مايعات از دست رفته كافي نباشد ( به ندرت )

راه حل

در صورتي كه علت زمينه اي وجود داشته باشد بايد درمان شود . در كنار آن مي توان از درمان هاي مختلف دارويي براي كنترل علايم استفاده كرد :

_ درمان هاي موضعي شامل آنتي كولينرژيك هاي موضعي ، اسيد بوريك ، محلول تانيك اسيد 5 _ 2 ، رزورسينول ، پرمنگنات پتاسيم ، فرمالدئيد ( كه البته مي تواند ايجاد حساسيت كند ) ، گلوتارآلدئيد و آلومينيوم كلرايد 20 كه اين محلول بايد شب ها روي پوست خشك ماليده شود و مي تواند زير پانسمان بسته باشد و به مرور زمان مي توان فواصل كاربرد آن را زياد كرد .

_ درمان هاي سيستميك شامل داروهاي آنتي كولينرژيك مثل پروپانتلين برومايد ، گليكوپيرولات ، اكسي بوتينين و بنزوتروپين هستند . البته اين داروها عوارض ناخواسته اي دارند كه شامل ميدرياز ( گشاد شدن مردمك ) ، ديد غبارآلود ، خشكي دهان و چشم ، اشكال در ادرار و بروز يبوست ، هستند . ساير درمان هاي دارويي شامل استفاده از آرام بخش ، ايندومتاسين ، داروهاي بلوك كننده كانال كلسيم كه در مورد تعريق كف دست و پا معمولاً به كار مي روند ، مي باشد .

_ درمان ديگري كه از سال 1952 معرف شده شامل عبور جريان

الكتريسيته از پوست مي باشد . در اين روش كه بيشتر در مورد تعريق كف دست و پا كاربرد دارد ، درمان روزانه هر كف دست يا پا به مدت 30 دقيقه به يمزان 20 _ 15 ميلي آمپر با عبور از يك بالشتك آبي و يا بالشتك آنتي كولينرژيك است .

_ تزريق سم بوتولينوم به دليل اثرات آنتي كولينرژيك روي غشاء عصبي عضلاني موثر است . در تعريق بيش از حد كف دست ، تزريق زير جلدي آن باعث عدم تعريق ، به مدت 12 _ 4 ماه مي شود . عوارض آن شامل ضعف مختصر و موقت انگشتان شست است كه ظرف 3 هفته بهبود پيدا مي كند .

منبع: روزنامه سلامت - شماره 225

از حمام شير تا ژل حمام

نويسنده : عباس منتظري

اين روزها در حمام بسياري از خانه ها ، علاوه بر ليف و صابون و شامپو ، محصولات ديگري هم قفسه هاي حمام را پر مي كنند : ژل حمام ، روغن حمام ، قرص هاي كف وان و ... تمام اين محصولات بهداشتي به شما كمك مي كنند كه احساس رضايت و شادابي بيشتري از حمام خودتان داشته باشيد و بتوانيد زمان طولاني تري خوش بو و تميز بمانيد .

در مطلب اين هفته قصد داريم شما را با انواع محصولات حمام هاي امروزي و روش استفاده از هر يك آشنا كنيم .

حمام شير و مواد گياهي

اين قبيل افزودني ها بدن و حمام شما را خوش بو مي كنند و معمولا وان حمام را مطبوع نموده و در شما احساس خوشايندي به وجود مي آورند . اما انتظار نداشته باشيد كه

در پوست شما اتفاق خارق العاده اي بيفتد . برخي افزودني هاي حمام ، آب وان را سبك كرده و احساس راحتي در شما به وجود مي آوردند و روي بدن شما و وان ، مانده اي به جا نمي گذارند . يكي از افزودني هاي وان كه پوست را نرم مي نمايد ، « كلوئيد آرد جو دو سر » است . متخصصان پوست اين ماده را براي نرم كردن پوست و تسكين خارش توصيه مي كنند .

حمام با وان پر كف

خيلي ها دوست دارند كه در وان پر كف حمام كنند . بنابراين سراغ خريد قرص هايي مي روند كه وان حمام را پر كف مي كنند .

گزارش هايي مبني بر اينكه برخي فرآورده هاي توليد كننده كف ، در دستگاه ادراري بچه هاي كوچك ، به خصوص دخترها تحريك ايجاد مي كنند ، در كنگره هاي پوست و مو ارائه شده است . به نظر مي رسيد كه علت اين مشكل وجود مواد پاك كننده در برخي از فرآورده ها باشد . بنابراين تركيب اين فرآورده ها با مواد ملايم تري عوض شد . براي پايين آوردن امكان تحريك بايد مواظب باشيد كودك شما ، فرآورده را زيادتر از حد ، در وان نريزد . مقدار لازم را خودتان اندازه بگيريد و مواظب باشيد كه قبل از وارد شدن بچه در وان ، فرآورده در همه جاي آب حل شود . متخصصان پوست حدس مي زنند كه برخي از اين عوارض به علت تماس پوست و مخاط ، با محلول غليظ ، به وجود مي آيد .

فوايد روغن

حمام

آيا فايده اي دارد كه در وان ، روغن حمام اضافه كنيم ؟ بله ؛ اما نه آن اندازه كه توليد كنندگان اين فرآورده ها تبليغ مي كنند . روغن حمام بايد به عنوان درمان اضافي يا كمكي براي پوست هاي خشك تلقي شود . روغن حمام در پوست ، لايه سبكي از چربي جا مي گذارد كه به نگهداري رطوبت پوست كمك مي نمايد و به اين ترتيب پوست بيش از حد خشك و « خارش حمام » ( ناراحتي شايع در ماه هاي زمستان ) را بهبود مي بخشد اما روغن هاي حمام معايبي نيز دارند :

1 _ ممكن است صابون يا ساير رسوبات همراه چربي به پوست بچسبند .

2 _ قسمت اعظم روغن بيشتر از آنچه كه به بدن بچسبد همراه آب وان تخليه مي شود .

3 _ مقدار ديگر روغن با حوله از بين مي رود .

اگر پوست تان بيش از حد خشك است ، بهتر است پس از حمام ، وقتي كه پوست هنوز خيس است ، روغن را مستقيماً به پوست بماليد . دستورات بر چسب محصول را مطالعه كنيد و ببينيد آيا از آن فرآورده به اين طريق مي توان استفاده نمود ؟

بعضي از فرآورده ها بايد آبكشي شوند . خودتان را براي مرطوب نگاه داشتن پوست خشك ، فقط به روغن بدن وابسته نكنيد . شما شايد هنوز هم به كرم ها و لوسيون هاي مرطوب كننده نياز داشته باشيد تا پوست تان را مرطوب نگاه داريد . همچنين بايد احتياط كنيد كه موقع استفاده از روغن از لغزيدن يا افتادن

يا سُر خوردن در وان جلوگيري كنيد زيرا ممكن است روغن ، وان را خيلي ليز كنيد . اين كار مخصوصاً براي افراد مسن كه استخوان هايشان شكننده تر است ، اهميت دارد و امكان دارد جراحات شديد به وجود آيد . اگر از روغن حمام استفاده مي كنيد ، بايد قالب هاي صابون را در جاي مخصوص خود قرار دهيد . روغن حمام در دو نوع وجود دارد : آنهايي كه در همه جاي آب پخش مي شوند و آنهايي كه روي آب به حالت مواج و شناور باقي مي مانند . اثر هر دو نوع يكي است . برخي ، حاوي روغن هاي معدني و برخي ، حاوي انواع روغن هاي نباتي ، مثل غلات يا روغن كنجد هستند . بعضي ها نوعي معطر كننده دارند و بعضي ها نيز براي ايجاد كف و سبك كردن آب ، داراي سورفاكتانت هستند .

ژل حمام

ژل حمام همان صابون است كه شما مي توانيد هنگام حمام كردن با آن ، بدن تان را بشوييد . خانم ها و آقايان مي توانند از اين ژل استفاده كنند . ژل حمام به خوبي كف مي كند و اگر بدنتان را با آب بشوييد ، بوي مطبوعي روي پوست شما به جاي خواهد گذاشت . ژ ل هاي حمام بيشتر به شكل خمير دنداني در بازار وجود دارند . شما مي توانيد اين محصولات را به صورت تك از فروشگاه ها بخواهيد و يا آن را در بسته بندي خود ژل حمام را هم ارائه مي دهند .

پرده هاي نايلوني حمام مضرند

در چند سال اخير

، پرده هاي نايلوني رنگارنگ و مدرني به بازار آمده است كه خيلي ها آن را براي حمام خود مي خرند ولي اين پرده هاي نايلوني جديد داراي مواد شيميايي هستند كه با گرم شدن فضاي حمام ، بر سلامت شما اثر مخربي بر جاي مي گذارند . تجمع مواد شيميايي اين پرده ها پس از گرم شدن مي تواند به بافت كبد ، سيستم عصبي ، تنفسي و توليد مثل صدمه وارد كند . البته خيلي از افراد با بوي خاص و غير سالم اين گونه پرده ها آشنايي دارند . محققان اعتقاد دارند كه از عوارض كوتاه مدت اين مواد شيميايي تهوع و سردرد است . به گزارش روزنامه واشنگتن پست اين پرده ها وقتي در حمام گرم مي شوند ، 180 تركيب مختلف متصاعد مي كنند . يكي از اصلي ترين مواد متشكله « وينيل كلرايد » است كه در PVC وجود دارد و از جمله مواد سرطان زا به شما مي آيد .

منبع: روزنامه سلامت - شماره 225

امان از اين بوي عرق !

شايد براي شما هم اتفاق افتاده باشد كه در آسانسور ، اتوبوس و خيلي از جاهاي مسقف ، فردي در كنارتان قرار گرفته باشد كه بوي بد بدنش آزارتان داده باشد . اين دسته افراد هر چقدر هم ازخوشبو كننده استفاده كنند يا هر روز هم دوش بگيرند ، باز هم بوي بدن آزاردهنده اي دارند .

بوي بد بدن مشكل نسبتاً شايعي در افراد است كه در برخي به شكل معضلي جدي درآمده است و همان طور كه اكثر افراد مي توانند بوي بد بدن در اغلب مواقع ناشي از عرق

است ولي بر خلاف تصور عامه ، عرق بدن به خودي خود بويي ندارد ، بلكه بوي بد ناشي از عرق ، به علت اثر باكتري هاي ساكن در پوست است كه عرق را تجزيه و توليد بوي بد مي كنند .

باكتري هايي كه عرق را تجزيه مي كنند به طور عمده درپوست ناحيه ي زير بغل وجود دارند و بوي بد بدن ، عمدتاً از تجزيه عرق زير بغل ناشي مي شود كه بهترين و ساده ترين راه حل براي از بين بردن اين بو ، استحمام مكرر و شستشوي پوست زير بغل است كه به اين وسيله عرق سطح پوست ، كه ماده ي اوليه براي تاثير باكتري ها و توليد مواد بد بوست از سطح پوست پاك مي شوند .

يك راه حل :

استفاده مكرر از دئودورانت ها در طول روز مي تواند در كاهش بوي بد عرق نقش موثري داشته باشد . با توجه به تركيبات آنتي باكتريال در دئودورانت ها ، باكتري هاي ساكن در پوست زيربغل تجزيه شده و از ايجاد بوي بد جلوگيري به عمل مي آيد .

گفتني است دئودورانت ها اغلب باعث كاهش ميزان تعريق در بدن مي شوند كه مناسب ترين راه حل براي اين مشكل ، به كارگيري همزمان استحمام است .

مصرف برخي از خوراكي ها و داروهاي خاص ( ضد قارچي ) را كه از طريق ترشح غدد عرق يا چربي پوست ايجاد مي شوند را يكي ديگر از علل بوي بدن ذكر كرده و مي افزايد : بهتر است افرادي كه با استحمام و استفاده منظم از دئودورانت ،

همچنان با مشكل بوي بد بدن مواجه اند به متخصص پوست مراجعه كنند .

دخالت ارث در ميزان تعرق :

گفته مي شود تعداد باكتري هاي بدن و ميزان عرق هر فرد تحت تاثير مسائل ژنتيكي قرار دارد و افرادي كه عرق بدنشان از طريق ژنتيك بيشتر از سايرين است ، در صورت عدم رعايت بهداشت ، بيشتر دچار بوي بد بدن مي شوند . گاهي شاهد تعريق افراد در فصول سرد سال نيز هستيم كه با توجه به اينكه معمولاً غدد عرق تحت تاثير گرما فعاليت مي كنند ، ولي افرادي كه غددشان بيش از سايرين فعال است ، در فصل زمستان نيز تعريق دارند .

عرق سوز :

در اين حالت نواحي خاصي از بدن دچار خارش و سوزش شديد مي شود كه بيشتر در خردسالان ، افرادي كه داراي فعاليت هاي شديد هستند و بيماران بستري و تب دار مشهود است كه طي آن عرق به سلول هاي سطح پوست آسيب وارد ساخته و سدي در مقابل خروج عرق ايجاد مي كند و بنابراين عرق در زير پوست به دام افتاده و تجمع مي يابد كه در اين حالت برآمدگي هاي ريزي ( جوش مانند ) روي پوست ايجاد مي شود كه به هنگام تركيدن و خروج محتويات عرق ، فرد دچار سوزش مي شود .

مي توان با شستشوي مكرر و قرار گرفتن در معرض هواي خنك و كمپرس آب سرد ، مشكل را التيام بخشيد .

گاهي مصرف بي رويه در برخي از مواد غذايي همچون پياز و سير ، مي تواند در ترشح و بوي بد بدن تاثيرگذار باشد.

ميزان حداكثر عرق در تحريك شديدترين حالت ، 12 ليتر در روز است كه اين رقم در حالت معمولي و نرمال به 100 الي 200 سي سي در روز مي رسد .

داروي تركيبي ( آلومينيوم كلرايد 20 درصد ) باعث كاهش ترشح و فعاليت غدد عرق مي باشند . بهترين راه حل براي مشكل شايع بوي بد بدن ، رعايت اصول بهداشتي است كه استحمام مكرر ، شست وشو و تعريق لباس ها و استفاده از دئودورانت ها در اين امر بسيار موثرند .

منبع: www.gtalk.ir

بسته بندي ؛ ضامن بهداشت و سلامت

نويسنده: مهندس مسيح انصاري

رشد روزافزون جمعيت ، نياز به توجه ويژه دولت ها در تامين و توليد بيشتر مواد غذايي مورد نياز كه امروزه تحت عنوان « امنيت غذايي » مطرح مي شود ، دارد . از سويي مواد غذايي داراي دو ويژگي اساسي مي باشند :

الف ) فصلي بودن توليد

ب ) فساد پذير بودن

اين درحالي است كه انسان ها به منظور رفع نياز تغذيه اي و تداوم حيات خود ، احتياج به مصرف مواد غذايي در طول سال دارند . بدين لحاظ بسته بندي مواد غذايي از اهميت خاصي برخوردار است .

بسته بندي چيست ؟

بسته بندي محافظي است كه علاوه بر حفظ سلامت كالا از توليد تا مصرف ، سبب جلب مشتري نيز مي شود . البته امروزه از بسته بندي براي اطلاع رساني در خصوص ويژگي هاي كالا نيز استفاده مي شود . به همين منظور شما مي توانيد از شكل ظاهري كالا، رنگ ، حجم ، اندازه ، ظرفيت و ساير ويژگي هاي كالا مطلع شويد .

بسته بندي و

بهداشت :

يكي از راه هاي حفظ بهداشت مواد غذايي ، بسته بندي آنهاست ، زيرا بسته بندي علاوه بر جلوگيري از نفوذ ميكروارگانيزم در مواد غذايي ، از ارتباط بي دليل و دست كاري خريدار با مواد غذايي نيز جلوگيري مي كند . بدين ترتيب كه بسياري از آلودگي هاي فردي از طريق تماس دست با مواد غذايي ، دستگيره ها ، حوله ها ، با دست فرد ديگر و ساير موارد منتقل مي شود ، لذا مناسب است به منظور جلوگيري از انتقال آلودگي از فرد به مواد غذايي ، از دست زدن فرد آلوده به ماده غذايي جلوگيري شود كه بسته بندي خود يكي از راه هاي جلوگيري از اين گونه تماس ها مي باشد .

ضمناً گاهي اوقات مشاهده مي شود كه در برخي از فروشگاه ها ، همزمان علاوه بر مواد غذايي نظير سبزيجات ( كه برگ هاي آن مي تواند به شدت آلوده باشد ) ، ساير مواد غذايي مانند گوشت ، مرغ و ماهي( كه به شدت فسادپذير هستند ) نيز به فروش مي رسد ، لذا در چنين فروشگاه هايي بسته بندي مواد غذايي سريع فاسد شدني ( نظير گوشت ، مرغ و ماهي ) از آلودگي اين مواد جلوگيري مي نمايد .

بسته بندي و ضايعات :

ميكروارگانيزم ها ، اصلي ترين عامل ضايعات مواد غذايي ، محسوب مي شوند . ميكروارگانيزم به منظور حيات خود نياز به مصرف مواد غذايي دارند ، لذا به عنوان رقيب انسان ها در دسترسي به مواد غذايي عمل مي كنند . البته طي مصرف مواد غذايي توسط ميكروارگانيزم ها

، آن ماده غذايي از رده مصرف انساني خارج مي شود كه لقب « ضايعات » را به خود مي گيرد . پس مناسب است مواد غذايي از دسترس ميكروارگانيزم خارج شوند كه يكي از راه هاي جلوگيري از ضايعات ، بسته بندي مواد غذايي است ، زيرا بسته بندي اين مواد از دسترسي ميكروارگانيزم ها به غذا جلوگيري مي نمايد . لازم به يادآوري است كه ميكروارگانيزم ها در همه جا پراكنده مي باشند .

برخي از آنها براي حيات نياز به اكسيژن دارند و برخي ديگر بدون نياز به اكسيژن ، حيات خود را ادامه مي دهند . همچنين اين ميكروارگانيزم در دماهاي مختلف قادر به ادامه حيات هستند ، به گونه اي كه برخي از آنها دماهاي زير صفر درجه سانتيگراد و يا بالاي 100 درجه سانتيگراد را تحمل مي نمايند و در شرايط مناسب به رشد خود ادامه مي دهند . از سويي ، برخي از اين ميكروارگانيزم ها براي رشد و حيات خود نياز به رطوبت بالا داشته و برخي به رطوبت پايين نياز دارند ، لذا مناسب است بسته بندي مواد غذايي به گونه اي انجام شود كه حتي الامكان موارد فوق را مدنظر قرار دهد و به اين ترتيب تا حد ممكن از ضايعات سريع مواد غذايي جلوگيري نمايد .

بسته بندي و سلامت كالا :

بسته بندي علاوه بر جلوگيري از ضايعات و حفظ بهداشت مواد غذايي ، بايد به گونه اي باشد كه سلامت كالا را مد نظر قرار دهد . به طور كلي مواد غذايي طي حمل و نقل دچار صدمات فيزيكي مي گردند .

همچنين مواد غذايي تحت تاثير تغييرات جدي قرار مي گيرند كه مي تواند سبب افزايش رطوبت ، نرم شدن و به هم چسبيدن مواد غذايي و يا كاهش رطوبت ، خشك شدن و چروكيدگي مواد غذايي گردد ، لذا بسته بندي بايد به گونه اي انجام شود كه ماده ي غذايي علاوه بر سلامت بهداشتي و فسادپذيري ، از نظر سلامت ظاهري ( از جمله عدم ضرب ديدگي ، فرسودگي ، پاره شدگي ، نرم شدن ، چروكيدگي و ... ) نيز مشكلي نداشته باشد تا خريدار ، در زمان انتخاب مواد غذايي ، آن را انتخاب كند .

بسته بندي و جلب مشتري :

همان گونه كه قبلاً بيان شد ، يكي از اصلي ترين دلايل بسته بندي مواد غذايي ، جلب مشتري است ، به گونه اي كه بسته بندي ، چشمك زدن كالا ( ماده ي غذايي ) به مصرف كننده ( خريدار ) مي باشد . لذا امروزه صنايع بسته بندي ، به منظور جلب مشتري از رنگ ها ، طرح ها و ابعاد خاص استفاده مي نمايند تا در جوامع ، اثرات قابل توجهي براي جلب مشتري است ، به گونه اي كه بسته بندي ، چشمك زدن كالا ( ماده غذايي ) به مصرف كننده ( خريدار ) مي باشد . لذا امروزه صنايع بسته بندي ، به منظور جلب مشتري از رنگ ها ، طرح ها و ابعاد خاص استفاده مي نمايند تا در جوامع ، اثرات قابل توجهي براي جلب بيشتري داشته باشند . به عنوان مثال رنگ هاي قرمز با ويژگي تند در كشورهاي عربي طرفداران

بيشتري داشته و به كار بردن اين رنگ در بسته بندي مشتري بيشتري را به هنگام خريد وسوسه مي نمايد . همچنين طرح روي بسته بندي نيز از عوامل موثر در جلب مشتري به هنگام انتخاب كالا مي باشد .

بسته بندي مواد غذايي بايد به گونه اي باشد تا مصرف كننده بتواند به آسان ترين روش از ماده غذايي بسته بندي شده استفاده كند ، به عبارتي بسته بندي بايد به راحتي باز و يا بسته شود تا مصرف كننده آن را انتخاب نمايد . به ويژه آنكه مصرف كننده هاي امروزي انتظار دارند مدت زمان كمتري را صرف اين قبيل كارها نمايند . بي شك بسته بندي هايي كه در هنگام استفاده از محتواي آن ، راحتي مصرف كننده را مد نظر قرار ندهند ، در انتخاب بعدي مورد استقبال قرار نخواهند گرفت .

از سويي ، امروزه ابعاد بسته بندي ها از عوامل مهم در انتخاب كالا توسط خريدار مي باشد ، به عنوان مثال ، دستگيره هاي موجود در بسته بندي هاي شربت ميوه در انتخاب آن شربت توسط خريدار مدنظر قرار مي گيرد ، زيرا خريدار تمايل دارد بطري شربت ميوه را به راحتي و بدون زحمت خاصي حمل نمايد .

بسته بندي و راهنماي مصرف :

بسته بندي يكي از راه هاي كمك به انتخاب كالا توسط خريدار است ، به گونه اي كه مصرف كننده مي تواند شكل كالاي خود را از طريق بسته بندي ، انتخاب نمايد . بدين سبب اكثر توليد كنندگان سعي در كشيدن تصوير كالاي درون بسته بر روي بسته بندي مي نمايند ،

به عنوان نمونه تصوير بيسكويت ها بر روي بسته بندي بيسكويت و يا ...

همچنين نوشتن ارزش تغذيه اي ماده غذايي بسته بندي شده ، علاوه بر آگاهي دادن به خريدار ، انتخاب كالا را تسريع مي كند . همچنين امروزه مناسب است اطلاعات تغذيه اي ارائه شده بر روي بسته بندي ها ، واقعيت بيشتري داشته باشند و يا اطلاعات كامل تري را در اختيار خريدار قرار دهند ، به عنوان مثال در حال حاضر خريدار در هنگام انتخاب گوشت چرخ كرده بسته بندي شده ، نمي تواند درصد چربي گوشت چرخ كرده را به دست آورد .

نوشتن شرايط نگهداري و يا شرايط پخت ماده غذايي بسته بندي شده بر روي بسته نيز مي تواند كمك فراواني به نحوه ي نگهداري و روش پخت خريدار نمايد . ضمناً با توجه به گستردگي كاربرد مواد غذايي ، با ارائه موارد مصرف ، مي توان به خريدار در انتخاب كالا كمك نمود . از ديگر مواردي كه بر روي بسته بندي ماده ي غذايي بايد درج شود ، ميزان صحيح مصرف مي باشد و يا اينكه نوشته شود اين ماده غذايي بسته بندي شده براي مصرف چند نفر و يا چند سروينگ مي باشد . همچنين درج زمان توليد و تاريخ انقضا، به مصرف كننده در مصرف ماده ي غذايي با كيفيت و با ارزش غذايي بالا كمك شايان توجهي مي نمايد . ضمناً درج شناسنامه توليد كننده بر روي بسته بندي مواد غذايي ، به مصرف كننده اطمينان مي دهد كه كالاي مورد نظر در محل قابل قبول و تحت نظر متوليان سلامت كشور ،

توليد شده است . پس بسته بندي خود مي تواند به عنوان راهنماي مصرف كننده عمل كند و به او در انتخاب صحيح كمك نمايد .

در حال حاضر ، در كشور ما بيشتر مواد غذايي به ويژه محصولات كشاورزي ، بدون بسته بندي عرضه مي شوند . شايد يكي از دلايل آن افزايش قيمت بسته براي محصولات است . از سويي ، استقبال از مواد غذايي بسته بندي شده ، به دليل عدم اطمينان از اطلاعات عرضه شده ، كمتر مي باشد . بنابراين بسياري از خريداران ، مواد غذايي را به صورت غير بسته بندي شده خريداري و سپس در منزل به صورت اوليه بسته بندي مي كنند و تا زمان مصرف در فريزر قرار مي دهند ، به همين دليل ، موارد زير را بايد مدنظر قرار دهند :

1 _ خروج هوا از بسته ماده غذايي

2 _ درج تاريخ بسته بندي شدن ماده غذايي بر روي برچسب بسته بندي .

3 _ درج نوع ماده ي غذايي بسته بندي شده و تعداد مصرف كننده بر روي برچسب بسته بندي .

منبع: دنياي تغذيه شماره ي 87

ارسال اين مقاله براي دوستان:

* * آدرس پست الكترونيكي

درباره بوي بد دهان

بوي بد دهان يك علامت شناخته شده با سابقه تاريخي قديمي است. بوي بد دهان مي تواند دليل عمومي يا موضعي داشته باشد. مشخص شده كه تقريبا 85 درصد بوي دهان ناشي از عوامل موضعي است، از اين جهت اهميت روشهاي بهداشتي مثل مسواك زدن دندانها و زبان محرز شده است. بايد يادآوري كرد كه بوي بد دهان به تنهايي

يك بيماري نيست بلكه علامت بيماريهاي مختلف است. وجود بوي بد دهان معمولا در اكثر مواقع ناشي از عوامل بيماريزاست و نشان دهنده وجود يك بيماري است كه بايد شناسايي و تصحيح شود همينطور اكثر افراد احساس نگراني درباره بوي بد دهان خود دارند. اين نگراني گاهي به آنجا ميرسد كه فرد از تماس با ديگران پرهيز مي كند و هنگام صحبت كردن دست خود را جلوي دهان مي گيرد و يا بطور مرتب از آدامس يا از انواع دهان شويه ها استفاده مي كند. بايد گفت چون گيرنده هاي بويايي خيلي سريع خسته مي شوند و اين گيرنده ها حدود يك ثانيه پس از تحريك به ميزان 50 درصد با محيط سازگاري مي يابند و سپس با سرعت كمتري به سازگاري خود ادامه مي دهند، از دريافت بوها عاجز مي شوند. به همين دليل فرد مبتلا به بوي بد دهان خيلي سريع به آن عادت خواهد كرد، بنابراين شخص نمي تواند بوي بد دهان خويش را تشخيص دهد. مطالعات بر روي بزاق انكوبات شده و هواي تنفسي گرفته شده از دهان افراد مورد مطالعه وجود سه تركيب گوگرددار متيل مركاپتان، سولفيد هيدروژن و دي متيل سولفيد را مسئول بيش از 90 درصد بوي بد دهان مي داند كه در اين بين نقش دو تركيب اول بيشتر است

بوي بد دهان ناشي از عوامل بيماريزا

در اين حالت بوي بد دهان به وسيله وضعيت هاي موضعي مثل بهداشت ضعيف دهان و عفونت لثه (ژنژيويت) مزمن بوجود مي آيد. مخصوصا در ژنژيويت مزمن اگر همراه با خونريزي از لثه ها باشد موجب بوي زننده و تنفرآور بخصوص هنگام صبح مي شود

در تنفس دهاني (مثلا در وجود لوزه هاي بزرگ) بدبويي دهان در نتيجه ممانعت از

شسته شدن طبيعي مخاط و دندان ها توسط بزاق است. زبان شياردار، زبان مودار و زبان باردار چون به تجمع و نگهداري مواد غذايي كمك مي كنند در ايجاد بوي بد دهان دخالت دارند. بيماريهاي سينوس نظير سينوزيت مزمن و فيستول سينوس دهاني و بيماريهاي بيني ازجمله رينيت آتروفيك سل و سيفيليس و رينيت چركي همراه با ترشح و بيماريهاي حلق نيز از علل بوي بد دهان هستند

بوي بد دهان ناشي از بيماريهاي عمومي بدن

در اين نوع بيماريها، بيماريهاي دستگاه تنفس تحتاني از درجه اول اهميت برخوردارند.آبسه ريه بوي گنديده شبيه به بوي گوشت فاسد دارد كه حتي گاهي اولين علامت بيماري است. علت اين بوي بد بيشتر باكتريهاي بي هوازي هستند. سل ريوي در حالت پيشرفته به سبب نكروز كازئوز و زخمي شدن ضايعات سلي باعث بدبويي دهان و بازدم ناشي از تنفس مي شود. ساير بيماريهاي ريوي نظير برونشيت مزمن، پنوموني نكروزه و كلا هر حالت بيماري زا كه بر روي درخت تنفسي و ناي اثر بگذارد، ممكن است بوهاي قابل اعتراض توليد كند. در اختلالات گوارشي و سوهضم، زخم هاي معده سرطان مري و معده يبوست و عفونت هاي روده اي نيز بوي بد دهان مشاهده مي شود. در ديابت بوي استون در هواي بازدم به مشام مي رسد. در نارسايي كليه بوي شبيه آمونياك و در سيروز كبدي بوي كيك گنديده به مشام مي رسد. كمبود ويتامين و هر بيماري كه سبب تب شود از علل بوي بد دهان مي باشند

بوي بد دهان ناشي از عوامل غيربيماريزا

از اين عوامل سيگار كشيدن را بايد نام برد كه نه تنها به خاطر بوي خود سيگار و توتون، بلكه به سبب ايجاد زبان مودار

و كاهش جريان بزاق به بدبويي دهان كمك مي كند. همچنين مي توان بوي دهان صبحگاهي ناشي از توقف حركت گونه، زبان و لب ها و نيز بر اثر كاهش جريان بزاق در طي شب اشاره كرد. به همين دليل مسواك زدن قبل از خواب در كاهش بوي دهان صبحگاهي تاثير زيادي دارد. پروتزهاي ثابت و متحرك دندانپزشكي نيز درصورتيكه بهداشت دهان رعايت نشود سبب بدبويي دهان مي شوند

بوي بد دهان ناشي از عوامل عمومي غيربيماري زا

دوران قاعدگي چون با افزايش ميكروب هاي بزاق و همچنين افزايش 300 درصدي تركيبات سولفوردار همراه است، بوي بد دهان را به دنبال دارد.

در حاملگي، در يائسگي و بلوغ نيز به دليل تغييرات هورموني بوي بد دهان وجود دارد. در گرسنگي به علت فساد شيره پانكرآس بوي بد دهان وجود دارد كه حتي با مسواك زدن ازبين نمي رود. در افراد مسن بوي بد دهان به سبب تغييرات متابوليك و ساير علل نظير كم آبي بدن كاهش مقاومت به عفونت، كاهش اشتها و غيره است. در خستگي و ضعف كه بدن نمي تواند محصولات فرعي زائد را با سرعتي بيش از سرعت توليد آنها دفع كند، امكان بوي بد دهان است. بوي بد دهان در خانم ها بيشتر از آقايان وجود دارد

در مورد نقش تغذيه در ايجاد بوي بد دهان بايد گفت كه دهان ما بوي آن چيزي را كه مي خوريم مي دهد. به همين دليل آنهايي كه برنامه غذايي با فرآورده هاي گوشتي دارند، دهانشان بوهاي مختلف زيادي نسبت به گياه خواران مي دهد. همچنين مشخص شده است كه مصرف رژيم پرچربي منجر به ايجاد اسيدوز مي شود و در هواي تنفسي بويي شبيه به آنچه در كماي ديابتي وجود دارد،

بوجود مي آيد. بطور كلي غذاهايي كه پروتئين زياد و مواد قندي كمي دارند به علت ايجاد مواد سولفوردار باعث بدبوشدن دهان مي شود. البته نقش غذاهاي بوداري مثل سير و پياز كاملا معلوم است

بوي بد دهان ناشي از داروها

ايزوسوربايد (Isordil) كه محتوي هيدرات كلرايد مي باشد مي تواند باعث بوي بد دهان شود آنتي هيستامين ها، آمفتامين ها، آرامبخش ها، ديورتيك ها، فنوتيازين ها و داروهاي شبه آتروپين باعث كاهش توليد بزاق و بنابراين كاهش شستشوي خودبخودي حفره دهان و در نتيجه ايجاد بوي بد دهان مي شوند. فنوتيازين ها سبب ايجاد زبان مودار مي شوند

افراط در مصرف دخانيات، كهولت سن، يائسگي، بيماريهاي عمومي با تب بالا، اضطراب، كم آبي بدن، مصرف بي رويه ادويه جات و عدم رعايت بهداشت دهان نيز از علل ديگر ايجاد بوي بد دهان هستند

درمان و پيشگيري

چون اغلب بوهاي بد دهان به علت عوامل موضعي است، بنابراين حذف اين عوامل و اصلاح ناهنجاري هاي موجود در دهان اولين قدم درمان است. رعايت بهداشت دهان شامل مسواك زدن دندان ها، لثه، زبان و استفاده از نخ دندان در كاهش بوي بد دهان با منشا دهاني بسيار موثر است. مسواك زدن دندان ها و زبان تركيبات سولفوردار را براي مدت يك ساعت به ميزان 70 تا 85 درصد كاهش مي دهد. بايد توجه كرد كه زبان يكي از جايگاه هاي اصلي ميكروبها در دهان است و اين به دليل جمع شدن عوامل ميكروبي در سطح پشتي زبان است و بايد يك قسمت ضروري از بهداشت دهان معطوف به زبان شود.

در بيماراني كه به سبب خشكي دهان (به دنبال مصرف داروهايي كه قبلا ذكر شد و يا بر اثر بيماري) بوي بد دهان دارند مي توانند از آدامس هاي بدون شكر استفاده كنند

بطور كلي بوي

بد دهان ناشي از عوامل موضعي بيماري زا زماني ازبين مي رود كه بيماري درمان شود و بهداشت دهان رعايت گردد. استفاده از دهان شويه ها اثر موقتي در كاهش بوي بد دهان دارد. در حقيقت كوشش براي حذف بوي بد دهان با استفاده از دهان شويه ها علاوه بر اينكه موقتي است، حتي ممكن است بيماري عمومي را نيز از ديد دندانپزشك مخفي نگه دارد بطور كلي پوشاندن بوي دهان با يك بوي معطر و قوي تر مناسب نيست و درمان بايد بيشتر معطوف درمان علت اصلي باشد.

بطور كلي جهت كاهش بوي دهان بايد از سيگار كشيدن، نوشيدن نوشابه هاي بودار، خوردن غذاهاي با ادويه زياد، غذاهاي گوشتي زياد، غذاهاي معطر شده با پياز و سير، افراط در مصرف مواد چربي دار مخصوصا كره و روغن هاي مختلف اجتناب شود. در حالي كه خوردن ميوه هاي تازه و سبزيجات و بطور كلي رژيم غذايي غني از فيبر ارجحيت دارد. همين طور نوشيدن آب زياد در كاهش بوي بد دهان تاثير بسزايي دارد.

منبع:WWW.IRTEB.COM

چروك پوست

نويسنده:دكتر پرستو عسگري

پوست وسيع ترين عضو بدن است كه اولين سد دفاعي بدن در برابر هجوم عوامل مضر خارجي نيز محسوب مي شود . در عميق ترين لايه پوست كه « درم » نام دارد فيبرهاي پروتئيني كلاژن كه مسئول سفتي پوست مي باشند قرار دارد . علاوه بر آن فيبرهاي پروتئيني الاستين كه موجب خاصيت ارتجاعي پوست هستند نيز قرار دارد .

و يك ماده ي ژل مانند كه نگهدارنده ي آب پوست است و غني از فيبرهاي ضروري نيز هست در اين لايه قرار دارد . به عبارت ساده تر مي توان ساختمان پوست را به يك ساختمان چوبي تشبيه كرد

كه هر يك از اجزاي فوق يكي از بخش هاي اين ساختمان را تشكيل مي دهند . لايه اپيدرم مانند سقف خانه است و لايه درم ، اساس و پايه ساختمان را تشكيل مي دهد . كلاژن و الاستين هم مثل تيرهاي عمودي و افقي هستند كه به ساختمان پوست استحكام مي بخشند . فرآيند پيري پوست از درون آغاز مي شود . چروك ها در اثر اختلال در ساختار لايه درم به وجود مي آيند . در واقع ممكن است چروك هايي در لايه زيرين درم پوست داشته باشيد كه سال هاي سال ظاهر نشوند هنگامي كه كلاژن و الاستين شكسته مي شوند و ميدان آنها در پوست كاهش مي يابد پوست به تدريج چروك مي شود ، همانند ساختمان كه اگر ستون هاي آن تخريب شوند سقف فرو مي ريزد . عواملي كه باعث چروك پوست مي شوند سقف فرو مي ريزد . عواملي كه باعث چروك پوست مي شوند دو دسته اند : داخلي كه شامل ژنتيك و عوامل هورموني به خصوص در خانم ها مي باشند و عوامل خارجي مثل نور خورشيد ، استرس ، بي خوابي ها ، الكل ، دود سيگار و آلودگي هوا ، مهمترين عامل ايجاد چروك بعد از عوامل داخلي نور خورشيد است . عوامل خارجي موجب به وجود آمدن راديكال هاي آزاد در پوست مي گردند . راديكال هاي آزاد ذراتي هستند كه در اثر تاثير عوامل خارجي در پوست ايجاد مي شوند . اين ذرات با هجوم به لايه درم پوست مي توانند اجزاي آن را تخريب نمايند .

به عبارت ساده تر راديكال

هاي آزاد را مي توان به موريانه تشبيه كرد به آهستگي و پيوستگي در حال تخريب ستون ها و سقف خانه چوبي شما مي باشند ،ابتدا در ظاهر هيچ گونه مشكلي مشاهده نمي گردد،ولي بر اثر مرور زمان سقف خانه فرو خواهد ريخت ومواد آنتي اكسيدان ها به طور طبيعي در بدن ساخته مي شوند .ولي قسمت عمده آن ها توسط ويتامين ها و مواد معدني (البته با تجويز پزشك )و ميوه ها و سبزيجات در بدن توليد مي شوند .و عامل بعدي كه مهمترين وشايع ترين عامل ايجاد راديكال هاي آزاد است (نور خورشيد )با مصرف كرم ضد آفتاب،مناسب و جلوگيري ازدر معرض قرار گرفتن آفتاب قابل پيشگيري مي باشد.

منبع:مجله آشپزي،شماره 24

نكاتي جالب در مورد مو

نويسنده: دكتر علي وفايي

در بهار و پاييز تعداد موهايي كه به صورت طبيعي مي ريزند مقداري افزايش پيدا مي كند كه اشكالي ندارد .

مو با مالش توليد الكتريسيته ساكن كرده ( خصوصاً اگر خشك باشد ) و از سوي ديگر قابليت ذخيره سازي الكتريسيته را هم دارد . چون الكتريسيته براي سلامت مو مضر است . لذا بايد با هر وسيله ي ممكن از توليد آن در مو جلوگيري كرد .

سرعت رشد مو در خانم ها ، در طول شب و در مقطع سني 30 _ 15 سالگي سريع تر از آقايان ، در طول روز و در سنين بالاتر است .

فوليكول هاي مو قبل از تولد انسان (در اواخر ماه سوم زندگي داخل رحمي ) ايجاد مي شوند و لذا تعداد موهاي سر پس از تولد افزايش پيدا نمي كند . به عبارت ديگرپس از تولد موي

جديد به وجود نمي آيد ولي قطر تار مو از طفوليت تا بلوغ افزايش مي يابد .

مو به سادگي مشتعل مي شود .

باپير شدن و افزايش سن ضمن آن كه ريزش موي معمولي به صورت نرمال وجود دارد ، به تدريج روند رشد موها كندتر شده و وضعيتي پيش مي آيد كه هر كدام از موهاي از دست رفته با يك تار موي جديد جايگزين نمي شود و به اين ترتيب افراد مسن به تدريج دچار كم پشتي موي سر مي شوند . اين وضعيت طبيعي تلقي شده و بيماري نيست و لذا كاري براي آن نمي توان انجام داد .

استحكام مو بسيار زياد است به طوري كه مجموعه موهاي سر مي توانند وزني تا چندين تن را تحمل نمايند .

مو داراي خاصيت ارتجاعي است و مي توان تا حد معيني بدون اينكه پاره شود آن را كشيد . در هنگام خشكي هوا طول تار مو كاهش يافته و درصورت ايجاد رطوبت بر طول آن افزوده مي گردد . از اين خاصيت مو در ساخت رطوبت سنج استفاده مي شود . در هواي مرطوب مو به مقدار قابل ملاحظه اي ( تا 25 درصد ) متورم شده و خاصيت ارتجاعي آن افزايش پيدا مي كند .

مو تقريباً فسادناپذير بوده و قرن ها در مقابل پوسيدگي مقاومت مي كند . مو در مقابل اسيدها بسيار مقاوم بوده ولي مقاومت ناچيزي در برابر مواد قليايي مانند آمونياك دارد .

منبع:مجله راه كمال ،شماره ي 24

پوست خود را بهتر بشناسيد

نويسنده:نيلوفر خرد پيشه

زيبايي چيست ؟ آيا كسي به راستي پاسخ اين پرسش را مي داند ؟

زيبايي يك مسئله ي شخصي است ، مثل بسياري از موارد از جمله : قدرت ، اعتماد به نفس ، احساس ، حركت سر و يك جلوه ي ذهن .

در واقع نمي توان به طور قطع زيبايي را تعريف كرد ولي به طور كل هر شخصي خواهان زيبايي مطلق است .

قطعاً شما نيز همانند بسياري از افراد جهان هزينه ي زيادي را صرف لوازم بهداشتي و آرايشي ، مي كنيد اكثر بانوان به دنبال راهي هستند كه براي آنها كم خطر ، ساده تر و سريع تر باشد . در حقيقت بايد به دنبال راهي بود كه زيبايي طبيعي ما را زنده كند نه آنكه آن را پنهان و خود واقعي ما را درپرده ي ابهام برد سه مزيت عمده در زمينه ي زيبايي ، درمان و داروهاي مربوط به آن در سال هاي اخير بوتولينوم ، ليپوساكشن و ليزرها شناخته شده اند . بهترين كاري كه يك فرد مي تواند در جهت زيباتر شدن خود به جاي جراحي ، پيلينگ و ساير روش هاي زيبايي انجام دهد پيشگيري از بروز چين و چروك و كند ساختن اين روند است ، بهتر است قبل از آنكه خطوط پنجه كلاغي درصورت شما ظاهر شود اقدام كنيد . وقتي پوست چروك مي شود قاعدتاً سن را بيشتر نمايان مي كند . چروك ها معمولاً بر روي دست و صورت پديد مي آيند . نازكي پوست در نواحي مختلف بدن متفاوت است و بر اثر مرور زمان پوست نازك مي شود مثل دور چشم ها و گردن . آفتاب دشمن درجه يك پوست است به خصوص

در مواقعي كه همزمان با افزايش سن است . دشمن شماره دو دخانيات ، دشمن شماره ي سه نوشيدني هاي الكلي ، دشمن شماره ي چهار فقر غذايي و نهايتاً استرس روحي . استفاده از كرم هاي ضد آفتاب براي جلوگيري از افزايش چروك بر اثر تابش نور خورشيد ضروري است . پس از 30 سالگي پوست رنگ پريده ، زردرنگ ، تيره و كدر مي شود كه اين مسئله مربوط به سه دليل است :

1 _ گردش خون در زير پوست كند مي شود و بازسازي سلول ها و پوست انداختن آنها با سرعت متفاوتي انجام مي گيرد و منجر به تجمع رنگدانه ها در بافت ، خطوط و نقاط ناشي از افزايش سن ، خشكي و زبر و خشن شدن پوست مي گردد . خواب مناسب نيز براي پوست ضروري است ، شب زماني كه بدن شما آرامش پيدا مي كند تا به بازسازي بپردازد پوست شما درآن زمان در حال جذب اكسيژن است .

آخرين فرمولاسيون براي سلامتي پوست تغذيه مناسب است كه شامل آنتي اكسيدان ها و عوامل روينده ، مگا ويتامين ها و مواد بازسازي كننده مي باشد . تكنولوژي در بهداشت مو و حفظ پوست از چروك ها و همچنين داشتن پوستي درخشنده و موهايي سالم نقش مهمي را در زيبايي ايفا مي كند . تمام مردم دنيا زيبا هستند تنها تفاوت آنها در رنگ مو ، نوع پوست ، اندام ، نژاد و .... مي باشد نكته ي مهم اين است كه ما بتوانيم زيبايي خود را بشناسيم و درك كنيم و به آن اعتماد داشته باشيم

.

تصوير واقعي زيبايي در حقيقت بيشتر از يك عكس بر روي جلد مجله است . زيبايي تركيبي است از اعتماد به نفس ، قدرت دروني ، فيزيك ، حساسيت . در يك دنياي ايده آل مي توانيد بدون توجه به پوست خود با اعتماد به نفس و آسودگي ظاهر شويد اما به طور واقعي ، به واسطه ي ظاهر خود ، بر روي ديگران تاثير مي گذاريم . همه ما دوست داريم تصوير ما با آنچه كه در آينه مي بينيم تطابق داشته باشد و هميشه حس كنيم كه جوان و شادابيم .

عنصر جواني در تمامي بدن انسان ها ( Q10) كيوتن مي باشد زماني كه اكسيژن تبديل به انرژي مي شود كيوتن به دست مي آيد . هر چه ما پيرتر مي شويم به دليل فقدان انرژي در سلول ها توليد اين عنصر جواني كاهش پيدا مي كند و بدن نسبت به جريان پيري حساس مي شود ، با مصرف آنتي اكسيدان ها مي توان خدمت بزرگي در جهت سلامت پوست ، به دست آورد . نكته قابل توجه اين است كه با مصرف اين ماده حياتي مي توان دوازده روز بعد شاهد اولين اثرات ، به صورت باز شدن چروك هاي ريز بود و به تدريج با افزايش قوام پوست و تقويت جذب اكسيژن و توليد انرژي توسط سلول ها به شادابي و جواني پوست افزوده شود . پوست بدن به مانند لباسي است كه تمام اندام ما را پوشش داده است . در جريان اولين بيماري اين پوست ماست كه دچار آسيب مي شود . پوست بدن در حدود دو

و نيم تا سه كيلوگرم وزن دارد و داراي عصب هاي حساس است كه تمام نقاط بدن ما را از گرما ، سرما و خشكي و رطوبت آگاه مي سازد و تقسيم بندي پوست بر چهار نوع است :

1 _ پوست طبيعي

2 _ پوست چرب

3 _ پوست خشك

4 _ پوست مختلط

پوست طبيعي : پوستي است كه در آن چربي به طور طبيعي فعاليت مي كند .

پوست چرب : به پوستي مي گويند كه مقدار سبوم آن بيشتر از حد طبيعي است . علل داخلي و خارجي باعث ايجاد چربي پوست است . علت داخلي در ايجاد پوست چرب عبارت است از : ژنتيك ، تغذيه ، عدم تعادل در سيستم عصبي _ مانند استرس و هيجان مسموميت هاي دارويي مانند استفاده از آنتي بيوتيك ها و ضد انعقادهاست . علل خارجي مربوط به استفاده از مواد آرايشي و بهداشتي مي باشد .

پوست خشك : پوست مستعد براي ابتلا به اگزما و چين و چروك را گويند كه كاملاً شكننده مي باشد .

پوست مختلط : بيشتر در صورت مشاهده مي شود ، مانند نواحي پيشاني ، بيني و اطراف چشم ها و گونه هاست .

قاعدتاً اگر در رابطه با پوست خود مطالعه داشته باشيم مي توانيم به راحتي از آن مراقبت كرده و از كليه مشكلات پوستي در امان باشيم . طبق مطالب گفته شده بايد اين مراقبت حول دو محور محافظت در زمينه ي دو عامل دروني و بيروني باشد . خوردن سبزيجات و ميوه ها قبل از صبحانه ، نوشيدن شش تا هشت ليوان آب

روزانه ، اجتناب از قرار گرفتن در مقابل نور خورشيد . عدم استعمال دخانيات _ تامين رطوبت پوست از جمله عوامل سلامتي و نشاط پوست است به جرات مي توان گفت مراقبت از پوست اختصاص به گروه سني و يا جنس خاصي نداشته و همه افراد حق دارند از اين نعمت خدادادي استفاده كنند .

منبع:مجله راه كمال ،شماره 24

چند توصيه براي محافظت از پوست در فصل تابستان

با افزايش تعداد مبتلايان به سرطان پوست در فصل تابستان هيچ امري مهمتر از حفاظت از اين بافت بدن نيست و اين امر به راحتي با ايستادن در سايه قابل انجام است.

به منظور حفاظت از پوست در برابر اشعه خورشيد استفاده از كرم يا لوسيون ضدآفتاب با فاكتور حفاظت خورشيدي (SPF) حداقل 15 و بكارگيري از آن 20 تا 30 دقيقه قبل از قرار گرفتن در معرض نور خورشيد ضروري است. مصرف كنندگان بايد اطمينان حاصل كنند كه تمام اعضاي بدن از جمله پاها، بازوها، صورت، گردن و مچ پا به پايين به ويژه در صورت پوشيدن سندل و دست ها بايد با اين محصول حفاظتي پوشيده شوند.

همچنين در صورت شنا كردن و يا عرق كردن زياد بهتر است كه به دليل احتمال پاك شدن پوشش قبلي مجددا از كرم در طول روز استفاده شود. كلاه مناسبترين پوشش براي جلوگيري از برخورد آفتاب با پوست صورت است، اما اگر از كلاه بيس بال استفاده مي كنيد ماليدن كرم ضدآفتاب به پشت گردن و گوش ها ضرورت دارد.

از سوي ديگر اگر تصور مي كنيد به دليل ابري و گرفته بودن هوا نيازي به اين پوشش محافظ نداريد اشتباه مي كنيد، چرا كه به گفته كارشناسان اشعه مضر فرابنفش

خورشيد حتي از ابرها و آب نيز عبور مي كند.

همچنين شن، آب و برف مي تواند نور خورشيد را منعكس كرده و ميزان اين پرتو فرابنفش را افزايش دهد. در چنين مواردي استفاده از كرم هاي با SPF بالاتر و ماليدن آن بر روي بيني و لب ها با اكسيد روي الزامي است. درصورتي كه پوست حساسي داريد خواندن برچسب روي كرم پيش از استفاده بسيار مهم است.

حتي در مواردي كه اين كرم ها به لحاظ مسايل آلرژي زا و آزمايش هاي درموتولوژي كنترل شده باشند باز هم در برخي موارد پوست افراد به آنها حساسيت مي دهد. در اين شرايط به مدت 3 روز از اين محصولات و به مقدار كم بر روي پوست آزمايش كنيد و در صورت عدم مشاهده علايم حساسيت و آلرژيك از قبيل قرمزي و التهاب مي توانيد از آن استفاده كنيد.

منبع:www.bia2ma.com

چه مي كنه اين لوازم آرايش با پوست!

نويسنده:دكتر بهروز باريك بين متخصص پوست و مو

عطرها، پودرها، كرم ها و همه مواردي كه صبح تا شب استفاده مي كنيم، اگر سالم و بهداشتي نباشند، بلايي سرمان مي آورند كه...

استفاده از فرآورده هاي بهداشتي پوست، امروزه به بخشي از عادات روزانه مردم تبديل شده است. به طور متوسط، هر فرد بالغ، هر روز حداقل از هفت محصول موثر بر پوست استفاده مي كند كه شامل عطرها، ضد آفتاب ها، كرم هاي مرطوب كننده، پاك كننده هاي پوست، محصولات مراقبت از مو، دئودورانت ها، ضدعرق ها، محصولات آرايشي، مواد آرايشي رنگي و محصولات آرايشي ناخن ها هستند. بيشتر مردم، مشكل چنداني در استفاده از اين محصولات ندارند. تخمين زده مي شود كه مشكلات كلي تنها در دو درصد مردم رخ مي دهد.

در صورت استفاده از محصولات تقلبي و غير استاندارد، اين عوارض افزايش مي يابد. معمولاً مصرف كنندگان مي دانند كه كدام فرآورده ها باعث بروز مشكلات پوستي در آن ها شده است. در صورت بروز واكنش هاي شديد، مراجعه به متخصص پوست و مو ضروري است. يكي از شايع ترين عوارض استفاده از فرآورده هاي آرايشي و بهداشي، بروز حساسيت نسبت به آن ها است. بروز اين واكنش هاي ناخوشايند، بستگي به وضعيت پوست و سيستم ايمني بدن دارد. چنان چه پوست به هر دليل خشك شود يا آسيب ببيند، كار آيي طبيعي آن مختل خواهد شد.

برخي به بدليجات حساسيت دارند و غالباً، افراد به فلز نيكل آلرژي دارند. بسياري از محصولات آرايشي چشم ياريمل، حاوي فنرنيكل بدده و اين افراد با مصرف آن ها دچار قرمزي، تومر و اگزماي كاملاً شديد در پلك ها مي شوند. اين حساسيت ها در افراد مبتلا به اگزماي سرشتي (درماتيت آتوپيك) بسيار شايع تر است. جالب است بدانيد كه يك علت شايع آلرژي هاي پلك، حساسيت به لاك ناخن است. به هر حال، يادمان باشد كه مصرف محصولات آرايشي - بهداشتي مي تواند همراه با خطراتي براي افراد باشند. حساسيت ، جوش و حتي مسموميت با فلزات سنگين، از شايع ترين اين مشكلات هستند. براي به حداقل رسيدن اين مشكل، بايد فرهنگ سازي كرد؛ به اين معني كه به دختران و خواهران مان ياد بدهيم، لزومي ندارد براي هر بار رفتن به خارج از منزل، آرايش هاي غليظ داشته باشند به طور كلي، فقط بايد در موارد خاص و ميهماني ها، آن هم به طور ملايم آرايش كنند.

از سوي ديگر، بايد از مواد آرايش استاندارد و تاييد شده توسط وزارت بهداشت استفاده كنند تا دچار تقلب ها و مواد نامطلوب موجود در كرم هاي تقلبي نشوند. يادمان باشد كه مصرف كرم ضد آفتاب را فراموش نكنيم، چرا كه كرم آرايشي، جايگزين كرم ضد آفتاب نخواهد بود و بالاخره اين كه پوست هاي حساس و اگزمايي بايد تا حد امكان كم تر از مواد آرايشي استفاده كنند.

چه بر سر پوست مي آيد؟

واكنش هاي پوستي را به دو گروه التهاب تماسي تحريكي و التهاب تماسي آلرژيك تقسيم مي كنند:

الف)التهاب تماسي تحريكي:احساس سوزش، خارش و قرمزي پوست، نشان دهنده نامناسب بودن آن فرآورده براي پوست است. صابون هاي حمام، پودرهاي رخت شويي ، مواد ضد تعريق، مواد آرايشي چشم، مرطوب كننده ها، محلول هاي دائمي مو و شامپوها، شايع ترين مواد آزار دهنده پوست هستند. اين مواد مي توانند براي پوست خشك نيز آزار دهنده باشند. التهاب هاي پوستي تحريكي به مراتب شايع تر از التهاب هاي تماسي آلرژيك هستند.

ب)التهاب تماسي آلرژيك: بعضي از افراد به يك يا چند عنصر تشكيل دهنده فرآورده هاي آرايشي و بهداشتي آلرژي دارند كه علائم آن شامل قرمزي، التهاب، خارش و حتي پيدايش تاول هاي آب دار است. اغلب افراد، وقتي در تماس با مواد آلرژي زا قرار مي گيرند، واكنش هايي را از خود نشان مي دهند كه ممكن است بهبود آن ها چند روز طول بكشد.

واكنش هاي نامطلوب به فرآورده هاي آرايشي و بهداشتي عطرها، مواد نگه دارنده و لانولين، بيشترين مشكلات را در استفاده از فرآورده هاي بهداشتي و آرايشي به وجود

مي آورند.

عطرها

بيش از هر ماده ديگري موجب پيدايش التهاب تماس آلرژيك مي شوند. بيش از 5000 ماده معطر مختلف در فرآورده هاي بهداشتي پوست استفاده مي شود. از شايع ترين منابع ايجاد حساسيت ناشي از فرآرده هاي معطر، مي توان از ادوتوالت ها، ادوكلن ها، پودر حمام، كاغذ توالت ، صابون ، شامپو يا محصولات خانگي نام برد.

فرآورده هايي كه با برچسب «غير معطر» به بازار عرضه مي شوند، ممكن است محتوي عطر باشند كه براي مخفي كردن بوي ساير مواد شيميايي به آن افزوده شده است؛ اما وجود برچسب «بدون عطر» (Fragrance free) به معني اين است كه هيچ گونه مواد معطر به منظور خوش بو شدن فرآورده به آن افزوده نشده است. گاهي واكنش هاي پوستي مرتبط با عطرها فقط با حضور نور آفتاب رخ مي دهند.

بسياري از فرآورده هايي كه داراي برچسب (hypollergeic) (يعني حداقل حساسيت زايي هستند)، محصول لانولين بوده و مي توانند در برخي افراد ايجاد آلرژي كنند.

مواد نگه دارنده: اين مواد از علت هاي شايع واكنش هاي پوستي هستند. وظيفه اين مواد جلوگيري از رشد باكتري ها و قارچ ها در محصولات آرايشي-بهداشتي و جلوگيري از بروز عفونت هاي پوستي است. در عين حال اين مواد، فرآورده هاي آرايشي بهداشتي را از اكسيد شدن در برابر هواي آزاد محفوظ نگاه مي دارند. مواد آرايشي محتواي آب نيز بايد حاوي مواد نگه دارنده باشند.

گاه ممكن است فرد به يك ماده نگه دارنده فرآورده، حساس باشد، اما لزوماً به ماده نگه دارنده ديگر در يك فرآورده ديگر حساس نباشد.

لانولين: لانولين در بسياري از فرآورده هاي آرايشي -

بهداشتي استفاده مي شود اين ماده ممكن است در برخي افراد كه از محصولات اطراف چشم استفاده مي كنند، ايجاد تورم، خارش و قرمزي پلك ها كند. بسياري از فرآورده هايي كه داراي برچسب hypollergeic (يعني حداقل حساسيت زايي هستند)، محصول لانولين بوده و مي توانند در برخي افراد ايجاد آلرژي كنند. لانولين را از چشم گوسفند به دست مي آورند.

*پاك كننده ها و تونرها: فرآورده هاي قابض، چربي و آلودگي ها، صابون را از روي پوست پاك مي كنند و به دليل وجود الكل ، پروتئين كلكيون و اسيد سالسيك در فرمولاسيون خود مي تواند براي برخي افراد تحريك كننده باشد.

*مرطوب كننده ها: افراد داراي پوست حساس با مصرف هرگونه مرطوب كننده روي پوست، دچار قرمزي و خارش مي شوند كه اين مساله مي تواند به دليل حساسيت مواد نگه دارنده لانولين يا عطر موجود در مرطوب كننده ها باشد. در اين افراد، بهترين مرطوب كننده و چرب كننده جايگزين، وازلين است. چرا كه وازلين فاقد آب است و لذا نيازي به كاربرد مواد نگه دارنده، برخلاف كرم هاي مختلف مرطوب كننده ندارد.

ضد آفتاب ها

ضد آفتاب هاي شيميايي حاوي مواد جاذب نوري مثل استرهاي پارآمينوبنروئيك اسيد هستند كه برخي از افراد ممكن است به اين مواد آلرژي داشته باشند. به اين افراد توصيه مي شود، از ضد آفتاب هاي فيزيكي كه حاوي زينك اكسيد يا دي اكسيد تيتانيوم هستند، استفاده كنند كه اصولاً حساسيت زا نبوده و مناسب پوست اطفال و پوست هاي حساس هستند.

دئودورانت ها (ضد بوها) و ضد تعريق ها

ماده معطر در اين فرآورده ها نيز املاح آلومينوم(آلومينيوم گلزاكلريد)

است و اين ماده موجود در ضد تعريق ها گاه موجب آزردگي پوست مي شود. بسياري از افرادي كه با خارش و قرمزي ناحيه زير بغل به متخصص پوست مراجعه مي كنند، دچار آلرژي به محصولات ضد عرق يا خوش بو كننده اي هستند كه از آن استفاده مي كنند.

فرآورده هاي آريشي چشم

منظور سايه، خط چشم و ريمل است. سايه هاي كم رنگ، پودري و ماسك، كم تر حساسيت زا هستند. به طور كلي، استفاده از محصولات آرايشي محلول درآب، كم تر از مواد آرايشي غير قابل شست وشو ، ايجاد حساسيت و آسيب پوستي مي كند؛ زيرا براي پاك كردن خط چشم ها و ريمل هاي واترپروف (غير قابل شست و شو)، نياز به حلال هايي است كه خود مي توانند موجب حساسيت و آسيب پوست شوند.

پاك كننده ها و شوينده ها

مصرف بيش از حد صابون ها و دترژانت ها مي تواند موجب خشكي شديد پوست، پوسته پوسته شدن، خارش و آسيب پوستي شديد، شود؛ يعني در حقيقت يك درايت تماسي تحريكي به وجود مي آيد. افرادي كه پوست خشك دارند يا مبتلا به اگزماي سرشتي هستند با ديدن حساسيت هاي بسيار ملايم، بايد از پاك كننده هاي غير صابوني استفاده كنند و دفعات شست و شوي پوست خود را نيز به حداقل برسانند. اين افراد پس از استحمام بايد براي پيشگيري از تبخير پوست، از مرطوب كننده استفاده كند.

محصولات آرايشي صورت

انتخاب آگاهانه و توام با وسواس مواد آرايشي صورت بسيار مهم است؛ زيرا اين مواد ساعت ها در تماس با پوست صورت باقي مي مانند. به طور ايده

آل، يك محصول آرايشي بايد غير حساسيت زا (بدون آلرژي)، غير كومدون ساز (دانه اي سريث پوستي) و غير مويش زا باشد. يعني اين فرآورده ها بايد حداقل حساسيت زايي را داشته باشند، منافذ پوست را نبندند و موجب پيدايش جوش هم نشوند. امروزه برخي از مواد آرايشي حاوي ضد آفتاب هم هستند و spf هاي پاييني دارند، اما نبايد فراموش شود كه مصرف تنهايي آن ها هرگز جايگزين ضد آفتاب ها نخواهد شد. افرادي كه پوست چرب و جوشي دارند، بايد تا حد امكان از مصرف مواد آرايشي مثل كرم پودر پرهيز كنند و در صورت لزوم، فقط از انواع فاقد چربي (oil free) به مدت كوتاه استفاده كنند. استفاده از لوازم مواد آرايش پودري و خشك (مثل پن كيك) در اين افراد مناسب تر است.

*فرآورده هاي آرايشي چشم: پلك ها حساس ترين پوست را در تمام بدن دارند و بايد با آن ها با احتياط رفتار كرد ونبايد هر ماده آرايشي ناشناخته اي را روي پوست پلك به كار برد.

منبع:نشريه زندگي ايده آل شماره 42 /س

سري دوباره به سرتان بزنيد

نويسنده:سميرا فياضي

اين يك نسخه كامل براي ريزش موهاي شماست. اين كه موهايتان چرا مي ريزد، چه كاري برايش مي توانيد انجام دهيد، چه ماسك هايي استفاده كنيد و از چه محصولاتي در بازار كمك بگيريد.

مردها تنها كساني نيستند كه دچار ريزش مو مي شوند، برخي از خانم ها نيز از اين مساله در رنج اند؛ ريزش مو ميان خانم ها نيز رايج است. اين عارضه، عوامل زيادي داريد كه از جمله مي توان به عوارض داروهاي مختلف، عوامل ژنتيكي و تغييرات هورموني بدن(به

خصوص دوران يائسگي) اشاره كرد. به طور كلي مي توان گفت، ريزش مو در خانم ها به خاطر تغذيه نامناسب و بي توجهي به سلامت موهايشان است. اگر شما متوجه تغييرات محسوسي مانند نازك شدن موهايتان و ريزش بيش از حد آن شده ايد، بهتر است اقدامي جدي صورت دهيد. زيبايي خانم ها تا حد زيادي به زيبايي و سلامت موهايشان بستگي دارد. زماني كه خانمي شاهد نازك شدن تارموهايش است، اعتماد به نفس اش تحت تاثير قرار مي گيرد. به طور معمول، هر فرد حدود يك ميليون مو روي سرش دارد كه روزانه 100 تار آن را از دست مي دهد و اين امري كاملاً طبيعي است. اما اگر شاهد ريزش موهايتان به صورت دسته اي بوديد، كمي جاي نگراني دارد.

درمان هايي كه باعث ريزش مو مي شود

ريزش مو در خانم ها، اغلب به خاطر عوارض جانبي مصرف برخي داروهاست. درمان هاي مشخصي مانند قرص هاي ضد افسردگي، قرص هاي تيروئيد و برخي داروها مانند قرص هاي رژيم وضد جوش، باعث ريزش مو مي شوند. داروهايي كه شامل آمفتامين هستند نيز ريزش مو را به دنبال دارند. چنان چه تحت درمان هستيد، بايد نسبت به عوارض جانبي داروهايي كه مصرف مي كنيد، اطلاعات كافي داشته باشيد. در بسياري از موارد نيز ريزش مو يا نازك شدن ناگهاني تارهاي مو به خاطر اختلال در عملكرد هورمون ها و بيماري هاي حاد است. نمي توانيم از بروز بسياري از بيماري هايي كه موجب ريزش مو مي شود، جلوگيري كنيم؛ اما مي توانيم نسبت به عوارض جانبي داروها يا تاثير بيماري ها بيشتر آگاه شويم

تا بتوانيم اقدامات جدي در زمينه كاهش ريزش مو را انجام دهيم. اگر بعد از شانه كردن موهايتان شاهد تارهاي مو روي شانه تان باشيد، امري كاملاً طبيعي است؛ اما اگر موهايتان به صورت دسته اي مي ريزد و هنگام تميز كردن اتاق تان با دسته اي مو مواجه شديد، اين جاست كه زنگ خطر به صدا در مي آيد...

تا اين جا به عوامل مختلفي مانند بارداري، استرس، يائسگي و اختلال در عملكرد غده ي تيروئيد و هورمون ها كه موجب ريزش مو مي شوند، اشاره كرديم. خوب طبيعي است كه نمي توان جلوي برخي از اين عوامل را گرفت، اما با مراقبت و توجه خاص، مي توان ريزش مو را به حداقل رساند.

چند پيشنهاد ساده براي جلوگيري از ريزش مو

موهايتان را دوست داشته باشيد و كم تر آن را با كش و گل سر ببنديد. هر گونه كشيده شدن مو به موهايتان آسيب مي رساند و آن ها را حساس مي كند.

*موهايتان را به صورت منظم با يك شامپوي روزانه كه مناسب نوع موهايتان است، بشوييد و نگذاريد كه كثيف و چرب بماند.

*درست است كه بايد هراز گاهي شامپويتان را عوض كنيد تا موها به يك شامپو عادت نكند، اما عوض كردن سريع و زود به زود شامپو نيز كار چندان درستي نيست.

*وقتي موهايتان را شامپو مي زنيد، به مدت چند دقيقه اي كف سرتان را آرام ماساژ دهيد. اين كار باعث تسريع گردش خون مي شود و فوليكول ها تغذيه مي شوند.

*هر روز موهايتان را شانه بزنيد.

*اگر موهايتان را رنگ مي كنيد، به دستورالعمل آن

خوب توجه كنيد. بهتر است رنگ مو تنها به مدت 10 تا 15 دقيقه روي ريشه موهايتان قرار گيرد. ماندن بيش از حد رنگ روي ريشه موها آسيب جدي به موهايتان وارد مي كند.

*اگر موهايتان را رنگ مي كنيد، به دستورالعمل آن خوب توجه كنيد. بهتر است رنگ مو تنها به مدت 10 تا 15 دقيقه روي ريشه موهايتان قرار گيرد. ماندن بيش از حد رنگ روي ريشه موها آسيب جدي به موهايتان وارد مي كند.

*از مصرف بيش از حد ژل، تافت، واكس، چسب مو و انواع محصولات آرايشي مو خودداري كنيد.

*درفصل سرما موهايتان را در معرض هواي سرد قرار ندهيد. اين كار به فوليكول هاي مو آسيب مي رساند.

*گرماي بيش از حد نيز به مو آسيب مي رساند؛ به همين خاطر، بهتر است كم تر از سشوار براي خشك كردن موهايتان استفاده كنيد. چنان چه به خشك كردن موهايتان عادت كرده ايد، بهتر است درجه سشوار را روي متوسط قرار داده وبا حرارت ملايم و از فاصله دور موهايتان را خشك كنيد.

*از ماسك و تقويت كننده هاي مو به صورت منظم استفاده كنيد.

*موهاي خيس را شانه نكنيد.

*تغذيه مناسب و ايده ال را فراموش نكنيد.

موهاي خيس معمولاً به راحتي شانه نمي شود، مگر اين كه نرم كننده زده باشيد. به همين خاطر ممكن است هنگام شانه كردن موهاي خيس، به ريشه موها آسيب برسد. بهترين زمان شانه كردن مو، هنگامي است كه موهايتان كمي نم دارد.

چند قانون ساده اما مهم

استفاده كردن از ماسك هاي طبيعي و انواع تونيك و تقويت كننده هاي مو در حفظ

سلامت مو و جلوگيري از ريزش آن نقش مهمي دارد؛ اما هنگام تهيه ماسك مو بايد به چند قانون ساده توجه كرد:

1-تمام مواد را خوب مخلوط كنيد و از يكدست شدن مواد مطمئن شويد.

2-بلافاصله بعد از تهيه ماسك، آن را روي سرتان بماليد. نگه داشتن طولاني مدت ماسك، باعث خراب شدن مواد اوليه آن مي شود.

3-بعد از اين كه ماسك استفاده كرديد، موهايتان را به خوبي بشوييد.

4-ماسك را با توجه به زمان مشخص شده و دستورالعمل روي موهايتان بگذاريد. از قرار دادن طولاني مدت آن روي موها خودداري كنيد.

هر گونه ماسك مويي كه انتخاب مي كنيد را به مدت 2 تا 3 بار در هفته روي موهايتان قرار دهيد. براي جلوگيري از ريزش مو، مي توانيد ماهي يك بار از ماسك مو استفاده كنيد.

چند ماسك ساده

ماسك حنا:اين نوع ماسك را به صورت آماده در اكثر داروخانه ها يا عطاري ها پيدا مي كنيد.

ماسك شير:موهايتان را به شير آغشته كنيد و سرتان را به آرامي ماساژ دهيد، سپس موهايتان را با كلاه مو به مدت 15 دقيقه بپوشانيد و بعد خوب بشوييد و با آب گرم آبكشي كنيد.

ماسك ليمو وكرچك: 1قاشق چاي خوري روغن كرچك، 1 قاشق چاي خوري عسل، 1 قاشق چاي خوري ژل آلوورا و 1 قاشق غذا خوري آب ليمو را خوب مخلوط كنيد . سپس ماسك را روي موهايتان بماليد و بعد از 25 دقيقه بشوييد. اين ماسك براي همه نوع مويي مناسب است.

ماسك تخم مرغ و زيتون: 1 قاشق غذاخوري روغن زيتون، 1 عدد زرده تخم مرغ، 1 قاشق غذا خوري

آبليمو و 100 گرم آب را خوب مخلوط كنيد. ماسك را روي موهايتان گذاشته و بعد از 10 دقيقه (نه بيشتر) موهايتان را خوب بشوييد.

محلول معجزه آسا: 8 قاشق شكوفه درخت ليمو و يك دوم ليتر آب، تمام چيزي است كه شما براي اين محلول نياز داريد. شكوفه ليمو را به آب اضافه كرده و بگذاريد تا 20 دقيقه بجوشد. بعد از اين كه محلول سرد شد، موهايتان را با آن بشوييد.

ماسك سه روغنه: به تساوي، كمي روغن نارگيل، روغن خردل، و روغن كرچك را مخلوط كنيد. سپس ريشه موهايتان را به اين روغن آغشته كنيد و به آرامي ماساژ دهيد. بگذاريد روغن شب تا صبح روي موهايتان بماند.

صبح موهايتان را با شامپو بشوييد. اين روغن را هفته اي يك بار استفاده كنيد.

اين همه گلگي وشكايت

اين روزها تقريباً همه از ريزش موشكايت مي كنند و شايد شما هم يكي از اين افراد باشيد. چه قدربه نكات اوليه و ضروري در زمينه سلامت موهايتان توجه مي كنيد؟ مطمئن ايد كه همه عوامل اوليه ريزش مو را بررسي كرده ايد و مشكل را پيدا نكرده ايد؟ با هم چند مورد مهم را بررسي مي كنيم.

موهايتان را نمي شوييد تا اين كه كثيف و چرب شود:

خب، اين خودش يك عامل اصلي در ريزش موهاست. موهايتان بايد تميز باشد تا اكسيژن رساني به آن خوب انجام شود.

موهاي خيس تان را شانه مي كنيد:

موهاي خيس معمولاً به راحتي شانه نمي شود؛ مگر اين كه نرم كننده زده باشيد. به همين خاطر ممكن است هنگام شانه كردن موهاي خيس، به ريشه موها آسيب برسد.

بهترين زمان شانه كردن موهنگامي است كه موهايتان كمي نم دارد.

موهايتان را زود به زود مي شوييد:

برخي از افراد موهايشان را آن قدر نمي شويند تا چرب و كثيف مي شود! برخي ديگر هم هر روز موهايشان را مي شويند. شستن بيش از حد مو باعث نازك و حساس شدن موها مي شود.

سراغ سشوار مي رويد: استفاده از سشوار براي خشك كردن مو، باعث شكنندگي و ريزش مو مي شود. استفاده از آن به حداقل برسانيد.

شامپو مناسب موهايتان را استفاده نمي كنيد:

امروز با وجود اين همه تنوع شامپو در بازار ، انتخاب يك شامپوي مناسب كار چندان راحتي نيست. براي انتخاب شامپوي مناسب، ابتدا بايد موهايتان را بشناسيد و با توجه به نوع موهايتان شامپوي مورد نظر را انتخاب كنيد.

به تازگي درماني را پشت سر گذاشته ايد يا تحت درمان هستيد:

ريزش مو ممكن است به خاطر عوارض جانبي مصرف برخي از داروها باشد. در دوران درمان، بايد رژيم غذايي مناسبي داشته باشيد. اين رژيم بايد سرشار از ميوه و سبزيجات تازه باشد. تا حد امكان مصرف آبميوه تازه را در برنامه غذايي تان بگنجانيد. استفاده از انواع ماسك ها و تقويت كننده ها نيز موثر است.

كم خوني داريد:

كمبود آهن و انواع ويتامين ها نيز باعث ريزش مو مي شود. مصرف ميوه و مواد غذايي سرشار از ويتامين و آهن از ضروريات است.

موهايتان را رنگ مي كنيد:

رنگ كردن منظم و هميشگي موها عامل مهمي در ريزش مو محسوب مي شود. با رنگ كردن مو، تارهاي مو نازك و حساس مي شوند.

شكر يا نمك زياد مصرف

مي كنيد:

هر چيزي به اندازه نكوست. مصرف بيش از حد نمك و شكر زيان بار است. يكي از علت هاي ريزش مو، مصرف بيش از حد شكر يا نمك است.

منبع:نشريه زندگي ايده آل شماره 42 /س

مو و روشهاي مراقبت از آن

مراقبت از مو

هر مويي به طور طبيعي سالم و زيبا ست ولي زندگي روزمره آلودگيها استرس ها و پرتو هاي ماورائ بنفش نور خورشيد موجب تخريب ساختمان وبخصوص ريشه موها مي شوند به اين ترتيب ظاهر موها آسيب ديده وشانه كردن آنها مشكل مي شود

براي بازگرداندن زيبائي طراوت و درخشش به موها بايد از فراوردها بهداشتي آرايشي مو استفاده نمود

چند توصيه در راستاي مراقبت از مو

صابو نهاي دست و بدن براي شستشوي موي سرمناسب نيستند براي اين منظور فقط از شا مپو استفاده كنيد

در هنگام شستشوي سر از كشيدن موها و چنگ زدن آنها خوداري كنيد ماساژ ملايم با سر انگشتان براي تميز شدن موها كفايت مي كند

براي اينكه كف شامپو بخوبي تاثير كند بايد حداقل 2تا3 دقيقه روي سر باقي بماند پس از شستشو آبكشيدن موها با آب سرد موجب شادابي و درخشان تر شدن رنگ موها مي شود

براي شانه كردن موها هرگز از برس هاي نوك تيز فلزي استفاده نكنيد

در صورت استقاده از سشوار فاصله آن از موها نبايد كمتر از 20 سانتي متر باشد

در هنگام شستشوي موها ماساژ ملايم پوست سر ترجيحا در جهت رويش موها توسط نوك انگشتان و يا يك برس نرم پلاستيكي با نوك گرد موجب تحريك گردش خون مويرگي در پوست سر و اطراف ريشه موها شده و در نتيجه سبب تقويت موها مي گردد

دكلره كردن موها و استفاده

از اسپري ها و حالت دهنده هاي مو سبب ضعف خشكي و شكنندگي مو ها مي شود حتي الامكان از مصرف اينگونه مواد خودداري كنيد

ريزش مو

مقدمه : در انسان پياز يا فوليكول مو به دو دسته تقسيم ميشود :

1 ) موي كركي : در سراسر پوست بدن بجز كف دست و پا اين نوع مو ديده ميشود .

2 ) موي انتهايي يا ترمينال : در قسمت سر ديده ميشود ( بعد از بلوغ جنسي اين نوع مو در قسمتهاي تناسلي و زير بغل و همچنين صورت مردان ديده ميشود ) اين نوع مو زبر و خشن ميباشد . رشد مو داراي دورهايي يا سيكلهايي است كه شامل : دوره رشد ، دوره انتقالي و دوره استراحت ميباشد .

طول مدت دوره رشد مو در سر حدود سه سال ، دوره انتقالي 2 تا 4 هفته و دوره استراحت حدود 3 تا 4 ماه ميباشد .

در روي سر انسان حدود صد هزار پياز مو وجود دارد و با احتساب اينكه هر مو حدود هزار روز رشد دارد ; پس ريختن روزانه صد مو در سر طبيعي ميباشد و بيشتر از آن نياز به پيگيري دارد .

علل ريزش مو :

ريزش مو داراي علتهاي فراواني است كه از آن جمله ميتوان به موارد ارثي ، هورمونى ، تغذيه اى ،اعصاب و روان ، مصرف دارو ، بيماريهاى داخلى و پوستي ، اعمال جراحي و حاملگي اشاره كرد.

* طاسي سر نوعي ريزش مو در قسمت جلوي و پيشاني سر ميباشد كه ادامه يافته و تا وسط سر پيش ميرود . البته گاهي در مواردي اين ريزش از وسط سر

شروع ميگردد .

طاسي در بيشتر موارد در مردان ديده ميشود و علت ارثي - هورموني دارد ، اين نوع ريزش مو قابل پيشگيري و درمان است و افراد درگير بايستي با حوصله طول مدت طولاني درمان را تحمل كنند . داروها و توصيه هاي درماني گوناگوني وجود دارد كه بسته به افراد مختلف اين درمان متفاوت ميباشد .

* سوء تغذيه چه بصورت عدم دسترسي به مواد غذائي و چه بصورت رژيم غذائي جهت كاهش وزن و غيره يكي از علتهاي ريزش مو ميباشد ; كمبود تغذيه اي پروتئين , اسيدهاي چرب ضروري ( بدن قادر به توليد آنها نيست و بايد از طريق غذا به بدن برسد ) و كمبود ويتامينها و املاح از علل مهم ريزش مو كه قابل پيشگيري و درمان ميباشند.

ِِِِِِش__ايعترين علت ريزش مو در خانمها از سنين نوجواني تا سنين ميانسالي كمبود آهن بدن ميباشد ، كه با مصرف غذاهاي حاوي آهن و يا قرص آهن اين مشكل بر طرف ميگردد .

* وجود استرس ( فشار روحي ) ، ناراحتي و افسردگي ميتوانند از علل ريزش مو در افراد باشند. مثلا" استرس از امتحان و يا افسردگي در جوانان كه امروزه بطور فراوان ديده ميشود.

با كنترل اين هيجانات ( كه البته اگر بوسيله خود شخص صورت گيرد نتيجه مطلوبتري دارد؛ چون مصرف داروهاي اعصاب نيز باعث ريزش مو در بعضي افراد ميگردد .) در مدت زمان كوتاهي اين ريزش مو برطرف ميگردد .

* از علل ديگر ريزش مو ميتوان مصرف داروها را نام برد، همه داروها باعث ريزش مو نميشوند و يك داروي خاص نيز در تمام افراد باعث ريزش مو

نميشود ( بعضي افراد به داروهاي خاصي حساسيت بيشتري نشان ميدهند كه مربوط به سيستم داخلي بدن در غير فعال كردن و هضم دارو دارد ) .

البته داروهايي هستند كه در بيشتر افراد باعث ريزش مو ميشوند ( از اين گروه داروها ميتوان داروهايي كه بعنوان شيمي درماني استفاده ميشوند را نام برد ) .

مصرف داروهاي اعصاب و قرص هاي پيشگيري از حاملگي و داروهاي قلبي در افراد زيادي باعث اين عارضه ميشوند .

* بعضي از بيماريهايي داخلي و پوست ميتوانند ريزش مو ايجاد كنند؛ مثلا" وجود تب بالا باعث ريزش مو در افراد در آينده ( حدودا" بعد از 3 ماه ) ميشود .

افرادي كه بيماري موضعي پوستي در قسمت سر باشند و يا درگيري پوستي وسيع دارند ميتوانند ريزش مو داشته باشند از جمله اين بيماريها ميتوان درگيري گسترده داءصدف ،لوپوس ، بيماريهاي تاولي و غيره را نام برد .

* اعمال جراحي و حاملگي نيز ميتوانند باعث ريزش مو شوند . فاصله مدت اين بيماريها و شروع ريزش مو معمولا" 3 ماه ميباشد ؛ مثلا" در خانمها حدود 3 ماه بعد از زايمان ريزش مو شروع ميشود كه علتهاي زيادي براي آن وجود دارد از جمله : كم خوني ، وجود استرس زايمان ، بالا بودن هورمونهاي جنسي در طول حاملگي و غيره .

در اين افراد با بيماري خاص و ريزش مو با برطرف شدن و درمان بيماري زمينه اي ريزش مو نيز برطرف ميگردد .

علتهاي ديگري نيز وجود دارد كه در افراد محدودي ريزش مو ايجاد ميكنند و ذكر آنها در حوصله اين مبحث نميباشد

شوره سر

پوست سر بطور طبيعي در اثر لايه

لايه شدن طبقه شاخي آن لايه هاي شاخي قديمي را ازدست داده و لايه هاي جديد جايگزين مي گردند اين عمل آهنگ و ريتم طبيعي و مشخصي دارد اگر آهنگ و سرعت ريزش پوسته هاي طبقه شاخي مو از حالت طبيعي خارج شده و تشديد و تسريع شود حالتي به نام شوره سر ايجاد مي گردد

شوره علت ميكروارگانيسمي و نيز قارچي داشته و همچنين عواملي مانند اختلالات هورموني متابوليسم چربي ها نوع تغذيه و غيره در ايجاد شوره سر موثرند

براي درمان شوره سر، معمولا از شامپوها و لوسيونهاي حاوي پريتيون زينك و نيز شامپو سلنيوم سولفايد و شامپو هاي أنتي سپتيك مانند شامپو ستاولن و غيره استفاده مي كنند

موخوره

مو خوره : در حقيقت مو خوره با اصطلاحي كه در عام آن را بعنوان بيماري ميدانند منافات دارد . در حقيقت شكستگي و دو شاخه شدن انتهاي تار موهاست كه سبب ريزش مو مي گردد و اين يك آسيب مو توسط خود فرد ميباشد از جمله اين آسيبها ميتوان از زدن برس بطور خشن به موها يا استفاده از رنگهاي مو بطور مكرر و آسيب به مو توسط سهشوار ميباشد و هيچ نوع عامل قارچي يا ميكروبي در ايجاد آن نقش ندارد

براي از بين بردن مو خوره بايد روش شانه زدن را اصلاح نمود به اين صورت كه بايد براي شانه كردن از شانه و يا برس غير فلزي و بطور خيلي ملايم استفاده كرد چون در حقيقت مو خوره يك آسيب فيزيكي به مو ميباشد. همچنين قيچي كردن انتهاي موها و مصرف شامپوهاي نرم كننده و حالت دهنده ميتواند از ايجاد مو خوره و درمان

آن موثر باشد

منبع:WWW.IRTEB.COM /س

پوست و مراقبت از آن

گوناگوني وتنوع در انواع پوست به علت نژاد ( مانند : سياه - سفيد -زرد - قهوه اي ) ؛ به علت ارثي و محيطي ( پوست : خشك - چرب - معمولي و مخلوط ) نياز به مراقبتهاي گوناگون بسته به نوع پوست دارد.

توضيحي در رابطه با انواع پوست

پوستها بسته به ترشحات طبيعي و مرطوب كنندگي خود به 4 دسته تقسيم ميشوند :

پوس__ت چ__رب : اين نوع پوست در بين نوج_وانان و ج__وانان ش_ايع ميباشد . در اين نوع پوست ترشحات غ__دد چ__ربي زياد ميباشد . افزايش ترشحات غ_دد چربي به ارث و فعاليت هورمونهاي جنسي مربوط ميشود .

پوس___ت خش__ك : در افراد با سنين بالاتر اين نوع پوست شايع ميباشد . به دليل كاهش ترشحات چربي و عدم فعاليت مرطوب كننده طبيعي پوست اين حالت از پوست ديده ميشود .

پوس_ت طبيعي و نرمال : ترشحات چربي و فعاليت مرطوب كننده پوست در حد طبيعي ميباشد

پوس__ت مخلوط : ترشحات چربي و مرطوب كنندگي در ناحيه اي از پوست با ناحيه ديگر فرق ميكند مثلا" : در روي گونه خشك و در كنار بيني چرب ميباشد .

بسته به نوع پوست بهترين مراقبتهاي روزانه شامل :

1) انتخاب محصولات آرايشي و بهداشتي با در نظر گرفتن نوع پوست .

2) پاك كردن صورت از آل__ودگ__يهاي مح_يطي و ترشح_ات پوس__تي ( عرق - چربي ) وپوس_ته ريزي طبيعي پوست .

3 ) استفاده از مرطوب كننده جهت اصلاح و كمك به مرطوب كننده طبيعي پوست .

4 ) مح__افظت پوس__ت از نور خ__ورشيد جه__ت ح_ذف رسيدن اشعه ماورا بنفش به پوست توسط ضدآفتاب { مكانيكي

ويا شيميائي ( در قسمت ضدآفتاب توضيح داده شده ) } .

5 ) درمان هر نوع ناراحتي و ضايعات پوستي .

جوش صورت يا آكنه

آكنه يا جوش يك اختلال پوستي ميباشد كه در سنين نوجواني شروع وتا آخر جواني همراه افراد درگير ميباشد درمان بيشتر جنبه كنترل جوش صورت به منظور بهبودي موقتي تا ما داماي كه تحت درمان دارويي قرار دارندو به منظور جلوگيري ااز بوجود آمدن جوشگاهاي عميق

مي باشد

اول از همه بايد ديد كه ضايعات واقعاً جوش هستند. چون خيلي از ضايعات پوستي شبيه جوش بروز ميكنند. جوش بيشتر در نواحي سبوره ( نواحي از بدن كه داراي غدد چربي فراوان ميباشد) ديده ميشود.

غدد چربي بطور طبيعي در تمام سطح پوست گسترش دارند و مسئو ل چرب نگه داشتن سطح پوست ميباشند. همچنين به علت دارا بودن بعضي مواد داراي خاصيت ضد ميكروبي و قارچي هستند. اين غدد در كف دست و پا و ل_ب وجود ندارند و بيشترين تراكم آنها در صورت ؛ سر ؛ سينه و قسمت بالاي پست ميباشد.

جوش بيشتر در صورت ديده ميشود و بصورت انواع شكلها از قبيل: كومدون ( جوشهاي ريزي كه بصورت سر سياه و سر سفيد ديده ميشوند )؛ پاپول (جوشهاي برجسته و قرمز رنگ)؛ پاسچول (جوشهاي چركي ) و بالاخره ناجول و كيست (جوشهاي بزرگ و داراي عمق و مواد داخل آنها).

از بسته شدن دهانه خروجي غدد چربي بعلتهاي گوناگون جوش بوجود ميايد. علتهاي بسته شدن اين دهانه ها شامل:

?) تولي_د و ترشح زيادي چربي در اين غدد كه خود اين ميتواند بعلت ارثي بودن يا عدم تنظيم هورموني باشد. البته گاهي سطح هورمون

در سطح طبيعي ميباشد ولي پوست به اين مقدار طبيعي نيز حساس است.

?) رشد ميكروب در دهانه غدد كه باعث التهاب و بسته شدن اين غدد ميشوند.

?) اختلال در كراتيني شدن ( در تشكيل كراتين دهانه اختلال وجود دارد مثل افرادي كه سوء تغ_ذيه يا رژيم غ_ذائي دارند كه اسيدهاي چرب ضروري در بدن آنها ك_م ميباشد و يا بع_لتهاي ديگري اين اختلال وجود دارد).

جوشهاي صورت را نميتوان بطور كامل از بين برد ولي ميتوان آنها را تحت كنترل در آورد.

درمان اين جوشها بستگي به نوع جوش انجام ميگيرد. در كل شستشوي مكرر نواحي جوش بويژه با صابونهائي كه اسيديته ميباشند و از خود بقايايي به جا نميگذارند از تشكيل جوش ج_ديد تا ح_د زيادي م_وثر هس_تند و در درمان نيز ك_مك ك_ننده ميباشند. اين صابونها در داروخانه ها موجودند و به عنوان ضد جوش معرفي ميشوند. در درمان جوش از داروهاي ضد باكتري ( ميكروبي ) نيز استفاده ميشود. كه بستگي به نوع جوش و گسترش آن دارد.

داروهاي ديگري نيز بسته به نوع جوش در درمان مصرف دارند كه اختصاصي ميباشند و از حوصله اين بحث خارج هستند.

افرادي كه داراي ج_وش ميباش_ند بايد از مص_رف هر گ_ونه ك_رم يا پ_ماد اج_تناب كنند: چون باعث بدتر شدن جوشها ميگردند.

افرادي هستند كه منافذ پوست آنها به اصطلاح باز ميباشد و در داخل اين منافذ بصورت سياه ديده ميشود. ترشح چ_ربي و در معرض هواي آزاد قرار گرفتن اين چ_ربي باعث اكسيد شدن آن ميگردد و به صورت سياه ديده ميشوند. براي از بين بردن آن ميتوان از همان صابونهايي كه گفته شد استفاده كرد و همچنين

از اسكراب صورت نيز ميتوان كمك گرفت.

يك___ي از عارض___ه هاي ج______وش ص______ورت باق___ي ماندن لكه در آن ناحيه بعلت التهاب

و ف__عال بودن سيس_تم دف_اع_ي بدن در آنجا ميباشد. ج_وش_هايي كه بيش_تر دست___كاري ش__وند اح_تمال بوج_ود آم_دن لكه بيشتر است . در ضمن افراد با رنگ پوست تيره تر لكه ناشي از جوش در آنها بيشتر است

درمان اين عارضه در حق__يق_ت درم__ان ج_وش ميباشد . يع_ن__ي با درمان جوش بعلت كم شدن التهاب احتمال بوجود آمدن لكه كم ميشود . درمان قاط_عي براي از بين بردن اين نوع لكه وجود ندارد و در ط_ول زمان بسته به نوع پوست اين ل__كه ها از بين ميروند . البته بعض__ي از داروهاي موضعي اين طول زمان را كاهش ميدهند كه از آن جمله ميتوان از ژل هاي حاوي AHA نام برد اين ژل حاوي اسيدهاي ميوه ميباشد و باعث تسهيل در پوسته ريزي طبيعي پوست ميشوند و به اين خاطر پوست جوان و شاداب ميماند .

داروهاي موض__عي ديگر ك_ه ك_مك كننده مي__باشند : كرم و ژل__هاي حاوي ويتامين ث و مشتقات ويتامين آ ( كرم و ژل تره تينوئن ) .

از نظر علمي و آنچه در كتب علمي - پزشكي موجود است هيچ نوع غذا و خوراكي در ايجاد

و تش_ديد ج__وش صورت دخ_يل نيس_تند ؛ ولي بر اساس ط_ب ق_دي_م و گ_فته افرادي ك_ه ج__وش صورت دارند بعض_ي از خوراكي_ها در بدتر كردن ج_وش صورت دخيل مي_باشند و پره_يز از اين خوراكيها باعث بهبودي در جوش ميشود .

از جمله غذا و خوراكيهايي كه باعث اين علت ميشوند شامل : غذاهاي چرب ، تنقلات ، خرما، كشمش ، محصولات

دريايي ( ماهي و ميگو ) ، بعضي از ميوه جات ( موز ، كيوي ، خرمالو ) و غي_ره . به_ترين راهكار پره_يز از مواد غذايي و خوراكيهايي است كه فرد اظهار ميكند با خوردن آنها جوش صورتش بدتر ميشود.

طبق مطالعات و بررسي هاي انجام ش_ده افرادي كه ج_وش صورت دارند كمتر دچار سرطان پوس_ت از نوع بازال س_ل ميشوند. البته اين به آن مع_نا نيس_ت كه براي درم_ان ج_وش پيگ_ير نباشند.

لك صورت يا ملاسما

لك ص_ورت يا ملاس_ما يك ع_ارضه پوستي ش_ايع بخصوص در دختران و خانمهاي جوان ميباشد اين عارضه بصورت لكه هاي قه_وه اي تا خ_اكستري تيره بر روي گونه ها ؛ پيشاني و چانه ديده ميشود. ش_ايع_ترين سنين بروز آن 20 تا 30 سالگي است و در خانمها از آق_ايان بيشتر ميباشد.

ع_لت هاي زيادي در ايج_اد آن نق_ش دارند ولي ثابت ترين عل_ت را اشع_ه ماورابنفش خورشيد ميدانند . يعني هميشه اين علت باضافه علل ديگر را در ايجاد لك سهيم ميدانند.

علل ديگر:

?) مصرف دارو بويژه داروهاي هورموني و بخصوص داروهاي پيشگيري از حاملگي ( بصورت قرص ؛ تزريقي ويا كاشتني ).... داروهاي ديگر نيز در بروز آن نقش دارند ، از جمله داروهاي اعصاب.

?) تغيي_رات هورموني در ب_دن از ج_مله ك_يستهاي متع_دد تخم__دان ( pco ) و يا بيماري غ__ده فوق كليوي.

با پيشگيري از تابش اشعه خورشيد بطور مستقيم بر روي صورت از ايجاد لك تا حد زيادي ميتوان ج_لوگ_يري كرد. مصرف كرمهاي ضد آفتاب بطور منظم با عيار بالاتر از 20 به فواصل هر ? ساعت و همچ_نين اج_تناب ار تابش نور خ_ورش_يد بط_ور مس_تق_يم بر روي صورت در

افراد مستع_د از ايج_اد لك ميتوان پيشگيري نمود. براي از بين بردن لك با تجويز پزشك متخصص از كرمهاي ح__اوي ه_يدروك_ينون با در صد هاي گ_وناگ_ون ( نبايد بيشتر از6 تا 7 درصد باشد ) ميتوان اس_تفاده نمود.

روش_هاي ديگ_ر در درمان لك صورت : لايه برداري ( peeling ) ؛ سايش پوست بوسيله ميكانيك_ي ( dermabresion -and- salabresion ) و ل_يزر ميباش_د ك_ه بس_ته به پوس_ت اف_راد انتخ_اب ميشود . اف_راد با رنگ چ_ش__م روش_ن و م_وه_اي روش__ن م_ق___دار رنگ_دان_ه پ_وس_تي ك_متري نس_بت به پوس_تهاي تيره دارند و به همين دليل نور آفتاب بيشتر در پوست اين افراد نفوذ دارد و چون يكي از اثرات نور آفتاب ايجاد لك صورت و همچنين ك__ك و مك ميباش_د براي پيشگيري و درمان اين افراد نياز مبرم به ضد آفتاب دارند.

يكي از درمانهاي لك ص_ورت همچ_نان كه ق_بلاُ نيز گفته شد استفاده از پي_لينگ ميباشد. ولي اين روش مناسب همه افراد نمي باشد . چ_ون افراد با رنگ پوست تيره اصلاْ مناس_ب پيلينگ نميباشند. چ__ون يكي از ع_وارض پيل_ينگ خ_ود لك ميباش_د و شان_س ايج_اد لك در افراد با پوست تيره خيلي بالا است .

درمان ديگر لك صورت ليزر درماني ميباشد .

هيچكدام از روشهاي درماني لك صورت دائمي نيست و در يك جلسه نيز انجام نميگيرد و نياز به تج_ديد درمان دارد و ادامه درمان دارد ، زيرا است_عداد افراد براي ايجاد لك كه با اين روش__هاي درمان__ي برطرف نميگردد . مصرف ضد آفتاب در افراد مستعد يك نياز حياتي در درمان و پيشگيري از لك ميباشد .

فراوردهاي ضدآفتاب

اشعه ماورا بنفش خورشيد اثرات ثابت شده اي بر روي

افزايش انواعي از سرطانهاي پوست ت_س_ريع و ت_ش_ديد پ_يري چروك پوست و ب_دت_ر ش__دن ب_رخ_ي از بيماريهاي پ_وس_تي و ايجاد و تشديد لك صورت و كك و مك دارد.

به مواردي كه بتوانند از ن_ف_وذ اشع_ه ماورا ب_ن_ف_ش به قسمتهاي ع_مقي اپيدرم ( روي پوست ) و درم ج_لوگ_يري ك_نند را مح_اف_ظ يا ض_د آفتاب مي گويند . نح_وه اثر ا ين ضد آفتابها جذب انعكاس اشعه ماورا بنفش مي باشد از رسيدن آن به لايه هاي عمقي پوست جلوگيري ميكنند

ضد آفتابها دو گونه هستند

اول : ضد آف_تاب_هاي ف_يزيكي: با انع_كاس اش_عه از رسيدن آن به پ_وس_ت ج_لوگ_يري ميكنند ه_ر مان_ع ف_يزيكي ك_ه اين عمل را انجام دهد از اين گروه ميباشد مانند پمادهاي حاوي اكسيد زينك كه از ن_ف_وذ اشع_ه به روش ان_عكاس آن ج_لوگيري ميكند. و يا مصرف كلاه لبه دار و حتي نقاب كه مانع رسيدن اشعه به پوست ميشوند را جزء اين گروه به حساب مي آورند . ر

دوم : ضد آفتابهاي شيميائي:اين گروه از ضد آفتابها از طريق جذب اشعه از رسيدن آن به لايه هاي عمقي پوست جلو گيري ميكنند.

ع_يار محافظتي ضد آفتابها : مق_دار جذب اشعه توسط ضد آفتاب را ميگويند. هر چه اين ع_يار بالاتر باشد مقدار جذب اشعه نيز بيشتر ميشود . در آب و هواي ايران ع_يار محاف_ظ_تي بالاتر از20 نياز ميباشد. هر چه اشعه در ناحيه اي مس_ت_ق_يم تر بتابد بايد عيار را بالاتر انتخاب كنيم . در مناطق جنوبي ايران اشعه مستقيم تر تابش دارد . هر نوع ضد آفتاب با هر عياري بيشتر از سه ساع_ت روي پوست موثر نيست و

بايد بعد از 3 ساعت تكرار شود. بيشترين مقدار اشعه در فاصله زماني 10 صبح تا 3 بعد از ظه_ر به زم_ي_ن مي_رسد.در اين فاص_له زماني از قرار گ_رف_تن بط_ور مست_ق_يم در برابر اشع_ه آف_تاب اج_ت_ناب شود. افرادي كه پوست روشن دارند بيشترين صدمه را از اشع_ه ميگ_يرند و نياز است اين افراد بيشتر مراقب باشند. در فعاليتهاي روز مره از قبيل كوهنوردي - شنا - اسكي - فوتبال و غيرو حتما" از ضد آفتاب استفاده شود . اكثر ضد آفتابها در آب محلول بوده و با شستشو و شنا يا تعريق پاك ميشوند و بايد مصرف آن تكرار شود.

در ك_ودك_ان از سن 6 ماه_گي به بع_د براح_تي مي_توان از ض_د آف_تابهاي شيميائي استفاده كرد تركيبات موجود در ض_د آف_تاب م_ي_تواند در بع_ضي افراد حس_اس_ي_ت اي_ج_اد ك_ند و باي_د نوع ضد آفتاب در اين مواقع عوض شود. افرادي كه جوش صورت دارند بايد از ض_د آف_تاب_ه_اي محلول و يا لوسيون استفاده كنند ; چون كرمها و پماد كه چرب ميباشند باعث بدتر شدن جوش صورت آنها ميگردد .

توج_ه توج__ه ::::: است_ف_اده از ضد آفتابها به مع_ني اي_م_ني 100% ن_ي_ست و بايد ساير موارد محافظتي را رعايت نمود . استفاده از ضد آفتاب اثرات سوء براي پوست ندارد ؟ مصرف ضد آفتاب هيچ گونه عوارضي ندارد و مفيد نيز ميباشد ولي انتخاب نوع و مارك ضدآفتاب و درجه محافظتي براي هر پوستي و منطقه اي بسيار مهم ميباشد .

پيلينگ يا لايه برداري

پيلينگ يا همان لايه برداري به عملي گفته ميشود كه لايه سطحي پوست بطرقي برداشته شود.

مواردي كه لايه برداري انجام ميگيرد :

وجود جوش صورت

و از بين بردن اسكارهاي باقيمانده از جوش صورت

* وجود لك صورت يا ملاسما

* وجود كك و مك يا فركل ( freckle )

* وجود هر نوع اسكار از قبيل : سوختگي؛ باقيمانده هر نوع ضايعه در صورت

* وجود انواعي از لك باقيمانده از التهاب قبلي

طريقه پيلينگ:

لايه برداري را ميتوان به طرق گوناگون انجام داد:

* لايه برداري شيميائي :بوسيله مواد شيميائي كه عمدتا" از اسيد با در صدهاي متفاوت است انجام ميگيرد.معمولا" از الفا هيدروكسي اسيد ( AHA )؛ تري كلرو استيك اسيد ( TCA ) و فنل با در صدهاي متفاوت استفاده ميشود.

* لايه برداري ميكانيكي : بوسيله ابزارهاي تراشنده لايه سطحي پوست را ميتراشند از جمله:

dermabresion (استفاده از يك دستگاه دوار و تراشنده ) و يا بوسيله سنباده .

* لايه برداري بروش ليزر: معمولا" از ليزر CO2 براي اين منظور استفاده ميشود.

انتخاب پوست مناسب جهت هر نوع پيلينگ در نتيجه عمل بسيار دخيل ميباشد به اينصورت كه نميتوان هر نوع پيلينگ را براي هر نوع پوست انتخاب كرد.

ج_دا از اينك_ه پيلينگ را در چ_ند ج_لسه ميتوان انج_ام داد. روش پيلينگ بصورت ط_ولاني و مداوم نيز صورت ميگيرد، اين روش بوسيله كرم هاي داراي الفا هيدروكسي اسيد با در صد متفاوت معمولا" كمتر از %15 انجام ميگيرد در اين روش فرد هر شب از اين كرمها بر روي ج_اههايي كه ميخ_واه_د لايه برداري شود؛ استفاده ميكند. در مواقعي كه فرد از پيلينگ استفاده ميكند بايد از نور خورشيد اجتناب كند و حتمآ از ضد آفتاب در مواقع خارج از منزل استفاده كند.

البته پيلينگ را نميتوان به همه افراد تجويز كرد و بايد جهت پيلينگ افراد

انتخاب شوند

روزنه هاي پوستي

روزنه پوستي چيست؟

روزنه يا همان منافذ پوست_ي در حقيقت محل خ_روج چرب_ي از غدد چربي ميباشد . در افرادي كه تا حدودي اين غدد فعال ميباشند و پوست چ_ربي دارند اين منافذ ديده ميشود ( در همه افراد اين منافذ وجود دارد ) . نباي_د ه_يچ_وق_ت به فكر بستن اين مناف_ذ بود ؛ چ_ون با بستن اين مناف_ذ مح_ل خ_روجي اين غ_دد بس_ته ش_ده و باع_ث ج_وش صورت ميشوند. البته به اشتباه در ج_امعه مرسوم است كه اين منافذ را ميبندند. ولي در حقيقت اينگونه نيست .

روشهايي وجود دارد كه ميتوان اين منافذ را غير رويت كرد يعني ديده نشوند .

وق__تي ترشحات چ__ربي در اين مناف__ذ وجود داشته باشند بعلت اكسيده شدن مواد چربي در اين منافذ برنگ تيره ديده ميشوند . راح__ترين روش اين است كه اين ترشح_ات چ__ربي را بوس_يله شستشو از بين برد . شستشوي مكرر با صابونهاي ضد جوش به اين امر كمك ميكنند.

روش بعدي : با استفاده از كرم و ژلهاي حاوي AHA كه مقداري لايه برداري ميكنند ميتوان اين مناف_ذ را غ_ير روي_ت كرد ..روش_هاي ديگري نيز وجود دارد كه احتياج به پزشك مجرب دارد و از ذكر آنها خودداري ميكنم

چروك صورت

چ_روك صورت : بوجود آمدن شيارهاي ع_رضي در پيشاني و شيارهاي ط_ولي در بين دو ابرو و نيز شيارهاي كنار چشم ها و دهان و بر روي گونه ها.

علل بوجود آورنده چروك: در ايجاد چروك صورت علتهاي گوناگوني وجود دارد.

مسئول نگه داشتن قوام پوست كلاژن داخل درمي ميباشد; حال به هر علتي در روند كلاژن سازي اختلالي بوجود آيد مي تواند باعث چروك پوست گردد.

با افزايش سن كلاژن سازي دچار وقفه ميگردد و افراد با سنين بالا پوستي افتاده دارند..اختلالات ارثي در توليد كلاژن در بيماران سندرم مارفان و سندرم اهلر دانلس از اين جمله اند در اين بيماران پوست بعلت نقص در كلاژن سازي دچار افتادگي زود رس ميگردد.

علاوه بر كلاژن سازي علتهاي ديگري نيز در ايجاد چروك پوست دخيلند از جمله : افزايش ق_درت ع_ضلاني زير پوست ميباش_د; افراد ع_صبي و اخ_مو بع_لت اس_تفاده زياد از عضلات صورت دچار اين حالت ميشوند و با افزايش قدرت اين عضلات چروك زود رس پيدا ميكنند. افرادي كه ق_بلا" چاق بوده ولي دچار لاغري ميشوند بعلت از دست دادن چربي زير پوستي دچار افتادگي پوست ميشوند و چروك بوجود ميآيد.

افراد سيگاري بعلت از دست دادن چربي زير پوستي ( عدم تغذيه مناسب و كاهش اشتها ) و همچنين نقص در كلاژن سازي و علتهاي گوناگون ديگر دچار چروك زود رس ميشوند.

پوس_تهاي خش_ك نس_بت به پوس_تهاي چ_رب زودتر دچ_ار چروك ميشوند كه ميتواند به دليل علت زمينه اي پوست خشك باشد ( عدم نگهداري آب در پوست به دلايل سرشتي ). علتهاي ديگري نيز وجود دارد كه از حوصله اين بحث خارج ميباشد.

براي پيش_گيري در ايجاد چروك بايد ع_وامل ايجاد كننده آن را از بين برد از جمله : تغ_ذيه مناسب - عدم مصرف مواد مخدر و دخانيات - اعصاب آرام و غيرو.

روشهاي متنوعي براي از بين بردن چروك صورت وجود دارد:

1) مصرف كرمهاي مرطوب كننده تا حدودي ميتوانند چروكهاي ريز را بطور موقت از بين ببرند.

2) انجام پيلينگ : چه بص_ورت تدريج_ي با مص_رف ك_رمهاي ح_اوي AHA با درص_دهاي پائين

و چه به ص_ورت پيلينگ در مط__ب با داروهاي پيلينگ با درص__د بالا. با اين روش__ها تحريك كلاژن سازي صورت ميگيرد.

3) انجام ليزر با انواع گوناگون ليزر(تحريك كلاژن سازي)

4) جديد ترين روش براي از بين بردن چروك صورت تزريق آمپول رقيق شده و غيرسمي شده س__م ميك__روب بوتيليسم ( botox ) در داخ__ل ع_ضلات پوس__ت ص_ورت. با اين روش

عضلات صورت را فلج يا ضعيف ميكنند و باعث از بين رفتن چروك صورت ميگردد. اين روش موقتي ميباشد و بسته به افراد از 3 ماه تا 9 ماه طول ميكشد. با تكرار تزريق اين فاصله زماني افزايش مييابد

موها و مژه هاي مصنوعي از كجا مي آيند؟

شبكه خبري فاكس نيوز در مقاله اي جالب، پرده از تجارتي پررونق برداشته است كه ميليون ها دلار را روانه جيب تاجران چيني و هندي كرده است: "تجارت موي سر انسان". فقط 1 سال ميلادي چين و هند 154 ميليون دلار از اين راه به جيب زده اند. اين موها استفاده هاي بسيار گوناگوني دارند، از ساختن مژه مصنوعي گرفته تا انواع كلاه گيس هاي رنگارنگ كه طرفداران زيادي ميان افراد به خصوص بانوان دارند، تا موهايي كه براي قراردادن در لابه لاي موهاي طبيعي افراد استفاده مي شوند، همه و همه روزي روي سر يك انسان كه در چين يا هند زندگي كرده است بوده اند.

از كلاه گيس تا مژه مصنوعي

آرايشگاه ها و سالن هاي زيبايي زنانه، بيشترين خريداران اين موها هستند. مژه هاي مصنوعي طبيعي، كلاه گيس هاي رنگارنگ كه موهايي صاف ويا فر دارند، هر كسي را وسوسه مي كند كه براي زيبايي بيشتر، اين كلاه گيس ها را امتحان كند. در كشورهاي اروپايي و آمريكايي چون بسياري از بانوان براي رفتن به محل كار خود فرصت كافي براي مرتب كردن موهايشان ندارند، يكي

از كلاه گيس هايي را كه از موي طبيعي انسان ساخته شده، دم دست دارند و آن را به سر مي كشند و به سر كار خود مي روند. اين موهايي كه از چين و هند مي آيند، همچنين براي افزايش حجم موها، در بسياري از آرايشگاه ها به صورت صاف و يا بافته شده در لابه لاي موهاي طبيعي چسبانده مي شوند ولي آيا اين موها بهداشتي اند و بيماري هاي مو و پوست را منتقل نمي كنند؟

سررشته اين موها كجاست؟

شايد دوست داشته باشيد بدانيد كه اين مژه مصنوعي كه روي چشمانتان است و يا موهايي كه در لابه لاي موهاي خودتان چسبانده ايد، بهداشتي هستند يا نه؟ در چين و هند اين موهاي طبيعي انسان در كارگاه هاي كوچك در آب 120 درجه سانتي گراد جوشانده مي شوند، خشك مي شوند و با قايق هاي كوچكي به كارخانه اصلي منتقل مي شود. در كارخانه اصلي، جريان هوا در لابه لاي اين موها دميده مي شود تا موها صاف و لخت و نرم شوند (چيزي شبيه كاري كه سشوار مي كند) و سپس به رنگ هاي تيره و يا بلوند و براق رنگ آميزي مي شوند و در گوني هاي بزرگ بسته بندي شده و راهي بازارهاي اروپا و آمريكا و سراسر جهان مي شود. تصورش را بكنيد، انبارهايي پر از موي سر انسان كه فروش بسيار بسيار خوبي براي زيباتر كردن ساير انسان ها دارند و فروشگاه هاي بزرگ و آرايشگاه هاي سراسر دنيا خريداران پر و پا قرص اين محصولات اند!"

موهاي شانه تان را مي خريم

زناني كه در روستاهاي دورافتاده هند، موهاي خود را مي فروشند و در كارگاه هايي نه چندان تميز آنها را براي صادرات آماده مي كنند، نمي دانند اين موها سر از كجا درمي آورند. گرچه آمارهاي اداره بازرگاني آمريكا حاكي از آن است كه چين و

هند فقط در 1سال ميلادي 154 ميليون دلار از صادرات موهاي سر انسان به بازارهاي جهاني پول به جيب زده اند ولي چين گوي سبقت را از هند ربوده است. كارخانه هاي هندي، موهايي را كه در كارگاه هاي روستاهاي دورافتاده هند، آماده شده اند را نيز خريداري مي كنند. آمارهاي دولت هند نشان مي دهد كه اين كشور از آوريل 2006 تا مارچ 2007، 51 ميليون دلار موي سر انسان به چين فروخته است. اين موها دو دسته اند: دسته اول موهايي هستند كه در ازاي پرداخت مبلغ ناچيزي از سر داوطلبان چيده مي شوند و دسته ديگر، موهايي است كه از سر اعضاي خانواده هنگام شانه كردن موهايشان كنده شده، آنها اين موها را جمع آوري مي كنند و به دلالان مو مي فروشند. از آنجايي كه كارخانه داران بايد پول كمتري بابت "موهاي ريخته شده" بپردازند، اين موها بهتر به وسيله دلالان خريداري مي شوند. به عنوان مثال، يك كيلوگرم موي 50 سانتي متري چيده شده 225 دلار قيمت دارد، در حالي كه همين مقدار موي ريخته شده، 85 دلار قيمت گذاري شده است ولي از نظر خريداران اروپايي و آمريكايي، موهاي چيده شده چون درخشندگي و استحكام بيشتري دارند، براي ساخت كلاه گيس و موهاي اكستنشن مرغوب ترند. موهاي هندي از موهاي چيني نرم تر و براق ترند و ظاهر بهتري را در ساخت كلاه گيس ايجاد مي كنند. به علاوه بانوان روستايي در هند رسم دارند براي زيبايي بيشتر، موهايشان را بلند نگه دارند بنابراين منبع خوبي براي اين تجارت محسوب مي شوند.

از سل تا بيماري هاي پوستي

• مسوولان بهداشتي كشور هند، بهداشت اين كارگاه هاي محلي توليد موي انسان را زير سوال برده اند. بيماري هاي تنفسي و سل در اين كارگاه هاي فرآوري مو شايع است، زيرا

ذرات در هواي اين كارگاه هاي تنگ و تاريك معلق اند كه موجب بيماري اين كارگران مي شوند.

• بيشتر اين كارگران بدون ماسك و دستكش و با لباس هاي خانگي خودشان به مرتب كردن اين موها مشغول اند و اين كار را روي كف زمين انجام مي دهند. برخي از كارشناسان اعتقاد دارند كه اين موها ناقل بسياري از بيماري هاي مو و پوست هستند كه در صورتي كه در مراحل فرآوري اين موها به درستي تميز نشوند، ميكروب اين بيماريها را مي توانند از ميان موهاي مردم يك قاره به ميان موهاي مردم قاره اي ديگر منتقل مي كنند؛ فقط به بهانه اندكي زيباتر شدن.

از گل پامچال و جواهرات بدلي دوري كنيد!

شايد شايع ترين بيماري پوستي در جهان باشد، با اين وجود هنوز خيلي ها تصوير دقيق و روشني از آن در ذهنشان ندارند. عده اي هر نوع ضايعه روي پوستشان را به اگزما نسبت مي دهند و در مقابل، عده اي ديگر و به ويژه خانم هاي خانه دار، اگرچه واقعا دچار اگزما هستند، تنها فكر مي كنند كه پوستشان دچار خشكي و ترك شده است.

گفتگوي ما را با دكتر حسن صيرفي، متخصص پوست و مو، در مورد اگزما و درمان آن بخوانيد.

از خيلي ها مي شنويم كه مي گويند ما اگزما داريم. اين اگزما واقعا چه شكلي است؟

در واقع اگزما به ضايعاتي گفته مي شود كه با قرمزي، خارش، جوش هاي التهابي و حتي تاول بر روي سطح پوست ظاهر مي شوند.

چرا يك چنين مشكلي ايجاد مي شود؟

در اكثر موارد يك عامل خارجي وجود دارد كه باعث ايجاد اگزما مي شود كه در اين صورت به آن اصطلا حا اگزماي خارجي يا اگزوژن مي گوييم. خود اين عامل خارجي را نيز مي توان به ? دسته تقسيم كرد. در دسته اول، عواملي كه باعث بروز حساسيت

يا آلرژي در فرد مي شوند، اگزما را ايجاد مي كنند و دسته دوم عواملي هستند كه بدون ايجاد حساسيت و آلرژي و تنها به علت تماس مكرر و تحريك بيش از حد، باعث ايجاد اگزما در فرد مي شوند. به عبارت ساده تر مي توان اگزماهاي برونزاد يا خارجي را به دو دسته اگزماهاي آلرژيك (حساسيتي) يا اگزماهاي تحريكي (ناشي از تماس بيش از حد) تقسيم كرد.

و اگر عامل خارجي وجود نداشته باشد چطور؟

يك گروه از اگزماها هم اگزماهاي درونزاد يا اندوژن هستند كه در آنها هيچگونه ماده تحريك كننده خارجي وجود ندارد و فرد به علت زمينه سرشتي و ژنتيكي كه دارد به اگزما دچار مي شود. مثال اصلي اين نوع اگزماها، اگزماي آتوپيك است كه در بچه ها مي بينيم.

اگر موافقيد از همان اگزماهاي حساسيتي شروع كنيم. كدام عوامل آلرژي زا مي توانند باعث ايجاد اگزما هم بشوند؟

شايع ترين عامل خارجي كه در اثر تماس با بدن باعث ايجاد اگزما مي شود، نيكل است كه بيشتر در جواهرات مصنوعي ديده مي شود. براي همين توصيه ما به مردم و به ويژه خانم ها اين است كه ار از جواهرات بدلي استفاده مي كنند و خيلي مراقب باشند. مثلا اگر از انگشتر، گردنبند، گوشواره، گيره هاي مو و يا حتي ساعت استفاده مي كنند، در صورتي كه در زير محل وسايل زينتي احساس قرمزي، خارش و يا جوش و تاول داشتند، احتمالا در آنها اگزماي حساسيتي به علت نيكل موجود در اين وسايل، ايجاد شده است.

هركسي از جواهرات بدلي استفاده كند، ممكن است دچار اين مشكل شود؟

نه، اينطور نيست كه همه آدم ها حساسيت داشته باشند. مي توان گفت حداكثر ? تا ?? درصد از افراد جامعه به اين بيماري دچار مي شوند. در كل هرچه تماس

با اين ماده بيشتر باشد، احتمال بروز اگزما هم بيشتر است. مثلا خانم ها كه بيشتر از آقايان از جواهرات استفاده مي كنند، بيشتر به اين بيماري دچار مي شوند. البته از وقتي كه استفاده از گوشواره و گردنبند و دستبند در اروپا و در ميان مردان هم شايع شده، اين بيماري در مردان هم بيشتر به چشم مي خورد.

اگزماي حساسيتي در اثر نيكل، معمولا چه قسمت هايي از بدن را درگير مي كند؟

هرجايي از بدن كه با اين ماده تماس داشته باشد، مي تواند درگير شود. مثلا در خانم ها اين مشكل در ناحيه گوش، در گردن و زير محل گردنبند و همچنين در دست ها، زير محل انگشتر و دستبند و ساعت هم ديده مي شود. حتي ممكن است در شكم هم ديده شود. مثلا اگر سگك كمربند با پوست شكم يا ناحيه ناف تماس داشته باشد، در همين محل ها ممكن است اگزما ايجاد شود.

هرجاي ديگري از بدن هم ممكن است درگير شود و مسيله مهم، وجود تماس است. در ضمن وقتي قسمتي از بدن عرق مي كند، ايجاد تماس بين اين بخش با ماده خارجي تسهيل و احتمال بروز حساسيت بيشتر مي شود.

فقط نيكل باعث بروز اين مشكلا ت مي شود؟

نه، الزاما نبايد نيكل باشد. كروم و كبالت و بعضي مواد شيميايي ديگر نيز مي توانند حساسيت ايجاد كنند. يك مورد جالب هم حساسيت به بعضي گل هاي آپارتماني است. از مهم ترين آنها پامچال است كه خيلي زياد در آپارتمان ها ديده مي شود و الا ن هم كه نزديك عيد است، بايد به آن بيشتر توجه شود. تماس با گل يا برگ پامچال مي تواند در فرد باعث ايجاد حساسيت و آلرژي و در نهايت اگزما شود.

براي درمان اين اگزماها چه كار

بايد كرد؟

مهم ترين نكته اين است كه تماس با ماده محرك به طور كامل قطع گردد. يعني فردي كه از يك ساعت يا گردنبند يا كمربند نيكلي استفاده مي كند بايد به طور كامل استفاده از اين وسيله را كنار بگذارد خيلي ها اين كار را نمي كنند، بلكه فقط بين اين وسيله و بدنشان با يك لباس فاصله مي اندازند. اما بايد بگويم كه اين كار در خيلي از موارد كافي نيست چون كه بدن عرق مي كند و همين لباس عرق كرده هم مي تواند فلز را از سطح وسيله به پوست بدن برساند. اين كارها اكثرا بي نتيجه است و بايد استفاده از آن وسيله به طور كامل كنار گذاشته شود.

نوع دوم اگزماهاي خارجي كه به آن اشاره كرديد، اگزماهاي تحريكي بود. ظاهرا شايع ترين عامل اگزماهاي تحريكي، مواد شوينده است. همين طور است؟

اگزماهاي تحريكي همانطور كه گفتم، به علت تماس بيش از حد با يك ماده محرك خارجي ايجاد مي شود. شايع ترين نوع اين اگزماها را در جهان، اگزماي زنان خانه دار تشكيل مي دهد. خانه داري يك شغل است و اين شغل مستلزم تماس مداوم با آب و مواد شوينده است. البته خوشبختانه اين نوع از اگزما از نوع آلرژيك نيست، يعني احتياج ندارد كه فرد زمينه ذاتي آلرژي و حساسيت به اين مواد را داشته باشد. همين كه فرد تماس بيش از حد با اين مواد، آب، صابون يا مواد مشابه داشته باشد، مي تواند زمينه ايجاد بيماري را فراهم كند. شايد بيش از ?? درصد از اگزماهاي دست در سراسر جهان را همين نوع اگزماها تشكيل دهند. فقط بايد مدت يا غلظت مواجهه با اين مواد كافي باشد.

مطمينا براي درمان اين دسته از اگزماها، نمي توان مواد

شوينده را به طور كامل كنار گذاشت. پس چاره چيست؟

در اين موارد لا زم نيست كه تماس به صورت كامل قطع شود و همان محدود كردن تماس هم كافي است. يعني بايد تماس به قدري باشد كه از ميزان لا زم براي ايجاد بيماري كمتر باشد. در ضمن يك سري اقدامات كمكي هم وجود دارد.

مثلا به فرد توصيه مي كنيم كه بعد از شستشو از مواد نرم كننده اي مثل وازلين استفاده كند. يك اقدام مهم ديگر هم استفاده از دستكش در هنگام شستشو است.

اين دستكش ها بايد يك پوشش داخلي نخي داشته باشند و پوشش رويي آنها هم پلا ستيكي باشد. به اين دليل مي گوييم سطح داخلي دستكش ها بايد نخي باشد، چون خود پلا ستيك داراي موادي است كه مي تواند براي پوست حساسيت زا باشد. بنابراين در اين حساسيت ها، درمان، محدود كردن تماس با آب و مواد شوينده، استفاده از دستكش مناسب و در ضمن استفاده از وازلين به عنوان نرم كننده است. گاهي هم توصيه مي كنيم كه از آن دسته مواد شوينده استفاده شود كه PH آنها قليايي نيست و اصطلا حا به آنها صابون ها يا شوينده هاي ملا يم مي گويند. در مورد افرادي كه به علت اشتغال در مشاغل صنعتي و ساختماني تماس با مواد شيميايي صنعتي و ساختماني مثل سيمان دچار اگزما شده اند نيز درمان از همين موارد تشكيل مي شود و در ضمن توصيه مي كنيم كه فرد طوري شغل خود را عوض كند كه حتي المقدور كمتر با اين مواد در تماس باشد.

نكته اي كه مثل همه بيماري ها در مورد اگزماها هم صدق مي كند اين است كه هرچه درمان زودتر و در مراحل ابتدايي تر بيماري صورت گيرد، موفقي_ت آن هم بيشتر مي شود. برعكس، اگر طول مدت تماس و مدت باقي

ماندن بيماري خيلي زياد باشد، شايد ديگر حتي با قطع كامل تماس با ماده مسبب بيماري هم، مشكل بهبود پيدا نكند و همچنان باقي بماند.

پس نقش داروها در درمان اگزما چيست؟

ما براي درمان اگزما، از كورتون ها هم استفاده مي كنيم. اما با توجه به اينكه اگر كورتون ها را به شكل قرص يا آمپول تجويز كنيم عوارض بسيار زيادي براي بيمار دارد. معمولا از پمادهاي كورتوني استفاده مي كنيم. البته اين را هم بايد بگويم كه پمادهاي كورتوني هم چندان بي عارضه نيستند و بنابراين بهتر است كه در صورت امكان از هيچ كورتوني استفاده نشود و اگر هم لا زم شد، از كمترين دوز ممكن و در حداقل زمان ممكن از آنها استفاده شود. به طور معمول مي گويند كه حداكثر ظرف ? تا ? هفته درمان با كورتون، بايد به نتيجه اي كه مي خواهيم دست پيدا كنيم و سپس كورتون را قطع كنيم. استفاده طولا ني مدت و بي مورد از كورتن ها عوارض بسيار شديدي را بر روي پوست باقي مي گذارد كه در بسياري از موارد اصلا قابل درمان نيستند. پس اگر سابقه مصرف كورتون و بهبود بيماري با كورتون داريد، باز هم اگر بيماري شما عود كرد اول به پزشك مراجعه كنيد و اگر پزشك صلا ح ديد، دوباره كورتون استفاده كنيد.

اگر ممكن است اشاره اي هم به اگزماهاي بدون عامل خارجي داشته باشيم.

اين اگزماها كه اگزماي آتوپيك هم نام دارند، اكثرا در بچه ها ديده مي شوند. بيشتر اوقات اين بچه ها بي قرار و ناآرامند اما پدر و مادر علت ناآرامي آنها را نمي فهمند. اين بچه ها بدون هيچ عامل محركي دچار اگزما مي شوند ولي اگرچه محرك هاي خارجي عامل اين بيماري نيستند، اما در تشديد آنها موثرند؛ مثل

استرس ها و عوامل خشك كننده پوست بدن سرما در شعله ور شدن بيماري اين بچه ها بسيار موثرند. در تعدادي از اين بچه ها با رسيدن به سن بلوغ، بيماري فروكش مي كند. اما در برخي از آنها بيماري ادامه پيدا مي كند

كرم هاي روشن كننده

يكي از معضلات شايع كه خصوصاً طي سالهاي اخير نمود بيشتري پيدا كرده است، بروز و پيدايش تيرگيها و لك هاي قهوه اي پوست مي باشد، رنگ پوست ناشي از ايجاد رنگدانه هايي بنام ملانين مي باشد كه محصول نهايي سلولهاي تمايز يافته اي بنام ملانوسيت ها بوده كه درعمق اپيدرم يا لايه فوقاني پوست قرار دارد. طي فرآيندي كه در اين سلولها صورت مي پذيرد، به كمك آنزيم تيروزينار اسيد آمينه تيروزين تبديل به رنگدانه ملانين مي گردد.تعداد و اندازه ملانوسيت ها باعث ايجاد تنوع در رنگ پوست افراد مي گردد بطوريكه در نژادهاي اروپايي نسبت به نژادهاي آسيايي و آفريقايي اين قضيه نمود مشخصي دارد. رنگ پوست علاوه بر عامل ژنتيكي ياد شده، تحت تأثير عوامل خارجي از قبيل:پرتو ماوراء بنفش نور خورشيد، بارداري، مصرف قرص هاي ضدبارداري، استفاده از مواد آرايشي و عطرهاي نامرغوب و غيره مي باشد كه در نهايت باعث بروز تيرگي ها و لك هاي متعدد مي گردد. لابراتور پارس حيان توليد كننده محصولات آردن بعنوان واحد پيشرو در امر توليد فرآورده هاي آرايشي و بهداشتي، جهت رفع و كاهش لك ها و تيرگي هاي سطح پوست محصولات ذيل را معرفي مي نمايد:

1-كرم روشن كننده حاوي هيدروكينون 2%:

هيدروكينون بعنوان قديمي ترين ماده روشن كننده از سالهاي گذشته مورد استفاده قرار گرفته است.اين ماده با مهار آنزيم تيروزينار، باعث وقفه در توليد ملانين

مي گردد. وجود تركيباتي مانند ويتامين E و C عصاره گياه بومادران در كنار هيدروكينون باعث تسريع در روند كاهش لك هاي پوستي مي گردد. امروزه تركيبات متنوعي جايگزين هيدروكينون شده كه فاقد اثرات جانبي آن مي باشند.

2-كرم روشن كننده شماره 2 حاوي اسيدكوژيك:

اسيدكوژيك براي اولين بار در ژاپن از تخمير قند توسط نوعي قارچ بدست آمده است و در حال حاضر جايگاه ويژه اي در محصولات روشن كننده دارا مي باشد. اين ماده با مهار غيرقابل بازگشت آنزيم تيروزينار سبب توقف در توليد ملانين توسط ملانوسيت ها مي گردد و اين عمل به تدريج باعث روشن شدن پوست مي گردد. وجود ملح پايدار اين ماده به نام كوژيك دي پالميتات كه از پايداري بيشتري نسبت به اسيدكوژيك برخوردار است و اثراتي مشابه آن را دارد، باعث تسريع در فرآنيد روشن كردن پوست مي گردد. همچنين ويتامين C پايدار در اين محصول باعث افزايش روشن كنندگي اين فرآورده مي گردد.

3-روشن كننده ويتامينه حاوي آربوتين:

آربوتين عصاره طبيعي گياهي بنام Bearberry بوده و تركيب ساختماني آن مشابه هيدروكينون مي باشد كه نسبت به آن پايداري بيشتر و تأثير بهرتي دارد و ضمناً فاقد اثرات جانبي هيدروكينون مي باشد. آربوتين با مهار آنزيم تيروزينار باعث جلوگيري از تشكيل رنگدانه هاي پوستي شده و علاوه بر آن با جذب پرتوهاي ماوراء بنفش نور خورشيد مانند يك ضدآفتاب طبيعي از ايجاد و شكل گيري لك هاي ناشي از تابش آنها جلوگيري مي كند. وجود مخلوطي از اسيدهاي ميوه (10%) كه آلفاهيدوركسي اسيد ناميده مي شوند، باعث افزايش پوسته ريزي طبيعي سلولهاي مرده و تيره سطح پوست شده و سلولهاي

جوان و زنده زيرين به راحتي جايگزين آنها مي شوند. همچنين اين تركيبات باعث افزايش نفوذ آربوتين به داخل پوست مي گردند. تركيبي از ويتامينهاي E,C,A نيز در فرآيند روشن تر شدن پوست مؤثر مي باشد.

طريقه مصرف:

لابراتوار پارس حيان جهت رفع بهتر لك ها و تيرگي هاي سطح پوست اين پروتكل درماني را پيشنهاد مي كند. شبها پس از تميز كردن پوست، مقدار كافي از كرم روشن كننده ويتامينه حاوي آربوتين را روي نقاطي از پوست كه داراي لك مي باشد ماليده و سپس ماساژ داده تا جذب كامل پوست گردد. صبح پس از پاك كردن كرم حتماً از كرم ضد آفتاب آردن با عيار حفاظتي بالا و مناسب با پوست استفاده گردد. اين عمل 2 تا 3 ماه انجام پذيرد. جهت جلوگيري از بروز مجدد لك ها، لازم است پس از طي دوره اول، براي مدت 3 ماه از كرم روشن كننده شماره 2 حاوي اسيد كوژيك طبق دستورالعمل بالا استفاده گردد. در تمام مدتي كه از كرم ضدلك استفاده مي گردد، مصرف ضدآفتاب ضروري مي باشد.

منبع:واحد علمي لابراتوار پارس حيان آردن.

منبع:فصل نامه بهداشت پوست و مو(شماره 21)

موم انداختن و عوارض

نويسنده: دكتر سهيلا نصيري متخصص پوست و مو

موم انداختن يا waxingيك روش موقت برداشتن موها بوده كه سبب كندن موها از ريشه مي گردد. و موهاي جديد بعد از گذشت 8-2 هفته شروع به رويش مجدد مي كنند. از اين روش براي برداشتن موهاي قسمتهاي مختلفي از بدن استفاده مي شود. موم انداختن انواع مختلفي دارد كه هر كدام فوايد و مضرات خاص خود را دارا مي باشند. در صورتيكه از موم انداختن بطور منظم براي

چند سال استفاده شود موهاي ضخيم بتدريج نازكتر گرديده و تراكم شان كمتر مي گردد. موم انداختن به اين صورت انجام مي شود كه يك لايه نازك از موم گرم روي پوست ماليده شده سپس يك پارچه، كاغذ يا زرورق روي آن قرار گرفته و بعد از مالش در جهت خلاف رويش موها از سطح پوست برداشته مي شود. به اين روش strip wax گفته مي شود. در مقابل اين روش hard wax وجود دارد كه در اين روش از لايه صخيم تري از موم استفاده شده و از پارچه استفاده نمي شود. اين روش در افرادي كه پوست حساسي دارند و ممكن است در اثر مصرف پارچه ها دچار حساسيت شوند مناسب تر است. قبل از موم انداختن حتماً مطمئن شويد كه فردي كه اين كار را انجام مي دهد دوره آموزشي لازم را در اين زمينه ديده است. در غير اينصورت عوارضي كه ممكن است بدنبال اين روش ايجاد گردد بيشتر احتمال وقوع خواهد داشت.

مناطق شايعي كه waxing براي آنها انجام مي شود شامل اندام فوقاني، زيربغل، كشاله ران، اندام تحتاني، تنه، مناطق تناسلي خانمها و خط مايو مي باشد. البته توصيه مي شود كه موم انداختن در مناطق زير بغل و كشاله ران وناحيه تناسلي به دليل اينكه موهاي ضخيم و پرپشتي كه دارند بدليل عوارض احتمالي بعدي و تحريك غدد لنفاوي منطقه اي بهتر است استفاده نگردد. يكسري از مناطق مثل داخل گوش، داخل بيني، مژه، پلك، ناحيه تناسلي آقايان و نوك پستان نيز نبايد از waxing استفاده شود.

به تازگي انواع خاصي از wax به بازار آمده كه مي توان

از آن دسته به موم جلبك دريايي اشاره نمود. بايد متذكر شد كه اگر چه اين روش پايه دريايي دارد ولي به هرحال عوارضي مشابه با روش مرسوم موم انداختن و احتمال انتقال عوامل بيماري زا كه از طريق جلبك منتقل مي گردند نيز وجود دارد.

عوارض موم انداختن:

1-درد 2- سوختگي با موم داغ 3- حساسيت تماسي با موم يا پارچه 4- انتقال عوامل بيماريزا 5- فولكوليت و سودوفلوليكوليت 6- خونريزي و كبودي 7- كهير فشاري 8- پارگي پوست 9- برآمدگي هاي قرمز در سطح پوست 10- فرو رفتن موها بداخل پوست 11- تغيير رنگ قهوه اي محل رويش موها توصيه مي شود حتماً قبل از انجام كار به جهت رويش آنها توجه شود تا احتمال فرو رفتن موها به داخل پوست و التهاب و چركي شدن متعاقب آن كه اصطلاحاً فوليكوليت گفته مي شود به حداقل برسد. موارد بسياري ديده مي شود كه بدنبال اين فوليكوليت ها و فرورفتگي مو به داخل پوست فرد با موهاي فرو رفته را دست كاري كرده و سعي در بيرون آوردن آنها مي كند كه همين امر منجر به التهاب بيشتر شده و در نهايت قهوه اي شدن محل كه ممكن است براي مدتهاي طولاني باقي بماند ايجاد شود.

حتماً حرارت موم قبل از تماس با بدن كنترل گردد. احتمال حساسيت به پارچه، كاغذ و خود موم ممكن است وجود داشته باشد كه به صورت قرمزي، خارش، تورم و حتي ايجاد تاول مي تواند بروز نمايد.

اما يكي از مهمترين عوارضي كه بطور شايعي امروزه ديده مي شود انتقال عوامل بيماري زا است. مكرراً ديده شده است كه زگيل خصوصاً در

ناحيه تناسلي بدليل استفاده از كاردك، موم يا ظرف مشترك انتقال پيدا مي كند. همينطور ويروسي به نام مولوسكوم كانتجيوزوم وجود دارد كه مي تواند در اثر وسايل مشترك منتقل گردد.

انتقال قارچ هاي سطحي پوست، عفونت هاي باكتريال هپاتيت هاي ويروسي و ايدز نيز امكانپذير است. پس حتماً توجه شود كه از ظرفهاي يك بار مصرف، موم جداً با كاردك و پارچه مجزا براي هر فرد استفاده گردد و اين به طور روتين در آرايشگاه ها بايد انجام گيرد.

بهتر است در مناطقي كه موهاي كلفت و پوست حساس دارند مثل مناطق تناسلي و زير بغل به جاي پارچه يا زرورق و كاغذ از پدهاي مخصوص استفاده گردد در كل پارچه هاي مصرفي بهتر است از انواع هيپوآلرژيك باشند و جنس خيلي خشن نداشته باشند.

برخي از پزشكان موم انداختن را در افراد ديابتيك، مبتلايان به وريدهاي واريسي يا آنهايي كه گردش خون محيطي ضعيفي دارند توصيه نمي كنند زيرا در اين افراد احتمال عفونت بالاتر است.

كساني كه تحت درمان با داروهاي لايه برداري مثل رتين A، ترتينونين با ايزوترتينونين و ديفرين هستند بدليل اينكه پوستشان راحت تر دچار پارگي و شكنندگي مي شود بهتر است از موم انداختن استفاده نكنند. و در نهايت از موم انداختن در مناطق مبتلا به زگيل، مولوسكوم، عفونتهاي قارچي و باكتريايي، خال يا پوست تحريك شده، شكاف دار و آفتاب سوخته بايد اجتناب نمود.

منبع:فصل نامه بهداشت پوست و مو(شماره 21)

ضدآفتاب به چه ميزان؟

نويسنده:دكتر فريبا قلمكار پور متخصص پوست و مو

1-استفاده از ضدآفتاب در زمستان نيز مانند تابستان حائز اهميت است، چرا كه اشعه فرابنفش نور خورشيد هر چند در تابستان با شدت

بيشتري به زمين مي رسد اما همچنان در فصل زمستان و در هواي ابري نيز وجود دارد و حتي در برخي موقعيت ها مثل كوهستانها در زمان بارش برف مي تواند موجب سوختگي پوست ورزشكاران اسكي باز نيز شود. پس بنابراين هرگز استفاده از ضدآفتاب را در فصل زمستان فراموش نفرمائيد.

2-با توجه به كاهش شدت اشعه فرابنفش در فصل زمستان افراد مي توانند از SPFهاي پايين تر در اين فصل استفاده نمايند يعني اگر مثلاً براي ايرانيان در اين فصل تابستان SPF معادل 50 را مناسب در نظر بگيريم، در زمستان، به جز افرادي كه به كوهستان جهت اسكي مي روند، مصرف ضد آفتاب باSPF 20-30 كافي به نظر مي رسد. البته براي افرادي كه پوست حساس به نور آفتاب دارند يا مبتلا به بيماريهايي هستند كه ممكن است با نور آفتاب تشديد يا شعله ور شود و نيز در افراد مبتلا به لك صورت مثل ماسك حاملگي توصيه مي كنيم در مصرف ضدآفتاب توجهي به فصل نداشته باشند و از ضدآفتابي كه پزشك متخصص پوستشان توصيه كرده است استفاده نمايند. هرگز فراموش نكنيد كه در مصرف ضدآفتاب آنچه بسيار مهمتر از عيار حفاظتي SPF آن است، زمان و تواتر مصرف و نيز ميزان مصرف ضدآفتاب است. بدين معني كه بايد 20 دقيقه قبل از خروج از منزل ضدآفتاب را استفاده كنيد. براي پوشاندن صورت بايد يك بند انگشت از ضدآفتاب استفاده كرده و در غير اين صورت عيار حفاظتي اش كاهش خواهد يافت و بالاخره اينكه بايد هر 3-2 ساعت مصرف آنرا تجديد كرد.

3)اشعه فرابنفش نوع B با طول موج 320-290 نانومتر، از

نظر بيولوژيك فعال ترين طول موج اشعه فرابنفش است كه به زمين مي رسد. جالب است بدانيد، اين اشعه كه عامل اصلي آفتاب سوختگي ها و سرطانهاي پوست است تنها 5 درصد كل اشعه فرابنفش رسيده به زمين و فقط 0/5 درصد كل اشعه رسيده به زمين را تشكيل مي دهد (اشعه هاي فرابنفش و غير فرابنفش).

البته ميزان دقيق اشعه فرابنفش B رسيده به سطح زمين بستگي به عوامل مختلف شامل زمان روز (صبح، ظهر و يا عصر)، فصل، وضعيت ابري بودن و وجود عوامل مختلف ديگر مثل آلودگي هوا دارد. به هر حال آنچه واضح است ميزان اشعه رسيده به زمين در ظهر مرداد ماه در تابستان از ظهر يهمن ماه در زمستان بطور قابل توجهي بيشتر است.

تقريباً 95% اشعه فرابنفش رسيده به سطح زمين، اشعه فرابنفش A با طول موج 400-320 نانومتر مي باشد. بنابراين پرواضح است، ضدآفتابهايي ايده آل هستند كه جلوي اشعه فرابنفش نوع A را بگيرند چرا كه همانطور كه گفته شد تا امروز ثابت شده است كه اشعه فرابنفش A نه تنها در ايجاد سرطانهاي پوست به نوع B كمك مي رساند بلكه عامل اصلي پيري پوست ناشي از آفتاب نيز مي باشد.

4)انتخاب نوع ضدآفتاب در فصل زمستان و تابستان تفاوت چنداني با هم ندارند ولي به چند نكته بايد توجه كرد:

در تابستان چون تعريق بيشتر از زمستان است مصرف ضدآفتاب ها بايد مكررتر باشد يعني هر 2 ساعت بايد مصرف ضدآفتاب تجديد شود و اگر تعريق فرد شديد است يا صورت را به هر دليل مي شويد نيز بايد مجدداً ضدآفتاب مصرف شود اما در

زمستان چون هوا خشك تر است و تعريق به ميزان كمتري انجام مي شود و شستشوي پوست نيز در محيط بيرون بدليل سرماي هوا و كمتر بودن تعريق كمتر انجام مي شود مي توان با تواتر كمتري ضدآفتاب ها را استفاده كرد يعني هر 3 ساعت تمديد آن كافي به نظر مي رسد (از ساعت 9 صبح تا 4 بعد از ظهر)البته همانطور كه گفته شد اسكي بازان بايد بسيار محتاط باشند يعني اولاً از ضدآفتابهاي با SPF بالا (50 به بالا) استفاده كنند و ثانياً هر 2-1 ساعت مصرف ضدآفتاب را تكرار نمايند. چرا كه برف و يخ 85% UVB را منعكس كرده و خطر آفتاب سوختگي در اين شرايط بسيار بالاست.

افراد مبتلا به پوست خشك بهتر است در زمستان از ضدآفتاب هايي استفاده كنند كه حاوي مرطوب كننده هم هستند و مصرف ضدآفتاب هاي فاقد چربي براي اين افراد مناسب نيست. افراد بايد از شستشوي بيش از حد پرهيز كنند. البته بيماران مبتلا به جوش صورت (آكنه)، بايد در اين فصل همچنان از ضدآفتاب هاي فاقد چربي استفاده كنند و در صورت احساس خشكي صورت به هر دليل از جمله در اثر مصرف داروهاي ضدآكنه بر روي پوست مي توانند از مرطوب كننده هاي فاقد چربي سود ببرند.

افراد ي كه مي خواهند از كرم هاي مرطوب كننده استفاده كنند اغلب اين سؤال برايشان پيش مي آيد كه ابتدا ضد آفتاب استفاده كنند يا كرم مرطوب كننده؟ در پاسخ بايد گفت كه اگر فردي از ضدآفتاب هاي فيزيكال استفاده مي كند مي تواند ابتدا مرطوب كننده اش را بزند و سپس از ضدآفتاب استفاده

نمايد. اما اگر فرد از ضدآفتاب شيميايي استفاده مي نمايد ابتدا بايد روي پوست تميز و غيرچرب، استفاده كند و حداقل 20 دقيقه كرم ديگري استفاده نكند تا فعل و انفعالات مواد شيمايي ضدآفتاب روي پوست صورت پذيرد و بعد مي توان از كرم مرطوب كننده ي خود درصورت نياز استفاده كند.

بايد گفت كه آلرژي به ضدآفتاب ها بسيار نادر و كمتر از يك درصد (1%) موارد است و اين مسئله ربطي به تابستان و زمستان ندارد. اما به هر حال در زمستان افرادي كه پوست خشك دارند، معمولاً دچار عود التهابات پوستي و اگزماها مي شوند و لذا پوستشان تحريك پذيرتر مي گردد و ممكن است نه تنها با ضدآفتاب بلكه با مصرف بسياري از كرم ها مثل كرم هاي معمول مرطوب كننده شان نيز دچار سوزش و تشديد التهاب شوند و لذا در اين موارد با مراجعه به متخصص پوست ابتدا بايد التهابات پوستي تحت درمان قرار گرفته و سپس با آرامش يافتن پوست مي تواند از كرم هاي ضدآفتاب استفاده كنند. البته توصيه ما به اين افراد اين است كه از ضدآفتاب هاي فيزيكي كه حاوي زينك اكسايد يا دي اكسيد تيتانيوم هستند استفاده كنند، چرا كه تاكنون نسبت به آنها آلرژي و حساسيت گزارش نشده است. اسكي بازان بايد توجه كنند كه براي پيشگيري از آفتاب سوختگي؛ اولاً نيم ساعت قبل از شروع اسكي ضد آفتاب خود را مصرف كرده باشند، ثانياً به ميزان كافي از ضدآفتاب استفاده كنند، ثالثاً نه تنها به صورت بلكه به گوشها و پشت دستهايشان (در زمانهايي كه كلاه به سر و دستكش به دست

ندارند)نيز ضدآفتاب را استعمال نمايند و يادشان باشد كه هر 2-1 ساعت ضدآفتاب خود را به ميزان كافي تجديد نمايند.

به يك نكته در مورد استعمال ميزان كافي ضدآفتاب دقت كنيد:

گفته شد كه ميزان كافي استعمال ضدآفتاب روي پوست به گونه اي است كه در هر سانتي متر مربع بايد 2 ميلي گرم ضدآفتاب استعمال شود و براي پوشاندن كل سطح بدن 30 ميلي ليتر ضدآفتاب لازم است. مطالعات نشان داده است كه ميزان حقيقي ضدآفتاب نه 2mg/cm2 بلكه0.8-0.5 mg/cm2 است و لذا SPF واقعي ضدآفتاب مصرف شده بسيار كمتر خواهد شد. بدين ترتيب كه بايك منحني خطي سروكار نداريم كه اگر فردي ضدآفتاب با SPF معادل 30 (در صورت مصرف 2mg/cm2) را به مقدار كمتر از مقدار لازم مصرف كند، به گونه اي كه ميزان آن در سانتي متر مربع بشود 0,5mg متأسفانه SPF حاصله ربع عدد 30 نخواهد شد، بلكه در اين جا عيار حفاظتي ضدآفتاب به عدد 3 مي رسد يعني گويي كه فرد به جاي ضدآفتاب SPF=30 از ضدآفتاب با عيار SPF=3 استفاده كرده است. بايد با توجه به اينكه مي بينيم بسياري از افراد يك تيوپ ضدآفتاب را در كل فصل تابستان يا زمستان استفاده كرده و هنوز هم مقداري از آن را به فصل بعد مي رسانند!عيار حفاظتي به عدد صفر نزديك خواهد بود!!

منبع:فصل نامه بهداشت پوست و مو(شماره 21)

عوامل مؤثر در چين و چروك صورت

نويسنده: دكتر بهروز باريك بين متخصص پوست و مو

عوامل زيادي در ايجاد چين و چروك صورت دخليند. افزايش سن، نورآفتاب، خواب ناكافي و بالاخره حركات عادتي و نامناسب عضلات صورت از اين جمله اند. ژنتيك نيز نقش مهمي در اين

زمينه دارد، بدين معنا كه برخي نژادها پوستشان ديرتر دچار چين و چروك مي شود و برخي زودتر.

بطور كلي پوست هاي سفيد كه در برابر آفتاب زود مي سوزد، زودتر دچار چين و چروك در اثر نور آفتاب مي شوند. با افزايش سن بدليل كاهش فيبرهاي كلاژن و الاستين پوست دچار افتادگي و چين و چروك مي شود و در اين زمينه داشتن رژيم غذايي سالم بسيار مهم است. يكي از علل مهم ايجاد پيري پوست،راديكالهاي آزاد هستند كه توسط مواد آنتي اكسيدان مي توان با آنها مقابله كرد.مثلاً سبزيحات و ميوه هاي تازه، محتوي آنتي اكسيدان هاي زيادي هستند كه به مبارزه با عوامل مخاطره آميز سلامت بدن كمك مي كنند. بهترين رژيم غذايي براي پيشگيري از پيري پوست، رژيم غذايي متعادل و حاوي آنتي اكسيدان هاي فراوان است. بهترين منابع آنتي اكسيدان ها شامل سبزيجات تازه با رنگ سبز تيره، گوشت، ماهي و چربي هاي غيراشباع و انواع ميوه هاي تازه شامل اين تركيبات است. ويتامين C كه در بسياري از مركبات و سبزي ها به وفور يافت مي شود يك آنتي اكسيدان بسيار مفيد است كه چون دربدن ذخيره نمي شود، بايد هر روز در رژيم غذايي فرد وجود داشته باشند.براي اطمينان از وجود آنتي اكسيدان كافي درميوه ها و سبزي ها آنها را بايد خام يا نيم پز استفاده كرد، چون حرارت و نگهداري آنها در يخچال يا فريزر، محتواي آنتي اكسيداني آنها را كاهش مي دهد. مصرف كافي مايعات را در طول روز فراموش نكنيد. بهتر است روازنه 6-8 ليوان آب مصرف نماييد. قهوه و چاي و يا نوشابه

منبع خوبي براي دريافت مايع نيستند. زيرا بزودي دفع خواهد كرد.

يادتان باشد كه افزايش يا كاهش سريع وزن بدن تأثير بسيار بدي روي پوست شما مي گذارد. اكثر افرادي كه بطور غيرعلمي ناگهان وزن خود را از دست مي دهند بدليل تحليل چربي به صورت و رخداد چين و چروك پوست آن به متخصصين پوست مراجعه مي نمايند.اغلب آنها از ريزش موي سر نيز شكايت دارند. اضافه كردن وزن نيز مي تواند موجب ترك خوردگي پوست و ايجاد استريا روي آن شود كه اغلب غيرقابل برگشت مي باشد. برنامه صحيح افزايش يا كاهش وزن خود را به متخصصين تغذيه بسپاريد تا دچار مشكلات پوست و مو نگرديد.

منبع:فصل نامه بهداشت پوست و مو(شماره 21)

موارد استفاده از كرم هاي لايه بردار

نويسنده:دكتر فرهادملك زاد متخصص پوست و مو

سالهاست كه متخصصين پوست و مو، از لايه بردارهاي شيميايي، براي برطرف كردن و عوارض ناخوشايند پيري پوست از قبيل تغيير رنگ، چين و چروك و خشونت پوست استفاده مي كنند. اين مواد لايه بردار عبارتند از: اسيدهاي ميوه (آلفاكسي هيدوركسي اسيد يا AHA)، تري كلرواستيك اسيد (TCA)، فنول، رزورسينول و سالسيليك اسيد. اين مواد، موجب از بين رفتن لايه روي پوست شده و بدنبال آن پوستي با ظاهر تازه تر و جوانتر جايگزين پوست قبلي مي شود. اين فرآيند كه بعنوان لايه برداري يا پلينگ شيميايي ناميده مي شود بايد حتماً توسط متخصص پوست انجام شود چرا كه گاه حوادث ناخوشايندي ممكن است در انجام اين عمل و بعد از آن رخ دهد كه متخصصين پوست، روش هاي مواجهه با اين مشكلات را خوب مي دانند. برخي كرم هاي لايه بردار مثل غلظت هاي

پايين اسيدهاي ميوه (AHA) را افراد مي توانند در منزل استفاده كنند. اما بايد بدانيد كه مصرف اين كرم ها موجب افزايش حساسيت پوست نسبت به نور خورشيد شده و لذا مصرف ضد آفتاب ها را نيز درطول روز بايد مد نظر داشت.بطور كلي بسته به عمق نفوذ ماده شيمايي، لايه برداري شيمايي پوست را در دو نوع سطحي و عميق تقسيم مي كنيم، كه هر كدام ملاحظات و كاربردهاي خاص خود را دارند.

كرم هاي لايه بردار را در هر فصلي مي توان استفاده كرد، به شرطي كه مراقبت از نور خورشيد به خوبي انجام شود. افرادي كه قادر به اين كار نيستند، بهتر است فقط در فصول پاييز و زمستان از كرم هاي لايه بردار استفاده كنند و در عين حال مصرف ضدآفتاب را در طول روز به خاطر داشته باشند چرا كه در غير اينصورت دچار مشكلات عديده اي مانند قرمزي و حساس شدن پوست مي شوند و حتي احتمال ايجاد لك هاي پوست و رخداد سرطان هاي پوستي وجود دارد.

كرم هاي لايه بردار را براي بيماران مختلفي مي توان تجويز كرد. مثلاً خانم 35 ساله اي كه نگران پيرشدن پوست ورخداد چين و چروك هاي ظريف پوستي است مي تواند از مصرف اين كرم ها سود ببرد.

همچنين بيماران مبتلا به آكنه يا جوش صورت يا مبتلايان به لك هاي پوستي نيز مي تواند از فوايد اين كرم ها زير نظر متخصصين پوست بهره مند گردند. كرم هاي لايه بردار براي بهبود جوش هاي صورت مفيدند اما اغلب اوقات كافي نيستند.اگر منظور شما از مصرف اين كرم ها تنها رفع جوشهاست

بهتر است دست نگه داشته و با يك متخصص پوست مشورت نمائيد. شايد داروهاي موضعي ديگر يا حتي داروي خوراكي براي شما لازم باشد.

اين كرم ها قادر به رفع جوشگاه هاي عميق نيستند. حتي با بهترين دستگاه هاي ليزر و با بهره گيري از مجرب ترين متخصصين گاه تنها تا 40-30% مي توان اين جوشگاه ها را بهبود داد.

البته بيماران خوش شانسي هم پيدا مي شوند كه گاه تا 60-70% ، مي توان جوشگاه هاي صورتشان را كه اغلب ناشي از دستكاري جوش هاست، بهبود بخشيد. به هرحال هم بيمار و هم پزشك بايد صبر و حوصله داشته و روش هاي جراحي مثل بالا آوردن فرورفتگي با پانچ يا روش هايي مثل پيلينگ شيميايي و بالاخره ليزر درماني يا درم ابريشن (تراشيدن پوست با دستگاه يا سمباده) را اعمال كنند. اسيدهاي ميوه يا آلفاهيدوركسي اسيدها، اسيدهاي ارگانيك طبيعي بوده، در سيب سبز (اسيد ماليك)، آناناس و تركيبات (اسيد سيتريك)، نيشكر (اسيدگليكوليك)، ميوه هاي قرمز و شيرترش و ماست (اسيدلاكتيك)، بادام تلخ (اسيدماندليك) و انگور (اسيدتارتاريك) وجود دارند. بيماران داراي پوست بسيار حساس به آفتاب يا بيماران مبتلا به عفونت هاي فعال مثل زرد زخم يا تب خال و نيز افرادي كه بيماري هاي خاصي مثل لوپوس دارند نبايد از اين كرم ها استفاده كنند.

براي حصول نتايج قابل توجه، مصرف طولاني (حداقل چند ماه) لازم است ولي از همان هفته هاي اول مصرف كرم هاي لايه بردار خواص ظاهري پوست تغيير مي كند. پوست روشن تر و صورتي تر شده و بيمار احساس شادابي در پوست خود مي كند.اثر روي فيبروبلاست ها و ساخته

شدن كلاژن جديد حدود 6-5 ماه زمان لازم دارد.

مصرف اسيدهاي ميوه با غلظت هاي 5% ، 10% و 15% قابل خريد بدون نسخه هستند. اما غلظت هاي بالاتر بايد با تجويز پزشك بوده و در بسياري از موارد بايد لايه برداري در مطب انجام شود (پلينگ با AHAهاي با غلظت 50% يا 70%). مصرف ترتينوئين بايد با تجويز پزشك باشد و در دوران بارداري نيز مصرف نشود.

اگر از لايه برداري به جا استفاده شود، نتايج خوبي را به همراه دارد. مهمترين مسئله در مورد مصرف خودسرانه كرم هاي لايه بردار، مسئله افزايش حساسيت پوست نسبت به نور خورشيد و لزوم محافظت از نور آفتاب و مصرف مرتب و مناسب كرم هاي ضدآفتاب است.

منبع:فصل نامه بهداشت پوست و مو(شماره 21)

مراقبت از موها

نوينسده: اكرم صادق زاده (كارشناس بهداشت)

"مو" به مراقبت و توجه خاص نياز دارد و عدم رعايت نكات تغذيه اي و بهداشتي و... سلامت و زيبايي مورا به خطر مي اندازد.

امروزه به اثبات رسيده است تغذيه مناسب، ميزان خواب و استراحت كافي، پرهيز از مصرف داروهاي خود تجويزي، ورزش، عدم استعمال سيگار و دوري از استرس به فرد كمك مي كند تا مويي با وضعيت مناسب داشته باشد؛ در زير به نكات مؤثر در حفظ سلامت مو و مواردي كه سلامت موها را به خطر مي اندازند اشاره مي شود:

-اسيدهاي چرب از عوامل اصلي تشكيل دهنده روغن هاست. اسيدهاي چرب غير اشباع امكان دفع كلسترول اضافي بدن را فراهم مي كند بنابراين بدن از كلسترول خلاص مي شود. اين مهم بر مو تأثير زيادي مي گذارد. مصرف چربي هاي حيواني بايد تا حد ممكن كاهش

يابد و به جاي آن از روغن هاي گياهي استفاده شود؛ توصيه مي شود مصرف گوشت هاي چرب، لبنيات چرب، غذاهاي كنسروي و مواد غذايي از اين قبيل را به حداقل برسانيد.

-پروتئين در حيات و بازسازي بافت ها نقش دارد. سلول هاي مو به طور دايم در حال تجديد و بازسازي است و كمبودهاي پروتئيني موجب بروز مشكلاتي براي مو مي شود. مو از پروتئين به عنوان منبع حياتي استفاده مي كند.توجه داشته بايد هرگز در مصرف پروتئين ها زياده روي نكنيد. مصرف بيش از حد پروتئين براي بدن مضر بوده و شما را از داشتن موهاي زيبا محروم مي سازد.

-مصرف بيش از حد مواد قندي صدمات زيادي به سلامت فرد وارد مي سازد كه از آن جمله مي توان چاقي را نام برد كه خود زمينه ساز ابتلا به بيماري هاي مختلف است.

قند نياز دارد، هرگز نبايد در مصرف آن زياده روي نمود.

هر چند بدن بسته به فعاليت جسمي فرد به مقدار مشخصي مواد قندي طبيعي نياز دارد. ولي آن چه نگران كننده است زياده روي در مصرف اين مواد است كه امروزه بسيار رواج پيدا كرده است.

-در برخي مواقع لازم است فرد از مكمل استفاده كند. مكمل ها در رفع كمبودها و اختلالات متابوليكي كه موجب مشكلات زيادي براي مو مي شود، مؤثر است. كمبودهاي غذايي زيبايي مو را مي زدايد و موجب شكننده شدن و ريزش مو مي گردد. البته بهتر است در مورد ميزان مصرف مكمل ها با يك متخصص مشورت شود.

-از ميوه و سبزي جات تازه بهره ببريد. انواع سبزي جات و ميوه جات

را به صورت پخته و خام مورد مصرف قرار دهيد. اين مواد در سلامت مو مؤثرند.

-مايعات به مقدار كافي بنوشيد. به جاي نوشابه هاي گازدار، چاي و قهوه از آب ميوه و سبزي جات تازه و انواع دم كرده و جوشانده هاي مناسب استفاده كنيد.

-از سشوآر وبرس زدن بيش از حد موها خودداري شود. هم چنين موي خود را خيلي در معرض روش هايي مانند فر زدن، صاف كردن، بي رنگ كردن و... قرار ندهيد.

اين روش ها مخصوصاً اگر به شيوه نادرست انجام شود، صدمات جبران ناپذيري به موي فرد وارد مي سازد.

-بستن سفت موها در پشت سر به موي شما آسيب مي رساند. هم چنين استفاده از گيره، كش و گل سرهاي سفت نيز موجب كشيدگي موها و آسيب به موها مي گردد.

-درصورت احساس هر نوع مشكلي در موهاي خود،چه بهتر كه قبل از هر اقدامي به متخصص پوست و مو مراجعه نماييد؛ چرا كه ممكن است مشكل شما ناشي از بروز يك بيماري در بدنتان باشد؛ همان طور كه گفته شد بروز بعضي از بيماري ها ريزش موها را به همراه دارد.

-سعي كنيد تا حد ممكن از خوددرماني دوري كنيد.

منبع: ماهنامه تغذيه و سلامت شماره 72

نسبتاً بي خطر برنزه شويم

مقدمه

اجازه بدهيد يك چيز را واضح بگوييم: چيزي به اسم برنزه شدن بي خطر وجود ندارد. وقتي زير آفتاب مي خوابيد خودتان را در معرض مشكلات زير قرار مي دهيد:

- ايجاد لك روي پوست و پيري زودرس پوست

- ايجاد سوختگي هاي دردناك

- ايجاد سرطان پوست

امسال 10 هزار مورد جديد از سرطان پوست گزارش شده است كه اكثر آنها مربوط به

افرادي بوده كه زير آفتاب مراقبت خوبي از پوست خود نداشته اند. اما چطور مي توانيم تقريباً و نسبتاً بي خطر برنزه شويم؟

زبان آنرا بياموزيد

اولين قدم اين است كه با برخي واژه ها و اصطلاحات خاص اين موضوع آشنا شويد. تعريف كردن واژه "برنزه كردن" آنقدرها هم بي استفاده نيست. برنزه شدن زماني اتفاق مي افتد كه پوست پرتوهاي فرابنفش (كه معمولاً اشعات UV ناميده مي شود) را جذب كند. در واكنش به اين اشعات، پوست ماده اي به نام ملانين توليد مي كند كه لايه بيروني پوست را تيره مي كند. بااينكه خيلي ها تصور مي كنند كه برنزه شدن ما را سالمتر نشان مي دهد اما درواقعيت برنزه شدن نشانه اين است كه پوست آسيب ديده است. درست مثل مراحل اوليه سوختگي است.

"شاخص UV" واژه اي فرضي است كه به راه تعيين ميزان اصابت اشعات UV به سطح زمين در يك زمان خاص از روز توسط دانشمندان اطلاق مي شود. UV نوري نامرئي است كه هميشه وجود دارد اما در درجات و شدت هاي مختلف. در كل دو نوع اشعه UV وجود دارد: UVA و UVB. هر دو آنها بد هستند به همين دليل حتماً مواد برنزه كننده تان بايد در برابر هر دو آنها محافظت داشته باشد.

شاخص واقعي از 0 تا 10 تعيين مي شود، به همين دليل روزي كه قصد آفتاب گرفتن داريد بد نيست كه از شبكه هاي هواشناسي شاخص UV آن روز را چك كنيد. هرچه رقم بالاتر باشد يعني ميزان قرار گرفتن شما در معرض پرتوهاي فرابنفش يشتر خواهد بود. بنابراين در روزهايي كه شاخص UV بالاست بايد

خيلي مراقب خورشيد باشيد. اگر به مدت زيادي زير آفتاب بمانيد، مطمئناً شديداً سوخته و پوست خواهيد انداخت.

SPF يعني عامل محافظت از خورشيد. همه كرم هاي ضدآفتاب يك عددي بين 4 تا 30 ارائه مي كنند و شما بايد ببينيد كه كدام براي شما مناسب تر است. اكثر متخصصين پوست توصيه ميكنند كه از كرم هاي ضدآفتاب با SPF حداقل 15 استفاده كنيد. اما ميزان محافظتي كه يك فرد نياز دارد معمولاً به سابقه آفتاب گرفتن او بستگي دارد. براي مثال، افراديكه رنگ پوست روشني دارند حتماً بايد از كرم هايي با SPF30 استفاده كنند درحاليكه براي آنها كه رنگ پوست تيره تري دارند، ضدآفتاب با SPF 4 هم كافي است. بهتر است از متخصص پوست سوال كنيد كه چه ميزان SPF براي پوست شما مناسب است. اين اطلاعات را مي توانيد از داروخانه ها هم دريافت كنيد.

احتمال خطر خود را ارزيابي كنيد

ازآنجا كه هدف شما برنزه شدن است نه سوختن، چند دقيقه را بايد صرف ارزيابي ميزان خطري كه متوجهتان است بكنيد.

اول بايد تعيين كنيد كه چه نوع پوستي داريد. آنهها كه پوست و چشم هاي روشن دارند بايد بيشتر مراقب آفتاب سوختگي باشند. اكثر اين افراد تا 15 دقيقه هم ممكن است بسوزند. هرچه تيره تر باشيد، مي توانيد مقدار بيشتري از نور خورشيد را بدون سوختگي تحمل كنيد.

بعد بايد ببينيد تا چه ميزان به خط استوا نزديك هستيد. نگران نباشيد؛ لازم نيست طول و عرض دقيق را محاسبه كنيد. همين كافي است كه بدانيد هرچه به خط استوا نزديك تر باشيد، احتمال سوختگي از آفتاب هم در شما بالاتر مي رود.

وقتي به

ارتفاعات بالا سفر مي كنيد نيز بايد خيلي مراقب باشيد. هر 1000 فوت كه بالا مي رويد، پرتوهاي UV 5 درصد افزايش مي يابند.

ليستي از كليه داروهايي كه مصرف مي كنيد تهيه كنيد. اكثر داروها حاوي مواد شيميايي هستند كه باعث مي شود پوست به اشعه UVحساس تر باشد. براي مثال، آنتي بيوتيك ها، آنتي هيستامين ها، قرص هاي ضد بارداري، قرص هاي ضد افسردگي و اكثر داروهاي مخصوص جوش و آكنه باعث مي شوند پوستتان به جاي اينكه برنزه شود، بسوزد. اگر تصور مي كنيد كه برخي از داروهايي كه استفاده مي كنيد جزء ايندسته از داروها هستند، بايد از كرم ضد آفتابي با SPF بالاتر استفاده كنيد.

براي جلوگيري از آفتاب سوختگي احتياط كنيد

هدف اين است كه ايمن و بي خطر برنزه شويد اما ازآنجا كه مي دانيم چنين چيزي غيرممكن است حداقل مي توانيم ببينيم كه چطور مي توانيم از سوختگي جلوگيري كنيم. خيلي ها باور دارند كه آفتاب سوختگي بعدها به برنزگي تبديل مي شود. اين به هيچ وجه واقعيت ندارد. آفتاب سوختگي درواقع دسته اي رگ خوني شكسته شده است كه روي برنزگي ايجاد مي شود. بااينكه ابتلا به آفتاب سوختگي قبل از سن 21 خيلي بد است و احتمال ابتلا به سرطان پوست را بالا مي برد اما آفتاب سوختگي در هر سني مي تواند خطرات جبران ناپذيري برايتان به همراه داشته باشد. اين عوارض جانبي عبارتند از كم شدن رطوبت پوست، از بين رفتن قابليت ارتجاعي پوست و ايجاد لك بر روي پوست. بنابراين اگر مي خواهيد سالم و بي خطر برنزه شويد بايد برخي احتياطات را

مد نظر قرار دهيد:

سعي كنيد بين ساعت 10 صبح تا 4 بعدازظهر از خورشيد دوري كنيد چون در اين ساعات اشعه UV در بيشترين حد است.

حتماً از كرم ضدآفتاب ضد آب استفاده كنيد. اگر فكر مي كنيد چون ممكن است شنا كنيد به ضد آفتاب نياز نداريد بايد در فكرتان تجديد نظر كنيد. اشعات UV تا 9 فوت زير آب نيز نفوذ مي كنند.

هر 20 دقيقه يكبار ضد آفتاب خود را تجديد كنيد.

حتي در روزهايي كه به نظر ابري مي رسند نيز ضدآفتاب بزنيد چون ابرها فقط مي توانند جلوي 20 درصد اشعات را بگيرند.

لباسهايي كه مي پوشيد هممي تواند بر سوختن يا برنزه شدن شما تاثير بگذارد. وقتي شنا مي كنيد بهتر است از لباسهاي گشادتر استفاده كنيد كه شفاف نباشند. بهتر است از رنگ هاي روشن استفاده كنيد چون رنگ هاي تيره نور خورشيد را جذب مي كنند. اكثر متخصصين پوست توصيه مي كنند زير آفتاب حتماً از كلاه استفاده كنيد.

البته عينك آفتابي را نبايد فراموش كنيد. مهم نيست عينگ آفتابي كه ميخريد حتماً گران باشد فقط كافي است كه از چشمانتان در برابر اشعات UVA و UVB محافظت كند. قرار گرفتن چشمها در برابر آفتاب مي تواند موجود كم شدن بينايي و آسيب به قرنيه شود.

بد نيست سري به سالن هاي برنزه كردن بزنيد

براي برنزه شدن مصنوعي لازم است كه به يكي از سالن هايي كه داراي چنين امكاناتي هستند رفته و براي مدت مشخصي در يك اتاق دربسته روي تخت هاي مخصوص سولاريوم بخوابيد. در اين تخت ها معمولاً از فن استفاده مي شود كه خيلي گرمتان نشود. اين روش

راهكار بسيار خوبي براي برنزه شدن است بدون اينكه نگران آفتاب سوختگي باشد. اما باز هم بايد احتياطاتي را مد نظر قرار دهيد:

تميزي و نظافت سالن اهميت بسيار زيادي دارد و دقت كنيد حتماً به سالن هايي برويد كه تخت ها را ضدعفوني مي كند.

سالن بايد فرمي به شما داده تا توسط آن نوع پوستتان را آناليز كند. پر كردن اين فرم كمتر از يك دقيقه زمان مي برد و براي تعيين واكنش پوستتان به برنزه شدن استفاده مي شود.

اگر از داروهاي خاصي استفاده مي كنيد حتماً آنرا با كاركنان سالن درميان بگذاريد. اين داروها ممكن است بر حساسيت شما به تخت هاي برنزه اثر بگذارد.

از عينك هاي مخصوص استفاده كنيد. اين عينك ها كاسه چشمانتان را محافظت كرده و از آنجا كه پلك ها برنزه نمي شوند، متوجه نخواهيد شد كه اصلاً عينك روي چشمتان بوده است.

اكثر متخصصين پوست و سلامت اعتقاد دارند كه تخت هاي برنزه احتمال ابتلاي فرد به سرطان پوست را بالا مي برند. وقتي فرد از اين روش براي برنزه شدن استفاده مي كند اكثر لايه هاي پوست او خيلي بيشتر از زماني كه آفتاب مي گيرد تخريب مي شوند. اما باز هم اگر مي خواهيد خود را در معرض چنين خطري قرار دهيد، بايد بگوييم كه سولاريوم هم فوايدي دارند. شما مي توانيد نوع اشعه فرابنفشي كه پوستتان دريافت مي كند را تعيين كنيد، دچار آفتاب سوختگي نخواهيد شد و روند پيشرفتتان تحت كنترل خواهد بود.

از اتو برنز استفاده كنيد

اتو برنزها به خاطر حالت مصنوعي كه روي پوست ايجاد مي كند كمتر مورد استقبال قرار مي گيرد اما

اخيراً با پيشرفت هايي كه اين محصولات داشته اند نتيجه بسيار بهتري عايدتان مي كند. خيلي از اين اتو برنزها حتي SPF هم دارند، به پوست آسيب نمي زنند، و مي توانيد همان رنگ برنز مورد علاقه تان را ايجاد كنيد. اين اتو برنزها به شكل ها مختلف نيز موجود هستند: ژل، لوسيون و اسپري. اما دقت كنيد چون پوستتان رنگ برنز دارد دليل نمي شود كه از ضدآفتاب ديگر استفاده نكنيد. هر زمان كه خواستيد زير آفتاب برويد حتماً ضدآفتاب بماليد.

استفاده از اتو برنزها بسيار ساده است. ابتدا لازم است كه پوستتان را لايه برداري كنيد. يعني همه سلولهاي مرده روي پوست را از بين ببريد. اينكار باعث مي شود ماده برنز كننده عميق تر اثر كند. براي لايه برداري مي توانيد از محصولات مخصوص اينكار كه در داروخانه ها و فروشگاه هاي آرايشي-بهداشتي موجود هستند استفاده كنيد.

قبل از ماليدن اتو برنز روي پوست حتماً پوستتان بايد كاملاً خشك باشد. اگر پوستتان رطوبت داشته باشد، ماده اتوبرنز خوب اثر نخواهد كرد.

هنگام استفاده از اتو برنز بهتر است از يك جفت دستكش جراحي، ترجيحاً لاتكس، استفاده كنيد تا روي دستتان لك نيفتد. اگر از كرم هاي اتو برنز استفاده مي كنيد، سعي كنيد كرم را رو به بالا روي پوست بماليد، به جز در قسمت سينه. در قسمت سينه بهتر است كرم را افقي بماليد تا پوشش بهتري بدهد. روي مفاصل، مثل زانو و آرنج مقدار كمتري از ماده اتوبرنز بماليد تا بيش از حد سياه نشوند.

20 تا 25 دقيقه صبر كنيد و بعد خواهيد ديد كه انگار روزهاست كه آفتاب مي گيريد.

منبع: سايت

مردمان

شامپوها و نكته ها

نويسنده: سامان گلناري

حتما تا به حال براي خريد شامپو يا نرم كننده سري به بازار گيج كننده شامپوها زده ايد. هزاران نوع شامپو با قيمت هاي مختلف در بازار موجود است و هر روز هم انواع جديدتري به آنها افزوده مي شود. فروشنده هاي مختلف نيز شامپوهايي را به شما پيشنهاد مي كنند كه بعضي از آنها واقعا از لحاظ قيمت با انواع ديگر تفاوت بسيار زيادي دارند اما سوال اين جاست كه آيا قيمت شامپوها معيار قابل قبولي براي بهتر بودن آنها است؟ يك شامپوي مناسب بايد چه خصوصياتي داشته باشد؟ هر كدام از پرسش هاي زير ممكن است سوال شما هم باشد، اميدواريم پاسختان را دريافت كنيد...

تاريخچه شامپو چيست؟

كلمه شامپو از يك لغت هندو به نام چامپانا به معني ماساژ دادن گرفته شده است. قبل از پيدايش شامپو به صورت امروزي، مردم براي شستشوي موي خود از مواد گياهي مانند سدر و چوبك و كتيرا و مواد معدني مانند خاك هاي سيليسي استفاده مي كردند ولي صابون، متداول ترين ماده جهت شستشوي مو بود و به همين علت اولين شامپوها، شامپوهاي صابوني بوده اند و كم كم با پيدايش پاك كننده هاي مصنوعي، مخلوطي از صابون و پاك كننده و بالاخره پاك كننده هاي خالص عرضه شدند. البته در حال حاضر، هنوز هم بسياري از مردم به علت نداشتن آگاهي از مشكلي كه قليايي بودن صابون و سختي آب براي مو پديد مي آورد، از صابون براي شستن موي خود استفاده مي كنند.

بهترين شامپو چه شامپويي است؟

چيزي به عنوان بهترين شامپو وجود ندارد. اغلب شامپوها اثر پاك كنندگي رضايت بخشي دارند و قيمتي كه شما براي شامپو پرداخت مي كنيد، موضوع سليقه شخصي است و لزومي ندارد براي به دست آوردن

شامپوي خوب، پول زيادي خرج كنيد. به اين معنا كه الزاما شامپوي گران معيار خوب بودن آن نيست. همه شامپوها حاوي تركيبات سورفاكتانت هستند و عمل نظافت و زدودن چربي و چرك و ساير زوايد روي مو را انجام مي دهند كه اين مواد همراه با كف در موقع آبكشي از بين مي رود.

آيا استفاده مكرر از شامپو موجب كدر شدن و آسيب ديدن مو مي شود؟

استفاده از شامپوهاي نامناسب و عدم به كارگيري روش صحيح استفاده از شامپو باعث كدورت و آسيب ديدگي موها مي گردد. در صورتي كه شامپوي مناسب موي خود پيدا نموده و روش صحيح شامپوكردن و خشك كردن مو را ياد گرفته ايد، مي توانيد با خيال آسوده موي خود را هر روز يا چند بار در روز شستشو دهيد.

همه توليدكننده ها ادعا مي كنند شامپويشان بهترين است. آيا واقعا شامپوها فرقي با هم ندارند؟

تفاوت بسيار زيادي بين شامپوهاي مختلف از نظر كيفيت ماده اوليه مورد استفاده، فرمولاسيون به كاربرده شده، رعايت اصول بهداشتي در خط توليد، جنس تجهيزات ساخت و بسته بندي و همچنين دقت توليدكننده در كنترل كيفيت محصول نهايي وجود دارد. ضمن آنكه شرايط نگهداري محصول تا رسيدن به دست مصرف كننده از عوامل مهم و موثر در كيفيت نهايي شامپو است.

چگونه يك شامپوي مناسب براي موهايمان انتخاب كنيم؟

چون موها متفاوت هستند و شامپوها نيز مختلف؛ بهترين راه امتحان كردن انواع شامپو و در نهايت انتخاب مناسب ترين آنها است. بر چسب روي شامپوها به معرفي تركيبات موجود در آن مي پردازد. آنچه مهم است اينكه اگر موهاي شما در اثر مواد مختلف مثل مواد مش يا فر يا به هر دليل ديگري

آسيب ديده است، بهتر است به اسيديته شامپو دقت كنيد. اسيديته شامپوها بين قليايي متوسط تا اسيدي سبك تنظيم مي شود. اگر موهايتان آسيب ديده شامپوهاي خنثي يا شامپويي با اسيديته اسيدي سبك كه مو را كمتر متورم كرده و لايه خارجي كوتيكولي مو را كمتر به هم مي ريزد، مناسب تر است.

آيا شامپوي نامناسب موجب ريزش موي سر مي شود؟

مردم وقتي شامپوي خود را عوض مي كنند، معمولا توجه بيش از حدي به حالت مو و پوست سر خود مي نمايند. اگر بهبودي در وضعيت موهايشان حاصل شد آن را به فرآورده جديد نسبت مي دهند و برعكس در صورتي كه وضعيت موهايشان بدتر شد، بازهم فرآورده جديد را مقصر مي دانند. مثلا ريزش طبيعي موهاي خود را به شامپوي جديد نسبت مي دهند. تحقيقات نشان داده است كه تعداد كمي از مردم از نقش عواملي مانند شانه كردن، برس كردن، تاثيرات مخرب مواد شيميايي و يا حتي داروها، رژيم غذايي، بيماري يا ويژگي هاي توارثي در ريزش مو آگاه هستند. حقيقت آن است كه شامپوها باعث ريزش مو نمي شوند، ضمن اينكه تاثيري بر ميزان ريزش يا رشد مجدد آن در طول روز ندارند.

مدت زمان آبكشي شامپو تا چه حد بايد طولاني باشد؟

پس از استفاده از شامپو موي خود را به خوبي و به طور كامل آبكشي كنيد تا هيچ اثري از كف شامپو روي موي شما باقي نمانده باشد. براي آبكشي شامپو از آب گرم استفاده كنيد تا شامپو به طور كامل از روي مو خارج گردد اما دماي آبكشي كانديشنر بستگي به عواملي مانند ضخامت موي شما دارد. هرگز از آب داغ براي آبكشي موي خود استفاده نكنيد.

علت

شوره سر چيست؟

شوره سر به دلايل مختلفي به وجود مي آيد و مي تواند به عوامل ارثي، هورموني، جريان نداشتن هواي كافي در لابه لاي موي سر، خستگي و استرس، برس نزدن يا غلط برس زدن موها و تغذيه غلط، مربوط باشد. براي درمان و پيشگيري از اين مشكل، بايد از شامپوهاي مخصوص ضد شوره استفاده كنيد. زياد شامپو زدن شوره را برطرف نمي كند اما تميز نگاه داشتن موها ضروري است.

در هر بار شستشوي مو چقدر شامپو استفاده كنيم؟

ميزان مصرف شامپو به ميزان آلودگي مو و پوست سر، همچنين بلندي مو بستگي دارد. به عنوان يك قاعده كلي ميزان مصرف شامپو بايد به اندازه اي باشد كه موقع به كارگيري، كف حاصل از آن تمام سطح مو را بپوشاند. به ياد داشته باشيد زمان به كارگيري شامپو بعد از مرحله آبكشي اوليه مي باشد، يعني زماني كه موي خود را به خوبي با آب خيس نموده ايد.

شامپوي مورد استفاده بايد هر چند وقت يك بار تعويض شود؟

اين تصور از آنجا نشأت گرفته كه در گذشته برخي شامپوها به علت محدوديت توانايي شان در زدودن كامل آلودگي هاي مو و پوست سر، نوع خاصي از آلودگي ها را روي سر انباشته مي نمود بنابراين به مردم سفارش مي شد كه هر چند وقت يك بار شامپوي خود را تعويض نمايند تا اين مشكل برطرف شود اما در صورتي كه شامپوي مصرفي شما باعث تجمع آلودگي روي سطح مو و پوست سر شما نمي شود، تعويض مكرر شامپو ضرورتي ندارد. از طرفي وفاداري به برندي خاص نيز توصيه نمي شود زيرا در دنياي مدرن امروز سالانه محصولات جديدي با خواص متنوع عرضه مي گردد كه عدم استفاده از

آنها به دليل آنكه محصولي كه استفاده مي كرده ايم امتحان خود را پس داده، محروم نمودن خود از پيشرفت هاي تكنولوژي است.

آيا كف زياد شامپوها نشانه بهتر بودن شان است؟

سورفاكتانت هاي زيادي با خواص متفاوت وجود دارند. بعضي از آنها براي برطرف كردن گرد و خاك و بعضي ديگر براي برطرف كردن چربي بهترين اثر را دارند. بعضي ها كمتر كف كرده و بعضي زياد كف مي كنند. براي همين توليدكنندگان شامپو از انواع مختلف سورفاكتانت ها كمك مي گيرند. براي مثال شامپوي موي چرب در مقايسه با شامپوي موي خشك بايد سورفاكتانتي با كيفيت بالاي چربي زدايي داشته باشد. در هر صورت مصرف كنندگان عملا اختلاف بين شامپوها را خيلي مشكل متوجه مي شوند بنابراين حتي تصور نكنيد شامپوهايي كه تحت عنوان شامپوي تقويتي هستند، شامپوي بهتري هستند. توليدكنندگان عوامل غليظ كننده يا رقيق كننده را به لحاظ فروش و تجمل به شامپو اضافه مي كنند و حتي اگر سورفاكتانت خاص كف كافي توليد نكند، به شامپوها مواد كف زا مي افزايند كه همه اينها جنبه تجمل و حفظ بازار تبليغات را دارد.

شامپوهاي ويتامينه، حالت دهنده و گياهي مي توانند موجب درمان آسيب هاي مو شوند؟

تنها راه رهايي از موهاي آسيب ديده كوتاه كردن آنها است نه شستشوي آن. بايد منتظر ماند تا موي سالم جايگزين شود. اضافه كردن انواع عصاره نباتات و... به حالت دهنده ها مانند ساير روغن ها يا پروتئين ها عمل مي كنند. پروتئين ها به مو و سطح آسيب ديده مي چسبد و كوتيكول را پر مي كند. جالب است بدانيد همه حالت دهنده ها يكسان اند و تنها در جايي كه موها به آن احتياج دارد، جذب مي شوند و بقيه آبكشي مي شود. آب هميشه اولين ماده اي است كه روي برچسب هاي اين مواد مي نشيند چون

پايه همه مواد ديگر است. مواد جاذب رطوبت و گليسيرين با جذب آب از هوا مو را نرم و براق مي كند. پروتئين ها نيز موقتا ترك ها را به هم مي چسباند و سطح نابرابر مو را صاف مي كند تا آسيب جدي نبيند. در مورد بعضي تركيبات گياهي و تخم مرغ و حنا و... با اينكه گفته مي شود خاصيت طراوت افزايي و جواني دارد اما گواه علمي براي چنين ادعايي موجود نيست.

شامپوهايي كه حاوي نرم كننده هستند، واقعا مؤثرند؟

اگر موي شما به نرم كننده نياز دارد، به جاي استفاده از اين گونه شامپوها، بعد از شامپو زدن از يك نرم كننده استفاده كنيد چون مشكل است كه يك شامپو اين دو عمل را با هم انجام دهد و از يك سو موها را تميز كند و در همان حالت يك لايه نازك نرم كننده روي موها قرار دهد. با اين كار در عين حال لايه اي از ذرات روي موها در اثر مواد نرم كننده در آن شامپو باقي مي ماند كه اين ذرات، خود مي توانند باعث تجمع چربي شوند. بهترين كار اين است كه مويتان را شامپو كنيد و سپس بعد از آبكشي از يك نرم كننده استفاده كنيد. اين تركيبات وقتي به دنبال شامپو مصرف شوند، روي تار مو پوشش نامريي و ظريفي به جا مي گذارند كه كوتيكول به هم خورده را صاف مي كند و ممكن است حتي جاهايي از كوتيكول مو را كه كنده شده است، پر كند. با اين كار، مو كمتر مستعد گره خوردن شده و به راحتي شانه مي شود و به درخشندگي و توان آن افزوده مي شود. حالت دهنده ها اكثرا فوري عمل مي كنند و فقط براي يك دقيقه روي مو مانده و

سپس آبكشي مي شوند. اين تركيبات تقريبا براي اكثر مردم رضايت بخش هستند اما براي موهاي آسيب ديده بايد از حالت دهنده هاي سنگين تر استفاده كرد (كه بايد قبل از آبكشي به مدت 10دقيقه يا بيشتر روي سر بماند) اما نبايد به ادعاهاي گوناگون تبليغاتي توجه نكنيد. اين نكته را به ياد داشته باشيد كه ساقه موها بافت مرده اند و نمي توان آنها را تغذيه كرد و يا آسيب ها را به طور دايم تغيير داد.

چطور شامپو بزنيم؟

شامپو زدن صحيح موها شامل مراحل زير است:

• گره گشايي از مو: موي خود را با يك شانه دندانه درشت شانه كنيد تا هيچ گونه گره اي روي آن نمانده باشد. حواستان باشد كه هرگز موي خود را در حالت خيس شانه نكنيد چون در اين حالت نيروي بيشتري براي شانه كردن مصرف مي كنيد بنابراين موي شما ممكن است شكسته شود.

• آب كشي اوليه با آب ولرم: در مرحله بعدي موهاي خود را با آب ولرم و نيمه گرم آبكشي كنيد. به اين مرحله، آبكشي اوليه و يا پيش از شستشو گفته مي شود كه براي زدودن گرد و غبار و به طور كلي آلودگي هاي قابل حل در آب انجام مي شود. هرگز از آب داغ استفاده نكنيد، چون موجب تردي و شكنندگي مويتان خواهد شد.

• پخش كردن شامپو در كف دست: مقداري شامپو در كف دست خود بريزيد و دست هاي خود را روي هم مالش دهيد تا شامپو روي دست هايتان پخش شود. در واقع كف شامپو بايد روي دست شما تشكيل شود. مقدار شامپو بايد به اندازه اي باشد كه كف آن تمام موهاي شما را بپوشاند.

• ماساژ دادن شامپو روي پوست سر با نوك انگشتان: شامپو را

روي همه جاي سر پخش كرده و با نوك انگشتانتان به آرامي شامپو را روي پوست سر و موهايتان ماساژ دهيد. دقت كنيد كه از ناخن ها استفاده نكنيد و براي جلوگيري از گره خوردن و شكسته شدن مو اين كار را به آرامي و به صورت دايره اي انجام دهيد.

• آب كشي نهايي: در اين مرحله موي خود را به خوبي آبكشي نماييد تا هرگونه بقاياي شامپو از لابه لاي موي شما زدوده شود. باز هم تاكيد مي شود مو در حالت خيس نسبت به اصطكاك خيلي حساس است، بنابراين آن را در حالت خيس به سختي مالش ندهيد. هميشه در هنگام شامپو كردن موها اين پنج مرحله فوق را به ياد بياوريد تا تكرار اين مراحل براي شما تبديل به عادت شود.

منبع: فصلنامه ي سلامت

جوش هاي سرسياه

نويسنده:دكتر حسين طباطبايي

آغاز بلوغ براي خيلي از دختران و پسران سن بحراني است كه خيلي از آنها به تغييرات بدني و پوستي خود حساسيت بيشتري پيدا مي كنند و هميشه نگران ظاهر خود هستند. با شروع بلوغ علاوه بر تغييرات جسمي و بدني، تغييرات زيادي در پوست نوجوانان مخصوصا پوست صورت آنها ايجاد مي شود كه چون بيشتر در معرض ديد ديگران و حتي عامل قضاوت ظاهري است، در صورتي كه پوست صورت دچار مشكلاتي باشد، ممكن است سبب نگراني و ناراحتي نوجوان شود...

يكي از اين تغييرات پوستي، وجود منافذ پوستي بيش از حد باز است كه مي تواند ظاهري نازيبا را در پوست صورت ايجاد كند.

اين منافذ آزاردهنده

قبل از رسيدن به سن بلوغ منافذ پوستي در دختران و پسران به يك اندازه است و اگر اين منافذ با هم اختلافي داشته

باشند به دلايل ژنتيكي است اما معمولا با هم تفاوتي ندارند اما بعد از بلوغ و بعد از ترشح هورمون ها مخصوصا هورمون آندروژن، فعاليت بيشتري پيدا كرده و روي غدد چربي تاثير مستقيم گذاشته و اين غدد بزرگ و ترشح آنها بيشتر مي شود. در مردان بعد از بلوغ ترشح اين هورمون بيشتر از زنان است. به همين دليل مردان پوست چرب تري دارند. غير از هورمون آندروژن كه مهم ترين عامل موثر در غدد چربي است، عوامل ژنتيكي هم سبب مي شود تا افراد نسبت به اين هورمون حساسيت بيشتري پيدا كنند.

وقتي منافذ بسته مي شود

منافذ پوستي حالتي طبيعي براي پوست است اما بزرگ يا كوچك بودن آنها بسته به عوامل هورموني و استعداد ژنتيكي است. اما انسداد اين منافذ پوستي باعث مي شود تا چربي بيش از حد بدن از آن خارج نشده و ترشحات در زير پوست باقي بمانند و ايجاد عفونت كرده يا جوش هاي چركي را به وجود آورند بنابراين استفاده از مواد آرايشي و بهداشتي و كرم ها بدون مشورت با پزشك براي پنهان كردن اين منافذ نه تنها كار درستي نيست بلكه عاملي براي تشديد مشكلات پوستي است.

راهي براي درمان

بهترين راه كاهش دادن اندازه اين منافذ كم كردن تعريق و كاهش چربي سازي بدن است بنابراين مي توان بخشي از چربي سازي بدن را كه تحت تاثير رژيم غذايي است، با كاهش مصرف غذاهاي چرب و سرخ كردني كاهش داد. كاهش تعريق راه ديگري براي كنترل اندازه اين منافذ است اما بخشي كه مربوط به هورموني ها و ژنتيك باشد، قابل تغيير نيست. چرب بودن پوست را به طور موقت و نه دايم مي توان كنترل كرد. با

شستشوي به اندازه و البته نه زياد پوست يعني روزي 2 تا 3 بار با صابون هاي اسيدي مي توان كمي از چربي پوست را كاهش داد. شستشوي زياد پوست سبب خشك شدن و فعاليت بيشتر غدد چربي و در نتيجه توليد چربي بيشتر مي شود. پس از شستشو و در فواصل صابون زدن نيز مي توانيد از لوسيون هاي چربي زدا استفاده كرده و با پنبه روي منافذ بماليد. با افزايش سن و بعد از 30 تا 35 سالگي به طور طبيعي با كاهش فعاليت هورمون ها از شدت تعريق و توليد چربي كاسته شده و اين منافذ خود به خود كوچك تر مي شوند.

جوش هاي سرسياه

جوش هاي سرسياه اولين قدم ايجاد جوش هاي جواني در كساني است كه پوست چرب دارند و در سنين بلوغ به دليل تغييرات هورموني شايع هستند. جوش هاي سرسياه، جوش هاي معمولي سربسته اي هستند كه به علت تنگي منافذ پوست به بيرون تخليه نمي شوند. اين جوش ها به دليل تجمع چربي به وجود آمده و در مردان شايع تر هستند.

جوش هاي سرسياه تحت عنوان كومودون هاي باز اولين گام براي ايجاد جوش بوده و قبل از اينكه باكتري ها خلل و فرج و روزنه هاي پوست را مورد حمله قرار دهند، تشكيل مي شوند. بعد از آن ممكن است جوش قرمز و جوش چركي ايجاد شده حتي به شكل كيست نمايان شود. افزايش بيش از حد چربي به مسدود شدن روزنه هاي پوستي منجر شده كه متعاقبا به ايجاد توده اي از چربي منجر مي شود كه وقتي در معرض هوا قرار مي گيرد به رنگ سياه تبديل مي شود. استفاده از برخي كرم ها و لوازم آرايشي حتي سبب بدتر شدن اين جوش ها مي شود. در اثر افزايش هورمون ها و عدم پاكسازي

مناسب پوست، سلول هاي مرده در روزنه هاي پوست تجمع مي يابند و باعث مسدود شدن روزنه و عدم خروج چربي مي شوند. آرايش كردن زياد و استفاده بيش از اندازه از كرم ها و ضدآفتاب ها هم تاثير زيادي در بروز انسداد منافذ و جوش هاي سرسياه دارند.

توصيه هايي ضدجوش سرسياه

پاكسازي منظم پوست، اولين شرط براي عدم به وجود آمدن اين جوش ها است. اگر پوست به خوبي تميز نشود، آلودگي هاي بيشتري جذب مي كند و ابتدا جوش هايي به رنگ زرد و سپس سياه ايجاد مي شود. براي آرايش از فرآورده هاي مخصوص پوست چرب استفاده كنيد. پودرهاي صورت براي پوست چرب به ويژه آنهايي كه جوش مي زنند، مناسب ترند. پودرهاي نرم و فشرده در اين مورد بهترند. اين پودرها چربي پوست را به خود جذب مي كنند. مي توان در زير آنها از لوسيون هاي آرايشي بدون چربي استفاده كرد. پودرهاي آرايشي نبايد روي كرم ها و پمادهاي چرب استفاده شود. براي پاك كردن مواد آرايشي از صورت، بهترين راه شستشو با آب و صابون است. همچنين مي توان از شيرپاك كن و لوسيون هاي مخصوص پاك كردن مواد آرايشي هم استفاده كرد.

در باره تعريق

عامه مردم به اشتباه بر اين باورند كه اگر بدن در طول انجام حركات ورزشي تعريق نداشته باشد انجام آن تمرينات بي فايده است و عرق كردن رابطه مستقيم با مقدار كالري مصرفي بدن و مفيد بودن و سازندگي حركات ورزشي دارد.

براي اثبات نادرست بودن اين باور، علت تعريق و رابطه آن را با حركات ورزشي مورد بررسي قرار مي دهيم.

بايد توجه داشت كه بدن انسان مانند تمامي موتورها عمل مي كند و بي وقفه در حال انجام كار است و توليد حرارت مي كند، هر

چه ماهيچه ها بيشتر منقبض و منبسط شوند مقدار حرارت توليد شده نيز افزايش مي يابد. بنابراين اگر راهي براي خنك شدن بدن وجود نداشته باشد بعد از بيست دقيقه بر اثر بالا رفتن درجه حرارت بدنمان از هوش خواهيم رفت.

اولين راه خنك شدن بدن دفع حرارت از طريق پوست است. روشهاي ديگري نيز براي كاهش دماي بدن نظير انتقال حرارت به محيط توسط دوش آب سرد و يا استفاده از كولر و ديگر وسايل خنك كننده وجود دارد ولي تعريق راه ديگري است كه بدن از آن براي كاهش دماي خود استفاده مي كند، آبي كه در خون ما جاري است گرماي بدن را جذب مي كند و به صورت عرق توسط غدد زير پوست در سطح پوست منتشر شده و سبب خنكي ما مي شود.

در مواقعي كه دماي محيط بالاست اولين راه خنك شدن بدن تعريق است، حال اگر محيط مرطوب نيز باشد عرق روي پوست نمي تواند تبخير شود و به صورت قطره هاي آب از بدن سراريز مي شود.

ميزان تعريق افراد بستگي به سن، جنسيت و فيزيك بدن آنها دارد مثلا ميزان تعريق بدن زنان از مردان كمتر است و با افزايش سن اين ميزان كاهش مي يابد. اما اين تفاوتها بر ميزان تعريق به هنگام انجام حركات ورزشي تاثير چنداني ندارد و تقريبا براي همه افراد يكسان است.

اگر در محيطهايي كه داراي وسايل خنك كننده هستند و يا در فصل سرما ورزش كنيم ، ميزان تعريق بدن كاهش مي يابد زيرا هواي خنك عرق را به سرعت بخار مي كند و اين بدين معنا نيست كه بدن ما مقدار كمتري

كالري سوزانده است، بنابراين تعريق معياري براي سنجش ميزان كالري سوزانده شده و سازندگي تمرينات ورزشي نمي باشد.

بهداشت پوست و مو در استخر

اولين خطري كه در هنگام استفاده از استخرهاي آلوده متوجه شناگران مي شود آسيب هايي است كه در پوست و موي افراد ظاهر مي شود. افرادي كه به طور مرتب به استخرها مي روند به دليل اين كه موي سر و پوست آنها به طور مداوم با كلر در تماس است، لاية خارجي مو و پوست آنها صدمه مي بيند، و موجب از بين رفتن رطوبت طبيعي پوست و مو مي شود و در نتيجه خشكي مو و پوست را به دنبال دارد.

اين خشكي باعث شكستن، گره خوردن، بدحالتي، بد شانه شدن موها و از دست رفتن شفافيت و جلاي طبيعي پوست و مو مي شود. در اين حالت موها حالت زيبا و شاداب خود را از دست مي دهند و ظاهري تيره، و مرده پيدا مي كنند.

در صورتي كه دوش گرفتن و شست وشوي موها و بدن براي از بين بردن كلري كه باقي مانده است اگر بدون توجه به نكات بهداشتي انجام گيرد، زيان بيشتري متوجه موها و پوست بدن مي شود. از اين رو نكاتي براي شناگران توصيه مي شود كه در هنگام استفاده از استخرهاي عمومي بايد درنظر داشته باشند تا صدمه اي به پوست و موي آنها وارد نگردد.

_ پس از هر بار شنا در استخر بايد موها را با يك شامپوي مناسب و ملايم شست وشو داد و چون موي همه افراد از نظر نوع و وجود چربي، خشكي، شوره و ضخامت يكسان نيست، نمي توان شامپوي خاصي را به همة افراد توصيه كرد و بهتر است در اين خصوص با پزشك متخصص پوست و مو

مشورت كرد.

در هرحال يك بار شست وشوي مو با شامپوي مناسب كافي است و نبايد در اين كار وسواس به خرج داد و بيش از يك بار شست.

آبكشي موها بايد كامل و به دقت صورت گيرد به طوري كه هيچ باقي مانده اي از كلر و شامپو در موها برجاي نماند. بعد از شستن با شامپو بايد از يك حالت دهنده استفاده كرد چرا كه باعث رسوب يك لايه نازك و نامرئي بر روي موشده و از طرف ديگر مانع خشك شدن و از دست رفتن رطوبت و شفافيت آن مي شود. همچنين حالت دهنده باعث قوام و حالت مو گرديده و شانه كردن آن را آسان تر مي كند. اگر مو بيش از حد خشك است قبل از اينكه موها كاملاً خشك شوند، مي توان به جاي حالت دهنده از مقداري كتيرا كه با آب گرم خيس شده به صورت ژل به موها ماليد. در مورد موهاي رنگ شده و يا خيلي خشك مي توان براي چرب كردن موها از روغن، پماد يا كرم استفاده كرد. البته بايد از مصرف روغن هاي سنگين و چرب و وازلين خودداري كرد زيرا ممكن است سبب ايجاد جوش هايي شبيه غرور جواني در پوست سر به ويژه در بالاي پيشاني گردد.

استفاده از ژل ها و پمادها و يا اسپري هاي فراوان و گرانقيمت ممكن است در افراد حساس حالت تحريك و حساسيت ايجاد كند و موجب اگزماي پوستي شود.و لذا بهتر است آقايان از مقدار كمي كرم هاي مرطوب كننده صورت بعد از اصلاح و خانم ها براي پوست صورت استفاده كنند.

_ موي سر را بايد با فشار ملايم و سبك حوله خشك نمود زيرا موي خيس خيلي شكننده و

آسيب پذير است و خشك كردن آن با حركات شديد حوله موجب صدمه بيشتر به آن مي شود به علاوه تا جايي كه مقدور است از سشوار كردن مو خودداري كرد زيرا گرماي حاصل از آن به لايه هاي خارجي مو آسيب رسانده و سبب خشكي مو مي شود.

_ موها را بايد با نرمي و حوصله شانه كرد. فاصله دندانه هاي شانه از يكديگر زياد باشد و شانه كاملاً صاف باشد. از شانه هايي كه دندانه هاي تيز و ناصاف دارند استفاده نكنيد. هرگز موي خيس را شانه نزنيد، براي از بين بردن گره و يا درهم رفتگي هاي مو بايستي به آرامي و برعكس يعني از طرف نوك مو به طرف ريشه آن را شانه زد.

_ در فصل شنا بهتر است موها را ساده و كوتاه پيرايش كرد به طوري كه منظم كردن مكرر آن احتياج به دستكاري نداشته باشد.

بهتر است از رنگ كردن، فر كردن و صاف كردن مو به خصوص در فصل شنا پرهيز كرد و يا اگر چنين كاري صورت مي گيرد توسط افراد باتجربه انجام شود تا موجب صدمه بيشتر به پوست و موي سر نشود.

_ از ورود افراد مبتلا به ضايعات قارچي پوست بدن و پا و كشاله ران و يا افراد مبتلا به زگيل _ قبل از معالجه _ به استخرهاي عمومي جلوگيري كرد. رعايت بهداشت دقيق و كامل در استخرها ضروري است وگرنه ممكن است بيماري هاي ديگري مانند شپش سر و گال و غيره از طريق اين افراد منتقل شود.

منبع: روزنامه اطلاعات

بهداشت خواب

به_داش_ت خواب عبارت است از مجموعه عاداتي كه بشما كمك مي كنند تا خواب راحتي را تجربه كنيد. شما مي ت_وان_يد با چند اص_لاح

و ت_ع_دي_ل در شي_وه زن_دگي خ_ود بطور چشمگيري كيفيت خ_واب خ_ود را ب_هب_ود ب_خش_يد. اه_م_يت خ_واب در انسان بسيار بي_ش_تر از آن_ست كه شما تصور مي كن__يد. نقش خواب در حفظ س_لام_ت ج_سم و روان حياتي مي باشد.

تقويت سيستم ايمني بدن، ترمي_م ن_ورون ه__ا و ح__ف_ظ ك_ارآم_دي سيس_ت__م ع_ص_ب_ي، س_امان_ده_ي ي_ادگ_يري و حافظه، و رشد كودكان و نوجوانان (80 درصد هورمون رشد حين خواب ترشح ميگردد) از نقشهاي عمده خواب ميباشند. بنابراين محروميت از خواب و كمبود خواب اثرات مخرب و نامطلوبي بجاي مي گذارد مانند:

1- سيستم ايمني بدن شما ضعيف و نا كارآمد ميشود.

2- ناتواني در تمركز كردن. قدرت تمركز شما با ميزان خواب شما ارتباط مستقيم دارد.

3- چرت زدن در طي روز.

4- احساس تحريك پذيري، افسردگي، اضطراب، بد خلقي و خستگي در طي روز.

5- اشكال در بلند شدن از خواب.

6-كاهش توان يادگيري و حافظه.كاهش كارايي ذهني.كاهش هوشياري.

7-افزايش خشونت طلبي.

چند مطلب جالب درباره خواب:

1- انسان يك سوم عمر خود را در خواب سپري ميكند.

2- انسان قادر است سالانه 1825 رويا ببيند.

3- ميزان خواب در حيوانات مختلف: خفاشها و كوالاها 20 ساعت در روز-گربه ها 12 ساعت-سگها، خرگوشها و اردكها 10 ساعت-گاوها و گوسفندها 4 ساعت-ميمونها و اسبها 3 ساعت و زرافه ها تنها 2 ساعت در شبانه روز مي خوابند.

اما انسانها به چه ميزان خواب در طي شبانه روز نياز دارند؟

سن عامل تعيين كننده نياز به خواب در انسان است:

1- نوزادان تازه متولد شده: 18-16 ساعت (بيشتر در طي روز تا شب)

2- نوزادان زير يك سال: 16-14 ساعت و حداقل 2 بار چرت

در طي روز.

3- كودكان 3-2 سال: 12-10 ساعت در شب و 2-1 ساعت در روز.

4-كو دكان 5-4 سال:12- 10 ساعت در شبانه روز.

5- كودكان 12-7 سال: 10.5 ساعت در شبانه روز.

6- نوجوانان: 9.5-8 ساعت در شبانه روز.

7- بزرگسالان: 8.5-7 ساعت در شبانه روز.

8- سالمندان: 6.5 ساعت در شب و يك ساعت در روز.

* زنان باردار به خواب بيشتري نياز دارند.

تكنيكهاي ريلكسيشن و يا تن آرامي (آرام سازي) ميتواند به شما كمك كند تا راحت تر بخواب رويد:

1- آرام سازي پيشرونده: در اين روش تمام اجزاي بدن را از سمت پايين به سمت سر يكي پس از ديگري شل و ريلكس ميكنيم. از انگشتان پاي خود شروع كنيد. انگشتان پاي خود را احساس كنيد. وزن آنها را حس كنيد.

هر گونه تنش و انقباض را از روي انگشتان پاي خود برداريد. آگاهانه آنها را شل و ريلكس كرده و آرام سازيد. به خود تلقين كنيد كه آنقدر انگشتان پاهايتان سنگين هستند كه دارند به سمت پايين و تشك تخت خوابتان فرو ميروند. همين مراحل را به ترتيب براي زانوها، رانها، شكم، قفسه سينه، باسن، دستها، بازوها، كتفها، گردن، سر، دهان و فك، چشمها، صورت و گونه ها تكرار كنيد تا هنگامي كه تمام بدنتان يكپارچه ريلكس و آرام شود. در طول اين آرام سازي تنفس شما بايستي عميق و آرام صورت گيرد.

چشمها نيز در اين تكنيك اهميت ويژه اي دارند در چشمان خود گرما را حس كرده و اينگونه به خود القاء كنيد كه پلكهايتان خيلي سنگين شده و شما قادر به گشودن آنها نيستيد. (در اين

روش همچنين ميتوانيد ابتدا عضلات هر قسمت از بدن را منقبض كرده و سپس آنها را شل كنيد تا ريلكس شدن آنها را بهتر حس كنيد)

2- آگاهانه نفس بكشيد: تنفس شما مي بايست شكمي و عميق باشد.

3- كشش انگشتان پا: ابتدا به پشت دراز بكشيد و چشمان خود را ببنديد.

انگشتان پاي خود را حس كنيد. اكنون هر 10 انگشت پاي خود را به سمت صورت خود بكشيد و تا 10 به آهستگي بشماريد. سپس انگشتان پاي خود را كاملا ريلكس و شل كنيد و مجددا تا 10 بشماريد.10 بار اين چرخه را تكرار كنيد.

4- تصوير سازي ذهني (تجسم) هدايت شده: در اين روش چشمان خود را ببنديد و به پشت دراز بكشيد. اكنون خود را در مكاني آرام بخش و دلپذيري تجسم كنيد. اين مكان هر جايي ميتواند باشد مانند ساحل دريا تجسم كنيد آنجا حضور داريد. پيرامون خود را ببينيد و حس كنيد. به صداهاي آرام بخش محيط اطراف خود گوش دهيد(صداي پرندگان و يا موج دريا)، رايحه گلها را حس كنيد و گرماي آفتاب را روي پوست خود احساس كنيد. برخي نيز تصوير سازي ذهني از موقعيتهاي كسل كننده را ترجيح ميدهند. مانند تجسم همكار، استاد و يا سخنران كسل كننده.

5- به روي پشت خود دراز بكشيد و چشمان خود را ببنديد. با انگشتان دست بروي زبانه گوش فشار آورده و كانال گوشهاي خود را مسدود كنيد. در اين لحظه شما صداي زير و و خروشاني را خواهيد شنيد كه طبيعي است. 10 دقيقه به اين صدا گوش كنيد و سپس فعالانه ريلكس شويد و بخوابيد.

چه نكاتي را رعايت كنيم

تا راحت تر به خواب رويم:

1- دماي اتاق خواب از اهميت بالايي برخوردار است. ايده آل ترين درجه حرارت براي خوابيدن 18-16 درجه سانتي گراد و يا 65-60 درجه فارنهايت ميباشد.

2- كمبود روي ، آهن، كلسيم و مس موجب بي خوابي ميگردد. بنابراين مولتي ويتامين مينرال را فراموش نكنيد.

3- از ساعت بيولوژيك بدن خود پيروي كنيد. سر ساعت معيني از خواب برخيزيد و يا به رختخواب رويد. خستگي را ناديده نگيريد هرگاه احساس خستگي و خواب آلودگي كرديد بخوابيد. اگر خسته نيستيد و يا خوابتان نمي آيد به رخت خواب نرويد. به اندازه كافي در معرض نور خورشيد قرار گيريد.

4- محيط خواب خود را بهبود بخشيد:

* تشك مناسب و راحتي را خريداري كنيد. تشك نبايد خيلي سفت و يا خيلي نرم باشد. بالش نيز بايد راحت باشد.

* اتاق خواب مي بايست تا آنجا كه ممكن است تاريك باشد. هرگاه نور مزاحمي چشمان شما را اذيت ميكند ميتوانيد از چشم بند استفاده كنيد.

* سرو صدا يكي از عواملي بازدارنده خواب ميباشد. اگر برخي صداهاي مزاحم را نمي توانيد كنترل كنيد (پارس سگ و يا همسايگان پر سر و صدا) ميتوانيد از گوشيهاي داخل گوشي يا همان پلاك گوش (EAR PLUG) استفاده كنيد.

* از تختخواب خود تنها براي خواب و رابطه جنسي استفاده كنيد. چرا كه ذهن شما تختخواب را با فعاليتها مرتبط ميسازد.

5- از مصرف الكل 6-4 ساعت پيش از خواب خودداري كنيد. شما بلافاصله پس از مصرف الكل خواب آلوده ميشويد و راحت بخواب ميرويد اما الكل موجب به هم خوردن ريتم خواب نيز ميشود از اينرو شما پس از يكي

دو ساعت از خواب خواهيد پريد. صبح روز بعد نيز معمولا خسته و آشفته از خواب برخواهيد خاست.

6- سيگار نكشيد. نيكوتين يك محرك است و خواب را از سرتان ميپراند.

7- از مصرف قرصهاي خواب آور خودداري كنيد. مصرف اين قرصها ميباست با تجويز پزشك و محدود باشد.

اشكالات اين قرصها شامل: احساس خواب آلودگي در طي روز و اعتياد به آنها است.

8-در طي روز فعاليت بدني داشته باشيد اما نه پيش از خواب.بهترين زمان براي فعاليت بدني عصر ميباشد.خستگي حاصل از فعاليت بدني به شما كمك ميكند تا آسانتر بخواب رويد.

9- از مصرف نوشيدنهاي حاوي كافئين 6-4 ساعت پيش از خواب خودداري كنيد. كافئين نيز يك محرك است. مواد غذايي كافئين دار شامل: چاي، قهوه، برخي نوشابه هاي گازدار و شكلات مي باشند.

10- شير گرم، كره بادام زميني، پنير و ماست، بستني، مرغ، موز، سيب و مواد غذايي حاوي آمينو اسيد تريپتوفان(TRYPTOPHAN) خواب آور ميباشند.

11- از مصرف غذاهاي سنگين، اسيدي، شيرين و تند (ادويه دار) 6-4 ساعت پيش از خواب خودداري كنيد.

12- از چرت زدن طي روز خودداري كنيد. اگر خواستيد اينكار را بكنيد نبايد بيش از نيم ساعت بطول انجامد. هيچگاه چرت زدن را جايگزين خواب شبانه نكنيد.

13-وان آب گرم خواب آور بوده اما دوش آب گرم خواب را از سرتان خواهد پراند.

14- پيش از خواب مطالعه كنيد اما نه هر كتابي را. كتابهاي مهيج مانند رمان و يا علمي مناسب نيست. مضمون كتاب بايستي مذهبي، معنويات و يا شعر باشد.

15- از فعاليتهاي محرك ذهني پيش از خواب اجتناب ورزيد. مانند بازيهاي رايانه اي و

يا تماشاي برنامه هاي مهيج تلويزيوني.

16-چنانچه پس از 30-15 دقيقه موفق نشديد بخوابيد از رختخواب خارج شده و به اتاق ديگري برويد و به يك فعاليت غير محرك مانند مطالعه كتاب بپردازيد.

17-اگر صداي تيك تاك ساعت اجازه نميدهد تا بخوابيد بهتر است يك ساعت ديجيتال خريداري كنيد.

18-از نظر رواني هر ميزان كه شما سعي كنيد سريعتر بخواب رويد، مدت بيشتري بيدار خوهيد ماند.

19-شام را ميبايست حداقل 3-2 ساعت پيش از خواب صرف كنيد. هرگز با شكم پر نخوابيد.

20-مصرف مايعات را پيش از خواب كاهش دهيد تا مجبور نشويد مكررا از رختخواب برخيزيد و به توالت برويد.

21- نگراني ها را با خود به رختخواب نبريد. شما ميتوانيد ساعتي را پيش از خواب براي رسيدگي به نگرانيهاي خود اختصاص دهيد تا هنگام خواب ديگر ذهنتان درگير و پريشان نباشد.

22-هنگام خواب لباس راحت بپوشيد.

عواقب شنا در استخرآلوده

نويسنده: رسول غفاري

با شروع فصل گرما، شنا يكي از پرطرفدارترين ورزش ها در نزد تمام گروه هاي سني است. استخرها در اين روزها بيشترين مراجعه كنندگان را نسبت به هر فصل ديگر دارند. در اين ميان رعايت نشدن نكات بهداشتي توسط برخي از استخرها و افراد شناگر باعث شيوع بيماري هاي پوستي و عفوني در ميان شناگران مي شود. تيفوئيد، اسهال خوني، وبا و حتي هپتاتيت A از انواع بيماري هاي قابل انتقال در استخرها هستند.

كلر زدن به آب استخر مي تواند از اين بيماري ها پيشگيري كند. با توجه به اينكه كلر باعث از بين بردن عوامل بيماري زا مي شود اما گاهي مواقع مشكلات زيادي را براي شناگران ايجاد مي كند. غلظت بالاي كلر باعث عوارض شيميايي مي شود و ريزش مو و تحريكات چشمي را به وجود

مي آورد.

علاوه بر بيماري هاي عفوني، خطر ابتلا به بيماري هاي پوستي در استفاده از استخرهاي عمومي بسيار است. به ويژه براي كساني كه به طور مرتب به استخر مي روند.

تب خال از شايع ترين بيماري هاي پوستي در بين شناگران است كه اغلب در لابلاي انگشتان پا بروز مي كند و علت آن بيشتر مربوط به استفاده از دمپايي هاي مشترك است. بيماري تب خال پوستي يك بيماري مسري است و وجود حتي يك خراش بسيار كوچك در پا باعث ابتلاي افراد به اين عارضه پوستي مي شود.

همچنين آب آلوده استخر باعث تحريك چشم ها مي شود و در نهايت التهاب ملتحمه را به وجود مي آورد كه با خارش و قرمزي شديد و قي فراوان چشمي همراه است. عفونت هاي قارچي پوست نيز در استخرها قابل انتقال هستند. بيماري كچلي بدن نوعي بيماري پوستي است كه در ناحية كشالة ران و لاي انگشتان ظاهر مي شود.

بيماري هاي انگلي در استخرها بسيار رايج هستند. انگل ها به راحتي در درون آب ها زنده مي مانند و تخم برخي از آنها نيز و يا خود كرم هاي بالغ در برابر مواد ضدعفوني كننده و عبور آب از تصفيه خانه ها مصون مي مانند. يكي از بيماري هاي انگلي معروف كه در استخرها شيوع پيدا مي كند، بيماري كرمك يا استران ژيلويدس است.

اگر شخصي مبتلا به كرمك در استخرها شنا كند، اين احتمال وجود دارد كه كرمك هاي جدا شده از وي به سطح آب بيايند و در اثر تماس با پوست افراد سالم آنها را نيز مبتلا نمايد.

اين انگل كه به كرمك SS معروف است به قدري خطرناك است كه 6 يا 8 ماه طول مي كشد تا شخص مبتلا درمان شود چرا كه اين انگل به انواع داروهاي ضد انگل

مقاوم است و به سادگي درمان نمي شود.

غير از بيماري هايي كه ذكر شد، شماري ديگر از انواع بيماري هاي ميكروبي، انگلي، قارچي و ويروسي ديگر نيز مي توانند در استخرهاي آلوده قابل انتقال باشند و اين به دليل رعايت نكردن اصول بهداشتي است و اينكه افرادي كه به نوعي بيماري مبتلا هستند بايد از رفتن به استخرها بپرهيزند.

منبع: روزنامه اطلاعات

شامپو

فرمول كلي

اكثر شامپوها داراي فرمول يكسان سديم لوريل اتر سولفات و تري اتانول آمين لورين سولفات هستند. بنابراين اكثر شامپوها كار مشتركي انجام مي دهند.بجز برخي از شامپوها كه مصارف خاصي دارند.

نظر پزشكان در مورد نوع شامپوها

پزشكان متخصص پوست و مو ، اتفاق نظر دارند كه نوع شامپو هيچ تاثيري در كاهش ريزش مو و يا پيشگيري از ريزش مو ندارد. غلظت زياد (كه تنها با افزودن بيشتر موادي مثل نمك طعام ايجاد مي شود) ، عطر و بوي دل انگيز ، رنگهاي متنوع و شكل و حالت صدفي مانند ، روشهايي هستند كه از نظر رواني تاثير بسزايي براي جلب مشتري دارند.

اجزاي تشكيل دهنده شامپو

* عامل پاك كننده : عامل پاك كننده باعث جدا شدن ذرات چرك و كاهش چربي از سطح مو مي شود كه خود ، شامل ? دسته مواد فعال سطحي آنيوني (مثل سديم لوريل اتر سولفات و تري اتانول آمين سولفات) ، آمفوتري (ثل بتاتين كوكو آميدو پروپيل) و غير يوني هستند.

* عامل تقويت كننده كف : عامل تقويت كننده كف (مثل بتاتين) باعث ايجاد كف غليظ مقاوم مي شوند.

* عامل حالت دهنده مو : عامل حالت دهنده مو باعث مي شود مو به آساني شانه شود و هنگام شانه كردن به هوا بلند نشود.

* عامل نگهدارنده :

عامل نگهدارنده مو را از مواد ضدعفوني كننده و ميكروب كش نگه مي دارد.

مواد جانبي تشكيل دهنده شامپو

* عامل صدفي كننده : عامل صدفي كننده (مانند اتيلن گليكول) به شامپو حالت و شكل صدفي مي دهد.

* عامل غليظ كننده : عامل غليظ كننده (مثل نمك طعام) باعث غليظ شدن شامپو مي شود.

عامل رنگ و مو

عوامل بالا ، مواد تشكيل دهنده عموم شامپوها مي باشند. اما علاوه بر اين مواد ، گاهي مواد ديگري هم به شامپوها زده مي شود كه چند نمونه از اين مواد عبارتند از:

* حنا : حنا خاصيت ضدميكروبي دارد و براي رفع بيماري پوستي مناسب است.

* بانوني : بانوني خاصيت ضدميكروبي و ضدقارچي دارد ، باعث طلايي جلوه دادن مو مي شود. همچنين تقويت كننده پوست و مو است.

* سدر : سدر براي تقويت مو و دفع شوره سر مناسب است. سدر همچنين ضدعفوني كننده است و مقاومت عفونت هاي پوستي را افزايش مي دهد.

* كتيرا : كتيرا خاصيت تقويت كنندگي براي پوست و مو ندارد و به منظورهاي غير ضروري مانند غليظ شدن شامپو به آن اضافه مي شود.

انواع شامپو بر اساس نوع مو

شامپوها بر اساس نوع مو به چرب ، معمولي و خشك تقسيم مي شوند. شامپو براي مو هاي چرب ، بايد داراي قدرت پاك كنندكي بيشتر و روغن كمتر باشد. شامپو براي موهاي خشك داراي مقداري نرم كننده است. موهاي چرب بايد هر روز ، موهاي معمولي يك روز در ميان و موهاي خشك دو سه روز در ميان شسته شوند.

شامپوهاي طبي

گفته شد كه كاركرد و توانايي شامپوهاي مختلف در حفظ موها تفاوت زيادي ندارند. اما برخي از شامپوها ساختمان متفاوتي دارند و كاربرد هاي آن بخصوص است، مثل

شامپوهايي كه جنبه دارويي و طبي دارند. از جمله اين شامپوها مي توان به شامپوهاي ضد التهاب و ضد جوش ، شامپوهاي ضد قارچ و ضد شوره ، شامپوهاي درمان كننده جوش سر ، شامپوهاي التيام دهنده پوست و تسريع كننده ايجاد بافت اشاره كرد.

منبع:http://www.academist.ir

ضد آفتاب هاي ايده آل

منافع ضد آفتاب ها براي تمامي انسان ها به اثبات رسيده است. بخشي از اين منافع؛ پيشگيري از آفتاب سوختگي، سرطان پوست و پيري زودرس پوست مي باشد.

ضد آفتابي ايده آل محسوب مي شود كه علاوه بر حفاظت در برابر اثر طول موج هاي ماوراي بنفش نوع B كه بالاترين خاصيت سرطانزايي را دارد، در برابر طول موج هاي بلند ماوراي بنفش، نورمريي و مادون قرمز نيز حفاظت ايجاد نمايد.

ضدآفتاب ها را به دو نوع فيزيكي و شيميايي تقسيم مي كنند:

ضد آفتاب هاي فيزيكي با منعكس نمودن نور از سطح پوست، عمل مي نمايند. آنها سبب رنگي شدن پوست و پوشش دادن لكه هاي تيره و تغييرات سطحي پوست خواهند شد. ضدآفتاب هاي فيزيكي بدليل دارا بودن عوارض جانبي كمتر و طيف اثر بخشي وسيع تر در برابر طول موج هاي آفتاب، از مقبوليت بيشتري برخوردارند، تنها عيب آنها تغيير رنگ پوست مصرف كننده است كه در آقايان گاهي ناخوشايند مي باشد و لذا براي جبران اين اشكال، كارخانجات سازنده، انواع ضدآفتاب فيزيكي ميكرونيزه (ريز ذرّه) را به بازار عرضه داشته اند كه تطابق با رنگ پوست مصرف كننده داشته باشند.

ضدآفتاب هاي شيميايي با جذب نمودن نور خورشيد و تبديل نمودن آن به انرژي گرمايي عمل مي نمايند. اين ضدآفتاب ها سبب تغيير چنداني در رنگ پوست فرد نشده و براحتي با آب قابل شستشو هستند ولي در اثر مصرف ضدآفتاب هاي شيميايي، مواردي از ازدياد حساسيت تماسي و خارش و سوزش حين مصرف گزارش شده اند.

ضدآفتاب ها به انواع كرم، پماد،

لوسيون و محلول هاي الكلي و با اسامي تجارتي مختلفي موجود مي باشند. شماره حفاظتي ضدآفتاب كه گوياي قدرت اثر آن در برابر اشعه خورشيد است، تحت عنوان SPF روي بسته بندي آن درج گرديده است. عموماً شماره SPF از ميزان ?? تا ?? براي نژاد ساكن خاورميانه طبق استاندارهاي جهاني كفايت مي كند.

انتخاب نوع ضدآفتاب بسته به ميزان چربي و رنگ پوست، سن و جنس و نژاد فرد و توان مالي وي به توصيه پزشك صورت مي پذيرد.

شيوه صحيح مصرف ضدآفتاب:

?. با توجه به حداكثر ميزان تابش آفتاب بين ساعات ?? صبح تا ? بعدازظهر، توصيه اكيد به مصرف ضدآفتاب خصوصاً بين ساعات فوق الذكر خواهد بود.

?. ضدآفتاب ها بايستي نيم ساعت قبل از خروج از منزل به پوست ماليده شود.

?. عموماً براي پوشانيدن كافي منطقه صورت در بالغين، ضخامت كرم خروجي از منفذ لوله حامل آن بايستي در حدود ?/? سانتي متر باشد.

?. مصرف ضدآفتاب ها در تابستان بايستي هر ? ساعت و در ساير فصول هر ? ساعت در طول روز تكرار گردد.

?. استعمال ضدآفتاب بلافاصله در مجاورت ابرو و مژه سبب سوزش و تحريكات چشمي در اثر تعريق و سرازير شدن ماده ضدآفتاب به داخل چشم مي گردد.

?. مصرف ضدآفتاب بلافاصله پس از آب تني، استحمام يا تعريق فراوان دوباره تجديد گردد.

لازم به ذكر است، بيماراني كه دچار بيماري هايي نظير لوپوس، پورفيري، بَرَص و درماتوميوزيت بوده و يا تحت درمان با ضد افسردگي ها، فنوتيازين ها، مسكن ها و برخي آنتي بيوتيك ها (تتراسيكلين ها) مي باشند، براي انتخاب نوع ضدآفتاب و شماره SPF مناسب آن حتماً با پزشك متخصص پوست مشاوره نمايند.

سلامت و زيبايي پوست

نويسنده:شيرين قدس

استفاده از روغن گندم براي از بين بردن كك و مك صورت بسيار مفيد است.

طرز تهيه ي

روغن گندم به اين صورت است:

ابتدا مقداري گندم همراه با سبوسش را در مقداري روغن زيتون خيس نماييد و پس از گذشت 24 ساعت اين مخلوط را روي حرارت قرار دهيد تا بجوشد و پخته شود ( در حدود 50 تا 60 دقيقه ) و بعد اين مايع را صاف كنيد . به صاف شده ي آن « روغن گندم » مي گويند .

تذكر : اين روغن براي ريزش طبقات شاخي پوست نيز بسيار مفيد است.

ضماد مغزتازه ي گردو را تهيه نماييد و به مدت 30 دقيقه روي صورت بماليد . اين ضماد نيز باعث از بين رفتن كك و مك موجود در روي پوست مي شود.

تذكر: اين ضماد براي از بين بردن جوش هاي عصبي نيز مفيد است .

پس از نازك كردن پوست صورت ، برگ شاهي را كوبيده و كوبيده ي آن را به طور يكنواخت بر روي پوست قرار دهيد. يا تخم شاهي را كوبيده و در مقداري آب خيس نماييد و روزي يك بار بر روي لكه ها بگذاريد .آن قدر اين عمل را تكرار كرده تا لكه ها بر طرف شوند.

شنبليله را بكوبيد ( چون داراي بوي بد مي باشد كمي اسانس نعناع به آن اضافه كنيد ) و بعد آن را به روي صورت بماليد . اين ماسك به مرور زمان باعث از بين رفتن كك و مك در روي صورت مي شود.

تخم تره را له و با مقداري آب ولرم مخلوط كنيد . پس از گذشت 30 دقيقه لعاب ايجاد شده را بر روي صورت براي از بين رفتن كك و مك بماليد .

آب

اسفناج را با سفيدآب مخلوط كنيد و سپس آن را بر روي كك و مك موجود در روي پوست مي كشيد. پس از گذشت 30 دقيقه صورت را با آب ولرم بشوييد .

تذكر: اين ماسك براي از بين بردن جوش هاي صورت نيز بسيار مفيد است.

رازيانه را كوبيده، با عسل يا زرده تخم مرغ مخلوط كنيد و بر روي و بر روي لكه هاي صورت بماليد . پس از يك ساعت آن را بشوييد و پاك نماييد . اين عمل را هفته اي يك بار انجام دهيد .

از روغن بادمجان نيز براي بر طرف كردن كك و مك استفاده مي شود. براي تهيه ي روغن بادمجان ، آن را با پوست در آب ريخته و با روغن زيتون مخلوط كنيد و به مدت 50 دقيقه روي حرارت قرار دهيد . سپس با فشار ، روغن را گرفته و دوباره بجوشانيد تا آب آن از بين برود و وفقط روغن باقي بماند. اين روغن را يك روز در ميان به صورت خود ( محل كك و مك) بماليد .

تذكر : ماسك بالا براي رنگ كردن خال هاي سفيد نيز مؤثر است .

شيرابه سفيدي كه هنگام كندن انجير از درخت آن خارج مي شود داراي آنزيم هاي اكسيد كننده مي باشد و ماليدن اين شيرابه ، رنگ لكه هاي پوستي را از بين مي برد.

تذكر : هنگام استفاده از شيرابه ي بالا مواظب باشيد كه پوست شما نسبت به اين شيرابه حساسيت نداشته باشد.

مقداري گل ختمي سفيد را كوبيده و نرم و با ماست ترش مخلوط كنيد . روزي چند بار

آن را بر روي محل كك و مك بماليد. پس از خشك شدن ، روي آن دست بكشيد تا جرم آن ريخته شود. اين عمل را روزي چند بار تكرار كنيد تا نتيجه حاصل شود .

استفاده از خمير پخته برنج ( به صورت كته اي و بدون نمك ) و ماليدن اين خمير بر روي محل كك و مك و تكرار اين عمل به مدت يك هفته و روزي چند بار ، باعث بر طرف شدن كك و مك مي شود. اضافه نمودن مقداري پوست چلتوك به اين خمير ، اثرات آن را چند برابر مي كند .

گرد سوخته ي جو را به تنهايي يا مخلوط با كمي عسل ، چنانچه در محل لك هاي قهوه اي رنگ پوست و يا كك و مك بماليد اثر شفابخش دارد.

ضماد جوشانده ي ميوه و برگ سماق برطرف كننده ي كك و مك است.

اين ضماد لكه هاي پوستي ، خارش و جوش و ناراحتي هاي پوستي را نيز درمان مي كند.

يادآوري : آب سبزي هايي مثل ريحان ، مرزنجوش ، آويشن ، آزربه و شاه اسپرم عمل رنگسازي سلول هاي پوست را آسان مي كند .

منبع:مجله آشنا خانواده

آماده سازي پوست براي فصول سرد

پوست عضوي از سيستم حفاظتي است كه از يك لايه بافت كه ماهيچه ها و اعضا را محافظت مي كند ساخته شده است. پوست شامل لايه بيروني و لايه مياني است، لايه مياني پوست شامل رگ هاي خوني، عصب، فوليكول، غده و بافت لنفاوي است و از بافت پيوندي كلاژن، الاستين و الياف مشبك ساخته شده است و اصلي ترين نوع سلول هاي آن فيبروبلاست، اديپوسيت

ها (ذخيره چربي) و ماكروفازها مي باشند. با شروع فصل پاييز و به دنبال آن زمستان، بسياري به خشكي پوست دچار مي شوند، خشكي پوست در افرادي كه به سرما حساسيت دارند عاملي جهت ترك هاي پوستي و همچنين سرآغاز ابتلا به بيماري هاي پوستي است بنابراين توجه به مسئله خشكي پوست خصوصا در فصول سرد بسيار پراهميت و قابل توجه است. بر اين اساس و با شروع فصل سرما در اين شماره راهكارهايي ساده جهت رفع مشكلات پوستي در زمستان ارايه مي شود. چرا فصل هاي پاييز و زمستان منجر به خشكي بيشتر پوست مي شود؟ حتي فكر كردن به اين مساله موجب خارش پوست مي شود! هواي سرد و خشك، گرماي خشك درون منزل و بادهاي سرد پاييزي باعث گرفته شدن رطوبت پوست مي گردند. در ساير فصول سال وقتي رطوبت كافي به ميزان لازم در هوا وجود دارد پوست ما نيازي ندارد كه سخت كار كند تا بهداشت و سلامتي و ظاهر شاداب خود را حفظ نمايد اما در فصل پاييز و زمستان، مواد موجود در پوست كه قبلا رطوبت و آب موجود در پوست را به طور طبيعي حفظ مي كردند، اكنون كاهش يافته اند و ميزان چربي موجود در پوست به اندازه اي نيست كه پوست را محافظت كند. پوست سالم را مي توان مانند يك كيك چند لايه تصور كرد كه براي جلوگيري از خشك شدن آن روي كيك را با يك پوشش پلاستيكي شفافي پوشانده اند. اين پوشش پلاستيكي با جلوگيري از تبخير شدن آب مانع از خشك شدن لايه هاي زيرين كيك مي گردد. بيروني ترين لايه

پوست تا حدودي مانند همين پوشش پلاستيكي عمل مي كند و ضخامت آن نيز به نازكي و ظرافت همين پوشش پلاستيكي است. زماني كه محيط رفتار چندان دوستانه و مهرباني با پوست ندارد و آب موجود در پوست را مي گيرد لايه بيروني پوست ما ضعيف مي شود.

نتيجه اين ضعف به صورت خشكي پوست ايجاد خارش و حتي بعضي اوقات ترك خوردن پوست و زخم شدن آن مي گردد. استفاده از صابون ها و يا تميز كننده هاي قوي، حمام كردن هاي طولاني و با گرفتن دوش آب داغ و مالش بيش از حد پوست يا ليف باعث بدتر كردن وضعيت خشكي پوست مي گردد. داشتن يك برنامه دراز مدت در مراقبت از پوست مي تواند از خشكي آن در فصول سرد و خشك جلوگيري كند.

پوست شما در سرتاسر سال (هر روز و هر شب) نياز دارد كه در قبال تغييرات و شرايط محيطي مراقبت شود. وقتي پوست سلامت است و بطور طبيعي كار مي كند ظاهر پوست به نظر نرم و شاداب مي آيد در نتيجه بهتر مي تواند آب موجود در خود را حفظ كند و سلول هاي پوست را از بي آبي در امان دارد.

توصيه هاي زير، توصيه هاي مراقبتي براي سرتاسر سال مي باشد البته رعايت بيشتر اين مراقبت ها در فصل هاي سرد سال كمك زيادي به حفظ نرمي و شادابي پوست مي كند.

استفاده از ضد آفتاب ها:

نور آفتاب حتي در روزهاي ابري باعث آسيب ديدن پوست مي گردد. به اين معني كه پوست توانايي خود را براي مرطوب نگه داشتن و نرم ماندن از دست مي دهد، پوست

هايي كه از نور آفتاب آسيب ديده اند توانايي خود را براي يك عملكرد نرمال و طبيعي از دست مي دهند.

استفاده از نرم كننده ها:

استفاده كردن از مرطوب كننده ها به شرطي كه مرطوب كننده مورد نظر سرشار از آنتي اكسيدان ها و مواد نگه دارنده رطوبت باشند، كمك كننده است. در غير اين صورت پوست ما توانايي حفظ رطوبت خود را در مقابل خشكي محيط از دست داده و پوست خشكي خواهيم داشت.

تكرار استفاده از مرطوب كننده ها:

پس از استفاده از نرم كننده ها در صورت احساس خشكي پوست استفاده مجدد از نرم كننده هاي پوست لازم است. هر زمان كه دست هايتان را مي شوييد مجددا از نرم كننده استفاده كنيد. هميشه يك مرطوب كننده همراه خود داشته باشيد. در كيف خود و يا در ميز كار و همچنين بعد از حمام كردن استفاده نرم كننده ضروري است.

استفاده از صابون هاي خيلي ملايم:

هرگز از تميز كننده اي كه خشكي پوست شما را تشديد مي كند استفاده نكنيد و پوست خود را بيش از اندازه با صابون مالش و يا سايش ندهيد.

اجتناب از ماندن به مدت طولاني در وان پر از آب و جكوزي و دوش هاي طولاني

به همان اندازه اي كه يك حمام كردن و يا يك دوش گرفتن براي فرد مفيد است اما بودن بيش از اندازه در آب نيز براي پوست مي تواند مضر باشد. زيرا سبب از بين رفتن موادي مي شود كه مسئول حفظ و سلامت سلول هاي پوست هستند. بنابراين تا جايي كه مي توانيد حمام هاي كوتاه مدت داشته باشيد.

خشك كردن پوست به آرامي بعد از حمام

كردن:

به ياد داشته باشيد كه هر چه مدت حمام كردن كوتاهتر باشد بهتر است و هرگز براي خشك كردن، حوله را بر روي پوست خود به شدت نماليد زيرا باعث آسيب پوست مي شود و خشكي آن را تشديد مي كند.

استفاده از مرطوب كننده ها بلافاصله پس از حمام كردن:

زماني كه پوست تميز باشد ميزان آسيب پذيري آن خيلي بيشتر است. آب و حتي مواد تميز كننده ملايم، مواد لازم براي نرم نگه داشتن پوست را پاك مي كنند. اگر بعد از استحمام هر چه سريعتر كرم مرطوب كننده را بر روي پوست استفاده كنيد موجب حفظ رطوبت از دست رفته پوست مي شويد.

استفاده از دستگاه هاي رطوبت زا:

رطوبت پايين در محيط يكي از دلايل خشكي پوست است، دستگاه هاي رطوبت زا نسبتا ارزان قيمت بوده و دوام زيادي دارند و براي تمام افراد خانواده مفيدند با استفاده از اين دستگاه ها در منزل و يا در محيط كار، تا حد زيادي مي توان محيط را مرطوب دار كرده و از خشكي پوست جلوگيري كرد.

استفاده از روغن زيتون:

به هنگام شب، پس از استفاده از كرم مرطوب كننده چند قطره روغن زيتون را روي قسمت هاي خشك پوست ماساژ دهيد. روغن زيتون نه تنها يك نرم كننده فوق العاده مي باشد و سريع جذب مي گردد بلكه سرشار از آنتي اكسيدان است كه براي پوست بسيار ضروري است.

لب هاي خود را فراموش نكنيد:

زماني كه هوا خشك است، لب ها نسبت به ساير قسمت هاي پوست خشكترند زيرا آنها بر خلاف ساير قسمت هاي صورت فاقد يك ساختمان سلولي از چربي هستند و نسبت به خشكي هوا

آسيب پذيرند، در طول روز و هنگام شب حتما از نرم كننده لب بر روي لبان خود استفاده كنيد.

منبع:ماهنامه دنياي سلامت شماره ي 29

توصيه هاي بهداشتي پوست و مو

توصيه هاي زير را جهت داشتن پوستي سالم و زيبا جدي بگيرند:

افراد داراي پوست چرب با آكنه دارند بهتر است از ماليدن لوازم آرايشي و انواع كرم ها تا حد امكان به پوست خود خودداري كنند و در صورت تمايل، از كرم هاي فاقد چربي استفاده كنند و پس از مراجعه به منزل با يك پاك كننده مناسب پوست چرب آرايش صورت خود را پاك كرده و خوردن آجيل و تنقلات و شيريني را به حداقل برسانند.

از ضد آفتاب مناسب پوست چرب حتما استفاده كنند چون معمولا روزهاي آفتابي و بد هوا صاف و آلودگي كمتر است بنابراين سرعت زاويه تابش خورشيد و ميزان اشعه ماوراء بنفشي كه به زمين مي رسد بيشتر است.

از طرفي چون درختان فاقد برگ هستند عملا سايه درختان هم وجود ندارد. بنابراين از ضد آفتاب غافل نشويد و نيم ساعت قبل از بيرون رفتن از منزل ضد آفتاب مناسب پوست چرب را روي صورت خود پخش كرده و هر 2 ساعت تجديد كنيد، بخصوص در ايامي كه براي تفريح به خارج شهر مي رويد. افراد داراي پوست چرب مي توانند از ضد آفتاب هاي رنگي فاقد چربي استفاده كرده بدين وسيله از كرم پودر هم استفاده نكنند.

افرادي كه پوست هاي خشك و حساس دارند در ايام فروردين كه آغاز فصل اگزما و حساسيت است بايد از تماس با شوينده هاي قوي خودداري كنند و شستشوي صورت و بدن را با صابو ن و مواد

شوينده به حداقل برسانند و حتما از مرطوب كننده هاي مخصوص پوست خشك استفاده كنند. مستقيما عطر و اسپري ها را به بدن نزنند و روي لباس خود اسپري كنند. براي پاك كردن آرايش صورت حتما از پاك كننده هاي مخصوص پوست خشك كه ميزان كمتري از چربي پوست را پاك مي كند و داراي مرطوب كننده مناسب هستند، استفاده كنند.

به اين افراد هم استفاده از ضد آفتاب ها، قبل از بيرون رفتن از منزل اكيدا توصيه مي شود. به دليل آنكه خانم ها خصوصا از رنتگ ها و مش ها جهت موهاي خود استفاده كرده اند و موها خشك و شكننده مي شوند.

هنگام شستن مو فقط پوست سر خود را با شامپوي مناسب مو رنگ شده ماساژ داده و از شامپو زدن ساقه موها جداگانه پرهيز كنيد. كف حاصل از شستشوي پوست سر هنگام آبكشي موها باعث تميزي ساقه موها خواهد شد ( از چنگ زدن ساقه موها با شامپو خودداري كنيد) از نرم كننده هاي مخصوص موي خشك پس از شامپو كردن با ساقه مو استفاده كرده، سپس موها را آبكشي نماييد و اگر هنوز احساس مي كنيد موها خشك و كم حالت است مي توانيد از كرم هاي مخصوص موهاي خشك پس از حمام استفاده كرده و از سشوار كردن موها حتي الامكان خودداري نماييد.

منبع: ماهنامه ي دنياي سلامت

10 روش از بين بردن خستگي كار

كاري را به تازگي آغاز كرده ايد ولي احساس خستگي مي كنيد. چه اولين كار شما باشد و چه شغلتان را تغيير داده باشيد، به هر حال وارد اين حرفه شده ايد و احساس مي كنيد گير افتاده ايد. كارها به

نظرتان ملالت آور، خسته كننده و تكراري مي آيد و زمانتان را نمي توانيد آن طور كه دوست داريد بگذرانيد.

قبل از اين كه برگه ي استعفاي خود را امضا كنيد، مدتي وقت صرف كنيد و به درستي درمورد كارتان فكر كنيد. فرصتي هم به اين كار بدهيد. شايد آن قدرها هم كه فكر مي كرديد خسته كننده نباشد.

راه حل هاي كوتاه مدت

1- كارهاي روزانه تان را يادداشت كنيد

همه ي كارهايي را كه تا قبل از اتمام زمان كاري مي بايست انجام دهيد يادداشت كنيد. و با انجام هر كار كنارش تيك بزنيد. با اين كار زمان برايتان سريعتر مي گذرد و شما از كارهايي كه انجام داده ايد به خوبي اطلاع مي يابيد. اين كار در مواقعي هم كه اطرافيان مي گويند شما سريعتر از ساير كارمندان كار نمي كنيد بسيار كمك كننده است زيرا نشان مي دهد كه كارهايتان را كامل و به سرعت انجام داده ايد.

2- طالب كار بيشتري باشيد

با رئيس خود رك و راست باشيد و از او كار بيشتري طلب كنيد و مسئوليت هاي خود را بيشتر كنيد. اگر در شركت شما كارها به صورت گروهي انجام مي گيرد، مي توانيد كارهايتان را با همكارانتان جابه جا كنيد. يا اين كه به همكارانتان در انجام كارها كمك كنيد. اما هميشه مراقب باشيد كه همكارانتان با انداختن كارهايشان گردن شما سوء استفاده نكنند. حتماً در اين مواقع رئيس را در جريان كارها بگذاريد.

3- براي كارهايي كه در حيطه ي مسئوليت شما نيست هم داوطلب باشيد

در كميته ي اجتماعي شركتتان نام نويسي كنيد. با اين كار مي توانيد در

كارهاي فوق برنامه هم شركت داشته باشيد كه شما را سرگرم نگاه خواهد داشت. در هر زمينه اي كه مي توانيد، استعدادها ومهارت هايتان را نشان دهيد.

4- به كارهايتان ارزش دهيد

به رئيس خود نشان دهيد كه چه توانايي هايي داريد. براي اين منظور، كارهاي اضافه بر سازمان انجام دهيد. اما نه طوري كه رئيس فكر كند قصد خودنمايي داريد. اين كارها را بدون اين كه كسي از همكارانتان متوجه شود انجام دهيد، فقط رئيس از اين كار اطلاع داشته باشد. بعد كه رئيس با پيشنهادتان موافقت كرد، چند روز بعد كار را به او تحويل دهيد. با اين كارها مي توانيد توانايي ها و علاقه خود را بالاتر برده وخستگي و بي حوصلگي را از خود دور كنيد.

5- ابتكار به خرج دهيد و كار جديدي را شروع كنيد

هميشه شروع كننده شما باشيد. پيشنهاد كارها و پروژه هاي جديد بدهيد. اين مطالب را با دست اندركاران مربوطه در ميان بگذاريد. هدفتان اين باشد كه علاقه ي خود را به كار كردن نشان دهيد، اما نگذاريد ديگران بد به شما نگاه كنند و فكر كنند با اين كارها قصد خودنمايي داريد.

6- ديدگاهتان را درمورد كارتان تغيير دهيد

در هر پستي كه كار مي كنيد، سعي كنيد نگاه خوبي به كارتان داشته باشيد. كار خود را دست كم نگيريد. اگر در قسمت اينترنت شركت هستيد، خود را رابط حياتي به زنجيره ي ارتباطات بدانيد. اگر درقسمت جوابگويي به تلفن ها هستيد، خود را يكي از موثرترين افراد اداره بدانيد كه رضايت مشتريان را جلب مي كند. در هر پستي، نقش خود را در پيش برد اهداف شركت

موثر بدانيد. با اين طرز تفكر كار خودرا بهتر انجام خواهيد داد و به سرعت ترفيع پيدا مي كنيد.

7- از زمان استراحت تان بهترين استفاده را ببريد

اگر مي بينيد كه كار باعث خستگيتان شده است، كمي استراحت كنيد. همراه چند تن از دوستان به كافه ترياي شركت رفته و چاي يا قهوه اي بنوشيد. از ساعات استراحت خود نهايت استفاده را ببريد تاخستگيتان را كاملاً از تنتان بيرون كند و بتوانيد دوباره با انرژي كارتان را دنبال كنيد.

راه حل هاي طولاني مدت

8- در مورد شركت محل كارتان بيشتر بدانيد

سعي كنيد اطلاعات بيشتري در مورد شركت كسب كنيد. از همكارانتان در اين زمينه سوال كنيد. از روابط شركت آگاهي پيدا كنيد. همكارانتان را بشناسيد و از سياست ها و خط مشي شركت آگاهي يابيد.

9- آموزش هاي خود را بالاتر ببريد

از حالت يك نواخت هميشگي بيرون بياييد و دانش خود را در زمينه ي حرفه تان بالاتر ببريد. همين طور كه از نردبان ترقي بالا مي رويد، زمان برايتان لرزش زيادي پيدا مي كند. بنابراين سعي كنيد معلومات و علم خود را در كاري كه انجام مي دهيد افزايش دهيد.

10- مربي داشته باشيد

در هر مرحله اي از كارتان، خوب است كه براي خود مربي پيدا كنيد تا شما را در انجام كارهايتان راهنمايي كند. او مي تواند به شما كمك كند تا اين صنعت را بهتر درك كنيد و در كارتان موفق تر باشيد.

هشيار باشيد و مثبت فكر كنيد

هر كس بايد در جايي شروع كند. ممكن است از خود انتظار داشته باشيد كه كاري مهمتر و چالش برانگيزتر داشته باشيد

اما شكايت نكنيد. از منفي بافي در مورد كارتان دوري كنيد، و سعي كنيد كه بهترين استفاده را از موقعيت فعليتان ببريد. آگاهي هايتان را افزايش دهيد و مهارت هايتان را توسعه دهيد. در حد توانايي هايتان كار كنيد و به زودي خواهيد ديد كه خستگي و ملالت ناپديد مي شود.

طراوت هميشگي موها

نويسنده:رضا دهقان

ويتامين ها و مواد معدني لازم براي رشد موها

تغذيه مناسب باعث مي شود مويي نرم و براق و پوست سري سالم داشته باشيد و در عوض، داشتن تغذيه نامناسب يعني داشتن مو هايي خشك، شكننده و در حدي نازك كه به راحتي كنده مي شوند و تغيير رنگ مي دهند.

علاوه بر لزوم مصرف مواد مغذي غذايي مثل ويتامين ها، مواد معدني، پروتئين و اسيدهاي چرب ضروري كه در ادامه به طور كامل در موردشان صحبت مي شود، بعضي بيماري هاي مسبب ريزش مو را مي توان با تغذيه مناسب درمان كرد. مثلاً بعضي از انواع كم كاري تيروييد ناشي از مصرف كم يد يا التهاب تيروييد هستند و آن ها را مي توان با دريافت مقادير كافي يد و ويتامين E درمان كرد. يكي ديگر از اين بيماري ها، آنمي (كم خوني) فقر آهن است. در صورت كم شدن ذخاير آهن بدن، كم خوني ايجاد مي شود. زنان در مقايسه با مردان ذخاير آهن كمتري دارند و بيشتر در معرض كم خوني قرار مي گيرند. علاوه بر درمان كم خوني به وسيله داروها، مصرف غذاهاي حاوي آهن نيز در جلوگيري از ريزش مو به علت كم خوني مؤثرند.

ويتامين A: آنتي اكسيداني است كه براي توليد سبوم در پوست سر لازم است. غذاهاي حاوي آن عبارتند از: روغن كبد ماهي، گوشت، شير، پنير، تخم مرغ، اسفناج، بروكلي، كلم، هويج، هلو و زردآلو. ولي

بايد در نظر داشته باشيد كه مصرف بيش از حد آن باعث ايجاد مسموميت و ريزش مو و مشكلات جدي ديگر مي شود و با قطع مصرف آن نيز ريزش مو اصلاح مي شود.

ويتامين C: آنتي اكسيداني است كه باعث حفظ سلامت پوست و مو مي شود. غذاهاي غني از ويتامين C عبارتند از: مركبات، توت فرنگي، كيوي، طالبي، آناناس، گوجه فرنگي، فلفل سبز، سيب زميني و سبزيجات سبزينه دار. همچنين ويتامين C باعث جذب بهتر آهن موجود در غذا مي شود كه براي جلوگيري از ريزش مو ضروري است.

ويتامين E: آنتي اكسيداني است كه جريان خون سر را افزايش مي دهد. منابع آن شامل روغن هاي گياهي مانند روغن زيتون، سبوس گندم، سويا، دانه ها، سبزيجات و برگ ها و دانه هاي روغني خام. به خاطر داشته باشيد كه مصرف زيادي آن سبب افزايش فشار خون و كاهش انعقاد خون مي شود. افرادي كه داروهاي ضد فشار خون يا ضد انعقاد مصرف مي كنند بايد قبل از مصرف ويتامين E با پزشك خود مشورت كنند.

بيوتين: به توليد كراتين كمك مي كند و از سفيد شدن و ريزش مو جلوگيري مي نمايد. كمبود بيوتين علاوه بر نازك شدن و ريزش مو، باعث خشكي و پوسته پوسته شدن پوست و بي اشتهايي مي شود. منابع غذايي حاوي آن عبارتند از: غلات سبوس دار، زرده تخم مرغ، جگر، برنج و شير، مخمر آبجو، دانه آفتابگردان، گردو، سويا، جو، عدس و نخود سبز.

اينوزيتول: باعث حفظ سلامت فوليكول هاي مو مي شود. منابع غذايي آن شامل غلات سبوس دار، مخمر آبجو، جگر و مركبات است.

نياسين (ويتامين 3B): باعث بهبود جريان خون پوست سر مي شود. منابع آن شامل مخمر آبجو، سبوس گندم، ماهي، مرغ، بوقلمون و گوشت است. مصرف بيش از حد آن باعث ايجاد احساس گرگرفتگي

مي شود.

اسيد پانتوتنيك (ويتامين 5B): از سفيد شدن و ريزش مو جلوگيري مي كند. منابع غذايي آن شامل مخمر آبجو، غلات سبوس دار، گوشت و زرده تخم مرغ است.

ويتامين 6B: از ريزش مو جلوگيري مي كند و موجب توليد ملانين مي شود كه مسؤول ايجاد رنگ موها است. كمبود ويتامين 6B باعث ريزش مو، شكاف گوشه هاي لب، ضعف عضلاني و بي خوابي مي شود. منابع غذايي عبارتند از: مخمر آبجو، جگر، غلات سبوس دار، سبزيجات، گوشت و زرده تخم مرغ. مصرف زيادي آن باعث بي حسي دست ها و پاها مي شود.

ويتامين 12B: از ريزش مو جلوگيري مي كند. مرغ، ماهي، تخم مرغ و شير منابع خوب ويتامين 12B هستند. همچنين اسيد فوليك و پاراآمينونبزوييك اسيد (PABA) نيز در حفظ و نگهداري رنگ و استحكام مو بسيار مؤثرند.

پروتئين: پروتئين ها از اسيد هاي آمينه تشكيل شده اند. چند تا از اسيدهاي آمينه در ساختار مو نقش اساسي دارند كه از مهم ترين آن ها ال ليزين است. كمبود پروتئين سبب مي شود كه قطر موها كاهش يابد و موها وارد مرحله استراحت شوند. بنابراين 2 تا 3 ماه بعد از مصرف كم پروتئين، تشديد ريزش مو خودش را نشان مي دهد. هر فرد سالم بايد حداقل 15 درصد انرژي روزانه خود را از غذاهاي حاوي پروتئين تأمين كند. سويا يكي از منابع غني پروتئين است و مطالعات مختلف نشان داده اند كه اين ماده باعث تحريك رشد مو مي شود. از ديگر منابع پروتئين مي توان به گوشت و تخم مرغ و لبنيات و غلات اشاره كرد. بنابراين رژيم هاي لاغري نامناسب و فقير از نظر پروتئين مي توانند سبب ريزش موها شوند.

اسيدهاي چرب ضروري: مصرف اسيدهاي چرب ضروري كه در ماهي و روغن زيتون وجود دارد، حالت موها را بهبود مي بخشد و

از خشكي و ريزش آن ها جلوگيري مي كند. البته بايد توجه داشت كه مصرف زياد چربي هاي اشباع، باعث افزايش ريزش مو مي شود. يكي از دلايلي كه در سال هاي اخير ريزش مو در افراد افزايش يافته، مصرف غذاهاي سرخ كردني و داراي چربي هاي اشباع به ميزان زياد است.

كلسيم: براي رشد مو ضروري است. لبنيات، دانه هاي روغني، مخمر آبجو، لوبيا، عدس و كنجد منابع خوب تأمين كلسيم هستند، ولي بايد در نظر داشته باشيد كه مصرف زياد كلسيم از جذب آهن و روي جلوگيري مي كند. همچنين اسيدهاي موجود در شكلات نيز مانع جذب كلسيم مي شود.

كروم: از افزايش يا كاهش قند خون كه هر دو موجب ريزش مو مي شوند، جلوگيري مي كند. منابع اصلي اين ماده عبارتند از: مخمر آبجو، جگر، نان سبوس دار و گوشت گاو.

مس: مس از ريزش مو جلوگيري مي كند و باعث حفظ رنگ و ساختمان آن مي شود. منابع خوب مس شامل جگر، سبزيجات، غلات سبوس دار، تخم مرغ، ماهي و لوبيا است. بايد در نظر داشته باشيد كه مصرف بيش از حد مواد داراي مس هم باعث ايجاد موي خشك و ريزش آن مي شود.

يد: باعث تنظيم هورمون هاي تيروييد مي شود و از ايجاد موي شكننده و ريزش مو جلوگيري مي كند. منابع خوب آن شامل ماهي، نمك يددار و سير است.

منيزيم: اين عنصر همراه با كلسيم باعث بهبود رشد مو مي شود. سبزيجات، سبوس گندم، غلات سبوس دار، سويا، ماهي و دانه هاي روغني منابع خوب منيزيوم هستند.

منگنز: باعث افزايش رشد مو مي گردد. غلات كامل سبوس دار، تخم مرغ، دانه هاي روغني، نخود و لوبيا، مرغ، ماهي و گوشت حاوي مقادير فراون منگنز هستند.

سلنيم: باعث حفظ خاصيت ارتجاعي پوست و مو مي شود. منابع آن عبارتند از:

مخمر آبجو، گوشت، ماهي، غلات، تن ماهي و بروكلي. مصرف بيش از اندازه سلنيم باعث ريزش مو و افتادن دندان ها و ناخن ها مي گردد.

پتاسيم: به بهبود جريان خون و رشد بهتر موها كمك مي كند. موز، خرما، انجير، ميوه هاي خشك شده، سير، دانه هاي روغني، سيب زميني، كشمش و ماست منابع غذايي حاوي پتاسيم هستند.

سيليس: باعث استحكام مو مي شود و از ريزش مو جلوگيري مي كند. غذاهاي دريايي، برنج، سويا، سبزيجات، قسمت خارجي سيب زميني، خيار، فلفل قرمز و سبز، جوي خام و جوانه حبوبات داراي مقادير فراوان سيليسيوم هستند. مصرف بيش از اندازه اين ماده باعث ريزش مو، دندان ها و ناخن مي شود.

گوگرد: يكي از مهم ترين عناصر تشكيل دهنده مو گوگرد است. پياز، سير، تخم مرغ، گوشت، ماهي و لبنيات منابع خوب گوگرد هستند.

روي: روي و ويتامين A با هم بر رشد و شادابي مو اثر مي كنند. كمبود يكي از اين عناصر باعث داشتن مويي خشك و پوستي چرب و علاوه بر آن، كاهش حس چشايي و دير خوب شدن زخم ها مي شود. اسفناج، دانه آفتابگردان، قارچ، غلات سبوس دار، مخمر آبجو و علي الخصوص گوشت قرمز و گوشت ماكيان منابع خوب روي هستند. روي همچنين باعث بهبود عملكر سيستم ايمني مي گردد. البته در نظر داشته باشيد كه مصرف زياد اين ماده مي تواند از جذب آهن جلوگيري كند.

آهن: از كم خوني و ريزش موي ناشي از آن ممانعت مي كند و در بسياري از موارد كم خوني فقر آهن سبب ريزش مو مي شود. 3 علت اصلي كم خوني فقر آهن عبارتند از:

1) از دست دادن آهن به علت خونريزي وسيع و مزمن كه مي تواند به علت خونريزي از دستگاه گوارش، بارداري، خونريزي هاي ماهيانه يا جراحات شديد باشد

2) كاهش جذب آهن: داروهاي

خنثي كننده اسيد معده مي توانند سبب كاهش جذب آهن شوند. برداشتن كامل يا بخشي از معده (گاستركتومي)، فقدان اسيد معده (آكلريدي)، برداشتن كامل يا بخشي از روده و اسهال مزمن نيز جذب آهن را كم مي كنند

3) مصرف ناكافي آهن در رژيم غذايي. علايم فقر آهن عبارتند از: كم خوني، موي شكننده، اختلال بلع، مشكلات گوارشي، گيجي، خستگي، استخوان هاي نازك و شكننده، ريزش مو، التهاب بافت هاي دهان، ناخن هاي قاشقي، چاقي، پوست رنگ پريده، اضطراب و بي قراري و پاسخ هاي ذهني كُند. غذاهاي حاوي آهن شامل سبزيجات مانند شاهي، تخم مرغ، نان هاي سبوس دار، بادام، خرما، چغندر، لوبيا، عدس، هلو، گلابي، كدو، كشمش، كنجد، دانه سويا و آلو مي شود.

براي سلامت موهاي خود نكات زير را به خاطر بسپاريد:

- موي سالم به جريان خون كافي وابسته است. ويتامين C، E و كوانزيم 10Q، جريان خون سر را افزايش مي دهند. زرده تخم مرغ، ويتامين E و كوانزيم 10Q فراواني دارند.

- نيكوتين و كافئين، ريزمغذي هاي حياتي بدن را كم مي كنند و سبب افزايش ريزش مو مي شوند. پس، از مصرف سيگار و مصرف بيش از اندازه قهوه جلوگيري كنيد.

- از مصرف زياد نمك و چربي هاي اشباع خودداري كنيد.

- پخت طولاني مدت سبزيجات، مقدار زيادي از ويتامين B آن ها را تخريب مي كند. سبزيجات را به صورت خام يا بخارپز با مدت پخت كوتاه مصرف كنيد.

- منابع آهن دريافتي را بيشتر كنيد.

- فراموش نكنيد كه شما آن چيزي هستيد كه مي خوريد.

چه جور ريزش مويي نيازمند مراجعه به پزشك است؟

1- اگر ريزش موي شما به صورت يك الگوي غير طبيعي است، يعني موهاي جاهاي عجيب و غريبي از سرتان دارند مي ريزند.

2- در صورتي كه دچار ريزش موي سريع و در

سنين پايين شده ايد (به عنوان مثال در دهه دوم يا سوم زندگي).

3- اگر ريزش موي شما همراه با درد و خارش است.

4- اگر منطقه اي از پوست سر شما كه دچار ريزش مو شده، قرمز است يا پوسته ريزي دارد و به طور كلي غير طبيعي است.

5- اگر دچار آكنه هستيد، موي زايد در صورت داريد يا دچار اختلالات عادت ماهيانه هستيد.

6- در صورتي كه خانم هستيد و دچار ريزش مو با الگوي مردانه شده ايد.

7- اگر دچار كچلي در ريش يا ابروي خود شده ايد.

8- اگر همزمان با ريزش مو دچار افزايش وزن شده ايد يا اين كه دچار ضعف عضلاني، خستگي و عدم تحمل سرما هستيد.

9- اگر ريزش موي شما بيش از 50 تا 100 تار مو در روز است.

10- چنان چه ريزش موي شما با اختلالاتي مانند مشكلات پوستي، مشكلات تنفسي، كاهش اشتها، كاهش وزن توجيه نشده، استفراغ، تب، درد، يبوست يا اسهال همراه است.

از دست پزشك چه كاري بر مي آيد؟

در مراجعه به پزشك، نمونه موي شما و همچنين آزمايش هاي خاصي از نظر بيماري هاي مسبب ريزش مو درخواست مي شود. اگر خانم هستيد پزشك درباره بارداري، دوره هاي عادت ماهيانه و يائسگي از شما سؤال خواهد كرد. اگر فكر مي كنيد داروهايي كه مصرف مي كنيد باعث ريزش موي شما شده است از پزشك در اين مورد سؤال كنيد. اگر ريزش موي شما به عللي مثل ديابت يا بيماري هاي تيروييد يا ديگر اختلالات هورموني ايجاد شده باشد، درمان مناسب و كنترل بيماري زمينه اي براي كاهش و جلوگيري از ريزش مو لازم است. استفاده از داروهايي مثل ماينوكسيديل مي تواند از ريزش مو جلوگيري كند و سبب افزايش سرعت رشد مو مي شود. اين دارو براي درمان

ريزش مو در مردان و زنان روي پوست سر ماليده مي شود، ولي بيشتر بر روي ريزش موي بالا و پشت سر، جايي كه هنوز مقداري مو باقي مانده، مؤثر است. در آقايان از فيناسترايد (پروپشيا) مي توان براي درمان ريزش مو استفاده كرد. اين داروها تا حدود زيادي ايمن هستند، ولي با قطع مصرف آن ها پس از مدت كوتاهي ريزش مو دوباره شروع مي شود. اين داروها تقريباً در 35 درصد موارد در رشد مجدد مو در قسمت تاج سر مؤثرند (مؤثر بودن به معني رشد متوسط تا زياد موهاي جديد در طي يك سال است). هنوز هيچ مطالعه اي در مورد تأثير اين داروها بر روي خط رويش پيشاني انجام نشده است. حدود يك درصد مردان با مصرف پروپشيا دچار كاهش ميل جنسي و كاهش حجم مايع مني مي شوند، اگر چه اين عوارض جانبي با قطع مصرف دارو از بين مي روند. به طور خلاصه، ماينوكسيديل از طريق تحريك فوليكول مو و پروپشيا از طريق سركوب هورمون DHT در مردان كار مي كنند. هر دوي اين داروها مؤثر و كمك كننده اند، در حالي كه داروهاي فراوان ديگري كه در بازار يافت مي شوند، تقريباً همگي غير مؤثرند. آلوپسي آره آتا را مي توان با كورتيكوتروييدها درمان كرد. اگر پزشك متوجه شود كه ريزش موي شما به علت كمبودهاي تغذيه اي است، شما را به متخصص تغذيه ارجاع خواهد داد.

با ريزش مو چه كنيم؟

لبّ كلام اين كه مراقبت نادرست مو باعث آسيب و ريزش مو مي شود. رنگ كردن مداوم و استفاده مرتب از سشوار و اطوي مو باعث ريزش شديد مو مي گردد. فواصل بين رنگ كردن موها نبايد كمتر از 6 تا 8 هفته باشد. سعي كنيد

موهاي خود را سفت نبنديد و طوري شانه كنيد كه موها كشيده نشوند. موهاي خود را با حوله به نرمي خشك كنيد. بهتر است كه كمتر از سشوار استفاده كنيد و اجازه دهيد كه موها در هواي آزاد خشك شوند. در صورت ضرورت استفاده از سشوار، از حرارت پايين استفاده كنيد. بعضي از پزشكان استفاده از شامپوي بچه را توصيه مي كنند، ولي بيش از يك بار در روز موهاي خود را شامپو نكنيد. اگر دچار موخوره شديد، حتماً نوك موي خود را كوتاه كنيد.

زماني موهاي خود را حالت دهيد كه خشك يا كمي مرطوب باشند. حالت دادن مو زماني كه موها خيس است باعث كشيده شدن و شكسته شدن موها مي شود. سعي كنيد از كاربرد موادي مانند صاف كننده ها و رنگ موها حتي الامكان پرهيز كنيد. تغذيه نامناسب و استراحت كافي براي داشتن موهاي سالم ضروري است. تغذيه درست داشته باشيد و از مقادير زياد آب و كليسم استفاده كنيد. خواب كافي براي عملكرد صحيح بدن شما و داشتن موهايي شاداب لازم است.

در مردان با مصرف رژيم غذايي كم چربي مي توان روند ريزش مو را كندتر نمود. چون ريزش مو در مردان به علت افزايش هورمون تسترسترون است و مصرف غذاهاي داراي چربي زياد و مصرف گوشت فراوان باعث افزايش سطح تستوسترون مي گردد. رژيم غذايي كم چربي باعث توقف روند ريزش مو نمي شود ولي سرعت ريزش مو را كاهش مي دهد.

مو عمدتاً از پروتئين تشكيل شده است. براي بهبود رشد مو از غذاهاي داراي پروتئين مثل جگر، مخمر آبجو و سبوس گندم استفاده كنيد كه اين مواد غذايي داراي ويتامين B نيز هستند. يك مطالعه نشان داده پروتئين سويا نيز باعث

تحريك فوليكول ها و افزايش رشد موها به ميزان 15 درصد مي گردد. شير سويا منبع خوب پروتئين سويا است. ساير منابع مناسب پروتئين هم عبارتند از: پنير كم چرب، تخم مرغ، ماهي، مخمر آبجو، لوبيا و ماست.

منبع: سايت تندرستي

انواع ماسك براي پوست چرب

ماسك آلوي قرمز : براي تهيه ماسك آلوي قرمز كافي است هسته آلوي قرمز را درآوريد و سپس آلوها را له كنيد و چندقطره روغن بادام شيرين به آن اضافه كنيد و خوب مخلوط نماييد و سپس به مدت20 دقيقه آن را برروي پوست بماليد و آنگاه باپنبه آغشته به گلاب آن را پاك كنيد.

****

ماسك ليمو ترش: براي تهيه ماسك ليموترش آب2 ليمو را بگيريد و با 1قاشق عسل گرم، مخلوط كنيد و روي پوست بماليد و پس از20 دقيقه آن را با پنبه آغشته به گلاب پاك كنيد.

****

ماسك هويج : ماسك هويج نيز به وسيله آب هويج تهيه مي شود. براي اين منظور مقداري آب هويج را با ماست مخلوط كنيد و با انگشت روي پوست بماليد و پس از20 دقيقه آن را با پنبه آغشته به گلاب پاك كنيد.

****

ماسك كدوحلوايي : مقداري كدو حلوايي رسيده را له كرده بصورت ماسك براي متعادل ساختن چربي پوست صورت استفاده كنيد.

****

ماسك سفيده تخم مرغ: يك عدد سفيده تخم مرغ را خوب بزنيد پس از كف كردن به آن نصف ليوان ليمو ترش اضافه كنيد وبه هم بزنيدو روي تمام پوست بماليدپس از 15 دقيقه با آب ولرم بشوئيد.

****

ماسك پرتقال و ليمو: دو قاشق آب پرتقال ويك قاشق آب ليمو ترش را خوب مخلوط نموده `بصورت بماليدوبعد از 15دقيقه با آب ولرم بشوئيد.

****

ماسك خيار: خيار را پخته له كنيد

،به صورت ماسك روي صورت بگذاريد وپس از20 دقيقه با آب ولرم بشوئيد.

****

ماسك زرده تخم مرغ وآوكادو: 1 قاشق سوپخوري خاك رس (خاك رس يا خمير پاك كننده كه به شكل پودر در تمام مغازه ها و فروشگاه هاي غذايي بهداشتي موجود است) + 1 عدد زرده تخم مرغ + يك چهارم قاشق آوكادو له شده + مقداري روغن فندوق( براي اينكه يك مخلوط نرم داشته باشيم) را با هم مخلوط كرده و بر روي پوست خود به مدت 15 الي 20 دقيقه گذاشته و بعد با آب ولرم بشوييد.

(زرده تخم مرغ وآوكادو رطوبت از دست رفته پوست را دوباره باز مي گرداند ،خمير پاك كننده ترشحات چربي پوست را خشك كرده ، روغن فندق اين حالت را در پوست تعديل كرده و آن را تقويت مي كند. )

****

ماسك سيب : يك عدد سيب رنده شده را با 5 قاشق سوپخوري عسل مخلوط كنيد و سپس روي پوست صورتتان بماليد و پس از 10 دقيقه با آب سرد بشوييد. (آيا مي دانستيد كه زنبورها ممكن است مسافت 55 هزار مايل (حدودا 101000 كيلومتر) را پرواز كنند و به روي بيش از 2 ميليون گل بنشينند و شهد جمع آوري كنند كه تنها براي درست كردن تقريبا نيم كيلو عسل كافي است. عسل حاوي قندهايي مانند فروكتوز، گلوكز و همچنين آب مي باشد. علاوه بر اينها حاوي ديگر قندها، آنزيمها ، مواد معدني، ويتامين ها و اسيدهاي آمينه مي باشد.)

****

ماسك گوجه فرنگي: يك عدد گوجه فرنگي را خوب له كنيد و بگذاريد به مدت 15 تا 20 دقيقه روي پوستتان بماند. سپس پوستتان را

با آب گرم بشوييد. پوست هاي چرب نسبت به موادپاك كننده و موادآرايشي و دارويي حساس هستند و ممكن است در اثر مصرف موادپاك كننده يا محلول هاي الكل دار دچار قرمزي، خشكي، خارش يا پوسته ريزي شوند.دراين صورت بايد مصرف هرگونه شيرپاك كن، محلول هاي طبي و داروهاي موضعي را متوقف و به پزشك مراجعه كرد تا پمادساختني (تركيبي) التيام دهنده اي را تجويزكند. روي پوست هاي چرب كه اينگونه تحريك شده اند نبايد پماد يا كرم بتامتازون، تريامسينولون، هيدروكورتيزون يا فلوسينولون ماليد و نيز دراين مواقع نبايد صابون اسيدي مصرف كرد. افرادي كه پوست چرب دارند بايد مصرف چربي و قند را به حداقل برسانند و غذاهايي مثل خرما، پسته، فندق، گردو، شكلات و موز را بسياركم مصرف كنند. اين افراد براي كنترل چربي پوست خود و برخورداري از يك پوست شاداب و خوب بايد خواب كافي، اعصاب راحت و تغذيه مناسب داشته باشند و هرچه مي توانند سبزي و ميوه مصرف كنند.

ريزش مو و درمان آن

چه عواملي باعث ريزش مو ميشوند؟

هر شاخه از موي سر انسان داراي يك سيكل رشدي مي باشد كه به طور ژنتيكي براي آن طراحي شده و اين سيكل شامل رشد، پيري و ريزش است به طور متوسط روزانه 50 تا 100 مو ميريزد البته در افراد مختلف متفاوت است همچنان كه يك مو ميريزد موي جديد جاي آن را مي گيرد. مشكل زماني آغاز ميشود كه موهاي ريزش يافته بيشتر و سريع تر از موهاي رويش يافته جديد باشد و يا رشد موهاي جديد ضعيف شود در اين حالت بعد از مدتي از تعداد كل موها كاسته شده و فرد

متوجه كاهش حجم موهايش مي شود . اين علت اصلي ريزش مو مي باشد عوامل مختلفي مي توانند روي سيكل رشد مو اثر كنند و باعث ريزش موقت و يا دائمي شوند شامل:

تلوژن افلوويوم يا ريزش با تاخير ناشي از استرس

استرس ميتواند عامل مهمي ريزش مومحسوب شود. به طور طبيعي 10-5 % از موهاي سر در مرحله استراحت به سر ميبرند يك استرس شديد باعث ميشود درصد زيادي از موها در يك زمان وارد مرحله تلوژن شوند و رشدشان متوقف ميشود.چند ماه بعد از استرس وارد شده موهاي در حال استراحت دچار ريزش شده و اين ريزش به حدي شديد ميباشد كه باعث نگراني فرد ميشوداين استرس ميتواند شامل: يك ضربه روحي ناگهاني (مرگ يكي از نزديكان ، از دست دادن شغل ، جدايي) يا بيماري (تب شديد، عفونت، آنفلوآنزاو...) يا خستگي شديد ناشي از كار زياد ، داشتن جراحي. چون اين حادثه چند ماه قبل اتفاق افتاده فرد ريزش موي خود را به آن نسبت نمي دهد اين يك شرايط موقتي ميباشد و طي چند ماه موهاي جديد با سيكل طبيعي شروع به رشد ميكنند ودر سيكل آينده درصد زيادي از موها وارد مرحله استراحت نمي شوند .

آناژن افلوويوم يا ريزش ناگهاني

آناژن افلوويوم شرايطي است كه درصد زيادي از موهاي در حال رشدبه طور ناگهاني ريزش پيدا ميكنند. شيمي درماني و راديو تراپي در درمان سرطان عامل پر قدرتي است كه باعث توقف فاز رشد و ريزش مو ميشود .شيمي درماني و راديو تراپي روي سلولهايي از بدن كه به سرعت تقسيم ميشوند مثل سلولهاي سرطاني اثر كرده و باعث

از بين رفتن آنها ميشودمتاسفانه چون سلولهاي ناحيه فوليكول موسرعت تقسيم بالايي دارند اين داروها روي آنها هم اثر كرده و باعث از بين رفتن فوليكولها ميشود. البته اين حالت هم موقت بوده و چند ماه بعد از توقف شيمي درماني موها شروع به رشد ميكنند.

تغذيه نامناسب

بعد از مدتي تغذيه نامناسب بدن با كمبود ويتامين ، پروتئين و آهن مواجه شده و هر كدام از اين كمبودها ميتوانند باعث ريزش شديد مو شوندالبته اثر آنها ميتوانند موقت باشند و در صورتي كه كمبودها اصلاح شوند ريزش مو طبيعي ميشود.

فاكتورهاي شيميايي

مواد شيميايي كه در رنگ كردن موها ، فر كردن ، صاف كردن و دكلره استفاده ميشوند ميتوانند باعث خشك شدن و خورد شدن موها شده وريزش موقت ايجاد كنند در مواردي اين ريزش موها دائم شده و موهاي ريخته شده دوباره رشد نميكنند.

عدم تعادل هورمونها

به هم خوردن شرايط دروني و هورموني بدن باعث ريزش موي شديد ميشود اين موارد شامل: ديابت كنترل نشده، بيماري تيروئيد، كليه ، كبد، لوپوس، سندرم تخمدان پلي كيستيك در اين شرايط تا درمان كامل بيماري اصلي ريزش مو ادامه خواهد داشت.بنابراين يافتن علت اصلي ريزش مو مهمترين قدم در درمان آن ميباشد.

طاسي آندروژنتيك

معمولترين علت ريزش مو در آقايان عامل پر قدرت آندروژنتيك مي باشد.همانگونه كه از نام آن مشخص ميباشد دو فاكتورمهم هورمون آندروژن و ژنتيك نقش اصلي را در اين ريزش مو دارند .درخانمها هم اين نوع ريزش مو ايجاد ميشود ولي معمولا باعث نازك شدن مو وريزش منتشر در سر ميشود. در آقايان بعد از بلوغ به دنبال آفزايش سطح

هورمونهاي آندروژني نازك شدن موها و عقب رفتن موهاي ناحيه پيشاني شروع ميشود.

تستوسترون چه نقشي درايجاد طاسي مردانه دارد؟

هيچ شكي وجود ندارد كه هورمون تستوسترون نقش مهمي در رشد ، نحوه پراكندگي موهاي بدن دارد. در زمان بلوغ رشد موهاي ثانويه در نواحي زير بغل وشرمگاهي وهمچنين رشد مو در صورت آقايان و موهاي كوتاه و نازكتر در بدنشان به دليل افزايش هورمون مردانه تستوسترون مي باشد.در سلولهاي خاصي از بدن هورمون تستوسترون به هورمون قوي تر دي هيدرو تستسترون تبديل ميشود البته اين كار توسط آنزيم 5- آلفا ردوكتاز انجام مي شود . درمال پاپيلاي فوليكول مو گيرنده هاي زيادي براي اين هورمون دي هيدرو تستسترون داشته و اين هورمون اثر مخرب براي فوليكولهاي سر دارد و باعث ضعيف شدن آنها شده و موهاي درآمده نازك تر به نظر ميرسند تا اينكه ديگر مويي از آن فوليكول رشد نمي كند

كوچك سازي يا مينياتوري شدن

دي هيدرو تسترون از طريق كوتاه كردن سيكل رشد مو باعث ميشود موي ضخيم در فوليكولهاي حساس موي سر به موي كركي و نازك تبديل شود اين كار باعث ميشود يك فوليكول قبل از رسيدن به مرحله آخر رشد به طور زودرس وارد فاز استرحت شده و رشد بيشتر آن متوقف ميشود.تصوير زير يك فوليكول مويي كه از نظر ژنتيكي حساس به آندروژن مي باشد را نشان ميدهد ازفاز آناژن به تلوژن رسيده و سپس وارد مرحله آناژن جديد شده در حالي كه كوچكترو نازك تر و كمرنگ تراز قبل به نظر مي رسد در صورتي كه اين سيكل رشد معيوب چند بار تكرار شود يك موي

ضخيم به موي كركي تبديل شده و سرانجام ديگر موي قابل رويتي از اين فوليكول رشد نخواهد كرد فوليكول مو مرده و طاسي كامل مي شود اين پديده كوچك سازي يا مينياتوري شدن مو ناميده ميشود.

ژنها چه نقشي در ريزش مو دارند؟

بر اساس برخي از مطالعا ت ژن طاسي روي كروموزوم اتوزومال قرار گرفته و روي كروموزوم جنسي نيست. جايكاه دقيقي كه روي كدام يك از كروموزومهاي اتوزومال شماره 1 تا 22مي باشد مشخص نشده .اين ژن در مردان به صورت اتوزومال غالب و درزنان اتوزومال مغلوب ظاهر ميشود.در مرحله تشكيل جنين ژن طاسي باعث مي شود يك سري از فوليكولهاي مو نسبت به دي هيدرو تستوسترون حساس شوندو بعد از بلوغ به دنبال افزايش سطح هورمونهاي آندروژني اين فوليكولهاي حساس وارد مرحله كوچك سازي شده و از بين ميروند.

درمان ريزش مو

ما بسيار خوشحال هستيم از اين كه در زماني زندگي مي كنيم كه انواع درمانهاي دارويي و جراحي براي ريزش مو وجود دارد و مي توانيم به طور كامل ريزش مو را درمان كنيم. داروهاي مختلفي براي درمان انواع ريزش مو تجويز مي شوند بعضي از آنها به منظور برطرف كردن علت زمينه اي ريزش بوده و به طور غير مستقيم باعث طبيعي شدن ريزش مو مي شوند بنابراين نكته مهم در درمان اين بيماري قبل از تجويز دارو تشخيص دقيق علت ريزش مو بوده و با توجه به نوع و علت بيماري برنامه درمان افراد متفاوت مي باشد. منطقي ترين كار در درمان اين بيماري مشاوره با يك متخصص پوست و مو مي باشد. پزشك متخصص با بررسي تاريخچه پزشكي

بيمار ، معاينه سر و انجام بعضي از آزمايشهاي خوني براي بررسي وضعيت هورمونها وتشخيص بيماريهاي داخلي كه باعث ريزش غير طبيعي مو مي شوند مي تواند علت دقيق ريزش مو را تشخيص دهد. اگر علت ريزش مو بيماريهاي داخلي مثل ديابت، تيروئيد، تخمدان پلي كيستيك، بيماريهاي اتوايميون ،كم خوني و... باشد كنترل دقيق بيماري مي تواند ريزش مو را كنترل كند.رايج ترين علت ريزش مو در مردا ن اندروژنتيك مي باشد . درمان تاييد شده ريزش موي آندروژنتيك درمان دارويي ريزش موي آندروژنتيك در مردان 2 درصد يا 5 درصد محلول موضعي مينوكسيديل 1 ميلي گرمي قرص فيناسترايد قرص دوتاسترايد 5/. ميلي گرمي درمان دارويي ريزش موي آندروژني و ژنتيكي در زنان مينوكسيديل (اسپيرونولاكتون – سيپروترون استات - فلوتاميد) آنتي آندروژن درمانهاي دارويي در صورتي كه در اوايل شروع ريزش موتجويز شوند در اغلب موارد به خوبي مي توانند ريزش مورا كنترل كنند و از بين رفتن كامل فوليكولها جلوگيري كنند در صورتي كه فوليكولها در اثر پديده مينياتوري شدن كامل از بين رفته باشند اين درمانها باعث رشد موهاي نازك و كرك مانندي شده و در صورتي كه درمان قطع شود موهاي درآمده ميريزند بنا براين در اين حالت بهترين درمان دائمي و طبيعي براي پر كردن مناطق بدون مو جراحي پيوند مو مي باشد. درمان جراحي براي مردان و زنان جراحي پيوند مو يك تضمين بالايي داشته و در صورتي كه جراح و تيم مربوطه مهارت و تجربه كافي داشته باشند 90 تا 100 درصد موهاي كاشته شده رشد خواهند كرد.ودر مقايسه با مينوكسيديل و فيناسترايد بهتر و كامل تر مي تواند

پوشش خوبي در نواحي بدون مو ايجاد كند و اثر آن هميشگي است

مينوكسيديل

. مينوكسيديل يك داروي متسع كننده قوي عروق مي باشد و در موارد فشار خون شديد به صورت خوراكي تجويز مي شود. مينوكسيديل تنها دارويي است كه به صورت موضعي باعث رشد مو مي شود و به فرم محلولهاي 2 درصد و 5 درصد موجود مي باشد.در بيشتر از 30 درصد افرادي كه از اين محلول استفاده مي كنند به خوبي موهاي كركي را به موهاي ضخيم تبديل مي كند و در كمتر از 10 درصد ميتواند باعث پر شدن كامل يك سر طاس شود. در صورتي كه از محلول 5 درصد استفاده شود كمي فوايد و اثرات آن افزايش مي يابد. معمولا بعد از 6 ماه استفاده اثرات آن نمايان ميشود. چه افرادي به اين دارو بهتر جواب مي دهند؟ مرداني كه در اوايل شروع ريزش مو هستند ، مرداني كه حداكثر منطقه طاسي آنها كمتر از 10 سانتي مترمربع باشد و كساني كه قبل از مصرف دارو تراكم موهايشان حداقل 20 تا ر مو در هر سانتي متر مربع بوده. مينوكسيديل در زنان هم اثرات خوبي داشته و در 60 درصد از زنان استفاده كننده باعث توقف ريزش مو و رشد مجدد موها شده. در صورتي كه درمان متوقف شود بعد از 3 ماه به مرحله قبل از شروع درمان بر مي گردد وموهاي درآمده مي ريزند. افراد بايستي به اين نكته توجه داشته باشند كه براي حفظ موهاي در آمده روزانه دو بار به طور هميشگي محلول را استفاده كنند.مينوكسيديل موضعي معمولا عوارضي نداشته و در موارد خيلي نادر حساسيتهاي

پوستي مشاهده شده كه مصرف دارو بايستي قطع شود

فيناسترايد

فيناسترايد يك داروي آزا- استروئيدي ساختگي و با قدرت زياد است كه به صورت آنتاگونيست غيررقابتي به صورت برگشت ناپذير باعث مهار آنزيم 5 – آلفا ردوكتازنوع 2 مي شود. اين آنزيم هورمون مردانه تستوسترون را به دي هيدروتستوسترون تبديل مي كند و در پوست سر به ميزان زيادي وجود دارد. نيمه عمر پلاسمايي اين دارو 8 ساعت ميباشد و اثرات بيولوژيكي آن براي زماني طولاني تر به جا مي ماند. در اوايل سال 1990 فيناسترايد براي درمان هيپرتروفي پروستات با دوز 5 ميليگرم روزانه تاييد شد.به دنبال مصرف اين دارو مردان متوجه شدند ريزش موهايشان كاهش يافته و حتي رويش موي جديد هم مشاهده كردند. بعد از تحقيقات زياد مشخص شد اين دارو با دوز 1 ميلي گرم در روز هم مي تواند اثرات مثبت در ريزش مو داشته باشد. امريكا به عنوان داروي موثر بر ريزش موي مردانه با نام پروپشيا تاييد شد FDA اين دارو در سال 1998 از طرف انجمن پروپشيا اولين قرص تاييد شده علمي در ريزش موي مردانه به خصوص در نواحي ورتكس(وسط سر)و قدامي مياني سرمي باشد.. اين دارو به فرم قرص هاي 1 ميليگرمي براي ريزش مو روزانه استفاده مي شودوميزان هورمون دي هيدروتستوسترون سر را تا 64 درصد و سرم را تا 68 درصد كاهش مي دهد. بعد از 12 ماه مصرف اين قرص موهاي كامل و ضخيم سر افزايش يافته و موهاي نازك كاهش مي يابد. فيناسترايد به خوبي مي تواند باعث متوقف شدن پديده مينياتوري شودو رشد مجدد موها شروع مي گردد. رايج ترين عوارض پروپشيا

عوارض جنسي: از دست دادن ميل جنسي در 2درصد مردان،اشكال در نعوظ در 3/1 درصدو كاهش مقدار مايع مني. وقتي فرد با اين عوارض مواجه مي شود در صورت قطع مصرف داروعوارض ايجاد شده از بين ميروند.علاوه بر اينها در تعدادي از مردان بزرگي وحساسيت زياد سينه مشاهده شده.در صورت مواجه شدن با درد يا ترشح و يا لمس توده در سينه سريعا به پزشك خود اطلاع دهيد.زنان حامله و حتي مستعد براي حاملگي نبايستي از اين دارو استفاده كنند.پروپشيا توسط يك لايه محافظ پوشيده شده و اين پوشش از تماس دست با ماده فعال دارو جلوگيري مي كند. چه مدت بعد از مصرف اثرات فيناسترايد نمايان ميشود؟ قرص را هر روز ميل كنيدو در عرض 4 تا 6 ماه اثرات آن ظاهر مي شود.معمولا بعد از 24 ماه ماكزيموم اثر در موها ايجاد مي شود. اگر بعد از 12 ماه هيج گونه تاثيري در موهايتان مشاهده نكرديد ادامه مصرف آن بي حاصل مي باشد.در طي 12 ماه بعد از قطع دارو موهاي درآمده ريزش مي يابند و اثر فيناسترايد تا زماني است كه مصرف مي شود.بدون تجويز پزشك مصرف نشود

بهداشت و تندرستي از ديد جرجاني در ذخيره خوارزمشاهي

نويسنده: سيد فاضل حسيني - دانشجوي دكتري تخصصي تاريخ پزشكي (PhD )

انسان تنها موجودي است كه داراي عنصر انديشه وقوه ناطقه است و اين نيز خود مديون چيزي ديگر نيست غير از زبان و يا به عبارت نص صريح قرآن " علمة البيان " و امروزه مي دانيم كه همه پيشرفت هاي انساني در حيطه هاي مختلف علم نتيجه انتقال دانش هاي بشري است كه خود عصاره انديشه قرن هاي متمادي است و

اين انتقال ميسر نبوده مگر بوسيله يارديرين انسان يعني كتابت و نوشتار.

در ميان سخن ها و نوشته هاي بشري برخي از آنها داراي انديشه اي برتر نسبت به ساير مكتوبات بوده كه مردمان در طول قرن هاي متمادي آنها را شايسته ضبط و ثبت دانسته و در فاصله زماني معين به كرات مقيد به كتابت نموده اند. (1)

يكي از اين انديشه هاي برتر دائرة المعارف بزرگ پزشكي بنام ذخيره خوارزمشاهي است كه گران سنگ ترين ، برجسته ترين، مشهورترين و بزرگترين تأليف حكيم سيد اسماعيل جرجاني است و در بين آثار ايشان كتاب مادر است و نيزبهترين عامل اشتهار جرجاني به عنوان پزشكي برتر در تاريخ پزشكي ايران و اسلام مي باشد.(2)

سيد اسماعيل جرجاني[ ملقب به زين الدين متولد جرجان ( 433ه.ق) و متوفي به مرو (531ه.ق) ] دانشمند بزرگ ايراني ، درحدود يك صد سال بعد ازابوعلي سينا در عرصه علوم پزشكي ايران ظاهر گشت و تاثير بسيار عميقي بر زبان و دانش پزشكي ايران از خود باقي گذاشت . كتاب ذخيره خوارزمشاهي كه توسط وي به زبان فارسي نگاشته شده علاوه بر اين كه دائرة المعارف بزرگي درعلم پزشكي است ، احياء كننده زبان پارسي و زبان علمي پارسي است و آغازگر راهي براي ساير دانشمندان تا آثار علمي خود را كه در گذشته به زبان عربي مي نگاشتند از اين به بعد به زبان پارسي تأليف نمايند.جرجاني در اين كتاب با ارزش با به كاربردن اصطلاحات علمي به فارسي مهمترين خدمت را به اين زبان نموده است. بطوري كه الگود ( Elgood) مورخ تاريخ پزشكي ايران ، اين كتاب را هم رديف

و هم ارزش شاهنامه فردوسي دانسته و همان اهميتي را كه شاهنامه فردوسي براي ادبيات و تاريخ ايران دارد براي اين كتاب قائل است.( 3)

جمع آوري ديگر دانش هاي پزشكي آن زمان و تدوين آن به صورت يك دائرة المعارف علوم پزشكي خدمت ديگر جرجاني است بطوري كه خودش در مقدمه كتابش اشاره كرده است "......و خاصيت اين كتاب تمامي است از بهر آنكه قصد كرده آمده است تا اندر هر بابي آنچه طبيب را اندر آن باب ببايد دانستن از علم و عمل به تمامي ياد كرده آيد و معلوم است كه بر اين نسق هيچ كتابي موجود نيست و اگر چه اندرعلم طب بسيار كتاب هاي بزرگ كرده اند ، لكن هيچ كتابي نيست كه طبيب از آن كتاب به كتاب هاي ديگر مستغني گردد ...." (4)

كتاب ذخيره شامل ده جلد با عناوين ذيل مي باشد:

كتاب اول در بيان حد علم طب و منفعت آن ، شناخت اخلاط چهارگانه و مزاج ها و نيز تشريح اندام ها.

كتاب دوم در شناخت امراض گوناگون.

كتاب سوم در تدبير نگهداري تندرستي ، خواب و بيداري ، حركت و سكون و شناخت امراض نفساني.

كتاب چهارم در چگونگي حال بيماران در هر بيماري.

كتاب پنجم در اقسام تب و علايم و اسباب معالجات آن.

كتاب ششم در چگونگي علاج بيماري هاي هر عضو.

كتاب هفتم در بيان آماس ها ، زخم ها و چگونگي شكافتن و داغ كردن و معالجه تباه شدن اندام و تدبير شكستگي.

كتاب هشتم در بيان چگونگي پاك نگه داشتن پوست.

كتاب نهم در بيان زهرها ، پادزهرها ومنافع اعضاي حيوانات.

كتاب دهم در باب مجموعه دستورات تهيه دارو ها

مي باشد.( 5)

جرجاني در تنظيم كتاب ذخيره مطالب آن بخش را ذكر وسپس به ترتيب به تشريح مطالب مي پردازد از جمله به مسئله بهداشت وتندرستي و پيشگيري از ابتلاء به بيماريها توجه خاصي مبذول داشته وحتي بخش هايي از آثار خود را به اين موضوع اختصاص داده است.(6)

در باب بهداشت دهان و دندان وبيماري هاي آن و روش درمان آنها اشارات دقيقي نموده و به ذكر گياهان داروئي و داروهاي مركب گياهي جهت حفظ بهداشت و بيماري هاي دهان و دندان پرداخته است. ( 7)

در كتاب هشتم جرجاني مسائل بهداشت مو و ناخن ومباحث آرايشي ، بهداشتي را مورد توجه قرارداده و بطور مفصل توضيح داده است.

در مورد بهداشت آب جرجاني از پزشكان بسيار مطلع بوده و خواص آب ها را شناخته و ضمن شمارش 16 نوع آب در كتاب سوم ، در تدبير بصلاح آوردن آب ها سخن مي راند و پنج روش علمي و عملي را جهت تصفيه آب تشريح نموده است.

جرجاني سته ضروريه يا اصول ضروري ششگانه را براي حفظ تندرستي انسان از مباحث بسيار ارزشمند شمرده و به طور مبسوط به شرح آن پرداخته است

ديدگاه هاي آن حكيم والا مقام در اين مورد بطور مختصر بشرح ذيل است:

1 – هوا و آب

الف – هوا

ايشان براي هوا ارزش بخصوصي قائل بوده و نقش هواي سالم را در حفظ سلامتي قابل توجه دانسته و هواي سالم و تميز را هواي نيك يا هواي صافي مي داند كه هيچ چيز غريب با وي آميخته نشود.از نظر وي هوا در ايجاد نشاط و جلوگيري از خستگي و افزايش سطح قوتها و انرژيها وتنظيم

حالات روحي و رواني نقش قابل توجهي دارد و هواي غليظ را در كندي حواس وكسلي مردم و هواي تيره را در دشواري تنفس موثر مي داند.

ب- آب

آب سالم نقش عمده اي در حفظ سلامتي بازي مي كند سلامت آب وابسته به رنگ و بوي و طعم ، كدورت و شفافيت و سبكي و سنگيني آن دارد. جرجاني اين خواص را خوب شناخته و تحت عنوان " طريق آزمودن آب ها " برشمرده است . و همانطور كه ذكر شد روش هاي تصفيه آب را نيز برشمرده است.

2- غذاها

خوردني ها و آشاميدني ها اهميت خاصي در حفظ سلامتي دارند كه موضوع فوق راجرجاني به انحاء مختلف در چندين جا از كتابش توضيح داده است.

3- حركت و سكون

حركت براي حيات بشر ضروري مي باشد و استراحت و سكون پس از آن نيز براي تمدد قوا حياتي و ضروري مي باشد.

جرجاني در بحث حركت به " رياضه" يا ورزش توجه مي نمايد و نقش ورزش هاي مختلف را در حفظ سلامتي متذكر مي گردد او همچنين به مبحث " دلك" يا ماساژ و اهميت آن براي حفظ سلامتي و درمان بيماري هامي پردازد و نكات جالبي را در رابطه با ماساژ ورزشكاران قبل و بعد از تمرينات ورزشي بيان مي كند.

4- خواب و بيداري

تعادل خواب و بيداري در حفظ سلامتي و درمان بيماري ها اهميت دارد نكات قابل توجه تدابير خواب و بيداري را جرجاني در گفتار پنجم از كتاب سوم به شكل مبسوط مورد توجه قرار داده است.

5- احتباس و استفراغ

حكيم جرجاني موارد استفراغ را شامل اسهال ، قي ، ادرار بول ،

فصد ، حجامت ، زالو ، ادرار عرق ، مخاط آوردن يا خلط آوردن ، لعاب آوردن ، حقنه و جماع مي داند.

6- اعراض نفساني

حالات روحي و رواني يا اعراض نفساني از ديدگاه حكيم مهمترين نقش را در حفظ تندرستي و درمان بيماري ها بر عهده دارند زيرا به سرعت هرچه تمام تر قوا و افعال را تحت تاثير قرار مي دهد اين در حالي است كه ديگر سته ضروريه براي اثربخشي احتياج به زمان دارند.

جرجاني معتقد است بر اطبا لازم است كه منافع و مضرات حالات روحي و رواني مختلف اعم از شادي و غم ، ترس و خشم و ...... را بشناسند تا بتوانند با بيماري ها مبارزه نمايند و تندرستي را به فرد باز گردانند.( 8)

با توجه به اينكه درده هاي اخير به مسائل بهداشت و تندرستي و پيشگيري اهميت فراوان قائل شده اند و اين موضوع، ژرف نگرشي انديشمند قرن پنجم و ششم ايراني اسلامي را مي رساند كه چه بسا مسائل بهداشت دهان و دندان ، پوست و مو ، مسائل آرايش و زيبايي ، بهداشت آب و هوا ، اهميت ورزش در تندرستي و ... را بطور مبسوط در ذخيره خوارزمشاهي شرح داده است. با عنايت به جايگاه ويژه علمي و آثار ارزشمند و منحصر بفرد بجا مانده از حكيم سيد اسماعيل جرجاني ، بر انديشمندان ومحققان و مراكز پژوهشي - دانشگاهي لازم است با بررسي عميق و شايسته اين آثار، نظرات و نكات سرتاسر ارزشمند اين كتاب را مورد شرح و نقد علمي قراردهند.

منابع :

1. قره آغاجلو، س، نگرشي بر اهميت تصحيح نسخ خطي

آثار دكتر محدث ارموي ،در خلاصه مقالات همايش محدث ارموي ، اروميه ، اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي آذربايجان غربي .

2. نظامي عروضي ، ا ، چهار مقاله ، به تصحيح محمد قزويني، تهران، انتشارات اشراقي. بدون تاريخ.

3. الگود ، س، تاريخ پزشكي ايران، ، ترجمه دكتر باهر فرقاني ،چاپ اول ، تهران ،انتشارات اميركبير،1356.

4. جرجاني ، سيد اسماعيل ، ذخيره خوارزمشاهي ، به كوشش سعيدي سيرجاني ، تهران ،انتشارات بنياد فرهنگ ايران .1355.

5. Rahman , Hakim, S. Z., "life and Work of Seyed Ismail Jorjani" Aligarh Muslim University Aligarh,INDIA., 2001

6. معطر، ف ،خدمات جرجاني به فرهنگ پزشكي ايران و جهان، در مجموعه مقالات كنگره بين المللي تاريخ پزشكي در اسلام و ايران ، جلد اول ، تهران ، انتشارات موسسه توسعه دانش و پژوهش ايران ، 1371.

7. همان منبع 4

8. جرجاني ، س ا ، ذخيره خوارزمشاهي ، تصحيح و تحشيه از مرحوم دكتر سيد جلال مصطفوي، تهران ،انتشارات بنياد فرهنگ ايران ،1352.

بهداشت ظروف مواد غذايي

نويسنده:شراره انصار

ظروف ملاميني:

اين ظروف بايد داراي مُهر استاندارد يا پروانه ساخت از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي باشند، در غير اين صورت احتمال دارد كه از كربنات كلسيم در تهيه آن استفاده شده باشد كه كاملاً خطرناك است. ظروف ملامين تقلبي اغلب در واحد حجم داراي وزن كمتري هستند يعني سبك ترند. جهت برّاق بودن ظروف ملامين از پوششي به نام «گليزر» استفاده مي شود كه مانند لعاب عمل كرده و باعث براقيت ظرف مي شود. بديهي است در صورت مناسب نبودن گليزر يا استفاده طولاني مدت ممكن است اين پوشش آسيب ببيند.

ظروف ملامين را نبايد با اجسام خشن مانند سيم ظرفشويي

شست، چون خش برمي دارند. همچنين هنگام بريدن ميوه بايد مراقب باشيد تا چاقوي تيز با ظروف برخورد نكند و باعث از بين رفتن لعاب محافظ نشود كه در اين صورت ميكروب ها به راحتي به ظروف نفوذ مي كنند و در نوبت هاي استفاده بعدي موجب آلودگي غذاها مي شوند. همچنين مرور زمان ممكن است باعث از بين رفتن كيفيت اين ظروف و يا لب پر شدن آنها شود.

به دليل نفوذ ميكروب ها، استفاده از ملامين هاي ترك دار و كهنه توصيه نمي شود.

ظروف بلوري:

ظروف بلوري مشكلي براي سلامتي ايجاد نمي كنند و به راحتي آلوده نمي شوند. از بدنه و خارج از ظروف هم به محتويات داخل ظروف ديد كافي وجود دارد كه اينها از محاسن اين ظروف است. اما هنگام استفاده از اين ظروف به خاطر داشته باشيد كه نبايد آنها را روي حرارت مستقيم قرار دهيد. همچنين اين ظروف نبايد در معرض شوك حرارتي قرار گيرند يعني نبايد آنها را بلافاصله سرد و يا گرم كرد. براي شستشو مي توان در آب ولرم به همراه انواع شوينده ها استفاده كرد. اگر لب پَر شوند، موجب تجمع ميكروب ها مي شوند و ديگر نبايد مورد استفاده قرار گيرند.

ظروف پيركس:

ظروف پيركس در برابر حرارت مقاومت زيادي داشته و ترك نمي خورند. اين خاصيت باعث مي شود كه ظروف پيركس علاوه بر سرو غذا، در پخت و پز نيز مورد استفاده قرار گيرند. ظروف شيشه اي به دليل اينكه با ماده غذايي واكنش ندارند و مقاوم به حرارت بوده و به راحتي قابل شستشو و ضد عفوني هستند، جزء بهترين ظروف مي باشند.

ظروف چيني:

ظروف چيني يكي از سالم ترين ظروف غذاخوري هستند. در حقيقت اين ظروف لعاب دار هستند و تا زماني كه ظرف آسيب فيزيكي نديده

باشد، مقاوم است و به محض لب پر شدن، بهتر است از استفاده آن خودداري شود.

در شستشوي ظروف چيني بهتر است از سفيدكننده ها و اجسام خشن مانند سيم ظرفشويي استفاده نشود تا جلاي لعاب از بين نرود. چيني ها بر خلاف جنس هايي مانند بلور در تماس با غذاي داغ زود داغ نمي شوند و همچنين با سرد و گرم شدن به راحتي نمي شكنند.

ظروف تفلوني:

يكي از پوشش هاي مقاوم به حرارت تفلون مي باشد كه در حقيقت پوششي به روي ظروف آهني است. نوع و ضخامت پوشش تفلون در كارآيي آن بسيار مهم است. بنابراين بايد از استفاده از ظروف تفلوني كه لايه داخلي آنها آسيب ديده اجتناب كرد و نبايد اين ظروف را مجددا بازسازي كرد. براي شستشوي اين ظروف حتما از ابر استفاده كنيد و قاشق فلزي را هم به ته ظرف تفلوني نكشيد و براي اين كار از قاشق هاي تفلون يا چوبي استفاده كنيد.

در مورد ظروف تفلون توجه به اين نكته ضروري است كه تنها ظروفي كه در كارخانه هايي با مجوز پروانه ساخت از وزارت بهداشت توليد مي شوند، استاندارد و بهداشتي هستند.

ظروف يك بار مصرف و پلاستيكي:

با توجه به تنوع بسيار زياد مواد اوليه پلاستيكي، هر ظرفي براي مصرف غذا مناسب نيست. بهترين توصيه اين است كه از ظروف پلاستيكي تهيه شده از مواد نو و ترجيحا سفيدرنگ استفاده شود.

استفاده از ليوان هاي يك بار مصرف كه بي رنگ و شفاف هستند براي نوشيدني هاي داغ مانند قهوه و چاي مناسب نيستند و باعث ايجاد عوارض در انسان مي شود.

هنگام استفاده از ظروف يك بار مصرف رنگي، احتياط بيشتري لازم است چرا كه جنس اين ظروف به گونه اي است كه توانايي نگهداري

رنگ را ندارند و هنگام تماس با چاي يا غذاي داغ رنگ حل مي شود و يك لايه از آن وارد غذا يا چاي مي شود.

منابع:

1_ «بهداشت و ايمني مواد غذايي»، تأليف: دكتر سوسن محمودي و همكاران.

2_ «نشريه سلامت»، شماره 30، پانزدهم مرداد 1384.

بهداشت و تهيه نان بدون جوش شيرين

مقدمه

نان به عنوان يكي از مهمترين منابع تغذيه اي مردم كشور ، نقش بسزايي در تامين انرژي ، پروتئين و املاح ضروري بدن دارد و به همين جهت بهداشت و سلامت نان در حفظ و ارتقاء سلامت جامعه از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد بنحوي كه با مصرف متوسط روزانه 300 گرم نان ، حدود 50% پروتئين ، 60% تيامين و نياسين ، حدود 40% كلسيم و حدود 80% آهن مورد نياز بدن يك فرد بزرگسال تامين مي گردد.

تعريف نان :

نان به محصولي گفته مي شود كه از پختن خمير تخمير يافته آرد گندم بدست مي آيد و عامل ور آمدن خمير آن ، مخمر نان يعني ساكاروميسس سروزيه saccharomyces cerevisiae مي باشدو ناني كه عامل ورآمدن خمير آن معلول مواد شيميايي باشد را نمي توان نان بهداشتي مورد نظر به حساب آورد .

رايج ترين افزودني شيميايي مصرفي در توليد نان ، بي كربنات سديم يا جوش شيرين مي باشد كه در آغاز بعنوان دارويي جهت التيام درد دستگاه گوارش ناشي از زخم گوارشي در عطاريها عرضه مي شده است و احتمالا" اين ماده نخست در پوك كردن خمير شيريني مصرف داشته و بعدها بعنوان پوك كننده خمير نانهاي سنتي مورد مصرف قرار گرفته است. جوش شيرين مصرفي در نان با توجه به عوارض مختلفي كه كربنات سديم (سودا)

باقي مانده بر سلامت مصرف كننده بجاي مي گذارد به سادگي با مايه خمير قابل جايگزيني مي باشد و نه تنها هيچ گونه افت كيفيتي پديدار نخواهد گشت بلكه نان حاصله كيفيت مطلوبتري از لحاظ ارگانولپتيك ، وضع ظاهري و ماندگاري خواهد داشت .

اين ماده شيميايي مضر كه به زعم استفاده كنندگان جهت صرفه جويي در وقت – پاسخگوئي به افزايش رشد جمعيت – كاهش هزينه ها – ارزاني و سهولت استفاده – نداشتن جايگزين مناسب – روان كردن خمير و مسائلي از اين قبيل نظر صاحبان نانوايي را بخود جلب كرده است داراي اثرات و پيآمدهاي غير بهداشتي متعددي مي باشد .

اثرات كاربرد جوش شيرين در عمل آوري پخت نان :

جوش شيرين ( بي كربنات سديم ) كه در اثر واكنش با حرارت و رطوبت در جريان پخت نان به كربنات سديم ( سودا ) تبديل مي گردد داراي خاصيت قليايي بالا و اثرات سوء بهداشتي خواهد بود .

اثرات سوء مصرف جوش شيرين بر كيفيت نان :

1- كربنات سديم باقيمانده در نان باعث افزايش PH و در نتيجه مانع رشد و تكثير مخمرها مي گردد . 2 _ كربنات سديم باقيمانده در نان سبب تيرگي رنگ مغز نان و بوي نامطبوع در آن مي گردد .

3 _ كربنات سديم باقيمانده در نان باعث قليايي شدن محيط دهاني و در نتيجه واكنش قليا با چربي هاي موجود در مواد غذايي مزه صابون حس مي شود .

4 _ در اثر تخمير سريع و كاذب خمير در هنگام پخت ، خمير نارس و فطير بوده و در نتيجه ارزش غذايي

لازم را ندارد .

5 _ نان تهيه شده با جوش شيرين عليرغم شكل ظاهرا" رسيده چون فاقد محصولات جانبي حاصل از فعاليت سلولهاي مخمر و باكتريهاي اسيد لاكتيك مي باشد فاقد طعم و مزه طبيعي مي باشد .

اثرات سوء استفاده از جوش شيرين بر بهداشت و سلامت مصرف كنندگان :

1 _ اثر بر دستگاه گوارش :

با توجه به اينكه فرآيند هضم در معده در محيطي اسيدي توسط اسيدكلريدريك در PH حدود 3 الي 4 صورت مي گيرد وجود بازهاي قوي همانند كربنات سديم و بي كربنات سديم ( جوش شيرين ) مي تواند باعث خنثي شدن محيط معده و در نتيجه اختلال در هضم و توليد انواع سوء هاضمه در افراد مصرف كننده شود كه در انتها منجر به زخم معده و گاستروآنتريت مي گردد .

2 _ اختلال در جذب فلزات دو ظرفيتي :

مهمترين اين فلزات كلسيم ، فسفر و آهن مي باشند كه دو فلز اول در ابتداي روده ها جذب مي گردند اين جذب در PH حدود 2 الي 7 و بعد از تبديل شدن به كلرورفسفات اسيدكلسيم در شيره معده ، در روده ها جذب مي گردند حال در اثر افزايش PH تركيبات حاصله به حالت نامحلول در آمده جذب آنها مختل مي گردد . اختلال طولاني جذب كلسيم و فسفر در نتيجه كمبود ذخائر آنها در بدن منجر به نرمي و پوكي استخوان كه علائم آن بصورت راشيتيسم و همچنين فساد دندانها ظاهر مي شود .

آهن كه در معده و در ابتداي روده ها و پس از احياء شدن و تبديل از آهن 3

ظرفيتي به آهن 2 ظرفيتي قابل جذب مي باشد در اثر افزايش PH فرآيند احياء شدن آن مختل و جذب آهن توسط روده ها دچار مشكل مي گردد كه از عوارض آن كم خوني و فقر آهن خواهد بود .

3 _ اختلالات الكتروليتي :

تغييرات يون هيدروژن مي تواند سرعت واكنش هاي بدن را تحت تاثير قرار داده بعضي را تشديد و بعضي را كندتر نمايد كه اين به نوبه خود مي تواند اثرات سوء فراواني همانند كاهش فشار ، كاهش هوشياري و مانند آن را به همراه داشته باشد .

4 _ تجمع فلزات سنگين مضر در بدن :

جوش شيرين با ايجاد تغييراتي در دستگاه گوارش سبب افزايش جذب فلزات سنگين نظير كادميوم ، جيوه و سرب مي شود كه مسموميت هاي مزمن ناشي از اين فلزات مي توانند :

كادميوم : كم خوني ، تنگي نفس و عوارض كليوي

سرب : عوارض معدي روده اي از قبيل كوليك روده ، يبوست و حالت تهوع

جيوه : بيشتر متوجه سلسله اعصاب مي شود و عوارض رواني و تهييج روحي _ از دست دادن تمركز اعصاب – پيدا شدن حالت لرزش در يكي از اعضاء بدن مانند دست ، سر ، لب و فك را در پي دارد.

مزايا و اهميت تهيه نان بعد از طي فرآيند تخمير :

1 _ جذب كلسيم ، آهن و فسفر :

اين فلزات كه از ضروري ترين فلزات 2 ظرفيتي مورد نياز بدن مي باشند در اثر تخمير خمير نان قابل جذب مي شوند زيرا كه فسفر موجود در آرد بصورت اسيد پيچيده اي بنام اسيدفيتيك

مي باشد كه با كلسيم و آهن تركيبات نامحلول و غير قابل جذبي بنام فيتات ها را بوجود مي آورند در حالي كه آنزيم فيتاز موجود در مخمر در حين فعاليت تخمير ، اسيدفيتيك را تجزيه و مانع از تشكيل تركيبات غيرقابل جذب اين فلزات مي گردد.

2 _ ميكروارگانيسم ها بلحاظ خواص متابوليكي خود در اثر فرايند هاي تخمير چندين نوع ويتامين مانند تيامين ( ويتامين B1 ) و نياسين و ساير عوامل رشد را توليد مي كنند .

3 _ در ضمن عمل تخمير مواد غير قابل هضم براي انسان ( نظير سلولز و همي سلولز جدار سلولها ) تجزيه و به تركيبات قابل جذب براي انسان تبديل مي شوند و به همين علت است كه اغلب ارزش غذايي مواد غذايي تخمير شده بيش از همتاهاي غير تخمير شده آنها مي باشد .

4 _ در حين عمل تخمير ،الكل و اسيد توليد مي شود كه اين مواد موجب توقف رشد و نابودي ميكروارگانيسم هاي پاتوژن موجود در آرد گندم شده ، بهداشت خمير و نان را تامين مي كنند .

5 _ در حين عمل تخمير آلدئيدها و مواد معطر ديگري توليد مي شوند كه سبب ايجاد طعم و عطر مطبوع نان و افزايش ارزش غذايي فرآورده مي گردد .

6 _ در حين عمل تخمير بعلت توليد اسيد ، PH كاهش يافته و حالت كلوئيدي گلوتن پايدار و نان حاصله كيفيت بهتري خواهد داشت .

به عبارت ديگر تخمير 4 نقش اساسي در خمير ايفا مي كند :

1 _ با توليد گاز CO2 باعث ورآمدن و افزايش حجم خمير مي

گردد .

2 _ خواص رئولوژيكي خمير را تغيير داده كار با خمير را براي كارگران آسان مي كند .

3 _ باعث ايجاد عطر و طعم مطبوع و افزايش زمان ماندگاري نان مي گردد .

4 _ با اثر بر روي مكانيسم آنزيمي در خمير باعث افزايش ميزان جذب املاح از جمله كلسيم ، آهن و روي در بدن مي گردد .

شناخت خمير رسيده از خمير نرسيده :

خمير رسيده به خمير آماده پخت گفته مي شود كه قابل كش آمدن و ارتجاع باشد يعني به آساني كشيده شده و قابليت برگشت به شكل قبلي خود را داشته باشد .

ولي خمير نرسيده قابل امتداد است يعني مي توان آنرا كش داد ولي فاقد خاصيت ارتجاعي مي باشد . در مقابل اگر خمير ، آزادانه امتداد يابد بيش از حد ميرسد ( به اصطلاح خمير ترش مي شود ) و از آنجا كه خمير ترش شده در اثر كشيده شدن پاره مي گردد قدرت ابقاي كربن دي اكسيد ( CO2 ) را ندارد و در اين حالت در سطح خمير فرورفتگي هايي مشاهده و بوي ترشيدگي (كه در حقيقت بوي اسيد مي باشد ) از آن به مشام مي رسد .

فرآيند ورآمدن و پوك شدن خمير در تهيه نان :

هنگاميكه آرد با آب مخلوط مي شود دو پروتئين موجود در آرد به نامهاي گليادين و گلوتنين هيدراته شده تشكيل كمپلكسي الاستيك به نام گلوتن را ميدهند اين گلوتن شبكه بهم پيوسته اي را تشكيل مي دهد كه دي اكسيد كربن حاصل از تخمير را در قرص نان محبوس مي كند بنحوي

كه در حين فرآيند پخت ،هواي حبابها گسترش يافته سبب تخلخل و پوك شدن خمير مي شود .

انواع و طرز استفاده از مخمرهاي مجاز و مفيد در تخمير خمير ( بجاي استفاده از جوش شيرين) :

از ميان انواع مخمرهاي موجود در خمير ترش نوع ساكارومايسس سرويزيه تشكيل دهنده مايه خمير نانوايي مي باشد .

مايه خمير در دماي 30- 28 درجه سانتي گراد و PH بين 5 – 4 بهترين فعاليت را دارد . ميزان مصرف مخمر بين 15/0 تا 6 درصد بسته به نوع مخمر ، نوع آرد و ميزان غلظت ساير افزودنيها در نوسان است مصرف بيش از 9 – 8 درصد مايه خمير سبب ايجاد طعم نامناسب در نان مي شود .

مخمرها ميكروارگانيسم هاي تك سلولي هستند كه جزو قارچها بشمار مي روند برخي از انواع مخمرها اسپورزا ( SPOROGENE ) و برخي ديگر غير اسپورزا ( ASPORGENE ) مي باشند.

مخمرها از طريق جوانه زدن تكثيرنموده و انرژي مورد نياز خود را براي بقاي زندگي در شرايط بي هوازي از طريق تخمير و در شرايط هوازي از طريق تنفس بدست مي آورند ماده مورد نياز براي انجام اين فعل و انفعالات متابوليسمي كربوهيدراتهاي با مولكول هاي كوچك مي باشند كه در هنگام تخمير آن را به الكل و دي اكسيد كربن و در مرحله تنفس به آب و دي اكسيد كربن تجزيه مي كنند .

مهمترين وظيفه اي كه مخمرهادر تهيه خمير دارند ، پوك كردن محصول از طريق متابوليسم و ايجاد گاز دي اكسيد كربن مي باشد علاوه بر اين مخمرها ، الكل ، آلدئيد و اسيدهاي

آلي توليد مي كنند كه در تشكيل عطر و بوي نان و محصولات پخت اثر مي گذارند .

1 _ خمير ترش :

خمير ترش قديمي ترين ماده پوك كننده بيولوژيك محسوب مي شود كه از آرد و مايه و آب تشكيل شده است و مخمر و باكتري هاي توليد كننده اسيد بطور همزيستي در آن به حيات و فعاليت مشغولند در اثر استراحت و رسيدن خمير مخلوط با آن دي اكسيد كربن و الكل بوجود مي آيد ضمنا" مخمرهاي خمير ترش در خمير شل بيشتر از خمير سفت گاز توليد و در مقابل تغييرات غلظت خمير حساس تر از باكتريهاي موجود در آن مي باشند .

طرز تهيه خمير ترش سنتي : مقدار 2 تا 3 كيلوگرم آرد را با يك ليوان ماست و يك استكان سركه و يك عدد پياز پوست كنده مخلوط تا بصورت خمير درآيد و وقتي سفت شد آنرا در ظرفي قرار داده روي آنرا با پارچه مي پوشانند تا پس از 3 الي 4 ساعت در ظرف ورآمده شروع به بالا آمدن نمايد و بدينوسيله خمير ترش آماده مصرف مي شود .

ويژگيهاي كاربرد خمير ترش :

1 _ تشكيل اسيد كه براي قابليت پخت نان مؤثر است .

2 _ تشكيل گاز دي اكسيد كربن كه براي پوك كردن خمير مورد نياز است .

3 _ تشكيل مواد معطر ( آروماتيك ) و ساير مشتقات

اسيد مورد نياز توسط باكتريها توليد مي شود. پوكي خمير در اثر فعاليت مخمر بوجود مي آيد در حالي كه در تشكيل مواد معطر نان، باكتريها و مخمر تواما" دخالت دارند .

2

_ مايه خمير تازه : Fresh yeast

اين نوع مايه خمير غالبا" بصورت قالب هاي 5/0 يا يك كيلو گرمي تهيه و عرضه مي شوند. دماي نگهداري آنها 4 درجه سانتي گراد ( داخل يخچال ) بوده و در شرايط مناسب 3 الي 4 هفته قابليت مصرف دارند . از مزاياي اين نوع مايه خمير ارزاني قيمت و فعاليت سريع آن و از معايب آن احتياج به زنجيره سرما براي حمل و نقل و نگهداري ، عمر كوتاه و حساسيت آن مي باشد . اين نوع مايه خمير پس از اضافه شدن به خمير خيلي سريع براي مدت 45 دقيقه شروع به فعاليت مي كند . خمير در اين مدت با توجه به شرايط محيط (دما – ميزان نمك و شكر) حساس است حتي يك محلول 2% نمك مي تواند سبب مرگ مايه خمير شود. افزايش كمي بيش از حد نياز شكر باعث محدويت ميزان فعاليت مايه خمير مي گردد .

3 _ مايه خمير خشك فعال : Active dried yeast

اين نوع مايه خمير داراي رطوبتي حدود 8% با قابليت مصرف يكساله بوده و حداقل 2 برابر قويتر از مايه خمير نوع تازه مي باشد . از اين نوع مي توان به نام تجاري رداستار معروف به تبريزي اشاره كرد كه براي آماده سازي آن مي بايد خمير مايه را به مدت 20 تا 30 دقيقه در آب 40 درجه سانتي گراد قرار داد و به آن كمي شكر يا 5 الي 6 عدد قند حبه افزود تا كاملا" پف كرده و داخل ظرف متورم شود سپس مخلوط را در دستگاه خميرگيري ريخته و

بلافاصله به آن آرد اضافه ميكنند. خميربطور معمول حدود 10 دقيقه در دستگاه خميرگيرى مخلوط و سپس بمدت 60 تا 70 دقيقه به خمير استراحت مي دهندتا خمير برسد و يا اصطلاحا" وربيايد ولي اگر آرد سست باشد زمان فوق به 20 الي 30 دقيقه كاهش مي يابد .

4 _ مايه خمير خشك فعال فوري : instant active dried yeast

اين مايه خمير داراي رطوبتي در حدود 5% بوده و مدت زيادي قابليت مصرف دارد و ميزان افت كيفيت آن به مرور زمان مشابه مايه خمير خشك فعال مي شود. اين نوع مايه خمير را مي توان بطور مستقيم به خمير و يا به صورت خشك با آرد مخلوط نمود و به مانند مايه خمير فعال به مدت 5 الي 15 دقيقه زمان داد تا به حد فعاليت مايه خمير تازه برسد . از اين نمونه مي توان به مايه خمير ايران ملاس معروف به مشهدي اشاره كرد .

آلودگي هاي نان :

آلودگي هاي نان را مي توان به آلودگيهاي اوليه ناشي از مواد سازنده آن از قبيل آرد – آب – نمك و ساير افزودنيها و آلودگيهاي ثانويه بعد از مرحله پخت ، حمل و نقل و نگهداري آن مربوط دانست .

چنانچه گندم در مزارع يا انبار هاي سيلو از لحاظ درجه حرارت و ميزان رطوبت و سرمازدگي و گرمازدگي بصورت نامناسب قرار گيرد منجر به ايجاد تغييرات آنزيمي و دگرگوني در ساختمان پروتئين ، نشاسته ، چربي و ريزمغذيهاي آن مي گردد همچنين استفاده از آب آلوده در تهيه خمير – نمك غير بهداشتي يا تصفيه نشده و كاربرد افزودنيهاي غيرمجاز

مانند جوش شيرين موجبات آلودگيهاي اوليه نان را فراهم مي نمايد .

راههاي جلوگيري از آلودگي هاي ميكروبي نان :

1 _ رعايت نكات بهداشتي در حمل و نقل و نگهداري مواد خام اوليه

2 _ رعايت اصول بهداشت فردي كاركنان در طي مراحل مختلف آماده سازي ، پخت و عرضه

3 _ رعايت اصول صحيح فرآيند تخمير و پخت

4 _ بهداشت در بسته بندي و نگهداري محصول نهايي

علاوه بر رعايت شرايط فوق عوامل ديگري نيز درجلوگيري از فساد ميكروبي نان مؤثر مي باشد :

1 _ استفاده از آرد با كيفيت ميكروبي قابل قبول ، بخصوص براي تهيه نانهاي سفيد و همچنين آرد هايي كه تعداد اسپور باكتريايي مقاوم به حرارت آنها كم مي باشد .

2 _ رعايت صحيح شكل دهي خمير نان به نحوي كه سطح آن بطور يكنواخت برشته و از ورود اسپورهاي قارچي به داخل بافت نرم نان جلوگيري نمايد .

3 _ تسريع در خنك كردن و جلوگيري از ايجاد آب كندانسه بر روي سطح نان

4 _ نگهداري نان در درجه حرارت كمتر از 20 درجه سانتي گراد

5 _ پاكسازي و ضدعفوني مستمر وسايلي كه با نان در تماس هستند مانند وسائل حمل و نقل ، قفسه ها ، چاقو و ماشينهاي برش و بسته بندي

6 _ جمع آوري و دفع روزانه و بهداشتي ضايعات نان

اصلاح وضعيتهاي نادرست بدن

نويسنده: آذر معزي-ابراهيم عباسي

اصلاح وضعيتهاي نادرست بدن براي جلوگيري از كمر درد

وضعيت بدن يا پوسچر، عبارتست از ترتيب قرار گرفتن سر، گردن، شانه ها، تنه، لگن و اندامها.اگر يك شاقول فرضي ازطرف پهلو به پايين رها

شود، چنانچه وضعيت بدن صحيح باشد، اين خط از قسمت مياني گوش، شانه، مفصل ران، زانو و قوزك پا عبور خواهد كرد در وضعيت طبيعي، همه اندامها در حالت تعادل هستند و براي حفظ آنها حداقل انرژي مصرف مي شود، در اين وضعيت اندامها حداكثر تحرك خود را دارند، ضمن اينكه هيچ گونه فشاري بر بافتها وارد نمي شود.وضعيتهاي غير طبيعي و نادرست سبب افزايش فشارهاي وارده بر اندامها مي شود كه كوتاهي برخي از عضلات و بافتهاي نرم و كشيدگي بيش از حد بعضي ديگر را به دنبال خواهد داشت.

حفظ وضعيتهاي نادرست به مدت طولاني، موجب تثبيت وضعيتهاي غير طبيعي در بدن مي گردد كه به آساني اصلاح نخواهد شد.از سوي ديگر، وضعيتهاي نادرست باعث توزيع غير طبيعي وزن بدن خواهد شد و در نتيجه، بافتهايي كه قادر به تحمل وزن نيستند (بخش پسين مهره ها)درد ناك مي شوند.

در واقع علت بسياري از كمر دردها، همين وضعيتهاي غير طبيعي و نادرست بدن است.

بدين جهت اصلاح وضعيت بدن در حالت مختلف اهميت زيادي دارد.

اصلاح وضعيت ايستاده

براي حفظ وضعيت صحيح ايستاده، رعايت نكات زير حائز اهميت است:

سرخود را بالا نگه داريد به طوري كه چانه به موازات سطح زمين باشد.

قفسه سينه را بالا نگه داريد.

شانه ها را در حالت طبيعي و راحت حفظ نماييد.

زانوها را صاف نگه داريد.

هميشه وزن بدن را در حالت ايستاده، به طور مساوي روي پاها تقسيم كنيد.

سعي كنيد وزن بدن روي بخش مياني پا وارد شود.

پاها را در حالي كه كمي از يكديگر فاصله دارند، حفظ نموده، آنها را به

داخل يا خارج بچرخانيد.

در ايستادن هاي دراز مدت يكي از پاها را روي چهار پايه اي قرار داده، سپس جاي آنها را عوض كنيد.

هنگام ايستادن و راه رفتن از كفشهاي مناسب و راحت استفاده كنيد.

اصلاح وضعيت نشسته

ما در طول روز ساعتهاي زيادي را به نشستن (اكثراً به صورت نادرست) اختصاص مي دهيم، در حالت نشسته، لگن به طرف عقب چرخيده، مهره هاي كمري حالت خميده به خود مي گيرند.اين امر سبب فشرده شدن ديسك در قسمت جلو و كشيده شدن آن در قسمت عقب مي شود كه به نوبه خود افزايش فشار درون ديسك را به دنبال دارد.از سوي ديگر، بافتهاي نرمي كه در بخش جلوي مهره قرار دارند، به مرور زمان ممكن است كوتاه شده و عناصر عقبي كشيده شوند كه اين امر سبب بروز وضعيت غير طبيعي و كمر درد مي شود.

بنابراين يكي از عوامل ايجاد كننده كمر درد خصوصاً در محيط هاي كار (كارهاي اداري)نشستن به مدت طولاني در وضعيت نادرست است.

نشستن در وضعيت نادرست (خم شدن به طرف جلو)همراه با نگه داشتن بار در دست، بيش از هر وضعيتي فشار درون ديسك را افزايش مي دهد و احتمال بروز فتق ديسك بين مهره اي را بالا مي برد؛ خصوصاً اگر حالت مزبور به مدت طولاني ادامه يابد.

صندلي مناسب

صندلي مناسب، وسيله اي است كه بخش پشتي آن، مفاصل ران را در حالت عمودي نگه مي دارد، ضمن اينكه رانها را به اندازه كافي حمايت مي كند و هيچ گونه فشاري بر زانوها وارد نمي سازد، ارتفاع آن نيز به گونه اي است كه پاها

به سهولت روي سطح زمين قرار مي گيرند زياد بلند، زياد كوتاه)، پشتي صندلي نيز بايد به اندازه كافي ناحيه كمر را حمايت كرده و داراي قوسي باشد تا خميدگي كمر را حفظ نمايد.

صندلي مناسب، به راحتي اجازه نشستن و برخاستن را به فرد مي دهد.از سوي ديگر، طول كف صندلي بايد از طول رانها كمتر باشد.بخش جلويي آن نيز به اندازه كافي گرد باشد تا از اعمال فشار زياد به زانوها جلوگيري كند. پهناي كف صندلي هم بايد از اندازه هر دو ران بيشتر باشد.

دسته هاي صندلي نيز بايستي به اندازه كافي بلند باشد تا بتوان آرنج را با زاويه 90 درجه روي آن نگه داشت. در محيط كار، ارتفاعات صندلي بايد متناسب با ارتفاعات ميز تحرير باشد.

در مواردي كه فرد از كمر درد رنج مي برد، استفاده از صندلي ساده ي بدون چرخ توصيه مي شود تا از فشارهاي ناگهاني وارده به كمر و پشت جلوگيري كند.

مبتلايان به كمر درد براي برخاستن از وضعيت نشسته، بهتر است ابتدا خود را به جلوي صندلي آورده سپس با فشار دادن دستها به دسته هاي صندلي، ضمن صاف نگه داشتن تنه، از جاي خود برخيزد.اين كار را از فشارهاي وارده بر ناحيه پشت و كمر مي كاهد.

رعايت نكات زير براي حفظ وضعيت صحيح، در حالت نشسته، ضرورت دارد:

هنگام نشستن، وضعيت رانها نسبت به تنه بايد تقريباً عمود باشد.

ناحيه كمر و انحناي آن بايد به طور كامل توسط صندلي حمايت شود.

از نشستن در يك وضعيت به مدت طولاني خودداري كنيد.بهتر است هر 15 الي 20 دقيقه وضعيت خود را تغيير

دهيد.

هنگام برخاستن، هيچ گاه پشت خود را به طرف عقب خم نكنيد.

در حالت نشسته، هيچ گاه هر دو پاي خود را بالاي ميز (يا هر وسيله ديگر) قرار ندهيد، مگر اينكه به دلايل پزشكي اين كار ضرورت داشته باشد.

هيچ گاه براي ساعتهاي طولاني، روي زمين در حالي كه به جايي تكيه داده و پاهايتان دراز است، ننشينيد زيرا باعث وارد شدن فشار زيادي به كمر مي شود.

براي نشستن در اتومبيل، ابتدا روي صندلي بنشينيد، سپس پاها را به داخل اتومبيل ببريد.

اصلاح وضعيت خوابيده براي پيشگيري از كمر درد

هيچ گونه روش خاصي براي خوابيدن وجود ندارد، لذا مي توانيد در هر وضعيت كه راحت هستيد، بخوابيد. امروزه استفاده از تختهاي محكم براي استراحت توصيه مي شود. حتي بعضي نظريه ها خوابيدن روي زمين را پيشنهاد مي كنند.همان گونه كه مي دانيد خوابيدن روي سطوح بسيار سفت يا بسيار نرم به هيچ وجه مناسب نيست، زيرا وضعيت طبيعي ستون فقرات را مختل مي كند.هنگام خوابيدن بهتر است از يك بالش نرم در زير سر استفاده كنيد، مگر اينكه به دلايل پزشكي نظير بيماري هاي قلبي يا ريوي و... به استفاده از چند بالش باشيد.

استفاده از بالشهاي بلند (يا چند بالش)، موجب جلو آمدن سر شده، به مرور باعث سردرد و گردن درد مي شود. بهتر است جنس بالش از پر قو، يا پر ساير پرندگان باشد در حال حاضر بالشهايي به شكل پروانه در دسترس مي باشد كه وسط آن خالي و طرفين آن به صورت بال مي باشد. بالشهاي مذكور به خوبي سرو گردان را حمايت مي كنند.

توصيه هايي

براي حمل اجسام سنگين

يكي از دلايل بروز كمر درد، حركتهاي ناگهاني و كنترل نشده، بلند كردن نادرست اجسام سنگين و حمل نادرست اجسام سنگين و حمل نادرست بار مي باشد.لذا به كليه مبتلايان به كمر درد توصيه مي شود كه از بلند كردن اجسام سنگين خصوصاً به تنهايي پرهيز كنند. اما در صورت اجبار، بهتر است از افراد ديگر يا وسايل كمك كننده، ياري گيرند.

لازم به ذكر است كه هنگام بلند كردن اجسام سنگين از سطح زمين، فرد بايد عضلات شكم را منقبض نمايد. اين عمل سبب افزايش فشار داخل مي شود و در تثبيت و حمايت ستون فقرات كمري نقش مهمي را دارد.

هنگام بلند كردن اجسام، به نكات زير دقت كنيد:

شانه ها بايد حالت طبيعي خود را داشته ، به طور قرينه در طرفين تنه حفظ شوند. از چرخاندن شانه ها به طرف داخل يا خارج خودداري نماييد.

كاملاً نزديك جسم مورد نظر قرار گيريد.

قبل از بلند كردن بار، زانوهاي خود را خم كنيد.

پشت خود را اندكي به جلو متمايل كنيد.

جسم را محكم در دست خود بگيريد، چنانچه جسم مورد نظر بزرگ باشد، علاوه بر دست از ساعد خود نيز كمك بگيريد.

قبل از برخواستن، جسم را كاملاً به تنه نزديك كنيد.

هنگام برخاستن، عضلات شكم را كاملاً منقبض نموده، ضمن حفظ آن، زانوها راصاف كنيد، بديهي است كه انقباض عضلات شكم از فشارهاي وارده بر كمر تا حدود زيادي مي كاهد.

در موقع رسيدن به مقصد، جسم را يك باره رها نكنيد، بلكه آرام زانوها را خم كرده، آن را آهسته روي زمين قرار دهيد.

وضعيتهاي

مناسب استراحت هنگام حملات حاد كمردرد

هنگام بروز كمر دردهاي شديد، بيمار ممكن است قادر به ادامه ي فعاليت نباشد و به استراحت نياز داشته باشد در اين حالت به بيمار توصيه مي شود، از خوابيدن و استراحت روي كاناپه، نيمكت و صندلي خودداري كند.بهترين و مناسبترين مكان براي استراحت، تختخواب است.

سلامتي موهاي شما به تار مويي بسته است!!

نويسنده: دكتر سميرا سرخوش

مو يكي از ضمائم پوست است كه از دو قسمت تشكيل شده است. قسمتي از آن كه ديده مي شود، از سلولهاي مرده به وجود آمده و قسمت ديگر، ريشه و پياز مو نام دارد كه سلولهاي زنده و فعالي دارد . يك انسان بالغ در حدود 000/100 تار مو بر روي سر دارد كه هر تار مو بين دو تا ده سال عمر مي كند و رشد آن به طور معمول 33/0 ميليمتر در روز و يا 10 تا12 سانتيمتر در سال است. ممكن است روزانه 20 تا100 تار مو بريزد كه اين ارقام درنژادها، جنسيتها و سنين مختلف يكسان نيست. اگ_ر موهاي فردي يك روز پس از شستشو چ_رب شود اين مو چرب است، اگر بعد از سه روز چرب شود معمولي و اگر تا يك هفته پس از شستشو چرب شد اين مو خشك تلقي مي شود.

علل مختلفي وجود دارد كه سبب ريزش و يا كاهش رشد مو ميگردد كه از جمله آنها ميتوان موارد ذيل را نام برد:

بيماري هاي تب دار طولاني مدت و مزمن

بعد از جراحيهاي سنگين

ناراحتي هاي عصبي

نگراني، دلواپسي و اندوه

كم خوابي و يا بدخوابي

عدم تفذيه مناسب و . . . . . .

موهاي شما به تغذيه و مراقبت نياز دارد و داشتن يك برنامه

غذايي كه به اندازه كافي حاوي سبزيجات و ميوه ها باشد ضروري است ويتامينهاي گروه A، B ، C ، آهن، مس، يد وكلسيم سبب حفظ سلامت موها مي گردد.

ميوه ها، سبزي هاي تازه و خام، ماهي تازه، جگر و روغن هاي گياهي مانند: روغن آفتابگردان، روغن نارگيل، روغن زيتون و روغن ذرت از غذاهاي بسيار مفيدي هستند كه به رشد و سلامت موها كمك مي كنند.

در هنگام شستن موها به نكات زير توجه نماييد:

حداكثر هفته اي دو بار با آب نيمه گرم حمام كنيد.

صابونهاي دست و بدن براي شستشوي موي سر مناسب نيستند و هنگام شستن موها، سعي كنيد از شامپوي رقيق شده استفاده كنيد. شامپوي رقيق شده ضربه كمتري به موها وارد مي كند. در ضمن به علت وجود مواد ملاي_م در ش_امپ_وهاي بچ_ه، افراد ميت_وانن_د روزان_ه از اي_ن نوع ش_امپ_و استفاده كنند به شرط آنكه موهاي آنه_ا خيلي چرب نباشد.

در هنگام شستشوي سر از كشيدن موها و چنگ زدن آنها خودداري كنيد . ماساژ ملايم با سر انگشتان براي تميزشدن موها كفايت مي كند.

زمان شستشو را طولاني نكنيد. يعني بلافاصله پس از شامپو كردن با آب، موهاي سر را بشوييد. هرقدر شامپو به مدت طولاني تري با موها و پوست تماس داشته باشد، آسيب بيشتري به پوست سر و موها وارد مي شود. اين موضوع در مورد شامپوهاي خارجي نيز صدق مي كند. ( شامپوهاي ويتامين_ه نيز در جلوگيري از ريزش مو مفيد نمي باشند)

براي شانه كردن موها هرگز از برس هاي نوك تيز فلزي استفاده نكنيد .

قبل از سشوار، موها بايد به طوركامل خشك باشد در غير اين صورت با رسيدن حرارت ناگهان_ي و ب_الا ب_ه

موهاي خيس مولكولهاي آب هنگ_ام تبخير باعث شكنندگي مو مي شود و در صورت استفاده از سشوار فاصله آن از موها نبايد كمتر از ?? سانتي متر باشد.

دكلره كردن موها و استفاده از اسپري ها و حالت دهنده هاي مو سبب ضعف، خشكي و شكنندگي موها ميشود. حتي الامكان از مصرف اينگونه مواد خودداري كنيد .

به افرادي كه موهاي خشك و شكننده دارند ت_وصيه مي شود پ_س از استحمام از شامپوهاي نرم كننده استفاده كنند. البته بهتر است از نرم كننده هاي طبيعي مانند كتيرا استفاده نماييد.

هنگام رفتن به استخر حتماً از كلاه شنا استفاده كنيد زيرا به علت استفاده از سولفات مس براي كنترل خزه و جانوران ذره بيني در استخرها، امكان دارد موهاي بلوند و سفيد پس از شنا در تماس با آب استخر سبز رنگ شوند. لذا بهتر است موها با شامپو شسته و به آنها نرم كننده زده شود.

منبع:گروه سلامت سيمرغ

مراقبت از پوست در زمستان

هواي سرد و خشك در زمستان به خصوص همراه با وزيدن باد مي تواند باعث خشك شدن پوست و حساس شدن آن شود.

در فصل زمستان بايد به شكل زير از پوست مراقبت كرد:

1- در فصل زمستان استفاده از وسايل گرم كننده، به همراه بسته بودن در و پنجره هاي منزل، مي تواند باعث خشك شدن هوا شود. لذا بايد از يك مرطوب كننده مثل دستگاه هاي بخور استفاده كرد. با مرطوب كردن هواي خانه به خصوص در طول شب و حين خواب مي توانيد تا حد زيادي از خشكي پوست جلوگيري كنيد.

2- پس از تميز كردن صورت و استفاده ازيك محلول پاك كننده، بلافاصله مرطوب كننده روي پوست خود بماليد. حتي پوست هاي چرب

نيز در زمستان نياز به يك مرطوب كننده خوب دارند. براي اثر بهتر مي توانيد كرم مرطوب كننده را ابتدا در دست خود كمي گرم كرده و سپس روي پوست بماليد. روغن بادام يك مرطوب كننده و نرم كننده موثر است. از يك كرم مرطوب كننده با پايه چرب استفاده كنيد، تا رطوبت پوست ديرتر از دست برود.

3- از نور آفتاب اجتناب كنيد. در حال حاضر تقريباً همه از مضرات آفتاب و لزوم اجتناب از آن اطلاع دارند، ولي معمولاً در فصل زمستان آن را فراموش مي كنند. حتي در هواي ابري و هواي سرد استفاده از يك ضد آفتاب خوب روزانه لازم است.

قبل از خروج ازمنزل كارهاي زير را انجام دهيد:

از يك لايه ضخيم ضد آفتاب وسيع الطيف با SPF معادل 15 يا بيشتر روي صورت و دست ها استفاده كنيد. زيرا انعكاس نور آفتاب در فصل زمستان، 17درصد در هواي آفتابي و 80 درصد در هواي برفي بيش از فصول ديگر است. براي انتخاب ضد آفتاب خود مي توانيد، از يك پزشك پوست كمك بگيريد. ازدستكش نيز استفاده كنيد.

حتي در هواي ابري و هواي سرد استفاده از يك ضد آفتاب خوب روزانه لازم است.

سرمازدگي:

سرما زدگي به معني يخ زدن پوست و بافت زير آن است و در دماي پائين تر از 15- درجه سانتيگراد اتفاق مي افتد. در سرمازدگي سطحي، پوست به رنگ زرد خاكستري در مي آيد، بدون درد و بي حس است و در صورت گرم كردن آن قسمت، درد زيادي ايجاد مي شود. در سرما زدگي عمقي بافت سفت، سفيد و كاملاً يخ زده است.كودكان بيش از بزرگسالان در معرض

خطر سرمازدگي هستند، زيرا كودكان سريع تر از بزگسالان حرارت بدن را از طريق پوست از دست مي دهند.

معمولاً مناطقي از بدن مثل گونه ها، بيني، گوش ها، انگشتان و پنجه پا بيشتر در معرض سرمازدگي هستند. علائم پيش از سرمازدگي كامل در پوست، به صورت سفيد شدن و بي حس شدن است. در صورت بروز اين علائم بايد اقدامات زير را انجام داد:

1- فوراً كودك را به داخل منزل بياوريد.

2- همه لباس هاي خيس را از تن كودك در آوريد.

3- قسمت هاي سرمازده بدن را درون آب گرم (نه آب داغ) فرو ببريد تا حس اين اعضا برگردد.

در سرمازدگي كامل، پوست به رنگ سفيد در مي آيد، حالت مومي دارد و بي حس و سفت است.

سرمازدگي يك مورد اورژانسي است و به اقدامات زير نياز دارد:

1- فرد سرمازده را به داخل خانه بياوريد.

2- لباس هاي او را عوض كرده و لباس خشك و گرم بپوشانيد.

3- فوراً بيمار را به بيمارستان برسانيد.

4- تا رسيدن به بيمارستان مايعات گرم به او بخورانيد.

5- اعضاء سرمازده را درون آب گرم با دماي حدود 100درجه فارنهايت فرو ببريد يا به مدت 30 دقيقه كمپرس گرم كنيد. اگر آب گرم در دسترس نيست، او را به آرامي در يك پتوي گرم بپيچانيد.

6- از گرماي مستقيم روي اعضاي سرمازده مثل كيف آب جوش و نزديك شدن به آتش خودداري كنيد.

7- پوست سرمازده را ماساژ ندهيد و برف روي پوست نماليد.

8- گرم كردن پوست ممكن است، فرد را دچار احساس سوزش كند، ممكن است پوست تاول بزند و ورم كند، يا به رنگ قرمز، آبي يا بنفش درآيد. وقتي پوست به رنگ

صورتي درآمد و بي حسي برطرف شد، سرمازدگي در حال بهبود است.

9- پوست سرمازده را پانسمان استريل كنيد و در مورد انگشتان دست و پا، بين انگشتان را پانسمان كنيد و در صورت وجود تاول، به تاول ها دست نزنيد.

10- اعضاء سرمازده را با پوششي مثل پتو بپيچيد تا دوباره دچار سرمازدگي نشود.

مصرف كرم وپوست سالم

نويسنده: دكتر كوشيار كريمي ،گل اندام قلي زاده

از چه كرمهايي استفاده كنيد؟

كرمها تركيباتي هستند كه در حرارت گرماي بدن حالت مايع پيدا مي كنند. انواع گوناگوني از كرمها وجود داردمثل كرم مرطوب كننده، كرم تقويت كننده و ...

در ذيل به چند سوال رايج در مورد كرمها پاسخ داده مي شود :

1- بر چه اساسي من كرم مناسب پوستم را انتخاب كنم؟

آنچه كه در انتخاب كرمها مهم است نوع پوست و سن شماست. براي مثال بهتر است كه از سن 16 سال به بعد از كرمها استفاده كنيد. در مواردي كه پوست شما خشك است از كرمهاي چرب و اگر پوستي چرب داريد از كرم مرطوب كننده استفاده كنيد.

2- از چه زماني از كرم زير چشم استفاده كنيم؟

معمولا از سن سي سالگي بهتر است از كرمهاي زير چشم استفاده گردد.

3- آيا از كرم شب بايد استفاده كرد؟

استفاده از كرم هاي شب به خصوص در افرادي كه پوستي چرب دارند، بسيار مفيد است. كرمهاي شب معمولاً حاوي مواد لايه بردار مانند AHA مناسب براي پوست چرب و يا حاوي مواد مغذي و ويتامينه براي پوستهاي خشك است.

4- روش استفاده كرم در صورت چگونه است؟

در ? نقطه بر روي صورت مقداري از كرم را قرار دهيد اين ?نقطه عبارتند از : وسط پيشاني – روي گونه ها

– بالاي لب و روي چانه.

سپس با استفاده از سطح اولين بند انگشت با دستور زير بر روي سطح صورت پخش مي كنيم:

1- از وسط پيشاني به طرف شقيقه ها

?- از شقيقه ها به طرف داخل و گوشه هاي چشم

?- از وسط لب فوقاني به طرف وسط گونه ها

4- از وسط چانه به طرف گونه ها

5- از چه نوع ماركي بايد خريد كرد؟

ما به شما توصيه مي كنيم تا از ماركهاي معتبر با استاندارد استفاده نماييد. فراموش نكنيد كه متاسفانه به دليل وجود نمونه هاي تقلبي بهتر است از داروخانه ها و فروشگاه هاي معتبرتهيه و نيز از تاريخ آنها اطمينان حاصل نماييد.

پوست خود را چگونه مرطوب نگه داريم

طراوت و شادابي پوست عمدتا به علت رطوبت آن است. اگر رطوبت پوست در اثر خشكي و گرماي محيط و يا جريان خون پوست در اثر سرما يا كهولت سن كاهش يابد، پوست دچار چروكيدگي ميشود و طراوت خود را از دست ميدهد. يكي از مواقعي كه بايد مراقب خشك شدن پوست شد، هنگام خروج از حمام است. مواقع ديگر عبارتند از فصول گرم سال، پس از شستن صورت و سنين پيري. كساني كه پوست خشك دارند بيش از سايرين بايد مراقب باشند.

بايد بدانيد كه براي حفظ رطوبت پوست لازم نيست مرتب صورت خود را بشوييد، بلكه برعكس، اين كار باعث پاك شدن لايه چربي محافظ پوست و خشونت آن ميشود. براي مرطوب نگهداشتن پوست بايد از مرطوب كننده ها استفاده كنيد. كرم هاي مرطوب كننده موجود در داروخانه ها براي اين منظور بسيار مناسب هستند. طرز استفاده از مرطوب كننده ها به اين صورت است كه پس از خروج از حمام

با شستشوي صورت و خشك كردن آن، كرم را به صورت نقطه نقطه بر روي نواحي مختلف پوست پيشاني، گونه، بيني و چانه بماليد و سپس آن را با ضربات آهسته نوك انگشت بر روي تمام پوست صورت و گردن خود پهن كنيد. بهتر است هر روز صبح پس از شستن صورت خود با آب و صابون، كرم مرطوب كننده را بماليد و چند دقيقه صبر كنيد تا جذب شود و آنگاه اگر مايل بوديد به آرايش بپردازيد. يك بار مرطوب كردن پوست در ابتداي روز كافي است ولي اگر حمام رفتيد، پس از خروج از حمام نيز اين كار را انجام دهيد. اگر در آب و هواي گرم و خشك هستيد و يا پوست شما خشك است، بهتر است روزي دو بار پوست خود را مرطوب كنيد.

بوي عرق بدن و درمان هاي خانگي

بوي عرق بدن افراد به نوعي خود يك بيماري محسوب نمي شود.

بعضي اوقات افرادي كه مشكل تعرق دارند ممكن است متوجه نباشند كه بوي بدن آنها ديگران را اذيت مي كند. به غيراز باكتري ها دلايل مختلف ديگري نيزدر اين امر دخيل هستند مانند:

- در بعضي موارد غدد عرقي بيش فعال شده اند.

- مواد سمي يا مواد گياهي از قبيل الكل، سم آرسنيك، سم كيانيد يا كشيدن سيگار، گاهي باعث اين مسئله مي شوند.

- عفونت هايي از قبيل عفونت هاي ريوي، عفونت هاي پوستي، عفونت هاي مهبل، بيماري هاي مقاربتي يا عفونت مجاري اداري نيز مي توانند باعث بروز اين بوي نا مطبوع شوند.

نكاتي كه بايد براي پيشگيري رعايت كرد عبارتند از:

- رعايت كردن نظافت شخصي، استحمام روزانه و تعويض روزانه لباس ها. همچنين جنس لباس هايي كه به تن مي كنيم در كم كردن تعرق نقش بسزايي دارند. لباس هاي نخي

معمولا سريع عرق و بوي بد را جذب مي كنند.

- دقت در نوع تغذيه به كاهش ميزان بوي بدن كمك مي كند. مثلا از خوردن بعضي از غذاهاي تند با ادويه جاتي مانند زيره و سير خودداري كنيد. كمبود روي در بدن مشكل تعرق را افزايش مي دهد، به اين دليل كه اين ماده به دفع سمومات بدن كمك مي كند. نوشيدن ميزان كافي آب و مايعات، غدد ترشح كننده اِكرين را فعال مي سازد كه باعث رقيق تر شدن عرق آپوكرين مي شود.

در عين حال، اگر شما مشكل بوي بد زيربغل داريد اين توصيه ها، شيوه هاي طبيعي درمان خانگي، به شما كمك مي كند:

1)استحمام كنيد. سپس آب شلغم را بگيريد به اين صورت كه شلغم را رنده كنيد و داخل يك پارچه شل بافت ريخته و فشار دهيد و عصاره به دست آمده را با يك قاشق چاي خوري به زير بغل هايتان بماليد و ماساژ دهيد.

2) استفاده جوش شيرين بوي بد زير بغل و پاهاي شما را كاهش مي دهد.

3) چند ليمو را در دست خود كم كم فشار دهيد تا نرم شود. سپس از وسط به 2نيم كنيد و به زير بغل هايتان بماليد تا هسته هاي آن خارج شود. سپس حمام كنيد. اگر زير بغل شما موهاي زائد دارد يك روز قبل از اين كار آن موها را از بين ببريد تا اسيد ليموها بوي بدن شما را از بين ببرد.

4) هر روز به حمام برويد و بعد از آن به زير بغل هايتان پودر بزنيد. اين كار علاوه بر اينكه بوي بدن را مي گيرد پوستتان را نيز سفيد مي كند.

5) روغن زيتون، آب پرتقال، آب ليمو و گريپ فروت هم موادي هستند كه شما مي توانيد استفاده

كنيد. توجه داشته باشيد كه افشره آنها بايد تازه باشد. زير بازوهايتان را پودر بزنيد يا هر قسمتي از بدن كه لازم است. جوش شيرين را به افشره اضافه كنيد و به زير بغل خود بماليد، سپس با روغن زيتون پاك كنيد. بوي بدن شما از بين خواهد رفت.

اگر شما گوشت و مرغ مي خوريدو با مشكل بوي بد بدن مواجه هستيد رژيم غذايي خود را عوض كنيد. مصرف گوشت و مرغ را كاهش دهيد و خود را به خوردن سبزيجات عادت دهيد. اين توصيه هاي غذايي هم كمك مي كند:

- هر روز ناشتا قبل از صبحانه 500 ميليگرم پودر جوانه گندم را در آب حل كرده و بنوشيد. توجه داشته باشيد محلول جوانه را با معده خالي و با آب معدني بنوشيد.كلروفيل بوي بدن را به صورت چشمگير كم مي كند يا كاملا از بين مي برد.

- اگر كشمكش هاي عصبي باعث مي شود كه شما تعرقتان افزايش يابد و اين نيز باعث مي شود كه بوي بدنتان زياد شود، چاي سبز بنوشيد. يك قاشق چاي خوري چاي سبز خشك يا 2 عدد چاي كيسه اي را در يك فنجان آب بريزيد و بگذاريد به مدت 10 دقيقه خيس بخورد و كم كم در طول روز آن را بنوشيد. اين چاي به شما كمك مي كند آرامش پيدا كنيد و ديگر عرق نكنيد

منبع: www.seemorgh.com

شوره سر

نويسنده: دكتر سميرا سرخوش

شوره سر يا سبوره با پوسته ريزي پوست سر مشخص مي شود كه همراه با خارش و گاهي اوقات همراه با قرمزي ودلمه مي باشد. پوسته هاي سفيد رنگ در لابلاي موها كه گاهي روي شانه ها ريخته و از نظر زيبائي و اجتماعي بسيار ناخوشايند است. شوره سر نوع خفيف درماتيت

سبوروئيك مي باشد. درماتيت سبوروئيك يا درماتيت شوره اي به ضايعات قرمز و پوسته دار پوست كه با توليد سبوره (پوسته هاي چرب يا خشك سفيد رنگ) و خارش همراه است، گفته مي شود. اين بيماري مسري نيست

شوره سرچگونه بوجود مي آيد؟

پوست سر بطور طبيعي در اثر لايه لايه شدن طبقه شاخي آن لايه هاي شاخي قديمي را ازدست داده و لايه هاي جديد جايگزين مي گردند. درحالت عادي اين سلولها ظرف 30 – 20 روز مراحل رشد خود را طي كرده و از سطح پوست به صورت سلولهاي مرده به بيرون ريخته مي شوند. درصورتيكه اين روندبه شكل غيرعادي تسريع گردد، تعداد سلولهاي مرده افزايش يافته و همراه باچربي و ترشحات ديگر پوست تشكيل «شوره سر» را مي دهند. شوره سر به حدي شايع است كه برخي متخصصان آن را امري طبيعي مي دانند. پس شوره سر در اثر جدا شدن سلول هاي خارجي پوست سر به وجود مي آيد و بايد نسبت به درمان اين عارضه اقدام كرد.

چه عواملي در بروز شوره سر دخيل هستند؟

مشكلات گوارشي مثل چاقي زياد، يبوست وعدم هضم غذا

عدم داشتن تغذيه صحيح و كمبود هاي تغذيه اي (كمبود ويتامين ها و..)

خستگي هاي بيش از حد روزانه

كمبود خواب

استرس هاي روحي و اختلالات عاطفي

عامل توارث

اختلالات هورموني (به خصوص آندروژنها )

هواي سرد و خشك

واكنش هاي آلرژيك

گرماي بيش از اندازه

استفاده از كلاه هاي تنگ و چسبان

پوست چرب، تعريق زياد

مصرف بي رويه مواد آرايشي مو و عدم رعايت نظافت مو (شامپو نزدن مرتب يا استفاده از شامپوي نامناسب عدم شست و شوي كافي سر متعاقب استفاده از شامپو و يا باقي ماندن بقاياي صابون در پوست سر)

آسيبهائي كه به پوست سر

وارد ميشود مثل سشوار زدن و فرمو بيش ازحد، بابليس، رنگ كردن و مش زدن مكرر مو.

برخي داروها مثل سايمتيدين، كلرپرومازين و داروهاي ضدفشارخون بالا

همچنين شوره ممكن است علت ميكروارگانيسمي و نيز قارچي داشته باشد (Pityrosporum Ovale، «مالاسزيا وستريكتا» و «مالاسزيا گلوبوسا». )

انواع شوره سر

شوره سر به دو فرم ديده مي شود:

1- شوره خشك كه دراين حالت پوسته ها به سرنچسبيده و بصورت پوسته هاي نازك با ظاهر پودري خاكستري روي سر، شانه ها و اطراف گردن ديده مي شوند و ظاهر بسيار زشت وزننده اي بوجود مي آورند.خارش هم وجوددارد. شوره خفيف بسيارشايع بوده بطوري كه برخي ازمتخصصين وجود آن راطبيعي تلقي مي كنند.

2- شوره چرب كه درآن پوسته ها بزرگتر و چرب بوده و لذا به هم چسبيده و نمي ريزند بلكه يك حالت متراكم وچرب درپوست سربوجود مي آورندكه بيمار را بسيار ناراحت مي كند. اغلب اوقات خارش هم وجوددارد.

پيشگيري

نمي توان از آن پيشگيري قطعي بعمل آورد. اما براي به حداقل رساندن شدت يا دفعات شعله ور شدن بيماري مي توانيم از روشهاي زير استفاده كنيم.

1- اگر پوست سر خارش زيادي داشت، هرگز آنرا با ناخن نخارانيد چرا كه اين كار ممكن است باعث ايجاد عفونت گردد؛ در عوض از نوك انگشتان براي اين كار استفاده كنيد.

2- روزهايي كه هوا خيلي سرد، بادي، و يا آفتابي شديد است، اگر مي خواهيد براي مدت زمان طولاني در فضاي آزاد باقي بمانيد، كلاه نرم و راحتي به سر بگذاريد.

3- در محلي كه هستيد از يك مرطوب كننده هوا استفاده كنيد تا هوا مربوط شود.

4- مصرف رنگ مو و محصولات حالت دنده مو كه در آنها الكل به كار رفته است

را محدود كنيد چرا كه مصرف الكل سبب خشك شدن موها مي شود.

5- به اندازه كافي از ويتامينها به خصوص گروه B در رژيم غذايي خود استفاده كنيد. اين ويتامين از بروز شوره جلوگيري مي كند.

6 - برس زدن مرتب موها در درمان شوره سر اهميت زيادي دارد زيرا سبب مي شود كه جريان خون سريعتر شود و سلول ها تغذيه شوند. هر شب پيش از رفتن به رختخواب با يك برس مويي، موهاي خود را از جهات مختلف برس بزنيد، به طوري كه در حدود صدبار برس روي سرتان حركت كند و در تمام نقاط خون را به جريان بيندازد. شانه كردن مرتب موها بويژه در هواي آزاد و تميز تاثير بسياري در درمان شوره سر دارد. زيرا اين كار موجب افزايش جريان خون و سلولهاي بافت پوست سر مي شود. همچنين مي توانيدبراي افزايش گردش خون در سر، پوست آنرا با نوك انگشتان خود به صورت دايره اي ماساژ دهيد.

7 - اگر ميزان آن زياد نيست و در حد متوسط قرار دارد، مي توانيد روزي يك بار موهاي خود را با شامپوي معمولي بشوييد. با اين كار تقريباً تمام شوره ها از بين خواهند رفت. سعي كنيد از شامپوهاي معمولي و يا شامپو بچه استفاده كنيد. شامپوهايي كه قدرت پاك كنندگي بالايي دارند، پوست سر را خشك كرده و موجب مي شوند كه ميزان شوره ها بيشتر شود.

8 – رعايت رژيم غذايي : درصورتي كه شوره سر در اثر بدغذايي باشد رژيم غذايي مناسب براي آن توصيه مي شود. پرهيز از خوردن چربي هاي حيواني، پرهيز از زياده روي در مصرف شيريني ها ، شكلات ، آجيل ، غذاهاي سرخ

شده و پر ادويه و غذاهايي كه روي آنها فرايندهايي انجام گرفته مثل انواع كنسروها و قهوه غليظ سلامت را به موها باز مي گرداند. خوردن سبزيها و ميوه ها و مواد پروتئين دار به مقدار فراوان توصيه مي شود. غذاهايي كه ويتامينهاي A ، E ، B و پروتئين به حد كافي دارند، از شوره سر جلوگيري مي كنند.

درمان

الف - سنتي : درمانهاي مختلفي توصيه شده است كه موثرين آنها شامل موارد ذيل ميباشد :

شب هنگام، دو قاشق غذاخوري پودر تخم شنبليله را درآب خيس كرده و صبح روز بعد آنرا به تمام كف سر بماليد و پس از نيم ساعت ميتوانيد آنرا بشوييد.

روش ديگر استفاده از آب تازه ليمو ترش است كه بعد از آخرين شستشو سر و آبكشي، يك قاشق غذا خوري از آنرا به كف سر بماليد.

استفاده از چغندر به خصوص نوع سفيد رنگ آن، به نحوي كه پس از جوشاندن مقداري از چغندر در آب و پس از صافي نمودن جوشانده هرشب سر را با آن ماساژ دهيد.

درمان طبيعي ديگر براي شوره سر سركه سيب است. براي معالجه موهايتان را باسركه سيب ماساژ دهيد. اسيدهاي طبيعي،سلولهاي مرده را از سر جدا مي كند. پس از چند دقيقه سرتان را با شامپو بشوئيد.

ب – طبي : براي رفع شوره مختصر سر مي توانيد از شامپوهاي طبي ضدشوره از جمله سلنيوم سولفيد، كتوكونازول، پيريتنيوم زينك (پريتيون روي) و انواع شامپوهاي پلي تار و شامپو هاي آنتي سپتيك مانند شامپو ستاولون و نيز لوسيون هاي نرم كننده پوست استفاده كنيد.

ريزش مو

به طور طبيعي روزانه 100 - 50 تار مو مي ريزد و بيشتر از اين غير طبيعي محسوب مي شود. ريزش مو

به دونوع موضعي و منتشر تقسيم ميشود.

ريزش موي منتشر:

علل اين نوع ريزش عبارتند از :

استرسهاي فيزيولوژيك و فيزيكي: جراحي، خونريزيهاي حاد و ناگهاني، زايمان، تصادفات و ....

استرسهاي روحي و افسردگي.

اختلالات تغذيه اي و سوء تغذيه: فقر آهن يا روي، رژيم سخت غذايي (به خصوص رژيمهايي كه براي لاغري بدون نظرپزشك گرفته ميشود) ، غذاي كم پروتئين، تغذيه وريدي طولاني و نامناسب (كمبود اسيد آمينه هاي ضروري)، كمبود گوگرد، سيستئين، متيونين، اسيدپانتوتنيك كه براي رشد مو لازم هستند، كمبود اسيدهاي چرب ضروري.

بيماري سيستميك: تب بالا، كم خوني، كم كاري يا پر كاري تيروئيد، بيماري شديد سيستميك مثل لوپوس، كاهش وزن

داروها: آنتي متابوليت ها، داروهاي شيمي درماني،راديوتراپي، مسموميت با آرسنيك و يا تاليوم، ضد التهاب ها، ضد تيروئيد، ايندومتاسين، آلوپورينول، جنتامايسين، هپارين، وارفاين، پروپرانولول، ليتيم، ويتامين A، قرصهاي ضدحاملگي و بعضي دارو هاي ديگر.

فشار و كشش: تل، بيگودي، ماساژ و سشوار شايعترين علت كم پشتي موي سر در جوانان و ميانسالان خصوصاً در جلوي سر مي باشد.

ريزش موي موضعي :

ريزش موي آندروژنيك كه شامل دو نوع طرح مردانه و طرح زنانه مي باشد.

ريزش موي آره آتا يا منطقه اي

تريكوتريلومانيا

عفونتهاي قارچي، باكتريايي و ويروسي پوست.

بيماريهاي پوستي مانند لوپوس ديسكوئيد، ليكن پلان فوليكولر و بدخيمي هاي پوستي

ريزش موي سيكاتريسيل مانند سوختگي

ريزش موي آندروژنيك طرح مردانه

ريزش موي مردانه شايعترين فرم ريزش مو است و در مردان مستعد از نظر ژنتيكي ايجاد مي شود. ريزش موي آندروژنيك در مردان 20 تا 30 سالگي به صورت ريزش تدريجي مو عمدتاً در نواحي ورتكس (كله سر) و پيشاني- گيجگاهي آغاز مي شود. طاسي در مردان بيماري نيست، بلكه پاسخ فيزيولوژيك ايجاد شده بوسيله هورمونهاي آندروژني در افراد مستعد از

نظر ژنتيكي است.

در 46% مردان بين 50-20 سال طاسي در مناطق پيشاني و گيجگاهي اتفاق مي افتد. فرورفتگي مثلثي شكل پيشاني- گيجگاهي بطور طبيعي در اغلب مردان جوان و زنان پس از بلوغ رخ مي دهد. اولين نشانه هاي طاسي افزايش فرورفتگي پيشاني- گيجگاهي همراه فرورفتگي وسط پيشاني است. نتيجه آن ريزش مو در ناحيه گرد روي سر مي باشد.

ريزش موي آندروژنيك طرح زنانه

ريزش موي منتشر، پيشرونده و مزمن در زنان پس از سن 20 تا 30 سالگي مكرراً يك شكايت مطرح شده است. اين زنان معمولاً دوره قاعدگي طبيعي دارند و هيچ اختلالي در معاينه ايشان بدست نمي آيد. بررسيها نشان داده اند كه در بعضي از اينها سطح سرمي هورمون دهيدرو - اپي آندروسترون سولفات DHEA-S كه نوعي هورمون آندروژني آدرنال است، بالاست. به همين علت ريزش موي آندروژنيك آدرنال هم مي گويند. اغلب زنان مبتلا به ريزش موي منتشر دچار كاهش تدريجي مو در قسمت مركزي اسكالپ (رويشگاه موي سر) با حفظ خط رويش طبيعي بدون فرورفتگي پيشاني- گيجگاهي مي گردند.

ريزش موي آره آتا يا منطقه اي

از شايعترين علل ريزش مو است، ريزش ناگهاني و بدون علامت مو در يك يا چند ناحيه كاملا مشخص و معمولا گرد كه اغلب در سن زير 40 سال ديده مي شود. ساقه مو در اين بيماري به خوبي شكل نگرفته و در هنگام رسيدن به سطح مي شكند. رشد دوباره مو در عرض 1 تا 3 ماه شروع مي شود. ضايعه اغلب منفرد و كوچك است، ولي ممكن است متعدد يا بزرگ باشد و يا تمام سر و سراسر بدن را گرفتار كند.

ريزش موي تريكوتيلومانيا

كندن مو با دستكاري كه به صورت تيك يا عادت

آگاهانه يا ناآگاهانه و بيشتر در كودكان، افراد سنين بلوغ و زنان ديده مي شود. نسبت زن به مرد 2.5 به 1 است. محل مورد علاقه منطقه پيشاني- گيجگاهي است. ناحيه مبتلا حدود نامنظم و زاويه دار دارد و تراكم مو عموما كم شده است.شيوع آن در اختلالات اضطرابي و افسردگي و همچنين اختلالات وسواسي بيشتر است.

نحوه تشخيص ريزش مو

آزمايش تاييد ريزش مو

تست كشيدن مو: براي تاييد ريزش غير طبيعي مو و بررسي شدت آن حدود 100-50 تار مو را با انگشتان گرفته ملايم بكشيد. در حالت طبيعي 5-4 تار مو كنده مي شود. اگر بيشتر كنده شود ريزش مو غير طبيعي است.

تست تريكوگرام: روش دقيق براي بررسي نوع ريزش مو بررسي ريشه 100- 50 تار مو زير ميكروسكوپ مي باشد.

بررسي آزمايشگاهي

در بيماري كه با ريزش موي منتشر مراجعه كند، بر اساس شرح حال و سابقه، اگر مشكوك به بيماري زمينه اي باشد آزمايشات از نظر كم خوني، مشكلات تيروئيد و ... انجام مي شود. و بر اساس بقيه انواع ريزش مو آزمايشات تاييدي آنها انجام مي شود.

پيشگيري

در مورد پيشگيري از ريزش مو بايد يادآورشد كه بعضي از ريزش موها كه ارث در آنها تاثير زيادي دارد، از جمله طاسي مردانه، با هيچ روشي نمي توانيم جلوي ريزش مو را بطور كامل بگيريم. فقط مي توانيم با رعايت نكات زير پيشرفت ريزش مو را كند كنيم. كارهايي كه براي پيشگيري از ريزش مو مي توانيم انجام دهيم عبارتند از:

رعايت نكات بهداشتي مو، جلوگيري از چرب شدن زياد مو، شستشوي صحيح مو و استفاده از شامپوهاي ملايم.

برطرف كردن عوامل تشديد كننده ريزش مو مثل افسردگي و استرسهاي روحي كه تاثير

زيادي در ريزش مو دارد و يا كم خوني و ...

رعايت نكات تغذيه اي، كاهش نمك مصرفي، حذف يا محدود كردن مصرف اسيد چرب اشباع، كاهش مصرف آجيل، شكلات، غذاهاي سرخ كردني و پرادويه و مصرف فراوان آب، سبزي و ميوه تازه مي تواند در جلوگيري از سفيد شدن مو و ريزش آن و مفيد باشد.

پرهيز از مصرف بي رويه نمك و شيريني، مصرف ميوه جات و سبزيجات و پرهيز از رژيم غذايي سخت، چاقي

درمان

درمان ريزش مو بر اساس علت آن مي باشد براي مثال استفاده از مينوكسيديل وفيناسترايد در ريزش موي مردان، در ريزش موي تريكوتيلوماينا درمان اختلالات رواني، در صورت وجود علل زمينه اي، بايد برطرف شود. يكسري درمان كلي هم بصورت تجربي در همه موارد استفاده مي شود از جمله قرص ويتامين ب- كمپلكس و قرصهاي آهن و هماتينيك و قرص هاي سولفات روي.

منبع:گروه سلامت سيمرغ

رهايي از خشكي پوست در پاييز و زمستان

نويسنده: دكتر سميرا سرخوش

هواي سرد و خشك زمستان سبب مي گردد تا پوست شما مانند بيابانهاي خشك و بدون آب زبر و ترك، ترك شود . از يك طرف بادهاي سرد و خشك بيرون از خانه و از طرف ديگر هواي گرم و خشك داخل خانه سبب ايجاد پوستي خشك، خراب و خارش دار مي گردد. در ذيل ما توصيه هايي به شما ميكنيم تا با نگهداري از پوست خود از اين معضل رهايي يابيد.

ازيك مرطوب كننده مناسب استفاده كنيد:

براي ايجاد رطوبت عمقي در پوست بهتر است كه از روغن كالاندولاروزي دوبار استفاده نماييد. همچنين اگر خارش و يا كشش زيادي در پوست شما باشد مي توانيد ده قطره روغن ازاوكاليپتوس و نعناع و آلوورا اضافه كنيد. بسيار موثر خواهد بود.

مايعات بيشتري بنوشيد:

اگر آب بدن شما كاهش يابد، در تشديد خشكي پوست موثر است. لذا به شما توصيه مي كنيم تا آب بيشتري مصرف نماييد و حداقل روزانه 2 ليتر مايعات مصرف نماييد. همچنين از خوردن مواد غذايي تند وقهوه والكل خودداري نماييد.

از ويتامينها براي پوست خود استفاده نماييد:

براي داشتن پوست سالمتر ويتامينهاي ب كمپلكس و E و A مصرف نماييد. همچنين از ويتامين E مي توانيد بطور موضعي در محلهايي مثل زانو وآرنج و هرجايي كه خيلي خشك است استفاده نماييد.

زمان دوش گرفتن خود را كوتاه كنيد:

به خاطر داشته باشيد كه حمام طولاني با آب خيلي داغ سبب از بين رفتن چربي طبيعي پوست ميگردد لذا به شما توصيه مي كنيم تا باآب گرم، نه داغ درزماني كمتر از 15 دقيقه دوش بگيريد. از صابونهاي خيلي قوي استفاده نكنيد از صابونهاي ملايم يا روغني ويا صابون بچه استفاده كنيد. بعد از حمام باملايمت خود راخشك كنيد . نبايد بعد از حمام احساس خشكي و كشيدگي پوست كنيد.

لباس مناسب فصل بپوشيد:

سعي كنيد از لباسهاي كتاني ونخي استفاده كنيد واز لباسهاي رنگ شده ويا عطري حدالامكان استفاده ننماييد. همچنين لباسهاي خود را با پودرهايي بشوييد كه دترژنهاي قوي نداشته باشد. اين سبب مي گردد تا دچار خارش يا خشكي پوست نگرديد.

بهترين جوراب، چه جورابي است؟

نويسنده:دكتر بهروز باريك بين

گفتگوي هفته نامه سلامت با دكتر بهروز باريك بين

در هر پا حدود 250 هزار غده عرق وجود دارد، بنابراين پا محل عرق كردن است كه اين عرق كردن در برخي كاملا معمولي و در برخي ديگر مشكل ساز است. گاهي افراد از بوي بد پا شاكي هستند، عده ديگري هم به ويژه آنها كه سابقه

خانوادگي تعريق بيش از حد كف دست و پا دارند، از خيس شدن كف پاها و جوراب هايشان در برخي شرايط مانند استرس يا ورزش شاكي هستند. در اين مواقع، جوراب پوشيدن موجب جذب و تبخير بيشتر عرق در تماس با هوا مي شود. در شرايط آب و هوايي سرد، جوراب به حفظ رطوبت پاها كمك كرده و خطر يخ زدگي را كاهش مي دهد. حركت آسان پاها در كفش، گرم نگه داشتن پا، تميز نگه داشتن و راحتي پا و پيشگيري از ابتلا به برخي بيماري هاي پوستي است.

هفته نامه سلامت: از منظر سلامت، بهتر است چه جورابي بپوشيم؟

افراد بايد جوراب متناسب با سايز پاي خود را انتخاب كنند. جوراب هاي تنگ و گشاد هر دو دردسر آفرين هستند، به طور كلي بهترين جنس براي جوراب، نخ است چرا كه قابليت جذب رطوبت و عرق پا و تبادل هوا را از طريق جوراب نخي، داخل كفش بهتر صورت مي گيرد. البته بسته به شرايط، براي مثال در فصل زمستان و در نقاط سردسير پوشيدن جوراب هايي با جنس گرم تر مانند جوراب هاي پشمي بهتر است.

هفته نامه سلامت: جوراب مي تواند در برخي افراد واكنش هاي حساسيتي ايجاد كند؟

بله. برخي افراد به جنس خاصي از جوراب حساسيت دارند و به قرمزي و خارش پوست پا دچار مي شوند. يعني علايم اگزماي تماسي آلرژيك پيدا مي كنند. در اين موارد، پزشك متخصص پوست با ديدن علايم اگزمايي در پوست پا و شك به آلرژي تماسي، مي تواند به كمك برخي آزمايش ها اين شك را به يقين تبديل كند. البته گاهي، آلرژي پوستي فرد ناشي از رنگ پارچه است و ربطي به جنس آن ندارد. شايع ترين حالت آلرژي

در اين موارد، حساسيت به جنس كفش است. براي مثال، در فردي كه به چرم حساسيت دارد، با پوشيدن كفش چرمي و به مجرد خيس شدن جوراب در اثر عرق كردن و تماس پوست با آلرژن مورد نظر (چرم) از طريق رطوبت كفش و جوراب علايم حساسيت مانند خارش، قرمزي و گاه تاول و ترشح مايعات از پوست پا رخ مي دهد.

هفته نامه سلامت: كلا در محيط خانه، بهتر است پابرهنه راه برويم يا با جوراب؟

جوراب، پوست پا را از محيط آلوده اطراف تاحد قابل ملاحظه اي جدا مي كند. بيماري هاي پوستي متعددي مي توانند در اثر تماس پوست برهنه پا با زمين آلوده يا كفش و دمپايي آلوده منتقل شوند. براي مثال، زگيل هاي كف پا به وسيله ويروسي ايجاد مي شود كه مي تواند از يك پا به پاي ديگر در صورت رعايت نكردن نكات بهداشتي منتقل شود. همچنين قارچ هاي كف پا و لاي انگشتان پا مي توانند در صورت راه رفتن فرد در محيط آلوده، بدون جوراب و پاي برهنه از فردي فرد ديگر منتقل شود.

هفته نامه سلامت: درباره جوراب مناسب كودكان چه پيشنهادي داريد؟

پوست بچه ها نسبت به بزرگسالان حساس تر است. بنابراين توصيه مي كنيم كه در اطفال از جوراب هاي نخي استفاده شود تا امكان مشكلات حساسيتي به حداقل برسد. گرم نگه داشتن پاي كودكان به ويژه هنگامي كه شروع به راه رفتن مي كنند، اهميت خاصي دارد. جوراب در آنها مي تواند از خراشيدگي، ساييدگي و بردگي تاحدي جلوگيري و محافظت به عمل آورد.

هفته نامه سلامت: به نظر شما، در چه شرايطي بايد از جوراب استفاده شود؟

توصيه مي شود كه در محيط هايي كه افراد متعددي تردد مي كنند (مانند مسجد و سالن هاي ورزشي)

از جوراب استفاده شود، تاامكان اكتساب بيماري هاي پوستي كف پا به حداقل برسد. از نظر بهداشتي بهتر است هنگام پوشيدن كفش ها و خروج از منزل جوراب مناسب به پا كنيم ما در منزل در صورت استفاده از دمپايي هاي روفرشي شخصي، نيازي به استفاده از جوراب نيست. قابل ذكر است هنگامي كه در پايان كارهاي روزانه به خانه برمي گرديم، جوراب هاي خود را شسته و خشك كنيم و براي استفاده روز بعد آماده كنيم. اين كار به رفع خستگي پاها به بهداشت آنها كمك مي كند.

هفته نامه سلامت: بعضي ها عادت دارند بدون جوراب به استراحت پرداخته و بخوابند. نظرتان در اين مورد چيست؟

به طور كلي بدون پوشش بودن پاها، امكان تبادلات هوا و دما را در پوست پا بيشتر مي كند و احساس آرامش مي دهد، اين در حالي است كه برخي از افراد از سرد بودن پاها رنج مي برند و به ويژه در فصل سرما نياز دارند كه با جوراب مناسب بخوابند، در رابطه با اين افراد و كساني كه مبتلا به بيماري هايي مانند اسكلرودرمي هستند، پوشيدن جوراب در فصل سرما در خواب و بيداري لازم است ضمن اينكه در افراد ديابتي پوشيدن جوراب مناسب تاكيد مي شود، چرا كه جوراب در افراد ديابتي كه اختلال حس پا دارند تا حدود زيادي از بريدگي هاي ناخواسته و زخم شدن پا جلوگيري به عمل مي آورد.

دست ها يي زيبا داشته باشيد

هميشه در مراقبت از پوست، بلافاصله به ياد مراقبت از پوست صورت مي افتيد اما هرگز نبايد فراموش كنيد كه مراقبت از پوست دستها نيز بسيار مهم است. داشتن دستهايي لطيف و زيبا در افزودن زيبايي شما امري مهم به شمار مي رود.

لذا با رعايت موارد ذيل مي توانيد بيش

از پيش مراقب دستهاي خود باشيد :

1- زماني كه مشغول انجام كارهاي خانه مي شويد دستكش پلاستيكي به دست كنيد بخصوص زمان هايي كه با آب و مواد شوينده شيميايي كار مي كنيد . در صورت داشتن حساسيت به دستكش پلاستيكي مي توانيد ابتدا دستكش نخي پوشيده و بعد دستكش پلاستيكي را روي آن بپوشيد.

--------------------------------------------------------------------------------

2- هرگز دست هاي خود را با آب بسيار داغ نشوييد چرا كه آب داغ چربي طبيعي پوست را از بين مي برد .

--------------------------------------------------------------------------------

-3 هميشه با استفاده از كرم ها و لوسيون هاي مرطوب كننده دستهاي خود را پس از شستشو يا انجام كارهاي خانه چون ظرف يا لباس شستن، مرطوب كنيد . بهترين زمان استفاده از كرم هاي مرطوب كننده وقتي است كه هنوز دستهاي شما مرطوب است.

--------------------------------------------------------------------------------

4- در روزهاي آفتابي و يا روزهاي سرد سال از دستكش استفاده كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

5- براي از بين بردن زگيل هاي دست، روي آن ها را دوبار در روز شيره تازه درخت انجير بماليد.(در محل جداشدن برگ از شاخه درخت انجير شيره اي سفيد رنگ خارج مي گردد كه در صورت استفاده از آن بر روي زگيل هاي دست آنها را از بين مي برد.)

--------------------------------------------------------------------------------

6- دست هاي ترك خورده و خشك شده را در آب گرم شستشو داده و با وازلين يا اوسرين چرب كنيد و براي تاثير بيشتر مي توانيد پوششي پلاستيكي بر روي دستهاي خود بكشيد.

--------------------------------------------------------------------------------

7- در آخر اگر دستهاي شما دچار هر گونه مشكل و يا بيماري گرديد حتماً به پزشك مراجعه نماييد.

لبخند با طعم شكلات

پژوهشگران آمريكايي در پژوهشي با مطالعه روي 300 زن باردار كه 6 ماه مرتب شكلات مصرف مي كردند، دريافتند كه اين نوزادان در مقايسه با نوزادان مادران بارداري كه از ترس چاقي شكلات استفاده نمي كردند، كودكاني

خندان تر و بانشاط تر هستند و شكلات در سلامت اين كودكان تأثير مثبتي گذاشته است.

اين گروه از محققان مي گويند شكلات (به ويژه شكلات سياه كه از دانه هاي كاكائو درست مي شود) ماده اي شيميايي دارد كه مزاج مادر را متعادل مي كند و اين حالت به جنين نيز منتقل مي شود. اين پژوهشگران توصيه مي كنند مادران بارداري كه به افسردگي و تنش دچار هستند، بهتر است در طول دوران بارداري براي سلامت فرزندانشان شكلات بخورند.

نحوه مراقبت از انواع پوست

ن_خ_ستين گ_ام براي داش_تن پوست_ي زيبا آگاهي يافتن ازنوع پوست ميباشد زيرا ازاين طريق شما قادر خواهيد بودهر چه بهتر از پوستتان مراقبت و ه_م_چن_ي_ن ف_راورده هاي ب_ه_داش_ت_ي و آرايشي مناسب نوع پوست خود را انتخاب كنيد. بطور كلي 5 نوع پوست وجود دارد:

1- پوست نرمال: نه زياد خشك و نه زياد چرب ميباشد- م__ن__اف__ذ پ_وست قابل رويت ب_وده ام_ا ب_زرگ و ي_ا مس__دود نيستند- پس از شستشو نرم و لطيف ميگردند- به ن_درت صورت جوش ميزند.

طرز مراقبت: روزي دوب_ار ص_ورت خ_ود را با شوينده هاي م_لايم شستشو داده و از مرطوب كننده استفاده كنيد.

2- پوست چرب: پوست اغلب چرب است- سطح پوست ضخيم و خشن مي ب__اشد -منافذ پوست بزرگ و قابل رويت ميباشد- پوست براق است. صورت زياد جوش مي زند-گرد و غبار و آلودگي بيشتري را به خود جذب مي كند- غ_دد چ_رب_ي ب_ي_ش از ح_د ف_ع_ال ميباشند به همين خاطر منافذ پوست در معرض انسداد است- پ_وست ك_م_ت_ر چ_روكيده ميشود.

طرز مراقبت: روزي 2 مرتبه صورت خود را با شوين_ده ه_اي م_لاي_م شس_ت_شو ده_ي_د-همواره از شوينده هاي ملايم و غير چرب و حاوي الكل استفاده كنيد- از ل__وازم آرايشي غير چرب

استفاده كنيد- به خاطر داشته باشيد پوست چرب نيز نياز به م_رط_وب ك__ننده دارد بنابراين از مرطوب كننده هر روز استفاده كنيد.- با آب سرد صورت خود را بشوييد تا منافذ پوستتان بسته گردد. از غذاهاي سرخ شده و شكلات كمتر استفاده كنيد.

3- پوست خشك: پوست نازك و كاغذ مانند است- ه_ن_گ_ام ل_مس آن پ_وس_ت خ_ش_ك است- منافذ پوست بسيار ريز ميباشند- صورت بندرت جوش مي زند- چون غدد چربي كم كار ميباشند بنابراين پوست خشك و معمولا پوسته پوسته ميگردد- م_ستعد چين و چروك مي ب_اشد- در زمستان پوست خشك تر شده و خارش پيدا مي كند.

طرز مراقبت: همواره از لوازم آرايش ملايم فاقد الكل استفاده كنيد-هر روز پوست خود را با مرطوب كننده مرطوب كنيد- همواره صورت خ_ود را ب_ا ش_وي_ن_ده ه_اي م_لاي__م و غير ص_ابوني بشوييد زيرا صابون چربي پوست شما را با خود مي شويد- از ك_رم_ه_اي_ي ك__ه محتوي آلفاهيدروكسي اسيد ميباشد استفاده كنيد. اين ماده سبب پيلينگ ملايم لايه خشك و مرده خارجي پوست مي ش_ود- شست_شوي ص_ورت ب_ا روغ__ن بادام و يا زيتون بسيار موثر مي باشد- ي_ك سيب را رنده كرده مدتي در يخچال گذاشته و 15 دقيقه روي صورتتان قرار دهيد.

4- پوست تركيبي: اغلب افراد پوستشان پوست تركيبي مي ب_اشد ب_دي_ن م_فهوم كه بخشي از پوستشان چرب و بخشي خشك است- خشكي معمولا در نواحي گونه، دور چشم و گردن و چرب در نواحي پيشاني، بيني و چانه- بهتر است براي نواحي چرب يك نوع فراورده و نواحي خشك فراورده ديگري استفاده كنيد.

طرز مراقبت: صورت خود را روزي 2 مرتبه با شوينده هاي ملايم شستشو دهيد-گلاب

براي طراوت پوست بسيار موثر است.

5- پوست حساس: ب_ه آس_ان_ي ت__حري_ك مي گردد و ايجاد خارش، سوزش، ق_رم__زي و ساييدگي در پوست مي گردد- گهگاهي جوش ميزند.

طرز مراقبت: از صابون استفاده نكنيد و در عوض لوسيونهاي شستشوي ملايم و غير حساسيت زا را بكار ببريد.

نكاتي در مورد سلامتي پوست

1- آب فراوان بنوشيد.حداقل روزي 10-6 ليوان. آب سبب دفع سموم ب_دن ميگردد و براي سلامتي پوست بسيار مهم است.

2- از كرمهاي ضد آفتاب استفاده كنيد تا پوستتان دچار پيري زود رس نگردد.

3- رژيم غذايي مناسب داشته باشيد. روزانه م_قادي_ر زيادي سبزيجات و ميوه هاي تازه بخوريد. سويا براي پوست بسيار مفيد ميباشد.

4- مشروبات الكلي و سيگار را ترك كنيد. سيگار وي_تامين سي بدن را از ميان ميبرد كه سبب آسيب به بافت ارتجاعي پوست گشته و چين وچروك در پوست ن__مايان ميگردد. ال_ك_ل ن_ي_ز ع_روق خ_وني را من_بسط ك_رده و سب_ب ق_رمزي و احس_اس خارش در پوست ميگردد.

5- ورزش كنيد. پوست شما نياز به تنفس دارد. با دويدن و ي_ا پ_ي_اده روي س_اده ج_ري_ان خون شما افزايش يافته و اكسيژن و مواد مغذي بيشتري به پوستتان ميرسد.

6- استرس را به حداقل برسانيد. استرس سبب اختلال در ه_ورم_ون__هاي بدن گشته كه بر پوسستان اثر سوء ميگذارد.

7- خواب كافي داشته باشيد. 6 الي 8 ساعت در شبانه روز بخوابيد.

8- سس مايونز يك مرطوب كننده فوق العاده براي پوست صورت ميباشد. آن را ب__صورت ماسك ميتوانيد استفاده كنيد.

پوستي سالم براي همه

ضخامت پوست در نواحي مختلف بدن از 5/1 تا 4 ميليمتر متغير است. پوست بزرگ ترين اندام است؛ قادر به ترميم خودش مي باشد، و به گرما، نور و لامسه از

طريق پايانه هاي اعصاب و عروق خوني اي كه در لايه داخلي اش قرار دارد، حساسيت نشان مي دهد. ظاهر پوست بر اساس سلامت جسم و روح فرد متغير است و مي تواند بيانگر علايم بسياري از بيماري ها باشد.

رژيم غذايي و پوست

پژوهش ها در مورد پوست نشان داده است كه رژيم غذايي مي تواند نقش عمده اي در حفظ سلامت پوست بازي كند. مواد خاصي در غذا وجود دارد كه پوست را از تخريب اشعه خورشيد محافظت مي كند. تا جايي كه حتي بيماري پسوريازيس (نوعي بيماري پوستي) با افزايش دريافت اسيدهاي چرب ضروري بهتر مي شود. كمبود بعضي از مواد مغذي مي تواند باعث خشكي پوست و اختلال در بهبود زخم ها شود. همچنين عدم تحمل غذايي ممكن است منجر به اگزما شود كه در اين حالت، غذايي كه تحمل نمي شود بايد از رژيم غذايي حذف شود.

روش هاي مراقبت از پوست

پوست بايد تميز نگه داشته شود. پاك كردن منظم پوست باعث بهبود جريان خون مي شود و مرطوب كردن آن به حفظ پوست در برابر آلودگي و دهيدراتاسيون (كم آبي) كمك مي كند. مصرف كرم هاي ضد آفتاب و پوشاندن پوست در برابر نور آفتاب خطر پيشرفت سرطان پوست را به ويژه در افرادي كه پوست روشن دارند، كاهش مي دهد.

غذاهاي درمانگر

آواكادو: حاوي مواد مغذي است كه به حفظ ساختار پوست و بهبود زخم ها كمك مي كند. همچنين براي درمان جوش غرور جواني، آفتاب سوختگي و تب خال موثر است. مهم ترين مواد مغذي آن ويتامين E و روغن حاوي اسيدهاي چرب با يك باند دوگانه مي باشد.

گوشت قرمز: حاوي مواد مغذي است كه به كاهش التهاب كمك مي كند و باعث بهبود زخم ها مي شود.

همچنين براي سوختگي و رنگ پريدگي پوست (ناشي از كم خوني)

مفيد مي باشد. مهم ترين مواد مغذي موجود در گوشت قرمز، پروتئين و آهن است.

تخم آفتاب گردان: به بهبود پوست هايي كه خشن، خشك و پوسته پوسته مي شوند، كمك مي كند و براي اگزما، پوست كم آب و زخم هاي خشك مفيد است. مهم ترين مواد مغذي آن، اسيدهاي چرب امگا 6 و ويتامين E و روي مي باشد.

مركبات ترش: در ترميم بريدگي ها، خراشيدگي ها و حفظ ساختار كلاژن (پروتئين مسئول نرمي، صاف و هموار بودن پوست) مفيد است و باعث بهبود پوست آسيب ديده، پوست فرو نشسته، چين و چروك شده و پير مي شود. مهم ترين ماده مغذي مركبات ويتامين C است.

سيب زميني شيرين: به بهبود زخم ها و از بين رفتن جاي زخم كمك مي كند و پوست را در برابر آفتاب سوختگي حفظ مي كند و براي درمان جوش غرور جواني و بريدگي مفيد است. مواد مغذي سيب زميني شيرين بتاكاروتن، ويتامين C و E مي باشد.

گوشت بوقلمون: حاوي اسيدهاي آمينه اي است كه رشد ويروس ها را كاهش مي دهد. ميزان حساسيت زايي خيلي پايين آن براي افرادي كه رژيم هاي غذايي انحصاري دارند، مفيد است. اين گوشت همچنين براي بهبود زخم ها، سوختگي، تب خال و اگزما مفيد است. مهم ترين ماده مغذي آن انواع اسيد آمينه ازجمله اسيد آمينه ليزين است.

انواع ماهي: محتوي اسيدهاي چربي هستند كه التهاب را كاهش مي دهند و خاصيت ضد آبي پوست را بهبود مي بخشند. مصرف ماهي براي بعضي از انواع خشكي پوست، پسوريازيس و التهاب ها مفيد است. مهم ترين مواد مغذي آن اسيدهاي چرب امگا 3 مي باشد.

زغال اخته: غني از آنتي اكسيدن هايي است كه به تقويت مويرگ هاي خوني و فيبرهاي كلاژن كمك مي كند. اين ماده براي پوست آفتاب سوخته و فرآيند پيري مفيد است. مهم ترين ماده مغذي زغال

اخته آنتوسيانيدرين است.

غذاهاي مفيد ديگر

دانه كتان (بزرك): به حفظ رطوبت، هموار و نرم بودن پوست، و كاهش التهاب كمك مي كند و براي بيماري پسوريازيس و خشكي پوست نيز مفيد است. مهم ترين مواد مغذي آن اسيدهاي چرب امگا 3 و 6 و ويتامين E است.

هويج: باعث حفاظت در برابر اشعه ماوراء بنفش خورشيد مي شود و به محو شدن جاي زخم كمك مي كند و براي درمان جوش غرور جواني، بريدگي، خراشيدگي و آسيب هاي ناشي از خورشيد مفيد است. مهم ترين ماده مغذي آن بتاكاروتن است.

جگر: محتوي مواد مغذي اي است كه به بهبود و نوسازي پوست كمك مي كند و براي پسوريازيس، بهبود زخم و محو شدن جاي جوش غرور جواني مفيد است، و مهم ترين ماده مغذي آن ويتامين A است.

غذاهايي كه مصرف آنها بايد محدود شود

قهوه: كافئين موجود در قهوه مدر (ادرارآور) است. نوشيدن مقادير زياد قهوه به صورت منظم، باعث كم آبي مي شود كه تظاهرات آن روي پوست، به صورت خشكي و عدم انعطاف پذيري آن است.

رهايي از بوي بد دهان

گر چه جايگاه اصلي بوي بد دهان دقيقاً در زير بيني است اما خيلي افراد مبتلا از وجود آن اظهار بي اطلاعي مي كنند. داشتن نفس بدبو ( Halitosis ) يك عارضه نا خوشايند است كه تاثير مستقيمي بر روابط اجتماعي و شغلي افراد داشته و در اغلب موارد اطلاع از آن با شرمندگي همراه است. عدم رعايت بهداشت مناسب دهان، بعضي از غذاهاي خاص، استفاده از دخانيات و نوشابه هاي الكي و مصرف برخي از داروها در ايجاد بوي دهان نقش اصلي را دارند. در پاره اي از موارد نادر، اين عارضه ممكن است علت سيستمي نيز داشته باشد.

در

بين عوامل ذكر شده مهمترين نقش در ايجاد بوي بد دهان بر عهد? حفر? دهان و به خصوص سطح پشتي زبان است. پرزهاي زبان محل مناسبي است براي تجمع ميكرو ارگانيسم ها و باقيماند? ذرات غذايي كه اغلب به بهداشت آن كمتر توجه مي شود. مسواك زدن مختصر سطح پشتي زبان حتي مي تواند باعث كاهش ?? % در بوي بد دهان گردد.

عدم رعايت بهداشت و باقيماندن ذرات غذايي در بين دندانها و اطراف لثه، علاوه بر تاثير مستقيم در ايجاد بوي ناخوشايند، باعث پوسيدگي در دندانها و يا تشكيل آبسه و عفونت ها مي گردند كه نتيج? آن تشديد شرايط نامطبوع در دهان است. وجود دندانهايي كه پر كردگي هاي قديمي آنها دچار ترك و يا شكستگي در لبه ها شده اند و در زير آنها عود پوسيدگي وجود دارد، بايد حتماً مورد توجه قرار گيرند. همچنين بيماري هاي پريودنتال كه با خون روي و التهاب گسترده در لثه ها همراه هستند در ايجاد نفس بدبو نقش اساسي دارند.

مصرف بعضي از غذاها كه حاوي پياز يا سير مي باشد، باعث تشديد اين عارضه مي شود. اين مواد پس از جذب و ورود به گردش خون به ريه ها منتقل شده و تا ساعتها آثار خود را در هنگام عمل بازدم نشان مي دهند. مصرف بعضي از دهان شويه ها در اين مورد ممكن است كمك كننده باشد.

خشكي دهان ( Xerostomia ) يكي ديگر ديگر از عوامل اصلي در ايجاد بوي بد دهان مي باشد. در شرايط عادي جريان بزاق مي تواند باعث حذف بعضي از عوامل و اجزاي موثر در بوي

بد دهان گردد. كاهش يا قطع جريان بزاق باعث تشديد عوامل موثر در اين عارضه مي گردد همچنين موجب افزايش ميزان پوسيدگي هاي دنداني مي شود كه به نوب? خود در ايجاد بوي بد دهان نقش قابل توجهي دارند.

مصرف بعضي از داروها ايجاد اختلال در عملكرد غدد بزاقي، راديو تراپي هاي گسترده و تنفس هميشگي دهاني، از عوامل ايجاد خشكي دهان و بوي بد ناشي از آن مي باشد.

در صورتي كه علت بوي بد دهان با بررسي و درمان هاي دندانپزشكي برطرف نگردد بايد علت هاي سيستمي را جستجو كرد. از مهمترين عوامل سيستمي مي توان، عفونت هاي موضعي در بيني، لوزه ها و ريه، سينوزيت مزمن، برنشيت، ديابت، بيماري هاي سيستم گوارشي و اختلال در عملكرد كليه و كبد را نام برد.

? توصيه به مبتلايان

? اولين قدم در برطرف كردن بوي بد دهان داشتن بهداشت مناسب دهاني است كه استفاده مرتب از مسواك و نخ دندان و البته با روش صحيح آن و همچنين مسواك نمودن قسمت پشتي زبان بسيار موثر خواهد بود.

? ملاقات هاي دوره اي با دندانپزشك را فراموش نكنيد. مراحل اولي? بيماري هاي لثه، پوسيدگي هاي مخفي دنداني، پر كردگي هايي كه بايد تعويض شوند و پوسيدگي هايي كه عود مجدد پيدا كرده اند توسط دندانپزشك قابل تشخيص است.

? اگر از دندان هاي مصنوعي متحرك استفاده مي كنيد، بعد از هر وعد غذايي و قبل از خواب، آنها را در آورده و كاملاً شستشو دهيد. استفاده از محلو هاي ضد عفوني كننده در بعضي از موارد ضروري خواهد بود.

? استفاده از دخانيات و نوشابه

هاي الكلي را قطع كرده يا مصرف آنها را به حداقل كاهش دهيد.

? اگر دچار خشكي هميشگي در دهان هستيد با دندانپزشكان مشورت كنيد. مصرف آدامس هاي بدون قند و استفاده از مايعات جايگزين بزاق بسيار سودمند خواهند بود.

? بعضي از دهان شويه ها در برطرف كردن بوي بد دهان موثرند. فقط در صورت مشورت با دندانپزشكان از آنها استفاده نماييد.

? از دندانپزشكتان بخواهيد نحو? صحيح استفاده از مسواك و نخ دندان را برايتان تشريح نماييد. استفاده غير صحيح كمك چنداني به بهداشت دهان و به خصوص برطرف كردن بوي بد دهان نمي كند.

منبع: http://www.persianv.com

سلامت در اتاق نشيمن

مبلمان

مبلمان بايد متناسب با وضعيت بدن (اصطلاحاً ارگونوميك) باشد و وضعيت قوس طبيعي ستون مهره ها را حفظ كند.

توصيه مي شود مبلمان حتي الامكان از چوب محكم يا فلز باشد و با مواد طبيعي و غير طبيعي پوشانده و تزئين شده باشد.

براي چسباندن قسمت هاي مختلف مبلمان بايد از چسب غير سمي استفاده شود.

ورودي خانه

كف

كف بايد صاف و مسطح و تميز كردن آن راحت و ساده باشد.

اگر كف قسمت ورودي از جنس چوب ساده، چوب مركب يا پاركت است، بايد به خوبي و با دقت درزگيري شده باشد.

نور

ورودي خانه بايد هم از بيرون (راهرو) و هم داخل، نور خوب و مناسبي داشته باشد.

ايمني

حس گر (سنسور) مخصوص دود يا مونواكسيد كربن بايد در نزديكي در ورودي نصب شده باشد.

تمام درها و پنجره هاي طبقه اول بايد حفاظ و قفل خوب ضد سرقت داشته باشند.

كف

اگر كف اتاق نشيمن از جنس چوب ساده، چوب مركب يا پاركت است، بايد به خوبي و با دقت درزگيري شده باشد.

كف اتاق نشيمن بايد از مواد طبيعي باشد.

توصيه مي شود

قاليچه ها و قالي ها از پشم يا كتان طبيعي و بدون مواد مصنوعي باشند و حتماً ترمز فرش (براي جلوگيري از سُر خوردن) داشته باشند.

اگر موكت يا قالي، از اين سمت ديوار تا آن سمت ديوار امتداد دارد، پوشش ضد رنگ براي آن ها به كار نرفته باشد.

ميز

ميز و صندلي ها بايد راحت باشند و هيچ بيرون زدگي، تيزي، ميخ كج يا بيرون زده، لقي و هرگونه عامل آسيب زننده نداشته باشند ميز و صندلي بايد به اندازه باشد و طوري چيده شده باشد كه راحت بتوان رفت وآمد كرد و پشتشان نشست و بلند شد. نور سقف بالاي ميز غذاخوري بايد فاصله كوتاهي با ميز داشته باشد

پنجره ها

پوشش روي پنجره ها بايد از مواد طبيعي بدون پوشش هاي مصنوعي شيميايي باشد

تمام پنجره ها بايد قفل داشته باشندپس از شستشوي پرده ها و پشت پرده اي ها، بايد حداقل 6 ساعت آن ها را بيرون از منزل آويزان كرد.

ايمني

حس گر (سنسور) مخصوص دود يا مونواكسيد كربن (از مدل هاي نوري _ الكتريكي) بايد نصب شده باشد.

سيستم برق نبايد از زير فرش يا موكت رد شده باشد

سقف

در سقف اتاق نشيمن نبايد از كاشي ها يا مواد داراي آزبست استفاده شود.

نور

نور كلي اتاق نشيمن و نوري كه براي موارد خاص (مثل مطالعه يا دكور و غيره) طراحي شده و به كار رفته است، بايد كافي و مناسب باشد.

توصيه مي شود از نورهاي مصنوعي در جاهاي مناسب استفاده شود تا سايه ها به حداقل برسد.

ديوارها

رنگ ديوارها بايد روغني و صاف، بدون خردگي و ترك و ريختگي باشد.

براي جلاي رنگ ديوارها بايد از مواد طبيعي يا روكش هاي بي ضرر استفاده شود.

شومينه و مكان هاي مخصوص آتش

دود يا بو نبايد از شعله آتش شومينه به سمت داخل كشيده و رانده شود.

اگر

داخل شومينه يك روزنامه را آتش بزنيد و روشن كنيد، ظرف يك دقيقه بايد دودش خارج شود.

درب مخصوص شومينه بايد خوب و محكم بسته شود.

اجاق و مشعل بايد وضعيت خوب و مناسبي داشته باشند.

دودكش شومينه بايد كلاهك داشته باشد تا بارندگي باعث نفوذ آب در داخل شومينه نشود.

حتي الامكان يك حس گر (سنسور) مخصوص دود و مونواكسيد كربن در كنار شومينه و محل هاي مخصوص آتش نصب شده باشد.

نور شديد آفتاب و سوزش چشم ها

نويسنده: فرانك فراهاني جم

جام جم آنلاين: بررسي هاي انجام شده به وسيله محققان امريكايي نشان مي دهد كه افزايش تعاملات و روابط اجتماعي نقش مهمي در افزايش طول عمر مهره داران و بويژه انسان ها دارد. مطالعات انجام شده بر مگس ميوه نشان مي دهد نوعي جهش ژنتيكي كه در كاهش طول عمر موثر است ، سبب ايجاد اختلال در عملكرد آنزيمي مي شود كه در از بين بردن راديكال هاي آزاد خطرناك نقش دارد؛ در حالي كه همين آنزيم مي تواند سبب بروز بيماري هاي مرتبط با پيري مانند آلزايمر و پاركينسون در انسان ها شود.

برقراري ارتباط ميان موجودات جوان تر و موجودات جهش يافته منجر به افزايش طول عمر و همچنين افزايش تحرك و فعاليت بدني اين گروه از موجودات خواهد شد. در چنين شرايطي، اين موجودات از مقاومت بيشتري در برابر شرايط دشوار زندگي و همچنين استرس هاي محيطي برخوردار خواهند بود.

به گفته محققان انگليسي، ايجاد اختلال در متابوليسم بدن احتمال خطر ابتلا به بيماري ديابت را در سنين سالمندي افزايش مي دهد. اين گروه از افراد معمولا با افزايش سطح قند خون و افزايش فشارخون مواجه اند و پس از مدتي سطح كلسترول HDL يا كلسترول خوب و تري گليسيريد در خون آنها افزايش خواهد يافت.

بر اين اساس، شاخص توده

بدني يا دور كمر افراد و همچنين اختلالات متابوليسمي كه سبب افزايش سطح قند و چربي خون مي شوند نمي توانند نشان دهنده خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي و عروقي در سالمندي باشند.

با افزايش دماي هوا بيشتر افراد به دنبال راهي براي محافظت از پوستشان در برابر تابش امواج فرابنفش هستند، در حالي كه تابش اين امواج نه تنها تهديدي عليه سلامت پوست بدن خواهد بود، بلكه مي تواند از تاثير نامطلوبي بر چشم ها نيز برخوردار باشد و اغلب ما اين موضوع را فراموش كرده ايم.

قرار گرفتن در معرض نور شديد آفتاب مي تواند زمينه مناسبي براي ابتلا به بيماري چشمي مانند آب مرواريد، التهاب قرنيه و حتي از بين رفتن قرنيه در سنين سالمندي به وجود آورد؛ چنين شرايطي سبب قرمزي و خارش چشم، كاهش ديد و حتي نابينايي خواهد شد؛ بنابراين چشم ها نيز مانند پوست نيازمند محافظت در برابر تابش نور خورشيد هستند كه با استفاده از كلا ه هاي لبه دار و عينك هاي آفتابي مناسبي كه امواج فرابنفش را جذب مي كنند براحتي مي توان به اين هدف دست يافت.

براي جلوگيري از عدم پذيرش بافت پيوندي در بيماراني كه تحت عمل پيوند كليه قرار گرفته اند، داروهايي تجويز مي شود كه سبب افزايش خطر ابتلا به ديابت خواهد شد. به گفته پزشكان و متخصصان دانشگاه بريتيش كلمبيا، خطر ابتلا به اين ديابت مستقل از ديگر عواملي است كه به عنوان عوامل زمينه ساز خطر ابتلا به ديابت شناخته شده اند.

ديابت، يكي از خطرات شايع پس از عمل پيوند كليه است، در حالي كه ابتلا به ديابت نمي تواند در عدم موفقيت يا موفقيت عمل پيوند كليه نقش مهمي داشته باشد.

استفاده از روش هاي مناسب براي ساخت

اين داروها مي تواند خطرات ناشي از مصرف اين داروها را كه براي بيماران تحت عمل پيوند ضروري است، به كمترين حد برساند.

محققان مركز سرطان ايالت فلوريدا اعلام كرده اند كه كاهش سطح كلسترول خون در مردان، سطح مواد توليد كننده پادتن بخصوص كه سبب بروز سرطان پروستات مي شود را نيز كاهش مي دهد.

سرطان پروستات به وسيله هورمون مردانه تستسترون كنترل مي شود و كلسترول مولكول اصلي تشكيل دهنده اين هورمون است بنابراين مي توان گفت كه تستسترون عامل ايجاد كننده سرطان پروستات و كلسترول عامل ايجاد كننده اين هورمون است.

پس تنها با كاهش سطح كلسترول مي توان به آساني خطر ابتلا به اين سرطان را كاهش داد. البته بايد توجه داشت كه نمي توان گفت با كاهش سطح اين هورمون به طور مصنوعي مي توان مانع ابتلا به سرطان پروستات شد.

بررسي ها نشان مي دهد كه انجام تمرين هاي ورزشي منظم و داشتن برنامه غذايي مناسب در يك دوره زماني 6 ساله براي افرادي كه در معرض ابتلا به بيماري ديابت هستند، مي تواند پيشرفت اين بيماري را در بدن 14 سال به تاخير اندازد.

محققان چيني دريافته اند كه تزريق انسولين در بيماران مبتلا به ديابت نوع دوم در مراحل اوليه تشخيص به حفظ و درمان سلول هايي كه در توليد انسولين نقش دارند، كمك مي كند و در نتيجه سبب ايجاد تعادل در سطح قند خون خواهد شد.

به افراد مبتلا به ديابت يا افرادي كه احتمال خطر ابتلا به ديابت در آنها بالاتر است توصيه مي شود مصرف مواد غذايي بويژه مواد غذايي حاوي قند را به حداقل برسانند و مصرف سبزي ها را در برنامه غذايي روزانه خود مورد توجه قرار دهند. علاوه بر اين، انجام فعاليت هاي ورزشي نيز مي تواند

نقش مهمي در كاهش پيامدهاي نامطلوب ناشي از ابتلا به اين بيماري داشته باشد.

پوست شما از كدام نوع است؟

مترجم: مريم سادات كاظمي

بي شك مي توان پوست را مهمترين عضوي دانست كه زيبايي، مرهون سلامت و شادابي آن است. پوست حالات و ويژگي هاي خاصي دارد و هر كدام ما از اين نظر بنابر خصوصيات فيزيولوژيك با هم تفاوت داريم. اما اينكه نوع پوست، خشك، چرب، معمولي و... باشد، چندان فرقي ندارد؛ بلكه نكته مهم اين است كه نوع پوست خود را كاملاً بشناسيم و مراقبتهاي لازم براي شادابي و سلامت آن را به كار بريم.

در ادامه به توضيحاتي مختصر راجع به انواع پوست، ويژگي ها و مراقبتهاي مربوط به هر كدام اشاره مي كنيم:

پوست خشك

پوست خشك، حساس، آسيب پذير و زبر است، شادابي چنداني ندارد و با بالارفتن سن اين حالت تشديد مي شود. پس از همين حالا به فكر مراقبتهاي لازم باشيد.ترشح چربي در پوست خشك نسبت به ساير پوستها كمتر است و به همين دليل لايه محافظ پوست، مقاومت كافي در برابر تهاجمات خارجي را ندارد. لايه بيروني پوست، توانايي حفظ آب را ندارد و به همين دليل، آب به راحتي و به سرعت تبخير مي شود. با توجه به اين موضوع، پوست خشك نياز به مراقبتهاي مناسب و زياد دارد. اين مسأله به خصوص در زمستان بايد بيشتر مد نظر قرار گيرد تا از ترك خوردگي و پوسته شدن پوست پيشگيري شود. همچنين بايد يادآور شد كه با بالا رفتن سن، همه پوستها به طور كلي نازك و خشك مي شود.

نظافت پوست در كمال آرامش:

مراقب باشيد كه پوست شما بسيار حساس

است و توصيه مي شود از اعمال شديد و تحريك كننده پوست مانند شستشو با موادي كه نياز به آبكشي با آب دارد، خودداري كنيد، زيرا آب لوله كشي مقدار زيادي آهك دارد. بهتر است از امولوسيون يا مواد مرطوب كننده استفاده كرد كه بتوان آن را به كمك پنبه آغشته به لوسيون تميز كرد. نكته مهم ديگر اين كه حتما شب، مواد آرايشي را پاك كرد.

روشهاي ساده براي مرطوب كردن پوست:

كرمهايي با مواد مغذي، ويتامين و مواد چرب را براي استفاده روزانه انتخاب كنيد. اين محصولات كه از نظر غذايي غني هستند مي توانند مانند سدي روي پوست عمل كند، رطوبت مورد نياز پوست را تأمين كرده و مواد موجود در كرمها را جذب مي كند. در نتيجه پوست كاملاً تغذيه مي شود و كمتر حالت كشيدگي پيدا مي كند. يك بار در هفته، روي پوست ماسك يا چند قطره روغن مناسب بريزيد تا اين حفاظ روي پوست ساخته شود و همچنين مقاومت پوست را در آينده نيز بالا مي برد.

عكس العملهاي درست:

در وهله اول مايعات فراوان بنوشيد تا مقدار رطوبت طبيعي بدن جبران شود. علاوه بر ماسك گذاشتن، 10 دقيقه حمام گرم نيز مفيد است و باعث نرمي و لطافت پوست هاي بسيار خشك مي شود. در برنامه غذايي نيز مقدار بيشتري اسيدهاي چرب را بگنجانيد و يا يك دوره درماني از مكمل هاي غذايي استفاده كنيد.

مسأله بسيار مهم ديگر، محافظت پوست در برابر اشعه خورشيد است، زيرا اشعه ماوراء بنفش براي پوست بسيار مضر است.

سلامت در شهرهاى صنعتى

سلامت هر جامعه بر ? پايه استوار است: يكى درمان و ديگرى پيشگيرى.

اهميت اين دو كانون محورى سلامت در همه زمان ها يكسان نبوده و تابع شرايطى است كه انسان ها در آن زندگى مى كنند. واكاوى جنبه هاى گوناگون زندگى انسان ها در اكنون و گذشته نمايانگر آن است كه مساله اصلى سلامت در گذشته درمان بوده است و در دقيقه حال و اكنون پيشگيرى.

در گذشته هاى دورتر به دليل طبيعى بودن شرايط زندگى و آميخته نشدن روزمرگى آدمى با ماشين صنعت و تكنولوژى امكان ابتلا به بسيارى از بيمارى هاى رايج امروزى اساسا وجود نداشت. در واقع بايد گفت در آن عصر و زمانه شرايط طبيعى زندگى خود به مثابه عامل پيشگيرى عمل مى كرد.

رابطه تنگاتنگ انسان و طبيعت از يك سو هواى سالم و غذاهاى طبيعى و دور از دخل و تصرف هاى شيميايى را در اختيار او مى گذاشت و از سوى ديگر شغل هاى پرتحرك بدنى يك ورزش روزانه جدى به حساب مى آمد. پيوند نزديك با طبيعت همچنين يك زندگى نسبتا آرام و دور از استرس هاى شهرنشينى را براى آنها رقم مى زد.

مع الوصف انسان هاى سده هاى گذشته از درمان بسيارى از بيمارى ها ناتوان بودند و همه ما خوانده ايم يا شنيده ايم داستان تاسف بار مرگ هاى دسته جمعى گروه بزرگى از هم نوعان مان را بر اثر بيمارى هاى درمان ناپذير.

جامعه انسانى اما پس از تحمل خسارات فراوان سرانجام توانست برشمار كثيرى از بيمارى هاى درمان ناپذير پيشين فائق آيد. ? عامل اصلى در تحقق اين پيروزى بزرگ سهم داشت: يكى علم جديد كه پس از رنسانس با به كارگيرى روش تجربى

به توفيقات چشمگيرى دست يافته بود و ديگرى اراده جمعى بشر براى به انقياد درآوردن بيمارى هاى صعب العلاج و درمان آنها. اين ? عامل سرانجام خود را در بازوى تواناى علم پزشكى جديد متجلى كرد.

اما پس از آنكه اراده جمعى بشر به سلاح قدرتمند علم مجهز شد توان خود را فقط به چاره گشايى معضلات در حوزه سلامت محدود نكرد و سايه استيلاى خود را چنان توسعه داد كه هيچ شانى از شئونات زندگى آدمى را بى بهره نگذاشت.

انقلاب صنعتى و مدرنيسم به شيوه اى ساختارشكنانه زندگى شهرنشينى را دستخوش تحولى بنيادين كرد و دست كم ? هديه بزرگ را به ارمغان آورد: نخست رفاه و ديگرى لذت. اين ? ارمغان بزرگ براى بشر بسيار خوشايند افتاد چرا كه با خواست و طبيعت آدمى كاملا سازگار بود.

تكنولوژى از يك سو به همه كارها سرعت داد و روزبه روز راحتى و رفاه را در زندگى افزون كرد و از سوى ديگر زمينه هاى لذت بيشترى را براى طبيعت تنوع طلب و سيرى ناپذير انسان فراهم آورد. رفاه و لذت اما شاخه پيشگيرى سلامت را با چالشى جدى روبرو ساخت. تكنولوژى با ناسالم كردن آب هوا و غذا كه ضرورى ترين نيازهاى آدمى به شمار مى آيند و با ايجاد وسوسه براى دستيابى به رفاه و لذت بيشتر سلامت را در معرض خطرى جدى قرار داد.

انسان هاى عصر تكنولوژى با وجود آگاهى از اين خطرات به دليل ضعف اراده فردى و ترجيح رفاه و لذت بر سلامتى به استفاده از چنين محصولاتى روى آوردند. در نتيجه به دلايل پيش گفته در عصر

و زمانه ما خطر ابتلا به امراض مرگ آورى چون بيمارى هاى قلبى - عروقى ديابت پرفشارى خون بالابودن چربى خون و. . . . به مراتب افزايش يافته و استرس هاى ناشى از زندگى در شهرهاى صنعتى به عاملى جدى براى پديدآمدن بيمارى هاى روانى و افسردگى هاى روحى تبديل شده است.

بنابراين داشتن جامعه اى سالم مبتنى بر تحقق دو اراده متمايز است: يكى اراده جمعى و ديگرى اراده فردى. اراده جمعى به خوبى حوزه درمان را پوشش داده و ديگر درمان اولويت نخست سلامت نيست چرا كه هر روز شاهد يافتن روش هاى نوينى براى درمان بيمارى ها هستيم و هيچ چيز نمى تواند اين اراده جمعى را متوقف سازد اما براى پيشگيرى از عوارض نامطلوب تكنولوژى در عصر جديد اراده فردى يك الزام است. متاسفانه تكنولوژى ضرورى ترين نيازهاى ما را در صورت كم توجهى به اصلى ترين دشمنانمان تبديل كرده است.

اگر هر يك از ما با اراده فردى مان در حوزه پيشگيرى چگونگى زندگى در شهرهاى صنعتى را مديريت نكرده و بهره گيرى از رفاه و لذت تكنولوژى را به قاعده در نياوريم اراده جمعى مان در حوزه درمان ارزش مطلوب خود را از دست خواهد داد زيرا توجه به درمان و رهاكردن پيشگيرى يعنى پرداختن به معلول و ناديده گرفتن علت.

علل بوى بد دهان

بوى بد دهان از آن مشكلاتى است كه گاه ممكن است علت خطرناكى نداشته باشد اما مى تواند آنچنان باعث آزار انسان بشود كه روابط اجتماعى او را مختل كند و حتى باعث گوشه نشينى و انزواى او شود. اما خبر تازه اينكه تازه ترين مطالعات

نشان داده است كه مى توان اين مشكل را با راه حل ساده اى از بين برد.

مطالعه اى كه يك دانشجوى دندانپزشكى دانشگاه ايالتى نيويورك آن را انجام داده نشان مى دهد كه با روزى ? بار مسواك با استفاده از خميردندان هاى آنتى باكتريال همچنين تميز كردن سطح زبان مى توان تا حد زيادى اين حالت ناخوشايند را از بين برد. البته بوى بدن دهان علل گوناگونى دارد كه برخى از آنها قابل رفع هستند مانند پوسيدگى دندان ها ترشح پشت حلق به دليل عفونت سينوس ها و يا عفونت در ساير اجزاى دهان. اما گاهى اوقات هيچ دليلى براى اين بوى ناراحت كننده وجود ندارد و مسواك زدن و استفاده از خوشبوكننده هاى دهانى هم تنها راه چاره موقت اين مشكل هستند.

يكى از علل شناخته شده بوى بد دهان تجمع برخى انواع باكترى هاست كه حتى بدون ايجاد عفونت با توليد تركيبات گوگرددار مى توانند بويى شبيه به تعفن را در دهان ايجاد كنند. اين بو با مسواك خميردندان يا دهان شويه هاى معمول از بين نمى رود. اما اين مطالعه تاثير نوعى خميردندان خاص را روى ميزان تجمع اين باكترى ها بررسى كرده است.

اين خميردندان حاوى تركيبى آنتى باكتريال موسوم به تريكلوسان است و ارزيابى ها حاكى از آن است كه مى تواند با باكترى هاى بويناك دهان نيز مبارزه كند. تميز كردن سطح زبان نيز از جمله اجزاى اين روش پيشنهادى بوده است. اين محققان ميزان ?? گونه باكترى مختلف موثر در توليد اين گونه مواد بدبو در هواى بازدم افرادى را كه از بوى بد دهان شان

شكايت داشتند ? بار اندازه گيرى كردند يك بار قبل و بار دوم بعد از يك دوره ?? روزه استفاده از اين روش. نتايج نشان داد ميزان باكترى ها تا يك چهارم كاهش پيدا كرده و خود افراد هم احساس مى كردند بوى دهان شان به طرز محسوسى كم يا رفع شده است.

تريكلوسان ماده اى است با خواص ضدباكترى كه البته در همه خميردندان ها وجود ندارد. اين ماده در تركيبات برخى شوينده ها صابون ها خوشبوكننده ها و همچنين داروهاى ضدآكنه به كار مى رود. در اين مطالعه از مارك خاصى از خميردندان استفاده شده كه البته شركت توليدكننده آن حامى مالى طرح تحقيقاتى بوده است. اما نتايج مطالعه در نشست سالانه انجمن تحقيقات دندانپزشكى كه روز جمعه در دالاس برگزار شد در جمع صاحب نظران اين رشته تخصصى ارائه شد. تخمين زده

مى شود كه حدود ?? درصد از تمام بزرگسالان از بوى بد دهان شان رنج مى برند.

اين ميزان در افراد سالمند بسيار بيشتر است و برخى آمارها حاكى از آن است كه حدود ?? درصد از تمام سالمندان دهان بدبويى دارند كه احتمالا به دليل سيستم ضعيف تر ايمنى آنهاست كه به انواع باكترى ها اجازه و فرصت رشد بيشتر و تجمع در فضاى دهانى را مى دهد.

افزايش انحراف شست پا با كفش تنگ و نوك باريك

كارشناسان معتقدند با استفده از كفش هاى تنگ و نوك باريك احتمال بروز انحراف شست پا را افزايش مى دهد.

دكتر پيمان ميرشاه ولد متخصص ارتوپدى و جراح گفت: هالوكس والگوس عبارت است از انحراف شست پا به سمت خارج به صورتى كه شست پا به انگشت كنارى خود فشار آورده و

مى تواند در زير آن قرار گيرد.

دكتر ميرشاه ولد با اشاره به اين كه اين بيمارى به دو دليل از نظر ظاهرى و يا به علت آرتروزى كه بروز مى كند مى تواند براى بيمار مشكل ساز باشد افزود: علل بروز هالوكس والگوس به درستى مشخص نشده است اما مى توان عامل ارث و محيط را در بروز آن موثر دانست. همچنين پوشيدن كفش تنگ و نوك باريك مى تواند در بروز اين بيمارى موثر باشد.

دكتر ميرشاه ولد ادامه داد: علت بروز آرتروز در اين بيمارى انحراف محور حركتى شست است كه موجب فشار نامتقارن به سمت غضروفى مفصل مى باشد. وى در خصوص علايم هالوكس والگوس افزود: انحراف ظاهرى خود شست به سمت خارج برجستگى كنارى شست به سمت داخل پهن شدن سرپا و جلوى پا دردناك بودن مفصل شست پا و انگشت كنارى هنگام راه رفتن همچنين قرمزى مفصل شست پا و ناحيه برجستگى آن از علايم اين بيمارى به شمار مى رود.

اين متخصص ارتوپدى درباره درمان اين بيمارى افزود: در موارد خفيف مى توان از شست بندهاى مخصوص هالوكس والگوس استفاده كرد كه استفاده اين وسيله به خصوص در كودكان و نوجوانان بسيار مفيد است. در موارد شديد اصلاح هالوكس والگوس با كمك جراحى صورت مى پذيرد براى بررسى شدت هالوكس والگوس لازم است عكس راديوگرافى از پا در وضعيت ايستاده گرفته شود تا زواياى شست پا تعيين شود.

وى افزود: در مواردى كه اين زوايا از شدت بيشترى برخوردار باشد عمل سنگين ترى در بر خواهد داشت به همين دليل بعد از جراحى در بعضى موارد گچ گرفته

مى شود و گاهى بدون گچ بانداژ مى شود.

شش نكته درباره پوست

نويسنده:دكتر دبرا واتنبرگ

آيا تصور ميكنيد كه شكلات باعث بروز جوش ميشود؟ آيا براي زودتر التيام يافتن يك زخم آنرا نميپوشانيد تا "خشك شود”؟ پس آماده باشيد تا با خواندن مطالب دكتر واتنبرگ غافلگير شويد. اينها نكاتي هستند كه شايد از پزشك خود نشنيده باشيد اما نكاتي بسيار مهم هستند:

شكلات موجب بروز اكنه –جوش- نميشود

تحقيقاتي كه درباره رابطه غذا و جوش صورت انجام گرفته اند چندان زياد نيستند. مردم تصور ميكنند كه غذاهاي چرب مانند شكلات، پيتزا و سرخ كردنيها، به طريقي در منافذ پوست رسوب كرده و روغن آنها درون پوست جمع ميشود. در حقيقت، جوشهاي صورت يا اكنه، به دليل پر شدن منافذ پوست از سولهاي پوست و باكتري ايجاد ميشوند. تحقيقات جديد نشان داده است كه شايد ارتباطي ميان شير و محصولات لبني ديگر با بروز اكنه وجود داشته باشد. چنين تصور ميشود كه مولكولهاي بيواكتيو و هورمونهاي موجود در اين مواد، غدد ايجاد كننده اكنه را تحريك ميكنند. توصيه من براي افراد مستعد به اكنه، مصرف محدود- نه حذف- محصولات لبني است.

--------------------------------------------------------------------------------

استفاده از مواد ضد تعرق در شب، اثر آن را افزايش ميدهد

افراد بسياري هستند كه از بي تاثير بودن يا كم تاثير بودن مواد ضد تعرق يا به عبارت آشناتر دئودورانت ها شكايت ميكنند. يك روش زيركانه براي افزايش تاثير دئودورانت، استفاده از آن در شب، بر روي پوست خشك و درست قبل از رفتن به رختخواب است. شما ميتوانيد صبح باز هم مقداري از آن را مصرف كنيد. البته افرادي كه بيش از حد عرق ميكنند، بد نيست با

پزشك متخصص پوست مشورت كنند و شايد به تزريق بتاكس نياز داشته باشند. تزريق بتاكس در زير بغل و نواحي پر تعرق، موجب ميشود كه از شش تا نه ماه در اين نواحي تعريق انجام نشود. و البته اين مورد تنها براي افرادي كه "بيش از حد” عرق ميكنند و تنها طبق نظر پزشك توصيه ميشود.

--------------------------------------------------------------------------------

خالهاي صاف و بدون برجستگي ميتوانند نشانه سرطان باشند

افراد معمولا زماني براي خال به پزشك مراجعه ميكنند كه خال برجسته شود، اما بنا به دلايل نامعلوم، عموم مردم توجه چنداني به خالها و ضايعات پوستي صاف و مسطح نشان نميدهند. البته مسطح بودن تنها نشانه سرطاني بودن ضايعه پوستي نيست، خالها يا نقاط رنگيني كه نا متقارن-غير قرينه- بوده، داراي محيطي ناهموار يا رنگ غير طبيعي باشند و قطر آنها از ? ميليمتر بيشتر باشد، حتما بايد جدي گرفته شده و به پزشك نشان داده شوند.

--------------------------------------------------------------------------------

داروهاي اكنه بايد به تمام صورت ماليده شوند، نه فقط روي جوشها

افراد بسياري داروي پوست و ضد اكنه را- چه توسط پزشك تجويز شده باشد يا از داروهاي آزاد باشد- تنها بر روي جوشها ميمالند و باقي صورت را فراموش ميكنند. در حالي كه بسياري از داروها براي جلوگيري از بروز جوش بيشتر نيز طراحي شده اند و كار آنها تنها برطرف كردن اكنه هاي موجود نيست. اين داروها در از بين بردن باكتريهاي مولد اكنه بسيار موثرند و بايد در كل صورت استفاده شوند.

--------------------------------------------------------------------------------

زخمهاي بسته زودتر از زخمهاي باز التيام ميابند.

همه ما روي زخم را بلافاصله پس از ايجاد شدن با چسب يا نوار زخم بندي ميپوشانيم اما پس از يكي دو روز، چسب

را بر ميداريم تا زخم "خشك شود” و زودتر التيام يابد. در واقع، تحقيقات نشان داده اند كه درمان يافتن زخم در محيط مرطوب سريعتر اتفاق مي افتد. به اين ترتيب، قرار دادن مقداري پماد آنتي بيوتيك مانند جنتامايسين روي زخم و پوشاندن آن با چسب زخم تا زمان درمان كامل، بسيار نتيجه بخش تر خواهد بود.

--------------------------------------------------------------------------------

ويتامين E مانع التيام يافتن زخم ميشود

اين نكته كاملا بر خلاف تصور عمومي است. ويتامين E يك آنتي اكسيدان است و به جلوگيري از بروز آسيبهاي ناشي از اكسيده شدن سلولهاي پوست كمك ميكند. اما تا كنون هيچ مدركي از قدرت شفا بخش آن براي زخم ديده نشده است. واقعيت اين است كه بنابر تحقيقات انجام شده، اين ويتامين روند التيام زخم را كند ميكند. اما ژلهاي سيليكون در اين زمينه ميتوانند مفيد باشند.

ده توصيه مهم براي پوست

پا به سن گذاشتن روندي طبيعي و زيباست براي همه رخ ميدهد و ما با پذيرفتن آن به چشم همه زيباتر خواهيم بود.

همه ما بطريهاي رنگارنگ محصولات بهداشتي و آرايشي اتظار معجزه داريم و تبليغات متعدد نيز ما را به سوي اين باور سوق ميدهند كه با استفاده از اين محصولات، پوستي صاف و محكم، بدون جوش و به نرمي حرير داشته باشيم.

اما اين وسواس براي بينقص بودن به حدي نامعقول رسيده است. چين و چروكها بالاخره مي آيند و به چهره شخصيت و عمق ميدهند. تغييرات ديگر هم به دنبال آن از راه ميرسند، طرح صورت مشخصتر شده و استخوانها در طول زمان زاويه دارتر ميشوند. چهره زخمي ميشود، كك و مك در مي آورد و خلاصه از گذشت زمان تاثير ميگيرد.

آيا

اين آثار فاجعه هستند؟ يا تنها نقشي از زندگي به شمار ميروند؟ محصولات خاصي براي پوشاندن تمام اينها وجود دارند، اما پا به سن گذاشتن روندي طبيعي و زيباست براي همه رخ ميدهد و ما با پذيرفتن آن به چشم همه زيباتر خواهيم بود.

تعداد بسياري از محصولات ماجرا را بيش از حد پيچيده كرده اند و علاوه بر گران بودن، وقت گير هم هستند. شما ميتوانيد از روشهايي بسيار ساده تر و به همان اندازه موثر استفاده كنيد. از افراط بپرهيزيد، اگر پوستي خشك داريد آنرا بيش از حد مرطوب نكنيد و اگر پوستتان چرب است، تمام چربي آن را نگيريد.

در اينجا به ده توصيه براي داشتن پوستي سالم و زيبا اشاره ميكنيم:

?. پوست را در برابر خورشيد محافظت كنيد. از كرمهاي ضد آفتاب استفاده كرده و از تابش مستقيم آفتاب در ساعات ?? تا ? بپرهيزيد.

?. سيگار نكشيد. پوست اندامي بزرگ است و به مقدار زيادي خون نياز دارد. سيگار به شدت به اين جريان خون آسيب ميرساند. به همين دليل پوست افراد سيگاري كدر و خاكستري است. زيرا خوني كه بايد اكسيژن را به پوست برساند سرشار از سموم و مواد اكسيد كننده است.

?. استراحت و تغذيه كافي و صحيح داشته باشيد.

?. تا حد امكان در شرايط تنش زا-چه احساسي و چه محيطي- قرار نگيريد. ممكن است مشكل به نظر برسد اما كافي است صفحه حوادث روزنامه را مطالعه نكنيد!

?. دو مرتبه در روز صورت خود را بشوييد و سپس از يك محصول مناسب استفاده كنيد. عده اي به تصور تميزي چهره، صبح صورت خود را نميشويند و اين بسيار عجيب است.

پوست صورت در طول شب پر از گرد و غبار رختخواب و سلولهاي مرده ميشود. حتما صبح صورت خود را با آب و صابون بشوييد.

?. گاهي بخشهايي از پوست فراموش ميشوند. آرنج، پاشنه پا، گردن و سينه نيز به كرم مرطوب كننده نياز دارند. اگر در تابستان صندل ميپوشيد، روي پا را هم كرم ضد آفتاب بزنيد.

?. تا حد امكان از دستكاري پوست صورت خودداري كنيد و دستهاي خود را بيشتر بشوييد. گاهي نميتوان از خراشاندن، فشردن و كندن دانه هاي پوست خودداري كرد. اما هرچه بيشتر به پوست خود آسيب برسانيد، آثار باقي مانده روي صورت بيشتر و عميق تر ميشوند.

?. لوازم آرايش خود را تميز نگهداريد. اسفنجها و برسهاي پودر و سايه چشم را در داخل قوطي دربسته و تميز نگهداريد. درب لوازم آراش را محكم ببنديد و هر از گاهي لوازم كهنه را دور ريخته و برسها را بشوييد. عمر مفيد لوازم آرايش بين ? تا ?? ماه است. از خريدن لوازم بسيار گران خودداري كنيد تا در زمان مشخص بتوانيد با دل راحت آن را دور بياندازيد.

?. اعتدال را رعايت كنيد. دليل نميشود كه چون محصولي خوب است ان را بيش از حد مصرف كنيد. براي مثال، مرطوب كننده ها از جمله محصولات بسيار پرطرفدار هستند و معمولا بيش از حد مصرف ميشوند. ما تحت تاثير تبليغات تصور ميكنيم كه هر سانتي متر از پوست بدنمان بايد با يك نوع كرم پوشانده شود. يك محصول ديگر كه مورد استفاده افراطي قرار ميگيرد مواد لايه بردار هستند كه استفاده بيش از حد آنها ميتوان پوست را به شدت تحريك پذير و

آسيب ديده كند.

??. مراقب فروشندگان محصولات آرايشي باشيد. اگر بخواهيد به نصايح تبليغاتي آنها توجه كنيد بايد روزي دو ساعت و نيم جلوي آينه باشيد و ?? لايه مختلف روي پوست خود قرار دهيد. تعداد و تنوع محصولات بهداشتي و آرايشي خود را مختصر و مفيد نگهداريد و هنگام به كار بردن يك محصول جديد، عجله نكنيد، ابتدا آنرا روي پوست بازو يا مچ امتحان كنيد. هر محصول آرايشي حاوي ?? تا ?? ماده مختلف است و شما با بكار بردن يك محصول جديد، بدن خود را در معرض ?? تا ?? ماده جديد كه ممكن است آلرژي زا باشند قرار ميدهيد.

خشكي و خارش پوست در زمستان

افرادي كه در مناطق سرد و خشك زندگي مي كنند با مشكل خشكي و خارش پوست در زمستان آشنا هستند. خشكي پوست ناشي از كمبود آب موجود در پوست مي باشد

با توجه به نكات زير مي توانيد از بروز اين مشكل جلوگيري كنيد.:

قراردادن ناحيه مورد نظر در آب ولرم: بسياري از كتب و مجلات براي حفظ رطوبت پوست توصيه مي كنند كه روزانه، حداقل 7 يا 8 ليوان آب بنوشيد ولي اين مسئله صحت ندارد. بهترين راه نفوذ آب به درون پوست قرار دادن ناحيه مورد نظر به مدت 15 دقيقه در آب ولرم و همچنين خودداري كردن از استحمام مكرر و روزانه است.

پوستتان را چرب نگه داريد: بعد از هر استحمام از مرطوب كننده هاي پوست استفاده كنيد چرا كه اين مرطوب كننده ها، چربي طبيعي پوست را كه بر اثر استحمام از بين رفته است جبران مي كنند و از آنجايي كه چربي طبيعي پوست براي جلوگيري از تبخير آب پوست ضروري است بنابراين مرطوب كننده ها سبب حفظ

رطوبت پوست و جلوگيري از خشكي آن مي شوند. زمان مصرف مرطوب كننده ها بلافاصله بعد از استحمام و خشك كردن بدن با حوله مي باشد. هيچ مرطوب كننده اي نمي تواند با وازلين و پارافين برابري كند، چرا كه آنها هم ارزان هستند و هم بسيار مؤثر. از روغن آفتاب گردان و روغن بادام نيز در صورت عدم حساسيت پوستي مي توان استفاده كرد. اين روغنها موثر، مطمئن و نرم كننده هستند. در ضمن ارزان قيمت بوده و براي مبارزه با خشكي و خارش پوست در زمستان، بسيار مناسب هستند. از صابون گليسيرين استفاده كنيد : اغلب صابون ها داراي مواد قليايي هستند كه اين مواد قليايي براي پوست هاي خشك، تحريك كننده است

7 نكته مهم در رابطه با آرايش و لوازم آرايشي

در دوران گذشته، در عصر ملكه اليزابت اول و همچنين زمان سلطنت قاجار، رنگ پريده به قدري جذاب بود كه زنان براي داشتن صورتي به سفيدي ظروف چيني، جان خود را به خطر ميانداختند. آنها چهره خود را با پودري سفيد رنگ به نام سريوس (ceruse) يا همان سفيداب ميپوشاندند كه تركيبي بسيار سمي از سرب بود.

امروزه خطر استفاده از لوازم آرايش تا اين حد جدي و مرگ آور نيست اما هنوز هم مشكلات و بيماريهايي وجود دارند كه از طريق يك خط چشم ساده يا كرم پودر منتقل ميشوند.

تبخال، كهير، جوشهاي متورم و گل مژه تنها چند نمونه كوچك از شرايط ناگواري هستند كه با لوازم آرايش نامرتب و عدم رعايت اصول ايمني و بهداشتي در آرايش ايجاد ميشوند. چگونه ميتوان لوازم آرايش را تميز نگهداشت؟

در اينجا به هفت قانون ساده در اين زمينه اشاره ميكنيم:

?.استفاده مشترك ممنوع! به اشتراك گذاشتن لوازم آرايش، چه با دوستان نزديك و

چه با مشتريان غريبه آرايشگاه و كساني كه از جعبه تست لوازم آرايش در فروشگاه استفاده ميكنند، يكي از ساده ترين روشهاي پخش باكتري است. استفاده از روژ لب ديگران ميتواند به سادگي شما را به تبخال مبتلا كند. ابتلا به تورم و خشكي لب هم بسيار بالاست. اما از همه خطرناكتر محصولات آرايش چشم هستند.

استفاده مشترك از ريمل يا هرگونه وسيله آرايش چشم ميتواند به سادگي موجب خارش و سرخ شدن پلك و حتي بدتر از آن، ابتلا به شپش مژه شود. اگر قصد داريد در فروشگاه يك محصول آرايشي را امتحان كنيد، حتما از برس جداگانه استفاده كنيد يا حتي يكي دو گوش پاك كن همراه ببريد و براي تست سايه و محصولات ديگر از آن استفاده كنيد.

?. لوازم كهنه را دور بريزيد. آيا كشوي ميزتان پر از لوازم آرايش نيمه استفاده شده است؟ هرچه زودتر آنها را دور بريزيد. مواد نگهدارنده موجود در محصولات آرايشي به مرور زمان خاصيت خود را از دست ميدهند و محصول فاسد ميشود. محصولات كهنه موجب تورم و خارش پوست ميشوند. معمولا اگر ميخواهيد لوازم آرايشتان عمر بيشتري داشته باشند، بايد آنها را در محلي خنك و دور از نور و گرماي ناگهاني قرار دهيد.

قرار دادن لوازم آرايش در اتوموبيل، به خصوص در فصل نابستان موجب فاسد شدن سريع آنها ميشود. بسياري از مواد آرايشي داراي تاريخ مصرف هستند كه از شش ماه تا يك سال متغير است. يك روش فوق ساده براي آزمودن كيفيت مواد آرايشي، بوييدن آن است. اگر رنگ و جنس محصول تغيير كرده و به خصوص بوي آن مانند هميشه نبود، اين ماده

ديگر براي مصرف مناسب نيست.

?.اپليكاتورهاي لوازم آرايشي را تعويض كنيد. هر محصول آرايشي با وسيله اي اعم از بالشتكهاي پودر، قلمهاي نوك اسفنجي سايه چشم، برس مخصوص ريمل و قلم خط چشم به چهره افزوده ميشود. اين اپليكاتورها بايد زود به زود تعويض شده يا به خوبي شسته و خشك شده و مجددا مورد استفاده قرار گيرند زيرا باكتريها به سادگي در آنها باقي مانده و تكثير ميشوند و در مرتبه بعد مجددا به چشم يا صورت شما باز ميگردند. اسفنجهاي مخصوص كرم پودر بهتر است هر هفته و برسهاي لوازم آرايش چشم هر ماه تعويض يا با شامپو بچه يا صابون ملايم به خوبي شسته و خشك شوند.

?. دهان ما حاوي انواع باكتريهاست كه وجود آنها در دهان مشكلي ايجاد نميكند اما اين باكتريها نبايد بر روي چشم منتقل شوند. افزودن آب معمولي به لوازم آرايش خشك نيز ممنوع است. آب ميتواند مواد نگه دارنده موجود در محصول آرايشي را رقيق كرده و به اين ترتيب ميكروبها در درون اين مواد رشد كرده و موجب عفونت چشم ميشوند.

?. درب آنها را ببنديد. بسياري از لوازم آرايش حاوي مواد نگهدارنده اي هستند كه باكتريها را از بين برده و عمر مفيد كالا در فروشگاه را افزايش ميدهد. اما به محض اينكه درب اين محصول گشوده شده و در معرض محيط خارج قرار بگيرد، در معرض ميكروبها و باكتريها قرار ميگيرد. اين حالت يا عمر مفيد محصول را كاهش ميدهد يا اينكه محصول را در معرض باكتريهايي قرار ميدهد كه مواد نگهدارنده نميتوانند با آن مقابله كنند. هرچه درب اين محصول بيشتر باز و بسته شود

يا درب آن باز بماند، ارگانيسمهاي بيشتري وارد آن ميشوند. پس همواره درب لوازم آرايشي و بهداشتي خود را محكم ببنديد.

?.لوازم آرايشي طبيعي را بشناسيد. لوازم آرايشي كه با عنوان "طبيعي” يا natural عرضه ميشوند، معمولا براي اشخاص داراي پوست حساس يا داراي آلرژي و يا افرادي كه اصولا علاقه اي به استفاده از مواد شيميايي ندارند بسيار مناسب است. اما اين محصولات يك نقطه ضعف هم دارند. زيرا اين محصولات داراي مواد نگهدارنده شيميايي نيستند و طبعا نسبت به محصولات شيميايي عمر كوتاهتري هم دارند.

?. قبل از خواب صورت خود را پاك كنيد. هنگام خواب، به پوست و مژه هاي خود هم استراحت بدهيد. اگر ريمل را در طول شب بر روي مژه ها باقي بگذاريد، اين امكان وجود دارد كه ريمل خرد شده و داخل چشم برود و موجب سرخي و خارش چشم و پلك شود. يك برنامه ساده شستشو و پاك كردن آرايش در شب ميتواند تضمين كند كه شما صبح با نشاط دروني و بيروني از خواب بيدار شويد و اثري از چشمان خون گرفته و پوست متورم در چهره شما ديده نشود.

جلوگيري از چربي پوست و مو

افرادي كه پوست و موي چرب دارند گاهي اوقات حتي ظرف چند دقيقه پس از شست وشو سطح براقي از چربي بر روي پوست و يا موهاي آنها ديده مي شود. فرايندي كه در اين شرايط در بدن رخ مي دهد بدين گونه است كه آندروژن ها يا هورمون هاي مردانه، توليد چربي ترشح شده از غدد چربي پوست را كنترل مي كنند.افزايش ميزان هورمون آندروژن مي تواند پوست را به توليد چربي بيشتر تحريك كند. براي مثال ممكن است اين حالت در طول

مدت دوران بلوغ تشديد شود برخي افراد پوست چرب تري دارند و علت آن اين است كه تعداد غده هاي چربي كه در پوست اين افراد است بيشتر بوده و در نتيجه چربي بيشتري توليد مي كنند.

ساير علايم و نشانه هايي كه با اين حالت در ارتباط است اينست كه افرادي كه پوست و موي چرب تر دارند عموما متوجه اين موضوع مي شوند كه پوست و موي آنها ظرف چند دقيقه يا چند ساعت پس از شست وشو براق و چرب به نظر مي رسد.

درباره دلايل و خطرات اين حالت بايد اظهار داشت كه همانطور كه گفته شد دليل داشتن پوست و موي چرب ترشح زياد از حد هورمون آندروژن است. درصد چربي در پوست و موي هر فرد متفاوت بوده و به عواملي چون فصول سال، خورشيد و باد، دما و رطوبت بستگي دارد به طوري كه پوست در هواي گرم و مرطوب چرب ترين حالت را دارد.

براي پيشگيري از بروز اين حالت چه بايد كرد؟

در بسياري از مواقع پيشگيري از چربي پوست و مو قابل پيشگيري نيست.

اين حالت در واقع بخشي از پديده دوران بلوغ است و با بالا رفتن سن و تغيير سطح ترشحات هورموني به خودي خود از بين مي رود و با اين حال راههاي پيشنهاد شده براي كاهش ميزان چربي در پوست و مو شامل مراحل زير است:

1_ شسشت و شوي روزانه با شامپو را دنبال كنيد.

2_ از شانه كردن هاي افراطي و به دفعات زياد مو در طول روز بپرهيزد.

3_ صورت را چندين بار در روز با آب و صابون ملايم بشوييد و سپس بلافاصله با حوله خشك كنيد.

4_

از دستما ل هاي مرطوب و پاك كننده يك بار مصرف براي پاك كردن چربي اضافه از روي پوست صورت در زمان هايي كه خارج از منزل هستيد، استفاده كنيد.

5_ از كاغذ هاي يك بار مصرف جذب كننده براي جذب چربي اضافي استفاده كنيد.

6_ تا حد امكان از آرايش كردن بپرهيزيد.

7_ در صورت نياز از مواد آرايشي استفاده كنيد كه سوراخ ها و منافذ پوست را مسدود نمي كنند.

8_ از مواد آرايشي با محتواي چربي و روغني مانند كرم استفاده نكنيد.

9_ پيش از رفتن به رختخواب تمام مواد آرايشي را از روي صورت پاك كنيد.

روش تشخيص اين حالت همان بروز ظاهري چربي زيادي بر روي پوست و مو است. اين وضعيت تاثيرات بلندمدت جدي و خطرناك ندارد اگر چه پوست چرب اغلب با بروز آكنه بر روي پوست ارتباط دارد.چربي پوست و مو عارضه اي مسري و واگيردار نيست و در نتيجه خطري اطرافيان فرد را تهديد نمي كند.

روش هاي درمان چربي پوست و مو همان اقداماتي است كه براي پيشگيري به كار گرفته مي شوند كه شامل شست و شوي روزانه با شامپو و تميز كردن مكرر پوست صورت است.

به علاوه مصرف قرص هاي ضد بارداري مي تواند در برخي زنان درصد اين چربي را كاهش دهد. اما بايد توجه داشت كه مصرف اين قرص ها مي تواند اثرات جانبي شامل تهوع، گرفتگي معده، خارش و ترشحات مهبل و نيز حساسيت و دردناك شدن سينه ها را به همراه داشته باشد.

براي بسياري از افرادي كه دچار اين حالت هستند، متوقف كردن درمان موثر باعث بازگشت علايم اين عارضه مي شود. به علاوه درمان اين حالت قطعي نيست و مي توان در هر زمان

آن را متوقف كرد. به علاوه افرادي كه دچار اين حالت هستند مي توانند قبل از درمان، در دوران درمان و پس از آن در فعاليت هاي طبيعي شركت كنند.

بهداشت جسم و جان در نگاه پيامبر اعظم(صلي الله عليه

نويسنده: محمدرضا رضوانى پور

اين مقاله به اهميت بهداشت جسم و جان در سيره و سخن پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله و سلم) پرداخته و در ادامه مطالبي چون تاريخچه و جايگاه و ابعاد بهداشت و ذكر مصاديقي در اين خصوص و راههاي وصول به آن و در نهايت آثار و ثمرات دنيوي و اخروي آن را بيان نموده است.

سلامت جسم و جان براي هر انساني از جمله آرزوهاي هميشگي اوست اگر چه برخي به لحاظ محروميتهاي موجود، آن را دور از دسترس و بلكه ناممكن مي پندارند اما بسياري هم هستند كه دست يافتن به اين امر مهم را براي خود و جامعه امري ممكن و كاملاً شدني مي دانند. اصولاً اين موضوع از ريشه هاي اصلي و اساسي يك جامعه مترقي است. جامعه اي متكامل شمرده مي شود كه تمامي اهرم هاي كمالش بر مبناي سلامت جسم و روان افرادش پايه ريزي شده باشد و از اين روست كه امروزه خوشبختانه سازمانهاي داخلي و حتي بين المللي نيز جهت عينيت بخشيدن به اين امر مهم به پا خاسته اند. زيرا مي دانند كه ناديده گرفتن اين مسئله مهم در طول تاريخ حيات بشر، چه خسارتهاي جبران ناپذيري را ببار آورده است و لذا بسيار مناسب است كه در تبيين اين موضوع مهم از الگوهاي ديني و متون مذهبي كمك گرفته شود و به جاست كه آداب زندگي پيامبر بزرگوار در بعد نظافت و بهداشت بار ديگر بازخواني گردد تا بشريت

امروز كه بيش از هر زماني ديگر تشنه دستاوردهاي انبياست از آب زلال وحي سيراب گردد.

بهداشت جسم و جان در كلام پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله و سلم)

بهداشت: عبارت است از ايجاد كامل تندرستي بدني، رواني، اجتماعي و فقدان هر نوع ناتواني جسماني و به عبارت ديگر، داشتن علوم و هنر پيشگيري از بيماريها و طولاني كردن عمر و بالا بردن سطح سلامت و توانائي بشر. البته بايد توجه داشت كه صرف نداشتن بيماري جسمي به معني سالم بودن نيست بلكه در نگاه سازمان جهاني بهداشت، سلامت عبارت است از تأمين رفاه كامل جسمي رواني و اجتماعي، پس هر كه بيماري جسمي ندارد دليل سلامت او نيست بلكه شخص سالم كسي است كه از سلامت روح نيز برخوردار باشد. (1)

تاريخچه بهداشت:

آنچه كه نقل شده است سابقه تاريخي آن بر مي گردد به 3900 سال قبل از ميلاد مسيح، در آن زمان بيماري صرفاً يك بلاي آسماني به شمار مي آمد و كسي در حال بيماران دخالت نمي كرد و بيمار مي بايست خودش خوب شود و يا بميرد. در آن زمان مردي بنام اسقلبيوس (اسكولاب) در يونان زندگي مي كرد او اولين كسي بود كه به فكر افتاد تا چاره اي براي بيماران پيدا كند و نام خود را طبيب گذاشت. روزي به خانه آمد دخترش بنام «هيژي» بوي گفت: خوب است شما به جاي صرف وقت براي پيداكردن داروي بيماران كاري كني كه از بيماري پيشگيري شود. اين باعث شد كه به فكر پيشگيري بيفتد و لذا شروع كرد به مردم دستورات پزشكي و پيشگيري دادن و بالأخره در سال 1948 بعد از ميلاد مسيح(ع)

اساسنامه سازمان جهاني بهداشت به تصويب رسيد. (2)

جايگاه بهداشت در اسلام:

الف)آيات

قرآن كريم انسانهاي طيّب و پاكيزه را در رديف توبه كنندگان معرفي مي كند. آنجا كه فرموده است «انّ اللّه يحب التوّابين و يحبّ المتطهرين»(3) يعني خداوند انسانهاي پاكيزه و با طهارت را دوست دارد. در آيه ديگر همسران مؤمنين را در بهشت جفتهاي پاكيزه مي داند(4) و در سوره مائده غذاهاي حلال را طعام پاكيزه معرفي مي كند اينكه با عبارت «قل لا يستوي الخبيث و لا الطّيب»(5)، (هرگز پاك و ناپاك برابر نيست)، و با بكارگيري كلمه طيب بيش از 35 بار در قالب مشتقات خود در ستايش پاكان و كلمه خبيث بمراتب كمتر در مزمت ناپاكان، همه اينها بيانگر اهتمام فوق العاده قرآن كريم است به طهارت و پاكيزگي.

ب) روايات

موضوع طهارت و پاكيزگي آنقدر مهم است كه در اكثر كتابهاي فقهيه و رساله هاي عمليّه، باب طهارت در آغاز كتاب آمده است و اين بيانگر ويژگي اوست كه بدون رعايت اين مسئله، بسياري از اعمال انسان نا تمام خواهد بود. پيامبر اعظم(ص) اهميت اين موضوع را با عبارتهاي متفاوت بيان فرموده است. در جايي فرموده است «يا انس اكثر من الطّهور يزد اللّه في عمرك»(6) يعني، خود را زياد شستشو كن تا خداوند عمرت را زياد كند و در جايي ديگر از حضرت نقل شده است، «انّ الاسلام نظيفٌ فتنظّفوا فانّه لا يدخل الجنة الّا نظيف»(7) يعني اسلام پاكيزه است شما هم پاكيزه باشيد و همانا جز پاكيزگان وارد بهشت نخواهند شد، و در بيان ديگر فرموده است «هر چه مي توانيد پاكيزه باشيد زيرا كه خداوند، اسلام را بر پاكيزگي نهاده

است و هرگز جز پاكان به بهشت راه نخواهند يافت»(8) يعني طهارت و پاكيزگي ميدان وسيعي دارد و هر چه انسان در اين مورد دقت و تلاش نمايد باز مرحله بالاتري دارد و بالأخره اينكه حضرت فرموده است «خدا طيّب است و پاكيزگي را دوست دارد، بزرگوار است و بزرگواري را دوست دارد، بخشنده است، بخشندگي را دوست دارد، پس جلو خانه هاي خود را پاكيزه سازيد و خود را شبيه يهودان نكنيد»(9) و همچنين فرموده است «خداوند متعال كثافت و ژوليدگي را دشمن دارد از او متنفر است». (10)

ابعاد نظافت و بهداشت

الف) طهارت ظاهر

تمامي اصول و اسلوبي كه در راستاي سلامت بدن انسان و جسم او به كار مي رود بهداشت ظاهري مي گويند. و پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله و سلم) در اين مورد نيز بهترين الگو و اسوه انسانها است. و اينك به بخشي از مصاديق آن كه در كلام پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) آمده است به اختصار اشاره مي گردد.

پيامبر و بهداشت دهان

امروزه ثابت شده است كه رعايت بهداشت دهان و دندان يكي از فاكتورهاي مهم سلامت انسان است و بسياري از آلودگيها و ميكربها از اين طريق وارد بدن مي شوند و لذا پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله و سلم) نيز نسبت به اين مسئله اهميت فوق العاده نشان داده است. حضرت در بياني فرموده است: «دندانها را تميز كنيد زيرا مايه نظافت است و نظافت مايه ايمان و ايمان همراه صاحبش در بهشت است»(11) و در سخن ديگرش آمده است: «مرا آنقدر به مسواك فرمان دادند تا آن كه بر دندانهاي خود بيمناك

شدم»(12) و در جاي ديگري فرموده است «انّ افواهكم طرقٌ للقرآن فطيّبوه بالسواك» يعني «دهانهاي شما معبر قرآن است آنرا با مسواك پاك كنيد»(13) بالأخره در اين باره پيامبر اكرم(ص) بيانات بسياري دارد از جمله اينكه (مسواك زدن نصف ايمان است، مسواك زدن فصاحت مرد را زياد مي كند، و يا موجب پاكي دهان و رضايت پروردگار و روشني چشم است و يا لثه ها را محكم مي كند و بوي دهان را ببرد و معده را به صلاح آورد و درجات بهشت را بيفزايد و خداوند را خشنود و شيطان را به خشم آورد)(14) و يا دو ركعت نماز با مسواك بهتر است از هفتاد ركعت بدون مسواك و باز فرمود: «هر وقت جبرئيل نزد من آمد مرا به مسواك زدن فرمان داد». (15)

پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله و سلم) و بهداشت سر و صورت

اين مورد نيز از موارد تأكيد شده اسلام است و از باب بهداشت و درمان به آن تصريح دارند. پيامبر اعظم(ص) در بياني مي فرمايد: «محاسن خود را شانه بزنيد و ناخن هاي خود را كوتاه كنيد زيرا كه شيطان ميان گوشت و ناخن جاريست»(16) در كتاب چهارده معصوم در سيره عملي پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) آمده است: «حضرت تميزترين اعراب بود. در مسواك زدن وسواس عجيبي داشت، هميشه سر و رويش پاكيزه بود، موهايش را شانه مي زد و همواره بوي خوش از او به مشام مي رسيد»(17) اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد: «پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) موهاي خود را شانه مي زد و اكثر اوقات آن را با آب صاف مي كرد و مي فرمود آب براي خوشبو كردن مؤمن كافيست»(18)

و در روايت ديگر از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) رسيده است كه «ازاله موهاي زير بغل باعث از بين رفتن بوي بد مي شود و يا عطر زدن و با تيغ موي سر را تراشيدن و ازاله موهاي بدن از اخلاق انبياء است»(19) و نقل شده است كه حضرت هزينه اي كه جهت معطر كردن خود صرف مي كرد بيشتر بود از هزينه اي كه براي غذا پرداخت مي نمود. و باز مرحوم علامه مي گويد: حضرت شانه مي زد و سر خود را با انواع شانه ها مرتب مي كرد و قبل از خارج شدن از منزل جهت نماز، ناخن هاي خود را مي گرفت و سبيلش را كوتاه مي كرد و مضمضه كردن آب در دهان و استنشاق و ازاله موهاي زائد بدن را از سنّت انبياء مي دانست». (20)

پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله و سلم) و بهداشت لباس

طهارت و پاكيزگي لباس آدمي آنقدر مهم است كه قرآن كريم در اين خصوص به پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) دستور مي دهد كه «لباست را پاكيزه كن»(21) در روايت آمده است كه پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) از ژوليدگي و پريشاني تنفّر داشت و حضرت از لباسهايش مراقبت مي كرد و آن را وصله مي نمود و كفش خود را پينه مي زد و بيشتر كاري كه در خانه انجام مي داد خياطي(22) بود، حضرت مي فرمايد: «لباس خود را تمييز كنيد و موهاي خود را كم نمائيد و آراسته و پاكيزه باشيد زيرا يهودان چنين نكردند و زنانشان زنا كار شدند»(23) و در نقل ديگر آمده است كه مي فرمايد: «البس جديداً و عش حميداً» يعني «لباس نو بپوش و

بانام نيك زندگي كن». (24) و باز فرموده است «لباس خود را نيك كنيد و لوازم خود را اصلاح نمائيد»(25) مرحوم علامه طباطبائي مي گويد: «اكثر لباسهاي پيامبر سفيد بود و خود حضرت مي فرمود: «به زنده هايتان لباس سفيد بپوشانيد و با آن مردگانتان را دفن كنيد»(26) امام صادق(ع) مي فرمايد: «پيامبر(ص) از پوشيدن چيزي كه سياه بود كراهت داشت»(27) از مجموع اين احاديث چنين بر مي آيد كه لباس سفيد شايسته اندام يك مسلمانان است هم به لحاظ روشني آن و هم اينكه لباس سفيد، زودتر و بهتر آلودگيها را نشان مي دهد و انسان نسبت به طهارت آن سريعتر اقدام مي نمايد.

ب) طهارت باطن

عمده و اساس پرهيز از هر نوع آلودگي همان طهارت باطن است و شايد دليل اصلي پاكيزگي ظاهري نيز همين باشد. چرا كه بدون دست يافتن به طهارت ظاهري رسيدن به طهارت معنوي غير ممكن مي باشد و انبياء الهي در اوج اين كمال بودند و مأموريت اصلي آنها نيز هدايت بشر به همين سمت و سو است. قرآن كريم درباره اهل بيت (ع) مي فرمايد: «جز اين نيست كه خدا مي خواهد آلودگي را از شما اهل بيت دور كند و پاك و پاكيزتان گرداند»(28) در سخن پيامبر اعظم(ص) طهارت نخستين چيزي است كه مورد حسابرسي قرار مي گيرد، و يا هيچ نمازي بدون طهارت قبول نخواهد شد و يا طهارت بخشي از ايمان است»(29) و اصولاً ضرورت ايمان و تقوي نيز براي پرهيز از آلودگي جان آدمي معرفي شده است، آنجا كه علي (ع) مي فرمايد: «خداوند ايمان را براي پاك شدن از شرك واجب فرموده است و باز فرموده: (كه تقواي الهي داروي بيماري دلهاي

شماست و پاك كننده آلودگي جانهايتان). چه اين كه حضرت در مقام ديگر فرموده است «حال كه از پاكيزه بودن چاره اي نداريد پس خود را از پليدي عيوب و گناهان پاك كنيد. »(30) قرآن و عترت راه وصول به طهارت روح و جان را مشخص كردند و اينك به برخي از آنها اشاره مي گردد.

الف) اجتناب از پرخوري

اين مورد نه تنها در طهارت جسم بلكه در سلامت جان نيز بسيار اهميت دارد. در كلام بزرگان چنين آمده است كه «ابغض الاشياء بطنٌ مملو»(31) يعني مبغوض ترين چيزها شكم پر است، در سخن ديگري آمده است «لا تميتوا القلب بكثرة الطعام فانّ القلوب تموت كالزّرع اذا كثر الماء» يعني «با زياد خوردن قلب را نميرانيد چرا كه قلب مانند زراعت است. همانطور كه اگر به زراعت آب زياد داده شود از بين مي رود قلب انسان نيز از پرخوري صدمه مي بيند»(32)

در جرياني معروف آمده است كه طبيبي وارد مدينه شد تا بيماران آن شهر را مداوا نمايد هر چه صبر كرد كسي به او مراجعه نكرد. وقتي علّت آن را پرسيد، به وي گفته شد، دين ما آموخته است كه وقتي اشتهاء به غذا نداري از خوردن آن پرهيز كن و هرگاه هم كه با ميل و رغبت مشغول غذا خوردن هستي، كمي قبل از سير شدن از غذا دست بكش، و همين امر موجب شد كه كمتر كسي مريض شود، لذا به طبيب هم نيازي ندارند. آري با قطع نظر از صحت و سقم تاريخي اين داستان، اين مسئله ثابت شده است كه علت اصلي بسياري از بيماريهاي جسمي و روحي پرخوري و زياده روي

در آن است. و پيامبر اعظم(ص) نيز مؤمن را از پرخوري بري ء دانسته است. آنجا كه مي فرمايد: «كافر هفت شكم دارد و مؤمن يك شكم و يا مؤمن به اندازه شكمش مي آشامد و اسراف نمي كند ولي كافر حريص است و هرچه مي آشامد سير نمي شود»(33) در همين راستا علي(ع) به فرزندش امام حسن(ع) مي فرمايد: «فرزندم آيا چهار نكته به تو نياموزم كه با رعايت آنها از طبّ بي نياز شوي؟» عرض كرد: «چرا، اي اميرمؤمنان» حضرت فرمود: «تا گرسنه نشدي غذا نخور و هنوز اشتها داري از غذا دست بكش و غذا را خوب بجو و قبل از خوابيدن قضاي حاجت كن. اگر اين نكات را رعايت كني از مراجعه به طبيب بي نياز مي شوي»(34) اصولاً روزه كه در شرع اسلام به عنوان يكي از واجبات رسمي و فروع دين تشريع شده داراي ثمرات بسياري است كه يكي از آنها طهارت جسم و جان است، تا آنجا كه درباره اش فرمودند «صوموا تصحّوا» يعني روزه بگيريد تا سالم بمانيد. (35) و باز در حديث ديگري آمده است كه «بر شما باد روزه گرفتن كه آن رگهاي شهوت را مي بُرد و سرمستي را مي بَرد»(36) تا آنجا كه در كلام پيامبر اعظم(ص) آمده است كه «برترين جهاد روزه گرفتن است»(37)

آفتهاي پرخوري

گرچه برخي از مضرات پرخوري از احاديث گذشته نمايان شد اما در اينجا به بخش ديگري از آنها اشاره مي گردد. در بيانات پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله و سلم) آمده است كه: «از پرخوري بپرهيزيد كه دل را سخت مي كند و اعضاي بدن را در طاعت خدا تنبل مي سازد و همتها را از شنيدن پند و

اندرز كر مي نمايد»(38) و در همين راستا علي(ع) فرموده است «هر كس خوراكش زياد باشد سلامتي اش كم مي شود و بار زندگي بردوش او سنگين گردد»(39) و در جاي ديگر فرموده است: «سيري، پارسائي را نابود مي كند، سيري چه ياور خوبي براي گناهان است، تيزهوشي و پرخوري با هم جمع نمي شوند، هرگاه شكم از طعام مباح انباشته شود دل از ديدن خير و صلاح كور شود»(40) و باز فرموده است: «گرسنگي كشيدن چه ياور خوبي است در به بند كشيدن نفس و در هم شكستن عادتهاي آن»(41) و حضرت رضا(ع) فرموده است «هر كه مي خواهد تندرست و داراي بدني لاغر و چابك باشد از شام شبش كم كند»(42)

ب) اجتناب از بيكاري و پرخوابي

يكي ديگر از عواملي كه در سلامت جسم و جان مؤثر است كار كردن و پرهيز از پرخوري است. پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرموده است «روز قيامت سخت ترين حسابرسي را كسي دارد كه كارهايش را ديگران انجام دهند و خودش بيكار بگردد. گو اينكه كار كردن موجب رنج و زحمت است اما بيكاري موجب فساد و تباهي»(43) و در بيان ديگرش فرموده است «خداوند از شخص تندرست و بيكار كه نه در كار دنياست و نه در كار آخرت نفرت دارد»(44) و در همين راستا از حضرت نقل شده است كه مي فرمايند: «از پرخوري بپرهيزيد كه صاحب خود را در قيامت تهيدست مي گذارد»(45) اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد: «چه بسيار خوابهاي شبانه كه تصميمات روز را بر هم زده است» امام باقر(ع) مي فرمايد «كه موسي(ع) به خداوند عرض كرد: كدام بنده ات نزد تو منفورتر است؟ فرمود: مردار شب و بيكاره روز»(46)

و در بيان حضرت صادق(ع) است كه «پرخوابي باعث از دست رفتن دين و دنياست»(47) و بالأخره اينكه امام هفتم(ع) در چند بيان جداگانه فرمودند: «چشمانت را به پرخوابي عادت نده زيرا كه چشمها، نا سپاس ترين عضو بدن هستند و يا خداوند از بنده پرخواب بيكار نفرت دارد». (48)

آفتهاي بيكاري و پرخوابي

از مجموع روايات گذشته چنين بر مي آيد كه برخي از مضرّات بيكاري و پرخوابي عبارتند از مورد تنفر خداوند قرار گرفتن، فساد و تباهي دامن گير شدن، تهيدستي در قيامت، بر هم زدن تصميمات روز، از دست دادن دين و دنيا، نا سپاس شدن در برابر پروردگار و ده ها زيان هاي جسمي و روحي ديگر كه در زبان روايات اهل بيت(ع) بيان شده است.

ج) مراقبت كردن از پاكي دل

شايد بتوان گفت كه بهداشت باطني چيزي غير از پاكي دل نباشد. مراقبت از آلودگي هاي دل و صفا دادن به آن همان طهارت جان و روح آدمي است. پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: «خداوند تبارك و تعالي به چهره ها و دارايي هاي شما نمي نگرد بلكه به دل ها و كرده هاي شما مي نگرد»(49) و در جاي ديگر فرموده است: «اگر شيطان ها بر گرد دلهاي آدميان نمي گشتند، هر آينه انسانها ملكوت را مي ديدند»(50) و از حضرت مسيح(ع) نقل شده است كه، «اگر شهوت ها دلها را از هم ندرند و طمع، آلوده شان نسازد و نعمت برخورداري آنها را سخت نگرداند، بزودي ظرفهاي حكمت خواهند شد» و امام مجتبي(ع) فرموده است: «سالمترين دلها دلي است كه از شبهات پاك باشد» و امام باقر(ع) فرموده است: «هيچ دانشي چون سلامت جويي نيست و هيچ سلامتي چون

سلامت دل نيست». (51)

اصولاً گناه سبب پريشاني دلها مي شود و از اسلوبشان باز مي دارد و آرامش دلها و آسايش آنها را از هم مي پاشد و بدين خاطر است كه علي(ع) مي فرمايد: «هيچ دردي براي دلها، دردناك تر از گناهان نيست»(52) و در بيان ديگر بهداشت باطن و پرهيز از دردهاي روحي را حتي مقدمه بهداشت جسم شمرده است، آنجا كه علي(ع) فرموده است: «همانا پرواي از خدا، داروي درد قلوب شماست و بينا كننده دلهايتان و شفا بخش بيماري جسمهايتان و اصلاح كننده تباهي سينه هايتان و پاك كننده آلودگي جانهايتان و زداينده ي نابينايي ديدگانتان»(53) و بالأخره در بيان ديگر، گناهان را اساس ويراني دلها شمرده است. زيرا كه فرموده است: «هيچ دردي براي دلها دردناكتر از گناهان نيست». (54)

عوامل نشاط دل و بهداشت باطن

پيامبر اكرم(ص) در حديثي ياد مرگ و تلاوت قرآن را و در حديث ديگر خداو تلاوت قرآن را و در روايت ديگر موعظه و حكمت را موجب نشاط باطن مي داند. (55) چه اين كه در همين راستا امام صادق(ع) استغفار را سبب حيات دل و طهارت باطن مي دانند. همچنين پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: «اگر مي خواهي دلت نرم شود مستمند را اطعام كن و بر سر يتيم دست نوازش بكش»(56) و يا اينكه فرموده است «دلهاي خود را به رقّت عادت دهيد و زياد بينديشيد و از خوف خدا بسيار بگرييد». (57)

د) مداومت بر وضوء و طهارت جسم و جان

قرآن كريم مي فرمايد «اي كساني كه ايمان آورديد هرگاه براي نماز برخاستيد صورتها و دستهايتان را تا آرنج بشوييد و سرهايتان و پاهايتان

را تا برآمدگي روي پا مسح كنيد... خدا نمي خواهد شما در رنج بيفتيد بلكه مي خواهد كه شما را پاكيزه سازد و نعمتش را بر شما تمام كند، باشد كه سپاس، گزاريد». (58) آيه شريفه به صراحت بيان مي كند كه وضوء موجب پاكيزگي مي شود و اين شامل طهارت باطن مي گردد. اهميت وضو به قدري است كه پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) اجر و مزد معنوي آن را علي الخصوص در سرماي شديد زمستان چنين فرموده است: «هر كس در سرماي شديد وضو را به طور كامل بگيرد، دو سهم اجر دارد. »(59) و در بيان ديگري فرموده است «هر گاه بنده وضو گيرد گناهانش همچون برگهاي اين درخت فرو مي ريزد»(60) و بالأخره اينكه، نماز كه ستون و عمود دين است جز با طهارت ظاهري و معنوي انجام نمي پذيرد و كليد آنرا وضو دانسته اند، اهميت طهارت ظاهري و باطن وضو نه تنها به اينجا ختم نمي شود بلكه در بيان ديگر آمده است وضو روي وضو موجب مي شود كه ده ثواب ديگر بر او نوشته شود، و در سخن ديگر، خداوند توبه او را بي آنكه استغفار كند تجديد گرداند، و در كلام آخر، موجب روشنائي روي روشنائي يعني نورٌ علي نور، دانسته اند، حقيقتاً غير از اسلام كدام آئين ديگري وجود دارد كه نسبت به طهارت ظاهر و باطن اينهمه سفارش كرده باشد و پيروانش را با وعده هاي عالي نسبت به آن ترغيب نموده باشد تا آنجا كه پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: «در روز قيامت خداوند امّت مرا، بر اثر وضو با چهره هاي زيبا و دست و پاي سپيد محشور مي كند، (61) و يا اينكه، كسي

كه با طهارت بخوابد همانند روزه دار شب زنده دار است و يا اينكه فرموده است «زياد وضو بگير تا خداوند عمر تو را زياد كند. اگر توانستي شب و روز با طهارت باشي اين كار را بكن زيرا اگر در حال طهارت بميري شهيد خواهي بود». (62) خلاصه اينكه حضرت رضا(ع) درباره حكمت وضو فرموده است: «براي اين كه بنده در حال مناجات با (خداوند) جبّار پاك باشد، فرمان او را اطاعت كرده از آلودگيها و نجاست پاكيزه گردد به اضافه اينكه وضو سبب از بين رفتن كسالت و زدودن خواب آلودگي و پاك ساختن دل براي ايستادن در حضور خداوند جبّار مي شود». (63)

ه_) ازدواج و بهداشت ظاهري و باطني

در متون ديني و غير آن ثابت شده است كه ازدواج سهم به سزائي را در سلامت فرد و جامعه دارد و قرآن كريم در مقام تشويق به آن مي فرمايد: «آنهائي كه بي همسرند و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد. اگر تنگدست باشند خدا آنان را از فضل خويش توانگر كند و خدا گشايشگر و داناست»، (64) و در آيه ديگر فرموده است «و از نشانه هاي او اين است كه براي شما از خودتان همسراني آفريد، تا بدان ها آرام گيريد و ميانتان دوستي و رحمت نهاد. آري در اين (نعمت) براي مردمي كه مي انديشند بي گمان نشانه هايي است». (65)

ازدواج و انتخاب شريك زندگي، از جهات گوناگون در سلامت جسم و روان انسان نافع است كه يكي از آنها پاسخ صحيح و مثبت دادن به غريزه جنسي است و ديگر اينكه نجات انسان است از انزوا و تنهائي، كه در

صورت عدم ازدواج، انسان گرفتار آن مي گردد و در نتيجه تبعات زيان آورش را مي بيند. پيامبر اعظم(ص) در بياني فرموده است «هر كه دوست دارد كه پاك و پاكيزه خدا را ديدار كند با داشتن همسر به ديدارش رود»(66) و در بياني ديگر فرموده است «در اسلام هيچ بنايي ساخته نشد كه نزد خداوند محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد»(67) و در تشويق و ترغيب اين امر در سخنان ديگر پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله و سلم) چنين آمده است «همسردار خفته نزد خدا فضيلت دارد بر بي همسر روزه گير شب زنده دار»، (68) اهل و عيال اختيار كنيد، زيرا كه اين كار

روزي شما را بيشتر مي كند و يا بي همسران خود را همسر دهيد زيرا با اين كار خداوند اخلاق آنان را نيكو مي گرداند و روزيهايشان را زياد مي كند و بر جوانمرديهاي آنان مي افزايد»(69) از سوي ديگر افرادي كه در انتخاب همسر كوتاهي مي كنند مورد مذمّت قرار گرفته اند. امام صادق(ع) مي فرمايد: «بدترين مردگان شما بي همسرانند»(70) و يا بدترين افراد شما بي همسران شمايند، دو ركعت نماز فرد همسردار بهتر است از هفتاد ركعت نماز فرد بي همسر»(71) مسئله ازدواج در اسلام به لحاظ منافع فردي و اجتماعي و بهداشتي كه دارد آنقدر مورد اهتمام دين واقع شده كه روايات بسياري در ستايش افرادي است كه نسبت به ازدواج جوانان اقدام مي كنند و يا تشويق به تسريع در ازدواج دختران، و يا نكوهش مهريه سنگين و يا خدمت به زن و شوهر مطرح كردن حقوق هر يك از آنها و دهها مورد ديگر در اين راستا كه از طريق پيامبر اكرم(صلي

الله عليه و آله و سلم) و اهل بيت(ع) او صادر شده است.

و) رعايت آداب سفره و سلامت جسم و جان

اين موضوع نيز در بهداشت آدمي نقش فراواني دارد و اسلام در اين راستا توصيه هاي اكيدي كرده است، امام مجتبي(ع) در برخي از آداب سفره فرموده است «بايد لقمه ها را كوچك برداشته و غذا را خوب جويده و در هنگام خوردن به صورت مردم نظر نكند»(72) و حضرت صادق(ع)

فرموده است «هر كس قبل و بعد از غذا دستهايش را بشويد در اول و آخر آن غذا، به آن بركت داده شود وتا زنده است در رفاه بسر برد و از بيماري جسمي در امان ماند»(73) و در بيان ديگر فرموده است كه پيامبر(ص) از فوت كردن در غذا يا آشاميدني نهي فرموده است و در سخن ديگر فرموده است «ظرفهاي خود را بدون در پوش نگذاريد، زيرا هر گاه روي ظرفها پوشيده نباشد شيطان در آنها آب دهان مي اندازد و هر چه بخواهد از آنها بر مي دارد»(74) از امام كاظم(ع) از آدم فرومايه سؤال شد، فرمود «كسي كه در كوچه و بازار مي خورد»(75) و باز چنين روايت شده است كه «نشستن بر سر سفره را طولاني كنيد كه اين اوقات از عمر شما به حساب نمي آيد» و از علي(ع) روايت رسيده است كه «غذاي داغ را سرد كنيد زيرا وقتي غذاي داغ در برابر پيامبر(ص) نهاده شد فرمود: «بگذاريد تا سرد شود. خداوند به ما آتش نمي خوراند و بركت در غذاي سرد است. »(76)

آثار پاكيزگي

الف) دنيوي

از برخي روايات گذشته چنين استفاده مي شود كه مراعات كردن اصول بهداشت ثمراتي را

در پي دارد كه بعضي از آنها عبارتند از طولاني شدند عمر، بالا رفتن سطح سلامت و توانائي بشر، تأمين رفاه جسمي و رواني، جلب رضايت و محبوبيت خداوند، دوري از شباهت داشتن به يهودان، تكميل شدن ايمان، عمل به اقتضاي فطرت، افزون شدن فصاحت انسان، و به خشم آوردن شيطان، نام نيك پيدا كردن، محو شدن بوي بد در انسان، احياي قلب، بي نيازي از طبيب، بركت در رزق و جلوگيري از تهيدستي، نجات از اضطراب و پريشاني، اتمام نعمت از ناحيه پروردگار، از بين رفتن كسالت و تنبلي، مصونيت از وسواس شيطاني، و بالأخره اينكه اقتدا به سيره و سنّت پيامبران و دهها مورد ديگر از آثار بسيار نيك مراعات اصول بهداشت جسم و جان شمرده شده است.

ب) اخروي

اصولاً همه اعمال انسان در دنيا بازتاب آخرتي دارد چرا كه دنيا در كلام دين مزرعه و مقدمه آخرت معرفي شده است و مسئله مورد بحث ما نيز از اين قاعده مستثني نيست، اهميت دادن به مسئله بهداشت ظاهر و باطن همانطور كه داراي ثمرات دنيوي است، ثمرات اخروي را نيز در بر دارد كه به برخي از آنها كه رواياتشان ملاحظه شد اشاره مي گردد.

برخي از ثمرات اخروي آن عبارتند از، دخول در بهشت، هفتاد برابر شدن ثواب نماز، پذيرفته شدن نماز، سپري در برابر آتش، آسان شدن حساب و كتاب، حفظ دين، سلامت دل، فرو ريختن گناهان، دسترسي به اجر شهيد و شهادت، ديدار خداوند با جسم و جان پاكيزه، در زمره نيكان قرار گرفتن و دهها مورد ديگر كه از ثمرات اخروي مراعات بهداشت جسم و جان شمرده شده است.

پي نوشت

1. كتاب بهداشت حوزه ها، انتشارات وزارت بهداري، ص 25.

2. همان مدرك، ص 27.

3. سوره مباركه بقره، آيه 22.

4. سوره مباركه نساء، آيه 57.

5. سوره مباركه مائده، آيه 99.

6. كتاب مكارم الاخلاق.

7. سيري ديگر در نهج الفصاحه، مؤلف: مرتضي تنكابني، ص112.

8. مدرك قبلي، ص 113.

9. همان مدرك ص113.

10. همان مدرك، ص360.

11. سنن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم)، مؤلف: علامه طباطبائي، ص 274.

12. سيري ديگر در نهج الفصاحه، ص 599.

13. همان مدرك، ص599.

14. همان مدرك، ص 600.

15. همان حديث 22.

16. سنن النبي، مولف علامه طباطبائي، ص113.

17. سيري ديگر در نهج الفصاحه، ص 72.

18. سنن النبي مؤلف علامه طباطبائي، ص 144.

19. همان مدرك، ص 145.

20. سنن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم)، ص160_150.

21. سوره مباركه مدثر، آيه 4.

22. سنن النبي(صلي الله عليه و آله و سلم)، ص 117.

23. همان مدرك ص 113، سيري ديگر در نهج الفصاحه، ص564.

24. سيري ديگر در نهج الفصاحه، ص564.

25. همان مدرك، ص565.

26. سنن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم)، ص174.

27. همان مدرك، ص182.

28. سوره مباركه احزاب، آيه 33.

29. منتخب الميزان الحكمه جلد 2، ص625.

30. همان مدرك، ص 625.

31. همان.

32. مكارم الاخلاق طبرسي _ حلية المتقين مجلسي _ وافي كتاب المطاعم.

33. زندگي نامه چهارده معصوم _ مولف آزاد مهر، ص58.

34. منتخب ميزان الحكمه جلد 2، ص 619.

35. همان مدرك، ص607.

36. همان مدرك، ص 607.

37. همان مدرك، ص 609.

38. همان

مدرك، ص 39، حديث 251.

39. همان مدرك، ص 39، حديث 252.

40. همان مدرك، ص 39، حديث 257، 258.

41. همان مدرك، ص 39، حديث 261.

42. همان مدرك، ص 40، حديث 264.

43. همان مدرك، ص 108.

44. همان مدرك، ص108.

45. همان مدرك، ص1025.

46. همان مدرك، ص 1025.

47. همان مدرك، ص1025.

48. همان مدرك، ص 1025.

49. منتخب ميزان الحكمه جلد 2، ص 849.

50. همان مدرك، جلد 2، ص 849.

51. همان مدرك، جلد 2، ص849.

52. همان مدرك، ج2، ص853.

53. همان.

54. منتخب ميزان الحكمه، ج 2، ص855.

55. همان.

56. همان.

57. همان.

58. سوره مباركه مائده، آيه 6.

59. منتخب ميزان الحكمه، ج2، ص1061.

60. همان.

61. همان.

62. همان.

63. همان.

64. سوره نور، آيه 32.

65. سوره روم، آيه 21.

66. منتخب ميزان الحكمه، ص 457.

67. همان.

68. همان.

69. همان.

70. همان.

71. همان.

72. منتخب ميزان الحكمه، ج1، ص41.

73. همان، ص41.

74. همان.

75. همان.

76. همان.

توصيه هاى بهداشتى براى بيماران ديابتى

حدود ? ميليون نفر در كشور ما ديابت پنهان دارند و زمينه بروز بيمارى در آنها وجود دارد كه چنانچه عوامل خطر يعنى اضافه وزن، كم تحركى، تغذيه ناسالم و استرس هاى خود را كاهش ندهند يقينا از مبتلايان به ديابت در آينده نزديك خواهند بود.

تشخيص ديابت

براى تشخيص ديابت سه مبنا وجود دارد: چنانچه شخصى قند ناشتاى بالاتر يا مساوى ??? داشته باشد و علايم ديابت نيز در او مشاهده شود اين فرد مبتلا به ديابت است.

به علاوه اگر فرد آزمايش تست تحمل قند را انجام دهد و قند او بالاى ???

باشد اين فرد ديابتى محسوب مى شود.

طبق تعاريف، افرادى كه ديابت ندارند قند ناشتاى آنها بايد زير ??? باشد و افرادى كه قند ناشتاى آنان بين ??? تا ??? باشد، موارد مشكوك به ديابت محسوب مى شوند و بايد تست تحمل قند انجام دهند به طورى كه ?? گرم گلوكز خالص به آنها خورانده مى شود و دو ساعت بعد قند آنان را مجددا تست مى كنند چنانچه به ميزان قند خون بين ??? تا ??? برسد اين افراد مستعد ابتلا به ديابت هستند.

اهميت كاهش عوارض ديابت

بيمارى ديابت عوارض بسيار متعددى براى فرد در پى خواهد داشت به طورى كه طبق آمارهاى بين المللى كه در هر دقيقه ? نفر ديابتى خود را از دست مى دهند.

در كشور ما تقريبا ?? درصد موارد دياليز مربوط به بيماران ديابتى است و به علاوه نارسايى هاى متعدد چشمى، بيمارى هاى قلبى عروقى نيز از عوارض ديگر بيمارى ديابت محسوب مى شوند. همچنين مهم ترين علت مرگ و مير ديابتى ها عوارض قلبى عروقى است. به دليل اهميت كاهش عوارض ناشى از ديابت، سازمان بهداشت جهانى شعار امسال خود را پيشگيرى از قطع عضو بيماران ديابتى قرار داده است.

امروزه ثابت شده است كه تا حد زيادى مى توان جلوى اين عوارض را گرفت و تنها سد محكمى به مى توان در جلوى عوارض ديابت ساخت كنترل قند خون در حد طبيعى است.

مطالعات نشان مى دهد كه چنانچه قند در حد طبيعى نگه داشته شود مى توان جلوى عوارض ديابت را گرفت در حالى كه متاسفانه در كشور ما اكثريت افراد از كنترل نامطلوب برخوردارند و به همين دليل

عمدتا دچار عواض ديابت مى شوند.

آموزش، كنترل روزانه قند خون، تغذيه سالم، فعاليت بدنى و مصرف دارو را از جمله اصول پنجگانه كنترل قند مطلوب در بيماران ديابتى عنوان مى كند و همه افراد جامعه كه سن آنان به بالاى ?? سال مى رسد بايد سالانه تست قند خون انجام دهند اما چنانچه قند ناشتاى آنها در حد نزديك به خطر باشد اين افراد بايد تست تحمل قند را انجام دهند و از طرفى افرادى كه عوامل خطر از جمله چاقى، سابقه خانوادگى، مصرف دخانيات و … را دارا هستند بايد از سنين پايين تر يعنى ?? تا ?? سالگى نسبت به انجام تست غربالگرى هر ? ماه يك بار اقدام كنند. امروزه ديابت نوع ? كه در گذشته تنها به بزرگسالان اختصاص داشت در كودكان نيز ديده مى شود بنابراين چنانچه والدين مى بينند كه كودكانشان در معرض خطر ابتلا به ديابت هستند و عوارض خطر را در مورد آنان حس مى كنند حتما بايد با مراجعه به مراكز درمانى قند خون كودك را كنترل كنند.

مراكز درمانى ديابت

در حال حاضر كلينيك هاى درمانى تحت عنوان پوديولوژى به منظور كنترل پاى ديابتى در كشور وجود ندارد و اغلب بيماران ديابتى دچار مشكلات پا هستند و طبيعتا بايد مراكز بيشترى براى ارايه خدمات به اين بيماران وجود داشته باشد به طورى كه در تهران حداقل ? تا ? مركز و كلينيك ديابت در اختيار داشته باشيم در حالى كه چنين وضعيتى در كشور ما هنوز وجود ندارد و اكثر بيماران ديابتى در كشور ما كه ساليان سال ديابت داشته اند حتى يك بار هم تحت معاينه

پا قرار نگرفته اند.

چاقى به عنوان مهم ترين عامل خطر در بروز ديابت نوع ? و ساير انواع ديابت محسوب مى شود به طورى كه تقريبا ?? تا ?? درصد افراد مبتلا به ديابت چاق هستند.

بيمارى ديابت عوارض متعدد چشمى، كليوى، قلبى عروقى و قطع عضو را در پى دارد به طورى كه طبق آمارهاى بين المللى در هر دقيقه ? نفر ديابتى پاى خود را از دست مى دهند. مطالعات نشان مى دهند كه چنانچه قند خون در حد طبيعى نگه داشته شود مى توان جلوى عوارض ناشى از ديابت را گرفت اما متاسفانه در كشور ما اكثريت افراد از كنترل نامطلوب برخوردارند.

موهاي خشك

مترجم: مريم السادات كاظمي

منبع:fr.Esante.www

موهاي خشك در واقع نتيجه كاهش فعاليت تغذيه ريشه و يا آسيب ديدگي و خشكي ساقه موهاست. اين موها به راحتي به هم مي ريزد، سر آنها موخوره مي شود و زبر، مات و روزن دار هستند. پوست سر در اين حالت، خشك و حساس و غالباً با شوره و خارش همراه است.

موهاي خشك معمولاً به پوست خشك مربوط مي شوند. علل خشكي موها در غالب موارد فيزيولوژيك است و يا به خاطر رفتارهاي نادرست مانند مراقبت هاي مكرر و ناصحيح موها، براشينگ، فر شش ماهه، رنگ كردن موها، برس كشيدن با شدت، آب دريا، باد، آلودگي هوا، نور آفتاب و... به وجود مي آيد. در نتيجه ترشح چربي از بين مي رود و موها نقش محافظتي خود در برابر عوامل جوي، آلودگي هوا و برخي مواد پاك كننده شامپوها را از دست مي دهند. موها را فقط هفته اي يك بار و آن هم

با شامپوهاي محتوي موادغذايي مؤثر مانند سراميد، روغن ها يا اسيدهاي چرب لازم، بشوييد. سپس شستشوي موها را با مراقبت مرطوب كننده موها، كامل كنيد، اما به شرط آنكه باعث سنگيني موها نشود. پس از هر يك بار در ميان شستشو، موها را با كره كاريته يا روغن برگ نخل چرب كنيد و بگذاريد موها زير يك حوله گرم حداقل 20 دقيقه بماند. سپس با شامپوي ملايم بشوييد. وقتي پوست سر سفت مي شود، جريان خون به خوبي انجام نمي گيرد و خون نمي تواند تغذيه رساني مطلوب را به سلول ها برساند. سلول هاي رويشي كه رشد سلول هاي ريشه موها را تسهيل مي كنند، كم مي شوند و خشك شدن موها با گذشت زمان تشديد مي شود. پوست سر را هر شب ماساژ دهيد تا جريان خون و غدد چربي تحريك شوند. از شستشوي موها با آب هاي خيلي كلردار يا آهك دار بپرهيزيد. زيرا باعث خشك شدن موها مي شود. بعد از شنا در آب دريا نيز موها را آبكشي كنيد و از قرار دادن موها در برابر گرماي شديد خورشيد، آب و سشوار دوري كنيد. اگر سر موها خشك است، در حالي كه پوست سر تا حدي چرب است، مي توانيد با يك كرم مرطوب كننده اين مشكل را حل كنيد.

تارهاي خشك مو با ريشه هاي چرب

موهاي مختلط در واقع تركيب ريشه هاي چرب مو و تارهاي خشك هستند كه در اثر آلودگي هوا، محيط زندگي يا افراط در مصرف شامپوهاي پاك كننده يا بي رنگ كردن موها در طولاني مدت به وجود مي آيد.

از جمله عوامل داشتن

موهاي مختلط مي توان به موارد زير اشاره كرد:

- وراثت: موهاي مختلط والدين يا يكي از آنها؛

- مشكل غدد درون ريز: ترشح زياد هورمون هاي مردانه؛

- برخي بيماري ها: يبوست، چاقي، بدكاري كبد؛

- استرس: شوك عاطفي ترشح چربي را تشديد مي كند؛

- شامپوهاي نامناسب: كيفيت بد شامپو يا استفاده نادرست.

مراقبت صحيح از موهاي مختلط:

1- بهبود وضعيت سلامت عمومي؛

- تغذيه متعادل (تقسيم دريافت پروتئين در وعده هاي غذايي)

- مصرف مكمل هاي غذايي مناسب براي موها

2- شيوه رفتار متفاوت ريشه هاي چرب و ساقه خشك موها؛

- شستشوي موها با شامپوهاي ملايم به منظور تسكين دادن غدد چربي

- تغذيه ساقه و سر موها با روغن مناسب

ضرورت تدوين استانداردهاي طبي براي كفش

درحالي كه توليد يا واردات 90 درصد كفش هاى موجود دربازار ايران، تحت هيچ نظارت و استانداردي قرار ندارد، كارشناسان از ضرورت تدوين استاندارد براي توليدكنندگان كفش، بخصوص براي كودكان، دانش آموزان و مشاغل سرپايي اجباري سخن مي گويند.

به گفته سمسارها، كارشناس مسئول نساجي و چرم موسسه استاندارد، در حال حاضر فقط استاندارد كفش هاى طبى و صنعتى اجبارى است و كفش هاى معمولى مشمول استاندارد اجبارى نيستند و به همين دليل موسسه استاندارد بر اين نوع كفش ها نظارتى ندارد.

وى در گفتگو با همشهري، با بيان اين كه تاكنون درخواستى مبنى بر اجبارى شدن استاندارد كفش هاى معمولى به موسسه استاندارد ارائه نشده است، مي گويد: باتوجه به مرتبط بودن كفش با سلامت وايمنى بدن، اجبارى شدن استاندارد اين محصول ضرورى به نظر مى رسد.

كفش هاي نامناسب و ناهنجاري هاي استخواني

متخصصان ارتوپدي معتقدند پوشيدن كفش هاي نامناسب كه امروزه شكل هاي فانتزي آن بسيار رايج شده است، در كودكي

باعث بروز مشكل «صافي كف پا» و متعاقبا پادرد و كمر درد مي شود؛ چراكه كودكان، به دليل نرمي و انعطاف مفاصل و استخوان ها درصورت درست انتخاب نكردن كفش، به راحتي دچار تغيير ساختار در مچ و كف پا مي شوند.

دكتر قرقي، متخصص جراحي مفاصل، با بيان اين كه كفش كودك بايد از حداقل پاشنه، بند و ديواره هاي محكم كه پا را محكم نگه دارد، برخوردار باشد، مي گويد: والدين بايد از خريد كفش هاي پلاستيكي كه باعث بروز حساسيت پوستي مي شود نيز خود داري كنند.

او مي افزايد: يك كفش استاندارد 3 مشخصه بارز دارد كه جنس خوب، پاشنه، قالب و پنجه استاندارد است و از نظر قالب بندي، فضاي پنجه كفش بايد طوري باشد كه به انگشت هاي پا فشار وارد نكند.

او با بيان اين كه كفش هايي كه پنجه آنها تيز است، باعث مي شوند انگشت هاي پا روي هم بيفتند، مي گويد: اين مساله در خانم ها شايع تر است، به طوري كه انحراف شست پا در خانم ها? برابر آقايان است.

در مورد ساير استانداردهاي توليد كفش، كارشناسان مي گويند تنه كفش نيز كه در واقع چارچوب روي كفش است و دور پا را در بر مي گيرد، بايد به راحتي در برابر فشارهاي وارده مقاومت كند و شرايط آناتوميكي پا را حفظ كند. علاوه بر فاكتورهاي استاندارد مربوط به جنس و ساختمان كفش، فاكتورهاي ديگري نيز به هنگام خريد كفش به همان اندازه اهميت دارند.

در مورد پاشنه كفش نيز به گفته كارشناسان، كفش هاي پاشنه تخت، چون حالت ضربه گيري در پاشنه ندارد، هنگام راه رفتن باعث درد پاشنه مي شوند. زنان ?چند ?برابر مردان بيشتر از درد پا شكايت دارند و دليل آن نيز پوشيدن كفش هايي با پاشنه بسيار بلند

با پنجه تيز است كه به انگشتان پا فشار مي آورند.

عوارضي مانند انحراف انگشت شست پا، ميخچه، تاول و خميدگي انگشتان درهاي مزمن كمر، دردهاي مفاصل و زانو و پاشنه و خستگي هاي زودرس، پيامد مستقيم استفاده از چنين كفش هايي است.

اصلاح راه رفتن با كفي هاي طبي

دكتر سخنگويي، متخصص فيزيوتراپي، با بيان اين كه وظيفه هر كفي كفش بايد اين باشد كه انواع ناهنجاري هاي بدن و يا الگوهاي غلط راه رفتن را اصلاح كند، مي افزايد: هر شخصي با مقدار مشخصي از يك لايه نرم در كف پاي خود متولد مي شود كه اين لايه بالشتكي به صورت طبيعي امواج ضربه اي را كه به كف پا وارد مي شوند، ملايم تر كرده و به شيوه اي مناسب به كل پا اعمال مي كند.

وي اضافه مي كند: متاسفانه با افزايش سن افراد اين لايه طبيعي در طول زمان اثر خود را از دست داده و تحليل مي رود و استفاده از كفي باعث مي شود كه توزيع وزن در پا به صورت متعادل دربيايد و انتقال وزن به زمين تا حد امكان به وضعيت طبيعي نزديكتر شود.

اين فيزيوتراپ با بيان اين كه استفاده از كفي طبي در كودكان نسبت به افرادي كه تغيير شكل آنها به صورت ثابت در آمده است، مفيد است، ادامه مي دهد: در كودكان با استفاده از كفي طبي مي توان صافي كف پا، پاي طاقديسي، انحراف پاشنه و انحراف زانوها به طرفين را اصلاح كرد و در سنين بالاتر نيز كفي اثر نگهداري دارد كه اگر اين كفي ها براي كودكان در سنين 7 تا 12 سال كه كف پاي آنها در حال شكل گيري است، مورد استفاده قرار گيرد، حاصل آن برخورداري از كف پايي استاندارد

تا آخر عمر است.

به گفته وي، اين كفي ها درباره زنان باردار كه در يك دوره 6ماهه با اضافه وزن تحميلي روبه رو هستند، توصيه مي شود و اگر به علت شغل خود بايد مدت طولاني ايستاده باشيم، مثل كارگران، معلمان، پليس، پرستاران و...، استفاده از كفي هاي طبي (بخصوص نوع مواج آن) براي برخورداري از انرژي بيشتر و افزايش كارايي روزانه توصيه مي شوند.

دكتر سخنگويي با بيان اين كه طول كفش بايد با طول پاي فرد همخواني داشته باشد و چند ميلي متر بزرگتر از پاي فرد باشد، مي گويد: پهناي كفش در قسمت جلو به اندازه پهناي قوس عرض باشد تا پا بتواند به راحتي در داخل آن قرار گيرد؛ همچنين كفش بچه ها بايد فاقد پاشنه باشد و كفش بزرگ ترها حتما پاشنه داشته باشد و در نهايت ارتفاع پاشنه از 5/3 سانتي متر براي آقايان و 5/4 سانتي متر براي خانمها بلندتر نباشد.

شپش در موهاي سر

مقدمه: اگرچه بهبود وضعيت بهداشتي، اقتصادي و اجتماعي تأثير بسزايي در كاهش آلودگي به شپش داشته است، اما همچنان اين انگل گستردگي جهاني دارد، به طوري كه در دهه گذشته در ايالات متحده آمريكا هر سال 6 ميليون مورد ابتلا به شپش گزارش مي شد.

شپش مختص جامعه يا طبقه اجتماعي خاصي نبوده و ممكن است تمام افراد جامعه را بويژه در فصول سرد درگير كند. شيوع اين بيماري در كودكان بسيار بيشتر است و در جنس زنان شايع تر است.

ابتلا به شپش سر در تمام جوامع ديده مي شود و براي مثال در دانش آموزان ابتدايي كانادا در هر زمان حدود 2درصد ابتلا به شپش سر وجود دارد، به عبارتي ديگر ابتلا

به شپش سر ارتباطي با وضعيت اقتصادي نداشته و در تمام طبقات اجتماع ممكن است رخ دهد، حتي در مومياييهاي مصر باستان هم رشك هاي مرده ديده شده است.

اين حشره، با تماسهاي نزديك بين فردي يا هنگامي كه افراد خانواده در فصول سرد براي تأمين گرما لباسهاي بيشتري مي پوشند و به صورت دسته جمعي زندگي مي كنند و از شخصي به شخص ديگر انتقال مي يابد.

معرفي شپش:

شپش حشره كوچكي به رنگ سفيد مايل به خاكستري است كه داراي دهاني مخصوص مكيدن خون، دو شاخك و سه جفت پاي كوتاه است.

شپش يك انگل خارجي بدن انسان محسوب مي شود و مي تواند سر و بدن را آلوده كند. تخم شپش «رشك» نام دارد و بيضي شكل و سفيدرنگ و به اندازه ته سنجاق است و به مو و درز لباسها مي چسبد.

شپش در مو و لباس زندگي مي كند و فقط به علت تغذيه روي سطح بدن مي آيد و خودش را به پوست بدن مي چسباند و پوست را سوراخ كرده و بزاق خود را در زير پوست تزريق نموده و با مكيدن خون، مواد زائدي را نيز از خود دفع مي كند. همين تلقيح مواد زايد و بزاق به زير پوست منجر به ايجاد برآمدگي قرمز رنگ خارش داري مي گردد.

از نظر شدت و شيوع آلودگي به انواع شپش، عواملي چون سن، جنس، نژاد، وضعيت اقتصادي و اجتماعي مؤثر شناخته شده اند. آلودگي در تمام گروههاي سني ديده مي شود، ولي شپش سر در كودكان (سنين مدارس ابتدايي) شيوع بيشتري دارد.

نكته اينجاست كه اگرچه به طور

معمول شپش در جوامع فقير و متراكم شايع تر است، ولي در شرايط همه گيري تمامي طبقات اجتماعي و اقتصادي جامعه را فرا مي گيرد و حتي در جوامع چندنژادي مشاهده شده كه شپش سر در سفيدپوستان شايع تر از سياه پوستان است.

شپش سر چيست؟

شپش سر عفونتي انگلي است كه توسط انگلي به نام «پديكولوس هومانوس كاپيتيس» (PEDICULUS HUMANUS CAPITIS) ايجاد مي شود. با وجود شيوع بيماري در جامعه، آمار دقيقي از ميزان آن در كشور وجود ندارد. دختران بيش از پسران مبتلا مي شوند و كودكان در سنين مدرسه بيشتر از بزرگسالان در معرض ابتلا هستند.

طول عمر اين مزاحمهاي كوچك كمتر از 30 روز است. اما هر شپش ماده بين 50 تا 150 عدد تخم به جا مي گذارد كه هر كدام از اين تخمها در يك كپسول بسيار چسبناك قرار گرفته اند. اين كپسول از فاصله تقريباً 5 ميلي متري ريشه مو به مو مي چسبد و براحتي جدا نمي شود.

بوي بد دهان

مترجم : فاطمه زماني

از قرن ها پيش بشر با مشكل بدبوئي دهان دست به گريبان بوده است . به منظور غلبه بر اين مشكل مردم يونان باستان از درمان هاي خانگي استفاده مي كردند مثلاً شستشوي دهان با شراب سفيد ، تخم باديان و سُر استفاده مي كردند . ايتاليائي ها هم با مخلوط كردن ساج – دارچين ، دانه ي سرو و ريشه ي cypress و برگ رزماري محلولي براي شستشو تهيه كردند و در Academy of general مطرح كردند .

همه ي اطلاعاتي كه لازم است درمورد بوي بد دهان و راهكارها جهت حفظ خوش بوئي دهان

، لازم است دانسته شود در اين مقاله به شما ارائه مي شود .

براي غلبه بر بوي بد دهان قبل از هر چيز بايد بدانيد كه خود شما نمي توانيد بگوئيد كه آيا واقعاً دهان بدبو داريد يا نه ؟ جواب اين سوال بستگي به دوستان مهربان شما دارد كه آن را به شما تذكر بدهند .

اگر ملاقات مهمي را پيش رو داريد بايد بخاطر داشته باشيد كه بوي بد دهان شما زودتر از خودتان وارد فضا مي شود پس سعي كنيد درون يك دستمال كه جلوي دهانتان مي گيريد نفس بكشيد و با نخ دندان بين دندان هايتان را تميز كنيد و سعي كنيد با بيني نفس بكشيد .

عوامل موثر در بوي بد دهان

- جرم دندان يك فيلم نامرئي از باكتري است كه بطور مداوم در دهان ايجاد مي شود و به همين خاطر براي همه پذيرفته شده است .

- ذرات غذاي است كه در بين دندانها تجمع پيدا مي كند، عامل ديگري كه سبب بوي بددهان مي شود.

- بوي بد دهان وقتي به علت مشكلات مداوم ناشي از دندانها باشد به راحتي قابل معالجه است . حفره هاي تشخيص داده نشده،بيماريهاي ضريع دندان، و گاه شكستگي هايي كه پر شده باشد به سادگي مي تواند ذرات غذا را در خود نگه دارد و سبب بوي بد دهان شود كه بايد به دندانپزشك مراجعه كرد و اگر هيچ عاملي دنداني توسط دندان پزشك پيدا نشد بايد غذا به خويي جويده شود و هم چنين با پزشك خود در اين مورد صحبت كرد كه به منظور درمان بوي بد دهان سراغ احتمالات

ديگر برود.

- گاهي مشكل بدبوئي دهان رو به زياد شدن است كه ممكن است به دليل مشكلاتي در سيستم تنفسي ، سينوزيت ، عفونت ريه ،مشكل گوارشي ، وضعيت خاص بدني (چاقي) يا ديابت باشد كه باعث بوي نامطبوع مي شود .

- عادت هاي غذائي در ايجاد بوي بد دهان نقش زيادي دارند مثلاً غذاها با بوي تند و شديد مثل سير ، پياز ، الكل و تنباكو با وارد شدن در جريان خون بوي بدي را توسط ريه ايجاد مي كنند . هم چنين ترش كردن از موارد ديگري است كه باعث بدبوئي مي شود .

درمان بوي بد دهان:

ما همگي به نحوي از بوي بد دهان در رنج هستيم پس مهم نيست دندان هاي خود را چگونه تميز نگاه داريد يا مواظب رژيم غذاي خود باشيد .

پيدا كردن عامل اصلي بوي بد دهان اولين قدم است . بديهي است كارهائي در اين مورد صورت گرفته است. اما اينجا در مورد درمان هاي خانگي صحبت ميشود كه هر اندازه كه مي شود دهان را تازه نگه داشت.

- دهان خود را تميز نگه داريد: شستشوي كامل دهان حداقل دوبار در روز و استفاده از نخ دندان بصورت روزانه، غذاها و باكتري هائي كه در بين دندانها به دام مي افتند و فقط توسط نخ دندان برداشته مي شوند را از بين مي برد . اگر غذا در بين دندانها بماند و با تاخير خارج شود بوي بدي را در دهان ايجاد خواهد كرد. بيماريهاي دنداني از عوامل بوي بد دهان مي باشد.

- دندان مصنوعي خود را برداريد: اگر از دندان مصنوعي استفاده مي كنيد

، موقع خواب حتما" آن را از دهان خارج كرده وبراي تميز نگه داشتن آن را در مايع مناسب بگذاريد.

- زبان خودرا تميز نگه داريد:باكتريها با قرار گرفتن روي سطح زبان سبب كاهش بوي خوش دهان و تازگي آن مي شوند از شستشوي زبان خود بعد از مسواك زدن دندانها مطمئن شويد .

- مرطوب نگه داشتن فضاي دهان :هميشه يك دهان خشك با دهاني كه بوي نامطبوع داشته باشد، يكي است. براي حل اين مشكل مي توان از بزاق مصنوعي استفاده كرد . اين ماده هم حاوي مواد ضد ميكروبي است و هم ذرات غذائي مانده در دهان را شستشو مي دهد. البته استفاده از بزاق مصنوعي در شب مناسب نيست چون صبح كه بيدار مي شويد احساس طعم ترش را در دهان خود خواهيد داشت. هم چنين مكيدن قرص نعناي بدون قند ، ترشح بزاق را تحريك مي كند.

- بدون استرس باشيد: استرس سبب خشكي دهان و در نتيجه بوي نامطلوب دهان مي شود.

- اجتناب از غذاهاي با بوي شديد: در ميان همه ي غذاها پياز و سير دو ماده هستند كه در خود تركيب گوگرد دارند كه بعد از آنكه جذب جريان خون ميشود بوي آن در ريه ها ظاهر مي شود.

- ماهي هاي خاص چون ماهي خولي و جلبك ها جذب جريان خون مي شوند و ايجاد بوي آمونياك مي كنند. متاسفانه به منظور بهبود بخشيدن به طعم غذاها حركت به طرف مواد شيميايي صورت گرفته است و طعم دادن به غذا توسط ادويه انجام ميشود . اين ادويه آنقدر خوش بو و خوش طعم نيستند كه شما احساس خوبي داشته باشيد.

درمان هاي خانگي طبيعي :

بوي بد دهان به سادگي قابل درمان است و بايد بعضي از عوامل را از آشپز خانه حذف كرد ! براي اين كار راهكارهاي زير پيشنهاد مي شود :

- تهيه جوش شيرين: جوش شيرين پخته يكي از بهترين روشها براي تميز كردن دندانها است و در دهان ايجاد تازگي مي كند.

- بعضي ها براي تازه تر شدن نفس جوش شيرين را در كف دست ريخته و كمي رطوبت به آن ميزنند و باآن مسواك ميزنند . مسواك زدن با جوش شيرين باعث صدائي روي دندانها مي شود . سعي كنيد به جوش شيرين تعدادي قند مصنوعي مثل ساخارين يا اسپاراترم (قند مصنوعي ) بيافزائيد.

شما مي توانيد با فرمول زيريك خمير دندان بسازيد:

سه قسمت جوش شيرين را با يك قسمت نمك، مخلوط كنيد و سپس 3 قاشق گلسيرين به آن بيافزاييدو با 20-10 قطره ماده طعم دهنده مثل (اسانس نعنا و وينترگرين،انيس و دارچين )آن را خوشبو كنيد سپس آنقدر آب به آن اضافه كنيد تا خمير مناسبي بدست آيد.

توليد پودر دنداني : سه قسمت جوش شيرين ، 1 قسمت نمك و چند قطره از اسانس نعنا به روغن وينترگرين اضافه شود.

- آدامس بدون شكر يا آب نبات:آدامس يا آبنبات بدون شكر دهان را مرطوب نگه مي دارد و سبب افزايش بزاق مي شود . سازمان دندان پزشكان آمريكائي پيشنهاد دو ماده را به منظور خوش بوكردن دهان دارد 1- جويدن آدامس بدون قند2- مكيدن آب نبات بدون قند.اين مواد از سوربيتول ، مانيبتول ، گزيلتول (قند الكلي ) ساخته شده اند و سبب رشد ميكروبهاي دهاني نمي شوند.

درمان خانگي

بااستفاده از آب شير (آب آشاميدني) Home Remediefrom the fauct

آب : يكي از عوامل ضروري براي تازه نگه داشتن دهان آب است. چرخاندن آب دردهان به مدت حداقل 20 ثانيه سبب شستشوي ذرات غذائي و تميز كردن دهان ميشود

درمان خانگي با استفاده ازيخچال

- پنير : سبب از بين رفتن جرم دندان شده وباعت خوش بو شدن دهان مي شود . انتخاب يك قطعه كوچك از پنير چرب براي يك وعده غذائي سرپائي مناسب به نظر مي رسد.

- جعفري و نعنا:جعفري نبايد فقط به منظور تزئين غذا استفاده نمي شود بلكه مدتهاي زيادي است كه در خنثي كردن بوي بد دهان نيز بكار رفته است . جعفري و نعنا سبب يكدست شدن سيرو وميگو هنگام طبخ غذا استفاده مي شوند.

درمان خانگي با استفاده از ادويه ها

در آسياي جنوبي و خاورميانه جويدن تخم ادويه هاي خوشبو چون گل ميخك ، هل، يا رازيانه بعد از غذا يك امر عمومي است.

تخم ادويه شامل مقداري زيادي مواد ضد ميكروبي است و مي تواند سبب توقف بوي دهان شود.

بوي بد دهان ممكن است در هر سني يك مسئله باشدو اما اين مسئله نبايد باعث شود كه وقت ما خراب شود وبايد با استفاده و به كمك درمان هاي خانگي و قبل و يا بعد از اينكه شب فرار سد مشكل را حل كنيم.

ماسك صورت و نحوه بخار دادن به پوست

پس از سپري كردن يك روز طولاني و سخت،براي پوستتان چه چ_يزي م_ي تواند ب_هتر از تغذيه شدن با موادي كه به آن ن_ياز دارد ب_اشد؟ ماسك ه_اي ص_ورت اب_زاري من_اسب براي تغذيه و زيبا سازي پوست به شمار مي روند. انواع آماده

ي اين ماسك ها هستند كه مي_توانيد آنها را تهي_ه نماييد، اما ن_يازي ب_ه اي_ن ك_ار ني_ست. ش_ما به راحتي و با استفاده از مواد اوليه اي كه در هر آشپزخانه اي پيدا ميشود، ب_راح_تي مي توانيد ماسك هاي فوق العاده اي تهيه كنيد. مواد طبيعي نظير عسل، آووكادو، خيار، و حتي كاكائو مي توانند بهشت را براي پوستتان به ارمغان بياورند.

ماسك هاي صورت در انواع مختلف هستند و براي مصارف متفاوت نظير: پاك كننده، صاف كننده، و معطر و تازه كننده كاربرد دارند. نوع ماسكي كه شما استفاده مي كنيد به نوع پوستتان بستگي دارد.

افرادي كه داراي پوست هاي خشك هستند مي توانند موارد زير را امتحان كنند:

• زرده ي تخم مرغ به همراه روغن زيتون و عسل گرم شده

• 4/1 هويج له شده به همراه يك زده تخم مرغ

• 2/1 آووكادو كه در زرده ي تخم مرغ ميكس شده باشد

چند گزينه ي مناسب براي پوست هاي چرب هم عبارتند از:

• يك قاشق چايخوري خمير ترش را با مقدار كمي شير گرم مخلوط كنيد و صبر كنيد تا حالت پف كرده به خود بگيرد. براي گرفتن بهترين نتيجه مي توانيد اين كار را در حمامي كه هواي گرم و مرطوبي دارد انجام دهيد.

• مقداري از گوجه فرنگي پوست گرفته را به صورت پوره در آوريد، سپس مقداري پودر سيب زميني به آن اضافه كنيد، اين دو ماده را با هم مخلوط كرده تا يك مايع خمير مانند بدست آيد.

• سفيده ي تخم مرغ را با چند قطره ليمو ترش مخلوط كنيد. اين كار همچنين در

برطرف كردن جوش هاي سر سياه معجزه مي كند.

• خيار هم پوست را سفيد مي كند و هم مي توانيد از تكه هاي بريده شده آن بر روي چشم ها استفاده كنيد تا هم از پف چشم ها كاسته شود و هم حلقه هاي مشكي دور چشم كمتر شوند.

پوست هاي چرب و لكه دار:

با 4/1 سيب، 4/1 هلو، 4/1 خيار، 4 گرم صدف دريايي پودر شده و 6 گرم آرد شروع كنيد. ميوه هاي را با هم مخلوط كرده و در بلندر بريزيد تا محلول سسي شكلي بدست آوريد، سپس پودرهاي ديگر را به آن اضافه كرده و بهم بزنيد.

يك ماسك فوق العاده براي مرطوب كردن و نرم كردن پوست كه حتي براي پوست هاي حساس نيز مي تواند مورد استفاده قرار بگيرد مخلوطي از آرد جو و عسل است. ( 3 قاشق چايخوري از هر يك)

و براي آن دسته از افراد خوش شانس كه داراي پوست هاي معمولي هستند (و يا حتي براي هر كسي كه تمايل دارد از آن استفاده كند) ماسك شكلاتي صورت را امتحان كنيد! اين ماسك حساس يك مرطوب كننده ي عالي به شمار مي رود و پوست صورت شما را مانند پوست كودكان نرم و لطيف مي كند.

به اين منظور بايد:

3/1 پودر كاكائو

3 قاشق سوپخوري خامه ي پر چرب

2 قاشق چاي خوري پنير محلي

4/1 فنجان عسل

3 قاشق چاي خوري آرد جو

را با هم مخلوط كنيد و آنها را بر روي صورت خود بماليد. براي 10 دقيقه دراز بكشيد و سپس پوست صورت خود را با آب گرم

بشوييد. به طور باورنكردني و با خوشمزگي تمام پوستتان تازه و شاداب مي شود.

يكي از انواع ماسك ها كه هم اثر بخشي بسيار بالايي دارد و هم مي تواند براي انواع مختلف پوست ها مورد استفاده قرار بگيرد، مخلوطي از عسل و تخم مرغ است. (سفيده ي تخم مرغ براي پوست هاي چرب و زرده ي تخم مرغ براي پوست خشك) و مقدار كمي روغن زيتون. اين مواد را با هم مخلوط كرده و آنرا با كمك انگشت روي صورت بماليد و با نوك انگشتان به آرامي بر روي پوست ضربه هاي كوچكي وارد كنيد تا به خوبي جذب شوند. پس از اينكه محلول را بر روي پست خود ماليديد، پوست خود را به آرامي ماساژ دهيد. مجدداً اين كار را تكرار كنيد و لايه ي نازك ديگري را بر روي پوست ماليده و مجدداً ماساژ بدهيد.

در تمام موارد بايد محلول را بر روي پوست استعمال كرده و اجازه دهيد تا به طور كامل بر روي پوستتان خشك شود.

به عنوان يك قاعده ي كلي بايد هميشه به خاطر داشته باشيد كه نمي بايست براي مدت زماني بيش از دو مرتبه در هفته از اين ماسك ها استفاده كنيد. همچنين بايد سعي كنيد كه هر مرتبه محتويات آنرا عوض كنيد. بد نيست كه پيش از استعمال ماسك ابتدا آنرا تست كنيد. به اين منظور كمي از آن را به پشت گوش خود بزنيد، 20 دقيقه صبر كنيد، سپس آنرا بشوييد. اگر پس از 24 ساعت پوست پشت گوشتان طبيعي بود، آنوقت مي توانيد از آن ماسك استفاده كنيد.

بيشترين مصرف كنندگان ماسك هاي

صورت را خانم ها تشكيل مي دهند، اما آقايون نيز مي توانند به اندازه ي خانم ها از مصرف آن لذت برده و از مزاياي آن بهرمند شوند.

بخار دادن به صورت

يك_ي از س_والاتي كه به وفور مطرح مي شود اين است كه چگونه ميتواني_م پوست خ_ود را ج_وان و شاداب نگه داريم؟ چ_قدر ج_ال_ب اس_ت ب_دان_يد ك_ه پ_اس_خ اين س_وال را اقوام باستان بهتر از ما ميدانسته اند. به عنوان مث_ال پاك كردن و تميز كردن پوست با استفاده از بخار برمي گردد ب_ه زمان روم_ي ه_ا. آن_ها ب_راي تميز كردن بزرگان خود ابتدا آنها را درمحلي پر از بخار وارد ميكردند، س_پس آنها را مي شستند و بعد هم ماساژ مي دادند. در عصر اخير بخار دادن ب_عنوان خ_دماتي ف_انتزي از س_وي س_الن ه_اي آرايش_ي محسوبمي شود.

بخار دادن به صورت از مزاياي فراواني برخوردار است:

• منافذ پوست را باز مي كند

• سلول هاي مرده ي پوست را از روي آن پاك مي كند

• جريان خون را تسريع مي كند

• پاك كنندگي عمقي را مقدور مي سازد

• براي بهبود آكنه و جوش هاي سر سياه مفيد است

مي توانيد بخار دادن به پوست را هفته اي يك مرتبه به صورت روتين انجام دهيد و پس از آن ماسك صورت را بر روي پوست خود استعمال كنيد.

براي اينكه بهترين سود را ببريد و هزينه هاي بالاي سالن هاي آرايش هم بر شما تحميل نشود، مي توانيد به راحتي اين كار را در منزل انجام دهيد. تنها چيزي كه نياز داريد صورت خودتان، ماده ي تميز كننده، ظرف،

آب و يك حوله ي بزرگ است.

1- آرايش روي صورت را پاك كنيد. پوست خود را با آب و صابون و يا هر ماده ي تميز كننده ي ديگري كه مي دانيد پاك كنيد و سپس پوست صورت را به طور كامل خشك نماييد.

2- ظرف را پر از آب كنيد. حداقل 3 فنجان آب؛ و آن را جوش بياوريد.

3- آب را داخل يك ظرف كم عمق و پهن بريزيد.

4- صورت خود را حداقل 20 سانتي متر بالا تر از ظرف قرار دهيد، حوله را روي سر خود بيندازيد. بخار بايد گرم و آرام بخش باشد نه داغ و سوزاننده! اگر بخار خيلي داغ بود و احساس ناراحتي مي كرديد، سريعاً اين كار را متوقف كنيد!

5- براي مدت زماني نزديك به 5 تا 10 دقيقه زير حوله بمانيد، سپس پوست خود را با آب سرد بشوييد. اين كار به مصدود شدن منافذ پوست كمك مي كند.

6- در اين زمان مي توانيد از مرطوب كننده و يا ماسك صورت استفاده كنيد.

شما مي توانيد در بخار آب از گياهاني نظير چاي سبز، بابونه، اسطوخودوس و نعناع نيز استفاده كنيد. گياه را در يك فنجان خيس كرده و به آب در حال جوش اضافه نماييد. پيش از استفاده از هر گونه گياهي مطمئن شويد كه به گياه مورد نظر آلرژي نداشته و پوستتان نسبت به آن حساسيت ندارد.

يكي ديگر از شيوه هاي رساندن بخار به صورت اين است كه:

1- پوست صورت را تميز كنيد.

2- ليفتان را در آب كاملاً گرم خيس كنيد، آب اضافي آن را بگيريد و روي

صورتتان قرار دهيد.

3- زمانيكه ليف سرد شد (معمولاً در كمتر از يك دقيقه) آنرا از روي صورت خود برداريد، و مرحله ي 2 را مجدداً تكرار كنيد. براي رسيدن به بهترين ننتيجه بايد اين كا را 5 تا 10 مرتبه تكرار نماييد.

4- با آب سرد صورت خود را آبكشي كنيد و سپس از ماسك صورت يا مرطوب كننده ي ملايم استفاده نماييد.

توجه داشته باشيد كه استفاده از موادي كه داراي درجه حرارات بالايي هستند در هر دو متد نه تنها فايده اي ندارد بلكه مي تواند به پوست شما آسيب هم برساند. بخار بيش از اندازه مي تواند پوست صورت را بسوزاند. مراقب باشيد و كاري را انجام دهيد كه در آن احساس راحتي كنيد.

اگر پوستتان حساس است و يا قبلاً دچار بيماري هاي پوستي بوديد پيش از استفاده از هر گونه ماسك و يا بخار ابتدا با پزشك خود مشورت كنيد.

از آنجايي كه بخار كل ناخالصي هاي پوست را از بين مي برد، كاملاً طبيعي است كه لكه هايي پس از آن بر روي پوست ايجاد شود، كه البته اين لكه ها به مرور زمان از بين مي روند. چهره ي شما پس از استفاده ي مكرر از ماسك و بخار تغيير زيادي پيدا خواهد كرد.

ماسك هاي زيبايي وفوايد آن

مواد چسبنده متناسب با انواع پوست:

مواد چسبنده اي كه درانواع ماسك هاي زيبايي براي ثابت نگه داشتن آنها بر روي صورت به كار مي رود، بايد تا آنجا كه امكان دارد ، متناسب با نوع پوست افرادباشد تا بتوانيم همراه با استفاده از ماسك ها پوست را نيز به حد اعتدال برسانيم.

برا ي اين منظور مواد چسبنده اي را كه مي توانيم متناسب با پوست شما معرفي كنيم از قرار زيرند:

پوست خشك : زرده تخم مرغ با كمي روغن زيتون

پوست چرب : گل سر شوي

پوست معمولي: سريش يا صمغ عربي يا عسل

ماسك هاي زيبايي وفوايد آن:

استفاده از ماسكهاي زيبايي به هزاران سال پيش برمي گردد. زماني كه هيچ گونه وسايل آرايشي خاص موجود نبود. زنان رومي استفاده از اين ماسكها را رواج دادند. حتي زماني پادشاهان ، بخصوص در كشور انگلستان و از آن جمله اليزابت، از ماسك هاي طبيعي براي ز يبايي و جواني پوست خود استفاده مي كردند. ماسكهاي زيبايي علاوه بر تغذيه پوست ، عمل جلا دادن و اطو كردن پوست را نيز بر عهده دارند وباعث جلو گيري از به وجود آمدن چين و چروك ها ، كك و مك و انواع جوش هاي چركي و ويا چربي زير پوست مي گردد كه همه اين عوامل باعث ناراحتي افراد، بخصوص جوانان كه به زيبايي خود علاقه اي خاص نشان مي دهند و درنتيجه باعث افسردگي خاطر آنها مي شود، مي گردد.

استفاده از ماسك ها باعث يكنواختي و يكدستي پوست مي شود وپستي و بلندي هاي آن را يكنواخت و پوست را زيبا مي كند و باعث مي شود كه چربي پوست درحد مناسب (نه زياد، نه كم ) درروي پوست باقي بماند.

يادتان باشد كه از اين ماسك ها نبايد زياد استفاده كنيد، چرا كه استفاده زياد آنها پوست صورت را خسته مي كند و پوست زود پير مي شود.وبهتر است ، از اين ماسك ها هفته اي

يك يا دوبار استفاده كنيد.

از اين شماره به بعد سعي داريم تا شما را با انو اع ماسك هاي متناسب با نوع پوست آشنا سازيم .اما قبل ازشروع بحث لازم است به نكات زير توجه كنيد:

نكته اول:

بهتر است قبل از استفاده از هر نوع ماسكي صورت را بخور بدهيد و پوست را نازك كنيد تا آثار ماسك دو چندان گردد.

نكته دوم:

هرگز ماسك را در زير چشم و يا روي پلك چشم نزنيد و اطراف چشم را از بالاي ابرو تا زير چشم به صورت دو دايره خالي از ماسك رها كنيد.

نكته سوم :

پس از گذاشتن هر نوع ماسك، به محض احساس سوزش يا خارش پوست را با آب ولرم بشوييد. زيرا ممكن است پوست شما به آن ماسك حساسيت داشته باشد.

ماسك هايي براي برطرف كردن لكه ها و دانه هاي سياه پوست :

1. پونه را له و سپس آن را با روغن زيتون مخلوط كنيد وبه مدت سه روز درمقابل نور خورشيد قرار دهيد . بعد ازسه روز ،به مدت پانزده دقيقه حرارت دهيد . آن را صاف وپماد به دست آمده را براي ازبين بردن لكه هاي سياه استفاده كنيد . هر روز مقدراي از آن را روي لكه ها بماليد.

2. تخم ترب را درسركه خيس كنيد و پس از گذشت 24ساعت آن را بر روي لكه هاي سياه پوست قرار دهيد، اين عمل را هر روز تكرار تا لكه ها كم كم از بين بروند.

3. مقداري سير را پوست بكنيد و آن را با رنده ريز و با عسل مخلوط كنيد. مخلوط حاصل را

براي بهبود لكه هاي سياه پوست استفاده كنيد و به مدت سي دقيقه بر روي لكه ها قرار دهيد و پس از آن با آب ولرم بشوييد .اين عمل را يك روز درميان تكرار كنيد.

4. دانه كنجد را به مدت سه روز درمقدار كمي آب خيس كنيد. بايد مقدار آب كم باشد تا غليظ شود و بعد از گذشت اين مدت ، اين مخلوط را بر روي پوست بماليد.اين ماسك هم باعث از بين رفتن لكه هاي سياه مي شود و هم نرم كننده پوست است.

آثار پروتئين ها بر روي پوست و مو وگياهان دارنده آنها

پروتئين ها بعد از آب ، فراوان ترين ماده اي هستند كه درساختمان بدن به كار رفته اند. به طوري كه اگر آب بدن را جدا كنيم ، تقريباً نصف آنچه باقي مي ماند، پروتئين است .

د رحدود نصف تمام پروتئين هاي بدن در عضلات ، تقريباً يك پنجم در استخوان ها و غضروف ها و يك دهم در پوست وبقيه در بافت هاي ديگر و مايعات بدن موجود هستند .

پروتئين ها به علت اثر سازندگي كه دربدن دارند، درسلول سازي ودر نتيجه ترميم پوست ، مو و ناخن آثار بسياري دارند. بنابراين كمبود آنها باعث تخريب هر يك از اين قسمت ها مي گردد .

يكي از اسيدهاي آمينه اي كه دراين زمينه اثر زيادي دارد سيستئين است كه منابع مهم آن عبارتند از : تخم مرغ ،كلم فندقي ، كلم برگي ، جعفري ، اسفناج به طور كلي يك انسان بالغ وسالم به ازاء هر كيلو گرم وزن بدنش روزانه احتياج به يك گرم پروتئين قابل

جذب دارد كه آن را از طريق مواد مختلف مي تواند تأمين كند.

تذكر: مقدرا پروتئين درسبزيجات خشك 24%،در نان هفت درصد ودر سيب زميني دو درصد است .

نكات بهداشتي در مورد موي سر

منبع:http://www.m-narjes.org

1) براي تقويت موها، پوست سر بايد هميشه تميز باشد.

2) در هنگام استحمام از آب معمولي استفاده شود نه خيلي داغ.

3) شامپو را بطور مستقيم روي موها نريزيد زيرا منجر به شكنندگي موها مي شود.

4) ماساژ دادن پوست سر روش مناسبي براي تقويت موهاست. بهتربن زمان ماساژ دادن مو: زمان شامپو زدن در حمام و شبها قبل از خواب (ساعت 11 يا10) مي باشد.

5) بهترين زمان برس كشيدن موها قبل از خواب است.

6) بهترين نوع شانه از انواع شانه ها چوبي است.

مواد غذايي مناسب براي تقويت موها:

1) استفاده از سبزيجات و ميوه ها – كاهش مواد سرخ كردني.

2) استفاده از داروهاي گياهي: گياه بابونه- گل ختمي- برگ درخت ختمي- و جوانه گندم- محلول شير و زرده تخم مرغ.

3) نوشيدنيهاي سرشار از مواد معدني مانند آب هويج.

4) برگ كاهو مملو از آهن و منيزيم است.

5) فلفل سبز حاوي سيليس است و براي حفظ مو مفيد است.

6) خيار ميوه ادرار است و باعث دفع سموم از كليه ها مي شود و كمك مي كند تا مواد زائد از پوست سر بيرون رود.

7) معجوني حاوي شير- عسل – موز و زرده تخم مرغ.

نكاتي براي مراقبت از پوست

براي درخشنده كردن پوست

• ماسك صورت ساخته شده از سفيده تخم مرغ و عسل به ملايمت تيرگي پوست شما را برطرف خواهد كرد.

• جو و عسل، ماست و بادام زميني را با هم تركيب كنيد و آنرا روي پوست خود بماليد، 5 دقيقه نگه داريد و بعد با آب ولرم بشوييد.

• خيار يك پاك كننده طبيعي است. آب خيار را با شير مخلوط كرده و به جاي شير پاك كن

از آن استفاده كنيد.

• 3/1 فنجان نارگيل، سه قاشق چايخوري خامه، 3/1 فنجان انبه رسيده، 4/1 فنجان عسل و سه قاشق چايخوري پودر جو را با هم تركيب كنيد و روي پوست خود بماليد. پس از 10 دقيقه پوستتان را با آب گرم بشوييد. اين تركيب براي پوست هاي چرب بسيار عالي عمل مي كند.

• براي پوست هاي چرب، مي توانيد از تركيبي از انگور، ليمو، و سفيده تخم مرغ استفاده كنيد. 20 دقيقه آنرا روي پوستتان نگاه داريد و بعد با آب گرم شستشو دهيد. ليمو نوعي پاك كننده طبيعي به شمار مي رود، انگور پوستتان را نرم ميكند و سفيده تخم مرغ هم آنرا سفت مي كند. اگر پوستتان احساس خارش كرد نگران نشويد.

• يك عدد ليمو را بريده و آنرا روي پوستتان بماليد. 20 دقيقه نگه داريد و بعد با آب سرد شستشو دهيد. اينكار پوستتان را شاداب مي كند. البته اگر پوستتان از نوع خشك است از انجام آن خودداري كنيد.

• عسل، ليمو و روغن گياهي را با هم مخلوط كنيد. اين تركيب مرطوب كننده اي عالي براي پوست هاي خشك به حساب مي آيد. اين ماسك را 10 دقيقه روي پوستتان نگه داريد.

• تركيبي از عسل و شير را روي پوست صورتتان بماليد. اينكار باعث درخشنده شدن پوستتان خواهد شد.

• يك قطعه كدو تنبل را با زرده تخم مرغ و شير مخلوط كنيد و براي درخشنده شدن پوستتان آنرا 30 دقيقه روي پوستتان نگه داريد.

• نصف فنجان عسل را به آب حمامتان اضافه كنيد تا پوستتان نرم و صاف شود.

• براي نرم

شدن پوست كمي برگ نعناع را با بادام مخلوط كنيد. آنرا با آب گرم تركيب كرده و به همه جاي بدنتان بماليد. تا موقع خشك شدن آن را روي پوستتان نگه داريد و بعد با آب گرم بشوييد.

• تر كردن پوست با آبدوغ به مدت 15 دقيقه چربي پوستتان را بدون اينكه آنرا كاملاً خشك كند، مي گيرد.

• ماليدن آب هويج روي پوست به صورت روزانه لكه هاي پوست را برطرف خواهد كرد.

• براي رفع تيرگي پوست زيربغل و گردن، آبليمو را با آب خيار و كمي زردچوبه مخلوط كرده و به مدت 20 دقيقه روي پوستتان نگه داريد.

• براي از بين بردن موهاي صورت كمي از مخلوط سفيده تخم مرغ و شكر و پودر ذرت را روي آن بماليد. زمانيكه خشك شد، به ملايمت آن را از روي صورت كنده و اينكار را سه الي چهار مرتبه در هفته تكرار كنيد.

• ماليدن تكه هاي سيب بر روي پوست هاي مرطوب درخشندگي آنرا كنترل مي كند.

• براي پوست هاي نرم، روزانه يك عدد موز رسيده له شده را براي 20 دقيقه روي پوستتان بماليد.

• ماليدن مرتب آب گل كلم روي زگيل، باعث افتادن آن مي شود.

• براي پوست هاي حساس از اين ماسك طبيعي استفاده كنيد. پودر پوست پرتقال خشك شده را با شير مخلوط كنيد و اين تركيب را به مدت 25 دقيقه روي صورتتان نگاه داريد و بعد شستشو دهيد.

• مخلوطي از آب گوجه فرنگي را با عسل روي پوست صورت و گردن خود بماليد و بعد از 15 دقيقه شستشو دهيد.

• دو

قاشق چايخوري آب گوجه فرنگي را با 4 قاشق چايخوري كشك مخلوط كرده و آنرا روي پوستتان بماليد.

• كمي مخمر را با 2 قاشق چايخوري آب كلم مخلوط كرده و روي پوستتان بماليد.

• يك قاشق غذاخوري پودر جو را با نصف قاشق چايخوري آب ليمو و يك قاشق چايخوري عسل مخلوط كنيد. آنرا روي پوستتان ماليده و بعد از 20 دقيقه بشوييد.

• آب آناناس را با آب هويج مخلوط كرده و روي پوست صورتتان بماليد و بعد از 15 دقيقه شستشو دهيد.

• سركه را با گلاب مخلوط كنيد و روي پوستتان بماليد.

• كشك و آب خيار را مخلوط كرده و روي پوستتان بماليد.

• مخلوطي از آب نارگيل و آب آناناس را روي پوستتان بماليد.

• با ½ قاشق چايخوري پودر شير، 4/1 قاشق چايخوري سفيده تخم مرغ و ½ قاشق چايخوري آبليمو ماسكي بسازيد و روي پوستتان بماليد.

• براي پوست هاي خشك، با زرده تخم مرغ، روغن زيتون و آبليمو ماسك بسازيد و آنرا روي پوست صورت و گردن خود بماليد و بعد از 10 دقيقه آنرا بشوييد.

• براي پوست هاي چرب، تركيبي از جو دوسر و سفيده تخم مرغ را روي صورت و گردن خود بماليد.

• تركيبي از زردچوبه خام را با خامه شير روي پوست صورت بماليد و بعد از 20 دقيقه آن را بشوييد. اين تركيب پوستتان را نرم و لطيف خواهد كرد.

• از تركيبي از عسل، خامه شير و روغن زيتون بعنوان ماسك صورت استفاده كنيد.

• تركيبي از شنبليله را با شير روي پوست صورتتان بماليد و بگذاريد خشك شود.

بعد آنرا با آب ولرم شستشو دهيد.

• با چوب صندل قرمز ماسك بسازيد و براي درخشنده شدن پوست آنرا هر روي روي صورتتان بماليد.

• براي نرم شدن پوست تركيبي از چوب صندل قرمز را با شير نارگيل روي پوستتان بماليد.

براي از بين بردن لكه هاي سياه پوست

• با ½ قاشق چايخوري آبليمو و گليسرين تركيبي بسازيد و آن را روي لكه ها بماليد.

• تركيب حاوي پودر زردچوبه و برگ هاي كاري را روي صورت ماليده و بعد از 15 دقيقه شستشو دهيد.

• برگ هاي خرد شده و ساييده شده ريحان را با نعناع مخلوط كنيد (100 گرم از هر كدام)، كمي پودر زردچوبه و گلاب به آن اضافه كنيد و تركيب حاصل را روي لكه هاي پوست بماليد.

• يك نان چاپاتي را شب درشير خيس كنيد. بعد آن را روي لكه هاي پوست بماليد. اينكار را چند روز تكرار كنيد.

• ماسكي از زعفران و كمي عسل بسازيد و براي از بين بردن لكه هاي سياه آنرا روي پوست بماليد.

• براي از بين بردن لكه هاي پوست مخلوطي از پودر چوب صندل را با گلاب و گليسرين روي پوست ماليده و بعد از چند دقيقه با آب سرد بشوييد.

براي از بين بردن جوش هاي پوستي

• مخلوطي از برگ نعناع خرد شده و جو دوسر مي تواند جوش هاي پوستي را كاهش دهد. اين مخلوط را 20 دقيقه روي پوست نگه داشته و بعد با آب گرم شستشو دهيد.

• كمي كشك را با زردچوبه و دو قطره روغن مخلوط كنيد و آن را هر روز

روي پوستتان بماليد تا جوش هايتان برطرف شوند.

• با چوب صندل و زردچوبه ماسكي درست كرده و آنرا روي پوست بماليد.

بخار آب؛ارزانترين ماسك زيبائي

انسان از دوران باستان همواره در پي تحقيق و تلاش براي رسيدن زيبائي بوده است ، اين را از بررسي فعاليت هاي مردم عهد باستان مي يابيم به عنوان مثال تاريخچه استفاده از بخار آب به منظور تميز كردن بدن به زمان روم باستان بر مي گردد. در حمام هائي كه توسط توسط روميان اشغال شده بود تركيبي از بخار، مواد شوينده، و ماساژور ها مشاهده شده است .

در دنياي مدرن امروز ازبخار آب (بخور) در سالن هاي آرايشي و زيبايي پوست صورت استفاده مي شود.بخار آب (بخور دادن پوست صورت) داراي مزاياي چند ازجمله موارد زير است:

• منافذ و روزنه هاي پوست را باز مي كند.

• سلولهاي پوستي مرده را مي زدايد.

• امكان پاك كردن كامل و عميق پوست را مهيا مي سازد.

• براي جوش ها ي سر سياه و همچنين آكنه يا غرورجواني مفيد است.

بخوردادن به عنوان يك نظافت جهت زيبايي صورت هفته اي يك بار انجام مي شود و به عنوان يك پيش زمينه عالي جهت استفاده از ماسك هاي صورت است.

برخورداري از مزاياي بخورپوست بدون پرداخت هزينه هاي سنگين سالنهاي زيبايي به راحتي در خانه نيز امكان پذير است.

همه آنچه براي اجراي اين نظافت نيازمنديد شامل مواد پاكننده، كتري آب، حوله بلند و صورت خودتان است.

براي شروع مراحل زير را دنبال كنيد:

ابتدا آرايش صورت خود را به كمك آب و صابون يا مواد پاكننده مورد استفاده خود به طور كامل بزداييد.

كتري را تقريبا با سه ليوان

آب پر كنيد و بجوشانيد.

آب كتري را بعد از جوشاندن در يك كاسه با سطح مقطع وسيع بريزيد.

فاصله صورت خود را تا ظرف آب جوش مقابلتان حداقل به ميزان نيم متر حفظ كنيد. سپس حوله را روي سر خود انداخته به طوري كه دور سر شما و ظرف آب جوش حايلي ايجاد كند. بخار آب بايد به صورت گرم و ملايم و آرامش بخش احساس شود نه خيلي داغ و غير قابل تحمل .

اگر چنانچه بخار آب خيلي داغ و آزاردهنده بود فورا عمل بخور دادن را متوقف كنيد.

به مدت 5 الي 10 دقيقه در زير حوله باقي بمانيد سپس صورت خود را با آب سرد شست وشو دهيد. اين امر باعث بسته شدن و جمع شدن منافذ پوست مي گردد.

سپس از يك ماسك صورت يا مرطوب كننده ساده استفاده كنيد.

اگر چنانچه مايل به استفاده از داروهاي گياهي پوست همچون چاي سبز، بابونه، اسطوخودوس يا قرص نعناع هستيد بسته گياهي مورد نظر را در فنجان آب فرو كرده و داخل ظرف آب جوش مقابل صورت خود كنيد. فقط توجه داشته باشد كه قبل از استفاده از هر نوع گياه دارويي براي پوست خود از عدم حساسيت پوست خود نسبت به اين گياهان مطمئن شويد.

يكي ديگر از روشهاي بخوردادن صورت شامل مراحل زير است:

صورت خود را ازمواد آرايشي پاك كنيد

ليف حمام يا پارچه تميزي را به طور كامل در ظرف آب گرم فرو كنيد سپس آب آن را گرفته و روي صورت خود قرار دهيد

زمانيكه پارچه يا ليف سرد شد(معمولا در كمتر از يك دقيقه)مجددا آن را در آب گرم فرو برده و دستور

شماره دو را مجددا تكرار كنيد. براي اينكه نتيجه بهتري از اين روش بدست آوريد اين كار را براي 5 الي 10 بار تكرار كنيد.

سپس صورت خود را با آب سرد شست و شو داده و از يك ماسك صورت يا مرطوب كننده ساده استفاده كنيد.

به خاطر داشته باشيد كه استفاده از آب با حرارت بسيار بالا در هر دو روش ذكر شده در بالا بيش از آنكه مفيد باشد مي تواند آسيب رسان نيز باشد.زيرا بخار شديد پوست را مي سوزاند. بنابر اين بسيار مراقب بوده كه در هر دو روش شما در شرايط كاملا راحتي باشيد.

چنانچه داراي پوست حساس يا شرايط پوستي خاصي هستيد قبل از استفاده از بخور حتما با پزشك خود مشورت كنيد.

بدليل اينكه بخار آب باعث خارج شدن ناپاكي ها ي پوست مي گردد بنابر اين طبيعي است كه لكه ها و بعضي نقايص پوست يا لكه ها برجسته تر و نمايان تر از قبل جلوه كند.

در هر حال براي پوستهاي عادي و نرمال در صورتي كه در حين بخور دادن يا بعد از آن دچار التهاب يا لك شود بعد از مدتي اين نقصها از بين رفته و در چندين مرتبه استفاده از بخار كمتر مي شود.

ظاهر پوست شما در صورت اجراي منظم اين روش بهبود مي يابد.

آينه بدن را صيقل دهيم

مترجم: بهاره مهرنژاد

منبع:sharghnewspaper.ir

چرا از لوازم آرايش استفاده مى كنيم؟ هيچ فكر كرده ايد چرا عادت كرده ايم صبح ها بلافاصله پس از شست وشوى صورت با انواع كرم ها و پودرهاى آرايش به جان صورتمان بيفتيم تا شايد بتوانيم لك ها و چين و چروك ها را از نظر

مخفى كنيم. پوشاندن صورت با انواع كرم پودر و پن كيك در طولانى مدت نه تنها باعث از بين رفتن جوش صورت و كمرنگ شدن لكه ها نمى شود بلكه بروز جوش هاى ريز پوستى و چين و چروك در ناحيه گونه، زير چشم و اطراف لب را افزايش مى دهد. اما اينكه چه كنيم كه پوستمان كه آينه بدن است، هميشه سالم و شاداب باشد سئوالى است كه پاسخش انجام چند كار ساده و به نظر پيش پا افتاده است. (صرف نظر از برخى بيمارى هاى پوستى كه علائم خاص داشته و بايد تحت نظر پزشك متخصص انجام گيرد.) فقط صبح ها از صابون استفاده كنيد. براى پاك كردن صورتتان به خصوص اگر چرب و آكنه اى است از پاك كننده هايى مثل انواع ژل، تونيك يا شيرپاك كن استفاده كنيد. شست وشوى صورت با آب ميوه هاى طبيعى در بسيارى موارد باعث از بين رفتن لك هاى پوستى و براق شدن پوست مى شود. انگور را له كنيد و آب آن را به صورتتان بماليد. پس از ?? دقيقه با آب نيمه گرم بشوييد. پس از مدتى كوتاه تغييرات در پوستتان را به روشنى خواهيد فهميد.

براى پاك كردن صورت از جوش هاى سرسياه و زيرپوستى هفته اى يك بار بخور دهيد. اگر پوستتان چرب است بخور ليمو و نعناع بدهيد. اگر پوستتان معمولى است سراغ اسطوخودوس برويد و از بابونه براى پوست خشك استفاده كنيد. ترجيحاً بعد از انجام بخور از هيچ نوع كرم آرايشى استفاده نكنيد، اگر صورتتان خشك است با يك لايه كرم مرطوب كننده بپوشانيد.

صورتتان را ورزش دهيد. ابتدا

صورت را با يك لايه كرم مرطوب كننده بپوشانيد، سپس به آرامى صورتتان را ماساژ دهيد. انگشتان دست را روى گونه گذاشته و به آرامى با نرمش دايره وار به سمت گوش ها ببريد. انگشتتان را روى صورت قرار داده و برخلاف جاذبه زمين به طرف بالا بكشيد.

انگشتان را بالاى پلك گذاشته و به آرامى به گوشه خارجى بكشيد. حركت ژاكه انجام دهيد. ژاكه حالتى است مثل نيشگون كه از دور چانه شروع شده و سپس دو طرف صورت انجام مى شود. ژاكه باعث مى شود، چربى هاى زير پوست به سطح پوست آمده و در يك محل جمع نشود.

دهان خود را به حالت O در آورده و به طرف چپ و راست حركت دهيد. لب ها را نيز به طرف بالا و پايين برده و سپس جمع كنيد. لب ها را مثل O باز كرده و پس از ده ثانيه به حالت اول برگردانيد. حركات دايره وار دهان و لب ها به تقويت ماهيچه هاى اين ناحيه كمك كرده و از افتادگى آن جلوگيرى مى كند.

هرگاه بيكار شديد به گذاشتن ماسك بپردازيد. يكى از مناسب ترين راه ها براى سالم و زيبا ساختن پوست استفاده از ماسك ميوه است. در اين فصل كه هر نوع ميوه اى را مى توان يافت گذاشتن ماسك بسيار توصيه مى شود. در اينجا به معرفى چند نوع ماسك ميوه كه مى تواند تغييرات مثبت در پوست شما ايجاد كند، مى پردازيم:

• ماسك آناناس

آب آناناس را گرفته و روى صورتتان بماليد و ده دقيقه ماساژ دهيد. پس از ? دقيقه صورتتان را بشوييد. آب آناناس تقويت كننده ماهيچه هاى

صورت است. خاصيت آرام سازى داشته و از خستگى پوست جلوگيرى مى كند.

براى صاف و براق شدن پوست ?? گرم آناناس را آب گرفته و با ?? گرم مغز بادام شيرين پودر شده مخلوط كنيد و به مدت ?? دقيقه روى صورتتان به خصوص نواحى تيره بزنيد.

• ماسك سيب

نصف سيب را رنده نموده و با يك قاشق چاى خورى ماست، يك قاشق چاى خورى آرد جو دو سر و دو قاشق آبليموى تازه مخلوط كنيد و نيم ساعت روى پوستتان بماليد. اين ماسك همانند پيلينگ عمل كرده و به پاكسازى پوست كمك مى كند. براى نتيجه مطلوب اين ماسك را هفته اى يك بار روى پوستتان بماليد.

• ماسك هلو

يك عدد هلو را رنده كرده و با ?? گرم ماست همانند يك كرم روى صورتتان بماليد تا ?? دقيقه بماند. ماليدن هر روزه اين ماسك باعث مى شود تا پوست هيچ گاه خشك نشود. ضمن اينكه تقويت كننده است و به ماهيچه ها استحكام مى بخشد.

براى مقابله با تاثيرات نامطلوب گرماى روى پوست از ماسك نعناع استفاده كنيد. يك عدد خيار را رنده كرده و با نعناع تازه كوبيده شده و يك قاشق چاى خورى آبليموى تازه و يك عدد سفيده تخم مرغ مخلوط كنيد و به مدت ?? دقيقه روى صورتتان بماليد.

اين ماسك به دليل دارا بودن خيار و نعناع نقش مفيدى در كاهش التهابات پوستى ايفا مى كند.

• ماسك موز

دو عدد موز را رنده كرده با دو قاشق عسل و دو قاشق ماست به مدت نيم ساعت روى پوستتان ماساژ دهيد.

اين ماسك شفاف كننده بوده و در درازمدت لكه هاى پوستى را برطرف

مى كند.

• ماسك شير و سيب

يك عدد سيب را رنده كرده و با شير مخلوط كنيد و به مدت ?? دقيقه هر روز پوستتان را با آن پاكسازى كنيد. اين ماسك لايه بردار بوده و پوست را جلا مى بخشد.

پس از انتخاب ماسك مناسب نوبت به رعايت رژيم غذايى مى رسد. روزانه حداقل هشت ليوان آب بخوريد.

حداقل هفته اى يك وعده به ماهى اختصاص دهيد. امگا سه موجود در روغن زيتون، ماهى و گردو در حفظ سلامت پوست بسيار موثر است.

از ويتامين A و C غافل نشويد. ويتامين A به ضدچروك معروف است. اين ويتامين را در سيب زمينى، سبزى هاى داراى برگ سبز تيره، جگر، روغن ماهى و هويج، هندوانه و هلو مى توانيد پيدا كنيد.

ويتامين C هم كمك بزرگى به توليد كلاژن در سلول هاى پوست مى كند. مركبات، فلفل قرمز، حبوبات و كلم براى افرادى كه به دليل استعمال سيگار و بالارفتن سن دچار كمبود كلاژن اند، بسيار مفيد است.

روى نيز به توليد كلاژن بسيار كمك مى كند. آرد جو دوسر، گوشت قرمز و كدو منبع غنى از روى به شمار مى روند.

ويتامين E كه در حبوبات، سويا و جوانه گندم يافت مى شود به خشكى پوست و كاهش تاثيرات ناشى از تماس مستقيم با نور خورشيد و جلوگيرى از تخريب ساخت پوست كمك كرده و پيرى سلول هاى پوست را به تعويق مى اندازد.

خطرات استفاده از گوش پاك كن

منبع:روزنامه جوان/شماره 2383

خطرات استفاده از گوش پاك كن يكى دو تا نيست خصوصا در بچه ها كه نسوج ضعيف تر و حساس ترى دارند.در سطح اجتماع بحث هاى زيادى در مورد استفاده و يا عدم استفاده

از گوش پاك كن جهت تميز كردن گوش وجود دارد. در واقع شايد بتوان گفت كه عبارت گوش پاك كن فقط يك عبارت مجازى است براى چيزى كه موارد كاربرد آن ارتباط كمى با رفع آلودگى گوش دارد.از گوش پاك كن بيشتر جهت تميز كردن لاله گوش، داخل بينى كودك، بين انگشتان پا، ماليدن پماد بر روى زخم، استعمال داروها در نواحى باز و تميز كردن آرايش دور چشم ها استفاده مى شود در حالى كه بسيارى از مردم بر اين باورند كه اين وسيله صرفا جهت خارج كردن ترشحات از داخل گوش است. اكثر شما اندازه دقيق عمق گوش را نمى دانيد و بنابراين قادر به پاك كردن تمامى قسمت هاى گوش نيستيد.

در نتيجه وارد كردن جسمى نظير گوش پاك كن موجب فشرده تر شدن اين ترشحات در قسمت هاى عمقى تر مجرا مى شود كه در اين صورت خروج آنها مشكل تر خواهد بود.علاوه بر اين بررسى ها نشان مى دهند كودكانى كه جهت رفع خارش و تميز كردن گوش از وسايلى نظير سنجاق سر يا گوش پاك كن استفاده مى كنند بيش از سايرين در معرض خطر پارگى پرده گوش قرار دارند. استفاده از گوش پاك كن با تضعيف سيستم دفاعى گوش موجب افزايش خطر ابتلا به خشكى و خارش گوش مى شود.

بهترين روش توصيه شده جهت تميز كردن گوش خارجى اين است كه لاله گوش و قسمت بيرونى گوش خارجى را با استفاده از يك پارچه نخى نرم و مرطوب كه به دور انگشت اشاره تان پيچيده ايد تميز كنيد بدون آنكه انگشت خود را داخل مجرا ببريد.

استفاده از گوش پاك

كن به صورت مكرر و طولانى مدت علاوه بر مستعد كردن گوش به عفونت هاى ميكروبى و قارچى سبب ايجاد حالت خارش مزمن در گوش مى شود كه در اين حالت معمولا به دنبال خاراندن مداوم مجراى گوش زخمى شده و دچار درد و التهاب مى شود.

پيشگيرى از تجمع جرم در گوش

از بودن در جاهايى كه گرد و غبار هوا زياد است خوددارى كنيد. بودن در اين نوع مكان ها باعث توليد بيش از اندازه موم گوش مى شود. اگر مجبور هستيد در مكان هاى پر گرد و غبار حضور داشته باشيد از گوش پنبه استفاده كنيد. ريختن ماهانه ? تا ? قطره گليسيرين در گوش ممكن است موم را نرم كرده از بروز مجدد انسداد جلوگيرى كند.بعد از استحمام نبايد از گوش پاك كن استفاده شود. براى خشك كردن گوش بعد از استحمام از سشوار استفاده كنيد. باد ملايم و گرم سشوار را به مدت دو دقيقه از فاصله نيم مترى به سمت گوش جريان دهيد تا گوش خشك شود.

تاثير تغيير شرايط جوي بر روي سلامتي

هيچيك از شرايطي كه در اين مقاله در مورد آن توضيح داده شده است به VHL ارتباط پيدا نمي كند. با اين وجود باز هم اين امكان وجود دارد كه افرادي ك_ه دچار VHL هستند برخي از علائمي را كه ما در اين م_قال_ه به آن اشاره ميكنيم را درمراحل مختلف بيماري خود تجربه نماي_ند. اي_ن شرايط مع_مولاً ب_ر اثر اف_زايش فشار در م_غ_ز و ستون مهره ها بوجود مي آيد. همچ_نين زخ_م ه_اي باقي مانده از جراحي هاي پيشين نيز مي توانند به بدتر شدن اين شرايط دامن بزنند. اما در

عين حال شرايط نامساعد جوي نيز مي تواند وضعيت بيمار را وخيم تر كند. به هر حال بهتر است كه در صورت مشاهده هر گونه علائم نادر سريعاً به پزشك مراجعه نماييد.

زمانيكه افراد از شرايط آب و هوايي اطلاع داشته باشند، به راحتي مي توانند تاثيرات آنرا بر روي سلامت خود ارزيابي نمايند. يوناني ها 2400 سال پيش تاثير بادهاي سرد و گرم بر ايجاد درد و بيماري را بررسي كرده بودند. در جنگ جهاني پزشكان گزارش داده بودند كه در هنگام تغيير شرايط جوي سربازاني كه يكي از اعضاي بدن خود را از دست داده بودند، احساس درد بيشتري را گزارش مي كردند.

در عصر حاضر نيز تحقيقات و بررسي هاي دانشمندان بر روي شرايط جوي همچنان ادامه دارد. پزشكان معتقدند كه تغييرات آب و هوايي در ايجاد بيماري به ويژه بيماري هاي مزمن مانند ميگرن و رماتيسم نفش مهمي را ايفا مي كند.

در حاليكه تعداد بسيار زيادي از افراد همچنان ارتباط تنگاتنگي را ميان تغييرات آب و هوايي و ايجاد بيماري هاي مزمن احساس مي كنند، اما پزشكان بر اساس پژوهش هايي كه انجام داده اند اثبات كرده اند كه نمي توان نتيجه گرفت كه هميشه ميان يك نوع بيماري مزمن و آب و هوا ارتباط وجود دارد. برخي از متخصصان معتقدند كه احساس چنين بيماري هايي فقط بر اثر تفكرات ذهني اينگونه افراد بوجود مي آيد. بيماران معمولاً معتقدند كه در روزهاي باراني شرايط آنها بدتر مي شود، اما اين احساس فقط به اين دليل بوجود مي آيد كه هوا ابري و گرفته است؛ اما برخي از بيماران بر روي اين

امر پافشاري دارند كه درد آنها جدي است و ربطي به تخيل و تفكر آنها ندارد. در مجموع ميتوان گفت تمام افرادي كه مبتلا به بيماري هاي مزمن مي باشند، معمولاً از تغييرات آب و هوايي رنج مي برند. البته دردهاي مربوط به آب و هوا در تمام افراد به يك ميزان بروز نكرده و بستگي به شرايط فيزيكي بيماران دارد.

براي آن دسته از افراديكه نسبت به آب و هوا حساس هستند، تغيير در شرايط جوي به احتمال زياد باعث ايجاد شرايط نامساعد فيزيكي در آنها مي شود. پزشكاني كه متخصص امراض مزمن هستند، معتقدند كه افراديكه داراي بيماري هاي مزمن هستند، بايد يك يادداشتي از تغييرات آب و هوايي تهيه كرده و ارتباط تنگاتنگي ميان اين تغييرات و افزايش يا كاهش شدت بيماري خود پيدا كنند.

به طور كلي مي توان اظهار داشت كه شرايط آب و هوايي زير مي توانند بر روي درد و ناراحتي تاثير بگذارند.

فشار هوا

معمولاً در اين شرايط بايد منتظر آب و هواي طوفاني باشيم. معمولاً بيمارن گزارش ميدهند كه در يك چنين آب و هوايي ميزان درد و ناراحتي هاي بيماران افزايش پيدا ميكنند. افزايش فشار مي تواند حتي بر روي افراد سالم نيز تاثير بگذارد.

رطوبت

رطوبت معمولاً به ميزان آب تبخير شده در هوا اطلاق مي شود. معمولاً مقياس سنجش را ميزان "رطوبت خالص" در نظر مي گيرند. افزايش ميزان رطوبت به ويژه در فصل هاي گرم مانند تابستان مي تواند ميزان درد و ناراحتي هاي مزمن را به شدت افزايش دهد. پژوهشگران همچنين در طي تحقيقاتي به اين نتيجه دست پيدا كردند كه

ارتباطي ميان آب و هواي سرد و خشك و افزايش سردردهاي ميگرني وجود دارد.

بارش

بارش هم شامل باريدن باران مي شود، هم برف و تگرگ و به طور كلي مي توان گفت هر زمان كه قطره هاي آب از آسمان بر روي زمين بريزند، بارش انجام گرفته است. اين گونه شرايط نيز ميتواند بر روي افزايش درد و ناراحتي هاي بيماران تاثيرگذار واقع شود. در شرايط جوي طوفاني، ميزان فشار و رطوبت هوا نيز تغيير پيدا ميكند و همين امر سبب بروز مشكلاتي براي بيماران مي شود. در عين حال بايد توجه داشت كه براي افراديكه نسبت به هواي گرم حساس هستند، مانند بيماراني كه داراي اختلالاتي نظير: تصلب بافت ها مي باشند، باران مي تواند قدري آب و هوا را خنك تر كرده و آرامش را براي اين دسته از افراد با خود به همراه داشته باشد.

درجه حرارت

كاهش و افزايش يك باره درجه حرارت مي تواند نشان از تغييرات آب و هوايي گسترده داشته باشد. تغييرات شديد در درجه حرارت نه تنها مي تواند شرايط آب و هوايي را تغيير دهد بلكه مي تواند سبب ايجاد درد و ناراحتي براي بيماران نيز بشود. درجه حرارت پايين بر سردردهاي ميگرني، نحوه گردش خون در رگ ها، درد مفاصل و سفت شدگي عظلات نيز تاثير نامساعدي مي گذارد. همچنين آمار و ارقامي كه از بيمارستانها گزارش مي شود، نشان دهنده اين امر است كه ميزان مراجعين آسمي در روزهاي سرد بيش از ساير روزهاست.

باد

باد معمولاً در اثر تغييرات شديد و آب و هوايي بوجود مي آيد و حاكي از آن است

كه در ساعات بعدي امكان تغيير در فشار هوا نيز وجود دارد. باد مي تواند به راحتي آلودگي و مواد آلرژي زا را با خود تا مسافت هاي طولاني با خود حمل كند. اين امر سبب ميشود كه افراد بر اثر قرار گرفتن در معرض آن دچار بيماري هاي تنفسي از جمله آسم شوند.

در نهايت بايد اظهار داشت كه آب و هوا و شرايط جوي مي تواند بر روي سلامت انسان ها تاثير بگذارد. در مورد برخي از بيماري هاي مزمن مانند سردردهاي ميگرني، آب و هوا مي تواند منجر به ايجاد حوادث ضمني ناگواري نيز براي بيمار بشود. در ساير شرايط نيز تغيير شرايط آب و هوا مي تواند دردهاي موجود را بدتر كرده و يا به طور كلي سبب بروز دردهاي جديدي شود.

ايمني مواد غذايي

منبع:www.iranmania.com

•رعايت بهداشت در آشپزخانه

با كتري هاي خطرناك سريعا در مكانهاي مرطوب همانند دستمال ها و اسفنج آشپزخانه , ظرف شويي و ظروف حمل و نقل مواد غذايي رشد مي كنند. ظرف شويي , سطوح و ميزهاي آشپزخانه , سطل اشغال , پيشخوان و محل اتصال لوله ها را به طور منظم تميز و پاكيزه نگهداريد. به اين منظور مرتبا آنها را با آب داغ و ماده پاك كننده بشوئيد. مي توانيد از محلول هاي سفيد كننده استفاده نموده و سپس آبكشي نماييد. تمامي قسمت هاي وسايل و ابزار تهيه موادغذايي همانند چرخ گوشت و مخلوط كن را پس از استفاده با آب داغ و ماده پاك كننده شستشو نماييد مي توانيد از يك محلول سفيد كننده نيز استفاده نماييد.

تخته هاي برش كه براي گوشت قرمز

و مرغ و ماهي و فرآورده هاي دريايي استفاده مي شود لازم است جدا از ساير تخته ها باشد. توصيه مي گردد از تخته هاي پلاستيكي استفاده شود به واسطه اين كه شستشوي آنها راحت تر صورت مي گيرد. تخته هاي برش را پس از هر بار مصرف تميز نماييد. تمامي ظروفي كه براي موادغذايي خام استفاده مي كنيد تا قبل از استفاده مجدد بايد به خوبي تميز شده و سپس مورد استفاده قرار گيرد و تا حد الامكان از ظروف خشك استفاده نماييد.

دستهايتان را براي 20 ثانيه با صابون و آب گرم قبل و بعد از حمل و نقل مواد غذايي به ويژه گوشت و ماهي و فرآورده هاي دريايي شستشو نماييد. استفاده از دستكش در صورت بيماري و يا بريدگي دست ها الزامي است به واسطه اين كه دستكش ها مي توانند باكتريها را جابجا نمايند توصيه مي شود آنها را به طور مرتب شستشو نماييد. حوله , اسفنج و دستمال هاي آشپزخانه را به طور مرتب بشوئيد. قبل از باز كردن كنسروها , درهايشان را شسته و مانع از تماس در با محتويات داخل كنسروها شويد. تيغه هاي در باز كن را در هر دفعه مصرف بشوئيد. موادغذائي را از كف آشپزخانه جمع آوري نموده و كليه غذاها را در ظروف در بسته نگهداري نماييد.

• رعايت بهداشت يخچال و فريزر

نگهداري غذا در يخچال منجر به كند شدن رشد باكتري ها مي شود. از كاركرد صحيح يخچال خود مطمئن باشيد. درجه حرارت بايد4 درجه سانتيگراد يا كمتر باشد . به طور مرتب دماسنج را تنظيم كنيد. تا حد الامكان در

يخچال و فريزر را كمتر باز نماييد. گوشت قرمز , مرغ , ماهي و فرآورده هاي دريايي در طبقات زيرين يخچال نگهداري نموده و از آلودگي ساير موادغذايي با شيره آنها جلوگيري نماييد. درجه حرارت فريزر بايد زير « 18 _ » سانتيگراد باشد . اين درجه حرارت رشد بسياري از باكتري ها را متوقف مي كند. گوشت قرمز و مرغ و ماهي و فرآورده هاي دريايي در ظروف مخصوص و در طبقات زيرين فريزر نگهداري نماييد. از قرار دادن بيش از اندازه موادغذايي در داخل فريزر خودداري نماييد تا جريان هواي خنك به راحتي در گردش باشد. هر ساله افراد بيشماري در اثر خوردن غذاي ناسالم بيمار شده و برخي نيز فوت مي كنند. به شما جهت حفظ خود و خانواده تان از بيمارهاي ناشي از غذا توصيه مي شود كه غذاي سالم بخريد , غذاي را به طور صحيح نگهداري كنيد , غذا را به طور صحيح پخت و تهيه نمائيد و زماني كه به سالم بودن غذاي مشكوك مي شويد آن را نخوريد به موارد ذيل دقت نمائيد.

• غذاي سالم بخريد

از مغازه و فروشگاه هايي خريداري نمائيد كه تميز و پاكيزه باشد. از خريد موادغذايي با بسته بندي پاره خودداري نمائيد. از خريد كنسروهاي باد كرده , زنگ زده و يا فرو رفته خودداري نمائيد. گوشت خام را از مغازه هايي كه آنها را در يخچال نگهداري مي كنند , تهيه نمائيد. تخم مرغهايي را خريداري نمائيد كه تميز و بدون شكستگي باشد همچنين مطمئن باشيد كه آنها را در يخچال نگهداري مي كنند. از خريد غذاهاي منجمد شده كه

بيش از اندازه به صورت منجمد نگهداري شده است خودداري فرمائيد. به تاريخ ساخت و انقضا بر روي محصولات خريداري شده به ويژه شير و پنير و غذاي كودك دقت نمائيد.

• غذا را به نحو صحيح نگهداري نمائيد

از كاركرد صحيح يخچال تان مطمئن باشيد تا بيش از 4 درجه سانتيگراد نباشد اگر يخچال تان دماسنج ندارد حتما يك فقره براي آن تهيه نمائيد. غذاهاي فاسد شدني را سريع يخچالي كنيد. باقيمانده غذاها را سريعا دريخچال بگذاريد و بر روي اجاق گاز يا ميز آشپزخانه براي مصرف ساير اعضا خانواده رها ننمائيد و در صورت نياز به ميزان لازم آن را از يخچال برداشته و گرم كنيد. تمام محصولات كنسروي , كمپوت , مايونز پس از باز شدن در يخچال نگهداري نمائيد. غذاي گرم بالاي 60 درجه سانتيگراد نگهداري نمائيد . غذاي سرد را پايين 4 درجه سانتيگراد نگهداري نمائيد .

• غذا را به طور صحيح پخت و تهيه نمائيد

دست ها را براي مدت 20 ثانيه با آب صابون و آب گرم قبل از حمل و نقل مواد غذايي و پس از حمل موادغذايي خام مثل گوشت بشوئيد. تخم مرغ ها را كاملا بپزيد تا زرده و سفيده آن سفت شود. در تهيه سالاد , تمام اجزاي تشكيل دهنده آن را قبل از مخلوط كردن در سرما نگهداري كنيد. اگر حين تهيه غذا مجبور شديد به تلفن پاسخ دهيد تا دستهايتان با صورت , مو , بيني , چشم يا كودكتان تماس يافت آنها را بشوئيد. تخته هاي برش گوشت خام , غذاي پخته , ميوه و سبزيجات جدا از هم باشد و حدالامكان

غير چوبي بوده و پس از هر بار مصرف با آب و ماده پاك كننده بشوئيد.

لطافت و طراوت پوست

نويسنده:شيرين قدس

احتمالاً برخي از ما قسمتي از مجموعه مواد خوراكي مورد استفاده خود را به صورت دور ريز از چرخه مصرف خارج مي كنيم ؛مي توان از اين مواد براي حفظ سلامت وافزايش لطافت وطراوت پوست بهره برداري كرد. در زير نمونه هايي از اين مواد معرفي مي شود.محلول اسيدي براي ثابت نگهداشتن PH پوست وطراوت بخشيدن به آن:

راه اول:

1. سركه سيب يا سركه سفيد تقطير شده يك قسمت .

2. آب جوشيده سرد شده هشت قسمت .

پس از مخلوط كردن اين دو با هم ، بايد روزانه چند بار بعد از شستن صورت محلول فوق را با پنبه به قسمت هاي مختلف آن بماليد. اين عمل باعث مي شود تا پوست صورت حالت طبيعي و اسيدي خود را باز يافته و بدون شك پوست شما شفاف و پاك از لكه ها وناصافي ها شود .

راه دوم :

براي حفظ PH صورت اسيدي پوست صورت استفاده از ماست ترش وساير ترشي هاي طبيعي مثل آبليمو، آب نارنج، آبغوره و... مناسب مي باشد مشروط بر اينكه رقيق بوده و پوست را تحريك ننمايد وبهتر است براي اين كار از آبليموي تازه يا آب نارنج ، كه تا سه برابر رقيق شده است، استفاده كرد. در ضمن ، شستن وپاك كردن صورت با شير مانده و ترشيده هم ، مؤثر ومفيد مي باشد.

تذكرات:

1. ليمو ترش ، انگور،كاهو، ليمو عماني وسيب نيز خاصيت اسيدي دارند ومي تواند به پوست اسيد لازم را برسانند.

2. استفاده از ليمو عماني فقط براي پوست خيلي

چرب توصيه مي شود؛ ولي در موارد ديگر مي توان از آب ميوه استفاده كرد.

3. اگر پوست صورت شما حساس بوده و با مايعات ترش تحريك مي شود مي توانيد آنها را با كمي عسل مخلوط كنيد وبه عنوان ماسك زيبايي از آن استفاده نماييد و پس از يك ربع ساعت ،پوست را با آب گرم بشوييد.

انواع پوست

پوست به طور مداوم مواد چرب توليد مي كند. زيرا چربي سلولهاي اپيدرم ،غني از كلسترول و ماده (سمرم) مي باشد كه از غدد لنفاوي ترشح مي شود.

مجموعه اين مواد روي لايه شاخي پوست ،قشري از چربي را به وجود مي آورند كه پوست را در مقابل تحريكات خارجي حفظ مي كند و رطوبت و نرمي پوست را تأمين مي نمايد.

اگر مقدار چربي توليد شده زياد باشد، پوست چرب است . اما اگر اين مقدار نا كافي باشد، پوست خشك خواهد بود.

با از بين بردن ترشح به اندازه چربي در پوست هاي چرب، مي توان از پيدايش دانه هاي سياه و عوامل آكنه و كيست هاي چربي پيشگيري كرد وبا تأمين چربي براي پوست هاي خشك مي توان آنها را از باد وسرما كه در اين نوع پوست ها توليد ضايعات گوناگون و خارش مي كنند،در امان نگه داشت.

ويتامين D :

ويتامين D براي رشد وترميم پوست بسيار مهم است و در جذب ca (مؤثر در رشد مو وناخن ) نيز مؤثر است .

اين ويتامين (خصوصاً D3 ) درپوست انسان، تحت اثر نور خورشيد ساخته مي شود . چون رنگدانه ها مقداري اشعه خورشيد را به خود جذب مي كنند لذا سياهپوستان نسبت

به سفيد پوستان بيشتر احتياج به اثر آفتاب دارند تا مقدار معيني ويتامين D بسازند.

منابع حياتي ويتامين D

شير، نارگيل ، كره، زيتون ، خرما، زرده تخم مرغ

منگنزMn

بيشترين اثر آن روي موهاست. اين فلز باعث مشكي شدن مو مي شود و كمبود آن باعث سفيد شدن آن مي گردد.

منابع منگنز

مارچوبه ، گندم ، مغز گردو، جو، هويج ، اسفناج ، قارچ ، چغندر ، كاهو، ذرت ، شاهي ، زرد آلو، كلم ، گوجه ، آلو، كرفس،خرما، سيب زميني ، انگور ،گلابي، زردك ، پياز، كاسني ، گيلاس، سيب، مركبات .

راه هاى فرار از بوى عرق

نويسنده:نيوشا قره گزلو

بسيار پيش آمده كه در ا توبوس و يا تاكسى نشسته ايد، ولى آرام و قرار نداريد. دلتان مى خواهد هر چه زودتر به مقصد برسيد. از خودرو بيرون بپريد و يك نفس راحت بكشيد، يك نفس راحت از بوى بد و عرق برخى همشهريانى كه در كنار شما نشسته اند. به راستى از كجا مى آيد اين بوى نه چندان خوش؟احتمالاً براى شما اتفاق افتاده كه صبح زود به حمام برويد، لباس هاى تميز بپوشيد و به دنبال كار و زندگى خود برويد، ولى چند ساعت بعد احساس كنيد لباس هايتان بوى خوبى نمى دهند. فرقى نمى كند در چه فصلى باشيم، در تابستان به علت گرماى هوا و در زمستان به دليل پوشيدن چند لباس روى يكديگر، اين مشكل گاهى به شما سر مى زند.عرق مثل يك كولر طبيعى عمل مى كند. ممكن است شما عرق را علت اصلى بوى بد بدن بدانيد، اما واقعيت اين است كه عرق چيزى جز آب و نمك نيست. عرق از

غدد ترشح كننده عرق كه درون پوست هستند توليد مى شود و براى خنك كردن بدن بسيار موثر است. چنانچه عرق مدت طولانى روى سطح پوست باقى بماند، باكترى هايى كه به صورت طبيعى روى پوست وجود دارند، در اثر واكنش هاى شيميايى، بوى بد بدن را توليد مى كنند.

بوى بد امتياز منفى: برخى از افراد به ظاهر و چهره خود توجه زيادى مى كنند ولى يك اصل مهم را ناديده مى گيرند و آن تميزى و پاكيزگى است بوى بد بدن نيز عاملى است كه مى تواند به شما امتياز منفى دهد.متخصصان معتقدند احتمال ايجاد بوى بد در بخش هاى ويژه اى از پوست، مثل زير بغل بيشتر است و اين ويژگى به متفاوت بودن غدد عرق در اين نواحى از پوست بستگى دارد. اين غدد پروتئين و چربى توليد مى كنند كه مواد اوليه مناسبى براى تغذيه باكترى هاى روى سطح پوست به شمار مى آيند. اين در حالى است كه عرق نقاط ديگر بدن بيشتر محتوى نمك است و باكترى ها كمتر مى توانند از آن استفاده كنند.حتماً تجربه كرده ايد كه اگر پاهايتان مدت زيادى درون كفش و جوراب باشند، اين بخش از بدن نيز بوى بد مى گيرد. چنانچه مى خواهيد از بوى بد بدن در امان بمانيد، بايد به رژيم غذايى تان دقت كنيد. برخى از مواد غذايى مثل سير و پياز و ادويه ها پس از گوارش درون بدن، موادى بد بو توليد مى كنند كه مى تواند از طريق عرق يا ريه ها دفع شوند و بوى بد بدن و دهان را به وجود آورند.

شست و شو:

بهترين راه براى فرار از بوى بد بدن، دوش گرفتن و شست وشوى بدن است. فراموش نكنيد دوش گرفتن با آب به تنهايى كافى نيست چون آب نمى تواند اين فرآورده هاى بدبو را از روى سطح پوست پاك كند، تنها راه حل، كمك گرفتن از شامپو و صابون است. براى اين منظور بهتر است از صابون ها و شامپوهاى بودار استفاده كنيد. اگر شما زياد عرق مى كنيد و فعاليت جسمانى زيادى در طول روز داريد، بايد بيش از ديگران بدنتان را بشوييد. فراموش نكنيد غدد عرق در شب هم مانند روز فعال هستند، بنابراين ممكن است هنگام شب دوش بگيريد ولى اگر فعاليت غدد عرق در پوست شما زياد باشد، هنگام صبح باز احساس كنيد لباس هايتان بوى خوبى نمى دهند.

لباس هاى تر و تميز: لازم است هر بار كه به حمام مى رويد و بدنتان را مى شوييد، تمام لباس هايتان را عوض كنيد و لباس هاى تميز به تن كنيد. بهترين روش اين است كه در پايان روز به حمام برويد و تمام لباس هايتان را براى شست و شو كنار بگذاريد و لباس هاى تميز بپوشيد. در برخى نواحى مثل جنوب ايران شايد مجبور شويد لباس هايتان را روزى چند بار عوض كنيد.توجه به جنس پارچه لباس هم بسيار مهم است. لباس هاى نخى و كتانى عرق را بهتر به خود جذب مى كنند، در حالى كه لباس هاى نايلونى عرق را از سطح بدنتان كمتر جذب كرده و با باقى ماندن اين عرق در سطح پوست، بوى بد بدن از راه مى رسد.

بوى بد پاها: براى اينكه پاهايتان بو

نگيرد مرتب آنها را بشوييد و خشك كنيد. از پوشيدن كفش هاى بدون منفذ به ويژه در فصل گرما خوددارى كنيد. حتى الامكان از جوراب هاى نخى استفاده كنيد در اين صورت عرق پاها جذب جوراب خواهند شد.

عوارض ناخن مصنوعى

منبع:ايران

امروزه استفاده از ناخن هاى مصنوعى يكى از روش هايى است كه زنان براى زيبا كردن ناخن هايشان به كار مى برند.تحقيقات در سال هاى اخير ثابت كرده استفاده از ناخن هاى مصنوعى و كاشت آنها مى تواند عوارضى را براى فرد به وجود آورد.اگزماى پوستى كه به دليل تحريك و آلرژى در دور ناخن و در قسمت هاى مختلف بدن ايجاد مى شود، از مهم ترين عوارض استفاده از ناخن مصنوعى محسوب مى شود.همچنين براساس گزارش هاى موجود، بروز عفونت هاى قارچى نيز از عوارض استفاده از ناخن مصنوعى است.به گفته متخصصان پوست و مو استفاده طولانى مدت از ناخن هاى مصنوعى به تغيير فرم و تغيير حالت ناخن و در مواردى به عوض شدن جهت و محور آن منجر مى شود.

استفاده از اين ناخن ها به پيچ خوردن محور ناخن نيز و گاهى مواقع كنده شدن ناخن و ايجاد حساسيت مى انجامد.ناخن هاى مصنوعى به صورت هاى مختلفى از جمله پلاستيكى و كاغذى دربازار عرضه مى شوند و براى چسباندن ناخن هاى مصنوعى از چسب هاى شيميايى بسيار چسبناكى استفاده مى شود كه در بسيارى از موارد منجر به آلرژى هايى در ناخن يا ساير قسمت هاى بدن مى شود.استفاده از لاك هاى ناخن و استفاده از پاك كننده هاى لاك مانند «استون» والكل نيز موجب خشكى و ورقه ورقه شدن ناخن ها

مى شوند.بنابراين به زنان توصيه مى شود از لاك ها و پاك كننده هاى آن زياد استفاده نكنند.گاهى مواقع استفاده هميشگى از لاك موجب تغيير رنگ طبيعى ناخن مى شود اما در مواردى نيز تغيير رنگ ناخن علامت يك بيمارى داخلى است كه به اين صورت خود را نشان مى دهد.

امروزه از مواد مختلفى در لاك ها براى زيبايى بيشتر آنها استفاده مى شود كه اضافه كردن موادى مثل انواع ويتامينه ها يا به كاربردن ذرات طلا و ساير فلزات در مواد لاك ها آلرژى هاى مختلفى در فرد را همراه دارد.به اعتقاد متخصصان بيشتر افراد به سلامت ناخن هيچ گونه توجهى ندارند و در مواردى نيز براى پوشاندن بيمارى ناخن كه به نحوى موجب نازيبايى آن شده، از ناخن هاى مصنوعى يا لاك استفاده مى كنند كه اين خود به پيشرفت بيمارى ناخن منجر مى شود.

بنويسيم دندان بخوانيم ناخن گير

نويسنده:تبسم هاشمى

منبع:ايران

شود. كارشناسان علل مختلفى براى جويدن ناخن مطرح مى كنند، آنان معتقدند علت عمده جويدن ناخن دراين سن ناشى از ترس و اضطراب است .البته ممكن است روشى براى ابراز دلگيرى ها، دلخورى ها، دلواپسى و يا جلب توجه هم باشد. هنگامى كه كودك نمى تواند خشم خود را در مقابل ناكامى و محروميت نشان دهد با جويدن ناخن آرامش پيدا مى كند.در هر صورت اين رفتار به خود فرد و يا كودك آسيب وارد مى كند و غالباً از دوران كودكى شروع مى شود و شدت خود را در دوران ابتدايى و راهنمايى نشان مى دهد و در نتيجه آثارى نظير افت تحصيلى و ياعقب ماندگى اجتماعى براى كودك به همراه دارد و لازم است

والدين و اولياى مدرسه بيشتر به آن توجه كنند.با اين همه ، ناخن جويدن يك اختلال محسوب مى شود و از بين بردن آن در دوران كودكى آسانتر است، اين مسأله ممكن است در بزرگسالى ادامه داشته باشد و به صورت عادت درآيد. كارشناسان توصيه هايى براى جلوگيرى از ناخن جويدن كودكان دارند كه در زير مى آيد.

به دنبال علت ناخن جويدن كودك باشيد

هيچ گاه منتظر پاسخ كودكتان كه چرا ناخن هايش را مى جود نباشيد و او را به خاطر انجام اين عمل سرزنش نكنيد، سعى كنيد هميشه به دنبال علت باشيد. توجه كنيد كودكتان درچه موقعيت هايى اين عمل را انجام مى دهد. جست وجو كنيد كه چه مسأله اى باعث شده است آرامش و امنيت كودكتان را به هم بزند. آن را دريابيد، اين تلاش شما براى پى بردن به مشكل كودك و توجه به حل آن مى تواند بزرگترين گام براى از بين بردن اختلال ناخن جويدن باشد.

كوتاه كردن ناخن

كوتاه كردن ناخن هاى بلند به كودكان در زمينه ترك اين عادت بسيار كمك مى كند. ناخن هاى كوتاه شده كمتر جويده مى شوند، سعى كنيد هرچند روز يك بار ناخن هاى كودك را بگيريد و سوهان بزنيد.

تنبيه نكنيد

توجه كودك را از جويدن ناخن دور كنيد. كودك بايد احساس خوبى نسبت به خود پيدا كند و يا در واقع به او اعتماد به نفس بدهيد. تنبيه و شرمنده كردن كودك نه تنها به هيچ وجه اثرى در ترك اين عادت نخواهد داشت، بلكه مى تواند مشكل را تشديد كند. بويژه بچه هاى كوچكتر كه نمى توانند دليل اين كه

انگشتانش بدمزه است را بفهمند و اين راه حل نمى تواند به آنها كمك كند.

انگشتان كودك را به كار بگيريد

سعى كنيد حواس كودك را هنگام اين عمل پرت كنيد، از او كارهايى بخواهيد كه مجبور شود از انگشتانش استفاده كند مثل درست كردن يك كاردستى و يا كشيدن يك نقاشى .

مبارزه با بوي بد عرق بدن

منبع:اينترنت

براي شما هم اتفاق افتاده كه در اتوبوس يا آسانسور، فردي دركنارتان قرار بگيرد كه بوي بد بدنش آزارتان داده باشد؟ اگر چنين تجربه اي داشته باشيد، به قطع مي دانيد كه بوي عرق بعضي از افراد آنقدر بد و منزجر كننده است كه به كلي حالتان را به هم مي زند. اما چرا اينطور است؟

اين بوي زننده از كجا مي آيد؟

بوي بدن از تركيب عرق و باكتري حاصل مي شود. البته عرق به نوبه ي خود كاملاً بيبوست. اين باكتري است كه با عرق بدن مخلوط شده و چنين بوي زننده اي را به وجود مي آورد. بدن ما دو نوع عرق آپوكرين و اِكرين ترشح مي كند. عرق اِكرين براي پايين آوردن درجه حرارت بدن ما، مثلاً هنگام ورزش يا زماني كه هوا خيلي گرم است، كاربرد دارد. اين نوع عرق در همه ي قسمت هاي بدن به طور يكنواخت ترشح مي شود و بي بوست. آپوكرين نوع ويژه اي از ترشحات بدن است كه در محل هاي مخصوصي مثل زير بغل، كشاله هاي ران، دست ها، و پاها ايجاد مي شود. اين نوع عرق است كه دليل پيدايش آن بوي تند و زننده است ولي اين هم مثل اِكرين كاملاً بي بوست و حاوي چربي و پروتئين

است.

اما چه چيز باعث مي شود كه عرق آپوكرين چنين بوي زننده اي از بدن ما ايجاد كند؟ باكتري هايي روي بدن ما وجود دارد كه از عرق آپوكرين تغذيه مي كنند. وقتي اين عرق را مصرف كرد، همان كاري كه ساير موجودات زنده پس از غذا خوردن انجام مي دهند، از او نيز سر مي زند. بله، غذا را دفع مي كند. و اين بوي زننده و منزجر كننده از اينجا ناشي مي شود. در واقع، باكتري ها عمل دفع غذا را دقيقاً مثل ما انجام نمي دهند?آنها پيوندهاي شيميايي را مي شكنند. اما از عرق ما تغذيه مي كنند و همين باعث بوي بد و چندش آور مي شود.

عوامل پيدايش بوي بد بدن

حمام كردن:يكي از دلايل عمده در پيدايش اين بوي بد اين است كه به ميزان كافي حمام نمي كنيم. البته فقط شستشوي بدن كافي نيست، پاكي و نظافت لباسها نيز در اين مسئله موثر هستند. انواع بخصوصي از پارچه ها مثل پارچه هاي نخي، بوي بد را سريعتر جذب مي كنند.

عرق كردن:بدن برخي افراد بوي تندتري دارد، به اين دليل كه بيشتر عرق مي كنند. دليل آن مي تواند استرس يا فعاليت جسمي بيش از اندازه باشد. اين روزها استرس عامل رايج تري است. توقعات بالا، برنامه هاي فشرده ي كاري، و...همه و همه اضطرابي بيش از حد نرمال بر بدن وارد مي كنند، كه باعث عرق كردن بيشتر مي شود. عرق كودكان معمولاً بوي بد نمي گيرد، به اين خاطر كه عرق آپوكرين ترشح نمي كنند. از اينرو باكتري ها نمي توانند با چيزي فعل و انفعال

داشته باشند. با بالا رفتن ميزان تِستوسترون بدن در دوران بلوغ، آپوكرين نيز ترشح مي شود.

تغذيه: خوردن برخي از غذاها نيز مي تواند بر بوي بدن شما تاثيرگذار باشد. غذاهاي تند و تلخ، با بوهايي نافذ معمولاً تاثيري منفي بر بوي بدن دارند. سير، زيره، و كاري نمونه هايي از آن هستند. كمبود روي نيز مي تواند در ايجاد بوي بد بدنتان موثر باشد. به اين دليل كه اين ماده به دفع سمومات بدن كمك مي كند. همچنين عدم توازن قند و كافئين بدن نيز عواملي تاثيرگذار در ميزان عرق بدن هستند.

مشكلات جسمي:برخي از بوهاي زننده بدن مي تواند ناشي از بيماري ها يا مشكلات جسمي باشد. ديابت، بيماري هاي كبدي و... انواعي از اين مشكلات جسمي هستند.

بوي بدن مردها تند تر است

يكي از دلايلي كه بعضي مردها عرق تندتري دارند، ممكن است ميزان بالاتر تِستوسترون بدنشان باشد، چون ميزان تِستوسترون در توليد عرق بدن بسيار تعيين كننده است. يكي ديگر از دلايل اين است كه برخي مردها به نظافت خود زياد اهميت نداده و به اندازه ي كافي استحمام نمي كنند. باتوجه به اينكه خانم ها معمولاً خيلي بيشتر به نظافت خود اهميت مي دهند، مي توان نتيجه گرفت كه چرا بوي بدن خانمها به تندي بوي بدن آقايون نيست. در بدن مردان ميانسال ماده اي به نام نونيال توليد مي شود كه بوي بد بدن را شدت مي دهد، اما در خانم ها نيز دقيقاً به اندازه ي آقايون اين ماده توليد مي شود، پس باز هم به مسئله ي بهداشت آقايون برمي گرديم. برخي مردها طبيعتاً نامرتب و ژوليده

هستند. برايشان تفاوتي نمي كند كه لباسي را كه يك هفته مداوم پوشيده اند، دوباره بر تن كنند. بله، شستشو و پاكيزگي لباسها در خصوص بوي بد بدن بسيار مهم است. حتي اگر بدنتان نيز تميز باشد، اگر لباسهايتان تميز نباشند، باز هم بدنتان بوي بدي متصاعد خواهد كرد. يكي ديگر از دلايلي كه بدن مردها بوي تندتري دارد مي تواند به فعاليت جسمي بيشتر آنها برگردد. زن ها معمولاً در مقايسه با مردان، زندگي آرامتر و كم فعاليت تري دارند. به علاوه زنان خيلي كمتر به ورزش و فعاليت هاي شديد جسمي مي پردازند. مردان ورزشكار طبيعتاً بسيار بيشتر از سايرين عرق مي كنند و به همين ترتيب احتمال اينكه بدنشان بوي تند از خود متصاعد كند، بيشتر است.

چه بايد كرد...؟

بيشتر حمام كنيد: حمام كردن مي تواند شروع خوبي باشد. شستشوي به موقع لباسهايتان نيز كمك كننده است. البته براي جلوگيري از بوي بد بدن، دوش گرفتن از حمام كردن بهتر است. چون فشار مستقيم آب بر روي بدن، در حين دوش گرفتن، چرك و باكتري ها را از بدن شسته و پاك مي كند. دئودورانت ها/ضد تعرق ها: اكثر دئودورانت ها فقط بوي بد بدن را مي پوشانند، اما دئودورانت هايي هستند كه با اين باكتري ها مقابله مي كنند. موثرترين و بهترين دئودورانت ها حاوي آلومينيوم يا روي هستند، كه هر دو اين عناصر براي مقابله با باكتري هاي توليدكننده ي بوي بد كارآمد هستند. ضد تعرق ها نيز غدد ترشح كننده ي عرق را مسدود مي كنند، و باكتري ها ديگر چيزي براي فعل و انفعال با آن ندارند. استفاده

از صابون هاي آنتي باكتريال نيز در اين مورد مفيد است.

تغذيه ي مناسب: كم كردن مصرف كافئين از برنامه ي غذايي روزانه بسيار مفيد خواهد بود. قهوه، نوشابه، شكلات و ساير موادغذايي كافئين دار، با تحريك غدد ترشح كننده ي آپوكرين، در ايجاد بوي بد بدن تاثيرگذارند. نوشيدن ميزان كافي آب و مايعات، غدد ترشح كننده ي اِكرين را فعال مي سازد كه باعث رقيق تر شدن عرق آپوكرين ميشود. اسيد بوريك: يكي از موثرترين و مفيدترين مواد براي مقابله با بوي بد بدن، اسيد بوريك است كه كمتر از موارد ديگر شناخته شده مي باشد. ماده اي نسبتاً ارزان و بسيار كارآمد مي باشد. در هر قسمت از بدن كه نمي خواهيد از آن بوي بد متصاعد شود، پس از حمام از اين ماده استفاده كنيد. اسيد بوريك انتشار باكتري ها را كندتر مي كند. البته استفاده ي بيش از حد آن نيز مي تواند براي پوست ايجاد مشكل كند.

درمان هاي ديگر: اگر بوي بد عرق بدنتان با هيچكدام از روش هاي بالا از بين نرفت، بدانيد كه راه هاي ديگري نيز براي رفع آن وجود دراد كه نيازمند تجويز پزشك است. موارد بسيار شديد احتمالاً از بيماري هايي خاص ناشي مي شوند كه بايد تحت درمان پزشكي قرار گيرند.

نگران نباشيد...

اگر بدنتان بويي زننده و انزجارآور از خود متصاعد مي كند، اصلاً نگران نباشيد. راه هاي بسياري براي رفع اين مشكل پيش روي شماست. اولين كاري كه بايد بكنيد اين است كه علت و سبب اين بوي بد را كشف كنيد و بعد مي توانيد برحسب آن از روش هاي

درماني ويژه استفاده كنيد. اگر ديديد كه با روش هاي معمول مشكلتان برطرف نشد، ترديد نكنيد، حتماً به پزشك مراجعه كنيد تا به شما در اين زمينه كمك كند.

واكنش برنزگى به حفاظت بدن كمك مى كند

منبع:روزنامه جوان

تحقيقات اخير نشان مى دهد فرايند برنزه شدن كه به طور طبيعى در پوست صورت مى گيرد بهترين تلاش و واكنش بدن در برابر تاثيرات سرطان زاى اشعه ماوراء بنفش است. محققان در انستيتو سرطان دانا فاربر تحت نظارت هاروارد در بوستون مجموعه اى از آزمايشات را در اين زمينه انجام داده و دريافته اند كه واكنش برنزگى به حفاظت از بدن در برابر تاثيرات سرطان زاى پرتوهاى ماوراء بنفش كمك مى كند. اما محققان تاكيد مى كنند كه اين يافته نبايد مردم را ترغيب به كنار گذاشتن لوسيون ها و كرم هاى ضد آفتاب كند. هم چنين محققان تاكيد دارند كه مردم بايد از قرار گرفتن زياد در معرض نور خورشيد و يا هرگونه پرتو ماوراءبنفش پرهيز كنند. اين محققان اعلام كردند كه تلاش براى پيدا كردن روش هاى سالم و بهداشتى برنزه كردن براى حفاظت از افرادى هستند كه پوست لطيف و حساس دارند، برخلاف روش هاى فعلى و غيربهداشتى برنزه كردن كه خطرناك هستند. برنزه كردن به روش ايمن بايد به گونه اى باشد كه پوست را وادار كند به روش طبيعى برنزه شود، بدون اين كه خطر آسيب رسيدن به مولكول وراثتى «دى ان آ» وجود داشته باشد. نتايج اين پژوهش در نشريه هلت لتر در ژولاى ???? به چاپ رسيده است.

اصول بهداشتي در آشپزخانه

منبع: www.iranmania.com

مهمترين نكته براي پيشگيري از مسموميتهاي غذايي آن است كه قبل از تماس با غذا دستها را آب گرم و صابون بشوييد . بعد از خروج از توالت ، تماس با سطل زباله و يا حيوانات خانگي دستها را كاملاً بشوييد .

زخمها و

بريدگيها را بپوشانيد . دستها را با حوله جداگانه اي خشك كنيد و از دستمال آشپزخانه براي اين كار استفاده نكنيد.

هر چند وقت يكبار ، دستمالها ، پارچه هاي آشپزخانه و ابرظرفشويي را سفيد ، ضدعفوني و يا تعويض كنيد . سطوح كار ( روي ميز ، تخته آشپزخانه و ساير سطوح تماس با مواد غذايي ) را در آشپزخانه به طور مرتب ضد عفوني كنيد ؛ بويژه پس از آماده سازي مرغ و گوشت خام .

قبل از بازكردن قوطي كنسرو ، در آن را پاك كنيد . ظروف ، سطوح كار ، قاشق ، كارد و چنگال را با آب داغ و مواد پاك كننده بشوييد . آبكشي كنيد و در صورت امكان بگذاريد تا كاملاً خشك شوند .

از تماس حيوانات خانگي با غذا ، ظروف و سطوح كار جلوگيري كنيد . مواد غذايي بدون بسته بندي و يا از بسته بيرون ريخته شده ، مگس ، موش ، مورچه و سوسك را كه ناقل باكتريها هستند ، به خود جذب مي كنند . پس اين غذاها را بسرعت جمع آوري و محل مورد نظر را تميز كنيد . از چاقو و تخته اي كه براي بريدن گوشت خام استفاده مي كنيد ، براي سبزيهاي تازه و غذاهاي پخته استفاده نكنيد و آنها را پس از هر بار استفاده بشوييد . بهتر است تخته جداگانه اي براي گوشت و مرغ خام داشته باشيد .

برس زدن بيش از حد موها موجب موخوره مي شود

منبع:www.salamatiran.com

سلامت: بررسي متخصصان دانشكده پزشكي دانشگاه پترزبورگ حاكي است، آسيب هاي مكانيكي و شيميايي وارد بر مو سبب تخريب و چند شاخه شدن موها يا همان

موخوره مي شود.

سلامت: بررسي متخصصان دانشكده پزشكي دانشگاه پترزبورگ حاكي است، آسيب هاي مكانيكي و شيميايي وارد بر مو سبب تخريب و چند شاخه شدن موها يا همان موخوره مي شود.

به گزارش اي بي سي هلث، اين بررسي نشان مي دهد كه برس زدن بيش از حد موها از مهم ترين عوامل ايجاد آسيب هاي مكانيكي بر موها و به وجود آمدن موخوره است. در عين حال، استفاده از رنگ موهاي گوناگون در يك دوره كوتاه زماني، استفاده از حالت دهنده هاي مو، كوتاه نكردن موها و مراقبت نكردن از آنها، استفاده مداوم از سشوار و استفاده از شامپوهاي نامرغوب موجب ايجاد موخوره مي شوند.به گفته اين متخصصان، هنوز درماني براي موخوره پيدا نشده و كوتاه كردن موها تنها راه از بين رفتن موخوره ها است.بلند نگه نداشتن بيش از حد موها (اندازه موها نبايد پايين تر از گودي كمر باشد)، استفاده از تركيبات ملايم و غيرمحرك در شستشوي موها و حفظ رطوبت آنها و يك بار برس زدن در طول روز مي تواند مانع ايجاد موخوره شود.

زيبايي در آينه سلامت

ترجمه: سعيد پارسي نيا

منبع:Beautyonline

محققان مي گويند تحقيقات جديد درباره شيوه ذخيره شدن چربي در صورت مي تواند به راهكارهاي بهتر ضدپيري و تكنيك هاي بازيابي مجدد عضلات صورت منجر شده و يا حتي ممكن است به پزشكان كمك كند تا خطرهاي مرتبط با بيماري هاي قلبي را ارزيابي كنند.محققان مي گويند تحقيقات جديد درباره شيوه ذخيره شدن چربي در صورت مي تواند به راهكارهاي بهتر ضدپيري و تكنيك هاي بازيابي مجدد عضلات صورت منجر شده و يا حتي ممكن است به پزشكان كمك كند تا خطرهاي مرتبط با بيماري هاي قلبي را ارزيابي كنند. در مبارزه حفاظت از صورت در برابر حملات پيري و سالخوردگي، جاذبه زمين يكي از بزرگ ترين دشمنان محسوب مي شود! با

پيرتر شدن ما، نيروي جاذبه نيوتن همه چيز را از ناحيه پيشاني به گونه ها و چانه مي كشاند و با وجود ادعاهاي صاحبان صنعت ميليون دلاري مواد ضدپيري، كارهاي زيادي وجود دارد كه مي توانيم انجام دهيم تا جلوي اين كار را بگيريم. اكنون محققان دريافته اند كه صورت، جبهه جنگ بسيار پيچيده تري از آن چيزي است كه پيش از اين تصور آن را داشته ايد.

صورت، 16 بخش دارد

دانشمندان مركز پزشكي دانشگاه تگزاس در شماره اخير جراحي پلاستيك و ترميمي عنوان كردند كه صورت به جاي اينكه فقط يك محدوده واحد باشد، نه از يك بلكه از 16 بخش مشخص آناتوميكي تشكيل شده است. اين كشف، تصورات قبلي درباره ساختمان صورت را جديد و به روز كرده است. متخصصان عنوان مي كنند كه در طول 100 سال ما تصور مي كرديم كه پوست و چربي صورت به وسيله مشتي رباط حفظ مي شوند و اينكه آثار بصري سالخوردگي و پيري بر اين رباط ها تاثير گذارده و نيروي جاذبه بر آن غلبه مي كند اما اشتباه كرده ايم. يك نكته در ارتباط با پيچيدگي آناتومي صورت، اين حقيقت است كه اين عضلات به طور يكسان و مشابه، پير نمي شوند. براي مثال هم زمان با اينكه گونه ها شروع به آويزان شدن مي كنند، مناطق اطراف چشم هايتان ممكن است جوان باقي مانده و با طراوت به نظر برسند.

8 محفظه چربي صورت

اين مساله به آن منجر شد كه پروفسور راد روريچ، استاد جراحي پلاستيك در مركز پزشكي دانشگاه تگزاس و مسوول تيم تحقيقاتي، بينديشد كه چه چيزي موجب جدا شدن بخش هايي از صورت از يكديگر مي شود. او و همكاران تيم تحقيقاتي براي بررسي اين تئوري، رنگ آبي را

به صورت 30 داوطلب تزريق كردند و اين ماده رنگي فقط در همان ناحيه خاص از صورت، انتشار يافت كه به محل تزريق بستگي داشت. آنها در مجموع، هشت قست مشخص و خاص را در هر طرف صورت يافتند.

دكتر جوئل پسا دستيار تحقيق و دانشيار جراحي پلاستيك در دانشگاه ايالتي تگزاس يادآور مي شود: «آناتومي انساني مدت 500 سال است كه مورد مطالعه بوده و نامعمول است كه ببينيم چنين چيز جديدي درباره مسايل ماكروسكوپيك و آناتومي وجود دارد.»

اين تصوير نشان مي دهد كه ماده آبي رنگ در دو بخش از هشت محفظه خاص چربي در صورت قرار مي گيرد. اين بخش ها و محفظه ها، خودشان به وسيله غشاهايي ايجاد مي شوند كه عروق خوني را به سمت صورت حمل مي كنند. رباط ها كه نقش هدايت كننده دارند، واقعا محل هاي اصلي بوده و دانستن اينكه غشاها در كجا قرار دارند و يا در كجا با هم در تلاقي هستند، ممكن است كمك كند تا جراحان پلاستيك بدانند كه چگونه مي توان در جراحي هاي پلاستيك صورت براي كساني كه در تصادفات يا حوادث آسيب ديده اند، به مداخلات درماني اقدام كنند. با پير شدن صورت، نه فقط رباط ها از يكديگر جدا مي شوند و تاثير جاذبه بر صورت بالا مي رود بلكه هر يك از محفظه ها و بخش ها به طور مستقل از مناطق كناري خود، چربي ها را از دست داده يا آن را به دست مي آورند. با توجه به اين مساله، جراحان مدت زيادي است كه دريافته اند تنها عامل تغييرات پيري در پوست صورت، از دست دادن چربي نيست.

فروكش كردن پوست، عامل پيري

دكتر پسا مي گويد: «برخي از آنچه كه به نظر پير شدن يا آويزان

شدن پوست مي رسد، واقعا فقط حالت فروكش كردن پوست در بخش ها و محفظه هاي عميق تر است و دانستن اين مساله به ما اجازه مي دهد تا با دقت بيشتر و به صورتي خلاقانه به درمان هاي خاص در امر جوان سازي صورت اقدام كنيم.» محققان به دنبال اين مساله هستند كه آيا اين مورد براي بقيه قسمت هاي بدن هم صادق است يا خير.

آنها مي گويند كه اين موضوع، مسيرهاي جديدي را در امر تحقيق و بررسي باز كرده و اكنون مي توان به صورتي خيلي علمي به ذخيره سازي چربي توجه كنيم. دانشمندان از قبل مي دانستند كساني كه چربي را در مناطق خاصي از بدن ذخيره مي سازند، با خطر بيشتري از ابتلا به بيماري قلبي روبه رو هستند. اما تحقيقات نشان مي دهد واژه هايي مانند «چربي احشايي» ممكن است واقعا اشاره به بخش ها و يا محفظه هاي خاص و معين داشته باشد و اينكه ممكن است به پيش بيني هاي بهتر در آگاهي از خطرها منجر شوند. دكتر پسا يادآور مي شود: «به جاي گفتن اينكه شما چربي را در شكم تان انبار مي كنيد، بهتر است بگوييم شما چربي را در احشاي خود ذخيره مي كنيد. اين تشخيص به نظر بسيار مناسب و خوب مي رسد اما هنوز براي طي كردن اين مسير و رسيدن به نتايج ايده آل، بايد چند سال ديگر صبر كرد.»

ماسك هاى ميوه اى

منبع: harghnewspaper.ir

امروزه يكى از دغدغه هاى اصلى خانم ها تلاش براى زيباتر شدن است. هر كه را مى بينى قصد دارد با خريد انواع و اقسام وسايل لاغرى خود را به تناسب اندام برساند و با كمك كرم هاى ضدچروك و ضدپيرى و ماسك هاى مخصوص پاكسازى طراوت و زيبايى را به پوست خود برگرداند.

اما استفاده مداوم از اين نوع كرم ها و ماسك ها چندان تاثيرى ندارد كه در مدت زمان نه چندان طولانى كاربرد اوليه خود را از دست مى دهد.بهترين و كم هزينه ترين كار براى حفظ سلامت و شادابى پوست استفاده از ميوه هايى است كه اتفاقاً در فصل بهار روانه بازار مى شوند.در اينجا شما را با چند نوع از اين ماسك هاى ميوه اى كه به طريقه اى آسان در منزل تهيه مى شوند، آشنا مى كنيم:از هندوانه شروع كنيد. براى روشنايى و جلاى پوست، هندوانه را از قسمت پوست تراشيده و له كنيد، كمى با گلاب مخلوط كنيد و به صورت تان بماليد. پس از ?? تا ?? دقيقه با آب سرد بشوييد.خيار را رنده كنيد و به همراه چند قطره گلاب اطراف چشم تان بماليد تا سياهى دور آن برطرف شود. براى رفع پف و سياهى چشم استفاده از مخلوط سيب زمينى رنده شده و شير نيز بسيار مفيد است.

گذاشتن حلقه هاى خيار نيز باعث نرمى و لطافت پوست مى شود. براى پاكسازى پوست، كلم را حدود ?? دقيقه بجوشانيد و با روغن زيتون مخلوط كنيد و با كمك پنبه روى صورتتان بماليد و پس از ?? دقيقه با آب ولرم بشوييد.براى ضدعفونى كردن نيز هر روز روغن زيتون را با آب ليموترش مخلوط كرده و روى صورت خود بماليد. اگر بوى تند پياز را مى توانيد تحمل كنيد، مخلوط پياز رنده شده، گلاب و بهارنارنج نيز بسيار مفيد است. براى برطرف كردن جاى جوش ها نيز آب سيب را گرفته و به همراه يك قاشق چايخورى عسل به پوستتان بماليد

تا منافذ باز صورت جمع و پوست شفاف و يكدست شود.براى از بين بردن لكه هاى پوستى مقدارى طالبى را له كرده و با شير مخلوط كنيد و به صورتتان بماليد. از اين مخلوط حتى مى توانيد به عنوان شيرپاك كن استفاده كرده و قبل از خواب صورتتان را با آن تميز كنيد. براى پاكسازى پوست دم كرده بابونه و زيره نيز بسيار كارساز است. براى روشنايى و باز شدن رنگ چهره هم ماليدن عصاره توت فرنگى بسيار توصيه مى شود. البته در استفاده از اين ماسك توجه فراوان به خرج دهيد كه در صورت داشتن آلرژى به توت فرنگى، نتيجه اى معكوس دريافت خواهيد كرد.

شادابي پوست با ماسك هاي خوراكي

نويسنده: الهام اسمعيلي

منبع:sharghnewspaper.ir

خارجي ترين بخش بدن ما پوست است و از آنجا كه روزانه در مجاورت با آسيب رساننده هاي مختلفي همچون آلودگي هاي موجود در هوا، اشعه هاي خورشيد، مواد آرايشي، مواد بهداشتي و غيره در تماس است، احتمال بروز انواع مشكلات مختلف مربوطه در آن بسيار وجود دارد. لذا مي بايست با استفاده از راهكارهاي مختلف نه تنها از آسيب حاصل از آن عوامل جلوگيري كرد و يا لااقل ميزان آنها را كاهش داد، بلكه با به كارگيري روش هاي گوناگون ترميمي و تغذيه اي پوست، سطح مقاومت آن را بالا برده و در واقع به طريقي تاثيرات حاصل از مواد مضر را خنثي كرد. توصيه هاي زير نيز براي همين منظور ارائه شده اند:

سوناي صورت: با بخوري دست ساز پوست خود را شاداب كرده و رنگ سلامتي را بر روي آن بنشانيد. براي اين منظور كاسه اي را از آب پركرده و بر

روي شعله اجاق گاز قرار دهيد تا جوش بيايد. سپس به آن مقداري آب ليموترش تازه و تعدادي برگ نعناع تازه اضافه كنيد. همان طور كه تركيب مواد به همراه آب در حال جوشيدن است، حوله اي را بر روي سر خود انداخته و با بخارات حاصله بخور دهيد. اين كار را به مدت ? دقيقه ادامه دهيد. خواهيد ديد كه بر روي صورت شما قطرات آن نقش مي بندد. در پايان آنها را به آرامي خشك كنيد.

ماساژ با جوي دوسر: روش به عنوان يك لايه بردار عمل كرده و براي از بين بردن جوش هاي سرسياه و ديگر بثورات جلدي مانند آن تاثير بسياري دارد. براي درست كردن اين لايه بردار به يك چهارم فنجان پودر جوي زبر، يك قاشق غذاخوري عسل و مقدار لازم شير چرب نياز است. پس از آنكه كليه مواد فوق را به طور كامل با هم مخلوط كرديد، خميري حاصل مي شود كه آن را مي توانيد بر گردن و صورت خود بماليد. توجه داشته باشيد كه پوست اطراف چشمان بسيار حساس است در نتيجه از ماليدن مواد به آن ناحيه پرهيز كنيد. پس از قرار دادن خمير بر روي نواحي موردنظر پوست، با انگشت اشاره شروع به ماساژ دادن دايره وار بر روي خمير و در واقع پوست كنيد. پس از پايان ماساژ اجازه بدهيد خمير همان طور بر روي پوست خشك شود. در پايان با پاشيدن آب به صورت و خيساندن لايه خميري خشك شده، آن را به آرامي از پوست جدا كنيد.

ماسك جوي دوسر: يك قاشق غذاخوري پودر جوي دوسر را با سفيده يك

عدد تخم مرغ خوب مخلوط كرده و آن را بر روي پوست بماليد. صبر كنيد تا اين خمير خشك شود. سپس آن را مانند خمير قبلي با آب سرد خيسانده و از روي پوست برداريد. حال اگر شما داراي پوست خشكي هستيد، پس از برداشتن خمير، مقداري سس مايونز را بر روي سطح پوست تان ماليده و پس از گذشت مدتي، حدود يك ربع ساعت آن را با آب گرم شست وشو دهيد ولي در صورتي كه پوستي چرب داريد، به جاي سس مايونز از ماست ساده استفاده كنيد.

ماسك زرده تخم مرغ و زيتون: زرده يك عدد تخم مرغ را به آرامي زده و ? قاشق غذاخوري روغن زيتون به آن اضافه كنيد. اين كرم را بر روي پوست ماليده و مانند دستورات قبلي پس از خشك شدن خيسانده و با آب سرد بشوييد. نكته: اين ماسك به جهت چربي موجود در روغن زيتون و زرده تخم مرغ، براي پوست هاي خشك بسيار مناسب است.

ماسك آواكادو و سفيده تخم مرغ: يك عدد آواكادوي متوسط را له كرده و به همراه نصف قاشق غذاخوري آب ليموترش تازه و سفيده يك عدد تخم مرغ كه پيش از اين با همزن به اندازه اي زده شده كه حالت كف دار و حجيم پيدا كرده است را با هم مخلوط كرده و بر روي پوست بماليد. مدتي صبر كنيد تا كاملا خشك شود سپس با آب سرد بشوييد.

ماسك زردآلو:پيش از آنكه به رختخواب برويد ? عدد زردآلوي تازه و يا حتي برگه زردآلوي خشك شده را در آب خيس كرده و صبح پس از جدا كردن هسته

زردآلوي تازه، آنها را در مخلوط كن بريزيد. له شده زردآلوي حاصله را بر روي پوست قرار داده و مدت ? دقيقه صبر كنيد. در پايان با آب نيم گرم و يا ولرم مواد را از پوست خود جدا كنيد.

ماسك توت فرنگي:به يك دوم فنجان توت فرنگي له شده ميزان يك قاشق غذاخوري آب ليمو اضافه كرده و با هم خوب مخلوط كنيد. اين خمير خوشبو و خوشمزه قرمز را بر روي پوست ماليده و تا خشك شدن آن صبر كنيد. حال آن را با آب سرد بشوييد. شما مي توانيد به جاي توت فرنگي، خيار و يا گوجه فرنگي را نيز به همان ميزان جايگزين كرده و همان نتيجه را كسب كنيد. نكته: اين ماسك براي پوست هاي چرب پيشنهاد مي شود.

دو درمان براي پوست كل بدن:? يك شيشه شير را با آب ? عدد ليموترش تازه مخلوط كرده و محلول حاصل را به وسيله ابر بر روي همه قسمت هاي پوست بدنتان بماليد. مدت ?? دقيقه صبر كنيد تا بر روي پوست خشك شود. همزمان با اينكه شير پوست شما را نرم كرده و تغذيه مي كند، آب ليموترش به عنوان قابض عمل كرده و تمام خلل و فرج هاي موجود در پوست را پاك مي كند.? ، ? و يا ? فنجان پودر نرم جوي دوسر را در مقدار لازم آب و يا شير پرچرب براي درست كردن خمير مخلوط كرده و خميري نرم را درست كنيد. از خشك بودن سطح پوست تان اطمينان حاصل كرده سپس خمير را بر روي تمام قسمت هاي پوست بدن ماليده و مدت ?? دقيقه

صبر كنيد. حال با آب ولرم دوش بگيريد. اين خمير ناخالصي ها را از روي پوست برداشته و بافت آن را نرم مي كند.

جوش هاي سرسياه و پوست هاي چرب: گفته مي شود براي درمان جوش هاي سرسياه و پوست هاي چرب، ماسكي از شير منيزيم درست كرده و هفته اي يك بار بر روي پوست خود بماليد.

بهداشت حج

اي خداي بيت الله:

چشم ما را از سنگ و خاك بگير و به جمال صاحب خانه روشن كن.

از آنجايي كه كشور ما از نظر جغرافيايي معتدل است لذا مردم به خوردن آب و مايعات كمتر عادت دارند اما در سرزمين حجاز و (حرم مطهر پيامبر«صلي الله عليه و آله» در مدينه منوره و طواف بيت الله الحرام و طي نمودن مسافت طولاني براي رمي جمرات) به علت ازدحام جمعيت و گرماي زياد تعريق افزايش يافته و ميزان مايعات بدن كاهش مي يابد.در نتيجه حجم ادرار در كليه ها كاهش يافته و احتمال ابتلا به سنگ كليه، عفونت ادراي و كليوي افزايش مي يابد، در مجموع براي جلوگيري از تشكيل سنگ بايستي حجم ادرار 24 ساعته را به 3تا4 ليتر در شبانه روز رساند. توصيه مي شود در اين مسافرت روحاني با همراه داشتن يك قمقمه آب و نوشيدن آب بيشتر از بي آبي (خشكي) كليه ها جلوگيري كرده و در صورت سوزش ادار يا تغيير رنگ ادرار به پزشك كاروان مراجعه نماييد.

گرمازدگي

گرمازدگي يكي از مشكلاتي است كه به علت گرما يا ازدحام جمعيت ايجاد مي شود.

علايم گرمازدگي

1- گرفتگي دردناك عضلات: اين بيماري به دنبال فعاليت عضلاني زياد در محيط گرم ايجاد مي شود.

درمان: نوشيدن

آب و مصرف متناوب نمك با غذا در افرادي كه ممنوعيت مصرف نمك (بيماران قلبي، كليوي، كبدي) ندارند.

2- خستگي شديد و ضعف ناشي از گرما:

اين حالت در اثر كاهش آب و نمك و تعريق زياد ايجاد شده و منجربه نارسايي قلبي و عروقي مي شود.

علائم:

احساس ضعف، سردرد، سرگيجه، تشنگي، بي اشتهايي، تهوع و استفراغ.

درمان:

استراحت كردن بيمار به حالت درازكش در محيط خنك به نحوي كه پاها كمي بالاتر از سر قرارگيرد.

خوردن مايعات و مقداري نمك (براي افرادي كه ممنوعيت ندارند). اين بيماري در افراد مسن بيشترديده مي شود.

? افراد چاق، بانوان و بيماران مبتلا به بيماري هاي مزمن(كبدي، قلبي وريدي) بيشتر از خود مراقبت كنند.

توصيه هاي لازم به افرادي كه مبتلا به بيماري هاي مزمن (قلبي، كليوي و ديابت) هستند:

1. توصيه به بيماران قلبي

? استفاده از رژيم غذايي مناسب (كم چربي و كم نمك)

? پرهيز از گرسنگي طولاني مدت و مصرف غذا در وعده غذايي منظم.

? كاهش فعاليت بدني

? مصرف روزانه مركبات در رژيم غذايي.

? مصرف كردن دارو به موقع.

? پرهيز از اضطراب و عدم حضور در اماكن شلوغ

? عدم رعايت اين موارد باعث افزايش ضربان قلب و شدت يافتن بيماري مي شود و درصورت تنگي نفس يا درد قفسه سينه به پزشك كاروان مراجعه كنيد.

2.تپش قلب و دردهاي نامشخص غيرقلبي در سينه

در سفر حج به علت اضطراب يا در اثرمصرف بي رويه قرص هاي ضدبارداري در بانوان و بسياري از افراد جوان و سالم از تپش قلب و درد شكايت دارند كه بايد به پزشك مراجعه كنند.

3.افزايش بيماري هاي اپيدمي:

در ايام حج بعضي از بيماريها مانند: سرماخوردگي، آنفولانزا، لارنژيت و حملات

آسمي اپيدمي مي شود.

عوامل ايجاد كننده اين امراض:

* هواي خشك عربستان

* افزايش درجه حرارت محيط و تراكم جمعيت.

* قرارگرفتن زائرين در معرض سيستم هاي تهويه به طورمستقيم

* آلودگي هوا به مواد مختلف و مصرف دخانيات

* افزايش فعاليت بدن و عرق كردن زياد

( حتما بايد از ماسك استفاده شود)

توصيه هاي لازم براي بيماران كليوي :

? استفاده از رژيم غذايي مناسب

? مصرف كردن مايعات به اندازه كافي (چون به علت افزايش تعريق حجم مايعات در بدن كاهش يافته و باعث سوزش ادرارمي گردد)

?انجام ورزش هاي مناسب

?در صورت غليظ شدن و تغيير رنگ ادرار يا سوزش اداربايد ابتدا مايعات به مقدارزياد خورده شود در صورتي كه بهبودي حاصل نشد به پزشك كاروان مراجعه كنيد.

توصيه هاي لازم به بيماران ديابتي :

1 - كنترل ديابت قبل از آمدن به سفر حج و در حين سفر

2 - رژيم غذايي مناسب (كم خوردن غذا ولي زياد كردن دفعات غذايي)

3 - پرهيز از ضعف، خستگي و استرس

4- كاهش فعاليت بدن

5- مصرف به موقع دارو

6- همراه داشتن كارتي كه مشخص كننده ديابت باشد (در افرادي كه قند خون پايين دارند همراه داشتن شكلات يا قند)

نكات بهداشتي كه در ايام حج رعايت آنها الزامي است:

1-همراه دا شتن يك قمقمه كوچك آب و يك بادبزن براي هر زائرضروري است.

2-همراه داشتن يك ليوان نشكن تا زائرمجبورنشود از ليوان هاي آلوده استفاده كند.

3- پوشيدن لباسهاي نخي و فاقد الياف مصنوعي به رنگ سفيد و روشن( مناسب با شئونات ملي و اسلامي باشد)

4- عدم حمل غذاهاي آماده از منزل تا فرودگاه و هم چنين در فرودگاه جده و شهر مكه و ساير اماكن، چون

باعث فاسد شدن و مسموميت غذايي مي شود.

5- رعايت بهداشت فردي و استحمام

6- شستشوي مكرر دست با آب و صابون قبل از خوردن غذا و بعد از استفاده از دستشويي.

7- آشاميدن آب كافي و مايعات براي جبران تعريق.

8- همراه داشتن قرص هاي ملين و مصرف سبزيجات و مايعات در طول سفر براي جلوگيري از يبوست.

9- در طول سفرازغذاهاي پخته استفاده شود.

10- در صورت بروز هرگونه ناراحتي معده ( تهوع، سوزش معده، استفراغ و بي اشتهايي) يا سوزش ادرار و تكرار ادرار فورا به پزشك كاروان مراجعه شود.

11- شام و ناهار بايد كم خورده شود.

12- در هنگام عرق داشتن بدن از خوردن آب سرد اجتناب شود.

چطور از بوي بد دهان خلاص شويم؟

شما زماني مي توانيد از بوي بد دهانتان جلوگيري كنيد كه علت انرا بدانيد. در 90% موارد اين بوي بد به علت الوده بودن محيط دهان است. جرمهايي كه به علت وجود باكتري در دهان شما نقش مي بندد عمده علت بوي بد دهان است. گاهي اوقات وجود عفونت و يا اشكالي در ريه ها باعث اين بو ها مي شوند. سريع خوردن غذا يكي ديگر از علل اين مشكل معرفي شده است. بوي موادي همچون سيرها و يا پياز مي تواند از طريق خون وارد ريه ها شود و بوي بد دهان را پديد اورد. تنباكو نيز يكي ديگر از مقصران اين ماجراست و چرك سينوسها و يا ديابت نيز مسبب بوي بد دهان شناخته شده اند.

چند راه براي جلوگيري از بوي بد دهان:

دهان خود را تميز نگه داريد. اين به معني دو بار مسواك زدن و استفاده از نخ دندان در شبانه روز است. باقيمانده غذا

ميان دندانهاي شما كه سبب تشكيل باكتريها مي شود تنها با نخ دندان بيرون مي ايد.

زبان خود را نيز تميز نگه داريد. پس از هر بار مسواك زدن زبانتان را هم با مسواك بشوييد كه محل رشد باكتري ها نشود.

دهانتان را مرطوب نگهداريد. بزاق دهان ضد عفوني كننده هاي خدادادي هستند و بوي بد دهان در اول صبح به علت كم شدن ترشح بزاق است.

دهانتان را بشوييد. پس از هر بار غذا دهانتان را اب بكشيد زيرا گشتن اب در دهانتان مي تواند غذاهاي باقيمانده را از دهانتان خارج كند.

نعناع بجويد. گر چه خشبو كننده هاي دهان سبب ريشه كن شدن بوي بد دهان نمي شوند اما براي دقايقي مي توانند بوي غذايي كه خورده ايد را از بين ببرند.

خوراكي هايي كه از اجتماع باكتري جلوگيري مي كنند همچون هويج و بادام زميني يا پنير كم چرب را براي عصرانه انتخاب كنيد.

اين روشها براي جلوگيري از بيشتر شدن بوي بد دهان موثرند اما بهترين راه راي از بين بردن ان پيدا كردن علت اصلي ان است.

جويدن ناخن و يك راه حل تازه

آيا شما از آن دسته افرادي هستيد كه هنگام نگراني، نا آرامي يا تنها از سر بي حوصلگي، انگشت به دهان برده و ناخنهاي خود را ميجويد؟ آيا ناخنهاي شما از شدن جويده شدن رشته رشته شده يا از شدت كوتاه شدن به سادگي زخمي و خون آلود ميشود؟

جويدن ناخن چيزي بيش از يك عادت بد است. پزشكان ميگويند كه اين كار يكي از رايجترين نشانه هاي اضطراب يا ناهنجاريهاي وسواس گونه به خصوص در نوجوانان و كودكان سنين دبستان است

و ميتواند به از شكل افتادگي عضو و عفونتهاي جدي منجر شود. آلن ريموند ون آبه (Alain-Raymond van Abbe) يكي از توسعه دهندگان سابق صنعت آرايش و بهداشت، تعداد جوندگان ناخن در سراسر جهان به بيش از 600 ميليون نفر ميرسد. او متوجه شد كه جويدن ناخن به قدري رواج دارد كه ميتوان تنها براي درمان همين مشكل، كار تجاري بزرگي راه اندازي كرد.

او ميگويد :" تنها در 4 هفته جويدن ناخن متوقف خواهد شد- براي هميشه متوقف خواهد شد."

تحقيقات نشان ميدهند كه حدود 45% نوجوانان ناخنهاي خود را ميجوند. در زماني كه اين افراد به سنين اوليه جواني رسيده و مبارزه يا كنار آمدن با تنشها و اضطراب خود را مي آموزند و يا از اين رفتار خود ويرانگرانه به شدت شرمنده ميشوند، اين رقم به حدود 20% كاهش ميابد. افرادي كه بي اراده به جويدن ناخن ميپردازند، در مجامع عمومي كوشش ميكنند تا با قرار دادن دست در پشت يا در جيب، تا جاي ممكن دستهاي خود را از ديد ديگران پنهان كنند.آنها از شكل ناخنها و دستهاي خود خجالت ميكشند، احساس افسردگي داشته و از تماسهاي اجتماعي اجتناب ميكنند. به گفته ون آبه مراجعان او طوري از اين عادت رنج برده و آنرا نوعي رفتار ننگ آور ميدانند كه هيچ يك براي مصاحبه يا تهيه عكس داوطلب نميشوند.

طق محاسبات وي، تنها در هلند 2 ميليون نفر به طور مزمن و شديد از اين مشكل رنج ميبرند و اين تعدا براي مشغول نگهداشتن و سوددهي تشكيلات او كافي به نظر ميرسد. ون آبه براي هر دوره درمان 670 دلار دريافت

ميكند. او كه از نظر حرفه اي بيشتراز آنكه پزشك باشد، يك بازارياب و تاجر است، خود را حلال مشكلات ميداند. روش درمان او بر نوعي حفاظ دندان متكي است كه براي دندانهاي بالا يا پايين قالب گيري و ساخته ميشود. اين حفاظ تقريبا غير قابل رويت بوده و استفاده از آنها جويدن ناخن را غير ممكن ميسازد. البته اين حفاظها متحرك هستند و هنگام غذا خوردن برداشته ميشوند. به گفته ون آبه " پس از چهار هفته، اين اقدام ناخودآگاهانه، به قدري بي نتيجه باقي ميماند كه به مرحله قابل كنترل ميرسد و شخص ديگر مشكلي نخواهد داشت."

توجه بيشتر به ناهنجاريها

ون آبه، پس از طرح و اجراي راه حل خود و بيش از دو سال كار با 150 مشتري داوطلب، يك خانه آجري در نزديكي مرز آلمان را بازسازي و آنرا با صندليهاي راحتي مخصوص مانيكور مجهز كرده و اين مكان را به ترميم انگشتان و ناخنهاي دست و پاي بيماران درمان شده، كه توسط متخصصين زيبايي انجام ميگرد، اختصاص داده است. شايد تعجب كنيد اما بعضي از مشتريان او ناخنهاي پاي خود را نيز ميجويده اند كه حتي در ميان آنان مردي 40 ساله نيز هست. به گفته آبه، اگر از جواني اين كار را شروع كرده باشيد، بدنتان انعطاف پذير خواهد ماند و جويدن ناخن پا برايتان مشكل نخواهد بود. جويدن ناخن يكي از موارد موجود در دسته ناهنجاريهاي تكانه اي-وسواسي است كه به نام "رفتارهاي تكرار شوندن متمركز بر بدن" شناخته ميشوند و در حال حاضر مورد توجه علمي فراوان قرار دارند. از جمله موارد ديگر در اين مجموعه ميتوان

به كندن مو (سر، ابرو، ريش و سبيل)، كندن پوست صورت و بدن و جويدن داخل گونه ها و لب اشاره نمود.

لارنس ميشلتي (Lawrence Micheletti) استاديار روانشناسي دانشگاه تگزاس در اينباره ميگويد كه بسياري از تحققات انجام شده درباره جويدن ناخن، بر تنشها و فشارهاي رواني و بر دروانهايي كه از طريق معالجه ريشه بيماري انجام ميشده، متمركز هستند. اما در اينجا همان مسئله مرغ و تخم مرغ هم وجود دارد، زيرا نتيجه بدشكل و زشتي كه از آسيب رساندن به خود ناشي ميشود نيز، بر مقدار تنش و ناراحتي بيمار اضافه ميكند. به گفته ميشلتي :" اگر بتوان علائم بيماري را درمان كرد، تنش كاهش يافته و شخص، روحيه شادتري خواهد داشت."

ميشلتي كه در زمينه كنترل تنش و اضطراب با تعداد بسياري از نوجوانان كار كرده است ميگويد كه جويدن ناخن، يكي از شايعترين نشانه هاي اين بيماريهاي روحي در ميان بيماران است.

او ميگويد كه ون آبه موفق شده است روشي پذيرفتني ابداع كند زيرا از نظر باليني، درمان بايد شامل هر دو جنبه شناختي و رفتاري باشد. اما او درباره شيوه تجاري ون آبه كمي مشكوك به نظر ميرسد.

او ميگويد: "من هرگز به فكر ايجاد كلينيكي مخصوص درمان جويدن ناخن نيافتاده بودم. زيرا نميخواهم براي گذران زندگي تنها بر افرادي كه ناخن ميجوند متكي باشم."

سرت رو با چي مي شوري

لغت شامپو در اصل به معني فشار دادن و سرشستن بوده است كه به تدريج به معني شست و شوي موها و پوست سر تغيير يافته است.شامپو فرآورده اي است كه براي تميز كردن و شستن آلودگي ها از پوست سر و موها

و نگه داري موها در حالت زيبا و تميز است.البته امروزه شامپو ها ديگر فقط براي تميز كردن آلودگي ها به كار نمي روند بلكه انتظارات ديگري هم از آن ها مطرح است مثل شامپوهايي كه جلوي خارش و شوره سر را مي گيرند و …

آيا شامپو به تنهايي مو را تميز مي كند ؟

اين مساله مربوط به مواد اوليه اي است كه در شامپوها وجود دارد .اين مواد به كمك نيروي به كار برده شده توسط مصرف كننده، باعث مي شوند عوامل فيزيكي و شيميايي كه باعث چسبيدن چرك و چربي به موها و پوست سر شده اند ضعيف شده ذرات آلودگي به ذرات ريزي شكسته شده تا به راحتي توسط آب شسته شوند .به علاوه مواد موجود در شامپو با جذب ذرات آلودگي مانع از اين مي شود كه ذرات آلودگي مجدداً بر روي موها و پوست سر قرار گيرند.

منشاء آلودگي موها و پوست سر چيست؟

تقريباً مي توان سه منبع را در آلوده كردن موها و پوست سر نام برد:

1. ترشحات سبوم يا همان ترشحات غدد چربي پوست

2. موادپروتئيني موجود درقسمت خارجي پوست سر ،همچنين مواد پروتئيني موجود در عرق

3. ذرات آلودگي جذب شده از اتمسفر (هوا و محيط اطراف) و موادي كه بر روي موها استعمال مي شوند مثل لوسيون ها و اسپري هاي حالت دهنده مو.

يك شامپو از چه اجزايي تشكيل يافته است؟

به طور كلي مي توان گفت يك شامپو از اجزاء زير تشكيل شده است.

- پاك كننده هاي اصلي

- ايجاد كننده و تقويت كننده هاي كف

- مواد افزودني مخصوص ،جهت حالت دهندگي موها

- شفاف كننده ها يا مات

كننده ها

- مواد تنظيم كننده غلظت

- عطر،اسانس ،رنگ و ...

- مواد محافظ ميكروبي

- موادي كه جلوي رسوب املاح سخت را بر روي موها مي گيرند

طبقه بندي شامپوها:

براساس شكل ظاهري شامپوها را مي توان به انواع مختلف شامپوهاي شفاف ،مايع كرمي،ژل شفاف ،خمير،شامپوهاي پودري ،شامپوهاي خشك و ... تقسيم بندي كرد.

از نظر عملكرد نيز مي توان شامپوها را به انواع زير طبقه بندي كرد:

شامپوهاي حالت دهنده : جلوي آسيب و مالش موها را در طي مراحل شستشو مي گيرد.

شامپوهاي درماني و ضد شوره:كه اثرات مفيدي در جلوگيري از شوره و خارش دارند.

شامپو ملايم : اثرات تحريكي كمتري بر روي پوست سر و موها دارند.

شامپو مخصوص موهاي چرب ،خشك،معمولي و ...

خصوصيات يك شامپوي خوب:

1-قدرت مناسب تميز كنندگي را داشته باشد.

2-بتواند كف خوب،مناسب و پايدار ايجاد كند.

3-مانع از مالش و اصطكاك موها در طي مراحل شستشو گردد.

4-براي پوست سر ،موها و چشم ايمني باشد.

5-موها را بعد از شستشو در حالت مناسب ،براق،نرم و ... قرار دهد.

6- بايد بخوبي در تمام نواحي سر پخش و گسترده شود.

7-بايد بخوبي از سر خارج و آبكشي شود.

8- سرعت خشك شدن بعد از استفاده آن مناسب باشد.

9-بعد از استفاده از آن موهاي خشك و خيس به راحتي شانه شوند.

شرايط نگه داري:معمولاً شرايط نگه داري از شامپو بايد بروي بسته بندي آن قيد شود.ولي به طوري كلي مي توان گفت در جاي خشك ،خنك ،دور از نور مستقيم خورشيد محل مناسبي براي نگه داري از شامپوهاست.

در هر حال علايمي مثل شكسته شدن قوام شامپو،ايجاد حالت ابري،تغيير رنگ و بوي فرآورده و ... مي تواند نشان دهنده تخريب فرآورده در اثر عوامل ميكروبي و ...

باشد.بعلاوه در مصرف شامپو حتماً بايد به تاريخ انقضاء توجه شود.

چند نكته و توصيه:

در زير چند نكته و توصيه وجود دارد كه شايد به شما در استفاده بهينه از شامپو كمك كند.

- پوست سر و موها براي سلامت خود نياز به مقداري از چربي دارند و در صورت شستشوي بيش از حد در معرض مخاطره قرار مي گيرند.لذا نوع شامپوي انتخابي و ميزان شستشو با ان بايد به گونه اي باشد كه به طور انتخابي باعث تميزي پوست سر و موها شود ولي اين چربي مفيد را حفظ كند.سختي در شانه كردن موها،حالت زبري در موها در هنگام لمس ،براق نبودن ،بد حالت بودن موها(حالت پروازي در موها) مي تواند ناشي از شستشوي بيش از حد چربي لازم در سر باشد.

- قبل از هر چيز در انتخاب شامپو تشخيص نوع مو بسيار مهم است .

انواع موي سر:

الف- موهاي معمولي:براق و درخشنده هستند و حالت كدر ندارند.اين موها نرم،انعطاف پذير،داراي چربي كمي هستند و روي اين موها شوره ديده نمي شود.در پوست سر هم قرمزي و جوش وجود ندارد.

ب- موهاي چرب:تقريباً آغشته به چربي هستند و روي هم انباشته مي شوند و فقط چند ساعت بعد ار استحمام وضعيت خوبي دارند و بسته به شدت چربي پوست سر موها به هم چسبيده و برق مي زند و بعد از مدتي رسوبات چربي باعث مات شدن آنها مي شود.ممكن است برروي موها و پوست سر شوره،قرمزي و جوش هاي خارش دار ديده شود.

ج- موهاي خشك: حالت مات و بدون درخشندگي داشته و هنگام لمس زبر،خش و غير قابل انعطاف دارند و هنگام برس زدن خوب حالت

نمي گيرند و حالت وز و خشك دارند و به راحتي نمي توان آنها را شانه كرد و حالت شكننده و با كشش اندكي مي شكنند.

د-موهاي ملايم و نازك :حالت پذيري كمي دارند و بسيار حساس اند.

چطور مراقب پوست خود باشيم؟

پوست همه بدن را فرا گرفته است و در بسياري از مواقع سلامتي خود را مي توانيد از روي پوست خود تشخيص دهيد.اگر پوست شادابي داشته باشيد حداقل مي توانيد تخمين بزنيد كه بدنتان بعضي از ويتامين ها را كم ندارد و نگراني كمبود ويتامين در بدنتان نبايد باشيد. گرچه موارد بسياري هم هستند كه بيماري هاي دروني شما در پوستتان نمايان نمي شود.نگهداري از پوست شما يكي از وظايف مهمي است كه شما بر عهده داريد زيرا پوست نيز مثل هر عضو ديگري در بدنتان كاملا مراقبت شود تا به بهترين شكل بتواند سالهاي سال در كنار شما باشد.

نگهداري اساسي پوست :

- همواره كرمهاي ضدآفتاب را به پوستتان بزنيد. فرقي نمي كند كه تابستان باشد يا زمستان و يا حتي شما احساس سرما كنيد به هر حال تابش آفتاب موجب سوختن پوستتان مي شود.

- اگر پوستتان چرب است و يا از انواع پوستهايي كه مختلط هستند داريد حتما از ضد آفتابي استفاده كنيد كه مناسب پوست شماست و روي دستان و پوست صورتتان را حتما با كرم بپوشانيد.

- اگر آقايان احتياج به اصلاح صورت خود داشتند بهتر آن است كه قبل از اصلاح حتما از كرمهاي مرطوب كننده استفاده شود.

- براي مرطوب كردن محيط كار يا منزلتان كه حتما براي پوست مفيد است از بخور استفاده كنيد.

- پس از برگشت به خانه حمام بخار براي تميز شدن

پوست و از بين رفتن آلودگي هاي آن بسيار مفيد است.

به ياد داشته باشيد:

- اگر از عطر يا ادكلن استفاده مي كنيد آن را روي پوست بزنيد زيرا اكثر اوقات الكل موجود در آنها مي تواند رنگ لباس را عوض كند.

- براي نرم شدن پوستتان هنگام حمام، دو يا سه قاشق مرباخوري جوش شيرين به آب وان اضافه كنيد.

- براي كاهش خستگي عضلاتتان به آب وان كمي نمك بيفزائيد.

براي جلوگيري از لك شدن پوست:

- كمي آب ليموي تازه رقيق به آرامي به پوستتان بماليد و بگذاريد شب تا صبح روي صورتتان بماند.

- اگر صورتتان جوش زده است در روز چندين باز آب ليمو را روي جوش ها بزنيد تا خشك شوند.

- در صورتيكه پوستتان خشك است براي پر كردن منافذ باز شده ماليدن مقدار كم مايونز به صورتتان كمك مي كند. آن را تا زماني كه خشك شود روي پوستتان نگه داريد سپس ابتدا با آب گرم و بعد با آب سرد صورت را بشوييد.

- براي سوناي گرم پوست يك بار در هفته هر نوع گياهي را كه از داروخانه براي پوستتان تهيه كرده ايد در آب بجوشانيد سپس حوله تان را در اين آب فرو كرده و مرتب روي پوست صورتتان بگذاريد.

- نيمي از يك موز را خرد كرده و با يك قاشق غذاخوري عسل و يك قاشق خامه خوب با هم مخلوط كنيد و روي صورتتان براي مدت 10 دقيقه بگذاريد و سپس با آب گرم بشوييد. اين روش براي پوست هاي خشك بسيار مناسب است.

- براي نرم كردن نقاط خشك آرنج يا سر زانوهايتان از مخلوط بلغور جو له شده با كمي خامه براي چند بار

در هفته استفاده كنيد.

مواظب تاريخ مصرف لوازم آرايش خود باشيد

منبع:www.salamatiran.com

سلامت: تحقيقات متخصصان زيبايي روسيه نشان مي دهد كه بي توجهي خانم ها نسبت به پايان تاريخ مصرف لوازم آرايش، تا 40 درصد احتمال ابتلا به حساسيت ها و حتي بيماري هاي پوستي را در آنها افزايش مي دهد.

سلامت: تحقيقات متخصصان زيبايي روسيه نشان مي دهد كه بي توجهي خانم ها نسبت به پايان تاريخ مصرف لوازم آرايش، تا 40 درصد احتمال ابتلا به حساسيت ها و حتي بيماري هاي پوستي را در آنها افزايش مي دهد.

به گزارش روسين تودي، براساس اين تحقيقات كه در انستيتو زيبايي و مد روسيه انجام شده، بيش از 50 درصد خانم ها به تاريخ مصرف لوازم آرايش خود هيچ توجهي ندارند و تا زماني كه تمام نشوند، آنها را دور نمي ريزند. اين در حالي است كه بسياري از اين لوازم، مدت ها در مغازه ها مي مانند و وقتي خريداري مي شوند، چيزي به پايان تاريخ مصرف شان باقي نمانده است.

به همين دليل، متخصصان پوست به افراد توصيه مي كنند كه هنگام خريد هرگونه لوازم آرايش به خصوص مداد چشم، كرم پودر، رژ لب و ريمل به تاريخ توليد و انقضاي آنها توجه كنند و هيچ وقت لوازم آرايشي را كه تاريخ انقضاي آن فرا رسيده، مصرف نكنند زيرا بسياري از حساسيت هاي پوستي، آكنه، قرمزي و خارش پوست نتيجه مصرف همين لوازم آرايش تاريخ مصرف گذشته است.

بدون آسيب سيگار بكشيم

نويسنده:بهاره مهر نژاد

منبع:sharghnewspaper.ir

«دخانيات عامل اصلى سرطان و براى سلامتى زيان آور است.»

شايد شما كه سيگار نمى كشيد با اين جمله در تماس نباشيد ولى سيگارى ها خوب با اين جمله آشنا هستند. كافى است پاكت سيگارى راكه در دست داريد خم كرده تا اين جمله هشدار دهنده را ببينيد. بى شك سيگار نقش مخربى بر سلامتى ايفا مى

كند. انواع سرطان دهان، ريه، كبد و مثانه گرفته تا تصلب شرايين و ناراحتى هاى روده و معده به واسطه استعمال سيگار تشديد مى شوند و به مرحله حاد مى رسند. آمار هاى WHO نشان مى دهد سالانه ? ميليون نفر در جهان به دليل استعمال سيگار جان خود را از دست مى دهند كه البته پيش بينى مى شود تا ? سال ديگر اين رقم به ?? ميليون نفر در سال برسد. اولين و تكرارى ترين توصيه براى طول عمر و حفظ سلامت بدن قطع استعمال سيگار است ولى در اين ميان توصيه هايى نيز وجود دارد كه شايد براى سيگارى هايى كه قصد طول عمر بيشترى دارند، مفيد واقع شود.البته دستورات زير به معنى رهايى از مضرات سيگار نيست. اينها تنها مى توانند به ميزان اندكى شما را از شر ابتلا به بيمارى هاى قلبى برهاند، از زرد شدن دندان ها جلوگيرى كند و همچنين جلوى پيرى زودرس و چروك پوست را بگيرد.

1- هرگز در اولين ساعات صبح سيگار نكشيد. ميزان آسيبى كه در اين زمان به ريه وارد مى شود، بيشتر از ديگر ساعات روز است.

2- روزانه ده دقيقه نرمش كنيد. سيگار ارتباط مستقيمى با پوكى استخوان و كاهش استقامت استخوان ها دارد، نرمش مى تواند روند پوكى استخوان را به تعويق بيندازد.

3- از مصرف الكل همزمان با استعمال سيگار بپرهيزيد كه در اين حالت بروز سرطان ريه ? برابر بيشتر است.

4- استعمال سيگار ارتباط مستقيمى با كاهش جذب ويتامين ث دارد. در ازاى هر نخ سيگار به ?? ميلى گرم ويتامين ث نياز داريد كه بهتر است از طريق ميوه هايى

كه حاوى ليكوپن هستند مثل گوجه فرنگى، فلفل قرمز، مركبات، هويج و يا سيب زمينى و كاهو تامين كنيد.

5- براى حفظ پوست از عوارض تخريب كلاژن كه در اثر سيگار كشيدن بروز مى كند، هويج، اسفناج، بروكلى، شير، تخم مرغ و ديگر مواد غذايى غنى از ويتامين آ را در رژيم غذايى خود بگنجانيد.

6- براى به تعويق انداختن گرفتگى عروق، ويتامين اى كه در غلات كامل، سبزيجات و روغن زيتون موجود است، بسيار توصيه مى شود.

7- براى خروج مواد مضر از خون و سم زدايى و سرعت بخشيدن توليد پادتن خوراكى هاى حاوى سلنيوم بخوريد. بروكلى، سير، ماهى، پياز، غلات، شير، جوانه گندم و غلات سبوس دار منابع خوبى از سلنيوم هستند.

8- مصرف غلات، سيب زمينى، ماهى، جگر سفيد و مرغ نيز به دليل دارا بودن روى براى سلامت ريه ها بسيار پيشنهاد مى شود.

9- برنامه سم زدايى براى خودتان دست و پاكنيد. براى پاك كردن بدنتان از انواع سموم و زهرها از يك برنامه فشرده يك هفته اى استفاده كنيد. نوشيدن آب سبزيجات، آب ميوه هاى تازه و آب به مدت سه تا هفت روز كاملاً سموم را از بدنتان دفع مى كند. البته اگر به بيمارى خاص مبتلا هستيد و دارو مصرف مى كنيد از گرفتن چنين رژيم هايى بپرهيزيد و اگر احساس كرديد خيلى ضعيف شده ايد، رژيم را قطع كنيد.

در طول اين مدت از بخور و جوشانده برخى از گياهان دارويى مثل خارشتر، ريشه قاصدك، جعفرى، بابونه، سنبل خطارى، مريم گلى و زنجبيل زياد استفاده كنيد.با تمامى اينها فراموش نكنيد كه مطمئن ترين و بدون دردسرترين راه حفظ سلامتى قطع سيگار

است. حال تصميم با شما است؟

سلامت در تابستان

منبع:روزنامه جوان

اگر در برنامه تابستانى تان فعاليت هاى فضاى باز گنجانده ايد مراقب اشعه ماوراى بنفش باشيد. والدين بايد فرزندان خود را از خطرات بالقوه آفتاب با خبر نمايند، زيرا كودكان در ?? سال ابتداى زندگى خود با توجه به فعاليت هاى فراوان خارج از خانه به اندازه نيمى از كل مقدار اشعه ماوراى بنفش تمام عمر خود را دريافت مى كنند. والدين بايد فرزندان خود را تشويق كنند كه لباس هايى تهيه شده از پارچه هايى ريزبافت بپوشند كه گردن، بازوها و پاهاى شان را بپوشاند. از كرم ضد آفتاب درجه ?? و ضد آب استفاده كنند.

كلاه لبه دارى كه بر صورت، گردن و گوش هايشان سايه بيندازد بر سر بگذارند.

اگر در منزل، استخر يا حوض عميقى داريد (عميق از نظر كودك) آن را با حفاظى مطمئن محصور كنيد.

هرگز در هنگام شب به شنا در استخر فاقد روشنايى، دريا و آب هاى باز نپردازيد.

خطرات مختلف در خود استخر هم وجود دارند. بهداشت و نظافت استخر نبايد از نظر دور نگهداشته شود. صاحبان استخر و شناگران همه در حفظ بهداشت استخر سهيم هستند و بايد به ياد داشته باشند كه آب يكى از انتقال دهنده هاى بيمارى هاى واگيردار است. به همين دليل افرادى كه دچار بيمارى هايى مانند اسهال، تبخال و ساير بيمارى هاى عفونى و ويروسى هستند نبايد تا يك هفته پس از بهبودى به استخر وارد شوند. صاحبان استخر بايد مواد شيميايى داخل استخر-كلر و مواد ديگر- را نيز به طور مرتب كنترل و تنظيم كنند. فيلترهاى دستگاه تصفيه را

تميز نگهداشته و در زمان مناسب تعويض نمايند.

سفرهاى تابستانى به شهرهاى مختلف، گشت و گذار در جنگل ها، كوير يا كنار دريا و حتى نشستن در پارك و باغچه ميتواند شما را در معرض گزيدگى حشرات و گاهى جانوران مختلف قرار دهد. مار، عنكبوت، كنه، مگس هاى گزنده و پشه از بدترين اين گزندگان هستند. پشه عامل انتقال بسيارى از بيمارى هاست. در فصل تابستان از بركه ها، نواحى باتلاقى و هر آب راكد ديگرى بپرهيزيد، زيرا اينها محل تجمع و توليد مثل پشه ها هستند. در صورتى كه به هر دليلى در مكانى پر پشه حضور داشتيد تا حد ممكن بدن خود را بپوشانيد و از ژل هاى ضد پشه استفاده كنيد.

كنه و ساس نه تنها در بيشه و باغ پنهان مى شوند بلكه علاقه فراوانى به پارچه دارند و در ميان رختخواب ها پنهان مى شوند. هنگام اقامت در هتل ها بهتر است از ملحفه و روبالش شخصى خود استفاده كنيد. مارها و عنكبوت هاى گزنده نيز در جنگل ها فراوانند و هنگام گزيده شدن توسط اين جانوران بايد سريع عمل نموده و شخص را پس از انجام كمك هاى اوليه به درمانگاه منتقل كرد.

پاك كننده هاي پوستي

منبع: شيرين قدس

مواد پاك كننده

پس از استفاده از مواد آرايشي كه در منافذ پوست نفوذ مي كنند، آب گرم وصابون براي نظافت پوست كافي نيست وبايد از مواد پاك كننده كه با املاح چرب خود مواد رنگي را به خود جذب مي كنند، استفاده شود.

پاك كننده ها ونوع پوست:

پوست چرب ومعمولي: براي پاك كردن پوست هاي چرب ومعمولي مي توانيد از سيب زميني

خام استفاده كنيد وبهتر است آب سيب زميني خام را بگيريد وصورت را با آن بشوييد. به علاوه مي توانيد از ماست ومقداري آب ليموترش هم استفاده كنيد وسپس پوست خود را با آب نيم گرم بشوييد.

پوست خشك: براي پاك كردن پوست هاي خشك مي توان ازروغن بادام يا صابون هاي گليسيرين ويا گياهي استفاده كرد.

گياهان پاك كننده:

گل هاي خشك رازيانه وبرگ بارهنگ به صورت جوشانده پاك كننده هاي خوبي هستند كه از آنها به مدت طولاني مي توان براي پاك كردن پوست استفاده كرد، به علاوه گل هاي خشك رازيانه خاصيت تنگ كنندگي منافذ پوست را هم دارند وبرگ بارهنگ نيز خاصيت ضدعفوني والتيام دهنده دارد.

راه هاي ديگر:

ليموترش نيز پاك كننده خوبي است كه افزون بر قابض بودن خاصيت روشن كنندگي ولطافت بخشي نيز دارد واين ميوه خوشبو، بوي سير، پياز و... رامي گيرد. براي اين كار بايد چند قطره آب ليمو ترش را روي پنبه بريزيد وبا آن را صورت را تميز كنيد.

كرم پاك كننده:

از اين كرم نيز مي توانيد در پاكيزه كردن پوست خود استفاده كنيد

موم سفيد 1 قسمت

لانولين 2 قسمت

روغن بادام 6 قسمت

گلاب 2 قسمت

موم سفيد ولانولين را در ظرفي روي بخار آب بگذاريد وبه آرامي حرارت دهيد تا ذوب شود وسپس به آرامي روغن بادام وبعد از مدتي گلاب را اضافه كنيد وپس از سرد شدن آن را در ظرفي غير فلزي بريزيد.

مواد حفاظت كننده پوست:

كرم، پودر، شير پاك كن، ماسك ها، تغذيه پوست وبخصوص پوست صورت در مقابل باد، سرما، گرما وخشكي احتياج به حفاظت دارد. براي اين منظور كرم ها وپودرها با خواص پوشاننده مهمترين وسيله

هايي هستند كه حاوي كلسترول اند وبر سطح پوست قشري محافظ ايجاد مي كنند.استفاده از كرم بخصوص در زمستان براي پوست ضروري است. پودر را نيز بايد پس از استفاده ا زكرم، مصرف كرد. استفاده از شير پا كن ها بخصوص شير پاك كن هاي طبيعي مانند روغن بادام شيرين يا عصاره خيار كه از صابون هاي اسيدي هستند وپوست را تحريك نمي كنند، در حفاظت پوست مؤثر مي باشند.استفاده از ماسك هاي زيبايي كه به خوبي پوست صورت را پاكيزه مي كنند مناسب ترين زمان استفاده از آنها هنگام غروب وبعد از پاك كردن صورت است، براي حفاظت پوست لازم است. اين ماسك ها نرم كننده، سفيد كننده، مسدود كننده منافذ پوست، ضد چروك و... هستندوچنانچه ازعصاره ميوه ها تشكيل شوند،طراوت وشادابي خاصي به پوست مي بخشند. سلامتي پوست، تابع زندگي سالم وتغذيه صحيح است. بنابراين مصرف الكل تعريق را افزايش مي دهد، نيكوتين كه خاصيت ارتجاعي پوست را از بين مي برد وهمچنين افراط در مصرف چربي ها ونداشتن برنامه صحيح غذايي بر پوست تأثير مستقيم دارد.

ويتامين B5( اسيد پانتونيك)

كمبود آن باعث از بين رفتن رنگ مو وسفيد شدن آن مي شود.

ويتامينH:

كمبود اين ويتامين باعث پيدايش لكه هاي قرمز رنگ وگاه خاكستري در روي پوست مي گردد

منابع حياتي ويتامين H:

زرده تخم مرغ، مخمر آبجو، پوست برنج، مغزها.

گوگردS:

براي پوست، ناخن و موهاي سالم ضروري است ويكي از اجزاي تشكيل دهنده مو است كه استفاده از آن لازم وضروري است.

منا بع گوگرد:

كلم، حبوبات، تخم مرغ، سير، انگور، شنبليله، پياز، خيار، ترب.

برم Br:

در لطافت پوست وزيبايي آن واز بين بردن زگيل هاي پوستي اثر زيادي

دارد.

منابع برم:

سيب، هندوانه، خربزه، قارچ، مارچوبه، كنگر، گوجه فرنگي، تربچه، توت فرنگي، تمشك، ريواس، كلم، تره، تره فرنگي، سيب زميني ترشي، زردآلو، پياز، انگور، انجير.

لاك هاي تيره باعث زردي ناخن ها مي شوند

منبع:www.salamatiran.com

سلامت: به گفته رييس انجمن تخصصي مد و سلامت روسيه، استفاده از لاك هايي با رنگ تيره به مرور زمان موجب صدمه زدن به بافت ناخن مي شود.

سلامت: به گفته رييس انجمن تخصصي مد و سلامت روسيه، استفاده از لاك هايي با رنگ تيره به مرور زمان موجب صدمه زدن به بافت ناخن مي شود.

تحقيقات اين انجمن نشان مي دهد، افرادي كه هميشه از لاك هاي تيره رنگ مانند مشكي، قهوه اي سوخته، خاكستري تيره و همچنين لاك هاي مات استفاده مي كنند، ناخن هاي زردي دارند چنان كه در بسياري از آنها زردي ناخن ها از بين نمي رود.لاك هايي با رنگ تيره مانع نفوذ هوا به سطح ناخن مي شوند، با گذشت زمان سبب تغيير رنگ ناخن ها، نرم شدن و بد شكل شدن آنها مي شوند.از طرفي، استفاده از لاك هاي رنگ روشن نيز نبايد هميشگي باشد زيرا از نفوذ هوا و رطوبت كافي به سطح ناخن جلوگيري كرده و عاملي براي لايه لايه شدن و تغيير رنگ ناخن مي شود. البته استفاده از براق كننده ها و سفت كننده هاي ناخن حداكثر سه روز در هفته از شكستگي ناخن ها و نرمي آنها جلوگيري مي كند.

از عسل ماسك بسازيد

منبع:روزنامه قدس

خواص عسل

عسل همواره الهام بخش افسانه هاي بسيار بوده است و داستانهاي فراواني از قدرت جادويي آن در گذر زمان مي توان يافت. از همين رو، مردمان تمدنهاي باستاني به ارزش عسل پي برده بودند و روشهاي متعددي براي مصرف آن، به عنوان يك ماده غذايي، براي مصارف ديگر يافته بودند. امروزه عسل به عنوان يك محصول طبيعي كه از ساير شيرين كننده ها كمتر فرآوري شده و كالري كمتري نيز توليد مي كند مورد علاقه بسياري از مردم است. عسل شامل قندهايي مانند گلوكز،

فروكتوز، مواد معدني همچون منيزيم، پتاسيم، كلسيم، كلريد سديم، گوگرد، آهن و فسفات است، ضمن اينكه ويتامين هايي همچون B5، B3، B2و B1 نيز براساس كيفيت و نوع عسل به نسبتهاي متفاوت در آن ديده مي شود. مهمترين خاصيت عسل ضد ميكروب بودن آن است، تحقيقات انجام شده در سالهاي اخير نشان مي دهد كه گذاشتن آن بر روي زخمها مانع عفونت مي شود، زيرا عسل حاوي مواد آنتي باكتريايي است و مي تواند باعث بهبود زخمها شود. عسل همچنين نقش مهمي در حفظ و تجديد جواني سلولهاي پوست ايفا مي كند، مخلوط عسل خالص با زرده تخم مرغ و خامه ترش يكي از بهترين ماسكها براي حفظ زيبايي پوست به شمار مي رود.

ويژگي هاي منحصر به فرد عسل

هضم عسل سريع است. مولكولهاي قند موجود در عسل به راحتي مي تواند به ساير قندها تبديل شود، به همين جهت حتي حساس ترين معده ها نيز مي تواند آن را به راحتي هضم كند. با آنكه عسل چسبنده و شيرين است، اما موجب ايجاد پوسيدگي دندان نمي شود و منبع بسيار خوبي از آنتي اكسيدان است كه نقش مهمي در جلوگيري از سرطان و بيماريهاي قلبي دارد. سطح كالري آن پايين است و در مقايسه با ساير مواد قندي 40 درصد كمتر كالري دارد، هر چند انرژي آن بالاست، اما به بدن شخص وزن اضافه نمي كند. در درمان آلرژي هاي فصلي مناسب است. از طرفي سبب تحريك و تقويت قلب و نيز گشاد شدن رگ ها شده و جريان خون را در درون شريان هاي انشعابي افزايش مي دهد. پس شما هم اين ماده

حياتي را در سبد مصرف روزانه مواد غذايي تان قرار دهيد.

پوست مصنوعي 'جاي جراحات را ترميم مي كند'

محققان بريتانيايي توانسته اند نمونه اي از پوست انسان را به طور مصنوعي در آزمايشگاه پرورش دهند.

شركت "اينترسايتكس"، كه مقر آن در بريتانياست، در گزارشي در مجله علمي "علوم بازسازي بدن" (Regenrative Medicine)، گفته است آزمايش هاي اوليه محققان اين شركت براي پرورش پوست انسان اميدوار كننده بوده است. اينترسايتكس مي گويد پوست مصنوعي به دست آمده بهتر از نمونه هاي قبلي با پوست واقعي انسان سازگاري داشته است. محققان بريتانيايي اميدوارند پوست آزمايشگاهي جديد بتواند جايگزين روش هاي متعارف براي پيوند پوست انسان شود. در حال حاضر بهترين راه براي درمان جراحات و سوختگي هاي بزرگ و جدي پوست پيوند پوست از قسمت سالم بدن بيمار به محل جراحت است. اما اين روش ايده آل نيست و پزشكان و محققان در تلاش بوده اند راه ديگري را براي ترميم جراحات پوستي كشف كنند. اما تلاش هاي قبلي به نتيجه نرسيده بود چون پوست مصنوعي كه در آزمايشگاه تهيه شده بود با پوست واقعي انسان همخواني ضعيفي داشته است. شركت اينترسايتكس معتقد است كه تازه ترين نمونه از پوست مصنوعي، خود را در بافت پوست بيمار تنيده و محل جراحت را ترميم مي كند. اين پوست مصنوعي از سلول شفاف پوست و پروتئيني كه از جراحات ترميم شده به دست مي آيد، تهيه مي شود و مانند ژله، به تدريج سفت تر مي شود.

دانشمندان شكاف كوچكي بر روي بازوي 6 داوطلب ايجاد كردند و در جاي پوست آنها، پوستي كه در آزمايشگاه درست شده بود پيوند زدند. بعد از 28 روز

محل جراحت علائمي از ترميم نشان داد. دكتر پل كمپ، رييس اينترسايتكس، مي گويد: "من از اينكه زخم در يك چنين مدت كوتاهي التيام پيدا كرده بود خوشحال و در عين حال بسيار متعجب شدم. اگر اين روش ادامه پيدا كند به زودي در نحوه معالجه زخم ها و سوختگي ها انقلابي به وجود خواهد آمد." برخي از دانشمندان تحت تاثير نتايج اوليه اين آزمايش ها قرار گرفته اند ولي عده اي ديگر در اين باره ابراز ترديد كرده اند. آنها مي گويند معالجه زخم كوچكي كه با جراحي بر روي شخص سالمي كه خود داوطلب اين كار شده كار آساني است؛ آزمايش واقعي هنگامي است كه اين روش در مورد جراحت واقعي ناشي از سوختگي يك بيمار حقيقي به كار برده شود.

اين سفيد نازيباست!

مترجم: مريم سادات كاظمي

اين كه شوره سر از چه نوعي باشد و چه علتي داشته باشد، مهم نيست، اما وقتي اين پوسته هاي سفيد روي لباس مي ريزد، فرد را بسيار ناراحت مي كند. شوره سر نتيجه پوسته ريزي غيرطبيعي است كه از پوست سر جدا شده و لا به لاي موها باقي مي مانند.

در حالت طبيعي هر سه هفته يك بار، سلولهاي پوست سر از بين رفته و سلولهاي جديد جاي آنها را مي گيرند. در هنگام برس كشيدن و شستشوي موها، اين سلولهاي مرده جدا مي شوند. اگر احياي دوباره سلولهاي جديد با سرعت غيرعادي صورت گيرد، با برس كشيدن، پوسته ها جدا مي شوند. اما اگر برعكس، پوسته ها به پوست بچسبند و باعث افزايش سبوم (ترشح روغني غدد سبابه متشكل از چربي و بقاياي اپي تلومي)

شوند، باعث خارش مي شوند.

يكي از نكات مهم درباره شوره سر، اين است كه نوع شوره اي كه فرد گرفتار آن است بايد تشخيص داده شود؛ زيرا با توجه به نوع شوره، درمان آن متفاوت است، اما چطور مي توان شوره را شناخت؟ شوره هاي خشك، ريز و كاملاً سفيد هستند و از پوست سر كه عموماً نيز خشك است، جدا مي شوند.

ريزش اين شوره ها بخصوص هنگام كوتاه كردن موها بيشتر ديده مي شود.

شوره هاي خشك عموماً انگلهاي ريز و قارچهاي ميكروسكوپي هستند كه خارش پوسته سر را تشديد مي كنند. در حالي كه شوره هاي چرب به هم فشرده هستند و به پوست سر مي چسبند، و باعث خارش مي شوند در ضمن لايه فشرده اي را تشكيل مي دهند كه موجب خفگي پوست سر و در طولاني مدت ريزش موها مي شود. هر چه ترشح چربيها بيشتر باشد، خفگي پوست سر نيز بيشتر شده و سيكل معيوبي را به وجود مي آورد.

اما به هر حال، شوره ها از هر نوعي كه باشند به هر حال ناخوشايند هستند. وقتي چنين مشكلي پيش مي آيد، فرد مرتباً لباسهايش را تكان مي دهد، نوع شامپو را عوض مي كند، كلاه به سر مي گذارد و... اين بيماري بسيار رايج در واقع «درماتيت سبورئيك» پوست است كه در اغلب موارد شستشوي زياد با شامپو مشكل را تشديد مي كند. شوره سر پس از سن بلوغ ايجاد مي شود و ممكن است تا آخر عمر باقي بماند و در شرايط استرس زا و مواقع خستگي نيز بروز مي كند.

به علاوه، شوره سر

ريزش موي سر را نيز زياد مي كند. در مواردي كه شوره ها ريز و خشك باشند، استفاده از يك شامپوي ضد شوره مشكل را برطرف مي كند، اما اگر شوره ها چرب و كاملاً قابل رؤيت باشند، نياز به مراقبت و درمان خاص است. شامپوهاي مناسب و مخصوص به طور محسوسي پوست سر را از اين نظر بهبود مي بخشد، اما وقتي كه ابروها و پره هاي بيني نيز دچار پوسته ريزي شدند، بيماري بيشتر شبيه «پسورياز» است كه در چنين شرايطي حتماً بايد با متخصص پوست مشورت كرد.

لطافت پوست در زمستان

مترجم: مريم سادات كاظمي

منبع:fr.Doctissimo.www/fr.Esante.www

زمستان دوست خوبي براي پوست نيست و براي مقابله با اين دشمن نامهربان حتماً بايد به فكر چاره بود. با كاهش درجه حرارت هوا، خون كمتري به پوست مي رسد، رطوبت پوست كم مي شود، شادابي و طراوت خود را از دست مي دهد، خشك شده و يا حتي ترك مي خورد. رسيدگي و ماساژ پوست در زمستان صرفاً جنبه زيبايي ندارد، بلكه امري لازم و ضروري است.

براي حفظ تعادل آب و چربي پوست و مقابله با سرماي هوا، استفاده از امولوسيون هاي محافظ، يك تا دو بار در روز مفيد است. كرم هاي «محافظ سرما» براي همه پوستها مناسب است. بدون اين لايه محافظ پوست حساس تر و قرمز شده و با سوزش همراه مي شود.

كساني كه در شرايط عادي نيز پوست خشكي دارند، بايد توجه بيشتري نسبت به انتخاب كرمهاي چرب تر از حد عادي داشته باشند، در حالي كه افراد با پوست چرب بايد از محصولات ملايم تر استفاده كنند. اما كرمها الزاماً نبايد خيلي

مقوي باشد، زيرا باعث مسدود شدن منافذ پوست مي شود. در طول زمستان از پاكسازي شديد پوست خودداري كنيد. در اين مدت بعضي از عادات خود را تغيير دهيد؛ از صابون كمتر استفاده كنيد و مواد ملايم تري را براي پاك كردن آرايش، به كار بريد. در واقع محصولاتي كه با آب استفاده مي شوند، پوست را بيشتر خشك مي كنند.

امروزه محلول هايي با چربي كمتر در بازار وجود دارد تا كساني كه نمي توانند از محصولات خيلي چرب استفاده كنند، نيز پوستي شاداب داشته باشند.

دست و لب، آسيب پذيرترين اعضا در برابر سرما

لب عضوي حساس است كه در برابر سرما، باد و آفتاب واكنش نشان داده و خيلي زود زيبايي خود را از دست مي دهد. براي پيشگيري از ترك خوردگي لب ها در سرما، از مواد محافظ سرما استفاده كنيد.

اگر لبهاي شما آسيب ديده و خشك شده است، بهتر است با استفاده از كرم هاي ويتامين A و E، روغن كاكائو و آب گرم (معدني) شادابي و طراوت را به لب ها برگردانيد. اين مواد خيلي زود تأثير خود را نشان مي دهند و چيزي نمي گذرد كه لبهاي خشك و ترك خورده، لطافت و نرمي خود را به دست مي آورند. خانم ها و ورزشكاران بايد هميشه اين قبيل محصولات را با خود داشته باشند.

دست ها نيز مانند لب ها به توجه و رسيدگي خاص نياز دارند، زيرا دستها به طور طبيعي مواد محافظ كمي دارند. به علاوه در فصل زمستان، دائماً در معرض سرما و باد هستند كه حساسيت آنها را بالا مي برد. پس از

هر بار شستشو، دستها را كاملاً خشك كنيد و چندين بار در روز، دستها را با كرمهاي مرطوب كننده و محافظ كه حاوي گليسيرين باشد، چرب كنيد؛ زيرا اين ماده باعث حفظ آب پوست مي شود. فراموش نكنيد كه وقتي از منزل خارج مي شويد، حتماً دستكش بپوشيد.

همچنين از توجه به پوست بدن در زمستان غفلت نكنيد. گرچه بدن توسط لباس محفوظ مي ماند اما باز هم از سرماي هوا رنج مي برد. به دليل اصطكاك بدن با لباس ها، سلول هاي مرده جدا شده و روي پوست باقي مي مانند.

هفته اي يك بار بدن را با پاك كننده حدالامكان ملايم بشوييد و در تمام طول سال، هر روز بدن را با مرطوب كننده، چرب كنيد. به اين ترتيب هميشه پوستي تميز و خوشبو خواهيد داشت.

ريزش مو در خانم ها

مواقعي كه خانم ها دچار ريزش مو مي شوند، شامل موارد زير است:

1- قطع مصرف داروهاي ضد بارداري

2- بعد از زايمان و در دوران شيردهي

3- شروع دوران يائسگي

4- بعد از بيماري هاي مختلف

5- بعد از تب شديد

6- بعد از كاهش سريع وزن

البته اين موارد به ندرت باعث ريزش دائمي مو مي شوند ودر طي نه ماه رويش موها به حالت طبيعي خود برمي گردد. موها به مدت3 سال رشد مي كنند، سپس براي 3 ماه ديگر نمي رويند و مجدداً بعد از اين مدت مي رويند. به همين دليل اگر موي شما مي ريزد، تا از مرحله توقف رشد به حالت فعال و رويش مجدد برنگردد، نمي توانيد جلوي ريزش آنها را بگيريد و اين مسئله حدود 9 ماه طول مي كشد.

عوامل ديگري كه باعث ريزش

مو مي شوند شامل بيماري هاي پوستي، مواد سمي و كمبود مواد مغذي از جمله كمبود ويتامين هاي گروه B مي باشد.

تركيب دي هيدروتستوسترون ازهورمون مردانه بنام تستوسترون مشتق مي شود. اين تركيب باعث ايجاد خصوصيات مردانه هم در خانم ها و هم در آقايان مي شود.

درمان دارويي ريزش مو:

1) محلول 2 درصد مونوكسيديل بنام راگين (Rogain ) باعث بازشدن رگ هاي خوني موجود در پوست سر و افزايش خون رساني به موها مي شود، در نتيجه باعث كاهش ريزش مو شده و فقط 20 درصد باعث رويش موي جديد مي شود.

2) داروي ديگر اسپيرونولاكتون مي باشد كه از عمل هورمون مردانه كه باعث ريزش مو مي شود، جلوگيري مي كند. در نتيجه وقتي كه بصورت يك محلول 2 درصد درالكل، به پوست سر ماليده شود، مي تواند ريزش مو را كاهش دهد.

وقتيكه محلول راگين به همراه محلول اسپيرونولاكتون به پوست سر ماليده شود، بوي نا مطبوعي ايجاد مي كند، در نتيجه نبايستي با هم مصرف شوند. براي جلوگيري از ايجاد اين بوي بد، مي توانيد محلول راگين را صبح ومحلول2 درصد اسپيرونولاكتون ( محلول در الكل اتيليك به همراه پروپيلن گليسول) را شب هنگام به پوست سرتان بماليد.

ولي اداره غذا و دارو مصرف محلول اسپيرونولاكتون را براي درمان ريزش مو يا حفظ سلامت موها مجاز نمي داند، در نتيجه در حال حاضر فقط ازمحلول مونوكسيديل ( راگين) براي درمان ريزش مو استفاده مي شود.

درمان تغذيه اي ريزش مو :

از نظرغذايي نيز همانگونه كه اشاره شد كمبود ويتامين هاي گروه B بخصوص بيوتين و ويتامينB6 باعث ريزش مو مي شوند.

بيوتين ويتاميني است كه دربسياري از

محصولات آرايشي به عنوان مكمل بهبود دهنده وضعيت مو اضافه مي شود، زيرا عارضه مشخص كمبود بيوتين ، ريزش مو است. حال منابع غذايي غني از ويتامين B6 و بيوتين را برايتان ذكرمي كنم.

منابع غني از ويتامين B6 شامل: جگر، موز، دانه آفتابگردان، ماهي ، مرغ، جوانه گندم، آلوي خشك و گوشت و غلات سبوس دار، مخمر و زرده تخم مرغ مي باشد.

منابع غني بيوتين شامل: جگر و گوشت مرغ، زرده تخم مرغ، جوانه گندم، سبوس گندم، بادام زميني، مخمر، بعضي سبزيجات مانند قارچ و گل كلم و تعدادي از ميوه جات مانند توت فرنگي ، موز، گريپ فروت و هندوانه است .

البته اثر مواد غذايي براي جلوگيري از ريزش مو به اندازه داروهاي شيميايي قوي و سريع نيست، در نتيجه به مدت زمان و صبر و حوصله بيشتري براي اثرگذاري نياز دارند.

سلامتي دوران نوجواني

منبع:روزنامه كيهان

تغذيه در دوران نوجواني و بلوغ اهميت زيادي دارد. زيرا نوجوانان و جوانان به دليل سوخت و ساز بالاي بدن و فعاليت زياد به انرژي بيشتري نياز دارند.البته پرخوري زياد در اين دوران سبب چاقي بيش از حد نوجوان خواهد شد.تا جايي كه، گاهي نوجوان براي حفظ تناسب اندام ناچار به رژيم گرفتن مي شود. بنابراين درصورتي كه تغذيه مناسب باشد و تمام مواد لازم به بدن برسد، هم انرژي مورد نياز نوجوان به حد كافي تأمين خواهد شد و هم نيازي به رژيم خاص غذايي وجود نخواهد داشت.صبحانه وعده غذايي مهمي براي نوجوانان است. زيرا صبحانه ناكافي و ياكم كالري گاهي مي تواند زمينه ساز كمبودهاي تغذيه اي شود.توصيه مي شود كه در برنامه غذايي نوجوانان سه گروه اصلي

مواد غذايي شامل: چربي ها، مواد قندي و نشاسته اي و پروتئين ها حتماً وجود داشته باشد.البته مصرف زياد قندهاي ساده مثل نوشابه هاي گازدار، شكلات، آب نبات وساير موادي كه فقط انرژي زا هستند و ارزش غذايي ندارند بايد محدود شوند و به جاي آنها ازمواد نشاسته اي مانند برنج، نان و سيب زميني استفاده شود.يكي از مواد موردنياز بدن، پروتئين (حيواني وگياهي) است. نياز به اين ماده در دوران بلوغ به دليل سريعتر شدن رشد و افزايش حجم عضلات بيشتر مي شود. پروتئين هاي حيواني در تخم مرغ، گوشت، پنير و شير و پروتئين هاي گياهي در غلات و حبوبات وجود دارد. مصرف روزانه 45 تا 72گرم پروتئين توصيه مي شود.انواع ويتامين ها و املاح موردنياز بدن كه در دوران بلوغ به دليل تسريع در رشد، نياز بدن به آنها افزايش مي يابد، با مصرف سبزي ها و ميوه ها، انواع گوشت، حبوبات، لبنيات و غلات (نان و برنج و...) تأمين مي شوند.

ويتامين آ

ويتامين آ براي رشد و نمو بدن، سلامت پوست و حفظ قدرت بينايي ضروري است. اين ويتامين در جگر، قلوه، زرده تخم مرغ، شير و انواع سبزي هاي داراي برگ سبز مثل اسفناج و سبزي هاي زرد و نارنجي مثل هويج و برگهاي سبزتر (خارجي) كاهو يافت مي شود.

ويتامين ب

ويتامينهايB1 B2 B6 B21 در جگر، دل، قلوه، زرده تخم مرغ، شير، ماهي و مرغ و انواع گوشتها وجود دارند. اين ويتامينها نقش مهمي در زندگي انسان دارند.

ويتامين د

ويتامين د براي رشد و نمو استخوانها لازم است. اين ويتامين در روغن ماهي، جگر، زرده تخم مرغ، پنير ماست به مقدار زياد

وجود دارد. درضمن تابش مستقيم آفتاب بر روي پوست سبب توليد مقدار زيادي ويتامين د در بدن مي شود.

ويتامين ث

ويتامين ث مقاومت بدن را در برابر بيماري بالا مي برد. در بهبودي زخم و سلامت لثه نقش دارد. به علاوه باعث مي شود بدن آهن بيشتري جذب كند. اين ويتامين در غذاهايي از قبيل جگر، زرده تخم مرغ، شير، ماهي، مرغ، گوشت قرمز، غلات مخصوص و غلات سبوس دار، غلاتي كه پوسته آن گرفته نشده باشد، يافت مي شود. علاوه بر پروتئين ويتامين هايي كه ذكر شد بدن به تعدادي از عناصر نياز دارد كه هركدام از آنها وظيفه خاصي به عهده دارند.

روي

يكي از اين عنصرها «روي» است. نياز بدن به «روي» در دوران بلوغ افزايش پيدا مي كند. اين ماده در ساختن پروتئين دخالت دارد. «روي» در غذاهايي مثل جگر، شير، غذاهاي دريايي (مثل ماهي)، حبوبات و گندم وجود دارد.

يد

يد يكي از مواد موردنياز بدن است. يد براي رشد و نمو طبيعي بدن، سوخت و ساز مواد غذايي و توليد انرژي بسيار لازم است. سلولهاي عصبي و مغز نيز نياز زيادي به آن دارند. اين ماده در غذاهاي دريايي، لبنيات و تخم مرغ وجود دارد. در غلات، حبوبات، ميوه ها و سبزيها، يد به ميزان كم يافت مي شود. البته مقدار آن به مقدار يد خاك بستگي دارد. يكي از مشكلات و بيماريهايي كه در اثر كمبود يد به وجود مي آيد «گواتر» نام دارد. به دليل كمبود يد در آب و خاك كشور ما، در حال حاضر اكثر نمكهايي كه توليد مي شود يددار هستند. بنابراين خانواده ها بايد حتماً از نمك يددار

استفاده كنند.

كلسيم

به دليل تسريع در رشد استخوانها، نياز به كلسيم در سن بلوغ بيشتر است. بنابراين نوجوانان بايد از منابع غذايي حاوي كلسيم مثل شير، ماست و كشك به ميزان فراوان استفاده كنند.

آهن

يكي از شايعترين انواع كم خوني، كم خوني از نوع فقر آهن است. يعني اگر آهن به اندازه كافي به بدن نرسد فرد دچار كم خوني مي شود. زيرا وجود آهن براي خون سازي لازم است. البته نياز بدن به آهن در دوران بلوغ بيشتر مي شود. اما دختران به دليل قاعدگي ماهانه، مقداري از آهن بدنشان را ازطريق خونريزي ازدست مي دهند. به همين دليل خوردن غذاهاي حاوي آهن بدنشان را ازطريق خونريزي ازدست مي دهند. به همين دليل خوردن غذاهاي حاوي آهن بخصوص براي دختران توصيه مي شود.اين ماده در غذاهايي ازقبيل گوشت، جگر، ماهي و زرده تخم مرغ وجود دارد.خوردن چاي طي 1 تا 2ساعت قبل و بعد از غذا از جذب آهن جلوگيري مي كند. ولي استفاده از مواد داراي ويتامين ث يا ميوه هاي ترش مثل مركبات، به جذب آهن كمك مي كند.

از خاراندن گوش و استفاده از گوش پاك كن خوددارى كني

منبع:روزنامه جوان

التهاب حاد مجراى گوش خارجى يكى از بيماريهاى شايع گوش است كه به دو نوع متمركز و منتشر تقسيم مى شود. اين دو نوع هر كدام علائم خاص خود را در گوش ايجاد مى كنند و درمانهاى متفاوتى را مى طلبند.

دكتر ابراهيم كريمى متخصص گوش، حلق و بينى با بيان مطلب فوق و با اشاره به اين كه علائم نوع متمركز اين بيمارى وجود جوشهايى در كانال گوش است، اظهار كرد: دست كاريهاى مكرر، خاراندن و استفاده از وسايلى چون سنجاق

و گوش پاك كن باعث مى شود ميكروبهايى كه به طور طبيعى در كانال گوش هستند جوشهايى در كانال گوش ايجاد كنند. البته انسداد مجراى غدد چربى نيز مى تواند موجب ايجاد اين جوشها در گوش شده و فرد را با درد و حساسيت كانال گوش مواجه كند. وى افزود: براى درمان اين جوشها توصيه مى شود فرد به پزشك مراجعه كرده و از دستكارى گوش خود جلوگيرى كند.

كريمى با بيان اين كه التهاب مجراى گوش خارجى از نوع منتشر آن به طور شايعترى در افراد ديده مى شود، گفت: ميزان شيوع اين بيمارى در فصل گرما و در نواحى گرم و مرطوب بسيار ديده مى شود. همچنين ميزان شيوع آن در افرادى كه به استخر يا حمام مى روند نيز بيشتر است.

اين عضو هيات علمى دانشگاه علوم پزشكى كرمانشاه در خصوص علت افزايش شيوع اين بيمارى در بين افرادى كه به استخر يا حمام مى روند، گفت: گرم و مرطوب شدن كانال گوش باعث خيس شدن ترشحات طبيعى كانال گوش و رقيق شدن واكس طبيعى گوش مى شود و پوسته هاى طبيعى گوش خيس مى خورد و محيطى مناسب براى رشد انواع ميكروبها در داخل گوش ايجاد مى شود. اين امر نيز باعث التهاب پوست مجارى گوش مى شود كه معمولا با درد شديد گوش، تورم، كم شدن ترشحات و ورم مجارى گوش همراه است.

وى با بيان اين كه در مواقعى كه تورم شديد باشد درد گوش نيز تشديد مى شود، تصريح كرد: براى درمان اين بيماران فقط بايد از مرطوب سازى گوش جلوگيرى و عامل زمينه اى را شناخت و

رفع نمود.

وى در ادامه افزود: به اين بيماران توصيه مى شود تا شش هفته به هيچ وجه آب وارد گوششان نشود تا رطوبت از بين برود. همچنين اين افراد هنگام استحمام يا رفتن به استخر بايد از پنبه چربى يا قالبهاى مخصوص گوش استفاده كنند.

كريمى گفت: در مواردى كه التهاب كانال گوش خيلى زياد باشد از قطره هاى ضد التهاب نيز استفاده مى شود. البته گاهى اوقات التهاب آنقدر زياد مى شود كه دارو وارد گوش نمى شود و بايد با انجام كارهاى خاصى كه توسط پزشك صورت مى گيرد اين قطره ها وارد گوش شود، گاهى نيز نياز به تميز كردن جرمهاى داخل گوش توسط پزشك است.

بوى دهان نشانه بيمارى است

نويسنده:الهام آرمان

منبع:روزنامه ايران

هميشه وقتى همكلاسى هايش دور هم جمع مى شدند، مى رفت به نقطه اى دور و در خود مچاله مى شد .رديف آخر كلاس هميشه جاى او بود. دلش نمى خواست نزديك معلم و بچه ها باشد. شب ها در خواب هذيان مى گفت. انگار يك نفر مرتب داد مى زد: «دهانت بو مى ده.» بوى تند آمونياك؛ تو رو خدا نزديكتر از اين نيا. اما شايد نمى دانست بوى بد دهانش علامتى از بيمارى ها و امراض موجود در بدنش است. علامت هايى كه اگر بدون خجالت كشيدن و مشورت با پزشك شناسايى مى شد حالا كار به اينجاها نمى رسيد.وقتى همكلاسى ام مى خواد از كنارم بگذرد غصه ام مى گيرد. انگار يه تندباد خشن بى صدا از روى دندون هاى درشتش پس مى ره و ديگه نمى تونم تحمل كنم.

راستش روم نمى شه بهش بگم كه دهنش چه

بوى بدى مى ده.

اينهاگفته هاى برخى از بچه مدرسه اى ها، كارمندان و انسان هايى است كه در مقابل افرادى با بيمارى «بدبويى دهان» مواجه هستند.كسانى كه مجبورند در طول شبانه روز مدتها پهلو به پهلوى يكديگر بنشينند و شايد سال ها از زجرى كه مى كشند دم برنياورند.به اعتقاد دكتر جاويد قهرمانى دندانپزشك، عوامل موضعى، بافت هاى نرم و سخت دندان ها مى توانند در ايجاد اين بيمارى دخالت داشته باشند.او ادامه مى دهد: «بيمارى هاى لثه اى، پوسيدگى و نامرتبى دندان ها نيز مى تواند در تشديد بوى بد دهان تأثيرگذار باشد.»

جابه جايى دندان ها، جلو و يا عقب تر قرار گرفتن دندان ها هم مى تواند علاوه بر ايجاد پوسيدگى هاى زودرس بوى بد دهان را تشديد كند. به همين دليل بسيارى از انسان هايى كه دندان هاى پوسيده ندارند به خاطر حفره هاى ميانى دندانى و بدشكلى آنها دهانشان بوى بد مى دهد.

دكتر قهرمانى مى افزايد: در صورتى كه بيمارى هاى اوليه و پيشرفته لثه اى - مانند قرمزى و خونريزى اين بافت نرم دهانى - مورد معاينه دقيق قرار نگيرد بافت هاى نگهدارنده آن آسيب پذير شده و منجر به اين بيمارى خواهد شد.

متخصص دندانپزشكى ترميمى و زيبايى تأكيد مى كند: بيمارى هاى سينوسى، لوزه و گوارش عوامل دورتر پديد آمدن اين بو هستند. اما اين نكته را هم بايد در نظر داشت كه اين بوى بد بيشتر نشانگر ناراحتى هاى روده اى است تا معده اى.

در بسيارى از موارد، مواد سمى روده وارد خون شده و خود را به حفره هاى دهانى مى رسانند.

به اعتقاد قهرمانى، بيمارى هاى عمومى

و رايج نيز مى توانند در بروز اين بيمارى مؤثر باشند.

او ضمن هشدار جدى به خانواده ها بر مراجعه دائم به دندانپزشك تأكيد كرده و ادامه مى دهد: بهتر است دهان شويه ها با توصيه پزشكان مصرف شوند. مردم هم نبايد استفاده از مسواك و نخ دندان را پس از هر وعده غذايى فراموش كنند.

برخلاف نظر عده اى كه نوشيدن آب زياد را عامل از بين بردن بوى دهان مى دانند اين متخصص دندانپزشكى معتقد است: اين امر مى تواند به عنوان عاملى مهم عمل كند. اما از بين برنده كامل بوى دهان نيست.

دكتر قهرمانى مصرف آدامس هاى بدون قند را براى از بين بردن بوى دهان در دنيا علم پزشكى پذيرفته شده مى داند.

بيمارى در راه است

گاهى اطرافيانم مى گويند دهانت بوى سولفور مى دهد. اتفاقاً به من هم مى گويند وقتى نفس مى كشى بوى آمونياك بلند مى شود.واى از لحظه اى كه بچه ام مى گويد بابا دهانت بوى استون (لاك پاك كن) مى دهد، دلم مى خواهد زمين دهان باز كند و مرا ببلعد.اين واژه هاى كنار هم چيده شده بخش تلخى از واقعيات زندگى خيلى از مردم است.

دكترمحسن نراقى،متخصص گوش و حلق و بينى در اين باره مى گويد: نارسايى هاى كبدى نفس افراد را سولفورى و مشكلات كليوى تنفس را آمونياكى مى كند و بيمارى ديابت، تنفس را با بوى «استون» همراه مى سازد.

استاد دانشگاه علوم پزشكى شهيد بهشتى ادامه مى دهد: بيمارى هاى گوارشى و عمومى در موارد زيادى بابوى بد دهان همراه هستند.

وى باتوجه به آزار بوى دهان براى خود اشخاص و اطرافيان آنها، مشكلات مجارى تنفسى،

سينوس هاى حفره حلقى و دهانى، حنجره و ناى را علت اين بو معرفى مى كند.

نراقى يادآور مى شود: تا ?? درصد بوى دهان در داخل حفره هاى دهانى جمع مى شود. بهداشت ناكافى دهان، پوسيدگى ها، پلاك هاى دندانى، ذرات ريز غذايى و موارد مشابه كانون هاى مساعد افزايش رشد باكترى ها را فراهم آورده و به توليد گازهاى بدبوى دهانى منجر مى شوند.

دكتر نراقى مى گويد: كاهش ترشحات بزاقى (به هر دليلى كه باشد) از پاكيزگى دهان كاسته و بر بوى آن مى افزايد. خشكى محدوده صحبت و مكان ورود غذا به درون بدن نيز عامل مهمى در ايجاد اين بو به شمار مى رود.

افرادى كه در تمام مدت شبانه روز و بويژه شب ها تنفس دهانى دارند بيش از سايرين در معرض خطر بوى دهان قرار دارند.

نراقى، سرماخوردگى، انحرافات تيغه اى و پليپ هاى داخل بينى، سينوزيت ها و گرفتگى هاى مزمن بينى را از عمده دلايل تنفس هاى دهانى مى داند.

استاد دانشگاه علوم پزشكى شهيد بهشتى مى افزايد: سوراخ بينى بسيارى از افراد به دليل جراحى هاى زيبايى نامناسب كيپ شده و تنگى بيش از حد آن موجب تنفس دهانى و در نتيجه خشكى و بوى بد اين محل مى شود.

اين متخصص گوش و حلق و بينى تأكيد مى كند: افزايش سن و پرتودرمانى هاى مختلف فعاليت غدد بزاقى را كاهش داده و خشكى طولانى مدت و بدبويى دهان را به دنبال خواهد داشت.

وى حفره هاى دهانى را در ايجاد اين مشكل مهم دانسته و تأكيد مى كند: ممكن است حفره هاى لوزه اى در سنين مختلف عميق شده و ناهموارى

هايى را به وجود آورند. اما گاهى عمق زياد اين حفره ها بستر مساعدى براى رشد باكترى ها پديد آورده و بوى بدى در دهان به وجود مى آورند. اما با اين حال بايد به دنبال ريشه هاى شايع اين بيمارى بود. زيرا لوزه ها عموماً نمى توانند تنها دليل بوى بد دهان باشند.

او با اشاره به تومورها و زخم هاى طولانى مدت دهانى از ناحيه اى در پشت بينى نام مى برد كه حلق بينى نام دارد و مى تواند محل رشد باكترى ها باشد.

نراقى ادامه مى دهد: عفونى شدن لوزه سوم كودكان و ترشح هاى چركين در سينوزيت هاى مزمن تنفس بويناكى به وجود مى آورد. اين چرك ها ممكن است در پشت حلق وجودداشته باشد و بوى بد دهان را به وجود آورد.

ساخت وسيله اندازه گيرى بوى دهان

شايد روزى تصور ساخت وسيله اى براى سنجش بوى بد دهان دور از ذهن بود. اما چندى پيش مهندسان زيستى دانشگاه پزشكى و دندانپزشكى توكيو در ژاپن موفق به ساخت وسيله اى شدند كه دوبرابر ميزان حساسيت بينى به بوى دهان حساس هستند.

محققان ژاپنى ابداع اين وسيله را در تشخيص انواع و اقسام بيمارى هاى لثه و دندان مؤثر عنوان كرده اند.

به گفته پزشكان بوى دهان در خانم ها بيشتر از آقايان شايع است. حال آن كه توليد اين بو با گرماى معده نيز ارتباط زيادى دارد. از اين رو، براى درمان اين بيمارى بايد به حل مشكلات گوارشى توجه ويژه اى نشان داد.

اهميت توجه به دستگاه گوارش

دكتر مسعود كيمياگر، متخصص تغذيه در اين باره مى گويد: استفاده از تركيباتى مانند تخم مرغ هاى سفت

و لايه لايه (لاستيكى) هضم آن را در معده دچار مشكل كرده و پس از چند روز حالتى شبيه عفونت در معده به وجود مى آورد.

استاد دانشگاه علوم پزشكى شهيد بهشتى مى افزايد: برخى ازغذاهاى نشاسته اى مانند نان راحت تر در معده هضم شده و بوى خاصى پديد نمى آورند. اين درحالى است كه چربى ها و گوشت ها ديرهضم بوده و مشكلات دستگاه گوارش را چندبرابر مى كنند.

وى خوردن غذا را درمحيطى مطبوع و در كنار افرادى كه دوستشان داريم توصيه كرد و از مردم مى خواهد به سلامت دهان و دندان خود توجه ويژه نمايند.

اگر زبان باردار شود

دكتر رعنا محمدى، دندانپزشك عمومى نيز مى گويد: سفيدى زبان و اصطلاحاً باردارى آن مى تواند دهان را بودار كند.

وى تصريح مى كند: بيمارى هاى لثه اى، مسواك زدن نامرتب، عفونت هاى حاد و آبسه هاى دهانى، چرك و خونابه پس از كشيدن دندان مى تواند از عوامل مؤثر اين بو باشد.

دكتر محمدى مى افزايد: بيمارى هايى مانند آنفولانزا، ترش كردن معده، يبوست و انگل هاى روده اى از ديگر علل اين بيمارى بدنى و اجتماعى اشخاص به شمار مى رود.

وى تأكيد مى كند: درطول روز مصرف مايعات مختلف مى تواند تاحدزيادى از بوى دهان كم كند و رفع كننده عوامل پوسيدگى زا باشد.

بنابراين مسواك زدن شبانه (قبل از خواب) مهم ترين توصيه جلوگيرى از جمع شدن غذاهاى شيرين و بوآور دهانى است.

در هرحال اگر اهل سير و پيازخوردن مداوم نيستيد و فكر مى كنيد دهانتان بى دليل و به دلايل ناشناخته اى بومى دهد، سخت در اشتباهيد. چون اين بو مى تواند نشانه اى

از بيمارى هاى درون باشد. پس آن را جدى بگيريد.

استفاده از كرمهاي ضدآفتاب در گفتگو با متخصصان

نويسنده:خجسته ناطق

متخصصان معتقدند آفتاب با تمام فوايدي كه دارد، اگر مستقيم و طولاني مدت به انسان بتابد باعث ايجاد چين و چروك در پوست مي شود و سبب ابتلاي پوست به انواع سرطان مي گردد. به همين دليل بيشتر افراد به ويژه خانمها از كرمهاي ضدآفتاب استفاده مي كنند و با زدن عينك آفتابي و استفاده از كلاه هاي لبه دار از پوست خود در مقابل تابش آفتاب مراقبت مي كنند. ولي بيشتر مردم به تصور اين كه اشعه خورشيد در زمستان خطري ندارد، فقط در فصل تابستان به محافظت پوستشان در برابر خورشيد مي پردازند، در حالي كه متخصصان پوست توصيه مي كنند استفاده از كرمهاي ضدآفتاب در فصل زمستان نيز ضروري است.

به اعتقاد دكتر علي ابراهيمي، متخصص پوست، در زمستان به دليل زاويه تابش خورشيد و عبور اشعه آن از ابر و همچنين انعكاس نور بر اثر بارش برف و باران، ميزان صدمه رساني آفتاب به پوست كمتر از تابستان نيست و اگر مدت زيادي به طور مستقيم به پوست بتابد امكان بروز سرطانهاي پوستي را افزايش مي دهد.

به گفته وي، استفاده از كرم ضدآفتاب در فصل زمستان براي افرادي كه پوست خشك دارند يا به ورزشهاي زمستاني مي پردازند و يا در مناطق كوهستاني فعاليت دارند، بيشتر توصيه مي شود.

اين متخصص پوست در مورد ضدآفتابها مي گويد: ضدآفتابها دو نوعند؛ به صورت كرم محلول و لوسيون كه به دو شيوه جذب و با انعكاس نور مانع از صدمه رساني اشعه ماوراي بنفش به پوست مي شوند.

به گفته وي لازم است

استفاده از كرم ضدآفتاب را قبل از يك سالگي در كودكان آغاز كرد.

* كرمهاي ضدآفتاب ايراني بهتر است يا خارجي؟

بعضي از خانمها كرمهاي ضدآفتاب ايراني را بدون كيفيت مي دانند و چون از توليدات خارجي اين محصول به علت هزينه بالا به طور مرتب و به مقدار كافي استفاده نمي كنند، طبعاً پوستشان آن طور كه بايد در مقابل اشعه خورشيد محافظت نمي شود.

* دكتر پوران لايق، متخصص پوست نيز در اين باره به گزارشگر ما مي گويد: كيفيت كرم ضدآفتاب ايراني و خارجي با هم فرق نمي كند، مهم اين است كه فرد يك نوع كرم ضدآفتاب با «SPF30» به طور مداوم استفاده كند.

وي در مورد نحوه استفاده از كرمهاي ضدآفتاب توصيه مي كند: ضدآفتاب بايد 15 تا 30 دقيقه قبل از خروج از منزل مورد استفاده قرار گيرد. افرادي كه در محلهاي بسته كار مي كنند هنگام بازگشت به منزل از ضدآفتاب استفاده نمايند، ولي كشاورزان، كارگران، نقشه برداران، معلمان ورزش و به طور كلي افرادي كه بيشتر در معرض آفتاب قرار مي گيرند بايد هر دو ساعت يك بار به مقدار كافي از ضدآفتاب استفاده كنند كه مقدار كافي دو گرم به ازاي هر سانتي متر از پوست است. به طوري كه كاملاً سطح پوست را بپوشانند.

وي يادآور مي شود: آنچه در اين زمينه مهم است استفاده از ميزان لازم كرم و زمان مناسب است.

اين متخصص پوست همچنين معتقد است: استفاده از ضدآفتاب نبايد به فصل تابستان و يا سن معيني محدود شود و در تمام فصلها و حتي از سن 6 ماهگي بايد مورد استفاده قرار گيرد.به گفته وي مقدار زيان

آفتاب در دو دهه اول عمر به قدري زياد است كه مي توان گفت معادل بقيه عمر و حتي بيشتر از آن است. بنابراين لازم است هميشه كرم ضدآفتاب را همراه داشته باشيم و هنگامي كه در معرض آفتاب قرار گرفتيم، صورت خود را با دستمال كاغذي پاك كنيم و دوباره ضدآفتاب بزنيم. ضمناً افرادي كه هميشه در محيطهاي باز و در برابر آفتاب كار مي كنند، بايد علاوه بر استفاده از ضدآفتاب، ازكلاه هايي كه 5/7 سانتي متر لبه داشته باشد، استفاده نمايند.

وي همچنين به خانمها توصيه مي كند كه ضدآفتاب حتماً قبل از كرم يا پودر آرايشي مورد استفاده قرار دهند و نيز وقتي به منزل برگشتند، اگر پوستي چرب دارند با آب و صابون صورت را بشويند و يا با شيرپاك كن كرمها را پاك كنند و اگر پوستي خشك دارند از صابون مخصوص پوستهاي خشك استفاده كنند، سپس كرم مرطوب كننده بزنند. در ضمن بايد حتماً دستها را نيز با كرم ضدآفتاب بپوشانند.

وي درباره افرادي كه كار دفتري دارند و يا به طور دوره اي در معرض آفتاب قرار مي گيرند، مي گويد: اين افراد در معرض ابتلا به نوعي سرطان به نام «ملانوم» قرار مي گيرند. بنابراين كساني كه حمام آفتاب مي گيرند، لازم است تمام بدن خود را با كرم ضدآفتاب بپوشانند.

* عيار محافظتي كرمهاي ضدآفتاب

يكي ديگر از متخصصان پوست درباره خاصيت كرمهاي ضدآفتاب مي گويد: مقدار جذب اشعه ضدآفتاب را عيار محافظتي يا «SPF» مي گويند كه هر چه اين عيار بالاتر باشد، مقدار جذب اشعه نيز كمتر مي شود. اما در آب و هواي ايران، عيار محافظتي

بالاتر از 20 درصد نياز است، هر چه اشعه خورشيد در ناحيه اي مستقيم تر بتابد بايد عيار را بالاتر انتخاب كنيم. البته ضدآفتابها با SPF15، حدود 93 درصد در برابر اشعه ماوراي بنفش خورشيد مقاوم هستند و انواع كرمها با SPF 30اين محافظت را تا حدود 97 درصد بالا مي برند. « SPF» هاي بالاتر از 30 تنها كمي بيشتر از 97 درصد از پوست محافظت مي كند.

پزشكان معتقدند براي پوستهاي تيره SPF با درصد پايين مناسب است، اما براي پوستهاي سفيد كه حساسيت بيشتري در مقابل خورشيد دارند « SPF» بالا مناسبتر است. اما گذشته از رنگ پوست، درصد آفتاب و همچنين مدت زمان قرار گرفتن در مقابل تابش آفتاب نيز در انتخاب SPF مورد توجه قرار مي گيرد. به طور مثال در فصل تابستان براي پوست معمولي 25 SPF، براي پوست سفيد 30 SPF، تا 40 و براي پوست تيره 20 SPF تا 25 توصيه مي شود.

دكتر توسلي يكي ديگر از متخصصان پوست نيز حداقل دفعات استفاده از ضدآفتاب در فصل تابستان را براي افرادي كه در خانه يا محيطهاي بسته هستند دو يا سه بار و براي افرادي كه در فضاي باز و در معرض آفتاب قرار مي گيرند سه يا چهار بار در روز لازم مي داند.

وي به گزارشگر قدس مي گويد: از آنجا كه استفاده از كرم ضدآفتاب در فصل تابستان 60 درصد از تأثير نور خورشيد را كاهش مي دهد، نمي توان گفت كه استفاده از آن به معني ايمني صددرصد است.

* تفاوت توليدات خارجي و داخلي

علي بندياني، يكي از فروشندگان لوازم آرايشي و بهداشتي در خصوص تفاوت

كرمهاي ضدآفتاب ايراني و خارجي مي گويد: هر دو مارك، فروش خاص خود را دارد. البته بسته به نظر پزشك است كه آن را تجويز مي كند، ولي در مجموع فروش كرمهاي ايراني بيشتر است؛ زيرا كرمهاي خارجي را افراد خاصي استفاده مي كنند؛ مثلاً بر اين باورند كه چون كرمهاي خارجي گرانتر است بايد بهتر باشد يا گمان مي كنند كرمهاي خارجي با پوستشان سازگارتر است. به هر حال تفاوت قيمت بين ماركهاي ايراني و خارجي خيلي زياد است. وي در ادامه مي گويد: قيمتي كه براي توليدات داخلي وجود دارد از 1200 تومان تا 4500 تومان مي باشد و توليدات خارجي اين محصول با قيمت بالايي بين 16 تا 20 هزار تومان به فروش مي رسد. از سوي ديگر، در بين توليدات خارجي كرمهاي تقلبي زيادي وجود دارد؛ چون وقتي يك نوع مارك در بازار جا مي افتد و طرفدار پيدا مي كند، بلافاصله مارك تقلبي آن وارد بازار مي شود، ولي ضدآفتابهاي ايراني مارك تقلبي ندارد فقط بايد به تاريخ مصرف آن توجه كرد. به همين دليل كرم ضدآفتاب ايراني طرفدار بيشتري دارد.

ما نيز به مشتري توصيه مي كنيم از توليدات تقلبي و نامطمئن استفاده نكنند؛ زيرا اين قبيل توليدات در درازمدت ممكن است عوارض جانبي غيرقابل جبراني بر پوستشان داشته باشد

پاهاي سالم؛ سلامت بدن

نويسنده:فتانه راحمي پور

منبع:روزنامه كيهان

قلب دوم ما در كفش هاي جور واجوري مي تپد كه از خروس خوان صبح تا بوق شب آنها را در پا داريم. پاها بيشتر از ساير قسمت هاي بدن در معرض خطر آسيب و حادثه هستند. از اينرو بايد آنها را خوب بشناسيم؛ زيرا همه

چيز به اينجا وصل مي شود. اگر كمي در بيماري هايمان انديشه كنيم متوجه خواهيم شد كه سرچشمه بسياري از آنها پاهايمان مي باشند. پس از آنها بخوبي مراقبت كنيم. همانطور كه متوجه شديد موضوع مورد بحث امروز ما كفش و نحوه نگهداري از پاهايمان است. از اينرو به سراغ يكي از دوزندگان با تجربه كفش هاي طبي مي رويم و از تجربيات ايشان در زمينه انتخاب يك كفش مناسب استفاده مي كنيم. عادل اعزازي طراح و دوزنده كفش هاي طبي است. او 20 سال پيش در هلال احمر كار خود را به عنوان تكنسين كفش هاي طبي شروع كرد. علت تمايل اعزازي به اين كار صاف بودن كف پا و زانوهاي ايكس مانندش بوده است كه مشكلاتي را در هنگام راه رفتن براي او ايجاد مي كرد. بعداز دوسال فعاليت تصميم گرفت تا از تجربيات كشورهاي صاحب نام در امر تهيه كفش هاي طبي براي بالا بردن توانايي اش استفاده كند. او مي گويد: احساس مي كردم از اين رشته اطلاعات زيادي ندارم. بايد تجربيات بيشتري بدست مي آوردم. از اينرو با هزينه خودم به كشورهاي مختلفي مانند سن پترزبورگ، آلمان، بلغارستان، تركيه و هند سفر كردم تا از توانايي هاي اساتيد اين رشته استفاده كنم. وقتي با كوهي از تجربيات و ايده هاي جديد به كشور بازگشتم كارم را بطور مستقل به صورت طراحي و تهيه كفش هاي طبي آغاز كردم. حرف آخر اينكه خداوند اين توانايي را به من داده است تا با مشاهده پاهاي بيمار افراد كفش مناسب را برايشان بدوزم.

از چه سني بايد براي تهيه كفش هاي طبي اقدام

كرد؟

- به نظر من از سنين خردسالي بايد پاي كودك را با كفشي مناسب آشنا كرد تا او اولين گام هايش را درست بردارد. پاي كودك گوشتي است. او نياز به كفشي دارد كه پاشنه اش سفت و ساق دار باشد تا مچ پايش را دربگيرد. بدين طريق كودك موقع راه رفتن محكم قدم برمي دارد. از نظر پزشكان متخصص استفاده از كفي طبي در افرادي كه تغيير شكل آنها هنوز به صورت ثابت درنيامده است، مفيد است. يعني در كودكان با استفاده از كفي طبي مي توان صافي كف پا، پاي طاقديسي، انحراف پاشنه و انحراف زانوها به طرفين را اصلاح كرد. در سنين بالاتر نيز كفي اثر نگهداري دارد. برهمين اساس، افراد نيازمند به استفاده از كفيهاي طبي شامل موارد زير مي شوند: 1- افراد داراي ناهنجاري هاي متحرك، براي اصلاح (صافي كف پا در كودكان). 2- افراد داراي ناهنجاري هاي ثابت براي كاهش درد و توزيع فشار. 3- افراد داراي پاهاي دردناك براي كاهش درد (خار پاشنه و التهاب كيسه زلالي زيرپاشنه). 4- براي جلوگيري از تغيير شكل. مسعود قرقي نيز تاكيد كرد: اگر اين كفيها براي كودكان در سنين 7 تا 12 سال كه كف پاي آنها درحال شكل گيري است، مورد استفاده قرار گيرد حاصل آن برخورداري از كف پايي استاندارد تا آخر عمر است. بعلاوه اين كفيها درباره زنان باردار كه در يك دوره 6 ماهه با اضافه وزن تحميلي روبه رو هستند، توصيه مي شود.

درباره ويژگي هاي يك كفش مناسب توضيحاتي بدهيد.

- وزن بدن انسان درون كفش بايد سه قسمت شود. 50 تاي آن در پاشنه و

50 تاي ديگر در «متاتارسال» چپ و راست (استخوان هاي بندهاي كف پا) بطور مساوي تقسيم شود. براي چنين تقسيمي كفي هايي وجود دارد كه داراي گودي و پاشنه است و به راحتي در كفش تعبيه مي شود. بايد اشاره كنم كه در انتهاي پاشنه هاي هريك از ما كپسول هاي چربي وجود دارد كه كاسته و خرده شدن آنها باعث ابتلاي پا به خارپاشنه مي شود. ما با تهيه كفي هاي مناسب بار اضافي وزن را از اينجاها برداشته و بين كناره هاي پا تقسيم مي كنيم. امروزه ما كفي ها را كوتاه تر كرده ايم تا راحت تر درون كفش ها جاسازي شود. دراين كفي ها قسمتي كه فشار بدن را تحمل مي كند بسيار نرم است. بخشي كه خستگي پا را در مي كند نيز مشخص شده و باعث لذت بردن فرد هنگام راه رفتن مي شود. بخشي از اين كفي نيز به تقسيم وزن بدن اختصاص دارد.

درباره كفي هاي طبي بيشتر توضيح دهيد.

-وظيفه هركفي كفش بايد اين باشد كه انواع ناهنجاري هاي بدن و يا الگوهاي غلط راه رفتن را اصلاح كند. اين كفيها تنها به منظور تصحيح صافي كف پا به كار گرفته نمي شوند؛ بلكه هدف اصلي آنها راحت تر كردن ايستادن، راه رفتن و دويدن است. به اين ترتيب كه به مقدار بسيار كمي، زاويه هايي را كه در آنها به پا ضربه مي خورد، تغيير مي دهند. هر شخصي با مقدار مشخصي از يك لايه نرم در كف پاي خود متولد مي شود. اين لايه بالشتكي به صورت طبيعي امواج ضربه اي را كه به كف

پا وارد مي شوند، ملايم تر كرده و به شيوه اي مناسب به كل پا اعمال مي كند. متاسفانه با افزايش سن افراد اين لايه طبيعي در طول زمان اثر خود را از دست داده و تحليل مي رود. كفيها از نظر جنس به 3 دسته كفيهاي نرم، كفيهاي نيمه سخت و كفيهاي سخت تقسيم مي شوند. كفيها از نظر شكل و ساختار نيز به انواع مختلف مثل كفي با حمايت كننده قوسي طولي، كفي با پد متاتارسال (براي صافي قوس عرضي و درد انتهايي استخوان كف پايي)، كفي با بالابر پاشنه (براي كساني كه قد كوتاهي دارند) تقسيم مي شوند. وي ادامه داد: كفيهاي مواج بيشتر براي رفع خستگي و جلوگيري از اعمال فشار به پاها استفاده مي شوند و موارد استفاده درماني آنها محدود است و كفيهاي ديگر نيز بسته به نوع عارضه به صورت خاص مورد استفاده قرار مي گيرند. گفتني است، كفيهاي طبي غيرمواج در رفع خستگي مفيد نيستند يا جذب شوك و امثال آنها را انجام نمي دهند و درعين حال كفيهاي مواج براي اصلاح تغيير شكل مثل صافي كف پا، نمي توانند كاربرد داشته باشند. كفيهاي مواج خود به دو دسته عمومي و طبي براي پاهاي خاص تقسيم مي شوند. در نوع عمومي، اين كفيها كار پمپاژ خون، تقسيم وزن بدن در سطح كف پا و جذب شوكها را انجام مي دهند و نوع پاهاي خاص اين كفيها نيز براي 3 دسته از افراد، يعني كساني كه داراي خار پاشنه (زايده اي درقسمت جلوي استخوان پاشنه) هستند و هنگام راه رفتن، احساس درد در پاشنه مي كنند يا افت

قوس طولي پا دارند و همچنين براي استفاده، در بخش علمي تكميلي در ارتوپدي و توانبخشي توصيه مي شود. بعلاوه كفيهاي مواج به واسطه جريان مواد سيال بر نقاط واكنش كف پا تاثير مي گذارند و با ماهيچه، رگها و تاندون ها سروكار دارند. در كفش هاي تيز كوچكترين ضربه كه به كفش وارد شود مستقيماً به كمر منتقل مي گردد. درحالي كه در كفش هاي نوك گرد اين ضربه ها گرفته مي شود. در يك كفش مناسب پاشنه و پنجه كفش بايد گرد و خورده شود تا فشار را كم كند و انرژي زيادي از فرد هنگام راه رفتن گرفته نشود. نصب يك قالب مناسب در كفشي با اين مشخصات باعث مي شود فرد احساس كند كه در منزل نشسته و با غلتاندن پاهايش بر روي وردنه وريدهاي پايش را استراحت مي دهد. خوشبختانه در كشور ما چرم هاي مرغوبي براي ساخت كفي وجود دارد كه عرق پا را مي گيرد. نوع ديگري از چرم ها به محض خروج كفي از كفش و در معرض هوا قرار گرفتن آن باكتري هاي موجود در كفي كشته مي شوند. وقتي راحت تر راه مي رويم، چون بستر نرمي براي پاهاي خود ايجاد كرده ايم، طبيعتاً ديرتر خسته مي شويم. پس اگر به علت شغل يا حرفه خود بايد ايستاده باشيم تسريع در گردش خون، انرژي و روح كافي را در كالبدمان مي دمد. هنگام شب با خواب شيرين و راحتي روبه رو شده كه خود در آرامش جسمي و روحي نقش بسزايي دارد. بدين ترتيب، كارگران دركار محوله به علت سرحالي، كارشان را دقيق تر تحويل

كارفرما مي دهند، معلمان انتقال دانش بهتري داشته و پليس ها نيز ديرتر خسته خواهند شد و به اين علت است كه كفيهاي طبي (بخصوص نوع مواج آن) براي برخورداري از انرژي بيشتر و افزايش كارايي روزانه توصيه مي شوند.

كفش مناسب

براي انتخاب كفش مناسب بايد نكاتي را درنظر بگيريم: طول كفش بايد با طول پاي فرد همخواني داشته باشد و چند ميلي متر بزرگتر از پاي فرد باشد. پهناي كفش در قسمت جلو به اندازه پهناي قوس عرض باشد تا پا بتواند براحتي در داخل آن قرار گيرد. كفش بچه ها فاقد پاشنه باشد و كفش بزرگ ترها حتماً پاشنه داشته باشد و در نهايت ارتفاع پاشنه از 3 سانتي متر براي آقايان و 4 سانتي متر براي خانمها بلندتر نباشد. محققان با تاكيد براين كه اندازه مناسب كفش موجب سلامت پا مي شود، توصيه مي كنند، هنگام خريد كفش فقط به مد توجه نكنيد. با افزايش سن، پاها پهن تر و درازتر شده و از ضخامت بافت هاي كف پا نيز كاسته مي شود. همچنين استفاده مداوم از كفش نامناسب به تدريج قوس كف پا را از بين مي برد و موجب سفت شدن پاها مي شود. متخصصان معتقدند، اگر طول كفش كافي نباشد، شكل پا عوض مي شود و ممكن است اعصاب پا تحت فشار قرار گيرد يا در آن ميخچه يا ساير ضايعات پوستي ايجاد شود. هميشه بايد جلوي كفش حدود يك سانتي متر از انتهاي آخرين انگشت خالي باشد و انگشتان پا را بتوان در كفش كمي حركت داد.

عوارض استفاده از كفش هاي غيراستاندارد

مراقب باشيد هنگام خريد كفش قبل

از اينكه به رنگ، مدل و مد روز بودن آن توجه كنيم بهتر است استاندارد بودن آن را مدنظر قرار دهيم. در كفش استاندارد رويه آن سبك، نرم و كوتاه است و پاشنه آنها بين يك تا سه سانتيمتر ارتفاع دارد. جنس كفش هاي استاندارد چرم و يا نخ كتان است و قوس كفي آن متناسب با قوس كف پاست. افرادي كه از كفشهاي پاشنه بلند و غيراستاندارد استفاده مي كنند به مرور زمان به عوارضي چون قوس زانو، كمردرد و ناراحتي هاي پوستي چون ميخچه مبتلا مي شوند. توصيه مي شود پس از راه رفتن طولاني و قرار گرفتن پا براي ساعتهاي متمادي در كفش، پاها را با آب ولرم و صابون، بشوييم و كاملا خشك كنيم و كف پا را روي يك وردنه تا چند دقيقه حركت دهيم تا خون در آن گردش يابد.

آيا در هر نوع كفشي مي توان از كفي هاي طبي استفاده كرد؟

خير. كفش خريداري شده بايد ويژگي هاي خاصي داشته باشد. امروزه توليد كننده ها دنبال مد و جنس ارزان قيمت هستند. كفش توليد شده فضاي مناسبي براي نصب كفي هاي طبي ندارند و از كفش بيرون مي زنند. كفش بايد با رعايت اصول پزشكي ساخته شود و قالب طبي آن نيز توسط يك صنعت كار تهيه و در كفش تعبيه گردد. البته كفش هاي طبي حتماً نبايد داراي رويه چرمي باشند. ما مي توانيم از رويه هاي پارچه اي همگام با مد براي تهيه كفش مناسب استفاده كنيم. حتي متقاضي مي تواند از روي ژورنال مدل موردنظرش را انتخاب نمايد. اكثر مدل هاي كفش هاي طبي يكنواخت

و شبيه بهم است. خوشبختانه ما در كشور اين توانايي را داريم كه با استفاده از صنعت كاران متخصص مدل هايي مناسب با خواسته مشتريان تهيه و در اختيارشان قرار دهيم. فقط با حمايت از سوي دولت و تعيين جايي مناسب براي گرد آمدن اين صنعت كاران مي توانيم جلوي رشد بسياري از بيماري هاي ناشي از پارا بگيريم و راه رفتن را براي همگان دلپذير سازيم.

سخن آخر:

براي توسعه اين رشته و تشويق مردم به پوشيدن كفش مناسب چه پيشنهادي داريد؟

- خوشبختانه كشور ما داراي اساتيد با تجربه و زبردستي است كه در زمينه دوزندگي كفش مناسب و طبي در جهان حرف اول را مي زنند. ما استادي داريم كه كفشهايش فاقد چسب و دوخت است و كسي همپاي او در جهان وجود ندارد. متاسفانه جوانان با اين هنر غريبه هستند و از آن استقبال نمي كنند اگر بيمارستانها يا دولت فضاي مناسبي را در اختيارمان قرار دهند ما خواهيم توانست با آموزش هنرجويان جوان اين صنعت را در كشور همه گير سازيم و با توليد كفش هاي مناسب كه در آن اصول آناتومي پا رعايت شده باشد جلوي بسياري از بيماري ها را بگيريم

بهداشت پوست نوجوان

منبع:www.nioc.org

دردوران ب__ل___وغ ب___ه ع_ل__ت ت_غ_ي_ي__رات ه__ورم__ون__ي وترشح هورمونهاي جنسي، پياز مو، غدد چربي وغدد ع_رق اك_رين و اپوكرين در محلهاي ويژه اي از بدن به رشد بيشتري رسيده وفعالتر مي شوند وبروز دانه هاي غرور جواني ممكن است اتفاق بيافتد يكي از تغييرات چ_شمگير ديگر كه در دوره نوجواني در پوست بروز مي كند ظاهر شدن تعدادي خالهاي رنگدانه است كه م_ع_م_ول_ترين آنها كك ومك مي باشد كه به علت

عدم ان_ت_ش_ار ي_كنواخت ملائين درسطح پوست وتجمع آن درن_ق__اط وي__ژه اي ت_ظ__اه_ر م_ي ك_ن_ن_د. ب_ه ط_ور م_ت_وس_ط، نوجوانان سفيد پوست ممكن است 15تا 20عدد از اين خ_ال_ه_ا روي ب_دن_شان پيدا شود. و معمولابعد از دوره ن_وج_وان_ي دي_گ_ر ح_ال ج_دي_دي ظاهر نمي شود. كك وم__ك ك_ه دان_ه ه_اي ك_وچ_ك ق_ه_وه اي رن_گ_ي ه_س_ت_ن_د م_ع_م___ولاً در ن___واح__ي ك__ه در ب__راب__ر اش_ع__ه آف_ت__اب ق__رار م_ي گ_ي_رن_د ظ_اه_ر م_ي ش_ون_د.

ي_ك_ي دي_گ_ر از م_شكلات پوستي كه در دوره نوجواني بروز مي كند جوش هاي غرور است كه 90درصد پسرها و 80درصد دخترها را مبتلا مي سازد. دريك سوم نوجوانان دختر اين دانه ها ي_ك ه_ف_ت_ه ق_ب_ل ازق_اع_ده ش_دن ظ_اه_ر م_ي ش_وند. بروز ج_وش_ه_اي غ_رور ج_وان_ي ب_ه ع_لت فعاليت شديد غدد چ__رب__ي اس__ت ك_ه ب_وس_ي_ل_ه ه_ورم_ون ان_دوژن ت_ح_ري_ك مي شوند. اين جوشها ابتدا به صورت نقطه سفيد رنگي ه_س_ت_ن_د ك_ه ب_ه ع_ل_ت خ_شك شدن چربي مترشحه در م_ج_اري غ_دد چ_رب_ي پ_وس_ت اي_ج_اد مي شوند.

پس از مدتي در اثر فشار مواد كراتيني مجاري باز شده و مواد داخل آن در اثر اكسيداسيون سياهرنگ شده وچنانچه ش__راي__ط ب_راي ت_وس_ع_ه آن_ه_ا م_ن_اس_ب ب_اش_د ب_ه ص_ورت پ_اب_ول،پ_وس_ت_ول و ب_الاخ_ره دراث_ر ع_وام_ل م_يكروبي به ص_ورت ج_وش ب_رج_س_ته التهابي خود نمايي مي كند. محل معمولي اين جوشها بيشتر درصورت است، ولي در ق_س_م_ت ب_الاي ق_ف_س_ه س_ي_ن_ه، پ_ش_ت شانه ها وروي ش_ان_ه ه_ا ه_م بروز مي كنند. غير از تغييرات هورموني ع___وام___ل دي__گ___ر م___ان_ن__د اض_ط__راب، ع__وام__ل ش_ي_م_ي__اي__ي (فنوباريتال،ايزونيازيد وفني توئين) ممكن است سبب ب_روز ج_وش_ه_ا وت_ش_ديد آنها شوند. براي پيشگيري از عفوني شدن اين جوشها، بهترين روش رعايت اصول ب_ه_داش_ت_ي اس_ت، م_ان_ند: استحمام روزانه وشستشوي پ_وست صورت با آب گرم وصابون (بخصوص شبها قبل از خواب)، محافظت از باد، آفتاب، گرد

و خاك و... اگ_ر چ_ه ت_وص_ي_ه م_ي شود كه رژيم غذايي در بهبوداين ج__وش_ه__ا ن_ق_ش دارد ول_ي م_ح_دودي_ت غ_ذاي_ي ت_وص_ي_ه نمي شود بلكه بهتر است به نوجوانان آموزش داده شود كه خود دقت كنند ومتوجه شوند كه چه غذايي سبب ازدي_اد ج_وش_ه_ا م_ي شود تا از خوردن آنها پرهيز كنند.

خارج كردن چربي درون دانه ها با دستهاي تميز وگاز ضد عفوني توا‡م با فشاري نرم وآرام پيشنهاد مي شود. وس_اي_ل اس_ت_ح_م_ام ح_ول_ه ص_ورت، تيغ يا ماشين ريش ت_راش ب_اي_د وي_ژه وش_خ_ص_ي ب_اش_د. لباس زير هر روز ت_ع_وي_ض، ش_سته واتوكشي شود.

از دستكاري وبازي كردن با جوشها مطلقاً خود داري شود. ورزش كردن، ت_ف_ريح درهواي پاك وتميز، استراحت كردن به اندازه كافي در پيشگيري از بروز جوشهاي غرور مؤثر است. پ__ره_ي__ز از س_ي_گ__ار ك_ش_ي__دن وس_اي_ر س_رگ_رم_ي_ه_اي غ_ي_ر ب_ه___داش__ت___ي در س___لام___ت پ___وس___ت و ح__ف__ظ زي_ب__اي__ي و درخشندگي پوست صورت نقش اساسي دارند. پايبند بودن به دين وخداي بزرگ به انسان شكيبايي و اعتماد به نفس مي دهد از عصبانيت و نگراني ها و فشارهاي روان_ي ك_ه ع_ام_ل_ي براي بروز جوشهاي غرور هستند، جلوگيري مي كند. چنانچه جوشهاي غرور به حالت التهابي بروز كنند. ممكن است درمان با آنتي بيوتيك (تتراسيكلين) به صورت دوره اي، كورتيكو استروئيد، تزريق در ضايعه ها، جراحيهاي كوچك لازم باشد.

چطور با جوش هايمان مقابله كنيم؟

منبع:روزانه

فرقي نمي كند كه شما نوجوان باشيد يا بزرگسال به هر حال ممكن است با جوش هاي روي صورتتان دست و پنجه نرم كنيد.براي آنكه از دست اين مزاحم هاي روي صورت كه جوش صورت نام دارند خلاص شويد و يا حداقل با آنها بهتر كنار بياييد و بتوانيد به مرور آنها را براي هميشه از بين ببريد 13 راه را به شما

پيشنهاد مي كنيم.

--------------------------------------------------------------------------------

1) هرگز به جوشها دست نزنيد و آنها را فشار ندهيد كه باعث بدتر شدن اوضاع صورتتان خواهد شد. زيرا در اين صورت ممكن است باكتري موجود در جوش را در بقيه نقاط صورتتان هم پخش كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

2) استفاده از الكل هاي ضعيف و يا سولفورها هم ممكن است به شما كمك كند. استفاده از الكل هاي مخصوص پوست صورت كه در داروخانه ها موجود هستند به پاك شدن پوست و از بين رفتن سلول هاي مرده و حتي چربي ها و باكتري ها كمك كرده و آنها را كم كم از پا در مي آورند.

--------------------------------------------------------------------------------

3) براي درمان جوش ها با استفاده از محلول ها، تنها به روي جوش ها اكتفا نكنيد و آن را اوقات به تمام پوستتان به طوري كه به چشم ها و لب هايتان برخورد نكند بماليد.

--------------------------------------------------------------------------------

4) با پوستتان خشن نباشيد و به ياد داشته باشيد كه شستن بيشتر پوست سبب از بين رفتن لايه چربي سطح پوست مي شود اما آن را ريشه كن نمي كند. شستن بيش از حد پوست صورتتان ممكن است حساسيت هاي مختلف را برايتان به وجود بياورد.

--------------------------------------------------------------------------------

5) براي شستن صورتتان هر روز 2 بار اقدام كنيد و از صابون هاي كاملاً ملايم استفاده كرده و پس از شستشو با آب ولرم به آرامي با حوله خشك كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

6) از هيچ نوع محصولي كه براي حاوي چربي است براي پوست خود استفاده نكنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

7) از حوله هاي بسيار خشك و يا هر گونه دستمالي كه صورتتان را خراش دهد، اجتناب كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

8) در صورت استفاده از هر نوع وسيله آرايشي و كرم ها از نوعي استفاده كنيد كه در آن آب وجود داشته باشد.

--------------------------------------------------------------------------------

9) براي ترميم پوستتان از جراحي هاي متداول استفاده نكنيد و پوست خود را به تجويز چند

متخصص مختلف نسپاريد كه ممكن است نتايج بدتري بگيربد به پزشك خود اعتماد كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

10) با دستانتان مدام در حال لمس كردن برآمدگي هاي صورتتان نباشيد.

--------------------------------------------------------------------------------

11) ضد آفتاب هاي مناسب براي پوستتان را پس از مشورت با پزشك هر روز مصرف كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

12) تا زماني كه از ارتباط تغذيه تان با جوش هاي بوجود آمده مطمئن نشديد، خود را در رژيم سخت قرار ندهيد گاهي اوقات جوش ها هيچ ارتباطي با تغذيه شما ندارند.

--------------------------------------------------------------------------------

مراقب"يُد" مصرفي تان ياشيد برخي پزشكان معتقدند كه جوش ها با وجود يد زيادي تحريك مي شوند.

تشديد طاسى سر با سيگار كشيدن

محققان هشدار دادند كه كشيدن سيگار، احتمال ريزش مو و طاسى سر را در مردان افزايش مى دهد. محققان بيمارستان فاراستيرن مموريال و دانشگاه ملى تايوان در تايپه در اين بخش از مطالعات خود دريافته اند كه كشيدن سيگار مى تواند فوليكول هاى مو را تخريب كند و در مسير حركت خون و هورمونها در پوست سر اختلال ايجاد كرده يا توليد هورمون استروژن را افزايش دهد. محققان با بررسى 740 مرد در تايوان با ميانگين سنى 65 سال دريافتند كه سيگار كشيدن نقش مهمى در بروز طاسى سر خفيف يا شديد ايفا مى كند. اين پژوهش كه مشروح آن در نشريه آرشيو درماتولوژى به چاپ رسيده، توصيه مى كند مردانى كه علايم اوليه طاسى سر را در خود مشاهده مى كنند بايد با آنها درباره نقش توقف استعمال دخانيات در جلوگيرى از پيشرفت اين مشكل مشورت شود.

ماسك

پاك كننده ي معطر طبيعي

مواد لازم:

گل بابونه : 40 گرم

گل اسطوخودوس: 20 گرم

گل اكليل كوهي: 20 گرم

آب: 2 ليتر

گل ها را به كمك انگشت خود ساييده و در ظرف شيشه اي درب داري پر كنيد و روي آن 2 ليتر آب در حال جوش بيفزاييد و در ظرف را بسته تا خنك شود و سپس از صافي رد كنيد و در ظرف شيشه اي تيره اي نگهداري كنيد. اين پاك كننده جهت طراوت و پاك كردن هر نوع پوست توصيه مي شود.

كرم لطيف كننده پوست

مواد مورد نياز:

پودر مخمر: 25 گرم

آب سيب تازه: 60 سي سي (4 قاشق غذاخوري)

ماست: 30 ميلي ليتر (2 قاشق غذاخوري)

پودر مخمر را در آب سيب حل كنيد، سپس ماست

را به اين مخلوط افزوده و خوب به هم بزنيد تا خمير يكدستي پديد آيد. آنگاه پوست صورت و گردن خود را خوب تميز كنيد و اين مخلوط را به اين نواحي بماليد. به مدت 15 دقيقه صبر كنيد. سپس با مقدار فراوان آب ملايم آبكشي كنيد. پس از اتمام آبكشي و خشك كردن پوست، يك لايه مرطوب كننده به پوست بماليد.

اين كرم براي پوست هايي كه آثار پيري بر آن هويدا شده بسيار مناسب است. پودر مخمر بهترين منبع طبيعي ويتامين هاي گروه B است كه مي تواند باعث جواني و شادابي پوست شود.

منبع:ماهنامه تخصصي دنياي سلامت

ماسك گياهي

كرم برنزه كننده هويج

مواد لازم:

آب هويج تازه: 30 سي سي

روغن زيتون: 20 سي سي

اوسرين: 100 گرم

آب هويج و روغن زيتون را مخلوط كرده و به اوسرين اضافه كنيد. اين كرم نه تنها جهت برنزه كردن بلكه جهت رفع خشكي گوشه لب ها و طراوت و زيبايي پوست هاي خشك توصيه مي شود.

كرم ضد افتادگي پوست با گريپ فروت

آب تازه گريپ فروت: 30 سي سي

عسل: 20 گرم

گلاب: 20 سي سي

اوسرين: 100 گرم

آب گريپ فروت، گلاب و عسل را مخلوط كرده و به اوسرين اضافه كنيد. ( اين كار حتما با قاشق چوبي انجام شود). اين كرم علاوه بر دارا بودن موادي كه باعث طراوت و حيات بخشي پوست مي شود موجب حفاظت پوست در حال پير شدن هم مي شود.

ماسك سيب با شير

مواد لازم:

سيب: 1 عدد

گلاب: 40 سي سي

شيرخشك كم چرب: 20 گرم

روغن بادام شيرين: 20 سي سي

سيب را پوست كنده، پودر كنيد. شير خشك

را با دقت به آن اضافه و خوب به هم بزنيد. روغن بادام و گلاب را اضافه كنيد و خوب به هم بزنيد. ماسك را به مدت 25 دقيقه روي صورت و گردن قرار دهيد و سپس با آب ملايم بشوييد. اين ماسك براي پوست چرب و خشك مناسب است.

منبع: ماهنامه ي دنياي سلامت

ريزش موي زنان

منبع: www.salamatiran.com

زنان به ندرت طاس مي شوند ولي ريزش مو در انسان امري غيرقابل اجتناب است. ميزان آن بستگي به عوامل گوناگون دارد مانند ارث، بيماري، كاهش وزن سريع، حاملگي، اضطراب، آلودگي هاي محيطي، تغييرات هورموني و مصرف برخي داروها، همه اين عوامل مي توانند بر چرخه طبيعي رشد مو اثر بگذارند. شايع ترين علت ريزش موي زنان به نوع آندروژنيك معروف است كه سبب ريزش مو در 30 تا 40 درصد زنان مي شود. در زنان، هورمون آندروژن به وسيله تخمدان ها و غده آدرنال ترشح مي شود. كاهش موي سريع يا طاسي ممكن است مربوط به مشكل اين غده مانند تومور تخمدان يا آدرنال باشد. ماينوكسيديل جلدي يا همان روگين، تنها داروي مورد تاييد اداره غذا و دارو آمريكا (FDA) است.

اين دارو را مي توان از داروخانه ها تهيه كرد تا روزي دو مرتبه به پوست سر ماليده شود و براي تاثير كامل حداقل چهارماه بايد استفاده شود. به جز موارد نادر تحريك پوست مو، ماينوكسيديل عوارض جانبي ديگري ندارد ولي مصرف آن را بايد ادامه داد در غير اين صورت موهاي درآمده دوباره مي ريزند. البته اين دارو براي همه موثر نيست. تاثير آن در 30 تا 40 درصد افراد به طور كامل مشهود است.درباره وضعيت خود با پزشك تان مشورت كنيد. شايد او مايل به

انجام آزمايش هايي براي تشخيص آنمي فقر آهن، مشكلات تيروييد يا تحقيق درباره برخي عوارض جانبي داروهاي مصرفي شما باشد. اگر اين آزمايش ها طبيعي بودند، براي آزمايش پوست سر و مو به يك متخصص پوست مراجعه كنيد.

موهاى زائد و درمان آنها با ليزر

منبع:روزنامه جوان

تمام سطح بدن به جز لب ها و كف دست و پا پوشيده از مو مى باشد. تعداد فوليكول هاى مو يا ريشه هاى مو، از قبل از تولد ثابت است و بستگى به عوامل ژنتيكى دارد. در موقع تولد به جز ابروها، مژه ها و موهاى سر كه اصطلاحا موهاى ترمينال گفته مى شود، بقيه موها كركى و يا در واقع نازك و روشن هستند. موهاى زايد در خانم ها در نواحى بالاى لب، چانه و در امتداد خط ريش و در قدام سينه، اينها وابسته به هورمون مردانه مى باشد. در زنان هورمون مردانه توسط تخمدان و غدد كليوى ترشح مى شود و همچنين مقدارى از هورمون مردانه خون در زنان به علت تبديل پيش ساز هورمون مردانه در بافت چربى، به هورمون مردانه مى باشد. اين مساله توجيه آن است كه موى زايد را در خانم هاى چاق، بيشتر مى توان يافت بنابراين كاهش وزن در خانم هاى چاق مى تواند به كاهش موهاى زايد نيز كمك كند.

علل بروز موهاى زايد

?- ژنتيك: عامل ارث در ايجاد موهاى زايد بسيار مهم است در بعضى از زنان به صورت ارثى ريشه موهاى آنها حتى به ميزان پايين هورمون مردانه در خون حساس مى باشند.

?- سندرم تخمدان چند كيستى يا وجود كيست هاى متعدد تخمدانى: اين بيمارى معمولا همراه با موى زايد، تخمك گذارى نامرتب، اختلال قاعدگى

و چاقى مى باشد. بروز جوش و پوست چرب نيز از علايم آن است.

?- داروها: بسيارى از داروها مانند ميتل تستسترون، دانازول و داروهاى آنابوليك و يا كورتون هاى خوراكى و گاهى موضعى ( در اثر تداوم مصرف) باعث ايجاد موى زايد مى شوند. فنى توئين( نوعى داروى ضدصرع) و ماينوكسيديل نيز مى توانند رشد موهاى كركى را سريعتر كنند.

درمان

نوع درمان بستگى به علت بيمارى دارد، موى زايد مى تواند فقط علامت يك بيمارى باشد. درمان دارويى اين بيمارى توسط هورمون هاى ضدهورمون مردانه مى باشد كه نگرانى اكثريت بيماران از ايجاد نابارورى توسط اين داروهاست. اما امروزه يكى از بهترين و جديدترين روش هاى رفع موهاى زايد، ليزر موهاى زايد مى باشد. روش ليزر به اين صورت است كه مقدارى از انرژى توسط نور، به وسيله رنگ دانه مو به صورت گرما جذب شده و اين گرما توسط ساقه مو به ريشه مى رسد و باعث سوختن ريشه مو مى شود.

عوارض ليزر

قرمزى و بروز زخم در روزهاى اول پس از انجام ليزر عوارض معمول ليزر مى باشد كه اگر زير نظر پزشك متخصص انجام شود، جاى نگرانى ندارد، البته بايد تا حد امكان از بروز زخم اجتناب شود. زيرا در افراد داراى پوست تيره مى تواند باعث لك صورت يا سفيد شدن پوست شود.

مدت اثر ليزر

تاكنون هيچ روشى نتوانسته است باعث از بين رفتن كامل موهاى يك منطقه به طور هميشگى شود بلكه روش هايى مانند ليزر مى توانند باعث كاهش قابل ملاحظه تعداد موها پس از چند جلسه و يا نازك شدن آنها شوند. ميزان عدم رشد موى زايد بسته به نوع دستگاه

ليزر مى تواند از ? ماه تا ? سال و يا بيشتر باشد. دفعات انجام ليزر به تيرگى مو، تيرگى پوست، موضع انجام ليزر و نوع ليزر بستگى دارد اما به طور كلى حداقل ? تا ? بار ليزر براى رسيدن به پاسخ مطلوب لازم است. فاصله زمانى انجام ليزر معمولا ?? تا ?? روز مى باشد، اما پس از خاتمه درمان ممكن است موهاى نازك و روشن تر طى ? ماه پس از خاتمه درمان، رشد كنند كه تكرار ليزر هر يك سال يك بار و يا با فاصله بيشتر لازم به نظر مى رسد.بسيارى از بيماران به اشتباه تصور مى كنند كه ليزر باعث سرطان پوست و يا تخريب دندان ها مى شود اين تصور كاملا اشتباه مى باشد و تاكنون هيچ كدام از موارد فوق گزارش نشده است.

محدوديت هاى ليزر موهاى زايد

ليزر هيچ گونه اثرى بر روى موهاى سفيد ندارد زيرا نور بايد توسط رنگ دانه جذب شود و موى سفيد فاقد رنگ دانه است. در مواردى كه پوست بيمار تيره تر از موى وى باشد نيز ليزر مى تواند باعث سوختن پوست شود.

درست خوردن را جدى بگيريم

نويسنده:مهرى موسى وند

منبع:روزنامه جوان

مردم صبح ها جلوى مغازه ها و سوپرماركت ها صبحانه مى خورند. همان جا مى ايستند و در حالى كه دارند به كارهايى كه بايد بكنند و به جاهايى كه بايد بروند، فكر مى كنند به كيكى كه خريده اند گاز مى زنند. پزشكان معتقدند صبحانه مهمترين وعده غذايى روز است و خوب و كامل خوردن آن تا حد زيادى انرژى مورد نياز بدن را در طول روز تامين مى كند. اما

براى مردم خواب آلودى كه صبح ها در حال رفتن به محل كارشان هستند، صبحانه همان يك دانه كيكى است كه سرپايى جلوى سوپر يا مغازه مى خورند. ظهرها اين اتفاق جلوى ساندويچ فروشى ها و فست فودها مى افتد. شايد فقط شب ها است كه سفره در خانواده ايرانى معناى واقعى خودش را پيدا مى كند، هرچند اگر سروته غذاى شب هم با سفارش پيتزا، هات داگ و ساندويچ چيزبرگرى از رستوران نزديك خانه، هم نيايد.

دورى از سنت ها و پيروى از فرهنگ غذايى مد روز كه وارداتى است، سبب شده يا با اندام هاى ورم كرده و چاق روبه رو باشيم و يا لاغرى را به قيمت ضعف و بى حالى به دست بياوريم. زمانى در فرهنگ غذايى ما حبوبات جاى خودش را داشت. آش ماش كه مادر بزرگ ها مى پختند سرشار از ويتامين ها و به ويژه ويتامين B بود. اما حالا حتى اسم اين غذاها را هم نمى دانيم. به بچه ها مى گوييم، «پتاژ» اما نمى گوييم پتاژ همان سوپى است كه از قديم در غذاهاى خودمان جاى خاصى داشت. من چه قدر افسوس مى خورم كه مردم به جاى يك وعده غذاى اصلى سفارش پيتزا و ساندويچ مى دهند، الويه درست مى كنند يا از بيرون آن را مى خرند، غافل از اين كه سيب زمينى فقط تا ?? دقيقه بعد از پخت، ارزش غذايى دارد و بعد از آن فقط شكم را پر مى كند. از طرفى غذاها را محدود كرده ايم به پختن برنج و خورش. آن هم هر شب.

قديم كجا مردم اين قدر برنج مى

خوردند. براى خيلى از خانواده ها كه فقط سالى يك بار رشته پلوى شب عيد بود و بعضى هم هر چند وقت يك بار برنج مى خوردند، كه نه با مدام خوردنش كسى اين قدر اضافه وزن داشت و نه براى گرفتن رژيم لاغرى خود را از خوردن آن محروم مى كرد. اگر پياز و ماست سر سفره نبود، دست به غذا نمى بردند و حالا ما اين ها را حذف مى كنيم سالاد با سس فراوان درست مى كنيم و جاى دوغ، نوشابه مى خوريم و با جايگزين كردن غذاهاى آماده و مد روز خارجى به انواع بيمارى ها خوشامد مى گوييم و تا مدت ها با عوارضش دست به گريبانيم.

اين ديد انتقادى به وضعيت تغذيه و نحوه غذاخوردن مردم فقط در گفته هاى متخصص تغذيه نيست كه نمود دارد، بلكه بسيارى از كارشناسان تغذيه مى گويند استفاده بيش از حد از غذاهاى آماده (Fast food) شيرينى، قند و شكر و روغن هاى نامناسب كه ميان مردم رايج است، زنگ خطرى جدى براى سلامتى آن ها است و فقط اصلاح رفتارها و عادت هاى غذايى است كه مى تواند آن ها را از ابتلا به بسيارى از بيمارى ها در امان نگه دارد

درست بخوريد سالم زندگي كنيد

منبع:روزنامه كيهان

تغذيه مناسب، كليد اصلي جلوگيري از انواع بيماري ها از جمله آرتروز است. اولين مرحله اصلي در درمان آرتروز، رساندن وزن به حد ايده آل است. وزن اضافي باعث ايجاد فشار بر روي مفاصل و در نتيجه عوارض آرتروز مي گردد. رعايت اين رژيم غذايي كه حاوي فيبر بيشتري باشد (فاقد موادشيميايي آلوده كه باعث ايجاد استرس در بدن

مي شود، باشد)، مصرف بيشتر ميوه ها و سبزي جات تازه، ماهي، دانه ها و غلات سبوس دار توصيه مي شود. مصرف ماهي هاي آب هاي سرد از جمله ماهي آزاد (سالمون) توصيه مي گردد. مصرف چربي هاي اشباع، روغن هاي هيدروژنه يا جامد، غذاهاي پرچرب و سرخ كرده و شكر توصيه نمي گردد، چراكه اين موادغذايي باعث ايجاد اسيديته بالاي محيط داخلي مفاصل شده و اين حالت موجب درد بيشتري در مفاصل و در نتيجه التهابات آنها مي شود. مصرف ميوه، سبزي، غلات كامل (تصفيه نشده و سبوس دار)، آجيل، دانه هاي خوراكي و ماهي باعث كاهش التهاب مفاصل يا آرتروز مي شوند.

گوشت هاي پرچرب، تخم مرغ، مارگارين، كره، كافئين، الكل، شكر سفيد، تنباكو و محصولات لبني بايد از رژيم غذايي حذف شوند. در حدود يك سوم از افرادي كه از بيماري آرتريت روماتوئيد رنج مي برند به سولانين ها و يا بعضي گياهان حساس اند كه از آن جمله مي توان سيب زميني، فلفل ها، بادمجان، گوجه فرنگي و تنباكو را نام برد كه بايد از رژيم غذايي اين گروه از افراد حذف گردد. توصيه مي شود كه حداقل 6 تا 8 ليوان آب در طول روز جهت دفع سموم از بدن مصرف شود.غذاهايي كه مي توان مصرف نمود.

- سبزيجات برگ سبز مانند جعفري، شاهي، كرفس، كلم پيچ

- هويج

- جودوسر، محصولات تهيه شده از گندم

- محصولات تهيه شده از سويا

- غلات كامل مانند برنج قهوه اي، ارزن، جو، گندم، جوي دو سر

- ماهي هاي آب هاي سرد مانند ماهي آزاد ساردين، شاه ماهي.

غذاهايي كه بايد از مصرف آنها پرهيز كرد.

تحقيقات نشان داده كه

علائم آرتروز، حتي در كساني كه آرتريت روماتوئيد دارند، كاهش خواهد يافت، به شرط آن كه اين افراد با يك رژيم گياهخواري سازش يابند. اين رژيم فاقد غذاهاي با منشاء حيواني به خصوص محصولات لبني است. موادغذايي كه نبايد در اين بيماري مصرف شوند، شامل گروه هاي زير است:

- مهاركننده هاي جذب كلسيم: گوشت قرمز، لبنيات، تخم مرغ، جوجه، الكل، قهوه، شكر تصفيه شده، اكثر شيريني جات، نمك اضافي

- غذاهاي داراي اگزالات بالا: ريواس، زغال اخته، آلوها، كنگر، اسفناج

- غذاهاي خانواده گياهان تاج ريزي ها: گوجه فرنگي، بادمجان، سيب زميني، فلفل ها، تنباكو

- غذاهايي كه موجب تورم و آب آوردگي مي شوند: گندم سياه، لبنيات، كليه چربي هاي حيواني مغزها و آجيل ها، دانه هاي چرب دار، كره حاصل از دانه ها.

نمي گذارم يك مو از سرم كم شود

منبع:روزنامه كيهان

رژيم غذايي غني از سيليس، كلسيم و آهن از ريزش مو جلوگيري مي كند يا آن را كاهش مي دهد.سبزيجات سبز برگي شكل بخصوص سبزيجات دريايي، منبع غذايي خوبي از املاح هستند. جو خام منبع خوبي از سيليس است. برگه ميوه ها و آب آلبالو منبع غني از آهن هستند.

نازك شدن يا ريزش مو در زنان مي تواند در اثر يك مشكل گوارشي مثل كمبود اسيد معده باشد يا مي تواند در اثر كمبود پروتئين، روي و ساير مواد مغذي باشد.سيليس يكي ديگر از مواد مغذي مهم در حفظ سلامتي مو است كه ريزش مو را كاهش مي دهد. منابع غذايي سيليس شامل: پوست سيب زميني، فلفل سبز، فلفل قرمز، خيار، جوانه حبوبات مثل جوانه لوبيا است.ريزش مو در مردان با مصرف رژيم غذايي كم چرب كاهش مي يابد. دانشمندان

معتقدند در طي دوران بلوغ با افزايش مقدار هورمون مردانه در مردان، احتمال طاسي سر افزايش مي يابد. رژيم غذايي پرچرب و مصرف زياد گوشت مقدار تستوسترون را افزايش مي دهد كه روي فوليكول هاي مو (پياز مو) تأثير مي گذارد.

به عنوان مثال در زمان هاي گذشته در كشور ژاپن، به دليل مصرف غذاهاي كم چرب و سالم، طاسي سر در مردان كم بوده است، ولي در حال حاضر به دليل مصرف غذاهاي پرچرب و آماده، طاسي مردان افزايش يافته است.

شايد مصرف غذاهاي كم چرب ريزش مو را متوقف نكند، ولي آن را كاهش مي دهد.كم خوني يكي از علل اصلي ريزش مو است، غذاهاي غني از آهن مثل جگر، انواع گوشت، غلات سبوس دار، سبزيجات سبز برگي شكل مثل اسفناج، تخم مرغ، خرما و كشمش را زياد مصرف كنيد. البته در دوران بارداري نبايد بيش از يك بار در هفته جگر مصرف كرد، زيرا جگر يكي از منابع غني ويتامين A است كه با مصرف بيش از حد آن در دوران بارداري، مادر دچار مسموميت با ويتامين A مي شود و اين مسموميت باعث ايجاد اختلالات صورت، استخوان و مغز درنوزاد مي گردد.

بيشتر ساختمان مو از پروتئين تشكيل شده است. براي تسريع رشد مو، رژيمي غني از پروتئين مصرف كنيد. اين رژيم شامل جگر گوساله، مخمر و جوانه گندم است. اين موادغذايي غير از پروتئين، حاوي مقادير زيادي ويتامين هاي گروه B هستند كه براي رشد مو لازم هستند.بررسي ها نشان مي دهد پروتئين سويا مو را تقويت مي كند و رشد آن را افزايش مي دهد. ساير منابع غني از پروتئين شامل تخم

مرغ، پنير كم چرب، شير، ماست، ماهي، حبوبات و مخمر است.

سيليس يكي ديگر از مواد مغذي مهم در حفظ سلامتي مو است كه ريزش مو را كاهش مي دهد. بعنوان مثال سيليس اضافه شده به شامپو از طاسي سر جلوگيري مي كند، رشد مو را افزايش مي دهد و باعث درخشش و استحكام مو مي شود. حتي بعضي گفته اند ريزش مو را متوقف مي كند. استفاده از شامپوي حاوي سيليس باعث رشد مجدد موهاي ريخته شده مي شود. منابع غذايي سيليس شامل: پوست سيب زميني، فلفل سبز، فلفل قرمز، خيار، جوانه حبوبات مثل جوانه لوبيا است.

ويتامين C، جذب آهن را در بدن افزايش مي دهد. پس به مقدار كافي ميوه و سبزي مصرف كنيد.

ويتامين E نيز براي رشد مو لازم است. پس در برنامه غذايي روزانه خود از منابع غذايي آن استفاده كنيد كه شامل آجيل، دانه هاي خوراكي و روغن هاي گياهي مثل روغن زيتون است.

اگر ريزش مو به دليل كم كاري تيروئيد است، منابع غذايي حاوي ويتامين A و يد را به مقدار بيشتري مصرف كنيد كه شامل هويج، اسفناج، روغن دانه ها مثل روغن تخم كتان، گردو و تخمه كدو و نمك يددار است. اگر دچار كمبود يد هستيد، شلغم، كلم، خردل، سويا، بادام زميني و ارزن را مصرف نكنيد.

بهداشت مو و ناخن و گوش نوزادان

بهداشت گوش ها

با تكه اي پنبه گوش خارجي را تميز مي كنيم.

هرگز بر اي تميز كردن گوشهاي نوزاد از گوش پاك كن استفاده نكنيد و هر سال، حوداث ناشي از فرو رفتن آنها در مجراي داخلي گوش و آسيب هاي وارده بسياري ثبت مي شود، كه گاه جبران

ناپذيرند. يك حركت ناگهاني نوزاد به سادگي مشكلات پيچيده اي را به بار خواهد آورد.

به منظور پاك كردن گوشها مي توانيد از تكه اي پنبه جهت تميز كردن قسمت خارجي گوشها استفاده كنيد. نيازي به تميزكردن قسمت داخلي گوش نيست، زيرا ترشحات طبيعي و زرد رنگي كه به وسيله موهاي داخل گوش به سمت بيرون رانده مي شوند، مجراي داخل آن را تميز مي كنند.

كوتاه كردن ناخن و موهاي نوزادان

از همان ماه هاي نخست، بايد ناخن هاي نوزاد، كه در صورت بلند بودن به علت بي نظمي حركات دستها مي توانند صورت او را بخراشند، كوتاه شوند. اما معمولاً مادران از كوتاه كردن ناخن هاي نوزاد و نزديك كردن قيچي به او هراس دارند، كه البته كاملاً طبيعي است.

براي كوتاه كردن ناخن ها و موهاي نوزاد از قيچي كوچكي كه نوك دو سر آن گرد ( و نه تيز ) است، استفاده نماييد. ممكن است زياد تيز نباشند، اما مطمئن ترند.

زماني را براي اين كار انتخاب كنيد كه كودك كاملاً سير است و خوابش مي آيد. زيرا در اين حالت حركت و مقاومت او كمتر است. ( مطابق اشكال ذيل )

1و2 - ابتدا نوزاد را طوري روي ميز بنشانيد كه كمرش به بالاتنه شما تكيه دهد. دست چپ تان را روي شكم او بگذاريد، طوري كه ضمن محكم نگه داشتن نوزاد، بتوانيد با همان دست به گرفتن ناخن هاي او كمك كنيد.

با دست چپ انگشت شست دست راست نوزاد را بگيرد و با دست راست ناخن را كوتاه كنيد. فقط قسمتي از ناخن را كه كاملاً از پوست

او جداست كوتاه كنيد. بهتر است ناخن ها را بصورت هلالي، مانند فرم خود ناخن، كوتاه كنيد.

3و4 - براي كوتاه كردن ناخن انگشتان ديگر نوزاد، بايد دست مشت كرده ي او را باز كرده و انگشتانش را با دست چپ تان از هم باز كنيد. سر انگشتان نوزاد بايد روي دست چپ مادر قرار گيرند. از انگشت كوچك شروع به كوتاه كردن ناخن كنيد و به ترتيب تا رسيدن به انگشت نشانه ادامه دهيد.

5و6 - براي كوتاه كردن ناخن هاي انگشتان دست چپ نوزاد، در حاليكه بادست راست هم او را محكم نگه داشته ايد و هم قيچي دست تان است، از ناخن انگشت شست او شروع كرده و پس از باز كردن انگشتان ديگر نوزاد از هم، ناخن هاي ديگر شست را به همان ترتيب فوق، از انگشت كوچك شروع كرده و تا انگشت نشانه كوتاه كنيد.

كوتاه كردن ناخن هاي انگشتان پا

درحاليكه نوزاد را طوري نشانده ايد كه پشتش را به بالاتنه شما تكيه داده است، يكي از پاهايش را كمي از روي زمين بالاتر نگه داريد و از انگشت كوچك به ترتيب شروع به كوتاه كردن ناخن ها نماييد. در كوتاه كردن ناخن هاي پا بويژه انگشت شست پا توجه داشته باشيد بهتر است ناخن را بصورت صاف كوتاه نمائيد.

كوتاه كردن موهاي نوزاد

1 و 2 - ابتدا نوزاد را به پشت بر روي ملافه تميزي كه روي ميز انداخته ايد، بخوابانيد. يك عدد قيچي، كاسه كوچكي از آب ولرم و مقداري پنبه بهداشتي در دسترس تان قرار دهيد. پنبه را در آب ولرم خيس كنيد و آن را روي

موهاي نوزاد بماليد. در همين حال سعي كنيد مرتباً با او صحبت كنيد و سرش را نوازش دهيد تا احساس امنيت و آرامش كند.

3و4 - سر نوزاد را به يك طرف بچرخانيد و دسته كوچكي از موهايش را بين دو انگشت نشانه و وسط بگيريد. با قيچي موهايي راكه بيرون انگشت مي ماند كوتاه كنيد. بقيه موهايش را نيز به همين ترتيب كوتاه كنيد. سرش را به طرف ديگر بچرخانيد و موهاي آن طرف را نيز كوتاه كنيد.

5 و6و7 - براي كوتاه كردن موهاي پشت سر، نوزاد را به روي شكم خوابانده و اجازه دهيد در حالتي كه خودش احساس راحتي مي كند و در عين حال صورتش به طرف زمين است، قرار گيرد. با پنبه خيس موهاي پشت سرش را نيز كمي خيس كنيد. با گرفتن دسته هاي كوچك مو بين انگشتان نشانه و وسط، موهايش را كوتاه كنيد. بهتر است ا بتدا از موهاي انتهايي نزديك گردن شروع كرده و بتدريج به سمت بالا بياييد. وسط پشت سر، معمولاً به علت اينكه مرتباً با بالش در تماس است، خالي از موست كه بعد با گذشت زمان موهاي جديدآن قسمت را خواهد پوشاند. در پايان با برس بسيار نرم و لطيفي موهاي نوزاد را شانه بزنيد تا در صورت مشاهده موهاي بلند و كوتاه نشده،آنها را مجدداً كوتاه كنيد.

منبع: كتاب كودك من

عوامل تعريق بيش از حد گرما

تعريق، فرايندي طبيعي براي كاستن دمان بدن است. بخش اعظم عرق از آب و نمك تشكيل شده است. براي تبخير اين آب، بدن گرماي خود را از دست مي دهد، در نتيجه دماي بدن كاهش مي يابد. همچنين بدن

از راه پوست، مواد سمي خود را از دست مي دهد؛ از اين رو عمل تعريق براي بدن ضروري و مفيد است.

استرس: برخي موقعيت ها و شرايط خاص؛ مثل: استرس، اضطراب و شرايط بد روحي عاطفي باعث آزاد شدن آدرنالين مي گردد و تعريق را افزايش مي دهد.

تب: افزايش درجه حرارت هوا يكي از مهم ترين عوامل تشديد كننده تعريق است.

كافيين نيز موجب تشديد اين پديده مي شود؛ از اين رو مصرف مواد كافيين دار را كاهش دهيد. (1)

پي نوشت ها:

1. همان، 1386/4/21.

منبع: مجله نامه ي جامعه

يافت پروتئينهاي عامل رشد مو

دانشمندان دانشگاه «راك فلر» و «مؤسسه هاوارد هيوجز» مولكولهايي را شناسايي كردند كه فعاليت ژنهاي كليدي زائده بافتي ريشه پوستي مو را تأييد مي كند. اين زائده نوعي از سلولهاي پوستي است كه مجموعه بي نظير پروتيينهاي آن سلولهاي بنيادين مخاطي را وادار به توليد مي كند.

به نقل از ساينس ديلي، سلولهاي بنيادين مخاطي در قسمت بالاي فوليكول افراد بالغ قرار گرفته است. دانشمندان تصور مي كنند كه علايم ارتباطي بين اين دو نوع، سلولهاي بنيادين را وادار به ساخت مو كرده، زماني كه اين فوليكولها بالغ شدند، چرخه رشد و توليد مجدد آنها را تنظيم مي كند. زائده بافتي ريشه پوستي مو علائم BMP را از محيط اطراف دريافت مي كند و اين علائم براي دريافت و حفظ سيگنال هاي ناخواسته لازم است. BMP6 يكي از اعضاي خانواده پروتيين هاي BPM است كه پروتيينها و خصايص ويژه اي را به اين سلول هاي پوستي مي دهد.

در تحقيقاتي كه محققان انجام دادند، مشخص شد كه بدون تبادل اين علائم بين اين سلولها موها رشد نمي

كنند.

علل ايجاد چروك صورت و راه هاي درمان آن

چ_روك صورت : عبارت است از به وجود آمدن شيارهاي ع_رضي در پيشاني و شيارهاي ط_ولي در بين دو ابرو و نيز شيارهاي كنار چشم ها و دهان و بر روي گونه ها. افراد سيگاري به علت از دست دادن چربي زير پوستي و همچنين نقص در كلاژن سازي و علت هاي گوناگون ديگر دچار چروك زودرس مي شوند . پوس_ت هاي خش_ك نس_بت به پوس_ت هاي چ_رب زودتر دچ_ار چروك مي شوند كه مي تواند به دليل علت زمينه اي پوست خشك باشد.

علل به وجود آورنده ي چروك : در ايجاد چروكِ صورت علت هاي گوناگوني وجود دارد كه در زير به برخي از آنها اشاره مي كنيم: مسئول نگه داشتن قوام پوست ، «كُلاژن» ( مهمترين پروتئين موجود در بافت هاي بدن ، استخوان ، غضروف و پوست ) داخل «درمي» ( لايه زيرين پوست ) است ؛ حال به هر علتي در روند كُلاژن سازي اختلالي به وجود آيد پوست دچار چروك مي شود. با افزايش سن ، كلاژن سازي كُ_ند مي گردد، براي همين افراد مسن پوستي افتاده دارند. اختلالات ارثي در توليد كلاژن در بيماران سندرم مارفان و سندرم اهلر دانلس از اين جمله اند. در برخي از اين بيماران، پوست به علت نقص در كلاژن سازي دچار افتادگي زودرس مي شود. عوامل محيطي كه مهمترين آنها اثر آفتاب است، باعث تخريب رشته هاي كلاژن و آلاستين پوست و تشديد روند پيري پوست و ايجاد چين و چروك مي شوند. علاوه بر كلاژن سازي علت هاي ديگري نيز در ايجاد چروك پوست دخيل هستند، از جمله ي اين

عوامل افزايش ق_درت ع_ضلاني زير پوست است. افراد ع_صبي و اخ_مو به علت اس_تفاده زياد از عضلات صورت دچار اين حالت مي شوند. افرادي كه ق_بلاً چاق بوده ولي دچار لاغري مي شوند به علت از دست دادن چربي زير پوستي دچار افتادگي پوست مي شوند و چروك به وجود مي آيد. افراد سيگاري به علت از دست دادن چربي زير پوستي ( عدم تغذيه مناسب و كاهش اشتها ) و همچنين نقص در كلاژن سازي و علت هاي گوناگون ديگر دچار چروك زودرس مي شوند . پوس_ت هاي خش_ك نس_بت به پوس_ت هاي چ_رب زودتر دچ_ار چروك مي شوند كه مي تواند به دليل علت زمينه اي پوست خشك باشد ( عدم نگهداري آب در پوست به دلايل سرشتي ). علت هاي ديگري نيز وجود دارد كه از حوصله اين بحث خارج است.

براي پيش_گيري از ايجاد چروك بايد ع_وامل ايجاد كننده آن را از بين برد از جمله: تغ_ذيه نامناسب - مصرف مواد مخدر و دخانيات - اعصاب متشنج ، استرس و ... روش هاي متنوعي براي از بين بردن چروك صورت وجود دارد:

1) مصرف كرم هاي مرطوب كننده تا حدودي مي توانند چروك هاي ريز را به طور موقت از بين ببرد.

2 ) ميزان و مدت تماس با آفتاب هرچه كمتر باشد، عوارض آن كمتر است.

3) اجتناب از دخانيات : مصرف سيگار باعث ايجاد خطوط عميقي در لب فوقاني و تحتاني و كناره هاي چشم مي شود.

4 ) اجتناب از ايجاد كشش هاي غيرضروري در پوست : تشديد غيرضروري حالات صورت باعث كشيدگي پوست مي شود. با ديدن افراد در حالت مكالمه به

راحتي مي توان پي برد كه چگونه خطوط بيان حالات عاطفي در صورت تشكيل مي شود. اين مورد شايد بي اهميت به نظر برسد اما در درازمدت تأثير آن زياد است وقتي گاهي مي توان خصوصيات اخلاقي و گذشته شخصيتي فرد را روي اين خطوط تشخيص داد. مسئول نگه داشتن قوام پوست ، «كُلاژن» است؛ حال به هر علتي در روند كُلاژن سازي اختلالي به وجود آيد پوست دچار چروك مي شود. با افزايش سن ، كلاژن سازي كُ_ند مي گردد، براي همين افراد مسن پوستي افتاده دارند.

5) مصرفي كافي ( البته نه افراط گونه و بيش از حد ) ويتامين C ، ويتامين A و ويتامين E كه به عنوان مواد آنتي اكسيدان شناخته مي شوند و احتمال تأثير آنها با از بين بردن راديكال هاي آزاد كه يكي از علل تخريب كُلاژن و الاستين هستند – در بسياري از مطالعات مطرح شده است.

6 ) مصرف هورمون هاي جايگزين در خانم هاي يائسه: هورمون استروژن كه هورمون اصلي زنانه است نقش ثابت شده اي در ايجاد جواني ، شادابي و طراوات پوست دارد در زنان يائسه ميزان اين هورمون پائين مي آيد و به مصرف هورمون هاي جايگزين ( تحت نظر مستقيم پزشك متخصص زنان ) مي توان بسياري از مشكلات اين سنين را مرتفع ساخت.

7) ايجاد سبك و روش زندگي سالم تر از نظر هيجانات و احساسات.

8) انجام پيلينگ : چه به صورت تدريج_ي با مص_رف ك_رم هاي ح_اوي AHA با درص_دهاي پائين و چه به ص_ورت پيلينگ در مط__ب با داروهاي پيلينگ با درص__د بالا. با اين روش ها تحريك

پوست براي كُلاژن سازي صورت مي گيرد.

9) انجام ليزر با انواع گوناگون ليزر ( تحريك كُلاژن سازي) 10) جديدترين روش براي از بين بردن چروك صورت ، تزريق آمپول رقيق شده و غيرسمي شده س__م ميك__روب بوتيليسم ( BOTOX ) در داخ__ل ع_ضلات پوس__ت ص_ورت است. با اين روش، عضلات صورت را فلج يا ضعيف مي كنند كه باعث از بين رفتن چروك صورت مي شود. اين روش موقتي است و البته چروك را واقعاً از بين نمي برد بلكه آن را ظاهراً محو مي كند و بسته به نوع پوست افراد ، از 3 ماه تا 9 ماه طول مي كشد. با تكرار تزريق ، اين فاصله زماني افزايش مي يابد.

پوست انسان، باغ وحشي از باكتريها

محققين در طي يك سفر اكتشافي براي يافتن ميكروبها متوجه شدند كه پوست انسان مسكن باكتريهاي گوناگون - يعني حدود ??? نوع - است كه ظاهرا تعدادي از آنها ساكنان دائمي پوست بوده و عده اي تنها براي ديد و بازديد به اين مكان آمده اند.

به گفته دكتر مارتين بليزر (Martin Blaser) ميكروبيولوژيست، جايي براي نگراني نيست؛ چرا كه مدتهاست كه اين باكتريها با ما هستند و تعدادي از آنها هم مفيد هستند.

بنا به مندرجات تحقيقي كه روز دوشنبه توسط آكادمي ملي علوم آمريكا منتشر شد، دكتر بليزر و همكارانش نمونه هايي از سطح پوست ساعد ? فرد سالم تهيه كردند تا به مطالعه تعداد باكتريهاي پوست - بزرگترين عضو بدن - بپردازند.

بليزر در يك مصاحبه گفت: "ما در حدود ??? گونه مختلف را شناسايي كرديم و بنابر اين ارقام چنين برآورد كرده ايم كه حداقل ??? گونه باكتري بر روي پوست وجود

دارند.”

او افزود: "منباب مقايسه، كه يك باغ وحش خوب ممكن است داراي ??? يا ??? گونه جانور باشد. حالا ميدانيم كه تنها در ساعد ما به اندازه يك باغ وحش خوب گونه هاي مختلف باكتري وجود دارد.”

باكتري، ميكروارگانيزم يا ريز جانداري تك سلولي است كه بنا به اعتقاد عده اي، اولين موجود زنده جهان بوده است. با وجود اينكه بعضي باكتريها بيماريزا هستند، اما باكتريهايي هم وجود دارند كه به طور طبيعي در بدن ما - براي مثال در دستگاه گوارش - زندگي ميكنند و كارهايي مفيد انجام ميدهند.

دكتر ژن گائو Zhan Gao يكي از دانشمندان ديگر اين تيم ميگويد: "بدون وجود باكتريهاي مفيد، بدن قادر به ادامه حيات نيست.”

به گفته بليزر: "ميكروبهاي ما ذاتا بخشي از بدن ما هستند. به نظر ما بسياري از ارگانيزمهاي عادي از پوست ما محافظت ميكنند. به همين دليل تصور نميكنم شستن مداوم پوست كار خيلي خوبي باشد زيرا ما با اين كار يكي از لايه هاي دفاعي بدن خود را پاك ميكنيم.”

روش پيچيده

مدتهاي مديدي است كه از وجود باكتريها بر روي پوست باخبر هستيم اما بليزر و همكارانش براي هدايت يك سرشماري بسيار دقيق، از روش مولكولي پيچيده اي كه بر پايه DNA قرار دارد استفاده كرده اند.

با توجه به اينكه تا قبل از اين تحقيق بيش از ? درصد از گونه هاي باكتري پوست ناشناخته بودند، متوجه ميشويم كه تنوع اين ساكنان پوست از آنچه تصور ميشد بسيار بيشتر است. هرچند براي هر نوع باكتري زمينه اي براي رشد وجود دارد، اما تعداد باكتريها در هر شخص و در طي دوره هاي مختلف و همچنين بسته به

جنسيت او، متفاوت است.

انواع موي سر

موي سر حالات مختلفي دارد به شرح آن خواهيم پرداخت . مو از نظر ارگانيسم ساختماني د رهمه يكسان است و فرقي با همديگر ندارد . آن تفاوت ظاهري كه د رموهاي آدميان مي بينيم فقط حالت موها است كه با يكديگر متفاوت مي باشد .

براي شناخت حالات مختلف مو فقط در ميزان چربي و خشكي درآن است و ازاين نظر موها را به سه دسته ي كلي تقسيم مي باشند. مثلا

موهاي چرب : چرب ، چرب شديد ، چرب معمولي

موهاي عادي : چرب عادي ، خشك عادي

موهاي خشك :خشك معمولي ، خشك و خشك شديد

تقسيماتي كه براي حالات مو در نظر گرفته شده مولود پوست مي باشد كه خود ناشي از فعاليت غدد چربي زير پوست است كه نوع و حالت موها را مشخص مي سازد . حالت مو كه مديون پوست سر ممي باشد چربي و خشكي پوست نيز بستگي مستقيم به ترشح غدد چربي در پوست دارد . به همين جهت لازم است كه درباره غدد چربي به توضيح بيشتري داده شود .

درهر سانتي متر مربع پوست سر در حدود 5 عدد غدد چربي وجود دارد . كار اين غده ها ترشح چربي مي باشد . اين ضمايم پوستي از جايي چربي نمي گيرند بلكه خود عامل مستقيم توليد آن هستند . وقتي غده ها چربي را مي سازند از طريق لوله ي مجاري آنرا به خارج پوست بدن كه احتياج به اين چربي دارد هدايت مي كنند. زيرا در نبود آن پوست تركيده و قابليت ارتجاعي خود را از دست مي

دهد و كمبودش را به هر طريق كه شده بايد جبران كرد ، در غير اينصورت خطراتي در بر خواهد داشت .

زيادي چربي نيز باعث مزاحمت مي گردد بطوريكه روي پوست سر جاري شده و اين عمل موجب مي شود كه روي روزنه هاي پوستي را بپوشاند و عمل تنفس پوستي اكسيژن گيري را مختل مي سازد و محيط نامناسبي را براي موها فراهم كند و سرانجام ريزش شديد موها را سبب ميگردد .

اگر چربي پوست سر زياد باشد مي گويند پوست سر چرب است و چنانچه غدد در كار خود كم كاري كنند مي گويند پوست سر خشك است واگر غده ها فعاليت عادي و طبيعي داشته باشند مي گويند پوست سر معمولي است و اين حالت ايده آل براي پوست و مو مي باشد.

شستشوي موي سر

منظور از شستشوي موي سر تميزي و بهداشت آن به نظر مي آيد و معناي شستشو هم همين است ولي اگر به ژرفاي مطلب بيشتر تعمق كنيم به اين نتيجه مي رسيم كه نظافت سر را مي توان با روشي انجام داد كه هم موها تميز شود و هم بر وفق مراد پوست و موي سر باشد . مي دانيم كه حالات موها با بكديگر متفاوت است و چنانچه قبلا توضيح داده شد در اصل سه حالت براي موها وجود دارد، چرب ، طبيعي و خشك . اگر چنين فكر كنيم كه هر سه اين حالات را به يك نوع بايد شست اشتباه كرده ايم ، زيرا يك نوع شستن موي سر فقط مي تواند يكي از اين سه نوع را در بر گيرد

و در مورد دو نوع ديگر آن درست درنمي آيد و تازه معلوم نيست كه اين نوع اول روش درستي باشد.

به هنگام نظافت موها بايد نوع آنرا در نظر داشت و همينطور مواد پاك كننده ي آنرا و مهمتر اينكه روش شستشو بايد بر مبناي اصولي و صحيح انجام شود تا علاوه بر شستشو بايد بر مبناي اصولي و صحيح انجام شود تا علاوه بر شستشو و بهداشت بتوانيم پوست سر و موها را به حالت دلخواه كنترل كرده چربي و خشكي موها را به سوي نرمال سوق دهيم و همينطور براي شستشوي مو هاي سر بايد جدول زماني دقيق تنظيم نماييم . اغلب مشاهده شده كه بعضي ها به هر شكلي كه دوست دارند سرشان را مي شويند نه مراعات زمان را مي كنند و نه به مواد شستشو اهميت مي دهند و نه روش صحيح شستن را به كارمي گيرند . اينان موهايشان بيشتر در معرض خطر ريزش قرار دارد. سر را حتما يك روز درميان بدون خشونت ، بدون چنگ زدن و بدون برس كشيدن ، بدون ماساژ دادن شستشو داد ، در موقع شستشو بايد موها را در كف دستها قرار داد ، و بطور دوراني آنها را شست . اين طرز شستشو يك قانون كلي است و كسانيكه از اين روش پيروي كنند حداقل از نظر شستشو ريزش غير طبيعي نخواهند داشت .

الف _ طريقه شستشوي موهاي چرب

به طور تقريب در حدود نود و پنج درصد مردم داراي پوست سر چرب مي باشند و بالا بودن اين آمار بستگي به همان روش غلطي دارد كه از دوران

طفوليت آغاز مي شود . اين نوع موها را فقط يك روز در ميان بدون چنگ زدن ، ماساژ دادن ، برس كشيدن بايد سشتشو داد بدين ترتيب كه موها را در كف دستها قرار داده و بطور دوراني پوست سر را مي شويم بي آنكه ناخنها و يا نوك انگشتان پوست سر تماس حاصل كند دو دست شستشو در هر بار استحمام كافي مي باشد .

ب _ طريقه شستشوي موهاي خشك

بطور تقريب دو درصد مردم داراي پوست سر خشك مي باشند و از خشكي بيش از اندازه موها رنج مي برند براي رفع اين مشكل از نظر شستشو به ترتيب زير عمل مي كنيم.

براي نظافت و شستشوي اين موها مي توان دو روز درميان موها را شست ولي بهتر آن است از قاعده كلي استفاده كرده و همان يك روز درميان بدون خشونت و به آرامي سر را شستشو داد ، البته با ماساژ بسيار آرام و بدون چنگ زدن و برس كشيدن موها پوست سر را بايد شست دو بار شستشو در هر وهله استحمام كافي مي باشد .

ج _ طريقه شستشوي موهاي عادي

موهاي معمولي را كه پوست سر نه چرب و نه خشك است بين روش شستشوي موهاي چرب و خشك عمل مي شود . مطلبي كه بايد تذكر داد اينست كه كسانيكه به عللي موهايشان را از دست داده اند و يا طاس شده اند و يا موها را كه از ته ماشين كرده انده اند مي توانند با كف دستها به آرامي و بدون خشونت و تاكيد پوست سر را كاملا بشويند.

روشهايي كه گفته

شد براي شستشوي انواع موهاي سر مي باشد و هر كس به علم به اينكه داراي چند نوع مويي مي باشند مي توانند از روشهاي ذكر شده استفاده نمايند .

آب مفيد براي مو

آبهاي سنگين مفيد به آبي گفته مي شودكه مصرف آن نه تنها ضرري براي موها ندارد بلكه خود بمنزله ي دارويي براي تقويت مو محسوب مي شوند و از اين رو ميتوان آنها را آبهاي داروئي نيز ناميد . هر آبي كه داراي تركيبات موادي باشد كه اين مواد در ساختمان ارگانيزم مو بكار رفته باشد براي موها بسيار مفيد و لازم است . از آبهاي معدني سنگين مفيد مي توان از آبهاي گوگرددار نام برد يعني آبي كه از مسير معادن گوگردي عبور كرده و اين عنصر معدني را در خود جذب و حل نموده و به همراه خود مي آورد . كساني كه براي گردش و مسافرت به شهرستانها مي روند بهتر آن است سالي يك بار هم كه شده به نواحي كه داراي اين چنين آبهاي معدني هستند رفته و موهاي خود را با آن شستشو دهند تا بطور طبيعي موها را تقويت كرده باشند . هدف ما از توضيح اينست كه آگاهي لازم را هنگام مصرف درباره ي آنها داشته باشيم . آبي را كه معمولا مورد استفاده قرار مي دهيم آب لوله كشي تصفيه شده است كه امروزه اكثر شهرنشينان از آن بهره مند هستند و تقريبا سالم ترين نوع آب نيز به شمار مي آيد ، كه در دسترس ما قرار دارند . مصرف اين نوع آب براي شستشوي موها هيچ اشكالي در بر ندارد

به شرط آن كه آثاري از آبهاي سنگين عنصر درخود نداشته باشد .

در اغلب گرمابه هاي عمومي شهرها به سبب عدم كفايت آب شهري يا صرفه جويي در پرداخت آب بها آب لوله كشي را مخلوط با آب چاه استفاده مي كنند كه بعضي از اين آبها به علت داشتن عناصر نيمه سبك و گاهي عناصر سنگين تا حدي براي سلامت موها ايجاد خطر مي كنند . و بيشترين كسانيكه از اين نوع آبها استفاده مي كنند ريزش مو دارند . انسان براي زيستن و ادامه حيات به حرارت معين و متعادلي نياز دارد چه منظور جريان هوا باشد يا آب .

مصرف در آب نيز همين طور است چه براي آشاميدن و چه براي شستشوي تن و سر . اگر مو هاي سر با حرارت زياد آب بعبارت روشن تر با آب داغ و يا با در جه سرد آب شسته شود هر دو براي مو مضر بوده و ريزش موها را بهمراه خواهد داشت و به ريشه موها صدمه مي زند و همين طور تاثير نامطلوب روي پوست سر مي گذارد . در مواردي پوست سر را سوزانده و عوارض مختلفي پيش مي آورند . چنانچه آب خيلي سرد باشد دروهله اول عارضه ي سرماخوردگي سپس ذات الريه و در نهايت خطراتي توام با مرگ پيش مي آورد .

پس آبي كه براي شستشوي موها بكار مي بريم بايد داراي حرارت معين باشد و هم چنين نبايد به يكباره آب سرد و يا آب گرم را روي سر ، باز كرد و يا درجه آب را بطور ناگهاني تغيير داد زيرا كه

با چنين كاري ريشه ي موها شوكه مي شوند كه واكنش آن تضعيف و ريزش مو خواهد بود .

آزمايش ريزش مو

سلولهاي بدن آدمي همواره در معرض تغيير و تحول هستند پس از چندي عمر سلولي بپابان ميرسد و از بين ميرود سلولي نورستهاي جانشين سلول مرده ميشود وظيفه آنرا به عهده مي گيرد .سلول جديد نيز پس از سپري كردن دوران خود جايش را به سلول ديگري مي سپارد . اين قانون تغيير ناپذير روي موها نيز صادق است . موئي كه پس از چندي عمرش به پايان رسيده رفته رفته پيرو فرسوده شده مي افتد و وظايف آن را موي جديدي عهده دار مي شود وهمان عملي را انجام مي دهد كه موي قبلي انجام مي داده است . تغيير و تحول در اين زمينه را ريزش مو مي گويند .

ريزش مو بر دو نوع صورت مي گيرد : ريزش طبيعي و ريزش غير طبيعي هنگامي كه موها طبق قانون عمومي داراي ريزش طبيعي است انسان هركز به عارضه كم موئي و يا طاسي دچار نخواهد شد و به تعداد موهاي ريخته شده موهاي جديدي به وجود خواهد آمد . ريزش طبيعي اندازه و ميزان و شاخص معيني ندارد و مقدار ريزش و رويش آن بستگي هماهنگ با طبيعت هر شخص دارد . ممكن است ريزش طبيعي موهاي يك شخص روزانه ده تار مو باشد و براي شخص ديگر 50 تار مو يا بيشتر . براي اينكه هر كس بداند ريزش موهايش طبيعي است يا غير طبيعي بايد اندكي به عقب برگشته و زماني را در نظر مجسم سازد كه با

وجود ريزش كم موئي را بدنبال بياورد آنگاه ريزش غير طبيعي ناميده مي شود كه در چنين حالتي حتما بايد به مداواي آن پرداخت ، ولي اگر ريزش كم شدن موها را در پيش نداشته باشد ريزش طبيعي به شما مي آيد و هيچگونه تشويش ونگراني را نبايد داشت .

گاهي ديده مي شود كه براي تعداد طبيعي ريزش مو رقم ثابتي تعيين مي كنند مثال روزانه فلان رقم نشانه ريزش طبيعي مو و زائد برآن دليل عارضه ريزش غير طبيعي است چنين استدلالي هرگز درست نيست و بعنوان يك فرمول ثابت نمي تواند بر همه كس صادق باشد همچنانكه گفته شد ريزش مو بستگي و ارتباط ويژه اي با طبيعت افراد دارد .

طريقه آزمايش ريزش مو فقط تجربي ميباشد يعني اينكه در گذشته هر كس بهر ميزان كه از سرش مو مي ريخته است اگر با وجود ريزش تغييري در كميت موها پديدار نگردد ريزش طبيعي است چنانچه همراه با ريزش موها رويش آنها به نسبت كمتر شود اين ريزش غيرطبيعي است . اگر در فكر درمان و چاره جوئي برنيايند موهاي از دست رفته ديگر باز نخواهد گشت . ولي اگر در آغاز ريزش شخص متوجه عارضه شده و به متخصص مو مراجعه كند و در رفع آن كوشا باشد موهاي از دست رفته را ميتوان دوباره بدست آورد و اينكار تنها از طريق درمان گياهي و تبعيت از روش طبابت سنتي امكان پذير مي باشد .

طريقه آزمايش ريزش موها را ميتوان بهنگام استحمام شستشوي سر شانه كردن موها و دست خيس به موها كشيدن انجام داد و كيفيت آن را عينا

مشاهده كرد .هنگام شستشوي موهاي سر معمولا مقدار ريزش بطور عيني و تجربي مشخص مي گردد و تعداد آن براي شخص مشهود مي باشد چنانچه مقدار آن بيشتر شود ، در شخص توليد شك كند و بنظر غير عادي مي آيد اين حالت نشانگر ريزش غير طبيعي مي باشد .

از آن گذشته شانه كردن نيز راه ديگر تشخيص ريزش مو مي باشد . اگر مقدار ريزش مو كه بر روي دندانه هاي شانه مي پيچد به همان نسبت هاي روزهاي پيشين باشد كه ريزش حالت طبيعي دارد چنانچه بيشتر شود و اين عمل تكرار گرددد ريزش موها غير طبيعي است معمولا هر شخصي به تعداد ريزش طبيعي موهاي سر خود آشناست اگر نشانه هاي غير طبيعي در ريزش مو پديدار گردد خود اولين كسي است كه متوجه آن خواهد شد مگر اينكه در اين باره آدمي كاملا بي توجه باشد . يكي ديگر از راههاي تعيين و تشخيص ريزش غير طبيعي موها كشيدن دستهاي خيس به لابلاي موها مي باشد . اگر موها از ميزان طبيعي خود بيشتر ريزش داشته باشد تعدادي مو به دست مي چسبد كه در زمانهاي گذشته چنين حالتي براي شخص سابقه نداشته است . زماني كه شخص در تشخيص ريزش غير طبيعي موهاي خود دچار شك و ترديد گردد لازم است كه در پي درمان آن بر آيد . تذكر اين نكته بجا و ضروري است كه هر كس كه تكنيك نگهداري از مو را بداند و به شيوه ي سنتي درمان گياهي به مداواي بيماريهاي مو به پردازد به عارضه كم موئي و طاسي دچار نخواهد شد .

شمارش موهاي در آب نيز راه ديگر تشخيص ريزش موها مي باشد . براي اينكار هر شخص ميتواند بطور متوسط ماهيانه يكبار سر خود را درتشتي كه پر از آب است بشويد و پس از اتمام شستشو موهاي باقي ماند در ظرف را شمارش نمايد و اين عمل را ماهيانه يكبار انجام دهد تا پي به ريزش طبيعي يا غير طبيعي موهايش ببرد و با مقايسه تعداد ريزش چند ماهه مي توان هم مقدار ريزش را تعيين كرد .

تاثير عفونت گوش در ايجاد بوى بد دهان

علل بوى بد دهان نه تنها ممكن است به مشكلات دهان و دندان مربوط باشد بلكه بيمارى هاى معده، برخى عفونت ها و گاهى عفونت هاى گوش نيز مى توانند در ايجاد آن موثر باشند.

دكتر همايون فراست، در رابطه با بوى بد دهان گفت: تجمع پلاك ميكروبى روى سطح زبان، سقف دهان و همچنين بافت نرم دهان، بوى بد دهان را ايجاد مى كند.

اين دندانپزشك در توضيح علل ايجاد بوى بد در دهان گفت: با توجه به اين كه پوسيدگى دندان ها با ايجاد يك كلونى ميكروبى همراه است، تجمع ميكروب ها مى تواند در ايجاد بوى بد در دهان موثر باشد. علاوه بر مشكلات مربوط به دهان و دندان و عفونت هاى لثه، بيمارى هاى معده، بيمارى هاى مربوط به سينوس ها ولوزه ها و عفونت هاى ريه در ايجاد اين عارضه نقش دارند. همچنين گاهى ممكن است عفونت هاى گوش به حفره دهان منتقل شده و باعث ايجاد بوى بد دهان شوند.

وى در اين باره ادامه داد: عدم رعايت بهداشت هنگام استفاده از پروتزها و دندان هاى مصنوعى و در پى

آن تجمع مواد غذايى و پلاك ميكروبى مى تواند بوى بد در دهان ايجاد كند. همچنين نحوه ساخت و مواد سازنده آنها نقش موثرى در اين باره دارند.

وى با اشاره به نقش بزاق در از بين بردن ميكروب هاى سطح دهان گفت: بزاق يك محلول آنتى باكتريال است كه با گردش در دهان علاوه بر مرطوب نگه داشتن حفره دهان سبب از بين رفتن ميكروب ها و شستشوى سطح مخاط و دندان ها مى شود و بدين ترتيب از ايجاد بوى بد جلوگيرى مى كند. هنگامى كه دهان خشك مى شود، گردش بزاق در دهان صورت نمى گيرد كه اين امر تجمع پلاك ميكروبى بيشترى را در حفره دهان به دنبال دارد.

وى براى از بين رفتن بوى بد در دهان، مراجعه به دندانپزشك را توصيه كرد و گفت: در مرحله اول بايد با دندانپزشك مشورت شود و سلامت لثه ها و دندان ها مورد بررسى قرار گيرد. در صورتى كه از پروتز نامناسب بر روى دندان ها استفاده شده، آن را اصلاح و يا تعويض كنند. همچنين بهداشت مناسب دهان و دندان به فرد آموزش داده شود. در صورتى كه با رعايت اين موارد طى يك دوره زمانى، بوى بد دهان برطرف نشد بايد به پزشك عمومى مراجعه و با تشخيص علت ايجاد آن، درمان هاى لازم صورت گيرد.

پيامهاي بهداشتي دهان و دندان

مادران باردار با تغذيه غني از پروتئين و ويتامين D مي توانند كودكاني با دندانهاي سالم داشته باشند .

مادران باردار با رعايت بهداشت دهان ودندان مي توانند از ايجاد بيماريهاي لثه در دوران بارداري جلوگيري كنند .

دندان شش سالگي كليد سلامتي

دندانهاي دائمي است .

استفاده صحيح از دهانشويه فلورايد حتماً از ايجاد و پيشرفت پوسيدگي هاي دنداني به مقدار زيادي جلوگيري خواهد كرد .

رويش دندانهاي شيري معمولاً از سن ? ماهگي شروع شده و تا دو و نيم سالگي با رويش بيستمين دندان شيري كامل مي شود .

اولين مراجعه به دندانپزشك بايستي از زمان رويش دندان تا ?? ماهگي صورت گيرد .

پس از يك سالگي بايد هر ? ماه يكبار به دندانپزشك مراجعه كنيم .

معمولاً در دوره سني ? تا ?? سالگي هم دندانهاي شيري و هم دندانهاي دائمي در دهان ديده مي شوند .

مراقبت از دهان و دندان كودك بايد از بدو تولد شروع گردد .

اولين دندان دائمي كه در پشت دندانهاي شيري رويش مي يابند « اولين دندان آسياي بزرگ يا دندان شماره ? است كه در سن ? تا ? سالگي مي رويد» .

دندانهاي عقل معمولاً در سن ?? تا ?? سالگي رويش مي يابند كه تعداد آنها ? عدد است و همان دندانهاي آسياي بزرگ سوم مي باشند .

با رعايت كامل بهداشت دهان ودندان و مراقبت از دندانها مي توان دندانهاي دائمي را تا آخر عمر نگهداشت .

زود از دست دادن دندانهاي شيري سبب مي شود كه فضاي لازم براي رويش دندانهاي زيرين كم گردد و در نتيجه دندانهاي دائمي در محل اصلي خود رويش پيدا نكنند .

از شايعترين بيماريهاي دهان و دندان پوسيدگي دندان و بيماريهاي لثه اي هستند كه مهمترين عامل ايجاد كننده آنها « پلاك ميكروبي » مي باشد .

پلاك ميكروبي :

لايه بي رنگ ، نرم

و چسبنده به دندان ، شامل باكتريها و مواد زائد آن كه بطور مداوم روي دندانها ايجاد مي شود . پلاك ميكروبي به راحتي با آب شسته نمي شود ، بلكه فقط با مسواك زدن صحيح و استفاده از نخ دندان مي توان آنرا از روي سطوح دنداني حذف كرد .

چهار عامل در ايجاد پوسيدگي دندان نقش دارند :

ميكروب ها - مصرف مواد قندي - مقاومت شخص و دندان و فاكتور زمان .

از خصوصيات لثه :

لثه سالم سفت و صورتي كم رنگ بوده و خودبخود دچار خونريزي نمي شود .

جرم دندان :

رسوبات سختي است كه در اثر آهكي شدن پلاك ميكروبي تشكيل مي شود.

جرم دنداني را فقط مي توان با جرمگيري و بروساژ كامل دندانها برطرف نمود .

اولين نشانه بيماي لثه :

اولين نشانه بيماي لثه خونريزي لثه هنگام مسواك زدن مي باشد .

مهمترين عامل از دست دادن دندان در بزرگسالان بيماري لثه و تحليل استخوان دور دندان است .

از نشانه هاي بيماري پيشرفته لثه :

تورم و خونريزي لثه - خروج چرك از بين لثه و دندان - لقي دندان - بوي بد دهان مي باشد .

در اثر باقي ماندن پلاك ميكروبي در كنار لثه و ترشح مواد سمي از آن بيماري لثه بوجود مي آيد .

استفاده از خميردندانهاي حاوي فلورايد ?? تا ?? درصد ميزان پوسيدگي دندان را كاهش مي دهند .

براي مسواك زدن و تميزنمودن دندانها از نمك خشك ، جوش شيرين و ساير پودرها استفاده نكنيد ، چرا كه اين مواد موجب سائيدگي ميناي دندان و خراشيدگي لثه مي

شوند .

معمولاً هر ? تا ? ماه يكبار ، هنگامي كه موهاي مسواك دچار تغيير شكل شده اند ، بايد عوض شوند .

حداقل دو بار در شبانه روز ، صبح قبل يا بعد از صبحانه و شب قبل از خواب بايد دندانها را مسواك نمود.

سطوح بين دنداني را بايد با استفاده از نخ دندان پاك كرد .

از نشانه هاي پوسيدگي دندان :

حساسيت به غذاها و آشاميدني هاي سرد و گرم - شيريني - تغيير رنگ دندان - ايجاد حفره در دندان مي باشند .

خوردن نان و پنير در پايان هر وعده غذايي ، يونهاي لازم براي آهكي شدن مجدد مينا را در اختيار دندان قرار مي دهد .

شيريني ميوه به مدت ? دقيقه ، شيريني تافي ، شكلات و آبنبات ?? دقيقه و شيريني آدامس ?? دقيقه در محيط دهان باقي مي ماند .

اگر پوسيدگي دندان درمان نشود ، پوسيدگي پيشرفت نموده و سبب درد مداوم و در نهايت مي تواند منجر به آبسه دنداني گردد .

دندانهاي شيري را بايد حتي المقدور تا زمان افتادن طبيعي شان در دهان نگهداشت و اگر دچار پوسيدگي شدند ، بايستي آنها را ترميم نمود .

در صورت عدم رعايت بهداشت دهان و دندان ممكن است دندان پرشده مجدداً دچار پوسيدگي گردد .

آيا مي دانيد با رعايت بهداشت روزانه و استفاده از فرآورده هاي فلورايد مي توان از پوسيدگي دندان و بيماري لثه جلوگيري نمود .

مهمترين عامل از دست دادن دندانها در كودكان و نوجوانان پوسيدگي دندان است .

از روشهاي پيشگيري از پوسيدگي دندان ، مي توان

به :

استفاده از مسواك - خميردندان و نخ دندان و دركنار آن كاهش دفعات مصرف مواد قندي ، استفاده از تركيبات حاوي فلورايد و مراجعه منظم به دندانپزشك اشاره نمود.

منبع:http://www.atwis.com

بهداشت دهان و دندان دراسلام(1)

نويسنده: علامه سيد جعفر مرتضي عاملي

پزشكان مي گويند: آلودگي ها و ميكروب هاي باقيمانده از غذاها در لابلاي دندان ها, از دهان به معده سرايت كرده و كندي هضم, خرابي معده و ترش كردن را به دنبال مي آورد كه خود سبب امراض كليوي و ريوي مي گردد. بلكه گاهي اين ميكروب ها و آلودگي ها ممكن است به لوزتين برسد و همچنين بر بيني نيز تأثير بگذارد به طوري كه موجب درد وبيماري در موهاي بيني مي گردد و نيز بيماري هاي دندان ها كه از پاكيزه نبودن و خراب بودن آنها نشأت مي گيرد, گاهي موجب بيماري ها و دردهايي در گوش ها مي شود و همين طور سبب مي شود كه بعضي از بيماري هاي چشم هم به وجود بيايد و اين مطلب به اين خاطر است كه هر يك از گوش و چشم از طريق اعصاب به دندان متصل هست. همانطوري كه بعضي از بيماري هاي دهان در رماتيسم مفاصل اثر مي گذارد و سنگيني كبد را زياد مي كند, بلكه دندان هاي مريض, اولين جزء بدن است كه طبيب توجه مي كند در معالجه كردن مرض سل و بيماري هاي شمرده شده ديگري كه وجود دارد.

و گاهي شكل مي گيرد كه از پوشيده شدن زيادي هاي غذا در دهان يك ترشي به نام «كتيك» كه در سطح خارجي دندان تأثير مي گذارد و اين سطح خارجي دندان از بين مي برد و به صورت خشن و ناخوشايندي مي گرداند و اين امري است كه كمك مي كند بسياري از زيادي هاي غذا بماند و از اين جهت بسياري

از ميكروب ها پديد مي آيند و از اين جهت مي باشد كه بسياري از درد ها و ناراحتي ها به انسان روي مي آورد.

همانطوري كه اين ترشيدگي كه به آن اشاره شد در حقيقت از اسباب خرابي دندان ها مي باشد و از اين جهت است كه دندان ها صلاحيت خود را از دست مي دهد و چاره اي نيست كه از احماض و ترشيدگي دهان فرار كنيم. چنانچه اين حالاتي كه غالباً سرچشمه مي گيرد از پنهان شدن زيادي هاي طعامي كه در دهان ايجاد مي گردد, به هر كسي مي فهماند كه دندانهايش را پاك ونظيف كند بعد از مدت زماني كه مسواك زدن دندانهايش را ترك كرده باشد. سپس اين زيادي هاي غذا, اندك اندك تبديل به ميكروب هايي مي شود كه به ميليون ها عدد مي رسد و سبب پيدا شدن بسياري از بيماري هاي دهان مي گردد و همان طور كه گفتيم اين ميكروب ها با طعام وارد معده مي شود و سبب مي گردد كه از اين جهت انسان دچار بسياري از امراض, دردها, بيماري ها و خطرها بشود.

افزون بر اين, زيادي هاي غذا گاهي سبب زخم لثه ها مي شود و اين و ميكروب هاي حاضر در دهان به اثر گذاشتن و خراب شدن لثه ها از طريق زخم ها تأثير مي كند و هرگاه آن زخم ها به كشف و ظاهر شدن دندان هايش منجر ميشود نتيجه آن ضعف و سستي دندان ها و اطراف آن مي شود و از اين جهت دندان ها بي فايده مي گردد و بايد آن دندان ها كنده شود.?

مسواك كردن, نجات دهنده مي باشد

بعد از اين حرف ها نتيجه اين شد كه همانا اولاً براي دهان يك نظافت كننده و همچنين يك مطهر و عقيم كننده اي لازم است كه تا اين ميكروب هايي را كه در دهان وجود دارد از بين ببرد (و

آنها را زايل كند) واز بروز ميكروب هايي در جاي اين ميكروب ها مانع شود.شارع مقدس ثابت كرده كه اين منظف, مطهر و معقم, تنها مسواك كردن است كه در اين وقت معالجه مي كند, همانطور كه مسواك كردن عملي است كه بسياري از امراضي كه ممكن است متعرض انسان شود و اين امراض نتيجه خراب بودن دندان ها مي باشد, باز مي دارد كه از جمله اين امراض و بيماري ها, بيماري هاي معده مي باشد.چونكه مسواك كردن, معده را سالم مي كند همانطور كه گذشت. اين اثر به استثناي آثار زيادي بود كه اشاره كرديم و در آينده نيز به خواست خدا اشاره خواهيم كرد. همانطور كه ملاحظه ميشود شارع, مسواك كردن را مطهر و پاكيزه كننده تمام دهان قرار داده نه تنها پاك كننده دندانها, ولي شرط مسواك كردن اين است كه به صورتي استعمال شود كه شارع آن را مي پسندد و در اوقات و با وسايلي مسواك كردن صورت گيرد كه شارع آن ها را ثابت كرده است. ازاين جهت ما فلسفه قول ائمه را در مورد مسواك كردن مي شناسيم كه فرمودند: «مسواك , پاك كننده و منظف دهان است و مسواك از انسان, بيماري را دور مي كند و دردهاي دندان ها را از بين مي برد».

مسواك كردن اشتها به طعام مي آورد

واضح است كه كثيف بودن دهان و زياد بودن ميكروب ها در دهان از اشتها و ميل انسان به طعام مي كاهد, به خصوص هنگامي كه در اينجا مشكل هضم يا ترش كردن غذا در معده باشد. بلكه همانا از اموري كه از نظر علمي ثابت شده, اين است كه نظافت كردن دندان ها انسان را به طرف طعام مي كشاند و از نظر كميات نيز

شامل كمياتي مي شود كه مورد توجه قرار مي گيرد.و اين ذاتاً چيزي است كه تفسير مي كند براي ما آن رواياتي را كه از ائمه (عليهم السلام) صادر شده كه همانا مسواك اشتها به طعام را زياد مي كند و انسان را به سوي طعام مي كشاند.

خوشبو شدن دهان و فصاحت

چونكه مسواك كردن موجب خنك شدن دهان و پاك شدن لعاب مي شود و لثه ها را محكم و تقويت و دندان ها را محافظت مي كند و موجب تقويت عضلات دهان مي شود, پس طبيعي است اينكه مسواك كردن سبب گردد كه انسان فصاحتش بيشتر شود, چون عضلات دهان قدرتشان بر حركت بيشتر مي شود و تارهاي صوتي محكم تر مي شود و نشاط و شادابي بيشتري پيدا مي كند ودقت بيشتري در اداي كلمات و اصوات پيدا مي كند.

مسواك كردن با ريشه ني و ريحان و غير از اين دو

بديهي است كه خارج كردن زيادي ها از بين دندان ها اگر چه به خودي خود مفيد مي باشد, ولي هنگامي كه اين خارج كردن زيادي ها از طريق صحيح نباشد, چه بسا منشأ ضرر هاي زيادي باشد كه ممكن است از منافع و سودهاي آن بيشتر و بالاتر باشد و اين مسأله است كه نياز به انتخاب راه بهتر را شديد مي سازد تا سلامتي دندان ها حفظ شده و بيماري هاي احتمالي دفع شوند.

بديهي است كه خارج كردن زيادي هاي غذا از بين دندان ها به وسيله جسم سخت مثل سنجاق يا سوزن يا هر آلت معدني ديگري,سبب جراحت ديواره محافظ دندان خواهد شد همانطور كه منجر به زخم شدن بافت لثه ها نيز مي شود و امري كه از اين مسأله نتيجه گرفته مي شود اين است كه دندان ها در معرض خرابي و لثه ها

در معرض بيماري قرار مي گيرد به خاطر ميكروب هايي كه در دهان به وجودآمده است و چه بسا اين ميكروب ها به ميليون ها عدد برسد.

بنابراين مسواك زدن و خلال كردن بايد به وسيله اي نرم انجام گيرد كه از زخم شدن واز بين رفتن ديواره هاي دندان و نوك دندان و از زخم شدن لثه ها در امان باشيم.

از اين رو, اسلام از مسواك و خلال كردن با «ني» و چوب درخت انار, منع كرده چونكه مسواك با اين چيزها لثه ها را مجروح مي كند ودر خود دندان ها نيز تأثير مي گذارد. همانطور كه اسلام از مسواك كردن به وسيله چوب ريحان نيز منع كرده است و شايد وجه آن اين باشد كه اين ها سبب زيان به دندان ها مي شوند و همچنين در آنها موادي هست كه به لثه ها وبه طور مساوي به دندان ها و لثه ها ضرر مي زنند. و آن رواياتي كه دلالت مي كند بر منع از مسواك كردن به غير از چوب اراك و زيتون, و آنچه روايتشده از پيامبر (صلي الله عليه و آله) از خلال كردن به وسيله ريشه درخت و همين طورمسواك كردن به وسيله آن را نهي كرده اند.? و از پيامبر (صلي الله عليه وآله) روايت شده كه از مسواك كردن به ريشه درخت, ريحان وانار, نهي كرده اند. ?

مسواك كردن با چوب اراك و مثل آن

اسلام فرمان داده و ترغيب نموده است كه با چوب اراك مسواك بزنيم چرا كه رشته هاي فرمان داخلي چوب اراك بعد از برخورد با آب يا لعاب, يك حالت ملايم و بسيار نرمي براي عمل مسواك پيدا مي كند واز اين رو حالت نرم و ليّني پيدا مي كند كه شبيه مسواكي

است كه در اين روزها تا حد زيادي استعمال مي شود و با چوب اراك ديواره هاي دندان ها و ريشه هاي لثه هم خراب نمي شود و به هر حالتي كه ممكن باشد از آن حالت, ضرري متوجه لثه ها شود, در نمي آيد همانطور كه چوب زيتون نيز چنين است.

بايد توجه داشت مسواك زدن با مسواك و خمير دندان كه امروز شايع است مورد نظر اسلام نيست چرا كه در آن زمان وجود خارجي نداشت وبه مخيله كسي هم خطور نمي كرد و اگر پيامبر (صلي الله عليه وآله) مي خواست چنين مسواكي ساخته شود فرمان مي داد. اما چنين نسبت هايي ناروا است و كسي آن را بيان نكرده است.

پيامبر (صلي الله عليه و آله) به مردم فرمان داد در مسواك زدن از چوب اراك و زيتون استفاده كنند كه در روايات منافع فراواني برايشان ذكر شده و ائمه (عليهم السلام) بر آن تأكيده كرده اند.

از امام باقر (عليه السلام) روايت شده كه فرمودند: «خانه خدا (كعبه) شكايت كرد به خدا از اين كه نفس هاي مشركين به آنجا مي رسد. خداوند وحي كرد به كعبه كه من عوض اين مشركين, قومي رامي آورم كه با چوب هاي درختان نظافت مي كنند (دندانهايشان را مسواك مي كنند) وقتي كه خدا محمد (صلي الله عليه و آله) را مبعوث كرد, خداوند به پيامبر به وسيله جبرئيل وحي كرد و امر كرد به خلال و مسواك كردن». و اين روايت از چند طريق روايت شده است.?

و از پيامبر (صلي الله عليه و آله) روايت شده كه پيامبر با چوب اراك مسواك مي كردند و جبرئيل امر كرده بود كه با اين وسيله مسواك كنند.?

و در آن نامه اي كه امام رضا

(عليه السلام) به مأمون نوشتند, فرمودند: «و بدان اي اميرالمؤمنين! بهترين وسيله اي كه به وسيله آن مسواك مي زني ليف اراك است (چوب اراك) چون چوب اراك دندان ها را جلا مي دهد و دهان را خوشبو مي سازد ولثه ها را محكم و چاق مي كند (گوشت لثه را مي روياند) و مسواك كردن, دندان ها را از خراب شدن حفظ مي كند البته مسواك كردني به دندان خدمت مي كند كه به اعتدال باشد, زياده روي در آن, عاج دندان را مي برد و موجب لغزش و ضعف ريشه هاي آن مي گردد.?

در مورد مسواك نسبت مسواك به زيتون از پيامبر(صلي الله عليه و آله) روايت شده كه فرمودند: «چقدر مسواكي كه از چوب زيتون است نيكو مي باشد. زيتون درختي مبارك است و دهان را پاكيزه مي گرداند و فساد دندان را از بين مي برد و مسواك زيتون مسواك من ومسواك انبياي قبل از من مي باشد.»

و اما نسبت به چوب زيتون ما سفارشي پيدا نكرديم مگر در اين روايت آخري, پس ما معلومات يقين آوري از چوب زيتون كه بشود اعتماد بر آن كرد پيدا نكرديم و آنچه در اينجا بحثش مهم است بحث از چوب اراك است. وقتي ما ملاحظه كرديم منافعي كه در چوب اراك هست به زودي درك مي كنيم كه عدول و برگشت كردن از چوب اراك به مسواك لازم نيست, بلكه برتري هم ندارد كه بازگشت كنيم از چوب اراك به خير دندان هايي كه ادعا مي شود آنها بر تنظيف دندان ها و تطهير و نابودي ميكروب ها كمك مي كند, بلكه چاره اي نيست كه فقط بر چوب اراك اكتفا كنيم چون كه آزمايش هاي جديد,افضليت و برتري چوب اراك را بر مسواك ثابت كرده است, زيرا همانا

براي چوب اراك بوي خوشي هست (دهان را خوشبو مي كند) و داراي بزاق مي باشد و در چوب اراك موادي هست كه دندان ها را سفيد كرده و جلا مي دهد. ?

«وجدي» مي گويد:«براي چوب اراك فايده اي است نسبت به دندان ها و آن اين است كه صلاحيت دارد با شاخ چوب اراك مسواك بكنيم و دهان را خوشبو و نيكو مي گرداند و استعداد و آمادگي تمام دارد براي خارج كردن زيادي هاي غذا ها از بين دندان ها واستعمال چوب اراك بهتر از مسواك مي باشد.»?

بله, يكي از كاركنان داروخانه در «آلمان» ماده مخصوصي را در مسواكي كه از درخت اراك گرفته شده, يافت كه دندان ها به وسيله آن مقاوم و پايدار مي شود و اين ماده شبيه به ماده فلوراست كه كشنده ميكروب ها مي باشد.

و ملاحظه شده است كه خراب شدن دندان ها نزد كساني كه مسواك استعمال مي كنند كمتر است نسبت به بسياري از كساني كه با مسواك معمولي دندان ها را مسواك مي كنند و پيوسته اين داروسازي بررسي و كنكاش كرده و از اين ماده به دست آمده در خمير دندان ها استفاده مي كند.

اما در مسواك, اين ماده كه كشنده ميكروب ها مي باشد نيست و به خاطر همين اطبا و پزشكان سفارش مي كنند كه مسواك را بعد از اين كه دندان ها را با آن پاك كرديم, در آب نمك قرار دهيم تا به وسيله آب نمك بر پليدي ها و ميكروب هايي كه همراه آن است از بين برود يا ميكروب هايي كه بعداً به آن مي رسد تا اينكه اين ميكروب ها بار ديگر به دهان باز نگردد. اما هر چه به چوب اراك برسد يا رسيده باشد به واسطه آن ماده اي كه در چوب اراك وجود

دارد از بين مي رود بدون اينكه نياز باشد كه آن را در آب نمك قرار بدهيم يا غير از آب نمك. وقتي آب نمك توانايي دارد كه بر جميع انواع ميكروبها پيروز شود در حالي كه در چوب اراك اصلاً اين ميكروب ها وجود ندارد و وجود داشتن ميكروب ها در چوب اراك از چيزهايي است كه تا كنون ثابت نشده است.

مسواك بايد به طور عرضي زده شود نه طولي

براي چگونگي مسواك كردن و تنظيف كامل وعدم تنظيف كامل يك راه وجود دارد, چون گاهي مسواك را بر روي دندان ها به صورت ظاهري مي كشند و اين طريق طبيعتا در رسيدن به آن هدفي كه به خاطر آن مسواك قرار داده شده كفايت نمي كند و يك بار مسواك به تمام بين دندان ها مي رسد و زيادي هاي غذا را از بين دندان ها بيرون مي آورد كه اين مطلوب و مورد پسند است, زيرا وقتي دندان ها را به طور نزولي وصعودي (پايين و بالا) مسواك زدي پس ريشه هاي مسواك به تمام جاهاي دندان و بين دندان ها داخل مي شود تا اينكه باقي نمي ماند هيچ شيء اززيادي هايي كه ممكن است باعث ضرر بر دندان ها بشود, يا ضرر بر هيچ جزئي از اجزاي جسم. (بر هيچ جزئي از اجزاي بدن غير از دندان ها) و اين دستور از ائمه وارد شده بدين طريق و روش, دوازده قرن پيش و علماي طب بر اين روش آگاه نشدند, مگر در همين چند سال و علماي طب سفارش مي كنند به اينكه از اين روش تبعيت و پيروي كنيم. ??

از پيامبر(صلي الله عليه و آله) روايتي وارد شده كه فرمودند: «دندان ها را به طور عرضي مسواك كنيد, نه

به طور طولي.»??

از پيامبر(صلي الله عليه و آله) نقل شده كه فرمودند: «سرمه را از طول و مسواك را از طرف عرض انجام دهيد.» ??

و حضرت پيامبر(صلي الله عليه و آله) هر وقت مسواك مي زدند از طرف عرض مسواك مي كردند. ??

و حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) مسواك را از طرف عرض مي زدند و با تمام انگشتان دست غذا مي خوردند.??

پي نوشت :

?_ ر.ك: كتاب الصحه و الحياه: ص ??و??.

?_ محاسن: ص ??? – مكارم الاخلاق: ص ???.

?_ همان مدرك.

?_ برقي, محاسن: ص ??? – من لا يحضره الفقيه: ج ?, ص ?? – وسائل الشيعه: ج ?, ص ??? و ??? – مكارم الاخلاق: ص ?? – بحارالانوار: ج ??, ص ???.

?_ مكارم الاخلاق: ص ??.

?_ ر.ك: رساله ذهبيه: ص ?? - انوار النعمانيه: ج ?, ص ???.

?_ مكارم الاخلاق: ص ?? – بحارالانوار: ج ??, ص ???.

?_ اولين دانشگاه و آخرين پيامبر: ج ??,ص ???.

?_ دائرهالمعارف: قرن ??, ج?, ص ???.

??_ صحه و الحياه: ص ??

??_ من لا يحضره الفقيه: ج ?, ص ??.

??_ من لا يحضره الفقيه: ج?, ص ?? – مكارم الاخلاق: ص ?? – بحارالانوار: ج ??, ص ??? – وسائل الشيعه: ج ?, ص ???.

??_ مكارم الاخلاق: ص ??.

??_ وسائل الشيعه: ج ?? ص ???.

??_ وسائل الشيعه: ج ?,ص ??? – محاسن: ص ??? و ???.

منبع:طب و پزشكي در اسلام

بهداشت دهان و دندان دراسلام(2)

نويسنده:علامه سيد جعفر مرتضي عاملي

بعد از مسواك كردن, مضمضه لازم است

روشن است كه تنها مسواك زدن براي نظافت دهان كافي نيست – با آنكه به تصريح

روايات يكي از اهداف مهم مسواك همين است – بلكه چاره اي نيست انسان به عمل ديگري نيز دست بزند براي اينكه اين زيادي ها را از دهان خارج كند تا اينكه دهان از اين جهت پاك شود و بوي خوشي داشته باشد, از اين رو اهل بيت حكم كرده اند كه پس از مسواك كردن لازم است آب را در دهان مضمضه كنيم و چون اين غرض (نظافت دهان) به يك دفعه مضمضه كردن حاصل نمي شود سه بار مضمضه وارد شده است.

از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: «هر كس مسواك كند بعد از آن بايد مضمضه نمايد (آب را مضمضمه نمايد)».??

و در روايت ديگري اين طور آمده كه معلي بن خنيس از مسواك كردن بعد از وضو سؤال كرد. حضرت فرمود: «بايد مسواك كند پس مضمضه نمايد با آب سه مرتبه.» ??

كمترين و معمولي ترين مسواك

ما ملاحظه مي كنيم كه اهميت اسلام به مسواك به حدي مي باشد كه براي بسياري از انسان ها تفسير و توضيح و يا درك نتايج آن مشكل است, حتي در اسلام به دست مي آوريم كه با انگشت كشيدن بر روي دندان كفايت از مسواك مي كند. از پيامبر نقل شده كه فرمودند: «مسواك يا كشيدن با انگشت ابهام يا انگشت ابهام وضو, مسواك مي باشد.»??

و از ائمه(عليهم السلام) نقل شده كه: «كمترين نوع مسواك اين است كه با انگشت بر دندانهايت بكشي.»??

بلكه در كشيدن به دندان ها با يك مرتبه داخل كردن دست و سه بار دست بكشد كفايت مي كند.از امام باقر (عليه السلام) نقل شده كه: «مسواك كردن در سه بار ترك نشود,اگر چه به اين صورت باشد كه يك مرتبه دست داخل

دهان گردد ولو يك مرتبه به دندان ها كشيده شود.»??

و اين تعبيري رسا از مقدار توجه و اهميت ائمه(عليهم السلام) به مسواك كردن مي باشد همانطوري كه وحي شده است به آن فايده هاي بزرگ و اثر بخشي كه براي مسواك است پس به درستي دست كشيدن با انگشتان, اگر چه تحقق دهنده تمام فوايد مسواك نيست, مگراينكه ميسور به خاطر معسور ترك گرديده نمي شود (چيزي كه آسان است به واسطه چيز سخت ترك نمي شود) چون كه دست كشيدن با انگشتان حداقل در تقويت و تحريك عضلات لثه ها مفيد است, همانطوري كه جرم بوجود آمده بر روي دندان ها و لثه ها را از بين مي برد. همان جِرمي كه از باقي مانده خوردني ها به وجود آمده كه ممكن است به وجود آورنده بسياري از ميكروب ها باشد و اين مسأله ذاتاً تفسير و توضيح مي دهد براي ما قول ائمه را كه فرمودند: «ترك نكنيد مسواك را در سه بار اگر چه به اين صورت باشد كه يك دفعه دست داخل دهان شود و سه مرتبه بر دندان ها كشيده شود» چنانچه اين مسأله ظاهر است و مخفي نيست.

مسواك كردن با گلاب

بلي از جهت اينكه بوي دهان بهتر شود و دهان خوشبو گردد چون مسواك كردن باعث خوشبو شدن دهان هم مي شود, مي يابيم كه امام حسن (عليه السلام) با گلاب مسواك مي كردند.??

مسواك كردن در حمام

شايد يكي از اموري كه احتياج به بيان كردن ندارد اين است كه مسواك كردن در حمام صحيح نيست, چون مسواك كردن عبارت است از نظافت كردن و بيرون كردن باقيمانده ها از ميان آن ها پس هنگامي كه اين كار در هواي حمام كه پر از ميكروب است انجام

گيرد بعضي از ميكروب ها به انسان سرايت مي كند و براي او ممكن نيست كه به راحتي و به سهولت از دست اين ميكروب ها خلاص شود, خصوصاً در آن جو حمام كه هر چه از ميكروب ها دسته دسته خارج مي شود در جاي آن ها دسته ديگري وارد مي شود و جاي آن ها را پر مي كند و در اينجا چيزي كه مانع از رسيدن اين ميكروب ها به مكان هاي حساس باشد وجود ندارد به خاطر اين كه در جو حمام ميكروب ها مستقيماً اثر گذار هستند.

اما در خارج از حمام, بزاق موجود تا اندازه اي از نفوذ آنها به جاهاي حساس جلوگيري مي نمايد چرا كه در غير جو حمام ميكروب به مانع برخورد مي كند و به راحتي نمي تواند نفوذ نمايد. افزون بر اين, بزاق همواره در تغيير است و هر چند اندكي از اين آلودگي ها باقي بماند در نوبت دومي كه مسواك زده مي شود اين ميكروب ها زايل مي گردد, اما در مورد مسواك زدن در حمام, آب دهان و بزاق به مناطق و اطرافي كه مسواك زده مي شود,نمي رسد, بلكه به صورت باز باقي مي ماند و به سرعت در معرض هلاكت قرار مي گيرد در حالي كه جو حمام پر است از اين ميكروب ها و زندگي اين ميكروب ها در جو حمام بيشتر است.

روايتي كه از امام صادق (عليه السلام) نقل شده اين مطالب را براي ما تفسير مي كند كه فرمودند: «بپرهيزيد از مسواك كردن در حمام چون كه مسواك كردن در حمام موجب وباي دندان ها مي شود.» وهم معناي اين روايت, روايات ديگري نيز نقل شده است.??

اوقات مسواك كردن و مسواك كردن روزه دار

بديهي است كه مسواك كردن هنگام وضو و نماز وهنگام خواب و

سحرگاه و وقت برخاستن از خواب و هنگام طلوع خورشيد, مستحب است. اما روزه دار مي تواند هر موقعي از روز كه بخواهد مسواك كند. ?? و مي تواند در ا ول و آخر روز در ماه مبارك رمضان مسواك نمايد,?? لكن ترجيح ندارد براي روزه دار كه با مسواك مرطوب مسواك نمايد.?? و شايد اين موضوع به خاطر اين باشد كه شخص روزه دار به خاطر روزه بودنش به حرج وسختي نيفتد, درحالي كه طمع دارد بر اينكه به مسواك كردن حتي در حال روزه اقدام شود و ما در اينجا اشاره مي كنيم به اينكه: زياد بودن ميكروب ها در دهان منحصر در پوشانيدن زيادي هاي طعام در دهان نيست, زيرا ممكن است اين زيادي هاي طعام به دهان از طريق ارتباط با اجسام ديگري غير از طعام باشد, بلكه ممكن است از خود طعام باشد هنگامي كه طعام به چيز ديگري آلوده باشد, چنانكه ممكن است از راه هواي دهان آلوده شود و آن آلودگي به ساير قسمت هاي بدن از راه تنفس برسد.

به خاطر همين, ميكروب هايي كه در دهان در اجزا و انواع مختلف مي باشد, جا به جا مي شود و در اين جا به جايي و جزء جزء شدن ميكروب ها هيچ عضوي در انسان مطلقاً شبيه دهان نيست و دهان مناسب ترين اعضايي است كه قابليت دريافت اين ميكروب ها را دارد ودهان مكاني خوب براي رشد و نمو و زياد شدن ميكروب ها ميباشد چون بزاق دهان كه هميشه در دهان است – گرچه در حال سالم بودن بدن انسان باشد – ممكن است بسياري از انواع ميكروب ها را به وجود بياورد.??

اما در غير اين حالت بسياري از عوارض را

درست كند, بلكه ممكن است غذا را براي ميكروب ها درست كند و هنگامي كه ملاحظه كرديم مقدار حساسيت اين عضو (دهان) نسبت به ساير اجزاي بدن انسان, مي شناسيم و پي مي بريم به سر اينكه اسلام تجويز كرده و اجازه داده كه شخص روزه دار مسواك بكند و دعوت كرده در اوقات مختلفي كه قبلاً ذكر شد, انسان مسواك كند.

اضافه مي شود به مطالب بالا, اينكه محيط دهان براي چند ساعت كه غير فعال گرديد, باقيمانده هاي غذا به آساني تخمير مي شود. همانطوري كه بعضي از ميكروب هايي كه در دهان جاي گرفته اند مي توانند بي هيچ محدوديتي و بدون مانعي به زندگي خود ادامه دهند. پس وقتي كه قبل از خواب, انسان مسواك كرد به درستي كه اين زيادي هاي غذا از بين مي رود و در اينجا فرصت و وقت براي نشاط و شادابي آلودگي ها و ميكروب ها و فرصت تخمير زيادي هاي غذا هم باقي نمي ماند.

چنانچه مسواك كردن بعد از خواب, ميكروب هايي را كه در دهان از طريق تنفس و غير تنفس رسيده است از بين مي برد. بعضي از دانشمندان مي گويند: «همچنان جريان آزاد و فراوان بزاق در دهان, عامل مهمي است كه دندان ها را از كرم خوردگي و خرابي حفظ مي كند, زيرا بزاق دهان در تمييز شدن مكانيكي دندان ها مؤثر است و چون جريان بزاق در شب كم مي شود استعدادو قابليت خراب شدن دندان ها طبعاً زياد مي گردد و اين مسأله چيزي است كه تأكيد مي كند انسان بعد از خواب نياز به مسواك دارد چنانكه گفتيم. ??

همانطور كه مسواك كردن بر ميكروب هايي كه ممكن است هنگام خواب پديد بيايند غلبه مي كند و همين طور بر بعضي از زيادي هاي غذا اگر

فرض كنيم كه در بين دهان مانده باشد در آنجايي كه اگر مسواك قبل از خواب نباشد سبب مي شود در جديت كردن در مسواك كوتاهي شود و شايد آنچه قبلاً ذكر كرديم القا مي شود بعضي از اين روش ها بنابر قول ائمه (عليهم السلام) كه قبلا گفته شد: «اگر مردم آن منافعي كه در مسواك هست مي دانستند, همراه خودشان مسواك را در رختخواب مي بردند.» و اين موضوع براي ما تأكيد مي كند عظمت اسالم را و اينكه اسلام با نياز هاي طبيعي انسان ها منسجم است آن نيازهاي طبيعي كه وجود اين طبيعت را در بردارد.

مسواك كردن و آلودگي هاي خارجي

روايت شده از امام صادق (عليه السلام) كه فرمودند: «پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) هرگاه نماز عشا را مي خواند, دستور مي دادند كه اساب وضو و مسواكشان را نزدشان مي گذاشتند و رويش را مي پوشانيدند و قدري مي خوابيدند, سپس بر مي خاستند, نخست مسواك مي كردند و ...» .??

وقبلا گذشت كه حضرت امام رضا (عليه السلام) در خراسان كه بودند وقتي نمازصبح را مي خواند درمصلاي نمازش مي نشست تا اينكه خورشيد طلوع مي كرد سپس همه مسواك ها را در ظرفي قرار مي دادند و بعد هر يك از مسواك را برمي داشتند و دندانشان را مسواك مي كردند و بعد برايشان كندر مي آوردند...».

اين روايت ها منعكس مي كند كه پيامبر (صلي الله عليه و آله) و امام (عليه السلام) به محافظت كردن از مسواك ها به واسطه اين باشد كه در ظرفي جاي دهند يا روپوشي روي آن بيندازند و موقع نياز از آن استفاده كنند, تا اينكه مسواك ها به هيچ نوعي از ميكروب ها, آلوده نشوند, اگر چه آن ميكروب ها از هوا باشد چه رسد به اينكه با چيز

ديگري غير از هوا ارتباط پيدا كند و اين نهايت دقت در محافظت كردن در مورد سلامت بدن مي باشد. به خصوص وقتي ملاحظه مي كنيم كه امام رضا (عليه السلام) خودشان براي هر نمازي يك مسواك مخصوصي را قرار مي دادند به اين خاطر كه باقي نماند در مسواك موقعي كه از مسواك دردفعه دوم استفاده مي كردند هيچ اثري از رطوبتي كه در نتيجه مسواك كردن قبلي مانده است, چون كه رطوبت ممكن است سبب به وجود آمدن وزنده ماندن بعضي از ميكروب هايي شود كه مربوط به رطوبت است.?? و رطوبت هاي باقيمانده در مسواك مانع از اين مي شود كه موادي كه در مسواك است در هلاك شدن ميكروب ها كند.

مستحب بودن وضو هنگام طعام

در احاديث وارد شده, رواياتي كه از آنها استفاده مي شود وضو قبل از اطعام مستحب است و قبلا گذشت اينكه مسواك كردن هنگام وضو مستحب است و اين دو دسته روايات معنايش اين است كه مسواك كردن قبل از طعام و قبل از وضو انجام مي شود. اينجاست كه زمينه اي باقي نمي ماند تا طعام آلوده به ميكروب وارد معده گردد و به آن زيان برساند همان طور كه مقدم شد, اما مسواك كردن بعد از طعام, اسلام خود را مستغني و بي نياز مي داند كه بر اين مطلب تصريح كند, زيرا اسلام به مسواك زدن در زمان هاي مختلف دستور داده, در اول روز و شب, به طوري كه تخمير زيادي ها نامعقول و غيرممكن گردد.

پي نوشت :

??_ محاسن: ص ??? – بحارالانوار: ج ??, ص ???.

??_ بحارالانوار: ج ??, ص ???.

??_ كافي: ج ?, ص ?? – وسائل الشيعه: ج ?, ص ???.

??_ كافي: ج ?, ص ?? – من لا يحضره الفقيه: ج ?, ص ?? – مكارم الاخلاق: ص ??.

??_ بحارالانوار: ج ??, ص ???.

??_ امالي صدوق: ص ???.

??_ كافي: ج ?, ص ?? – محاسن: ص ??? – بحارالانوار: ج ??, ص ???.

??_ وسائل الشيعه: ج ?, ص ??.

??_ استبصار: ج ?, ص ?? و ?? – وسائل الشيعه: ج ?, ص ???.

??_ اگر ممكن نباشد, اسيد معده ميكروب ها را به وجود مي آورد و اگر ممكن نشد تركيبات صفرا آنها را به وجود مي آورد.

??_ اولين دانشگاه و آخرين پيامبر: ج ??,ص ??? و ص ???.

??_ كافي: ج ?,ص ??? – وسائل الشيعه: ج ?, ص ???.

??_ اولين دانشگاه و آخرين پيامبر: ج ??, ص ???.

منبع: طب و پزشكي در اسلام

بهداشت دهان و دندان دراسلام(3)

نويسنده: علامه سيد جعفر مرتضي عاملي

خلال كردن بعد از طعام

خيلي از مواقع بعضي از زيادي هاي غذايي كه در بين دندان ها وجود دارد با مضمضه كردن خارج نمي شود, بلكه به وسيله مسواك كردن نيز مشكل است كه آنها را خارج كنيم پس احتياج به استعمال وسيله ديگري داريم كه آن زيادي هاي غذا را مجبور كنيم خارج شوند تا اين زيادي هاي غذا تغيير نكند و سطح دندان را نپوشاند و در نتيجه ميكروب ها آماده شوند و در از بين بردن لثه ها و خراب شدن دندان ها و غير از اين ها از چيزهايي كه در بحث مسواك اشاره به آن شد, موثر باشند و امر و دستور به خلال در اسلام به صورت هاي مختلف و گوناگون وارد شده همانطوري كه پيامبر وائمه (عليهم السلام) آن فوايدي كه دارد

ذكر كرده اند با اضافه كردن ذكر وسايلي كه استعمال آن وسايل در اين موضوع صحيح نيست و غير از اين روايات از رواياتي كه در آينده به زودي توضيح داده مي شود و بايد گوش نكنيم به حرف كساني كه مي گويند خلال آماده مي كند فرصت را براي ابتلا به درد ها و زخم هاي لثه ها و خارج كردن دندان كه موجب كندن آن مي شود.??

خلالي كه موجب كندن دندان مي شود آن خلال مخصوصي است كه درآن وسايل بسيار حاد و سخت به كار مي رود كه موجب زخم لثه و خراب شدن دندان مي شود. اين امري بود كه نشأت گرفته بود از آنچه ذكر شده بود و پيامبر و ائمه (عليهم السلام) به اين جهت مردم را آگاهي دادند و به آنچه مانع از ظهور اين جهت است مردم را ارشاد كردند و مي بينيم در موقعي كه بحث در وسايل خلال باشد بعضي از آن رواياتي كه از ائمه (عليهم السلام) در اين مورد وارد شده همانطوري كه با تعدد عمل خلال و مسواك و مضمضه در هر روز فرصت براي ظاهر شدن مرض به هيچ وجه باقي نمي ماند.??

خلال كردن از نظر شرعي

از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل شده كه فرمودند: «خداوند خلال كنندگان از امتم را كه در بعد از وضو و طعام, خلال مي كنند, رحمت كند.»??

و فرمودند: «خلال كننده از امت من چه نيكو مي باشد. موسي بن جعفر (عليهماالسلام) از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل فرمودند: «خداوند خلال كننده را رحمت كند.» گفته شد يا رسول الله! خلال كنندگان چه كساني هستند؟ فرمودند: «كساني كه بعد از طعام, خلال مي كنند پس وقتي

كه در دهان چيزي و غذايي باقيماند, تغيير مي كند و بوي آن, فرشته را اذيت مي كند.» ?? و بايد مراجعه شود به آنچه از سعد بن معاذ از پيامبر نقل شد.??

و به همين معناست آنچه امام باقر (عليه السلام)از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل كردند و در اين حديث, اين طور وارد شده كه سنگين تر بر فرشته اي كه موكل انسان مؤمن است, نيست از اين كه چيزي از طعام در دهان مؤمن ببيند در حالي كه ايستاده و مشغول نماز باشد.??

و از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل شده: «و خلال كردن باعث مي شود كه ملائكه تو را دوست بدارند پس ملائكه اذيت مي شوند از بوي دهان كسي كه بعد از غذا خوردن,خلال نمي كند.» ??

از پيامبر (صلي الله عليه و آله) روايت شده كه فرمودند: «جبرئيل بر من نازل شد و به خلال سفارش نمود.» ??

و از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: «جبرئيل نازل شده وسفارش به مسواك كردن و خلال و حجامت نموده است.» ??

واين معنا در جايي كه كلام در مسواك كردن بود گذشت در حديث شكايت كردن خانه خدا به خدا از نفس مشركين كه به خانه خدا مي رسد پس آنجا مراجعه كنيد.

واز امام كاظم (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: «يك منادي درآسمان ندا مي كند خدايا! بر خلال كنندگان بركت عنايت فرما». تا اينكه فرمودند: «و كساني كه خلال مي كنند پس به درستي كه خلال توسط جبرئيل نازل شد در حالي كه جبرئيل قسم خورد و شهادت داد بر خلال از آسمان.»?? و خلال از آن ده چيزي مي باشد كه آنها ازامور حنيفيه اي قرار داده شده, كه

خداوند به ابراهيم نازل كرد. ?? و مطالب ديگري كه جاي بررسي آنها نيست. ??

فايده هاي خلال

اينك فوايد خلال و ضرر هاي ترك خلال را, كه در روايات مطرح شده به صورت زير خلاصه كنيم:

?_ دهان را خوشبو مي سازد.

?_ موجب سلامتي (يا اصلاح) دهان و دندان ها ميٍ گردد.

?_ دهان را پاكيزه مي گرداند.

?_ صحيح وسالم كننده (اصلاح كننده) لثه ها و دندان ها مي باشد.

?_ خلال كردن موجب جلب روزي مي شود.

?_ خلال كردن نظافت است.

?_ باد جنام (باد شنام: باد دژنام) را از بين مي برد كه يك قرمزي ناشناخته اي است بر صورت و اعضا همچنانكه مي آيد. ??

?_ از پديد آمدن بوهاي بد و كريه در دهان جلوگيري مي كند.

و وارد شده اين فوايد در تعدادي از روايات مثل آنچه از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه خلال, بوي دهان را خوش مي گرداند.??

واز پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل شده كه: «خلال كنيد به دنبال طعام, پس به درستي كه خلال كردن, سالم كننده دهان و دندان ها مي باشد و موجب جلب روزي مي شود.»

و در روايت ديگري اين است كه پيامبر (صلي الله عليه و آله) به جعفر, خلالي را داد و امر كرد جعفر را كه خلال كند و به آنچه گفته شد دليل آورد.??

و از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل شده كه: «خلال كنيد پس به درستي كه خلال كردن از نظافت وپاكيزگي است و نظافت از ايمان است و ايمان همراه صاحبش در بهشت خواهد بود.»

و گذشت روايتي كه كعبه شكايت كرد به خدا از اينكه نفس هاي مشركين به كعبه مي رسد,پس خداوند به كعبه وحي

كرد كه عوض اين مشركين, قومي مي آيند كه نظافت مي كنند با چوب هاي درخت.??

شهيد, گفته است: «خلال كردن لثه را سالم مي گرداند و بوي دهان را خوش مي كند.»??

روايت شد كه پيامبر (صلي الله عليه و آله) به حضرت علي (عليه السلام) فرمودند: «بر تو باد به خلال كردن, چون خلال باد جنام را از بين مي برد...» ??

مرحوم مجلسي گفته است كه «باد جنام» مثل اينكه عربي باد شنام است و باد شنام بر آنچه حكما ذكر كرده اند يك قرمزي ناشناخته اي است شبيه قرمزي كسي كه مبتلا به مرض جذام مي باشد و بر صورت و اعضا خصوصا در زمستان و سرما ظاهر مي شود و چه بسا با آن دانه هايي هم بيرون بيايد.??

در روايتي است از وجود پيامبر (صلي الله عليه و آله) كه فرمودند: «هر كس دو چوب استعمال كند از خستي انبر (از كشيدن دندان بر اثر خرابي و درد) ايمن مي شود.»??

و ما نيازي نداريم فوايدي كه براي خلال ذكر شده در اينجا بياوريم پس در بحث مسواك گذشت و آنچه ذكر شد خيلي واضح است و احتياجي به تكرار آن نداريم.

ذكر شده كه خلال موجب جلب رزق و روزي مي باشد و شايد اين نظر داشته باشد به اينكه هرگاه بر بنده بسياري از رنج ها و درد هاي جسمي برسد به اضافه اينكه خلالكردن جاي را براي ملائكه باز مي كند تا ملائكه به عبد نزديك شوند, در اين صورت بدون شك بر بنده بسياري از نفقات عطا مي شود همانطوري كه خلال كردن به انسان نشاط مي دهد, بلكه يك روحيه جديدي مي دهد كه همراه آن الطاف خدا, تهيه كردن موارد روزي براي بنده

مي باشد.

و اما نسبت به آن قرمزي كه در صورت پيدا مي شود و اشاره به آن شد, ما قدرت و استطاعت پيدا نكرديم تا به حال كه سرّ اين موضوع را بفهميم و شايد با پيشرفت دانش پزشكي در آينده بتوانيم بسياري از قضايايي كه تا به حال مبهم ومشكل و پيچيده بوده است بشناسيم اگر خدا بخواهد.لازم است آنچه به وسيله خلال كردن خارج مي شود, به بيرون ريخته شود وارد شده در احاديث بسياري كه لازم است بيرون ريختن آنچه به واسطه خلال از بين شيار دندان ها خارج مي شود, اما آن غذاهايي كه بر لثه هست يا در اطراف دهان و دنباله زبان هست,اسلام خوردن آن را اجازه داده است.??

و در روايت وارد شده كه: «حرجي نيست براي كسي كه آنچه به واسطه خلال خارج شده بخورد.» ??

اين نظر دارد به حرج از جهت عقاب اخروي اما حرج و ضرردنيوي موجود است و به خاطر اينكه حرج دنيوي موجود است در اين روايت ذاتاً امر كرده به بيرون انداختن آنچه با خلال خارج مي شود چه برسد به غير آن.

و سرّ اين موضوع واضح است, همانا چيزي كه در خلال كردن مستكره مي باشد آن است كه در بين دندان ها از آن استفاده شود (آنچه در خلال مستكره مي باشد اين است كه از گياهي كه خيلي سفت و سخت است در خلال كردن بين دندان ها استفاده شود) و دندان ها را در معرض آلوده كردن به ميكروب هايي بكند كه در آن مكان ها پيدا مي شوند كه رسيدن به آن ميكروب ها با وسايل تنظيف مشكل است و شايد مطلقاً نشود دسترسي به آنها پيدا كرد. اما آنچه در

جلو دهان و يا در باطن دهان و كنج دهان و اطراف آن يا در جايي است براي زبان ممكن است كه خارج كند آنها را از اطراف دهان, اين ها در جاهايي واقع شده اند كه اصلاً ممكن نيست كه چيزي در آنها ثابت بماند و چونكه بزاق و آب دهان دايماً در دهان به وجود مي آيد هيچ فرصتي براي پوشيده شدن و زياد شدن هيچ نوع از انواع ميكروب ها پديد نمي آيد.

دكتر پاك نژاد ذكر كرده است: هر كس چيزي كه به وسيله خلال كردن خارج مي شود دايما بخورد بر چنين شخصي ترس آن داريم كه زخم اثني عشر و يا زخم معده مبتلا شود.??

و به خاطر همين ما تعجب مي كنيم وقتي كه روايت امام صادق (عليه السلام) را مي بينيم كه مي فرمايد «هيچ يك از شما انسان ها غذايي كه به وسيله خلال كردن از دهان خارج مي كنيد نخوريد چون كه مبتلا به دبيله مي شويد.» ??

«دبيله» يعني آن سختي و جراحت و دمل بزرگي كه در شكم به وجود مي آيد كه غالبا منجر به مرگ شخصي كه آن جراحت در او پيدا شده مي شود.?? و همين جراحت چيزي است كه اكنون به زخم اثني عشر يا زخم معده تعبير مي شود چنانچه معلوم است.

مضمضه كردن بعد از خلال

«مستغفري» در «طب النبي» روايت كرده كه پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمودند: «بعد از طعام, خلال و با آب مضمضه كنيد چونكه مضمضه كردن با آب, باعث صحت و سلامت دندان ها مي شود.»??

و از امام حسين (عليه السلام) نقل شده كه حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) به ما امر مي فرمودند كه هر گاه خلال كرديم, آب ننوشيم تا اينكه

سه مرتبه مضمضه كنيم.??

اين عمل به خاطر اين است كه خلال كردن به تنهايي كفايت نمي كند براي خارج كردن زيادي هاي غذا از دهان و با مضمضه در بار اول ودوم تمام زيادي ها خارج نمي شود, پس احتياج به مضمضمه كردن در دفعه سوم دارد و اين موضوع به خاطر اين است كه اگر زيادي غذا باقي بماند سيل ميكروب ها با آن به معده داخل مي شود كه سبب بيماري فراواني مي گردد كه پيشتر گذشت.

وسايلي كه استعمال آن ها در خلال صحيح نيست

در روايات مي يابيم كه از استعمال بعضي از وسايل در هنگام خلال منع كرده است و روشن است كه منع از استعمال بعضي از اين وسايل به خاطر اين است كه ممكن است اين وسايل, موجب زخم شدن لثه بشود و اما بعضي ديگر از وسايل ممكن است كه به خاطر وجود مواد شيميايي معين باشد كه امكان دارد به سلامتي انسان به طور عموم ضرر بزند و ما اشاره مي كنيم در اين قسمت به روايات زير: از امام رضا (عليه السلام) نقل شده كه: «با چوب درخت انار خلال نكنيد با چوب ريحان هم خلال نكنيد, چون اين دو عرق جذام را به حركت در مي آورند.»

و در بعضي از روايات ديگر وارد شده كه: «به حركت در مي آورد خوره را.»??

و از دعائم و غير آن روايت شده كه پيامبر (صلي الله عليه وآله) از خلال كردن به ريشه و ساقه ها و چوب انار و ريحان نهي كرده اند و فرمودند: «همانا اين ها عرق جذام را به حركت درمي آورند يا عرق خوره را.» ??

از حضرت علي (عليه السلام) نقل شده كه: «خلال كردن با ريشه درخت,

موجب فقر مي شود.» ??

شهيد گفته است: «مكروه است انسان با ني خلال كند يا چوب ريحان يا برگ درخت خرما يا برگ درخت انار .»??

پيغمبر (صلي الله عليه و آله) به هر چيزي كه به ايشان مي رسيد خلال مي كردند به استثناي برگ خرما و ساقه درخت.» ??

و در روايت است كه: «هر كس با ساقه درخت خلال كند تا هفت روز يا شش روز حاجتش برآورده نمي شود.» ??

امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «با ساقه درخت خلال نكنيد پس اگر چاره اي نداشتيد پس ليطه آن را بكنيد.»??

«ليطه» پوست قصبه را مي گويند. ??

از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: «پيامبر (صلي الله عليه و آله) نهي فرمودند از اين كه با ساقه درخت و ريحان و انار خلال كنند.» و در روايت ديگر اضافه شده وفرمودند: «اين چند چيز عرق خوره را به حركت در مي آورد.»??

خلال براي مهمان

براي مهمان ممكن نيست كه خلال مناسبي تهيه كند از اين جهت از پيامبر (صلي الله عليه و آله) روايت شده كه فرمودند: «حق ميهمان بر صاحب خانه اين< است كه براي او يك خلالي آماده كند.»??

و بعضي از فقها و مراجع تقليد حكم كرده اند به اينكه از مستحبات ميزبان براي مهمان آماده كردن خلال است.» ??

پي نوشت :

??_ اولين دانشگاه و آخرين پيامبر: ج ??, ص ???.

??_ همان مدرك.

??_ مكارم الاخلاق: ص ??? – بحارالانوار: ج ??, ص ??? و ???.

??_ برقي, محاسن: ص ??? – بحارالانوار: ج ??, ص ???.

??_ مكارم الاخلاق: ص ???.

??_ بحارالانوار: ج ??, ص ??? و ج ?? ص ???.

??_ تحف العقول: ص ?? –

بحارالانوار: ج ??, ص ???.

??_ المحاسن ص ??? – بحارالانوار: ج ??, ص ???.

??_ من لا يحضره الفقيه: ج?, ص ??.

??_ سرائر: قسمت مستطرفات, ص ??? – وسائل الشيعه: ج ??, ص ???.

??_ مجمع البيان: ج ?,ص??? – بحارالانوار: ج ??, ص ??.

??_ ر.ك: مخذي كه گفته شده و غير از آنها.

??_ باد زشت و بد, باد سرخ, سرخ باد, مرضي كه در اثر آن پوست بدن به خصوص گونه ها سرخ يا بنفش رنگ مي شود. «فرهنگ عميد» .

??_ كافي: ج ?, ص ??? – وسائل الشيعه: ج ??, ص ???.

??_ مكارم الاخلاق: ص ??? – بحارالانوار: ج ?? ص ???.

??_ بحارالانوار: ج ??, ص ???.

??_ بحارالانوار ج ??, ص ???.

??_ بحارالانوار: ج ??, ص ???.

??_ بحارالانوار: ج ??, ص ???.

??_ بحارالانوار: ج ??, ص ???.

??_ ر.ك: احاديثي كه در اين مورد است در محاسن برقي: ص ??? و ???.

??_ محاسن: ص ??? و ??? – بحارالانوار: ج ??, ص ???.

??_ اولين دانشگاه و آخرين پيامبر: ج ?, ص ???.

??_ كافي: ج ?, ص ???.

??_ ابن اثير, نهايه: ج ?, ص ??.

??_ مستدرك الوسايل: ج ?, ص ???.

??_ سفينه البحار: ج ?, ص ??? – بحارالانوار: ج ?, ص ??? .

??_ كافي: ج ?, ص ??? . وسايل الشيعه: ج ??, ص ??? و ???.

??_ بحارالانوار: ج ??, ص ??? و ???.

??_ مكارم الاخلاق: ص ??? و ??? – بحارالانوار: ج ??, ص ??? و ???.

??_ بحارالانوار: ج ??, ص ???, به نقل از دروس

مكارم الاخلاق: ص ???.

??_ محاسن: ص ??? – مكارم الاخلاق: ص ??? و ???.

??_ محاسن: ص ??? – مكارم الاخلاق: ص ??? – بحارالانوار: ج ?? ص ???.

??_ بحارالانوار: ج ??, ص ??? – مكارم الاخلاق: ص ???.

??_ محيط المحيط ص ???.

??_ بحارالانوار: ج ??, ص ??? – محاسن: ص ???.

??_ بحارالانوار: ج ??, ص ??? – مكارم الاخلاق ص ???.

??_ محاسن: ص ???- بحارالانوار: ج ??, ص ???.

??_ بحارالانوار: ج ??, ص ???.

منبع:طب و پزشكي در اسلام

طرز زيباسازي لبخندها

نويسنده:دكتر گلرخ ثريا

6 توصيه آسان براي داشتن لبخندي سفيد

كسي كه دندان هايش سالم و سفيد و مرتب است، وقتي كه مي خندد، انگار يك رديف مرواريد ناگهان در دهانش برق مي زند. داشتن چنين لبخند زيبايي آرزوي خيلي هاست. خيلي ها به مطب دندانپزشكان مراجعه مي كنند و تنها خواسته شان همين است كه ظاهر لبخندشان اصلاح شود. اگر شما هم چنين خواسته اي داريد، 6 توصيه زير را از ياد نبريد...

1 نوارها و چسب هاي سفيدكننده را از داروخانه بخريد

از جمله روش هاي سفيد كردن دندان ها، استفاده از نوارهاي سفيدكننده دندان است كه به صورت موقت روي دندان ها چسبانده مي شود و طي يك پروسه كند تا حدودي رنگ دندان ها را روشن مي كند. اين نوارها بيشتر جنبه تجاري داشته اما در هر صورت قبل از استفاده حتما بايد با دندانپزشك هماهنگي لازم انجام گيرد. درد و حساسيت در انتظار بعضي هاست. تقريبا نيمي از افرادي كه از محصولات سفيدكننده دندان استفاده مي كنند، درجاتي از حساسيت دنداني و التهاب لثه را پس از آن تجربه مي كنند. اگر شما دچار حساسيت دنداني شديد و در اثر نوشيدن مايعات گرم و سرد دندان هايتان

دچار دردهاي گذرايي شد و يا لثه هايتان قرمز شد، بايد غلظت اين محصولات سفيدكننده خانگي را كمتر انتخاب كنيد. به طور معمول، اين عوارض در عرض چند روز از بين مي روند اما اگر اين درد و التهاب ادامه پيدا كرد حتما با دندانپزشك تان تماس بگيريد.

2 چاي تان را كم رنگ بنوشيد

مصرف مواد غذايي رنگي، دندان ها را تيره مي كنند، پس از مصرف مرتب و مداوم چاي و قهوه و نوشابه خودداري كنيد. چاي تان را كم رنگ بنوشيد. قهوه تان را رقيق تهيه كنيد تا رنگدانه كمتري روي دندان هايتان بنشيند. نوشيدني هاي رنگي را حتي الامكان با ني بنوشيد تا تماس آنها با دندان هايتان كم شود و بلافاصله پس از مصرف خوراكي هاي رنگي، دندان هايتان را با آب شستشو دهيد.

3 خانم ها در انتخاب رژلب دقت كنند

رنگ هاي تيره رژلب دندان هاي شما را سفيدتر نشان مي دهد. پس يكي دو درجه رنگ رژلب تان را تيره تر كنيد و تاثير آن را بر زيبايي دندان هايتان ببينيد. مراقب باشيد. باقي ماندن اضافات رژلب روي دندان ها باعث تيره شدن آنها مي شود، پس بعد از اينكه رژلب زديد، با زبان روي دندان ها را تميز كرده و اضافه هاي آن را از روي دندان ها پاك كنيد.

4 هويج و كلم بروكلي را خام گاز بزنيد

مي توانيد رنگدانه ها را به روش فيزيكي و با كمك سايش هم از روي دندان ها پاك كنيد. براي اين كار، سبزي ها و ميوه هاي سفت را گاز بزنيد. هويج، سيب، خيار، بروكلي و حتي سيب زميني خام از اين گروه خوراكي ها هستند. با مصرف اين مواد دونشان مي زنيد: هم دندان هاي سفيدتري داريد و هم مقدار زيادي ويتامين و مواد معدني و... به بدنتان مي رسانيد.

5 به رنگ طبيعي دندان هايتان احترام بگذاريد

بسياري از مردم از رنگ

زرد دندان هاي خود شكايت دارند. در بيشتر موارد زرد رنگ بودن دندان ها به دليل عدم رعايت بهداشت دهان است. يعني به دليل رسوب مواد رنگي و تشكيل پلاك و جرم دندان ها زرد مي شوند. در اين افراد معمولا با انجام جرم گيري و از همه مهم تر رعايت صحيح دستورات بهداشتي تا حدود زيادي رنگ زرد دندان ها برطرف مي شود.

هرگاه با وجود رعايت بهداشت باز هم رنگ زرد دندان ها پابرجا باشد، بايد علل زير را در نظر گرفت:

• زردرنگي دندان به علت شفافيت ميناي دندان: مي دانيم كه تاج دندان از خارج به داخل داراي دو لايه مينا و عاج است. هنگامي كه ميناي دندان از شفافيت زيادي برخوردار باشد. رنگ زرد عاج از زير مينا به چشم رسيده، دندان ها زرد رنگ به نظر مي آيند. جالب است بدانيم به عقيده بعضي دندانپزشكان اين دندان ها نسبت به دندان هاي سفيد از استحكام بيشتري برخوردارند. در اين موارد چون رنگ دندان ها طبيعي است بايد از هرگونه درماني به خصوص مصرف پودرهاي موسوم به «سفيدكننده دندان ها» اجتناب كرد (پودرهاي صورتي رنگ با نام Snoker’s به علت سايش مينا و عاج سبب حساسيت دندان ها مي شوند. به اين ترتيب هنگامي كه ميناي دندان شفاف نباشد دندان ها سفيدتر به نظر مي آيد).

• خرابي و نقص در مينا و عاج دندان: برخي از بيماري هاي مادرزادي دندان ها باعث مي شوند رنگ دندان ها زرد يا خاكستري باشد. در گروهي از افراد جامعه زردي دندان ها به دليل اشكال در ساختمان دندان هاست.

• زيادبودن فلورايد آب آشاميدني: فلورايد ماده اي معدني است كه وجود آن به مقدار كم در آب آشاميدني سبب استحكام دندان ها مي شود. هنگامي كه ميزان فلورايد آب آشاميدني از مقدار معيني

تجاوز كند، مي تواند سبب تغييررنگ دندان ها گردد.

• مصرف داروهاي گروه تتراسيكلين: مصرف تتراسيكلين در 5 ماه آخر دوران بارداري يا سنين كودكي نيز مي تواند سبب تغيير رنگ دندان ها شود. در اين شرايط شما بايد با دندانپزشكتان براي حل اين مشكل مشورت كنيد.

6 از خوراكي هاي و نوشيدني هاي رنگ دار پرهيز كنيد

چاي، قهوه، نوشابه، رنگ هاي غذايي، زردچوبه، زعفران و بسياري از خوراكي ها و نوشيدني ها رنگ دندان هايتان را تغيير مي دهند بنابراين با كاهش مصرف اين مواد در رژيم غذايي مي توانيد به داشتن دندان هاي سفيد كمك كنيد اگر به خوردن اين مواد عادت داريد حتما بعد از آن دندان هايتان را با آب بشوييد.

خطر بيماري هاي آميزشي

عفونت آميزشي يكي از بيماري هاي شايع در جهان است و صدمات زيادي از نظر اقتصادي واجتماعي به بسياري از كشورها وارد مي نمايد. ظهور وگسترش عفونت HIV وايدز ، تاثير به سزايي بر كنترل واداره كردن عفونت هاي مقاربتي گذاشته است نقص در تشخيص و درمان آن در مراحل اوليه ممكن است عوارض ومشكلات شديدي را از جمله نازايي ،مرگ جنين ،حاملگي خارج رحمي ،بيماري هاي بدخيم آنوژنيتال ،مرگ زود هنگام و عفونت نوزاد وشير خوار ايجاد نمايد.

بين STI وانتقال HIV ارتبا طي نزديك وجود دارد ومشخص شده است كه هر دو نوع با زخم وبدون زخم STI انتقال جنسي HIV را افزايش مي دهد بيماري هاي آميزشي بيشترين عامل بيماري در مردان جوان 15-44 ساله است ساليانه بيش از 60 ميليون مورد سوزاك و12 ميليون سيفليس جديد در جهان بروز مي كند ساليانه 80 ميليون كلاميديازيس در جهان اتفاق مي افتد قريب 120 ميليون زنان باردار در جهان به تريكو موناس واژيناليس آلوده هستند تعريف

بيماري هاي آميزشي عبارتند از بيماري هايي كه بطور عمده در نتيجه تماس جنسي با فرد آلوده ويا از طريق مادر آلوده به كودك منتقل مي شود به علت مسري بودن ،عوارض ناشي از عدم درمان بيماري هاي آميزشي عبارتند از بيماري هايي كه بطور عمده در نتيجه تماس جنسي با فرد آلوده ويا از طريق مادر آلوده به كودك منتقل مي شود ،پيشگيري وكنترل اين بيماري ها ضروري است .

شايع ترين علائم بيماري هاي آميزشي :

در زنان : ترشح واژينال ،زخم دستگاه تناسلي و درد واضح لگني

در مردان : تورم پوست بيضه ،تورم غدد لنفاوي وترشح مجرا در نوزادان : قرمزي وترشح چشم

عوامل بيماري زاي عفونت هاي آميزشي:

1- ويروس ها: هپاتيت بي ،HIV ، تب خال ، زگيل تناسلي

2- باكتري ها:نيسريا گنوره (سوزاك ، تروپونما پاليدوم (سيفيليس) كلاميديا ،گاردنلا(واژينوز باكتريال) ،ٌهموفيلوس دوكره اي

3- قارچ ها : كانديدا آلبيكنس

4- انگل :تريكو موناس واژيناليس

علائم هفت گانه بيماري هاي آميزشي:

1- ترشحات مجاري ادراري

2- زخم هاي تناسلي

3- ترشحات واژينال (افزايش مقدار ،تغيير بو ،رنگ وقوام همراه با سوزش ،خارش ودرد در زمان تماس جنسي

4-( بيماري التهابي لگن ) درد زير شكم

5- بزرگي غدد كشاله ران 6- تورم پوست بيضه

7- عفونت چشمي نوزاد راه هاي انتقال بيماري هاي آميزشي بيشتر از طريق تماس جنسي با فرد آلوده اشتراك در سر سوزن وسرنگ تزريقي آلوده در معتادان تزريقي وخالكوبي از مادر آلوده به جنين يا نوزاد به ندرت از طريق انتقال خون.

راه هاي ورود عامل بيماري : اندام تناسلي ،مجاري ادرار ،مخاط دهان ،چشم ،مقعد وخون

انواع شايع عفونت هاي آميزشي

1- سوزاك

2- سفليس

3- كلاميديا

4-

تب خال تناسلي

5- شانكروئيد

سوزاك

عامل : نيسريا گنوره

علائم :

در مردان 3-8 روز پس از تماس ظاهر مي شود و بصورت ترشح از مجرا و سوزش ادرار ؛

در زنان : ترشح واژينال و درد زير شكم در هنگام نزديكي شريك جنسي بايد درمان شود.

ورتريت غير سوزاكي

علائم :

در مردان ترشح آبكي يا شيري از مجرا ، درد در هنگام ادرار كردن

در زنان: سوزش ادرار ،درد خفيف لگني ،خونريزي بين دو عادت ماهيانه عامل : كلاميديا، مايكوپلاسما شريك جنسي بايد درمان شود

تب خال تناسلي

عامل : ويروس تب خال ساده نوع 2 است

علائم : زخم تناسلي تاول دار دردناك در ناحيه تناسلي كه طي چند هفته بهبود مي يابد ،ادنوپاتي حساس و نرم و دو طرفه شريك جنسي بايد درمان شود در زمان علائم نبايد تماس جنسي داشته باشد

در صورت بروز يك بار ابتلا توصيه مي شود هميشه از كاندوم استفاده شود زيرا آلودگي مستمر است ولي با فاز هاي بدون علامت.

سيفيليس

علائم:

مرحله اول :10 -90 روز پس از تماس ،زخم بدون درد ظاهر مي شود ،ادنوپاتي يك يا دو طرفه يك هفته بعد از زخم ايجاد مي شود

مرحله دوم :2-6 ماه پس از تماس ، علائم بيماري بصورت خستگي ،تب،گلودرد،ريزش مو ها وبثورات پوستي قرينه وبدون خارش ظاهر مي شود كه خود به خود برطرف مي شود

مرحله سوم : پس از 2 سال ،تخريب سيستم عصبي وحتي مرگ اتفاق مي افتد

شانكروئيد

عامل: هموفيلوس دو كره اي علائم : ضايعه اوليه به صورت وزيكول يا پاپول كه به طرف زخمي شدن پيش مي رود زخم نرم است و اندوره نيست وبسيار دردناك است يك هفته بعد

از ضايعه اوليه ادنوپاتي يك طرفه دردناك وچركي در 50 درصد موارد ايجاد مي شود

واژينيت

عفونت متداولي در زنان است كه گاهي در اثر تماس جنسي ايجاد مي شود علائم : درد ،ترشح،حساسيت وتحريك،قرمزي،خارش وبو،ولي بيشتر افراد بدون علامت هستند

عامل : قارچ،كلاميديا،گاردنلا،تب خال ،تريكوموناس

پيشگيري از بيماري هاي جنسي: خويشتن داري در دوران تجرد وفاداري به همسر استفاده از كاندوم به منظور كاهش احتمال خطر .

جايگزيني رفتار كم خطر به جاي پر خطر اقدام براي درمان خود وشريك جنسي به منظور پيشگيري از عفونت مجدد .

عوارض بيماري هاي آميزشي مرگ ومير مشكلات رواني احساس ترس ،خجالت وگناه بارداري خارج رحمي عقيمي ونازايي .

سرطان دستگاه تناسلي ،كبد ... ناهنجاري هاي مادرزادي ،تولد نوزاد نارس ،مرده زايي ، كوري ومرگ نوزاد

راهكار هاي اساسي مبارزه با بيماري هاي آميزشي

آموزش عملي گروه هاي خاص در زمينه شناخت ،پيشگيري وتشويق افراد ، براي مراجعه به موقع ونيز ضرورت درمان خود وشريك جنسي ترويج وفراهم كردن كاندوم وآموزش روش صحيح استفاده از آن، افزايش دسترسي به خدمات بهداشتي – درماني ،ارائه خدمات مشاوره جهت جايگزين كردن رفتارهاي سالم به جاي رفتار هاي پر خطر، برقراري ارتباط با مراكز مشاوره وآزمايش داوطلبانه HIV

درمان

1- ترشح مجرا :

گونوره : اسپكتينو مايسين 2 گرم ،عضلاني ،تك دوز

كلاميديا :داكسي سيكلين خوراكي 100 ميلي گرم دو بار در روز براي 7 روز

2- ترشح واژينال :

واژينيت(عفونت با T.vو B.v وكانديديا): مترونيدازول ا قرص ،3 بار در روز براي 7 روز + شياف كلوتريمازول واژينال براي 3 شب متوالي

سرويسيت : اسپكتينو مايسين 2 گرم ،عضلاني ،تك دوز +l داكسي سيكلين خوراكي 100 ميلي گرم

دو بار در روز براي 7 روز

3- زخم دستگاه تناسلي

سيفيليس مرحله اوليه:پني سيلين بنزاتين 4/2ميليون واحد عضلاني ،تك دوز

سيفيليس مرحله ثانويه:پني سيلين بنزاتين 4/2ميليون واحد عضلاني هر هفته يك بار ،به مدت 3 هفته انكروئيد:سيپرو فلوكساسين 500 ميلي گرم خوراكي دو بار در روز براي 3 روز

4- تب خال : آ سيكلوير 400 ميلي گرم خوراي 3 بار در روز بزاي 7 روز

5- درد زير شكم در خانم ها: اسپكتينومايسين 2 گرم ،عضلاني تك دوز +داكسي سيكلين 100 ميلي گرم 2 بار در روز براي 14 روز + مترونيدازول 250 ميلي گرم ،3 بار در روز 14 روز 6- تورم پوست بيضه (اركيت با منشا احتمال STI

اسپكتينومايسين 2 گرم ،عضلاني تك دوز +داكسي سيكلين 100 ميلي گرم 2 بار در روز براي 7 روز 7- تورم غدد لنفاوي كشا له ران: داكسي سيكلين 100 ميلي گرم 2 بار در روز براي 2-3 هفته 8

منبع:http://nasle-farda.ir

لكه هاي پوستي

نويسنده: دكتر سيمين ابراهيم زاده

مقدمه:

تغيير رنگدانه هاي صورت به اشكال مختلف ممكن است رخ دهد. از لك و مك (freckel) گرفته تا خال و لك هاي حاملگي (ملاسما) و لكه هاي در اثر آفتاب و افزايش سن (Actinic Keratosis) حتي برخي سرطان هاي پوست همگي مي توانند به صورت لكه هاي پوستي تظاهر يابند. بنابراين به كار بردن يك درمان واحد براي لكه هاي پوستي كار مناسبي نيست.

لك و مك ها:

در اثر آفتاب ايجاد و پر رنگ تر مي شود در افراد با پوست هاي سفيد يا موهاي قرمز اين لك و مك ها جزو ژنتيك بيمار است و در كشورهاي اروپايي به

عنوان يك نوع تيپ پوستي شناخته شده است. در ايران چون اين نوع تيپ پوستي كم است لك و مك براي افراد مسئله اي ناراحت كننده است.

براي جلوگيري از ايجاد و پررنگ شدن لك و مك ها بايد ضد آفتاب ها را مرتب استفاده كرد. و در ساعات اوج آفتاب (10 صبح تا 3 بعد از ظهر) در معرض آفتاب قرار نگرفت.

براي از بين بردن لك و مك ها بايد به اين نكته توجه داشت كه اينها به طور كامل ممكن است برطرف نشود. با درمان ها كم رنگ تر مي شود و مجددا احتمال عود آنها بالاست. از روش هاي درمان هاي موضعي استفاده از كرم هاي لايه بردار و حاوي هيدروكينون براي كم رنگ شدن آنها مي توان استفاده كرد. روش هاي ديگر مثل Peeling و ميكرودرم ابرشن و نهايتا ليزر نيز در مرحله بعدي درمان قرار دارند. قابل ذكر است كه از بين رفتن و كم رنگ شدن لك ها در يك جلسه امكان پذير نمي باشد و بايد اين روش هاي فيزيكي براي دادن نتيجه مطلوب چندين جلسه انجام شوند.

لك هاي حاملگي (ملاسما يا كلواسما):

همان طور كه در مقالات قبلي اشاره شد اين لكه ها در اثر هورمون هاي زمان بارداري يا مصرف قرص ها و هورمون ها و يا وجود كيست هاي تخمدان ايجاد و در اثر تابش اشعه آفتاب تشديد مي شود. در برخي افراد اختلالات هورمون وجود ندارد و تنها در اثر تابش آفتاب ايجاد مي شوند كه اين لكه ها در قسمت هاي برجسته صورت مثل گونه ها، تيغه بيني، پيشاني و چانه ديده

مي شوند. جهت از بين بردن آنها در اولين قدم درمان بايد بيماري هورموني زمينه اي برطرف شده قطع مصرف قرص هاي ضد بارداري و هورمون ها قطع شود. همچنين استفاده از كرم هاي لايه بردار و حاوي هيدروكينون با نسبت هاي مختلف تحت نظر پزشك متخصص پوست مي توان استفاده كرد.

Peeling و ميكرودرم ابريش روش هاي كمكي براي از بين بردن لكه هاست ولي بايد توجه داشت كه اين لكه هاي خيلي دير خوب مي شود و بايد درمان تا 6 ماه ادامه يابد و خيلي زود احتمال بازگشت وجود دارد پس بايد پس از بهبودي هم تحت نظر باشند تا از عود آنها جلوگيري شود. ضد آفتاب بايد حتما با دقت مصرف شود. نكته قابل ذكر آن است كه چون خود كرم هيدروكينون در برخي موارد باعث ايجاد لك مي شود. بنابراين حتما بايد با تجويز پزشك متخصص پوست درمان با اين داروها (داروهاي حاوي هيدروكينون) انجام شود و قطع اين داروها هم به تدريج و زير نظر پزشك باشد.

ليزر در درمان لكه هاي حاملگي جايي ندارد و نه تنها باعث رفع اين لكه ها نمي شود بلكه در برخي موارد باعث افزايش رنگدانه ها هم مي شود. در نهايت قابل ذكر است كه جهت رفع لكه هاي پوستي بايد درمان هاي طبي به همراه Peeling و ميكرودرم ابريش و استفاده مرتب از ضد آفتاب ها از SPF بالا توامان و زير نظر متخصص مربوطه انجام شود.

لكه هاي در اثر آفتاب و افزايش سن Actinic Keratosis:

اين لكه ها در افراد با سن بالا و پوست هاي روشن و چشمان رنگي

ايجاد مي شود و ممكن است متعدد يا منفرد بدن و رنگ لكه ها از قرمز تا قهوه اي متغير است چون اين لكه ها در دراز مدت احتمال بدخيمي دارند نبايد سهل انگاري شده و از كرم هاي ضد لك بدون مشورت با پزشك متخصص نبايد استفاده شود و بايد حتما بررسي شود و بررسي انجام شود و گاهي لازم است به طور كامل توسط جراحي برداشته شود تا از احتمال ايجاد كانسر جلوگيري شود.

لكه هاي شيرقهوه Cafe - au - Laitmacule:

اين لكه ها روي پوست اگر به تعداد زياد ( بالاي 6 عدد) همراه با يك سري علائم ديگر باشد نشانه يك بيماري ژنتيكي به نام نوروفيبروماتوزيس مي باشد.

اما در برخي افراد به تعداد كمتر حتي يك عدد ممكن است باشد كه در نواحي مختلف بدن اين لكه ها مادرزادي بوده و حداكثر تا سن 5 سالگي ايجاد مي شود درمان آن ليزر در تعداد جلسات بالا لازم است.

Nevus of ota / Nevus of Ito: نوعي خال مادرزادي است كه به رنگ ته رنگ آبي در اطراف چشم و گونه مي باشد در برخي نژادها اين نوع خال ها بيشتر است. كه توسط ليزر در تعداد جلسات بالا مي توان آنها را از بين برد اين نوع خال ها در اصطلاح عوام به ماه گرفتگي معروف است.

لنتيگو Lentigo Maligna:

در پوست آسيب ديده از آفتاب در افراد در صورت و گردن ديده مي شود. بيشتر در دهه 5 عمر ديده مي شود به صورت رنگدانه قهوه اي با حاشيه نامنظم است. پس از چند سال سايز آن افزايش يافته و شكل

آن نامنظم تر مي شود ممكن است روي آن برجستگي هايي ايجاد شود كه اين برجستگي ها نشانه شروع تهاجم سلول ها به لايه هاي پايين تر پوست بوده كه بدخيم است و نياز به درمان سريع دارد.

بنابراين هر لكه و تغيير رنگي روي پوست را نبايد يك لكه ساده در نظر گرفت و خود درماني توسط كرم هاي موجود انجام نشود بلكه حتما با پزشك متخصص پوست مشورت شده چون گاهي نياز به نمونه برداري از لكه ها و درمان هاي جراحي دارد .

منبع: مجله دنياي سلامت شماره 27

كمك! موهام مي ريزه

مرد جوان كه چهره اش 35 سال بيشتر نشان نمي داد، در راهروي دادسراي ويژه جرايم پزشكي نشسته بود، مضطرب و يا بهتر بگويم بسيار عصباني بود، منتظر ماندم تا به داخل شعبه برود. وقتي وارد شعبه شد، با عصبانيت به بازپرس گفت: از چند سال پيش دچار ريزش مو شدم اما اين ريزش خيلي هم شديد نبود. ولي براي جلوگيري از ادامه آن به يك مركز كاشت مو مراجعه كردم و مشكلم را با پزشك متخصص در ميان گذاشتم و قرار شد با عمل جراحي، موهاي كم پشت خود را پر پشت كنم، اما بعد از عمل جراحي و حدود سه ميليون تومان هزينه جراحي، نه تنها مشكل كم پشتي و ريزش موي من حل نشد بلكه شديدتر هم شد و اكنون روز به روز موهاي من در حال ريزش و همچنين دچار خارش هاي مكرر است. چند بار به پزشكم مراجعه كردم و هر بار او در جواب مي گفت اين عوارض بعد از عمل، طبيعي است و پس از گذشت مدتي

درست مي شود اما اكنون بعد از گذشت سه ماه از جراحي مشكل ريزش و خارش موي سر من، حل نشده است. بنابراين من از پزشكم شكايت دارم...

گرايش به زيبايي، گرايشي كاملا طبيعي و مشترك بين تمامي انسان ها است، اما امروزه گرايش به زيبايي به مرحله ظاهرپرستي و خودنمايي رسيده است. اين موضوع متاسفانه در جامعه ما بسيار پررنگ و روز به روز نيز در حال گسترش است. جوانان و نوجوانان به سبب گرايش ها و به اقتضاي سن خود و با صرف هزينه هاي گزاف و قبول عواقب جسمي، رواني و حتي جاني درصدد كسب مقام بهتر در اين مسابقه زيبايي هستند. گرايش روزافزون جوانان به زيبايي ظاهر و روي آوردن به جراحي هاي پلاستيك در دهه گذشته منجر به رشد 83 درصدي تعداد جراحي هاي پلاستيك در كشور شده است. از پيدايش جراحي پلاستيك در ايران بيش از نيم قرن مي گذرد و جالب است كه بدانيد ايران رتبه اول شمار جراحي هاي زيبايي هاي جهان را دارد. امروزه آمار نشان مي دهد كه درصد بالايي از تقاضاي جوانان براي جراحي زيبايي از سوي دختران است اما ما اكنون قصد داريم اين موضوع را بر روي مردان جامعه بررسي كنيم. حدود 10 درصد از متقاضيان جراحي، مردان هستند، آن هم براي جراحي بيني و كاشت مو، كه جراحي بيني نيز در بين مردان درصد كمي را به خود اختصاص داده است. امروزه معضلي كه بين جوانان به خصوص مردهاي جوان در حال افزايش است، ريزش مو و به طبع آن كاشت مو در مراكز تخصصي است. البته اين معضل در ميان زنان

نيز شايع است اما چون بيشتر متقاضيان كاشت مو مردها هستند ما اين معضل را در ميان مردان بررسي مي كنيم. بيشتر مردهاي جوان در رده هاي سني 26-25 سالگي دچار ريزش مو مي شوند كه ممكن است تا چند سال بعد به طاسي منجر شود. همين مسئله موجب مي شود تعداد زيادي از مردها به سوي مراكز درماني كاشت مو در نقاط مختلف كشور براي درمان خود هجوم بياورند. اما چند درصد از اين مردها به ظاهر دلخواه خود مي رسند و مشكل ريزش موي آن ها درمان مي شود، جاي سوال دارد. چرا كه امروز نام حدود 100 يا كمي بيشتر پزشك متخصص و فوق تخصص جراحي پلاستيك و ترميمي ثبت شده است و اين در حالي است كه بيش از 3 هزار پزشك در ايران بدون داشتن مدرك تخصصي در زمينه كاشت مو دست به جراحي مي زنند و اين مسلما عواقبي را دربر دارد.

در دادسراي جرايم پزشكي افراد زيادي ديده مي شوند كه هر كدام به دلايلي، زير تيغ جراحي دچار مشكل شده و به اين مجتمع قضايي براي شكايت از پزشك خود مراجعه كرده اند. بازپرس دادسراي جرايم پزشكي در اين باره مي گويد: 50 درصد پرونده هاي مورد بررسي در دادسراي ويژه جرايم پزشكي مربوط به درمان هاي زيبايي مي باشد. از بدو تاسيس اين دادسر، هزاران پرونده مورد بررسي قرار گرفته كه 50 درصد اين شكايات مربوط به درمان هاي زيبايي است.

وي مي افزايد: 15 درصد از پرونده هاي ارجاع داده شده به اين دادسرا، شكايت از افرادي است كه پزشك نيستند ولي با دخالت در مسائل پزشكي،

ضررهاي جبران ناپذيري به شاكيان وارد كرده اند. همچنين اغلب شاكيان از طريق آگهي هاي مندرج در روزنامه ها و مجلات براي درمان چاقي و لاغري و طاسي و مسائل مربوط به زيبايي، جذب مراكز غير معتبر شده اند. بازپرس دادسراي جرايم پزشكي ادامه داد: شكاياتي كه از مراكز كاشت مو در اين دادسرا صورت مي گيرد، بسيار ناچيز است، اما هستند افرادي كه به دلايلي زير تيغ جراحي پزشكان متخصص كاشت مو، دچار عارضه هاي پوستي و ريزش مو شده و شكايات خود را در اين دادسرا مطرح كرده اند و حتي در پرونده هاي اخير هم پزشكاني به حبس محكوم شده اند.

اين مقام مسئول در ادامه گفت: چنانچه بيماري احساس كند در درمان وي سهل انگاري و كوتاهي از جانب پزشك صورت گرفته و به تبع آن مشكل و عارضه اي برايش به وجود آمده، مي تواند به دادسراي ويژه جرايم پزشكي مراجعه كند، سازمان نظام پزشكي هم مي تواند به شكايات بيماران رسيدگي كند، ولي اين سازمان تنها موظف است، در حوزه مسائل صنفي حكم صادر كند و جريمه هاي تعيين شده از سوي اين سازمان در حد توبيخ، درج در پرونده و تعطيلي مطب است، اما اگر مسائل كيفري و ديه مطرح شود پرونده در دادسراي جرايم پزشكي رسيدگي مي شود. دكتر غلامحسين بشيري، متخصص پوست و مو در خصوص كاشت مو و عوارض و جرايمي كه در اين راستا بوجود مي آيد نظر ديگري دارد، وي مي گويد: كاشت مو، به خصوص كاشت موي طبيعي يك روش درماني است كه در آن از قسمتي در بدن مانند پشت سر، كناره

هاي سر، دست و پا و يا سينه مو برداشته شده و در بخش هاي طاس (سر، ريش، سبيل، ابرو و مژه) كاشته مي شود و اكثرا پيوند مو را بايد زماني انجام دهند كه به اندازه كافي از موها ريخته شده، اما هنوز طاس نشده باشد و مهم است كه فرد زماني كه جوان و از نظر اجتماعي فعال است، اين كار را انجام دهد.

اين متخصص در خصوص داروهاي تجويزي براي كاشت مو گفت: تا امروز براي ريزش مو درمان دارويي قطعي ارائه نشده است. البته شركتهاي مختلف داروهاي زيادي براي درمان طاسي و يا ريزش مو عرضه كرده اند كه در حد تبليغات است. يعني تمام اين داروها، چه شيميايي و چه گياهي يا موثر نيستند و يا فقط ريزش مو را تا حدودي به تاخير مي اندازند اما به هر حال قدرت رشد دادن مجدد موهاي از دست رفته را ندارند. دكتر بشيري در خصوص تجويزهاي غلط دارو و جرايمي كه در اين خصوص اتفاق مي افتد، گفت: تخلف در زمينه كاشت مو بسيار كم و ناچيز است، اما اين امكان وجود دارد كه پزشكي با تجويز داروي غلط، عوارضي از قبيل: خارش سر، ريزش شديدتر مو، خشك شدن كف سر و يا حتي ابتلا به برخي بيماري ها را براي فرد به همراه داشته باشد.

در زمينه عمل جراحي و كاشت موي طبيعي نيز بايد شرايط فرد بيمار در نظر گرفته شود تا عوارضي به همراه نداشته باشد. به طور كلي مي توان گفت پيوند مو نتايج خوبي را در بر خواهد داشت و سن فرد به شرط اينكه از نظر وضعيت

كلي سلامتي مشكلي نداشته باشد، فاكتور تعيين كننده اي نيست. اين متخصص معتقد است كه مردان بيشترين متقاضيان كشت مو هستند و زنان درصد كمي را به خود اختصاص داده اند.

اين پزشك در پايان گفت: بيماران بايد از ابتدا با تحقيق و دقت پزشك خود را انتخاب كنند و بعد از عمل اگر دچار مشكلي شدند اعتمادشان را از دست ندهند و از پزشك خود بخواهند در كميسيون پزشكي مورد را مطرح كند.

دهاني خوشبو و سالم

نويسنده: دكتر رضا يزداني

سلامت دهان و دندان معنائي فراتر از دندان ها و لثه سالم دارد. ارتباط بين سلامت عمومي و سلامت دهان و دندان اثبات شده مي باشد. ما با حفظ سلامت دهان و دندان خود به سلامت عمومي خود كمك مي نماييم. دهان و دندان ها در تكلم، جويدن، زيبايي ظاهر و روابط اجتماعي افراد نقش بسيار مهمي دارند. خوشبختانه با رعايت اصول ساده بهداشت دهان و دندان مي توان بسياري از پوسيدگي هاي دنداني و بيماري هاي لثه را در اكثر افراد جامعه كنترل و پيشگيري نمود. با مراقبت از دندان ها مي توان تا پايان عمر از دندان هاي طبيعي استفاده نمود. استفاده از دندان هاي مصنوعي نشان عدم رعايت كامل بهداشت دهان و دندان در گذشته مي باشد. اين مراقبت بايد از زمان رويش اولين دندان شروع شود. بديهي است كه والدين نقش بسيار مهمي در اين مرحله و در مراحل بالاتر ايفا مي نمايند. والدين يكي از مهمترين الگوهاي رفتاري كودكان مي باشند. از كودكاني مي توان انتظار رعايت اصول بهداشتي را داشت كه والدين آنها اين اصول را رعايت مي نمايند. هزينه هاي بالاي

درمان هاي دندانپزشكي و زمان بر بودن اين درمان ها خود تأكيدي بر رعايت اصول بهداشت دهان و دندان افراد مي باشد.

پلاك ميكروبي چيست؟

پلاك ميكروبي لايه نازك، چسبنده و تقريبا غير قابل مشاهده از ميكروب ها و مواد غذايي است كه روزانه تشكيل و محكم به تمام سطوح دندان ها مي چسبند. اين لايه ميكروبي يكي از عوامل اصلي در بروز پوسيدگي هاي دنداني و بيماري هاي لثه مي باشد. حذف روزانه پلاك ميكروبي به وسيله مسواك، نخ دندان همراه با خميردندان حاوي فلورايد ضروري مي باشد. در صورت عدم حذف روزانه پلاك ميكروبي اين لايه نرم و نازك به مرور به لايه سخت به نام جرم دنداني تبديل مي شود كه ديگر به وسيله مسواك و نخ دندان حذف نمي شود و بايد توسط دندانپزشك با وسائل مخصوص انجام پذيرد.

بنابراين اولين پيام سلامت دهان و دندان حذف روزانه پلاك ميكروبي توسط مسواك، نخ دندان به همراه خميردندان حاوي فلورايد حداقل دوبار در روز مي باشد.

چه زماني مسواك بزنيم؟

بهترين زمان مسواك زدن صبح، بعد از صبحانه و شب، قبل از خواب مي باشد.

مهمترين نكته در مسواك زدن چيست؟

براي مسواك زدن تكنيك ها و روش هاي مختلفي وجود دارد اما مهمتر از روش مسواك زدن، اختصاص دادن زمان كافي براي مسواك زدن مي باشد. كه متأسفانه كمتر به آن توجه مي شود. فردي كه كمتر از يك دقيقه زمان مسواك زدن اوست مطمئنا نمي تواند تمام سطوح قابل دسترسي به وسيله مسواك را تميز نمايد. بهتر است مسواك زدن دندان ها نظم خاصي داشته باشد تا تمام سطح دندان ها تميز شوند مثلا اول فك

بالا از راست به چپ و بعد فك پايين از چپ به راست. اكثر افراد معمولا سطح خارجي دندان ها را مسواك مي زنند و سطوح داخلي (سطوحي كه با زبان در تماس هستند) را مسواك نمي زنند يا كامل مسواك به آن مناطق نمي رسد. جرم دنداني نيز معمولا در اين نواحي بيشتر تشكيل مي شود. لازم به توضيح مي باشد بعد از تشكيل جرم، جرم گيري توسط دندان پزشك ضروري مي باشد.

آيا جرم گيري باعث آسيب به دندان ها مي شود؟

جرم گيري اگر توسط فرد آموزش ديده و با صلاحيت انجام شود هيچ گونه صدمه اي به دندان ها نمي رساند. صدمه به دندان ها بعد از جرم گيري سؤالي است كه معمولا بيماران از دندانپزشكان مي پرسند.

آيا استفاده از نخ دندان ضرورت دارد؟

استفاده از نخ دندان براي تميز نمودن سطوح بين دنداني ضروري است. اما بايد توجه داشت كه روش صحيح استفاده از نخ دندان بايد فراگرفته شود در غير اين صورت نخ دندان مي تواند بر لثه بين دنداني صدمه بزند.

دومين پيام سلامت دهان و دندان استفاده از تركيبات فلورايد است.

فوائد استفاده از تركيبات فلورايد چيست؟

فلورايد ماده اي است كه دندان ها را در مقابل پوسيدگي مقاوم مي سازد. فلورايد به روش موضعي يا خوراكي تجويز مي شود. معمول ترين روش مصرف فلورايد، استفاده از آن در خمير دندان ها مي باشد. اضافه كردن فلورايد به آب آشاميدني روش مؤثر ديگري مي باشد. فلورايد به صورت ژل، دهان شويه، چسب فلورايد، قرص، شير و نمك حاوي فلورايد نيز استفاده مي شود. روش هاي مكمل استفاده از فلورايد با توجه به نياز

افراد بايد توسط دندانپزشك تجويز شود. استفاده از فلورايد در كودكان زير شش سال بايد با نظارت والدين انجام پذيرد. چون بلعيدن تركيبات فلورايد در اين سن امكان تغيير دائمي دندان ها را به دنبال دارد.

سومين پيام سلامت دهان و دندان تغذيه مناسب و كنترل مصرف خواركي هاي حاوي مواد قندي است.

مواد قندي با چه مكانيسمي موجب آسيب به دندان ها مي شوند؟

مواد قندي بعد از تخمير توسط ميكروب هاي دهان تبديل به اسيد مي شوند. و اين اسيد باعث تخريب و حل شدن ساختمان دندان ها مي شوند. در اين حالت است كه حفره پوسيدگي شروع به تشكيل شدن مي نمايد و در صورت استمرار مصرف مواد قندي و عدم رعايت اصول بهداشت دهان و دندان حفره آن قدر وسيع مي شود كه نياز به ترميم پيدا مي كند. سبزيجات، ميوه هاي تازه، انواع خشكبار و لبنيات از مواد غذايي مناسب براي دندان ها مي باشند.

چهارمين پيام سلامت دهان و دندان مراجعات منظم و مرتب دندانپزشكي مي باشد.

مراجعه به دندانپزشك با چه فواصلي بهتر است انجام شود؟

با مراجعات منظم مي توان بيماري هاي دهان و دندان را در مراحل اوليه تشخيص، پيشگيري و درمان نمود. با اين مراجعات منظم دندانپزشك با كنترل نحوه بهداشت دهان و دندان فرد مي تواند سلامت دهان و دندان آينده او را تضمين نمايد. زمان مراجعات منظم دندانپزشكي با توجه به نياز افراد متفاوت مي باشد. و معمولا اين فاصله زماني بين 6 ماه تا 2 سال متغير مي باشد. مشكلات دندانپزشكي امروز ما ناشي از عدم رعايت كامل اصول بهداشت دهان و دندان در گذشته مي باشد

سعي كنيم با رعايت كامل اين اصول از مشكلات آينده جلوگيري نماييم.

منبع:مجله دنياي سلامت شماره 27

نكاتي در رابطه با لوازم آرايشي و بهداشتي و چگونگي

امروزه استفاده از لوازم آرايشي ومواد محافظت كننده پوست، تبديل به بخشي از امور روزانه بانوان شده است و اغلب خانم ها به طور روزمره از عطر، مرطوب كننده ها، پاك كننده هاي پوستي، ضدآفتاب ها، ضدتعريق ها، رنگ هاي آرايشي و… استفاده مي كنند. اين ميل به زيبايي، البته گاهي هم با مخاطراتي همراه مي شود.

طبق مطالعاتي كه در كشورهاي هلند، فرانسه و اسپانيا انجام شده است، حدود ? درصد افراد نسبت به مواد آرايشي حساسيت دارند. آمار منتشره در آمريكا هم اين ميزان را حدود ?? درصد بيان كرده است. اين تفاوت آماري از آنجا ناشي مي شود كه در بسياري موارد، حساسيت نسبت به مواد آرايشي تاخيري بوده و پس از چند سال ظاهر مي شود و به همين دليل مورد سوءظن پزشك يا بيمار قرار نمي گيرد.

علائمي كه در حساسيت به مواد آرايشي ديده مي شود

احساس سوزش و سوزن شدن در محلي كه ماده آرايشي استفاده شده، شايع ترين شكايت مصرف كنندگان مي باشد. معمولا خيلي از اين افراد براي درمان اين حالت به متخصص پوست مراجعه نمي كنند و خودشان از مصرف آن محصول خاص خودداري مي كنند.

ساير علائم شايع عبارتند از: قرمزي، تورم، خارش و تاول هاي آبدار. عوارض جانبي ديگري كه مي توانند در اثر استفاده از لوازم آرايش روي مي دهد نيز شامل كهير، عفونت پوست، عفونت ريشه مو، تغيير رنگ پوست، آكنه (جوش هاي غرور جواني)، تغيير رنگ و صدمه به ناخن و مو مي باشد.

علاوه بر اين برخي از بيماران دچار عدم تحمل به مواد آرايشي مي شوند و به دنبال مصرف هرگونه ماده آرايشي، احساس ناخوشايندي پيدا مي كنند. عدم تحمل نسبت به مواد

آرايشي نادر است ولي در صورتي كه ايجاد شد، مي تواند بسيار ناراحت كننده باشد.

برخي از مواد آرايشي نيز هنگامي كه در معرض نور خورشيد قرار مي گيرند ايجاد حساسيت مي كنند كه بايد به آن نيز توجه كافي شود.

چه موادي مي توانند ايجاد حساسيت نمايند

پاسخ به اين سوِ ال تا حدي مشكل است زيرا تمامي مواد به صورت بالقوه مي توانند باعث تحريك پوست شوند؛حتي آب خالص هم مي تواند باعث تحريك يك پوست بسيار خشك شود.ميزان واكنش يا حساسيت نسبت به مواد گوناگون، به شرايط پوست و سيستم ايمني بدن هر فرد نيز بستگي دارد.

يك پوست سالم، سد بسيار خوبي در مقابل تعداد زيادي از موادي است كه روزانه با آن در تماس هستيم. اگر پوست بيش از حد خشك باشد و يا به هر دليل ملتهب يا زخمي باشد،ازاثر حفاظتي اين سد كاسته مي شود.

با اين وجود در حوزه مواد آرايشي و بهداشتي، شايع ترين موادي كه مي توانند باعث مشكلات پوستي شوند، عبارتند از:

1-عطرها:

مواد خوشبوكننده شايع ترين علت ايجاد حساسيت پوستي در مواد آرايشي هستند و مي توان گفت تقريباً در تمامي لوازم آرايشي يافت مي شوند.

2-مواد نگهدارنده:

براي جلوگيري از رشد باكتري ها و قارچ ها و نيز ممانعت از تجزيه محصول، استفاده از مواد نگهدارنده در محصولات آرايشي ضروري است. اين مواد دومين علت حساسيت هاي پوستي به شمار مي آيند. مواد نگهدارنده خود به سه دسته مواد ضدميكروبي، آنتي اكسيدان ها و جذب كننده هاي پرتو ماوراء بنفش تقسيم مي شوند و شامل طيف بسيار وسيعي از مواد مي باشند، به عنوان مثال ويتامين E مي تواند ايجاد حساسيت نمايد.

3-نرم كننده ها:

نرم كننده ها به صورت لوسيون و كرم هستند و مي توانند تحريك خفيف و گاهي واكنش هاي حساسيتي ايجاد نمايند.

4-ضدآفتاب ها:

ضدآفتاب ها موادي هستند كه نور را منعكس و يا پراكنده مي كنند و به دو دسته كلي

ضدآفتاب هاي شيميايي و ضدآفتاب هاي فيزيكي تقسيم مي شوند. حساسيت در ضدآفتاب هاي شيميايي پديده اي شايع است. در اين گروه <پابا> در راس تركيباتي است كه موجب حساسيت مي شوند.

افرادي كه پوست حساسي دارند، بهتر است از مصرف ضدآفتاب هاي حاوي پابا خودداري نمايند و از ضدآفتاب هاي فيزيكي نظير اكسيدزنگ و دي اكسيدتيتانيوم كه تا به حال حساسيت به آنها گزارش نشده است، استفاده كنند.

5-مواد منقبض كننده:

اين مواد باعث از بين بردن چربي و صابون باقيمانده روي پوست مي شوند. آنها معمولا خشك كننده هستند و ممكن است شامل آب، الكل، پروپيلن گليكول و ساليسيك اسيد باشند. افرادي كه پوست خشك، حساس و تحريك پذير دارند ممكن است با مصرف اين مواد دچار خارش، سوزش و قرمزي پوست مي شوند.

6-لاك ها و مواد محافظ ناخن:

تركيباتي كه براي رنگ دادن، بهتر چسبيدن و براق كردن در لاك به كار مي روند مي توانند باعث واكنش هاي حساسيتي شوند. واكنش به اين مواد ممكن است صرفا در محل ناخن ايجاد نشود، بلكه در مناطقي از پوست بدن كه دست با آنها تماس دارد، نظير پلك ها، صورت و يا گردن نيز مشاهده گردند.

در گذشته سفت كننده هاي ناخن، حاوي مقدار زيادي فرمالدئيد بودند و به همين خاطر حساسيت شديد ايجاد مي كردند؛ اما امروزه غلظت اين ماده در تركيب آنها كمتر از ? درصد است و خطر كمتري دارند. افرادي كه نسبت به لاك هاي رايج حساسيت دارند مي توانند از لاك هايي كه خاصيت حساسيت زايي كمتري دارند (هيپوآلرژن) استفاده نمايند.

7-صابون و مواد پاك كننده:

حساسيت به صابون و پاك كننده ها شايع است و دليل آن وجود عطر، رنگ، مواد آنتي باكتريال و ساير اجزاء اين تركيبات است. صابون و پاك كننده ها بيشتر واكنش تحريكي مي دهند تا حساسيتي. خوشبختانه صابون با آب رقيق

شده و بعد شسته مي شود و باقي مانده آن بر پوست بسيار كم است. براي جلوگيري از واكنش هاي تحريكي، بايد از شستشوي پوست خودداري كرد. استفاده از لوسيون چرب، كرم يا يك روغن پس از شستشو دست هم كمك كننده است.

8-رنگ مو:

رنگ مو يكي از بحث برانگيزترين اقلام آرايشي است. بحث هايي مبني بر ايجاد سرطان و تغييرات ژنتيكي توسط رنگ هاي شيميايي مدت ها ذهن دانشمندان را به خود مشغول كرده بودند ولي امروزه تقريبا پذيرفته شده كه رنگ موهاي جديد خطر سرطان زايي براي مصرف كنندگان ندارند. البته خطر حساسيت زايي رنگ هاي مو به قوت خود باقي است. به همين خاطر توصيه مي شود كه افراد قبل از استفاده از هر رنگ مويي حتما تست پوستي انجام دهند و در صورت عدم ايجاد حساسيت، اقدام به مصرف آن محصول كنند.

سخن آخر

حساسيت و عوارض پوستي كه در اين مقاله ذكر شد در درصد كمي از افراد رخ مي دهد. شما با كمي دقت مي توانيد محصول آرايشي را انتخاب نماييد كه براي پوست شما مطلوب باشد و دچار اين مشكلات نشويد. فقط به خاطر داشته باشيد كه اين عوارض در اثر مواد تاريخ مصرف گذشته مي توانند عوارض بسيار شديدتر و خطرناك تري بر جاي بگذارند.

همه روزه در صفحه، حوادث روزنامه ها مي توانيد خبري در مورد ريزش موي سر در اثر رنگ موي تقلبي، تخريب پوست در اثر مصرف كرم تقويت كننده غيربهداشتي، مسموميت در اثر مواد غيرمجاز موجود در لوازم آرايشي و… بخوانيد.

به جرات مي توان گفت كه از تمام مارك هاي مرغوب، نوع تقلبي آن هم وارد كشور شده و با قيمت هاي بسيار ارزان تر عرضه مي شود. براي نمونه، مارك ……. كه جزو لوازم آرايشي قديمي و معروف است

و انواع محصولات آن از قيمتي تا ?? هزار تومان برخوردار است، نمونه هاي تقلبي آن با قيمت ???? تومان به فروش مي رسد.

اين لوازم تقلبي بيشتر در كشورهاي همسايه ايران مانند سوريه، پاكستان، و تركيه ساخته مي شود.

استقبال از اين محصولات به علت قيمت ارزان آنهاست ولي بايد ديد آيا اين ارزان بودن ارزش مخاطرات زياد را دارد؟

كيفيت لوازم آرايشي ايراني شايد نتواند با ماركهاي معروف دنيا رقابت كند؛ اما اگر شما به دنبال اجناس ارزان هستيد بهتر است از لوازم آرايش ايراني كه در ايران توليد شده، تحت نظارت وزارت بهداشت بوده و از ايمني لازم برخوردارند، استفاده كنيد.

پزشكان توصيه مي كنند براي جلوگيري از حساسيت پوستي شديد و گسترده، هر بار كه محصول آرايشي _ بهداشتي جديدي را خريداري كرديد، قبل از آنكه به طور گسترده از آن بر روي سر و صورت خود استفاده كنيد، مقدار اندكي از آن _ به اندازه يك سكه _ را روي بازوي خود بماليد.

اگر تا ?? ساعت هيچگونه علائمي از حساسيت روي بازوي شما ايجاد نشد، شما مي توانيد با خيال راحت از آن ماده آرايشي-بهداشتي استفاده كنيد.

محافظت پوست در آفتاب و پيشگيري از سرطان پوست

ساختمان و وظيفه پوست

پوست ، وسيعترين عضو بدن و محافظي قابل انعطاف است كه رطوبت بدن را حفظ و بوسيله سيستم ايجاد گرما و سرما، بافت هاي بدن را محافظت مي كند .

پوست از سه لايه تشكيل شده : درم ( ميان پوست ) ، اپيدرم (بشره يا روپوست ) و لايه زير جلدي . لايه زير جلدي ، پوست را به بافت پوشاننده عضلات و استخوانها پيوند ميدهد و بخش عمده آن شامل اعصاب ، عروق و لوبول هاي چربي

است. چندي از وظايف ديگر پوست شامل موارد ذبل ميباشد :

دفع بعضي از مواد مضر پديد آمده از فعاليتهاي متابوليسمي

حفظ آنزيمها و هورمونها در درون بدن

محافظت بدن از صدمات حرارتي ، مكانيكي ، اشعه خورشيدي ، ميكروبها و مواد شيميايي

انتقال پيامهاي حسي به مغز

شركت در سيستم ايمني بدن

ساختن ويتامين D

حفاظت از دست رفتن آب و ساير مايعات بدن

فعاليت در هواي آزاد جزئي از شيوه سالم زيستن است ، اما متاسفانه پوست در هواي آزاد در معرض خطر تشعشع اشعه فرا بنفش قرار ميگيرد . نور خورشيد حاوي طيف وسيعي از اشعه هاي مرئي و نامرئي است و اشعه فرا بنفش بخشي از اين طيف است . قسمت اعظم پرتو افكني خطرناك خورشيد توسط لايه ازون در اتمسفر فوقاني بلوكه ميگردد ، اما بخش كمي از آن وارد سطح زمين ميشود .

تابش طبيعي آفتاب جهت تندرستي مفيد ميباشد اما قرار گرفتن طولاني مدت در معرض اشعه فرا بنفش ، ريسك آفتاب زدگي ، سرطان پوست ( رشد غير عادي ، نابهنجار و كنترل نشده سلول هاي پوستي ) و بيماري آب مرواريد را به همراه دارد.

سرطان پوست

در سرطان پوست سلولهاي بدخيم به طور غيرمنظم و فزاينده اي تكثير ميابند و از سد سيستم دفاعي بدن ميگذرند . يكي از عوامل مستعد سرطان پوست ، جهش در DNA سلول بر اثر اشعه ماوراي بنفش ميباشد كه در پي آن رشد سلولهاي سرطاني آغاز ميگردد.

بعضي ها بر اين عقيده اند كه آفتاب سوختگي پديده موقتي است و آسيب پوستي خودبخود ترميم ميابد . در ارتباط با اين نظر بايد اضافه نمود كه با توجه به اينكه آفتاب سوختگي نهايتا برطرف

ميگردد ، ليكن آسيب تحتاني پوست باقي ميماند و در واقع با هر بار در معرض تشعشعات آفتابي قرار گرفتن قابليت آسيب پذيري پوست افزايش ميابد و در اثر تكرر آن ، سرطان پوست طي ده تا سي سال ميتواند بروز نمايد .

آفتاب و سرطان پوست

اگر هر شخصي ايامي را با پوست محافظت نشده زير تشعشع آفتاب قرار گيرد ، قابليت آفتاب سوختگي را دارد و اين موضوع خطر ابتلا به سرطان پوست را افزايش ميدهد . شروع سرطان پوست از نقاطي است كه در معرض نور آفتاب قرار گيرد كه شامل سر ، صورت ، گردن ، دستها و پاها است .

افراد ذيل داراي ريسك بيشتري جهت ابتلا به سرطان پوست هستند :

افرادي كه داراي پوست لطيف هستند .

افرادي كه داراي خالها يا لكه هاي قهوه اي رنگ پوست هستند .

افرادي كه مكررا در طفوليت دچار آفتاب سوختگي شده اند .

افرادي كه در هواي آزاد كار ميكنند .

افرادي كه داراي سابقه سرطان پوست خانوادگي هستند .

اشكال شايع تر سرطان پوست شامل موارد ذيل است :

سرطان سلول هاي بنياني :

اين نوع سرطان ، شايع ترين گونه سرطان پوست ميباشد . سرطان سلولهاي بنياني كه در پايه اپيدرم (لايه خارجي پوست) مستقر هستند ، داراي سرعت رشد كم بوده و ندرتا بسط ميابند . محرك رشد اين سلولها شامل تماس با مواد شيميايي و راديو اكتيو ، سوختگي ، خالكوبي ، قرار گرفتن در معرض تابش پرتو شديد آفتاب و غيره ميباشد .

سرطان سلولهاي فلسي پوست :

اين نوع سرطان ، شكل دوم شايع سرطان پوست است كه مدت طولاني در لايه اپيدرم باقي ميماند و در صورت عدم درمان

مي تواند بافتهاي ديگر را مورد تهاجم خود قرار دهد . محرك رشد اين سلولها شامل تابش اشعه ايكس ، قرار گرفتن در معرض تابش نور شديد آفتاب ، زخمهاي باز ، تماس با مواد شيمايي و غيره ميباشد .

سرطان ملانوما :

ملانوما از خطرناك ترين انواع سرطان پوست به حساب ميايد. سرطان ملانوما در اثر رشد بدخيم سلولهاي ملانوميسم حاصل ميگردد . اين سلولها رنگدانه تيره پوست، خال هاي بدن ،رنگ چشم را پديد مياورند به اين خاطر تومورهاي ملانوما غالبا سياه و يا قهوه اي هستند . درمان اين نوع سرطان با تشخيص زود هنگام امكان پذير است. اما اگر به ساير بافتهاي بدن گسترش يابد ، امكان معالجه آن غير ممكن است .

پوست بدن داراي رنگدانه هايي به نام ملانين است كه ميتواند مانع از ورود ميزان معيني اشعه فرابنفش به درون بدن شود .ملانين ها در اشخاصي كه به شكل طبيعي داراي پوست تيره تري هستند زيادتر بوده و آنها مصونيت بالاتري در مقابل تابش نور آفتاب دارند. به اين خاطر اشخاصي كه داراي پوست روشن تري هستند داراي ريسك بيشتري چهت ابتلا به سرطان پوست ميباشند . اشخاصي كه رنگ پوست تيره دارند ، كمتر به نور خورشيد حساس هستند . اما آنها نيز در برابر مضرات آفتاب ايمن نيستند و هر شخصي بايستي خود را از صدمات تشعشعي، محافظت نمايد .

منظما پوست خود را چك نمائيد و در صورت بروز موارد ذيل بلافاصله با متخصص پوست مشاوره كنيد :

تغيير در شكل ، رنگ يا اندازه خالهاي بدن

زخمي كه التيام نيابد

جاي زخمي كه خونريزي كند ، بخارد يا سرخ و متورم گردد .

بعضي ها

بر اين باورند كه استعمال كرم پوست براي جلوگيري از آفتاب زدگي در روزهاي مه آلود و يا ابري نيازي نيست . جهت نفي اين باور بايد خاطر نشان كرد كه بيشتر از هشتاد درصد اشعه خورشيدي از ابر روشن ، غبار و مه عبور ميكند .در روزهاي برفي بيشتر از نيمي از اشعه خورشيدي از برف باز تابش ميابد و ميزان اشعه فرا بنفش را افزايش ميدهد كه نسبت آن در ارتفاع بالا وخيم تر است. بدين ترتيب نياز به كرم پوست در آن شرايط نيز محسوس ميباشد .

حفاظت خود و خانواده

با طلوع آفتاب هيچكس نميخواهد در منزل باقي بماند . بدين خاطر استعمال اندكي كرم پوست براي جلوگيري از آفتاب زدگي در هواي آزاد ميتواند محافظ خوبي در برابر اشعه فرا بنفش باشد . جنبه احتياط بين ساعت يازده تا شانزده روز را بايد در مد نظر گرفت . چرا كه در اين ساعات ميزان تابش اشعه خورشيدي بالاخص در تابستان شديدتر ميباشد . موارد ذيل را قبل از خروج از خانه در نظر بگيريد :

ميزان اشعه فرا بنفش را چك نمائيد .

دستها و پاهايتان را بپوشانيد . از پيراهن هاي آستين بلند با پارچه هاي مرغوب استفاده كنيد. لباسهاي نازك و مايوهاي تنگ حافظ مناسبي براي پوست نيستند .

كلاه عريض و لبه دار بپوشيد كه بتواند از سر ، صورت ، گردن و گوش شما محافظت نمايد .

در زير سايه درخت ، سايبان و يا چتر خود بايستيد .

از عينك آفتابي براي محافظت چشم خود از اشعه فرا بنفش استفاده كنيد .

از كرم ضد آفتابي استفاده نمائيد كه SPF آن ( Sun

protection factor ) پانزده و يا بيشتر باشد . كرم را بيست دقيقه قبل از خروج استعمال نمائيد .

آيا كرم ضد آفتاب كاملا محافظت ميكند ؟

كرمهاي ضد آفتاب بر پايه ميزان تواناييشان در جذب و دفع اشعه ماوراي بنفش درجه بندي ميگردند . ايده آل ترين آن ، شماره سي ميباشد و براي همه منطقه ها توصيه مي شود . كرم ضد آفتاب با طيف وسيع SPF ( فاكتور محافظت از آفتاب ) به ميزان پانزده و يا بالاتر ميتواند حافظ بخشي از آسيب ناشي از تابش اشعه فرا بنفش باشد اما بايد خاطر نشان كرد كه بهترين راه محافظت از پوست ، باقي ماندن در سايه و به تن كردن لباسي است كه دستها و پاها را پوشش دهد . در صورت فعاليت در زير آفتاب استعمال مجدد كرم ضد آفتاب در هر دو ساعت الزامي ميباشد .

حفاظت از كودكان

اطفال علاقه به صرف وقت خود در خارج از خانه دارند و اين موضوع باعث ميشود كه آنها تحت ريسك ابتلا به تورم پوستي در اثر تماس با آفتاب قرار گيرند . ريسك بالاتر شامل كودكاني است كه داراي پوست لطيف يا لكه هاي قهوه اي پوستي هستند . قابليت برنزه شدن اطفال نسبت به بزرگسالان بيشتر است . لذا از قرار دادن طولاني مدت آنها در معرض نور آفتاب بايد اجتناب نمود .

پوست بچه ها محافظ طبيعي كمتري جهت مقابله در برابر اشعه خورشيدي دارد . و اين بدان معني است كه اطفال خيلي سريعتر آفتاب سوخته ميشوند . اطفال بالاي شش ماه ميتوانند كرم ضد آفتاب استعمال نمايند .

در مورد اطفال به موارد ذيل توجه داشته

باشيد :

هميشه طفل زير دوازده ماه را دور از تابش مستقيم نور آفتاب قرار دهيد . كالسكه و قفسه بچه را در سايه بگذاريد .

هنگام قدم زدن در روز آفتابي ، سايه بان كالسكه بچه را بكار ببريد.

اطفال را در ساعاتي كه ميزان تابش اشعه فرا بنفش بالا است و يا بين ساعات يازده تا شانزده روز ، دور از آفتاب نگه داريد .

دست و پاي كودك را با البسه اطفال بپوشانيد . كلاه كاملا لبه دار بهتر از كلاه لبه دار يك سو از آفتاب محافظت ميكند .

به پوست در معرض آفتاب ، كرم ضد آفتاب با SPF پانزده و يا بالا را بماليد . دوساعت بعد تكرار نمائيد . حتما به بيني ، گوش ، گونه و سطح بالايي كف پا نيز كرم بزنيد .

لازم است ، كودكاني كه در آب يا كنار آب بازي ميكنند ، يا كساني كه بدن انها به شدت تعرق ميكند ، كرم ضد آفتاب با خاصيت واترپروف ( ضد آب ) را مكررا استعمال نمايند .

سايه افكني

در ماههاي گرم سال سعي كنيد از قرار گرفتن در تابش مستقيم نور خورشيد پرهيز نمائيد و در زير سايه مستقر گرديد . اگر چه شما زير سايه درخت باشيد و يا ابرهاي پراكنده جلوي نور آفتاب را گرفته باشند ، اما ممكن است شما در تيررس اشعه فرا بنفش قرار گيريد . بدين خاطر موارد ذيل را در مد نظر داشته باشيد :

در ساحل دريا ، پيك نيك و يا هنگام قدم زني يك چتر به همراه داشته باشيد .

هنگام خروج از شهر با خود چادر صحرايي و يا سايبان

به همراه ببريد .

بالكن منزلتان براي بلوكه كردن نور خورشيد داراي پرده اختفا باشد .

در محدوده مسكوني خود درخت بكاريد و در محل مناسب سايبان داشته باشيد .

ويتامين D

ويتامبن D جهت استخوان و عضله سالم مخصوصا براي اطفال و سالمندان مورد نياز ميباشد . وقتي پوست در معرض نور آفتاب قرار گيرد ويتامبن D بوسيله پرتو فرابنفش خورشيد و توسط پوست بدن به شكل طبيعي توليد ميشود . البته قرار گرفتن مستقيم در معرض اشعه خورشيد بيش از پانزده دقيقه در روز ، به دليل احتمال ابتلاي به سرطان پوست توصيه نميشود . شما ميتوانيد ويتامبن D را از مكملهاي ويتاميني و يا خوراكيها بدست آوريد .

ميزان در معرض پرتو آفتاب قرار گرفتن جهت توليد ويتامبن D به سن ، رژيم غذايي ، رنگ پوست ، محل زندگي و همچنين شدت نور خورشيد بستگي دارد . چند دقيقه اي در روز با پوست محافظت نشده در معرض نور خورشيد قرار گرفتن براي توليد ويتامبن D كافي است و مهم اين است كه مهارت لازم در حفاظت از پوست خود در برابر تابش بيش از حد نور خورشيد را داشته باشيد و از سويي ويتامبن D مورد نياز براي تندرستي را دريافت كنيد .

افراد ذيل ويتامبن D كافي دريافت نمي كنند :

افرادي كه بالاي پنجاه سال هستند.

افرادي كه پوست تيره دارند .

افرادي كه سراسر بدن خود را با لباس ميپوشانند.

افرادي كه كمتر از منزل خارج ميشوند .

اطفالي كه منحصرا از شير مادر تغذيه ميكنند در ريسك كمبود ويتامبن D قرار دارند . بدين خاطر پزشكان به اين اطفال مكمل ويتامبن D تجويز مينمايند . افرادي كه

فكر ميكنند ويتامبن D كافي دريافت نميكنند ، ميبايستي با پزشك خود در اين ارتباط مشورت نمايند . كمبود ويتامين D مي تواند منجر به بروز دردهاي مزمن از جمله انواع مختلفي ازدردهاي مفصلي ، استخواني و ماهيچه اي شود و همچنين پوكي استخوان سندرم فيبروميالگيا، اختلالات روماتوئيدي، بروز اختلالات رفتاري و ديگر مشكلات جسمي و روحي را در پي داشته باشد .

بزنزه كردن

خيلي از مردم فكر ميكنند كه برنزه كردن پوست ، آنها را به ظاهر سالم نگه ميدارد . اما برنزه كردن پوست نيز گوياي در معرض شديد نور آفتاب قرار گرفتن و آسيب رساني به پوست ميباشد . بزنزه شدن توسط اشعه خورشيدي ، يا تختهاي ويژه بزنزه كردن و همچنين لامپهاي مخصوص اين كار ، پوست را به ريسك سرطان پوست پيوند ميدهد . برخي از تختهاي ويژه بزنزه كزدن ، پوست را پنج بار بيشتر از اشعه فرا بنفش خورشيدي در معرض اشعه خود قرار ميدهد . بنابراين از آنها و لامپهاي مخصوص اين كار بايد اجتناب ورزيد . اشعه فرا بنفش مصنوعي ممكن است مسبب آسيبات پوستي ، سالخوردگي پيش از موعد و آب مرواريد ( cataract ) گردد .

كك و مك ( فركل ) و آفتاب

كك و مك اكثرا در اشخاص پوست روشن روئيت ميگردد و اندازه اين عارضه در ابام گرم سال بيشتر و در در ابام سرد سال كمتر ميشود . اگر شخصي با كك و مك در معرض تابش نور خورشيد قرار گيرد ،

سلولهاي ملانوتيتي به ميزان بيشتري رنگدانه توليد مينمايند و در نتبجه اندازه ، ضخامت و تعداد لك هاي پوستي افزايش ميابد . افرادي كه

هر نوع كك و مك را دارند ، بدون در نظر گرفتن نوع آن ( Lentigines يا Ephelides ) جهت كاهش اثز اشعه خورشيدي ، لازم است كرم هاي ضد آفتاب را به پوست حود بزنند تا از بسط يافتن آن پيشگيري كرده و احتمال ابتلا به سرطان پوست را بكاهند . اشخاصي كه با گسترش كك و مك مواجه ميگردند بايد در صدد معالجه آن در چندين جلسه و تج_ديد درمان آن بر آيند .

معالجه لكها شامل موارد ذيل است :

معالجه با ليزر

كرمهاي سفيدكننده

انجماد با نيتروژن مايع

بكارگيري Tretinoin و ديگر كرمهاي موضعي

لايه برداري ( PEELING )

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

روش هاي جلوگيري از ريزش مو

وقتي پاي پرپشتي موها به ميان مي آيد خيلي ها غصه هايشان يادشان مي آيد و نمي دانند از داروهاي عجيب و غريب گرفته تا كاشتن مو و مصرف داروها كدام يك را امتحان كنند ولي جالب است بدانيد بسياري از عواملي كه هر روز با آن سر و كار داريد نيز مي توانند باعث كم پشتي موهاي شما شوند.

محققان مي گويند مصرف ?? نخ سيگار در روز، خطر ريزش مو و طاسي را به طرز چشمگيري افزايش مي دهد. پژوهشگران تايواني با بررسي ??? مرد از نژاد آسياي شرقي كه از نظر ژنتيكي از نژاد اروپايي كمتر به طاسي مبتلا مي شوند، تأثير سيگار را در ريزش مو ارزيابي كردند. بر اساس اين بررسي كه در نشريه آرشيو چاپ شده است، سيگار اين تفاوت را از بين مي برد. كشيدن سيگار به يكسري از تظاهرات پوستي نيز منجر مي شود از جمله پيري و تير گي پوست، ريزش مو، سفيد شدن مو و.. كه توجه مجامع پزشكي را به خود معطوف كرده است.

سيگار و موهاي كم پشت

و خاكستري

حداقل ?? درصد از مردان دچار درجاتي از پسرفت خط رويش مو در پيشاني بعد از بلوغ مي شوند. شايد دوست داشته باشيد بدانيد چگونه سيگار باعث ريزش موها و كم پشتي آنها مي شود. اينها مهم ترين بلاهايي است كه سيگار بر سر موها مي آورند:

• سيگار برمويرگ هاي ريز تغذيه كننده فوليكول مو اثر مخرب به جا مي گذارد و با اثر بر تغذيه مو باعث ريزش آنها مي شود.

• مواد سمي سيگار به ماده ژنتيكي فوليكول مو آسيب مي رساند و آن را تخريب مي كند.

• سيگار باعث عدم تعادل آنزيمي موثر در بازسازي بافت مو شده و بر روند رشد مو اثر مخرب به جا مي گذارد.

• سيگار باعث توليد راديكال هاي آزاد مي شود كه راديكال هاي آزاد اكسيژن در ايجاد التهاب ناحيه اطراف فوليكول مو موثر هستند.

• سيگار فعاليت آنزيمي هورموني را بر هم مي زند و باعث كاهش توليد استروژن مي شود.

علل ريزش مو و كم پشتي موها

موهاي سر انسان به دو دسته موهاي مقاوم و غير مقاوم تقسيم بندي مي شوند.

موهاي غير مقاوم كه اكثرا در سطح جلو و فوقاني و مياني سر قرار دارد به دليل داشتن گيرنده حساس به تستوسترون تحت تاثير تغييرات اين هورمون قرار مي گيرند و به خصوص بعد از سن بلوغ كه ميزان اين هورمون در خون افزايش مي يابد عموما ريزش مو آغاز مي گردد.

موهاي مقاوم كه معمولا در پشت و اطراف سر قرار دارند فاقد اين گيرنده بوده و تحت تاثير هورمون مردانه قرار نمي گيرند. به همين دليل است كه اين موها هيچ وقت نريخته واز آن به عنوان ناحيه دهنده در عمل جراحي پيوند مو استفاده مي شوند.

• علت ريزش و كم پشتي مو در آقايان: در ريزش موي سر در آقايان

دو عامل ژنتيك و هورموني دخيل اند. در بيش از ?? درصد موارد علت ريزش موي سر در آقايان هورموني مي باشد و عوامل ديگري نظير شيمي درماني، راديوتراپي، بيماري هاي خود ايمن و التهابي، تيروييد و… ممكن است در درصد كمي از موارد علت بيماري باشد.

• علت ريزش و كم پشتي مو در خانم ها: در دهه گذشته تكنيك هاي پيوند مو چنان پيشرفت نموده اند كه قادرند اكثر بيماري هاي ريزشي مو در خانم ها را درمان نمايند. قبلا خانم ها فكر مي كردند به هيچ عنوان كانديد عمل جراحي نيستند ولي امروزه به راحتي در اكثر موارد تحت عمل جراحي قرار مي گيرند.

ريزش مو در خانم ها بيشتر تحت تاثير مسايل ژنتيك بوده و اختلالات هورموني نيز به اين امر كمك مي كند. علل خاص ديگري مانند اختلالات هورمون هاي قاعدگي، استرس و هيجانات مي توانند به شدت ريزش بيفزايند.

با كم پشتي موها چه كنيد؟

منطقي ترين كار در درمان اين بيماري مشاوره با يك متخصص پوست و مو مي باشد. پزشك متخصص با بررسي تاريخچه پزشكي بيمار، معاينه سر و انجام بعضي از آزمايش هاي خوني براي بررسي وضعيت هورمون ها و تشخيص بيماري هاي داخلي كه باعث ريزش غير طبيعي مو مي شوند مي تواند علت دقيق ريزش مو را تشخيص دهد. اگر علت ريزش مو بيماري هاي داخلي مثل ديابت، اختلالات تيروييد، تخمدان پلي كيستيك، بيماري هاي خودايمني، كم خوني و… باشد كنترل دقيق بيماري مي تواند ريزش مو را كنترل كند.

كم پشتي ابروها و ? راه حل آن

در مواردي كه بيماري سيستميك يا موضعي وجود داشته باشد، بايد تحت درمان مناسب قرار بگيريد و در صورت كنترل مشكل داخلي، با استفاده از جراحي پيوند ابرو امكان ترميم وجود دارد.

در مواردي كه علت ريزش ابرو بيماري هاي روان پزشكي از جمله تريكوتيلومانيا (عادت

به كندن موها) باشد، فرد بايد تحت درمان مناسب قرار بگيرد چرا كه در صورت عمل جراحي يا مصرف دارو كندن مجدد آن امكان دارد.

در صورتي كه علت ريزش ابرو، اسكار جراحي، تروما يا سوختگي باشد با استفاده از جراحي پيوند ابرو قابل ترميم مي باشد.

بعضي پزشكان از ماينوكسيديل موضعي در درمان ريزش ابرو استفاده مي كنند كه در مواردي مي تواند در كاهش ريزش ابرو مفيد باشد.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

مسائل طبي و بهداشتي خانواده

نويسنده:مهري فتحي

سوختگي

نكته ي 1-در هنگام سوختگي بهتر است بلافاصله محل سوختگي را با آب سرد شستشو دهيد.

بر روي محل سوختگي كمي عسل بماليد. سريع خوب مي شود، مي توانيد به محل سوختگي كمي سيب زميني رنده شده هم بگذاريد.

خارش چشم:

نكته ي 2-اگر چشم شما بر اثر سرما خوردگي و يا هر چيز ديگر سوزش يا خارش داشته باشد. مي توانيد از چاي گل دم استفاده كنيد، به اين صورت كه كمي از چاي گل دم را داخل ظرف كوچكي ريخته و بعد از سرد شدن چاي، چشمتان را داخل چاي باز و بسته كنيد.

سردرد:

نكته ي 3-اگر از سردرد رنج مي بريد مي توانيد از بخور بابونه استفاده كنيد بسيار مفيد است.

اعصاب:

نكته ي 4-اگر بخاطر مشكلات زندگي دچار ناراحتي اعصاب شديد، براي درمان اعصاب مي توانيد از يك ليوان جوشانده ي غليظ بابونه استفاده كنيد. براي درمان اعصاب بسيار مؤثر است.

معده:

نكته ي 5-براي درمان ناراحتي معده مي توانيد، از آب پونه استفاده كنيد. به اين صورت كه پونه سبز را كوبيده آب آن را بگيريد و ميل كنيد. براي ناراحتي معده بسيار مفيد است، عرق نعناع هم براي ناراحتي

معده مفيد است.

درمان كبد:

نكته ي 6-1-زرشك را خيس كرده ظرف آن را داخل يخچال قرار داده و هر روز از آن ميل كنيد.

2-خوردن كدو براي كبد بسيار مفيد است.

درمان مرض قند:

نكته ي 7-1-جوشانده ي شويد

2-خوردن كدو

3-مي توانيد تخم شنبيله را خوب بشوئيد و آن را خشك و آسياب كنيد. روزي يك قاشق مربا خوري از آن را با يك كاسه ي ماست مخلوط كرده و ميل كنيد.

درمان چربي خون:

نكته ي 8- 1-خوردن يك عدد گردو در روز.

2-خوردن شويد با غذا و يا جوشانده شويد.

3-خوردن كدو.

4-خوردن خرفه.

درمان سرما خوردگي:

نكته ي 9-1-براي درمان سريع سرما خوردگي از مخلوط شير و عسل استفاده كنيد بسيار مؤثر است.

2-مي توان 2 قاشق غذا خوري عسل داخل ظرف كوچك ريخته و يك عدد ليمو ترش روي آن بريزيد و روي بخار آب جوش قرار دهيد بعد از كمي گرم شدن و آب شدن عسل، آن را ميل كنيد. سرما خوردگي شما سريع درمان مي شود.

3-اگر بر اثر سرما خوردگي سرفه هاي شديد مي كنيد، مي توانيد داخل شلغم را خالي كنيد 2 قاشق غذا خوري شكر بريزيد و داخل يخچال بگذاريد. بعد از يك شب شكر آب مي شود آب شكر براي درمان سرما خوردگي و سرفه بسيار مفيد است.

درمان ميگرن:

نكته ي 10-اگر از درد ميگرن رنج مي بريد مي توانيد از ته خيار اصفهاني كه تلخ است استفاده كنيد، به اين صورت كه آب قسمت تلخ خيار را بگيريد و با قطره چكان داخل بيني بچكانيد بسيار مفيد است.

درمان سينوزيت:

نكته ي 11-1- كمي نمك با آب جوشيده ي

سرد شده مخلوط كنيد، و داخل بيني بچكانيد.

2-از بخور آب و كاه جو استفاده كنيد بسيار مفيد است.

درمان كك مك:

نكته ي 12-1آب شاهي را به صورت بماليد.

2-تخم شاهي را آسياب كرده، و خيس كنيد و بعد بمدت نيم ساعت روي صورت بماليد و بعد صورتتان را با آب و صابون كاملاً بشوييد.

بهترين كرم براي صورت:

نكته ي 13-1از يك كدو تنبل استفاده كنيد. چند قطره روغن زيتون روي تكه اي از كدو تنبل بريزيد. سپس بگذاريد روي اجاق گاز آنقدر بماند تا روغن پس دهد روغن بدست آمده بهترين كرم براي صورت است.

درمان زنبور گزيدگي:

نكته ي 14- 1-از عسل استفاده كنيد.

2-روي محل زنبور گزيدگي گوگرد بماليد.

از بين بردن كنه:

نكته ي 15-براي از بين بردن كنه از سيگار روشن استفاده كنيد و بر روي قسمتي از بدن كه كنه چسبيده است، آتش سيگار را نزديك كنيد تا كنه از بدن جدا شود.

درمان بوي بد دهان:

نكته ي 16-براي رفع بوي بد دهان هر روز دهانتان را 3 - 2 بار با آبليمو شستشو دهيد.

با بچه هايي كه دير حرف مي زنند چه بايد كرد؟

نكته ي 17-مي توانيد روزي يك تخم كبوتر را بپزيد و به آنها بدهيد. در ضمن خوردن گنجشك هم براي اين بچه ها مفيد است.

گلو درد:

نكته ي 18-مقداري آب هويج با شير ناشتا بخوريد، بسيار مفيد است. خوردن شلغم پخته و يا آب شلغم پخته ي كم نمك براي درمان گلو درد مفيد است.

گرفتگي صدا و سينه درد:

نكته ي 19- 1-خوردن باميه ي پخته صدا را باز مي كند

و درد سينه را تسكين مي دهد.

2-خوردن جوشانده برگ جعفري روزي 3-2 بار گرفتگي صدا را باز مي كند.

ماهيچه براي كمبود آهن:

نكته ي 20-اگر بچه ي 1/5 تا 2 سال به بالا داريد و با كمبود آهن مواجه است يك عدد ماهيچه گوسفند را بگذاريد خوب بپزد. سپس با ماست مخلوط كرده و داخل مخلوط كن بريزيد و خوب مخلوط كنيد. اين غذا را هر روز يا يك روز در ميان به بچه تان بدهيد كمبود آهن او رفع مي شود.

پسته، شيرموز و آب هويج نيز براي فقر آهن مفيد است.

سردرد زائو: (خانمهايي كه تازه زايمان كرده اند)

نكته ي 21-كساني كه تازه زايمان كرده اند و دچار سردرد شده اند مي توانند آرد نخود را با زرده تخم مرغ و عسل بصورت خمير درست كرده به روي پيشاني و وسط سرشان بگذارند، سردرد آنها رفع مي شود.

براي واريس پا:

نكته ي 22-شنا كردن، پياده روي و دوچرخه سواري مفيد است. ولي كوهنوردي و سرپا ايستادن، واليبال و گرماي شديد مضر است هر روز يك حبه سير بخوريد براي واريس مفيد است.

براي لطافت پوست صورت:

نكته ي 23-گيلاس له شده روي صورت بگذاريد بسيار مفيد است.

معاينه گلوي كودك بدون گريه:

نكته ي 24-هنگاميكه مي خواهيد گلوي فرزندتان را معاينه كنيد يك آبنبات چوبي در جلوي دهان او نگه داريد، نه تنها گريه نمي كند بلكه خوشحال هم مي شود.

اگر مي خواهيد موي لطيفي داشته باشيد:

نكته ي 25-بعد از شستن سر با شامپو، 2 قاشق غذا خوري آبليمو يا سركه سفيد را در يك ليتر آب حل كنيد و سرتان

را با آن آبكشي كنيد، با اينكار موهاي شما لطيف و فرم پذير مي شود.

كرم طبيعي براي اطراف چشم:

نكته ي 26-قبل از خواب مقداري روغن كرچك بدون بو، به اطراف چشمانتان بماليد.

خيار براي رفع خستگي چشم:

نكته ي 27-اگر مايليد خستگي چشمان خود را رفع كنيد خيار را روي چشمان بسته قرار دهيد، خستگي چشم و پف كردگي آن بر طرف مي شود.

دندانهاي سفيد و شفاف:

نكته ي 28-اگر مي خواهيد دندانهايتان سفيد و شفاف باشد، بعد از مسواك زدن، مسواك خيس را داخل جوش شيرين زده و با آن دندانهايتان را مسواك كنيد.

نمك بعد از مسواك زدن:

نكته ي 29-اگر مي خواهيد هميشه دندانهايتان سالم بماند، بعد از مسواك زدن كمي نمك در آب حل كرده و چند دقيقه اي در دهانتان نگه داريد همه ي ميكروبها كشته خواهند شد.

ناخن نشكن:

نكته ي 30-اگر ناخن شما شكننده است انگشتان خود را درون فنجاني آب گرم همراه با جوش شيرين گذاشته تا خيس بخورد. بعد از خشك شدن ناخنها را با روغن بادام چرب كنيد.

راه ديگر اينكه انگشتان خود را داخل آبليمو قرار دهيد. بعد از چند دقيقه دستتان را بشوئيد.

استفاده از توت فرنگي براي شفافيت دندان:

نكته ي 31-اگر مي خواهيد دندانهاي شفافي داشته باشيد، يك توت فرنگي را كاملاً له كنيد. مسواك را درون آن زده و به دندانهاي خود بكشيد دندانهايتان سفيد و شفاف مي شود.

جوش صورت:

نكته ي 32-اگر صورتتان جوش مي زند بهتر است نكات زير را رعايت نماييد:

1-از خوردن غذاهاي چرب بپرهيزيد.

2-در خوردن تخم مرغ افراط نكنيد.

3-از خوردن تخمه ي

گل آفتاب گردان بپرهيزيد.

4-بصورت خود آبليموي تازه بزنيد.

5-از دستكاري جوشها خودداري كنيد.

طرز درست كردن چند سرمه:

نكته ي 33-همان طور كه مي دانيد سرمه براي جايي از بدن بكار مي رود كه حساسترين قسمت بدن مي باشد و بايد دقت داشته باشيم. سرمه اي را كه استفاده مي كنيم، حتماً بهداشتي باشد، براي اين منظور در اينجا طرز درست كردن سرمه را آموزش مي دهيم، تا شما با خيال راحت از سرمه اي كه خودتان تهيه كرده ايد استفاده كنيد.

سرمه قلم گاو:

نكته ي 34-ابتدا قلم گاو يا گوساله را از وسط نصف كرده و تمام مغز آن را خارج كنيد.سپس اين مغزها را داخل كاسه اي ريخته و روي بخار آب بگذاريد، تا كاملاً آب شود. حالا كاسه را از روي بخار آب برداشته و با دو عدد آجر بر روي زمين يك اجاق درست كنيد. سپس كاسه را روي اجاق گذاشته و داخل آن را يك تكه پنبه و يا يك تكه باند گاز قرار دهيد. به صورتي كه مقداري از باند يا پنبه بيرون از روغن باشد، حالا آن باند يا پنبه را آتش بزنيد و يك ظرف بر روي آن برگردانيد، البته در نظر داشته باشيد كه بين آنها فاصله باشد و گرنه آتش خاموش مي شود و حالا دود حاصل از سوختن به ظرف بالا مي چسبد و سرمه را بوجود مي آورد، مي توانيد هر دفعه سرمه ها را خالي كنيد تا به داخل ظرف برنگردد.

سرمه بادام:

نكته ي 35-ابتدا تعدادي بادام را مغز كنيد. يك عدد سوزن يا ميله ي باريك را درون يك

مغز بادام فرو ببريد و روي شعله گاز قرار دهيد. وقتي كه بادام روشن شد آن را داخل كاسه انداخته و ظرفي روي آن بگذاريد، با سوختن بادام دود به طرف ظرف، بالا رفته و سرمه را بوجود مي آورد.

سرمه فندق:

نكته ي 36-سرمه فندق هم به طريق سرمه بادام تهيه مي شود.

حذف خواب بعدازظهر:

نكته ي 37-كسانيكه مي خواهند لاغر شوند بايد، خواب بعدازظهر را حذف كنند. اگر بعد از ناهار شروع بكار كنيد و انرژي مصرف كنيد، در لاغري شما كمك بسياري مي كند.

كارهايتان را بطور ايستاده انجام دهيد:

نكته ي 38-آيا مي دانيد هنگامي كه ايستاده ايد كالري هاي بدنتان دو مرتبه بيشتر از حالت نشسته مي سوزند؟ پس سعي كنيد حتي الامكان كارهايتان را ايستاده انجام دهيد، تا سوخت و ساز بدنتان بالا برود. اگر بتوانيد روزي يك ساعت پياده روي كنيد، به لاغري خودتان كمك شاياني

كرده ايد.

اگر داراي باسن و شكم بزرگ هستيد، مي توانيد يك مايو از جنس پلاستيك (از نوع پلاستيك بچه ها) بدوزيد و موقع پياده روي آن را بپوشيد. خواهيد ديد بعد از پياده روي چقدر عرق كرده ايد و با اين عمل چربي هاي زيادي را از بين برده ايد.

قرص دادن به بچه بدون گريه:

نكته ي 39-اگر كودك شما به آساني حاضر بخوردن قرص نمي باشد، قرص را خرد كنيد و آن را روي يك قاشق فرني يا غذاي آماده ي كودك بريزيد به راحتي آن را مي خورد.

رفع سكسكه:

نكته ي 40-اگر دچار سكسكه شديد يك ليوان پر از آب برداريد بصورتي خم شويد، كه بالاتنه شما

نسبت به پاهايتان قائمه باشد (به صورت ركوع) سپس يك ليوان آب بنوشيد. با اينكارسكسكه شما بند مي آيد.

خوردن دارو سر ساعت:

نكته ي 41-اگر داروي شما 6 ساعتي است مي توانيد از ساعت 6 شروع به خوردن دارو كنيد. زيرا ساعات 6 صبح 12 ظهر و 6 عصر و 12 شب ساعاتي هستند كه شما تقريباً بيدار هستيد اگر 8 ساعتي و يا غيره بوده مي توانيد از ساعت شماطه دار استفاده كنيد. هر زماني كه دارو را مصرف كرديد، براي زمان بعدي ساعت راكوك كنيد. با اينكار هرگز زمان خوردن دارو را فراموش نخواهيد كرد.

استفاده از الكل به عنوان بهترين ماده ضد عفوني:

نكته ي 42-براي ضد عفوني كردن وسايلي مانند ريش تراش يا برس، كه به علت سهل انگاري فرد ديگري از آن استفاده كرده مي توانيد، پنبه اي را آغشته به الكل كنيد و به وسايل بهداشتي بكشيد وسايل شما ضد عفوني مي شود. در ضمن الكل براي تميز كردن ضبط صوت هم بسيار مناسب است.

استفاده از يك عدد پياز براي ميكروب كشي:

نكته ي 43-مي توانيد يك عدد پياز را پوست بكنيد و از وسط، آن را نصف كنيد و چند دقيقه داخل آشپزخانه يا هر جايي از اتاق قرار دهيد با اينكار پياز تمام ميكروب ها را بخود مي گيرد و بعد پياز را دور بيندازيد.

بوگير مطبوع در خانه:

نكته ي 44-پوست پرتقال و ليمو مي تواند بوگير مطبوعي باشد. كافي است در فصل سرما آنها را روي بخاري قرار دهيد. تا محيطي خوش بو داشته باشيد.

چه كاري انجام دهيم تا اتاق خوشبو داشته باشيم:

نكته ي 45-براي اينكه اتاقتان خوشبو شود مي توانيد از يك عدد بِه استفاده كنيد به اينصورت كه يك عدد بِه را روي ميز يا هر جاي ديگر اتاق قرار دهيد، متوجه مي شويد اتاقتان چقدر خوشبو مي شود.

يك نكته در مورد گوشها

نكته ي 46-اگر بر اثر سرو صدا گوشهايتان اذيت مي شود، هرگز پنبه به داخل گوشهايتان نكنيد. زيرا به مرور كمي از رشته هاي پنبه به داخل گوشتان فرو مي رود و شنوايي شما دچار اشكال مي شود. براي جلوگيري از سروصدا مي توانيد از گوشي هاي پلاستيكي كه در بازار وجود دارد و ارزان هم هست تهيه كنيد و داخل گوشتان قرار دهيد. به ميزان زيادي از سروصدا كاسته مي شود، اين گوشي ها را شنا گران براي جلوگيري آب به درون گوشهايشان استفاده مي كنند.

پوشيدن شلوار در مورد افرادي كه پاي آنها شكسته است

نكته ي 47-اگر فردي را در خانه داريد كه پاي او شكسته و به دليل گچ پا نمي تواند شلوار خود را بپوشد، مي توانيد از يك زيپ كمك بگيريد به اينصورت كه درز شلوار را باز كنيد و به جاي درز زيپ بدوزيد هنگام پوشيدن شلوار زيپ آنرا باز كنيد، بعد از اينكه پايش خوب شد مي توانيد زيپ را برداشته و درز را دوباره بدوزيد.

جدا كردن خار از بدن:

نكته ي 48-اگر خار بعضي از گياهان مانند كاكتوس به بدن شما رفته است، مي توانيد از آدامس جويده كمك بگيريد، به اينصورت كه آدامس جويده را بر روي قسمتي از بدن كه خار درون آن رفته بگذاريد و حالا به آرامي آن

را بكشيد خارها از بدن شما جدا مي شوند.

گرفتن ناخن:

نكته ي 49-همانطور كه مي دانيد گرفتن ناخنها مخصوصاً براي افراد بزرگسال كمي مشكل است چون ناخنها در حالت عادي خشك و شكننده هستند، به شما توصيه مي كنيم هميشه بعد از حمام ناخنهاي خود را بگيريد. متوجه خواهيد شد كه ناخنها چقدر نرم شده و به مي شوند.

از بين بردن بوهاي نامطبوع از دستانتان:

نكته ي 50-اگر بر اثر پاك كردن ماهي يا مواد ديگري دستتان بوي نامطبوع گرفت مي توانيد براي از بين بردن بوي آن از دو روش استفاده كنيد:

1-به دستتان نمك بماليد بعد از 1 تا 2 دقيقه دستتان را با آب و صابون بشوييد.

2-بجاي نمك از زرد چوبه هم مي توانيد استفاده كنيد.

راهي براي جلوگيري از رفتن شامپو به درون چشم بچه ها:

نكته ي 51-اغلب بچه ها بخاطر ورود كف به چشمشان از رفتن حمام اجتناب مي كنند.براي رفع اين مشكل مي توانيد كمي وازلين بر روي ابروهاي بچه ها بماليد، با اينكار از ورود كف به درون چشم جلوگيري مي شود و كف بجاي رفتن به چشم، راه خود را به اطراف چشم كج مي كند.

زير سيگاري بدون دود در اتومبيل:

نكته ي 52-همان طور كه مي دانيد وقتي كه سيگار را داخل زير سيگاري اتومبيل خاموش مي كنيد داخل اتومبيل را دود مي گيرد. براي اينكه دود فضاي اتومبيل را پر نكند از شن يا جوش شيرين كمك بگيريد. به اينصورت كه مقداري شن يا جوش شيرين داخل زير سيگاري بريزيد در اينصورت با خاموش كردن سيگار اصلاً دود ايجاد نمي شود.

منبع:كتاب اسرار خانه

داري

بهداشت غذاي كودك

رعايت اصول بهداشتي در تهيه ونگهداري غذاي كودك :

دستگاه گوارش كودك بسيار حساس است وبا كوچكترين آلودگي ، ممكن است دچار اسهال شود ودر نتيجه ، در معرض خطر سوء تغذيه قرار گيرد . بنابراين بايد در هنگام تهيه ونگهداري ودادن غذا به شيرخوار اصول بهداشتي 10 گانه را كاملا" مراعات نمود .

اصل اول بهداشت غذاي كودك :دستها را قبل وبعد از تهيه غذا وقبل از غذا دادن

به كودك بشوييد . قبل از آماده كردن غذا وبعد از پايان كار بايد دست ها بدقت شسته شوند بخصوص هربار كهنه كودك را عوض مي كنيد ، حتما" بايد دستها را با آب صابون كاملا" بشوييد اگر در دستهاي خود زخم يا عفونتي داريد قبل از تهيه غذا ، محل زخم را ببنديد . قبل از عذا دادن به كودك ، دستهاي خود وكودكتان را بشوييد .

اصل دوم بهداشت غذاي كودك : محل تهيه وپخت عذا را تميز نگهداريد .

چون غذاها به آساني آلوده مي شوند ودر اين صورت مي توانند منبع رشد وانتقال ميكروب باشند بنابراين تمام قسمتهاي مورد استفاده در هنگام تهيه غذا بايد دقيقا" شسته وتميز نگهداي شود . پاچه هايي كه براي تميز كردن آشپزخانه استفاده مي كنيد ، بايد مرتب شسته و يا عوض شوند . از پارچه هايي كه براي تميز كردن آشپزخانه استفاده مي كنيد براي خشك كردن يا تميز كردن ظروف استفاده نكنيد .

اصل سوم بهداشت غذاي كودك : غذاي كودك بايد كاملا" پخته شود .

حرارت موجب از بين رفتن ميكروبهاي بيماريزا مي شوند ودر نتيجه آلودگي احتمالي مواد غذايي در

اثر پخت از بين مي رود . توجه داشته باشيد كه مواد غذايي بايد كاملا" پخته شود . بخصوص ، مواد گوشتي را ابتدا به قطعات كوچك تقسيم كرده يا چرخ كنيد وسپس كاملا" بپزيد .

اصل چهارم بهداشت غذاي كودك : بلافاصله پس از پخت ، غذا را مصرف كنيد .

در صورت امكان بهتر است كه غذاي كودك را در هر وعده ، تازه تهيه كنيد تا مجبور نشويد آنرا براي وعده هاي بعد نگهداريد . سعي كنيد زمان غذا دادن به كودك را طوري تنظيم كنيد كه فاصله بين زمان پخته شدن غذا ودادن آن به كودك طولاني نباشد . چون در فاصله اي كه غذا سرد مي شود احتمال دارد ميكروبها در غذا شروع به رشد وتكثير كنند .

اصل پنجم غذاي كودك : غذاهاي پخته شده را درست نگهداري كنيد .

بطور كلي بهتر است غذاي كودك تازه باشد . در صورتي كه مجبور هستيد غذا را براي دو وعده يا بيشتر تهيه كنيد ، بايد غذاي اضافي را بلافاصله پس از پخت ، خنك كرده ودر ظرف در بسته در يخچال نگهداري كنيد . گذاشتن غذا در دماي اتاق ويا آشپزخانه به مدت طولاني باعث فاسد شدن غذا مي شود .

اصل ششم بهداشت غذاي كودك : غذاي نگهداري شده را فبل از مصرف دوباره ، كاملا" حرارت دهيد .

قبل از مصرف دوباره غذاهاي نگهداري شده ،بسته به نوع غذا آنرا داغ كرده ويا بجوشانيد . با اين كار ، در صورت آلودگي غذا در هنگام نگهداري ، ميكروبهاي آن از بين مي رود . توجه داشته باشيد

كه غذاي باقيمانده را بيش از يك بار داغ نكنيد چون ارزش غذايي آن كم مي شود .

اصل هفتم بهداشت غذاي كودك : غذاهاي خام وپخته را جدا از هم نگهداري كنيد .

احتمال آلودگي غذاهاي خام بسبت به غذاهاي پخته بيشتر است . بنابراين ، توجه داشته باشيد كه چه در آشپزخانه وچه در داخل يخجال ، بايد مواد غذايي خام وپخته را جدا از يكديگر نگهداري كنيد . لوازمي مانند چاقو وتخته را كه براي براي غذاهاي خام به كار مي بريد بايد تميز بشوييد وبعد براي خرد كردن ساير مواد غذايي استفاده كنيد . مثلا" چاقو يي كه مرغ خام را قطعه فطعه كرده ايد آلوده است ، اگر با اين چاقو مرغ پخته شده را خرد كنيد ويا براي تهيه سالاد از ْآن استفاده كنيد باعث آلودگي به مرغ پخته وسالاد مي شويد . پس بايد اول چاقو راكاملا" تميز بشوئيد ومجددا" استفاده كنيد .

اصل هشتم بهداشت غذاي كودك : غذاها را از دسترس حشرات ، جوندگان وديگر حيوانات دور نگهداريد .

چون حيوانات ناقل ميكروبهاي بيماريزا هستند ، بنابراين غذا را حتما" در ظروف درب دار ودور از دسترس حيوانات وحشرات نگهداري كنيد .

اصل نهم بهداشت غذاي كودك: از آب پاكيزه وسالم استفاده كنيد .

وجود آب پاكيزه وسالم براي نوشيدن مهم است ، براي تهيه غذا هم اهميت دارد . اگر احتمال آلودگي آب وجود دارد ، قبل از اضافه آب به غذا ، آنرا بجوشانيد . در مورد آبي كه براي تهيه غذاي كودك استفاده مي كنيد ، بسيار دقت كنيد . بخصوص ، كودكان

زير يكسال نسبت به آلودگي حساس وآسيب پذير هستند و سريعا" در معرض ابتلا به بيماريهاي اسهالي قرار مي گيرند

اصل دهم بهداشت غذاي كودك : حتي الامكان از شير وفرآورده هاي لبني پاستوريزه استفاده كنيد .

به جاي استفاده از ماست وبستني غير پاستوريزه ، به كودك خود ماست ويا بستني پاستوريزه بدهيد واگر ماست پاستوريزه در دسترس نداريد ، براي تهيه ماست حتما" شير را كاملا" بجوشانيد

تغذيه كودك در دوران بيماري ونقاهت

- اهميت تغذيه كودك در دوران بيماري :

در دوران بيماري براي اينكه بدن بتواند با عوامل بيماريزا مقابله كند نياز به انرژي ومواد مغذي بيشتري دارد . از طرف ديگر چون كودك در حال رشد است بايد غذاي كافي مصرف كند تا همزمان رشد بدن او نيز تامين شود . پس در مجموع ، كودك در دوران بيماري نياز به انرژي ومواد مغذي بيشتري دارد . معمولا" به دليل بيماري اشتهاي كودك كم مي شود وبعلت اسهال ، استفراغ يا تب ، مواد غذايي راهم از دست مي دهد . پس از يك طرف نياز به مواد مغذي وانرژي زياد .از طرفي دريافت آن كم مي شود ، چنانچه به تغذيه كودك در اين دوران توجه نشود نه تنها وزن او افزايش نمي يابد ، كه دچار توقف يا كندي رشدهم مي شود وبه دنبال آن دچار سوء تغذيه مي گردد، بنابراين اگر تغذيه كودك در طي بيماري مناسب باشد هم سريعتر بهبود پيدا مي كند وهم كمتر وزن از دست مي دهد .

2- نكاتي كه بايد هنگام غذا دادن به كودك بيمار به آن توجه كرد :

- قبل از غذا دادن به كودك دستها وصورت اورا بشوييد زيرا اين كار به كودك احساس آرامش مي دهد .

- غذا دادن به كودك بيمار مشكل وخسته كننده است وبايد سعي كنيد با صبر وحوصله زياد به كودك غذا بدهيد .

- طي بيماري همواره كودك را تشويق به غذا خوردن كنيد .

- حتي اگر كودك مقداركمي غذا بخورد بهتر از آن است كه چيزي نخورد .

- در حالتي كه كودك خواب آلود است به او غذا ندهيد .

- از غذاهايي كه كودك در حالت سلامت ، به آنها علاقه داشته بيشتر تهيه كنيد .

- غذاهايي كه نرم هستند وخوردن آنها نياز به جويدن ندارد مثل سوپ ، پوره يا فرني به كودك بدهيد .

- براي نرم كردن غذا از كمي شير يا روغن مايع استفاده كنيد .

- كودك را مجبور به خوردن غذا نكنيد چون ممكن است باعث حالت تهوع او گرديده ويا غذا وارد مجاري تنفسي كودك شود .

- در صورت گرفتگي بيني كودك ، قبل از غذا دادن ، ابتدا بيني او را تميز كنيد

- در هنگام بيماري به كودك غذاي بيشتري نسبت به قبل بدهيد ، براي اين كار بايد دفعات وعده غذايي را افزايش دهيد .

3- براي تغذيه كودكي كه دچار اسهال است چه بايد كرد ؟

وقتي كودك مبتلا به اسهال مي شود ميزان ودفعات اجابت مزاج او افزايش مي يابد . به خصوص دفع آب ، سديم وپتاسيم بدن بسيار زياد مي شود بنابراين براي جلوگيري از خطر كم آبي ومرگ كودكان بايد آب و مايعات وغذاي

بيشتري به كودك بدهيم . برخي تصور مي كنند كه غذا خوردن براي كودك مبتلا به اسهال ضرر دارد در صورتي كه اگر غذا به مقدار كم و در دفعات زياد به كودك داده شود به هر حال مقداري از آن جذب مي شود وكم كم دفعات اجابت مزاج او كمتر خواهد شد . دادن غذا باعث مي شود كه كودك سريعتر بهبود پيدا كند .

4- چه غذاهايي براي كودك مبتلا به اسهال مناسب است ؟

در هنگام اسهال بايد دفعات شير دهي به كودكي كه با شير مادر تغذيه مي شود را افزايش داد . به كودكان بالاتر از 6 ماه دادن غذاهايي مثل سوپ وآش ساده مفيد است . همچنين براي جبران آب از دست رفته به كودك مبتلا به اسهال مايعات مثل آب ، چاي كمرنگ وكم شيريني ، دوغ وORS بدهيد . علاوه برغذاهاي آبكي غذاهاي ديگر مثل كته نرم با گوشت ماهيچه يا مرغ مناسب هستند . به كودك نبايد نوشابه وآب ميوه صنعتي بدهيد چون ، اسهال كودك بدتر مي شود . از غذاهايي كه پتاسيم دارند مثل موز و اسفناج بيشتر استفاده كنيد ( مصرف اسفناج براي كودكان از يكسالگي به بعد توصيه مي شود ) . وقتي به كودك مبتلا به اسهال غذا مي دهيد دفعات مزاج او افزايش مي يابد وبرخي تصور مي كنند كه غذا خوردن براي كودك مبتلا به اسهال ضرر دارد در صورتيكه اگر غذا به مقداركم ودفعات زياد به كودك داده شود جذب غذا بهتر خواهد بود .

5- اهميت تغذيه كودك در دوران نقاهت :

دوران نقاهت زماني شروع مي

شود كه علايم بيماري به تدريج از بين رفته وبيمار رو به بهبودي مي رود . برخلاف دوران بيماري كه كودك بسيار بي اشتها است ، در دوران نقاهت ، بطور واضح اشتهاي او بيشتر مي شود . اين زمان بهترين فرصت براي جبران وزن از دست رفته كودك در دوران بيماري است . بايد حتما" از اين فرصت استفاده كرد وبه او غذاي بيشتري بدهيد .

بخاطر داشته باشيد كه در دوره نقاهت :

- تعداد وعده هاي غذاي كودك را بيشتر كنيد ( به جاي 5 وعده ،6 وعده غذا به كودك بدهيد )

- در هر وعده غذا ، نسبت به قبل مقدار غذاي بيشتري به كودك بدهيد .

- غذاي كودك را نسبت به قبل مقوي تر تهيه كنيد . انرژي غذاي كودك را مي توانيد با افزودن يك قاشق مرباخوري كره يا روغن ، افزايش دهيد .

تغذيه

ليمو ترش سدي جلوي ريزش مو

شايد ترشي زياد اين ميوه طلايي باعث شده شما كمتر به فكر خوردن آن بيفتيد، چه برسد به اين كه بخواهيد آن را بر روي پوست سر خود ماساژ دهيد. در اين صورت بايد بگويم شما خود را از يكي از بزرگ ترين مواهب خدايي محروم كرده ايد.ليمو ترش از نظر طب سنتي داراي انرژي هاي زيادي است و از اين رو آن را براي درمان انواع بيماري هاي مفصلي مثل پا درد و زانو درد؛ امراض گوارشي مثل: تهوع و استفراغ؛ امراض تنفسي مانند آبريزش بيني و همچنين آب ريزش چشم، ضعف قوه بينايي ، سرگيجه و امراض پوستي و خصوصاً ريزش مو به كار برده اند. در اين نوشتار سعي

مي كنيم با استفاده از ليمو ترش به شما ياد دهيم كه چگونه مانع ريزش موي خود بشويم. بنابراين كافي است قبل از استحمام ميزان شامپوي مصرفي خود را در يك ليوان بريزيد و درست معادل همين مقدار به آن آب ليمو ترش تازه اضافه كنيد.سپس آن را هم زده، مخلوط كرده و به مدت 2 ساعت در يخچال بگذرايد. پس از گذشت همين زمان مي توانيد از اين شامپو معطر به عطر ليمو ترش، براي شستن موهاي خود استفاده كنيد.

توجه كنيد اگر دستورات فوق را دقيقاً اجرا نكنيد، نبايد توقع داشته باشيد اين مخلوط مانع ريزش مو شما شود.

شستشوي سبزي و ميوه

با فرا رسيدن فصل گرما استفاده از سبزي ها و ميوه ها افزايش چشمگيري مي يابد. مطلب حاضر به چند نكته بهداشتي در مورد ميوه ها مي پردازد. براي شستشوي مناسب سبزي ها بايد چنين عمل كرد:

• ابتدا بايد سبزي هاي خريداري شده را خوب تميز و سبزي هاي پلاسيده شده را جدا كرد.

• سبزي ها را با آب سرد مي شوييم تا گل و لاي و مواد اضافي آنها از بين برود (آب گرم هم باعث از بين رفتن برخي مواد مغذي موجود در آنها مي شود، هم آنها را بيش از حد نرم مي كند).

• البته اگر شستشو تحت فشار آب انجام شود، بهتر تميز مي شوند.

• براي از بين بردن تخم انگل ها بايد سبزي ها را در يك ظرف مناسب با حجم سبزي ريخت و ظرف را از آب پر كرد. براي هر ليتر آب بايد 3_5 قطره مايع ظرفشويي در ظرف ريخت، سپس با دست هم زد تا تمام سبزي ها در كف حاصل از مايع ظرفشويي قرار گيرد.بعد از

5 دقيقه بايد سبزي ها را از بالاي ظرف برداريم چون تخم انگل سنگين است و در ته ظرف قرار مي گيرد (نبايد ظرف همراه سبزيجات را در آبكش برگردانيم) بعد با آب سرد كاملاً آبكشي كنيم.

• براي از بين بردن ميكروب ها بايد سبزي هايي را كه در مرحله قبلي با مايع ظرفشويي شسته شده اند، در مايع ضدعفوني كننده ريخت. براي اين كار بايد در يك ظرف 10 ليتري آب، يك قاشق چايخوري پركلرين (گرد كلر) را حل كرد و سبزي ها را به مدت 5 دقيقه در آن نگه داشت.

• پس از ضدعفوني كردن، بايد سبزي ها را با آب سالم به خوبي شست.

• براي شتشوي ميوه ها و سبزي هايي كه در زير زمين كشت مي شوند، مثل هويج، سيب زميني و... بايد خاك روي آنها را با دقت پاك كرد. بهتر است كاهو ابتدا پرپر شود و سپس شستشو شود.

چند نكته در مورد خريد سبزيجات

بهترين شرايط براي خريد سبزيجات، خريداري سبزي تازه بدون مواد ضدعفوني كننده و يا مواد شيميايي و به طور مستقيم از محل كاشت است.

• سعي كنيد از سبزي هايي كه به طور طبيعي رسيده اند، استفاده كنيد نه از سبزي هايي كه به طور نارس چيده شده و به طور مصنوعي مي رسند.

• براي خريد سبزي از پلاستيك رنگ روشن يا پاكت كاغذي استفاده كنيد از پلاستيك مشكي(زباله) و روزنامه استفاده نكنيد. اگر سبزيجات به مدت طولاني لابه لاي روزنامه قرار گيرند، جوهر نوشته هاي روزنامه به تدريج جذب سبزي مي شود.

• در خريد سبزيجات توصيه مي شود هر چه سبزي اندازه اش كوچكتر باشد تردتر است.

• اگر نوعي سبزي در فصل خاصي وجود ندارد، به جاي انواع كنسرو

شده، از انواع منجمد شده آن استفاده كنيد.

• سبزي ها حاوي مقدار زيادي آب هستند كه در صورت تبخير باعث از بين رفتن بسياري مواد مغذي موجود در سبزي و تغيير مزه آن نيز مي شوند. با نگهداري سبزي ها در محيط مرطوب مي توان مانع اين تغييرات شد.

• نگهداري سبزي ها در مغازه در صورتي كه در يخچال صورت پذيرد، مواد مغذي آنها به ميزان بيشتري حفظ مي شود.آنزيم هاي موجود در سبزي ها باعث تغيير تركيب سبزي ها و از دست دادن مواد مغذي آنها و همچنين باعث تبديل قند موجود در سبزي ها به نشاسته مي شود.سرما باعث مي شود فعاليت آنزيم ها كاهش يافته و در نتيجه دوام سبزي بيشتر شود.

• براي نگهداري سبزي هاي خريداري شده در منزل توصيه مي شود هر چه سريع تر آن را شسته و پس از خارج شدن آب، آن را در پارچه نازك تميز قرار داده و در يخچال نگهداري كنيد.

چهار عامل عمده باعث تخريب مواد مغذي موجود در سبزي ها مي شوند: حرارت، نور، هوا و آب.

منبع: روزنامه اطلاعات

نان سالم و اهميت آن درسلامت انسان

نويسنده:مهندس معصومه رواني پور-سيده معصومه كاظمي - جواد سلماني آراني

اهداف آموزشي :

در پايان مطالعه اين مقاله انتظار مي رود خواننده گرامي بتواند :

1 _ ميزان كالري و پروتئين موجود درنان را توضيح دهد .

2-تفاوتهاي خمير مايه صنعتي ،خميرترش و جوش شيرين بيان را بيان كند .

3 _ شرايط نگهداري مناسب نان و غلات را شرح دهد .

4 _ روش هاي نگهداري نان و مسموميت هاي احتمالي ناشي از مصرف آن را توضيح دهد .

مقدمه :

گندم يكي از غني ترين غلات درطبيعت است كه تمام ويتامينها در آن پيدا مي شود و مقداري

فسفرو مواد معدني در آن است .

غلات و عمدتاً گندم كه دراشكال مختلف ،غذاي پايه مردم كشور محسوب مي گردد ازاهميت بيشتربرخوردار مي باشد و نان به عنوان اصلي ترين غذاي مصرفي داراي اولويت قابل ملاحظه اي است .تاريخچه ي نان كه به طور تصادفي به وقوع پيوست به حدود 4 تا 5 هزارسال پيش برمي گردد به اين صورت كه خميرشل و رواني روي قطعه سنگي درمعرض آفتاب و هوا قرار گرفت و خشك شد .واژه ي نان از زبان پهلوي گرفته شده و به معناي قطعه اي از آرد خمير شده است كه برآتش پخته شود .

تحقيقات صورت گرفته روي 100 گرم نان نشان داده نان حاوي 40 درصد آب 45 _ 55 درصدكربوهيدرات ، 8 درصد پروتئين ،1/5 درصد چربي و 1 درصد املاح معدني مي باشد و ميزان انرژي آن 900 _ 1000 ژول است .اصولاً در يك جيره غذايي صحيح بايد روزانه 2571/8 كالري انرژي و 104 گرم پروتئين جذب بدن گردد كه در اين جيره غذايي نان 27 درصد و انرژي 23 درصد از پروتئين مورد نياز بدن را تأمين مي كند .درحالي كه درايران ميزان انرژي مصرفي كمتر ازمتوسط جيره غذايي صحيح است و همچنين سهم نان 48 درصد است و در بخش تأمين پروتئين آن 35 درصد مي باشد .با كمي دقت متوجه مي شويم كه درايران نان به جاي سايرمواد خوراكي مصرف مي شود (مطابق جدول ذيل صفحه ).

درايران مصرف سرانه نان بين 139 _ 164 كيلوگرم است ،درحالي كه مصرف سرانه نان دركشورهاي اتحاديه اروپا 68 كيلوگرم مي باشد .با توجه به

اين آمار و ارقام توليد ناني با كيفيت مطلوب امري اجتناب ناپذير است ، گفته شده است كه مصريان قديم از اولين اقوامي بودند كه استفاده از خميرترش را در توليد نان فرا گرفته بودند .استفاده ازخمير ترش را در توليد نان فرا گرفته بودند .استفاده از خمير ترش باعث شد كه نان از حالت سفتي و سخت بودن اوليه خارج شود و حالتي متخلخل و اسفنجي پيدا كند .

اولين بارلويي پاستور ،دانشمند فرانسوي كشف كرد كه عمل ورآمدن خمير بر اثر فعاليت موجودات تك سلولي زنده روي مي دهد .خميرترش داراي خمير مايه طبيعي و باكتريهاي توليد كننده اسيد استيك و اسيد لاكتيك مي باشد كه به طور طبيعي درآرد وجود دارند و در هنگام تهيه خميراز مواد غذايي موجود در آن استفاده كرده تكثير مي شوند .درنتيجه با استفاده از خمير ترش مقدار زيادي از سلولهاي خميرمايه تازه نيز وارد خمير مي شوند .فعاليت اين ميكروارگانيسم هاي زنده باعث توليد گاز دي اكسيد كربن ،افزايش حجم خمير و متخلخل شدن بافت داخلي آن مي شود .خميرمايه اي كه اكنون به طورصنعتي تهيه مي شود همان خمير مايه طبيعي است كه عمل ورآمدن خمير را درخمير ترش انجام مي دهد كه درعين حال با انتخاب گونه ها و نژادهاي مخمرهاي مناسب ، خواص آن بسيار بهبود يافته است .

خمير مايه موجب حفظ لازم محيط و تخريب اسيد فيتيك مي شود و بعضي از اسيدهاي آمينه ضروري را به آرد اضافه مي كند و همين طور ضمن افزايش ماندگاري نان به لحاظ خاصيت ضد ميكروبي ، باعث كاهش فساد نان

مي شود .خميرمايه

منبعي غني ازويتامينهاي گروه ب و تأمين كننده بخشي از آنزيمهاي مورد نيازبدن است و عامل تخمير و منشأ افزايش عطروطعم نان مي شود .

بعد از اينكه تركيبات خميرمانند آرد گندم ، نمك ، آب و خميرمايه با يكديگر مخلوط شدند و خميرآماده شد بايد به آن مدت زماني استراحت داده شود .در اين مدت خميرمايه شروع به فعاليت كرده مقداري گازدي اسيد كربن ( CO2)توليد مي كند ،گاز CO2 آزاد شده درشبكه پروتئيني خمير محبوس شده و حجم آن را افزايش مي دهد و باعث ايجاد حالت متخلخل و اسفنجي در نان مي شود .

ممكن است اين سؤال براي شما پيش بيايد كه آيا خمير مايه جايگزيني هم دارد ؟ پاسخ اين سؤال منفي است .امروزه با توليد وسيع خميرمايه درجهان اين مخمرها بيشترين مقدار توليد يك ميكروارگانيسم در دنيا بوده است و تا كنون هيچ جايگزيني براي آن در توليد نان يافت نشده است .

چرا از جوش شيرين استفاده مي شود ؟ متأسفانه درسالهاي اخير استفاده از جوش شيرين كه يك ماده ي شيميايي با نام بيكربنات سديم است رايج شده كه آن هم دقيقاً همانند مخمرخميرمايه توليد co2 مي كند ، اما قسمتي از بي كربنات سديم در اثرحرارت به كربنات سديم كه يك ماده مقاوم در برابر حرارت است تبديل مي شود كه درنان باقي مي ماند و مزه نان را تغيير مي دهد .مصرف جوش شيرين همچنين موجب اختلال درجذب فسفر و كلسيم در بدن و نرمي استخوان مي شود ، ازطرفي موجب اختلال درجذب آهن و كم خوني به خصوص در زنان مي شود .خوشبختانه درسالهاي

اخير اقدامات خوبي در جهت ممنوعيت استفاده از جوش شيرين صورت گرفته است .

مسموميت هاي ناشي از مصرف نان

به دليل اينكه هنگام پخت نان به روش سنتي (استفاده از تنور و سوخت مازوت )نان درتماس مستقيم و نزديك با شعله و دود حاصل از سوخت قرار دارد ، امكان آلودگي با تركيبات مضري نظيربنزو آپيرن افزايش مي يابد .از بين نانهاي سنتي در ايران نان سنگك به طور غيرمستقيم درمعرض شعله قرار داشته ، ازاين رو امكان آلودگي به حداقل مي رسد ، ولي بيشترين آلودگي مربوط به تنور نان بربري است .

ويژگي هاي يك نان خوب :

_ گندم مورد استفاده بيشتر از 4 ماه در انبار نگهداري نشده باشد .

_ كمترين حد سبوس گيري را داشته باشد .

_ ور آمدن خميرنان به طور طبيعي توسط عمل تخمير (خميرترش يا مايه خمير )انجام شده باشد نه با استفاده از افزودني هاي غيرمجازمانند جوش شيرين

_ زمان خميرگيري تا پخت حداقل يك تا دو ساعت باشد .

توصيه هاي بهداشتي در مورد تهيه و نگهداري نان :

_ نانهاي صنعتي و نيمه صنعتي توليد شده بايد داراي بسته بندي مناسب بوده و مشخصات لازم روي برچسب درج شده باشد .اگرماده غذايي ما بدون بسته بندي است (مثل انواع نان سنتي يا گندم و جو فله )بايد مراقب باشيم در هنگام حمل و نقل (مثلاً در داخل ماشين )با محيط كثيف در تماس نباشد .

_ از پيچاندن انواع نان در داخل روزنامه و يا قرار دادن در داخل كيسه نايلون سياه (بازيافتي )خودداري شود .

_ توصيه مي شود نان

مصرفي به شكل روزانه تهيه شود .درصورت تصميم به نگهداري نان در طولاني مدت بايد به شكل اصولي قبل از قرار دادن داخل فريز خنك گردد سپس درنايلون تميز قرار گيرد ، زيرا در غيراين صورت نان داغ در داخل نايلون اصطلاحاً عرق كرده با توجه به رطوبت حاصل از تعريق ،ممكن است كپك بزند .

_ آرد بايد در محيط بسيارخنك يا در داخل بسته بندي مناسب به شكلي كه رطوبت يخچال را جذب نكند در يخچال نگهداري شود .

_ مصرف بيشترنانهايي كه از آرد كامل (سبوس دار )تهيه شده اند به جهت ارزش تغذيه اي بالاتر توصيه مي شود .(نان سنگك ).

_ بايد از نانهايي استفاده شود كه به جاي جوش شيرين در تهيه و توليد آنها از خميرمايه استفاده شده باشد .

_ عدم تهيه نان و غلات و فرآورده هاي آن از افراد دوره گرد كه به طريقه ي كاملاً غيربهداشتي اين اقلام را عرضه مي نمايند .

_ چنانچه نان بيش ازيك هفته در فريزر نگهداري شود بايد قبل از انجماد آنها را در بسته بنديهاي مخصوص كه از نظربخارآب غير قابل نفوذ هستند قرار داد .

_ بايد سعي شود انجماد نان در مدت بسيار كوتاهي انجام گيرد و حرارت بايد در مدت حداكثر 4 تا 5 ساعت 18 درجه برسد .

_ خارج كردن نان از حالت انجماد در نانهاي سنتي ايران بايد سريع انجام شود ، زيرا اين نانها درمدت كمتر از 4 ساعت بيات مي شود و بايد آنها را حداكثر 1 تا 1/5 ساعت قبل از مصرف ازحالت انجماد خارج نمود .

_

نان تازه پخت شده از نظر تغذيه اي بلافاصله قابل مصرف نيست ،زيرا پس از فرايند پخت دستخوش تغييراتي مي گردد كه اين تغييرات باعث قابل مصرف شدن آن مي شود .

_ نگهداري نان در حرارت 4 درجه سانتيگراد (درجه حرات يخچال )نه تنها از بيات شدن نان جلوگيري نمي كند ،بلكه موجب تسريع آن مي شود ،زيرا تغييرات فيزيكي و شيميايي بيات شدن نان در حرارت 4 درجه سريعترين و در حرارت 60 درجه كندترين سرعت خود را دارد .اين تغييرات در حالت يخ زده ( دماي 5-درجه و پايين تر )به كلي متوقف مي شود .بنابراين بهترين دماي نگهداري نان ايراني درجه حرارت فريزر مي باشد .

پيشنهادها :

با نظر به اينكه نان قوت غالب مردم ايران است و حتي به جاي ساير مواد خوراكي هم مصرف مي شود ، اطلاع رساني به مردم درخصوص نحوه ي خريد ،حمل و نقل و نگهداري آن همچنين پرهيز از خوردن نانهايي كه بو و طعم مازوت يا گازوئيل مي دهند و پرهيز ازخوردن بخشهاي سوخته ي نان ضروري است .درمقابل لازم است كليه ي دست اندركاران امرتهيه نان در كشور نسبت به بهبود كيفيت نانهاي مصرفي مردم بيشترتلاش نمايند ؛دراين راستا عدم استفاده از سوخت مازوت در كليه ي نانوايي ها و جايگزين كردن آن با گاز شهري ، جلوگيري از تماس مستقيم شعله با نان در دستگاههاي نان ماشيني ( كه اين ايراد را مي توان با قرار دادن يك صفحه فلزي (هادي انرژي حرارتي )درحد فاصله نان و شعله بر طرف نمود )همچنين ترويج و توسعه نانهاي سنتي مطلوب (سنگك )و

نانهاي حجيم و نيمه حجيم (جلوگيري از توليد ضايعات و افزايش كيفيت نان )توصيه مي شود .

تغذيه و بهداشت در خانواده

قرآن مجيد، انسان را موظف كرده كه در طعام خويش نيك بنگرد؛

«فلينظر الانسان الي طعامه»(1)

انسان بايد به غذاي خويش بنگرد.

و در آيه اي ديگر از مسلمانان چنين مي خواهد:

«يا ايها الذين امنوا كلوا من طيبات ما رزقناكم...»(2)

اي كساني كه ايمان آورده ايد! از نعمت هاي پاكيزه اي كه به شما روزي داده ايم؛ بخوريد.

بهترين دقت و راه صحيح شناخت خوراكي هاي پاكيزه، همان است كه فقه اسلامي بيان مي كند كه در اين درس به طور فشرده بيان مي شود.

الف- خوراكي هاي حلال و حرام

1- حيواني

1/1- دريايي؛ انواع ماهي هاي پولك دار مانند ماهي سفيد، كپور، پرنده و تخم آن ها و ميگو حلال است و ماهي هايي كه پولك ندارند مانند مار ماهي و تخم آن، حرام است.(3)

1/2- زميني؛ حيوانات اهلي (گاو، گوسفندن و شتر) و حيوانات وحشي؛ گورخر، خر وحشي، آهو، گاو كوهي و بز كوهي حلال است و انواع درندگان و حشرات حرام است.(4)

تبصره 1-14 جزء حيوانات حلال گوشت نيز حرام است كه عبارتند از؛ خون، سرگين، سپرز، آلت تناسلي نر و ماده، دنبلان، مثانه، كيسه ي صفرا، نخاع، دشول، زهدان، پي گردن، غده ي هيپوفيز ( كه به شكل نخود در مغز كله وجود دارد) و مردمك چشم.(5)

تبصره 2- خوردن گوش اسب، قاطر و الاغ، مكروه است.(6)

تبصره 3- حيوانات مسخ شده همچون فيل، ميمون، خرس و غيره نيز حرام است. همين طور خرگوش و حيواني كه مفعول انسان واقع شده است، مصرف گوشت و پشم مو

وفرآورده هاي لبني آن حرام است.(7)

1/3- هوايي؛ الف- حلال؛ انواع كبوتران، انواع مرغ خانگي؛ انواع گنجشك ها، انواع پرندگاني كه هنگام پرواز بال هاي خود را بيشتر حركت مي دهند؛ انواع پرندگاني كه داراي چينه دان هستند؛ انواع پرندگاني كه داراي سنگدان هستند؛ انواع پرندگاني كه داراي خار عقب پا هستند. ب- مكروه؛ هدهد، پرستو، صرد، صوام* و كلاغ سبز. ج- حرام، خفاش، طاووس، باز ، قوش ، عقاب، شاهين، قرقي، لاشخور، كركس، كلاغ، هر پرنده اي كه هنگام پرواز بال هاي خود را كمتر حركت دهد و بيشتر نگاه دارد و پرندگاني كه سنگدان چينه دان و خار عقب پار را ندارند.(8)

يادآوري 1- خوردن گوشت حلال به شكل پخته و خام جايز است و خوردن گوشت خام- پيش از آن كه آن را در برابر خورشيد يا آتش قرار دهند يا نمك سود كرده در سايه بخشكانند- مكروه است.(9)

يادآوري 2- كليه ي حيوانات حلال گوشت در صورتي خوردن آن ها حلال است كه طبق دستور شرعي ذبح، نحر يا صيد شوند در غير اين صورت مصرف آن ها حرام است.

يادآوري 3- اگر حيوانات درنده و گوشتخوار را - به جز سگ و خوك - به دستور شرعي ذبح يا با اسلحه شكار كنند، گر چه خوردن آن ها حرام است و نمي توان با اجزاي آن ها نماز خواند، ولي پاك هستند.(10)

2- مواد طبيعي

2/1- مواد پاك و بي زيان؛ مصرف اين گونه مواد به حكم شرع و عقل، مجاز است.(11)

2/2- مواد پليد و آلوده؛ خوردن چيزهايي كه ذاتا نجس و پليد است و يا نجس و آلوده شده ،تا زماني كه نجس است،

حرام مي باشد؛ خواه مايع باشد يا جامد.(12)

2/3- مواد زيان بخش؛ خوردن هر چه كه براي بدن ضرر دارد، حرام است؛ خواه موجب هلاكت گردد مثل نوشيدن زهر يا موجب هلاكت ديگري گردد مثل اين كه زن باردار مايعي بنوشد كه موجب سقط جنين شود و خواه سبب اختلال مزاج يا از كار افتادن برخي اعضا و حواس بدن شود، يا سبب گردد كه بدن، برخي نيروي خود را از دست بدهد.(13)

يادآوري؛ در حرام بودن مصرف مواد زيان بخش، تفاوتي نيست بين اين كه خاصيت هلاكت و ضرر آن قطعي باشديا مظنون، بلكه اگر احتمال ضرر هم بدهد و اين احتمال نزد خردمندان قابل اعتنا باشد، مصرف مواد، حرام است؛ چنان كه فرق نمي كند كه ضرر و تأثير آن فوري باشد يا مدت دار.(14)

2/4- مواد دارويي، درمان و معالجه با داروهايي كه احتمال خطر دارند و حتي گاهي خطر آفرين هم هستند، مجاز است به شرط آن كه تجربه و پزشك حاذق و متخصص، گواهي دهد چنين دارويي در بيشتر اوقات اثر بخش است.

هم چنين اگر دارويي، به طور قطع زيان فوري دارد، ولي با مصرف آن، خطر جدي تر و زيان بزرگ تري را از بيمار مي توان دفع كرد، مصرف آن جايز است.(15)

چند يادآوري:

1- موادي كه زيادش زيان بخش است، ولي مقدار كم آن ضرر ندارد، خوردن زياد آن حرام و مصرف اندكش جايز است.

2- موادي كه اندكش زيان بخش و زيادش بي ضرر يا سودمند است، خوردن كم آن، حرام و مصرف مقدار بيشتر آن، حلال است.

3- موادي كه به تنهايي زيان بخش، ولي خوردن آن به انضمام

چيز ديگر بي ضرر است، خوردن تنهاي آن، حرام است.

4- موادي كه به تنهايي بي ضرر، ولي به انضمام مواد ديگر مضر است، خوردن به انضمام آن، حرام مي باشد.

5- موادي كه يكي دو بار آن بي ضرر است ، ولي تكرار آن، زيان آفرين مي شود، تكرارش حرام است.(16)

ب- استعمال مواد مخدر

امروزه انواع مواد مخدر، تهيه، توزيع استعمال و عوارض ناشي از آن به يك بحران جهاني تبديل شده كه بخش مهمي از تجارت جهاني را به خود اختصاص داده است. مصرف دارويي برخي از مواد مخدر- كه ممكن و خردمندانه است- آن را از ممنوعيت شرعي و محكوميت عقلي خارج نمي سازد و بايد گفت: استعمال هرگونه ماده ي مخدر از نظر دين و خرد و عرف و علوم پزشكي ناپسند و نامعقول است، مگر آنچه مجوز پزشكي يا عرفي داشته باشد. به چند استفتا در اين باره توجه فرماييد؛

استفتاء 1- استعمال و مصرف مواد مخدر و هر نوع مواد اعتيادآور ديگر (بدون دستور پزشك) براي كساني كه معتاد نمي باشند؛ از نظر شرع مقدس مجاز مي باشد ياخير؟

ج- جايز نيست.(17)

استفتاء 2- تكليف شرعي معتادان در ترك اعتياد چيست؟

ج-ترك لازم است.(18)

استفتاء 3- خريد و فروش مواد مخدر به طور قاچاق چه صورتي دارد؟

ج- جايز نيست و بايد جلوگيري شود.(19)

استفتاء 4- شخصي كه ... معتاد به هرويين است و به اشخاص معتاد نيز هرويين مي فروشد... آيا ارتزاق او و فرزندانش از پول مزبور جايز است يا حرام؟

ج- پول هرويين ، حرام است و ارتزاق به آن جايز نيست.(20)

ازنظر قوانين جمهوري اسلامي ايران نيز، هرگونه دخالت در

توليد، حمل و نقل، استعمال و خريد و فروش مواد مخدر (ترياك، شيره ي ترياك، هرويين، مرفين، كديين، متادون و ديگر مشتقيات شيميايي مرفين و كوكايين، حشيش و روغن حشيش و ...) جرم محسوب مي شود و مرتكبين آن به جريمه ي نقدي، شلاق، حبس، مصادره ي اموال و اعدام محكوم مي شوند.(21)

ج- نوشيدني هاي حرام

1-شراب؛ حرمت نوشيدن شراب از ضروريات دين است؛ به طوري كه حلال شمارنده ي آن- در صورت توجه به اين كه چنين كاري مستلزم تكذيب پيامبر صلي الله عليه وآله است- جزو كافران است. در اخبار و روايات از نوشيدن شراب به شدت منع شده و مرتكب آن را به كيفر سخت، نويد داده اند.(22)

هر چه مست كننده است- خواه جامد باشد يا مايع - ( در حرمت) به شراب انگور ملحق مي شود.

آنچه زيادش، مست كننده است، ولي اندك آن، مستي آور نيست، مصرف كم يا زياد آن حرام است.

چنانچه ماده اي در برخي افراد يا بعضي از نقاط يا در افراد معتاد، سبب مستي نگردد، (ولي ذاتا مست كننده است) موجب حليت آن نمي شود.(23)

2- آبجو؛ يكي ديگر از نوشيدني هاي حرام، آبجو است اگر به حالت جوشش درآيد، هر چه مست كننده نباشد و آن شراب معروفي است كه در صدر اسلام، اغلب از جو گرفته مي شد.(24)

آبي كه به دستور پزشكان از جو مي گيرند و به آن ماء الشعير گفته مي شود، پاك است و نوشيدن آن مانعي ندارد.(25)

3- آب انگور، كشمش و خرما؛ هرگاه آب انگور، خود به خود يا توسط آتش بجوشد، نوشيدن آن حرام مي شود.

هرگاه عصاره ي

كشمش و خرما خود به خود يا با آتش يا حرارت خورشيد به جوش آيد - اگر ثابت شود كه مست كننده است- حرام مي باشد.(26)

تبصره 1: كشمشي كه در خوراك پخته شده يا در كباب و كوفته و دلمه و مانند آن مي گذارند، اشكالي ندارد.(27)

تبصره 2: انواع عصاره هايي كه نوشيدن آن ها حرام است، در صورتي كه خود به خود به جوش آمده باشد، جز با تبديل و تحول آن به سركه، حلال و قابل نوشيدن نمي شود.

تبصره 3: عصاره هايي كه نوشيدن آن ها حرام است اگر توسط آتش و مانند آن جوشيده باشند، حرمت آن ها با تبخير دو سوم آن ها از بين مي رود و احوط آن است كه تبخير، توسط آتش يا مانند آن، كه سبب جوش آمدن مي شود، باشد.(28)

پي نوشت :

1- عبس (80)، آيه ي 24.

2- بقره (2)، آيه ي 172.

3- تحرير الوسيله، ج 2، ص 155-156، مسأله ي 2-4.

4- همان، ص 156، مسأله ي 5.

5- همان، ص 161، مسأله ي 27 و رساله ي نوين، ج 3، ص 179.

6- همان، ص 156، مسأله ي 5.

7- همان، ص 156- 160، مسأله ي 5 و 22.

* صرد، يا وركاك، مرغي است كه گنجشك شكار مي كند، صوام نيز پرنده اي است خاكي رنگ با گردن دراز كه بيشتر در خرمابن آشيانه مي سازد. (فرهنگ دهخدا)

8- همان، ص 156-157، مسأله ي 6و 8 و رساله ي نوين، ج 3، ص 179.

9- تحرير الوسيله، ج 2، ص 162، مسأله ي 31.

10- توضيح المسائل، مسأله ي 824و 2588.

11- ر.ك: تحرير الوسيله، ج 2، ص 164، مسأله

ي 8.

12- همان، ص 162، مسأله ي 1.

13- همان، مسأله ي 2.

14- همان، مسأله ي 3.

15- تحرير الوسيله، ج 2، ص 163، مسأله ي 4.

16- همان،مسأله ي 5.

17- رساله ي نوين، ج 3، ص 174.

18- همان.

19- همان، ص 172.

20- استفتائات از محضر امام ، ج 2، ص 35.

21- ر.ك: مجموعه ي مصوبات مجمع تشخيص مصلحت نظام، امير هوشنگ، ساسان نژاد، ص 58-68.

22- تحرير الوسيله، ج 2، ص 165، مسأله ي 15.

23- همان، ص 166، مسأله ي 16.

24- همان، مسأله ي 18.

25- همان، مسأله ي 18 و توضيح المسائل، مسأله ي 115.

26- همان، مسأله ي 19.

27- همان، ص 167، مسأله ي 21.

28- تحرير الوسيله، ج 2، ص 167، مسأله ي 22.

منبع: كتاب فقه خانواده

آشپزخانه سالم

آشپزخانه به خاطر فعاليت هاى مختلفى كه در آن انجام مى شود، در صنعت عدم رسيدگى به آن و حفظ نظافت آن مى تواند يكى از آلوده ترين نقاط خانه باشد. تمام بخش ها و قسمت هاى آشپزخانه نياز به تميزكارى دائم و مداوم دارد تا آنجا هميشه تميز و سالم به نظر برسد. به طور مثال آلودگى هاى روغن بهداشت آشپزخانه را تهديد مى كند. ماندن روغن روى سطح ميز باعث جرم گرفتگى و آلودگى هاى شديد مى شود.

در مورد كف آشپزخانه و زمين آن بايد بدانيد بهداشت كف آشپزخانه اگر بيشتر از سطح ميزها و سينك اهميت نداشته باشد، كمتر از آن هم مهم نيست. حفظ بهداشت آشپزخانه براى داشتن خانه اى سالم بسيار بااهميت است.

اما چه كارهايى لازم است تا ما آشپزخانه اى سالم و تميز داشته باشيم. معمولاً اغلب بيمارى هايى كه از باكترى منتقل مى شوند

در گوشت و مرغ خام و پخته نشده اند. در سال هاى اخير اين باكترى ها تبديل به خطر و تهديد جدى در بهداشت خانه شده اند. به طور مثال آلودگى هاى ماهى خام و نپخته مخصوصاً براى افراد مستعد باعث ايجاد بيمارى هاى خطرناك و حتى مرگبارى مى شود. يكى از دانشگاه هاى آمريكا براى زدودن باكترى از سطح آشپزخانه ? روش و راه زير را پيشنهاد داده كه بد نيست ما هم براى داشتن خانه اى سالم آنها را رعايت كنيم.

?- شستن دست ها، با آب گرم و صابون دستانتان را پيش از دست زدن به غذاها بشوييد. مخصوصاً پس از رفتن به دستشويى. همچنين دستانتان را به مدت يك دقيقه با آب داغ و صابون پس از دست زدن به مرغ، ماهى و گوشت خام بشوييد.

?- شستن تخته آشپزى، بشقاب ها، لوازم آشپزى، كانتر و ساير وسايل با آب داغ و مايع ظرفشويى پس از آماده كردن غذا و پيش از رفتن به سراغ غذايى ديگر براى آماده كردن بشوييد.

?- دستمال ميز، دستمال خشك كردن ظروف و همچنين ابر، اسفنج و اسكاچ هم نياز به شستشو دارند. آنها را هر روز با آب داغ و صابون بشوييد و هر دو روز يك بار داخل ماشين لباس شويى بيندازيد تا كاملاً شسته شوند.

?- گوشت، مرغ و ماهى و ساير مواد غذايى دريايى خام را از ساير مواد غذايى جدا نگه داريد. چه در هنگام خريد و حمل تا منزل و چه در منزل و هنگام نگهدارى در فريزر. جالب اينجاست كه بدانيد، خام اين مواد غذايى را بايد از يكديگر هم جدا نگه

داريد.

?- هرگز مواد غذايى پخته شده را در داخل ظرف يا ظروفى كه پيش از اين گوشت، مرغ و ماهى خام قرار داده بوديد، نگذاريد. مگر اينكه با آب داغ و مايع ظرفشويى خوب شسته شده باشند.

?- غذاهاى فاسدشدنى و غذاهاى آماده را حتماً به صورت فريز شده نگهدارى كنيد.

?- براى باز شدن يخ مواد غذايى يخ زده مخصوصاً مرغ، ماهى و گوشت يخ زده دو راه وجود دارد يا آنها را در بشقابى به يخچال منتقل كنيد و يا اينكه زير آب سرد بگيريد. هيچ وقت روى ميز و كانتر آشپزخانه اين مواد يخ زده را براى آب شدن يخ آن قرار ندهيد.

سعي كن درست غذا بخوري

بسياري از مردم در مورد غذا خوردن با مشكلاتي مواجه هستند و غالبا در اظهار نظرهايشان در مورد غذا خوردن اشكالات و اشتباهاتي وجود دارد. براي نمونه بسياري از بيماران با مفهوم رژيم غذايي آشنا نيستند و دقيقا نمي دانند چه غذاهايي براي آنها مناسب و مفيد است. بعضي از بيماران تمايل به خوردن غذاها را ندارند و برعكس بعضي از غذاها را بيشتر دوست دارند. توجه به اين حالات از نظر تغذيه اي و درمان آنها اهميت زيادي دارد.

رژيم غذايي چه مفهومي دارد؟

همواره شنيده ايم كه بعضي از غذاها براي برخي از بيماري ها خوب نيستند و بيماران بايد از مصرف بعضي اغذيه خودداري نمايند يا به اصطلاح پرهيز غذايي را رعايت نمايند. اما بايد يدانيم كه رعايت رژيم غذايي با پرهيز غذايي كامل نمي شود رعايت رژيم غذايي كامل داراي اين مفهوم است كه بيمار از غذاهاي مناسب براي خود آگاه باشد و از اين غذاها به مقدار مناسب

مصرف نمايد به صورتيكه تاحد ممكن نيازهاي بدن او به مواد غذايي تامين گردد.

چه كسي بايد رژيم غذايي را مشخص كند؟

پزشك معالج نوع رژيم غذايي شما را تعيين مي كند، درك بعضي از رژيم هاي غذايي بسيار ساده است. ولي براي آشنايي و عمل به برخي از رژيم هاي غذايي لازمست از متخصص تغذيه يا پرستار كمك بگيريد.

آشنايي با انواع رژيم هاي غذايي

برخي از بيماري ها دوره كوتاهي دارند و عوارض و مشكلات زيادي براي بيمار ايجاد نمي كنند و احتياج به رژيم غذايي سخت و طولاني ندارند و احتمالا با وجود تب مختصر و بي اشتهايي و سايرعوارض خفيف گوارشي اين مشكلات در عوض يكي دو روز برطرف مي شوند استفاده از غذاهاي ساده و سبك، مايعات بيشتر، آب ميوه هاي شيرين، سوپ هاي كم چربي و پرهيز از غذاهاي سرخ شده در روغن به اين بيماران كمك مي كند كه به سرعت بهبود يابند اما دربيماري هاي سخت و طولاني توجه به رژيم غذايي اهميت زيادي دارد. اينگونه بيماران به مدت طولاني لازمست از رژيم غذايي مناسبي استفاده نمايند. بايد توجه داشته باشيم همانطور كه مصرف بعضي از مواد غذايي براي آنها مضر مي باشد، پرهيز زياد و بي مورد نيز موجب ضعف شديد بدني آنها مي شود. در بسياري از بيماري ها بيماران نياز به رعايت رژيم غذايي سخت ندارند ولي مشكلاتي مانند بي اشتهايي موجب مي شود اين بيماران به اندازه كافي غذا مصرف ننمايند و يا به علت بي اطلاعي از خواص موادغذايي و نقش آنها در رابطه با بيماري خود، به پرهيزهاي غذايي سخت بپردازند. اينگونه بيماران احتياج به

مشاوره غذايي دارند و بايد از راهنمايي متخصصين تغذيه استفاده نمايند. مطالب اين كتاب در رفع مشكلات شما كمك مي نمايد تا بتوانيد غذاهاي مورد لزوم خود را بشناسيد و روش تغذيه مناسب براي خود بيابيد.

توصيه هايي در مورد غذا خوردن

در مورد رژيم غذايي خود از پزشك و متخصص تغذيه كمك بگيريد. بسياري از بيماران احتياج به رعايت رژيم غذايي مخصوص ندارند و شايد كه شما از اينگونه افراد باشيد در عين حال ممكن است با مشكلاتي در مورد غذا خوردن مواجه شويد. لذا به توصيه هاي كلي در مورد غذا خوردن توجه نماييد.

براي غذا خوردن از فرصت استفاده نماييد: توجه داشته باشيد چيزي كه امروز براي شما جالب نيست و تمايلي نسبت به آن نداريد، فردا براي شما ارزش پيدا خواهد كرد. سعي كنيد براي غذا خوردن از فرصت هاي مناسب استفاده نماييد و مواقعي كه احساس سلامت و راحتي مي كنيد خوب غذا بخوريد. هر ساعت از روز كه اشتها داريد غذا بخوريد هرچند كه آن ساعت زمان خوردن غذا نباشد. توجه داشته باشيد كه تغذيه با موادمغذي اهميت زيادي دارد، زيرا موادمغذي مانند پروتئين، ويتامين ها و موادمعدني ضروري مي تواند در بدن شما ذخيره شوند و در روزهاي بعد مورد استفاده قرار گيرند. براي حل مشكلات تغذيه اي خود از افراد مطلع كمك بگيريد در صورتي كه در بيمارستان بستري شديد، موقعيت مناسبي است، براي رفع مشكلات تغذيه اي خود با افرادي كه در امر درمان شما مشاركت دارند مشورت نماييد. در مطرح كردن مشكلات خود ترديد نكنيد و هر مشكلي كه داريد با پزشك متخصص تغذيه و پرستار خود

در ميان بگذاريد و اگر سوالي داريد بپرسيد، هر چند كه اين سوال و مشكل از نظر شما بي اهميت باشد.

در وقت صرفه جويي نماييد: غذاهايي را انتخاب كنيد كه تهيه آنها احتياج به وقت و زحمت زيادي نداشته باشد به خصوص اگر تنها زندگي مي كنيد يا مجبور هستيد شخصا غذاي خود را تهيه نماييد غذاهايي را انتخاب نماييد، كه سريعا پخته مي شوند. از غذاهاي آماده يا نيمه آماده خريداري نماييد. سوپهاي آماده اگر با شير، كره و آب ميوه مصرف شوند از نظر تغذيه اي مفيد هستند. ما در بخش هاي آينده مطالبي در مورد نحوه افزايش پروتئين و انرژي غذاها براي شما عنوان خواهيم كرد. از خوردن غذاهايي كه براي شما جالب نيست اجتناب كنيد برخي بيماران از احساس ناراحتي بعد از خوردن بعضي غذاها شكايت مي كنند و بعضي از غذاها براي آنها مزه خوبي ندارد يا خوردن بعضي ديگر در آنها ايجاد نفخ و گاز مي كند توصيه ما اين است كه اگر غذايي براي شما ايجاد ناراحتي مي كند از خوردن آنها پرهيز كنيد، خوشبختانه غذاها بسياز متنوع هستند. مهم اين است كه شما غذاهاي مفيد و ضروري براي بدن خود را بشناسيد و از بين آنها هر كدام كه براي شما مطبوع هستند و ايجاد ناراحتي نمي كنند انتخاب و مصرف نماييد.

مشكلات عمومي غذايي

كاهش اشتها و كم شدن وزن بدن يك مشكل عمومي و مشترك در بين مبتلايان به بيماريهاي سخت و مزمن مي باشد عده اي نوع درمان مانند مصرف آنتي بيوتيك ها، اشعه درماني و شيمي درماني را علت اين مشكلات مي دانند، اما

اين مشكلات در بعضي از افراد كه تحت اينگونه درمان ها نيستند نيز مشاهده مي شود، علت دقيق اين عارضه روشن نيست. شايد بيماري، درد، خستگي، هيجان يا افسردگي و شايد تركيبي از همه اين مسائل دليل آن باشد. برخي از بيماران به طور متناوب به بي اشتهايي دچار مي شوند. عده اي مي گويند كه واقعا احساس گرسنگي نمي كنند. عده اي علت كم غذا خوردن را عدم احساس گرسنگي يا خوش طعم نبودن غذا ذكر مي كنند و يا در دهان و يا روي زبان خود طعم فلزات را احساس مي كنند و يا خيلي زود احساس سيري مي نمايند.

توصيه هايي براي رفع مشكلات غذايي

اگر بي اشتها هستيد سعي كنيد در هر وعده غذاي مختصري ميل نماييد، در عوض تعداد دفعات غذايي خود را زياد كنيد. ما معمولا در سه وعده صبحانه، ناهار و شام غذا مي خوريم، اگر در هر وعده نمي توانيد غذاي كافي ميل نماييد مي توانيد علاوه بر وعده هاي سه گانه فوق در ساعات 10صبح، 4 الي 5 بعد از ظهر و قبل از خواب غذاهاي مختصري ميل مي نماييد. به خصوص اگر شام را زود ميل مي كنيد، حتما قبل از خواب يك خوراكي مختصر ميل نماييد. اگر از منزل بيرون مي رويد سعي كنيد يك خوراكي مختصر همراه خود داشته باشيد. تجربه نشان داده است كه وقتي غذايي در دسترس باشد اشتهاي بيشتري براي خوردن پيدا مي كنيد. وقتي شما بي اشتها و سير هستيد براي خوردن بعضي از غذاها تمايل داريد. از اين احساس خود استفاده نموده غذاي مورد علاقه خود را تهيه و

ميل نماييد. بدن شما به پروتئين بيشتري احتياج دارد، شما مي توانيد مقدار پروتئين غذاي خود را زيادتر كنيد در حالي كه غذاي شما كم حجم تر يا مختصرتر باشد. جهت ايجاد اشتها براي غذا خوردن مي توانيد به كمك ادويه هايي كه طعم و عطر آنها را دوست داريد غذاهاي خود را خوش طعم و معطر و اشتها انگيز نماييد. زيبايي و شكل ظاهري غذا در ايجاد اشتها اثر زيادي دارد، شما براي زيبا نمودن غذاي خود از حلقه هاي گوجه فرنگي، پرتغال، ليموترش، تربچه، جعفري و ساير سبزي ها و ميوه ها استفاده نماييد. در ضمن اين مواد كه براي زيبا نمودن غذاهاي خود به كار مي بريد مي توانند به تامين ويتامين ها و موادمعدني ضروري براي بدن شما كمك نمايد. سعي كنيد در محيطي كه دوست داريد و با افرادي كه از مصاحبت آنها لذت مي بريد غذا ميل نماييد. بعضي از مردم دوست دارند هنگام غذا خوردن به موزيكي آرام و شاد گوش دهند. شما هم مي توانيد اين عمل را آزمايش كنيد. مصرف اغذيه تكراري موجب بي اشتهايي در شما مي شود، پس سعي كنيد با تنوع در غذا اشتهاي خود را افزايش دهيد. مفهوم تنوع در مصرف، غذاهايي نيست كه تهيه آنها زحمت و وقت زيادي مي برد يا احتياج به هزينه زيادي دارد. بلكه با كمي ذوق و سليقه مي توان به كمك مواد غذايي ساده در ندع غذاها تنوع ايجاد نمود.

آيا طعم بعضي از غذاها براي شما تغيير كرده است؟

بعضي از افراد در دهان خود احساس طعم تلخ يا فلزي مي كنند. عده اي نيز

به گونه اي احساس بي حسي مي نمايند. برخي از طعم گوشت هاي قرمز خوششان نمي آيد و يا مي گويند كه تحمل طعم شيرين برايشان مشكل است و يا طعم تلخ غذاها برايشان شديدتر است در صورتيكه شما نيز با اينگونه تغييرات در ذائقه خود مواجه هستيد، به توصيه هاي زير عمل نماييد:

اگر طعم گوشت هاي قرمز براي شما جالب نيست مي توانيد به جاي گوشت قرمز از گوشت مرغ و ماهي استفاده نماييد و اگر از طعم اين نوع گوشت ها نيز خوشتان نمي آيد، مي توانيد پروتئين مورد نياز بدن خود را به وسيله استفاده از تخم مرغ، شير، پنير تامين نماييد.

براي خوش طعم كردن غذاهاي خود از ادويه ها، پياز، سبزي هاي معطر، عرق نعنا و غيره استفاده نماييد.

اگر اشكالي در دهان و يا گلوي خود نداريد از غذاهاي تند و ترش استفاده نماييد. آب پرتغال و آب ليمو براي شما مي تواند موثر باشد.

طعم بعضي از غذاها اگر سرد باشد بهتر خواهد شد. شما هم طعم غذاهاي سرد را امتحان كنيد.

براي برطرف كردن طعم نامطبوع دهان خود مي توانيد از مايعات بيشتر مانند آب، چاي، ميوه و آب نبات استفاده نماييد.

گاهي طعم بد دهان مربوط به اشكال در دندان ها مي باشد، اگر از سلامت دندان هاي خود مطمئن نيستيد به دندانپزشك مراجعه نماييد ضمنا در مورد روش صحيح مسواك زدن و بهداشت دهان و دندان به شما كمك خواهد نمود.

آيا بعد از صرف يك غذاي مختصر احساس سنگيني مي كنيد؟

بسياري از مردم اظهار مي دارند كه بعد از صرف يك غذاي مختصر احساس سنگيني

و پري شديد مي كنند. در صورتي كه شما نيز چنين مشكلي داريد به توصيه هاي زير عمل نماييد:

كمتر از حد معمول غذا بخوريد و از غذاهاي مختصر ولي مغذي استفاده كنيد.

به آرامي غذا بخوريد و آن را خوب بجويد، در اين حالت از پر شدن سريع معده شما جلوگيري مي شود.

از غذاهاي خيلي چرب، كره و سس هاي چرب كمتر مصرف نماييد.

از مايعات غني از مواد غذايي مانند شير، دوغ و آب ميوه استفاده نماييد.

حجم آب و نوشابه هايي كه همراه غذا مي آشاميد بايد محدود باشد مايعات و آب را يك تا دو ساعت بعداز غذا بياشاميد.

آيا شما حالت تهوع و استفراغ داريد؟

گاهي در بيماران حالت تهوع و استفراغ پيدا مي شود. علل مختلفي مي توانند موجب بروز اين حالت بشوند. گاهي اين حالت بستگي به ضعف عمومي يا روش هاي درماني دارد. در صورتي كه مبتلا به حالت تهوع و استفراغ هستيد به توصيه هاي زير عمل نماييد:

مشكل خود را با پزشك معالج خود در ميان بگذاريد. وي در صورتيكه لازم باشد داروي ضدتهوع و استفراغ براي شما تجويز خواهد نمود. اين داروها معمولا نيم تا يك ساعت قبل از خوردن غذا بايد مصرف شوند.

از غذاهاي پروتئيني كه چربي آنها كمتر است استفاده كنيد. گوشت هايي را كه دوست داريد به صورت آب پز يا كباب استفاده نماييد، زيرا غذاهاي كم چرب زودتر هضم مي شوند و سريع تر از معده عبور مي كنند. اگر از غذاهاي پروتئيني كم چرب استفاده مي نماييد، مطمئن باشيد كه احتياجات بدن شما به كالري و پروتئين در حدي

كه به آنها نياز داريد تامين مي شود.

اگر پزشك شما را از مصرف نمك منع نكرده است، از غذاهاي نمكدار استفاده نماييد. پنيرغذاي پروتئيني مناسبي است كه مقدار قابل توجهي نمك دارد.

اگر خوراكي هاي شيرين در شما حالت تهوع ايجاد مي نمايد از مصرف آنها پرهيز نماييد.

درهنگام صبح از غذاهاي خشك (غيرآبكي) مانند نان برشته، نان سوخاري، بيسكويت و يا نان روغني استفاده نماييد و در نوشيدن چاي، شير و مايعات رعايت اعتدال را بنماييد.

در صورتيكه طعم و مزه بعضي از غذاها موجب حالت تهوع در شما مي شود، از مصزف اين غذاها خودداري نماييد.

اگر در ساعت مشخصي در روز حالت تهوع و استفراغ داريد، برنامه غذايي خود را طوري تنظيم نماييد كه در حوالي آن ساعت غذايي مصرف ننماييد.

بعضي اوقات لباس گشاد و هواي تازه در بهبود حال شما موثر است.

اگر قبل از تهوع و استفراغ دچار درد در ناحيه شكم مي شويد و ممكن است اين مشكلات در رابطه با تهوع و استفراغ شما باشند، با پزشك خود تماس بگيريد و مشكل خود را با او در ميان بگذاريد.

آيا بوي غذاها در شما ايجاد حالت تهوع مي كند؟

بعضي از افراد اظهار مي دارند كه حتي بوي غذاها در هنگام طبخ در آنها ايجاد حالت تهوع مي كند. براي رفع اين مشكل رههاي متعددي وجود دارد:

بگذاريد شخص ديگري غذا را طبخ نمايد و موقع طبخ غذا سعي كنيد در اتاق ديگري باشيد و حتي الا مكان دور از محل طبخ قرار گيريد.

از غذاها و نوشيدني هايي كه در شما حالت تهوع و استفراغ ايجاد مي

كند، مانند قهوه سرخ شده و غذاهاي چرب و سرخ كرده كه بيشتر از ساير غذاها در ايجاد تهوع موثر است، به خصوص در هنگام خواب اجتناب نماييد.

از غذاهايي كه آماده هستند و يا با مختصر حرارتي گرم و آماده مي شوند و يا از غذاهايي كه احتياج به پختن ندارند استفاده نماييد.

طبخ غذا در حرارت بالا

ويتامين C موجود در ميوه و سبزيجات بر اثر حرارت پخت (در تهيه كمپوت ها) به شدت آسيب مي بيند و افرادي كه بر اثر مشكلات معده و دستگاه گوارش دائما از سبزي هاي پخته استفاده مي كنند اگر سبزيجات را با حرارت بالا طبخ كنند، قسمت اعظمي از كل ويتامين هاي موجود را از دست داده و ديگر مصرف آنها نمي تواند نيازهاي ضروريشان را تامين كند. همچنين ويتامين B موجود در نخود و لوبيايي كه براي تهيه خورش در آرام پز ريخته شده و ساعت ها مي جوشد نيز آسيب ديده و از بين مي رود. ما عادت داريم غذايي كه مي پزيم به قول معروف <جابيفتد> اما نمي دانيم در حين اين فرايند چه صدماتي به مواد مغذي كه انتظار داريم با خوردن غذا به ما برسد، وارد كرده ايم. براي مثال سبزي كه در تهيه بوراني و يا آش استفاده مي كنيم، سرشار از فوليك و ويتامين B6 است، اما بر اثر طبخ در حرارت هاي بالا و به مدت طولاني اين دو ماده مغذي تخريب شده و از بين مي روند. طبخ غذا در سرخ كن

اگر براي تهيه خورش قورمه سبزي و كرفس، سبزي آنها را براي ساعت ها سرخ كنيد تا، تغيير رنگ دهد، ديگر نبايد انتظار داشته باشيد كه هيچ ويتاميني در اين سبزي ها باقي بماند. به عبارتي، اين سبزي

ديگر ماده غذايي محسوب نمي شود بلكه تفاله اي است كه ارزش غذايي ندارد. چون سرخ كردن به مدت طولاني در روغن بسيار داغ (سرخ كن ها) نيز براي سبزيجات مضر است. و ويتامين C، E،B1،B6 و اسيد فوليك را از بين مي برد.

نيازهاي تغذيه اي در دوران بلوغ

بلوغ يكي از بحراني ترين دوره هاي رشد انسان محسوب مي شود.به دليل وسعت فيزيكي و رفتاري در اين دوران وضعيت تغذيه اي نوجوان تحت تأثير قرار مي گيرد. دانستن مراحل رشد پيش نياز فهم وضعيت تغذيه اي در اين دوران از زندگي است.بلوغ فرآيند فيزيكي تبديل كودك به بزرگسالي مي باشد. و با تغييرات فيزيكي كه شامل رشد كل بدن است. شروع مي شود. فرد در حدود 20% از قد و 50% از وزن دوران بزرگسالي را در اين دوره بدست مي آورد. اين رشد در حدود 5 تا 7 سال ادامه دارد و به طور معمول بلوغ مقدار چربي بدن را در مردان 15% و در زنان 19% مي باشد. زنان در ضمن بلوغ تركيب چربي بيشتري بدست مي آورند. و در بزرگسالي مقدار چربي بدن آنها تا 25% نيز مي رسد. در مقايسه با مردان كه چربي آنها 15% مي باشد. در زمان بلوغ مردان در حدود 2 برابر زنان ماهيچه بدست مي آورند. بطور كلي تا سن 9 سالگي دخترها و پسرها از نظر رشدي و نياز به انرژي و موادمغذي مشابهند و سپس از سن10-11 سالگي جهش رشدي در دخترها شروع مي شود. كه نقطه پيك يا بالاترين حد آن در سن 12 سالگي بوده و معمولاًشروع اولين قاعدگي در پايان نقطه پيك يعني 13 سالگي مي باشد. جهش رشد در پسرها در سن 12 تا 13 سالگي شروع شده و معمولاً بالاترين حد آنها

يا نقطه پيك آن در14 سالگي مي باشد.

انرژي:

با توجه سرعت آهنگ رشد در دوره بلوغ نياز به انرژي نيز افزايش مي يابد:

سن

در دخترها

14 – 11

به ازاء هر Kgوزن بدن 47Kcal

18 - 15

به ازاء هر Kgوزن بدن 40 Kcal

24 – 19

به ازاء هر Kgوزن بدن 38 Kcal

ريزمغذيهاي مورد نياز در دوران بلوغ

در دوران بلوغ به جهت رشد و آهنگ سريع رشد نياز به انرژي و پروتئين جهت متابوليسم و رشد و نمو بافتها و ماهيچه هاي بدن افزايش مي يابد.

نيز نياز به ويتامين هاي خانواده B خصوصاً ويتامين ريبوفلاوين ( B2 ) و نياسين و ويتامين B6 ويتامين , B 12 به جهت نقش مهمي كه در متابوليسم انرژي و ساير مواد مغذي دارند حائز اهميت مي باشد. بعلاوه نياز به فولات ( اسيد فوليك ) در نتيجه افزايش رشد و بلوغ جنسي افزايش مي يابد. با توجه به اينكه ويتامينها بخصوص اسيد فوليك موجود در مواد غذايي به سرعت در برابر حرارت نظير آنچه در فرآيند پخت ويا تهيه كنسرو وجود دارد تخريب مي گردد. و نيز با توجه به اينكه نوجوانان از ميوه و سبزي تازه به مقدار كمتري استفاده مي كنند. بايد به دريافت روزانه اين مواد مغذي از طريق مصرف ميوهها و سبزيها توجه خاص نمود. ويتامين C نيز به جهت نقش مهمي كه در تشكيل كلاژن و سيستم ايمني بدن و بطور كلي رشد نمو بدن دارد حائز اهميت و نيز موجب افزايش جذب آهن مي گردد.ويتامينA نيز به جهت نقش مهمي كه در رشد و نمو بافتها توليد مثل، بينايي،عملكرد سيستم ايمني دارد. با توجه به افزايش نقش مهمي كه

در رشد در دوران بلوغ از اهميت خاصي برخوردار است.

ويتامينD با توجه به نقشي كه در جذب فسفر و كلسيم و رشد استخوانها و رشد بافت ماهيچه اي و عصبي در دوران بلوغ بايد به آن توجه بيشتري داشت. همچنين در ويتامين K , E به جهت نقش مهمي كه دارند، بايد به دريافت روزانه آن توجه داشت.مواد معدني مورد نياز در اين دوران كلسيم، فسفر، آهن، روي، يد مي باشد. كه نياز به اين مواد مغذي در زمان جهش به 2 برابر افزايش مي يابد.نياز به كلسيم به جهت اينكه 45% رشد استخوانها در اين زمان اتفاق مي افتد. ضروري است. تركيب مهم ديگري كه علاوه بر كلسيم در رشد استخوانها نقش دارد. فسفر مي باشد.كه موجب افزايش جذب كلسيم مي گردد. اما بايد توجه داشت كه چون نسبت كلسيم و فسفر هميشه بايد 1 به 1 باشد. بنابراين دريافت فسفر اضافي اين نسبت را بر هم زده و سبب كاهش سطح كلسيم خون و نهايتاً تحليل استخوانهاني مي گردد.

پسران و دختران در اين دوران نياز بيشتري به آهن دارند. در مردان ساخت توده ماهيچه اي كه همراه با حجم بيشتر خون مي باشد. و در زنان آهن از دست رفته به علت عادت ماهيانه نياز بيشتر آهن در اين دوران را ايجاب مي كند. به همين دليل دختران نوجوان در خطر بيشتر كمبود آهن و كم خوني ناشي از آن مي باشند.روي نيز براي رشد جسمي و جنسي ضروري مي باشد. نياز به روي در هنگام جهش رشد بالا مي رود.

درفوايد صبحانه

پژوهش هاي آماري نشان مي دهد كه حدود 40 درصد بچه هاي سنين مدرسه، بدون صبحانه روزشان را آغاز مي كنند. اين در حالي است كه به دليل اهميت

اين وعده غذايي در برخي از كشورهاي خارجي در مدارس براي بچه ها برنامه صبحانه گذاشته شده است.

تحقيقات دانشمندان دانشگاه مينه سوتا نشان مي دهد بچه هايي كه قبل از رفتن به مدرسه صبحانه مي خورند، نمرات ديكته و رياضي بهتري مي گيرند، در مدرسه تمركز بيشتري دارند و با ديگران بهتر رفتار مي كنند.

به علاوه خوردن يك صبحانه سالم باعث مي شود نيازهاي تغذيه اي كودك در طول روز بهتر برآورده شود، كنترل وزن براي آنها راحت تر باشد و سطح كلسترول خون آنها كاهش يابد. هم چنين كودكاني كه قبل از مدرسه رفتن صبحانه مي خورند، كمتر از كلاس ها غيبت مي كنند، كمتر دچار دل درد و ناراحتي هاي ديگر مي شوند و در طول روز برنامه غذايي بهتري را ادامه مي دهند كه باعث مي شود سطح مواد معدني و ويتامين ها مثل كلسيم، فسفر، منيزيم و ويتامينA ،C، B12 و ريبوفلاوين در بدن آنها از بچه هاي صبحانه نخور بيشتر باشد.

از طرف مقابل، ثابت شده كه بچه هايي كه صبحانه نمي خورند، به احتمال بيشتري در طول روز به خوردن غذاهاي پرچرب كه از لحاظ تغذيه اي ارزش ندارند، روي مي آورند و همين مسئله باعث بيمار شدن و ايجاد مشكلات آينده براي آنها مي شود. البته اگر برخوردن صبحانه تا‡كيد داريم منظورمان صبحانه سالم است. چرا كه بعضي از بچه ها عادت دارند روزشان را با خوردن بيسكويت و شكلات و اين جور چيزها شروع كنند كه اصلا صبحانه سالمي به حساب نمي آيد.

چرا صبحانه نمي خورند؟

بسياري از بچه ها صبح هاي زود، اشتهايي براي خوردن صبحانه ندارد. مخصوصاً اگر مجبور باشند براي رسيدن به مدرسه مدت زيادي در راه باشند كه به همين دليل بايد صبح بسيار زود بيدار شوند. بعضي از بچه ها هم صبح ها احساس گرسنگي

نمي كنند. همه اين مسائل با شروع صبحانه با مقدار كم و عادت دادن كودك به تكرار هر روزه اين كار، حل خواهند شد.

براي عادت دادن فرزندتان به خوردن صبحانه، به نكات زير توجه كنيد:

اگر فرزندتان به حدي دير بيدار مي شود كه براي صبحانه خوردن وقتي باقي نمي ماند، ساعت خواب او را يك ربع عقب بكشيد و صبح ها هم او را يك ربع زودتر بيدار كنيد.

اگر فرزندتان صبح ها احساس گرسنگي نمي كند، با مقدار كم صبحانه، يك گاز از لقمه، يا يك ليوان آبميوه شروع كنيد. همچنين مي توانيد ساعت شام كودك را عقب بكشيد. وقتي كودك شروع به خوردن صبحانه مي كند، گرسنگي هنگام شام او و مقدار غذايي كه در شب مي خورد كم شده و بعد از حدود دو هفته صبحانه تبديل به يك وعده غذايي مي شود كه كودك قبل از آن احساس گرسنگي مي كند و از خوردن آن لذت مي برد.

اگر كودك شما به خوردن صبحانه هاي سنتي مثل پنير علاقه ندارد، سعي كنيد برايش خامه يا شكلات صبحانه تهيه كنيد يا مربايي را كه دوست دارد درست كنيد. خوردن ماست، ميوه، شير يا كيك هاي خانگي هم چيزي است كه اگر امتحان كنيد، نتيجه بخش خواهد بود.

بهتر است حواستان به كافئين هم باشد. كافئين در قهوه، نوشابه هاي گازدار و بعضي آدامس ها وجود دارد. اين ماده مي تواند باعث عدم تمركز و بي قراري كودكان در مدرسه شود. كودكان در اين حالت با يادگيري مشكل خواهند داشت و نمي توانند در مدرسه آرام سرجايشان بنشيند. كودكاني كه عصر يا شب غذاهاي كافئين دار مثل نوشابه خورده باشند، شب دير به خواب مي روند، راحت نمي خوابند، صبح با صبحانه خوردن مشكل دارند و

در كلاس يادگيري كمي دارند. بهتر است خوردن غذاهاي كافئين دار را براي بچه ها محدود كنيد يا به تعطيلات موكول كنيد.

يك كار جالب ديگر اين است كه درست كردن صبحانه را به همراه كودكتان انجام دهيد و اين كار را براي او به يك ماجراي بامزه تبديل كنيد. به اين ترتيب كودكان عادات غذايي صحيحي را كسب كرده و در طول عمرشان ادامه مي دهند. حتي اگر صبح ها وقت اين كار را نداريد، شب ها ميز صبحانه را بچينيد.

اگر كودك هر روز صبح بيدار شود و يك قالب پنير و يك استكان چاي روي ميز انتظارش را بكشند و بخواهيد به زور او را به خوردن صبحانه مجبور كنيد، حق دارد كه بگويد ميل ندارم. پس بهتر است حوصله به خرج دهيد، ميز صبحانه را متنوع تر كنيد: از غلات پرك شده كم شيرين كه در شير ريخته مي شوند استفاده كنيد. حتي اگر خودتان وقت نداريد، از شب قبل ميوه ها را خرد كنيد و صبح آن ها را به ماست اضافه كنيد. گذاشتن ميوه روي ماست منظره قشنگي ايجاد مي كند كه كودك را به خوردن صبحانه تشويق مي كند. حتي يك نيمرو كه روي آن پودر آويشن پاشيده شده و به آن آبليموي تازه اضافه كرده ايد، چنان بوي اشتها انگيزي دارد كه گرسنگي فرزندتان را تحريك مي كند.

كمي خلاق باشيد! صبحانه فقط به كره يا پنير محدود نمي شود، بعضي از بچه ها دوست دارند صبح غذا بخورند. مي توانيد براي آنها عدسي يا سوپ تهيه كنيد.

صرف صبحانه با مشاركت

بدانيد بچه ها هميشه از رفتار شما الگو بر مي دارند. بنابراين تصميم بگيريد مثالي خوبي براي فرزندتان باشيد. اگر خود با لذت به خوردن صبحانه عادت كنيد و براي اين

كار وقت بگذاريد، كودك هم آرام و ناخودآگاه از شما تقليد مي كند.

از روزهاي تعطيل هم غافل نشويد. همه با هم سر ميز صبحانه بنشينيد و به صبحانه هم مثل وعده هاي غذايي ديگر براي دور هم جمع شدن اهميت دهيد.

كودكان را در تمام مراحل تهيه صبحانه، از خريد مواد غذايي تا تهيه آن و چيدن آن روي ميز مشاركت دهيد.

تغذيه صحيح در كودكي مناسب سلامتي آينده است

تغذيه نامناسب در دوران كودكي احتمال ابتلا به بيماري هاي مزمن در بزرگسالي را افزايش مي دهد.

دكتر موحدي، متخصص تغذيه در گفتگو با باشگاه خبرنگاران افزود: افزايش بيماري هاي ناشي از سبك ناصحيح زندگي در كشور ايران روندي رو به گسترش را طي مي كند كه افزايش اين روند باعث كاهش بالندگي و بهره وري جامعه خواهد شد.

وي ادامه داد: بسياري از مردم در مورد غذا خوردن با مشكلات زيادي مواجه هستند و غالباً نمي دانند كه چه غذايي براي آنها مفيد و چه غذايي مضر است.

اين متخصص تغذيه افزود: برخي از افراد تمايل به خوردن برخي از غذاها دارند و بعضي از غذاها را اصلاً نمي خورند كه اين عدم تعادل در مصرف مواد مغذي مشكلاتي را براي آنها در پي خواهد داشت.

دكتر موحدي، تصريح كرد: بسياري از مشكلات تغذيه اي از قبيل كم اشتهايي، چاقي، لاغري، كوتاهي قد و حتي گاهي اختلالات عصبي در اثر كمبود ريز مغذي ها و ويتامين ها است.

وي گفت: تغذيه نامناسب و غير متعادل عدم انجام فعاليت هاي بدني، استعمال دخانيات عامل ابتلاي افراد به بيماري هاي مزمن نظير چاقي، ديابت و سرطان است.

اجاق هاي مايكروويو مواد غذايي موجود در خوراكي ها ر

اجاق هاي مايكروويو معمولا نسبت به روش هاي سنتي پخت غذاها، كمترين تخريب را بر ويتامين ها به جا مي گذارند.

امروزه مايكروويوها از اجزاي اصلي هر آشپزخانه به حساب مي آيند، تقريبا از زماني كه استفاده از اين وسيله رواج پيدا كرده اين شبهه وجود داشته كه اشعه اي كه به هنگام پخت غذاها از اين دستگاه ساتع مي شود، مواد مغذي موجود در سبزيجات و خوراكي ها را از بين مي برد

يا خير؟

بنابر مطالعات اخير انجام شده، واقعيت درست عكس آن چيزي است كه تا به امروز از گوشه و كنار به گوش رسيده است؛ هر روش پختي ممكن است ويتامين ها و مواد مغذي خوراكي ها را از بين ببرد و تنها فاكتورهايي كه در قوت و ضعف اين قضيه نقش دارند عبارتند از :

- مدت زمان پخت

- مقدار مايعي كه در پخت ماده غذايي به كار رفته

- درجه حرارت پخت

از آنجائيكه اجاق هاي مايكروويو معمولا نسبت به روش هاي سنتي پخت غذاها، حرارت و زمان پخت كمتري صرف مي كنند، كمترين تخريب را بر ويتامين ها به جا مي گذارند. حساس ترين ويتامين ها به حرارت، ويتامين هاي محلول در آب مانند فوليك اسيد، ويتامينB وC هستند كه در سبزيجات به وفور يافت مي شوند.

در تحقيقات اخير انجام شده در دانشگاه Cornell آمريكا، دانشمندان تاثيرات ناشي از پخت ويتامين هاي محلول در آب را كه در سبزي ها موجود هستند، مورد مطالعه قرار داده اند و به نتايج جالب توجهي دست پيدا كردند.

به طور مثال آنها دريافتند اسفناج جزو سبزيجاتي است كه تقريبا تمام آهن موجودش را پس از پخت در مايكروويو حفظ مي كند، اما زماني كه بر روي اجاق گاز پخته مي شود تقريبا ?? درصد از اين ويتامين را از دست مي دهد؛ به علاوه گوشتي كه در مايكروويو پخته مي شود در مقايسه با پخت سنتي در صد مواد سرطان زايش كمتر است.

وقتي بحث سبزيجات مطرح مي شود، مقدار آب افزودني تاثير بسياري بر از دست دادن مواد مغذي دارد. به طور كلي نتايج تحقيقات فوق تاكيدي است

بر اين امر كه بسياري از سبزيجات زماني كه بدون آب در مايكروويو يا بخارپز پخته مي شوند، قسمت اعظم ويتامين ها و مواد مغذي شان دست نخورده باقي مانده و حفظ مي شود.

در روز بيشتر از 2 ليوان شير ننوشيد

محققان اعلام كردند نوشيدن شير زياد در دوران كودكي خطر سرطان را افزايش مي دهد.

به گزارش سلامت نيوز به نقل از خبرگزاري فرانسه، اين مطالعه كه در نشريه كلينكال نو ترشين به چاپ رسيد، اعلام مي كند كودكاني كه بيش از 2 ليوان شير در روز مي نوشند، 3 برابر بيشتر در خطر سرطان كولوركتال در سن بزرگسال قرار دارند.

بنابراين گزارش، محققان دانشگاه بريسبون استراليا مطالعاتي را بروي 5000 نفر بين سال هاي 1948 تا 2005 در انگليس انجام دادند، از اين 5000 نفر، محققان مرگ 41 نفر را بر اثر سرطان متمايز كردند.

بر اساس اين گزارش، همچنين با بررسي بروي عادات غذايي آنان مشخص شد اين افراد در دوران كودكي از شير و فرآورده هاي آن به نسبت زيادي استفاده مي كردند.

يادآور مي شود، اين محققان مصرف بيش از 2 ليوان شير در كودكان را براي سلامت بزرگسالي آنان خطرناك دانستند.

نكاتي در مورد شير و تخم مرغ

مصرف تخم مرغ و ماهي همزمان:

امام رضا (عليه السلام) فرمودند: استفاده تخم مرغ با ماهي باعث نقرس و فلج و بواسير و درد دندان مي شود.

دفع بوي سوختگي از شير:

اگر شير شما بوي سوختگي گرفته ظرف شير را داخل آب سرد بگذاريد و به اندازه بسيار، كم تقريبا يك هشتم قاشق چاي خوري نمك به آن اضافه كنيد.

جلوگيري از سر رفتن شير:

? براي جلوگيري از سررفتن شير قطعه اي سنگ به اندازه گردو را كاملا شسته و بعد آن را داخل قابلمه شير بيندازيد.

? داخل قابلمه شيرملاقه اي قرار دهيد بطوريكه دسته آن را روي لبه ظرف باشد، اين كار از سر رفتن آن جلوگيري مي كند.

زود كف كردن

سفيده تخم مرغ:

براي اين كار كمي نمك به آن اضافه كنيد سپس هم بزنيد خيلي زودتر از موقع كف خواهد كرد.

استفاده از سفيده تخم مرغ به جاي چسب:

سفيده تخم مرغ را آن قدر بزنيد كه سفت شود، به طوري كه اگر ظرف را برگردانيد سفيده از ظرف نريزد، از اين سفيده مي توان به عنوان چسب استفاده كرد.

شستن ميوه ها و سبزى ها بيش از پيش مهم است

منبع:روزنامه جوان

محققان مى گويند بين ابتلا به بيمارى همه گير وبا و ضدعفونى كردن ميوه ها و سبزى ها رابطه مستقيمى وجود دارد. بنابراين هم چنان كه خوردن مقدار قابل توجهى از ميوه ها و سبزى هاى تازه طى هر روز اهميت دارد، شست و شوى مناسب آن ها هم پيش از مصرف امرى بسيار ضرورى است. مركز مشاوران ماين چندين توصيه را در اين زمينه ارايه كرده اند:

هر نوع ميوه يا سبزى خام را پيش از پوست كندن، خرد كردن، خوردن يا پختن خوب بشوييد.

حتما از روش هاى شست وشو كه مناسب براى از بين بردن باكترى ها و سموم دفع آفات (آفت كش ها) هستند، استفاده كنيد.

به مدت يك تا دو دقيقه ميوه يا سبزى را درون آب مقطر خيس كرده و سپس آبكشى كنيد.

براى پاك كردن محصولاتى كه پوست ضخيم دارند از يك برس مخصوص استفاده كنيد.

هر نوع محصولى را هم كه خودتان يا فرد ديگرى پرورش داده است، حتما بشوييد.

پيش از آماده كردن ميوه يا سبزى، دست هاى خود، چاقو يا ساير وسايل بريدن، پاك كردن و ظروف آماده كردن محصولات را به خوبى بشوييد و تميز كنيد.

* استامينوفن اصلا نقل و نبات نيست: استامينوفن

يك داروى مسكن تب بر است كه داراى مضراتى نيز هست كه مى توان به نارسايى كبدى به عنوان مهم ترين اثر اشاره كرد. بنابراين توصيه مى شود از مصرف خودسرانه و بدون تجويز پزشك به شدت خوددارى شود.داروى استامينوفن پس از دفع از بدن در محيط زيست مواد سمى ايجاد مى كند. «پايگاه اينترنتى عرب آن لاين اعلام كرد: بررسى هاى محققان نشان مى دهد استامينوفن پس از ورود به آب هاى حاوى كلر واكنش مى دهد و حداقل ?? ماده جديد توليد مى كند كه ? ماده آن بسيار سمى است. استامينوفن از پرمصرف ترين داروهاى جهان است و هر روز مقادير زيادى از اين ماده وارد محيط زيست مى شود.پزشكان مى گويند قرص استامينوفن را مى توان براى سهولت بلع، خرد كرد .استامينوفن را مى توان با مقدار اندكى از مواد غذايى نظير ماست يا مربا مخلوط كرد.

* چند توصيه: هنگام مصرف برچسب روى دارو را بخوانيد و از دستوراتش پيروى كنيد. برچسب روى ساير داروهاى بدون نياز به نسخه را بخوانيد تا مطمئن شويد كه در آن ها استامينوفن يا دارويى كه با استامينوفن تداخل كند وجود نداشته باشد. اگر استامينوفن را به سبب درد، تب يا گلودرد مصرف مى كنيد در هر يك از شرايط زير با پزشكتان مشورت كنيد: درد بيش از ?? روز (در كودكان ? روز) طول بكشد يا اين كه علامت جديدى به آن اضافه شود. تبى كه بيش از ? روز طول بكشد، بدتر شود، يا علامت جديدى اضافه شود. گلودرد دردناك تر شود، بيش از ? روز طول بكشد، يا تهوع، استفراغ يا

سردرد رخ دهد. فقط به مقدار توصيه شده توسط پزشكتان استامينوفن مصرف كنيد.استامينوفن را دور از دسترس كودكان. دور از حرارت نور مستقيم و حرارت مرطوب نگاه داريد (در چنين شرايطى استامينوفن فاسد مى شود).

بي اشتهايي مي تواند عامل ژنتيكي داشته باشد

مطالعه دانشمندان انگليسي روي دوقلوهاي سوئيسي نشان داد كه بي اشتهايي مي تواند عامل ژنتيكي داشته باشد.

اين دانشمندان مي گويند؛ توليد بيش از حد هورمون استروژن مي تواند روي مغز كودك تاثير بگذارد و در نتيجه كودك مستعد ابتلا به عارضه بي اشتهايي مي شود. روانشناساني كه روي اختلالات تغذيه اي در دوقلوهاي سوئيسي مطالعه مي كردند با بازبيني نتايج مطالعات دريافتند كه خطر بروز بي اشتهايي در دختران دوقلو بيشتر از پسران دوقلو است. اين در حالي است كه در مطالعات فوق، ادعاهاي قبلي مبني بر اين كه ديدن تصاوير مدل هاي لاغري روي بي اشتهايي دختران تاثير دارد، تاييد نشده است.

اين پژوهش از سوي محققان دانشگاه ساكسنر صورت گرفته است، اما نتايج اين مطالعات نشان داد كه ژنتيك و عوامل وراثتي مي تواند در اين امر دخيل باشد. محققان مي گويند؛ در حالي كه استروژن براي رشد زنان مورد نياز است، اما مقدار بيش از حد طبيعي آن روي ساختار مغز تاثيرات نامطلوبي بر جاي مي گذارد. نتايج اين يافته در نشريه آرشيو روانشناسي عمومي منتشر شده است

آرام غذا بخوريد تا چاق نشويد

تحقيقات جديد كارشناسان علوم تغذيه بيانگر اين واقعيت است كه خوردن وعده هاي كوچك غذا و خوب جويدن آن نه تنها از چاق شدن جلوگيري مي كند. بلكه به كاهش ميزان كلسترول خون نيز كمك خواهد نمود.

مجله پزشكي "ارز تليچ پراكسيس " چاپ مونيخ در مقاله اي به اين موضوع اشاره نموده و بيان مي دارد: به اعتقاد يكي از محققان هنگامي كه انسان غذاي كمتر از نياز خود مصرف مي كند بدن به وضعيت ذخيره انرژي در خواهد آمد و در اين حالت چربي و كلسترول كمتري در بدن تجزيه مي شود. در نتيجه

از يك سو كلسترول خون افزايش مي يابد و از طرف ديگر شخص چاق تر خواهد شد. از اين رو، غذاي خود را در طول روز در وعده هاي كوچك به آرامي ميل نمائيد و كاملاً بجويد.

بايد و نبايدهاي مكمل هاي غذايي

نويسنده:مريم سادات كاظمي

امروزه در داروخانه و حتي فروشگاه هاي بزرگ موادغذايي انواع مختلفي از مكمل هاي غذايي، با توجه به نياز افراد، تركيبات متفاوت دارند. اما اين كه اين مواد براي چه كساني مفيد است، موضوع بسيار مهم وقابل تاملي است.

مكمل هاي غذايي ممكن است از مواد مختلفي تهيه شده باشد، مانند؛

- مواد غذايي سنتي يا بخشي از يك ماده غذايي، مانند عصاره هويج؛

- مواد غذايي، ويتامين ها و موادمعدني مانند ويتامين ث و كلسيم؛

- گياهان و تركيبات گياهي مانند گياه رازيانه؛

- تمام مواد غذايي با تاثير تغذيه اي يا فيزيوژيكي؛ مانند پروتئين ها، اسيدهاي چرب و آنتي اكسيدان ها و ...

در تمام موارد نبايد مصرف مكمل هاي غذايي و دارويي را به جهت درمان استفاده كرد چرا كه اين مواد، دارو نيستند. اساس مكمل هاي غذايي و داروها كاملا با هم متفاوت است، اما گاه با مطرح شدن «تاثيرات» اين مرز كمرنگ تر مي شود. در واقع برخي از اين محصولات مي تواند براي كساني كه عناصر لازم بدن را به طور طبيعي با مصرف موادغذايي كسب نمي كنند، مفيد باشد. مكمل ها همچنين در برقراري مجدد تعادل غذايي و يا به خاطر تاثيرات خاص پيشگيرانه مانند امگا 3، ليكوپن و ... سودبخش هستند. مطالعات بسياري تاثير مثبت مكمل ها در پيشگيري از بعضي بيماري ها يا كمبودها را تاييد مي كند. با اين حال بسياري از

مردم بدون مشورت با پزشك، انواع مختلف مكمل ها را خريداري مي كنند و غالبا نيز مقدار مصرف را رعايت نمي كنند كه زياده روي در مصرف برخي از اين مكمل ها ممكن است بسيار خطرناك باشد. به عنوان مثال مصرف زياد بتاكاروتن در افراد سيگاري، خطر ابتلا به سرطان ريه را افزايش مي دهد. همچنين در بعضي موارد، برخي از مكمل ها، تاثير بعضي داروها را در بيماران دچار اختلال مي كند.

ويتامين ها

ويتامين ها حتي اگر به مقدار خيلي كم لازم باشد، براي بدن بسيار مفيد و ضروري هستند. به جز ويتامين د، ديگر ويتامين ها به خودي خود در بدن سنتز نمي شوند و بايد به وسيله مواد غذايي يا مكمل ها، اين نياز بدن تامين شود. اساسا ويتامين هاي گروه ب (ب1، ب2، ب3، ب5، ب6، ب9 و ب12)، ويتامين ث، ويتامين اي، ويتامين آ و ويتامين د بايد مصرف شود. و بايد گفت از بين ويتامين ها، همه آنها مفيد هستند و مكمل هاي غذايي حاوي آنها هستند.

موادمعدني و عناصر كمينه

از بين مواد معدني، سلنيوم و منيزيم در درجه اول اهميت قرار دارند. سلنيوم از اين جهت كه سرشار از آنتي اكسيدان است و منيزيم به خاطر تاثير مثبت در بازگرداندن انرژي و روحيه مورد توجه هستند. اما بسياري ديگر از اين مواد در مكمل هاي غذايي وجود دارند، مانند كلسيم، كاروتن، كروم، مس و آهن كه هر كدام اهميتي از جهت زيبايي پوست، استحكام استخوان ها و وضعيت مطلوب مفاصل دارند. همچنين ازمصرف فلوئور در خردسالان و سالمندان و روي، براي داشتن پوستي شاداب نيز نبايد غفلت كرد.

پروتئين ها، اسيدهاي

چرب و اسيدهاي آمينه

تركيبات با پايه اسيد چرب مانند اسيدهاي چرب امگا3؛ مشتقات روغن ماهي و روغن هاي گياهي، تاثيرات مثبتي بر روحيه، خلق و خو و قلب دارد. در گروه اسيدهاي آمينه، اغلب از كراتين صحبت مي شود كه در مورد تاثيرات آن هنوز بحث وجود دارد. در ميان پروتئين ها، اسيدهاي چرب و اسيدهاي آمينه، از اسيدهاي لينولئيك صحبت مي شود كه با جلوگيري از تجمع چربي ها، باعث تحليل عضلات مي شود. همين مطلب را در مورد تمام پروتئين ها و اسيدهاي چرب نيز بايد ذكر كرد.

گياهان و مشتقات گياهي

شمار گياهاني كه در ليست مكمل هاي غذايي به كار مي روند، تقريباً بي نهايت است. فقط كافي است سري به عطاري ها زد تا هزار و يك گياه مفيد براي سلامتي پيدا كرد. چندان تحقيقي روي خواص اين گياهان دارويي صورت نگرفته و تا به حال به توصيه هاي گذشتگان اعتماد شده است. در رديف گياهان دارويي، رازيانه و مارچوبه در جايگاه نخست داروهاي كاهش وزن قرار دارند. چاي سبز در سوخت و ساز كالري و همچنين ترب سياه در سم زدايي مؤثر هستند.

تأثيرات طلايي مكمل هاي غذايي

آنتي اكسيدان ها مانند سلنيوم، ويتامين ث، ويتامين اي و همچنين روي براي بدن بسيار مفيد و لازم هستند و اگر در تغذيه روزمره اين مواد را دريافت نمي كنيم، براي مقابله با استرس اكسايشي و تضمين سلامت آينده، نبايد در مورد مصرف اين مكمل ها ترديد كرد. مكمل هاي بسياري حاوي اين عناصر هستند.

در مورد لاغر شدن، مواد جذب كننده از طرفي و سوزاننده چربي و يا كالري از طرف ديگر تأثيرگذار هستند. با

اين حال توجه داشته باشيد كه مكمل هاي مركب از گياهان دارويي جاذب، اسيدهاي آمينه و ديگر ويتامين ها در فرايند كاهش وزن و لاغري بسيار تأثيرگذار هستند اما اين مواد جاي رعايت بهداشت تغذيه و توجه به كاهش وزن در طولاني مدت را نمي گيرد.

براي مطمئن شدن از مصرف صحيح و پيشگيري از زياده روي، لازم است اصولي را رعايت كرد. مصرف چندين نوع مكمل در يك زمان يكي از موارد مهم خطرآفرين است و سلامتي را تهديد مي كند. به همين دليل توصيه مي شود قبل از شروع مصرف، حتماً با پزشك مشورت كنيد.

مكمل هاي غذايي؛ براي چه كساني و به چه علت؟

عده اي ما نند ورزشكاران، زنان باردار و... از جمله كساني هستند كه نيازهاي غذايي متفاوتي دارند كه به طور خلاصه توضيحاتي اجمالي را در اين باره مرور مي كنيم:

دوران بارداري و شيردهي

دوران بارداري نيز يكي از دوران هايي است كه در اغلب موارد، مادران بايد از مكمل هاي آهن استفاده كنند، چرا كه در طول اين مدت، خانم باردار روزانه به 30 ميلي گرم آهن نياز دارد. يكي از مواد اساسي كه اكثر خانم ها در سن باروري دچار كمبود آن هستند، ويتامين ب9 يا اسيدفوليك (فولات) است. سبزيجات برگ سبز و غلات، مواد غذايي سرشار از اين ويتامين هستند. در اغلب موارد اين افراد از كمبود غذايي خود بي اطلاع هستند. خانم هايي كه تحت درمان بيماري صرع هستند نيز بايد به طور منظم اين مكمل را مصرف كنند. كمبود اين عنصر در چند هفته اول دوران بارداري مي تواند تأثيرات منفي و غير قابل جبراني بر جنين داشته

باشد. در واقع جنين مادراني كه دچار كمبود اين عنصر هستند، مبتلا به ناهنجاري لوله عصبي كه منشأ تشكيل مغز و دستگاه عصبي است، مي شوند. به همين دليل تشخيص به موقع كمبود مانع از بروز چنين ناهنجاري هايي مي شود. پس به مادراني كه كمبود فولات دارند، توصيه مي شود به پزشك مراجعه كرده و با مصرف مكمل هاي صحيح، نيازهاي خود را جبران كنند. همچنين ممكن است پس از انجام آزمايش ادرار و تعيين مقدار يد در بدن، براي مادر باردار مصرف اضافي يد نيز تجويز شود. استعمال مواد مخدر اين كمبود را تشديد مي كند و بالاخره اينكه دريافت ويتامين د در سه ماهه آخر دوران بارداري از كمبود كلسيم نوزاد جلوگيري مي كند.

پس از زايمان و در دوران شيردهي نيز، مادر هنوز هم به مقدار زيادي آهن نياز دارد كه در اين صورت روزانه 10 ميلي گرم آهن براي وي تجويز مي شود.

دوران يائسگي

با نزديك شدن به دوران يائسگي، خانم ها در معرض كمبود كلسيم قرار مي گيرند. در اين سن لازم است كه خانم ها آزمايشات تراكم استخواني انجام دهند. به طور كلي به خانم هاي يائسه توصيه مي شود هر روز مقدار يك گرم كلسيم اضافي دريافت كنند. همچنين در موارد يائسگي زودهنگام، استعمال موادمخدر، افراد لاغر اندام، سابقه فاميلي در مورد شكستگي استخوان گردن ، كمبود دريافت كلسيم در دوران نوجواني، كم تحركي و سابقه مصرف طولاني مدت داروهاي با اساس كورتيكو استروئيد، همراه با كلسيم بايد ويتامين د نيز مصرف شود. بخشي از مكمل هايي كه براي خانم هاي يائسه توصيه مي شود از فيتو استروژن كه

به طور خاص از ايزو فلاوون هاي سويا به دست مي آيد، تشكيل شده اند. نقش اين هورمون ها در واقع جايگزيني استروژن هاي زنانه است. تحقيقات نشان مي دهد كه اين هورمون ها مي توانند از گر گرفتگي دوران يائسگي و پوكي استخوان ناشي از آن پيشگيري كند و به نظر مي رسد نقش پيشگيرانه در برابر سرطان ها دارد. اما تحقيقات در مورد اين مواد همچنان ادامه دارد.

ورزشكاران

يكي از دغدغه هاي ورزشكاران مصرف مكمل هايي است كه جزو مواد نيروزا نيز به حساب نيايند. شناخته شده ترين مكمل براي ورزشكاران، كراتين است. تاثير اين ماده در بدن، افزايش توان بدني در برابر فعاليت و حجيم شدن ماهيچه هاست. اما با اين حال تحقيقات نشان مي دهد كه افزايش حجم عضلاني هميشه كمتر از 10% خواهد بود و تأثيرات مقاوم كردن اين ماده فقط در مورد تمرينات تكراري و كمتر از 15 ثانيه صدق مي كند. به علاوه گفته مي شود كه كراتين عوارض گوارشي، قلبي- عروقي و ماهيچه اي در پي دارد و ممكن است سرطان زا نيز باشد.

سالمندان

با افزايش سن، پيشگيري از سوءتغذيه و كم خوني بسيار مهم است. قبل از شروع مصرف مكمل ها، ابتدا بايد فرد تحت يك آزمايش خون كامل قرار گيرد كه به اين وسيله اندوخته آهن، ويتامين ب12، ب9، گلبول هاي قرمز، گلبول هاي سفيد و... اندازه گيري مي شود. در صورت كمبود، قرص هاي آهن، ويتامين ب12، ب9، روي، سلنيوم و... به صورت شربت يا آمپول هاي تزريقي براي فرد تجويز مي شود.

نوزادان

توصيه مي شود كه مادران هر روز به نوزادان خود قطره ويتامين د بدهند.

ضرورت استفاده از اين مكمل ، تثبيت كلسيم در بدن و استحكام توده استخواني است، چرا كه ويتامين د موجود در شير به تنهايي كافي نيست و از آنجا كه ويتامين د فقط در مجاورت نورخورشيد به طور مطلوب تأثيرگذار خواهد بود، توصيه مي شود كه در طول روز حتماً كودك را در مجاورت نور خورشيد قرار دهند.

خستگي مفرط

معمولاً بسياري از افراد پس از دوران امتحانات يا گذران دوره كاري شديد، به فكر مصرف بعضي از مكمل ها مي افتند، تا خستگي خود را برطرف و توان از دست داده خود را به دست آورند. بسياري از مكمل ها در واقع شامل كافئين يا ويتامين ث است كه موجب تحريك شديد مي شود. اگر مدت طولاني است كه احساس خستگي مي كنيد، امگا3 مصرف كنيد؛ زيرا اين ماده، مقاومت بدن را در برابر استرس اكسايشي بالا مي برد. يك دوره مصرف آنتي اكسيدان ها نيز مي تواند در رفع اين مشكل مفيد باشد.

پيشگيري از پيري

اگر به دنبال داروي معجزه گري هستيد كه شما را براي هميشه جوان و شاداب نگه دارد، بايد گفت كه به هيچ نتيجه اي نمي رسيد. اما نااميد نشويد و بدانيد كه مكمل هاي غذايي سرشار از آنتي اكسيدان ها، مانند ويتامين آ، اي، ث و سلنيوم مي تواند سن پيري را به تعويق اندازد. در واقع اساس اين مواد، مقابله با ازدياد راديكال آزاد است. راديكال هاي آزاد مولكول هايي هستند كه افزايش آنها باعث تخريب سلول ها و خصوصا پيري پوست مي شود.

دوران رژيم

مكمل هاي غذايي زيادي براي كاهش وزن وجود دارند. گرچه برخي از اين مواد تا حد

زيادي مي توانند به كاهش وزن كمك كنند، اما يك دارو هيچ وقت در كاهش وزن به اندازه يك رژيم غذايي صحيح همراه با فعاليت هاي بدني موثر نخواهد بود. اگر شما هم جزو آن دسته از افرادي هستيد كه از اين مكمل ها استفاده مي كنيد، رژيم غذايي مناسب و ورزش را فراموش نكنيد!

سيگار كشيدن

علاوه بر مضرات شناخته شده سيگار، يكي ديگر از معايب آن، كاهش مقدار آنتي اكسيدان در افراد سيگاري است. آنتي اكسيدان عنصري است كه مانع از تاثيرات منفي راديكال هاي آزاد در بدن مي شود. بنابراين افراد سيگاري حتما در برنامه غذايي روزانه از غذاهاي سرشار ويتامين آ، اي، ث و سلنيوم كه حاوي اين عناصر هستند، استفاده كنند. اما به ياد داشته باشيد كه بهترين راه براي حفظ سلامتي، ترك سيگار است.

فوايد سس گوجه فرنگي ، قهوه و شكلات

براساس تحقيقات دانشمندان آلماني ، سس گوجه فرنگي (كچ آپ ) براي پيشگيري از ناراحتي هاي قلبي و پرستات در مردان مفيد است . در ضمن مصرف شكلات و قهوه نيز نه تنها منجر به اضافه وزن نمي شود، بلكه براي بدن انسان بسيار مفيد است . بر اساس گزارش نشريه آلماني «منز هلث » (سلامت انسان ) تحقيقات دانشگاه دوسلدورف نشان مي دهد كه سس گوجه فرنگي با توليد راديكالهاي آزاد و «آنتي اكسيدان ها» از بروز ناراحتي هاي قلبي ، سرطان پرستات و نيز پيري زودرس جلوگيري مي كند.

محققان سوئيسي معتقدند كه مصرف شكلات نيز الزاماً باعث چاقي نخواهد شد و اين در صورتي است كه شكلات بين 5 تا 30 دقيقه قبل از صرف غذا مصرف شود. اين نشريه در ادامه در مورد

خواص قهوه نوشته است : مصرف قهوه باعث افزايش خلاقيت ، هوش و استقامت در افراد شده و كاهش وزن را سهولت مي بخشد و نيز باعث تقويت حواس مي شود. افزون بر اين در بخش ديگري از اين مقاله آمده است كه استراحت پس از فعاليت هاي جسماني نيز از بسياري از داروها براي بدن مفيدتر است . زيرا استراحت و افزايش ساعت خواب سبب توليد بيشتر هورمونهايي چون ملاتونين و نيز هورمونهاي رشد در بدن انسان مي شود و آمادگي شما را براي فعاليت هاي بيشتر افزايش مي دهد.

غذاهاي تند خواص ضد سرطاني دارد

براساس تحقيقات دانشمندان در دانشگاه ناتينگهام از تركيبات موسوم به كاپسايسين موجود در پودر فلفل قرمز مي توان در ساخت داروهاي ضد سرطان استفاده كرد .

اين تركيبات مي توانند با حمله به مركز توليد انرژي تومور آن را نابود كنند و هيچ گونه اثرات جانبي بر جاي نگذارند .

مصرف گوجه فرنگي خطر ابتلا به سرطان پروستات در

مصرف گوجه فرنگي باعث جلوگيري از ابتلا به سرطان پروستات مي شود. ميوه ها و سبزي ها براي حفظ سلامتي افراد بسيار موثرند.

پژوهش ها نشان داده است كه اين مواد غذايي باعث جلوگيري و كاهش خطر ابتلا به سرطان هاي مختلف مي شوند، ولي آثار ضد سرطاني اين مواد يكسان نيست براي مثال به نظر نمي رسد خطر ابتلابه سرطان پروستات با مصرف پرتقال يا اسفناج كاهش يابد ولي مطالعات جديد نشان داده است كه گوجه فرنگي به علت دارا بودن ماده ليكوپن (Lycopene) در محافظت مردان در مقابل سرطان پروستات نقش مهمي دارد. اين ماده به عنوان يك ماده جلوگيري كننده از اكسيداسيون عمل مي كند. پژوهشهاي انجام شده در دانشگاه هاروارد نشان داده است افرادي كه گوجه فرنگي رب و سس آن را بيشتر استفاده مي كنند كمتر به سرطان پروستات مبتلا مي شوند. همچنين اگر فردي مبتلا به سرطان پروستات باشد، مصرف گوجه فرنگي باعث كاهش رشد سلولهاي سرطاني مي شود.

تاثير مصرف ماهي در بهبود آرتروز

مصرف ماهيهاي روغني، در بهبود بيماريهاي التهابي چون آرتروز مفاصل موثر است.

بررسي پژوهشگران دانشگاه ه_اروارد ن_ش_ان م_يده_د، گروهي از اسيدهاي چرب كه از اسيد چرب امگا3 توليد مي شوند با جل_وگي_ري از مه_اج_رت سلول هاي ايمني ،از بروز واكن_ش هاي شدي_د التهابي در ب_يم_اري ه_اي خ__ود ايم_ن و آسي_ب رساندن سلولهاي ايمني ب_دن به بافتهاي خود بدن مانند باف_ت غض_روف_ي مف_اص_ل جل_وگي_ري مي كنند. از آنجا كه ماهي هاي روغني ، مانن_د ماهي آزاد و قزلآلا ، اصلي تري_ن من_اب_ع چربي امگا3 در طبيعت مي باشند ، پژوهشگران مصرف مقادير كافي ماهي را در رژيم غذايي ب_راي بهبود آرتروز توصيه مي كنند.

مصرف زياد نوشيدني هاي كافئين دار خطر سقط جنين را ا

محققان آمريكايي روز دوشنبه اعلام كردند مدرك قاطعي در دست دارند كه نشان مي دهد مصرف زياد نوشيدني هاي كافئين دار در ماه هاي اول بارداري خطر سقط جنين را افزايش مي دهد.

به گزارش سلامت نيو زبه نقل ازخبرگزاري فرانسه ، محققان در گزارشي كه در "مجله زنان و زايمان" منتشر شده است نوشتند، زنان باردار به منظور حفظ سلامت جنين خود در پنج ماه نخست دوران بارداري بهتر است از نوشيدن هرگونه نوشيدني كافئين دار خودداري كنند.

اين موضوع كه زنان باردار با مصرف زياد نوشيدني هاي كافئين دار در هر روز سلامت جنين خود را به مخاطره مي اندازند، موضوع تازه اي نيست.

پيش از اين مطالعات نشان داده اند كه مصرف سه فنجان قهوه يا ????? ميلي گرم قهوه در روز با افزايش خطر سقط جنين ارتباط دارد.

براي بررسي اين موضوع محققان بيش از هزار زن باردار را مورد بررسي قرار دادند. تمام اين زن ها در دوران بارداري خود به اندازه دوران غيربارداري، قهوه يا نوشيدني هاي كافئين دار مصرف مي كردند.

محققان دريافتند

كه خطر سقط جنين در زنان با افزايش مصرف كافئين به اشكال مختلف قهوه، چاي، شكلات داغ (هات چاكلت)، نوشيدني هاي كافئين دار يا تركيبي از تمام آنها، افزايش مي يابد.

اين مطالعه نشان داد، خطر سقط جنين در زنان بارداري كه در روز ????? ميلي گرم يا ميزان بيشتري كافئين مصرف مي كنند دو برابر زناني است كه از مصرف اين محرك به كل اجتناب مي ورزند

اسرار مربوط به غذاهاي فست فود

ببينيد رستوران فست- فود مورد علاقه ي شما چطور غذايتان را آماده مي كند:

سيب زميني سرخ كرده تان طعم سيب زميني نمي دهد—طعم گوشت مي دهد

همه مي دانند كه خوردن يك برگر بدون سيب زميني سرخ كرده در كنارش اصلاً مزه نمي دهد. به همين دليل است كه همه ي رستوران هاي زنجيره اي فست-فود در طي اين سال ها سعي كرده اند كه هنر سرخ كردن را به خوبي ياد بگيرند تا بتوانند مشتريانشان را راضي و خوشحال نگاه دارند.

چيزي كه انسانهاي متوسط متوجه نمي شوند اين است كه طعم سيب زميني سرخ كرده شان به طعم خود سيب زميني برنمي گردد بلكه مربوط به طريقه ي سرخ كردن آن است. تا همين چند سال پيش، سيب زميني ها در رستوران هاي مك دونالد با 93 درصد پيه گاو سرخ مي شد و در سيب زميني سرخ كرده هايشان روغن اشباع بيشتري حتي نسبت به برگرها وجود داشت.

به خاطر تبليغات منفي كه بر عليه بالا بودن حجم كلسترول غذاهاي مك دونالد در آمريكا شد، اين رستوران ها در سال 1990 به استفاده از روغن هاي گياهي روي آوردند. هرچند مك دونالد هنوز هم از تركيبي به اسم "چاشني

طبيعي" كه از يك حيوان به دست مي آيد استفاده مي كند (تا به حال فاش نشده است كه كدام حيوان).

در ميلك-شيك ها، از فراورده هاي جانبي حيوانات استفاده مي شود

يك ميلك-شيك متوسط توت فرنگي در يك رستوران فست-فود از 50 نوع ماده ي شيميايي مختلف درست شده است كه براي شناسايي بيشتر آنها نياز به يك دانشمند است. به جز چهار پنج تركيبي كه روي خود محصول نوشته مي شود، آنها چيزي به اسم طعم دهنده هاي طبيعي نيز استفاده مي كنند كه همانطور كه در بالا ذكر شد ممكن است از يك ماده طبيعي گرفته شده باشند، اما نه به آن صورت كه شما انتظار داريد.

اداره ي كل دارو و غذاها اصرار دارد كه حتماً در محصولات غذايي از "طعم دهنده" هايي استفاده شود كه واقعاً منبعي طبيعي داشته باشند. منابع طبيعي شامل گياهان، ادويه جات، مخمرها، ريشه ها، ميوه ها، سبزيجات، گوشت گاو، مرغ و ساير حيوانات مي باشد. بنابراين، ممكن است طعم دهنده ي طبيعي كه در ميلك-شيك توت فرنگي شما استفاده شده است، واقعاً از توت فرنگي نباشد.

در واقع، متوجه شده ايم كه بيشتر رستوران هاي فست-فود از فرآورده هاي حيواني مثل ژلاتين براي طعم دادن به ميلك-شيك هايشان استفاده مي كنند.

در برگر مرغتان ممكن است گوشت گاو پيدا كنيد

شواهد بسياري هست كه مي گويد همبرگرهاي رستوران هاي فست-فود واقعاً از گوشت گاو درست نمي شوند. اينجا مي خواهيم كمي به رستوران هاي فست-فود اعتبار بدهيم: اكثر اين رستوران ها امروزه 100 درصد از گوشت گاو استفاده مي كنند. اما چيزي كه متوجه شده

ايم اين است كه بسياري از محصولات با گوشت مرغ اين رستوران ها نيز حاوي گوشت گاو است، به خصوص ناگت ها و ساندويچ ها. در اين غذاها هم براي مزه دار كردن از گوشت گاو استفاده مي شود.

به استثناي ساندويچ هاي نيم مرغ-نيم گوشت، در بيشتر محصولات ديگر از افزودني هاي طعم دهنده استفاده مي شود.

وقتي يك چيزبرگر سفارش مي دهيد، احتمالاً همان چيزي نخواهيد بود كه انتظار داشتيد. همه چيز در رستوران هاي فست-فود در يك روغن سرخ مي شود، به همين دليل ممكن است همه چيز طعم يكساني داشته باشد.

الان مي پرسيد كه پس چطور اين رستوران ها اينقدر پولدار شده اند، وقتي همه چيز طعم روغن مي دهد. بله، اين رستوران ها به غذاها افزودني هاي طعم دهنده ميزنند. اين افزودني ها توسط دانشمندان در آزمايشگاه ها ساخته مي شود كه در كار خود خبره هستند.

ممكن است فردي كه برگر شما را درست كرده است، دستهايش را نشسته باشد

مجله ي داتلين كه معروف به فاش اسرار صنعت هاي بزرگ است، اولين رسانه اي بود كه درمورد نظافت كلي رستوران هاي فست-فود تحقيقاتي انجام داد.

روزنامه نگاران داتلين به طور سري و مخفي براي كشف كثيفي 10 تا از بهترين رستوران هاي زنجيره اي فست-فود رفتند. بعد از تحقيق در مورد 1000 رستوران در 38 ايالت آمريكا، متوجه شدند كه تعداد كمي از آنها مسائل نظافتي را رعايت مي كرده اند.

در اين تحقيقات، كاركنان اين مجله حتي حشرات و جانورهايي (مرده و زنده) و كثافت و آشغال هم در اين غذاها پيدا كردند. در تاكوبل كاليفرنيا

مردي در غذاي خود آدامس جويده شده پيدا كرده بود. در وندي شيكاگو، يك موش مرده در آشپزخانه ي رستوران ديده شده بود.

در بيش از 60 درصد رستوران ها تخلفات بحراني كه در تشخيص نظافت يك رستوران مورد توجه قرار مي گيرد، داشته اند. مي دانيد متداول ترين اين تخلفات چه بوده است؟ بله، شسته نبودن دست هاي كاركنان رستوران (در بيشتر اين رستوران ها حتي در دستشويي ها صابون وجود نداشته است)، دماي نامناسب براي نگاهداري مواد غذايي، گوشت هاي نپخته و نگاه داشتن غذاها توسط كاركنان بدون استفاده از دستكش.

غذاهاي فست-فود حاوي مواد آلرژي زا هستند، اما به شما نمي گويند كدام مواد

در غذاهاي فست-فود از مواد مختلفي استفاده مي شود. بنابراين اگر آلرژي غذايي داريد، بهتر است از مصرف اين غذاها خودداري كنيد.

در سوسيس بوريتو ي رستوران مك دونالد بيش از 50 نوع مواد مختلف استفاده ميشود كه شامل شير، تخم مرغ، گندم، شيره ي ذرت و گروهي از مواد شيميايي و نگاه دارنده ها است.

بعضي از اين رستوران ها اعلام مي كنند كه ممكن است بعضي از غذاهايشان حاوي مواد آلرژي زا باشند ولي هيچگاه نمي گويند كه كدام مواد آلرژي زا.

سيب زميني سرخ كرده ها، 100 درصد از سيب زميني دست نشده اند

وقتي رستوران هاي فست-فوت تازه شروع به كار كردند، در سيب زميني سرخ كرده ها 100درصد از سيب زميني استفاده مي شد كه هر روز صبح پوست كنده شده و خلال مي شد. اما امروزه ديگر از سيب زميني هاي منجمد استفاده مي شود.

از آنجا كه با منجمد شدن رنگ

سيب زميني ها تغيير مي كند (وقتي در دماي 45 درجه فارنهايت انبار مي شوند) براي جلوگيري از تغيير رنگ، در موقع عمليات كاشت بايد سولفيت به آنها افزوده شود. پوست كندن و خلال شدن آنها هم كه ديگر همه توسط دستگاه انجام مي گيرد.

براي سفيد كردن سيب زميني ها هم از دي اكسيد سولفور استفاده مي شود. همچنين گاهاً از شكر نيز براي شيرين تر كردن سيبزميني ها استفاده مي شود.

به علاوه ي اين مواد نگاه دارنده، سيب زميني ها در روغن هاي هيدروژن دار نيز سرخ مي شوند كه به دوام و ماندگاري سيب زميني ها كمك مي كند. اما اين روغن ها منجر به بيماري هاي قلبي، ديابت و سرطان مي شود.

ملت فست-فود خور

حال كه پرده از اسرار مربوط به غداهاي فست-فود برداشته شد، ديگر مي دانيد كه چه مي خوريد. پس قبل از اينكه غذاي فست-فود بعدي خود را سفارش دهيد، كمي بيشتر فكر كنيد.

5 راه دوست داشتن غذاهايي كه از آنها متنفريد

چه دليل_ي وج_ود دارد كه ما بعضي از غذاها را دوست نميداريم و به برخي از غ_ذاها ع_لاقه بسي__ار زي_ادي داريم؟ اين سوالي است كه من در طي اين چند ماه ب_اره_ا و ب_اره_ا از خ_ود پرسي_م ت_ا بل_كه بت_وان_م نت__يجه گيري كنم كه غذاهايخوشمزه چه مزه اي هستند.

من با يك رژيم غذايي معمولي بزرگ شدم كه در آن گوشت، سيب زميني، پاي، چيپس و حبوبات وجود داشت. از بچگي سبزيجات نمي خوردم و به همين دليل هم احساس مي كردم كه سبزي ها طعم خوبي ندارند. اين آداب غذايي به دوره بزرگسالي من نيز امتداد پيدا كرد.

احساس مي كردم كه

غذاهاي مورد علاقه من تشكيل شده اند از: پاستا، سيب زميني، چيپس، و گاهي سالادهاي مختلف. نوشيدني هايم عبارت بودند از شير و قهوه با شكر و نوشابه رژيمي. البته اصلاً ادعا نمي كنم كه من بهترين رژيم غذايي را داشتم.

تقريباً ماه خرداد بود كه احساس كردم نياز دارم كه غذاهاي سالم تري را مصرف كنم و ميزان استفاده از سبزيجات را نيز در رژيم غذايي خود افزايش دهم، اما از طعم سبزيجات اصلاً خوشم نمي آمد به همين دليل تصميم گرفتم كه تحقيقاتي را در مورد رژيم هاي غذايي مختلف انجام دهم تا به مزايا و مضرات هر يك از مواد غذايي پي ببرم.

علم طعم و مزه

زمانيكه تحقيقاتم را انجام مي دادم، هيچ گاه فكر نمي كردم كه مي توانم تا اين حد در اين رشته پيشرفت كرده و جذب آن شوم. من به شدت مجذوب دانش مربوط به طعم و مزه شدم.

دكتر لزلي استين معتقد است كه فاكتورهاي مختلفي براي افراد در انتخاب طعم و مزه دخالت دارند كه عبارتند از:

- محيط

- ژنتتيك

- سن

- روش تربيت

اگر بخواهم به طور جامع در مورد اين علم بحث كنم، اطلاعات بسيار زيادي وجود دارد كه فكر مي كنم در اين مقاله كوتاه نگنجد.

اما مسئله اي كه مي خواهم در اين مقاله به آن بپردازم اين است كه به شما آموزش دهم چگونه مي توانيد آداب غذايي خود را تغيير دهيد و غذاهاي را استفاده كنيد كه هيچ تمايلي به خوردن آنها نداريد. همچنين در اين مقاله ياد مي گيريد كه چطور ميتوانيد علاقه خود را از

غذاهايي كه به آنها عشق مي ورزيد، كم كنيد.

مديريت مزه ها

مانند تمام چيزهاي ديگري كه در اين دنيا وجود دارند، بايد دانست كه مزه نيز داراي ابعاد روانشناسانه مي باشد. يادم مي آيد كه در دوران جواني عاشق طعم شيريني زنجبيلي بودم و روزي آنقدر از آن خوردم كه دل درد گرفتم، اما امروزه نه تنها علاقه اي به اين نوع شيريني ندارم بلكه حتي بوي آن نيز حالم را بد مي كند. اتفاقي كه مي افتد اين است كه بوي اين شيريني حالم را بد مي كند با توجه به اين مطلب ما ميتوانيم احساسات خود را طوري كنترل كنيم كه از غذاهايي كه خودمان مي خواهيم خوشمان بيايد.

دوست داشتن غذاهايي كه بدتان مي آيد

اگر بخواهيد مي توانيد به راحتي بر عادات نادرست غذايي خود فائق آييد و به آداب غذايي جديد عادت كنيد. ما در اين جا شما را با 5 مرحله متفاوت به منظور آشنايي با اين تكنيك آشنا مي كنيم. اين كار قدري زمانبر مي باشد كه البته ميزان آن براي غذاهاي مختلف، متفاوت مي باشد و ممكن است براي برخي از انواع خاص غذاها بيش از سايرين نياز به زمان داشته باشيد. به هر حال تمريني است كه شايد براي بسياري از شما جالب باشد.

مرحله 1

ليستي از غذاهايي كه احساس مي كنيد هيچ گونه علاقه اي به آنها نداريد تهيه كنيد. حداقل سعي كنيد كه ليست شما تقريباً از 10 مورد تشكيل شده باشد.

مرحله 2

حالا از اين ليست يكي از مواردي را كه احساس مي كنيد از همه بدتر است را انتخاب

كنيد.

مرحله 3

براي چند روز آينده اين غذا را همواره در ذهن خود داشته باشيد. به عنوان مثال ميتوانم به شما بگويم كه من چه كاري انجام دادم كه از ذرت شيرين خوشم آمد. چرا كه از اين غذا به شدت متنفر بودم.

نشستم و از مزاياي اين ماده براي خودم تعريف كردم: براي سلامتي ات مفيد است، مزه خوبي دارد، و ...اين امر سبب مي شود كه در ذهن شما نوعي خواستن براي خوردن اين غذا بوجود آيد و انگار ذهن شما تمايل دارد كه طعم آن غذا را بچشد. در اين لحظه بايد از شناخت دروني به شدت پرهيز كنيد چرا كه در ظاهر تمايل به مصرف اين غذا داريد، اما چيزي از درون به شما مي گويد كه اين غذا طعم خوبي ندارد. مي توانيد با تكرار مزاياي غذايي كه قصد خوردن آنها را داريد، جلوي اين امر را بگيريد.

مرحله 4

اينجا دقيقاً همان جايي است كه قوه تخيل شما وارد كار مي شود. پس از چند روز كه به طور مداوم به خود گفتم اين غذا طعم خوبي دارد، خودم را در حين خوردن آن فرض مي كنم و به خودم مي گويم كه مزه اش آنقدرها هم كه تصور مي كردم بد نيست، و بعد خودم را مي بينم كه تمايل دارم تا مقدار بيشتري از آن را مصرف كنم. بعد هم با خودم فكر مي كنم كه چه غذاهاي ديگري را با آن مي توانم بخورم. اين امر هم ميتواند تمايل شما به مصرف آنرا افزايش دهد.

مرحله 5

غذاهايي را كه به آن علاقه اي نداريد

را همراه با غذاهايي ميل كنيد كه از خوردن آنها لذت مي بريد. به عنوان مثال چون من علاقه اي به ذرت شيرين نداشتم آنرا با يك بشقاب گوشت وسيب زميني مخلوط كردم. اين كار را تا چند هفته ادامه دادم تا به آن عادت كردم و از آن به بعد هم ديگر هيچ علاقه بدي نسبت به مصرف ذرت شيرين نداشتم و مي توانستم به راحتي آنرا بخورم و از طعمش لذت ببرم.

موارد بيشتري را به ليست غذاهاي مورد علاقه خود اضافه كنيد

من از اين 5 مرحله براي اضافه كردن اين مواد غذايي نيز بهره گرفتم: هويج، شلغم، كلم، گوجه فرنگي، كرفس، چاي سبز، اسفناج، و چاي بدون شكر.

در طول يك سال من موفق شدم كه غذاهاي بسيار زيادي را كه براي سلامتيم مفيد بودند به رژيم غذايي خود اضافه كنم. با اين روش ليست غذاهايي كه از آنها استفاده مي كردم نيز افزايش پيدا كرد.

منتظر مقالات بعدي ما نيز باشيد:

"5 راه براي متنفر شدن از غذاهايي كه دوست مي داريد"

اين مقاله خيلي جالب تر و چالش برانگيز تر از اين مقاله مي باشد.

سالمترين موادغذايي براي نگهداري در يخچال

برخلاف آنچه كه برخي از شما ممكن است تصور كنيد، يخچال فقط جايي براي نگه داشتن نوشابه ها و موادغذايي از شب مانده نيست. شما مي توانيد موادغذايي بسيار سالمتري را در آن نگهداري كنيد. اين روزها كه كابينت هاي آشپزخانه مملو از غذاهاي حاضري و آماده با بسته بندي هاي نگه دارنده شده است، از يخچالتان بايد براي نگه داشتن مواد مفيد و مقوي استفاده كنيد.

اينكار اصلاً سخت نيست. رمز كار

در اين است كه مواد ضروري را تشخيص داده و مطمئن شويد كه هميشه اين موادغذايي در دسترستان هست. موادي كه يخچالتان نبايد هيچوقت از آن خالي باشد، موادغذايي است كه بايد به طور مرتب استفاده كنيد تا مطمئن شويد كه موادمغذي لازم به بدن شما مي رسد. اينها موادي هستند كه بايد تازه به تازه خريداري شوند.

آب

ساده و راحت بگويم، بدن شما به آب نياز دارد. آب به شستشوي سموم بدن و رسيدن موادمغذي به همه سلولهاي نيازمند كمك مي كند. بدون آب كافي، بدن شما خشك مي شود، سردرد مي گيريد و عملكردهاي بدن بسيار دشوار مي شود. آب براي سلامتي شما ضروري است.

وعده روزانه: نوشيدن آب معدني بسيار خوب است اما مي توانيد با خريد پارچ هايي كه آب را تصفيه مي كند و گذاشتن آن به طور دائم در يخچال، كمي در خرج كردن صرفه جويي كنيد. هر فرد بايد به طور متوسط 8 ليوان در روز آب بنوشد.

آب پرتقال

اين يكي از مغذي ترين آبميوه هايي است كه مي توانيد خريداري كنيد. تحقيقات فوايد بسيار زيادي را براي اين آبميوه به اثبات رسانده است. اين فوايد از تقويت سيستم ايمني بدن گرفته تا كنترل فشارخونتان را در بر مي گيرد. آب پرتقال همچنين حاوي ميزان قابل توجهي ويتامين C است كه به مقابله با سرماخوردگي كمك مي كند.

وعده روزانه: حتماً بايد هميشه آب پرتقال طبيعي در يخچالتان داشته باشيد. يادتان باشد كه نوشيدني هاي پرتقال با آب پرتقال طبيعي يكي نيستند. خوب است يك ليوان در روز از اين آبميوه را همراه با صبحانه مصرف

كنيد.

تخم مرغ

تخم مرغ نه تنها ماده غذايي ارزاني است، بلكه مي توان آنرا مدتي طولاني نيز در يخچال نگهداري كرد. اين ماده غذايي منبع بسيار عالي از پروتئين مي باشد و بااينكه كلسترول آن بالاست، اما از نوعي است كه بدن مي تواند از آن استفاده مفيد ببرد. اين ماده غذايي را به تعادل در برنامه غذايي خود بگنجانيد و به ياد داشته باشيد كه تخم مرغ ماده غذايي نيست كه فقط به درد صبحانه بخورد، مي توانيد براي ناهار و عصرانه هم از آن استفاده كنيد.

وعده روزانه: تخم مرغ از اين جهت خوب است كه بسيار ساده و سريع به شكل هاي مختلف پخته مي شود. برخي متخصصين عقيده دارند كه خوردن يك عدد تخم مرغ در روز كافي است كه البته موضوعي بحث انگيز است. اما مصرف چند عدد از آن در هفته براي سيستم بدنتان بسيار خوب است.

شير

شير سرشار از پروتئين است. همچنين مقدار زيادي كلسيم در آن است كه براي استخوانها بسيار عالي است. موقع خريد به درصد چربي شير توجه داشته باشيد. براي بچه ها شير با چربي كامل %3.25 خوب است اما هرچه سن بالاتر رود، شير پرچرب بيشتر از آنچه كه فايده برساند، زيان ميرساند. براي افراد بزرگسال، شير با %1 چربي يا بدون چربي بهتر است. هنوز هم موادمغذي مفيد را بدون عوارض جانبي ناشي از چربي آن، دريافت مي كنيد.

وعده روزانه: روزانه بايد حداقل سه فنجان شير بنوشيد. اين مي تواند شامل ساير انواع مواد لبني مثل پنير، هم بشود. به خاطر بالا بودن ميزان پروتئين در اين ماده، براي

مصرف بعد از ورزش فوق العاده است.

ماست بدون چربي

نگه داشتن ماست در يخچال هم بسيار خوب است چون حداقل براي چند هفته تازه مي ماند. اين ماده غذايي را مي توانيد به تنهايي يا همراه با ساير غذاها استفاده كنيد. ماست بعنوان يك ماده لبني سرشار از كلسيم، پروتئين و ويتامين است.

وعده روزانه: يك كاسه ماست در روز انتخاب بسيار خوبي است. آنرا مي توانيد جايگزين تنقلات ناسالمي كه مي خوريد هم بكنيد.

ليمو

ليمو يك مركبات چند كاربرده است. از آن مي توانيد براي طعم دادن به آب مصرفي روزانه، چاشني سالاد و بسياري كاربردهاي ديگر استفاده كنيد. ليمو ماده اي ادرارآور، منبعي براي ويتامين C و از بين برنده بوي بد دهان مي باشد.

وعده روزانه: كمي از آب آن را روي هر غذايي كه دوست داريد بچكانيد. ماهي را با ليمو بپزيد و در ليوان آبتان كمي از آن بچكانيد.

هويج

اين ماده غذايي گرچه سبز نيست اما جزء سبزيجات به حساب مي آيد. گفته مي شود كه هويج به پايين آوردن كلسترول كمك ميكند. اين ماده كه سرشار از ويتامين A هستند، فوايد بسيار زيادي براي سلامتي دارند كه از جمله آن مي توان به خطر حملات قلبي و مقابله با تحليل عضلات اشاره كرد. هويج براي مدتي طولاني در يخچال تازه مي ماند و خوردن آن بعنوان تنقلات بسيار ساده و راحت است.

وعده روزانه: خوردن يك عدد هويج در روز براي شما عالي است. البته اين به مقدار توصيه شده براي سبزيجات و ميوه جات مصرفي روزانه شما بستگي دارد. سعي كنيد تا مي توانيد هيچ

نوع چاشني براي خوردن هويج استفاده نكنيد. اين ماده همه موادمغذي لازم را در خود دارد و نياز به هيچ ماده افزودني نيست.

مخلوط سبزيجات

همه سبزيجات يكسان خلق نشده اند، و بعضي از آنها مفيدتر از بقيه هستند. بهترين كار اين است كه مخلوطي از آنها را هميشه در يخچالتان داشته باشيد. موادمغذي موجود در سبزيجات تازه براي حفظ سلامت بدن لازم است.

وعده روزانه: خوردن سه فنجان سبزيجات در روز الزامي است. بهترين نوع مصرف آن، خوردن آن به شكل خام در سالاد است اما اگر خيلي كم پخته يا بخارپز شوند هم هنوز كمي از موادمغذي در نها باقي مي ماند. بهترين مقدار مصرف، همان است كه متخصصين تغذيه پيشنهاد مي كنند: نصف بشقاب سبزيجات، يك چهارم بشقاب پروتئين و يك چهارم آن نشاسته. البته اين مقدار برحسب اندازه بشقابتان ممكن است خطرناك شود.

كره بادام زميني %100 طبيعي

كره بادام زميني كه بهتر است در يخچال نگهداري شود، منبع بسيار عالي از پروتئين است كه حاوي مقدار قابل توجهي آنتي اكسيدان هم مي باشد. اين ماده دوام زيادي دارد و لازم نيست نگران خراب شدن آن باشيد. دليل نگه داشتن اين ماده در يخچال اين است كه فاقد نگه دارنده است—كره بادام زميني طبيعي كمي آبكي تر از نوع عادي آن است. اگر دوست داريد كه كره بادام زميني خود را گرم استفاده كنيد، دقت كنيد كه قبل از ماليدن آن روي نان تست يا بيسكويت، حتماً آنرا هم بزنيد. كره بادام و كره بلارد هم مي توانند جايگزين هاي خوبي براي كره بادام زميني باشند.

وعده روزانه: به جاي كره

معمولي كه روي نان تست مي ماليد، از كره بادام زميني %100 طبيعي استفاده كنيد. استفاده از اين ماده در برنامه غذاييتان خيلي خوب است اما توجه داشته باشيد كه كره بادام زميني طبيعي هم حاوي چربي است. پس مصرف خود را به يك وعده در روز محدود كنيد.

سالم بخوريد، سالم بمانيد

اگر زندگيتان از نوع سريع السير و بزن دررو است، هنوز هم مي توانيد سالم غذا بخوريد. بايد مطمئن شويد غذاهايي كه در يخچالتان نگه داري مي كنيد، تغذيه سالم را افزايش مي دهد. وقت بگذاريد و موادغذايي سالمتري پيدا كنيد و مطمئن باشيد كه جسمتان قدردان شما خواهد بود. فكر نكنيد غذاهاي سالم نمي تواند خوشمزه باشد يا شكمتان را پر نكند، امتحان كنيد.

حقايقي در مورد تخم مرغ

اس_م ت_خ_م م_رغ در ي_ك_ي دو ده_ه اخ_ي_ر بد در رفته است.ك_ارشناسان سلامتي معتقدند كه براي سلامت قلب مضراس_ت، و خ_لاص_ه اين ك__ه موضوع بحث و انتقاد بسياري ازم_ن_ت_قدان م_ي ب_اشن_د. ام_ا آي_ا ب_ه راس_تي دوست سفيد رن___گ ( و گاهي قهوه اي) ما برايمان اينقدر مضر است؟ به ت_ازگي بس_ي__اري از سازمانهاي بهداشتي به دفاع از فوايد تخ_م م_رغ پ__رداخته اند. پس ما بايد كدام يك از حرف ها را قبول كنيم؟ اگر مضر هستند پس چرا مجددا درمورد خواص آنها تبليغ مي شود؟

تصور نادرست در مورد تخم مرغ

س_ابق بر اين تصور مي شد كه تخم مرغ كلسترول خون را افزايش مي دهد. و همانطور كه مي دان_ي_د كلس___ترول بالا باعث ايجاد سكته قلبي مي_شود. زرده تخم مرغ به تنهايي شامل 5 گرم چربي مي باشد كه براي متخصصين تغذيه كافي است كه ادعا كنند

تخم مرغ باعت ايجاد تسدد شراين مي شود.

يك تصور نادرست ديگر اين است كه مردم فكر مي كنند كلسترول همان چربي است. اين امر درست نيست. كلسترول يك ماده مومي شكل است كه از نظر ظاهري كمي شبيه به چربي مي باشد اما خصوصيات متفاوتي با آن دارد. دانشمندان امروزه به اين نتيجه دست پيدا كرده اند كه كلسترول در بسياري از غذاها وجود دارد و كلسترولي كه در خون مشاهده مي شود با آنچه كه قبلا تصور مي شد تفاوت هاي بسياري دارد. بنابراين براي حل كردن راز تخم مرغ بايد مطالبي در مورد كلسترول بدانيم.

كلسترول

پيش از هر چيز بايد بدانيد كه كلسترول لزوما چيز بدي نيست. بدن انسان براي حفظ ديواره سلولي، تجزيه بافت اعصاب و توليد ويتامين D به كلسترول نياز دارد. ضمنا دو نوع كلسترول وجود دارد: كلسترولي كه در غذاها وجود دارد و ديگري كلسترول خون. كه هر دو از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشند.

كلسترول غذايي را مي توانيد در غذاهايي نظير: گوشت قرمز، گوشت سفيد، غذاهاي دريايي، تخم مرغ و لبنيات پيدا كنيد. كلسترول نوع دوم ( كلسترول خون) در كبد توليد مي شود و با جريان خون به تمام نقاط بدن مي رسد. كلسترول خون خود به دو زير مجموعه تقسيم بندي مي شود: ليپو پروتيين هاي متراكم (HDL) و ليپو پروتيين هاي كم تراكم (LDL). LDL به اين دليل كه به ديواره شريان هاي خوني مي چسبد به عنوان كلسترول بد شناخته مي شود.

چيزي كه واقعا بد است ميزان ليپو پروتيين هاي كم تراكمي است كه در خون وجود دارد. مقدار بيش

از اندازه آن باعث ايجاد ناراحتي هاي قلبي مي شود. دانشمندان اخيرا به اين نتيجه رسيده اند كه مصرف غذاهايي كه داراي كلسترول هستند ميزان كلسترول خون را افزايش نمي دهند. حداقل مي توان گفت كه تعدادي از كارشناسان با اين نظر موافقند ( مثل هميشه عده اي مخالف وجود دارد.)

بر اساس يكي از تحقيقاتي كه دكتر وندا هاول به همراه همكارانش در دانشگاه آريزونا انجام داده است، در طي يك مطالعه آماري كه در طول 25 سال به پايان رسيد به اين نتيجه رسيده اند كه مصرف كلسترولي كه در لبنيات وجود دارد به هيچ وجه كلسترول خون را بالا نمي برد. اين تحقيق همچنين حاكي از آن است كه افرادي كه داراي رژيم غذايي كم چربي بوده و حتي روزي 2 تخم مرغ مصرف مي كردند هيچ نشانه اي از افزايش كلسترول در خون آنها مشاهده نشده است.

بنابراين چه چيزي باعث افزايش كلسترول خون مي شود؟ يكي از تئوري ها بر اين اصل استوار است كه چربي هاي اشباع شده عامل افزايش كلسترول مي باشند. از سه نوع چربي كه وجود دارد ( اشباع شده، اشباع حلقه اي و اشباع نشده) تنها نوع اشباع شده آن باعث افزايش كلسترول و در نتيجه ميزان LDL مي باشند. تخم مرغ داراي چربي هاي اشباع نشده مي باشد كه مي تواند ميزان كلسترول بد خون را كاهش دهد، به شرط اينكه مصرف آنرا جايگزين غذاهايي با چربي هاي اشباع شده نماييد.

غذاهاي خوشمزه

تخم مرغ يك غذاي كاملا مغذي است. فقط از چربي (زرده) و پروتئين (سفيده) تشكيل نشده، بلكه مقادير بسيار زيادي از ويتامين

ها و مواد معدني مورد نياز بدن نيز در آن يافت مي شود كه از جمله آنها مي توان به نكات زير اشاره كرد...

ويتامين ها

A: مناسب براي پوست و رشد

D: با توليد كلسيم مقاومت استخوان ها را افزايش مي دهد

E: از سلول ها در برابر فرايند اكسايش جلوگيري مي كند

B1: باعث آزاد شدن انرژي موجود در كربوهيدرات ها مي شود

B2: انرژي موجود در چربي ها و پروتئين ها را آزاد مي كند

B6: سوخت و ساز پروتئين در بدن را بهبود مي بخشد

B12: در ساختار بافت هاي عصبي و سلول هاي خوني نقش مهمي دارد

مواد معدني

آهن: در ساخت گلبول هاي قرمز خون بسيار موثر است

روي: به تعادل آنزيم ها كمك كرده و فرايند بلوغ را تسريع مي بخشد

كلسيم: مهمترين ماده معدني در تقويت استخوان و دندان

يد: ترشح هورمون ها تيروئيد را كنترل مي كند

سلنيوم: مانند ويتامين E از سلول ها در برابر فرايند اكسايش محافظت مي كند

بهترين نوع پروتئين

اگر موارد بالا براي شما كافي نيست بايد اين را هم اضافه كنيم كه در سفيده تخم مرغ انواعي از خالص ترين پروتيين ها وجود دارد. آنقدر مغذي است كه دانشمندان زماني كه ميخواهند پروتئين ساير غذاها را محاسبه كنند، پروتئين سفيده تخم مرغ را به عنوان استاندارد در نظر مي گيرند. "ارزش غذايي" آن (مقياسي است براي تعيين فايده پروتئين رشد) 39.7 مي باشد. اين در حالي است كه ارزش غذايي شير، گوشت و برنج به ترتيب 84.5 ، 74.3 ، و 64 مي باشد.

هر چه ارزش غذايي بالاتر باشد پروتيين

بهتر جذب مي شود. به همين دليل است كه بدن سازها در رژيم غذايي خود از سفيده تخم مرغ استفاده مي كنند. زماني كه شخص، به عنوان نمونه گوشت مصرف مي كند، تمام پروتيين آن به طور خالص مصرف نمي شود.

پروتئين يك ماده مركب مي باشد. به اين دليل است كه كارشناساني كه براي بدن سازها پروتئين مصنوعي مي سازند هميشه از سفيده تخم مرغ در فراورده هاي خود استفاده مي كنند. همانطور كه مشاهده مي كنيد هر عدد تخم مرغ معمولي حاوي 6.3 گرم پروتئين مي باشد.

چگونه تخم مرغ را بخوريم

كارشناسان معتقدند با اينكه تخم مرغ داراي ميزان كمي چربي هاي اشباع شده است بيش از روزي 2 عدد از آنها را نبايد مصرف كرد. زرده تخم مرغ داراي چربي مي باشد كه اگر چه اين چربي ها باعث بالارفتن كلسترول خون نيستند اما اگر بيش از اندازه از آنها مصرف شود مشكلات ديگري را براي فرد ايجاد مي كنند.

مسمويت از طريق تخم مرغ هر ساله 5000 نفر را به كام مرگ مي برد. 1 تخم مرغ از هر 10000 عدد به سالمونلا آلوده است. به همين دليل شما نبايد هيچ گاه آنها را به طور خام مصرف كنيد، و يا اينكه در شير مخلوط كرده و يا به طور خام ببلعيد.

بهترين روش براي طبخ تخم مرغ بستگي به غذايي كه دارد كه مي خواهيد درست كنيد. سازمان غذايي آمريكا اعلام مي كند كه دماي طبخ تخم مرغ نبايد بيش از 250 درجه فارنهايت باشد. اگر بر روي تخم مرغ قسمت هاي آبكي و شلي وجود داشته باشند بدين

معناست كه پخت به طور كامل انجام نشده است.

بنابراين شما با تمام حقايق در مورد اين ماده خوراكي و مفيد آشنا شديد. زماني دشمن شما بود اما حالا يكي از دوستان جدا نشدني شماست كه بسيار مغذي بوده و آنقدرها هم كه تصور مي كرديد مضر نيست. حاوي مقادير زيادي پروتئين بوده و طرز تهيه آن بسيار ساده مي باشد و يك غذاي طلايي طبيعي است... البته اگر در خوراك آن زياده روي نكنيد.

آيا به غذا اعتياد داريد؟

گاهي از اوقات ميبينيد كه نمي توانيد جلوي خوردن چيزي را در خ___ودتان بگيريد، به آن اعتياد غذايي گفته مي شود.

اع__تياد غ_ذاي___ي در شكل ها و انواع مختلف وجود دارد ك_ه مي_ت_واند به چاقي بيش از حد، ديابت، جوع و ساير بيماري هاي خطرناك منجر شود. فهميدن دليل ابتلا به اين اعتياد ه_اي غذاي_ي ك_ار س_اده اي ني__ست، ام_ا اگر مي بينيد كه نم_ي ت__وانيد در خوردن چيزي جلوي خودتان را بگيريد، اين مقاله را حتماً مطالعه كنيد.

انواع اعتيادهاي غذايي

بعضي از انواع غذاهاي اعتيادآور:

كافئين:چاي و قهوه حاوي كافئين است كه يكي از محركان اعتياد آور سيستم عصبي به شمار مي رود. اما همه شما مي دانيد كه...

شكر: مصرف شكر زياد، مكانيسم توليد گلوكز را در بدن مختل مي كند. مهمترين منبع گلوكز در بدن كربوهيدرات ها هستند، به همين دليل اگر كسي به مقدار زياد از شكر استفاده كند، كه يكي ديگر از منابع گلوكز است، بدن براي انرژي به شكر وابسته ميشود.

شكلات: شكلات حاوي تئوبرومين است—ماده اي شبيه به كافئين—همچنين حاوي فنتيلامين (PEA)، ماده اي كه روي وضعيت رواني تاثير مي گذارد و

شهوت جنسي را بالا مي برد.

غذاهاي افيوني

يك نظريه مي گويد مواد لبني و حبوبات مثل پاستا، نان و چيپس مي توانند اعتيادآور باشند. اين باور وجود دارد كه پروتئين موجود در اين غذاها حاوي پپتيدهاي اعتيادآور است كه افيون ناميده مي شود و باعث مي شود كه بدن اكسورفين توليد كند. اكسورفين تاثيرات بسياري روي بدن ميگذارد، از قبيل: بالا بردن شهوت و ميل جنسي و اعتياد.

بعضي بر اين عقيده اند كه لبنيات و حبوبات به اين دليل تاثير اعتيادآور روي بدن ميگذارند چون بدن ما براي استفاده از چنين غذاهايي طراحي نشده است. مثلاً ماكاروني يا پنير را به صورت عادي در طبيعت نمي بينيم. اين غذاها ميتواند در بدن ايجاد حساسيت و آلرژي نيز بكند.

اعتيادهاي آلرژي را

دانشمندان اخيراً كشف كرده اند كه انسانها نمي توانند به دليل نوعي از آلرژي اعتيادهاي غذايي خود را كنترل كنند. اين دانشمندان عقيده دارند كه حساسيت هاي غذايي در قسمت هاي كناره اي مغز ما وجود دارند—همان قسمت كه مربوط به احساس گرسنگي و تشنگي است—به همين دليل باعث شده كه بعضي متخصصان باور داشته باشند كه اين حساسيت ها مي تواند روي احساس گرسنگي يا تشنگي ما تاثير بگذارد. ممكن است فردي بعد از استفاده ي يك غذاي آلرژي زا به خاطر كاهش شديد قند خون، احساس گرسنگي بيشتري كند.

اعتيادهاي غذايي مختل كننده ي اعصاب

اگرچه اين نوع از اعتياد ميان خانم ها متداول تر است، اما بعضي از مردها هم كه مشكلات احساسي دارند مي توانند به اين مسئله دچار شوند. از دست دادن اختيار با ديدن غذايي كه

به آن اعتياد داريد، فقط يك عادت نيست.

مردهايي كه مشكلات احساسي و اجتماعي دارند در بيشتر مواقع با زياد خوردن آرامش مي گيرند. براي اين مردان غذاهاي خوشمزه مي تواند جاي تنهاييشان، اعتماد به نفس پايينشان و افسردگيشان را بگيرد. مردم بستني مي خورند چون خوشمزه است، اما هر غذاي خوشمزه اي مي تواند به عنوان يك آرامش بخش هم استفاده شود. مردم خيلي زود به اين مسئله عادت مي كنند.

چطور از اعتيادهاي غذايي جلوگيري كنيد

همانطور كه قبلاً ذكر شد، غذاهايي هستند كه ذاتاً اعتيادآورند و اگر كسي زياد از آنها استفاده كند ممكن است به آن معتاد شود. نوشيدن 2 تا 3 فنجان قهوه در روز ميتواند باعث اعتياد شود. همچنين مصرف زياد شكر، شكلات و بعضي محصولات لبني و حبوبات نيز مي تواند اعتياد بياورد. هنوز مشخص نشده است كه فرد بايد چه ميزان از اين مواد را مصرف كند تا به آن معتاد شود.

حفظ تعادل در خوردن مهمترين چيز است. هميشه به واكنش بدنتان بعد از صرف هر غذايي توجه كنيد. اگر ديديد گرسنه تر شديد، بدانيد كه آن از غذاهاي آلرژي زا بوده است.

شراب خواري به خاطر وجود مشكلات در زندگي نيز جزء همين اعتياد ها است. مرداني كه متعلق به خانواده اي هستند كه سابقه ي مشكلات رواني در آن وجود داشته است، بيشتر دچار اين مسئله مي شوند. براي كنار گذاشتن ان حتماً بايد با متخصص مشورت كنند.

آيا شما هم يك معتاد غذايي هستيد؟

در اينجا به بعضي از علائم آن اشاره مي كنيم:

• ميل زياد براي غذايي بخصوص

• خوردن زياد چيزي

• گرسنه شدن

بعد از مصرف بعضي غذاها

• گوشه گيري

• اضطراب

• كج خلقي و بداخلاقي هنگام گرسنگي

• سوء تغذيه به مدتي طولاني

• افزايش وزن

• خستگي

با اعتياد خود مبارزه كنيد

همانطور كه ديديد اعتياد غذايي مسئله ي ساده اي نيست. البته ممكن است از اعتياد به مواد مخدر بهتر باشد اما باز هم مي توانند اثرات سوئي روي سلامتي شما بگذارد. روي واكنش بدنتان به غذاهاي مختلف دقت كنيد تا بتوانيد بفهميد كه نسبت به كدام غذا اعتياد داريد.

مكمل هاي غذايي؛ دوستان خوب سلامتي

مترجم: مريم سادات كاظمي

گفتگو با دكتر فيليپ كرنت و ناتالي مس بواوف متخصص تغذيه؛

امروزه مكملهاي غذايي و دارويي بسيار متنوعي در داروخانه ها و فروشگاهها ديده مي شود. مصرف مناسب مكملهاي غذايي باعث

جبران كمبودها و تعادل مي شود كه نتيجه آن، زندگي بهتر، سالمتر و پيشگيري از برخي بيماريهاست و فوايد اين مواد امروزه ثابت شده است.

عناوين وسوسه انگيزي مانند «مكمل ضد خستگي، محافظ پوست در برابر نور خورشيد، مكمل كاهش دهنده وزن و...» اما در وهله اول بايد ديد مكمل هاي غذايي به چه موادي اطلاق مي شوند، تركيبات آنها چيست و چه عملكردي دارند؟

اروپا و پس از آن فرانسه، در ماه مارس سال 2006 تعريف دقيقي از هر ماده اي كه مي تواند جزو مكملهاي غذايي قرار گيرد، ارائه دادند. بر اين اساس، مكملهاي غذايي، موادي اند كه هدف از مصرف آنها، تكميل يك رژيم غذايي معمولي است. مكملها منبع غني از عناصري است كه به تنهايي يا در تركيب با مواد ديگر، تأثيري تغذيه اي يا فيزيولوژيكي روي بدن دارد و در انواع مختلفي مانند قرص، پودر، شربت، كپسول، آمپول و...

در بازار عرضه مي شود. مكملهاي لاغري بيش از همه و سپس مكملهاي مفيد در رابطه با استرس، يائسگي، تقويت كننده هاي مو، ناخن و محافظ در برابر اشعه هاي خورشيد مورد استقبال هستند.

بيشترين مصرف كنندگان مكملهاي غذايي خانمها هستند. همچنين بايد گفت، طبقه مرفه جامعه بيش از كارگران از اين مواد مصرف مي كنند، تعداد افراد مجرد نسبت به متأهلان كمتر گرايش به مكملها دارند.

خواص مكملهاي غذايي براي عده اي از مردم روشن شده است، اما نكته مهم اين است كه مصرف بيش از حد مشخص، به هيچ وجه توصيه نمي شود.

اين مكملهاي غذايي ممكن است از مواد مختلفي تهيه شده باشد، مانند:

- مواد غذايي سنتي يا بخشي از يك ماده غذايي، مانند عصاره هويج

- مواد غذايي ، ويتامينها و مواد معدني مانند ويتامين ث و كلسيم

- گياهان و تركيبات گياهي مانند گياه رازيانه

- تمام مواد غذايي با تأثير تغذيه اي يا فيزيولوژيكي؛ مانند پروتئينها، اسيدهاي چرب، آنتي اكسيدانها و...

در تمام موارد نبايد مصرف مكملهاي غذايي و دارويي را براي درمان استفاده كرد؛ زيرا اين مواد دارو نيستند. اساس مكملهاي غذايي و داروها كاملاً با هم متفاوت است، اما گاه با مطرح شدن « تأثيرات»، اين مرز كمرنگتر مي شود. در واقع برخي از اين محصولات مي تواند براي كساني كه عناصر لازم بدن را به طور طبيعي با مصرف مواد غذايي كسب نمي كنند، مفيد باشد. مكملها همچنين در برقراري مجدد تعادل غذايي و يا به خاطر تأثيرات خاص پيشگيرانه مانند امگا3، ليكوپن و... سود بخش هستند. مطالعات بسياري تأثير مثبت مكملها در پيشگيري بعضي

بيماريها يا كمبودها را تأييد مي كند. با اين حال بسياري از مردم بدون مشورت با پزشك، انواع مختلف مكملها را خريداري مي كنند و اغلب نيز مقدار مصرف را رعايت نمي كنند كه زياده روي در مصرف برخي از اين مكملها ممكن است بسيار خطرناك باشد. به عنوان مثال مصرف زياد بتاكاروتن در افراد سيگاري، خطر ابتلا به سرطان ريه را افزايش مي دهد. همچنين در بعضي موارد، برخي از مكمل ها، تأثير بعضي داروها را در بيماران دچار اختلال مي كند.

ويتامينها

ويتامينها حتي اگر در مقدار خيلي كم لازم باشد، براي بدن بسيار مفيد و ضروري هستند. به جز ويتامين D، ديگر ويتامينها به خودي خود در بدن سنتز نمي شوند و بايد به وسيله مواد غذايي يا مكملها، اين نياز بدن تأمين شود. اساساً ويتامينهاي گروه B ، ويتامين C، ويتامين E، ويتامين A و ويتامين D بايد مصرف شود. از بين ويتامينها، همه آنها مفيدند و مكملهاي غذايي حاوي آنها هستند.

مواد معدني و عناصر كمينه

از بين مواد معدني، سلنيوم و منيزيوم در درجه اول اهميت قرار دارند. سلنيوم از اين جهت كه سرشار از آنتي اكسيدان است و منيزيوم به علت تأثير مثبت در بازگرداندن انرژي و روحيه مورد توجهند. اما بسياري ديگر از اين مواد در مكملهاي غذايي وجود دارند، مانند كلسيم، كاروتن،كروم، مس و آهن كه هر كدام اهميتي از جهت زيبايي پوست، استحكام استخوانها و وضعيت مطلوب مفاصل دارند. همچنين نبايد از مصرف «فلوئور» در خردسالان و سالمندان و نيز «روي» براي داشتن پوستي شاداب غفلت كرد.

پروتئينها، اسيدهاي چرب و اسيدهاي آمينه

تركيبات با

پايه اسيد چرب مانند اسيدهاي چرب امگا3؛ مشتقات روغن ماهي و روغنهاي گياهي، تأثيرات مثبتي بر روحيه، خلق و خو و قلب دارد. در گروه اسيدهاي آمينه، اغلب از كراتين صحبت مي شود كه در مورد تأثيرات آن هنوز بحث وجود دارد. در ميان پروتئينها، اسيدهاي چرب و اسيدهاي آمينه، از اسيدهاي لينولئيك صحبت مي شود كه با جلوگيري از تجمع چربيها، باعث تحليل عضلات مي شود. همين مطلب را در مورد تمام پروتئينها و اسيدهاي چرب نيز بايد ذكر كرد.

گياهان و مشتقات گياهي

شمار گياهاني كه در فهرست مكمل هاي غذايي به كار مي روند، تقريباً بي نهايت است. فقط كافي است سري به عطاريها بزنيد تا هزار و يك گياه مفيد براي سلامتي پيدا كرد. چندان تحقيقي روي خواص اين گياهان دارويي صورت نگرفته و تا به حال به توصيه هاي گذشتگان اعتماد شده است. در رديف گياهان دارويي، رازيانه و مارچوبه در جايگاه نخست داروهاي كاهش وزن قرار دارند. چاي سبز در سوخت و ساز كالري و همچنين ترب سياه در سم زدايي مؤثر هستند.

تأثيرات طلايي مكملهاي غذايي

آنتي اكسيدانها مانند سلنيوم، ويتامين C، ويتامين E و همچنين «روي» براي بدن بسيار مفيد و لازم هستند و اگر در تغذيه روزمره اين مواد را دريافت نمي كنيم، براي مقابله با استرس اكسايشي و تضمين سلامت آينده، نبايد در مورد مصرف اين مكملها ترديد كرد. مكملهاي بسياري حاوي اين عناصر هستند.

در مورد لاغر شدن، مواد جذب كننده از سويي و سوزانده چربي و يا كالري از سوي ديگر تأثير گذارند. با اين حال، توجه داشته باشيد كه مكملهاي مركب از

گياهان دارويي جاذب، اسيدهاي آمينه و ديگر ويتامينها در فرايند كاهش وزن و لاغري بسيار تأثيرگذارند، اما اين مواد جاي رعايت بهداشت تغذيه و توجه به كاهش وزن در طولاني مدت را نمي گيرد.

براي اينكه پس از برنزه شدن، پوست مدت طولاني تيرگي خود را حفظ كند، توصيه مي شود مدتي قبل از در معرض نور خورشيد قرار گرفتن، مصرف مكملهاي «فعال كننده برنزه شدن» را آغاز كرد. تأثير اصلي اين محصولات، كاروتنوئيدهاست ( مواد موجود در هويج، گوجه فرنگي و...) كه پوست را براي برنزه شدن آماده مي كند. با اين حال، حتماً بايد از كرمهاي ضد آفتاب نيز براي محافظت از پوست در برابر اشعه هاي مضر خورشيد، استفاده كرد.

براي مطمئن شدن از مصرف صحيح و پيشگيري از زياده روي، لازم است اصولي را رعايت كرد. مصرف چندين نوع مكمل در يك زمان يكي از موارد مهم خطرآفرين است و سلامتي را تهديد مي كند. به همين دليل توصيه مي شود قبل از شروع مصرف، حتماً با پزشك مشورت كنيد.

در كشورهاي غربي معمولاً چندان كمبود مواد غذايي ديده نمي شود. با اين حال، تغذيه كم و بيش متعادل و صحيح نمي تواند نياز بدن به برخي ويتامينها و عناصر را تأمين كند.

براي آشنايي بيشتر با لزوم مصرف مكملهاي غذايي و مسائل پيرامون آن، «دكتر فيليپ كرنت» و «ناتالي مس بواوف» متخصص تغذيه، در اين باره توضيحاتي ارائه مي دهند:

* آقاي دكتر! در چه موقعيتهايي از زندگي، مصرف مكملهاي غذايي لازم و ضروري است؟

** توصيه مي شود در 5 مرحله از زندگي حتماً مكملهاي غذايي مصرف شود:

1-

گروه اول نوزادان هستند. توصيه مي كنيم كه مادران هر روز به نوزادان خود قطره ويتامين Dبدهند. ضرورت استفاده از اين مكمل، تثبيت كلسيم در بدن و استحكام توده استخواني است، زيرا، ويتامين Dموجود در شير به تنهايي كافي نيست و از آنجا كه ويتامين Dفقط در مجاورت نور خورشيد به طور مطلوب تأثيرگذار خواهد بود، توصيه مي شود كه در طول روز حتماً كودك را در مجاورت نور خورشيد قرار دهند.

2- دوران بارداري نيز يكي از دورانهايي است كه در اغلب موارد، مادران بايد از مكملهاي آهن استفاده كنند، زيرا در طول اين مدت، خانم باردار روزانه به 30 ميلي گرم آهن نياز دارد. همچنين مصرف مكمل اسيد فوليك يا ويتامين «B9» (به شكل قرص)، نيز بسيار مهم است؛ زيرا اين ويتامين از ناهنجاريهاي سيستم عصبي جنين پيشگيري مي كند. خانمهايي كه تحت درمان بيماري صرع هستند، به طور منظم اين مكمل را مصرف مي كنند. همچنين ممكن است پس از انجام آزمايش ادرار و تعيين مقدار يد در بدن، براي مادر باردار مصرف اضافي يد نيز تجويز شود. استعمال مواد مخدر اين كمبود را تشديد مي كند و بالاخره اينكه دريافت ويتامين D در سه ماهه آخر دوران بارداري از كمبود كلسيم نوزاد جلوگيري مي كند.

3- پس از زايمان و در دوران شيردهي نيز، مادر هنوز هم به مقدار زيادي آهن نياز دارد كه در اين صورت روزانه 10 ميلي گرم آهن براي وي تجويز مي شود.

4- با نزديك شدن به دوران يائسگي، خانمها در معرض كمبود كلسيم قرار مي گيرند. در اين سن لازم است كه خانمها آزمايشات تراكم

استخواني انجام دهند. به طور كلي به خانمهاي يائسه توصيه مي كنيم هر روز مقدار يك گرم كلسيم اضافي دريافت كنند. همچنين در موارد يائسگي زود هنگام، استعمال مواد مخدر، افراد لاغر اندام، سابقه فاميلي در مورد شكستگي استخوان گردن و استخوان لگن، كمبود دريافت كلسيم در دوران نوجواني، كم تحركي و سابقه مصرف طولاني مدت داروهاي با اساس كورتيكو استروئيد، همراه با كلسيم بايد ويتامين Dنيز مصرف شود.

5- با افزايش سن، پيشگيري از سوء تغذيه و كم خوني بسيار مهم است. قبل از شروع مصرف مكملها، ابتدا بايد فرد تحت يك آزمايش خون كامل قرار گيرد كه به اين وسيله اندوخته آهن، ويتامين B12، B9، گلبولهاي قرمز، گلبولهاي سفيد و... اندازه گيري مي شود. در صورت كمبود، قرصهاي آهن، ويتامين B12، B9، روي، سلنيوم و... به صورت شربت يا آمپولهاي تزريقي براي فرد تجويز مي شود.

* علاوه بر اين موارد، مصرف مكملهاي غذايي در چه شرايط ديگري مي تواند مفيد باشد؟

** در مدت استفاده از برخي داروها، لازم است كه مكملهاي غذايي در برنامه روزانه گنجانده شود. به عنوان مثال، بيماري كه به مدت طولاني از داروهاي كورتيكواستروئيد استفاده مي كند، حتماً بايد قرصهاي پتاسيم (دوز آن به نوع دارو بستگي دارد) و كلسيم (تقريباً 500 ميلي گرم) مصرف كند، زيرا كورتيزون باعث حذف بيش از حد مواد معدني و از بين رفتن اين دو عنصر مي شود. براي خانمهايي كه تحت درمان ضد هورموني اند مانند افراد مبتلا به سرطان سينه كه داروهاي «آنتي آروماتاز» مصرف مي كنند، روزانه يك گرم كلسيم به همراه ويتامين Dتجويز مي شود تا از

ابتلا به پوكي استخوان كه فقدان استروژن يك عامل مؤثر در بروز آن است، پيشگيري شود. برخي ديگر از بيماران مانند مبتلايان به التهاب كوليت (همراه با جذب نامطلوب گوارشي) به منيزيوم، انواع ويتامينهاي A، D، E، X و B12 نياز دارند كه دوز آن با توجه به وضعيت التهاب تعيين مي شود. در برخي از روشهاي درمان چاقي، جسمي فضاگير در معده بيمار قرار داده مي شود تا حجم معده كاهش يابد كه معمولاً در اين موارد مكملهاي آهن، روي و ويتامينهاي B9 و B12 تجويز مي شود. در افرادي كه مبتلا به كلسترول بالاي خون هستند، توصيه مي شود با رعايت رژيم غذايي، يك نوع روغن گياهي مصرف كنند كه اين چربيها كلسترول را در روده ها جذب كند. بسياري از خانمهايي كه در دوران قاعدگي، خونريزي زياد دارند دچار كمبود آهن هستند. اين افراد پس از انجام آزمايش خون بايد با نظر پزشك، مكمل آهن مصرف كنند.

* آيا كساني كه از مكملهاي غذايي و دارويي استفاده مي كنند، بايد نگران عوارض جانبي اين مواد هم باشند؟

** به طور كلي، عوارض منفي اين مكملها فقط در موارد زياده روي در مصرف، ديده مي شود. به عنوان مثال، مصرف بسيار زياد كلسيم، باعث تشكيل سنگ كليه مي شود. افراط در مصرف آهن، اختلالات گوارشي مانند استفراغ و نارسايي كبد را در پي دارد. دوز بالاي يد، خطر پركاري تيروئيد را دارد و مصرف زياد پتاسيم، موجب مشكلاتي در ريتم ضربان قلب مي شود. استفاده زياد از ويتامين B12 نيز باعث چرب شدن پوست و بروز آكنه مي شود.

* شما چه توصيه

هايي داريد كه فقط با مصرف مواد غذايي، تمام نيازهاي بدن تأمين شود؟

** اين امر مهم مستلزم رعايت دو نكته اساسي است. از نظر كمي؛ مراقب باشيد كه دريافت مواد غذايي بايد طوري باشد كه دريافت انرژي از مصرف بدن بيشتر نباشد. از لحاظ كيفي هم تغذيه بايد متنوع باشد تا نيازهاي مختلف بدن تأمين شود. براي رعايت كميت تغذيه، بهترين معيار وزن است. اضافه شدن يك تا دو كيلوگرم وزن در سال، نشانه اين است كه دريافت انرژي از سوخت و ساز آن بيشتر است. در اين صورت يا بايد دريافت انرژي كمتر شود و يا سوخت و ساز انرژي را به وسيله ورزش، بيشتر كرد. در مورد كيفيت غذا نيز بايد در مصرف چربيها ( كره، پنير چرب، گوشتهاي چرب، چيپس و...) دقت داشت. برعكس، خوردن غلات يا حبوبات در هر روز كاملا مناسب است و نيازي به حذف نان ( دو تا سه برش در روز) نيست. همچنين مصرف روزانه لبنيات كم چرب و ميوه ها و انواع سبزيها، نيازهاي بدن به ويتامين، نمكهاي معدني و عناصر ضروري را تأمين مي كند همچنين از نوشيدن5/1 ليتر آب در طول روز نيز غفلت نكنيم.

مكملهاي غذايي و پيشگيري از پيري

راديكالهاي آزاد به سلولهاي بدن هجوم برده و فيبرهاي ارتجاعي و كلاژنهاي پوست را نابود مي كند كه منجر به پيرشدن پوست مي شود و ابتلا به برخي بيماريها مانند سرطانها را نيز در پي دارد. به همين دليل مصرف آنتي اكسيدانها براي پيشگيري از پيري و برخي بيماريهاي مزمن توصيه مي شود. در اين رابطه از استرس اكسايشي نيز صحبت مي

شود كه به حالتي اطلاق مي شود كه پوست به تنهايي نمي تواند از خود محافظت كند. مكمل هاي غذايي حاوي آنتي اكسيدانها مي توانند پوست را از اين نظر تقويت كنند. ويتامين E، C، سلنيوم، روي و كاروتنوئيدها مهمترين آنتي اكسيدانها هستند. اما اين مواد در صورتي مفيد خواهند بود كه دوز روزانه مصرف آنها افزايش نيابد:

- ويتامين E: 30 ميلي گرم

- ويتامين A: هرگز نبايد خودسرانه مصرف شود

- بتاكاروتن: 6 ميلي گرم

- سلنيوم: 100 ميلي گرم

- روي: 20 ميلي گرم

- ويتامين C: 120 ميلي گرم

اما ميوه ها، انواع سبزي و ادويه ها بر مكملهاي غذايي ارجحيت دارد، زيرا اين خوراكيها مواد طبيعي سرشار از آنتي اكسيدانها هستند.

مكملهاي غذايي و پيشگيري از بروز بيماريهاي سرطان و حملات قلبي

بسياري از آمريكاييها، گروه زيادي از مصرف كنندگان ويتامينها و ديگر مكملها مانند عناصر معدني هستند. اما آيا واقعا اين نوع مصرف تأثير مثبتي بر سلامتي آنان دارد؟ نكته اي كه بايد به آن اشاره كرد اين است كه اگر چه عده زيادي از اين مردم چاق هستند و چاقي يكي از عاملهاي مهم بروز سرطان به شمار مي آيد، اما شمار مرگ و مير ناشي از سرطان در بين مردان آمريكايي بسيار كمتر از 30 درصد است.

بر اساس تحقيقي كه در سال 2003 در كشور فرانسه روي 13 هزار نفر انجام شد، نشان مي دهد مرداني كه مدت 8 سال مكملهاي حاوي ويتامينها و عناصر ضروري ( ويتامين C، ويتامين E، بتاكاروتن، روي، سلنيوم) مصرف كرده اند، فقط يك سوم آنان مبتلا به سرطان شده اند

و فوت به علت سرطان در اين گروه تا 37 درصد كاهش يافته است. از آنجا كه مردان بيشتر از زنان سيگار مي كشند، اين تأثيرات در آنان چشمگيرتر است. همچنين كساني كه سابقه سرطان در خويشاوندان خود دارند و افرادي كه نمي توانند در طول روز به مقدار كافي ميوه و سبزي مصرف كنند، حتماً توصيه مي شود از اين مكملها استفاده كنند.

در مورد امگا 3 توصيه مي شود كساني كه يك بار دچار سكته قلبي شده اند، روزانه يك گرم امگا 3 مصرف كنند. همچنين افراد مستعد سكته قلبي مانند افراد مبتلا به فشار خون، كلسترول، استعمال دخانيات، استرس و... بايد به مصرف اين ماده توجه داشته باشند.

تغذيه سالم براي داشتن بدني سالم تر و نيرومند تر

مواد غذايي مختلفي وجود دارند كه هر يك از آن ها براي اندام ه_اي مخ_ت_لفي از ب_دن م_ف_يد هس_تند واس_تفاده دس_ته ج_م_عي از آنها باعث مي شود تا شما به س_لام_ت كامل دست پيدا كنيد. هر چند استفاده از مكمل ه_اي غذايي مي تواند ويتامين ها و مواد غذايي مورد نياز ب_دن را ت__امين كند اما هيچ چيز نمي توانيد جاي يك رژيم غ_ذايي سالم را پر كند. متن زير را بخوانيد تا متوجه شويد ك_ه ب_راي م_ح_اف_ظت و تقويت برخي اندام هاي مهم بايد از

چه رژيم هاي غذايي استفاده كنيد.

پوست

پوست يكي از اندام هاي گسترده در تمام نقاط بدن مي باشد. از آنجايي كه سلول هاي پوستي دائما در حال ريزش و باز سازي هستند غذاهاي معيني وجود دارند كه مي توانند در حفظ سلامت پوست به شما كمك كنند.

مواد غذايي: ويتامينC

اين ويتامين باعث مي شود كه جريان

گردش اكسيژن در زير پوست تسريع پيدا كند، به توليد كلاژن كمك مي كند و محل زخم ها، بريدگي ها و كوفتگي ها را زودتر بهبود ميبخشد. در برخي موارد ثابت شده است كه از عفونت ها و سرطان هاي پوستي (و حتي اندام هاي ديگر) نيز جلوگيري مي كند.

چه چيز مصرف كنيد: يك عدد عنبه كوچك، يك پرتقال و يا گريپ فروت معمولي

ميزان مصرف: ميزان مصرف روزانه 60 ميلي گرم مي باشد. بعضي از محققين حتي 100 ميلي گرم در روز را نيز پيشنهاد مي كنند كه بايد در وعده هاي مختلف استفاده شود. در اين حالت هيچ گونه تاثير منفي در بدن مصرف كنندگان ديده نشد. اما برخي از محققان معتقدند كه افزايش ميزان مصرف تا 200 ميلي گرم در روز باعث اسهال و نفخ شكم مي شود.

قلب

بيماري هاي قلبي- عروقي (ناراحتي هاي قلب و رگ هاي خوني كه از انواع آن ميتواني به حمله هاي قلبي و ايست قلب اشاره كرد) در آمريكاي شمالي اولين عامل مرگ و مير هم در مردان و هم در زنان را دارا مي باشند. بدون در نظر گرفتن ميزان شايع بودن آن و تنها با استفاده از رژيم غذايي درست مي توانيد ريسك ابتلا به ناراحتي هاي قلبي را تا حد بسياري كاهش دهيد.

مواد غذايي: امگا 3 اسيدهاي چرب ضروري

شما مي توانيد ريسك ابتلا به بيماري هاي قلبي را با پايين آوردن ميزان كلسترول بد و فشار خون و همچنين با افزايش كلسترول خوب خون كاهش دهيد.

چه چيزهايي مصرف كنيد: ماهي هاي قزل آلا، آزاد، ساردين، و ماكرول

دوز مصرف:

براي اين مورد مدرك مستندي در دست نيست، اما سه وعده 200 گرمي پيشنهاد مناسبي است.

استخوان ها

زماني كه نوبت به حفظ سلامت استخوان ها مي رسد حتما به ياد كلسيم مي افتيد. اين ماده يك عنصر حياتي براي رشد استخوان ها مي باشد. اما فسفات، ويتامين A,C و D و ماده معدني "بُر" نيز در حفظ سلامت استخوان ها نقش مهمي را ايفا مي كنند.

مواد غذايي: بُر

براي ساليان دراز اعتقاد بر اين بود كه اين ماده معدني هيچ نقش مفيدي در حفظ سلامت بدن انسان ها ندارد. در حالي كه تحقيقات اخير ثابت كردند كه اين ماده معدني در كمك به جذب كلسيم و ساير هورمون هايي كه در واكنش هاي استخواني فعال هستند كمك مي كند.

چه چيز مصرف كنيد: بروكلي، نخود فرنگي، انگور، گلابي و سيب. منابع مناسب ديگر نيز شامل: پنير، ماهي ساردين و قزل آلا مي باشند.

ميزان مصرف: شما بايد روزي 1 تا 2 ميلي گرم بر به طور روزانه مصرف كنيد. اما دوز مصرف را تا 45 ميلي گرم در روز افزايش ندهيد. اين كار داراي تاثيرات جانبي بسياري است كه از انواع آن مي توان به عدم توانايي بدن در جذب فسفر اشاره نمود.

مفاصل

اين روزها آرتروز و التهاب مفاصل رفته رفته در حال فراگير شدن است. اما خبر خوب اين است كه شما به راحتي مي توانيد مفاصل خود را تقويت كنيد.

مواد غذايي: مس

مس يكي از مواد غذايي مفيد است كه خواص آن به قسمت هاي مختلف بدن كمك مي كند. به عبارت ديگر بر روي تمام آنزيم هايي كه به استخوان ها

و مفاصل مربوط مي شوند تاثير مي گذارد.

چه چيز مصرف كنيم: جگر (در هر 100 گرم جگر 3.8 ميلي گرم مس وجود دارد. ميگو (4.1 ميلي گرم مس در هر 100 گرم) و ساير غذاهاي دريايي و آجيل و دانه هاي گياهي.

ميزان مصرف: از 1.5 تا 3 ميلي گرم در روز مي باشد. دوز بالاي مس (15 تا 35) جذب روي در بدن را با مشكل موجه مي سازد.

اندامهاي تناسلي

بيشتر آقايون دوست دارند پسرهايي داشته باشند كه از نظر سلامتي از ديگران برتر باشند. اگر فكر مي كنيد كه اين امر بدون داشتن رژيم غذايي مناسب امكان پذير پذير است بهتر است يك بار ديگر بر روي اين مطلب فكر كنيد.

مواد غذايي: روي

متابوليسم هورمون هاي مردان، ايجاد اسپرم و جنبندگي آن همه جزء مواردي هستند كه با ميزان روي در ارتباط مي باشند. در برخي مطالعات اثبات شده كه روي مي تواند براي ناباروري و نازايي نيز مفيد باشد.

چه چيز مصرف كنيم: ميگو (100 گرم از آن حاوي 83 ميلي گرم روي مي باشد) گوشت گاو ( 100 گرم از آن حاوي 6 ميلي گرم روي مي باشد) و همچنين گوشت مرغ و بره.

ميزان مصرف: روزانه 15 تا 19 ميلي گرم در روز مي باشد. اگر 500 ميلي گرم به طور روزانه از روي مصرف كنيد باعث ايجاد مسموميت مي شود.

چشم

اگر يكي از طرفداران هويج نيستيد جاي نگراني وجود ندارد. غذاهاي متفاوتي وجود دارند كه با مصرف آنها مي توانيد سلامت چشم هاي خود را تضمين كنيد. چقدر بد شد كه مادر شما در اين مورد زمانيكه

كودك بوديد چيزي نگفته بود، نه؟

مواد غذايي: بتا كارتويين

بدن انسان بتا كارتويين را تبديل به ويتامين A مي كند. ويتامين A نيز به عنوان ضد اكسنده عمل كرده و از چشم در مقابل بيماري هاي مختلف مراقبت مي كند. همچنين از ابتلا به آب مرواريد و آب سياه (لكه سياهي بر روي شبكيه) نيز جلوگيري مي كند.

چه چيز مصرف كنيد: هويج (دو عدد در اندازه معمولي) سيب زميني شيرين، بروكلي و تمام سبزي هاي برگ دار سبز رنگ.

ميزان مصرف: 1500 واحد مي باشد. اگر در حدود 10000 تا 15000 واحد بتا كاروتيين مصرف كنيد ميزان ويتامين A مورد نياز بدن شما به راحتي فراهم مي شود. تنها مشكلي كه در اين جا وجود دارد اين است كه بتا كاروتيين رنگ پوست را به زرد- نارنجي متمايل مي سازد كه خود مشكل حادي را بروز نميدهد. اما مصرف بيش از اندازه ويتامين A در دراز مدت مشكلاتي را براي بدن به وجود مي آورد.

دندان و لثه

اگر از رفتن به دندانپزشكي خوشتان نمي آيد كارهايي بجز مسواك زدن و استفاده از نخ دندان وجود دارد كه با به كارگيري آنها مي توانيد به دندانپزشكي مراجعه نكنيد.

مواد غذايي: كلسيوم

كلسيم سلامت دندان ها را حفظ مي كند و به شما كمك مي كند كه به ساير بيماري هاي دهاني نيز مبتلا نشويد. بر اساس تحقيقاتي كه بر روي 13000 آمريكايي انجام شده ثابت شده است كه مردها و زن هايي كه ميزان مصرف كلسيم روزانه آنها از 500 ميلي گرم كمتر بوده دو برابر بيشتر از سايرين به بيماري هاي لثوي مبتلا

مي شدند.

چه چيز مصرف كنيد: يك فنجان شير (256 ميلي گرم) يك فنجان بادام (357 ميلي گرم) يا دو فنجان لوبيا سفيد مي تواند 3/1 كل كلسيم مورد نياز بدن شما را تامين كند.

ميزان مصرف: 1000 تا 1200 ميلي گرم در هر روز مي باشد. استفاده بيش از اندازه باعث ايجاد بيماري هاي كليوي از جمله سنگ كليه مي شود. اين ماده را در وعده هاي مختلف غذايي و همراه با غذا مصرف كنيد.

مو

در حالي كه هيچ گونه راه حل قطعي براي ريزش مو وجود ندارد اما موادي وجود دارند كه باعث مي شوند رشد موها تسريع پيدا كند و سالم تر به نظر برسند.

مواد غذايي: آمينو اسيدها

3 آمينو اسيد وجود دارند كه براي رشد و ترميم موها ضروري مي باشند. سيستين كه خود آلفا- كراتين توليد مي كند و براي حفظ سلامت موها مفيد است و در آخر متانين كه از ريزش مو جلوگيري مي كند.

چه چيز مصرف كنيد: غذاهايي كه شامل پروتيين زيادي هستند نظير: مرغ، بوقلمون، گوشت گاو، تخم مرغ، پنير و آجيل.

ميزان مصرف: هر چند مدرك مستندي از ميزان مصرف اين آمينو اسيدها در دست نيست اما شما بايد به طور روزانه 100 گرم گوشت، يك عدد تخم مرغ، يك مشت آجيل با هر وعده غذايي خود ميل كنيد. البته افرادي كه داراي بيماري سيستيناريا ( يك نوع بيماري ژنتيكي كه در آن كليه دائما سنگ سازي مي كند) هستند نبايد از مكمل هاي حاوي سيستين استفاده كنند.

بدني سالم تر

حالا كه متوجه شديد چه غذاهايي براي قسمت هاي مختلف بدنتان مفيد است

از اين پس به مواد غذايي كه مصرف مي كنيد توجه بيشتري داشته باشيد. مصرف اين مواد غذايي نه تنها وزن شما را در حالت تعادل نگه مي دارد بلكه سلامتي و نيروي جسماني را نيز افزايش مي هد. به خاطر داشته باشيد كه بدن شما با ارزش ترين و مقدس ترين سرمايه اي است كه داريد پس از آن به خوبي مراقبت كنيد.

مواد غذايي بظاهر سالم كه چندان هم سالم نيستند

متخصصين تغذيه ليستي از مواد غذايي اصلي را كليد سلامتي معرفي كرده اند. به همين خاطر پيش خود فكر مي كنيد كه از غذاهاي سالمي استفاده مي كنيد و وقتي دچار بيماريها و مشكلات مختلف، از سرطان گرفته تا ديابت و از اين قبيل، مي شويد، تعجب مي كنيد. اين مشكلات به اين دليل است كه در راه از خانه تا سوپرماركتي كه از آن خريد مي كنيد، اين موادغذاي دچار تغيير و تحولاتي مي شود كه باعث ارزانتر شدن و جذاب تر شدن آن...و البته به شدت ناسالم شدن آن مي شود.

1. گفته مي شود كه ماهي از گوشت قرمز سالمتر است، چون سرشار از فسفر، ويتامين D و روغن غيراشباع سالم مي باشد. اما شايان ذكر است كه فيله ماهي سرخ كرده حاوي مقدار بسيار كمي ماهي و بيشتر حاوي مواد افزودني است كه به هيچ عنوان سالم نيست. البته ماهي تازه اينطور نيست اما انواع ماهي هاي كارخانه اي و فست فود ماده غذايي سالمي به شمار نمي رود.

--------------------------------------------------------------------------------

2. ماست در واقع همان شير ترش شده است، و درست مثل شير بايد سرشار از پروتئين، كلسيم، و ويتامين هاي مختلف باشد و مي تواند براي

افرادي كه معده هايشان لالكتوز نمي پذيرد و نمي توانند از شير تازه استفاده كنند، جايگزين خوبي باشد. اما آنچه كه در سوپرماركت ها به عنوان ماست فروخته مي شود، محصولي كارخانه اي حاوي مقدار زياد قند صنعتي، مثل فروكتوز و گلوكز (كه موجب چاقي ميشود) و ميوه هاي فراورده اي است.

--------------------------------------------------------------------------------

3. با پختن بعضي سبزيجات به همراه گوشت و اضافه كردن كمي ادويه، سوپي ارزان، ساده و خوشمزه خواهيد داشت. سوپ هاي آماده كه در پاكت ها يا كنسرو ها بسته بندي مي شوند، تركيب پرنمكي از چربي ها، مواد افزودني و تكه هايي از هويج و جعفري است تا مردم را گول بزنند. فقط يك كاسه از آن حاوي %50 از كل نمك مصرفي روزانه شما است.

--------------------------------------------------------------------------------

4. چاي سبز در آسياي شرقي و جنوبي طرفداران زيادي دارد، حاوي آنتي اكسيدان ها و كافئين است، و تخقيقات نشان داده است كه با سرطان، بيماري هاي قلبي، مشكلات پوستي و اختلالات پيري مقابله مي كند. اما از آنجا كه به خاطر تلخ بودن طعم آن در غرب استقبال چنداني از آن نمي شود، مردم معمولاً اين چاي را با انواع و اقسام افزودني ها و شكر مي خوردند كه چندان سالم نيست.

--------------------------------------------------------------------------------

5. انواع خوب سيب زميني پوست نازك و سفيد رنگ كه ظاهر بسيار فريبنده اي دارند، دقيقاً همان چيزي است كه بايد از آن پرهيز كرد. اين سيب زميني ها كه كاملاً تجاري هستند، هيچ ماده معدني، نمك، يا پروتئيني در خود ندارند. فقط سرشار از نشاسته هستند كه موجب چاقي شده و شما را در خطر ابتلا به ديابت قرار

مي دهند.

--------------------------------------------------------------------------------

6. پاپكرن بايد دانه هاب ذرت سرشار از فيبر سلولز و با كالري بسيار پايين باشد كه در روغن گياهي سالم درست شده باشد. هنگام خريد پاپكرنهاي آماده مايكروفري حتماً به برچسب روي آن دقت كنيد: آن چربي ها (به ويژه كره) هيچ چيز سلامتي در خود ندارند و طعم دهنده هايي كه در آن استفاده مي شود فقط سمومي بي خاصيت هستند.

--------------------------------------------------------------------------------

7. نان هاي آماده بسته بندي شده اي كه در سوپرماركت ها مي بينيد، يكي از مهمترين عوامل در چاقي و ديابت به شمار مي روند. نان بايد فقط از آرد، كمي نمك، و خمير مايه درست شده باشد. اما نان هاي سفيد بسته بندي شده بايد دوام بيشتري داشته باشند و اين مسئله فقط از طريق افزودني ها و تغيير شكل آن از طريق قند حاصل از شيره ذرت، ميسر خواهد بود كه موجب چاقي مي شود. لازم به ذكر نيست كه نگهدارنده ها به آن مزه سنگ آهك مي دهد.

--------------------------------------------------------------------------------

8. سيريال ها—حبوبات غذايي كه از غلات تهيه شده و با شير بعنوان صبحانه مصرف مي شود-- (گندم، جو، برنج، ذرت) بيش از 10000 سال است كه يكي از غذاهاي اصلي براي اكثر افراد به شمار مي رود. اين موادغذايي سرشار از پروتئين، نشاسته و ويتامين هستند.

اما آنچه كه اين روزها بعنوان سيريال صبحانه مصرف مي شود، همان سيريال هاي واقعي است اما به اضافه ي مقدار زيادي قند، شيره ذرت، رنگ دهنده ها و نگه دارنده ها كه باعث سلامت بخشيدن به شما و فرزندانتان نخواهند شد.

--------------------------------------------------------------------------------

9. سبزيجات و ميوه جات از جمله سالمترين موادغذايي

هستند. اما سالادهاي آماده همه ويتامين هاي مورد نياز بدن شما را به طور روزانه تامين نمي كنند. در اينگونه سالادها ميزان ويتامين ها به حداقل يا صفر رسيده است. سبزيجات اين سالادها در محلولهاي كلردار شستشو مي شوند و براي دوام و ماندگاري بيشتر موادي به آنها افزوده مي شود كه از سلامت آنها مي كاهد.

--------------------------------------------------------------------------------

10. مواد غذايي اكولوژيكي به اين معنا است كه هيچ آلاينده اي براي رشد آنها استفاده نشده است (آفت كش ها و كودهاي شيميايي). اما آنچه به سوپرماركت ها مي رسد بايد محصولي ارزان باشد اما تهيه موادغذايي ارگانيك هزينه زيادي مي برد كه براي توليدكننده ها مقرون به صرفه نيست.

--------------------------------------------------------------------------------

11. امروزه، پيتزا نماد غذاهاي آماده شده است. بااينكه اين غذا در ايتاليا فقط از انواع بخصوصي آرد، گوجه فرنگي، روغن زيتون، ريحان و پونه كوهي درست مي شود، و درنتيجه غذايي بسيار سالم به شمار مي رود، اما آنچه در سرتاسر جهان به تقليد ازاين غذا به مردم تحويل داده مي شود، شباهت چنداني با آن ندارد.

اين روزها همه جا پر شده از مواد افزودني و نگه دارنده ها، روغن هاي بي كيفيت و ارزان، پنيرهاي مختلف و انواع و اقسام سس ها كه موادغذايي سالمي براي بدن به شمار نمي روند. به خاطر وجود همين مواد افزودني است كه اين روزها غذاهاي سالم، به غذاهايي به شدت ناسالم و خطرناك براي سلامتي تبديل شده اند. پس با دقت بيشتر به انتخاب هاي غذايي خود، در دام توليدكننده هاي اين موادغذايي گرفتار نشويد.

تغذيه در دوران بارداري - باورهاي غلط

عقايد و باورهاي غلط

بارداري تغييرات احساسي و فيزيولوژيكي بسيار در خانم

هاي ايجاد مي كند. در اين دوران از هر گوشه و كناري به خانم هاي باردار توصيه و نصيحت ارائه مي شود: از طرف پزشك متخصص زايمان، دوستان و اعضاي خانواده و همكاران در محل كار. حتي غريبه ها هم دست از اظهار نظر درمورد وضعيت يك خانم باردار برنمي دارند.

با اين شرايط و باوجود اين اطلاعات و توصيه هاي درست و غلط كه در اكثر موارد با هم تناقض دارند (به ويژه درمورد رژيم غذايي و تغذيه) براي مادر دشوار خواهد بود كه برنامه غذايي متوازن و صحيح داشته باشد. از آنجا كه داشتن يك رژيم غذايي سالم يكي از مهمترين مسائلي است كه يك خانم باردار براي ارتقاء وضغيت سلامت خود و فرزندش بايد رعايت كند، در زير به برخي باورهاي غلط و نادرست درمورد رژيم غذايي و تغذيه خانم هاي باردار اشاره مي كنيم، تا با دانستن اين اطلاعات؛ شروعي عالي براي بارداري خود داشته باشيد.

باور 1: تو بايد براي دو نفر غذا بخوري.

در واقعيت، شما براي يك نفر و يك موجود خيلي خيلي كوچك غذا مي خوريد. اكثر خانم ها نياز دارند كه فقط 300 كالري بيشتر از كالري هاي مصرفي خود، استفاده كنند. اين دوره، دوره افراط در غذا خوردن نيست. بارداري دوره اي است كه بايد در نهايت سلامت و عاقلانه غذا بخوريد. اضافه وزن معمول در دوران بارداري بايد بين 10 تا 15 كيلوگرم باشد؛ اما اين مسئله تا حد زيادي به وزن مادر قبل از بارداري و تعداد جنين در شكم او دارد. خانمي كه وزنش زير وزن نرمال است ممكن است تا 20

كيلو هم اضافه وزن بياورد اما خانمي كه قبل از بارداري خودش اضافه وزن دارد، اضافه وزن دوران بارداري او نبايد از 15 كيلو بيشتر باشد. پزشكتان باتوجه به وزن، قد و شكل بدنتان، وزن بارداري شما را تعيين خواهد كرد.

باور 2: رژيم غذايي شما بايد كم كربوهيدرات و پر پروتئين باشد.

اين باور امروزه در بين رژيم هاي غذايي شهرت و طرفداران زيادي پيدا كرده است. اما خوب است بدانيد كه يك رژيم پر پروتئين براي دوران بارداري به هيچ عنوان توصيه نميشود. بر طبق هرم راهنماي موادغذايي روزانه، حبوبات، ميوه جات، و سبزيجات بايد بيشتر رژيم غذايي شما را به خود اختصاص دهد نه شير و موادغذايي گوشتي. درواقع، فقط 3-2 وعده پروتئين در روز براي خانم هاي غيرباردار كافي است. اين مقدار از پروتئين را مي توان در يك عدد تخم مرغ، 100-50 گرم مرغ يا گوشت قرمز، و ½ فنجان نخودفرنگي يا لوبيا خلاصه كرد. كالري هاي اضافي كه در دوران بارداري بايد استفاده شود، بايد بين هر 5 نوع ماده غذايي در هرم موادغذايي پخش شود.

باور 3: فشارخون ناشي از بارداري به خاطر مصرف نمك زياد است.

واقعيت اين است كه فشار خون ناشي از بارداري به خاطر تغييرات مختلف فيزيولوژيكي در اين دوران مي باشد و از اينرو نبايد مانند فشارخون در افراد عادي مورد درمان قرار گيرد. تعادل شرط اوليه است. بااينكه پرخوري در غذاهاي پرنمك به هيچ عنوان سالم نيست، اما كاهش نمك مصرفي يا قطع آن از رژيم غذايي نيز به هيچ عنوان صحيح نيست.

باور 4: دوران بارداري بهترين زمان براي شروع مصرف

اسيد فوليك (ويتامين هاي Bكمپلكس) است.

اسيد فوليك در روزها و هفته هاي اول شكل گيري جنين اهميت زيادي دارد. به همين دليل، توصيه مي شود كه خانم ها قبل از حامله شدن روزانه از يك عدد قرص مولتي ويتامين استفاده كنند تا اطمينان يابند كه اسيد فوليك بدنشان در دوره اوليه بارداري كافي است. علاوه بر ويتامين ها، منابع بسيار عالي از ويتامين هاي B كمپلكس عبارتند از: آب پرتقال، حبوبات، مركبات، سبزيجات، آجيل.

باور 5: بهتر از بيشتر از رژيم غذايي خود، روي ويتامين ها تكيه كنيد.

ويتامين ها نبايد هيچگاه جايگزين رژيم غذايي شما شود. گرچه اكثر پرشك هاي متخصص زايمان براي بيماران خود مولتي ويتامين تجويز ميكنند، اين ويتامين ها فقط حكم مكمل غذايي را دارد و نمي تواند جايگزين يك رژيم غذايي سالم شود. بهترين منابع از ويتامين ها و موادمعدني، موادغذايي طبيعي است، چون بهتر جذب ميشوند.

باور 6: شير كامل براي شما بهتر از شير كم چرب است.

شير كم چرب براي كليه افراد بالاي 3 سال انتخاب بهتري به شمار مي رود. شير كم چرب كليه مواد مغذي موجود در شير كامل را در خود دارد اما ميزان كلسترول و چربي آن كمتر است. درواقع، مي توان گفت كه حتي كلسيم موجود در آن از شير كامل هم بيشتر است.

داشتن يك رژيم غذايي سالم طي دوران بارداري كه شامل انتخاب هاي عاقلانه و سالم از انواع و اقسام گروه هاي موادغذايي باشد، باعث مي شود اضافه وزن شما در اين دوران در حد نرمال باشد و وضعيت سلامت خودتان و فرزندتان تضمين شود. اگر به وضعيت

غذايي خود اطمينان كافي نداريد و سوالاتي در اين زمينه داريد، مي توانيد از پزشك هاي متخصص تغذيه يا پزشك خودتان سوال كنيد تا شما را راهنمايي كند.

تغذيه مناسب در آستانه امتحان

نويسنده:محمد رضا رضايي

اغلب ما دل مان براى فرزند دانش آموزمان مى سوزد و مى خواهيم به او كمك كنيم كه با اضطراب شب هاى امتحانش كنار بيايد، ولى بيشتر ما راهش را بلد نيستيم. كارهايى كه بيشتر ما بلديم و توصيه هايى كه مى كنيم، چيزى كه از اضطراب و دل شوره او كم نمى كند كه هيچ، گاهى بدتر، كارآيى او را كم مى كند. شايد بهتر باشد ما هم چيزى درباره امتحان دادن بچه ها، ياد بگيريم.

تنفس ريتميك زير رگبار استرس

يكى از روش هاى موثر براى حفظ آرامش و كاهش استرس هاى روزمره، استفاده از روش تنفس ريتميك است. تنفس ريتميك خصوصا اگر با تلقين مثبت همراه باشد، به ميزان قابل توجهى استرس هاى روزمره موثر را كم مى كند. البته از اين روش بايد عمدتا در فواصل بين مطالعه يعنى در زمان هاى استراحت بين مطالعات استفاده كرد.

تمرين تنفس ريتميك را بايد طبق روش زير برنامه ريزى كنيد و به فرزندتان آموزش دهيد؛

1- دم عميق، در چهار شماره: يك نفس عميق بكشيد و در ذهن تان از يك تا چهار آرام آرام بشمريد و حس كنيد كه ريه هايتان دارد از هوا پر مى شود.

2- مكث بين دم و بازدم در چهار شماره: از يك تا چهار در ذهن تان بشمريد.

3- بازدم عميق در چهار شماره: هوا را آرام آرام از ريه هايتان بيرون بفرستيد و در ذهن تان آرام آرام از يك تا چهار بشمريد. حس كنيد كه ريه هايتان به تدريج از هوا خالى مى شود.چشم هاى تان را در اين تمرين ببنديد و حواس تان

را كاملا به هوايى معطوف كنيد كه به ريه هايتان داخل مى كنيد يا از ريه هايتان بيرون مى فرستيد. در مرحله مكث، مى توانيد از تلقين هاى مثبتى مانند من كاملا سرحالم، من موفق هستم، من آماده درس خواندنم و... استفاده كنيد.

صبحانه را جدى بگيريم

صبحانه همان وعده غذايى مهمى است كه اغلب مان آن را جدى نمى گيريم و بيشتر متخصصان تغذيه معتقدند جدى نگرفتن آن، خطرناك است. آن قدر اهميت دارد كه حتى در رژيم هاى لاغرى هم، خوردنش را توصيه مى كنند. صبحانه باعث تثبيت قند خون مى شود و فعاليت طبيعى مغز هم به دنبال تثبيت قند خون مى آيد. از آن جايى كه سوخت سلول هاى مغزى با مواد قندى حاصل مى شود، تامين اين سوخت، در صبح اول وقت، موجب افزايش قدرت يادگيري، تقويت حافظه كوتاه مدت، افزايش تمركز و كاهش خواب آلودگى مى شود. فرزند شما صبحانه را بايد نيم تا يك ساعت قبل از شروع فعاليت فكرى بخورد. بهتر است كه صبحانه بر پايه نان باشد و يك آب ميوه طبيعى هم در همين وعده، نوشيده شود. مصرف مواد غذايى كه داراى پروتئين هايى با كيفيت بالا هستند (نظير شير و تخم مرغ)، نيز مفيد است. يادتان باشد كه رعايت تنوع در صبحانه و گنجاندن تمام گروه هاى غذايى در اين وعده توصيه مى شود و سوخت مطالعه را تامين مى كند.

ميان وعده مناسب

مغز ها يكى از بهترين انتخاب ها هستند، هم كالرى شان بالاست، هم ارزش تغذيه اى شان. تهيه و صرف مخلوطى از مغزها به همراه كنجد و گردو بسيار مفيد است. مطالعات نشان داده اند كه در بين مغزها، بادام هندى و كنجد بيشترين ميزان آهن را دارند، به طورى كه در 100 گرم از آن ها به ترتيب شش ميلى گرم

و ده ميلى گرم آهن وجود دارد. اين گروه از مواد غذايي، داراى روى فراوانى نيز هستند. در ميان تمام مغز ها، بادام زمينى و بادام هندي، بيشترين ميزان روى را دارند. علاوه بر مغزها، ميوه ها هم ميان وعده هاى مناسبى هستند. ميوه ها به خاطر آب و ويتامين هاى فراوانى كه دارند، موجب حفظ شادابى و رفع خستگى مى شوند. در ضمن، اين خاصيت را هم دارند كه اضطراب را كم مى كنند. اين گروه از مواد غذايي، به دليل موثر بودن در تنظيم قند خون مى توانند انرژى لازم براى فعاليت هاى مغزى را، تامين كنند. به همين دليل توصيه مى شود در يك روز، دستكم سه تا چهار عدد ميوه ميل شود و دستكم يكى از آن ها حتما از خانواده مركبات باشد. ميان وعده هاى ميوه اى با تثبيت قند خون در طول روز موجب مى شوند سوخت لازم براى فعاليت مغزي، به دست بيايد و حافظه كوتاه مدت نيز تقويت شود.

چه كسى آهن كم دارد؟

كمبود آهن از مهم ترين عوامل كاهنده قدرت تمركز است كه در نوجوانان هم كم شايع نيست. محققان عقيده دارند كه آهن با حمل اكسيژن به شكل هموگلوبين و توليد ناقلين عصبى در مغز بر قدرت يادگيري، حافظه و تمركز موثر است. كمبود اين ماده مغذي، در دراز مدت منجر به بروز اختلال در ساخت آنزيم هايى مى شود كه در سيستم اعصاب مركزى فعاليت مى كنند. با اين حساب، كم خونى ناشى از فقر آهن يكى از دلايل شايع ضعف تمركز و افت حافظه است كه البته با مصرف مكمل هاى آهن، قابل جبران است. مصرف مواد غذايى غنى از آهن، نظير گوشت قرمز، جگر، عدس و سويا به همراه انواع ميوه

و سبزى تازه (ليمو، انواع مركبات، گوجه فرنگى و كلم بروكلي)، نيز براى افزايش جذب اين ماده مغذى بسيار مفيد است.

روش هاى نابود كردن ميكروب ها در مواد غذايى

براساس آمارهاى مركز كنترل بيمارى هاى CDC هر سال حداقل 135ميليون نفربه بيمارى هاى ناشى از مواد غذايى مبتلا مى شوند.

مدير مركز تشخيص و ايمنى شناسى دانشگاه نيويورك مى گويد: «در حالى كه 135ميليون نفر (نيمى از جمعيت آمريكا) به اين بيمارى دچار هستند، اما بيمارى بيشتر آنها قابل تشخيص نبوده و منشأ غذايى آنها مشخص نيست.»

معمولاً ميكروب هاى مواد غذايى در تخم مرغ و گوشت كه دماى مناسب نداشته اند، محصولات لبنى آلوده و محصولات آغشته به زباله هاى حيوانى ديده مى شوند. معمولاً يك نفر از هزار نفرى كه به باكترى كمپيو باكترژژونى (منشأ غذايى دارد) آ لوده مى شود به صورت سندرم گويلين بار Gaillain _ Barre Syndrome پيشرفت مى كند. اين بيمارى يك بيمارى مزمن است كه به آهستگى بدن را از قسمت بالاى پا فلج مى كند.هر سال بيش از هزار نفر از زنان باردار پس از خوردن غذاى آلوده به باكترى ليستريا مرنوساتيوژنز دچار سقط جنين مى شوند. (اين باكترى در محصولات لبنى غيرپاستوريزه يافت مى شود) دو تا سه درصد اين زنان به باكترى هاى سالمونلا، شيگا يا كلستريديوم آلوده مى شوند كه تمام آنها منشأ غذايى دارند و به صورت سندرم ريتر بروز مى كند. اين سندرم به صورت التهاب مفاصل پا به وجود مى آيد كه پيشرفت سريعى دارد و در نهايت مزمن مى شود.

پيش بينى مى شود كه ? هزار نفر هر ساله به وسيله بيمارى ناشى از مواد غذايى جان خود را از

دست بدهند. اين بيمارى براى افرادى كه دچار ناراحتى هاى قلبى و ديابت هستند يا بيمارانى كه سيستم ايمنى آنها تهديد مى شود مثل ايدز، هپاتيت C و بيماران شيمى درمانى بسيار خطرناك است و سيستم ايمنى آنها را مختل مى كند. اين عفونت ها به راحتى قابل پيشگيرى هستند. بايد توجه داشت بيشترين عفونت ها در خانه رخ مى دهد اما مى توان با پيگيرى سه قانون ساده از خطر ابتلا به آلاينده ها با منشأ مواد غذايى جلوگيرى كرد.

?- گرم نگه داشتن:

پخت مواد غذايى بهترين روش براى از بين بردن ارگانيسم هاى مولد بيمارى است. براى اين منظور مى توان از دماسنج هايى كه حرارت پخت مواد را مشخص مى كند استفاده كرد. به اين ترتيب مى توان مطمئن شد كه مواد غذايى كاملاً پخته اند يا خير. براى استفاده از دماسنج مى توان از دستورالعمل زير استفاده كرد:

- گوشت گاو، گوساله، بره ?? درجه (نيم پز)، ?? درجه (پخت كامل)

- گوشت مرغ و بوقلمون ?? درجه

- گوشت چرخ كرده ?? درجه (متوسط)، ?? تا ?? درجه (پخت كامل)

- مخلوط گوشت و آرد و تخم مرغ ?? درجه

?- سرد نگه داشتن:

مواد فاسدشدنى را بايد در يخچال نگهدارى كرد. اين امر باعث مى شود رشد باكترى ها و ويروس ها آهسته يا متوقف شود.

مواد فاسدشدنى را نبايد در درجه حرارت اتاق بيشتر از دو ساعت نگهدارى كرد. با اين حال ميوه هايى كه برش داده شده يا پوستشان كنده شده است را بايد در يخچال قرار داد.يخ گوشت را بايد در يخچال باز كرد. اما براى ايمنى بيشتر و آب كردن سريع تر يخ

مى توان گوشت را در داخل كيسه پلاستيكى قرار داد و اطراف آن را آب سرد ريخت. در اين شرايط يخ گوشت حدود ?? دقيقه آب مى شود.براى جابه جايى گوشت و ديگر مواد غذايى فاسدشدنى، آنها را در صندوقى حاوى يخ گذاشته و در سايه نگهدارى مى كنيم.

?- تميز نگه داشتن:

تميز بودن اجسام و مواد غذايى احتمال بيمارى را با منشأ غذايى كم مى كند. براى اين منظور مى توان از حرارت، آب و صابون و شستن همه سطوح، بشقاب ها و ظروف آشپزخانه كه با مواد غذايى تماس دارند استفاده كرد.

اين امر كمك مى كند تا آلودگى كم شود.شستن صحيح دست ها نيمى از عفونت هاى ناشى از مواد غذايى را از بين مى برد. براى اين كار آب به تنهايى كافى نيست بلكه بايد از آب و صابون استفاده شود

9 ماده غذايي مفيد براي مبارزه با ورم مفاصل

اين موادغذايي عالي سلامت شما را تقويت كرده، زندگيتان را پربارتر كرده و درد مفاصلتان را آرام مي كند.

زمانيكه با انواع مختلف موادغذايي آشنا شويد، استفاده از آنها در برنامه غذاييتان ساده تر خواهد بود. برخي از موادغذايي معمولاً نسبت به سايرين، منابع غني تري هستند. در زير به برخي از عالي ترين منابع مغذي براي مقابله با ورم مفاصل اشاره مي كنيم.

1. ماهي آزاد (سالمون): ماهي آزاد يكي از غني ترين منابع چربي هاي سالم ميباشد كه منبعي ايدآل براي اسيد چرب امگا-3 به شمار مي رود، به ويژه به آن دليل كه اين ماهي نسبت به ساير ماهي هاي آب سرد مقدار كمتري جيوه توليد مي كند. علاوه بر روغن هاي چرب، ماهي آزاد حاوي كلسيم، ويتامين D

و فولات مي باشد. علاوه بر كمك به مقابله با ورم مفاصل، خوردن ماهي آزاد با جلوگيري از لخته شدن خون، كمك به ترميم رگ هاي خوني، بالا بردن ميزان كلسترول سالم در بدن و پايين آوردن فشار خون، به سلامت سيستم قلبي-عروقي بدن نيز كمك مي كند.

• به تازگي آن توجه كنيد. براي جلوگيري از آلودگي باكتريايي، به دنبال ماهي هاي خوش ظاهري باشيد كه براي جلوگيري از برخورد با ديگر ماهي ها، بسته بندي شده اند. اگر ماهي را كامل مي خريد، دقت كنيد كه چشمهاي ماهي بايد شفاف و روشن باشد نه مات و فرو رفته. و گوشت آن نيز نبايد لزج و ليز باشد. قسمت هايي از ماهي مثل فيله و استيك بايد متراكم و مرطوب باشد. در كليه موارد، گوشت ماهي بايد سفت بوده و در صورت فشار دادن حالت ارتجاعي خود را حفظ كند.

• سريع از آن استفاده كنيد. ماهي تازه خيلي زود خراب مي شود، از اينرو اگر نمي توانيد ماهي خريداري شده را در همان روز استفاده كنيد، با پختن آن در همان زمان و فريز كردن آن عمرش را دوبرابر كنيد.

• چربي آنرا كنترل كنيد. گرچه مي خواهيد از فوايد اسيد چرب امگا-3 موجود در روغن ماهي استفاده كنيد، چربي موجود در اين ماهي حاوي مقدار زيادي كالري نيز مي باشد. براي جلوگيري از افزودن كالري اضافي طي آماده سازي، ماهي آزاد را با استفاده از روش هاي كم روغن مثل آب پز كردن، پختن، سرخ كردن يا بخارپز كردن بپزيد و براي طعم دار كردن آن از چاشني هايي مثل شويد، جعفري،

ترخون يا آويشن استفاده كنيد.

• باتوجه به رنگ ماهي آن را بپزيد. استفاده از روش معمول براي پختن ماهي—صبر كنيم كه گوشت ماهي سفيد مات يا خاكستري روشن شود—براي ماهي آزاد با گوشت صورتي كمي دشوار است. براي اطمينان از پخته شدن ماهي، آنرا تا زماني بپزيد كه حتي ضخيم ترين قسمت هاي آن نيز مات شده و آب آن رقيق و صاف باشد و چنگال به راحتي در گوشت آن فرو رود.

2. موز: موز معمولاً به پتاسيم موجود در آن معروف است، اما اين ميوه همچنين ميتواند منبع خوبي براي ويتامين B6، فولات و ويتامين C باشد كه براي مقابله با ورم مفاصل عالي است. اين ميوه كه به سادگي هضم مي شود، يكي از منابع اصلي براي فيبر محلول مي باشد كه اگر قصد كاهش وزن داشته باشيد، براي شما بسيار مفيد است چون باعث مي شود بدون مصرف كالري هاي اضافي، كاملاً سير شويد.

• به ميزان رسيده بودن آن دقت كنيد. موز در حالتي كه رنگ آن زرد روشن است تا زمان رسيده شدن كامل، بسيار شيرين بوده و هضم آن نيز آسان است. براي طولاني تر كردن اين دوره، موز سبز و نرسيده را در پاكت هاي قهوه اي بپيچيد كه خروج گازهاي طبيعي را از موز تقويت كرده و اين مسئله روند رسيده شدن آن را سرعت مي بخشد. ميوه هايي كه سريع رسيده مي شوند، بايد در يخچال نگهداري شوند. ماندن ميوه ها در يحچال ممكن است باعث قهوه اي شدن پوست آنها شود اما ميوه داخل را حفظ مي كند.

• از موز مي توان در

سالادها و دسرهاي مختلف نيز استفاده كرد اما اين ميوه سريعتر از ساير تركيبات قهوه اي مي شود. براي اين منظور كمي آب و آبليمو روي آن بچكانيد. اين اسيد باعث مي شود كه طولاني تر بماند.

• از موز، به ويژه موزهاي رسيده، مي توان در ميكس هاي آبميوه استفاده كرد. موز را با هلو، يا توت فرنگي، كمي شير، و يخ مخلوط كنيد و يك نوشيدني بسيار خوشمزه بسازيد. اين نوشيدني به مقابله با ورم مفاصل نيز كمك ميكند.

3. فلفل شيرين: يك عدد فلفل سبز 176 درصد از نياز روزانه شما به ويتامين C را تامين مي كند و فلفل هاي رنگي ديگر—فلفل زرد و قرمز—حتي دو برابر اين ميزان ويتامين C در خود دارند. اين نشان مي دهد كه فلفل نسبت به مركبات ميزان بيشتري از اين ويتامين را در خود دارد. اما فلفل شيرين هم منبع بسيار خوبي از ويتامين B6 و فولات مي باشد.

• فلفل شيرين را حتماً در يخچال نگهداري كنيد. پوسته سفت و براق بيروني آن به طور طبيعي اين ماده مغذي را از خراب شدن به خاطر قرار گرفتن در معرض اكسيژن حفظ مي كند، اما شما با سرد نگه داشتن آن مي توانيد نيروي نگهدارندگي مواد شيميايي موجود در پوست آن را بالا ببريد.

• دانه هاي آن را جدا كنيد. چه بخواهيد از آن به صورت خام استفاده كنيد، چه آنرا درون سالاد بريزيد يا به صورت هاي ديگر استفاده كنيد، بهتر است كه دانه هاي تلخ آن را جدا كنيد. هنگام برش جدا كردن اين دانه ها بسيار ساده خواهد بود اما اگر

مي خواهيد شكل فلفل را حفظ كنيد مي توانيد برشي روي سر آن ايجاد كرده، و مواد درون آن را با استفاده از يك قاشق بيرون بريزيد.

• با اينكه ممكن است به نظرتان عجيب برسد، اما از فلفل مي توانيد در آبميوه هاي ساخته شده از ساير ميوه ها و سبزيجات مثل هويج هم استفاده كنيد.

• در كنار غذاها از فلفل استفاده كنيد. از سبزيجات هميشگي كه در كنار غذا ميگذاريد خسته شده ايد؟ يك يا دو عدد فلفل را برش زده، كمي روغن زيتون، نمك و فلفل به آن بزنيد و در كنار غذا از آن استفاده كنيد.

4. ميگو: ميگو به خاطر مزه و سهولت پخت خود يكي از محبوب ترين غذاهاي دريايي است. اما خوب است بدانيد كه اين ماده غذايي خوشمزه حاوي مقدار زيادي ويتامين D مي باشد كه فقط 3 اونس از آن 30 درصد از ميزان ويتامين D مورد نياز روزانه شما را تامين خواهد كرد. ميگو به همراه ساير موادمغدي لازم براي سلامت عمومي بدن مثل آهن و ويتامين B12، حاوي اسيد چرب امگا 3 و ويتامين C نيز مي باشد.

• هنگام خريد ميگوي خام، به دنبال انوع تازه آن كه مرطوب، سفت و نيم شفاف است و هيچ لكه و خالي نداشته باشد، باشيد. دماغتان را هم به كار بيندازيد. ميگو بايد بوي تازگي بدهد و بوي آمونياك مانند نداشته باشد كه نشانه خراب شدن آن است. اگر قصد خريد ميگوي يخ زده و منجمد را داريد، بسته آن را كمي فشار داده و گوش دهيد: صداي خرد شدن كريستال هاي يخ به اين معناست

كه ميگو تقريباً آب شده است و بعد دوباره منجمد شده است. اين يعني بايد به دنبال بسته ديگري برويد.

• بخوريد يا فريز كنيد. وقتي ميگو را به خانه آورديد، آن را زير آب سرد گرفته و تا دو روز آنرا در يخچال نگه داريد. اگر قصد داريد بيشتر از آن زمان آن را فريز كنيد، ميگوي منجمد بخريد كه تا شش ماه در فريزر مي ماند.

• سريع بپزيد. پختن بيش از حد باعث سفت شدن ميگو مي شود از اينر بهتر است آن را خيلي سريع بپزيد، آن را تازمانيكه پوست اش صورتي رنگ و گوشت آن مات شود در آب بجوشانيد. آن را زير آب سرد بگيريد و به تنهايي سرو كنيد. ميگو را همچنين مي توانيد سرخ يا كبابي كنيد.

5. محصولات سويا: از زمانيكه محصولات سويا جزء موادغذايي سالم شناخته شده است، موادغذايي مثل توفو و تمپه به خاطر فوايد آن در سلامت قلبي-عروقي، شديداً وارد جريان مصرف شدند. اما دانه سويا به خاطر تركيباتي مثل ايزوفلاوين و ويتامين E و كلسيم از استخوانها نيز محافظت مي كند. همچنين آندسته از افراديكه به خاطر لاكتوز يا كلسترول از خوردن شيرهاي معمولي اجتناب مي كنند، مي توانند از شير سويا استفاده كنند.

• براي درست كردن پودينگ، سيريال هاي صبحانه، و ميلك شيك از شير سويا استفاده كنيد. اما مراقب باشيد كه آن را با قهوه يا ساير موادغذايي اسيدي مخلوط نكنيد. چون باعث بستن شير مي شود.

• به ما اطمينان كنيد. دانه سوياي كامل به همراه كمي نمك و فلفل بسيار خوشمزه خواهد شد. دانه سويا بسيار سريع

پخته مي شود—در تقريباً 5 دقيقه در آب جوش و دو دقيقه در مايكروفر—و ميتوان آن را سرد يا گرم بعنوان تنقلات استفاده كرد يا همراه با سالاد يا سوپ مصرف كرد.

• خيلي از افراد نمي دانند چه استفاده مي توانند از توفو ببرند. توفو بعنوان يك سبزيجات رنگ (سفيد) و جنسي (نرم و مرطوب) بسيار عجيب دارد. به اين مسائل توجه نكنيد. غذا پختن با توفو بسيار ساده است و ماده غذايي بسيار سالمي نيز به شمار مي رود. از اين ماده مي توانيد در سوپ و سس گوجه فرنگي استفاده كنيد.

6. سيب زميني شيرين: اين سبزيجات ريشه اي گرمسيري جزء موادغذايي بسيار مفيد به شمار مي رود. سيب زميني شيرين منبع بسيار غني از ويتامين C، فولات، ويتامين B6، و فيبر رژيمي مي باشد.

• سيب زميني شيرين را به صورت تازه خريداري كنيد. گرچه اين ماده به هر شكلي كه خورده شود فوايد بسيار زيادي براي شما خواهد داشت، اما سيب زميني شيرين تازه بسيار بهتر از نوع كنسرو شده آن است كه بيشتر موادمغذي مفيد آن از جمله ويتامين B و C گرفته مي شود.

• سيب زميني شيرين را در محلي تاريك، خشك و خنك، ترجيحاً بين دماي 55 تا 60 درجه، نگهداري كنيد، اما نه در يخچال. دماي سرد يخچال باعث سخت شدن سيب زميني مي شود و برخي از خواص غذايي آن را از بين مي برد.

• سيب زميني پخته را با پوست آن مصرف كنيد كه منبعي بسيار غني از مواد مغدي و فيبر مي باشد. پس از پختن آن را با كمي كره، روغن

و كمي نمك و فلفل مصرف كنيد.

7. پنير: پنير، چه نرم باشد و چه سخت، چه تازه باشد و چه جاافتاده، در همه انواع خود منبع بسيار عالي از كلسيم براي استخوانها و پروتئين براي عضلات و ساير بافت هاي حافظ مفاصل مي باشد. برحسب نوع آن، پنير مي تواند منبع خوبي از ويتامين B6و فولات نيز مي باشد. فراواني اين محصول باعث مي شود راحت تر آن را جزئي از برنامه غذايي روزانه تان درآوريد. مثلاً مي توانيد لايه اي از آن را روي بيسكويت ماليده و بعنوان چاشت مصرف كنيد.

• پنيرهاي سفت كه خوب بسته بندي شده باشند و برش نخورده باشند را ميتوان تا شش هفته در بخچال نگهداري كرد. براي بالا بردن دوام پنير مي توانيد آنرا در فريزر نگهداري كنيد البته بايد انتظار داشته باشيد كه پنيرتان اگر صاف و نرم است از هم جدا شود و اگر پنيرتان از نوع سفت است كمي خرد شود.

• پنير زماني بهترين مزه را دارد كه در دماي اتاق سرو شود، پس اگر پنيرتان را در يخچال نگهداري كرده ايد يك ساعت قبل از مصرف آنرا بيرون بياوريد تا بتوانيد از طعم واقعي آن لذت ببريد.

• آنها كه رژيم غذايي سالمي دارند مي دانند كه سر ميز شام در كنار همه غذاها هميشه بايد سبزيجات تازه هم وجود داشته باشد. اما چرا يك بشقاب پنير هم كنار آن نمي گذاريد؟ مطمئن باشيد نخواهيد توانست دربرابر آن مقاومت كنيد و بين غذا حتماً هر از گاهي ناخنكي هم به آن مي زنيد.

8. عدس: اين حبوبات خاكي رنگ بهترين منبع

براي فولات به حساب مي آيد كه يك فنجان از آن تقريباً %90 از نياز روزانه شما را تامين ميكند. اما علاوه بر اين، عدس يكي از بهترين منابع پروتئين نيز به شمار مي رود و حاوي مقدار زيادي فيبر محلول نيز ميباشد. همچنين مقدار قابل توجهي ويتامين B6 نيز در خود دارد. اين فوايد غذايي باعث مي شود عدس بتوند از بدن در برابر بيماري هاي قلبي و سرطان و همچنين ورم مفاصل محافظت كند.

• عدسي يا سوپ عدس بهترين غذايي است كه مي توانيد از طريق آن از فوايد عدس بهره مند شويد. براي پختن سوپ عدس فقط كافي است عدس پخته را با كمي آب، هويج خرد شده، كرفس، پياز و گوشت كمي ادويه مخلوط كنيد و خواهيد ديد غذايي بسيار خوشمزه خواهد شد.

• بهترين راه براي خريد عدس، خريد آن در كيسه ها و بسته بندي هاي پلاستيكي است. توجه كنيد كه هر چه رنگ عدس ها روشن تر باشد، بهتر است. قرار گرفتن در معرض آفتاب ممكن است فوايد غذايي آنرا (به ويژه ويتامين B6) كاهش دهد.

• حتي عدس هاي بسته بندي هم كاملاً تر و تازه نيستند. براي اين منظور بهتر است قبل از پختن، آنها را روي يك سيني ريخته و آنهايي كه رنگشان خراب شده با چروك شده اند و سنگ هاي ريزي كه بين آنها وجود دارد را جدا كرده و دور بريزيد. نيازي به خيساندن آن نيست اما قبل از استفاده حتماً آن را در يك لگن پر از آب خوب بشوييد و بعد در آبكش ريخته و آب سرد روي آن

بگيريد.

• گفته مي شود كه حبوبات به خاطر قندي كه بدن قادر به هضم آن نيست، گاز معده ايجاد مي كنند، اما اين قندها در آن محلول هستند و موقع پختن از آن بيرون مي آيند. از اينرو حتماً آب عدس را جدا كنيد.

9. چاي سبز: اين چاي ملايم حاوي صدها مواد شيميايي آنتي اكسيدان بسيار قوي به نام پلي فنول مي باشد كه از بروز مشكلاتي از سرطان گرفته تا بيماريهاي قلبي جلوگيري مي كند. اما تحقيقات همچنين نشان مي دهد كه چاي سبز ممكن است در تخفيف علائم يا بهبودي ورم مفاصل روماتيسمي نيز موثر باشد.

• چاي زمانيكه آب در نقطه جوش باشد طعم بهتري خواهد داشت چون به چاي كمك مي كند تركيبات طعم دار خود را به سرعت آزاد كند. آب اگر از آن ميزان سردتر باشد، اين آزادسازي طعم را كندتر صورت مي دهد و چاي ضعيف تر خواهد شد.

• اجازه بدهيد چاي حداقل سه دقيقه در آب جوش باقي بماند—البته اين مدت نبايد از 5 دقيقه بيشتر شود. اين مدت زمان كوتاه باعث مي شود طعم چاي و ساير موادمعذي آن كاملاً آزاد شود.

• برخي متخصصين عقيده دارند كه تي بگ فوايد مغذي بيشتر نسبت به چاي خشك دارد چون تكه هاي كوچك تر چاي مقدار بيشتري از برگ چاي را در معرض آب جوش مي گذارند.

تغذيه دوران اوليه زندگي (تولد تا 10 سالگي)

منبع:http://daneshnameh.roshd.

در بسياري از برنامه هاي غذايي مسائل به شكلي خيلي كلي ارائه مي شود. كلسيم بيشتر بخوريد، مواظب كلسترول خون خود باشيد، مصرف فيبرها را افزايش دهيد و ... .

چنين تعميم هاي وسيع و گسترده اگر اشاره

ايي به عادات غذايي روزانه شما نمي كند. در واقع به آنچه كه شما بايد بر آن تاكيد نماييد و حتي به طور مشخص تر به اين موضوع نيز كه سن شما چطور بر نوع غذاهايي كه انتخاب مي كنيد تاثير مي گذارد، نيز توجه اي نمي كند.

كودكان در حال تكامل، پيشرفت و رشد هستند. هر دوره با لذت ها و نيازها ، خاطرات مخصوص به خود همراه است و هر مرحله نيازهاي غذايي مخصوص به خود را دارد.

تولد تا 10 سالگي

حتي توليد كنندگان و عرضه كننده هاي شير خشك نيز اذعان دارند كه شير مادر بهترين غذا براي بچه مي باشد. شير مادر نه تنها تمام نيازهاي غذايي كودك شيرخوار شما را تامين مي نمايد بلكه عوامل و عناصر ايمني و احتمالا رشد كودك شما را نيز مهيا مي نمايد.

شير مادر از بروز حساسيت غذايي و محيطي جلوگيري مي كند. در 4 تا 6 ماهگي اكثر بچه ها شروع به چشيدن غذاهايي مي كنند كه قرار است در آينده آنها را بخورند. تقريبا در اين دوران بعضي از والدين از بابت چاقي فرزندانشان نگران مي شوند.

اما لازم به ذكر است كه نگراني موردي ندارد. اگر شما قبل از دوسالگي دريافت چربي را محدود كنيد بيش از منفعت، ضرر به كودك خود رسانده ايد. زيرا كودك شما با اين سوءتغذيه در زمينه رشد دچار عقب افتادگي خواهد شد.

قبول كنيد كه كودك شما به درصد بالاتري از چربي در برنامه غذايي اش نياز دارد تا مغز و بدن بشكل نرمال رشد كرده و پرورش يابد.

اگر قصد داريد با مواد لبني كودك خود را بين سنين 1 تا 2 سالگي تغذيه نماييد

بهتر است از شير كامل و پرچرب استفاده كنيد. متخصصين مخالف دادن شير گاو به كودكان زير يكسال مي باشند زيرا عموما حساسيت زا مي باشد.

در ضمن بين پيشرفت بيماري ديابت و شير در نوزاداني كه بطور ژنتيكي مبتلا به ديابت هستند (آمادگي و زمينه ديابت را بطور ژنتيكي دارا هستند) ارتباطي ديده شده ، پس اگر ترجيح مي دهيد به كودك خود شير ندهيد پس از آوكادو، كره، بادام زميني و ديگر دانه هاي روغني كه حاوي ميزان بالايي چربي هستند استفاده كنيد.

پس از دو سالگي سرعت رشد در كودكان كاهش مي يابد و بذر بيماري قلبي در آنها افشانده شده و ذخاير چربي شرياني در كودكان در سن 3 سالگي يافت مي شود. اين سن زمان رسيدگي و دقت در ميزان و نوع دريافت چربي در كودكان مي باشد .

بعضي از پزشكان بر اين اعتقاد هستند كه به كوكان 2 ساله و بالاتر اجازه ندهيد كه بيش از 30 درصد از كالري مورد نيازشان را از چربي ها بدست آورند و حتي بعضي به ميزان 25 درصد اصرار دارند. زمان غذا خوردن بايد طولاني و همراه با تنوع و لذت باشد.

رعايت بهداشت را هنگام تغذيه كودكان بايد جدي گرفت. مجبور كردن بچه به غذاخوردن هيچ فايده اي نخواهد داشت. وعده هاي كوچك غذايي را براي كودكان در نظر بگيريد و در عين حال سعي كنيد غذاي جديد در برنامه غذايي اشان قرار دهيد و خودتان هم با اشتها آن غذاها را همراه آنها ميل كنيد تا اشتها و ميل به خوردن را در آنان تحريك نماييد.

به طور كلي كودكاني كه

با غذاهاي كامل و باكيفيت و ارزش غذايي بالا تغذيه مي شوند كمتر احتياج به مكمل هاي غذايي پيدا مي كنند. اما در كودكان زير سه سال كمبود آهن و كم خوني مشاهده مي شود.

در نتيجه خانواده هاي گياهخوار و غير گياهخوار بايد توجه خاص به اين مقوله داشته باشند. غذاهاي گياهخواري به طور خاص حاوي ميزان بالايي آهن مي باشند و شامل لوبياها، تخم مرغ ،نخود، ميوه هاي خشك شده ، نان، ماكاروني غني شده، غلات و گياهان برگ سبز مي باشند.

آهن به دو شكل يافت مي شود يكي در گوشت و يكي هم در غذاهاي گياهي. در طي اين دوران كه سن رشد استخوان ها مي باشد كلسيم يك ماده غذايي حياتي و ضروري محسوب مي شود. ميزان كلسيمي كه بايد در اين دوران مصرف شود روزانه بين 800 الي 1200 ميلي گرم مي باشد.

بعضي منابع سرشار از كلسيم شامل لبنيات كم چربي( شير بدون سرشير) آب سيب و آب پرتغال تقويت شده و شيربرنج و غلات و شير سوياي تقويت شده مي باشد.

اگر در مناطقي زندگي مي كنيد كه زمستان هاي طولاني دارد ، مصرف ويتامين D يكي ديگر از ضروريات غذايي شما محسوب مي شود. زيرا ويتامين D با تابش آفتاب ساخته مي شود. پس بايد به شكل تكميلي استفاده شود.

ويتامين A نيز در ايجاد ديوار محافظتي بدن در برابر بيماري ها و عفونت ها و تقويت قدرت بينايي نقش بسزايي ايفا مي نمايد و در دانه هاي سبز و زرد و نارنجي ، سيب زميني ، گرمك ، اسفناج ، گوجه فرنگي و هويج يافت مي شود .

خواص انواع نان

خلاصه :

به نقل از عايشه – پيامبر خدا ،تا هنگامي كه به ديدار خدا شتافت ،جز نان جو نخورد .

ّپيامبر خدا (ص):"خداوندا!براي ما به نان ،بركت بده و ميان ما و آن ،جدايي ميفكن .اگر نان نبود ،نه روزه گرفته بوديم ،نه نماز خوانده بوديم ونه واجبات پروردگار خود را انجام داده بوديم .

پيامبر خدا (ص):" نان بهترين خوراكي شماست .

امام صادق (ع):" تن بر نان استوار شده است .

خواص نان جو

نقل از عايشه: پيامبر خدا ،تا هنگامي كه به ديدار خدا شتافت ،جز نان جو نخورد .

امام صادق (ع):" اگر خداوند در چيزي بيش از جو بهبود دهندگي مي ديد فآن را خوراك پيامبران قرار نمي داد .

امام رضا (ع) :"برتري نان جوبرگندم ،همانند برتري ما بر ديگرمردمان است . هيچ پيامبري نيست كه برخورنده جو دعا نكرده وبراي اوبركت نخواسته باشد و هيچ دروني نيست كه جوبدان درآمده و همه دردها از آن بيرون نرفته باشد . آن، خوراك پيامبران و غذاي نيكان است . خداوند متعال ،جز اين را نخواسته است كه خوراك پيامبران خويش را جو قرار دهد .

خواص نان برنج

اما م صادق (ع) :" به كسي كه شكم درد دارد ،نان برنج بدهيد ؛ چرا كه چيزي سودمند تر از آن به شكم چنين بيماري در نيامده است . آن ،معده را پاك مي كند و درد را به كلي از بدن ،بيرون مي كشد .

امام صادق (ع) : " تنها نان برنج است كه از صبح تا شب در درون انسان مي ماند . "

امام رضا (ع) :"چيزي سودمند تر از نان برنج به درون مسلول در نمي آيد .

تغذيه دوران بارداري:

دوران بارداري دوراني است كه مادر مازاد بر نيازهاي خود بايد نيازهاي جنين خود را نيز فراهم كند . در اين دوران نياز مادر به ريز مغذي ها نيز افزايش مي يابد كه در ادامه به مقدار آن اشاره خواهيم كرد . اما نكات مهمي كه مادران در اين دوران بايد با آن آشنا باشند اين است كه در اين دوره براساس شرايط فيزيكي و سن مادر مقدار وزن گيري وي تخمين زده مي شود كه اين مقدار وزن اضافه دقيقا همان نيازهاي لازم او را پوشش مي دهد .

بسياري از مادران به گمان اينكه در اين دوره هرچه مي خواهند مي توانند بخورند در پايان دوره زايمان با يك وزن غير منطقي روبرو مي شوند كه همراه با يك كودك و كارهاي روزانه او بر مشكلات خود افزوده و گاه باعث سرخوردگي مادر مي شود .

اگر مادران قبل از بارداري با يك نفر مشاور تغذيه ملاقات داشته باشند تا شرايط خود را بررسي كنند اين اميد هست كه در دوران بارداري به اندازه نياز وزن اضافه كنند و در دوره شيرهي نيز با انجام يك الگوي لازم براي دوره شير دهي به وزن ايدال قبلي خود نزديك شوند . اگر قبل از بارداري مادري داراي كاهش وزن يا افزايش وزن باشد با رسيدن به وزن نرمال اين امكان را براي خود فراهم مي كند تا در دوران بارداري بتواند از همه گروهاي غذائي به تناسب و اندازه نياز دريافت كند و با تولد فرزندي سالم و فراهم كردن شرايط ايده آلي براي زايمان به هدف خود برسد.

در حل حاضر علت بسياري

از پر وزني هاي خانم ها به علت دوران بارداري آنها است و خود مادر به اين موضوع اعتراف مي كند كه من قبل از ازدواج يا قبل از بارداري داراي وزن خوبي بودم و نمي دانم چرا بعداز بچه دار شدن اين وزن زياد را پيدا كرده ام . شكايت از پر وزني در اين دوره باعث شده تا كارشناسان تغذيه به مادران توصيه كنند تا در هنگامي كه تصميم به بارداري دارند با يك مشاور تغذيه ملاقات داشته باشند و اين ملاقات تا پايان دوسالگي كودك آنها ادامه داشته باشد .

حتي در بارداري هائي كه مادر انتظار آن را نداشته توصيه مي شود در همان ماه اول و دوم به يك نفر مشاور تغذيه مراجعه كنند تا با انجام برنامه ريزي صحيح وزن گيري مادر شروع شود .

يكي از نگراني هاي مادران در اين دوره عدم وزن گيري متناسب است كه گاه به علت توصيه پزشك متخصص در دفعات مراجعه مادر از ترس رو به خوردن زياد مي آورد و شرايط را براي وزن گيري اضافي فراهم مي كند.

متاسفانه متخصصان زنان و زايمان هم به علت كثرت كار و يا عدم آگاهي از روش تغذيه براي وزن گيري در حد مطلوب ني توانند مادر را درست راهنمائي كنند و اين باعث مي شود كه يك متخصص تنها با وزن كردن مادر در هر بار و مقايسه وزن مادر با معيارهاي وزن گيري از روند وزن گيري مطلوب آگاه مي شوندكه اي كار كافي نيست چرا كه يك كارشناس تغذيه با ارائه يك الگوي مناسب شرايطي را فراهم مي كند تا

مادر كالري مورد نياز روزانه را به صورت دقيق از همه گروه هاي غذائي دريافت كند تا در پايان هر ماه به وزن دقيق مورد انتظار دست يابد .

شير گاو و حساسيت هاي دوران نوزادي

مترجم:مريم نعمتي

شير و ساير مواد لبني منابع ارزشمند پروتئيني هستند و در آنها كلسيم به وفور يافت مي شود. به علاوه داراي طعم مطبوعي هستند. اين مزاياي شير هرگز قابل تغيير نيست. گاهي اوقات توصيه مي شود مصرف شير گاو در كودكان زير دو سال و بزرگ سالان، پرهيز شود. آكادمي طب كودكان آمريكا و انجمن پزشكان آمريكايي با اين عقيده به شدت مخالفند. در اين مقاله دلايلي آمده است كه بيان گر فزوني مزاياي شير بر مضرات آن است. برخي از مشكلات ناشي از مصرف شير نوزادان و كودكان زير يك سال به شرح زير است:

خونريزي دستگاه گوارش در طول دوران نوزادي

در برخي از كودكان زير يك سال، مصرف شير گاو منجر به خون ريزي روده اي مي گردد. اين خون ريزي آهسته، در طول دستگاه گوارش منجر به ايجاد كم خوني از نوع فقر آهن مي شود. به همين علت است كه متخصصان اطفال، غالباً مصرف شير گاو را در طول اولين سال تولد توصيه نمي كنند.

حساسيت غذايي

حدود 1% كودكان به پروتئين شير گاو حساسيت دارند. مصرف فرآورده هاي لبني در اين گروه موجب ايجاد كهير، اسهال، خارش و بروز ساير نشانگان حساسيتي است. بنابراين از تغذيه اين دسته از كودكان با شير گاو مي بايست اجتناب شود.

حملات قلبي

كودكاني كه در خانواده هاي آن ها عوامل افزايش دهندة احتمال بروز حمله هاي قلبي زودهنگام (ريسك فاكتور) مشاهده مي شود، بايد از مصرف فرآورده هاي شير گاو پرهيز كنند. چراكه ميزان كلسترول و چربي هاي غيراشباع شير زياد است. براي كاهش اين

عارضه بهتر است كودك خود را با شير بي چربي و يا شير كم چربي (1%) تغذيه كنيد.

ديابت

نتايج يك تحقيق بيانگر آن است، كه پروتئين شير گاو موجب ايجاد علايم ديابت مي گردد. ولي در تحقيق ديگري، وجود اين رابطه اصلاً تأييد نشده است. به اين ترتيب، اين فرضيه نمي تواند دليلي براي عدم مصرف شير باشد.

اقدامات احتياطي براي كودكاني كه از شير پرهيز مي كنند

كودكان و بزرگسالاني كه بايد در رژيم غذايي خود از مصرف شير و فرآورده هاي آن ها پرهيز كنند، بايد ساير منابع غني كلسيم را در جيرة غذايي خود قرار دهند. چراكه كمبود كلسيم منجر به بروز راشي تيسم مي شود. در اين بيماري، استخوانها نرم، كوتاه و شكننده مي شوند. به علاوه، اين دسته از كودكان به دليل آن كه فاقد ذخاير كافي كلسيم مورد نياز بدن هستند، مستعد ابتلا به پوكي استخوان در بزرگسالي مي شوند. برخي از سبزي جات، مانند كلم بروكلي و كلم پيچ، حاوي مقادير قابل توجهي كلسيم هستند. اگرچه مشكل است، انسان در طول روز، آن قدر از اين نوع كلم بخورد تا كلسيم مورد نيازش تأمين شود. بنابراين كودكاني كه به هر دليل از مواد لبني استفاده نمي كنند بايد كلسيم را از منابع ديگري دريافت كنند، كه غالباً به صورت قطره، قرص جويدني و قرص بلعيدني موجود است. آب ميوه هاي غني شده با كلسيم كه در دسترس قرار دارند، در هر اونس خود معادل يك اونس شير، كلسيم دارند.

پيشنهادات

- در طول اولين سال تولد، كودكان بايد با شير مادر تغذيه شوند و در غير اين صورت بايد قطرة آهن دريافت كنند.

- كودكان 12 تا 24 ماهه بايد شير كامل گاو مصرف كنند.

- كودكاني كه

به دليل نپسنديدن طعم شير، روزي سه ليوان شير نمي نوشند، بهتر است با شيرهاي طعم دار مانند شيرشكلات يا شيرتوت فرنگي تغذيه شوند. اين گونه شيرها هيچ گونه عوارض جانبي ندارند.

- پس از سن2 سالگي، كودكان بايد با شير كم چربي تغذيه شوند و اگر اضافه وزن دارند از شير بي چربي استفاده كنند.

نكته هاي آشپزي در مورد پخت گوشت

? اگر مي خواهيد گوشت سفت را ترد كنيد ، روي همه قسمت هاي آن مخلوطي از سركه و روغن زيتون بماليد و بگذاريد به مدت دو ساعت بماند ، سپس بپزيد .

? اگر گوشت شما خيلي سفت و تازه است ، روي همه قسمت هاي آن جوش شيرين بماليد ، بگذاريد چند ساعت بماند، سپس قبل از پختن كاملاً بشوئيد .

? وقتي مي خواهيد گوشت را با زدن چكش يا كارد نرم كنيد ، روي آن آرد بپاشيد اين كار از خارج شدن آب گوشت جلوگيري خواهد كرد .

نكاتي در مورد طبخ غذا

آب پز كردن تخم مرغ ترك دار:

اگر تخم مرغي را كه مي خواهيدآب پز كنيد ترك دارد مفداري آب ليمو روي ترك آن بماليد و بعد داخل آب قرار داده تا بپزد .

از بين بردن بوي زهم مرغ در موقع پختن:

در موقع پختن مرغ براي از بين بردن بوي زهم آن چند عدد هويج حلقه شده به آن اضافه كنيد با اين كار هم بوي مرغ از بين مي رود و هم طعم بهتري پيدا مي كند .

اگر خورش شما شور شد:

اگر خورش شما شور شد اصلا نگران نشويد بلكه يك سيب زميني پوست كنده و به دو قسمت كنيد بعد آن راداخل خورش انداخته تا مدتي بجوشد با اين كار شوري خورش را سيب زميني به خود مي گيرد.

از بين بردن بوي ماهي از دست:

1- با محلول آب و سركه و يا آب نمك بشوييد

2- ابتدا دستتان را خيس كنيد . سپس كمي زردچوبه به تمام دستتان بماليد چند دقيقه صبر كنيد و سپس با

آب و صابون كاملا دستتان را بشوييد .

نكاتي

در مورد طبخ غذا 2

روش پخت سريع سيب زميني:

براي اين كار ابتدا سيب زميني را سوراخ كنيد سپس داخل آب جوش آنها را بپزيد، سريعتر پخته مي شود.

جلوگيري از وا رفتن كوفته:

براي اينكه كوفته هاي شما د رآب از هم نپاشد قدري آرد و تخم مرغ به آن بيفزائيد و حرارت آتش را زياد كنيد.

اگر فلفل غذاي شما زياد شد:

اگر فلفل بيش از اندازه به غذايتان زده ايد و خيلي تند شده است چند دقيقه قبل از آنكه غذا را از روي حرارت برداريد آب يك عدد ليموترش تازه را در آن بريزيد وخوب هم بزنيد تندي غذا از بين خواهد رفت.

جلوگيري از ترك خوردن سيب زميني:

اگر مي خواهيد هنگام پختن سيب زميني شما ترك نخورد قبل از پختن قدري روغن روي سيب زميني بماليد.

تغذيه در سرما خوردگي Common cold

نويسنده:دكتر مستوفي نژاد

سرماخوردگي به مفهوم عفونت بيني وگلو ميباشد . كه معمولا بيضرر بوده و داراي علائمي مانند آبريزش بيني ,گلودرد , سرفه و عطسه ميباشد.

بيش از200 نوع ويروس در ايجاد سرما خوردگي نقش دارند و بنا براين علائم آن بسته به نوع ويروس ايجاد كننده ميتواند كاملا متفاوت باشد .

بروز سرما خوردگي در افراد بزرگسال بين 4-2 بار در سال و در كودكان, بخصوص در سنين قبل از مدرسه بين 10-6 باردر سال كاملا طبيعي است .افراد مبتلا به سرما خوردگي بايد بعد از 2-1 هفته احساس بهبودي كامل كنند ودر غير اينصورت بايد به پزشك مراجعه نمايند تا از نظر بروز عوارض باكتريال سرماخوردگي مانند عفونت ريه ها , سينوس ها , يا گوش ها مورد بررسي قرار گيرند .

علائم ونشانه ها :

علائي سرما

خوردگي معمولا بعد از 3-1 روز بعد از تماس با ويروس سرما خوردگي بروز مي كند و شامل اين موارد است:

? گرفتگي يا آبريزش بيني

? خارش گلو يا گلو درد

? سرفه

? احتقان

? سردر يا بدن درد

? آبريزش از چشم

? تب پائين

? احساس خستگي مختصر

? با پيشرفت سرما خوردگي ترشحات بيني ميتواند بتدريج غليظ تر و زرد رنگ ويا سبز رنگ شود

يكي از مشخصه هاي قابل توجه افتراق دهنده ي بين سرما خوردگي و ساير بيماريهاي ويروسي اين است كه در سرما خوردگي معمولا تب بالا وجود نداشته و بر خلاف ساير بيماريهاي ويروسي احساس خستگي شديدي وجود ندارد .

علل سرما خوردگي :

رينو ويروس ها شايع ترين عامل بشمار ميروند كه شديدا هم قابل سرايت ميباشند . راه ورود ويروس به بدن دهان يا بيني است اما در اين بين دستها هم نقش مهمي ايفا ميكنند .

ويروسها بدنبال سرفه ,عطسه و يا حتي حرف زدن در هوا پخش ميشوند .اما از طريق تماس دستها با اشيائي كه قبلا دستهاي آلوده به ويروس با آن در تماس بوده(مانند :گوشي تلفن ,ليوان, حوله ...) نيز قابل انتقال است.بدنبال تماس دست هاي آلوده با چشم ها ؛دهان يا بيني عفونت سرما خوردگي انتقال ميابد.

عوامل زمينه ساز :

خردسالان و كودكان در سنين قبل از دبستان بسيار مستعد ابتلا به سرما خوردگي ميباشند زيرا هنوز به اكثر ويروسهاي سرماخوردگي مقاومت پيدا نكرده اند . بعلاوه كودكان اكثر اوقات خودرا در جمع ساير كودكان ميگذرانند و در خصوص شستن دستهاي خود و مراقبت دهاني هنگام عطسه و سرفه كمتر توجه دارند .

با افزايش سن

نسبت به بسياري از ويروسهاي سرماخوردگي مقاومت ايجادميشود و بنابراين شيوع ابتلا به سرما خوردگي بتدريج و با افزايش سن كاهش ميابد. در بزرگسالان ضعيف شدن سيستم ايمني به هردليل و يا وجود آلرژي ها ميتواند يك عامل زمينه ساز ابتلا به سرما خوردگي به شمار رود.

بروزسرماخوردگي در پائيز و زمستان بيشتر است كه علت آن تجمع بيشتر دانش آموزان در كلاسهاي درس و از طرف ديگر خانه نشيني بيشتر در اين فصول است .در مناطقي كه فصل زمستان ندارند سرما خوردگي در فصول باراني شايعتر است.

چه زماني يك بيمار سرماخورده بايد به پزشك مراجعه نمايد؟

1- تب بالاي 39 درجه

2- تب بالا همراه با خستگي يا بدن درد

3- تب بالا همراه تعريق و لرز يا با سرفه ,همراه خلط رنگي

4- وقتي كه با گذشت زمان علائم بجاي بهتر شدن بدتر شوند يا بيشتر از 10 روز طول بكشند.

اطفال معمولا درطي سرما خوردگي نسبت به بزرگسالان بدحالترند ودچار عوارضي مانند عفونت گوشها ميشوند.

اطفال رادر صورت وجود هر يك از علائم زير بايد نزد پزشك برد:

1- تب بالاي 39 درجه ,وجود لرز يا تعريق

2- تبي كه بيشتر از 3 روز طول بكشد

3- وجود استفراغ يا درد شكم

4- خواب آلودگي غير متعارف

5- سر درد شديد

6- وجود تنفس مشكل

7- گري? مداوم

8- گوش درد

9- سرف? مداوم

عوارض سرما خوردگي

1- عفونت حاد گوش مياني: اين عارضه خصوصا در اطفال نسبتا شايع است و بدنبال ارتشاح باكتري يا ويروس از وراي پرد? گوش رخ ميدهد . علائم بصورت گوش درد, ترشحات سبز يا زرد رنگ از بيني و برگشت تب پس از يك بهبودي نسبي از سرماخوردگي ميباشد

. ممكن است بيقراري هم وجودداشته باشد.

2- خس خس سينه : در بيماران آسمي سرماخوردگي ميتواند باعث ايجاد خس خس سينه شود.

3- سينوزيت

4- ساير عفونت هاي ثانويه مثل گلودر چركي, سينه پهلو, برونشيت در بزگسالان و خروسك دراطفال

بروز هر كدام از عوارض فوق نيازمند مراجعه به پزشك جهت درمان ميباشد.

درمان سرماخوردگي:

در واقع هيچ راه درمان قطعي براي سرماخوردگي وجود ندارد و اين بيماري بايد خود بخود خوب شود..آنتي بيوتيك ها و داروهاي مشهور به سرما خوردگي هيچكدام فايده اي نداشته و البته اكثرا داراي عوارضي ميباشند.

با اينحال در مورد بعضي درمان هاي معمول نكاتي ذكر ميگردد:

1- مسكن ها :مانند استامينوفن كه براي كاهش درد و تب استفاده ميشود البه مصرف زياد آن ميتواند براي كبد عارضه دار باشد.

2- قطره ها و اسپري هاي ضداحتقان بيني :بزرگسالان از اين داروها براي مدت طولاني نبايد استفاده كنند زيرا خودشان ميتوانند ايجاد احتقان و التهاب مخاط بيني و گرفتگي بيني نمايند و در خصوص اطفال بايد گفت كه از اين داروها اصلا نبايد استفاده كرد.

3- شربت هاي ضد سرفه :مصرف اين شربت ها توسط انجمن پزشكان متخصص ريه در آمريكا به شدت نهي شده است و معتقدند اين داروها هيچ تاثيري در درمان علت اصلي سرفه در سرما خوردگي ندارد .انجمن فوق مصرف هرگونه داروي ضد سرماخوردگي و شربت سينه را در اطفال زير 14 سال مبتلا به سرما خوردگي به شدت نهي كرده است .مركزكنترل بيماريها در آمريكا تجويز داروهاي ضد سرفه و سرما خوردگي را در بچه هاي زير2 سال ممنوع كرده است. سرفه هاي ايجاد شده بدنبال سرما خوردگي معمولا تحت هر شرايطي 3-2

هفته طول كشيده و با هيچ داروئي قابل كنترل نمي باشد . اگر بيش از اين طول بكشد حتما نيازمند ويزيت پزشك است .

4- ويتامين C و روي : مصرف اين ويتامين اثري د رشيوع سرما خوردگي ندارد اما تاثير كمي در روي كاهش مدت و شدت علا ئم سرماخوردگي دارد . طبق بعضي از مطالعات مصرف قرص هاي روي تا حدودي باعث كاهش علائم سرما خوردگي شده است .

پيشگيري :

بدليل تنوع و تعدد ويروس هاي ايجاد كنند?سرما خوردگي ؛ هيچ واكسن موثري عليه سرما خوردگي وجود ندارد .. اما انجام بعضي از مراقبت ها تا حدودي ميتواند مانع از گسترش ويروس ها شود :

1- شستن دست ها : بايد دستها را چندين بار در روز و به طور كامل با آب و صابون شست .

2- شستن و ضد عفوني كردن وسايل خانه مثل وسايل آشپزخانه ؛حمام ؛ و وسايل بازي بچه ها

3- استفاده از دستمال كاغذي در موقع سرفه و عطسه صورت گرفته و سپس دستمال دور انداخته شده و دستها شسته شود. بايدبه بچه ها آموزش داد كه زماني كه دستمال ندارند ؛ هنگام سرفه و عطسه بجاي دستها ؛ گودي آرنج را بجاي دستانشان جلوي دهان خود بگيرند.

4- از ظروفي مانند ليوان و قاشق بصورت مشترك استفاده نشود

5- از تماس طولاني با افراد سرما خورده اجتناب گردد.

6- دقت لازم در مورد بهداشت مهد كودك ها انجام گرفته و از ورود كودكان بيمار به آنجا ممانعت بعمل آيد.

تغذيه و ساير مراقبت هاي لازم در زمان سرما خوردگي :

1- مصرف مايعات مانند آب ,آّب ميوه ,چاي , سوپ , و مانند آن

در طي سرما خوردگي توصيه ميشود تا جايگزين مايعات از دست رفته از راه ترشحات و تب شوند . مصرف الكل و سيگار باعث تشديد علائم ميشود .

2- مصرف سوپ مرغ : امروزه معلوم شده است كه سوپ مرغ اولا بعنوان يك ضد التهاب عمل ميكند و ثانيا باعث تسريع تخليه مخاط و ترشحات از بيني و بهبودي احتقان ميشود كه اين مسئله باعث كاهش مدت زمان تماس ويروس ها با مخاط پوششي بيني ميگردد و در بهبود علائم موثر است.

3- استراحت : اگر بيمار دچار تب , سرفه هاي شديد ,و بيحالي ميباشد حتما در خانه استراحت نمايد . حداقل فايده آن اين است كه ديگران را مبتلا نميكند ؛و در محل كار حتما از ماسك استفاده نمايد.

4- تنظيم دما و رطوبت اتاق : دماي اتاق بايد گرم بوده و داغ نباشد و اگر هوا خشك است ا زيك مرطوب كننده استفاده شود .البته دستگاه رطوبت ساز بايد تميز باشد تا محلي براي رشد ميكروبها و قارچ ها نگردد.

5- تسكين گلو درد : غرغره كردن آب نمك گرم يا نوشيدن مخلوط آب ليمو ترش با عسل به تسكين گلو درد و كاهش سرفه ها كمك ميكند .

6- استفاده از قطره هاي بيني نمكي باعث كاهش احتقان بيني ميشود و خصوصا در اطفال به غذا خوردن و خواب بهتر آنها كمك ميكند.

تغذيه در سالمندان

منبع:أفتاب

افراد مسن از لحاظ تغذيه اي بسيار آسيب پذير ميباشند. از سويي به علت افزايش سن و كاهش ميزان فعاليت هاي بدني و كاهش سوخت و ساز پايه و تحليل بافتهاي بدن نيازشان به دريافت انرژي كاهش مي يابد و از سوي

ديگر به علت كاهش توانايي دستگاه گوارش , هضم و جذب مواد غذايي با مشكل مواجه ميشود به اين معني كه آنها اگر بخواهند همان سيستم تغذيه اي سالهاي پيشين را حفظ نمايند بايد ميزان غذاي بيشتري مصرف نمايند يعني چاقي وعوارض ناشي از آن.

در اين ميان اتخاذ يك سيستم مناسب تغذيه اي كه علاوه برتامين نيازهاي افراد مسن حاوي مقادير زياد انرژي نباشد و از لحاظ تغذيه اي آنها را دچار سوتغذيه ننمايد امري مهم و حياتي در افزايش طول عمر آنها خواهد بود.

? رابطه افزايش فشار خون با افزايش سن

با افزايش سن فشار خون افراد نيز افزايش مي يابد.

فشار خون بالا با حملات قلبي و مغزي و پيري و مرگ همراه است. تحقيقات اخير نشان داده است كه احتمالا رابطه بين افزايش سن و فشار خون ميتواند بعلت آسيبهايي باشد كه به سرخرگهاي كليه وارد شده است. فشار خون بالايي كه در نتيجه افزايش وزن و يا دريافت زياده از حد سديم ويا الكل رخ داده باشد برگشت پذير مي باشد.دريافت زياده از حد نمك موجب نگهداري آب در داخل بدن و افزايش حجم خون و به تبع آن افزايش فشار خون ميگردد كه البته همانطور كه ذكر گرديد اين حالت برگشت پذير است. در اكثر افراد دريافت زياد نمك موجب افزايش فشار خون نميشود و مصرف الكل هم براي مدت زمان كوتاهي فشار خون را بالا ميبرد.

چاقي در هر سني با افزايش فشار خون همراه است كه البته با كاهش وزن اين حالت نيز از بين ميرود.

تحقيقات اخير نشان داده است كه آسيب ديدن سلولهاي كليوي مهمترين علت ابتلا به فشار

خون در افراد مسن ميباشد. بهترين راه براي جلوگيري آسيب ديدن سلولهاي كليوي اصلاح رژيم غذايي و استفاده از ميوه ها و سبزيجات و دانه هاي كامل غلات و حبوبات و مغزها و دانه ها و خودداري از مصرف دانه هاي تصفيه شده و بدون پوسته غلات و جلوگيري از افزايش وزن ميباشد.

? تستوسترون و تمايلات جنسي در مردان مسن

تحقيقاتي كه در برزيل انجام گرفته است نشان داده است كه اكثر مردان مسني كه دچار ناتواني جنسي ميگردند داراي سطحي نرمال از تستوسترون در داخل خونشان ميباشند.

هنگامي كه مردي از ناتواني جنسي شكايت ميكند تقريبا تمام دكترها براي سنجش تستوسترون برايشان آزمايش خون را تجويز مي نمايند. اما تقريبا در اكثر موارد اين ناتواني در اثر ديابت يا تصلب شرايين رخ ميدهد و فقط در موارد ناچيزي علت اين ناتواني تومورهاي مغزي و يا كمبود تستوسترون تشخيص داده مي شود. از اين رو تمام مرداني كه به نوعي دچارعدم توانايي در رسيدن به حالت نعوظ و يا نگهداري آن هستند بايد براي تعيين ميزان كلسترول و همچنين قند خون(آزمايشC?HBA) خود آزمايش بدهند. همچنين آزمايشاتي براي تشخيص سطح تستوسترون و همچنين معلوم نمودن اين امر كه آيا توموري در مغز وجود دارد يا خير؟ لازم ميباشد.

اكثر قريب به اتفاق مرداني كه به ناتواني جنسي دچار مي باشند بايد از رژيم هاي غذايي محدود از كالري وعاري از غذاهاي پر چربي وكربوهيدراتهاي تصفيه شده پيروي نمايند همچنين مصرف داروهاي كاهنده قند و كلسترول خون در مواردي لازم مينمايد.

? رژيم غذايي پرپروتئين و پوكي استخوان

موسسات و شركتهاي غذايي ممكن است بخواهند شما را متقاعد كنند كه عدم مصرف

مواد غذايي غني از كلسيم باعث پوكي استخوان خواهد شد. تحقيقات اخير نشان داده است كه مصرف زياد پروتئين و نوشيدن زياد نوشيدنيهاي كربوهيدراتي جزو مهمترين عوامل بروز استئوپرز است.

اگر خدا قسمت كند و عمر طولاني بدهد تقريبا تمام مردان و زنان مسن از پوكي استخوان كه يكي از عوامل مستعد كننده شكستگي استخوانها است رنج خواهند برد!!مقاله اي كه در New England Journal درج گرديده است بيان ميكند كه رژيم غذايي كم پروتئين موجب بهبود پوكي استخوان مي شود. تحقيقي ديگر نشان داده است كه گياهخواران حتي هنگامي كه از غذاهاي غني از كلسيم استفاده نمي كنند اگر رژيم غذايي شان حاوي مقادير زيادي فيتات و اكسالات -كه باعث كاهش جذب پروتئين مي گردد- باشدمعمولا از ريسك بالايي براي ابتلا به پوكي استخوان برخوردار نيستند. رژيم غذايي كم پروتئين شان آنها را در مقابل استئوپرز خفاظت مي نمود. تحقيق ديگري نشان داد كه مصرف زياد پروتئين منجر به دفع مقادير زياد كلسيم از كليه ها مي گردد. همچنين تحقيق ديگري كه در دانشگاه كاليفرنيا انجام شد نشان داد كه رژيم غذايي پرپروتئين موجب ضعف استخوانها در زنان يائسه ميگردد. تحقيقي ديگر كه در بوستون انجام شد نشان داد دختراني كه به ميزان بيشتري از نوشيدنيهاي كربوهيدراتي استفاده ميكنند استخوانهاي ضعيف تر و نازكتري نسبت به بقيه همسالان خود دارند.

البته اين نتايج نبايد باعث گردد گه شما از مصرف پروتئين ها خودداري كنيد. شما بايد بدانيد كه پروتين ها براي سلامتي شما مفيد هستند و فقط مقادير بالاي آنها است كه براي شما مضر است. لذا اگر رژيم غذايي تان حاوي مقادير زيادي پروتين است

سعي كنيد با محدود كردن دريافت پروتئين ها رژيم غذايي تان رااصلاح كنيد.

? كمبود اسيد فوليك و پاركينسون

آزمايشي كه اخيرا توسطjournal of Neurochemistry انجام گرفته است نشان ميدهد كه كمبود اسيد فوليك ميتواند منجر به پاركينسون شود.در اين روش تعدادي از موشها را بوسيله MPTP تغذيه نمودند. اين ماده يك تركيب شيميايي است كه ميتواند منجر به بروز پاركينسون گردد. مشاهده شد موشهايي كه رژيم غذايي شان حاوي اسيد فوليك بود عوارض زيادي از ابتلا به پاركينسون را از خود بروز ندادند اما گروهي كه تحت استفاده از رژيم غذايي عاري از اسيدفوليك قرار گرفتند علاوه بر عوارض زياد مشخصا دچار عدم كنترل ماهيچه اي كه مهمترين علامت ابتلا به پاركينسون است گرديدند.

كمبود اين ويتامين منجر به تجمع هموسيستئين در جريان خون ميشود. اين امر منجر به آسيب به DNA در قسمت substantia nigra مغز ميشود. سلولهاي اين قسمت از مغز حاوي مقادير بالاي دوپامين هستند. كمبود دوپامين نيز منجر به بروز بيماري پاركينسون ميشود.

سبزيهاي برگ سبز، مركبات و ميوه ها، غلات كامل و حبوبات همگي از منابع مهم اين ويتامين هستند. از طرفي كمبود اين ويتامين ميتواند منجر به نقص هاي مادزادي گردد.

كره يا مارگارين؟

منبع:آفتاب

كره به عنوان خوشمزه ترين ماده براي پخت و پز، سال ها شناخته شده است.

كره از شير توليد مي شود (معمولا از شير گاو). كره نيز همانند ديگر محصولات حيواني از چربي اشباع تشكيل شده است.(saturated fat)

چربي اشباع ، نوعي از چربي است كه در دماي اتاق جامد است. متاسفانه اين نوع چربي، سطح كلسترول(cholestrol) خون را بالا مي برد و موجب بروز انواع و اقسام بيماري ها از

قبيل بيماري هاي قلبي مي گردد.

در جوامعي كه چاقي روبه افزايش و فعاليت بدني رو به كاهش است، بايد به اين نوع چربي ها (چربي هاي اشباع) توجه زياد شود تا جامعه را به سلامتي نزديك تر كنيم.

زماني كه مردم دريافتند كه چربي اشباع در غذا براي سلامتي خطرناك است، دنبال جايگزيني مناسب براي آن برآمدند و به اين ترتيب مارگارين به جاي كره شناخته شد.

مارگارين از نوعي چربي غير اشباع(unsaturated fat) ساخته و توليد مي شود. اين نوع چربي را از روغن هاي گياهي مانند روغن ذرت مي گيرند.

اين روغن ها حاوي چربي هاي اشباع نيستند، بنابراين براي سلامتي خطرآفرين نيستند. اما تحقيقات نشان داده است كه مارگارين داراي چربي هايي از نوع ترانس است.

چربي هاي ترانس براي سلامتي بسيار خطرناك هستند، از جمله خطرات ناشي از مصرف اين نوع چربي ها، تضعيف سيستم ايمني بدن، آلرژي و تنگي نفس است.

بنابراين كداميك بهتر است، چربي هاي اشباع يا چربي هاي ترانس؟

محققان به اين نتيجه رسيده اند كه كره حيواني نسبت به مارگارين يا كره گياهي كم ضررتر است، چرا كه بدن ما احتياج به مقدار كمي چربي اشباع دارد (براي لطافت پوست و مو و ...)، اما چربي هاي ترانس از رژيم غذايي بايد حذف شوند.

انستيتوي دارويي- تغذيه اي پيشنهاد مي كند كه مي توان در حد بسيار كمي چربي ترانس مصرف كرد، ولي بايد رژيم غذايي فرد غني از مواد لازم براي سلامتي و تندرستي فرد باشد.

در اين باره، راهنماي تغذيه اي مي گويد كه افراد مي توانند ?? تا ?? درصد از كل كالري مورد نياز روزانه ي خود را از

چربي ها به دست آروند كه اين مقدار در حدود ?? تا ?? گرم چربي در روز است.

اين راهنماي تغذيه اي گفته است كه مقدار چربي هاي اشباع در رژيم غذايي فرد بايد در حد ?? درصد كالري مورد نياز شخص باشد، يعني اگر شما روزانه ???? كالري مصرف مي كنيد، ??? كالري آن مي تواند از چربي هاي اشباع باشد كه برابر ?? گرم چربي است.

? توصيه هايي سالم

? روغن زيتون يا روغن هسته انگور را مي توانيد به جاي كره در پخت غذا استفاده كنيد. هر دوي اين روغن ها براي سلامتي بسيار مفيد هستند. هيچ كدام از اين روغن ها، داراي چربي هاي اشباع يا چربي هاي ترانس نيستند.

? به جاي ماليدن كره يا مارگارين بر روي نان سفيد، بهتر است از آنها بر روي نان هاي غني شده از قبيل نان هاي سبوس دار استفاده كنيد.

? سيب زميني را با مقدار بسيار كمي روغن زيتون بپزيد و همرا آن از گوجه فرنگي و پياز استفاده كنيد، بدين وسيله غذايي مقوي و مغذي درست كرديد.

? سبزيجات را بپزيد و روي سبزيجات آماده شده مقداري روغن زيتون، آب ليمو و مقدار كمي جوز هندي بريزيد.

? بايد اين نكته را به ياد داشته باشيم كه چربي هاي اشباع فقط در كره وجود ندارد، بلكه بسياري از غذاها داراي اين نوع چربي هستند. ? گرم گوشت استيك حاوي ?? گرم چربي اشباع است و يك سينه مرغ با پوست كه پخته شده باشد، در حدود ? گرم چربي اشباع دارد.

يك پاكت متوسط سيب زميني سرخ شده ? گرم چربي ترانس دارد.

به طور كلي بسياري از غذاهاي فن آوري شده و آماده داراي مقداري چربي ترانس هستند.

پس بهتر است از نوع چربي هاي موجود در غذا مطلع باشيم و رژيم غذايي را درست انتخاب كنيم.

رابطه مصرف نوشابه و افزايش فشار خون

محققان بين مصرف قهوه وافزايش فشار خون رابط__ه اي پي__دا نك__رده ان__د ام__ا ب___ر اساس نت____ايج مطالع___ات آن___ان مص___رف ن__وش_اب__ه ه__ا ب__ا اف__زايش فش__ار خ__ون مرتبط است.

پژوهشگران دانشگاه هاروارد در بيش از33000 زن كه دچار فشار خون بالا شده بودند ، مصرف قهوه و نوشابه را مورد توجه قرار دادند و در يافتند از نظر افزايش فشار خون تفاوتي بين مصرف نوشابه هاي معمولي و نوشابه ه_اي رژيمي وجود ندارد.

رابطه مصرف ماهي هاي پرچرب و قلب سالم

مصرف ماهي هاي پرچرب مانند Salmon و Tuna و غيره مي تواند در هر سني باعث سلامت قلب شود.

مطالعات انجام گرفته بر روي 348 نفر در دانشگاه Washington نشان مي دهد، افرادي كه (مخصوصاً افراد مسن تر) هفته اي يكبار ماهي هاي چرب مصرف نموده اند، 44 درصد كمتر از ديگران در معرض بروز سكته هاي قلبي قرار داشته اند. خاصيت پيشگيري از سكته قلبي ماهي چرب ناشي از وجود اسيدهاي چرب مخصوصي است به نام امگا 3 (OMEGA-3) كه در بعضي از غذاها مخصوصاً روغن ماهي وجود دارد.

مضرات پخت طولاني مدت غذا در ظروف آلومينيومي

منبع:www.iranmania.com

پخت غذا در ظروف آلومينيومي براي مدت طولاني براي بدن انسان مضر است. اين طرح تحقيقي با هدف بررسي ميزان يون هاي آزاد شده ناشي از پخت غذا و ظروف فلزي و غيرفلزي و تأثير آن بر مواد غذايي اجرا شد كه نتايج آن نشان داد در اثر پخت غذا در ظروف آلومينيومي، يون هايي آزاد و به غذا اضافه مي شوند كه موجب بروز بيماري هايي مانند آلزايمر، راشيتيسم و عوارضي همچون غش، كم خوني مفرط، كما و اختلال در هنگام راه رفتن، مي شود.

در اين تحقيق نتايج بررسي عناصر سنگين و سمي ناشي از فلزات ظروف آشپزخانه نشان داد هر چه مدت زمان پخت بيشتر شود ميزان يون هاي آزاد شده نيز افزايش مي يابد و همچنين استفاده از اسيدهاي خوراكي در غذا مثل سركه، آبليمو، آب غوره در غذا موجب افزايش آزادشدن يون ها مي شود. خانواده ها در صورت استفاده از ظروف آلومينيومي، از اين ظروف براي پخت غذاهايي كه زمان پخت كمتري نياز دارند استفاده كنند.

آنچه درباره كره هاي حيواني و گياهي بايد بدانيم

منبع: www.iranmania.com

كره به جذب بتاكاروتن و ويتامين هاي F , K , D , A كه محلول در چربي هستند، كمك مي كند. كره ريزمغذي هاي زيادي دارد كه اين مواد بازدارنده ، استعداد نهاني سرطان هستند. اين ماده غذايي داراي كلسترول است و تحقيقات ، نقش بارز مصرف زياد كلسترول را در بيماري هاي قلبي ثابت كرده است ؛ اما در كنار مضرات مصرف زياد كلسترول بايد به اين نكته نيز اشاره شود كه مصرف متناسب كلسترول براي فعاليت سيستم مغز و اعصاب در جوانان و كودكان (سنين دبستان و پيش دبستان) مورد نياز و موثر است.

همچنين كلسترول جزء لازم

و ضروري ساختمان تمام سلولهاي بدن است. درخصوص اين ماده غذايي بايد به اين نكات اشاره شود كه به دليل تهيه شدن از منابع حيواني ، قيمت بالايي دارد. همچنين چربيهاي اشباع موجود در كره باعث افزايش كلسترول خون شده و در بيماري هاي قلبي موثر است.در اين خصوص بايد به اين نكته اشاره شود كه مصرف بيش از حد كره در بروز ديابت نوع 2، بيماري هاي قلبي عروقي و چاقي (به عنوان پايه بسياري از بيماري ها) نقش دارد.

مارگارين:

از بتاكاروتن به عنوان افزودني رنگ دهنده در تهيه مارگارين استفاده ميشود. ويتامين A و E مارگارين از كره بيشتر است.همچنين مارگارين فاقد آهن ، روي و مس مي باشد. به دليل تهيه شدن از روغنهاي گياهي قيمت مارگارين پايين است.

تغذيه شيرخوار با شير گاو

منبع:www.iranmania.com

كودكان قبل از سن يكسالگي نبايد شير گاو مصرف كنند.

تعجب نكنيد زيرا بدن نوزادان به شير مادر- و نه شير فرآوري نشده گاو- نياز دارد و اگر مادري نميتواند بنا بر دلايلي به كودك خود شير بدهد .

بهتر است به دنبال شير خشك غني شده با آهن كه از شير معمولي درست شده باشد بگردد .

اين به معناي اجتناب كلي از مصرف شير گاو نيست بلكه بيانگر اين لست كه مصرف شير مادر و شير هاي خشك غني از اهن در درجه اول اولويت قراردارند. به عبارت ديگر شير گاو بهترين منبع دربردارنده مواد غذايي براي نوزادان نيست.

حقيقت اين است كه در توليد شيرهاي خشك شير گاو بعنوان منبع پروتئين، چربي و كربوهيدرات استفاده ميگردد. اما مواد ديگري نيز هنگام توليد به آن افزوده مي شود.اگر بجاي شير

خشك به نوزاد شير گاو فرآوري نشده داده شود بعد از مدتي ممكن است علايم كمبود بعضي از مواد مغذي نظير آهن، اسيدهاي چرب ضروري و ويتامين E ظاهر گردد. شير گاو همچنين داراي مقادير بيش از حد لازم سديم است كه اين مقدار اصلا براي نوزاد نياز نيست.

همچنين از آنجايي دستگاه گوارشي نوزاد هنوز تكامل نيافته است لذا مصرف مقادير زياد پروتئين موجب از دست دادن خون- از ناحيه روده اي معده اي- و به تبع آن كاهش ذخيره آهن در بدن نوزاد گردد. بنابراين قبل از سن يكسالگي تنها مصرف شيرهاي خشك فرآوري و غني شده ميتوانند نيازهاي تغذيه اي نوزادان را برآورده نمايد.

همچنين در مورد كودكاني كه ممكن است بطور ارثي آمادگي ابتلا به آلرژي غذايي داشته باشند عدم مصرف هر نوع شيري غير از شير مادر ميتواند باعث شود كه دستگاه گوارشي آنها بخوبي تكامل يافته و احتمالا در سنين بعد ار يكسالگي بتواند بدون ابتلا به عوارض اين آلرژي از هر نوع شيرو غذايي كه تمايل دارند استفاده نمايد. اگر چه هنوز بطور كامل اثبات نشده است اما دلايل زيادي كه وجود دارد بيان ميدارند در مورد كودكاني كه بطور ارثي استعداد ابتلا به ديابت وابسته به انسولين را دارند مصرف زودهنگام شيرهاي غير از شير مادر –قبل از يك سالگي- ميتواند يك عامل تسهيل كننده و تسريع بخش باشد.همچنين بيان ميشود كه تركيبي از استعداد ارثي و مصرف زودهنگام از شير گاو ميتواند موجب بروز ديابت كودكان گردد.

چه هنگام ميتوانيد به كودكانتان شير گاو بدهيد؟

براي اولين سال زندگي شير مادر يا شير خشك مهمترين منبع شير

به شمار مي آيد. شير گاو براي اولين سال زندگي اصلا مناسب نيست اما از حدود 7 ماهگي به بعد كمي شير گاو و يا غذاهايي كه حاوي مقادير كمي شير گاو هستند ميتوانند به عنوان يك غذاي كمكي مورد استفاده قرار بگيرند.ميتوانيد شير را با غذاهاي جامد مثل پوره سيب زميني يا برنج مخلوط كنيد و يا ميتوانيد مقدار كمي شير را با ميوه هاي تازه مخلوط نماييد. با افزودن ادويه و پوره سبزيجات به شير ميتوانيد يك غذاي لذيذ و خوشمزه براي كودكتان تهيه كنيد.

شير گاو، چه وقت و چه مقدار

از چه هنگام ميتوان به كودك شير گاو داد؟ در اولين سال زندگي يك كودك شير مادر و شير هاي خشك بهتر از شير گاو تشخيص داده شده اند و شير گاو اصلا براي اين امر مناسب نيست . اما از حدود 7 ماهگي كمي شير گاو و يا غذاهايي كه حاوي مقادير بالاي شير هستند بعنوان مهمترين مكمل هاي غذايي به غذاي كودكان افزوده مي گردد. راههاي زيادي براي آغاز استفاده از شير گاو وجود دارد مثلا ميتوانيد آنها را به پوره ها و غذاهاي كودكان- تهيه شده از غلات- استفاده نماييد. همچنين ميشود مقداري شير كامل را با ميوه هاي تازه مخلوط كرد و مصرف نمود. با تركيب نمودن كمي شير كامل و پوره سبزيجات و كمي ادويه يك غذاي عالي براي نوزادان و كودكان تهيه نمود.هر چه سن كودكان افزايش مي يابد نگراني از كمبود كلسيم نيز افزايش مي يابد. بيش از بيست درصد از كودكان مقادير ناكافي از كلسيم را دريافت ميكنند. اين امر بدان علت است

كه اكثر كودكان از نوشيدنيهايي استفاده ميكنندكه حاوي مقادير ناكافي سديم مي باشد.سالهاي اوليه زندگي يك كودك زمان رشد و تكامل استخوانهاي اوست لذا مصرف مواد غذايي حاوي كلسيم زياد در اين سن بسيار مفيد ميباشد. در اين مورد شير يك نوشيدني خوب و مفيد است زيرا قند موجود در شير(لاكتوز) و همچنين ويتامينD موجود در آن از عواملي هستند كه موجب افزايش جذب كلسيم مي شوند.

خوشمزه ولى خطرناك

نويسنده:مهرى موسى وند

منبع:روزنامه جوان

شما هر روز چه قدر نمك مى خوريد؟ از استاندارد جهانى مصرف نمك مطلعيد؟ آيا هنوز نمكدان بر سر سفره و يا ميز غذا مى بريد؟

از سس سالاد گرفته تا بيسكويت و ساندويچى كه هر روز آن را ميل مى كنيد و در يك كلام تقريباً مواد غذايى كه در روز مصرف مى كنيم مملو از يك ماده معدنى است كه بنا به نظر بسيارى از متخصصان تغذيه، به تدريج بدن ما را رو به زوال مى برد. اين ماده «سديم» است. هنوز دير نشده، حتى اگر دچار فشار خون هم نشده ايد، بايد در مورد كاهش مصرف آن به طور جدى فكر كنيد. بسيارى از غذاهايى كه ما مصرف مى كنيم حاوى «نمك پنهان» هستند.

به گفته يك كارشناس، هيچ راهى براى پيش بينى و اعلام اين مطلب كه پس از سال ها رژيم غذايى پر نمك داشتن، دقيقاً چه بيمارى هاى مزمنى در پى خواهد داشت وجودندارد، بنابراين بهترين راه اين است كه مردم خطر مصرف نمك را به جان نخرند. مشكل اينجاست كه اين ماده همه جا هست. پنيرهاى ورقه اى، مواد حجيم شده مانند پفك، سبزيجات و يا گوشت هاى آبپز

و كنسرو شده هم پر از نمك اند. نان هاى شيرينى و نان هاى معمولى نظير لواش و باگت و غيره هم از نمك بى نصيب نمانده اند. حدود ?? درصد سديم دريافتى ما طى روز از مواد غذايى فرآورى شده وآماده مى آيد نه از نمكدان!

تازه ترين توصيه هاى مربوط به رژيم غذايى از اين قرار است: بزرگسالان سالم نبايد در روز بيش از ????ميلى گرم سديم مصرف كنند، اين مقدار در حدود يك قاشق چايخورى نمك است. اين در حالى است كه طبق آمارها بيشتر ما تا پايان روز ???? ميلى گرم سديم مصرف مى كنيم. شواهد موجود نشان مى دهند كه رژيم غذايى پر سديم مى تواند خطر سرطان معده را افزايش دهد و حتى باعث تحليل استخوان مفصل ران دركهنسالى شود. سديم به مرور زمان رگ ها را تضعيف كرده و قلب را خسته مى كند و اين موضوع خود سبب بروز سكته و ايست قلبى مى شود. حساسيت به نمك، با افزايش سن بيشتر مى شود. يكى از دلايل احتمالى آن مى تواند كاهش توانايى و عملكرد كليه در سن ?? سالگى باشد. با اين همه پيامد، بهترين روش باز هم پيشگيرى و عمل كردن به دستورات ساده رژيم هاى غذايى سالم است.

هنگام خريد: بكوشيد هر ماده غذايى را به تازه ترين و طبيعى ترين شكل ممكن خريدارى كنيد. فرآورى شدن غذا يكى از مهم ترين عوامل بالا برنده سديم است.مثلا به جاى مواد آجيلى بو داده و پر نمك، نوع خام آن را انتخاب كنيد. به جاى ژامبون يا كالباس مرغ، مرغ بريان تهيه كنيد واز مصرف انواع سبزيجات

و حبوبات كنسرو شده خوددارى كنيد.

در آشپزخانه: خسيس بودن گاهى معجزه مى كند به ويژه زمانى كه قرار است از پودرهاى ادويه آماده استفاده كنيد. بيشتر بسته هاى آماده مانند پودر سوخارى حاوى نمك زياد هستند.

مقدار غذا را افزايش دهيد: غذاهاى فرآورى شده را با مواد غذايى تازه تركيب كنيد. استفاده از سالادهاى حجيم نظير كاهو و كلم وگوجه فرنگى، مصرف نمك پنهان در غذاهاى آماده را كاهش مى دهد.

شستن و آبكشى مكرر: سبزيجات و حبوبات كنسرو شده عملاً در آب ونمك شناورند. با خالى كردن آب آنها وآبكشى اين مواد، تا ?? درصد از نمك آن را حذف خواهيد نمود. حسن بزرگ حذف تدريجى نمك اين است كه شما و اعضاى خانواده، بالاخره مزه و طعم واقعى مواد خوراكى را خواهيد چشيد و حداكثر پس از ?? هفته حفظ رژيم كم سديم، غذاهاى كم نمك همان قدر كه غذاهاى عادى برايتان خوشمزه بودند، به مذاقتان خوش خواهند آمد.

نگاهي دوباره به سبد غذايي خانواده

منبع:روزنامه جوان

تخم مرغ بخوريم يا لوتئين: شايد ندانيد كه ماده اى به نام «لوتئين» در لكه زرد چشم ما وجود دارد كه با خوردن روزانه يك عدد تخم مرغ، مى توان آن را تقويت كرد، همان كارى كه هويج و ذرت انجام مى دهند. لوتئين موجود در تخم مرغ حكم فيلترى را دارد كه پرتوهاى مضر نور را تصفيه مى كند.

تخم مرغ بعد از شير مادر: تخم مرغ فراتر از يك غذا است و از نظر كيفيت غذايى تنها پس از شير مادر در رتبه دوم قرار مى گيرد. گذشته از تقويت لكه زرد چشم، زرده تخم مرغ در روند بهبود بيمارى آلزايمر

نيز موثر عمل كرده است. يافته هاى جديد محققان نشان مى دهد، زنانى كه در طول دوران نوجوانى خود تخم مرغ بيشترى نسبت به همسالان خود مصرف كرده باشند در خطر كمترى از نظر ابتلا به سرطان سينه هستند.

ماهى نوعى دارو: ماهى را مى توان نوعى دارو به حساب آورد. اكنون امگا ? ديگر يك ستاره در دور دست و يا سفينه نيست. امگا ? نامى است براى اسيدهاى چرب اشباع نشده. مهم ترين وظيفه امگا ? متعادل كردن فشار خون است. شما به راحتى مى توانيد تا هفته اى ? بار ماهى بخوريد به اين ترتيب در برابر عفونت ها مصون خواهيد شد. شايد منطق وارونه اين است كه از فردى كه به تازگى سكته مغزى كرده، بپرسيم هفته اى چند بار ماهى نخورده است! تحقيقات رابطه ميان مصرف ماهى و پيشگيرى از بروز سكته را ثابت كرده است و اين رابطه بيشتر در گرو طبخ ماهى نيز هست. محققان با بررسى رژيم غذايى تقريباً ? هزار فرد ?? سال به بالا دريافتند كسانى كه ماهى پخته يا كباب شده و يا تن مصرف مى كردند احتمال ابتلاى شان به سكته مغزى كمتر بود. آن روى سكه نيز خواندنى است. ماهى سرخ كرده و ساندويچ ماهى احتمال سكته را افزايش مى دهد. هر وعده از اين نوع ماهى طبخ شده به ميزان ?? برابر احتمال سكته را تشديد مى كند. تصور مى رود كه پيام اين تحقيق كاملاً روشن است: ماهى بخوريد اگر مى خواهيد به ويژه در دهه هاى پايانى عمرتان، دچار سكته مغزى نشويد!

سبد غذايى خانواده ها بايد تغيير كند: پروفسور منوچهر

جعفريان مى گويد فهرست غذاهاى سنتى ايران در خانه ها و رستوران ها از ?? سال پيش تفاوت چندانى نكرده و كمتر از ?? نوع غذا در آشپزخانه ايرانى طبخ مى شود اين در حالى است كه در رستوران هاى خارج كشور، فهرست غذايى بيش از يكصد نوع غذا به مشتريان عرضه مى شود.

او با تاكيد اضافه مى كند: چگونه طبخ غذاهاى سنتى ايران به لحاظ زمان پخت بالا و سرخ شدن بيش از حد سبب از بين رفتن خواص بسيارى از مواد مى شود. اين متخصص علم تغذيه معتقد است برخى سبدهاى غذايى در خانواده هاى ضعيف به مواد نشاسته اى مانند سيب زمينى، ماكارونى و برنج خلاصه شده و در برخى موارد استفاده بيش از اندازه از مواد پروتئينى ديده مى شود كه در مقايسه هر دو اين موارد بيمارى هايى از قبيل قلب و عروق، پوكى استخوان، چاقى كاذب و ... به شدت در حال افزايش است. جعفريان فرهنگ سازى از طريق سيماى جمهورى اسلامى را عامل مهمى در ايجاد تنوع در سبد غذايى ايرانيان مى داند.

نمك فقط روزى ? گرم: شش گرم نمك در روز براى هر فرد كافى است، يعنى همان مقدارى كه به هنگام پخت به غذا زده مى شود بنابريان ديگر جايى براى نمكدان بر سرسفره و يا ميز غذا نيست!

پزشكان مى گويند هرچه فشارخون در سطح پايين ترى باشد، عمر انسان ها طولانى تر خواهد بود. دكتر محمدرضا عباسى، عضو هيات علمى دانشگاه علوم پزشكى تهران گفت: متاسفانه فشارخون بالا هيچ علامتى ندارد، تنها شايد بتوان به سردرد صبحگاهى كه معمولاً پشت سر است اشاره كرد كه

اين نيز چندان قطعى نيست. عباسى تاكيد كرد: در مساله درمان، در مرحله نخست به بهبود شيوه زندگى اشاره مى شود، مثلاً كاهش مصرف نمك روزمره و يا كاهش مصرف غذاهاى پرنمك نظير كنسروها و يا غذاهاى آماده (Fast Food).

به گفته اين پزشك، نكته بعدى كاهش وزن در افراد چاق است و سومين مورد مهم انجام ورزش هايى مانند دويدن، شنا و پياده روى است. چنانچه در جهت بهبود شيوه هاى زندگى، قطع سيگار و رژيم غذايى سرشار از سبزيجات و ميوه ها را لحاظ كنيم، افزايش فشارخون دلايل ديگرى دارد و اين موضوع درمان دارويى را طلب مى كند

بيدار باش صبحانه

نويسنده:فهيمه رفيعي

منبع:روزنامه جوان

ديگر كمتر كسى است كه نداند صبحانه سبب افزايش انرژى و باز شدن فكر و ذهن مى شود؛ چرا كه با كاهش ميزان دريافت غذا در روز نقش بسزايى در پيشگيرى از چاقى ايفا مى كند. در كشور ما خوردن صبحانه بيشتر ويژه روزهاى تعطيل است و معمولا افراد به خوردن بيسكويت يا تكه اى نان در مدرسه يا محيط كار بسنده مى كنند. نه تنها پدر و مادرها به خوردن صبحانه علاقه نشان نمى دهند بلكه كودكان را هم به خوردن صبحانه تشويق نمى كنند. مطالعات نشان مى دهد كودكانى كه قبل از رفتن به مدرسه صبحانه مى خورند ضمن تمركز بيشتر در فراگيرى درس با همسالان خود برخورد بهترى دارند. با اين همه بى اشتهايى و يا بدغذايى كودك در هر سنى مساله مهمى است كه بايد آن را جدى گرفت. چرا كه در نهايت به سوء تغذيه منجر مى شود. با توجه به اينكه كودكان در مرحله رشد

سريع هستند هر نوع اختلالى كه در تغذيه آنان پيش آيد، مى تواند سبب وارد آمدن لطمات شديدى به رشد آنان شود.

رفتار بزرگ ترها درباره غذا خوردن كودكان بسيار تعيين كننده است، مثلا اگر كودكى صبحانه خوردن خانواده را با يك برنامه منظم، دوست داشتنى و با اهميت نبيند، هيچ ميلى به يك صبحانه خوب پيدا نمى كند. در بسيارى از خانواده هايى كه زنان شاغلند اغلب ديده مى شود كه مادر، كودك را با عجله بيدار مى كند و به زور لقمه اى نان در دستش مى گذارد تا آن را به عنوان صبحانه بخورد. صرف صبحانه در ابتداى صبح بايد همراه با آرامش باشد. با عجله غذا خوردن و يا ايستاده بودن فضاى ناامنى را براى يك تغذيه مناسب به وجود مى آورد و در نتيجه كودك هيچ ميلى به خوردن صبحانه ندارد.

تنظيم وقت با كودك

خانواده هايى كه مجبورند صبح ها زودتر از خانه خارج شوند و وقت كافى براى صبحانه خوردن در كنار كودك خود را ندارند، بهتر است برنامه هاى خود را به گونه اى تنظيم كنند كه با حضور كودك صبحانه بخورند تا كودك از اين وعده غذايى لذت ببرد.

نظم در خوردن صبحانه

نظم در خوردن صبحانه بسيار مهم است؛ زمان هر وعده از غذا بايد ثابت و مشخص باشد. اين درست نيست كه يك بار كودك را در ساعت هفت براى صبحانه بيدار كرد و روز بعد ساعت ?? به او صبحانه داد. بايد زمان مشخصى را براى هر وعده غذايى در نظر گرفت. نامنظم بودن ساعت هاى هر وعده صبحانه به بى اشتهايى كودك منجر مى شود.

تغذيه نوزادان؛ مادران شاغل نگران نباشند

مترجم:طناز

زارعي طوسي

منبع:روزنامه قدس

مادران بسياري را ديده ايم كه با وجود اشتغال بيرون از خانه هنوز هم به فرزند خود شير مي دهند. اگر چه اين كار با مشكلاتي همراه است و برنامه ريزي و آمادگي زيادي مي خواهد، ولي فوايدي هم دارد كه به انجام آن مي ارزد. در اينجا به بخشي از اين فوايد اشاره مي كنيم.

- شيردهي مادر و كودك را به هم نزديك نگه مي دارد. اگرچه ساعاتي از روز را از هم جدا مي شوند.

- كودكاني كه شير مادر مي خورند سالم تر از بقيه بچه ها هستند.

- مادران كودكان سالمتر كمتر مجبور به ترك كار خود هستند، در نتيجه درآمدشان كم نشده در ضمن نگراني نسبت به بچه خود ندارند كه اين هم بازده كار را بالا مي برد.

- شير دادن مادر به كودك از هزينه هاي اضافي مي كاهد، شيرخشك و غذاي كمكي هر ماهه هزينه زيادي به خانواده تحميل مي كند.

هر چه به تعداد مادران شاغل افزوده شود، كارفرمايان بايد بيشتر به ارزش شيردهي مادر به كودك توجه كنند. در گذشته چنين نبود، ولي امروزه مشخص شده كه شير دادن به بهبود كيفي و كمي كار مادران شاغل كمك مي كند.

به عنوان مثال كودكاني كه با شير مادر تغذيه مي شوند، كمتر مريض مي شوند، حتي اگر به مهدكودك هم برده شوند و مريضي كمتر به معني غيبت كمتر از كار است. آمار نشان مي دهد كه مادراني كه كودك خود را با شيرخشك تغذيه مي كنند سه برابر بيشتر از مادران شيرده از سر كار غايب مي شوند.

شيردهي مادر هم به نفع وي و

هم به نفع كودك و كارفرماست

اگر امكان شير دادن يا دوشيدن شير در سر كار را داريد، تصميم بگيريد كه در كجا مي توانيد اين كار را انجام دهيد. متأسفانه تا زماني كه فرزندتان متولد نشده، امكان تجربه شيردهي را نداريد و در نتيجه اصلاً نمي توانيد حدس بزنيد كه اين كار چه مدت طول خواهد كشيد. در هر صورت، محلهاي مناسب اين كار را پيدا كنيد. دفتر خصوصي، درمانگاه يا مهد كودك. نگهداري فرزندان كاركنان در محل كار مي تواند مناسب باشد. جايي كه هم راحت و هم خصوصي باشد و كسي آرامش شما را بر هم نزند.

تا مي توانيد شير بدهيد

از دوران ارزشمند شيردهي لذت كامل را ببريد. شيردهي از همان بدو تولد و به تعداد دفعات زياد هم براي نوزاد تمرين خوبي است و هم براي شما يك ذخيره عالي شير فراهم مي كند. بنابراين در چهار هفته اول پس از زايمان از شيشه شير، پستانك و شير كمكي به هيچ وجه براي تغذيه نوزاد استفاده نكنيد. زيرا باعث سردرگمي طفل در نحوه مكيدن شير خواهد شد و در نتيجه شير شما نيز كمتر مي شود.

شير دوشيدن و ذخيره آن را ياد بگيريد

اگر تصميم داريد به هنگام كار هم به كودك خود شير بدهيد، بايد دوشيدن و ذخيره آن را ياد بگيريد. مي توانيد اين تمرين را به محض زياد شدن شير در چند روز اول پس از زايمان و در هفته اول شروع كنيد. هم از دست و هم از پمپهاي شيردوش كه به دو صورت دستي و اتوماتيك هستند مي توانيد استفاده كنيد.

اين تمرين را بايد تا قبل

از رفتن مجدد به سر كار به خوبي انجام داده و ياد بگيريد، در ابتدا مقدار شير دوشيده بسيار كم است، ولي نااميد نشويد هر چه اين هنر را بهتر ياد بگيريد، نتيجه موفقيت آميزتر خواهد بود.اگر شير دوشيدن را از اوايل زايمان شروع كنيد و بچه به خوبي شير بخورد، مي توانيد شير اضافي را فريز كنيد. بعد از دوشيدن، آن را داخل ظرف مناسب و تميز ريخته و برچسب تاريخ بزنيد. شير مادر در دماي معمولي اتاق حدود چهار تا هشت ساعت، در يخچال سه تا پنج روز، در يخدان يخچال تا سه ماه و در فريزر شش تا دوازده ماه قابل نگهداري است.دقت داشته باشيد كه هر چه بچه بزرگتر مي شود، به شير ذخيره بيشتري نياز دارد.

ميزان شير مورد نياز هر وعده را در سه ماهه اول تخمين بزنيد.

نوزادان طبيعي حدوداً 80 گرم (يك و يك دوم اونس) براي هر 454 گرم وزن خود (يك پوند) نياز به شير دارند، به عنوان مثال يك كودك سه كيلو و ششصد گرمي بايد روزانه حدود ششصد و چهل گرم شير بخورد. اين مقدار را بايد به تعداد دفعات شيردهي روزانه تقسيم كنيد و مقدار شير مورد نياز هر وعده را تخمين بزنيد.

روش شيردهي جديد را به كودك معرفي كنيد

بعد از چهار هفته اول تولد و زماني كه كودك به خوبي شير مي خورد مي توانيد روش ديگري مثل استفاده از بطري را به كودك معرفي كنيد (مادران شاغل ناچار به استفاده از بطري هستند) اگر اين كار را زودتر انجام دهيد كودك در تشخيص نحوه مك زدن سردرگم شده، روش آسان

تر را كه همان تغذيه با بطري است انتخاب خواهد كرد. اگر مجبور به جدا شدن از كودك هستيد، بايد مطمئن شويد كه كس ديگري غير از شما كه از بچه مراقبت مي كند، مي تواند به او شير بدهد.

غذاهاي جانشين شير مادر چه هستند

با توجه به سن كودك كم كم مي توانيد به ترتيب از شير دوشيده، شيرخشك و غذاي جامد استفاده كنيد. اكثر پزشكان تأكيد دارند تا شش ماهگي نوزادان تنها از شير مادر تغذيه شوند. اگر شما قادر به سير كردن نوزاد با شير خود نيستيد، معمولاً پزشك اطفال، شيرخشكي را به شما معرفي خواهد كرد.بعد از شش ماه بتدريج غذاهاي جامد را مي توان به كودك داد. اگرچه شير در سال اول تولد غذاي اصلي كودك محسوب مي شود.

چگونه از جانشين ها استفاده كنيد

از فنجان، قطره چكان، قاشق هاي كوچك مخصوص دارو يا هر چه كه شما و كودك راحت تريد استفاده كنيد. اگر غذاي كمكي رقيق را از طريق بطري به كودك مي خورانيد بايد سر شيشه پستانك را از نظر سايز و شكل تعويض كنيد. اگر كودك به اين طريق غذا نخورد، سرشيشه را عوض كنيد تا زماني كه مطمئن شويد كودك غذا را قبول خواهد كرد.از كس ديگري براي غذا دادن به طفل كمك بگيريد. كودك از شما انتظار دارد كه غذا را از طريق سينه به او بدهيد، نه فنجان، شايد بهتر باشد اتاق را ترك كنيد. بعضي بچه ها زماني كه چيزهاي واقعي در اطرافشان است، از پذيرفتن جانشين آن سر باز مي زنند!

شير خودش آب حيات است

نويسنده:محبوبه علي پور

منبع:روزنامه قدس

طبق آمار جهاني يك چهارم

زنان بالاي پنجاه سال مبتلا به پوكي استخوان هستند و اين آمار در كشور ما ضمن آن كه بيشتر است، سن ابتلا نيز كمتر مي باشد58 ميليون ايراني از كمبود كلسيم رنج مي برنداز هر 10 دختر 6 نفر و از هر 10 پسر 7 نفر كلسيم مورد نياز روزانه را دريافت نمي كنند...وقتي شما اين آمار و ارقام را مي خوانيد به چه فكر مي كنيد؟ بله همه اين مشكلات از مصرف اندك مواد لبني در كشور ما حكايت مي كند. اما علت اين موضوع چيست؟ و اصولاً ما چقدر با شير و محصولات آن آشنا هستيم؟

دكتر گيتي كرم، استاد دانشگاه تهران درباره وضعيت مصرف شير مي گويد: خوشبختانه در سالهاي اخير سرانه مصرف محصولات لبني افزايش پيدا كرده است، به طوري كه امروزه مصرف شير بين 70 تا 80 كيلوگرم در سال مي رسد، البته اين رقم ممكن است در اقشار مختلف فرق كند. اما به هر حال بهتر شده است.

گرچه مصرف سرانه مواد لبني در كشور ما رشد داشته است، اما هنوز هم با آمار بين المللي فاصله بسياري دارد. به طوري كه توصيه بهداشت جهاني مصرف سالانه 200 كيلوگرم لبنيات است و مصرف سرانه جهاني 155 كيلوگرم مي باشد.

يك عادت بدغذايي

علت اين كاهش مصرف در كشور ما چيست؟چندي پيش در پژوهشي اعلام شده بود، 32/2 درصد افراد عوارض گوارشي، 30/4 درصد بي علاقگي به طعم شير و 19/8 درصد قيمت آن را علت مصرف كم اين محصول دانسته اند.دكتر گيتي كرم، عضو انجمن تغذيه كشور در همين زمينه اظهار مي كند: دلايل متعددي وجود دارد كه مي توان به عادتهاي

غذايي نامناسب و عدم تحمل لاكتوز (قند شير) در برخي افراد اشاره كرد كه البته اين موضوع بسيار اندك است. بنابراين، معتقدم مهمترين عامل عادتهاي غذايي مي باشد.

دكتر صفريان،متخصص تغذيه و استاديار دانشگاه نيز با تأكيد بر خواص غذايي بسيار مواد لبني مي گويد: قند شير «لاكتوز» نام دارد كه كمبود آنزيم لاكتاز براي جذب آن مشكلات گوارشي را ايجاد مي كند. اين عارضه در چهار سالگي به بعد خود را نشان مي دهد كه گاه به دليل مصرف نكردن شير، بيماري مزبور ادامه پيدا مي كند. بنابراين، مشكل عدم جذب لاكتوز در شكل غيرمادرزادي بيشتر است.

وي مي افزايد: درباره عدم تحمل شير با دو بحث جداگانه روبه رو هستيم كه شامل عدم تحمل شير و حساسيت به شير است. گر چه اين دو مورد در برخي علايم مشترك هستند، اما حالات جداگانه اي به شمار مي آيند، طوري كه حساسيت شير معمولاًَ ناشي از پروتئين موجود در شير است، ولي عدم تحمل شير هم به قند آن مربوط مي شود. البته از آنجا كه اين موارد بسيار اندك هستند و حتي در صورت بروز به حدي خفيف مي باشند كه به قطع مصرف شير نيازي نيست.

لاكتاز دارو نيست

در نشريات خانوادگي و بهداشتي گاه با آگهي هايي روبه رو مي شويم كه برايمان تازگي دارد: «اگر پس از مصرف شير و لبنيات دچار علايمي نظير دردهاي شكمي و اسهال مي شويد، احتمالاًَ داراي مشكل عدم تحمل لبنيات و يا كمبود آنزيم لاكتاز هستيد...»آيا مصرف اين داروها خطري ندارد؟

دكتر صفريان در پاسخ مي گويد: قرصهاي لاكتاز كه براي درمان عدم تحمل شير مصرف مي شود،

عارضه قابل اهميتي ندارد، زيرا اين دارو موضعي بوده و در محل روده عمل مي كند. بنابراين، در واقع دارو به شمار نمي آيد.

اين شير خوب

برخي ها وقتي محصولي مي خرند، نگاهي هم به مواد تشكيل دهنده آن مي اندازند تا بدانند كه چه مي خورند، حال وقتي ما شير مي خوريم چه مي خوريم؟

دكتر صفريان به بررسي مواد موجود در محصولات لبني بخصوص شير پرداخته و اظهار مي كند اصولاَ شير حاصل تركيبات ريز مغذي و درشت مغذي است. درشت مغذيها خود شامل چربي، كربوهيدرات و پروتئين مي باشد. از لحاظ ريز مغذيها نيز داراي فسفاتها، منيزيم، روي و به ويژه كلسيم مي باشد.

وي اضافه مي كند: چربي موجود در شير اشباع شده است و براي افرادي كه اضافه وزن دارند، شيرهاي كم چرب توصيه مي شود. اما فرزندان در سنين زير بلوغ به ويژه زير 5 سالگي از شير پرچرب استفاده كنند.

به هر حال مقدار مصرف لبنيات براساس سن و وضعيت جسماني فرق مي كند، براي بالغين معمولي حدود دو ليوان شير، ماست يا دوغ كافي است. همچنين براي بانوان يائسه و فرزندان در حال رشد سه ليوان نياز است. گاهي افراد قادر به تحمل شير نيستند، اين افراد مي توانند از پنير استفاده كنند، زيرا هر 40 گرم پنير يك سهم يا معادل همان يك ليوان است.

در اطفال زير يك سال نيز مصرف شيركامل توصيه نمي شود. بنابراين، مي توان شير را در تركيب غذايي آنها به صورت سوپ و فرني استفاده كرد البته بهتر است آن را رقيق كنيد. به اين ترتيب كه براي شيرگاو، سه چهارم شير و يك

چهارم آب را با هم مخلوط كرده و همراه با شكر يا قند به كودك بدهيد. در مورد شير گوسفند يا بز هم نصف ليوان آب را به نصف ليوان شير بيفزاييد.

نكته ديگر اين كه برخي افراد به دليل شرايط اقليمي از شير بز استفاده مي كنند،اما چون اسيد فوليك آن كافي نيست، مصرف اين مكمل در كنار شير توصيه مي شود.

نور شير را خراب مي كند

برخي متخصصان تغذيه براي كاهش وزن پيشنهاد مي كنند كه افراد به جاي غذا، شير مصرف كنند. چرا؟

دكتر صفريان معتقد است: انواع رژيمهاي مختلف وجود دارد، اما بهتر آن است كه در رژيم غذايي همه مواد غذايي به ميزان كافي لحاظ شود. اما در مسأله كاهش وزن تحقيقات نشان داده كه كنترل وزن با كلسيم بالا آسانتر است، زيرا كلسيم در متابوليسم چربي دخالت مي كند.

وي در ادامه اضافه مي كند: شير منبع ويتامين ريبوفلاوين است كه براي حفظ عملكرد مخاطها بخصوص در ناحيه چشم ودهان مؤثر است. همچنين در آزادسازي انرژي مواد غذايي نقش قابل توجهي دارد. اما بايد توجه داشت كه اين ويتامين نسبت به نور حساس است. از همين رو، توصيه مي شود شير را در پاكتهاي شفاف يا شيشه نريخت. حتي اشعه ماورا بنفش باعث از بين رفتن اين ويتامين مي شود، پس، از قرار دادن شير در نور لامپهاي مهتابي كه با نور ماوراء بنفش كار مي كند، بايد اجتناب كرد.

آفت شير

علاوه بر نور، آفتهاي جدي ديگري است كه نه تنها شير را تخريب مي كند، بلكه باعث سمي شدن آن مي شود.

دكتر صفريان در اين زمينه مي گويد: از مسموميتهاي قابل

تأمل در شير قارچ افلاتوكسين است كه از طريق مصرف نانهاي كپك زده به عنوان غذاي دام وارد شير مي شود. گاه حتي در برخي گاوداريهاي كوچك، از محصولات فاسد شده استفاده مي كنند كه اين سموم را به شير وارد مي كند. در بدن ما نيز اين سموم جمع مي شود كه در طولاني مدت باعث بروز بيماريها از جمله سرطان مي شود كه اين امر در ناحيه كبد و روده بيشتر اثر مي گذارد. آلودگي ديگر، مسموميت با فلزات سنگين است كه باز هم در گاوداريهاي كوچك بيشتر ديده مي شود. زيرا غذاي دام را در ظروف نامناسب به حيوان مي دهند يا از كارتنها و مقواها به عنوان غذا استفاده مي شود كه اينها به خاطر آن كه رنگ شده از فلزات سنگين اشباع هستند.

غني سازي با برنامه ريزي

از مسايل نوين صنعت شير و لبنيات غني سازي اين محصولات به ريزمغذيها و ويتامينهاست.

دكتر صفريان در همين مورد نيز اظهار مي كند: غني سازي شير در بسياري از كشورها انجام مي شود، به طوري كه كلسيم يا ويتامين D به آن اضافه مي شود.

اين غني سازي يا از طريق مواد غذايي به شير دام صورت مي گيرد يا به خود شير افزوده مي شود. البته وقتي به طور طبيعي و از طريق زنجيره غذايي وارد مي شود انتظار آثار بهتري مي رود.

دكتر گيتي كرم متخصص صنعت شير در اين زمينه مي گويد: در همه جاي دنيا روند غني سازي وجود دارد، اما به اعتقاد من اين موضوع بايد بررسي شود و بر اساس نيازهاي افراد در مناطق متعدد انجام شود. همچنين براي

تمام محصولات اعمال نشود، زيرا گروهي از مردم به اين مواد غني شده نياز ندارند.دكتر صفريان مي افزايد: گر چه از مصرف كم لبنيات بيشتر نگران هستيم، اما در برخي افراد به ويژه كودكاني كه مواد مغذي ديگر را كمتر مصرف مي كنند، گاه استفاده از شير به عنوان جايگزين ساير مواد مصرف مي شود كه باعث مشكلات غذايي در طفل مي شود.

باكتريهاي درمانگر

امروزه بسياري از متخصصان تغذيه بر اين باورند كه به زودي نقش درماني باكتريهاي موجود در ماست بيشتر كشف مي شود و ارزش اين امر كمتر از اكتشاف پني سيلين در درمان عفونتها نيست.

دكتر صفريان در اين مقوله نيز اعتقاد دارد: ماست يكي از فرآورده هاي شير است كه در اثر تخمير با مخمرهاي مشخص با شير تهيه مي شود. در حال حاضر، اين مخمرها جايگاه درماني پيدا كرده اند و بر اساس استفاده نوع خاص اين مخمرها براي بيماريهاي مشخص تجويز مي شود. براي نمونه براي بيماريهاي گوارشي با مخمر خاص، بيماريهاي زنان، قلبي و عروق و... نيز مخمر ويژه خودش استفاده مي شود. در خارج از ايران به اين نوع فرآورده ها «بيو اكتيو» مي گويند، چون در برخي بيماريها نظير عوارض گوارشي مواد طبيعي در بدن صدمه مي بيند كه با مصرف ماستها مواد طبيعي بدن جايگزين شده و از تخريب حفظ مي شود.

مسأله ديگر در ماستها استفاده از عصاره ميوه هاست كه باعث غني شدن اين محصول از نظر ويتامينها و مواد مغذي مي شود. همچنين رغبت استفاده از محصولات لبني را نيز افزايش مي دهد.

كلام آخر

به هر حال مصرف محصولات لبني به عنوان يك ماده

غذايي پرفايده و البته ارزان قيمت مي تواند در تأمين نيازهاي بدن مؤثر باشد. پس، از امروز اين محصولات را در چرخه غذايي خانواده قرار داده و از مصرف موادي نظير نوشابه هاي گازدار كه در جذب كلسيم اختلال ايجاد مي كند، پرهيز كنيد.

من صبحانه مى خورم

منبع:روزنامه ايران

كمتر كسى را مى توان يافت كه نداند صبحانه موجب افزايش انرژى و باز شدن فكر و ذهن مى شود چرا كه با كاهش ميزان دريافت غذا در روز نقش بسزايى در جلوگيرى از چاقى ايفا مى كند. در كشور ما خوردن صبحانه بيشتر مختص روزهاى تعطيل است و معمولاً افراد به خوردن بيسكويت يا تكه اى نان در مدرسه يا محيط كار اكتفا مى كنند. نه تنها والدين به خوردن صبحانه علاقه نشان نمى دهند بلكه كودكان را هم به خوردن صبحانه ترغيب نمى كنند. مطالعات نشان مى دهد كودكانى كه قبل از رفتن به مدرسه صبحانه مى خورند ضمن تمركز بيشتر در فراگيرى درس با همسالان خود برخورد بهترى دارند. با اين همه بى اشتهايى و يا بدغذايى كودك در هر سنى مسأله مهمى است كه بايد آن را جدى گرفت، چرا كه در نهايت به سوءتغذيه منجر مى شود. با توجه به اين كه كودكان در مرحله رشد سريع هستند در نتيجه نيازهاى تغذيه اى شان اهميت خاصى دارد و هر نوع اختلالى كه در تغذيه آنان پيش آيد، مى تواند موجب وارد آمدن لطمات شديدى به رشد آنان شود؛ برخى از عوارض كه به علت تغذيه غلط در سلامت كودكان ايجاد مى شود، چنانچه به سرعت درمان نشود جبران ناپذير بوده و ممكن است

تا آخر عمر گريبانگير آنان باشد، بنابراين با توجه به اهميت خاص سلامت كودكان لازم است به تغذيه و سلامت آنان توجه كافى شود. رفتار بزرگ ترها درباره غذاخوردن كودكان بسيار تعيين كننده است. مثلاً اگر كودكى صبحانه خوردن خانواده را با يك برنامه منظم، دوست داشتنى و بااهميت نبيند، هيچ ميلى به يك صبحانه خوب پيدا نمى كند. در بسيارى از خانواده هايى كه زنان شاغلند اغلب ديده مى شود كه مادر، كودك را با عجله بيدار مى كند و به زور لقمه اى نان در دستش مى گذارد تا آن را به عنوان صبحانه بخورد. صرف صبحانه در ابتداى صبح بايد همراه با آرامش باشد. با عجله غذاخوردن و يا ايستاده بودن فضاى ناامنى را براى يك تغذيه مناسب به وجود مى آورد و در نتيجه كودك هيچ ميلى به خوردن صبحانه ندارد.

تنظيم وقت با كودك

خانواده هايى كه مجبورند صبح ها زودتر از خانه خارج شوند و وقت كافى براى صبحانه خوردن در كنار كودك خود را ندارند، بهتر است برنامه هاى خود را به گونه اى تنظيم كنند كه با حضور كودك صبحانه بخورند تا كودك از اين وعده غذايى لذت ببرد.

مادران خواب آلود

برخى از مادران آن قدر دير بيدار مى شوند كه مى توانند صبحانه و ناهار را با هم بخورند. دير بيدار شدن، بى حوصلگى، كوفتگى و بى اشتهايى به همراه دارد و از آنجايى كه مادر بى ميل است و براى تهيه صبحانه مناسب تلاش نمى كند، در نتيجه با همان بى حوصلگى چيزى را براى كودك خود آماده مى كند تا او بخورد و كودكى كه

همراه مادر خود بيدار مى شود و يا با مادر خود غذا مى خورد، طبيعى است كه صبحانه و ناهار او يكى است.

نظم در خوردن صبحانه

نظم در خوردن صبحانه بسيار مهم است و به نوعى مى تواند به نظم كودك كمك كند. زمان هر وعده از غذا بايد ثابت و مشخص باشد. اين درست نيست كه يك بار كودك را در ساعت ? براى صبحانه بيدار كرد و روز بعد ساعت ?? به او صبحانه داد. بايد زمان مشخصى را براى هر وعده غذايى در نظر گرفت. اين نظم كمك مى كند تا معده كودك براى خوردن غذا منظم عمل كند. نامنظم بودن ساعت هاى هر وعده صبحانه به بى اشتهايى كودك منجر مى شود.

تنوع در غذا

تنوع مواد غذايى جدا از اين كه نيازهاى مختلف جسمانى كودك را تأمين مى كند، بى اشتهايى او را هم رفع مى كند. هر روز مى توان مواد صبحانه كودك را تغيير داد. اين كه هر روز صبح كودك شير يا پنير بخورد طبيعى است كه موجب بى اشتهايى او مى شود. براى مثال مى توان يك روز كره و عسل و در روز ديگر پنير و آب ميوه و شير و ... را در برنامه صبحانه كودك قرار داد.

شورو شوق در خوردن

ازعوامل مهمى كه موجب مى شود كودك غذاى خود را با ميل و كامل بخورد شور و شوق صبحانه خوردن در خانواده است. هرچه اين تمايل بيشتر باشد كودك ميل بيشترى به صبحانه خوردن پيدا مى كند.

چند نكته درباره مرغ و تخم مرغ

نويسنده:سيما پارسا

منبع:روزنامه جوان

از آن جا كه گوشت مرغ بسيار آسيب پذير است محل خوبى براى

رشد باكترى هاست و نگهدارى درست از آن براى حفظ سلامتى خانواده شما اهميت فراوانى دارد. بنابراين براى شروع مرغ تازه را خوب بشوييد و سپس چنان چه قصد داريد آن را همان روز و يا حداكثر روز بعد بپزيد، بلافاصله در يخچال قرار دهيد. گوشت مرغ خام نبايد بيش از دو روز در يخچال نگهدارى شود، اگر قصد داريد آن را بيشتر نگاه داريد مرغ را در فريزر قرار دهيد. براى ذوب كردن يخ مرغ قبل از پخت نيز هرگز آن را در دماى معمولى نگذاريد بلكه از شب قبل در يخچال قرار دهيد تا به تدريج آب شود. در صورتى كه در منزل مايكروفر داريد. بهترين راه ذوب يخ مرغ استفاده از درجه ذوب يخ مايكروفر است.

براى پختن مرغ به روش آبپز مقدار كمى آب استفاده كنيد و مرغ را بر روى حرارت ملايم بپزيد، به اين ترتيب مرغ شما لذيذتر مى شود.

براى معطر كردن مرغ هنگام پخت مى توانيد از چند برگ سبزى معطر مانند ترخان، نعنا يا برگ بو و رزمارى استفاده كنيد. همچنين سبزيجاتى مانند سير، پياز، فلفل دلمه اى و كرفس براى معطر كردن مرغ و خوش طعم كردن آب حاصل از پخت آن مناسب هستند، اما اگر هيچ يك از اين سبزيجات را در اختيار نداريد چند عدد هويج و يك قاشق مرباخورى ادويه كارى به آن بيفزاييد.

روش ديگر پخت مرغ بدين صورت است كه اول مقدارى پياز و كرفس و هويج را خرد كرده و داخل ظرف ريخته بعد مرغ را بدون آب داخل قابلمه گذاشته و كمى نمك، فلفل و زردچوبه به آن

بيفزاييد و بدون آب با حرارت ملايم و با درب بسته بگذاريد مدت ?? دقيقه با آب موجود در خود مرغ بخارپز شود سپس ?? گرم كره به آن اضافه كرده (در صورت تمايل از رب نيز مى توانيد استفاده كنيد) و تفت دهيد سپس يك ليوان آب به آن افزوده و مى گذاريم خوب جا بيفتد.

براى سوخارى كردن مرغ ابتدا آن را با يك عدد پياز و مقدار كمى آب بر روى حرارت ملايم اجاق گاز قرار دهيد تا نيم پز شود. سپس قطعات مرغ را در يك صافى خالى كنيد تا آب اضافى آن ها گرفته شود. سپس زرده تخم مرغ را روى قطعات مرغ ماليده و آن را داخل پودر سوخارى بغلتانيد حال مى توانيد آن ها را در روغن سرخ كنيد.

براى تخت كردن گوشت سينه يا ران مرغ براى پخت غذاهايى مانند شنيسل آن را پس از جدا كردن از استخوان در ميان دو لايه كيسه فريزرى قرار داده و با وردنه به آن ضربه بزنيد. سپس با غلتاندن وردنه بر روى گوشت مرغ آن را باز كنيد. كيسه فريزر مانع از متلاشى شدن گوشت لطيف مرغ مى شود.

براى خوشرنگ شدن مرغ سرخ كرده مقدار كمى زعفران به روغن مصرفى بيفزاييد.

تخم مرغ ها را در يخچال و درون بسته بندى درپوش دار يا ظروف دربسته نگهدارى كنيد، چون تخم مرغ به را حتى بوى مواد مختلف موجود در يخچال را از منافذ پوست خود جذب مى كند.همچنين بهترين روش براى پيشگيرى از ابتلا به بيمارى هاى مشترك انسان و دام، آبپز كردن تخم مرغ هاست.

براى آبپز

كردن تخم مرغ هايى كه پوستشان ترك خورده قبل از انداختن تخم مرغ در آب آن را در يك كيسه فريزر قرار داده و در كيسه را گره بزنيد. به اين ترتيب از خروج مواد داخل تخم مرغ از ترك پوسته پيشگيرى مى كنيد. روش ديگر استفاده از كاغذ آلومينيوم است. تخم مرغ را لاى كاغذ آلومينيوم قرار دهيد و سپس در آب بيندازيد.

براى تشخيص تازگى تخم مرغ به پوست آن توجه كنيد. پوست تخم مرغ تازه زبر است اما پوست تخم مرغ كهنه صاف و صيقلى است.

براى تشخيص تخم مرغ خام از پخته آن را بچرخانيد، چنان چه به سرعت دور خود بچرخد پخته است.

گوشت قرمز خطر ابتلا به سرطان را افزايش مى دهد

نويسنده:سمانه نصرتى

منبع:روزنامه جوان

تحقيقى جديد نشان داده است خوردن گوشت قرمز به طور چشمگيرى احتمال ابتلا به سرطان پستان در زنان يائسه را افزايش مى دهد.اين تحقيق كه توسط يك گروه محقق در دانشگاه ليدز بريتانيا انجام گرفته، هفت سال به طول انجاميده و ?? هزار داوطلب زن در آن مشاركت داشته اند. نتيجه اين تحقيق در مجله بريتانياى سرطان (ofcancer British journal) منتشر شده است.در گزارش اين مجله آورده شده كه خطر ابتلا به سرطان پستان در آن گروه از زنان مسن تر كه روزى پنجاه و هفت گرم گوشت قرمز خورده بودند در مقايسه با زنانى كه اصلاً گوشت قرمز مصرف نكرده بودند، پنجاه و شش درصد افزايش يافت. اين در حالى بوده كه اين آمار در ميان آن هايى كه بيش از بقيه فرآورده هاى گوشتى، مثل كالباس و سوسيس خورده بودند به ?? درصد رسيده بود. با اين حال، كارشناسان هشدار داده

اند كه هنوز هم تعيين كردن تأثير انواع خاصى از رژيم غذايى بر ميزان خطر ابتلا به سرطان پستان دشوار است و تحقيقات قبلى هم به نتيجه محكمى نرسيده است. چون ما رژيم غذايى متنوعى داريم مشكل است كه تأثير گوشت قرمز بر ميزان خطر ابتلا به سرطان را از بقيه مواد خوراكى تفكيك كنيم. پرفسور جنت كيد؛ يكى از محققان ارشد، مى گويد: زنان جوانى كه گوشت قرمز و فرآورده هاى گوشتى زياد مصرف مى كنند هم با خطر بيشترى براى ابتلا به سرطان پستان مواجه هستند، اما ميزان افزايش اين خطر به لحاظ آمار چشمگير نيست.

چربى هاى اشباع شده

به هر حال محققان در نتيجه اين تحقيق متوجه شده اند كه مصرف گوشت قرمز در كل خطر ابتلا به سرطان پستان در زنان همه گروه هاى سنى را افزايش مى دهد.پرفسور گيد مى گويد: «مقدار چربى هاى اشباع شده در گوشت بالاست و اين نوع چربى ها بر ميزان كلسترول خون تأثير دارد. كلسترول پيش درآمدى براى ترشح هورمون استروژن است كه ثابت شده خطر سرطان پستان را افزايش دهد.» خانم كيد مى افزايد: «پختن گوشت قرمز با حرارت بالا نيز ممكن است منجر به توليد مواد سرطان زا شود. توصيه من به زنانى كه معمولاً گوشت قرمز زياد مصرف مى كنند اين است كه اين نوع مواد را كمتر بخورند.»

فيبر غذايى

نتايج اوليه اى كه از تحقيق دانشگاه ليدز به دست آمد، نشان داد زنانى كه هنوز يائسه نشده اند و غذاى فيبردار زياد مصرف مى كنند ميزان خطر ابتلا به سرطان در آن ها به نصف مى رسد.دكتر آلكسيس ويلت، از

مركز «تحقيقات سرطان بريكترو بريتانيا»، مى گويد: اين تحقيق جالب است اما چون ما رژيم غذايى متنوعى داريم مشكل است كه تأثير گوشت قرمز بر ميزان خطر ابتلا به سرطان را از بقيه مواد خوراكى تفكيك كنيم.»

وى مى گويد: «در اين تحقيق ميان زنانى كه گوشت قرمز مصرف مى كردند و آن هايى كه گوشت قرمز مصرف نمى كردند تفاوت هايى مثل سن، وزن و ميزان تحرك جسمانى نيز وجود داشته است؛ عواملى كه در بالا بردن خطر ابتلا به سرطان تأثير دارند. با اين حال كارشناسان تخمين مى زنند كه حدود سى درصد از همه سرطان ها با رژيم غذايى مرتبط هستند.

مقدار چربى هاى اشباع شده در گوشت بالاست و اين نوع چربى ها بر ميزان كلسترول خون تأثير دارد. كلسترول پيش درآمدى براى ترشح هورمون استروژن است كه ثابت شده خطر سرطان پستان را افزايش مى دهد. هنرى اسكوكرافت، از سازمان «مطالعات سرطان در بريتانيا» مى گويد: زنان بايد وزن بدن خود را در حدى كه سالم است نگه دارند، مرتب ورزش كنند و از خوردن دائمى غذاهاى چرب مثل گوشت قرمز و فرآورده هاى گوشتى پرهيز كنند. در همين حال، تحقيقى در امريكا كه در ماه نوامبر سال ???? منتشر شد نشان داد كه زياده روى در خوردن گوشت قرمز ميزان خطر ابتلا به سرطان سينه در زنان جوان را دو برابر مى كند. در اين تحقيق كه توسط مركز بايگانى پزشكى داخلى انجام گرفته، ?? هزار زن كه هنوز يائسه نشده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند اين تحقيق نشان داد كه مصرف يك و نيم وعده گوشت قرمز در

روز در مقايسه با مصرف همين مقدار گوشت دو يا سه روز در هفته، تقريباً خطر ابتلا به سرطان پستان ناشى از تغييرات هورمونى را دو برابر مى كند. اما كارشناسان سرطان بريتانيا مى گويند چون به حيوانات در اين كشور هورمون رشد داده نمى شود، نمى توان نتايج تحقيقات دو كشور را با يكديگر مقايسه كرد.

خاويار تازه مقوي و دلچسب

منبع: روزنامه قدس

خاويار همان تخم استحصال شده از ماهيان خاوياري است كه بعد از عمل آوري عرضه مي گردد. اين محصول در ايران از 4 گونه ماهيان خاوياري با نامهاي بلوگا (فيل ماهي)، آسترا (تاس ماهي)، سوروگا (ازون برون) و شيب استحصال مي گردد، كه داراي كمي تفاوت با يكديگر مي باشند. خاويار فيل ماهي درشت شفاف و خاكستري رنگ است. خاويار تاس ماهي خاكستري روشن تا تيره مي باشد كه بعضاً به طلايي مي زند. خاويار طلايي معروف از همين ماهي به دست مي آيد. ريزترين خاويار متعلق به ماهي ازون برون است كه رنگ آن طوسي تيره مي باشد.

براي تهيه خاويار بعد از صيد ماهي خاوياري آن را به داخل سالن عمل آوري كاملاً مجهز و بهداشتي منتقل مي كنند. پس از شستشوي كامل ماهي، آن را بيهوش نموده و بعد از آن براي تخليه كامل خون حيوان شريان آن را قطع مي نمايند، بعد از اين مرحله با شكافتن شكم ماهي تخمهاي درون شكم آن را خارج مي سازند و آنها را به روي غربالي از جنس نايلون نهاده و با دست و ظرافت كامل آنقدر آن را مالش مي دهند تا تخمها، كه در يك غشاء شفاف قرار گرفته از آن جدا و

از روزنه هاي غربال گذشته و تفكيك شوند. در اين هنگام خاويارساز، خاويار را بازرسي مجدد كرده در صورت نبود مشكل پس از توزين و اضافه نمودن نمك يا بوراكس آنها را داخل قوطيهاي مخصوص مي ريزند و با فشار حساب شده اي به درب قوطيها، شيرابه و هواي موجود در لابه لاي خاويارها را از آن خارج مي كنند و بسته به نوع خاويار باند لاستيكي رنگي اي را به دور قوطي مي اندازند. اين باند لاستيكي دو وظيفه برعهده دارد، يكي اينكه از ورود هوا به داخل قوطي جلوگيري مي كند و ديگري رنگ آن نماينده نوع خاويار داخل قوطي است. در عالم خاويار رنگ آبي باند و درب قوطي نماينده خاويار فيل ماهي (بلوگا)، رنگ زرد نشانه خاويار تاس ماهي (آسترا) و رنگ قرمز ويژه خاويار ازون برون (سوروگا) مي باشد كه البته خاويارساز با حك حروف Bبراي بلوگا و Aبراي آسترا و Sبراي سوروگا نيز نوع خاويار درون قوطي را مشخص مي كند.

تشخيص كيفيت خاويار

بهترين خاويار، خاوياري است كه شفاف و دانه هايش از هم مجزا و ترد باشد. خاويارهاي مانده و كهنه يا كپك مي زنند و يا علاوه بر بوي تند و مزه ترش و تلخ، به هم چسبيده نيز هستند. ولي بايد توجه داشت كه روغني شدن خاويار دليل افت كيفيت آن نيست ولي خوردن آن هم چندان مطلوب نمي باشد.

نگهداري خاويار

اگر در ظروف خاويار باز نشود، خاويار مي تواند بيش از حتي يك سال در برودت بين صفر تا 3 درجه سانتيگراد زير صفر سالم باقي بماند و بهتر است در اين حال

هفته اي يك بار ظرف خاويار را سر و ته نمود تا روغن خاويار ته نشين نشود و اگر در ظرف خاويار باز شد، بهتر است آن را حداكثر ظرف يك هفته مصرف كرد.

مزه خاويار

طعم خاويار تازه بسيار دلچسب، بدون بوي نامطبوع و آخر مزه آن شبيه طعم گردو است و هر چه از زمان عمل آوري آن بگذرد به تدريج مزه آن تغيير پيدا كرده و خاويار كهنه، بوي بد ماهي به خود مي گيرد.

طريقه مصرف خاويار

اولاً بايد توجه داشت كه خاويار را خام مصرف مي كنند و نبايد آن را پخت يا پاستوريزه نمود و..... ثانياً خاويار اگر تازه باشد بوي مطبوعي دارد و مي توان يك قاشق چايخوري از آن را روي نان گذاشت و خورد و به هيچ ماده افزودني نياز ندارد. و چون كمي از عمر آن بگذرد كم كم بوي ماهي از آن به مشام مي رسد، لذا براي رفع مشكل اين بوي نامطبوع برخي به آن آب ليمو، تخم مرغ آب پز، كره و چيزهاي ديگر مي افزايند. بنابراين بايد سعي كرد خاويار را تازه خريد و تازه مصرف كرد.

مصرف زياد غذاهاى چرب، سرخ كردنى و ادويه دار مهمتري

منبع:روزنامه جوان

يبوست، سوء هاضمه و نفخ، افت فشار خون، سردرد، افت قند خون، گرفتگى عضلات از جمله مشكلات رايج در ماه مبارك رمضان است كه با راه حل ها و توصيه هاى تغذيه اى قابل رفع است.

دكتر سيدمرتضى صفوى با بيان اين كه يبوست ممكن است باعث ايجاد هموروئيد (بواسير) و سوءهاضمه همراه با احساس پرى معده شود، گفت: از دلايل بروز آن مصرف زياد غذاهاى تصفيه شده مثل نان هاى تهيه

شده از آرد سفيد، نان لواش و فانتزى و كاهش مصرف آب و غذاهاى حاوى خمير است.

وى مصرف زياد غذاهاى چرب، سرخ كردنى و ادويه دار، غذاهايى مثل تخم مرغ، كلم، عدس، نوشابه هاى قندى، گازدار نظير كولا را از دلايل بروز سوء هاضمه در ايام ماه مبارك رمضان برشمرد و افزود: براى درمان بايد از مصرف آنها خوددارى شود.

دكتر صفوى ادامه داد: تعريق زياد، ضعف، كاهش انرژى، سرگيجه، رنگ پريدگى و حالت غش از علايم افت فشار خون است كه خنك نگه داشتن فرد و افزايش مصرف مايعات و نمك از راه هاى درمانى آن محسوب مى شود.

مديركل دفتر بهبود تغذيه وزارت بهداشت، با بيان اين كه سردرد روزه دار به علت عادت به مصرف كافئين و تنباكو و قطع آن، خستگى و عدم استراحت و خواب كافى است در ادامه به ايسنا گفت: بهتر است يك تا دو هفته قبل از آغاز ماه مبارك رمضان مصرف مواد حاوى كافئين كاهش يابد و جايگزين مناسبى مصرف شود و چنانچه سردرد روزه دار به علت افت فشار خون بسيار جدى باشد روزه بايد شكسته شود.

وى با بيان اين كه به منظور جلوگيرى از بروز گرفتگى عضلات روزه دار بايد مواد غذايى غنى از كلسيم، منيزيم و پتاسيم را به مصرف برساند، يادآور شد: افزايش اسيد در معده خالى باعث بروز عوارضى مثل زخم معده، سوزش سر دل و ورم معده مى شود؛ اين در حالى است كه مصرف غذاهاى ادويه دار، نوشابه هاى گازدار و نيز قهوه وضعيت را بدتر مى كند، لذا مبتلايان به زخم معده و يا ناراحتى هاى گوارشى جهت روزه دارى

بايد با پزشك معالج خود مشورت كنند.

دكتر صفوى با بيان اين كه تشكيل سنگ كليه در افراد با مصرف كم مايعات رخ مى دهد، اظهار كرد: لذا در ايام ماه مبارك رمضان مايعات بايد به وفور مصرف شود.

مدير كل دفتر بهبود تغذيه وزارت بهداشت، با بيان اين كه چنانچه فاصله بين دو وعده غذايى بيش از ساعت نباشد قند خون به ميزان طبيعى حفظ مى شود، ادامه داد: در گرسنگى هاى طولانى مدت وروزه بى سحرى قند خون به كمتر از ميزان طبيعى، كاهش مى يابدكه اين موضوع در نوجوانان خطرناك و سبب تحليل رفتن عضلات ميشود.

وى ماكارونى، ته ديگ و آش رشته را به علت ايجاد تشنگى غذاى مناسبى براى سحر ندانست و در ادامه بر استفاده از سالاد و هندوانه در سحرى براى رفع عطش در طول روز تاكيد كرد.

مديركل دفتر بهبود تغذيه وزارت بهداشت در ادامه توضيح داد:از آنجايى كه معده به مدت چند ساعت خالى بوده است، لذا افطار بايد با آب جوش، چاى كمرنگ و يا سوپ هاى رقيق آغاز شود.

به گفته وى، اضطراب و استرس عامل بروز زخم معده شناخته شده است و از آنجايى كه روزه داران از يك آرامش عرفانى برخوردارند لذا زمينه اى براى پيدايش زخم معده فراهم نمى شود البته روزه گرفتن در دوران فعال بيمارى زخم معده را تشديد مى كند.

دكتر صفوى در گفت وگو با ايسنا روزه دارى را مانعى براى درس خواندن ندانست و به دانش آموزان و دانشجويان روزه دار توصيه كرد كه مطالعه و درس خواندن را از صبح زود آغاز و ساعات پايانى روز را استراحت كنند.

مديركل دفتر بهبود

تغذيه وزارت بهداشت در خاتمه با تاكيد بر اين كه سحرى بايد ويژگى يك وعده ناهار را داشته باشد، يادآور شد: اما بايد به گونه اى باشد كه احساس تشنگى به حداقل برسد.

غذاي شيرين با پيوند مصنوعي

نويسنده:عاطفه اله وردي

منبع:روزنامه جام جم

اين زندگي شهرنشيني براي خودش منبع مكافات شديدي است از قبيل چاقي كه يك راه مبارزه با آن استفاده از مواد غذايي رژيمي است. با افزايش جمعيت ، كم كم مزرعه هاي چغندر و نيشكر هم جوابگوي كارخانه هاي شيريني سازي ، نوشابه و شكلات نخواهند بود.شايد به همين دليل است كه بتازگي روي بسياري از تنقلات ، اسامي عجيب و غريبي را به عنوان مواد افزودني مجاز مي بينيم و گلوكز و ساكاروز ديگر جاي خود را به شيرين كننده هاي سنتزي مي دهند. اين گزارش نگاهي به همين دست ساخته هاي شيرين بشر دارد.از ميان افزودني هاي مجازي كه هر روز روي محصولات غذايي كارخانه اي مي بينيم نام ساخارين خيلي جلب توجه مي كند، اما شايد ندانيد اولين بار اين ماده چطور كشف شد و چطور به جمع افزودني هاي مجاز پيوست.

ساخارين سال 1879ميلادي به وسيله كنستانتين فالبرگ ، دانش آموخته اي از دانشگاه جان هاپكينز كشف شد. اين كشف ضمن تحقيق بر سنتز مشتقات تولوئن به وقوع پيوست.به اين ترتيب كه او زمان خوردن ناهارش حس كرد نان بيش از حد شيرين شده است و آن را به ماده شيميايي اي نسبت داد كه با دستانش تماس يافته بود، چرا كه او دستهاي خود را هنوز نشسته بود.فالبرگ اين تركيب را ساخارين ناميد. بزودي پتانسيل اين ماده به عنوان شيرين كننده در

صنايع آبنبات سازي و شيريني پزي شناسايي و به اين ترتيب عصر شيرين كننده هاي بدون كالري آغاز شد.مهندس مليحه والي ، دانشجوي رشته صنايع غذايي مي گويد: ساخارين 300مرتبه شيرين تر از ساكاروز است و ساكاروز پس مزه مختصر تلخي نيز دارد. جذب آن از دستگاه گوارش به كندي صورت مي گيرد، اما از طريق ادرار بسرعت دفع مي شود كه قسمت اعظم آن به صورت ترشح توسط توبول هاي كليوي است.ساخارين چه در انسان و چه در حيوانات، متابوليسم مشخص و آشكاري ندارد گرچه به نظر مي رسد ساخارين براي افراد ديابتيك و آنها كه به وزنشان توجه دارند، ايده ال و بسيار مناسب باشد، اما از زمان ورود آن به بازار در سال 1901ميلادي ، ميزان اطمينان و سلامت آن بارها و بارها مورد سوال قرار گرفته است.

دكتر علي حشمتي ، متخصص تغذيه مي گويد: با بررسي اي كه شاخه كانادايي سازمان حفظ بهداشت انجام داد، شواهدي مبني بر تومورهاي مثانه در موشهاي نر نسل دوم كه مقادير زياد ساخارين دريافت مي كردند، به دست آمد.بر اين اساس سازمان غذا و دارو سال 1977پيشنهاد كرد استفاده از ساخارين ممنوع شود. پس از آن بود كه بر اثر اعتراض جامعه و نياز به ماده اي كه جايگزين قند باشد، به طور رسمي براي اعلام ممنوعيت مصرف ساخارين مهلت قانوني اعلام و اجازه داده شد مصرف آن ضمن تحقيقات بيشتر ادامه پيدا كند.اين ضرب الاجل تا سال 1992تمديد، اما استفاده از ساخارين به عنوان يك افزودني غذايي در كانادا قدغن شد. دكتر حشمتي مي گويد: با اين حال استفاده طولاني مدت از شيرين كننده

ها در مقادير مصرف عادي ، پيامدهايي مغاير با بهداشت و سلامت افراد نشان نداده است و در چند بررسي كه روي انسان انجام شد، ارتباطي بين مصرف ساخارين و بروز سرطان به دست نيامده است.

بتازگي يك شركت بين المللي تحقيقات و پيشرفت ، تحقيقي را به اجرا گذاشت كه توسط هياتي از دانشمندان مورد بازنگري قرار گرفت.اصلي ترين صدف اين مطالعه بررسي اين مهم بود كه بعيد است ميزان ساخاريني را كه انسان در حال حاضر، به عنوان افزودني غذايي مصرف مي كند خطر سرطان زايي داشته باشد. تحقيقات جديد گزارش هايي را از تلاشهاي تحقيقاتي ارائه مي كند كه ساخارين را از جنبه هاي مختلف زيست شناسي ، همه گيري شناسي و سم شناسي پوشش مي دهند و تا امروز شواهدي ارائه كرده اند كه شركت و دخالت ساخارين را در ايجاد سرطان مثانه رايج در انسان بسيار غيرمحتمل دانسته است.

30بار شيرين تر از قند

كشف اين ماده شيرين به سال 1937در دانشگاه ايلينويس كاملا تصادفي بود. سيكلامات 30بار شيرين تر از قند است. ضمن اين كه به كندي و تنها بخشي از آن جذب مي شود و سريع به داخل ادرار ترشح مي شود بدون آن كه تغييري كرده باشد.مهندس والي مي گويد: البته قسمتي از سيكلامات كه جذب نمي شود توسط فلور باكتريايي روده به سيكلو هگزيل آمين تبديل مي شود كه يك تركيب با عملكرد سمپاتيك است.قابليت توليد اين تركيب به وسيله سيستم هاي آنزيمي باكتريايي در ميان مردم بسيار متفاوت است و با مصرف مداوم اين شيرين كننده افزايش مي يابد. سيكلامات پس 1951ميلادي به عنوان يك عامل

شيرين كننده تجاري وارد بازار مصرف شد و امروزه به اشكال سيكلاميك اسيد، كلسيم سيكلامات و سديم سيكلامات قابل دسترسي است.سيكلامات پس مزه ندارد و بر تلخي ساخارين غلبه مي كند. دكتر حشمتي درباره تاييد اين ماده غذايي سنتزي از نظر بهداشت و سلامت مي گويد مطالعات گسترده روي اين ماده نشان مي دهد مشتقات سيكلامات به عنوان عامل احتمالي سرطان در موشهاي صحرايي مطرح هستند.سيكلوهگزيل آمين سبب ازدياد مواد آتروفي بيضه ها، كاهش وزن بدن و افزايش فعاليت مي شود. شايد به همين سبب بود كه سال 1970مصرف اين ماده در ايالات متحده ممنوع اعلام شد. سال 1984كميته تشخيص سرطان ، مدارك مستند و علمي را مورد بازبيني و بررسي قرار داد و چنين نتيجه گرفت كه سيكلامات سرطان زا نيست.يك سال بعد شوراي تحقيقات ملي به همان نتيجه رسيد كه هيچيك از شواهد حاصل از مطالعه بر حيوانات حاكي از آن نيستند كه سيكلامات يا متابوليت اصلي آن به خودي خود سرطان زا باشد.

تركيبي پر سر و صدا

آسپارتام يك شيرين كننده قوي است كه براي استفاده در غذاها و نوشيدني هاي بيش از 90كشور جهان به تصويب رسيده است.مهندس والي مي گويد: براي نخستين بار استفاده از آسپارتام در اداره كل غذا و داروي ايالات متحده در سال 1981و يك سال بعد در استراليا مورد موافقت قرار گرفت. مراكز كنترل كننده آن را به عنوان يكي از رايج ترين تركيبات در تهيه غذاها منظور كردند و سازمان هاي بهداشتي مستقل بر آن شدند تا سلامتي آسپارتام را بررسي و تاييد كنند. رشد سريع و فراگير استفاده از آسپارتام در غذا، منجر به

تبليغات زيادي شد و همراه آن طيف متنوعي از پرسشها درباره اين تركيب پيش آمد. مهندس والي مي گويد: آسپارتام از تركيب دو جز پروتئيني شامل آسپارتيك اسيد و فنيل آلانين و مقدار كمي متانول حاصل مي شود.اين ماده هم 160220مرتبه شيرين تر از شكر است و طعم شيرين آن تقريبا همانند ساكاروز و فاقد پس مزه است و از لحاظ فني آسپارتاك يك شيرين كننده مغذي است كه هر گرم آن 4كالري توليد مي كند. آسپارتيك اسيد و فنيل آلانين ، واحدهاي سازنده ساختمان پروتئين هستند و در طبيعت غذاها حاوي پروتئين ، شامل گوشت ، حبوبات و لبنيات يافت مي شوند. متانول هم به صورت طبيعي در بدن و در بسياري غذاها از قبيل آبميوه و عصاره سبزي ها وجود دارد.

اين ماده براي شيرين كردن بسياري از غذاهاي آماده شده به عنوان يك شيرين كننده سرميز و در دستورهاي غذايي ساده كه نياز به پخت طولاني مدت ندارند، استفاده مي شود.آسپارتان مزه خوبي دارد، طعم مركبات و ديگر ميوه ها را تقويت مي كند و از ميزان كالري ها مي كاهد. البته هيچ گاه نبايد از آنها در غذاهايي كه به حرارت دادن يا پختن و برشته كردن طولاني نياز است ، استفاده شود چون بر اثر حرارت بالا اجزاي آن از هم جدا مي شوند. دكتر حشمتي مي گويد: متابوليسم آسپارتام در موش خانگي ، موش صحرايي ، خرگوش ، سگ ، ميمون و انسان ، تا حد زيادي مورد بررسي و مطالعه قرار گرفته است.يافته ها اشاره بر آن دارند كه خارج از دستگاه گوارش ، هرگونه فعاليت سمي آسپارتامي مي

بايست ناشي از عدم تعادل سيستميك آن هم به صورت افزايش در غلظت اين دو اسيدآمينه و متانول در پلاسماي خون باشد. اما ديري نگذشت كه نگراني ها اوج گرفت.علت خطر،ايجاد ضايعات مغزي بود.مطالعات باليني جمعي از كارشناسان نشان داد خوردن آسپارتام ، اثر نسبتا ضعيفي بر سطح آسپارتات پلاسما دارد، اما چون اين مواد به مقدار معني داري از جفت رد نمي شود، نمي بايست انتظار داشت كه خوردن آسپارتام در دوران حاملگي روي سطح آسپارتات گردش خون جنين تاثير بگذارد.

شيرين اما رژيمي

بعضي محققان نگرانند كه فنيل آلانين آسپارتام ممكن است مقدار ناقلان پيامهاي عصبي را تغيير دهد كه به تغييرات رفتاري و حملات احتمالي منجر شود. شايد تاكنون به جمله براي بيماران فنيل كتونوري ممنوع است روي نوشابه هاي رژيمي برخورد كرده باشيد.اشخاص مبتلا به اين بيماري قادر نيستند فنيل آلانين را به طور عادي متابوليزه كنند. مصرف نامحدود فنيل آلانين در غذا براي اين مبتلايان مي تواند باعث آسيب مغزي در طي اين عارضه شود، چرا كه افراد مبتلا بايستي ميزان فنيل آلانين مصرفي خود را از هر منبعي كه باشد از جمله آسپارتام كنترل كنند و آن را به عنوان يك منبع اضافي فنيل آلانين در نظر داشته باشند.اين گونه افراد در بدو تولد با آزمايش خوني كه روي تمام نوزدان انجام مي پذيرند شناسايي مي شوند. در هر حال استفاده از فنيل آلانين به عنوان يك اسيد آمينه شيرين در مورد بيماران ديابتي و افراد چاق برتري هاي بسياري نسبت به مصرف قند دارد و ضمن اين كه خطرات بالاي قند را ندارد شيريني مطبوعي را به نوشابه هاي

رژيمي مي بخشد.

توصيه هايي براي تغذيه مفيد

منبع:www.nedayemoshaver.com

متنوع بخوريم! متنوع و به اندازه خورده و به تناسب در تركيب مواد غذايي بايكديگر توجه كنيم. در روز چندين بار غلات و به اندازه كافي سيب زميني بخوريم! نان- ماكاروني-برنج- غلات و سيب زميني منبع ويتامين ها و مواد معدني و fiber هستند و درعين حال كم چربي ميباشند.

درمورد سبزيجات و ميوه- اصل پنج بار در روز را فراموش نكنيم! مصرف پنج بار ميوه و سبزيجات در روز ايده ال است. بهتر است كه اين محصولات -تازه مصرف شده و يا در صورت امكان خيلي كم وكوتاه پخته شده باشند. يك بار از اين پنج بار، آب ميوه مصرف كنيم.

روزانه به اندازه كافي- لبنيات و حداقل يكبار در هفته ماهي بخوريم.گوشت و تخم مرغ هم به اندازه مصرف كنيم! لبنيات و ماهي مواد غذايي زيادي مثل كلسيم در بردارند. ماهي منبع يد و selenium و omega 3 ميباشد.گوشت بخاطر درصد زياد آهن و ويتامين هاي B1 - B6 و B12 اهميت دارد. در صورت مصرف گوشت و لبنيات - نوع كم چربي آن پيشنهاد ميشود.

چربي - كم مصرف كنيم و از مواد پرچربي صرف نظر كنيم! مصرف زياد چربي باعث چاقي شده و مي تواند ناراحتي هاي قلبي و سرطان را به دنبال داشته باشد. فراموش نكنيم كه مقدار زيادي چربي نامرئي در محصولات گوشتي-مثل سوسيس و كالباس- و شيريني ها و شكلات ها و محصولات لبنياتي وجود دارد.

در مصرف قند و شكر و نمك صرفه جوئي كنيم! شكر و محصولاتي كه با شكر توليد شده اند بهتر است بمقدارخيلي كم استفاده شوند. توجه: در

توليد انواع نوشابه ها نيز درصدي شكر بكاررفته است.

به جاي مصرف نمك - بهتراست از ادويه هاي گياهي استفاده شود و درغير اين صورت از نمك همراه با يد، Jodine، استفاده كنيم.

به اندازه بنوشيم! آب ماده ايست زندگي بخش. براي افراد بالغ- مصرف حداقل يك ليترو نيم آب پيشنهاد مي شود.

خوشمزه و سالم بپزيم! كوتاه بپزيم - با آب كم - با چربي كم و حرارت كم. بدين ترتيب مزه طبيعي و مواد حياتي در مواد گياهي موجود درغذا از بين نمي رود و مواد مضر جديد درحين پخت وپزبا حرارت زياد توليد نميشوند.

آهسته بخوريم و لذت ببريم! درست - آهسته و آگاهانه بخوريم و با تمام وجود لذت ببريم.

به طور مرتب خود را وزن كنيم و پرتحرك باشيم! وزن مناسب - مشوق ما و باعث شادماني و سلامتي خواهد بود. تحرك و ورزش - سرحالي و سرزندگي و شادماني را درپي خواهند داشت.

مواد معدني مورد نياز بدن

منبع:روزانه

به نظر مي رسد كه شما مواد معدني را فقط روي جدول تناوبي مشاهده مي كنيد و هيچ اثري از آنها در برنامه ي غذاييتان نيست. اما جالب است بدانيد كه مواد معدني نيز به اندازه ويتامين ها براي حفظ سلامتي شما مهم هستند. مواد معدني برحسب تركيبات خود، بر فعاليت آنزيم ها، انقباض ماهيچه ها، و عملكرد سلول ها تاثير ميگذارند، و حتي سلامت غده ي تيروئيد بدن را نيز تضمين مي كنند. اما لازم نيست براي اطمينان يافتن از اينكه بدنتان مواد معدني مورد نياز را دريافت ميكند، به جدول تناوبي رجوع كنيد. دنبال كردن يك برنامه غذايي سالم كافي است. از

اينرو، در اين مقاله ميخواهيم ليستي از مهمترين مواد معدني را برايتان معرفي كنيم.

--------------------------------------------------------------------------------

يُد

فوايد:اين ماده ي معدني مفيد، به تنظيم متابوليسم بدن و توليد هورمون هاي تيروئيد كمك مي كند.

منابع:نمك (نوع يُد دار)، ماست و علف دريايي

علائم كمبود:كمبود يُد باعث كاهش فعاليت تيروئيد، و در نتيجه پايين آمدن متابوليسم بدن مي شود.

--------------------------------------------------------------------------------

منيزيم

فوايد: منيزيم به ارسال تكانه هاي عصبي و انتقال انرژي بين سلول ها كمك مي كند. همچنين در سنتز پروتئين و فعال سازي آنزيم هاي خاص مفيد است.

منابع: حبوبات، دانه ها و سبزيجات، و همچنين فراورده هاي سبوس دار، آجيل و آب معدني

علائم كمبود: پايين بودن سطح منيزيم بدن باعث مي شود فرد مستعد بيماري هاي قلبي-عروقي، اختلالات كليه، حالت تهوع، و نارسايي رشد شود. همچنين فرد ممكن است دچار كج خلقي، بيخوابي، انقباض عضلاني و در موارد حاد، حتي توهم شود.

--------------------------------------------------------------------------------

سديم

فوايد: سديم به تنظيم فشار و غلظت خون بدن كمك مي كند و عملكرد ماهيچه ها و اعصاب را بهبود مي بخشد.

منابع: نمك، سُس سويا و غذاهاي پرنمك و همچنين مواد غذايي فراورده اي

علائم كمبود: كمبود سديم در بدن منجر به ضعف عضلاني، كاهش اشتها، و حالت تهوع مي شود. مصرف بيش از حد سديم نيز باعث بروز مشكلاتي چون فشار خون و نگهداشته شدن مايعات مي شود.

--------------------------------------------------------------------------------

پتاسيم

فوايد: پتاسيم به تنظيم توازن اسيدي، تنظيم متابوليسم و سنتز پروتئين در بدن كمك مي كند.

منابع: ماهي يكي از بهترين منابع پتاسيم به شمار مي رود، اما در ساير فراورده هاي گوشتي نيز يافت مي شود. سيب زميني، سبزيجات، آوكادو، و ميوه هاي تازه مثل

موز، سيب و زردآلو نيز حاوي پتاسيم هستند.

علائم كمبود:اگر به ميزان كافي پتاسيم به بدن نرسد، ممكن است باعث ايجاد خستگي، ضعف عضلاني، حالت تهوع، كاهش ضربان قلب، فلج، سرگيجه، و قطع ريتم قلبي شود.

--------------------------------------------------------------------------------

كلسيم

فوايد:بيشتر مردم مي دانند كه كلسيم براي حفظ قوت استخوانها و دندانها بسيار مفيد است، اما خوب است بدانيد كه به كنترل تكانه هاي عصبي و انقباض عضلاني نيز كمك ميكند.

منابع: فراورده هاي لبني و استخوان ماهي سرشار از اين ماده ي معدني است، اما كساني كه علاقه اي به اين فراورده ها ندارند مي توانند آن را در توفو (خمير سويا)، آب پرتقال، و سبزيجات تازه بيابند.

علائم كمبود: كمبود كلسيم ممكن است باعث ضعف استخوان ها شود.

--------------------------------------------------------------------------------

فلورايد

فوايد:اين ماده ي معدني از بروز پوسيدگي دندانها جلوگيري مي كند و همچنين استحكام و ساختار استخوانها را نيز حفظ مي كند.

منابع:اين ماده ي معدني به آب لوله كشي اضافه مي شود، به اين سبب اكثر غذاهايي كه با آن آب درست مي شوند، اين ماده ي معدني را در خود دارند. چاي، ژلاتين، و ماهي نيز منابع خوبي از فلورايد به شمار مي روند.

علائم كمبود: كمبود فلورايد در بدن احتمال كرم خوردگي دندان را افزايش داده و استحكام استخوانها و دندانها را كاهش مي دهد.

--------------------------------------------------------------------------------

مواد معدني، دوست بدن

گاهي مواد معدني را به همراه آمينو اسيدها بلوك هاي سازنده زندگي مي نامند. بدون مصرف كافي از مواد معدني، عملكرد سلول ها دچار اشكال مي شود و حتي سلامت اعصاب شما نيز به مخاطره مي افتد. ما با وجود اهميت اين مواد، هيچ نيازي به مصرف مكمل

هاي آن نيست، چون به اندازه ي كافي در مواد غذايي طبيعي از آن يافت مي شود.

مصرف كنندگان كاكائو، كمتر دچار حمله قلبي مي شوند

احتمال مرگ ناشي ازسكته قلبي در افرادي كه دائما از شكلاتهاي تيره و حاوي درصد بالاي كاكائو استفاده مي كنند، 50 درصد كمتر از كساني است كه كاكائو مصرف نمي كنند. به نقل از جديد ترين شماره نشريه internalmedicine، براساس تحقيقات پژوهشگران هلندي با وجود اين كه سابق بر اين تصور مي شد كاكائو به علت دارا بودن مقادير زياد چربي، شكر و كالري، تأثير چندان خوشايندي بر سلامت قلب ندارد، اما امروزه مشخص شده كاكائو با دارا بودن نوعي ماده شيميايي ضد فشارخون، موارد مرگ ناشي از ايست و نارسايي قلبي را تا حد زيادي كاهش مي دهد.همچنين، وجود نوعي ماده آنتي اكسيدان، معروف به فلاوونول در كاكائو، عملكرد سلول هاي عروق خوني را بهبود بخشيده و از سخت شدن عروق كه ناشي از تجمع كلسترول است، تا حد زيادي جلوگيري مي كند.به همين دليل پژوهشگران اذعان مي كنند شايد علت اين كه كاكائو تاكنون به عنوان ماده ضد سرطان نيز شناخته شده وجود همين ماده آنتي اكسيدان باشد.

چگونه مى توانيم يك برنامه غذايى مناسب داشته باشيم؟

منبع:روزنامه ايران

براى اين منظور ابتدا بايد بدانيم كه بدن به چه مواد غذايى نياز دارد و بعد از آن بايد بدانيم كه از چه مواد غذايى و به چه مقدار بخوريم تا سلامتى خود را حفظ كنيم. به طور ديگر كلى نيازهاى غذايى ما، شامل انرژى، پروتيين، چربى، ويتامين ها، مواد معدنى و آب است. درباره هر يك از اين نيازهاى غذايى بيشتر بدانيم، برنامه غذايى مناسب ترى را خواهيم داشت.

بدن ما به چه موادى نياز دارد؟

1- انرژى: بايد به اندازه اى غذا بخوريم كه ضمن تامين نيازهاى اساسى بدن، وزن ايده

آل خود را نيز حفظ نماييم. به طور بسيار ساده، وزن ايده آل خود را مى توانيم به طور تقريبى محاسبه كنيم:

وزن مناسب براى مردان به اين صورت محاسبه مى شود: 49كيلوگرم به ازاى 153سانتى متر قد به اضافه يك كيلوگرم هر يك سانتى متر قد بيشتر.

وزن مناسب براى زنان به اين شكل محاسبه مى شود: 45كيلوگرم به ازاى 153سانتى متر قد به اضافه يك كيلوگرم به ازاى هر يك سانتى متر قد بيشتر.

داشتن وزن مناسب كمك مى كند تا فشارخون، قند خون و چربى خون در حد طبيعى بماند. همچنين هنگامى كه وزن بدن مناسب باشد، خطر ايجاد سرطان روده، پروستات، كيسه صفرا، پستان و تخمدان كم مى شود.

2- پروتيين: سوءتغذيه پروتيين، يعنى كمبود پروتيين به سيستم دفاعى بدن آسيب مى رساند و بدن را مستعد ابتلا به بيمارى مى كند. پس با مصرف پروتيين از ابتلا به بيمارى ها پيشگيرى كنيد.

3- چربى: چربى ها از منابع پرانرژى بدن محسوب مى شوند. چربى ها در كمك به جذب ويتامين هاى محلول در چربى و تامين اسيدهاى چرب ضرورى، نقش مهمى دارند. از طرفى مصرف زياد چربى ها خصوصا روغن هاى جامد باعث افزايش خطر ابتلا به بيمارى هاى قلبى و برخى از سرطان ها مى شود. بنابراين لازم است: 1- روغن زيتون مصرف كنيم 2- اگر مجبور شديد غذا را سرخ كنيد از حرارت كم استفاده كنيد تا روغن نسوزد و باقيمانده روغن را دور بريزيد.

4- ويتامين ها: با رعايت تنوع در رژيم غذايى مى توان ويتامين هاى مورد نياز بدن را تامين كرد. ويتامين هاى گروه B: اين گروه از ويتامين ها

در كاهش خطر بيمارى هاى قلبى و عروقى موثرند. ويتامين هاى گروه B در انواع گوشت ها، تخم مرغ، شير، حبوبات، غلات سبوس دار و به مقدار كمترى در ميوه ها و سبزى ها داراى برگ سبز تيره وجود دارد.

ويتامين D: اين ويتامين با افزايش جذب كلسيم، از پوكى استخوان جلوگيرى مى كند. براى تامين ويتامين D، هر روز شير و فرآورده هاى لبنى را مصرف كنيد و در مقابل نور خورشيد قرار بگيريد. تابش نور خورشيد از پشت شيشه تاثيرى ندارد.

ويتامين C: كسانى كه در شرايط استرس قرار دارند و يا سيگار مى كشند به ويتامين C بيشترى احتياج دارند. ويتامين C در انواع ميوه ها و سبزى هاى تازه، مانند گوجه فرنگى، فلفل سبز دلمه اى، پرتقال، كيوى و ساقه سبز پيازچه وجود دارد. پختن سبزى ها به مدت طولانى و با قرار گرفتن سبزى ها و ميوه هاى خرد شده در معرض هوا و نور، باعث از بين رفتن ويتامين C موجود در آنها مى شود.

ويتامين E: اين ويتامين در جوانه گندم، غلات سبوس دار و سبزى هاى داراى برگ سبز تيره وجود دارد. روغن زيتون منبع غنى ويتامين E است.

5- مواد معدنى: كلسيم يكى از مهم ترين مواد معدنى است. كمبود اين ماده باعث پوكى استخوان مى شود مصرف داروهاى ضداسيد معده، عدم تحرك، اشكال در جذب كلسيم مواد غذايى و كمبود ويتامين D باعث كاهش كلسيم مى شود لبنيات يكى از منابع خوب براى تامين كلسيم بدن است.

روى عنصر مهم ديگر است، كمبود روى باعث بى اشتهايى، مشكلات بينايى و كندى ترميم زخم ها شده همچنين باعث مى شود كه

مزه و طعم غذاها را كمتر احساس كنيم.

آهن ماده معدنى ديگرى است كه كمبود آن منجر به كم خونى، احساس خستگى و ضعف مى گردد. آهن در انواع گوشت ها، تخم مرغ، حبوبات، مغزها ( پسته، بادام و …) غلات سبوس دار، ميوه هاى خشك شده ( كشمش و توت خشك و برگ زردآلو) و سبزى هاى سبز تيره وجود دارد آهن موجود در فرآورده هاى گوشتى جذب خوبى دارند اما براى جذب بهتر آهن موجود در ساير مواد غذايى مصرف ميوه و سبزى هاى سرشار از ويتامين C همراه غذا توصيه مى شود.

6- آب: يكى از مواد مورد نياز بدن است كه براى كار طبيعى كليه ها، دفع مواد زايد و سموم از بدن، جلوگيرى از كم آبى، برطرف شدن خشكى دهان و زبان و جلوگيرى از يبوست ضرورى است براى تامين آب مورد نياز بدن، مصرف روزانه حداقل 6 تا 8 ليوان مايعات، ترجيحا با آب ساده توصيه مى شود با افزايش وزن نياز بدن به مايعات نيز افزايش يابد.

تغذيه مناسب به معناى هزينه زياد نيست. مهم ترين اصل براى جلوگيرى از كمبود مواد غذايى رعايت تنوع در خوردن مواد غذايى از چهار گروه است.

مضرات فست فود را به كودكان بياموزيد

سلامت: محققان كانادايي معتقدند، افراد پيش از سنين نوجواني بايد با مضرات فست فودها آشنا شوند.

سلامت: محققان كانادايي معتقدند، افراد پيش از سنين نوجواني بايد با مضرات فست فودها آشنا شوند.

به گزارش راشين تودي، براساس تحقيقي كه روي 12 هزار و 500 فرد 7 تا 25ساله انجام شده، افرادي كه در سنين كودكي با مضرات فست فودها، روغن هاي ناسالم و بيماري هاي حاصل از مصرف اين غذاها آشنا شده اند، در

سنين نوجواني و جواني رغبت كمتري نسبت به خوردن فست فودها داشته اند.

به گفته اين محققان، غذاهايي سالم و آماده مانند نان و كره و مربا، كره و عسل، گردو و پنير و غذاهاي خانگي را كه سريع و به صورت ساندويچ آماده مي شوند، مي توان در سنين كودكي جايگزين غذاهايي مانند سوسيس، كالباس، همبرگر، چيزبرگر و انواع برگرهايي كرد كه در روغن هايي ناسالم سرخ مي شوند. همچنين اين محققان مي گويند، مصرف فست فودها در سنين كودكي موجب تغيير ذايقه در بچه ها مي شود به طوري كه در سنين نوجواني ميل چنداني به خوردن غذاهاي خانگي و سالم (حتي فست فودهاي سالم) ندارند. طبق آمار، بيش از 60 درصد نوجوانان اروپايي مصرف فست فودها را به غذاهاي ديگر ترجيح مي دهند و حداقل هفته اي سه روز به رستوران هايي مراجعه مي كنند كه فست فود دارند. همبرگر، چيزبرگر، مرغ سوخاري و پيتزا بيشترين طرفدار را در ميان دوستداران فست فود دارند و جالب اينكه اين غذاها مضرترين فست فودها به حساب مي آيند!

سالمندان در معرض سوءتغذيه

منبع:اينترنت

باشگاه خبرنگاران جوان: يك متخصص تغذيه گفت: «سوءتغذيه يكي از مشكلات جدي و مهم سالمندان در جامعه است و با بالارفتن سن، احتمال بروز اختلالات تغذيه اي نيز بيشتر مي شود.»

باشگاه خبرنگاران جوان: يك متخصص تغذيه گفت: «سوءتغذيه يكي از مشكلات جدي و مهم سالمندان در جامعه است و با بالارفتن سن، احتمال بروز اختلالات تغذيه اي نيز بيشتر مي شود.»

دكتر وفائي افزود: ميزان شيوع سوءتغذيه در سالمندان در مطالعات گوناگون از 29 تا 61 درصد گوناگون گزارش شده است.» وي گفت: «تغذيه نامناسب تهديدي براي وضعيت سلامت تلقي مي شود كه مي تواند ميزان بروز بيماري هاي مزمن و ناتوان كننده، مشكلات گوارشي احتمال ابتلا به عفونت، تاخير در بهبود به

دنبال صدمات را افزايش مي دهد.» وفايي تصريح كرد: «اطمينان از بهداشت تغذيه اي براي سالمندان به كاهش هزينه هاي مراقبت هاي بهداشتي و بهبود كيفيت زندگي آنها منجر مي شود.»

تغذيه شيرخواران

منبع: www.iranmania.com

كودك در ابتدا در مرحله نوزادي از شير مادر تغذيه مي كند. با بزرگ تر شدن او مواد خوراكي ديگر نيز به فهرست غذايي او اضافه مي شود تا زماني كه او هم مانند ديگر افراد خانواده تغذيه كند. برخي مادران به راستي نمي دانند چه زمان مي توان كودك را با موادي غير از شير تغذيه كرد و حتي گاهي نوع مواد غذايي و مقدار مصرف آنها را بخوبي نمي شناسند. در اين مبحث سعي شده است در مورد غذاهاي كمكي در سنين معين اطلاعاتي داده شود. شروع غذاي كمكي از 6 ماه به بعد است كه با فرني آغاز مي شود. بعد از فرني، تغذيه كمكي كودك حريره بادام و پوره سيب زميني و … است. كم كم تا يك سالگي، تنوع غذايي باعث رشد قوه چشايي كودك و كشف رنگها و مزه ها و بوهاي مختلف توسط او مي شود. با اين كار كودك قدرت انتخاب پيدا مي كند و اين مرحله از رشد، اهميت بسيار زيادي دارد.

--------------------------------------------------------------------------------

شير مادر بهترين و كاملترين غذا براي شيرخواران زير 6 ماه مي باشد و در اين دوران شير مادر به تنهايي به علاوه قطره مولتي ويتامين (از 15 روزگي) كليه نيازهاي تغذيه اي شيرخوار را تامين مي كند. غذاي كمكي براي شيرخوار بايد پس از 6 ماهگي شروع شود، زيرا بعد از 6 ماهگي نيازهاي غذايي شيرخوار به تنهايي با شير برآورده نمي شود و لازم است علاوه بر شير مادر، تغذيه كودك با غذاهاي نيمه جامد

نيز شروع شود. تغذيه تكميلي علاوه بر تامين انرژي، دوران بسيار حساسي براي ايجاد عادات صحيح غذايي و استفاده از غذاي سفره خانواده است. شروع تغذيه تكميلي قبل از 6 ماهگي به دليل آماده نبودن دستگاه گوارش شيرخوار براي پذيرش غذاهاي ديگر غير از شير، اقدام نادرستي است. چون دستگاه گوارش كودك هنوز تكامل نيافته و با كوچكترين آلودگي به علت عدم رعايت بهداشت امكان ابتلا به عفونت ها از جمله اسهال افزايش مي يابد و باعث كاهش يا توقف رشد شيرخوار مي شود.

--------------------------------------------------------------------------------

از طرف ديگر شروع زودرس تغذيه تكميلي سبب كاهش مدت زمان مكيدن پستان مادر مي شود. بعلاوه ممكن است غذاي كمكي در مقايسه با شير مادر، انرژي و مواد مغذي كمتري به كودك برساند كه موجب اختلال رشد كودك و در نهايت سوءتغذيه او مي شود. همچنين زود شروع كردن تغذيه تكميلي احتمال بروز حساسيت به بعضي از مواد غذايي را در كودك افزايش مي دهد. نتيجه اين كه بهترين سن شروع غذاي كمكي بعد از پايان ماه ششم زندگي است. البته اين به آن معني نيست كه بايد دفعات شيردهي را كم كرد، بلكه بايد مادر ترغيب شود هر زمان كه كودك تمايل دارد شير خود را به او بدهد و براساس سن كودك چند نوبت نيز غذاي كمكي بعد از شير مادر به او داده شود. اگر غذاي كمكي دير شروع شود كودك تمايل خود را به خوردن غذاهاي ديگر و امتحان كردن مزه و طعم هاي جديد از دست مي دهد. همچنين تكامل عمل جويدن به تعويق مي افتد و كودك غذاي ديگري جز شير مادر و يا مايعات را نمي خورد كه اين خود منجر به كم

غذايي، اختلال رشد و سوء تغذيه مي شود.

--------------------------------------------------------------------------------

اصولي كه بايد در مورد تغذيه تكميلي رعايت شوند عبارتند از:

1 _ مواد غذايي بايد از نظر مقدار و نوع به تدريج به غذاي شيرخوار اضافه شود.

2 _ ابتدا از يك نوع غذاي ساده شروع و به تدريج مخلوطي از چند نوع غذا داده شود.

3 _ از مقدار كم شروع و به تدريج بر مقدار آن افزوده شود.

4 _ بين اضافه كردن مواد غذايي مختلف حدود 7_5 روز فاصله لازم است. زيرا شيرخوار بايد به يك نوع غذا عادت كند و بعد غذاي جديد اضافه شود. اضافه كردن يك به يك مواد سبب مي شود اگر كودك ناسازگاري به يك ماده غذايي داشته باشد شناخته شود و بتوان آن را از غذا حذف كرد. همچنين دستگاه گوارش كودك فرصت پيدا كند تا به غذا عادت كند

5 - ابتدا بايد غذا رقيق تهيه شود به طوري كه غلظت آن كمي بيشتر از شير مادر باشد. سپس به تدريج بر غلظت آن افزوده شود. سفت كردن تدريجي غذا سبب ياد گرفتن عمل جويدن مي شود.

6 _ اگر در شروع غذاي تكميلي، شيرخوار به غذاي خاصي بي ميل بود، نبايد در خوردن آن پافشاري كرد و مي توان يك تا دو هفته آن غذا را حذف و سپس دوباره به او داد.

نان سنگك

نويسنده:دكتر عبدالحميد حسين نيا

نان سنگك: از پخت آرد گندم سبوس دار بر روى سنگ ريزه هاى داغ در تنور به دست مى آيد. فناورى نوين تمام نان ها را ماشينى كرده و از طعم اصيل خود انداخته است. به عنوان مثال طعم بربرى با پخت سنتى را با

بربرى فانتزى كه بدل بى بو و بى خاصيت از آن است مقايسه كنيد. لواش و تافتون هم ماشينى شده اند ولى سنگك همچنان سنتى مانده است.نان سنگك پيشينه اى بس كهن در تاريخ ايران دارد و از ويژگى هاى اين مرز و بوم است و در هيچ كشورى پخت نمى شود از اين رو به يك نماد فرهنگى تبديل شده است. خانواده ها براى فرزندان دلبند سفر كرده خود در خارج از كشور تحفه اى بهتر از نان سنگك نمى يابند بدين اميد كه علايق آنها را با سرزمين آبا و اجدادى شان پيوند دهند.نانوايى سنگك و نان سنگك در اثر معروف على محمد افغانى به نام شوهر آهوخانم از دلدادگى هاى شورانگيزى خبر مى دهد.نان سنگك در عين حال بهترين نان ايرانى است. اين نان مقوى است از آن جهت كه از آرد سبوس دار تهيه مى شود كه مى دانيم ارزش غذايى غلات در سبوس آن نهفته است و از اين جهت با نان جو برابرى مى كند و تنها نانى است كه با حفظ ارزش هاى غذايى مانند نان هاى متداول على القاعده بربرى موجب چاقى و افزايش وزن نمى شود و از اين جهت به زعمى نان رژيمى قلمداد مى شود و چون برشته است و فاقد خمير براى رژيم گوارشى و مبتلايان به زخم معده مناسب است.نان سنگك آن چنان با مفهوم نمادين ميهنى درآميخته است كه آن را به عنوان بركتى روى سفره هفت سين نوروزى مى نشانند و ايرانيان از ديرباز، به ژرفناى يك تاريخ كهن، طعم سنگك را با تكه هايى از آن كه در آبگوشت

ديزى تريد كرده اند و در كنار سبزى ريحان گذاشته اند با حس ذائقه خود آشنا ساخته اند.

تهيه نان سنگك پرزحمت تر و وقت گير تر از همتاهاى ديگر آن است و به همين مناسبت است كه همواره در مقابل سنگكى انبوهى از مرد و زن را در صف هاى طولانى پيش روى خود داريم. به دليل مصرف كلان كبابى ها، طباخى ها و حليم پزى ها تنها نانوايى اى است كه در بعضى از شعبات آن شبانه روزى كار مى كنند و شما به تنها نانى كه در نيمه شب مى توانيد گرم و تازه و معطر دسترسى پيدا كنيد سنگك است.صدافسوس كه نانوايى هاى سنگكى به دليل سوددهى اندك در برابر زحمات توانفرسا يكى از پى ديگرى در شرف تبديل به نان هاى فانتزى هستند و مبادا آن روزى كه ما سفره هاى خود را تهى از سنگك ببينيم.تاريخ مصرف سنگك زودتر از نان هاى ديگر است، زودتر بيات مى شود و سنگك بيات هم از دهان مى افتد. اگر آن را بر ميخ ديوار بياويزند خشك مى شود و جمودى چوبين پيدا مى كنند و اگر بخواهند در سفره اى نايلونى روى هم بچينند به توده اى خمير مبدل مى شود و در عين حال فسادپذيرتر از نان هاى ديگر است و زود كپك مى زند لذا نگهدارى نان سنگك از اهميت ويژه اى برخوردار مى شود و توصيه مى شود كه نان سنگك را پس از بريدن در قطعات هم اندازه در كيسه فريزر بچينند و در فريزر قرار دهند تا يخ بزند و هنگام استفاده از فريزر درآورند و مدتى

بيرون بگذارند تا از حالت انجماد درآيد و يخ هاى آن باز شود سپس روى آتش ملايم اجاق به حدى كه نسوزد قرار دهند و بعد روى سفره بگذارند تا طراوت اوليه خود را در كنار كباب و تلخون بازيابد.نان سنگك مقوى و بهداشتى و طبخ آن محصول رنج صبورانه اى است كه ما در كار شاطران شاهديم. نگذاريم كه اين سرمايه ملى كه با سوبسيد دولت تهيه مى شود و با اسراف و تبذير راهى زباله دان ها شود كه نوعى كفران نعمت است.پس بايد آن را به حد احتياج تهيه كرد و در نگهدارى آن كوشيد و بدون آنكه گوشه اى از آن هرز رود تا به آخر مصرف كرد و شكر نعمت را به جا آورد.

غذاهاى جادويى

منبع:ليلا شامرادى زاده

هر نوع ماده غذايى تاثير خاص و ويژه اى بر روى قسمت هاى مختلف بدن انسان دارد كه گاهى اوقات اين اثرات بسيار محسوس و جالب توجهند. غذا سوخت بدن را تشكيل مى دهد و استفاده بجا و درست از مواد غذايى باعث مى شود بدن حداكثر كارايى لازم را داشته باشد.بعضى از مواد غذايى در رفع خستگى هاى ناشى از كار روزانه و كارهاى فكرى بسيار موثرند.

لوبيا: از عوامل عمده كندى و بى حالى به ويژه در اشخاص گياه خوار و نيز افرادى كه براى كم كردن وزن خود به ورزش هاى سخت و توانفرسا رو مى آورند، كمبود آهن است. هر چند گوشت قرمز بهترين منبع آهن به شمار مى آيد. نيم كيلو لوبيا از قبيل باقلا، لوبيا قرمز يا سفيد و نخود ايرانى نيز مى تواند جايگزين مناسبى باشد.

مصرف مقدار زياد لوبيا و ساير مواد غذايى حاوى پروتئين باعث مى شود كه خستگى، ضعف عقلانى و حساسيت در مقابل سرماخوردگى از ميان برود. اگر دچار كمبود آهن نيستيد، توجه داشته باشيد كه مصرف بيش از حد آهن يعنى ?? ميلى گرم براى مردان و ?? ميلى گرم براى زنان منجر به افزايش نيرو نشده بلكه مطمئناً زيان آور نيز است.

اسفناج:حاوى منيزيم است كه براى خانم ها به خصوص آنهايى كه گرفتار فشارهاى روانى يا كارهاى سخت و طاقت فرسا هستند، سودمند است. متاسفانه خانم ها مقدار كمى از مواد حاوى منيزيم در جيره غذايى خود دارند و اين مقدار اندك سبب مى گردد تا احساس خستگى و كسالت كنند. عضلات به منيزيم احتياج دارند تا كربوهيدرات ها را به انرژى مفيد تبديل نمايند. متخصصان تغذيه خوردن اسفناج و ساير مواد غذايى سرشار از منيزيم را به منظور تامين جيره غذايى توصيه شده گوشزد كرده اند و در عين حال هشدار داده اند كه مصرف بيش از حد مواد كانى، اثرات جانبى خطرناكى دارد.

نان هاى شيرين: كربوهيدرات ها، برخلاف چربى ها و پروتئين ها در عضله ها و كبد به عنوان گليكوژن ذخيره مى شوند. اين ماده، منبع نيرو است كه بدن در صورت نياز به سادگى مى تواند از آن بهره مند شود.نان هاى شيرين به منزله غذاى سرپايى ارزنده اى هستند كه براى رفع گرسنگى بين وعده غذا خورده مى شوند. هنگامى كه كربوهيدرات هاى كمپلكس تجزيه مى گردند، وارد جريان خون مى شوند و قند خون را بالا مى برند. قند يكى از منابع انرژى سلول هاى بدن محسوب مى شود.

توت فرنگى: ميوه ها، مخزن عظيم كربوهيدرات هاى كمپلس هستند و توت فرنگى انباشته از ويتامين ث است. اين ويتامين به بدن كمك مى كند كه آهن مورد نياز جهت تغذيه سلول ها را جذب كند. متخصصان تغذيه اعتقاد دارند چنانچه از اين ويتامين در حد مجاز يعنى 60ميلى گرم استفاده شود، شخص احساس نيرومندى مى كند.

شير و ماست كم چربى:خيلى از خانم ها قبل و در خلال دوران قاعدگى، احساس خواب آلودگى و حالت ناآرامى دارند. براساس پژوهش هاى به دست آمده خوردن غذاهايى كه كلسيم زياد دارند مانند ماست از اين لحاظ چاره ساز است. خانم هايى كه در مواد غذايى از كلسيم كمترى استفاده مى كنند دچار قاعدگى دردناك، خستگى و گرفتگى عضلانى هستند اما اين حالات معمولاً وقتى كلسيم بيشترى مصرف كنند (روزى حدود 4 فنجان شير) از ميان مى رود. پژوهشگران معتقدند كه كلسيم دل پيچه ناشى از قاعدگى و دشوارى دفع ادرار پيش از عادت ماهانه را، با اثرى كه در ماهيچه ها و ترشح هورمون مى گذارد، كاهش مى دهد.

موز:موز غذاى كامل و پرانرژى است. مواد قندى موجود در موز نوعى كربوهيدرات است كه آسان هضم مى شود. اين ميوه داراى مقدار زيادى پتاسيم است همچون الكتروليت به عضلات يارى مى رساند تا وضع طبيعى خود را حفظ نمايند و از گرماى بيش از اندازه جلوگيرى مى كند. پتاسيم مدت زيادى در بدن ذخيره نمى شود بنابراين امكان دارد در حين انجام تمرين هاى سخت مقدار پتاسيم موجود در بدن انسان كاهش يابد، به واسطه تعرق زياد نشانه هاى آشكار كمبود پتاسيم عبارتند از عضلات دردناك، ضربان نامنظم

قلب، واكنش هاى كندتر و احساس گيجى و سردرگمى. اگرچه موز ميوه معجزه گر نيست ولى ميوه اى است نيروبخش.

ماهى تن:منبع غنى تامين نيروى بدن كربوهيدرات ها هستند كه وقتى به مغز مى رسند باعث انديشه اى بهتر و هوشى سرشارتر مى شوند از اين رو است كه گاهى ماهى را غذاى مغز مى نامند. ماهى تن پر از پروتئين داراى اسيد آمينه اى به اسم تيروزين است. اين ماده به محض هضم شدن به ساخت ناقل هاى عصبى مغز كمك مى كند. اين مواد دقت مغز انسان را بيشتر كرده و باعث فعاليت ذهنى و تمركز مغز مى شوند.

سيماى جديد تغذيه

نويسنده: لادن شريعت زاده

منبع:newsweek

غذايى كه كودك داخل رحم و در دوران طفوليت مصرف مى كند، بر عادات سلامتى كودك، تاثيرات پايدارى مى گذارد. هيچ كس اهميت تغذيه دوران كودكى را انكار نمى كند، تاثيرات غذايى ممكن است خيلى فراتر از ساخت استخوان هاى محكم و قوى باشد. چه كسى مى توانست حدس بزند كه سليقه غذايى كودكان به دوران داخل رحم برمى گردد؟ آيا آلرژى به غذا از طريق شيرمادر به كودكان منتقل مى شود؟ آيا نوع چربى اى كه كودك مصرف مى كند، مى تواند بر عملكرد مغز اثر بگذارد؟

واقعيت اين است كه رژيم غذايى كودك در داخل رحم و دوران كودكى مى تواند برسلامت كودك تاثيرات پايدارى داشته باشد. نيازهاى غذايى كودك به هفته هاى اوليه حاملگى برمى گردد، يعنى زمانى كه دستگاه عصبى در حال شكل گرفتن است. متخصصين بهداشت عقيده دارند كه خوب غذاخوردن مى تواند خطر انحراف مجراى عصبى را كاهش بدهد. در حال حاضر، دولت آمريكا

توصيه مى كند كه تمام زنان در سن باردارى روزانه 4000ميكروگرم (ميليونيم گرم) اسيد فوليك مصرف كنند و اين در حالى است كه مصرف اسيدفوليك زنان باردار، روزانه 800ميكرو گرم (ميليونيم گرم) است. بيشتر مولتى ويتامين ها حداقل 400ميكروگرم اسيدفوليك در اختيار بدن انسان قرار مى دهند. زنانى كه منابع انرژى را ترجيح مى دهند، بايد مقادير زيادى پرتقال، طالبى، اسفناج، گل كلم و غلات مصرف نمايند.

بعضى غذاهاى معين مى تواند در دوران اوليه جنينى، مضر باشد اما بعضى ديگر واقعاً نقش مهمى را برعهده دارند. اخيراً متخصصان تغذيه، مشغول مطالعه روى رشد مغزى كودكان هستند. دو چربى DHA و AA نيمى از غشاى عصبى ما را تشكيل مى دهند. ماهى هاى غيرپرورشى كه در بين جلبك هاى سرشار از DHA زندگى مى كنند، مهمترين منبع رژيمى هستند. اما متاسفانه در ايالات متحده، ماهى، غذاى اصلى محسوب نمى شود. سطح DHA در زنان شيرده آمريكايى فقط نصف زنان اروپايى و آسيايى است. DHA، براى كودكان خيلى اهميت دارد و بعد از زايمان مانع بروز افسردگى مى شود. باربارا دوين متخصص تغذيه از دانشگاه راك فلر به مادران حامله توصيه مى كند روزانه 200ميلى گرم DHA گياهى مصرف كنند.

محققين در تحقيقى كه اخيراً در فيلادلفيا انجام داده اند متوجه شده اند نوزادانى كه مادران آنها در دوران حاملگى آب هويج مصرف مى كردند تا حدود ? ماهگى نسبت به اين ماده، وقتى با غلات برنج مخلوط مى شود، سازگارى بيشترى را نشان مى دهند.

كارشناسان تصور مى كنند طعم ها از طريق مايع آمينوتيك به جوانه هاى چشايى طفل مى رسد. جوليا منلا كه

رهبرى اين تحقيق را به عهده داشت مى گويد: «به نظر مى رسد كه جنين، طعم را از فرهنگش ياد مى گيرد.»

نيازهاى غذايى كودك در 6 ماه اول زندگى اش (پس از ترك رحم) در دو كلمه خلاصه مى شود: شيرمادر.چون شيرمادر حاوى پادتن هايى است كه توسط سيستم دفاعى مادر توليد مى شود، خوردن شيرمادر كودك را عليه بيمارى اسهال همچنين بيمارى هاى عفونى گوش، شش و ادرار، مجهز مى كند. همچنين تغذيه با شيرمادر مى تواند بر توانايى شناختى كودك تاثيرات پايدارى داشته باشد. دكتر جيمز آندرسن، از دانشگاه كنتاكى در تحقيقى كه اخيراً انجام داده متوجه اين نكته شده است كه كودكانى كه با شيرمادر تغذيه مى شوند، در تست هاى هوش آزمايى مدرسه، بيشترين امتياز را كسب مى كنند. كودكان بعد از 6 ماهگى براى خوردن غذاهاى جامد (سفت)، آمادگى دارند، اما اين به معناى پايان تغذيه با شيرمادر نيست.

متاسفانه فقط 15درصد كودكان آمريكايى و تنها 6 كودك از هر 10 كودك كه با شيرمادر تغذيه مى شوند، حداقل يك سال تحت مراقبت و پرستارى مادر قرار مى گيرند.مادرانى كه مى خواهند از كودكانشان پرستارى كنند، با مشكلات زيادى مواجهند از امور پزشكى گرفته تا جدول زمان بندى كارى. هم اكنون پمپ هايى با قدرت مكش فراوان به مادران پرمشغله اين امكان را مى دهد تا شير مورد نياز كودكشان را ذخيره نمايند.وقتى كودك، چشمان كنجكاو و يا انگشتش را به طرف پوره سيب زمينى شما مى گيرد، احتمالاً براى خوردن غذاى جامد (سفت) آمادگى پيدا كرده است.اولين غذايى كه او به آن نيازدارد، غلات برنج غنى از آهن است.متخصصين

توصيه مى كنند كه بهتر است دادن غذاهاى ديگر به كودك را از 7و 8 ماهگى شروع كنند. 6 درصد كودكان زير 2 سال، حساسيت غذايى دارند كه مى تواند باعث كهير، گرفتگى بينى و حتى مشكلات رفتارى و شوك شود.اگر كودك طى سه روز مصرف غذاى جديد، از خود واكنشى نشان نداد، مشكلى ندارد چون گندم، بادام زمينى، سفيده تخم مرغ، شير گاو و مركبات غذاهايى هستند كه احتمال واكنش بيشترى در كودكان دارند، بهتر است كه در سال اوليه زندگى كودك از دادن آن خوددارى كنيم. بيشتر حساسيت هاى غذايى بعد از سه ماهگى، يعنى زمانى كه سيستم دفاعى بدن كامل شد، از بين مى روند.

پاستوريزه بودن براي سلامت شير كافي نيست

منبع: www.iranmania.com

از ميان انواع غذاهايي كه روزانه به مصرف انسان مي رسد، شير و فرآورده هاي آن به دليل تنوعي كه دارند در ميان گروههاي سني مختلف جايگاه ويژه اي دارد. شير يكي از مناسبترين مواد غذايي است كه علاوه بر انواع پروتئين ها، چربيها (كه نسبت به ساير چربيها و روغنها قابليت هضم بالاتري دارد) ، املاح مورد نياز بدن بخصوص فسفر و كلسيم ( كه در تشكيل و استحكام استخوان مفيد است) ، انواع ويتامين ها و نيز تمامي اسيدهاي آمينه ضروري (كه بدن قادر به ساخت آنها نيست) را داراست.

از آنجا كه شير عناصر لازم را در حدتعادل داراست ، محيط بسيار مناسبي براي فعاليت انواع ميكروارگانيسم هاي عامل فساد اعم از باكتري ها، مخمرها و قارچهاست و بسادگي در معرض انواع آلودگي ها قرار مي گيرد. بنابراين كنترل بهداشت در تمامي مراحل از لحظه دوشيدن تا رسيدن به كارخانه و نيز

فرآيند توليد امري اجتناب ناپذير است.

ضدعفوني دام ، ابزار و وسايلي كه براي دوشيدن به كار مي رود، نظافت و ضدعفوني ظروف و تانكرهايي كه براي حمل شير تا كارخانه استفاده مي شود و در نهايت رعايت كليه موازين بهداشتي تجهيزات و دستگاه هاي مورد استفاده در كارخانه بسيار ضروري است.با اين حال شيري كه حتي تحت شرايط كنترل شده ، دوشيده شود باز هم تعدادي باكتري دارد، زيرا مجاري و حفره هاي شيري داراي آلودگي هستند. همچنين گرما در گسترش آلودگي شير موثر است ، بنابراين لازم است علاوه بر رعايت كليه موارد مذكور از حرارت كمتر از 5درجه سانتي گراد براي حمل شير تا كارخانه استفاده شود. معمولا شيري كه به كارخانه مي رسد، تحت چند فرآيند قرار مي گيرد كه مهمترين آنها به شرح زير است : پاستوريزاسيون : استفاده از حرارت زير 100درجه سانتي گراد به منظور نابودي تمامي عوامل بيماريزا كه ممكن است وارد شير شده و از طريق آن به بدن انسان منتقل شود، مثل ميكرب سل.

استريليزاسيون : هدف نگهداري طولاني مدت شير با استفاده از حرارت بالاتر از 100درجه سانتي گراد است كه در آن علاوه بر كليه ميكرو ارگانيسم ها، اسپورهاي حاصل از آنها نيز نابود مي شوند.

هموژنيزاسيون : فرآيندي است كه بر اثر آن گلبول هاي بزرگ چربي شير به ذرات كوچكتر تبديل مي شود و سبب پراكندگي چربي در تمام شير مي گردد. به طوري كه از به هم پيوستن ذرات چربي و جمع شدن آن در سطح شير جلوگيري مي كند. علاوه بر آلودگي هاي شير كه غالبا تحت فرآيندهاي حرارتي دقيق و كنترل

شده مي تواند مرتفع شود، شير داراي باقيمانده هورمون ها و آنتي بيوتيك ها نيز هست.بخصوص در دامداري هايي كه بهداشت بدرستي رعايت نمي شود، استفاده از اين مواد متداول تر است ، بنابراين لازم است چگونگي مصرف آنها و مساله آلودگي شير به بقاياي دارويي و پيامدهاي آن با ديد عميق تري از سوي مسوولان مورد بررسي قرار گيرد. به منظور جلوگيري از ترش شدن و دلمه بستن شير در حين حرارت كه ملاك غيرقابل مصرف بودن شير از نظر ظاهري است ، استفاده از جوش شيرين در برخي از دامداري ها نيز متداول است.

شيري كه در شرايط نامناسب و غيربهداشتي حمل ونقل مي شود بر اثر فعاليت انواع باكتري ها و توليد اسيد از سوي آنها كه منجر به كاهش PH و در نتيجه افزايش سرعت فساد مي گردد، در اثر حرارت ايجاد لخته مي كند. كنترل و اندازه گيري PH در دو مرحله قبل و بعد از حرارت ، كمك موثري به تشخيص اين نوع تقلب مي نمايد. همچنين انواع تقلب هايي مانند حذف چربي شير و افزودن چربيهاي ديگر، مخلوط كردن شير حيوانات مختلف ، افزودن آب ، آب پنير و نشاسته به شير و نيز استفاده از محصولات لبني مرجوعي از فروشگاه ها با تاريخ انقضاء كه در برخي از واحدهاي توليدي رايج است نيازمند نظارت و كنترل بيشتر مسوولين ذيربط مي باشد

فست فودها زمينه را براي سرطان مهيا مي كنند

منبع:mehrnews.com

مهر: كارشناسان هشدار مي دهند كه مصرف غذاهاي آماده( فست فودها) سرشار از نمك و چربي، براي سلامت دستگاه گوارش بدن و در نتيجه سلامت كل بدن مضر است.

مصرف چربي زياد در غذاي مردم موجب كاهش

تاثير مفيد ويتامين C در جلوگيري از بيماري هاي گوناگون به ويژه سرطان ها مي شود. محققان دانشگاه گلاسكوي انگلستان اعلام كرده اند وجود چربي در معده، مانع از بروز اثر آنتي اكسيداني و ضدسرطاني اسكوربيك اسيد كه بخش فعال ويتامين C است، مي شود.

نتايج بررسي ها نشان مي دهد چگونه نوع غذا بر وضعيت معده تاثير مي گذارد و به نوعي، كل محيط بدن را سالم يا بيمار مي كند.

بر اساس اين مطالعه شمار موارد ابتلا به سرطان بخش ابتدايي معده در 20 سال اخير افزايش چشمگيري يافته كه اين افزايش به عوامل محيطي همچون رژيم غذايي وابسته است. در حالت عادي اين ويتامين مي تواند راديكال هاي آزاد و مضر دستگاه گوارش را خنثي كند اما وقتي به غذايي كه وارد معده مي شود مقدار بيشتري چربي اضافه شد، محققان متوجه شدند كه ديگر اين اتفاق نمي افتد و ويتامين ث نمي تواند اين واكنش شيميايي را در معده انجام دهد. لازم به ذكر است كه متخصصان معتقدند ويتامين هاي محلول در چربي مانند A و E مي توانند با وجود چربي نيز كار خود را انجام دهند اما از آنجايي كه ويتامين C محلول در آب است در چربي زياد قادر به واكنش نيست.

نكته هاى تغذيه پس از عمل جراحى

نويسنده:دكتر رضا آمرى نيا

منبع: sharghnewspaper.ir

بيمارانى كه عمل جراحى مى شوند مسلماً چند روز و گاهى يك هفته و يا بيشتر در بيمارستان بسترى هستند و در اين مدت از نظر غذايى زير نظر پزشك، متخصصان تغذيه و پرستاران مراقبت مى شوند. زمانى كه اين بيماران به منزل منتقل مى شوند بايد در مورد تغذيه آنها اطرافيان و يا خود بيمار دستورات پزشك و يا متخصصان تغذيه را اجرا كنند. نوع

رژيم غذايى اين بيماران در منزل ادامه رژيم غذايى در بيمارستان است و با بهبود و پذيرش او براى مصرف غذايى بيشتر لازم است رژيم غذايى او نيز تغيير يابد و از رژيم هاى غذايى كامل ترى استفاده كند.تجربه نشان داده است كه بيمارانى كه قبلاً با رژيم غذايى آشنا شده اند، در پيروى از رژيم هاى غذايى همكارى بيشترى دارند و با رعايت اصول صحيح تغذيه سريع تر بهبود يافته و با عوارض كمترى مواجه مى شوند، ما با توجه به اين اصل عقيده داريم كه حتى بيماران قبل از آنكه جراحى شوند بهتر است با رژيم هاى غذايى بعد از آن آشنا شوند.

شما ممكن است جراحى در پيش داشته باشيد و يا تحت جراحى قرار گرفته باشيد و حالا در وضعى هستيد كه بايد شخصاً در تغذيه خود اقدام نماييد، توصيه ما اين است كه سفارشات پزشك معالج خود و متخصص تغذيه اى كه با شما در ارتباط بوده اند را دقيقاً در نظر داشته و به آنها عمل كنيد و براى آشنايى بيشتر با رژيم هاى غذايى بعد از جراحى به مطالب اين قسمت توجه نماييد.قبل از شرح رژيم هاى غذايى بعد از جراحى توجه به اين نكته نيز ضرورى است كه متخصصين عقيده دارند بيمارانى كه لازم است جراحى بشوند، قبل از آن بايد از نظر تغذيه اى مورد مطالعه و مراقبت قرار گيرند، زيرا ثابت شده است افرادى كه قبل از عمل خوب تغذيه شده اند جراحى را بهتر تحمل مى كند، و زودتر بهبود مى يابند و به عوارض بعد از آن به خصوص سوءتغذيه كمتر مبتلا مى شوند.

بعد از جراحى بيمار مدتى نمى تواند از رژيم غذايى كامل و كافى از نظر تغذيه اى استفاده كند. معمولاً بى اشتهايى و استفراغ و تب از مشكلات عمومى بعد از جراحى است كه در اين شرايط بيمار نمى تواند غذاى كافى مصرف كند. چنانچه اعمال جراحى بر روى دهان يا فك، مرى و دستگاه گوارش انجام شده باشد به علت محدوديت هاى زيادى كه بيمار براى خوردن دارد احتياج به مراقبت هاى تغذيه اى ويژه اى دارد.

رژيم غذايى

بيمارانى كه جراحى شده اند و يا مشكلات ديگرى داشته اند و توانسته اند رژيم هاى غذايى مايعات رقيق و مايعات غليظ را تحمل كنند قبل از اينكه از رژيم غذايى معمولى استفاده كنند غالباً لازم است براى مدتى از رژيم غذايى نرم استفاده كنند. اين رژيم غذايى به خصوص براى بيمارانى كه قدرت جويدن ندارند، مناسب است. رژيم غذايى نرم شامل غذاهايى است به صورت مايع، خميرى و يا پوره بوده و از موادى تهيه مى شود كه هضم آنها آسان باشد بنابراين مصرف مواد غذايى كه حاوى فيبر هستند مانند سبزى ها و ميوه هاى خام و سبوس غلات و پوسته حبوبات و غذاهاى سرخ شده در روغن، ادويه ها، چاشنى هاى تند و مواد محرك مجاز نيست. ولى مى توان سبزى و ميوه هاى پخته، نان بدون سبوس، آرد غلات بدون سبوس را مصرف كرد، براى تهيه سوپ و پوره مى توان از گوشت هاى تازه استفاده كرد. مواد خوراكى مجاز را مى توان پس از ريختن به كمك شير، آب ميوه، خامه، كره، تخم مرغ به صورت پوره يا خميرى و نرم در

آورد.

اگر مصرف چربى براى بيمار منع نشده باشد با اضافه كردن خامه و كره مى توان كالرى دريافتى بيمار را افزايش داده و با افزودن شير خشك و يا تخم مرغ به مايعات مى توان پروتئين رژيم غذايى را افزايش داد. شيربرنج و فرنى از غذاهاى مناسب در اين رژيم هستند. تخم مرغ را مى توان به صورت خام مخلوط با شير استفاده كرد و يا مى توان تخم مرغ را آب پز كرد و سپس آن را له كرد و به كمك شير و كره به شكل پوره درآورد. مصرف آب ميوه هاى تازه و شيرين براى تامين ويتامين ها و مواد معدنى مجاز است.

رژيم غذايى نرم در صورتى كه با دقت تهيه شود از نظر تغذيه اى كمبودى ندارد و براى مدت طولانى مى تواند مورد استفاده قرار گيرد.

رژيم غذايى مايعات رقيق

اين رژيم غذايى در دوران حاد بيمارى هاى سخت، در مواردى كه بيمار دچار تب، تهوع، استفراغ، بى اشتهايى شديد، نفخ و اسهال و بلافاصله بعد از اعمال جراحى توصيه مى شود. مايعاتى كه در اين رژيم غذايى مجاز هستند شامل آب معمولى، چاى كم رنگ، شربت قند ساده و رقيق، آب ميوه هاى شيرين صاف شده و رقيق و سوپ تهيه شده از گوشت تازه بدون چربى و صاف شده است.در شروع استفاده از اين رژيم، حجم مايعات حدود نصف استكان كوچك (?? ميلى ليتر) و ساعت به ساعت است و با بهبودى بيمار به يك استكان كامل (?? ميلى ليتر) در ساعت مى رسد. مسلماً در اين مدت در صورتى كه لازم باشد دستور تزريق سرم داده خواهد شد. رژيم

غذايى مايعات رقيق از نظر تغذيه اى كامل نيست و بعد از يك يا چند روز بر حسب دستور پزشك مى توان از رژيم غذايى مايعات غليظ كه كامل تر است استفاده كرد.

رژيم غذايى مايعات غليظ

بيمارانى كه دوران حاد بيمارى ها را تا حدودى سپرى كرده اند، با بهبودى نسبى خود مى توانند از رژيم غذايى مايعات غليظ استفاده كنيد.مواد مجاز در اين رژيم غذايى علاوه بر مايعات مجاز در رژيم غذايى مايعات رقيق شامل مواد ديگرى مى شود كه تدريجاً مى توان وارد برنامه غذايى بيمار كرد. اين مايعات شامل شير بدون چربى، شير معمولى، مخلوط شير و تخم مرغ و سوپ هاى تهيه شده از گوشت تازه، حبوبات يا غلات و سبزى است. اين سوپ ها پس از آماده شدن بايد صاف شوند و سپس مصرف شوند. بايد دقت شود كه اين مايعات تدريجى و با حجم كم وارد برنامه غذايى بيمار شود و به تدريج حجم مايعات هر وعده را افزايش داده و فاصله وعده ها را زيادتر كرد، تا اينكه به ? وعده در شبانه روز برسد. در صورتى كه بيمار منعى در مصرف خامه نداشته باشد مى توان به مايعات مجاز در اين رژيم غذايى خامه اضافه كرد و به اين ترتيب كالرى دريافتى بيمار را افزايش داد در صورتى كه بيمار بتواند رژيم غذايى مايعات غليظ را به خوبى تحمل كند با بهبودى بيشتر و كاهش عوارض بيمارى مى تواند از رژيم هاى غذايى نرم كه رژيم كامل تر است استفاده كند

خوراكي هاي ضدكلسترول

نويسنده: سپيده سليمي

منبع:sharghnewspaper.ir

كلسترول اگرچه يكي از موارد مورد نياز بدن است اما چنان چه بيش از

نياز بدن مصرف شود موجب بروز مشكلات جدي از قبيل حمله قلبي و سكته مي شود. اين ماده با رسوب درجداره سرخرگ ها باعث مسدود شدن يا تنگي اين رگ ها شده و در نهايت موجب تحميل كار بيشتر به قلب مي شود. كليد سلامتي در واقع ايجاد تعادل در ميان «كلسترول خوب» يا LDL و «كلسترول بد» يا HDL است. از آ نجا كه بدن، همه كلسترول مورد نيازش را توليد مي كند ما با مصرف كلسترول اضافي از طريق چربي هاي اشباع شده دچار مشكل مي شويم.

اما خبر خوش اين است كه با خوردن بعضي از مواد غذايي مي توانيم اثر اين چربي هاي اشباع شده را خنثي كنيم:

سويا: اين محصول گياهي مفيد به اشكال مختلفي از قبيل آرد سويا، شير سويا و يا حتي تنقلاتي مانند سوياي بوداده عرضه مي شود و مي تواند جانشيني مناسب براي گوشت و پروتئين حيواني باشد، از اين طريق مصرف چربي هاي اشباع شده كاهش مي يابد ضمن آنكه تركيبات مفيدي به نام ايزوفلاون نيز در اين محصول گياهي شناخته شده اند كه مي توانند كلسترول بد را در بدن كاهش دهند.

حبوبات : به غير از گندم كامل هيچ غذاي ديگري به اندازه حبوبات غني از فيبر نيست.

حبوبات حاوي نوعي فيبر قابل حل هستند كه كلسترول را كاهش مي دهد. انواع مختلف حبوبات را در رژيم غذايي تان بگنجانيد. خوردن يك فنجان از هر يك از انواع حبوبات به ويژه لوبياي قرمز، لوبيا چيتي، نخود و باقلا مي تواند ظرف مدت شش هفته كلسترول خون را حدود 10 درصد كاهش دهد. از حبوبات مختلف در

سالادها، خوراكي ها، سوپ ها و يا به صورت پوره شده سود ببريد. اگر براي پختن حبوبات كه معمولا ديرپز هستند فرصت كافي نداريد مي توانيد از كنسرو آنها نيز استفاده كنيد اما بهتر است قبل از مصرف حبوبات كنسرو شده براي كاهش نمك، آنها را آبكشي كنيد.

ماهي: اغلب ماهي ها حاوي مقدار زيادي اسيدهاي چرب امگا 3 هستند كه مي تواند به كاهش كلسترول بد خون كمك كند و كلسترول خوب را افزايش داده و تري گليسيريد را پايين آورد. به ويژه ماهي هايي مانند ماهي آزاد، تن، قزل آلاي رنگين كماني و ساردين غني از امگا 3 هستند. سعي كنيد هر هفته يك نوع ماهي را در وعده هاي غذايي تان بگنجانيد.

آووكادو: آووكادو منبع سرشاري از چربي هاي اشباع نشده دوست قلب و همچنين نوعي چربي گياهي است كه مقدار كلسترول جذب شده از غذاها را كاهش مي دهد. وجود اين چربي ها موجب مي شود آووكادو كالري زيادي معادل 300 كالري به ازاي يك عدد آووكادوي متوسط توليد كند.

سير: به نظر مي رسد سير مانع چسبيدن مولكول هاي كلسترول به ديواره رگ ها مي شود. سير را به راحتي مي توان در طبخ انواع غذا به كار برده و به طعم و عطر آنها غناي بيشتري بخشيد.

اسفناج: اين سبزي سرشار از ماده اي به نام لوتئين است كه مي تواند از بدن ما در برابر حملات قلبي محافظت كند. حتي مصرف مقدار كمي اسفناج در روز نصف پيمانه جداره رگ ها را از كلسترول پاك نگاه مي دارد و مانع انسداد سرخرگ ها مي شود.

مارگارني هاي بدون كلسترول: اين محصولات با كاهش

جذب كلسترول موجود در غذا و همچنين توليد آن در كبد به شما كمك مي كنند. مطالعات انجام شده نشان مي دهد مصرف دو وعده مارگارين بدون كلسترول مي تواند كلسترول را جمعا حدود شش تا 10 درصد و كلسترول بد را 7 تا 14 درصد كاهش دهد.

گردو و بادام: اين دانه ها علاوه بر نوعي چربي اشباع نشده بي ضرر مواد مغذي ديگري نيز در خود دارند كه به عنوان مثال گردو حاوي اسيدهاي چرب امگا 3 نيز هست. مطالعات نشان مي دهد افراد اگر به طور مرتب اين دانه ها را مصرف كنند در مقايسه با ساير افراد كمتر دچار بيماري هاي قلبي مي شوند. اما از آنجا كه اين دانه هاي روغني مقدار زيادي كالري توليد مي كنند بايد اعتدال را در مصرف آنها رعايت كرد. مصرف روزانه دو قاشق سوپخوري از اين دانه ها به صورت خرد شده با ماست يا سالاد و يا نصف پيمانه به عنوان تنقلات دو تا سه بار در هفته مي تواند براي سلامتي شما بسيار مفيد باشد.

چاي: چاي چه به صورت داغ و چه به صورت چاي يخي تركيبات آنتي اكسيدان فلاونوئيد فراواني را به بدن شما مي رساند كه مي تواند فشار خون را كاهش داده مانع ايجاد لخته هاي خوني شود. در حقيقت يك فنجان چاي داغ در مقايسه با بسياري از ميوه ها و سبزيجات حاوي آنتي اكسيدان هاي بيشتري است. هر روز دست كم يك فنجان چاي بنوشيد.

شكلات: شكلات هاي تلخ نسبت به شكلات هاي شيري حاوي سه برابر آنتي اكسيدان فلاونوئيد بيشتر هستند كه مي تواند مانع چسبيدن پلاكت هاي

خوني به هم و تشكيل لخته هاي خوني شود اما اين امر در مورد شكلات هاي سفيد صادق نيست. اما در مصرف شكلات حتما از زياده روي پرهيز كنيد

موادي كه در بالا به آنها اشاره شد مي توانند تا حد قابل توجهي به كنترل كلسترول و سلامتي شما كمك كنند. پس از گردو و بادام به عنوان تنقلات استفاده كنيد، ماهي بخوريد، چاي بنوشيد و هرازگاهي بدون احساس گناه يك قطعه شكلات بخوريد اما اعتدال را رعايت كنيد.

قبل از غذا، سالاد بخوريم يا نه؟

منبع:سايت پزشكان بدون مرز

قبل از غذا، سالاد بخوريم يا بعد آن؟ زمان غذا خوردن آب بخوريم، يا نخوريم؟ مصرف ميوه پس از صرف غذا، به هضم غذا كمك مي كند يا عكس آن، باعث سوء هاضمه مي شود؟

پرسش هايي مثل اين ها، سال هاست كه در ذهن همه چرخ مي خورد و تا امروز هم براي خيلي از آن ها جواب دقيق، روشن و فراگيري پيدا نشده، البته نه براي همه. خيلي از اين پرسش ها هستند كه پاسخ علمي براي آن ها وجود دارد، اما خيلي ها هم چنان همان جواب هاي غيرعلمي غلط را در ذهن دارند و جالب اين كه مرتب هم به اين و آن توصيه مي كنند. دكتر ضياء الدين مظهري، متخصص تغذيه درباره ?? رفتار رايج نادرست درباره غذاخوردن توضيح داده است.

نوشيدن آب

نوشيدن آب بلافاصله پس از صرف غذا، موجب رقيق شدن شيره معده مي شود و اثر آنزيم هاي هضمي را به تعويق مي اندازد؛ به اين ترتيب در هضم غذا اختلال ايجاد مي شود. بنابراين بهتر است مصرف آب، هنگام غذا به حداقل برسد و اين عمل يك تا دو ساعت قبل و يا بعد از صرف غذا انجام شود. گفتن اين نكته هم ضروري است

كه نوشيدن آب قبل از غذا، باعث تحريك اشتها مي شود.

پياده روي آهسته

حركت و تغذيه مناسب دو روي سكه هستند؛ حركت، قبل از غذا اشتها آور است و حركت آهسته، چند دقيقه پس از صرف غذا، باعث سهولت عمل معده مي شود؛ به طوري كه احساس سنگيني و حتي اشكال در تنفس ناشي از سنگيني معده را از بين مي برد. هم چنين پياده روي به خصوص به خانم هايي كه دردهاي استخواني در ناحيه پا دارند و يا از پوكي استخوان در هراس اند بسيار توصيه مي شود.

سيگار كشيدن

كشيدن سيگار پس از صرف غذا، امكان ابتلا به سرطان را افزايش مي دهد؛ چون معلوم شده كه سيگار خطر رفلاكس يا بازگشت محتويات معده به مري را بالا مي برد و رفلاكس هم در دراز مدت، خطر سرطان را بالا مي برد. البته فراموش نكنيد كه سيگار نه تنها پس از صرف غذا، بلكه در همه حال سرطان زاست.

خوردن ميوه

با توجه به اين كه بعد از غذا خوردن، معده پر و سنگين است، خوردن ميوه به اين سنگيني دامن مي زند و در عمل هضم، مشكل ايجاد مي كند و بهتر است يك تا دو ساعت پس از صرف غذا باشد. البته برخي افراد، به علت حساسيت نداشتن گيرنده هاي انسولين، پرخوري يا تحريك پذيري پانكراس، بعد از خوردن غذا تمايل به مصرف ماده شيرين دارند، كه تنها به اين افراد توصيه مي شود بعد از صرف غذا، به جاي مصرف شيريني، مربا و… از ميوه استفاده كنند. در ضمن خوردن ميوه و يا ساندويچ هاي سبك، به مقدار كم در ميان وعده ها، باعث كاهش ولع افراد براي وعده بعد مي شود، از افت فشارخون و خستگي زودهنگام، جلوگيري مي كند و به اين ترتيب

قدرت فكر و كار را افزايش مي دهد و از رفتارهاي تنش زاي فرد با ديگران جلوگيري مي شود.

نوشيدن چاي

چاي داراي تانن است و باعث جلوگيري از جذب آهن مي شود. بهتر است خانم ها و كودكان، تا دو ساعت پس از صرف غذا، چاي ننوشند. البته مصرف آن بلافاصله بعد از غذا، در آقايان كه عمدتا آهن خون آن ها زياد است، مشكلي ايجاد نمي كند.

محكم بستن كمربند

بستن كمربند در حين صرف غذا و پس از آن باعث مي شود گردش خون با مشكل انجام شود؛ البته اين هشدار شامل حال تمام افراد نمي شود، ما به برخي مراجعان خود توصيه مي كنيم قبل از غذا، براي كم خوري، كمر بند خود را محكم كنند.

استحمام

تحقيقات نشان داده است رفتن به حمام با معده پر، باعث ايجاد استرس و اختلالاتي در خون رساني به قلب و مغز مي شود.

استفاده كردن از دسر

دسرها مقدار زيادي انرژي دارند و در صورت استفاده، علاوه بر آن كه موجب ايجاد فشار به قلب و عروق مي شوند، اين انرژي دريافتي به صورت چاقي ظاهر مي شود و همان گونه كه مي دانيم، چاقي عامل بيماري هاي متعدد است.

خوابيدن

به افرادي كه زمينه رفلاكس (بازگشت اسيد معده) دارند، توصيه مي شود بلافاصله پس از صرف غذا، دراز نكشند؛ زيرا اين عامل باعث برگشت محتويات معده كه اسيدي هستند، به طرف مري و ايجاد التهاب مري مي شود. در برخي موارد نيز احتمال ورود غذا به ريه را امكان پذير مي كند. اين نكته را نيز بايد درنظر داشت كه بعد از صرف غذا، چند دقيقه استراحت به معده كمك زيادي مي كند، اما اين استراحت نبايد به صورت دراز كشيدن باشد.

سالاد

مصرف سالاد، بعد يا قبل يا زمان غذا خوردن، توصيه مي شود، اما بهتر است

قبل از غذا باشد كه هم از پرخوري جلوگيري مي كند و هم محتواي فيبر آن براي حركت درست روده ها مفيد است. اگر مصرف سالاد به بعد از غذا موكول شود، ممكن است ديگر جايي براي آن باقي نماند، يا اين كه باعث گشاد شدن بيش از حد معده شود.

فقط لبنيات كم چرب

نويسنده:رضا دهقان

منبع:هفته نامه سلامت

به طور كلي افرادي كه چربي خون دارند توصيه مي شود كه از شير و ماست كم چرب استفاده كنند. بايد توجه داشت كه در فرآورده هاي كم چرب تفاوتي ميان ميزان مواد مغذي آن نظير ميزان كلسيم در مقايسه با شير پرچرب وجود ندارد

بنابراين ميتوان از اثرات سودمند اين مواد مغذي بهره برد. مطالعات نشان مي دهد كه دريافت روزانه 600 ميلي گرم كلسيم بيش از نياز روزانه كيتواند به ميزان چشمگيري سطوح كلسترول را كاهش دهد جالب تر آنكه به تازگي دانشمندان دريافته اند مصرف منظم ماست كم چربميزان كلسترول بد خون را به ميزان قابل ملاحظه اي كاهش مي دهد. دانشمندان در تحقيقات جديد به اين نتيجه دست يافته اند دريافت 200 گرم ماستي كه داراي باكتري لاكتوياسيون و اسيد و فيلوس است ميتواند به ميزان 3 درصد كل كلسترول خون را كاهش داده و به ميزان 5 درصد سطح كلسترول بد را بكاهد. دانشمندان تصور مي كنند كه اين باكتري ميتواند در روده با كلسترول باند شده و مانع جذب آن شود آنها خاطر نشان مي كنند كه با كاهش هر درصد از سطح كلسترول خون، 2 تا 3درصد از احتمال بروز حملات قلبي كاسته مي شود.

مواد غذايي مفيد براي سيستم دفاعي بدن

حق با مادربزرگتان بود كه مي گفت هر كس در روز يك سيب بخورد ديگر نيازي به دكتر پيدا نمي كند. يكسري مواد غذايي خاص از جمله سيب، مواد مغذي مقوي، مواد معدني و تركيبات ارگانيك، مي توانند تغييراتي اساسي در سيستم دفاعي بدن شما ايجاد كنند و آن را دربرابر بيماري هاي مختلف مقاوم نگه دارند. تا

مي توانيد از اين دسته مواد غذايي استفاده كنيد تا فصل سرما خوردگي كه از راه رسيد ديگر نيازي به مراجعه به دكتر نداشته باشيد. مواد غذايي كه در اين مقاله به آنها اشاره مي كنيم، باعث تقويت سيستم دفاعي بدن شما شده، سلامت شما را ارتقاء داده و بدنتان را دربرابر بيماري هاي مختلف مقاوم خواهد كرد.

سير

بيخود نبوده كه سربازهاي رومي عادت داشتند قبل از هر جنگ مقدار زيادي سير بخورند. آنها عقيده داشتند كه اين ماده ي غذايي جرات، شجاعت و قدرت آنها را افزايش مي داده است. درست است كه خوردن سير خام نيروي فرابشر به شما نميدهد، اما به سيستم دفاعي بدنتان در مقابل بيماري هاي ويروسي، باكتريايي و حتي قارچي كمك ميكند. سير حاوي آليسين، آژوئين، و تيوسولفينات است?سه تركيب مقوي كه به بدن براي جلوگيري و مقابله با بيماري ها كمك مي كند. اين تركيبات آنقدر مقوي هستند كه مصرف آب سير خام به اندازه ي نئوسفورين براي ضدعفوني كردن زخم هاي كوچك موثر است. اگر از آن بر روي پوست استفاده شود، حتي از كرم هاي موضعي مثل تيناكتين و ساير مواد ضدقارچ براي درمان پاي ورزشكارن، هم مفيدتر است. تحقيقات نشان داده است كه افرادي كه در زمان شروع سرماخوردگي، ميزان زيادي سير مصرف كنند، زودتر بهبودي خواهند يافت.

طريقه ي مصرف: مي توانيد مقداري سير تازه به سُس پاستا يا برياني خود اضافه كنيد. سعي كنيد هر هفته چند حبه سير خام بخوريد، اما افراط نكنيد. به خاطر داشته باشيد كه سير هرچه بيشتر خُرد شود، مقوي تر خواهد بود.

چون حين خرد كردن حبه هاي

سير، آليسين توليد مي شود، از اينرو استفاده از يك سير خرد كن، بهترين راه براي مقوي تر كردن آن است. همچنين آليسين، آژوئين، و تيوسولفينات تركيباتي ناپايدار هستند و با مرور زمان از بين مي روند، از اينرو تا جايي كه مي توانيد سير را تازه به تازه مصرف كنيد.

هويج

افرادي كه در برنامه ي غذايي روزانه شان هويج را فراموش نمي كنند به ندرت دچار سرماخوردگي مي شوند. هويج حاوي ميزان زيادي بتا كاروتين است كه به سيستم دفاعي بدن براي توليد سلول هاي كشنده ي بيماري ها، كمك مي كنند. اين سلول هاي بسيار مفيد بوده و به بدن براي مقابله و كشتن ميكروب ها كمك مي كند. هويج همچنين حاوي فالكارينول است، كه ماده ي ضد سرطان بسيار خوبي به شمار مي رود. دانشمندان اخيراً كشف كرده اند كه موش هايي كه با هويج خام تغذيه شده اند، يك سوم كمتر از ساير آنها به سرطان مبتلا گشته اند. پس دفعه ي بعدي كه به خريد مي رويد، حواستان باشد كه چند كيلويي هويج هم به زنبيلتان بيفزاييد.

طريقه ي مصرف: براي استفاده ي كامل از مزايا و فوايد هويج، تا مي توانيد آن را به صورت خام و تازه مصرف كنيد. البته هويج پخته نيز فوايدي براي سلامتي شما دارد، اما گرما ممكن است بعضي از بتاكاروتين ها و فالكارينول هاي موجود در آن را از بين ببرد. مصرف تقريباً نيم فنجان هويج در روز و بيشتر سلامتي شما را افزايش خواهد داد.

ماست

خوردن باكترياي زنده ممكن است بهترين راه سالم ماندن نباشد، اما برعكس، بدن شما براي خوب عمل

كردن، نياز به باكتري هاي بخصوصي دارد. لاكتوباسيلوس اسيدوفيلوس نمونه اي از ن باكتري هاي مفيد لازم براي بدن است، چون باعث توليد اسيد لاكتيك در روده مي شود كه به هضم غذا كمك ميكند. بدون اسيدوفيلوس و چند باكتري ديگر، بدن قادر به جذب برخي مواد مغذي نخواهد بود و سيستم دفاعي بدن نيز از كار خوهد افتاد. به علاوه، اسيدوفيلوس با باكتري هاي بيماري زايي مثل سالمونلا و شيگلا كه منجر به اسهال خوني مي شود، مقابله مي كند. يكي ديگر از باكتري هاي مفيد، بيفيدوباكتريوم لاكتيس است كه براي تقويت واكنش سيستم دفاعي در سنين بالا بسيار مفيد است. محققان دريافته اند كه افرادي كه ميزان بيشتري باكتري استفاده مي كنند، سلول هاي T دفاعي و سلول هاي كشنده ي بيشتري در جريان خون خود خواهند داشت.

طريقه ي مصرف: ماست كه حاوي ميزان زيادي باكتري زنده است، منبع بسيار خوبي از اسيدوفيلوس و بيفيدوباكتريوم لاكتيس مي باشد. سعي كنيد هر روز مقداري ماسب?ترجيحاً كم چرب?بخوريد. يك فنجان در روز به نظر كافي مي رسد. هنگام خريد ماست به برچسب آن دقت كنيد و اطمينان يابيد كه حتماً حاوي باكتري هاي زنده به ويژه اسيدوفيلوس باشد.

صدف خوراكي

صدف خوراكي فقط براي شور و ميل جنسي مفيد نيستند. حلزون ژلاتيني حاوي ميزان زيادي فلز روي است كه يكي از بهترين مواد براي تقويت سيستم دفاعي بدن به شمار مي رود. اين ماده كمك مي كند تا سلول هاي سفيد و ساير پادتن ها سريعتر توليد شوند و باعث تقويت آنها نيز مي شوند تا بهتر دربرابر بيماري ها مقابله كنند. فلز روي براي

عملكرد سلول هاي بسيار حياتي است و باعث تقويت 100 نوع مختلف آنزيم ميشود كه واكنش هاي شيميايي بدن را توسعه مي دهند. فلز روي چه با سمي كردن عاملان عفون و چه با تقويت واكنش هاي دفاعي بدن در محل عفونت، از رشد ويروس ها و باكتري ها جلوگيري به عمل مي آورد. فلز روي باعث تقويت عملكرد سيستم دفاعي بدن مي شود. كمبود اين فلز در بدن ممكن است منجر به از كار افتادن جدي سيستم دفاعي بدن شود، پس اگر ميخواهيد سيستم دفاعي بدنتان هميشه خوب كار كند، كمي صدف خوراكي نيز به برنامه ي غذاييتان اضافه كنيد.

طريقه ي مصرف:يك پرس صدف خوراكي (كه شامل 6 صدف متوسط مي شود) حاوي 76 ميلي گرم فلز روي است. پزشكان برآورد مي كنند كه يك انسان متوسط، بين 15 تا 25 گرم فلز روي در روز نياز دارد تا سالم بماند. اما اگر احساس مي كنيد كه در شُرُف سرماخوردگي هستيد، مي تواني استفاده از اين ماده ي غذايي را بيشتر كنيد. اما دقت داشته باشيد: استفاده ي بيش از حد صدف خوراكي باعث مسموميت مي شود. زيادي اين ماده مانع جذب مس و آهن به بدن مي شود، كه منجر به كم خوني است.اگر اين ماده ي غذايي به مذاقتان خوش نمي آيد مي توانيد به جاي آن از خرچنگ، گوشت گاو، بوقلمون و حبوبات استفاده كنيد. همه ي اينها حاوي فلز روي هستند.

غذا به جاي دارو

براي سالم ماندن، مصرف دارو و آنتي بيوتيك را كنار بگذاريد. بدن شما طوري ساخته شده است كه قادر به جذب مواد دارويي موجود در

مواد غذايي مي باشد. اگر ميخواهيد سيستم دفاعي بدنتان هميشه مثل ساعت كار كند، بايد ميزان زيادي از سبزيجات و ميوه جات در روز مصرف كنيد و از غذاهاي حاضري و فست فود اجتناب كنيد. براي از بين بردن سموم موجود در بدن نيز مي توانيد ورزش كنيد. اينكار باعث مي شود تا همه ي مواد مغذي مفيد براي سيستم دفاعي، به خوبي در بدن به كار افتند. داشتن يك برنامه ي غذايي سالم و مقوي بسيار به حفظ سلامتي شما كمك ميكند. اميد است اين مقاله توانسته باشد تا حدي شما را با چند نوع از اين مواد غذايي مفيد آشنا كند .

ارزش غذايي ماهي و گردو برابر است

در صورتي كه ماهي دوست نداريد، مي توانيد از رژيم غذايي سرشار از آلفالينولئيك اسيد مصرف كنيد كه باعث سلامت استخوان ها مي شود.

به گزارش سرويس بهداشت و درمان خبرگزاري دانشجويان(ايران)منطقه مركزي، رژيم غذايي سرشار از اسيد آلفالينولئيك به داشتن استخوان هاي نيرومند كمك مي كند.

برخلاف تصور اغلب مردم، براي افزايش سطح اسيد چرب امگا 3، لازم ني_ست ح__تما ماهي يا قرص هاي روغن ماهي مصرف شود. تحقيقات ن_شان داده است: خوردن منابع آلفالينولئيك اسيد مانند روغن گردو و روغن تخم كتان نيز مي تواند باعث تقويت و استحكام استخوان ها شود.

تغذيه در جواني

نويسنده:دكتر رضاآمري نيا

پيشرفت هر جامعه اي منوط به حضور اشخاصي است كه با فكر و دانش روزافزون و تلاش و اهتمام بي وقفه خود در راه رسيدن به اهداف عاليه بشري گام هاي موثر برمي دارند. بديهي است كه درصد بالايي از اين قشر تلاشگر را جوانان تشكيل مي دهند و داشتن تفكر سالم و سازنده نيازمند تغذيه مناسب و آگاهانه اين عزيزان است. اين مهم ما را بر آن داشت كه تكليف خود را در ياري به آينده سازان جامعه مان با بيان چند نكته جهت داشتن تن سالم و فكر پويا به انجام برسانيم.

با توجه به اينكه در اين محدوده سني حداكثر فعاليت فكري و جسمي وجود دارد بنابراين بايستي سعي شود از هر پنج گروه مواد غذايي كه شامل چربي ها، پروتئين ها، كربوهيدرات ها، ويتامين ها و املاح معدني است در وعده هاي غذايي لحاظ شود كه البته ميزان اين مواد با توجه به شرايط جسمي و كاري اين افراد متفاوت خواهد بود. بنابراين توصيه مي شود در اين دوره سني از رژيم

هاي تك خواري مثل گياهخواري، آب درماني و... اكيدا خودداري شود چرا كه ممكن است نيازهاي جسمي اين افراد با حذف گروه هاي غذايي برآورده نشود و آسيب هاي جبران ناپذيري را به صورت درازمدت يا كوتاه مدت ايجاد كند. بنابراين اولين توصيه موكد، استفاده از انواع مختلف مواد غذايي است، كه البته بايستي مواد غذايي مصرف شده متناسب با فعاليت هاي روزمره نيز باشد به عبارت ديگر نوع و مقدار غذاي مصرفي يك كارمند از نظر محتواي چربي، پروتئين و كربوهيدرات با يك نفر كارگر، بسيار متفاوت است و عدم توجه به اين نكته ممكن است سبب به هم خوردن تعادل بين دريافت انرژي و مصرف آن شده كه در درازمدت چاقي يا لاغري را به دنبال خواهد داشت.

توصيه كلي و مهم در مورد تغذيه جوانان اين است كه مصرف مواد غذايي پرفيبر مثل ميوه ها، سبزيجات، و غلات را هميشه مدنظر داشته باشند. و در مصرف چربي هاي اشباع كه در گوشت و روغن هاي حيواني به وفور وجود دارد و كلسترول بد را بيشتر افزايش مي دهند دقت داشته باشند و بيشتر روغن هاي غيراشباع موجود در آفتابگردان و ذرت را مصرف كنند. در اين دوران تمايل به مصرف تنقلات مختلف مثل چيپس، شكلات، پفك و نوشابه هاي شيرين و گازدار زياد است ولي با توجه به اينكه ارزش غذايي اين مواد نمي تواند احتياجات روزمره اين افراد را برآورده كند توصيه نمي شود.ورزش بايستي جزء لاينفك زندگي يك جوان باشد چرا كه انجام ورزش به صورت منظم و مداوم براي افزايش قواي جسمي بسيار موثر است.

به منظور تشريح كامل ميزان نيازهاي

غذايي افراد در سنين جواني توجه به هرم غذايي ضروري به نظر مي رسد. هرم غذايي حاوي شش گروه است كه از قاعده آن به ترتيب گروه هاي زير قرار گرفته اند: ? گروه نان و غلات ? گروه ميوه ها ? گروه سبزيجات ? گروه شير و لبنيات ? گروه گوشت ? گروه چربي ميزان نياز يك فرد جوان به گروه هاي فوق تشريح مي شود. توجه داشته باشيد ميزان نياز به انرژي يك مرد جوان حدود ???? ???? كيلو كالري و زن جوان ???? ???? كيلو كالري است.

?-گروه نان و غلات

اين گروه شامل غلات، نان، گندم، جو، برنج، و ماكاروني است ميزان نياز روزانه به اين گروه ??? واحد است و منظور از يك واحد از اين گروه شامل يك برش نان به اندازه ?? گرم يا حدود چهار كف دست بدون انگشتان يا نصف ليوان برنج و انواع ماكاروني يا يك چهارم ليوان از غلات خام و بالاخره ?? عدد بيسكويت ساده كوچك است.

? -گروه ميوه ها

اين گروه شامل انواع ميوه ها است كه ميزان نياز روزانه ?? واحد است يك واحد ميوه برابر با يك عدد سيب متوسط يا پرتغال يا ليموشيرين يا هلو، يك دوم موز، نصف گريپ فورت، نصف ليوان توت و يا انار و تعداد ?? ?? حبه انگور است.

? -گروه سبزيجات

اين گروه شامل انواع سبزيجات با برگ تيره، نخود سبز، كلم، لوبياي سبز هويج، قارچ، سيب زميني و گوجه فرنگي است ميزان نياز روزانه به اين گروه ?? واحد است. هر واحد سبزيجات شامل يك ليوان سبزيجات خام برگ دار مثل اسفناج و كاهو، يا نصف ليوان

سبزيجات پخته يا نصف ليوان نخود سبز، ذرت، كلم بروكلي، لوبيا سبز، هويج خردشده، جوانه گندم و قارچ پخته و يا يك عدد گوجه فرنگي متوسط و يا يك عدد سيب زميني متوسط آب پز و يا ?? خلال سيب زميني سرخ شده است.

? -واحد شير و لبنيات

اين گروه شامل شير، ماست، پنير و بستني است و ميزان نياز آن ?? واحد در روز است هر واحد از اين گروه شامل يك ليوان شير، ماست كم چربي، ?? گرم پنير معمولي يا نصف ليوان بستني است.

? -گروه گوشت و پروتئين ها

اين گروه شامل انواع گوشت هاي سفيد و قرمز، تخم مرغ و آجيل است ميزان نياز به اين گروه ?? واحد در روز است. هر واحد از اين گروه شامل ?? ?? گرم از انواع گوشت ها است در مورد اين گروه بايستي توجه داشت كه حاوي آهن، روي و ويتامين هاي گروه B هستند و در اين دوره سني مصرف اين مواد بسيار ضروري است. چرا كه كمبود آنها عوارضي از جمله ريزش مو، كم خوني و بيماري هاي پوست را ايجاد مي كند.

? -گروه چربي

اين گروه شامل انواع روغن هاي مصرفي است و بايستي توجه داشت كه ?? ?? درصد منبع انرژي بايستي از اين گروه دريافت شود به طور مثال براي يك رژيم ???? كيلو كالري حدود ??? ?? گرم ميزان نياز چربي است و همان طوري كه قبلا هم اشاره شد مصرف چربي هاي غيراشباع موجود در روغن هاي گياهي مثل آفتابگردان، ذرت و سويا و ساير گروه ها مقدم است.

فست فود، قاتل شماره يك انسان

نويسنده: بهاره مهرنژاد

منبع:بى بى سى

تا پيش از

اين سيگار، قاتل اصلى انسان به شمار مى رفت؛ عاملى كه باعث بروز انواع سرطان مى شود و با به خطر انداختن سلامت عروق خطر سكته و بيمارى هاى عروق كرنر را افزايش مى دهد. مطالعات اخير در آمريكا نشان مى دهد، چاقى مفرط به زودى جاى سيگار را مى گيرد و قاتل شماره يك مردم خواهد شد. اين تحقيقات كه توسط مركز كنترل و پيشگيرى از بيمارى ها انجام گرفت، حاكى از آن است كه مصرف غذاهاى ناسالم و عدم تحرك جسمى، سالانه باعث مرگ بيش از 400 هزار نفر آمريكايى مى شود. از آنجا كه مصرف بيش از اندازه فست فود در چند دهه اخير با عث افزايش وزن افراد به ويژه كودكان در سنين رشد شده، محققان از همبرگر و سيب زمينى سرخ كرده به عنوان قاتلين شماره يك سلامتى ياد مى كنند و معتقدند غذاهاى آماده بسيار پركالرى اند به گونه اى كه خوردن تنها مقدار كمى از آن، كالرى مصرف شده توسط بدن را به شدت بالا مى برد و چون پركالرى هستند مردم را به خوردن مقدار بيشترى از فست فود ترغيب مى كنند و اين دقيقاً همان چيزى است كه باعث چاقى مى شود و اكثر مردم از آن غافلند چرا كه ما عادت داريم غذا را بر اساس اندازه آن بسنجيم.

در حالى كه ميزان كالرى غذاهاى آماده خيلى بيشتر از يك وعده غذاى سالم با اندازه قابل مقايسه است. يك وعده غذاى آماده در مقايسه با ساير غذاها حاوى مقادير زيادى انرژى است. ميزان كالرى يك همبرگر مك دونالد و نوشابه يك برابر و نيم بيش

از يك وعده غذاى سنتى انگليسى و دو برابر و نيم بيش از يك وعده غذاى سنتى آفريقايى است.

غذاهاى ضد چروك

منبع:sharghnewspaper.ir

ممكن است شما در طول روز خانم هايى را ببينيد كه داراى عمرى بالغ بر60 ، 70 هستند ولى همچنان از چهره اى صاف و شفاف برخوردارند. داشتن صورتى صاف و به دور از هرگونه تيرگى و خط و چروك حتى در سنين بالاتر از پنجاه كار دشوارى نيست اگر به عامل هايى كه باعث پيرى زودرس و بروز چين و چروك مى شود، توجه كنيم. استرس، سيگار و مواجهه مستقيم با نور خورشيد از عواملى هستند كه باعث از بين رفتن طراوت و شادابى پوست مى شوند. در اين ميان نقش تغذيه از همه پررنگ تر است. بر اساس تازه ترين تحقيقات انجام شده در ايتاليا، رژيم غذايى نامناسب مهمترين عامل خرابى و فرسايش سلول هاى پوست است. اين پژوهش كه در دانشگاه san gialicano شهر رم در بين 250 زن بين 30تا 50 سال صورت گرفت، نشان مى دهد يكى از مهم ترين دلايل پيرى پوست، تخريب سلولى توسط راديكال هاى آزاد است.

راديكال هاى آزاد كه بسيار فعال هستند، به ساختار سلولى بدن حمله مى كنند و آنها را از بين مى برند. بهترين راه مبارزه با راديكال هاى آزاد مصرف غذاهاى حاوى آنتى اكسيدان است. آنتى اكسيدان ها بدن را در برابر راديكال هاى آزاد محافظت كرده و از اثربخشى آنها بر سلول هاى بدن مى كاهد. ضمن اينكه عواملى قوى و ممانعت كننده در برابر آسيب هاى محيطى پوست بوده و روند پيرى پوست را كند مى كند.بر اين اساس گنجاندن

غذاهايى نظير ماهى، كدوى سبز، تخم مرغ، روغن زيتون، ميوه هاى داراى رنگدانه نارنجى و زرد مثل هندوانه، هويج، مركبات، سبزيجات نظير انواع كلم ها و پياز كه حاوى ميزان آنتى اكسيدان فراوان هستند در رژيم غذايى نقش بسزايى در كاهش چين و چروك پوست خواهد داشت. ضمن اينكه نوشيدن روزانه 8 تا 12 ليوان آب و پرهيز از مصرف غذاهاى آماده، كنسروى و آب ميوه هاى غيرطبيعى بسيار توصيه مى شود.

پنير !!

اگر آن را از شير گيرند پنير است و اگر از ماست به دست آورند نامش كشك است .

مزاج : پنير تر و تازه گرم و خشك است .

آب پنير چون داراي ماده بوركي است و آن را از خون اول استفاده كرده و از جزء صفرايي سهمي دارد تا اندازه اي گرما دارد . بهترينش ميانه دلمه و پنير شده است چون هم دلمه و هم تند شده كه بايد با دندان جويد خوب نيستند .

پنيري كه بي مزه و كمي مايل به شيريني و چاشني لذيذ دارد ،و به اعتدال نمكين است و در اندرون بسيار نمي ماند خوب است . پنيري كه از ترش ( ماست )گيرند بهترين است .

خاصيت :زداينده است ، پنيرتر غذا دهنده و فربه كننده است . بعد از پنير تر اگر عسل بخورند بسيار مفيد است . پنير كهنه گرم ، زداينده ، صاف كننده و حفظ آن مراره اي است .

پنير نمك سود و تازه حالت وسطي دارد .

آرايش :آب پنير را مخلوط با داروهاي پالاينده سودا بخورند لكه هاي سياه صورت را از بين مي برد

.پنير تر و هم وزن آن پوست انار را با هم بجوشانند تا آب نيمه گردد ،آب باقيمانده را بر صورت بمالند ترنجيدن را درمان مي كند . پنير نمك سود كهنه لاغري مي آورد .

دمل و جوش : پنيرتر و نمك نديده آماس زخم ها را باز مي دارد .

زخم و قرحه :پنير كهنه در معالجه قرحه بد و زخم ها خوب است . پنير تر براي زخم هاي نرم و تازه از پنير كهنه مفيدتر است و نمي گذارد ورم كند . آب پنير داروي گري است .

مفاصل : پنير كهنه را بسايند و با روغن زيتون يا با آب پاچه گاو كه شور باشد مخلوط كنند و ضماد آن را بر مفصلي كه سنگ دارد بگذارند سنگ مانند گچ بيرون مي آيد و آزاري هم ندارد .

چشم :ضماد پنير بي نمك داروي رمد و نقطه سرخ چشم است .

اندام هاي سينه :پنيرآب پز شود و به شيرده بخورانند شيرش زياد مي گردد .

اندام هاي غذا :پنير نمك زده و همچنين پنير بي نمك با معده ناسازگار است . اما نمك زده اش كمي در دباغي كردن معده مؤثر است .

اندام هاي دفعي : پنير عموماً و به ويژه پنير تازه براي سنگ و مثانه بد است و اگر با ادويه جات تند بخورند بدتر مي گردد . پنير نمك نديده ملين است و آب آن صفرا را بيرون مي ريزد ، چون ماده بوركي در اوست و زداينده شده است ، در اين زمينه تأثير ويژه اي دارد و اگر آب پنير بي نمك و

با عسل باشد بهترين اثر را دارد . دارويي كه از آب پنير مي گيرند عبارت است از دارويي كه فرآورده شير بز و گوسفند است . پنير در قرحه روده مفيد است و پنير برشته نافع تر است ، اسهال را باز مي دارد . گاهي پنير بريان شده را مي سايند و با روغن گل يا روغن زيتون مي آميزند و حقنه مي كنند از برآمدن جلوگيري مي نمايد .

زهر :گويند پنير كه با پونه كوهي باشد پادزهري مفيد است

پنير خرما

مزاج :سرد و خشك

خاصيت :قابض است .

اندام هاي تنفسي :داروي گلوي زبر است .

اندام هاي دفعي : اسهال و نزيف را باز مي دارد .

زهرها : ضماد آن پادزهر نيش زنبور است .

پنير مايه

پنير مايه ها متنوع هستند .بهترين نوع پنير مايه متعلق به خرگوش است .

مزاج : تمام پنير مايه ها گرم و خشك و آتشين هستند .

خواص درماني : هر ماده جامدي را حل مي كند . خواه خون باشد و خواه شير منعقد شده در معده و خواه خلط غليظ . اين ماده هر ماده گداخته اي را بند مي آورد . تمام پنير مايه ها خاصيت برندگي (تقطيع ) دارند ، از خونريزي زنانه و هر نوع سيلاني جلوگيري مي كنند .

پنيرمايه ها لطافت مي بخشند و با اين خاصيت بدون شك خشكاننده هم هستند . جالينوس فرمايد :«هر جا كه به گيرنده اي نياز است نوع حاد (تند ) آن را بكار نمي بريم ».

اندام هاي سر:خوردن همه پنير مايه ها به ويژه بيدستر در

علاج صرع مفيدند.

تنفسي و سينه :خون منعقد شده در شش ها را حل مي كند .

اندام هاي تغذيه : شيري كه در معده پنير (منعقد ) شده است با خوردن همزمان پنير مايه و سركه حل مي شود .پنير مايه خون جامد را در معده حل مي كند و براي معده زيان بخش است .

اندام هاي دفعي : اگر زنان پنير مايه را بعد از تمام شدن حيض شياف كنند به بارداري آنها كمك مي كند و اگر قبل از پاك شدن حيض بياشامند مانع بارداري مي شود .

هر پنير مايه اي به ويژه پنير مايه كره اسب درد زهدان و زخم روده ها را برطرف مي نمايد .

زهرها : پنير مايه ها همه پادزهرند و سم شوكران را دفع مي كنند و در دفع سموم پنير مايه هاي بزغاله ، آهو بچه ، شتر بچه ، بره گوسفند از ساير پنير مايه ها قوي ترند .

پنيرك

از جنس ملوخيا است و انواعي چون بياباني _ كاشتني و جاودان دارد كه همان خطمي است .

پنيرك بياباني لطيف تر و خشك تر و كاشتني آن زياد از حد آبكي و قوتش كمتر است .

مزاج :سرد و تر .

خاصيت :نرم كننده و گويند از سرمك لطيف تر و از سلق غليظ تر است .

ورم : علاج مورچگي و باد سرخ است .

برگ پنير بياباني با زيتون و آب پز پنيرك بياباني داروي سوختگي است كه بر سوخته مي مالند .

پنيرك كاشتني ورم گرم تازه سر برآورده را فرو مي نشاند و آن را از زياد

شدن باز مي دارد .

قرحه :پنيرك را با نمك بجوند و بر ناصور بگذارند مفيد ست و به ويژه اگر كوچك باشد و از چشم برآيد .

سر :پنيرك را بجوند در علاج زخم دهان خوب است .

چشم : برگش را در دهان بجوند و با كمي نمك مخلوط كنند ناصور چشم را تنقيه مي كند و گوشت را باز مي روياند .

سينه : برگ و گل پنيرك هر دو سينه را نرم و شير را زياد مي كنند ، سرفه ناشي از گرما را علاجند و داروي سرفه ناشي از خشكي هستند .

تخم پنيرك در زدودن زبري سينه از پنيرك بهتر است .

اندام هاي غذا : پنيرك كاشتني به زيان معده است ولي راه بندان هاي كبد را مي گشايد .

اندام هاي راننده : گل پنيرك را بخورند در علاج قرحه گرده و آبدان مفيد است .

گلش را با روغن زيتون و تخم ملوخيا بهم بزنند در قرحه و پوست اندازي روده مفيد است . اگر از شاخه هاي پنيرك كاشتني آب بگيرند يا شربت بسازند و بخورند به نفع روده و مثانه و ملين است و درد روده و مثانه و شكم را دوا مي كند . آب پزش را حقنه كنند يا در آن بنشينند سفتي زهدان را نرم مي كند ، بول را ريزش مي دهد .

زهرها :پادزهر نيش رتيل است و برگش پادزهر نيش زنبور

روغن، مفيد يا مضر؟

نويسنده:مژگان عطايى

منبع:sharghnewspaper.ir

حدود ??سال است كه استفاده از چربى به پخت و پز افرادى كه به تغذيه خود توجه دارند راه يافته است. امروزه روغن

برخلاف گذشته جايگاه مهمى در آشپزى امروزى دارد. مكان هاى گسترده اى از قبيل سوپرماركت ها قفسه هاى متعددى را به ارائه انواع مختلفى از اين محصول اختصاص داده اند.

در اينترنت نيز سايت هاى فراوانى به مسائل مربوط به تغذيه، طرز تهيه خوراكى ها، مسابقات آشپزى و خواص تازه كشف شده روغن مى پردازد. موضوع بااهميت اين است كه روغن را چگونه مصرف كنيم تا براى سلامتى مفيد باشد. تازه ترين روش مصرف اين روغن ها توجه به نسبت ? به ? امگا? به امگا ? است. (اين دو اسيد چرب ضرورى براى بدن هستند) بنابراين تركيب متعادل بين اين دو اسيد چرب روى سيستم عصبى و قلبى - عروقى تاثيرگذار است، به اين منظور استفاده از انواع روغن ها ضرورى به نظر مى رسد. از دو سال پيش امگا? رتبه اول ارزش هاى غذايى را در بين روغن ها دارا شد. امگا ? كه روغن گل Colza است، توسط ليزيور Lesieur پيشنهاد شد. با وجود اينكه متخصصان تغذيه از مدت ها قبل به ارزش روغن Colza به عنوان يك روغن متعادل پى برده بودند مردم از وجود آن تا مدت ها بى اطلاع بودند. با توجه به تقاضاى مراكز آب درمانى و كارخانه هاى سازنده محصولات آرايشى و خاصيت پيشگيرى از پيرى آنتى اكسيدان ها متخصصان پزشكى پيش بينى كردند كه تقاضا براى روغن هاى بسته بندى نشده رو به افزايش خواهد بود. بنا به گفته پروفسور مارى بور رئيس پژوهشگران اينسرم (Inserm) نسبت امگا ? به امگا ? در غذاهاى فرانسوى نامتعادل است. او سفارش كرد كه ميزان امگا ? را همزمان با

كاهش امگا? افزايش دهند.

روغن هاى سرشار از امگا? عبارتند از روغن آفتابگردان، ذرت، گردو، دانه انگور، كلزا و روغن هاى سرشار از امگا? شامل كلزا، گردو و سويا هستند. توليدكنندگان انواع مختلف روغن با توجه به دانش روز محصولات خود را با مقادير متعادلى از روغن زيتون، روغن كلزا، هسته انگور، گل آفتابگردان، كنجد، گردو و شاهدانه به صورت مجزا يا تركيبى ارائه مى كنند. تركيب يا عدم تركيب اين محصولات با توجه به علم تغذيه، خواص آنها و سلايق چشايى و بويايى مصرف كنندگان صورت مى گيرد. بازگشت روغن هاى طبيعى كه از طريق دانه هاى غلات خوشبو و خوشمزه و با روش هاى بيوشيميايى توليد مى شوند نشانه پايان عمر چربى هاى بى رنگ، بى بو و بى مزه اى هستند كه با صرف وقت و سخت گيرى هاى زياد تصفيه شده و تا چند سال پيش نيز توليد مى شدند.

اميل نوئل راهنما و مدير بخش روغن هاى بيوشيميايى در فرانسه و متخصص خواص روغن ها براساس تحقيقات از فروشگاه هاى دُل Dole دريافته است كه مردم خواستار روغن هاى داراى بو و عطر هستند.

او همچنين توضيح مى دهد كه براى اولين بار در فرانسه ارزش هاى غذايى جانشين تزئين و آرايش آنها شده است. امروز از طريق ظاهر غذا مى توان به مزه آن پى برد. اين تغييرات رژيمى با رواج رژيم هاى غذايى معروف به رژيم غذاى مديترانه اى يا كرتوز Crژtois آغاز شد. ماهى، نان، سبزيجات، ميوه و مقدار كمى روغن زيتون در اطراف منطقه مديترانه استفاده مى شود كه نتايج استفاده از آنها جلوگيرى از بيمارى هاى قلبى

و عروقى شايع در جوامع غربى به دليل استفاده از چربى و شكر زياد است.

چرا فست فود نه

منبع:sharghnewspaper.ir

در ميان هشدارهايى كه پزشكان درخصوص چاقى و راه هاى مقابله با آن مى دهند حذف مصرف غذاهاى آماده در راس قرار دارد. اما به راستى دليل اين همه مخالفت با غذاهاى آماده چيست؟ مهمترين دليلى كه باعث چاقى مى شود، افزايش كالرى هاى دريافتى بدن است كه مصرف غذاهاى فست فود نقش ويژه اى در آن خواهد داشت. گرچه خوردن غذاهاى مورد علاقه اما در اندازه كم يكى از ويژگى هاى داشتن رژيم غذايى سالم و استاندارد است ولى غذاهاى آماده در اين مورد صدق نمى كند. اخيراً محققان اعلام كرده اند كه فست فود به لحاظ ميزان چربى و شكر بالا اعتيادآور است و هر چه ميزان مصرف آن در طول هفته افزايش يابد ميزان تمايل به خوردن آن نيز حتى در زمان هاى سيرى بيشتر مى شود. مطالعات متعددى انجام شده كه حكايت از اعتيادآور بودن غذاهاى آماده دارد. دكتر جان هوبل و همكارانش با مطالعه بر روى تعدادى موش آزمايشگاهى در دانشگاه پرينستون آمريكا متوجه شدند غذاهايى كه حاوى مقادير فراوانى شكر و چربى هستند نظير همبرگر، سيب زمينى سرخ شده و نوشابه مى توانند همانند هروئين اعتيادآور باشند. براساس اين پژوهش موش هايى كه در رژيم غذايى شان حدود ?? درصد شكر يافت مى شود، در صورت قطع مصرف دچار علائمى مثل اضطراب، لرزش بدن و سايش دندان ها مى شوند، مشابه همان علائمى كه در افراد معتاد بروز مى كند.

آنها معتقدند كمبود غذاهاى فست فود در بدن نظير كمبود مرفين و نيكوتين

در بدن عمل كرده كه نهايتاً باعث ترغيب فرد به سفارش يك هات داگ مى شود.

نگاهي به هر دو روي سكه روغن ماهي

منبع:مجله سلامت

اين روزها مردم به وضعيت تغذيه شان بيشتر اهميت مي دهند، اما همين موضوع، سلامت آنها را به مخاطره نيز انداخته است. مي پرسيدچطور؟ خيلي ها تصور مي كنند، خوردن مكمل غذايي رنگارنگ، مي تواند موجب تقويت سلامتشان شود، در حالي كه سخت در اشتباهند. مصرف اين قرص ها در مواقعي كه نيازي به مصرفشان نيست، مي تواند به جاي سود، زيان هايي را به همراه داشته باشد.

روغن ماهي،سرشار ازامگا 3

اين روزها نام امگا 3 را زياد مي شنويد اما تا چه اندازه با آن آشنايي داريد؟ امگا 3 نوعي اسيد چرب است كه به عنوان واحدهاي تشكيل دهنده چربي ها از آن ياد مي شود. از آنجايي كه چربي ها به دو دسته اشباع و غيراشباع تقسيم مي شوند، اسيدهاي چرب امگا 3، در دسته چربي هاي غيراشباع جاي مي گيرند. در ميان اسيدهاي چرب امگا 3 اسيد چربي به نام اسيد لينولنيك وجود دارد كه در بدن نيز ساخته نمي شود و بايد از طريق مواد غذايي به بدن برسد. مطالعات نشان داده اند كه اين اسيد چرب در كنار ساير اسيدهاي چرب ضروري در ساخت تركيباتي كه در تنظيم فشار خون، فعاليت پلاكت ها، انتقال تحريكات عصبي و پاسخ هاي ايمني دخالت دارند، شركت مي كند. از بهترين مواد غذايي كه از منابع غني امگا 3 محسوب مي شوند، مي توان به روغن ماهي اشاره كرد. اين چربي در روغن ماهي تن، قزل آلا، كپور و شاه ماهي وجود دارد و با خوردن آنها اين اسيد چرب در مقادير بالايي به بدن مي رسد.

روغن ماهي، دشمن سرطان

مطالعات نشان داده اند كه، دريافت منظم اين ماده مغذي در مردان

از ابتلا و پيشرفت سرطان پروستات جلوگيري مي كند. محققان دريافته اند كه تعادل ميان اسيد هاي چرب امگا 3 و امگا 6 از بروز سرطان در پروستات جلوگيري كرده و در حفظ سلامت مردان در برابر اين بيماري كمك مي كند. مطالعات ديگر نشان داده اند كه اين اسيد چرب در روغن ماهي از بروز بيماري هاي قلبي نيز جلوگيري مي كند و از آنجايي كه اسيدهاي چرب امگا 6 نيز در روغن هاي مايع گياهي وجود دارد، توصيه مي شود در تهيه ماهي هاي سرشار از اسيدهاي چرب امگا 3 جهت طبخ (البته به مقدار اندك) از اين روغن هاي گياهي استفاده شود. دانشمندان در تحقيقات خود دريافته اند، امگا 3 از پيشرفت تومورهاي سرطاني در مغز استخوان نيز جلوگيري كرده و مصرف آن براي مردان مستعد به اين بيماري توصيه مي شود.

باهوش تر و موفق تر

مطالعات بر روي 9هزار مادر و كودك هايشان نشان داده است، مادراني كه امگا 3 كمتري دريافت كرده اند، فرزندانشان از ضريب هوشي پايين تري برخوردارند. اين مطالعات نشان داده اند، هماهنگي بين چشم ها، دست ها و مهارت اجتماعي در اين كودكان بهتر بوده است و سرعت عمل بالا تري دارند. محققان مي افزايند،ضريب هوشي اين كودكان 6 مرتبه از حالت عادي كمتر است. به علاوه، اين كودكان در فعاليت هاي اجتماعي خود (مانند دوستيابي) ناتوان تر هستند و با اختلالات رفتاري در بزرگسالي روبه رو خواهند بود.آنها در ادامه مي افزايند،60 درصد از مغز را چربي ها تشكيل مي دهند كه 30 درصد از آن اسيدهاي چرب ضروري و اسيد چرب امگا 3 است كه اغلب از طريق امگا 3 اي كه مادر در دوران بارداري مصرف مي كند، به نوزاد مي رسد. به اين دليل مصرف روغن ماهي به صورت ماهي هايي كه روغن بالاتري دارند، در دوران

بارداري توصيه مي شود.حتي در مطالعه اي ديگر ديده شده است كه مي توان با دادن مكمل روغن ماهي به بچه هاي دبستاني تا حدودي در رفتارهاي بد آنها تغييراتي ايجاد كرد.

محققان در اين مطالعه به اين نتيجه دست يافته اند كه كمبود امگا 3 در بچه ها و حتي در دانش آموزان بزرگ تر10(تا16 ساله) نيز موجب بروز مشكلات رفتاري مي شود كه با دريافت روغن ماهي مي توان به ميزان قابل توجهي از مشكلات روحي، رفتاري و اجتماعي آنها كاست.

بچه هاي سالم تر با روغن ماهي

جالب است بدانيد كه اين روغن در دوران بارداري نه تنها بر ضريب هوشي نوزادان اثر دارد، بلكه داراي فوايد ديگري نيز هست. به تازگي مطالعات نشان داده اند، مادراني كه در دوران بارداري از اين روغن استفاده كرده اند به احتمال كمتر كودكاني با وزن كم را به دنيا خواهند آورد. از آنجايي كه كمبود وزن در بدو تولد با ابتلا به بيماري هاي قلبي و ديابت رابطه مستقيمي دارد، از اين رو جلوگيري از بروز اين بيماري ها در حفظ سلامت كودك حتي در بزرگسالي نيز اهميت بالايي دارد. به علاوه چون ماهي ها سرشار از امگا 3 هستند، داشتن يك بارداري سالم مي تواند با مصرف اين ماده غذايي ميسر شود. از اين رو دانشمندان ماهي را به عنوان جزء مهمي از رژيم غذايي انسان ها خصوصاً در اين دوران به حساب مي آورند. محققان در رابطه با اثرات مصرف روغن ماهي در دوران بارداري عقيده دارند كه دريافت مناسب امگا 3 مي تواند از بروز بيماري فشار خون و ساير مشكلات ناشي از آن در ميانسالي بكاهد و به اين دليل است كه به مادران باردار توصيه مي شود حداقل دوبار در هفته از ماهي

استفاده كنند.

آن روي سكه

با وجود تمامي فوايدي كه روغن ماهي دارد، نبايد آن را بي مورد و بدون حساب و كتاب مصرف كرد. گاهي مصرف زياد اين ماده كمبود ويتامين E را به همراه دارد كه افراد را با كم خوني مواجه مي سازد. گاهي نيز مصرف بي رويه اين روغن ها موجب بروز خونروي شده كه بر اثر ضربه، عمل جراحي و يا اعمال دندانپزشكي آشكار مي شود. پس خودسرانه از روغن ماهي به ميزان بالا استفاده نكنيد. به علاوه ، به ياد داشته باشيد كه اين روغن نيز مانند روغن هاي ديگر داراي كالري بالايي است كه مصرف بي رويه آن مي تواند انرژي مازادي را به بدن رسانده و موجب چاقي شود.

حفظ و نگهداري غذاها

نويسنده: www.iranmania.com

عليرغم اينكه مواد غذايي به طرق مختلف نگهداري مي شوند اما به محض چيدن ، درو شدن يا ذبح شدن شروع به فاسد شدن مي كنند. روش هاي اصلي حفظ و نگهداري مواد غذايي كه آنها را سالم و بهداشتي نگه مي دارند كنسرو كردن، انجماد و خشك كردن مي باشند. نگهداري غذا در خانه به معني داشتن مقدار فراواني از مواد غذايي متنوع كه هنگاميكه محصولات تازه به سهولت در دسترس نباشند مانند مرباي توت فرنگي يا مرباي انجير يا چاشني گوجه فرنگي سبز كه هميشه قابل خريدن و تهيه كردن نيستند.

• كنسرو كردن

كنسرو كردن فرآيندي است كه در آن مواد غذايي در شيشه ها يا قوطي هاي حلبي قرار داده شده و حرارت داده مي شوند تا درجه اي كه ميكرواورگانيسم ها (ميكروب ها ) و آنزيم هاي غيرفعال نابود شوند. اين دما و حرارت و سرما دادن پس از

آن يك خلاء بسته بندي شده را ايجاد مي كند. اين خلاء درون بسته بندي از دوباره فاسد شدن غذاي درون شيشه يا قوطي جلوگيري مي كند. مواد غذايي با اسيديته بالا مانند ميوه ها، گوجه فرنگي ها مي توانند در آب جوش پرورده و يا كنسرو شوند ، در حاليكه سبزيجات و گوشت با اسيديته پائين بايد تحت دستگاه كنسرو كننده در 240 درجه فارنهايت كنسرو شوند.

- نمك سود كردن (شور گذاشتن): محصولات نمك سود شده اسيديته افزايش يافته اي دارند كه محيط و شرايط رشد را براي باكتري ها بسيار مشكل مي سازد. اين محصولات همچنين در شيشه ها حرارت داده مي شوند تا به نقطه جوش برسند. اين كار بقيه باكتري ها و ميكروارگانيسم ها را از بين برده و محصولات نمك سود شده در شيشه به شكل وكيوم شده و در خلاء نگه داري مي شوند.

- مربا ها و ژله ها: مرباها و ژله ها حاوي مقدار فراواني شكر هستند. شكر با آب موجود تركيب شده و شرايط رشد ميكروارگانيسم ها و باكتري ها را دشوار مي نمايند.

• انجماد

انجماد دماي مواد غذايي را كاهش مي دهد تا ميكروارگانيسم ها و باكتري هاي محيط شرايط مناسبي براي رشد نداشته باشند. اما با اين وجود مقداري از آنها ممكن است به حيات خود ادامه دهند. در طي فرآيند انجماد فعاليت آنزيمي آهسته مي شود اما متوقف نمي شود.

- آنزيم هاي درون سبزيجات: اين آنزيمها بايد از طريق سفيد كردن غير فعال شوند تا از دست دادن ارزش غذايي و رنگ و طعم سبزيجات جلوگيري شود. سبزيجات به مدت معيني

در معرض تماس با آب جوش و يا بخار قرار مي گيرند و به سرعت در آب يخ خنك شده تا از پخته شدن آنها جلوگيري به عمل آيد. عمل سفيد كردن همچنين به از بين بردن ميكروارگانيسمهاي سطح سبزيجات كمك مي نمايد.

- آنزيم هاي درون ميوه ها: اين آنزيم ها مي توانند باعث ايجاد رنگ قهوه اي ميوه ها و از دست دادن ويتامين C آنها بشوند و توسط اسيد اسكوربيك اضافي( ويتامين c) تحت كنترل قرار بگيرند.

• خشك كردن

روش خشك كردن، آب و رطوبت را از مواد غذايي گرفته و در نتيجه باكتري ها و ميكروارگانيسم ها نمي توانند رشد كرده و تكثير پيدا كنند و فعاليت آنزيم ها نيز آهسته مي شود. مواد غذايي خشك شده بايد در ظروف دربسته نگهداري شوند تا از نم كشيدن و رطوبت رساني دوباره آنها و در نتيجه رشد ميكروب ها جلوگيري بعمل آيد.

• روش هاي نامطمئن كنسروسازي

روش سنتي: اين روش قديمي و منسوخ شده ، روشي نامطمئن و ناسالم محسوب مي شود. در اين روش مواد غذايي درون يك كتري حرارت داده شده و سپس درون شيشه ها ريخته شده و دري هم روي شيشه گذاشته مي شود. هيچ فرآيند و پرورش خاص مواد غذايي روي آن انجام نمي شود.

با اين روش اغلب فساد مواد غذايي داريم. باكتري ها ، خميرترش و كپك زدن مواد غذايي را فاسد مي كنند زيرا شيشه و ظروفي كه مواد غذايي در آنها ريخته شده كاملا از باكتري ها پاك نشده اند. رشد اين ميكروارگانيسم ها باضافه فساد مواد غذايي اغلب از طريق درپوش هاي

شيشه ها و ظروفي كه مهر و بوم شده اند اتفاق مي افتد. اين روش كنسروسازي يك خطر واقعي براي ايجاد بوتوليزم محسوب مي شود.

كنسروسازي با بخار: اين روش كمي جديدتر مي باشد اما هنوز هم مطمئن و سالم نيست. شيشه ها و ظروف با بخار حرارت داده مي شوند. اين روش نه براي مواد غذايي با اسيديته بالا و نه براي مواد غذايي با اسيديته پائين توصيه نمي شود. مواد غذايي كنسرو شده با اسيديته پايين به علت فساد و مسموميت كشنده و خطرناك هستند.

كنسرو سازي بر اساس ارتفاع: با افزايش ارتفاع، آب در درجه حرارت پايين تري به جوش مي آيد. چون دماي پايين تر براي كشتن و از بين بردن باكتري ها كمتر موثر مي باشد بنابراين زمان فرآيند كنسروسازي براي جوشاندن آب در كنسروسازي بايد زياد شود. دستورالعمل هاي كنسرو كردن غذا معمولا براي ارتفاع صفر تا 300 متري در نظر گرفته مي شوند. اگر شما در ارتفاع بالاي 300 متري در حال كنسرو كردن مواد غذايي مي باشيد تعديل هاي ارتفاع مورد نياز براي كنسرو سازي هر نوع از مواد غذايي را چك نماييد.

ديگر متدهاي نامطمئن: كنسروسازي غذا در ماكروفرها، اجاق هاي برقي، چراغ هاي خوراك پزي كه بي نهايت خطرناك مي باشند مخصوصا در مورد غذاهايي با اسيديته پايين اين روش توصيه نمي شود. پودرهاي كنسروسازي به عنوان مواد نگهدارنده بي فايده و بي اثر هستند و جاي فرآيند صحيح را به هيج وجه نمي گيرد.

• مراقبت و محافظت از غذا در برابر فساد مواد غذايي

هرگز مواد غذايي كه هر يك از نشانه هاي فساد و خرابي

را دارند مزه نكنيد. قبل از بازكردن شيشه ها با دقت به همه شيشه ها نگاه كنيد. درِ برآمده و متورم شده و يا شيشه و ظرفي كه نشتي داشته و يا مواد درون آن را پس مي دهد نشانه فساد مواد غذايي مي باشد. وقتي كه در شيشه و يا ظرف را باز مي كنيد به ديگر علائم فساد و خرابي مواد غذايي توجه كنيد مانند فوران ناگهاني مايع مواد درون ظرف، كپك و يا بوي بد و زننده. مواد غذايي كنسرو شده فاسد شده بايد دور انداخته شوند به شكلي كه هيچ انسان و يا حيواني دسترسي به آن را نداشته باشد. گوشت ها ، مواد غذايي دريايي و سبزيجات با اسيديته پايين فاسد شده بايد قبل از دورانداختن شناسايي شوند تا سمومي كه در آنها موجود مي باشند نابود شوند .

براي سم شناسي مواد غذايي با اسيديته پايين كه فاسد شده اند در ظرف را با دقت برداريد. شيشه يا ظرف مواد غذايي و درِ آن را درون يك قابلمه بگذاريد. (نيازي به در آوردن غذا از درون ظرف يا شيشه نيست ، برداشتن مواد غذايي مي تواند بقيه مواد غذايي را نيز فاسد مي نمايد) .

آب گرم كافي ريخته تا روي ظرف يا شيشه را بپوشاند. سپس به مدت 30 دقيقه آنرا بجوشانيد و سپس آنرا سرد نماييد. آب ظرف را بيرون بريزيد. ظروف يا شيشه ها ممكن است دوباره استفاده شوند.

مواد غذايي با اسيديته پايين كه بشكلي نادرست كنسرو شده اند مي توانند حاوي سم بوتوليزم باشند بدون اينكه آثاري از فساد و خرابي مواد غذايي را به

شما نشان دهند. مواد غذايي با اسيديته پايين اگر داراي مشخصات زير باشند ناسالم و نامطمئن در نظر گرفته مي شوند:

- مواد غذايي تحت فشار كنسرو كننده قرار نگرفته باشند.

- ميزان و مقياس كنسرو كننده قرار نگرفته باشند.

- ميزان و مقياس كنسرو كننده نادرست باشد.

- زمان هاي جديد فرآيند كنسروسازي و فشارها براي سايز ظرف يا شيشه روش بسته بندي و نوع مواد غذايي كنسرو شده در نظر گرفته نشده باشد.

- مواد تركيبي و شكل دهنده غذا بر اساس دستورالعمل تهيه غذا اضافه نشده باشند.

- اندازه مواد تشكيل دهنده غذا از دستورالعمل و طرز تهيه اوليه ماده غذايي تغيير كرده باشد.

- زمان فرآيند كنسرو سازي و فشار موجود در اين فرآيند براي ارتفاعي كه غذا كنسرو شده درست رعايت نشده باشد.

از آنجاييكه مواد غذايي با اسيديته پايين كه به روش نادرستي كنسرو شده اند مي توانند حاوي سم بوتوليزم بدون نشان دادن هيچگونه علائم فساد و خرابي آن باشند ، بنابراين بايد اين مواد غذايي سم شناسي شده و سپس دور ريخته شوند. سطوحي كه در تماس با اين مواد ضايع و فاسد شده قرار مي گيرند بايد با استفاده از محلول (يك قسمت كلر، ده قسمت آب) تميز و پاك شوند . سطوح مورد نظر را با اين محلول مرطوب كرده سپس 5 دقيقه صبر كنيد و بعد آنرا آبكشي نماييد.

• حفظ و نگهداري غذا براي برنامه ها و رژيم هاي مخصوص غذايي

حفظ و نگهداري مواد غذايي در منزل براي افرادي كه در حال پرهيز از مصرف نمك يا شكر هستند امكان پذير مي باشد. با استفاده

از روش هاي ساده كه نيازي هم به شكر يا نمك ندارند مي توانيد ارزش هاي مواد غذايي را حفظ نماييد. اگر شخصي پرهيز از مصرف شكر دارد مي تواند از مواد غذايي خشك شده و يا ميوه هايي كه به جاي شيره قند در آب يا

آب ميوه كنسرو شده يا منجمد شده اند استفاده نمايند. شكر معين و مشخص شده در كنسروسازي و يا انجماد تنها به خاطر اثر آن در طعم و تركيب مواد غذايي مورد نياز مي باشد دستورالعمل هاي بسياري وجود دارند كه شكر لازم ندارند يا به مقدار كمي احتياج دارند. شكر وسيله اصلي براي درست كردن مرباها و ژله ها مي باشد كه مواد غذايي را به طرزي سالم و بهداشتي نگهداري مي كند. اين مواد غذايي و محصولات براي كساني كه رژيم كم شكر دارند مناسب نيست. به هر حال ژلاتين هاي گياهي مخصوص با دستورالعمل هاي خاصي طراحي شده اند كه مرباها و ژله هايي بدون شكر اضافي تهيه كنيد.

حفظ و نگهداري مواد غذايي در منزل همچنين براي افرادي كه در حال پرهيز از مصرف نمك مي باشند ممكن است. نمك استفاده شده در كنسروسازي ، انجماد يا خشك كردن مواد غذايي تنها براي طعم و يا حفظ رنگ و كيفيت آن مي باشد.

نمك سود كردن مخصوصا وقتي با تخمير همراه باشد معمولا نياز به نمك دارد تا اثر نگهدارندگي را در مواد غذايي حفظ نمايد. هنگام تهيه مواد غذايي نمك سود شده اگر در طرز تهيه آن فقط نمك بود نمي توانيد ماده ديگري را جايگزين نمك كنيد اما اگر سركه به اضافه

يك يا دو قاشق چايخوري نمك نياز داشت مي توانيد نمك را حذف كنيد.

• چند راه ساده براي نگهداري غذا و مواد غذايي

نگهداري غذا و مواد غذايي در منزل مي تواند مشكلات خاص خود را بوجود آورد و انواع مختلف مواد غذايي نيازهاي متفاوت نگهداري را براي محافظت از نفوذ و پيشرفت باكتري ها دارند. در اينجا نكات مفيد و مهمي را ذكر مي كنيم تا در جهت حفاظت از سلامت خود و خانواده مفيد واقع شوند.

نگهداري سبزيجات

1- سبزيجات را بايد در يخچال نگهداري كرد. سيب زميني ، پياز و سير را در جاي خنك ، تاريك و با تهويه هوا نگهداريد اما لازم نيست كه در يخچال نگهداري شوند. اگر گوجه فرنگي در يخچال نگهداري نشود طعم بهتري خواهد داشت. گوجه فرنگي بريده شده بايد در يخچال نگهداري شود.

2- سبزيجات را در قسمت جا ميوه اي در كيسه هاي پلاستيكي نگهداريد تا از دست رفتن رطوبت و ارزش هاي غذايي آنها جلوگيري كرده باشيد. اما بادنجان و فلفل دلمه بايد در جا ميوه اي نگهداري شوند زيرا درون كيسه هاي پلاستيكي عرق مي كنند پس بايد بيرون از كيسه در جا ميوه اي نگهداشت. قارچها را درون يك پاكت كاغذي بگذاريد و بعد داخل جا ميوه اي قرار دهيد.

نگهداري ميوه ها

1- سيب و توت هميشه بايد در يخچال نگهداري شوند تا حداكثر تردي و تازگي خود را حفظ نمايند. ميوه هاي تابستاني و صيفي جات (هندوانه،خربزه ، طالبي) بايد در جاي گرم نگهداري شوند تا برسند سپس داخل يخچال گذاشته شوند. انگور و ميوه هايي كه هنوز كال هستند و خوب

نرسيده اند مي توانند درون كاسه يا ظرف ميوه داخل آشپزخانه بمانند تا برسند.

2- مركبات در دماي اتاق خوب مي مانند مگر اينكه هوا خيلي گرم باشد كه در اينصورت مي توانند آنها را داخل يخچال نگهداري نماييد. موزها را بايد در اتاق با هواي خشك نگهداري كنيد. ممكن است در صورت نگهداري در يخچال پوست موز سياه شود (البته قسمت گوشتي موز هنوز هم خوب و سالم است) .

نگهداري محصولات لبني

1- هميشه تاريخ انقضاء لبنيات را چك كنيد مخصوصا شير. هرگز شيري را كه 2 يا 3 روز از تاريخ مصرفش گذشته نخريد. بطور كلي شير قبل از تاريخ انقضا شروع به بوي بد دادن مي كند حتي اگر شما در يخچال آنرا نگهداري كنيد.

نگهداري غذاي منجمد شده

مواد غذايي را در ظرف در بسته منجمد كنيد و اگر از فروشگاه مواد غذايي منجمد شده تهيه مي نماييد آنها را داخل ظروف در دار و در بسته نگهداريد تا به منزل برسيد. اگر يخ آنها در راه باز شد آنرا در يخچال معمولي دوباره منجمد كنيد. تكه هاي بزرگ يخ غشاء سلولي مواد غذايي باز شده را فرم داده ولي به مواد غذايي مفيد آن اجازه خارج شدن را مي دهد. غذهاي منجمد را منجمد حفظ كنيد تا كيفيت آنها حفظ شود زيرا وقتي كه يخ مواد غذايي باز مي شود باكتري ها شروع به فعاليت مي كنند.

نگهداري محصولات گوشتي

1- گوشت تازه، مرغ و ماهي هميشه با خود مقداري باكتري به همراه دارند، بنابراين غذا بايد هميشه در جاي سرد نگهداري شوند. سرعت رشد باكتري در يخچال آهسته مي گردد ولي

در دماي اتاق اين سرعت افزايش مي يابد. پختن گوشت اين باكتري ها را نابود مي كند . گوشت، ماهي (غذاهاي دريايي) و مرغ را در قسمت جاگوشتي يخچال نگهداريد.

مراقب باشيد كه مواد غذايي و محصولات گوشتي خام در تماس با ديگر مواد غذايي درون يخچال نباشند. آنها بايد در انتهايي ترين قسمت يخچال نگهداري شوند تا آبي كه از بسته بندي اين مواد گوشتي مي چكد ديگر مواد غذايي يخچال را آلوده نكند.

2- اطمينان حاصل نماييد كه ماهي يا ديگر گوشت هاي دريايي خوب بسته بندي شده اند و هر چه سريعتر هم استفاده مي شوند. اگر پس از دو روز استفاده نكرديد آنها را دور بريزيد و استفاده نكنيد.

3- اگر قصد منجمد كردن گوشت- گوشت هاي دريايي يا مرغ را داريد آنها را با بسته بندي مخصوص فريزري خريده و سپس به محض خريدن آنها را به منزل آورده و هر چه زودتر آنها را منجمد نماييد. تخم مرغ ها را نيز در يخچال و ترجيحا با كارتون مخصوص خودشان نگهداريد . زيرا اين كار علاوه بر جلوگيري از فاسد شدن تخم مرغ از، از دست دادن آب و رطوبت تخم مرغ از طريق پوسته آن جلوگيري خواهد كرد.

نگهداري ديگر محصولات مواد غذايي

اجازه ندهيد غذاي حيوانات خانگي با غذاي شما تماس پيدا كنند. مواد غذايي انباري (غذاهاي كنسرو شده ) بايد در جاي تاريك مانند كمد يا كابينت يا انباري نگهداري شود. روغن ها را دور از نور مستقيم نگهداريد.

توصيه هاي لازم در مورد شير

منبع:www.iranmania.com

شير منبع غني از كلسيم است و نقش عمده كلسيم در تشكيل استخوان و دندانها مي باشد

. شير و فرآورده هاي شير بخاطر مقدار كلسيم كافي ، آساني هضم و ارزاني از بهترين منابع كلسيم مي باشند . شير بدون چربي و شيري كه چربي آن گرفته شده از نظر كلسيم بر شيركامل ارجحيت دارد . زيرا وقتي كه چربي شير كه مقدار جزئي كلسيم دارد گرفته شود ، بجاي آن شيركلسيم دار جانشين مي شود كه پرارزشتر است . يك فنجان بستني از لحاظ مقدار كلسيم تقريباً با نصف فنجان شير برابر است . شيرپاستوريزه بايد حتماً در داخل يخچال بين صفر تا ? درجه بمدت حداكثر ?? ساعت نگهداري شود.

از نگهداري شير پاستوريزه در خارج از يخچال خودداري شود . بعد از مصرف شير پاستوريزه ، شيشه خالي را با آب سرد شستشو دهيد. از انداختن درب آلومينيومي و يا ساير اشياء به داخل شيشه هاي شير پاستوريزه خودداري نمائيد . چنانچه شيرپاستوريزه بيش از 48 ساعت در يخچال باقي بماند و علائم قساد و بريدگي در آن مشاهده نشود قبل از مصرف آن را حداقل بمدت 1 دقيقه بجوشانيد .

• توصيه هاي لازم در مورد فرآورده هاي شير

از مصرف خامه غيرپاستوريزه خودداري نمائيد .

كره بسته بندي شده پاستوريزه تنها بمدت يك هفته در داخل يخچال قابل نگهداري است . براي مدت بيشتر بايد داخل فريزر نگهداري شود .

از مصرف كره غيرپاستوريزه و بصورت مستقيم خودداري كنيد .

توجه :كره غيرپاستوريزه و فله را ميتوان بعنوان كره آشپزخانه مصرف نمود .

بستني هاي سنتي بايد از شيرپاستوريزه تهيه شوند .

از مصرف هر گونه بستني با رنگ مصنوعي خودداري كنيد .

از مصرف پنير تازه

بپرهيزيد .

پنير تازه در صورتي قابل مصرف است كه به مدت ? ماه از آب نمك و داخل يخچال باقي بماند تا عاري از آلودگيهاي ميكروبي گردد .

هنگام خريد كشك مايع دقت كنيد تا علائم كپك زدگي و بوي نامطبوع نداشته باشد .

كشك مايع را قبل از مصرف به مدت 10 تا 20 دقيقه بجوشانيد .

• توصيه هاي لازم در مورد شيرخام ( غيرپاستوريزه )

اگر اجباراً از شيرخام استفاده مي كنيد حتماً آنرا جوشانده و ?? دقيقه در حال جوش بهم بزنيد . شيرخام را قبل از جوشاندن در يخچال نگذاريد . چنانچه در هنگام جوشاندن شيرمقداري از آن در محوطه آشپزخانه ريخت ، بايد حتماً محل كاملاً شسته شود . از مصرف مجدد كيسه هاي پلاستيكي كه قبلاً شيرخام در آن بسته بندي شده جداً خودداري گردد . ظروف مورد استفاده شيرخام بايد پس از مصرف با آب و مايع ظرفشويي شسته شده و با آب سالم آبكشي شود . نهايتاً سعي كنيد از شيرپاستوريزه استفاده شود . گاهي بر شيرفاسد جوش شيرين مي زنند كه دلمه نبندد بنابراين شيركيلويي خريداري نشود .

غذاى رژيمى گول تان نزند

منبع:روزنامه جوان

اگر كسى براى وزن كم كردن دلش را به خوردن سس كم چربى و شيرين كننده هاى مصنوعى خوش كرده ممكن است اين خبر جديد از دنياى تحقيقات برايش جالب باشد. اين كه خوردن غذاها و خوراكى ها نه تنها كمكى به وزن كم كردن شما نمى كند، بلكه برعكس مى تواند شما را چاق هم بكند.

محققان دانشگاه آلبرتاى كانادا چند گروه از موش ها را در سنين مختلف انتخاب كردند و به هرگروه

نوع مشخصى از خوراك دادند، به برخى از گروه ها خوراكى هاى با كالرى كمتر و به برخى ديگر كالرى بيشتر. بررسى هاى بعدى نشان داد موش هاى جوان تر اين خاصيت را دارند كه وقتى به آنها غذاى كم كالرى داده مى شوند به طور خودكار بيشتر مى خورند و همين باعث افزايش وزن و نه كاهش در آنها شده است. يكى از توجيه هاى محققان درباره نتايج اين مطالعه آن است كه وجود مقدار مشخصى از چربى در غذا باعث احساس سيرى در فرد و كنترل اشتهاى او مى شود كه وقتى اين مقدار وجود نداشته باشد همچنان دوست دارد غذا بخورد.

معلوم نيست چرا اين خاصيت فقط در موش هاى جوان تر ديده شده و موش هاى بزرگسال و مسن تر توانسته اند از روى عوامل ديگرى بفهمند كه غذايى كه خورده اند براى شان كافى بوده است. البته فعلا اين آزمايش روى موش ها انجام شده اما اگر نتايج مطالعات بعدى روى انسان ها هم به همين منوال باشد هشدارى جدى است براى چاق هايى كه به جاى زحمت دادن به خودشان، ورزش و كم خوردن سراغ اين جور راه حل هاى ميان بر مى روند.

مصرف بيش ازاندازه نوشابه

منبع:isna.ir

رنگ مصرفي در نوشابه ها مي تواند براي كليه خطرناك باشد.

يك كارشناس تغذيه توصيه كرد: از آن جا كه مصرف نوشابه در افراد بالاخص در زنان سبب پوكي استخوان و شكستگي زود هنگام استخوان ها مي شود، زنان از مصرف بيش از اندازه نوشابه اجتناب كنند. يوسف نقيايي در گفت وگو با خبرنگار بهداشت و درمان (ايسنا) منطقه يزد اظهار داشت: نوشابه يكي از مواد غذايي است

كه مدت ها قبل وارد فرهنگ غذايي ما شده است كه منشا اصلي آن به كشورهاي خارجي برمي گردد. به همين علت تا چندين سال تركيبات آن به طور دقيق مشخص نبود اما اكنون تركيبات و فرمول هاي نوشابه آشكار شده و به آساني مي توان راجع به آن اظهارنظر كرد.

اين كارشناس تغذيه درباره تركيبات نوشابه گفت: ماده تركيبي نوشابه، مواد قندي است كه با آب مخلوط مي شود. به عبارت ديگر، مقدار زيادي آب و شكر در نوشابه وجود دارد كه نوع شكر آن قند ساده است و مصرف زياد آن به ديابت و بيماري قندي منجر مي شود. وي با بيان اين كه ماده ديگر تركيبي نوشابه افزودن گاز CO2 است، افزود: گاز CO2 موجود در نوشابه در بدن تبديل به ماده بي كربنات شده و منجر به اختلال در تعادل اسيدها و بازها در بدن و بي نظمي در الكتروليت ها مي شود.

نقيايي خاطرنشان كرد: وجود گاز موجود در نوشابه سبب عدم جذب بعضي از مواد غذايي مانند كلسيم شده و در نهايت سبب پوكي استخوان، شكستگي زود هنگام و دير جوش خوردن استخوان مي شود، بنابراين مصرف نوشابه و نوشيدني هاي گازدار به زنان توصيه نمي شود.

وي با اشاره به مواد كافئين دار موجود در نوشابه افزود: وجود مواد كافئين دار نوعي اعتياد در فرد به وجود مي آورد، به طور ي كه فرد علاقه مند به مصرف اين ماده غذايي مي شود و در نهايت با مصرف زياد نوشابه، تداخل در جذب برخي از عناصرغذايي شده و فرد دچار سوء تغذيه ريزمغذي ها مي شود.

وي تاكيد كرد: مصرف زياد نوشابه به دليل داشتن كالري زياد مي تواند جايگزيني براي غذاهاي مفيد شود و سيري زودرس و كاذب به

وجود آورد. در نتيجه جايگزيني براي غذاهاي مفيد و مناسب رشد كودكان شود كه نوعي سوء تغذيه محسوب مي شود.

نقيايي با اشاره به رنگ موجود در نوشابه به عنوان تركيبات اصلي نوشابه اذعان داشت: وجود رنگ نوشابه مي تواند مشكلاتي براي كليه به وجود آورده و در برخي موارد سرطان زا باشد. اين كارشناس تغذيه در پايان با اشاره به ويژگي نوشابه هاي رژيمي گفت: اين نوشابه ها به منظور مصرف افراد ديابتي طراحي شده است و در توليد آن به جاي قند و شكر از قند هاي رژيمي استفاده شده است، ولي مصرف اين نوشابه ها حتي به افراد ديابتي نيز توصيه نمي شود چرا كه همچنان گاز در نوشابه باقي مي ماند و سبب اختلال در جذب كلسيم در بدن مي شود. از سوي ديگر، به دليل افزودن نوع قند رژيمي، ممكن است بر اثر مصرف زياد سرطان زا باشد، بنابراين لازم است از زياده روي در مصرف نوشابه هاي رژيمي خودداري شود.

راهنماي ايمني غذا براي مواد غذايي كباب شده

منبع:www.iranmania.com

بسياري از افراد غذاهاي كباب شده را دوست دارند. راهنمايي ذيل براي تهيه و آماده سازي , پخت و سرو نگهداري صحيح مواد غذايي كباب شده تهيه شده است .

• قبل از كباب كردن

كليه لوازم ظروف پخت و سطوح كار را با محلول رقيق كننده تميز و ضد عفوني كنيد. (طبق دستورالعمل موجود برچسب ها) ضد عفوني و تميز كردن را قبل از شروع كار و پس از اتمام تهيه غذا انجام دهيد سپس كليه سطوح و لوازم را با آب تميز بشوئيد و در صورت امكان از دستمال هاي آشپزخانه يا دستمالهاي كاغذي براي خشك كردن استفاده كنيد.

دستهاي خود را حداقل براي مدت 20 ثانيه با

آب گرم و صابون قبل از تهيه مواد غذايي به خوبي بشوئيد. در صورتي كه پس از تهيه يك غذا , مواد غذايي ديگري را آماده طبخ مي كنيد بايد مجددا دست هاي خود را بشوئيد. دستهايتان بعد از تماس با مواد غذايي خام مانند : گوشت , مرغ و غذاهاي دريايي شستشو دهيد.

مواد غذايي خام را جدا از غذاهاي پخته شده نگهداري كنيد. هرگز مواد غذايي خام را به همراه مواد پخته شده را در يك ظرف يا سيني قرار ندهيد. براي هر كدام از آنها از ظروف متفاوت استفاده كنيد. گوشت ها , انواع سالاد و مواد غذايي فاسد شدني را تا قبل از آماده سازي در يخچال نگهداري كنيد. در مسافرت ها و پيكنيك ها از كلمن استفاده نماييد. كلمن را در مكان هاي سايه و به دور از پرندگان و حيوانات قرار دهيد. مواد غذايي را قبل از پخت بطور ملايم حرارت دهيد. اگر شما از ذغال باربيكيو استفاده مي كنيد از مقدار كافي زغال براي پخت كامل استفاده كرده و مطمئن شويد كه ذغال قبل از شروع پخت بخوبي قرمز و آتشين شده باشد.

• در هنگام پخت

در صورت امكان مرغ را قبلا نيمه پز كنيد. سپس آنرا به سرعت كباب كنيد. همواره مراقب باشيد مواد غذايي را خارج از محدوده حرارتي خطرناك (4 درجه سانتي گراد تا 60 درجه سانتي گراد) نگهداري نماييد. در صورتي كه غذا در حين كباب كردن شروع به سوختن نمايد سيخ هاي كباب را بالا برده و يا حرارت را كاهش دهيد.

• پس از پخت

غذاي پخته شده را در يك ظرف يا

سيني تميز قرار دهيد. مراقب باشيد آب خارج شده از ماده غذايي خام بر روي غذاهاي پخته شده نريزد. كليه غذاها را براي جلوگيري از آلودگي ثانويه پوشيده نگهداريد. غذاهاي آماده شده را فورا مصرف كنيد. اگر بايد غذا را گرم نگهداريد بايد اطمينان حاصل كنيد درجه حرارت آن 60 درجه سانتيگراد يا بيش از آن باشد. باقي مانده غذا را در يخچال نگهداري كنيد و هنگامي كه سرد هستند روي آنها را بپوشانيد. و قبل از مصرف مجددا حرارت دهيد .

خوردن شكلات براي قلب مفيد است

نويسنده:فرانك فراهاني جم

منبع:روزنامه جام جم

براساس مطالعات انجام شده به وسيله محققان ژاپني ، شكلات هاي تيره رنگ حاوي ماده شيميايي فلاونوئيد سبب تقويت جريان خون در عروق كرونري قلب مي شوند. حفظ سرعت جريان خون در عروق كرونري شاخص مهمي در توانايي سرخرگ هاي كرونري براي منبسطشدن و افزايش سرعت جريان خون در واكنش به مصرف داروهاست.به گفته محققان ، خوردن شكلات سياه در مقايسه با شكلات سفيد تاثير بيشتري بر بهبود عملكرد عروق قلبي دارد.داروهايي مانند؛ آسپرين و ايبوپروفن كه به عنوان داروهاي ضد درد استفاده مي شوند احتمال ابتلا به پاركينسون را كاهش مي دهند. محققان دانشگاه كاليفرنيا در تحقيقات جديد خود دريافته اند افرادي كه به صورت هميشگي و مداوم از داروهاي مسكن غيراستروئيدي براي كاهش درد ناشي از ورم مفاصل آرتروز يا سردرد استفاده مي كنند در مقايسه با افرادي كه از اين داروها استفاده نمي كنند يا حتي گاهي از داروهاي ضد درد و مسكن استفاده مي كنند كمتر در معرض خطر ابتلا به پاركينسون قرار دارند. توجه داشته باشيد كه داروي استامينوفن جزو داروهاي

ضدالتهابي غيراستروئيدي نيست ، بنابراين از عملكرد مشابه ناپروكسن ، ايبوپروفن ، آسپرين و ديگر داروهاي اين گروه برخوردار نخواهد بود.

محققان امريكايي در بررسي هاي خود به اين نتيجه رسيده اند در نوزاداني كه از شير مادر تغذيه مي كنند در مقايسه با ديگر نوزادان ، احتمال بروز عوامل زمينه ساز ابتلا به بيماري هاي قلبي عروقي در سنين بزرگسالي كمتر خواهد بود. تغذيه با شير مادر سبب مي شود ميانگين شاخص توده بدني (BMI) فرد در سنين بزرگسالي كمتر و ميزان HDL يا كلسترول خوب نسبت به افراد ديگر بيشتر باشد. كاهش شاخص توده بدني و افزايش HDL عواملي هستند كه از بدن در مقابل بيماري هاي قلبي عروقي محافظت مي كنند.با افزايش سن ، قلب شما كوچك تر شده و توانايي آن در گردش خون به بخشهاي مختلف بدن تا بيش از 5درصد كاهش خواهد يافت.

به گفته محققان دانشگاه جان هاپكينز، توده ماهيچه اي قلب به طور تدريجي هر سال حدود 0.3 گرم كاهش مي يابد.بر اين اساس با افزايش تدريجي سن ، فاصله زماني بين منقبض شدن و آزاد شدن ماهيچه هاي قلب افزايش خواهد يافت.چاقي و فشار خون بالا از عوامل خطرسازي است كه سبب ايجاد اختلال در عملكرد قلب مي شود. اين حالت اغلب با تنگي نفس و خستگي همراه است.چاقي سبب افزايش ناتواني افراد در سالمندي مي شود. اين عنوان خبري نيز يكي از مهمترين اخبار حوزه سلامت در هفته گذشته بوده است.

با افزايش سن ، افراد چاق با مشكلات بسيار زيادي از ناتواني جسماني تا بيماري هاي حاد كليوي مواجه خواهند شد. به گفته محققان دانشكده پزشكي دانشگاه

پنسيلوانيا، خطرات ناشي از چاقي در وضعيت سلامت فرد در سنين سالمندي بيش از آنچه در گذشته تصور مي شد، خواهد بود. اين افراد در اين سن حتي قادر به راه رفتن نيز نخواهند بود. در بسياري از كشورها، آمار افراد مبتلا به بيماري هاي حاد كليوي به دليل افزايش شيوع چاقي ، فشار خون بالا و ديابت در جوامع ، در حال افزايش است كه اغلب منجر به انجام دياليز و حتي پيوند كليه خواهد شد. به نظر مي رسد 2 عامل اصلي در افزايش ناتواني در سنين سالمندي در افراد چاق تاثيرگذار بوده است.

عامل اول پيشرفت ، مراقبت هاي پزشكي است كه سبب افزايش طول عمر افرادي كه با افزايش وزن مواجه هستند شده است و عامل ديگر اين كه در مقايسه با گذشته ، افراد در سنين پايين تري به چاقي مبتلا مي شوند. در نتيجه اين افراد مدت زمان بيشتري از دوره زندگي خود را با چاقي سپري مي كنند و در نهايت با ناتواني هاي بسياري در زندگي مواجه خواهند شد. اگرچه چاقي همواره عواقب ناخوشايندي را در وضعيت سلامت و توانايي جسماني فرد به همراه داشته است ، اما براساس بررسي هاي انجام شده از سوي مركز ملي بررسي هاي آماري وضعيت سلامت در امريكا، مادران چاق فرزندان باهوش تري خواهند داشت.

توده هاي چربي در بدن حاوي انواع مختلفي از اسيدهاي چرب غيراشباع هستند كه در توسعه و تكامل مغز جنين نقش بسزايي دارند. يادگيري و شناخت در كودكان ارتباط مستقيمي با وضعيت جسماني مادر در دوران بارداري دارد و آسيدهاي چرب مفيد در بدن مادر مي توانند زمينه

ساز شرايطي مناسب براي تكامل مغزي جنين باشند.وقتي به فروشگاه هاي بزرگ اسباب بازي گام مي گذاريد بدون ترديد از وجود مجموعه اي متنوع از اسباب بازيهاي مختلف ساخت كشور چين متعجب خواهيد شد كه اين موضوع ناشي از نفوذ چيني ها در صنايع مختلف است ؛ در حالي كه هيات نظارت بر ايمني كالا در چين از وجود مواد سمي در برخي از اين اسباب بازيها خبر داده است.در اين اسباب بازيها پوششي از مواد شيميايي صنعتي وجود دارد كه در صورت تماس با دهان كودك يا خورده شدن قطعات كوچك تشكيل دهنده اسباب بازي توسط كودك به ماده اي تبديل مي شود كه سبب بروز مشكلات تنفسي ، عدم هوشياري ، سرگيجه و حتي مرگ كودك خواهد شد. مقامات كشور چين در تلاشند هرچه سريع تر اسباب بازيهاي حاوي اين ماده خطرناك را از بازارهاي جهاني جمع آوري كنند.

بدترين روش ها ومكان ها براى غذاخوردن

نويسنده:فاطمه كى شمس

منبع:روزنامه جوان

فقط آنچه مى خوريد اهميت ندارد بلكه چگونه غذاخوردن ونيز مكان صرف غذا نقش مهمى در بهبود گوارش دارد. ميزكار ، خودرو، كاناپه و حتى تختخواب ، تنها چند نمونه از مكان هايى هستند كه هنگام پر بودن برنامه كار و زندگى يا صرفا از روى عادت و تنبلى براى غذا خوردن مورد استفاده قرارمى گيرند. ترجيه دادن هر يك از اين مكان ها به سفره و يا ميز غذاخورى ممكن است در رژيم غذايى شما تاثير منفى بگذارد.

صرف غذادر آشپزخانه: با وجود اين كه آشپزخانه بهترين مكان براى ذخيره و تدارك غذا است اما براى غذاخوردن مكانى فريبنده است. خوردن مواد غذايى در حالى كه جلوى يخچال ويا

كنار اجاق گاز ايستاده ايم بدون توجه وبرنامه ريزى ، مقدار زيادى كالرى و چربى و قند به بدنمان مى رساند. مادرانى هستندكه هنگام دورريختن باقيمانده غذا، به خاطر صرفه جويى با اين تصور كه «حيف است» بسيارى از اين مواد غذايى در ظروف فرزندان خود را مى خورند.

خوردن غذا در محل كار: خوراكى هاى موجود در محل كار اغلب از نوع پر كالرى وشيرين هستند، يا مقدارى بيسكويت اند و يا شيرينى كه معمولا با چاى سرو مى شود. يك مشت بادام زمينى ??? كالرى دارد كه براى سوزاندن آن به ?? تا ?? دقيقه دويدن برروى وسيله ورزشى «تردميل» نياز است. وانگهى هرچه محل نشستن ما به خوراكى نزديكتر باشد مقداركالرى بيشترى هم دريافت خواهيم كرد زيرا بدون اندكى انديشيدن وزحمت از جا بر خاسته و يك شكلات برمى داريم ونوش جان مى كنيم.

با شتاب غذا خوردن: زمانى كه سريع غذا مى خوريم فرمان سير شدن مدتى پس از انباشته شدن معده از غذا به مغز مى رسد واين سبب پرخورى مى شود. كم جويدن غذا: كارشناسان تغذيه همواره برخوب جويدن غذا تاكيد كرده اند. اين كار چند مزيت عمده دارد,به هضم راحت تر غذا كمك مى كند، از ايجاد گاز معده، نفخ شكم وسوزش معده جلوگيرى مى كند. علاوه برآن خوردن آهسته وآگاهانه غذاسبب مى شوداز طعم غذالذت بيشترى ببريم. اما زمان جويدن چه قدر است؟بسته به اين كه غذا تا چه حد نرم يا سخت باشد ، بايد حدود ?? مرتبه جويده شود.

در سالن هاى غذاخورى ويافست فودها: خوردن غذادر رستوران ها و فست فودها كيف پولتان را لاغر ودور

كمرتان را چاق مى كند. رابطه چاقى وخوردن غذا در رستوران ها تقريبا به اثبات رسيده است. زنانى كه در هفته بين ? تا ?? مرتبه در رستوران غذا مى خورند هرروز به طور متوسط ?? كالرى اضافى دريافت مى كنند.

در برابر صفحه نمايش: اين صفحه چه مانيتور رايانه باشد وچه تلويزيون، خوردن غذا يا خوراكى هاى تفريحى در مقابل آن كاردرستى نيست چراكه بدون فكر انجام مى شود. گاه روش اصلى كنترل غذا خوردن، دور بودن از عواملى است كه حواس را از خوردن پرت مى كند. شما خواه در مقابل تلويزيون يا پشت تلفن وخواه در حال مطالعه و يا سرميز كار ، همه به يك نتيجه منتهى خواهندشد: شما روى فعاليتى غير از خوردن متمركز شده ايد و طعم وبافت غذا را حس نمى كنيد .

اهميت تغذيه در بيماران MS

منبع:روزنامه جوان

امروزه شواهد علمى بسيارى وجود دارد كه اهميت و نقش تغذيه را در حفظ سلامت بيماران ثابت كرده.متخصصان تغذيه معتقدند بهتر است تمام افراد مبتلا به MS بعد از آگاهى از برنامه تغذيه صحيح به تدريج و در چند مرحله از برنامه غذايى مناسب بهره ببرند. لذت بردن از غذا يك اصل مهم در تغذيه است و محروميت مطلق از مواد غذايى مورد علاقه وجود ندارد و به همين علت اگر خوراكى هايى خارج از چهارچوب برنامه توصيه شده هستند مى توانند به مقدار كم و در دفعات كمتر استفاده شوند.

مصرف چربى ها: به خاطر تشكيل تركيبات سمى و مضر براى بافت دستگاه عصبى مركزى و اثر مصرف چربى هاى ضرورى كه نقش مهمى در ترميم و نگهدارى سلول هاى عصبى دارند از

اهميت خاصى برخوردار است، خصوصا با توجه به عملكرد آن در بروز بيمارى هاى قلبى و عروقى و افزايش وزن، مقدار چربى دريافتى و نوع آن بايد مشخص شود.

پرهيز از:

?- پختن و مصرف غذاهاى چرب خصوصا گوشت هاى چرب و تمام چربى هاى با منشا حيوانى

?-فرآورده هاى لبنى پرچرب

?- سس هاى مايونز و تمامى سس هاى داراى چربى زياد

?- غذاهاى بسيار شيرين، كيك، بيسكويت شيرين، آبنبات

?- غذاهاى حساسيت زا مثل تخم مرغ، شير، سيب زمينى، گوجه فرنگى، بادمجان، مخمرها، نان گندم و شكر، برخى از ميوه ها( بسته به واكنش بيمار)، مواد غذايى با رنگ هاى افزودنى ( نوشابه ها) و يا مواد نگهدارنده ( كنسروها)، ادويه، تمام ميوه ها و سبزى هايى كه با افزايش دهنده هاى رشد تغذيه شده اند. ( سموم باقيمانده روى آنها شسته نشده اند، مى تواند سمى و حساسيت زا باشد)

بيماران خود بايد با دقت به برنامه غذايى روزانه، غذاهاى حساسيت زا را شناخته و آنها را حذف كنند

?- مصرف كولا و چاى

توصيه هاى غذايى:

مصرف: ?- چربى هاى محدود و انتخاب شده مانند امگا ?

?- ميوه ها و سبزى هاى تازه و تميز ( سبزى هاى داراى برگ سبز پررنگ)

?- جوانه دانه ها كه بايد موقع شروع به جوانه زدن ميل شوند

مايعات: آب تازه و تصفيه شده ? ليتر( ? ليوان) در روز، ساير چاى هاى گياهى و آبميوه رقيق شده

اثر و خواص برنامه غذايى مناسب:

مواد غذايى علاوه بر رساندن انرژى اوليه به بدن موجب حفظ عملكرد مناسب و تقويت دستگاه هاى مختلف ( دستگاه ايمنى، قلب، عروق، اعصاب و …) مى شوند كه نتيجه آن احساس خوب

بودن و قرار گرفتن در وضعيت روحى و جسمى مطلوب است كه در بيمارى هاى مزمن اهميت مضاعفى پيدا كنند.

تغذيه خوب عمر ي طولاني همراه باسلامت

نويسنده:آتوسا بابك

منبع:روزنامه كيهان

امروزه ميزان قابل توجهي از جمعيت جهان را افراد بالاي 50 سال تشكيل مي دهند كه برخي از آنها تا سنين بالاتر فعال و سالم هستند و برخي ديگر از كارافتاده و نيازمند مراقبت.

نكات قابل توجه در تغذيه سالمندان:

افراد بالاي 50 سال به سه دسته تقسيم مي شوند: گروه 50 تا 65 سال، سالمندان جوان يعني گروه 65 تا 74 سال و سالمندان كهنسال يعني 75 سال و بيشتر. در اينجا به نيازهاي تغذيه اي دو گروه سالمندان جوان و سالمندان كهنسال مي پردازيم، گروه اول مي توانند از رژيم غذايي مناسب بزرگسالان پيروي كنند. گروه سالمندان جوان اگر به بيماري خاصي مبتلا نباشند توانايي ادامه فعاليت تا 20 سال آينده را نيز خواهند داشت. بنابراين براي حفظ سلامت خود نياز به فعاليت بدني و رعايت رژيم غذايي مناسب دارند. گروه سالمندان كهنسال بيش از ديگر گروهها در معرض خطر ابتلا به بيماريهاي مزمن مي باشند لذا نياز به مراقبتهاي ويژه در آنها افزايش مي يابد. جمعيت اين گروه در جهان به طور روزافزون در حال افزايش است لذا توجه به نيازهاي تغذيه اي آنها نيز از اهميت خاصي برخوردار است.

نيازهاي تغذيه اي

نياز به انرژي در كهنسالان بخصوص آنهايي كه پرهيز فعاليتي دارند كاهش مي يابد. گرچه از ميزان دريافت پروتئين، ويتامين و مواد معدني نبايد كاسته شود. بنابراين استفاده از غذاهاي متنوع در هر دو وعده غذايي ضرورت دارد.

چربي:

براي كهنسالان بخصوص آندسته كه از بيماريهاي قلبي وعروقي

رنج مي برند، محدود كردن ميزان دريافت چربي بخصوص چربي هاي اشباع شده (روغن حيواني) ضرورت دارد. اما براي گروه سني 75 سال به بالا كاهش دريافت چربي پيشنهاد مناسبي نيست. معمولاً اين گروه سني از كاهش وزن وبي اشتهايي و ضعف جسمي رنج مي برند. بنابراين در اين موارد اضافه كردن چربي به وعده هاي غذايي باعث افزايش دريافت كالري شده و به تبع آن به افزايش وزن مي انجامد.

فيبر

بسياري از افراد كهنسال به دليل بي فعاليتي و كاهش حركت رودوي از يبوست و مشكلات روده رنج مي برند. براي رفع اين مشكل مي توان از حبوبات، ميوه و سبزيجات استفاده كرد. البته دريافت بيش از حد فيبر به صورت سبوس خام و غذاهايي كه فيبر زيادي دارند مناسب نيست، زيرا به دليل حجم زيادي كه دارند دريافت مواد مغذي ديگر را محدود مي كنند. نوشيدن حدود 8 ليوان آب و مايعات در روز نيز كمك شايان توجهي به فعاليت روده مي كند.

قند

بسياري از كهنسالان بيش از حد قند مصرف مي كنند گرچه محدود كردن ميزان قند كاملاً بستگي به مواد غذايي مصرفي ديگر در طول روز دارد اگر رژيم غذايي آنها از تنوع كافي برخوردار باشد، نيازي به محدود كردن قند نيست چرا كه مصرف قند به افزايش انرژي و وزن در آنها كمك مي كند.

آهن

كم خوني در اين گروه سني رايج است. كاهش قدرت جذب آهن، استفاده از برخي از داروها و خونريزي در كنار يك رژيم غذايي فقير مهمترين دلايل كم خوني در اين گروه است. براي رفع اين مشكل مصرف روزانه گوشت قرمز و منابع غيرگوشتي از قبيل غلات

خشكبار و برگه ميوه ها و سبزيجات سبز ضروري است. جذب آهن با مصرف منابع غني از ويتامين C (مانند آب ميوه، ميوه تازه و سبزيجات) همراه با هر وعده غذايي بالا مي رود.

روي

مصرف روي براي سلامت دستگاه ايمني و بهبود زخمهايي از قبيل آفتهايي كه براثر افزايش فشار خون به وجود مي آيند، ضروري است. منابع روي شامل گوشت قرمز، غلات و نان سبوس دار و صدف دريايي مي باشند.

كلسيم

دريافت ميزان كافي كلسيم به كاهش از دست دادن كلسيم استخوانها كه از سن 30 سالگي آغاز مي شود و در سنين بالاتر سرعت مي يابد كمك مي كند. مصرف روزانه منابع غني كلسيم از قبيل شير و لبنيات ضروري است.

ويتامينD:

ويتامين D براي جذب كلسيم لازم است كه كمبود آن در سنين بالا موجب نرمي و تغيير شكل استخوانها مي شود. مهم ترين منبع جذب ويتامين D نور خورشيد است كه معمولاً كهنسالان كمتر در معرض آن قرار مي گيرند. لذا جهت اطمينان خاطر از دريافت كافي ويتامين D، مصرف روزانه 10 ميكروگرم قرص ويتامين D ضروري است.

ويتامينB:

در صورت بروز بي اشتهايي در گروه سني بالاتر از 65 سال احتمال فقر غذايي و به تبع آن كمبود ويتامين هايي چون ويتامين B و مواد معدني بالاتر مي رود. تنوع غذايي تنها روش جلوگيري از كمبود اين ريز مغذي است.

چه غذاهايي انتخاب كنيم:

تنوع غذايي بهترين روش براي اطمينان خاطر از دريافت تمام مواد غذايي مورد نياز بدن است. بهتر است در روز 3 وعده غذايي و ميان وعده ها و 6 تا 8 ليوان مايعات مصرف كنيد و از خوردن لذت ببريد.

چند نمونه ميان وعده مغذي

و مناسب:

- ساندويچ گوشت پخته با ماهي كنسرو شده و پنير يا كره.

- نان و ماهي ساردين با لوبيا پخته، پنير و تخم مرغ پخته

- بيسكوئيت سبوس دار با پنير، كيك بدون قند، ماست، ميوه، سوپ و حبوبات پخته غذاهاي ريز مي بايست هر روز مصرف شوند

مشكلات تغذيه اي كهنسالان:

كم اشتهايي و كاهش وزن: كهنسالاني كه درآمد كمي دارند يا در خانه سالمندان زندگي مي كنند يا دندانهاي خود را از دست داده اند بيش از ديگران دچار مشكلات تغذيه اي مي شوند. راه حل اين مشكلات چه براي آنهايي كه در خانه خود زندگي مي كنند و يا كساني كه در مراكز نگهداري از كهنسالان زندگي مي كنند، دريافت تعداد كافي از غذاهاي پرانرژي و مغزي است. برخي از اين غذاها عبارتند از:

غذاهاي چرب و قندي:

استفاده از انواع دسرها مانند ماست، شيربرنج، بستني، كيك، فرني و دسرهاي آماده، بيسكوئيت و شكلات حداقل يك يا دو بار در روز همراه با غذا باعث توليد انرژي بيشتر مي شود. اما در عين حال مي بايست در نظر داشت كه خوراكيهاي ذكر شده جلوي اشتها را براي خوردن غذاي اصلي كه منبع اصلي دريافت ريزمغذي ها هستند نگيرند.

- استفاده از نوشيدنيهاي غني شده كه معمولا در داورخانه ها ارائه مي شوند در ميان وعده ها براي دريافت كالري بيشتر سودمند هستند به شرط آن كه جايگزين وعده هاي غذايي اصلي شوند.

اگر خويشاوند سالمند شما در بيمارستان يا خانه سالمندان اقامت دارد و كاهش وزن داشته است حتما در مورد غذاها و ميان وعده هايي كه در آن مركز ارائه مي شود از مسئول مربوطه سوال كرده و

با وي در مورد تغيير رژيم مشورت كنيد.

دلايل اصلي بدي تغذيه در مراكز نگهداري از سالمندان:

- ابتلاي سالمند به يك يا چند بيماري

- تنهايي و افسردگي

- منوي غذايي يكنواخت

- غذاهاي ناآشنا

- ارائه غذاهايي با محتويات نامناسب

- ساعات غذايي نامنظم

- حذف ميان وعده ها و نوشيدنيهاي مغذي

- نداشتن حق انتخاب در ميزان وعده هاي غذايي

- كمبود پرسنل براي كمك به سالمندان در هنگام غذا خوردن

- نبود كنترل بر كاهش وزن سالمندان و ميزان دريافت غذاها.

- نبود يا كمبود غذاهاي تازه، سبزيجات بخارپز، ميوه هاي تازه و ارائه غذاهايي با طعم نامناسب و تأكيد بر غذاهايي كه به سهولت آماده مي شوند.

چاقي:

چاقي در هر سني بخصوص در كهنسالي ناخوش آيند است چرا كه خطر ابتلا به ديابت، اختلال در حركت مفاصل و مشكلات تنفسي را بالا برده و باعث كم تحركي مي شود. براي آندسته از كهنسالاني كه از چاقي رنج مي برند رژيم هاي سخت غذايي توصيه نمي شود زيرا ممكن است ميزان دريافت مواد مغذي مورد نياز بدنشان را محدود كند در عوض نوع و مقدار غذاها را مي بايست تغيير داد به طور مثال مي توان دريافت غذاي چرب و قندي را محدود كرده و ميزان غلات، نان، ميوه ها و سبزيجات را بالا برد. افزايش ورزش روزانه نيز به كاهش وزن تدريجي كمك شايان توجهي مي كند.

مشكلات بلع:

اگر متوجه بروز مشكلات بلعي در خويشاوند سالمند خود شده ايد حتماً با دكتر معالج وي تماس بگيريد. چنين مشكلاتي ممكن است ناشي از ضعف سيستم عصبي، پاركينسون يا سكته هاي خفيف مغزي باشد. معمولا متخصصين گفتاردرماني وجود و ميزان وخامت چنين بيماريهايي را به آساني

تشخيص مي دهند. بهترين نوع تغذيه براي اين گونه بيماران نيز معمولا از سوي اين متخصصين پيشنهاد مي شود كه عموماً عبارتند از غذاهاي نرم و پوره شده و مايعات غليظ. يك متخصص تغذيه نيز مي بايست در جريان درمان از مغذي بودن رژيم غذايي اطمينان حاصل كند.

بخوريم يا نخوريم؟

نويسنده:نيوشا قره گوزلو

منبع:روزنامه جوان

بى ترديد همه 24 ساعت شبانه روز ما در خوردن و يا برعكس در نخوردن خلاصه نمى شود اما به نظر مى رسد با كسب آگاهى بيشتر نسبت به ارزش هاى غذايى خوراكى قادريم امر خوردن را سهل تر و ايمن تر كنيم. مثلاً گاه خوردن يك چاشنى معمولى خود دارويى به شمار مى رود مانند زعفران و يا فلفل سفيد و سياه و قرمز و يا برعكس نخوردن يك ماده غذايى ولو بسيار ارزشمند ما را از گرفتارى تازه مى رهاند براى نمونه نخوردن تخم مرغ خام! مطلب زير تقريباً شامل چنين اطلاعاتى است.

الف- در يك غروب دل انگيز به همراه اهل خانواده به رستوران رفته ايد و چلوكباب سفارش داده ايد و منتظريد تا يك تخم مرغ درشت و تپل و البته خام كنار آن بشكنيد، سخت در اشتباه هستيد! اين به هم درآميخته شدن زرده و سفيده اى كه مى خوريد عامل و ناقل بسيارى از بيمارى هاى مرغ عزيز است. در حالى كه اگر آن را خوب بپزيد سرشار از مواد غذايى ضرورى براى شماست. بنابراين براى هميشه، از فكر خوردن تخم مرغ خام بگذريد، لطفاً!

ب- بيشتر ما روى كباب سماق مى ريزيم و بيشتر ما هم واقعاً نمى دانيم كه چرا روى كباب سماق مى ريزيم؟

تحقيقات يك استاد ايرانى در هلند نشان مى دهد كه خوردن گوشت پخته سبب توليد آنزيم هايى در بدن مى شود كه مضر است و سماق مى تواند اثر اين آنزيم را خنثى كند.او مى گويد: براى همين است كه با كباب سماق مى خوريم و البته به لحاظ علمى اطلاع نداشتيم اما طى تجربه از مادر بزرگ ها اين موضوع را دريافته ايم.

پ- به تازگى ميزان يادگيرى تان پايين آمده و مثل گذشته نمى توانيد از حافظه تان كار بكشيد؟ لازم شد فهرست مواد خوراكى يك روزتان را مرور كنيد. تقريباً شيفته چيپس و انواع پفك هستيد و به وقت گرسنگى «فست فود» سركوچه شما را درمى يابد و يا شايد خيلى چيزهاى شبيه به اين ها جاى ميوه را در وعده هاى غذايى شما گرفته اند؟

اگر لازم شد باز هم سوال را براى خودتان تكرار نماييد و اكنون جواب: ميزان حافظه و يادگيرى تان پايين آمده به خاطر اين كه تمايل شما به خوردن ميوه يا كم شده يا در حد فراموشى فرورفته است. به خاطر بياوريد زمانى را كه ظرف حاوى توت فرنگى يا توت معمولى و ذغال اخته و... را تا آخرين دانه آن ميل مى كرديد. به خاطر بسپاريد كه مصرف ميوه همواره بر ميزان جذب آهن اثر مى گذارد و توان يادگيرى را تقويت و بالا مى برد.

خوراكي هاي سالم براي فرزندان شما

نويسنده:مريم السادات كاظمي

منبع:روزنامه كيهان

توجه به تغذيه كودكان يكي از دغدغه هاي هميشگي والدين است. اهميت اين موضوع از آن جهت است كه تغذيه مناسب در دوران خردسالي و پس ا ز آن نوجواني، ضامن حفظ سلامتي و پيشگيري

از انواع بيماري ها در آينده است. اما فراموش نكنيد كه نياز بچه ها به انواع موادغذايي درهر گروه سني متفاوت است. تغذيه كودكان بايد متناسب با نيازهاي آنان باشد زيرا بچه ها در سن رشد هستند، استخوان بندي آنها در حال شكل گيري است، فعاليت بدني زيادي دارند و خيلي زودتشنه مي شوند.

علاوه بر اين، كودكاني كه غذاهاي سالم و مقوي مي خورند، در مهدكودك و مدرسه آرامش و تمركز بهتري دارند.بچه هاي در سن رشد، حتما بايد غذاهاي متنوع و متعادل بخورند. براي اينكه مطمئن شويد كودكتان دچار كمبود نخواهد شد، بايد تمام پنج گروه غذايي (لبنيات، گوشت، ماهي و تخم مرغ، چربي ها، موادقندي و نشاسته، ميوه ها و سبزيجات) در برنامه روزانه او گنجانده شود. به ذائقه كودك نيز حتماً توجه داشته باشيد.

نوزادان و شيرخوارگان

دوران شيرخوارگي اساسي ترين مرحله تغذيه كودك به شمار مي آيد.تا چهار ماهگي، شير تمام نيازهاي غذايي نوزاد را تامين مي كند. غذا دادن بايد به تدريج و ابتدا با مقدار كم ميوه و سبزي و فرني آغاز شود. اين غذاها كه سرشار از انرژي، موادمعدني و انواع ويتامين هاست، علاوه بر جسم براي هوش كودك نيز بسيار مفيد است و انرژي روزانه او را تامين مي كند. از حدود شش ماهگي مي توان كودك را با طعم ماست و پنير آشنا كرد و تا هفت ماهگي، روزانه 10 گرم گوشت يا ماهي به او داد و اين مقدار را به تدريج زياد كرد تا در يك سالگي به 25 گرم برسد.

آب و شير را براي نوزادان شيرين نكنيد

بهتر است نوزاد را به نوشيدني هاي شيرين عادت

ندهيم. شيريني باعث پوسيدگي دندان شده و از طرفي ممكن است بر هم خوردن تعادل غذايي را درپي داشته باشد. به مرور كه كودك با طعم هاي مختلف آشنا مي شود، تغذيه او نيز تغيير مي كند. در واقع تعادل غذايي نشان دهنده تغذيه متعادل است.

آب پرتقال براي نوزادان؛ آري يا نه؟

تا قبل از چهارماهگي ضرورتي ندارد به نوزاد آب پرتقال داده شود. عده اي از مادران به غلط تصور مي كنند كه آب پرتقال نياز نوزاد به ويتامين ث را برطرف مي كند، درحالي كه شير مادر تمام مواد موردنياز بدن كودك را تامين مي كند. اگر كودك از شيرخشك نيز تغذيه مي كند، جاي نگراني نيست، چون در انواع شيرها ويتامين ث موجود است. علاوه براين، معده بعضي نوزادان نمي تواند آب پرتقال را هضم كند و دچار حالت تهوع مي شوند. توصيه مي شود تا قبل از چهارماهگي به جز شير هيچ ماده غذايي ديگري خصوصا آب پرتقال به نوزاد داده نشود. در خانواده هايي كه حساسيت هاي غذايي دارند، اين تنوع غذايي بايد به بعداز شش ماهگي موكول شده و با مشورت پزشك باشد.متخصصان اطفال توصيه مي كنند تنوع غذايي را با ميوه ها و سبزيجات خام و يا كمپوت آغاز كنيد و سپس آب ميوه ها را در برنامه غذايي كودك بگنجانيد. اگر مي خواهيد به كودك آب ميوه بدهيد، حتما در منزل ميوه را آب بگيريد و هيچ شيريني به آن اضافه نكنيد. توجه داشته باشيد كه آب ميوه جاي ميوه طبيعي را نمي گيرد.

خردسالان و كودكان

با آغاز دومين سال زندگي، شخصيت كودك رشد مي كند و او سعي

مي كند تا با راه رفتن و انتخاب غذا، استقلال خود را به دست آورد. به مرور كه كودك بزرگ مي شود، روند رشد او نيز نسبت به 12 ماه اول كندتر مي شود. بچه ها در سن سه سالگي تقريبا به 50%درصد قد خود در بزرگسالي مي رسند. دراين سن كودك كم كم مي تواند به تنهايي غذا بخورد. بايد غذاهايي انرژي زا و با تنوع غذايي مختصر براي او آماده كرد.از پنج سالگي به بعد، رشد كودك كندتر و تقريبا ثابت مي شود و نياز او به مواد انرژي زا تغيير مي كند. كودك در اين دوران بايد از غذاهاي سرشار از انرژي، پروتئين، كلسيم، آهن، ويتامين هاي آ، د و ث، ميوه ها و سبزيجات استفاده كند و حتماً تنوع غذايي داشته باشد تا در آينده دچار كمبود نشود. مصرف غذاهاي حاوي نشاسته، ميوه ها و سبزيجات، گوشت بدون چربي، مرغ، ماهي، تخم مرغ و دانه هاي روغني در وعده هاي غذاي اصلي و ميان وعده ها رشد مطلوب كودك را درپي دارد. اگر بچه ها فعاليت بدني زيادي دارند، بايد آنها را عادت داد كه مرتب مايعات بنوشند. از بين نوشيدني ها، آب تنها مايع حياتي براي بدن است و هيچ كالري ندارد. استفاده از ديگر نوشيدني ها مثل شير، دوغ و انواع آب ميوه ها براي تنوع و تامين آب بدن نيز مفيد است.

موادغذايي از نظر اشتها و ميل ميان كودك به سه دسته تقسيم مي شوند:

- گروه اول:نوشيدني ها و موادغذايي گياهي كه كودك هرچقدر ميل داشته باشد، مي تواند از اين خوراكي ها استفاده كند

نوشيدني ها: روزانه حداقل

800 ميلي ليتر آب، نوشيدني هاي گرم مانند چاي، قهوه و... بدون شيريني و آب ميوه ها با توجه به فعاليت بدني كودك

نان و غلات: حداقل 170 گرم يعني 2 تا 3 مرتبه در روز

سيب زميني، ماكاروني، برنج: حداقل 130 گرم يعني 1مرتبه در روز

سبزيجات: حداقل 200 گرم در روز

ميوه ها: حداقل 200 گرم در روز

- گروه دوم: خوراكي هاي با منشا حيواني با توجه به نياز بدن كودك بايد در برنامه غذايي گنجانده شود

شير و لبنيات: حداقل 350 گرم در روز

گوشت، سوسيس:حدود 40 گرم در روز يا 280 گرم در سه وعده در طول هفته

تخم مرغ: 2 عدد در هفته

ماهي: 1 تا 2 مرتبه در هفته، تقريبا 100گرم

- گروه سوم: غذاهاي چرب و شيرين كه خوردن آن فقط براي تنوع و به ندرت توصيه مي شود

روغن، مارگارين، كره: مقدار كمي در روز

شيريني جات، ساندويچ: به ندرت و فقط براي تنوع

مواد غذايي مفيد و لازم براي بچه ها

سبزيجات و ميوه ها ميوه ها و سبزيجات حتما بايد در تمام وعده هاي غذايي كودكان در سن رشد گنجانده شود، حتي اگر كودك تمايلي به خوردن نشان ندهد. بسياري از كودكان چندان علاقه اي به خوردن ميوه ها و سبزيجات ندارند. در انگلستان، از هر سه كودك، يك نفر در روز كمتر از يك ميوه مي خورد. در فرانسه وضع از اين هم بدتر است؛ به طوري كه 81% بچه هاي 3 تا 14 سال كمتر از سه تكه ميوه و سبزي در روز مي خورند. چطور مي شود كودكان را به خوردن ميوه ها و سبزيجات كه بسيار براي سلامتي مفيد و ضروري است، تشويق كرد؟

تحقيقات نشان مي دهد كه سبزيجات خوراكي هاي لذيذي براي بچه ها به حساب نمي آيد. براي اينكه كودك علاقمند به خوردن ميوه و سبزي شود، ابتدا سعي نكنيد با خريد ميوه هايي كه او دوست ندارد، او را مجبور به خوردن كنيد. او را با خود به بازار ببريد و بخواهيد طعم ميوه هاي جديد را بچشد و هر كدام را دوست داشت، برايش بخريد.كودكان بين سن يك تا سه سال، بايد روزانه 100 تا 150 گرم ميوه و سبزي تازه يا آب گرفته شده بخورند. از آنجا كه ميوه ها و سبزيجات داراي خواص مشابه هستند، مي توان يكي را جايگزين ديگري كرد.سرشار از ويتامين ها و فاقد كالري آب اصلي ترين عنصر ميوه ها و سبزيجات است به نحوي كه 90 درصد وزن آنها را آب تشكيل مي دهد. آب ميوه ها جز در مورد چند ميوه، چندان انرژي ندارد. سبزيجات و ميوه ها حاوي مقادير بالاي ويتامين ها خصوصا ويتامين ث هستند. سبزيجات سبز و قرمز و ميوه هاي زرد و نارنجي سرشار از كاروتن و پرو ويتامينA نيز هستند. اين محصولات خوشمزه معمولا بوي خوشايندي دارند و منبع غني فيبر، سلولز و پكتين محسوب مي شوند كه تاثير مهمي در فعاليت هاي روده اي دارند.

درصد قند در هر صد گرم ميوه و سبزي

موز، انگور، گيلاس: 20%درصد

پرتقال، ليمو، توت فرنگي: 10درصد

كدو تنبل، اسفناج، گوجه فرنگي، كلم، كاسني فرنگي، طالبي، خربزه: 6% درصد

گلابي، سيب، آناناس، آلو، نخود فرنگي: 14درصد

تره فرنگي، هويج، پياز، لوبيا: 10درصد

كاهو، خيار: 2%

ارزش غذايي سبزيجات با توجه به خام و پخته بودن تغيير مي كند. سبزيجات خام سرشار از

آب، ويتامين ها و مواد معدني هستند. هرچه پوست ميوه و سبزي ضخيم تر باشد، ويتامين ها بهتر حفظ مي شوند.

رنگين كمان سلامتي

- نارنجي: مركبات، هلو، هويج، خرمالو، انواع فلفل

- قرمز: گوجه فرنگي، هندوانه، توت فرنگي، گيلاس

- بنفش: آلو، تمشك، سالاد، انجير، ميوه هاي جنگلي، بادمجان

- سفيد: سيب، كلم، پياز، قارچ، كرفس

- سبز: كلم بروكلي، جعفري، اسفناج، كيوي

شير و لبنيات

كودكان بين يك تا سه سال روزانه به 500 تا 600 ميلي ليتر شير يا ديگر فرآورده هاي لبني نياز دارند. مصرف بيش از يك ليتر شير در روز توصيه نمي شود زيرا باعث افزايش چربي خون مي شود.

شير كه سرشار از پروتئين، كلسيم، چربي هاي حيواني انرژي زا، مواد معدني، قند، ويتامين هاي آ، د و ب است، تاثير بسياري در رشد مطلوب كودكان دارد. شير را مي توان تا دو سالگي با شيشه و پس از آن با فنجان به كودك داد اما اگر كودك باز هم تمايل دارد كه با شيشه شير بنوشد، او را منع نكنيد.

كلسيم، فسفات و ويتامين

پروتئين موجود در شير از نظر ارزش غذايي مانند پروتئين گوشت و بالاتر از پروتئين هاي گياهي است و اين مزيت را دارد كه نسبت به گوشت و سبزيجات قيمت پايين تري دارد. تنها قند شير، لاكتوز است. هر ليتر شير خالص، 680 كالري انرژي دارد. در شير كم چرب اين مقدار به 360 كالري مي رسد و به علت حذف چربي ها فاقد ويتامين هاي آ و د است. شير، فسفات و كلسيم بدن را نيز تامين مي كند. آهن تنها عنصري است كه در اين نوشيدني مفيد وجود ندارد.فرآورده هاي لبني در

واقع تنوع در مصرف شير است. پنير به عنوان يكي از مهم ترين لبنيات، بسيار قابل هضم است. لاكتوز موجود در شير كه معمولا در بعضي افراد ايجاد حساسيت مي كند، در اين محصول لبني از بين مي رود. مقدار آب و چربي با توجه به انواع مختلف پنير متفاوت است. پنير نيز مانند شير حاوي كلسيم و فسفر است.ماست كه يكي ديگر از بهترين و خوشمزه ترين فرآورده هاي لبني است، تمام عناصر موجود در شير را دارد. از آنجا كه لاكتوز شير در ماست به اسيد لاكتيك تبديل مي شود، براي افرادي كه دچار ناراحتي هاي روده هستند، بسيار مفيد است.بهتر است كه ماست شيرين نباشد.

آب

آب مايع حيات و مهم ترين عنصر تشكيل دهنده بدن است. حدود 50درصد وزن بدن ما را آب تشكيل مي دهد، هيچ تغييري در متابوليسم بدن ايجاد نمي كند و فاقد انرژي است. علاوه بر نوشيدن آب، تمام مواد غذايي به جز روغن و شكر، داراي مقاديري آب هستند و بخشي از نياز بدن را تامين مي كند.

مقدار متوسط آب در بعضي از خوراكي ها

نان: 34درصد

گوشت و ماهي: 70-65درصد

تخم مرغ: 75 درصد

سبزيجات تازه: 90 درصد

ميوه ها: 95 تا 80 درصد

هر زمان كه كودك احساس تشنگي كرد و مايل به آب خوردن بود، او را منع نكنيد. اشكالي ندارد قبل از غذا، پس از دويدن، اگر احساس گرما مي كند يا عرق كرده است و حتي بعد از خوردن سوپ، آب بنوشد.

نوشيدن 6 تا 8 ليوان آب در روز براي حفظ سلامتي ضرور

منبع:روزنامه كيهان

آب مهمترين بخش تشكيلاتي بدن انسان محسوب مي شود. در صورتي كه 15درصد آب بدن انسان خارج شود خطر جاني او را تهديد مي

كند. از اين رو براي هر فرد، نوشيدن آب لازم است. بررسي ها ثابت مي كند، نوشيدن آب از طريق علمي و منظم از نوشيدن آب براساس ميل فرد به مراتب بهتر است.

به گزارش سايت پزشكان بدون مرز به نقل از «راديو چين»، به منظور تضمين سلامتي بدن، انسان بايد هر روز قدري آب بنوشد كه بدن به آن نياز دارد و بايد معادل ميزان آب دفع شده از بدن باشد. ما هر روز بايد حدود 1000 تا 2000 ميلي ليتر تقريبا معادل شش الي هشت ليوان آب آشاميدني بنوشيم. در چنين صورتي متابوليسم بدن انسان مطلوب خواهد بود. با اين حال ميزان نوشيدن آب آشاميدني بدون تغيير است. در مواقع ورزش و كار زياد بايد بيشتر آب نوشيد.

چه نوع روشي براي نوشيدن آب صحيح است و نوشيدن آب در چه موقع بهتر است؟ بسياري از مردم احتمالا پاسخ خواهند داد، زماني كه احساس تشنگي مي شود. پرفسور «لي چي فو» از دانشگاه پزشكي چون چينگ معتقد است، اين كار اشتباه است. وي معتقد است:

«انسان نبايد پس از آنكه خيلي تشنه شد، آب آشاميدني بنوشد. اين نشان مي دهد بدن فاقد آب آشاميدني كافي است و مركز اعصاب تحريك شده است. از اين رو معمولا در روزها قبل از احساس تشنگي بايد قدري آب نوشيد.»

تشنگي علامت نياز به آب است. درواقع در اين موقع بدن كم آب شده است. اين عادت نامطلوب باعث شده است بدن ما هميشه دچار كم آبي شود و به دنبال آن به سلامتي ضرر برسد. زمان نوشيدن آب نيز مهم است.

معمولا بهتر است پس از مسواك زدن دندان ها يك

ليوان آب جوشيده شده نوشيده شود، بهتر است حدود ساعت 10 صبح، پس از صرف نهار و تقريبا ساعت 15 بعدازظهر، قبل از صرف شام و قبل از خوابيدن يك ليوان آب نوشيد. چرا اين ساعات براي نوشيدن آب انتخاب مي شود؟ پس از خواب در تمام شب، بدن انسان به آب نياز دارد، بامداد شكم خالي است، آب سريعا وارد خون مي شود و باعث مي شود كه خون غليظ ،رقيق گردد و به گردش عادي خون مساعدت مي شود. در چنين صورتي مي توان از ابتلا به بيماري هاي قلبي و عروق مغز جلوگيري كرد. اين براي بهبود روند گردش خون و تأمين خون و متابوليسم كليوي مساعد بوده و مي تواند سموم بدن را دفع كرده و معده را پاك كند. ساعت 10 قبل از ظهر، پس از چند ساعت كار لازم است آب نوشيده شود تا آب دفع شده جبران گردد. با نوشيدن يك ليوان آن پس از صرف نهار، مي توان هاضمه را تقويت بخشيد. حدود ساعت 15، با يك ليوان آب مغز هوشيار و بدن سرحال مي شود. با نوشيدن يك ليوان آب قبل از صرف شام، احساس سيري مي شود و از چاقي جلوگيري مي گردد. به دليل آنكه انسان پس از به خواب رفتن گردش خون كندتري پيدا مي كند و خونش غليظ مي گردد، با نوشيدن آب قبل از خواب مي توان خون را رقيق و از لخته شدن خون پيشگيري كرد. اين براي سالخوردگان مهم است.

علاوه بر اين، نوشيدن آب براي انسان درحال ورزش بسيار مطلوب و علمي است. «جئوبوي» از بيمارستان دانشگاه پزشكي چون

چينگ چين گفت: «نوشيدن آب در جريان ورزش مهم و علمي است. مي دانيم هنگام ورزش عرق زيادي از بدن انسان خارج مي شود. بايد قبل از تشنگي آب نوشيد تا تعادل برقرار گردد. دوم- پس از ورزش هنگام نوشيدن آب بايد توجه كرد كه اندك و چندين بار آب نوشيده شود.»

وي گفت: علت مسموميت آب با كم شدن نمك در بدن انسان ربط دارد. انسان در جريان ورزش عرق زيادي مي كند و نمك بدن كم مي شود. خوردن آب در اين موقع به صورت افراطي خطرناك بوده و باعث مسموميت مي شود. پس از ورزش حرارت بدن بالا مي رود، آب به شكل عرق از بدن بيرون مي رود و همراه آن نمك زيادي خارج مي شود و توانايي بدن كاهش مي يابد و بايد بيشتر آب نوشيد اما نبايد سيراب شد.روش صحيح نوشيدن آب پس از ورزش اين است: اول بايد با آب دهان را شستشو داد، سپس اندكي آب نوشيد. مدتي بعد بايد باز هم نوشيد. البته پس از آنكه عرق زيادي دفع شد. اين براي سلامتي مساعد است.

در پايان يادآور مي شود در زندگي روزانه نبايد آب راكد و مانده نوشيد. اين در رشد بدن تأثيرات منفي دارد. ميانسالان و سالخوردگان را نيز سريع تر پير مي كند. دوم آبي كه در ظروف گرم كننده الكترونيكي مكررا جوشيده مي شود. اگر هميشه اين نوع آب نوشيده شود، به معده و روده انسان ضرر مي رساند و مواردي از اين قبيل كه بايد مراعات شود.

شير سرچشمه آب حيات

نويسنده:ماندانا ملاعلي

منبع:روزنامه جام جم

:اسكندر راه را به خطا رفته بود چشمه آب حيات

نه در ظلمات كه در روشناي وجود مادر نهفته است. مگر غير از آن است كه نوزادي ضعيف و رنجور با نوشيدن اين مايع عجيب ، زندگي ، محبت ، نيرو و امنيت را به يكباره دريافت مي كند؟ آب حيات نوشيدني بي دريغ و گوارايي است كه از سينه مادر مي جوشد و بي منت و جستجو به كودك ارزاني مي شود. اولين بهانه اي كه لبهاي پرسان كودك را از شير مادر جدا كرد كار بود. پژوهش هاي اجتماعي نشان مي دهد همزمان با اشتغال مادران ميزان استفاده كودكان از شير مادر كاسته مي شود. ضربه دوم را تمايل به تناسب اندام ، اشرافي گري و مد شدن دايه داري وارد كرد و ضربه آخر غذاهاي جايگزيني بود كه از بدو تولد مادران را از پذيرش مسووليت خلاص مي كرد؛ به نحوي كه امروز تبليغ شيرخشك و به نمايش گذاشتن آن در داروخانه ها از علل كاهش شيردهي مادران به فرزندان است.

كودكان 2 برابر محروم تر از قبل

طبق آخرين آمار شاخص تغذيه كودك با شير مادر از 47 درصد در سال 1379 به 23 درصد در سال 1384 رسيده است. آمار بيانگر آن است كه در ايران بيش از نيمي از نوزادان قبل از 4 ماهگي از تغذيه انحصاري با شير مادر محروم مي شوند. فراواني اين كار در مناطق روستايي و شهري يكسان است ، اما در برخي مناطق چون استان هاي سيستان و بلوچستان و هرمزگان اين امر شايع تر است. طبق آخرين آمار، تنها 24.4 درصد زنان در سيستان و بلوچستان و 38.8 درصد زنان در استان هرمزگان در

6 ماه اول زندگي نوزادانشان آنها را منحصرا با شير خود تغذيه مي كنند. دكتر خليل فريور در اين باره مي گويد: تغذيه انحصاري كودك با شير مادر تا 6 ماهگي و توجه به عدم استفاده از گول زنك ، شيشه ، بطري و شيرخشك براي رشد و سلامت كودكان ضرورت دارد. وي مي افزايد: براساس همين آمار براي 29.5 درصد از كودكان زير يك سال از شيشه و پستانك و براي 15 درصد نيز از ابزارهاي گول زنك استفاده شده است.

بيمارستان هاي دوستدار كودك

دكتر فريور تاكيد مي كند: در اين زمينه بيمارستانهاي دوستدار كودك لازم است رعايت اصول شيردهي صحيح را به مادران توصيه كرده و آموزش دهند. اين در حالي است كه اين بيمارستان ها چند سال است در اجراي تمام شاخصهاي صحيح شيردهي راه افول را پيش گرفته اند. بيمارستان هاي دوستدار كودك ملزم هستند 10 اصل را بر اساس استاندارد رعايت كنند تا دوستدار كودك شناخته شوند. اهم اين اصول را ترويج تغذيه با شير مادر، تقويت مهارت كاركنان براي آموزش شيردهي به مادران ، وجود گروههاي حامي براي راهنمايي مادران پس از مرخصي از بيمارستان و جدا نكردن مادر و نوزاد از هم است.

شير مادر تاكي؟

تغذيه انحصاري با شير مادر از بدو تولد ضروري است. مادر بايد از دادن آب ، آب قند، شير مصنوعي و ساير مايعات و غذاها در 6 ماه اول به شيرخوار بپرهيزد. پزشكان اطفال فقط شير مادر و قطره مولتي ويتامين را در 6 ماه اول كافي مي دانند. آنان توصيه مي كنند تغذيه با شير مادر را تا پايان دو سالگي همراه

با غذاهاي كمكي ادامه دهيد. آنها توصيه مي كنند مادران از به كار بردن شيشه و پستانك جدا خودداري كنند. زيرا موجب كاهش ميل مكيدن شيرخوار از پستان و كاهش شير مادر مي شود، موجب انتقال عفونت ها و آلودگي ها و بيماري به شيرخوار مي شود و فرم دندانها و قالب فكها را تغيير مي دهد.

اگر شاغل هستيد

امروز دولت به فكر روشهايي است كه در عين حفظ حق مشاركت اجتماعي زنان ، حقوق خانواده نيز حفظ شود. تصويب قانون مرخصي شش ماهه پس از زايمان نيز در همين راستا انجام شد. مادران شاغل پس از گذران 6 ماه مرخصي زايمان نيز مي توانند با رعايت اصولي به شير دادن نوزادشان ادامه دهند. تغذيه با شير مصنوعي سبب كاهش بهره هوشي و تضعيف رابطه عاطفي مادر و فرزند مي شود متخصصان اطفال توصيه مي كنند پس از بازگشت به كار، دفعات شيردهي در عصر و شب افزايش يابد يا در صورت امكان از مرخصي ساعتي شيردهي براي تغذيه شيرخوار با شير مادر در طول ساعت كار استفاده شود. شما حتي مي توانيد شير خود را بدوشيد. تخليه مرتب پستان ها به افزايش شير كمك مي كند. شير دوشيده شده را براي تغذيه شيرخوار ذخيره كنيد تا در زمان دور بودن از او با اين شير تغذيه شود. شير دوشيده شده مادر را بايد با قاشق و فنجان به شيرخوار بدهند. شير دوشيده شده 6 - 8 ساعت در دماي اتاق (محل خنك)، تا 48 ساعت در يخچال و 3ماه در فريزر قابل نگهداري است.

شروع به موقع تغذيه با شير مادر

تغذيه با شير مادر

را بلافاصله بعد از زايمان (يا بلافاصله پس از به هوش آمدن در سزارين) شروع كنيد. هر چه تغذيه با شير مادر زودتر شروع شود، شانس موفقيت شيردهي بيشتر است. شير مادر به تنهايي درشش ماه اول تولد براي شيرخوار كافي است و در 6 ماه دوم تولد انرژي لازم 50 درصد از شير مادر و 50 درصد از تغذيه تكميلي تامين مي شود. مقام مادر شير ده در آيه 14 سوره لقمان ذكر شده و بعد از شكرگذاري خالق شكرگذاري مادر توصيه شده است. در سوره بقره آيه 133 مدت شير دادن 2 سال تمام آمده و اكنون بعد از 1400 سال سازمان بهداشت جهاني مدت 2 سال شيردهي مادر را تاكيد كرده است.

خطرات تغذيه با شير مصنوعي

شير مصنوعي فاقد عوامل ايمني بخش دربرابر بيماري هاست. ابتلاي شيرخوار را به بيماري هاي عفوني و اختلالات گوارشي بيشتر مي كند. زمينه ساز ابتلا به حساسيت ها مثل آسم و اگزما، چاقي مفرط، بيماري هاي قلبي و عروقي و ديابت در آينده است. كاهش بهره هوشي و تضعيف رابطه عاطفي مادر و فرزند را موجب مي شود.

زندگي را دريغ نكنيد

پيشتر گفتيم شير آب حيات بشر است. نگاهي به تاثير تغذيه با شير مادر مويد اين ادعاست. شير مادر حاوي كليه مواد مغذي ، آنتي بيوتيك ها، هورمون ها، عوامل ايمني و آنتي اكسيدان هاي لازم براي نوزاد است. تغذيه از شير مادر موجب كاهش خطر مرگ و ميرهاي نوزادان در اولين سال تولد آنها مي شود. ادامه تغذيه با شير مادر به طور بالقوه هر ساله در امريكا از وقوع 720 مورد مرگ نوزادان

پس از زايمان جلوگيري مي كند. محققان 1204 نوزاد 28 روزه تا يك ساله را بر اثر امراضي به جز ناهنجاري هاي مادرزادي و سرطان مرده بودند با 7740 نوزاد كه هنوز پس از گذشت يكسال از تولدشان سالم مانده اند مورد مطالعه قرار دادند. احتمال مرگ و مير در ميان نوزاداني كه از شير مادر تغذيه مي كنند 20 درصد به نسبت سايرين كاهش مي يابد. به همين ترتيب ادامه تغذيه از شير مادر با كاهش هرچه بيشتر خطر مرگ نوزاد رابطه مستقيم دارد.

اين پژوهش ها در مورد هر دو گروه نوزادان سياه پوست و سفيد پوست صدق مي كند و نتايج يكساني در پي داشته است. به همين ترتيب در ميان نوزادان تغذيه شده از شير مادر در ايالات متحده به مراتب كمتر دچار بيماري هاي مختلف بويژه امراض عفوني مي شوند. تغذيه از شير مادر در كشورهاي در حال توسعه به دليل جلوگيري از بروز اسهال و ذات الريه بسيار نجات بخش است. كاهش عفونت هاي گوارشي بخصوص اسهال و استفراغ ، كاهش عفونت هاي تنفسي ،كاهش عفونتهاي ويروسي وباكتريال وقارچي به علت عوامل اختصاصي وغير اختصاصي شير مادر، رشد وتكامل مطلوب شير خوار و ايمن سازي طبيعي كودك از جمله فوايد تغذيه با شير مادر به حساب مي آيد. طبق آمار منتشر شده توسط يونيسف تغذيه با شير مادر سالانه جان يك ميليون و 300 هزار كودك را در جهان نجات مي دهد. با استفاده از تغذيه انحصاري با شير مادر و به كارگيري شيوه هاي تغذيه تكميلي ، مي توان تعداد كودكان زير 5 سال را كه از سوئتغذيه

جان خود را از دست مي دهند، كاهش داد.

سوء تغذيه عامل بيش از 50 درصد مرگ و مير در ميان كودكان زير 5سال در جهان است.

تغذيه مناسب سردرد و ميگرن

سردرد معمولاً به صورت دردي مبهم تعريف مي شود كه به دنبال ناراحتي يا استرس ايجاد مي شود. از علل مهم آن بعد ازموارد مذكور مي توان به مشكلات مربوط به عضلات پشت يا گردن اشاره كرد. اگر درد متعاقب بيدار شدن ازخواب ايجاد شود، معمولاً نشان دهنده فشار خون بالا است. حدود 10 درصد از سردردها به عنوان سردردهاي ميگرني ناميده مي شوند كه معمولاً علل ژنتيكي دارند. اين نوع سردردها ناشي ازگشاد شدن يا تنگ شدن عروق مغز است. توجه كنيد اگر به صورت ناگهاني و شديد دچار سردرد شديد براي تشخيص علت آن حتماً بايستي به پزشك مراجعه نماييد. مواد غذايي حساسيت زا ممكن است در حين خوردن غذا آشكار شود و پس از مدتي كه هضم و جذب صورت گرفت، باعث ايجاد ميگرن شود. تغييرات هورموني و استرس نيز ممكن است از علل مهم ميگرن باشد.

مواد غذايي حاوي عناصر و تركيباتي هستند كه عروق خوني را تحت تاثير قرار مي دهند و در افرادي كه مستعد به سردردهاي ميگرني هستند ايجاد مشكل مي نمايند. اين تركيبات در غذاهايي چون شير گاو، شكلات و پنير سفت و كهنه، مركبات، كنسروهاي گوشت و ماهي، محصولات تخميري، آجيل، انجير، خرما، كشمش، پياز، آسپارتام يا قندهاي رژيمي و كافئين ديده مي شود. بنابراين از مصرف آنها بايستي پرهيز نماييد. سيگار و قرص هاي ضد بارداري نيز در ايجاد سردرد نقش دارند. چربي هاي اشباع

شده نيز يكي از علل مهم ايجاد سردردهاي ميگرني هستند كه علت آن به واسطه افزايش ترشح مواد ايجاد كننده سردرد است.

مواد مغذي مفيد در سردردها

- ويتامين ب 12: ممكن است كه باعث كاهش علائم شود.

- منيزيوم:باعث كاهش سردردهاي ميگرني بالاخص در زنان مي شود. لازم به توضيح است منيزيوم بايستي همراه با ويتامين ب شش مصرف شود، چرا كه اين ويتامين باعث تجمع داخل سلولي منيزيوم شده و در ميگرن هاي شديد و حاد تجويز اين دارو تحت نظر پزشك بسيار موثر است.

- كلسيم:ممكن است باعث كاهش علائم شود و بايستي همراه با ويتامين دي مصرف شود.

يك نكته بسيار مهم آنكه روغن گل پامچال داراي خاصيت ضد التهابي بوده و باعث كاهش درد در اين بيماران مي شود.

عوامل غذايي تشديدكننده ميگرن

1- گلوتامات: نمك يا اسيد آمينه اي كه در بافت هاي عصبي موجود است. اين ماده در محصولات آماده شده به ميزان زيادي وجود دارد. به اين منظور بايد برچسب روي محصولات را به دقت مطالعه كرد. اين ماده در انواع كنسرو و غذاهاي يخي وجود دارد.

2- آمين ها: بعضي غذاهاي حاوي آمين ها، فعال كننده رگ ها هستند و به نظر مي رسد آغازگر انقباض رگ هاي خوني در مغز مي باشند. تيرآمين و فنيل اتيل آمين دو ماده اصلي مسبب اين مشكل هستند. اگرچه ساير آمين ها نيز ممكن است اثرات مشابهي داشته باشند. در ذيل به بررسي منابع برخي آمين ها مي پردازيم. تيرآمين در، برخي پنيرها به خصوص پنيرهاي مانده، ميوه ها و سبزي هاي كال و فاسد، خوراك كلم، مخمرها، انواع آجيل، ماهي

شور، كنسرو شاه ماهي، خامه ترش، آواكادو، سوسيس هاي تخميري و گوشت هاي مانده يا چرب وجود دارد. فنيل اتيل آمين در كاكائو، شكلات، پنير و مواد غذايي اي كه داراي اين سه ماده غذايي هستند، يافت مي شود. اكتويامين در مركباتي مثل ليمو، پرتقال، گريپ فروت و ... يافت مي شود. مواد غذايي نام برده از گروه آمين ها، باعث افزايش آزاد شدن سروتونين در مغز و تحريك اعصاب مغز مي شوند. همچنين ايجاد سردرد مي كنند.

3- مس: گمان مي رود كه مس در متابوليسم آمين هاي فعال كننده رگ ها نقش داشته باشد و احتمال بروز حمله ميگرن را افزايش دهد. آجيل ها، شكلات، جوانه گندم و صدف خوراكي ازمنابع غذايي حاوي مس به شمار مي روند. پرتقال و گريپ فروت و نارنگي بايد از رژيم غذايي حذف شوند. زيرا مركبات جذب روده اي مس را افزايش مي دهند و ممكن است در فرآيند آغاز حمله هاي ميگرن نقش داشته باشند.

4- كافئين: زياد مصرف كردن و يا كاهش كافئين در بدن نيز در تشديد ميگرن موثر است. هم چنين ترك ناگهاني مصرف چاي و قهوه، كه هر دو كافئين دارند، ممكن است در برخي اشخاص مستعد، زمينه ساز بروز ميگرن باشد.

5- مواد غذايي چرب و سرخ شده: مواد چرب و مواد غذايي اي كه با روغن زياد سرخ مي شوند عامل تشديد ميگرن هستند.

6- نيتريت: سوسيس و گوشت نمك سود كه به آنها ماده نگه دارنده نيتريت افزوده شده، نبايد مصرف شود، چون مي توانند عامل بروز ميگرن در افراد مستعد باشند.

غذاهاي مفيد

مرغ، خروس و بوقلمون از دسته

غذاهاي كم چرب و غني از پروتئين هستند. مصرف غذاهاي پروتئيني منجر به نوسان ميزان قند خون نمي شود. گمان مي رود كه كمبود ميزان قند خون از جمله عوامل ميگرن است. غذاهاي پروتئين دار نظير تخم مرغ، گوشت گاو و حبوبات بايد در هر وعده غذايي گنجانده شوند. مصرف ميان وعده هاي حاوي پروتئين فراوان نيز مفيد است. سيب، گلابي، گيلاس، زردآلو و انگور ميوه هايي هستند كه مصرف آن ها موجب افزايش منظم قند خون مي شود. اين ميوه ها ميان وعده هاي غذايي بسيار خوبي براي حفظ و كنترل قند خون هستند. حليم جو، نان چاودار و حبوباتي نظير لوبيا قرمز، عدس سبز و قرمز، نخود و لوبيا همگي داراي فيبرهاي محلول بوده و به تثبيت قند خون كمك مي كنند. اين غذاها منابع خوب كربوهيدرات بوده و حبوبات نيز منابع خوب پروتئين هستند.

غذاهاي كمكي بعد از 6 ماهگي

به گفته پزشكان بايد شيرخواران را در 6ماه اول بطور انحصاري با شير مادر تغذيه كنيد و غذاهاي كمكي را از پايان 6ماهگي (180 روزگي) همراه با تداوم تغذيه با شير مادر شروع نماييد. به تغذيه مكرر و برحسب تقاضاي شيرخوار با شيرمادر تا 2سالگي يا بيشتر ادامه دهيد.

با استفاده از اصول مراقبت رواني، اجتماعي به «تغذيه مؤثر» شيرخواران بپردازيد. بويژه روشهاي زير:

شيرخواران را خودتان مستقيماً تغذيه نمائيد و كودكان بزرگتر را وقتي كه خودشان غذا مي خورند، كمك كنيد و نسبت به نشانه هاي سيري و گرسنگي آنها حساس باشيد.

شيرخواران را به آرامي و صبورانه تغذيه كنيد و آنها را براي خوردن تشويق كنيد اما مجبورشان نكنيد.

اگر كودكان از خوردن بسياري از غذاها

امتناع مي كنند، غذاهايي با تركيبات مختلف، طعم ها و قوام مختلف و روشهاي متفاوت را براي تشويق آنها تجربه كنيد.

آشفتگي را در طول غذا دادن به كودك به حداقل برسانيد، اگر كودك به سهولت علاقه خود را به غذا از دست مي دهد.

به ياد داشته باشيد كه زمان غذاخوردن فرصتي براي آموختن و ابراز محبت است. در طول غذا دادن به كودك با او صحبت كنيد و تماس چشم با چشم با او داشته باشيد.

تهيه و ذخيره سالم غذاهاي كمكي.در هنگام تهيه و تدارك غذا بهداشت را رعايت كنيد. از جمله:

شستن دستهاي كودك و مراقبت كننده از او قبل از تهيه و خوردن غذا

ذخيره كردن غذاها بطور سالم و صرف غذاها بلافاصله پس از تهيه

استفاده از ظروف تميز براي تهيه و تدارك غذا

استفاده از فنجان ها و كاسه هاي تميز براي غذا دادن به كودك پرهيز از استفاده از بطري كه تميز كردن آن مشكل است. -مقدار غذاهاي كمكي مورد نياز.

غذاهاي كمكي را از پايان 6ماهگي با مقادير كم شروع كنيد و همزمان با رشد كودك، مقدار غذا را افزايش دهيد و تغذيه او با شير مادر را بطور مكرر ادامه دهيد. انرژي دريافتي مورد نياز از غذاهاي كمكي براي شيرخواراني كه دريافت «متوسط» شير مادر دارند در كشورهاي در حال توسعه تقريباً 200كيلو كالري در روز براي سنين 8-6 ماهگي، 300كيلو كالري در روز براي سنين 11-9 ماهگي و 550كيلو كالري روزانه براي كودكان 23-12 ماه است. اين مقادير در كشورهاي توسعه يافته قدري متفاوت است (130، 310 و 580 كيلو كالري روزانه به ترتيب براي سنين

8-6ماه، 11-9 و 23-12 ماه است) چون دريافت متوسط شير مادر براي آنها متفاوت مي باشد.

قوام غذاها

همانطور كه كودك بزرگتر مي شود، مطابق با نيازها و توانايي هاي او قوام و تنوع غذاهاي كمكي را افزايش دهيد. شيرخواران در شروع تغذيه تكميلي مي توانند غذاهاي پوره شده، نرم شده و نيمه جامد را بخورند. تا 8ماهگي اكثر شيرخواران خودشان به تنهايي قادر به خوردن غذاهاي تكه شده با دست هستند. تا 12ماهگي اكثر كودكان مي توانند غذاهايي مشابه ساير افراد خانواده بخورند (اما به يادداشته باشيد كه آنها نياز به غذاهاي غني از مواد مغذي دارند كه در بخش هشتم شرح داده مي شود) از غذاهايي كه خطر ايجاد خفگي دارند بپرهيزيد (مثل دانه كامل يا تكه شده مغزها، دانه كامل انگور، هويج خام...»

تعداد دفعات غذا و دانسيته انرژي

دفعات غذا دادن به كودكان را همانطور كه بزرگتر مي شوند، افزايش دهيد. تعداد دفعات مطلوب بستگي به تراكم انرژي غذاهاي محلي و مقادير معمول مصرف شده در هر وعده دارد. براي يك شيرخوار متوسط سالم كه شيرمادر مي خورد، غذاهاي كمكي بايد 3-2 بار در روز در 8-6ماهگي و 4-3 بار روزانه در 11-9 ماهگي و 24-12 ماهگي همراه با ميان وعده ها (مثل يك تكه ميوه يا نان با پنير يا مغزها (بصورت پودر شده...) براي 2-1- بار در روز به كودك داده شود. منظور از ميان وعده، غذاهايي است كه بين وعده هاي معمول غذا به كودك داده مي شود كه بايد تهيه آن راحت و آسان باشد. اگر تراكم انرژي غذا يا مقدار غذاي هر وعده كم است، يا كودك با شير مادر

تغذيه نمي شود، تعداد دفعات بيشتري غذا مورد نياز است.

محتويات مواد مغذي غذاهاي كمكي

براي اطمينان يافتن از تأمين كافي مواد مغذي، شيرخواران را با انواع مختلف غذاها تغذيه كنيد. رژيم هاي غذايي گياهي نيازهاي مواد مغذي در اين سن را برآورد نمي كنند مگر اينكه مكمل مواد مغذي يا محصولات غذايي غني شده به شيرخوار داده شود. (به بخش9 مراجعه كنيد). ميوه ها و سبزيجات غني از ويتامينAبايد روزانه خورده شوند. رژيم غذايي حاوي چربي كافي براي كودك فراهم كنيد (به جدول3 نگاه كنيد) از دادن آشاميدني هاي محتوي مواد مغذي كم مثل چاي، قهوه و نوشيدني هاي شيرين بپرهيزيد. آب ميوه نيز بايد به مقدار محدود به شيرخوار داده شود تا جانشين غذاهايي كه مواد مغذي بيشتري دارند، نشود.

استفاده از مكمل هاي ويتامين ها و مواد معدني يا مصرف محصولات غني شده براي شيرخواران و مادران مصرف غذاهاي كمكي غني شده يا مكمل ويتامين و مواد معدني براي شيرخواران مورد نياز است. در برخي جمعيت ها، مادران شيرده نيز ممكن است نياز به مكمل ويتامين ها و مواد معدني و يا غذاهاي غني شده براي حفظ سلامت خودشان و اطمينان يافتن از غلظت برخي مواد مغذي (بويژه ويتامين ها) در شيرشان داشته باشند. مصرف چنين محصولاتي ممكن است قبل از بارداري و در دوران بارداري نيز مزايايي داشته باشد.

تغذيه در طول بيماريها و پس از آن

در طول بيماريها دريافت مايعات شيرخوار را افزايش دهيد شامل دفعات بيشتر تغذيه با شيرمادر، و نيز كودك را به خوردن غذاهاي نرم، متنوع، اشتهاآور و مطلوب تشويق كنيد. پس از بيماريها، غذا را به دفعات بيشتر از معمول

به شيرخوار بدهيد و او را براي خوردن بيشتر تشويق كنيد.

بهترين غذاها براي كم كردن چربي شكم

اگر شما در كم كردن چربي قسمت مياني بدنتان ناموفق بوده ايد، ديگر احتياجي به رژيم هاي سخت براي لاغر شدن و كم كردن چربي اطراف شكم نيست. كليد اصلي اين كار در چربي مفيد در روغن حيواني و گياهي است.

با داشتن اين برنامه غذايي كه برايتان در نظر گرفته ايم مي توانيد چربي هاي اضافي را از بين ببريد.

1.مغز بادام:

Mufa و ويتامين E در مغز بادام همراه هم كلسترول را از بين مي برند. مغز بادام همچنين منبع غني پروتئين گياهي و فيبر مي باشد.

برنامه غذايي: 2 قاشق سوپ خوري از بادام را روي ماست كم چربي بدون شيريني و توت بپاشيد كه براي يك خوراك صبحانه پر انرژي بسيار عالي است.

2.آووكادو:

آووكادو يك منبع غني از mufa براي سلامت قلب است كه بيشتر از ساير ميوه هاي ديگر اين مواد عالي را دارد.

برنامه غذايي: 4/1 پيمانه آووكادو و ليمو ترش و نمك و فلفل را بكوبيد و همراه با سبزيجات پخته يا خام صرف كنيد.

3.شكلات سياه:

شكلات يا، خصوصاً، پودر كاكائو و دانه هاي كاكائو شامل تركيباتي است كه از بيماريهاي قلبي و سرطان و ديابت جلوگيري مي كند.

برنامه غذايي: 4/1 پيمانه از شكلات سياه يا شكلات با شيريني كم را آب كرده و روي توت فرنگي هاي تازه بريزيد و به عنوان دسر استفاده كنيد.

4.روغن بزرگ:

روغن بزرگ منبع غني گياهي امگا 3 است و دانشمندان بر اين باورند كه از بيماري هاي قلبي و سرطان و بيماري آلزايمر جلوگيري مي كند.

برنامه غذايي: 1 قاشق غذا خوري از آن را در وعده غذايي عصرانه خود داشته باشيد.

5. كره

بادام زميني طبيعي:

استفاده از كره بادام زميني كه شامل ويتامين E، منيزيم و پتاسيم و ويتامين B6 مي باشد، براي بدن بسيار مفيد است.

برنامه غذايي:مي توانيد غذايي با آن تهيه كنيد و صرف كنيد براي مثال ماكاراني به همراه ميگو و پيازچه قيمه شده و فلفل دلمه اي به همراه سسي از كره بادام زميني و آب گرم و فلفل قرمز.

6.روغن زيتون:

روغن زيتون، بهترين روغن براي استفاده در غذاها و سالادها مي باشد كه محتوي mufa مي باشد كه كلسترول بد(LDL) را كم كرده بدون تغيير در كلسترول خوب بدن(HDL).

برنامه غذايي:ريحان و پوره گوجه فرنگي و روغن زيتون را در برنامه غذايي خود داشته باشيد.

7.پسته:

پسته شامل تركيبات كاراتنوئيدي است كه از افت بدن بر اثر افزايش سن جلوگيري مي كند.

برنامه غذايي:2 قاشق غذاخوري پسته را روي 2/1 پيمانه پنير ricotta ريخته و 2 قاشق چاي خوري عسل و شكلات را به آن اضافه كنيد و به عنوان يك غذاي سبك شيرين استفاده كنيد.

8.تخمه آفتاب گردان:

تخمه آفتاب گردان مملو از ويتامين B مي باشد كه نقش بسيار مهمي در محافظت بدن در برابر التهاب دارد و در ضمن منبع خوبي از ويتامين E مي باشد. همچنين تخمه آفتاب گردان بازدارنده خوبي در برابر گرسنگي مي باشد.

برنامه غذايي: 2 قاشق سوپ خوري تخمه آفتاب گردان بو داده شده و پودر شده را روي سالاد خود بپاشيد.

9-مغز فندق

منبع:www.seemorgh.com

غذاهاي مخصوص زنان

نويسنده:مهرنوش نصوري

در هر 5 زن يك نفر از بيماريهاي عفونت ادراري رنج مي برد. پتي بوتكس مي گويد،" من در سال 3 بار به اين عفونت مبتلا مي شدم. در جايي خواندم كه آب زغال اخته ممكن است از اين عفونت جلوگيري نمايد. بنابراين تحت اين رژيم قرار

گرفتم و از آن زمان به بعد ديگر به اين عفونت دچار نشدم."

1. انبه

اين ميوه در نواحي گرمسيري مي رويد و 2 برابر پرتقال حاوي ويتامين C مي باشد. اين ميوه بسيار براي بيماريهاي كيسه صفرا كه تقريباً زنان 2 برابر مردان به آن مبتلا مي شوند مفيد مي باشد.

بعد از بررسي خون 13000 نفر، دانشمندان دانشگاه كاليفرنيا در سانفرانسيسكو، مشاهده نمودند كه زناني كه ويتامين C بدن آنها كم است بيشتر در معرض بيماريهاي كيسه صفرا قرار مي گيرند. يك انبه متوسط با ويتامين C به ميزان 188 ميلي گرم و كالري حدود 119، يك منبع خوب براي تامين ويتامين Cبدن است. امروزه اين ميوه در اغلب ميوه فروشيها يافت مي گردد.

2. بذر كتان

نانواييها از اين دانه خوش طعم براي اضافه نمودن طعم و فيبر استفاده مي نمايند. اما دانشمندان مشاهده نموده اند كه اين دانه كوچك كه به رنگ قهوه اي مايل به قرمز است حاوي مقدار زيادي تركيبات استروژن مي باشد كه ليگنانس(Lignans) نام دارد و مانند اسلحه اي در مقابل ابتلاء به سرطان سينه عمل مي كند. آخرين گزارشات سازمان سرطان سينه سن آنتونيو نشان داده است كه اضافه نمودن بذر كتان به رژيم غذايي زنان مبتلا به سرطان سينه بطور قابل ملاحظه اي از رشد تومور جلوگيري مي نمايد. شما مي توانيد در نان شيرينيهاي خود از بذر كتان استفاده نماييد، اما بهترين راه براي بدست آوردن ليگنانس، اضافه نمودن يك قاشق غذاخوري بذر كتان به صبحانه مي باشد.

3. سويا

غذاهاي حاوي پروتئين سويا مي تواند كلسترول را كاهش دهد و مي تواند گرگرفتگي پوست را بعلت يائسگي كاهش دهد و استخوانها را قويتر سازد. ايزوفلاون ( گياهي شيميايي و موجود در سويا)، ساختاري

همچون استروژن دارد و بنظر مي رسد دليل فوايد موجود در سويا وجود همين ماده باشد. مطالعات بر روي انسانها نشان داده اند كه 90 ميلي گرم ايزوفلاون بسيار ضروري براي استخوانها مي باشد.( مخصوصاً ستون فقرات)

مطالعات ديگر نيز نشان داده اند كه 50 تا 75 ميلي گرم ايزوفلاون در روز ممكن است گرماي بدن را كاهش دهد. نصف فنجان سويا، حاوي 25 تا 35 ميلي گرم ايزوفلاون مي باشد.

4. گوشت قرمز

به اين دليل كه در دوران قائدگي خون زيادي از زنان مي رود، زنان نسبت به مردان كم خون تر مي باشند و فقر آهن مي تواند عاملي براي احساس خستگي باشد. براي بدست آوردن آهن مي توان از گوشت قرمز استفاده نماييد.

منبع: گروه سلامت سيمرغ

تغذيه پس از زايمان

بعد از وضع حمل تمام خانم ها تمايل دارند كه به وزن قبل از حاملگي خود برگردند و نگران هستند كه اين مورد چه مدت طول خواهد كشيد. معمولاً بلافاصله بعد از زايمان به دنبال تخليه محتويات رحم و خونريزي طبيعي حدود 5 تا 6 كيلوگرم، وزن كاهش مي يابد.

در طول 6 هفته اول بعد از زايمان 2 تا 3 كيلوگرم ديگر وزن كاهش پيدا مي كند كه اين كاهش وزن به علت از دست دادن مايع از طريق ادرار است. اكثر خانم ها در طي 6 ماه بعد از زايمان به وزن قبل از حاملگي خود مي رسند. از عواملي كه بر روند كاهش وزن بعد از زايمان تاثير دارند: حاملگي اول، شيردهي، برگشت زود هنگام به كار خارج از خانه و … مي باشند.

در طي 6 هفته اول بعد از زايمان نبايد محدوديت انرژي داشته باشيد. زيرا بدن نيازمند است تا آنچه در زمان تولد نوزاد ازدست رفته است بازيابد و نياز

كودك تامين شود. در انجام كارهاي منزل كمك كرده و احتمالا كار خود را شروع كنيد. تغذيه با شير مادر به طور معجزه آسا باعث كاهش وزن نمي شود ولي به كاهش وزن كمك مي كند.

خانمي كه زايمان كرده است در واقع مسئول تغذيه خود و نوزادش مي باشد، پس بايد رژيم غذايي خود را با دقت انتخاب كند. رژيم بعد از زايمان بايد با دقت دوران بارداري رعايت شود. خوردن همه مواد مانند حبوبات و دانه هاي مغذي، ميوه هاي تازه، سبزيجات و غذاهايي كه پروتئين و كلسيم و آهن را به فراواني فراهم مي كنند بايد مورد توجه قرارگيرد. متخصصان و كارشناسان در بحث هاي پرستاري مادران توصيه به اضافه كردن انرژي به ميزان 500 كالري در روز را دارند. به طور متوسط اكثر زنان شيرده روزانه 2700 كالري انرژي نياز دارند. خوردن كمتر از 1800 كالري در روز منجر به كاهش توليد شير و ضعف مي شود. در اين دوران، شيردهي و آزاد شدن اكسي توسين (هورمون آزاد شده از هيپوفيز) باعث مي شود كه مادر احساس تشنگي بيشتري بكند. به همين دليل مادر در اين دوران بيشتر از بقيه مواقع آب مي نوشد و اگر چه كه تاثير زيادي در تامين شير ندارد ولي دانشكده متخصصين زنان و مامايي آمريكا نوشيدن حداقل 8 تا 12 ليوان آب در روز را به مادران توصيه مي كند.

مواد غذايي كه مادر مي خورد و مي نوشد بر روي شيردهي تاثير مي گذارد. بنابراين نظارت بر غذاي مادر درواقع نظارت بر غذاي كودك است. بطوريكه اگر مادر غذاي نامناسب مصرف كند، نوزاد در واقع با رفتارش مادر را متوجه مي سازد. مانند گريه كردن، خواب كم، بي قراري و… همچنين مادر بايد در

مورد مصرف غذاهاي آلرژي زا دقت كافي داشته باشد، زيرا نوزاد به يك سري از مواد غذايي كه مادر مي خورد حساس بوده و پاسخ آن را به صورت علايم پوستي نشان مي دهد. مصرف بعضي از غذاها توسط مادر باعث قولنج معمولي در نوزاد مي شود و از جمله كلم و شير گاو را مي توان نام برد.

مادران در اين دوران بايد همانند دوران بارداري ميزان آهن دريافتي را كنترل كنند، هر چند كه در دوران بارداري تمام ويتامين ها و مواد لازم را به طور كامل دريافت كرده باشند. مادر در اين دوران به طور معمول قرص آهن را براي تامين آهن مورد نياز خود و نوزادش مصرف مي كند. بسياري از خانم ها ذخاير آهن خود را طي زايمان هاي مكرر به ميزان قابل توجهي از دست مي دهند. بنابراين مادران بايد در اين دوران از نظر ذخاير آهن كنترل شوند. البته اين نكته قابل توجه است كه اين مواد كمكي (مانند ويتامين ها) نبايد جايگزين يك رژيم غذايي خوب شوند.

مادران با رعايت رژيم غذايي متنوع و مناسب سلامت خود و نوزاد خود را تضمين مي كنند. با توجه به اين كه در اين دوران هر هفته در حدود نيم تا يك كيلوگرم وزن مادر كاهش مي يابد، رژيم غذايي كم چرب به همراه ورزش هاي مناسب در اين روند تاثير بسزايي دارند. ولي بايد توجه داشت كه كاهش سريع وزن مادر به عنوان يك خطر براي نوزاد است، زيرا اين عمل باعث مي شود سم معمولي كه در چربي هاي بدن ذخيره شده است را به جريان خون رها كند و ميزان مواد سمي يا آلوده كننده در شير بالا رود.

يكي از راه هايي كه باعث مي شود وزن مادر

به طور منظم كاهش يابد و هيچ گونه خطري هم براي نوزاد ندارد، شيردهي مي باشد. مادراني كه نوزاد خود را شير مي دهند، كالري بيشتر از مادراني كه شيردهي نمي كنند مصرف مي كنند.

مادران محترم بايد توجه داشته باشند كه حداقل در 6 هفته اول بعد از زايمان حتي نبايد به فكر كاهش وزن باشند، زيرا محدود كردن آنچه شما در هفته هاي اول زايمان مي خوريد باعث كاهش توليد شير مي شود. مصرف مواد غذايي كه پر از فيبر هستند مانند ميوه ها و سبزي ها قسمت اصلي رژيم غذايي اين دوران محسوب مي شوند (حتي بيشتر از زمان بارداري). از مزاياي اين مواد غذايي فيبردار، تامين حركات دودي روده ها است كه براي درمان يبوست و هموروئيد (بواسير) مفيد مي باشد.

هرگز خيلي زود به فكر بارداري مجدد نباشيد. شما بايد ذخاير مواد مغذي بدن خود را تقويت كنيد تا آغاز پرفروغي براي جنين بعدي شما باشد. بارداري و شيردهي فشار زيادي بر بدن شما وارد مي سازد. بارداري هاي پي درپي بر ذخاير مواد مغذي شما نظير كلسيم و آهن و سطح انرژي، فشار اضافي وارد خواهد آورد به خصوص اگر شيرده نيز باشيد.

جهت كاهش وزن خود در بارداري اول محدوديت شديد كالري براي خود ايجاد نكنيد، رژيم فوق العاده كم كالري از تامين مواد مغذي مهم در دوره بارداري بخصوص مواد مغذي نظير كلسيم و آهن ناتوان هستند.

از استعمال دخانيات و داروهاي غير مجاز خودداري كنيد و راجع به داروهايي كه مصرف مي كنيد يا قصد مصرف آن را داريد با پزشك خود مشورت كنيد.

منبع: گروه سلامت سيمرغ

مواد غذايي ممنوعه براي همه رژيم ها

اين روزها آنقدر تعداد رژيم هاي غذايي كه در كتاب ها و يا بر روي سايت هاي اينترنتي وجود دارند، زياد شده

اند كه به سختي مي توان از ميان آنها يكي را انتخاب كرد. ما نمي خواهيم بگوييم كه در هنگام رژيم بايد از چه غذاهايي استفاده كنيد؛ بلكه قصد داريم تا شما را با غذاهايي آشنا كنيم كه بايد حتي الامكان در هر نوع رژيمي از آنها پرهيز كنيد.

براي انتخاب بهترين رژيم غذايي ابتدا بايد ببينيد كه كداميك از برنامه هاي غذايي با نحوه زندگي و سلايق شخصيتان هم خواني دارند. همچنين استفاده از مواد "طبيعي" ( باز هم تاكيد مي كنم: طبيعي نه مصنوعي) از اهميت ويژه اي برخوردار ميباشد.

همه ما از چيزهايي خوشمان مي آيد و برخي چيزها را دوست نمي داريم.... و بسياري از اين خوش آمد ها و نيامد ها از زمان كودكي به همراه ما هستند.

امروزه دنياي تبليغات و تجارت غذا و نوشيدني مشكل اساسي به نام "چاقي" را به وجود آورده اند، درست همانطور كه كارخانه هاي توليد توتون و تنباكو دليل اصلي ايجاد سرطان ريه هستند! زماني كه در رژيم هستيد و قصد داريد وزن خود را كاهش دهيد، بايد از انتخاب هاي هميشگي زير خودداري نماييد.

1.هر نوع فراورده مصنوعي.

هر غذايي كه طي فرايند هاي شيمياي و صنعتي درست شده باشد. اين محصولات شامل افزودني ها و مواد شيميايي هستند كه روند طبيعي گوترش را با اختلال مواجه مي سازند. براي مثال مي توان به تما كنسروها و غذاهايي كه براي مدت زماني بيشتر از يك ماه در سوپر ماركتها سالم مي مانند، اشاره كرد.

2.هر نوع غذاي چربي دار.

اين نوع غذاها شديد ترين آسيب ها را به بدن وارد مي آورند. زمانيكه گرسنه هستيد آنها را با اشتهاي زياد و به سرعت مي خوريد. متاسفانه اين نوع غذاها داراي تركيباتي هستند كه بدن شما

هيچ نيازي به آنها ندارد. از اين نوع مواد مي توان به چربي هاي ترانس بالا كه در نوشابه هاي گازدار ديده مي شوند اشاره كرد. اين نوع نوشابه ها شامل مقادير زيادي پروتئين و كربوهيدرات نيز مي باشند، در ضمن سرشار از كالري نيز هستند. يك وعده معمولي "فست فود" در حدود 1000 كالري بيش از ساير وعده هاي غذايي در بردارد و پس از گذشت 2 ساعت نيز مجددا احساس گرسنگي در شما ايجاد مي كند.

3.هر غذاي سرخ شده.

اين موارد شامل سيب زميني سرخ كرده معروف و گوشت و مرغ سرخ كرده مي شود. برخي از شيريني ها نيز شامل اين گروه مي شوند به ويژه شيريني هاي شرقي. اين مواد رژيم غذايي را از بين ميبرند، باعث ترشح بيش از اندازه انسولين مي شوند، و هيچ راهي براي كاهش وزن باقي نمي گذارند.

4.انواع چربي هاي چند اشباعي و روغن هاي حيواني.

ما نمي گوييم كه چربي را به طور كامل از رژيم غذايي خود حذف كنيد، بلكه فقط بايد انتخاب صحيحي از آنها داشته باشيد. مي توانيد انواع مناسب آنها را در ماهي، برخي از سبزيجات، و برخي فراورده هاي لبني ( كه داراي امگا 3 مي باشد) دريافت كنيد.

5. آرد سفيد.

هيچ خاصيت خوبي در اين ماده وجود ندارد. بايد توجه داشته باشيد كه آرد گندم و غلات با آرد سفيد تفاوت هاي اساسي دارند. مي توانيد هر چقدر كه مي خواهيد از اين دو مورد مصرف نماييد، اما نبايد از آرد سفيد استفاده كنيد. آرد سفيد از جمله مواد غذايي است كه باعث ايجاد ناهماهنگي در سيستم گوارشي شما مي شود. كارخانه هاي آردسازي به اين دليل دست به توليد يك چنين آردي زدند كه هيچ گاه خراب و يا فاسد نمي شود؛ اما حشره ها هم

مي دانند كه كداميك بهتر است، آنها هيچ گاه وارد آرد سفيد نمي شوند و ترجيح مي دهند هميشه به آرد غلات حمله كنند.

6.شكر سفيد.

اين ماده برادر زاده همان كربوهيدراتي است كه در بالا به آن اشاره شد و داراي هيچ گونه ارزش غذايي خاصي نمي باشد. جايگزين هاي بسيار زيادي براي آن وجود دارد كه از جمله آن مي توان به شكرهاي طبيعي اشاره كرد كه مانند خودتان طبيعي هستند.

7. مايونز و مشتقات آن.

هر چند خيلي خوشمزه هستند و غذاها را نيز بسيار خوشمزه مي كنند، اما تحت تاثير فرآيند هاي شيميايي بسيار زيادي قرار مي گيرند و با ارزانترين و بي كيفيت ترين روغن ها تهيه شده و حاوي مقادير زيادي نگهدارنده مي باشد. مايونز داراي تخم مرغ هم هست، و به اين دليل كه براي مدت زيادي در قفسه هاي سوپر ماركت باقي مي ماند، داراي هيچ گونه خواصي نبوده و براي هيچ گونه رژيم غذايي مناسب نمي باشد. البته ميتوانيد هر چند وقت يكبار ميزان بسيار كمي از آنرا استفاده نماييد.

8.نوشيدني هاي كافئين دار.

اين نوشيدني ها شامل قهوه، چاي سياه، نوشابه هاي گازدارد، شكلات و نوشيدني هاي انرژي زاي جديد كه در سوپر ماركت ها و باشگاههاي وزشي به چشم مي خورند، مي باشد. كافئين (و مواد شيميايي مشابهي كه در چاي و شكلات ديده مي شوند) متابوليسم بدن را با اختلال مواجه كرده و فرايند هر گونه رژيم غذايي و كاهش وزن را با مشكل و اختلال مواجه مي سازد.

غذاهاي بسيار زيادي هستند كه بايد از آنها اجتناب كرد و از سوي ديگر موادي هستند كه بايد از آنها استفاده كرد، اما ليست بالا معمولاً مورد توافق بيشتر متخصصان است.

اگر رژيم نداشته باشيد، مي توانيد از غذاهاي ذكر شده استفاده

كنيد، اما بايد به خاطر داشته باشيد كه يك زماني رژيم گرفته ايد و با مصرف اين غذا ها دو مرتبه اضافه وزن پيدا مي كنيد و ممكن است تمام زحمت هايتان به فنا رود .

منبع:گروه سلامت سيمرغ

تغذيه نوزاد با شير خشك

نكاتي كه بايد به هنگام تغذيه كودك با شير خشك رعايت گردند:

1-قبل از هرچيزتنها با مشورت متخصص تغذيه اطفال، و نوع شير خشك مصرفي را مشخص نماييد.

2-به هنگام مخلوط كردن پودر شير خشك با آب جوشيده، دقت كافي در اندازه هاي داده شده بنماييد.

استريليزه كردن شيشه شير و سر پستانك آن تا آخر سه ماهگي كاملاً ضروري است، زيرا درسه ماهه نخست بدن نوزاد از قدرت دفاعي بالايي جهت مقابله با عفونت هاي روده اي برخوردارنيست.

بنابراين شستشوي دستها با دقت و با آب وصابون قبل از دست زدن به وسايل كودك لازم و ضروري است.

به مراحل تهيه شير خشك در شيشه كودك توجه كنيد:

1-ابتدا كتري آب را بر روي اجاق گذاشته تا جوش بيايد. دست ها را با صابون به خوبي شستشو دهيد.

2- مايع ظرفشويي شيشه شير سر پستانك آن و يك چاقو را كاملاً شسته و با آب جوشيده سرد شده آب كشي نمائيد.

3-آب جوشيده سرد شده را به مقدار لازم درون شيشه شير بريزيد.

4-با استفاده از قاشق پلاستيكي كه در داخل بسته شير خشك وجود دارد، به تعداد لازم پودر شير خشك داخل آن اضافه كنيد. سطح قاشق پلاستيكي را با استفاده از چاقوئي كه قبلاً آن را شسته و آماده كرده ايد و از پودر اضافي شير خشك صاف كنيد.

5- درحالي كه مانند شكل، سر پستانك را به

طور بر عكس و رو به داخل شيشه بر روي آن گذاشته ايد. در شيشه را ببنيديد و آن را خوب تكان دهيد.

منبع: كتاب كودك من

نكاتي در مورد تغذيه با شير خشك

-هرگز سرد و يا گرم بودن شير داخل شيشه را با قرار دادن پستانك در دهان خود اندازه نگيريد. كافي است چند قطره از آن را بر روي پشت دست تان بريزيد.

- دقت داشته باشيد كه سوراخ سرپستانك نه زياد گشاد باشد و نه زياد تنگ،حدوداً بايستي مانند سر سينه بوده و كودك درمدت 20 دقيقه آن را خالي كند.

- بي انصافي محض است كه سر شيشه را تنها به دليل كمتر وقت گذاشتن، گشاد كرده و بدون توجه و ابراز محبت وتنها به عنوان رفع وظيفه، شيشه شير را در دهان كودك قرار دهيم.

-اگركودك اشتهاي كافي جهت تمام كردن شير داخل شيشه را ندارد، اصرار نكنيد. باقيمانده آن را درون يخچال بگذاريد. و در وعده بعد مورد استفاده قرار دهيد.

- پس ازتمام شدن شير داخل شيشه، بلافاصله آن را با مايع پاك كننده معمولي با كمك فرچه هاي مخصوص بطري بشوييد.

- لحظه شير خوردن حتي براي كودكي كه از شير مادر تغذيه نمي شود، بسيار حساس و لذت بخش است. بنابراين تنها مادر بايد شيشه را در دهان نوزاد بگذارد. لمس و نوازش با او و حرف زدن ضمن دادن شيشه موجب برقراري ارتباط عاطفي نزديكي بين مادر و كودك مي گردد. به هنگام دادن شيشه، مكاني خلوت و كم سرو صدا را انتخاب كرده و نوزاد را مانند حالتي كه به او شير مي دهيد، درآغوش بگيريد.

منبع: كتاب كودك من

غذاهاي كمكي در ماه 4 و 5 و6 تولد

اگر پزشك متخصص سن 4 ماهگي را براي فرزند شما جهت آغاز تغييرات در برنامه غذايي او توصيه كرده است، مي توانيد سوپ پايه ( اولين سوپ

كودك )، را براي او تهيه نماييد.

البته مي توان ازساير سبزيجات تازه فصل، به جز آنهايي كه بو و مزه تندي دارند مانند سير، پياز، كرفس و غيره، نيز در تهيه سوپ كودك استفاده نمود.

به دليل مواد مغذي موجود درسيب زميني و هويج ( اسفناج را 20 روز بعد مي توانيد اضافه كنيد )، كارشناسان اين گونه سبزيها را توصيه مي كنند.

سعي نكنيد از همان اول همه بشقاب را با زور به كودك بدهيد. كودك ممكن است در اولين روز، تنها سه يا چهار قاشق از غذا را بخورد. اگر ديگر تمايلي به خوردن ندارد، بشقاب را از مقابل او برداريد و كمي ميوه تازه رنده شده ( سيب ) به او بدهيد. پس از گذشت چند روز مي توان از مقدار بسيار كمي گوشت ( 40 تا 50 گرم ) گوساله بدون چربي و يا مرغ در تهيه سوپ او استفاده نمود. بعضي از مادران غذاي كودك را آسياب كرده و داخل شيشه شير مي ريزند و به كودك مي دهند. روش آسياب كردن، همان طور كه قبلاً نيز اشاره شد، صحيح نيست. مادر بايستي از همان نخست سعي كند غذا را با قاشق به كودك بدهد. در نخستين ماه شروع از شيرگيري، فقط به جاي وعده نهار بايد به كودك غذا داده شود و در ساير وعده هاي شير قبلي نبايد تغييري به وجود آيد. همچنين در اين مرحله سعي نكنيد هر روز يك ماده غذايي جديد به سوپ كودك بيفزاييد.

درآغاز دومين ماه پس از شروع از شيرگيري و دادن غذا به كودك، مي توان در صورت مشاهده اين نشانه،

وعده شير شب را نيز با غذا تعويض نمود :

- كودك كه قبلاً بيشتر مي خوابيد، حالا شبها مرتباً بيدار شده و پس از خوردن شير ( شيرمادر يا شير خشك ) مجدداً به خواب مي رود. در اين صورت پزشك متخصص با در نظر گرفتن روند افزايش وزن و قد كودك، دادن شام در وعده شير شب را توصيه خواهد نمود. به منظور آماده كردن سوپ براي شام كودك، به سوپ پايه مواد غذايي ديگري اضافه مي شود. حال مي توان علاوه بر آرد برنج، از آرد غلات و آرد جو نيز استفاده نمود. اگر در سوپ نهار از گوشت استفاده كرده ايد، براي غذاي شب از گوشت استفاده نكنيد. در تهيه سوپ شام مي توان علاوه بر هويج و سيب زميني ازكدوي سبز تازه و چند برگ كاهو نيز استفاده نمود و پس از گذشت چند روزي ( حدود 10 روز )، اسفناج و لوبيا سبز را نيز به آن افزود و بدين ترتيب رژيم غذايي كودك را كامل تر نمود.

دراين سن، علاوه بر نهار و شام، صبحانه ( به جاي شير وعده صبح )، و عصرانه ( به جاي شير وعده عصر )، را نيز مي توان به برنامه غذايي كودك اضافه كرد. براي تهيه صبحانه و عصرانه، در صورتي كه كودك از شير خشك تغذيه مي كند، ابتدا دو عدد بيسكويت مخصوص اطفال و سپس به تدريج تعداد بيشتري را داخل شيشه شير او انداخته و پس از آن كه كاملاً حل شد، آن را به كودك بدهيد. اما كودكاني كه از شير مادر تغذيه مي كنند، به جاي

اين دو وعده، بهتر است شير مادر را بخورند.

البته مي توان به جاي وعده عصرانه، چند عدد بيسكويت ( ابتدا با دو عدد شروع كنيد )، را به داخل سيب و يا گلابي رنده شده اضافه كرد و پس از له كردن با پشت قاشق آن را به كودك داد.

پس از پايان شش ماهگي، در صورتي كه مورد حساسيت در خانواده طفل ديده نشده، مي توان از زرده تخم مرغ نيز استفاده نمود. به منظور پيشگيري و تشخيص هر گونه حساسيت احتمالي، ابتدا تنها 1 قاشق مرباخوري سرخالي زرده تخم مرغ را داخل سوپ شب ( اگر در وعده نهار از گوشت استفاده شده است، در وعده شا مي توان از زرده تخم مرغ استفاده كرد ) او بريزيد. سپس مي توانيد پس از گذشت چند روز و حصول اطمينان از عدم حساسيت طفل، 1 عدد زرده تخم مرغ كامل را به سوپ داغ بيفزاييد و آن را هم بزنيد تا بپزد و پس از 6 ماهگي، مي توان غذاي كودك را غليظ تر نموده و از له كردن كامل غذاي او خودداري نمود تا بدين ترتيب به تدريج براي جويدن مواد غذايي جامد آماده شود.

منبع: كتاب كودك من

كدام صحيح تر است: تغذيه با شير مادر يا شير خشك

مترجم: پگاه اميرديواني

تغذيه ارتباط بسيار نزديكي با سلامت كودك و بقاي او در كوتاه مدت و طولاني مدت دارد. تغذيه زودهنگام طفل، رشد طولاني تر، سلامتي و تحول ذهني او را تحت تأثير قرار مي دهد. اين كار اولين ارتباط عميق را بين مادر و نوزاد ايجاد مي كند.

علاوه بر آنكه شير مادر يك رژيم غذايي كامل و متعادل براي نوزاد است، فوايد چندي به همراه دارد:

كودك و

مادر را عليه بيماريها و عفونتها مصون مي كند.

انواع حساسيتها را در كودك از بين مي برد.

تغذيه با شير مادر بلافاصله پس از تولد، خطر هموفيلي را كاهش مي دهد.

اين نوع تغذيه بسيار راحت، مطمئن و صحيح است و در مقابل تقاضاي كودك خيلي سريع انجام مي شود.

فضاي گرم و صميمانه اي بين مادر و نوزاد ايجاد مي كند.

و اگر با كنترل و نظارت مادر همراه باشد، روش بسيار مناسبي براي تغذيه نوزاد محسوب مي شود.

اما تغذيه با شير معمولي، معمولاً به دلايل

زير توصيه نمي شود:

1_ افزايش خطر بيماريها. شير يا وسايل مرتبط با آن باعث اسهال، سوء تغذيه و در نهايت مرگ كودك مي شود. مشكل مي توان از استريل بودن ابزار تغذيه نوزاد اطمينان حاصل نمود، به خصوص در مواقعي كه سوخت و ابزار پخت و پز وجود نداشته باشد.

در جانشينهاي شير مادر هيچ عامل محافظت عليه عفونتها يا حساسيتها وجود ندارد، به علاوه اين مواد محتوي مواد ضد عفونت كه به طور طبيعي از شير مادر به نوزاد منتقل مي شوند، نيستند.

2_ اين روش، روش پرهزينه اي است. اگر والدين از عهده خريد شير خشك برنيايند، ممكن است مجبور شوند شير را رقيق كنند يا از جانشينهاي نامناسب استفاده نمايند.

3_ نمي توان مطمئن بود كه هميشه و در همه جا بتوان كودك را با شير خشك تغذيه كرد.

4_ استفاده از جانشينهاي شير مادر، توليد آن را كاهش مي دهد، زيرا مادر اشتياق چنداني براي توليد شير ندارد.

اما بايد ديد اصول تغذيه صحيح نوزاد با شير مادر چگونه است؟

در بدو تولد، كودك را به سينه خود بچسبانيد. اولين شير يعني آغوز، داراي عوامل محافظي (ايمونوگلوبولين ها) هستند كه اين غريزه را افزايش

مي دهند.

كودك بايد در حالت مناسبي قرار گيرد و به طوري كه صورتش رو به مادر و شكمش در مقابل شكم او باشد) و نوك سينه مادر به طور كامل در دهانش قرار گيرد تا به راحتي آن را مك بزند.

مادران و كودكان جديد نمي دانند كه كودك چگونه با شير مادر تغذيه شود، زيرا اين عمل به طور خودكار انجام نمي شود. مادران باتجربه و مددكاران مي توانند از مادران جديد حمايت كنند تا اين مادران احساس كنند همه چيز به خوبي پيش مي رود.

مطمئن شويد كه كودك يك سينه را از شير خالي مي كند قبل از آنكه از سينه ديگر شير بخورد. اولين شير آبكي است اما به تدريج غني مي شود. هرچه كودك بيشتر سينه را بمكد، شير بيشتري توليد مي شود.

نيازي نيست مادر مايعات اضافي حتي آب بخورد.

يك مادر حتي مي تواند براي تغذيه دوقلوها و سه قلوها شير كافي توليد كند. تغذيه كودك با شيشه، او را از خوردن سينه مادر منع مي كند.

باورهاي نادرست در مورد تغذيه با شير مادر كدامند؟

عقايد زيادي در اين باره وجود دارد كه پاره اي درست و پاره اي نادرست اند. كه در زير به آنها اشاره شده است:

فشارهاي رواني (استرس) مانع توليد شير مادر مي شوند.

فشارهاي رواني (استرس) الزاما مانع توليد شير مادر نمي شوند.

اگر يك شرايط پر استرس مانع از آن شود كه مادر كودك خود را زير سينه اش بگذارد، ذخيره شير او تحت تأثير قرار مي گيرد. در مواقع بحراني ممكن است ترشح شير از سينه مادر به طور موقت قطع شود. در غير اين صورت دليلي وجود ندارد كه مادر حتي در موقع استرس نخواهد و قادر نباشد به كودكش شير دهد. در واقع، در

چنين مواقعي، تغذيه با شير مادر براي خود مادر خاصيت درماني و آرامش بخش دارد.

اقدامات لازم براي حمايت از مادران

شيرده و كاهش عوامل استرس زا، تا جاي ممكن بايد افزايش يابد.

مادراني كه دچار سوء تغذيه هستند، نمي توانند شير بدهند.

به غير از مواقع حاد، مادراني كه مبتلا به سوء تغذيه هستند، مي توانند شير بدهند.

سوء تغذيه جزيي، حداقل تأثير را بر توليد شير مادر دارد. در حقيقت، توليد شير مادر همواره وجود دارد حتي اگر سلامتي او به خطر افتد.

مادران تصور مي كنند كه نمي توانند براي تغذيه كودكشان به ميزان كافي شير بسازند.

مادران براي تغذيه فرزندشان شير كافي مي سازند.

توليد شير بر اساس تقاضا و نياز به آن صورت مي گيرد. زماني كه كودك زير سينه مادر قرار مي گيرد، محبت بي شائبه اي بين آن دو ايجاد مي شود و باعث مي گردد كودك تقاضاي خود را تكرار كند، ذخيره شير مادر تمام نيازهاي كودك را برآورده مي كند.

اگر كودك مبتلا به اسهال است، شيردادن به او را متوقف كنيد.

اگر كودك مبتلا به اسهال است. شيردادن را متوقف نكنيد.

شير مادر نه تنها حاوي آب است كه مي تواند آب از دست رفته بدن بر اثر اسهال را جبران كند، بلكه ذخيره مهمي از مواد معدني و ويتامينها است كه مانع كم شدن آب بدن مي شود و همچنين پروتئين كه باعث تقويت سيستم ايمني بدن مي گردد. در مواقع جدي يا طولاني، ممكن است نياز به آب درماني مجدد باشد.

كودكان نياز به مايعات اضافي نظير آب يا چاي دارند.

شير مادر محتوي تمام مايعات مورد نياز كودك مي باشد.

شير مادر مقادير زيادي آب دارد كه كمبود آب بدن را جبران مي كند. همچنين حاوي مواد مغذي است كه يك كودك حتي در گرم ترين

و خشك ترين آب و هوا بدان نياز دارد. آب موجود در شير مادر حتي بهتر از مايعات ديگر جذب بدن مي شود.

تنها زناني كه سينه هاي بزرگ دارند، قادر به شيردهي هستند.

تمام زنان مي توانند شير بدهند.

رمز شيردهي موفق، روش مناسب مكيدن كودك است نه اندازه سينه و شكل نوك سينه.

اولين شير بايد به كودك داده شود.

اولين شير منبع مهمي از مواد مغذي است و يك ماده ضد عفوني كننده مي باشد.

اين ماده باعث مي شود عملكرد روده به خوبي انجام شود.

زماني كه شيردهي متوقف مي شود، نمي تواند دوباره آغاز گردد.

اگر مادر شيردهي را متوقف كند او اغلب مي تواند دوباره اين كار را آغاز نمايد.

توليد دوباره شير مستلزم صرف زمان است اما اغلب امكان پذير است. مهمترين عوامل در اين زمينه عبارتند از:

_ تمايل مادر به شيردهي مجدد و

_ تعيين دلايل اينكه چرا او اولين بار شيردهي را قطع كرده است.

مادر بايد كودكش را به طور منظم زير سينه اش بگذارد (حداقل هر 3 _ 2 ساعت يك بار)

تغذيه مي تواند تا كم شدن ميزان شير ادامه يابد كه پس از آن فرآيند توليد شير اتفاق مي افتد.

غذاي كمكي نوزاد بهتر از شير است.

غذاي كمكي براي كودك و مادرش در درجه دوم اهميت قرار دارد.

بهترين غذا و بهترين روش تغذيه براي نوزادان، مكيدن شير مادر از سينه وي مي باشد.

غذاي كمكي بهترين انتخاب در هنگام فقدان شير مادر مي باشد.

براي كودكاني كه از شير مادر تغذيه نمي كنند، چه كار مي توان كرد؟

در شرايط خاص، ممكن است لازم باشد شرايطي را در نظر بگيريم كه شامل موارد زير است:

اطفال يتيم يا كودكاني كه جدا از والدينشان نگهداري مي شوند.

يك مادر بسيار بيمار كه نمي تواند براي مدتي به كودكش شير

دهد. در اين مورد ممكن است لازم باشد به گونه اي ديگر كودك را حمايت نمود. البته امكان دارد توليد شير در دوره بهبود مادر، به سختي انجام شود.

شير ندادن مادر ممكن است ارتباط زيادي با عقايد فرهنگي يا هنجارها و فشارهاي اجتماعي داشته باشد.

در چنين شرايطي، گزينه هاي ديگر مناسب به نظر مي رسند:

استفاده از شخصي (دايه) كه به جاي مادر به كودك شير دهد.

استفاده از شير پاستوريزه

استفاده از جانشينهاي شير و خوراندن آنها به كودك با فنجان.

منبع: پيام زن

چند توصيه براي يك صبحانه كامل

براي داشتن روحيه شاد و جسمي سالم صبحانه را فراموش نكنيد.

يكي از وعده هاي غذايي مهم كه كمتر به آن اهميت داده مي شود صبحانه است درصورتي كه لازم است براي تهيه صبحانه مناسب، با تدبير اقدام شود.

صبحانه بايد حداقل 20 درصد از انرژي روزانه را فراهم نمايد. اين در حاليست كه اغلب به دليل عدم آشنايي با اهميت اين وعده غذايي، يا ازآن صرفنظر مي شود و يا مفيد و مغذي تهيه نمي شود.

مصرف مواد مفيد و مناسب براي اين وعده غذايي بسيارمهم است.

مصرف صبحانه باعث افزايش قدرت تمركز، توجه و تامين انرژي روزانه مي شود و توانايي ذهني و كاركرد فردي را بالا مي برد.

خوردن يك وعده صبحانه كامل به دليل تامين نيازهاي غذايي باعث كنترل وزن و پايين آمدن سطح كلسترول خون مي شود، ناراحتي هاي گوارشي را از بين مي برد و جذب ويتامين ها را افزايش مي دهد .

نخوردن صبحانه باعث مي شود درطول روز بخصوص نزديك ظهر و ناهار، فرد دچار گرسنگي شديد شده و حجم بيشتري ازغذا را دريك وعده غذايي مصرف نمايد و از آن جايي كه غذاهاي وعده ناهار اغلب پرچربي و

پركالري است، بنابر اين عواقب بعدي را به دنبال خواهد داشت.

اغلب ديده شده كساني كه صبحانه نمي خورند، نيم چاشت روزانه خود را با غذاهاي پركالري و كم اهميت همچون بيسكويت، پفك، شكلات و چيپس وغيره پر مي كنند كه اين امر علاوه بر خطرات ذكرشده باعث چاقي وسرطان نيزمي شود.

تهيه يك صبحانه خوب و مناسب نياز به آگاهي و برنامه ريزي دارد. شما به عنوان يك عضو خانواده مي توانيد در اين زمينه مطالعه و ليستي از مواد مغذي را تهيه و در اختيار اعضاي خانواده قراردهيد.

چيدن ميز صبحانه يا سفره مي تواند به تحريك ذائقه كمك كند. ازمواد غذايي متنوع ورنگي وميوه هاي فصل كمك بگيريد.

براي آمادگي لازم جهت صرف يك صبحانه كامل، لازم است شام را زود مصرف كنيد تا در هنگام صبح احساس گرسنگي كامل داشته باشيد.

زودتر از خواب بيدار شويد و به نرمش هاي معمول بپردازيد. كمي آب ميوه مصرف كنيد و زمان لازم براي صرف صبحانه را درنظر بگيريد.

صبحانه را با آرامش و فارغ از دغدغه هايي چون ديركرد وقت و زمان سرويس اداري و يا ساعت اداري ميل كنيد.

در هنگام صبحانه به برنامه راديويي مورد علاقه خود گوش دهيد، با اعضاي خانواده صحبت كنيد و از بيان و يادآوري آنچه نشاط را از شما دور مي كند خودداري نماييد.

از خوردن غذاهاي كافئين دار مانند چاي، قهوه و كاكائو در هنگام شب خودداري كنيد.

ازخوردن غذاهاي سنگين و پرچرب درهنگام شام خودداري كنيد زيرا اين كار اشتهاي شما را كور مي كند.

از تماشاي تلويزيون يا فكركردن به كار و مسووليت هاي روزانه خودداري كرده و صرفا به آنچه ميل

مي كنيد توجه نماييد. به ياد داشته باشيد دغدغه واسترس مانع جذب مواد مفيد ومغذي مي شود و ميزان جذب چربي بدن را بالا مي برد.

هنگام صبحانه قبل و بعد از آن مطلقا سيگار نكشيد.

مواد مغذي و پركالري وانرژي زا درگروه صبحانه جاي مي گيرد. شما بسته به ذائقه و وضعيت مزاجي خود مي توانيد ازاين مجموعه وسيع، تعدادي را انتخاب ودررژيم غذايي خود بگنجانيد.

شير يكي از اين مواد لازم است زيرا شير حاوي مواد معدني، كلسيم فسفر و ويتامين هاست و براي رشد استخوان و استحكام آن مفيد است. اگرشير به مزاج شما سازگار نيست و موجب به هم ريختگي دستگاه گوارش يا كورشدن اشتهاي شما مي شود، مي توانيد آن را در وعده هاي ديگر يا ميان وعده ها مصرف كنيد. ديگر محصولات لبني همچون خامه پنير و حتي ماست هم مي تواند جايگزين شير شود.

اگر به غذاهاي سنتي علاقه داريد، مي توانيد فرآورده هاي شيري مانند فرني، شيربرنج را به رژيم غذايي خود بيافزاييد.

از تركيبات شكلات صبحانه يا ارده و شير يا غذاهاي ساده سنتي تخم مرغ، لوبيا چيتي، عدسي، حليم و غيره استفاده كنيد.

در مورد نان حساس باشيد يكي از نان هاي كامل سنتي نان سنگك است زيرا تمامي مراحل عمل آوري و خمير و پخت آن مطابق روش استاندارد است و استفاده از آن بر سايرنان ها ترجيح دارد. نان هاي فانتزي يا ماشيني نيز مناسب وخوب است. امروزه تنوع اين نان ها بسيار زياد است و شما مي توانيد از نان هايي با آرد غلات متفاوت همچون ذرت، جو دوسر، جو و... استفاده كنيد.

برنامه ساده غذايي براي صبحانه

يك برنامه ساده غذايي براي شما پيشنهاد مي شود. مي توانيد بنابر نوع ذائقه و

رژيم خود از تعداد يا تركيبي ازآنها بهره ببريد :

كره و عسل يا مربا بويژه مرباهاي مقوي مانند مرباي هويج، آلبالو، توت فرنگي و غيره.

شكلات صبحانه، چاي و يا شير و خامه.

تخم مرغ آب پز، خيار و گوجه تازه.

نيمرو و سبزي خوردن.

لوبيا چيتي يا عدسي يا حليم.

استفاده ازحلوا ارده ( بويژه درفصل سرد ) و پنير.

شيربرنج و آب ميوه فصل.

فرني، كره و مرباي هويج.

ساندويج مرغ يا تخم مرغ، سبزيجات مانند كاهو و ميوه.

مصرف آب ميوه هاي طبيعي بويژه پرتقال يا ميوه هايي كه ويتامين ث دارند - نان و پنير ،خرما يا گردو.

شايان ذكر است، براي بالا رفتن بازدهي بيشتر در كار و داشتن روحيه اي شاد و جسمي سالم درمحل كار لازم است به ارزش غذايي صبحانه واقف باشيم و بدانيم كه كساني كه صبحانه ميل نمي كنند، از ويتامين هاي ضروري مثل A ، C، B12 و ريبوفلاوين، كلسيم، منيزيم و فسفر بهره كمتري مي برند.

منبع: گروه سلامت سيمرغ

چه غذايي بخوريم تا احساس گرسنگي نكنيم

انسان در طول شبانه روز بايد از غذاها به اندازه متعادل و متنوع استفاده كند.يك سري مواد غذايي وجود دارد كه به نام " غذاهايي با كالري منفي " (NEGATIVE CALORIE FOODS) معروف هستند. اين مواد غذايي نسبت به ساير مواد، انرژي بيشتري براي هضم خود نياز دارند، يعني بدن انرژي بيشتري براي هضم آنها مي سوزاند و در عين حال بدن نمي تواند كالري زيادي از آنها براي خود ذخيره كند. پس علاوه بر اينكه باعث سوخت چربي ها مي شوند، كمتر به چربي تبديل شده و ذخيره مي شوند.و چون اين مواد حجيم هستند كمتر احاس گرسنگي

در انسان ايجاد مي كنند.

مواد غذايي داراي چربي، پروتئين، كربوهيدرات، كالري، ويتامين و املاح هستند.

ويتامين ها، بافت هاي بدن را تحريك مي كنند تا آنزيم توليد كنند كه اين آنزيم ها باعث تجزيه و مصرف انرژي موجود در غذاها مي شوند. بنابراين غذاهايي با كالري منفي، غذاهاي غني از ويتامين و املاح هستند كه نه تنها باعث مصرف انرژي حاصل از خود مي شوند، بلكه انرژي اضافي موجود در طي عمل هضم را مصرف مي كنند.

البته مصرف اينگونه مواد غذايي زماني در كاهش وزن مؤثر است كه غذاهاي پُركالري و فاقد مواد مغذي مثل انواع تنقلات ، چيپس و ... را مصرف نكنيد.

مواد غذايي با كالري منفي (NEGATIVE CALORIE FOODS) ياچربي سوز شامل انواع مختلفي از ميوه ها و سبزي ها است كه من آنها را براي شما نام مي برم :

از سبزي ها: مارچوبه – چغندر – كلم – كلم بروكلي – هويج - گل كلم – كرفس – كاسني – فلفل قرمز – خيار – شاهي – سير – لوبيا سبز – كاهو – پياز – تربچه – اسفناج – شلغم و كدو سبز است.

از ميوه ها: سيب – زغال اخته – طالبي و گرمك – گريپ فوروت – ليمو ترش – انبه – پرتقال – هلو – آناناس – تمشك – توت فرنگي – گوجه فرنگي – نارنگي و هندوانه است.

موفق باشيد

منبع: www.semorgh.com

تغذيه چيست؟

نياز انسان به غذا يكي از احتياجات ذاتي يا فيزيولوژيك است كه مهمترين عامل بقاي زندگي و طول عمر مي باشد.احتياج به غذا دائمي است و ارگانيسم را مجبور ميكند تا براي بدست آوردن غذا و رفع گرسنگي

كوشش كند.

تغذيه صحيح و متعادل نه تنها پديده رشد را ميسر مي سازد و به تندرستي و طول عمر مي انجامد،بلكه با تاثير بر روي اعصاب و روان سبب رشد فكري و نمو نيروهاي رواني مي گردد.

تر كيب شيميائي غذاي انسان بايد شامل پروتئين ها، چربي ها، كربوهيدرات ها، مواد معدني ، ويتامين وآب باشد تا رشد و سلامت ياخته هاي بدن تامين شود.اين مواد با تغييراتي كه در لوله گوارش حاصل ميكند قابل جذب مي شوند و براي تامين احتياجات حياتي مورد استفاده ياخته هاي بدن قرار ميگيرند.

غذا به ماده جامد يا مايعي گفته ميشود كه بعد از خوردن و هضم شدن ايجاد حرارت و انرژي كرده و موجب ترميم بافتها ،رشد و نمو و تنظيم اعمال حياتي مي گردد.

تمام موجودات زنده براي آنكه بتوانند به زندگي خود ادامه دهند ،احتياج به غذا دارند.خواه اين موجود زنده انسان باشد يا يك حيوان و يا حتي يك موجود بسيار كوچك ذره بيني مانند ميكروب و.....

از طرفي هر روز تعدادي از سلولهاي بدن مي ميرندو بايد سلولهاي تازه جاي آنها را بگيرند براي اين منظور بايد سلولها مواد لازم را از غذا بدست آورند.همچنين حفظ گرماي طبيعي بدن -كه در موقع سلامت هميشه ثابت است-،مبارزه با ميكروب ها و عوامل بيماري زا،رشد روزانه مو و ناخن،كار قلب و دستگاه تنفس ،حركات بدن،قدرت كار و فعاليت انسان و حتي كارهاي فكري هم در گروي دريافت كافي مواد غذائي ميباشد.

معمولا غذائي كه انسان مصرف ميكند از مواد مختلفي تشكيل شده است كه عبارتند از:

مواد قندي و نشاسته اي يا كربوهيدرات هاو مواد

چربي كه انرژي زاهستند و انرژي روزانه را تامين ميكنند، مواد پروتئين جهت نگهداري و ترميم بافتها و ساختتن بافتهاي جديد لازم است، ويتامين و مواد معدني و آب انرژي زا نيستند- كالري ندارند-ولي براي رشد طبيعي مورد نياز مي باشند.دريافت ناكافي آنها باعث بروز كندي رشد،اختلالات خوني وعدم استحكام استخوانها ميشود.

تاريخچه تغذيه

تا اوايل قرن نوزدهم مفهوم غذاخوردن فقط پركردن شكم بود و احساس گرسنگي بشر را وادار مي كرد تا آنچه را در دسترس خود مي ديد بدون توجه به كميت و كيفيت آن مصرف كند.

شهرنشيني و تشكيل اجتماعات باعث ايجاد تغييرات زيادي در طرز تغذيه بشر شده است. اولين اجتماعات و شهرها در بين النهرين، آسياي باختري، مصر و يونان بوجود آمدند. شهرنشينهاي اوليه كشاورزي و دامپروري را به خوبي مي دانستند و براي تغذيه خود از محصولات متنوع استفاده مي كردند.ايران نخستين كشور جهان است كه انسان اوليه در آن به كشاورزي و پرورش دام پرداخته است. (دو تن از متخصصين به نامهاي آرتور كيت و دكتر ارنست هرتسفيلد در كتابي به نام صنايع ايران ثابت كرده اند كه كشاورزي و تمدن از فلات ايران شروع شده است). در حفاريهايي كه در بعضي از نقاط ايران نظير شوشتر، دامغان ، تخت جمشيد و تپة سيلك كاشان به عمل آمده نشان مي دهد كه تاريخ كشاورزي در ايران متجاوز از 6000 هزار سال است .

تاريخچة تغذيه در يونان نشان مي دهد كه مردم يونان باستان براي تغذيه اهميت زيادي قائل بودند و اين جمله به آنان منسوب است كه : " براي تقويت روح هرگز جسم را نبايد فراموش كرد و بايد مردم را با ورزش

و غذاي مناسب تربيت كرد ." شواهد نشان مي دهد كه در زمانهاي قديم مردم يونان بيشتر از گياهان تغذيه مي كردند و مصرف گوشت گوسفند، پرندگان، شكر، لبنيات و ماهي نيز در بين بعضي از طبقات اجتماع معمول بوده است. همچنين روغن زيتون را بسيار دوست داشته و مصرف مي كرده اند.

در روم قديم مردم كشاورزي مي كردند و از غلات، بقولات و ميوه و بعضي از انواع سبزيها تغذيه مي كردند. غلات غذاي اصلي آنها را تشكيل مي داد و مصرف گوشت منحصر به طبقة اشراف بود.

در دورانهاي بعد يعني پس از استقرار امپراطوري در روم وضع تغذية مردم تغيير كرد و روميان بعد از فتوحات مختلف از تغذية مردم سرزمينهاي فتح شده تقليد كرده و در اين راه جانب افراط مي پيمودند. البته اين طرز تغذيه مربوط به طبقات مرفه و اعيان بود درحاليكه مردم عادي تغذية ساده اي داشتند. در اين زمان حتي كتب آشپزي نيز در روم منتشر شده كه كتاب Deipnosphistae اثر Athenaeus در قرن دوم ميلادي چاپ شده و طرز تهيه غذاهاي گوشتي، سبزيها و اطلاعات ديگري در آن شرح داده شده است.

در مورد رژيمهاي غذايي آغاز پيدايش آن به لوحه اي متعلق به سال 1900 قبل از ميلاد مسيح در ناحيه سومر مربوط ميشود كه در آن برنامه غذايي يك كودك نوشته شده و در حال حاضر در موزه باستان شناسي استانبول نگهداري ميشود .

طي دورانهاي مختلف تاريخ و از ديدگاه مذاهب گوناگون، رژيمهاي غذايي حائز اهميت بسيار بوده و در بسياري از كتب مذهبي مطالبي در زمينة تغذيه در دوران بارداري، شيردهي و روزه منعكس شده است. بقراط غالباً نصايح و

توصيه هايي در زمينة مصرف يا عدم مصرف بعضي از غذاها به بيماران خود مي كرده است و اكثر پزشكان يونان باستان رژيم درماني را به عنوان بخش مهمي از معالجة بيماريها بكار مي بردند.

زكرياي رازي كه از ديد عدة زيادي پدر علم تغذيه و رژيمهاي غذايي كودك شناخته شده توصيه هاي مختلفي در زمينة رژيمهاي غذايي دارد. همچنين در كتاب حفظ الصحه اثر اسرف بن محمد در زمينة تغذيه و رژيم در دوران مختلف زندگي مطالبي سودمند عنوان شده است.

با وجود اهميت زياد اين رشته در حفظ سلامت انسان از گذشته تا حال داشته ، ولي تا سالهاي پايان وضعيت زندگي استاد درجنگ جهاني اول هيچ سازماني كه رسما در اين زمينه فعاليت كند وجود نداشت ، تا اينكه در سال 1917 نخستين انجمن مربوط به رژيم دانان توسط گروهي از كارشناسان تغذيه آمريكا تاسيس شد . اين انجمن براي اولين بار مجله علمي رژيم شناسان را در سال 1925 منتشر كرد . و به تدريج دامنه فعاليت خود را در زمينه مديريت خدمات غذايي مراكز تغذيه توسعه داد .

فارغ التحصيلان اين رشته كه رژيم شناس (Dietition) ناميده ميشوند ، بايد تمام اطلاعات و دانش خود را در راه كمك به برقراري وبهبود سلامت بشر بكار گيرند .

اصطلاح رژيم درماني يا درمان با رژيم (Diet-therapy) به معناي استفاده از رژيم غذايي نه فقط براي بيماران بلكه براي افراد سالم نيز مي باشد. بدين معني كه افراد سالم نيز بايد به نوبة خود از رژيم غذايي مناسب استفاده كنند تا بدين وسيله از ابتلا به سوء تغذيه مصون مانده و از سلامت كامل برخوردار شوند.

ميان وعده هاي مناسب مدرسه

دادن ميان وعده

هاي سالم به دانش آموزان مهم است چون:

* تغذيه مناسب را تامين مي كند.

* باعث حمايت از عادات سالم غذايي در طول زندگي مي شود.

* از بيماري هاي ناتوان كننده و هزينه بر مثل بيماري هاي قلبي، سرطان، ديابت، فشارخون و چاقي جلوگيري مي كند.

ميان وعده ها نقش مهم و فزاينده اي در رژيم غذايي كودكان دارند. بين سال هاي 1977 تا 1996، مقدار كالري دريافتي كودكان از ميان وعده ها 120 كالري در روز افزايش يافته است.

در ادامه ي مبحث پيشنهادهايي براي معلمان، مراقبان، برنامه ريزان و والدين آورده شده كه مي تواند ايده هايي براي توزيع ميان وعده هاي سالم در مدرسه، برنامه هاي فوق درسي، منزل و ديگر جاها باشد. برخي از اين پيشنهادها با توجه به حجم كار و بودجه ي تخصيص يافته مي توان در جمع زيادي از دانش آموزان يا تعداد كمي اجرا كرد.

ميوه ها و سبزي ها

چون اغلب بچه ها3 تا 5 واحد توصيه شده ي ميوه و سبزي روزانه را نمي خورند، توصيه مي شود قسمت اصلي ميان وعده ي كودكان از ميوه ها و سبزي ها باشد. مصرف ميوه و سبزي خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي، سرطان و فشارخون بالا را كاهش مي دهد. ميوه ها و سبزي ها منابع بسيار خوبي از مواد مغذي مهم نظير ويتامينهاي A و C و همچنين فيبر هستند.

توزيع ميوه و سبزي تازه به نظر بسيار مشكل است. اما با برنامه ريزي صحيح و بالا رفتن تعداد ميوه ها و سبزي هايي كه ماندگاري طولاني تر دارند اين كار آسان تر مي شود. بسياري بر اين باورند كه ميوه و سبزي ميان وعده هاي گراني هستند. اما اگر هزينه ي آن ها را به ازاي هر واحد محاسبه كنيم بسيار ارزان تر از بسياري ميان وعده هاي نا سالم خواهند بود. بهترين راه براي آن كه بفهميد كودكان چگونه دوست

دارند ميوه بخورند آن است كه انواع ميوه ها و سبزي ها را به روش هاي مختلف در اختيار كودكتان قرار دهيد.

ميوه ها اصولا" شيرين هستند و به همين دليل بچه ها آن را دوست دارند. ميوه را مي توان به صورت كامل، تكه اي، نصفه يا نگيني در اختيار كودك گذاشت. ميوه هاي منجمد، كنسرو شده يا خشك را بايد مهيا كرد.

سيب، زردآلو، موز، گيلاس، آلبالو، گريب فورت، انگور، طالبي، كيوي، نارنگي، پرتقال، هلو، آلو، توت فرنگي، هندوانه مثال هاي خوبي از ميوه ها هستند.

مي__وه هاي كنس__رو شده ي بدون قند به دليل آن كه ماندگاري طولاني دارند و ارزانتر مي توانند ميان وعده هاي مناسبي باشند.

ميوه هاي خشك مثل كشمش، برگه هلو و زردآلو، يا ديگر ميوه هاي خشك شده به خصوص اگر بدون شكر باشند جايگزين هاي مناسبي هستند.

انگور، توت فرنگي يا هندوانه ي منجمد نيز راه ديگر براي توزيع ميوه ها به عنوان ميان وعده است. سالاد ميوه ها به خصوص اگر از ميوه هاي با رنگ هاي متفاوت استفاده شود. براي كودك بسيار دلپذير خواهد بود. سعي كنيد از آن ها در تهيه سالاد ميوه كمك بخواهيد. در اين صورت كودك لذت بيشتري خواهد برد.

پاستيل هاي ميوه اي چون شكر زيادي دارند توصيه نمي شوند. آب مخلوط ميوه ها يا آب ميوه به همراه خود ميوه يا مخلوط ميوه و شير راهكار ديگري است. آب ميوه هاي موجود در بازار شكر زيادي دارند و توصيه نمي شوند.

سبزي هاي را مي توان به صورت خام يا همراه با چاشني هاي مختلف مصرف كرد:

هويج كوچك يا خلالي شده، خيار، ساقه هاي كرفس، نخود فرنگي، لوبيا سبز و گوجه فرنگي نمونه هاي خوبي از سبزي ها هستند.

بهتر است از چاشني هاي كم چرب استفاده شوند. بچه ها

سالاد سبزي ها را بهتر مي پذيرند. اگر مي توانيد سبزي هاي مختلف را خرد كنيد و روي ميز بچينيد تا كودك سالاد مورد علاقه اش را خودش تهيه كند.

دانه هاي سالم (نان، كراكر، غلات صبحانه و ...)

در رژيم غذايي دانش آموزان معمولاً مقادير زيادي فرآورده هاي غله ها (گندم، جو، برنج و ...) وجود دارد. اما اغلب اين فرآورده ها شامل شيريني ها، كيك هاي صبحانه، غلات، صبحانه ي شيرين و غلات تصفيه شده ي ديگر است كه مقادير بالايي قند و چربي دارند. سعي كنيد غلات كامل را به كودكان بدهيد چون نسبت به غلات تصفيه شده حاوي مقادير بيشتري فيبر، ويتامين و مواد معدني هستند. سعي كنيد شكر اضافه شده به اين محصولات كمتر از 35 درصد وزن كل و مقدار چربي موجود نيز بسيار پايين باشد.

لبنيات كم چرب

لبنيات منابع بسيار خوب كلسيم هستند كه در محكم سازي استخوان ها نقش مهمي دارد. به همين دليل بايد توجه خاصي به اين دسته مواد در رژيم غذايي روزانه ي كودك نمود. از آنجا كه ميزان چربي هاي اشباع در محصولات لبني بالا است توصيه مي شود از محصولات لبني پرچرب استفاده نشود. شير، ماست و انواع پنير از محصولات لبني بسيار خوب براي ميان وعده ها هستند.

ديگر ميان وعده ها

مغزها مثل بادام زميني، پسته، بادام، گردو ميان وعده هاي مناسبي هستند. يك مشت كوچك از اين مواد ميان وعده ي بسيار مناسبي خواهد بود. بهتر است از مغزهاي شور استفاده نشود.

نوشيدني هاي سالم

آب سالم ترين نوشيدني است چون تشنگي را رفع مي كند و قند يا كالري اضافه اي ندارد. شير تامين كننده ي خوبي براي كلسيم و ويتامين D است. از شيرهاي پرچرب استفاده نكنيد. شيرهاي مزه دار مثل شير كاكائو، شيرقهوه، شير

توت فرنگي و شير موز به دليل آن كه شكر اضافه دارند توصيه نمي شوند.

آب ميوه ها به خصوص اگر بدون شكر باشند، بسيار مناسبند. بسياري از آب ميوه هاي موجود در بازار قند اضافي دارند و توصيه نمي شوند. به دليل كالري بالاي آب ميوه مصرف حداكثر 2 واحد آب ميوه در روز توصيه مي شود.

نكته: بچه هايي كه نوشيدنيهاي شيرين شده ي بيشتري مي خورند به دليل كالري اضافه تري كه دريافت مي كنند چاق ترند. به علاوه اين نوشيدني ها جايگزين نوشيدني هاي سالمي مثل شير (كه در پيشگيري از پوكي استخوان موثر است) و آب ميوه ي طبيعي (كه در پيشگيري از بيماري هاي قلبي وسرطان نقش دارد) مي شود. ضمنا" پوسيدگي هاي دنداني را در اين گروه نبايد از نظر دور داشت

منبع: گروه سلامت سيمرغ

مواد غذاييمان را سالم نگه داريم!!

ميكروب ها در همه جا وجود دارند؛ در آب، هوا، روي ميز و هر جايي كه فكرش را بكنيد يا نكنيد اين موجودات ذره بيني مانند تمام انواع ديگر موجودات زنده براي رشد و بقا به مواد مغذي و آلي نياز دارند. در اين ميان غذاهايي كه از آنها با عنوان مواد غذايي فساد پذير نام مي برند، بهترين مكان براي تكثير ميكروب ها بوده و انسان در پي خوردن اين غذاها دچار مسموميت مي شود. دماي اتاق، بهترين دما براي رشد ميكروب ها است و چنانچه شما تكه اي گوشت يا ظرفي شير در دماي اتاق بگذاريد، فرآيند فساد و رشد ميكروبي در آنها خيلي زود و در مدت كمتر از دو ساعت شروع خواهد شد. پس بهتر است با هم روش هاي جلوگيري از رشد ميكروب ها را در مواد غذايي فاسد شدني مانند گوشت، مرغ،

ماهي، تخم مرغ و شير بررسي كنيم.

گرم نگه داشتن غذا

گرماي زياد، بيشتر ميكروب ها را مي كشد و غذا را از نظر بار ميكروبي سالم مي كند. اگر غذاي پخته شده اي را مدتي بعد مي خواهيد سرو كنيد، حتما آن را گرم نگه داريد.

سرد كردن غذاها

بهترين روش براي نگهداري از غذايي كه فعلا نمي خواهيد مصرفش كنيد، سرد كردن آن است. باقي مانده غذاها را در يخچال يا فريزر گذاشته و دقت كنيد كه ظرف محتوي غذا درپوش داشته باشد. توجه كنيد كه كمي گرم نگه داشتن غذا سبب جلوگيري از رشد ميكروب ها در آن نخواهد شد.

همچنين سرد يا منجمد كردن، ميكروب هاي مواد غذايي را از بين نمي برد بلكه از سرعت رشد آنها خواهد كاست. مسموميت هاي غذايي اغلب زماني به وقوع مي پيوندند كه ماده غذايي پس از آمده شدن، مدت زيادي در دماي محيط بماند. غذايي را كه از بيرون تهيه كرده ايد حتما در يخچال يا فريزر نگهداري كنيد.

منجمد كردن غذاها

سرماي يخچال در حدود 4 درجه سانتي گراد بوده، در حالي كه سرماي فريزر بايد صفر درجه سانتي گراد باشد. توجه كنيد كه درانتقال مواد غذايي به فريزر به ظرف مورد استفاده و نيز اندازه آن توجه كنيد. اگر ظرف بزرگي داريد كه پر از غذاست، آن را در ظروف كوچكتر ريخته و داخل فريزر بگذاريد تا هر چه زودتر منجمد شوند. عقيده عوام بر اين است كه غذاهاي داغ را نبايد در يخچال گذاشت در صورتي كه آزمايش هاي ميكروبي نشان داده اند، گذاشتن غذاهاي داغ در محيط آشپزخانه تا سرد شدن آن، مقدار بار ميكروبي غذا را به طور قابل ملاحظه اي افزايش داده و

هر چه اين زمان طولاني تر باشد، بار ميكروبي بيشتر خواهد بود. در ضمن گذاشتن غذاي داغ در يخچالي كه سالم بوده و دماي آن حدود 4 درجه سانتي گراد است مشكلي ايجاد نخواهد كرد.

سوال مهمي كه درباره مصرف مواد غذايي منجمد مطرح مي شود اين است كه آيا مي توان غذاي منجمدي را كه بخشي از آن يا تمام آن آب شده است، دوباره منجمد كرد؟ غذاي منجمدي كه يخش آب شده ولي هنوز حاوي كريستال هاي يخ است، دوباره قابل انجماد مي باشد اما اگر يخ آن تماما آب شده باشد، انجماد دوباره كار درستي نيست. سبزي ها اگر حاوي كريستال هاي يخ باشند، دوباره قابل انجمادند و اين امر درباره گوشت و مرغ خام نيز صدق مي كند. درباره مواد غذايي پخته شده مانند گوشت و مرغ، آنها را درون قابلمه گذاشته و در آن را محكم ببنديد تا طعم آن عوض نشود و بعد دوباره فريزر كنيد.

نكته مهم در انجماد دوباره توجه به اين نكته است كه غذاهاي دريايي را اگر حتي حاوي كريستال هاي يخ باشند دوباره منجمد نكنيد، اين دسته از مواد غذايي بعد از خروج از انجماد بايد سريع پخته شوند. ميوه ها و محصولات آنها به شرط اينكه طعم شان عوض نشده باشند، دوباره قابل انجمادند. آجيل ها، نان ها ، كيك هاي ساده و كلوچه ها را مي توان با اطمينان دوباره منجمد كرد.

غذاهاي خامه دار، پودينگ ها و بستني بعد از خروج از انجماد بايد دور انداخته شوند، اين گونه مواد غذايي را هرگز دوباره منجمد نكنيد. همواره به اين نكته توجه داشته باشيد كه ميوه ها، سبزي ها ، گوشت

و مرغ غذاهاي از پيش آماده شده ممكن است بدون اينكه بوي خاصي داشته باشند، فاسد شده باشند. اگر اين مواد دوباره منجمد شده و پخته شوند، خطرهاي بسياري به دنبال خواهند داشت.

منبع: هفته نامه سلامت

4 غذايي كه هر روز بايد مصرف كنيد

نويسنده:مهرنوش نصوري

اسفناج

سلامت قلب، تقويت قواي جنسي، رشد ماهيچه، ساخت استخوان و تقويت بينايي

اسفناج برگهاي سبزي است كه سرشار از امگا 3 و فولات مي باشد و باعث كاهش ابتلاء به بيماري قلبي، سكته و آرتروز استخوان مي گردد. فولات جريان خون را در آلت تناسلي مردان افزايش مي دهد. اسفناج حاوي لوتين(Lutein) نيز مي باشد كه ماده ايست كه با كم سويي در دوران ميان سالي مبارزه مي كند.

ماست

مبارزه با سرطان، ساخت استخوان، افزايش سيستم دفاعي

در فرهنگهاي مختلف، ماستهاي متنوعي وجود دارد، اما عمر 2000 ساله غذاها منكر مفيد بودن ماست نمي باشد. ماست سيستم دفاعي بدن را تقويت مي سازد و از بدن در مقابل سرطان دفاع مي كند.

گوجه فرنگي

مبارزه با سرطان، سلامت قلب، تقويت سيستم دفاعي بدن

دو چيز را بايد درباره گوجه فرنگي بدانيد: رنگ قرمز سرشار از آنتي اكسيدان ليكوپن مي باشد و همچنين فرآورده هاي آن( رب گوجه، سس و ... ) مانند گوجه فرنگي تازه مفيد مي باشد. زيرا بدليل عملياتي كه روي گوجه فرنگي انجام گرفته جذب ليكوپن بيشتر شده است.

مطالعات نشان داده است كه رژيمي كه حاوي ليكوپن است ريسك ابتلاء به سرطانهاي مثانه، شش، پوست، پروستات و معده را كاهش مي دهد و همچنين ريسك ابتلاء به بيماريهاي شريان اكليلي( Coronary Artery) را كاهش مي دهد. مصرف روزانه 22 ميلي گرم ليكوپن در روز كه برابر با مصرف 8 گوجه فرنگي تازه و يا يك ليوان آب گوجه فرنگي مي باشد، براي رسيدن به فوايد بالا

ضروري مي باشد.

هويج

مبارزه با سرطان، تقويت سيستم دفاعي، تقويت بينايي

بيشتر سبزيجات و ميوه هايي با رنگهاي قرمز زرد و يا نارنجي حاوي كاروتنوئيد، ماده اي قابل حل در چربي است و باعث كاهش سرطان و بيماريهاي التهابي مانند آسم و آرتروز مي گردند.

منبع: گروه سلامت سيمرغ

چگونه مي توانيم تغذيه سالمي داشته باشيم؟

نويسنده:مهرنوش نصوري

يك تغذيه سالم شامل خوردن موادي از گروههاي غذايي مختلف مي باشد:پروتئين مانند گوشت، تخم مرغ، لبنيات، ميوه و سبزيجات، غلات مانند نان و پاستا و چربي و شيريني. هميشه رعايت رژيم غذايي مناسب مفيد نمي باشد،زيرا ممكن است شما از يك گروه كه علاقه بيشتري داشته باشيد بيشتر بخوريد و گروه ديگر را اصلاً در برنامه غذايي خود استفاده نكنيد.

اگر با دقت به چيزي كه مي خوريد توجه داشته باشيد متوجه مي شويد كه از مواد مغذي كافي در غذاهاي روزانه خود استفاده نمي كنيد.بنابراين توجه به غذايي كه مي خوريد مهم است و همچنين بايد توجه داشته باشيد كه چه گروه غذايي در رژيم شما وجود ندارد.براي دانستن كمبود مواد مورد نياز در رژيم خود به مدت يك هفته از غذاهايي مصرفي خود يادداشت برداريدو به اين نكته كه آيا همه گروههاي غذايي در رژيم شما قرار دارد يا نه آگاه شويد. سپس متوجه مي شويد كه با تغييرات كوچكي در غذاي خود از رژيم غذايي سالمي بهره مند مي شويد.

آيا بايد در رژيمهاي غذايي تغييرات زيادي ايجاد كرد؟

زماني كه از گروههاي غذايي جا افتاده در رژيم خود آگاه شديد و يا اينكه متوجه شويد كه هيچ توازني در رژيم غذايي خود نداريد مي توانيد براي تغييرات كوچكي در رژيم خود اقدام كنيد.بعنوان مثال:خوردن ماست به عنوان يك غذاي مختصر مي

تواند جايگزين شير شود و يا خوردن يك موز نياز به خوردن ميوه را تامين كند.

توجه به ميزان مصرف نيز ضروري است و بايد از ميزان دقيق مواد در مصرف روزانه آگاه باشيد.

بخاطر داشته باشيد كه غذا خوردن يكي ار لذت بخش ترين بخشهاي زندگي است.همه غذاها اگر به اندازه خورده شوند، مي توانند بخشي از رژيم سالم باشند. اگر غذاهاي مورد علاقه شما مقدار زيادي نمك ،چربي ، شكر و كالري داردميزان مصرف آن را كم كنيد و يا غذاهاي سالمتري را جايگزين آن نماييد.كليد داشتن رژيمي سالم و متعادل ، حفظ تعادل در خوردن غذا است.سعي كنيد ميزان وسيعي از مواد مغذي مانند ميوه، سبزيجات ، غلات و محصولات كم چربي، ماهي ، گوشت و مرغ استفاده كنيد.

آيا مصرف غذاي سالم بدن را از بيماريها در امان نگه مي دارد؟

مصرف مواد غذايي سالم ميزان ابتلاء به بيماريها را كاهش مي دهد.

براي جلوگيري از بيمارشدن ، گروهي از مشاوران آمريكايي در سال 2005 مصرف ميوه، سبزيجات، غلات و محصولات بدون چربي را تجويز كردند.

همچنين مشاوران توجه به ميزان كالري موجود در مواد را براي جلوگيري از اضافه وزن ، توجه به ميزان كلسترول ، چربي ، نمك و شكر را مهم دانستند. همچنين فعاليت را يكي از اركان سلامتي دانستند. آنها فعاليتي حدود 30تا 90 دقيقه در روز را پيشنهاد كردند.

رژيم غذايي سالم مي تواند در جلوگيري در ايجاد مشكلات زير مفيد باشد:

• مصرف مواد كم چرب مانند غلات، ميوه، سبزيجات و محصولات كم چرب مي تواند ابتلاء به بيماريهاي قلبي ، فشار خون بالا، ديابت و سكته را كاهش دهد.حتي مي تواند از

ابتلاء شدن به انواع سرطانها نيز جلوگيري كنند.

• محدود كردن مواد پرچربي موجود در حيوانات كه در گوشت ، پنير، خامه و كره وجود دارد مي تواند باعث كاهش كلسترول ، كاهش بيماريهاي قلبي و فشار خون بالا شود.

• جايگزين نمودن مواد پرچرب با مواد بدون چربي مانند زيتون و روغن كانولا مي تواند به كاهش كلسترول كمك كند.

• استفاده از امگا 3 و امگا 6 كه در چربيهاي اشباع نشده در غذاهايي مانند ماهي ، مغزها، سويا و دانه گياهان وجود دارد مي تواند از ابتلاء شدن به بيماريهاي قلبي جلوگيري كند.

• از رژيمي كه سرشار از ميوه و سبزيجات كه حاوي آنتي اكسيدان مي باشند مانند ويتامين E , C و بتا كاروتن استفاده كنيد كه اين مواد باعث كاهش بيماريهاي قلبي ، سرطان و فشار خون بالا مي شوند.

منبع:گروه سلامت سيمرغ

تغذيه مادر شيرده داراي فرزندان دوقلو

مادري كه دو كودك را شير مي دهد حتماً بايد تغذيه كافي داشته باشد و گرنه مشكل كمبود شير پيدا مي كند و يا ذخائر بدنش تحليل مي روند. پس ايشان دو برابر نياز يك مادر شيرده معمولي بايد غذا مصرف كنند. يك مادر شيرده روزي 500 كالري اضافه تر بايد انرژي مصرف كند و ايشان احتياج به 1000 كالري انرژي اضافه بر نياز معمولي شان دارند . حتماً بايد روزانه 30 گرم پروتئين علاوه به نيازش و 1000 تا1300 ميلي گرم كلسيم دريافت كند. در ديگر مواد مغذي تفاوتي وجود نخواهد داشت .

يك نمونه غذايي مناسب :

صبحانه : نان سبوس دار ( سنگك ) 3 برش به اندازه كف دست + پنير30 گرم + كره 2 قاشق مرباخوري +

شيركم چربي 1 ليوان.

ساعت 10 : ميوه 1 عدد + چاي و 1 عدد كيك ساده .

نهار : لوبيا پلو با سالاد : گوشت 150 گرم ، برنج پخته 20 قاشق غذاخوري ، لويبا سبز پخته نصف ليوان + روغن مايع 2 قاشق غذاخوري + ماست كم چربي 1 ليوان + سالاد( خيار 1 عدد + گوجه 1 عدد + پيازنصفه + آبليمو و نمك ).

عصرانه : ميوه 2 عدد + نان 2 تكه + پنير 30 گرم + گردو 10 نيمه .

شام : كوكوسبزي با ماست : تخم مرغ 2 عدد + سبزي خام 2 ليوان + 2 تكه نان + روغن مايع 2 قاشق غذاخوري + ماست كم چربي 1 ليوان

پيش از خواب : شيركم چربي 1 ليوان + عسل 1 قاشق مرباخوري كه بهتر است داغ خورده شود.

خانم شما به مواد غذايي ذكر شده نياز دارد خصوصاً به لبنيات توجه زيادي كنيد كه روزي 1 ليتر شير و ماست حتماً كم چربي مصرف شود، سبزيجات و سالاد خيلي زياد بايد بخورند چون باعث افزايش شيرشان مي شود و براي افزايش شير مواد غذايي زير موثر است: برگ ترب سياه پخته شده – 2 گرم تخم ترب در طول شبانه روز- سيب زميني ترشي – شويد – عرق زيره– هويج – بادام – انگور – آب ليموي تازه .

در ضمن تغذيه كودكان بايد با شير مادرشان باشد.

منبع: گروه سلامت سيمرغ

غذا كه مغز را جوان و سالم نگه مي دارد

فرتوتي، آلزايمر و كاهش حافظه ناشي از افزايش سن:اين شرايط افول ذهني كه مربوط به افزايش سن مي باشد مي توانند به تاخير بيفتند و يا جلوگيري

شوند. علاوه بر درگيري با فعاليت روزانه كه براي مغز مفيد مي باشد، يك رژيم متوازن و مرتب غني از اسيد هاي آمينه ضروري، روغنهاي امگا، مواد معدني و ويتامين ها حافظه تيز و پر شور را به همراه دارند. براي اينكه بتوانيد مواد مغذي مورد نياز را به مغز خود برسانيد از غذاهاي زير استفاده كنيد.

1-ماهي:

پروتئين به عنوان يك جزء در ساخت انتقال دهنده هاي عصبي يا نوروترانسميتر ها(موادي كه ضربان عصبي را در طول يك سيناپس انتقال مي دهند)، براي بهبود فعاليت ذهني ضروري مي باشدگذشته از منبع عالي پروتئين، ماهي سرشار از روغن هاي ضروري، از قبيل امگا 3 مي باشد. امگا 3 از عملكرد مغز محافظت مي كند. ماهي هاي دريايي غني ترين منبع اسيد هاي چرب مي باشند. اين ماهي ها شامل ماهي آزاد، هاليبوت، ماكرل و ساردين مي باشند.

2-زغال اخته:

اين ميوه لذيذ سرشار از آنتي اكسيدان هاي قوي است كه راديكال هاي آزاد را كه سبب پيري مي شوند از بين مي برد. همچنين اين ميوه داراي خواصي مي باشد كه شروع كاهش مربوط به افزايش سن را به تاخير مي اندازد. اين كار را از طريق حفاظت سلولهاي مغز و جلوگيري از تخريب آنها به وسيله مواد شيميايي، پلاك ها يا ضربه روحي انجام مي دهد. زغال اخته بر عليه ديگر فاكتور هاي عامل پيري نيز مي جنگد.

3-آجيل و دانه ها:

آجيل و دانه ها غذاهايي شگفت انگيز براي مغز انسان مي باشند. اين غذاها حاوي پروتئين و اسيد هاي چرب و آرژينين آمينه مي باشند كه غده هيپوفيز را تحريك مي كنند تا هورمون رشد را آزاد سازد. هورمون رشد ماده اي است كه بعد از 35 سالگي كاهش مي يابد و فايده ضد پيري براي مغز دارد. مخلوطي از مواد ضد پيري را كه

شامل يك فنجان گردو، 2/1فنجان دانه كدو تنبل، 3/1 فنجان توت خشك، 4/1 فنجان دانه كنجد، 2/1 فنجان برگه زرد آلو مي باشد تهيه كنيد و همه جا همراه خود داشته باشيد و در بين وعده هاي غذايي از آنها بخوريد. اين مخلوط مغز را تغذيه مي كند. ضمناً در پاكت فريزر يا در ظرف در دار بريزيد تا تازه بمانند.

4-سبزيجات خانواده كلم:

كلم بروكلي، گل كلم و كلم فندقي سرشار از ماده مغذي با نام كولين مي باشند. اين ماده براي حافظه و سلامت مغز ضروري مي باشد. كولين پيش در آمد استيل كولين مي باشد. استيل كولين در فرايند هاي مغزي مشاركت دارد. همان طور كه سن افزايش مي يابد، خروجي كولين طبيعي بدن كاهش پيدا مي كند. بنابراين مي توان با خوردن غذاهاي مملو از كولين، توليد استيل كولين را افزايش داد و قدرت مغز را بهبود بخشيد. منابع ديگر كولين تخم مرغ، دانه سويا، بادام زميني، كلم، لوبياچيتي و لوبيا قرمز مي باشند.

5-روغن: چربي هاي غير اشباع يگانه

چربي هاي غيراشباع تك گانه حاوي اسيدهاي چرب ضروري، اسيد لينولنيك گاما هستند. اين اسيدها علاوه بر ديگر فوايد براي بدن، براي عملكرد مغز ضروري مي باشند. روغن زيتون، كنجد، كانولا، بادام و روغن ماهي سرشار از اسيدهاي چرب غير اشباع تك گانه مي باشند. محققان با مطالعه روي بعضي افراد به اين نتيجه رسيده اند كه رژيم غذايي همراه با چربي هاي غير اشباع و غير هيدروژنه خطر ابتلا به بيماري آلزايمر را كاهش مي دهد. اما افرادي كه روغن هاي اشباع شده صرف مي كنند بيشتر در معرض ابتلا به اين بيماري مي باشند.

6-غذاهاي داراي L-Carnitine

بسياري مواقع مشكلات حافظه اي مربوط به سن بر اثر افزايش پلاك و كاهش ذخيره خون مغز

ايجاد مي شود. L-Carnitine، يك اسيد آمينه است كه در كليه ساخته مي شود و جريان را در مغز سرعت مي بخشد. به غير از فوايد بيشماري كه براي مغز دارد. همچنين به دليل اينكه از اكسيداسيون چربي در مغز جلوگيري مي كند مانع از ابتلاي افراد به آلزايمر مي شود. گوشت، ماهي، بوقلمون، گندم، آوكادو، شير و لوبياي سويا تخمير شده از منابع مهم L-Carnitine مي باشند.

7-جلبك هاي ريز :

جلبك هاي ريز، اقيانوس و درياچه هاي تميز و سالم شامل جلبك سبز آبي، اسپيرولينا، كلورلا، سي ويد و كلپ مي باشند، كه هضم اين جلبك ها آسان مي باشد و سرشار از پروتئين، انرژي زياد و صدها مواد معدني هستند اين جلبك ها را در رژيم غذايي خود بگنجانيد و عملكرد صحيح مغز خود را تضمين كنيد.

8-چاي سبز:

چاي سبز از فعاليت آنزيمي كه در بيماري آلزايمر دخيل مي باشد جلوگيري مي كند. همچنين غني از پلي فنل ها و آنتي اكسيدان هاست كه از پيري زودرس مغز جلوگيري مي كند. لذا هر روز دو فنجان چاي سبز بنوشيد. براي حذف كافئين، چاي سبز را 45 ثانيه بخيسانيد سپس آب آن را دور ريخته و آب داغ تازه به آن اضافه كنيد.

تقويت كننده هاي گياهي

تعداد زيادي داروي گياهي چيني وجود دارد كه براي عملكرد مغز مفيد مي باشند، از قبيل جينكو، گوتوكولا، بيلوبا. همچنين به شما داروهاي گياهي زير را توصيه مي كنم:

سيب زميني شيرين، رازيانه، گل انگشتانه .

منبع: گروه سلامت سيمرغ

غذاهاي ممنوعه در دوران شيرخواري

اگر چه اغلب مادرها، با ديدن هيجان كودكان 7،8 ماهه خود و رويش يكي دو دندان كوچولوي آنها وسوسه مي شوند علاوه بر فرني و سوپ سبزيجات، مزه بقيه مواد غذايي را به آنها بچشانند؛ به قول دختر

خاله ام دو قلوهايش با ديدن خوردني خيلي ذوق مي كنند و او دلش نمي آيد منع غذايي بدهد ولي همه ما بايد يكسري نكات را رعايت كنيم. به طور مثال استفاده از جگر سالم پخته نرم شده به جاي گوشت، در بعضي موارد به طور مثال يك بار در هفته را بايد در اواسط ماه هشتم شروع كنيم. استفاده از حبوبات مانند عدس و غيره كه بسيار هم مفيدند بهتر است از پايان 9 ماهگي به بعد شروع شود. پزشكان معتقدند گرچه بيشتر بچه ها نسبت به مواد غذايي حساسيت نشان نمي دهند ولي تا پايان يك سالگي مصرف مواد غذايي خاصي ممنوع است. در اينجا ليستي را براي شما تهيه كرده ايم كه با هم مي بينيم.

مصرف شير گاو تا پايان 9 ماهگي ممنوع ولي آن مقدار از شير پاستوريزه كه درتهيه غذاهايي چون فرني و حريره بادام مصرف مي شود اشكالي ندارد. از پايان 9 ماهگي به بعد در شيرخواراني كه از شير مادر محرومند به عنوان نوشيدني و يا حتي جايگزين شير خشك مي تواند استفاده شود.

از پايان 9 ماهگي شير خشك هيچ مزيتي نسبت به شير پاستوريزه ندارد. گذشته از اين موضوع يكسري از غذاها را نبايد تا پايان يك سالگي به كودك مان بدهيم. عسل، سفيده تخم مرغ، شكلات، خربزه، كيوي، انواع توت ها، نوشابه هاي گاز دار و آب ميوه هاي صنعتي، سوسيس و كالباس و پفك و چيپس و حتي شكلات جزو اين موارد ممنوع هستند. در خانواده هايي كه زمينه آلرژي مواد غذايي وجود دارد گروه ديگري از مواد را بايد با دقت و تاخير شروع كنيم. به طور مثال محصولات دريايي

مانند ميگو وماهي را نبايد تا سه سالگي به بچه بدهيم. مركبات به استثناي ليمو شيرين، آجيل و گندم و شير گاو هم بهتر است تا سه سالگي داده نشود. سفيده تخم مرغ هم تا 18 تا 24 ماهگي منع مصرف دارد. بعضي از مادر ها مي گفتند ما آلرژي تنفسي، گوارشي يا پوستي به مواد غذايي خاصي داريم. دكتر به آنها توصيه كرد اين علايم را خوب بشناسند و اگر چنين حساسيتي دارند به فرزند خود ان غذا را ندهند يا با تاخير و دقت شروع كنند.

منبع: هفته نامه سلامت

10راه براي بهتر نمودن عادتهاي غذايي كودكان

نويسنده:مهرنوش نصوري

بدليل مشغله روزمره، خانواده ها هميشه نمي توانند غذايي سالم مصرف نمايند. اما با تمرين كردن و حفظ عادتهاي خوب براي تغذيه، شما مي توانيد بسادگي غذايي سالم را در اختيار خانواده خود قرار دهيد. براي تقويت حفظ سلامت خانواده و بوجود آوردن عادتهاي مناسب 10 روش زير را مطالعه نماييد.

1. مدلي خوب براي بچه هايتان باشيد. به آنها درباره مواد غذايي مفيد و مغذي توضيح دهيد. اگر كودكانتان مشاهده كنند كه شما چه غذاهايي مصرف مي نماييد، آنها نيز به آن غذاها علاقه مند مي شوند.

--------------------------------------------------------------------------------

2. در غذاهاي روزانه از ميوه و سبزيجات استفاده نماييد. بهتر است همراه با ميوه هايي از قبيل موز و سيب، ميوه هايي جديد مانند كيوي و پاپايا را نيز تجربه نمايند.

--------------------------------------------------------------------------------

3. برنامه اي براي ساعات غذايي سبك داشته باشيد. بهتر است 2 تا3 ساعت قبل از صرف نهار، غذاهايي سبك را در اختيار آنها قرار دهيد.

--------------------------------------------------------------------------------

4. كودكان را در تهيه غذا با خود همراه سازيد. معمولاً كودكان به غذاهايي كه خود در تهيه آن همكاري داشته باشند بيشتر تمايل دارند. همچنين كودك در حين كمك به شما

مي آموزد كه چه موادي سالم و مفيد هستند.

--------------------------------------------------------------------------------

5. غذاهايي كه از سلامت كمتري برخوردارند را دور از دسترس كودكان قرار دهيد.

--------------------------------------------------------------------------------

6. همه اعضاء خانواده همراه با هم غذا صرف نماييد.

--------------------------------------------------------------------------------

7. هيچ گاه در مقابل تلويزيون، غذا نخوريد و همگي دور سفره و يا ميز بنشينيد.

--------------------------------------------------------------------------------

8. اعضاي خانواده را براي خوردن غذاهاي جديد تشويق نماييد. غذاهاي جديد را تجربه نماييد، اطلاعات خود را درباره مواد مغذي بالا ببريد. مطمئناً كودكان بعضي از غذاهاي جديد را ترجيح مي دهند و همه آنها را تجربه نمي كنند.

--------------------------------------------------------------------------------

9. وقتي كودكان احساس سير شدن مي كنند، به آنها اجازه بدهيد كه دست از خوردن بكشند. به كودكان آموزش دهيد كه به آرامي غذا بخورند و متوجه لحظه سير شدن خود شوند. اين آموزش به آنها مي آموزد كه احساس گرسنگي و سيري را بياموزند و هيچ گاه بيش از توان خود چيزي نخورند.

--------------------------------------------------------------------------------

10. از غذا خوردن لذت ببريد. از زياد صحبت كردن، بحث كردن و ايراد گرفتن سر ميز غذا خوداري نماييد. صرف غذا در محيطي آرام و بدون استرس باعث نزديك شدن خانواده به يكديگر و لذت بردن از غذا مي شود.

منبع: گروه سلامت سيمرغ

چه بخوريم؟ چگونه؟

جديدترين نوع برنامه ى غذايى

همه نوع مواد غذايى، شيرين يا غير شيرين، مقدار قند خون را افزايش مى دهند. اما مسأله ى تعيين كننده در اين ميان آهنگ افزايش قند خون است. بهترين غذاها آن دسته اند كه باعث مى شوند قند خون بدن انسان به آرامى به آهستگى ازدياد پيدا كند.

گروهى از متخصصان روش تازه اى براى طبقه بندى ارزش غذايى مواد خوراكى، ابداع كرده اند كه به افراد چاق اجازه مى دهد تناسب اندام خود را، حتى با خوردن غذاهاى چرب و

شيرين هم چنان حفظ كنند.

به نوشته ى روزنامه ى «تايمز» چاپ لندن، انديشه ى اصلى اين محققان، پيرامون اين نكته متمركز شده است كه همه ى افراد در عين حال كه بايد به تأثير دراز مدت«كربوهيدارت ها» ، «پروتيين ها» و «چربى ها» در بدن خود توجه داشته باشند، بايد از تأثير آنى و فورى آن ها بر «گلوكز» (قند)خون خود نيز مطلع باشند. محققان براى تعيين اين اثر از شاخصى موسوم به«جى آ» استفاده مى كنند. تمامى افرادى كه دوست دارند از وزن خود بكاهند يا به ورزش روى آورند يا اين كه خطر حمله قلبى را در مورد خود كاهش دهند، بايد اين شاخص مد نظرشان باشد.

همه ى مواد غذايى، چه شيرين يا غيرشيرين، مقدار قند خون را افزايش مى دهند. اما مسأله ى تعيين كننده در اين ميان، آهنگ افزايش قند خون است. بهترين غذاها آن دسته اند كه باعث مى شوندقند خون بدن انسان به آرامى و آهستگى ازدياد پيدا كند. اين امر موجب مى شود نيزان هورمون انسولين كه درد خون آزاد مى شود، پايين بيايد. هر اندازه كه ميزان انسولين موجود كاهش يابد، احتمال سوختن و مصرف شدن چربى موجود در بدن بالا مى رود و در عين حال از ميزان احساس گرسنگى شخص و ميل او براى خوردن غذا نيز كاسته مى شود.

درجه بندى شاخص«جى آ» از صفر تا 100 است . شكر و هند خالص داراى «جى آ» 100 هستند. غذاها خوراكى هايى كه«جى آ» آن ها از مقدار 55 كم تر است در رديف غذاهايى با «جى آى» پايين طبقه بندى مى شوند. اطلاعاتى كه از اين شاخص حاصل مى شود كاملا در خور توجه است. به عنوان مثال در حالى كه بستنى تهيه شده

از شير پر چرب داراى درجه ى شاخص 51 است. شاخص نان باگت فرانسسوى به ميزان 95 مى رسد. شاخص«جى آ» د رمورد پوره ى سيب زمينى 41 است و اين در حالى است كه شاخص سيب زمينى پخته شده با پوست و بدون چربى به 85 مى رسد. به عقيده ى محققان انگليسى شاخص «جى آ»بايد در ارتباط با ديگر عوامل مورد استفاده قرار گيرد و نبايد از آن به عنوان تنها معيار تشخيص غذاهاى مناسب استفاده شود. براى نمونه برخى غذاهاى داراى شاخص «جى آ» پايين، از چربى زيادى برخوردارند. مثلا شيرينى هاى اسفنجى، داراى شاخص«جى آى» 46 هستند، اما 25 درصد محتواى آن ها را چربى تشكيل مى دهد. افرادى كه مى خواهند از چاقى بدن خود بكاهند و در عين حال به سلامت خويش لطمه نزنند، بايد به غذاهايى توجه كنند كه داراى شاخص «جى آ» پايين و چربى كم و در عين حال فيبر زياد و سرشار از انواع ويتامين ها هستند. انواع مشابه غذاها ممكن است درشاخص «جى آ» با هم تفاوت داشته باشند. علت اين امر، تفاوت زيستى دانه هاى، مثلا دو نوع برنج است. شاخص«جى آ» سيب زمينى پشندى62 است ودرموردسيب زمينى استامبولى 54.

نان طبخ شده از آرد كامل و سفيد نشده، جو، غلات و عدس «جى آى» پايينى دارند، اما به دليل داشتن چربى زياد، شخص را به سرعت گرسنه مى كنند، به عقيده مققان، كساني كه از چاقى واحساس گرسنگى دايم در عذاب هستند، بايد با استفاده از يك برنامه ى تدريجى، غذاهايى را كه دارى «جى آى» پايين و چربى كم و ويتامين زيادند در برنامه غذايى خود جاى دهند. هنگام احساس گرسنگى، در فاصله ى ميان

غذاهاى اصلى، خوردن يك عدد هويج يا سيب يا گلابى كه«جى آى» آن ها در حدود 40 است، مى تواند سبب احساس گرسنگى شود و مداومت در اجراى برنامه ى غذايى، ساعت درونى بدن را به نحو مناسبى تنظيم خواهد كرد و احساس گرسنگى كاذب را از بين مى برد.

منبع: ماهنامه جانباز

توصيه هاي كلي در مورد غذا خوردن

در مورد رژيم غذايي خود از پزشك و متخصص تغذيه كمك بگيريد. در بخش هاي بعد به شرح مختصر بعضي از انواع رژيم هاي مي پردازيم. بسياري از بيماران احتياج به رعايت رژيم غذايي مخصوص ندارند و شايد كه شما از اينگونه افراد باشيد در عين حال ممكن است با مشكلاتي در مورد غذا خوردن مواجه شويد. لذا به توصيه هاي كلي در مورد غذا خوردن توجه نماييد.

براي غذا خوردن از فرصت استفاده نماييد

توجه داشته باشيد چيزي كه امروز براي شما جالب نيست و تمايلي نسبت به آن نداريد، فردا براي شما ارزش پيدا خواهد كرد. سعي كنيد براي غذا خوردن از فرصت هاي مناسب استفاده نماييد و مواقعي كه احساس سلامت و راحتي مي كنيد خوب غذا بخوريد. هر ساعت از روز كه اشتها داريد غذا بخوريد هر چند كه آن ساعت زمان خوردن غذا نباشد. توجه داشته باشيد كه تغذيه با مواد مغذي اهميت زيادي دارد، زيرا مواد مغذي مانند پروتئين، ويتامين ها و مواد معدني ضروري مي تواند در بدن شما ذخيره شوند و در روزهاي بعد مورد استفاده قرار گيرند.

براي حل مشكلات تغذيه اي خود از افراد مطلع كمك بگيريد در صورتي كه در بيمارستان بستري شديد، موقعيت مناسبي است، براي رفع مشكلات تغذيه اي خود با افرادي كه در امر

درمان شما مشاركت دارند مشورت نماييد. در مطرح كردن مشكلات خود ترديد نكنيد و هر مشكلي كه داريد با پزشك متخصص تغذيه و پرستار خود در ميان بگذاريد و اگر سوالي داريد بپرسيد، هر چند كه اين سوال و مشكل از نظر شما بي اهميت باشد.

در وقت صرفه جويي نماييد

غذاهايي را انتخاب كنيد كه تهيه آنها احتياج به وقت و زحمت زيادي نداشته باشد به خصوص اگر تنها زندگي مي كنيد يا مجبور هستيد شخصا غذاي خود را تهيه نماييد غذاهايي را انتخاب نماييد، كه سريعا پخته مي شوند. از غذاهاي آماده يا نيمه آماده خريداري نماييد. سوپهاي آماده اگر با شير، كره و آب ميوه مصرف شوند از نظر تغذيه اي مفيد هستند. ما در بخش هاي آينده مطالبي در مورد نحوه افزايش پروتئين و انرژي غذاها براي شما عنوان خواهيم كرد.

از خوردن غذاهايي كه براي شما جالب نيست اجتناب كنيد برخي بيماران از احساس ناراحتي بعد از خوردن بعضي غذاها شكايت مي كنند. و بعضي از غذاها براي آنها مزه خوبي ندارد يا خوردن بعضي ديگر در آنها ايجاد نفخ و گاز مي كند توصيه ما اين است كه اگر غذايي براي شما ايجاد ناراحتي مي كند از خوردن آنها پرهيز كنيد، خوشبختانه غذاها بسياز متنوع هستند. مهم اين است كه شما غذاهاي مفيد و ضروري براي بدن خود را بشناسيد و از بين آنها هر كدام كه براي شما مطبوع هستند و ايجاد ناراحتي نمي كنند انتخاب و مصرف نماييد.

توصيه هاي غذايي براي زنان و دختران

دختران و زنان به علت نياز بيش تر به آهن ، در صورتي كه نياز آن ها تأمين نشود به سرعت

در معرض خطر كم خوني فقر آهن قرار مي گيرند . براي پيش گيري از كم خوني فقر آهن ، دختران و زنان بايد در برنامه ي غذايي روزانه از منابع غذايي آهن دار مثل گوشت قرمز ، مرغ يا ماهي ، حبوبات مثل عدس و لوبيا ، سبزي هاي سبز تيره مثل اسفناج و جعفري استفاده كنند و با مصرف ويتامين C كه به طور طبيعي در انواع سبزي هاي تازه و ميوه ها وجود دارد جذب آهن موجود در منابع غذايي را افزايش دهند. بنابراين مصرف آب ليمو و يا آب نارنج در سالاد شامل گوجه فرنگي ، فلفل سبز دلمه اي ، كلم ، گل كلم و سبزي خوردن همراه با غذا موجب مي شود كه آهن غذا بيش تر جذب شود ، خودداري از صرف چاي بلافاصله پس از صرف غذا نيز موجب مي شود آهن غذا بيش تر جذب شود زيرا ، چاي مي تواند از جذب آهن غذا جلوگيري كند و اين عادت غلط غذايي يكي از دلايل بروز كم خوني فقر آهن در كشور ماست . خانم هاي باردار بايد حتما از پايان ماه چهارم بارداري تا 3 ماه پس از زايمان روزانه يك عدد قرص فروسولفات فرو ( قرص آهن ) مصرف كنند تا از بروز كم خوني فقر آهن در دوران بارداري جلوگيري شود . در اين دوران به علت نياز زياد جنين به آهن ، مصرف مكمل آهن ضروري است .

براي پيش گيري از بروز كم خوني فقر آهن در كودكان زير 2 سال كه بسيار مستعد ابتلا به كم خوني هستند نيز ،

مادران عزيز بايد از پايان ماه ششم كه غذاي كمكي را شروع مي كنند تا 24 ماهگي ، روزانه 15 قطره ي آهن به كودك خود بدهند .

براي پيش گيري از پوكي استخوان در دوران سالمندي ، دختران بايد در دوران كودكي و نوجواني كلسيم كافي دريافت كنند . با مصرف روزانه ي شير و لبنيات ، كلسيم مورد نياز بدن تأمين مي شود . در دوران نوجواني با مصرف يك ليوان شير و يك ليوان ماست و 60_ 45 گرم پنير ( يك قوطي كبريت ) كلسيم بدن تأمين مي شود .

در دوران بارداري و شيردهي ، به علت افزايش نياز بدن به كلسيم ، بايد روزانه به عنوان مثال ، 1 ليوان شير ، 2 ليوان ماست و 60 _45 گرم پنير مصرف شود . توجه به اين نكته نيز حائز اهميت است كه پيروي از رژيم هاي غذايي سخت براي لاغري در اغلب موارد ، منجر به كمبود دريافت كلسيم مي شود و اگر كلسيم دريافتي روزانه كم باشد ممكن است سرعت تخريب استخواني افزايش يابد . براي پيش گيري از پوكي استخوان علاوه بر توجه به رژيم غذايي و مصرف شير و لبنيات ، فعاليت هاي ورزشي نيز مهم است، پياده روي روزانه حتي به ميزان كم، سبب كاهش يرعت تخريب استخوان مي شود. انجام فعاليت هاي ورزشي مثل پياده روي تند و دوچرخه سواري نه تنها براي سلامت استخوان ها بلكه براي قلب و ماهيچه هاي نيز بسيار مفيد ا ست.

به خانم ها و مادران عزيز توصيه مي شود براي حفظ سلامت خود و ساير اعضاي خانواده

ازروغن ماهي استفاده كنند. اثرات زيان آور و مصرف بي رويه ي چربي هاي اشباع شده كه در روغن هاي جامد و روغن هاي حيواني وجود دارد درايجاد امراض قلبي و عروقي به اثبات رسيده است و از آن جايي كه اثرات نامطلوب مصرف بي رويه ي كلسترول از زمان كودكي آغاز مي شود لذا در تنظيم برنامه ي غذايي كودكان بايد دقت شود، كلسترول به مقدار فراوان درچربي هاي حيواني، زرده تخم مرغ و ميگو وجود دارد. مصرف تخم مرغ به 3 عدد درهفته براي بزرگسالان محدود شود.

براي كودكان،4 تا 5 تخم مرغ درهفته مانعي ندارد.

درضمن درهنگام استفاده از روغن مايع بايد دقت شود كه ازحرارت دادن زياد و طولاني روغن مايع خودداري شود، روغن ها به ويژه روغن مايع بايد درمحل خنك و دور از نورآفتاب گذاشته شده اند خودداري شود.

سرپوش روغن مايع را پس از مصرف به طور كامل بسته و درجاي خنك و دور ازنور نگه داري كنند، از مصرف دوباره ي روغن حرارت ديده خودداري گردد و به هنگام طبخ با روغن از حرارت كم استفاده شود. حتي الامكان از سرخ كردن غذاها خودداري و درصورت سرخ كردن، از روغن مايه مخصوص سرخ كردن استفاده شود.

دختران نوجوان بايد بدانند كه رژيم هاي سخت غذايي و استفاده از روش هاي غلط كنترل وزن موجب مي شود كه بدن آن ها كه در اين دوران جهش رشد را طي مي كند، ازمواد مغذي مورد نياز محروم شود و درنهايت، سوء تغذيه به صورت اختلال در رشد قدي، كاهش يادگيري، كاهش تمركز حواس، كمبودهاي ويتاميني و املاح به ويژه

آهن، روي و كلسيم بروز مي كند. رژيم هاي غذايي بايد با كمك متخصص تغذيه تنظيم شود. با كاهش مصرف مواد چرب، سرخ كردني ها، مواد قندي مثل كيك، انواع شيريني هاي خامه اي، شكلات و نوشابه هاي گازدار كه حاوي مقادير زيادي قند هستند، مي توان از افزايش وزن و چاقي جلوگيري كرد. در ضمن مصرف انواع متنوي سبزي و ميوه هم چنين انجام ورزش هايي مانند پياده روي تند، دويدن، دوچرخه سواري و شنا نيز به كاهش وزن كمك مي كند.

چگونه مي توان با موج ها غذا پخت؟

نويسنده: طاهره موسوي

امروزه در اكثر خانه ها مايكروفر (اجاق مايكروويو) براي پخت و پز سريع يا گرم كردن فوري غذا بكار مي رود. مزيت استفاده از اين دستگاه وقتي روشن تر مي شود كه شما شاغل باشيد. چون حتي مي توانيد يك برنامه پخت غذا به دستگاه بدهيد تا وقتي به منزل برمي گرديد، غذاي شما پخته و آماده خوردن باشد. يا اينكه وقتي گرسنه به منزل مي رسيد، مي توانيد غذاي خود را سريع گرم كرده و نوش جان كنيد. البته شايد بعضي ها از طعم غذايي كه در مايكروفر پخته شده يا چايي كه آب آن در مايكروفر به جوش آمده باشد، خوششان نيايد. شايد هم بعضي از شما شنيده باشيد كه تشعشعات امواج آن سرطان زاست و براي انسان ضرر دارد.

درست است كه اغلب غذاهايي كه توسط مايكروفر پخته مي شود، طعم متفاوتي نسبت به اجاق هاي معمولي دارد اما جداي از طعم، نكته مهم تر آن است كه آيا استفاده از مايكروفر براي سلامت انسان ضرر دارد يا خير؟

براي اينكه بتوانيد تصميم بگيريد از اين <وسيله آسايش> استفاده بكنيد يا نه بهتر است مطالب زير را

بخوانيد:

مايكروويو چيست ؟

مايكروويو نوعي از امواج الكترومغناطيسي است كه در واقع امواجي راديويي با فركانس بسيار بالا هستند. هر چه فركانس تشعشع بالاتر رود، طول موج آن كمتر مي شود و به همين علت به آن < مايكروويو > يعني امواج كوتاه مي گويند. اشعه مادون قرمز و ماوراء بنفش و X هم از امواج الكترومغناطيسي هستند اما طول موج آنها حتي از امواج مايكروويو هم كوتاه تر است .

اين امواج ممكن است در برخورد با يك ماده ، منعكس، منتشر يا جذب شود. مواد فلزي اين امواج را كاملا منعكس مي كنند. اغلب مواد غيرفلزي مثل شيشه و پلاستيك امواج را از خود عبور مي دهند و موادي كه جاري آب هستند مانند غذاها و حتي انسان، انرژي اين امواج را جذب مي كنند. اگر سرعت جذب انرژي يك ماده بيش از سرعت از دست دادن آن باشد، دماي آن ماده بالا مي رود.

آيا با مايكروويو فقط غذا مي پزند؟

اين امواج معمولا براي ارتباطات ماهواره اي، تلفن همراه، رادار، كمك به راه يابي در آسمان و دريا بكار مي رود. استفاده ديگر آن جهت گرم كردن در صنايع و درمان حرارتي در دياترمي است.

اين موج پز چگونه كار مي كند؟

در اين دستگاه يك وسيله الكترونيكي به نام <مگنترون> براي توليد امواج مايكروويو بكار مي رود كه فركانس 2/450 مگاهرتز دارند. امواج توليد شده وارد فضاي بسته اجاق كه فلزي است شده و از ديواره ها منعكس مي شود تا توسط غذا يا مايع داخل آن جذب شود. امواج در غذا نفوذ كرده و ملكول هاي آب داخل آن را تكان مي دهد و با ايجاد سايش مولكولي توليد گرما و افزايش سريع دما مي كند.

به طوري كه دماي پخت در مايكروفر معمولا بسيار كوتاهتر از اجاق هاي معمولي است. ميزان گرما بستگي به رطوبت، شكل، حجم و توده غذاي حاضر دارد. به دليل وجود گرما بطور غير يكنواخت در بعضي غذاها، ممكن است سطح غذا گرم باشد اما دماي مركزي آن نزديك به جوش باشد. يا در بعضي غذاها ممكن است نقاطي كاملا پخته و نقاطي نپخته باقي بماند.

آژانس حفاظت از انرژي تابشي و هسته اي در استراليا كه ميزان تشعشعات زيان آور ناشي از مصرف انواع محصولات صنعتي را بررسي مي كند تا خطرات احتمالي آن براي سلامت انسان را تخمين بزند، به نكات مطرح شده توسط اين مركز درباره مايكروفرتوجه كنيد:

گرماي بيماري زا

قرار گرفتن در معرض ميزان بالاي امواج مايكروويو مي تواند ايجاد گرما كند كه اين گرماي بيش از حد در بافت انسان اثرات جدي بر سلامت او مي گذارد از جمله سوختگي هاي عميق بافتي و <هايپرترمي> ايجاد مي كند.

آيا غذا موجي شده؟!

تحقيقات ثابت كرده است، شواهد مستندي دال بر اينكه تشعشعات مايكروويو در هر سطح بتواند موجب ايجاد يا تحريك سرطان شود، در دست نيست. وقتي كه دستگاه خاموش مي شود، امواج در غذا يا اجاق باقي نمي ماند. بنابراين غذايي كه در مايكروفر پخته شده، ضرري ندارد.

آيا موج ها به بيرون نشت نمي كنند؟

همه مايكروفرها حداقل دو كليد قفل داخلي دارند كه به محض باز شدن در دستگاه، توليد امواج را متوقف مي كند. البته در حين روشن بودن، ممكن است مقداري از امواج از اطراف در، نشت كند. طراحي و ساخت مايكروفر بايد طوري باشد كه اين نشت را تا سطح مجاز استاندارد كاهش دهد. به همين منظور موسسات

استاندارد آزمايشي براي بررسي نشت از ديواره اجاق طرح كرده اند تا با رعايت استاندارد و موارد احتياط اثري بر سلامت انسان نداشته باشد. بررسي هاي متعدد نشان داده كه سطح اين نشت در مايكروفرهاي استاندارد در حدي است كه اگر اجاق سالم بوده و درست استفاده شود، بي خطر است.

چه ظرف هايي را با موج بپزيم؟

ظروف پلاستيكي معمولي براي استفاده در مايكروفر ساخته نشده و ممكن است در اثر حرارت تغيير شكل يا تغيير رنگ بدهد. فقط از آن دسته از ظروف پلاستيكي كه مخصوص مايكروفر ساخته شده، استفاده كنيد. اغلب ظروف سراميكي، آركوپال و پيركس براي استفاده در مايكروفر مناسبند به جز ظروفي كه لبه هاي رنگي فلزي دارند. از دستورات سازنده اجاق در مورد استفاده از فويل آلومينيوم، پيروي كنيد. تماس فويل با ديواره اجاق مي تواند جرقه ايجاد كند.

با مايكروفر چگونه تا كنيم؟

هنگام استفاده به نكات زير دقت كنيد:

- سطح در اجاق نبايد خراب شده باشد.

- در بايد كاملا بسته شده و براحتي و نرمي بازو بسته شود.

- لولاي در بايد در وضع مناسبي باشد.

- اجاق بايد تميز باشد و بخصوص لبه هاي در و سطح داخلي نبايد از غذا يا مواد سوخته پوشيده شده باشد.

- خوردگي و زنگ زدگي روي در يا لولا يا سطح داخلي اجاق آشكار نباشد.

آيا مي توان خطر تشعشع را كم كرد؟

براي جلوگيري از خطر تشعشع در استفاده از مايكروفر موارد احتياط زير را رعايت كنيد.

- از دستورات سازنده اجاق در مورد بكارگيري و رعايت موارد احتياط در استفاده از اجاق پيروي كنيد.

- هيچ گاه دستگاه را دستكاري نكرده و قفل داخلي آن را

از كار نيندازيد.

- هيچ گاه بدون استفاده از سيني مخصوص كه در داخل دستگاه است، دستگاه را روشن نكنيد مگر با اجازه و دستور توليد كننده دستگاه.

- هيچ گاه دستگاه را بدون گذاردن غذا يا آب در آن به كار نيندازيد مگر اينكه توليد كننده آن اجازه داده باشد.

- هيچ وقت ظروف غذا يا وسيله سنگيني را (هنگامي كه در باز است) روي در دستگاه قرار ندهيد.

- فضاي اجاق، در و دزدگير آن را با آب و ماده شوينده در فواصل منظم تميزكنيد، نبايد از اسكاچ و وسايل خراشنده استفاده كنيد. دستمال مرطوب و نرم بهترين وسيله براي زدودن غذاهاست.

- هنگام استفاده كودكان از مايكروفر، بر كار آنها نظارت كنيد.

نكات ايمني در استفاده از اجاق مايكروفر

-1 در صورت گرم شدن بيش از حد مايعات تا دماي بالاتر از نقطه جوش ممكن است بطور ناگهاني بجوشد و سر برود. حتي بعد از اينكه ظرف از اجاق خارج شده باشد. بنابراين بهتر است در ظرف را بپوشانيد و اجازه دهيد تا قبل از خارج كردن كمي خنك شود.

-2 لازم است يخ غذاهاي يخ زده را قبل از پخت كاملا آب كنيد.

-3 براي استريل كردن شيشه شير بچه يا ساير ظروف از مايكروفر استفاده نكنيد.

-4 قبل از مصرف غذاي آماده شده در مايكروفر آن را با قاشق هم بزنيد يا بگذاريد چند دقيقه بماند و سپس آن را بخوريد. بخصوص وقتي شيشه شير بچه را گرم مي كنيد، ممكن است سطح شيشه سرد بنظر برسد اما نقاط داغ در داخل شير، موجب سوختن دهان كودك شود. پس بهتر است

قبل از استفاده، شيشه شير را محكم تكان دهيد تا گرما بطور يكنواخت پخش شود و حتما دماي شير را روي پوست دست خود امتحان كنيد.

-5 تنها از ظروف مناسب مايكروفر استفاده كنيد.

-6 از ظروف دربسته (كه در آن محكم چفت شده و چسبيده) استفاده نكنيد چون ممكن است بتركد.

-7 هيچگاه مايعات قابل اشتعال را در اجاق گرم نكنيد چون موجب احتراق يا انفجار مي شود.

-8 اگر آتش در داخل اجاق ايجاد شد، در آن را بسته نگهداريد، سيم را از برق بكشيد و به آتش نشاني زنگ بزنيد.

-9 هيچگاه داخل سيستم را دستكاري نكنيد و سعي نكنيد خودتان آن را تعمير كنيد چون ولتاژ بالاي آن ممكن است موجب مرگ شما شود.

-9 اگر اجاق شما خراب شده و فكر مي كنيد تشعشعات از كنار در آن نشت مي كند، از آن استفاده نكنيد و به مراكز مربوطه اطلاع دهيد.

چند كلمه هم بشنويد از سولا ردم، فرزند خلف مايكروفرها

سولاردم خوب غذا را مي پزد و به اندازه اجاق هايي كه تركيبي از انرژي هاي مايكروويو، گريل(كباب پز) و همرفت (كانوكشن ) هستند، كارآمد است اما شما بايد هزينه زيادي فقط براي نور هالوژن بپردازيد.

اگر آگهي هاي اجاق نوري سولاردم شما را جذب كرده باشد، احتمالا فكر مي كنيد كه اين اجاق با سرعت نور و تنها با استفاده از انرژي نور غذا را مي پزد.

وقتي <انجمن مصرف كنندگان استراليا> يكي از آنها را خريد تا ايرادات آن را بررسي كند، گزارش زير را ارائه كرد: بسيار متعجب شديم از اينكه فهميديم اين اجاق تنها يك تركيب ساده از اجاق هاي مايكروويو، گريل و كانوكشن است كه علاوه

بر آن، يك لامپ هالوژنه هم دارد. برخلاف آنچه آگهي ها تبليغ مي كنند اين اجاق تنها با نور هالوژن غذا را نمي پزد بلكه هدف اصلي كمك گرفتن از آن براي سرخ كردن و گرم كردن به روش خودكار است.

مانند هر اجاق تركيبي مايكروويو- گريل - همرفت، شما مي توانيد از آن به عنوان يك مايكروفر، گريل يا كانوكشن به تنهايي يا با هم (بسته به چيزي كه مي خواهيد بپزيد) استفاده كنيد. مزيت هر اجاق تركيبي همه كاره بودن آن است. شما مي توانيد كلوچه، بيسكويت و غذاهايي را كه به طور معمول نمي توانيد در يك مايكروفر استاندارد قرار دهيد در آن پخته يا گرم كنيد. اين اجاق سريعتر از يك اجاق معمولي (كانوكشن) غذا را مي پزد و به همان اندازه زمان مي برد تا غذا را سرخ كند. آشپزخانه شما خيلي گرم نمي شود و شما در هزينه و انرژي صرفه جويي مي كنيد زيرا پخت سريعتر و كارآمد داشته ايد.

كيفيت پخت چگونه است؟

ما 12 آزمايش با روش پخت هاي متفاوت انجام داديم، در اين آزمايش ها يخ تكه هاي گوشت و مرغ كامل را ذوب كرديم. پيتزاي يخ زده و يك غذاي نمونه را در بشقاب گرم كرديم. كلم بروكلي را پختيم، يك مرغ كامل را سرخ كرديم. سوسيس و نان تست را برشته كرديم. انواع كيك هاي اسفنجي، تارت ميوه اي و كلوچه پختيم. ما دستورات سازنده اجاق را مو به مو رعايت كرديم و غذاها خوب پخته شد به جز پيتزايي كه به طور خودكار گرم شده بود كه ته آن به اندازه كافي پخته و برشته نشده بود. پوست و تارت ميوه و سوسيس چروك و سفت شده بود. اگرچه

با كمي آزمايش و خطا با تغيير و تنظيم زمان نيرو و دما (و در مورد پيتزا با گرم كردن اجاق قبل از پخت) مي توان اين اشكالات را نيز اصلاح كرد.

نان تست در گريل به طور ناهمگن برشته شده بود و اين نشان مي داد كه اجاق در دماهاي بالا و زمان كوتاه نمي تواند غذاها را خوب برشته كند

.آيا با سرعت نور مي پزد؟

LG ادعا مي كند اجاق سولاردم تا 4 برابر سريع تر از يك اجاق كانوكشن غذا را مي پزد. ما مرغ ها را با روش هاي مختلفي سرخ كرديم. سريع ترين آن 37 دقيقه طول مي كشد، يعني حدود نصف زماني كه اجاق كانوكشن زمان مي برد. در ضمن ما براي دو نفر سيب زميني آب پز كرديم. با استفاده از كليد SPEED OUT اين كار 15 دقيقه زمان برد و در حالي كه در اجاق معمولي 40 دقيقه طول مي كشد. اما مثل همه مايكروفرها هر چه تعداد سيب زميني زيادتر شود زمان بيشتري طول مي كشد تا بپزد. در صورتي كه در اجاق هاي معمولي زمان پخت به مقدار ماده غذايي بستگي ندارد. پس در سولاردم تنها زماني كه حجم خيلي كمي غذا پخته شود زمان پخت آن 4 برابر سريع تر از اجاق هاي معمولي خواهد بود. البته در هر صورت سولاردم سريع تر از اجاق معمولي غذا را مي پزد.

آيا ضرر كمتري براي سلامتي دارد؟

LG ادعا مي كند غذاي پخته شده در اجاق سولاردم براي سلامتي بهتر است چون غذا را سريع تر و در دماي بالاتري مي پزد كه در اين حالت چربي كمتر و كربوهيدرات و پروتئين بيشتري در غذا نسبت به اجاق هاي معمولي باقي مي ماند. جداي از عمق سرخ شدن گوشت، روش پخت آن

كمترين تاثير را در ميزان چربي و كلسترول آن دارد. و در ضمن پختن نمي توان ميزان پروتئين و كربوهيدارت را افزايش دهد. سبزيجات معمولا با مايكروفر و بخارپز بهتر مي پزند و مواد مغذي كمتري از دست مي دهند.

راي نهايي

سولاردم غذا را خوب مي پزد و استفاده از آن بسيار آسان است و مثل همه اجاق هاي فردار مركب از مايكروفر و گريل هاي معمولي يك اجاق همه كاره اما كوچك است و شما مانند اجاق فردار قابليت پخت همزمان در طبقات مختلف آن را نداريد. ممكن است بعضي افراد آن را براي خود كافي بدانند اما براي پخت غذاهاي خانوادگي به اندازه كافي بزرگ نيست و البته به جز لامپ هالوژني كه به سرعت سرخ شدن غذا در آن كمك مي كند، هيچ مزيت ديگري نسبت به مايكروفرهاي تركيبي ندارد. البته بعضي مزيت هاي مايكروفرهاي تركيبي مانند گيرنده و حافظه پخت و گرم كردن را هم ندارد. گذشته از نياز به تعويض و سرويس لامپ هالوژن و هزينه آن، قيمت خود سولاردم نسبت به مايكروفرهاي معمولي بسيار گران است.

منبع: http://salamat.ir/

تغذيه مناسب در وقت امتحان

تغذيه، يكي از مهم ترين عوامل براي احساس آرامش و آمادگي ذهني است. بهتر است در فصل امتحانات توجه بيشتري به اين موضوع شود.

صبحانه از آنجايي كه فاصله بين شام تا صبحانه بين 10 تا 12 ساعت متغير است، بنابراين صبحانه براي كودكان مخصوصا دانش آموزان بسيار مهم است. طفره رفتن از خوردن صبحانه، مخصوصا به دليل اضطراب ناشي از امتحان، يكي از مشكلات شما، والدين است اما با تهيه صبحانه اي اشتها برانگيز موفق خواهيد شد.

مواد غذايي كه مي توانيد با آنها صبحانه اي كامل و اشتهاآور فراهم كنيد،

شامل:

نان روغني: يكي از نان هاي خوشمزه و انرژي زا است. خوردن مقدار كمي از آن، حداقل تا 40 دقيقه، انرژي مورد نياز بدن را كاملا تامين مي كند. بنابراين چند تكه نان روغني به همراه پنير و گردو، صبحانه اي مقوي و مفيد است.

يك ليوان شير (بهتر است گرم باشد، كه البته معمولا بچه ها آن را دوست ندارند!) به همراه دو قاشق عسل يا چند حلقه موز.

سيب و جوانه گندم به تنهايي صبحانه كاملي است. براي جلوگيري از ايجاد حالت تهوع، بهتر است چند تكه نان و پنير و گردو نيز مصرف شود.

يك كاسه عدسي (لوبيا توصيه نمي شود) به همراه كمي كره در آن، صبحانه مفيدي است.

سرشير يا خامه يا عسل به همراه كمي چاي يا يك ليوان شير.

نان و پنير به همراه خيار يا گوجه فرنگي و يك استكان چاي شيرين، صبحانه اي مفيد و انرژي زاست.

تخم مرغ، منبع كاملي از پروتئين و ساير موارد مورد نياز بدن است و به هر شكل كه مصرف شود (آب پز، نيمرو، پخته) مفيد است و تا مدتي طولاني كودكان را سير نگه مي دارد.

از خوردن غذاهاي پر حجم به عنوان صبحانه، مثل قورمه سبزي يا قيمه باقيمانده از شب قبل، آبگوشت و ... بپرهيزيد. اين غذاها، حجم معده را افزايش داده و احساس سنگيني و خواب آلودگي ايجاد مي كنند و در روزهاي امتحان اصلا توصيه نمي شوند. به طور كلي صبحانه اي مفيد و مغذي است كه در عين كم حجم بودن، غني بوده و حداقل 2 تا 3 ساعت كودك را سير نگه دارد و مهم تر اين كه انرژي مورد نياز او را تأمين

كند.

خوردن صبحانه را فراموش نكنيد. معده خالي اجازه تفكر در جلسه امتحان را از انسان مي گيرد.

ميان وعده به دليل اين كه اكثر مدارس، ساعت هاي درسي را در روزهاي نزديك به امتحان با برگزاري كلاس هاس تقويتي افزايش مي دهند، از اين رو حتما نياز است تا براي زنگ تفريح، مخصوصا ساعت هاي پاياني، خوراكي مغذي به بچه ها داده شود ولي اين خوراكي ها نبايد اشتهاي كودكان را براي ناهار از بين ببرند. بنابراين بهترين خوراكي هاي زنگ هاي تفريح، انواع ميوه، ساندويچ هاي بسيار كوچك (به غير از سوسيس و كالباس) و تنقلاتي مثل انواع آجيل خام است.

ناهار اگر فرزند شما بعضي غذاها را دوست ندارد، اما براي او مفيد است، سعي كنيد آن غذا را با چاشني هاي مفيد، خوشمزه كنيد.

انواع غذاهاي دريايي مخصوصا ماهي، انتخاب بسيار خوبي براي ناهار، خصوصا در زمان امتحانات است. فسفر موجود در ماهي بهترين ماده مغذي براي مغز است. اما متأسفانه اغلب بچه ها، ماهي دوست ندارند و علت آن بوي ماهي است. از اين رو، ماهي را طوري بپزيد كه بوي آن از بين برود.

غذاهاي سبزي دار، مثل انواع خورشت (كرفس، قورمه سبزي، نعناع، جعفري و ...) خوراك مرغ به همراه هويج، كلم و ... غذاهاي مفيد و عالي براي كودكان هستند.

از پختن غذاهاي پر حجم مثل آبگوشت در دوران امتحانات بپرهيزيد. اين قبيل غذاها، حجم معده را افزوده و احساس خواب، سستي و نفخ شديد را ايجاد مي كنند. اين قبيل غذاها، حداقل 4 تا 5 ساعت زمان لازم دارند تا كمي هضم شوند.

در دوران امتحان، از فرزند خود بخواهيد تا غذاهاي مورد علاقه اش را به شما بگويد. شما

نيز تا حد امكان همان غذاها را تهيه كنيد. اين مسأله اشتهاي فرزندتان را برانگيخته و او با اشتياق غذا ميل مي كند و همين امر نتايج مثبتي به دنبال خواهد داشت.

سالاد، سبزي خوردن، ماست و ... مواد غذايي خوبي براي تحريك اشتها هستند. آنها را فراموش نكنيد.

عصرانه پس از صرف ناهار و اندكي استراحت، كودكان و حتي بزرگسالان، نياز به تجديد نيرو دارند. اين مسأله مخصوصا در بچه ها و در دوران امتحان، نمود بيشتري دارد. مغز به عنوان فرمانده بدن، هر چند ساعت يك بار نياز به تجديد قوا دارد و اين زماني مهم تر جلوه مي كند كه از مغز كار بيشتري طلب كنيم. اما يك عصرانه خوب چيست و چه ويژگي هايي دارد.

از بين خوراكي ها، آنهايي را كه مفيدترند، در راس برنامه عصرانه قرار بدهيد.

خريد خوراكي هاي مفيدي چون انواع آجيل هاي خام، انواع ميوه (مخصوصا آنها را كه فرزندتان بيشتر دوست دارد)، شير با طعم هاي مختلف اگر در منزل شير با ميوه ها مخلوط شود بهتر است) و ... را فراموش نكنيد.

نان و پنير و گردو، كره و عسل، كيك ساده عصرانه به همراه چاي، شير با آب ميوه (ترجيحا در منزل تهيه شود) عصرانه مفيدي است. توجه كنيد؛ از آنجايي كه اوج ساعت هاي مفيد درس خواندن و مرور مطالب براي امتحان روز بعد، بين ساعت 5 عصر تا 9 شب است، بنابراين در اين فاصله، هر يك ساعت تا يك ساعت و نيم، يك بار خوراكي مفيدي به فرزندتان بدهيد. (بهترين ساعت براي عصرانه، پس از استراحت فرزندتان و قبل از شروع مطالعه و همچنين در ميان ساعت هاي مطالعه است.)

شام اگرچه

پزشكان، عقيده به حذف شام از برنامه غذايي خانواده (مخصوصا براي خانواده هايي كه استعداد چاقي دارند) دارند، اما در زمان امتحان، كمي بايد اين رژيم تغيير كند. اگر قبلا شام بسيار سبكي تهيه مي ديديد، بهتر است اين يكي، دو هفته برنامه را كمي تغيير دهيد.

اگر فرزندتان عصرانه كافي خورده و ميلي به شام ندارد، به او اصرار نكنيد. شايد پرخوري، باعث ناراحتي او شده و در اثر ناراحتي ناشي از پرخوري فردا نتواند سر جلسه حاضر شود.

براي تهيه شام، از فرزندتان كمك بخواهيد و غذايي را كه او دوست دارد تهيه كنيد.

جگر، دل و قلوه، يك كاسه سوپ و غذاهايي از اين دست، اگر چه كم حجم اند، اما مفيد و مقوي اند.

نگذاريد فرزندتان به جاي شام از تنقلات بي فايده مثل چيپس و پفك، شكلات و ... استفاده كند.

برنامه غذايي براي وعده شام را زياد تغيير ندهيد، بلكه بكوشيد تا از غذاهاي مقوي و كم حجم استفاده كنيد.

نكته آخر: شب امتحان با شب هاي ديگر فرقي ندارد. هيجان را كنار بگذاريد (اگر چه سخت است، ولي سعي كنيد)، از خوردن تنقلات غير مفيد و احتمالا بيماري زا بپرهيزيد و به ياد داشته باشيد كه با توكل به خدا موفق خواهيد شد

منبع: www.al-shia.com

كنسرو ماهي تون در روغن

يكي از مهم ترين روش هاي آماده سازي يا فرآوري مواد خوراكي، حرارت دادن آنها مي باشد. استفاده از حرارت نه تنها سبب بهبود كيفيت خوراكي(Eating Quality) مواد غذايي مي شود، بلكه از طريق كاهش سرعت يا توقف فعاليت هاي شيميايي، آنزيمي و باكتريايي، قابليت نگهداري آنها را نيز افزايش مي دهد.

در مورد ماهي و ديگر فرآورده هاي دريايي نيز، حرارت دادن آنها ابتدا به منظور بهبود

كيفيت خوراكي و در مرحله بعد جهت متوقف ساختن فعاليت هاي ميكروبي و شيميايي انجام مي گيرد. فرآيند حرارتي در ماهي سبب نرم شدن بافت ها، تغيير ماهيت پروتئين ها، كاهش رطوبت و بسياري تغييرات ديگر مي شود و از طرفي ماندگاري آن را بهبود مي بخشد. منظور از كنسرو نمودن ماهي نيز تهيه محصولي است كه بتوان آن را براي مدت طولاني حفظ نمود و در پايان مدت نگهداري نيز مطمئن بود كه محصول سالم و قابل مصرف است.

تاريخچه

Canning به مفهوم قوطي كردن مواد غذايي و اصطلاحي رايج در توليد و نگهداري مواد غذايي است. تاريخ بسته بندي مواد غذايي به زمان ناپلئون بناپارت برمي گردد. در آن زمان امپراطور فرانسه در برنامه كشورگشايي خود نياز داشت غذاي سربازانش را به شكلي تامين كند كه عاري از فساد باشد. در سال 1840 ميلادي براي اولين بار ماهي و ميوه به صورت كنسرو قوطي به بازار عرضه شد. در ايران نيز كنسروسازي در سال 1309 شمسي به وجود آمد و در سال 1344 سيستم هاي لاك زني اتوماتيك امروزي در ايران نصب و مورد بهره برداري قرار گرفت.

تعاريف و اصطلاحات

ماهي تون:

انواع ماهي تون از خانواده اسكامبريده(Scombridae) و از ماهي هاي دريايي مي باشند كه در اقيانوس كبير، هند، اطلس و بعضي درياهاي وابسته به اين اقيانوس ها از جمله آب هاي جنوبي ايران(درياي عمان، تنگه هرمز و قسمتي از خليج فارس) پراكنده اند كه داراي جنس و گونه هاي متعددي مي باشند.

كنسرو ماهي تون در روغن:

فرآورده اي است از گوشت يك يا چند گونه از ماهي هاي تون كه پس از پخت اوليه و پُر شدن در قوطي و افزودن روغن و نمك به آن، دربندي و فرآيند حرارتي را گذرانده باشد.

گوشت تكه:

به قطعاتي از

گوشت كنسرو ماهي تون اطلاق مي شود كه كوچك ترين بعد آن از 2/1 سانتي متر كمتر نباشد.

گوشت خرده:

به قطعاتي از گوشت كنسرو ماهي تون اطلاق مي شود كه بزرگ ترين بعد آن از 2/1 سانتي متر بيشتر نباشد.

ويژگي هاي استاندارد مواد اوليه:

ماهي:

ماهي هاي مورد استفاده در تهيه اين فرآورده، بايد سالم، بدون عيب، تميز و حتي المقدور از يك گونه باشند. دارا بودن پوستي با درخشندگي شفاف و طبيعي، با بوي ماهي تازه صيد شده، عضلات سفت و ارتجاعي، چشم هاي روشن و شفاف و طبيعي، نشان دهنده كيفيت خوب اين ماهي هاست. ماهي هاي مورد مصرف در تهيه اين كنسرو مي تواند تازه يا منجمد باشد. در صورت استفاده از ماهي هاي منجمد حتما بايد زمان ماندگاري و نحوه انجماد آن در سردخانه، طبق مشخصات مندرج در استاندارد ملي مربوط باشد.

روغن:

روغن مورد مصرف در تهيه كنسرو ماهي تون بايد روغن هاي مايع مجاز خوراكي مانند (روغن زيتون تصفيه شده) باشد و در زمان مصرف، با مشخصات مندرج در استانداردهاي ملي مربوط خود منطبق باشند.

نمك:

نمك مورد مصرف در تهيه كنسروماهي تون بايد با ويژگي هاي مندرج در استاندارد ملي مربوط مطابقت داشته باشد.

آب:

آب مورد استفاده براي شستشوي ماهي ها بايد آب آشاميدني بوده و مورد تاييد مقامات بهداشتي قرار گرفته باشد.

ظروف بسته بندي (قوطي):

ويژگي هاي قوطي هاي مورد مصرف بايد با استاندارد ملي مربوطه مطابقت داشته و سطح خارجي آن در برابر خوردگي احتمالي مقاوم باشد.

لاك ها:

لاك هاي مصرفي در اين قوطي ها كه در تماس مستقيم با مواد غذايي است، بايد در مقابل هر يك از مواد درون قوطي مقاوم باشد.

فرآيند توليد:

ماهي پس از صيد(مرگ) در اثر فعاليت باكتري ها و آنزيم ها به سرعت ويژگي هاي خود را از دست داده و پس از

مدتي علايم فساد در آن ظاهر مي گردد. لذا جهت افزايش زمان ماندگاري آن بر اساس اصول نگهداري مواد غذايي مراحل زير در مورد آن انجام مي گيرد:

1- از بين بردن ميكروارگانيسم هاي موجود در حد امكان يا جلوگيري از فعاليت آن ها به وسيله پخت اوليه(Pre–cooking) به كمك بخار يا هواي داغ.

2- توقف يا كاهش سرعت فعاليت آنزيم ها و جلوگيري از دستيابي به اكسيژن، جهت ممانعت از فعل و انفعالات شيميايي از طريق جاگذاري ماهي ها در قوطي و خالي كردن نسبي هواي قوطي ها قبل از دربندي.

3- حفاظت محصول مورد نظر از آلودگي مجدد، از طريق دربندي قوطي ها و اعمال فرآيند حرارتي نهايي (Heat Processing) به مدت 65 دقيقه در دماي 121- 110 درجه سانتي گراد.

پختن ماهي تا حد نرم شدن استخوان ها و غيرفعال كردن تمامي باكتري ها و آنزيم هايي است كه ممكن است در قوطي وجود داشته باشند كه با اصطلاح "استريليزاسيون تجارتي" بيان مي گردد و عبارت است از فرآيندي كه در پايان آن هيچ ارگانيسم بيماري زاي زنده اي با روش هاي معمول قابل جستجو نبوده و تعداد ساير ميكروارگانيسم هاي باقيمانده ي عامل فساد نيز به قدري كم باشد كه در شرايط معمول نگهداري(بدون استفاده از يخچال) قادر به رشد و فعاليت نباشند.

ارزش غذايي:

مواد مغذي در 100 گرم كنسروماهي تون(Tuna) در روغن به شرح زير است:

آب: 6/52 گرم انرژي: kcal 288 پروتئين: 2/24گرم

چربي: 5/20گرم خاكستر: 4/2 گرم ساير: مواد معدني و ويتامين ها.

در حال حاضر سرانه مصرف ماهي در كشور حدود 5 كيلوگرم است كه در مقايسه با متوسط سرانه دنيا(22 كيلوگرم) ميزان كمي است كه يكي از علت هاي آن مي تواند فسادپذيري بيش از حد ماهي باشد، چرا كه مصرف ماهي

فاسد، مسموميت و حساسيت شديد براي مصرف كننده به دنبال دارد. بنابراين با مصرف كنسرو ماهي ضمن تامين انرژي مورد نياز بدن، به نوعي كمبود يا فقدان ماهي در سبد غذايي نيز جبران مي گردد.

ويژگي هاي استاندارد فرآورده نهايي:

- قوطي پرشده اين فرآورده بايد عاري از زنگ زدگي، باد كردگي، لحيم شدگي، ضرب ديدگي در ناحيه دربنديي با علائم نشت و يا ساير آثار ناشي از فساد محتويات درون آن باشد.

- محتوي گوشت موجود در فرآورده، بايد بدون زوايد غير گوشتي مانند پوست، فلس، استخوان، باله، دم وامعاء واحشاء و دلمه خون آشكار باشد.

- چنانچه محصول تحت عنوان "كنسرو ماهي تون با گوشت تكه اي" عرضه مي شود، ميزان گوشت خرده در آن بايد بيش از 50 درصد وزن كل محتوي قوطي آبكش شده باشد.

- بافت گوشت ماهي در فرآورده بايد سفت و محكم بوده و متلاشي نشده باشد.

- رنگ گوشت ماهي در فرآورده بايد روشن يكدست بوده و با آن چه كه بر روي برچسب قوطي قيد مي شود، مطابقت داشته باشد.

- اين فرآورده بايد بو و طعم طبيعي داشته و عاري از هر گونه طعم و بوي ناشي از علائم فساد محتويات آن باشد.

- استفاده از هر گونه ماده افزودني، در اين فرآورده مجاز نمي باشد.

نشانه گذاري:

بر روي قوطي هاي كنسرو ماهي تون موارد زير بايد به طور خوانا نشانه گذاري شده باشد:

- نام محصول و نوع عرضه(مثلا با گوشت تكه اي يا خرده يا...) بدون گوشت تيره يا همراه گوشت تيره.

- ذكر اجزاء به كار رفته در فرآورده، با قيد مقدار

- شماره پروانه ساخت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي.

- شماره سري ساخت

- تاريخ توليد و انقضاي مصرف

- وزن خالص

محتويات در سيستم متريك

- قيمت براي مصرف كننده

پياز، هديه اى كه ما به جهانيان داديم!

ماست و پياز

تاريخ مى گويد پياز، اين سبزى را اجداد ما ايرانيان به مردم جهان هديه كرده اند. پياز نخستين بار در ايران كاشته شد سپس به مصر و روم و يونان رفت و به سرعت در شمار غذاهاى مردم جهان قرار گرفت. در فهرستى كه بر ديوار اهرام مصر نقش بسته است نام پياز هم به چشم مى خورد. خواص پياز اشك آور آن اندازه زياد است كه گفته مى شود به ?? تا ?? درصد غذاى دنيا چاشنى پياز مى زنند و همراه با ?? درصد غذاها پياز خام مى خورند. بنابراين جا دارد به پياز جايگاه ويژه اى بدهيم.

پياز پس از ويتامين ث و ب، مواد معدنى زيادى همچون فسفر، آهن، كلسيم، پتاسيم، سيليس، قند و گوگرد است.

هر روز ماست بخوريم، اين توصيه پزشكان است

ماست داراى انواع ويتامين هاى ب و ث، ويتامين هاى محلول در چربى مثل ويتامن آ، د، ف، اى و حاوى تمام تركيبات و خواص شير است.

ماست معده را تقويت و به هضم غذا كمك و به علت داشتن ويتامين ب اعصاب را آرام و تقويت مى كند.

به عقيده پزشكان مصرف روزانه ماست با خاصيت مسكن حرارت جگر و التهاب داخلى، سلامتى و طول عمر را به دنبال دارد.

ماست سبب افزايش سلامت دستگاه گوارش مى شود و براى درمان اسهال كودكان مفيد وسودمند است؛ همچنين داشتن اعصابى آرام با مصرف ماست امكانپذير است. به توصيه پزشكان افرادى كه آنتى بيوتيك مصرف مى كنند، حتما ماست بخورند.

همچنين كسانى كه چاق هستند و قصد لاغر شدن دارند خوردن ماست براى

آنها ضرورى است.

سالاد نه شام است نه ناهار!

چاق و لاغر ندارد

شما هم عادت داريد به همراه غذايتان سالاد بخوريد؟ يا اين كه فقط وقتى تصميم به لاغر شدن مى گيريد سالادجاى شامتان را اشغال مى كند؟ كمى فكر كنيد، شما هم تصور مى كنيد كه فقط مى توان از آن براى پر كردن معده و جلوگيرى از پرخورى استفاده كرد؟

سالادها انواع گوناگونى دارند. برخى از سالادها از سبزى هاى تازه تشكيل شده اند و برخى ديگر، سبزى هاى پخته، انواع مغزها و دانه ها را نيز به همراه دارند. به طور كلى، سالادهايى كه از كاهو، كلم، خيار و گوجه فرنگى تشكيل شده اند و به سالادهاى معمولى معروف هستند، منبع انواع ويتامين ها، فيبر غذايى و آنتى اكسيدان ها به شمار مى روند. البته در مقدار قابل دسترس اين مواد مغذى مى توان به عواملى نظير خرد شدن و قرار گرفتن طولانى در معرض نور آفتاب و هواى اتاق نيز اشاره كرد كه همه اينها در كاهش ميزان اين مواد مغذى تاثير مى گذارد. به طور متوسط ??? تا ??? گرم سبزى از طريق برنامه غذايى روزانه توصيه مى شود و عادت به خوردن سالاد يكى از راه هاى تامين اين مقدار سبزى مورد نياز است.

در سالاد مى توان برخى از سبزى ها را به صورت پخته دريافت كرد كه در ميان آنها مى توان به انواع كلم ها، لوبيا سبز و نخود فرنگى اشاره كرد. اما اين سبزى ها گاهى به صورت پيش غذا كه كمى سنگين تر از سالاد هستند، سرو مى شود و از مواد غذايى متنوع ترى تشكيل شده اند و در وعده

هاى غذايى سبك تر اين سبزى ها به شكل سالاد سرو مى شوند. اين وعده هاى سبك تر به همراه غذا ميل شده و گاهى با تركيب شدن با مواد غذايى نظير انواع دانه ها، مغزها، جوانه گندم و تخم مرغ، حتى به جاى شام مورد استفاده قرار مى گيرند.

اما در برخى موارد سالادها مى توانند زيان بار باشند. براى مثال، برخى از سبزى ها كه در خانواده كلم، پياز، شلغم و ترب قرار دارند، گواتروژن بوده و براى افرادى كه به كم كارى تيروييد مبتلا هستند، توصيه نمى شود اما اين افراد مى توانند از پخته اين سبزى ها به شكل سالاد استفاده كنند، بنابراين تحت هيچ شرايطى سالاد از رژيم غذايى كسى حذف نمى شود. بهتر است عادت خوردن سالاد را از كودكى به فرزندانتان آموزش دهيد. زيرا اين عادت مانع از بروز چاقى در كودكى مى شود كه اين روزها نرخ رو به رشدى را در حال طى كردن است.

مكمل هاي غذايي

با نزديك شدن به دوران يائسگي، خانم ها در معرض كمبود كلسيم قرار مي گيرند. در اين سن لازم است كه خانم ها آزمايشات تراكم استخواني انجام دهند. به طور كلي به خانم هاي يائسه توصيه مي شود هر روز مقدار يك گرم كلسيم اضافي دريافت كنند. همچنين در موارد يائسگي زودهنگام، استعمال موادمخدر، افراد لاغر اندام، سابقه فاميلي در مورد شكستگي استخوان گردن ، كمبود دريافت كلسيم در دوران نوجواني، كم تحركي و سابقه مصرف طولاني مدت داروهاي با اساس كورتيكو استروئيد، همراه با كلسيم بايد ويتامين د نيز مصرف شود. بخشي از مكمل هايي كه براي خانم هاي يائسه

توصيه مي شود از فيتو استروژن كه به طور خاص از ايزو فلاوون هاي سويا به دست مي آيد، تشكيل شده اند. نقش اين هورمون ها در واقع جايگزيني استروژن هاي زنانه است. تحقيقات نشان مي دهد كه اين هورمون ها مي توانند از گر گرفتگي دوران يائسگي و پوكي استخوان ناشي از آن پيشگيري كند و به نظر مي رسد نقش پيشگيرانه در برابر سرطان ها دارد. اما تحقيقات در مورد اين مواد همچنان ادامه دارد.

ورزشكاران

يكي از دغدغه هاي ورزشكاران مصرف مكمل هايي است كه جزو مواد نيروزا نيز به حساب نيايند. شناخته شده ترين مكمل براي ورزشكاران، كراتين است. تاثير اين ماده در بدن، افزايش توان بدني در برابر فعاليت و حجيم شدن ماهيچه هاست. اما با اين حال تحقيقات نشان مي دهد كه افزايش حجم عضلاني هميشه كمتر از 10% خواهد بود و تأثيرات مقاوم كردن اين ماده فقط در مورد تمرينات تكراري و كمتر از 15 ثانيه صدق مي كند. به علاوه گفته مي شود كه كراتين عوارض گوارشي، قلبي- عروقي و ماهيچه اي در پي دارد و ممكن است سرطان زا نيز باشد.

سالمندان

با افزايش سن، پيشگيري از سوءتغذيه و كم خوني بسيار مهم است. قبل از شروع مصرف مكمل ها، ابتدا بايد فرد تحت يك آزمايش خون كامل قرار گيرد كه به اين وسيله اندوخته آهن، ويتامين ب12، ب9، گلبول هاي قرمز، گلبول هاي سفيد و... اندازه گيري مي شود. در صورت كمبود، قرص هاي آهن، ويتامين ب12، ب9، روي، سلنيوم و... به صورت شربت يا آمپول هاي تزريقي براي فرد تجويز مي شود.

نوزادان

توصيه مي شود كه مادران هر روز

به نوزادان خود قطره ويتامين د بدهند. ضرورت استفاده از اين مكمل ، تثبيت كلسيم در بدن و استحكام توده استخواني است، چرا كه ويتامين د موجود در شير به تنهايي كافي نيست و از آنجا كه ويتامين د فقط در مجاورت نورخورشيد به طور مطلوب تأثيرگذار خواهد بود، توصيه مي شود كه در طول روز حتماً كودك را در مجاورت نور خورشيد قرار دهند.

خستگي مفرط

معمولاً بسياري از افراد پس از دوران امتحانات يا گذران دوره كاري شديد، به فكر مصرف بعضي از مكمل ها مي افتند، تا خستگي خود را برطرف و توان از دست داده خود را به دست آورند. بسياري از مكمل ها در واقع شامل كافئين يا ويتامين ث است كه موجب تحريك شديد مي شود. اگر مدت طولاني است كه احساس خستگي مي كنيد، امگا3 مصرف كنيد؛ زيرا اين ماده، مقاومت بدن را در برابر استرس اكسايشي بالا مي برد. يك دوره مصرف آنتي اكسيدان ها نيز مي تواند در رفع اين مشكل مفيد باشد.

پيشگيري از پيري

اگر به دنبال داروي معجزه گري هستيد كه شما را براي هميشه جوان و شاداب نگه دارد، بايد گفت كه به هيچ نتيجه اي نمي رسيد. اما نااميد نشويد و بدانيد كه مكمل هاي غذايي سرشار از آنتي اكسيدان ها، مانند ويتامين آ، اي، ث و سلنيوم مي تواند سن پيري را به تعويق اندازد. در واقع اساس اين مواد، مقابله با ازدياد راديكال آزاد است. راديكال هاي آزاد مولكول هايي هستند كه افزايش آنها باعث تخريب سلول ها و خصوصا پيري پوست مي شود.

دوران رژيم

مكمل هاي غذايي زيادي براي كاهش وزن وجود دارند.

گرچه برخي از اين مواد تا حد زيادي مي توانند به كاهش وزن كمك كنند، اما يك دارو هيچ وقت در كاهش وزن به اندازه يك رژيم غذايي صحيح همراه با فعاليت هاي بدني موثر نخواهد بود. اگر شما هم جزو آن دسته از افرادي هستيد كه از اين مكمل ها استفاده مي كنيد، رژيم غذايي مناسب و ورزش را فراموش نكنيد!

سيگار نكشيد!

علاوه بر مضرات شناخته شده سيگار، يكي ديگر از معايب آن، كاهش مقدار آنتي اكسيدان در افراد سيگاري است. آنتي اكسيدان عنصري است كه مانع از تاثيرات منفي راديكال هاي آزاد در بدن مي شود. بنابراين افراد سيگاري حتما در برنامه غذايي روزانه از غذاهاي سرشار ويتامين آ، اي، ث و سلنيوم كه حاوي اين عناصر هستند، استفاده كنند. اما به ياد داشته باشيد كه بهترين راه براي حفظ سلامتي، ترك سيگار است.

بيماري ها و مصرف برخي داروها

در مدت استفاده از برخي داروها، لازم است كه مكمل هاي غذايي در برنامه روزانه گنجانده شود. به عنوان مثال، بيماري كه به مدت طولاني از داروهاي كورتيكو استروئيد استفاده مي كند، حتما بايد قرص هاي پتاسيم (دوز آن به نوع دارو بستگي دارد) و كلسيم (تقريبا 500 ميلي گرم) مصرف كند، زيرا كورتيزون باعث حذف بيش از حد مواد معدني و از بين رفتن اين دو عنصر مي شود. براي خانم هايي كه تحت درمان ضد هورموني هستند مانند افراد مبتلا به سرطان سينه كه داروهاي آنتي آروماتاز مصرف مي كنند، روزانه يك گرم كلسيم به همراه ويتامين( د) تجويز مي شود تا از ابتلا به پوكي استخوان كه فقدان استروژن يك عامل موثر در

بروز آن است، پيشگيري شود. برخي ديگر از بيماران مانند مبتلايان به التهاب كوليت (همراه با جذب نامطلوب گوارشي) به منيزيوم، انواع ويتامين هاي آ، د، اي، كا و ب 12 نياز دارند كه دوز آن با توجه به وضعيت التهاب تعيين مي شود. در برخي از روش هاي درمان چاقي، جسمي فضاگير در معده بيمار قرار داده مي شود تا حجم معده كاهش يابد كه معمولا در اين موارد مكمل هاي آهن، روي و ويتامين هاي ب6 و 12 تجويز مي شود. در افرادي كه مبتلا به كلسترول بالاي خون هستند، توصيه مي شود با رعايت رژيم غذايي، يك نوع روغن گياهي مصرف كنند كه اين چربي ها كلسترول را در روده ها جذب كند. بسياري از خانم هايي كه در دوران قاعدگي، خونريزي زياد دارند دچار كمبود آهن هستند. اين افراد پس از انجام آزمايش خون مي بايست با نظر پزشك، مكمل آهن مصرف كنند.

عوارض جانبي مكمل ها

به طور كلي، عوارض منفي اين مكمل ها فقط در موارد زياده روي در مصرف، ديده مي شود. به عنوان مثال، مصرف بسيار زياد كلسيم، باعث تشكيل سنگ كليه مي شود. افراط در مصرف آهن، اختلالات گوارشي مانند استفراغ و نارسايي كبد را در پي دارد. دوز بالاي يد، خطر پركاري تيروئيد را دارد و مصرف زياد پتاسيم، موجب مشكلاتي در ريتم ضربان قلب مي شود. استفاده زياد از ويتامين ب12 نيز باعث چرب شدن پوست و بروز آكنه مي شود.

صبحانه رمز شادابي

معمولا بيرون رفتن از منزل و جدا شدن از گرماي دلنشين رختخواب در صبح هاي آخرين فصل سال، كمي سخت و ناخوشايند است. اما مواجه

شدن با سرماي هوا آن قدرها هم امر محال و مشكلي نيست، به شرط اينكه به اصول تغذيه صحيح و مقدار كالري مورد نياز بدن، توجه داشته باشيم. و مهم ترين نكته در اين باره، اهميت بسيار زياد «صبحانه» مناسب در ساعات آغازين روز است تا با نيروي كافي به فعاليت هاي روزمره بپردازيم.

درواقع اهميت «صبحانه» از آنجايي است كه بدن پس از تحمل گرسنگي در مدتي حداقل 7 ساعت، نياز به دريافت موادغذايي دارد و اين درحالي است كه گرچه فعاليت دستگاه هاي بدن در شب كاهش مي يابد، اما نياز آنها به انرژي قطع نمي شود.

براي اينكه اين وعده غذايي به مطلوب ترين حد خود برسد، مي بايست حتما به خوراكي هايي كه در صبحانه مصرف مي شود، توجه كرد. صبحانه صرفا به خوردن چند شيريني يا شكلات خلاصه نمي شود. اين خوراكي ها سرشار از چربي ها و فاقد ويتامين هاست. درواقع بايد گفت كه ديگر وعده هاي غذايي كمبود مواد مغذي صبحانه را براي بدن جبران نمي كند و فرد تمام طول روز را با كمبود غذايي سپري مي كند. در شرايط ايده آل صبحانه بايد 25% انرژي روزانه ما را تأمين كند. در اين صورت يك نوشيدني، ميوه تازه، يكي از محصولات لبني و نان يا يكي ديگر از غلات چنين صبحانه اي را تشكيل مي دهند.

نوشيدني گرم؛ جز لاينفك صبحانه: نوشيدني گرم نه تنها آب بدن را تأمين مي كند بلكه موجب گرم شدن بدن نيز مي شود. با نوشيدن اولين جرعه چاي، قهوه يا شير، احساس شادابي و سرزندگي تمام وجود را پر مي كند.

ميوه؛ يار سلامتي بدن:

گرچه تنوع ميوه ها در فصل زمستان نسبت به تابستان محدودتر است اما پرتقال، نارنگي، كيوي، سيب، موز و... در اين فصل فراوان است و به نظر مي رسد كه خوردن ميوه در وعده صبحانه بسيار مفيد خواهد بود. ميوه ها كه منبع غني فيبر، ويتامين ها و مواد مغذي خصوصا آنتي اكسيدان ها هستند، قدرت بدني را بالا برده و با راديكال هاي آزاد كه باعث پيري مي شوند، مقابله مي كنند. پس براي اينكه هميشه كاملا شاداب و پرانرژي باشيد، خوردن ميوه ها را به عنوان يك ماده نيروزاي طبيعي فراموش نكنيد.

غلات؛ يك ماده غذايي اصلي: بيسكويت و ديگر غلات سرشار از قندهاي ساده بوده و انرژي مورد نياز بدن را براي انجام فعاليت هاي صبح تأمين مي كند. مقدار خوردن اين گروه خوراكي ها به ميل و اشتهاي شما بستگي دارد.

لبنيات؛ خوراكي لازم: شير، ماست و پنير حاوي كلسيم هستند كه براي سلامتي استخوان ها بسيار مفيد است و پروتئين هاي مورد نياز را تا سطح بسيار خوبي تأمين مي كند.

به رغم اهميت بسيار بالا و قابل توجه صبحانه، اما جاي اين وعده غذايي در زندگي بسياري از ما هنوز خالي است. كمبود وقت و بي اشتهايي، دو دليل اصلي افرادي است كه از اين وعده غذايي غفلت مي كنند. اختصاص و رعايت 15 تا 20 دقيقه در صبح براي خوردن صبحانه مشكل اول را رفع مي كند. توجه به اين زمان در خانواده هايي كه كودك دارند، چندين برابر مي شود. اگر براي بيدار كردن بچه ها از خواب برنامه ريزي داشته باشيم، نگراني و اضطراب دير رسيدن به مدرسه، مانع

صبحانه خوردن با آرامش آنها نمي شود. كساني هم كه پس از بيدار شدن ميلي به صبحانه ندارند، بهتر است يك فنجان چاي يا قهوه در منزل بنوشند و مقداري ماست، ميوه و... را با خود به محل كارشان ببرند. اما از بي اشتهايي كودكان به صبحانه نبايد ساده گذشت، زيرا در اغلب موارد كودك نسبت به بعضي مواد غذايي حساسيت دارد. به عنوان مثال، بسياري از بچه ها به سختي شير را هضم مي كنند. در چنين مواردي معمولا توصيه مي شود كه ديگر لبنيات مانند ماست به كودك داده شود. اگر مشكل هضم كودك برطرف شد، بهتر است بين زمان بيدار شدن او و خوردن صبحانه فاصله اي باشد. در اين زمان نيم ساعت تا 45 دقيقه، كودك احساس گرسنگي مي كند.

خوردن صبحانه كامل و صحيح را در فصل زمستان فراموش نكنيد و مطمئن باشيد كه اين وعده غذايي مي تواند حربه مفيدي براي مقابله با سرما باشد.

مواد غذايي ضروري در دوران شيردهي

ميزان چربي موجود در زنان باردار بين 2 تا 4 كيلوگرم افزايش مي يابد تا آمادگي شيردهي را پيدا كنند. هنگام شيردهي نياز بدن به نيرو افزايش مي يابد و ميل به غذا بيشتر ميشود. شير مادر غذايي سرشار از نيرو و انرژي است و شما براي اينكه بتوانيد 750 ميلي ليتر شير را در روز توليد كنيد، بايد غذاي بيشتري بخوريد. البته توليد روزانه اين مقدار شير به چهار ماهگي تا يك سالگي كودك اختصاص دارد. كه تقريبا حدود 450 تا 550 كالري در روز ميشود. اگر به اندازه كافي غذا نخوريد احساس ضعف و ناتواني مي كنيد و شير شما كم مي

شود. بنابراين براي توليد شير كافي، حاوي مواد مغذي بايد مواد غذايي متناسب با نياز هاي كودكتان را مصرف كنيد.

شير مادر حاوي 5 تا 8 درصد كالري از انواع پروتئين ها است و مادران نيازي به دريافت پروتئين بيشتر ندارند. اين در حالي است كه زنان غربي بيش از نياز روزانه خود پروتئين دريافت مي كنند. مادران شيرده 80 درصد بيش از ديگران به كليسيم نياز دارند، به عبارت ديگر نياز روزانه بدن به كليسيم 700 ميلي گرم است كه در زنان شيرده اين رقم به 1250 ميلي گرم ميرسد. شيردهي در 6 ماه اول حدود 210 ميلي گرم كلسيم را از بدن مادر خارج مي كند. بنابراين بايد مراقب باشيد بدن شما كلسيم لازم را در طول روز دريافت كند. هنوز مشخص نشده است كه آيا دريافت كليسيم اضافي مادر موجب افزايش ميزان كلسيم دريافتي كودك مي شود يا نه. اما در صورت كافي نبودن ميزان كلسيم در بدن مادر از استخوان هاي مادر كلسيم ترشخ مي شود تا ميزان كلسيم در شير مادر به سطح مطلوب برسد. ا زاين رو دريافت نكردن كلسيم بر سلامت استخوان هاي مادر تأثير منفي خواهد گذاشت. مادران گياه خوار بايد از وجود ميزان مطلوب ويتامين B12 در غذاي خود اطمينان حاصل كنند. تا كودكشان به كم خوني مبتلا نشود. شير، سويا، جگر ، قلوه ، روغن ماهي ، تخم مرغ و پنير از منابع سرشار ويتامين B12 به شمار مي آيند.

مصرف ماهي در دوارن بارداري مهارتهاي گفتاري كودكان

كودكاني كه مادرانشان در دوران بارداري به طور مداوم ماهي مصرف ميكرده اند، به مهارتهاي گفتاري و ارتباطي بهتري دست پيدا ميكنند. محققان دانشگاه

نورث كارولينا در آمريكا با مطالعه رژيم غذايي7 هزار و400 زن در دوران بارداري و همچنين بررسي نوزادان آنها متوجه شدند مصرف ماهي سبب افرايش مهارتهاي گفتاري و اجتماعي كودكان ميشود. نوزادان 15 ماهه اي كه مادران آنها دست كم يكبار در هفته ماهي ميخورده اند، تا 7 درصد بهتر از نوزاداني كه مادرانشان ماهي مصرف نميكرده اند، معني لغات را درك ميكنند و از مهارتهاي گفتاري و اجتماعي بهتري نيز برخوردارند.

محققان همچنين متوجه شدند نوزاداني كه تا قبل از تولد يك سالگي دست كم يكبار در هفته ماهي ميخورند نيز داراي تواناييهاي گفتاري و اجتماعي بهتري هستند. به گفته جولي دنيلز محقق اين دانشگاه ، ماهي يك منبع غذايي سرشار ازمواد ضروري رشد جنين محسوب ميشود و البته ماهيهاي آبهاي آلوده نيز به علت آلوده بودن به جيوه ، ميتوانند بر رشد جنين آثار سوئي داشته باشند.

بررسيها نشان ميدهند كه مصرف ماهي بين يك تا سه بار در هر هفته و به مقدار120 گرم در هر وعده غذايي ميتواند براي بدست آوردن نتايج مطلوب كافي باشد و مصرف بيش از اين مقدار موجب افزايش تواناييهاي ذهني نوزادان نميشود. ماهيهاي چرب نظير ماهي قزلالا و ماهي تن داراي اسيدهاي چرب اومگا 3 هستند كه براي رشد طبيعي و توسعه دستگاه عصبي و مغز جنين ضروري است .

محققان حاضر در اين مطالعه يادآور شدند براي روشن شدن اين موضوع كه مصرف ماهي در نواحي با ميزان بالاتر آلودگي به جيوه ، براي جنين مادران باردار داراي ضرر بيشتر است يا سود بيشتر، بايد تحقيقات بيشتري صورت بگيرد.

اسفناج پخته شده را همان روز مصرف كنيد

اسفناج حاوي اسيد اگزاليك و

نيترات است و به همين دليل بايد در كمترين فاصله پس از پخت مصرف شود؛ زيرا احتمال ايجاد يك تركيب پايدار بين نيتريد و هموگلوبين به وجود مي آيد كه اين تركيب باعث كاهش اكسيژن رساني به بافت هاي بدن مي شود. دكتر ضياء الدين مظهري، متخصص تغذيه و رژيم درماني و رييس انجمن تغذيه ايران، با بيان اين مطلب گفت: اسفناج ماده غذايي مفيدي است كه داراي اسيد فوليك بالا است كه علاوه بر شركت در خون سازي از بزرگي گلبول هاي قرمز نيز جلوگيري به عمل مي آورد .

دكتر مظهري با اشاره به اين كه در مصرف اسفناج بايد برخي نكات مراعات شود، گفت: متأسفانه در كشور ما كم خوني و فقر آهن بين مردان و زنان شايع است كه البته در زنان مقدار بيشتري آهن از بدن دفع مي شود. وي، انتقال آهن بدن مادر به جنين در دوران بارداري را يكي از عوامل فقرآهن در زنان عنوان كرد و افزود: متأسفانه ميزان فقرآهن زنان در برخي از استان هاي كشور به 60 درصد مي رسد.

اين متخصص تغذيه و رژيم درماني براي پيش گيري از فقرآهن توصيه كرد: عدم استفاده از جوش شيرين در نان، عدم مصرف چاي بلافاصله قبل و بعد از غذا و افراط نكردن در مصرف فيبرهايي كه براي كاهش اشتها استفاده مي شود، و استفاده از ميوه ها و سبزيجات تازه و نيز استفاده نكردن از لبنيات همراه با غذاهاي حاوي آهن را از جمله راه هاي جلوگيري از كمبود آهن شمرد. (1)

پي نوشت :

1. همان .

مصرف ماهي و كاهش آلزايمر

به گفته متخصصان، ماهي حاوي مواد مغذي است كه

با مصرف آن مي توان تا حدود زيادي احتمال بروز الزايمر را كاهش داد. «آرزو حقيقيان رودسري»، كارشناس ارشد تغذيه، با بيان اين مطلب گفت: بيماري آلزايمر يك اختلال پيش رونده عصبي است كه از نظر باليني به صورت آسيب حافظه و ادراك و زوال عقل ظاهر مي شود، اين بيماري كه اغلب افراد بالاي 65 سال را گرفتار مي كند، با بالا رفتن سن روند رو به رشدي دارد. در حال حاضر هيچ نوع درمان قطعي براي بيماري آلزايمر وجود ندارد، اما مطالعات نشان مي دهد كه عواملي؛ همچون تغذيه در بروز يا پيش گيري از اين بيماري مؤثر است.

ماهي يكي از منابع غني مواد مغذي است؛ از اين رو مصرف آن به تمام گروه هاي سني توصيه مي شود. بهتر است هفته اي دو بار از ماهي استفاده شود تا خطر ابتلا به بيماري آلزايمر در سنين بالاتركاهش يابد. (1)

پي نوشت :

1. همان، 1386/5/11.

منبع: مجله نامه ي جامعه

حداقل هفته اي يك بار «سيب زميني» ميل كنيد

«سيب زميني» تقويت كننده قلب، استحكام لثه، مسكن درد و زخم معده است. سيب زميني غني از بتاكاروتن است كه هنگام پخته شدن به آساني جذب مي شود. ساقه و برگ هاي سيب زميني حاوي سمي بنام سولانين است، بنابراين نبايد آن را مصرف كرد. مهم ترين ماده اصلي موجود در سيب زميني نشاسته است كه معمولا 9 تا 25 درصد آن را تشكيل مي دهد، از اين رو براي تامين انرژي، ماده مفيدي است كه نسبت به غلات كمتر تحت تاثير آفات قرار مي گيرد و پرورش آن آسان تر است. سيب زميني در بين سبزيجات، حاوي ويتامين B6 بالايي است و هر 100

گرم سيب زميني 20 تا 25 ميليگرم ويتامين C دارد و براي براي جلوگيري از خونريزي لثه مفيد است. علاوه بر اين سيب زميني حاوي مواد مفيد ديگري مثل پتاسيم، فسفر، آهن، منيزيوم و ويتامين B6 است كه براي ورزشكاران بسيار حياتي و به آمادگي و بازسازي بدنشان كمك مي كند.

منبع: www.ebtekarnews.com

سلامت سيستم عصبي با مصرف ميوه و سبزي

ميوه و سبزيجات حاوي ويتامين C موجب سلامت سيستم عصبي و احساس شادابي مي شوند.

دكتر «پارسي نيا» متخصص تغذيه با بيان اين مطلب، افزود: مصرف ميوه و سبزيجات تازه در وعده صبحانه مي تواند باعث ايجاد روحيه شاداب در طول روز شود. وي گفت: همچنين نوشيدن آب كافي موجب تسهيل واكنش هاي حياتي بدن مي شود كه اين امر نيز در ايجاد احساس شادابي و سرخوشي در انسان نقش دارد. وي با تاكيد برخوردن صبحانه، به سلامت نيوز، گفت: هرگز بدون مصرف صبحانه روز خود را شروع نكنيد چراكه نخوردن اين وعده غذايي اصلي يكي از عوامل مهم افت قندخون است و موجب بروز بي حوصلگي، افسردگي، عصبانيت و پرخاشگري مي شود.

http://www.ebtekarnews.com

طريقه نگهداري گوشتهاي چرخ كرده

گوشتهاي چرخ كرده به دليل تركيبي از مواد مختلف ، مستعدترين ماده غذايي براي آلودگي هستند. در دو دسته از موادغذايي امكان آلودگي و مسموميت بيشتري وجود دارد، گوشت و فرآورده هاي لبني نسبت به ديگر مواد غذايي محيط مساعدتري براي آلودگي و مسموميت دارند.

بدترين شكل نگهداري گوشت در فضاي خارج از يخچال و بهترين نوع آن نگهداري در فريزر است. هر چند ميكرب در يخچال رشد كندتري دارد، ولي اين رشد متوقف نمي شود و گوشت تنها چند ساعت مي تواند در يخچال سالم بماند.

متاسفانه بيشتر مسموميت ها زماني رخ مي دهد كه ظاهر گوشت و طعم و رنگ آن كاملا طبيعي است ، بنابراين تنها زماني مي توانيم مطمئن باشيم كه فرض كنيم در همه گوشتها احتمال آلودگي وجود دارد.

اگر گوشت پخته شده به صورت گرم چند ساعت داخل فر نگهداري شود، مستعد آلودگي به ميكرب است. هپاتيت ، سقط

جنين و مننژيت از عوارض غذاهاي آلوده بخصوص گوشت آلوده است.

اگر غذاي پخته شده قرار است براي مصرف بعدي استفاده شود، حتما آن را از زماني كه حرارت خود را از دست نداده داخل فريزر قرار دهيد و بعد براي مصرف مجدد آن را كاملا بجوشانيد، تا اگر ميكربي در آن وجود دارد، از ميان برود.

نكاتي كه بايد در هنگام مصرف روغن و چربي و منابع آن

? از مصرف زياد روغن پرهيز شود زيرا سبب اضافه وزن شده و امكان افزايش كلسترول بد ، افزايش فشار خون و در نتيجه خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي عروقي را فراهم مي آورد .

? حداكثر 25 تا 30 درصد از انرژي دريافتي بايد از چربي ها تامين شود .

? حتي الامكان از مواد لبني كم چرب و گوشت كم چرب استفاده شود. زيرا به دليل دارا بودن اسيد هاي چرب اشباع موجب افزايش كلسترول خون و بيماري قلبي مي شود .

? روغن هاي جامد هيدروژنه كه ميزان اسيد هاي چرب غير اشباع آن بيش از 25 درصد و اسيد هاي چرب ترانس آن بيش از 10 درصد باشد خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي و عروقي را افزايش مي دهد .

? بهتر است از روغن هايي استفاده شود كه ميزان اسيد چرب اشباع آن تا 25 درصدو اسيد هاي چرب ترانس آن حداكثز تا 10 درصد اصلاح شده و به صورت نيمه جامد بوده و داراي برچسب باشد .

? روغن ماهي به دليل دارا بودن اسيدهاي چرب امگا 3 و روغن زيتون و روغن گردو به دليل دارا بودن اسيد اولئيك فراوان باعث كاهش كلسترول بد (LDL) خون مي شوند و براي

سلامت قلب و عروق مفيد هستند.

? حتي الامكان از سرخ كردن غذا ها خودداري كرده و در صورت لزوم از روغن سرخ كردني استفاده شود .

? از روغن مخصوص سرخ كردني حداكثر دو تا سه بار آن هم نه با فاصله زماني طولاني بلكه حدودا در عرض 24 ساعت مي توان استفاده كرد و پس از آن بايد روغن حرارت ديده را دور ريخت.

نگهداري روغن:

? رطوبت ،مجاورت با اكسيژن هوا ،اهن و مس ،حرارت و نور باعث تشديد فساد روغن مي گردد بنابراين بايد در محل خشك و خنك دور از نور و در ظرف درب بسته نگهداري شود .

? روغن ها ي غني شده با ويتامين A و D بايد در بسته بندي بطري كدر و يا قوطي هاي فلزي (براي حفظ ويتامين هاي موجود در آن)عرضه شود و نبايد تحت درجه بالا قرار بگيرد .

? هنگام خريد روغن توجه به مشخصات آن از جمله نوع فرآورده ، شماره پروانه ساخت ، نام كارخانه ،شزايط نگهداري و مصرف ، تاريخ توليد ، و انقضاء ضروري است.

روغن هاي نباتي جامد بايد داراي برچسبي باشد كه ميزان اسيد چرب اشباع و اسيد چرب ترانس بر روي آن درج شده ياشد.روغن هاي جامد يا نيمه جامدي كه حاوي كمترين مقدار اسيد چرب اشباع و اسيد چرب ترانس باشند براي استفاده مناسب تر هستند .

منبع: http://www.mums.ac.i

طبخ غذا درمايكروويو

يكي از وسايل پخت و پزي كه به تازگي وارد فرهنگ طبخ غذاي ايراني شده است، مايكروويو است. اما واقعيت آن است كه در اثر حرارت بالايي كه در مايكروويو توليد مي شود و برخي از ويتامين ها تخريب مي شوند. مطالعه اي كه در دانشگاه

پورتو در پرتقال انجام شد، نشان داد كه براثر پختن بروكلي با آب (آبپزكردن97 ) درصد از آنتي اكسيدان هاي موجود در اين سبزي تخريب شده است، در حالي كه، براثر بخارپز كردن اين سبزي اين تخريب به 11 درصد رسيد اما در اثر پختن آن با مايكروويو تخريب آنتي اكسيدان ها در حد 74 درصد بود.

شيمي دانان دانشگاه استكهلم سوئد معتقدند كه در مايكروويو گرم كردن هر ماده غذايي كه داراي سيب زميني باشد، موجب توليد مقدار قابل توجهي آكريلاميد مي شود. اكريلاميد يك تركيب شيميايي است كه بيشتر در توليدات صنعتي ايجاد مي شود و مواجه با آن موجب صدمه ديدن سيستم عصبي مي شود. مطالعات نشان داده اند كه حرارت پخت بيش از 100 درجه سانتي گراد موجب تشكيل اين ماده مي شود.

روشهاي صحيح نگهداري و مصرف انواع گوشت

گوشت طيور و ماهيان غذاهاي سالم، كم چرب و اقتصادي هستند. غذاهايي مانند مرغ، بوقلمون، ماهي و ميگو و محصولات گوشتي مي توانند عوامل انتقال دهنده باكتري هاي بيماري زا با منشاء غذايي باشند. پخت مناسب مي تواند هرگونه باكتري مضر را كه ممكن است در گوشت دام، طيور و ماهيان موجود باشد از بين ببرد. در بيشتر موارد، بيماري هاي ناشي از غذا به دليل استعمال نامناسب و بي دقت از مواد غذايي در آشپزخانه ايجاد مي شوند. آلودگي ثانويه يا انتقال باكتري از يك ماده غذايي به ماده غذايي ديگر، عامل مهمي در انتقال بيماري هاي با منشاء غذايي است. اما عمليات تبديل و فرآوري مناسب غذا به كاهش مشكلات آلودگي ثانويه كمك مي كند.

20 فرمان

_ وقتي گوشت قرمز و سفيد را خريداري مي كنيد، اجازه ندهيد كه آب گوشت تازه روي ديگر مواد غذايي بچكد.

--------------------------------------------------------------------------------

_ بعد از خريداري، فوري گوشت قرمز، طيور و فرآورده هاي دريايي را

به خانه برده و در يخچال يا فريزر قرار دهيد.

--------------------------------------------------------------------------------

_ گوشت قرمز، طيور و فرآورده هاي دريايي را تنها در يخچال يا ماكروفر از حالت منجمد خارج كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

_ گوشت قرمز، طيور و فرآورده هاي دريايي را قبل از پختن، در زيرآب سرد بشوييد و اجازه ندهيد كه آب حاصل از شستشوي آنها روي مواد غذايي ديگر بپاشد.

--------------------------------------------------------------------------------

_ بخش هاي داراي استخوان نسبت به بخش هاي بي استخوان نياز به حرارت بيشتري براي پخت دارند.

--------------------------------------------------------------------------------

_ گوشت بوقلمون نسبت به ديگر طيور نياز به دماي بيشتري براي پخت دارد.

--------------------------------------------------------------------------------

_ هرگز گوشت را نيم پز رها نكنيد

--------------------------------------------------------------------------------

_ بقيه گوشت قرمز، طيورو فرآورده هاي دريايي را بعد از سرو غذا، حداكثر تا دو ساعت در خارج يخچال نگه داريد.

--------------------------------------------------------------------------------

_ گوشت هاي خورشتي را در يخچال دو تا سه روز و در فريزر شش تا دوازده ماه نگه داري كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

_ گوشت هاي چرخ كرده به دليل احتمال آلودگي ثانويه و بار آلودگي ميكروبي بيشتر، عمر ماندگاري كمتري دارند و مي توان آنها را يك تا دو روز در يخچال و دو تاه سه ماه در فريزر نگه داري كرد.

--------------------------------------------------------------------------------

_ فرآورده هاي گوشتي مانند استيك و سوسيس به ترتيب در يخچال دو تا چهار و هفت تا ده روز و در فريزر شش تا نه و يك تا دو ماه قابل نگه داري هستند.

--------------------------------------------------------------------------------

_ گوشت و فرآورده هاي آن را در سردترين جاي يخچال كه دمايي در حدود ?/? تا ? درجه سانتي گراد دارد قرار داده و بلافاصله در فريزر بگذاريد. اگر قصد مصرف گوشت را در يكي دو روزآينده داريد نيازي به قرار دادن آن درفريزر نيست.

--------------------------------------------------------------------------------

_ گوشت هاي تازه تر زمان ماندگاري بيشتري دارند.

--------------------------------------------------------------------------------

_ گوشت هاي

تازه بسته بندي شده در بسته هاي تحت خلاء يا وكيوم را حدود دو هفته مي توان در يخچال نگه داري كرد.

--------------------------------------------------------------------------------

_ ميگو را در يخچال مي توان يك تا دو روز نگه داري كرد و در صورت قراردادن در فريزر مي توان آن را تا ? ماه نگه داري كرد. حتما قبل از هر چيز سر ميگو راجدا كنيد و آن را همراه پوست در فريزر قرار دهيد. ميگوها را همراه با آب در ظروف مناسب براي مصرف يك وعده غذايي منجمد كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

_ حتما در بسته بندي هاي محصولات گوشتي از كيسه هاي پلاستيكي استفاده كنيد كه نسبت به رطوبت و هوا نفوذناپذير باشند در غير اين صورت اين مواد غذايي دچار پديده سوختگي سطحي مي شوند كه در اين حالت سطح ماده غذايي رطوبت خود را از دست داده، سخت و تيره رنگ مي شود و علاوه بر از دست دادن ويژگي هاي كيفي، ارزش غذايي آن نيز كاهش پيدا مي كند.

--------------------------------------------------------------------------------

_ روي بسته ها برچسب مناسب بچسبانيد و در آن شماره و تاريخ را درج كنيد. به اين ترتيب آن دسته از بسته هايي كه شماره كمتري دارند يا تاريخ آنها قديمي تر است را سريع تر مصرف كنيد، البته در نظر داشته باشيد كه تاريخ مصرف آنها نگذشته باشد.

--------------------------------------------------------------------------------

_ مصرف غذاهاي دريايي براي افراد گوناگون به ويژه زنان باردار توصيه شده است. اين محصولات منبع مناسبي از پروتئين هاي با كيفيت بالا و ديگر تركيبات مغذي هستند، در حالي كه ميزان چربي در آنها كم است. توصيه پزشكان و مشاوران تغذيه را در نوع و ميزان مصرف آنها جدي بگيريد. مصرف مرتب محصولات دريايي به دليل دارا بودن مقادير گوناگون تركيبات جيوه مي تواند از رشد دستگاه

عصبي در نوزادان جلوگيري كند.

--------------------------------------------------------------------------------

_ از مصرف ماهيان بزرگ خودداري كنيد زيرا حاوي مقادير زيادي تركيبات جيوه هستند.

--------------------------------------------------------------------------------

mj_ حداكثر دو وعده غذايي (??? گرم) را در هفته رژيم غذايي زنان باردار را به استفاده از محصولات دريايي اختصاص دهيد.

منبع: http://www.myisfahan.com

روش هاي نگه داري سيب زميني

نظر به اين كه هدف اصلي در نگه داري سيب زميني جلوگيري از انجماد، فساد و جوانه زدن آن است لذا عموما روش هاي مختلفي براي افزايش زمان ماندگاري سيب زميني مورد استفاده قرار مي گيرند كه عبارت اند از:

1- استفاده از روش هاي سنتي و انبارهاي معمولي.

2- استفاده از مواد شيميايي؛ قبل از برداشت سيب زميني با پاشيدن الكل ماليك يا هيدرازين ماليك روي بوته ها مي توان از جوانه زدن جلوگيري كرد. البته اين روش نگه داري از سال 1948 ميلادي منسوخ شده است، زيرا هيدرازين ماليك در انسان حساسيت ايجاد مي كند.

3-نگه داري سيب زميني در انبارهاي مجهز به سيستم كنترل اتمسفر

4- استفاده از اشعه گاما

5-استفاده از روش فيزيكي؛ خشك كردن سيب زميني به صورت پودر سيب زميني .

1-روش استفاده از انبارهاي سنتي

به طور كلي از چهار نوع انبار مختلف خانگي، نيمه زيرزميني و مخروطي شكل( حفره اي) به شرح زير استفاده مي شود.

الف. انبارهاي خانگي

براي نگه داري سيب زميني در خانه ها بهتر است آن را در حجم كم در جعبه هاي چوبي كه از كف زمين انبار به اندازه 40 سانتي متر بالاتر است قرارداد. در انبارهاي خانگي هواي متعادل بايد 4+ درجه سانتي گراد باشد در غير اين صورت سيب زميني شروع به جوانه زدن مي كند

و در آن سولانين به وجود مي آيد كه براي انسان سمي است.

ب. انبار كردن سيب زميني در سيلو روستايي

از انبار كردن به روش سنتي براي نگه داري سيب زميني در روستاهاي كشور استفاده مي كنند. سيلوي سيب زميني را در زمين هاي خشك ومحفوظ از باد ايجاد مي كنند بدين ترتيب كه زمين سيلو را به عرض 1 متر و به عمق 25 سانتي متر و طول متناسب با برداشت محصول در نظر مي گيرند، ابتدا محل سيلو را با يك لايه نازك 2 سانتي متري از جنس كاه يا پوشال مي پوشانند.

سپس سيب زميني ها را به ارتفاع 75 سانتي متر روي هم مي ريزند طوري كه سيب زميني هاي آسيب نبينند و روي آن را اول يك لايه 25 سانتي متر از كاه و سپس با همين ضخامت از خاك مي پوشانند و در قسمت بالاي سيلو راهي به منظور تهويه در نظر گرفته مي شود. تعداد روزنه ها را برحسب طول سيلو و به طور متوسط در هر 2 متر كي هواكش د رنظر مي گيرند. براي جلوگيري از سرماي شديد زمستان و نفوذ باران به داخل سيلوها سوراخ هواكش را مسدود مي كنند هر ماه يك بارسيب زميني هاي انبار شده را از نظر محصولات آفت ديده و فاسد كنترل مي كنند.

2- روش استفاده از مواد شيميايي

استفاده از مواد شيميايي چندان متداول در روش نگه داري سيب زميني نيست.

3- نگه داري سيب زميني در انبارهاي مجهز به سيستم كنترل اتمسفر

در نگه داري سيب زميني در سرد خانه هاي بالاي صفر بايد به نكاتي

توجه شود كه عبارت اند از:

الف. از يخ زدن و منجمد شدن سيب زميني جلوگيري شود( ساختمان انبار بايد عايق بندي و ايزوترم باشد).

ب. از كاهش وزن سيب زميني كه بستگي به تعرق و تنفس آن دارد، حداكثر جلوگيري شود. بهترين درجه حرارت براي نگه داري سيب زميني در انبار 4+ درجه سانتي گراد و رطوبت نسبي 95 درصد است.

ج. از سبز شدن سيب زميني جلوگيري شود.

د. از هرگونه عملياتي كه باعث تسريع و افزايش رشد و نمو بايد جلوگيري شود.

شرايط انباركردن سيب زميني در سردخانه بالاي صفر به قرار زير است:

1- درجه حرارت انبار4+ درجه سانتي گراد باشد.

2- رطوبت نسبي آن حدود 95 درصد باشد.

3- انبار بايد به اندازه كافي تاريك باشد.

4- جريان هوا در داخل انبار مناسب باشد.

5- از جعبه هاي چوبي به حجم يك متر مكعب استفاده شود و از سطح زمين نيز به اندازه 40 سانتي متر فاصله داشته باشد و جعبه ها بايد طوري درست شده باشند كه چرخش هوا در آن انجام گيرد. هواي داخل انبار به خصوص هواي اطراف غده هاي سيب زميني بايد 70 بار در ساعت تعويض شود.

نظر به اين كه هرمتر مكعب سيب زميني داراي وزن تقريبي معادل 65 كيلوگرم مي باشد مي توان مقدار حجم لازم را براي مقادير معين محاسبه كرد.

4- استفاده از اشعه گاما

استفاده از اشعه گاما به منظور جلو گيري از جوانه زدن سيب زميني و در نتيجه افزايش ماندگاري آن است. در اين عمل چشم ههاي سيب زميني ( كه جوانه زدن از آن ها سرچشمه مي

گيرد) در معرض دوز مناسب اشعه گاما كه از يك منبع كبالت 60 خارج مي شود) قرارداده مي شود. ( در اين جا مسئله مهم آن است كه بدانيم سيب زميني مستقيما با يك ماده راديو اكتيو در تماس نيست و مي توانيد به سهولت در محفظه تابش و در اطراف منيع كبالت جابجا شود) اشعه گاما از چشم هاي سيب زميني نفوذ و عبور كرده و با تأثير بر روي سلول هاي حساس رويشي( مريستم) باعث جلوگيري از جوانه زدن آن مي شود به عنوان مثال سلول هاي رويشي بعد از اين كه در معرض ميزان مناسبي از تابش اشعه گاما قرار مي گيرند، ديگر قادر به تقسيم و تكثير نيستند. البته دراين روش نگه داري سيب زميني بايد تحقيقات زيادي انجام گيرد به ويژه لازم است تأثير منفي سيب زميني اشعه داده شده بر روي متابوليسم انسان و اثرات ناشي از آن مطالعه شود.

سيب زميني پخته شده يا كباب شده با پوست، بيش ترين ويتامين ها را دارا است.

سيب زميني غني از بتاكاروتن بوده و وقتي پخته مي شود به آساني جذب مي شود.

رعايت چند نكته در انجماد موادغذايي

1- انجماد، بهترين نحوه نگهداري موادغذايي بوده و موجب متوقف شدن فعاليت ميكرب ها مي شود.

2- با استفاده از يخچال هاي خانگي مي توان موادغذايي منجمد را حداكثر تا سه ماه نگهداري كرد.

3- بعضي از غذاهاي منجمد را مي توان به طور منجمد طبخ كرد. اين عمل موجب تسريع و صرفه جويي در وقت و حفظ رنگ و طعم موادغذايي مي شود.

4- سبزي ها را قبل از انجماد، توسط بخار و يا با مقدار كمي

آب بپزيد. سپس آن را سرد كرده، بسته بندي و منجمد كنيد. اين عمل فعاليت دياستازها را متوقف مي سازد.

5- مواد پروتئيني، چربي ها، هيدارتهاي كربن، ويتامينهاي B وC موادغذايي را در 18- درجه سانتيگراد مي توان حفظ كرد.

6- درجه حرارت نگهداري مواد يخ زده نبايد كمتر از 15- درجه سانتيگراد باشد.

7- كيسه حاوي موادغذايي قبل از انجماد بايد خالي از هوا بوده و پاره نباشد.

8- هنگام استفاده از محصول منجمد شده بايد آن را از فريزر به يخچال انتقال داد تا يخ آن باز شود. اين عمل موجب نگهداري رنگ، طعم و صرفه جويي در وقت است.

9- خريد محصول منجمد بايد در مرحله آخر خريد انجام گيرد و به محض ورود به منزل در يخچال نگهداري شود.

10- گوشتهاي منجمد را در يخچال و يا در درجه حرارت محيط زيست باز كنيد.

11- طبخ سبزي هاي منجمد بايد در مدت زمان كوتاه تري انجام گيرد، زيرا قبل از انجماد سبزي ها طبخ شده اند.

12- موادغذايي را در كيسه هاي نايلوني، ظروف پلاستيكي يا آلومينيومي سربسته فريز كنيد.

13- هيچ گاه قطعات ماهي فريز شده را در آب باز نكنيد زيرا جذب آب موجب مي شود كه طعم آن تغيير كند. اما انجام اين كار در مورد ماهي درسته اشكالي ندارد.

14- مدت زمان نگهداري موادغذايي گوشتي به صورت انجماد 2 الي 3 ماه، شيريني ها ، ميوه ها و اغلب سبزيها 6 ماه الي يك سال است.

15- موادي كه هيچ گاه نبايد منجمد كرد عبارتند از: خامه، شير، ژله، سس مايونز، كاهو، موز، تربچه، خربزه، طالبي و تخم مرغ

سفت.

16- بعضي از سبزي ها را كه به صورت خام مصرف مي شوند، نبايد منجمد كرد.

17- سبزي ها را قبل از انجماد، تميز شسته، پاك كنيد. سپس با بخار پخته ، فريز كنيد.

18- كندي در انجماد موجب فاسد شدن سبزي مي شود.

19- گوشت پرندگان فريز شده را توسط آب جاري و يا با قراردادن در يخچال باز كنيد.

20- مواد نشاسته اي حساسيت كمتري به سرعت انجماد دارند.

21- گوشت سفيد مثل مرغ و ماهي در اثر انجماد نسبت به گوشت قرمز آسيب پذيرتر است.

توصيه هاي لازم در مورد فرآورده هاي شير

• از مصرف خامه غيرپاستوريزه خودداري نمائيد .

• كره بسته بندي شده پاستوريزه تنها بمدت يك هفته در داخل يخچال قابل نگهداري است . براي مدت بيشتر بايد داخل فريزر نگهداري شود .

• از مصرف كره غيرپاستوريزه و بصورت مستقيم خودداري كنيد .

• توجه : كره غيرپاستوريزه و فله را ميتوان بعنوان كره آشپزخانه مصرف نمود .

• بستني هاي سنتي بايد از شيرپاستوريزه تهيه شوند .

• از مصرف هر گونه بستني با رنگ مصنوعي خودداري كنيد .

• از مصرف پنير تازه بپرهيزيد .

• پنير تازه در صورتي قابل مصرف است كه به مدت ? ماه از آب نمك و داخل يخچال باقي بماند تا عاري از آلودگيهاي ميكروبي گردد .

• هنگام خريد كشك مايع دقت كنيد تا علائم كپك زدگي و بوي نامطبوع نداشته باشد .

• كشك مايع را قبل از مصرف به مدت 10تا 20 دقيقه بجوشانيد .

غذاهايي كه ما را عصباني مي كنند

عصبانيت بدون دليل ، اضطراب ، بي دقتي ، مشكلات رفتاري ، تغيير دستخط، گيجي ، افسردگي ، زودرنجي ، نداشتن اعتماد به نفس و كم شدن حافظه مواردي هستند كه مي توانند بر اثر مصرف مواد طبيعي يا شيميايي به وجود آيند.

رابطه ميان تغذيه و سلامت جسماني براي همه كاملا مشخص است ، اما بسياري از ما اطلاع چنداني از تغييرات رفتاري به دليل مصرف غذاهاي مختلف نداريم.

خانمي 44 ساله كه پس از فوت ناگهاني فرزند 12 ساله اش سالها از افسردگي و اضطراب شديد رنج مي برد و داروهاي شيميايي هم هيچ كمكي به او نكرده بودند، با كمك متخصصان تغذيه با افزودن موادي مانند

ويتامين B و اسيدهاي چرب به رژيم غذايي خود به طور كاملا باورنكردني دگرگون شد.

او همچنين مصرف قهوه ، نمك و شكر را قطع كرد و در عوض ميوه ، سبزي و ماهي بيشتري مصرف مي كرد.

بسياري از مردم از شنيدن اين كه موادغذايي بر رفتار آنها تاثير دارد شوكه مي شوند، اما جالب است بدانيم موادغذايي روي سلولهاي مغزي هم به اندازه هر سلول ديگر بدن تاثير مي گذارند.

بسياري از مواد به دليل شباهت ساختاري با مواد مترشحه در مغز باعث بي نظمي كل بدن مي شوند. بسياري از دانشمندان حذف يك ماده خاص و سپس واردكردن آن را به رژيم غذايي باعث بروز بسياري از بيماري ها مثل جنون ، وهم و خيال ، افسردگي ، سردرد و سوئظن مي دانند.

با كمي دقت مي توان متوجه اين تغييرات شد. از احساس نشاط با خوردن يك فنجان چاي در صبح گرفته تا زودرنجي و رخوتي كه بر اثر گرسنگي بيش از حد يا پرخوري به وجود مي آيد.

بعضي از اين تاثيرات بر رفتار ممكن است نامحسوس و كم ، مثل بداخلاقي كسي كه گرسنه است و يا شديد، مثل گريه و بيتابي كودكان زير 7 سال هنگام قلنج كردن باشد؛ البته بيشترين تاثيرات مشخص غذا روي رفتار در مشكلات رفتاري كودكان بيش فعال و افرادي كه حساسيت هاي شيميايي يا پوستي مثل اگزما و يا كهير دارند، ديده مي شود.

اين واكنشها در بعضي موارد بيشتر هستند و ممكن است با غذاهاي حساسيت زاي ديگري همزمان مصرف شوند. حساسيت هاي غذايي باعث خارش ، مشكلات تنفسي و دردهاي شكمي مي شوند كه بر رفتار

فرد تاثيرگذار است.

يكي از محققان به اين نتيجه رسيده كه بعضي سردردهاي مزمن در كودكان ، بيش فعالي ، زودرنجي و دردهاي شكمي آنها، از رژيم غذايي ايجاد شده كه براي خانواده هايشان كاملا غيرقابل پيش بيني است.

تحقيقات جديد نشان مي دهد كه بيش از 60 درصد بر اثر مصرف بعضي مواد واكنش نشان مي دهند. اين مواد شامل رنگهاي غذايي شيميايي مثل تارتازين ، چاشني ها، نگهدارنده ها و محصولات لبني كنار مواد شوينده و عطرها مي شوند و پزشكان استراليايي تاثيرات موادشيميايي و رنگي بر بي خوابي و زودرنجي كودكان را بسيار شديد مي دانند.

به طور كلي حدود 5 تا 10 درصد كل مردم دنيا، حساسيت هاي غذايي دارند. محققان انگليسي مي گويند سرتونين ، روپامين و نوراپي نفرين در مغز توليد و ترشح مي شود. تريپتوفان و اسيدهاي آمينه كه در غذاهاي پروتئين دار موجود هستند، باعث تحريك سرتونين كه عامل آرامش و استراحت است ، مي شوند و تيروزين و تئين ، كافئين و... باعث تحريك روپامين و نوراپي نفرين شده و در نتيجه باعث تشديد بي خوابي مي شوند.

اين مواد حساسيت زا در مواد غذايي طبيعي يا مصنوعي وجود دارند مثل ساليسيلات كه در بسياري غذاها موجود است و تاثيرات آن ممكن است ساعتها و يا حتي روزها محسوس نباشد، اما در نهايت باعث مشكلات مغزي و افسردگي شود.

اين ماده به طور طبيعي در بسياري از ميوه ها، سبزيها، دانه ها، قهوه و چاي ، آبميوه ها و به طور مصنوعي در داروهايي مثل آسپيرين وجود دارد.

در بسياري از ميوه ها مثل سيب و گوجه فرنگي بخش عمده ساليسيلات

زير پوست ميوه وجود دارد. در نتيجه كساني كه به آن حساسيت دارند بهتر است پوست ميوه هاي كاملا نرسيده را ضخيم تر بكنند چون مقدار طبيعي اين ماده در ميوه ها با رسيدن كاهش مي يابد.

احتمال حساسيت هاي غذايي معمولا ارثي و در خانمها 2برابر بيشتر از آقايان است ؛ اگرچه در صورت بروز، نشانه ها و عوارض آن در مردان شديدتر است (28 درصد در زنان ، 72 درصد در مردان).قطع كردن بسياري از مواد استرس زا مثل قند، كافئين و شكلات و در ازاي آنها مصرف مواد كمكي مثل آب ، سبزيها، ميوه و ماهي در احساس آرامش تاثير مثبت زيادي دارند. تحقيقات نشان داده اند 80 درصد افرادي كه از اين رژيم تبعيت كرده اند تغييرات رفتاري محسوسي داشته اند.

متخصصان دانشگاه آكسفورد معتقدند مواد غذايي حتي بر رفتارهاي ضداجتماعي نيز موثرند. آنها با بررسي 231زنداني و كنترل رژيم غذايي آنها و اضافه كردن ويتامين هاي مختلف و مواد معدني طي 9 ماه 37 درصد رفتارهاي ضدقانون آنها را كاهش دادند؛ اگرچه عوامل اقتصادي اجتماعي هم در افزايش جرايم بسيار حائزاهميت است.

اما تحقيقات نشان مي دهد با تغييرات شيوه تغذيه در انگلستان از سال 1950 تا به حال ميزان جرايم 10 برابر افزايش داشته و دليل آن محتواي كيفي كمتر مواد كنوني نسبت به 50 سال گذشته است.

غذاهايي كه به طور مستقيم يا غيرمستقيم بر رفتار تاثير گذارند: چربي باعث رخوت و سستي مي شود. شكر باعث افزايش فعاليت موقت شده و كافئين به عنوان محرك عمل مي كند. شير هم باعث انواع مختلف حساسيت ها براي افرادي كه تحمل لاكتوز را

ندارند، مي شود.

منبع اصلي ساليسيلات گفته شد، اما جالب است بدانيد آمين و آنياز در توليد مخمرها يا شكستن پروتئين ها به وجود آمده و در پنير بخصوص در پنيرهاي مانده ، شكلات ، گوشتهاي ترد و يا گوشتهاي مانده ، آبجو، مخمرهاي مختلف و محصولات ترش شده اي مثل سويا سس ، سركه و بسياري ميوه ها مثل موز، آواكادو و گوجه فرنگي وجود دارند. بنزوآت هم به طور طبيعي در بعضي ميوه ها، سبزيها، تردكننده ها، دانه ها، قهوه يا چاي وجود دارند.

گلوتاميت هم به طور طبيعي در بسياري از غذاها مثل سوپ ، سس ، ميان وعده ها و بخصوص غذاهاي آسيايي در گوجه فرنگي ، پنير، قارچ ، مخمرها و عصاره گوشت يافت مي شود.

در حال حاضر متخصصان تغذيه با تحقيقات و بررسي هاي مختلف به اين نتيجه رسيده اند كه سلامت را بايد در آشپزخانه جستجو كرد نه در قفسه هاي داروخانه ها.

منبع: http://shadi.mahd.ir

روغن جامد يا مايع، كدام يك را ترجيح مى دهيد؟

مساله اين است

به گواه آمارهاى موجود، سرانه مصرف روغن جامد براى هر ايرانى حدود 14 كيلوگرم و روغن مايع نزديك به 40 گرم(!) است و نكته مهم و قابل بحث نيز در قياس اين اندازه هاست.

مصرف روغن به صورت فراوان گرچه خطر اضافه وزن و بيمارى هاى قلبى - عروقى و برخى از انواع سرطان ها را افزايش مى دهد اما وجود مقدار كافى از آنها در رژيم غذايى ما ضرورى است. روغن هاى مايع به دليل داشتن اسيدهاى چرب نيز اشباع و نداشتن كلسترول، مناسب تر از روغن هاى جامدند اما از خاطر نبايد برد كه روغن هاى نباتى نخست به شكل

مايع هستند و در كارخانه هاى توليد روغن براى بالا بردن مقاومت، آنها را هيدروژنه مى كنند. طى اين فرآيند اسيدهاى چرب اشباع شده و خاصيت كلسترولى هم به آنها افزوده مى شود. بيشتر مردم مى گويند روغن هاى جامد مدت بيشترى قابل نگهدارى اند، حرارت را بهتر تحمل مى كنند، به نور حساس نيستند اما غافل از اين كه اين روغن ها به خاطر اسيدهاى چرب اشباع شده نقش مهمى در ايجاد بيمارى هاى قلبى و عروقى دارند و به طور كلى در فهرست غذاهاى خطرناك قرار مى گيرند. متخصصان تغذيه توصيه مى كنند روغن هاى مايع براى انواع سالادها، خورش ها و پلوها و مانند آن مفيد بوده اما براى سرخ كردن بايد از روغن مخصوص سرخ كردن استفاده كنيم و دليل اين امر نيز همان داستان هميشگى اسيدهاى چرب اشباع شده و نشده است!

چند پيشنهاد روغنى

1- بهتر است روغن فقط يك بار براى سرخ كردن استفاده شود.

2- از آنجا كه روغن هاى مايع تحمل حرارت بالا را ندارند براى سرخ كردن بهتر است از روغن هاى مخصوص سرخ كردن و يا روغن هاى جامد استفاده شود.

3- ذايقه كودكان را به روغن هاى سالم مانند زيتون، كلزا و آفتابگردان عادت دهيد.

4- روغن را هميشه در ظرف هاى سربسته نگهدارى كنيد.

5- ظرف روغن را هنگام خريد به دقت كنترل كنيد. تاريخ مصرف، نام كارخانه، شماره پروانه وزارت بهداشت، علامت استاندارد و همچنين ميزان درصد چربى هاى اشباع و ايزومرترانس( بر روى هر ظرف روغن بايد باشد) را بررسى كنيد.

6- در صورت بزرگ بودن ظرف نگهدارى روغن جامد يا مايع سعى كنيد كه از ظرف

كوچكتر استفاده كنيد.

مصرف غذاهاي چرب و سرخ كرده زنان را مستعد ابتلا به

به گفته يك متخصص؛ افرادي كه غذاهاي چرب و حيواني و سرخ كرده بيشتر مصرف كرده و وزن زيادي دارند، بيشتر در معرض مبتلا شدن به سرطان سينه هستند.

دكتر « حميدرضا ميرزايي » متخصص راديوتراپي و آنكولوژي و عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي در گفت وگو با ايسنا، با اعلام اين مطلب افزود: مهمترين عامل سرطان سينه، ژنتيكي يا ارثي است كه ممكن است اين ژن از بدو تولد در بدن فرد موجود باشد و فرد را در سنين بالا به اين بيماري مبتلا سازد.

دكتر ميرزايي با اشاره به اين كه هميشه اين مشكل نمي تواند ارثي و ژنتيكي باشد، گفت: از ديگر عوامل به وجود آورنده سرطان پستان، استرس، بيماري هاي روحي و رواني و يا هر بيماري كه در رابطه با اختلالات هورموني باعث افزايش ترشح استروژن باشد و سلول هاي خفته سرطاني سينه را تحريك كند، مي تواند عامل به وجود آورنده اين بيماري باشد.

وي در ادامه افزود: چاقي و اضافه وزن يكي ديگر از علل افزايش احتمال اين بيماري است، بنابراين افرادي كه چاق هستند براي جلوگيري از مبتلا شدن به سرطان پستان بايد وزن خود را كاهش دهند.

دكتر ميرزايي در پايان تصريح كرد: علائم اوليه سرطان پستان ايجاد توده هايي است كه با لمس كردن مي توان آن را حس كرد. همچنين ترشحات از نوك پستان كه به صورت خون يا ترشحات رنگ روشن است از علايم بروز سرطان پستان است كه بايد بلافاصله جهت درمان اقدام كرد.

http://www.salamatnews.com

قبل از شناكردن نبايد غذا خورد؟

شايد شما هم شنيده باشيد كه مادرها به بچه هاي شان مي گويند تا نيم ساعت (يا يك ساعت) بعد از غذاخوردن نبايد شنا كرد.اما دليل

اين توصيه چيست؟

ظاهرا هيچكس دقيقا علت اين توصيه را نمي داند.

شايع ترين توجيه در اين مورد اين است كه شناگراني كه به تازگي غذا خوردند با احتمال بيشتري دچار درد يا چنگه (كرامپ) شكمي غيرقابل كنترلي مي شوند كه ممكن است باعث غرق شدن آنها شود.

با اينكه چنين دردهايي ممكن است شناگران - يا هركسي كه فعاليت جسمي انجام مي دهد – را گرفتار كند، بسيار بعيد است كه خطري را متوجه فرد كند. (آيا تا به حال شنيده ايد كه فردي به علت درد شكم ناشي از خوردن همبرگري بزرگ غرق شود؟)

مسئله عجيب ديگر نيم يا يك ساعت زمان تاخيري است كه در اين مورد ذكر مي شود: آيا غذا تا تا دقيقه 29 به صورتي خطرناك هضم نشده باقي مي ماند و بعد در راس دقيقه سي ام به ناگهان بي خطرمي شود.

از لحاظ پزشكي دليل خاصي وجود ندارد كه پس از غذاخوردن شنا نكنيد.

البته شايد درست باشد در صورتي كه حسابي شكمي از عزا درآورده باشيد، شنا نكنيد- اما در چنين حالتي بهتر است هيچ كار ديگري هم نكنيد و يك راست به تختخواب برويد.

منبع: دانش- همشهري آنلاين

چند نكته ساده براي تغذيه مدرسه

بسياري از خانواده ها تصور مي كنند كه آوردن غذا از خانه كافي است، در حالي كه آنها سخت در اشتباه هستند.

خيلي وقت ها با اينكه بچه ها از خانه غذا مي آورند، اما تحت تاثير دوستانشان در مدرسه غذايي را كه از خانه آورده اند مصرف نمي كنند و با پول توجيبي خود از بوفه خريد مي كنند. به علاوه غذاهايي كه از خانه آورده مي شوند به دليل محدوديت از تنوع چنداني برخوردار نيستند و گاهي اصلا اشتهاي بچه ها را برنمي انگيزند. والدين بايد توجه

داشته باشند كه از مواد غذايي مورد علاقه بچهها استفاده كنند و ساندويچها و ميوههايي را كه بچهها بيشتر ترجيح مي دهند، برا ي تغذيه آنها بگذارند. دكتر كيمياگر در اين رابطه مي گويد: <از جمله بهترين ساندويچهايي كه مي توان براي دانش آموزان تهيه كرد، ساندويچ مرغ، همبرگر و تخم مرغ است كه در كنار سبزيجات و ميوهها مي تواند يك وعده غذايي كامل را تشكيل دهد.>

توجه داشته باشيد كه در غذاهايي كه براي مدرسه فرزندانتان تهيه مي كنيد از هر 5 گروه غذايي يعني، غلات كامل، ميوهها، سبزيها، پروتئينها و غذاهايي كه سرشار از كلسيم هستند مانند لبنيات، وجود داشته باشد. از آنجايي كه بچهها وقت زيادي براي خوردن غذا صرف نمي كنند، پس بايد از غذاهايي كه در حجم كم بيشترين ميزان مواد مغذي را دارند استفاده كنيد. براي مثال، مصرف يك ساندويچ مرغ كه در آن از سبزيجاتي نظير كاهو و گوجه فرنگي استفاده شده است به همراه يك عدد سيب در زمان ناهار، بسيار مغذي است. به علاوه براي ميان وعدهها مي توانيد نان هاي تست شده به همراه كره بادام زميني و كمي مربا و يك شير پاكتي معادل يك ليوان، انواع مغزها به ميزان يك مشت و انواع ميوهها را در نظر بگيريد. در ضمن، مصرف هفته اي يكبار از انواع شيريني جات و نوشيدنيهاي مورد علاقه بچهها نه تنها ضرري ندارد بلكهآنها را از مصرف بيش از اندازه شيريني جات باز مي دارد.

تغذيه نوجوانان

دوره نوجواني دوره انتقال از كودكي به جواني است كه با جهش رشد جسمي و بلوغ توام است.

بنابراين تغذيه اين دوران از نظر رشد اهميت زيادي دارد. از آنجايي كه يكي از مشكلات عمده تغذيه اي

در اين دوران وجود باورهاي غلط غذايي است، لذا اصلاح باورهاي غذايي آن ها از طريق رسانه هاي گروهي از

اهميت بسزايي برخوردار است. براي دستيابي به جامعه اي سالم و خلاق و پويا بايد آموزش تغذيه اي در همه ابعاد آن صورت گيرد.

در موارد فردي بايد از طريق مشاوره با متخصصان تغذيه، رژيم هاي غذايي اصلاح شوند و در موارد گروهي توصيه مي شود كه نوجوانان براي پيشگيري از سوءتغذيه از راهنماي غذايي ذيل كه تمامي گروه هاي غذايي را دارد، در برنامه غذايي روزانه خود استفاده نمايند.

1 _ گروه نان و غلات: روزانه 11_9 واحد

• برابر است با 4 برش نان لواش به اندازه يك كف دست (10 * cm10)

• يك واحد از برنج و ماكاروني پخته شده برابر است با نصف ليوان

• يك واحد نان برابر است با 1 برش نان بربري يا سنگك به اندازه يك كف دست (10 * cm10)

2 _ گروه شير و لبنيات: روزانه 3 واحد يا بيشتر

• يك واحد از شير و ماست برابر است با يك ليوان

• يك واحد از پنير برابر است با 45_30 گرم

• يك واحد از كشك برابر است با يك چهارم ليوان

• يك واحد از دوغ برابر است با 2 ليوان

3 _ گروه ميوه ها: روزانه 3 تا 4 واحد

• 1واحد ميوه برابر است با 1 عدد ميوه متوسط

• برابر است با يك دوم تا سه چهارم ليوان آب ميوه

• برابر است با يك چهارم ليوان ميوه خشك

4 _ گروه سبزي ها: روزانه 4 تا 5 واحد

• يك واحد سبزي برابر است با 1 ليوان سبزي خام

• برابر است با نصف ليوان سبزي پخته

• برابر است با يك عدد سيب زميني متوسط

5- گروه گوشت و جانشين هاي آن روزانه 2 تا 3 واحد

• يك واحد گوشت برابر است با 2 تا 3 تكه خورشتي (90_60 گرم) گوشت قرمز، ماكيان و ماهي پخته شده

• 30 گرم گوشت برابر است با يك عدد تخم مرغ يا نصف ليوان حبوبات پخته يا 2 قاشق غذاخوري از مغزها (پسته گردو، فندق و …)

مشكلات ناشي از تغذيه ناسالم

1 _ كم وزني و لاغري كه بيش تر ناشي از تصور غلط نوجوانان از تناسب اندام است و به دنبال آن بعضي اقدام به رژيم سخت و خودسرانه مي كنند كه سلامت آينده آنان را به خطر مي اندازد. بويژه در دختران كه دوران مهم بارداري و شيردهي را به دنبال دارند، اين مسئله ممكن است باعث قاعدگي نامنظم و يا عدم قاعدگي آنها شود. همچنين در توليد مثل و باروري آنها تداخل كند.

2 _ اضافه وزن و چاقي كه اغلب در اثر كمي تحرك و فعاليت بدني، استفاده مداوم از تلويزيون و رايانه و نيز رژيم هاي غلط غذايي و مصرف زياد تنقلات، نوشابه ها و غيره است.

3 _ كم خوني ناشي از فقرآهن كه يكي از مشكلات شايع تغذيه اي به ويژه در دختران در اين سنين است كه بر رشد جسمي ذهني و سيستم ايمني آنها اثر سوء دارد. كم خوني در اين دوران در اثر افزايش نياز (به دليل رشد)، استفاده از رژيم هاي غذايي فقر غذايي، آلودگي هاي انگلي و آلودگي هاي محيطي (مانند ذرات ريز سرب معلق در هوا) به وجود مي آيد.

4 _ بي اشتهايي عصبي يا پرخوري عصبي

منجر به سوء تغذيه مي شود و نياز به اصلاح رفتار خواهد داشت. در كنار آن مشاوره تغذيه اي ضروري است.

5 _ آكنه (جوش صورت) كه مشكل 80% نوجوانان است بيشتر تحت تاثير عوامل هورموني، استرس، فازهاي قاعدگي و ژنتيك رخ مي دهد. استفاده از مواد غذايي مانند مغزها در بروز آن تاثير زيادي ندارند. مطالعات نشان داده است كه ارتباطي قوي بين دريافت غذا و بروز آكنه وجود ندارد. اما ارتباط آن با كمبود دريافت مواد مغذي مانند ويتامين اي (Vit.E) و روي (Zinc) شناخته شده است.

منبع: http://www.koodakaneh.com

تغذيه شيرخواران در دو هفته اول ماه نهم

در اين زمان مي توان حبوبات را نيز به سوپ شيرخوار اضافه كرد. به طور معمول تغذيه حبوبات از عدس و ماش كه هضم آسان تري دارند شروع مي شود.

در صورت امكان مي توان جوانه عدس يا ماش را به محتويات سوپ افزود. در مورد ساير حبوبات مثل لوبيا چيتي، لوبيا قرمز و ....

بهتر است قبلا آنها را خيسانده سپس پوستشان را جدا كرده و بعد از پختن به سوپ افزود. هر سه روز يكبار مي توان نوع حبوبات را تغيير داد.

اگر از آرد حبوبات استفاده مي شود يك قاشق مرباخوري سرصاف كافي است. اضافه كردن كره يا روغن مايع به سوپ به اندازه يك قاشق مرباخوري براي شيرخواراني كه خوب وزن نمي گيرند توصيه مي شود.

دو هفته دوم ماه نهم

در اين دو هفته بايد ميوه را به صورت آب ميوه تازه در منزل تهيه كرد. همچنين بايد از ميوه هاي فصل باشد. در ابتدا و در روز اول، تغذيه شيرخوار را با يك قاشق مرباخوري آب ميوه همراه با يك قاشق مرباخوري آب سالم و ساده شروع كرده و كم كم

به 6 قاشق مرباخوري آب ميوه خالص در روز هاي بعد رسانيد. آب ميوه را مي توان روزانه بعد از فرني يا حريره در ساعت 10 صبح به شيرخوار داد.

برنامه غذايي شيرخوار در اواخر ماه نهم

• صبح: 3 قاشق مرباخوري فرني يا حريره + نصف زرده تخم مرغ

• 10 صبح: 3 قاشق مرباخوري فرني يا حريره يا پوره + 6 قاشق مرباخوري آب ميوه فصل .

• ظهر: 3 تا 6 قاشق مرباخوري سوپ + 2 تا 4 قاشق مرباخوري ماست .

• عصر : 3 قاشق مرباخوري پوره يا فرني و يا حريره .

شب : 3 تا 6 قاشق مرباخوري سوپ + 2 تا 4 قاشق مرباخوري ماست .

• توجه: تا يك سالگي استفاده از كيوي، انواع توت (توت سفيد، توت فرنگي و تمشك) خربزه، آلبالو و گيلاس به علت ايجاد حساسيت در شيرخوار توصيه نمي شود.

منبع: http://www.koodakaneh.com

تغذيه نوزادان با شيرهاي حاوي غلات

يك فوق تخصص گوارش، تغذيه و كبد كودكان، تغذيه نوزادان با شيرهاي حاوي غلات به ويژه گندم، جو، جوي دو سر و جوي چاك دار به بيماري سلياك و ديابت منجر خواهد شد.

دكتر احمد خداداد در گفت وگو با خبرنگار «بهداشت و درمان» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت:

نوزاداني كه زود هنگام با شير گاو و يا تركيبات چهار دسته اي غلات كه داراي گلوتن هستند تغذيه مي شوند به بيماريهايي از قبيل اينتروپاتي گلوتن و به ويژه سلياك دچار مي شوند. وي تصريح كرد: حدود 15 درصد از نوزاداني كه مبتلا به سلياك هستند به ديابت نيز دچار مي شوند، بنابراين شروع زودرس غلات به ويژه گندم، جو، جوي دو سر و چاك دار در تغذيه كودكان تركيبات برنج و شير

و آهن و پروتئين هاي مختلف است و كمتر از تركيبات گندم براي تغذيه نوزادان استفاده مي كنند.

اين فوق تخصص تصريح كرد: غذاي آماده اي كه در كشور ما براي تغذيه نوزادان استفاده مي شود سرلاك است اما توصيه مي شود كه تا شش ماهگي نوزادان تنها با شير مادر تغذيه شوند و بعد از 6 ماهگي نيز علاوه بر سوپ و غذاهاي خانگي و محلي از سرلاك هاي آماده برنج به جاي سرلاك گندم براي تغذيه نوزادان استفاده شود.

وي با بيان اين كه مصرف سرلاك برنج احتمال بروز ديابت را در اين گروه سني افزايش مي دهد، افزود: براي مثال مصرف سرلاك گندم پادتن خاصي را در بدن نوزادان توليد مي كند كه به سلول هاي سازنده انسولين در پانكراس حمله ور شده و با تخريب اين سلول ها ديابت نوع اول را پديد مي آورند.

دكتر خداداد گفت: در حال حاضر در اروپاي شمالي، سريال A يعني غذاهاي آماده اي كه به خصوص در 6 ماه به نوزاد مي دهند داراي براي نوزادان در سال اول تولد از بروز بيماري اينتروپاتي جلوگيري مي كند در نتيجه ديابت هم در اين كودكان كمتر اتفاق مي افتد لذا توصيه مي شود مصرف گندم در غذاهاي آماده يا شيرهاي حاوي گندم در نوزادان قطع شود.

منبع: http://www.koodakaneh.com

تغذيه نوزادان در ماه نهم تا يك سالگي

در ماه نهم و دهم، مي توان برخي مواد مثل خرما، حبوبات، ميوه هائي مثل موز، گلابي، سيب رنده شده، بيسكويت و... را براي كودك شروع كرد.

براي اينكه حبوبات در شيرخوار ايجاد نفخ نكنند، بهتر است ?? ساعت در آب خيس شوند و قبل از پخت آب آنها دور ريخته شود. بعد آنها را به تنهايي پخت و سپس به سوپ كودك اضافه كرد. هنگامي كه غذا

به كودك داده مي شود هم بايد حبوبات با ته قاشق له شوند. تا اين زمان كودك با انواع مواد غذايي آشنا شده است و از اين به بعد فقط شكل مصرف غذاها تغيير مي كند، به طوري كه شيرخوار توانايي خوردن غذاهايي مثل كته نرم را هم پيدا مي كند و از اين به بعد مي توان از غذاهايي مثل شويدپلو با مرغ، كته ماهيچه ماكاروني هم براي او استفاده كرد. در اين دوره به جاي آب ميوه مي توان از خود ميوه ها هم استفاده كرد. مثلا از يك قاشق مرباخوري هلو، سيب موز و... شروع كرد و به سه قاشق مرباخوري رساند.

ميوه مورد نظر بايد كاملا رسيده و شسته شده باشد و بعد از جدا كردن پوست و هسته، نرم كردن آن با پشت قاشق و يا رنده كردن از آن استفاده كرد. در اواخر هفته دوم اين ماه خرماي رسيده كه پوست و هسته تان جدا شده باشد، بعد از غذا به عنوان دسر قابل استفاده است. در اين ماه كم كم بايد شيرخوار را با غذاهايي كه مي تواند با دست خود بردارد و به دهان ببرد آشنا كرد و مثلا نان، بيسكويت، ماكاروني و تكه هايي از سيب زميني يا هويج پخته شده يا كوفته قلقلي را در بشقاب جلوي او گذاشت تا خودش بردارد و به دهان ببرد. با اين كار كودك كم كم عمل گاز زدن و جويدن را هم ياد خواهد گرفت.

آش حبوبات

? گوشت چرخ كرده گوسفند?? / گرم ?( قاشق غذاخوري)

? لوبيا و عدس و ... ?? / گرم ?( قاشق غذاخوري)

? برنج ?? / گرم ?( قاشق غذاخوري)

? پياز ?

/ گرم ( يك چهارم پياز كوچك)

? سبزي (جعفري، شويد، گشنيز) ? / گرم ? قاشق غذاخوري خرد شده

?كره ? / گرم (نصف قاشق مرباخوري)

طرز تهيه:

لوبيا و عدس را كه قبلا خيس كرده ايد با گوشت و پياز كاملا بپزيد. بعد برنج و سبزي را اضافه كنيد تا برنج لعاب بيندازد. در انتها هم كره را اضافه كنيد. در صورت تمايل مي توان يك قاشق ماست هم به غذا اضافه كرد.

حليم گوشت و برنج

? گوشت گوسفند يا مرغ ??/ گرم

? برنج ? / قاشق غذاخوري

? پياز / يك چهارم پياز كوچك

? كره ? /قاشق مرباخوري پر

طرز تهيه :

ابتدا گوشت را با پياز بپزيد، بعد از پخته شدن آن، برنج را اضافه كنيد تا كاملا بپزد و له شود و آب غذا كم شود. بعد از آن غذا را با گوشت كوب له كرده و كره را به آن اضافه كنيد.

آش گندم

? گندم پرك ? / قاشق غذاخوري

? عدس و لوبيا سفيد? /قاشق غذاخوري

? گوشت ?? / گرم پياز / يك چهارم پياز كوچك كره / نصف قاشق مرباخوري

طرز تهيه:

عدس و لوبيا سفيد را كه قبلا خيس كرده ايد با گندم پرك و گوشت و پياز بپزيد تا حبوبات و گوشت كاملا پخته و لعاب بيندازد و در انتها كره را اضافه كنيد.

در ماه هاي يازدهم و دوازدهم مثل ماه قبل بايد ابتدا شير مادر و بعد غذاي كمكي به كودك داده شود. تنوع غذا هم بايد در تهيه سوپ يا كته يا پوره رعايت شود. با توجه به اشتهاي كودك مي توان به

مقدار غذاي هر وعده او اضافه كرد. البته توصيه مي شود.

كه هنوز هم از دادن غذاهاي سفره خانواده به علت داشتن نمك و چاشني اجتناب شود ولي از پايان يازده ماهگي مي توان كم كم كودك را به غذاي خانواده عادت داد.

بعد از پايان يازده ماهگي مصرف انواع ميوه ها و همچنين ماهي هم براي كودك توصيه مي شود كه البته بايد با دقت تيغ هاي ماهي گرفته شده باشد. چنانچه شيرخوار، از شير مادر استفاده نمي كند بعد از يك سالگي مي توان براي او از شير پاستوريزه جوشيده استفاده كرد.

مواد غذايي كه زير يك سال مصرف آنها ممنوع است

? مواد غذايي كه ممكن است باعث ايجاد حساسيت در كودك شوند. مثلا شيرگاو، سفيده تخم مرغ، انواع توت، كيوي، آلبالو، گيلاس، خربزه و بادام زميني. اگر شيرگاو در تهيه فرني استفاده شود، به علت اينكه جوشانده مي شود، مقدار مواد آلرژن آن كمتر مي شود و باعث ايجاد حساسيت نمي شود.

? برخي مواد كه خطر ايجاد خفگي در كودك ايجاد مي كنند مثل دانه كشمش و انگور ذرت، آجيل و تكه هاي گوشت و سبزي هايي مثل هويج.

? موادي مثل چاي پررنگ كه مي توانند باعث بي قراري كودك شوند.

? عسل، چون مي تواند باعث مسموميت شود ولي استفاده از نوع پاستوريزه آن مشكلي ايجاد نمي كند.

بعد از پايان دوازده ماهگي، كودك مي تواند از تمام مواد غذايي استفاده كند. در اين سنين، غذا، منبع اصلي تامين انرژي در كودك است و شير نقش كمكي دارد بنابراين بايد حتما اول غذا به كودك داده شود و بعد شير.

براي اينكه عادت هاي غذايي بچه ها درست شكل بگيرد بايد از همان زمان شروع تغذيه تكميلي، نكاتي را رعايت

كرد تا كودكان به اصطلاح بد غذا نشوند:

? كودك بايد در زمان خوردن غذا در وضعيت راحتي قرار گيرد و غذا نزديك او باشد. اين كار باعث مي شود كودك به راحتي و بدون اينكه تحت فشار قرار بگيرد، غذا بخورد و ريخت وپاش و كمتر شود.

? بشقاب و لوازم غذا خوردن كودك از جنس نشكن باشد. چون در صورت شكستن ظرف ممكن است كودك احساس ياس كند و يا والدين عصباني شوند.

? قاشق نبايد زياد گرد باشد و ليوان به اندازه اي باشد كه كودك راحت آن را در دست بگيرد.

? رنگ مواد غذايي مي تواند در اشتهاي كودك و علاقه او به غذا تاثير بگذارد. خوردن غذاهايي با رنگ سبز، نارنجي و زرد براي كودكان جالب است. براي اين كار مي توان از سبزيجات و هويج استفاده كرد.

? بايد هنگام صرف غذا به اندازه كافي به كودك وقت داد و از شتاب و عجله در هنگام غذا خوردن پرهيز كرد.

? بايد بي علا قه گي كودك نسبت به يك ماده غذايي را پذيرفت و با يك ماده خوراكي ديگر آن را جايگزين كرد و سپس يك هفته تا ?? روز بعد مجددا آن را امتحان كرد.

? غذا خوردن در يك ساعت معين مي تواند سبب تحريك اشتهاي كودك شود. خستگي كودك مهم ترين عامل از بين بردن اشتهاي اوست. بهتر است غذا زمان خواب آلودگي به كودك داده نشود و بعد از استراحت اين كار انجام شود.

? كودك در محيط آرام بهتر غذا مي خورد. مشاجره، بلندن كردن صداي راديو و تلويزيون و رفت وآمد زياد حواس را پرت كرده و تمايل او را به غذا

كم مي كند.

? دادن غذاي يكنواخت و تكراري سبب بيزاري كودك مي شود. حتي اگر غذاي مورد علاقه كودك، پشت سر هم و تكراري به او داده شود، او از خوردن آن امتناع خواهد كرد.

? هنگامي كه رفتار كودك غلط است بايد عكس العمل ثابت نشان داد. مثلا اگر بشقاب يا قاشق را پرت كرد نبايد گاهي خنديد و گاهي تنبيه كرد. بلكه بايد رفتاري را در پيش گرفت كه كودك احساس كند كار خوبي انجام نداده. در صورتي كه كودك مايل است با دست غذا بخورد نبايد ممانعت شود و براي تقويت احساس استقلال يك قاشق به دست كودك داد و با قاشق ديگري به او غذا داد.

منبع: روزنامه سلامت

تغذيه كودك در دوران بيماري ونقاهت

در دوران بيماري براي اينكه بدن بتواند با عوامل بيماري زا مقابله كند نياز به انرژي; ومواد مغذي بيشتري دارد . از طرف ديگر چون كودك در حال رشد است بايد غذاي كافي مصرف كند تا همزمان رشد بدن او نيز تامين شود . پس در مجموع ، كودك در دوران بيماري نياز به انرژي ومواد مغذي بيشتري دارد . معمولا" به دليل بيماري اشتهاي كودك كم مي شود وبعلت اسهال ، استفراغ يا تب ، مواد غذايي راهم از دست مي دهد . پس از يك طرف نياز به مواد مغذي وانرژي زياد .از طرفي دريافت آن كم مي شود ، چنانچه به تغذيه كودك در اين دوران توجه نشود نه تنها وزن او افزيش نمي يابد ، كه دچار توقف يا كندي رشدهم مي شود وبه دنبال آن دچار سوء تغذيه مي گردد، بنابرين اگر تغذيه كودك در طي بيماري مناسب باشد هم سريعتر

بهبود پيدا مي كند وهم كمتر وزن از دست مي دهد .

نكاتي كه بايد هنگام غذا دادن به كودك بيمار به آن توجه كرد :

قبل از غذا دادن به كودك دستها وصورت اورا بشوييد زيرا اين كار به كودك احساس آرامش مي دهد .

غذا دادن به كودك بيمار مشكل وخسته كننده است وبايد سعي كنيد با صبر وحوصله زياد به كودك غذا بدهيد .

طي بيماري همواره كودك را تشويق به غذا خوردن كنيد .

حتي اگر كودك مقداركمي غذا بخورد بهتر از آن است كه چيزي نخورد .

در حالتي كه كودك خواب آلود است به او غذا ندهيد .

از غذاهايي كه كودك در حالت سلامت ، به آنها علاقه داشته بيشتر تهيه كنيد .

غذاهايي كه نرم هستند وخوردن آنها نياز به جويدن ندارد مثل سوپ ، پوره يا فرني به كودك بدهيد .

براي نرم كردن غذا از كمي شير يا روغن ميع استفاده كنيد .

كودك را مجبور به خوردن غذا نكنيد چون ممكن است باعث حالت تهوع او گرديده ويا غذا وارد مجاري تنفسي كودك شود .

در صورت گرفتگي بيني كودك ، قبل از غذا دادن ، ابتدا بيني او را تميز كنيد

در هنگام بيماري به كودك غذاي بيشتري نسبت به قبل بدهيد ، براي ين كار بايد دفعات وعده غذايي را افزيش دهيد .

براي تغذيه كودكي كه دچار اسهال است چه بايد كرد ؟

وقتي كودك مبتلا به اسهال مي شود ميزان ودفعات اجابت مزاج او افزيش مي يابد . به خصوص دفع آب ، سديم وپتاسيم بدن بسيار زياد مي شود

بنابراين براي جلوگيري از خطر كم آبي ومرگ كودكان بايد آب و مايعات وغذاي بيشتري به كودك بدهيم . برخي تصور مي كنند كه غذا خوردن براي كودك مبتلا به اسهال ضرر دارد در صورتي كه اگر غذا به مقدار كم و در دفعات زياد به كودك داده شود به هر حال مقداري از آن جذب مي شود وكم كم دفعات اجابت مزاج او كمتر خواهد شد . دادن غذا باعث مي شود كه كودك سريعتر بهبود پيدا كند .

چه غذاهايي بري كودك مبتلا به اسهال مناسب است ؟

در هنگام اسهال بايد دفعات شير دهي به كودكي كه با شير مادر تغذيه مي شود را افزيش داد . به كودكان بالاتر از ? ماه دادن غذاهايي مثل سوپ وآش ساده مفيد است . همچنين براي جبران آب از دست رفته به كودك مبتلا به اسهال ميعات مثل آب ، چاي كمرنگ وكم شيريني ، دوغ وORS بدهيد . علاوه برغذاهاي آبكي غذاهاي ديگر مثل كته نرم با گوشت ماهيچه يا مرغ مناسب هستند . به كودك نبايد نوشابه وآب ميوه صنعتي بدهيد چون ، اسهال كودك بدتر مي شود . از غذاهايي كه پتاسيم دارند مثل موز و اسفناج بيشتر استفاده كنيد ( مصرف اسفناج براي كودكان از يك سالگي به بعد توصيه مي شود ) . وقتي به كودك مبتلا به اسهال غذا مي دهيد دفعات مزاج او افزيش مي يابد وبرخي تصور مي كنند كه غذا خوردن براي كودك مبتلا به اسهال ضرر دارد در صورتيكه اگر غذا به مقداركم ودفعات زياد به كودك داده شود جذب غذا بهتر خواهد بود

.

اهميت تغذيه كودك در دوران نقاهت :

دوران نقاهت زماني شروع مي شود كه عليم بيماري به تدريج از بين رفته وبيمار رو به بهبودي مي رود . برخلاف دوران بيماري كه كودك بسيار بي اشتها است ، در دوران نقاهت ، بطور واضح اشتهاي او بيشتر مي شود . اين زمان بهترين فرصت براي جبران وزن از دست رفته كودك در دوران بيماري است . بايد حتما" از اين فرصت استفاده كرد وبه او غذاي بيشتري بدهيد .

بخاطر داشته باشيد كه در دوره نقاهت :

تعداد وعده هاي غذي كودك را بيشتر كنيد ( به جي ? وعده ،? وعده غذا به كودك بدهيد )

در هر وعده غذا ، نسبت به قبل مقدار غذاي بيشتري به كودك بدهيد .

غذاي كودك را نسبت به قبل مقوي تر تهيه كنيد . انرژي غذي كودك را مي توانيد با افزودن يك قاشق مرباخوري كره يا روغن ، افزيش دهيد

عمر بيشتر با مصرف غذاي كمتر

محققان دانشگاه تگزاس در بررسي هاي خود دريافتند كه مصرف غذاي كمتر به معناي كاهش تقليل يا افزايش يكي از مواد غذايي براي مثال پروتيين، يا چربي نيست، بلكه به شكل كلي كاهش غذا موجب كاهش فشار به دستگاه هاي مختلف بدن مي شود و طول عمر سلول ها و بدن را افزايش مي دهد.

كارشناسان توصيه مي كنند كه هنگام گرسنگي حتما از غذاهاي طبيعي؛ مانند: ميوه ها و سبزيجات كه آب فراوان دارند نيز استفاده شود تا سلامت بدن و طولاني شدن عمر را به دست آوريد.(1)

پي نوشت ها:

1. روزنامه اطلاعات، ضميمه، 1386/6/25.

منبع: مجله نامه ي جامعه

تأثير تغذيه بر جسم و جان با توجه به برخي آداب آن ا

نويسنده:رزيتا نعمتي

غذا و پي آمدهاي آن بر جسم وجان

حضرت علي عليه السلام فرمود: «اقلل طعاما تقلل سقاما؛ خوراكي را كم كن تا بيماري را كم كني.»(1) در دين مبين اسلام، بارها پرخوري و زياده روي در خوردن و آشاميدن نكوهش شده است. زياده روي در خواب و خوراك، از كمبود آن زيان بخش تر است؛ زيرا اسيد استيك موجود در مواد غذايي، در كبد، كلسترول توليد مي كند و با فرستادن كلسترول به خون، هر چه بيشتر بخوريم، كلسترول بيشتري توليد مي شود. اين مسئله سبب آزردگي رگ هايي است كه شادابي و عمر آدمي به آنها بستگي دارد. جمله معروفي است كه: هر خوراكي كمش دوا، اندازه اش غذا، و زيادش بلاست. در قرآن كريم اسراف در خوردن و آشاميدن، به طور مطلق نهي شده و حتي براي عسل يا انگور باآنكه بارها ستوده شده اند، استثنايي وجود ندارد. در بدن انسان غده هاي كوچكي هست كه كم كاري يا پركاري آنها،

بر رفتارهاي وي اثر مي گذارد. براي مثال، خوب كار نكردن غده تيروئيد گاه شخص را كودن و خمود مي كند و او را به گوشه نشيني وامي دارد. بدين ترتيب، در تكاليف ديني و پاكيزگي خود سستي مي ورزد. غذا تأثير انكارناپذيري بر روي شخصيت دروني انسان دارد. دليل خلق وخوي هيتلر را كارشناسان تغذيه و روان پزشكان، زياده روي در خوردن شيريني جات دانسته اند. و بارها از علاقه بي اندازه او به شيريني سخن گفته اند. رژيم قندي، ذخيره ويتامين هاي گروه B را از بين مي برد و با نابودي عناصر آرام بخش اعصاب، ستيزه خويي و هيجان هاي ناخوشايند را در شخص پديد مي آورد. همچنين كودكي كه همواره با غذاي نجس و حرام تغذيه مي كند، اين گونه غذاها در اخلاق و صفات او اثر بدي مي گذارد. به باور برخي پزشكان، علت و ريشه ناداني وكم فهمي، در نوع تغذيه فرد نهان است. علي عليه السلام در كلامي راه گشا فرمود: « قله الغذاء اكرم للنفس؛ كم خوردن غذا، براي نفس انساني گرامي تر است.»(2) هم اكنون، علم پزشكي به 22 مورد از ناهماهنگي هاي مغزي پي برده كه ريشه و عامل اصلي آن، در تبديل و استحاله غيرعادي مواد غذايي نهفته است. در قرآن كريم نيز آنجا كه همسر ابراهيم به فرشتگان گفت: « نازا هستم، سخن از خوردن گوشت بريان شده گوساله به ميان آمده است. اين مسئله، هنوز به بررسي و پژوهش فراوان احتياج دارد. با توجه به اين سخن، شايد روزي دانشمندان تغذيه بتوانند از كودكان عادي، مرداني بزرگ بسازند، همان گونه كه زنبورهاي

عسل از يك تخم، به كمك غذاهاي مخصوصي كه خود مي شناسند، ملكه كندو را پرورش مي دهند.

1.

اندرون از طعام خالي دار

تا در او نور معرفت بيني

تهي از حكمتي به علت آن

كه پري از طعام تا بيني

2- به كمك غذاي مناسب، پاكيزه و حلال، هم مي توان جسم را درست پرورش داد و هم عقل و روح را به رشد مناسب آن رساند.

چگونگي اثر پذيري روح و دل انسان از خوراك

حضرت علي عليه السلام مي فرمايد: «من اقل اكله صفي فكره؛ كسي كه خوراكش اندك باشد، فكر و انديشه اش پاك شود »(3) اين روايت زيبا يادآور آن است كه عواطف انسان در حالت گرسنگي، اندك، رقيق تر و هوش و حواس او بيدارتر است. در واقع، يكي از عواملي كه رشد فكري را متوقف مي كند، زياده روي در تغذيه است. اگر بيش از اندازه مواد غذايي وارد معده شود، ترشحات بسيار همراه با تعداد زيادي گلبول سفيد، از ديواره هاي معده، براي هضم غذا به معده سرازير مي شوند. در نتيجه، خون بيشتري در دستگاه هاضمه جريان مي يابد. بدين ترتيب، دستگاه كنترل خون از سهم خون رساني به مغز مي كاهد و اكسيژن و مواد غذايي كمتري به مغز مي رسد و اين گونه از قدرت خلاقه و حس ابتكار و درك مطالب كاسته مي شود. بيماري هي «پسيكو سوماتيك » كه در پي ناراحتي هاي روحي پديد مي آيد، با توجه به نوع مواد غذايي مصرفي ايجاد مي شود. اسلام در 14 قرن پيش، به ارتباط نماز با غذا و بهداشت بدن و

لباس و تغذيه و تمركز قواي دماغي اشاره كرده است.

لقمان حكيم به پسرش فرمود: « با پرخوري، فكر به خواب مي رود و زبان حكمت گنگ مي شود و اعضا از انجام دادن وظيفه عبادتي خود بازمي ماند.»(4) درباره موريانه نوشته اندكه چون به كمبود نفرات در يكي از قسمت ها مثل (انباردار - سرباز و نظافتچي ) برمي خورد، با دادن غذاي مخصوص، همان نوع ويژه از نفرات موردنظر را به وجود مي آورد. امروزه نيز اين فرضيه مطرح است كه آيا بشر مي تواند با نوع غذا، فرزنداني هشيارتر و باايمان پرورش دهد يا نه. البته در اسلام، اين موضوع به اثبات رسيده است كه انسان مي تواند، با انتخاب غذاي حلال و منزه، ويژگي هاي شخصيتي دلخواه را در فرزندان خود ايجاد كند.

گر تو اين انبان ز نان خالي كني

پر ز گوهرهاي اجلالي كني

مولوي

سبب سفارش اسلام به بعضي خوراكي ها

در قرآن كريم از خرما و انگور به عنوان رزق نيكو نام برده شده است. غذاهايي مثل خرما و كشمش قند خون را فوري به بدن مي رساند و با تأمين گلوكز سلولهاي مغز، عواطف انسان را تحريك مي كند. بدين گونه، انسان بدون تحمل حجم زياد از غذا در معده، به انرژي لازم دست مي يابد. همچنين خداوند در قرآن وقتي از خوردني هاي خام نام مي برد، آن را منحصر به انسان و حيوان مي داند و شگفت انگيز اين است كه نام آدمي را پيش از حيوان مي آورد و او را براي خام خواري مقدم بر حيوان و سزاوار تر مي داند. ب

در قرآن كريم در اين باره مي خوانيم:

سپس زمين را به نيكي برشكافته ايم و در آن دانه ها رويانيده ايم. نيز انگور و سبزي ها و درخت زيتون و خرما بوستان هاي انبوه و ميوه و علف براي برخورداري شما و چارپايانتان. در اهميت غذاي خام يا گياهي همين بس كه در برابر ده ها غذاي گياهي اي كه در قرآن نامشان مي رود، تنها به تعداد كمي طعام پخته بسنده مي شود (5)

اينكه در آيه هاي قرآن و روايت هاي اهل بيت عليهم السلام نام برخي از خوراكيها به ويژه غذاهاي خام آورده شده، عنايت اسلام به اين گونه خوراكي ها را مي رساند و اينكه اين شكل از غذاها براي بدن انسان سودمند هستند.

توصيه به برخي آداب تغذيه

در دين اسلام، درباره جويدن كامل غذا دستور آمده و به كنايه و اشاره بدان توجه شده است. مولاي متقيان حضرت علي عليه السلام به فرزند گرامي اش امام حسن عليه السلام فرمود:

مي خواهي چند چيز تو را بياموزم كه از طب بي نياز شوي ؟ عرض كرد: بفرماييد. فرمود: بر غذا منشين، مگر گرسنه باشي؛ از غذا برنخيز، مگر اشتهايي باقي باشد و در جويدن غذا مراقبت كن و غذا را به طور كامل بجو!(6) امروزه ثابت شده است كه با جويدن هر چه بيشتر غذا، پروتئين هاي بيشتري به اسيد هاي آمينه تبديل و با شدت بيشتري جذب مي شوند. بنابراين، كساني كه خوب نمي جوند، حتي اگر به مقدار متعادل غذا خورده باشند، بدنشان هميشه در حال گرسنگي به سر مي برد. حال آنكه با كمتر از

اين مقدار مواد غذايي نيز البته با خوب جويدن مي توان انرژي لازم بدن را تأمين كرد. جويدن، آسان ترين و ارزانترين راه ضد عفوني كردن و سبب شادابي و زندگاني دراز است. داروهايي كه امروزه براي نابودي ميكروب ها به كار مي رود، «آنتي بيوتيك » نام دارد، مانند: پني سيلين و آموكسي سيلين. به تازگي پژوهشگران موفق شده اند، همين مواد را در بزاق انسان پيدا كنند كه هنگام جويدن غذا، با غذا عجين مي شود. مقداري «سولفور سيانور دوپتاسيوم » براي ضد عفوني كردن مواد غذايي در بزاق انسان وجود دارد كه اگر مواد غذايي به خوبي جويده شوند، بدن انسان در برابر بسياري از بيماريها در امان خواهد ماند.(7)

پرخوري، سرچشمه بيماري ها و خوب جويدن، مانع از پرخوري است.

خوب نجويدن غذاها، نوعي اسراف است كه زودتر از هر اسرافي، نتيجه ويران گري جسمي و روحي خود را بر انسان نشان مي دهد.

پي نوشتها:.

1- ابن تميمي آمدي، غررالحكم و دررالكلم، به قلم: محلاتي، ج 1، ص 85. بخشي از مقالات ارسالي اين ماه برداشتي از كتاب تغذيه در اسلام، حميد يزديا است و پژوهش ها وتجربه هاي مطالعاتي گذشته من در دانشگاه شيراز.

2- همان، ج 1، ص 85.

3- همان.

4- محمد محمدي ري شهري، حكم لقمان، ص 95.

5- همان، ص 87.

6- شيخ صدوق، خصال، ج 2، ص 187.

7- شيخ صدوق، خصال، ج 2، ص 187.

منبع: ماهنامه طوبي

تغذيه سالم

نويسنده: سوده رازقي

داشتن برنامه ي غذايي سالم، ايده آل همه ي ماست، و آگاهي از اصول تغذيه ي سالم، كليد كار است. آشنايي با اين

اصول ؛ ابزار لازم براي كنترل وزن را در ا ختيار قرار مي دهد، احساس سالم زيستن را تقويت مي كند و نگرش ما را نسبت به غذاها تصحيح مي نمايد.

اصول اول:

غذاي مصرف شده در بدن به گلوكز تبديل مي گردد و آن گاه به عنوان سوخت براي توليد انرژي ذخيره مي شود. محدوده ي تغييرات سطح گلوكز خون بسيار باريك است. حفظ سطح گلوكز در اين محدوده بر عهده ي هورمون هايي است كه در صورت گذشتن سطح گلوكز از حد معين ، آن را به انبارهاي گلوكز هدايت مي كند تا در صورت كاهش سطح گلوكز آن را از مخازن رها سازد و به مصرف برساند.

گلوكز به شكل ماده اي به نام گليكوژن در كبد و عضلات ذخيره مي شود و در صورتي كه ذخاير گليكوژن پر باشد، گلوكز خون افزايش مي يابد. در اين حال هورموني به نام انسولين رها شده و گلوكز اضافي را به صورت چربي ، ذخيره مي كند. در واقع انسولين منجر به اضافه شدن چربي بدن مي گردد و در نتيجه جلوي شكسته شدن چربي گرفته مي شود و با افزايش چربي، بدن چاق مي شود. البته انسولين هورمون ضروري براي استفاده بدن از گلوكز است.

از مطالب ياد شده مي توان نتيجه گرفت كه درصورت مصرف غذاهايي كه سطح گلوكز خون را در مدت زمان كوتاه ، بسيار بالا مي برند، يا غذاهايي كه باعث رها شدن گلوكز از ذخاير آن مي شوند، روند پر شدن ذخاير گلوكز تسريع مي شود. از آن جا كه نقش انسولين انبار سازي گلوكز و تسهيل روند تبديل آن به چربي

است، براي جلوگيري از تجمع چربي در بدن بايد ميزان توليد انسولين محدود گردد. راه چاره در مصرف غذاهايي است كه مسير پيچيده تري در تبديل شدن به گلوكز دارند و جلوي ترشح بيش از حد انسولين را مي گيرند. البته بايدتوجه داشت كه دريافت غذا به گونه اي باشدكه باعث كاهش بيش از حد سطح انسولين نگردد.

موضوع ديگر حايز اهميت؛ ميزان سرعت تبديل غذاها به گلوكز در بدن است. گروه غذاهايي كه به سرعت به گلوكز تبديل مي شود، منجر به افزايش توليد انسولين مي گردد، و غذاهايي كه به آهستگي به گلوكز تبديل مي شود افزايش ناگهاني سطح گلوكز را به دنبال ندارد.

عوامل تأثير گذار بر افزايش سطح گلوكز و ميزان ترشح انسولين و در نتيجه افزايش ذخاير چربي عبارت است از: قند و شكر، كربوهيدرات ساده، استرس، سيگار و قهوه.

مواد غذايي حافظ سطح گلوكز در محدوده ي مناسب و پايين نگه دارنده ي ميزان توليد انسولين؛ پروتئين ها و كربوهيدرات هاي پيچيده هستند.

شكستن پروتئين و تبديل آن به گلوكز بسيار دشوار است، به آن دليل كه مدت زمان لازم براي شكستن پروتئين به گلوكز طولاني تر از ساير مواد مي باشد كه اين امر موجب يك نواخت ماندن سطح گلوكز در بدن مي گردد.

كربوهيدرات پيچيده نيز به دليل سرشار بودن از فيبر ديرتر شكسته مي شود.

نتيجه ي سخن:

در صورت دريافت تركيبي از مواد غذايي حاوي پروتئين و كربوهيدرات پيچيده به نسبت هاي مناسب، بدن غذاي دريافتي را به آهستگي به گلوكز تبديل مي كند و مانع از افزايش ناگهاني گلوكز خون مي شود. يك نواخت شدن ميزان گلوكز خون مانع از

افزايش ناگهاني انسولين مي گردد و در پي آن ذخيره سازي مواد غذايي به صورت چربي، كاهش مي يابد.

اين نوشتار را با معرفي غذاهاي حاوي پروتئين و گليكوژن پيچيده و نيز بررسي سرعت تبديل غذاهاي مختلف به گلوكز پي خواهيم گرفت.

منبع: نشريه جامعه الزهرا (عليهاالسلام)

9 عادت غذايي غلط

نويسنده: دكتر توكلي -مهندس رحيم

در زندگي ماشيني و كم تحرك امروز ، توجه به تغذيه به عنوان يكي از اركان مهم سلامتي با مشكل مواجه شده است. به همين دليل مشكلات تغذيه اي هم در كشورهاي پيشرفته و هم در كشورهاي در حال توسعه رو به افزايش است.

از سوي ديگر بسياري از عادات غذايي خوب پيشينيان ما كه مبتني بر دستورات ديني هستند ، به فراموشي سپرده و عادات غذايي غلط جايگزين آنها شده اند . هدف از بيان مطالب زير افزايش اطلاعات و آگاهي خوانندگان عزيز و تغيير در ديدگاه و نگرش آنها به منظور شناخت عادات غذايي غلط و اصلاح آنها به صورت اختياري و داوطلبانه مي باشد ، زيرا ما بر اين باوريم كه دانستن بدون خواستن هرگز توانستن به بار نمي آورد. تعدادي از عادات غذايي غلط كه بايد براي داشتن جسمي سالم و روحيه شاداب در اصلاح آنها بكوشيم عبارتند از :

نخوردن صبحانه

نخوردن صبحانه يك اشتباه بزرگ محسوب مي شود . صبحانه سالم نه تنها باعث افزايش انرژي و باز شدن فكر و ذهن مي شود، بلكه موجب انتخاب و مصرف مناسب وعده هاي غذايي ديگر در ادامه روز توسط شما خواهد شد. همچنين خوردن صبحانه ممكن است به شما در مصرف كمتر كالري در ادامه روز كمك كند . يك

تحقيق دانشگاهي نشان داده كه مصرف مقدار كاري مشخص در ابتداي روز ، اثر سير كنندگي بيشتري نسبت به مصرف همان مقدار كالري در ساعت هاي ديگر خواهد داشت كه اين امر موجب كاهش مجموع كالري مصرفي در روز مي شود. به خاطر داشته باشيد كه صرف صبحانه مناسب و كامل ، احتمال به كارگيري عادات نادرست غذايي را در وعده هاي ديگر كاهش مي دهد.

غذا خوردن پيش از خواب

يكي از توصيه هاي مهم دين مبين اسلام و متخصصين تغذيه اجتناب از خوردن غذا پيش ازخواب است . تحقيقات نشان داده اند كه خوردن غذا 2-1 ساعت پيش از خواب ( بويژه غذاهاي چرب و ادويه دار) منجر به بدخوابي ، كسالت ، خستگي و كوفتگي در روز بعد خواهد شد . خوردن غذاهاي چرب پيش از خواب سبب كند شدن تخليه معده و تشديد سوء هاضمه و مصرف غذاهاي ادويه دار منجر به صدمات و سوزش هاي قلبي و ناراحتي گوارش خواهد شد. بنابر اين سعي كنيد حداقل 3 تا 4 ساعت قبل از خواب اقدام به خوردن غذا نماييد و چنانچه پيش از خواب احساس گرسنگي كرديد مقداري ميوه تازه مصرف كنيد.

پر خوري

پيامبر اكرم (ص) فرموده اند از پرخوري بپرهيزيد زيرا مادر همه بيماري هاست . و اميرالمؤمنين علي (ع) فرموده اند قبل از سير شدن كامل از سفره كنار رويد . امروزه نيز به خوبي ثابت شده است كه پر خوري موجب بروز افزايش وزن و چاقي مي شود و خود منشأ بروز بسياري از بيماري ها نظير ديابت و سكته هاي قلبي و عروقي است. به شما توصيه مي

نماييم كه از پر خوري بويژه در وعده شام بپرهيزيد و وعده هاي غذايي خود را به جاي 3 وعده پر حجم به 5 يا 6 وعده كم حجم تر تقسيم كنيد. خوردن غذاهاي سالم و كم حجم حاوي كربوهيدرات هاي كمپلكس و پروتئين در طول روز نه تنها اشتهاي شما را كنترل مي كند، بلكه احتمال پرخوري را نيز كاهش خواهد داد . تعداد وعده هاي غذايي همچنين باعث سوختن مقدار بيشتري كالري مي شود ، چرا كه متابوليسم بدن همواره به فعاليت مي پردازد .

گرسنه ماندن

بر خلاف تصور همگان ، گرسنگي خود باعث افزايش وزن بدن به دليل ذخيره سازي چربي مي شود. هنگامي كه براي مدتي طولاني غذا نمي خوريد ، بدن شما به دليل محروم ماندن از مواد غذايي دچار آشفتگي مي شود و هنگامي كه دوباره شروع به خوردن غذا مي كنيد، بدن شما به طور فيزيولوژيك كالري مصرفي را به چربي تبديل مي نمايد. اگر هدف شما از گرسنگي كشيدن كاهش وزن است بايد در برنامه رژيم خود تجديدنظر كنيد و به جاي گرسنگي ، يك برنامه مناسب ورزشي روزانه براي خود تعيين نماييد و بيشتر از ميوه ها ، سبزيجات ، حبوبات ، گوشت هاي كم چرب و ماهي استفاده كنيد . بهترين روش كاهش وزن تمرينات مرتب و رژيم غذايي مناسب است ، نه محروم كردن بدن از مواد مغذي مورد نياز آن هم به مدت طولاني.

انجام كاري ديگر به همراه غذا خوردن

تحقيقات نشان داده اند كه پرداختن به كاري ديگر همزمان با غذا خوردن ، منجر به پر خوري و در نتيجه افزايش

وزن خواهد شد. اگر هنگام تماشاي تلويزيون ، صحبت با تلفن و يا بازي ويدئويي مشغول غذا خوردن شويد، اين عوامل خارجي باعث حواس پرتي شده و شما توجه كمتري به نشانه هاي سير شدن كه بيان كننده كافي بودن مقدار غذا و احساس سيري است ، مي كنيد و بطور ناخودآگاه به خوردن ادامه مي دهيد. زيرا در اين شرايط عمل خوردن به حركتي غير هوشيارانه و مكانيكي تبديل مي شود.

در دستورات ديني ما آمده است كه قبل از صرف غذا ، لحظه اي به غذاي خود توجه نماييد. با ذكر نام خداوند و تمركز ، خوردن غذا را آغاز نماييد و در حين صرف غذا از صحبت كردن و كارهاي ديگر اجتناب كنيد.

سريع خوردن

از زمان شروع غذا تقريبا 20 دقيقه طول مي كشد كه علائم سيري به مغز برسند بنابر اين اگر شما ظرف 5 يا 6 دقيقه غذاي خود را تمام كنيد ، مغز زمان كافي براي ارسال نشانه هاي سيري پيدا نمي كند و اين امر باعث پر خوري و پر كردن معده بيش از مقدار مورد نياز خواهد شد. بنابر اين سعي كنيد آهسته غذا بخوريد ، آرام باشيد ، غذا را به طور كامل بجويد و از مزه غذا لذت ببريد .

نخوردن آب به اندازه كافي

ننوشيدن مقدار كافي آب در طول روز ، متابوليسم و سوخت و ساز بدن را كند مي كند و حتي ممكن است باعث اضافه وزن شود . آب مهمترين ماده مغذي و ماده اي ضروري است براي فعاليت هاي متابوليك بدن از جمله سوزاندن كالري . بنابر اين توصيه مي

شود در طول شبانه روز بين 8 تا 10 ليوان ( و اگر ورزش مي كنيد بيشتر از اين مقدار ) آب مصرف نماييد و يا از نوشيدني هاي طبيعي مانند دوغ و آب ميوه ها استفاده كنيد. از جايگزين كردن نوشابه هاي گازدار به جاي آب خود داري كنيد زيرا عوارض بسيار زيادي دارد و آنها از نظر تغذيه اي نيز فاقد ارزش غذايي هستند.

نخوردن ميوه و سبزيجات به مقدار كافي

بسياري از مواد مغذي مورد نياز بدن بويژه ويتامين ها و مواد معدني مانند روي ، منيزيوم ، آهن و ... در انواع ميوه و سبزي وجود دارند و امتناع از خوردن آنها باعث بروز مشكلاتي در بدن خواهد شد .

يكي از مهمترين راه هاي تامين مواد معدني و ويتامين هاي مورد نياز بدن، مصرف ميوه و سبزيجات تازه و خالص است. بنابراين سعي كنيد اين مواد را جزء لاينفك رژيم غذايي قرار داده و هميشه به مقدار كافي از آنها استفاده نماييد . اين موضوع بويژه در مورد كودكان ، نوجوانان و جوانان در حال رشد از اهميت بيشتري برخوردار است.

خوردن تنقلات هنگام گرسنگي

خوردن تنقلات هنگام گرسنگي يكي از عادات غذايي نادرست ما ايرانيان است و اين موضوع در كودكان و نوجوانان بيشتر مشاهده مي شود . استفاده از مواد غذايي كم ارزش و شكم پر كن مانند شكلات ، چيپس و پفك تنها باعث برهم خوردن رژيم غذايي و بي اشتهايي مي شود و در نتيجه فرد از خوردن مواد غذايي مفيد خودداري مي كند و پس از مدتي با مشكلات زيادي مواجه خواهد شد.

سعي كنيد

هميشه با شكم سير از خانه خارج شويد ، زيرا گرسنگي ممكن است به خريدن و خوردن تنقلات منجر شود. شكلات ، پفك و چيپس هيچ كدام نمي توانند جاي يك صبحانه ، ناهار و شام سالم و رضايت بخش را بگيرند .

در پايان لازم به ذكر است كه اصلاح عادات غذايي بر خلاف ساير رفتارها كه اصلاح آنان بسيار سخت است ، راحت تر انجام مي گيرد و اثرات سودمند آن در كمترين زمان مشخص خواهد شد . ايمان داشته باشيد توجه به دستورات و توصيه هاي دين اسلام ضامن سلامتي جسم و روح است . پس بياييد اين دستورات را در زندگي خود جاري و ساري نماييم .

منبع: مجله آشنا خانواده

تغذيه و دندان هاي سالم كودك

چه نوع تغذيه اي براى داشتن دندان هاى سالم و محكم توصيه مى شود؟

كودكان براى حفظ رشد مناسب و سلامتى خود، بايستى از تمامى گروه هاى اصلى غذايى استفاده كنند كه اين گروه ها شامل پنج گروه اصلى نان و غلات، ميوه ها، سبزى ها، شير و لبنيات و گروه گوشت و حبوبات است.

مصرف زياد و بيش از حدّ مواد كربوهيدرات دار باعث خرابى دندان ها مى شود. مواد كربوهيدراتى شامل انواع كيك، آب نبات، كلوچه، شير و ساير غذاهاى شيرين، نوشيدنى هاى شيرين، مواد نشاسته دار مثل چيپس و برشتوك است.

علت اصلى پوسيدگي دندان ها ، باقى ماندن مواد كربوهيدراتى بر روى آنهاست.

براى حفظ سلامتي بيشتر دندان كودكان ، توصيه هايى را در مورد انتخاب صحيح و مصرف غذاها براى شما بيان مى كنيم:

1- ميوه و سبزي فراوانى در يخچال داشته باشيد و به عنوان ميان وعده

، به جاى مواد كربوهيدرات دار، به كودك خود بدهيد.

ميوه و سبزى هايى را به كودك خود بدهيد كه آب زيادى داشته باشد مثل هلو، هندوانه، طالبي، خربزه، كرفس و خيار .

موز و كشمش را كم مصرف كنيد زيرا نسبت به ساير ميوه ها داراى قند بيشترى هستند، اگر هم مصرف كرديد بلافاصله مسواك بزنيد.

2- به همراه ناهار يا به عنوان ميان وعده، پنير مصرف كنيد.

مصرف انواع پنير به خصوص پنير كهنه مثل پنير چدار باعث ترشح بزاق مى شود و بزاق تكه هاى غذا را از دندان ها دور مى كند.

3- مواد غذايي چسبنده را كه نياز به جويدن زيادى دارند، مصرف نكنيد.

كشمش، انجيرخشك، كلوچه، پاستيل، عسل، شيره، شكلات هاى چسبنده و شكلات كاكائويى به دندان مى چسبند و بزاق نمى تواند آنها را از دندان جدا كند.

اگر كودك شما چنين مواد غذايى را مصرف كند، بايستى بلافاصله دندان هاى خود را مسواك بزند.

4- خوراكى هاي شكردار را با وعده هاى غذايى مصرف كنيد نه به عنوان ميان وعده.

اگر مى خواهيد به عنوان دسر به كودك خود شيرينى بدهيد، آن را بلافاصله بعد از خوردن وعده غذايى اصلى به او بدهيد، زيرا در مواقع صرف وعده هاى غذايي، بزاق زيادى در دهان وجود دارد كه تكه هاى غذا را از دندان ها جدا مى كند.

نوشيدن مايعات بعد از غذا هم خرده هاى غذا را از دندان ها دور مى كند.

5- كودك خود را عادت دهيد تا جايى كه ممكن است به دفعات كم، ميان وعده مصرف كند، زيرا دفعات زياد ميان وعده ها بيشتر از مقدار غذاى مصرف شده در هر ميان

وعده، در پوسيدگى دندان ها موثر است.

در فاصله ى بين وعده هاى غذايى ، بزاق خرده هاى غذا را از دندان ها پاك مى كند، در نتيجه از عمل باكتري ها جلوگيرى مى كند. مصرف مكرر ميان وعده ها بدون فاصله زمانى ومسواك نكردن دندان ها، غذاى مورد نياز باكترى هاى مولد پوسيدگى را فراهم كرده، در نتيجه با ايجاد پلاك هاى دنداني، پوسيدگى دندان را تسريع مى كند.

بنابراين تا حدى كه امكان دارد تعداد ميان وعده ها را كاهش دهيد، طورى كه بيشتر از يك يا دو بار در روز نشود. بعد از مصرف ميان وعده - مخصوصاً اگر خوراكى شيرين و چسبنده بود- حتماً دندان خود را مسواك بزنيد.

6- مواد غذايى شيرين را كه روى دندان باقى مى مانند، مصرف نكنيد.

آب نبات هاى سفت، نقل و شكلات باعث مى شوند همواره يك لايه قندى روى دندان ها وجود داشته باشد و باعث پوسيدگى دندان مى شود.

7- مواد غذايى را كه شكر ندارند ، مصرف كنيد.

8- هرگز موقع خواب يك شيشه حاوى شير، شيرخشك، آب ميوه يا نوشيدنى شيرين ديگر را به دست كودك خود ندهيد. اين نوشيدنى ها حاوى شكرهستند.

اگر موقع خواب بايد به كودك يك شيشه حاوى نوشيدنى بدهيد، آن را از آب سالم پر كنيد كه هم دندان ها را از ذرات غذا تميز مى كند و هم شكر ندارد، در نتيجه از پوسيدگى دندان ها جلوگيرى مي كند.

9- از منابع غذايي كلسيم دار در برنامه غذايى كودك خود استفاده كنيد كه باعث استحكام دندان ها مي شود.

منابع غنى از كلسيم عبارتند از شير، ماست، پنير، ماهى و سبزيجات

سبز رنگ مثل كلم، كلم بروكلى ، اسفناج و جعفري.

ساير توصيه ها:

1- اگر كودك آدامس مصرف مى كند، آدامس هايى را كه شكر ندارند يا شيرين كننده آن گزيليتول (xylitol) است، به او بدهيد. گزيليتول باكترى هاى دهان را كاهش مى دهد و عمل جويدن، ترشح بزاق را افزايش مى دهد.

2- براى سالم نگه داشتن دندان هاى كودك، از محلول فلورايد، مسواك و نخ دندان استفاده كنيد. بهترين راه براى جلوگيرى از پوسيدگى دندان ها، استفاده روزانه از خمير دندان فلورايد دار در هنگام مسواك زدن است.

فلورايد به داخل دندان ها نفوذ مى كند و از پوسيدگى دندان جلوگيرى مى كند.

حداقل دو بار در روز و بعد از هر وعده غذايى يا ميان وعده، دندان هاى كودك خود را مسواك كنيد يا به او بگوييد مسواك بزند.

اگر امكان مسواك زدن دندان ها در بين وعده هاى غذايى وجود ندارد، حداقل دهان را چندين بار با آب بشوييد.

حداقل يك بار در روز از نخ دندان استفاده كنيد تا ذرات غذايى را از بين دندان ها و زير لثه پاك كند.

3- بعد از دادن دارو به كودك خود، دندان هاى او را مسواك كنيد. داروهايى مثل شربت سرفه حاوى قند است كه باكترى موجود در دهان آن را به اسيد تبديل مى كند. اين اسيدها باعث از بين رفتن ميناى دندان ( لايه محافظ و سخت روى دندان ) مى شوند.

4- به طور منظم به دندانپزشك مراجعه كنيد تا از سلامت دندان هاى كودك خود مطمئن شويد. اولين بار كه بايد كودك خود را نزد دندانپزشك ببريد، در سن يك سالگى يا شش

ماهگى است كه كودك شروع به دندان در آوردن مى كند . مراجعه مرتب به دندانپزشك باعث مى شود كه اگر كوچكترين مشكل و پوسيدگى در دندان ها پيدا شود، سريعاً آن را برطرف كنيد.

منبع:www.cchs.net

تغذيه تكميلي شيرخواران

شيرمادر بهترين و كامل ترين غذا براي شيرخواران زير 6 ماه مي باشد و در اين دوران شير مادر به تنهايي به علاوه قطره مولتي ويتامين(از 15روزگي) كليه نيازهاي تغذيه اي شيرخوار را تامين مي كند. غذاي كمكي براي شيرخوار بايد پس از 6 ماهگي شروع شود، زيرا بعد از6ماهگي نيازهاي غذايي شيرخوار به تنهايي با شير برآورده نمي شود و لازم است علاوه بر شير مادر، تغذيه كودك با غذاهاي نيمه جامد نيز شروع شود. تغذيه تكميلي علاوه بر تامين انرژي، دوران بسيار حساسي براي ايجاد عادات صحيح غذايي و استفاده از غذاي سفره خانواده است.

شروع تغذيه تكميلي قبل از 6 ماهگي به دليل آماده نبودن دستگاه گوارش شيرخوار براي پذيرش غذاهاي ديگر غير از شير، اقدام نادرستي است. چون دستگاه گوارش كودك هنوز تكامل نيافته و با كوچكترين آلودگي به علت عدم رعايت بهداشت امكان ابتلا به عفونت ها از جمله اسهال افزايش مي يابد و باعث كاهش يا توقف رشد شيرخوار مي شود. از طرف ديگر شروع زودرس تغذيه تكميلي سبب كاهش مدت زمان مكيدن پستان مادر مي شود. بعلاوه ممكن است غذاي كمكي در مقايسه با شير مادر، انرژي و مواد مغذي كمتري به كودك برساند كه موجب اختلال رشد كودك و در نهايت سو»تغذيه او مي شود. همچنين زود شروع كردن تغذيه تكميلي احتمال بروز حساسيت به بعضي از مواد غذايي را در كودك

افزايش مي دهد. نتيجه اين كه بهترين سن شروع غذاي كمكي بعد از پايان ماه ششم زندگي است. البته اين به آن معني نيست كه بايد دفعات شيردهي را كم كرد، بلكه بايد مادر ترغيب شود هر زمان كه كودك تمايل دارد شير خود را به او بدهد و براساس سن كودك چند نوبت نيز غذاي كمكي بعد از شير مادر به او داده شود. اگر غذاي كمكي دير شروع شود كودك تمايل خود را به خوردن غذاهاي ديگر و امتحان كردن مزه و طعم هاي جديد از دست مي دهد. همچنين تكامل عمل جويدن به تعويق مي افتد و كودك غذاي ديگري جز شير مادر و يا مايعات را نمي خورد كه اين خود منجر به كم غذايي، اختلال رشد و سو»تغذيه مي شود. اصول كلي كه بايد در مورد تغذيه تكميلي رعايت شوند عبارتند از:

- مواد غذايي بايد از نظر مقدار و نوع به تدريج به غذاي شيرخوار اضافه شود.

- ابتدا از يك نوع غذاي ساده شروع و به تدريج مخلوطي از چند نوع غذا داده شود.

- از مقدار كم شروع و به تدريج بر مقدار آن افزوده شود.

- بين اضافه كردن مواد غذايي مختلف حدود 75 روز فاصله لازم است. زيرا شيرخوار بايد به يك نوع غذا عادت كند و بعد غذاي جديد اضافه شود. اضافه كردن يك به يك مواد سبب مي شود اگر كودك ناسازگاري به يك ماده غذايي داشته باشد شناخته شود و بتوان آن را از غذا حذف كرد. همچنين دستگاه گوارش كودك فرصت پيدا كند تا به غذا عادت كند.

- ابتدا بايد غذا

رقيق تهيه شود به طوري كه غلظت آن كمي بيشتر از شير مادر باشد. سپس به تدريج بر غلظت آن افزوده شود. سفت كردن تدريجي غذا سبب ياد گرفتن عمل جويدن مي شود.

- اگر در شروع غذاي تكميلي، شيرخوار به غذاي خاصي بي ميل بود، نبايد در خوردن آن پافشاري كرد و مي توان يك تا دو هفته آن غذا را حذف و سپس دوباره به او داد.

تغذيه شيرخوار

كودك در ابتدا در مرحله نوزادي از شير مادر تغذيه مي كند. با بزرگ تر شدن او مواد خوراكي ديگر نيز به فهرست غذايي او اضافه مي شود تا زماني كه او هم مانند ديگر افراد خانواده تغذيه كند. برخي مادران به راستي نمي دانند چه زمان مي توان كودك را با موادي غير از شير تغذيه كرد و حتي گاهي نوع مواد غذايي و مقدار مصرف آنها را بخوبي نمي شناسند. در اين مبحث سعي شده است در مورد پخت غذاهاي كمكي در سنين معين اطلاعاتي داده شود. شروع غذاي كمكي از 6 ماه به بعد است كه با فرني آغاز مي شود. بعد از فرني، تغذيه كمكي كودك حريره بادام و پوره سيب زميني و... است. كم كم تا يك سالگي، تنوع غذايي باعث رشد قوه چشايي كودك و كشف رنگ ها و مزه ها و بوهاي مختلف توسط او مي شود. با اين كار كودك قدرت انتخاب پيدا مي كند و اين مرحله از رشد، اهميت بسيار زيادي دارد.

تغذيه شيرخوار در ماه هفتم

- دو هفته اول: تغذيه با حريره بادام. حريره بادام نيز مانند فرني از يك قاشق مرباخوري

يك بار در روز شروع مي شود و تا روز ششم و هفتم به 12 قاشق مرباخوري در روز مي رسد. فراموش نشود كه در اين مدت به تدريج مقدار و دفعات تغذيه با حريره بادام افزايش مي يابد و تغذيه با فرني كم مي شود.

- دو هفته آخر: ضمن ادامه تغذيه با شير مادر قبل از هر وعده غذاي كمكي، در اين دو هفته شيرخوار با غذاي جديدي آشنا شده و سوپ به رژيم غذايي او افزوده مي شود. به اين ترتيب كه روز اول، صبح و عصر و شب هر بار از 3 قاشق مرباخوري فرني يا حريره بادام استفاده مي كند و ظهر علاوه بر فرني يا حريره بادام، يك قاشق مرباخوري به سوپ ظهر و شب اضافه مي شود ولي از فرني يا حريره بادام كم مي شود تا بر حسب اشتهاي كودك مقدار سوپ به 3 تا 6 قاشق مرباخوري در هر وعده برسد. براي سهولت كار و رعايت تنوع در غذاي شيرخوار، مي توان يك روز در ميان از فرني و حريره بادام استفاده كرد. براي تنوع بخشيدن به غذاي كودك بايد هر چند روز يك بار مواد تشكيل دهنده سوپ را تغيير داد. هر سه روز يكبار مي توان جو، بلغور، گندم و رشته فرنگي را كه قبلا پخته و نرم شده است به اندازه يك قاشق مرباخوري به سوپ اضافه كرد. بعد از اضافه كردن جو، گندم و... بهتر است به اندازه يك قاشق مرباخوري كره يا روغن مايع به سوپ اضافه نمود. افزودن كره يا روغن مايع به غذاي شيرخوار به ويژه شيرخواراني كه رشد

كافي ندارند به رشد آنان كمك مي كند. از سبزي هاي نشاسته اي و يا ساير سبزي ها مي توان پوره تهيه كرد و به جاي يك وعده فرني، صبح يا عصر از پوره استفاده نمود.

برنامه غذايي كودك در دو هفته آخر ماه هشتم زندگي

- صبح: 3 قاشق مرباخوري فرني يا حريره همراه با نصف زرده تخم مرغ.

- ساعت ده صبح: 3 قاشق مرباخوري فرني يا حريره و يا پوره.

- ظهر: 3 تا 6 قاشق مرباخوري سوپ همراه با 2 تا 4 قاشق مرباخوري ماست.

- عصر: 3 قاشق مرباخوري فرني يا حريره و يا پوره.

- شب: 3 تا 6 قاشق مرباخوري سوپ همراه با 2 تا 4 قاشق مرباخوري ماست.

تغذيه شيرخواران در دو هفته اول ماه نهم

در اين زمان مي توان حبوبات را نيز به سوپ شيرخوار اضافه كرد. به طور معمول تغذيه حبوبات از عدس و ماش كه هضم آسان تري دارند شروع مي شود. در صورت امكان مي توان جوانه عدس يا ماش را به محتويات سوپ افزود. در مورد ساير حبوبات مثل لوبيا چيتي، لوبيا قرمز و... بهتر است قبلا آنها را خيسانده سپس پوستشان را جدا كرده و بعد از پختن به سوپ افزود. هر سه روز يكبار مي توان نوع حبوبات را تغيير داد. اگر از آرد حبوبات استفاده مي شود يك قاشق مرباخوري سرصاف كافي است. اضافه كردن كره يا روغن مايع به سوپ به اندازه يك قاشق مرباخوري براي شيرخواراني كه خوب وزن نمي گيرند توصيه مي شود.

دو هفته دوم ماه نهم

در اين دو هفته بايد ميوه را به صورت آب ميوه تازه

در منزل تهيه كرد. همچنين بايد از ميوه هاي فصل باشد. در ابندا و در روز اول، تغذيه شيرخوار را با يك قاشق مرباخوري آب ميوه همراه با يك قاشق مرباخوري آب سالم و ساده شروع كرده و كم كم به 6 قاشق مرباخوري آب ميوه خالص در روز هاي بعد رسانيد. آب ميوه را مي توان روزانه بعد از فرني يا حريره در ساعت 10 صبح به شيرخوار داد.

برنامه غذايي شيرخوار در اواخر ماه نهم

- صبح: 3 قاشق مرباخوري فرني يا حريره همراه با نصف زرده تخم مرغ.

- ساعت ده صبح: 3 قاشق مرباخوري فرني يا حريره يا پوره همراه با 6 قاشق مرباخوري آب ميوه فصل.

- ظهر: 3 تا 6 قاشق مرباخوري سوپ همراه با 2 تا 4 قاشق مرباخوري ماست.

- عصر: 3 قاشق مرباخوري پوره يا فرني و يا حريره.

- شب: 3 تا 6 قاشق مرباخوري سوپ همراه با 2 تا 4 قاشق مرباخوري ماست.

- توجه: تا يك سالگي استفاده از كيوي، انواع توت(توت سفيد، توت فرنگي و تمشك) خربزه، آلبالو و گيلاس به علت ايجاد حساسيت در شيرخوار توصيه نمي شود.

ماه يازدهم و دوازدهم

تنوع غذا در تهيه سوپ، كته، پوره و... رعايت مي شود. همچنين با توجه به اشتهاي كودك مي توان به مقدار غذاي هر وعده او اضافه كرد. توصيه مي شود كه هنوز هم از دادن غذاهاي سفره خانواده به علت داشتن نمك و چاشني اجتناب شود.

- توجه: از پايان شش ماهگي و همزمان با شروع غذاي كمكي تا پايان 12 ماهگي، غذاي اصلي شيرخوار هنوز شير مادر است. لذا تغذيه با شير مادر

به طور مكرر و برحسب تقاضا و تمايل شيرخوار در تمام مدت شب و روز به ويژه قبل از هر وعده غذاي كمكي بايد مورد توجه قرار گيرد.

موادغذايي ممنوع

از دادن مواد غذايي زير تا يك سالگي بايد اجتناب كرد، چون گروهي ايجاد حساسيت مي كنند، برخي باعث خفگي شيرخوار شده و تعدادي نيز مشكلات ديگري به وجود مي آورند:

- مواد غذايي كه ممكن است در شيرخوار زير يك سال ايجاد حساسيت كنند مانند: شير گاو(جوشاندن شير در تهيه فرني، مقدار ماده آلرژي موجود در شير را كم مي كند)، سفيده تخم مرغ، انواع توت، كيوي، آلبالو، گيلاس، خربزه و بادام زميني.

- موادغذايي كه در دوره شيرخوارگي مجاز نيست و ممكن است باعث خفگي شيرخوار شود مانند: دانه كشمش، دانه انگور، ذرت، تكه هاي سوسيس، آجيل، تكه هاي سفت و خام سبزي ها مثل هويج و... و تكه هاي گوشت.

- موادغذايي كه ممكن است مشكلات ديگري ايجاد كنند مانند قهوه يا چاي پررنگ كه سبب بي قراري كودك مي شود. عسل كه احتمال دارد باعث مسموميت شود(بوتوليسم) ولي استفاده از عسل پاستوريزه اشكالي ندارد. به طور كلي تا يك سالگي، عسل غيرپاستوريزه، شير پاستوريزه، پنير، سفيده تخم مرغ، شكلات، ميگو، فلفل و ادويه جات، ترشي ها، نمك، نوشابه هاي گازدار، آب ميوه هاي صنعتي و از ميوه ها، خربزه، كيوي، انواع توت(توت سفيد، توت فرنگي، تمشك)، آلبالو، گيلاس و يا از حبوبات، لپه و نخود، همچنين از گروه سبزي ها، اسفناج و كلم توصيه نمي شوند.

منبع:http://www.ebtekarnews.com

تغذيه خانمهاي باردار

گرسنگي در شكم مادر

تحقيقاتي كه اخيرا در دانشگاه آمستردام انجام گرفته است نشان ميدهد زناني كه

در سه ماهه اول بارداري شان غذاي كمي مصرف كرده اند فرزندان ضعيفي را به دنيا خواهند آورد كه در دوران بزرگسالي خود داراي ريسك فاكتور بالاتري از ابتلا به حملات و ناراحتي هاي قلبي خواهند بود. در جريان جنگ جهاني دوم و در سالهاي 1945 و 1946 كه شهر آمستردام به محاصره و اسارت دشمنان درآمد.لذا مردم آمستردام نميتوانستند بيشتر از مقدار جيره غذايي شان غذا مصرف نمايند. درنتيجه مقدار انرژي دريافتي شان از 400 كيلوكالري در روز فراتر نمي رفت.

كودكاني كه مادرانشان بعد از 13 هفته اول بارداري در معرض گرسنگي قرار گرفتند و نيزكودكاني كه در زمان قحطي به دنيا آمدند داراي ريسك فاكتورهاي بالاي ابتلا به حملات وبيماريهاي قلبي نبودند اما كودكاني كه مادرانشان در 13 هفته اول بارداري دچار قحطي شدند به طور متوسط كمتر از 2.5 كيلو وزن داشتند و سايز دور سرشان هم كمتر از حد استاندارد بود. زناني كه در دوران قحطي باردار شدند بچه هايي به دنيا آوردند كه بعدها داراي سطح بالاتري از انسولين خون بودند وچاقتر بوده و بيشتر در معرض حملات و ناراحتي هاي قلبي قرار گرفتند.

قبل از بارداري

اگر قبل از بارداري از بيماري هايي مانند ديابت و فشار خون بالا رنج مي بريد بايد بدانيد كه عدم رعايت نكات تغذيه اي كه منجر به عود كردن عوارض نامطلوب اين بيماريها ميشود به فاصله كمي قبل از بارداري و همچنين در اوايل بارداري ميتواند بر سلامتي جنين شما تاثير منفي بگذارد. اگر از داروهاي جلوگيري از بارداري استفاده ميكنيد بعد از پايان دادن به مصرف شان و همچنين در اوايل دوران بارداري با

تجويز پزشكتان مي توانيد از قرص هاي مولتي ويتامين استفاده نماييد. اين قرص ها بخصوص حاوي فوليك اسيد ميباشند كه در تكامل و رشد مغري جنين شما نقش مهمي را ايفا خواهد نمود

رژيم غذايي مناسب زنان باردار

كارشناسان تغذيه توصيه هاي عمومي زير را به شما ارايه ميدهند و شما موظف خواهيد بود كه وعده ها و ميانوعده هاي غذايي تان را آنچنان تنظيم نماييد كه شامل مواد غذايي زير باشد

v نان و غلات و برنج

v ميوه ها و سبزيجات

v پنير، ماست و شير

v گوشت سفيد و قرمز، ماهي، حبوبات، تخم مرغ و دانه ها

v چربي ها و روغن ها و قند ها. اين مواد اگر چه مغذي نيستند اما ميتوانند انرژي بالايي توليد كنند. اين مواد البته بايد در مقادير پايين مصرف گردند.

همچنين توصيه ميشود بعد از برنامه ريزي در مورد رژيم هاي غذايي تان آن را به كارشناسان تغذيه نشان داده و در مورد اينكه آيا رژيم غذايي تان حاوي تمام گروههاي غذايي هست يا نه و اينكه آيا از لحاظ تغذيه اي براي شما كفايت ميكند يا خير از او راهنمايي بخواهيد.

تهوع بارداري

در دوران بارداري حتي اگر شما بسيار خوب از خودتان مراقبت نماييد و از رژيم غذايي مناسبي هم برخوردار باشيد باز هم ممكن است كه از عارضه تهوع بارداري رنج ببريد. اين عارضه معمولا در سه ماهه اول بارداري بروز مي كند. هيچ نوشدارويي براي از بين بردن تهوع صبحگاهي وجود ندارد اما توصيه هايي هست كه ميتواند شما را تخفيف علائم اين عراضه كمك نمايد.

v هر شب قبل از اينكه به رختخواب برويد و همچنين صبح

ها قبل از اينكه از رختخواب برخيزيد يك تكه نان سوخاري و يا بيسكوييت نمك دار مصرف نماييد.

v تعداد وعده هاي غذايي را افزايش و مقدار آنها را كاهش دهيد.

v از خوردن غذاهاي چرب و روغن دار خودداري نماييد.

v بجاي اينكه همراه غذاها آب مصرف نماييد آنرا بين وعده هاي غذايي مصرف نماييد.

v از مصرف زياده از حد چاي و قهوه خودداري نماييد.

در مصرف غذاهاي پرادويه، كرمها و سبزيجات خيلي معطر نظير پياز زياده روي نكنيد.

استفاده از همه گروههاي غذايي

دوران بارداري ، مولد شرايط جديد زيستي و رواني براي مادر است . از جنبه هاي مختلف ، تغذيه در اين دوران از اهميت و حساسيت زيادي برخوردار است . بنابراين لازم است كه مادران باردار، رژيم تغذيه اي متفاوت با شرايط عادي و متناسب با شرايط بارداري براي خود در نظر بگيرند. در اينجا، رژيم غذايي كاملي كه مادران در دوران بارداري بايد رعايت كنند از نظرتان مي گذرد:

الف : انرژي براي تامين سوخت وساز بدن مادر و رشد جفت و جنين مورد نياز است . منابع تامين كننده آن ، انواع نان ، برنج ، سيب زميني ، ماكاروني و انواع روغنهاي مايع و جامد (روغن زيتون ، كره و خامه ) است البته با وجود اين كه نياز به انرژي در اين دوران افزايش پيدا مي كند، بايد توجه داشت كه بيش از اندازه از اين مواد مصرف نكنيم .

ب. پروتئيني كه براي ساخته شدن بافتهاي بدن مادر و جنين مورد نياز است . از گوشت قرمز، گوشت سفيد، تخم مرغ ، شير، ماست و حبوبات تامين مي شود.

ج.

ويتامين و املاح كه براي حفظ سلامت بافتهاي جنين و مادر و انجام طبيعي فعاليت هاي بدن مورد نياز هستند.

ويتامين ها و املاح در ميوه و سبزيها وجود دارند. ويتامين هاي مهم مورد نياز دوران بارداري كدام است؟

ويتامين :A

مهمترين نقش ويتامين A ، تاثير در تشكيل سلولهاي مغز و شبكيه چشم است . ويتامين A در جگر، تخم مرغ ، لبنيات ، سبزيجات برگ سبز و زرد رنگ مانند هويج است .

ويتامين :C

ويتامين C، باعث تقويت سيستم ايمني مادر مي شود. به همين علت مصرف آن در دوران بارداري توصيه مي شود. تحقيقات نشان داده است . كمبود ويتامين Cمي تواند باعث افزايش فشارخون مادر در 3ماهه آخر بارداري شود. مهمترين منابع ويتامين C، ميوه ها بخصوص انواع مركبات و سبزيجات است.

اسيد فوليك :

يكي از مهمترين ويتامين ها، اسيدفوليك است . نياز به اين ويتامين به دليل افزايش حجم خون مادر افزايش مي يابد. كمبود اين ويتامين در هفته هاي اول بارداري مي تواند باعث ايجاد اختلالات عصبي در جنين شود. اسيدفوليك به طور عمده در انواع سبزيهاي داراي برگ سبز تيره ، لبو، كلم و پرتقال وجود دارد.

املاح مهم مورد نياز در دوران بارداري

كلسيم به دليل نقش مهم آن در ساخت اسكلت و استخوان هاي جنين و جلوگيري از پوكي استخوان در مادر، يكي از مهمترين املاح مورد نياز در دوران بارداري است . نكته قابل توجه اين است كه متاسفانه مادران به ميزان كافي از مواد غذايي حاوي كلسيم استفاده نمي كنند. كلسيم در شير ، ماست ، پنير، ماهي ساردين و كيلكا وجود دارد.

غذاي استخوان چيست؟

خلاصه : ايجاد

استخوان هاي محكم در سنين جواني مهم است تا از مشكلات بعدي در سنين بالا جلوگيري شود.

اين توصيه ها را براي حفظ سلامت استخوان ها در سنين مختلف به ياد داشته باشيد:

بين 10 تا 20 سالگي : 1300 ميلي گرم كلسيم در روز با خوردن غذاهاي غني از كلسيم مانند پنير و سبزي هاي داراي برگ سبز دريافت كنيد. دست كم سه ليوان شير در روز بنوشيد.

بين 20 تا 35 سالگي : بايد دست كم روزانه 1000 ميلي گرم كلسيم دريافت كنيد. ورزش هايي مانند دويدن آهسته يا پياده روي به استحكام استخوان ها كمك مي كند.

بين 35 تا 50 سالگي : هنوز به دريافت روزانه 1000 ميلي گرم كلسيم نياز داريد، چرا كه ممكن است كاهش تراكم استخوان از قبل آغاز شده باشد. با پزشك خود در مورد لزوم انجام تراكم سنجي استخوان مشورت كنيد.

50 سالگي و بالاتر : اطمينان حاصل كنيد كه حداقل روزانه 1000 ميلي گرم كلسيم دريافت مي كنيد و دست كم 30 دقيقه ورزش، سه بار در هفته يا بيشتر انجام مي دهيد. همچنين پزشكتان ممكن است مكمل ويتامين D براي شما تجويز كند.

تاثير غذا بر روي اخلاق انسان

حتما براي شما هم پيش آمده كه بعد از صرف غذاي مورد علاقه تان، احساس آرامش و نشاط كنيد و حتما با شرايط استرس زا نيز مواجه شده ايد كه در اين شرايط ناخودآگاه به سمت مواد خوراكي رفته ايد، تا به اين طريق، استرس را از خود دور كنيد.

فكر مي كنيد موادغذايي به خلق و خو هم ربط داشته باشند؟ به نظر كارشناسان تغذيه، اگر بدن شما از نظر شيميايي و تركيبات طبيعي خود متعادل باشد، خلق و رفتار شما هم متعادل مي شود. عوامل زيادي مي توانند تعادل بدن

شما را به هم بزنند. بعنوان مثال، بسياري از زنان دچار كم خوني هستند. اين مسئله باعث افسردگي و خستگي زودرس مي شود، يا افراد سالمند معمولا با كمبود ويتامين هاي گروه مواجه اند، كه روي سيستم عصبي و رفتاري بسيار موثر است.

در افرادي كه بطور منظم و سر وقت غذا نمي خورند، قندخون دائما در حال تغيير است و ثبات لازم را ندارد و همين مسئله روي قدرت تفكر و تمركز و در نتيجه خلق و خو تاثير مي گذارد. بعضي مردم هم به بعضي موادشيميايي موجود در غذا حساسيت دارند كه حين مصرف اين موادغذايي خاص، خلق و خوي آنها دچار مشكل مي شود.

در مطالعه اي كه روي ???نفر از مردم انگلستان انجام شد، تاثير غذا بر سلامت ذهني و رواني افراد، مورد مطالعه قرار گرفت. به اين افراد توصيه شد مصرف غذاهايي را كه براي خلق و خو استرس زا هستند، قطع كنند و همزمان مقدار غذاهايي را كه از ذهن و خلق فرد حمايت مي كنند افزايش دهند. موادغذايي كه براي خلق فرد، استرس زا يا تنش زا محسوب مي شوند، شامل شكر، كافئين موجود در قهوه، الكل و شكلات(در صورت مصرف بيش از حد) است، در حاليكه مي توان براي موادغذايي حمايت كننده خلق و خو به آب، سبزي، ميوه و ماهي اشاره كرد. ??درصد افرادي كه از رژيم هاي غذايي حمايت كننده خلق و خو استفاده كردند، از نظر ذهني و رواني، وضعيت بهتري پيدا كردند. ??درصد آنها اظهار كردند تغيير خلق و خو در آن ها كمتر شده است. در ??درصد ديگر تعداد حملات پانيك(هراس) و اضطراب كمتر

شده بود و ??درصد ديگر عنوان كردند كمتر دچار حالت افسردگي شده اند.

تغذيه خلق و خو

گروه عظيمي از موادشيميايي موجود در مغز كه خلقيات را كنترل مي كنند نوروترانسميتر(ميانجي عصبي) نام دارند. معروف ترين آنها «سروتونين» است كه بعنوان ماده شادي آور به حساب مي آيد. اين موادشيميايي تعيين مي كنند كه آيا شما احساس خوبي داريد يا خير، كاملا پر انرژي هستيد يا كاملا خسته ايد، تحريك پذيريد و كلافه به نظر مي رسيد يا نه. اين موادشيميايي موجود در مغز كه كاملا حياتي هستند براي اينكه عملكرد طبيعي داشته باشند به انرژي نياز دارند و مغز يكي از معدود نواحي بدن است كه براي تامين انرژي خود، كاملا و فقط به گلوكز وابسته است. گلوكز در شكر، قند و بسياري مواد ديگر وجود دارد. متخصصان معتقدند اگر سطح گلوكز خون(قندخون)، تمام طول روز در شرايط پايداري باقي بماند و نوسان نداشته باشد، بتدريج مغز را تغذيه مي كند و مشكلي پيش نمي آيد. براي اينكه قندخون حالت پايداري پيدا كند، بايد از كربوهيدرات هايي استفاده كرد كه قندخون را ناگهان بالا نمي برند. اين كربوهيدرات ها در نان حاوي غلات، لوبيا، غلات كامل، سويا، سيب، هلو و ساير ميوه ها وجود دارند. موادي مثل كيك، چيپس، شكلات و شيريني، قندخون را سريعا افزايش مي دهند. در نتيجه بدن شما ناچار مي شود براي ورود اين قندها به درون سلول يا ذخيره كردن آنها بطور ناگهاني و به شدت، هورمون انسولين ترشح كند و تعادل طبيعي سيستم كنترل كننده قندخون بر هم مي خورد.

جدي بگيريد

? سعي كنيد قندخون تان در شرايطي پايدار حفظ شود.

نگذاريد قندخون دچار نوسانات شديد شود. براي اين كار بايد در فواصل غذايي حتما از ميان وعده هاي غذايي استفاده كنيد و هر چهار ساعت يكبار از تنقلاتي سالم استفاده كنيد. توصيه مي شود از تنقلاتي مثل خشكبار، آجيل، ميوه و سبزي استفاده شود.

? مقدار آب مصرفي شما بايد كافي و متعادل باشد. اين مقدار به فعاليت روزانه و درجه حرارت هوا نيز بستگي دارد. هرچه فعاليت بيشتر باشد و هوا گرم تر، مقدار آب مصرفي بايد بيشتر شود. يادتان باشد هيچ نوشيدني اي جاي آب را نمي گيرد. پس از آن غافل نشويد.

? روزي ??دقيقه ورزش كنيد; زيرا روزي ??دقيقه ورزش، خلق را تقويت مي كند. البته اگر مي خواهيد چربي هاي اضافه را آب كنيد، بايد نيم ساعت ديگر هم به ورزش ادامه دهيد.

? هيچ وقت سراغ رژيم هاي لاغري كه ناگهاني و سريع وزن كم مي كنند نرويد. كاهش وزن ناگهاني شما را كاملا عصبي و بداخلاق مي كند.

? چربي در حد متعادل اثر ضدافسردگي دارد. بجاي چربي هاي خالص از چربي هاي غيراشباع ساده و پيچيده، روغن هاي گياهي و روغن ماهي استفاده كنيد، زيرا اين چربي ها حاوي امگا? هستند كه بسيار مفيد است.

? از شير و گوشت بوقلمون استفاده كنيد، زيرا حاوي «تريپتوفان» است. «تريپتوفان»، اسيدآمينه اي است كه باعث مي شود قندخون در دسترس نوروترانسميترها قرار گيرد. براي اينكه جذب تريپتوفان اين مواد بيشتر باشد، كمي كربوهيدرات(مثل نان، برنج، خرما و...) همراه با آنها مصرف كنيد.

? حتما صبحانه ميل كنيد و اصلا از خوردن آن صرف نظر نكنيد.

? وقتي به فروشگاه مي رويد، بيشتر سراغ ميوه و سبزي

برويد، نه شيريني و كيك و شكلات.

? سعي كنيد از مصرف غذاهايي كه داخل سلفون پيچيده شده اند، اجتناب كنيد.

? مصرف قهوه و نوشابه هاي گازدار را محدود كنيد.

? هيچ وقت يك گروه از موادغذايي را از رژيم خود حذف نكنيد; مثلا بطور كل نان و برنج را از رژيم غذايي خود حذف نكنيد، بلكه مصرف آنها را به حد تعادل برسانيد.

و اما تنقلات

در تحقيقاتي كه اخيرا انجام گرفته مشخص شده است در شرايط استرس و خستگي، زنان بيش از مردان سراغ تنقلات مي روند و بيش از حد از آنها استفاده مي كنند. بررسي ها نشان داده است زناني كه با اصوات بلند مواجه اند يا كارهاي سخت و طاقت فرسا دارند نسبت به مردان، بيشتر به سمت غذاهايي مثل شكلات، چيپس و پنير روي مي آورند. همين بررسي ها نشان داده است مردان و زنان در دوراني كه استرس دارند، بيشتر مي خورند. در طول روز شرايطي پيش مي آيد كه براي فرد ايجاد استرس و تنش مي كند، در اين شرايط، اكثر افراد به خوردن روي مي آورند، تا اين استرس را برطرف كنند; حتي زناني كه به كارهاي سخت مشغولند، در تعطيلات آخر هفته بيشتر مي خورند.

نقش استرس در افزايش مصرف غذا

در يك مطالعه ??مرد و ??زن، ??تا??سال مورد بررسي قرار گرفتند و به ?گروه تقسيم شدند و از آنها درخواست شد به حل مسائل رياضي و هندسه مشغول شوند.

? در گروه اول; يك بلندگو نزديك آنها گذاشته شد، كه صداي بسيار بلندي توليد مي كرد، به حدي كه آنها به سختي مي توانستند مسائل رياضي را حل كنند و البته

اعضاي اين گروه با آنكه كليد كنترل صدا در دسترس آنها بود، به هيچ وجه قادر نبودند صدا را قطع كنند و بايد آن را تحمل مي كردند.

? در گروه دوم; همه شرايط مثل گروه اول بود، با اين تفاوت كه اعضاي اين گروه اصلا نمي دانستند كليد قطع و كنترل صدا كجاست.

? براي گروه سوم; اصلا صدايي پخش نمي شد. بعد از اتمام حل مسائل رياضي از افراد درخواست شد براي ??دقيقه در اتاقك هايي بنشينند و قبل از شروع مرحله بعدي تنقلاتي مثل چيپس، شكلات، ژله، پفك و غيره را ميل كنند.

بررسي ها نشان داد افراد گروه اول از همه بيشتر تنقلات خوردند و در اين ميان، زن ها بسيار بيشتر از مردها پرخوري كرده بودند. محققان معتقدند افراد براي پرت كردن ذهن خود از حالاتي كه باعث خستگي و استرس شده، به خوردن روي مي آورند و اين مسئله در زنان بسيار بيشتر است كه گمان مي رود به دليل آسيب پذيرتر بودن و حساس تر بودن آنها باشد.

تازه هاي تغذيه

مصرف سيب از سوي مادران باردار موجب كاهش خطر ابتلاي كودكان به آسم مي شود

به گزارش سرويس بهداشت و درمان خبرگزاري دانشجويان ايران ( ايسنا)، نتايج تحقيقات جديد نشان مي دهد: مادراني كه دوران بارداري سيب مي خورند، مي توانند از كودكشان در برابر ابتلا به آسم در دوران كودكي محافظت كنند. در اين پژوهش استثنايي، تأثيرات رژيم غذايي نزديك به 2000 زن باردار بر روي مجاري تنفسي كودكانشان تا سن 5 سالگي مورد بررسي قرار گرفت. نتايج مطالعات نشان داد كه از بين تمام مواد غذايي آزمايش شده، تنها سيب مي تواند

اين نقش محافظتي را ايفا كند.(1)

سير درمان گر

سير داراي تركيبات فعال متعددي است كه هر يك اثر به خصوصي بر بدن دارند. از جمله آليسين ( با خاصيت ضد باكتري قوي)، ويتامين هاي آ، ب 2، ب 1 ، نياسين، ويتامين ث، اسيد فوليك، بيوتين و ويتامين هاي اچ و اي. سير براي بيماري هاي تنفسي نظير قانقارياي ريه، برونشيت، سياه سرفه، سرفه هاي مزمن و ساده و تنگي نفس مفيد است. نيز اشتهاآور بوده و عامل معالجه ي بيماري هاي انگلي روده و كرم هاي قلاب دار محسوب مي شود. در درمان اسهال ساده و خوني، عفونت هاي دستگاه گوارش و سل روده اي مي توان از سير استفاده كرد. همچنين محرك ترشح صفرا و تسكين تشنج و اسپاسم روده و معده است. مبتلايان به سنگ كليه با مصرف سير مي توانند به دفع سنگ خود كمك كنند، چون سير خاصيت مدر داشته و دفع قطره قطره ادرار را نيز درمان مي كند. سيره ورم روده با منشأ عصبي را برطرف ساخته و عامل رفع فلج و لرزش اندام هاست. اسيدهاي آمينه ي موجود در آن خاصيت تقويت كنندگي مغز و اعصاب را نيز دارد.

سير، دشمن ميكروب ها

سير به دليل داشتن تركيبات ضد باكتريايي ، دشمن ميكروب ها محسوب مي شود. آليسين موجود در آن بر روي باكتري ها و باسيل هاي اسيد دوست و قارچ ها اثر تخريب كننده دارد. آكروليين آن ( از تركيبات آلدييدي) اثر ميكروب كش بسيار قوي دارد. به دليل وجود تركيباتي به نام آليستامين 1 و 2 آنتي بيوتيك بسيار خوبي است. روغن هاي فرار سير، تركيبات گوگردي،

تانن ها و آكلالوييدهاي موجود در آن نيز از ديگر تركيبات ضد باكتريايي سير هستند . عصاره ي سير بر طيف وسيعي از باكتري ها مؤثر است. نتايج حاصل از يك بررسي كلينيكي نشان مي دهد كه مصرف سير موفقيت آميزتر از درمان با پني سيلين و سولفوناميدها است.

چربي زدا

هر سال دست كم 150 هزار نفر از نيم ميليون نفري كه در انگلستان به سكته قلبي مبتلا مي شوند، مي ميرند استرس، مصرف سيگار، چاقي ، بي تحركي ، بيماري هايي همچون: ديابت ، كم كاري تيروئيد، سيروز كبدي زودرس و سندم نفرونيك كه منجر به افزايش چربي خون مي شود و در نهايت احتمال ابتلا به بيماري و نارسايي قلبي را افزايش مي دهد، بر اثر مصرف سير قابل كنترل است . تصور مي شود كه سير علاوه بر اثر بر عوامل و سيستم هاي خوني، نقش مهمي در كاهش كلسترول و تري گليسيريدها نيز داشته باشد. پر فشاري و افزايش چربي خون مهم ترين عوامل ايجاد سختي عروق ( آترواسكلروزيس) و سكته قلبي است. سير قادر به پايين آوردن چربي و فشار خون بوده و با فعال سازي عوامل حل كننده ي تركيبات سخت كننده ي عروق ، قادر به بهبود حال بيماري است. (2)

خاصيت تسكين بخشي روغن زيتون

تحقيقات انجام گرفته در آمريكا نشان مي دهد كه نوع مرغوب روغن زيتون داراي يك ماده شيميايي طبيعي است كه مانند داروي مسكن عمل مي كند.

به گزارش شبكه بي .بي.سي ، نتيجه اين تحقيقات نشان مي دهد كه 50 گرم روغن زيتون فرآوري نشده، معادل يك دهم يك دوز داروي ايبوپروفن اثر تسكين

بخش دارد، به گفته گروهي از پژوهش گران فلوريدا ماده ي اولئوكانتال موجود در روغن زيتون تأثير داروي ضد التهاب را دارد. عارضه التهاب به عوامل مختلف از جمله بيماري قلبي و سرطان ارتباط دارد. روغن زيتون در كاهش سكته ي مغزي، بيماري هاي قلبي، سرطان پستان، سرطان ريه و برخي از انواع فراموشي تاثير مثبت دارد. يادآور مي شود كه مقدار چربي روغن زيتون زياد است و در حد اعتدال بايد مصرف شود. (3)

نكاتي درباره پياز پرخاصيت

اگر به هنگام پوست گرفتن و خرد كردن پياز دست شما بوي پياز گرفت از يك برش ليمو كمك بگيريد و با آن دستتان را بشوييد،بوي پياز رفع مي شود.

هنگام سرما خوردگي يك عدد پياز بزرگ را با چند حبه سير رنده كنيد و روي آن آب بريزيد و حرارت دهيد، پس از جوش آمدن فضاي خانه ضد عفوني مي شود. با بخار آن نيز خود را بخور دهيد تا اثر آن را در رفع گرفتگي بيني و التهاب سينه ببينيد.

براي اين كه پياز چشمتان را نسوزاند؛ آن را در فضاي باز يا زير آب سرد پوست بگيريد.

براي آن كه پياز ديرتر سبز شود؛ ريشه ي آن را از بيخ بگيريدو درجاي خنك نگهداريد. همچنين پياز را چند روز در آفتاب يا جايي كه رطوبت نباشد و هوا به راحتي در جريان باشد، قرار دهيد تا كاملا خشك شود، با اين كار مدت نگه داري آن طولاني مي شود.(4)

گوجه سبز

گوجه سبز ، اولين ميوه اي است كه در فصل بهار به بازار مي آيد. خاصيت مسهلي ندارد، اما با يبوست مزاج مي جنگد. گوجه سبز داراي

ويتامين «ب» و«ث» است و به همين جهت براي اعصاب مفيد بوده و مسكن التهاب صفرا است. گوجه سبز داراي املاح زيادي از قبيل: آهن، كلسيم، فسفر ، پتاسيم، سديم و منگنز و از ميوه هاي خنك بوده كه اين خاصيت درانواع ترش آن بيشتر است. اقسام درشت گوجه سبز خاصيت نرم كننده دارد، خشك شده ي آن كه با نام آلوچه خشكه فروخته مي شود، درمان خوبي براي ضعف اعصاب و كم خوني است و براي معالجه نقرس، روماتيسم و تصلب شرايين تجويز مي شود و كاركليه ها را تنظيم مي كند.

مصرف زياد اين ميوه بهاري توصيه نمي شود؛ زيرا در افرادي كه حساسيت دارند، موجب استفراغ و ترشي دهان مي گردد.

عدم رعايت اصول بهداشتي در حين مصرف مي تواند پيامدهادي مختلف گوارشي را در فرد ايجاد كند؛ بنابراين از شست و شوي كامل و دقيق آن مطمئن شويد.(5)

تغذيه و بي خوابي

متخصصان تغذيه متوجه شده اند كه منيزيم در رفع بي خوابي و بي اشتهايي افراد مؤثر است.

منيزيم از جمله مواد معدني مفيد براي سلامت بدن است كه كمبود آن مي تواند عوارض بسياري ايجاد نمايد. محققان نقش اين ماده را در برطرف شدن بي اشتهايي و بي خوابي مؤثر مي دانند. وجود منيزيم در بدن براي سلامت كبد، قلب و اعصاب مفيد است.

به عقيده ي محققان، به واسطه ي نقش قابل توجه منيزيم در متابوليسم و اعصاب مي توان از تأثير درماني آن در رفع اختلالات خواب و تغذيه استفاده نمود. آنان معتقدند: افرادي كه دچار بي خوابي بوده، يا دچار حالت تهوع صبح گاهي هستند، بايداز اين ماده معدني به

اندازه مناسب و كافي استفاده كنند. منيزيم در غلات و دانه هاي سبوس دار، ميگو، غذاهاي دريايي، سبزيجات داراي برگ سبز و سويا موجود است.

نكته قابل توجه اين كه منيزيم بر اثر پختن بيش از حد از بين مي رود؛ از اين رو توصيه مي شود كه در صورت امكان برخي از مواد غذايي حاوي منيزيم به طور خام مصرف شود. (6)

بروكلي و گوجه فرنگي، دو ميوه مفيد براي سلامت مردان

تحقيقات نشان مي دهد بروكلي و گوجه فرنگي، سبزيجاتي كه خاصيت ضد سرطاني آن ها تأييد شده به لحاظ اثر بر تومورهاي پروستات نيز مورد توجه قرار گرفته اند. و نكته مهم ، مصرف اين دو با هم است.

به گزارش وب مد، محققان مي گويند: اثر مضاعف فوق به اين دليل است كه تركيبات فعال بيولوژيك مختلف هر يك در راه هاي ضد سرطاني متفاوت عمل مي كنند.

آزمايشات انجام شده در موش هاي آزمايشگاهي نشان داده است تغذيه آن ها با پودر گوجه و بروكلي باعث كاهش وزن تومورهاي پروستات در اين حيوان شده است. بروكلي به تنهايي باعث كاهش 42 درصدي وزن تومورها شد و اين ميزان براي گوجه فرنگي 34 درصد بود.

شايد تنها درماني كه به سطح اثر رژيم غذايي حاوي بروكلي و گوجه فرنگي مي رسد جراحي است كه گزينه مطلوبي براي مردان نيست.

به گفته محققان اين كه تأثير اين دو ماده ي خوراكي با اثر جراحي قابل مقايسه است ، حائز اهميت مي باشد.

توصيه ي اين محققان به مردان سالمند كه مبتلا به سرطان پروستات با رشد كم هستند و شيمي درماني و پرتو درماني مي كنند، اين است

كه تغيير رژيم غذايي را به سمت مصرف بروكلي و گوجه بيشتر جدي بگيرند.

براي بهره مندي از فوايد ضد سرطاني اين مواد كه در مطالعه فوق؛ يك مرد 55 ساله بايد روزانه 1/4 فنجان بروكلي خام و 2/5 فنجان گوجه تازه يا يك فنجان سس گوجه مصرف كند.

اين مطالعه نشان مي دهد خوردن مواد غذايي به طور كامل بهتر از مصرف اجزا جدا شده آن هاست. براي مثال خوردن يك گوجه فرنگي كامل بر دريافت قرص حاوي ليكوپن ارجحيت دارد و گوجه پخته حتي بهتر از خام آن است. پختن گوجه و بخار پز كردن يا حرارت دادن بروكلي قابليت دسترسي بيولوژيك اجزا ضد سرطاني موجود در آن ها را افزايش مي دهد. همچنين در مورد بروكلي تركيبات مفيد پس از بريدن اين سبزي به قطعات تشكيل مي شوند. بنابراين توصيه مي شود 5 دقيقه قبل از پختن به دو يا چهار قسمت تقسيم شود. بروكلي و گوجه فرنگي موادي هستند كه تهيه و پخت آساني دارند و براي وعده هاي مختلف غذايي شامل: ناهار و شام و حتي خوراك جزيي عصرانه مي توان از آن ها استفاده كرد. (7)

آلبالو

آلبالو رفع كننده ي تشنگي و شربت آلبالو بهترين دارو براي افرادي است كه عطش فراوان دارند.

آلبالو ، ضد مواد صفراوي، ضد حالت تهوع، ضد سنگ كليه و اشتها آور بسيار خوبي است.

مصرف آلبالو براي گرم مزاجان و مبتلايان به فشار خون و افرادي كه چربي زياد در شكم دارند و نيز براي افرادي كه خارش پوستي دارند، مؤثر و مفيد است.

آلبالو خواص گيلاس را دارد و مصرف آن، اعصاب را آرامش مي دهد،

اما درهر حال نبايد در مصرف آن زياده روي كرد.

آلبالو ميوه اي نرم كننده (ملين) است. مصرف چند روز متوالي شربت يا مرباي آلبالو براي معالجه نارسايي هاي كبد، التهاب ورم معده و روده مؤثر است.(8)

تأثير پسته در كاهش كلسترول خون

به گزارش هلث دي؛ تحقيقات نشان مي دهد كه حدود 30 تا 60 گرم پسته در روز، ( يك تا دو مشت پر) با كاهش سطوح كلسترول بد، موجب كاهش قابل ملاحظه خطر بيماري قلبي عروقي مي شود . مقادير بيشتر آن سطوح ليپوپروتئين را كاهش مي دهد.

بر اساس اين مطالعات 60 گرم پسته در روز سطوح ال دي ال را تا بيش از 11 درصد و سطوح كلسترول كل را تا 11 درصد كاهش مي دهد. محققان مي گويند: يك مشت پر پسته همان تأثير موجود در سبزيجات داراي برگ سبز تيره و ميوه هاي داراي رنگ روشن را دارد.

بنابراين اگر پسته همراه با يك رژيم غذايي سالم براي قلب مصرف شود، خطر بيماري قلبي را كاهش مي دهد.(9)

زردچوبه؛ تنظيم كننده ي كلسترول خون

زردچوبه به تنظيم كلسترول خون كمك مي كند. به گزارش واحد مركزي خبر و به نقل از پايگاه اطلاع رساني گياهان دارويي، بر اساس تحقيقات پزشكي زردچوبه بدون عوارض جانبي و مفيد در معالجه بسياي از بيماري هاي غير قابل درمان و خطرناك است. زردچوبه به درمان التهاب بررسي كبد و تنظيم كلسترول خون كمك مي كند. مصرف روزانه يك قاشق مرباخوري زردچوبه در يك ليوان شير گرم مانع از ابتلا به سرطان مي شود. زردچوبه با تأثير بر افزايش ترشح انسولين به درمان بيماري قند

نيز كمك مي كند. بنابراين گزارش اين گياه دارويي مانع از غلظت خون مي شود و به درمان آنژين نيز كمك مي كند. زردچوبه به سبب خاصيت آنتي با كتريايي نقش مهمي در نگه داري مواد غذايي دارد. اين گياه به هضم غذا، درمان التهابات روده، بيماري هاي كليه و پوست كمك مي كند. (10)

پي نوشت:

1. روزنامه جمهوري اسلامي، 1386/1/31.

2. روزنامه جام جم، 1386/1/23.

3. روزنامه جام جم،1386/1/23.

4. روزنامه جام جم،1386/2/3.

5. روزنامه جام جم،1386/2/3.

6. روزنامه جام جم،1386/2/3.

7. روزنامه كيهان، 1386/2/9.

8.روزنامه كيهان، 1386/1/23.

9. روزنامه كيهان، 1386/2/16.

10.روزنامه جمهوري اسلامي، 1386/1/26.

منبع:نشريه ي نامه ي جامعه

براي آرامش اعصاب، بايد از مصرف چه غذاهايي پرهيز كر

مي بايست از مصرف بيش از حد گوشت هاي سرخ شده پرهيز نمود. مواد غذايي كنسرو شده نيز به دليل آن كه حاوي مواد نگاه دارنده هستند، خطري براي سلامت افراد به شمار مي آيند. ادويه جات، محرك اعصاب و روانند. گرچه گوشت براي بدن لازم است، اما نبايد در مصرف آن افراط كرد. به علاوه بايد به خاطر داشت كه گوشت هاي سرخ شده نسبت به گوشت هاي آب پز شده از خطر بيشتري برخوردارند، ترشي، سركه و موادي كه حاوي اسيد هستند تنش زا بوده و بايد مصرف آنها دقت كرد.

منبع:مجله ي حديث زندگي

تغذيه در دوران سالمندي

نويسنده: سالومه آرمين

«و پروردگارت فرمان داد كه جز او كسي را نپرستيد و با پدر و مادر نيكويي كنيد. اگر از آن دو يكي يا هر دو در كنار تو زندگي كنند و به پيري رسند به آن دو سخن اهانت آميز مگوي و آن دو را از خود مران و به آن دو سخن نيكو بگو و بال فروتني را برايشان فرو گستر و بگو: خداوندا بر آنان رحمت آور، همان گونه كه آنان

در خردي مرا پروردند.»

سوره اسراء، آيه 23 و 24

سالمندي، پديده طبيعي مشتركي براي تمام موجودات زنده است. در حقيقت همه ما از زماني كه زاده مي شويم، سالمندي را آغاز مي كنيم.

از آنجا كه حالات مختلف مزاجي، قدرت و ظرفيت حياتي افراد و چگونگي كار و تواناييهاي دستگاه گوارش و ساير اندامها و دستگاههاي بدن در هر فردي با فرد ديگر متفاوت است، حتي از نظر سليقه و علايقي كه در ميان افراد وجود دارد، اين تفاوت به چشم مي خورد. كليه اين عوامل مي توانند سبب ايجاد

عادات غذايي و خصوصيات ويژه اي شوند كه زمينه ساز بروز تفاوتهاي فردي مي باشند. بنابراين ارائه يك مقررات كلي و تنظيم يك برنامه و رژيم غذايي ويژه براي تغذيه افراد كافي نخواهد بود.

همراه با افزايش سن افراد، نيازهاي انرژي آنان كاهش مي يابد و تمايل كمتري به مصرف غذا خواهند داشت. اگر انتخاب غذايي دقيق در اين افراد صورت نگيرد، ميزان دريافت مواد مغذي ضروري در آنان پايين تر از حد مطلوب خواهد بود. شرايط اجتماعي اقتصادي مانند فقر، تنهايي و بيماريهاي مزمن كه سبب ناكافي بودن مواد غذايي مي شود، نيز بر مسايل فوق تأثير دارد.

با توجه به نكات فوق افراد مسن قشري آسيب پذير از نظر وضعيت تغذيه خواهند بود. مطابق بررسيهايي كه به عمل آمده، بين 35 تا 55 سالگي براي هر دهه 5% از ميزان نياز به انرژي كاسته مي شود و به همين ترتيب بين 55 تا 75 سالگي و بالاتر براي هر دهه 8% از ميزان احتياج به انرژي كم مي شود.

يكي از عقايد نادرستي كه هنوز هم طرفداراني دارد آن است كه مي گويند در رژيم غذايي سالمندان، مواد پروتئيني را بايد محدود نمود. اگرچه برخي مطالعات نشان مي دهد كه با افزايش سن از پروتئين عضلات كاسته مي شود ولي اين موضوع نمي تواند نشانه كاهش نياز بدن به غذاهاي پروتئين دار باشد، بلكه عللي مانند كم شدن فعاليت و ساير عوامل در اين تغييرات مؤثر است.

بر اساس RDA (توصيه هاي غذايي روزانه) نياز روزانه سالمندان مرد و زن به پروتئين به ترتيب 63 و 50 گرم مي باشد.

در دوران سالمندي لازم است از ميزان مصرف مواد چربي در رژيم غذايي كاسته شود اما نه اينكه از مصرف آنان كاملاً خودداري گردد.

برخي از دانشمندان رابطه مستقيمي بين افزايش كلسترول خون و بيماريهاي قلبي _ عروقي يافته اند. اين عده يادآور شده اند كه براي پيشگيري از خطرات و بيماريهاي ناشي از مصرف چربيها، خصوصا چربيهاي اشباع شده (مثل چربي پيه و دنبه)، بهتر است كه از چربيهاي اشباع نشده (از قبيل روغنهاي مايع گياهي) كه براي بدن مفيدتر و مناسبتر مي باشد، استفاده شود. البته شك نيست كه زمان مناسب جهت جلوگيري از بروز عوارض قلبي در سنين جواني و ميانسالي است.

مصرف مواد قندي در دوران سالمندي بيشتر از ساير گروههاي مواد غذايي مي باشد كه مي تواند ناشي از ارزانتر و آماده تر بودن مواد قندي در مقايسه با پروتئينها و چربيها باشد. بنابراين در بسياري از سوء تغذيه هاي دوران سالمندي با اين مسأله مواجه مي شويم كه مواد قندي جاي مواد پروتئيني و يا چربي را پر كرده است، كه اين مسأله خود مي تواند يكي از علل عمده چاقي و افزايش چربي خون (تبديل قند به چربي در بدن) باشد.

سالمندان اغلب مواد غذايي پرفيبر (ميوه جات، سبزيجات، غلات و حبوبات) را با اين باور كه چنين غذاهايي براي دستگاه گوارش تحريك كننده هستند، از برنامه غذايي خود حذف مي كنند. در حالي كه آنان بايستي بدانند كه فيبر با تحريك حركات روده، نگهداري آب و تشكيل مدفوع نرم و تنظيم زمان عبور مواد از روده، به هضم و جذب و دفع مواد كمك مي كند.

برخي از سالمندان در صورتي كه شير مصرف نكنند يا در معرض تابش نور خورشيد قرار نگيرند، دچار كمبود ويتامين D مي شوند. نرمي استخوان، عارضه اي همراه با كمبود ويتامين D و كلسيم است. افراد مسن تمايل كمتري براي قرار گيري

در معرض نور آفتاب دارند و به همين جهت توليد ويتامين Dدر پوست آنان كاهش خواهد يافت.

پوكي استخوان نيز در مردان سالمند و زنان يائسه شايع مي باشد. در افراد مسن كاهش جذب كلسيم و افزايش دفع آن در ادرار ديده مي شود و اين امر مي تواند منجر به برداشت مواد معدني از استخوانها و شكستگي آنها شود. عوارض پوكي استخوان شامل كاهش قد، درد پشت، قوز پيري، مشكل در تنفس و غذاخوردن به خاطر فشردگي مهره ها كه قفسه سينه را كوچكتر مي كند، مي باشد.

اكثر سالمندان به علت اشكالات دنداني از خوردن سبزيجات و ميوه جات پرهيز مي كنند، در حالي كه اين منابع غذايي تأمين كننده ويتامين Cمي باشند. جهت حل اين مشكل به سالمندان توصيه دريافت آب ميوه جات و سبزيجات نسبتا خُرْد شده مي شود.

سالمندان بايستي توجه زيادي به دريافت «روي» داشته باشند، زيرا اين ماده معدني در موادي وجود دارد كه اغلب افراد مسن از مصرف آنها به دليل ناتواني در جويدن (گوشت و مغزها) يا مشكلات گوارشي پس از مصرف (حبوبات) خودداري مي كنند. يكي از راه حلها تغيير بافت چنين مواد غذايي مي باشد. مثلاً استفاده از غذاهايي كه گوشت چرخ كرده دارند، مثل كوفته ريزه يا استفاده از مغزهاي خرد شده.

يكي از مشكلات رايج در دوران سالمندي، كمبود ويتامين 12 Bمي باشد. اين كمبود به دليل كاهش جذب 12B، به علت نبودن يك عامل داخلي كه در معده توليد مي شود و در جذب 12B نقش دارد، مي باشد. كمبود 12B در سالمندان منجر به كم خوني بدخيم مي گردد. لذا بايستي به دريافت بيشتر 12B از منابع حيواني خصوصا جگر توجه زيادي نمود.

عوامل افزايش دهنده خطر سوء تغذيه در سالمندان

* انزوا يا تنها زيستن

*

سطح زندگي زير خط فقر

* سن بالاي 75 سال

* از دست دادن ناخواسته وزن

* رژيمهاي غذايي خرافي، باورهاي نادرست در مورد مواد غذايي و نياز به آنها

* ناتواني در خريد مواد غذايي يا پختن غذا

* كم اشتهايي، خشكي دهان، فقدان يا نامناسب بودن دندانها، كمبود حس چشايي و بويايي

* مشكلات گوارشي رايج: سوزش معده، سوء هاضمه، اسهال، نفخ، يبوست

* داروهايي كه در دريافت يا جذب تداخل مي كنند.

* بيماريهاي مزمني كه در مصرف غذا تداخل دارند.

* زخمهايي كه ترشح زياد دارند، زخم بستر

* اندوه، بي علاقگي، افسردگي، تمايل به خودكشي

* الكليسم

* بيماريهاي روحي

_ روشهاي پيشگيري از بيماريهاي

دستگاه گوارش در سالمندان:

* توجه به وضع دندانها و رسيدگي به آنها:

مراقبت از دندانها امري است كه از سنين كودكي مي بايست شروع شود و چون از ميان كليه اعمال فيزيكي و شيميايي كه در جريان هضم غذا صورت مي گيرد، تنها جويدن در اختيار انسان مي باشد، بنابراين بايد حداكثر استفاده را از اين قسمت بنمايد، مخصوصا سالمنداني كه اكثرا داراي معده و روده اي ضعيف و ناتوان هستند بايد بدانند كه جويدن كامل غذا كمك بزرگي به هضم آن مي كند و چنانچه دندانها فاسد و يا كم باشند، اين عمل بخوبي صورت نگرفته و سالمند را دچار سوء هاضمه و اختلالات گوارشي مي نمايد. حتي امروزه، پزشكان معتقدند كه چنانچه دندانها ديگر نتوانند خوب كار كنند، هرچه زودتر بايد اين نقيصه را با گذاشتن دندان مصنوعي جبران نمود. مخصوصا اگر دنداني فاسد و كرم خورده هم باشد كه كانون مرض و عفونت نيز به حساب مي آيد.

* رعايت رژيم غذايي:

در دوران سالمندي مواد غذايي بايستي محتوي مواد سه گانه اصلي يعني هيدراتهاي كربن (قند و

نشاسته)، پروتئين و چربي و همچنين مواد معدني و ويتامينها باشد كه در مطالب قبل بررسي شد.

به طور كلي نكته اي كه در تغذيه سالمندان بسيار مهم است، توجه به اين موضوع مي باشد كه چون تحمل گرسنگي به مدت طولاني براي سالمندان مشكل است، لذا بايد به فواصل كم غذا خورده، اما تعداد دفعات افزايش يابد و مصرف ميوه جات و سبزيجات نيز علاوه بر تأمين ويتامينهاي مورد نياز در رفع يبوست و افزايش حركات روده نقش بسيار مهمي دارد. مصرف زياد حبوبات به دليل وجود پروتئينهاي ديرهضم براي سالمندان مناسب نمي باشد مگر آنكه از قبل خيسانده شوند.

مصرف چربي و استعمال دخانيات در بيماريهاي قلبي _ عروقي و تنگي رگها نقش داشته و باعث افزايش فشار خون مي گردد.

* استراحت:

استراحت بعد از غذا از جمله عواملي است كه در مورد سالمندان حتما بايستي در نظر گرفته شود. البته منظور اين نيست كه بلافاصله بعد از صرف غذا به استراحت بپردازند، اما بعد از نيم تا يك ساعت، خواب و استراحت مناسب است.

سالمندان عموما به اندازه جوانان مي خوابند، اگرچه آنها به دفعات بيدار مي شوند و دوره خواب عميق در مقايسه با كل زمان خواب نزد آنها كوتاهتر است. بي خوابي ممكن است به دليل افسردگي، ترس از تنهايي و مرگ، احتياج به ادرار كردن و مشكلات ديگر مربوط به سالمندي باشد.

* رفع يبوست:

علت يبوست در سالمندان تنبلي و ناتواني روده ها مي باشد، لذا مناسبترين راه رعايت يك رژيم غذايي صحيح مي باشد و همان طور كه اشاره شد، مصرف سبزيجات خام و ميوه جات خصوصا آلو و انجير بسيار مفيد است.

صرف يك يا دو گلابي يا سيب قبل از خواب و نوشيدن يك

ليوان آب و يا صرف كمي انگور، صبحها پس از برخاستن از خواب به سالمندان توصيه مي شود.

در صورتي كه روغن زيتون را بتوانند تحمل نمايند، بعد از هر غذا مي توان يك قاشق روغن زيتون ميل نمود، زيرا نه تنها روغن زيتون ضرري ندارد بلكه به رفع صفرا نيز كمك مي كند و چنانچه مزاج لينت پيدا كرد، مصرف آن را چند روز مي توان قطع نمود. در مواردي كه يبوست مداوم و مضر مي باشد، استفاده از تنقيه هاي كوچك با گلسيرين و يا پارافين توصيه مي شود. البته نكته بسيار مهمي كه لازم است در اينجا ذكر گردد منظم بودن زمان اجابت مزاج است. سالمندان بايد حداقل يكبار در شبانه روز اجابت مزاج نمايند و در صورتي كه عادت كنند كه وقت آن ثابت و منظم باشد بسيار خوب است و بهترين زمان آن صبحها بعد از صرف صبحانه است.

* بيماري ديابت قندي:

در ايران افراد 60 سال به بالا، حدود 15 درصد به بيماري ديابت قند مبتلا هستند كه البته شديد نبوده و با رعايت رژيم غذايي مناسب قابل كنترل است و از عوامل مؤثر در ايجاد اين بيماري در دوران سالمندي را مي توان فرسودگي سلولهاي توليد كننده انسولين نام برد.

* چاقي:

بدون شك پرخوري و چاقي اثر نامطلوبي در سلامت همه افراد از هر سن و طبقه دارد. سينكر در سومين كنگره طب پيري در آمريكا اظهار كرد: «خطر مرگ بر اثر سرطان ريه در شخصي كه روزانه 35 عدد سيگار مي كشد به مراتب كمتر از فردي است كه فقط در حدود 7 كيلو اضافه وزن دارد.» گرچه در طب پيري، زيادي تغذيه يا پرخوري خصوصا در زنان سالمند، مسأله اي

مهمتر از كمي تغذيه است. حال آنكه هر دو سوء تغذيه ناميده مي شود. مكررا به افراد سالمندي برخورد مي كنيم كه از چاقي خود شكايت دارند. آنها غالبا مي گويند با آنكه وضع غذايشان عوض نشده است ولي مرتبا چاق مي شوند! نكته مهمي كه اين افراد از آن غافل هستند، كم شدن حركت و فعاليتهاي بدني است.

به علاوه تغييراتي كه در ساختمان بدن آنها و خصوصا غدد داخلي در اين سنين اتفاق افتاده است، خود مزيد بر علت مي شود و نيز بسياري از اين افراد پرخوري و افراط در مصرف غذا را به عنوان يك واكنش جبراني در مقابل تألمات و افسردگيهاي رواني نشان مي دهند. بهترين توصيه براي اين افراد انجام ورزش و تمرينات بدني است.

* ورزشهاي مناسب براي سالمندان:

در دوران زندگي ورزش و فعاليتهاي بدني برحسب سن، جنس و وضع سلامتي بدن فرق مي كند. از 50 سالگي به بعد بايد سعي كرد هر قدر ممكن است عوارض ناشي از سالمندي را به كمك ورزش به عقب انداخت و يا از آن جلوگيري كرد. قابليت و زمان لازم براي برگشتن به وضع طبيعي بعد از ورزش راهنماي خوبي براي تعيين مقدار و شدت ورزش در هر سني است. برگشتن به وضع طبيعي بايستي سريع باشد. در صورتي كه ورزشكار ده دقيقه بعد از متوقف نمودن ورزش هنوز تنفس و ضربان قلبش به وضع عادي برنگشته باشد و يا تا روز بعد هنوز خستگي ادامه داشته باشد، ورزش انجام شده بسيار شديد و طولاني بوده است و در مدت يا نوع آن بايد تجديد نظر شود.

بعد از چهل سالگي بايد ورزشهاي مربوط به موضع و قسمتي از بدن

انجام شده و از خسته شدن زياد تا حدي كه نفس تنگي ايجاد شود بايد اجتناب نمود. بازيهاي سخت ورزشي و ورزشهايي كه احتياج به سرعت دارند بايد ترك شوند. ورزشها با ملايمت انجام گرفته و هميشه فواصل استراحت در بين آنها موجود باشد.

منابع:

1_ شجري، ژيلا، نگرشي بهداشتي بر مسأله سالمندان، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهي، چاپ اول، بهار 1373، صص140 _ 58.

2_ سهرابي، محمدرضا، مروري بر تغذيه باليني، تهران، مؤسسه فرهنگي انتشاراتي حيان، بهمن 1373، صص4 _ 112.

3_Mahan,L.K. Krauses Food Nutrition 8 Diet Therapy. USA. W.B.saunders company.

9 t hed. 1996. py. 287_308.

4_ خلدي، ناهيد، اصول تغذيه رابينسون، تهران، نشر سالمي، بهار 78، صص8 _ 231.

منبع:پيام زن

هرم غذايي

آيا در مورد تغذيه درست و رژيم غذايي مناسب وضعيت بدنتان چيزي مي دانيد ؟

آيا مي دانيد اهميت تغذيه مناسب در سلامت جسمي و رواني شما تا چه اندازه است؟ آيا شما شرايط فيزيولوژيكي خاصي داريد؟ بله همه ما شرايط فيزيولوژيك خاص و استرس هاي مخصوص به خود را داريم. در هر مرحله از زندگي ؛ نوزادي ، كودكي ، نوجواني و پيري نيازهاي تغذيه اي بدن ما متفاوت است . بارداري ، زايمان ، شيردهي ، فشارهاي روحي و غيره تغييراتي بر بدن ما تحميل مي كند كه نيازهاي ما را تغيير مي دهد . بدن ما در مرحله اي از زندگي نياز بيشتري به يك ويتامين خاص دارد و در مرحله اي ديگر به يك عنصر معدني خاص، بيشتر نيازمند است .

از كجا بدانيم نياز ما چيست و با چه ماده غذايي تأمين مي شود؟ علم تغذيه و تحقيقات بسياري كه در اين زمينه

صورت گرفته مي تواند به ما كمك كند تا به نيازهاي بدنمان واقف شويم و با رعايت يك رژيم غذايي مناسب در بهترين وضعيت سلامت قرار بگيريم .ما تلاش مي كنيم تا از طريق اين پايگاه ، اطلاعاتي مفيد و به روز ، درباره تغذيه در اختيار شما قرار دهيم .

مبحث تغذيه شامل بحثهاي گسترده ايست كه هر روزه با آن در تماس هستيم ، سلامت غذا و مواد غذايي ، رژيمهاي غذايي براي بيماريهاي خاص خصوصاً بيماري هاي قلب و عروق كه مهمترين عامل مرگ و مير در كشورهاي صنعتي به شمار مي آيند ؛ رژيمهاي غذايي مناسب براي كنترل وزن : چگونه وزن كم كنيم تا به سلامت بدنمان لطمه اي وارد نشود و ... مطالبي هستند كه مي توانند اطلاعات شما را در زمينه تغذيه افزايش دهند .به زودي مطالبي در اين موضوعات ارائه مي گردد. منتظر باشيد...

تغذيه و تندرستي رژيم هاي لاغري" معرفي هرم غذايي "

با سلام ، در ادامه مبحث رژيم درماني به نكات مثبتي رسيديم . شما وضعيت بدني خود را مي دانيد و از وضعيت سلامتي يا خطرات احتمالي آن آگاهي يافته ايد . حال چگونه بدانيم كه چه موادي را مصرف كنيم تا نياز بدن ما به مواد مغذي بر آورده شود و افزايش وزن پيدا نكنيم ؟ آيا مصرف غذا هم دستور العمل دارد ؟! بله .خوردن ، يكي از لذت هاي زندگي انسان است و اگر بر روي اصول و برنامه ريزي باشد ، لذت از خوراك ، به لذت از عمر طولاني و با سلامت مي انجامد ولي همان غذاي گوارا

و لذيذ در صورتيكه بيش از اندازه مصرف شود و حاوي مواد مطلوب نباشد براي شما نه تنها لذت بخش نخواهد بود بلكه موجب بروز بسياري از بيماري هاي مزمن مي شود . اما چه چيز و به چه اندازه مصرف كنيم ؟روشن است كه چرا نوع غذا و ميزان مصرف آن بايد تعيين شود . بدن ما در هر سن و هر شرايطي كه باشيم نياز خاصي دارد ، يعني ما بايد ميزان معيني انرژي ، پروتئين ، كربو هيدرات و چربي و ريز مغذي ها كه املاح و ويتامينها هستند ، مصرف كنيم . يك رژيم شناس تعيين مي كند كه نياز بدن شما چه ميزان است ، و با شرايط خاص مثل بيماري ، سنين متفاوت و ديگر مشخصه هاي فردي نياز هر فرد را در نظر مي گيرد و رژيم مناسبي را طراحي مي كند .هرم غذايي هرم غذايي يكي از وسايل مورد استفاده در معرفي انواع گروههاي غذايي است كه ميزان مصرف هر يك از مواد غذايي و نسبت مصرف آنها را با يكديگر نشان مي دهد .ابتدا در مورد تاريخچه ايجاد هرم با هم صحبت خواهيم كرد . در دهه 1960 مطالعات و پژوهش ها نشان داد كه مرگ و مير ناشي از بيماري هاي مزمن چون بيماريهاي قلب و عروق ، ديابت ، سكته، سرطان و ... بسيار بالاست . در ايالات متحده 40 درصد مرگ و ميرها مستقيماً با برنامه غذايي افراد در ارتباط است . از طرف ديگر با افزايش سطوح بهداشتي - درماني ، متوسط طول عمر افزايش يافته و تعداد سالمندان بيش از گذشته

است و مردم نيز اطلاع دقيقي از نحوه مصرف غذا ندارند . از اينرو در سال 1980 ، در ايالات متحده اولين راهنماي غذايي براي مردم ارائه شد كه به شرح زير بود:

راهنماهاي رژيمي

1- رعايت تنوع (variety) در خوردن غذا

2- رعايت تعادل و توازن در دريافت غذا همراه با فعاليت بدني براي نگهداري يا كاهش وزن

3- انتخاب غذاهاي كم چربي ، كلسترول و چربي اشباع شده كم

4- انتخاب رژيمي با مقادير زياد سبزي، ميوه و محصولات غله اي كامل

5- ميانه روي در مصرف شكر

6- ميانه روي در مصرف نمك و سديم

7- ميانه روي در مصرف نوشابه هاي گازدار و شربتها اين راهنمائي ها مستلزم اين نيست كه غذاهاي مورد علاقه خود را كنار گذاشته و غذاهاي غير عادي مصرف كنيم . تحقيقات نشان داده است كه لذت خوردن غذا از نظر فيزيكي براي بدن مفيد است زيرا از طريق سيستم هاي عصبي ، هورموني و ايمني تغييرات مهمي ايجاد مي كند كه براي ارتقاء سلامت مفيد خواهد بود .پس به منظور اينكه اين راهنمائي ها با وضوح و روشني بيشتر و زبان گوياتري مشخص شود تا رژيمي سالم بر اساس آن تنظيم گردد ، هرم غذايي را تهيه كردند.

شكل هرم

هرم غذايي همانطور كه مشاهده مي كنيد ، طبقه بندي گروههاي غذايي بر اساس اهميت و ميزان مصرف مي باشد . گروههاي غذايي شامل گروه نان و غلات، گروه ميوه، گروه سبزي، گروه گوشت، گروه شير است . در هرم غذايي ، گروه نان و غلات كه شامل ؛ نان ها ، برنج ، ماكاروني ،

بيسكويت ، غلات صبحانه و ديگر مواد نشاسته اي است ، در طبقه اول قرار دارند كه بزرگترين بخش هرم است . از اين گروه روزانه بايد به ميزان 6 تا 11 واحد ( در مطلب بعدي ميزان واحدها شرح داده خواهد شد ) مصرف شود . طبقه دوم گروه سبزي و گروه ميوه است كه در درجه دوم اهميت قراردارد . از گروه سبزي روزانه 3 تا 5 واحد و از گروه ميوه روزانه 2 تا 4 واحد بايد مصرف شود . در درجه سوم گروه گوشت و لبنيات واقع است كه ميزان مصرف از گروه گوشت روزانه 2 تا 3 واحد و از گروه شير نيز 2 تا 3 واحد بايد باشد . در قسمت نوك هرم بخش چربي ها و شيريني هاست كه كمترين فضا را داراست و اين بدان معني است كه بايد آنها را به مقدار كم مصرف كرد . اين نوع غذاها به عنوان يك گروه غذايي اصلي توصيه نشده اند . بنابراين مصرف آنها اختياري است ولي بايد محدود باشد چون داراي كالري بالا هستند . ادويه ها ، قهوه، چاي و نوشابه هاي گازدار در هرم جايي ندارند زيرا مواد مغذي را شامل نمي شوند ولي باعث لذيذتر شدن غذا مي گردند . اميد است با بكارگيري راهنمائي هاي ارائه شده و توضيحاتي كه در آينده ارائه مي نماييم تصوير درستي از رژيم غذايي سالم در ذهنتان نقش بندد. با آرزوي تندرستي و سلامتي شما عزيزان كارشناس تغذيهKrause’s Food ; Nutrition and Diet Therapy

تغذيه و تندرستي- رژيمهاي لاغري " گروههاي غذايي هرم "

عزيزان ، با

مطلب گذشته دانستيد كه هرم غذايي چيست و هدف از تنظيم آن مصرف امن و كافي از مواد غذايي براي تامين نيازهاي بدنمان مي باشد. گروههاي غذايي را شناختيم ، گروه نان ، گروه سبزيها ، گروه ميوه ها ، گروه گوشت و گروه لبنيات. در هر كدام از اين گروهها مقداري از مواد مغذي - نه همه آنها – براي شما فراهم مي شود. غذاي يك گروه نمي تواند بجاي غذاي گروه هاي ديگر مصرف شود و هيچكدام از گروههاي غذايي هرم از گروه ديگر مهمتر نيست. در واقع انسان براي سلامت خود به همه گروهها نيازمند است.

گروه نان: شامل غلات كامل ( گندم ، جو ، جو دوسر ، ارزن ) ، برنج، و انواع ماكاراني ( لازانيا ، رشته فرنگي ، رشته پلويي و رشته آشي ) است. اين گروه كربو هيدرات پيچيده و فيبر همچنين ويتامينهاي خانواده B و املاحي چون آهن و پروتئين مورد نيار بدن ما را تامين مي كند.

گروه سبزيها : شامل بسياري از سبزيهاي متنوع از جمله سبزيهاي سبز رنگ ( مثل سبزي خوردن ) ، صيفي جات و سبزيهاي نشاسته اي ( مثل باقالا ) است . اين گروه تامين كننده املاح و ويتامين مورد نياز ماست از جمله ويتامين A , C و املاح كلسيم و منيزيم همچنين تامين كننده فيبر نيز مي باشد.

گروه ميوه ها: شامل انواع و اقسام ميوه هايي است كه شما با آن آشنا هستيد . اين گروه تأمين كننده فيبر، ويتامين A ,C و پتاسيم است. اين گروه با اهميت است چرا كه فاقد سديم چربي و

كلسترول مي باشد.

گروه گوشت : شامل گوشت قرمز ، گوشت ماكيان ، ماهي، تخم مرغ و حبوبات است .اين گروه غذايي براي تامين پروتئين ، فسفر، ويتامين هاي B12 , B6 , B3 , B1 و بسياري از املاح چون آهن مي باشد . حبوبات زير گروه سبزيهاي نشاسته اي هستند ولي چون از نظر غذايي ، محتواي پروتئين و املاح شبيه گوشت هستند در اين گروه قرار دارند.

گروه لبنيات : شامل شير ، ماست و پنير است بهترين منبع تامين كننده كلسيم هستند و تامين كننده پروتئين ويتامين B12 , A , B2 مي باشند. چربيها: چربي ها ، روغنها و شيرينيها اين دسته از آنجا كه كالري رژيم را تأمين مي كنند قابل توجه هستند اما چون داراي مواد مغذي كمي مي باشند مصرف به كمترين ميزان توصيه مي شود . اين گروه شامل : كره ، مارگارين، سس سالاد ، روغنها ، مايونز ، خامه ، پنيرخامه اي، سرشير، چيپس ها است و مواد قندي كه شكلات ها ، آب نبات ، شيريني كيك ، نوشابه، شربت ، ژله، دسر، مربا، شكر و عسل است . ميزان مصرف مجاز از هر گروه گروه غذايي

11- 6 واحد در روز 5- 3 واحد در روز 4- 2 واحد در روز 3-2 واحد در روز 3-2 واحد در روز گروه نان گروه سبزيها گروه ميوه ها گروه شير گروه گوشت

واحدهاي گروههاي غذايي چه اندازه است؟

ماكاراني پخته 4/3 ليوان از غلات آماده خشك (1) 1 واحد از گروه ميوه = 1 عدد ميوه متوسط مثل يك سيب متوسط 4/3 ليوان آب ميوه (2) 1 واحد از گروه لبنيات = 1 ليوان شير يا يك ليوان ماست 2 ليوان دوغبيان اين واحدها تنها به اين منظور است كه شما بدانيد آيا مصرف روزانه شما از گروههاي غذايي در حد مورد نياز است يا خير و آيا خيلي كمتر از اين ميزانها مصرف مي كنيد ؟ پس مطمئنا در آينده اي نزديك مبتلا به كمبود مواد غذايي خواهيد شد و يا اينكه خيلي بيشتر مصرف مي كنيد ؟ پس اضافه وزن و چاقي در انتظار شماست. وليكن با وجود تعيين ميزان دقيق انرژي مورد نياز و تنظيم يك رژيم صحيح بر اساس تمايلات و شرايط خاص شما بر عهده يك رژيم شناس است و تنظيم رژيم هاي دقيق چاقي و لاغري بايد فردي صورت گيرد.

" نكاتي در مورد هرم غذايي شماره 3 "

زيبايي هرم غذايي ساده بودن آن است. به نظر مي رسد اين هرم بسيار قابل انعطاف طراحي شده است . مثلا فردي كه از آن استفاده مي كند مي تواند پنير را جايگزين شير كند زيرا هر دوي اينها مواد مغذي اصلي گروه شير، ماست و پنير را تامين مي كنند. همچنين مي توان حبوبات (بنشن) و آجيل را


1- 1 واحداز گروه سبزي = 1 ليوان سبزي خام خرده شده ( 1 ليوان سالاد ) 2/1 ليوان سبزي پخته
2- 1 واحد از گروه گوشت = 60 گرم گوشت يا يك تخم مرغ 2/1 ليوان حبوبات پخته

به جاي گوشتها مصرف كرد ، در واقع اين كاري است كه گياهخواران انجام مي دهند .هرم غذايي تمايل دارد كه گوشتها و محصولات حيواني مانند شير، پنير، تخم مرغ را كم اهميت جلوه دهد و بر مصرف غلات، ميوه ها و سبزي ها تاكيد ورزد. اين بدان معني نيست كه اين مواد ارزش غذايي ندارند بلكه اهميت ميوه و سبزي را كه امروزه مصرفشان كمرنگ شده نشان مي دهد . بسياري از ما به خوردن گوشت و غذاهاي حيواني خيلي اهميت مي دهيم در صورتيكه نمي دانيم ميوه ، سبزي و حتي مواد نشاسته اي مثل نان نيز با اهميت هستند و بايد سهم بيشتري در غذاي روزانه ما داشته باشند. در كشور كانادا راهنماهاي غذايي را به صورت زير به تصوير كشيدند،

همان طور كه ملاحظه مي كنيد اين شكل هم شباهت زيادي به هرم دارد به دليل اينكه گروه نان بزرگترين بخش است و در درجه اول قرار دارد، گروه ميوه و سبزي ادغام شده اند و پس از گروه نان (همانند هرم) قرار دارند ، سپس گروه لبنيات و بعد گروه گوشت واقع است . مشاهده مي كنيد كه براي چربي ها و شيريني ها گروه غذايي خاصي قرار داده نشده است .از ديگر نكاتي كه مي توان در مورد اين هرم ذكر نمود اينست كه:

1- به كودكان بايد حداقل واحدهاي هر يك از گروههاي غذايي را داد . مثلا براي برنج 6 واحد در روز مي دهيم ولي واحدمان را هم كوچكتر مي كنيم. واحد برنج براي يك بزرگسال 2/1 ليوان پخته است ولي براي كودك 4/1 ليوان بزرگ

و يا 2/1 ليوان كوچك . كودك بايستي هر روز 2 ليوان شير را مصرف كند ولي واحد بايد كوچكتر در نظر گرفته شود.

2- زنان باردار و شيرده براي تامين نيازهاي بيشتر انرژي ، ويتامين و املاح به واحدهاي بيشتري از ميوه ها ، سبزي ها، گوشت و نان احتياج دارند.

3- در هر وعده غذايي بايد كوشيد تا حداقل از سه گروه غذايي مختلف استفاده كرد. براي مثال ساندويچ تخم مرغ كه در آن گوجه فرنگي ، كاهو و جعفري خرد شده استفاده شود ؛ در چنين غذايي از سه گروه گوشت، سبزي و غلات، استفاده شده است. شما ميزان واحدهاي هر يك از گروههاي غذايي را مي دانيد پس مي توانيد تعداد واحدهايي را كه بايد هر روز مصرف كنيد در نظر بگيريد و ميزان مواد غذايي كه بايد روزانه از هر گروه مصرف كنيد بدست آوريد . مثلا اگر غذاي هر روز شما با نان است ، بهتر است بدانيد كه مي توانيد از صبح تا شب به اندازه 6 كف دست ( حداقل ميزان ) نان بخوريد. براي گروههاي ديگر هم مي توانيد چنين كاري انجام دهيد.

4- براي ميان وعده ها بهتر است كه يك واحد ميوه، يك كاسه كوچك شير و غلات آماده يا مخلوط ماست و ميوه مصرف كنيد. هرم غذايي در عين حال اين محدوديت را دارد كه شما كالري غذاهايي را كه مصرف مي كنيد نمي دانيد اما اگر بخواهيد رژيم دقيقي داشته باشيد بايد از يك رژيم شناس بخواهيد تا آنرا براي شما تهيه كند به طور كلي هرم غذايي به شما كمك مي

كند تا بدانيد كه بايد در مصرف غذاها تنوع داشته باشيد و بدانيد كه بايد به چه نسبتي از گروههاي غذايي استفاده كنيد.

ارسال اين مقاله براي دوستان:

* * آدرس پست الكترونيكي

بي اشتهايي

بي اشتهايي نشانه چيست ؟

اگر مثل بيشتر مردم هستيد ، از بين رفتن اشتها فرصت خوبي براي كاهش وزنتان است . ( پوشيدن لباس هاي تنگ شده پارسال شما را وسوسه مي كند ) . اما اگر بي اشتهايي به جاي چند روز چند هفته طول بكشد و به طور عادي باعث آب رفتن شما شود ، اين بي اشتهايي علت خاصي دارد .

كم خوراكي يا بي اشتهايي علامت شايعي است كه مي تواند علل مختلفي داشته باشد ، كه بسياري از آنها اهميت چنداني ندارند .

تقريباً تمام عفونت ها مي توانند باعث بي اشتهايي شوند . مثلاً ويروس سرماخوردگي يا آنفولانزا ممكن است عامل آن باشد . يا علل جدي تر مثل سل ، كم كاري غده تيروئيد ، بيماري هاي قلبي يا ريوي ، يا گرفتاري هاي كبدي داشته باشد .

متأسفانه يكي از شايعترين علائم اخطاردهنده اوليه سرطان بي اشتهايي است كه معمولاً با تغيير در حساسيت به مزه ها همراه است .

بي اشتهايي مقاومت بدن در برابر خوردن هر چيزي است كه به فرايند بهبود كمك كند .

با اين همه بيماري تنها علت كاهش اشتها نيست . گاهي چيزي كه به دليل خاصي خورده ايد ، مثل يك دارو ، مي تواند عامل آن باشد . آنتي بيوتيك هايي مثل اريترومايسين جوانه هاي چشايي را غيرفعال كرده

و باعث كندي حركت غذا در روده شده و احساس پري بعد از خوردن غذا را طولاني مي كنند . تمام آمفتامين ها - كه براي كاهش وزن تجويز مي شوند - احساس گرسنگي را از بين مي برند .

داروهاي مسكن و ضد التهاب مفصل مي توانند معده را تحريك كرده و باعث تهوع و برگرداندن غذا شوند . ديژيتاليس ( كه يك داروي قلبي است ) و داروهاي مدر ( كه مانع احتباس آب شده و فشار خون را پايين مي آورند ) نيز ميل به غذا خوردن را كم مي كنند .

گاهي چيزي غيرخوراكي مشكل ساز شده است . كمبودهاي كلي تغذيه اي مي توانند نيروي حياتي يك اشتهاي طبيعي را تضعيف كنند . مخصوصاً اشخاص مسن ممكن است گرفتار كمبود روي در رژيم غذايي باشند كه مي تواند جوانه هاي چشايي را از بين ببرد .

خود پيري بر روي اشتها تأثير مي گذارد . در اشخاص مسن ، سازوكار بدن آهسته مي گردد ، وزن ماهيچه ها كم مي شود و ضعف جسماني مانع فعاليت است . در رأس آنها ، كاهش احساس چشايي و ترشحات معدي قرار دارد كه همه باعث بي اشتهايي مي شوند .

گاهي نيز اتفاقي در زندگي بر اشتها تأثير مي گذارد . اگر اخيراً يك برنامه ورزشي را شروع كرده ايد ، ممكن است دچار بي اشتهايي شويد تا بدن خود را با نيازهاي جديد تطبيق دهد .

به طور كلي ، سلامت رواني نقش مهمي در اشتهاي شما دارد ، در هنگام گرفتاري طولاني ، تنش رواني مي تواند شما را به

پرخوري بكشاند . ولي فشارهاي كوتاه مدت معمولاً اشتها را از بين مي برند . افسردگي نيز در برخي افراد باعث بي اشتهايي مي شود .

بي اشتهايي عصبي اختلالي است كه در افراد مبتلا - معمولاً دختران جوان - تقريباً باعث ترك كامل غذاخوردن مي شود . بيماري وسوسه غذا خوردن دارند ، ولي از ترس چاق شدن چيزي نمي خورند . براي آنها نخوردن از به اندازه خوردن راحت تر است .

درمان بي اشتهايي

كمي بي اشتهايي جاي نگراني ندارد . اما اگر آخرين باري را كه از غذا خوردن لذت برده ايد به ياد نداريد ، بايد سعي كنيد عادت عادي خوردن را باز به دست آوريد . در اينجا مواردي را كه بايد به ان توجه كنيد گفته مي شود .

به اندازه بخوريد . اشتهاي طبيعي دقيقاً چگونه است ؟ اشتهاي طبيعي خوردن به اندازه اي است كه وزن بدن را طبيعي نگاه مي دارد .

اگر اشتهاي طبيعي داريد ، بايد انواعي از غذاها را بخوريد ، اشتهاي زياد به خوردن فقط گوشت فقط اشتهاي طبيعي نيست .

اگر مرتباً خود را وادار به خوردن مي كنيد ، اين هم علامت خوبي نيست .

ويتامين بخوريد . خوردن روزانه مكمل مولتي ويتامين و كاني ها به بازشدن اشتهاي كاهش يافته كمك مي كند و اگر كم خوردن شما باعث سوء تغذيه شده است ، مواد غذايي اضافي آسيبي به شما نمي رساند . گاهي افراد مسن تر با خوردن روي كمي اشتهاي خود را باز مي يابند . درباره لزوم خوردن روي با پزشك مشورت كنيد .

داروهايتان

را كنترل كنيد . درباره احتمال اينكه داروهاي مصرفيتان يا مقدار آنها باعث بي اشتهايي شده باشد سئوال كنيد . پزشك ممكن است دارو را با داروهاي ديگري كه اشتها را ازبين نمي برند عوض كند .

هر چه را كه دوست داريد بخوريد . اگر غذاخوردن لذت خود را از دست داده است ، برنامه غذايي خود را عوض كنيد . ببينيد كدام غذاها برايتان اشتها آور است و از آنها بخوريد . اگر فقط بستني دوست داريد ، هر قدر كه مي خواهيد بخوريد . ما رژيم غذايي ناسالمي را توصيه نمي كنيم ، اما اگر بستني تنها راه رساندن كالري مورد نياز به بدن است ، هر قدر كه مي خواهيد بخوريد . هدف بالا بردن ضريب اشتهاست .

حجم غذا را كم كنيد . غذا را با حجم كم و دفعات بيشتر بخوريد . معده شما غذاي كمتر را بهتر مي پذيرد .

آب زياد بخوريد . اگر برنامه ورزشي تازه اي شروع كرده ايد ، مهم ترين نياز شما آب است . كم آبي بدن مي تواند بي اشتهايي ايجاد كند . پيش از شروع تمرين و بلافاصله بعد از آن يك ليوان آب بنوشيد . به علاوه هر روز شش تا هشت ليوان آب بخوريد .

نزد پزشك برويد . اگر بعد از دو هفته اشتهاي خود را بازنيافتيد ، براي معاينه كلي پيش پزشك خود برويد . قبل از درمان بايد اختلالات جسماني تشخيص داده شود . شايد فقط به يك دوره درمان با آنتي بيوتيك براي از بين بردن يك عفونت خفيف نياز داشته باشيد .

سلامت

رواني خود را بيازماييد . اگر افسرده هستيد ، داروهاي ضد افسردگي تجويز شده توسط پزشك اشتهاي شما را بر مي گرداند . با بازگشت سلامت رواني اشتهاي شما نيز بازمي گردد .

از متخصص كمك بگيريد . بي اشتهايي عصبي معمولاً به درمان خانگي جواب نمي دهد و افراد مبتلا به آن بايد در بيمارستان بستري شوند . معالجه آن مشكل است و نياز به درمان شديد روان شناختي و تغذيه اي دارد . ممكن است تغذيه اجباري از طريق تزريق درون سياهرگي يا لوله معدي لازم شود .

اصول تغذيه در فصل تابستان

نويسنده:دكتر رضا آمري نيا

بالاخره انتظار به سر مي آيد و پس از خردادماه كه همه اش اضطراب و امتحان و رفت و آمدهاي نهايي به مدرسه بود فصل تابستان فرا مي رسد. با آمدن اين فصل در انباري ها باز شده و وسايل بازي و تفريح كودكان كه تا چند روز پيش در حبس بودند خارج مي شود. تورهاي مسافرتي فعال تر شده و شهرهاي مختلف آماده براي پذيرايي از مهمانان تابستاني مي شوند. آنچه لذت همه موارد مطرح شده را تضميني خواهد كرد يك تن سالم است و اين تن سالم با رعايت تغذيه مناسب بالاخص در اين فصل گرما كه زمينه براي فساد مواد غذايي بسيار فراهم است محقق خواهد شد.

در فصل تابستان گرماي زياد، رطوبت بالا، افزايش بار كاري رستوران ها و فروشندگان مواد غذايي همه جزء عواملي هستند كه احتمال فساد مواد غذايي و ميزان بيماري زايي آنها را بالا مي برند و بنابراين براي جلوگيري از مسموميت هاي غذايي، گرما زدگي و بسياري از مشكلات دستگاه گوارش بايستي رعايت

اصول تغذيه اي مناسب را كرد تا اين فصل زيبا را به خوبي و خوشي و با لذت كامل سپري كنيم. هواي گرم و مرطوب يكي از عوامل مهم رشد باكتري هاي بيماري زا در مواد غذايي است كه با رشد اين عوامل مواد خوراكي فاسد مي شوند. از طرفي افزايش ناگهاني مسافرت هاي كوچك و بزرگ و آشپزي هاي خارج از منزل يا استفاده از غذاهاي آماده يا رستوران هاي بين راهي مزيد بر علت شده و احتمال بيماري زايي مواد غذايي افزايش مي يابد. يخچال هاي رستوران ها به علت افزايش مراجعات بيش از پيش پر شده و خارج از ظرفيت كار مي كنند كه نتيجه آن فساد مواد غذايي است. يك مورد بسيار مهم نيز عدم امكان شست وشوي خوراكي ها در مسافرت و پيك نيك ها است كه راه را براي ورود ميكروب هاي بيماري زا هموار مي كند.

ممكن است به علت تعجيل در حركت يا مدت تعطيلات در پخت مواد غذايي بي دقتي شود به گونه اي كه برخي از خوراكي ها از جمله گوشت كامل پخته نشود كه همين امر سبب فساد آن و افزايش احتمال مسموميت ها مي شود. بايد دقت كرد كه هنگام پخت گوشت بالاخص به شكل كبابي قسمت هاي دروني آن نيز پخته شود و همانند بيرون، قسمت داخلي آن نيز قهوه اي رنگ شود و در صورت مشاهده قرمزي درون كباب بايستي در جهت پخت كامل آن اقدام مجدد شود.

يكي از مواد غذايي پرمصرف در مسافرت ها كنسروها است. استفاده از كنسروها در ايام گرم بايستي به دقت صورت گيرد چرا كه فساد اين

شكل بسته بندي از مواد غذايي بسيار خطرناك بوده و ممكن است ما را تا حد مرگ نيز پيش ببرد. وجود باكتري بسيار خطرناك به نام كلسترويوم بوتولينوم كه سم مرگباري را توليد مي كند در كنسروها ثابت شده كه در صورت مصرف اين سم فلج عضلات بدن از جمله عضلات تنفسي پيش مي آيد كه فرد را به علت خفگي تا مرگ پيش مي برد. بنابراين قبل از مصرف هر نوع كنسروي بايد ابتدا آن را به دقت بررسي كرد و در صورت مشاهده برآمدگي يا فرورفتگي در سطح ظروف آن از مصرف آنها خودداري كرد. و كلاً و در هر شرايطي كنسروها را قبل از مصرف حدود 20 دقيقه جوشاند.

سبزيجات بالاخص نوع خام آنها احتمال آلودگي بسيار زيادي دارند بنابراين بايستي سعي شود در اين فصل حتي المقدور از استفاده اين گروه در مسافرت ها و پيك نيك ها به صورت خام، نشسته و ضدعفوني نشده پرهيز كرد.

با توجه به مراجعات بسيار زياد به رستوران ها ممكن است شست وشوي ظروف در اين مكان ها به دقت صورت نگيرد بنابراين توصيه مي شود در اين مواقع لوازم شخصي مثل قاشق، چنگال و ليوان خود را هميشه به همراه داشته باشيد. برخي از منابع آب در خارج شهرها از چاه هاي غيراستاندارد و منابع تصفيه نشده است بنابراين سعي شود در مسافرت ها از آب هاي معدني بهداشتي يا كولمن ها و فلاسك هاي شخصي براي حمل آب بهداشتي استفاده شود. مصرف آب در مسافرت بسيار مهم است چرا كه يبوست يكي از عوارض مهم دستگاه گوارش در مسافرت هاست كه با مصرف آب

احتمال بروز آن كاهش مي يابد. در اين فصل بايستي سعي شود از حمل و نقل مواد غذايي فاسدشدني مثل خامه، شيريني هاي خامه اي، غذاهاي سرخ كرده، مايونز و موارد مشابه پرهيز كرد چرا كه هواي گرم و رطوبت زياد امكان فساد آنها را افزايش مي دهد.

نكته بسيار مهم در حمل ونقل مواد غذايي اين است كه هميشه بايستي غذاهاي پخته از غذاهاي خام جدا نگه داشته و حمل شود. به اين منظور پيشنهاد مي شود براي حمل و نقل مواد غذايي از كولمن هاي مخصوص استفاده شود. توجه كنيد كه كولمن هاي آب از كولمن هاي ناقل مواد غذايي جدا باشد. شست وشوي مكرر دست ها با آب و صابون در طول سفر بالاخص قبل از پخت و مصرف غذا در پيشگيري از بيماري ها و مسموميت هاي غذايي بسيار موثر است.

تغذيه صحيح در فصل امتحانات

نويسنده:دكتر رضا آمري نيا

خردادماه مي رسد و آنچه اين ماه را از ساير ماه هاي سال متفاوت جلوه مي دهد فرا رسيدن فرآيند بزرگي به نام امتحان است. فرآيندي كه تقريباً تمام افراد آن را تجربه كرده اند و اولين چيزي كه در ذهن آنها تداعي مي شود اضطراب و استرسي است كه براي پيشرفت و صعود از پله هاي ترقي بايستي تحمل كنند.همان طور كه براي موفقيت در آزمون هاي گوناگون بايستي يك برنامه ريزي دقيق انجام داد در مورد تغذيه نيز كاملاً بايستي به صورت علمي و حساب شده عمل كرد. انرژي كافي و كاهش استرس دو عامل مهم و ضروري براي موفقيت در امتحان است. مصرف مواد غذايي تامين كننده انرژي كافي در زمان قبل از امتحان

براي مطالعه و به هنگام امتحان از يك طرف و جلوگيري از كاهش استرس و اضطراب با فراهم كردن محيط امن در پيروزي در امتحانات بسيار موثر است. براي اينكه اين مقوله برايتان خسته كننده نباشد ذكر نكات لازم به صورت خلاصه و بندبند بهتر به نظر مي رسد.

صبحانه

مهم ترين وعده غذايي صبحانه است. صرف صبحانه باعث مي شود كه در طول روز انرژي كافي داشته باشيم و از طرفي چون وعده هاي صبحانه حاوي مواد كم چرب و پركربوهيدرات مخصوصاً از نوع كربوهيدرات هاي مركب است بنابراين سستي و خواب آلودگي ناشي از غذاهاي پرحجم و پرچرب را به دنبال نخواهد داشت. پنير، نان، گردو، شير و تخم مرغ موادي هستند كه براي وعده هاي صبحانه توصيه مي شوند. مصرف غذاهايي چون كله پاچه، شيريني هاي خامه اي و قندهاي ساده توصيه نمي شود چرا كه اثربخشي مواد ذكر شده قبلي را ندارد.

قندهاي ساده

بسياري از افراد بر اين باورند كه مصرف قندهاي ساده مثل مربا، شيريني، شكلات و... باعث افزايش قند مغز شده و در تفكر بهتر كمك كننده است. در صورتي كه بايستي توجه داشت كه اين يك باور غلط است چرا كه مصرف اين گروه از مواد غذايي به صورت بي رويه و با حجم بالا سبب ترشح ناگهاني انسولين كه هورمون تنظيم كننده قند خون مي باشد شده و به صورت ناگهاني باعث افت قند مي شود كه اين مساله مخصوصاً در زمان برگزاري امتحان نتيجه كاملاً معكوس خواهد داشت. آنچه در مورد قند خون و بالا نگه داشتن آن موثر است مصرف قندهاي مركب مثل ميوه ها، نان، برنج، سيب

زميني و حبوبات است كه با توجه به اينكه اين نوع از قندها به تدريج جذب مي شوند سطح خوني قند افراد هميشه در حد متعارف و لازم مي ماند.

عدم حذف وعده هاي غذايي

يكي از مهم ترين عوامل بازدارنده در يادگيري حذف وعده هاي اصلي غذايي از جمله صبحانه است. بايستي توجه داشت حذف يك وعده از غذاي روزانه نه تنها باعث كاهش انرژي فرد مي شود بلكه با توجه به اينكه فعاليت مغز انرژي بسياري از فرد مي گيرد براي وعده بعدي گرسنگي شديد عارض مي شود اين مساله باعث خوردن سريع و به مقادير زياد مواد غذايي مي شود كه متعاقب آن به علت افزايش فعاليت دستگاه گوارش جريان خون از تمامي قسمت هاي بدن به سوي معده و روده هدايت مي شود كه اين مساله باعث كاهش خون رساني به اندام ها از جمله مغز شده و سستي و بي حالي حادث مي شود كه اين حالت باعث كاهش ميزان يادگيري، افزايش ميزان خواب آلودگي و در كل كاهش هوشياري مورد نياز براي فعاليت هاي فكري از جمله درس خواندن است.

لبنيات و كلسيم

يكي از عوامل مهم فعاليت مغز كلسيم است. اين ماده مصرفي نقش بسيار مهمي در انتقال پيام عصبي در رشته هاي اعصاب دارد. خوردن شير در طول روز بسيار مفيد است و در مورد ماست بايستي به اين نكته توجه داشت كه به علت وجود ماده اي به نام اسيد لاكتيك كه خواب آور است بهتر است از آن قبل از خواب استفاده شود كه هم كلسيم لازم دريافت شود و هم در كاهش اضطراب و فراهم كردن خواب راحت

كمك كننده باشد.كاهش استرس؛ همانطوري كه در ابتداي بحث هم اشاره شد يكي از عوامل مهم موفقيت در امتحان به حداقل رساندن اضطراب و استرس است. بسياري از مواد غذايي هستند كه به طور مستقيم با تحريك سيستم اعصاب مركزي (مثل قهوه يا نسكافه) باعث اضطراب مي شوند يا به طور غير مستقيم باعث اختلال در خواب، درد هاي شكمي، نفخ (مثل غذاهاي پرچرب) مي شوند. حاصل اين به هم خوردگي در سيستم خواب يا دردهاي مختلف ذكر شده سبب ايجاد اضطراب مي شود بنابراين براي كاهش اين مقوله بايستي از خوردن مواد محرك، پر حجم و پر چرب پرهيز كرد و با كمك گرفتن از طب سنتي ما ايرانيان به جاي قهوه از جوشانده هايي چون گل گاو زبان باعث ايجاد آرامش روحي شد.ويتامين ها؛ بسياري از افراد اعتقاد دارند كه با مصرف ويتامين ها مخصوصاً از نوع دارويي قدرت يادگيري افزايش مي يابد ما هم با اين باور موافق هستيم و مي بايستي توجه داشت داروها موادي هستند كه شامل مواد شيميايي جانبي و نگهدارنده بوده و مصرف بي رويه آنها ممكن است مشكلاتي به وجود بياورد. اگر قرار است ويتاميني بخوريم بهتر است از نوع طبيعي آن استفاده كنيم. استفاده از ويتامين هاي گروه B و C در يادگيري بسيار موثر هستند.

راهنماي غذا خوردن

توصيه هاي كلي در مورد غذا خوردن

بسياري از مردم در مورد غذا خوردن با مشكلاتي مواجه هستند و غالبا در اظهار نظرهايشان در مورد غذا خوردن اشكالات و اشتباهاتي وجود دارد. براي نمونه بسياري از بيماران با مفهوم رژيم غذايي آشنا نيستند و دقيقا نمي دانند چه غذاهايي براي

آنها مناسب و مفيد است. بعضي از بيماران تمايل به خوردن غذاها را ندارند و برعكس بعضي از غذاها را بيشتر دوست دارند. توجه به اين حالات از نظر تغذيه اي و درمان آنها اهميت زيادي دارد.

رژيم غذايي چه مفهومي دارد؟

همواره شنيده ايم كه بعضي از غذاها براي برخي از بيماريها خوب نيستند و بيماران بايد از مصرف بعضي اغذيه خودداري نمايند يا به اصطلاح پرهيز غذايي را رعايت نمايند. اما بايد يدانيم كه رعايت رژيم غذايي با پرهيز غذايي كامل نمي شود رعايت رژيم غذايي كامل داراي اين مفهوم است كه بيمار از غذاهاي مناسب براي خود آگاه باشد و از اين غذاها به مقدار مناسب مصرف نمايد به صورتي كه تاحد ممكن نيازهاي بدن او به مواد غذايي تامين گردد.

چه كسي بايد رژيم غذايي را مشخص كند؟

پزشك معالج نوع رژيم غذايي شما را تعيين مي كند، درك بعضي از رژيم هاي غذايي بسيار ساده است. ولي براي آشنايي و عمل به برخي از رژيم هاي غذايي لازمست از متخصص تغذيه يا پرستار كمك بگيريد.

با انواع رژيم هاي غذايي بيشتر آشنا شويم

برخي از بيماريها دوره كوتاهي دارند و عوارض و مشكلات زيادي براي بيمار ايجاد نمي كنند و احتياج به رژيم غذايي سخت و طولاني ندارند و احتمالا با وجود تب مختصر و بي اشتهايي و ساير عوارض خفيف گوارشي اين مشكلات در عوض يكي دو روز برطرف مي شوند استفاده از غذاهاي ساده و سبك، مايعات بيشتر، آب ميوه هاي شيرين، سوپ هاي كم چربي و پرهيز از غذاهاي سرخ شده در روغن به اين بيماران كمك مي كند كه به سرعت بهبود

يابند اما دربيماريهاي سخت و طولاني توجه به رژيم غذايي اهميت زيادي دارد. اينگونه بيماران به مدت طولاني لازمست از رژيم غذايي مناسبي استفاده نمايند. بايد توجه داشته باشيم همانطور كه مصرف بعضي از مواد غذايي براي آنها مضر مي باشد، پرهيز زياد و بي مورد نيز موجب ضعف شديد بدني آنها مي شود.

در بسياري از بيماريها بيماران نياز به رعايت رژيم غذايي سخت ندارند ولي مشكلاتي مانند بي اشتهايي موجب مي شود اين بيماران به اندازه كافي غذا مصرف ننمايند و يا به علت بي اطلاعي از خواص مواد غذايي و نقش آنها در رابطه با بيماري خود، به پرهيزهاي غذايي سخت بپردازند. اينگونه بيماران احتياج به مشاوره غذايي دارند و بايد از راهنمايي متخصصين تغذيه استفاده نمايند. مطالب اين كتاب در رفع مشكلات شما كمك مي نمايد تا بتوانيد غذاهاي مورد لزوم خود را بشناسيد و روش تغذيه مناسب براي خود بيابيد.

توصيه هاي كلي در مورد غذا خوردن

در مورد رژيم غذايي خود از پزشك و متخصص تغذيه كمك بگيريد. در بخش هاي بعد به شرح مختصر بعضي از انواع رژيم هاي مي پردازيم. بسياري از بيماران احتياج به رعايت رژيم غذايي مخصوص ندارند و شايد كه شما از اينگونه افراد باشيد در عين حال ممكن است با مشكلاتي در مورد غذا خوردن مواجه شويد. لذا به توصيه هاي كلي در مورد غذا خوردن توجه نماييد.

براي غذا خوردن از فرصت استفاده نماييد

توجه داشته باشيد چيزي كه امروز براي شما جالب نيست و تمايلي نسبت به آن نداريد، فردا براي شما ارزش پيدا خواهد كرد. سعي كنيد براي غذا خوردن از فرصت هاي

مناسب استفاده نماييد و مواقعي كه احساس سلامت و راحتي مي كنيد خوب غذا بخوريد. هر ساعت از روز كه اشتها داريد غذا بخوريد هر چند كه آن ساعت زمان خوردن غذا نباشد. توجه داشته باشيد كه تغذيه با مواد مغذي اهميت زيادي دارد، زيرا مواد مغذي مانند پروتئين، ويتامين ها و مواد معدني ضروري مي تواند در بدن شما ذخيره شوند و در روزهاي بعد مورد استفاده قرار گيرند.

براي حل مشكلات تغذيه اي خود از افراد مطلع كمك بگيريد در صورتي كه در بيمارستان بستري شديد، موقعيت مناسبي است، براي رفع مشكلات تغذيه اي خود با افرادي كه در امر درمان شما مشاركت دارند مشورت نماييد. در مطرح كردن مشكلات خود ترديد نكنيد و هر مشكلي كه داريد با پزشك متخصص تغذيه و پرستار خود در ميان بگذاريد و اگر سوالي داريد بپرسيد، هر چند كه اين سوال و مشكل از نظر شما بي اهميت باشد.

در وقت صرفه جويي نماييد

غذاهايي را انتخاب كنيد كه تهيه آنها احتياج به وقت و زحمت زيادي نداشته باشد به خصوص اگر تنها زندگي مي كنيد يا مجبور هستيد شخصا غذاي خود را تهيه نماييد غذاهايي را انتخاب نماييد، كه سريعا پخته مي شوند. از غذاهاي آماده يا نيمه آماده خريداري نماييد. سوپهاي آماده اگر با شير، كره و آب ميوه مصرف شوند از نظر تغذيه اي مفيد هستند. ما در بخش هاي آينده مطالبي در مورد نحوه افزايش پروتئين و انرژي غذاها براي شما عنوان خواهيم كرد.

از خوردن غذاهايي كه براي شما جالب نيست اجتناب كنيد برخي بيماران از احساس ناراحتي بعد از خوردن بعضي غذاها شكايت مي

كنند. و بعضي از غذاها براي آنها مزه خوبي ندارد يا خوردن بعضي ديگر در آنها ايجاد نفخ و گاز مي كند توصيه ما اين است كه اگر غذايي براي شما ايجاد ناراحتي مي كند از خوردن آنها پرهيز كنيد، خوشبختانه غذاها بسياز متنوع هستند. مهم اين است كه شما غذاهاي مفيد و ضروري براي بدن خود را بشناسيد و از بين آنها هر كدام كه براي شما مطبوع هستند و ايجاد ناراحتي نمي كنند انتخاب و مصرف نماييد.

مشكلات عمومي غذايي

كاهش اشتها و كم شدن وزن بدن يك مشكل عمومي و مشترك در بين مبتلايان به بيماريهاي سخت و مزمن مي باشد عده اي نوع درمان مانند مصرف آنتي بيوتيك ها، اشعه درماني و شيمي درماني را علت اين مشكلات مي دانند ، اما اين مشكلات در بعضي از افراد كه تحت اينگونه درمان ها نيستند نيز مشاهده مي شود، علت دقيق اين عارضه روشن نيست . شايد بيماري، درد، خستگي، هيجان يا افسردگي و شايد تركيبي از همه اين مسائل دليل آن باشد. برخي از بيماران به طور متناوب به بي اشتهايي دچار مي شوند. عده اي مي گويند كه واقعا احساس گرسنگي نمي كنند. عده اي علت كم غذا خوردن را عدم احساس گرسنگي يا خوش طعم نبودن غذا ذكز مي كنند و يا در دهان و يا روي زبان خود طعم فلزات را احساس مي كنند و يا خيلي زود احساس سيري مي نمايند.

براي رفع مشكلات غذايي خود به توصيه هاي زير توجه فرماييد

اگر بي اشتها هستيد سعي كنيد در هر وعده غذاي مختصري ميل نماييد، در عوض تعداد دفعات غذايي

خود را زياد كنيد. ما معمولا در سه وعده صبحانه، ناهار و شام غذا مي خوريم، اگر در هر وعده نمي توانيد غذاي كافي ميل نماييد مي توانيد علاوه بر وعده هاي سه گانه فوق در ساعات 10 صبح، 4 الي 5 بعد از ظهر و قبل از خواب غذاهاي مختصري ميل مي نماييد. به خصوص اگر شام را زود ميل مي كنيد، حتما قبل از خواب يك خوراكي مختصر ميل نماييد.

اگر از منزل بيرون مي رويد سعي كنيد يك خوراكي مختصر همراه خود داشته باشيد. تجربه نشان داده است كه وقتي غذايي در دسترس باشد اشتهاي بيشتري براي خوردن پيدا مي كنيد. وقتي شما بي اشتها و سير هستيد براي خوردن بعضي از غذاها تمايل داريد. از اين احساس خود استفاده نموده غذاي مورد علاقه خود را تهيه و ميل نماييد.

بدن شما به پروتئين بيشتري احتياج دارد، شما مي توانيد مقدار پروتئين غذاي خود را زيادتر كنيد در حالي كه غذاي شما كم حجم تر يا مختصرتر باشد. براي اطلاع بيشتر در اين مورد به بخش هاي بعدي كتاب مراجعه نماييد.

جهت ايجاد اشتها براي غذا خوردن مي توانيد به كمك ادويه هايي كه طعم و عطر آنها را دوست داريد غذاهاي خود را خوش طعم و معطر و اشتها انگيز نماييد.

زيبايي و شكل ظاهري غذا در ايجاد اشتها اثر زيادي دارد، شما براي زيبا نمودن غذاي خود از حلقه هاي گوجه فرنگي، پرتغال، ليموترش، تربچه، جعفري و ساير سبزي ها و ميوه ها استفاده نماييد. در ضمن اين مواد كه براي زيبا نمودن غذاهاي خود به كار مي بريد مي توانند به تامين ويتامين

ها و مواد معدني ضروري براي بدن شما كمك نمايد.

سعي كنيد در محيطي كه دوست داريد و با افرادي كه از مصاحبت آنها لذت مي بريد غذا ميل نماييد. بعضي از مردم دوست دارند هنگام غذا خوردن به موزيكي آرام و شاد گوش دهند. شما هم مي توانيد اين عمل را آزمايش كنيد.

مصرف اغذيه تكراري موجب بي اشتهايي در شما مي شود، پس سعي كنيد با تنوع در غذا اشتهاي خود را افزايش دهيد. مفهوم تنوع در مصرف، غذاهايي نيست كه تهيه آنها زحمت و وقت زيادي مي برد يا احتياج به هزينه زيادي دارد. بلكه با كمي ذوق و سليقه مي توان به كمك مواد غذايي ساده در ندع غذاها تنوع ايجاد نمود. در ايجاد تنوع غذايي مي توان از جداول جانشيني غذا در اين كتاب استفاده كرد. اين جداول غذاها و مواد خوراكي ارزان ولي پرمحتوا را به شما معرفي مي كند.

گاهي تغيير ظروف غذاخوري يا تغيير در لوازم و محلي كه در آنجا غذا مي خوريد موجب اشتهاي بيشتري براي غذا خوردن مي شود.

گاهي غذا خوردن در رستوران به ايجاد روحيه و اشتها براي غذا خوردن كمك مي نمايد.

آيا بعضي از غذاها براي شما تغيير كرده است؟

بعضي از افراد در دهان خود احساس طعم تلخ يا فلزي مي كنند. عده اي نيز به گونه اي احساس بي حسي مي نمايند. برخي از طعم گوشتهاي قرمز خوششان نمي آيد. و يا مي گويند كه تحمل طعم شيرين برايشان مشكل است و يا طعم تلخ غذاها برايشان شديدتر است در صورتي كه شما نيز با اينگونه تغييرات در ذائقه خود مواجه هستيد، به توصيه

هاي زير عمل نماييد:

اگر طعم گوشتهاتي قرمز براي شما جالب نيست مي توانيد به جاي گوشت قرمز از گوشت مرغ و ماهي استفاده نماييد و اگر از طعم اين نوع گوشتها نيز خوشتان نمي آيد، مي توانيد پروتئين مورد نياز بدن خود را به وسيله استفاده از تخم مرغ، شير، پنير تامين نماييد.

براي خوش طعم كردن غذاهاي خود از ادويه ها، پياز، سبزي هاي معطر، عرق نعنا و غيره استفاده نماييد.

اگر اشكالي در دهان و يا گلوي خود نداريد از غذاهاي تند و ترش استفاده نماييد. آب پرتغال و آب ليمو براي شما مي تواند موثر باشد.

طعم بعضي از غذاها اگر سرد باشد بهتر خواهد شد. شما هم طعم غذاهاي سرد را امتحان كنيد.

براي برطرف كردن طعم نامطبوع دهان خود مي توانيد از مايعات بيشتر مانند آب، چاي، ميوه و آب نبات استفاده نماييد.

گاهي طعم بد دهان مربوط به اشكال در دندانها مي باشد، اگر از سلامت دندانهاي خود مطمئن نيستيد به دندانپزشك مراجعه نماييد ضمنا در مورد روش صحيح مسواك زدن و بهداشت دهان و دندان به شما كمك خواهد نمود.

آيا بعد از صرف يك غذاي مختصر احساس سنگيني مي كنيد؟

بسياري از مردم اظهار مي دارند كه بعد از صرف يك غذاي مختصر احساس سنگيني و پري شديد مي كنند. در صورتي كه شما نيز چنين مشكلي داريد به توصيه هاي زير عمل نماييد.

كمتر از حد معمول غذا بخوريد و از غذاهاي مختصر ولي مغذي استفاده كنيد.

به آرامي غذا بخوريد و آن را خوب بجويد، در اين حالت از پر شدن سريع معده شما جلوگيري مي شود.

از غذاهاي خيلي چرب، كره و سس هاي

چرب كمتر مصرف نماييد.

از مايعات غني از مواد غذايي مانند شير، دوغ و آب ميوه استفاده نماييد.

حجم آب و نوشابه هايي كه همراه غذا مي آشاميد بايد محدود باشد مايعات و آب را يك تا دو ساعت بعداز غذا بياشاميد.

آيا شما حالت تهوع و استفراغ داريد؟

گاهي در بيماران حالت تهوع و استفراغ پيدا مي شود. علل مختلفي مي توانند موجب بروز اين حالت بشوند. گاهي اين حالت بستگي به ضعف عمومي يا روش هاي درماني دارد. گزارشات حاكي از آن است كه بعد از شيمي درماني و يا اشعه درماني برخي از بيماران دچار حالت تهوع و استفراغ مي شوند. اما بيشتر بيماراني كه ما با آنها صحبت كرديم هرگز چنين مشكلي نداشتند و فقط تعداد معدودي از آنها به طور اتفاقي در طول مدت درمان دچار اين مشكل شده بودند. به نظر مي رسد كه فقط تعداد معدودي از بيماران دچار مشكل مي گردند.

در صورتي كه مبتلا به حالت تهوع و استفراغ هستيد به توصيه هاي زير عمل نماييد :

مشكل خود را با پزشك معالج خود در ميان بگذاريد. وي در صورتي كه لازم باشد داروي ضد تهوع و استفراغ براي شما تجويز خواهد نمود. اين داروها معمولا نيم تا يك ساعت قبل از خوردن غذا بايد مصرف شوند.

از غذاهاي پروتئيني كه چربي آنها كمتر است استفاده كنيد. گوشتهايي را كه دوست داريد به صورت آب پز يا كباب استفاده نماييد، زيرا غذاهاي كم چرب زودتر هضم مي شوند و سريع تر از معده عبور مي كنند. اگر از غذاهاي پروتئيني كم چرب استفاده مي نماييد، مطمئن باشيد كه احتياجات بدن شما به كالري

و پروتئين در حدي كه به آنها نياز داريد تامين مي شود.

اگر پزشك شما را از مصرف نمك منع نكرده است، از غذاهاي نمكدار استفاده نماييد. پنير غذاي پروتئيني مناسبي است كه مقدار قابل توجهي نمك دارد.

اگر خوراكي هاي شيرين در شما حالت تهوع ايجاد مي نمايد از مصرف آنها پرهيز نماييد.

در هنگام صبح از غذاهاي خشك( غير آبكي) مانند نان برشته، نان سوخاري، بيسكويت و يا نان روغني استفاده نماييد و در نوشيدن چاي، شير و مايعات رعايت اعتدال را بنماييد.

در صورتي كه طعم و مزه بعضي از غذاها موجب حالت تهوع در شما مي شود، از مصزف اين غذاها خودداري نماييد.

اگر در ساعت مشخصي در روز حالت تهعو و استفراغ داريد، برنامه غذايي خود را طوري تنظيم نماييد كه در حوالي آن ساعت غذايي مصرف ننماييد. از نوشيدن مايعات همراه با غذا خودداري نماييد. سعي كنيد مايعات را نيم تا يك ساعت قبل از غذا صرف نماييد آب و نوشيدني ها را سرد و به كمك ني و به آرامي صرف نماييد. بعد از خوردن غذا بلافاصله دراز نكشيد. البته استراحت بعد از غذا مفيد است. زيرا فعاليت باعث كند شده هضم غذا و افزايش ناراحتي مي شود. اگر احساس كرديد بعد از غذا خوردن احتياج به استراحت داريد، بنشينيد و اگر احتياج به دراز كشيدن داريد، بالشي انتخاب كنيد كه سر شما به اندازه ده سانتيمتر بالاتر از پاي شما قرار گيرد.

بعضي اوقات لباس گشاد و هواي تازه در بهبود حال شما موثر است.

اگر قبل از تهوع و استفراغ دچار درد در ناحيه شكم مي شويد و ممكن است اين مشكلات

در رابطه با تهوع و استفراغ شما باشند، با پزشك خود تماس بگيريد و مشكل خود را با او در ميان بگذاريد.

آيا بوي غذاها در شما ايجاد حالت تهوع مي كند؟

بعضي از افراد اظهار مي دارند كه حتي بوي غذا ها در هنگام طبخ در آنها ايجاد حالت تهوع مي كند. براي رفع اين مشكل رههاي متعددي وجود دارد.

بگذاريد شخص ديگري غذا را طبخ نمايد و موقع طبخ غذا سعي كنيد در اتاق ديگري باشيد و حتي الا مكان دور از محل طبخ قرار گيريد.

از غذاها و نوشيدني هايي كه در شما حالت تهوع و استفراغ ايجاد مي كند، مانند قهوه سرخ شده و غذاهاي چرب و سرخ كرده كه بيشتر از ساير غذاها در ايجاد تهوع موثر است، به خصوص در هنگام خواب اجتناب نماييد.

از غذاهايي كه آماده هستند و يا با مختصر حرارتي گرم و آماده مي شوند و يا از غذاهايي كه احتياج به پختن ندارند استفاده نماييد.

مشكلات دهان و گلو

سطخ دهان و گلو در مقايسه با ساير قسمتهاي بدن از حسايت بيشتري برخوردار است عده اي از بيماران به خصوص آنهايي كه مورد شيمي درماني و يا اشعه درماني قرار مي گيرند اغلب با مشكل درد در اين ناحيه مواجه هستند. به نظر مي رسد كه اين مشكلات مستقيما در رابطه با درمان آنها باشد. جراحي در ناحيه سر و گردن باعث ايجاد مشكلاتي در جويدن و بلع غذا مي گردد. به خاطر داشته باشيد كه قسمتي از اين مشكلات بستگي به نوع و نحوه خوردن و نوشيدن مايعات دارد. اگر با چنين مشكلاتي مواجه هستيد به توصيه هاي زير

توجه فرماييد :

اگر سطح دهان و گلوي شما درد ناك مي باشد، يا در جويدن و بلع غذا با مشكل مواجه هستيد، مشكل خود را با پزشك در ميان بگذاريد.

اگر احساس خشكي در دهان مي كنيد، از پزش ك خود سوال نماييد كه آيا اين حالت عارضه دارويي كه مصرف مي كنيد مي باشد يا علت ديگري دارد؟

1qjkاگر زبان، دهان و يا گلوي شما خشك است و يا در اين نواحي زخم وجود دارد و يا احساس درد مي كنيد، فقط به دستورات پزشك معالج و پرستار خود عمل نماييد.

اگر جويدن و بلع غذا به علت وجود زخم و يا خشكي دهان براي شما مشكل است به توصيه هاي زير توجه نماييد :

براي رفع خشكي دهان و ترشح بزاق بهختر است با پزشك مشورت كنيد.

غذاهاي نرم را امتحان نماييد. غذاهي مورد علاقه خود را انتخاب كنيد و آنها را به شكل نرم درآورده ميل نماييد.

براي نرم كردن غذاها از چرخ گوشت يا مخلوط كن و يا رنده استفاده نماييد.

اگر سوپ سبزيجات را دوست داريد، ابتدا سوپ را بپزيد، سپس آن را به شكل نرم درآوريد. توجه داشته باشيد كه مزه غذاهايي كه ابتدا پخته شوند و بعد نرم شوند بهتر است. ضمنا، له كردن غذاهاي پخته شده آسانتر است.

گوشت را قبل از پختن به تكه هاي كوچك تقسيم كنيد و سپس به آنها ادويه اضافه كنيد و به شكل دلخواه خود بپزيد. اين عمل به له كردن غذا كمك مي كند.

براي نرم شدن غذاها مي توانيد از كره و يا سس هاي خانگي استفاده نماييد.

موادي را كه به آساني مي توان به شكل نرم در

آورد انتخاب كنيد. مانند سيب زمسنس و تخم مرغ آب پز، پنير، ماكاروني، آرد غلات، ژلاتين، ماست، شير و خامه براي نرم كردن غذاها بسيار مفيد هستند.

مي توانيد به كمك گوشت و ساير مواد تاس كباب و انواع خوراك و خورشت را تهيه نماييد. بعد از پختن آنها را له كنيد، براي نرم تر شدن اين غذاها از مقدار بيشتري آب استفاده نماييد.

از غذاهاي خيلي شور و غذاهاي بسيار ترش استفاده ننمايند.

از ادويه هاي تند مانند پودر فلفل، جوز هندي و از سير و پياز و همچنين مواد سفت و خشن مانند سبزيجات خام و مواد سبوس دار خودداري نماييد.

غذاها را به صورت ولرم و يا سرد ميل نماييد و ازصرف غذاهاي خيلي گرم خودداري نماييد.

از مصرف غذاهاي خشك و سخت مانند نان تست خودداري كنيد. مگر آنكه آنها را به صورت مناسب و قابل تحمل درآوريد. زيرا اين قبيل غذاهاي سخت موجب خراشيدن بافت هاي حساس در دهان و گلو مي شوند.

عدهخ اي با خوردن غذاهاي سرد احساس تسكين مي كنند. اگر اين حالت در مورد شما نيز صادق است، بستني يا شير و دوغ خنك مصزف نماييد و يا مي توانيد به وسيله شير و آب ميوه هاي شيرين بستني يخي درست كنيد و ميل نماييد.

براي نرم شدن بعضي از مواد خوراكي مي توانيد آنها را در چاي، قهوه، شيركاكائو و يا آشاميدني هاي ديگر بخيسانيد.

عده اي از آب مركبات و يا گوجه فرنگي استفاده مي كنند، مي توانيد از ميوه هايي مانند موز و گلابي كاملا رسيده و يا كمپوت هاي ميوه هاي شيرين مانند آلو، زرد آلو، هلو كه راحت تر

جويده مي شوند و يا به سهولت مي توان آنها را له نمود استفاده كنيد.

گاهي اگر سر را به طرف عقب يا جلو حركت دهيم، عمل جويدن آسانتر انجام مي شود شما اين كار را امتحان كنيد و در وضعيتي كه احساس مي كنيد جويدن راحت تر است سر خودرا قرار دهيد.

براي آشاميدن و خوردن مايعات و غذاهاي نرم شده، از ني و ليوان استفاده كنيد و از قاشق استفاده نكنيد.

دود سيگارر و مشروبات الكلي نيز موجب تحريك مخاط دهان و گلو مي شوند. اگر به ا ين مواد اعتياد داريد، براي ترك آنها به توصيه هاي پزشك خود توجه نماييد.

اگر هواي داخل منزل شما خشك است، از قرار دادن كتري يا وسيله مناسبي براي مرطوب نمودن هوا استفاده نماييد. البته استفاده از دستگاه بخور برقي ترجيح دارد زيرا موجب آلوده شدن هواي اطاق با گازهاي سمي نمي شود.

براي مرطوب كردن سطح هاي دهان و گلوي خود و همچنين شستن باقي مانده غذا و برطرف كردن عوامل تحريك كننده، دهان خودرا با آب بشوييد.

توصيه هاي تغذيه اي مي تواند در جهت افزايش كالري و مواد مغذي بخ شما كمك كند، براي بهره گيري از اين توصيه ها به بخش بعد مراجعه نماييد.

احساس خستگي

برخي از افراد از داشتن احساس خستگي شكايت مي كنند، البته اين احساس در برخي از بيماران به خصوص به دنبال يك عمل جراحي طبيعي است زيرا بدن آنها در حالت بازسازي قرار دارد افرادي كه مورد شيمي درماني يا اشعه درماني قرار دارند نيز گاهي اخساس خستگي مي نمايند. اين حالت به خاطر آن است كه عضلات آنها به حالت اوليه برگردد

و اين افراد احتياج به استراحت بيشتر و تغذيه مناسب دارند، اگر شما دچار اين نوع خستگي هستيد ممكن است ميل و اشتهاي كافي براي غذا خوردن نداشته باشيد. در چنين حالاتي پيشنهاد مي شود كه ابتدا از يك نوشيدني مختصر استفاده نماييد و سپس غذاي خود را بخوريد در صورتي كه در حركت و فعاليت بدني مشكلي نداريد و از آن منع نشده ايد سعي كنيد بين وعده هاي غذايي فعاليت بدني مناسبي داشته باشيد و حداقل يك پياده روي مختصري انجام دهيد. زيرا ثابت شده كه فعاليت بدني در بالا رفتن مقاومت بدن و سرعت بهبود و رفع خستگي ناشي از بيماري بسيارموثر است.

زماني كه احساس خستگي زيادي داريد براي تغذيه خود چه مي كنيد؟

مسلم است براي فردي كه شديدا احساس خستگي مي كند تهيه و آماده كردن غذا مشكل تر از خوردن آن مي باشد. در صورتي كه شما مجبور هستيد شخصا غذاي خود را تهيه نماييد سعي كنيد بيشتر از غذاهايي كه حاضر كردن آنها راحت تر است استفاده نماييد.

سوپ هاي آماده وقتي با گوشت تازه مرغ يا ماهي مخلوط شوند و در كنار آن ميوه ها و يا آب ميوه تازه يا كنسرو شده و لبنيات مانند شير و ماست و پنير باشد يك وعده غذاي خوب و كامل را شامل مي گردد.

اگراحساس ضعف و خستگي شما مربوط به دوران بعد از عمل جراحي يا درمان است به تدريج نيرو و سلامت خود را به دست مي آوريد. در چنين مواردي سعي كنيد در ابتدا با غذاهايي كه پروتئين كمي دارند و مايع و رقيق هستند و راحت تر هضم

مي شوند تغذيه خود را شروع كنيد و سپس تدريجا به صورت عادي و معمولي در آوريد. براي اطلاع بيشتر در مورد رژيم غذايي بعد از عمل جراحي به بخش هاي بعدي مراجعه نماييد.

اگر شما متوجه شده ايد كه در چه ساعاتي بيشتر احساس خستگي مي كنيد، مثلا بعد از شيمي درماني، اشعه درماني و غيره، سعي كنيد زمان غذا خوردن را كمي به عقب بيندازيد.

پيشنهاد كمك از طرف دوستان و اطرافيان خود را بپذيريد و احتياجات خود را به آنها بگوييد و مانع كمك آنها نشويد و توصيه هاي آنها را قبول كنيد، زيرا آنها علاقه مند هستند كه براي شما كاري انجام دهند، به خصوص اگر تنها زندگي مي كنيد در مورد خريد و تهيه غذا و شستن ظروف از ديگران كمك بگيريد. يا از ظروف يك بار مصرف استفاده نماييد.

غذاهايي را انتخاب نماييد كه ساير افراد خانواده هم مي توانند استفاده نمايند، در صورتي كه غذاي شما از نظر ميزان نمك يا چاشني ها با سايرين تفاوت دارد، اين مواد را در انتهاي پخت و جدا نمودن غذا ي خود اضافه نماييد.

غذاهايي راكه به عنوان تعارف براي شما مي آورند اگر با نوع رژيم غذايي شما مغايرتي ندارند بپذيرند، يا ليستي از غذاهاي مناسب را براي خود تهيه نماييد.

اگر صبح بعد از بيدار شدن و يا به علت خوب نخوابيدن در شب احساس خستگي مي كنيد مشكل خود را با پزشك در ميان بگذاريد و به توصيه هاي او عمل نمايد و هرگز خود سرانه از قرص هاي خواب آور استفاده ننماييد.

اسهال، يبوست، نفخ و ترش كردن

براي بروز هر يك از

اين مشكلات علل متعددي وجود دارد. بيماري هاي مربوط به لوزالمعده و اشعه درماني در ناحيه بالاي شكم ممكن است بر روي قدرت جذب و دفع غذا در دستگاه گوارش و عمل طبيعي آن اثر بگذارد. بعضي از داروها از جمله داروهاي مسكن داروهاي آرام بخش غالبا موجب كند كند شده حركات روده مي شوند و باعث بروز يبوست مي گردند، برخي داروها و يا اشعه ممكن است موجب سوزش و تحريك روده و يا كاهش حركات روده و باعث يبوست و يا برعكس افزايش حركات روده و باعث اسهال شوند. موادي كه براي درمان به كار مي روند و كاهش فعاليت هاي بدن، موجب گاز و احساس نفخ مي گردند اسهال و به هم خوردن وضعيت مزاجي نيز مي تواند ناشي از درمان باشد. قسمتي از روده كه موجب هضم لاكتوز( قند موجود در شير) مي شود ممكن است دچار عارضه باشد و در نتيجه در صورتي كه چنين فردي شير مصرف نمايد مبتلا به اسهال مي شود و مجبور مي شود كه شير و غذاهاي حاوي شير را براي مدتي از رژيم غذايي خود حذف نمايد تا درمان بيماري به پايان رشد.

آيا شما تاكنون به اسهال مبتلا شده ايد يا احساس مبتلا شدن به آن را داريد؟ در اين صورت به توصيه هاي زير توجه نماييد :

از مواد غذايي حاوي الياف گياهي كمتر مصرف كنيد. الياف( مانند سلولز) تركيباتي هستند كه در سبزي ها و ميوه هاي خام، پوسته غلات و حبوبات به وفور يافت مي شوند اين الياف در دستگاه گوارشي انسان هضم نمي شوند و وجود آن در غذاها موجب مي

شود كه غذاها از روزده ها به سرعت عبور نمايد. اگر روده هاي فردي تحت اشعه درماني باشد حتي يك رژيم غذايي با فيبر متوسط مي تواند براي او زياد باشد. به همين علت توصيه مي شود كه اين بيماران از خوردن ميوه ها و سبزي هاي خام، سير، پياز، نان با سبوس، حبوبات و غلات موقتا پرهيز نمايند.

پتاسيم يكي از عناصر مهم مي باشد كه در بدن انسان وجود دارد. در اثر ابتلا به اسهال اين عنصر بيش از حد طبيعي از بدن دفع مي شود. بنا براين در مواقع ابتلا به اسهال لازم است از مواد غذايي كه پتاسيم آنها زيادتر است استفاده كنيد مانند موز، آب انواع ميوه ها، سيب زميني، ماهي و ساير انواع گوشت. در صورت عدم توانايي در استفاده از اين مواد با پزشك خود صحبت كنيد، در صورتي كه لازم بداند براي شما داروهاي حاوي پتاسيم تجويز خواهد كرد.

در صورتي كه دچار انقباضات شكم هستيد از خوردن موادي كه باعث ايجاد گاز و يا انقباض شكم مي گردد مانند نوشابه هاي گاز دار، ماءالشعير، حبوبات، كلم، سير، غذاهاي خيلي شيرين و پر ادويه در شما مشكل ايجاد مي كند از خوردن آنها خودداري نماييد.

به جاي نوشيدن آي همراه غذا سعي كنيد آب را در بين وعده هاي غذا بنوشيد. در صورت ابتلا به اسهال مايعات بيشتري بياشاميد تا آب و املاح دفع شده از بدن شما جبران گردد. بيشتر از آب ميوه هاي مناسب استفاده كنيد و از مصرف شير و لبنيات تا برطرف شده اسهال خودداري نماييد.

اگر اسهال شما ادامه يافت و يا در مدفوع خود خون

مشاهده نموديد حتما با پزشك خود تماس بگيريد و او را در جريان مشكل خود قرار دهيد.

آيا شما مبتلا به يبوست هستيد. يا مدفوع شما سفت است و دفع آن در شما با مشكل انجام مي شود؟

ممكن است يبوست به علت ابتلا به بيماري هاي مختلف به وجود آيد. ممكن است ناشي از مصرف بعضي از داروها باشد، ممكن است ناشي از خوردن غذاهاي نرم و مايع باشد. در هر صورت براي درمان يبوست خود در صورتي كه پزشك شما دستور خاصي نداده است به توصيه هاي زير عمل نماييد.

غذاهاي شما بايد شامل موادي كه به حركات روده كمك مي كند مانند انواع مختلف سبزي و ميوه هاي تازه و يا خشك و نان با سبوس باشد در اين مواد مقادير قابل توجهي مواد ليفي وجود دارد. سعي كنيد حداقل روزي 2 بار ميوه ميل نماييد اگر از نظر جويدن و يا بلع دچار مشكل هستيد، سعي كنيد اين مواد را له كنيد و يا در مخلوط كن به شكل نرم درآوريد.

مي توانيد روزي يك يا دو قاشق سبوس به غذاهاي خود اضافه كنيد. سبوس را مي توان در موقع پختن سوپ، تخم مرغ و يا ساير غذاها استفاده نماييد و يا به صورت خام مصرف كنيد.

سعي كنيد روزي 8 تا 10 ليوان آب و مايعات بنوشيد. مايعات گرم معمولا بيشتر موجب تحريك روده ها مي شوند.

بعضي از افراد براي بيرطرف نمودن يبوست از آلوي خيسانده و آب آن و آب ليمو شيرين استفاده مي كنند. شما هم مي توانيد اين مواد را مصرف و اثر آنها را آزمايش نماييد.

فعاليت بدني سبك و پياده روي

در در محيط باز و يا حداقل راه رفتن در اتاق مي تواند در رفع يبوست موثر باشد، برعكس استراحت بيش از حد در بستر يا نشستن و بي حركتي موجب تشديد حالت يبوست مي گردد.

در صورتي كه بخواهيد از داروهاي نرم كننده و يا ملين استفاده كنيد، بهتر است قبلا با پزشك خود مشورت نماييد

تغذيه در بيماريهاي قلبي

بيماري كرونر قلبي به صورت مشكلاتي از قبيل دردهاي آنژيني و انفاركتوس (حمله قلبي) بروز مي كند. آنچه كه سبب بروز بيماري قلبي مي شود، تشكيل تدريجي رسوب هاي چربي يا پلاك ها در لايه داخلي ديواره سرخرگ ها مي باشد. اين رسوب ها سبب محدودكردن عبور خون مي شوند كه اين پديده را تصلب شرايين يا سخت شدن رگ ها (آترواسكلروز) مي نامند.

در اين بيماري هيچ علامت واضحي وجود ندارد اما اين تا هنگامي است كه آسيب به سرخرگ ها آنقدر جدي شود كه جريان خون به قلب محدود شده و سبب بروز درد شود. مسدود شدن كامل يك سرخرگ خون رسان به قلب، منجر به حمله قلبي ناگهاني و كشنده مي شود. روش هاي متداول جهت پيشگيري از تصلب شرايين شامل كاهش فشارخون، دريافت رژيم غذايي كم چربي، كاهش وزن اضافي و ترك سيگار مي باشد. به برخي افراد نيز جهت كاهش كلسترول خون، دارو داده مي شود.

تحقيقات نشان مي دهند كه ارتباط مستقيمي ميان رژيم غذايي و بيماري قلبي وجود دارد و با دريافت يك رژيم غذايي سالم مي توان سلامتي قلب و دستگاه گردش خون را حفظ كرد.

چه غذاهايي براي قلب مفيد هستند؟

كلم برگ، كلم قرمز، گل كلم، كلم بروكسل، بروكلي، شلغم، چغندر، اسفناج، مارچوبه، لوبيا سبز، نخود سبز، لوبيا قرمز، لوبيا چشم بلبلي، نخود خشك و عصاره مخمر داراي

ويتامين هاي گروه ب خصوصا اسيدفوليك هستند. تحقيقات متعددي نشان داده اند كه اسيد فوليكي كه بطور طبيعي در مواد غذايي يافت مي شود، مي تواند سبب كاهش ماده اي در خون به نام هموسيستئين شود و به اين ترتيب از ابتلا به تصلب شرايين پيشگيري كند. دانشمندان بر اين باور هستند كه اين ماده مستقيما به ديواره رگ ها آسيب مي رساند و سبب تشكيل رسوب هاي چربي مي شود. تخمين زده شده است كه افزايش دريافت روزانه اسيد فوليك به ميزان 100 ميكروگرم، سبب كاهش مرگ مرتبط با بيماري هاي قلبي به ميزان 7 درصد در مردان و 5 درصد در زنان مي شود.

در جوامعي كه مصرف كننده مقادير فراواني از ماهي هاي روغني هستند، مشاهده شده است كه شيوع بيماري هاي كرونر قلبي كمتر از جوامعي است كه مقدار خيلي كمي ماهي مصرف مي كنند. ماهي هاي روغني از قبيل ماهي آزاد و ساير ماهي ها از قبيل قباد، حلوا، شير، كيلكا، و اوزون برون داراي اسيدهاي چرب مفيد مي باشند. دانشمندان معتقد هستند كه اين مواد باعث كاهش خطر انعقاد خون و همچنين ممانعت از افزايش چربي هاي مضر خون مي شوند.

مصرف ماهي حداقل 3 بار در هفته، براي افرادي كه داراي سابقه بيماري قلبي و همچنين افرادي كه مايل به پيشگيري از ابتلا به اين بيماري هستند توصيه مي شود.

جو دوسر، حبوبات، سيب و گلابي غني از فيبر محلول هستند كه به كاهش سطوح كلسترول خون كمك مي كنند. سير نيز اثر مشابهي دارد. افزايش كلسترول خون، به خصوص ال دي ال (كلسترول بد)، يكي از عوامل خطر عمده در بروز تصلب شرايين است. مصرف منظم چنين غذاهايي به كاهش ال دي ال كمك مي كند.

روغن زيتون، روغن كانولا،

مغزها و دانه ها حاوي نوعي از اسيدهاي چرب به نام موفا هستند كه به كاهش سطح ال دي ال كمك مي كنند.

ميوه ها و سبزي ها حاوي ويتامين هاي آنتي اكسيدان (ضد سرطان)، مواد معدني و مواد مغذي مفيدي هستند كه سبب متوقف كردن آسيب ناشي از عمل مواد سرطان زا به ديواره سرخرگ ها مي شوند.

مصرف حداقل روزانه 3 واحد از اين غذاها توصيه مي شود. سه چهارم ليوان آب ميوه يا سبزي ها به عنوان يك واحد محسوب مي شود كه معادل يك عدد ميوه متوسط يا يك ليوان سبزي خرد شده خام يا نصف ليوان پخته است.

از چه غذاهايي بايد پرهيز كنيم؟

گوشت و فرآورده هاي آن، لبنيات پرچربي و كره، غني از نوعي چربي هستند كه باعث افزايش سطح ال دي ال در خون مي شوند. مصرف اين غذاها را بايد به حداقل رساند.

همچنين مصرف كيك و بيسكويت به علت نوع چربي بكار رفته در آن ها سبب افزايش سطح ال دي ال مي شود.

انواع غذاها و سوپ هاي آماده مصرف و يا كنسرو شده، غذاهاي بيرون از منزل، سوسيس و كالباس و گوشت هاي نمك سود شده و بطور كلي گوشت و فرآورده هاي آن و همچنين تنقلات شور، سرشار از نمك (سديم كلرايد) هستند. دريافت زياد سديم با فشارخون بالا ارتباط دارد كه از عوامل خطر جدي در بروز بيماري قلبي مي باشد. كاهش مصرف اين نوع غذاها و نمك طعام سر سفره به كاهش فشارخون كمك مي كند.

چند نكته:

به سيگاري ها توصيه مي شود كه به ترك سيگار مبادرت ورزند زيرا نيكوتين سبب افزايش ضربان قلب، افزايش فشارخون و افزايش نياز بافت قلب به اكسيژن مي شود. با مصرف سيگار توانايي خون در حمل اكسيژن كاهش

مي يابد. عوامل سرطان زاي دود سيگار به ديواره سرخرگ ها آسيب مي رسانند. استراحت و شل كردن عضلات، جهت كاهش ميزان استرس لازم است. استرس از طريق افزايش هورمون هاي استرس (از جمله آدرنالين) سبب توليد و افزايش كلسترول مي شود

تغذيه در بيماريهاي صفرا

نويسنده:دكتر حشمت الله كلباسي

«رژيم غذايي در بيماريهاي كيسه صفرا وبعد از عمل جراحي كيسه صفرا »

كار كيسه صفرا در انسان انباشتن و تغليظ صفرا است تا به هضم چربي كمك نمايد.

وقتي كه چربي وارد اثني عشر مي شود باعث تحريك و ترشح هورمون Cholecystokinin توسط مخاط روده مي شود. هورمون مذكور از راه خون وارد كيسه صفرا شده و باعث انقباض آن مي شود كه در نتيجه صفراي غليظ شده وارد مجراي كلدوك و بعد به روده كوچك وارد مي شود كه وجود آن براي امو لسيفيكسا سيون ( ذره – ذره شدن) ( Emulsification ) چربي هاي مورد نياز است. قطع شدن جريان صفرا كه بيماريهاي كيسه صفرا به وجود مي آيد مي تواند باعث اختلال هضم چربي ها شود .

در حدود 5 تا 10 درصد از افراد بالغ دچار بيماريهاي كيسه صفرا مي شوند التهاب و عفونت كيسه صفرا را كولسيستيت ( Cholecystitis ) و به وجود آمدن سنگ كيسه صفرا كوله ليتياز ( Cholelithiasis ) مي نامند تشكيل سنگ كيسه صفرا وقتي رخ مي دهد كه كلسترول ، رنگ دانه هاي صفراوي ، املاح صفراوي، كلسيم و مواد ديگر در كيسه صفرا رسوب مي كنند. علت اصلي تشكيل سنگ كيسه صفرا نامعلوم است. ركود ، عفونت و اختلال متابوليك و يا تغييرات شيميايي به نظر مي رسد نقش داشته باشند. نشانه ها و علائم باليني (

Symptoms ) در بيماريهاي كيسه صفرا : درصد بالايي از ناراحتي هاي كيسه صفرا بدون علامت و ( Silent ) خاموش هستند.

در زماني كه عفونت و يا مسدود شدن كيسه صفرا توسط سنگ در مجراي ( Cystic ) ( درد هاي كوليكي شديد در صورت انقباض كيسه صفرا پيش مي آيد- هضم و جذب غذاهاي چرب باعث ناراحت شدن Discomfort ) بيمار و اختلال در هضم و جذب Imgaired Digestion چربي ها به علت مختل شدن ترشح صفروي به وجود مي آيد.

در بعضي از بيماران به دلائل نامعلوم تحملشان نسبت به بعضي از سبزيجات ( Legumes ) – خربزه و ميوه هايي مانند توت ( Berries ) كم مي شود.

در كليه سيستيت هاي حاد – شكم درد – نفخ شكم، حالت تهوع، استفراغ و تب نيز مي تواند از علائم باشد.

براي رژيم غذايي بيماران كيسه صفرا اصل اين است كه ناراحتي بيمار را با دادن غذاهاي كم چرب به حداقل برسانيم. از لحاظ كالري اكثر بيماران كيسه صفراوي وزن بالاتر از طبيعي داشته و رژيم كم كالري توصيه مي شود.

Serles et al در سال 1970 ثابت كردند بيماراني كه كالري بالا از هر نوع غذا بگيرند باعث زياد شدن ترشح كلسترول در صفرا و تشكيل بيشتر سنگ صفراوي مي شوند. با كم كردن غذاهاي كم چرب و Carbohydrates مي توان بيماران را تا اندازه اي راحت نگه داشت .

رژيم غذاهاي كم چربي براي بيماران كيسه صفراوي

1- غذاهايي كه مي توان از آن استفاده كرد، عبارتند از:

شير كم چربي- قهوه و چاي و آب ميوه و نان – Cereals ، Cornflakes ( برشتوك ) پنير كم

چرب- تخم مرغ هفته اي سه عدد چربي هاي گياهي و انواع ميوه جاتي كه بيمار بتواند آنها را تحمل كند. گوشت ها اعم از گوسفند و گوساله و مرغ ويا ماهي ها سرخ شده نباشد و به صورت آب پز يا كباب و يا بريان شده مي توان مورد استفاده قرار داد.

سوپ هاي صاف شده و ادويه جات از قبيل نمك، فلفل، ادويه به حد اعتدال شيريني جات همه رقم از قبيل مربا- ژله- مارمالات و شكر آزاد است.

سبزيجات از قبيل هويج – سيب زميني – كلم و غيره همه نوع در صورت تحمل موقعي كه بدون اضافه كردن كره و يا خامه آب پز شده باشند.

ميوه جات همه نوع در صورت تحمل بيمار مي تواند مصرف شود.

2- غذاهايي كه ميبايد پرهيز شود.

شير چرب -بستني كه از شير پر چربي درست شده باشد- كيك ها و شيريني هايي كه خامه و چربي داشته باشند.

تخم مرغ نيم رو و چربي هاي حيواني و چربي هايي مانند خامه و سس سالاد .

از گوشت هايي كه به صورت كنسرو شده پرچربي و يا گوشت هاي چرب – سوسيس- كالباس مي بايد پرهيز شود.

سوپ هايي كه با خامه و شير چرب درست شده اند، شيريني هايي از قبيل شكلات ها و غيره همچنين در صورتي كه بيماران نتوانند ادويه جات را تحمل نمايند بهتر است پرهيز گردد از ميوه جات اوكادو( Avocado ) – سيب كال و ميوه هاي توتي (Berries ) را ممكن است بيماران تحمل ننمايند به طور كلي بايد از غذاهاي سرخ شده: آجيل – زيتون- شورها ( از قبيل خيار شور) ذرت

بوداده و چاشني ها ( Relishes ) پرهيز به عمل آورد .

بعد از عمل جراحي كيسه صفرا و بيرون آوردن كيسه صفرا بيماران پس از مدت كوتاهي كه از غذاهاي كم چربي استفاده نمودند مي توانند رژيم غذايي خود را تغيير داده و هر نوع غذايي را آزادانه مصرف نمايند.

ناگفته نماند كه ممكن است به بعضي ها غذاهايي از قبيل شير- سوسيس- كالباس و غيره حساسيت داشته و هضم اين غذاهاي برايشان مشكل باشد در اين صورت بهتر است از خوردن غذاهايي را كه نمي توانند تحمل نمايند پرهيز نمايند.

تغذيه دربيماريهاي كليوي

نويسنده:دكتر ساسان اريس

« رژيم غذايي در بيماران دچار نارسايي مزمن كليه ها « CRF »

رژيم غذايي در بيماران بر اساس ناتواني انجام كار كليه ها تنظيم مي شود.

اعمال طبيعي كليه ها عبارتند از:

1- دفع مواد زائد . ازته

2- تنظيم حجم قوام مايعات بدن « آب و الكتروليت »

3- ساخت و پرداخت بعضي از مواد اساسي بدن از جمله ويتامين ها بنابراين صرف نظر از علت اوليه نارسايي كليه مثلا فشارخون، ديابت گلو مرو نفريت مزمن كه بعضا رژيم غذايي خاص خود را نيز لازم دارند در اين دسته بيماران دفع آب- سديم- كلر- منيزيم – فسفر – تعدادي از اسيدهاي آلي و غير آلي – پايانه مواد پروتئيني . ازته مختل مي شود.

از طرف ديگر جذب موادي چون ويتامين D – كلسيم – اسيد فوليك – ريبوفلاوين – آهن دو ظرفيتي مختل مي شود و همچنين بعضي از مواد از جمله پيريدوكسين « ويتامين B6 » - اسيد فوليك – ويتامين C افزايش دفع پيدا مي كند و نيز موادي

مثل ويتامين D3 فعال ساخته نمي شود و نكته آخر اينكه اين بيماران دچار هيپر ليپيدي خصوصا افزايش تري گليسيريد خون مي شوند كه نه به جهت زيادتر ساخته شدن بلكه به علت عدم دفع كافي آن است.

بعضي از اين اختلالا ت با دياليز قابل اصلاح است ولي بيماراني تحت درمان با دياليز قرار مي گيرند كه دفع خيلي پايين تري دارند كه بدون دياليز قادر به زيست نيستند لذا بيماران دچار نارسايي مزمن كليه ها به دودسته بيماران دياليزي و غير دياليزي « بيماران فونكيسون بهتر كليه ها» تقسيم مي شوند.

تغذيه در بيماران دچار نارسايي مزمن كليه هاي غير دياليزي

آب – يكي از مشكلات اوليه در بيماران دچار نارسايي كليه عدم توانايي در تغليظ ادرار است بنابراين ممكن است بيماران مقدار زيادي آب از دست بدهند. لذا تا زماني كه فيلتراسيون ( CFR ) به كمتر از 20 ml / min نرسيده است بيماران محدوديتي در مصرف آب ندارند جز در موارد فشار خون و بهترين روش اندازه گيري آب مصرفي اندازه گيري سديم خون است ولي مي توان مقدار ادرار و مايعات از دست رفته در يك 24 ساعت را با مقدار مايعات از دست رفته ناپيدا « از راه مدفوع، تنفس، پوست و غيره » كه حدودا 600 سي سي مي شود جمع نمود مقدار مايعات مصرفي روزهاي بعد بيمار را تعيين نمود.

ناگفته نماند وضعيت و شرايط بيمار و محيط او در محاسبه مقدار مايعات مصرفي يك شرط است. در موارد تب- تعريق زياد- محيط گرم و خشك- اختلالات تنفسي و گوارشي لازم است. مقداري مايع افزون تر محاسبه شود ولي

از طرفي در محاسبه مقدار مايعات غذايي بايد به مواد خشك هم دقت كرد. مثلا نانها به طور متوسط 10% - گوشتها 60% و ميوه ها تا 90% آب دارند. شايد بهترين روش محاسبه مقدار نياز مايعات بدن اينگونه باشد كه بيمار آن مقدار مايعات مصرف نمايد كه در اندام تحتاني در وضعيت ايستاده به شرط عدم ضايعه و اختلال عمومي و موضعي ادم مختصري پيدا شود، نه به طور محسوس و واضح، ولي علمي ترين روش محاسبه وابستگي آب به كلرور سديم است كه با محدوديت كلرور سديم آب بدن تنظيم شود.

الكتروليت ها :

سديم : (NA )

مي دانيم در نارسايي كليه سديم نمي تواند از لوله هاي ادراري كليه خارج شود كه موجب افزايش حجم- ادم- فشار خون مي شود. بيماراني با نارسايي مزمن كليه ها هستند كه به علت دفع زياده از حد سديم نياز به نمك كافي و حتي افزون بر حد معمول دارند مثلا بيماراني كه دچار اسهال مزمن هستند و يا تعريق شديدي دارند و يا بيمار اين كه دچار سندرم فانكوني و يا بيماري كيستيك مدولاري كليه باشند و يا هيپر كلسمي دارند كه بايد كلرور سديم مصرفي روزانه آنها 100- 120 ميلي اكي والان يعني 8- 6 گرم باشد ولي به طور معمول در بيماراني كه دچار نارسايي مزمن كليه ها بوده ولي دچار ادم، فشار خون هستند مي توان 80- 100 ميلي اكي والان كلرورسديم ( 3- 5 ) گرم نمك داد ولي اگر بيمار اوليگوريك شده و يا عوارض بالا را داشت محدوديت مصرف نمك يعني 60- 80 ميلي اكي والان برابر 3-2 گرم ضروري

است. ناگفته نماند كه نبايد فقط نمك به صورت پودر و افزودني را محاسبه نمود چون مواد غذايي مي توانند كم و بيش نمك داشته باشند و بعضي از مواد غذايي مقدار نمك زيادي دارند اگر چه نا محسوس است مثلا كيك ها كه در ساخت آنها جوش شيرين به كار برده شده و يا غذاهاي كنسروي و نيز دسته غذاهايي مثل كالباس- سوسيس – ژامبون- سس هاي تجاري و ترشي هاي ساختگي غني از كلرور سديم مي باشند لذا در جدول غذايي بايد محاسبع شوند به طوري كه در يك بيمار دچار نارسايي كليه كه قرار است غذاي كم نمك در رژيم داده شود مقدار مصرف نمك ظاهري 2-1 گرم بيشتر نبايد باشد.

پتاسيم : K

پتاسيم كاتيون اصلي داخل سلولي بدن است ولي در خارج سلول كم است اما انباشته شدن آن در خارج سلول با توجه به ضايعات قلبي خطرناك ترين سم در نارسايي كليه محسوب مي شود.

اگر بيماري داراي رژيم محدوديت پروتئين باشد كه صحبت خواهد شد با توجه به اينكه هر گرم از پروتئين داراي يك ميلي اكي والان پتاسيم است نياز بدن براي اين كه كاتيون تامين مي شود زيرا مقدار 1-2/1 ميلي اكي والان پتاسيم براي هر كيلو وزن بدن در شبانه روز كافيست.

البته تا زمانيكه كراتينين سرم به حد 3 mg / dl نرسيده باشد يعني فيلتراسيون (GFR ) كمتر از 15 ml نباشد محدوديت پتاسيم نيازي نيست و اين يون از توبول ها دفع مي شوند زيرا هيپوكالمي هم با آريتمي هاي كشنده اي كه مي سازد مانند هيپركالمي مضر است و در تعدادي از بيماران و داروها

در زمينه نارسايي مزمن كليه ايجاد هيپر كالمي مي كند مثل هيپوالديترونسيم به هر علت و نيز بيماران تحت درمان با هپارين – بتابلوكر- بازدارنده هاي ACE ، سيكلوسپورين و از طرفي بيماراني كه داروي دفع ادرار و هيدروكورتيزون مي گيرند و يا دچار RTA تيپ I هستند دچار هيپوكالمي مي شوند.

از نظر پتاسيم همان رژيم با پروتئين محدود مقدار پتاسيم كافي به بدن مي دهد ولي چون اكثر غذاها داراي مقداري پتاسيم هستند شناختن غذاهاي غني از پتاسيم لازم است. تا در صورت امكان حداقل مصرف را داشته باشند و اگر مصرف زياده از حد شد درمان سريع هيپركالمي بشود.

بيشترين پتاسيم در آب ميوه- آب كمپوت و آبگوشت است.

از ميوه ها : موز- كي وي- آلوزرد- شليل- خربزه- طالبي- غني از پتاسيم هستند.

سيب زميني- جگر- بستني- لبنيات- گوشت هاي قرمز- بوقلمون- آجيل و خرما- خشكبار مقدار زيادي پتاسيم دارند.

گوجه فرنگي- قارچ- آرد نخودچي- جو و از سبزيجات اسفناج- جعفري- ترخون- سير- فلفل- كنگر- داراي پتاسيم زيادي هستند.

منيزيوم : Mg

بر خلاف نوشته هاي قبلي در مورد منيزيوم هيچگونه رژيم خاصي براي محدود كردن منيزيوم رژيم غذايي نياز نيست و در فيلتراسيون (GFR ) پايين تر از 15 ميلي ليتر در دقيقه بدن مي تواند مصرف زياده از حد منيزيوم را متعادل نمايد و حتي در نارسايي شديد كليه ها (ESRD ) و هيپرپاراتيروييد يسم شديد كه منيزيوم خون به علت استئوديستروفي حداكثر ميزان است. نياز به محدوديت مصرف منيزيوم نيست ولي از مصرف زياد و ناگهاني منيزيوم بايد پرهيز نمود.

منيزيوم در گوشت- سبزيجات و لبنيات بيشترين مقدار موجود را دارد و نيز ساخت آنتي

اسيدها به كار مي رود.

فسفر : P

كليه ها تا فيلتراسيون (GFR ) كمتر از 30 ml قادرند فسفر را دفع نمايند و سطح خوني فسفر نرمال است ولي پس از آن به همراه عدم جذب كافي كلسيم از روده ها در نارسايي كليه و عدم ساخت ويتامين D فعال و هيپرپاراتيروييد يسم ثانوي موجب عوارض و اختلالاتي مي شوند اينكه آيا محدود كردن فسفر رژيم غذايي كمكي در به تاخير انداختن هيپرپارا تيروييد يسم مي كند نامشخص است.

اعتقاد بر اين است كه چنانچه مقدار مصرف روزانه فسفر 300-500 ميلي گرم باشد فسفات كلسيم كمتر در بافتهاي نرم- جداره عروق و ساير بافتهاي غير استخواني مي نشيند و نيز كم بودن فسفر غذا موجب تحريك و ساخت بيشتر 25 (OH2) D3 ( ويتامين D ) مي شود.

غذاهايي كه داراي فسفر بيشتري هستند، عبارتند از پروتئين ها خصوصا پنير- حبوبات- زرده تخم مرغ- جوانه گندم- نان هاي سبوس دار- كله پاچه- ماهي ها خصوصا ماهي سفيد.

پروتئين:

در محدوديت مصرف پروتئين مباحث ضد و نقيض بسياز زياد است. طرفداران اين نظريه معتقدند كه طول عمر بيشتر به كليه ها مي دهد و مخالفين معتقدند كه موجب سوء تغذيه و اختلالات كلي در سيستم بدن مي شود ولي به هر صورت امروزه محدوديت گرم بر حسب هر كيلو وزن در حدود 0 / 6g / kg / day در بيماران نارسايي مزمن كليه غير دياليزي توصيه مي شود. با چند شرط مهم= اول اينكه نوع پروتئين از اسيد آمينه هاي اصلي ساخته شده باشد كه مسلما پروتئين هاي حيواني ارجح تر به پروتئين هاي گياهي هستند.

دوم اينكه در كنار

اين محدوديت غذايي، كنترل فشار خون، هيپرليپيدمي هيپركلسترولمي و نيز محدوديت مصرف فسفر و كلسيم باشد و در مرحله بعدي كالري كافي 15 – 45 Kcal / kg در روز به بيمار برسد كه از خودسوزي جلوگيري شود.

شرط پاياني اينكه گروه ويتامين هاي B خصوصا B6 ، اسيد فوليك و موادي مثل Zn ، Fe در غذاها گنجانده شود.

تغذيه در بيماران ESRD - « نارسايي تحت درمان با دياليز»

آب و الكتروليت ها :

زماني بيمار نياز به دياليز دارد كه دفع مواد ( GFR ) به حداقل ميزان مي رسد و پس از چند ماه اوليه دياليز GFR به كمترين حد مي رسد و بيماران كم ادرار و حتي بي ادرار مي شوند لذا مصرف مايعات بيشتر موجب ادم – فشار خون- نارسايي قلب گرديده و در هنگام دياليز نيز با كم كردن حجم اضافي افت شديد فشار خون- ايسكمي قلب- آريتمي هاي مختلفه و كرامپ هاي عضلاني شديدي اتفاق مي افتد كه موجب مرگ و مير بيشتر بيماران مي گردد.

توصيه مي شود با توجه به مايعات توصيه شده به جهت سوخت و ساز بدن و نيز مقدار آب موجود در غذاهاي خشك و با احتساب مايعات هدر شونده ناپيدا حداكثر 1000 سي سي مايعات در 24 ساعت مصرف شود و به زبان ساده تر در فاصله دو دياليز اضافه وزن بيمار بيش از يك و نيم كيلو تا دو كيلو نباشد.

در مورد سديم مي دانيم كليه ها فيلتراسيون ( GFR ) 15 ميلي متر در دقيقه با افزودن FENA « * » = Soduim Fraction Excretion سديم اضافي را هر چه بيشتر از ديستال خارج

مي كند. اين قانون در مورد پتاسيم هم صدق مي كند و از فيلتراسيون (GFR ) پايين تر كليه ها قادر به دفع سديم و پتاسيم نيستند كه همراه عدم دفع ادرار موجب مشكلات ذكر شده مي شوند توصيه شده است مقدار مصرف نمك در بيماران دياليزي چه همودياليزي چه دياليزي صفاقي 5/1- 1 گرم در روز باشد.

80-90 در صد پتاسيم از راه ادرار دفع مي شود و 8-10 ميلي اكي ولالن نيز از راه مدفوع خارج مي گردد در نارسايي كليه دفع گوارشي تا سه برابر افزوده مي شود به شرط آنكه اين بيماران يبوست نداشته باشند.

بيماران دچار نارسايي مزمن كليه ها در مقايسه با بيماران دچار نارسايي حاد كليه مقدار بيشتري پتاسيم در خون تحمل مي كنند و از طرفي به علت نارسايي انسولين – اسيدوز متابوليك- مصرف بتابلوكر- هيپوالدسترونسيم و هر بار هيپركاتابوليك شدن در سير بيماري، پتاسيم بالاتري دارند و اگر چه با دياليز و يا مصرف رزين هاي تبادل كننده سديم – پتاسيم (Kayexalate ) مي توان سطح سرمي پتاسيم را پايين آورد ولي توصيه مي شود حداكثر مصرف روزانه پتاسيم 70 ميلي اكي والان باشد.

در مورد مقدار منيزيوم غذاها مشكلي ايجاد نمي شود ولي توصيه شده است روزانه 200-300 ميلي گرم منيزيوم در غذاها مصرف شود.

با هر بار همودياليز مي توان 250 ميلي گرم فسفر را از خون جدا ساخت ولي اين مقدار در مقابل مصرف فسفر كه در غذاها خصوصا در مواد پروتئيني وجود دارد و با علم به اينكه 70-60 درصد فسفر خورده شده كه سريعا جذب بدن مي شود بسيار ناچيز است لذا توصيه مي شود

با توجه به اينكه بيشترين منابع غذايي فسفر گوشت- لبنيات و كولاها مي باشد روزانه حد اكثر 800 ميلي گرم فسفر مصرف شود كه غير ممكن است لذا رژيم غذايي بايد با داروهاي لازم باند شونده فسفر همراه باشد.

پروتئين- كالري و چربي در رژيم غذايي بيماران تحت دياليز (ESRD )

سوء تغذيه موجب كوتاهي عمر بيماران دياليزي است. متاسفانه 8-6% بيماران دياليزي دچار سوء تغذيه شديد مي شود 35-30% بيماران سوء تغذيه متوسط دارند. عوامل متعددي چون بي اشتهايي – توكسي اوري – افسردگي و اختلالات عصبي رواني ديگر كه در بيماريهاي مزمن شايع است بيماران دچار نارسايي كليه در دسته بيماران كاتابوليك قرار مي گيرند.

و از طرفي با هر بار درمان مقداري از اسيد كربنه هاي آزاد « حدود 8 گرم »

از دست مي رود كه در دياليزهاي جديد و دياليز صفاقي مقدار بيشتري از اسيد آمينه از دست مي رود و از طرفي با نارسايي كليه ساخت بعضي از پروتئين ها مانند كارنتين « Carnetene كه امروزه نقش بزرگي را براي كاتابوليك شدن آن نسبت مي دهند» مختل مي شود و به دلائل متعدد ديگر بايد پروتئين از نوع مرغوب به اين بيماران داد البته پروتئين افزون تر خود عوارضي چون نياز به درمان بيشتر و افزايش پتاسيم و فسفر را به همراه دارد. توصيه مي شود روزانه 2/1- 1 گرم پروتئين برحسب هر كيلو وزن به بيماران داده شود « براي يك انسان 60 كيلويي حدود 150-130 گرم گوشت پخته بدون چربي و استخوان نياز است.» علت مرگ در 50% بيماران دياليزي عوارض قلبي عروقي متاثر هيپرليپيدي است.

اين بيماران دچار هيپرليپيدمي

نوع IV منتشر يعني تري گليسيريد ، CDLVLDL هستند براي پايين آوردن ليپيد خون اين بيماران رژيم غذايي توصيه مي شود زيرا داروهاي موجود ضد ليپيد ايجاد عوارض كبدي شديدي در اين بيماران مي كند و فقط در تري گليسيريد بالاتر از mg / dl 1000 مي توان دارو داد آن هم با دز بسيار كم اما مهم ترين مسئله در تغذيه اين دسته از بيماران كالري كافي روزانه يعني 35-30 كيلوكالري بر حسب وزن بدن است.

علاوه بر مسائل ويتامين ها كه گفته شد ناگفته نماند كه درمان با دياليز ويتامين ها و املاح محلول در آب را با خود مي برد .

تغذيه سالمندان

سالمندان از لحاظ تغذيه اي بسيار آسيب پذير ميباشند. از سويي به علت افزايش سن و كاهش ميزان فعاليت هاي بدني و كاهش سوخت و ساز پايه و تحليل بافتهاي بدن نيازشان به دريافت انرژي كاهش مي يابد و از سوي ديگر به علت كاهش توانايي دستگاه گوارش , هضم و جذب مواد غذايي با مشكل مواجه ميشود به اين معني كه آنها اگر بخواهند همان سيستم تغذيه اي سالهاي پيشين را حفظ نمايند بايد ميزان غذاي بيشتري مصرف نمايند يعني چاقي وعوارض ناشي از آن.

در اين ميان اتخاذ يك سيستم مناسب تغذيه اي كه علاوه برتامين نيلزهاي افراد مسن حاوي مقادير زياد انرژي نباشد و از لحاظ تغذيه اي آنها را دچار سوتغذيه ننمايد امري مهم و حياتي در افزايش طول عمر آنها خواهد بود.

رابطه افزايش فشار خون با افزايش سن

با افزايش سن فشار خون افراد نيز افزايش مي يباد. برخلاف آنچه كه پزشكان فكر ميكنند نمك و چاقي والكل

نقش زيادي در ايجاد اين بيماري ندارند.

فشار خون بالا با حملات قلبي و مغزي و پيري و مرگ همراه است. تحقيقات اخير نشان داده است كه احتمالا رابطه بين افزايش سن و فشار خون ميتواند بعلت آسيبهايي باشد كه به سرخرگهاي كليه وارد شده است. فشار خون بالايي كه در نتيجه افزايش وزن و يا دريافت زياده از حد سديم ويا الكل رخ داده باشد برگشت پذير مي باشد.دريافت زياده از حد نمك موجب نگهداري آب در داخل بدن و افزايش حجم خون و به تبع آن افزايش فشار خون ميگردد كه البته همانطور كه ذكر گرديد اين حالت برگشت پذير است. در اكثر افراد دريافت زياد نمك موجب افزايش فشار خون نميشود و مصرف الكل هم براي مدت زمان كوتاهي فشار خون را بالا ميبرد.

چاقي در هر سني با افزايش فشار خون همراه است كه البته با كاهش وزن اين حالت نيز از بين ميرود.

تحقيقات اخير نشان داده است كه آسيب ديدن سلولهاي كليوي intimal fibroplasias مهمترين علت ابتلا به فشار خون در افراد مسن ميباشد. بهترين راه براي جلوگيري آسيب ديدن سلولهاي كليوي اصلاح رژيم غذايي و استفاده از ميوه ها و سبزيجات و دانه هاي كامل غلات و حبوبات و مغزها و دانه ها و خودداري از مصرف دانه هاي تصفيه شده و بدون پوسته غلات و جلوگيري از افزايش وزن ميباشد.

تستوسترون و تمايلات جنسي در مردان مسن

تحقيقاتي كه در برزيل انجام گرفته است نشان داده است كه اكثر مردان مسني كه دچار ناتواني جنسي ميگردند داراي سطحي نرمال از تستوسترون در داخل خونشان ميباشند.

هنگامي كه مردي از ناتواني جنسي

شكايت ميكند تقريبا تمام دكترها براي سنجش تستوسترون برايشان آزمايش خون را تجويز مي نمايند. اما تقريبا در اكثر موارد اين ناتواني در اثر ديابت يا تصلب شرايين رخ ميدهد و فقط در موارد ناچيزي علت اين ناتواني تومورهاي مغزي و يا كمبود تستوسترون تشخيص داده مي شود. از اين رو تمام مرداني كه به نوعي دچارعدم توانايي در رسيدن به حالت نعوظ و يا نگهداري آن هستند بايد براي تعيين ميزان كلسترول و همچنين قند خون(آزمايشHBA1C) خود آزمايش بدهند. همچنين آزمايشاتي براي تشخيص سطح تستوسترون و همچنين معلوم نمودن اين امر كه آيا توموري در مغز وجود دارد يا خير؟ لازم ميباشد.

اكثر قريب به اتفاق مرداني كه به ناتواني جنسي دچار مي باشند بايد از رژيم هاي غذايي محدود از كالري و غذاهاي پر چربي وكربوهيدراتهاي تصفيه شده پيروي نمايند همچنين مصرف داروهاي كاهنده قند و كلسترول خون در مواردي لازم مينمايد.

رژيم غذايي پرپروتئين و پوكي استخوان

موسسات و شركتهاي غذايي ممكن است بخواهند شما را متقاعد كنند كه عدم مصرف مواد غذايي غني از كلسيم باعث پوكي استخوان خواهد شد. تحقيقات اخير نشان داده است كه مصرف زياد پروتئين و نوشيدن زياد نوشيدنيهاي كربوهيدراتي جزو مهمترين عوامل بروز استئوپرز است.

اگر خدا قسمت كند و عمر طولاني بدهد تقريبا تمام مردان و زنان مسن از پوكي استخوان كه يكي از عوامل مستعد كننده شكستگي استخوانها است رنج خواهند برد!!مقاله اي كه در New England Journal درج گرديده است بيان ميكند كه رژيم غذايي كم پروتئين موجب بهبود پوكي استخوان مي شود. تحقيقي ديگر نشان داده است كه گياهخواران حتي هنگامي كه از غذاهاي غني

از كلسيم استفاده نمي كنند اگر رژيم غذايي شان حاوي مقادير زيادي فيتات و اكسالات -كه باعث كاهش جذب پروتئين مي گردد- باشدمعمولا از ريسك بالايي براي ابتلا به پوكي استخوان برخوردار نيستند. رژيم غذايي كم پروتئين شان آنها را در مقابل استئوپرز خفاظت مي نمود. تحقيق ديگري نشان داد كه مصرف زياد پروتئين منجر به دفع مقادير زياد كلسيم از كليه ها مي گردد. همچنين تحقيق ديگري كه در دانشگاه كاليفرنيا انجام شد نشان داد كه رژيم غذايي پرپروتئين موجب ضعف استخوانها در زنان يائسه ميگردد. تحقيقي ديگر كه در بوستون انجام شد نشان داد دختراني كه به ميزان بيشتري از نوشيدنيهاي كربوهيدراتي استفاده ميكنند استخوانهاي ضعيف تر و نازكتري نسبت به بقيه هخمسالان خود دارند.

البته اين نتايج نبايد باعث گردد گه شما از مصرف پروتئين ها خودداري كنيد. شما بايد بدنيد كه پروتين ها براي سلامتي شما مفيد هستند و فقط مقادير بالاي آنها است كه براي شما مضر است. لذا اگر رژيم غذايي تان حاوي مقادير زيادي پروتين است سعي كنيد با محدود كردن دريافت پروتئين ها رژيم غذايي تان رااصلاح كنيد.

كمبود اسيد فوليك و پاركينسون

آزمايشي كه اخيرا توسطjournal of Neurochemistry انجام گرفته است نشان ميدهد كه كمبود اسيد فوليك ميتواند منجر به پاركينسون شود.در اين روش تعدادي از موشها را بوسيله MPTP تغذيه نمودند. اين ماده يك تركيب شيميايي است كه ميتواند منجر به بروز پاركينسون گردد. مشاهده شد موشهايي كه رژيم غذايي شان حاوي اسيد فوليك بود عوارض زيادي از ابتلا به پاركينسون را از خود بروز ندادند اما گروهي كه تحت استفاده از رژيم غذايي عاري از اسيدفوليك قرار

گرفتند علاوه بر عوارض زياد مشخصا دچار عدم كنترل ماهيچه اي كه مهمترين علامت ابتلا به پاركينسون است گرديدند. كمبود اين ويتامين منجر به تجمع هموسيستئين در جريان خون ميشود. اين امر منجر به آسيب به DNA در قسمت substantia nigra مغز ميشود. سلولهاي اين قسمت از مغز حاوي مقادير بالاي دوپامين هستند. كمبود دوپامين نيز منجر به بروز بيماري پاركينسون ميشود.

سبزيهاي برگ سبز، مركبات و ميوه ها، غلات كامل و حبوبات همگي از منابع مهم اين ويتامين هستند. از طرفي كمبود اين ويتامين ميتواند منجر به نقص هاي مادزادي گردد.

تغذيه كودك مبتلا به عفونت حاد تنفسي

الف- تغذيه در هنگام بيماري براي كودكان كوچكتر از 6ماه يا كودكاني كه غذاي كمكي براي آنها شروع نشده است

بايد دفعات تغذيه يا شير مادر بيشتر شود به كودكان بزرگتر از 6 ما غذاهايي داده شود كه نسبت به حجم آن از بالاترين ميزان كالري و مواد غذايي برخوردار باشد . براساس سن كودك اين غذاها بايد مخلوطي از غلات ، حبوبات موجود محلي يا مخلوطي از غلات و گوشت و مرغ باشد و براي مقوي تر شدن اين غذاها مي توان به آنها كمي روغن مايع يا كره اضافه كرد .

فراورده هاي لبني و تخم مرغ نيز مناسبند ( سفيده تخم مرغ به كودك زير يكسال داده نشود) و بايد كودك را ترغيب كرد تا جاييكه ميل دارد غذا بخورد. دادن مايعات غذايي گرم نظير سوپ به كودكان مبتلا به سرماخوردگي و سرفه در بهبود علايم باليني و جبران آب از دست رفته از طريق تب كمك ميكند . اگر گرفتگي بيني مانع تغذيه كودك ميشود با ريختن چند قطره محلول

آب نمك به بيني كودك ترشحات چسبنده رقيق و نرم ميشود و سپس مي توان با پارچه اي تميز بصورت فتيله اي يا با پوار پلاستيكي ترشحات را خارج كرد دادن مقداري عسل با چاي ولرم به بهبود كودك دچار عفونت تنفسي و سرفه كمك ميكند(كودك بالاي يكسال)

ب : تغذيه بعد از بيماري

وقتي كه كودك بيمار باشد معمولا كمتر غذا مي خورد بنابراين پس از برطرف شدن عفونت تنفسي بايد بمدت دو هفته يا تا وقتيكه كودك دوباره به وزن طبيعي برسد روي يك وعده غذاي اضافي به كودك داده شود . اين كار به او كمك خواهد كرد كه سلامت طبيعي خود را بازيافته و از ابتلاي او به سوءتغذيه جلوگيري شود .

سوء تغذيه احتمال بروز مجدد عفونت تنفسي و اسهال را بصورت وخيم تر بيشتر مي كند تغذيه كودك تب دار تب با كاهش اشتهاء و افزايش متابوليسم بدن در روند تغذيه كودك اختلال ايجاد مي كند . در اين موقع توصيهاي زير مفيد است :

تداوم تغذيه با شيرمادر و يا شير مصنوعي ( در شيرخواراني كه شيرمادرخوار نيستند) در كودكان كمتر از 6 ماه

تداوم تغذيه با شيرمادر همراه با غذاهاي مايع در كودكان بالاي 6 ماه

افزايش تعداد دفعات تغذيه .

حتي با حجم كم جهت جبران كاهش اشتهاء كودك به مدت 4 تا 6 ساعت دادن غذا قطع شود ولي هر 10 دقيقه مقداري حدود 10 ميلي ليتر مايعات داده مي شود . اگر بعد 4 تا 6 ساعت استفراغ كودك متوقف شد كمي غذا مثلا حدود 30 ميلي ليتر شير يا پوره نسبتا رقيق به كودك داده شود در صورتي

كه كودك cc30 غذا را تحمل كرد مجددا 2 ساعت بعد هم از آن داده شود و كم كم به مقدار و غلظت غذا افزوده شود ، در صورتي كه كودك مجددا استفراغ كرد تغذيه كودك را از ابتدا با 10 ميلي ليتر مايعات شروع شود در صورتي كه كودك بعد از هر بار غذا دادن استفراغ كند و نشانه هايي از كم آبي ديده شود ممكن است نياز به دريافت سرم داشته باشد در صورتي كه استفراغ كودك ناشي از شدت سرفه ( سرماخوردگي ) باشد بعد از دادن غذا بايد كودك مدتي به حالت نشسته باشد و در صورت استفراغ مدتي بعد مجددا به كودك غذا داده شود

فوائد خوردن سيب در دروان بارداري

كودكاني كه مادرانشان در دوران بارداري زياد سيب مي خورند كمتر به آسم مبتلا مي شوند.

به گزارش بي بي سي ، محققان دانشگاه Aberdeen دريافته اند خوردن چهار عدد يا بيشتر سيب در هفته در دوران بارداري احتمال ابتلاي كودك را به نصف تقليل مي دهد.

محققان همچنين موفق به كشف ارتباط بين افزايش مصرف ماهي در دوران بارداري و كاهش احتمال اگزما و حساسيت پوستيدر كودكان شدند.

زناني كه در دوران بارداري هفته اي يك وعده يا بيش از آن ماهي مصرف مي كنند كودكانشان در پنج سال اول زندگي كمتر به اگزما دچار مي شوند.

هنوز دليل قطعي براي وجود اين ارتباط شناخته نشده است اما پيش ازاين نيز ارتباط بين مصرف سيب و سلامت ريه مشخص شده بود كه به آنتي اكسيدان هاي موجود در آن مربوط مي شود و ماهي نيز به علت محتواي روغن هاي امگا – سه خاصش اثرات

مفيدي بر سلامت انسان اعمال مي كند.

بر اساس اين يافته ها به زنان باردار توصيه مي شود با افزودن مواد مفيد به رژِم غذائيشان به سلامت بيشتر فرزند خود كمك كنند

تغذيه در اسهال و استفراغ

نويسنده: دكتر عباس تقوي اردكاني

اسهال از علل مهم مورتاليتي و موربيديتي كودكان در كشورهاي در حال توسعه و نيز از علل مهم سوء تغذيه مي باشد. در سال 2003 حدود 87/1 ميليون كودك زير 5 سال به دليل اسهال فوت كرده كه 80% آن ها كمتر از 2 سال داشته اند. در كشورهاي در حال توسعه به طور متوسط هر كودك زير 3 سال در هر سال حدود 3 بار به اسهال مبتلا مي شود.

در طول اسهال آب و الكتروليت از دست رفته و سبب دهيدراتاسيون مي شود. به علاوه به دلايل زير ممكن است سوء تغذيه ايجاد شود:

1- كاهش دريافت مواد غذايي به دليل بي اشتهايي و عادات غلط غذايي.

2- كاهش جذب به دليل عبور سريع مواد غذايي، كاهش دي ساكاريدازها و غلظت اسيدهاي صفراوي.

3- افزايش نياز به مواد غذايي به دليل افزايش نيازهاي متابوليكي، ترميم آسيب وارد به روده و جبران پروتئين از دسته رفته.

در حقيقت اسهال بيشتر يك بيماري تغذيه اي مي باشد و مرگ به دليل اسهال بيشتر در بيماران مبتلا به سوء تغذيه به خصوص نوع شديد ديده مي شود. سوء تغذيه، خود سبب افزايش تعداد دفعات و طولاني شدن اسهال مي شود كه با تغذيه مناسب در طول اسهال و پس از آن اين سيكل معيوب شكسته مي شود.

دو اصل مهم در درمان اسهال شامل جايگزيني آب و الكتروليت و ادامه تغذيه مناسب مي باشد. در كودك مبتلا به اسهال نبايد تغذيه معمول قطع و

يا رقيق شود. هميشه بايد تغذيه با شير مادر ادامه يابد. هدف از تغذيه مناسب استفاده از مواد غذايي غني از انرژي در طول اسهال و پس از آن است. اشتها در كودكان با اسهال آبكي پس از اصلاح دهيدراتاسيون ولي در بيماران با اسهال خوني ديرتر به حال طبيعي بر مي گردد. بايد سعي شود هر چه زودتر امكان دارد تغذيه نرمال انجام شود. تغذيه مناسب سبب تسريع در ترميم مخاط روده و بهبود عملكرد آن و نيز بازگشت سريع تر عملكرد لوزالمعده، كاهش دوره بيماري و شدت اسهال و در نتيجه پيشگيري از افت وزن و سوء تغذيه مي شود. در صورت محدود كردن يا رقيق كردن غذا، اسهال طولاني تر شده، عملكرد روده آهسته تر به نرمال برگشته و اختلال در وزن گيري و حتي كاهش وزن ديده مي شود. نوع غذاي مصرفي بستگي به سن كودك، پاترن غذايي قبل از بيماري و وضعيت اجتماعي بيمار دارد.

براي شيرخوار در هر سني كه باشد، بايد تغذيه با شير مادر ادامه يابد، در صورت استفاده از فرمولا، بايد بدون اين كه رقيق شود، استفاده گردد.

در شيرخوار بالاتر از 6 ماه تغذيه تكميلي بيشتر به كودك داده شود. مي توان از ماست، سوپ، تخم مرغ، غلات، غذاهاي نشاسته اي، گوشت، ماهي، حبوبات و سبزيجات استفاده كرد.

چند شرط را بايد در نظر گرفت: مواد غذايي توصيه شده از نظر فرهنگي قابل قبول و دسترس باشد، كالري بالا داشته و ريز مغذي هاي اساسي را به مقدار كافي فراهم سازد، غذاهاي كودك قابل هضم، تازه و خوب پخته شده باشد، كودك حداقل 6 وعده غذا در روز دريافت نمايد، از دادن نوشيدني هاي تجارتي شيرين پرهيز شود،

بعد از قطع اسهال غذاهاي توصيه شده ادامه يابد (تا دو هفته بعد حداقل يك وعده غذاي اضافي).

در بيمار مبتلا به اسهال و استفراغ بايد بيشتر از معمول مايعات داده شود مثل آب، ORS، سوپ، لعاب برنج و دوغ. در زمان استفراغ، در حجم كمتر و به دفعات بيشتر مايعات و غذا داده شود، در صورت مقاوم بودن استفراغ و يا بروز علائم كم آبي در بيمار عليرغم مايع درماني خوراكي، ضمن توجه بيشتر به اتيولوژي آن، نياز به دريافت مايع درماني وريدي مي باشد.

افسانه هايي از غذاها كه شما را شوكه مي كنند

افسانه اول: غذاي چيني شما را گرسنه مي كند.

اين يك افسانه بسيار قديمي در مورد غذاهاي چيني است كه دست كم متعلق به چندين دهه قبل است.

سالها پيش مصرف پروتئين ها خيلي كم تر از بقيه غذا ها بودند ، كربوهيدرات ها(برنج سفيد) بسيار كم و مواد فيبري نيزكمتر مصرف مي شدند (در كمتر بشقاب غذايي مي توانستيند سبزيجات پيدا كنيد).

بنابر اين اين عوامل باعش با لارفتن سرعت گرسنگي بوده است. اما امروزه غذاهايي چيني شامل سبزيجات بيشتر،پروتئين بيشتر و برنج قهوه اي است. به علاوه ارائه مواد پروتئيني تا سطح تقاضاي مشتري رشد كرده است.

پس غذاهاي چيني ديگر شما را زود گرسنه نمي كند.

افسانه دوم: بوقلمون شما را خواب آلود مي كنند.

اين رايج ترين افسانه اي بود كه اكثرا در آن متحدالقول بودند تا جايي كه در يكي از قسمت هاي سريال تلويزيوني jerry، Seinfeld براي اينكه دخترك را خواب كند به او بوقلمون خوراند و گفت "بوقلمون تريپتوفن(tryptophan) دارد و دخترك را خواباند”. تريپتوفن پيش ماده آمينو اسيدي براي تشكيل سروتونين (serotonin) در مغز است، سروتونين

باعث خوابيدن ما مي شود. اما به همين راحتي هم نيست.

عمده مواد غذايي موجود در بوقلمون را پروتئين ها تشكيل مي دهند.تريپتوفن موجود دربوقلمون(در كل غذاهاي پروتئيني) توسط آمينو اسيد هاي ديگري احاطه شده است كه با تريپتوفن براي رسيدن به مغز رقابت مي كنند. اين جايي است كه تريپتوفن نياز دارد كه تبديل به سروتونين شود. پروتئين ها در مقايسه با مواد ديگر مقدار كمتري دارند بنابراين نمي توانند به مغز برسند و در رقابت با آمينو اسيد ها شكست مي خورند.

نرسيدن تريپتوفن بيشتر به مغز مساوي است با كم بودن سريتونين و در نتيجه كم شدن خواب، به همين دليل اين فقط يك افسانه است. البته اغلب با خوردن غذاي زياد دچار خواب آلودگي مي شويد و اين تنها مربوط به غذاي تركي نيست.

افسانه سوم: خوردن آب يخ به لاغر شدن كمك مي كند.

نوشيدن آب هميشه براي لاغر شدن بسيار مفيد است، اما اين راه كار به اين ايده كه، اگر شما آب يخ بنوشيد بدن شما براي گرم كردن آن كالري مي سوزاند ، بستگي دارد.

اين ايده از نظر اصول كلي صحيح است اما مقدار كالري كه شما براي آن مي سوزانيد بسيار كم است و در حدود ? كالري براي نوشيدن يك انس آب يخ است.ما فكر مي كرديم كه كالري بيشتري براي گرم كردن اين آب مصرف مي شود اما اينطور نيست. پس آب بنوشيد و اگر آب يخ دوست داريد فقط آب يخ بنوشيد اما فقط آب ، نه نوشابه و يا سوداي خنك كه خودش مقدار زيادي كالري دارد.

افسانه چهارم: كربوهيدراتها بيشتر از هر غذاي ديگري چاق

كننده هستند.

كربو هيدرات ها چه ميوه ها و چه سبزيجات و يا مواد نشاسته دارمثل نان، برنج، پاستا و يا سيب زميني همه داراي ? كالري در هر گرم هستند اين در حدود نصف كالري چربي ها كه در حدود ? كالري در هر گرم دارند است.چيزي كه باعث به اشتباه افتادن بسياري از افراد شده بود، اين بود كه مردم در ابتدا نمي دانستند كه ميوه ها و سبزيجات داراي كربو هيدرات و غني از آب و فيبر هستند و همچنين مواد نشاسته اي نيز غني از فيبر و البته تهي از آب هستند.

خوردن زياد و سريع كربو هيدراتهاي نشاسته دار تا زماني كه متوجه پر شدن شكمتان شويد خيلي آسانتر است از خوردن مواد فيبري تا زماني است كه نشانه هاي سير شدن را حس كنيد . بنابراين چون پر خوري در كربوهيدراتها آسان است، بسياري از افراد تصور مي كنند كه كربوهيدراتها بيشتر از مواد ديگر چاق كننده هستند . به علاوه اينكه تركيب كربوهيدراتها و چربي ها دسر ها را تشكيل مي دهند به اين معني كه با خوردن آن مقدار زيادي قند دريافت مي كنيد ولي باز هم كربوهيدرات ها مقصر نيستند.

افسانه پنجم: غذاهاي تند باعث سوزاندن كالري مي شوند.

زماني اين تصور مي تواند درست باشد كه شما مقدار قابل توجهي كالري بسوزانيد اما اين فقط يك تصور غلط است.ما غذاي تند مي خوريم و بعد شروع به عرق كردن مي كنيم و احساس گرم شدن داريم، اما آيا اين ننتيجه سوخت و ساز بدن است؟

بله درست است اما مقداري بسيار ناچيز و نميتوان اينگونه به حساب آورد

كه شما كالري زيادي سوزانده ايد و همچنين نمي توانيد خوردن غذاي تند را فقط به خاطر سوزاندن كالري توسط ادويه آن توجيه كنيد.

اين اثرات در ما بيشترصوري و ظاهري است(عرق كردن و گرم شدن) و به هيچ وجه سوخت ساز زيادي در بدن ما صورت نگرفته است اما شما مي توانيد براي خوش طمع كردن غذاهاي كم كالري مثل مرغ و ماهي و سبزيجات از ادويه ها استفاده كنيد.

افسانه ششم: محصولات لبني براي سرما خوردگي مضر است.

اين يك افسانه رايج است كه بسياري از دانشمندان را به مطالعه و تحقيق در اين مورد واداشت. اين تصور غلط از آنجا استنباط شده بود كه چون لبنيات باعث افزايش مخاط مي شوند، پس براي سرما خوردگي و ديگر مشكلات تنفسي از جمله آسم مضر است.در اين كه لبنيات باعث افزايش خلط مي شوند تناقضي وجود ندارد اما اين نمي تواند يك اشكال براي آن به حساب آيد.

ازلبنيات بطور غير لازم پرهيز نكنيد اگر احساس كرديد كه شما را تحت تاثير قرار داده است آن وقت آنرا استفاده نكنيد. شير خاصيتي دارد كه بعد از نوشيدن مقداري در دهان ته نشين مي شود اما تاثيري بر مخاط ندارد و به اين دليل ممكن است كه اين احساس به شما دست دهد.

خودرابه روغن عادت ندهيد

نويسنده: دكتر رضا آمرى نيا

چربى ها و روغن از مهمترين اجزاى تشكيل دهنده غذاى انسان ها به شمار مى روند. چربى ها در همه سلول ها و بافت هاى بدن وجود دارند و نقش حياتى در ساختمان غشاى سلولى ايفا مى كنند. چربى ها منبع انرژى بدن، حامل ويتامين هاى محلول در چربى و

پيش ساز هورمون ها و نمك هاى صفراوى هستند. اين گروه از موادغذايى به تنظيم حرارت بدن مى انجامند.

بدون شك امروزه يكى از علل عمده ابتلا به بيمارى هاى قلبى - عروقى، شيوه نامناسب زندگى از جمله تغذيه نامناسب است. نكته مهم اين كه زمينه بروز اين بيمارى ها از دوران كودكى در بدن شكل مى گيرد. تمايل به مصرف غذاهاى چرب ، شور، برشته، سرخ شده و دودى از كودكى شكل گرفته و ذائقه ما را مى سازند كه عوض كردن آن در بزرگسالى مشكل خواهد بود.

مصرف روغن به صورت فراوان اگرچه خطر اضافه وزن و بيمارى هاى قلبى - عروقى و برخى از انواع سرطان ها را افزايش مى دهد اما وجود مقادير كافى از آنها در رژيم غذايى براى بدن ضرورى است. روغن هاى گياهى مايع، به دليل دارا بودن مقادير كافى اسيدهاى چرب غيراشباع و نداشتن كلسترول، مناسب تر از روغن هاى جامد هستند.

البته نبايد فراموش كرد روغن هاى نباتى ابتدا مايع هستند و در كارخانه هاى توليد روغن براى بالا بردن مقاومت آنها را هيدروژنه مى نمايند. در اين فرايند اسيدهاى چرب روغن اشباع شده و به همين دليل به اين روغن ها اشباع شده مى گويند. روغن هاى جامد، مدت بيشترى قابل نگهدارى هستند. حرارت را بهتر تحمل مى كنند، به نور حساس نيستند اما به خاطر دارا بودن اسيدهاى چرب اشباع در ايجاد بيمارى هاى قلبى - عروقى نقش مهمى دارند. افزون بر اين هيدروژنه كردن اسيدهاى چرب هم ضرر مضاعف دارند. اسيدهاى چرب ترانس در ايجاد سرطان نقش دارند. به همين دليل روغن هاى جامد با توجه

به تحمل زيادشان به حرارت با اين كه براى سرخ كردن بهتر از روغن هاى معمولى هستند ولى به طور كلى در ليست غذاهاى خطرناك قرار مى گيرند.

به تازگى صنايع توليد روغن تلاش مؤثرى را براى توليد روغن هاى كم ترانس شروع كرده است. اين روغن ها به صورت نيمه جامد هستند (مثل روغن مخصوص سرخ كردن) و گاهى اوقات يكنواخت نبوده و قسمت مايع در روى ظرف روغن بيشتر است. اين شكل ظاهرى دليل بر فساد روغن نيست و بهتر است آن را قبل از مصرف به طور كامل هم بزنيم. هرچه ايزومر ترانس روغن كمتر باشد روغن سالم تر است ولى كمتر حرارت را تحمل مى كند. بنابراين بايد سعى شود روغن هاى مايع را براى سرخ كردن موادغذايى با درجه بالا استفاده نكنيم.

تحقيقات نشان مى دهد چربى هاى ترانس، ميزان كلسترول بد خون را افزايش داده و كلسترول خوب را كاهش مى دهند. اين امر سبب افزايش احتمال بيمارى هاى قلبى - عروقى مى گردد. بيشتر چربى هاى ترانس در غذاهاى سرخ شده، ساندويچ ها و روغن نباتى وجود دارد. با توجه به اين كه طبق آمار موجود، سرانه مصرف روغن جامد براى هر ايرانى حدود ?? كيلوگرم و روغن مايع حدود ?? گرم است بايد صنايع كشور استراتژى خود را براى كاهش اسيدهاى چرب اشباع شده و ايزومر ترانس، طورى تنظيم كنند كه مصارف خوراكى مناسب تر و از زيان كمترى برخوردار باشند.

از نظر علمى روغن هاى فاقد اسيدهاى چرب اشباع شده و ايزوترانس بسيار مناسب بوده و ميزان مجاز براى وجود چربى هاى اشباع حداكثر ?? درصد و اسيد چرب

ترانس حداكثر ?? درصد است. اين در حالى است كه آمارهاى غيررسمى ايزومر ترانس را ?? درصد و در آمارهاى رسمى ?? درصد براى روغن هاى توليد شده بيان مى كنند.

استفاده از روغن هاى مايع براى انواع سالادها، خورش ها و برنج مناسب بوده ولى براى سرخ كردن بايد از روغن مخصوص سرخ كردن استفاده كنيم. آن هم به اين خاطر است كه اين نوع روغن به ميزان كمترى ايزومر ترانس و چربى هاى اشباع شده نسبت به روغن هاى جامد دارد و اين مسأله در پيشگيرى از اضافه وزن و چاقى و به دنبال آن پيشگيرى از بيمارى هاى ناشى از چاقى مثل ديابت، بيمارى هاى قلبى و عروقى افزايش فشارخون، سكته هاى قلبى و مغزى و بيمارى هاى اسكلتى مثل كمردرد، زانودرد و برخى از انواع سرطان ها مؤثر است.

در اين ميان چند نكته در مورد مصرف روغن و موادغذايى ضرورى به نظر مى رسد.

بهتر است روغن تنها يك بار براى سرخ كردن استفاده شود.

براى سرخ كردن يا از روغن هاى مخصوص سرخ كردن و يا از روغن هاى جامد استفاده شود. چرا كه روغن هاى مايع معمولى تحمل حرارت بالا را ندارند.

ذائقه كودكان را با روغن هاى سالم مثل زيتون، كلزا و آفتابگردان عادت دهيد.

روغن را هميشه در ظروف سربسته نگهدارى كنيد.

روغن هاى مايع را در جاى خنك و دور از نور نگهدارى كنيد.

در صورت بزرگ بودن ظرف نگهدارى روغن جامد يا مايع، سعى كنيدكه از ظرف كوچكتر استفاده كنيد .

ظرف روغن را هنگام خريد به دقت كنترل كنيد، تاريخ مصرف، نام كارخانه، شماره پروانه وزارت بهداشت، علامت استاندارد و همچنين ميزان

درصدچربى هاى اشباع و ايزومر ترانس را بررسى كنيد.

چربى گوشت را قبل از پخت به طور كامل جدا كنيد.

تغذيه دربيماريهاي استخوان

نويسنده: دكتر محمد خازني فر

نقش تغذيه دربيماريهاي استخوان ومفاصل ( ارتوپدي)

تغذيه در تمام بيماريهاي ارتوپدي نقش مؤثر دارد. حتي من فكر مي كنم به خصوص در اين رشته از بيماريها به لحاظ اهميتي كه در استحكام استخوانها وقوام و دوام عضلات دارد جايگاه مهمتري دارد. يعني اگر بتوانيم مريضي را زودتر راه بيندازيم تا به زندگي عادي خود بپدازيد ، هم به خود بيمار و هم به خانواده او كمك زيادي كرده ايم به عبارت ديگر اگر تغذيه بتواند اين نقش را ايفا كند كه مي كند. قدم خيلي مهمي در درمان بيماريها برداشته ايم و مهمتر اين كه اگر از اين طريق بتوانيم كاري كنيم كه افراد كمتر بيمار شوند و كمتر بيكاريهاي عضلاني و استخواني پيدا كنند مسلما كمك زيادي به اجتماع كرده ايم. به همين لحاظ تمام انجمن هاي پزشكي كه با استخوان و عضلات سر و كار دارند مثل انجمن هاي ارتوپدي و روماتولژي، و انجمن هايي كه با غدد داخلي ارتباط دارند و احيانا با افراد مسن و درمان بيماريهاي خاص اين سنين سر و كار دارند كوشش مي كنند به راه كارهايي برسند كه استخوان ها و عضلات بيشتر كار كنند و ديتر از كار بيفتد و عارضه پيري، ناتواني و از كار افتادگي و زمين گير شدن و در خانه ماندن عقب بيفتد.

تغذيه اي كه بتواند اين نقش مهم را ايفا كند چه ويژگي هايي بايد داشته باشد ؟

براي يك فرد عادي سالم يك پايه معمولي

در تغذيه كافي است. البته عواملي كه باعث مي شود بدن انسان سلامت بماند و مسيرعادي حيات را طي كند فقط تغذيه نيست بلكه عوامل ديگري به اين روند كمك مي كند ولي از نظر تغذيه آنچه در راس قرار مي گيرد، غذاهايي است كه كالري مورد نياز را تامين نمايد و هر چه بيشتر پروتئين و كلسيم داشته باشد و در مقابل مواد قندي، نشاسته اي و چربي كمتر داشته باشد. يعني اساس كار را بر اين مي گذاريم كه به مقدار كافي ويتامين و كلسيم به فرد برسد تا آنچه در اثر فعاليت تحليل مي رود جبران گردد.

دربيماريهايي مثل پوكي استخوان و نرمي عضلات و مشكلاتي كه در مفاصل وجود دارد آيا تغذيه و برنامه غذايي مناسب هر بيماري لازم است يا...؟

اگر كسي بيمار باشد. يعني از نظر استخواني و عضلاني مشكلاتي داشته باشد معمولا اشكالات طبقه بندي مي شوند. مسلما رژيم غذايي هم با توجه به آن مشكلات متفاوت خواهد بود. واقعيت اين است كه هر چه سن بالاتر مي رود احتمال تحليل روي و پوك شدن استخوان ها بيشتر مي شود كه البته ما نمي توانيم از اين رخ داد كاملا جلوگيري كنيم اما مي توانيم از طريق مواد غذايي كه كلسيم فراوان دارند مثل مواد لبني و ميوه و سبزيها روند آن را كند تر كنيم و بازسازي استخوان ها را تا حدي سريع تر كنيم. البته فعاليت در كنار اين تغذيه مي تواند كمك مؤثري باشد. يعني كلسيمي كه وارد بدن مي شود، جذب و تمركز آن در استخوان يك دوره يا گردش خاص دارد و انجام اين

گردش به فعاليت فردي بستگي دارد در خيلي از كشورهاي غربي ديده مي شود كه آدم هايي به خاطر موقعيت آب و هوايي و موقعيت اجتماعي در گوشه اي نشسته اند و هر ساعت انواع قرص هاي ويتامين و كلسيم را مصرف مي كنند اما چون حركت و فعاليت ندارد تاثيري را كه مي خواهند نمي گيرند. پس علاوه بر مواد غذايي حركت و فعاليت هم يك فاكتور مؤثر در تامين سلامت است. يك عامل ديگر نور آفتاب است يعني كساني كه در محيط باز و در معرض تابش مستقيم نور آفتاب هستند به طرز چشم گيري نسبت به كساني كه در محيط بسته و بدون آفتاب زندگي يا كار مي كنند از نظر تحليل رفتن استخوان ها و مشكلات عضلاني و استخواني و پيري زودرس تفاوت دارند. به عبارت ديگر راز جوان ماندن و حفظ سلامت استخوانها و عضلات و مفاصل در سه كلمه است فاليت، كلسيم به صورت مواد غذايي و نور آفتاب.

كدام يك از مواد غذايي كلسيم بيشتري دارند؟

سر دسته مواد غذايي كلسيم دار لبنيات است . مثل انواع مختلف پنير، جالب است بدانيد پنيرهاي مختلف مقدار كلسيم متفاوت دارند. مثلا مقدار كلسيم موجود در پنير ليقوان با مقدار كلسيم يك پنير معمولي فرق مي كند. انواع شير و ماست نيز كلسيم فراوان دارند. در ميوه جات، مركبات كلسيم زيادي دارند. معولا پرتقال را به خاطر وجود ويتامين ث مي خوردند در حالي كه كلسيم آن به مراتب بيشتر است. نارنگي و گريپ فروت هردو كلسيم زيادي دارند. گلابي كلسيم كمي دارد. سيب كالري دارد. ويتامين دارد ولي كلسيم آن كم است.

در سبزيجات، كاهو، اسفناج، نخود فرنگي و هويج كلسيم زيادي دارند هويج بيشتر از ويتامين كلسيم دارد. البته آن قدرها هم لازم نيست آدم ها دائما دنبال آن باشند كه چه چيزي كلسيم دارد و چه چيزي كلسيم ندارد. هدف شناخت است و اينكه آدم نيازش را بشناسد. اين نكته راهم يادآوري كنم كه مصرف زيادي كلسيم هم مي تواند عوارضي مثل سنگ كليه را به دنبال داشته باشد.

نيازهاي غذايي از نظر جنسيت هم تفاوت دارد؟

مسلما تفاوت زيادي دارد اختلاف هورموني كه بين آقايان و خانم ها وجود دارد و مسئله يائسگي در خانم ها و تغييراتي كه از نظر هورموني و ترشحات و اين كه مقدار تحليل رفتن استخوان ها در آنها بيشتر مي شود. دلايل اين تفاوت از نظر جنسيت است. عده اي از پزشكان در اين مواقع هورمون تراپي را پيشنهاد مي كنند و يا كلسيم خوراكي تجويز مي كنند و عده اي ديگر به خصوص پزشكان گروه ارتوپدي معتقدند اگر اين افراد فعاليت زياد داشته باشند و كلسيم را به صورت مواد غذايي و اگر لازم باشد به صورت دارو مصرف كنند و البته ار نور آفتاب هم بهره مي گيرند عوارض يائسگي و مشكلات استخواني ناشي از سن پيري را كمتر مي بينند. و يك مسئله بسيار مهم ميزان وزن است. يعني هر چه وزن بيشتر باشد. فعاليت كمتر مي شود و هر چه فعاليت كمتر شود سيكل معيوب تري در ساخت استخوان به وجود مي آيند بنا براين افراد به طرف سن پيري مي روند حتما بايد وزنشان را متعادل نگه دارند و فعال تر باشند تا از

نظر ساخت استخوانها و مفاصل جوان تر بمانند و ديرتر به پيري برسند.

تغذيه در روند رشد كودكان و نوجوانان تا چه حد تاثير گذار است؟

بدون شك هم تغذيه ، خاصه ويتامين و كلسيم و هم نور آفتاب در رشد نوزاد و در سنين اوليه كودكان مؤثر است عوارضي كه در اثر سوء تغذيه پيش مي آيد ف در مرحله نخست مربوط به كمبود كلسيم است كه هم در رشد طولي و هم در كيفيت ساخت استخوان تاثير بسياز دارد و متاسفانه اگر چنين پايه اي گذشته شود و استخوان ها دچار عوارضي شود تا آخر عمر همراه فرد خواهد ماند. بنا براين در دو مرحله سني كلسيم و ويتامين D و تغذيه خوب در نگهداري از استخوان و مفاصل بسيار مهم است يكي مرحله قبل از بلوغ و يكي سنيني كه فرد به طرف يائسگي و پيري مي رود.

بد نيست بانيد مردها هم دچار يائسگي مي شوند اما يائسگي در زنان چشم گير تر است. يعني همان دوراني كه خانم ها مي گذرانند براي مردها هم پيش مي آيد ولي چون مردها معمولا فعال تر از خانم ها هستند كمتر به چشم مي آيد و به نظر مي رسد كه خانم ها بيشتر در خطر هستند و بايستي بيشتر به سلامت خود توجه داشته باشند مخصوصا از جهت افزايش وزن بايستي جدا مراقبت نمايند چون ساختمان بدن خانم ها، زانو، كمر، لگن و مچ پاي آنها براي وزن زياد ساخته نشده و آسيب پذير تر است.

برنامه غذايي در طول درمان

البته توجه به برنامه غذايي مرحله اول درمان است و ما ارتوپد ها معمولا حتي

براي درمان پوكي استخوان و نگه داشتن استخوان در حد مطلوب كمتر دارو مي دهيم و بيشتر تذكرات ما روي غذا و فعاليت هاي فيزيكي، نرمش و ورزش است. البته گاهي دارو هم تجويز مي كنيم ولي دارو كافي نيست هم چنان كه پاي بخاري نشستن و دارو خوردن هم هيچ كمكي نمي كند.

توصيه براي خانواده

توصيه من به بيماران و همه خانوده ها معمولا دو كلمه است كه اگر به همين دو كلمه توجه كافي بشود شايد خيلي ها نياز به مراجعه به پزشك را نداشته باشند. اين دو كلمه وزن و ورزش است كه توجه به آن بسيار ساده است. به نظر من مسائلي مثل گرفتاري، بچه داري، كار بيش از اندازه، بهانه اي بيش نيست. و فكر مي كنند در هر شرايطي هم از نظر اقتصادي، هم از نظر اجتماعي مي توانند به اين نكته توجه داشته و ضمن رعايت اصل تغذيه سالم از ورزش هم خودداري نكنند. منظور از ورزش، ورزش سنگين باشگاهي نيست راه رفتن ساده و داشتن يك دمبل ساده در خانه و هفته يكي دو روز به كوه و استخر رفتن هم مي تواند كار ساز باشد.

تغذيه صحيح در يائسگى

نويسنده:دكتر رضا آمرى نيا

مشاور تغذيه و رژيم درمانى

يائسگى يا منوپوز به حالتى از گذران طبيعى زندگى زنان گفته مى شود كه در آن عادات ماهيانه قطع مى گردد. اين مسأله بين ?? تا ?? سالگى رخ مى دهد. در اين وضعيت علائم و نشانه هاى كاهش هورمون استروژن مثل برافروختگى، گرگرفتگى، تغييرات در خلق و... در زنان ديده مى شود. البته بايستى توجه داشت كه زنان بين ? تا ?

سال قبل از يائسگى اين علائم را كم و بيش تجربه مى كنند.

مصرف برخى از مواد غذايى كه حاوى استروژن گياهى هستند، در حفظ تعادل اين هورمون و كاهش علائم و عوارض مربوط به يائسگى بسيار مفيدند. فيتو استروژن ها (استروژن هاى گياهى) از نظر ساختمانى شبيه استروژن بوده و مصرف آن توصيه مى گردد. از جمله اين مواد غذايى «لوبياى سويا» است كه حاوى تركيبات طبيعى از استروژن به نام ايزوفلاون مى باشد كه در درمان پوكى استخوان، بيمارى هاى قلبى _ عروقى و سرطان هاى مربوط به هورمون استروژن مثل سرطان سينه بسيار مفيد است.

همچنين طى تحقيقات به عمل آمده «تخم بذرك» نيز در زنانى كه دوران يائسگى را تجربه مى كنند، باعث فعالتر شدن اثرات استروژنيك در بدن مى شود. يك استكان از «لوبياى سويا» حدود ??? ميلى گرم ايزوفلاون دارد كه معادل استروژن موجود در قرص «پرمارين» (كه براى اين بيماران تجويز مى گردد) است. در اينجا لازم مى دانم عرض كنم كه دو ماده غذايى معرفى شده در عطارى هاى ايران نيز موجود هستند.

جايگزينى هورمون استروژن در اين افراد بايستى همراه با پروژسترون نيز باشد. آنتى هيستامين ها، داروهاى ادرارآور، كافئين و الكل باعث افزايش خشكى مخاطات بدن مى شود، بنابراين بايستى از مصرف اين تركيبات حتى المقدور پرهيز نمود. ورزش منظم باعث كاهش گرگرفتگى، برافروختگى و ساير علائم مربوط به يائسگى مى شود.

مواد مغذى مفيد براى افرادى كه در دوران يائسگى هستند:

- ويتامين E :همراه با توكوفرول باعث كاهش علائم مى شود. اين ويتامين را مى توان به شكل تركيبات موضعى براى جلوگيرى از خشكى مخاط بدن استفاده كرد.

-

ويتامين C :بهتر است با تركيبات حاوى بيوفلاونوئيد مصرف شود.

مواد غذايى مفيد براى افراد يائسه

لوبياى سويا، شير سويا، گندم كامل، برنج سبوس دار، تخم بذرك، ميوه هاى تازه، سيب، توت فرنگى، گلابى، انگور، خرما، انجير، كشمش، بادام، جعفرى، آجيل، انار، هلو، گوجه فرنگى، سبزيجات تازه، مارچوبه، كلم بروكلى، چغندر، سيب زمينى، فندق، عسل، شويد، زيره، دارچين، گشنيز، رازيانه، آب سيب، كرفس، آب هويج، آب انگور و اسفناج.

عادت اشتباه در تغذيه

غذاخوردن كه پيش ازاين يك اولويت مهم محسوب ميشد، به موضوعي جنبي تبديل گشته است كه توجه زي_ادي به آن نشده و معمولا در لابه لاي كارهاي روزانه ديگر گنجانده مي شود.

گذشته از اين، برخي از عادتهاي غذايي كه بتصور ش_ما موجب كاهش وزن مي گردند، در واقع ممكن است منجر به افزايش وزن شوند. خوشبخت_انه ترك عادتهاي غذايي غلط آس_ان ب_وده و وق_ت زيادي نمي گيرد و موجب خواهد شد تا از زندگي سالم تر و اندامي متناسب تر برخوردار شده و از غذا خوردن بيشتر لذت ببريد.

برخي از اين عادت هاي نادرست بشرح زير مي باشند:

1_ نخوردن صبحانه

اشكال چيست؟

نخوردن صبحانه يك اشتباه بزرگ محسوب ميشود. صبحانه سالم نه تنها باعث افزايش انرژي و بازشدن فكر و ذه_ن مي_گردد، ب_لكه م_وجب انتخاب و مصرف مناسب وعده هاي غذايي ديگر در ادامه روز توسط شما خواهد شد. همچنين خوردن صبحانه ممكن است به ش_ما در م_ص_رف كمتر كالري در ادامه روز كمك نمايد. يك تحقيق دانشگاهي نشان داده كه مصرف مقدار كالري مشخص در ابتداي روز اثر سير كنندگي بيشتري نسبت بمصرف همان مقدار كال_ري در ساعتهاي ديرتر خواهد داشت كه اين امر موجب كاهش مجموع

كالري مصرفي در روز مي گردد.

راه حل

خوردن صبحانه مناسب احتمال بكارگي_ري ع_ادتهاي نادرست غ_ذايي را در وع_ده ه_اي ديگر كاهش ميدهد. صبحانه را كامل صرف نماييد. از م_واد لبني كم چرب، تخم مرغ و نانهاي سبوس دار استفاده كنيد.

2_ غذا خورن پيش از خواب

اشكال چيست؟

اگر ميخواهيد روياهاي شيرين ببينيد، پيش از خواب از غذا خوردن دوري كنيد. با اينكه نتايج قطعي مبني بر افزايش وزن بر اثر خوردن غذا پيش از خواب وجود ندارد، پرخوري، مصرف غذاهاي ادويه دار و چرب، يك تا سه س_اعت پيش از وقت خواب منجر به كاهش كي_فيت و مدت خواب و م_وج_ب كسالت، خستگي و كوفتگي در روز ب_عد خواه_د شد. خوردن غذاهاي چرب پيش از خواب سبب كند شدن تخليه معده و تشديد سوءهاضمه و مصرف غذاهاي ادويه دار منتهي به صدمات و سوزش_هاي قل_بي و ن_يز سوء هاضمه خواهد شد.

راه حل

سعي كنيد حداقل 4 ساعت قبل از خواب اقدام به خوردن غذا ن_موده و چنانچه پيش از خواب احساس گرسنگي كرديد مقداري ميوه جات تازه مصرف نماييد.

3_ پرخوري

اشكال چيست؟

ش_ايد اگر پرخوريهاي رايج مربوط به سبزيجات ميشد، متخصصان تغذيه مشكلي با اين نوع خوردن پيدا نميكردند، اما متاسفانه پرخوري معمولا" در م_ورد غذاهاي چرب و نشاسه دار نمودار ميشود. زياده روي در اي_ن ن_وع م_واد غ_ذايي منجر به افزايش وزن و نارضايتي شده و جنبه اجتماعي خوشايندي به دنبال نخواهد داشت.

راه حل

4_گرسنه ماندن

اشكال چيست؟

برخلاف تصور، گرسنه ماندن باعث ميشود وزن بدن بدليل ذخيره سازي چرب_ي افزاي_ش يابد. هنگاميكه براي مدتي طولاني غذا نمي خوريد، بدن شما بدليل م_حروم م_ان_دن

از مواد غذايي دچار آشفتگي ميگردد و در انتها هنگاميكه دوباره شروع به خوردن ميكنيد، بدن شما گمان ميكند كه بايد كالري مصرفي را بچربي تبديل نمايد چون نميداند چ_قدر طول مي كشد كه دوباره غذا بخوريد. بنابراين چربيها با شما باقي ميمانند.

راه حل

اگر هدفتان از گرسنگي كشيدن كاهش وزن است بايد در برنامه رژيمي خود تجديد نظر نماييد. بجاي گرسنگي يك برنامه مناسب ورزشي براي خود تعيين نموده و ب_يشتر ب_ه باشگاه برويد.از ميوه جات، سبزي جات، حبوبات، گوشتهاي كم چرب و ماهي استفاده كنيد. سعي كنيد چهار يا پنج بار در هفته طبق يك برنامه منظم ورزش نماييد. بهترين روش كاهش وزن تمرينات مرتب و رژيم غذايي مناسب است و نه مح_روم ك_ردن ب_دن از مواد غذايي مورد نياز آنهم به مدت طولاني.

5_ انجام كاري ديگر بهمراه غذا خوردن

اشكال چيست؟

نه تنها پرداختن به كاري ديگر همزمان با غذا خ_وردن م_وجب ري_خت و پ_اش آن در اطراف شما مي شود، منجر ب_ه پ_رخوري و در نتيجه افزايش وزن نيز خ_واهد ش_د. اگ_ر هن_گام تماشاي ت_لوزي_ون، ص_حب_ت ب_ا ت_لف_ن و يا ب_ازي وي_دئ_ويي مش_غول غ_ذا خ_وردن شويد، اين عوامل خارجي پرت كننده حواس باعث ميشوند ش_ما توجه كمتري به گرسنگي و نشانه هاي سيرشدن كه بيان كننده كافي بودن مقدارغذا و احساس سيري ميباشند، بنماييد. بعلاوه وقتي در حين انجام كاري شروع به غ_ذا خوردن مي_كنيد، ديگر توان توقف نخواهي_د داشت چرا كه عمل خوردن تبديل ب_ه حرك_ي غ_ير هوشيارانه و مكانيكي بدون توق_ف مي شود.

راه حل

سعي كنيد در هر لحظه فقط روي يك چيز تمركز نماييد. چرخ زدن

در آشپزخ_ان_ه ه_ن_گام صحبت با تلفن ايده مناسبي نيست. اگر فقط مي خواه_يد دست يا دهانهتان مشغول باشد، سرگرمي غير از مواد خوراكي پيدا كنيد. آدام_س بجويد، گيتار بنوازيد و يا گردن همسرتان را ماساژ دهيد.

6_سريع خوردن

راه حل

آهسته غذا بخوريد،ريلكس باشيد، خوب بجويد و از مزه غذا لذت ببريد. به اينصورت مغز شما متوجه مي شود كه در حال غذا خوردن هستيد بنابراين مي تواند به بدنتان بگويد كه سير شده ايد.

7_ آب نخوردن به اندازه كافي

اشكال چيست؟

پوش_يده نيست كه آب مايعي حيات بخش براي همه موجودات طب_يعت از ج_مله انسان اس_ت. نكته جالب اينجا است كه ننوشيدن مقدار كافي آب در طول روز متابوليسم و س_وخت ساز بدن را كند نموده و ممكن است باعث اضاف_ه وزن ني_ز بشود. آب ماده اي ضروري براي فعاليتهاي متابوليك بدن، از جمله سوزاندن كالري، محسوب مي گردد.

راه حل

تا زمانيكه در كوير لوت زندگي نمي كنيد، آب فراواني اطراف شما وجود داشته و بايد زياد از آن بنوشيد. 8 تا 10 لي_وان و اگر ورزش ميكنيد حتي بيشتر از اين مقدار. خوردن آب بجاي ان_واع ن_وش_انه نيز بسيار مناس_ب است. نوشابه ها معمولا" زودتر احساس تشنگي را ن_سبت به آب از بين م_ي ب_ردن_د و داراي كالريهاي بي ارزش بوده و باعث مي شود بعد از 30 دقيقه مجددا" احساس گرسنگي نماييد.

8_نخوردن ميوه و سبزيجات به مقدار كافي

مشكل چيست؟

بسياري از مواد غذايي م_ورد نياز بدن در انواع مي_وه و سبزي وج_ود دارند كه امتناع از خودن آنها باعث كمبودها و مشكلاتي در بدن خواهد شد.

راه حل

تنها راه تامين مواد معدني و ويتامينهاي

مورد نياز بدن، مصرف ميوه و سبزيجات تازه و خالص مي باشد. بنابراين ب_ايد سعي شود اين مواد را جزء لاينفك رژيم غذايي قرار داده و هميشه به مقدار كافي از آنها استفاده نماييد.

9_خوردن تنقلات هنگام گرسنگي

راه حل

با شكم سير از خانه خارج شويد. گرسنگي ممكن است منجر ب_ه خريدن و خوردن تنقلات گردد. شكلات، پوفك و چيپس هيچ ك_دام ن_مي توانند جاي يك صبحانه، نهار و شام سالم و رضايت بخش را بگيرند. برن_ام_ه ه_اي غ_ذاي_ي س_اده و دخيل نمودن خوردني هاي سبك و سالم ميتواند دنيايي از تغييرات در رژيم غذايي ايجاد كن_د. متناسب ب_مانيد، انرژي خود را افزايش دهيد و از غذا خوردن لذت ببريد.

تغذيه صحيح

تغذيه درست در عمل كاريست دشوار. اين سختي بيشتر مربوط به كنارگذاشتن عادت هاي كهن و سالهاي سال شيوه تغذيه نادرست است. اما تغذيه سالم حتما به معناي صرف نظركردن ازخوردني هاي دوست داشتني و لذيذ نيست. اصل مطلب رعايت حد و مرز در خوراك است. اين مقاله دربرگيرنده ده دستور در جهت چگونگي تغذيه درست مي باشد.

متنوع بخوريم!

متنوع و به اندازه خورده و به تناسب در تركيب مواد غذايي بايكديگر توجه كنيم.

در روز چندين بار غلات و به اندازه كافي سيب زميني بخوريم!

نان- ماكاروني-برنج- غلات و سيب زميني منبع ويتامين ها و مواد معدني و fiber هستند و درعين حال كم چربي مي باشند.

درمورد سبزيجات و ميوه- اصل پنج بار در روز را فراموش نكنيم!

مصرف پنج بار ميوه و سبزيجات در روز ايده ال است. بهتر است كه اين محصولات - تازه مصرف شده و يا در صورت امكان خيلي كم وكوتاه پخته شده

باشند. يك بار از اين پنج بار، آب ميوه مصرف كنيم.

روزانه به اندازه كافي- لبنيات و حداقل يكبار در هفته ماهي بخوريم.گوشت و تخم مرغ هم به اندازه مصرف كنيم!

لبنيات و ماهي مواد غذايي زيادي مثل كلسيم در بردارند. ماهي منبع يد و selenium و omega 3 مي باشد. گوشت به خاطر درصد زياد آهن و ويتامين هاي B1 - B6 و B12 اهميت دارد. مصرف 300 تا 600 گرم گوشت درهفته معمولا كافيست. در صورت مصرف گوشت و لبنيات - نوع كم چربي آن پيشنهاد مي شود.

چربي - كم مصرف كنيم و از مواد پرچربي صرف نظر كنيم!

مصرف زياد چربي باعث چاقي شده و مي تواند ناراحتي هاي قلبي و سرطان را به دنبال داشته باشد. 70 تا 90 گرم چربي در روز - آنهم در صورت امكان روغن ويا چربي هاي گياهي كافي خواهدبود. فراموش نكنيم كه مقدار زيادي چربي نامرئي در محصولات گوشتي-مثل سوسيس و كالباس- و شيريني ها و شكلات ها و محصولات لبنياتي وجود دارد...

علم تغذيه

تغذيه صحيح يكي از عوامل مهم حياتي در تأمين سلامت و بهداشت هر شخص خانواده و يا جامعه است با استفاده از غذاي لازم و كافي جنبش و حيات كارآيي و فعاليت رضايت خاطر، نشاط زندگي و قدرت مبارزه با مشكلات در انسان تأمين مي شود به علاوه سلامت و بهداشت نسل هاي بعدي نيز تضمين و افزون مي گردد.

نقش تغذيه مناسب كه در واقع استفاده متناسب و متعادل از گروههاي اصلي مواد غذايي مي باشد در تأمين سلامت افراد، غير قابل انكار است تغذيه مناسب و متنوع در ميزان قدرت

يادگيري دانش آموزان مؤثر است و بر رشد تحصيلي آنان افزايش بازدهي در سرمايه گذاري آموزشي و نهايتاً بهره وري ملي تأثير خواهد گذاشت نقش مواد غذايي در بدن را مي توان به سه مورد زير تقسيم كرد:

1_ توليد انرژي : جهت انجام فعاليتهاي حياتي دستگاههاي مختلف بدن مانند قلب ريه دستگاه گوارش و عضلات و تأمين انرژي لازم براي انجام كارهاي روزانه قندها و چربي ها از عمده ترين گروههاي مواد انرژي زا هستند.

2_ ماده سازي : كه سبب رشد و ترميم و بازسازي بافتهاي بدن مي شود. پروتئينها دسته عمده مواد غذايي مورد استفاده در زمينه ماده سازي است

3_ انجام واكنشهاي شيميايي : از جمله وظايف ويتامينها و تركيبات معدني است كه كمبود آنها عامل بروز بيماريهاي گوناگون مي شود.

چهار گروه اصلي مواد غذايي

1_ گروه شير و لبنيات : اين گروه يكي از مهم ترين گروههاي مواد غذايي است كه شامل شير _ ماست _ پنير _ كشك _ بستني و ... مي باشد. مهم ترين مواد مغذي اين گروه شامل كلسيم پروتئين فسفر، ويتامينهاي گروه A و B هستند. اين گروه مواد غذايي براي رشد اندام استخوان دندان و حفظ سلامتي اندامهاي مذكور و پوست نقش اساسي دارند.

ميزان مصرف روزانه از اين گروه براي بزرگسالان 3_2 واحد مي باشد كه هر واحد از اين گروه شامل يك ليوان شير يا يك ليوان ماست يا 45 گرم پنير يا يك ليوان كشك پاستوريزه و يا 5/1 ليوان بستني مي باشد.

لازم به ذكر است كه هر كدام از مواد غذايي فوق مي تواند جايگزين ديگري گردد.

2_ گروه نان و غلات : اين گروه

كه نقش اساسي در تأمين انرژي بدن دارد، شامل انواع نان برنج ، ماكاروني گندم جو، ذرت و ديگر غلات است كربوهيدرات (قندها)، پروتئين ها، آهن و بعضي از ويتامين هاي گروه B منيزيم و فيبر از مهم ترين مواد مغذي اين گروه محسوب مي شوند.

اين گروه از مواد غذايي در بدن باعث تأمين انرژي _ رشد اندامها_ و بافتهاي مختلف و سلامت اعصاب مي شوند.

ميزان مصرف روزانه از اين گروه براي بزرگسالان 12_6 واحد مي باشد كه هر واحد از اين گروه شامل يك قطعه نان به وزن 30 گرم يا نصف يا 1 كفگير ماكاروني پخته يا نصف تا 1 كفگير برنج پخته مي باشد.

3_ گروه گوشت ، تخم مرغ ، حبوبات و مغزها: اين گروه از منابع اساسي براي تأمين پروتئين بدن بشمار مي رود كه شامل انواع گوشتهاي قرمز(گوسفند و گوساله گوشتهاي سفيد (مرغ و ماهي ، امعا و احشاء (جگر، دل قلوه ران مغز) تخم مرغ و حبوبات (نخود_ لوبيا_ عدس _ باقلا_ لپه _ ماش و مغزها (گردو_ بادام _ فندق _ پسته و تخمه ها) مي باشد. پروتئين آهن ، روي و بعضي از ويتامين هاي گروه B از مهم ترين مواد مغذي اين گروه به شمار مي آيند.

نقش اساسي اين گروه از مواد غذايي در رشد، خونسازي و سلامت اعصاب است ميزان مصرف روزانه از اين گروه براي بزرگسالان حداقل 2 واحد است كه هر واحد از اين گروه شامل 60 گرم گوشت پخته يا 2 عدد تخم مرغ يا 1 ليوان حبوبات پخته يا نصف ليوان از انواع مغز پسته ، بادام و يا گردو است

4_ گروه ميوه و سبزي : اين گروه از منابع اساسي در تأمين ويتامين هاي بدن به شمار مي رود كه شامل :

الف ) سبزيجات و ميوه هاي سرشار از ويتامين C مانند سبزيهاي برگي گوجه فرنگي فلفل دلمه اي مركبات و توت ها.

ب ) سبزيجات و ميوه هاي غني از ويتامين A ، كه شامل ميوه هاي به رنگ سبز تيره زرد تيره و نارنجي و همچنين سبزيجات برگي مانند اسفناج هويج گوجه فرنگي طالبي زردآلو و شليل .

ج ساير سبزيجات و ميوه ها مانند: سيب _ هلو _ گلابي _ گيلاس _ هندوانه و كرفس _ بادمجان _ كدوسبز_ قارچ _ پياز_ سيب زميني و كاهو.

مهم ترين مواد مغذي اين گروه شامل ويتامينهاي گروه A و B و C و آهن است . نقش اساسي اين گروه از مواد غذايي در بدن شامل مقاومت در برابر عفونتها_ ترميم زخم _ سلامت چشم و بينايي _ سلامت پوست و كمك به سوخت و ساز بدن مي باشد.

ميزان مصرف روزانه اين گروه براي بزرگسالان 4 واحد يا بيشتر مي باشد كه هر واحد از اين گروه شامل يك عدد ميوه متوسط سيب پرتقال هلو يا 14 طالبي متوسط يا نصف ليوان گيلاس يا انگور و يا 2 عدد زردآلوي متوسط يا نصف ليوان از انواع ميوه يا 1 ليوان سبزي برگي كاهو، اسفناج جعفري شاهي يا نصف ليوان سبزي پخته يا 1 عدد سيب زميني متوسط يا نصف ليوان از ساير سبزيجات خرد شده خام مي باشد.

لازم به توضيح است كه اگر چه ميوه ها و سبزيها

در مقايسه با گروه هاي ديگر غذايي انرژي و پروتئين كمتري دارند. اما داراي مقدار قابل توجهي از انواع ويتامينها و مواد معدني هستند.

گروه متفرقه : اين گروه شامل مواد غذايي زير است :

الف ) چربيها، مانند روغنهاي جامد _ روغنهاي مايع _ كره _ خامه _ سرشير و سس هاي چرب

ب ) شيريني ها و مواد قندي شامل : انواع مربا_ شربت ها_ قند و شكر انواع شيريني هاي خشك و تر_ انواع پيراشكي ها_ آب نبات و شكلات ها.

ج ) ترشيها و شورها و چاشني ها مانند: انواع ترشي و شور_ فلفل _ نمك _ زردچوبه _ دارچين _ و ديگر ادويه ها.

د )نوشيدنيها مثل انواع نوشابه هاي گازدار_ چاي _ قهوه _ شربت ها_ پودرهاي آماده (پودر پرتقال و غيره

برخلاف چهار گروه اصلي مواد غذايي كه بايد حتماً در برنامه غذايي روزانه مصرف شوند. توصيه مي شود از گروه متفرقه كمتر استفاده شود.

ميان وعده هاي غذايي :

براي تأمين سلامت تغذيه اي دانش آموز بايد علاوه بر سه وعده غذايي اصلي از دو ميان وعده در ساعت 10 صبح و 4 بعد ازظهر نيز استفاده كرد. زيرا ميان وعده ها، ظرفيت كار و توانايي يادگيري دانش آموزان رادر كلاس افزايش مي دهند.

نكات مهم براي تغذيه سالم

_ عسل مانع گرفتگي رگها مي شود.

_ سبزيجات و ميوه جات رنگين حاوي موادي هستند كه از بروز سرطان جلوگيري مي كنند

_ خوردن صبحانه باعث سلامتي و تندرستي مي شود

_ مصرف روزانه ميوه و سبزي از ابتلاء به انواع بيماريها پيشگيري مي كند

_ متنوع ولي به اندازه بخوريد.

_ سعي كنيد وعده هاي غذايي تان كوچك ولي در دفعات بيشتر باشد(5_3 مرحله روزانه

_ ميزان چربي غذاي خود را كم كنيد .

_ از شيريني ها، كمتر استفاده

كنيد.

_ استفاده از حبوبات را در ليست غذايي تان واردكنيد.

_ از ميوه و سبزيجات بخصوص سيب زميني به اندازه كافي استفاده كنيد.

_ از گوشت كمتر استفاده كنيد.

_ زياد بنوشيد.

_ بهتر است مواد غذايي را با روغن كم سرخ كنيد و بيشتر به شكل آب پز مصرف كنيد.

_ علم تغذيه ، علم شناخت مواد غذايي و نحوه استفاده از آنهاست

_ تغذيه مناسب در اصلاح ناهنجاريهاي رفتاري كودكان و رشد ذهني آنان مؤثر است .

_ بهتر است مغزها(گردو_ فندق _ بادام و غيره به صورت خام مصرف شده و در صورت تفت دادن از نمك كمتري استفاده شود.

_ بهتر است بيشتر از گوشتهاي سفيد، مانند مرغ و ماهي به جاي گوشت قرمز استفاده شود.

_ حتي الامكان از سرخ كردن گوشت اجتناب كنيد .

_ هنگام پختن سبزي ها، درب ظرف را ببنديد و از پختن طولاني مدت آنها خودداري كنيد.

_ سعي كنيد ميوه هايي راكه پوست شان خوردني است پس از شستشو و ضدعفوني با پوست مصرف كنيد.

_ بهتر است براي پخت غذا بجاي روغن هاي جامد از انواع روغنهاي مايع با منشاء گياهي استفاده شود.

_ حتي الامكان از حرارت دادن زياد روغن ها خودداري كنيد.

_ براي رفع تشنگي ، نوشيدن آب سالم به هر آشاميدني ديگري ترجيح دارد.

_ نمك بايد كم مصرف شود ولي همان مقدار كم بايد نمك يد دار باشد.

كمى ترديد بد نيست اگر بيرون غذا مى خوريد

هميشه اصل بر سالم بودن غذاست

غذاخورى ها موظف هستند غذاهايى را به دست مشتريانشان برسانند كه از سلامت كافى برخوردار باشد اما باز هم اقدامات پيشگيرانه اى وجود دارد كه مى توانند از خطر ابتلا به مسموميت

غذايى را زمانى كه شما بيرون از خانه ،غذا مى خوريد بكاهد.

برخى از انواع خاص غذاها محل مناسبى براى رشد و تكثير باكترى هستند. غذاهايى مانند: گوشت، مرغ، فرآورده هاى لبنى، تخم مرغ، سوسيس و كالباس، غذاهاى دريايى، سالاد آماده مانند سالاد اندونزى، سالاد كلم، سالاد كاهو و ماكارونى پخته شده. بنابراين بهتر است از چگونگى پخت و آماده سازى و سرو آن ها كاملا مطمئن شويد.

كمى ترديد بد نيست!

زمانى كه تصميم مى گيريد براى صرف غذا به رستوران برويد و يا با يك شماره گرفتن تلفنى سفارش غذا مى دهيد اين سوال ها را از خودتان بپرسيد:

?- آيا كارگران رستوران دستكش به دست دارند و براى برداشتن غذاهاى خام و پخته از گيره هاى جداگانه استفاده مى كنند؟

?- آيا كارگران براى تميز كردن سطوح ( دست كم روى ميزها!) از دستمال هاى پاكيزه استفاده مى كنند؟

?- آيا محل نگهدارى غذاهاى خام و پخته به درستى از هم تفكيك مى شوند؟

?- آيا مغازه و يا غذاخورى روى هم رفته تميز است؟

نكته: كثيف بودن عمومى مكان، مى تواند نشانه خوبى براى تشخيص اين امر باشد كه در آشپزخانه و در پشت صحنه ( كه ممكن است هيچ گاه آن مكان ها را نبينيد!) اتفاقات مهيب ترى در حال رخ دادن است.

اگر از بيرون غذا سفارش مى دهيد

?- غذاى داغ واقعا بايد داغ بوده و يا بخارپز شده باشد. از خريد غذاهاى نيمه گرم به شدت خوددارى كنيد.

?- غذاهاى سرد بايد در فريزر يا يخچال نگهدارى شوند و زمان خوردن آنها بايد خنك بودنشان را احساس كنيد.

?- از خريد غذاهايى كه ظاهر دلچسب و مطلوبى ندارند و

به نظر مى رسد كه براى مدت طولانى در معرض هواى بيرون قرار داده شده اند، بپرهيزيد.

?- هر غذا بايد ابزار ويژه براى سرو خودش را داشته باشد.

?- روى غذاها بايد يك پوشش يا محافظ قرار داشته باشد.

بردن غذا به خانه

زمانى كه تصميم مى گيريد غذا را به خانه ببريد، بايد آن را به سرعت مصرف كنيد در غير اين صورت آن را حتما در يخچال بگذاريد. غذاهايى كه به مدت بيش از ? ساعت در دماى ? تا ?? درجه سانتيگراد بيرون از يخچال مانده اند بهتر است دور ريخته شوند.

چند نكته: اگر به سلامت غذا ترديد داريد از خوردن آن صرف نظر كنيد. اگر خدمه يك رستوران به وضعيت خود در محيط اطرافشان چندان اهميتى نمى دهند، كمتر امكان دارد كه به غذاى شما اهميت بدهد. يك بسته بندى مناسب همواره نشان از سالم بودن غذاى سفارشى نيست!

تغذيه بعد از جراحي

بيماراني كه عمل جراحي مي شوند مسلما چند روز و گاهي يك هفته و يا بيشتر در بيمارستان بستري هستند و در اين مدت از نظر غذايي زير نظر پزشك، متخصصان تغذيه و پرستاران مراقب مي شوند زماني كه اين بيماران به منزل منتقل مي شوند بايد در مورد تغذيه آنها اطرافيان و يا خود بيمار دستورات پزشك و يا متخصصان تغذيه را اجرا نمايند. نوع رژيم غذايي اين بيماران در منزل ادامه رژيم غذايي در بيمارستان مي باشد و با بهبود و پذيرش او براي مصرف غذايي بيشتر لازم است رژيم غذايي او نيز تغيير يابد و از ؤزيم هاي غذايي كامل تري استفاده نمايد.

تجربه نشان داده است كه بيماراني كه قبلا با

رژيم غذايي آشنا شده اند، در پيروي از رژيم هاي غذايي همكاري بيشتري دارند و با رعايت اصول صحيح تغذيه سريع تر بهبود يافته و با عوارض كمتري مواجه مي شوند، ما با توجه به اين اصل عقيده داريم كه حتي بيماران قبل از آنكه جراحي شوند بهتر است با رژيم هاي غذايي بعد از آن آشنا شوند.

شما ممكن است جراحي در پيش داشته باشيد و يا تحت جراحي قرار گرفته باشيد و حالا در وضعي هستيد كه بايد شخصا در تغذيه خود اقدام نماييد، توصيه ما اين است كه سفارشات پزشك معالج خود و متخصص تغذيه اي كه با شما در ارتباط بوده اند را دقيقا در نظر داشته و به آنها عمل كنيد. و براي آشنايي بيشتر با رژيم هاي غذايي بعد از جراحي به مطالب اين قسمت توجه نماييد.

قبل از شرح رژيم هاي غذايي بعد از جراحي توجه به اين نكته نيز ضروري است كه متخصصين عقيده دارند بيماراني كه لازم است جراحي بشوند، قبل از آن بايد از نظر تغذيه اي مورد مطالعه و مراقبت قرار گيرند، زيرا ثابت شده است افرادي كه قبل از عمل خوب تغذيه شده اند جراحي را بهتر تحمل مي كند، و زودتر بهبود مي يابند و به عوارض بعد از آن به خصوص سوء تغذيه كمتر مبتلا مي شوند. بعد از جراحي بيمار مدتي نمي تواند از رژيم غذايي كامل و كافي از نظر تغذيه اي استفاده نمايد. معولا بي اشتهايي و استفراغ و تب از مشكلات عمومي بعد از جراحي است كه در اين شرايط بيمار نمي تواند غذاي كافي مصرف نمايد. چنانچه اعمال

جراحي بر روي دهان يا فك، مري و دستگاه گوارش انجام شده باشد به علت محدوديت هاي زيادي كه بيمار براي خوردن دارد احتياج به مراقبت هاي تغذيه اي ويژه اي دارد.

رژيم غذايي

بيماراني كه جراحي شده اند ويا مشكلات ديگري داشته اند و توانسته اند رژيم هاي غذايي مايعات رقيق و مايعات غليظ را تحمل نمايند قبل از اينكه از رژيم غذايي معمولي استفاده كنند غالبا لازم است براي مدتي از رژيم غذايي نرم استفاده نمايند. اين رژيم غذايي به خصوص براي بيماراني كه قدرت جويدن ندارند، مناسب مي باشد.

رژيم غذايي نرم شامل غذاهايي است به صورت مايع، خميري و يا پوره بوده و از موادي تهيه مي شود كه هضم آنها آسان باشد بنابراين مصرف مواد غذايي كه حاوي فيبر هستند مانند سبزيها و ميوه هاي خام و سبوس غلات وپوسته حبوبات و غذاهاي سرخ شده در روغن، ادويه ها، چاشني هاي تند و مواد محرك مجاز نمي باشد. ولي مي توان سبزي و ميوه هاي پخته، نان بدون سبوس، آرد غلات بدون سبوس را مصرف نمود، براي تهيه سوپ و پوره مي توان از گوشتهاي تازه استفاده نمود. مواد خوراكي مجاز را مي توان پس از ريختن به كمك شير، آب ميوه، خامه، كره، تخم مرغ به صورت پوره يا خميري و نرم در آورد.

اگر مصرف چربي براي بيمار منع نشده باشد با اضافه كردن خامه و كره مي توان كالري دريافتي بيمار را افزايش داده و با افزودن شير خشك و يا تخم مرغ به مايعات مي توان پروتئين رژيم غذايي را افزايش داد. شير برنج و فرني از غذاهاي مناسب

در اين رژيم هستند. تخم مرغ را مي توان به صورت خام مخلوط باشير استفاده نمود و يا مي توان تخم مرغ را آب پز نمود و سپس آن را له كرد و كمك شير و كره به شكل پوره درآورد مصرف آب ميوه هاي تازه و شيرين براي تامين ويتامين ها و مواد معدني مجاز مي باشد.

رژيم غذايي نرم در صورتي كه با دقت تهيه گردد از نظر تغذيه اي كمبودي ندارد و براي مدت طولاني مي تواند ورد استفاده قرار گيرد.

رژيم غذايي مايعات رقيق

اين رژيم غذايي در دوران حاد بيماريهاي سخت، در مواردي كه بيمار دچار تب، تهوع، استفراغ، بي اشتهايي شديد، نفخ و اسهال و بلافاصله بعد از اعمال جراحي توصيه مي شود مايعاتي كه در اين رژيم غذايي مجاز هستند شامل آب معمولي، چاي كم رنگ، شربت قند ساده و رقيق، آب ميوه هاي شيرين صاف شده و رقيق و سوپ تهيه شده از گوشت تازه بدون چربي و صاف شده مي باشد.

در شروع استفده از اين رژيم، حجم مايعات حدود نصف استكان كوچك ( 30 ميلي ليتر ) و ساعت به ساعت مي باشد و با بهبودي بيمار به يك استكان كامل ( 60 ميلي ليتر ) در ساعت مي رسد. مسلما در اين مدت در صورتي كه لازم باشد دستور تزريق سرم داده خواهد شد. رژيم غذايي مايعات رقيق از نظر تغذيه اي كامل نيست و بعد از يك يا چند روز بر حسب دستور پزشك مي توان از رژيم غذايي مايعات غليظ كه كامل تر است استفاده نمود.

رژيم غذايي مايعات غليظ

بيماراني كه دوران حاد بيماريها را تا حدودي

سپري نموده اند، با بهبودي نسبي خود مي توانند از رژيم غذايي مايعات غليظ استفاده نمايند.

مواد مجاز در اين رژيم غذايي علاوه بر مايعات مجاز در رژيم غذايي مايعات رقيق شامل مواد ديگري مي شود كه تدريجا مي توان وارد برنامه غذايي بيمار نمود. اين مايعات شامل شير بدون چربي، شير معولي، مخلوط شير و تخم مرغ و سوپ هاي تهيه شده از گوشت تازه، حبوبات يا غلات و سبزي مي باشد. اين سوپ ها پس از آماده شدن بايد صاف شوند و سپس مصرف شوند. بايد دقت شود كه اين مايعات تدريجي و با حجم كم وارد برنامه غذايي بيمار شود و به تدريج حجم مايعات هر وعده را افزايش داده و فاصله وعده ها را زيادتر كرد، تا اينكه به 6 وعده در شبانه روز برسد. در صورتي كه بيمار منعي در مصرف خامه نداشته باشد مي توان به مايعات مجاز در اين رژيم غذايي خامه اضافه نمود و به اين ترتيب كالري دريافتي بيمار را افزايش داد در صورتي كه بيمار بتواند رژيم غذايي مايعات غليظ را به خوبي تحمل نمايد با بهبودي بيشتر و كاهش عوارض بيماري مي تواند از رژيم هاي غذايي نرم كه رژيم كامل تر است استفاده كند.

تغذيه بيماران

چرا تغذيه خوب براي بيمار اهميت دارد؟

همواره شنيده ايم كه تغذيه خوب براي هر فردي اهميت دارد. ولي تغذيه خوب به خصوص براي فردي كه بيمار است اهميت بيشتري دارد. آيا علت آن را مي دانيد؟

پزشكان و محققين علم تغذيه دريافته اند بيماراني كه در طول دوران درمان از تغذيه مناسبي برخوردارند، به خصوص بيماراني كه رژيم غذايي آنها

داراي كالري و پروتئين كافي بوده و از نظر ويتامين ها و مواد معدني ضروري غني باشد در مقابل عوارض جانبي بيماري و روشهاي مختلف درماني مانند مصرف داروها، اشعه درماني، شيمي درماني، ايمني درماني، جراحي و غيره از مقاومت بيشتري برخوردارند و سريع تر بهبودي مي يابند.

رژيم غذايي مناسب به حفظ قدرت بدني بيمار كمك مي كند و از متلاشي شدن بافتهاي او جلوگيري نموده، و به بازسازي بافتهايي كه تحت تاثير عوامل درماني قرار گرفته اند كمك مي نمايد.

عادات غذايي خوب در بيماران مي تواند موجب پيشگيري از ابتلاء آنها به بيماريهاي عفوني گردد و در صورت بيماري كمك ميكند كه سريع تر بهبود يابند و عمر طولاني تر داشته باشند.

زماني كه يك بيمار به هر دليل كمتر از نياز واقعي خود غذا مي خورد، ذخاير چربي، پروتئين و ساير مواد غذايي بدن مانند آهن كاهش مي يابد و لذا موجب كمبود وزن، كم خوني و ضعف شديد مي گردد. بعضي از بيماران به علت وجود درد، افسردگي و كاهش اشتها تمايلي به خوردن غذا ندارند، براي رفع اين مشكلات بايد به طور جدي اقدام لازم توسط خود بيمار و اطرافيان او به عمل آيد، البته براي كاهش درد لازم است از پزشك معالج بيمار كمك گرفته شود.

تغذيه خوب چه فايده اي دارد؟

براي درك تغذيه خوب بايد ابتدا بدانيم كه بدن ما از نظر غذايي چه نيازهايي دارد، نيازهاي تغذيه اي بدن ما شامل كالري، پروتئين، مواد قندي، چربي، ويتامينها، مواد معدني و آب مي باشد.

كدام يك از نيازهاي تغذيه اي ما مهم تر هستند؟

تمام نيازهاي تغذيه اي ما مهم هستند. اما بعضي

از اين نيازها ساده تر تامين مي شود و بعضي ها مشكل تر ، در شرايطي كه سالم هستيم بدون توجه به نيازهاي غذايي خود از انواع مواد خوراكي كه در دسترس داريم مصرف مي كنيم. اتفاقا همين انتخاب غذاهاي متنوع نيازهاي تغذيه اي بدن مارا تامين مي كند.

تغذيه يك بيمار با يك فرد سالم چه تفاوتي دارد؟

يك فرد بيمار معمولا همان نيازهاي غذايي يك فرد سالم را دارد. اما گاهي بيماريها تغييراتي در بدن ما ايجاد مي كنند كه تعادل تغذيه اي بدن ما به هم مي خورد، ممكن است در اثر بيماري قسمتي از بدن ما نتواند وظيفه خود را به خوبي انجام دهد در اين شرايط ما بايد سعي كنيم علاوه بر درمان، رژيم و برنامه غذايي مناسبي داشته باشيم تا به بهبود عضو بيمار كمك نمايد و اگر عضو بيمار در اين رابطه با هضم، جذب غذا يا سوخت و ساز بدن ما انجام وظيفه مي كند در اين حالت لازمست از رژيم و برنامه غذايي مناسبي استفاده كنيم تا فشار زيادي بر اين عضو بيمار وارد نگردد اگر بيماري با تب همراه باشد نياز بدن ما به غذا به خصوص كالري، پروتئين و ويتامين ها بيشتر مي شود.

چرا اكثر بيماران لاغر مي شوند؟

لاغري بيماران مي تواند به علل زير باشد :

غذا كمتر از حد نياز بدن خود مصرف مي نمايند.

در بيماريهايي كه تب وجود دارد مصرف انرژي در بدن بيشتر از حد عادي است و معمولا افرادي كه تب دارند بي اشتها مي شوند ولذا اگر دوران تب طولاني باشد در بيمار لاغري و سوء تغذيه ظاهر مي شود.

برخي از

بيماران در حد نياز غذا مي خورند ولي اين غذا در روده هاي آنها جذب نمي شود و ادامه اين وضعيت موجب لاغري و سوءتغذيه آنها مي شود.

اگر وزن بدن شما نسبت به سابق كم شده است و احساس لاغر شدن مي كنيد بايد از پزشك كمك بگيريد تا علت لاغري شما مشخص گردد. در اين حالت علاوه بر درمان نياز به رژيم و برنامه غذايي مناسب داريد.

آيا بيماران به پروتئين بيشتر احتياج دارند؟

بيماران به خصوص آنها كه به بيماريهاي سخت و مزمن مبتلا هستند و يا عمل جراحي شده اند به پروتئين بيشتري احتياج دارند، اگر شما به اينگونه بيماريها مبتلا هستيد سعي كنيد هر روز در هر وعده، از غذاهاي پروتئيني مصزف نمائيد.

اگر قادر به تحمل غذاهاي پرحجم نيستيد، موقتا از غذاهاي پروتئيني حيواني مانند گوشت، تخم مرغ، جگر، پنير بيشتر استفاده نمائيد. اگر از يك نوع گوشت خوشتان نمي آيد از انواع ديگر آن مصرف نمائيد. شير غذاي پروتئيني خوبي است، اگر در مصرف شير مشكلي نداريد و اگر پزشك شما را از مصرف آن منع ننموده، مي توانيد آن را گرم يا سرد بنوشيد و يا در تهيه خوراكي ها از آن استفاده نمائيد.

به ندرت لازم است، برخي از بيماران از مصرف پروتئين به خصوص پروتئين حيواني پرهيز نمايند و يا رعايت مصرف كم آنها را بنمايند، حتما در اين موارد پزشك تذكر لازم را به بيمار خود خواهد داد.

تغذيه در افسردگي

نويسنده:دكتر رضا آمري نيا

بيماري افسردگي هر سال حدود 17 ميليون نفر از مردم امريكا را گرفتار مي كند به طوري كه خود بيماري و عوارض آن به صورت يك مشكل

اساسي اقشار وسيعي از جامعه را تحت تاثير قرار مي دهد.

اين بيماري تقريباً تمام بدن را تحت تاثير قرار مي دهد. سيستم اعصاب، خلق، افكار، رفتار، خوردن، خوابيدن و تفكر يك فرد و نگاه آن به اطراف خود مواردي است كه تحت تاثير اين بيماري به شدت تغيير مي كند. علائم اين بيماري ممكن است هفته ها، ماه ها و سال ها طول كشيده و در طول دوره بيماري شدت و ضعف متفاوتي از خود نشان دهد.

بيماران افسرده خود را از جامعه مخفي و منزوي مي كنند، اشتياق، هيجان و احساس لذت در اين افراد بسيار كاهش مي يابد. علائم واضح اين بيماري به صورت خستگي مزمن، خواب آشفته به صورت بي خوابي يا خواب زياد، تغيير در اشتها، سردرد، درد پشت، اختلالات گوارشي، بي قراري، تحريك پذيري، عصبانيت، از بين رفتن احساس لذت و احساس بي كفايتي و بي ارزشي است. بسياري از اين بيماران در مورد خودكشي و مرگ فكر مي كنند. زمان اين افراد به كندي پيش مي رود و تمامي مسائل اطراف آنها توخالي به نظر مي رسد. اين بيماران افرادي هستند كه به طور مزمن عصباني يا تحريك پذيرند. غمگين يا نااميد بوده و بسيار كم احساس يا بدون احساس اند.

اين بيماري در دو گروه عمده تقسيم بندي مي شود؛ گروه اول اختلالات تك قطبي هست كه معمولاً در يك دوره كوتاه در زندگي افراد ديده مي شود كه شامل علائم ذكر شده است. گروه دوم اختلالات دوقطبي ناميده مي شود كه ابتدا معمولاًً با افسردگي شروع مي شود و بعد از پيشرفت تبديل به دوره هايي از افسردگي و

مانيا مي شود.

اين مقاله بيشتر روي بيماران تك قطبي تاكيد خواهد داشت. علت اين بيماري به طور كامل شناخته نشده است اما علت هاي قابل ذكر شامل استرس هاي شديد، حوادث زندگي، عدم تعادل شيميايي در مغز، اختلالات تيروئيد و كمبودهاي تغذيه اي، فقر غذايي، كاهش قند خون، مونو نوكلئوزيس، عدم ورزش، اندومتريوزيس و آلرژي ها است.

يكي از مهم ترين علل افسردگي ژنتيك است كه معمولاً تا حدود 50 درصد نقش آن ثابت شده است.

در مورد استرس بايستي گفت كه بيشتر مردم از استرس روزمره در درجات مختلف برخوردارند و البته بايستي ذكر كرد كه پاسخ افراد به اين استرس ها متفاوت است. اگر استرس از نوع بسيار شديد باشد (مثل مرگ فرزند) و مكانيسم تطابق فرد پاسخگو نباشد معمولاً افسردگي رخ مي دهد.

شايع ترين فرم افسردگي طبق نظر نويسندگان كتاب Nutritional Healing از نوع افسردگي مزمن با شدت كم است كه ديس تايمي نيز ناميده مي شود. اين بيماري به صورت دوره طولاني و عودكننده است كه معمولاً ناتوان كننده نيست ولي فرد را از يك عملكرد نرمال در مواجهه با اختلالات اجتماعي و احساسي در زندگي عملاً ناتوان مي كند. تحقيقات نشان مي دهد كه اين فرم از افسردگي اغلب از تفكرات منفي كه ناآگاهانه هستند نشات مي گيرد.

دابل دپرسيون شكلي از ديس تايمي است كه فرد دوره هايي را به صورت افسردگي شديد و سپس خفيف تجربه مي كند و گاهي هم به وضعيت عادي برمي گردد.

بسياري از افراد در طول ماه هاي زمستان بيشتر افسرده مي شوند كه علت آن كوتاهي روزها و طولاني بودن زمان تاريكي است.

اين اختلال تحت عنوان

(اختلال فصلي) ناميده مي شود اين حالت در خانم ها بيشتر از آقايان است. در اين نوع افسردگي بيماران مبتلا از حملات اضطرابي رنج مي برند، اضافه وزن پيدا مي كنند و در نتيجه تغذيه غلط، خواب زياد و كاهش تمايل جنسي را تجربه مي كنند.

بيشتر افراد اختلال فصلي را قبل از تعطيلات تجربه مي كنند و تحقيقات نشان داده كه خودكشي اين بيماران در اين زمان ها بيشتر است.

تغذيه با تغيير در عملكرد مغز باعث ايجاد اين بيماري مي شود به طوري كه فقر تغذيه اي يكي از عوامل مهم اين بيماري شناخته شده است. سطوح مواد شيميايي مغز كه نوروترانسميتر ناميده مي شود با آنچه ما مي خوريم در ارتباط است. اين مواد شيميايي كه شامل دوپامين، سروتونين و نوراپي نفرين هستند در تنظيم خلق نقش بسيار مهمي دارند.

وقتي مغز سروتونين توليد مي كند استرس ما كم مي شود وقتي دوپامين يا نوراپي نفرين توليد مي شود، تمايل به فكر كردن بيشتر شده و هوشيارتر مي شويم.

سروتونين هورموني است كه نقش مهمي در خلق، خواب و اشتها دارد و سطوح پايين آن باعث افسردگي، اضطراب و اختلالات خواب مي شود.

سروتونين از ماده اي به نام آمينو اسيدتريپتوفان توليد مي شود كه كمبود اين اسيدآمينه ممكن است در كاهش سطح سروتونين نقش موثري داشته باشد.

خوردن كربوهيدرات هاي مركب به طور غيرمستقيم باعث افزايش سطح تريپتوفان شده و در نتيجه سروتونين افزايش مي يابد.

مواد غذايي حاوي پروتئين بالا (مثل گوشت سفيد) باعث افزايش سطح دوپامين و نوراپي نفرين مي شود كه در اين حالت هوشياري فرد بالا مي رود. بنابراين مصرف اين گروه از

مواد غذايي در معالجه اين افراد نقش بسيار مهمي دارد.

يكي از عوامل موثر در درمان افسردگي هاي مزمن سيستم حمايتي خوب از طرف دوستان و فاميل است كه در پيشرفت درمان اين افراد بسيار موثر است.

نكات مهم تغذيه اي در بيماري افسردگي

1- خوردن مواد غذايي حاوي كربوهيدرات بالا شامل ميوه ها و همچنين سبزيجات، لوبياي سويا، حبوبات، برنج قهوه اي و ذرت براي اين بيماران مفيد است مصرف مواد غذايي حاوي كربوهيدرات و كم كربوهيدرات باعث كمبود توليد سروتونين و در نتيجه افسردگي مي شود.

2- اگر فردي عصبي هستيد و آرزو مي كنيد كه كمي راحت تر باشيد مقدار بيشتري غذاهاي حاوي كربوهيدرات بالاخص از نوع مركب مصرف كنيد. براي افزايش هوشياري غذاهاي پروتئيني شامل گوشت سفيد كه حاوي اسيدآمينه هاي ضروري هستند مصرف كنيد. ماهي قزل آلا و ماهي سفيد براي ايجاد روحيه مناسب بسيار مفيد هستند چرا كه هر دو حاوي مقادير زيادي تريپتوفان و پروتئين هستند.

3- از سودا و شيرين كننده هاي مصنوعي مثل آسپارتام اجتناب كنيد. اين مواد باعث اختلال در توليد سروتونين شده و سبب ايجاد سردرد، بي خوابي و تشديد افسردگي در افراد مبتلا مي شود.

4- از موادي كه حاوي فنيل آلانين بالا هستند (فنيل آلانين اسيدآمينه اي است كه از آن شيرين كننده هاي مصنوعي مثل آسپارتام ساخته مي شود) پرهيز كنيد. اين اسيدآمينه داراي ماده اي به نام فنل هست كه آلرژي زا است و باعث تشديد افسردگي مي شود.

5- از مصرف مواد غذايي حاوي چربي هاي اشباع شده بپرهيزيد. غذاهاي سرخ كرده مثل همبرگر و سيب زميني سرخ كرده مناسب نيست. از پروتئين ها مصرف

گوشت سفيد بيشتر توصيه مي شود چرا كه گوشت قرمز حاوي گلوتن است كه افسردگي را تشديد مي كند.

6- از مصرف الكل، كافئين (مثل قهوه و نسكافه) و غذاهاي كنسرو شده بپرهيزيد.

7- ورزش كنيد. تحقيقات نشان مي دهد كه ورزش، پياده روي، شنا يا هر فعاليت بدني كه برايتان لذت بخش است نقش مهمي در درمان افسردگي دارد.

8- سعي كنيد كاري كه انجام مي دهيد با كيفيت انجام دهيد.

9- اگر افسردگي شما فصلي است سعي كنيد از نوردرماني استفاده كنيد. قرار گرفتن در معرض نور خورشيد و نور ملايم باعث توليد هورموني به نام ملاتونين از غدد پينه آل مي شود كه اين هورمون نقش مهمي در جلوگيري از توهمات دارد. بنابراين در فصولي كه روزها كوتاه و شب ها طولاني است قرار گرفتن در يك اتاق روشن توصيه مي شود به طوري كه پرده هاي اتاق دائم باز باشد. استفاده از لامپ هاي فلورسنت موثرتر است.

10- اگر بيمار افسرده هستيد يك آزمايش تيروئيد حتماً انجام دهيد. اگر احساس كرديد حرارت بدن شما پايين است حتماً با پزشك خود در اين مورد مشورت كنيد، بيماري هاي مربوط به تيروئيد نقش مهمي در بروز افسردگي دارند.

چند نكته

بسياري از دانشمندان معتقدند افسردگي جزيي از سالمندي است درصورتي كه متخصصان تغذيه بر اين باورند كه مسائل مربوط به بيماري هاي روحي و رواني و از جمله آنها افسردگي در سالمندي ناشي از اختلالات مربوط به تغذيه صحيح در اين گروه سني از افراد است. به طور مثال كمبود ويتامين هاي گروه B در اين افراد باعث ايجاد اين اختلال مي شود.

تيروزين اسيد آمينه اي است كه براي

فعاليت هاي مغزي ضروري است و به طور مستقيم در توليد نوراپي نفرين و دوپامين در مغز نقش مهمي ايفا مي كند اين اسيدآمينه در حبوبات و اسفناج، پنير، موز، بادام، جگر مرغ، شكلات و كافئين قهوه وجود دارد و كمبود آن سبب كاهش توليد هورمون هاي مذكور و در نتيجه باعث اختلال در خلق مي شود. افرادي كه از داروهاي موسوم به (MAOI) مهاركننده هاي مونوآمينو اكسيداز مصرف مي كنند نبايد از مكمل هاي تيروزيني استفاده كنند و از غذاهايي كه شامل اين اسيدآمينه است بايستي پرهيز كنند چراكه تداخلات اين گروه از داروها كه در افسردگي تجويز مي شود با اين اسيدآمينه سبب افزايش فشارخون ناگهاني و وخيم مي شود.

تحقيقات نشان داده سلنيوم كه ماده معدني مهمي در بدن است باعث بهبود خلق و كاهش اضطراب مي شود و كاهش آن در اثر مصرف مواد غذايي حاوي مقادير كم اين ماده مصرفي سبب بروز افسردگي مي شود.

ورزش يك درمان موثر براي افسردگي است. در حين ورزش مغز موادي به نام هاي اندروفين و انكفالين توليد مي كند كه ضددرد است و در كاهش آلام جسمي بيماران بسيار كمك كننده است.

موسيقي نيز يك درمان موثر براي افسردگي شناخته شده است، بنابراين توصيه در اين مورد مهم به نظر مي رسد.

در يك مطالعه نشان داده شده است كه در خون بيماران افسرده سطح اسيدفوليك كه يكي از ويتامين هاي گروه B است و در سبزيجات تيره برگ به وفور يافت مي شود، پايين است. همچنين در همين مطالعه سطح روي در خون اين بيماران هم مشابه وضعيتي مثل اسيدفوليك داشته و

پايين است.

يكي از روش هاي مهم تشخيص افسردگي اندازه گيري غدد آدرنال بيماران است. با تكنولوژي هاي پيشرفته اي چون سي تي اسكن مشخص شده است كه غدد آدرنال اين افراد بزرگ تر از حد عادي بوده كه به علت پايين بودن سطوح هورمون هاي مشروحه اين غدد در اثر فعاليت هاي جبراني بزرگ مي شوند.

افرادي كه سيگار مي كشند بيش از افراد غيرسيگاري افسرده مي شوند. در يك جمع بندي كلي بايد گفت افراد مبتلا به بيماري افسردگي بايد از كربوهيدرات هاي مركب چون ميوه ها بيشتر استفاده كنند؛ گوشت سفيد از جمله ماهي براي آنها بسيار مفيد است مصرف موادي چون سودا، الكل، شيرين كننده هاي مصنوعي مثل آسپارتام قهوه و غذاهاي كنسروشده در اين افراد توصيه نمي شود. سبزيجات تيره برگ به علت وجود اسيدفوليك بالا توصيه مي شود. ورزش جزء لاينفك زندگي اين افراد بايد باشد. اين گروه از بيماران از مصرف سيگار بايستي پرهيز كنند و بالاخره اينكه در محل زندگي شان حتماً در مورد نور كافي اتاق ها دقت لازم را داشته باشند.

تغذيه مادران باردار

گرسنگي در شكم مادر

تحقيقاتي كه اخيرا در دانشگاه آمستردام انجام گرفته است نشان ميدهد زناني كه در سه ماهه اول بارداري شان غذاي كمي مصرف كرده اند فرزندان ضعيفي را به دنيا خواهند آورد كه در دوران بزرگسالي خود داراي ريسك فاكتور بالاتري از ابتلا به حملات و ناراحتي هاي قلبي خواهند بود.

در جريان جنگ جهاني دوم و در سالهاي 1945 و 1946 كه شهر آمستردام به محاصره و اسارت دشمنان درآمد.لذا مردم آمستردام نميتوانستند بيشتر از مقدار جيره غذايي شان غذا مصرف

نمايند. درنتيجه مقدار انرژي دريافتي شان از 400 كيلوكالري در روز فراتر نمي رفت.

كودكاني كه مادرانشان بعد از 13 هفته اول بارداري در معرض گرسنگي قرار گرفتند و نيزكودكاني كه در زمان قحطي به دنيا آمدند داراي ريسك فاكتورهاي بالاي ابتلا به حملات وبيماريهاي قلبي نبودند اما كودكاني كه مادرانشان در 13 هفته اول بارداري دچار قحطي شدند به طور متوسط كمتر از 2.5 كيلو وزن داشتند و سايز دور سرشان هم كمتر از حد استاندارد بود. زناني كه در دوران قحطي باردار شدند بچه هايي به دنيا آوردند كه بعدها داراي سطح بالاتري از انسولين خون بودند وچاقتر بوده و بيشتر در معرض حملات و ناراحتي هاي قلبي قرار گرفتند.

قبل از بارداري

اگر قبل از بارداري از بيماري هايي مانند ديابت و فشار خون بالا رنج مي بريد بايد بدانيد كه عدم رعايت نكات تغذيه اي كه منجر به عود كردن عوارض نامطلوب اين بيماريها ميشود به فاصله كمي قبل از بارداري و همچنين در اوايل بارداري ميتواند بر سلامتي جنين شما تاثير منفي بگذارد. اگر از داروهاي جلوگيري از بارداري استفاده ميكنيد بعد از پايان دادن به مصرف شان و همچنين در اوايل دوران بارداري با تجويز پزشكتان مي توانيد از قرص هاي مولتي ويتامين استفاده نماييد. اين قرص ها بخصوص حاوي فوليك اسيد ميباشند كه در تكامل و رشد مغري جنين شما نقش مهمي را ايفا خواهد نمود

رژيم غذايي مناسب زنان باردار

كارشناسان تغذيه توصيه هاي عمومي زير را به شما ارايه ميدهند و شما موظف خواهيد بود كه وعده ها و ميانوعده هاي غذايي تان را آنچنان تنظيم نماييد كه شامل مواد غذايي

زير باشد

نان و غلات و برنج

ميوه ها و سبزيجات

پنير، ماست و شير

گوشت سفيد و قرمز، ماهي، حبوبات، تخم مرغ و دانه ها

چربي ها و روغن ها و قند ها. اين مواد اگر چه مغذي نيستند اما ميتوانند انرژي بالايي توليد كنند. اين مواد البته بايد در مقادير پايين مصرف گردند.

همچنين توصيه ميشود بعد از برنامه ريزي در مورد رژيم هاي غذايي تان آن را به كارشناسان تغذيه نشان داده و در مورد اينكه آيا رژيم غذايي تان حاوي تمام گروههاي غذايي هست يا نه و اينكه آيا از لحاظ تغذيه اي براي شما كفايت ميكند يا خير از او راهنمايي بخواهيد.

تهوع بارداري

در دوران بارداري حتي اگر شما بسيار خوب از خودتان مراقبت نماييد و از رژيم غذايي مناسبي هم برخوردار باشيد باز هم ممكن است كه از عارضه تهوع بارداري رنج ببريد. اين عارضه معمولا در سه ماهه اول بارداري بروز مي كند. هيچ نوشدارويي براي از بين بردن تهوع صبحگاهي وجود ندارد اما توصيه هايي هست كه ميتواند شما را تخفيف علائم اين عراضه كمك نمايد.

هر شب قبل از اينكه به رختخواب برويد و همچنين صبح ها قبل از اينكه از رختخواب برخيزيد يك تكه نان سوخاري و يا بيسكوييت نمك دار مصرف نماييد.

تعداد وعده هاي غذايي را افزايش و مقدار آنها را كاهش دهيد.

از خوردن غذاهاي چرب و روغن دار خودداري نماييد.

بجاي اينكه همراه غذاها آب مصرف نماييد آنرا بين وعده هاي غذايي مصرف نماييد.

از مصرف زياده از حد چاي و قهوه خودداري نماييد.

در مصرف غذاهاي پرادويه، كرمها و سبزيجات

خيلي معطر نظير پياز زياده روي نكنيد.

استفاده از همه گروههاي غذايي

دوران بارداري ، مولد شرايط جديد زيستي و رواني براي مادر است . از جنبه هاي مختلف ، تغذيه در اين دوران از اهميت و حساسيت زيادي برخوردار است . بنابراين لازم است كه مادران باردار، رژيم تغذيه اي متفاوت با شرايط عادي و متناسب با شرايط بارداري براي خود در نظر بگيرند. در اينجا، رژيم غذايي كاملي كه مادران در دوران بارداري بايد رعايت كنند از نظرتان مي گذرد:

الف : انرژي براي تامين سوخت وساز بدن مادر و رشد جفت و جنين مورد نياز است . منابع تامين كننده آن ، انواع نان ، برنج ، سيب زميني ، ماكاروني و انواع روغنهاي مايع و جامد (روغن زيتون ، كره و خامه ) است البته با وجود اين كه نياز به انرژي در اين دوران افزايش پيدا مي كند، بايد توجه داشت كه بيش از اندازه از اين مواد مصرف نكنيم .

ب. پروتئيني كه براي ساخته شدن بافتهاي بدن مادر و جنين مورد نياز است . از گوشت قرمز، گوشت سفيد، تخم مرغ ، شير، ماست و حبوبات تامين مي شود.

ج. ويتامين و املاح كه براي حفظ سلامت بافتهاي جنين و مادر و انجام طبيعي فعاليت هاي بدن مورد نياز هستند.

ويتامين ها و املاح در ميوه و سبزيها وجود دارند. ويتامين هاي مهم مورد نياز دوران بارداري كدام است؟

ويتامين :A

مهمترين نقش ويتامين A ، تاثير در تشكيل سلولهاي مغز و شبكيه چشم است . ويتامين A در جگر، تخم مرغ ، لبنيات ، سبزيجات برگ سبز و

زرد رنگ مانند هويج است .

ويتامين :C

ويتامين C، باعث تقويت سيستم ايمني مادر مي شود. به همين علت مصرف آن در دوران بارداري توصيه مي شود. تحقيقات نشان داده است . كمبود ويتامين Cمي تواند باعث افزايش فشارخون مادر در 3ماهه آخر بارداري شود. مهمترين منابع ويتامين C، ميوه ها بخصوص انواع مركبات و سبزيجات است.

اسيد فوليك :

يكي از مهمترين ويتامين ها، اسيدفوليك است . نياز به اين ويتامين به دليل افزايش حجم خون مادر افزايش مي يابد. كمبود اين ويتامين در هفته هاي اول بارداري مي تواند باعث ايجاد اختلالات عصبي در جنين شود. اسيدفوليك به طور عمده در انواع سبزيهاي داراي برگ سبز تيره ، لبو، كلم و پرتقال وجود دارد.

املاح مهم مورد نياز در دوران بارداري

كلسيم به دليل نقش مهم آن در ساخت اسكلت و استخوان هاي جنين و جلوگيري از پوكي استخوان در مادر، يكي از مهمترين املاح مورد نياز در دوران بارداري است . نكته قابل توجه اين است كه متاسفانه مادران به ميزان كافي از مواد غذايي حاوي كلسيم استفاده نمي كنند. كلسيم در شير ، ماست ، پنير، ماهي ساردين و كيلكا وجود دارد.

تغذيه كودكان

كودك و شير گاو = شير گاو چه وقت و چه اندازه

شير مادر = شير مادر و جلوگيري از ايجاد چاقي

بي اشتهايي كودكان = عادت بد غذايي در كودكان

كودكان قبل از سن يكسالگي نبايد شير گاو مصرف كنند. تعجب نكنيد زيرا بدن نوزادان به شير مادر- و نه شير فرآوري نشده گاو- نياز دارد و اگر مادري نميتواند بنا بر دلايلي به كودك خود شير بدهد بهتر است به دنبال شير خشك

غني شده با آهن كه از شير معمولي درست شده باشد بگردد.اين به معناي اجتناب كلي از مصرف شير گاو نيست بلكه بيانگر اين لست كه مصرف شير مادر و شير هاي خشك غني از اهن در درجه اول اولويت قراردارند. به عبارت ديگر شير گاو بهترين منبع دربردارنده مواد غذايي براي نوزادان نيست.

حقيقت اين است كه در توليد شيرهاي خشك شير گاو بعنوان منبع پروتئين، چربي و كربوهيدرات استفاده ميگردد. اما مواد ديگري نيز هنگام توليد به آن افزوده مي شود.

اگر بجاي شير خشك به نوزاد شير گاو فرآوري نشده داده شود بعد از مدتي ممكن است علايم كمبود بعضي از مواد مغذي نظير آهن، اسيدهاي چرب ضروري و ويتامين E ظاهر گردد. شير گاو همچنين داراي مقادير بيش از حد لازم سديم است كه اين مقدار اصلا براي نوزاد نياز نيست. همچنين از آنجايي دستگاه گوارشي نوزاد هنوز تكامل نيافته است لذا مصرف مقادير زياد پروتئين موجب از دست دادن خون- از ناحيه روده اي معده اي- و به تبع آن كاهش ذخيره آهن در بدن نوزاد گردد. بنابراين قبل از سن يكسالگي تنها مصرف شيرهاي خشك فرآوري و غني شده ميتوانند نيازهاي تغذيه اي نوزادان را برآورده نمايد.همچنين در مورد كودكاني كه ممكن است بطور ارثي آمادگي ابتلا به آلرژي غذايي داشته باشند عدم مصرف هر نوع شيري غير از شير مادر ميتواند باعث شود كه دستگاه گوارشي آنها بخوبي تكامل يافته و احتمالا در سنين بعد ار يكسالگي بتواند بدون ابتلا به عوارض اين آلرژي از هر نوع شيرو غذايي كه تمايل دارند استفاده نمايد.

اگر چه هنوز بطور كامل

اثبات نشده است اما دلايل زيادي كه وجود دارد بيان ميدارند در مورد كودكاني كه بطور ارثي استعداد ابتلا به ديابت وابسته به انسولين را دارند مصرف زودهنگام شيرهاي غير از شير مادر –قبل از يك سالگي- ميتواند يك عامل تسهيل كننده و تسريع بخش باشد. همچنين بيان ميشود كه تركيبي از استعداد ارثي و مصرف زودهنگام از شير گاو ميتواند موجب بروز ديابت كودكان گردد.

چه هنگام ميتوانيد به كودكانتان شير گاو بدهيد؟

براي اولين سال زندگي شير مادر يا شير خشك مهمترين منبع شير به شمار مي آيد. شير گاو براي اولين سال زندگي اصلا مناسب نيست اما از حدود 7 ماهگي به بعد كمي شير گاو و يا غذاهايي كه حاوي مقادير كمي شير گاو هستند ميتوانند به عنوان يك غذاي كمكي مورد استفاده قرار بگيرند.ميتوانيد شير را با غذاهاي جامد مثل پوره سيب زميني يا برنج مخلوط كنيد و يا ميتوانيد مقدار كمي شير را با ميوه هاي تازه مخلوط نماييد. با افزودن ادويه و پوره سبزيجات به شير ميتوانيد يك غذاي لذيذ و خوشمزه براي كودكتان تهيه كنيد.

شير گاو,چه وقت و چه مقدار

از چه هنگام ميتوان به كودك شير گاو داد؟ در اولين سال زندگي يك كودك شير مادر و شير هاي خشك بهتر از شير گاو تشخيص داده شده اند و شير گاو اصلا براي اين امر مناسب نيست . اما از حدود 7 ماهگي كمي شير گاو و يا غذاهايي كه حاوي مقادير بالاي شير هستند بعنوان مهمترين مكمل هاي غذايي به غذاي كودكان افزوده مي گردد.

راههاي زيادي براي آغاز استفاده از شير گاو وجود دارد مثلا ميتوانيد

آنها را به پوره ها و غذاهاي كودكان- تهيه شده از غلات- استفاده نماييد. همچنين ميشود مقداري شير كامل را با ميوه هاي تازه مخلوط كرد و مصرف نمود. با تركيب نمودن كمي شير كامل و پوره سبزيجات و كمي ادويه يك غذاي عالي براي نوزادان و كودكان تهيه نمود.

هر چه سن كودكان افزايش مي يابد نگراني از كمبود كلسيم نيز افزايش مي يابد. بيش از بيست درصد از كودكان مقادير ناكافي از كلسيم را دريافت ميكنند. اين امر بدان علت است كه اكثر كودكان از نوشيدنيهايي استفاده ميكنندكه حاوي مقادير ناكافي سديم مي باشد.

سالهاي اوليه زندگي يك كودك زمان رشد و تكامل استخوانهاي اوست لذا مصرف مواد غذايي حاوي كلسيم زياد در اين سن بسيار مفيد ميباشد. در اين مورد شير يك نوشيدني خوب و مفيد است زيرا قند موجود در شير(لاكتوز) و همچنين ويتامينD موجود در آن از عواملي هستند كه موجب افزايش جذب كلسيم مي شوند.

نكات مهم در مورد شير و كودك

v شير كامل گاو را نبايد تا يكسالگي به كودكان داد.

v كودكاني كه داراي سابقه ابتلا به آلرژي و يا ديابت وابسته به انسولين نبايد تحت هيچ عنواني و به هيچ مقداري قبل از پايان يكسالگي به غير از شير مادر و شير خشك هيچ نوع ديگر از شير را مصرف نمايند.

v مصرف شير به عنوان يك غذاي مكمل تنها بعد از هفت ماهگي توصيه ميشود.

v بعد از يكسالگي دريافت مقادير كافي شير موجب ميشود كه يك منبع غني كلسيم بدست آوريد.

استفاده از شير مادر بجاي استفاده از شير خشك ميتواند موجب جلوگيري از ايجاد چاقي گردد.

به تمام مزيت هاي استفاده

از شير مادر بجاي شيرخشك اين نكته را هم اضافه كنيد كه استفاده از شير مادر ميتواند موجب جلوگيري از ايجاد چاقي در سالهاي بعدي زندگي يك كودك بشود. بر طبق نتايج آزمايشي كه در مجله انجمن پزشكي آمريكا American Medical Assiciation درج شده است كودكاني كه در شش ماهه اول زندگي شان بوسيله شير مادر تغذيه شده اند در سن 14 سالگي 22% كمتر از كودكاني كه بوسيله شير خشك تغذيه شده اند به عارضه چاقي دچار ميگردند. علاوه بر اين هر چه مدت زمان شيردهي بوسيله مادر بيشتر باشد احتمال ابتلاي كودك به عارضه چاقي در سنين نوجواني كاهش مي يابد.

American Medicall Association The Gournal of

بي اشتهايي كودكان

غذا نخوردن كودكان يكي از مشكلات رايج تغذيه اي موجود در خانواده هاست سوال اين است كه والدين در مقابل اين عمل چه ميكنند ؟ تهديد و ارعاب ؟ ضرب و شتم ؟ مقايسه با ديگران ؟به زور خوراندن غذا ؟ تطميع با خوراكيهاي بي ارزش يا به اصطلاح هله هوله ؟ و ....؟كدام يك از راهها صحيح است ؟از نظر بنده هيچكدام

اگر كودكتان غذا نميخورد بايد او را نزد كارشناس تغذيه و همچنين در صورت نياز نزد روانشناس ببريد.

بنظر من اگر از كودكتان - مخصوصا اگردختر است - بخواهيد در بعضي از كارهاي بي خطر آشپزي به شما كمك كند هنگامي كه سفره را پهن كرديد به همه اعلام كنيد كه غذاي امروز را با كمك فلاني آماده كرده ايد و از اهل خانه هم بخواهيد- ولو اينكه از آشپزي شما ناراضي هستند- از غذا تعريف كنند مسلما اين برخورد باعث خواهد شد

كه بچه نسبت به غذائي كه خودش تهيه كرده است رغبت نشان داده و مقدار بيشتري از آنرا بخورد.

راه ديگر اينست كه ببينيد كودكتان براي غذا خوردن چه شرايطي را براي شما در نظر ميگيرد و حتي الامكان آن را بپذيريد و فراموش نكنيد آنچه از نظرما نامعقول است شايد براي كودكتان - در آن شرايط - كاملا معقول و پذيرفتني است و قبول آن باعث بهبود وضعيت روحي كودك ميشود.

حتما قضيه ابن سينا و شاهزاده اي را كه فكر ميكرد گاو است را ميدانيد. شاهزاده به هيچ وجه غذا نميخورد و ميخواست تا قصابي را براي ذبح كردنش احضار كنند.ابن سينا در هيات قصاب نزد شاهزاده رفت و گفت،اين گاو لاغر است به او غذا بدهيد تا فربه شود.آنگاه او را قرباني خواهم كرد.آنوقت شاهزاده شروع به خوردن غذا كرد هنگامي كه كمي غذا خورد حالش بهبود يافت و سالم شد.

با كودكان هم بايد همين گونه برخورد كرد. يكي از اساتيدمان تعريف ميكرد: كودكي را براي رژيم درماني نزدش آورده بودند كه بشدت لاغر بود و به هيچوجه حاضر به خوردن غذا نميشد مگر اينكه خواسته اش را- كه از نظر خانواده غير معقول بود- عملي ميكردند. اين بچه از پدرش كه از قضا وقدر يك نظامي بوده ميخواست تا او را روي يخچال بگذارد و خودش به اتفاق همسرش(مادر بچه) دور ميز غذا خوري برقصند تا او غذايش را بخورد. خانواده از انجام اين كار طفره ميرفتند و بچه هم متقابلا از خوردن غذا سر باز ميزد.

هنگامي كه استادمان انجام اين كار را از والدين كودك طلب كرد آنها ابتدا طفره رفتند

اما بعد از اصرار او قبول كردند. بعد از مدتي كودك خوب شد و به حالت عادي بازگشت.

عادت بد غذايي در كودكان

يكي از بزرگترين مشكلات در زمينه تغذيه كودكان و نونهالان, عادات بد غذايي است. علت ايجاد اين عادات و اصلاح نشدنشان چيست؟ علم فيزيك بيان ميدارد كه براي اينكه بر آيند دو نيروي همراستا و خلاف جهت صفر باشد بايد آن دو نيرو با هم برابر باشند.

يكي از نيروهاي تغذيه اي موجود در جامعه نيروي عادات بد غذايي است. علل و عوامل زيادي باعث بوجود آمدن آن ميشود از جمله اعتقادات قديمي خرافي, روزنامه ها و مجلاتي كه از افراد بي اطلاع يا كم اطلاع براي نوشتن اطلاعات تغذيه اي ياري ميگيرند و ... . نيرويي عظيم تر نيز آنها را ياري ميكند و موفق ميگرداند نيروي (( تبليغات مواد غذايي از جعبه جادويي )) و نيروي جهالت تغذيه اي ناشي از آموزش كم يا ناصحيح مسائل تغذيه اي از رسانه هاي جمعي بخصوص تلويزيون.

كافي است تلويزيونتان را روشن كنيد تا ببينيد هر ساعت چند بار برنامه هاي آن قطع ميشود و چقدر از فضاي بين برنامه اي به تبليغات تخصيص مي يابد. شايد خودتان هم توجه كرده باشيد كه قسمت عمده اين تبليغات مربوط به ميان وعده ها و كمك غذاهاست. اين مواد بر دو نوعند يا از اصل و ريشه براي سلامتي مضر تشخيص داده شده اند و يا اينكه مضر نيستند( اما مفيد هم نيستند) اما خوردن زيادتر از حد آنان باعث جلوگيري از مصرف غذاهاي اصلي و مفيد خواهد شد كه نتيجه اين امر سوتغذيه ميباشد.

بهر صورت در

اين ميان هم تلويزيون با پخش اين همه تبليغات تلويزيوني و عدم ارائه برنامه هاي آموزشي تغذيه اي چه در سطح بزرگسال و چه در سطح خردسال و همچنين والديني كه اغلب براي ساكت كردن كودكان خود و يا از سر خود باز كردن شان بدون هيچ محدوديتي امكان خريد و تهيه انواع تنقلات غير سودمند و ميان وعده هاي غير لازم براي كودكان را فراهم ميكنند از سويي ديگر به نوعي در ايجاد و دامن زدن به عادات بد غذايي موثرند.

شير و لبنيات

دانشمندان و شيميدانها حيات شناس بيش از سي نمك معدني در بدن انسان پيدا كرده اند كه بعضي از آنها به مقدار بسيار كم مي باشد ولي اثرشان فوق العاده است و وجود آنها براي سلامتي ضروري است . گرچه ممكن است شير تمام اين املاح را نسبت به احتياج ما نداشته باشد و حتي شير گاو املاح دارد براي جلوگيري از كمبودي كه مسبب خطرات بزرگ است كافي است .

روستاييان كه به شير و سبزيهاي متعدد دسترسي دارند و آنها را خام مي خورند هيچ وقت دچار كمبود نخواهند شد . مهمترين اثر شير اينست كه در آن نمكي وجود دارد كه مقدار آن كافي و به صورتي است كه در بدن ما به خوبي جذب مي شود و آن نمك كلسيم است .

اما اگر بخواهيم كلسيم مورد احتياج بدنمان را در غذاهاي ديگر بيابيم لازم است كه هر روز يك كيلو سيب زميني و سه كيلو گوشت بخوريم .

بسيار خوب . اما متاسفانه نه اشتهاي ما قبول مي كند و نه معده ما قدرت هضم اينها را

دارد و از طرف ديگر اگر چند روزي از اين غذا بخوريم مبتلا به زيادي خون و ترش شدن آن خواهيم شد. در صورتي كه ما مي توانيم اين مقدار كلسيم را در كمتر از نيم ليتر شير و صد گرم پنير به دست آوريم و از اين رو گفته اند آنجا كه شير نيست كلسيم وجود ندارد . واقعا هم همين طور آست بدون شير كلسيم پيدا نخواهد شد . از طرف ديگر املاح كلسيم به اتفاق نمك طعام قسمتهاي زيادي از مايعات بدن را تشكيل مي دهند. اين مايعات براي سلامتي بدن ما نهايت لزوم را دارند .

وجود كلسيم تنها براي استخوانها و دندانها و ناخنها و موهاي ما لازم نيست بلكه براي محكم كردن عضلات نيز وجودش نهايت لزوم را دارد مخصوصا براي عضلات قلب كه دائما در حركت مي باشند .

بدون كلسيم قلب خسته مي شود و امراض قلبي را ايجاد مي نمايد . اين امراض اكنون عامل شماره يك مرگ انسان مي باشند . بدون كلسيم استخوانهاي ما سست مي شود و آهك بدن ما كم ميگردد واكثر مردم به اين بيماري مبتلا مي باشند . ستون فقراتشان ناقص است ، شكستگي زياد در استخوانهاي آنها مخصوصا كشاله ران آنها پيدا مي شود .كلسيم براي متعادل نگاه داشتن سلسله اعصاب نهايت لزوم را دارد . نيمي از بدخوابيها سببش كلسيم است . از نظر ورزشكاري هم فرزي و زور زياد جز با يك خون سرشار از كلسيم مسير نيست و از اين رو گفته اند آنجا كه كلسيم نيست سلامتي وجود ندارد و از جمع اين دو جمله

: آنجا كه شير نيست كلسيم نيست _ آنجا كه شير نيست سلامتي نيست ، جمله سومي به دست مي آيد :آنجا كه شير سلامتي نيست ، علاوه بر كلسيم نيايد فراموش كنيم كه شير چيزهاي ديگر هم دارد كه مهمترين آنها قند شير است. امتحانات متعددي كه در بنگاه علمي بهداشت غذايي شهر پاريس در موشها به عمل آمد اين نتيجه حاصل گرديد كه قند شير در جذب كلسيم تاثير عجيبي دارد . وقتي به يك دسته از موشها غذايي مي داديم كه تمام تركيبات شيررا داشت ، موشها داراي استخواني محكم و طبيعي با جداري كلفت مي شدند در صورتي كه وقتي به آنها غذايي مي داديم كه تمام تركيبات شير را يه استثناي قندش داشت چنين نتيجه اي حاصل نمي گرديد ، استخوان اين حيوانات داراي جداري نازك و داخلي فراخ و پوك مي شد . از اين تجربيات اهميت قند شير ظاهرشد . قند شير علاوه بر اثر فوق مدر بسيار خوبي بوده و ضد سموم بدن است ضمنا غذاي خوب و لازمي براي موجودات ذره بيني مفيد معده و روده ها است .

اين موجودات كه سازنده ويتامينهاي ب و ك مي باشند نه تنها براي سلامتي بلكه وجودشان براي ادامه حيات بشر لازم است . باري شير يك غذاي نجات دهنده و نگهبان است كه به تنهايي مي تواند عوارض كمبود غذايي را جبران نمايد . بيماري چيزي جز كمبودي نيست و چون شير مانع كمبودي است مانع جميع امراض هم مي باشد .

بايد به ياد داشته باشيد كه شير مخصوصا نجوشيده آن ضررهاي زيادي دارد . اما

شيرهاي بريده مثل ماست و پنير هيچگونه ضرري ندارند و فوايد بيشتري دارند و ميكروبهاي خطرناك مثل سل كه در شير نجوشيده ممكن است پيدا شود در اين تركيبات نيست . شير داراي تمام انواع مواد سفيده اي است كه همه ي آنها براي غدد و مايعات بدن لازم است . اين مواد در ماست و پنير براي جذب بدن ما آماده تر مي باشند . ماست و پنير داراي ويتامين ب است كه يكي از آنها به ويتامين جواني مشهور است و همچنين ماست محيط معده و روده ها را براي رشد ميكروبهاي مفيد كه ويتامين ب مي سازد آماده مي سازد .

10 ماده غذايي مناسب

1- سيب زميني شيرين: سرشار از كاراتنوئيد، ويتامين C، پتاسيم و فيبرهاي غذايي.

2- نان سبوس دار: اين نوع نان نسبت به نوع سفيدش داراي ويتامين ها و مواد معدني بيشتري است.

3- گل كلم: منبع غني كاراتنوئيد، ويتامين C و اسيد فوليك.

4- هندوانه: مملو از ويتامين C و كاراتنوئيد.

5- لوبيا: سرشار از پروتئين، آهن، اسيد فوليك و فيبرهاي غذايي، چربي بسيار كم.

6- گرمك و طالبي: يك چهارم از هر يك مي تواند ويتامين A و C مورد نياز بدن در روز را تامين كند.

7- اسفناج و كلم پيچ: داراي كلسيم، ويتامين C، كاراتنوئيد و فيبرهاي غذايي فراوان.

8- پرتقال: حاوي ويتامين C، اسيد فوليك، پتاسيم و فيبرهاي غذايي.

9- آرد جوي دوسر: داراي فيبرهاي غذايي قابل حل بسيار مفيد براي كاهش و تعديل كلسترول.

10- شير 1 درصد چربي: منبعي بسيار غني از پروتئين با چربي و كلسترول كم.

مواد غذايي مضر

1- روغن هاي جامد. افزايش كلسترول، ايجاد بيماري هاي قلبي- عروقي

2- قند، شيره و نوشابه: افزايش قند و كلسترول

خون.

3- مواد نشاسته دار مانند ماكاروني

4- گوشت قرمز با چربي زياد.

5- مواد لبني پرچرب.

ناسازگارى غذا عامل آلرژى

يك متخصص تغذيه اظهار داشت بهترين راه براى تشخيص آلرژى تجربه فردى است، تحقيقات?? ساله روى بيماران آلرژيك نشان مى دهد شيوع اين بيمارى رو به افزايش است و عمده ترين دليل آن تغيير شيوه زندگى مردم است، استفاده از داروهاى متنوع، گسترش بى رويه وسايل نقليه و آلودگى هوا نيز از عواملى است كه باعث شده بيمارى آلرژى رو به رشد باشد.

اين متخصص خاطر نشان كرد: بيمارى آلرژى در هر سنى مى تواند بروز كند، چرا كه افراد هميشه در معرض عوامل آلرژيكى قرار دارند ولى با افزايش سن شايع تر مى شود.

امكان آلرژى در دوران شير خواركى وجود دارد، به خصوص زمانى كه نوزاد از شير غير مادر و يا از غذاهاى تكميلى استفاده كند، كه در اين صورت امكان افزايش آلرژى وجود دارد و توصيه مى شود كه آب پرتقال، مركبات و سفيده تخم مرغ در سنين زير يك سال به كودك داده نشود، زيرا اين دسته مواد غذايى بيشتر مى توانند نقش آلرژيكى داشته باشند.

اين متخصص در خصوص ساير ناسازگارى هاى غذايى گفت: يك دسته از ناسازگارى ها موسوم به ناسازگارى هاى ارگانيك نيز وجود دارد و درآن بعضى از افراد به دليل يك نقص عضو قادر به استفاده از يكسرى مواد غذايى نيستند و در صورت استفاده مشكلات از جمله نوعى عدم تحمل غذايى بروز خواهد كرد: به عنوان مثال بعضى افراد در صورت مصرف شير دچار يكسرى اختلالات مى شوند، كه علت آن كمبود يك آنزيم جهت هضم قند شير در دستگاه گوارشى است.وى در

ادامه اذعان كرد: نوع ديگر ناسازگارى هاى غذايى به ناسازگارى فيزيكى، شيميايى موسومند، كه در آن استفاده همزمان بعضى از مواد غذايى، علائم و اختلالاتى را ايجاد مى كند. از جمله خوردن چاى به همراه غذا كه موجب جذب آهن مواد غذايى مى شود و كم خونى در فرد را دامن مى زند.

بدن سالم با تغذيه مناسب

نويسنده: اكبر مالكي

هر كس كه كار پرورش و آماده سازي بدن و يا شركت براي كسب مهارت هاي ورزشي را آغاز مي كند، بايد آگاهي هايي درباره غذا و نيز شيوه توليد كالري در بدن خويش داشته باشد. به طور كلي نقش تغذيه در بسياري ورزش ها قابل توجه است. به عنوان مثال 40 درصد دستاوردهاي مهارت هاي ورزشي نتيجه تغذيه درست و مناسب است.

اهميت ارتباط تغذيه با ورزش فقط مربوط به ورزشكاران حرفه اي نيست و هر كسي در هر سطحي كه به ورزش مي پردازد، بايد اصول تغذيه را رعايت كند.

تغذيه ورزشكاران و افراد عادي خيلي با هم تفاوت ندارد ولي تغذيه عامل مهمي است كه در كنار سلامت جسمي و روحي و آمادگي بدني در موفقيت ورزشكار نقش تعيين كننده اي دارد.

در حقيقت اصول تغذيه يكسان است، ولي به دليل فعاليت بدني بيشتر، نياز يك ورزشكار به مواد غذايي بيشتر از افراد عادي است.

براي تشخيص مقدار كالري مورد نياز و در نتيجه رژيم غذايي مناسب عوامل مختلف نظير سن، جنس، قد، وزن، توده عضلاني بدن، شرايط فيزيولوژيك و نيز نوع ورزش از لحاظ قدرتي يا استقامتي بودن موثر است.

انرژي مورد نياز يك ورزشكار بايد 50 درصد از كربوهيدرات هاي پيچيده، 30-20 درصد از چربي، 15-10 درصد از پروتين و 10 درصد از قندهاي ساده تامين مي شود.

علم تغذيه

ورزشي، به بررسي مواد غذايي و رابطه آن با ورزش مي پردازد. در اينجا قصد نداريم به بررسي علمي و پيچيده مباحث اين علم بپردازيم، زيرا اين مبحث بسيار وسيع بوده و با علوم ديگري مانند فيزيولوژي، مورفولوژي، ژنتيك و بيوشيمي و غيره نيز در ارتباط تنگاتنگ است و قرار نيست اين مباحث در اين چكيده بررسي گردد، بلكه لازم است به مباحثي مثل هضم، جذب و متابوليسم پرداخته شود.

بايد توجه داشت غذايي كه مي خوريم مستقيما در انجام وظايف و اعمال بدن شركت ندارند و بايد تحت تغييرات شيميايي و فيزيكي قرار گيرند تا به مواد قابل استفاده بدن تبديل شوند و به كل اين تغييرات هضم غذا گفته مي شود.

ورود مواد هضم شده از ديواره لوله گوارش به داخل خون را جذب غذا گفته مي شود. هضم و جذب غذا توسط دستگاه گوارش صورت مي گيرد.

متابوليسم: به كليه واكنش هاي شيميايي درون بدن موجودات زنده از جمله انسان متابوليسم گفته مي شود و شامل ساخته شدن مواد (آنابوليسم) و تجزيه مواد قبلي (كاتابوليسم) است.

در اين نوشتار ابتدا به شيمي غذا (شناخت و تعريف غذا) پرداخته و سپس به مبحث غذا و ورزش اشاره خواهد شد.

شيمي غذا

اصولا مواد غذايي به سه طبقه اصلي تقسيم مي شوند:

1. مواد غذايي اصلي

2. ويتامين ها

3. مواد معدني و املاح

مواد غذايي اصل شامل:

1. كربوهيدرات ها (قندها)

2. ليپيدها (چربي ها)

3. پروتين ها

به طور كلي، انرژي مورد نياز ورزشكار بايد 50 درصد از كربوهيدارت هاي پيچيده، 20 درصد تا 30 درصد از چربي ها و 10 درصد تا 15 درصد از پروتين ها و 10 درصد قندهاي ساده تامين شود.

كربوهيدرات ها

كربوهيدارت ها موادي هستند كه از كربن و هيدروژن و اكسيژن تشكيل شده اند، مانند: قندهاي ساده: گلوكز (قند

انگور) و فروكتور (قند ميوه)، دو قندي ها: ساكارز (قند نيشكر) و لاكتوز (قند شير) و مالاتوز (قند جو)، قندهاي مركب: قندهاي مركب گياهي (نشاسته و سلولز) و قند مركب جانوري (گليكوژن) بدن براي بدست آوردن سريع انرژي به كربوهيدارت ها متكي است، از آنجا كه كربوهيدارت ها به آساني براي بدن انرژي آزاد مي نمايند قسمت زيادي از بهترين سوخت براي ورزشكاران كربوهيدرات ها محسوب مي گردند و اين ماده در مقايسه با چرب و پروتئين براي سوختن، اكسيژن كمتري نياز دارند.

كربوهيدرات ها به جز تامين انرژي هيچ نقش حياتي ندارند ولي قابل تبديل به چربي بوده و آنگاه در بدن ذخيره مي شوند، در جگر به شكل گليكوژن ذخيره مي گردند و اثر تحريكي بر روي سيستم گوارش و سيستم عصبي و سيستم هورموني دارند.

بايد توجه داشت بدون آنها تداوم يك زندگي سالم امكان پذير نمي باشد زيرا عملكرد سيستم عصبي تنها بر پايه انرژي حاصل از كربوهيدرات هاست.

چربي ها

چربي ها از نظر تركيبي بسيار شبيه كربوهيدارت ها هستند به جز اين كه نسبت اكسيژن و هيدروژن آنها متفاوت است يكي از وظايف چربي ها تامين انرژي زياد در بدن است كه مقدار آن در حدود 5/2 برابر كربوهيدارت هاست.

در هنگام فعاليت ورزشي، چربي ها را بايد به عنوان منبع ثانويه انرژي براي ورزشكاران به حساب آورد. پس از اينكه ذخاير گليكوژني عضلات تمام شدند، چربي ها آماده مي شوند تا نقش خود را به عنوان يك منبع انرژي ايفا كنند در كل چربي ها براي تداوم زندگي و سلامتي ضروري هستند، چربي ها حاصل ويتامين هاي K و E و D و A موسوم به ويتامين هاي محلول در چربي هستند. در حقيقت بدون وجود چربي ها، بدن شما نمي تواند ويتامين D را جذب كند و

كلسيم را به استخوان ها و دندان هايتان برساند. وجود چربي ها براي تبديل كاروتن به ويتامين A لازم است. آنها يك ذخيره بالقوه وسيع انرژي در ورزشكاران محسوب مي شوند ولي نبايد بيش از حد مصرف شوند به ويژه در افرادي كه زندگي بدون تحركي دارند اين مسئله حائز اهميت است.

چربي ها بايد 10 تا 15 درصد كل كالري مورد نياز بدن را شامل شود كه براي ورزشكاران هم با وجود جنب و جوش زياد همين مقدار منظور گرديده است.

پروتئين ها

پروتئين ها موادي هستند شامل نيتروژن (N) كربن (C) و هيدروژن (H) و تنها منبع نيتروژن بدن محسوب مي شوند. پروتئين ها از تركيب اسيد آمينه هاي اختصاصي تشكيل شده اند و بدن براي حفظ بقاي خود به پروتئين احتياج دارد. ورزشكاران نسبت به افراد عادي در دوره هاي تمريني به پروتيئن بيشتري نيازمندند به طور متوسط افراد بزرگسال عادي به ازاي هر كيلوگرم از وزن بدن خود 8/0 گرم پروتئين بايد مصرف كنند و ورزشكاران بزرگسال بايد به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن خود 5/1 تا 2 گرم پروتيئن مصرف كنند. پروتئين ها مسئول تامين 5 تا 15 درصد انرژي مورد نياز براي ورزش هاي استقامتي هستند.

يك رژيم غذايي فاقد پروتئين باعث مي شود بدن از پروتئين هاي موجود در سلول هايش استفاده نمايد و اگر اين وضعيت ادامه يابد نتيجه مرگ خواهد بود.

غذاهاي غني شده از پروتئين از دو منبع به دست مي آيند:

1. منبع گياهي مانند ذرت، سويا و به طور كلي خانواده حبوبات

2. منبع جانوري مانند انواع گوشت و تخم مرغ

ويتامين ها: ويتامين ها مواد ويژه اي هستند كه به اندازه كم براي رشد و نمو و نگهداري دستگاه هاي بدن هر فرد و براي كاركرد درست و طبيعي به آنها نيازمند

است و فقدان آن سبب ناهنجاري ها و بيماري هاي ويژه اي مي گردد.

ويتامين ها به طور كلي به دو گروه بزرگ تقسيم بندي مي شوند:

1. ويتامين هاي محلول در آب، مانند:

C و خانواده B و 1B و 2B و 6B و 12B و 15B

2. ويتامين هاي محلول در چربي، مانند:A,E,D,K

ويتامين هاي محلول در آب: خانواده B ويتامين B1 (تيامين): در مخمر، آجيل و سبوس گندم و برنج... وجود دارد و وظيفه آن آزاد سازي انرژي كربوهيدرات ها و ارتقاء سلامت سيستم عصبي است.

ويتامينB2 (ريبوفلدوين): در مخمر، ماهي، سبزيجات، جگر، قلوه، و ... يافت مي شود و وظيفه آن رشد گلبول قرمز و در جذب چربي ها و كربوهيدارت ها نقش دارد.

ويتامين B6 (پريدوكسين): در جگر، پنير، تخم مرغ، مخمر، موز و آجيل وجود دارد و وظيفه آن رشد گلبول هاي قرمز و جذب چربي ها و كربوهيدارت ها است.

ويتامين B12: در جگر، پنير، مخمر، تخم مرغ و موز وجود دارد و وظيفه آن كمك به تاثير هر نوع فعاليت سلولي عضلاني مي باشد.

ويتامين B15 (پانگاه ميكاسيد): در مخمر و ماهي وجود دارد و وظيفه آن به توليد گليكوژن كمك مي كند و توليد اسيد لاكتيك را كاهش مي دهد و به متابوليسم چربي براي ايجاد انرژي كمك مي كند.

ويتامين C (اسيد اسكوربيك): در مركبات و سبزيجات تازه وجود دارد و وظيفه آنها به ارتقاء سلامت عمومي همه بافت ها كمك مي كند، با ويروس ها مي جنگد و به جذب آهن كمك مي كند. ويتامين C نسبت به گرما ناپايدار است.

ويتامين هاي محلول در چربي: ويتامين A (رتينول): در روغن، جگر ماهي، تخم مرغ، شير و هويج يافت مي شود وظيفه آن بر بينايي موثر است و پوست سالم را در خود تضمين مي كند.

ويتامين D (كلسي فرول): در ماهي، شير، كره

و نور خورشيد وجود دارد و وظيفه آن به رشد و سلامت استخوان ها و جذب كلسيم كمك مي كند.

ويتامين E: در آجيل، گندم، تخم مرغ و سبزيجات وجود دارد و وظيفه آن به دريافت اكسيژن كمك مي كند سطح تستوسترون را افزايش مي دهد در مصرف ويتامين Aنقش كمكي دارد و سرعت التيام زخم را بالا مي برد.

ويتامين K: در سبزيحات تازه وجود دارد و وظيفه آن در لخته شدن خون نقش مهمي دارد.

بهترين و مطمئن ترين راه بر عليه كمبود ويتامين ها خوردن سبزيجات و ميوه هاي تازه مي باشد. اعتقاد بر اين است كه اگر ورزشكاران دو نوع سبزي ريشه اي و دو نوع سبزيجات سبز و حداقل دو نوع ميوه در روز مصرف كنند مي توانند به حد متعادل از ويتامين دريافت كنند.

مواد معدني و املاح: در سال هاي اخير با پيشرفت در علم بيوشيمي، مشخص شده كه كمبود مواد معدني عواقب هولناك به دنبال دارد، مواد معدني با ويتامين ها تركيب شده و آنزيم هايي را مي سازد كه فعاليت هاي فيزيولوژيكي بدن را ميسر مي كند.

مواد معدني در بيشتر غذاهاي گياهي و حيواني و حتي در آب وجود دارد ولي مقادير آن كافي نيست. به عنوان يك ورزشكار لازم است كه مقادير كافي مواد معدني به بدن شما برسد، زيرا استرس و فشار ورزش خيلي سريع ذخاير مواد معدني بدن را تخليه مي كند. مواد معدني انواع گوناگوني دارند كه عبارتند از:

كلسيم

كلسيم فراوانترين ماده معدني در بدن انسان است. علاوه بر كمك به تشكيل استخوان ها و دندان ها، كلسيم براي شروع انقباض عضلاني در قلب و عضلات قفسه صدري و اندام ها ضروري است.

هضم و جذب فسفر و پروتئين بستگي به كلسيم دارد. براي جذب كلسيم به ويتامين D

احتياج است. در شير، پنير، كشك و سبزيجات كلسيم وجود دارد.

منيزيم

منيزيم نقش دوگانه در بدن دارد:

1. به استخوان سازي توسط كلسيم كمك مي كند.

2. در متابوليسم انرژي نقش ايفا مي كند.

عمدتا منيزيم در مرحله استراحت عضله نقش دارد و در ضمن در فرايند هضم گوشت هم دخالت دارد. منابع منيزيم عبارتند از: دانه هاي كامل مثل آرد سبوس دار، برنج قهوه اي، سبزيجات برگي، دانه آفتابگردان، ذرت، سيب و مغز ميوه هاي هسته دار.

سديم و پتاسيم

براي دستيابي به حداكثر توان عضلاني، بايد تعادل بين اين دو ماده به نسبت 1به 1 برقرار باشد. پتاسيم براي انتقال پيام هاي عصبي و همين طور كنترل اسيد و بازي خون نقش مهمي ايفا مي كند. سديم و پتاسيم در بالانس الكتروليتي مايعات بدن نقش مهمي بازي مي كنند. سديم در نمك و پتاسيم در سبزيجات برگي سبز، موز، مركبات و خشكبار يافت مي شود.

آهن

بدون آهن، خون قادر به حمل و نگهداري اكسيژن نخواهد بود. آهن جزء مهمي از هموگلوبين و ميوگلوبين را تشكيل مي دهد. كمبود آهن شايع ترين كمبود مواد معدني است. آهن در مواد غذايي دل و جگري و صدف خوراكي، سبزيجات مثل اسفناج، شاهي و زردآلوي خشك و كشمش به وفور يافت مي شود.

يد

اثر كنترل كننده بر غده تيروئيد دارد و نياز روزانه انسان به يد، تنها يك ده هزارم گرم است. ورزشكاران براي به دست آوردن نيرو به يد احتياج دارند. غذاهاي دريايي و نمك هاي يددار منابع خوبي هستند.

فسفر

فسفر نقش بسيار مهمي در اكثر واكنش هاي بيوشيميايي دارد. اين ماده معدني بدن را قادر مي سازد تا از غذاهاي مصرف شده استفاده كند. فسفر در استخوان ها، عضلات و احشاء باعث تخليه كلسيم و منيزيم مي شود. بنابراين براي اجتناب

از عوارض زيادي فسفر در نهايت كمبود كلسيم و منيزيم بايد از مكمل هاي كليسم و منيزيم استفاده كنيد. فسفر در انواع گوشت سفيد، گردو، به و موز يافت مي شود.

منگنز، روي و مس

همگي آنها به شركت آنزيم ها در بسياري از فعاليت هاي بدن كمك مي كنند و آنها را كنترل مي نمايند. منگنز براي هماهنگي عضلات مورد نياز است. به ترميم استخوان و غضروف و رباط آسيب ديده كمك مي كند، غلات تصفيه نشده، بلغور، جو و موز حاوي منگنز هستند.

آب و مايعات

تمام سلول هاي بدن در مايع بين سلولي شناورند (به جز بافت پوششي) نقش آب و مايعات در بدن، آب رساني به اندام هاي بدن مي باشد و همين طور تنظيم دماي بدن ورزشكاران به وسيله تعريق زياد، آب زيادي از بدن خود را از دست مي دهند بنابراين ورزشكاران به آب زيادتري نيازمند هستند.

غذا و ورزش

كل انرژي مصرفي روزانه به 3 قسمت تقسيم مي شود:

1. مصرف انرژي در حالت استراحت

70-60 درصد از كل انرژي بدن در حالت استراحت مصرف مي شود و مقدار آن در هر ساعت حدود يك كالري به ازاي هر كيلوگرم از وزن بدن است. در زمان استراحت، 50 درصد از انرژي لازم براي سوخت و ساز بدن را چربي ها و بقيه را مواد قندي تامين مي كند.

2. مصرف انرژي بعد از مصرف غذا

3. مصرف انرژي بعد از فعاليت بدني

متغيرترين ميزان مصارف انرژي در زمان فعاليت بدني است. ورزش از دو طريق موجب مصرف انرژي در بدن مي شود.

اول- افزايش ميزان سوخت در زمان ورزش.

دوم - افزايش مقدار مصرف انرژي در زمان استراحت بعد از خاتمه ورزش.

در ورزشكاران ميزان مصرف انرژي در زمان استراحت 20-50 درصد بالاتر از افراد عادي است يكي

از مهمترين فوايد ورزش و فعاليت جسماني بالاتر رفتن ميزان مصرف انرژي فرد فعال در زمان استراحت است.

در ورزش هاي سبك انرژي لازم براي سوخت و ساز بدن را چربي ها تامين مي نمايند و به همين دليل است كه متخصصان ورزش هاي سبك را براي كاهش وزن مفيدتر مي دانند.

شايد تعجب برانگيزتر باشد كه صرف مدت زمان بسيار اندك، مثلا حداقل روزي يك ساعت فعاليت بدني به مدت 10 روز، براي افزايش سوخت چربي بدن كافي است. براي رسيدن به اين هدف در افراد سالمند، به هشت هفته زمان نياز است.

چه مقدار ورزش كافي است؟

در قدم زدن سريع، سرعت سوخت و ساز بدن به ميزان چهار برابر حالت استراحت افزايش مي يابد.

با يك محاسبه ساده در مي يابيم كه براي يك فرد 70 كيلوگرمي، حداقل 7 ساعت پياده روي در هفته لازم است.

بايد به خاطر داشت كه ورزش هاي با شدت زياد و مدت كم باعث بالا رفتن ميزان سوخت و ساز بدن و نيز كاهش اشتها مي شوند. در حالي كه ورزش هاي با شدت كم و مدت زياد بر سوخت و ساز چربي ها اثر مي گذارند.

حداقل سوخت مصرفي بدن براي دست يافتن به آمادگي جسماني، 1000 كيلوكالري در هفته تخمين زده شده است.

با نگاهي كه به تأثيري كه ورزش بر مصرف انرژي دارد، بلافاصله معلوم مي شود كه اين وضعيت به شكل قابل توجهي با ميزان درگيري فرد متغير است.

تمرين ورزشي را بايد به عنوان يك حساب سرمايه گذاري فيزيولوژيك قلمداد كرد. هر چه بيشتر درون بدن خود سپرده گذاري كنيد، در آينده نيز به ميزان بيشتري از آن برداشت مي كنيد هر چه اين سرمايه گذاري بيشتر تحت نظارت يك مربي كارآزموده (به عبارت ديگر

مشاور مالي) باشد ميزان نرخ بهره هم افزايش خواهد يافت.

فاكتورهاي تمرين كه در مصرف انرژي تأثير گذارند عبارتند:

1. مدت يا دوره فعاليت

2. تكرار يا وسعت فعاليت

3. شدت يا حجم فعاليت

اينها سه متغير اصلي در هر گونه برنامه تمريني هستند.

به طور مثال، هم دونده سرعت و هم دونده استقامت هر دو ميزان انرژي يكساني را در پايان تمرين مصرف مي كنند. در مورد دونده سرعت شدت فعاليت، مدت آن را محدود مي كند.

در مورد دونده استقامت سطح پايين تر شدت به فرد اجازه فعاليت در دوره طولاني تري مي دهد.

منبع: روزنامه اطلاعات

تغذيه در ديابت

نويسنده: دكتر رضا آمري نيا

ديابت بيمارى اى است كه مشخصه آن بالا رفتن قند خون بيش از حد طبيعى بوده و به علت اختلال عملكرد هورمون انسولين كه تنظيم كننده قند خون است به وجود مى آيد. بيمارى ديابت به دو نوع تقسيم مى شود. ديابت نوع اول يا ديابت جوانان و ديابت نوع دوم يا ديابت بالغين.از علائم ديابت پرنوشى، پرادرارى و ضعف و تاخير در ترميم زخم هاى بدن است.

بيماران مبتلا به ديابت به علت اختلال در سوخت و ساز چربى ها مستعد بيمارى هاى قلبى _ عروقى هستند. ديواره عروق خونى افراد مبتلا به ديابت درگير شده و باعث كاهش خون رسانى به اعضاى مختلف بدن مى شود. اختلال در خون رسانى باعث آسيب هاى جدى در پاها، چشم و كليه ها مى شود. بيماران مستعد به عفونت نيز مى شوند. رژيم غذايى نامناسب، حساسيت به مواد غذايى، عفونت هاى ويروسى و استرس مى تواند وضعيت بيماران مبتلا به ديابت را بدتر كند و بيمارى آنها را تشديد كند. به هنگام وارد شدن

استرس سطح هورمون آدرنالين در خون افزايش يافته و افزايش اين هورمون سبب افزايش سطح قند خون مى شود.مصرف چه غذاهايى سبب ثابت نگه داشتن قند خون در بيماران مبتلا به ديابت مى شود؟ در جواب بايستى عرض شود كه مصرف مواد غذايى پرفيبر نظير سبزيجات و ميوه ها باعث جلوگيرى از افزايش ناگهانى سطح قند خون در اين افراد مى شود.

تحقيقات نشان داده است كه پروتئين موجود در شير به عنوان آنتى ژن عمل كرده و باعث اختلال در عملكرد سيستم ايمنى و توليد آنتى بادى هايى بر عليه سلول هاى توليدكننده انسولين در غده پانكراس مى شود. اين مسئله باعث شروع ديابت نوع يك در نوزادانى هست كه به آنها شير گاو مى دهند بالاخص زمانى كه نوزاد تا يك سالگى از شير گاو استفاده كرده باشد. در نوزادانى كه در خانواده هايشان سابقه اى از ديابت وجود دارد بهتر است فقط شير مادر داده شود.

نگهدارى وزن در سطح مطلوب و ايده آل در افراد مبتلا به ديابت بسيار مهم است. ورزش در اين بيماران بسيار حياتى است و انجام فعاليت هاى ورزشى باعث پيشگيرى از عوارض ديابت و تثبيت وضعيت بيماران مبتلا به ديابت مى شود.

نيازهاى غذايى مبتلايان ديابت

ويتامين ث: باعث كاهش مقاومت به انسولين شده، با عفونت ها مقابله كرده و قدرت عروق خونى را افزايش مى دهد. در صورت وجود مشكلات كليوى مصرف دوزهاى بالاى ويتامين ث بايستى تحت نظر پزشك باشد.

بيوفلاونوئيدها، مشابه با عملكرد ويتامين ث نقش ايفا مى كند.

ويتامينE : همراه با توكوفرول باعث پيشگيرى از عوارض عروقى مى شود و باعث كاهش مقاومت به انسولين

شده و به عنوان مكملى هست كه باعث جلوگيرى از نياز افراد مبتلا به ديابت نوع دوم به انسولين مى شود.

ويتامين B1: باعث كاهش مقاومت به انسولين مى شود و در افراد مبتلا به نوروپاتى ديابتى (اختلالات اعصاب در اندام هاى بدن) سطح اين ويتامين پايين است. اگر كمبود وجود داشته باشد بايستى مصرف شود.

ويتامين B12: از آسيب اعصاب محيطى در بيماران ديابتى پيشگيرى مى كند.

بيوتين: باعث كاهش قند خون شده و در پيشگيرى از اختلال اعصاب محيطى ناشى از ديابت بسيار موثر است.

ويتامينD : باعث افزايش ترشح انسولين شده و سطح قند خون را پايين مى آورد.

اينوزيتون: باعث بهبود حالت نوروپاتى يا اختلال اعصاب محيطى در ديابتيك ها مى شود.

آلفا ليپوئيك اسيد: باعث كاهش نوروپاتى ديابت شده و در كاهش درد اندام هاى افراد مبتلا بسيار موثر است.

كارنى تين: باعث كاهش دردهاى ناشى از نوروپاتى ديابتى شده و باعث كاهش درد مى شود.

روغن گل پامچال: باعث كاهش آسيب هاى عصبى در بيماران ديابتى مى شود.

مواد غذايى مفيد در ديابت

حبوبات، جو، برنج قهوه اى، شير سويا، عدس، ماهى، تخم مرغ، ميوه هاى تازه، آووكادو، ريواس، گندم كوهى، گلابى، سبزيجات تازه، پياز، قارچ، خربزه، هندوانه، كنگر فرنگى، اسفناج، آجيل، سير، شنبليله، دارچين

لازم به توضيح است دارچين، غنچه خشك شده گل ميخك، زردچوبه، گل گاوزبان باعث تحريك ترشح انسولين مى شوند.

مصرف غذاهاي كم كالري به سلامت قلب كمك مي كند

تحقيقات نشان مي دهد مصرف غذاهاي كم كالري به سلامت قلب كمك مي كند و مصرف غذاهاي پر كالري و چرب قلب را خسته و پير مي كند.

به گزارش سلامت نيوز به نقل از فود كانسيومر، محققان

دريافتند كه چنانچه افراد كالريهاي مصرفي خود را محدود نمايند به حفظ سلامت قلب خود كمك مي كنند.

بنابر همين گزارش ، محققان گروهي از افراد بين سنين 41 تا 64 را مورد بررسي قرار داده اند. به عده اي روزانه برنامه غذايي با 1400 تا 2000 كالري دادند و به بقيه 2000 تا 3000 كالري شامل غذاهاي پر چرب داده شد.

نتيجه اين تحقيق نشان داد، افرادي كه رژيم كم كالري را در برنامه تغذيه اي خود داشتند عملكرد قلبي بهتري داشته و قلبشان در حدود 15 سال جوانتر از افرادي بود كه رژيم غذايي پركالري داشتند.

در ضمن سونوگرافي هاي انجام شده روي اين افراد حاكي از خاصيت الاستيكي بيشتر قلب آنها داشت در صورتي كه گروه دوم داراي رگهاي سخت و غير قابل انعطاف تري بودند.

محققان مصرف غذاي كمتر و خودداري از مصرف غذاهاي عمل آوري شده مانند نوشابه هاي گازدار، دسر و نانهاي سفيد را به منظور جوانتر ماندن قلب توصيه مي كنند.

چنانچه تا 30 درصد از كالريهاي مصرفي محدود شود قلب عملكرد بهتري داشته و مي تواند از سرعت اضافه خود بكاهد و در نتيجه جوانتر مي ماند.

با توجه به اينكه در حال حاضر حملات قلبي و مغزي در حدود 40 درصد از مرگ و مير ها را در بسياري از كشورها تشكيل مي دهد ، توجه به مصرف كالريهاي دريافتي از اهميت قابل ملاحظه اي برخوردار است.

متخصصان علت اين امر را كلسترول بالاي خون ، ديابت ، فشار خون بالا و موارد مشابه ديگر مي دانند كه همگي ناشي از مصرف زياد كالري است .

اين مسئله موجب مي شود رگهاي خوني سخت

تر شده و فشار بيشتري به قلب وارد آيد. در نتيجه قلب به دليل ضربان و كار بيشتر پير تر شده و احتمال ايست قلبي و مرگ نيز افزايش مي يابد.

http://www.salamatnews.com

ازافزودن شير به چاي پرهيز كنيد

طبق تحقيقات انجام شده، مواد پروتئينه موجود در شير، زماني كه با چاي مخلوط شود، غلظت تركيبات مختلف چاي را كه سبب جلوگيري از انقباض سرخرگ هاست كاهش مي دهد.

محققين هشدار داده اند كه افزودن شير به چاي، سبب كاهش خواص مفيد اين نوشيدني خواهد شد.

مسلما اين خبر براي افرادي كه عادت به مخلوط نمودن شير با چاي خود دارند، نااميد كننده است. به عنوان مثال مخلوط نمودن چاي با شير، متداولترين نوشيدني نزد مردم كشور انگلستان است.

نتايج تحقيقات بدست آمده محققين و كارشناسان تغذيه را بر آن داشت تا به طرفداران پر و پا قرص چاي، پيشنهاد نمايند از اين پس، شير به چاي خود اضافه ننمايند.

نتايج مربوط به آزمايشات اخير كه در نشريه اروپايي Heart به چاپ رسيده، حاكي از اين واقعيت است كه افزودن شير به چاي تاثيرات مثبت اين نوشيدني بر روي شريانات را از بين مي برد.

آزمايشات انجام شده بر روي افراد داوطلب نشان داده كه چاي سياه توانايي انبساط سرخرگ ها را بالا مي برد و از همين طريق سبب تمدد اعصاب مي گردد. تست هاي جانبي ديگري نيز كه به منظور تكميل نتايج، بر روي موشها انجام گرفته نشان مي دهد، چاي با توليد اكسيد نيتروژن از گرفتگي رگ ها جلوگيري مي كند، اما افزودن شير به آن اين تاثير را متوقف مي كند.

طبق تحقيقات انجام شده، مواد پروتئينه موجود در شير، زماني كه با

چاي مخلوط شود، غلظت تركيبات مختلف چاي را كه سبب جلوگيري از انقباض سرخرگ هاست كاهش مي دهد.

دكتر وارنا استنگ (Verena Stangl)، پروفسور متخصص قلب در بيمارستان Charité در برلين آلمان و رياست تيم تحقيقاتي مذكور در اين باره مي گويد : "در حال حاضر پس از آزمايشات اخير، شواهد بسياري در تصديق اين نكته كه نوشيدن چاي در مبارزه با بيماري هاي قلبي- عروقي موثر است، در دسترس داريم. ”

از آنجائيكه چاي پس از آب، به عنوان دومين نوشيدني مورد استفاده مردمان جهان است، مقامات دست اندركار تامين سلامت عمومي در سراسر جهان همواره در زمينه بررسي فوايد مختلف اين نوشيدني تحقيقات و سرمايه گذاري هاي بسياري را به انجام رسانده اند.

نتايج اعلام شده از تحقيقات جديد، دليل ديگري است كه توليد كنندگان مواد لبني را اين بار در مورد شير، مورد حمله مجدد قرار دهد. پيش از اين نيز اعلام مضرات استفاده از لبنيات پر چرب، سبب دشمني ديرينه مصرف كنندگان با اين مواد و طبيعتا ركود بازار مصرفي آنان گرديده بود.

براي آن دسته از افرادي كه عادت به نوشيدن چاي ساده ندارند شايد افزودن چند قطره ليمو ترش به چاي، جايگزين مناسبي براي شير در آن باشد.

نوشابه هاي رژيمي تهديدي براي سلامت

بر اساس گزارش پژوهشگران نوشيدنيهاي گازدار- حتي انواع رژيمي آنها- ميتوانند خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي و ديابت را افزايش دهند.

آنها متوجه شدند بزرگسالاني كه در روز يك يا چند نوشيدني گازدار مينوشند، ??% بيش از ديگران در معرض خطر ابتلا به مشكلات متابوليكي (سوخت و سازي) مانند جمع شدن چربي بيش از حد در اطراف كمر، كاهش ميزان كلسترول خوب، فشار خون بالا

و موارد ديگر، خواهند بود. دكتر راماچاندران واسان (Ramachandran Vasan)از دانشكده طب دانشگاه بوستون ميگويد:” هنگامي كه شخصي به مشكلات متابوليكي مبتلا ميشود خطر ايجاد بيماري قلبي يا سكته در وي افزايش يافته و حتي امكان ابتلا به ديابت نيز وجود خواهد داشت.”

تحقيقات قبلي نشان ميداد كه مصرف نوشيدنيهاي گازدار مملو از قند به افزايش خطر مضاعف ابتلا به بيماري قلبي كمك ميكنند اما به گفته دكتر واسان و همكارانش، نوشيدنيهاي رژيمي هم در اين رابطه موثرند.

اين تحقيق بر روي حدود ???? مرد و زن ميان سال انجام گرفته است كه اين عده بيش از ? سال تحت نظر و مطالعه بوده اند. آنهايي كه در روز يك يا چند نوشيدني گازدار مصرف ميكرده اند، ??% بيش از ديگران در خطر چاقي مفرط بوده اند و خطر افزايش دور كمر آنها-كه بيش از وزن بالاي پراكنده در كل بدن مشكلات قلبي به بار مي آورد- ?? % بيشتر شده است.

افزايش خطر ابتلا به فشار خون بالا و قند خون بالا نيز در اين عده ??% افزايش يافته و ??% نيز در معرض كاهش شديد كلسترول خوب خون قرار گرفته اند.

محققان سپس به بررسي گروه كوچكتر داوطلباني پرداختند كه اطلاعات مربوط به مصرف نوشيدني گازدار معمولي و رژيمي در آنها را در اختيار داشتند. در كل، افرادي كه در روز يك يا چند نوشيدني گازدار رژيمي يا معمولي مصرف كرده بودند، ?? تا ?? درصد بيشتر در معرض ابتلا به مشكلات متابوليك هستند.

به گفته واسان :” يافته هاي ما درباره نوشابه رژيمي بسيار جالب توجه است”. او ميگويد افرادي كه نوشيدني گازدار –معمولي يا رژيمي -

مينوشند، داراي الگوهاي غذايي يكساني هستند. ” معمولا اين دسته از افراد تمايل بيشتري به غذاهاي پركالري داشته، چربيهاي اشباع شده و چربيهاي ترنس زيادي مصرف ميكنند، كم ورزش ميكنند و تحرك اندكي دارند.”

واسان ميگويد كه چند تئوري درباره تاثير نوشابه هاي رژيمي بر افزايش خطر ابتلا به مشكلات متابوليكي وجود دارد. ” يك امكان ميتواند اين باشد كه نوشابه رژيمي شيرين است و شخص با نوشيدن چيزي شيرين، شرايط بدني و ذائقه شخص را بيشتر به سمت خوردنيهاي شيرين سوق ميدهد.”

"همچنين نوشيدني رژيمي، مايع است و هنگامي كه هنگام غذا مايعي نوشيده ميشود، شخص را به اندازه مواد جامد سير نميكند.”

رنگ كاراملي بعضي از نوشيدنيها نيز نقش مهمي ايفا ميكند. به گفته واسان رنگ كاراملي در آزمايش با حيوانات موجب تورم بافت بدن ميشود. "اينها تئوريهايي هستند كه ما بررسي نكرده ايم.”

او افزود در حالي كه تحقيق رابطه ميان مصرف نوشيدني گازدار و بالا رفتن خطر ابتلا به مشكلات متابوليكي را تاييد ميكند، اما نميتواند ثابت كند كه نوشيدنيهاي مذكور دليل اصلي اين مشكلات هستند.

او ميگويد:” قبل از اينكه مردم عادات غذايي خود را تغيير دهند، ما بايد تحقيقات ديگري انجام داده و ببينيم كه آيا اين الگوها تكرار ميشوند يا خير. علاوه بر اين از دانشمندان علم تغذيه ميخواهيم به انجام تحقيقات تكميلي بپردازند تا به ما در زمينه درك اين موضوع كه چرا نوشابه هاي گازدار موجب افزايش خطرات متابوليكي ميشود، كمك كنند.”

انجمن قلب آمريكا كه اين گزارش را منتشر نموده است اعلام كرده است كه مردم بايد بدانند كه اين تحقيق ثابت نميكند كه نوشابه رژيمي موجب نارسايي و بيماري قلبي

ميشود و چنين گفت كه با وجود نتايج اين تحقيقف بازهم مصرف نوشيدني رژيمي از نوع پر قند و كالري آن بهتر است.

گوجه فرنگي پخته مفيدتر است

مطالعات زيادي نشان داده است كه افراد با خوردن مقادير زيادي گوجه فرنگي كمتر به حملات قلبي و سرطانهاي مثل سرطان معده ، ريه ، لوزالمعده ، دهان و گردن مبتلا مي شود .

گاهي اوقات پختن مواد غذايي باعث كاهش ويتامين ها يا ساير مواد مغذي موجود در آنها مي شود ولي در مورد گوجه فرنگي عكس اين مطلب صادق است و گوجه فرنگي پخته بهتر از خام آن است . بسياري از رنگدانه هاي گياهي مفيد موجود در ميوه ها و سبريها ، آنتي اكسيدان ها مي باشند كه بدن ما براي ترميم سلول هاي تخريب شده توسط راديكال هاي آزاد به اين مواد نياز دارد . ليكوپن موجود در گوجه فرنگي يك آنتي اكسيدان قوي است كه خطر ابتلا به سرطان را كاهش مي دهد . همچنين از تشكيل كلسترول اكسيده كه در سرخرگ ها پلاكت ايجاد مي كند جلوگيري كرده و به اين وسيله از حملات قلبي پيشگيري مي كند . خواص آنتي اكسيداني ليكوپن از آفتاب سوختگي نيز جلوگيري مي كند .

اگر شما گوجه فرنگي را به صورت خام مصرف كنيد قسمت اعظم ليكوپن آن به دليل هضم نشدن از بدن دفع مي شود . عمل پختن ، ديواره ي سلولي گوجه فرنگي را شكسته و باعث مي شود ليكوپن در دسترس بدن قرار گيرد و بيشتر جذب شود . بهترين منابع دريافت ليكوپن عبارتند از سس گوجه فرنگي ، رب گوجه فرنگي گوجه فرنگي كنسرو شده

و گوجه فرنگي پخته . ليكوپن در ساير سبريجات و ميوه هاي رنگ روشن مثل هندوانه و گريپ فروت قرمز نيز وجود دارد . شايد شما از خوردن گوجه فرنگي خام لذت بيشتري ببريد البته گوجه فرنگي خام نيز منبع خوبي ار ويتامين هاي A ،B، Cفيبر و املاح است و داراي كالري كم و مزه ي خوبي نيز مي باشند . اما شما نبايد هميشه فقط يك نوع ميوه يا سبزي بخوريد . توصيه مي شود انواع مختلفي از ميوه ها وسبريها را بخوريد كه منابع خوبي از ويتامين ها و املاح هستند و جهت تنظيم اعمال بدن مفيد و ضروري مي باشند .

گوجه فرنگي بخوريد

گوجه فرنگي داراي مقدار زيادي آنتي اكسيدان با نام ليسوپن (lycopene) است كه ماده بسيار مهمي است كه به ترميم سلول هاي آسيب ديده بدن كمك مي كند.

بنظر ميرسد بر اساس مطالعاتي كه صورت گرفته بزودي ضرب المثل يك گوجه فرنگي در روز جايگزين يك سيب در روز مي شود.

گوجه فرنگي داراي مقدار زيادي آنتي اكسيدان با نام ليسوپن (lycopene) است كه ماده بسيار مهمي است كه به ترميم سلول هاي آسيب ديده بدن كمك مي كند.

در تحقيقات متعددي كه اخيرا انجام شده دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند كه ليسوپن آنتي اكسيداني است كه باعث جلوگيري از ابتلا به انواع سرطان ها به ويژه سرطان پروستات و بيماري هاي قلبي ميشود.

همچنين تحقيقي كه به تازگي در دانشگاه نورت كارولينا انجام گرفت چربي ?,??? مرد را كه گرفتار حمله قلبي شده بودند با مردان سالم مقايسه شد ، آزمايشها نشان دادند كه ليسوپن افراد سالم دو برابر افراد

مبتلا به بيماريهاي قلبي بود.

در تحقيق ديگري كه در دانشگاه هاروارد انجام گرفت ??,??? مرد مورد آزمايش قرار گرفتند و مشخص شد در افرادي كه مقدار ليسوپن در خون آنان بالاتر بود ريسك ابتلا به سرطان پروستات به ميزان قابل توجهي در آنان كاهش يافته بود.

مطالعات اخير ثابت كرده كه اين آنتي اكسيدان براي ممانعت از ابتلا به نوعي از بيماري پوستي كه در پي آن در سطح پوست لكه هاي قهوه اي رنگ ايجاد مي شود نيز بسيار موثر است.

اگر چه ليسوپن در گوجه فرنگي به وفور يافت ميشود اين آنتي اكسيدان در هندوانه ، گريپ فروت (تو سرخ ) نيز يافت مي شود. با اين همه گوجه فرنگي غني ترين منبع ليسوپن است . اما شكل استفاده آن نيز در جذب اين ماده بسيار موثر است مثلا يك گوجه فرنگي خام حدود ? ميليگرم ليسوپن دارد ولي مصرف گوجه فرنگي حرارت ديده موجب جذب آسانتر اين ماده توسط جگر، ششها ، غده پروستات و پوست مي شود ، موثرترين طريق جذب ليسوپن موجود در گوجه فرنگي استفاده از آب و يا سس آن مي باشد.

حليم يك صبحانه كامل

تقريبا يك پياله حليم 150 كالري انرژي دارد كه اگر با يك قاشق شكر، يك كف دست نان و روغن مصرف شود، 350 تا 300 كالري انرژي دارد.

دكتر كيمياگر، متخصص تغذيه و رژيم درماني به باشگاه خبرنگاران گفت: حليم يك غذاي سالم و بسيار مقوي است اما بايد توجه داشت مقدار شكر و روغني كه با آن استفاده مي شود در حد نياز هر فرد باشد.

وي افزود: وعده صبحانه مي تواند از 15 درصد نياز بدن در 24 ساعت

به انرژي، 40 تا 50 درصد آن را تامين كند، در ضمن نكته مهمي كه وجود دارد اين است كه اگر حليم چند ساعت يا چند روز بماند مواد نشاسته اي آن غير قابل هضم مي شود و نشاسته آن به نشاسته مقاوم تبديل مي شود و ناراحتي هاي گوارشي ايجاد مي كند.

اين متخصص تغذيه و رژيم درماني خاطر نشان كرد: حليم يك صبحانه بسيار خوب است، فقط وقتي حليم را مصرف مي كنيم بايد وعده هاي ناهار و شام را سبك انتخاب كنيم.

پيشگيري از آب مرواريد با تغذيه

نويسنده: دكتر سيد مرتضي صفوي

تجمع پروتئين هاي كدر شده در لنز چشم به كدورت عدسي چشم مي انجامد و باعث كاتاراكت مي شود .

بالا رفتن سن و سالمندي شايع ترين علت كاتاراكت است . علت هاي ديگري نيزدر ايجاد كاتاراكت موثر تشخيص داده شده اند كه مهمترين آنها ، تروما ، توكسين ها ، بيماري هاي سيستميك و توارث است . سوء تغذيه ، آسيب اكسيداتيو و آسيب با اشعه فرابنفش از جمله عوامل موثر در ايجاد كاتاراكت هستند .

كاتاراكت را به دو دسته بالغ ( Mature ) و نابالغ ( Immature ) تقسيم مي كنند . در دسته اول ، همه پروتئين هاي لنز كدر مي شوند ، ولي در حالت دوم هنوز بخشي از پروتئين هاي لنز شفاف است . تا هنگامي كه كاتاراكت به حد زيادي در لنز چشم متراكم نشود ، ديده نمي شود . كم كم ديدن ته چشم مشكل مي شود و نهايتاً رفلكس ته چشم ناپديد مي شود . در اين مرحله كاتاراكت mature است و مردمك چشم كاملاً سفيد به نظر مي رسد .

كاهش حدت

بينايي با تراكم كدورت در عدسي نسبت مستقيم دارد .

ميزان شيوع كاتاراكت ، در افراد 65 تا 74 ساله ، 50 درصد و در افراد بالاي 75 سال ، 70 درصد گزارش شده است .

كاتاراكت سالمندي ، عامل اصلي كاهش ديد در جهان است كه به سن شخص وابسته مي باشد .

جراحي كاتاراكت يكي از معمول ترين جراحي ها در بين افراد 60 ساله و بالاتر است كه 12 درصد هزينه درماني را در كشور آمريكا به خود اختصاص مي دهد كه تقريباً نزديك 4 بيليون دلار در هر سال است . با استفاده از مكمل هاي تغذيه اي ، سالانه بيش از 2 بيليون دلار صرفه جويي خواهد شد .

مهمترين كاتاراكت هايي كه تغذيه با آنها ارتباط دارد ، عبارتند از :

_ كاتاراكت پيري ( وابسته به سن )

_ كاتاراكت ديابت يا بيماري قند

_ كاتاراكت گالاكتوزميا يا بالا رفتن ميزان گالاكتوزخون

در اين نوشتار اثر برخي از مواد مغذي را بر كاتاراكت خواهيد ديد :

ويتامين E :

اين ويتامين در غلظتي بيش از پلاسما ( در حدود ميكرومولار ) در لنز وجود دارد و در پيشگيري از كاتاراكت بسيار موثر است .

ويتامين E باعث حفظ ويتامين هاي AوC نيز مي شود و خاصيت آنتي اكسيداني اين ويتامين در اين محافظت ، نقش عمده اي را ايفا مي كند . ويتامين E همچنين در بخش هيدروفوب ( آب گريز يا چربي دوست ) غشاهاي زيستي قرار مي گيرد و از اكسيده شدن اسيدهاي چرب PUFA ( غير اشباع با چند باند دو گانه ) و پروتئين

هاي غني از سولفور تشكيل دهنده ي غشاهاي سلولي و سپتواسكلتون جلوگيري مي كند . از طرف ديگر باعث تجديد سيكل گلوتاتيون در لنز و زلاليه مي شود .

ويتامين C :

در غلظت بيش از پلاسما ( در حدود ميلي مولار )در لنز موجود است . به دليل خاصيت آنتي اكسيداني ، در پيشگيري از كاتاراكت موثر است .

به اين طريق كه با اكسيژن ، راديكال هاي آزاد اكسيژن و آب اكسيژنه واكنش مي دهد . در نتيجه از تجمع راديكال هاي آزاد جلوگيري مي كند و به اين طريق مانع از اكسيداسيون اسيدهاي چرب غير اشباع در ديواره ي سلول هاي لنز و در نتيجه باعث تثبيت غشاهاي سلولي مي شود . همچنين ويتامين C ، اشعه فرابنفش را كه موجب آسيب اكسيداتيو پروتئين و پروتئاز مي شود ، جذب مي كند . از طرف ديگر ، ويتامين C مانع از افزايش كلسيم درون سلول هاي لنز مي شود و از اين طريق از كاتاراكت پيشگيري مي كند .

ويتامين B2 :

گلوتاتيون ردوكتاز كه باعث نگهداري گلوتاتيون سلول مي شود ، براي احياي گلوتاتيون نيازمند FAD ( فلاوين آدنين دي نو كلئوتيد ) است كه خود از ويتامين B2 ساخته مي شود .

گزانئوفيل ها :

كاروتنوئيدها از منابع ويتامين A و معمول ترين پيگمان ها در طبيعت و همچنين آنتي اكسيدان هاي محلول در چربي هستند . از بين كاروتنوئيدها ، تنها گزانتوفيل هاي لوتئين و زياگزانتين در لنز انسان در غلظت هاي بيش از پلاسما ( در حدود ميكرومولار ) موجودند كه در پيشگيري از كاتاراكت موثرند . به

اين نحو كه از طريق گروه هاي هيدروكسي خود به غشاهاي سلولي پيوسته و از طريق فعاليت آنتي اكسيداني قادر به تثبيت غشاهاي سلولي هستند كه اين كار را با جلوگيري از فعال شدن اكسيژن و يا ديگر مكانيسم هاي موثر در تيرگي لنز انجام مي دهند . گزانتوفيل ها نيزدر تجديد سيكل گلوتاتيون موثر هستند .

آلفا ليپوئيك اسيد :

آلفا ليپوئيك اسيد يك شبه ويتامين است . آلفا ليپوئيك اسيد ( ALA ) و فرم احياي آن دي هيدروليپوئات ( DHLA ) ، آنتي اكسيدان هاي قابل حل در آب و چربي هستند و با سه مكانيسم در پيشگيري از ايجاد تيرگي هاي كاتاراكت دخيلند . اول اينكه با گونه هاي فعال اكسيژن واكنش مي دهند و آنها را خنثي مي كنند . همچنين از افزايش كلسيم درون سلول لنز جلوگيري مي كنند و ديگر اينكه قادر به بازسازي ديگر آنتي اكسيدان ها از جمله گلوتاتيون و ويتامين C هستند .

سلنيوم :

سلنيوم در ساختمان گلوتاتين پراكسيداز شركت دارد . اين آنزيم درون سلول ، آب اكسيژنه ( H2O2 ) را احيا مي كند و مانع از تشكيل راديكال اكسيژن و در نتيجه تخريب اكسيداتيوي درون سلول مي شود . در خارج از سلول نيز مانع از اكسيداسيون اسيدهاي چرب موجود در فسفوليپيدهاي غشايي مي شود و به اين طريق نقش پيشگيري كننده در كاتاراكت

دارد .

توصيه هاي ويژه :

1 _ مصرف حداقل 1/5 سهم ميوه و سبزي در روز .

2 _ مصرف حداقل 3 _ 1/5 برابر RDA از مواد مغذي آنتي اكسيدان مثل ويتامين هاي EوC و

سلنيوم و همچنين ويتامين هاي گروه B .

3 _ به علت اثر تشديد كننده و و سينرژيستي مواد مغذي در برخي موارد ، استفاده از مكمل هاي چند گانه نسبت به مصرف هر يك از مواد مغذي به تنهايي ، امتياز ويژه اي دارد ، مثلاً مصرف ويتامين هاي EوC به طور همزمان .

4_ مصرف منابع خوب گزانتوفيل ها ( اسفناج ، كلم ، گل كلم و تخم مرغ )

5 _ مصرف منابع آلفاليپوئيك اسيد ( اسفناج ، كلم ، گل كلم ، گوشت گاو ، مخمر آبجو ، دل و قلوه )

6 _ كنترل رژيمي بيماري هاي ديابت و گالاكتوزميا .

منبع: دنياي تغذيه شماره ي 87

راهنماي تغذيه اي در سندرم دامپينگ

نويسنده : دكتر احمدرضا درستي مطلق

عوارض :

به دنبال برخي از انواع جراحي معده ، عوارضي چون سوءجذب يا اسهال چرب به همراه دامپينگ و هيپوگليسمي ايجاد مي گردد . حدود 10 درصد بيماران به دليل عبور سريع غذا ، كاهش ليپاز معدي و يا عدم كفايت عملكرد صفراوي و پانكراسي به اسهال چرب ثانويه مبتلا مي شوند .

اين مساله به دليل اختلال در زمان ورود غذا به روده كوچك و آزادسازي هورمون ها و آنزيم هاي روده اي و كاهش كارايي هضم است .

بيماراني كه قبل از جراحي معده مشكل عدم تحمل لاكتوز نداشته اند ، امكان دارد كه بعد از جراحي به كمبود نسبي لاكتاز مبتلا شوند ، اين مساله يا به علت ورود غذا به روده كوچك با سرعت بيشتر و يا به خاطر افزايش سرعت انتقال از ابتداي روده ي كوچك است .

ممكن است

كم خوني ، پوكي استخوان و كمبودهاي ويتاميني و املاح معدني ، به علت سوء جذب طولاني مدت با محدوديت دريافت غذايي ايجاد شود . احتمال كاهش ترشح اسيد مي تواند سبب كمبود آهن گردد كه به طور طبيعي باعث كاهش تركيبات آهن مي شود و امكان جذب ، انتقال سريع و كاهش تماس با جايگاه هاي جذب آهن يا كم خوني را فراهم مي كند .

كمبود آهن در اين صورت باعث بروز آنمي مگالوبلاستيك مي شود . چنانچه مقدار مخاط معدي كاهش پيدا كند ، توليد فاكتور داخلي به ميزان لازم براي جذب كامل ويتامين B12 كاهش مي يابد و مي تواند منجر به آنمي پرنيشيوز گردد .

رشد بيش از حد باكتري ها در روده كوچك نيز سبب كاهش ويتامين B12 مي گردد؛زيرا باكتري ها با ميزبان در استفاده از اين ويتامين رقابت مي كنند. بعد از گاستروكتومي عموماً بيماران بايد دوزهاي پيشگيري كننده ويتامين B12 را به صورت تزريقي دريافت نمايند .

بيماراني كه دچار علائم بعد از جراحي معده هستند ، اغلب با كاهش وزن رو به رو مي گردند . كاهش وزن نتيجه دريافت ناكافي مواد غذايي است كه در اثر ترس و اضطراب ايجاد مي شود و اغلب با گيجي و عوارض ضعيف كننده همراه است .

بعضي بيماران عوارض ظاهري را اشتباهاً به جاي اينكه ناشي از مقدار ، ويژگي و يا نوع غذاي مصرفي بدانند ، ناشي از خود غذا خوردن مي دانند . گاهاً بيماران مصرف انواع غذاها را به درد و ناراحتي ايجاد شده مربوط مي دانند و به ندرت غذاهاي مناسب را بر

اساس تجربيات انتخاب مي كنند .

درمان سندرم :

بسته به نوع جراحي و روش هاي تغذيه مورد استفاده فرد ، شدت علائم بيماري از خفيف تا ناتواني نسبي طبقه بندي مي شود . با آنكه عوارض و پيامدهاي كوتاه مدت و دراز مدت بسيار هستند ، ولي بهبود رژيم غذايي مي تواند باعث كاهش و يا از بين رفتن علائم در اكثر افراد گردد .

براي آن دسته از بيماران كه عليرغم تغيير عادات غذايي همچنان علائم و عوارض در آنها مشاهده مي شود ، از داروهاي كاهش دهنده حركات دستگاه گوارش استفاده مي كنند . علائم طي مراحل متعدد به وجود مي آيند ، كه هر يك با مكانيسم هاي متفاوت ، با تخليه غذا و نوشيدني ها به داخل روده كوچك ارتباط دارند و همه بيماران ، پيامدهاي بيماري را با يك شدت بروز نمي دهند . در كل اين عوارض در 3 مرحله ظاهر مي شوند :

در اولين مرحله ، بيماران 10 تا 20 دقيقه پس از خوردن وعده ي غذايي با پري شكمي و تهوع رو به رو مي شوند . اين مرحله با تورم روده كوچك به خاطر وجود غذا و مايعات و همچنين تغيير جهت جزئي مايع از درون خون به درون روده همراه است . علت اين تغيير جهت هيپرتونيك شدن غذا در اثر عمل آنزيم ها است . در اين زمان علائمي مثل برافروختگي ، تپش قلب ، ضعف ، عرق كردن در بيماران ايجاد مي شود كه افراد مبتلا نياز به نشستن يا دراز كشيدن پيدا مي كنند .

مرحله مياني كه از حدود

20 دقيقه تا بيش از 1 ساعت بعد از خوردن غذا ايجاد مي شود ، با تورم شكم ، افزايش نفخ ، درد ناشي از دل پيچه و اسهال همراه مي باشد . علائم كولوني با تشديد سوء جذب كربوهيدرات ها و ساير مواد غذايي خورده شده و به دنبال آن تخمير مواد وارد شده به كولون مرتبط

است .

مرحله ي آخر ، 2 تا 3 ساعت پس از وعده غذايي اتفاق مي افتد كه توام با واكنش كاهش قند خون يا هيپوگليسمي ( تغذيه اي ) است . بيماران دچار علائمي مثل عرق كردن ، اضطراب ، ضعف ، لرزه و يا گرسنگي شده و تمركز خود را از دست مي دهند .

عبور سريع به همراه هيدروليز و جذب كربوهيدرات ها باعث افزايش شديد در سطح انسولين و به دنبال آن كاهش سطح گلوكز خون مي گردد . تغييرات سريع در سطح گلوكز خون و ترشح پپتيدهاي روده اي و پلي پپتيد شبه گلوكاگون مسئول ايجاد بخشي از علائم ياد شده هستند .

داروهاي آنالوگ سوماتواستاتين جهت كاهش سرعت تخليه معده در بيماران مبتلا به تخليه سريع و سندرم دامپينگ استفاده مي شود . داروي آكاربوز كه مهار كننده آلفاگلوكوزيد هيدرولاز بوده و به طور طبيعي در كنترل ديابت مليتوس نوع II به كار مي رود ، نيز در برخي از افراد دچار سندرم دامپينگ استفاده مي شود . آكاربوز باعث مهار هضم و جذب نشاسته ، ساكاروز و مالتوز مي شود و مي تواند بروز هيپوگليسمي را كاهش دهد ، ولي توان تشديد ايجاد گاز در كولون و اسهال را دارد

.

كمك تغذيه به درمان :

معالجه اختلالات دستگاه گوارش فوقاني در قرن اخير كاملاً تغيير كرده است . طي سال هاي طولاني ، بيماران از رژيم هاي حاوي شير و خامه زياد ، تبعيت مي كردند ؛ چرا كه تصور مي شد اين مواد غذايي با ايجاد پوششي در ديواره ي معده باعث كاهش درد مي شوند . بعدها مشخص شد كه اين رژيم اثر خاصي در درمان ندارد . از لحاظ زمان بندي ، رژيم اثر خاصي در درمان ندارد . از لحاظ زمان بندي ، رژيم در زمان قديم شامل 4 مرحله بود ؛ در مرحله اول با رژيم شير و خامه شروع شده و به مرور به مرحله چهارم مي رسيد كه در آن به طور دلخواه فقط موادي مثل شكلات ، نعناع ، فلفل سياه و نوشابه هاي الكلي حذف مي شد .

پيشرفت در درمان پزشكي اين نوع اختلالات ، نياز به چنين روش خشك تغذيه درماني را تقريباً به طور كامل از بين برده است . امروزه خوشبختانه مراقبت تغذيه اي در بيماران مبتلا به اختلالات دستگاه گوارش فوقاني به صورت ويژه در تخصصي درآمده و بسيار موثرتر از سابق مي باشد و اين به خاطر بالا رفتن دانش و آگاهي در زمينه ي مكانيسم هاي نورو آندوكريني ، پاتوژن ها و عوامل محيطي موثر است . مهارت تغذيه اي ، تغييرات و مداخلات رژيمي به خوبي مي توانند سبب بهبود موثر جراحي و كل درمان شوند .

به دليل مشكلاتي كه با غذا خوردن بروز مي كند ، بيماران مبتلا به سندرم دامپينگ به اندازه كافي غذا

نمي خورند .

ضمناً از آنجا كه به علت افزايش فعاليت روده اي دچار اسهال نيز مي شوند ، با كاهش وزن سوء تغذيه و خستگي رو به رو هستند . اولين هدف مراقبت تغذيه اي ، بهبود وضعيت تغذيه و بالا بردن كيفيت زندگي است . پروتئين ها و چربي ها به دليل آهسته تر بودن هيدروليزشان در محيط هاي فعال اسمزي ، بهتر از كربوهيدرات ها تحمل مي شوند .

مصرف كربوهيدرات هاي ساده مانند لاكتوز ، ساكاروز و دكستروز به دليل هيدروليز سريع ، بايد محدود گردد ؛ ولي كربوهيدرات هاي پيچيده ( نشاسته ) را مي توان در رژيم غذايي استفاده نمود . غذايي با هدف پيشگيري از علائم سندرم دامپينگ ، داراي چربي نسبتاً بيشتر ( تامين كننده 45 _ 35 % كالري ) ،كربوهيدرات ساده كمتر و ميزان پروتئين بيشتر ( 20 % كالري ) خواهد بود .

درصورت وجود اسهال چرب مي توان از تركيباتي كه چربي آنها از مشتقات تري گليسيريدهاي متوسط زنجير است ، استفاده كرد . براي تنظيم هر رژيم غذايي بايد تاريخچه اجتماعي و رژيمي را بررسي نمود .

مصرف مايعات همراه غذا به دليل انتقال سريع آنها به داخل ژژونوم ( بخشي از روده كوچك ) ، مي تواند در بعضي از بيماران مشكلات عدم تحمل را ايجاد كند؛ بنابراين بهتر است بيماران مبتلا به سندرم دامپينگ مصرف مايعات همراه وعده غذايي را محدود كرده و مايعات را فقط بين وعده ها ( و آن هم بدون صرف غذاي جامد ) دريافت كنند . دراز كشيدن بلافاصله بعد از وعده غذايي امكان دارد

باعث كاهش شدت علائم شود .

استفاده از مكمل هاي فيبر غذايي در كنترل سندرم دامپينگ مفيد است ، زيرا باعث كاهش زمان انتقال در دستگاه گوارش فوقاني شده و ميزان جذب گلوكز را پايين مي آورد و به دنبال آن پاسخ انسوليني را نيز كاهش مي دهد . پكتين كه به طور طبيعي در ميوه ها ، سبزي ها و صمغ ها ( مثل گوار) وجود دارد ، در معالجه سندرم دامپينگ موثر مي باشد . در مصرف منابع پر فيبر بايد جانب احتياط را رعايت كرد ، چرا كه موارد متعددي از انسداد به خاطر مصرف زياد صمغ گوار و ساير مواد با ويسكوزيته بالا به ويژه بدون دريافت آب كافي ، گزارش شده است .

بعد از عمل گاستروكتومي اغلب بيماران قادر به تحمل لاكتوز نيستند و مقدار بسيار كمي لاكتوز ( 6 گرم يا كمتر در هر وعده ) را در يك زمان مي توانند دريافت كنند . اين بيماران پنير و ماست غير شيرين را بهتر تحمل مي كنند . محصولات تجاري لاكتاز براي كساني كه به طور مشخص دچار سوء جذب لاكتوز هستند ، در دسترس مي باشد . زماني كه دريافت لبنيات به ناچار محدود باشد ، بايد از مكمل هاي كلسيم و ويتامين D استفاده نمود .

راهنماي مراقبت تغذيه اي براي بيماران مبتلا به سندرم دامپينيگ و هيپوگليسمي تغذيه اي :

_ كوچك كردن حجم و افزايش تعداد وعده ها در روز ، جذب خالص را بهتر مي كند و انتقال مايع را كاهش مي دهد .

_ مصرف غذاهايي با پروتئين بالا و چربي متوسط

با ميزان كالري كافي به جهت نگهداري يا به دست آوردن وزن مورد نياز ، توصيه مي شود و كربوهيدرات هاي پيچيده نيزبا توجه به سطح تحمل بيمار وارد رژيم مي شود .

_ دريافت غذاهاي فيبري باعث افزايش ويسكوزيته شده و سرعت انتقال مواد در دستگاه گوارش فوقاني را آهسته مي كند . به جهت پيشگيري از انسداد در زمان استفاده از مكمل هاي فيبري و به ويژه با توجه به بدي حركت و باريك بودن خروجي مري يا معده ، بايد جانب احتياط را رعايت كرد .

_ دراز كشيدن و اجتناب از فعاليت به ويژه تا يك ساعت بعد از غذا خوردن مي تواند به آهسته شدن تخليه معده كمك مي كند .

_ دريافت مقادير زياد مايعات همراه وعده غذايي باعث تسريع انتقال در دستگاه گوارش مي گردد و بنابراين توصيه نمي شود . بهتر است مقادير كافي مايعات در طول روز به تناوب و هر بار حجم كوچك دريافت شود .

_ مصرف مواد شيرين هيپرتونيك و غليظ فقط در مقادير بسيار كم قابل تحمل است .

اين مواد شامل انواع نوشابه هاي غيرالكلي ، آب ميوه ، پاي كيك ، بيسكويت و دسرهاي يخ زده مي باشد ( مگر اينكه با جانشين هاي قند تهيه شده باشند ) .

_ لاكتوز به ويژه در شير و بستني خيلي كم قابل تحمل است ، چرا كه باعث تسريع انتقال در دستگاه گوارش مي شود و بايد از مصرف اين مواد اجتناب گردد ، پنير و ماست بهتر تحمل مي شوند .

وعده هاي غذايي بيشتر با حجم كمتر

نويسنده:دكتر محمد رضا وفا متخصص تغذيه

عوامل بسياري بايد

پيش از تغذيه رعايت شوند. تقسيم بندي زماني بسيار مهم است؛ مثلاً تنظيم زمان استراحت و خواب و زمان ورزش.

تمام اين موارد با هم بر عملكرد ذهني و جسمي فرد تاثير مي گذارند. دانش آموزان و دانشجويان بايد سعي كنند، وعده هاي غذايي خود را به سه وعده اصلي و دو ميان وعده تقسيم كنند.

صبحانه:صبحانه حتماً بايد صرف شود. اين از نظر فيزيولوژيك تمام وعده هاي غذايي ديگر را تنظيم مي كند و عملكرد ذهني و جسمي را بسيار بالا مي برد. كسي كه صبحانه نمي خورد، تمركز كمي دارد و هماهنگي دست با چشم و گوش با مغز، در افرادي كه صبحانه را حذف مي كنند، پايين است. بنابراين تاكيد مي شود، صبحانه اي كامل كه از 4 گروه اصلي مواد غذايي تشكيل شده باشد ، مصرف شود.

گروه شيرو لبنيات، نان و غلات، سبزي ها و صيفي جات (تكه هاي كوچك خيار، گوجه، هويج، بروكلي...) و گوشت ها و مواد پروتئيني، تنوع مطلوبي را در صبحانه ايجاد مي كنند؛ چرا كه تنوع يكي از اصول اساسي تغذيه است.

*هر گروه از مواد غذايي تامين كننده يك گروه از مواد مورد نياز بدن است. فرض كنيد، شخصي يك روز از گروه لبنيات صرف نظر كند؛ او با مواد غذايي گروه هاي ديگر، هر قدر هم زياد، نمي تواند كمبود ويتامين B2 را جبران كند...

ميان وعده صبح: ميان وعده ها با فاصله كوتاهي ازوعده هاي اصلي قرار مي گيرند و بهتر است ميان وعده غذايي از گروه ميوه و سبزيجات و صيفي جات باشد؛ مثلاً اگر ساعت 7 صبحانه صرف شده، ساعت

10 مي توان از ميوه هاي مختلف فصل كه تازه و سالم هستند، ميل كرد.

ناهار: با فاصله 2 - 3 ساعت از ميان وعده صبح، مي توان ناهار را ميل كرد و از انواع غلات (برنج، نان، ماكاروني، سيب زميني) در اين وعده بهره برد.

سعي شود از گروه چربي ها كمتر استفاده شود، اما روغن هاي ميان گياهي منبع سرشار ويتامين E بوده و قادرند تركيبات آنتي اكسيدان هم توليد كنند؛ بنابراين در عملكردهاي طبيعي بدن موثر خواهند بود.

دانش آموزان بايد گوشت و سبزي وصيفي را هم در ناهار خود بگنجانند.

ميان وعده بعد از ظهر: مي توانند بعد از گذشت 2 - 3 ساعت از ناهار ، انواع سالادهاي سبزيجات را مصرف كنند.

بنا به توصيه اخير سازمان جهاني بهداشت، بايد در روز حداقل 5 نوبت ميوه و سبزيجات مصرف شود.

شام: از خوردن غذاي چرب و حجيم پرهيز و به يك شام سبك بسنده كنند؛ همچنين از خوردن ماست و دوغ خودداري كنند... براي داشتن خوابي آرام، مي توانند قبل از خواب يك ليوان شير ولرم بنوشند.

*كمبود يد و آهن به شدت بر عملكرد مغزي و تمركز تاثير گذار است و نهايتاً سطح يادگيري و توانمندي هاي فكري آنها را به طور قابل توجهي كاهش مي دهد؛ بنابراين تاكيد مي شود كه تمام گروه هاي غذايي به طور كامل در برنامه غذايي شخص باشند.

*عده اي از كودكان و نوجوانان به بعضي از گروه هاي غذايي ميل ندارند و به اصطلاح بعضي از غذاها را دوست ندارند؛ اما اين خصلت بايد تا حد امكان كنار گذاشته شود و بهتر

است والدين اين گونه غذاها را به گونه اي آماده كنند كه مطابق ذائقه و سليقه فرزندشان باشد و براي او جذابيت داشته باشد. براي مثال، بسياري از كودكان و نوجوانان گوشت چرخ كرده دوست دارند ولي به انواع ديگرخوراكي هاي گوشتي رغبتي ندارند....

پس همان طور كه عرض شد، بهتر است با ابتكار و ايجاد جذابيت در غذا، كودك را به صرف غذاهاي لازم و ضروري ترغيب كرد.

*پرخوري سبب سستي مي شود و در نهايت بر عملكرد ذهني دانش آموزان و دانشجويان تاثير مي گذارد و از آنجا كه در دوره امتحانات تحرك كمتر مي شود، پرخوري باعث اضافه وزن خواهد شد.

*با تند خوردن غذا، بدن كنترل فيزيولوژيكي خود را از دست مي دهد و ممكن است در يك وعده غذايي بيش از نياز انرژي دريافت شود و با عدم فعاليت كافي، سبب چاقي شود.

*بين وعده هاي غذايي مرتب آب بنوشند. بهترين نوشيدني هم آب ساده است. در كل بهتر است حس تشنگي خود را حساس كنيم؛ هميشه يك بطري يا پارچ آب در دسترس مان باشد تا به محض احساس خشكي در دهان، هر چند خيلي كم، آب نوشيده شود؛ زيرا دفع آب بدن به شدت بر عملكرد ذهني و جسمي اثر مي گذارد.

*نوشيدني هايي مانند چاي، قهوه و نسكافه براي اين عزيزان به مقدار بسيار كنترل شده توصيه مي شود. مقدار كم اين نوشيدني موجب هوشياري مي شود؛ حداكثر ميزان مصرف اين نوشيدني ها هم 3 - 4 فنجان در روز است و مصرف زياد آنها مي تواند اثر معكوس داشته باشد؛ به اين مفهوم كه منجر به

دفع زياد آب و حالت دهيدراتاسيون مي شود و از دست دادن آب بدن بر عملكرد ذهني و جسمي تاثير خواهد گذاشت.

منجر به يبوست وسوء هاضمه و ديگر مشكلات گوارشي نيز مي شود و در نهايت بر اشتها وميل به غذا خوردن تاثيرات نامطلوبي مي گذارد كه اين سيكل معيوبي است...

*سعي كنند از غذاهاي خيلي شور يا خيلي شرين مصرف نكنند و در مصرف غذاهايشان تعادل داشته باشند.

منبع: نشريه زندگي ايده آل شماره 42 /س

تغذيه درافراد ديابتي (1)

ديابت چيست؟

ديابت يك اختلال متابوليكي است. بدين صورت كه سرعت و توانايي بدن دراستفاده و سوخت و سوز كامل قند ها را كاهش مي يابد. لذا قند خون افزايش مي يابد.

انواع ديابت

ديابت نوع ? (يا ديابت وابسته به انسولين IDDM)

ديابت نوع ?? (يا ديابت غير وابسته به انسولين NIDDM)

ديابت بارداري

بدن مبتلايان به ديابت نوع يك توانايي توليد انسولين را ندارد و اين امر موجب افزايش سطح قند خون مي گردد.

در ديابت نوع دوم بدن فرد مبتلا انسولين توليد ميكند و حتي ممكن است غلظت انسولين در خون از مقدار معمول آن نيز بيشتر باشد اما گيرنده هاي سلولي فرد نسبت به انسولين مقاوم شده و در حقيقت نميگذارند انسولين وارد سلولها شده و اعمال طبيعي خود را انجام دهد.در اين حالت ميتوان با درمان رژيمي غلظت قند خون را كاهش داد.درصد شيوع اين بيماري در زنان بيش از مردان است.

ديابت بارداري مربوط به چند ماهه آخر دوران بارداري است و معمولا سابقه خانوادگي در ابتلا به آن نقش دارد. تعديل در مصرف كربوهيدراتها و محدود كردن دريافت كربوهيدرات هاي تصفيه شده و افزايش تعداد وعده ها و كاهش

حجم وعده ها از جمله عوامل بهبود بخش مي باشند. ناگفته پيداست كه اين نوع ديابت فقط در بانوان شيوع دارد!

ديابت و انسولين

بسياري از افراد پس از شروع مداوا و استفاده از تجويزهاي دارويي حتي از قبل هم چاقتر ميشوند و اين بدان علت است كه تقريبا تمام داروهايي كه براي بهبود اين افراد تجويز ميشود آنها را گرسنه ميكند و باعث ميشود كه كبد مازاد انرژي را به چربي تبديل نمايد.

ديابتي ها در معرض صدماتي مانند حملات قلبي و مشكلات كليوي و نابينايي و ناشنوايي و سندرم پاهاي سوزان هستند و اين امر بعلت افزايش قند خون بعد از صرف غذا و چسبيدن اين قندها به سلولها و تبديل آن به ماده اي مضر به نام سوربيتول صورت ميپذيرد پزشكان بوسيله انجام آزمايشي بنام هموگلوبين A?C و اندازه گيري ميزان قند چسبيده به سلولها به ميزان آسيب هاي عصبي وارد شده پي ميبرند.

كبد به منظور جلوگيري از افزايش ناگهاني قند خون پس از صرف غذا مقداري انسولين در خون وارد ميكند و انسولين با راندن قند ها به درون سلول ها از وقوع اين امر جلوگيري ميكند. اما انسولين و تمام داروهايي كه از آن ساخته ميشوند باعث ميشوند كه شما همواره احساس گرسنگي كنيد و بداقبالي شما براي يك حمله قلبي را افزايش ميدهد. بنابراين مهمترين هدف در تجويز انسولين اين است كه با كمترين ميزان انسولين مصرف بتوانيم از بالا رفتن ناگهاني قند خون جلوگيري بعمل بياوريم.

ديابت و رژيم غذايي

بسياري از افرادي كه بعد از سن ?? سالگي دچار ديابت ميگردند با رعايت يك رژيم غذايي مشتمل بر مصرف سبزيجات, غلات كامل,

حبوبات و ماهي ومحدود كردن شديد فرأورده هاي شيريني پزي و شكر و محدود كردن دريافت گوشت , مرغ و تخم مرغ ميتوانند حال خود را بهبود بخشند. بسياري از كساني كه دچار ديابت شده اند انسولين مصرف ميكنند آنها تونايي كافي براي پاسخ دادن به انسولين را ندارند و اين امر به علت وزن بالا و مصرف زياد قندهاي تصفيه شده از سوي آنهاست. اولين دستور براي برطرف كردن اين حالت استفاده از دانه هاي كامل به جاي فرآورده هاي شيريني و نان پزي است. اين امر علاوه بر اينكه به شما احساس خوبي ميدهد كمك خواهد كرد تا كمتر بخوريد و همچنين باعث محدود كردن دريافت مهمترين منبع دريافت چربي ها خواهد گرديد.

مطابق تحقيقي كه در اروپا انجام گرفته است نشان داده شده كه دريافت مقادير بسيار زياد پروتئين به كليه هاي يك فرد ديابتي آسيب وارد ميكند بنابراين ديابتي ها بايد از مقادير كمتر گوشت و ماكيان و تخم مرغ استفاده نمايند. همچنين تحقيقات اخير نشان ميدهد كه كربوهيدرات هاي تصفيه شده ميزان نياز به انسولين را افزايش و چربي هاي غير اشباع تك پيوندي و چند پيوندي موجود در سبزيجات و چربي هاي امگا-? موجود در روغن ماهي و همچنين استفاده از آرد كامل و دانه هاي كامل بجاي آرد تصفيه شده نياز به انسولين را كاهش ميدهد.سطح بالاي قند خون بعد از صرف غذا موجب ميشود كه قند ها به سلولها چسبيده و تبديل به ماده اي سمي(براي سلولها) بنام سوربيتول شوند كه اين ماده به اعصاب و كليه و شريانها و قلب آسيب خواهد رساند . براي اينكه از

بالا رفتن زياد سطح خون جلوگيري كنيد نانها و شيريني هاي تهيه شده از غلات كامل را بجاي نان و شيريني هاي معمولي كه از آرد تصفيه شده تهيه ميشوند استفاده نماييد و از شكر سر سفره اجتناب كنيد و مصرف ميوه را فراموش نكنيد.

ورزش به ديابتي ها كمك ميكند

ورزش به ديابتي ها كمك ميكند كه از شر حمله هاي قلبي و نابينايي و آسيب هاي عصبي در امان باشند. وقتي كه غذا ميخوريد سطح قند خونتان افزايش مي يابد. هر چه بيشتر سطح خون افزايش يابد قند بيشتري به سلولها ميچسبد. وقتي كه قند به سلول بچسبد ديگر نميتواند از آن جدا شود و تبديل به ماده اي مضر بنام سوربيتول تبديل ميشود كه اين ماده ميتواند باعث نابينايي و ناشنوايي و آسيب هاي مغزي و قلبي و سندرم پاهاي سوزان و … گردد.

وقتي كه قند وارد بدن شما مي شود فقط ميتواند در سلولهاي كبد و ماهيچه ذخيره گردد. اگر سلولهاي كبد و ماهيچه از كربوهيدرات اشباع باشند, قندها ديگر جايي براي رفتن ندارند. اگر ذخيره سلولهاي ماهيچه به واسطه ورزش كردن مصرف گردد بعد از صرف غذا قند ها به وسيله ماهيچه جذب ميشوند و مقدار آنها در خون افزايش نمي يابد. بنابراين اگر با يك برنامه ورزشي منظم بتوانيم ذخيره قند ماهيچه ها را كاهش دهيم مسلما ميتوانيم شاهد بهبود همه جانبه عوارض بيماري ديابت باشيم.

انسولين هورموني كه با خوردن شيريني و قند در بدن ترشح مي شود:

تحقيقات جديد نشان داده است كه كه مصرف زياد انواع نانها و شيريني ها و شكرهاي افزودني از طول عمر مي كاهد و باعث

ابتلا به ديابت ميشود. وقتي كه غذاهاي حاوي آردسفيد و قند و شكر افزودني را مصرف ميكنيد ميزان قند خونتان افزايش مي يابد و اين امر باعث ميشود پانكراس مقداري انسولين به داخل سيستم جريان خون ترشح كند. بدن شما براي محافظت از شما در مقابل افزايش قند خون نياز به انسولين دارد اما به ياد داشته باشيد كه انسولين زياد ميتواند شما به بدن شما آسيب برساند. انسولين به واسطه داخل كردن چربي هاي خون به درون بافت چربي(براي آنكه بدن مجبور شود از قند استفاده كند) و مجبور كردن كبد به تبديل مازاد انرژي به چربي و همچنين واداشتن مغز به صدور دستورهايي مبني بر گرسنگي, موجب چاقي شما ميگردد كه اين امر به سبب ايجاد لخته و افزايش ميزان تري گليسيريد خون و پايين آوردن سطح HDL يا چربي خوب موجب استروك و حمله قلبي ميگردد. انسولين موجب افزايش اكسيداسيون و تبديلLDL بهLDL اكسيده ميشود كه اين فرم از LDL باعث ايجاد پلاكهايي در درون رگها و انسدادشان مي شود. سطح بالاي انسولين باعث ميشود كه كليه هاي شما نمك را نگهدارند و آنرا دفع نكنند كه اين امر موجب افزايش فشار خونتان مي شود. بهترين راه براي كاهش سطح انسولين( به گونه اي كه قند خون بالا نرود) خودداري از افزايش وزن و عدم استفاده غذاهايي كه از آرد سفيد و شكر تصفيه شده ساخته ميشوند و خوردن ميوه جات و سبزيجات با وعده هاي غذايي مي باشد.

آيا Glycemic index مقياس خوبي است؟

بسياري از كتابهاي تغذيه اي ليستي از غذاها را به همراه گلايسميك ايندكس شان ارائه مي دهند و به

شما توصيه مي كنند كه از مصرف غذاهايي كه داراي گلايسميك ايندكس بالا هستند خودداري نماييد.

بعد از مصرف غذاها قند خون افزايش مي يابد در اين ميان شكر خالص بيش از تمام انواع مواد غذايي موجب افزايش قند خون ميشود. گلايسمسك ايندكس در اصل نسبت بين مقدار افزايش قند خون در اثر مصرف يك غذا به مقدار افزايش قند خون در اثر مصرف مصرف شكر معمولي است.

غذاهايي كه كربوهيدرات موجود در آنها آرام آرام شكسته و جذب شده و وارد جريان خون مي شود و از افزايش ناگهاني قند خون جلوگيري مينمايند داراي گلايسميك ايندكس پايين تر و غذاهايي كه قند موجود در آنها سريع تر وارد جريان خون شده و موجب افزايش ناگهاني قند خون ميگردند داراي گلايسميك ايندكس بالاتري هستند. اكثر دانه هاي غلات و حبوبات كامل و سبزيجات غير نشاسته اي داراي گلايسميك ايندكس پاييني هستند و بر عكس شكر، غلات و آردهاي تصفيه شده ، سبزيجات ريشه اي و نشاسته اي و ميوه ها داراي گلايسميك ايندكس بالايي هستند.

نگاه كردن به جدول گلايسميك ايندكس خالي از لطف هم نيست. مثلا هويج داراي گلايسميك ايندكسي در حد شكر است. با توجه به اينگونه تناقضات دانشمندان فرمول ديگري را براي دسته بندي مواد غذايي در نظر گرفتند بنام گلايسميك لود Glycemic Load.

براي بدست آوردن گلايسميك لود يك غذا بايد مقدار كربوهيدرات موجود در يك واحد از يك ماده غذايي را در گلايسميك ايندكس آن ضرب نماييد. گلايسميك لود(GL) يك غذا بجاي اينكه به شما بگويد يك ماده غذايي در مدت زماني ثابت چقدر قند خونتان را افزايش ميدهد بيان ميدارد كه اين ماده

غذايي چقدر قند وارد جريان خونتان خواهد نمود. هويج و سيب زميني از مواد غذايي هستند كه داراي گلايسميك ايندكس بالايي هستند اما محاسبات جديد ميگويد به فرض در مورد هويج با اينكه گلايسميك ايندكسي معادل ??? دارد اما گلايسميك لود آن ?? ميباشد يا مثلا سيب زميني با گلايسميك ايندكس ??? داراي گلايسميك لود ?? مي باشد و پاپ كورن با گلايسميك ايندكس ?? گلايسميك لودي معادل چهار دارد.

غذاهايي كه قسمت زيادي از آنها را آب يا هوا تشكيل داده است حتي اگر داراي گلايسميك ايندكس بالايي باشند منجر به افزايش بيش از حد قند خون در بدن شما نميشوند.

به عبارت ديگر در مصرف غذاها بايد علاوه بر گلايسميك ايندكس گلايسميك لود را هم مد نظر قرار داد و اين براي افراد معمولي مقداري سردرگم كننده است و به عنوان يك توصيه فقط ميتوان گفت كه سعي كنيد غذاهاي داري گلايسميك ايندكس بالا را با غذاهاي داري گلايسميك ايندكس پايين بصورت توام مرد مصرف قرار دهيد و در عين حال گوشه چشمي هم به گلايسميك لود آن داشته باشيد.

مصرف زياد چربي براي ديابتي ها مضر است:

افراد ديابتي مجبورند مصرف كربوهيدرات هاي تصفيه شده را در رژيم غذايي شان كاهش دهند.

تحقيقي كه در دانشگاه كمبريج انجام شده است نشان مي دهد كه افراد ديابتي همچنين موظفند مصرف چربيي هاي موجود در رژيم غذايي خود را كاهش دهند.

بعد از صرف غذا قند خون افزايش مي يابد. در صورتي كه قند خون بيش از اندازه افزايش يابد قند اضافي به ديواره سلولها چسبيده و سرانجام تبديل به ماده اي سمي بنام سوربيتول مي شود. اين ماده سمي

با آسيب به سلولها ميتواند منجر به حملات قلبي و مغزي و نابينايي و ناشنوايي، نارسايي هاي كليوي ، ناتواني جنسي و ديگر عوارض ديابت ميشود.

آزمايش HbA?c نشان ميدهد كه چه مقدار قند به ديواره سلولها چسبيده است. مقادير بالا در اين تست نشانگر مصرف زياده از حد مواد قندي و كربوهيدرات هاي پيچيده از دو هفته قبل تا روز انجام آزمايش ميباشد.

تحقيق انجام شده همچنين نشان ميدهد كه مقادير اين آزمايش به واسطه مصرف مقادير زياد چربي نيز افزايش مي يابد. علت چيست؟

نحوه عملكرد انسولين اينگونه است كه با تاثير بر روي گيرنده هاي سلولي موجب افزايش ميزان ورود قند به درون سلولهاي بدن مي شود. مصرف مقادير زياد چربي ها منجر به چرخش اين گيرنده ها به درون سلول شده و منجر به كاهش اثر انسولين ميشود، لذا ديابتي ها بايد در مصرف چربي ها به همراه وعده هاي غذايي كمي دقت به خرج دهند.

وعده هاي غذا در هنگام غروب موجب بالا رفتن بيش از حد معمول قند خون ميشود.

مهمترين زمان ورزش كردن براي ديابتي ها بعد از صرف وعده غذايي غروب فرا مي رسد. وقتي كه شما غذا ميخوريد ميزان قند خونتان افزايش مي يابد و ميزان اين افزايش براي وعده هاي هنگام غروب بيشتر از وعده هاي هنگام صبح است. قندي كه شما ميخوريد در بافتهاي ماهيچه اي و كبدي و دستگاه گردش خون ذخيره ميگردد و اگر شما بتوانيد با ورزش كردن مقدار قند ذخيره شده در بافتهاي ماهيچه اي را بسوزانيد بعد از صرف غذا بجاي اينكه قند اضافي در خون باقي بماند وارد بافت ماهيچه اي شده و

از افزايش سريع قند خون جلوگيري به عمل مي آورد. از آنجايي كه اكثر مردم در صبح بيشتر از زمان عصر و شب فعاليت ميكنند و مقداري از ذخاير ماهيچه اي را كاهش ميدهند لذا در هنگام صبح ميزان افزايش قند خون نسبت به هنگام عصر و شب كمتر است. لذا ميتوان نتيجه گيري كرد كه يك فعاليت سبك بعد از وعده هاي هنگام صبح و عصر بسياري از مشكلات ديابتي ها را حل ميكند.

ديابت بر اثر تغذيه نامناسب

پيشرفت شغلي و كاري در مردان ??تا ??سال اغلب مهمتر از تغذيه سالم و درست ، ورزش ، داشتن وزن مناسب و تناسب اندام است . اين موضوع بيشتر در مرداني صدق مي كند كه مي بايست بهتر از هر كس ديگري اهميت تغذيه درست با ورزش و… را بدانند؛ يعني كساني كه در مراكز درماني و پزشكي مشغول به كار هستند. دانشمندان امريكايي در يك بررسي و مطالعه نشان داده اند كه عواملي مانند تغذيه ، ورزش و… تاثير مستقيمي در ميزان ابتلاي افراد به بيماري ديابت دارد. در اين بررسي ، عادت هاي غذايي بيش از ??هزار مرد ??تا ??سال مورد پرسش قرار گرفت . همه شركت كنندگان در اين بررسي ، در مراكز درماني و پزشكي مشغول به كار بودند و در آغاز بررسي هيچ گونه بيماري قلبي ، عروقي ، ديابت و سرطان نداشتند. با توجه به نتايج پرسش و پاسخها، دانشمندان دو گروه مختلف از مردان را طبقه بندي كردند. گروه اول سبزي ، ميوه ، ماهي ، مرغ و غلات و گروه دوم گوشت قرمز، كنسرو ماهي ، سيب زميني سرخ

شده و ديگر محصولات پرچربي ، غلات شيرين شده ، شيريني و دسر به مقدار زياد مصرف مي كردند. ??سال بعد، دانشمندان اين مردان را دوباره آزمايش كردند تا خطر ابتلا به بيماري ديابت را مشخص كنند؛ بعلاوه آنها عواملي مانند وضع جسماني فرد، حركات بدني و سيگار كشيدن را هم در نظر گرفتند. نتايج بدين ترتيب بود: خطر ابتلا به ديابت در مرداني كه از تغذيه و روش زندگي سالم و درست بهره مي بردند، به مراتب كمتر از حد معمولي بود؛ اما در مرداني كه تغذيه و روش زندگي شان نادرست بود، اين خطر تا ?برابر حتي بيشتر افزايش مي يافت . در افرادي كه در آنها اضافه وزن و كمبود حركات بدني ديده مي شد، خطر ابتلا به بيماري ديابت از نوع دوم ، به مراتب بالا بود. بررسي و مطالعات صورت گرفته ثابت مي كند كه عادتهاي غذايي ، تاثير روشن و مشخصي در ميزان ابتلاي افراد به بيماري ديابت از نوع دوم دارد.

تاثير ورزش بر كنترل قند خون و توده بدني در افراد مبتلا به ديابت نوع ?

سالهاي طولاني است كه ورزش به همراه رژيم غذايي و درمان دارويي به عنوان سه ركن اساسي در درمان و بهبود ديابت نوع ? شناخته شده است. انجام فعاليت هاي روزانه موجب ميگردد از عوارض ديابت كاسته شود اين امر در كنار بي هزينه بودن و نداشتن عوارض درماني و دارويي موجب ميگردد كه تحرك بدني و انجام كامل فعايت هاي روزانه بيشتر در معرض توجه قرار بگيرد.

همانطور كه ميدانيد دو هدف عمده در مورد بيماران ديابتي كاهش ميزان قند خون و

توده چربي بدنشان و به عبارتي كاستن از وزنشان است. چاقي و خصوصا چاقي شكمي اصولا به مقاومت نسبت به انسولين و بالارفتن ميزان انسولين بدن و بالا رفتن ميزان قند خون و افزايش فشار خون و افزايش چربي خون و … همراه است.چربي خون بالا كه از عوارض مستقيم چاقي است ميتواند در دراز مدت موجب بروز آسيب در بافت هايي نظير كليه و چشم ها و اعصاب و كبد و رگ ها گردد.

تحقيقاتي كه راجع به نقش حركات ورزشي در ديابتي ها انجام شده است نشان ميدهد كه انجام حركات ورزشي ميتواند موجب كاهش قند خون شان گردد سوالي كه پيش مي آيد اين است كه آيا انجام حركات شديد ورزشي يا انجام طولاني مدت حركات ورزشي هم براي ديابتي ها مفيد است؟ و جواب ما اين است. خير . انجام حركات ورزشي در دراز مدت و بصورت شديد علاوه بر آن كه ميتواند موجب بروز افت قند خون گردد حتي در حالت كنترل شده هم توصيه نمي شود زيرا نهايتا همان تاثيري را بر بدن ميگذارد كه قند خون كنترل نشده ميتواند بر بدن يك فرد ديابتي بگذارد.

لذا توصيه ما به ديابتي ها اين است كه اولا ورزش هاي آرام و سبك را انجام دهند و ثانيا سعي كنند مثلا به جاي يك بار ورزش در و به مدت نيم ساعت آنرا به سه بار و هر بار به مدت ?? دقيقه تغيير دهند. حركات ورزشي آرام بهتر است يك ربع تا نيم ساعت پس از وعده هاي بزرگ غذايي مانند ناهار و شام صورت گيرد و نهايتا اينكه دوست عزيز انجام

حركات ورزشي هنگان غروب و شب براي شما بهتر از انجام حركات ورزشي هنگام صبح است.

تغذيه و بد خوابي:

Sleep apnea بدين معني است كه يك شخص در طول شب بيش از افراد عادي دچار وقفه تنفسي گردد. تحقيقاتي كه در دانشگاه جان هاپكينز نشان ميدهد اكثر افرادي كه دچار Sleep apnea ميشوند افرادي چاق هستند. اين افراد در معرض حملات قلبي، مغزي و ديابت قرار دارند همچنين اين تحقيقات نشان داده است كه اغلب اين افراد از شوك انسوليني (بيهوشي انسوليني) نيز رنج ميبرند.

پس از خوردن غذاهاي حاوي كربوهيدرات هاي تصفيه شده مانند شيريني هاي ساخته شده با آرد تصفيه شده و برنج سفيد و غلات آسياب شده و غذاهاي حاوي شكر قند خون اين افراد افزايش مي يابد. اين امر موجب تزشح زياده از حد انسولين مي شود كه خود ميتواند از عوامل ابتلا به ديابت باشد.

اگر دچار اين عارضه هستيد حتما به پزشك مراجعه نموده و از او بخواهيد كه يك قند خونتان را آزمايش كند اگر مبتلا به ديابت بوديد حتما از يك رژيم غذايي صحيح استفاده كنيد.

تاثير داروهاي گياهي بر قند خون

داروهاي گياهي ميتوانند در كاهش قند خون نقش مهمي ايفا نمايند به عنوان مثال شنبليله با كاهش سرعت جذب گلوكز در دستگاه گوارش موجب افزايش توانايي بدن در كنترل نمودن قند خون ميگردد. همچنين دارچين با افزايش سرعت سوخت گلوكز بوسيله سلولهاي بدن موجب جلوگيري از افزايش ناگهاني قند خون ميگردد. همچنين گياهاني نظير سنبل الطيب, برگ توت سياه, برگ درخت گردو, تخم گشنيز, سير و پياز نيز ميتواندد در كاهش قند خون مفيد باشند.

كربوهيدرات ها و انسولين

تا ?? سال

پيش اغلب پزشكان فكر ميكردند كه انسولين هورموني بسيار مفيد است و هر چه سطح آن در بدن بيشتر باشد شخص سالمتر است. اما تحقيقات جرالد ريون از استانفورد نشان داد كه بالا بودن سطح انسولين موجب افزايش ريسك ابتلا به حملات قلبي ميشود. او دليل اين امر را انقباض ديواره رگها در نتيجه تاثير انسولين بر آنها دانست. تحقيقات بعدي نشان داد كه انسولين موجب چاقي هم ميشود اين امر به دليل تاثير انسولين بر هيپوتالاموس است . انسولين با تاثير بر هيپوتالاموس موجب ميشود كه شخص احساس گرسنگي كند و همچنين با تاثير بر سلولهاي چربي بافت شكم موجب افزايش ذخيره چربي در آن مي گردد و همچنين با تاثير بر كبد منجر به افزايش توليد چربي در اين بافت ميشود و همه اين موارد به معني چاقي است.

بعد از ان در سال ???? تحقيقات نشان داد كه بعضي از غذاها نسبت به بعضي ديگر موجب افزايش بيشتر قند خون ميشوند همچنين ميشود غذاها را بر حسب ميزان افزايش دهندگي قند خون نسبت به اين ميزان در شكر خالص مقايسه نمود و آنها را طبقه بندي كرد.

هنگامي كه غذا ميخوريد قند خونتان افزايش يافته و پانكراس براي مقابله با اين امر مقداري انسولين را به جريان خون وارد مينمايد. اينجاست كه اهميت غذايي كه ميخوريد مشخص مي شود زيرا هر چه غذاي خورده شده موجب افزايش بيشتر قند خون شود مقدار انسولين ترشح شده بيشتر و نتيجتا ريسك بروز حملات قلبي بالاتر است.

كربوهيدرات ها زنجيره هاي قندي هستند كه به هم متصل شده اند. اين مواد در اكثر گياهان و همچنين فرآورده هاي

گياهي نظير شيريني ها و كلوچه ها يافت مي شوند. آنها را ميتوان به دسته تك قندي ها و دو قندي ها و چند قندي ها تقسيم بندي كرد. در حالت طبيعي معمولا كربوهيدرات ها با دسته ديگر از مواد كه فيبر ناميده ميشوند وجود دارند. فيبرها دسته از مواد هستند كه در بدن جذب نميشوند اما به دليل نقش مهمي كه در بدن ايفا مينمايد از اهميت ويژه اي برخوردارند بطوريكه آنها را جزو موادي كه حتما بايد به ميزان كافي در برنامه غذايي روزانه وجود داشته باشند تقسيم بندي مينمايند. يكي از دلايل اين امر كاهش سرعت جذب قند در داخل روده ها است فيبرها با اين كاهش سرعت موجب ميشوند كه قند ها آهسته آهسته جذب بدن شده و نتيجتا قند خون سريعا بالا نرود و موجب افزايش ناگهاني و زياده از حد انسولين نشود.

امروزه به دليل فرآوري شدن مواد گياهي اكثر محتواي فيبر انها در اين مراحل از بين مي رود مثلا تقريبا تمام محتواي فيبري گندم و برنج در حين مراحل سبوس گيري و آرد سازي از بين ميرود و يا در مورد قند و شكر ملاحظه ميكنيد كه كاملا تمام منابع فيبري از بين رفته اند .

شايد يكي از دلايل افزايش ميزان بروز چاقي و نتيحتا حملات قلبي در جوامع امروزي نيز همين امر باشد. در اين ميان اصلاح عادات غذايي و استفاده بيشتر از سبزيجات و ميوه ها و دانه هاي كامل حبوبات و غلات ميتواند در كاهش بروز اين عوامل مرگ آفرين مفيد و موثر باشد.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

تغذيه درافراد ديابتي (2)

مصرف ادويجات ممكن است قند خون

را كاهش مي دهد .

نتيجه چند تحقيق نشان مي دهد كه خوردن غذاهاي ادويه دار افزايش قند خون را كاهش مي دهد.

به گزارش خبرنگار سايت پزشكان بدون مرز به نقل از Medicinal Food ، عصاره گياهان مختلف و چاشني ها مانند دارچين، ادويه گل ميخك و رزماري از فرآيندي كه موجب افزايش قند خون مي شود جلوگيري مي كند.

هنگامي كه قند خون افرايش مي يابد تركيبي موسوم به AGE در افراد به وجود مي آيد كه اين تركيب موجب التهاب و آسيب بافت ها مي شود كه اين عامل مي تواند با لخته شدن خون در رگ ها و بيماري هاي قلبي در ارتباط باشد، اما ادويجات و تركيبات گياهي به دليل داشتن آنتي اكسيداني موسوم به فنول مي تواند فعاليت تركيبات AGE را مسدود سازد و بيماران ديابتي را محافظت كند.

بسياري از محققان بر اين باورند، ادويجات نه تنها خواص آنتي اكسيدان دارند بلكه فعاليت سلول هاي بدن را تنظيم مي كنند

آب ميوه هاي حاوي شكر خطر ابتلا به ديابت را افزايش مي دهند.

آب ميوه هاي حاوي قند كه اغلب به عنوان جايگزين هاي سالمتر نوشابه هاي غيرالكلي به بازار عرضه مي شوند به همان اندازه آنها باعث بالا رفتن وزن و افزايش خطر ابتلا به ديابت مي شوند.

به گزارش خبرنگار سايت پزشكان بدون مرز به نقل از رويترز ، جولي پالمر و همكارانش در دانشگاه بوستون طي گزارشي كه در نشريه آرشيو طب داخلي منتشر شده است تاكيد كردند كه به مردم بايد آگاهي داده شود كه اين نوشيدني ها جايگزين سالمي براي نوشابه هاي غيرالكلي نيستند.

ديابت نوع دوم شايعترين

نوع ديابت است كه ارتباط نزديكي با چاقي دارد و در سراسر جهان شايع شده است.

اين يافته ها حاصل بررسي ?? هزار زن سياهپوست در آمريكا طي سالهاي ???? تا ???? است.

كساني كه روزانه دستكم دو نوشابه غيررژيمي مي نوشيدند ?? درصد بيشتر از كساني كه كمتر از يك بار در ماه نوشابه غيرالكلي نوشيدند به ديابت مبتلا شدند.

زناني كه در روز دستكم دو بار آب ميوه حاوي قند مصرف كردند ?? درصد بيشتر از كساني كه يك بار در ماه از اين نوع نوشيدني ها مصرف كردند با خطر ابتلا به ديابت روبرو شدند. نوشابه هاي رژيمي غيرالكلي، آب گريپ فروت و آب پرتقال با افزايش خطر ابتلا به ديابت مرتبط شناخته نشد.

آب گريپ فروت و آب پرتقال خالص حاوي قند طبيعي هستند و تاثير سوخت و سازي متفاوتي بر بدن مي گذارند.

نوشابه هاي غيرالكلي و آب ميوه هاي حاوي قند اغلب در بين وعده هاي غذايي مصرف مي شوند و ممكن است به خوردن خوراكي هاي غيرلازم منجر شوند.

در تحقيقات قبلي بر روي هزاران زن سفيد پوست ابتلا به ديابت با مصرف نوشابه هاي غيرالكلي و آب ميوه هاي حاوي قند مرتبط شناخته شده است.

تحقيق ديگري در همين مجله نشان مي دهد مصرف ميوه و سبزيجات با پيشگيري از چاقي و تامين ريزمغذي هاي بدن نظير آنتي اكسيدان ها از بروز ديابت نوع دوم پيشگيري مي كند.

تحقيق سوم نشان داد رژيم غذايي كم چرب تاثيري در خطر ابتلا به ديابت ندارد.

دكتر مارك فينگلوس از مركز پزشكي دانشگاه دوك در كاروليناي شمالي در اين باره مي گويد كالري بر همه چيز تاثير مي گذارد.

او مي گويد برخي ريزمغذي ها نظير شربت ذرت با فروكتوز بالا پرخوري را تسهيل مي كند.

اگر كالري را در سطح پاييني نگه داريد شايد بتوانيد همه چيز بخوريد اين درسي است كه رژيم هاي غذايي كم كالري به ما مي دهد. جدا از مسئله سوخت و سازي، يك دليل مهم اثربخشي كربوهيدرات پايين آنست كه در باعث مي شود فرد ،كالري خيلي زيادي نخورد.

مركبات تركيبي به نام ايمولين (?)Emulin? را در پوست خود دارند كه مي تواند به بيماران ديابتي كمك كند.

محققان مي گويند، مركبات تركيبي در پوست خود دارند كه مي تواند به بيماران ديابتي كمك كند و حتي موجب پيشگيري از ابتلا به اين بيماري شود.

تركيب ? emulin?زماني كشف شد كه محققان سرگرم بررسي خواص لاغر كنندگي گريپ فورت بودند.

محققان اميدوارند كه اين تركيب را از پوست اين ميوه استخراج و بعد آن را تصفيه كنند تا ماده بدون طعمي توليد كنند كه در زمان افزودن به غذاها مانند يك محلول بافر شكري عمل مي كند.

اين تركيب به نام ايمولين (?)Emulin? علاوع بر سرعت بخشيدن به حذف قند اضافي از جريان خون ، ميزان جذب كربوهيدارت را بعد از خوردن غذا و همچنين ميزان قند ساخته شده در كبد را كاهش مي دهد.

ژوزف آهرنز پژوهشگر متابوليسم ? Aamp;M?گفت، اين محصول عملكردي نظير انسولين دارد.

محققان در آزمايش بر روي موش هاي مبتلا به ديابت نوع دو كه با غذايي نظير كيك شكلاتي حاوي ايمولين تغذيه مي شدند متوجه شدند سطح گلوكز در خون اين موش ها ? ???درصد كاهش يافته است.

چنانچه اين ماده به تاييد اداره نظارت بر دارو و غذاي آمريكا برسد، ظرف دو سال آينده در بازار عرضه

خواهد شد

مصرف كاكائو در پيشگيري از بيماري هاي قلبي عروقي در بيماران ديابتي موثر است .

به گزارش خبرنگار سايت پزشكان بدون مرز ، تحقيقات پژوهشگران بيمارستان دانشگاهي RWTH در آخن آلمان ، نشان مي دهد ، مصرف منظم كاكائوي تلخ ، عملكرد ديواره دروني رگ هاي بيماران ديابتي را به گونه چشمگيري بهبود مي بخشد .

يكي از عوارض ديابت ، اختلالات در ديواره دروني رگ هاي خوني است كه باعث بسياري از عوارض خطرناك اين بيماري ، از جمله سكته هاي قلبي و مغزي مي شود .

بر اساس اين بررسي كه نتايج آن در مجله كالج بيماري هاي قلب در آمريكا چاپ شد ، مصرف روزانه يك ليوان بزرگ كاكائوي تلخ ، در بهبود آسيب هاي عروقي ناشي از ديابت موثر است .

به گفته پژوهشگران ، آثار سودمند كاكائو ، به علت وجود ماده اي موسوم به فلاوانول در آن است .

توجه به آثار سودمند كاكائو از زماني آغاز شد كه دانشمندان دريافتند : سرخپوستان قبيله كونا در پاناما كه در رژيم غذايي خود از مقادير زيادي كاكائو استفاده مي كنند ، بسيار كمتر از افراد همان قبيله كه در شهر پاناما زندگي مي كنند ، به بيماري هاي قلبي ، سكته مغزي ، ديابت و سرطان مبتلا مي شوند .

مصرف اسيد چرب امگا سه ، مي تواند احتمال ابتلا به ديابت نوع يك را در كودكان مستعد ابتلا به اين بيماري كاهش دهد.

محققان اعلام كردند مصرف اسيد چرب امگا سه كه در انواع خاصي از ماهي وجود دارد، مي تواند احتمال ابتلا به ديابت نوع يك را در كودكان مستعد ابتلا به اين بيماري كاهش

دهد.

به نقل از خبرگزاري فرانسه، پژوهشگران دريافتند، در كودكاني كه بطور ژنتيكي در خطر ابتلا به ديابت نوع يك قرار دارند با مصرف اسيد چرب امگا سه خطر ابتلا به اين بيماري تا ????درصد كاهش مي يابد.

ديابت نوع يك بيماري خود ايمني است كه در آن سلولهاي انسولين ساز از بين مي روند.

ديابت نوع يك قابل كنترل است اما نمي توان آن را علاج كرد و اگر چه دليل اصلي آن ناشناخته مانده اما عقيده بر آن است كه عوامل محيطي و ژنتيك در بروز آن نقش دارند.

اين تحقيق كه نتايج آن در نشريه انجمن پزشكي آمريكا منتشر شده طي سالهاي ? ?????تا ? ?????و با بررسي هزار و ? ????كودك انجام شده است.

كودكان شركت كننده در اين تحقيق، در خطر ابتلا به ديابت نوع يك ناشي "? "HLA(?آنتي ژن لوكوسيت انساني) و يا سابقه ژنتيكي و خانوادگي ديابت نوع يك قرار داشتند.

در طي يك دوره متوسط ? ?/??ساله، رشد سلولهاي لوزالمعده كه انسولين توليد مي كند و رابطه آن مصرف امگا سه كه از يك سالگي آغاز شده بود، مورد بررسي قرار گرفت.

والدين اطلاعات رژيم غذايي كودكان خود را در اختيار پژوهشگران قرار داده بودند.

محققان اعلام كردند: مطالعه ما حاكي از آن است مصرف بيشتر اسيد چرب امگا سه با كاهش خطر بيماري خود ايمني جزاير لوزالمعدي در كودكاني كه بطور ژنتيكي مستعد ابتلا به ديابت نوع يك هستند مرتبط است.

در بيماري خود ايمني جزاير لوزالمعدي، آنتي بادي ها به سلولهايي انسولين ساز حمله مي كنند و آنها را از بين مي برند.

اسيد چرب امگا سه در برخي ماهي ها از جمله ساردين، تون، قزل آلا و ? mackerel(?خال مخالي) يافت مي شود.

پژوهشگران بار ديگر درباره افزايش

مصرف نوشابه هاي شيرين و آب ميوه هاي مصنوعي در كودكان هشدار دادند.

به گزارش خبرنگار سايت پزشكان بدون مرز به نقل از نشريه آرشيو طب كودكان و نوجوانان ، طي دو دهه گذشته ميزان مصرف نوشابه هاي شيرين و آب ميوه هاي مصنوعي در كودكان به ويژه در جوامع صنعتي به شدت افزايش يافته است.

برپايه يافته هاي اين پژوهش هم اكنون بخش عمده اي از كالري روزانه كودكان از طريق مصرف نوشيدني هاي شيرين تامين مي شود.

به گفته محققان : مصرف آب ميوه هاي طبيعي ضرري براي كودكان ندارد و باعث چاقي آنان نمي شود، اما مصرف آب ميوه هاي مصنوعي و نوشيدني هاي شيرين يكي از مهمترين علل بروز همه گيري چاقي در كودكان و نوجوانان است .

چاقي يكي از مهمترين علل زمينه ساز بروز بيماري هاي مزمن نظير بيماري هاي قلبي ، ديابت و پرفشاري خون است .

ديابتي ها هندوانه نخورند.

خوردن هندوانه به علت بالا بردن قند خون به افراد ديابتي توصيه نمي شود.

افراد مبتلا به ديابت بايد از خوردن هندوانه صرف نظر كنند، زيرا هندوانه قند خون را به سرعت بالا مي برد و كاهش اين قند براي آنها بسيار مشكل است.

براساس تحقيقات انجام شده هندوانه به علت داشتن پتاسيم فراوان فشار خون را به ميزان قابل توجهي كاهش مي دهد. همچنين وجود مقادير بسيار بالايي از آنتي اكسيدان هاي مختلف در اين ميوه آن را ارزشمند ساخته است.

به علاوه مطالعات نشان مي دهد مصرف منظم اين ميوه از بروز حملات آسم، سرطان كولون و حتي آرتروز جلوگيري مي كند.

خوردن هندوانه با شكر براي خنك كردن بدن در روزهاي گرم تابستان بسيار موثر است و مصرف آن براي

افراد گرم مزاج توصيه مي شود.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

آشنايي با عوارض نوشابه هاي گازدار

نوشابه هاي گازدار، يكي از مهم ترين عوامل توليد سنگ كليه

تحقيقات نشان داده است كه انواع نوشابه هاي گازدار ( سودا ) بيماري هايي چون پوكي استخوان ، چاقي ، پوسيدگي دندان و بيماري هاي قلبي را تشديد مي كنند. اما با تمام اين ها يك چهارم مصرف ساليانه نوشيدني ها را انواع سودا تشكيل مي دهد. امروزه مقدار متوسط مصرف نوشابه هاي غيرالكلي و گازدار ( سودا ) بسيار بالا است. هر قوطي نوشابه گازدار معادل 10 قاشق شكر، 150 كالري و 55 _ 30 ميلي گرم كافئين دارد و سرشار از رنگ هاي مصنوعي است. اين مقدار شكر، كالري و مواد افزودني مضر در يك محصول كه هيچ ارزش غذايي ندارد، نگران كننده است. به علاوه نوجوانان و كودكان، از مصرف كننده هاي اصلي اين نوشيدني ها هستند.

مواد اصلي تشكيل دهنده يك نوشابه گازدار

- اسيد فسفريك : اين ماده موجب كاهش جذب كلسيم و در نتيجه ابتلا به پوكي استخوان و سستي دندان ها مي شود. همچنين اسيد كلريدريك موجود در معده را خنثي مي كند و باعث سوءهاضمه و جذب ناقص مواد غذايي مي شود.

- قند : سازندگان نوشابه هاي گازدار بزرگترين مصرف كننده ي قند تصفيه شده هستند. مصرف زياد قند ميزان انسولين خون را بالا مي برد و منجر به افزايش فشارخون و كلسترول ، بروز بيماري هاي قلبي ، ديابت ، چاقي و پيري زودرس مي شود. بيشتر انواع سودا، بيش از 100 درصد مقدار قند مورد نياز روزانه را تامين مي كنند.

- آسپارتام (ASPARTAME) : اين ماده شيميايي در سوداهاي رژيمي به عنوان جانشين قند به كار مي رود و بيش از 90 عارضه

جانبي دارد كه از جمله مي توان به تومور مغزي ، معلوليت جنين ، ديابت ، عدم تعادل حسي و بروز حمله هاي صرع اشاره كرد. به علاوه، زماني كه آسپارتام مدت زيادي در فضاي گرم نگهداري شود به متانول تبديل مي شود. متانول الكلي است كه مي تواند به آلدئين يا اسيد فرميك كه از عوامل سرطان زا هستند ، تبديل شود.

- كافئين : كافئين موجب بروز اضطراب ، فشار خون بالا ، ضربان نامنظم قلبي يا تپش قلب و بالا رفتن مقدار كلسترول خون مي شود. همچنين ويتامين ها و مواد معدني را مي سوزاند و موجب بروز سرطان و مشكلاتي در بارداري مي شود.

در نهايت بايد گفت كه مصرف نوشابه هاي گازدار يا ساده ، علاوه بر داشتن مضرات فراوان، به دليل دارا بودن كالري بالا ، اشتهاي افراد را براي مصرف مواد غذايي مفيد مانند سبزيجات، پروتئين ها، لبنيات و ساير موادمغذي كاهش مي دهند.

انواع نوشابه هاي گازدار ( سودا ) وضعيت بيماري هايي چون پوكي استخوان ، چاقي ، پوسيدگي دندان و بيماري هاي قلبي را تشديد مي كنند.

افرادي كه به مصرف اين نوشابه ها روي مي آورند مصرف شير و فرآورده هاي مشابه آن را كاهش مي دهند. همين امر باعث مي شود افرادي كه اين نوشابه ها را مصرف مي كنند ، كمتر از آنهايي كه اين نوشابه ها را مصرف نمي كنند كلسيم به بدنشان برسد. اين موضوع به ويژه براي دختران جوان كه نياز به كلسيم زياد دارند ، در آينده مي تواند مشكل ساز باشد.

نوشابه ها به دليل داشتن كالري بالا و شكر باعث چاقي و پوسيدگي دندان نيز مي شوند. همچنين قند موجود در آنها براي بيماران مبتلا به ديابت بسيار خطرناك

تر از ساير قند ها مي باشد.

همچنين تحقيقات نشان مي دهد كه نوشابه هاي گازدار ( انواع كولا ) يكي از مهم ترين موادي است كه موجب توليد سنگ كليه مي شود.

نكته قابل توجه ديگر در انواع اين نوشابه ها آن است كه كارخانجات سازنده به هر دليل مواد افزودني مانند كافئين يا حتي داروهاي اعتيادآور به اين نوشابه ها اضافه مي كنند تا افراد به مصرف آنها عادت كنند. تحقيقات يكي از مؤسسات بهداشتي آمريكا نشان مي دهد، علت اصلي فروش بالاي برخي از اين نوشابه ها وجود بيش از حد اين مواد در آنها مي باشد.

ترك عادت مصرف اين نوشيدني ها ساده ترين راه براي رسيدن به سلامتي است. فراموش نكنيد كه بهترين راه حفظ سلامتي استفاده هرچه بيشتر از مواد غذايي طبيعي است.

نوشابه هاي گازدار سلامت شما را به خطر مي اندازند!

متخصصين امور تغذيه بر اين باورند كه نوشابه هاي گازدار باعث چسبندگي خون مي گردند و افزايش غلظت خون سبب كندشدن حركت خون در رگ ها مي شود. افزون بر اين، اين پديده مي تواند باعث لخته شدن خون و بروز مشكلات قلبي و مغزي گردد. براساس اظهارات اين پژوهشگران نوشابه هاي خنك حس چشايي را نيز از بين مي برند و در مصرف كننده اشتهاي كاذب به غذاي بيشتر ايجاد مي شود و سبب چاق شدن او مي گردد.

از سوي ديگر نوشابه ها حاوي مواد قندي مي باشند كه سريع جذب بدن شده و به شكل چربي انباشته در بدن ذخيره مي شوند. در ضمن نوشابه هاي گازدار به دندان ها نيز آسيب مي رسانند.

تحقيق ديگر ثابت مي كند كه مقدار زيادي از ويتامين ب

بدن صرف مقابله با قند نوشابه مي شود و در اثر كمبود ويتامين ب (B) خستگي و افسردگي به سراغ فرد مي آيد و تنش هاي عصبي گريبان اين افراد را مي گيرد. نوشابه گازدار هضم غذا را دشوار مي كند و با نوشيدن آن در حين غذا، بزاق هاي دهان فرصت هضم غذا را نمي يابند.

با مصرف بي رويه نوشابه گازدار افراد به چاقي هاي بدشكل و شكنندگي استخوان مبتلا مي شوند. از همين رو، به افراد چاق يا مستعد چاقي توصيه مي شود ازخوردن نوشابه هاي گازدار و نوشابه هايي كه داراي مواد قندي مي باشند تا حد ممكن اجتناب كنند و بجاي آن تا مي توانند آب بنوشند.

خطرات نوشيدن نوشابه هاي گازدار

يك بطري نوشابه را در كاسه توالت ريخته بگذاريد يك ساعت بماند سپس آن را با آب شتشو دهيد . اسيد سيتريك موجود در نوشابه لكه هاي ظرف چيني را هم از بين مي برد...

براي آنهايي كه نوشيدن اين نوشابه ها را دوست داشته و فكر مي كنند همه چيز را راجع به آنها مي دانند موارد استفاده از نوشابه ها گازدار عبارتنداز : !!!

? تميز كردن توالت :

يك بطري نوشابه را در كاسه توالت ريخته بگذاريد يك ساعت بماند سپس آن را با آب شتشو دهيد . اسيد سيتريك موجود در نوشابه لكه هاي ظرف چيني را هم از بين مي برد .

? پاك كردن زنگ زدگي روي قشر كروميومي سپر اتومبيل يك آلومينيم فول مچاله كرده و به نوشابه آغشته كنيد روي سپر بماليد.

? تميز كردن زنگ زدگي از زواياي باطري ماشين

:

يك بطري نوشابه را روي زواياي باطري بريزيد تا زنگ زدگي ها و فرسودگي ها را جوشانده و بيرون ريزد .

? برطرف كردن زنگ زدگي پيچ و مهره :

يك پارچه را در نوشابه آغشته كرده و چند دقيقه روي پيچ و مهر بماليد .

? پاك كردن چربي از لباس:

يك بطري نوشابه را روي لباس ها چرب ريخته و مقداري پاك كنند ه را هم به آن اضافه كرده و آن را شتشو دهيد.

نوشابه ها لكه هاي چربي را از بين برده و گ___رد و غ__بار رااز شيشه اتومبيل پاك مي كند.

? حال چه بايد بكنيم اولين نوشيدني شيرين ( غير الكلي ) در دنيا بشكل يك پاك كننده چند منظوره در آمده آيا بايد آنرا يك پاك كننده چند منظوره بدانيم كه به عنوان يك نوشيدني مصرف مي شود ؟

به علاوه اگر كمي نوشابه را بر يك تكه گوشت خوك بريزم وكمي صبر كنيم خواهيم ديد كه كرم ها از درون آن به بيرون مي لولند.

و اما حقايق خطرناكي در مورد اين نوشيدني ها ي متداول pH متوسط نوشيدني هاي غيرالكلي ?/? است .

اين محيط اسيدي به قدري قوي است كه مي تواند دندان و استخوان را حل كند جالب است كه بدانيم رشد استخوان هريك در بدن انسان از ?? سالگي به بعد متوقف مي شود . پس از آن حدود ? تا ?? درصد استخوانها هر ساله از طريق ادرار بسته به اسيديته اي كه جذب بدن مي شود تحليل مي رود ( اسيديته به پتاسيم ? كلسيم ? منيزيم ? فسفر بستگي

دارد نه طعم غذا ).

تمام تركيبات كلسيم موجود در سرخرگ و سياهرگ و بافتهاي پوستي و اعضاي بدن متراكم شده بر عملكرد كليه ( در مورد سنگ كليه ) اثر مي گذارند . نوشيدني ها گازدار هيچ ارزش غذايي ( از نظر ويتامين ها و موادمعدني) ندارند.

آنها حاوي مقدار زيادي شكر و اسيد و مواد اضافه ديگر ي نظير نگهدارنده ها و رنگ ها هستند .

برخي افراد نوشيدن نوشابه هاي گازدار و خنك را پس از صرف غذا دوست دارند اما حدس بزنيد خطر اين كار چسيت ؟ دماي بدن ما براي عملكرد آنزيمهاي گوارشي ?? درجه است در حالي كه دماي نوشابه هاي گازدار و خنك بسيار كمتر از ?? درجه مي باشد حتي بعضي اوقات نزديك به صفر درجه است اين كار تاثير آنزيم ها را كم كرده و درسيستم هاضمه استرس بوجود آورده غذاي كمتري هضم مي شود در حقيقت غذا هضم نشده مي ماند . غذا ي هضم نشده نيز سموم گاز هاي بد بويي را بوجود مي آورد كه جذب روده مي شوند و سپس وارد خون شده و به تمام بدن مي رسند سپس سموم در بدن مي تواند باعث پيشروي بيماريهاي گوناگوني شود توصيه ما اين است كه پس از اين قبل از آنكه نوشابه گازدار بنوشيد فكر كنيد آيا تا بحال در حال نوشيدن يك نوشيدني گازدار فكر كرده ايد چه مي نوشيد ؟

شما در حيقت دي اكسيد كربن مي خوريد چيزي كه هيچ انسان عاقلي آنرا صحيح نمي داند . چند ماه قبل مسابقه اي در دانشگاه دهلي برگزار شد مبني بر

اينكه هركس بيشتر نوشابه بنوشد برنده است . برنده اين مسابقه هشت بطري نوشابه نوشيد اما در دم مرد چون دي اكسيد بسيار زيادي به خونش رسيده بود درحالي كه اكسيژن كافي در خون او وجود نداشت . پس از آن مسولان دانشگاه فروش تمام نوشابه هاي گازدار را در فروشگاه دانشگاه ممنوع كردند .

اگر يك دندان شكسته را در يك بطري نوشابه گازدار بيندازيد پس از ده روز خواهيد ديد كه دندان حل مي شود . دندان و استخوان تنها اعضاي بدن هستند كه سالها پسيار از مرگ انسان بجا مي ماند حال فرض كنيد كه اين نوشابه ها چه بر سر روده و معده نرم و ظريف مي آورند آنهايي كه نوشابه هاي گازدار دوست دارند اين بار قبل از خوردن اين نوشابه ها كمي فكر كنند .

صنايع مواد غذائي و تهيه نوشابه ها

گازهاي صنعتي موارد استفاده مهمي در صنعت مواد غذائي و تهيه نوشابه ها دارند. براي خنك كردن – يخ زدن – بريدن – مخلوط كردن و نگه داري مواد غذائي درد ماي زير صفراز گازهاي خيلي سرد مثل ازت مايع (196-) و دي اكسيد كربن ( 78-) استفاده ميشود.

همينطور براي بسته بندي و كنسرو سازي مي توان از گازهاي ازت – دي اكسيد كربن و اكسيژن اكسيد شده استفاده كرد.

با كمك گازها درصنعت مواد غذائي و تكنيك هاي جديد استفاده از گاز مي توان كيفيت و دوام مواد غذائي را افزايش داد.

از طرف ديگر براي دوام – رسيد گي ونگهداري ميوه ها از گازهاي مختلف استفاده مي شود.

گروه ديگري از مواد غذائي از قبيل

آرد – قهوه – پسته – خشكبار- كاكائو – شير خشك – چيپس ها – ادويه جات و... داراي چربي اشباع نشده هستند و اين باعث اكسيده شدن (فاسد شدن)اين نوع مواد غذائي مي شود. با استفاده از گاز ازت خالص مي توان اين مواد غذائي را از اكسيده شدن جلوگيري كرد.

در نوشابه ها هم معمولا گازهاي ازت و دي اكسيد كربن (گاهي به صورت مخلوط) استفاده مي شوند. اين گازها موجب طعم مطبوع ترنوشابه ها و گازدار كردن آنها هستند.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكي شفا

همه چيزدرمورد صبحانه،فوايد،چه بخوريم،نقش صبحانه در

فوايد صبحانه:

_ توازن انسولين بدن را حفظ مي كند .

_ اعمال بدن را تنظيم مي كند .

_ علاقه مفرط به خوردن مواد قندي و نشاسته اي را كم مي كند .

_ گلوكز بدن را متعادل نگه مي دارد ودر نتيجه جريان انرژي را ثابت مي كند .

_ به دفع مواد زائد از بدن كمك مي كند .

_ تمركز ، هوش و فعاليت ذهني را تقويت مي كند .

_ خلق و خو را آرام مي كند .

_ از ضعف و خستگي مفرط در طول روز جلو گيري مي كند .

_ كمك مي كند فرد كالري بيشتري بسوزاند و راحت تر رژيم بگيرد .

_ از يبوست جلوگيري مي كند.

_ اشتها ، گرسنگي و حرص به غذا خوردن را تنظيم مي كند .

_ فرد را در طول روز شادابتر نگه مي دارد.

كساني كه صبحانه مناسب و سالم و حاوي غلات كامل مي خورند تقريباً در همه روز قند خونشان در حد طبيعي باقي مي ماند. صبحانه مهم ترين وعده غذايي به حساب مي آيد و كساني كه اين وعده غذايي را در برنامه روزانه

خود مي گنجانند، از سلامت بيشتري در طول زندگي خود برخودارند.بسياري از تحقيقات كه پيش از اين انجام شده اند نشان مي دهند كه صرف صبحانه مي تواند از افزايش وزن جلوگيري كند و احتمال بروز بيماري هاي قلب و عروق را در حد قابل ملاحظه اي كاهش دهد. در حال حاضر بيماري هاي عروق قلب مهم ترين علت مرگ در جوامع پيشرفته و همچنين جوامع در حال توسعه به شمار مي روند و بهترين راه براي كاهش ابتلا به اين بيماري ها آن است كه سبك زندگي و به ويژه رژيم غذايي تغيير يابد.

با داشتن رژيم غذايي مناسب و تحرك بدني كافي مي توان احتمال ابتلا به بيماري هاي قلب و عروق را به حداقل رساند. همچنين بالا بودن قند خون و عدم توانايي بدن در كنترل اين ماده مي تواند زمينه ساز ابتلا به ديابت و ديگر بيماري هاي ناشي از آن باشد.

به گفته محققان صبحانه اي كه از غلات كامل با فيبر غذايي كافي تشكيل شده باشد مي تواند از نوسانات قند خون در طول روز جلوگيري كند و به اين ترتيب مانع از آسيب هاي ناشي از بالا بودن قند خون گردد. مصرف چنين صبحانه اي موجب مي شود تا حداقل تا ده ساعت قند خون در حد سالم باقي بماند

نقش صبحانه در سلامتي

براساس شواهد تازه اي كه پزشكان در آمريكا كشف كرده اند، رمز سلامتي در خوردن صبحانه نهفته است. اين گروه معتقدند كه حذف صبحانه احتمال چاق شدن، ابتلا به ديابت و حتي سكته قلبي را افزايش مي دهد. افرادي كه هر روز صبح يك وعده غذايي كامل شامل غلات سبوس دار مصرف مي كنن_د احتم_الاً بي_ش از ساير افراد از فوايد بهداشتي آن بهره مي برند. دكتر

مارك پري_را و همكاران او در دانشكده پزشكي هاروارد عادت غذايي ???? نفر سياهپوست و ???? نفر سفيدپوست را مورد بررسي قرار داده اند. در مجموع ?? درصد سفيد پوست ها و ?? درصد سياهپوستها هر روز صبحانه مي خورند.

دانشمندان دريافتند كه احتمال چاق شدن افرادي كه هر روز صبحانه مي خورند، يك سوم كمتر از كساني است كه از خوردن آن پرهيز مي كنند، به علاوه احتمال ابتلاي اين افراد به بيماريهاي قندخون ?? درصد كمتر از سايرين است. مشكل قندخون، خطر ابتلا به بيماري ديابت يا كلسترول بالا را كه از عوامل ايجاد ناراحتي هاي قلبي است افزايش مي دهد. پژوهشگران بر اين باورند كه خوردن صبحانه مي تواند به تثبيت ميزان قند خون كه اشتها و انرژي را تنظيم مي كند ياري برساند. زيرا افرادي كه صبحانه مي خورند در طول روز كمتر گرسنه مي شوند و از زياده روي در خوردن پرهيزخواهندكرد. يكي از كارشناسان امور تغذيه اظهار مي دارد "نتايج ما نشان مي دهد كه صبحانه واقعاً ممكن است مهمترين وعده غذايي روزانه باشد.” در ضمن به نظر مي رسد كه صرف صبحانه نقش مهمي در كاهش خطر ديابت نوع دوم و بيماري هاي قلب و عروق ايفاء مي كند. افزون بر اين پژوهشگران اخيراً تحقيق درباره محتويات صبحانه افراد را مورد مطالعه قرار داده اند تا متوجه شوند كدام غذاها به بهبود سلامتي كمك مي كند. نتايج اوليه حاكي است كه موادي كه كاملاً از غلات تشكيل شده است براي سلامتي مفيد مي باشند. نتيجه بررسي پزشكان در اين زمينه نشان مي دهد كساني كه اين نوع مواد را

مصرف كرده اند، ?? درصد كمتر به مشكلات قند خون مبتلا مي شوند.

صبحانه چه چيزي به ما مي دهد؟

گلوكز

گلوكز كه منبع انرژي بدن است، با مصرف كربوهيدرات شكسته شده و جذب مي شود. در اول صبح، كه حداقل ?? الي ?? ساعت از آخرين خوراك شما مي گذرد، سطح گلوكز بدن پايين است. وقتي اين اتفاق مي افتد، بدن با آزاد كردن گلوكزي كه در بافت هاي عضلاني و كبد ذخيره شده است، و گليكوژن ناميده مي شود، كمبود گلوكز را جبران ميكند. وقتي همه انرژي گليكوژن نيز تمام شد، بدن اسيدهاي چرب را براي توليد انرژي تجزيه ميكند. بدون كربوهيدرات، اسيدهاي چرب نيمه كاره اكسيد مي شوند، كه ممكن است موجب پايين آمدن سطح انرژي بدن شود. از اينرو، صبحانه مي تواند ميزان انرژي بدن و همچنين متابوليسم را در طول روز تقويت كند.

ويتامين ها، مواد معدني، و موادمغذي لازم

صبحانه حجم قابل توجهي از موادغذايي مورد مصرف در طول روز را تامين ميكند و اين فرصت را به شما مي دهد كه از موادغذايي تقويت شده مثل آهن، ويتامين B و فيبر استفاده كنيد. ويتامين ها، مواد معدني و ساير موادغذايي مورد نياز بدن فقط از طريق خوردن غذا به دست مي آيد. از اينرو، گرچه بدن مي تواند انرژي كافي تا وعده غذايي بعد را تامين كند، با اينحال باز هم بايد براي حفظ سلامت و سرزندگي سطح ويتامين ها و موادمعدني بدن را بالا نگه داريد.

چرا صبحانه يكي از مهم ترين وعده هاي غذايي است؟

پس از پايان خوابيدن و ? تا ?? ساعت وقفه در سوخت رساني

بدن، صبحانه خوردن به عنوان عاملي براي تجديد قوا از اهميت بالايي برخوردار است. اين، بيشترين وقفه ميان وعده هاي سه گانه غذايي است. وقتي خواب هستيد، بدن به غذا، سوخت و انرژي براي تپش منظم قلب، تنظيم اعصاب و سلول هاي عصبي و همچنين غذارساني به مغز احتياج دارد كه بيشتر اين سوخت از گلوكزهاي خون، ماهيچه ها و شش ها كه اكسيژن را به خون مي رسانند، تأمين مي شود. با آغاز صبح، بدن از حالت استراحت بيرون مي آيد و به انرژي و غذا احتياج دارد و اين سوخت را بايد از خوردن وعده هاي غذايي تأمين كند. به همين علت خوردن صبحانه، مخصوصاً براي كودكان بسيار اهميت دارد.

كودكان با خوردن صبحانه، گيرايي بيشتري براي درست خواندن و فهميدن مطالب جديد دارند و به جاي اين كه به فكر رفع گرسنگي باشند، به فكر درس خواندن و فهميدن مطالب درسند. صبحانه خوردن موجب تعادل وزن در افراد و بخصوص در كودكان مي شود. هنگام فعاليت هاي روزمره يا تمرين هاي ورزشي، ماهيچه ها شديداً به انرژي كه از طريق كربوهيدرات ها تأمين مي شود نياز دارند. كربوهيدرات ها در واقع چون در بدن توليد نمي شوند بايد از غذاها تأمين شوند. بدن افرادي كه عادت به صبحانه خوردن ندارند، در طول روز، بيش از سايرين كالري مصرف مي كند و شانس بيشتري براي چاق شدن دارند.

وقتي فرد صبحانه نمي خورد، بدن او به علت نرسيدن غذا به مغز، خسته تر است و در بين روز بيشتر با خوردن چاي يا قهوه و يا بعضاً خوردن شكلات ها و شيريني كه حاوي مقدار

بسياري قند زائد است، به ظاهر نياز بدن را برطرف مي كند اما اين نياز براي مدت زمان كمي رفع نمي شود و در نتيجه فرد با خوردن غذا هنگام ظهر اين كمبود و گرسنگي خود را جبران مي كند. كج خلقي و بي حوصلگي در صبح از نتايج نخوردن صبحانه است و اين گونه افراد تمايل بيشتري براي خوردن غذا در ظهر دارند. اگر صبحانه اي كامل كه مورد احتياج بدن است، فراهم كنيم، عادت غذايي به صورت متعادل درمي آيد و در نتيجه در وعده هاي ديگر غذايي فرد تمايلي به غذاي بيش از احتياج بدن كه موجب اضافه وزن او مي شود، ندارد. صبحانه مغذي شامل پروتئين ها، فيبرها، غذاهاي سبوس دار، گندم، ويتامين و امثال آنها هستند. منابع پروتئيني را مي توان در غذاهايي مانند گوشت هاي كم چرب، شير و تخم مرغ يافت. فيبر نيز در ميوه ها و سبزي ها و جو به فراواني يافت مي شود. اين مواد نه تنها بهترين و سالم ترين منابع غذايي به حساب مي آيند و كمك شاياني به تقويت و رشد حافظه كودكان مي كنند، بلكه انرژي لازم را براي انجام فعاليت هاي روزانه به بدن مي دهند.

مي توانيم در صبحانه از ميوه ها و سبزي ها نيز استفاده كنيم. مطالعات دانشمندان نشان داده است كه خوردن ميوه ها و سبزي ها احتمال حمله هاي قلبي و سرطان را كاهش مي دهد. اگر خوردن صبحانه برايتان مشكل است، مي توانيد در ? يا چند وعده، غذاهاي مورد نياز را به بدن برسانيد. به طور مثال خوردن مقداري نان و يا شير در

خانه، و بعد در محل كار خوردن حتي يك سيب مي تواند انرژي بدن را تا حدودي تأمين كند. اما بهتر آن است كه با آرامش و بدون عجله، صبحانه اي كامل بخوريم.

آيا نخوردن صبحانه ضرر دارد؟

تحقيقات مفصلي كه در استراليا انجام گرفته نشان ميدهد كه:

خيلي از كودكاني كه از خوردن صبحانه سر باز مي زنند، سنگين وزن تر از بچه هايي هستند به طور مرتب صبحانه مي خورند.

غفلت از خوردن صبحانه، عملكرد مغز را تقليل مي دهد. خوردن صبحانه به يادگيري كمك مي كند، به اينصورت كه شما علاقه بيشتري براي يادگيري نشان خواهيد داد و روي مطلب هم تمركز بيشتري خواهيد داشت.

خوردن صبحانه هايي كه سرشار از فيبر هستند باعث كاهش خستگي ميشود.

بچه هايي كه خوب صبحانه نمي خورند در باقي روز نيز انتخاب هاي غذايي خوبي نخواهند داشت.

رژيم غذايي افرادي كه صبحانه مي خورند بسيار مغذي و مقوي تر از افرادي است كه صبحانه نمي خورند. اين افراد همچنين عادت هاي غذايي بهتري داشته و كمتر به سراغ خوردن هله هوله و تنقلات مضر مي روند.

اين تحقيقات نشان مي دهد كه هرچه سن افراد بالاتر مي رود ميل به صبحانه خوردن آنها هم كمتر مي شود: تقريباً %?? نوجوانان و يك سوم افراد بزرگسال صبحانه نميخورند.

علل بي ميلي كودكان به صبحانه

تكراري و يكنواخت بودن صبحانه:

كودكي كه هر روز مجبور است همان نان و چاي و پنير را در همان ظرف ها و شكل هميشگي ميل كند (به عنوان صبحانه بخورد) ممكن است علاقه و ميل خود ار از دست بدهد. در اين روزها كه اكثر مادران به دليل اشتغال، صبحانه را به

صورت حاضري و سريع در اختيار كودك قرار مي دهند، اين مشكل حادتر به نظر مي رسد.

با تغييرات كوچكي مي توان كودك را به يك صبحانه خور حرفه اي تبديل كرد، كار چندان دشواري نيست، بچه ها خيلي راحت راضي مي شوند، فقط كافي است شما در روزهاي مختلف هفته، صبحانه هاي مختلفي را مثل تخم مرغ و نان، شير و پنير و نان و يا حتي فرني را تهيه كرده و همچنين براي صرف صبحانه به كودك فرصت دهيد و تند تند نگوييد :«زود باش، دير شد»!

ترس و اضطراب كودك

بعضي از كودكان به دليل ترس و نگراني از رفتن به مدرسه، صبح ها علاقه اي به خوردن صبحانه نشان نمي دهند. همچنين مشاجرات و دعواهاي پدر و مادر مي تواند بر اشتهاي كودك براي خوردن صبحانه اثر بگذارد.

علاقه كودك به غذاهاي ديگر به عنوان صبحانه

بعضي كودكان غذاهاي رايج و معمول براي صبحانه مثل شير، پنير، كره و… را دوست ندارند و ممكن است به دلايل مختلف مانند الگوهاي غذايي و مصرفي اعضاي خانواده، غذاهاي گرم (ساندويج حليم عدسي، فرني، شيربرنج) را براي صبحانه ترجيح بدهند،اگر كودك شما در اين گروه از بچه ها قرار مي گيرد، منعي ندارد كه با رعايت ملاحظات سلامتي و نوع سليقه و ذائقه كودك اين غذاها را به عنوان صبحانه در اختيار كودك قرار دهيد. شايد شما تصور كنيد اين غذاها سنگين و حجيم هستند، ولي بهتر از آن است كه كودك گرسنه راهي مدرسه شده و دچار اختلالاتي مانند سرگيجه، تهوع و ضعف شود. به علاوه بسياري از اين غذاها مانند فرني و حليم مواد غذايي غني و كاملي هستند و انرژي لازم را تا ظهر براي كودك فراهم مي كنند.

يكي ديگر از

دلايل بي اشتهايي كودكان براي خوردن صبحانه، خوردن شام در ساعات انتهايي شب است، بنابراين سعي كنيد كودك شما سرشب شام بخورد و شب ها در ساعت معيني بخوابد تا بتواند صبح زود، به راحتي از خواب بيدار شده و ميل كافي به صبحانه داشته باشد. همچنين والدين بايد صبحانه را وعده غذايي مهم تلقي كنند و كودكشان را به خوردن آن تشويق كنند. مطالعات نشان مي دهند پدر و مادرهايي كه صبحانه را حذف مي كنند، فرزندانشان نيز معمولا چنين كاري انجام داده و از الگوي رفتاري والدين خود تبعيت مي كنند.

چرا خوردن صبحانه را فراموش مي كنيم؟

? چند نمونه از متداول ترين دلايل براي نخوردن صبحانه:

_ نداشتن وقت كافي

_ خستگي

_ ترجيح دادن افراد به خوابيدن بيشتر

_ نبودن مواد غذايي لازم براي صبحانه در خانه

يك صبحانه سالم از بروز خيلي از بيماري ها جلوگيري ميكند .درمقايسه با بچه هايي كه به طور مرتب صبحانه مي خورند، كودكاني كه از خوردن صبحانه غفلت مي كنند، كالري كمتري در طول روز سوزانده و به همين سبب دچار چاقي و اضافه وزن مي شوند.

تئوري هاي مختلفي پشت اين مسئله است. براي مثال، برخي شواهد نشان ميدهد كه غذاهاي سنگين و حجيم بيشتر از غذاهاي سبك و كم حجم اما در وعده هاي بيشتر موجب اضافه شدن وزن مي شود. اين به آندليل است كه مصرف كالري اضافي در يك وعده غذايي وقتي ذخيره گليكوژن بدن پر بشد، مستقيماً به چربي تبديل مي شود. افرادي كه صبحانه نمي خورند معمولاً براي ناهار اشتهاي بيشتري دارند و غذاي بيشتري مصرف مي كنند.

خوردن تنقلات

افرادي كه صبحانه نمي خورند، تمايل بيشتري به ريزه

خوري در اواسط روز دارند. اگر آن تنقلات حاوي مقدار كمي فيبر، ويتامين و مواد معدني باشند، اما ميزان نمك و چربي آنها بالا باشد، فرد دچار مشكل خواهد شد. بدون آن انرژي اضافي كه خوردن صبحانه براي فرد تامين مي كند، افراد دچار بي حالي شده و براي هوشيار ماندن به خوردن چاي و قهوه روي مي آورند. براي رفع آن گرسنگي وسط روز مي توانيد از تنقلات سالم مثل ميوه، ماست، كلوچه هاي كم چربي و ساندويچ استفاده كنيد.

تفاوت هاي فرهنگي

صبحانه در همه جاي دنيا يك وعده غذايي اصلي به شمار نمي رود. مردم خيلي از فرهنگ ها به جاي سه وعده از دو وعده غذايي استفاده ميكنند و صبحانه معمولاً جزئي از آن نيست. افرادي كه صبحانه نمي خورند، بايد دقت كنند كه موادمغذي وعده ناهار و شامشان به اندازه كافي باشد تا كمبود صبحانه از اين طريق جبران شود.

مردم دنيا صبحانه چه مي خورند

شايد اگر بعضي از غذاهايي كه مردم ساير كشورها به عنوان صبحانه مي خورند، مرور كنيم، تعجب كنيم كه چه غذاهاي سنگيني هستند ولي به طور كلي به نظر مي رسد مردم اكثر كشورها به صورت سنتي، وعده غذايي كاملي را براي صبحانه در نظر گرفته اند: الجزاير و كامرون در افريقا: در الجزاير صبحانه رايج در ميان اكثر مردم قهوه، نان فرانسوي و كره ومرباست، در حالي كه مردم كشور كامرون غذاهاي پختني را ترجيح مي دهند و از لوبيا و ذرت پخته و تخم مرغ و املت و يك نوع ماكاروني خاص به عنوان صبحانه استفاده مي كنند.ژاپن و كره در آسيا: صبحانه در ژاپن شامل يك نوع سوپ مخصوص، برنج با چاشني هاي مختلف

و ماهي و تخم مرغ است. همچنين سبزي هاي شور چاشني ديگر صبحانه در ميان ژاپني هاست. در كره، صبحانه وعد ه غذايي جداگانه اي محسوب نمي شود و غذاهاي صرف شده در صبحانه فرق چنداني با ساير وعده هاي غذايي ندارد.استراليا: صبحانه استراليايي ها بسيار شبيه ساير كشورهاي اروپايي و امريكايي است و شامل انواع ميوه ها، برشتوك و نان تست و آب ميوه است. انگليس و ايتاليا: صبحانه مردم ايتاليا شامل شير گرم و قهوه و يك نوع بيسكويت مخصوص است اما مردم سنتي انگليس به يك صبحانه بسيار كامل شامل گوجه فرنگي، لوبيا، قارچ، نان تست، ماهي دودي و گوشت و قهوه عادت دارند. ولي امروزه اكثر مردم اين كشور كمتر صبحانه كامل سنتي خود را صرف مي كنند.

كودكان را به خوردن صبحانه تشويق كنيد :

تشويق و ترغيب بچه ها به خوردن صبحانه بسيار خوب است. داشتن خواب كافي و باكيفيت در شب و به دنبال آن يك صبحانه خوب و مقوي، به بچه ها كمك مي كند فعال باشند و بتوانند در مدرسه روي درسهاي خود خوب تمركز كنند. صبحانه همچنين كمك مي كند كه بچه ها در طول روز كمتر احساس گرسنگي كنند. شما مي توانيد الگوي خوبي براي فرزندان خود باشيد. اگر شما صبحانه بخوريد بچه ها هم از شما ياد ميگيرند. يك كاسه سيريال صبحانه به همراه ميوه هاي تازه و شير مي تواند نقطه شروع خوبي براي همه اعضاي خانواده باشد.

موادغذايي مخصوص صبحانه

تحقيقات نشان داده است كه اگر موادغذايي لازم براي آماده كردن صبحانه در اختيار باشد، بچه هاي مدرسه اي تمايل بيشتري به خوردن صبحانه دارند. برخي از اين موادغذايي عبارتند از:

_ سيريال هاي گندم مخصوص صبحانه

_ فرني

_ نان

گندم كامل

_ شيريني و كلوچه هاي كم چربي

_ چيزي كه با نان خورده شود مثل تخم مرغ، پنير، مربا، و…

_ ماست

_ آبميوه تازه

_ شير كم چرب

عسل

ماده اصلي عسل، شهد گل ها و گياهان معطر و شفا بخش است كه توسط زنبوران عسل پس از مكيدن، تغليظ شده و تغيير شكل داده و به عنوان يك غذاي خوشمزه و كامل در دسترس انسان قرار مي گيرد.

عسل، ماده غذايي غني از مواد مورد نياز بدن و انرژي بخش است و ميل كردن آن در صبحانه، مي تواند انرژي شما را تا ظهر فراهم كند، چون? ? درصد آن قندهاي ساده (گلوكزولولز) ساده است و ??? گرم آن ??? كالري در بدن توليد مي كند. اين قندهاي ساده موجود در عسل پس از خوردن به سرعت جذب مي شوند و انرژي مورد نياز بدن را تامين بدن را تامين مي كنند.

اگر شما قرار است در طول روز فعاليت ورزشي انجام دهيد، بهتر است در صبحانه عسل ميل كنيد، چون در عرض چند دقيقه به شما انرژي مي دهد و تحمل بافتي و قدرت ترميم را افزايش خواهد داد. فراموش نكنيد عسل حاوي تعدادي از ويتامين ها مانند ويتامين C و K است و اسيد آمينه هايي مانند ريبوفلاوين وتيامين را داراست كه در ساختن پروتئين هاي مختلف موجود در بدن مانند پوست، عضله، خون و … استفاده مي شوند.

ابوعلي سينا در كتاب قانون، عسل را اكسير جواني و زيبايي و سلامت مي داند.

در تحقيقاتي كه در سال هاي اخير انجام شده است، نشان داده شده كه عسل در درمان عفونت هاي بر جاي مانده از عمل سزارين و سوختگي از آنتي بيوتيك هاي مرسوم كارآمدتر است و با باكتري هاي زيادي مثل اي كولا ي، سالمونلا و هليكوباكتر مبارزه مي كند. يك قاشق

چايخوري عسل در صبحانه، مانع رشد باكتري خطرناكي به نام هليكوباكتر شده كه باعث زخم معده مي شود.

برخي اعتقاد دارند كه اين اثر ضدباكتري عسل به علت اسيدي بودن آن است ولي مطالعات نشان داده است كه عسل حاوي يك ماده آنتي اكسيدان به نام پراكسيد هيدروژن است كه قادر است با آن باكتري ها را نابود كند. عسل به عنوان يك مرهم طبيعي براي زخم ها محسوب شده كه علاوه بر اثر ضدميكروبي، محيطي مناسب براي رشد مجدد و ترميم بافت فراهم مي كند. در طب جديد شيوه درماني جديدي به نام <عسل درماني> پايه گذاري شده است. شما هم مي توانيد عسل درماني را با اضافه كردن اين خوراكي چسبناك به صبحانه خود، در منزلتان پايه گذاري كنيد. اگر ظرف عسل صبحانه شما شكرك زده است، عصباني نشويد و به تقلبي بودن عسل شك نكنيد، اتفاقا عسلي كه شكرك مي زند، مرغوب است و عسلي كه شكرك بزند حتما خالص است. عسل به علت درصد بالاي مواد قندي، يك ماده جامد است كه تحت شرايط خاصي به مايع تبديل شده است، تمام انواع عسل ها پس از مدت زمان معيني بر اساس شرايط بسته بندي و نگهداري متبلور و جامد شده و به اصطلاح شكرك مي زند. حال اگر دوست نداريد عسل شكرك زده ميل كنيد، شيشه عسل را در آب جوش قرار دهيد و هنگامي كه آخرين بلور (شكرك) محو شد، آن را از آب جوش خارج كنيد. نوش جان.

چاي

چاي شيرين در سفره صبحانه كمتر ايراني پيدا نمي شود و عطر چاي و نان، آغاز يك روز خوش را برايمان رقم مي زند. چاي پس از آب، پرمصرف ترين نوشيدني دنياست و روزانه يك ميليارد فنجان چاي در دنيا نوشيده مي شود.

اكثر ما به چاي سياه عادت كرده ايم ولي انواع ديگر چاي مثل چاي سبز (تخمير نشده) و چاي اولانگ و پوچونگ (نيمه تخميري) هم وجود دارند كه بد نيست آنها را در سفره صبحانه تجربه كنيد.

مصرف چاي دم كرده هنگام صبحانه موجب تسريع حركات تنفسي، سرعت گردش خون و رفع خواب آلودگي و گوارش بهتر غذا مي شود. چاي علاوه بر كافئين، پروتئين و كربوهيدرات دارد. چاي داراي ويتامين هاي متعددي از گروه B و اسيدفوليك ( C ) است و برگ سبز چاي غني از ويتامين C هستند. جوهرمازو (تانن) بخش اصلي چاي است. طعم تلخ چاي مربوط به همين ماده است، پزشكان نوشيدن چاي سبز را كه حاوي تانن زيادي است، به علت اثرات آرام بخشي و مسكن آن بر معده و روده توصيه مي كنند. يك عيب تانن چاي اين است كه، از جذب مواد معدني به ويژه آهن ممانعت مي كند. چاي و پلي فنل هاي موجود در آن نقش بازدارنده عليه بسياري از كارسينوژن ها (سرطان ها) دارد.

نتايج يك تحقيق در هلند نشان داد، خطر سكته قلبي براي مرداني كه روزانه ? فنجان چاي مي نوشند، ?? درصد كمتر است. چاي از ايجاد لخته هاي خطرناك كه منجر به سكته قلبي و مغزي مي شوند، جلوگيري مي كند و در كنترل فشار خون نيز مفيد است. مطالعات ديگري نشان داده است مردم ژاپن كه بيشتر از ساير ملل چاي مي نوشند، كمتر به آلزايمر (زوال عقل) مبتلا مي شوند. چاي غني از فوايد بوده با مقاوم ساختن دندان ها در برابر پوسيدگي، ميزان پوسيدگي دندان ها را كاهش مي دهد .

بر اساس مطالعات جديد چاي با پيشگيري از تشكيل پلاك ميكروبي، برخي باكتري هاي دنداني را كه مي تواند باعث بيماري لثه شود، نابود

مي كند. افزودن شكر به چاي مي تواند از اثر ضد پوسيدگي چاي بكاهد همچنين بعضي محققان اعتقاد دارند افزودن ليمو ترش به چاي اثر آن را كاهش مي دهد. چاي سبز و سياه هر دو براي سلامت مفيدند اما چاي سبز چون عمل واكسيناسيون روي برگ هاي آن انجام نگرفته، خاصيتش از چاي سياه بيشتر است. چاي هاي گياهي نيز دم كرده برگ گياهان مختلف (بابونه … ) هستند و گفته مي شود حاوي رنگدانه هاي بدون كافئين هستند، اگر حساسيت بيماري داريد، نبايد از اين چاي هاي گياهي استفاده كنيد.

شير و لبنيات

نوشيدن يك ليوان شير به عنوان صبحانه، نوشيدن يك ليوان مواد غذايي كامل و باارزش است. مواد غذايي همين يك ليوان شير، به سه بخش آب، چربي و مواد جامد غير چرب كه شامل پروتئين هاي شير (كازئين، آلبومين و گلوبولين) و مواد معدني (كلسيم و فسفر) و لاكتوز است، تقسيم مي شود. شير شامل تمام اسيد هاي آمينه ضروري بدن براي ساختن پروتئين ها ست. قند شير، لاكتوز نام دارد كه شيريني آن ?? بار از قند و شكر كمتر است، لاكتوز چاق كننده نيست و مصرف آن براي بيماران ديابتي مضر نيست. بسياري از شيرهايي كه از سوپر ماركت ها تهيه مي كنيم مقداري آب به آنها اضافه شده است كه از وزن مخصوص شير مي كاهد و به اصطلاح شير را رقيق و سبك مي كند، از طرف ديگر شيرهاي كم چرب كه در بازار موجودند، بخشي از چربي خود را از دست داده اند. شير پاستوريزه را نبايد جوشاند چون از ارزش غذايي اش كاسته مي شود.

همچنين اين باور عمومي غلط است كه شيرهاي استرل يزه به دليل ماندگاري طولاني فاقد ارزش غذايي هستند، شير در سيستم هاي صنعتي تهيه

مواد غذايي به گونه اي تهيه مي شود كه كمترين صدمه اي به ارزش غذايي آن وارد نمي شود. همان طور كه معروف است شير از پوكي استخوان پيشگيري مي كند و باعث استحكام دندان ها مي شود و به اين دليل غني بودن آن از اصطلاح معدني <كلسيم و فسفر> است. دانشمندان انگليسي دريافته اند مصرف شير، پنير، خامه و كره از بيماري آسم در كودكان پيشگيري مي كند. بر اساس آمارهاي موجود، در حال حاضر مصرف سرانه شير و فرآورده هاي لبني در ايران ?? گرم در سال برآورد شده است و اين رقم در كشور هاي اروپايي ??? تا???كيلوگرم است. بنابراين اين مسوليت مادران خانواده است كه شير را در كنار چاي و پنير و نان به سفره صبحانه اضافه كنند .تصورش را بكنيد اگر همه ما از فردا صبح يك ليوان شير هنگام صبحانه بنوشيم، سرانه ملي ما چقدر افزايش خواهد يافت. فردا صبح يك ليوان شير را فراموش نكنيد.

نان

هر كدام از ما نان مختلفي را براي صبحانه ترجيح مي دهيم، از نان لواش گرفته تا سنگك و بربري و ما ايرانيان نان را بركت سفره مي شناسيم و براي آن ارزش و احترام زيادي قائل هستيم. امروزه انواع متفاوتي از نان ها در بازار موجود است.

نان سفيد: ناني است كه از آرد سفيد تهيه شده، يعني آردي كه در تهيه آن فقط از دانه غلات استفاده مي شود.

نان قهوه اي: ناني است كه در تهيه آن، دانه و ?? درصد پوسته دانه (سبوس) به كار رفته است.

نان كامل: ناني است كه در تهيه آرد آن، دانه كامل گندم (دانه به همراه سبوس) به كار رفته است.

نان جوانه گندم: ناني است كه به آرد آن، پودر جوانه گندم

اضافه كرده اند.

نان غلات: ناني قهوه اي است كه به آن، ديگر انواع غلات را به صورت دانه كامل (پوسته به همراه دانه) اضافه كرده اند.

اكثر شما ايرانيان از نان لواش به عنوان صبحانه استفاده مي كنيد. نان لواش ناني نرم، تخت و نازك است كه از آردآب و خميرمايه و نمك به دست مي آيد.

نان تست نوعي نان ورقه شده انگليسي است كه با قرار دادن در برابر حرارت برشته مي شود. معمولا نان تست را با قرار دادن داخل دستگاه برقي تسترويافن، برشته مي كنند. براي وعده صبحانه در اكثر نقاط دنيا از نان تست استفاده مي شود. همچنين استفاده از اين نوع نان براي صبحانه به افرادي كه ناراحتي هاي معده و روده دارند و دچار اسهال شده اند، توصيه مي شود.

امروزه متخصصان تغديه استفاده از نان هايي كه از غلات تهيه مي شوند و به نان سبوس دار معروف شده اند را براي صبحانه و ساير وعده هاي غذايي توصيه مي كنند، مطالعات نشان مي دهند نان سياه مي تواند از ديابت، بيماري هاي قلبي، استئوپروز و شكستگي استخوان جلوگيري كند. همچنين ميزان فيبر در نان سياه از ساير نان ها بيشتر است. آرد سياه محتوي كلسيم روزانه را فراهم مي كند، پس مي توان گفت نان يكي از منابع كلسيم است و از پوكي استخوان پيشگيري مي كند. يكي ديگر از عناصري كه در نان سياه وجود دارد، آهن است. كمبود آهن موجب بي حالي، سستي و خواب آلودگي و كم خوني مي شود و اگر در اين مرحله درمان نشود، بر روي اعصاب و مغز اثر مي گذارد. آهن موجود در اين نان به رشد سلول هاي عصبي كودك كمك كرده و باعث باهوشي مي شود.

آيا با صبحانه حتما بايد چاي بخوريم؟

مايعات گرم يا مايعات سرد كدام براي صبحانه بهتر

است . اول اين نكته را بگوييم كه بهتر است صبح حتما همراه غذا مايع مصرف گردد اما در رابطه با نوع مايع ، مي توان چاي خورد و هم مي توان آب مصرف كرد البته مصرف چاي يا مايعات گرم مورد پسند اكثر افراد است . مصرف مايع سرد مانند مايعات داخل يخچال مانند شير سرد به هيچ عنوان توصيه نمي شود .

نكته آخر:

يك صبحانه سالم فوايد بسياري براي سلامتي دارد.

كودكاني كه از خوردن صبحانه غفلت مي كنند معمولاً با كمبود برخي ويتامين ها و موادمعدني، مثل آهن، كلسيم، روي، و ويتامين B? مواجهند.

دلايلي كه باعث مي شود افرد از خوردن صبحانه سر باز بزنند عبارتند از: كمبود وقت، فقدان انگيزه و كمبود موادغذايي لازم براي صبحانه.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

تغذيه و بهداشت غذا خانم ها در دوران بارداري

در دوران بارداري رژيم غذايي كامل و كافي ، سلامت و زيبايي شما را حفظ مي كند و رشد نوزادتان را تأمين مي كند . در قديم عقيده داشتند كه خوراك زن حامله بايستي دو برابر غذاي زن عادي باشد ، البته درست است كه زن حامله به مقدار بيشتري غذا احتياج دارد ولي خوراك روزانه او نبايد از حد معيني تجاوز كند زيرا زياده روي در غذا نه تنها مفيد نيست بلكه زيان آور است .

بدون شك يكي از بزرگترين آرزوهاي تمامي زنان، داشتن نوزادي سالم و تندرست است.به اين جهت تمامي مادران سعي بر آن دارند تا عوامل مؤثر بر بهبود روند بارداري و نتيجه آن را مورد بررسي قرار دهند و تا جاي ممكن از عوامل زيان آور دوري جويند.تغييرات زيادي در اثر بارداري در بدن مادر به وجود مي آيد و عوامل زيادي

در تعيين روند صحيح بارداري و نتيجه بارداري موثر هستند. يكي از مهم ترين و اصلي ترين نكات، تغذيه مادر باردار مي باشد.

زيرا رشد و نمو كامل جنين رابطه تنگاتنگي با تغذيه مادر داشته، تامين نيازهاي او با دريافت مواد مغذي مادر عجين شده، تنها راه برآوردن نيازهاي انرژي و ساختاري او به واسطه جفت است.به علاوه تغييرات فيزيولوژيك خاص اين دوران را نيز بايد مد نظر داشت چرا كه متابوليسم موادغذايي و حتي نياز به آنها در اين مدت تغيير مي يابد.اهميت و ارزش غذا بستگي به نوع آن دارد نه به مقدار آن . مقدار غذاي مصرفي روزانه متفاوت است و تا حدي با قد ، وزن و اشتهاي زن ارتباط دارد .برخي از زنان باردار از ترس اين كه اگر غذاي زياد بخورند نوزادشان بزرگ مي شود سعي مي كنند كه از ميزان عادي خوراك روزانه خود بكاهند و برعكس گروهي ديگر از مادران براي اين كه نوزادشان كوچك نشود در خوردن غذا زياده روي مي كنند .در ماههاي اول بارداري اشتها به غذا معمولا كم مي شود ولي ميل به خوردن بعضي از غذاها به علت ويار زيادتر مي شود و در نتيجه عدم تعادلي در نوع و مقدار غذاي مصرفي به وجود مي آيد و اگر رژيم مناسبي براي زن باردار انتخاب نشود وضع تغذيه به هم مي خورد و عوارض گوناگوني ظاهر مي شود . با پيشرفت غذا بارداري اشتهاي زن به غذا زيادي مي شود و حتي گاه به حدي مي رسد كه به اجبار بايد از ميزان عادي غذا نيز كم كرد.غذايي كه زن باردار ميل مي كند بعد از

هضم جذب مي شود و وارد جريان خون مي گردد و سپس مورد استفاده بدن و جنين قرار مي گيرد . در برنامه غذايي روزانه علاوه بر مواد قندي ، چربي و نشاسته اي كه حرارت و انرژي توليد مي كنند مواد ديگري از قبيل ويتامين ها و مواد معدني وجود دارند كه براي فعاليت سلولهاي بدن بسيار مفيدند و كمبود آنها در بدن ايجاد ناراحتي مي كنند .كلسيم يكي از مهمترين مواد معدني است كه همرا با مواد پروتئيني براي تشكيل اسكلت استخواني جنين بسيار اهميت دارد . مواد معدني و ويتامينها به مقدار فراوان در انواع سبزي و ميوه وجود دارد ولي از آنجا كه اينن مواد احتياجات زن را در موقع بارداري تأمين نمي كنند ، مادران باردار علاوه بر مقداري كه براي بدن خود لازم دارند بايد از مواد ياد شده نيز استفاده كنند تا احتياجات جنين بر طرف گردد .

خوراك روزانه زن باردار از نظر اهميت و ارزش غذايي به هفت گروه تقسيم مي كنند:

گروه اول :

شامل شير و مواد تركيب شده از شير . شير به دلايل زير كاملترين و سالمترين غذاي طبيعي محسوب مي شود

? ) مقدار زيادي مواد معدني مختلف چون كلسيم و فسفر دارد كه براي تشكيل استخوان ها و دندان نوزاد لازم است .

? ) يك منبع بسيار عالي از پروتئين استت كه به راحتي هضم و جذب مي شود و براي ساختن بافتهاي بدن مورد استفاده قرار مي گيرد

? ) داراي مقدار زيادي ويتامين هاي گوناگون است ، مانند ويتامين A كه براي رشد و تكامل جنين لازم است و همچنين ويتامين

B .

مصرف روزانه شير به طور متوسط يك ليتر و يا دو پيمانه در روز است كه مي توان به صورت ساده ، سرد و يا گرم و يا مخلوط با كاكائو ميل نمود . شير پاستوريزه از شير خشك به مراتب بهتر است .

گروهي از زنان باردار از ترس چاق شدن از خوردن شير خوداري مي كنند . مسلما مقدار چربي در شير چندان زياد نيست به خصوص اگر شير به تنهايي بخواهد جاي غذاي معمولي را بگيرد ، كالري لازم براي سوخت بدن تأمين مي شود و زن لاغر مي شود در حقيقت چاقي زن مربوط به مواد ديگر نشاستهاي و قندي است كه همراه با شير مصرف مي شوند .

بهترين غذاي جانشين شير ، پنير و ماست هستند . پنير تمام مواد غذايي شير به استثناي مواد قندي را با غلظت زياد در خود دارد و بنابراين بهتر است كه با مواد قندي مصرف شود . ماست هم به خصوص در فصل تابستان بسيار مطبوع است و خاصيت غذايي زيادي همانند شير دارد .

گروه دوم :

شامل سبزي هاي سبز و زرد مانند اسفناج ، كاهو ، انواع لوبيا ، عدس ، نخود فرنگي ، فلفل سبز و قرمز، انواع كلم ، ترب ، هويج ، كدو و سيب زميني .

از ميان سبزي هاي ياد شده كلم و اسفناج به سبب داشتن مقدار كافي آهن و ويتامين بر انواع ديگر برتري دارد . همه اين سبزيها كه سرشار از ويتامين هاي گروه A و مواد معدنيهستند به طور خام ، در سالاد و يا به صورت پخته مصرف مي شوند ولي بايد دقت

كرد كه به مدت كوتاه و در آب كم حرارت داده شود تا زياد پخته نشود و ويتامين هاي موجود در آنها در اثر حرارت از بين نرود . آبي كه از پختن سبزي به دست مي آيد چون داراي مقدار زيادي ويتامين و مواد معدني است نبايد دور ريخته شود و بهتر است كه با سوپ مصرف شود .

گروه سوم :

شامل سبزي هايي مانند كلم خام ، گوجه فرنگي و ميوه هاي تازه و مركبات .

اين مواد كه داراي ويتامين C مي باشند بايستي دو مرتبه و يا بيشتر در روز مصرف شوند . اين ويتامين به مقدار فراوان در پرتقال و ليمو و دارابي و در گوجه فرنگي و سرانجام در كلم خام يافت مي شود . در موقع بارداري ، احتياج بدن به ويتامين دو برابر مي شود و به همين جهت زنان باردار بايد انواع ميوه و سبزي بيشتر مصرف كنند .

برخي از زيباشناسان اعتقاد دارند كه لطافت پوست ، قيافه شاداب و چهره زيبا ارتباط زياد با مواد غذايي دارد كه بيشتر از ميوه ها و سبزيهاي خام و تازه تشكيل شده باشد .

گروه چهارم :

شامل گوشت ، جوجه ، ماهي و تخم مرغ .

اين مواد پروتئيني در زمان حاملگي به منظور رشد جنين ، جفت ، رحم پستان و افزايش حجم خون مادر بايد مصرف شوند .

يك يا دو عدد تخم مرغ براي زن باردار هر روز صبح غذاي خوبي است ، زيرا در زرده تخم مرغ مقادير زيادي آهن ، ويتامين و مواد تشكيل دهنده بافتهاي بدن وجود دارد . آهن يكي از عناصر لازم براي تشكيل

هموگلبين يا ماده اصلي گلبول قرمز خون مي باشد و در حقيقت همين ماده است كه باعث قرمزي خون مي شود و اشخاصي كه آهن بدنشان كم است به علت كمبود هموگلبين كم خون مي شوند و رنگ پريده به نظر مي رسند . در ماههاي آخر بارداري مادران مقادير زيادي از آهن را كه از راه غذا جذب مي نمايند به جنين داخل شكمشان منتقل مي كنند و در نتيجه گروه نسبتا زيادي از آنان به علت كمبود جذب آهن در بدن مبتلا به كم خوني مي شوند . جنين از طرف ديگر مقادير زيادي از آهن را در كبد خود ذخيره مي كند تا براي مدت چند ماه پس از تولد كه تنها به وسيله شير تغذيه مي كند از ذخيره آهن براي رفع احتياج بدن خود استفاده كند .

در گذشته خوردن گوشت را براي زنان باردار مضر مي دانستند به همين دليل كم خوني ها و ساير بيماريها ي ديگر به علت كمبود مواد پروتئيني در بدن فراوان ديده مي شد .

امروزه ، اغلب پزشكان معتقدند كه مقدار متعادل گوشت در غذاي روزانه نه تنها ضرري ندارد بلكه مفيد نيز مي باشد . از گوشت گاو و گوساله و گوسفند مي توان به صورت كباب و يا غذاي پختني مطابق سليقه و ذوق شخصي استفاده كرد . ماهي آزاد هم غذايي مطبوع و مغذي است بشرط اين كه شور نباشد . جگر به صورت كباب و يا نيم پز

هفته اي يك بار در برنامه غذايي شما مفيد است زيرا علاوه بر ارزش غذايي ، به علت داشتن مواد معدني و عناصري مانند

آهن و مس كه در تشكيل خون به كار مي روند مقدار قابل ملاحظه اي ويتامين هاي گوناگون دارد كه در مجموع براي جلوگيري و درمان كم خوني مفيد است .

گروه پنجم :

شامل نان ، جوانه گندم و حبوبات .

ناني كه از آرد گندم و پوست آن تهيه مي شود به رنگ زرد مايل به قهوه اي است و ارزش غذايي و ويتامين زياد دارد ولي ناني كه از آرد سفيد به دست مي آيد ارزش غذايي كمتري دارد زيرا در پوست گندم مقدار زيادي آهن و ويتامين ها ي گوناگون از گروه B و E يافت مي شود .

كمي ويتامين B در بدن انسان سبب ورم و درد اعصاب ، كم اشتهايي و حالت تهوع و اختلالات گوارشي مي شود . در موقع بارداري احتياج بدن به ويتامين زيادتر مي شود .

بنا به عقيده بسياري از پزشكان كمبود ويتامين B و E در نيمه اول بارداري در انسان سبب سقط جنين و در نيمه دوم بارداري سبب تندرستي نوزاد مي شوند . بنابراين لازم است علاوه بر نان سفيد از نانهاي داراي پوست غلات مانند جو ، نان سياه و يا انواع بيسكويت هاي سبوس دار استفاده كرد .

آردهايي كه امروزه با آسيابهاي ماشيني تهيه مي شوند به اندازه كافي ويتامين ندارند و بنابراين ارزش غذايي آنها كمتر است ولي آردي كه در قديم توسط آسياب هاي سيگي تهيه مي شد چون شامل قسمت داخلي و خارجي گندم بود مقدار ويتامينش زيادتر و در نتيجه مقوي تر بود .

گروه ششم :

شامل سيب زميني و انواع سبزي مانند كاهو ، گل كلم ، ذرت ،

خيار ، قارچ ، پياز ، ترب ، چقندر ، بادمجان ، ريواس ، كدو و سرانجام انواع ميوه فصل .

اين دسته از سبزي ها به علت دارا بودن مواد قندي داراي ارزش غذايي بالا و علاوه بر آن مقدار زيادي ويتامين هاي گوناگون هستند .

گروه هفتم :

شامل مواد روغني ، انواع كره گياهي و كره حيواني .

كره به علت دارا بودن چربي و طعم مطلوب زياد مصرف مي شود مخصوصا اگر همراه با نان باشد چون حرارت زياد توليد مي كند پر انرژي است و از طرف ديگر داراي مقدار زيادي ويتامين نيز هست .

موقعي كه وزن بدن شما در موقع بارداري از حد معمول تجاوز مي كند بايد از خوردن غذاهاي بسيار چرب پرهيز كنيد زيرا علاوه بر اين كه دستگاه گوارش قادر به هضم و جذب چربي اضافي نيست ، بدن نيز مقدار اضافي را به حالت چربي در خود ذخيره كرده و اين امر سبب چاقي زياده از حد مي شود . پس مصرف چربي ها در دوران بارداري بايد در كمال احتياط صورت گيرد .

صورت غذايي روزانه زنان باردار

? ) شير نيم تا يك ليتر در روز

? ) حدود ??? گرم پنير

? ) گوشت معمولي ، جوجه ، ماهي ، تخم مرغ و جگر سياه هفته يك بار ( يك وعده يا بيشتر )

? ) سبزي هاي با برگ سبز و يا سبزي هاي زرد ( يك وعده يا بيشتر )

? ) سيب زميني ، انواع سبزي ، ميوه به صورت مركبات و ميوه هاي فصل ، گوجه فرنگي ، كلم خام (دو وعده يا بيشتر )

? ) مقداري كره

در هر وعده غذايي

? ) برنج و انواع حبوبات به ميزان متوسط در يك وعده غذا

? ) نان سبوس دار يك برش در هر وعده غذا

? ) آب ميوه تازه مانند پرتقال ، سيب ، انار و انگور

?? ) آهن به شكل فروس سولفات

?? ) آب معدني دو فنجان در روز ، چاي كمرنگ سه بار در روز

ويتامين (د) :

يكي از مهمترين ويتامين هاي لازم هنگام بارداري است زيرا بدن انسان به وسيله اين ويتامين قادر است كلسيم و فسفر را از خارج بگيرد و تبديل به استخوان بكند . اسكلت استخواني و دندان نوزاد در داخل رحم احتياج به كلسيم دارد و بنابرين وجود اين ويتامين براي جذب كلسيم لازم است .

ويتامين D به مقدار زياد در روغن ماهي وجود دارد و علاوه بر آن نور آفتاب نيز منبعي طبيعي و بسيار خوب براي تولير ويتامين D در بدن است زيرا اگر براي مدت طولاني در معرض نور خورشيد قرار بگيريد بعضي از چربيهاي موجود در زير پوست به ويتامين تبديل مي شوند و بنابراين موقع زمستان كه آفتاب كم است و در بعضي از كشورها كه آفتاب زياد نيست تجويز روغن ماهي و يا ويتامين D براي زنان باردار در نيمه دوم بارداري ضروري است .

پرهيز غذايي در دوران بارداري:

تا زماني كه اشتهاي كافي به غذا داريد و دوران بارداري را بدون ناراحتي طي مي كنيد معمولا نياز به پرهيز نداريد و مي توانيد هر غذايي را كه دوست داشته باشيد ميل كنيد ولي دو نكته را بايد هميشه در نظر داشته باشيد

? ) از خوردن غذاهاي خيلي چرب و سنگين

هضم مانند غذاهاي سرخ كرده ، شيريني هاي تازه و خامه دار ، ماهي هاي دودي و همچنين سبزي هاي فراوان خوداري كنيد زيرا معده و ساير قسمتهاي دسگاه گوارش به علت فشار رحم آن طوري كه بايد و شايد عمل هضم و جذب غذاها را انجام نمي دهند و ممكن است دچار سوء هاضمه شويد .

? ) از خوردن غذا هاي شور پرهيز كنيد زيرا نمك بعد از آن كه وارد خون شد از راه كليه ها دفع مي شود و چون هنگام بارداري دفع نمك به راحتي صورت نمي گيرد مقدار زيادي از آن در بافت هاي گوناگون بدن جمع مي شود و آب را به خود مي گيرد و بدين ترتيب باعث مي شود قسمت هاي مختلف بدن ورم كنند . به همان نسبت كه ميزان مصرف نمك غذا اضافه مي شود وزن بدن هم به علت تورم دست و پا زيادتر مي گردد .

تا زماني كه علايم مسموميت بارداري مانند بالا رفتن فشار خون ، تورم شديد اعضا و صورت و آلبومين در ادرار ظاهر نشده اند رژيم غذايي سخت ضروري نيست ولي با پيدا شدن يكي از اين علايم فوق رژيم غذايي كم نمك و يا بي نمك لازم خواهد بود .

به خاطر داشته باشيد كه رژيم غذايي كم نمك اين گونه نيست كه از مقدار نمكي كه به غذايتان اضافه مي كنيد بكاهيد بلكه بايد از خوردن غذاهاي پر نمك مانند كالباس ، سوسيس ، ماهي دودي ، كباب شور ، خيار شور و آجيل خودداري كنيد . براي اينكه غذاي شما طعم مطلوبي داشته باشد مي توانيد از

بعضي نمك هاي طبي كه شور هستند ولي خاصيت نمكهاي مورد مصرف در غذا را ندارند استفاده كنيد . با رعايت رژيم غذايي كم نمك وزن بدن كاهش پيدا مي كند و ورم اعضا نيز از بين مي رود در صورتي كه اين علايم بر طرف نشد با مصرف داروهايي كه ادرار را زياد مي كنند مقدار زيادي نمك از بدن دفع مي شود و وزن بدن پايين مي آيد .

چربي :

غذاهاي بسيار چرب و سرخ كرده علاوه بر اين كه هضمشان مشكل است سبب چاقي زيادتر از حد نيز مي گردند . بنابراين موقعي كه وزن بدن از اندازه طبيعي زيادتر مي شود لازم است غذاي مصرفي شما نيز كم چربي باشد . چاقي كه مربوط به ذخيره چربي در بدن باشد بعد از زايمان به سختي از بين مي رود و گاهي مدتها طول مي كشد تا وزن بدن تا حد معمول كاهش پيدا كند .

مايعات :

در فصل تابستان مقدار مصرف آب روزانه به علت گرمي هوا و عرق كردن افزايش مي يابد و بنابراين صرف مايعات فراوان ضرري ندارد ولي هنگامي كه هوا گرم نيست ? تا ? ليوان آب در روز كافي است . در مواقعي كه ورم دست و پا زياد مي شود و يا وزن بدن ناگهاني افزايش مي يابد نبايد در مصرف آّب و مايعات زياده روي كنيد .

آب ميوه ، نوشيدنيهاي غير الكلي و دوغ جزء مايعات مناسب محسوب مي شوند . مصرف چاي و قهوه چنانچه از ميزان معمول زيادتر نشود بي ضرر است .

زياد شدن وزن بدن هنگام بارداري:

در سه ماه اول بارداري وزن بدن

تقريبا ثابت مي ماند و حتي گاهي اندكي كاهش ?يدا مي كند ولي از سه ماهگي به بعد وزن بدن به تدريج افزايش مي يابد به طوري كه بعد از شش ماهگي در حدود ??? گرم در هفته به وزن اصلي اضافه مي شود . وزن كل بدن مجموعا در تمام طول حاملگي به طور متوسط ? تا ?? كيلو گرم افزايش پيدا مي كند . بنابراين اگر وزن بدن از ميزان ??? گرم در هفته و يا در مجموع از ?? كيلوگرم در تمام طول بارداري تجاوز كند بايد رژيم غذايي كم نمك به كار برد تا علا يم مسموميت بارداري ظاهر نشوند .

اعداد زير علت افزايش وزن بدن را در جريان حاملگي نشان مي دهند

? – وزن نوزاد: ???? گرم

? – وزن جفت :??? گرم

? – مايع داخل كيسه جفت: ??? گرم

? – اضافه وزن رحم: ??? گرم

? – اضافه حجم خون ???: گرم

? – اضافه وزن پستان ها: ??? گرم

و باقي مانده مربوط به جمع شدن ذخيره چربي و زيادي آب در بافتهاي بدن است . افزايش وزن تا ?? كيلو گرم تقريبا طبيعي است ولي از اين ميزان به بالا زيان آور است زيرا ممكن است عوارض گوناگوني مانند كمر درد به علت فشار روي ستون فقرات ، واريس و درد پا به علت فشار روي رگهاي اعضاي پايين ظاهر گردند و در نتيجه مادر بعد از زايمان به علت جمع شدن چربي در بدن چاق بماند .

بنابراين توجه به اين تغييرات وتنظيم يك برنامه غذايي متناسب با آن در اين دوران ضروري به نظر مي رسد. هر خانم باردار احتياجات

غذايي خود را بايد از همه گروه هاي مواد غذايي فراهم كند.در اينجا به طور خلاصه درباره هر گروه صحبت مي كنيم.

نان:

خانم هاي باردار تقريبا بيشترين نياز خود را از اين گروه فراهم مي كنند. البته اين نكته قابل توجه است كه بين نياز و رفع احتياج تفاوت قايل شويم.هر خانم در طول حاملگي، روزانه به ??? كيلوكالري انرژي بيشتر نياز دارد.اگر انرژي به ميزان كافي نباشد، پروتئين بجاي آن كه جهت نقش حياتي خود در رشد و تكامل ذخيره شود، به عنوان منبع انرژي مورد استفاده قرار مي گيرد.غذاهاي اين گروه داراي مقادير بالاي كربوهيدرات هستند كه منبع اوليه انرژي مي باشند.

حبوبات:

حبوبات يك منبع خوب براي پروتئين هستند كه به عنوان سازنده بافت هاي بدن براي مادر و بچه مي باشد.در طي ? ماهه آخر حدود يك كيلوگرم پروتئين توسط مادر ذخيره مي شود.البته قسمت عمده پروتئين از منابع حيواني مثل گوشت و مرغ مي باشد. بسياري ازحبوبات غني از آهن و ويتامين B هستند.

نياز به آهن در جريان حاملگي زياد مي شود و از آنجايي كه نياز به آهن درطي چهارماهه اول بارداري كم است، دراين مدت تجويز آهن اضافي ضرورتي ندارد ولي بعد از اين بايد علاوه بر رعايت رژيم غذايي، قرص آهن نيز مصرف شود.

سبزيجات :

سبزيجات مي توانند مقدار زيادي از ويتامين ها از جمله” آ” و "سي” و مواد معدني و فيبر را فراهم كنند.يكي از مشكلات خانم هاي باردار در دوران بارداري يبوست است كه با مصرف سبزي ها اين مشكل برطرف مي شود. نياز به ويتامين C در حاملگي هفتاد درصد بيشتر از زمان غيرحاملگي است كه يك رژيم معمولي خوب به راحتي اين مقدار را در اختيار مادر قرار مي دهد.

كلم، حبوبات، سيب زميني،

اسفناج، دانه هاي سبز و گوجه فرنگي غني از ويتامين "سي” هستند و به جذب آهن موجود در غذاها كمك مي كنند. بدن ما ذخيره ويتامين "سي”دارد و با مصرف درست مواد غذايي احتياج به اين ويتامين براحتي فراهم مي شود. سبزيجات سبز تيره و زرد تيره مانند هويج يا زردك، سيب زميني، فلفل سبز و كلم بروكلي سرشار از ويتامين ” آ” هستند كه براي رشد و سلامت بدن مادر و جنين لازم است.

ميوه ها:

ميوه هايي مثل پرتقال، گريپ فروت، نارنگي، ليمو و انگور منشا بسيار خوبي براي ويتامين "سي” هستند. هر خانم باردار مي تواند در روز چندين بار از اين گروه استفاده كرده و نياز خود را به ويتامين هايي مثل "آ” و "سي” برآورده كند. بطورمثال آب ميوه يا ميوه تازه را با صبحانه يا بين غذا، ميوه تازه يا خشك يا سالاد ميوه را به همراه ناهار و كمپوت ميوه را براي دسر و شام مصرف كند.

گوشت:

پروتئين كه يك ماده اصلي براي مادر و نوزادش مي باشد به طور مشخص در اين گروه وجود دارد. ويتاميني كه تنها در اين گروه وجود دارد ويتامين B?? است. در مادراني كه گياهخوار هستند، ذخاير ويتامين B?? نوزادان آنها پايين است. مصرف مواد گوشتي براي رفع كم خوني و تامين آهن مورد نياز بدن نيز با اهميت است اين گروه جزو گروه هاي اصلي غذايي براي مادران باردار به حساب مي آيد كه بايد در وعده هاي غذايي آنها گنجانده شود.

شير و ماست:

محصولات لبني ميزان زيادي از احتياجات غذايي را برآورده مي كنند، بخصوص كلسيم و پروتئين كه در اين مواد مي باشد.در طول حاملگي حدود ?? گرم كلسيم در مادر تجمع مي يابد كه اكثر آن

در اواخر حاملگي در جنين ذخيره مي شود.

كلسيم ماده اصلي در تشكيل استخوان و دندان است.اگر جذب كلسيم مادر كافي نباشد، جنين از كلسيم استخوان هاي مادر استفاده مي كند كه اين باعث مي شود مادر در آينده دچار استئوپروز يا پوكي استخوان شود.

هر خانم باردار بايد سعي كند در روز حداقل يك ليوان شير مصرف كند.اگر مادري از مزه شير راضي نيست، بايد آن را با اضافه كردن موادي مانند كاكائو و امثال آن براي خود قابل قبول سازد يا با اضافه كردن آن در سوپ يا پنير رنده شده يا سالاد و يا هر طريقي ديگر آن را مصرف كند.

البته اين شامل آن دسته از افراد كه مشكل گوارش داشته قادر به تحمل شير نيستند نمي باشد كه در اين صورت به جاي آن مي توانند معادل آن يك فنجان ماست يا پنير استفاده كنند و يا از روش درمان اين مشكل بهره ببرند. اگر چه بستني به علت شير موجود در آن كلسيم دارد، ولي براي تامين كلسيم لازم

يك خانم باردار بايد يك فنجان و نيم از اين مواد مصرف شود.زيرا در بستني علاوه بر شير مقدار زيادي شكر و هوا هست كه اين باعث كاهش ميزان شير و كلسيم لازم مي شود.البته منابع غيرلبني كلسيم مانند ماهي ساردين و ماهي آزاد نيز مي باشند.بايد توجه داشت كه چربي ها و روغن و شكر با احتياط مصرف شوند.

غذا چقدر و چگونه ؟

نويسنده:محسن احمدي

روش هاي صحيح آماده كردن غذا چگونه است؟

دراين مقاله ميزان مصرف غذاي روزانه گفته مي شود.اين ميزان براي افراد طبيعي با وزن متناسب مي باشد.درقسمتهايي از اين مقاله توصيه هايي براي افراد با وزن زياد يا كم هم آمده است.

وزن متناسب

روشهاي زيادي

براي تعيين وزن متناسب وجود دارد.هيچ كدام از اين روشها دقيق نيستند و اشكالاتي دارند.منظور ما پيدا كردن دقيق وزن متناسب با قد نيست.بلكه مي خواهيم بدانيم كه به طورتقريبي وزن ما متناسب است يا خير؟بنابراين يك روش گفته مي شود و نكاتي هم درمورد آن گفته مي شود.

وزن خود را بر مجذور قد خود تقسيم كنيد.وزن خود را به كيلوگرم و قد خود را بر حسب متربنويسيد.

اين عدد را BMI بناميد.

قد× قد ÷ وزن=BMI

به طورمثال شخصي با وزن 70 كيلوگرم و قد 168 سانتي متر به شكل زير عمل مي كند.

ابتدا قد را به متر تبديل مي كند كه برابر68/1 مي شود.سپس

24/9BMI ~= 70÷1/68×1/68=BMIقد× قد ÷ وزن=BMI

اگرBMI عددي بين 20 تا 25 شود وزن شخص متناسب است.

اگر BMI از 25 بيشترشود شخص داراي اضافه وزن است.

اگر BMI از 20 كمتر شود وزن شخص كمتر از حد معمول مي باشد.

در مورد BMI به نكات زير توجه كنيد:

1)اين فرمول را براي كودكان به كار نبريد.رشد كودكان بايد طبق منحني رشد بررسي شود.

2)افراد ورزشكار كه عضلات زيادي دارند، BMI بيشتري دارند ولي اين اضافه وزن به معني چاقي نيست.

نقش وزن متناسب درسلامتي

افزايش وزن باعث مشكلات فراواني مانند فشار خون،بيماريهاي قلبي،فشار روي ستون فقرات، بيماري قند و...مي شود.

كمبود وزن اگر كم باشد،مشكلي ايجاد نمي كند.حتي در بعضي از تحقيقات نشان داده شده است كه اگروزن مقداري كمتر از مقادير توصيه شده باشد باعث سلامتي و طول عمربيشتر مي شود.

وقتي كمبود وزن بيشتر ازمقداري شود باعث مواردي مانند ضعف،سستي،حساسيت دربرابر ضربه، كم خوني و...مي شود.

رسيدن به وزن متناسب و ثابت نگه داشتن آن درطول عمروبهبود سريع بيماريها

دارد.بنابراين اگروزن ما متناسب است سعي درحفظ اين وزن كنيد و در صورتي كه اضافه وزن يا كاهش وزن داريد ابتدا خود را به وزن متناسب برسانيد و سپس اين وزن را براي هميشه حفظ كنيد.

ميزان مصرف غذا براي افرادي با وزن متناسب

ميزان نياز به غذا در افراد با توجه به وزن، قد، سن،جنس و ميزان فعاليت تغيير مي كند.افرادي كه وزن متناسبي دارند بايد به قدري غذا بخورند كه وزن خود را ثابت نگه دارند همچنين تركيب صحيح غذايي و تنوع را رعايت كنند.

حداقل و حداكثر مقدارمصرف هريك از گروههاي غذايي در زير بيان مي شود.

ميزان مصرف نان و غلات

روزانه 6 تا 11 واحد از اين گروه مصرف كنيد.اگر وزن،قد و ميزان فعاليت شما زياد است حداكثر واحد گفته شده را مصرف كنيد.درغيراين صورت حد اول يا عددي بنيادين دو را انتخاب نماييد.

هر واحد از اين گروه برابر يكي از موارد زير مي باشد.

1)30 گرم نان كه به اندازه يك كف دست نان بربري يا سنگك يا به اندازه ي چهاركف دست نان لواش مي شود.

2)نصف ليوان برنج يا ماكاروني پخته شده

3)30 گرم غلات آماده خوردن كه تقريباً 3/4 ليوان مي شود.

4)1/4 ليوان غلات خام

ميزان مصرف گروه سبزيها:

روزانه 3 تا 5 واحد از اين گروه مصرف كنيد.هرواحد از اين گروه برابر با يكي از موارد زير مي شود.

1)يك عدد از سبزيجاتي مانند گوجه فرنگي، خيار، هويج، سيب زميني و...

2)نصف ليوان سبزيجات خورد شده مانند سالاد، نخود سبز،لوبيا سبز، كلم، ذرت، گل كلم، جوانه ي گندم،قارچ پخته شده، سبزي پخته شده، سبزي خام خورد شده.

3)يك ليوان سبزيجات خام برگدار مانند كاهو، اسفناج و...

ميزان مصرف گروه

ميوه ها

روزانه 3 تا 6 واحد از اين گروه مصرف كنيد.هرواحد از اين گروه برابر يكي از موارد زير مي شود.

1)يك عدد از ميوه هاي متوسط مانند سيب،پرتقال، هلو،ليمو شيرين،موز،كيوي

2)نصف عدد از ميوه هاي بزرگ مانند گريپ فروت،گلابي

3)نصف ليوان ميوه هاي ريز مانند توت،انگور،انار،گيلاس،زردآلو

4)نصف ليوان كمپوت ميوه يا آب ميوه

5)يك برش هندوانه يا خربزه يا ربع طالبي

6)دو عدد از ميوه هايي مثل انجير،خرمالو،توت فرنگي

7)1/4ليوان خشكبار مانند برگه ي هلو،برگه ي زردآلو،كشمش،توت خشك،انجيرخشك

ميزان مصرف گروه شيرو لبنيات

روزانه 2 تا 3 واحد از اين گروه مصرف كنيد.هرواحد از اين گروه برابر يكي از موارد زير مي باشد.

1)يك ليوان شير يا دوغ

2)3/4ليوان ماست

3)45 گرم پنير

ميزان مصرف گروه گوشت

روزانه 2 تا 3 واحد از اين گروه مصرف كنيد.هرواحد از اين گروه برابر يكي از مواد زيرمي باشد.

1)60 گرم گوشت قرمز،گوشت مرغ،گوشت ماهي پخته شده

2)يك عدد تخم مرغ كامل

3)نصف ليوان حبوبات پخته شده

4)2 قاشق غذاخوري كره ي بادام زميني

ميزان مصرف گروه قند و چربي را تا حد امكان كم كنيد

كم كردن وزن

در صورتي كه BMI شما عددي بزرگتر از 25 باشد،داراي وزني بيشتر از وزن متناسب هستيد.در اين حال مهمترين كار براي سلامتي شما اين است كه هر چه سريعتر شروع به كاهش وزن كنيد.البته اين سخن به معني اين نيست كه از روش هاي سريع لاغري استفاده كنيد بلكه منظوراين است كه در اولين فرصت تصميم بگيريد كه وزن خود را كم كنيد حالا اين كم كردن وزن هرچه قدر كه طول بكشد مهم نيست.

براي كاهش وزن بهترين روش كم كردن انرژي غذا همراه با انجام دادن ورزش مي باشد.براي كم كردن وزن بهترين ورزش، پياده روي بايد حداقل

چهارروز درهفته و هرروز نيم ساعت انجام شود تا باعث كاهش وزن گردد.

برنامه اي تنظيم كنيد تا ازهمين امروز،هرروز حدود نيم ساعت پياده روي كرده و حدود 15 دقيقه هم نرمش انجام دهيد.مي توانيد با دوستان خود قرار بگذاريد تا به پارك رفته و همراه هم، ورزش كنيد.

توصيه هاي غذايي براي كم كردن وزن

1)هيچ گاه پيش از آنكه گرسنه شويد،غذايي نخوريد و هميشه قبل از اينكه به طور كامل سير شويد دست از خوردن غذا بكشيد.

2)مصرف نان،ماكاروني،برنج،سيب زميني،نخود و لوبيا را كم كنيد.

3)مصرف كيك،كلوچه،نوشابه،بيسكويت و اين گونه غذاها را قطع كنيد.

4)مصرف ميوه هاي با پوست و سبزيهاي خام را افزايش دهيد.

5)مصرف چربي ها را به شدت كاهش دهيد.چربي ها در غذاهاي سرخ كردني، خامه،كره، مغز بادام، نواع تخمه،ته ديگ، غذاهاي چرب و...درصد بالايي دارند ،بنابراين سعي كنيد تا زماني كه به وزن متناسب نرسيده ايد مصرف اين غذاها را قطع كنيد،همچنين شير، ماست، پنير و گوشت كم چربي استفاده نمائيد.

6)مصرف شيريني ها را به شدت كاهش دهيد.مربا، شكلات، بستني،شربت،آب نبات،قند،شكر،نبات،حلوا،شيره و هرغذاي شيرين را تا حد امكان مصرف نكنيد.

7)وعده ي غذايي شام را بسيارسبك انتخاب و سعي كنيد براي شام تا حد امكان غذاهاي خام مصرف كنيد.

8)چند روز از هر ماه روزه بگيريد.هنگام سحري و افطاري غذاي

صبحانه و شام هرروز خود را مصرف كنيد.به اين شكل روزه بايد باعث كم شدن يك وعده ي غذايي شما شود.اگر گرفتن روزه باعث شود تا غذاي ناهار را به غذاي سحري اضافه نماييد ،گرفتن روزه باعث افزايش وزن شما مي شود.

9)وعده هاي غذايي مشخص داشته باشيد و از خوردن غذا غير از وعده ها خودداري كنيد.به طورمثال

صبحانه، ميان وعده ي ساعت 10 صبح،ناهار،عصرانه و شام را به عنوان وعده هاي غذايي خود انتخاب كنيد و از خوردن تخمه،آجيل،نخودچي،كشمش، كيك،نوشابه، شربت و...به غير از وعده ها خودداري كنيد.

10)هنگام مهماني و جشن در خوردن غذاهاي چرب و شيرين زياده روي نكنيد.

11)غذا را آرام آرام بخوريد،لقمه هاي كوچك برداريد و غذا را به خوبي بجويد.

12)به جاي آب ميوه يا كمپوت ميوه از ميوه كامل استفاده كنيد. به جاي غلات پوست گرفته،نوع سبوس دار آن را مصرف كنيد.

يادداشت ميزان غذايي كه مي خوريد

به مدت سه ورز هرغذايي كه مي خوريد را يادداشت كنيد.مواظب باشيد كه غذاهايي مثل قند همراه چاي،آجيل،روغن مصرف شده درپختن غذا و...را فراموش نكنيد.مقدار هرغذا را نيز يادداشت نمائيد.مي توانيد جدولي مانند جدول زير تهيه كنيد و ميزان غذاهاي خورده شده را در آن بنويسيد.

صبحانه

از صبحانه تا ناهار

ناهار

از ناهار تا شام

شام

از شام تا زمان خواب

روز اول

روز دوم

روز سوم

اكنون غذاهايي كه خورده ايد را به صورت زير دسته بندي كنيد.

1)غذاهايي كه بايد به طور كامل حذف شوند:

خوراكي هايي مثل تخمه،آجيل، كيك، كلوچه، نوشابه، شكلات، شيريني، گز، سوهان، آب نبات و...را به طور كامل حذف كنيد.درفصل هايي كه جشن و ميهماني و...برقرار است مانند ايام نوروز بيشتر از ميوه ها استفاده كنيد با اين حال اگردراين ايام نمي توانيد به طوركامل از اين مواد دوري كنيد اين مواد را حداكثر تا اين اندازه مصرف كنيد.

روزانه به

اندازه ي2 قاشق غذاخوري تخمه يا آجيل يا پسته.

روزانه يك عدد شكلات يا گزيا آب نبات يا نوشابه

روزانه يك عدد كيك يا كلوچه يا شيريني

2)غذاهاي نشاسته اي:

هركدام از غذاهاي زيررا يك واحد حساب كنيد.سپس تعداد واحد هايي كه در روز از اين غذاها خورده ايد را محاسبه نمائيد.

هر30 گرم نان را يك واحد حساب كنيد.

هر نصف ليوان غلات پخته شده، ماكاروني پخته شده،گندم پخته شده، باقلا،ذرت،پوره ي سيب زميني،انواع حبوبات(مانند لوبيا، لپه، عدس، نخود، ماش)را يك واحد حساب كنيد.

هر ليوان برنج پخته شده را يك واحد حساب كنيد.

3 قاشق غذاخوري آرد گندم يا برنج يا جوانه ي گندم را يك واحد حساب كنيد.

يك عدد بلال يا يك عدد سيب زميني متوسط را يك واحد حساب كنيد.

جمع واحدهاي گروه نشاسته بايد 6 تا 7 واحد شود.درصورتي كه بيش از اين مقدارنشاسته مصرف مي كنيد مقدارمصرف نشاسته را كم كنيد و به 5 تا 6 واحد برسانيد.

3)ميوه و سبزيجات

ميزان مصرف ميوه و سبزيجات را طبق قسمت(ميزان مصرف غذا براي افرادي با وزن متناسب)محاسبه كنيد،فقط توجه كنيد كه سبزيهاي نشاسته اي مانند سيب زميني، ذرت و...به گروه نشاسته منتقل شده اند.سبزيهاي نشاسته اي به شكل بالا و در گروه نشاسته قرار دهيد و آنها را جزء سبزيها حساب نكنيد.

4)شيرو لبنيات:

ميزان مصرف شيرو لبنيات را طبق قسمت(ميزان مصرف غذا براي افرادي با وزن متناسب)محاسبه كنيد فقط ازشير و ماست كم چربي استفاده كنيد و دوغ را بيشتر را به كار ببريد.پنيرراجزء گروه گوشت حساب كنيد.

5)گروه گوشت:

حبوبات را جزء گروه گوشت حساب نكنيد.به اين شكل هر30 گرم گوشت قرمز يا گوشت سفيد يا يك عدد تخم مرغ يا 30 گرم

پنير را يك واحد حساب كنيد.

روزانه 4 تا 5 واحد از اين گروه مصرف كنيد.توجه كنيد كه گوشت بدون چربي و پنير كم چربي صرف نمائيد.

6)روغن و چربي:

غذاها را به شكلي تهيه كنيد كه روزانه بيش از سه قاشق مرباخوري روغن مصرف نشود.

اكنون تغييراتي دربرنامه ي غذايي خود ايجاد كنيد و سعي كنيد ميزان غذاي روزانه خود را به مقدار گفته شده برسانيد.پس ازچند روز بار ديگرجدولي تهيه كنيد و ببينيد كه چه قدر به هدف نزديك شده ايد.پس از آنكه واحدهاي غذاي روزانه ي شما با واحدهاي گفته شده برابر شد، اين واحدها را تا زمان رسيدن به وزن متناسب رعايت كنيد.

بعد از اينكه به وزن متناسب رسيديد به قسمت ميزان مصرف غذا

براي افرادي با وزن متناسب مراجعه كنيد و غذاهاي روزانه ي خود را طبق آن قسمت انتخاب نمائيد.

اضافه كردن وزن

درصورتي كه BMI شما كمتر از 20 است و علاوه برآن نشانه هاي ديگري نيز داريد، بايد وزن خود را بيشتر كنيد.بعضي نشانه ها عبارتند از:كمبود بيش از حد چربي زير پوست،حساسيت زياد در برابر سرما، خستگي و بي حالي، كمبود توانايي بدني،احساس ضعف شديد به خصوص بعد از انجام فعاليتهاي معمولي يا درس خواندن،خواب بيش ازحد،بي حوصلگي، احساس تاري و سياهي رفتن چشمها، احساس سردرد مخصوصاً هنگام گرسنگي، به خواب رفتن هنگام مطالعه و يا تماشاي تلويزيون،كم شدن ديد در شب، كم شدن مقاومت در برابر بيماري و...

جدولي مانند جدول زير تهيه كنيد و غذاهايي كه درطول روز مي خوريد را در آن يادداشت كنيد.

غذاها را همراه با مقدار مصرف آنها درگروههاي مربوط به خود يادداشت كنيد.

گروه نان و غلات

گروه سبزيها

گروه ميوه

گروه شير و لبنيات

گروه گوشت

صبحانه

ميان وعده

ناهار

عصرانه

شام

جمع واحدها

در طول يك روز

سپس با توجه به قسمت«ميزان مصرف غذا براي افرادي با وزن متناسب» واحدهاي مصرفي هريك از گروههاي غذايي را محاسبه كنيد و آنها را در جدول بنويسيد.اكنون سعي كنيد تا اندك اندك اين واحدها را به اندازه هاي زير برسانيد.

گروه نان و غلات 9 تا 11 واحد در روز

گروه سبزيها 4 تا 5 واحد در روز

گروه ميوه ها 4 تا 6 واحد در روز

گروه شيرو لبنيات 3 واحد در روز

گروه گوشت 4 واحد در روز

با اينكه وزن كمي داريد ولي از مصرف زياد چربي و قند، خودداري كنيد. حدود يك ماه از اين برنامه پيروي كنيد،همچنين توصيه هاي قسمتهاي ديگر كتاب را نيزبه كار ببريد،درصورتي كه با اين حال وزن شما اضافه نشد و نشانه هاي شما كمترنگشت به پزشك مراجعه نمائيد.

روش صحيح آماده كردن غذا

اين فصل شامل نكاتي در مورد نحوه ي خريد صحيح،نحوه ي نگهداري دست و نحوه ي صحيح پختن غذا مي باشد.

چه غذاهايي خريداري كنم؟

براي خريد خود فهرستي تهيه كنيد.فهرست را براي غذاهاي ماهانه،هفتگي و روزانه تهيه نمائيد.

هنگام تهيه ي فهرست به هرم گروههاي غذايي و مقدار هرگروه توجه نمائيد. اگر طبق برنامه ي صحيح،مواد غذايي را خريداري كنيد، خود به خود، برنامه ي غذايي شما هم صحيح مي شود.

از فهرست خريد خود غذاهاي

زيررا حذف كنيد.

كيك، كلوچه، بيسكويت،نوشابه،شيريني معمولي، شيريني خامه اي،انواع پفك نمكي،چيپس، سوسيس،كالباس،ساندويچ آماده،انواع غذاهاي آماده مانند همبرگر،كنسرو،تن هاي مختلف، كمپوت و...

در شرايطي كه مجبور به خريدن و استفاده از اين مواد مي شويد آنها را در برگه اي به نام خريدهاي غيرمجاز بنويسيد.مواظب باشيد كه هرماه بيش از پنج خريد يك وعده اي در اين برگه نوشته نشود.خريدهاي غيرمجاز كه براي دو وعده به كار مي روند را دوبار در برگه بنويسيد.

بهتر است تا حد امكان غذاها را به صورت روزانه خريداري كنيد و هميشه از غذاهاي تازه استفاده نمائيد.با اين حال بعضي غذاها مثل خشكبار را مي توان به صورت ماهانه خريداري كرد.

نكاتي درمورد خريد غذاها

تا حد امكان مواد غذايي را به صورت تازه خريداري كنيد.در صورتي كه از مواد غذايي بسته بندي استفاده مي كنيد به علامت استاندارد،شماره ثبت و تاريخ مصرف آن توجه كنيد.

شناسايي سبزيها،ميوه ها و شيرآلوده به راحتي امكان پذير است ولي گوشت و تخم مرغ گاهي آلوده هستند و اين آلودگي مشخص نيست، بنابراين براي خريد اين مواد نكاتي گفته مي شود تا هنگام خريد به آنها توجه كنيد.

نكاتي در مورد خريد گوشت قرمز:

1)تا حد امكان گوشت گرم خريداري كنيد.

2)گوشت را از مكانهايي تهيه كنيد كه نسبت به بهداشتي بودن گوشت و بيمار نبودن دام اطمينان داريد.

3)قهوه اي بودن رنگ گوشت در اثر سوختگي سرمايي است و از نظر بهداشتي مشكلي ندارد.

4)وجود نقاط سياه رنگ،نقاط سفيد رنگ و نقاط سبزرنگ هر كدام نشان دهنده ي نوعي باكتري يا قارچ است ،بنابراين از خريد اين گونه گوشتها خودداري كنيد.

نكاتي در مورد خريد جگر گوسفند، گاو يا مرغ:

1)جگر بزرگ و سفت

نباشد چرا كه اين علامت سرطان داشتن دام مي باشد.

2)لبه هاي جگر بايد تيز باشد،تيز نبودن لبه هاي جگر نشانه ي مسموميت مزمن دام است.

3)وجود ذرات ريز در جگر شبيه سنگ ريزه هاي نرمي هستند ،نشانه ي غير قابل مصرف بودن جگر است.

4)جگر را بررسي كنيد تا در آن كيست، كرمهاي ريز و...وجود نداشته باشد.

نكاتي در مورد خريد ماهي:

1)ماهي تازه داراي چشمهاي برآمده و شفاف است و قرنيه ي آنها كاملاً مشخص مي باشد، ولي چشمان ماهي مانده، چروكيده و كدر مي باشند و حالت گردي خود را از دست داده اند.

2)رنگ زرد يا قهوه اي ماهي و داشتن سطح لزج نشانه ي فاسد بودن ماهي مي باشد.

3)انگشت خود را روي بدن ماهي فشار دهيد ،اگرپس ازبرداشتن انگشت جاي انگشت روي بدن ماهي به شكل فرورفته باقي ماند،

ماهي فاسد شده ولي اگر بدن ماهي به شكل اول بازگشت ماهي تازه مي باشد.

4)فلسهاي ماهي مانده رنگ خود را از دست داده اند و به راحتي از بدن ماهي جدا مي شوند.

نكاتي در مورد خريد تخم مرغ:

1)تخم مرغ را از جاهايي خريداري كنيد كه زود به زود تخم مرغ مي آورند.مغازه هايي كه هفته ها طول مي كشد تا تخم مرغ هاي خود را بفروشند و سپس تخم مرغ تازه بياورند، جاي خوبي براي خريد تخم مرغ نيستند.

2)تخم مرغ را درمقابل نور نگاه كنيد و حجم كيسه ي هوايي آن را ببينيد،هر چه قدرحجم كيسه زيادتر باشد، نشانه ي مانده تر بودن تخم مرغ است.

3)اگرتخم مرغ ها را توي ظرف آب بيندازيم،تخم مرغ هاي تازه زير آب مي روند ولي تخم مرغ هاي مانده و فاسد روي

آب مي ايستند.

4)تغييررنگ سفيده ي تخم مرغ به رنگهاي سبز،صورتي،سياه،قرمز، يا آبكي شدن سفيده نشان دهنده ي تخم مرغ مي باشد.

چگونه غذاها را نگهداري كنيم؟

تا حد امكان سعي كنيد كه غذاهاي تازه خريداري كنيد و نيازكمتري به نگهداري غذا داشته باشيد.مثلاً به جاي اينكه چند كيلو سبزي خورشتي خريده و آنها را بعد از شستن و پختن، بسته بندي كرده و نگهداري كنيد مي توانيد هر بار به اندازه ي مصرف يك دفعه سبزي خريداري كرده و از آن غذا تهيه كنيد.

براي هر وعده ي غذايي به اندازه ي مصرف غذا بپزيد، تا نيازي به نگهداري غذاهاي آماده نداشته باشيد.اگر درشرايطي مجبور به نگهداري غذاهاي آماده شديد:

1)به اندازه ي مصرف هرنفرغذا در ظرف بريزيد و اگر غذا درظرفهاي شخصي افراد غذاهاي دست خورده ها باقي ماند آنها را دور بريزيد. سايرغذاهاي دست نخورده ر به صورت در باز قرار ندهيد ،بلكه از همان ابتدا در آن را ببنديد و اگركسي غذاي اضافه خواست، درظرف را باز كرده و به او غذا بدهيد و دوباره در ظرف را ببنديد.

2)غذاهاي باقيمانده را به صورت در بسته، بيرون يخچال نگهداريد تا سرد شوند و پس از سرد شدن آن را در يخچال نگهداري كنيد. مواظب باشيد كه پس از سرد شدن ،غذا بيرون يخچال باقي نماند.

3)غذاها را به صورت در بسته دريخچال نگهداري كنيد.

اگر غذاي شما به اندازه ي چند وعده ي غذايي مي باشد، هربار به

اندازه ي يك وعده ي غذايي از آن برداشته و گرم كنيد و از چند بار گرم كردن غذا خودداري كنيد.

در مورد نگهداري غذاهاي خام به نكات زير توجه كنيد:

1)غذاهايي كه زود

فاسد مي شوند و غذاهايي مانند گوشت كه براي نگهداري آنها مجبور به منجمد كردن آنها هستيد، را زود به زود خريداري كنيد تا نياز نباشد زمان زيادي آنها را نگهداري كنيد.

2)غذاهايي مانند برنج، لوبيا، نخود، عدس، ماش، لپه، ماكاروني و...را كه بيرون از يخچال نگهداري مي كنيد در جاهايي نگهداريد كه خنك باشد _ مرطوب نباشد _ از مواد شوينده و موادي كه داراي بو هستند دورباشند _ طوري بسته بندي شوند كه حشرات نتوانند وارد آنها شوند تا با كمي فاصله از ديوار و زمين قرار گيرند.

3)سبزيها و ميوه را بشوييد سپس صبر كنيد تا آب آنها خشك شود و بعد آنها را در يخچال نگهداري كنيد.اگر زمان نگهداري آن قدر زياد است كه موجب پلاسيده شدن آنها مي شود ،بعد از آنكه آنها را شستيد و آب آنها خشك شد آنها را در كيسه هاي فريزي قرار دهيد و در كيسه را محكم ببنديد و آن گاه اين كيسه را در يخچال نگهداري كنيد.سبزي هاي برگدار مانند ريحان را به جاي كيسه ي فريزي در كيسه هاي پارچه اي قرار دهيد.

4)اگر از مواد غذايي منجمد استفاده مي كنيد آنها را در دماي پايين

نگهداريد و فقط زماني كه مي خواهيد آنها را مصرف كنيد ،يخ آنها را باز نمائيد.مواد منجمد را به قسمتهايي تقسيم كنيد كه هرقسمت به اندازه ي مصرف يك وعده باشد.اين قسمتها را در بسته هاي جداگانه قرار دهيد تا براي مصرف هروعده فقط يخ يك قسمت را باز كنيد و از چند بار نيم زدن و باز شدن نيم مواد غذايي جلوگيري شود.

5)غذاهاي گرم را در يخچال قرار

ندهيد و در يخچال را مدت زيادي باز نگذاريد اين كارها باعث بالا رفتن دماي يخچال شده، زمينه ي فساد مواد نگهداري شده در يخچال را فراهم مي كند.

6)از گذاشتن غذاهاي درباز،غذاهاي بدون ظرف، ريختن غذا به يخچال خودداري كنيد چرا كه باعث بو گرفتن يخچال همچنين رشد ميكروبها در يخچال مي شود.

7)ميوه ها و سبزي ها را به طور كامل و خورد نشده نگهداري كنيد. نگهداري ميوه و سبزي به شكل خورد شده باعث از بين رفتن مواد مغذي آن مي شود.به طورمثال خورد كردن خيار به شكل سالاد و نگهداري آن حدود 78% ويتامين C آن را از بين مي برد.

8)تخم مرغ را به شكل نشسته در يخچال نگهداري كنيد.وقتي تخم مرغها را در جاي مخصوص آنها قرار مي دهيد طرف نوك تيز آنها را به طرف پايين بگذاريد.البته هنگامي كه مي خواهيد تخم مرغ را مصرف كنيد ابتدا آن را به خوبي بشوييد و سپس آن را بشكنيد.

نكاتي درمورد پختن غذاها

1)غذاهايي را كه مي توان به دو صورت پخته و خام مصرف كرد، به شكل خام مصرف كنيد.به طورمثال تا جايي كه امكان دارد گوجه فرنگي را به شكل خام مصرف كنيد.مي توانيد تخم مرغ را پخته و گوجه را به شكل خام در كنار آن مصرف كنيد...

2)تا حد امكان غذاها را به شكل آب پز مصرف كنيد و كمتر ازغذاهاي سرخ كرده و يا كباب شده استفاده كنيد.

3)براي خوش طعم كردن غذاها از ادويه هايي مثل شنبليله، پونه،نعناع، گرد غوره، غارا، آب ليمو و گرد ليمو و...استفاده كنيد.فلفل، زرد چوبه را كمتر به كار ببريد.با اين ادويه ها طعم غذا را

بهتر كنيد و تا نياز به نمك كمتري داشته باشيد.

4)براي پختن غذاها از ظروف آرام پز يا بخار پز استفاده كنيد و كمتر حرارت تند و مستقيم را به كار ببريد.

5)به جاي نمك معمولي،از نمك يد دار استفاده كنيد.

6)نمك يددار و آبليمو را بعد از پختن غذا يا در لحظات آخر پختن به آن اضافه كنيد ،تا مدت زيادي حرارت نبينند.

7)براي سرخ كردن غذاها از ظروف تفلون استفاده كنيد تا روغن كمتري مصرف شود.

8)روغنهايي كه حرارت زيادي ديده اند و كف كرده يا رنگ آنها تغيير

كرده است و يا دود كرده اند را مصرف نكنيد.

9)آبي كه در آن سبزي يا گوشت پخته ايد دور نريزيد و آن را در پختن غذاها به كارببريد.

10)از پختن غذا در ظروف مسي بدون روكش و ظروف آلومينيومي خودداري كنيد.

11)حبوبات را قبل از پختن چند ساعت در آب قرار دهيد، سپس آب آن را ريخته و آنها را بپزيد.

12)مواد منجمد را ابتدا درحرارت اتاق قرار دهيد تا يخ آنها به آرامي باز شود ،سپس شروع به پختن آنها كنيد.

منبع:كتاب درمان بيماريها با تغذيه(غذا درماني)

مصرف سوسيس و شكلات در ايجاد سردردهاي ميگرني موثرند

يك متخصص مغز و اعصاب گفت: غذاهايي چون سوسيس، ژامبون، شكلات و بعضي از انواع پنيرها در پيدايش سردردهاي ميگرني دخالت دارند. وي با اشاره به اينكه سردردها به سه صورت تظاهر مي كنند، افزود: نوع اول؛ سر درد حاد است كه بدون سابقه قبلي و به طور ناگهاني ايجاد شده و اگر در گذشته سابقه سردرد در بيمار وجود داشته باشد اين سردرد از نظر شدت و كيفيت و محل درد با سردردهاي قبلي تفاوت دارد. وي دومين دسته را سردردهاي تحت حاد ذكر كرد

و گفت: سردردهاي تحت حاد معمولا سير نسبتا تدريجي دارند و در مدت چند هفته يا چند ماه بروز مي كند. اين نوع سر درد اگر در افراد مسن ديده شود و سير طولاني داشته باشد بايد جدي گرفته و بررسي كامل از آن صورت گيرد. وي خاطر نشان كرد: نوع سوم سردرد، سردردهاي مزمن است كه ساليان سال وجود داشته و گاهي نيز حملات سردرد آن باعث ناراحتي و ناتواني بيمار شده ولي سير خوش خيم دارد. دكتر محمد اسلامي در خصوص درمان سردرد اظهار داشت: درمان سردرد بستگي به علت آن دارد به عنوان مثال سر درد ناشي از مننژيت، تجويز داروهاي آنتي بيوتيك مناسب و انجام عمل جراحي در اثر سردردهاي ناشي از تومور از روشهاي درماني سردردهاست.

وي در خصوص سردردهاي عصبي و ميگرن ابراز كرد: يك سري عوامل زمينه ساز وجود دارد كه براي پيشگيري از اين نوع سردردها بايد عواملي مانند استرس، خستگي، گرسنگي و نور زياد را به حداقل رساند.

اين متخصص مغز و اعصاب در پايان با اشاره به اينكه بعضي از غذاها ممكن است در پيدايش سردردهاي ميگرني دخالت داشته باشند، يادآور شد: از آنجا كه مصرف برخي غذاها همچون سوسيس، ژامبون، شكلات و بعضي از پنيرها در پيدايش سردرد نقش دارند لذا توصيه مي شود، بيماران از اين نوع غذاها و يا ساير غذاهايي كه باعث تشديد درد آنها مي شود، خودداري كنند.

منبع: ماهنامه دنياي سلامت شماره 33

غذاي كمكي براي رشد نوزاد ضروري است

غذاي كمكي در شيرخواران بايد پس از شش ماهگي در تغذيه روزانه آنها لحاظ شود زيرا رشد كامل ذهني و جسمي كودك در گرو اين موضوع

است.

دكتر احمد پرورش، فوق تخصص گوارش و تغذيه اطفال به باشگاه خبرنگاران گفت: با تاكيد سازمان جهاني بهداشت نوزادان بايد تا شش ماهگي فقط از شير مادر تغذيه كنند.

وي افزود: با اين وجود از شش ماهگي به بعد شير مادر به تنهايي در رشد كافي كودك موثر نيست، بنابراين بايد تغذيه كودك با غذاي كمكي آغاز شود كه در درجه اول استفاده از حريره بادام، سوپ رقيق و سرلاك هايي مثل سرلاك برنج توصيه مي شود.

http://www.salamatnews.com

سوء تغذيه

تعريف :

سوء تغذيه يكي از مهمترين علل مرگ و مير و ناتواني در كودكان مي باشد . عدم تعادل بين مواد غذايي و انرژي مصرفي با نياز بدن براي رشد ، نگهداري وعملكرد اعضاي بدن ، عامل ايجاد اين ناهنجاري است .

كاوشيكور و ماراسموس ? نمونه از كمبود انرژي - پروتئين از اين بيماري مي باشند .

اختلاف بين اين دو نمونه بر اساس عدم وجود ادم و تورم بين بافتي است كه در كواشيوكور اين ادم وجود دارد ولي در ماراسموس اين علامت را نداريم . ماراسموس بدنبال عدم دريافت پروتئين و كالري است ولي كاوشيكور بدنبال عدم مصرف كافي پروتئين است .

اگر چه بعضي علامتها بين دو نمونه متفاوت است ولي در واقع مارسموس حاصل تطابق بدن با گرسنگي است ولي كاوشيكور ، حاصل عدم تطابق بدن با گرسنگي مي باشد .

در اين بيماران كمبود ريزمغذيها مثل آهن ، يد ، روي و نيز ويتامين ها مثل ويتامين A و D وجود دارد . اختلال يوني نيز در اين بيماران ديده مي شود مثل يونهاي سديم ، كلر ، پتاسيم ، هيدروژن .

سوء تغذيه هر اندام را حقيقتاً تحت تأثير خودش قرار مي دهد . اسيدهاي آمينه محصول پروتئينها هستند كه در عملكرد اندامها نقش مهمي دارند . همچنين رشد سيستم ايمني و عملكرد فيزيولوژي اندامها تحت تأثير اين مواد مي باشند .

* اهميت بيماري

سازمان بهداشت جهاني تعداد كودكان مبتلا به سوء تغذيه را در جهان حدود ??? ميليون نفر گزارش كرده است . حدود ?? درصد كل كودكان زير ? سال در كشورهاي در حال توسعه وزنشان نسبت به سنشان كمتر از نرمال است و دو سوم از اين گروه در آسيا زندگي مي كنند كه ? برابر ميزان در كشورهاي پيشرفته مي باشد و بقيه در آفريقا زندگي مي كنند .

اين كودكان از نظر رشد وزني و رشد قدي دچار اختلال مي باشند . اين كودكان نقص در عملكرد ايمنولوژيكي دارند . اين كودكان دچار اختلال رفتاري ، از جمله بي قراري ، عصبانيت ، هيجان و عدم توجه كافي هستند . تقريباً ?? درصد از ?? ميليون مرگ در كودكان زير ? سال بدنبال سوء تغذيه رخ مي دهد .

* در ايران :

• ?? درصد از كودكان دچار فقر تغذيه اي از نوع پروتئين و انرژي هستند كه ?? درصد بصورت متوسط تا شديد دچار اين مشكل هستند .

• ?? تا ?? درصد از دختران و زنان ، ?? تا ?? درصد از كودكان و ? درصد از مردان دچار كم خوني ناشي از سوء تغذيه هستند .

• ?? تا ?? درصد از كل كودكان ايراني درجاتي از گواتر را دارند .

• مرگ و مير كودكان

زير ? سال در سال ???? به ميزان ?? در هزار كودك بدنيا آمده مي باشد .

• ?? دردص كودكان زيرخط رشد وزن و ?? درصد زير خط قد نرمال هستند . كه در روستاها بيشتر از شهر مي باشد . نسبت وزن به قد نرمال در سنين نوجواني خيلي كمتر از نرمال مي باشد .

• فقط ?? درصد از مردم از لحاظ ميزان و نوع تغذيه ( پروتئين و انرژي ) در حد مناسب هستند .

در ايران سه عامل مهم سوء تغذيه شامل :

? - عدم دسترسي به غذاي كافي و مناسب از لحاظ پروتئين ، چربي ، كربوهيدرات

? - عدم رسيدگي و نگهداري مناسب كودكان در دوران رشد از طرف والدين . هم حمايتهاي جسمي و هم حمايتهاي رواني ،

? - عدم وجود سيستمهاي مناسب سرويس دهنده سلامتي بخصوص آب و بهداشت محيط )

* علل :

عدم تغذيه كافي كه شايعترين علت در كشورهاي در حال توسعه است . تغذيه كافي از لحاظ ميزان و كيفيت غذاي خوراكي ( پروتئين ??-?? درصد ، چربي ??-?? درصد و كربوهيدراتها ??-?? درصد ) و نيز بهداشت غذا در جهت جلوگيري از عفونتها اهميت دارد .

بيماري هاي مزمن نيز مثل بيماري هاي مزمن كليوي ، عصبي - عضلاني ، قلبي - مادرزادي ، سرطانها و بيماريهاي متابوليك مادرزادي و فيبروزسيستيك از علل مهم سوء تغذيه مي باشند .

در كواشيوكورعدم دريافت پروتئين خوراكي كافي و يا عدم جذب مناسب پروتئين از طريق اسهال مزمن يا عفونتهاي روده اي و يا از دادن پروتئين مثل خونريزي ، سوختگي و عدم

ساخت پروتئين كافي در بدن بدنبال بيماريهاي كبدي بوجود مي آيد .

علائم و نشانه ها : اين بيماران دچار ضعف رشد وزني و نقص در رشد قدي هستند ، تغييرات رفتاري بصورت بي قراري و عدم توجه كافي همراه با اختلال اضطراب ، بي علاقگي ( آپاتي ) و كاهش توجهات اجتماعي همراه است . علائم مربوط به كمبود ريزمغذيها و ويتامينها شامل :

• آهن : علائم شامل : بي حسي ، كم خوني ، سردرد ، كاهش عملكرد شناختي و تورم زبان ، تغييرات ناخن دست

• يد : گواتر ، تأخير در رشد و تغييرات و نقص فكري - مغزي

• ويتامين آ : شب كوري ، ضايعات قرنيه چشم ، نقص در رشد و تغييرات مو ديده مي شود .

• ويتامين د : عدم رشد كافي ، ريكتز ، كمبود كلسيم

• اسيدفوليك : تورم زبان ، كم خوني و اختلال عصبي - عضلاني

• از ديگر علائم كاهش بافت زيرجلدي در پاها ، دستها ، باسن و صورت . اين بيماران ادم در انتهاي اندامها دچار ادم مي باشند .

• در دهان تغييرات كنار لبها روي زبان و آتروفي پرزهاي زباني مشاهده مي شود .

• تغييرات در شكم بصورت اتساع شكمي ثانويه به ضعف ماهيچه هاي شكمي ظاهر شده و نيز علائم بزرگي كبد را مشاهده مي كنيم .

• پوست خشك و پوسته پوسته همراه با زخمهايي در نواحي برجسته بدن ديده مي شود ، همراه با تغييرات تيره شدن پوست روي نواحي پوست بدنبال صدمات پوستي ، التهاب پوست شايع است و تيره گي پوست

در نواحي پوشيده بدن ديده مي شود .

• تغييرات ناخن بصورت شكاف هاي برآمده نيز وجود دارد .

• تغييرات مو شامل نازك ، كم پشت ، شكننده ، به آساني كنده شده و رنگ مو به سمت قهوه اي تيره يا روشن تغيير مي كند . حالت موها به صورت زبر و خشن تغيير مي كند .

• اين بيماران مستعد به عفونت نيز هستند از جمله عفونتهاي انگلي شايع است . تغييرات مغزي شامل عدم توجه ، بي حالي ، بي هوشي و كما نيز مي باشد .

علائم آزمايشگاهي : علائم كم خوني ، كاهش ميزان پروتئين خون و كاهش ميزان كراتينين خون و كاهش قندخون مشاهده ميشود . اين بيماران از نظر عفونتهاي خوني ، ادراري ، مدفوع بايد چك شوند.

از نظر فيبروزسيستيك ، تست عرق چك مي گردد .عملكرد كبد ، كليه ، پانكراس نيز چك مي گردد .

اندازه گيري قد ، وزن ، نسبت وزن به قد و نيز ميزان قطر عضله غيرنرمال است .

درمان : ابتدا بايد علت سوء تغذيه مشخص گردد و در سوء تغذيه نياز كالري روزانه ??? تا ??? كالري به ازاي هر كيلوگرم در روز است . در موارد شديد سوء تغذيه بستري بايد انجام گيرد .

• غذاي روزانه بايد حاوي پروتئين ، كالري ، انرژي و مواد غذايي ريز مغذي كافي بر اساس سن و جنس و فعاليت روزانه باشد .

• غذاي وي بايد بهداشت كافي را داشته باشد .

• در ? هفته اول غذاي فرد با سوء تغذيه شديد بايد با غلظت ?? درصد تهيه

گردد بتدريج غلظت آن را افزايش داده و به غلظت ??? درصد رساند .

• آنتي بيوتيكها بايد بصورت پيشگيري و در صورت نياز به ميزان دوز درماني براي ? تا ?? روز تنظيم شود .

• در موارد شديد مي توان مايعات درماني را از طريق داخل صفاقي و يا داخل استخواني تزريق كرد .

• مصرف روغنهاي گياهي بهتر از روغنهاي است زيرا بهتر جذب مي شوند .

• شروع مصرف داروهاي ويتاميني و نيز ريزمغذيها مثل آهن ، روي ، كلسيم

غذاهايي كه بچه ها را آرام مي كنند

بيش فعالي يك اختلال رفتاري شايع است كه حدود 8 تا 10 درصد از كودكان سنين پيش دبستاني به آن مبتلا هستند.

احتمال ابتلا به اين اختلال در پسران 3 برابر بيشتر از دختران است، اما علت اين تفاوت هنوز ناشناخته است . مطالعات فراواني روي نقش عوامل تغذيه اي در بيش فعالي كودكان مبتلا انجام شده است كه نتايج برخي از آنها را مرور مي كنيم.

اسيد هاي چرب ضروري

برخي از اسيدهاي چرب كه در بدن ساخته نمي شوند، ولي در حفظ سلامت انسان نقش حياتي به عهده دارند، اسيدهاي چرب ضروري ناميده مي شوند. اسيدهاي چرب ضروري عبارتند از : اسيدهاي چرب امگا -3 ، امگا– 6 و آراشيدونيك .

مغز انسان حدود 6 درصد چربي دارد كه اسيدهاي چرب امگا-3 سهم بيشتري را به خود اختصاص داده است. يكي از نقش هاي مهم اسيدهاي چرب ضروري، ارتباط و انتقال بين سلول هاي مغز است. اسيد چرب امگا -3 كه براي رشد و عملكرد مغز ضروري است ممكن است رفتار، حافظه و كمبود هاي رفتاري و شخصيتي را بهبود بخشد. يافته هاي مطالعات نشان داده است

كودكان مبتلا به بيش فعالي داراي سطح پايين تري از اسيدهاي چرب ضروري هستند كه در نتيجه مشكلاتي در يادگيري، رفتار، خواب و عملكرد ايمني آنان ايجاد مي كند؛ به طوري كه در پسران 6 تا 12 سال كه داراي سطح پايين اسيدهاي چرب امگا-3 بودند، مشكلات كم خوابي بيشتري ديده شده است.

بهترين منبع اسيد هاي چرب امگا -3 ، ماهي هاي آزاد مثل سالمون، ساردين، ميگو و شاه ماهي است و منابع اسيد هاي چرب امگا-6، كنجد، تخمه كدو تنبل و تخمه آفتابگردان هستند. ديگر منابع اسيد هاي چرب ضروري (امگا- 3 و امگا- 6 ) آجيل ها، لوبياي سويا ، روغن بادام زميني و روغن زيتون است.

روي

مطالعات يافته هاي مختلف ارتباط بين كمبود روي و بيش فعالي را نشان داده است، به طوري كه سطح سرمي روي در كودكان مبتلا به بيش فعالي به طور قابل توجهي پايين تر از كودكان طبيعي بوده است.كمبود روي در كودكان مشكلاتي از قبيل خشونت،كج خلقي،گريه هاي زياد، بيزاري و نفرت و ناتواني در تمركز را ايجاد مي كند. گوشت، ماكيان، شير و محصولات لبني 80درصد كل ميزان روي غذايي را تشكيل مي دهند. انواع سايرگوشت ها، جگر، پنير، غلات كامل، لوبياهاي خشك، مغزها و محصولات سويا نيز منابع نسبتا خوب روي هستند.

كلسيم

كمبود كلسيم ممكن است بيش فعالي را به وجود آورد. بنابر اين مي توان با تنظيم يك برنامه غذايي مناسب حاوي كلسيم نظير شير، پنير، نان، بستني، ماست، سبزيجات برگ سبز مانند كلم، برگ هاي سبز شلغم، يا مكمل هاي كلسيم، اين كمبود را بر طرف كرد.

شكر

يافته هاي برخي از مطالعات نشان داده اند كه مصرف شكر ممكن است سطح آدرنالين

را در كودكان به ميزان 10 برابر افزايش دهد. بنابراين اين نتايج بيانگر ارتباط مستقيم بين رفتارهاي خشونت آميز با دريافت شكر بالاست. ويتامين هاي گروه B :كمبود ويتامين هاي گروه B در كودكان بيش فعال شايع است. نتايج يك مطالعه روي 27 كودك مبتلا به بيش فعالي نشان داد كه مصرف روزانه 200 تا 300 گرم فسفاتيديل سرين به مدت 2ماه منجر به بهبودي قابل توجهي -92درصد- در ظرفيت يادگيري و رفتاري آنان شده است .

منيزيم

نتايج برخي از بررسي ها نشان داده اند كه كمبود منيزيم در كودكان بيش فعال وجود دارد ، به طوري كه با دريافت منيزيم بيش فعالي در آنان به ميزان قابل توجهي كاهش يافته است. منابع غذايي منيزيم عبارتند از : مغزها، حبوبات، غلات آسياب نشده و نيز سبزيجات برگ تيره و شير.

آلرژي هاي غذايي

آلرژي هاي غذايي مي توانند باعث بروز نشانه هايي از بيش فعالي شوند براي مثال : شكر، شكلات، تخم مرغ،گندم ، رنگ ها، طعم دهنده ها، افزودني ها و ذرت. (در حال حاضر حذف اين مواد از برنامه غذايي كودكان آسان نيست زيرا به راحتي در دسترس كودكان است.)اگر اين مواد غذايي را تا 2 هفته حذف كنيم بعد از 2 هفته هر 2روز در ميان مي توانيم به غذاي كودك هر كدام را اضافه كنيم. به وسيله حذف كردن اين مواد از برنامه غذايي و بازگرداندن آن بعد از مدتي مي توانيد تشخيص دهيد كه آيا كودكان نشانه هايي از بيش فعالي دارند يا خير ؟

توصيه هاي تغذيه اي براي كودكان مبتلا به بيش فعالي

-رژيم كم شكر، پرهيز از خوردن قندهاي ساده و شيريني ها

- استفاده بيشتر از پروتئين ها مثل مرغ، تخم مرغ،

گوشت قرمز

- حذف يا كاهش آلرژن هاي غذايي مثل: بادام زميني، تخم مرغ، شكلات، پنير، شكر، گندم، سويا، گيلاس، آلبالو، توت فرنگي،كشمش، نوشابه ها، هلو، آلو، پرتقال، بيسكويت، سيب، توت، گوجه فرنگي، خيار، آدامس، سس، آبليمو، كنسروها، مربا، ترشي، كمپوت ها، قهوه و چاي .

- درمان كمبودهاي تغذيه اي و استفاده از مكمل هاي غذايي

- حذف يا كاهش افزودني هاي خوراكي و رنگ هاي مصنوعي مثل : بادام بو داده ، ادويه هاي معطر ، آبنبات ها، كيك ها، دسرها، غلات صبحانه و نوشابه ها

- استفاده از منابع غذايي حاوي امگا- 3 مانند ماهي ، روغن زيتون و گردو در برنامه غذايي روزانه

- استفاده از ميوه و سبزي تازه

- حذف غذاهاي سرخ شده

- محدوديت مصرف فرآورده هاي لبني

- حذف كاكائو، شكلات هاي حاوي قهوه ونسكافه، نوشابه هاي رنگي، چيپس و پفك

- افزايش مصرف آب

http://www.salamatnews.com

غذاهاي رنگارنگ بخوريد!

مترجم: فاطمه زرمهر

اين مسئله كه غذا بايد زيبا و رنگارنگ باشد غير قابل انكار است. جوي نوئل نويسنده مطالب پزشكي در اين باره دليل قوي ارائه مي دهد. به نظر او يك رژيم غذايي با طيف و سيع و متنوعي از ميوه ها و سبزيجات رنگارنگ آخرين توصيه متخصصان علم سلامت است. لورلي ديساگرا مدير موسسه ملي سرطان امريكا برنامه اي تحت عنوان مزه كردن طيفي از رنگها را براي امريكاييان پياده نموده و خوردن ميوه جات و سبزيجات با پنج رنگ اصلي زرد، نارنجي ، قرمز، سبز و آبي همراه با سير و پيازهاي سفيد را در هر روز توصيه مي كند.

ميوه جات و سبزيجات رنگارنگ در پيشگيري از بيماريها چه نقشي دارد؟ زماني كه شما غذاهاي رنگارنگ در پيشگيري را در ظرف غذاي خود

مي بينيد اين را مي دانيد كه براي سلامتي خود قدم بزرگي برداشته ايد. شما تركيبات مفيدي از سبزيجات و ميوه جات را كه براي پيشگيري از حملات قلبي، سرطان، و ديابت و ساير امراض حاد لازم است از اين طريق كسب مي كنيد. به عنوان مثال ليكوپن كه با عث قرمزي رنگ گوجه فرنگي است نقش بسيار مهمي در كاهش خطر ابتلا به سرطان پروستات ، سرطان ريه، سرطان پستان و حتي بيماريهاي قلبي دارد.رنگ دانه هاي گياهي راهنماي خوبي براي استفاده از تركيبات ارزشمند بيشتري همچون ويتامين ها، مواد معدني و فيبر و همچنين فيتوشيميايي ها كه در رفع مسموميت بد ن كمك بزرگي مي كند هستند. همچنين مانع از رشد تومورها و فعال شدن ژن هاي محافظ بدن مي گردد.دانيل نادو متخصص غدد درون ريز بدن و مدير مركز تغذيه ، غدد درون ريز و ديابت هامپتون مي گويد تقريبا تمام سبزيجات و ميوه جات با رنگ هاي تيره نقش بسيار مهم محافظتي دارند. به عنوان مثال اسفناج با رنگ سبز تيره به عنوان يك داروي تك مرحله است . اين سبزي داراي سه نوع آنتي اكسيدان بسيار مهم مي باشد كه شامل لوتئين رنگي براي جلوگيري از لكه هاي فساد مي باشد كه در دوران پيري باعث كوري چشم است. خوردن يك فنجان اسفناج خام 75% ويتامين آ، 25% فوليك اسيد و مقدار قابل توجهي از ويتامين كا مورد نياز روزانه بدن را تامين مي كند. كه اين همه مواد مغذي موجود دراسفناج در مقايسه با كاهو پيچ كه رنگ سبز روشني دارد و بدون طعم و بدون كالري است ،

بسيار چشمگير مي باشد. با توجه به همين يافته در مورد ارزش گياهان و سبزيجات رنگارنگ اكنون باغبانان در صدد پرورش و توليد مثل گونه هاي جديد و رنگي تري از سبزيجات و ميوه جات هستند.

لئوناردو پايك پروفسور علم باغباني و توليد سبزيجات و ميوه جات در اين باره مي گويد : شعار ما خوراك رنگارنگ براي سلامتي است. آنها خوش طعم ، خوش رنگ و در عين حال مفيد براي سلامتي هستند. پروفسور پايك خالق توليد كننده نوعي هويج است كه داخل آن نارنجي و رنگ ظاهري آن خرمايي مايل به قرمز است . در همين زمينه همكار پروفسور پايك با نام ديويد برن در حال فعاليت براي توليد نوعي هلوبا گوشت قرمز رنگ است. رنگ دانه ها آنتوسيانين هاي قوي راكه به طور مثال در زغال اخته و گيلاس يافت مي شود را اضافه كرده و همين امر باعث افزايش خاصيت آنتي اكسيدان مي شود.

در آخر اينكه شما براي كشيدن تابلو سلامتي خود به ميوه جات و سبزيجات رنگارنگ نياز داريد.

منبع: گروه ترجمه سلامت نيوز

انتخاب و نگهداري مواد غذايي

روغن بسياري از غذاها در روغن سرخ مي شوند و به بسياري ديگر روغن را به عنوان چاشني اضافه مي كنند. مانند برنج ، سالاد و... . روغن مصرفي ما دو منشا مختلف دارد: حيواني و نباتي.

روغن حيواني مملو از كلسترول است و مصرف آن توصيه نمي شود. روغن نباتي هم به دو صورت مايع و جامد عرضه مي شود. فرم مايع داراي اسيدهاي چرب اشباع نشده است كه ارزش غذايي بيشتري دارد ؛ ولي در مقابل حرارت و نور آفتاب آسيب پذيرتر است.

روغن نباتي

جامد هيدروژنه فاقد اسيدهاي چرب اشباع نشده است ؛ اما در مقابل تغييرات دما مقاومتر است و ديرتر خراب ميشود.نكات قابل توجه در خصوص تهيه و مصرف روغن:

1 - علايم ظاهري فساد در روغن شامل افزايش بو، غليظتر شدن روغن مايع ، تغيير رنگ و تند شدن آن است.

2 - هنگام خريد روغن به برچسب توليد آن )پروانه بهره برداري و پروانه بهداشتي و تاريخ مصرف دقت كنيد.

3 - روغن را در محلي خنك و دور از نور و هوا و در ظروف دربسته نگاهداري كنيد. درظرف روغن را پس از مصرف حتما ببنديد.

4 - هنگام مصرف روغن ، از حرارت كم استفاده كنيد. حرارت دادن زياد و طولاني ، روغن مايع را خراب مي كند و روغن سوخته مي تواند سرطانزا باشد.

5 - روغن اضافي مصرف شده را به ظرف اصلي روغن برنگردانيد.

6 - از مصرف مجدد روغني كه چندبار حرارت ديده ، جدا خودداري كنيد.

7 - روغن مايع نبايد از سويا تهيه شده باشد. روغن حاصل از سويا براي توليد روغن جامد استفاده مي شود و در حالت مايع بسرعت خراب مي شود. روغنهاي مايع استاندارد موجود در بازار ايران ، معمولا از آفتابگردان تهيه شده است.

8 - در مجموع سعي كنيد حتي الامكان روغن كمتري براي طبخ غذا استفاده كنيد. غذاهاي آب پز معمولا ارزش غذايي بيشتري دارند و خطر افزايش چربي خون نيز بااستفاده از آنها كمتر ميشود.

http://www.greendecorations.com

استفاده از جوانه ها در سالاد سلامتي را تضمين مي كن

استفاده از انواع جوانه ها در سالاد به ويژه جوانه گندم به علت داشتن آنزيم از چاقي بي مورد جلوگيري مي كند.

دكتر سيد علي ابوالحبيب متخصص داخلي در گفتگو با باشگاه خبرنگاران افزود:

امروزه اكثر افراد جامعه از جوانه ها به طور منظم استفاده نمي كنند و معمولا سالاد را با انواع سس تزئين مي كنند و آن را بعد از غذا ميل مي كنند كه كاري اشتباه است. در صورتيكه اگر سالاد با جوانه ها مصرف شود چون اين مواد طبيعي و خامه هستند باعث سنگيني معده و خواب آلودگي نخواهد شد.

وي گفت: باتوجه به اينكه بيشتر حجم معده را اين جوانه ها پر مي كنند فرد زودتر احساس سيري كرده و دچار چاقي بي مورد و سردردهاي ميگرني نمي شود.

وي تصريح كرد: جوانه به ويژه جوانه گندم ازانواع ويتامين ها غني بوده و از آنزيم زيادي نيز برخوردار است بنابراين هنگام استفاده غدد بزاقي كاملا ترشح و سيستم گوارشي فوق العاده فعال مي شود و كمتر دچار بيماريهاي گوارشي ، جرم دندان و پيوره لثه خواهيم شد.

باورهاي نادرست درباره غذاها

باورهاي نادرست و دانش ناكافي از غذاها كه برخي نيز به باورهاي اجتماعي تبديل شده و به دنبال آن موجب تغيير رژيم غذايي افراد شده است مي تواند خطرهايي را براي سلامتي افراد ايجاد كند.

كارشناسان تغذيه در سايت اينترنتي تغذيه "? "nutritioncastel?يا به تعبيري سايت "قلعه تغذيه" به چند باور نادرست افراد درباره غذاها اشاره كرده اند. آگاهي از اين باورهاي غلط علاوه بر اينكه ممكن است موجب تغيير رفتار غذايي شود، اين امكان را نيز به شما مي دهد كه از همه مواهب خدادادي و غذاهاي متنوع بهره برده و لذت ببريد و به ارتقاي سلامت و شادابي خود نيز كمك كنيد.

* قند موجب ابتلا به ديابت مي شود

يكي از رايج ترين باورهاي غلط تغذيه اي اين است كه مردم فكر مي كنند خوردن قند

موجب ابتلا به ديابت مي شود.

اگر شما ديابت نداريد، مصرف قند و شكر به تنهايي باعث ديابت نمي شود بلكه يك رژيم غذايي پركالري ، داشتن اضافه وزن و زندگي كم تحرك از جمله عوامل مهمي است كه در بروز ديابت نوع دوم نقش دارد.

اگر شما بيماري قند داريد مقدار شكر و كربوهيدارت خوراكي خود را با كمك يك كارشناس تغذيه بررسي كنيد و مقدار قند خونتان را كنترل نماييد.

* تمام چربي ها مضر هستند

تصور اينكه تمام چربي ها مضر هستند از جمله باورهاي غلط تغذيه اي است، در حالي كه بدن همه ما به چربي ها احتياج دارد.

چربي ها به جذب مواد غذايي ، انتقال سيستم هاي عصبي و حفظ غشاي سلولي كمك مي كند. البته اينها فقط بخشي از كار چربي هاست.

تمام چربي ها يكسان نيستند، بعضي از چربي ها به سلامت ما كمك مي كنند در حالي كه بعضي ديگر خطر بيماريهاي قلبي را افزايش مي دهند.

اما وقتي كه چربي ها بيشتر از مقدار مورد نياز مصرف شوند موجب اضافه وزن ، ناراحتي قلبي و برخي انواع سرطان ها مي شوند.

بهترين روش اين است كه در رژيم خود چربي هاي خوب و غير اشباع مثل روغن هاي مايع و دانه هاي روغني را جايگزين چربي هاي بد مثل چربي هاي اشباع و چرب ترانس مثل روغن جامد و هيدروژنه كنيم.

* با مصرف نكردن نان و برنج (كربوهيدرات ها) وزن كاهش مي يابد! اين هم از تصورات غلط است كه افراد فكر مي كنند با نخوردن نان و برنج وزن كاهش مي يابد.

اصلي ترين پيام بيشتر رژيم هاي كم كربوهيدارات اين است كه

كربوهيدارت ها باعث توليد انسولين و قند مي شوند كه در نتيجه به اضافه وزن منجر مي شود بنابراين

با كم خوردن كربوهيدارت ها وزنمان را از دست مي دهيم.

اما در همين حال كارشناسان تغذيه معتقدند اين يك باور غلط تغذيه است زيرا خيلي از رژيم هاي كم كربوهيدارت به اندازه كافي كربوهيدارت ندارند كه بتوانند احتياج روزمره بدن را تامين كنند بنابراين بدن ما براي تامين انرژي اقدام به سوزاندن كربوهيدارت هاي ذخيره شده(گليكوژن) مي كنند.

وقتي كه بدن ما اقدام به سوزاندن گليكوژن مي كند ، آب از دست مي دهد.

حقيقت اين است كه در كنار از دست دادن آب بدن ، اين رژيم ها كه كم كربوهيدارت هستند اغلب كالري محدود دارند.

"زيبا كاوه يي" كارشناس تغذيه در اين باره به خبرنگار علمي ايرنا مي گويد بدن يك فرد معمولي روزانه به ? ?????تا ? ?????واحد كالري نياز دارد كه در يك رژيم طبيعي ? ???تا ? ???درصد اين مقدار بايد از طريق كربوهيدارت ها مثل نان ، برنج و سيب زميني تامين شود، ? ???تا ? ???درصد نيز از طريق چربي ها و ? ???تا ? ???درصد بقيه هم از پروتئين ها تامين شود.

لذا افرادي كه كربوهيدارت ها را از رژيم غذايي شان حذف و يا كم مي كنند موجب مي شود خيلي از مواد مغذي مورد نياز بدن كه از همين طريق جذب مي شود از غذاي آنان حذف شود و سلامت آنان با مشكل رو به رو شود.

اين كارشناس تغذيه خاطرنشان كرد بيشتر از ? ????واحد كالري در روز نبايد از رژيم غذايي كم شود.

وي توصيه كرد بهتر است افراد تعادل و تنوع را در رژيم غذايي خود حفظ كنند و از همه نوع مواد غذايي استفاده نمايند، اما متعادل بخورند.

كاوه يي بهترين توصيه را اين سفارش پيامبراكرم

(ص) مي داند كه فرموده است تا گرسنه نشده اي دست به غذا نبر و قبل از آنكه سير شوي دست از غذا بكش.

* حذف وعده هاي غذايي به كاهش وزن منجر مي شود

خيلي از افراد فكر مي كنند اگر يك وعده غذا نخورند، يعني كمتر خورده اند و وزن كم مي كنند.

كارشناسان تغذيه مي گويند اگر ما يك وعده غذا نخوريم، بدن ما اين پيام را مي دهد كه ما گرسنه هستيم، بنابراين عمل متابوليسم را كاهش مي دهد تا اين نخوردن ما را جبران كند، لذا در نوبت بعدي ما ميل داريم غذاي بيشتري بخوريم.

اغلب اوقات از دست دادن يك وعده غذايي موجب مي شود ما كالري بيشتري نسبت به مواقعي كه به دفعات مي خوريم، مصرف كنيم.

كارشناسان تغذيه توصيه مي كنند بهترين راه اين است كه به دفعات و مقادير كمتر بخوريم تا قند خونمان نيز تنظيم شود.

* گوشت قرمز براي سلامتي مضر است

اغلب مي شنويم كه افراد مي گويند گوشت قرمز نمي خورند. بعضي مطالعات نشان مي دهد مصرف گوشت قرمز به دليل وجود چربي هاي اشباع موجود در آن به ناراحتي هاي قلبي منجر مي شود، اما در حقيقت حتي گوشت مرغ با پوست چرب نيز ممكن است به همان ميزان گوشت گوساله و گوسفند چربي هاي اشباع داشته باشد.

كارشناسان تغذيه مي گويند اين كه به طور كلي گوشت قرمز براي سلامت شما مضر است يك باور غلط تغذيه اي است.

آنها توصيه مي كنند به جاي اينكه گوشت قرمز را به طور كامل حذف كنيد قسمت هاي كم چرب مانند مغز ران ، ران و راسته را مصرف كنيد.

http://www.salamatnews.com

سس مايونز چاشني باب ميل همه

اولين بار در سال1905 ميلادي و در شهر منهتن بود كه كارخانجات توليد سس مايونز

كار خود را آغاز نمودند. سس هاي مايونز در شيشه و در اندازه هاي مختلف در سوپر ماركت ها و ديگر فروشگاه ها به فروش مي رسيد.

سس مايونز نوعي سس غليظ، سفيد و كرم مانند است كه سرد سرو مي شود. اين سس، امولسيوني از روغن نباتي مي باشد كه در زرده تخم مرغ معلق است و سركه يا آبليمو و انواع اديويه جات براي مزه دار كردن اين سس مورد استفاده قرار مي گيرند.

به گزارش خبرنگار سلامت نيوز، سس مايونز از آن چيزهايي است كه به محض شروع رژيم هاي لاغري، خوردن آن حرام مي شود. افراد چاق هميشه با حسرت به آن نگاه مي كنند وبه افراد لاغري كه مي توانند با خيال راحت در سالادشان از آن استفاده مي كنند، غبطه مي خورند. اما آيا واقعا سس مايونز تا اين حدخطرناك است و آيا غير از ضرر چيز ديگري هم دارد؟

مايونز فايده هم دارد

شايد باور نكنيد، ولي به تازگي تحقيقات بر روي سس مايونز به نتايج اميدواركننده اي رسيده است. در آگوست سال 2000، نتايج تحقيقي در مجله تغذيه باليني امريكا به چاپ رسيد. به عقيده پژوهشگران امريكايي، مصرف سس مايونز در دوران قاعدگي خانم ها، درد ناشي از آن را در روزهاي اوليه اين سيكل كاهش مي دهد.

به علاوه، از آنجايي كه، ويتامين E نقش عمده اي در كاهش مرگ ناشي از سكته دارد، دريافت منظم آن از طريق مواد غذايي مانع از بروز سكته مي شود.اما اين حرف ها دليل نمي شود كه روزي يك پاتيل سس مايونز بخوريد.

دكتر مسعود كيمياگر، به عنوان يك متخصص تغذيه، معتقد است: <خوردن روزانه يك قاشق غذاخوري سس مايونز، در صورت تمايل، براي افراد

بي ضرر و بلامانع است ولي نبايد در مصرف اين ماده غذايي افراط كرد. همواره بايد حد تعادل را رعايت كرد تا هميشه بتوان از خوردن مايونز دركنار غذا و سالاد لذت برد

مختصري از شرايط توليد:

سس مايونز از دسته سس هاي سرد به حساب مي آيد زيرا در توليد آنها از حرارت دهي استفاده نمي شود مواد اوليه آن شامل روغن مايع ،تخم مرغ خام ،شكر ،نمك ، خردل ، آب،سركه و صمغها مي باشد كه مهترين آنها روغن مايع ( حدود 66% ) مي باشد اين مواد اوليه به ترتيب خاصي وارد دستگاهي بنام ميكسر شده و با همديگر مخلوط مي شوند و حدود 10 دقيقه طول مي كشد تا اينكه مايونز آماده شود . تخم مرغ مصرفي بايستي از قبل شستشو و توسط مواد ضد عفوني كننده اي مثل كلر ، ضد عفوني گرديده و سپس پوسته آن جدا شده و در فرمول استفاده گردد . كليه مواد اوليه مصرفي بايستي قبل از مصرف از نظر ميكروبي و شيميايي آزمايش شده و در صورت تائيد شدن مصرف گردند .

نحوه انتخاب:

در موقع انتخاب محصول بايستي به موارد زير توجه نمائيد : 1- نام محصول 2- آدرس ومشخصات كارخانه 3- تاريخ توليد و انقضاء 4- تركيبات تشكيل دهنده 5- پروانه ساخت از وزارت بهداشت ضمناً افراد داراي بيماري قلبي از سس مايونز كم چرب استفاده نمائيد .

نحوه نگهداري و مصرف :

سس هاي سرد در صورتيكه در يخچال نگهداري شوند به مدت 6 ماه قابل نگهداري هستند در صورتيكه همه سس يكجا مصرف نمي شود بايستي از قاشق تميز و خشك براي برداشتن آن استفاده كرده

و سپس درب ظرف را محكم بسته و در يخچال نگهداري شود . مصرف آن نيز ممكن است به همين صورتي كه خريدداري مي شود و يا مخلوط با يكسري مواد مثل آب ليمو ، شكر و يا مقدار كمي ماست صورت گيرد .

هشدارها و مخاطرات:

از آنجائيكه سس مايونز داراي حداقل 66 درصد روغن مي باشد براي افرادي كه چاق هستند و يا داراي بيماريهاي نظير چربي بالا و بيماريهاي قلبي و عروقي هستند توصيه نمي شود و اين افراد مي توانند از سس مايونز كم چرب استفاده نموده و يا آن مقدار سس مايونز كه پزشك آنها توصيه مي كند مصرف نمايند . ضمناً سس مايونزي كه در آن پراكسيد بالا رفته باشد ممكن است ايجاد سرطان نمايد.

نوع و نحوه تشخيص فساد ظاهري:

در سس مايونز ممكن است سه نوع فساد رخ دهد: 1- فساد ميكروبي همراه با بادكردگي ظرف محتوي سس ( بجز شيشه ) و يا ترش شدن آن و يا هر دوي آنها مي باشد .2- فساد شيميايي : در صورتيكه سس مايونز در هواي آزاد قرار گيرد روغن مايع موجود در آن اكسيده شده و مقدار زيادي پراكسيد در آن تشكيل مي گردد كه باعث ايجاد بوي ماهي در سس مي گردد .پراكسيد در صورتيكه به مقدار زياد وارد بدن مي شود باعث ايجاد سرطان مي شود . 3- گاهي اوقات نيزسس مايونز بدليل اشكالات توليد دوفاز مي گردد و فاز روغن آن جدا مي گردد كه اين فساد فيزيكي محسوب مي گردد .

http://www.salamatnews.com

تغذيه سالم با تنوع مواد غذايي

سبزي ها و ميوه ها،نان دو غلات و ساير مواد طبيعي بيشترين نيازهاي بدن را تأمين

مي كند.

دكتر مظهري متخصص تغذيه در گفتگو با باشگاه خبرنگاران افزود:خواب و وعده هاي غذايي مناسب ذخاير انرژي مورد نياز بدن را تأمين مي كند و خوردن صبحانه سنتي كه شامل عدسي نان و پنير و گردو است يك تغذيه سالم و مناسبي براي افراد به خصوص دانش آموزان است.

وي گفت:عادت دادن كودكان و نوجوانان به مصرف سبزي ها به صورت خام و خوردن پرتقال و نارنگي و همچنين مصرف موادي كه از خشكبار و دانه ها تهيه شده ضمن اين كه ذائقه بچه ها را از ولع مواد قندي باز مي دارد روند سرعت بخشيدن به رشد آن ها را شامل مي شود.

وي يادآور شد: هر چه تنوع رژيم غذايي وجود داشته باشد و افراد خواب كافي كرده و صبحانه ميل كند علاوه بر يك رژيم غذايي و تغذيه سالم توانايي يادگيري در افراد به خصوص دانش آموزان تقويت مي شود.

مصرف كنجد، خستگي فكري را كاهش مي دهد

دانه كنجد مي تواند خستگي فكري را كاهش دهد و همچنين بهترين ماده غذايي براي كساني است كه كارهاي فكري انجام مي دهند.

به گزارشسلامت نيوز به نقل از ايسنا، دانه كنجد داراي مواد معدني مانند مس، منيزيم، كلسيم، آلومينيوم، كروم، كلرورسديم، سيليس، آهن، فسفر، نيكل و ماده پروتئيني مهم ليزين، هورمون نباتي، چربي و 60 درصد روغن مي باشد.

چنانچه هنگام خواندن كتاب احساس خستگي كرديد، كافي است مقداري كنجد بو داده ميل كنيد تا خستگي شما برطرف شود. همچنين دانش آموزان و دانشجويان مي توانند در شب هاي امتحان از اين اكسير بسيار مفيد استفاده كنند.

ليستين اين گياه يك نوع چربي حاوي فسفر است كه وجود آن براي اعصاب و نسوج بسيار ضروري است و مغز

و غدد بدن انسان نياز زيادي به آن دارند. حتي تقويت حافظه انسان نيز نياز زيادي به اين ماده دارد.

مقدار خوراك طبي كنجد براي هر نفر 15 گرم است، اما در خوردن آن نبايد زياده روي شود، زيرا ديرهضم بوده و باعث خارش، بد بويي دهان و سردرد مي شوند. خنثي كننده زيان هاي احتمالي آن عسل و يا بو دادن آن قبل از خوردن است.

http://www.salamatnews.com

غذاهايي كه پوست را جوان مي كنند

منبع:http://www.salamatiran.com

پنج گنج زيبايي

قرن هاست كه انسان ها به دنبال اكسير جواني هستند. كيمياگران و پزشكان و بسياري از افراد مدعي پيدا كردن جادويي هستند كه يا انسان را جوان نگه دارد يا جواني را به سالمندان بازگرداند. اما بسياري از ما از شيوه زندگي سالم كه تغذيه درست هم جزئي از آن است، غافليم. در اينجا به پنج ماده غذايي كه تامين كننده جواني، شادابي و زيبايي ما است، اشاره مي كنيم.

روغن زيتون

نزديك به چهار دهه است كه محققان هفت كشور دنيا به اين نتيجه رسيده اند كه استفاده از روغن زيتون از جمله دلايل اصلي كاهش بيماري هاي قلبي و سرطان در جزيره كرت در يونان بوده است. هم اكنون مي دانيم كه روغن زيتون حاوي مقادير زيادي پوليفنول است؛ آنتي اكسيدان هايي قوي كه مي توانند بيماري هاي وابسته به افزايش سن را از ما دور كنند. رژيم غذايي كشورهاي حوزه درياي مديترانه كه روغن زيتون يكي از مواد اصلي آن است، از مدت ها پيش براي سلامت انسان از جمله كاهش خطر سكته مغزي، بيماري هاي قلبي، سرطان پستان، سرطان ريه و برخي از انواع فراموشي مفيد تشخيص داده شده بود.

ماست

در سال هاي دهه 70، گرجستان به عنوان كشوري كه بيشترين تعداد صدساله ها را دارد، شناخته شد. گزارش ها نشان

داد كه راز طول عمر مردم اين كشور، خوردن ماست است. گرچه خواص ضدپيري ماست هنوز به طور كامل اثبات نشده ولي واضح است كه ماست منبع غني كلسيم و محافظ استخوان است. از سوي ديگر، اين ماده غذايي حاوي باكتري هاي خوبي است كه سلامت دستگاه گوارش را تضمين مي كند و ميزان ابتلا به بيماري هاي گوارشي وابسته به سن را كاهش مي دهد.

شكلات

مردم جزاير سن بلاس در سواحل پاناما، 9 بار كمتر از ديگر مردم پاناما به بيماري هاي قلبي مبتلا مي شوند. دليل اين موضوع كاملا روشن است. مردم اين جزيره نوشيدني دارند كه در آن كاكائو مخلوط مي كنند. گرچه بسياري از مردم بدون توجه به خواص كاكائو و فقط به علت طعم مطبوعش آن را مصرف مي كنند، اما اعتقاد به خواص دارويي كاكائو از دير باز رايج بوده است. براساس تحقيقات جديد، مشخص شده كه كاكائو حاوي فلاونوئيدها است. اين تركيبات كه منشا گياهي دارند، حاوي آنتي اكسيدان ها هستند. آنتي اكسيدان ها تاثير عمده اي در كاهش فشار خون و تسهيل گردش خون دارند، بنابراين همان طور كه ديدن جعبه شكلات، شادي را به قلب شما مي آورد، مصرف آن هم در صورتي كه به طور صحيح و مناسب باشد، در افراد سالم مي تواند به سلامت قلب و عروق كمك كند. تئوبروماين هم تركيب ديگري است كه به مقدار جزيي در شكلات موجود است و تركيب اين دو ماده شيميايي (و احتمالا ديگر مواد موجود در شكلات) به ايجاد احساس نشاط در مصرف كنندگان شكلات منجر مي شود.

ماهي

نزديك به 30 سال است كه محققان تلاش مي كنند بفهمند چرا ساكنان آلاسكا به بيماري هاي قلبي دچار نمي شوند. شايد تنها دليل اين امر مصرف بالاي ماهي باشد. ماهي منبع

غني امگا 3 است كه از رسوب كلسترول در رگ ها جلوگيري مي كند و در نتيجه مانع از ضربان هاي نامنظم قلبي مي شود. ماهي يكي از منابع خوب آهن است و آهن در خون سازي و همچنين در حفظ مقاومت بدن در برابر ميكروب ها نقش مهمي به عهده دارد. آهن موجود در ماهي به گونه اي است كه جذب آن در دستگاه گوارش آسان بوده و به خوبي در بدن به مصرف مي رسد. علاوه بر آن، آهن موجود در ماهي، جذب آهن منابع گياهي را هم افزايش مي دهد بنابراين نقش مهمي در پيشگيري از كم خوني ناشي از فقر آهن به عهده دارد.

فندق

تحقيقات دانشمندان روشنگر اين موضوع است كه فندق منبع غني چربي هايي است كه خاصيتي مشابه روغن زيتون دارد. فندق همچنين منبع انواع ويتامين ها، مواد معدني و آنتي اكسيدان ها است. فندق به دليل دارا بودن مواد نشاسته اي، كلسيم، پتاسيم، فسفر، منيزيم، سديم و آهن، غذاي مناسبي براي مبتلايان به بيماري قند است. اين گياه همچنين براي تقويت بدن، به ويژه در دوره نقاهت مفيد و مقوي روده ها و معده است. زناني كه در ميان دو عادت ماهانه خون ريزي دارند براي درمان آن بايد جوشانده پوست فندق بخورند. براساس اين گزارش، روغن فندق براي از بين بردن سرفه، درد سينه و كبد مفيد است. براي جلوگيري از ريزش مو پوست فندق را بسوزانيد و خاكستر آن را با پيه خوك مخلوط كرده و قسمت هايي را كه مو ريخته با آن ماساژ دهيد. آنهايي كه كارهاي فكري مي كنند، بايد فندق بخورند زيرا به دليل داشتن فسفر زياد مغز را تقويت مي كند. فندق اگر به مقدار كم خورده شود به هيچ وجه مضر نيست ولي

افراط در خوردن آن موجب ايجاد نفخ، گاز شكم و استفراغ مي شود. افراد سردمزاج بايد فندق را با آب و عسل خورده و گرم مزاج ها با سكنجبين ميل كنند.

تغذيه كودك دچار استفراغ

- در صورتي كه كودك تهوع دارد به مدت ? تا ? ساعت دادن غذا را قطع كنيد ولي هر ?? دقيقه حدود ? تا ? قاشق غذاخوري مايعات سرد به كودك بدهيد .

--------------------------------------------------------------------------------

- اگر بعد از ? تا ? ساعت استفراغ كودك متوقف شد حدود ?? ميلي ليتر يا حدود ? تا ? قاشق غذاخوري شير و يا پوره نسبتاً رقيق به كودك داده شود .

--------------------------------------------------------------------------------

- اگر بعد از دادن پوره يا شير كودك استفراغ نكرد بعد از دو ساعت مجدداً همان مقدار شير يا پوره رقيق به كودك بدهيد و كم كم به مقدار غذاي داده شده اضافه كنيد .

--------------------------------------------------------------------------------

- در صورتي كه كودك بعد از هر بار دادن غذا استفراغ كند و نشانه هايي از كم آبي در كودك ديده شود بايد سريعاً به مركز بهداشتي مراجعه كند .

--------------------------------------------------------------------------------

- اگر استفراغ كودك به دنبال سرفه زياد باشد مثلاً كودك سرماخورده است و به دنبال سرفه شديد استفراغ مي كند به مادر توصيه كنيد كم كم به او در حالت نشسته غذا بدهد و بعد از غذا مدتي به حالت ايستاده و يا نشسته باشد .

چند پيشنهاد براى خوردن تخم مرغ و قطره آهن

براى زير دو ساله ها

چنانچه كودك زير ? سال داريد و به تخم مرغ هم علاقه مند است حتما خبر و توصيه زير را بخوانيد.

اگر توصيه انجمن قلب امريكا در مورد مصرف تخم مرغ براى بزرگسالان حداكثر ? تا ? عدد در هفته است در عين حال توصيه رسمى براى خوردن تخم مرغ در كودكان وجود ندارد اما بهتر است چندان از رژيم بالغين دور نباشد. گفته مى شود

هر عدد تخم مرغ به طور متوسط ??? ميلى گرم كلسترول دارد و توصيه متخصصان تغذيه نيز مبنى بر مصرف همين اندازه است يعنى به عبارتى هر روز يك تخم مرغ نه بيشتر و گاه كه كوكو يا كيك در منزل پخته مى شود بايد اين تعداد را از حد ? تا ? عدد خوردن تخم مرغ هفتگى كم كرد.

مسوولان بهداشتى جامعه معتقدند مشكل كوتاه قدى كودكان بيشتر ناشى از كمبود روى است و يكى از راه هاى درمان گنجاندن تخم مرغ در برنامه غذايى بچه هاست. روى در رشد، بلوغ جنسى، سلامت و شادابى پوست و مو تاثير قابل توجهى دارد.

دكتر جعفر بهزاد متخصص تغذيه مى گويد: خواص اين ماده معدنى حياتى پس از پخته شدن از بين نمى رود و ساختمان آن نيز حفظ مى شود.

به اعتقاد وى تخم مرغ در شمار نخستين موادى است كه بايد در رژيم كودك لحاظ شود و دليل اين امر را غنى بودن تخم مرغ از پروتيين، چربى، روى، آهن، فسفر، سلنيوم، پتاسيم و انواع ديگر ويتامين ها مى داند.

كودكتان با قطره آهن مشكل دارد؟

فقر آهن هنوز هم در كشور ما شايع است و به همين علت بايد آهن اضافى را به صورت قطره هاى خوراكى به كودك داد، تا نياز وى به آهن برطرف شود. نوزاد تا حدود ? ماهگى از ذخيره هاى آهن بدن خود استفاده مى كند اما بعد از اين نياز دارد تا آهن را به طور اضافى دريافت كند، به ويژه كودكانى كه شير مادر مى خورند در معرض خطر فقر آهن هستند چون به اعتقاد متخصصان تغذيه شير مادر آهن كافى

براى كودك تامين نمى كند اما بيشتر شير خشك ها با آهن غنى شده اند و در حد برطرف كردن نياز آهن كودك هستند.

مشكل كجاست؟

بزرگ ترين مشكل والدين در استفاده از قطره آهن، بروز تغيير رنگ هاى دندان در كودكان است. دندان هاى كودكان يك ساله به هنگام خوردن قطره آهن، سياه يا قهوه اى مى شوند و همين موضوع سبب مى شود بسيارى از والدين مصرف قطره را قطع كنند.

پنج توصيه مهم:

اول: اين كه قطره آهن را به كمك قطره چكان تا حد امكان در انتهاى دهان كودك بريزيد تا كمترين تماس را با دندان هاى او داشته باشد.

دوم: براى كودكان بزرگ تر مى توان قطره آهن را با آب سيب مخلوط كرد و به كودك آموزش داد تا آن را با كمك نى بنوشد. در اين صورت دندان ها تماس كمترى با آهن خواهند داشت.

سوم: بعد از خوردن قطره آهن، دندان هاى كودك را بلافاصله با آب يا مسواك هاى انگشتى كوچك تميز كنيد.

چهارم: گفته مى شود ويتامين C باعث جذب بيشتر آهن مى شود و لبنيات و چاى جذب آهن را كاهش مى دهد.بنابراين سعى كنيد خوردن اين دو همزمان نباشد.

پنجم: بهتر است از شير دادن به كودك بلافاصله پس از خوردن قطره آهن پرهيز شود.

متخصصان توصيه مى كنند مصرف قطره آهن تا حدود دو سالگى ادامه يابد و پس از آن هم در برنامه غذايى كودكان غذاهاى حاوى آهن را بگنجانيم تا نياز آنها به اين عنصر ضرورى تامين شود.

با مصرف مواد غذايى همچون سبزى هاى تيره مانند اسفناج، حبوباتى نظير لوبيا و عدس، تخم مرغ، زردآلود و

انجير خشك و گوشت قرمز و ماهى مى توان تا حد زيادى از خطر فقر آهن در كودكان و بزرگسالان، پيشگيرى كرد.

حلوا ارده غذايي مقوي براي صبحانه

حلوا ارده حاوي پروتئين ويتامين B،D E و ليستن و حاوي اسيدهاي پرچرب غير اشباع است.

دكتر كيمياگر متخصص تغذيه و رژيم درماني در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران افزود: حلوا ارده يكي از مغذي ترين مواد غذايي براي صبحانه ما ايراني ها محسوب مي شود هر گرم آن 5 كالري و 30 درصد چربي دارد ارده ها ذاراي كنجد است و خود گنجد داراي پروتئين ويتامين B D، E و است مقدار روغن آن 50 درصد بوده كه شامل اسيدهاي پرچرب اشباع شده مثل اسيد اولئيك است.

وي ادامه داد: حلوا ارده براي تقويت بدن و كم كردن اشتها مناسب است افراد مي توانند به خاطر شريني كه دارد اين ماده غذايي را با پنير يا با ماست مصرف كنند.

كيمياگر گفت: افرادي كه از رژيم غذايي خاص تبعيت مي كنند يا ديابت دارند بايد در مورد مصرف آن احتياط كنند و اين ماده غذايي مي تواند به صورت ساندويچ براي دانش آموزان به عنوان ميان وعده و يك عصرانه مقوي استفاده شود

خوراكي هايي براي مردان و زنان

نويسنده:گلناز ميكاييليان

آيا مي دانيد امروزه محققان علم تغذيه ثابت كرده اند كه مي توان با مواد غذايي به جنگ بيماري ها رفت؟ اگر بيمار هم نيستيد، مي توانيد با غذاهاي سالم حفاظي محكم و قدرتمند به دور سلامتي خود بكشيد تا از دست هر بيماري مصون باشيد. مي توانيد امتحان كنيد. براي يافتن اين حفاظ محكم، راحت و خوشمزه، نمونه هايي از غذاهاي سالم را براي آقايان و خانم ها ذكر مي كنيم:

خوراكي هاي فوق العاده براي مردان

سس گوجه فرنگي

مرداني كه به مقدار زيادي گوجه فرنگي، سس گوجه فرنگي و يا مواد حاوي آن

را مصرف مي كنند، خود را در برابر سرطان پروستات ايمن مي كنند. دانشمندان و محققان دانشگاه هاروارد عادات غذايي بيش از 47000 مرد را مورد بررسي قرار دادند و دريافتند احتمال ابتلا به سرطان پروستات در مصرف ميزان گوجه فرنگي و سس آن، نسبت به عده اي كه اين كار را انجام نمي دهند حدود 35 درصد كمتر است. دليل اين امر وجود نوعي كاروتنوئيد به نام «ليكوپن» است كه در گوجه فرنگي به وفور يافت مي شود. اما آنچه دانشمندان را به تعجب وا مي دارد اين است كه چرا آب گوجه فرنگي داراي چنين تاثير بازدارنده اي نيست؟! متخصصان با بررسي هاي ديگر، دليل اين امر را مشخص كرده اند؛ گوجه فرنگي به منظور جذب بهتر ليكوپن بايد با يك يا چند نوع چربي پخته شود، بنابراين پزشكان مصرف گوجه فرنگي پخته را براي آقايان بيشتر توصيه مي كنند.

كنجد

مصرف منظم روزانه كنجد، روي و مواد معدني اصلي روزانه اي كه براي عملكرد طبيعي دستگاه توليد مثل مردان با ارزش هستند را مهيا مي كند. به نظر مي رسد كه فقدان مواد غذايي مي تواند به كاهش تستوسترون منجر شود. دريافت «روي» كافي در رفع اين وضعيت موثر است (روزانه 11 ميلي گرم براي مردان توصيه مي شود و مصرف بيش از 40 ميلي گرم آن خطرناك است). در يك بررسي انجام شده به 22 مردي كه ميزان تستوسترون و تعداد اسپرم هايشان كم بود توصيه شد كه به مدت 50-45 روز، روزانه از «روي» استفاده نمايند. پس از اين مدت تعداد اسپرم ها و ميزان تستوسترون آن ها به ميزان قابل توجهي

افزايش يافت. مي توان جهت تامين روي مورد نياز بدن از ساير منابع غني از روي نظير گوشت، ماهي مغزها نيز استفاده كرد.

كلم بروكلي

اخيرا محققان دانشگاه هاروارد دريافتند كه مصرف سبزي هايي مثل كلم بروكلي از ابتلا به سرطان مثانه مي كاهد، دانشمندان رژيم غذايي حدود 50000 مرد را مورد بررسي قرار دادند و به اين نتيجه رسيدند؛ احتمال ابتلاي افرادي كه هفته اي پنج وعده يا بيشتر از اين سبزي ها مصرف مي كنند (طي ده سال)، نسبت به كساني كه اين كار را انجام نمي دهند. به ميزان نصف كاهش مي يابد، ضمن اينكه بروكلي و كلم (به علت داشتن آنتي اكسيدان فراوان) به عنوان بهترين غذاهاي بازدارنده از بيماري هاي ديگر هم تلقي مي شوند.

كره بادام زميني

اگر مي خواهيد قلب سالمي داشته باشيد، روي نان سوخاري صبح خود كره بادام زميني بماليد!

بيماري هاي قلبي به عنوان اصلي ترين عامل مرگ و ميرزنان و مردان است. اما مردان در سنين پايين هم قرباني آن مي شوند. محققان دانشگاه ايالتي پنسيلوانيا اثر كاهندگي كلسترول رژيم غذايي موسسه قلب آمريكا را با رژيم غذايي پرچربي كه بر پايه بادام زميني بود مقايسه كردند. برنامه غذايي اين موسسه شامل كربوهيدرات بيشتري بود. رژيم بادام زميني علاوه بر كربوهيدرات، حاوي 36 درصد چربي نيز بود. پس از 24 ساعت هر دو رژيم، كلسترول بد (LDL) را كاهش دادند. اما رژيم بادام زميني باعث كاهش تري گليسيريد نيز شد و ميزان كلسترول خوب (HDL) را كم نكرد دكتر «پني كريس اترتون» نويسنده اصلي تحقيق در ايالت پنسيلوانيا مي گويد:كره بادام زميني داراي چربي بيشتر است، اما

اين چربي كه همان چربي غير اشباع تك ظرفيتي است براي سلامتي شما مفيد است.»

هندوانه

مردان تا سن 55 سالگي بيش از زنان از بيماري فشار خون بالا رنج مي برند. مطالعات حاكي از آن است كه غذاهاي سرشار از پتاسيم خطر ابتلا به بيماري فشار خون بالا و سكته مغزي را كاهش مي دهد. صحت اين بررسي در پي صدور مجوز اداره خوراك و دارو مبني بر اينكه توليدكنندگان مي توانند روي برچسب داروها مطالبي در ارتباط با غذاهاي سرشار از پتاسيم و بيماري پرفشاري خون بنويسند، به اثبات رسيده است. يك تكه بزرگ هندوانه نسبت به يك موز و يك فنجان آب پرتقال، حاوي پتاسيم بيشتري است (حدود 664 ميلي گرم). بنابر اين از خوردن هندوانه به خصوص در فصل تابستان غافل نشويد و از طعم آن لذت ببريد.

خوراكي هاي فوق العاده براي زنان

پاپايا

اين ميوه استوايي دو برابر بيشتر از پرتقال ويتامين C دارد. دانشمندان دانشگاه كاليفرنيا و سانفرانسيسكو پس از اتمام آزمايش خون بر روي بيش از 13000 نفر، دريافتند احتمال ابتلا به انواع بيماري هاي كيسه صفرا در زناني كه ميزان ويتامين C خونشان كم بود، بيشتر مي باشد.

يكي عدد پاپايا با اندازه متوسط (حدود 300 گرم) حاوي 188 ميلي گرم ويتامين C و 119 كالري است و به عنوان يكي از بهترين منابع اين ويتامين محسوب مي شود.

دانه تخم كتان (برزگ)

نانواها به طور عمده از اين دانه (با طعم آجيل) براي بهبود طعم و افزودن فيبربه نان استفاده مي كنند. اما دانشمندان دريافتند كه اين دانه كوچك قهوه اي مايل به قرمز، سرشار از تركيبات شبيه به استروژن است كه

ليگنانس ناميده مي شود و به عنوان ماده اي براي مبارزه با سرطان سينه محسوب مي شود. يكي از اخبار جالب سال گذشته در مورد سرطان سينه حاكي از آن بود كه با افزودن اين دانه به رژيم غذايي، رشد تومور در زنان مبتلا به اين نوع سرطان به طور قابل ملاحظه اي كمتر شد. شما مي توانيد كيك هاي كوچك را نيز با اين ماده خوراكي مزه دار كنيد، اما آسان ترين راه براي بهره گيري از ليگنانس ها اين است كه چند قاشق غذاخوري از تخم كتان را روي خوراك صبح خود بپاشيد. مي توانيد براحتي آن را داخل مخلوط كن و يا آسياب هاي قهوه خرد كنيد.

پنير سويا

غذاهاي حاوي پروتيين سويا (به ميزان زياد) ميزان كلسترول را كاهش مي دهند، همچنين گرگرفتگي دوران يائسگي را كم مي كنند و استخوان ها را تقويت مي كنند. دليل اين امر ايزوفلان ها (نوعي مواد شيميايي گياهي در سويا كه ساختاري مشابه استروژن دارند) مي باشد. آزمايش هاي انجام شده در مورد حيوانات شواهد بسياري در اختيار متخصصان قرار داده، تحقيق در مورد انسان ها هم حاكي از آن بود كه مصرف 90 ميلي گرم ايزوفلان براي استخوان ها (بويژه ستون فقرات) مفيد است. در ضمن دو بررسي ديگر نمايانگر اين مطلب بود كه مصرف 75- 50 ميلي گرم از اين ماده به تسكين گرگرفتگي دوران يائسگي كمك مي كند. نصف فنجان سويا داراي 53- 52 ميلي گرم ايزوفلان است.

كلم برگ

اين سبزي به ظاهر كم اهميت، با بيماري پوكي استخوان كه بسياري از زنان كهنسال به آن مبتلا مي شوند مبارزه مي كند. بسياري از

تحقيقات حاكي از آن است كه علاوه بر دريافت ميزان كافي كلسيم و ويتامين D، ويتامين K نيز در حفاظت از استخوان ها نقش مهمي دارد. با توجه به يكي از بزرگترين بررسي هاي انجام شده در زنان، محققان دريافتند زناني كه به مقدار كافي مواد غذايي سرشار از ويتامين K (روزانه حداقل 910 ميكروگرم) مصرف مي كنند طي 01 سال حدود 03 درصد كمتر با شكستگي لگن مواجه مي شوند. دانشمندان خاطرنشان مي كنند كه سبزي هاي با برگ سبز تيره مثل كلم بروكسل، اسفناج، بروكلي به عنوان منبع خوبي از اين ويتامين محسوب مي شوند.

غذاهاى موثر در پيشگيرى از سكته مغزى

سكته مغزى بيانگر وارد شدن آسيب به بخشى از مغز است، اين آسيب زمانى ايجاد مى شود كه جريان خون در مغز مختل شده و يا در اثر پارگى ديواره رگ هاى خونى، جريان خون به بيرون انتشار پيدا كند. در اين حالت اكسيژن و مواد غذايى ضرورى به مغز نمى رسد.

سكته مغزى سومين علت مرگ در بسيارى از كشورهاى غربى است و با افزايش سن، شيوع آن نيز افزايش مى يابد. عوامل اصلى آن شامل فشار خون بالا، ديابت ، افزايش چربى هاى خون، بيمارى سرخرگ كرونر قلبى، نارسايى قلبى، بزرگ شدن بطن چپ قلب، مصرف سيگار، چاقى، استفاده از قرص هاى ضد باردارى استروژن دار و بالا بودن غلظت خون است.

علايم سكته مغزى

سكته مغزى، اغلب با فشار خون بالا يا تغييرات نامنظم فشار خون همراه است.

علايمى كه در طى چند روز قبل از بروز سكته ديده مى شوند شامل سردرد، خواب آلودگى، سرگيجه و اختلال در بينايى است. گاهى اوقات اين علايم

به مرور و در طى چند هفته بروز مى كنند.

عوارض

از عوارض سكته مغزى، فلج قسمتى يا تمام يك طرف بدن است. بسيارى از افراد دچار انواع فلج، مشكلات تكلمى، اختلال حافظه و فراموشى و يا عدم كنترل ادرار و. . . مى شوند. بنابراين تمامى بيماران نياز به درمان خواهند داشت.

استفاده از داروهاى ضد انعقاد خون (مثل آسپيرين)، كاهش فشار خون از طريق دارو، تغيير شيوه زندگى و رژيم غذايى و داشتن فعاليت ورزشى سبب كاهش خطر بروز سكته مى شود. نمك عامل مهمى در بروز سكته است. شواهد اپيدميولوژيك ارتباط بين دريافت كم پتاسيم را با بروز سكته مغزى نشان مى دهند.

چه غذاهايى در پيشگيرى از سكته مغزى مفيد هستند؟

گر چه هنوز دلايل محكمى درباره تاثير رژيم غذايى در بروز سكته مغزى وجود ندارد ، ولى بسيارى از پزشكان معتقدند كه رژيم درمانى سبب كاهش فشار خون و به دنبال آن كاهش خطر بروز سكته مغزى مى شود. در حضور راديكال هاى آزاد، رگ هاى مغزى سريع تر دچار ضايعه مى شوند، بنابراين افزايش مصرف روزانه مواد آنتى اكسيدانى لازم است.

- ميوه و سبزيجات و همچنين آب آنها، غنى از ويتامين هاى آنتى اكسيدان، پتاسيم و تركيبات گياهى مفيد هستند و در مقابل، مقدار كمى سديم دارند و بايد به ميزان حداقل ? واحد در روز مصرف شوند.

تحقيقات در كشور انگلستان نشان داده است دريافت ميزان بالاى ميوه و سبزيجات با كاهش ميزان سكته مغزى همراه بوده است. مطالعه اى نيز در بلژيك نشان داد بيمارانى كه سبزيجات سرشار از بتاكاروتن ( پيش نياز ويتامينA) را به مقدار

فراوان مصرف كرده و داراى سطوح بالاى ويتامينA در خون بوده اند، پس از بروز سكته سريع تر بهبود يافتند. تحقيقى نيز در كشور آمريكا به نقش حفاظتى ويتامينA در برابر سكته و افزايش دريافت آن اشاره كرده است. روغن سويا، ذرت، آفتابگردان، پنبه دانه، كانولا و سبزيجات داراى برگ سبز سرشار از ويتامينE هستند.

- حبوبات، آجيل و مغزها، دانه هاى خوراكى و ساير پروتئين هاى گياهى، بايد بيشتر از پروتئين هاى حيوانى در برنامه غذايى روزانه مصرف شوند. مطالعات نشان داده ميزان سكته مغزى در ميان افراد گياهخوار بسيار كمتر از مصرف كنندگان گوشت قرمز است.

- ماهى هاى روغنى خصوصا قزل آلا و قباد سبب بهبود جريان خون مى شوند. مصرف حداقل دو بار در هفته از اين ماهى ها از سكته مغزى پيشگيرى مى كند.

- نان، برنج، ماكارونى، سيب زمينى و غلات صبحانه (مثل برشتوك) مقدار كمى چربى دارند ولى سرشار از نوعى انرژى هستند كه تدريجا آزاد مى شود و بدين ترتيب به افراد كمك مى كند تا مدت طولانى ترى احساس سيرى كنند.

- مغزها، دانه هاى خوراكى و روغن كتان حاوى نوعى اسيد چرب ضرورى به نام لينولئيك اسيد هستند. در طى مطالعه اى كه محققان فنلاندى انجام داده بودند، مشاهده شد مردان ميانسالى كه دچار سكته شده بودند، در مقايسه با ساير افراد، سطوح پايين ترى از اين اسيد چرب ضرورى را داشتند.

- مصرف مواد غذايى غنى از سلنيوم ( مثل ماهى، جوانه گندم و تخم آفتابگردان ) براى پيشگيرى از سكته مغزى توصيه مى شود. دريافت پايين اين ماده معدنى با افزايش خطر سكته

مغزى ارتباط دارد.

از چه غذاهايى بايد پرهيز كرد؟

- براى كاهش فشار خون، بايد از مصرف غذاهاى شور پرهيز كرد.

- لازم است مصرف غذاهاى كنسرو شده و آماده، كنسرو سبزيجات در آب نمك، فرآورده هاى گوشتى و غذاهاى دودى محدود شود.

چند نكته مهم:

- براى پيشگيرى از بروز مجدد سكته مغزى، منابع غذايى حاوى آلفا لينولنيك اسيد (نوعى اسيد چرب ضرورى از خانواده امگا-?) از قبيل گردو، سويا و روغن كانولا مفيد هستند.

- مصرف الكل، خطر سكته مغزى را در افراد الكلى در مقايسه با غير الكلى ها چندين برابر افزايش مى دهد.

- به سيگارى ها توصيه مى شود به ترك آن مبادرت ورزند.

غذاهاى رستورانى عامل بيمارى كبدى

كارشناسان بار ديگر درباره مصرف بيش از اندازه غذاهاى آماده و رستورانى هشدار دادند.

جديدترين شماره نشريه پزشكى گات (Gut) نوشت: مصرف بيش از حد غذاهاى آماده يا در اصطلاح فست فود (Fase Food) به همراه بى تحركى به سلامت كبد آسيب مى زند.

پژوهشگران بيمارستانى دانشگاهى در سوئد اخيرا با بررسى تعدادى فرد داوطلب سالم تاثير مصرف مرتب غذاهاى آماده و كم تحركى را در يك مدت زمان 4 هفته بر سلامت آنان بررسى كردند. نتيجه اين بررسى نشان داد: اين سبك زندگى پس از 4 هفته باعث افزايش به طور متوسط 6/5كيلوگرم وزن و همچنين افزايش آنزيم هاى كبدى مى شود كه اين امر به نوبه خود زمينه ساز بروز عارضه كبد چرب و در نهايت نارسايى كبد مى تواند باشد.

دانستنيهاي پزشكي

گرمازدگي

اين اختلال به دليل از دست رفتن آب و نمك بدن از طريق عرق كردن بيش از حد روي مي دهد. اين حالت معمولاً به صورت تدريجي ظاهر مي شود. گرمازدگي معمولاً افرادي را گرفتار مي كند كه به آب و هواي گرم و مرطوب عادت ندارند. افرادي كه حال عمومي مناسبي ندارند (به ويژه آنهايي كه به بيماري هاي اسهال زا و استفراغ زا مبتلا هستند) نسبت به سايرين بيشتر در معرض گرمازدگي هستند. يك علت شايع و خطرناك گرمازدگي افزايش بيش از حد درجه حرارت بدن و ساير تغييرات فيزيكي ناشي از مصرف مواد خاص براي دستيابي به سرخوشي (مثلاً اكستازي است مصرف اين مواد به دليل ايجاد بيش فعالي طولاني مدت سبب عرق كردن شديد و سپس كاهش آب بدن مي شوند كه به گرمازدگي ختم مي شود. اين آثار همراه با اثر

اين مواد روي مركز تنظيم درجه حرارت در مغز، مي توانند منجر به شوك ناشي از گرما و حتي مرگ شوند. - تشخيص با پيشرفت وضعيت ممكن است موارد زير وجود داشته باشند: - سردرد، گيجي و منگي - از دست دادن اشتها و تهوع - عرق كردن همراه با پوست رنگ پريده و سرد - گرفتگي عضلاني در دست پا يا ديواره شكم - نبض و تنفس تند و ضعيف - اهداف جايگزين كردن مايعات و نمك از دست رفته از بدن - در صورت لزوم خنك كردن بيمار - در صورت لزوم درخواست كمك پزشكي 1) بيمار را به يك محل خنك منتقل كنيد. وي را به حالت درازكش (به طوري كه پاها بالاتر قرار بگيرند) درآوريد. 2) مقدار زيادي آب به بيمار بدهيد؛ در صورت امكان به دنبال آن يك محلول نمكي ضعيف (يك قاشق چايخوري نمك در يك ليتر آب هم بدهيد. 3) حتي اگر بيمار به سرعت بهبود يافت اطمينان حاصل كنيد كه به پزشك مراجعه خواهد كرد. اگر پاسخ دهي بيمار رو به وخامت رفت وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد. با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. 4) علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد. آماده باشيد تا در صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد (مبحث " اقدامات نجات دهنده حيات " را ببينيد).

آلرژي

واكنش آلرژيك عبارت است از حساسيت فيزيكي غيرطبيعي به يك ماده "آغازگر" كه معمولاً بي ضرر است (مثلاً يك ماده غذايي يك ماده شيميايي يك

دارو يا گرده گياهان . اين حالت وقتي روي مي دهد كه دستگاه ايمني بدن (كه به طور طبيعي با عفونت مبارزه مي كند) به ماده آغازگر "هجوم ببرد. آلرژي ها مي توانند اختلالات تنفسي گوارشي و پوستي ايجاد كنند. نمونه هايي از اين اختلالات عبارتند از: آسم ، تب يونجه درد شكم اسهال و استفراغ ، "بثور گزنه اي (كهير) و درماتيت بعضي افراد، در معرض خطر يك واكنش تهديدكننده حيات به نام شوك آنافيلاكتيك هستند. - تشخيص نشانه ها بسته به عامل آغازگر و شخص (مبتلا) متفاوت هستند. ممكن است يك يا چند تا از علايم زير وجود داشته باشند: بثورات قرمز خارش دار يا نواحي برجسته پوستي (كهير) خس خس و اشكال در تنفس درد شكم اسهال و استفراغ - اهداف ارزيابي شدت واكنش آلرژيك - درمان علايم (در صورتي كه خفيف باشند) - در صورت لزوم درخواست كمك پزشكي - هشدار! اگر بيمار دچار زجر تنفسي يا اشكال در تنفس است با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد.1) علايم و نشانه هاي بيمار را ارزيابي كنيد و از او بپرسيد كه آيا مي داند مبتلا به آلرژي است يا خير. 2) تمام علايم را درمان كنيد و به بيمار كمك كنيد تا داروهايي را كه همراه دارد، مصرف كند. 3) به بيمار توصيه كنيد كه با پزشك خود قرار ملاقات بگذارد. اگر ذره اي در مورد وضعيت بيمار نگران هستيد، خودتان بايد با يك پزشك تماس بگيريد.

سكسكه

اين وضعيت در اثر اسپاسم هاي مكرري ايجاد مي شود كه طي آن عضله ديافراگم (لايه عضلاني كه قفسه سينه را از شكم جدا مي كند) به طور ناگهاني منقبض مي شود

و در همان زمان ناي به طور نسبي بسته مي شود. سكسكه يك مشكل شايع است حملات سكسكه معمولاً فقط چند دقيقه طول مي كشند، اما گاهي مي توانند طولاني خسته كننده و دردناك شوند. به منظور رفع سكسكه بايد سطح دي اكسيد كربن خون را براي چند لحظه بالا ببريد؛ اين عمل تنفس را به حالت طبيعي باز مي گرداند.

- اهداف

برگرداندن تنفس به حالت طبيعي

- در صورت لزوم درخواست كمك پزشكي 1

) به بيمار توصيه كنيد كه آرام بنشيند و تا زماني كه مي تواند نفس خود را حبس كند. 2

) اگر سكسكه پايدار شد، به بيمار توصيه كنيد كه يك پاكت كاغذي (نه پلاستيكي روي بيني و دهان خود قرار دهد و به مدت چند دقيقه در داخل آن تنفس كند.

3) اگر سكسكه بيش از چند ساعت طول كشيد، بايد براي مشورت با يك پزشك تماس بگيريد.

سرگيجه

اين وضعيت ناشي از اختلال حس تعادل است سرگيجه سبب احساس غيرطبيعي حركت مي شود: بيمار احساس "دوران مي كند، درست مثل اينكه در حال چرخش است علل معمول سرگيجه عبارتند از: عفونت هاي گوش مياني و داخلي و بيماري هاي رواني مثل اضطراب حاد. گهگاه علت سرگيجه يك وضعيت جدي تر مثل بيماري مِنيِر (يك اختلال گوش داخلي است - تشخيص احساس چرخش - امكان وجود تهوع و استفراغ - اهداف برطرف كردن علايم - در صورت لزوم درخواست كمك پزشكي 1) به بيمار توصيه كنيد كه در يك وضعيت راحت نشسته يا درازكش قرار بگيرد و هرگونه تغيير در وضعيت او را مدنظر قرار دهيد. از او سؤال كنيد كه آيا

پيش از اين دچار حملات سرگيجه شده بود يا خير.2) اگر بيمار داروهاي خاصي همراه دارد كه جهت سرگيجه يا تهوع تجويز شده اند، به او توصيه كنيد كه آنها را مصرف كند؛ ممكن است لازم باشد كه به بيمار كمك كنيد تا دارويش را مصرف كند. 3) اگر بيمار خيلي زجر مي كشد يا مي خواهد پزشك بر بالينش حاضر شود، با يك پزشك تماس بگيريد. تا رسيدن پزشك در كنار بيمار بمانيد و هرگونه تغيير در وضعيت او را مدنظر قرار دهيد.

ميگرن

بسياري از افراد، نسبت به حملات ميگرن (سردرد شديد "ناخوش كننده ) استعداد دارند. علل مختلفي (مثل آلرژي استرس يا خستگي مي توانند حمله ميگرن را آغاز كنند. ساير عوامل آغازگر عبارتند از: كمبود خواب غذا نخوردن الكل و برخي مواد غذايي (مثل پنير يا شكلات . مبتلايان به ميگرن معمولاً با چگونگي تشخيص و برخورد با حملات آشنا هستند و ممكن است داروهاي خود را به همراه داشته باشند. - تشخيص قبل از شروع حمله ممكن است يك دوره هشداردهنده شامل اختلال بينايي به صورت جرقه هاي نوراني چشمك زننده و يا يك "لكه كور" وجود داشته باشد. سردرد شديد ضربان دار (زق زق كننده كه گاه فقط محدود به يك طرف سر است درد شكم تهوع و استفراغ ناتواني در تحمل نور درخشان يا صداي بلند - اهداف تسكين درد - در صورت لزوم درخواست كمك پزشكي 1) به بيمار كمك كنيد تا دارويي را كه براي حملات ميگرن همراه خود دارد، مصرف كند. 2) به بيمار توصيه كنيد كه در يك اتاق تاريك و ساكت به مدت چند ساعت دراز

بكشد يا بخوابد. چند حوله و يك ظرف به او بدهيد تا در صورت استفراغ كردن از آنها استفاده كند. 3) اگر اين حمله اولين حمله ميگرن است به بيمار توصيه كنيد كه به پزشك خود مراجعه كند.

ميگرن را بشناسيم

دلايلي چون ژنتيك، استرس ، خستگي و يا آلرژي مي توانند دلايل آغاز شدن حمله ميگرن باشد. ساير عوامل آغازگر همچون كمب_ود خواب ، مصرف الكل ، غذا نخوردن و گرسنگي طولاني م_دت ، خوردن برخي مواد غذايي مانند پنير و شكلات سبب شروع سردردهاي ميگرني مي شوند . گاهي قبل از شروع حمله يك دوره هشدار دهن_ده شام_ل اختلال بيناي_ي ب_ه ص_ورت ج_رق_ه هاي ن_وراني چشمك زن_ن_ده و يا ايجاد يك لكه ك_ور در ميدان بي_ن_ايي و نيز احساس بوهايي كه ديگران حس نمي كنند ، در فرد ايجاد مي شود . درد شكم و تهوع و استفراغ نيز گاهي با سردرد همراه است . بيماران معمولا در هنگام سردرد تحمل نور درخشان و يا صداي بلند را ندارند . به بيمار توصيه كنيد كه در يك اتاق تاريك و ساكت به مدت چند ساعت دراز بكشد يا بخوابد . اگر اين حمله اولين حمله ميگرن است به بيمار توصيه كنيد كه به پزشك خود مراجعه كند .

شب ادراري چيست ؟

_ ع_ب_ارت است از دفع مكرر ادرار در رختخ_واب ي_ا لب_اس هاي ف_رد كه ممكن است غ_ي_رارادي و ي_ا ارادي باشد. براي تشخيص اين اختلال، دست كم 2 بار در هفته و حداقل 3 ماه بايد اتفاق افتاده ب_اش_د و سن كودك بالاي 5 سال باشد . اصولا شي_وع شب ادراري با افزايش سن كودكان رو ب_ه كاهش مي گذارد . در 75 درصد از كودكان دچار شب ادراري ، يكي از بستگان درجه اولشان ني_ز به اين اختلال مبتلا بوده است .-ب_راي تشخيص شب ادراري هيچ روش قطعي آزمايشگاهي وجود ندارد ، اما پ_زشك باي_د

هميشه اختلالات ارگانيك را در نظر داشته باشد . شب ادراري معمولا خود به خود برطرف مي شود .

درمان : درمان هاي غيردارويي-1 - رفتار درمان_ي شرطي كردن ب_ا استفاده از دستگاه Pad and Buzzer موث_رت_ري_ن روش درمان است . آموزش تخليه مث_انه ، در صورت_ي كه كودك در طول روز ادرار خود را نگه دارد ، مورد تشوي_ق قرار بگيرد . 2 - هيپنوتراپي 3 - روان درماني ( حل مشكلات رواني و اختلالات عاطفي هيجاني در كودك و خانواده وي4 - دارو درماني .

اثر معالجات ارتودونسي بر سيستم عضلات

معالجات ارتودنسي فقط براي بهبود وضعيت دندان ها و تصحيح روابط اسكلتي بيمار نيست بلكه بر سيستم عضلات نيز تأثير به سزايي دارد.اثر درمان هاي ارتودنسي بر عضلات بدين ترتيب است:

1 _ اثرات نامطلوب عضلات را بر دندان ها و اسكلت فكي صورتي از بين مي برد.

2 _ موجب به وجود آمدن يك سيستم دنداني ايده آل مي گردد.با استفاده از وضعيت اوليه فك پايين، اثرات سيستم دنداني غير هماهنگ از بين برده مي شود به طوري كه يك نتيجه باليني پايدار به وجود مي آيد. چون اختلالات سيستم دنداني باعث تغييرات در مفصل گيجگاهي فكي و سيستم عضلاني مي گردد، بنابراين معالجات ارتودنسي مي تواند كنترل دقيقي بر حركات فك پايين به وجود آورد.ساير تغييرات عضلاني كه همراه معالجات ارتودنسي ايجاد مي شود عبارتند از:

1 _ لصلاح وضعيت لب ها.

2 _ اصلاح وضعيت زبان.

3 _ اصلاح موقعيت فك پايين.

4 _ ضربات جويدن.

5 _ اصلاح در وضعيت تنفس

آفتاب زمستان بيشتر مي سوزاند

آفتاب زمستان را دست كم نگيريد. نمي دانيد از همين نور نصف و نيمه و بي رمق چه كارها برمي آيد ؟ شايد فقط زير تيغ و برق آفتاب يادتان بيفتد كه به داد پوست تان برسيد و موقع سوز و سرماي زمستان، فقط دنبال يك جاي گرم براي باز كردن يخ دست و پاي تان باشيد. اگر اين طور است، پس توصيه هاي متخصصان پوست را بشنويد تا كمي درباره پوست تان دچار وجدان درد شويد. آن ها مي گويند هواي خشك زمستان و باد شديد اين فصل، مي تواند باعث خشكي، ترك خوردگي و خارش پوست شود. شايد تابش نور خورشيد اين فصل خيلي شديد نباشد، اما بازهم احتمال آسيب ديدن پوست در اثر اشعه ماوراي بنفش وجود دارد؛ به خصوص آسيب به چشم ها ممكن

است بيشتر شود، چون در زمستان با اين كه شدت نور مرئي كم تر است و درست به همين دليل، مردمك ها گشادترند، اما شدت اشعه ماوراي بنفش نور خورشيد، چندان تفاوتي با تابستان ندارد.البته خوشبختانه راه هاي ساده اي براي حفاظت از پوست وجود دارد كه مي توانيم با رعايت آن ها سرماي زمستان را از سر بگذرانيم و به روزهاي معتدل بهاري فكر كنيم.متخصصان چه مي گويند"حفاظت از پوست در مقابل نور آفتاب، تنها مختص به يك فصل خاص نيست و در تمام سال بايد به فكر محافظت از آن باشيم." اين را دكتر علي ابراهيمي، استاديار پوست دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه مي گويد. او معتقد است، به دليل زاويه تابش در فصل زمستان و همچنين انعكاس نور پس از بارش برف و باران، آفتاب اين فصل بيشتر به پوست صدمه مي زند. توصيه اين متخصص پوست، استفاده از ضد آفتاب است، چه در زمستان و چه در بقيه فصل هاي سال، به ويژه براي افرادي كه پوست خشك دارند يا ورزش هاي زمستاني مي كنند يا مشغول هر فعاليت ديگري در مناطق كوهستاني هستند. چشم هايتان را دريابيد آفتاب زمستان، چشم هاي شما را هم به الطاف ويژه اش مي نوازد. دكتر حسن رزمجو، متخصص چشم، معتقد است استفاده از عينك دودي طبي در فصل زمستان دو خاصيت دارد؛ هم محافظ چشم در برابر نور زننده خورشيد است و هم مانع ورود سرما به درون چشم مي شود. او به خبرنگار ايرنا گفته است: "بيشتر مردم فكر مي كنند كاربري عينك دودي، محدود و مخصوص به فصل تابستان است، درصورتي كه استفاده از آن در اين فصل براي جلوگيري از تاثير سوز سرما و به دنبال آن التهاب

استخوان هاي دور چشم، توصيه مي شود." بهترين رنگ زمينه براي عينك هاي دودي طبي از ديد اين متخصص چشم پزشكي، زمينه كرمي، قهوه اي و خاكستري است. مراقبت از پوست قبل از خارج شدن از منزل پوست دست و صورت خود را با يك لايه از ضد آفتاب و مرطوب كننده بپوشانيد. محصولات متنوعي در بازار وجود دارند كه ضد آفتاب را با مرطوب كننده يا روغن تركيب كرده اند و شما مي توانيد از آن ها استفاده كنيد. بهتر است ضد آفتابي را انتخاب كنيد كه اس-پي-اف آن 15 يا بالاتر باشد. اين كرم به عنوان سدي در برابر عوامل آسيب رسان به پوست عمل مي كند. بد نيست بدانيد 80 درصد نور خورشيد با انعكاس روي برف به اطراف باز مي تابد، در حالي كه اين مقدار در مورد خاك 17 درصد است، اين يعني در زمستان بيشتر در معرض هجوم نور خورشيد و طيف مضر اشعه آن هستيم. پس اگر اهل ورزش هاي زمستاني و اسكي هستيد، لازم است از ضد آفتاب هاي قوي تري استفاده كنيد.

هواي سرد و عوامل ديگر مي تواند باعث دردناك شدن و ترك خوردگي لب ها شود كه در نتيجه آن لب ها پوسته پوسته شده و قاچ قاچ مي شوند. لب هاي شما هم نياز به كرم هاي ضد آفتاب مخصوص يا چرب كننده مانند پماد ويتامين A دارند، وگرنه بايد منتظر قاچ و ترك روي لب هاي تان هم باشيد.پوشيدن دستكش يادتان نرود. اين دستكش ها، ناخن هاي تان را در برابر هواي سرد و خشك حفظ مي كنند و از شكنندگي آن ها و نيز سوزش وخشكي پوست آن جلوگيري مي كنند. علت ديگر خارش و ترك خوردگي پوست، گرم كردن بيش از حد و به دنبال آن عرق كردن است. پوشيدن لباس لايه لايه روي

هم به شما اجازه مي دهد در صورت نياز، براي پيش گيري از اين وضع لباس خود را درآوريد. در ضمن بهتر است لباس هاي زير شما نخي و گشاد باشد. اگر موقع برف بازي خيس شديد، لباس و كفش هاي خيس خود را فورا درآوريد. اين كار از تحريك و سوزش پوست شما جلوگيري مي كند. مالش روزانه سطح پوست با پنبه يا پارچه مرطوب، سلول هاي مرده پوست را پاك مي كند و مانع بسته شدن منافذ آن مي شود. با اين حال استمرار در اين كار، چربي هاي لازم براي حفظ رطوبت پوست را، به خصوص در زمستان، از بين مي برد. وقتي پزشك لازم مي شود اگر محصولات بدون نياز به نسخه پزشك اثربخش نبود، همه اين كارها را هم انجام داديد و باز حس كرديد پوست تان خشك و حساس است، بايد با پزشك مشورت كنيد. هم چنين، در صورت افزايش نقطه هاي قرمز روي پوست، پوسته پوسته شدن پوست، شكنندگي ناخن ها و نيز ترك خوردگي پاشنه پا حتما به پزشك تان مراجعه كنيد.

درمان جوشها و دمل صورت با ماسكهاي گياهي

ماسك هايي براي برطرف كردن جوش هاي چركي يا دمل جوش ها و دمل ها را نبايد بدون دستكش لمس كرد زيرا اين كار باعث گسترش عفونت مي شود مخصوصا نبايد به جوش هاي چركي نزديك بيني يا لب ها دست زد زيرا در اين صورت ميكروب ها و باكتري ها به طور مستقيم وارد جريان خون شده و باعث ايجاد انواع بيماري ها مي شوند. بايد دانست كه يكي از علل پيدايش جوشها ،درست عمل نكردن كبد و غدد زيرپوستي مي باشد براي رفع اين مسئله به شما توصيه مي شود كه از جوشانده ريشه كاسني و يا از آب كاهو

استفاده نماييد زيرا هر دوي اينها سلولهاي كبد را نوسازي مي كنند و خون را اصلاح مي نمايند و در بهبودي جوش ها بسيار موثر مي باشند. براي از بين بردن جوش هاي چركي يا دمل مي توان از يكي از ماسك هاي زير استفاده كرد: مقداري كلم سفيد را ريز نموده و با پوست موز له شده و مقداري عسل روان مخلوط نموده، از اين ماسك براي ميكروب زداي پوست صورت استفاده نماييد، اين ماسك را به مدت 40 دقيقه بر روي جوش ها قرار داده و پس از آن پوست را با آب سرد و بعد با آب گرم تميز بشوييد، اين عمل را هر روز تكرار نماييد. مقداري ريشه زنجبيل را در مقدار كمي آب جوش دم نموده تا عصاره ريشه خارج شده، پس از سرد شدن دوباره آنرا روي حرارت قرار داده(حدود 20 دقيقه) سپس ريشه ها را از آب جدا نموده ، اين عصاره براي از بين بردن جوش ها بسيار مناسب مي باشد. جعفري را له كرده و له شده آن را با نمك و مقداري روغن زيتون مخلوط نموده و اين ماسك را بر روي صورت قرار داده ، اين عمل را بايد قبل از خواب انجام داد و پس از آن صورت را با آب ولرم بشوريد، هر روز آن را تكرار كرده تا جوش ها كاملا از بين برود. اسفناج را پخته ، آن را له كرده و با سفيداب مخلوط نموده و به صورت ماسك بر روي صورت به مدت 20 دقيقه بماليد. اين ماسك نيز باعث از بين رفتن جوش هاي جلدي مي گردد.

شلغم را رنده كرده با مقداري ليموترش مخلوط نماييد حالا اين مخلوط را بر روي صورت بماليد، اين ماسك را حدود 30 دقيقه بر روي جوش ها قرار داده و سپس صورت را با آب ولرم خوب بشوييد. استفاده از جوشانده گياه بابا آدم نيز براي جوش هاي دوران نوجواني و بهبودي آن بسيار موثر است. 60 گرم برگ مو خشك شده را در يك ليتر آب سرد بريزيد و آ نرا روي حرارت قرار دهيد تا بجوشد، بعد از چند دقيقه جوشيدن ، آن را صاف كرده و به صورت نيمه گرم يا سرد با كمك قطعه اي پنبه به روي جوش هاي صورت خود بماليد . پماد صمغ كاج استعمال خارجي دارد و براي التيام جوش ها به كار مي رود، براي تهيه آن چهار جز بادام شيرين و چهارجزء صمغ را با هم مخلوط كرده، در روي حمام باري (ظرف پرازآب جوش مانند قوري چاي بر روي كتري آب) گرم كرده و بعد يك جز موم عسل به آن بيافزاييد. حالا پماد براي استعمال آماده است. پماد هميشه بهار جهت رفع دمل ها و جوش ها به كار مي رود، براي تهيه آن دو قاشق غذاخوري از آب برگ تازه گياه را با 500 گرم كره به خوبي مخلوط كرده، سپس پماد حاصل را مصرف نماييد. كاه جو دو سر داراي ويتامين "A" مي باشد و جوشانده غليظ حاصل از اين كاه را چنانچه براي شست و شوي پوست به كار ببريد، براي رفع جوش ها و بيماري هاي جلدي بسيار موثر مي باشد. ضمادي كه از آرد جو تهيه شده باشد

چنانچه بر روي دمل قرار داده شود، باعث باز شدن و گشودن دمل مي شود. عدس را چنانچه در سركه بپزيد و به صورت خميري نرم بر روي قطعه پارچه اي گذاشته و به شكل ضماد در محل ورم هاي چركي قرار دهند، باعث تحليل آن مي شود. كاهوي سوخته را به صورت گرد، چنانچه بر روي جوش ها و زخم ها بپاشند براي التيام جراحات و ترميم آنها مفيد است. اگر پياز پخته شده و گرم را بر روي دمل قرار دهيد موجب باز شدن آن مي شود. اگر محل جوش ها را با جوشانده غليظ گل بابونه شست و شو دهيد براي از بين رفتن جوش ها بسيار مفيد است.مازو، پوست انار، گل ارمني، صندل را كوبيده و با سركه و گلاب آميخته و بر روي جوش ها ماليده تا بهبودي حاصل شود. مازوي سبز و گوگرد ، از هر كدام دو مثقال بگيريد، ساييده در يك فنجان سركه و نيم استكان گلاب حل كرده ، بر روي جوش ها بماليد تا از بين بروند.سبوس جو با كرفس يا تخم كرفس را در سركه جوشانده، صاف نموده و به صورت ماسك بر صورت خود بماليد. براي از بين بردن دمل بايد تا سه روز، آب برگ خرفه يا تخم خرفه و اسفرزه را در گلاب ساييده با سفيده تخم مرغ به روي دمل بماليد تا بهبودي حاصل شود و اگر در آن ماده جمع شده باشد و مي خواهيد سر باز كند، دو عدد انجير خشك يا تر را بجوشانيد تا خوب نرم شود، مشتي مويز را هسته درآورده با آن بكوبيد و

سه مثقال خردل به آن اضافه كرده ، با هم بماليد و نيم گرم ضماد اندازيد و يا سقز و انجير را پخته و كوبيده روي دمل بگذاريد و يا تخم مرو را كوبيده و با شير و عسل استفاده كنيد ، يا خمير گندم را با كمي نمك و عسل و تخم كتان بكوبيد، همراه روغن روي دمل بگذاريد، يا آرد ذرت چهار جزء، شنبليله ساييده يك جزء، صبر زرد نيم جز هر سه را در دوغ بپزيد تا مثل خمير شود و نيم گرم بيندازيد (اين دارو اثر قوي ترداشته) ، يا خمير ترش ، تخم مرو، آهك آب نديده با عسل و زرده تخم مرغ ضماد نماييد. كمپرس با جوشانده تخم جعفري براي از بين بردن آثار جوش ها مفيد مي باشد. جوش هاي سعفه (شيرينك) جوش هايي است سرخ، كه در سر و صورت پديد مي آيد و گاه در تمام بدن مي ريزد. اين جوش ها در ابتدا جوش هاي ريز و محكم اند كه متفرق ظاهر مي شود و بعد بزرگتر و آبدارتر شده و چركي از آنها به شكل عسل بيرون مي آيد و يا خشك و بي آب شبيه شوره بوده و پوست هاي سفيد از آن جدا مي شود، براي درمان بايد زاج سياه دو مثقال، اشنان 5 مثقال را بكوبيد و بپزيدو با سركه آميخته و سپس روي جوش ها بماليد و يا زردچوبه، پوست انار، مردار سنگ، حنا را ساييده با روغن گل سرخ، يا مغز قلم گاو بماليد. اگر جوش ها خشك شده باشد سركه و نمك يا سركه و آب صابون بماليد

. اگر جوش ها سفيد بوده و بر صورت و پيشاني باشند و چون آنها را فشار دهيد چيزي شبيه روغن از آن خارج شود، براي درمان بهتر است ابتدا صورت را با آردي كه در آب حل شده يا پوست تخم مرغ سوزانده يا استخوان سوزانده كه ساييده باشيد خوب بشوييد و سپس آرد باقلا را نرم ، خمير كرده و بر روي آن بماليد(باقلا را كوفته و آرد كنيد) و يا بيخ سوسن و خريق را مساوي گرفته، نرم كوفته با سركه ضماد ساخته و بماليد.گاه جوش هاي ريز سرخ با خارش زياد در بدن پديدار مي شوند كه آزارآنها چنان است كه گويي خار فرو مي رود. براي درمان بايد حمام آب نيم گرم برويد و آب جوشانده بابونه و ناخنك و سبوس گندم بر بدن بماليد و يا سركه و روغن كنجد يا نمك و سركه و حنا بماليد و يا مازو و زردچوبه را كوبيده و با روغن كنجد و گلاب و سركه بعد از حمام به پوست ماليده و بعد از يك ساعت با آب سرد و سبوس بشوييد.ضماد عدس پخته ،مخلوط با عسل، جوش ها و زخم ها و جوش هاي خارش دار و كهير را التيام مي بخشد. سير ضدعفوني كننده پوست و درمان كننده اختلالات پوستي بوده و شست و شوي زخم ها و جوش هاي چركي با آب سير، سبب ضدعفوني و التيام آن مي گردد.كمپرس با جوشانده زنجبيل شامي، خارش و جوش هاي عفوني را التيام مي بخشد. پوست خردل سياه، توام با سركه درمان كننده جوش ها و كهير ها مي باشد. استفاده

از ماسك توت فرنگي درمان كننده جوش ها و التهابات پوستي مي باشد. آب تره باعث درمان جوش ها و كهير مي گردد. ضماد بادام تلخ توام با سركه موجب درمان جوش مي گردد. مالش پوست با ضماد سركه التهاب جوش هاي خارش دار را برطرف مي كند. ضماد مخلوطي از آلو و سركه، جوش هاي چركي پوست را التيام مي بخشد.تذكر: اصولا بهترين مواد براي سلامتي پوست و عاري كردن آن از جوش ها ،ماليدن آب غوره و گلاب يا سركه با روغن گل سرخ بر روي پوست مي باشد. اين افراد بايد از مواد غذايي شور، شيرين،چرب و مقوي پرهيز كنند و بيشتر از ترشيجات استفاده نمايند و بهتر است كه حمام گرم رفته و عرق نمايند .

درمان چربي پوست با ماسك گياهي

انواع ماسك براي پوست چرب ماسك آلوي قرمز : براي تهيه ماسك آلوي قرمز كافي است هسته آلوي قرمز را درآوريد و سپس آلوها را له كنيد و چندقطره روغن بادام شيرين به آن اضافه كنيد و خوب مخلوط نماييد و سپس به مدت20 دقيقه آن را برروي پوست بماليد و آنگاه باپنبه آغشته به گلاب آن را پاك كنيد. ماسك ليمو ترش: براي تهيه ماسك ليموترش آب2 ليمو را بگيريد و با 1قاشق عسل گرم، مخلوط كنيد و روي پوست بماليد و پس از20 دقيقه آن را با پنبه آغشته به گلاب پاك كنيد. ماسك هويج : ماسك هويج نيز به وسيله آب هويج تهيه مي شود. براي اين منظور مقداري آب هويج را با ماست مخلوط كنيد و با انگشت روي پوست بماليد و پس از20 دقيقه آن را با پنبه آغشته به

گلاب پاك كنيد. ماسك كدوحلوايي : مقداري كدو حلوايي رسيده را له كرده بصورت ماسك براي متعادل ساختن چربي پوست صورت استفاده كنيد. ماسك سفيده تخم مرغ: يك عدد سفيده تخم مرغ را خوب بزنيد پس از كف كردن به آن نصف ليوان ليمو ترش اضافه كنيد وبه هم بزنيدو روي تمام پوست بماليدپس از 15 دقيقه با آب ولرم بشوئيد. ماسك پرتقال و ليمو: دو قاشق آب پرتقال ويكقاشق آب ليمو ترش را خوب مخلوط نموده بصورت بماليدوبعد از 15دقيقه با آب ولرم بشوئيد. ماسك خيار: خيار را پخته له كنيد ،به صورت ماسك روي صورت بگذاريد وپس از20 دقيقه با آب ولرم بشوئيد. ماسك زرده تخم مرغ وآوكادو: 1 قاشق سوپخوري خاك رس (خاك رس يا خمير پاك كننده كه به شكل پودر در تمام مغازه ها و فروشگاه هاي غذايي بهداشتي موجود است) + 1 عدد زرده تخم مرغ + يك چهارم قاشق آوكادو له شده + مقداري روغن فندوق( براي اينكه يك مخلوط نرم داشته باشيم) را با هم مخلوط كرده و بر روي پوست خود به مدت 15 الي 20 دقيقه گذاشته و بعد با آب ولرم بشوييد. (زرده تخم مرغ وآوكادو رطوبت از دست رفته پوست را دوباره باز مي گرداند ،خمير پاك كننده ترشحات چربي پوست را خشك كرده ، روغن فندق اين حالت را در پوست تعديل كرده و آن را تقويت مي كند. ) ماسك سيب : يك عدد سيب رنده شده را با 5 قاشق سوپخوري عسل مخلوط كنيد و سپس روي پوست صورتتان بماليد و پس از 10 دقيقه با آب سرد بشوييد. (آيا

مي دانستيد كه زنبورها ممكن است مسافت 55 هزار مايل (حدودا 101000 كيلومتر) را پرواز كنند و به روي بيش از 2 ميليون گل بنشينند و شهد جمع آوري كنند كه تنها براي درست كردن تقريبا نيم كيلو عسل كافي است. عسل حاوي قندهايي مانند فروكتوز، گلوكز و همچنين آب مي باشد. علاوه بر اينها حاوي ديگر قندها، آنزيمها ، مواد معدني، ويتامين ها و اسيدهاي آمينه مي باشد.) ماسك گوجه فرنگي: يك عدد گوجه فرنگي را خوب له كنيد و بگذاريد به مدت 15 تا 20 دقيقه روي پوستتان بماند. سپس پوستتان را با آب گرم بشوييد. پوست هاي چرب نسبت به موادپاك كننده و موادآرايشي و دارويي حساس هستند و ممكن است در اثر مصرف موادپاك كننده يا محلول هاي الكل دار دچار قرمزي، خشكي، خارش يا پوسته ريزي شوند.دراين صورت بايد مصرف هرگونه شيرپاك كن، محلول هاي طبي و داروهاي موضعي را متوقف و به پزشك مراجعه كرد تا پمادساختني (تركيبي) التيام دهنده اي را تجويزكند. روي پوست هاي چرب كه اينگونه تحريك شده اند نبايد پماد يا كرم بتامتازون، تريامسينولون، هيدروكورتيزون يا فلوسينولون ماليد و نيز دراين مواقع نبايد صابون اسيدي مصرف كرد. افرادي كه پوست چرب دارند بايد مصرف چربي و قند را به حداقل برسانند و غذاهايي مثل خرما، پسته، فندق، گردو، شكلات و موز را بسياركم مصرف كنند. اين افراد براي كنترل چربي پوست خود و برخورداري از يك پوست شاداب و خوب بايد خواب كافي، اعصاب راحت و تغذيه مناسب داشته باشند و هرچه مي توانند سبزي و ميوه مصرف كنند.

موخوره و راههاي درمان آن

موخوره (TRICHOPTLOSIS) آسيبي است كه برس

و سشوار به موي سر وارد مي كنند. در اين آسيب لايه و سطح محافظ مو در انتهاي فيبرهاي مويي نوك مو از بين مي رود. موخوره بيشتر در موهاي خشك و شكننده به وجود مي آيد. وقتي سطح محافظت كننده مو از بين مي رود و امكان جايگزيني آن به وجود نمي آيد، سر ِ مو چند شاخه مي شود.هرچند سال ها قبل زنان براي مبارزه با موخوره نوك موهاي خود را مي سوزاندند ولي اين كار باعث مي شود، سلولهاي بيشتري نابود شود.در هر حال اين مشكل بسيار رايج است. شامپوهاي اسيدي يا قليايي، فرهاي دائمي، رنگ كردن زياد، دكلره كردن بيش از حد، استفاده از برس هاي نايلوني و فلزي و شانه هايي كه دندانه هايي نوك تيز دارند در به وجود آمدن و تشديد موخوره مؤثر هستند. o o o درمان موخوره o o o راه هاي متفاوتي براي درمان موخوره وجود دارد: o يك ليوان شيرين بيان را در سه ليوان آب جوشيده بريزيد و بگذاريد 10 دقيقه بجوشد و آرام آرام دم بكشد. بعد از اين كه سرد شد، آن را صاف كنيد و هر روز از اين مايع به موي سرتان بماليد. پس از مدت كوتاهي متوجه خواهيد شد موخوره تان درمان شده است.o ريشه كنجد را در آب جوش خيس كنيد و بگذاريد 15 دقيقه به همين حالت بماند. بعد از آن ريشه كنجد را به مدت 30 دقيقه در آب جوش، بجوشانيد؛ مايع صاف شده را به موهايتان بماليد.

o موهايتان را در آب ِ جوشانده تخم پياز قرار دهيد.o استفاده از جوشانده گل بابونه و گل ختمي به صورت ماهي يكبار، براي درمان موخوره

مفيد است. o در يك لگن آب چند قطره آمونياك بريزيد و موهايتان را با آن بشوييد. به مقدار مساوي قهوه خام، نخود خام، روناس و زرده تخم مرغ را مخلوط كنيد و به صورت خمير در آوريد و به موهايتان بماليد. صبح موهايتان را بشوييد و با روغن زيتون چرب كنيد. o گل ريواس، شاه تره و سدر را به ميزان مساوي در آب خيس كنيد و پس از اين كه 24 ساعت ماند، مايع صاف شده آن را به سر بماليد. o نيم كيلو آرد نخود خام را با 200 گرم برگ مورد و نيم كيلو حنا مخلوط كنيد، سپس آن را به پنج قسمت تقسيم كنيد و پنج شب پشت سر هم با زرده تخم مرغ به سر بماليد. o روغن بادام و بنفشه و كتيرا براي درمان موخوره مفيد است.*** غير از درمان هاي گياهي ذكر شده براي معالجه موخوره، به موارد زير توجه كنيد: نوك موها را چند سانتيمتر كوتاه كنيد. از برس ها و شانه هايي از جنس مواد طبيعي ( چوب و ...) استفاده كنيد. از روغن هاي گياهي به موهايتان بماليد. از شامپوهاي طبيعي كه اسيدي و قليايي نيستند استفاده كنيد. هنگام شست و شوي موها از آب خيلي گرم استفاده نكنيد. كمتر از سشوار استفاده كنيد. گاهي موهايتان را ببافيد.

پس از مصرف چاي،دهان خود را بشوييد

يك متخصص ترميم و زيبايي دندان گفت:برخي پودرها و خميردندان هاي سفيد كننده به مرور موجب خدشه دار شدن سطح صيقلي دندان ها شده و آنها را مستعد به رنگ رفتن مي كنند.

مريم عباس زاده اظهار كرد :برخي بيماري هاي دوران بارداري مادر و همچنين مصرف

گروهي از داروها در اين دوران در تغيير رنگ دندان هاي شيري و دائمي مؤثر است.وي ضمن تاكيد برمصرف قطره آهن توسط كودك،تصريح كرد:از آنجايي كه اين قطره داراي فوايد بسيار زيادي بر سلامت كودك است،نمي توان فرد را از مصرف آن منع كرد؛چرا كه رنگدانه هاي تشكيل شده به وسيله اين قطره بر سطح دندان ها در سال هاي بعدي رشد كودك براحتي قابل رفع است.عباس زاده ادامه داد:قطره آهن با رسوب بر روي پوسيدگي هاي موجود بر سطح دندان ها صرفاً موجب آشكار شدن اين پوسيدگي ها مي شود و نه تشكيل آن .وي توضيح داد :مصرف شير توسط كودك طي ساعت هاي طولاني و متوالي به خصوص در طول شب موجب قرار گرفتن دندان ها در محيطي حاوي شير و فعاليت باكتريها در اين محيط شده و منجر به پوسيدگي طوق دندان ها مي شود كه قطره آهن اين پوسيدگي ها را نمايان مي كند.عباس زاده با توصيه به اين كه از عادت كردن كودك به هنگام خواب پيشگيري شود متذكر شد:ريختن قطره آهن به دهان در هنگام خواب پيشگيري از سطح دندان ها و همچنين شستشوي دهان پس از مصرف اين قطره ،در كاهش رسوب آن در سطح دندان ها موثر است.اين پزشك متخصص وجود فلورايد بسيار بالا در آب آشاميدني را عامل ديگري در تغيير رنگ دندان ها معرفي و خاطر نشان كرد:آب شرب برخي ازنواحي ايران از جمله بعضي قسمتهاي استان زنجان داراي فلورايد بسيار بالايي است.

عباس زاده به افرادي كه از چاي ،قهوه و يا ساير خوراكي هاي رنگي به ميزان زيادي استفاده مي كنند ؛توصيه كرد:پس از

مصرف اين مواد،حتماً دهان خود را با آب بشويند.وي در خصوص سفيد كردن دندان ها گفت:طي اين روش كه با هدف زيبايي ظاهري دندان ها صورت مي گيرد ،با تجزيه رنگدانه هاي داخلي دندان ها،منجر به سفيد كردن آنها مي شود.

اين متخصص زيبايي دندان ،روش هاي سفيد كردن دندان را كم ضرر و محافظه كارانه عنوان و تصريح كرد:اين مراحل بسته بشدت تغيير رنگ و ساختمان ميكروسكوپي دندان هاي هر فرد ممكن است از چند روز تا چند ماه به طول بينجامد.

منبع: نشريه عصر فرهنگ،شماره 3

دلايل خارش پوست

نويسنده:دكتر فريبا قلمكار پور متخصص پوست و مو

خارش پوست، يكي از شايعترين شكاياتي است كه بيماران را مجبور مي كند براي تخفيف يا درمان آن به متخصصين پوست و مو مراجعه كنند. گاه خارش چنان شديد است كه فرد، قادر به خوابيدن نبوده و امكان زندگي معمول براي فرد وجود ندارد. شما هم مطمئناً حس خارش را زمان گزيده شدن توسط پشه تجربه كرده ايد و يا شايد بدنبال مصرف داروي خاص يا غذاي پر ادويه دچار خارش و كهير شده باشيد. گاه خارش محدود به كف سر است شامل كساني كه مبتلا به درماتيت سبوره هستند كه باعث شوره سر و التهاب خارش دار مي شود. گاه فرد مبتلا به آلرژي و خشكي پوست بوده، مبتلا به اگزيما سرشتي است. اين افراد از خارش شديدي رنج مي برند كه به سبب آن اغلب بيشتر قسمتهاي بدن خود را بواسطه خارندن زخم مي كنند و نياز به درمان طولاني مدت زير نظر متخصص پوست دارند. دلايل متعددي براي خارش پوست وجود دارد كه برخي از آنها مربوط به بيماريهاي

پوستي است و برخي مربوط به بيماري هاي سيستميك.در برخي بيماريهاي داخلي، خارش علامت مهمي محسوب مي شود. شدت و مدت خارش از يك بيماري تا بيماري ديگر متفاوت است. از جمله مهمترين علل خارش، انسدادي كبد و هپاتيت. بيماري كبدي خارش دار گاه همراه يرقان و زردي وگاهي بدون آن است. همچنين نارسايي كليه (خارش ناشي از اورمي)، كم كاري يا پركاري تيروئيد، كم خوني فقر آهن، پلي سيتمي ورا، برخي سرطانهاي خوني شامل لوسمي و لنفوم (به خصوص لنفوم هوچكين)، سرطانهاي داخلي، انگل هاي روده اي و بيماريهاي روحي _ رواني نيز از جمله علل خارش مي باشند. ديابت نيز به كرات جزء علل داخلي خارش مطرح مي شود اما اغلب افراد مبتلا به ديابت خارش ندارند. اگر بيمار مبتلا به ديابت فاقد بيماري پوستي خارش دار باشد و با خارش مراجعه كند، ابتدا بايد بدنبال علتي غير از ديابت گشت. بيماري لنفوم هوچكين يك نوع بدخيمي است كه شيوع خارش آن بين 25-10% است و در 7% بيماران اولين علامت بيماري همين خارش است. برخي بدخيمي هاي داخلي مي توانند با خارش همراه باشند، لذا اگر فردي با خارش معمولي مزمن مراجعه كرد بايد يك معاينه كامل و آزمايشات لازم براي بررسي بدخيم هاي داخلي و نيز آزمايشاتي جهت بررسي عملكرد تيروئيد، كبد و كليه و نيز بررسي هاي هپاتيت و حتي كم خوني فقر آهن، براساس صلاحديد پزشك مد نظر باشد.

15%-50% بيماران مبتلا به نارسايي مزمن كليه از خارش رنج مي برند.

بيماريهاي كبدي مختلف مي توانند با خارش همراه باشند و بطور كلي 50-20% بيماران مبتلا به يرقان (زردي)خارش

دارند. خارش در اين افراد احتمالاً منشأ مغزي دارد زيرا مشاهده شده است كه در سيستم اعصاب مركزي، سطح پپتيدا اوپيوئيد (مخدر) افزايش يافته و گيرنده هاي آنها كاهش يافته است. در اين افراد سطح اسيدهاي صفراوي سرم با شدت خارش هماهنگي ندارد. سيروز صفراوي اوليه نيز يكي از بيماريهاي كبدي است كه بيشتر در خانم هاي بالاي 30 سال رخ داده و مي تواند با خارش شديدي همراه باشد.

از بيماريهاي داخلي نوعي پرخوني بنام پلي سيتمي ورا وجود دارد كه در آن بيش از 1/3 افراد از خارش رنج مي برند. خارش اين افراد بيشتر با تغييرات حرارت و به خصوص دقايقي بعد از استحمام است. علت خارش در اين بيماري مشخص نيست ولي آسپرين موجب تخفيف فوري خارش در آنها مي شود.

از بحث بيماريهاي داخلي كه بگذريم، بيماريهاي پوستي متعددي وجود دارند كه خارش در آنها وجود داشته يا علامت و شكايت اصلي است. به عنوان مثال مشخصه اصلي بيماريهايي مانند اگزماي سرشتي، گال و درماتيت هرپتي فرم خارش فراوان است.

بيشتر خارش ها با گرما تشديد مي شوند. همچنين استرس، اضطراب و ترس مي تواند خارش را تشديد نمايند. اكثر خارش ها، شب هنگام زماني كه فرد از كار و فعاليت روزانه فارغ مي شود، تشديد مي يابند.

كانال گوش خارجي، پل ها، سوراخ بيني و ناحيه اطراف مقعد و ناحيه تناسلي نواحي مستعد خارش محسوب مي شوند.

برخي خارش ها در حيطه بيماريهاي پوست و مو بسيار مرتبط با مسايل روحي و رواني هستند كه به همين علت به آنها درماتيت هاي عصبي (نورودرماتيت) مي گويند.در اين بيماريها، فرد تمايل بسيار زيادي

به خاراندن برخي نواحي در دسترس پوست مثل ناحيه پشت گردن، پلك فوقاني، ناحيه تناسلي و پشت پا يا جلوي ساق پا دارد.بيمار از خاراندن اين نواحي احساس لذت زيادي مي كند و يك سيكل معيوب درست مي شود از خارش و خاراندن كه اين مسأله موجب پيدايش نواحي ضخيم شده پوست شبيه پسوريازيس (داءالصدف) مي گردد. در درمان اين افراد بايد حتماً به مسائل روحي توجه شود و درمان موضعي صرف كافي نمي باشد. بسياري از مواد مخدر نيز باعث خارش مي شوند و در ليست مواد خارش زا بايد اين مواد را نيز در نظر داشت.

در برخي موارد مثل كهير، علت اصلي خارش ماده هيستامين است. كهير مي تواند بدليل مصرف يك دارو مانند آنتي بيوتيك ها يا غذاهاي خاص مثل ماهي و ادويه جات و يا بدليل برخي عفونت ها مثل عفونت هاي تنفسي فوقاني باشد. البته علل متعدد ديگري هم براي كهير وجود دارند، مثلاً ممكن است نور آفتاب يا تماس با آب يا تماس با سرما يا ارتعاش موجب كهير شود. گاهي حساسيت هاي پوستي به برخي مواد موجب خارش هاي شديد مي شود مثلاً كسي كه به اسپري ضدعرق و خوش بو كننده زير بغل دچار حساسيت شده است، علاوه بر قرمزي و التهاب ناحيه خارش است كه بيمار را جهت تخفيف آن به مطب پزشك يا درمانگاه ها مي كشاند.

در مورد درمان خارش بايد گفت كه قدم اول تشخيص علت خارش است و بدون اين مهم، فائق آمدن بر خارش بسيار مشكل است. اما برخي اقدامات وجود دارد كه مي توان به تخفيف خارش كمك كنند، مثلاً خنك

نگاه داشتن محيط و پرهيز از حمام هاي داغ و لباس هاي پشمي. خشكي پوست يكي از علل مهم خارش است و لذا در بيماراني كه از خشكي پوست رنج مي برند، چرب و مرطوب نگاه داشتن پوست براي تخفيف خارش اهميت بسياري دارد. در افراد مسن كه در فصل سرما، دچار خارش پوست مي شوند، خشكي يك علت مهم و شايع است كه بايد مراقب استفاده از شوينده هاي نامناسب پوست و استحمام مكرر كه باعث خشكي پوست مي شوند بوده و مرتب از مرطوب كننده استفاده نمايند.

برخي داروهاي موضعي مي توانند موجب كاهش خارش هاي موضعي شوند مانند بي حس كننده هاي موضعي (مثل كرم ليدوكائين ياژل بنزوكائين) و برخي آنتي هيستامين هاي موضعي مثل كرم داكسپين. محلول هاي موضعي حاوي كامفور يا فنتول نيز مي تواند خنك كننده و تخفيف دهنده خارش باشند. كورتون موضعي در برخي موارد كه علت خارش، التهاب است مثل اگزما مي تواند مفيد باشد. كرم يا لوسيون كالامين نيز مي تواند مفيد باشد بايد توجه داشت كه تمام داروهاي موضعي گاه مي توانند خود موجب ايجاد آلرژي و حساسيت شده موجب تشديد خارش شوند، بنابراين مصرف اين داروها بايد زير نظر پزشك و متخصص پوست باشد تا بتواند اتفاقات احتمالي را مديريت نمايد. از نظر داروهاي خوراكي داروهاي آنتي هيستامين از شايعترين داروها براي تخفيف خارش مي باشند. بسياري از اين داروها خواب آور بوده و به خصوص در افرادي كه رانندگي مي كنند يا در افراد مسن بايد بسيار مراقب بود. از برخي داروهاي ضدمخدر مثل نالوكسان و نالتركسون نيز اثرات ضدخارش ديده شده است و

در نهايت از نور درماني نيز مي توان در برخي خارش ها استفاده كرد. مثلاً در بيماران مبتلا به اگزماي سرشتي يا بيماران مبتلا به نارسايي مزمن كليه. در نهايت بايد خلاصه كنم كه اگر دچار خارش پوستي هستيد و علت آن را نمي دانيد پزشك متخصص پوست مي تواند با پيدا كردن علت خارش (ناشي از بيماري پوستي يا غير پوستي) به رفع يا حداقل تخفيف خارش شما بسيار كمك كند.

منبع:فصل نامه بهداشت پوست و مو(شماره 21)

درمان چين و چروك صورت با لبنيات

خوردن روزانه حداقل دو نوع لبنيات ( شير و ماست ) در پيشگيرى از بروز چين و چروك پوست به ويژه در سنين بالا مؤثر است دكترهاي متخصص تغذيه مي گويند : مطالعات نشان داده است پروتئين، كلسيم و ويتامين B12 موجود در لبنيات نقش مهمى در پيشگيرى از بروز عوارض پوستى همچون خشكى، شكنندگى و اگزما دارند.

افرادى كه در اثر افزايش سن در معرض پيرى پوست قرار دارند مى توانند با مصرف يك ليوان ماست به همراه دو ليوان شير در روز ضمن تأمين منابع مورد نياز مذكور به استحكام بافت استخوانى خود نيز كمك كنند.

مصرف سبزيجات همراه با فراورده لبنى همچون ماست به جذب مواد مغذى آن كمك مى كند . مصرف جوانه گندم، آويشن، شويد و ميوه هاى تازه به همراه فراورده هاى لبنى مانند ماست جذب كلسيم، ويتامين B12 و عناصرى همچون آهن را به دو برابر افزايش مى دهد.

هميشه از ضد آفتاب استفاده كنيد

تابش زياد نور خورشيد بر پوست بدن باعث ايجاد سرطان پوست مي شود.استفاده روزانه از كرم ضد آفتاب بسياري از اين زخم ها را قبل از سرطاني شدن

از بين مي برد. استفاده از كرم ضد آفتاب در فصل تابستان، تا 60 درصد از تأثير نور خورشيد كاهش مي دهد. ضد آفتاب بايد20 دقيقه تا نيم ساعت قبل از خروج منزل به صورت ماليده شود همچنين اغلب ضد آفتاب هاهر4ساعت يكباربايدتكرارشوند

استفاده مرتب از كرم هاي ضد آفتاب همراه با كاهش تماس پوست با نور خورشيد ، زخم هاي پوستي راازبين ميبرد. بنابراين بهترين راه براي جلوگيري از سرطان پوست و چروك شدن آن اجتناب از تابش مستقيم نورخورشيدواستفاده ازكرم ضدآفتاب درتمام روزهاي سال است.

اگر كسي مبتلا به سرطان پوست بود، مي تواند تحت نظر پزشك با تزريق اينترفرون ( يك نوع پروتئين ) براي مدت سه هفته و هفته اي سه بار معالجه شود

اگر شما به نور آفتاب حساس تر هستيد سعي كنيد خود را بين ساعات ?? تا ? كه اشعه خورشيد بيشترين قدرت را دارد در معرض آن قرار ندهيد.اولين كاري كه بعد ازبيدار شدن از خواب ميكنيد شستن صورت خودو استفاده از كرمهاي ضد آفتاب هست

توصيه مي شود در تمام روزهاي سال حتي وقتي نمي خواهيد از منزل خارج شويد، از كرم ضد آفتاب استفاده كنيد اين كار باعث مي شود مواد موجود در كرم ضد آفتاب به پوست شما بچسبد و به آساني با عرق كردن و شستن از بين نرود. تا جايي كه ممكن است از نور آفتاب به خصوص در روزهاي تابستان، دوري كنيد و هر چند مدت يك بار به پزشك متخصص پوست مراجعه كنيد. با اين كار قبل از تبديل شدن سلول هاي پيش سرطاني به سلول هاي سرطاني ، آنها را

از بين خواهيد برد.درضمن در تابستان از ضد آفتاب با اس پي اف 60 و در زمستان از ضد آفتاب با اس پي اف 15 استفاده كنيد. همانطور كه مي دانيد با تابش نور خورشيد بر پوست ، ويتامين دي در بدن توليد مي شود بنابراين هنگام مراقبت از پوست خود، به مقدار مورد نياز ويتامين دي نيز توجه داشته باشيد

ضرر هاي آفتاب

آفتاب پوست را كلفت ميكند و سرعت رشد و توليد لايه هاي اوليه را در پوست بالا ميبرد

آفتاب پوست را صدمه ميزند و باعث شل شدن و چروك شدن آن ميكند

آفتاب باعث پيري زودرس پوست ميشود

آفتاب به چشم صدمي ميزند

آفتاب درصد بيماري سرطان پوست را بشدت بالا ميبردجوش صورت

براي جلوگيري از پيشرفت جوشها و كاهش حجم و تعداد آنها بايد توضيه هاي زير را در نظر داشته باشيد و به آنها عمل كنيد.

جوشها را دستكاري نكنيد و آنها را با فشار خالي نكنيد. براي خالي كردن آنها به يك انستيتوي زيبايي مراجعه كنيد تا با دستگاه هاي مكنده جوشها را تخليه كنند. اگر چنين مركزي در نزديكي شما وجود ندارد، انگشتان خود را با الكل ضدعفوني كنيد، ناخنها را كوتاه كنيد و با يك دستمال تميز جوشها را به آهستگي فشار دهيد تا تخليه شوند

پوست خود را به نرمي ماساژ دهيد. اين كار راميتوانيد به طور مرتب، خودتان انجام دهيد و يا به يك فرد مجرب مراجعه كنيد تا پوست شما را ماساژ دهد. ماساژ باعث تخليه چربي پوست شده و از پيشرفت جوشها جلوگيري ميكند.

آسودگي رواني داشته باشيد. سعي كنيد خواب مرتب

داشته باشيد. استراحت كافي داشته باشيد و از فشارهاي روحي و عصبي بپرهيزيد. (البته اگر ممكن باشد)

روزي دو بار صورت خود را بشوييد و ماساژ دهيد. براي شستشو از صابون اسيدي (گوگردي) كه پزشك توصيه ميكند استفاده كنيد. ابتدا صورت خود را خوب صابون بزنيد تا از كف پوشيده شود. آنگاه با نوك انگشتان، پوست صورت خود را ماساژ دهيد تا صابون در منافذ پوست به خوبي نفوذ كند و چربيهاي جمع شده در جوشها را از بين ببرد. از سوي ديگر ماساژ باعث بهبود جريان خون پوست و طراوت و شادابي آن ميشود. با كف دست خود پوست صورت را از راست به چپ، از چپ به راست و سپس از پايين به بالا ماساژ دهيد. كل زمان ماساژ صورت با كف صابون بايد پنج دقيقه طول بكشد. پس از آن صورت خود را با آب گرم بشوييد تا كاملا پاك شود. سپس بلافاصله مقداري آب بسيار سرد را بر روي پوست صورت خود بپاشيد تا منافذ آن بسته شود. آنگاه با يك پنبه آغشته به گلاب، سطح پوست را پاك كنيد. گلاب يا آب ليمو، اثر قابض دارند و باعث افزايش گردش خون و بهبود پوست ميشوند.

هفته اي يك يا دو بار از ماساژ سركه سيب استفاده كنيد تا چربي پوست كاهش يابد. براي اين كار كافي است مقداري سركه سيب را در همان مقدار آب بريزيد و سپس با انگشت مقداري از اين مخلوط را برداريد و بر روي صورت خود بماليد و ماساژ دهيد. ماساژ را با حركات حلقوي و ضربه اي آهسته انجام دهيد و ابتدا از پايين

به بالا و سپس از بالا به پايين حركت كنيد. آنگاه چند دقيقه صبر كنيد و سپس صورت خود را بشوييد.

از مصرف غذاهاي چرب، شيريني زياد، سس مايونز، خامه، شكلات، گردو، فندق، موز، تخم مرغ، بعضي از ماهيها و نارگيل حتي المقدور بپرهيزيد. ولي نيازي به رژيمهاي سخت نيست. سعي كنيد سبزيها و ميوه هايي را كه حاوي ويتامين Aهستند زيادتر مصرف كنيد: هويج، اسفناج، شاهي و گوجه فرنگي. همچنين مصرف چاي و ادويه جات را محدود كنيد.

سعي كنيد هر روز صورت شما در معرض نور آفتاب قرار گيرد. اشعه آفتاب تاثير بسيار خوبي در بهبود جوشهاي غرور جواني دارد. بهتر است براي محافظت چشمها از عينك آفتابي كمك بگيريد. البته بعضي محققين معتقدند كه نور آفتاب پس از مدتي موجب تشديد آكنه ميشود، بنابراين بهتر الست اصتفاده از آفتاب را فقط براي شروع درمان به كار گيريد.

از ورزش و پياده روي غفلت نكنيد. بسياري از جوشهاي پوستي پس از مدتي ورزش به كلي ناپديد ميشوند. اگر هر روز صبح، مسافتي معادل حداقل سه كيلومتر را به صورت پياده روي يا به صورت دويدن طي كنيد و پس از آن يك دوش بگيريد، متوجه ميشويد پس از مدت بسيار كوتاهي پوست شما بسيار شادابتر ميشود و بسياري از جوشها برطرف ميگردند. ورزش و استحمام باعث باز شدن منافذ پوست، بهبود جريان خون آن و رفع چربي ميشود.

براي شستشوي صورت از آب گرم استفاده كيند. صابون شما بهتر است از نوع اسيدي باشد كه چربي را كم كند. مصرف مواد آرايشي و كرمهاي چرب را محدود كنيد و در صورت استفاده ابتدا

پوست را به يك كرم مرطوب كننده آغشته كرده و سپس از پودر يا ساير مواد آرايشي استفاده كنيد و شب هنگام خواب همه اين مواد را به وسيله شير پاك كن تميز كنيد.روزي يك بار از ماسك آناناس استفاده كنيد. تاثير اين ماسك بر جوشهاي غرور و بخصوص گلوله هاي چربي زير پوستي (جوشهاي كيستيك) بسيار جالب است.. نحوه تهيه اين ماسك در قسمت ماسكها شرح داده شده است.

پس از شستشوي صورت، هيچگاه با يك حوله به طور خشن صورتتان را پاك نكنيد، بلكه يك دستمال كاغذي يا حوله نرم را با پوست خود تماس دهيد تا خشك شود.يك درمان سريع براي جوش هاي مزمن بر روي پوست استفاده از مخلوط آب سير خام و آب ليموي تازه مي باشد.روزي يكبار استفاده از اين محلول جوش هاي صورتتان را بسيار سريع از بين مي برد.هر چند ممكن است استفاده از اين محلول كمي سوزش آور باشدولي اگر تمايل داريد يك راه حل سريع پيدا كنيدحتما اين روش درمان را بكار ببريد.استفاده از سيب زميني رنده شده به صورت ماسك براي درمان لك هاي صورت-چين و چروك-دمل-كورك-آكنه و جوش هاي سر سياه بسيار موثر ميباشد و امتحان خودش را پس داده است.هفته اي يكبار از اين خمير استفاده كنيدتا براي مدتي طولاني پوستي تميز و براق داشته باشيد.

7 دشمن موي سر

مو خوره و به دنبال آن، ايجاد آسيب شديدتر و ريزش مو، از بيشترين دلايل مراجعه بيماران زن و مرد به پزشكان است بنابراين بهتر است علل آسيب ديدگي مو را بشناسيد تا از ايجاد آن پيشگيري كنيد. .

مهم ترين علل آسيب ديدگي موها عبارت اند از:

1)

برس زدن بيش از حد و غلط: برس زدن در حد معمول اشكالي ندارد و جهت زدودن آلودگي و گرد و غبار و همچنين پخش كردن چربي پوست در تمام سطح موها و نيز ايجاد ظاهري آراسته مفيد است اما در صورتي كه موها بيش از حد برس زده شود و يا موهايي را كه داخل هم فرو رفته اند به شدت به وسيله برس جدا كنيد و يا اينكه موها را بر خلاف جهت به وسيله يك برس نوك تيز شانه بزنيد باعث آسيب ديدگي موها مي شويد.

2) تحت كشش قرار دادن موها: به اين صورت كه موها را محكم ببنديد مثل مدل دم اسبي و يا اينكه آنها را در حال كشش ببافيد. اين كار علاوه بر آسيب رساندن به ساقه مو مي تواند باعث ريزش مو از ريشه آن شود كه در صورت تكرار به طاسي دايمي آن ناحيه منجر مي گردد.

3) فر زدن موهاي صاف يا صاف كردن موهاي فر: اين كار باعث شكستن پيوندهاي گوگردي موها مي شود و در نتيجه موها قدرت خود را از دست مي دهند و به راحتي مي شكنند. پس از انجام اين كار قدرت موها قابل برگشت نيست و آسيب وارد شده به آن قسمت از ساقه مو دايمي خواهد بود.

4) بي رنگ كردن مو و استفاده از رنگ موهاي دايمي: براي اينكه بتوان مو ها را بي رنگ (دكلره) كرد و يا رنگ جديدي در آن به وجود آورد بايد به جدار مو نفوذ كنند و عمل خود را انجام دهند. اين كار معمولا با استفاده از مواد مخربي نظير آب اكسيژينه صورت مي گيرد بنابراين پس از رنگ كردن دايمي موها

نبايد توقع داشته باشيم كه موها حالت و قوام قبلي را داشته باشند. چنين موهايي سست و شكننده مي شوند و درخشش خود را از دست مي دهند و الكتريسيته ساكن باعث حالت نگرفتن آنها مي شود.

5) استفاده بيش از حد از وسايل گرمازا مانند بيگودي و سشوار: براي خشك شدن موها بهترين راه، آن است كه آن را به تدريج با يك حوله خشك كنيد و استفاده از سشوار براي سرعت بخشيدن به روند خشك شدن مو و يا حالت دادن آن مي تواند باعث آسيب رسيدن به موها شود. در صورت استفاده از سشوار بهتر است آن را با درجه كم و از فاصله دور به كار ببريد.

6) عوامل محيطي به خصوص نور آفتاب: يكي از مهم ترين علل فرسودگي موها تماس طولاني مدت با نور خورشيد است. تابش اشعه خورشيد باعث ايجاد راديكال هاي آزاد در ساقه مو مي شود كه شبكه پروتئيني را تغيير داده، باعث خراب تر شدن موها مي گردند. براي جلوگيري از اين مساله بايد هنگام كار در زير آفتاب از كلاه استفاده شود.

7) عادت به بازي كردن با موها: اين مساله يك وضعيت رواني خاص است كه بارها در مورد آن صحبت كرديم.

منبع: هفته نامه سلامت

پنج عادت براي افزايش طول عمر

آيا واقعا براي هر فردي اين امكان وجود دارد كه به سن 100 سالگي برسد؟ تازه ترين خبرها حاكي از آن است كه بدن شما توانايي آن را دارد كه 100 سال عمر كند به شرطي كه شما در يك مسير درست و مناسب قدم بگذاريد. منظور از مسير درست آن است كه يك نگاه منصفانه اي به عادات و نحوه ي زندگي كردن خود در حال

حاضر بيندازيد. اغلب ما دچار عاداتي شده ايم كه اين سلامتي بالقوه را كه در تمام افراد وجود دارد به مخاطره افكنده ايم! اما هرگز اجازه ندهيد كه اين عادات بد گذشته شما را نااميد كند زيرا براي داشتن عادات جديد هرگز دير نيست؛ عادات بد گذشته را تغيير دهيد. بدن شما با كمال مهرباني به اين تغيير پاسخ خواهد داد. آنچه كه مهم است اين مي باشد كه از اين لحظه به بعد چگونه زندگي خواهيد كرد.

5 عادت ويژه:

براي اينكه عادات و رفتارهاي بد گذشته تغيير كرده و رفتارهاي جديدي در مغز ما شكل بگيرند حدودا 14 تا 21 روز طول مي كشد . زماني كه الگوي جديد در مغز ما شكل گرفت، اين الگوي جديد تبديل به يك پاسخ رفتاري اتوماتيك خواهد شد.

در حالي كه شما عادات بهداشتي جديد را گسترش مي دهيد اين عادات جديد كم كم جايگزين عادات بد گذشته مي شوند. اين عادات درست و بهداشتي كه منجر به عمر طولاني تري مي شود، برگرفته از عادات و رفتارهايي است كه افراد 100 ساله در سراسر جهان داشته اند؛ دكتر «مائو» اظهار مي دارد «من مي توانم با كمال اطمينان به شما بگويم كه اين عادات باعث تغيير كردن شما و جوان شدن شما مي گردند! »

روزانه پنج وعده ي غذايي داشته باشيد

معمولا يكي از عادات غذايي، خوردن 3 وعده ي غذايي در طول روز مي باشد اما خيلي بهتر است كه پنج وعده ي غذايي اما كوچك و سبك داشته باشيم. زماني كه پنج نوبت در طول روز وعده ي غذايي كوچك ميل مي كنيد در

حقيقت شما در تمام طول روز يك جريان پيوسته اي از مواد مغذي، قند خون و انرژي زا را به بدن خود مي رسانيد؛ علاوه بر اين خوردن به اين شيوه فشار كمتري بر دستگاه گوارش و سيستم سوخت و ساز بدن وارد مي كند و خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي را كاهش مي دهد.

از پله به جاي آسانسور استفاده كنيد.

مزاياي سلامتي حاصل از داشتن يك برنامه ي ورزشي روزانه، آنقدر زياد است كه لازم به ذكر نمي باشد. ورزش كردن به طور مرتب مي تواند سبب افزايش سلامتي جسمي شود، سيستم ايمني بدن را تقويت مي كند، مفاصل حركتي بدن را تقويت مي كند و همچنين انرژي بدن را افزايش مي دهد و ...

هميشه در تمام طول روز از فرصت هاي پيش آمده براي داشتن يك فعاليت فيزيكي استفاده كنيد، مثلا به جاي آسانسور از پله استفاده كنيد، به جاي ماشين سواري دوچرخه سواري كنيد، پياده روي كنيد و يا بدويد. ورزش هاي «تاي چي» را انجام دهيد و در كلاس هاي ورزشي شركت نمائيد؛ ورزش كردن و سالم ماندن را تجربه كنيد.

خنديدن را فراموش نكنيد!

تحقيقات نشان داده خنده و شادي سبب تقويت سيستم ايمني مي گردد و در نتيجه به نوعي بدن را در مقابل بيماري و سرطان حفظ مي نمايد. خنديدن سبب افزايش ترشح «اندورفين» در مغز مي شود و در نتيجه يك حس خوشي و سرحالي به ما مي دهد؛ بدون شك افرادي كه شادتر هستند زندگي سالم تر و طولاني تري دارند.

آب بنوشيد!

آب براي سلامت فيزيولوژي بدن ضروري است. افرادي كه به سن 100

سالگي رسيده اند در سراسر جهان يكي از رموز عمر طولاني خود را نوشيدن آب به اندازه ي كافي ذكر كرده اند و دانشمندان نيز اين مطلب را تأييد مي كنند. آنچه در تمام اين افراد مشترك است نوشيدن آب از منابع پاك و سالم مي باشد؛ منابع آبي كه از شهرها فاصله دارد و عاري از هر نوع مواد آلوده و يا شيميايي مي باشد. سعي كنيد از آب فيلتر شده استفاده كنيد، به ويژه از فيلترهايي استفاده كنيد كه ناخالصي هاي موجود در آب را گرفته اما مواد معدني محلول در آب را حفظ مي كند. براي گذاشتن آب در يخچال هرگز آن را داخل بطريهاي پلاستيكي نريزيد زيرا تركيبات شيميايي مضر بطري پلاستيكي به درون آب نفوذ مي كند.

با انجام مديتيشن (مراقبه) به آرامش برسيد.

استرس ريشه ي اكثر بيماري هايي است كه دوره ي عمر ما را كوتاه تر مي كند. امروزه استرس هاي موجود در زندگي همچنان در حال افزايش است و بايد به دنبال راهي براي مقابله ي با آن باشيم. مراقبه (مديتيشن) يكي از بهترين روش هايي است كه مي تواند استرس و تنش ها را كاهش داده و به ما جاني تازه بخشد.

نفس كشيدن يكي از اعمال حياتي است كه بدن ما انجام مي دهد و در مراقبه، ما ياد مي گيريم كه چگونه به طور صحيح و اصولي نفس بكشيم تا بتوانيم 70درصد مواد مضر و سمي را از بدن خود خارج سازيم؛ مراقبه سبب آرامش فكر و ذهن ما مي شود؛ هورمون هاي ترشح كننده در اثر استرس را كاهش مي دهد و

ما را به هدف مان كه همان داشتن زندگي آرام تر و عمر طولاني تر است نزديك مي كند.

اين مراقبه را انجام دهيد.

به راحتي بر روي صندلي و يا كف زمين بنشينيد. چشمان خود را بسته و به طور طبيعي نفس بكشيد. به محض اينكه فكري وارد ذهن شما مي شود اين گونه تصور كنيد آن را داخل بادكنكي كرده و در هوا رها كنيد تا آنقدر بالا رود كه در ذهن شما ناپديد گرديد اين عمل را تكرار كنيد تا تمام افكار هجوم آورده به ذهن شما، از ذهنتان خارج شود. بعد از چند لحظه بدن شما احساس سبكي مي كند و ذهن و مغز شما آرامش مي يابد. در ابتداي كار ممكن است كمي سخت به نظر آيد اما پس از چند بار تمرين آسان مي شود.

منبع:دنياي سلامت شماره 32

برخورد مسالمت آميز با جوش صورت!

گاهي اوقات به نظر مي رسد كه مراقبت از پوست و كنترل آن غير ممكن است به خصوص زماني كه صبح از خواب بيدار مي شويد و يك جوش بزرگ روي بيني و يا يك تبخال گوشه ي لب خود مي بينيد. ولي خبر خوش اين است كه راه هايي براي پيشگيري و درمان جوش هاي ساده وجود دارند.

جوش زماني ايجاد مي شود كه پوست با نوعي چربي به نام سبوم كه به طور طبيعي پوست و مو را چرب نگه مي دارد، مسدود شود. آكنه معمولا در دوران بلوغ كه هورمون ها افزايش مي يابند و باعث مي شوند پوست چربي بيشتري توليد نمايد، بيشتر بروز مي كند و از آنجايي كه بيشتر غده هاي چربي روي پيشاني،

بيني و چانه يعني منطقه ي T قرار دارند، اين منطقه بيشتر مستعد جوش است.

رعايت نكات ساده ي زير به پيشگيري و درمان سريع جوش ها كمك مي نمايد:

-اگر مرتب جوش مي زنيد صورت خود را دو بار در روز (نه بيشتر) با صابون ملايم و آب گرم بشوئيد. پوست صورت خود را با حركات دوراني و خيلي ملايم ماساژ دهيد. صورت خود را نخراشد. شستشوي بيش از حد و خراشيدن پوست باعث تحريك آن مي شود.

-جوش ها را نتركانيد! شايد به نظر اغوا كننده باشد ولي علت اينكه آن را منع مي كنيم اين است كه با تركاندن جوش آلودگي بيشتري وارد پوست مي شود و موجب تورم، قرمزي و حتي باقي ماندن جاي جوش مي شود.

-پوست خود را با انگشتانتان لمس نكنيد و اشيايي مانند گوشي تلفن را به صورت خود نچسبانيد. لمس كردن پوست باعث انتشار باكتري هايي مي شود كه پوست را تحريك مي كنند. براي دور نگاه داشتن باكتري ها، قبل از ماليدن هر ماده اي به پوست، از قبيل كرم يا مواد آرايشي، دست هاي خود را با آب و صابون بشوئيد.

-اگر عينك طبي يا آفتابي مي زنيد، عينك خود را مرتب بشوئيد تا از مسدود شدن منافذ پوست، اطراف چشم و بيني پيشگيري نمائيد.

-اگر پوست بدنتان جوش مي زند لباس هاي تنگ نپوشيد تا پوستتان تنفس كند، همچنين از پوشيدن هدبند و كلاه كه چربي و آلودگي را جمع مي كنند، خودداري نمائيد.

-قبل ازخواب آرايش خود را پاك كنيد. لوازم آرايشي كهنه اي را كه تغيير رنگ يا بو داده اند، دور

بريزيد.

-موهايتان را تميز و دور از صورت خود نگه داريد تا آلودگي بيشتري به پوستتان نرساند.

-پوست خود را از آفتاب حفظ كنيد. شايد فكر كنيد كرم پودر جوش هاي شما را مي پوشاند ولي اين كاملا موقتي است. كرم پودر باعث مي شود كه پوست چربي بيشتري توليد كند و جوش ها بدتر شوند. كرم پودر به پوست آسيب مي رساند و باعث چروك و سرطان پوست مي شود.

منبع:ماهنامه دنياي سلامت

23 روش براي جوان ماندن پوست

نگراني از اين بابت كه پوست شما پيرتر از سن واقعي به نظر رسد مي تواند تبديل به يك نوع اضطراب و استرس پايدار شود. در ادامه به 23 روش پيشگيري و درمان اشاره مي كنيم. اغلب روش هاي پيشگيري مربوط به عادت و سبك زندگي است و بعضي از روشهاي درماني نيز با مراجعه به متخصص پوست و زيبايي انجام شدني است.

روش هاي پيشگيري

1- از قرار گرفتن در معرض نور خورشيد اجتناب كنيد. زيرا اولين و مهم ترين عامل بروز چين و چروك صورت است. اين عامل حتي موثرتر از فاكتور وراثت در اين زمينه عمل مي كند.

2- از كرم ضد آفتاب استفاده كنيد. اگر از قرار گرفتن در معرض نور خورشيد گريزي نيست از كرم ضد آفتاب مناسب استفاده كنيد تا از بروز سرطان پوست جلوگيري شود و مانع از بروز چين و چروك شود.

3- سيگار نكشيد. سيگار باعث شكسته شدن كلاژن پوست و از دست رفتن خاصيت ارتجاعي آن مي گردد.

4- به اندازه كافي بخوابيد. در غير اين صورت بدن توليد هورموني به نام كورتيزول مي كند كه نتيجه اي جز شكستن و آسيب به سلولهاي پوستي نمي

شود. استراحت كافي منجر به توليد هورمون رشد مي شود كه پوست را محكم نگه داشته و خاصيت الاستيك آن را حفظ مي كند.

5- به پشت بخوابيد. وضعيت بدن در حالت خواب نيز مهم است. مثلا خوابيدن به پهلو باعث ايجاد چين و چروك در گونه ها مي شود.

6- چشمان خود را هم نكشيد . اغلب به دليل ضعف بينايي چنين واكنش خودكاري توسط صورت(ماهيچه هاي اطراف چشم) انجام مي شود. بنابر اين بهتر است در صورت ضعف بينايي حتما از عينك استفاده كنيد.

7- ماهي بخوريد. اين غذاي دريايي سرشار از پروتئين و اسيد چرب امگا 3 مي باشد كه براي سلامت و شادابي پوست لازم است.

8- سويا بخوريد. تركيبات موجود در سويا به ترميم آسيب هاي پوست كمك مي كند.

9- مصرف كاكائو. كاكائو حاوي 2 نوع فلاونول (اپي كاتچين، كاتچين) مي باشد كه مانع از آسيب هاي نور خورشيد به پوست مي شود و جريان خون به پوست را ارتقا مي بخشد و باعث مي شود كه پوست نرم تر شود.

10- خوردن ميوه ها و سبزيجات متنوع. آنتي اكسيدان موجود در اين مواد گياهي مانع از آسيب سلولهاي پوست در نتيجه وجود راديكال هاي آزاد مي شود.

11- از مواد مرطوب كننده استفاده كنيد.

12- در شست و شوي صورت زياده روي نكنيد.

روش هاي موضعي از بين بردن چين و چروك صورت

تركيباتي كه در ادامه به آن اشاره مي شود مي تواند چين و چروك صورت را برطرف كند . اغلب آنها در هر دو نوع از مواد آرايشي بهداشتي تجويزي و غير تجويزي وجود دارد.

13- آلفا هيدروكسي اسيد(AHAs) : نوعي لايه بردار طبيعي كه

سلولهاي مرده را مي زدايد و چين و چروك هاي سطحي را برطرف مي كند (به خصوص چروك هاي اطراف چشم).شواهد نشان مي دهد كه اين تركيب باعث تحريك توليد كلاژن مي شود.

14- رتينوئيدها(Retinoids ): تنها تركيبي كه سازمان غذا و دارو براي از بين بردن چين و چروك هاي صورت تصويب كرده است. اين ماده در واقع فرم طبيعي ويتامين A مي باشد و در از بين بردن چروك هاي سطحي موثر است.

15- ويتامين C موضعي. اين تركيب باعث توليد كلاژن مي شود و مانع از بروز اسيب هاي ناشي از اشعه هاي خورشيدي مي شود.التهاب هاي پوستي را بهبود مي بخشد و مشكلات رنگدانه اي را برطرف مي كند. بيشتر محققان شكل اسيد آسكوربيك را براي رهايي از چين و چروك پيشنهاد مي كنند.

16- آيدبنون (Idebenone) . اين تركيب شيميايي به گونه اي قوي مشابه آنتي اكسيدان هاي طبيعي است كه استفاده موضعي از اين تركيب براي فقط 6 هفته منجر به كاهش خشكي پوست به ميزان 26% ، افزايش آب رساني به پوست به ميزان 37% ، كاهش چين و چروك به ميزان 29% و بهبود آسيب هاي ناشي از نورخورشيد به مقدار 33% است.

17- فاكتورهاي رشد. بخشي از پاسخ هاي ترميم كننده زخم ها در بدن اگر به صورت موضعي مصرف شود مي تواند در اين زمينه موثر باشد.

18- پنتاپپتيد ها(Pantapeptides ). اين تركيب نيز باعث توليد كلاژن مي شود. خطوط چين و چروك را از بين مي برد.

روش هاي ديگر از بين بردن چين و چروك

19- بوتاكس . تزريق ماده سمي بوتولينوم كه منجر به رلكس شدن ماهيچه هاي

زير چين و چروكمي شود و در نتيجه چروك ها نيز برطرف مي شود.

20- چگال كردن چين و چروك. پزشكان در اين رابطه سعي مي كنند چين و چروك را با مواد متنوعي مثل كلاژن ، اسيد هيالورونيك و ساير تركيبات سنتتيك پر كنند.

21- لايه گذاري با ليزر. د راين روش به كمك منبع نوري سطح خارجي پوست برداشته مي شود و زخم بسيار خفيفي باقي مي گذارد . ولي به تدريج پوست جديد بدون چين و چروك و با كيفيت رشد مي كند.

22- لايه برداري شيميايي. در اين روش نيز به كمك تركيبات شيميايي لايه خارجي پوست برداشته مي شود و ايجاد آسيب مي كند كه پاسخ بدن در مقابل آن توليد كلاژن است.

23- پوست خراشي (Dermabrasion ). در اين روش نيز به نوعي لايه برداري از پوست صورت انجام مي شود.

آشنايي با برخي ضايعات پوستي

نويسنده: دكتر محمد علي نيلفروش زاده

شايعترين مشكلات پوستي:

از آنجائيكه مبحث بيماريهاي پوستي، از مباحث گسترده و تخصصي مي باشد، در اينجا تنها به اختصار به برخي از شايعترين مشكلات اوليه پوستي كه به درمان با داروهاي بدون نسخه پاسخ مي دهند، اشاره مي شود.

بديهي است كه در صورت بروز مشكلات پوستي پيشرفته تر و يا تداوم همين مسائل اوليه پس از درمان با داروهاي بدون نسخه، مراجعه به پزشك متخصص پوست و پيگيري درمان توصيه شده اجتناب ناپذير خواهد بود.

الف) درماتيت تماسي يا اگزما:

يكي از شايعترين مشكلات پوست مي باشد كه در نتيجه تماس با مواد خارجي (آلرژن يا محرك) ايجاد مي شود و مي تواند به دو صورت حاد يا مزمن بروز كند. در مرحله حاد، خارش، قرمزي، دانه دانه شدن، تاول و تورم موضع مشاهده مي شود

كه معمولاً اين ضايعات بصورت تكه تكه در بدن منتشرند.در موارد مزمن، پوست ضخيم و شاخي شده و در نتيجه خاراندن كنده شده، كبره بسته و ممكن است به عفونت ثانويه مبتلا شود.درماتيت تماسي برحسب عامل ايجاد كننده به دو دسته درماتيت تماسي تحريكي و درماتيت تماسي آلرژيك يا حساسيتي تقسيم مي شود.

1) درماتيت تماسي تحريكي:

كه در اثر عوامل محرك اوليه يا ثانويه ايجاد مي شود. محركهاي اوليه نظير يك اسيد قوي، در همان تماس اول منجر به واكنش پوست مي شوند، اما محرك هاي ثانويه نظير عوامل شوينده، صابونها، مواد آرايشي و داروهاي موضعي، در صورت تماس مكرر با پوست، به درماتيت منجر مي شوند.علائم اين نوع درماتيت مي تواند از يك سرخي معمولي پوست آغاز شود كه با خاراندن تا حد زخم شدن پوست پيش مي رود. محركهاي اوليه باعث سرخي و خارش پوست و يا زخمي شدن آن مي شوند، ولي محركهاي ثانويه التهابات خفيف دراز مدت ايجاد مي كنند كه به علائمي شبيه درماتيت مزمن منجر مي گردند.

2) درماتيت آلرژيك يا حساسيتي:

نوعي واكنش ايمني بدن نسبت به عوامل آلرژن يا حساسيت زا نظير مواد آرايشي برخي داروهاي موضعي، زيورآلات، گياهان سمي و غيره مي باشد.اولين قدم براي درمان درماتيت تماسي، قطع تماس با عوامل محرك يا آلرژن است. سپس مي توان با استفاده از داروهاي موضعي بي حس كننده، ضد خارش و ضد التهاب به درمان علامتي بيماري پرداخت.

ب- ادرار سوختگي نوزادان:

ادرار سوختگي يا درماتيت كهنه بچه، از شايعترين انواع درماتيت در ميان نوزادان است كه بصورت يك التهاب پوستي حاد و گذرا بروز مي كند و مي تواند منجر به سوختگي، خارش و در نتيجه برهم خوردن آرامش و خواب نوزاد گردد.يكي از شايعترين عوارض

ادرار سوختگي، عفونتهاي باكتريايي و قارچي موضع است كه آنهم از رطوبت، گرما و قليايي بودن محيط، ناشي مي شود و عوارض جدي تري بدنبال خواهد داشت. در نتيجه در رابطه با اين مسئله پيشگيري كه بسيار هم آسان است، از اهميت فوق العاده اي برخوردار مي باشد.

نكات مهم براي پيشگيري از ادرار سوختگي:

* تا آنجا كه امكان دارد، موضع را تميز و خشك نگاه داريد:

- كهنه يا پوشك خيس نوزاد را هر چه سريعتر تعويض كنيد.

- شبها اغلب نوزاد به فاصله كوتاهي پس از بخواب رفتن ادرار مي كند. بنابراين تعويض كهنه يا پوشك در اين هنگام از ادرار سوختگي شبانه جلوگيري مي كند.

- پس از هر بار دفع ادرار يا مدفوع، موضع را با آب ساده يا صابون بچه شسته، خوب آبكشي كنيد. سپس موضع را خشك نموده و بگذاريد تا قبل از بستن مجدد هوا بخورد. مي توانيد قبل از بستن مجدد، از پودر تا لك استفاده نمائيد.

- هرگز از قسمتهاي خيس كهنه براي پاك كردن نوزاد استفاده نكنيد زيرا با اين كار خود آلودگي را روي پوست نوزاد پخش خواهيد كرد.

* توجه داشته باشيد كه كيفيت، لطافت و قدرت جذب پوشك يا كهنه بچه در پيشگيري از اين مشكل بسيار مهم است.

** در صورت استفاده از كهنه هاي پارچه اي، آنها را با محلولهاي ضد عفوني كننده اي نظير ستريميدسي يا ساولن (مراجعه به تك نگار اين دارو) ضدعفوني نمائيد.

و اما اگر ادرار سوختگي بروز كند، مي توان از فرآورده هاي التيام بخش موجود بهره گرفت ولي در صورت بروز هرگونه عفونت در موضع احتياط نموده وبا پزشك مشورت نمائيد.

**هشدار: مصرف پمادهاي ضد التهاب استروئيدي (كرتن ها)

نظير تريامسينولون- بتامتازون- هيدروكورتيزون- فلئوسينولون

و ... به اين منظور،

كاملاً نابجا بوده و به عوارضي نظير نازكي و شكنندگي پوست و در نتيجه افزايش احتمال بروز عفونت در موضع منجرخواهد شد. مصرف اين پمادها در اين رابطه و ساير مشكلات پوستي، تنها با تجويز پزشك

مجاز است.

ج) آكنه يا جوش غرور جواني:

بثورات جلدي است كه از التهاب غدد چربي پوست خصوصاً در نواحي صورت، سينه و پشت ناشي مي شود. متأسفانه بدليل شيوع بالاي اين مسئله در ميان جوانان، امروزه خوددرماني آن بسيار متداول شده است در حاليكه رسيدن به يك نتيجه مطلوب در درمان آكنه، مستلزم تشخيص صحيح و تدوين يك درمان منطقي توسط پزشك متخصص مي باشد. بنابراين درمان اين مشكل، در مبحث داروهاي بدون نسخه نمي گنجد

ح) جرب يا گال:

عامل آن انگل ساركوپتس اسكابيه ئي (Sarcoptes scabiei) مي باشد كه از طريق تماس فرد آلوده به شخص سالم منتقل مي شود. از اين جهت خطر بروز آلودگي به سادگي نزد كليه افراد خانواده، دانش آموزان، زندانيان و غيره وجود دارد.

علائم ابتلاء:

- خارش در نواحي آلوده پوست.

- تاولهاي مرواريدي شكل

- دالان زير پوستي كه توسط انگل ايجاد مي شود و در روي پوست بصورت نقطه چين هاي زرد روشن تا قهوه اي و به حالت زيكزاك مشاهده مي شود.

در درمان اين بيماري از بنزوئيل بنزوات و كروتاميتون (رجوع به تك نگار اين دارو) استفاده مي شود ولي جهت درمان علامتي خارش ناشي از آن مي توان از ساير فرآورده هاي ضد التهاب و ضد خارش پوستي بهره گرفت.

د) خشكي و ترك خوردگي پوست:

اين مسئله كه معمولاً بصورت فصلي غالباً در فصل زمستان بروز مي كند، مي تواند عارضه ساير بيماريهاي پوستي نظير درماتيت تماسي باشد. تماس با مواد شوينده و پاك كننده، سوء تغذيه و آسيب فيزيكي لايه هاي پوست، از

مهمترين عوامل ايجاد آن هستند و علائم آن عبارتند از خشونت و فلسي شدن پوست، از دست دادن انعطاف، ترك خوردگي، پوسته ريزي، التهاب و خارش.خوشبختانه، براي رفع اين مشكل فرآورده هاي بسيار متنوعي در دسترس مي باشند كه مؤثرترين آنها، وازلين (رجوع به تك نگار اين دارو) و اوسرين هستند كه پايه غالب پمادها را تشكيل مي دهند

ز) تبخال:

شايعترين عفونت ويروسي پوست است كه عامل آن ويروس هريس سيمپلكس (Herpes Simplex) مي باشد. تيپ يك اين ويروس بيشتر بر روي لبها و تيپ دو آن در اندامهاي تناسلي مشاهده مي شود كه در نتيجه از طريق تماس جنسي انتقال مي يابد.براي درمان تبخال مي توان از داروهاي ضد تبخال نظير ميرتوپلكس (رجوع به تك نگار اين دارو) بهره جست اما توجه داشته باشيد كه در صورت عدم پاسخ به اين دارو، حتماً به

پزشك مراجعه كنيد.

و) گزش حشرات:

نيش زنبور عسل- زنبور زرد- زنبور سرخ، زنبور بي عسل و مورچه معمولاً دردناك بوده، مي تواند منجر به ناراحتي، بيماري و واكنشهاي حساسيتي موضعي (با علائم جلدي نظير كهير و ساير بثورات جلدي) و يا واكنشهاي حساسيتي شديد (با علائم تنفسي و قلبي- عروقي) گردد.عموماً در افراد طبيعي، گزش يا نيش حشرات تنها باعث تحريك موضعي، التهاب، تورم و خارش مي شود كه فرد را وادار به مالش و خاراندن موضع مي كند. اما ممكن است در افراد حساس، واكنش هاي حساسيتي ايجاد كند كه مستلزم ارجاع بيمار به اورژانس گردد. البته امروژه با استفاده از روشهاي ايمونوتراپي (ايمني درماني)، توانسته اند حساسيت بسياري از افراد را كاهش داده و حتي كاملاً از ميان ببرند.ممكن است برجستگي يا زگيل محل نيش يا گزش ماهها بر جاي بماند يا در شرايط ابتلاء

به عفونت، مشكلاتي نظير زرد زخم، كورك يا اگزما بروز كند.كالامين (رجوع به تك نگار اين دارو)، بنزوكائين (رجوع به تك نگار اين دارو)، ضد هيستامينها (ديفن هيدرامين در تركيب كالامين- دي)- بنزآلكونيم كلرايد- كامفر و منتول مي توانند در تخفيف علائم ناشي از گزش يا نيش حشرات مؤثر واقع شوند.

اقدامات اوليه در صورت گزش حشرات:

- كمپرس آب سرد جهت كاهش خارش، تورم و درد موضع و كاهش سرعت جذب زهر.

- بيرون كشيدن فورري نيش يا كيسه زهر در مورد زنبور.

- ضد عفوني موضع توسط ضد عفوني كننده هاي موضعي.

ه_- سوختگي ها:

سوختگي باعث مرگ سلولهاي پوست، انعقاد پروتئينها، تخريب عروق جلدي و خروج مايعات از آنها و در نتيجه بروز ظاهر مرطوب و تاول (در سوختگيهاي درجه دوم و سوم) در موضع مي شود. به اين ترتيب در سوختگيهاي خيلي عميق، مقادير زيادي از مايعات و املاح بدن از عروق خارج گرديده، در نتيجه سيستم گردش خون دچار مشكل شده و شرايط شوك ايجاد مي شود. بنابراين حتي بيمار به بستري شدن در بيمارستان و تزريق وريدي مايعات به منظور جبران مايعات از دست رفته نياز پيدا مي كند. صرفنظر از برهم خوردن تعادل مايعات و املاح بدن، خطر ابتلاء به عفونت نيز از عوارض بسيار مهم سوختگيهاست و به همين منظور از آنتي بيوتيكهاي موضعي نظير سيلورسولفاديازين (رجوع به تك نگار اين دارو) استفاده مي شود اما در موارد شديدتر، تجويز آنتي بيوتيكهاي خوراكي و حتي تزريقي نيز ضرورت مي يابد.

اصولاً سوختگيها را بر اساس عمق به 3 درجه تقسيم بندي مي كنند:

درجه يك- سرخي پوست كه با فشار از بين مي رود اما ناحيه سوخته دردناك است.درجه دوسطحي- تاول تركيده يا نتركيده دارد و پوست زير

تاول سرخ بوده، ناحيه سوخته در تماس بسيار حساس است.درجه دو عمقي- پوست خشك، سفيدو نرم است، حساسيت ناحيه سوخته به تماس و سوزن كم شده ولي كاملاً از بين نرفته است.درجه سه- پوست قهوه اي و سفت و چرم مانند است و در ناحيه سوخته با بي حسي مواجهيم.

اقدامات اوليه در انواع سوختگي (خفيف)

1- سوختگي در اثر حرارت: موضع را زير شير آب سرد گرفته، سپس تا از بين رفتن كامل احساس درد، در آب سرد ساكن نگهداريد. در اين نوع سوختگي عموماً بدليل عدم بروز تاول در موضع، نيازي به پانسمان نيست.

2- سوختگي توسط جريان برق:

معمولاً ضايعه تنها در محل عبور جريان ايجاد مي شود كه غالباً عميقتر از آن است كه بتوان خوددرماني نموده بايد بلافصله به پزشك مراجعه كرد مگر آنكه در محدوده بسيار كوچكي باشد.

3- سوختگي در اثر تماس با مواد شيميايي:

موضع را از هرگونه پوشش آزاد نموده، با جريان آب سرد شستشو دهيد (بمدت 15 دقيقه در مورد مواد اسيدي و تا زمان از بين رفتن حالت ليزي و لزجي پوست در مورد مواد قليايي) و اما در صورت تماس با چشمها، 30 دقيقه شستشو توصيه مي شود كه بايد حتماً از سمت داخلي چشم (مجاور بيني) به سمت خارجي چشم صورت بگيرد. سپس چشم را با يك پوشش استريل (گاز استريل) پوشانده، به پزشك مراجعه نمائيد.

4- آفتاب سوختگي:

معمولاً در حدي است كه بخودي خود بهبود مي يابد تنها كافيست كه هر چه سريعتر خود را از محدوده نور مستقيم خورشيد خارجي نمائيد. اما در صورتيكه سوختگي در ناحيه چشمها و اندامهاي تناسلي خارجي باشد كه به سوختگي درجه دوم منجر شود و يا

اينكه بيمار از درد شديد رنج ببرد، حتماً بايد به پزشك مراجعه كرد.

همچنين در صورتيكه بيش از %10 سطح بدن كودكان و 15 الي %20 سطح بدن بالغين بسوزد. در اين بيماران گرمازدگي بشدت شايع است كه از علائم آن مي توان به افزايش دماي بدن، سرگيجه، ضعف يا تشنج اشاره كرد. در اين شرايط نيز بيمار بايد فوراً به يك مركز اورژانس ارجاع شود.

بطور خلاصه، در مورد سوختگيهاي كوچك درجه اول و دوم كه غالباً خودبخود بهبود مي يابند، هدف اصلي تخفيف درد ناشي از سوختگي و حفاظت موضع از هوا و پيشگيري از خشكي و عفونت آن است. به اين منظور، پس از كمپرس سرد، موضع را با آب و صابون ملايم (و يا سرم شستشو) شستشو دهيد. براي خشك كردن مي توانيد از يك حوله تميز استفاده كنيد ولي هرگز حوله را روي زخم نكشيد. سپس موضع را با يك پوشش مناسب (گاز وازلينه و باند) پانسمان كنيد. البته در صورت لزوم مي توانيد از پمادهاي سوختگي نيز بهره بگيريد. اگر ناحيه سوخته شده ترشح داشته باشد، 3 تا 6 بار در روز و هر بار 15 تا 30 دقيقه شستشو با آب و صابون ملايم مي تواند بسيار مفيد باشد.توجه داشته باشيد كه پانسمان زخم بايد هر 2 روز تعويض شود. در صورت چسبندگي گاز به زخم، مي توانيد آنرا در آب گرم بخيسانيد تا به آرامي از زخم جدا شود. در حين تعويض پانسمان بايد موضع را از لحاظ ابتلاء به عفونت بررسي نمود. علائم اوليه عفونت مي توانند بصورت التهاب لبه زخم، تاولهاي جديد يا تشديد درد بروز كنند كه در اين صورت بايد به پزشكمراجعه

نمود.توجه داشته باشيد كه در صورت خيس شدن پانسمان زخم، بايد از پانسمان دائمي آن پرهيز نموده و گاهگاه آنرا هوا داد.

بيماري هاي پوستي با منشا رواني

اهميت نقش عوامل روحي- رواني در بيماري هاي پوستي براي متخصصين پوست به خوبي شناخته شده است.تعامل بين پوست و ذهن افراد به اشكال مختلف تظاهر مي كند. مثلا در مورد بيماري هاي عود كننده اي مثل بيماري هاي التهابي پوست(مانند اگزما، پسوريازيس و آكنه) نقش تشديد كننده ي استرس و عوامل هيجاني به اثبات رسيده است.از طرف ديگر بروز ضايعات و مشكلات پوستي به علت ايجاد ظاهر نازيبا سبب فشار روحي در فرد مي شود و در مورد بيماري هايي مثل ويتيليگو و آلوپسي آره آتا مشكل اصلي و عمده بيمار فشار رواني ايجاد شده به علت نازيبا شدن است.گاهي پزشكان متخصص پوست با بيماري هايي مواجه مي شوند كه توسط خود بيمار ايجاد شده و در واقع ضايعات بوسيله خود بيمار القا گرديده است كه مي توان به مواردي مانند هذيان پارازيتوز، تريكوتيلومانيا، نوروتيك اكسكوريشن و درماتيت ساختگي اشاره كرد.همچنين بيماراني فقط با شكايت حسي پوستي مثل خارش مزمن ايديوپاتيك، FORMICATION يا احساس راه رفتن مورچه روي پوست، سوزش، سوزن سوزن شدن و علائم عجيب و غريب ديگر مراجعه مي كنند.هذيان پارازيتوز، تريكوتيلومانيا، نوروتيك اكسكوريشن و درماتيت ساختگي همگي اختلالات اوليه روان پزشكي هستند و در اين موارد هيچ اختلال اوليه پوستي، طبي و عصبي وجود ندارد. اولين قدم در مورد اين بيماران افتراق اين حالت ها از موارد ديگر و اطمينان از منشا روان شناختي آنهاست، چون بيماران داراي زمينه هاي طبي يا عصبي مثل خارش

اورميك يا NOTALGIA PARESTHETICA نيز مي توانند فقط با ضايعاتي مراجعه كنند كه توسط خود آنها ايجاد شده است و به همين علت ساير علائم روحي رواني را نيز بايد مد نظر قرار داد.در هذيان پارازيتوز بيماران به شكل غير واقع بينانه عقيده دارند كه بوسيله حشرات، كرم ها يا ديگر ارگانيسم ها آلوده شده اند. هذيان پارازيتوز اغلب در دو گروه مجزا ديده مي شود:

الف- در بيماران جوان تر كه شيوع بيماري بين مرد و زن مساوي است و بين هذيان و وضعيت اقتصادي-اجتماعي پايين واعتياد به مواد مخدر رابطه اي وجود دارد.

ب- بيماران پيرتر كه عمدتا زنان هستند كه اعتياد به مواد مخدر يا سطح اقتصادي-اجتماعي پايين در آنها به اثبات نرسيده است.

در هر دو گروه سني بيماران درباره آلودگي انگلي خود اعتقادي هذياني دارند. همچنين بيشتر بيماران شكايت از FORMICATION)خزيدن، گاز گرفتن، و احساس سوزن سوزن شدن ) دارند. اين بيماران حتي نمونه هاي گوناگوني از قطعات انگل ها را در قوطي هاي كوچك همراه خود نزد پزشك مي آورند.ضايعات خود القا شده ي پوستي مكرر مي توانند شكلي شبيه دهانه ي آتشفشان ايجاد كنند كه اصطلاحا به آنها آتشفشان هاي ماه گفته مي شود، زيرا اين بيماران پوست خود را به طور عميقي مي خراشند كه تلاش براي خارج كردن " پارازيت يا انگل" است.تظاهرات باليني بيماري حاد يا مزمن است. اين بيماران مي توانند از نظر اجتماعي منزوي شوند، چون مي ترسند افراد ديگر را با آلودگي خود آلوده كنند.به دليل اينكه داروهاي تفنني مثل آمفتامين و كوكائين مي توانند حالت فورميكاسيون (FORMICATION)يا توهم را ايجاد كنند، بايد شرح حال

قبلي يا جاري اعتياد يا استفاده مواد رد شود.بيماران با اختلال وسواسي OBSESSIVE COMPULSIVE كه وسواس كه روي يك نماي بخصوص پوست خود داشته باشند، به راحتي با يك بيمار دچار هذيان پارازيت اشتباه مي شود.

تريكوتيلومانيا (TRICHOTILLOMANIA)

تريكوتيلومانيا اشاره به حالتي دارد كه بيمار موهاي خود را مي كند(تصوير بالا). اين فرم از آلوپسي را بايد از ديگر حالت هاي ريزش مو تمايز داد.تريكوتيلومانيا را مي توان در هر گروه سني حتي كودكان 18 ماهه نيز مشاهده كرد. تظاهر باليني به صورت يك منطقه از سر دچار ريزش موي ناكامل است(آلوپسي ناقص) كه محدوده نسبتا مشخصي دارد و موهاي باقيمانده با طول هاي متفاوت در اين منطقه ديده مي شوند. اين حالت اغلب ناحيه جلوي پيشاني(FRONTAL) و فرق سر(VERTEX) را مبتلا مي كند، ولي گاهي مي تواند بطور منتشر كل پوست سر را گرفتار كند. اين حالت همچنين ابروها، مژه ها و به طور نادر موهاي ناحيه تناسلي را گرفتار مي كند. موها كنده شده يا موجي مي شوند و كمتر شكستگي شفت مو وجود دارد.

نوروتيك اكسكوريشن (NEUROTIC EXCORIATION)

نوروتيك اكسكوريشن اصطلاحي است كه براي تعريف خراشيدگي هاي پوستي با منشا رواني به كار مي رود(تصوير بالا). بيماران با نوروتيك اكسكوريشن معمولا با اكسكوريشن هاي مولتي پل در نواحي دسترس بدن مراجعه مي كنند. ضايعات اغلب روي صورت، نماي اكستانسور اندام ها و نواحي در دسترس پشت است. ضايعات اغلب به شكل خفيف در بالا و طرفين كمر به صورت قرينه و شبيه به بال هاي پروانه ديده مي شوند. زمينه ها و بيماري هاي رواني كه معمولا در بيماران با نوروتيك اكسكوريشن ديده مي

شود شامل افسردگي، اضطراب و اختلال OBSESSIVE COMPULSIVE است.

درماتيت ساختگي (FACTITIAL DERMATITIS)

در درماتيت ساختگي بيمار از ابزار و مواد پيچيده مثل اشياء تيز، مواد شيميايي سوزاننده يا تزريق مواد براي القاء ضايعات پوستي استفاده مي كند(تصوير بالا)به علت تظاهرات باليني متفاوت معمولا اين ضايعات به واسطه وجود خصوصيات مشخص و خاصي مثل گوشه هاي تيز و تصاوير غير معمول در نواحي به راحتي قابل دسترسي مشخص مي شود. معمولا مشكلي در افتراق اين ضايعات از بيماري هاي پوستي واقعي يا از نوروتيك اكسكوريشن وجود ندارد. ظاهر ضايعات وابسته به متد و روش خاص بيمار مورد استفاده براي ايجاد ضايعه است. تيپ هاي بخصوصي از اختلالات رواني زمينه اي مثل تمارض، سايكوز(جنون) و اختلالات شخصيتي كه به وسيله رفتار خويش ويرانگر مشخص مي شوند(مثل اختلال شخصيتي مرزي)، اغلب همراه با اين بيماران ديده مي شود.

تاثير ازن بر سلامت

نويسنده: علي اعظم سلگي

ازن چيست؟

ازن گازي مركب از 3 اتم اكسيژن است. ازن مي تواند هم در سطوح بالاي جو و هم در سطح پايين جو يافت شود.ازن مي تواند هم بد و هم خوب باشد.

ازن خوب

ازني كه در سطوح بالاي جو (30-6) مايلي سطح زمين قرار دارد، نقش يك لايه محافظ براي جلوگيري از ورود اشعه ماورا بنفش را بر عهده دارد. اين ازن مفيد به تدريج توسط مواد شيميايي مصنوعي كه به اتمسفر مي رود در حال تخريب است.منطقه اي كه لايه ازن به شكل قابل توجهي در آن در حال تخريب است قطب جنوب است كه به سوراخ لايه ازن معروف شده است.

ازن بد

در سطح زمين، ازن هنگامي شكل مي گيرد كه آلاينده هاي توليد شده توسط ماشين ها، نيروگاه ها، بويلرهاي صنعتي، پالايشگاه ها، كارخانجات

مواد شيميايي و ديگر منابع، در حضور نور خورشيد با هم واكنش مي دهند. نتيجه اين واكنش ها توليد يك سري آلاينده هاي ثانويه از قبيل ازن است. ازن در سطح زمين يك آلاينده خطرناك است.

افراد در معرض خطر كدامند؟

به صورت ميانگين 3/1 افراد نسبت به ازن در معرض خطر بيشتري نسبت به ديگران هستند.

1- كودكان فعال: زيرا قسمت عمده اي از تابستان را در هواي آزاد مشغول بازي هستند.

2- همه افراد با هر گروه سني كه فعاليت هاي بيروني زيادي دارند، چرا كه در حين فعاليت فيزيكي، ازن به صورت عميق تري به ريه افراد استنشاق مي شود.

3- افرادي كه بيماريهاي ريوي، از جمله آسم دارند، زيرا ريه اين افراد زودتر به مقادير كمتري از ازن حساسيت نشان مي دهد.

4- بعضي افراد حساس، مكانيسم حساسيت اين افراد به سطوح كم ازن هنوز شناخته نشده است

تاثير ازن بر سلامت انسان

- ازن مي تواند سيستم تنفسي را تحريك كرده و باعث سرفه، تحريك گلو و درد غير معمول قفسه سينه گردد.

- ازن عملكرد ريه را كاهش داده و نفس كشيدن را مشكل مي كند (نفسهاي عميق و شديد). همچنين تنفس ممكن است تند شده، عمق كمي داشته باشد. اين امر ممكن است توانايي فرد را براي كارهاي شديد محدود كند.

- ازن آسم را تشديد مي كند. وقتي سطوح ازن بالا باشد، افراد مبتلا به آسم حمله هايي از بيماري را تجربه مي كنند كه ممكن است فرد نياز به دارو يا پزشك پيدا كند.چرا كه ازن حساسيت فرد به آلرژي هايي مثل گرد و غبار، مايت ها و ... را تشديد مي كند.

- ازن مي تواند باعث برافروختگي مخاط ريه شود. طي چند روز سلولهاي آسيب ديده كنده مي شوند و شكل

پوست آفتاب سوخته به خود مي گيرند. اين اتفاق اگر به دفعات اتفاق بيفتد (ماه ها و سال ها) بافت ريه ممكن است براي هميشه جراحت خود را حفظ كند.

ميزان AQI (شاخص كيفيت هوا) مرتبط با ازن.

1- ميزان 50-0: تأثيري بر سلامت نداشته و اقدامات ايمني (احتياطي) نياز ندارد.

2- ميزان 100-51: از نظر تأثير بر سلامت متوسط است. بايد افراد خيلي حساس از انجام فعاليت بيرون از منزل و تماس بلند مدت با هواي بيرون اجتناب كنند.

3- ميزان 150-101: از نظر تأثير بر سلامت براي گروههاي حساس ناسالم است. بايد كودكان فعال، سالمندان و كساني كه بيماريهاي ريوي مثل آسم دارند، از فعاليت سنگين و تماس بلند مدت با هواي بيرون بپرهيزند.

4- ميزان 200-151: از نظر تأثير بر سلامت ناسالم است. بايد كودكان فعال، سالمندان و كساني كه بيماريهاي ريوي مثل آسم دارند، از فعاليت سنگين و تماس غير ضروري با هواي بيرون بپرهيزند، ديگران نيز سطح تماس خود را با هواي بيرون كم كنند.

5- 300-201 : از نظر تأثير بر سلامت خيلي ناسالم است. كودكان فعال، سالمندان و بيماران ريوي مانند افراد آسمي از كليه فعاليتهاي بيرون منزل پرهيز كنند. ديگران نيز از تماس بلند مدت با هواي بيرون و فعاليت سنگين دوري كنند.

6- 500-301: از نظر تأثير بر سلامت خطرناك است. هر كسي بايد از فعاليت هاي فيزيكي در هواي بيرون از خانه پرهيز كند.

منبع:ميعادگاه

گرمازدگي

گرمازدگي به علت از دست دادن شديد مايعات و نمك بدن ايجاد مي شود. ويژگيهاي آن عبارت است از: غش، سرگيجه، سردرد، تهوع، كرامپ (گرفتگي) عضلاني، نبض تند و سريع، تنفس تند و كم عمق.

در برخورد با گرمازدگي به نكات زير توجه

كنيد:

1. فرد گرمازده را در يك محل خنك بخوابانيد.

2. پاهاي او را بالا بياوريد.

3. به آهستگي اما به طور مرتب به او آب حاوي كمي نمك بدهيد (به ميزان نصف قاشق چايخوري نمك در هر ليتر آب).

4. او را به بيمارستان برسانيد.

منبع: كتاب مهارتهاي زندگي

آشنايي با ساختمان ستون فقرات

نويسنده:آذر معزي-ابراهيم عباسي

منبع:راسخون

ستون فقرات يكي از شگفت انگيز ترين ساختمانهاي بدن انسان است.مهره ها نه تنها داربست اصلي بدن را تشكيل مي دهند.بلكه يكي از مجموعه هاي مهم عصبي يعني نخاع و اعصاب را در خود جاي داده اند، ساختمان اين ستون به گونه اي است كه قابليت تحمل صدها كيلوبار را دارد و از طرف ديگر، به اندازه اي انعطاف پذير است كه مي توان آن را بيش از 200 درجه خم كرد. طول ستون فقرات در زنان 60 سانتيمتر و در مردان 70 سانتيمتر است .ستون فقرات از 33 مهره تشكيل شده:7 مهره ي گردني، 12 مهره ي سينه اي يا پشتي، 5 مهره ي كمري، استخوان خارجي، و در آخر استخوان دنبالچه.

7 مهره مربوط به ناحيه گردن.

12 مهره مربوط به ناحيه پشت.

5 مهره مربوط به ناحيه كمر.

5 مهره ي به هم جوش خورده مربوط به ناحيه خارجي (استخوان خارجي) 4 مهره ي به هم جوش خورده مربوط به ناحيه دنبالچه (استخوان دنبالچه)

مهره هاي فوق روي يكديگر قرار گرفته و باهم مفصل مي شوند.

با وجود اين كه مهره ها داراي شكلهاي پيچيده و نامنظمي هستند، اما در مجموع از دو بخش تشكيل شده اند:

1- بخش پيشين مهره را جسم مهره ناميده مي شود و لوبيايي شكل بوده، از استخوان محكمي ساخته شده

است. اين بخش وزن تنه را تحمل مي كند.

2- بخش پسين مهره را«كانال مهره اي» ناميده مي شود و به صورت يك مجراي نيم دايره اي است اين بخش مسئوليت حفاظت از نخاع و اعصاب را بر عهده دارد:

همچنين بين مهره ها منافذي به نام «سوراخهاي بين مهره اي»وجود دارد كه اعصاب نخاعي از ميان آنها خارج مي شوند.

درستون فقرات علاوه بر مهره ها، ماده اي ژله مانند از جنس غضروف وجود دارد كه بين مهره هاي مجاور قرار گرفته و «ديسك بين مهره اي» ناميده مي شود.ديسك داراي يك بخش مركزي نرم به نام «هسته» است كه اطراف آن را حلقه هايي از جنس غضروف فيبري احاطه كرده است.

غضروف پشت، سبب خم شدن تنه به طرف عقب مي شود و عضلات شكم، سبب خم شدن تنها به طرف جلو مي شوند.

هنگامي كه از پهلو به تنها نگاه كنيم، در ستون مهره ها خميدگيهايي ديده مي شود:

- برآمدگي به طرف جلو در ناحيه گردن يا «لوردوز گردني».

- برآمدگي به طرف عقب در ناحيه پشت يا «كيفوز پشتي».

- برآمدگي به طرف جلو در ناحيه كمر و خاجي يا «لوردوزكمري».

ضعف عضلات تنه، همراه با قرار گرفتن در وضعيتهاي نادرست به مدت طولاني، موجب بروز تغييرات غير طبيعي در انحناهاي ستون فقرات خواهد شد.مثلاً ضعف شكم سبب افزايش لوردوز كمري مي شود كه اين امر به تدريج موجب بروز كمر درد مي گردد.

در اين مورد، حركات ورزشي براي تقويت عضلات فوق مي تواند يكي از عوامل مهم پيشگيري از كمر درد باشد.

پس از آشنايي با ساختمان ستون فقرات،

برخي از مهمترين وظايف آن را ياد آوري مي كنيم:

1- حفاظت از نخاع و اعصاب نخاعي.

2- تحمل وزن تنه و انتقال آن به اندامهاي تحتاني .

3- حفظ وضعيت تنه.

4- ايجاد حركت در تنه.

5- جذب فشارهاي وارده به تنه.

چند سوال رايج پوستي

مترجم: دكتر نگار اصغر بيگ

1- در چه سني من بايد كاربرد كرم هاي صورت را شروع كنم؟

هنگاميكه شما به سن 16 سالگي مي رسيد بايد كاربرد كرم ها و سرم هاي صورت مرطوب كننده را شروع كنيد. آنها پوست شما را از آفتاب، باد، سرما و از آلودگي هاي محيطي محافظت مي كنند. آنها حاوي اجزاء مغذي هستند و پوست را عميقاً مرطوب مي كنند.

2- يك كرم پوستي چرب مي تواند تشكيل جوش ها را تحريك كند؟

بله. گاهي اوقات يك كرم پوستي چرب مي تواند تشكيل جوش هاي چركي، دانه هاي سرسفيد و سرسياه را تحريك كند. به همين دليل است كه شما بايد با يك متخصص پوست يا زيبايي مشورت كنيد تا بدانيد چه كرمي براي پوست شما از همه مناسبتر است.

3- تفاوت بين كرم شب و روز چيست؟

تفاوت اصلي بين كرم شب و روز اين است كه كرم هاي روز سبكتر از كرم هاي شب هستند. كرم هاي روز آسانتر جذب پوست مي شوند و جهت استفاده به عنوان پايه آرايش مناسب هستند. كرم هاي شب حاوي اجزاء مغذي تري هستند و اغلب لكه هاي چربي براق روي پوست باقي مي گذارند.

4- اين درست است كه صابون براي پوست بد است؟

بله. درست است كه صابون براي پوست بد است اما امروزه فرآورده هاي مايع بسياري وجود دارند كه اختصاصاً براي پوست ظريف صورت طراحي مي شوند. آنها حاوي اسانس هاي روغني، پروتئين ها، كلاژن و اجزاء نرم كننده هستند.

5- چه چيزي آكنه ايجاد مي كند؟

فاكتورهاي متعددي شناخته شده اند كه

با آكنه مرتبط هستند: تغييرات هورموني، استرس، غدد بيش فعال، باكتريها در منافذ پوست و غيره.

6- چطور مي توانم از شر زخم هاي ناشي از آكنه رهايي پيدا كنم؟

زخم هاي آكنه كه " ماكول" ناميده مي شوند مي توانند براي چند سال باقي بمانند. در برخي موارد اين جاي زخم ها تنها روي سطح پوست واقع مي شوند و مي توانند به آساني با داروهاي مناسب درمان شوند. در موارد ديگر آكنه زخم هاي عميق تر را به جا مي گذارد كه اغلب مي توانند با درم ابريشن يا پيلينگ هاي شيميايي محو شوند.

7- جوش هاي پشت را چگونه درمان كنيم؟

هنگاميكه پوست پشت بسيار چرب باشد، جوش ها و دمل هاي چركي كوچكي ممكن است تشكيل شوند. ضروري است كه به صورت منظم كمر را پاك و لايه برداري كنيد. هر هفته كمرتان را جهت برداشتن كثيفي هاي داخل منافذ لايه برداري كنيد. هفته اي يكبار يك ماسك پشت و شير مرطوب كننده بدن را بكار بريد.

8- هر چند وقت يكبار بايد كرم صورت خود را جايگزين كنم؟

شما بسته به فصل بايد كرم هاي صورت مختلفي را بكار بريد. در طي ماههاي تابستان يك كرم مرطوب كننده با ضد آفتاب با SPF حداقل 25 بكار بريد، در طي زمستان يك كرم مغذي با اجزاء محافظ بر عليه سرما و باد با 15SPF يا بيشتر بكار بريد.

9- اگر پوست من خيلي چرب باشد بايد زير آرايش كرم مرطوب كننده بكار برم؟

بله مرطوب كننده ها از پوست حمايت كرده و به آن آرامش مي دهند و يكنواخت شدن زيرسازي را آسانتر مي كنند. اگر آرايش شما در عرض چند ساعت از زمان استفاده محو مي شود يا هنگاميكه شما آنرا روي پوست يكنواخت مي كنيد به سختي حركت مي كند اين بدان معني است

كه احتمالاً پوست شما به مرطوب كننده بيشتري نياز دارد.

10- اگر در تمام صورتم دانه هاي سرسياه دارم، بخصوص روي بيني و چانه، چطور مي توانم از شر آنها خلاص شوم؟

متاسفانه شما جهت كاهش اندازه منفذ و دانه هاي سرسياه كار زيادي نمي توانيد انجام دهيد، اما مي توانيد ميزان كثيفي و روغني را كه در آنها گير مي كند و علت اصلي تشكيل دانه هاي سرسياه است را به حداقل برسانيد. همانطور كه مي دانيم دانه هاي سرسياه هنگاميكه آرايش، كثيفي و روغن در منافذ گير مي كنند تشكيل مي شوند، بنابراين پاك كردن روزانه ضروري است. شما بايد فقط فرآورده هاي فاقد چربي را بكار بريد. صورتتان را دوبار در روز بشوئيد، يك اسكراب دانه دار كه كثيفي را از منافذ بيرون مي آورد را بكار بريد. هميشه از كرم هاي صورت ضد لك حاوي اسيد سالي سيليك يا بنزوئيل پراكسايد استفاده كنيد.

گرما زدگي

انسان جزء جانداران خون گرم بوده و حرارت بدنش هميشه ثابت مي باشد. اما اگر شخص مدت زيادي در هواي گرم تابستان تحت تابش آفتاب و يا در محيط هاي گرم مانند كوره هاي حرارتي فعاليت نمايد، دچار گرمازدگي مي شود.

علائم و نشانه هاي گرمازدگي:

گيجي، استفراغ، سستي عضلات

كاهش فشار خون، رنگ پريدگي، چسبناك و مرطوب شدن پوست بدن، تنفس صدادار، نبض سريع و جهنده و نهايتاً اغماء

افزايش درجه حرارت بدن كه گاهي به 40 درجه سانتيگراد هم مي رسد.

علائم و نشانه هاي آفتاب زدگي:

صورت برافروخته و قرمز، خشك و داغ شدن پوست بدن، افزايش درجه حرارت بدن بدليل كاهش تعريق، بي حالي و سستي.

اقدامات اوليه در گرمازدگي:

بيمار را به محل خنك منتقل نمايئد.

لباس هاي بيمار حتي الامكان درآوريد.

اگر در بيابان هستيد چنانچه رودخانه يا آبگير در دسترس است

بيمار را در آب خنك قرار دهيد و اگر عملي نبود حوله يا ملحفه اي را در آب خنك خيس نموده و دور مصدوم بپيچيد و مرتب آب سرد را به آن بپاشيد.

توجه: جهت خنك نمودن مصدوم استفاده از يخ جايز نيست، چون پوست را به سرعت خنك مي كند و در نتيجه اين عمل، خون به نقاط عمقي بدن هجوم آورده و دماي بدن بيشتر بالا مي رود.

مصدوم را به سرعت به مركز درماني انتقال دهيد.

اگر بيمار بيهوش نيست مايعات نسبتاً خنك به او بخورانيد.

با عادي شدن دماي بدن مصدوم، او را خشك كنيد.

از سرد كردن بيش از حد مصدوم اجتناب كنيد.

اگر بعد از پايين آمدن درجه حرارت، دماي بدن شروع به بالا رفتن نمود، سرد كردن بدن را دوباره انجام دهيد.

ناخنها درباره سلامت بدن چه ميگويند

گوديهاي كوچك

هنگامي كه چند تورفتگي يا گودي كوچك بر روي سطح معمولا صاف و صيقلي ناخن به وجود بيايد، ميتواند به اين معنا باشد كه در زير ناخن اتفاقاتي در جريان است. در اكثر اوقات دليل بروز اين گوديها بيماري داء الصدف يا پسوريازيس است. اين بيماري يك حالت التهابي پوست است كه به صورت لكه هاي سرخ فلس مانند بر روي پوست ظاهر ميشود و سلولهاي پوست ناخن را نيز درگير ميكند.

سطح ناخن به جاي رشد نرم و صاف، داراي ظاهري زبر و دندانه دندانه ميشود. به محض اينكه اين بيماري درمان شده و تحت كنترل قرار گيرد، ناخنها به تدريج به حالت عادي بازميگردند. (از آنجايي كه ناخن در هفته حدود ? ميليمتر رشد ميكند، براي از بين رفتن ناخن قديمي و جايگزين شدن تمام

آن با ناخن سالم، يكي دو ماه زمان لازم است.)

ناخن قاشقي شكل

ناخنهاي سالم داراي شكل بخصوصي هستند. آنها در بخش مياني كمي برآمده بوده و به سمت كنار ناخن قوس برميدارند و نوك ناخن هم كمي به سمت پايين مايل است. پس اگر متوجه شديد كه ناخنهاي شما در موقعيتي كاملا معكوس قرار گرفته اند، بايد متوجه شويد كه مشكلي وجود دارد. اين حالت كه ناخن قاشقي شكل ناميده ميشود، نشانه كم خوني همراه با فقر آهن يا iron deficiency anaemia, است. مانند بسياري از مشكلات سلامتي، بروز مشكل ظاهري، ماهها پس از كمبود شديد آهن در بدن بروز ميكند و طبعا پس از برطرف شدن فقر آهن، مدتي طول ميكشد تا ناخنها به حالت طبيعي بازگردند.

پوسته پوسته شدن

ناخن از چندين لايه كراتين (نوعي پروتئين) تشكيل شده است. بهترين حالت زماني است كه اين لايه ها براي شكل دادن به يك ناخن يك پارچه و محكم، كاملا به يكديگر چسبيده باشند. اما زماني كه از ناخنها مراقبت نشود-مثلا مدت زيادي در معرض آب بوده يا در مقابل هواي سرد و خشك باشد- اين لايه ها ورقه ورقه ميشوند. اين حالت نه تنها نشان دهنده عدم رسيدگي كافي به ناخنهاست، بلكه ميتوان به اين معني باشد كه در رژيم غذايي شما اسيد لاينوليك به اندازه كافي وجود ندارد. لاك ناخن به چسبندگي لايه ها كمك كرده و استفاده مكرر از كرمهاي مرطوب كننده براي ناخن در طول روز ميتواند بسيار مفيد باشد. كمبود اسيد لاينوليك نيز با مصرف روغنهاي نباتي-در غذا و سالاد- برطرف خواهد شد.

شكنندگي

با توجه به بعضي آمارها ميتوان تخمين زد كه حدود ??%

از زنان از حالتي كه به آن سندرم شكنندگي ناخن ميگويند رنج ميبرند. هرچند از نظر عده اي اين نام تنها عنواني تجملي براي ناخنهايي كه به سادگي ميشكنند، به شمار ميايد، اما دليل اين مشكل عميقتر از اينهاست.

ناخنهاي شكننده، ناخنهايي هستند كه نميتوانند رطوبت را در خود نگهدارند، در نتيجه لايه هاي ناخن به كلي خشك شده و ترك ميخورند. از نظر پزشكي ممكن است كم كاري تيروئيد موجب خشكي پوست و ناخن شود.

از نظر تغذيه نيز، رژيمي كه آهن آن كم باشد نيز ميتواند موجب نازكي و شكنندگي ناخن شود كه با مصرف سبزيجات برگدار مانند اسفناج، گوشت قرمز و تخم مرغ ميتوان از آن جلوگيري كرد. ويتامين ب كمپلكس نيز در بهبود بخشيدن وضعيت ناخنهاي شكننده مفيد است. البته عادات شما هم نقش مهمي در اين ميان دارند. متهم اصلي، قرار گرفتن بيش از حد ناخن در معرض آب است. مرطوب كردن مداوم دست و ناخن با آب-در اثر شستن بيش از حد دست، شستن ظروف، البسه و نظافت منزل بدون استفاده از دستكش- ميتواند شكنندگي را بدتر كند.

زردي

ناخن سالمي كه بر روي پوست سالم قرار داشته باشد، ته رنگي زيبا و صورتي دارد. اگر چنين نباشد، بايد به دلايل آن توجه شود. اگر تمام ناخنها زرد شوند، ميتوان آنرا نشانه بيماري ريه يا ديابت دانست. نقاط زرد بر روي ناخن ميتوانند به خاطر وجود قارچ يا داء الصدف ياشد. از آنجايي كه تمام موارد فوق نياز به درمان حرفه اي دارند، بهتر است در صورت طولاني شدن چنين حالتي به متخصص پوست مراجعه شود. خانمهايي كه معمولا از لاك ناخن بسيار

تيره استفاده كرده يا تقريبا هميشه ناخنهايي لاك زده دارند، پس از پاك كردن لاك متوجه زردي اندك ناخن خود خواهند شد، اما در اين مورد دليلي براي نگراني وجود ندارد. در اين حالت ناخنها از لاك رنگ گرفته اند و با مدتي لاك نزدن به رنگ طبيعي باز ميگردند.

نقاط سفيد

نقاط كوچك سفيدي كه بر روي ناخنهايي با حالات و رنگ كاملا سالم پديد مي آيند، معمولا نشانه مشكلي جدي نيستند. در اكثر اوقات آنها علامت آسيبهاي وارد شده به ناخن هستند. اگر پايه ناخن- جايي كه سلولهاي جديد ناخن توليد ميشود- صدمه ببيند، نشانه هاي اين ضربه به صورت نقاط سفيدي بر روي ناخن جديد ديده ميشود. اما با توجه به اينكه رشد ناخن بسيار كند است، زماني كه اين نشانه بر روي ناخن شما پديد مي آيد و شما آنرا ميبينيد، مدتها از زمان ضربه وارده گذشته و شما آنرا فراموش كرده ايد.

اما اگر مطمئن هستيد كه به ناخن شما آسيبي وارد نشده و اين نقاط سفيد دائما بر روي ناخن شما وجود دارند، ممكن است به مشكلاتي چون اگزما يا داء الصدف دچار بوده يا رژيم غذاييتان كمبود روي-ماده موجود در غلات كامل، مرغ و غذاهاي دريايي- داشته باشد.

تغيير رنگ

دليل بسيار رايج تغيير رنگ ناگهاني جزئي و ناسالم ناخنها ميتواند عفونت قارچي باشد. اين مشكل به سادگي در سالنهاي زيبايي غير بهداشتي منتقل ميشود و به خصوص در اثر استفاده از وسايل مانيكور استريل نشده به وجود مي آيد. عفونت قارچي موجب ميشود كه ناخن از پوست زير آن فاصله بگيرد. ناخن به تدريج از روي پوست جدا شده و ضخيم ميشود

كه اين ضخامت در واقع در اثر تجمع قارچ ايجاد شده است. عفونت باكتريايي موجب ميشود كه رنگ ناخن اندكي به سبزي متمايل شود. اگر اين عفونت به كوتيكل اطراف ناخن هم منتقل شود، اين نواحي سرخ و متورم و دردناك ميشوند. در صورت بروز چنين مشكلي به پزشك مراجعه كنيد تا برايتان آنتي بيوتيك مناسب را تجويز كند.

افراد لاغر و چاقي دروني

افراد چاق و فعال ميتوانند سلامت تر از همتايان باريك و بي تحرك خود باشند.

از قديم گفته اند كه باطن بيش از ظاهر اهميت دارد و به اين ترتيب، دردسر افراد لاغر اندام آغاز ميشود.

امروزه عده اي از پزشكان عقيده دارند چربي ناپيدايي كه اطراف اندامهاي حياتي مانند قلب، كبد و لوزالمعده – كه همه از چشم غير مصلح پنهانند- ميتوانند به اندازه چربيهاي آشكار زير پوست، خطرناك باشند.

به گفته دكتر جيمي بل (Jimmy Bell)، استاد مولكول شناسي و راديوفارماكولوژي كالج سلطنتي لندن:” لاغر بودن، لزوما به اين معنا نيست كه شخص در بدنش چربي ندارد”.از سال ???? تا كنون، بل و گروهش براي بوجود آوردن "نقشه چربي” كه نشاندهنده مكانهاي ذخيره چربي در بدن افراد است، در حدود ??? تن را با دستگاه MRI اسكن كرده اند.

بنابر اين اطلاعات، افرادي كه براي حفظ وزن خود به جاي ورزش از رژيم غذايي استفاده ميكنند، حتي اگر به نظر كاملا باريك اندام برسند، بيشتر در خطر داشتن ذخاير چربي داخلي هستند. به گفته بل:” كل مفهوم چاق بودن بايد از نو تعريف شود.”

نگراني پزشكان درباره افراد لاغر اين است كه آنها با توجه به نداشتن علايم واضحي چون شكم بزرگ و كم بودن وزنشان تصور

ميكنند سالم هستند.

دكتر لوئيس تيچهولز (Louis Teichholz) رئيس بخش قلب شناسي دانشگاه نيوجرسي كه در تحقيق بل شركت نداشته است، چنين ميگويد: ” تنها لاغر بودن شخص را نسبت به بيماري قند يا مشكلات قلبي مصون نميدارد.”

حتي افراد داراي شاخص وزن (BMI) نرمال ميتوانند مقدار شگفت آوري ذخاير چربي داخلي داشته باشند.

?? درصد از زناني كه توسط بل و همكارانش اسكن شده اند و داراي شاخص وزن نرمال (?? تا ??) بوده اند، داراي مقادير فراوان چربي داخلي بوده و اين درصد در ميان مردان به ??% رسيده است.

بازگو كردن اين خبر تازه به افرادي كه از بيرون لاغر و از درون چاقند، چندان ساده نيست. به گفته بل هرچه اين افراد باريك اندام تر باشند، بيشتر غافلگير ميشوند به خصوص كه چنين افرادي در ميان مانكنهاي حرفه اي هم ديده شده اند.

بنا به گفته بل، افراد "درون چاق” اصولا در آستانه چاقي مفرط هستند. آنها غذاهاي چرب و شيرين زيادي ميخورند و براي سوزاندن اين مواد چندان فعاليتي نميكنند، با اين حال به اندازه اي كه واقعا چاق شوند، غذا نميخورند. دانشمندان عقيده دارند كه بدن ما به طور طبيعي چربي را ابتدا در نواحي شكم جمع ميكند اما در بعضي مواقع، بدن ذخيره چربي را در نقطه ديگري آغاز ميكند.

با اين حال،هنوز هم عده بسياري از متخصصين اعتقاد دارند كه وزن عادي نشانه سلامتي و شاخص وزن، اندازه قابل اعتمادي است.

دكتر توني استير (Toni Steer) متخصص تغذيه در اين باره ميگويد: ” هرچند شاخص BMI نميتواند به طور دقيق محل چربي در بدن را مشخص كند اما ابزار باليني مفيدي است.”

لاغرهاي ناسالم

پزشكان درباره

خطرات دقيق چربي دروني چندان مطمئن نيستند، اما عده اي آنرا موجب بالا رفتن خطر ابتلا به ديابت و بيماري قلبي ميدانند. استدلال آنها اين است كه چربي دروني موجب اختلال سيستمهاي ارتباطي بدن ميشود. چربيي كه اندامهاي داخلي را احاطه كرده ميتواند پيامهاي شيميايي نادرستي ارسال كرده و بدن به ذخيره چربي در كبد يا لوزالمعده بپردازد. اين امر به ديابت نوع دوم و بيماري قلبي منجر ميشود.

مدتهاي طولاني است كه متخصصين ميدانند افراد چاق و فعال ميتوانند سلامت تر از همتايان باريك و بي تحرك خود باشند. دكتر استيون بلر (Steven Blair)، متخصص اضافه وزن ميگويد: افرادي كه داراي وزن نرمال هستند اما بيتحرك و نا متناسب هستند بيش از افراد چاق فعال و متناسب در خطر مرگ هستند.

براي مثال، احتمال اينكه كشتي گيران بسيار درشت اندام سومو (Sumo) (كشتي ژاپني)، از سوخت و سازي بهتر از بسياري تماشاگران لاغر و بي حركتشان دارند. به اين دليل كه چربي اين كشتي گيران بيشتر در زير پوست است و در ميان اندامها و عضلاتشان پخش نشده است.

خبر خوب اين است كه چربي دروني را ميتوان به سادگي با ورزش يا حتي با بهينه سازي رژيم غذايي از بين برد.

اضافه وزن يكي از عوامل خطر آفرين است، اما در ستون درجه بندي اين عوامل خطرناك در درجات پايين قرار دارد زيرا عوامل ديگري چون استعمال دخانيات، سابقه ارثي و خانوادگي، فشار خون و ميزان كلسترول عوامل بسيار مهمتري از چربي بيروني يا دروني به شمار مي آيند.

متخصصان هنگام صحبت از متناسب بودن به هيچ راه فوري و ميانبر اعتقاد ندارند. بل ميگويد: "اگر فقط

لاغر بودن برايتان مهم باشد، شايد تنها رژيم گرفتن كافي باشد، اما اگر بخواهيد واقعا سلامت باشيد، ورزش بايد يكي از اجزاء مهم و تفكيك ناپذير زندگيتان باشد.”

دردهايي كه آقايان بايد آنرا جدي بگيرند- قسمت اول

شما از آن مردهاي سرسخت و خشن و قوي هستيد، درست است؟ از آنهايي كه با وجود دشواريها و حتي آسيب ديدگي به سعي و كوشش ادامه ميدهند؟ زيرا همه ميدانند كه سختيها سازنده شخصيت انسان هستند و شما هرگز فراموش نميكنيد كه "نابرده رنج، گنج ميسر نميشود”.

خوب، هرچه باشد اين يك ديدگاه سنتي است. مردان عصر حاضر قرار است سبك و سياق ديگري داشته باشند. از نظر كارشناسان، فلسفه سالمتر و بهداشتي تر اين است كه به بدن خود گوش فرا دهيم و به دردها اعتنا كنيم. درد، زبان بدن براي اعلام خطر و نياز آن به توجه است.

مرداني كه توجه به اين پيام را مردانه نميدانند، معمولا با فاجعه مواجه ميشوند. متاسفانه تمايل آقايان به ناديده گرفتن درد بيش از زنان است و همچنين آنها نسبت به زنان كمتر به سراغ كمكهاي تخصصي ميروند و اگر به درد خود توجه كنندهم، سعي ميكنند با يك فرمول "من درآوردي” آن را درمان كنند.

اما دردهايي وجود دارند كه به هيچ وجه نبايد ناديده يا دست كم گرفته شوند.

?. سردرد شديد

بنا به گزارش انستيتوي ملي بهداشت و سلامتي آمريكا NIH ، اگردرباره اين سردرد ميگوييد "بدترين سردرد عمرم است” توجه كنيد كه ممكن است اين سردرد به دليل اتساع عروق مغزي باشد و ميتواند به سرعت به مرگ منجر شود.

اتساع عروق مغز نوعي ورم سرخرگي است كه در اثر ضعف ديواره رگ ايجاد ميشود. هر كسي

در هر سني ميتواند دچار اين عارضه شود اما در سنين ?? تا ?? سالگي اين نارسايي بيشترين تعداد را دارد. اگر رگ متورم پاره شود و داخل مغز خونريزي كند، ميتواند موجب سكته مغزي، آسيب عصبي دائمي و مرگ شود.

در ايالات متحده ساليانه در حدود ????? تن دچار اتساع عروق مغز ميشوند. نشانه هاي ديگر ااين نارسايي علاوه بر سردرد شديد، شامل تهوع، استفراغ، پلك چشم افتاده، حساسيت به نور و تغيير ميزان هوشياري است.

خلاصه اينكه، اگر دچار "بدترين سردرد عمر” خود شديد، به خصوص اگر نشانه هاي ديگر هم به همراه داشت، بلافاصله با اورژانس تماس بگيريد.

?. درد سينه

دكتر كامليا داوتيان (Camelia Davtyan) استاديار و محقق دانشكده UCLA چنين توضيح ميدهد كه هرگاه در سينه احساس فشار شديد، درد يا سنگيني داشته و "انگار يك فيل روي سينه تان نشسته” بود، امكان اينكه دچار حمله قلبي شده باشيد وجود دارد، حالتي كه ميتواند مرگ آور باشد.

توصيف NIH از اين موقعيت چنين است:” فشار ناراحت كنند، فشردگي، سنگيني يا درد” در مركز سينه كه بيش از چند دقيقه طول بكشد يا برطرف شده و مجددا آغاز شود. ممكن است درد قسمتهاي ديگر بدن را هم تحت تاثير قرار دهد. از جمله گسترش درد در يك يا هر دو بازو، پشت، گردن، فك يا معده. ممكن است شخص دچار تنگي نفس، گيجي، تهوع و عرق سرد نيز بشود.

اگر تصور ميكنيد دچار حمله قلبي شده ايد، حتي يك ثانيه هم درنگ نكنيد. به گزارش NIH، بسياري از قربانيان حمله قلبي بيش از دو ساعت در تماس با پزشك تاخير داشته اند و اين تاخير موجب

مرگ يا نارسايي قلبي دائمي آنها شده است.

?. دردهاي ديگر سينه

دكتر داوتيان به طور قاطع اعلام ميكند كه ” درد تيز و نافذي كه ناگهاني و با شدت در سينه ايجاد شود، چه با تنگي نفس همراه باشد يا خير، ميتواند نوموتوراكس (pneumothorax) باشد. نوموتوراكس آسيبي است كه در اثر تجمع هوا يا گاز در فضاي اطراف ريه ها يا لخته شده خون در داخل ششها ايجاد ميشود.”

حالت دوم كه آمبولي ريوي ناميده ميشود، انسداد خون ناگهاني و بسته شدن سرخرگ ريوي است كه معمولا در اثر گير كردن يك لخته خون كه با جريان خون از پا به ريه رسيده، ايجاد ميشود. انستيتوي ملي ريه و خون اعلام كرده است كه ساليانه بيش از ???,??? تن از آمريكاييان دچار آمبولي ريوي ميشوند و حدود ??% از آنان به اين دليل فوت ميكنند. مرگ آور بودن شرايط حدود يك ساعت پس از آغاز نشانه و درد اوليه رخ ميدهد، پس زمان در اينجا نقشي حياتي ايفا ميكند.

بنا به گفته اين انستيتو آمبولي ريوي، يكي از دلايل اصلي مرگ در ميان افرادي است كه بايد زمان طولاني در تخت بستري باشند و همچنين ميتواند در افرادي كه مجبور به انجام كارهاي نشسته از هر نوع اداري، رانندگي، خلباني و… هستند و ساعات متمادي بدون حركت مينشينند، نيز تلفات بسياري بگيرد.(ببينم، دلتان نميخواهد از جايتان بلند شويد و چند قدمي راه برويد؟)

دردهايي كه آقايان بايد آنرا جدي بگيرند- قسمت دوم

?. درد پشت شديد

به نظر ميرسد كه تقريبا همه افراد، دير يا زود درد پشت را تجربه كرده يا خواهند كرد. زيرا ما داراي ستون فقراتي هستيم كه براي راه رفتن روي چهارپا طراحي

شده اما بر روي دو پا راه ميرويم و اين درد بهايي است كه براي اين نوع ايستايي ميپردازيم. اما اگر شما دردي هرچند خفيف در پشت خود احساس كرديد كه با ضعف پا، درد تپنده اي كه در سراسر يك پا پخش شود، ناتواني در كنترل مثانه يا نگهداشتن مدفوع يا افزايش درد هنگام سرفه همراه بود، ممكن است دچار مشكلي جدي در ستون مهره ها شده باشيد.

اين مشكل ممكن است در نتيجه تورم يا بيرون زدگي ديسك – غضروفي كه مانند بالشتكي ميان هر دو مهره قرار گرفته است- باشد كه موجب ميشود مهره ها رشته هاي عصب را گاز بگيرند.

در اين حالت بايد هرچه زودتر به پزشك مراجعه كنيد تا از آسيبهاي جدي پيشگيري شود.

?. درد شكم

دردي كه در قسمت پايين سمت راست شكم حس شود و همراه يا بدون تب يا تهوع باشد و به خصوص اگر طولاني شود، نبايد شوخي گرفته شده و بايد براي احتراز از خطرات ناشي از تورم و تركيدن آپانديس، فورا به پزشك مراجعه شود.

به گفته NIH بعضي از نشانه هاي معمول ديگر آپانديسيت، تهوع، استفراغ يا اسهال و ناتواني در دفع گاز روده هستند. علاوه بر اين از دست دادن اشتها، تب خفيف و تورم شكم است. اما لزوما همه افراد تمام اين نشانه ها را با هم تجربه نميكنند.

جديترين مشكلي در اين حالت ايجاد ميشود، تركيدن آپانديس است. بيشترين خطر متوجه نوزادان، كودكان و بزرگسالان مسنتر است. هنگامي كه مواد مدفوعي پر از باكتري از درون روده وارد حفره شكمي شود، ممكن است اتفاقات بسيار بدي حادث شود كه مرگ يكي از آنهاست.

?.

درد مفاصل و عضلات

دردسر اصلي قهرمان ورزشهاي تعطيلات آخر هفته، بار سنگين درد و كشش مفاصل و عضلات خسته است. اما زمان بذل توجه به اين كوفتگي را چگونه تشخيص دهيم؟

به گفته دكتر اد لاسكووسكي (Ed Laskowski) مدير مركز مايوكلينيك طب ورزشي در روچستر (Rochester) "بساري از افراد تصور ميكنند كه ميتوانند بدون هيچ مشكلي بر روي يك عضو آسيب ديده ورزش كنند. اما چنين نيست.” اگرشما بعضي از آسيب ديدگيهاي خاص را به موقع توسط پزشك متخصص درمان نكنيد، بايد منتظر بروز مشكلات و آسيبهاي بيشتر يا افزايش طول درمان باشيد.

اگر درد با محدوديت حركتي همراه باشد، باز هم موردي براي مراجعه به پزشك وجود دارد. به گفته دكتر لاسكووسكي "درد مداوم يا فزاينده –مظورم دردي بيش از يك كوفتگي ساده است- مسئه ايست كه حتما بايد به آن توجه شود. او مي افزايد:” هرچقدر زمان مراجعه شما به پزشك زودتر باشد، بدنتان نسبت به درمان واكنش بهتري نشان خواهد داد. از نظر من هر دردي كه بيش از يكي دو روز طول بكشد، موردي قابل توجه و دليلي براي مراجعه به پزشك خواهد بود.”

خلاصه اينكه درد را انكار نكنيد

پس چرا بسياري از مردان هنگام احساس دردهاي غير عادي، مراجعه به پزشك و بهره مندي از درمانهاي لازم را مدام به تعويق مي اندازند؟ اين از آن پرسشهايي است كه پاسخ دادن به آن مشكل است. آنها مجموعه متنوعي از دلايل مختلف را ارايه ميكنند كه رايج ترين آنها اين است”فكر كردم خوب ميشود پس به آن توجه نكردم”، ” نميخواستم باور كنم كه به جراحي نياز دارم و بايد مرخصي بگيرم.” يا ”

ميدانيد جراحي چقدر خرج برميداشت؟”

دكتر داوتيان مگويد:” افراد براي بلافاصه توجه نكردن به دردهاي شديد و خطير دلايل مختلفي دارند. "آنها خيلي سرشان شلوغ است، كسي به جز خودشان در كنار بچه ها نبوده يا تصور كرده اند يكي دو قرص مسكن و خوابيدن درد را از بين ميبرده است.” او اضافه ميكند كه نداشتن بيمه درماني هم ميتواند يك دليل بسيار مهم اين كم توجهي باشد.

اما دليل آنها هرچه كه باشد، به هيچ وجه عاقلانه و قابل قبول نيست. شما ميتوانيد رئيس خود را ناديده بگيريد يا به همسر و فرزندان خود، شغلتان و حتي سگتان بي توجهي كنيد، اما دردهاي خاصي وجود دارند كه بي توجهي به آنها و عدم دريافت درمان و توجهات پزشكي لازم، موجب ميشود كه ديگر هيچ چيز مهمي برايتان معنا نداشته باشد زيرا ممكن است…

تاثير منفي آي پاد بر قلب

بررسي هاي پزشكي نشان مي دهد استفاده از iPod مي تواند تنظيم ضربان قلب را برهم بزند.

مطالعات جديد نشان ميدهد كه هرچند استفاده از آي پاد iPod براي شنيدن موسيقي محبوبتان در ميان سر و صداي خيابانها ميتواند موجب تند شدن قدمها، تنظيم افكار و بهتر شدن روحيه شما شود، اما از طرف ديگر ميتواند تاثير مخربي بر دستگاه تنظيم ضربان قلب يا pacemaker بگذارد.

بنا به گزارش منتشر شده از اين تحقيق دانش آموزان سال آخر دبيرستان، كه در مجمع ساليانه انجمن Heart Rhythm ارايه شده است، اين دستگاه پخش موسيقي كوچك در ?? درصد از موارد موجب ميشود كه پيس ميكر فرد بيمار دچار اختلال شود.

به گفته جي تكر(Jay Thaker)، دانش آموزي كه در اين تحقيق با چند پزشك همكاري

ميكند، بزرگترين مسئله نگران كننده اين است كه پيس ميكر، تمام سابقه ريتم ضربان قلب را در حافظه خود نگه ميدارد و "اگر لازم باشد پزشكي به اين سابقه برگردد و آنرا چك كند، ممكن است تصور كند كه بيمار داراي ضربان قلب ناهنجار است.”

يك خطر عمده كه بيماران قلبي علاقه مند به استفاده از آي پاد را تهديد ميكند، اين است كه با توجه به اختلال سيستم پيس ميكر و در واقع اطلاع رساني نادرست به پزشك، براي بيماري يا شرايطي تحت درمان قرار بگيرند كه در اصل وجود خارجي ندارد. تكر افزود:” علاوه بر اينها، اگر آي پاد در شخصي كه قلبش تنها به كمك دستگاه ميتپد، موجب توقف پيس ميكر شود، قلب اين شخص نيز متوقف خواهد شد.”

بسياري از دستگاههاي الكتريكي- مانند تلفن همراه، لوازم برقي، اجاقهاي مايكرو ويو و كابلهاي فشار قوي- ميتوانند تاثير مشابهي داشته باشند. به همين دليل پزشكان به بيماران خود توصيه ميكنند كه هيچ ابزار الكتريكيي را بر روي پيس ميكر خود قرار ندهند.

جي تكر و گروهش – كه شامل پزشكان دانشگاه ميشيگان نيز بودند- براي اين تحقيق، يك دستگاه آي پاد را به مدت ? تا ?? ثانيه در فاصله ? سانتيمتري سينه ?? بيمار نگه داشتند. نتيجه اينكه مشكلي كه اصطلاحا "تداخل تله متري” ناميده ميشود در ?? درصد بيماران رخ داد و حالتي كه در آن پيس ميكر عملكرد قلب را نادرست تعبير ميكند نيز در ?? درصد اين افراد رخ داد. پيس ميكر يكي از بيماران نيز از كار افتاد. در بعضي موارد آي پاد حتي در فاصله ?? سانتيمتري سينه بيمار نيز

در پيس ميكر ايجاد اختلال ميكرد.

تكر تصديق ميكند كه هرچند بيماراني كه مشكل قلبي ايشان استفاده از پيس ميكر را ضروري نموده است، اصولا از دسته كاربران معمول آي پاد نيستند، اما به علت اينكه اين دستگاههاي پخش موسيقي بسيار معمول هستند، اين افراد بايد از خطرات آن آگاه شوند.

به گفته او :” افراد معمولا آي پاد را با بند مخصوص به بازوي راست خود و درست كنار پيس ميكر ميبندند يا آنرا در جيب پيراهن خود قرار ميدهند. درواقع موقعيتهاي بسياري وجود دارند كه در آنها آي پاد درست در مجاورت پيس ميكر قرار ميگيرد، بسيار نزديكتر از آن كه يك پزشك با آن موافق باشد.”

دكتر ادوين كوين هيست(Edwin Kevin Heist)، متخصص كاردياك الكترو فيزيولوژي (cardiac electrophysiology) ( ساختار، عملكرد و كاربردهاي فعاليتهاي الكتريكي در نواحي مختلف قلب) در بيمارستان عمومي ماساچوستس نيز آي پاد را براي بيماران داراي پيس ميكر خطرناك ميداند.

به گفته او:” واضح است كه آي پاد ميتواند عملكرد تنظيم ضربان قلب را مختل كند و احتمال واكنشهاي بسيار شديد مانند بيهوشي، وجود دارد.”

او به بيمارانش ميگويد كه ميتوانند از هرنوع وسيله خانگي الكتريكي از جمله گوشي همراه و آي پاد استفاده كنند، اما نبايد آنها را روي پيس ميكر خود قرار دهند.

11 راز در مورد موخوره

در مواردي كه لايه و سطح محافظ مو در اثر صدمه هاي فيزيكي و شيميايي از بين مي رود ساقه مو از درازا شكاف بر مي دارد و سر مو شاخه شاخه مي شود كه به اين حالت موخوره شدن مو مي گويند . موخوره بيشتر در موهاي خشك و شكنده به وجود مي آيد

و در واقع علت اصلي آن كاهش رطوبت و چربي مو است .

علت هاي موخوره و راههاي پيشگيري آن

1_ برس و شانه هاي فلزي باعث صدمه ديدن مو مي شوند و موخوره ايجاد مي كنند به همين دليل توصيه مي شود از برس ها و شانه هاي از جنس طبيعي (چوب و ...) استفاده كنيد ، در ضمن از برس زدن هاي خشن و ممتد خودداري كنيد .

2_ استفاده از گيره و سنجاق سر و كش هاي محكم چون باعث كشيدن موها مي شوند در ايجاد موخوره موثر بوده و در انتخاب آنها بايد دقت كرد .

3_ سشوار و اتوي حالت دهنده مو ، چون چربي طبيعي مو را از بين مي برند ،سبب موخوره مي شوند ؛ بنابراين سعي كنيد از آنها كمتر استفاده كنيد .

4_ ار برس كشيدن موهاي خيس خودداري كنيد چون سبب كشيدگي موها و آسيب به آن مي شود.

5_ موي خود را زمان ريادي در معرض نور خورشيد قرار ندهيد.

6_ تركيبات حاوي الكل نيز سبب موخوره مي شوند .

7_ كم آبي از ديگر علتهاي ايجاد موخوره است بنابراين آب فراوان بنوشيد .

8_ بهترين راه براي پيشگيري از موخوره اين است كه هر چند وقت يك بار موهاي خود را كمي كوتاه كنيد .

9_ هنگام شستشوي موها از آب خيلي داغ استفاده نكنيد .

10_ گاهي موهايتان را ببافيد.

11_ روغنهاي گياهي مثل روغن بادام و روغن زيتون را به نوك موها بماليد . از لغاب كتيرا هم ميتوان براي درمان موخوره استفاده كنيد .

با كمردرد خداحافظي كنيم

بدن ما براي نشستن در تمام

روز ساخته نشده است.

شيوه صحيح قرار گرفتن بدن يا به عبارتي صاف ايستادن، مسئله مهمي است كه روز به روز بيشتر به دست فراموشي سپرده مي شود.

روزهايي كه سركار و در مدرسه مي گذرانيم، پر از عادات و تكاليفي است كه به شكلي كاملا دور از فاكتورهاي انساني- ارگونومي انجام مي گيرند. چند مثال آشناي اين موارد: كار با كامپيوتر، كيف هاي رو دوشي يا كوله پشتي بسيار سنگين و قراردادن گوشي تلفن بين گردن و شانه است.

پشت ما، بهاي تمام اين رفتارهاي نادرست را مي پردازد.

گذشته از پشت درد، وضعيت نادرست بدن مي تواند مشكلات ديگري از جمله تحليل مفاصل و آرتروز فرسايشي را نيز ا يجاد كند.

قرار گرفتن نادرست، ماهيچه ها و مفاصل را به شدت تحت فشار قرار داده و زمينه را براي پشت درد و آرتروز فراهم مي كند.

به اين ترتيب كه براي نمونه قرار گرفتن در فضاي كاري كه نادرست چيده شده باشد، موجب مي شود شخص بالاتنه خود را به جلو خم كرده، فشار مضاعف بر ستون مهره ها وارد كند و همين امر موجب تاب برداشتن تدريجي ستون مهره ها شود. سپس عضلات خود را با اين حالت قرارگيري جديد وفق مي دهند. به تدريج ماهيچه هاي سينه كوتاه شده، عضلات شكمي ضعيف و از طرف ديگر عضلات پشت، بلند و بيش از حد كشيده مي شوند.

اين طرز قرارگيري بدن مي تواند غضروف ميان مهره ها را فشرده و از بين ببرد. در طول زمان، اين حالت مي تواند به آرتروز فرسايشي منجر شود. به طور خلاصه، بدن ما براي نشستن در تمام روز ساخته نشده است.

براي مبارزه با اين خميدگي رايج، صاف نگهداشتن پشت، بهترين و ساده ترين راه به نظر مي رسد. صاف ايستادن كافي نيست.

شما بايد عضلات خود را در مقابل خميدگي ورزيده كنيد و آنها را در جهت عكس آن كشش دهيد.

به گفته يك مربي ورزش طرز قرار گرفتن صحيح اين نيست كه ستون مهره ها را در اثر صافي بيش از حد پشت از بين ببريم. اصل مطلب قوي كردن عضلات است و همين، مشكل را حل مي كند.

براي مبارزه با خميدگي چند توصيه وجود دارد اما ابتدا با پاسخ به پرسش هاي زير ببينيد كه طرز قرار گرفتن بدن شما چگونه است:

آيا در پايان يك روز كاري، گردن و شانه هايتان خسته تر از بقيه بدنتان هستند؟ يا عضلات شانه شما به طور مشخصي بيش از باقي بدنتان ورزيده است؟ آيا عضلات شانه و كتف شما محكم هستند؟ آيا ماساژ گردن و شانه آسايش بسياري برايتان به همراه دارد؟ اگر پاسخ شما به هريك از اين پرسش ها مثبت باشد، بايد طرز قرارگيري بدنتان اصلاح شود.

فرم صحيح قرارگيري بدن

عضلات شكم خود را در قسمت ناف كمي منقبض كنيد، اين انقباض را به سمت پشت بكشيد و به عبارتي شكم خود را تو دهيد: اين كار ماهيچه هاي شكمي را محكم كرده و قفسه سينه را تقويت مي كند.

عضلات سينه را كشش دهيد. رو به ديوار بايستيد، يك دست خود را به سمت خارج بدن و چسبيده به ديوار، با زاويه 90 درجه نسبت به بدن قرار دهيد و در حالي كه دستتان بر روي ديوار قرار دارد، بالاتنه را به سمت بيرون و در جهت مخالف دست، بچرخانيد تا كشش را در سينه خود حس كنيد. مدتي به اين حالت بمانيد، سپس جهت كشش را تغيير دهيد.

عضلات پشت ران را كشش دهيد. نشستن،

اين ماهيچه ها را كوتاه كرده، قسمت پايين پشت و عضلات شكم را تحت فشار قرار مي دهيد.

عضلات پشت را تقويت كنيد. بازوهاي خود را در مقابلتان نگهداريد و دستتان را به آرامي مشت كنيد. بازوها را به طور همزمان از آرنج خم كرده و برخيزيد.

همواره مراقب فرم قرارگيري بدنتان باشيد. هرچه بيشتر با فرم صحيح بدن آشنا باشيد، قرار گرفتن در آن برايتان ساده تر خواهد بود.

هرگز كيفي كه روي يك شانه قرار مي گيرد را پر و سنگين نكنيد. در صورت امكان يك كوله پشتي دو بند تهيه كنيد، هر دو بند آن را بر شانه بياندازيد و آنرا سنگين نكنيد.

از پوشيدن مداوم كفش پاشنه بلند خودداري كنيد.

بر روي تشك سفت بخوابيد و هنگام خواب به پهلو يا پشت قرار بگيريد.

يك صندلي ارگونوميك تهيه كنيد.

گوشي تلفن را بين شانه و گردنه نگه نداريد.

صفحه مانيتور كامپيوتر بايد در زاويه 15 درجه قرار بگيرد.

هر يك يا دو ساعت از پشت ميز بلند شده و در اتاق حركت كنيد.

دانستني هاي تفلون، ملامين، چيني و قابلمه هاي فلزي

منبع:http://www.salamatiran.com

حرف هاي كارشناسانه درباره ظرف هاي آشپزخانه

«چيني هايت را بده بند بزنند، دوباره هم مي تواني از آنها استفاده كني»، «قابلمه هاي تفلونت خراب شده است، يك مغازه مي شناسم كه آنها را تعمير مي كند» اينها حرف هايي است كه بسياري از خانم هاي خانه دار وقتي همديگر را مي بينند به هم مي زند. در كمدهاي آشپزخانه همه ما ايراني ها پر است از بشقاب هاي چيني، ليوان هاي آركوپال، قابلمه هاي رويي، پيش دستي هاي ملامين و گاهي نيز ظروف سفالي و چوبي. ولي شما هنوز از ظروفي كه بيست سال پيش به عنوان جهيزيه به منزلتان آورده ايد، استفاده مي كنيد. فكر نمي كنيد بايد هر سال و يا دست كم چند سالي يك بار

يك آزمايش سلامت براي كاسه بشقاب هاي آشپزخانه تان بگذاريد و آنهايي را كه از رده خارج شده اند، مرخص كنيد؟

ظروف چيني

چيني ها اغلب ظروفي شيك هستند ولي شكستن آنها پايان عمرشان است. بهتر است به فكر بند زدن آنها نباشيد چون همين درزهاي ريز بين قطعات شكسته مي توانند ميكروب ها را در خود انباشته كنند. پشت سر ظروف چيني از نظر سلامت و بهداشت، اصلا حرف و حديثي شنيده نمي شود. ظروف چيني برخلاف ظروف بلوري در اثر تماس با غذاهاي داغ به سرعت داغ نمي شوند و همچنين با سرد و گرم شدن نمي شكنند. اين ظروف هيچ ماده سمي و مضري را وارد غذايي كه در آن مي ريزيد، نمي كنند. براي اينكه ظروف چيني تان خش برندارد و لعاب آن از بين نرود، با سيم ظرف شويي و وايتكس به جان آن نيفتيد. بسياري از خانم هاي خانه دار ظروف چيني را براي مهماني هاي تشريفاتي استفاده مي كنند. اگر نگران شكستن ظروف چيني تان هستيد، بهتر است جنس هاي ضخيم تر چيني را خريداري كنيد ولي فراموش نكنيد ظروف چيني مرغوب، بسيار نازك و ظريف هستند.

كاسه بشقاب ملامين

كاسه بشقاب ملامين مخصوص خانم هاي خانه دار است كه كودكان كم سن و سال دارند و مي توان بدون نگراني از شكستن آنها، به راحتي براي استفاده روزمره از اين ظروف استفاده كرد. خوبي شان اين است كه سبك و قابل حمل اند و مي توانيد آنها را با خودتان به مسافرت و پيك نيك ببريد. قيمت شان هم مناسب است و با بودجه خانواده جور درمي آيد. ولي استفاده از آنها آداب خاصي دارد، نبايد چاقو و يا چنگال سبب خش انداختن به لعاب محافظ اين ظروف شود چون ميكروب ها به راحتي درون ظرف راه باز مي كنند. ملامين هاي لب

پر و ترك خورده را همين حالا از آشپزخانه تان مرخص كنيد چون اين نقص ها هم محل مناسبي براي تجمع ميكروب هاست. بعضي ها مي گويند ظروف ملامين رنگي به غذاها مواد رنگي سمي پس مي دهند و يا مونومرهاي سمي را وارد غذاها مي كنند ولي تحقيقات در اين زمينه همچنان ادامه دارد. براي نگهداري بهتر اين ظروف با سيم ظرف شويي آنها را نشوييد چون خش مي افتند.

قابلمه هاي فلزي

قابلمه هاي آشپزخانه از جنس روي و يا مس هستند. گاهي هم قابلمه هاي از جنس چيني نشكن در طبقات كمد آشپزخانه پيدا مي كنيد. قابلمه هاي رويي برخلاف اسم شان از آلومينيوم ساخته شده اند. شما ممكن است برنج تان را نمك بزنيد و يا آب ليمو به خورشت داخل اين ظروف اضافه كنيد. در اين صورت اين مواد غذايي ترش و شور موجب آزاد شدن آلومينيوم از ديواره هاي ظرف به درون غذا مي شود كه براي سلامت افرادي كه اين غذا را مي خورند مضر است. نگاهي به ظروف آشپزخانه تان بيندازيد. شيرجوش هاي مسي را در آن پيدا خواهيد كرد ولي مس اين ظروف هم هنگام طبخ غذا وارد آن مي شود و در مدت زمان طولاني موجب مسموميت مي شود. براي اينكه اين ظروف بي خطر شوند، بايد در سطح داخلي شان يك لايه قلع داده شده باشد.

ظروف تفلون و نچسب

طرفداران ظروف و ماهي تابه هاي تفلون به دليل اينكه مي توان به راحتي در آن ته چين پخت و يا ته ديگ را درست و يك تكه از آنها بيرون آورد، به سراغ شان مي روند و اگر از فروشگاه هاي لوازم خانگي سوال كنيد، سرويس هاي تفلون فروش بسيار خوبي در ميان خانواده هاي ايراني دارند. براي خريد ظروف تفلون مناسب فقط انواعي را بخريد كه در كارخانه هاي معتبر ساخته شده اند. يك تكه ابر

و مايع ظرف شويي بهترين وسيله براي شستشوي ظروف تفلون پس از استفاده اند. خيلي از خانم ها براي پاك كردن بقاياي غذا كه به ته اين ظروف چسبيده است، با قاشق و سيم ظرف شويي به جان لعاب كف اين ظروف مي افتند، غافل از اينكه اين كار موجب كنده شده قطعات تفلون از ته ظرف مي شود. براي اين گونه تميزكاري ها از كفگيرهاي چوبي محكم استفاده كنيد.

كارشناسان بهداشت مي گويند ظروف تفلون كهنه تان را براي تعمير به مغازه ها ندهيد چون اين مكان ها با تفلون نامناسب و با روش هاي نادرست، اقدام به بازسازي اين ظروف مي كنند بنابراين ظروف تفلون كهنه كه غذا به ته شان مي چسبد را بايد دور بيندازيد.

شما فقط يك قلب داريد، پس مراقبش باشيد

تقريباً 33 ميليون نفر در آمريكا دچار بيماري هاي قلبي هستند و بيش از 430000 نفر هر ساله از اين بيماري ها جان خود را از دست مي دهند. پس از همين حالا دست به كار شويد. نگذاريد كه اولين سكته قلبي در شما بروز كند. شروع به ورزش كنيد و برنامه غذايي سالم تري انتخاب كنيد ،دست از تبلي برداريد و لطفا كمي فعالتر باشيد و از همه مهمتر سيگار و قليانتان را دور بياندازيد.

از مهمترين دلايل ابتلا به بيماري قلبي را مي توان استعمال دخانيات برشمرد.دخانيات همچنين باعث از بين رفتن ريه و ايجاد مشكلات تنفسي مي شود.مواد شيميائي موجود در دخانيت باعث صدمه ديدن قلب شده و تصلب شراين و باريك شدن مجراي خوني مي شوند.به همين دليل فشار خون بالا رفته وقلب مجبور به كار بيشتر شده و به خود فشار بيشتري را تحميل مي كند.مونوكسيد كربن موجود در سيگار با گرفتن جاي اكسيژن در خون،باعث فشار به قلب مي

شود.ترك يك مرتبه اي و عير منتظره ي سيگار مي تواند به طور قابل توجهي درصد احتمال بيماري هاي قلبي در شما را كاهش دهد.

از ديگر دلايل عمده ابتلا به بيماريهاي قلب مي توان به سكون و كم فعاليتي بيش از حد اشاره كرد،پس بايد برنامه منظمي براي ورزش كردن داشته باشيد تا از خطرات اين عارضه هاي دردناك بكاهيد.

براي انكه بهترين نتيجه را از ورزش كردن خود بگيريد،هر روز يا در اكثر روزهاي هفته در هر نوبت 45 تا 60 دقيقه ورزش كنيد،البته نياز نيست حتما به باشگاههاي ورزشي برويد،بلكه مي توانيد پياده روي و پله نوردي كنيد و يا حتي برقصيد!

براي آزامايش آنكه آيا خوب ورزش مي كنيد يا نه، بايد ضربان قلب خود را اندازه بگيريد اما چگونه؟شما بايد سنتان را از 220 كم كنيد تا بالاترين ضربان قلب مجاز و سالم در حين ورزش كردن را به دست آوريد؛براي مثال اگر شما 30 سال سن داريد ميزان ضربان سالم و مجاز قلب شما در حين ورزش كردن 190 تپش در دقيقه است.

از ديگر راهكارهاي تست شدت فعاليت ورزشي ،آزمايش "صحبت كردن "است.اين آزمايش ساده را خودتان نيز مي توانيد به راحتي انجام دهيد،به اين گونه كه،هنگام فعاليت ورزشي خود سعي كنيد صحبت كنيد،اگر توانستيد جمله ي كاملي رابه راحتي بگوئيد سطح فعاليت شما سبك است اگر كمي به نفس نفس افتاديد سطح فعاليتي شما متوسط است و اگر نفسي براي صحبت كردن نداشتيد سطح فعاليت شما شديد است.البته براي حفظ سلامتي خود حتما نيازي نيست كه ورزش ها و فعاليتهاي سنگين انجام دهيد بلكه مي توانيد فعاليت سبكي داشته ولي با

انجام مكرر ان در زمانهاي طولاني به سلامت خود كمك كنيد.

شما با مراجعه مرتب و برنامه ريزي شده به پزشك و با چك كردن كامل قلب خود ميتوانيد در صورت احتمال بروز مشكل در تنها قلبتان،سريعا به درمان و پيشكيري از آن بپردازيد و خطرات بزرگتر را از خود دور كنيد.شما بايد حداقل در سال دوبار فشار خون خود را به صورت منظم اندازه گيري كنيد و كلسترول خود را هر پنج سال يكبار مورد آزمايش قرار داده تا در صورت وجود مشكلي بتوانيد به سرعت نسبت به مراجعه به پزشك و درمان خود اقدام كنيد.

براي خفظ سلامت قلبي خود سعي كنيد ويتامين و مكملها را به بدن خود برسانيد هر چند كه مكملها به اندازه ترك دخانيت و انجام فعاليتهاي ورزش نمي تواند در پيشگيري از عارضه هاي قلبي موثر باشد ولي بازهم تاثير به سزائي در اين امر دارد. اين مكمل هاي غذايي مي تواند از بالا رفتن كلسترول و فشار خون در شما جلوگيري كند و به همين طريق قلبتان هم وضعيت سالمي خواهد داشت.

بر همه ما روشن است كه غذاهاي چرب و حاوي كلسترول براي سلامت قلب مضر است و سبزيجات و ميوه هاي تازه براي حفظ سلامت اين عضو حياتي بسيار مفيد است،ولي سلامت نيوز به شما رژيم مفيدي و متفاوتي را از نظر كارشناسان به شما ارائه مي دهد:

*شب ها از گوشت ق__رم_ز، تخم مرغ، كره، خامه، پنير و دسرهاي شكردار كمتر استفاده كنيد. پرهيز از مصرف اين نوع خوراكي ها در هنگام شام مي تواند از بالا رفتن كلسترول و تريگيليسيريد شما جلو گيري كند.

*غذاهاي خودر ا

به جاي سه وعده در روز در وعده هاي متعددي بخوريد به اين ترتيب هم سلامت قلبي خود را حفظ كرده ايد، هم به فرآيند لاغر شدن خودكمك كرده ايد.

اين نكته را از ياد نبريد كه تغيير در سطح كلسترولتان را ممكن است تا 6 ماه پس ار نغيير برنامه غذائيتان مشاهده نكنيد ،ولي مستعد باشيد به سوي سلامتي قدم برداريد ،حتما نتايج مثبت آن را مشاهده خواهيد كرد.

برخي از موادغذائي كه مي تواند به عنوان كاهنده اي در ابتلا به بيماري هاي قلبي عروقي از آنها نام برد عبارتند از:

1-سويا: غني از فيبر محلول و غير محلول؛سس سويا فقط حاوي مقادير اندك سويا است و مقادير بالايي سديم دارد. بر اساس مطالعه روي حيوانات مصرف مقادير بالاي سويا در بارداري اثر منفي روي جنين دارد.

2- زنجبيل،زيره : از تجمع پلاكتها جلوگيري ميكنند Gingerolدر زنجبيل اثر مشابه آسپيرين دارد.

3-جعفري: هم تراز آسپيرين عمل ميكند.اوجنول((Eugenol موجود در جعفري خشك حتي بعد از تشكيل لخته (از طريق سيستم پروستاگلاندين) اثر مفيد در كاهش و برطرف كردن آن دارد.

4- فلفل قرمز تند: اثر كوتاه مدت بر لخته خون دارد.

5-چاي: مانع تجمع پلاكت ها و توليد ترومبوكسان شده و از لخته خون ميكاهد.از جمله تركيبات چاي نوعي تانن به نام كاتچين است،كه نه تنها هم تراز آسپيرين است،بلكه از تكثير سلولهاي ماهيچه صاف در ديواره رگها كه تحت تاثير LDLاكسيد شده تحريك ميشود و باعث تشكيل پلاك مي گردد ،جلوگيري ميكند.

6- هويج: خوردن هويج خام يا پخته به مقدار 5 بار يا بيشتر در هفته(5/1 عدد در روز) يا 3 ليوان اسفناج پخته در روز،45-35%خطر حمله قلبي را

ميكاهد.اين اثر به خاطر بتاكاروتن،ويتامين ث و پتاسيم بالاي آن است.

7-گوجه فرنگي : ليكوپن آن باعث كاهش خطر سرطان پروستات،گوارش و رحم مي شود و اثر حفاظتي در مقابل بيماري هاي قلبي عروقي دارد.

8-پياز و سير: پياز به علت داشتن كورستين از تجمع پلاكتي و لخته شدن خون جلوگيري مي كند.از قديم به عنوان رقيق كننده خون معروف بوده است.سير باعث كاهش لخته خون،كاهش عفونت هاوكاهش سرطان ميشود. مصرف يك سير كوبيده در هر وعده غذايي و نصف پياز در روز در كاهش بيماريهاي قلبي عروقي بسيار مفيد است.تاثير مصرف سير پخته و خام در جلوگيري از لخته خون يكسان است.

9-ماست:مصرف منظم ماست حاوي لاكتوباسيلوس اسيدوفيلوس 10-6% ريسك بيماريهاي قلبي را كم ميكند.

10-فيبر :فيبر محلول در افراد با چربي خون بالا،LDL را14 %كاهش ميدهد.فيبر با اتصال به اسيدهاي صفراوي كلسترول را پايين مي آورد.باكتريها با تخمير فيبر اسيدهاي چرب كوتاه زنجيره مي سازند كه از سنتز كلسترول جلوگيري ميكند.فيبرهاي محلول همچون پكتين،صمغ ها،آلگال ،همي سلولز و پسيليوم كه در حبوبات،جو،ميوه باعث كاهش كلسترول وLDLميشوند.فيبرهاي غير محلول همچون سلولز و ليگنين هيچ اثري روي كلسترول خون ندارند.از كل فيبر توصيه شده (30-25گرم در روز)،10-6 گرم آن بايد از فيبر محلول باشد كه اين مقدار با 6-5 واحد ميوه و سبزي و 6 واحد يا بيشتر حبوبات ومغزهاو غلات پر فيبر در روز تامين ميشود.

1+10 نكته كليدي براي حفظ سلامتي

سلامت و حفظ آن مهمترين مسئله پيش روي هر كسي است ،پس با كمي مطالعه و دقت و رعايت يك سري مسائل، مثل نكته هاي ذكر شده در اين مقاله بتوانيد سلامت خود را بيشتر و بهتر حفظ كنيد پس

به اين ده نكته توجه كنيد.

1- حركت بيشتر

سعي كنيد هر روز راههاي تازه اي را پيدا كنيد كه به واسطه آن بيشتر بتوانيد بدن خود را حركت دهيد. بين آسانسور و پله، پله را انتخاب كنيد. حيوانات خانگي را همراه خود به پياده روي ببريد، هنگامي كه قصد داريد دنبال بچه ها برويد، پياده اين كار را انجام دهيد، با دوستانتان توپ بازي كنيد، و علف هاي هرز باغچه را خودتان حرص كنيد. كارهايي كه در آنها دست و پا حركت دارند، نه تنها موحب حفظ تناسب اندام شما مي شوند بلكه به عنوان نيروهايي براي از بين بردن استرس نيز مي توانيد روي آنها حساب كنيد. "حركت" را مي توانيد در بازه زماني بسيار كوتاهي انجام دهيد. حتماً لازم نيست يك ساعت در باشگاه فعاليت داشته باشيد و يا به مدت 45 دقيقه حركات ايروبيك انجام دهيد يا تاي چي و كيك بوكس تمرين كنيد. فقط سعي كنيد در طول روز با هر كاري كه مي توانيد حركت بيشتري را به اعضاي مختلف بدن خود وارد كنيد.

2- قطع چربي

از غذاهايي كه كاملاً مشخص است كه سرشار از چربي هستند خودداري كنيد مانند: غذاهاي سرخ شده، انواع برگر، و گوشته هاي پر چرب. محصولات لبني پرچرب نظير پنيرهاي محلي، خامه، و شير بايد از انواع كم چربشان مورد استفاده قرار بگيرد. ميزان مصرف كره، مارگارين، مايونز و انواع ديگر سس ها را نيز بايد به كمترين ميزان ممكن برسانيد. انواع محصولات كم چرب موارد بالا نيز وجود دارند و شما مي توانيد از انها استفاده كنيد؛ مانند: پنير هاي كم چرب، سس

هاي رژيمي، و...به فرداي خود فكر كنيد، لاغر، خوش هيكل، چربي سوز....خودشه؛ درجه يك!

3- ترك سيگار

مطمئناً راي هيئت منصفه هم چيزي جز اين نيست. از سال 1960 به بعد مشخص شد كه استعمال دخانيات بهداشت عمومي بدن را به خطر مي اندازد و به مردم سراسر جهان توصيه شد تا ميزان مصرف سيگار را كاهش دهند؛ اما متاسفانه اخيراً رشد باورنكردي را در مصرف سيگار توسط جوانان و نوجوانان شاهد هستيم. آيا ممكن است اين امر نوعي تهاجم فرهنگي قلمداد شود؟ و يا تاثير هاليوود است؟ هنر پيشه هاي مطرح دنياي هالوود در فيلم هاي مشهور سيگار به لب دارند. هشيار باشيد و با نوجوانان در اين مورد صحبت كنيد و به آنها بگوييد كه فضاي رمانتيك و خشن هاليوود سرابي بيش نيست. خط مشي فكري روز: يك سيگار كمتر بكشيد...

4- كاهش استرس

شايد صحبت كردن در مورد استرس كار ساده اي باشد، اما برخورد با آن قدري دشوار است. تكنيك هايي وجود دارند كه محققان معتقدند با استفاده از آنها مي توانيد افكار مثبت بيشتري را به ذهن خود وارد كنيد. 30 دقيقه در طول روز را صرف كاري كنيد كه از انجام آن لذت مي بريد، مثلا در وان آب گرم دراز بكشيد، لب ساحل يا در پارك پياده روي كنيد، كتاب مورد علاقه تان را مطالعه كنيد، به ديدن يكي از دوستانتان برويد، با سگ خانگي تان بازي كنيد، به موسيقي مورد علاقه تان گوش كنيد، يك فيلم خنده دار نگاه كنيد، يك ماساژ دريافت كنيد، موهايتان را كوتاه كنيد، و يا مدي تيشن انجام دهيد و ...پيش از

اينكه بخواهيد كنترل خودتان را از دست داده و عصباني بشويد تا 10 بشماريد، بعد ببينيد چه احساسي پيدا مي كنيد. خط مشي فكري روز: وقتي ابرهاي سرخ را مشاهده ميكنيد، فكر كنيد صورتي هستند سپس در آنها غوطه ور شويد...

5- محافظت در برابر آلودگي هوا

اگر نمي توانيد در محيطي به دور از دود و دم زندگي كنيد، حداقل وارد اتاق هايي كه در آنها سيگار مي كشند، نشويد، در محل هاي پر رفت و آمد ورزش نكنيد، و در مكان هاي پر ترافيك آمد و شد نكنيد. فقط زماني مي توانيد در فضاي باز ورزش كنيد كه ميزان آلودگي هوا پايين باشد. اگر قصد ورزش كردن در محيط هاي سربسته را داريد، بايد حتماً مطمئن شويد كه دستگاه تهويه به درستي كار مي كند. در حياط منزل خود درختچه و بوته هاي مختلفي را پرورش دهيد، اين گياهان مي توانند بازدارنده خوبي براي آلودگي هواي خيابان باشند. خط مشي فكري روز: اين جمله را روزانه با خود تكرار كنيد: "دود وارد چشم ها، دهان، بيني و ريه هايتان مي شود."

6- كمربند ايمنيتان را ببنديد

تحقيقات حاكي از اين مطلب هستند كه افرادي كه از كمربند ايمني استفاده مي كنند، عمر طولاني ترين نسبت به سايرين دارند. همچنين بستن كمربند ايمني احتمال آسيب ديدن در سوانح رانندگي را به ميزان بسيار زيادي كاهش مي دهد. خط مشي فكري روز: كمربند ايمني را ببنديد و باز كنيد.

7- نخ دندان

پژوهش هاي جديد گوياي اين امر هستند كه ارتباط مستقيمي ميان طول عمر و نخ دندان وجود دارد. البته محققان دليل قطعي اين

عمر را به درستي نمي دانند، شايد دليلش اين باشد كه افرادي كه دندان هايشان را با نخ تميز مي كنند، نسبت به سلامت عمومي بدن خود حساس تر بوده و اهميت بيشتري به بهداشت خود مي دهند. خط مشي فكري روز: نخ دندان كنيد و كنترل بدن خود را بدست گيريد.

8- توقف مصرف مشروبات الكلي

در مطالعات متعدد ثابت شده كه مصرف الكل مضرات بيشماري را به همراه دارد و ضررهاي آن بسي بيش از فوايدش است و مي تواند منجر به بروز بيمار هاي كليوي و سرطان شود. خط مشي فكري روز: از مصرف مشروب جداً خودداري كنيد.

9- درونماي ذهني مثبت

ارتباط مستقيمي ميان زندگي سالم و چهره سالم وجود دارد. افرادي كه در زندگي خود مشكلي نداشته و سالم زندگي مي كنند، معمولاً چهره خنداني داشته و هميشه لبخند به لب دارند. خط مشي فكري روز: اگر ليخند بزنيد و ترانه بخوانيد، ديگر نميتوانيد غمگين باشيد.

10- انتخاب مناسب والدين

ارتباط ميان سلامتي افراد و ژنتيك آنها كاملاً مشخص است، اما نمي توان گفت به اين دليل كه والدين شما در جواني به دليل ابتلا به نوعي بيماري خاص جان خود را ازدست داده اند، شما هم به همين درد مبتلا خواهيد شد و هيچ تغييري در ژن هاي خود نميتوانيد ايجاد كنيد. خط مشي فكري روز: اين تكنيك ها را براي برخورداري از يك زندگي سالم بكار گيريد تا بتوانيد سرنوشتتان را كنترل كنيد.

نكته 1+10-يك ضرب المثل عربي مي گويد: "كسي كه سالم است، اميد دارد و كسي كه اميد دارد، همه چيز دارد."

ميخچه

منبع:به نقل از

ايسنا

يك متخصص پوست با بيان اينكه ميخچه در اثر ضربه هاي كفش به پوست ايجاد مي شود،اظهار داشت: «كفش هاي تنگ يكي از عوامل ايجاد اين مشكل است.»

دكتر حبيب انصاريان گفت: «ميخچه به عنوان زايده دفاعي بدن در مقابل ضربه هاي متعدد از طريق كفش به انگشتان ايجاد مي شود و به طور معمول در قسمت هاي استخواني و يا گاهي در بخش هاي كناري پا و گاهي در فاصله ميان دو انگشت مشاهده مي شود.»

وي توصيه كرد: «براي جلوگيري از ايجاد ميخچه بهترين راه استفاده از كفش هاي پنجه پهن يا استفاده از يك كفش با يك شماره بزرگ و در نهايت استفاده از كفشي است كه بتوان پا را در آن به راحتي تكان داد، چرا كه شايع ترين ميزان ميخچه در افرادي است كه از كفش هاي نوك باريك استفاده مي كنند.»

جست وجوى پوست سالم

منبع: sharghnewspaper.ir

نخستين گام براى داشتن پوستى زيبا آگاهى يافتن از نوع پوست است زيرا از اين طريق شما قادر خواهيد بود هرچه بهتر از پوستتان مراقبت و همچنين فرآورده هاى بهداشتى و آرايشى مناسب نوع پوست خود را انتخاب كنيد.

?- پوست نرمال: نه زياد خشك و نه زياد چرب است- منافذ پوست قابل رويت بوده اما بزرگ و يا مسدود نيستند. پس از شست وشو نرم و لطيف مى شوند و به ندرت صورت جوش مى زند.

طرز مراقبت: روزى دو بار صورت خود را با شوينده هاى ملايم شست وشو داده و از مرطوب كننده استفاده كنيد.

?- پوست چرب: پوست اغلب چرب است. سطح پوست ضخيم و خشن است و منافذ پوست بزرگ و قابل رويت. پوست براق است. صورت زياد جوش مى زند. گرد و غبار و آلودگى

بيشترى را به خود جذب مى كند. غدد چربى بيش از حد فعال هستند به همين خاطر منافذ پوست در معرض انسداد است. پوست كمتر چروكيده مى شود.

طرز مراقبت: روزى دو مرتبه صورت خود را با شوينده هاى ملايم شست وشو دهيد. همواره از شوينده هاى ملايم و غيرچرب و حاوى الكل استفاده كنيد. از لوازم آرايشى غيرچرب استفاده كنيد. به خاطر داشته باشيد پوست چرب نيز نياز به مرطوب كننده دارد بنابراين از مرطوب كننده هر روز استفاده كنيد. با آب سرد صورت خود را بشوييد تا منافذ پوستتان بسته شود. از غذاهاى سرخ شده و شكلات كمتر استفاده كنيد.

?- پوست خشك: پوست نازك و كاغذمانند است. هنگام لمس آن پوست خشك است. منافذ پوست بسيار ريز هستند. صورت به ندرت جوش مى زند چون غدد چربى كم كار هستند بنابراين پوست خشك و معمولاً پوسته پوسته مى شود. مستعد چين و چروك است. در زمستان پوست خشك تر شده و خارش پيدا مى كند.

طرز مراقبت: همواره از لوازم آرايش ملايم فاقد الكل استفاده كنيد. هر روز پوست خود را با مرطوب كننده مرطوب كنيد و همواره صورت خود را با شوينده هاى ملايم و غيرصابونى بشوييد زيرا صابون چربى پوست شما را با خود مى شويد. از كرم هايى كه محتوى آلفاهيدروكسى اسيد است استفاده كنيد. اين ماده سبب پيلينگ ملايم لايه خشك و مرده خارجى پوست مى شود. شست وشوى صورت با روغن بادام و يا زيتون بسيار موثر است. يك سيب را رنده كرده مدتى در يخچال گذاشته و ?? دقيقه روى صورتتان قرار دهيد.

?- پوست تركيبى: اغلب افراد پوستشان پوست

تركيبى است بدين مفهوم كه بخشى از پوستشان چرب و بخشى خشك است. خشكى معمولاً در نواحى گونه، دور چشم و گردن و چرب در نواحى پيشانى، بينى و چانه است. بهتر است براى نواحى چرب يك نوع فرآورده و نواحى خشك فرآورده ديگرى استفاده كنيد.

طرز مراقبت: صورت خود را روزى دو مرتبه با شوينده هاى ملايم شست وشو دهيد. گلاب براى طراوت پوست بسيار موثر است.

تجهيز عليه پوكى استخوان

نويسنده:سپيده سليمى

منبع:sharghnewspaper.ir

پوكى استخوان كه روزگارى فقط مربوط به سالمندان شناخته مى شد اكنون به سبب رژيم هاى غذايى نادرست و تغييراتى كه در شيوه زندگى ما ايجاد شده نسل هاى جوان تر را نيز تهديد مى كند به طورى كه امروز يك سوم زنان بالاى 50 سال را مبتلا ساخته است. پوكى استخوان علاوه بر عوارضى چون درد و ناتوانى مى تواند يك بيمارى كشنده باشد. مطالعاتى كه در انگلستان بر روى اين بيمارى انجام گرفت نشان مى دهد از هر چهار زنى كه به سبب شكستگى لگن در نتيجه پوكى استخوان به بيمارستان ها مراجعه مى كنند يك نفر هرگز بهبود نمى يابد.

پوكى استخوان كه معناى نام لاتين آن «استخوان هاى پرمنفذ» است نوعى بيمارى استخوانى است. استخوان ها كه اسكلت بدن ما را تشكيل مى دهند داراى يك جداره خارجى سخت با بافت داخلى محكم و قوى متشكل از كولاژن (پروتئين)، نمك هاى كلسيم و ساير موادمعدنى هستند. استخوان عضوى زنده است و به طور مستمر در حال تغيير و نوسازى است. در طول زندگى سلول هاى استخوانى قديمى و كهنه دائماً با سلول هاى جوان و جديد جايگزين مى شوند. پوكى

استخوان اين روند جايگزينى سلول هاى كهنه با جوان را متوقف مى كند. اين بيمارى اغلب همه استخوان هاى اسكلت بدن را فرا مى گيرد اما در بيشتر موارد موجب بروز شكستگى در استخوان مچ، بازو، ستون فقرات و لگن مى شود.

اين بيمارى با ناتوان كردن بدن در نوسازى جدار بيرونى استخوان ها موجب شكننده شدن آنها مى شود و از اين رو فرد مبتلا را در معرض شكستگى هاى پيشرفته و شديد استخوانى بر اثر زمين خوردن يا ضربات بسيار جزيى قرار مى دهد.

زنان به ويژه پس از يائسگى پرريسك ترين گروه جامعه در برابر پوكى استخوان هستند زيرا پس از يائسگى بدن تولد هورمون زنانه استروژن را متوقف مى كند در حالى كه وجود اين هورمون براى ساخت استخوان هاى سالم ضرورى است. به همين دليل زنانى كه به علل گوناگون تحت عمل جراحى خارج كردن رحم قرار گرفته اند نيز در برابر اين بيمارى آسيب پذيرتر از سايرين هستند.

پوكى استخوان در عصر ما قربانيان جوان را نيز تهديد مى كند. حتى كودكانى كه نوشابه هاى گازدار را به شير ترجيح مى دهند در ميان قربانيان كم سن و سال اين بيمارى هستند. تحقيقاتى كه در ايالات متحده بر روى افزايش 42 درصدى شكستگى بازو در جوانان نسبت به دهه 1970 انجام شده علت اين افزايش را كمبود كلسيم در رژيم غذايى روزانه آنها مى دانند.

رژيم غذايى متداول در عصر ما مملو از غذاهاى حاضرى كم خاصيت و مواد قندى و چربى فراوان است و با رژيم سالم نياكانمان كه اغلب از شير و ماست و مواد لبنى سالم و تازه و سبزيجات

متنوع تشكيل مى شد فاصله زيادى دارد. به همين سبب افراد خيلى زودتر و حتى در سنين جوانى دچار كمبود كلسيم و به تبع آن پوكى استخوان مى شوند.اما گنجاندن كلسيم به ميزان كافى براى سلامتى در رژيم غذايى مى تواند ما را از پوكى استخوان در امان نگاه دارد و خوشبختانه گروه وسيعى از مواد غذايى حاوى كلسيم هستند. شير، پنير و سبزيجات خاصى مثل اسفناج منبعى غنى از اين ماده ضرورى هستند.

اغلب انواع ماهى هاى تازه و حتى كنسرو شده مملو از كلسيم هستند. ماهى ها علاوه بر آن حاوى ويتامين D نيز هستند كه حضور آن در بدن براى جذب كلسيم حياتى است.ورزش هم براى افزايش تراكم استخوان ها ضرورى است. ورزش هاى پرتحرك مانند دويدن از بهترين رشته هاى ورزشى براى تحريك نوسازى استخوان ها هستند.بلند كردن وزنه هاى كوچك نيز براى اين توصيه مى شود ضمن آنكه اين ورزش ها حتى نياز به صرف زمان طولانى در ورزشگاه هاى مجهز ندارند بلكه به راحتى قابل اجرا هستند. براى تقويت مچ و بازو كه بيش از ساير قسمت هاى بدن در معرض اين نوع شكستگى ها قرار دارند مى توان از فنرهاى مخصوص تقويت اين اعضا بهره گرفت.

با رعايت يك رژيم غذايى سالم و ورزش مستمر همچنين ايجاد اين عادات سلامتى بخشى و حياتى در شيوه زندگى خود مى توانيم موجب تحريك استخوان سازى در بدن و بالا بردن تراكم استخوان ها شده و با حفظ اين عادات در سنين پيرى پوكى استخوان را از خود دور نگاه داريم.

درمان غذايى پوست

منبع:sharghnewspaper.ir

يكى از شايع ترين عوارضى كه پس از يك دوره

طولانى رژيم گرفتن در بدن ظاهر مى شود، شل شدن و ايجاد خطوط چين و چروك روى پوست به ويژه در نواحى صورت، زير بغل و كشاله ران است. گرچه استفاده از كرم هاى سفت كننده و ضدچروك در رفع اين مسئله بسيار موثر است ولى مصرف انواع ويتامين ها در زمان رژيم گرفتن بيشتر از آن توصيه مى شود.

ويتامين : A بافت هاى محافظ پوست را تقويت كرده و به آنها استحكام مى بخشد. باعث ترميم و احياى بافت پوست مى شود و از بروز جوش ها جلوگيرى مى كند. ويتامين آ به عنوان يك آنتى اكسيدان قوى عمل كرده و با ممانعت از فعاليت راديكال هاى آزاد بروز چين و چروك پوست را به تعويق مى اندازد. جگر، زرده تخم مرغ، ماهى، لبنيات، سبزيجات برگ سبز و ميوه هاى زرد و نارنجى منبع خوبى از اين ويتامين به شمار مى روند.

ويتامين B2: به ترميم و احياى رنگ پوست كمك مى كند. استرس و نگرانى را كه دشمن شماره يك پوست است رفع مى نمايد و به عنوان يك ضدجوش طبيعى تاثير ويژه اى در شفافيت پوست خواهد داشت. اين ويتامين را كه در سلامت پوست بسيار مفيد است مى توانيد در گوشت قرمز، شير، ماست، بادام زمينى، تخم مرغ و غلات سبوس دار پيدا كنيد.

ويتامين C : آنتى اكسيدان بسيار قوى است كه در درمان و بهبود زخم ها و جراحت هاى پوستى بسيار لازم و ضرورى است. ميزان كلاژن پوست را افزوده و باعث سفت شدن پوست مى شود. چين و چروك و خطوط ريز روى پوست را رفع كرده و

سوختگى هاى ناشى از تشعشعات خورشيد را درمان مى كند. ويتامين C علاوه بر مركبات به ميزان فراوان در فلفل قرمز، سيب زمينى، گوجه فرنگى و كيوى يافت مى شود.

ويتامين :E به عنوان يك مرطوب كننده و آب رسان طبيعى عمل مى كند. به پوست نرمى و لطافت مى بخشد و از زبرى و چروك آن جلوگيرى مى نمايد. سد محافظتى در برابر نور خورشيد بوده و تاثير مفيدى در درمان آفتاب سوختگى و كاهش التهابات پوستى دارد. غلات سبوس دار، سبزيجات برگ سبز تيره، تخمه، آجيل، بادام زمينى و فرآورده هاى سويا نظير شير سويا و دانه سويا را فراموش نكنيد.

مؤثرترين راههاي پيشگيري از اسهال

* تغذيه با شيرمادر

• كودكي كه در 6 ماه اول زندگي منحصراً با شيرمادر تغذيه مي شود كمتر به اسهال مبتلا مي شود و در صورت ابتلا ، شدت بيماري در او كمتر است .

• خطر ابتلا به اسهال شديد و مرگ و مير ناشي از آن در كودكاني كه در ? ماه اول زندگي از شيرمادر تغذيه نمي كنند ممكن است تا چندين برابر بيشتر از كودكاني باشد كه منحصراً از شيرمادر تغذيه مي كنند .

• تغذيه با شيرمادر از ابتلا به بيماري اسهال جلوگيري مي كند .

• محتويات شيرمادر به مقاومت بدن در مقابل اسهال و ساير بيماريها كمك مي كند . بنابراين كودكي كه از شيرمادر تغذيه نمي شود بيشتر در معرض خطر ابتلا به اسهال و ساير بيماريهاست .

* از شيشه ، پستانك و ساير وسايل كه ممكن است آلوده و موجب اسهال شوند نبايد استفاده كرد .

• اگر شيرخشك يا شيرگاو براي

تغذيه كودك استفاده مي شود بهتر است بجاي شيشه و پستانك از فنجان يا قاشق استفاده شود .

• تغذيه كودك با بطري يا شيشه شيرخوري چون ابتلا به بيماري اسهال را افزايش مي دهد ، لذا به هيچوجه توصيه نمي شود .

* در ? ماهه دوم زندگي ، همراه باشير مادر بايد به كودك غذاي كمكي داد .

غذاي كمكي بايد مقوي بوده و بصورت نيمه جامد و پوره تهيه شود . ادامه دادن شيرمادر همراه با غذاي كمكي خطر ابتلا به اسهال شديد و مرگ در اثر اسهال را كاهش مي دهد .

نكات بهداشتي كه بايستي هنگام تهيه و خوراندن غذا به كودك رعايت شود .

• قبل از تهيه غذا و قبل از غذا دادن به كودك دستهاي خود را با آب و صابون خوب بشوييد .

• هنگام تهيه غذاي كودك سعي كنيد محل تهيه و ظروف آن تميز و بهداشتي باشد .

• ميوه و سبزي خام را قبل از دادن به كودك با آب تميز كاملاً بشوييد و در صورت امكان ضدعفوني كنيد .

• غذاي كودك را خوب بپزيد و حتي الامكان آن را تازه تهيه كنيد . اگر غذا را نگاه مي داريد آن را در يخچال و يا جاي خنك نگاهداشته و روي آن را بپوشانيد و در صورت عدم وجود يخچال هنگامي كه مي خواهيد اين غذا را به كودك بدهيد آن را كاملاً بجوشانيد .

• غذا را با قاشق تميز به كودك بدهيد و از بطري استفاده نكنيد .

* شستن دستها :

• ورود ميكرب از مدفوع به دهان باعث

اسهال مي شود . ميكرب از طريق دست ، مواد آلوده و چرك زير ناخنها هم منتشر مي شود . براي پيشگيري از اسهال بايد ورود ميكروب به دهان كودك را متوقف كرد . دستها بايد با آب و صابون بخصوص در موارد زير شسته شوند ؛

• بعد از تميز كردن كودكي كه مدفوع كرده است .

• بعد از رفتن به توالت

• قبل از آماده كردن غذا

• قبل از خوردن غذا

• قبل از غذا دادن به كودك

معمولاً كودكان دست خود را به دهان مي برند . بنابراين شستن مرتب دستهاي كودك مخصوصاً

قبل از غذا خوردن ضروري است .

* استفاده از توالت بهداشتي :

• يكي از مهمترين اقداماتي كه خانواده ها مي توانند براي پيشگيري از انتشار ميكروب و بيماري اسهال به عمل آورند ، دفع صحيح مدفوع در محل مناسب است . اكثر بيماريها ، مخصوصاً اسهال ، از ميكربهاي موجود در مدفوع انسان ايجاد مي شوند . اين ميكروبها از طريق آب غذاي آلوده و دستهاي كثيف و غيربهداشتي وارد بدن انسان مي شوند .

• براي دفع مدفوع بايد هميشه از توالت بهداشتي استفاده كرد .

• اگر امكان استفاده از توالتهاي بهداشتي وجود ندارد ، بايد تا حد امكان دفع مدفوع در محلي دور از خانه ها ، جاده ها ، منابع آب و محل بازي كودكان باشد . پس از اجابت مزاج بايد مدفوع را دفن كرد .

• برخلاف باور عمومي ، مدفوع كودكان خردسال به مراتب آلوده تر از مدفوع بزرگسالان است . لذا حتي كودكان خردسال نيز بايد

از توالتهاي بهداشتي استفاده كنند . اگر كودكان خارج از توالت اجابت مزاج نمايند بايد بلافاصله مدفوعشان جمع آوري شده ، داخل توالت ريخته يا مدفون گردد .

• توالتها بايد بطور مرتب شسته و تميز شوند و در محل سرپوشيده باشند .

• مدفوع حيوانات را بايد از محيط زندگي و منابع آب دور نگهداشت .

* استفاده از آب آشاميدني سالم

• خانواده هايي كه از آب لوله كشي سالم استفاده مي كنند كمتر دچار بيماري مي شوند .

• خانواده هايي كه به آب لوله كشي سالم دسترسي ندارند نيز مي توانند با اقدامات زير از ابتلا به بيماريها بخصوص اسهال پيشگيري نمايند .

?- چاههاي آب را سرپوشيده نگاه دارند .

? - محل مدفوع و فاضلاب ( شامل آب حاصل از شستشوي البسه و ظروف ) بايد حدود ??-?? متر دورتر از منبع آب مصرفي براي پخت غذا ، آشاميدن ، حمام كردن و شستشو نگاهداشته شوند .

? - سطلها ، طنابها و كوزه هايي كه براي جمع آوري و ذخيره كردن آب استفاده مي شوند بايد پاكيزه نگاهداشته شوند ( براي مثال بجاي اين كه سطل را بر روي زمين قرار دهند آن را آويزان كنند ) .

? - حيوانات را از منابع آب آشاميدني دور نگهدارند .

- آب را در خانه نيز مي توان تميز نگه داشت اگر :

• آب آشاميدني در بشكه تميز و سرپوشيده ذخيره شود .

• براي برداشتن آب از بشكه ، از ملاقه يا ظرف تميز استفاده شود .

• هيچ كس اجازه نداشته باشد كه دست خود را

وارد منبع آب كند يا مستقيماً از منبع آب بخورد.

• حيوانات خارج از خانه نگهداري شوند .

در صورتي كه آب لوله كشي وجود ندارد با جوشانيدن آب مي توان از ابتلا به اسهال و ساير بيماريها پيشگيري كرد .

• آب لوله كشي سالمترين آب آشاميدني است . آب ساير منابع اغلب داراي ميكروب است . حتي آب صاف و زلال نيز ممكن است حاوي ميكروب باشد .

• جوشاندن آب سبب كشته شدن ميكروبها مي شود . بنابراين در صورت امكان آب منابعي مانند نهرها ، چشمه ها ، چاهها ، مخزنها و يا تلمبه هاي عمومي بايد اول جوشانده و قبل از آشاميدن سرد شوند . مخصوصاً جوشاندن آب براي استفاده شيرخواران و كودكان خردسال بسيار مهم است زيرا آنان كمتر از بزرگسالان در مقابل ميكروبها مقاومت دارند .

• ميكروبها توسط مگس پخش مي شوند . پس مانده هاي غذا ، آشغال ، ميوه و سبزيهاي مانده محيط مناسبي براي ازدياد مگس مي باشد .

• زباله هاي خانه را مي توان در گودالي ريخت و روي آن را با خاك كافي پوشاند و يا سوزاند تا از انتشار ميكروبهاي بيماري زا پيشگيري شود .

تسلط به دو زبان از مغز محافظت مي كند

براساس تحقيقاتي كه در كانادا انجام شده است تسلط به دو زبان در مقابل افزايش سن و به هنگام پيري از مغز محافظت مي كند.

دانشمندان دريافته اند افرادي كه از كودكي به دو زبان تكلم مي كنند در مقايسه با اشخاصي كه تنها يك زبان مي دانند كمتر دچار ضعف قواي مغزي مي شوند. مطالعات قبلي به روي كودكان نشان مي داد كه

دوزبانه بودن مي تواند بر خلاقيت و مهارت هاي انسان در حل مسائل بيافزايد، اما تاثير توانايي در تكلم به دو زبان بر مغز در دوران پيري تاكنون ناشناخته مانده بود.

نتايج مطالعه اخير در نشريه "روانشناسي و سالخوردگي" منتشر شده است. در حدود 150 بزرگسال كه نيمي از آنها دوزبانه و نيم ديگر يك زبانه بودند مورد مطالعه قرار گرفتند و سرعت واكنش آنها مورد بررسي قرار گرفت. به نظر مي رسيد كه سرعت واكنش افراد دوزبانه كه بيش از 60 سال داشتند كمتر از افراد جوانتر يك زبانه نبود. علت اين پديده كه چرا تسلط به دو زبان مي تواند عملكرد مغز را بهبود بخشد كاملاً مشخص نمي باشد. بي ترديد تسلط به دو زبان مي تواند بر شماري از فرآيندهاي مغزي تاثير بگذارد، با اين حال فوايد آن احتمالا تنها زماني پديدار مي شود كه فرد هر دو زبان را هر روز تكلم كند.

بكارگيري سلولهاي ريشه اي براي مبارزه بابيماري «ام

گروهي از پژوهشگران از پيوند سلولهاي ريشه اي خونساز براي درمان بيماري «ام .اس » استفاده كرده اند.«ام .اس » يا مولتيپل اسكلروزيس نوعي بيماري عصبي است كه با از بين رفتن غلاف رشته هاي عصبي در مغز ظاهر مي شود.

نتايج مطالعات محققان دانشگاه جنوا در ايتاليا حاكي از آنست كه پيوند سلولهاي ريشه اي خونساز به بيماران مبتلا به «ام .اس » كه بيماري آنها به درمانهاي رايج پاسخ نداده است موجب بهبودي چشمگير آنان مي شود. محققان با توجه به نتايج به دست آمده پيوند سلولهاي ريشه اي را روشي مناسب براي درمان مرحله پيشرفته «ام .اس » و خاتمه دادن به فرآيند التهابي دخيل در

اين بيماري عنوان مي كنند.

بيماري هاي لثه خطر ابتلا به سرطان لوزالمعده را افز

نتايج پژوهش هاي محققان نشان داد، بيماري هاي دهان و لثه خطر ابتلا به سرطان لوزالمعده را در افراد به ميزان 63 درصد افزايش مي دهد.

دانشمندان بار ديگر بر ضرورت توجه بيشتر به بهداشت درمان و دندان تاكيد كردند. پژوهشگران در نشست انجمن تحقيقات پيشگيري از سرطان آمريكا اعلام كردند كه بيماري هاي لثه خطر ابتلا به سرطان لوزالمعده را در افراد افزايش مي دهد. نتيجه بررسي 16 ساله پژوهشگران مركز سلامت جامعه دانشگاه هاروارد درباره 52 هزار مرد بيانگر آنست كه بيماري هاي دهان و لثه خطر ابتلا به سرطان لوزالمعده را در افراد به ميزان 63 درصد افزايش مي دهد. به گفته محققان تاثير بهداشت نامناسب دهان و دندان در افزايش خطر بروز سرطان لوزالمعده حتي در غياب عوامل مرتبط با اين سرطان مانند مصرف سيگار و چاقي نيز بارز است.

پزشكان يك گام به درمان بيماري هاي قلبي نزديك تر شد

محققان در آمريكا دريافته اند كه نوع خاصي از "كلسترول خوب" كه در بدن اهالي يك روستاي كوچك در ايتاليا كشف شده است مي تواند رسوبات خطرناك را از سرخرگ هاي مسدود شده پاك كند.

در جريان اين آزمايش پزشكان يك نوع ليپوپروتئين (اچ دي ال) چگالي بالا را كه به "كلسترول خوب" معروف است به بيماران تزريق كردند. نتايج نشان داد كه اين معالجه تنها طي چند هفته به كاهش رسوبات چربي در سرخرگ هاي اين افراد منجر مي شود. محققان كه نتيجه تحقيقات خود را طي مقاله اي در نشريه انجمن پزشكي آمريكا منتشر كردند، مي گويند تحقيقات محدود آنها مي تواند به شيوه نويني براي درمان بيماري هاي قلبي منجر شود. "اچ دي ال" به كار رفته در اين مطالعه

نوع متفاوتي از اين ماده است كه در دهه 1980 در يك جامعه كوچك روستايي در شمال ايتاليا كشف شده بود. جمعيت اين روستا به رغم آنكه در معرض عواملي كه به بيماري قلبي منجر مي شود قرار دارند، اما عمدتاً در مقابل آن مصون هستند. پروتئيني كه عامل تشكيل كلسترول خوب در بدن آنهاست از يك نوع جهشي است. در مطالعه تازه در آمريكا، به 36 داوطلب كه از حمله يا ايست قلبي رنج برده اند، هفته اي يك بار از اين پروتئين كه به طور مصنوعي تهيه شده بود تزريق شد. پزشكان شش هفته بعد، سرخرگ بيماران را با استفاده از اسكن مافوق صوت معاينه كردند.

ميزان رسوبات چربي بر جداره داخلي سرخرگ هاي كساني كه اين ماده به آنها تزريق شده بود، به طور متوسط يك درصد كاهش پيدا كرد. هرچند ممكن است يك درصد رقم ناچيزي جلوه كند، اما پزشكان مي گويند اين در واقع ميزان رسوبي است كه ظرف چند سال بر جداره داخلي سرخرگ ها مي نشيند. در بدن انسان دو نوع كلسترول وجود دارد "اچ دي ال" يا "ليپو پروتئين چگالي بالا" كه مفيد است و "ال دي ال" يا "ليپوپروتئين چگالي پايين" كه زيانبار است. "اچ دي ال"كلسترول را از سرخرگ مي زدايد و آن را به كبد منتقل مي كند، اما "ال دي ال" وارونه عمل مي كند و باعث رسوب كلسترول بر سرخرگ ها مي شود. اين رسوبات باعث كاهش حجم خوني كه به قلب جريان پيدا مي كند، مي شوند و ممكن است از جداره جدا شده و باعث تشكيل لخته خون و در نهايت حمله

قلبي شود. به بيماراني كه از گرفتگي سرخرگ رنج مي برند "استاتين" و داروهاي ديگر تجويز مي شود تا از ميران كلسترول نوع "ال دي ال" در بدن آنها كاسته شود، اما تصور مي شود كه اين شيوه هاي درماني تنها روند رشد بيماري را كند مي سازد و باعث متوقف شدن آن نمي گردد.

دانشمندان آمريكايي در كلينيك كليولند در اوهايو كه اين تحقيقات را انجام دادند اذعان مي كنند كه مطالعه محدود آنها بايد در ابعاد گسترده تر انجام شود. اما آنها اميدوارند كه اين پژوهش به مطالعات بيشتر در زمينه استفاده بالقوه از اچ دي ال در داروهاي بيماري هاي قلبي منجر شود. دكتر "استيون نيسن"، متخص_ص قل_ب و ع_روق كه اي_ن تحقيق_ات را ه_دايت ك_رده است اظه_ار مي دارد: "وقت_ي اي_ن پ_ژوه__ش را انجام مي داديم فكر مي ك_رديم بعيد است به نتيجه برسد، اما نتايج بسيار خوبي به بار آورد." اين مطالعه درهاي آينده را به سوي ابداع معالجات كاملاً بديعي براي بيماري قلبي گشوده است. دكتر نيسن با اشاره به اين كه سرعت تأثير معالجه نيز دلگرم كننده است، گفت: "ما تصور مي كرديم اين يك بيماري مزمن است كه به تدريج وخيم تر مي شود و به سرعت قابل تغيير نيست، اما اكنون پي برده ايم كه اين برداشت غلط است و مي توانيم رسوبات سرخرگ ها را ظرف چند هفته و نه چند ماه يا چند سال كاهش دهيم."

ارتباط هورمون مردانه و سلامت قلبي مردان

بين ميزان هورمون مردانه و ابتلا به بيماريهاي قلبي عروقي در مردان ارتباط وجود دارد.

پژوهشگران با درج مقاله اي در آخرين شماره نشريه پزشكي اندوكرينولوژي باليني و متابوليسم اعلام كردند، ميان كاهش هورمون تستسترون خون و بروز نوعي

عامل زمينه ساز بيماري هاي قلبي عروقي به نام سندرم متابوليك در مردان ارتباط وجود دارد.

به گفته محققان با افزايش سن، ميزان هورمون تستسترون در خون مردان كاهش و احتمال ابتلاي آن به سندرم متابوليك افزايش مي يابد.

سندرم متابوليك با افزايش قند، چربي و فشار خون و چاقي شكمي تظاهر مي كند و از عوامل زمينه ساز بيماري هاي قلبي و ديابت است

استفاده بيش از حد ميوه و سبزيجات به طور كامل

نتايج مطالعات محققان امريكايي نشان مي دهد استفاده بيش از حد ميوه و سبزيجات در رژيم غذايي روزانه به طور كامل مانع از بازگشت سرطان سينه نمي شود .

به گزارش خبرگزاري فرانسه از شيكاگو پرفسور چرلي راك استاد دانشگاه علوم پزشكي كاليفرنيا گفت به منظور حفظ سلامت خود لازم نيست تمام روز را به نوشيدن اب ميوه و خوردن سبزيجات اختصاص دهيد وي افزود زناني كه روزانه دست كم پنج وعده ميوه و سبزيجات مصرف و شش بار در هفته ورزش مي كنند بازگشت سرطان سينه در آنها به نصف كاهش خواهد يافت.

وي گفت زناني كه در رژيم غذايي انها مصرف كمتر از پنج وعده ميوه و سبزيجات گنجانده شده است چهل درصد در معرض خطر بازگشت سرطان سينه و يا ابتلا به اين بيماري قرار دارند

اين نتايج حاصل تحقيقات بر روي بيش از سه هزار زن مبتلا به سرطان سينه است كه به منظور بررسي اثرات افزايش استفاده از ميوه و سبزيجات و كاهش چربي در جلوگيري از بازگشت سرطان سينه صورت گرفته است بيشتر اين زنان كه در فاصله سني پنجاه تا هفتاد و پنج سال قرار داشتند پيش از اغاز اين تحقيقات روزانه به

طور متوسط پنج وعده ميوه و سبزيجات در رژيم غذايي خود استفاده مي كردند

استنشاق انسولين به جاي تزريق آن

اداره نظارت بر مواد غذايي و دارويي ايالات متحده به دولت آن كشور توصيه كرده است نوع جديدي از انسولين را براي استفاده مبتلايان به مرض قند (ديابت) تاييد كند.

نوع جديد انسولين كه با نام تجاري اگزوبرا Exubera و توسط شركت دارويي فايزر Pfizer Inc توليد و براي بررسي در اختيار اداره نظارت بر مواد غذايي و دارويي قرار گرفته بود به جاي تزريق از طريق استنشاق وارد بدن مي شود و در نتيجه، نياز بيماران به تزريق روزانه را از ميان مي برد يا لااقل تقليل مي دهد. هنوز اين نوع از انسولين روانه بازار نشده است اما با كسب مجوز دولتي، انتظار مي رود ميليون ها نفر از مبتلايان به بيماري قند در آمريكا و ساير كشورها به استفاده از آن روي آورند و كارشناسان دارويي فروش سالانه بيش از دو ميليارد دلار از اين دارو را تنها در آمريكا پيش بيني كرده اند.

اين دارو با همكاري فايزر و دو شركت فرانسوي تهيه مي شود كه تحقيقات يكي از آنها منجر به كشف فرمول جديدي براي انسولين شد كه از طريق بافت هاي ريوي قابل جذب است و مي توان آن را استنشاق كرد. در عين حال، نوع جديد انسولين كه زمان تاثير آن كوتاه مدت تر از نوع تزريقي است، لااقل در حال حاضر به طور كامل جايگزين انسولين تزريقي نمي شود. به گفته كارشناسان، مبتلايان به بيماري قند نوع اول مي توانند از اين نوع انسولين قبل از صرف غذا استفاده كنند اما احتمالا اكثر

بيماران همچنان به نوع تزريقي، با تاثير بلند مدت تر هم نياز خواهند داشت. گفتني است انسولين به طور طبيعي در لوزالمعده افراد سالم توليد و ترشح مي شود.

افزايش خطر سرطان پوست در اثر رانندگي مداوم و طولان

كارشناسان تاكيد دارند كه تابش آفتاب به پوست در حين رانندگي به اين معني نيست كه راننده حتما سرطان پوست خواهد گرفت.

تحقيقي در آمريكا نشان داده است خطر ابتلا به سرطان پوست در افرادي كه مدت زيادي رانندگي مي كنند، افزايش مي يابد. محققان مي گويند تابش نور خورشيد از پنجره كنار راننده دليل افزايش خطر ابتلا به سرطان پوست است و افزايش اين خطر در مورد رانندگاني كه پنجره خود را پايين مي كشند مضاعف مي شود. شيشه پنجره خودروها (برخلاف شيشه جلو) معمولا فقط مانع از عبور اشعه "يو وي بي" (UVB)-عامل سوختن پوست - مي شود و نمي تواند از نفوذ اشعه "يو وي اي"(UVA) جلوگيري كند. گروه محققان "دانشكده پزشكي سن لوئي" آمريكا براي انجام تحقيق خود از 898 زن و مرد مبتلا به سرطان پوست استفاده كرده اند. در ميان 559 مردي كه در اين تحقيق مورد مطالعه قرار گرفتند ميزان گسترش سرطان پوست رابطه اي مستقيم با بخش هايي از بدن داشته كه در حين رانندگي بيشتر در معرض تابش اشعه يو وي اي قرار دارد. بنابه اين تحقيق بسته به محل قرار گرفتن فرمان اتومبيل (در سمت چپ يا راست) همان بخش از بدن راننده احتمالا مبتلا به سرطان پوست مي شود كه در كنار پنجره قرار دارد. چون او از طريق شيشه كنار راننده بيشتر در معرض يو وي اي قرار مي گيرد. در اين بيماران، بيشتر

سرطان ها، تومورهايي بودند كه به مرور زمان (چند سال) و در اثر تابش مداوم و روزانه آفتاب بر بدن - سر، گردن، بازو و دست - ايجاد شده بودند. دكتر سكات فوسكو، رييس گروه تحقيقي دانشكده سن لوئي، گفت: "از آنجايي كه شمار خودروها از هر زمان ديگر بيشتر شده است احتمالا روند ابتلا به سرطان پوست در ميان رانندگان افزايش خواهد يافت. اين روند همچنين با توجه به افزايش شمار رانندگان زن باعث خواهد شد كه آمار اين بيماري در ميان زنان نيز افزايش يابد." شيشه جلوي اغلب خودروها داراي پوششي است كه از عبور اشعه هاي يو وي بي و يو وي اي جلوگيري مي كند. براي كاهش خطر ابتلا به سرطان پوست در ميان رانندگان دكتر فوسكو پيشنهاد كرد شيشه پنجره كنار راننده از نوع دودي يا فيلتردار انتخاب شود. اما، برخي كارشناسان تاكيد دارند كه تابش آفتاب به پوست در حين رانندگي به اين معني نيست كه راننده حتما سرطان پوست خواهد گرفت. سازمان خيريه "مطالعات سرطان در بريتانيا" مي گويد ميزان اشعه هاي يو وي كه راننده ها در معرض آن قرار دارند در مقايسه با ميزان آفتابي كه بدن در طي يك سال با آن مواجه مي شود، ناچيز است. اين مركز تحقيقاتي مي گويد: "مهم اين است كه مشخصات پوستي خود را خوب بشناسيد و هر وقت در معرض مستقيم آفتاب قرار مي گيريد از آن مراقبت كنيد و هرگز اجازه ندهيد كه دچار سوختگي ناشي از اشعه آفتاب شويد چون پوستي كه در آفتاب سوخته با خطر بزرگتري از ابتلا به سرطان مواجه است."

تاثير درماني برخورد امواج مافوق صوت با سلول ه

امواج

مافوق صوت به سيستم ايمني بدن انسان در مبارزه با سلول هاي سرطاني كمك مي كنند

دانشمندان دانشگاه دوكاي كاروليناي شمالي به اين نتيجه رسيده اند كه لرزش ناشي از برخورد امواج مافوق صوت با سلول هاي بدخيم يكي از موثر ترين روش هاي از بين بردن سرطان است و علاوه بر اين امواج مافوق صوت تاثير بسيار زيادي بر افزايش توان سيستم ايمني بدن براي مبارزه با غده هاي سرطاني دارند

به گفته كارشناسان امريكايي و چيني مشغول به تحقيق در اين زمينه اين روش جديد مي تواند جايگزين بسيار خوبي براي عمل جراحي باشد گفتني است در هر شبانه روز هزاران سلول سرطاني در بدن هر انسان سالم توليد مي شود كه سيستم ايمني به طور خودكار آنها را از بين مي برد و در صورت تخريب سيستم ايمني يكي از اين سلول ها مي تواند به طور غير قابل كنترل تكثير و منجر به ايجاد غده بدخيم شود

نقش اختلالات خواب در بروز بيماري ها

محققان مي گويند اختلا لات خواب كه چندان مورد توجه پزشكان قرار نگرفته است نقش قابل ملا حظه اي در ايجاد بيماريهاي مختلف دارد .

به گفته دانشمندان اختلالات خواب علا وه بر تاثير بر زندگي شخصي و حرفه اي فرد سبب بروز بيماريهايي نظير چاقي ، ديابت و بيماري هاي قلب و عروق مي شود. آنان اختلالات خواب را شامل دير به خواب رفتن ، زود بيدار شدن ، بيدارشدن مكرر پس از شروع خواب وهمچنين اختلالاتي مانند خرخركردن درخواب مي دانند. به گفته پژوهشگران بسياري از افراد از ابتلاي خود به اين اختلالات بي اطلا عند اما درطول روز احساس خستگي و ناكارآمدي

در انجام وظايف شغلي خود مي كنند .

فعاليت هاي فكري و بكاربردن قوه ي حافظه از بيماري ا

براساس يافته هاي دانشمندان دانشگاه Cleveland در Ohio افرادي كه از نظر جسمي و فكري فعال هستند به مراتب كمتر از ديگران در معرض بيماري خطرناك الزايمر قرار مي گيرند.

در يك مطالعه بر روي 192 نفر بيمار و 358 نفر از افراد سالم اين نتيجه بدست آمده كه زندگي ساكت و بدون فعاليت جسمي و فكري باعث كم كاري و ناسالم ماندن مغز گرديده و در افرادي كه آمادگي مبتلاشدن به بيماري الزايمر را دارند بروز بيماري را سرعت مي بخشد. اين محققين عقيده دارند كه مغز هم مانند اعضاي ديگر بدن به ورزش و فعاليت نياز دارد و بكارنگرفتن آن باعث از بين رفتن قدرت تفكر مي شود تقويت حافظه فقط با خواندن كتاب و فكركردن امكان پذير نيست بلكه معاشرت با ديگران ، مسافرت ، آموختن زباني جديد، حفظ كردن شعر، آموختن موسيقي و غيره مي تواند در اين مورد مؤثر باشد.

تاثير سرب موجود در هوا بر پوكي استخوان

سرب موجود در هواي آلوده ، نقش زيادي در پوكي استخوان دارد.

محققان دانشگاه روچستر درتحقيقات خود دريافته اند، سرب موجود در محيط زندگي، ب___ه تدريج دراستخوان ها جمع و موجب ب___روز واكنش ه__اي شيمي___ايي مي شود و امكان پوكي استخوان را در آينده افزايش مي دهد. پيش ازاين نيز تاثير سرب بركم خوني وكاهش بهره هوشي افراد، به ويژه كودكان، ثابت شده بود.

سندرم خستگي مزمن

خستگي مزمن بيماري است كه مشخصه هاي آن خستگي و ضعف طولاني مدت است كه مي تواند يك يا دو جنبه ي زندگي فرد را تحت تاثير قرار دهد (خانه، كار، مدرسه و زندگي اجتماعي) و علائم نامشخص بسياري از قبيل سردرد، گلو درد، درد ماهيچه ها و مفاصل، اختلالات تمركز و حافظه با خود دارد. خستگي مفرط، نشانه ي اصلي اين بيماري، ممكن است به طور آني يا تدريجي ايجاد شود و در طول دوره ي بيماري همچنان باقي مي ماند. برخلاف ناتواني كوتاه مدت كه بيماران مبتلا به آنفولانزا تحمل مي كنند، علائم اين بيماري حداقل 6 ماه و اغلب براي سالها در فرد باقي ميماند. دلايل و عوامل ابتلا به اين بيماري هنوز ناشناخته است.

اين بيماري زنان را سه تا چهار بار بيش از مردان تهديد مي كند و در زنان 40 تا 49 ساله بيشتر ديده شده است. خستگي مزمن مي تواند هر فردي را در هر موقعيتي با هر جنسيت، نژاد و طبقه ي اجتماعي تهديد كند. حتي در كودكان و نوجوانان نيز اين بيماري مشاهده شده است، البته براي كودكان زير 12 سال تقريباً نادر است.

تحقيقاتي توسط محققين آمريكايي در 1989 تا 1993در مورد

شيوع و پخش اين بيماري انجام گرفت. آنها تخمين زدند كه 4 تا 8.7 فرد از هر 100000 بزرگسال در آمريكا از اين بيماري رنج مي برند. هرچند، تحقيقات جديدتر نشان مي دهد كه اين آمار چندان صحيح نمي باشد. تخمين شيوع اين بيماري كار دشواري است چون تشخيص اين بيماري كار آساني نيست، اما در هر حال، آمار نشان مي دهد كه در 900000 فرد در آمريكا علائم اين بيماري مشاهده شده است.

البته سندرم خستگي مزمن بيماري جديدي نيست، اگرچه به تازگي بر آن نام CFC گذاشته شده است. علاقه به شناسايي اين بيماري در اواسط دهه ي 80 تجديد شد بعد از تحقيقات بسياري كه در آن ويروسي پادتن به نام EBV در بيماران مشكوك به ابتلا به CFC كشف شد. چند سال قبل از مشاهده ي علائم CFC دراكثر اين بيماران، آنها دچار تك هسته فزوني شده اند. به همين دليل، در آن زمان CFC را به نام EBV مزمن مي شناختند.

تحقيقات بيشتر نشان داد كه پادتن هاي EBV پيشرفته، نشانه ي بيماري CFC نميباشند. اين پادتن ها حتي در انسانهاي كاملاً سالم نيز مشاهده شده است وبعضي افراد مبتلا به CFC نيز فاقد اين پادتن ها هستند. در حال حاضر، درست نيست كه براي شناسايي بيماري CFC پادتن هاي EBV را در افراد آزمايش كرد.

اين بيماري سندرم خستگي مزمن ناميده شده است چون علائم مشخصي از خود نشان مي دهد—خستگي طولاني مدت و دائمي. زماني كه گروه تحقيقاتي ويژه ي CFC اطلاعات خود را در سال 1994 به روز آوري كرد، تصميم بر اين گرفته شد كه تا زماني

كه عامل مهمي از اين بيماري كشف نشده است، نام اين بيماري همينطور باقي بماند. با وجود اينكه كلمه ي "خستگي" بسيار گمراه كننده است، اما اين يكي از علائم تشكيل دهنده ي اين بيماري است و از اهميت ساير علائم اين بيماري كم نميكند.

هيچ سند و مدركي دال بر واگيردار بودن اين بيماري وجود ندارد و اين بيماري نمي تواند از طريق ارتباطات عادي يا انتقال خون به افراد منتقل شود.

اين بيماري اغلب به طور ناگهاني آغاز مي شود، اما گاهي اوقات شروعي تدريجي دارد. در يك سوم موارد اين بيماري بعد از بيماري هاي تنفسي، معدي و روده اي يا ساير بيماري هاي حاد با علائم شبه آنفولانزا ايجاد شده است. در ساير موارد بعد از ضربه هاي روحي و احساسي مثل تصادفات جدي و داغديدگي يا اعمال جراحي ايجاد شده است.

درمان هاي جديد اين بيماري نشان مي دهد كه اين بيماري با خستگي و ناتواني حداقل به مدت 6 ماه همراه بوده كه با استراحت نيز از بين نرفته و با هرگونه فعاليت بدني و فكري نيز تشديد مي شود. در اينجا به 8 نشانه ي اين بيماري اشاره مي كنيم:

• خواب بدون هيچگونه آثار نيروبخشي

• ضعيف شدن حافظه ي كوتاه مدت و قدرت تمركز

• ناراحتي و بي قراري

• درد مفصل ها بدون ورم و كبودي مفاصل

• درد و ناراحتي ماهيچه ها

• سردرد شديد

• گلو درد هاي عود كننده

• ضعف غدد لنفاوي

علائم بسيار ديگري نيز مشاهده شده است مثل علائمي شبه آلرژي، خشكي شديد پوست، اختلالات بينايي، گيجي و دوران سر، كرخ شدن و بي حسي، حساسيت

به مواد شيميايي مختلف، خشگي چشم، سرماخوردگي و عرق كردن در هنگام شب.

شدت اين علائم در افراد مختلف متفاوت است.

بعضي از اين بيماران علائمي مثل افسردگي و اضطراب را هم بيان كرده اند. هر چند، تحقيقات نشان داده است كه 50 درصد يا بيشتر بيماران مبتلا به CFC دچار افسردگي يا ساير بيماري هاي روحي نمي شوند. ممكن است افسردگي از آثار بعدي اين بيماري باشد. اينكه افسردگي و اضطراب قبل يا در طي اين بيماري ايجاد مي شود چندان اهميت ندارد. مهم پيدا كردن راهي براي از بين بردن آن است.

بعضي تحقيقات نشان داده است كه آلرژي در بيماران مبتلا به CFC بسيار متداول تر از ساير افراد است. بسياري از بيماران مبتلا به اين بيماري سابقه ي طولاني مدتي از ابتلا به آلرژي هاي مختلف قبل از شروع علائم مربوط به CFC داشته اند. حتي گاهي بعضي از اين بيماران خبر ابتلا به آلرژي هاي جديدي نيز بعد از ابتلا به CFC داده اند. از آنجا كه آلرژي در بيماران مبتلا به CFC بسيار متداول است، بايد علائم ايجاد شده توسط آلرژي ها مشخص شود تا آنها را به طور مجزا درمان كرد.

اگرچه اين بيماري مي تواند ساليان سال طول بكشد، تحقيقات نشان مي دهد كه CFC بيماري پيشرفت كننده نيست. علائم اين بيماري معمولاً در سال اول و دوم شديدتر هستند. بعد از آن علائم معمولاً تثبيت شده و به طور مزمن ادمه مي يابند. براي نيمي از مبتلايان اين بيماري، علائم به مرور زمان شديدتر مي شوند. اكثر اين بيماران به يك نسبتي درمان مي شوند و

فقط تعداد كمي از اين مبتلايان كاملاً بهبود مي يابند. تحقيقات نشان مي دهد كه اگر اين بيماري 5 سال طول بكشد، اميد كمي براي بهبودي آن خواهد بود. خطرات طولاني مدت براي سلامتي اين بيماران مشاهده نشده است و تحقيقات جديد نشان مي دهد كه CFC به هيچ وجه جزء بيماري هاي كشنده محسوب نمي شود.

چگونه ناشنوايي يا كم شنوايي كودكمان را تشخيص دهيم

والدين در منزل بايد متوجه عكس العمل كودكانشان نسبت به صداهاي محيط اطراف باشند . يك شيرخوار طبيعي مراحل تكاملي زيررا مي گذراند ، در صورت عدم مشاهده اين مراحل ممكن است كودك دچار كم شنوايي يا ناشنوايي باشد و لازم است هر چه سريعتر به پزشك مراجعه كند .

5-4 ماهگي : با صداي بلند از خواب بيدار شده و عكس العمل نشان داده و حتي گاهي گريه مي كند . نسبت به صداي مادر عكس العمل نشان داده و آرام مي شود .

7- 5 ماهگي : به طرف صدا برمي گردد ، صداها را تعقيب مي كند ، با صدا كردن اسمش سرش را برمي گرداند ، صداهاي ساده يي مانند ما ، مو ، دو ، دي مي كند .

10-8 ماهگي : در پاسخ به اصوات سرو صدا مي كند ، شدت صداي خود را تغيير ميدهد ، مثلاً با شدت مختلف گريه يا سروصدا مي كند .

14- 11 ماهگي : اصوات را تقليد مي كند ، صداهاي مختلفي از خود در مي آورد ، به صداها پاسخ مي دهد ، بخصوص صداي افراد خانواده و افراد آشنا - كم كم كلمه مي گويد .

24- 12 ماهگي : تن صداي

خود را تغيير ميدهد . با نام بردن اعضاء بدن ، به آنها اشاره مي كند ، به سمت اسباب بازي هاي صدا دار مي رود . كم كم شروع به حرف زدن مي كند . معني كلمات ساده اي مانند « نه » و « باي باي » را مي فهمد و كلمات « بابا » و « مامان » را مي گويد و بعداً كلمات ديگري در كنار آنها قرار مي دهد ( جمله سازي )

« چه كودكاني در معرض خطر هستند ؟ »

بچه هايي كه يك يا چند مورد از موارد زير را داشته باشند نسبت به ساير كودكان بيشتر در معرض خطر ناشنوايي هستند . اين موارد عبارتند از :

• وجود سابقه فاميلي ناشنوايي

• ابتلا ء مادر به بيماريهاي عفوني در دوران بارداري

• وجود ناهنجاري و شكل غيرطبيعي درسر ، گردن ، صورت و گوش

• وزن هنگام تولد كمتر از 1500 گرم

• زردي نوزادان

• عفونت هاي مختلف و شديد مانند مننژيت و اوريون

• حالت خفگي طولاني موقع تولد در نوزاد

سندرم مرگ ناگهاني نوزاد

تعريف : اين مرگ و مير نوزاد شامل آن دسته از مرگ و ميرهاي نوزادان است كه در زير يكسال بطور ناگهاني ايجاد مي گردد وعلت مشخص اوليه وجود ندارد و در بررسيهاي بعمل آمده بعد از مرگ نيز علت خاص مشخص نمي گردد .

عوامل مستعد كننده

الف - عوامل مادري :

• سطح فرهنگي و دانش كم مادر

• سيگار كشيدن مادر و يا مصرف مواد مخدر توسط مادر

• عفونت ادراري مادر در زمان حاملگي

• افزايش تعداد حاملگيهاي

مادر

• عدم فاصله گذاري مناسب در حاملگيها

• سن كم مادر

• كم خوني مادر

• بزرگي جفت بعد از زايمان

• فقر خانواده و كمبود مواد غذايي

ب - عوامل مربوط به نوزاد :

• وزن كم نوزاد هنگام تولد

• سن بين 2 تا 4 ماهگي

• تعذيه با شيشه شير و عدم استفاده از شيرمادر

• افزايش رشد مناسب

• جنس مذكر

• وضعيت خوابيدن بصورت بر روي شكم يا بر روي بغل براي نوزاد نارس و بر روي شكم براي نوزاد كامل

• استرسهاي گرمايي

• بيماريهاي شديد اخير

همه گير شناسي :

• 35تا 55درصد از كل مرگهاي نوزاد با سن يكماه تا يكسال را تشكيل مي دهد .

• ميزان اين سندرم حدود 1/4مورد به ازاي هزار نوزاد زنده بدنيا آمده است .

• بيشتر در سنين 2 تا 4ماهگي اتفاق مي افتد .

علائم باليني :

ممكن است قبل از زمان مرگ نوزاد عفونتهاي دستگاه تنفسي وجود داشته باشد .

مرگ معمولاً بعد از خواب يا در صبح اتفاق مي افتد .

قبل از مرگ صداي گريه يا بي قراري وجود ندارد .

درمان :

داروي خاصي جهت پيشگيري يا درمان نداريم چون علت آن مشخص نيست .

مصرف داروهاي مختص آپنه در نوزادان نارس

جلوگيري از عوامل مستعد كننده مثل : وضعيت خوابيدن مناسب ، جلوگيري از در معرض حرارت كم يا زياد قرار گرفتن و تحت نظر قرار دادن نوزاداني كه بيماري داشته اند

بثورات پوستي در اثر كهنه بچه ( Diaper rash )

يك فرم شايع التهاب پوست ( درماتيت ) بثورات پوستي دراثر كهنه بچه مي باشد كه در اصطلاح به آن

سوختگي پاي بچه در اثر كهنه گفته مي شود . اين بثورات مي تواند در نوزادان ديده شود اما زمانيكه به كودك شيرخوار غذاهاي جامد داده مي شود اين حالت بيشتر مي شود همچنين مصرف آنتي بيوتيك ، مرطوب ماندن كهنه بمدت طولاني ، اسهال ، استفاده از شورت هاي پلاستيكي مي تواند باعث ايجاد بثورات بر روي پوست شود . اين بثورات باعث نگراني والدين و آزار كودك مي شود اما در بيشتر موارد با درمانهاي خانگي پس از چند روز بهبود مي يابد .

علائم و نشانه ها :

بثورات پوستي با قرمزي ، برآمدگي و گاهاً گرم شدن پوست در ناحيه كهنه ( باسن ، رانها و ناحيه تناسلي ) مشخص مي شود . همچنين كودك در هنگام تعويض كهنه يا شستشوي ناحيه بي قراري مي كند .

* علل

? - حساسيت در اثر مدفوع و ادرار : زمانيكه تماس پوست با ادرار و مدفوع زياد باشد بخصوص در كودكاني كه دفع مكرر داشته و وقتي كه مدفوع در طول شب روي كهنه باقي مانده باشد پوست را تحريك كرده و باعث ايجاد بثورات مي شود . كودكاني كه دچار اسهال مي شوند بدليل تغييرات اسيد و باز در مدفوع بيشتر در معرض آسيب پوستي قرار مي گيرند .

? - شروع مصرف غذاهاي جامد : در كودكان ? تا ?? ماهه با شروع مصرف غذاهاي جامد ميزان اسيد و باز در مدفوع تغيير كرده و از طرفي تعداد دفعات مدفوع افزايش مي يابد در نتيجه احتمال بثورات پوستي افزايش مي يابد .

? - تحريك در اثر يك ماده جديد

: پوشك هاي يكبار مصرف ، عوض شدن مارك پوشك ، استفاده از مواد پاك كننده ، سفيد كننده يا نرم كننده جهت شستشوي كهنه و همچنين موادي كه در بعضي لوسيون ها ، روغن ها و پودرهاي بچه وجود دارد مي توانند بر روي پوست اثرات تحريكي ايجاد كنند .

? - عفونت باكتريال يا قارچي : يك عفونت موضعي ساده مي تواند در تمام ناحيه پوشيده شده با پوشك پخش شود .

? - پوست حساس : كودكانيكه دچار بيماريهاي خاص مثل درماتيت آتوپيك يا اگزما هستند بيشتر از كودكان ديگر مستعد ابتلاء هستند .

? - خراشيدگي و سايش : محكم بستن كهنه يا محكم بستن لاستيكي مي تواند موجب بروز اين بثورات بشود .

? - مصرف آنتي بيوتيك : زمانيكه كودك يا مادر كودك شيرخوار آنتي بيوتيك مصرف مي كنند باعث از بين رفتن باكتري مي شود ولي از طرفي باعث افزايش قارچ كه بطور معمول در سطح پوست زندگي مي كند مي گردد و قارچ در محيط گرم و مرطوب بخوبي رشد كرده و باعث ايجاد بثورات مي شود .

* درمان طبي

در اكثر موارد بثورات با درمانهاي معمولي در خانه درمان مي شوند . اگر درمانهاي معمول مثل تعويض مكرر كهنه و استفاده از پمادهايي كه نياز به تجويز پزشك ندارند بي نتيجه باشد و اگر همراه با علائمي مثل تب ، تاول يا كورك ، خونريزي ، نواحي دلمه دار ، نقاط قرمز روشن كه با يكديگر تشكيل يك ناحيه قرمز سفت همراه با حاشيه نامنظم را مي دهند و چرك يا ترشحات باشد با پزشك

مشورت كنيد .

مهمترين عامل در درمان اين بثورات خشك و تميز نگه داشتن ناحيه پوشيده شده با كهنه مي باشد . فقط در زماني از كرم هاي استروئيدي استفاده كنيد كه توسط متخصص كودكان يا پوست توصيه شده باشند زيرا استفاده مكرر از كرم هاي استروئيدي قوي مي تواند باعث تشديد ضايعات شود .

* پيشگيري

چند اقدام ساده مي تواند بروز بثورات پوستي را كاهش دهد :

? - تعويض مكرر كهنه : كهنه هاي كثيف را فوراً عوض كنيد . در صورتيكه كودك در مهد كودك نگهداري مي شود از پرستاران بخواهيد اين كار را انجام دهند .

? - در هر بار تعويض كهنه كودك را با آب بشوئيد ؛ استفاده از پنيه يا كهنه هاي خيس مي تواند براي تميز كردن پوست استفاده شود .

? - پوست كودك را با يك حوله تميز خشك كنيد : حوله را روي پوست نكشيد زيرا مي تواند باعث تشيد ضايعات پوستي شود .

? - كهنه را محكم نبنديد يا از كهنه هاي با لبه كشي استفاده نكنيد : زيرا مانع از جريان هوا بداخل كهنه شده و باعث ايجاد يك محيط مرطوب و مستعد سوختگي مي شود . كهنه سفت مي تواند باعث خراشيدگي كمر يا ران ها شود .

? - به پوست كودك اجازه تنفس بدهيد : زماني كه امكان دارد اجازه دهيد بچه باز باشد . قرار دادن پوست در معرض هوا يك راه طبيعي و ساده براي خشك شدن آن مي باشد .

? - از يك شوينده ملايم براي شستن كهنه ها استفاده كنيد : در

صورتيكه كودك شما دچار سوختگي و يا مستعد آن است كهنه ها را دو بار آبكشي كنيد .

? - از نرم كننده هاي لباس استفاده نكنيد : اين محصولات مي توانند باعث تحريك و سوختگي پوست حساس بشوند .

? - اگر كودك مستعد سوختگي مي باشد با هر بار تعويض كهنه از يك پماد استفاده كنيد تا مانع تحريك بيشتر پوست شود : اكسيد دوزنگ و وازلين اجزاء اصلي بسياري از پمادها براي اين منظور مي باشند . از اين محصولات روي پوست تميز استفاده كنيد تا پوست در حالت خوبي حفظ شود .

? - بعد از تعويض كهنه دستهاي خود را خوب بشوئيد : شستن دستها مي تواند مانع از گسترش باكتريها و قارچها به ساير نقاط پوست كودك و يا ساير افراد بشود .

* مراقبت هاي لازم :

مجموعه متنوعي از داروهاي سوختگي جهت بثورات پوستي در اثر كهنه وجود دارد كه بدون تجويز پزشك فروخته مي شوند . هنگام استفاده از اين داروها با پزشك خود مشورت كنيد . پمادها و كرم ها معمولاً كمتر از لوسيونها پوست را تحريك مي كنند .

بطور كلي از محصولات مخصوص بچه ها استفاده كنيد و از محصولات توليد شده براي درمان بثورات بالغين استفاده نكنيد .

براي كمك به بهبودي سوختگي پا هر اقدامي براي افزايش جريان هوا به ناحيه مي توانيد انجام دهيد .

? - براي زمانهاي كوتاهي به كودك اجازه دهيد تا بدون كهنه باشد .

? - از لاستييكي هاي سفت استفاده نكنيد .

? - تا زمانيكه سوختگي بهبود يابد از كهنه هاي بزرگتر از

اندازه استفاده كنيد .

? - زمانيكه كودك شما دچار التهاب پوست مي باشد از شستشوي ناحيه مبتلا با شوينده هاي معطر و صابون اجتناب كنيد زيرا الكل و عطر اين محصولات مي تواند پوست كودك را تحريك كرده و بيماري را بدتر و يا طولاني تر كند.

در گذشته استفاده از پودر تالك براي محافظت پوست كودك و جذب رطوبت اضافي شايع بود . البته استنشاق پودر تالك مي تواند براي ريه كودك بسيار تحريك كننده باشد به همين دليل از اين پودر استفاده نكنيد .

تلفن همراه، ناباروري مي آورد

اين روزها اخبار زيادي در مورد تاثير احتمالي محصولات فناوري جديد بر جنبه هاي مختلف سلامت انسان مي شنويم؛ خبرهايي كه برخي از آنها نتايج ضد و نقيضي هم با هم دارند.

به عنوان مثال چند ماه پيش، از احتمال رابطه بين استفاده از تلفن همراه و ابتلا به تومورهاي مغزي شنيديم، اما دوباره، در مطالعه اي كه محققان ژاپني در دانشگاه بيماري هاي زنان توكيو انجام دادند، معلوم شد كه چنين رابطه اي وجود ندارد.

بيشتر مطالعات انجام شده در مورد رابطه امواج موبايل و انواع سرطان ها بوده اما به تازگي مطالعه اي در كلينيك درمان ناباروري كليولند انجام شده كه به بررسي رابطه بين استفاده بيش از حد از تلفن همراه و بروز اختلال در سيستم باروري مردان مي پردازد.

به گزارش رويترز، در اين مطالعه مشخص شده مرداني كه بيش از 4 ساعت در روز با تلفن همراه صحبت مي كردند، بيشتر از ساير مردان احتمال دارد كه سيستم باروري ناكارآمدي داشته باشند.

به گفته اين محققان، بررسي هاي آنها نشان داده كه هرچه ميزان استفاده اين مردان از تلفن همراه بيشتر بوده، تعداد اسپرم هاي شمارش شده در

مايع مني آنها و همچنين درصد اسپرم هاي سالم و بارور، كمتر مي شده است.

توضيح اين كه در يك مايع مني سالم، بايد حداقل 20 ميليون اسپرم مشاهده شود و 50 تا 60 درصد آنها نيز بايد تحرك در حد متوسط داشته باشند تا بتوان گفت قابليت باروري در اين مايع اسپرم به اندازه كافي وجود دارد. آزمايش آناليز مايع اسپرم، اغلب اولين قدم در بررسي همسراني است كه با شكايت ناباروري مراجعه كرده اند.

ايده اوليه اين محققان اين بود كه امواج الكترومغناطيس تلفن همراه، احتمالا مي تواند موجب تخريب DNA و آسيب سلولي شود و به اين ترتيب تعداد و كيفيت سلول هاي حساس جنسي مردانه، يا همان اسپرم ها را كاهش دهد.

هرچند هنوز اين نتايج، كه در نشريه علمي باروري و ناباروري منتشر شده، به معناي اثبات نهايي تاثير تلفن همراه بر ناباروري نيست.

خود اين محققان مي گويند ما فعلا يك رابطه بسيار قوي بين اين 2پديده، يعني استفاده بيش از حد از تلفن همراه و بروز اختلال در كيفيت اسپرم ها، يافته ايم. اما اين كه بخواهيم نتيجه گيري كنيم كه موبايل عامل اين پديده است، هنوز خيلي زود است.

اين محققان بنا دارند طي 2 مطالعه ديگر، به بررسي دقيق تر اين رابطه بپردازند. در مطالعه اول، قرار است نمونه هاي مايع مني مردان سالم، در محيط آزمايشگاه و به طور مصنوعي، در معرض امواج الكترومغناطيس قرار گيرد و تاثير احتمالي آنها در اين محيط بررسي شود.

در مطالعه دوم نيز قرار است رابطه بين كيفيت اسپرم مردان و ميزان استفاده آنها از تلفن همراه، در جامعه بزرگ تري از نمونه ها بررسي شود تا با مقايسه نتايج حاصل از آن، با مطالعه فعلي، اعتبار مطالعه افزايش

يابد.

در اين مطالعه جامع تر قرار است عوامل احتمالا موثر ديگر، مانند سبك زندگي و نيز شغل و عوامل شغلي در كنار ميزان استفاده از تلفن همراه، بررسي شود.

با اين حال مي توان با در نظر گرفتن همين مطالعات، جانب احتياط را رعايت كرد. مطمئنا مي توان از روي احتياط هم كه شده، حجم مكالمات با تلفن همراه را كاهش داد. چرا كه برخي شك و ترديدها در مورد تاثيرات منفي امواج آن، امروز مطرح و فردا تاييد مي شود اما برخي ديگر هم فردا مطرح مي شوند و معلوم نيست چه زماني تاييد شوند.

خصوصيات يك مايع اسپرم غيرطبيعي

حجم كمتر از 5/1 ميلي ليتر يا بيشتر از 5 ميلي ليتر

غلظت اسپرم كمتر از 20 ميليون در هر ميلي ليتر

تعداد كلي اسپرم كمتر از 50 ميليون

تحرك اسپرم در كمتر از 60 درصد اسپرم ها با حركت رو به جلو

اشكال طبيعي اسپرم كمتر از 60 درصد

بهار مي خواهد خفه ام كند!

عطسه هاي آن چناني و آبريزش مداوم از بيني امانش را بريده. گرفتگي بيني هم كه نمي گذارد هواي دلپذير بهار را استنشاق كند و از اين همه لطافت بهاري نصيبي ببرد.اصلا ديگر از رسيدن بهار خوشحال نيست، چون هر وقت بهار با شكوفه هاي رنگارنگش مي آيد، دردسرهاي حساسيتش هم دوباره شروع مي شود.اگر شما هم مانند دوست ما چنين مشكلاتي داريد، ممكن است مبتلا به آلرژي فصلي يا رينيت آلرژيك باشيد.

او بعد از خواندن اين مقاله، توانسته قسمتي از مشكلاتش را حل كند. بد نيست شما هم امتحاني بكنيد.اين را ديگر حتما خودتان هم متوجه شده ايد كه حساسيت فصلي شما چه فرقي با سرماخوردگي دارد. مهم ترين تفاوت آن با سرماخوردگي اين است كه بلافاصله بعد از تماس با مواد

حساسيت زا ايجاد مي شود و تا اين ماده حساسيت زا در اطراف شما باشد، نخواهيد توانست از شر علايم بيماري خلاص شويد.

اما سرماخوردگي معمولا دو سه روز بعد از تماس با ويروس ايجاد مي شود و اغلب بعد ازگذشت پنج تا هفت روز، علايم بيماري از بين مي رود. نكته ديگري كه شايد به آن دقت نكرده باشيد، تفاوت علايم آن هاست.

اگر آبريزش بيني شما ترشحاتي آبكي و گاهي غليظ و زرد رنگ دارد و كمي هم بدن درد و تب داريد، احتمالا دچار سرماخوردگي هستيد، اما اگر ترشحات بيني تان خيلي آبكي است و تب هم نداريد، بايد به فكر آلرژي هم باشيد.

رينيت آلرژيك يا به عبارت ديگر التهاب مخاط بيني در اثر حساسيت، در واقع واكنش غيرعادي سيستم ايمني بدن در تماس با مواد حساسيت زايي چون گرده گياهان و قارچ هاست. بنابراين در فصل بهار كه گياهان گرده افشاني مي كنند، علايم آن شروع مي شود. البته افرادي كه علاوه بر اين مواد به آلرژن هاي داخل منزل مثل گرد و غبار و هيره (مايت)، سوسك وحيوانات خانگي حساسيت دارند، ممكن است در تمام فصل هاي سال از اين مشكل در رنج باشند.

علايم را بشناسيد!

شما از كدام دسته هستيد؟ علايم خفيف بيماري مانند سرفه، آبريزش و خارش چشم و بيني و عطسه گه گاه شايد قابل تحمل باشد، اما اگر از گروهي هستيد كه علايم آلرژي در آن ها شديد است، حتما زماني بوده كه حس كنيد ديگر داريد از دست بهار خفه مي شويد.

اين گروه از افراد معمولا دچار آبريزش و خارش شديد بيني مي شوند و از چشم هايشان آن قدر اشك مي ريزد كه از كار و زندگي عادي روزانه باز مي مانند و به دليل درد و فشاري كه

در اثر التهاب در صورت و مجاري تنفسي دارند، نمي توانند اين وضعيت را ادامه دهند.

بي خوابي، خستگي و تحريك پذيري هم به دنبال اين علايم مي آيد و آن ها را كلافه مي كند. بعضي ها حتي زير چشمان شان گود مي افتد وكبود مي شود. وقتي اين بيماري آن قدر شديد شود كه در زندگي و شغل افراد اختلال ايجاد كند لازم است كه حتما درمان شود وگرنه علاوه بر جسم، روان آن ها را نيز دچار مشكل مي كند.

آلرژي خانوادگي

فكر نكنيد هميشه شدت بيماري تان به يك صورت باقي مي ماند، نه! گاهي ممكن است بيماري با گذشت زمان شديدتر شود و هر چه سن تان بالاتر مي رود، احساس كنيد كه شما را بيشتر اذيت مي كند.

بهتر است بدانيد كه بعضي عوامل، مي توانند شما را مستعد ابتلا به اين بيماري كنند. البته همه اين عوامل قابل پيشگيري نيست، اما اطلاع از آن ها، شايد بتواند كمك كند كه بيشتر مراقب خودتان باشيد.يكي از مهم ترين اين عوامل، مثل هميشه ژنتيك است؛ يعني كساني كه پدر و مادر يا خواهر و برادرشان به اين بيماري يا انواع ديگر حساسيت مبتلا هستند، بيشتر دچار رينيت آلرژيك مي شوند. وقتي فقط يكي از والدين مبتلا باشد، اين احتمال در فرزند 48 درصد است، اما اگر هر دوي آن ها مبتلا باشند، تا 70 درصد ممكن است كودك آن ها هم درگير بيماري شود.

آقايان هم به خصوص اگر اولين فرزند خانواده باشند، بيشتر مبتلا مي شوند. در اين مورد، مردان مي توانند بگويند بدشانس تر از خانم ها هستند. عجيب اين جاست كه قرار گرفتن در معرض دود سيگار در سال اول زندگي و هم چنين مواد حساسيت زاي ديگر مانند گرد و غبار و حيوانات خانگي هم آتش اين بيماري را شعله ور

مي كند. به همين دليل است كه دانشمندان و پزشكان توصيه مي كنند از همان بدو تولد بايد مراقب نوزاد بود تا در آينده دچار انواع بيماري ها نشود.

يكي از جالب ترين روش هايي كه مي توان از همان دوران نوزادي براي پيشگيري از رينيت آلرژيك به كار برد، تغذيه با شير مادر است. تحقيقات دانشمندان نشان داده كساني كه تا يك سالگي شير مادر مي خورند، در آينده كمتر آسم وآلرژي مي گيرند.

پيشگيري بهتر از درمان

گرچه نمي توان جلوي آلرژي هاي فصلي را بطور كامل گرفت، اما روش هايي وجود دارد كه با انجام آن و كاهش ميزان مواجهه با مواد حساسيت زا، مي توان شدت بيماري را كم تر كرد. مثلا ساده ترين كار اين است كه وقتي ميزان ماده آلرژن در محيط بالاست، در و پنجره ها را بسته نگه داريد. در منزل، ماشين و محل كارتان از دستگاه هاي تهويه هوا استفاده كنيد و هوا را تميز و خنك نگه داريد.

در روزهاي خشك و بادخيز، از منزل خارج نشويد. بهترين زمان براي خروج از منزل، وقتي است كه يك باران خوب باريده و هوا را از مواد حساسيت آفرين پاك كرده است. فيلتر هاي مخصوص هوا كه قابليت پاك كنندگي بالايي دارند، براي داخل منزل بسيار كار آمد هستند.

اگر به كارهاي باغباني و نگهداري گياهان علاقه داريد، بهتر است چيدن علف هاي هرز وكوتاه كردن چمن ها را به كس ديگري واگذار كنيد، چون اين كارها هم ممكن است حساسيت شما را تشديد كند.يكي از فوايد خانه تكاني پيش از آمدن بهار، اين است كه افسردگي زمستاني را از خانه ها مي زدايد، اما حسن ديگري كه اين مراسم دارد، اين است كه آلرژي هاي فصلي را هم كم مي كند، چون گرد

و غبار و مواد حساسيت زايي را كه در خانه انباشته شده، از بين مي برد. بهتر است در منزل از بالش هايي با روكش ضد آلرژي استفاده كنيد تا حساسيت تان تشديد نشود. در ضمن، بهتر است ملحفه ها را با آب داغ بشوييد.

جارو كشيدن هفتگي فرش ها با جارو برقي، مي تواند ذرات كوچك آلرژن را كم كند. توجه داشته باشيد كه نگه داشتن حيوانات در منزل هم مي تواند شدت آلرژي شما را زياد كند .پس بهتر است محل نگه داري آن ها را به جايي خارج از محيط بسته خانه، منتقل كنيد.

درمان هم بي دردسر نيست!

دقت داشته باشيد كه اگرچه درمان هاي مختلفي از قرص و شربت گرفته تا اسپري براي تسكين علايم اين بيماري وجود دارد، اما مسلم است كه تا وقتي ماده حساسيت زا در محيط وجود دارد، بدن شما به آن واكنش نشان مي دهد.

البته اگر «ايمونوتراپي» انجام دهيد تا حد زيادي مي تواند آلرژي شما را مهار كند، اما انجام اين كار هم بي دردسر نيست. در اين روش، با تزريق دوره اي يك ماده حساسيت زا كه به تدريج ميزان آن زياد مي شود؛ حساسيت سيستم ايمني بدن را نسبت به اين ماده از بين مي برند. اين تزريق كه ماهانه و تا پنج سال انجام مي شود، اثرش معمولا بعد از سه تا شش ماه شروع مي شود. البته تا 90 درصد احتمال دارد كه تحمل اين سختي ها نتيجه بدهد و بيمار كاملا از شر اين بيماري راحت شود.

چطور گرمازده نشويم؟

در آب و هواي گرم بدن بيشتر از حد عادي عرق مي كند و به اين ترتيب آب بدن از دست مي رود.در يك روز معمول يك فرد 58 كيلوگرمي بايد هشت ليوان آب ليوان متوسط بنوشد.به

عنوان يك قاعده كلي به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن هر روز بايد 30 ميلي ليتر آب نوشيد.آب و هواي گرم ممكن است عوارض خطرناكي در بدن از جمله گرمازدگي را بوجود آورد. با رعايت نكات زير مي توانيد از گرمازدگي پيشگيري كنيد. مقدار زيادي مايعات بنوشيد-در آب و هواي گرم بدن بيشتر از حد عادي عرق مي كند و به اين ترتيب آب بدن از دست مي رود.در يك روز معمول يك فرد 58كيلوگرمي بايد هشت ليوان آب ليوان متوسط بنوشد.به عنوان يك قاعده كلي به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن هر روز بايد 30ميلي ليتر آب نوشيد.

مصرف مايعات در آب و هواي گرم بايد افزايش يابد؛ اگر نمي توانيد مقدار زيادي آب بنوشيد يك نوشابه غيرالكلي بدون گاز مثلا آب ميوه جانشين مناسبي است.الكل دفع آب از بدن را تشديد مي كند؛ بنابراين نوشيدن مشروبات الكلي در آب و هواي گرم ممكن است كم ابي بدن را تشديد كند.

رژيم غذايي خود را تغيير دهيد

از غذاهاي سنگين و داغ اجتناب كنيد.قرص هاي نمك برا ي جايگزيني املاحي كه از را عرق از دست مي رود موجودند. اما اغلب غذاها بيش از حد كفايت داراي نمك هستند؛بنابراين به طور معمول نيازي به استفاده از اين قرص ها نيست.

خود را از آفتاب دور نگه داريد

بهترين كار در يك روز سوزان ماندن در سايه است.اگر مي خواهيد حمام آفتاب بگيريد و برنزه شويد سعي كنيد كه مدت آن هرچه كوتاهتر باشد و از كرم ضدافتابي كه فاكتور محافظت در برابر آفناب(SPF) آن دست كم 15 باشد استفاده كنيد.اگر احساس ناخوشي و ضعف به شما دست داد فورا از مقابل نور مستقيم خورشيد دور

شويد.نور خورشيد بين ساعت 11 صبح تا 3 بعدازظهر بيشترين خطر را دارد.

در مورد ورزش منطقي عمل كنيد

در ساعات بسيار گرم روز از ورزش شديد خودداري كنيد. در عوض پيش از طلوع آفتاب يا پس از غروب آن به دويدن نرم بپردازيد.

كارهايتان را با آهستگي انجام دهيد و خودتان را با سرعت زندگي در زير آفتاب تند تطبيق دهيد.

اگر احساس نفس تنگي يا تپش قلب مي كنيد كارتان را متوقف كنيد و سعي كنيد بدنتان را را مثلا با گرفتن دوش آب سرد خنك كنيد. اگر چشمهايتان سياهي مي رود يا داريد بيحال مي شويد استراحت كنيد.

بدنتان را خنك نگاه داريد

لباس هاي سبك و گشاد مثلا از جنس كتان بپوشيد تا عرقتان به راحتي تبخير شود.لباسهاي تيره و سنگين گرما را جذب مي كنند، اما به ياد داشته باشيد كه برخي پارچه هاي نازك حفاظ كافي در برابر اشعه ماوراءبنفش خورشيد ايجاد نمي كنند.

همچنين استفاده از كلاه هاي لبه دار ترجيحا منفذدار ايده خوبي است.

از عينك آفتابي براي محافظت از چشمانتان استفاده كنيد.

به تهويه خانه تان توجه كنيد

در طول شب و روز پنجره خانه را باز نگه داريد و از هواكش استفاده كنيد.اين امر به خصوص در شب كه بدن گرمايش را از دست مِي دهد اهميت دارد.

? از سفرهاي غيرضروري پرهيز كنيد

از رفتن به جاهايي كه سايبان ندارد و تهويه آن خوب نيست حتي المقدور خودداري كنيد.

به خصوص ماشين هاي پارك شده در زير آفتاب جاهاي نامناسبي هستند.اگر مي توانيد در محيطي كه داراي تهويه است باقي بمانيد.اگر چاره اي جز سفر در هواي گرم نداريد همراه خود يك بطري آب داشته باشيد.

از افراد آسيب پذير مراقبت مخصوص كنيد

افرادي كه بيش از همه به گرماي هوا و نور تند آفتاب حساسند شامل بچه هاي زير چهارسال و افراد بالاي ?? سال كه بدنشان با سرعت بسيار كمتري با تغيير درجه حرارت تطبيق مي كند، افراد چاق كه بدنشان حرارت را در خود نگه مي دارد و بيماران هستند.

نوزادان به خصوص به گرماي محيط حساسند زيرا غدد عرق هنوز در آنها به طور كامل شد نكرده است.

بنابراين هيچگاه در هواي گرم نوزادان را در پتو نپيچيد يا لباس هاي سنگين به انها نپوشانيد؛ در عين حال مطمئن مراقب باشيد كه در معرض نور مستقيم خورشيد هم نباشند.

11 ماده غذايي افزايش دهنده طول عمر

خوب است بدانيد كه با خوردن بعضي مواد غذايي مي توانيد به اين مسئله كمك كنيد و به طول عمرتان بيفزاييد.اين مواد غذايي كه به خاطر همين مسئله مشهور شده اند، حاوي دسته اي ويتامينها و مواد شيميايي مخصوص هستند كه به شما براي مقابله با بسياري از بيماري هاي كشنده كمك مي كند.در اينجا به دسته اي از اين مواد غذايي اشاره مي كنيم.

1_ سيب

محتويات: سيب سرشار از آنتي اكسيدان هايي مثل كورستين است. همچنين حاوي فيبرهاي قابل حل مثل پكتين مي باشد.

اثرات آن روي سلامتي: كورستين كه يكي از بهترين آنتي اكسيدان ها به شمار ميرود، از ابتلا به سرطان و از لخته شدن خون جلوگيري مي كند. پكتين نيز سطح كلسترول خون را پايين مي آورد و سموم سرطان زا را از جريان خون دفع مي كند.

بهترين راه استفاده: بهتر است سيب را به حالت خام و با پوست استفاده كنيم چون كورستين در پوست سيب موجود

است.

2_ آوكادو

محتويات: آوكادو حاوي مقدار قابل توجهي فيبر است و حتي بيش از موز پتاسيم در خود دارد.

اثرات آن روي سلامتي: نه تنها باعث صافي و نرمي پوست مي شود، بلكه از بالا رفتن فشار خون، بيماري هاي قلبي و انواع بخصوصي از سرطان ها به ويژه سرطان روده نيز جلوگيري مي كند.

بهترين راه استفاده: فقط كافي است كه پوست آن را كنده و خام بخوريد. مي توانيد آن را با گوجه فرنگي، آبليمو، فلفل هالپانو و نمك نيز تركيب كرده و سس گواكامولي از آن بسازيد.

3_ موز

محتويات: موز حاوي مقدار زيادي پتاسيم، منيزيم و فليت است.

اثرات آن روي سلامتي: پتاسيم از بالا رفتن فشار خون جلوگيري كرده و احتمال سكته را پايين مي آورد. فليت به رشد صحيح بافت ها كمك كرده و از ايتلا به بيماري هاي قلبي و سرطان جلوگيري مي كند.

بهترين راه استفاده: دقيقاً مثل ميمون ها به راحتي موز را پوست كنده، بخوريد و لذت ببريد. به نظر مي رسد كه ميمون ها بيش از آنچه ما فكر مي كنيم باهوش هستند.

4_ تخم مرغ

محتويات: تخم مرغ حاوي مقدار قابل توجهي كولين، پروتئين، كاروتينوئيد و زآكسانتين مي باشد.

اثرات آن روي سلامتي: فايده ي عمر طولاني چيست اگر حتي نتوانيد به ياد بياوريد كه دندان مصنوعي هايتان را كجا گذاشته ايد؟ خوردن تخم مرغ به شما كمك مي كند. كولين موجود در تخم مرغ به حفظ حافظه در زمان پيري كمك مي كند. كاروتينوئيد نيز از ابتلا به بيماري هاي چشمي مربوط به پيري مثل آب مرواريد جلوگيري مي كند.

بهترين راه

استفاده: تخم مرغ را مي توانيد به حالت آب پز، جوشانده يا خاگينه استفاده كنيد. فقط به ياد داشته باشيد كه پختن آنها با مقدار زيادي كره يا روغن برايتان ضرر دارد.

5_ سير

محتويات: سير هم حاوي مقدار زيادي از آنتي اكسيدان ها مي باشد.

اثرات آن روي سلامتي: سير از لخته شدن خون جلوگيري كرده و خطر سكته را كاهش مي دهد. همچنين با كشتن سلول هاي سرطاني مقدار زمان زنده ماندن را در افراد سرطاني افزايش مي دهد.

بهترين راه استفاده: بهتر است كه سير را به حالت خام استفاده كنيد. مي توانيد آن را خرد كرده و به محتويات سالادتان اضافه كنيد.

6_ لوبيا قرمز

محتويات: حاوي مقدار زيادي فيبر قابل حل مي باشد.

اثرات آن روي سلامتي: فيبر به حفظ سلامتي سيستم گوارشي كمك بسياري ميكند و يك سيستم گوارشي سالم نيز از ابتلا به ديابت و سرطان روده جلوگيري ميكند. فيبر قابل حل همچنين كلسترول و قند خون را پايين مي آورد.

بهترين راه استفاده: هم لوبياي خشك و هم لوبياي كنسرو شده اين اثرات خوب را روي سلامتي مي گذارند. خوب است كه مقداري از اين لوبياها را هم در غذاهاي مورد علاقه تان بيندازيد يا آنها را به غذاهاي مكزيكي اضافه كنيد.

7_ گردو

محتويات: گردو حاوي مقدار قابل توجهي اسيد چرب امگا 3 است. اثرات آن روي سلامتي: اسيد چرب امگا 3 نه تنها از لخته شدن خون و ابتلا به بيماري هاي قلبي جلوگيري مي كند، همچنين مي تواند از افسردگي و ورم مفاصل هم جلوگيري كند. بهترين راه استفاده: بهتر است كه گردو را به

حالت تازه بعد از بيرون آمدن آن از پوست استفاده كنيد، اما تا دو هفته بعد از بيرون آمدن از پوست هم مي توانند تا

حدودي تازگي خود را حفظ كنند به شرط اينكه در مكان هاي خشك و خنك نگهداري شوند. از گردو مي توانيد براي تزئين روي سالاد هم استفاده كنيد.

8_ محصولات سويا و توفو

محتويات: حاوي هورمون هاي گياهي ايزوفلاون مي باشد.

اثرات آن روي سلامتي: سويا به پايين آمدن ميزان LDL ناسالم در كلسترول خون كمك مي كند كه فشار خون را پايين آورده و احتمال حملات قلبي را نيز كاهش مي دهد.

بهترين راه استفاده: توفوي سفت بهترين منبع سويا مي باشد و برخلاف باور عموم توفو طعم بدي ندارد.

9_ انگور قرمز

محتويات: انگور قرمز حاوي آنتي اكسيدان هاي قوي كاتچين و نوعي پلي فنول به نام رسيراترول مي باشد.

اثرات آن روي سلامتي: كاتچين به از بين بردن راديكال هاي آزاد كمك كرده و از ابتلا به سرطان جلوگيري مي كند. تحقيقات جديد نيز نشان مي دهد كه رسيراترول ميزان كلسترول خون را كاهش مي دهد و از پيشرفت سرطان هاي پوستي و ساير سرطان ها جلوگيري مي كند.

بهترين راه استفاده: نوشيدن يك يا دو ليوان آب انگور در روز براي اين منظور كافي است. اما مصرف بيشتر از اين ميزان مي تواند اثرات خوب اين ماده را از بين ببرد.

10_ اسفناج

محتويات: اسفناج يكي از سالم ترين سبزيجات به حساب مي آيد. به اندازه ي سير در خود آنتي اكسيدان داشته و منبع خوبي براي اسيد فوليك و ويتامين هاي A و C به

شمار مي رود.

اثرات آن روي سلامتي: اسفناج تاثيرات بسيار مثبتي روي سلامتي شما دارد. با سرطان، بيماري هاي قلبي و اختلالات مغزي مبارزه مي كند.

بهترين راه استفاده: اسفناج خام يا بخارپز شده بهترين نوع خوردن اين ماده ي مفيد غذايي مي باشد. مي توانيد آن را با گوجه فرنگي، گردو و تخم مرغ آبپز تركيب كرده و سالادي خوشمزه بسازيد.

11_ رازيانه

محتويات: رازيانه كه جزء سبزيجات ايتاليايي است، حاوي مقدار زيادي ويتامين A، كلسيم، پتاسيم و آهن مي باشد.

اثرات آن روي سلامتي: رازيانه به برطرف كردن مشكلات گوارشي كمك مي كند. آهن و ويتامين A موجود در اين گياه به سلامت پوست و ناخن كمك بسزايي مي كند. از خستگي و كم خوني نيز جلوگيري مي كند.

بهترين راه استفاده: رازيانه را مي توانيد به صورت هاي مختلفي استفاده كنيد: خام، بخار پز شده يا سرخ شده

5 راه براي از بين بردن خستگي

منبع:www.nioc.org

در نتيجه فعاليت و به كارگيري زياد عضلات به وجودمي آيد. در اين نوع خستگي دي اكسيدكربن و اسيدلاكتيك خون افزايش مي يابد كه در نهايت سبب تحليل نيرو و انرژي مي شود. ولي در عوض رخوت لذت بخشي را به دنبال دارد. معمولاً بعد از يك راهپيمايي طولاني دچار اين خستگي مي شويد. از بين بردن آن به طرز ساده و سريعي صورت مي گيرد.

با اين كه امروزه در مقايسه با گذشته، بيشتر كارها با ماشين هاي مختلف انجام مي گيرد، اما شكايت از خستگي افزايش يافته است.

دائماً جملاتي مي شنويم با اين مضمون: «وقتي از اداره به خانه مي آيم گويي شيره جانم كشيده شده است» و يا «با

وجود اين كه به مقدار كافي خوابيده ام ولي صبح ها هميشه كسل و خسته ام» به طور كلي خستگي را به سه دسته تقسيم كرده اند.

? خستگي بدني

در نتيجه فعاليت و به كارگيري زياد عضلات به وجودمي آيد. در اين نوع خستگي دي اكسيدكربن و اسيدلاكتيك خون افزايش مي يابد كه در نهايت سبب تحليل نيرو و انرژي مي شود. ولي در عوض رخوت لذت بخشي را به دنبال دارد. معمولاً بعد از يك راهپيمايي طولاني دچار اين خستگي مي شويد. از بين بردن آن به طرز ساده و سريعي صورت مي گيرد. كافي است با استراحتي كه به بدنتان مي دهيد انرژي دوباره را به ماهيچه هايتان برگردانيد امروزه خستگي پيش از آن كه نتيجه پركاري و فعاليت زياد باشد، به كم كاري بدن مربوط مي شود. افزايش فعاليت بدني كمك مي كند تا انرژي راكد به جريان بيفتد و همين امر به مقدار زيادي از بروز خستگي جلوگيري مي كند.

? خستگي ناشي از بيماري

اين نوع خستگي نتيجه اختلال بدني است كه اين اختلال مي تواند يك بيماري ساده، نظير سرماخوردگي و يا ناراحتي جدي تري باشد. البته نشانه هاي ديگري هم وجود دارند كه دال بر علل واقعي خستگي اند ولي شخصي كه مدتي مديد و طولاني احساس ضعف و خستگي كند، حتماً بايستي معاينه دقيق و كامل بدني شود.

? خستگي رواني

مشكلات و تضادهاي عاطفي، مخصوصاً اضطراب و افسردگي در اكثر موارد ، ساده ترين علل خستگي مداومند. اين نوع خستگي مي تواند يك مكانيسم دفاعي براي روبه رو نشدن و مقابله نكردن با يكي از

موارد افسردگي ، و يا سرپوشي بر تضادهاي عاطفي باشد. في المثل اگر شما به شغلتان علاقه اي نداشته باشيد و يا از ازدواجي كه كرده ايد راضي نباشيد، معمولاً احساس خستگي مي كنيد. به عبارت ديگر چنانچه احساسات ناخوشايند به طرز روشن و بارزي بيان نشوند، اغلب به صورت نشانه هاي بدني كه خستگي يكي از عادي ترين آنهاست، بروز مي كند. روانكاوي معتقد است كه : «بسياري از افرادي كه دچار خستگي مفرطند به هيچ عنوان از افسردگي شان مطلع نيستند آنها قبل از آن كه در پي يافتن عامل افسردگي شان باشند بيشتر به خستگي و مسائل جسمي شان فكر مي كنند در حالي كه نمي داننداين افسردگي است كه خستگي را موجب مي شود.»

يكي از نمونه هايي كه مي توانيم در اين زمينه ذكر كنيم «سندرم كدبانوي خسته از كار» است. بسياري از گرفتاران اين عارضه، مادران جواني اند كه به سبب نگهداري از كودكانشان، يا رتق و فتق امور منزل و آشپزي و اين كه هم صحبت و سرگرمي مناسبي ندارند، دائماً از يكنواختي امور احساس كسالت و خستگي مي كنند. چنين كدبانويي ممكن است باطناً رنجيده باشدو به شاغل بودن همسرش رشك بورزد و البته براي داشتن چنين احساساتي خود را سرزنش كند اما از آنجايي كه سعي نمي كند مسائلش را حل و فصل كند، دچار خستگي مفرط مي شود. به علاوه امروزه به علت آن كه يك سوم مادران شاغلند، اين سندرم ممكن است به خاطر نقش ها و مسئوليت هاي متفاوتي كه به عهده شان است بروز كند و اغلب احساس گناه ناشي از عدم

مراقبت و توجه كافي به فرزندانشان باخستگي بدني شان توأم مي شود. به علاوه خستگي عاطفي ايجاد شده ممكن است با ناراحتي هاي مربوط به خواب، كه ازتضادهاي رواني ريشه گرفته اند همراه شود. في المثل فردي ممكن است دچار بيخوابي شود ديگري شايد به اندازه كافي هم بخوابد ولي شب هنگام آنقدر در رختخواب غلت بزند و كابوس ببيند كه در نتيجه صبح باكوفتگي و خستگي از رختخواب برخيزد. يافتن ريشه مشكل عاطفي ، نخستين گام اساسي در درمان خستگي رواني است و همين به تنهايي در كاهش آن مي تواند نقش مثبتي ايفا كند در غير اين صورت در بعضي موارد روان درماني لازم مي شود. ولي راهي هم وجود دارد كه مي توانيد شخصاً عليه خستگي مداوم و متناوب تان انجام دهيد. ويتامين ها و آرام بخش ها اغلب راه حل مسأله نيستند. قرص هاي خواب آور نيز فايده اي ندارند و البته مقدار زياد كافئين مي تواند سهم مهمي در ايجاد و تشديد اضطراب داشته باشد. بنابراين مي توانيد طريق زير را به عنوان درمان اساسي به كار بريد:

?) قند كم و پروتئين زياد

چنانچه صبحانه مختصري مي خوريد و يا اصولاً عادت به خوردن غذا در روز نداريد، پس انتظار اين را هم داشته باشيد كه چند ساعت از روز گذشته، خستگي به سراغ تان بيايد و اين به علت آن است كه مقدار قند خون تان كه انرژي مغز و بدن تان وابسته به آن است كاهش مي يابد و اگر صبحانه اي با مقدار قند كم ولي پروتئين زياد مصرف كنيد يقيناً در طول ساعات اوليه روز،

خون تان ذخيره اي ثابت و مفيد از قند خواهد داشت كه اين شيريني بتدريج در طي روز مصرف مي شود. اضافه وزن نيز عامل ديگري است كه موجب خستگي جسم و روان مي شود، داشتن وزن نرمال كمك زيادي مي كند تا كمتر دچار خستگي شويد.

?) ورزش

ورزش به مراتب بيش از قند و شيريني توليد انرژي مي كند. ورزش هايي كه روي اصول و قاعده اند، نظير دويدن، شنا كردن، قدم زدن و دوچرخه سواري به شما كمك مي كند تا از عهده كارهاي مشكل تر برآييد. به علاوه ورزش احساس آرامشي به انسان مي دهد كه به ياري آن مي توان در برابر هيجانات زندگي، خونسردي و انعطاف بيشتري از خود نشان داد. ورزشي كه قبل ازخواب انجام شود يقيناً در داشتن خواب راحت مؤثر است.

?) خواب

چنانچه خستگي تان ناشي از كم خوابي است، راه حل بسيار ساده اي وجود دارد: سعي كنيد زودتر به رختخواب برويد. براي از بين بردن بي خوابي و ديگر اختلالات خواب به هيچ وجه از قرص هاي خواب آور و يا ديگر مسكن ها استفاده نكنيد، زيرا اينها باعث تشديد ناراحتي مي شوند.

?) خودشناسي

چنانچه براي كارهايي كه در پيش داريد برنامه ريزي مي كنيد، سعي كنيد انجام امور دشوارتر را به زماني اختصاص دهيد كه سرحاليد. عده زيادي از افراد سحرخيز ، هنگام ظهر ديگر تاب و توان چنداني ندارند و خسته اند و بسياري ديگر عصرها، بيشترين و مفيدترين بازده كاري را دارند. بنابراين خودتان را خسته نكنيد بكوشيد تا نردبان ترقي و موفقيت را با گام هاي مثبت و

آهسته اي طي كنيد. اوقاتي را كه انرژي بيشتري براي كار كردن داريد، شناسايي كرده و براساس آن برنامه ريزي كنيد.

?) دوره هاي تنفس و استراحت (زنگ تفريح)

مهم نيست كه شغل تان تا چه اندازه جالب و دوست داشتني است.

چنانچه تمدد اعصاب كنيد هر چند وقت يك بار به خود استراحتي بدهيد، مي توانيد كارتان را با بازدهي هرچه تمام تر انجام دهيد.

ضمن استراحتي كه در حين كار به خود مي دهيد به جاي خوردن چاي و بيسكويت، به ورزش و قدم زدن و تمركز نكردن بپردازيد و سعي كنيد افكار دلنشين را جانشين ناراحتي هاي زندگي كنيد. باشد كه با به كار بستن تدابير ذكر شده روح تازه اي در كالبدتان دميده شود.

? كليد خوشبختي

? فقط به چيزهايي كه مي خواهيد فكر كنيد و تنها درباره همان ها حرف بزنيد

? تنها رؤياهاي بزرگ مي توانند روح انسان ها را به حركت درآورند

? از كساني كه افكار منفي دارند، دوري كنيد، چرا كه روحيه تان را ضعيف مي كنند

نظرات شما

خستگي در بيان عاميانه نوعي عكس العمل كششي اعضاي داخلي بدن است كه در مجموع به كار ماهيچه هاي كششي و انرژي ذخيره شده قبل از كار در لايه هاي چربي مجاور اين ماهيچه ها مي باشد. به عينه اين مورد در افراد چاق به علت بافت چربي بيشتر و تحرك كم ماهيچه ها همراه با فشارهاي سنگين عضلاني همراست و بالعكس در افراد لاغر ،سنگيني عضلاني وجود ندارد بالطبع خستگي موردي و زماني است.

نظريه اشتباهي كه سالها در جوامع جا افتاده است ،خوردن چاي و

قهوه در طي روز ،پناه بردن به رختخواب جهت جبران كم خوابي و خستگي در صورتيكه گاه خواب عاملي موثر تر در خستگي هاست . بيحركت بودن عضلات و كرختي كلي عضلات سبب جمع شدن عضلات در يك منطقه شده و باعث درد در قسمتهاي فوقاني كمر مي شود (گردن - كتف -سرشانه ها)

در زمان خستگي خوردن ? قاشق عسل و ? عدد بادام زميني و براي افراد رژيمي خوردن مقدار كمي ماست همراه با اسفناج كمك موثري به خواب راحت و به دور از كابوس مي كند.

اغما چيست؟

اغما يا كما معمولاً به عنوان حالتي از ناهشياري درازمدت تعريف مي شود كه با فقدان آگاهي از محيط و بيدارنبودن همراه است.

كلمه "كما" (Coma) از كلمه يوناني مشتق شده است كه به معناي "خواب عميق" است. اما اغما با خواب متفاوت است، چرا كه نمي توان فرد در حال اغما را با تكان دادن بيدار كرد.

اغما هميشه وضعيتي غيرطبيعي است كه علل گوناگوني دارد، از نوشيدن مفرط الكل گرفته تا سكته مغزي وسيع يا ضربه مغزي شديد.

فرد در حال اغما بسيار آسيب پذير است و معمولاً به عنوان موردي از فوريت پزشكي محسوب مي شود كه اصول ABC كمك هاي اوليه يعني بررسي مجراي هوايي، تنفس و گردش خون بايد در مورد آن انجام شود. فوري ترين علت مردن در حال اغما بسته شدن مجاري تنفسي است.

اغما ندرتاً براي بيش از دو تا چهار هفته ادامه پيدا مي كند. اينكه بيمار بهبودي كامل پيدا كند يا نهة بستگي به علت اغما دارد، اما ممكن است مشكلات مداوم جسمي، ذهني و رواني در بيمار باقي بماند كه نياز به

بازتواني ويژه داشته باشد.

اغماي طولاني گاهي مي تواند به "حالت نباتي مداوم يا دائمي"(PVS) منجر شود كه در واقع ايجاد آن نتيجه اقداماتي است كه در پزشكي مدرن انجام مي شود. زيرا افراد دچار آسيب شديد مغزي از طريق كمك هاي تكنولوژيك مانند دستگاه هاي تهويه مكانيكي كه كارهايي را كه مغز نمي تواند انجام دهد به عهده مي گيرند، زنده مي مانند.

حالت هاي ديگر مربوط به اختلال هشياري شامل "حالت هشياري حداقل" و "نشانگان محبوس در خود" است كه در آنها بيماران درجات متفاوتي از توانايي شناختي دارند، اما دچار ناتواني در ارتباط برقرار كردن و كاهش ميزان پاسخ به افراد و محيط هستند.

سي تي اسكن و MRI از فرد دچار PVS تحليل رفتگي (آتروفي) مناطق عالي قشر مغز مربوط به ادراك، تفكر و آگاهي را نشان مي دهد. اسكن هاي PET كه فقدان برداشت گلوكز يا قند را در اين نواحي مغز نشان مي دهند، ناهشياري عميق را ثابت مي كنند. بنابراين افراد در PVS ممكن است گاه به گاه آه بكشند، اخم كنند، سر و صدا كنند و دست و پاهايشان را تكان دهند، اما اين اطوارها معناي معمول شان را ندارند.

البته ممكن است ساقه مغز به طور كامل يا نسبي سالم باشد (اين بخش مغز در مقابل كمبود اكسيژن نسبت به ساير بخش هاي مغز مقاوم تر است). از آنجايي كه ساقه مغز حاوي مراكزي است كه چرخه هاي خواب و بيداري و تنفس را كنترل مي كنند، فرد مبتلا به PVS ممكن است چشم هايش را باز و بسته كند و حتي به خودي خود و بدون كمك نفس بكشد.

پنج علت شايع اغما

ديابت: اغماي ديابتي به علت بالا و پايين رفتن شديد قند خون رخ مي دهد، و امروزه به يمن وسايل اندازه گيري خانگي قند خون كه به بيماران امكان مي دهد مرتباً قند خون شان را تحت نظارت داشته باشند، كمتر رخ مي دهد.

تومورهاي مغز: رشد تومورهاي درون مغز اغلب به افزايش فشار داخل جمجمه اي مي انجامد، زيرا «فضايي» درون جمجمه براي آن وجود ندارد. اگر اين افزايش تخفيف نيابد، ممكن است باعث از دست رفتن هشياري و اغما شود.

صدمات ناشي از ضربه مغز: اغما آشكارترين علامت صدمه ناشي از ضربات مغزي است. ضربه سر در نتيجه سانحه جاده اي، آسيب هاي ورزشي يا حملات رشته هاي عصبي در مركز مغز را پاره مي كند و به از دست دادن هشياري مي انجامد.

مسموميت: هروئين، الكل و مونوكسيدكربن سه سمي هستند كه مي توانند به خاطر مهاركردن مراكز هشياري در مغز باعث اغما شوند. افرادي كه پس از مدتي ترك هروئين دوباره استعمال آن را شروع مي كنند مستعد رفتن به اغما هستند.

سكته مغزي: خونريزي زير عنكبوتيه اي نوعي از سكته مغزي است كه با پاره شدن عروق خوني ضعيف شده درون مغز مشخص مي شود. اين عارضه باعث خواب آلودگي و اغما مي شود و ميزان بالايي از مرگ و مير دارد.

اصطلاح شناسي اغما

ناهوشياري: ناشي از تغييراتي در مغز است و به كاهش يا فقدان پاسخ به تحريكات بيروني مي انجامد.

آگاهي: دريافت و پاسخ دادن به تحريكات نه لزوماً درك كردن.

حالت نباتي مداوم يا دائمي (PVS)؛ كاركردهاي "عالي" مغز تخريب شده اند، اما كاركردهاي پايه اي ممكن است حفظ شده باشند. در صورتي كه چشم اندازي از

بهبودي وجود نداشته باشد، اين حالت دائمي است.

نشانگان محبوس در خود: فلج كامل به جز احتمالاً توانايي پلك زدن.

حالت هوشياري حداقل: ممكن است بيمار آگاهي داشته باشد. براي تعيين اينكه واكنش هاي بيمار تصادفي يا هدفدار است، بايد ارزيابي به عمل آيد.

مرگ ساقه مغز: از دست رفتن كاركرد ساقه مغز به معناي اينكه مغز و بدن مرد ه اند، حتي با وجود اينكه گردش خون و تنفس را هنوز به وسيله ماشين ها مي توان حفظ كرد. اين حالت را نبايد با "وضعيت نباتي مداوم" اشتباه كرد.

تعادل اسيد و باز در بدن

غذايي كه ما مصرف مي ك_نيم با اكسيژن تركيب گرديده و ان_رژي ت_وليد مي_كند ام_ا پ_س ازسوختن، غذا تبديل به يك پس_ماند اسيدي شده و وارد جريان خون ميگردد. اين مواد زائد از طريق تعريق و ادرار دفع مي گردند اما هميشه بدن قادر نيست تا با اين افزايش اسيديته مقابله كند. اين مواد زائد اسي_دي غالبا از اسي_ده_اي چ_رب، ك_لست__رول، اسيد اوري_ك، س_نگهاي كليه، فسفاتها و سولفاتها تشكيل يافته اند. تجمع اين مواد زائد در بافتهاي بدن روند پيري را سرعت ميبخشند.

علت كلسترول بالا كم تحركي و مصرف نان و پاستاي بيش از حد-علت اسيد اوريك مصرف گوشت-علت اسيد فسفريك مصرف برنج، برخي غلات و نوشابه هاي گازدارو منشاء اسيد سولفوريك مصرف زرده تخم مرغ ميباشد. اسيد فسفريك و اسيد سولفوريك براي بدن سمي ميباشند و ميبايست توسط مواد معدني خنثي گردند تا به بدن آسيب نرسانند. كلا بدن براي متعادل نگه داشتن سطح PH خون يا مواد اسيدي را در بافتهاي بدن رسوب ميدهد كه با تداوم اين روند اسيديته اينگونه بافتها افزايش يافته و نهايتا به

مرگ سلولها و سرطاني شدن آنها مي انجامد و يا به كمك مواد معدني و قليايي ارگانها و استخوانها آنها را خنثي ميسازد. كلسيم، منيزيوم، سديم و پتاسيم از مهمترين مواد معدني قليايي ميباشند كه بدن براي خنثي كردن مواد اسيدي از آنها استفاده ميكند. در واقع با تركيب اسيد و باز يك نمك خنثي تشكيل شده و از كليه ها دفع ميگردد. بدن براي خنثي سازي مواد اسيدي از كلسيم استخوانها برداشت ميكند كه نهايتا به پوكي استخوان منجر خواهد شد.

درجه PH از 0 تا 14 متغير ميباشد. اعداد بالاي 7 قليايي (باز) و اعداد پايين 7 اسيدي محسوب ميگردند.PH 7 نيز خنثي ناميده ميشود. خون، لنف و مايع مغزي-نخاعي در بدن به گونه اي طراحي گرديده اند كه در محيطي اندكي قليايي (بازي) ميبايست بسر ببرند. نسبت ايده آل اسيد به باز در خون ميبايست 20:80 باشد.PH طبيعي خون نيز 7.4 ميباشد.

اسيدي شدن PH خون علل گوناگوني دارد:

1- استرس هيجاني. استرس و تنش اسيديته خون را افزايش ميدهد.

2- رژيم غذايي اسيدي كننده خون.

3-تجمع مواد سمي.

4-واكنش سيستم ايمني بدن.

بدن براي جبران PH اسيدي از املاح معدني قليايي استفده ميكند. چنانچه رژيم غذايي حاوي مواد معدني كافي براي جبران نباشد، همانطور كه توضيح داده شد تجمع اسيد در سلولهاي بدن و يا آزادسازي مواد معدني استخوانها را در پي خواهد داشت. جالب است بدانيد كه PH 6.9 خون ميتواند منجر به مرگ انسان گردد.

هنگامي كه اسيديته خون و مايعات بدن از حد معمول افزايش مي يابند مشكلات بسياري را در بلند مدت براي فرد پديد مي آورد

كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم:

1- پيري زود رس.

2-آسيب به سيستم قلبي-عروقي-افزايش تصلب شرايين.

3- افزايش وزن، چاقي و ديابت.

4-سنگ كليه و نارساييهاي كليوي و مثانه اي.

5-كاهش عملكرد سيستم ايمني بدن.

6-افزايش آسيبهاي راديكالهاي آزاد خون.

7-پوكي استخوان.

8- درد مفاصل، آرتروز، درد عضلات و تجمع اسيد لاكتيك.

9-خستگي مزمن-سردرد-سر گيجه-ترش كردن(رفلكس معده)-گاستريت معده-كاهش انرژي.

10-افزايش ترشحات مخاطي.

11-افزايش تنش واسترس-بي خوابي.

12-خشكي پوست ومو-ناخنهاي شكننده.

13-افزايش بروز سرطان.

14-كاهش توانايي بدن در جذب مواد معدني و ديگر مواد مغذي.

البته بيش از حد قليايي شدن خون نيز براي بدن مضر ميباشد و بايد سعي شود تا تعادل اسيد و باز بدن با مصرف رژيم غذايي مطلوب حفظ گردد. از آنجايي كه بدن در محيط اندكي قليايي تر بهترين كارايي را داراست بنابراين بايد بيشتر از غذاهايي كه پس از گوارش يافتن توليد باز ميكنند استفاده شود. ميزان اسيدي و قليايي بودن مواد غذايي پس از گوارش آنها تغيير مي يابد. مثلا پرتغال كه يك ميوه بسيار اسيدي ست پس از متابوليزه شدن ادرار را قليايي ميكند.

مواد غذايي كه پس از مصرف بدن را اسيدي ميكنند (20 تا 40 درصد رژيم غذايي را بايد شامل گردد):

شيرين كننده هاي مصنوعي-گوشت-نوشابه هاي گازدار-غلات و حبوبات فاقد سبوس-شكلات-سيگار-قهوه-داروها-ماهي-مربا-ژله ها-پاستا-شيريني و كيك-نمك-شكر سفيد-چاي سياه-سركه سفيد-شير-تخم مرغ-لبنيات (به غير از ماست)-ذرت-عدس-زيتون-زغال اخته-آلو-بستني-سوسيس و كالباس-آسپرين-غذاهاي سرخ كرده-آجيل-آب ميوه هاي غير طبيعي (موجود در سوپر ماركتها)-روغنها(بويژه زيتون)-خردل-ترشي ها.

مواد غذايي كه پس از مصرف بدن را قليايي ميكنند (60 تا 80 درصد رژيم غذايي را بايد شامل گردد):

تمام ميوه ها به غير از آلو-تمام

سبزيجات-جوانه ها-ادويه جات-نخود فرنگي-لوبيا-آجيل(بادام)-ماست-سينه مرغ-تخم مرغ پخته-عسل.

*با خيساندن آجيلها (مغزها) درون ظرف آب به مدت چند ساعت ميتوانيد از خاصيت توليد اسيد اين مواد غذايي بكاهيد.

*با طولاني كردن مدت جويدن غلات ميتوانيد از خاصيت اسيد سازي آنها بكاهيد. (هر لقمه را 40 بار بجويد).

بالا رفتن سن و افزايش وزن

آيا با افزايش سن ما محكوم به چاقي مي شويم؟

مي توان آنرا نوعي بحران ميان سالي ناميد. زماني كه به ميان سالي نزديك مي شويم، شلوارهاي استرچ به سايز ما نمي خورند و به دليل پيدا كردن بازوهاي پهن و شل بايد تمام لباس هاي آستين حلقه اي را از كمد لباس هايمان دور بريزيم. آيا ما با افزايش سن محكوم به چاقي مي شويم و يا نه كاري براي جلوگيري مي توان انجام داد؟

وزن و فرايند افزايش سن

بر اساس تحقيقات انجمن يائسگي آمريكاي شمالي بيشتر خانم ها پس از يائسگي از حالت گلابي (ران هاي كشيده و كمرباريك) به شكل سيب (شكم هاي بزرگ) تغيير حالت مي دهند. بخش اعظمي از اين مشكل به دليل كاهش قابل توجه هورمون استروژن در بدن مي باشد، اما تنها با استفاده از ميزان بالايي از اين هورمون نمي توان وزن بدن را به حالت عادي باز گرداند.

خانم ها پس از يائسگي به طور معمول در حدود 6 تا 7.5 كيلو وزن اضافه مي كنند كه اين افزايش وزن با تعرق در شب و شكايت از گرما همراه مي باشد. به علاوه متابوليسم بدن كالري را فقط براي زنده بودن مي سوزاند. هر ده سال كه از زندگي يك فرد مي گذرد ميزان سوزانده شدن كالري در

بدن او 5 درصد كاهش پيدا مي كند. اين بدان معنا است كه اگر ما همان ميزان كالري كه قبلا استفاده مي كرديم را به بدن برسانيم متاسفانه دچار اضافه وزن مي شويم. كي بود مي گفت زندگي زيباست؟

متابوليسم، استروژن - - آيا مي توان چيز ديگري را سرزنش كرد؟ تقريبا 10 درصد از خانم ها به كم كاري غده تيروئيد مبتلا هستند. كم كاري و يا از كار افتادن غده تيروئيد دليل ديگر براي كاهش سوخت و ساز (متابوليك) بدن مي باشد. در اين حال استفاده از داروهاي تيروئيد كمك خوبي مي كند و مصرف آنها اكيدا پيشنهاد مي شود.

3 راه براي كنترل وزن

مرحله 1: ما نبايد نسبت به اضافه وزن خود در سنين ميان سالي بي توجهي كنيم. هر چه تحرك ما بيشتر باشد كمتر چاق مي شويم. خانم هايي كه بيش از سايرين ورزش مي كنند، به ويژه ورزش هايي كه نياز به تحرك و نيروي بيشتري داشته و قلب را به تندتر تپيدن وا مي دارند، شكم هاي كوچك تري دارند و چربي بدن آنها از سايرين كمتر است. اگر در حال حاضر ورزش و نرمش انجام مي دهيد بايد شدت و مدت زمان آنرا به طور متوالي افزايش دهيد. مسير پياده روي روزانه خود را تغيير دهيد و از تپه ها بالا رويد و تا آنجا كه مي توانيد تند تند راه برويد. تردميل را بر روي بالاترين سرعت قرار دهيد. كوهپيمايي را هم به پياده روي خود اضافه كنيد و دويدن را نيز به آن اضافه كنيد.

اگر در حال حاضر ورزش نمي كنيد، سعي كنيد اين

كار را رفته رفته شروع كنيد. از روزي 10 دقيقه شروع كنيد. بعد از يك يا دو هفته انرا به روزي 15 دقيقه افزايش دهيد. اين كار را ادامه دهيد تا مدت زمان ورزش روزانه تان به 60 دقيقه در هر روز ارتقا پيدا كند. نكته خوب اين است كه باز هم مي توانيد مدت زمان آنرا تا آنجا كه دوست داريد افزايش دهيد و از مزاياي كاهش وزن برخوردار شويد. چطور است ماشين خود را 10 دقيقه دورتر از محل كارتان پارك كنيد.(اين يعني 20 دقيقه پياده روي با نشاط) به علاوه 40 دقيقه تمرين تحت نظر مربي ورزش در بعد از ظهرها را نيز به آن اضافه نماييد؟

مرحله 2: مصرف الكل را متوقف نماييد. در مهماني دوستان و همسايه ها دور هم جمع مي شوند و وقت شام خوردن فرا مي رسد، كه ممكن است به مصرف الكل ختم شود. الكل يك منبع لايزال كالري است كه به نظر مي رسد به صورت وزن اضافه در بدن افراد ميان سال جمع مي شود. مصرف الكل را متوقف كنيد تا ببينيد تا چه حد وزن شما پايين مي آيد. فقط بايد مراقب باشيد كه يك نوشيدني بدون كالري را جايگزين آن نماييد: به عنوان مثال آب معدني يك جانشين بي نظير است.

مرحله 3: به ميوه ها و سبزيجات پاسخ مثبت دهيد. يكي از آشنايان من كه سن او حدود 50 سال بود با اضافه كردن اين دو مورد در طي چند سال اخير در حدود 15 كيلو وزن كم كرد. اگر شما ميوه و سبزي بيشتري بخوريد، ديگر شكم شما براي هله

هوله جايي نخواهد داشت! به علاوه مواد فيبردار، ويتامين ها و فيتوكميكال ها سلامت بدن شما در حين فرايند كاهش وزن تضمين مي كنند.

براي چند روز مصرف ميوه و سبزي خود را محاسبه كنيد تا دقيقا متوجه شويد چه ميزان از آنها در رژيم غذايي شما جاي دارند. سپس ميزان مصرف روزانه آنها را افزايش دهيد. سعي كنيد هر هفته ميزان مصرف ميوه و سبزي خود را بيشتر از هفته گذشته كنيد. اين كار را آنقدر ادامه دهيد تا در طول روز 9 مرتبه از ميوه و سبزي استفاده كنيد. در اين قسمت نمونه اي از يك رزيم غذايي كه در آن 9 وعده ميوه و سبزي وجود دارد آمده است:

صبحانه: ½ فنجان گرانولا همراه با ½ فنجان توت خشك (در يك وعده) و ½ فنجان ماست كم چرب

ميان وعده صبح: ½ فنجان سبزيجات نيم پز، مي توانيد كمي فلفل و هويج نيز به آن اضافه كنيد به همراه 2 قاشق سوپخوري سركه خانگي

نهار: 2 فنجان سالاد (2 وعده) به همراه 90 گرم جوجه سوخاري؛ يك فنجان ميوه مخلوط

ميان وعده عصر: يك ميوه تازه (يك وعده)

شام: 90 گرم ماهي قزل آلا به همراه ½ فنجان لوبيا سبز (يك وعده)، ½ فنجان گل كلم (يك وعده) و ½ فنجان برنج

چگونه مي توان ديابت داشت و سالم زندگي كرد ؟

مقاومت نسبت به انسولين را كم مي كند (درب سلول راحت تر توسط كليد انسولين باز مي شود) پس قند راحت تر پائين مي آيد. ? تا ? بار در هر هفته هربار ?? تا ?? دقيقه ولي مهم است بدانيد كه هر مقداري از ورزش بهتر از هيچ است.

درست است كه ديابت درمان

ندارد ولي مي توان يك زندگي طولاني و سالم را براي خودمان به ارمغان بياوريم.

تنها نكته? مهم كنترل قند خون است. كه اين كار با تغذيه درست، ورزش، حفظ وزن ايده آل و در صورت لزوم مصرف دارو هاي خوراكي يا انسولين ميسر خواهد شد.

? تغذيه درست :

معمولاً شبيه افراد سالم است. حداقل ? وعده غذا بايد مصرف كنيد. هيچ وعده غذائي نبايد حذف شود. تنوع غذائي شما زياد باشد و فيبر (قبلاً توضيح داده شد) نظير غلات با سبوس، سبزيجات و ميوه ها را استفاده كنيد. اين قسمت مفصل توضيح داده مي شود.

? ورزش :

مقاومت نسبت به انسولين را كم مي كند (درب سلول راحت تر توسط كليد انسولين باز مي شود) پس قند راحت تر پائين مي آيد. ? تا ? بار در هر هفته هربار ?? تا ?? دقيقه ولي مهم است بدانيد كه هر مقداري از ورزش بهتر از هيچ است. اگر مدت زيادي است ورزش نكرده ايد يا مشكل سلامتي ديگري داريد قبل از ورزش با پزشك خود مشورت كنيد.

? حفظ وزن متناسب :

از دو راه به شما كمك مي كند :

?) مقاومت به انسولين را كم مي كند. بنابراين كليد انسولين درب سلول را راحت تر براي ورود قند باز مي كند.

?) فشار خون شما را كم مي كند و احتمال بيماري قلبي شما را كم مي كند.

? چك كردن قند خون :

اوايل تا كنترل قند خون شما مجبوريد به دفعات بيشتري قند خون خود را چك كنيد و گاهي مجبور به استفاده از دستگاه مي شويد.

? چه مشكلاتي ( عوارض ) ديابت براي شما وجود مي آورد ؟

گفتيم وقتي كه كليد انسولين نتواند درب

سلول را باز كند قند وارد سلول نمي شود و در خون باقي مي ماند و اين يعني ديابت.

ديابت مي تواند خيلي خطرناك باشد اگر قند خون كنترل نشود. قند بالا در خون مي تواند منجر شود به :

?) كوري:

چون عروق كوچك شبكيه چشم شما در اثر قند بالا آسيب مي بيند. (بيشتر در سنين ??-?? سال) سالي يك بار چشم خود را چك كنيد.

?) بيماري قلبي:

چون عروق قلب در اثر قند بالا زودتر انسداد پيدا مي كند (?-? برابر افراد سالم) كه اين خود منجربه حمله قلبي و سكته مغزي مي شود. براي كاهش اين عارضه هميشه فشار خون خود را كمتر از ??/??? ميلي متر جيوه و كلسترول خود را كمتر از ??? نگه داريد.

?) آسيب به عصب ها و عروق خوني:

آسيب عروق پا خونرساني به عصب هاي پا را مختل مي كند. پس وقتي عصب آسيب ديد، فشارهاي وارده به پا را متوجه نمي شويد و پا زخم مي شود. آسيب به عروق شما را در معرض عفونت و زخم قرار مي دهد كه براحتي شفا نمي يابد و حتي گاهي منجربه قطع پا مي شود. هر روز پاي خود را از نظر زخم و عفونت چك كنيد.

?) بيماري كليه:

تخريب عروق كوچك كليه در ديابت باعث مي شود كه مواد زائد بدن دفع نشود. گاهي در بعضي افراد كليه كاملاً عملكردش را از دست مي دهد، كه منجر به دياليز يا پيوند مي شود.

?) بيماري لثه و دندان ها:

سالي ? بار حتماً به دندانپزشك مراجعه كنيد.

? خبر خوش اين كه :

با مواظبت از خود، اطاعت از دستورات دكتر و كنترل قند خون خيلي از اين مشكلات (عوارض) قابل

پيشگيري هستند.

سي تي اسكن پي درپي سرطان زا ست

به نوشته روزنامه آمريكايي يواس اي تودي محققان آمريكايي اعلام كردند: سي تي اسكن بي دليل بيماران را در معرض تشعشع اضافي قرار مي دهد.

به گفته اين محققان استفاده بي دليل از سي تي اسكن مي تواند در دو تا سه دهه آينده در آمريكا عامل ابتلاي بيش از سه ميليون نفر به سرطان شود ديويد برنر محقق دانشگاه كلمبيا و از نويسندگان نشريه معروف پزشكي نيوانگلند معتقد است امروزه يك سوم سي تي اسكن هاي انجام شده در مراكز طبي آمريكا بي دليل و بدون توجه به نياز بيمار است و هيچگونه توجيه علمي ندارد.

گفته مي شود سي تي اسكن كودكان ده بار خطرناك تر از بزرگسالان است ولي با اين وجود همه ساله پنج ميليون كودك در آمريكا سي تي اسكن مي شوند براي سي تي اسكن كردن با استفاده از اشعه ايكس تصاوير سه بعدي از بيمار تهيه مي شود.

8 باور غلط در مورد سرطان

سرطان يكي از كشنده ترين بيماري هاي قرن جديد است. با گذشت سالها از پيدايش اين بيماري، هنوز ابهاماتي پيرامون آن وجود دارد تا جايي كه عقايد و باورهايي غلط جاي حقايق و واقعيت رادرمورد اين بيماري گرفته اند.

شما هم اين داستان ها را شنيده ايد؟ سرطان مغز كودكي را كه همه ي شب با گوشي موبايل خود صحبت مي كرد را خورد. يا فردي به خاطر سوار شدن بيش از حد روي دوچرخه به سرطان بيضه مبتلا شده است. شايعات و باورهاي غلط پيرامون سرطان بسيار است و گاهي افراد نمي توانند دروغ و حقيقت را از هم تشخيص دهند.

اطلاعات درست درمورد سرطان بسيار با ارزش است چون

هرچه بيشتر در مورد اين بيماري بدانيم، بيشتر ميتوانيم اين بيماري را از خود دور كنيم. باورهاي غلطي كه در زير به آنها اشاره مي كنيم، توسط پزشكان از سرتاسر جهان گزارش شده اند. كاري كه شما بايد بكنيد اين است كه اين مطالب را خوانده و ديگران را هم از حقيقت امر مطلع بكنيد.

1. فقط خانم ها به سرطان سينه مبتلا مي شوند

اگر از كسي شنيديد كه سرطان سينه فقط مخصوص خانم ها است و مردان به آن مبتلا نمي شوند، بدانيد كه اشتباه است. تحقيقات پزشكي ثابت كرده است كه حتي در لاغرترين مردان نيز در بافت هاي دور سينه شان، مجراهاي سرطاني شير دارند.

واقعيت اين است كه اگر سالانه 1500 مرد محتمل به گرفتن سرطان تشخيص داده شوند، 500 مورد به سرطان مبتلا نخواهند شد. پس به ياد داشته باشيد: گرچه احتمال ابتلاي مردها به سرطان سينه به خاطر كمتر بودن مجراهاي شيري در آنها كمتر است، اما هنوز احتمال ابتلا براي آنها وجود دارد.

2. تلفن همراه و ساير امواج راديويي باعث ابتلا به سرطان مي شوند

چند سال پيش فردي از يك كارخانه ي توليدي گوشي موبايل شكايت كرد، چون تصور مي كرد امواج دالكترومگنتيك خارج شده از اين گوشي باعث شده كه او به سرطان مغز دچار شود. روزنامه هاي و مجلات به شدت اين جريان را دنبال مي كردند و اين قضيه، داستان صفحه ي اول همه ي روزنامه ها و مجلات شده بود. چند ماه بعد دانشمندان اعلام كردند كه هيچ ارتباطي بين سرطان مغز و گوشي هاي همراه وجود ندارد. متاسفانه روزنامه ها

خبر تكذيب اين اتفاق را چاپ نكردند و افراد كمي فقط متوجه بي تاثيري تلفن همراه روي مغز شدند. به همين دليل امروزه %30 مردم تصور مي كنند كه گوشي موبايلشان مي تواند باعث مرگ آنها شود.

3. دود و آلودگي هوا مي تواند به اندازه ي دود سيگار سرطان زا باشد

يك نفر روزي مي گفت اگر در هواي تهران تنفس كني، انگار روزي يك بسته سيگار كشيده اي. واقعيت اين است كه در مقايسه با سيگار، دود و آلودگي هوا تاثير كمي بر سلامتي بدن دارد. بنابر تحقيقات پزشكي، تقريباً %87 از موارد سرطان ريه بخاطر سيگار كشيدن بوده است. و اگر با فردي سيگاري ازدواج كنيد، %30 احتمال ابتلا به سرطان ريه در شما بيشتر از زماني است كه با فردي غيرسيگاري ازدواج كنيد. حرف آخر اين است كه درست است كه دود و آلودگي هوا براي شما خوب نيست، اما درمورد مسئله ي سرطان ريه، درمقايسه با سيگار كاملاً بي تاثير است.

4. اسپري هاي حشره كش باعث مرگ مي شود

تقصير شما نيست كه در آپارتماني زندگي ميكنيد كه پر از سوسك است، اما اين شماييد كه بايد با آن مقابله كنيد. در چنين مواردي، اسپري هاي حشره كش اولين وسيله ي دفاعي شما به نظر مي رسد. اما اگر اين مواد شيميايي باعث كشتن سوسك ها مي شود، آيا باعث كشتن شما هم شود؟ واقعاً خير.

بودن طولاني مدت در معرض اين مواد، در موش ها ايجاد سرطان كرده است اما شما چون به عنوان نابود كننده هستيد، لازم نيست كه نگران باشيد. گرچه بهتر است تا مي توانيد كمتر

در معرض اسپري هاي حشره كش قرار بگيريد و هميشه دستورالعمل و احتياطهاي نوشته شده بر روي اسپري را جدي بگيريد.

5. عمل جراحي باعث پخش شدن سرطان به همه ي قسمت هاي بدن مي شود

استفاده از تيغ هاي گينسو براي جراحي ممكن است باعث انتشار سلول هاي سرطاني به جريان خون شود، اما با بيوپسي (بافت برداري) چنين امكاني وجود نخواهد داشت. جراحان بسيار دقيق عمل ميكنند و قادر به از بين بردن تومرها و رشد سرطان بدون انتشار آن مي باشند. اگر كسي چيزي غير از اين به شما گفت، مطمئن باشيد كه اشتباه است. پس به هيچ وجه از تيغ جراحي نترسيد، چون ممكن است جانتان را نجات دهد.

6. سرطان به صورت ارثي در خانواده منتقل مي شود

سرطان سينه و سرطان هاي كلوركتال ممكن است به صورت ارثي منتقل شوند. اما در اكثر موارد سرطان از ساير عوامل ناشي شده و به صورت يك معما باقي مي ماند. حتي اگر شما ژني از يك بيماري را به ارث برده باشيد، فقط احتمال ابتلاي شما به آن بيماري افزايش مي يابد. پس اگر عمويتان سرطان كلوركتال داشت، نگران نباشيد، چون دليلي ندارد كه شما هم حتماً به آن مبتلا شويد.

4 مشكل متداول جسماني كه ناديده گرفته ميشوند

سري را كه درد نمي كند، دستمال نمي بندند. بعضي ها اين ضرب المثل را همه جا به كار مي برند، حتي در مورد سلامتي جسميشان. اما بايد به ياد داشته باشيد كه در مورد جسمتان عمل به اين ضرب المثل درست نيست. اينجا مي خواهيم به بيماري ها و دردهايي اشاره كنيم كه در ظاهر بي خطر هستند ولي

ممكن است صدمات جبران ناپذيري به شما بزنند. خوشبختانه پيشگيري در اين موارد كمك زيادي مي كند.

1- فشارخون

فشارخون يكي از بارزترين بيماري هاي كشنده ي در ظاهر بي خطر است. تا زماني كه شما فشار خونتان را اندازه نگيريد، از بالا بودن آن اطلاع پيدا نخواهيد كرد تا اينكه صدمه جبران ناپذيري را بر روي سلامتيتان بگذارد. فشار خون با گذشت زمان سيستم گردش خون شما را از پا در آورده و به حملات قلبي، ناتواني هاي قلبي و كليوي، سكته و حتي آسيب هاي مغزي منجر مي شود.

دوست داريد بدانيد اين اعداد نشاندهنده ي چيست؟ پزشكان دو جنبه ي فشار خون را اندازه گيري مي كنند: فشار مربوط به انبساط و انقباض قلب. عدد بالايي كه مربوط به انقباض قلب است، فشار روي سياهرگ ها و سرخرگ هايتان را هنگام تلمبه زدن قلب نشان مي دهد. عدد پاييني كه مربوط به انبساط قلب است نشاندهنده ي فشار در زمان استراحت قلب بين هر ضربان است. تحقيقات جديد نشان مي دهد كه فشار خون 140 روي 90 مي تواند در طول زمان باعث آسيب رساني شود. فشار خون 120 روي 80 فشار خون نرمال به حساب مي آيد.

چه كساني مبتلا هستند؟

موسسه ملي سلامتي تخمين مي زند كه تقريباً 25 درصد افراد مبتلا به فشارخون هستند. اين مسئله توسط مردان بيش از زنان ناديده گرفته مي شود.

چه كساني در خطرند؟

همه در خطر ابتلا به اين بيماري هستند. دلايل ابتلا به ابن بيماري هنوز توسط پزشكان و دانشمندان كشف نشده است، اما بسياري بر اين عقيده اند مي تواند تحت تاثير

ژنتيك، رژيم غذايي و فشارهاي روحي باشد. اضافه وزن نيز ميتواند به اين بيماري منجر شود.

علائم آن

شما فقط زماني متوجه خواهيد شد كه به اين بيماري مبتلا هستيد كه فشارخونتان بيش از اندازه بالا رود. البته فشارخون شديد مي تواند همچنين باعث خستگي، گيجي، اختلالات بينايي، درد سينه و...شود.

روش تشخيص

مي توانيد با مراجعه به پزشك يا داروخانه ها به راحتي فشارخونتان را اندازه گيري كنيد.

روش درمان

كاهش وزن مي تواند اولين قدم براي معالجه ي فشارخون باشد. استفاده از يك رژيم غذايي مناسب و ورزش سبك يا متدهاي ريلكسيشن مثل مديتيشن و يوگا نيز مي تواند كمك كننده باشد. پزشك معالجتان ممكن است داروهاي ادرارآور، بتا بلاكر، بلاكر كلسيم، آنزيم هاي تبديل آنژيوتنسين يا آلفا بلاكر نيز برايتان تجويز كند. تحقيقات نشان داده است كه درمان هاي ضد-استرس نيز مي تواند در بيماراني كه در طول روز مداوماً فشارخونشان بالا مي رود، كمك كند.

2- زخم هاي گوارشي

ممكن است تصور كنيد كه ناديده گرفتن زخمي در معده تان غير ممكن است، اما افراد بسياري هر روزه اين كار را انجام مي دهند. زخم هاي خفيف علائم كمي دارد و حتي زخم هاي شديد هم ممكن است با تصور ترش كردن يا سوء هاضمه ناديده گرفته شود. اگر اين بيماري زود تشخيص داده شود، مي تواند معالجه شود.

زخم هاي گوارشي با يك باكتري به نام هليكوباكتر پيلوري ايجاد مي شود. اين باكتري باعث ضعيف شدن ماده ي مخاطي كه پوشش معده ي شما را از اسيد موجود در روده حفظ مي كند مي شود. بعد از اينكه آن مانع را

ضعيف كرد، اين باكتري وارد پوشش معده تان شده و آن را سوراخ مي كند. هرچند اسيد معده تان به خوردن بافت صاف و بي حفاظ ادامه مي دهد و زخم پديد مي آيد.

چه كساني مبتلا هستند؟

يكي از هر 10 انسان در كل جهان ممكن است به اين مسئله مبتلا شود. اين زخم ها در مردها بيش از زنان عموميت دارد.

چه كساني در خطرند؟

پزشكان هنوز نمي دانند كه اين باكتري چطور پخش مي شود و مي توان گفت كه همه در خطر ابتلا به اين بيماري هستند. مانند همه ي بيماري هاي ديگر، آنها كه سابقه ي خانوادگي در اين زمينه دارند بيشتر در معرض خطرند.

علائم آن

اگر زخم ايجاد شود، شما دچار معده درد خواهيد شد. اين درد چند روز يا چند هفته ادامه پيدا خواهد كرد. معمولاً اين درد دو يا سه ساعت بعد از صرف غذا يا نيمه هاي شب وقتي معده تان خالي است بروز مي كند. غذا خوردن مي تواند به از بين رفتن درد كمك كند. همه ي اين علائم ممكن است با سوء هاضمه اشتباه گرفته شوند به همين دليل است كه اين زخم ها معمولاً ناديده گرفته مي شوند.

روش تشخيص

اگر مشكلات معده داريد و فكر مي كنيد ممكن است زخم معده باشد حتماً به پزشك مراجعه كنيد تا به راحتي آن را تشخيص دهد. پزشك با استفاده از عكسبرداري توسط اشعه ي ايكس و در گاهي موارد آندوسكوپي زخم شما را تشخيص خواهد داد. همچنين با آزمايش خون نيز مي توانند از وجود باكتري هليكوباكتر پيلوري اطلاع يابند.

روش درمان

آنتي

بيوتيك ها مي توانند به از بين بردن آن باكتري كمك كنند و آنتي اسيدها علائم را فرو مي نشانند. چنين زخم هايي را مي توان در طي چند هفته به راحتي مداوا كرد.

3- هياتال هرنيا

مردها معمولاً دوست ندارند بگويند كه دل درد دارند و فكر مي كنند مسئله ي مهمي نيست. به همين دليل است كه هياتال هرنيا كه معمولاً به درد يا سوزش قلب نيز منجر مي شود ناديده گرفته مي شود.

در هياتال هرنيا بخشي از معده به قسمتي ضعيف از ديافراگم و قفسه ي سينه فشار وارد مي كند كه منجر به رفلكس اسيد و سوزش و درد قلب شود.

چه كساني مبتلا هستند؟

پزشكان تخمين مي زنند كه يك چهارم همه ي افراد بالاي 50 سال به اين بيماري مبتلا مي شوند.

چه كساني در خطرند؟

دانشمندان هنوز از عوامل ابتلا به اين عارضه آگاهي ندارند، اما باز مي گوييم كه سابقه ي خانوادگي ممكن است به اين بيماري بينجامد.

علائم آن

تشخيص اينكه كسي به اين بيماري مبتلا هست يا خير دشوار است. بعضي از انواع اين عارضه ممكن است هيچ علائمي نداشته باشند. اما انواع جدي تر آن درد و سوزش قلب، درد سينه را به همراه دارد. اين علائم ممكن است مثلاً با خوردن مقدار زيادي پيتزا يا سوسيس تشديد شود.

روش تشخيص

اين عارضه را مي توان با عكسبرداري توسط اشعه ي ايكس يا آندوسكوپي تشخيص داد.

روش درمان

براي درمان و بهبودي اين عارضه بهتر است از خوردن غذاهاي سنگين و دراز كشيدن بعد از صرف غذا پرهيز شود. كاهش وزن نيز مي

تواند كمك كننده باشد. براي درمان اين عارضه پزشك بازدارنده هايي كه به PPI معروف هستند را تجويز مي كند. اين بازدارنده ها مانع از توليد اسيد شده و به بدنتان فرصت مي دهد تا هرگونه صدمه و آسيب را كه سوء هاضمه باعث شده است ترميم كند. در اين زمينه گاهاً جراحي نيز پيشنهاد مي شود.

4- آسيب هاي ناشي از فشار هاي مكرر

60 درصد بيماري هاي مربوط به كار، اسيب هاي ناشي از فشارهاي تكراري است. اكثر ما در طول روز ساعت ها پشت كامپيوتر نشسته و پشت سر هم با موس و كيبورد كار مي كنيم. همه ي اين حركات پشت سر هم و مكرر و بدون وقفه، مي تواند به دست ها، مچ ها، بازوها يا حتي شانه هاي شما فشار وارد كند. مردم معمولاً اين عارضه ها را جدي نمي گيرند، اما نبايد اينطور باشد.

چه كساني مبتلا هستند؟

خانم ها معمولاً بيشتر از آقايان در معرض ابتلا به اين عارضه هستند اما اين به اين معنا نيست كه آقايان مبتلا نخواهند شد. مردها نيز در سنين ميانسالي در خطر هستند.

چه كساني در خطرند؟

اگر مي بينيد كارتان به صورتي است كه در آن نياز به حركاتي مكرر با دست ها و مچ هايتان است، در خطر هستيد. افرادي كه در موقع كار مجبورند پشت كامپيوتر يا دستگاه هايي با چنين ويژگي هايي بنشينند بايد بسيار مراقب باشند.

علائم آن

تونل كارپال، لوله اي در مچ است كه عصب مياني در آن قرار دارد و سيگنال ها را از شست، انگشت اشاره، انگشت وسطي نيمي از انگشت سوم

مخابره مي كند. وقتي اين لوله ملتهب شده و آسيب ببيند به عصب هم صدمه وارد مي آيد كه باعث سوزش و خارش، كرخ و بيحس شدن، ضعف يا درد در انگشت ها مي شود.

روش تشخيص

اگر در همه ي انگشت ها به جز انگشت كوچك احساس درد داريد، احتمالاً به اين عارضه مبتلا شده ايد. چون عصبي كه انگشت كوچك را به مغز وصل مي كند از راه ديگري جر تونل كارپال عبور مي كند. پزشك معالج به اين علائم نگاه مي كند و ممكن است الكتروميوگرام نيز انجام دهد.

روش درمان

بستن انگشت ها با آتل يا نوارهاي مخصوص در شب هنگام خواب مي تواند به انگشت ها استراحت دهد. براي اين منظور معمولاً مسكن هايي مثل ايبوپروفن نيز تجويز مي شود. مي توان كورتيكواستروئيد نيز كنار تونل كارپل تزريق كرد تا از التهاب كاسته شود. اگر اين درمان ها بهبودي ايجاد نكرد، جراحي توصيه مي شود.

پيشگيري كنيد

___ه خاطر داشته باشيد كه مي توان از تشديد اين صدمات جلوگيري كرد، اگر مراقب بوده و مداوماً براي معاينات به پزشك مراجعه كنيد. حداقل سالي يكبار به پزشك مراجعه كرده و تمام دردها و ناراحتي هاي جسمي خود را با او در ميان بگذاريد تا وي آزمايشات لازم را انجام دهد. همين كار ممكن است جانتان را نجات دهد. .

پيشگيري از بيماريهاي قلبي

شيوه صحيح زندگي كردن و تكنيك هاي صحيح مصرف مواد غذايي مي تواند به شما كمك كنند تا مانع شويد بدنتان پذيراي بيماري هاي مختلف باشد. يكي از عمده بيماري هايي كه مي توان جلوي آن را به اين طريق گرفت، بيماري

قلبي است. پژوهش هاي اخير حاكي از اين مطلب است كه يك سري مواد غذايي خاص هستند كه ميتوانند فوايد بسيار زيادي را براي قلب با خود به همراه داشته باشند و از ابتلاي آن به هر گونه بيماري جلوگيري نمايند.

علائم

در مراحل اوليه بيماري قلبي داراي هيچ گونه علامت خاصي نيست. با اين حال از علائم خطر مي توان به فشار خون و كلسترول بالا اشاره كرد. زمانيكه بر شدت بيماري افزوده مي شود، دردهاي مقطعي در قفسه سينه، بازوها، و چانه احساس خواهد شد، به ويژه پس از فعاليت شديد بدني. از ديگر علائم بيماري مي توان به تپش قلب و كوتاه شدن نفس ها نيز اشاره كرد.

زمان مراجعه به پزشك

اگر احساس مي كنيد كه هر يك از علائم اين بيماري در شما وجود دارد، بايد حتماً به پزشك متخصص مراجعه كنيد:

احساس سستي، خستگي، و بي حسي

تپش قلب و هر گونه اختلال و نواسان ديگر در قلب

احساس درد در منطقه قفسه سينه، به همراه درد ملايم در سر، تهوع، تنگي نفس – كليه اين علائم مي توانند احتمال بروز سكته قلبي را بالا ببرند.

سعي كنيد هر دو سال يكبار فشار خون خود را اندازه گيري كنيد. هر پنج سال يكبار كلسترول خون خود را اندازه گيري كنيد و اگر تحت نظر پزشك هستيد، پيش از استفاده از هر گونه قرص و دارو شرايط خود را به طور كامل براي پزشك قلب خود توضيح دهيد.

بيماري قلبي چيست

بيشتر افراد تصور مي كنند كه بيماري قلبي همان تصلب شرائين است. اين بيماري عبارت است از گرفتگي جداره

هاي رگ هاي خوني به دليل وجود رسوبات چربي. زمانيكه اين گونه رسوبات رشد پيدا مي كنند، مانع مي شوند تا خون كه حامل اكسيژن و مواد مغذي است، به طور عادي در رگ ها جريان پيدا كند و مواد لازم را به قسمت هاي مختلف بدن برساند. شريان هاي كوچكي كه در اطراف قلب پراكنده شده اند جزء رگ هايي محسوب مي شوند كه رسوبات بيشتري در آنها ته نشين مي شوند. اگر هر كدام از اين رگ ها به نوعي مصدود شوند، امكان حمله قلبي ايجاد ميشود.

دلايل ايجاد بيماري

از اولين دلايل ايجاد اين مشكل، بالا بودن كلسترول خون است. كلسترول بد خون يا همان LDL به ديواره رگ هاي خوني مي چسبد و انباشته شدن اين مواد چربي به مرور زمان باعث گسترش رسوبات شده و جريان خون را در رگ مورد نظر مسدود مي كنند. فشار خون بالا، استعمال دخانيات، بي تحركي، چاقي، و استرس نيز مي توانند از عوامل تشديد بيماري محسوب شوند. البته همه اين موارد به توانايي رگ ها در ميزان انقباض و انبساط نيز بستگي دارند. آقايون معمولاً در سنين جواني بيش از خانم ها در معرض ابتلا به بيماري هاي قلبي قرار دارند چرا كه استروژن داراي تاثيراتي جهت حفاظت از قلب مي باشد؛ اما به هر حال بايد توجه داشت كه در سنين بالاتر خانم ها نيز به اندازه آقايون در معرض ابتلا به بيماري هاي قلبي قرار دارند.

مزاياي استفاده از مكمل ها

مكمل ها هيچ گاه نمي توانند جايگزين يك شيوه سالم در زندگي شوند و عوام ريسك يك بيماري را به

طور كامل از ميان ببرند. افراديكه در حال حاضر داراي بيماري هاي قلبي هستند، مي توانند از مكمل هايي كه در اين قست به آنها اشاره مي كنيم، بهره ببرند.

بجز ويتامين E و روغن ماهي كه ممكن است مانع انعقاد خون شوند، مي توانيد از ساير اين موارد به عنوان نوعي دارو براي جلوگيري از بيماري هاي قلبي استفاده كنيد.

ويتامين E

ويتامين C

كاروتينوئيد

عصاره هسته انگور

ويتامين B12/ فوليك اسيد

ويتامين B6

روغن بذر كتان

روغن ماهي

منيزيم

ويتامين E

ميزان مصرف: 400IU به طور روزانه

توصيه: اگر از داروهاي انعقاد خون استفاده مي كنيد پيش از مصرف اين ماده بايد با پزشك خود مشورت كنيد.

ويتامينC

ميزان مصرف: 1000 ميلي گرم، 3 بار در روز

توصيه: با بروز اسهال بايد مصرف آن را كاهش دهيد.

كاروتينوئيد

ميزان مصرف: 1 قرص به همراه غذا، 2 مرتبه در روز

توصيه: هر قرص بايد شامل 2500IU ويتامين A فعال باشد.

عصاره هسته انگور

ميزان مصرف: 100 ميلي گرم، دو مرتبه در روز

توصيه: عصاره هاي استاندارد شده 92 تا 95 درصد پروانتوسيانيدينز هستند.

ويتامين B12/ فوليك اسيد

ميزان مصرف: 100 ميلي گرم ويتامينB12 و 400 ميلي گرم فوليك اسيد به طور روزانه

ويتامين B6

ميزان مصرف: 50 ميلي گرم به طور ورزانه

توصيه: اگر ميزان آن را تا 200 ميلي گرم در روز افزايش دهيد، در دراز مدت دچار آسيب هاي عصبي خواهيد شد.

روغن بذر كتان

ميزان مصرف: يك قاشق غذا خوري (در حدود 14 گرم در روز)

توصيه: مي توانيد آنرا به همراه غذا ها ميل كنيد. بهترين زمان مصرف صبحانه است.

روغن ماهي

ميزان مصرف: 1000 ميلي گرم ، 3 مرتبه در طول ورز

توصيه: تنها در صورتي مي توانيد از آن استفاده كنيد كه در طول هفته حداقل دو مرتبه از ماهي استفاده نكرده باشيد.

منيزيم

ميزان مصرف: 400 ميلي گرم در طول روز

توصيه: اگر دچار بيماري هاي كليوي هستيد از اين ماده استفاده كنيكد.

چه كارهاي ديگري مي توانيد انجام دهيد

سعي كنيد كه از رژيم غذايي استفاده كنيد كه چربي در آن به حداقل رسيده باشد، به ويژه چربي هاي اشباع شده.

سعي كنيد به طور روزانه از 5 وعده ميوه و سبزي استفاده كنيد. سعي كنيد از گياهان فيبردار (مانند جو، نخود و لوبيا، و مركبات) استفاده كنيد.

از انواع ماهي ها مانند: ماهي آزاد، قزل آلا و تن هفته اي دو بار استفاده كنيد.

روزانه 30 دقيقه ورزش كنيد، تمرين و نرمش قلب را تقويت مي كند، و ميزان كلسترول خوب خون HDL را افزايش مي دهد و كاهش وزن را نيز ميسر مي سازد.

سيگار نكشيد، هيچ چيز به اندازه سيگار به قلب آسيب وارد نمي سازد، و اگر در محيط زندگي شما افرادي هستند كه از سيگار استفاده مي كنند بايد به شما هشدار دهيم: افرادي كه خودشان از سيگار استفاده نميكنند و اطرافيانشان سيگار مي كشند، 20% بيشتر به بيماري هاي قلبي مبتلا مي شوند.

پر فشاري و كم فشاري خون

پر فشاري خون (HYPERTENSION): به فشار خون بالاتر از 140/90 اطلاق ميگردد.

فشار خون بالا به دو علت ايجاد ميشود:

1- هنگامي كه حجم خون در رگهاي سالم افزايش مي يابد.

2- هنگامي كه حجم خون طبيعي از رگهاي تنگ عبور

ميكند.

نكته: در افراد ديابتي فشار خون بالاتر از 130/85 فشار خون بالا محسوب ميگردد.

نكته: در افراد بالاي 60 سال فشار خون 160/90 قابل تحمل بوده و فشار خون 140/90 ايده آل است.

انواع پر فشاري خون:

1- فشار سيستوليك بالا (ISOLATED SYSTOLIC HYPERTENTION): در اين حالت كه اغلب در افراد مسن بروز ميكند فشار دياستوليك طبيعي بوده اما فشار سيستوليك افزايش مي يابد. عاملي مهم در بروز بيماريهاي حاد قلبي همچون سكته و حمله قلبي ميباشد، بويژه در افراد مسن و ميانسال. هر چه اين شكاف بيشتر باشد يعني فشار دياستولي طبيعي اما فشار سيستولي از ميزان طبيعي بالاتر باشد، خطر نيز بيشتر خواهد بود. اين پرفشاري فرم شايع پرفشاري در افراد بالاي 60-50 سال ميباشد (90 درصد)

2- فشار دياستوليك بالا: در اين حالت فشار سيستوليك طبيعي اما فشار دياستولي افزايش يافته است. اين فرم پر فشاري بيشتر جوانان را درگير ميكند. عاملي مهم در بروز حملات قلبي و سكته ميباشد، به ويژه در جوانان و همه افرادي كه به پرفشاري وخيم و حاد دچار هستند.

3- پر فشاري خون كه هر دو فشار سيستولي و دياستولي افزايش مي يابد.

نكته: فشار خون بالاي كاذب موسوم به "فشار خون روپوش سفيد" زماني روي ميدهد كه بيمار با مشاهده پزشك مضطرب شده و فشار خونش بطور كاذب و غير واقعي بالا مي رود.

نكته: زماني كه پزشك در مورد ميزان دقيق فشار خون بيمار ترديد دارد از مونيتور هاي 24 ساعته سيار بهره ميگيرد. اين فشارسنجها قابل حمل بوده و با باطري كار ميكنند كه به كمر بيمار متصل گشته و كيسه بازوبند

به بازو بسته ميگردد. اين دستگاه بطور مستمر و پيوسته فشار خون بيمار را در طي 24 تا 48 ساعت ثبت ميكند.

نكته: فشار خون بالاي كاذب ديگري نيز وجود دارد كه در افراد سالخورده مشاهده ميگردد. در اين حالت شريان بازويي بيمار تا حدي سخت است كه با كيسه بازوبند نميتوان آن را فشرده ساخت بنابراين فشار خون دقيق اندازه گيري نميشود.

نكته: صحبت كردن حين اندازه گيري فشار خون، كيسه بازوبند خيلي كوچك، مصرف كافئين قبل از تست همگي موجب پديد آمدن فشار خون بالاي كاذب ميگردند.

نكته: فعاليت بدني پيش از اندازه گيري، ترك سيگار ناگهاني در افراد سيگاري موجب پديد آمدن فشار خون پايين كاذب ميگردد.

نكته: فشار خون در افراد مبتلا به پرفشاري خون در زمستان اندكي افزايش مي يابد.

نكته: فشار خون بالا افراد لاغر را بيشتر از افراد چاق در معرض خطرات سكته و حملات قلبي قرار مي دهد.

نكته: فشار خون بالا باعث كاهش يافتن اميد به زندگي (متوسط طول عمر) در سنين مختلف ميگردد. به جدول زير توجه كنيد:

تقسيم بندي پرفشاري خون:

1- پرفشاري اوليه (PRIMARY H.): فاقد علت شناخته شده ميباشند. 90-85 درصد افراد با فشار خون بالا داراي پرفشاري اوليه ميباشند. در اين نوع از پرفشاري خون عوامل ناشناخته اي همچون ناهنجاريهاي وراثتي موجب افزايش مقاومت رگها در برابر جريان خون ناشي از تنگي خون، افزايش يافتن برونده قلب و افزايش حجم خون، ميگردد.

2- پرفشاري ثانويه (SECONDARY H.): واجد علت شناخته شده ميباشند.15-10 درصد افراد با فشار خون بالا داراي پرفشاري ثانويه ميباشند. علل ها:

* اختلالات و آسيب هاي كليوي كه آب و

نمك به اندازه كافي دفع نميگردند. مثل: التهاب كليه ها، صدمه به كليه ها و تنگي سرخرگ تغذيه كننده كليه. (10-5 درصد)

* اختلالات هورموني: نشانگان كوشينگ كه درآن ترشح كورتيزول افزايش مي يابد-پر كاري تيروئيد-وجود تومور در غده آدرنال (فوق كليوي) كه باعث ترشح بيش از حد آلدوسترون ميگردد-وجود تومور در غده آدرنال (PHEOCHROMOCYTOMA) كه ترشح اپي نفرين و نوراپي نفرين افزايش مي يابد-فشار خون بالا در دوران حاملگي(PREECLAMPSIA).

* مصرف قرصهاي ضد بارداري-داروهاي ضد التهابي غير استروئيدي در بلند مدت(ايبوپروفن، ناپروكسن، آسپرين، مفناميك اسيد)-كورتيكو استروئيدها-كوكائين-الكل-آمفي تامين-اريتروپويتين-سيكلوسپورين و مصرف زياد شيرين بيان.

* تصلب شرايين (سخت شدن رگها) ريسك پرفشاري خون را افزايش ميدهد. سختي عروق از خاصيت ارتجاعي (انعطاف پذيري) رگها ميكاهد كه موجب بالا رفتن فشار خون مي شود. پر فشاري خون نيز روند سخت شدن رگها را تسريع و تشديد ميكند.

* تنگي سرخرگ آئورت.

* مسموميت با سرب.

نكته: چاقي، سبك زندگي بدون تحرك، استرس، استعمال سيگار، مصرف الكل و نمك بيش از اندازه در شكل گيري پرفشاري خون دخيل ميباشند.

علايم پرفشاري خون:

معمولا بدون علامت ميباشد از اينرو از آن به عنوان "قاتل خاموش" ياد مي كنند. اما سردرد، سرگيجه، خون دماغ، برافروختگي رخسار، خستگي، دمدمي مزاجي، تكرار ادرار، گرفتگي عضلات ميتواند علايم پرفشاري خون باشند. اما به خاطر داشته باشيد كه اين علايم در افراد سالم نيز ممكن است بروز كند.

نكته: در پرفشاري و خيم وشديد درمان نشده داراي علامت ميباشد چراكه به مغز، چشمها، قلب و كليه ها آسيب ميرساند. علايمي همچون سردرد، خستگي، تهوع، استفراغ، تنگي نفس، بي قراري، تاري ديد.

نكته: فشار خون خيلي

بالا موجب ورم مغز ميگردد كه اين حالت باعث تشديد سردرد، تهوع، استفراغ، خواب آلودگي، گيجي، تشنج،ب ي خوابي و اغما ميگردد كه به درمان اورژانسي نياز دارد.

نكته: چنانچه فشار خون بالا ناشي از وجود تومور در غده ادرنال باشد از آنجايي كه سطح اپي نفرين و نوراپي نفرين افزايش مي يابند علايمي همچون سردرد شديد، اضطراب، تپش قلب، تعريق شديد، لرز ورنگ پريدگي پديد مي آيد.

اقدامات تشخيصي:

شامل اندازه گيري فشار خون-معاينات باليني-بررسي سوابق و شرح حال بيمار-نوار قلب-معاينه شبيكه چشم-آزمايش خون وادرار-عكسبرداري هاي پزشكي از كليه ها وقفسه سينه.

خطرات پرفشاري خون:

1- فشار خون بالاي درمان نشده ريسك ابتلا به عوارض قلبي (نارسايي، حمله و سكته قلبي)، نارسايي كليوي و سكته را افزايش ميدهد.

2- آسيب به شريانها: شريانها در پرفشاري خون سخت تر شده، رسوب چربي بر ديواره داخلي عروق افزايش مي يابد.

3- هنگامي كه فشار خون از 140/90 فراتر مي رود قلب ناچار است براي پمپ كردن خون سخت تر فعاليت كند. همين امر موجب بزرگ و ضخيم شدن ديواره هاي قلب(هيپرتروفي) ميگردد. اين بزرگي معمولا در طرف چپ قلب پديد مي آيد. بزرگ شدن قلب موجب ميشود حفره هاي قلب بطور طبيعي و كارآمد متسع نشوند و در زمان استراحت و پر شدن مجدد قلب از خون دچار مشكل شده، انقباضات قلب ضعيف و ريتم قلب نامنظم گردد.

4- با بزرگ شدن قلب حجم خون ارسالي به كليه ها كاهش يافته وكليه ها نيز با نگهداري آب و نمك و عدم دفع آنها به آن واكنش نشان ميدهند. همين امر موجب احتباس آب در بدن بويژه

پاها و ششها ميگردد.

5- تنگ شدن و يا پارگي عروق كليه ها.

6- تنگي و يا پارگي عروق چشم كه به نابينايي مي انجامد.

7- پارگي و يا انسداد رگهاي مغز كه به سكته مغزي مي انجامد.

8 -پرفشاري خون موجب افزايش دفع كلسيم از ادرار ميگردد كه به پوكي استخوان مي انجامد.

علل و فاكتورهاي ريسك

غير قابل كنترل:

1- سن: به موازات افزايش سن ريسك ابتلا به فشار خون بالا نيز افزايش مي يابد.

2- نژاد: پرفشاري خون در افراد سياه پوست بيستر از سفيد پوستان است.

3- جنس: در سنين جواني وميانسالي مردان بيشتر از زنان به پرفشاري خون مبتلا ميشوند اما پس از يائسگي ( سن 60) خطر ابتلا به پرفشاري خون در زنان اندكي بيشتر ازمردان است.

4- وراثت: افرادي كه خويشاوندان نزديك و يا پدر و مادر آنها مبتلا به فشار خون بالا هستند بيشتر در معرض ابتلا به فشار خون بالا قرار دارند.

قابل كنترل:

1- چاقي: هر قدر شما دچار اضافه وزن باشيد، بدن شما به اكسيژن و خون بيشتري نيازمند است. بنابراين با افزايش حجم خون در گردش فشار بيشتري به رگها اعمال ميگردد كه افزايش فشار خون را در پي دارد. همچنين چاقي با كلسترول و تري گليسريد بالا توام بوده و رسوب چربي به ديواره عروق و تشكيل پلاك و سخت شدن شريانها را در پي دارد.

2- بي تحركي: افراد بي تحرك معمولا داراي تعداد ضربان وبرونده قلب بيشتري ميباشند.

3- مصرف سيگار: تركيبات شيميايي موجود در سيگار به ديواره شريانهاي آسيب وارد ساخته وباعث تشكيل پلاك ميگردد.همچنين نيكوتين رگها را تنگ كرده

وقلب را به فعاليت بيشتر وامي دارد.

4- مصرف زياد سديم و پتاسيم ناكافي: چنانچه پتاسيم كم مصرف كنيد سديم بيشتري در بدن شما انباشته ميگردد.

5- افراد مبتلا به كلسترول بالا، ديابت و قطع تنفس حين خواب از ريسك بالاتري برخورداند.

6- مصرف الكل.

7- استرس و اضطراب: استرس موجب انقباض رگها و بالا رفتن فشار خون ميگردد.

نكته: مصرف زياد نمك بسيار مضر بوده و غير از عارضه بالا رفتن فشار خون باعث: احتساب آب در پاها، تشديد روند پوكي استخوانها، آسم وب يماريهاي كليوي گرديده و با سرطان معده مرتبط مي باشد.

نكته: نمك در غذاهاي آماده، نان، غلات صبحانه، سوسيس و كالباس، سوپها، تنقلات شور(چيپس)، كنسروها، ساندويچها و پنير موجود است.

درمان فشار خون بالا:

1- كاهش وزن در افراد چاق.

2- كاهش دريافت سديم و نمك. دريافت سديم روزانه بايد در تمام افراد از جمله افراد كاملا سالم كمتر از 2 گرم (كمتر از يك قاشق چايخوري). نمك نيز بايستي كمتر از 5 گرم باشد.

3- ورزش وفعاليت بدني منظم.30 دقيقه ورزش در 5 روز از هفته.

4- مصرف دانه ها ي كامل، ميوه ها، سبزيجات، غذاهاي كم چرب، مغزها فشار خون را كاهش ميدهند.

5- مصرف پتاسيم، كلسيم و منيزيوم در كنترل فشار خون بالا ضروري ميباشند. اين مواد معدني در موز، آوكادو، طالبي، انگور، زردآلو، شليل، پرتغال، كاهو، گل كلم، مارچوبه، كدو، سيب زميني، سويا، گوجه فرنگي، انبه، هلو و آناناس يافت ميگردند.

6- كنترل استرس-خواب كافي-قطع مصرف مشروبات الكلي و كافئين، و استعمال سيگار.

7- مصرف امگا 3 و ويتامين C.

نكته: مصرف سير و پياز به

كاهش فشار خون كمك ميكند.

نكته: افراد سالم بايستي هر دو سال يك بار فشار خون خود را چك كنند. اين مدت در افراد مبتلا به پرفشاري خون سالي يك مرتبه و در افراد با فشار خون خيلي بالا هفته اي يك بار ميباشد.

درمان دارويي:

براي آشنايي با درمان دارويي پرفشاري خون به مقاله فشار خون رجوع كنيد.

كم فشاري خون و غش

كم فشاري خون (HYPOTENSION): هنگامي كه فشار خون 30 ميلي متر جيوه از حد نرمال پايين تر مي آيد، كم فشاري خون ايجاد ميگردد.

نكته: كم فشاري خون نسبي بوده و در افراد مختلف متفاوت مي باشد. مثلا فشار خون 90/50 ممكن است در يك شخص هيچگونه علامت دال بر كم فشاري خون ايجاد نكند اما در برخي افراد ممكن است با فشار خون 100/60 علايم كم فشاري خون بروز يابد.

نكته: فشار خون پايين زماني مشكل ساز ميشود كه ارگانهاي حياتي (قلب، كليه ها و مغز) از اكسيژن و مواد مغذي محروم ميگردند، كه ممكن است به آسيب ديدگي دايم آنها منجر شود.

نكته: در ورزشكاران حرفه اي و در افراد با وزن بدن مطلوب و غير سيگاري معمولا فشار خون بطور طبيعي پايين مي باشد. بنابراين تا زماني كه كم فشاري خون به ارگانهاي بدن صدمه نزند مطلوب ميباشد. چراكه فشار خون پايين پايدار خطر بروز حملات قلبي و سكته را كاهش ميدهد.

نكته: كم فشاري خون در زنان شايع تر است.

علايم كم فشاري خون:

1-احساس سبك شدن سر هنگام برخاستن.

2-سرگيجه.

3-ضعف و خستگي.

4-تاري ديد.

5-غش.

6-درد در قفسه سينه.

7-رنگ پريدگي.

8-گيجي.

9-سر درد وخشكي گردن.

10-بي

قراري.

11-تنگي نفس.

12-از دست رفتن هوشياري بطور موقت و گذرا.

علل كم فشاري خون:

1-استرس هيجاني-ترس شديد-درد شديد.

2-كم آبي بدن به علت فعاليت بدني شديد، تعريق شديد، تب، گرمازدگي ،اسهال و يا استفراغ شديد.

3-هموراژ و از دست رفتن خون به دلايل اهداي خون، خونريزي داخلي، خونريزي پس از آسيب فيزيكي و يا بريدگي عميق، تومور، زخمها، عوارض جراحي.

4-التهاب شديد اندامهاي داخلي.

5-ايستادن بدون حركت طولاني مدت.

6-واكنش آلرژيك به برخي داروها و يا تركيبات شيميايي (شوك آنافيلاكتيك)

7-اختلالات سيستم عصبي نظير پاركينسون.

8-برخي عفونت ها مثل نشانگان شوك سمي.

9-از دست رفتن حجم قابل توجه خون(شوك) باعث افت ناگهاني فشار خون ميگردد.

10-مصرف برخي داروها نظير ضد فشار خون، مدرها(ادرار آورها)، ضد افسردگي، آرامبخش ها، كنترل ديابت، ضد درد وقلبي -عروقي.

11-مصرف مشروبات الكلي و برخي مواد مخدر.

12-بيماري آديسون كه در آن غدد آدرنال هورمون كنترل كننده فشار خون را بطور كافي ترشح نميكند.

13-افزايش بيش از حد دما موجب افت فشار خون ميگردد. بخاطر واكنش بدن به گرما كه خون را به سمت عروق سطحي پوست منتقل ميكند.

14- حاملگي.

15-اختلالات قلبي -عروقي. ضعيف شدن عضلات قلب درپي حملات قلبي، عفونت ويروسي و يا تنگي آئورت كه باعث كاهش برونده قلب ميگردد-تند و يا كند بودن ضربان قلب-التهاب برون شامه (پريكارديوم) يا همان پريكارديت كه موجب احتباس مايعات در برون شامه ميگردد-آمبولي ريوي (ايجاد لخته در وريد منتهي به ششها) كه يك مورد اورژانسي و تهديد كننده حيات ميباشد-افزايش بيش از حد انعطاف پذيري و شل شدگي رگها.

نكته: كم آبي خفيف ايجاد خشكي دهان و احساس تشنگي ميكند-كم آبي

متوسط باعث كم فشاري خون و ضعيتي ميگردد (سرگيجه و غش پس از تغيير وضعيت از حالت خوابيده و يا نشسته به ايستاده)-كم آبي شديد موجب شوك، نارسايي كليوي، گيجي، اسيدوز، اغما و مرگ ميگردد.

16-مصرف بيش از حد چاي، قهوه و ترشيها.

واكنش آني بدن به كم فشاري خون:

1-افزايش ضربان و قدرت انقباضات قلب كه باعث افزايش حجم خون پمپ شده مي گردد.

2-انقباض وريدها كه سبب ميشود خون بيشتري براي تلمبه شدن به قلب بازگردد.

3-كاهش جريان خون به كليه ها كه باعث كاهش حجم ادرار و افزايش حجم خون ميگردد.

4- شريانچه ها (آرتريولها) منقبض ميگردند تا مقاومت محيطي افزايش يابد.

نكته: هنگامي كه خون كافي به مغز نمي رسد غش و بي هوشي، هنگامي كه خون كافي به قلب نمي رسد درد قفسه سينه(آنژين) و حمله قلبي، هنگامي كه خون كافي به كليه نرسد افزايش سطح اوره وكرآتين خون پديد مي آيند.

كم فشاري وضعيتي و يا ارتوستاتيك:

(ORTHOSTATIC OR POSTURAL HYPOTENSION):

هنگامي كه بدن از وضعيت خوابيده و يا نشسته به وضعيت ايستاده در مي آيد، خون در وريد هاي پا انباشته ميگردد. به همين خاطر رگهاي خوني نسبت به گرانش زمين واكنش نشان داده و منقبض ميگردند، بنابراين فشار خون افزايش يافته و اثر جاذبه زمين خنثي ميگردد. هنگامي كه ما از وضعيت دراز كش و يا نشسته ناگهان به حالت ايستاده در مي آييم و بدن قادر نيست بسرعت خود را با وضعيت ايستاده تطابق دهد كم فشاري خون وضعيتي عارض گرديده و با افت سريع فشار خون و سرگيجه همراه خواهد بود.

علل كم فشاري خون وضعيتي:

1-اختلالات سيستم عصبي مثل نوروپاتي.

2-بستري بودن به مدت طولاني.

3-كم آبي.

4-ضربان قلب نامنظم(آريتمي).

5-ديابت.

6-ناكارآمدي غدد آدرنال.

7-مصرف مشروبات الكل.

8-مصرف مهار كننده هاي كانال كلسيم وغيره.

نكته: فرم ديگري از كم فشاري خون وضعيتي وجود دارد كه در پي ايستادن ثابت و طولاني مدت بروز ميكند كه در آن سرعت ضربان قلب و فشار خون افت كرده و باعث سرگيجه، احساس تهوع، احساس سبك شدن سر و غش ميگردد. در اين حالت سيستم عصبي خود مختار بطور اشتباه با كاهش فعاليت قلب و اتساع وريدها به ايستادن طولاني مدت واكنش نشان ميدهد.

درمان:

بسته به علت ايجاد آن متفاوت است:

1- چنانچه علت كم آبي باشد مايعات و مواد معدني (الكتروليتها) از طريق خوراكي و يا سرم به بيمار تجويز ميشود.

2-چنانچه علت خون از دست رفته باشد به بيمار سرم و يا خون تزريق ميشود.

3-چنانچه كم فشاري به علت تغيير وضعيت باشد، دريافت نمك و آب افزايش داده ميشود- و يا درمان دارويي توصيه ميگردد-و يا جورابهاي واريس براي بيمار تجويز ميگردد. اين جورابهاي وريدهاي پا را تحت فشار قرار داده و از انباشته شدن خون در آنها ممانعت ميكنند.

غش و يا سنكوپ(SYNCOPE)

به بي هوش شدن ناگهاني و گذرا اطلاق ميگردد، كه به علت كاهش موقتي جريان خون به مغز پديد مي آيد.

علل ايجاد غش:

1-كم فشاري خون.

2-ديابت.

3-كم آبي.

4-كم خوني.

5-سردرد ميگرني.

6-پاركينسون.

7-سكته.

8-پر فشاري خون ريوي.

9-تنگي آئورت.

10-قرار گرفتن در ارتفاعات.

11-كاهش قند خون.

12-اختلالات تغذيه اي همچون بي اشتهايي عصبي.

13-اهداي خون.

14-زور زدن زياد در هنگام اجابت مزاج و

يا سرفه كردن شديد.

15-خستگي و احساس غمگيني مفرط وشديد.

16-درد و استرس هيجاني شديد.

علايم غش:

1-افتادن.

2-نبض ضعيف.

3-انقباض در عضلات بدن.

4-احساس سبك شدن سر و گيجي.

5-تعريق سرد.

5-رنگ پريدگي.

نكته: غش و يا سنكوپ معمولا پس از 2-1 دقيقه رفع ميگردد اگر چنين نشد بايستي فورا به مركز اورژانس تماس گرفت.

نكته: چنانچه بيمار پس از غش فاقد ضربان و تنفس باشد احتمال سكته قلبي بيشتر خواهد بود.

چگونه با فرد غش كرده برخورد كنيم:

1-بيمار را به حالت خوابيده درآورده و پاهاي وي را 30 تا 50 سانتي متر بالا بياوريد.

2-چنانچه ممكن است هواي تازه را در اختيار بيمار قرار دهيد.

3-با يك حوله مرطوب گردن وصورت مصدوم را تر كنيد.

4-سر بيمار را به پهلو بچرخانيد تا زبان راه تنفسي را مسدود كند.

5-لباسهاي تنگ مصدوم را شل و آزاد كنيد.

6-چنانچه مصدوم پس از 2 دقيقه هوشياري خود رابه دست نياورد. وضعيت تنفس و ضربان قلب وي را بررسي كرده و در صورت لزوم عمليات احيا تنفسي و ماساژ قلب را آغاز كرده و فورا با مركز اورژانس تماس حاصل كنيد.

7-پس از به هوش آمدن مصدوم به وي اطمينان خاطر داده و كمك كنيد به تدريج بنشيند.

هشدار:تا وقتي كه مصدوم كاملا هوشياري خود را به دست نياورده است به وي چيزي نخورانيد.

هشدار: براي به هوش آوردن هرگز مصدوم را تكان نداده و يا به وي سيلي نزنيد.

اقدامات پيشگيرانه و درماني غش:

1-فشار خون خود را تحت كنترل درآورده و بطور منظم آن را چك كنيد.

2-بطور منظم ورزش كنيد.

3-آب و مايعات زياد

در طي روز بنوشيد.

4-حبوبات، دانه هاي كامل، مغزها، سبزيجات و ميوه ها را بيشتر در رژيم غذايي خود بگنجانيد.

5- به ياد داشته باشيد كه مصرف نمك هرگز نبايد از رژيم غذايي شما حذف گردد وتنها بايستي محدود شود.

6-از مصرف الكل، چاي وقهوه خودداري كنيد.

7-غذاهاي آماده وسرخ كرده كمتر مصرف كنيد.

8-روزه نگيريد.

9-فعاليت شديد بدني نداشته باشيد.

10-وزن خود را تحت كنترل در آوريد.

11-استرس و اضطراب نداشته باشيد و تكنيكهاي تن آرامي را بياموزيد.

12-از گرسنگي و خستگي شديد پرهيز كنيد.

13-از تغيير وضعيت ناگهاني بدن خودداري كنيد. بطور آهسته و آرام از وضعيت خوابيده و يا نشسته به حالت ايستاده در آييد.

14-از برخي داروها همچون ادرار آور ها استفاده نكنيد.

15-از به تن كردن لباسهايي كه در ناحيه گردن تنگ مي باشند خودداري كنيد.

16-از ايستادن طولاني مدت و بدون حركت خودداري كنيد.

17-هنگامي كه قصد داريد به اطراف بچرخيد تمام بدن خود را يكجا برگردانيد و نه تنها سر خود را.

18-مخلوط شيرين بيان ونمك فشار خون را افزايش مي دهد (افراد مبتلا به پر فشاري خون، بيماريهاي كليوي، باردار و داراي سطح پايين پتاسيم نبايستي شيرين بيان مصرف كنند)

19-اگر احساس كرديد كه بزودي غش خواهيد كرد فورا بنشينيد و به جلو خم شويد ويا بروي زمين دراز بكشيد.

20-چنانچه غش در اثر افت غلظت قند خون ايجاد شده باشد به فرد شربت آب قند، عسل، شكلات، آب ميوه و يا آب نبات بدهيد.

روشهاي پيشگيري از حملات قلبي

مي دان_ي_د ع_ام_ل بي_ش_ترين مرگ و مير در جهان چيست؟ بي_م___اري هاي قلبي. و البته مي توان با دقت روي ب_رن_امه غ_ذايي

خ_ود از ب_يماري هاي قلبي جلوگيري كرد. با برنامه ه_اي ك_اري پ_ر دردس_ر و خسته كننده و محبوبيت غذاهاي فس_ت ف_ود، تعجبي ندارد كه نيمي از مردم دنيا اضافه وزن دارند. ديگر وقتش است ك_ه دس_ت از خ_وردن آن غ_ذاه__اي چرب،روغن دار و سرخ كرده برداريد و بدني سلامت داشته باشيد.

غذاهاي سالم بخوريد

ب_ا دق_ت در ان_ت_خاب ن__وع غذاها مي توانيم احتمال ابتلا به

بي_ماري ه_اي قل_ب_ي را پ_اي_ي_ن بياوريم. براي داشتن قلبي

سالم تر بهتر است از غذاهاي زير استفاده كنيم:

سديم كمتر: اگرچه به مقداري سديم در رژيم غذايي نياز داريم، اكثر ما بيش از نياز از اين ماده استفاده مي كنيم. خوردن نمك كمتر باعث پايين آمدن فشار خون مي شود كه احتمال ابتلا به بيماري هاي قلبي را نيز پايين مي آورد. پس از افزودن نمك اضافي به غذاها جلوگيري كنيد.

فيبر بيشتر: مي توانيد با گرفتن فيبر از حبوبات، ميوه ها و سبزيجات خطر ابتلا به حملات قلبي را پايين تر بياوريد.

كالري كمتر: وقتي بيش از حد نياز كالري استفاده مي كنيم، وزنمان بالاتر خواهد رفت. حتي اگر آن غذا فاقد چربي باشد. اضافه وزن يكي از عوامل ابتلا به بيماري هاي قلبي است. پس سعي كنيد كه وزنتان را هميشه پايين تر از حد نرمال نگاه داريد.

چربي كمتر: بعضي از انواع چربي ها خطر بيشتري براي ابتلا به بيماري هاي قلبي دارند. از چربي هاي موجود در گوشت، شير، پنير و كره ي حيواني و غذاهاي حاوي روغن هاي گياهي و روغن نارگيل بپرهيزيد. به جاي آن از چربي هاي اشباع نشده و سالم امگا 3 كه در

خشكبار، آوكادو، روغن زيتون و ماهي آزاد يافت مي شود استفاده كنيد.

نكاتي براي داشتن قلبي سالم

اول از همه بايد از برنامه غذايي استفاده كنيد كه در آن ميزان كمتري چربي اشباع شده، كلسترول و نمك وجود دارد. و بيشتر ميوه، سبزيجات، حبوبات، گوشت مرغ و ماهي، خشكبار و روغن زيتون بخوريد.

رعايت چنين برنامه ي غذايي به اين معني نيست كه شما بايد مقدار بيشتري وقت صرف آماده سازي چنين غذاهايي بكنيد و حتي نيازي به صرف پول و هزينه ي بيشتري هم نيست. تنها كاري كه بايد بكنيد اين است كه عادات خريد كردن خود را تغيير دهيد و مواد غذايي سالم تري بخريد. در اينجا به بعضي از اين تغييرات اشاره مي كنيم:

• به جاي خريد قسمت هاي پرچرب گوشت مي توانيد قسمت هاي كم چرب آن را خريداري كرده و يا اينكه چربي هاي گوشت را جدا كنيد.

• به جاي خريد گوشت قرمز و گوشت مرغ و ماهي دودي، نمك سود و يا كنسرو شده سعي كنيد گوشت هاي بي نمك تازه يا منجمد استفاده كنيد.

• به جاي خوردن غذاهاي سرخ كردني، از غذاهاي بخارپز شده، جوشانده شده، كبابي يا پخته شده استفاده كنيد.

• به جاي پختن غذاها با چربي، كره و روغن نارگيل از روغن زيتون استفاده كنيد.

• به جاي خوردن تخم مرغ به طور كامل، سعي كنيد فقط از سفيده ي آن استفاده كرده و زرده را دور بيندازيد.

• به جاي استفاده از لبنيات %2 از لبنيات %1 استفاده كنيد.

• به جاي خوردن چيپس هاي نمكي و ساير تنقلات نمك دار و چرب، از چيپس ذرت بي

نمك و كم چربي يا ذرت بوداده استفاده كنيد.

• به جاي خوردن كلوچه هاي نمك دار، از كلوچه ها و بيسكوييت هاي بي نمك و كم سديم استفاده كنيد.

• به جاي استفاده از سس، نمك و كره، سبزيجات بخوريد.

وزنتان را كاهش دهيد

وزن كم كردن به اين معني نيست كه بايد از گرسنگي خود را به كشتن دهيد. مي توانيد آن وزن اضافي را با ورزش مداوم و خوردن غذاهاي سالم پايين بياوريد. بايد به طور متوسط سه بار در هفته حدود 30 تا 40 دقيقه ورزش كنيد. اين مخصوصاً براي افراد بالاي 30 سال ضروري است چون متابوليسم بدن آنها رو به كاهش است و كاهش وزن براي آنها دشوارتر مي شود. يك راه عالي براي كم كردن وزن اين است كه مقدار غذاي مصرفي در هر وعده را پايين بياوريم. از خوردن غذاهاي پرچرب و سرخ كردني ها، دسرهاي سنگين و شكلات اجتناب كنيد. به جاي آن سعي كنيد مقدار بيشتري سبزيجات و ميوه خورده و از غذاهاي كم كالري مثل سالاد استفاده كنيد.

برچسب هاي مواد غذايي را بخوانيد

با خواندن برچسب هاي روي محصولات غذايي هنگام خريد مي توانيد سالها به عمر خود اضافه كنيد. اين برچسب ها مي تواند شما را به انتخاب مواد غذايي كم چربي كمك كند. قبل از خريد هر محصول، پشت برچسب را چك كرده و مطمئن شويد كه درصد چربي و سديم و كالري كمي دارد و حاوي مقدار بيشتري فيبر است. روي برچسب هاي مواد غذايي به دنبال كلماتي خاص باشيد و تفاوت ها را مقايسه كنيد. FDA قانون هايي براي نحوه ي استفاده

از اين كلمات دارد و اين به اين معني است كه هر توليد كننده نمي تواند هر چه مي خواهد روي برچسب محصول غذايي توليدي خود بنويسد.

زماني كه برچسب هاي روي مواد غذايي را قبل از خريد بررسي كنيد مي توانيد با آن محصول بيشتر آشنا شويد. دقت كنيد كه درصد چربي، كلسترول يا سديم آنها بايد پايين تر از %5 باشد. اين درصد ابتلاي شما به بيماري هاي قلبي را پايين خواهد آورد.

روشهاي پيشگيري از آنفولانزا

ب_از ه_م ف_صل زمستان آمد و همراه خودش آنفولانزا را هم ب_ه ج___ان همه انداخت. دما كه تغيير مي كند، اطراف را كه نگاه كني، همه در حال عطسه و سرفه كردن هستند. اگر ن_مي خ_واه_يد ب_ه خ_اط_ر اين بيماري مسخره خانه نشين بشويد و كار و زندگيتان را از دست بدهيد، به نكاتي كه در زي_ر آورده اي_م دق__ت ك_ن_ي_د ت_ا ب_ت_وان_ي_د از اب_تلا به آنفولانزا پيشگيري كنيد.

به اندازه كافي بخوابيد

ب_راي س_ال_م ماندن، خوابتان حتماً بايد كافي باشد. خواب ك_افي ن_ه ت_ن_ه_ا ب_اع__ث مي شود كه در طول روز شاداب و ه_وشي_ار ب_اش_يد، بلكه به نيرومند ماندن سيستم دفاعين_ي_ز ك_م_ك م_ي ك_ن_د. س__عي كنيد 7 تا 8 ساعت در شب استراحت كنيد تا خطر ابتلاي شما به آنفولانزا كمتر شود.

ويتامين C

استفاده از ويتامين C به شما در مقابله با آنفولانزا كمك مي كند. پس تا مي توانيد از ميوه ها و سبزيجاتي كه حاوي ويتامين C هستند استفاده كنيد.

مولتي ويتامين ها

در كنار ويتامين C، خوب است كه روزانه يك مولتي ويتامين هم بخوريد تا از ابتلا به بيماري ها در امان بمانيد.

آب

چند بار تا به حال شنيده ايد كه بايد روزانه حداقل 8 ليوان آب بخوريد؟ شايد هرروز اين جمله به گوشتان بخورد. اين كار به بدنتان بسيار كمك مي كند. سيستم بدنتان را شستشو مي دهد و براي حفظ يك رژيم غذايي سالم و سلامتيتان لازم است.

ميكروب ها دشمن بدنتان هستند

تا مي توانيد از استفاده ي چند نفره از ليوان يا ساير ظروف غذا خودداري كنيد، به خصوص زماني كه علائم بيماري ها را در طرف مقابل مشاهده مي كنيد.

محيط هاي بسته

محيط هاي بسته اي مثل اداره و اتوبوس، محل مناسبي براي رشد ميكروب مي باشد. منظورم اين نيست كه در اين مكان ها مثل افراد وسواسي ماسك بزنيد و راه برويد، اما اگر كسي را ديديد كه در حال عطسه و سرفه است، از آنها دوري كنيد. و هنگام مراجعت به خانه دستهاي خود را تمييز بشوييد، به ويژه هنگام غذا خوردن.

ورزش

ورزش براي سلامتيتان بسيار خوب ست. با ورزش كردن نه تنها قدرت بدنيتان را افزايش مي دهيد، بلكه باعث تقويت سيستم دفاعي بدنتان هم مي شويد.

از استرس و فشارهاي روحي دوري كنيد

داشتن استرس اصلاً براي سلامتيتان خوب نيست. اگر كارهايي كه در بالا ذكر شد، مثل خوابيدن كافي و ورزش را انجام دهيد، استرستان را هم كاهش داده ايد.

داروهاي گياهي

برخي افراد در تاثير داروهاي گياهي مثل اكيناسي براي مقابله با آنفولانزا اصرار دارند، اما بايد بگوييم كه هيچ اثبات علمي براي آن وجود ندارد. اما اگر مي خواهيد از اين داروها استفاده كنيد سعي كنيد به محض مشاهده ي آثار و علائم آنفولانزا آن

را استفاده كنيد.

دكتر، دكتر...!

همه مي دانيم اين موارد راه هاي ساده اي براي پيشگيري از ابتلا به آنفولانزا بود اما هيچكدام جاي درمان هاي پزشكي را نمي گيرد.

به خاطر داشته باشيد كه آنفولانزا بيماري است كه هر چند وقت يكبار همه به آن مبتلا مي شوند . هيچ ضمانت %100 براي پيشگيري از آن نيست. اما راه هاي عنوان شده همه به نوعي به شما كمك مي كنند .

10 عاملي كه باعث پيري ميشوند

شايد اولين راه براي جوانتر شدن به نظر بيشتر افراد جراحي پلاستيك باشد. اما اين گزينه هميشه بهترين راه نيست، شما مي توانيد با تصحيح روحياتي كه صرفا سن شما را بالا مي برند و به سلامتتان نيز آسيب وارد مي سازند، بدون جراحي، زمان را به عقب باز گردانيد. در اين قسمت 10 نمونه از رفتار ناسالمي كه باعث بالا رفتن سن مي شود را ذكر كرده ايم. در ادامه راه حل هاي ترك و مبارزه با آنها را نيز بررسي نموده ايم.

استرس بيش از اندازه

از زمان غارنشين ها به بعد، رفته رفته استرس در انسان ها افزايش پيدا كرد. همانطور كه مطلع هستيد استرس، واكنش سيستم ايمني بدن را كاهش مي دهد، ريسك ابتلا به بيماري هاي قلبي را افزايش داده و به طور كلي احساس نا خوشايندي در ما ايجاد مي كند. دكتر "اليسا اپل" استاد روانپزشكي دانشگاه كاليفرنيا واقع در سانفرانسيسكو ثابت كرده است كه استرس بيش از اندازه برروي تك تك سلول ها تاثير سوء مي گذارد و باعث مي شود پيش از اينكه سلول ها به رشد كامل برسند، پير شوند. اين امر تا

حد بسيار زيادي سيستم ايمني بدن را مورد حمله قرار داده و منجر به تضعيف آن مي شود. به عنوان مثال مادراني كه فزرندانشان به نحوي دچار بيماري هستند، تحت فشار بيش از حدي قرار مي گيرند. پيري زودرس يك مشخصه كاملا بديهي در اين دست افراد مي باشد. راه حل چيست؟ دكتر اپل اظهار مي دارد كه : "پيش از هر چيز بايد اين مشكل را قبول كنيد و علائم آنرا با خود تحليل و بررسي نماييد. تپش قلب، و تعرق از نمونه هاي بارز اين بيماري هستند. يك راه حل آني و مفيد نفس عميق است. از نظر پزشكي اين نوع نفس، "تنفس ديافراگمي" ناميده مي شود. اما راه حل مشكل تر و زمان بر اين است كه در برنامه خود وقتي را به انجام كارهايي اختصاص دهيد كه استرس شما را كاهش مي دهند.

مصرف الكل

شكي وجود ندارد كه مصرف الكل ارتباط مستقيمي با افزايش استرس دارد. سعي كنيد از مصرف الكل خودداري كنيد. در غير اينصورت ريسك ابتلا به بيماري هايي نظير سكته، سرطان كليه، حنجره و سينه در فرد افزايش پيدا مي كند.

تحرك بسيار كم

دكتر "ويليلام جي ايوان" استاد تغذيه، پيري زودرس، و فيزويولوژي در دانشگاه علوم پزشكي آركانزاس معتقد است كه: "كم تحركي يكي از مشكلاتي است كه بيشتر انسان ها به آن مبتلا هستند. حتي افزايش ميزان كمي فعاليت مي تواند عمر شما را طولاني تر كند، از اضافه وزني جلوگيري مي كند، استرس ا كاهش داده و در برخي موارد از ابتلا به آلزايمر نيز جلوگيري مي كند. دكتر ايوان در ادامه سخنان خود اظهار

مي دارد كه : "فقط بايد تصميم بگيريد كه كمي فعال تر از گذشته باشيد. مي توانيد ماشين خود را كمي دور تر از محل كار پارك كنيد و به جاي استفاده از آسانسور از راه پله بالا رويد. زماني كه به انجام اين كارها عادت كرديد، آنگاه مي توانيد نرمش و ورزش را شروع كنيد و طبق دستور سازمان كنترل بيماري هاي فراگير برنامه خود را دنبال كنيد. اين سازمان به تمام افراد پيشنهاد مي كند تا درحدود 30 دقيقه (و يا بيشتر) در طول روز پياده روي كند.

مصرف بيش از اندازه چربي هاي اشباع شده

چربي هاي اشباع شده كه در گوشت قرمز، گوشت مرغ، شير، و كره به وفور يافت مي شوند مي توانند ميزان كلسترول "بد" و به طور كلي كلسترول نهايي خون را افزايش داده و شما را مستقيما به سمت بيماري هاي قلبي هدايت كنند. از رژيم هاي غذايي تك اشباعي نظير روغن زيتون، و بادام زميني؛ و همچنين انواع غير اشباع شده آن مانند روغن هاي گياهي و ذرت استفاده كنيد. دكتر ايوان اينطور مي گويد كه " هر چند با استفاده از رژيم و شيوه غذاي مديترانه اي ممكن است وزن شما كاهش پيدا نكند، اما حداقل سلامت بدن تضمين خواهد شد." بر طبق دستورالعمل هاي غذايي كه از سوي سازمان تغذيه امريكا منتشر شده است، افراد بايد ميزان مصرف چربي هاي اشباع شده خود در طول يك روز را به رقمي در حدود 10% و يا پايين تر از آن برسانند.

سيگار كشيدن

بيش از 5/1 درصد بزرگسالان آمريكا كه برابر با 46 ميليون نفر

مي شود، هنوز به استعمال سيگار عادت دارند. به جاي كشيدن سيگار مي توانيد از قرص هاي نيكوتين دار كه امروه به عنوان جابگزين مناسبي براي سيگار به شمار مي روند، استفاده كنيد، با اين كار ريسك ابتلا به سرطان و پيري زودرس را تا حد بسيار زيادي كاهش داده ايد. در بررسي 123 مطالعه مختلف كه در سال 2004 منتشر شد، افرادي كه براي ترك سيگار از آدامس هاي نيكوتين دار و ساير جايگزين ها استفاده مي كردند، خيلي راحت تر از افرادي كه فقط با اتكا به اراده، قصد ترك سيگار را داشتند، موفق شدند.

تنفس هواي آلوده

تنفس هواي آلوده منجر به سرفه، سوزش چشم ها، آسم و ساير بيماري هاي تنفسي مي شود. گفتنش آسان است؛ اما سعي كنيد تا جايي كه امكان دارد در روزهايي كه آلودگي هوا بالاي حد هشدار دهنده مي رسد، از خانه خارج نشويد.

قرار گرفتن بيش از اندازه در نور خورشيد

هر ساله بيش از يك ميليون آمريكايي متوجه مي شوند كه مبتلا به سرطان پوست شده اند. در حدود 55000 نفر نيز مبتلا به حادترين حالت اين بيماري يعني همان "ملانوما" شده و به كام مرگ فرو مي روند. مي بايست تا آنجايي كه مي توانيد از قرار گرفتن در زير نور مستقيم آفتاب پرهيز كنيد و از كرم هاي ضد آفتابي با درجه مقاومت حداقل 15 استفاده كنيد. با اين كار هم از ابتلا به سرطان پوست جلوگري مي كنيد و هم بروز چين و چروك پوست.

كم خوابي

در زمان هاي قديم كم خوابي نوعي علامت افتخار به شمار مي رفت، اما

امروزه همه مي دانند كه كمبود خواب سبب بروز چاقي، ديابت، فشار خون، و مشكلات حافظه مي شود. اين علائم حتي در جوانان و نوجوانان نيز قابل مشاهده است. "رونالد كلاتس" رييس آكادمي داروي هاي ضد پيري شيكاگو معتقد است كه: " اتاق خواب خود را پاك سازي كنيد تا تبديل به بهترين مكان براي خوابيدن شود، تلويزيون و ساير وسايلي كه به نحوي حواس شما را پرت مي كنند، از آنجا دور نگه داريد. از پرده هايي استفاده كنيد كه اندكي تيره تر هستند تا نور اتاق كم شده و تاريك تر شود.

اضافه وزن

چاقي بيش از اندازه خطر بيماري هاي قلبي، ديابت، و حتي سرطان را افزايش مي دهد. اين امر در حالي است كه 64% از آمريكايي ها دچار اضافه وزن هستند. محققان معتقدند كه توانايي در حفظ رژيم غذايي، خيلي مهمتر از نوع رژيم است. دانشمندان چندين رژيم غذايي مختلف را مورد بررسي قرار دارند و نتيجه تحقيقات خود را در ژورنال سازمان تغذيه آمريكا به چاپ رساندند. پژوهش هاي آنها حاكي از اين امر بود كه در ميان افرادي كه رژيم گرفته بودند آنهايي موفغق به كاهش وزن شدند كه بيشترين زمان ممكن، رژيم را رعايت كرده بودند. بنابراين رمز موفقيت اين است كه: رژيمي انتخاب كنيد كه مطابق با شيوه زندگيتان بوده و احتمال حفظ آن بيشتر باشد.

مصرف شكر فراوان

مصرف شكر به طور بي رويه، باعث بروز چاقي و احتمالا بيماري هاي قلبي مي شود. متخصصان تغذيه پيشنهاد مي كنند در يك رژيم غذايي 2200 كالري، مي بايست ميزان مصرف " افزودني هاي شيرين" كه در

اسنك ها و شيرينيجات به وفور يافت مي شود، به 12 قاشق چايخوري در طول روز كاهش پيدا كند. بر طبق اطلاعات دپارتمان كشاورزي امريكا در سال 2000 مصرف اين ماده در حدود 31 قاشق در روز براي هر فرد تخمين زده شده است. براي كاهش اين مقدار بايد از ميوه ها، و سبزيجات شيرين استفاده كنيد تا ميل شما به شيرينيجات نيز كاهش پيدا كند. برچسب روي محصولات مختلف غذايي را به دقت بررسي كنيد تا ميزان شكر مصرفي را به حداقل برسانيد .

عوارض كبدي بر اثر داروي بيهوشي در اتاق عمل

خلاصه : 20 درصد بيماراني كه با داروي هالوتان در اتاق عمل بيهوش مي شوند، دچار عوارض كبدي مي شوند.

استفاده از داروي بيهوشي هالوتان علاوه بر عوارضي كه براي بيمار دارد، سلامت پرسنل اتاق عمل را نيز تهديد مي كند و همين مسئله منجر به اين امر شده كه دست اندركاران و متخصصين بيهوشي، نسبت به حذف اين دارو از ليست داروهاي مصرفي اقدام كنند.

"هالوتان" كه يك نوع داروي تبخيري بيهوشي است، به خاطر عوارض جانبي كه دارد از ليست داروهاي مصرفي كشورهاي مختلف دنيا حذف شده اما استفاده از اين ماده بيهوشي همچنان در برخي از مراكز درماني كشورمان متداول است و همين مسئله تا حدود زيادي موجبات نگراني دست اندركاران امر سلامت را فراهم آورده است.

به گفته دكتر محمد مهدي قيامت، رئيس انجمن بيهوشي و مراقبت هاي ويژه ايران، استفاده از اين دارو در جراحي هاي قلب، خطراتي به همراه دارد كه مي تواند منجر به مرگ بيمار شود.

وي در عين حال از انجام عمل جراحي به واسطه استفاده از اين ماده بيهوشي در برخي مراكز درماني

خبر مي دهد و مي گويد: واقعيت امر اين است كه نمي توان عمل جراحي تنها به اين دليل انجام نداد، چون داروي بيهوشي ديگري براي استفاده آنها وجود ندارد.

قيامت در خصوص اينكه چرا به رغم اطلاع همگان از عوارض اين دارو، اما استفاده از آن همچنان در برخي مراكز درماني متدوال است، به عدم همكاري وزارت رفاه در اين قضيه اشاره مي كند و مي افزايد: وجود دور تسلسل در وزارت رفاه باعث شده كه وقت رسيدگي به مشكلات در اين وزارتخانه وجود نداشته باشد.

رئيس انجمن بيهوشي و مراقبت هاي ويژه ايران، در عين حال از همكاري مسئولان وزارت بهداشت در حذف اين ماده بيهوشي از ليست داروهاي مصرفي در كشور، قدارداني مي كند و مي گويد: خوشبختانه روند مطلوبي در خصوص حذف داروي بيهوشي هالوتان از اتاق هاي عمل، دنبال مي شود كه رضايت خاطر متخصصين بيهوشي را فراهم آورده است.

قيامت تاكيد مي كند: در صورتي كه وزارت رفاه داروهاي جايگزين هالوتان را در فهرست بيمه بياورد، حذف اين دارو از اتاق هاي عمل در بيمارستانهاي بخش دولتي سريع تر صورت مي گيرد.

رئيس انجمن بيهوشي و مراقبت هاي ويژه ايران، اوائل تير ماه گذشته در خصوص ميزان مصرف داروي هالوتان، گفته بود كه 95 درصد مصرف اتاق هاي عمل در كشور، از اين ماده بيهوشي است.

به گفته وي در حال حاضر اين ميزان به حدود 5 درصد كاهش يافته كه مي تواند يك موفقيت در حوزه نظام سلامت به حساب بيايد.

قيامت با تاكيد بر اينكه 20 درصد بيماراني كه با داروي هالوتان در اتاق عمل بيهوش مي شوند، دچار عوارض كبدي مي شوند،

افزود: استفاده از اين دارو علاوه بر اينكه براي بيمار مضر است، سلامت پرسنل اتاق عمل را تهديد مي كند و عارضه به همراه دارد.

رئيس انجمن بيهوشي و مراقبت هاي ويژه ايران، معتقد است كه حذف داروي هالوتان هم به نفع بيمار و هم به نفع اقتصاد درمان بوده و هزينه هاي سلامت را كاهش مي دهد.

چگونه از كبد خود مراقبت كنيم؟

بزرگترين و پيچيده ترين ارگان بدن كبد است. كبد بزرگترين غده بدن نيز محسوب مي گردد. كبد در قسم_ت راس_ت شكم و زير قفسه سينه درست زير ديافراگم قرار دارد. كبد مخروطي شكل بوده و سطحي صاف، نرم و لاستيك مانند دارد. رنگ آن قه_وه اي مت_م_ايل ب_ه ق_رمز ت_ي_ره است. كبد از دو بخش بنام لوب بزرگ وكوچك تشكيل يافته است.

وزن آن از 1.2 تا 2.5 كيلوگرم متغير بوده و با ابعاد20 سان_ت_ي م_ت_ر ط_ول در 17 سانتي متر عرض و ضخامت 12 سانتي متر است. قسمت اعظم كبد از سلول هايي موسوم به هپاتوسيت ها تشكيل يافته است. كاركردها و وظايف متعدد كبد آن را به يك عضو بسيار حياتي و مهم تبديل ساخته است. وظايف كبد را ميتوان اينچنين برشمرد:

1- كبد مسئول بيش از 500 كارد كرد حياتي در بدن است.

2-بيش از يك ليتر خون در هر دقيقه از طريق كبد فيلتر ميشود.

3- تفكيك مواد مغذي از مواد زايد. سم زدايي، تجزيه مواد شيميايي و يا تبديل مواد شيمايي سمي و غير قابل دفع به مواد غير سمي و قابل دفع. (متابوليزه كرده و غير فعال كردن سموم)

4- يك كبد سالم قادر است 100 درصد باكتريها و سموم را پيش از آنكه

به جريان عمومي خون بدن راه يابند، از بدن دفع كند.

5-در حفظ تعادل و تنظيم هورمونهاي بدن نقش دارد.

6- در ذخيره سازي و متابوليسم چربيها، كربوهيدراتها و پروتئينها نقش دارد.

7- محل ذخيره گلوكز (قند) خون است. كبد گلوكز را تبديل به گليكوژن كرده و در خود ذخيره ميكند. در صورت نياز مجددا گليوكوژن را تبديل به گلوكز كرده و به جريان خون وارد ميسازد.

8- محل ذخيره چربيها، ويتامينها (به ويژه ويتامينهاي A,D,E,K,B12)، املاح معدني (آهن، فولات، مس) و ساير مواد مغذي.

9- كبد يك كارخانه بيوشيمايي است:

* سنتز آلبومين: پروتئيني كه تبادل آب ميان خون و بافتهاي بدن را تنظيم ميكند.

* سنتز كلسترول: كبد تمام كلسترول مورد نياز بدن را ميسازد.

* سنتز فاكتورهاي انعقاد خون.

* ساخت گلوگز از برخي آمينو اسيدهاي خاص، گليسرول و لاكتات.

* سنتز گلوبين: بخشي از هموگلوبين خون.

* سنتز فاكتورهاي ايمني سيستم ايمني بدن.

* سنتز فسفوليپيدها و ليپوپروتئينها-سنتز تريگليسيريدها از اسيدهاي چرب و گليسرول.

10- ك_بد صفرا را ترشح ميكند. صفرا مايعي زرد متمايل به

س_ب_ز اس_ت. صفرا وظيفه كمك به گوارش و جذب چربيها و

دف_ع م__واد زايد را بر عهده دارد. تركيبات عمده صفرا شامل

كل_سترول، فس_فوليپ_ي_دها، ب_ي_لي روب_ي_ن و املاح صفراوي اس_ت. ص_ف_را از ط_ري_ق مجاري متعدد صفراوي كبد ابتدا در كيسه صفرا ذخيره شده و پس از مصرف مواد غذايي حاوي چ__ربي به روده كوچك تخليه ميگردد. كيسه صفرا يك ارگان گلابي شكل بوده كه به كبد متصل است.

11- زدودن بيلي روبين از خون. طحال مسئول انهدام گلبولهاي قرمز فرسوده و پير است. از انهدام هموگلبوبين گلبولهاي قرمز ماده اي زرد رنگ بنام

بيلي روبين پديد مي آيد. اما اين بيلي روبين نا محلول در آب در كبد به بيلي روبين قابل دفع تبديل ميگردد.

12- دفع آمونياك. آمونياك حاصل از تجزيه پروتئينها يك ماده سمي خطرناك است كه كبد با تبديل آمونياك به اوره اين ماده سمي را از طريق ادرار از بدن دفع ميكند.

13- كبد تصفيه خانه و پالايشگاه بدن است. هر چيزي كه ماميخوريم، مياشاميم، تنفس ميكنيم و يا با پوستمان تماس مي يابد سرانجام به كبد مان ميرسد. كبد وظيفه تصفيه آلايندهاي هوا، آفت كشها، دود سيگار، مواد شيمايي، الكل، مواد مخدرو تمام داروهاي مصرفي ما را بعهده دارد. اگر كبد وجود نداشت داروها براي هميشه در بدنمان باقي ميماندند و الكل هيچگاه از بدن دفع نميگرديد.

14-در 3 ماه نخست بارداري توليد گلبولهاي قرمز در جنين منحصرا توسط كبد صورت ميگيرد. از هفته 24 بارداري به بعد مغز استخوان اين وظيفه را بعهده ميگيرد.

* بد كاركردن، سوء تغذيه و استرس بيش از حد به كبد ريشه اكثر بيماريهاست.

* تمام خون برگشتي از دستگاه گوارش كه حاوي مواد غذايي است ابتدا به كبد ميرود. بنابراين تمام غذايي كه ما ميخوريم توسط كبد پردازش ميشود.

يك مطلب جالب درباره كبد:

كبد از مقاومت، قدرت بازسازي و ترميم خارق العاده اي برخوردار است. هرگاه كبد 80 تا 90 درصد سلولهايش را نيز از دست بدهد باز هم قادر است به وظايفش عمل كند. همچنين كبد قادر است خودش را بطور كامل احياء و باز سازي كند. حتي اگر بخش عمده كبد با عمل جراحي برداشته شود، كبد پس از چند هفته قادر است كاملا خودش

را بازسازي كند. از اين رو در پيوند كبد تنها لوب بزرگتر كبد فرد سالم به بدن فرد دريافت كننده پيوند زده ميشود كه پس از چند هفته هم اهدا كننده و هم دريافت كننده كبدشان بازسازي ميگردد. اما كبد فنا ناپذير هم نيست. سمومي مانند الكل، برخي داروها و ويروسهايي همچون هپاتيت B و C ميتوانند آسيب دائمي به كبد وارد سازند.

بيماريهاي شايع كبد:

1- هپاتيت: هپاتيت به التهاب كبد اطلاق ميگردد. عامل اين التهاب ميتواند ويروسي، باكتريايي، برخي داروها و يا ضربه مكانيكي باشد. اما از اين ميان هپاتيت ويروسي از همه شايع تر و خطرناكتر است. هپاتيت A وE از طريق آب و غذا، هپاتيت B از طريق خون- مايعات بدن-رابطه جنسي محافظت نشده-سوزن و سرنگ مشترك-مادر آلوده به جنين انتقال مي يابد. هپاتيت B مانند ويروس HIV انتقال مي يابد اما بسيار آسانتر از آن بطوري كه ويروس هپاتيت B از طريق بزاق دهان نيز به آساني انتقال مي يابد. اگر بر حسب تصادف سوزن سرنگ فرد مبتلا به ويروس HIV در پوستتان فرو رود احتمال مبتلا شدن شما به اين ويروس 1 در 2000 (0.2 درصد) ميباشد اما اگر فرد مذكور مبتلا به هپاتيت B باشد احتمال مبتلا شدن شما به، 1 در 4 (25 درصد) كاهش مييابد. هپاتيت C نيز عمدتا از طريق خون انتقال مي يابد.

2- كبد چرب: به تجمع سلولهاي چربي در كبد اطلاق ميگردد. كبد چرب در افراد چاق و ديابتي بيشتر مشاهده ميگردد.

3- سرطان كبد:در اين حالت تكثير سلولهاي كبدي سريعتر از حالت معمول انجام ميگيرد. هپاتيت B و C شانس ابتلا به سرطان

كبد را افزايش ميدهند.

4- سيروز كبدي(تنبلي كبد): آسيب پيشرفته به كبد سيروز كبدي ناميده ميگردد. در اين حالت بافت طبيعي كبد به يك بافت جوشگاهي تبديل ميگردد. سيروز كبدي موجب ميگردد تا كبد ديگر نتواند خودش را ترميم و بازسازي كند به همين خاطر كبد بتدريج از كار مي افتد. پيوند كبد تنها راه درمان سيروز كبدي ميباشد. مصرف زياد مشروبات الكلي، هپاتيت B و C، و بيماريهاي خود ايمني از عوامل ايجاد كننده سيروز كبدي ميباشند. در زير ميتوانيد تصوير كبد سالم (راست) و سيروز كبدي(چپ) را مشاهده كنيد.

5- سنگ كيسه صفرا: به وجود سنگ در كيسه صفرا اطلاق ميگردد. سنگ كيسه صفرا عمدتا ازبلورهاي كلسترول تشكيل يافته است اما در اين سنگها املاح صفراوي و كلسيم نيز مشاهده ميگردد. رژيم غذايي پر چرب و كم فيبر، اضافه وزن و چاقي و قرصهاي ضد بارداري از عوامل بروز سنگ كيسه صفرا ميباشد.

6- يرقان(زردي): به افزايش غلظت بيلي روبين خون اطلاق ميگردد. يرقان موجب زرد شدن پوست، سفيدي چشمها و غشاء مخاطي دهان ميشود. اين رنگ زرد در موارد شديد تر به قهوه اي ميگرايد. انسداد مجاري صفراوي، بيماريهاي خوني (مانند كم خوني)، نارسايي هاي كبدي، نقصهاي ژنتيكي و هپاتيت ويروسي از عوامل بوجود آورنده يرقان ميباشند. مصرف غذاها و مواد شيمايي حاوي مقادير زياد بتا كاروتن مانند هويج نيز باعث زردي پوست ميشود اما سفيدي چشم در اين حالت زرد نميشود. يرقان فيزيولوژيك در نوزادان تازه متولد شده يك امر طبيعي و بي خطر ميباشد. اين زردي از روز دوم و پنجم تولد در نوزاد بروز كرده و حداكثر تا دو

هفته باقي ميماند. علت زردي فيزيولوژيك تغييرات خوني و عدم تكامل كامل كبد نوزاد مي باشد. اگر زردي پس از هفته نخست تولد در نوزاد بروز كند ممكن است بعلت شير مادر باشد كه مي بايست شير مادر براي چند روز قطع و سپس مجددا آغاز گردد. (البته زردي نوزادان را حتما با پزشك متخصص خود در ميان بگذاريد) زردي نشانه بيماريست است و نه يك بيماري.

علايم خوب كار نكردن كبد به قرار زير ميباشد:

1- عدم تحمل غذاهاي چرب و ادويه دار.

2- افزايش وزن.

3- سردرد تكرار شونده.

4- سوء هاضمه.

5- يبوست مزمن.

6- ضايعات پوستي: اگزما، پسوريازيس و جوش دانه ها.

7- طعم فلزي در دهان.

8- تورم و يا درد شديد شكم.

9- اختلالات رود ه اي، سينوسي و آلرژيك.

10- سيستم ايمني ضعيف.

11- پيري زود رس.

12- خستگي مزمن.

13- خونريزي و يا كبود شدن سريع پوست.

14- ادم(خيز) پاها. (تجمع پاها از مايعات)

15- مدفوع آغشته به خون و يا قير مانند و يا مدفوع كم رنگ.

16- ادرار خيلي تيره.

17- خارش طولاني مدت پوست.

18- بي اشتهايي، تهوع و استفراغ و علائم شبيه آنفلوانزا.

راههاي محافظت از اين ارگان حياتي:

1- از مصرف مشروبات الكلي و مواد مخدر اجتناب ورزيد.

2- هرگز داروها و مواد مخدر را با الكل نياميزيد. مصرف همزمان استامينوفن و الكل براي كبد بسيار سمي بوده و به آن آسيب جدي وارد ميسازد.

3- مصرف بي رويه استامينوفن و ساير مسكنهاي درد مانند TYLENOL (به غير از آسپرين) براي كبد مضر ميباشد.

4- حتما خود را در مقابل ويروس هپاتيت B

واكسينه كنيد.

5- داروها نيز سم محسوب ميشوند. بنابراين از مصرف خود سرانه آنها بپرهيزيد. داروها را با تجويز پزشك مصرف كرده و ميزان دوزمصرفي انها را افزايش ندهيد.

6- از مصرف بيش از حد ويتامين هاي محلول در چربي مانند A,D,E,K بپرهيزيد.

7- از مصرف غذاهاي پر چرب بپرهيزيد. كبد تمام كلسترول مورد نياز بدن شما را ميسازد.

8- وزن خود را كنترل كنيد. چاقي شما را مستعد بيماريهاي: كبد چرب، هپاتيت و سيروز كبدي ميكند.

9- بهداشت فردي را رعايت كنيد.

10- از مصرف داروهاي غير ضروري اجتناب ورزيد. از مصرف همزمان چند دارو با هم خودداري كنيد مگر با تجويز پزشك.

11- مصرف ويتامين C و چاي سبز براي سلامتي كبد مفيد است.

12- مصرف غذاهاي سرخ كرده، آماده(فست فود) و روغنهاي جامد را به حداقل برسانيد.

13- از غذاهاي پرچرب،خيلي شيرين و يا شور بپرهيزيد.

14- از روبوسي افراد غريبه خودداري كنيد.

15- بطور منظم ورزش كنيد.2 تا 3 روز در هفته فعاليت بدني داشته باشيد.

16- مصرف غذاهاي پر فيبر را افزايش دهيد مانند: سبزيجات، ميوه ها، برنج، غلات و دانه هاي كامل.

17- هرگز به سرنگ و سوزنهاي دور انداخته شد دست نزنيد.

18- بخارات حاصل از رنگها، حلالها، تينرها، چسبها، اسپري هاي رنگ، اسپري هاي آفت كش و حشره كش همگي سمي هستند. بنابراين هنگام سمپاشي، استفاده از اسپري حشره كش ورنگ كردن حتما از ماسك استفاده كرده و از تهويه مناسب اتاق مطمئن گرديد. همچنين براي جلوگيري از تماس يافتن اين گونه مواد شيمايي با پوست حتما از دستكش، كلاه و ماسك استفاده كنيد.

19- از آميزش جنسي محافظت نشده

و به اشتراك گذاشتن سرنگ و سوزن اجتناب ورزيد.

20- هپاتيت B و Cدرمان نشده منجر به سيروز كبدي، سرطان كبد و سرانجام پيوند كبد ميگردند. بنابراين چنانچه جزو آن دسته از افرادي ميباشيد كه در معرض اين بيماريها قرار داريد حتما واكسن هپاتيت B را تزريق كنيد و بطور منظم هم تست هپاتيت را انجام دهيد.

افراد زير بيشتر در معرض ابتلا به هپاتيت ميباشند:

* افرادي كه از داروهاي داخل وريدي استفاده ميكنند.

* معتاداني كه از سوزن و سرنگ مشترك استفاده ميكنند.

* زنان و مرداني كه شريك جنسي متعدد دارند.

* كاركنان آمبولانسها، پرستاران، آتش نشانان، افسران پليس و غسالها.

تست HIV

اي_ن م_ق_اله ش_م_ا را ب_ا تس_ت اچ آي وي، نح_وه انجام آن، مزاياي آن و اينكه چه افرادي ميبايست اين تست را انجام دهند آشنا خواهد كرد.

تست اچ آي وي چيست؟

تس_تHIV آزماي_شي اس_ت ك_ه م__عمولا بروي نمونه خون انجام ميگرد تا وجود و يا عدم وجود ويروس HIV را دربدن فرد مشخص كند. بنابراين نتيجه اين تست با ابتلاي فرد به بيماري ايدز تفاوت داد. ممكن است فردي HIV مثبت باشد اما كماكان بدن وي علايم باليني بيماري ايدز را بروز نداده باشد.

فوايد انجام تست اچ آي وي

1- فرد از آلوده بودن خود به ويروس HIV آگاه گشته و شيوه زندگي خود را تغيير ميدهد تا با اجتناب از رفتارهاي پرخطر جنسي و يا تزريق مواد مخدر با سوزن و سرنگ مشترك از گسترش عفونت به ديگران جلوگيري كند. همچنين فرد ديگر نمي تواند خون، فراورده هاي خوني و يا اعضاء بدن خود را اهدا كند.

2- تشخيص

زودهنگام اين بيماري درمان دارويي زود هنگام را در پي خواهد داشت كه سرعت پيشرفت بيماري را كاهش داده و طول عمر بيمار را افزايش ميدهد.

3-فرد پس از اينكه از آلوده بودن خود مطلع گشت با آگاه ساختن شركاي جنسي فعلي و پيشين خود و كساني كه با آنها از سوزن و سرنگ مشترك حين تزريق مواد مخدر استفاده ميكرده ، احتمال آلوده بودن اين افراد را به آنان هشدار داده و همچنين از گسترش بيشتر بيماري جلوگيري بعمل مي آورد.

4-زنان باردار در صورت مثبت بودن تستشان ميتوانند با دريافت داروهاي ويژه اي درصد بدنيا آمدن نوزاد آلوده به ويروس HIV را كاهش دهند.

5-كاهش نگراني و اضطراب از آلوده بودن فرد پس از منفي بودن آزمايش.

چه كساني ميبايست تست اچ آي وي را انجام دهند؟

1-افرادي كه شريك جنسي متعدد دارند و يا رابطه جنسي حفاظت نشده (با افراد غريبه، شريك جنسي اي كه خود شريك جنسي متعدد دارد و يا نسبت به وي اعتماد و شناخت كافي نداريد) داشته اند.

2-افرادي كه مبتلا به بيماريهاي آميزشي هستند.

3-افرادي كه معتاد تزريقي بوده و از سوزن و سرنگ مشترك استفاده كرده و ميكنند.

4- افرادي كه در محيط كار خود با خون و يا مايعات بدن سرو كار دارند: پزشكان، دندانپزشكان، پرستاران، تكنسينهاي آزمايشگاه، تكنسينهاي پروتز دندان.

5- افراد مبتلا به هموفيلي و سل.

6-افرادي كه با سوزنهاي آلوده اقدام به خالكوبي و يا سوراخ كردن گوش كرده اند.

7-نوزاداني كه مادرانشان مبتلا به HIV هستند.

8- افرادي كه پيش از سال 1985 ميلادي خون و يا فرآورده هاي خوني دريافت كرده

اند. امروزه احتمال آلودگي از طريق انتقال خون بسبب آزمايش خونهاي اهدايي بسيار اندك گشته است.

9- تمام زنان باردار. ضروري ست زوجين پيش از اقدام به بچه دار شدن نيز تست HIV را انجام دهند.

10-همجنس بازان و زنان روسپي.

11-افرادي كه مورد تجاوز و سوء استفاده جنسي قرار گرفته اند.

شيوه هاي انجام تست

1-با شناسايي آنتي بادي ويژه ويروس:ELISA و WBT

2- با شناسايي آنتي ژن ويروس: آنتي ژن P24 و RNA-PCR وDNA-PCR

3- تست بزاق دهان: مانند مورد نخست و مراحل آن مانند نمونه گيري خون است اما گرانقيمت تر ميباشد.

4- كيتهاي تست فوري: اينگونه كيتها به هيچ وجه قابل اطمينان نميباشند.

پس از ورود ويروس HIV به بدن، سيستم ايمني بدن ويروس را شناسايي كرده و آنتي بادي (پادتن) ويژه آن را توليد ميكند.

پادتن (آنتي بادي): واكنش بدن به عفونت ميباشد و به منظور مبارزه و نابود كردن عامل بيماري توليد ميگردد.

دوره پنجره (WINDOW PERIOD) چيست؟ فاصله ميان آلوده شدن فرد (ورود ويروس به بدن) تا آشكار شدن آنتي باديها در خون و ساير مايعات بدن را دوره پنجره ميگويند. اين دوره معمولا 6-4 هفته بطول مي انجامد اما پس از گذشت 3 ماه در خون 99 درصد افراد آلوده و در عده معدودي نيز تا 6 ماه بعد آنتي باديها قابل شناسايي هستند. به ياد داشته باشيد فرد در اين دوره نيز ناقل بيماري بوده و پتانسيل آلوده سازي ديگران را داراست.

نكته:بنابراين 3 هفته پس از رابطه جنسي پر خطر و ديگر موارد مشكوك فورا تست HIV را انجام دهيد اما در صورت منفي بودن

تست، حتما 3 ماه بعد مجددا اين تست را انجام دهيد و براي اطمينان 100 درصد 6 ماه بعد از رابطه پر خطر تست را مجددا انجام دهيد.

تست آنتي بادي HIV دو مرحله دارد:

1- تست غربالگري: اين تست ELISA نام دارد. كه با آزمايش نمونه خون آنتي باديهاي توليد شده سيستم ايمني بدن براي مقابله با ويروس HIV شناسايي ميگردند. هرگاه نتيجه اين تست دو بار مثبت اعلام گردد مرحله بعدي تست انجام ميپذيرد.

2- تست تاييدي: اين تست WESTERN BLOT نام دارد. اين تست وجود IgG برعليه چند نوع پروتئين ويروسي را بررسي ميكند.

نكته:پس از اينكه 2 بار تست ELISA و متعاقب آن يك بار تست وسترن بلات مثبت باشد فرد بطور قطع آلوده به ويروس اچ آي وي ميباشد.

تست آنتي ژنهاي ويروس

1- تست آنتي ژن P24:پروتئين ويژه ويروس HIV ميباشد. اين تست يك تا 4 هفته بعد از ورود ويروس به بدن مثبت ميگردد. هنگامي كه آنتي باديها توسط بدن توليد گردند اين آنتي ژن حذف شده و ديگر قابل شناسايي نيست. اين تست براي تشخيص زود هنگام ويروس اچ آي وي صورت ميگيرد.

2- تست ميزان ويروس: اين تست PCR نام دارد. در اين تست ميزان HIV در خون مستقيما سنجيده ميگردد. در واقع ژن ويروس (DNA-RNA) را در خون شناسايي ميكند. اين تست ميزان فعال بودن ويروس HIV را در بدن مشخص ميسازد. اين تست بسيار هزينه بر بوده براي كساني توصيه ميشود كه از ابتلاي خود به اين ويروس مطمئن شده باشند تا با سنجش ميزان فعال بودن ويروس دارو درماني متناسب با آن براي بيمار

تجويز گردد.

نكته:در بدن نوزادان تا 18 ماهگي آنتي بادي مادر وجود خواهد داشت.ب نابراين براي تشخيص آلودگي نوزاد ميبايست از روش DNA-PCR استفاده شود.

نكته:افرادي كه از كورتيكو استروئيدها استفاده ميكنند ممكن است نتيجه تست آنان به غلط مثبت و يا منفي تشخيص داده شود.

* تنها راه تشخيص آلوده بودن فرد انجام تست اچ آي وي در آزمايشگاههاي معتبر ميباشد و نه علايم باليني و ظاهري.

ويروس HIV چگونه انتقال مي يابد؟

همواره نزد افراد راههاي انتقال ويروس HIV سوال برانگيز و اب_ه_ام آم_ي_ز ب_وده اس_ت در اي_ن م_ق_ال_ه به تفصيل راههاي ان_ت_ق_ال ي_اف___تن اين ويروس و عواملي كه موجب انتقال آن نميگردند شرح داده شده است.

ويروس HIV چگونه انتقال مي يابد

* ت_م_اس مس_تقيم م_اي___عات و ترشحات آلوده بدن مانند: م_ن_ي، ت_رشح_ات م__هبلي، شير پستانها. يعني ترشحات

آلوده به ويروس HIV مي بايست مستقيما از طريق رگها، خراشها، زخمها و پارگيهاي روي پوست و يا پوششهاي مخاطي بدن همچون: چشمها، دهان، بيني، مهبل، مقعد و ذكر (آلت تناسلي مردان) وارد جريان خون فرد ديگر گردد.

1- آميزش جنسي حفاظت نشده: اعم از آميزش جنسي مهبلي، مقعدي و دهاني با فرد آلوده.

2-استفاده مشترك از سوزن سرنگهاي آلوده و ديگر ابزارهاي تزريق مواد مخدر.

3- انتقال از مادر آلوده به نوزاد در پيش از تولد، هنگام زايمان و يا شير دهي.

4-دريافت خون و فرآورده هاي خوني آلوده (به ويژه در بيماران تالاسمي و هموفيلي)

نكات بسيار مهم:

* خطر انتقال ويروس HIV حين آميزش مقعدي ميتواند بيشتر از آميزش مهبلي باشد. به اين سبب كه ديواره هاي مقعد بسيار نازك و پر از عروق خوني بوده و حين رابطه

جنسي به آساني دچار پارگي عروق و خونريزي ميگردد.

* با آنكه خطر سرايت ويروس HIV حين تحريك جنسي از راه دهان از آميزش مهبلي و مقعدي كمتر است اما از آنجايي كه سرتاسر دهان از غشاء مخاطي پوشيده گرديده لذا هنگام تماس با مايع پيش مني، مني و ترشحات مهبلي ميتواند سبب انتقال ويروس گردد. هر گونه بريدگي ناشي از مسواك زدن، نخ دندان كشيدن، زخمهاي دهاني مانند تبخال و بيماريهاي لثه اي اين خطر را دو چندان ميكند.

* در افرادي كه مبتلا به بيماريهاي آميزشي ديگر (مانند سوزاك، كلاميديا، سيفليس و تبخالهاي ناحيه تناسلي) نيز ميباشند خطر انتقال ويروس HIV دو چندان ميگردد.

* اغلب اوقات در فرد آلوده به ويروس HIV هيچگونه نشانه و علامت ظاهري دال بر آلوده بودن وي وجود ندارد.

* احتمال انتقال آلودگي در هر بار آميزش ار طريق آميزش مهبلي از مرد به زن 2 برابر احتمال انتقال از زن به مرد ميباشد.

* ويروس HIV قادر است تا چندين روز در مقادير اندك باقي مانده خون درون سوزن سرنگ زنده بماند.

اما ويروس HIV از چه راههايي منتقل نميگردد:

1- بوسيدن و روبوسي: با وجودي كه در بزاق افراد آلوده مقادير اندكي ويروس HIV موجود ميباشد اما تاكنون موردي مبني بر آلوده شدن فردي از اين طريق گزارش نگرديده است. اما در صورتي كه فرد آلوده دچار ضايعات و زخمهاي دهاني مانند تبخال باشد و يا لثه هاي ناسالمي داشته باشد (داراي خونريزي) بوسيدن عميق ممكن است خطر آفرين باشد.

2- غلظت بالاي ويروس HIV در محيط آزمايشگاهي و تحت شرايط خاص (رطوبت و دماي مناسب

و ثابت) قادر است تا 15 روز خارج از بدن انسان زنده مانده و قدرت آلوده كنندگي خود را حفظ كند. اما در شرايط عادي و محيط خارج از آزمايشگاه ويروس HIV بسيار آسيب پذير بوده و توسط آب داغ، صابون، الكل و كلر از بين ميرود.

3- ويروس HIV از طريق نيش پشه و يا ساير حشرات قابل سرايت نيست. از آنجايي كه اين ويروس در بدن پشه قادر به حيات نيست. ساير حشرات مانند: كنه، شپش، ساس، مگس و زنبور نيز قادر به انتقال اين ويروس نيستند.

4- شنا در استخر هاي عمومي و يا استفاده از جكوزي: خود آب داغ و همچنين مواد ضدعفوني كننده داخل آب استخرها (كلر) فورا ويروس HIV را نابود ميكنند.

5- تماس با حيوانات خانگي. ويروس HIV تنها بوسيله انسانها قابل سرايت ميباشد. بنابراين حيوانات اهلي و خانگي تهديد بشمار نمي آيند.

6- در تماسهاي روزمره مانند: در آغوش گرفتن، دست دادن، تماسهاي سطحي مانند لمس بدن فرد و يا لمس اشياء متعلق به فرد آلوده، تماسهاي فيزيكي مانند كشتي گرفتن سبب انتقال اين ويروس نميگردد.

7- به اشتراك گذاردن البسه، غذا و ظروف غذا (ليوان، بشقاب، قاشق و چنگال، كارد) و استفاده از توالت عمومي موجب سرايت ويروس HIV نميگردد.

8-ويروس HIV از طريق هوا وغذا منتقل نمي گردد.

9- تتو (خالكوبي) كردن، الكتروليز كردن، تراشيدن مو و سوراخ كردن گوش نيز در صورتي كه سوزن و ديگر ابزارهاي مربوط به آنها پيش از استفاده كاملا استريل شده باشند (البته سوزن نو) جاي نگراني نيست. در آرايشگاهها حتما از نو بودن و غير مستعمل بودن تيغ

خود تراش اطمينان حاصل كنيد.

10-استفاده از مسواك مشترك نيز در صورتي كه در موهاي آن خون باقي مانده باشد ميتواند خطر آفرين باشد. بنابراين هرگز از مسواك مشترك استفاده نكنيد.

11-از طريق ساير ترشحات و مايعات بدن فرد آلوده مانند ادرار، بزاق دهان (آب دهان)، استفراغ، اشك، عطسه، سرفه، مدفوع و عرق تا زماني كه در آنها خون مشاهده نگرديده است خطر انتقال ويروس HIV وجود ندارد.

12-در دندانپزشكي ها حتما از استريل بودن و ضد عفوني بودن كامل وسايل مورد استفاده اطمينان حاصل كنيد.

پيك پزشكي2

منبع:روزنامه جوان/شماره 2383

تاثير بطرى هاى پلاستيكى بر رشد مغزى كودك

محققان دريافته اند كه استفاده از بطرى هاى پلاستيكى براى شير دادن به نوزادان و كودكان، به دليل دارا بودن مواد مصنوعى شبيه هورمون ممكن است به رشد مغزى كودكان صدمه بزند. دانشمندان دانشگاه واشنگتن اعلام كرده اند تركيبات پلى كربنات پلاستيك داراى مواد شبيه هورمون استروژن است كه در مجاورت شير و ديگر مايعات مى تواند وارد بدن كودك شده و اختلالاتى در سلامت آن ايجاد نمايد. متخصصان معتقدند مواد پلاستيكى به كار رفته در بطرى هاى شير كودكان ممكن است تاثيرات منفى بر سيستم عصبى و رفتارى كودك بگذارد. برخى از كارشناسان نيز اعلام كرده اند، تركيبات معمول شيشه هاى پلاستيكى وقتى با مايعات گرم در تماس باشند مواد سرطان زايى به داخل مايع و پس از آن به داخل بدن وارد مى كنند. با توجه به اين كه اكثر مواقع شير كودك تا حدودى گرم مى شود و يا برخى از مادران شير را در مايكروويو قرار مى دهند تا گرم شود مضرات آن

افزايش قابل ملاحظه اى مى يابد. متخصصان توصيه مى كنند والدين حتى الامكان از بطرى هاى شيشه اى براى شير دادن به كودك استفاده كنند تا كودك در چنين شرايطى فقط از شير مادر محروم باشد و خطرات ديگرى وى را تهديد نكند.

تنفس صحيح قدرت دفاعى بدن را افزايش مى دهد

بررسى ها نشان داده تنفس نه تنها موجب تامين اكسيژن مورد نياز سلولها مى شود بلكه جريان لنف و گلبولهاى سفيد را هم كه كار دفاعى از بدن را به عهده دارند كنترل مى كند. جريان خون تلمبه اى به نام قلب دارد اما نقش اين تلمبه در جريان لنف را تنفس صحيح برعهده دارد و موجب پاكسازى بهتر لنف و تقويت سيستم ايمنى و دفاعى بدن مى شود. زيرا تنفس عميق موجب ايجاد يك خلاء مى شود و با مكش مايع لنفى سرعت تجزيه مواد زائد چند برابر مى شود. به همين دليل نيز ورزشكاران از قدرت دفاعى خوبى برخوردارند زيرا سرعت تنفس هاى صحيح و عميق كه بايد شكمى بوده و دم از بينى و بازدم از دهان باشد در جريان حركات ورزشى افزايش مى يابد و ?? تا ?? برابر سريعتر از حالت عادى مى شود كه همين امر به پاكسازى لنف و افزايش قدرت سيستم ايمنى كمك مى كند. كارشناسان توصيه مى كنند كه نسبت دم به اندازه يك شماره و نگاه داشتن نفس به اندازه ? شماره و بازدم به اندازه ? شماره يعنى دوبرابر مدت دم باشد تا اكسيژن به طور كامل وارد خون شود و دستگاه لنفاوى فعال شده و قدرت دفاعى نيز در پى آن افزايش يابد.

اسفناج

و جعفرى پوست را حساس مى كنند

يك متخصص پوست: تماس موضعى با گياهانى مثل اسفناج و جعفرى پوست را در برابر آفتاب حساس مى كند. تماس با نور آفتاب باعث نازك شدن و پيرى پوست مى شود.يك متخصص پوست گفت: نورخورشيد زمينه ابتلا به سرطان پوست را فراهم مى كند. اين متخصص اظهار داشت: محافظت نكردن پوست از آفتاب منجر به بروز عوارض مختلفى روى پوست مى شود كه شديدترين نوع آن تيرگى پوست و ايجاد كك و مك است. وى افزود: خطرناكترين اثرى كه نورخورشيد روى پوست دارد زمينه سازى براى سرطان پوست است و بيشتر در كسانى كه در تماس مستقيم و طولانى مدت با آفتاب هستند (نظير كشاورزان) مشاهده مى شود. وى تصريح كرد: نور آفتاب منجر به نازك شدن پوست و كاهش خاصيت الاستيسيته (كشسانى) و چين و چروك شدن پوست (پير شدن پوست) مى شود. اين متخصص پوست خاطرنشان كرد: آفتاب منجر به تشديد برخى از بيمارى ها نظير ايجاد حساسيت پوست (درماتيت) مى شود. و در آخر متذكر شد: برخى از گياهان داراى تركيبات پتورالن مانند جعفرى و اسفناج در تماس با پوست به صورت موضعى منجر به حساس شدن پوست در برابر آفتاب مى شوند.

ناراحتى روحى بعد از جراحى زيبايى

محققان معتقدند بسيارى از زنانى كه عمل زيبايى مى كنند دچار وضعيت روحى و روانى پايدارى نيستند و اين وضعيت روحى حتى با انجام عمل زيبايى در طولانى مدت بهبود نمى يابد.بنابراين تحقيق زنانى كه عمل جراحى زيبايى انجام مى دهند سه برابر بيشتر از ديگران در معرض خطر خودكشى قرار دارند و در صورتى كه فرد دچار اختلالات

روحى، روانى و يا معتاد به مواد مخدر و يا الكل باشند. اين خطر سه برابر ديگر افزايش مى يابد.محققان اين احتمال را كه زنان بعد از انجام عمل هاى زيبايى احساس بهترى پيدا مى كنند رد مى كنند. به گفته رييس اتحاديه جهانى جراحى پلاستيك اغلب زنانى تن به اين گونه جراحى ها مى دهند كه سيگارى هستند تنها زندگى مى كنند و دايما براى مثال با تغيير رنگ خود تغيير ايجاد مى كنند.به نظر وى مجموع شيوه هاى زندگى و شخصيت زن در انجام اعمال زيبايى موثر است.

سكته قلبي ناشي از حركات تند

پژوهش هاي جديد پزشكي نشان مي دهد كه حركات ناگهاني ، مانند از جا پريدن در اثر صداي در يا زنگ تلفن ، مي تواند به سكته قلبي منجر شود.

براي بررسي صحت و سقم اين موضوع تعدادي از دانشمندان در مطالعه خود 150 نفر مبتلا به انواع سكته هارا مورد بررسي قرار دادند. نتيجه بدست آمده بيانگر اين واقعيت بود كه در بيش از 20% موارد، تكانهاي ناگهاني ناشي از صداهاي بلند براي درخواست كمك يا ساير حوادث غيرمترقبه در فاصله دو ساعت پيش از سكته ، عامل سكته بوده است . براساس اين تحقيقات مشخص شد كه فشار شديد جسمي مي تواند در كمتر از يك ساعت به سكته قلبي منجر شود. علت اين نوع سكته احتمالاً جداشدن تكه هاي جرم از جداره داخلي رگها و مسدودنمودن راه رسيدن خون به قلب است .

سرفه مي تواند عامل نجات بيماران قلبي باشد

سرفه شديد در نخستين لحظات حمله قلبي مي تواند زندگي بيمار را نجات دهد.

تيمي از محققان لهستاني كه روي اين مورد بررسي مي كرده اند معتقدند سرفه شديد مي تواند عمل تلمبه خون به سراسر بدن و مغز را انجام دهد. اين در حالي است كه هر سال يك نفر از هر 1000 نفر كه به علت گرفتگي قلب جان خود را از دست مي دهد ، به دليل مشكل در ضربان قلب مي ميرد. در صورتي كه با چند سرفه شديد اين جريان و پمپاژ ادامه مي يابد. سرفه كردن در فواصل معين مي تواند به بيمار كمك كند كه بيهوش نشود و ضربان قلب موثر خود را برگرداند. زيرا در بسياري از موارد بيمار با حمله

قلبي در يك حالت نيمه بيهوشي و رخوت قرار مي گيرد و چنانچه عمل تخليه خون از قلب با مشكل و وقفه ايجاد شود مي تواند صدمات جبران ناپذير و حتي مرگ به دنبال داشته باشد. به برخي بيماران نيز تعليم داده مي شود كه در چنين مواردي با يك تك سرفه در يك يا دو ثانيه شروع كنند و هر بار 5 سرفه كنند. البته اين كار به منزله تحريك اوليه پمپاژ خون است اما بيماران زماني كه دچار حمله مي شوند به منظور دريافت كمك هاي بعدي بايد هر چه زودتر به بيمارستان و مراكز درماني مراجعه كنند.

8 سوالي كه اقايون مي ترسند از پزشك ها بپرسند

ب_ه ع_لت غ_رور ب_ي_ش از ح_د و يا هزينه هاي بالاي درماني بي__شتر آق_اي__ون تنها زماني به ملاقات دكترها مي روند كه جايي از بدنشان بشكند مثل بيني و يا اينكه عضوي از كار ب_ايس_ت_د م_ثل قلب. اكثر آقايون تا زماني كه مشكل حادي برايشان به وجود ن_يامده باشد به پزشك متخصص مراجعه نمي كنند.

همچنين آنها معمولا از پ_زشك خانوادگي_شان سوال هايي را ك_ه ب_اع_ث ش_رمندگي م_ي شود نمي پرسند. به همين دلي_ل م_ن 8 سؤال_ي ك_ه م_ردها از پ_رسي_دن آن_ها احساس خوبي نمي كنند را در اين قسمت آورده ام.

اما ق_ب__ل از اي_نكه از اين مقاله به عنوان بهانه اي در حضور دكترها استفاده كنيد،بايد تاكيد كنم كه اگر هر گونه نشانه غير معمول در خود مشاهده كرده و يا يكي از نشانه هاي زير را در خود يافتيد بايد سريعا به متخصص مراجعه كنيد. سلامتي شما از غرورتان مهم تر است.

1- در مورد شكم بزرگ خود چه كار مي

توانم انجام دهم ( يا اينكه وزن بدنم مناسب است)؟

آيا خودن بي رويه باعث ايجاد چاقي در شما شده است؟ چربي هاي زيادي در شكم شما انباشته شده است. شماي كلي شما به شكل يك "سيب" در آمده و بيشترين مقدار چربي در شكمتان انباشته شده است. چنين بدن چاقي به راحتي پيش زمينه بسياري از بيماري ها از قبيل كلسترول، بيماري هاي قلبي و ديابت را فراهم مي سازد.

براي تشخيص اين مطلب كه آيا شما بايد اقدام به كاهش وزن كنيد، بايد ابتدا دور شكم خود را در در نازكترين قسمت اندازه بگيريد و سپس اندازه دور باسن خود را در بزرگترين قسمت بگيريد. و سپس اندازه شكم خود را بر اندازه باسن تقسيم كنيد. اندازه بدست امده براي آقايون تندرست بايد 1.0 يا كمتر باشد. همچنين براي اطمينان حاصل كردن از وزن خود بايد ميزان BMIبدن را بدست آوريد ( شاخص چربي). اگر اين ميزان كمتر از 25 باشد نشان مي دهد كه شما وزن مناسبي داريد.

براي محاسبه BMI بدن خود بايد از فرمول زير استفاده كنيد:

BMI= وزن (به كيلوگرم) / قد (به متر)

يا

BMI= [وزن (به پوند) / قد (به اينچ) ]× 703

البته بايد توجه داشته باشيد كه ماهيچه ها وزن بيشتري از چربي ها دارند و BMI در هر فردي متفاوت است. يك وزن خاص وجود ندارد كه آنرا به عنوان وزن ايده ال بتوان به همه پيشنهاد كرد. هر شخص بدن متفاوتي دارد و وزن متناسب او بر اساس عوامل مختلفي از جمله مسائل ژنتيكي، انتخاب غذا، فعاليت بدني و .. مشخص مي شود.

ميزان چربي بدن، فشار خون، ميزان سكون قلب و كلسترول همه و همه از عواملي هستند كه به اندازه BMI مهم هستند.

براي اينكه بتوانيد وزن خود را در حالت تعادل نگه داريد بايد از رژيم غذايي سالم و غذاهاي متنوع استفاده كنيد. به اين معنا كه تا مي توانيد از ميوه ها و سبزي جات تازه و پروتين هاي رقيق شده و مواد غذايي فيبر دار استفاده كنيد و مصرف چربي ها را تا حد قابل توجهي كاهش دهيد. همچنين نرمش مداوم (30 دقيقه حداقل هفته اي 3 مرتبه) براي ثابت نگه داشتن وزن و از بين بردن چربي ها بسيار مناسب است. مي توان گفت كه كه چاقي بيش از اندازه در قسمت شكم به ندرت از كم كاري غده تيروئيد نيز مي تواند نشئت بگيرد كه براي كسب اطلاع بيشتر در اين زمينه مي توانيد به پزشك خود مراجعه كنيد.

2- چرا در ادرار من خون ديده مي شود؟

خون در ادرار (ادراري كه قرمز خالص، صورتي و يا قهوه اي سوخته مي باشد) به عنوان نوعي بيماري به نام هماتريا شناخته مي شود (خون ميزي).

وجود خون در ادرار به دليل عفونت هاي كليوي يا زخم مجاري پيشاب ظاهر مي گردد. البته دلايل ديگري براي بروز هماتريا نيز وجود دارد كه از جمله آن مي توان به اين موارد اشاره كرد: عفونت مجراي ادراري، عفونت يا اماس مثانه. همچنين سنگ كليه و مثانه و يا وجود تومور، فعاليت هاي بسيار شديد بدني، آسيب وارده به هر يك از قسمت هاي مجاري ادراري و يا گلومرونفريت (التهاب رگ هاي خوني كليه) و بيماري هاي

خوني نظير هموفيلي مي توانند باعث ورود خون به ادرار شوند.

وجود خون در ادرار نشانه اي است كه شما به هيچ وجه نبايد نسبت به آن بي توجهي كنيد و بايد به سرعت نزد پزشك مراجعه كنيد. به ويژه اگر همراه با مشاهده خون دچار تب، سوزش به هنگام دفع ادرار، و يا درد زياد قسمت پاييني كمر نيز باشيد.

3- چرا در مني من خون وجود دارد؟

مشاهده خون در مني ممكن است به دليل انسداد، التهاب، زخم و يا عفونت در قضيب، مجاري پيشاب و يا پروستات بروز كند. وجود خون در مني (كه با نام هماتوسپرميا نيز شناخته مي شود) معمولا به دليل تحريك مجاري پيشاب و عفونت پروستات ايجاد مي شود.

اگر به طور مكرر خون را مشاهده مي كنيد، احساس خارش و سوزش داريد، ترشحات سبز- زرد داريد ( كه بيانگر بيماري هاي جنسي است) لازم است كه خود را تحت معاينه متخصص بيماري هاي دستگاه ادراري قرار دهيد.

4- آيا طبيعي است كه بيش از اندازه عرق كنم؟

اگر زمان ترك باشگاه ورزش مثل موش آب كشيده خيس عرق شده ايد و بدنتان بوي جوراب گرفته بايد در مورد عرق كردن خود كمي دقيق تر شويد. تعرق يكي از مكانيسم هاي بدن است كه به واسطه آن گرمايي كه به خاطر انجام فعاليت هاي نرمال ايجاد مي شود، دفع خواهد شد و خيلي طبيعي است كه در زمان هيجان زدگي، افزايش ميزان فعاليت هاي بدني، يا اينكه اگر اضافه وزن داريد، عرق كنيد.

هر چند عرق كردن مزمن (بدون وجود فعاليت بدني و يا قرار گرفتن در شرايط احساسي

خاص) به ويژه در كف دست ها، زير بغل، و كف پا به اين دليل است كه اختلالي در قسمتي از سيستم عصبي بدن با نام غدد عرقي وجود دارد.

تعرق بيش از حد در برخي نقاط بدن به دليل خنك نمودن آن قسمت انجام نمي شود. اين فرايند بر روي فعاليت هاي جسمي و اجتماعي فرد تاثير سوء مي گذارد زيرا امري غير قابل كنترل بوده و ديگران به راحتي متوجه آن مي شوند. تنها 1% از كل افراد بشر از اين ناراحتي رنج مي برند اما اگر شما هم احساس مي كنيد كه تعرق بدن شما بيش از ميزان لازم است بد نيست به پزشك خود مراجعه اي داشته باشيد.

5- كار نكردن شكم براي 5 روز طبيعي است؟

در مورد كار كردن شكم بايد بگوييم كه هر فرد خصوصيات ويژه اي دارد. مي توان از روزي 3 بار تا هفته اي 3 بار آنها را تقسيم بندي كرد. هر چند اگر شما مجبور هستيد كه براي دفع مدفوع بعد از 3 روز به خودتان فشار بياوريد و يا كار كردن شكمتان سخت و با درد همراه است بايد بدانيد كه دچار بيماري يبوست هستيد.

رژيم هاي غذايي نا مناسب، استفاده كم از مايعات، ورزش نكردن، استفاده از برخي داروي هاي خاص براي درمان بيماري هاي ديگر، و عادات ضعيف شكمي از عوامل بروز يبوست هستند. همچنين استفاده نابجا از داروهاي ملين نيز خود مي تواند عامل موثري در ايجاد يبوست باشد.

براي جلوگيري از انسداد روده بايد از يك رژيم غذايي مناسب استفاده كنيد مي توانيد از غذاهايي از اين قبيل استفاده

كنيد: غلات، ميوه ها و سبزي هاي تازه، نوشيدن مايعات، و همچنين نرمش و ورزش مكرر، و زماني كه ميل به تخليه مدفوع پيدا كرديد از آن صرفنظر نكنيد. لازم به ذكر است كه اگر در كار كردن شكم خود شاهد تغييراتي بوديد، رنگ، اندازه و جنسيت مدفوع شما تغيير كرد بايد حتما از پزشك خود وقت ملاقات بگيريد.

6- چه موقع بايد نگران عملكرد قلب خود بشوم؟

در حدود 4.6 ميليون آمريكايي از بيماري هاي قلبي رنج مي برند و اين بيماري به صورت يك مريضي شايع در آمده است. اگر اضافه وزن داريد، غير متحرك هستيد و در افراد فاميل تاريخچه بيماري قلبي مشاهده مي شود و رژيم غذاييتان سرشار از چربي هاي اشباع شده است، شما دير يا زود دچار بيماري هاي قلبي خواهيد شد.

ايست قلبي اغلب به دليل انسداد شريان هاي خوني قلب كه خون را به ماهيچه هاي آن انتقال ميدهند، صورت مي پذيرد. اگر مسير شريان هاي قلب مسدود شود قلب از كمبود اكسيژن و مواد معدني در مضيقه قرار مي گيرد. در زمان بسيار كوتاهي سكته قلبي اتفاق مي افتد و به طور جزئي باعث آسيب رسيدن به ماهيچه هاي قلب مي شود. قسمت آسيب ديده نمي تواند خون را به درستي پمپاژ كند و در نتيجه باعث بروز ايست قلبي مي شود.

ثابت نگه داشتن وزن بدن، متوقف كردن استعمال دخانيات، ورزش كردن، كاهش ميزان مصرف الكل، و چك كردن فشار خون و اندازه گيري سطح كلسترول همه از عواملي هستند كه مي توانند سلامت قلب شما را تضمين كنند.

7- آيا همه مردها گاهي از

عملكرد معيوب نعوذ رنج مي برند؟

ناتواني در نعوذ و يا نگه داشتن اين حالت براي مدت زمان طولاني مشكل بسيار بدي است كه متاسفانه بسياري از آقايون در دوره هاي مختلف زندگي خود، شاهد آن هستند. اين مشكل مي تواند مزمن يا موقتي و زودگذر باشد. اگر مشكل زود گذر است و گاه گاه اتفاق مي افتد چندان جدي نخواهد بود و دليل ان هيجان و يا مصرف برخي داروهاي خاص مي باشد.

اما اگر اين مشكل به طور مداوم و ثابت رخ مي دهد احتمالا داراي يك دليل فيزيكي است. چنين افرادي داراي بيماري ناتواني جنسي هستند. مشكلات فيزيكي مي تواند حاكي از اختلالات مرسوم يا نادر باشد. به عنوان مثال ديابت و ناراحتي هاي قلبي از انواع ان مي باشند.

اگر چنين مشكلي در روابط جنسي شما اختلال ايجاد مي كند بايد حتما به پزشك متخصص مراجعه كنيد. حداقل كاري كه يك پزشك مي تواند انجام دهد اين است كه شما را نسبت به اطلاعت غلطي كه در مورد بيماري خود داريد روشن مي كند و اين امر در بهبود وضعيت روابط جنسي شما كمك عمده اي خواهد كرد. همچنين داروهايي نظير وياگرا وجود دارند كه مي توانند مشكل نعوذ را براي شما حل كنند.

8- ايا مي توانم كاري براي جلوگيري از ريزش مو انجام دهم؟

مختصرا، بله. ديگر مجبور نيستيد كه با كله كم موي خود در كوچه و خيابان به راه بيفتيد. شيوه تاسي آقايون ( كه به عنوان تاسي ژنتيك نيز شناخته مي شود) يكي از شايع ترين روش هايي است كه مردها موهاي خود را از دست مي

دهند كه معمولا به اين صورت است كه قسمت بالايي وسط سر خالي از مو مي شود. ريزش مو در آقايون ارثي است و ممكن است پس از بلوغ در هر زماني روي دهد. و از طرف ژن مادري بيشتر به فرزند منتقل مي گردد.

كچلي هيچ درمان قطعي ندارد. اما داروهاي خوراكي و ماليدني وجود دارند كه اين فرايند را به تاخير مي اندازند.

اگر به دنبال يك درمان قطعي و گران مي گرديد مي توانيد مو بكاريد. يك جراح مي تواند به راحتي از پشت سرتان موها را جدا كرده و به قسمت هاي خالي شده پيوند بزند. اين كار طبيعي به نظر ميرسد و پس از چند روز جراحات به سرعت بهبود پيدا مي كنند و خبري از بخيه نيز در كار نخواهد بود.

چه خبر است، دكتر؟

تنها به اين دليل كه در مدفوع خود خون مشاهده كرديد به اين معنا نيست كه در شرف مرگ هستيد. اما اگر با مشاهده علائم بيماري از مراجعه به پزشك امتناع كنيد ممكن است دچار زيان هاي جبران ناپذيري شويد.

براي اينكه هميشه بتوانيد سلامتي خود را حفظ كنيد بهتر است هر گاه كه علامت ناشناخته اي را مشاهده كرديد به پزشك مراجعه كنيد. دكترها معمولا عادت دارند كه كلي سوال از شما بپرسند بنابر اين لازم نيست در مقابل سوالات خسته كننده آنها دچار استرس و اظطراب شويد و عادت ناپسند خود درماني و عدم مراجعه به پزشك را ترويج دهيد.

5 راه براي مقابله با سوء هاضمه

آيا از نفخ، گاز معده، دل درد، دل پيچه و ناراحتي پس از غذا خوردن رنج مي بريد؟ همه افراد گاهي دچار

سوء هاضمه مي شوند، به خصوص پس از خوردن غذاهاي حجيم. اما گاهي اين مشكل براي بعضي افراد مكرراً اتفاق مي افتد.

سوء هاضمه مشكلي بسيار معمول و متداول است. آمار نشان مي دهد كه تقريباً 5 ميليون فرد در آمريكا از اين مشكل در عذاب هستند.

كمبود آنزيم هاي گوارشي

عادات بد غذايي، مثل خوب نجويدن غذا و دير هنگام غذا خوردن، ممكن است با ترشح نكردن آنزيم هاي گوارشي، در سيستم گوارشي شما ايجاد مشكل كند.

وقتي شما غذايي را مي خوريد، بدنتان تقريباً 22 نوع آنزيم گوارشي توسط غدد بزاقي، معده و روده ي كوچك ترشح مي كند. هر كدام از اين آنزيم ها روي غذاهاي بخصوصي عمل مي كنند، مثلاً آنزيم پروتئاز پروتئين را از بين مي برد، آميلاز به هضم كربوهيدرات ها كمك مي كند و ليپاز چربي را تجزيه مي كند. با تجزيه ي اين غذاها، اين آنزيم ها به بدن در عمل گوارش كمك مي كنند.

بالا رفتن سن، ممكن است باعث بروز مشكلات گوارشي شود. هر چه پيرتر ميشويم، بدن مقدار كمتري از اين آنزيم ها را توليد مي كند كه براي هضم صحيح غذا كافي نميباشد.

براي مقابله با سوء هاضمه و بالا بردن سلامتي گوارشي بدن راه هاي مختلفي وجود دارد. در اينجا به 5 مورد از اين راه ها اشاره مي كنيم.

1- هر روز ميزان كافي فيبر استفاده كنيد

فيبر نه تنها براي تنظيم سيستم گوارشي شما مفيد است، بلكه در سلامتي عمومي شما نيز تاثير دارد. متاسفانه، امروزه مردم بيشتر از فَست فود و غذاهاي حاضري، گوشت قرمز و غذاهاي پرچربي استفاده مي

كنند.

رژيم غذايي كه در آن از ميزان كافي فيبر استفاده شود، براي حفظ سلامتي ضروري است. علاوه بر كمك به هضم غذا، از ديابت، بيماري هاي قلبي، بواسير و ساير بيماريها جلوگيري مي كند.

آمار نشان مي دهد كه فرد متوسط امروزه 10 تا 15 گرم يا حتي نيمي از آن روزانه فيبر مصرف مي كند. با افزايش فيبر مصرفي كمك بيشتري به سلامتيتان خواهيد كرد. سبزيجات، ميوه، سيريال و آجيل حاوي فيبر هستند.

از خوردن غذاهايي كه باعث گاز معده مي شوند مثل كلم بروكلي، حبوبات پخته، كلم، گل كلم، و نوشيدني هاي كربنات دار خودداري كنيد. براي بعضي افراد غذاهاي نشاسته دار مثل گندم، جو، و سيب زميني نيز ممكن است باعث گاز معده شود. همچنين به ياد داشته باشيد كه ميزان كافي آب بنوشيد چون به هضم مواد غذايي كمك كرده و مواد معدني، ويتامين ها و مواد مغذي را براي جذب بهتر، حل مي كند و با مرطوب نگاه داشتن مدفوع از يبوست جلوگيري مي كند.

2- غذا را خوب بجويد

جويدن غذا يكي از مهمترين بخشهاي گوارش است كه معمولاً فراموش مي شود. جويدن غذا نه تنها به تجزيه آن كمك مي كند بلكه غدد بزاقي، معده و روده ي كوچك را هم براي توليد آنزيم هاي گوارشي آماده مي كند.

3- ورزش كنيد / از استرس و فشارهاي روحي دوري كنيد

ورزش كردن علاوه بر اينكه به شما كمك مي كند تا شيوه ي زندگي سالم تري داشته باشيد، به عمل گوارش نيز كمك مي كند. دانشمندان نشان داده اند كه ورزش و فعاليت بدني تا حد زيادي از مشكلات

گوارشي جلوگيري ميكند.

استرس و فشارهاي روحي نيز از طرف ديگر تاثير منفي روي عمل گوارش دارد. چون باعث مي شود كه گردش خون در نواحي شكم كم شده و توليد آنزيم هاي گوارشي كاهش يافته و عمل گوارش كندتر انجام گيرد و اين منجر به يبوست، نفخ و سوزش معده مي شود.

4- زياد از داروهاي ضد اسيد معده استفاده نكنيد

اسيد معده به هضم غذا كمك مي كند، درحاليكه ممكن است گاهي برگشته و به مري برگردند و باعث سوزش و ترش كردن معده شود.

وقتي اين اتفاق مي افتد، مردم معمولاً داروهاي ضد ترشي معده استفاده مي كنند. اما بايد بدانيد كه استفاده ي زياد و مكرر از اين داروها اسيد معده ي شما را از بين برده و عمل گوارش به درستي انجام نميگيرد.

5- از مكمل هاي آنزيم گوارشي استفاده كنيد

مكمل هاي آنزيم گوارشي گياهي به هضم و گوارش غذا بسيار كمك ميكنند و جذب مواد مغذي را هم بالا مي برد. افرادي كه كمبود آنزيم هاي گوارشي دارند، اگر از اين مكمل ها استفاده كنند ديگر دچار سوء هاضمه نخواهند شد. حتي در افراد سالم هم استفاده از اين مكمل ها به بهبود عمل گوارش كمك مي كند.

از غذا خوردن لذت ببريد....

سوء هاضمه ممكن است علامتي از يك مشكل گوارشي بزرگتر باشد. به همين دليل بايد بسيار مراقب خود باشيد و با مشاهده ي اين علائم حتماً براي درمان آن دست به كار شويد. علاوه بر خوردن غذاهاي سالم و استفاده از مكمل هاي آنزيم گوارشي بد نيست كه با پزشك خود نيز در اين زمينه مشورت كنيد.

سلامت بينايى با سبزى هاى پاييزى

نويسنده:بهاره

مهرنژاد

پاييز فرصت بسيار مناسبى براى رسيدن به وضعيت سلامتى است. سبزى ها و ميوه هاى پاييزى حامى بسيار خوبى براى اعضاى بدن به ويژه چشم ها هستند. تحقيقات جديد نشان مى دهد اسفناج، انواع كلم (كلم بروكلى، گل كلم، كلم قمرى) به دليل دارا بودن لوتئين و مركبات به دليل غنى بودن از آنتى اكسيدان نقش مهمى بر سلامت چشم ايفا مى كنند.لوتئين ماده اى از خانواده كارتينوئيدها است كه به عقيده محققان اثر محافظتى بر چشم ها دارد و همچون يك عينك آفتابى طبيعى چشم ها را در برابر اشعه ماوراءبنفش خورشيد محافظت مى كند.آنتى اكسيدان نيز جزء مولكول هاى مفيد بوده كه با خنثى كردن راديكال هاى آزاد مانع از تاثير مخرب آنها بر سلول هاى بدن مى شود. به گفته پزشكان، سبزيجات و ميوه هاى پاييزى نقش اساسى در سلامت چشم سالمندان ايفا مى كنند.خوردن روزانه ? ميلى گرم لوتئين كه از سبزيجات برگ تيره (اسفناج و كلم) تامين مى شود خطر ابتلا به دژنراسيون ماكولا را تا ?? درصد كاهش مى دهد.دژنراسيون ماكولا شايع ترين علت كورى در جهان است. در اين بيمارى، موكولا يا لكه زرد چشم كه قسمت حساس به نور شبكيه بوده و مسئول ديد مستقيم و واضح است، تخريب مى شود.افراد مبتلا به دژنراسيون ماكولا ديد واضح خود را از دست داده و در انجام فعاليت هايى نظير رانندگى و كتاب خواندن دچار مشكل مى شوند.البته، ويتامين ث موجود درمركبات نيز در سلامت چشم بى تاثير نيست. ويتامين ث كه از آن به عنوان دوست چشم ياد مى شود خطر بروز كاتاراكت (آب مرواريد) را به

حداقل رسانده و با كاهش فشار چشم از بروز گلوكوم (آب سياه) جلوگيرى مى كند. نياز روزانه بدن به ويتامين ث ?? ميلى گرم است كه بايستى از طريق خوردن مواد غذايى حاوى ويتامين ث (مركبات، فلفل دلمه اى، گوجه فرنگى، سيب زمينى، كيوى) تامين شود. توصيه محققان براى حفظ سلامت چشم خوردن روزانه ? واحد ميوه و سبزى تازه و متنوع است.

آگاهى هاى لازم در مورد سينوزيت

نويسنده:بهاره مهرنژاد

با توجه به شروع فصل سرما و شيوع سرماخوردگى در ميان افراد و با توجه به اينكه به دنبال هر سرماخوردگى معمولاً مخاط سينوس ها دچار التهاب مى شود بر آن شديم تا مطلبى در مورد سينوزيت به خوانندگان ارائه دهيم.سينوزيت به التهاب مخاط سينوس ها گفته مى شود كه سبب گرفتگى و ترشحات بينى مى شود و چون علائمى نظير سرماخوردگى دارد، اغلب بيماران گمان مى كنند كه سرماخوردگى در بدنشان بهبود نيافته و طولانى شده است، در صورتى كه اگر علائم سرماخوردگى بيش از ده روز طول بكشد بايستى حتماً به پزشك مراجعه شود.اگر پس از گذشتن دوره سرماخوردگى كه معمولاً با آبريزش بينى، تن درد و كوفتگى و سرفه همراه است، صورت متورم شود و فرد دچار سردرد شديد و گوش درد يك طرفه شود و درد و تب بالاى ?? درجه همچنان در وى باقى بماند و همين طور اگر ترشحات بينى پس از گذشت ?? روز همچنان زرد يا سبز باشد و همچنين ?? تا ?? روز پس از بهبود ساير علائم، سرفه خلط دار فرد را درگير كند بايستى سريعاً به پزشك مراجعه و از رويارويى با عواملى كه سينوزيت را تشديد مى كند

پرهيز شود.اين عوامل عبارتند از: استعمال سيگار و پرهيز از نشستن در كنار افراد سيگارى. كودكان در مقايسه با بزرگسالان نسبت به دود سيگار حساس تر هستند و ميزان بروز سينوزيت و عفونت گوش ميانى ناشى از تنفس دودسيگار در آنها به مراتب بيشتر است.استنشاق هواى آلوده و عوامل آلرژى زا. مهمترين عامل آلرژى زا در منزل كه بيشتر بر روى زنان خانه دار و كودكان تاثير مى گذارد، گرد و خاك و وجود موجودات ريزى به نام مايت در پرده، رختخواب، فرش و مبلمان است كه به راحتى توليد آلرژى مى كنند. زدودن عوامل آلرژى زا يكى از عوامل موثر در جلوگيرى از بروز سينوزيت است.از آنجا كه سينوزيت در صورت بروز با درد همراه است و فرد را در انجام كارها دچار اختلال مى كند و يكى از عوامل زمينه ساز بيمارى آسم به شمار مى رود توصيه مى شود حتى المقدور از بروز سرماخوردگى جلوگيرى كرده و در صورت ابتلا نيز پس از گذشت ?? تا ?? روز به پزشك مراجعه كرده و از درمان هاى خودسرانه بپرهيزيد.

پيك پزشكي3

منبع:روزنامه جوان/شماره 2380

پيوند عروق عصب، استخوان

عضو تيم تحقيقاتى توليد چسب بافتى هوشمند، با اشاره به كاربردهاى متعدد اين چسب در علوم پزشكى گفت: مهم ترين كاربردهاى اين چسب بافت امكان پذيرشدن پيوند عروق، اعصاب و استخوان است.

دكتر مهدى راستى در تشريح كاربردهاى اين چسب بافت خاطرنشان كرد: بيشترين فشار در زمان پيوند عروق در جدار عروقى به دليل وجود عضله وجود دارد و همين امر پيوند را به سختى امكانپذير مى كند اما به كمك اين چسب ضمن اين كه شريان مى

چسبد خوشبختانه آزمايشات نشان داد كه جريان خون نيز ادامه پيدا كرده است.

وى اضافه كرد: در مورد پيوند عصب هاى قطع شده نيز هنوز علم به آن دست نيافته كه بتواند كاملا عصب را به هم پيوند بزند اما ترميم عصب با استفاده از اين چسب براساس نتايج آزمايشات به بهترين شكل انجام شده است.

عضو تيم تحقيقاتى توليد چسب بافتى هوشمند خاطرنشان كرد: پيوند استخوانى هم مى تواند به كمك اين چسب امكانپذير شود و در اين راه قطعه استخوان جدا شده به خوبى در جاى خود با اين چسب ثابت مى شود. نكته مثبت در اين پيوند اين است كه چسب بافتى به دليل اتولوگ بودن فرآيند القاى ترميم را نيز تسريع مى كند.

وى در تشريح فرايند ساخت آن يادآور شد: چسب بافت هايى كه به صورت تجارى در دنيا عرضه مى شوند علاوه بر قيمت بالا از حدود ده واحد پلاسما استخراج مى شوند كه اين ده واحد سه سى سى چسب بافت توليد مى كند كه اين چسب ها به دليل اين كه از فرد ديگرى تهيه مى شود مى تواند منشا انتقال بيمارى هاى ويروسى باشد و ضمنابه دليل اين كه تركيبى خارجى است بدن به آن واكنش نشان مى دهد و براى آن آنتى بادى مى سازد. وى با اشاره به خاصيت مثبت و توانايى نگهداشتن دو قطعه عضو به كمك چسب بافتى كه در ايران توليد شده است گفت: از نظر بيولوژيكى چسب بافتى خوب عمل مى كند كه بتواند فشار را تحمل كند. تمام تلاش ما اين بود چسبى توليد كنيم كه برخلاف چسب هاى فعلى بتوانيم

خاصيت تحمل فشار را به آن اضافه كنيم. در اين راستا به ?? عنصر دست پيدا كرديم كه به كمك آن مى توانست فشار را تحمل كند.

رابطه آلزايمر و گلوكوما

داروهايى كه روند آلزايمر را كند مى كنند به حفاظت چشم بيمارانى كه در معرض خطر آسيب چشمى ناشى از گلوكوما قرار دارند كمك مى كند. محققان كالج لندن مى گويند شباهت هاى زيادى بين اين دو بيمارى وجود دارد اما تاكيد مى كنند كه همه بيماران مبتلا به گلوكوما الزاما به آلزايمر مبتلا نمى شوند. در حال حاضر اطلاعات جامعى درباره منشا گلوكوما در دست نيست. با اين حال بيماران براى كاهش فشار داخل چشم كه به بينايى صدمه مى زند تحت جراحى و دارو درمانى قرار مى گيرند. برخى بيماران مبتلا به آن فشار چشم طبيعى دارند اما باز هم بينايى خود را از دست مى دهند و به گفته محققان ارتباط با آلزايمر نشانه هايى از علل ايجاد كننده گلوكوما را مشخص مى كند كه منجر به درمان مى شود. آنها براى اولين بار دريافته اند رابطه مشخصى بين علل ايجاد كننده آلزايمر و يكى از مكانيسم هاى اصلى ايجاد گلوكوما وجود دارد اما اين بدان معنى نيست كه همه مبتلايان به آلزايمر دچار گلوكوما مى شوند و يا بالعكس زيرا گلوكوما ريسك فاكتورهاى متعددى دارد كه در ايجاد آن دخالت دارند.

هورمون ها علت سرطان روده

دانشمندان در امريكا اخيرا دريافته اند كه بيمارى سرطان روده مى تواند علت كمبود هورمونى داشته باشد كه در نتيجه مى توان با هورمون هاى درمانى آن را معالجه كرد.محققان مركز سرطان كيمل يك گيرنده پروتئينى موسوم به

GCC بر سطح سلول هاى روده اى را شناسايى كرده اند كه مربوط به دو هورمون گوآنيلين و اروگوآنيلين مى شود. اين هورمون ها مى توانند شكل گيرى تومور سرطانى را متوقف و سركوب كنند به اين ترتيب فقدان اين هورمون ها مى تواند در بروز سرطان روده نقش موثرى داشته باشد. اين مطالعات كه فعلا بر روى موش هاى آزمايشگاهى صورت گرفته نشان مى دهند كه گيرنده پروتئينى شكل گيرى تومور سرطانى را با دو مكانيسم مختلف متوقف مى كند.

عوامل ژنتيكى منجر به افسردگى مى شود

گروهى از دانشمندان اسپانيايى تركيبى خاص از عوامل ژنتيكى و محيط زيستى را شناسايى كرده اند كه اين عوامل منجر به بروز بيمارى افسردگى مى شوند. اين دانشمندان مى گويند كه نسخه خاص از ژنى كه كنترل جابه جايى ناقل عصبى سروتونين را برعهده دارد به همراه قرار گرفتن در معرض اتفاقات نگران كننده در زندگى منجر به بروز افسردگى بالينى در بيماران تحت معالجه آنها شده است در حالى كه انواع ديگرى از اين ژن اگر با مشكلات و اتفاقات نگران كننده زندگى همراه شود باعث بروز افسردگى مى شوند. يكى از نتايج مهم اين پژوهش به گفته دانشمندان اين است كه به كمك اين يافته محققان مى توانند در آينده از روى فرمول ژنتيكى افراد نحوه واكنش آنها را به داروهاى ضدافسردگى پيش بينى كنند. اين امر به محققان امكان خواهد داد كه بتوانند داروهايى را مطابق با فرمول ژنتيكى افراد خاص با در نظر گرفتن فاكتورهاى محيط زيستى آنها توليد كنند.

ارتباط مصرف گوشت با سرطان كولون

تحقيقات جديد نشان مى دهد كه يك ماده مغذى موجود در

گوشت قرمز، ماكيان و لبنيات ممكن است در ايجاد پوليپ هاى روده كه مى توانند منجر به سرطان شوند دخالت داشته باشند. اين مطالعه كه فقط در زنان انجام شده بر هيچ تغيير خاصى در رژيم غذايى تاكيد نمى كند اما بررسى ماده مغذى مورد نظر به نام كولين مى تواند در نهايت به توصيه هاى غذايى جديد بينجامد. برخى محققان گمان كرده اند اين ماده در برابر سرطان كولون اثر حفاظت بخش دارد اما در تحقيق اخير دريافتند احتمال ابتلاى زنانى كه مقادير بيشترى كولين از طريق مواد غذايى دريافت كرده بودند به پوليپ روده تقريبا ?/? برابر افزايش يافت. داشتن پوليپ هاى بيشتر الزاما به معنى خطر بيشتر سرطان نيست و تحقيقات بعدى نشان خواهد داد كه آيا كسانى كه كولين بيشتر مصرف مى كنند واقعا به تومور مبتلا مى شوند يا خير، علاوه بر اين كه لازم است تاثير فوق در مردان نيز مشاهده شود.

پيك پزشكي1

منبع:روزنامه جوان/شماره 2380

آب ميوه هم ضرر دارد

والدينى كه توانسته اند كودكانشان را از زيان هاى نوشيدنى گازدار در امان نگاه دارند، اين باز از نوع ديگرى از نوشيدنى ها بترسند و آن هم آب ميوه هاى آماده است كه به راحتى مى توان انواع آن را در هر فروشگاهى پيدا كرد. محققان درباره خطرها و زيان هاى اين گونه نوشيدنى ها هم به خصوص براى دندان كودكان هشدارهايى دارند. آنها مى گويند تركيب ميوه و شكر بدترين تركيب براى از بين بردن دندان هاست. آمارهاى محققان نشان داده است مردم نمى داننددر آبميوه هايى كه به صورت پاكتى و بسته بندى شده عرضه مى شوند،

درست به همان اندازه نوشابه هاى گازدار، شكر اضافه شده، بنابراين مصرف آنها براى دندان ها زيان آور است. البته مردم هم تقصيرى ندارند،در مطالعات قبلى سعى مى كردند هر طور شده، فايده هاى اين آبميوه ها را نشان دهند و مردم را تشويق كنند كه نوشيدنى هاى طبيعى را جايگزين نوشيدنى هاى گازدار و ساير نوشيدنى هاى زيان آور كنند. از طرف ديگر چند ماه پيش تحقيقى انجام شد كه كودكانى كه به طور مرتب از آبميوه هاى خالص طبيعى استفاده مى كنند به نسبت بچه هايى كه علاقه چندانى به نوشيدن آبميوه ندارند در آينده كمتر اضافه وزن پيدا مى كنند. مجموع اين خصوصيات باعث مى شود كارشناسان توصيه كنند بهتر است بيشتر از روزى يك ليوان به كودكان آبميوه ندهيم، مصرف آنها را محدود به نياز بچه ها كنيم و آنها را به عنوان يك ميان وعده معمولى تلقى نكنيم.

شيرينى براى مبتلايان به اسهال مضر است

با توجه به اين كه در فصل گرما كودكان بيشتر مبتلا به بيمارى هاى روده اى از جمله اسهال مى شوند بهتر است در شرايط بيمارى از دادن شيرينى جات به كودكان پرهيز شود. متخصصان معتقدند حين ابتلا به بيمارى اسهال كه از شايع ترين بيمارى هاى روده اى در كودكان است، كودكان نبايد شيرينى پركالرى مانند شكلات مصرف كنند.بسيارى از والدين تصور مى كنند، براى برطرف كردن ضعف ناشى از اسهال مى توانند با دادن شيرينى جات و شكلات به كودكان كالرى و انرژى مورد نياز او را تامين كنند. در صورتى كه اين كار مخاط روده را تحريك و وضع كودك را بدتر مى كند.

مصرف مركبات، غذاهاى چرب و پرادويه، حبوبات، آب ميوه ها، كاكائو، شير پرچرب كه مخاط روده را تحريك مى كنند هنگام ابتلا به اسهال و تا مدتى بعد از آن مضر است. در عين حال متخصصان معتقدند، با توجه به اين كه وزن كودكان هنگام ابتلا به اسهال و به سرعت به دليل از دست دادن آب بدن كاهش مى يابد، نياز به رژيم غذايى سخت ندارند، چرا كه اغلب خود دچار بى اشتهايى مى شوند و به غير از مواد غذايى ذكر شده بايد غذاهاى معمولى و روزانه كه به آن ها علاقه دارند مصرف كنند تا دچار كاهش وزن ناشى از بيمارى نشوند. متخصصان توصيه مى كنند در چنين مواردى بهتر است تا حد امكان آب به كودكان داده شود تا جبران آب از دست رفته شود.

تاثير عضلات گردن بر روى فشار خون

عضلات گردن به طور مستقيم فشار خون، ضربان قلب و تنفس را تحت تاثير قرار مى دهد. براساس تحقيق مشترك صورت گرفته توسط محققان انگليسى و ژاپنى و مجار، تحت شرايطى ماساژ گردن مى تواند به درمان فشار خون بالا كمك كند. ساختار عضلانى گردن افراد در وضعيت هاى مختلف قرارگيرى بدن به طور متفاوت و به شدت دچار كشيدگى مى شود. بنابراين تحقيق، از طريق راه عصبى گردن به بخش معينى از مغز، سيگنال هاى عصبى عبور مى كند كه در فشارخون، ضربان قلب و تنفس تاثيرگذار هستند. اين محققان همچنين در ناحيه گردن منبعى براى مشكلات روزانه از جمله احساس سرگيجه بلافاصله بعد از بلند شدن سريع از روى زمين يافتند.

هندوانه معده را تقويت مى كند

هندوانه معده را تقويت

مى كند و پوست سفيد داخل آن براى زخم گلو و دهان بسيار موثر است. مغز تخم هندوانه، كرم هاى معده و روده را از بين مى برد و براى ورم مثانه مفيد است. هندوانه بدن را تازه و شاداب مى كند و براى اشخاص گرم مزاج بسيار خوب است. آب هندوانه مخلوط با سكنجبين علاج كننده يرقان و دفع كننده سنگ كليه است. هندوانه بايد هميشه بين دو وعده غذايى يعنى تقريبا سه ساعت پس از غذا و يك ساعت قبل از غذا خورده شود زيرا اگر بلافاصله بعد از غذا مصرف شود در هضم آن اختلال ايجاد مى كند. همچنين نبايد آن را با ميوه هاى ديگر مخلوط كرد زيرا باعث توليد نفخ شكم مى شود. هندوانه براى اشخاص سرد مزاج و كسانى كه داراى معده سرد هستند مناسب نيست اين اشخاص اگر تمايل به خوردن هندوانه دارند بايد آن را با شكر و عسل مصرف كنند.

روروك وسيله خوبى براى كودكان نيست

استفاده از روروك مى تواند باعث آهسته شدن رشد مهارت هاى حركتى كودك مثل سينه خيز رفتن، ايستادن بدون كمك و راه رفتن شود. اغلب مادر و پدرها استفاده از روروك را راه مناسب و بى خطرى براى راه رفتن كودك مى دانند اما مطالعات اخير روانشناسان نشان مى دهد كه اين وسيله نه تنها بى خطر نيست بلكه راه مناسبى هم براى تسريع رشدمهارت هاى حركتى و راه افتادن كودك نيست، در واقع جراحات شديدى در اثر افتادن شيرخواران با روروك از پله ها گزارش شده است. مطالعات نشان داده اند كه استفاده از اين وسيله تكامل حركتى كودك راهم به

تاخير مى اندازد. در اين مطالعه ??? كودك ايرلندى بررسى شدند كه از ميان اين كودكان ??? كودك در ايستادن بدون كمك و راه رفتن دچار تاخير بودند.

تاثير پتاسيم بر نارسايى قلبى

منبع:روزنامه جوان_شماره2380

محققان معتقدند، ميوه هايى كه پتاسيم بالايى دارند نظير طالبى، موز و پرتغال از بروز نارسايى قلبى جلوگيرى مى كنند و در صورت بروز از شدت آن مى كاهند.به عقيده دانشمندان اغلب اين بيماران روزانه چندين دارو مصرف مى كنند كه موجب دفع پتاسيم از بدنشان مى شود و چون كمبود ماده مغذى مى تواند با حملات قلبى همراه باشد، خوردن مواد غذايى كه منبع پتاسيم هستند، بسيار ضرورى است. از آنجايى كه كلسترول، فشار خون و هموسيستين بالا، زمينه ساز بروز بيمارى هاى قلبى هستند، مصرف طالبى به دليل دارا بودن مواد مغذى كه براى كنترل اين سه فاكتور مورد نياز هستند مفيد بوده و در حفظ سلامت قلب موثر شناخته شده است. مطالعات نشان داده است مصرف يك فنجان طالبى در روز به ميزان ?? درصد احتمال بروز فشار خون را كاهش مى دهد. طالبى يكى از بهترين ميوه ها براى حفظ سلامت قلب است. گفتنى است ويتامين C بالايى كه در طالبى وجود دارد به همراه بتاكاروتن، احتمال بروز سرطان هايى نظير سرطان ريه، سينه، مثانه، روده بزرگ، معده، لوزالمعده را در افراد مستعد كاهش مى دهد و دو ماده مغذى ويتامين

هورمون هاى جنينى و ويژگى هاى بيمارى درخودماندگي

نويسنده:دكتر محسن ارجمند

منبع:فرهنگ جديد پزشكى دورلند جلد اول دكتر فريد مدرس موسوى

پژوهشى جديد در بريتانيا نشان مى دهد ميزان بالاى هورمون جنسى مردانه در جنين موجب احتمال بيشترى از گسترش ويژگى هاى بيمارى در خودماندگي(1) ، در دوران كودكى مى گردد.يافته هاى حاصل از 8 سال مطالعه در ارتباط با سطوح هورمون تستوسترون بر 253 كودك در دوران جنينى و درون رحم ، نشان مى دهد كه اين

افراد تا چه حد در معرض گسترش اين بيمارى قرار دارند.

پژوهشگران مى گويند كه هنوز مشخص نيست كه آيا هورمون ها يامواد حاصل از اين هورمون ها موجب بروز چنين ويژگى هايى مى شوند. اين تيم تحقيقاتى با آزمايش بر نمونه هاى به دست آمده از زنانى كه به دلايل بالينى تحت آمنيون شكافى (2) قرار داشتند ، ميزان تستوسترون جنين را در درون رحم مورد بررسى قرار دادند رشد كودكان فوق نيز پيگيرى گرديد . پژوهشگران براى تشخيص ويژگى هاى بيمارى در خودماندگي، بر روى اين كودكان ، در سنين 12 ماهگى ، 18 ماهگى و 46 ماهگى آزمايش هايى انجام دادند . آزمون هايى مانند اينكه يك كودك چند بار به صورت مادر خود نگاه مى كند يا اينكه هر واژه به كار برده شده توسط آنان چقدر طويل است. در طى اين مراحل اوليه ، آشكار گرديد كه ميان ويژگى هاى بيمارى در خودماندگى و بالاتر بودن ميزان تستوسترون جنينى ارتباط هايى وجود دارد.قابل ذكر است كه پژوهش هاى اخير دانشمندان بر كودكان 8 ساله هم انجام گرفته است.

مادران اين كودكان نيز پرسشنامه اى را تحت عنوان «خارج قسمت طيف در خود ماندگى » (3) پر نمودند. اين پرسشنامه به اين منظور تهيه گرديد كه شمار ويژگى هاى درخودماندگى يك كودك به واسطه آزمايش عواملى همچون علايق اجتماعى و الگوهاى باز شناسى مورد آزمون قرار گيرد.نمونه پرسش هاى انجام شده در بر دارنده اين مضامين بودند كه آيا كودك فعاليت هاى اجتماعى مانند مهمانى ها را ترجيح مى دهد يا سپرى نمودن اوقات خود را در تنهايى و يا اينكه سرعت عمل او در

به خاطر سپردن الگوهاى شمارشى مانند به حفظ جدول اعداد يا حفظ شماره تلفن ها تا چه حد است .

سپس نتايج به دست آمده از سطوح هورمون با ميزان تستوسترون پيش از زايمان در افراد مقايسه گرديد، كه نشان مى داد تا 20 برابر و به ميزان 1 دهم تا حدود 2 و پنج صدم نانو مول در ليتر، ميان اين نتايج اختلاف وجود دارد .پژوهشگران معتقدند تستوسترون جنينى مى تواند حدود 20 درصد از عوامل تغيير پذيرى در گروه هاى موجود در پرسشنامه به حساب آيد . اگرچه اين عدد رقم بالايى به نظر نمى آيد ، اما به لحاظ آمارى چشمگير مى باشد.پژوهشگران مى گويند اين نخستين بار است كه ارتباط ميان ويژگى هاى بيمارى در خود ماندگي، با سطح هورمون تستوسترون جنيني، كه به واسطه روش آمنيون شكافى در رحم اندازه گيرى شده ، مرتبط شناخته شده است.

پيش از اينها پژوهشگران جانورشناس نيز توانسته بودند ارتباط ميان رشد مغز را با ميزان تستوسترون جنينى را مشخص نمايند . اما پژوهشگران اخير بر اين باور بودند كه اين هورمون نقش غير عمده اى را در بيمارى درخود ماندگى ايفا مى نمايد.

محققان بر اين نكته تاكيد دارند كه اين مطالعه تنها توانسته است ارتباط ميان ويژگى هاى بيمارى در خود ماندگى و هورمون تستوسترون را آشكار نمايد. اما هنوز مشخص نيست كه ويژگى هاى اين بيمارى به واسطه خود هورمون ايجاد مى گردد و يا مواد حاصله از هورمون تستوسترون آن را موجب مى گردد و يا اينكه ناشى از تاثير متقابل مواد مختلف است.

آنان هنوز نمى دانند كه چه عاملى موجب بالا رفتن ميزان

هورمون تستوسترون جنينى مى گردد. اما برخى معتقدند آميزه اى از دو عامل محيطى و وراثتى مى تواند برآن موثر باشد.

محققان معتقدند هورمون فوق ، در اثناى تغيير ارتباط هاى سلول هاى عصبى و آن دسته از مواد شيميايى كه پيام ها را منتقل مى نمايند و به نام ناقلان عصبى شناخته مى شوند ، بر مغز اثر مى گذارد. پژوهشگران در صدد آن هستند تا مطالعات خود را براى آزمايش ارتباط ميان بيمارى در خودماندگى و سطوح تستوسترون در جنين پيگيرى كنند.آنان در اين مطالعه از بايگانى پزشكى 90000 نمونه آمنيون شكافى و تشخيص روانپزشكى ثبت شده آن در دانمارك استفاده مى نمايند.برخى فرضيه ها بيمارى در خود ماندگى را نوعي، بزرگى مغز در مردان برمى شمرند . البته صاحبان اين فرضيه ها نيز معتقدند گرچه پژوهشگران تئورى اخير خويش رادر سطوح روانشناختى آزموده اند ، اما مطالعات جديدتر نشان مى دهد كه اين آز مون ها مى تواند در سطوح زيست شناختى نيز مورد آزمايش قرار گيرد.

پى نوشت مترجم:

(1) در خودماندگى وضعيتى كه در آن فرد تحت تسلط تمايلات فكرى و رفتارى خود محورانه غير ملموسى است كه قابل اصلاح به كمك اطلاعات خارجى نيستند .براى مثال در خودماندگى خردسالي، نوعى از در خودماندگى است كه در آن اختلال شديدى در ارتباط و رفتار ، كه معمولا به هنگام تولد و حتما تا پيش از 3 سالگى پيدا مى شود . وجوه مشخصه آن عبارت است از در خود فرو رفتگى ، كناره گيرى شديد از تماس با مردم ، تمايل به عدم تغيير ، مشغوليت ذهنى با موضوعات بى جان و اختلالات كلامى

نموى .

(2 Amniocentesis ) يا آمنيون شكافى كه عبارت است از ورود به رحم به روش جراحى از طريق شكم يا گردن رحم

(3autism spectrum quotient)

مآخذ: BBC News Health

آلرژى پاييزى را با سرما خوردگى اشتباه نگيريم

منبع:روزنامه جوان

پاييز دوباره فرا رسيده و تغييرات طبيعى مانند كاهش دما، تغيير در فشار هوا، افزايش سرعت باد و خشكى هوا از ويژگى هاى اين فصل است كه مسايلى را نيز به دنبال دارد.با وجود اين كه بسيارى از گياهان در پاييز به خواب زمستانى فرو مى روند بسيارى از دانه ها نيز رشد كرده و بذر افشانى مى كنند. در ضمن بسيارى از درختان از جمله نارون، اوكاليپتوس و برخى علف ها نيز در طول پاييز بذر افشانى مى كنند. بذر افشانى گياهان به همراه برخى عوامل تحريك زاى ديگر سبب بروز آلرژى يا حساسيت هاى فصلى مى شود كه آلودگى هوا، خشكى و سردى آن و وزش باد از جمله اين عوامل است.

از عوامل تشديد كننده درون منزل نيز مى توان از گرد و خاك، حيوانات اهلى و خانگى، دود سيگار و بوى برخى عطرها و اسپرى ها نام برد. واكنش هاى حساسيتى بدن براى مقابله با اين گونه موارد عبارتند از عطسه كردن، آبريزش بينى، گرفتگى بينى، خارش چشم، بينى و گوش و حتى گلو و قرمزى چشم.در افراد مبتلا به آسم نشانه هايى مانند سرفه، خس خس، تنگى نفس و احساس گرفتگى در ناحيه سينه نيز وجود دارد و استفاده از داروهاى عادى به اندازه متعارف نيز به تدريج تاثير خود را از دست مى دهد. برخى افراد هرگونه علايم فوق را به منزله سرما خوردگى فرض كرده و بى سبب

و خودسرانه از دارو استفاده مى كنند. در صورتى كه با كاهش علايم تشديد كننده وضعيت آن ها نيز روبه بهبودى مى رود.

در عين حال بيمارى هاى ديگرى مانند اگزما وقتى با علايم حساسيت و آلرژى مانند خارش و قرمزى پوست همراه شود تشديد شده و روبه وخامت مى گذارد. به منظور كاهش يا از بين بردن علايم فوق نيز از عوامل تشديد كننده مانند قرار گرفتن در جريان هواى سرد و آلوده پرهيز كنيد.نظافت اتاق خواب از اهميت قابل توجهى برخوردار است. بكوشيد منزل را از گرد و خاك پاك كنيد. حيوانات اهلى را در منزل نگاهدارى نكنيد و حتى الامكان در كنار افراد كه سيگار مى كشند قرار نگيريد. همچنين استفاده از عطر و اسپرى نيز توصيه نمى شود.

پيك شماره 13

منبع:روزنامه جوان

مصرف مداوم روغن زيتون رمز طول عمر

به گفته متخصصان رمز طول عمر افراد ساكن در كشورهاى شرقى مديترانه اى مانند چين و ژاپن داشتن رژيم غذايى مناسب و مصرف مداوم روغن زيتون است. دكتر يوسف اسكندرى گفت: رژيم غذايى افراد ساكن در كشورهاى شرقى مديترانه اى بهترين رژيم غذايى است چرا كه به جاى مصرف گوشت قرمز و چربيها از گوشت ماهى استفاده مى كنند. ميوه و سبزيجات در برنامه غذايى آنها جايگاه ويژه اى دارد و استفاده از روغن زيتون را به همراه غذا و يا هنگام طبخ غذا هرگز فراموش نمى كنند. دكتر اسكندرى در مورد مزيت مصرف روغن زيتون بيشتر توضيح داد و افزود: در مطالعات اخير وجود اسيد چربى به نام اولئيك اسيد و تركيباتى مانند فنول در روغن زيتون عامل ضد سرطانى بودن اين

ماده غذايى شناخته شده است. وى در پايان خاطرنشان كرد: همچنين روغن زيتون به دليل داشتن اسيدهاى چرب با زنجيره كوتاه از تشكيل كلسترول بد خون پيشگيرى مى كند و به اين ترتيب مصرف اين روغن براى بيماران قلبى- عروقى نيز بسيار مفيد است.

رابطه بيمارى ديابت و بروز بيمارى هاى لثه در كودكان

محققان مى گويند برخلاف تصور رايج بيمارى ديابت در سن پايين تر موجب بروز بيمارى هاى لثه مى شود.بررسى هاى جديد محققان اين دانشگاه نشان مى دهد در كودكان مبتلا به ديابت بيمارى هاى لثه ممكن است از سن شش سالگى آغاز شود.به همين علت محققان توصيه مى كنند پيش گيرى براى بروز اختلافات لثه و دندان از سن پايين ترى آغاز شود و پزشكان بيماران ديابتى خود را براى معاينات دندان معرفى كنند.در بررسى جديد بيش از صد و هشتاد فرد مبتلا به ديابت مورد بررسى قرار گرفتند كه سن آنان بين شش تا هيجده سال بود كه در ديابتى ها پلاك هاى دندانى بيشتر بود علاوه بر آن التهاب لثه بيشتر مشاهده مى شد.در صورت درمان نشدن بيمارى لثه اين اختلال پيشرفت مى كند و موجب جدا شدن لثه و تشكيل پلاك هاى بيشترى مى شود.

با مصرف شكلات يك سال بيشتر زندگى كنيد

انجمن شيمى امريكا در تازه ترين تحقيقات خود اعلام كرده است كه ممكن است شكلات هرگز ضررى براى سلامتى انسان ها نداشته باشد. تا پيش از اين گفته مى شد تركيبات آنتى اكسيدانى موجود در شكلات ها آن هم به ميزان قابل توجه به توليد نوعى پروتئين سرطانى و حتى بروز بيمارى هاى قلبى منجر مى

شود اما يافته هاى جديد دانشمندان چيز ديگرى را مى گويند. دانشمندان مى گويند كه چاى و نوشيدنى هاى مشابه منابع خوبى براى آنتى اكسيدان هاى ياد شده هستند اما اكنون شكلات به عنوان منبعى سرشار براى اين تركيبات شناخته شده است. در اين ميان ميزان فراوان آنتى اكسيدان هاى ياد شده در شكلات ها بيش از هر موضوع ديگرى قابل توجه بوده است. از سوى ديگر تحقيقات جداگانه به عمل آمده از سوى دانشمندان دانشگاه هاروارد نشان مى دهد كه مصرف شكلات حتى مى تواند موجب طولانى تر شدن عمر افراد شود. به طور كلى افرادى كه به طور هميشگى شكلات مصرف مى كنند حدود يك سال بيشتر از ساير افرادى كه از اين ماده غذايى مصرف نمى كنند عمر مى كنند از اين رو دانشمندان اميدوارند تا در آيند ه اى نزديك به شكلات به عنوان يك منبع غنى و غير قابل انكار مواد مغذى در رژيم هاى غذايى نگريسته شود.

روناس، گياه فراموش شده

روناس گياهى است كه بسيار مقاوم در برابر شورى آب و خاك و گرما مى باشد كه در اين گونه مناطق بسيار خوب عمل مى دهد و در برخى نقاط اين گياه به صورت خودرو و وحشى و در برخى نقاط ديگر آن را به صورت محصول كشاورزى و در آمد زا كشت مى كند. از جمله استان هايى كه اين گياه در آن به صورت خودرو مى رويد مى توان به استان هاى يزد، كرمان و كرمانشاه اشاره كرد. از ريشه روناس يكى از بادوام ترين رنگ هاى قرمز گياهى به دست مى آيد كه در صنعت قالى

بافى و گليم بافى مورد استفاده قرار مى گيرد و در زبان هاى مختلف با رنگ قرمز ارتباط دارد، به طورى كه در زبان رومى ها آن را روبيا و در آلمان بدان روت و در يونان اريترورانن گفته مى شود كه در همه اين زبان ها به معنى قرمز مى باشد. ريشه روناس مصارف پزشكى نيز دارد و مى توان از جمله فوايد رنگى خوراكى آن در تهيه خميردندان و لوازم آرايشى نيز تحقيقات لازم را به عمل آورد. همچنين سبزينه اين گياه وبوگ و ساقه جهت تغذيه دام مورد استفاده قرار مى گيرد. اين در حالى است كه اگر چه مناطق اروپايى خود نيز به كشت روناس مى پردازند اما به دليل سردى و شورى زمين در آن مناطق محصول مرغوبيت چندانى ندارد.

پيك شماره 9

منبع:روزنامه قدس

كاهش هورمون مردانه و احتمال مرگ در سالمندي

آزمايشها نشان مي دهد خطر مرگ در مرداني كه با كمبود ميزان هورمون تستسترون Testosteroneمواجهند بسيار بالاست.به گزارش بي بي سي، گروهي از محققان آمريكايي به بررسي ارتباط ميان ميزان هورمون تستسترون و بروز مرگ در 858 مرد بالاي 40 سال پرداختند. نتايج نشان داد كمبود اين هورمون احتمال مرگ را تا 88 درصد افزايش مي دهد. از آنجايي كه اين تحقيقات در سطح گسترده انجام نشده، هنوز كاستي هايي دارد و نياز به انجام تحقيقات بيشتر احساس مي شود.

خوشبيني و بهبود شكستگي مفصل ران

محققان براين باورند خوشبين بودن در التيام شكستگي مفصل ران مؤثر است.به گزارش ايسكانيوز به نقل از پايگاه اينترنتي دانشگاه Boston، مثبت گرايي در بهبود شكستگي مفصل ران مؤثر است. اين نتايج طي تحقيقاتي

بر روي 340 هزار فرد مسن كه مبتلا به شكستگي مفصل ران شده بودند و مثبت گرا بودند، به دست آمده است. اين افراد اظهار شادي و خوشبختي مي كردند و به آينده خود اميدوار بودند و احساس مي كردند كه بيماري آنان مانند افراد ديگر بهبود خواهد يافت.طي اين تحقيقات مشخص شد از ميان افرادي كه به اين بيماري مبتلا بودند، حدود 36 درصد آنان مثبت گرا، 13 درصد منفي گرا و 51 درصد آنان افسرده بودند كه افراد خوشبين بسيار سريعتر پياده روي مي كردند و نسبت به افراد ديگر سريعتر مي توانستند در صندلي بنشينند.

پرتو درماني و گرفتگي عروق قلبي

محققان به اين نكته دست يافتند كه پرتو درماني براي درمان سرطان سينه، باعث بروز گرفتگي عروق قلب در بيماران مي شود. به گزارش نشريه Science، طي 12 سال تحقيق و بررسي برروي افرادي كه تحت درمان با اشعه ايكس بودند، مشخص شد كه نشانه هايي از گرفتگي عروق قلبي در اين افراد نمايان شده است. بر همين اساس زنان مبتلا به سرطان سينه تحت درمان با اشعه، 15 تا 20 درصد در معرض خطر ابتلا به امراض قلبي- عروقي قرار دارند. علاوه بر اين، پزشكان به اين دسته از مبتلايان توصيه مي كنند براي تقويت قلب خود از سير و كلم بروكلي و ديگر سبزي ها استفاده كنند يا در معرض نور غيرمستقيم خورشيد قرار بگيرند.

براي كاهش وزن بدن خود ماست بخوريد

محققان علوم تغذيه مي گويند: ماست، چربي هاي اضافي بدن را مي سوزاند.به نقل از پايگاه اينترنتي«Health Day»، پژوهشگران علوم غذايي اعلام كردند: ماست توانايي بدن را براي كاهش

چربي هاي اضافي، تقويت مي كند.علاوه بر اين مصرف ماست به حفظ سلامت و وضعيت مناسب بدن كمك مي كند.به گفته محققان، افرادي كه به طور منظم ماست كم چرب مصرف مي كنند، بيشتر از افرادي كه فقط دريافت كالري خود را كم مي كنند، در كاهش وزن خود موفق مي شوند. ماست همچنين مي تواند باعث از بين رفتن باكتريهاي مضر در معده شده و منجر به بهبود هضم غذا و كاهش سوء هاضمه شود.

پاركينسون درمان پذير شد

محققان اسكاتلندي موفق شدند سلولهاي بنيادي را به صورت موفقيت آميز براي درمان بيماري هايي چون پاركينسون و چاقي به كار برند.به گزارش ايسنا، اين محققان با استفاده از بن يافته هاي برگرفته از جنين انساني، بدون نقايص ژنتيكي موفق شدند نقص چاقي را در حيوانات آزمايشگاهي و در محيط آزمايشگاه مرتفع كنند. دانشمندان بر اين عقيده اند كه بن يافته ها قادرند در سطح مولكولي، تغييراتي ايجاد كنند كه بر اين اساس مي توان از اين سلولها براي درمان و حتي كنترل و پيشگيري از بيماري هاي متعدد استفاده كرد. نكته قابل ذكر اينكه اين تحقيقات همچنان در مرحله آزمايشگاهي است و تا رسيدن به درمان دقيق و موثر براي چاقي و پاركينسون راه درازي در پيش است.

پيك شماره 4

منبع:روزنامه قدس

نقرس و احتمال بيماري قلبي

نقرس يكي از بيماريهاي مخرب مفاصل بدن به شمار مي رود كه از پاها و زانوها شروع مي شود و باعث عفونت آنها مي گردد. به عقيده پژوهشگران، نقرس آرتروز شديد و حاد است كه از ميزان بالاي اسيد اوريك خون سرچشمه مي گيرد. هنگامي كه اسيد اوريك

خون زياد شود، در مفاصل توليد پلورهايي مي كند كه در صورت تداوم و درمان نشدن، در استخوانها نشست كرده و باعث عفونت مي شود. نقرس سبب انفاركتوس ميوكارد مي شود كه يكي از حملات قلبي شديد به شمار مي رود كه عامل مرگ بسياري از مبتلايان مي باشد. همچنين تحقيقات نشان دهنده نوعي ارتباط ميان اين بيماري و افراد غير الكلي، مصرف كنندگان داروهاي ادرارآور و آسپرين، افراد چاق و مبتلايان به ديابت است. با اين وجود بهترين روش، رعايت رژيم غذايي و مراجعه به پزشك معالج ذكر شده است.

غذاهاي بسته بندي آلرژي را افزايش مي دهد

بررسيها نشان مي دهد پوششهايي كه در بسته بندي بسياري از غذاها استفاده مي شوند حاوي مقدار زيادي لاتكس (لاستيك خام) است كه به آلرژي هاي مرگبار منجر مي شود. در آزمايشي كه توسط سازمان بهداشت و سلامت انگلستان روي 21 محصول غذايي صورت گرفت، مشخص شد يك سوم از اين محصولات داراي پوشش لاستيك خام يا مواد لاتكس هستند كه اين مواد از بسته بندي ها به محصولات غذايي سرايت كرده و به بروز آلرژي منجر مي شوند. مطالعات نشان مي دهد بالاترين سطح آلودگي به وسيله پروتئينهاي لاتكس در بسته هاي بستني است كه شامل 274 نانوگرم در هر يك ميلي متر پروتئين لاتكس است كه چهار عدد از آنها نامعروف به «Hev» آلرژي زاست و دشمن سلامتي است. به اعتقاد دانشمندان يك نانوگرم در ميلي متر سبب بروز آلرژي خطرناك مي شود. اين آلرژيها در سطح بالا نسبت به بافتهاي پيوندي واكنش نشان مي دهد و در سطح پايين تر به صورت

خارش، سوزش و قرمزي پوست بروز مي كند.

شام ديابتي ها

بررسي ها نشان مي دهد افراد ديابتي كه در شب بسيار غذا مي خورند، عوارض اين بيماري در آنها افزايش مي يابد. به نقل از پايگاه اينترنتي دانشگاه واشنگتن، طي تحقيقاتي بر روي 714 بيمار ديابتي كه حدود 10 درصد آنها اظهار داشتند پس از صرف شام بيش از يك چهارم كالري كه روزانه دريافت كرده بودند دوباره مواد غذايي مصرف كردند، مشخص شد اين افراد حدود دو تا سه برابر بيشتر در معرض چاقي، افزايش قند خون، عوارض بيماري ديابت مانند بيماري هاي قلبي، عدم فعاليت كلاير و تخريب تارهاي عصبي قرار دارند. محققان بر اين باورند، افراد ديابتي كه در شب زياد غذا مي خورند دچار افسردگي، عصبانيت و احساسات منفي ديگر خواهند شد. پزشكان توصيه مي كنند افراد ديابتي كه در شب زياد غذا مي خورند، براي جلوگيري از عوارض اين بيماري به پزشك مراجعه كنند، البته داروهاي ضد افسردگي براي كاهش اين عوارض در برخي از افراد مؤثر خواهد بود.

زعفران و درمان افسردگي

تحقيقات جديد نشان مي دهد در درمان افسردگي تأثير زعفران با دُز معين و كنترل شده درمقايسه با داروهاي ضد افسردگي بسيار مفيدتر خواهد بود. افسردگي تغييرات بيوشيميايي در مغز ايجاد مي كند و به بيماري در بزرگسالي منجر مي شود. از زمانهاي قديم و در طب سنتي ايران، از زعفران به عنوان داروي ضدافسردگي استفاده مي شده است. در چند تحقيق انجام شده مشخص شده كه تأثير زعفران با دُز معين و كنترل شده در مقايسه با داروهاي ضد افسردگي متداول مانند «ايمي

پرامين» و «فلوكسيتين» بسيار مفيدتر است. استفاده از زعفران بسيار بي خطرتر و سودمندتر از داروهاي ضد افسردگي است علاوه بر اين بيشتر بيماران به دليل آثار سوء داروهاي شيميايي ضد افسردگي مانند خشكي دهان و احتمالاً عقيمي، ميل چنداني به استفاده از اين گونه داروها ندارند. همچنين زعفران حاوي مقاديري ماده مخدر بوده كه در صورت استعمال بيش از اندازه آن اثرات نامطلوب خود را در فرد نشان خواهد داد.

كودكان خود را در چرخ هاي خريد نگذاريد

محققان پس از بررسيهاي فراوان اعلام كردند، قرار دادن كودكان در چرخهاي خريد امري بسيار خطرناك و مرگبار است. گروهي از پزشكان در بيانيه اي اظهار داشتند كه سال گذشته 24هزار كودك آمريكايي در سانحه هاي چرخهاي خريد آسيب ديدند و 90 درصد اين حوادث در حضور پدر و مادران اين كودكان رخ داده است بيشتر اين حوادث هنگامي اتفاق افتاده است كه كودك درون چرخهاي خريد به جايي متصل نيست و هنگامي كه مي ايستد ناگهان به بيرون از چرخ خريد پرتاب مي شود و چرخهاي مخصوص خريد طوري طراحي شده اند كه داراي مركز جاذبه هستند، به طوري كه حتي كودكي كه در چرخ نشسته نيز ممكن است به بيرون پرتاب شود و هنگامي كه روي زمين فروشگاهها پرتاب مي شوند، سر و گردن آنان دچار آسيب و كبودي شده و در مراحل حادتر دچار ضربه مغزي مي شوند و جالب توجه است به منظور حل اين مشكل و به سفارش كارشناسان، چرخهايي مخصوص خريد طراحي شده است؛ به طوري كه يك ماشين پلاستيكي به آن متصل است و بسيار به سطح زمين

نزديك است

پيك شماره 5

منبع:روزنامه قدس

تاثير موسيقي بلند بر استفاده از قرصهاي شادي بخش

موسيقي بلند تاثيرات استفاده از قرص شادي بخش را تشديد مي كند. استفاده از قرصهاي شادي بخش در طولاني مدت باعث تخريب گسترده مغز مي شود. دانشمندان كشف كرده اند، گوش دادن به موسيقي بلند همزمان با استفاده از قرصهاي شادي بخش بر فعاليتهاي مغزي تاثيرگذاشته و تاثيرات قرصهاي شادي بخش را افزايش مي دهد. اين حالت در زمان گوش ندادن به موسيقي از بين مي رود. يافته هاي جديد نشان مي دهد، فركانسهاي موجود در موسيقيهاي الكترونيكي تاثيرات قرصهاي شادي بخش را پس از مصرف تا 5 روز افزايش مي دهد در نتيجه روند از بين رفتن فعاليتهاي مغزي دو برابر مي شود. دانشمندان در تلاشند با روشن كردن اثرات استفاده ازقرصهاي شادي بخش بر فعاليتهاي مغزي، آمار استفاده ازآن را به پايين ترين حد برسانند.

علايمي از قبيل پوست رنگ پريده، سرد و مرطوب در سالمندان بايد جدي تلقي شود

پوست رنگ پريده، سرد و مرطوب، لرزيدن و احساس ضعف در حين راه رفتن مي تواند نشانه ابتلا به سندرم " كاهش دما" در سالمندان باشد. دكتر "AndrewSibotte"، پزشك متخصص طب سالمندان در آخرين نشريه خبري National Health in Aging، با اشاره به اين مطلب، آورده است: از آن جا كه سالمندان سوخت و ساز كندتري نسبت به جوانان دارند، دماي عمومي بدن آنها نيز پايين تر بوده و همين مسأله باعث قرار گرفتن در معرض ابتلا به "سندرم كاهش" دما در اين افراد مي شود.وي نشانه هاي سندرم ياد شده را شامل لرزيدن، پوست رنگ پريده،

سرد و مرطوب، ضعف عمومي، اشكال در راه رفتن و اختلال در تنفس عنوان كرده و يادآور مي شود: سالمندان بايد آگاه باشند كه قواي بدن آنها، اجازه فعاليت طولاني مدت در هواي سرد را نمي دهد؛ به همين جهت استراحت در منزل در فصل سرد، خصوصا حين بارش برف بهترين اقدام براي آنها محسوب مي شود.اين متخصص طب سالمندان، همچنين در خصوص سرما و اثر آن بر روي بيماران قلبي عروقي هشدار داده و خاطر نشان مي كند: كليه افراد مبتلا به اختلالات گردش خون نيز در معرض عوارض سوء سرما قرار دارند و نشانه اين امر نيز پوست زرد تا خاكستري و بسيار مرطوب بوده كه در صورت ادامه وضعيت به رنگ قرمز يا كبود مي گرايد؛ در حقيقت متعاقب كبود شدن رنگ پوست، جريان خون نيز بسيار كند مي شود و همين مسأله فرد را درمعرض سكته قلبي قرار مي دهد.

چاقي شكمي خطرناك ترين نوع چاقي است

هرگاه انرژي دريافتي افراد بيش از انرژي مصرفي شان باشد، ضمن برهم خوردن تعادل قد و وزن، با انباشت توده هاي چربي در ناحيه باسن يا شكم، چاقي باسني ( گلابي شكل) يا چاقي شكمي ( سيبي شكل) و در مواردي هر دو چاقي بروز مي كند.

چاقي شكمي زمينه ساز بيماريهايي همچون ديابت نوع 2، حملات قلبي و گرفتگي رگهاست؛ زيرا به اين وسيله اسيدهاي چرب در معرض راديكالهاي آزاد كه از طريق غذا، هوا و نوشيدني وارد بدن شده اند، اكسيد شده و چربيهاي مضر (LDL) را ايجاد مي كنند. اين چربيهاي مضر نيز قادرند چربيهاي ذخيره شده در كبد را آزاد

و وارد خون كنند و به اين وسيله ضمن ايجاد پلاك در رگها و گرفتگي آنها، از طريق خون به ساير نقاط همچون قلب رسيده و منجر به حملات قلبي شوند.

مصرف مواد غذايي حاوي اسيد چرب امگا-3 از سردردهاي ميگرني پيشگيري مي كند

مصرف مواد غذايي حاوي اسيد چرب امگا -3 به ويژه غذاهاي دريايي همچون ماهي و ميگو در پيشگيري از بروز آسم، افسردگي و سردردهاي ميگرني مؤثر است. گروهي از دانشمندان با بررسي ارتباط رژيم غذايي افراد و بروز آسم دريافتند كه مصرف غذاهاي دريايي به دليل داشتن ماده مغذي اسيد چرب امگا-3 در پيشگيري و حتي درمان آسم در افراد به ويژه در كودكان نقش دارد. همچنين، نتايج تحقيقات ديگري حاكي است ميزان اسيد چرب امگا-3 در خون افرادي كه دچار افسردگي هستند كمتر از ميزان طبيعي است. مصرف مواد غذايي حاوي امگا-3 چند روز قبل از شروع عادت ماهانه از فشار رحمي و دردهاي سيكل ماهانه مي كاهد.

گياه زردچوبه در پيشگيري از سرطان پروستات تاثير دارد

محققان معتقدند مصرف زردچوبه تأثير بسيار زيادي در درمان و پيشگيري از سرطان پروستات دارد.به گزارش ايسنا به نقل از Health Day، محققان در آمريكا معتقدند علاوه بر زردچوبه گياهاني مانند گل كلم، كلم بركلي و كلم معمولي در درمان سرطان پروستات و پيشگيري از آن بسيار موثرند.آمارها نشان مي دهد سرطان پروستات دومين سرطان كشنده در ميان مردان به شمار مي رود.

پيك شماره 6

منبع:روزنامه قدس

نعنا مسكن سردردهاي عصبي است

دكتر"اميد صادق پور"، داروساز و عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشكي ايران در گفت و گو با ايسنا در خصوص

"سردرد و فرآورده هاي دارويي گياهي مؤثر برآن" گفت: بيماراني كه به علت انقباضات طولاني مدت عضلات و گرفتگي و فشارعروق اطراف آن، همچنين وجود استرس و مشكلات عصبي به سردردهاي تنشي ناشي از اختلالات مذكور دچار هستند، به وسيله نعنا تسكين مي يابند. عضو مؤسسه مطالعات تاريخ پزشكي و طب مكمل، همچنين گياه " شيرين بيان" را در درمان سردردهاي سينوسي مؤثر دانست و افزود: سينوزيت با عفونت سينوسهاي بيني، پيشاني و صورت موجب سردردهاي شديدي در اطراف چشم و پيشاني مي شود كه براي از بين بردن عفونت آن علاوه بر استفاده آنتي بيوتيك به صورت معمول، گياه شيرين بيان و اكي ناسه به عنوان ضد ويروس و تقويت نيروي ايمني بدن مؤثر است.

مصرف كنندگان كاكائو، كمتر دچار حمله قلبي مي شوند

احتمال مرگ ناشي ازسكته قلبي در افرادي كه دائما از شكلاتهاي تيره و حاوي درصد بالاي كاكائو استفاده مي كنند، 50 درصد كمتر از كساني است كه كاكائو مصرف نمي كنند. به نقل از جديد ترين شماره نشريه internalmedicine، براساس تحقيقات پژوهشگران هلندي با وجود اين كه سابق بر اين تصور مي شد كاكائو به علت دارا بودن مقادير زياد چربي، شكر و كالري، تأثير چندان خوشايندي بر سلامت قلب ندارد، اما امروزه مشخص شده كاكائو با دارا بودن نوعي ماده شيميايي ضد فشارخون، موارد مرگ ناشي از ايست و نارسايي قلبي را تا حد زيادي كاهش مي دهد.همچنين، وجود نوعي ماده آنتي اكسيدان، معروف به فلاوونول در كاكائو، عملكرد سلول هاي عروق خوني را بهبود بخشيده و از سخت شدن عروق كه ناشي از تجمع كلسترول است، تا حد

زيادي جلوگيري مي كند.به همين دليل پژوهشگران اذعان مي كنند شايد علت اين كه كاكائو تاكنون به عنوان ماده ضد سرطان نيز شناخته شده وجود همين ماده آنتي اكسيدان باشد.

نقاشي درماني ؛ مشكلات هيجاني كودكان كم شنوا را كاهش مي دهد

كشيدن نقاشي به عنوان يك روش هدايت شده روان تحليلي مي تواند مشكلات هيجاني كودكان كم شنوا را كاهش دهد. تحقيقات و پژوهشهاي انجمن علمي روانشناسي باليني ايران حاكي از آن است، به دليل اينكه افراد مي توانند از طريق نقاشي دروني ترين افكار خود را نشان دهند بنابراين، استفاده از نقاشي به عنوان يك تسهيل گر بين دنياي درون و برون، مشكلات هيجاني را كاهش مي دهد. همچنين، نقاشي درماني، ثبات هيجاني و اعتماد به نفس اين كودكان را افزايش داده و خستگي، برانگيختگي هيجاني و خلق گرفته در آنها را از بين مي برد.نتايج يافته ها نشان مي دهند كه با مشاهده ترسيمهاي كودكان مي توان ويژگي هاي شخصيتي و پختگي شناختي آنها را نيز سنجيد.

كاهش وزن بي دليل كودك را جدي بگيريد

به گفته يك متخصص طب كودكان، از دست دادن بي دليل وزن در كودك همراه با بداخلاقي و كم خوابي مي تواند نشانه پركاري تيروئيد يا تيروئيد سمي باشد. دكتر "فهيمه كيان نژاد"، متخصص كودكان با اشاره به اين مطلب، اظهار داشت: 5 تا 7 سالگي شايع ترين سن ابتلا به عارضه پركاري تيروئيد در كودكان بوده و عموماً افراد مبتلا به اين اختلال شديداً لاغر هستند. وي جنب و جوش بيش از حد، كاهش وزن، كم اشتهايي، بداخلاقي و در نهايت كم خوابي را مهمترين

نشانه هاي پركار شدن غده تيروئيد دانست و يادآور شد: لرزش مختصر دست، همچنين تورم غده تيروئيد در ناحيه گردن بيمار كه گاهي به اندازه يك گردو است، ديگر علايم ابتلا به اين عارضه را شامل مي شود. وي انجام فوري آزمايش هورمونهاي تيروئيدي را براي سنجش وضعيت بيمار ضروري خواند و تصريح كرد: اگر كودك دچار عارضه تيروئيد سمي باشد، تأخير در درمان وي، مي ت_واند منجر به عقب افتادگي ذهني و افت ضريب هوشي شود. اين متخصص كودكان بررسي وضعيت سلامت غده تيروئيد را براي همه كودكان در آستانه ورود به دبستان مهم دانست و همچنين گفت: براي جلوگيري از بروز مشكل در يادگيري كودك، بهتر است وي براي بررسي پركاري و كم كاري اين غده حياتي كه تأثير مهمي در قواي ذهني فرد دارد، مورد آزمايش قرار گيرد.

اضطراب و زندگي ناسالم سن بلوغ دختران را كاهش داده است

بررسيهاي جديد محققان نشان مي دهد، اضطراب و چاقي سن بلوغ دختران را كاهش مي دهد. مطالعات دانشگاهيان بريستول انگليس نشان مي دهد: اضطراب و زندگي ناسالم در جوامع امروزي موجب شده دختران در مقايسه با مادران خود 5/1 سال و در مقايسه با مادربزرگهاي خود دو سال زودتر بالغ شوند.

پيك شماره 7

منبع:روزنامه قدس

آب سيب و تأثير آن بر سكته مغزي و سرطان

نتايج مطالعات نشان مي دهد نوشيدن روزانه يك ليوان آب سيب مي تواند از بروز سكته مغزي، بيماريهاي قلبي و سرطان جلوگيري كند. به گزارش پايگاه آب سيب تأثير بسزايي در درمان بسياري از بيماريها دارد، زيرا آب سيب شامل فنوليك و آنتي اكسيدان قوي است كه

در مقابل بسياري از بيماريها واكنش مي دهد. البته عواملي مانند رنگ، زمان چيدن سيب، منطقه اي كه سيب در آن جا رشد مي كند و شرايط نگهداري آن در ميزان فنوليك تأثير خواهد داشت. آب سيب مي تواند به بهبود وضعيت مزاجي منجر شده و كاركرد دستگاه گوارش را تقويت كند. همچنين آب سيب باعث كاهش احتمال بيماري غيرقابل درمان آلزايمر مي شود.

تأثير لنزهاي آلوده در ابتلا به عفونت قرنيه

بررسي ها نشان مي دهند لنزهايي كه در معرض آلودگي قرار مي گيرند، سبب عفونتهاي قرنيه اي مي شوند. عفونت قرنيه اغلب سبب التهاب قرنيه مي شود كه اين عفونت بسيار جدي است و گاهي اوقات سبب از دست دادن بينايي مي شود و در بعضي موارد افراد به پيوند قرنيه نياز خواهند داشت. طبق سالانه از بين ده هزار نفري كه از لنزهاي آلوده استفاده مي كنند، حدود 4 تا 21 درصد آنها به عفونت قرنيه مبتلا مي شوند. آلودگي لنز در اثر تماس با نوعي قارچ كه معمولاً در گياهان و خاك يافت مي شود به وجود مي آيد كه لنزها در فضاهاي خارجي قرار مي گيرند و دچار اين آلودگي مي شوند. محققان توصيه مي كنند، استفاده كنندگان توجه زيادي به امر بهداشت داشته باشند، بويژه هنگام گذاشتن لنز به چشمان خود دستان خود را به خوبي بشويند و خشك كنند و بعد از هر بار مصرف، لنز را در محلول جديدي كه مخصوص لنز است قرار دهند.

كشف نوع جديدي از جنون گاوي

محققان كانادايي نوع جديدي از جنون گاوي را كشف كرده اند كه از سال

2003 تاكنون هشت مورد از اين نوع بيماري در اين كشور مشاهده شده است. محققان با انجام آزمايشهايي بر روي يك نمونه گاو بالغ در يك آزمايشگاه ايالتي به مدت 24 ساعت به اين نتيجه دست يافته اند كه البته تاكنون تحقيقات آنان در اين مورد به پايان نرسيده و هنوز اعلام نكرده اند اين حيوان در كدام ايالت و چگونه به اين بيماري مبتلا شده است. مشاهده هشت مورد از جنون گاوي در كانادا از سال 2003 تاكنون سبب شده كه دولت آمريكا براي جلوگيري از شيوع اين بيماري تا زماني كه علل ابتلاي آنان به اين بيماري مشخص نشده، از وارد كردن گاوهاي كانادايي به اين كشور خودداري كنند. جنون گاوي بيماري مغزي است كه بر اثر مصرف فرآورده هاي گاو و گوسفند بيمار به انسان سرايت مي كند.

از خوردن كاهو و اسفناج غافل نشويد

نتايج مطالعات نشان مي دهد كاهو نه تنها به عنوان يك غذا، بلكه به عنوان يك داروي گياهي نيز استفاده مي شود و به عنوان يك داروي مسكن مفيد است. محققان توصيه مي كنند افراد بايد مصرف گياهان سبز رنگ مانند كاهو و اسفناج را حدود 2 تا 3 برابر افزايش دهند و حداقل هفته اي سه بار به مصرف اين سبزيها بپردازند؛ زيرا اين گياهان حاوي آنتي اكسيدان قوي هستند و از پيشرفت سرطان جلوگيري مي كنند و خطر ابتلا به سرطان سينه، ريه و پوست و همچنين خطر ابتلا به نابينايي را در سنين پيري كاهش مي دهد. علاوه بر اين سبزيجات سبز رنگ داراي ويتامين Bهستند كه براي سلامت قلب بسيار مفيدند و

از مشكلات تنفسي جلوگيري مي كنند. به عقيده محققان افرادي كه سبزيهاي سبز رنگ مصرف مي كنند نسبت به افراد ديگر حدود 30 تا 40 درصد كمتر به سرطان روده مبتلا مي شوند.

آدامس و سالم سازي دندان

بزودي نوعي آدامس براي جلوگيري از كرم خوردگي و فساد دندان وارد بازار خواهد شد. باكتريهاي اسيد لاكتيك موجود در اين نوع آدامس از چسبيدن باسيل هاي فاسدكننده و مخرب به دندان ممانعت مي كنند و باعث سالم ماندن دندانها مي شوند. محققان انجمن شيمي آلمان معتقدند كه با كمك باكتريها مي توان مقدار زيادي از عوامل فاسدكننده و پوسيدگي دندان را بالاي 50 درصد كاهش داد. آزمايش اين باكتريها در سري جديد آدامسهايي كه سال آينده به بازار عرضه خواهند شد، موفقيت آميز بوده است. به طور كلي عامل اصلي فساد دندان باكتريهاي استرپتوكوك هستند كه در حجم زيادي در پلاكهاي دنداني يافت مي شوند و باعث ترشح نوعي اسيد مي شوند كه ميناي دندان را از بين مي برد. اين باكتريها از طريق افزايش جريان بزاق در كاهش پوسيدگي مؤثر هستند.

پيك شماره 8

منبع:روزنامه جوان

آلودگى هوا و زايمان پيش از موعد

دانشمندان استراليايى اعلام كردند: زنان باردارى كه در معرض مقادير اندكى از آلودگى هوا قرار مى گيرند با خطر وضع حمل زودرس و پيش از موعد مواجه هستند. بررسى ها نشان داد كه قرار گرفتن در معرض آلاينده هاى هوا به ويژه در سه ماهه اول باردارى تا درصد احتمال زايمان پيش از موعد را افزايش مى دهد. به علاوه گاز ازن مى تواند اين احتمال را تا >?? درصد افزايش دهد

خرما،

انجير و كشمش جايگزين زولبيا

معاون بهداشتى دانشگاه علوم پزشكى شيراز استفاده ازشيرينيهاى طبيعى به ويژه خرما، انجير و كشمش را بهترين جايگزين براى ساير شيرينى هاى ارايه شده در ماه مبارك رمضان اعلام كرد.دكتر احمدرضا فلاح زاده روزه داران را از مصرف بيش از اندازه زولبيا و باميه و همچنين شيرينى هاى مصنوعى منع كرد و گفت:هم اكنون در دنيا بيش از ??? ميليون ديابتى وجود دارند كه اين تعداد در ايران بيش از سه ميليون نفر هستند ضمن اين كه سه ميليون نفر نيز پره دياتيك اند كه ?? درصد از اين تعداد بالاخره مبتلا به ديابت نوع ? مى شوند.

بهبود حافظه با چرت كوتاه روزانه

تحقيقات جديد دانشمندان امريكايى نشان مى دهد حتى يك چرت كوتاه و حداكثر يك ساعتى در طول روز مى تواند سبب تقويت درصدى قوه يادگيرى و حافظه انسان شود. تاثير مثبت خواب شبانه بر توانايى هاى ذهنى و قوه حافظه انسان از مدتها پيش براى دانشمندان روشن شده و اهميت مرحله اى از خواب شبانه موسوم به «آريى ام» كه بيشتر روياهاى شبانه در آن رخ مى دهند كاملا آشكار شده است.

استرس مادر باعث كم وزنى جنين مى شود

به گفته محققان هورمون تنش زاى كورتيزول ممكن است مكانيزم بالقوه اى براى انتقال تنش مادر به جنين باشد و مى تواند در كاهش وزن نوزاد در هنگام تولد نقش داشته باشد. آنان معتقدند كورتيزول مى تواند بطور مستقيم از طريق جفت به جنين منتقل شود و بر رشد جنين تاثير بگذارد و جنين مادرانى كه ميزان بالاى افسردگى، اضطراب و تنش را نشان مى دهند

در نيمه دوران باردارى وزن كمترى دارند و كوچكتر از اندازه متوسط هستند.

رابطه افسردگى با درمان آكنه

نتايج يك پژوهش جديد ارتباط داروى «روكوتان» مورد استفاده در درمان جوش هاى پوستى (آكنه) با ايجاد افسردگى را تاييد كرد. به گزارش بى. بى. سى پژوهشگران اعلام كردند اين دارو در موشها رفتار توام با افسردگى ايجاد كرده است.اين پژوهش زمانى انجام شد كه برخى گزارش ها حاكى از آن بود كه اين دارو از زمان معرفى آن در سال ???? تاكنون موجب افسردگى و خودكشى بيماران شده است.

پيك شماره 16

منبع:روزنامه جوان

آدامس هاى قندى دشمن اصلى دندان

يك دندانپزشك گفت: مسواك زدن صحيح به ويژه قبل از خواب، مصرف كمتر غذاهاى قندى از جمله شكلات، بيسكويت و يا حتى آدامس هاى قنددار، استفاده از دانه هاى روغنى به عنوان اغذيه در ساعات مدرسه، استفاده از نخ دندان بعد از مسواك زدن و در نهايت مراقبت ويژه از دندان ها از سن ? تا?? سالگى از اقدامات لازم و موثرى است كه دانش آموزان مى توانند در حفظ سلامت دهان و دندان هاى خود انجام دهند. دكتر محسن عباسى با اعلام اين مطلب نسبت به كيفيت و نوع تغذيه دانش آموزان در منزل و مدرسه تاكيد كرد و گفت: دانش آموزان بايد از مواد قندى كمتر استفاده كنند. به اين صورت كه سعى كنند در منزل و در بين وعده هاى غذايى روزانه به جاى مصرف شكلات، آب نبات و بيسكويت ها بيشتر از ميوه جات و دانه هاى روغنى مثل گردو، بادام و فندق استفاده كنند زيرا مواد قندى چسبندگى بسيار بالايى به دندان ها

دارند. وى با اشاره به اين كه در مكانيسم پوسيدگى، مواد قندى با ميكروب هاى داخل دهان تشكيل اسيد لاكتيك مى دهند افزود: اسيد لاكتيك باعث حل شدن مواد آهكى داخل مينا مى شود و در نهايت پوسيدگى ايجاد مى كند. لذا هرچه كمتر از مواد قندى در برنامه تغذيه اى دانش آموزان استفاده شود سلامت دهان و دندان آنها بيشتر حفظ خواهد شد. دكتر عباسى با اشاره به اين كه نوع مسواك در حفظ سلامت دهان و لثه چندان اهميت ندارد گفت: نوع خمير دندان نيز در حفاظت بيشتر از دندان ها مهم نيست زيرا اكثر خمير دندان ها از تركيبات مشابه برخوردارند اما بايد توجه شود كه مسواك زدن حتما بايد با استفاده از خمير دندان باشد.

بوى بد دهان قابل درمان است

رئيس انجمن دندانپزشكان اصفهان گفت: بوى بد و نامطبوع دهان قابل درمان است. دكتر كوروش رحيمى افزود: بوى بد دهان از موارد شايع بين افراد است و به همين دليل اغلب خود فرد هم متوجه آن نيست چون به آن عادت كرده است. وى با اشاره به اينكه بوى بد دهان از نظر آداب معاشرت اجتماعى براى افراد مشكل آفرين است و بايد علت آن شناخته شود گفت: اشكالات حفره دهان يكى از علتهاى اصلى بوى نامطبوع دهان مى باشد. وى اظهارداشت: همچنين اختلالات گوارشى مانند اختلال در مرى ومعده در افرادى كه مرتبا ترش مى كنند و يا عفونتها و آبسه هاى ريوى، التهاب حفره بينى، سينوزيت (التهاب سينوس ها)، رنيت(التهاب مخاط بينى)و التهاب ناحيه حلق مثل گلودردهاى چركى نيز سبب بوى بد دهان مى شود. رحيمى با بيان اينكه

بيماريهاى لثه نظير پيوره، التهاب لثه، لقى و پوسيدگى دندانها هم از شايعترين علل بوى بد دهان مى باشد افزود: تجمع ميكروارگانيسمها و تخمير قندها در محل پوسيدگى و موارد ديگر نيز سبب بدبويى دهان مى شود. وى گفت: گرسنگى، گرسنه خوابيدن و خوردن بعضى از غذاهاى بودار به خصوص در شب مانند غذاهاى آماده كه در آن سير و پياز و ادويه استفاده شده باشد به نوعى باعث بوى بد دهان مى شود. وى تصريح كرد: استفاده از مسواك قبل و بعد از صبحانه و هر وعده غذايى، ليموترش، شربت پرتغال و يا يك سبزى معطر مثل نعناع، مرزه و تلخون مى تواند از بوى بد دهان جلوگيرى كند.

خاصيت ضد باكتريايى گياه چاى

گياه چاى منبع غنى از كاتچين ها مى باشد كه بيشترين اثرات ضد ميكروبى و ساير اثرات درمانى به اين كاتچين ها به خصوص اپى گالوكاتچين گالات كه منحصر به گياه چاى مى باشد مربوط است. گياه چاى Camellia sinensisيك درخت هميشه سرسبز متعلق به خانواده Theaceaeاست كه برگ هاى اين گياه حاوى پلى فنل هاى اختصاصى و يك آنزيم پلى فنل اكسيداز ميباشد. اثرات ضد ميكروبى چاى به دو صورت مستقيم و غيرمستقيم عمل مى كند. اثرات مستقيم چاى ممكن است باكتريواستاتيك يا باكتريوسيد باشد و اثرات غيرمستقيم چاى روى باكترى ها با واسطه اثر بر آنزيم هاى پروتئين است كه اين فعاليت از خصوصيت astrigencyچاى ناشى مى شود. اثر ديگر چاى جلوگيرى از توسعه مقاومت آنتى بيوتيكى است كه كاتچين هاى چاى با برداشت راديكال هاى آزاد باعث اين عمل مى شوند. همچنين در باكتريهاى اسپوردار باعث كاهش

مقاومت گرمايى اسپورها مى شود. از ديگر مكانيسم هاى احتمالى چاى بر باكتريها عمل كردن كاتچين هاى چاى به عنوان سيدروفور است كه آهن محيط را جذب كرده و از دسترس باكترى دور مى كند. گفتنى است تاريخچه چاى به عنوان يك نوشيدنى به چين در حدود ???? سال قبل از ميلاد مسيح در زمان امپراتورى Shen Nungبرمى گردد .

پيك شماره 10

منبع:روزنامه جوان

هنگام نوشتن زياد خم نشويد

به گفته كارشناسان پزشكى خم شدن بيش از حد و به مدت زياد در هنگام نوشت تكاليف درسى براى دانش آموزان، غذا خوردن و ساير كارها عوارض زيادى را براى ستون فقران در پى دارد.رعايت نكردن نكات ضرورى در مورد چگونگى نشستن در هنگام فعاليت در موارد حاد دو نوع قوز در ناحيه ستون فقرات ايجاد مى كند كه يكى قوز استخوانى و ديگرى قوزهايى است كه به علت بافت نرم و عضلات ايجاد مى شود.در اين ميان متخصصان ارتوپد اعلام كردند: افرادى كه در هنگام فعاليت در حالت نشسته از جمله خوردن و نوشيدن به مدت طولانى خم مى شوند مستعد پيدا كردن قوز نوع دوم هستند.گفتنى است اين معضل به ويژه در مورد دانش آموزان كه گاه به مدت طولانى در حالت نشسته و خم شده قرار مى گيرند، اهميت دارد.

مصرف «به» باعث تيزهوشى مى شود

ميوه «به» بواسطه خواصى كه دارد در درمان عفونت هاى ريوى و اختلالات روده اى بسيار مفيد و موثر ست. خوردن «به» براى رفع وسواس، افسردگى و تقويت اعمال معده، ورم حاد روده مفيد و معالج اسهال هاى ساده و خونى است. اين ميوه براى خونريزى هاى رحمى، بواسير

و رفع سوزش ادرار نيز مفيد است. دانه «به» از نظر طبيعت سرد و ترش است و پوست دانه به در آب گرم لعاب فراوانى مى دهد. از قديم لعاب بهدانه را براى رفع التهاب دستگاه گوارشى، مخاطها، رفع سرفه و سينه درد، خشكى حلق، سوزش و خشكى دهان و زبان، رفع گرفتگى صدا، تب بر و نيز براى درمان سل و زخم روده ها و غيره به كار مى بردند.

كاهش چربى هاى خون با انگور

يافته هاى يك پژوهش جديد نشان داد كه مصرف روزانه ?? گرم انگور قرمز كندرى با پوست در مدت ? هفته موجب كاهش چربى هاى بد خون مى شود. كلسترول بالا و چربى بد خون داراى رابطه مثبت و مستقيم با ابتلا به بيماريهاى قلبى - عروقى و مرگ ناشى از آن هستند. طبق آخرين آمار از هر ??? مرگ و مير، ??? مورد آن مربوط به بيمارهاى قلبى - عروقى است، بيماريهاى قلبى - عروقى به دليل ناكافى بودن جريان خون در شريان هاى احاطه كننده قلب بروز پيدا مى كنند كه چربى خون بالا يكى از عوامل موثر بر ابتلا به اين بيمارى هاست. طبق تحقيقات انجام شده استفاده از انواع انگور با پوست و هسته به خصوص انگور قرمز كندرى باعث كاهش چربى هاى بد خون مى شود.

كودكان را از دود سيگار دور نگه داريد

دود سيگار نه تنها براى افرادى كه سيگار مى كشند مضر است، بلكه براى افراد غير سيگارى كه در همين هواى آلوده نفس مى كشند، نيز ضرر دارد. استنشاق دود سيگار مى تواند موجب بروز مشكلات جدى از جمله

ذات الريه، برونشيت، عفونت هاى گوش و حمله هاى آسم به ويژه در كودكان شود. از اين رو متخصصان توصيه مى كنند كه سعى كنيد تا حد امكان احتمال قرار گرفتن كودك در معرض دود سيگار را كاهش دهيد. اگر شما والدينى سيگارى هستيد، هرگز نزديك كودكتان و يا در منزل سيگار نكشيد. همچنين از بازديدكنندگان، دوستان و اعضاى خانواده درخواست كنيد كه نزديك فرزندانتان سيگار نكشند. اگر در رستوران هستيد در قسمت افراد غير سيگارى بنشينيد.

پوست زنان سريع تر از پوست مردان پير مى شود

نتايج تحقيقات دانشمندان آلمانى نشان مى دهد پوست زنان در مقايسه با پوست مردان سريع تر پير مى شود. به گزارش خبرگزارى رويترز محققان با استفاده از يك فناورى ليزرى به سنجش ميزان آسيب ديدگى پوست در اثر نور خورشيد و همچنين افزايش سن انسان پرداختند. در اين مطالعه محققان با استفاده از پالسهاى ليزر مادون قرمز به بررسى لايه هاى عميق تر پوست و سنجش ميزان پيرى آن پرداختند و ميزان پروتيين هاى «كلاژن» و «الاستين» موجود در پوست افراد را بررسى كردند. كاهش «كلاژن و» و«الاستين» در پوست به طور معمول سبب پيدايش چين و چروك و كاهش نرمى پوست مى شود و نتايج اين مطالعه نشان داد زنان با افزايش سن سريعتر از مردان پروتيين هاى «كلاژن» پوست خود را از دست مى دهند. «كلاژن» گروهى از پروتيين ها در غشاى ميانى پوست هستند كه سبب استحكام پوست مى شوند. بدن انسان در سنين كودكى و جوانى ميزان زيادى «كلاژن» توليد مى كند اما با افزايش سن توليد اين ماده در بدن كاهش مى يابد

و در اين مطالعه مشخص شد كاهش توليد «كلاژن» در زنان سريعتر از مردان رخ مى دهد.

پيك شماره 11

منبع:روزنامه جوان

آب انار در بهبود پوكى استخوان مؤثر است

تازه ترين پژوهش ها نشان مى دهد ابتلا به پوكى استخوان مى تواند نشان دهنده اين امر باشد كه افراد مبتلا به اين بيمارى نسبت به افراد سالم - در گروه سنى مشابه - دچار پيرى زودرس هستند. پژوهشگران انگليسى دريافته اند كه افراد مبتلا به پوكى استخوان تحليل رفتن و التهاب مفاصل به لحاظ بيولوژيكى ?? سال سريع تر از همسالان سالم خود پير مى شوند. عوامل مختلفى از جمله وراثت آسيب به سلول هاى بدن از سوى راديكال هاى آزاد، چاقى و كشيدن سيگار در بروز اين پيرى زودرس نقش دارند. پوكى استخوان شايع ترين نوع بيمارى آرتروز است و معمولا افراد سالمند و مسن را مبتلا مى كند. مهمترين علايم اين بيمارى شامل درد مفاصل، گرفتگى عضلات و تورم مفاصل و استخوان هاست. مفاصلى كه عمدتا دچار اين حالت مى شوند زانوها، لگن و ستون فقرات هستند و مفاصل دست ها و پاها به ندرت دچار پوكى استخوان مى شوند. اين بيمارى اگر به طور مناسب و به موقع تحت درمان قرار گيرد قابل درمان است و هر چه زودتر درمان آغاز شود تاثير آن مطلوب تر خواهد بود. از سوى ديگر مطالعات اخير نشان داده است كه مصرف عصاره ميوه انار مى تواند در كاهش روند تحيل رفتن غضروف ها كه منجر به پوكى استخوان مى شود موثر باشد. مطالعات نشان مى دهد كه آب انار از فعاليت آنزيمى كه در افراد مبتلا

به پوكى استخوان به غضروف ها آسيب مى رساند جلوگيرى مى كند.

دستكارى جوشها باعث ايجاد لك هاى تيره و فرو رفتگى پوست مى شود

دستكارى جوشها و كندن آنها باعث ايجاد لك هاى تيره و فرو رفتگى پوست خواهد شد كه برطرف كردن آن بسيار مشكل است. دكتر فرانك احسانى شايع ترين بيمارى پوستى در نوجوانان و جوانان، جوش هاى غرور و جوانى است كه در اصطلاح علمى به آن آكنه مى گويند. اين جوشها در اثر التهاب غدد چربى پوست به وجود مى آيند كه معمولا بعد از سن بلوغ و با فعال شدن غدد جنسى در افراد آغاز مى شود. وى در ادامه افزود: البته با وجود اين كه شروع اين جوشها معمولا با شروع ترشح هورمونهاى جنسى در بدن همراه است ولى به طور قطعى دليل هورمونى ندارند و زمينه ژنتيك در افراد در اكثريت موارد به شدت ضايعات آنها مى افزايد. دكتر احسانى مصرف برخى داروها از طريق خوراكى و يا موضعى را باعث افزايش آكنه دانست و تصريح كرد: مصرف هرگونه دارو بايد با تجويز پزشك باشد و علاوه بر آن مواد آرايشى اين افراد نيز بايد فاقد چربى باشد و هرگونه كرم چرب و غير دارويى در اولين فرصت با مواد شوينده مناسب شسته شوند. وى همچنين با اشاره تاثير تغذيه در افزايش و كاهش آكنه بيان كرد: مصرف ميوه ها و سبزيجات تازه بخصوص مصرف ميوه گريپ فروت باعث كاهش آكنه مى شود

پيك شماره 12

منبع:روزنامه جوان

قدرت درمانى عسل بيشتر از آنتى بيوتيك است

بر پايه تحقيقات و تجربيات پزشكان دانشگاه بن در آلمان، قدرت درمانى عسل براى

بهبود و درمان زخم بيشتر از آنتى بيوتيك است. تحقيقات نشان داد در عين حال هر عسلى چنين قدرتى ندارد، اما «عسل پزشكى» قادر بوده است حتى زخم هاى حاد را كه با باكترى هاى مقاوم در برابر چند نوع آنتى بيوتيك مقاوم شده اند، ظرف چند هفته درمان كند. به دليل افزايش ميزان مقاومت باكترى ها در برابر آنتى بيوتيك ها، عسل به عنوان يك داروى خانگى كهن بار ديگر مورد توجه قرار گرفته است. اين پزشكان آلمانى در عين حال خوددرمانى با عسل را توصيه نمى كنند زيرا عسلى كه ويژه درمان زخم تهيه نشده باشد، مى تواند «هاگ باكترى» داشته باشد. عسل پزشكى، تعويض باند زخم را نيز آسان تر مى كند و بيمار نيز هنگام تعويض باند دچار درد كمترى مى شود. عسل تاثير ضدميكروبى و باكترى دارد. پژوهش هاى موجود نشان مى دهد زنبورها هنگام توليد عسل آنزيم اكسيد گلوكز را به آن اضافه مى كنند و اين آنزيم باعث مى شود كه از قند موجود در عسل به طور مستمر به مقدار كمى آب اكسيژنه كه خود نيز ضد ميكروب و باكترى است، توليد شود و سرانجام به اين ماده طبيعى خاصيت ضدميكروبى بدهد. از آنجا كه اين آب اكسيژنه به طور مستمر و بدون توقف توليد مى شود، مقدار اندكى از آن براى كشتن و نابودى باكترى هاى زخم كافى هستند.

از مصرف خودسرانه داروهاى حاوى استامينوفن خوددارى كنيد

از مصرف داروهاى حاوى استامينوفن بدون توصيه پزشك خوددارى كنيد. دكتر طلوع كسرايى با بيان اين كه استامينوفن در بدن آنزيمى را كه باعث ايجاد درد مى شود مهار

مى كند اظهار كرد: اثر ضد تب استامينوفن بوسيله تاثير مستقيم بر مركز تنظيم حرارت در قسمت مخصوصى از مغز ظاهر مى شود. وى يادآور شد: اين دارو معمولا به صورت خوراكى تجويز مى شود و جذب آن به سرعت تخليه معده بستگى دارد و معمولا در عرض ?? تا ?? دقيقه مقدار آن در خون به حداكثر مى رسد. كسرايى افزود: اين دارو توسط آنزيم هاى كبدى متابوليزه و دفع مى شود نيمه عمر اين دارو دو تا سه ساعت و عملكرد كليوى بر روى آن تقريبا بى اثر است. در مقادير سمى و يا در صورت وجود بيمارى كبدى ممكن است نيمه عمر اين دارو افزايش يابد و به دو برابر يا بيشتر هم برسد. وى با اشاره به اين كه نيمه عمر يك دارو مدت زمانى است كه طول مى كشد تا مقدار داروى موجود در بدن به نصف كاهش يابد متذكر شد: در مواردى كه حساسيت به آسپرين وجود دارد و شدت درد خفيف است مى توان از استامينوفن استفاده كرد.

گوجه فرنگى در درمان فشار خون بالا موثر است

پژوهشگران دريافته اند مصرف گوجه فرنگى در درمان فشار خون بالا موثر است. پژوهشگران در تحقيقى كه از ?? بيمار داوطلب مبتلا به فشار خون بالا به عمل آوردند تاثير گوجه فرنگى را در آن ها بررسى كردند. تمامى اين بيماران سابقه بيمارى فشار خون نداشتند و قبل از شركت در اين تحقيق از داروهاى كنترل فشار خون استفاده نكرده بودند. پژوهشگران بيماران را به دو گروه تقسيم كردند، در مدت تحقيق كه هشت هفته به طول انجاميد فشار خون بيماران

گروه اول، با مصرف دارو كنترل شد در حالى كه بيماران گروه دوم در طول اين مدت، روزانه و به طور مرتب تنها گوجه فرنگى مصرف كردند. پس از هشت هفته مقايسه مشخص شد كه مصرف گوجه فرنگى بدون آن كه اثر جانبى مضر داشته باشد فشار خون بيماران گروه دوم را در حد متعادل نگاه داشته است گوجه فرنگى حاوى ليكوپن است، ماده كه موجب قرمزى رنگ گوجه فرنگى مى شود، پژوهشگران احتمال مى دهند، اين ماده گياهى خاصيت ارتجاعى ديواره رگ هاى خونى را افزايش مى دهد. حضور ليكوپن در فعاليت عضله هاى قلبى نيز تاثير مثبت دارد، اما هنوز مشخص نيست، اثر اين ماده تا چه مدت در بدن باقى مى ماند يا اين كه در صورت درست بودن روش گوجه فرنگى درمانى، بيماران روزانه چه مقدار گوجه فرنگى بايد مصرف كنند تا فشار خونشان متعادل باقى بماند.

آسيب كليه، كبد و قلب از عوارض شديد گرمازدگى است

گرمازدگى علاوه بر ايجاد حالت تهوع و سرگيجه به اندام هايى همچون كليه، كبد و قلب به ويژه در سالمندان آسيب هاى جدى وارد مى سازد. دكتر كيوان ارشدى متخصص داخلى گفت: به طور معمول با افزايش دماى محيط بدن انسان به كمك تعريق سعى در كاهش دماى خود دارد اما اگر فرد به دليل فعاليت شديد به سرعت عرق كند و يا آب كافى دريافت نكند دچار علائم گرمازدگى همچون سرگيجه، تهوع و حتى بيهوشى مى شود. وى با اشاره به اينكه گرفتگى عضلات، تخريب سلول هاى مغزى و آسيب كليه، كبد و قلب از عوارض گرمازدگى شديد است افزود: در اين حالت

بدن به دماى بيش از ?? درجه سانتى گراد مى رسد كه مى توان با كم كردن تعداد لباس هاى فرد و پاشيدن آب خنك به سر و صورت او تا زمان رسيدن به بيمارستان مانع از وخيم شدن حال وى شد. دكتر ارشدى به افراد سالمند و كودكان كه بيشتر در خطر گرمازدگى هستند توصيه كرد از انجام فعاليت شديد بدنى و يا ماندن در فضاى باز به ويژه در ساعات اوج گرما (?? تا ??) خوددارى كنند. همچنين در فصل گرما لباس هاى نازك نخى و روشن پوشيده و در طول روز از مايعات استفاده كنند تا بدين ترتيب كمبود آب بدن حاصل از تعرق جبران شود. لازم به ذكر است افزايش وزن، كاهش ساعات خواب و مصرف زياد مواد غذايى داراى كافئين از ديگر عوامل بروز گرمازدگى شناخته شده است.

ديابتى ها هر شش ماه يكبار چشم هاى خود را معاينه كنند

قطع عضو، فشارخون بالا، نوروپاتى يا وجود مشكلات عصبى، دياليز يا پيوند كليه همچنين دفع آلبومين از كليه در بيماران ديابتى آنان را مستعد بروز مشكلات چشمى مى كند. نوشين نجفى زادگان كارشناس آموزشى بيماران ديابتى انستيتو غدد داخلى ايران ضمن اعلام مطلب فوق اظهار كرد: چشم افراد ديابتى در زمان طولانى در اثر افزايش قند خون تحت فشار قرار گرفته و اين مسئله منجر به بروز بيمارى هاى چشمى از ضعف چشم تا نابينايى فرد مى شود. وى با تاكيد بر لزوم معاينات چشمى اين بيماران به صورت دوره اى هر شش ماه يكبار اضافه كرد: تنها راه جلوگيرى از بروز مشكلات چشمى افراد ديابتى كنترل قند خون و

رعايت رژيم غذاى صحيح همچنين اجراى فعاليت هاى بدنى است.

درد شديد معده و حالت تهوع از علايم سكته خفيف قلبى

يك فوق تخصص بيماريهاى گوارش و كبد اعلام كرد: عرق هاى سرد مداوم، حالت تهوع شديد و به ويژه درد شديد معده از علائم اصلى سكته هاى خفيف قلبى به ويژه سكته هايى است كه در بخش تحتانى قلب رخ مى دهد. دكتر ناصر ابراهيمى دريانى تاكيد كرد: اغلب موارد علائم اين سكته ها با بيمارى گاستريت يا التهاب معده به اشتباه گرفته مى شود كه اين امر بسيار خطرناك است زيرا در اين موارد اين علايم نشان دهنده سكته قلبى است كه بيمار بلافاصله بايد به مركز درمانى مراجعه كرده تا منطقه سكته رد شود. اين استاد دانشگاه علوم پزشكى تهران تصريح كرد: به ويژه در افرادى كه مبتلا به ديابت هستند سكته هاى سطح تحتانى قلب شايعتر است كه در اغلب موارد درد ناشى از اين سكته ها در معده بروز مى كند. وى در ادامه اظهار كرد: گاستريت يا التهاب معده اكثر اوقات با درد در ناحيه معده بروز مى كند، اما نكته اى كه در اين ميان حائز اهميت است لزوم عدم مصرف دارو بدون تجويز پزشك است زيرا ممكن است دردى كه در معده بروز كرده ناشى از سكته بوده نه گاستريت در نتيجه عوارض سكته قلبى در اين موارد افزايش مى يابد.

پيك شماره 14

منبع:روزنامه جوان

اثرعفونت لثه و دندان بر قلب

عفونت لثه و دندان را نبايد كم اهميت دانست زيرا اينگونه عفونت ها به دهان محدود نشده و ممكن است از طريق خون، به ساير قسمت هاى بدن

مثل قلب برسند وباعث آسيب آنها شوند.يكى ازمشكلات بعضى افرادى بوى بد دهان است كه علاوه بر اين كه موجب دورى اطرافيان مى شود براى خود فرد نيزآزاردهنده است. از جمله عواملى كه موجب بوى بد دهان مى شود بيمارى هايى مثل گلودرد، سينوزيت وبيمارى هاى داخلى است البته بايستى توجه داشت كه باقى ماندن غذا در بين دندان ها و رشد ميكروب ها روى دندان باعث بروز چنين حالتى مى شود.

چرا كودكان ناخن هاى خود را مى جوند؟

علل هايى مثل استرس، نگرانى، تقليد از ديگر كودكان، يك مرحله تغيير از مكيدن شست و وجود ناخن هاى بلند باعث مى شود كودك ناخن خود را بجود.در درمان اين عادت بايد به علت آن توجه كنيم اگر كودك شما تحت فشارهاى روحى و عصبى فراوانى قرار دارد سعى كنيد اين فشارها را كم و يا تعديل نماييد.جويدن ناخن در خانواده هاى كم جمعيت به علت كم بودن همبازى يا توجه غيرعادى به فرزندان و در خانواده هاى پرجمعيت به دليل محيط شلوغ خانه و كم توجهى به نيازهاى عاطفى كودكان شايع تر است.

استعمال سيگار بروز پوكى استخوان را تسريع مى كند

استعمال دخانيات ومصرف الكل در هر سنى و شرايطى مضر است و از جمله عوارض استفاده از آنها تشديد پوكى استخوان است.علاوه بر مساله سن يكى ديگر از عوامل بروز پوكى استخوان«يائسگى» است بنابراين زنان سالمند بيشتر ازمردان سالمند به پوكى استخوان مبتلا مى شوند.براى جلوگيرى از ابتلا به پوكى استخوان بايستى به طور منظم ورزش كرد چون ورزش يكى ازعوامل مهم براى قرار گرفتن كلسيم در داخل استخوان ومحكم شدن

استخوان ها مى شود.همچنين، در نظر داشته باشيد كه قبل از آغاز هرگونه تمرين ورزشى براى آگاهى از وضعيت استخوان هاى خود با پزشك مشورت كنيد.شير منبع خوبى براى كلسيم است اما به خاطر داشته باشيد كه اضافه كردن چاى، پودر نسكافه، پودر كاكائو و قهوه به شير مانع از جذب كلسيم مى شود.

پيك شماره 15

منبع:روزنامه جوان

استفاده از عينك هاى آفتابى ارزان قيمت براى چشم مضر است

به گفته رييس انجمن چشم پزشكى ايران استفاده از عينك هاى آفتابى كنار خيابان كه معمولا داراى قيمت هاى ارزان مى باشند به علت غير استاندارد بودن براى چشم خطرناك هستند. دكتر «هرمز شمس» افزود: عينك هاى آفتابى كنار خيابان عينك هاى مناسبى نيستند و بهتر است مردم از خريدن آنها خوددارى كنند. وى اضافه كرد: استفاده كردن از اين نوع از عينك ها يعنى عينك هاى آفتابى ساده تيره كه ضد اشعه يو. وى نيستند و مانع ورود اشعه هاى مضر ناخواسته به داخل چشم نمى شوند عوارض و مشكلات چشمى را به دنبال دارند. دكتر شمس اظهار داشت: استفاده از اين نوع از عينك ها باعث بازشدن مردمك چشم و ورود اشعه هاى مضر خورشيد به ناحيه مركزى چشم يانقطه زرد چشم مى شوند كه اين امر نهايتا باعث تخريب چشم و مشكلاتى همچون آب مرواريد مى شود. بعضى از عينك هاى آفتابى بخصوص عينك هايى با قيمت پايين به علت كيفيت نامناسب شيشه آنها ممكن است مشكلاتى را از نظر بينايى براى شخص ايجاد كنند. به گفته رييس انجمن چشم پزشكى ايران رنگ عينك آفتابى خاكسترى است كه در طى ساخت ممكن است با

رنگ هاى ديگر تركيب شود و اين رنگ در محافظت از چشم و جلوگيرى از ورود اشعه هاى مضر خورشيد به داخل تاثيرى ندارد. اشعه ماوراء بنفش خورشيد جزو اشعه هاى نامرئى است كه مى تواند عوارض چشمى را به دنبال داشته باشد عينك آفتابى علاوه بر اينكه اشعه هاى مرئى را كمتر و تحمل نور خورشيد را بيشتر مى كند، مانع ورود اشعه هاى مضر نور خورشيد به داخل چشم مى شود و يك عينك آفتابى كه مانع ورود اشعه يو. وى نشود نه تنها مفيد نيست بلكه خطرناك نيز مى باشد.

پف آلودگى زيرچشم ها و تورم پلك

پف كردن زير چشم ها در بالغين مى تواند يك پديده طبيعى باشد. دو عامل موجب پف كردن زير چشم و تورم پلك پايينى مى گردند؛ يكى شل شدن پوست و ديگرى تورم چربى كاسه چشم كه موجب به جلو رانده شدن پلك پايينى مى شود - پلك پايينى چون نسبت به پلك بالايى بيشتر در معرض نور آفتاب قرار مى گيرد زودتر حالت شلى به خود مى گيرد- در ضمن با افزايش سن، بافتهاى نگهدارنده كاسه چشم شل مى شوند و چربى آنها به جلو رانده مى شود. بيشتر اوقات چشم ها در اوايل صبح طبيعى هستند و در اثر خستگى شب هنگام پف آلود مى شوند. اما اگر هنگام خواب صورت روى بالش قرار گيرد ممكن است بر عكس، چشم ها در اوايل صبح پف آلوده شوند و در طول روز و هنگام شب بهبود يابند. بايد ذكر كرد كه هيچ نوع كرم موضعى براى درمان اين پف آلودگى موثر نيست همچنين ليزر

در درمان اين پديده به هيچ وجه موثر نمى باشد. اگر گاهگاهى دچار پف آلودگى زيرچشم مى شويد، علت آن مى تواند خستگى باشد كه با استراحت مناسب و افزايش زمان خواب بهبود مى يابد. برخى مواقع كيسه هاى آب سرد به مدت ? تا ?? دقيقه مى تواند بسيار موثر باشد.

آلودگى هوا مانع ساخته شدن ويتامين D در بدن مى شود

يك فوق تخصص غدد گفت: آلودگى هوا مانع از جذب اشعه ماوراءبنفش آفتاب از طريق پوست شده كه در نهايت كمبود شديد اين ويتامين منجر به پوكى استخوان در فرد خواهد شد. دكتر سلطانى با اشاره به اين كه غالب نياز ويتامين Dبدن به وسيله جذب نور آفتاب و از طريق پوست بدن تامين مى شود، به ايسنا گفت: توصيه مى شود هر فرد حداقل سه روز در هفته و روزانه بين ?? تا ?? دقيقه پوست صورت و دست هاى خود را در معرض آفتاب مستقيم و بدون وجود موانعى همچون شيشه و كرم هاى ضد آفتاب قرار دهد تا بدين صورت باعث جذب هر چه بهتر اشعه ماوراءبنفش براى ساختن ويتامين Dدر پوست شود. وى تاكيد كرد: بهترين ساعات قرار گرفتن در نور آفتاب براى جذب اين ويتامين بين ساعت ?? صبح تا ? بعدازظهر يعنى زمانى است كه آفتاب به صورت مايل نمى تابد.

رانندگان با تعويض موقعيت خود فشار روى عضلات را كاهش دهند

عضو هيات علمى گروه طب كار دانشگاه علوم پزشكى تهران گفت: رانندگان به خاطر اين كه مدام به حالت نشسته قرار دارند بايستى گاهى به عضلات خود استراحت داده و موقعيت خود را از

حالت نشسته تغيير دهند تا فشار بر روى عضلات آنها كمتر شود. دكتر غلامرضا پوريعقوب در خصوص بيمارى كمر درد در رانندگان گفت: يكى از ريز فاكتورهاى مهم در كمردرد رانندگان حمل بار سنگين و موقعيت فرد كه به صورت ثابت در حالت نشسته يا ايستاده قرار دارد است. وى ادامه داد: بعضى از مشاغل به خاطر اين كه فرد به طور مكرر مجبور است ستون فقرات خود را خم و راست كند و حالت چرخشى داشته باشد بيشتر دچار كمردرد مى شوند. پور يعقوب تصريح كرد: يكى ديگر از مواردى كه در رانندگان موجب كمردرد مى شود ارتعاش تمام بدن است و اين بيشتر به دليل نوع جاده ها، شرايط نشستن و نوع طراحى ماشين ها است. اين عضو هيات علمى دانشگاه علوم پزشكى تهران در خصوص نحوه جابه جايى بار به ايسنا گفت: با رعايت يك سرى اصول در جابه جايى بار مثلا فاصله بار از بدن كه هرچه قدر كمتر باشد بهتر است مى توان ميزان ابتلا به كمردرد را كاهش داد. وى ادامه داد: چنانچه رانندگان پس از مدتى نشستن به بهانه هاى مختلف سعى كنند از پشت فرمان بلند شده و موقعيت خود را تغيير دهند كمك موثرى به كاهش ابتلا به كمردرد مى كند.

تحولى تازه در دنياى ارتوپدى

منبع:روزنامه جوان

يك مركز تحقيقاتى در شهر بن آلمان در حال تكميل طرح دستگاهى است كه همانند چاپگرى سه بعدى، استخوان مصنوعى مورد نياز براى ترميم شكستگى ها را مى سازد.

به گزارش ايسنا قطعات مصنوعى استخوان طورى طراحى مى شود كه مانند تكه پازل، درست مكمل محل شكستگى خواهند شد.

مركز تحقيقاتى «سزار» در شهر

بن يكى از مراكز بين المللى پژوهش در آلمان است. در اين مركز محققان جوانى از سراسر دنيا و در رشته هاى مختلف تحقيقاتى مشغول كارند. گروه هاى تحقيقاتى سزار بر روى پروژه هاى مختلفى كار مى كنند كه اساس آنها طرح هاى تازه اى است كه به مركز ارايه شده اند.

پروژه در واقع تكميل طرح و عملكرد دستگاهى است كه قطعات مصنوعى استخوان مى سازد. اين دستگاه كه پژوهشگران مركز سزار آن را دستگاه چاپگر سه بعدى معرفى مى كنند، با دريافت مواد اوليه و براساس طرح سه بعدى كه در اختيار دارد استخوان مصنوعى مى سازد.جوش خوردن استخوان شكسته دست كم شش هفته طول مى كشد، آن هم در بهترين حالت، يعنى وقتى استخوان جوان است و شكستگى چندان شديد نيست.شكستگى هاى شديد به جراحى نياز دارند تا قطعات خرد شده به كمك سوزن هاى مخصوص جراحى به هم فيكس شوند، پس از جوش خوردن تكه هاى شكسته استخوان اين سوزن ها بايد در جراحى بعدى از بدن خارج شوند.

تيم تحقيقاتى مركز سزار بر روى طرحى كار مى كند كه جراحى اين دسته از شكستگى ها را بسيار ساده خواهد كرد.در اين طرح يك قطعه استخوان مصنوعى به محل شكستگى پيوند مى خورد. قطعه مصنوعى طورى طراحى مى شود كه مانند تكه پازل درست مكمل شكستگى مى شود.به گزارش ايسنا، هرمن زايتس مدير گروه مى گويد: ما با چاپگر سه بعدى براى هر بيمار تكه استخوان مصنوعى را كه لازم دارد مى سازيم تكه اى كه دقيقا با قسمت شكستگى جفت مى شود و استخوان مجدد در بهترين حالت رشد خواهد كرد.تركيب استخوان

هاى مصنوعى كه از دستگاه بيرون مى آيند به تركيب طبيعى استخوان شباهت زيادى دارد. علاوه بر آن، استخوان هاى مصنوعى از استحكام لازم نيز برخوردارند.

زايتس اضافه كرد: مكانيسم دستگاه به منظور تهيه نمونه طراحى شده است. براى تهيه مدل هاى دستگاه به طور مستقيم طرح سه بعدى را از رايانه مى گيرد و با موادى كه در اختيار دارد نمونه سازى مى كند.

به اين دستگاه غول پيكر نقره اى رنگ لوله هاى زيادى متصل اند كه مواد اوليه را وارد و ضايعات را خارج مى كنند.يكى از محققان در مورد اين كه چرا بافت اين استخوان هاى مصنوعى بايد مشبك باشد مى گويد: در اين شبكه ها رگ هاى خونى جريان پيدا مى كنند و رفته رفته درون اين قطعه مصنوعى سلول هاى تازه ساخته مى شوند. همزمان با استخوان سازى اين قطعه به طور طبيعى در بدن تحليل مى رود و جاى آن را استخوان طبيعى مى گيرد.البته كل پروژه در مرحله تست روى حيوانات آزمايشگاهى است.زايتس مدير پروژه در انتها مى گويد: انتظارات خيلى زياد است، تا آن زمان كه مفصل مصنوعى ساخته شود راه درازى در پيش داريم. براى تكميل طرح دست كم ده پانزده سال زمان نياز است.

اين دردهاي لعنتي

منبع:روزنامه قدس

آستانه درد در افراد مختلف متفاوت است. به طوري كه دردي در يك فرد غيرقابل تحمل و در فرد ديگر قابل تحمل مي باشد.

براي درمان درد مهم است كه بدانيد:

- منشأ آن چيست؟

- از چه وقت شروع شده است؟

- چگونه و در چه مواقعي بروز مي كند؟

- شدت آن چقدر است؟

هشدار: در شرايطي كه درد مكرراً

بروز مي كند يا با بي حسي، سرگيجه، تاري ديد، تهوع و استفراغ، تب يا گيجي همراه است به هيچ وجه خود درماني نكنيد.

چهار نوع اصلي از انواع درد به خوبي به مسكن هاي بدون نسخه پاسخ مي دهند كه شامل سردرد، درد عضلاني، درد مفاصل و قاعدگي دردناك مي باشند.

درد مفاصل (محل اتصال و حركت استخوانها بر روي يكديگر)

شايعترين انواع مفصل درد مربوط به بيماريهاي التهابي استخوانها و مفاصل نظير استئوآرتريت (Osteoarthritis)، آرتريت روماتوييد (Rheumatioid Arthritis) و بورسايتيس (Bursitis) مي باشند.

گرم كردن موضع مي تواند به كاهش درد كمك كند. از آنجايي كه اين نوع درد معمولاً با التهاب همراه است، به خوبي به مسكنهاي ضد التهاب پاسخ مي دهد.

- استئوآرتريت با سختي و درد مفاصل مشخص مي شود. پزشكان دريافته اند كه مصرف استامينوفن براي بهبود درد ناشي از اين بيماري بسيار مفيد است و اين نشان مي دهد كه درد ناشي از استئوآرتريت الزاماً نتيجه التهاب نيست.

اگر مشكوك به التهاب مفاصل هستيد، پزشك معالج شما مي تواند در انتخاب بهترين درمان شما را راهنمايي كند.

ورزش مناسب، به طور مؤثري علايم بيماري را كاهش خواهد داد. افراد چاق بيش از ديگران از مشكلات مفصلي رنج مي برند زيرا بار بيشتري به مفاصل خود تحميل مي كنند. بنابراين كاهش وزن نيز در بهبود بيماري مؤثر است.

- در آرتريت روماتوئيد يا روماتيسم مفصلي، مفاصل خشك و دردناك شده و ورم مي كنند. ضعف و درد عضلاني نيز از علايم ديگر اين بيماري هستند، شايعترين درگيري در مفاصل دست، مچ دست و انگشتان، پاها و انگشتان پا مشاهده مي

شود. مفاصل سرخ، متورم و گرم هستند. اين بيماري در مراحل اوليه با آسپرين (البته در مقاديري بالاتر از مقادير غير نسخه اي آن) و ايبوپروفن قابل تسكين است. اما به هر حال از آنجايي كه يك بيماري پيشرونده و در موارد پيشرفته، ناتوان كننده مي باشد، انتخاب بهترين دارو را بر عهده پزشك بگذاريد.

- بورسايتيس اغلب شانه ها، زانوها و يا آرنج ها را درگير مي كند.

نشانه شايع آن درد و سختي حركت در موضع درگير است.

براي تسريع بهبودي، بهترين كار محدود ساختن فعاليت و حركت مفصل مربوطه است. مسكنهاي OTCبراي تسكين مقطعي دردهاي بورسايتيس كاربرد دارند.

دردهاي عضلاني

عامل شايع اين نوع درد، ورزش نامناسب يا زياده روي در ورزش است. همچنين مي تواند در اثر بيماريها يا عفونتهاي خاصي بروز كند كه در اين صورت به مسكنهاي ضد التهاب پاسخ بهتري مي دهد.

علاوه بر مصرف مسكن، گرم كردن (خشك يا مرطوب) و يا ماساژ موضع دردناك مي تواند در كاهش ناراحتي مؤثر باشد.

سردرد:

تقريباً همه افراد، حداقل يك بار سردرد را تجربه كرده اند، برخي سردردها خود به خود رفع شده و نيازي به درمان ندارند. اما گاهي اوقات درمان واقعاً ضرورت پيدا مي كند.

سه نوع سردرد وجود دارد كه به خوبي به مسكنهاي OTCپاسخ مي دهند:

1) ميگرن ها 2) سردردهاي ناشي از التهاب سينوسها

3) سردردهاي عصبي

سردردهاي ميگرني خود به سه دسته تقسيم مي شوند:

1) معمولي 2) كلاسيك 3) خوشه اي

كه انواع معمولي و كلاسيك با مسكنهاي OTCدرمان پذيرند اما نوع خوشه اي سردردهاي شديدي هستند كه تنها تحت نظر پزشك كنترل مي شوند.

ميگرنهاي معمولي

بصورت يك سردرد ناگهاني همراه با تهوع و استفراغ و افزايش حساسيت نسبت به نور و صدا بروز مي كنند.

ميگرنهاي كلاسيك معمولاً با علايم بينايي نظير ظهور پرتوها يا نقاط كور در ميدان ديد، اشكال در سخن گفتن و ضعف عضلاني مشخص مي شوند.

سردردهاي سينوسي معمولاً در صورت وجود عفونت (كه پزشك تشخيص مي دهد) يا احتقان (گرفتگي) بيني ناشي از سرماخوردگي يا رينيت حساسيتي (آلرژيك) بروز مي كنند.

اين نوع سردرد هنگام برخاستن از خواب شبانه يا نيمروزي عود مي كند اما با قرار گرفتن سر در يك موقعيت عمودي بهتر مي شود.

در صورت وجود احتقان، بهتر است يك بالش اضافي زير سر بگذاريد تا به خروج ترشحات بيني كمك شود. ضد احتقانهاي خوراكي يا موضعي (رجوع به مبحث فرآورده هاي ضد احتقان (دكونژستانت ها) نيز مي توانند به بهبود اين نوع سردرد كمك كنند.

در سردردهاي عصبي، فرد يك احساس فشردگي تدريجي در جمجمه اش دارد كه اين احساس مي تواند به يك وضعيت بسيار آزاردهنده مبدل شود. اين نوع سردرد كه غالباً ناشي از استرس است، ظرف چند روز برطرف مي شود. علاوه بر مصرف مسكن، ماساژ دادن سر نيز مي تواند در كاهش آن مؤثر واقع شود.

هشدار: اگر سردردهاي عصبي مكرراً رخ مي دهند يا با مسكنهاي بدون نسخه بهبود نمي يابند حتماً به پزشك مراجعه كنيد.

قاعدگي دردناك

در اكثريت زنان دردهاي قاعدگي در حدي است كه آنها را از فعاليتهاي روزمره شان باز نمي دارد اما اين مسأله عموميت ندارد، بلكه در برخي درد بقدري شديد است كه فرد قادر به رفتن به مدرسه يا سركار

و حتي انجام وظايف ساده روزمره اش نمي باشد.

قاعدگي دردناك را ديسمنوره (Dysmenorrhea) مي نامند كه مسايل شايع آن، سردرد، گرفتگي عضلاني و درد ناحيه كمر مي باشد. البته شدت درد در افراد مختلف، متفاوت است. كساني كه نياز به درمان دارويي را احساس مي كنند، مي توانند از مسكنهايي نظير ايبوپروفن بهره ببرند. با مصرف داروي مسكن قبل از شروع درد، مي توان بيشترين تأثير را از آن گرفت. در صورت بدتر شدن درد حتماً با پزشك تماس بگيريد.

انواع فرآورده هاي دارويي ضد درد

اين فرآورده ها براي تسكين دردهاي گلو، گوش، چشم، انواع سردرد و يا بدن دردها و در صورت داشتن اثر ضد تب به عنوان تب بر كاربرد دارند.

متداولترين آنها، استامينوفن مي باشد كه در تركيبات مختلف ضد سرماخوردگي وجود دارد. آسپرين و ايبوپروفن نيز به همان اندازه متداولند ولي ممكن است مصرف آنها منجر به ناراحتي معده گردد.

در ضمن مصرف آسپرين در اطفال مبتلا به عفونتهاي ويروسي نظير آنفلوانزا، آبله مرغان و. . . ممنوع است. زيرا در اين شرايط امكان بروز سندرم ري

(Reyes Syndrome) مي باشد. سندرم ري، بيماري وخيمي است كه كبد و مغز را گرفتار مي سازد. اين سندرم غالباً در كودكان كم سن و سال و نوجوانان با سن 13 تا 19سال بروز مي كند. اولين علامت آن معمولاً استفراغ شديد و طولاني مدت است.

هشدار: در صورتي كه با وجود استفاده منظم از اين داروها، علايم بيماري شما بهتر نشده و حتي شدت يابد و يا در صورتي كه تب شما براي مدت 3 روز يا بيشتر تداوم پيدا كند، حتما

به پزشك مراجعه كنيد. براي توضيح بهتربحث با چند داروي ضددرد آشنا مي شويم:

1)استامينوفن

به عنوان ضد درد در: دردهاي خفيف، سردرد و تب

عوارض جانبي استامينوفن:

عارضه شايع: سرگيجه

در صورت بروز چه بايد كرد؟ ادامه مصرف دارو؛ اما مشاوره با پزشك در اولين فرصت

عارضه غير شايع: رعشه

در صورت بروز چه بايد كرد؟ ادامه مصرف دارو اما مشاوره با پزشك در اولين فرصت

عارضه غير شايع: احساس درد در كمر و پهلو

در صورت بروز چه بايد كرد؟ قطع مصرف دارو و تماس فوري با پزشك

عارضه نادر: خستگي مفرط، بثورات جلدي، كهير، گلودرد و تب بعد از چند روز مصرف، خونريزي و كبودي با علت نامشخص، ادرار خوني، تكرر ادرار يا دفع دردناك آن،

در صورت بروز چه بايد كرد؟ قطع مصرف دارو و تماس فوري با پزشك

2) آسپرين يا استيل ساليسيليك يا آ. اس. آ

(Aspirin or Acetylsalicylic Acid or A. S. A)

به عنوان ضد درد در: دردهاي خفيف يا متوسط، دندان درد، سردرد، دردهاي عضلاني و پشت درد، دردهاي مفصلي، دردهاي قاعدگي و تب.

3) ايبوپروفن (Ibuprofen)

به عنوان ضد درد در: دردهاي خفيف و دردهاي ناشي از سرماخوردگي، سردرد، دندان درد، دردهاي عضلاني و پشت درد، دردهاي مفصلي خفيف، دردهاي قاعدگي و تب.

آكنه؛ روشهاي نوين درماني

آكنه اغلب به صورت نقاط سرسياه، نقاط سرسفيد و جوشهاي چركي بروز مي كند .جوش صورت يا آكنه يكي از بزرگترين مشكلاتي است كه نوجوانان را گرفتار مي كند و متأسفانه درست زماني به سراغ آنها مي آيد كه بيش از هر وقت ديگر نگران زيبايي وضع ظاهر خود هستند. آكنه يك بيماري التهابي مزمن پوست است كه بيشتر در دوران نوجواني مزاحمت

ايجاد مي كند اما گاهي به طور متناوب در سراسر زندگي بارها و بارها فرد را گرفتار مي كند. آكنه در دختران در سنين پايين تري نسبت به پسران بروز مي كند ولي در پسران معمولاً تظاهرات بسيار شديدتري دارد. به طور كلي علايم و نشانه هاي آكنه در افراد مختلف متفاوت است و مي تواند از خفيف تا بسيار شديد متغير باشد. اگر والدين يا اقوام نزديك شما در دوره اي از زندگي خود دچار نوع شديد آكنه شده باشند به شما توصيه مي كنيم كه بيشتر مراقب پوست خود باشيد چون در آن صورت احتمال درگيري شديد پوستي در شما از بقيه بيشتر خواهد بود.

نقطه هاي سرسفيد، نقطه هاي سرسياه آكنه اغلب به صورت نقاط سرسياه، نقاط سرسفيد و جو شهاي چركي بروز مي كنند. غدد چربي در تمام سطوح پوست شما به غير از كف پا و دست وجود دارد. اما بيشترين تراكم آنها در صورت، سينه، پشت و شانه هاست. كار اين غدد، ترشح چربي است. چربي توليد شده توسط مجاري چربي به سطح پوست راه يافته و به طور طبيعي روي پوست را مي پوشاند. در دوران نوجواني به علت تغييرات ناگهاني كه در سطح هورمونهاي جنسي رخ مي دهد، غدد سباسه، تحريك مي شوند و چربي بيش از حد توليد مي كنند. اين چربي زيادي مجاري انتقال چربي را مسدود مي كند و به اين ترتيب جو شهاي سرسياه توليد مي شوند. وقتي كه چربي باقيمانده و لايه هاي مرده پوست نتوانند به بيرون پوست راه يابند، توسط باكتريهايش كه به طور طبيعي در غده وجود دارند، عفوني

مي شوند و جو شهاي سرسفيد را ايجاد مي كنند. گاهي نيز چربي ترشح شده فضاي اطراف فوليكول مو را اشغال مي كند در نتيجه مو نمي تواند از پوست خارج شود و باكتريهاي موجود در پوست داخل منافذ مسدود شده و آن جا ايجاد عفونت و التهاب و جو شهاي چركي مي كند.در آكنه شديد ممكن است كيست و آبسه هم ديده شود. كيست توري بزرگتر، سفت تر و عميق تر از جوش معمولي است و در اغلب موارد خطرناك است. بعضي از كيستها تا زير سطح پوست انتشار مي يابند و پاره مي شوند و به اين طريق عفونت را در زير پوست منتشر مي كنند. جاي اين جو شها معمولاً روي پوست باقي مي ماند. آبسه يك ناحيه عفوني متورم و ملتهب وبسيار دردناك است كه حاوي چرك فراوان است.

آيا تغذيه در ايجاد آكنه تأثيري دارد؟

شايد اين شايع ترين سؤالي باشد كه يك متخصص پوست از بيمار خود مي شنود. با اين همه جوش چرا شكلات مي خوري؟ و شايد اين شايعترين گوشزدي باشد كه افراد مبتلا به آكنه از ديگران مي شنوند. واقعيت اين است كه نقش رژيم غذايي در ايجاد يا تشديد آكنه هنوز به اثبات نرسيده است . گرچه گزارشهايي نيز موجود است كه خوردن مداوم غذاهاي خيلي چرب، شيريني زياد، سس مايونز، خامه، شكلات، گردو، بادام، فندق، خرمالو، موز، پسته، تخمه، چيپس، پفك، نوشابه، نارگيل، تخم مرغ و به تعبيري، همه آنچه كه در قنادي و بقالي يافت مي شود، را در بروز و تشديد آكنه مؤثر دانسته است. اگر از دست اين جو شهاي لعنتي

به ستوه آمده ايد، براي احتياط به جاي خوردن اينها از سبزيجات و ميوه هاي تازه استفاده كنيد. استفاده از اسفناج، هويج، شاهي و گوجه فرنگي را به شما توصيه مي كنيم. سعي كنيد خوردن چاي و ادويه جات را بسيار محدود كنيد. عامل مهم ديگري كه اثر آن در تشديد آكنه به اثبات رسيده، تماسهاي شغلي است. آكنه در كساني كه به علت شغلشان با روغنهاي حيواني و يا معدني تماس دارند و يا در معرض هواي بسيار گرم و يا بسيار سرد هستند با شدت بيشتري بروز مي كند. افرادي كه شغلهاي پر استرس دارند يا اين كه اصولاً از نظر تيپ شخصيتي مضطرب محسوب مي شوند، معمولاً دچار آكنه هاي شديد مي شوند. اگر خود استرس عامل اين تشديد نباشد، حداقل اين است كه افراد مضطرب معمولاً بيش از حد صورت خود را دستكاري مي كنند و اين امر خود باعث تشديد بيماري مي شود. از ديگر عوامل مؤثر، لوازم آرايشي، اختلال غدد درون ريز، تعريق زياد، برخي داروها مانند كورتيزول، هورمونهاي مردانه، قرصهاي ضد بارداري، ليتيوم و باربيتوراتها را مي توان نام برد. خلاصه اين كه شايد بتوان گفت كه قسمت خيليها اين طور مقرر شده كه در سنين نوجواني گرفتار اين معضل پوستي شوند (منظورم نقش ژنتيك است)

روشهاي نوين براي خلا ص شدن از شر آكنه

اگر پوستتان چرب است روزي 1 بار به آرامي پوست خود را با صابون غير معطر (ترجيحاً صابونهاي آنتي باكتريال) بشوييد. به اين ترتيب كه صورت خود را از كف بپوشانيد و ماساژ دهيد تا صابون در منافذ پوست نفوذ كند و چربيهاي

تجمع يافته و آلودگيها را از بين ببرد. پوست خود را ماساژ دهيد. ماساژ باعث تخليه چربي پوست مي شود و از تجمع آن جلوگيري مي كند. علاوه بر اين ماساژ جريان خون پوست را بهبود مي بخشد. بعد از ماساژ صورت خود را با آب گرم بشوييد تا چربي آن گرفته شود و بعد بلافاصله مقداري آب سرد به پوست خود بپاشيد تا منافذ آن بسته شود. پس از اين كار پنبه اي را به گلاب يا آبليمو آغشته كنيد و سطح پوستتان را با آن پاك كنيد. گلاب و آبليمو اثر قابض دارند و باعث افزايش گردش خون مي شوند. اگر پوستتان خيلي چرب است هفته اي يك بار از ماساژ با سركه سيب استفاده كنيد تا چربي پوست كاهش يابد. براي اين كار سركه سيب را با همان مقدار آب مخلوط كنيد و روي پوست خود بماليد و ماساژ دهيد و بعد از چند دقيقه پوستتان را بشوييد. آسودگي رواني داشته باشيد. خواب خوب و مرتب داشته باشيد، به ميزان لازم استراحت كنيد و از عصبانيت بپرهيزيد. از ماليدن يا تركاندن جو شها و آكنه ها خودداري كنيد. جو شهاي چركي را نبايد با فشار خالي كرد. براي خالي كردن آنها دستگاههاي مكنده اي وجود دارد كه جو شها را در شرايط كاملاً استريل تخليه مي كند. موهايتان را حداقل 2 بار در هفته با شامپو بشوييد. اجازه ندهيد كه موهايتان روي صورت بيايد. حتي در شب و به هنگام خواب موي كثيف و چرب باعث پخش چربي و باكتريها مي شود. تعريق در 15درصد افراد باعث تشديد آكنه مي شود. پس

از كار كردن در هواي گرم و مرطوب و پختن غذا و ورزش، عرقتان را بشوييد و در اسرع وقت چربي را از بدن و صورتتان پاك كنيد. براي آرايش كردن از مواد آرايشي روغني و چرب استفاده نكنيد، زيرا اين مواد مي توانند فوليكولهاي مو را مسدود كنند و باعث ايجاد و يا تشديد آكنه شوند. خصوصاً افرادي كه پوست چربي دارند بايد از كرمهاي مرطوب كننده و حتي ضدآفتابي استفاده كنند كه فاقد چربي باشد. آرايش صورت خود را روزي 2 بار با آب و شيرپاك كنهاي فاقد چربي و سازگار با پوست پاك كنيد. قبل از استفاده از مارك جديد لوازم حتماً آن را روي بازوي خود تست كنيد تا مطمئن شويد كه پوستتان به آن حساسيت ندارد. اشعه ماوراي بنفش خورشيد، باعث بهبود ضايعات مي شود، اما در 10 درصد افراد باعث تشديد علايم مي شود. در زمان قاعدگي حساسيت غدد چربي دختران نسبت به هورمونهاي جنسي مردانه افزايش مي يابد و اين باعث افزايش چربي پوست در آنها مي شود. براي جلوگيري از بروز يا تشديد آكنه در اين زمان بايد پوست خود را با صابون بشوييد و پس از شستشو پوستتان را با پنبه آغشته به محلولهاي الكلي موجود در بازار كه حاوي آنتي بيوتيك هستند، پاك كنيد. حوله صورتتان را هر روز عوض كنيد و هميشه از حوله تميز و خشك استفاده كنيد زيرا باكتريها اين توانايي را دارند كه به سرعت در حوله هاي مرطوب رشد كنند. از ورزش و پياده روي غفلت نكنيد. اگر هر روز صبح 3 كيلومتر پياده روي كنيد و بعد از آن

دوش بگيريد متوجه مي شويد كه پس از مدت كوتاهي بسياري از جو شها برطرف شده و پوستتان بسيار شاداب تر مي شود.

حرف آخر

آكنه را نبايد يك عارضه جزئي و كم اهميت تلقي كنيد، زيرا مي تواند فشارهاي عصبي فراواني را براي فرد ايجاد كند. حتي ملايمترين انواع آكنه دست كم يك سال باقي مي ماند. مدت بيماري در برخي افراد به 15 سال و حتي تا آخر عمر نيز رسيده است. در صورت طولاني شدن مدت آكنه فرد اعتماد به نفس خود را از دست مي دهد و تصور بدي از ظاهر خود پيدا مي كند. درمان در اغلب موارد مؤثر است، اما نياز به حوصله و صرف وقت فراوان دارد. در بسياري از افراد بيماري پس از دوران بلوغ و نوجواني، خود به خود برطرف مي شود.

نويسنده:دكتر پروانه اخوان

منبع:روزنامه قدس

توفاني در مغز

منبع:روزنامه قدس

چهار نوع اصلي بيماري ام اس عبارتند از:

1) نوع عود كننده- فروكش كننده

2) نوع پيشرونده- اوليه

3) نوع پيشرونده- ثانويه

4) نوع پيشرونده- عود كننده

شايعترين نوع بيماري ام اس، نوع عود كننده- فروكش كننده مي باشد. حدود 75 درصد بيماران در ابتداي شروع بيماريشان در اين نوع قرار مي گيرند كه در اين نوع، بيمار به طور ناگهاني دچار حملاتي مي شود كه يك يا چند قسمت از بدنش را درگير مي كند. سپس بيمار به طور كامل يا اينكه تا حدود زيادي بهبود مي يابد و بيماري تا حمله بعدي كه اتفاق بيفتد، پيشرفت نمي كند. حمله بعدي مي تواند خيلي زود و يا اينكه سالها بعد اتفاق بيفتد.خطرناكترين نوع بيماري ام اس، نوع پيشرونده- اوليه

مي باشد كه حدود 15 درصد بيماران مبتلا به ام اس به اين نوع دچار هستند. بيماران مبتلا به نوع پيشرونده- اوليه به طور پيوسته حالشان بدتر مي شود و در بين حملات، حالشان هيچ گونه بهبود نمي يابد و يا اينكه بهبود اندكي دارند. چنين بيماراني اغلب در طي پنج سال اول بروز بيماريشان دچار ناتوانيهاي شديدي مي شوند.بيماران ام اس نوع پيشرونده- ثانويه ابتدا در نوع عود كننده- فروكش كننده قرار دارند و در آخر نيز به نوع پيشرونده تغيير خواهند كرد. طي ده سالي كه از شروع بيماري مي گذرد، حدود 50 درصد بيماراني كه در ابتدا در نوع عود كننده- فروكش كننده قرار داشته اند، در نوع پيشرونده- ثانويه قرار مي گيرند. در عرض 25 سال حدود 90 درصد بيماراني كه ام اس آنان در نوع عود كننده- فروكش كننده قرار داشته است، به نوع پيشرونده- ثانويه تغيير خواهند كرد.

بيماراني كه به چهارمين نوع ام اس، يعني نوع پيشرونده- عود كننده مبتلايند، از ابتدا دچار ضايعات پيشرونده اي هستند، اما طي آن دچار حملات حاد نيز مي شوند كه علايم آن ظاهر شده و بعد از مدتي از بين مي رود. حدود 6 تا 10 درصد بيماران به اين نوع از ام اس دچار مي شوند.

انواع بيماري ام اس

نوع عود كننده- فروكش كننده: حمله ناگهاني، سپس تا حمله بعدي هيچ گونه پيشرفتي در بيماري ايجاد نمي شود.

نوع پيشرونده- اوليه: بتدريج و به طور پيوسته حال بيمار بدتر مي شود.

نوع پيشرونده- ثانويه: ابتدا با نوع عود كننده- فروكش كننده شروع مي شود و در آخر به نوع پيشرونده تبديل مي شود.

نوع

پيشرونده- عود كننده: آسيبهاي پيشرونده از شروع بيماري وجود دارد، اما حملاتي نيز گاهي مواقع ايجاد مي شود.

بيشتر اين نوع در افرادي ديده مي شود كه بعد از سن 40 سالگي به اين بيماري مبتلا مي گردند.

به غير از اين چهار نوع ام اس، پزشكان همچنين نوع خفيفي از اين بيماري را شناسايي كرده اند كه به اصطلاح به آن نوع «حسي خوش خيم» گفته مي شود. بيماراني كه به اين نوع ام اس دچارند، دچار حملاتي مي شوند كه فقط باعث از دست رفتن بينايي و يا حسهاي ديگر آنها مي شود. اين علايم معمولاً موقتي بوده و اين نوع ام اس خيلي بندرت باعث بروز ناتوانيهاي دايمي مي شود، با اين حال حملات آن مي تواند همانند ساير انواع ام اس به صورت غيرقابل پيش بيني رخ دهد.

ضربه هاي مغزي

منبع:روزنامه قدس

شرح بيماري

خونريزي و هماتوم زير سخت شامه عبارت است از يك خونريزي كه باعث تجمع خون و لخته (هماتوم ) در زير خارجي ترين غشا از سه غشاي پوشاننده مغز مي گردد. دو نوع هماتوم زيرسخت شامه وجود دارد. هماتوم حاد زيرسخت شامه در فاصله كمي پس از آسيب شديد به سر ايجاد مي گردد. هماتوم مزمن زيرسخت شامه ، عارضه اي است كه ممكن است هفته ها تا ماه ها پس از آسيب به سر ايجاد شود. آسيب ممكن است چنان ضعيف باشد كه بيمار آن را به خاطر نياورد.

علايم شايع

سردردهاي رايج كه هر روز بدتر مي شوند.

خواب آلودگي ، گيجي ، تغييرات ذهني يا منگي متغير .

ضعف يا كرختي يك طرف بدن .

اختلالات بينايي .

استفراغ بدون تهوع

.

مردمك هايي با اندازه متفاوت (گاهي اوقات ).

علت

آسيب به سر .

عوامل تشديد كننده بيماري

پس از موارد زير آسيب بيشتر رخ مي دهد:

استفاده از داروهاي ضد انعقاد از جمله آسپيرين استفاده از داروهاي روانگردان

پيشگيري

به روشهاي زير از آسيب به سر اجتناب كنيد:

در اتومبيل از كمربند ايمني استفاده كنيد.

در ورزشهاي تماسي يا هنگام راندن دوچرخه يا موتور، از كلاه ايمني محافظ سر استفاده كنيد.

پس از استفاده از داروهاي روانگردان و خواب آور، رانندگي نكنيد.

عواقب مورد انتظار

ميزان بهبود به سلامت عمومي ، سن ، شدت آسيب ، سرعت درمان و وسعت خونريزي يا لخته بستگي دارد. پس از برداشتن لخته ، بافت مغز كه تحت فشار قرار گرفته است ، معمولاً به آهستگي گسترش مي يابد تا به فضاي اوليه خود برگردد. در بهترين شرايط ، دورنماي خوبي دارد.

عوارض احتمالي

مرگ يا آسيب مغزي پايدار شامل فلج نسبي يا كامل ، تغييرات رفتاري و شخصيتي و مشكلات گفتاري .

درمان

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسيهاي آزمايشگاهي خون و مايع مغزي نخاعي ، راديوگرافي ، اسكن راديوسكوپيك و سي تي اسكن باشند.

بستري شدن در بيمارستان براي درمان اورژانس

جراحي و برداشتن لخته

داروها

داروهاي كاهنده تورم داخل جمجمه .

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

استراحت در بستر هنگام بستري در بيمارستان

پس از درمان ، بيماران بايد در حد توان خود، فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري كنند و فوري كار و ورزش را آغاز نمايند. در هنگام خستگي استراحت كنند. در صورتي كه تكلم و كنترل عضلات دچار آسيب شده باشد،

بيماران ممكن است به فيزيوتراپي يا گفتار درماني نياز داشته باشند.

رژيم غذايي

بيشتر بيماران اغلب در مرحله حاد به تغذيه داخل وريدي يا به تغذيه با لوله معده اي نياز خواهند داشت و سپس مي توانند در حد تحمل از غذاي معمولي استفاده كنند.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان دچار آسيب سر شده باشيد (هرچند خفيف به نظر برسد) و هر يك از علايم خونريزي زير سخت شامه ايجاد شود. اين ، يك اورژانس است !

اگر در طول يا پس از درمان هر يك از موارد زير رخ دهد: تب ، زخم جراحي ، قرمز، متورم يا حساس به لمس گردد. سردرد بدتر شود.

بيمارى قلبى پايان راه نيست

نويسنده:دكتر داريوش جاويدي

منبع:روزنامه ايران

زمانى كه از بيمارى قلبى صحبت مى شود، تصور اين كه اين عضو حياتى نتواند ما را در ادامه زندگى همراهى كند، بسيار آزاردهنده خواهد بود.فرد بيمار كه به علت سكته قلبى، نارسايى قلبى و يا عمل جراحى قلب به يك باره متوجه مى شود كه قلب بيمارى دارد، افزون بر ناتوانى هاى جسمى كه به دنبال اين بيمارى ها رخ مى دهد، از نظر روحى نيز صدمه فراوانى مى بيند. گاهى بيماران تا روز قبل از بروز يك حادثه قلبى، به ظاهر هيچ گونه مشكلى نداشته اند و همه چيز به طور ناگهانى و غافلگيرانه اتفاق افتاده است. چه بسا فرد تا مدت ها نتواند بپذيرد كه مدتى قادر به انجام بخشى از فعاليت هاى قبلى خود نخواهد بود.

از سوى ديگر مشاهده شده كه تصورات نادرست و اطلاعات بى پايه و اساس ارائه شده

از سوى برخى اطرافيان و افراد غيرمتخصص نيز به مشكلات بيمار دامن مى زند. در چنين مواقعى بيمار همه چيز را پايان يافته و بقيه زندگى خود را تاريك مى بيند. چنين احساسى نه تنها زندگى شخصى او را مختل مى كند، بلكه عرصه را بر خانواده و بستگان نيز تنگ خواهد كرد. حال آن كه بيماران قلبى بايد بدانند كه بروز بيمارى به معناى پايان دنيا نيست و با استفاده از روش ها و دستورات نوين علمى كه در سراسر دنيا براى بيماران قلبى ارائه مى شود مى توانند زندگى جديد خود را بر پايه اصول صحيحى بنا گذاشت و از ادامه آن لذت ببرد.در قدم نخست توصيه مى شود فاكتورهاى خطرساز براى بروز بيمارى هاى قلبى را بشناسيد، چرا كه آگاهى نسبت به آن ها براى پيشگيرى لازم است. برخى از اين عوامل مانند ارث، جنس و سن در اختيار شما نبوده و قابل تغيير نيستند. اما براى جلوگيرى از بروز بيمارى هاى قلبى، بايد ديگر عوامل خطرساز را تحت كنترل خود درآوريم. بنابراين با حذف دخانيات، متناسب كردن فشار، قند و چربى خون، استرس، چاقى (خصوصاً چاقى شكمى) و كم تحركى مى توان نخستين گام ها را برداشت.

بيشتر اين عوامل را مى توان از دوران كودكى و نوجوانى كنترل كرد تا احتمال بروز بيمارى هاى قلبى در دوران بزرگسالى كاهش يابد. برخى از اين فاكتورهاى خطرساز ارثى هستند و در خانواده از والدين به فرزندان منتقل شده و يا ناشى از يك بيمارى ديگر هستند. اين ها را نيز تا حدى مى توان كنترل كرد. بيمارى هاى مادرزادى قلب، گروه جداگانه اى

هستند كه با پيشرفت در امر تشخيص و درمان به ميزان قابل توجهى كنترل مى شوند.همچنين هر روز گزارش هايى را از راديو، تلويزيون و يا مجله هاى پزشكى مى شنويد كه كسانى كه شب ها خر خر مى كنند، طاسى جلوى سر دارند و يا موى زايدى روى لاله گوش دارند، بيشتر به بيمارى هاى قلبى مبتلا مى شوند اما بايد به خاطر داشته باشيم كه ابتلا به اين نوع عوارض به معنى آن نيست كه به حتم به بيمارى قلبى مبتلا مى شويم، بلكه به شما اين هشدار را مى دهند كه اگر فاكتورهاى خطر اصلى (چاقى، ديابت، سيگار، فشار خون بالا، سن، جنس و ارث) را داريد، بيشتر در معرض خطر خواهيد بود و بايد با كنترل آن ها، خطر بيمارى هاى قلبى را مقدار زيادى كاهش دهيد. بنابراين فكر خود را زياد به اخبارى كه هر روز مى شنويد، مشغول نكنيد.

به خاطر داشته باشيد كه تصميم به عمل جراحى قلبى، براى يك بيمار نياز بيشترى به بررسى هاى مختلف و مشورت ميان جراح قلب و متخصص داخلى قلب دارد. پزشكان هم زمانى توصيه به عمل جراحى مى كنند كه روش هاى ديگر مانند درمان دارويى و آنژيوپلاستى و استنت گذارى (براى بيماران عروق كرونر) و يا والولدپلاستى (از راه شريان يا وريد براى بيماران دريچه اى)، براى بيمار مناسب نباشد.توانبخشى قلب نيز برنامه اى است كه به طور اختصاصى براى هر بيمار و نيازهاى طبى وى طراحى مى شود كه شامل ورزش، تغيير در روش زندگى، تغذيه صحيح و حمايت هاى روانى از بيماران قلبى است. برنامه هاى توانبخشى قلب، فعاليت

هاى بدنى و سلامت روانى را، بدون آن كه خطر عوارض مهم را افزايش دهند، بهبود مى بخشند. امروزه با توجه به نتايجى همانند بهبود كيفيت زندگى بيمار، افزايش فعاليت بدنى، رضايت از تغيير فاكتورهاى خطرساز، تطابق روانى در برخوردهاى اجتماعى و امكان پيشرفت در فعاليت هاى كارى بيمار، براساس مهارت قبلى او (نه فقط حضور در محل كار) مى توان ميزان موفق بودن برنامه هاى توان بخشى را اندازه گرفت. پاسخ هر بيمار به بيمارى قلبى و يا عمل جراحى قلب، با بيمار ديگر متفاوت است و بدن هر بيمار به روش خودش عمل خواهد كرد. همچنين دوران نقاهت براى عمل هاى جراحى مختلف متفاوت خواهد بود.

مهم ترين اهداف توانبخشى بيماران قلبى

كاهش اثرات فيزيكى و روحى بيمارى هاى قلبى، كاهش خطر انفاكتوس مجدد و يا مرگ ناگهانى، كاهش علائم بيمارى، به تأخير انداختن روند «آترواسكلروز» با ارائه برنامه هاى ورزشى، آموزش و مشاوره ها و تغيير فاكتورهاى خطر و بازگرداندن بيماران قلبى به وضع مطلوب در روابط خانوادگى واجتماعى از مهم ترين اهداف توانبخشى است.

تشخيص بيمارى قلبى با بررسى ناخن پا

منبع:روزنامه جوان

بررسى ناخن انگشتان پا مى تواند به تعيين وضعيت سلامت قلب كمك كند. مساله، عنصر كروم است؛ عنصر كميابى كه جزئى از انسولين بوده و براى متابوليسم گلوكز كربوهيدرات ها و چربى ها مورد نياز است.

تاثير سطوح كروم در افزايش بيمارى قلبى

به كمك آزمايش خون مى توان سطوح كروم را مشخص كرد اما بررسى محتواى كروم ناخن پا بهتر دريافت طولانى مدت اين عنصر را نشان مى دهد. محققان مطالعه اى را جهت ارزيابى ارتباط كروم و خطر حمله قلبى طراحى كرده اند

و دريافته اند ميزان كروم اهميت زيادى در سلامت قلب و عروق دارد. در واقع براساس اين تحقيق خطر حمله قلبى با كاهش سطوح كروم در ناخن پا ارتباط دارد. مطالعات انجام شده بر رژيم هاى غذايى نشان داده اند بسيارى از افراد به ميزان كافى كروم از منابع غذايى دريافت نمى كنند.

كروم عملكرد مهم ديگرى هم دارد. همانطور كه اشاره شد اين عنصر جزئى از انسولين است و كاهش آن بر توانايى بدن جهت تنظيم قند خون تاثير مى گذارد. در مطالعه اى ديگر با دادن مكمل حاوى كروم پيكولينات و بيوتين به بيماران ديابت نوع دوم مشخص شد فرمول كروم بيوتين منجر به كاهش قند خون ناشنا و كلسترول مى شود. افزودن كروم به رژيم غذايى به راحتى امكان پذير است. بروكلى سرشار از اين عنصر است و گوشت بوقلمون، جگر (ساير اندام هاى گوشتى)، غذاهاى دريايى، غلات سبوس دار، صدف، تخم مرغ و پنير نيز منابع خوبى از كروم هستند. دز توصيه شده روزانه ?? ميكروگرم در روز براى زنان و ?? ميكروگرم در روز براى مردان است اما بدن اكثر افراد حتى يك مكمل ??? ميكروگرمى را در روز تحمل مى كند.

توصيه مى شود پيش از مصرف مكمل هاى اين عنصر با پزشك خود مشورت كنيد.

يك بيماري و چند درمان

منبع:روزنامه قدس

براي درمان مبتلايان به بيماري قند نوع دو، چهار نوع مختلف قرص وجود دارد كه عبارتند از: سولفونيل اوره ها، بي گوانيدها، آكاربوز، تيازوليدين ديونها.اين داروها را به نام داروهاي خوراكي پايين آورنده قند خون مي شناسند و هر كدام از آنها را مي توان به تنهايي يا بصورت تركيبي

مصرف نمود. بسياري از افراد مبتلا به بيماري قند نوع دو از مصرف اين داروها همراه با رژيم غذايي مناسب، استفاده مي برند.

«بي گوانيد»ها

داروهاي گروه «بي گوانيد»، حدود 50 سال است كه مورد استفاده قرار مي گيرند. داروي «متفورمين» معروفترين داروي گروه بي گوانيدها مي باشد. هيچ كس نمي داند كه اين دارو چگونه باعث پايين آمدن قند خون مي شود، اما به نظر مي رسد كه اين دارو با كم كردن جذب گلوكز از روده ها و نيز با اثر گذاشتن بر روي كبد باعث اين كار مي شود. بنابراين اگر شما داراي مشكلات كبدي و يا كليوي هستيد، نمي توانيد از اين دارو استفاده نماييد.مهمترين عوارض جانبي دارو، اختلالات گوارشي مثل تهوع و اسهال مي باشد و بعضي از افراد به خاطر همين مشكلات از مصرف آن خودداري مي نمايند.

«آكاربوز» (Acarbose)

اين گروه از داروها با تداخل در تجزيه كربوهيدراتها به قندهاي ساده، باعث مي شوند كه بدن شما نتواند گلوكز موجود در غذاها را جذب نمايد. متأسفانه اين كار باعث مي گردد كه قندهاي زيادي در روده بزرگ، بدون جذب باقي بماند كه در آنجا هم باكتريها و ميكروبها در كمين آنها هستند. اين ميكروبها با مصرف اين قندها، رشد و تكثير مي كنند و باعث ايجاد مدفوع شل و افزايش باد شكم و نفخ مي گردند. به غير از اين مورد، اين دارو براي افرادي كه نمي توانند از يك رژيم غذايي مناسب پيروي كنند، داروي خوب و مناسبي مي باشد.

«تيازوليدين ديون»ها (Thiazolidinediones)

اين گروه جديد داروها باعث افزايش حساسيت سلولها به انسولين مي شوند و بنابراين سبب مي گردند

كه اثر انسولين در پايين آوردن قند خون، بيشتر باشد. اولين دارو از اين گروه، داروي «تروگليتازون» (Troglitazone) مي باشد كه بسيار مؤثر است، اما به علت عوارض جانبي آن بر روي كبد، مصرف آن به طور موقت متوقف شده است. در آينده نزديك، شاهد كشف داروهاي ديگري از اين گروه خواهيم بود.

«سولفونيل اوره»ها

داروهاي گروه سولفونيل اوره، با تحريك لوزالمعده باعث مي شوند كه انسولين بيشتري ترشح شود و به اين طريق، قند خون كاهش يابد. شما بايد به خاطر داشته باشيد كه اين داروها داراي اثرات مشابه انسولين هستند؛ زيرا آنها باعث مي گردند كه انسولين خونتان افزايش يابد و امكان دارد كه انسولين خيلي زياد ترشح شود.در صورتي كه اين اتفاق بيفتد و انسولين زيادي ترشح گردد، قند خون شما بشدت كاهش پيدا مي يابد و ممكن است علايم كاهش قند خون (هيپوگليسمي) را پيدا نماييد. براي اينكه از چنين اتفاقي جلوگيري كنيد بايد به طور منظم غذا بخوريد و قرصهايتان را همراه با غذا يا درست قبل از غذا مصرف نماييد.

به جز از خطر بروز كاهش شديد قند خون، بسياري از افرادي كه از داروهاي سولفونيل اوره مثل گلي بن كلاميد يا كلرپروپاميد استفاده مي كنند، شكايت زيادي از مصرف اين داروها نمي كنند. با مصرف اين داروها، فرد احساس گرسنگي زياد مي كند؛ زيرا قند خون كاهش پيدا كرده است. اين احساس گرسنگي سبب مي گردد كه بيمار غذاي زيادي بخورد و به وزنش اضافه شود.

ديابتى ها هميشه چند حبه قند يا شكلات شيرين به همرا

منبع:روزنامه جوان

بيماران ديابتى بايد به محض مشاهده اولين علايم كاهش قند خون، جهت جلوگيرى از ايجاد هيپوگليسمى و كما، از يك خوراكى

شيرين استفاده كنند.

نوشين نجفى زادگان، كارشناس آموزشى بيماران ديابتى انستيتو غدد داخلى ايران در خصوص علايم ناشى از كاهش قند خون افراد ديابتى گفت: احساس لرزش دست و اندام ها، گرسنگى شديد، ضعف، دلشوره، تهوع، اختلال در ديد و سياهى رفتن چشم، سر درد و عدم تمركز، تعرق و افزايش ضربان قلب، رنگ پريدگى، لكنت زبان و بروز رفتارهاى غيرعادى، از كاهش علايم قند خون و هيپوگليسمى است كه نهايتاً به بيهوشى و كماى فرد بيمار منجر مى شود.

وى با اشاره به اين كه تمام علايم ياد شده در افراد ديابتى يكسان نيست و ممكن است در برخى از افراد همه يا فقط چند علامت ظاهر شود، اضافه كرد: به طور معمول اكثر بيماران ديابتى لرزش دست ها و ضعف را تجربه كرده اند، لذا به همراه داشتن يك خوراكى شيرين (مخصوصاً افرادى كه انسولين تزريق مى كنند) و استفاده از آن در لحظه مشاهده اولين علايم مذكور، به برطرف شدن وضعيت بيمار و بازگشت او به حالت طبيعى، كمك مى كند.

نجفى زادگان در ادامه استفاده از آب قند و آب نبات را بهترين راه براى برطرف سازى اين وضعيت بيماران ديابتى عنوان و تصريح كرد: به همراه داشتن چند حبه قند يا آب ميوه شيرين و يا دو قاشق عسل به منظور رفع علايم كاهش قند خون براى اين بيماران الزامى است.

همچنين استفاده از ميان وعده غذايى مثل ساندويچ نان و پنير در بسيارى از اين موارد موجب برطرف شدن ضعف اين بيماران خواهد شد.

كارشناس آموزشى بيماران ديابتى در پايان تاكيد كرد: ديابتى ها بايد از خوردن ممتد و پشت سرهم شيرينى جات مذكور

و مواد ياد شده خوددارى كنند و هر كدام از مواد غذايى ياد شده را با فاصله پنج دقيقه پس از مصرف اولين خوراكى و در صورت برطرف نشدن علايم كاهش قند خون استفاده كنند. وى همچنين كنترل قند خون بيماران را پس از بروز اين حالت ضرورى دانست.

ايدز ؛ آموزش بهترين واكسن است

منبع:روزنامه قدس

مي داني از چه صحبت مي كنم، از HIV يا ايدز. مي داني ايدز چيست: بمب ساعتي است كه شماره معكوس آن شروع شده است. HIV مجازات طبيعت براي گناهكاران است، اما مانند هر آتشي خشك و تر را با هم مي سوزاند.مي داني براي محافظت چه بايد كرد؟ تقوا،مي داني تقوا چيست؟ پرهيز از گناه و توجه بيشتر به ايمان. به خدا و اين كه او ناظر اعمال توست. براي اين كه HIV را بيشتر بشناسيم، با دكتر حيدري متخصص عفوني گفتگويي انجام داده ايم كه توجه شما را به آن جلب مي كنيم.

آقاي دكتر !به عنوان يك متخصص عفوني تصور و ديدگاه شما نسبت به HIVچيست؟

بيماري HIVيعني فقر فرهنگي - اقتصادي و پيروي از نفس.

براي اولين بار HIV چگونه كشف شد؟

بايد گفت كه HIVاز زمانهاي دور وجود داشته است، حتي در سروماي خون افراد كه از سال حدود 1960 نگهداري شده، وجود داشته است، ولي در سال 1981 در آمريكا در 5 بيمار هموسكوسوال مرد مبتلا به عفونت پنوموسيس كاريني در لس آنجلس و 26 بيمار مرد هموسكسوال مبتلا به ساركوم كاپوسي در نيويورك و لس آنجلس شناخته شد. در سال 1983 از بيمار مبتلا به لنف آدنوپاني ويروس جدا گرديد و در سال 1984 به عنوان عامل

بيماري HIV به دنيا معرفي شد.

گفته مي شود اين ويروس براي اولين بار از طريق حيوانات به انسان منتقل شده، اما جالب اين كه ويروس HIVحيوانات را مبتلا نمي كند. يك مشكل براي ايجاد واكسن ضدHIV، نداشتن مورد حيواني است كه با ويروس HIV علامتدار شوند، البته به جز شامپازه.

آقاي دكتر !ويروس HI چه روند تخريبي را در بدن طي مي كند؟

HIV سبب انهدام سيستم ايمني بدن مي شود كه ضعف سيستم ايمني خود سبب ايجاد عفونت و سرطانهاي فرصت طلب مي گردد.ويروس HIVهر سلولي را در بدن كه داراي گيرنده 4 CD است، مورد حمله قرار مي دهد. از ميان سلولها، لنفوسيت T كمك كننده يا T-helper بيشترين گيرنده 4 CD را در سطح خود دارد و بيشتر مورد تهاجم قرار مي گيرد. ويروس HIVداراي ژنوم RNAاست. با كمك آنزيم ريورس ترانس كريتپاز RNA را به DNA تبديل كرده و DNAوارد هسته سلول ميزبان شده و جزو ساختمان كروموزوي سلول شده و با فعاليت سلول، ويروس نيز خودسازي مي كند و در نهايت با پديده انهدام سلول، رها شده و تعداد زيادي از سلولها را درگير مي كند.

آقاي دكتر !نقش T-helpper يا لنفوسيت T كمك كننده در بدن چيست؟

لنفوسيت T كمك كننده رهبر اركستر ايمني بدن است. تنظيم كننده سيستم ايمني است و در حقيقت ايمني سلول helpper-Tها گره خورده است، در نتيجه با پيشرفت بيماري HIV و كاهش تعداد لنفوسيت T كمك كننده، عفونتهايي كه در حقيقت با ضعف سيستم ايمني سلولاي مانند لنفوما - پنوموسيس كاريني و غيره نمايان مي گردد، در افراد مبتلا به HIVبيشتر ديده

مي شود. داروهايي براي كمك به بدن براي مبارزه با اين ويروس ساخته شده، اما متأسفانه اين بيماري احتياج به درمان چند دارويي دارد و عوارض اين داروها بالاست.

آقاي دكتر، مبتلايان به HIV براي اولين بار با چه علايمي به شما مراجعه مي كنند؟

آنچه بايد خوانندگان شما بدانند اين كه متأسفانه در مراحل اوليه HIVعلامت اختصاصي ندارد. اين را بايد به مردم آموزش داد كه شخص ممكن است حامل HIV بوده و ويروس در حال تخريب سيستم ايمني بدن شخص مبتلا باشد و حتي مي تواند اين ويروس را به ديگران منتقل كند، اما شخص احساس بيماري نمي كند و اطرافيان در او احساس بيماري نمي كنند و بين 8 تا 10 سال حتي بيشتر شخص مي تواند بي علامت باشد، اما اگر علامتدار شود ممكن است علايم ضعيف مانند سرماخوردگي شديد مانند بزرگ شدن غدد لنفاوي، راش، جلدي، تب و مننژيت آسپنيك باشد كه با بسياري از بيماريهاي عفوني مشابه است و ممكن است جلب توجه نكند و بعد از چندهفته وارد مرحله بي علامتي مي شود كه بين 8 تا 10 سال طول مي كشد و در اطفال معمولاً اين مدت كمتر است و يا علايم گاهگاهي مانند اسهال، بزرگي غدد لنفاوي، كاهش وزن، تب و كانديديادماني رخ مي دهد كه اينها چندان مورد توجه قرار نمي گيرد تا اينكه بعد از طي اين مدت و با كاهش4CD ها در اين صورت عفونتهاي خاص خود را نشان مي دهد. مانند كانديداي مقام - عفونت سالمونلابي مكرر يا سندرم كاپوسي كه در افراد پير بايد ديده شود، ولي در يك فرد جوان مشاهده

شده كه شك برانگيز است. در حقيقت مرحله ايدز، مرحله علامتدار بيماري است كه ناشي از عوارض ويروس HIVدر ارگانهاي مختلف بدن و عفونت و سرطانهاست. آنچه كه خوانندگان بايد بدانند، اين كه هر اسهال، لاغري و بزرگي غدد لنفاوي، HIVنيست، بلكه اين علايم در افرادي كه مي دانند رفتارهاي پرخطر داشته اند، بايد مورد توجه قرار گيرد.

آقاي دكتر !راه تشخيص بيماري ايدز چيست؟

اولين قدم، هيستوري و شرح حال است و در افراد پرخطر بايد HIVدر نظر گرفته شود. براي اثبات قطعي از تست E lisa براي تشخيص استفاده مي شود كه براي شناسايي ويروس HIVبسيار حساس است، اما ويژگي و اختصاصي بودن آن كافي نيست، پس بايد 2 بار تست E lisa را انجام دهيم و در صورت 2 بار مثبت بودن اين تست، براي از بين رفتن هر گونه شك نسبت به موارد مثبت كاذب مثلاً در خانمهايي كه چندين بار حاملگي داشته اند، بايد تست وسترن بلاد را انجام داد و 2 بار تست E lisa و وسترن بلادمثبت يعني ابتلا به HIV.

اگر شخص در زماني از دوره ابتلا مراجعه كند اين تست مثبت مي شود؟

خير. به همين دليل اين تستها به صورت روتين انجام نمي شود، زيرا اين تست در مرحله خاصي بين دو تا چند هفته و گاهي شش ماه و در موارد بسيار استثنا در موارد بيش از شش ماه اين تست مثبت مي شود و مي توان گفت كه بعد از گذشت يك سال از رفتار پرخطر، اگر اين تست منفي بود مبتلا به HIV نيست.

مهمترين عامل ابتلا به HIVچيست؟

در كشورهاي توسعه

يافته انتقال جنسي و در ايران انتقال از طريق سرنگ آلوده در معتادان تزريقي شايعترين علت ابتلا مي باشد. به عنوان يك متخصص عفوني به افرادي كه سابقه رفتار پرخطر دارند متذكر مي شود كه بايد بدانند در ايران ويروس ديگري هم از HIV شايعتر و با قابليت انتقال راحت تر وجود دارد كه مي توان گفت هر معتاد تزريقي با احتمال 4 تا 5 درصد امكان ابتلا به هپاتيت B ويروس هپاتيت C و HTLV را دارد كه بايد از اينها نيز ترسيد.

ويروس HIV آيا جزو فلور طبيعي بدن نبوده است؟

خير. در ابتداي اپيدمي در حدود سال 1981 كه گفته شده به انسان منتقل شده، اين احتمال وجود داشته كه اين ويروس زماني غيرپاتوژن بوده، ولي رفتار انسانها سبب موتاسيون اين ويروس شده و پاتوژن شده است.

درمان HIV چگونه است؟

ما داروهاي زيادي داريم كه اكثر آنها روي آنزيم ريورس ترانس كريپتاز اثر مي گذارد و از معروفترين اين داروها مي توان به آزوتايميدين، استاودين، روتانووير و لاموورين اشاره كرد. امروزه پزشكان و محققان روز به روز در حال مطالعه روي اين ويروس هستند، اما پيشگيري بهترين درمان تاكنون مي باشد.

ساخت واكسن HIV چه مسيري را طي مي كند؟

در ايران روي اين مسأله تحقيقاتي نداريم، ولي در كشورهاي ديگر، مانند ساير ويروسها بايد بتوانند عليه آنتي رسپتورويروس كه در حقيقت به رسپتور 4 CD اتصال مي يابد، يعني گليكوپروتئين 120 آنتي بادي خنثي كننده بسازيد. ولي مدل حيواني مناسبي كه بتوان اين واكسن را روي آن امتحان كرد و علايم را بررسي كرد، وجود ندارد و از طرفي ويروس خودش

را به شدت تغيير مي دهد كه آنتي باديهاي شما بي اثر مي گردد. بعد از حيوانات بايد روي انسان آزمايش شود كه افرادي كه بخواهند اين فداكاري را بكنند كم هستند و بهترين واكسن، آموزش به جامعه است كه HIV چند راه انتقال دارد تماس جنسي خارج از حيطه خانواده، راه تماس خوني مثلاً مراجعه به مراكز غيربهداشتي - براي خالكوبي - سوراخ كردن گوش و ختنه و آزمايشگاه و مادر و كودك در ايران ناچيز است و از همه مهمتر اعتياد تزريقي.در اين مسايل بايد نگران باشند و گر نه ديدن و تماس با فرد مبتلا به HIV بي خطر است.

شما مي توانيد با فرد مبتلا به HIV دست دوستي بدهيد، او را در آغوش بگيريد و در محيط كار با هم كار كنيد و غذا بخوريد - در مكانهاي عمومي و از طريق عطسه، سرفه و يا گزش حيوانات استفاده از استخر آب و حمام اين بيماري منتقل نمي شود و بسياري از كساني كه در ابتلا به اپيدمي آلوده شدند بي گناه هستند، مثلاً از طريق خون آلوده در افراد مبتلا به تالاسمي و هموفيلي و يا همسران افراد مبتلا به HIV كه قرباني بي گناه هستند.حتي معتادان تزريقي كه رفتار اخلاقي آلوده نداشته اند، پس نبايد از جامعه رانده شوند. حتي همكاران پزشك هم اين نكته را در نظر بگيرند كه اين افراد در مراكز درماني ايزوله نمي شوند، مگر اين كه عفونت خطرناك يا خونريزيهاي شديد داشته باشند.

آقاي دكتر !وقتي يك فرد مبتلا از امكاناتي مانند آزمايشگاه و دندانپزشكي و غيره استفاده مي كند. ضدعفوني كردن وسايل مورد

استفاده براي از بين رفتن ويروس HIV چگونه بايد باشد؟

ويروس HIV يك ضعف خوب دارد كه حساس است و زود از بين مي رود و دليل عدم انتقال از طريق عطسه و سرفه شايد همين خصلت باشد كه ويروس در محيط خشك در مقابل آفتاب در عرض چند ساعت از بين مي رود.

بهترين روش و مواد ضدعفوني كننده

1- حرارت مرطوب است كه در فشار بالا تحت بخار - وسايل ضدعفوني مي شود و اين عمل در دستگاهي به نام اتوكلاو انجام مي شود و در عرض 20 دقيقه ويروس از بين مي رود.

2- حرارت خشك: چنان وسيله را داغ كنيد كه دست تحمل نگهداري وسيله را نداشته باشد يا به عبارتي وسيله فلزي شما قرمز شود.

3- جوشاندن به مدت 20 دقيقه

4- الكل اتانول يا طبيعي 80 درصد به مدت 20 دقيقه

5- بتادين رقيق شده به مدت 20 دقيقه

6- سفيد كننده هاي خانگي مانند وايتكس يا هر نام تجاري ديگر به مدت 20 دقيقه

امكان ابتلا جنين از مادر چگونه است؟

ابتلا در داخل رحم - در حين زايمان و يا در زمان شيردهي 40 تا 50 درصد جنين را مبتلا مي كند و مادر آلوده نبايد حامله شود و اگر بارداري اتفاق افتاد با تشخيص ابتلا جنين به اين ويروس سقط لازم است.

آقاي دكتر !با اين آگاهيها، باز هم روند ابتلا رو به افزايش است؟

بله. با وجود اين كه آمار دقيقي وجود ندارد ولي حدود 10 هزار تا 120 هزار نفر مبتلا هستند.

آقاي دكتر، به عنوان يك متخصص عفوني با افراد مبتلا چه صحبتي داريد؟

افراد مبتلا و افرادي كه رفتار پرخطر داشتند. ابتدا بايد نگراني را از خود دور كنند و يك بار به شرط عدم تكرار امكان ابتلا بسيار پايين تر است، ولي حتماً به متخصصان عفوني مراجعه كنند. و در صورت ابتلا، مراقب روشهاي انتقال باشند، زيرا امكان «درگير كردن» ديگران هم هست.

از وسايل شخصي براي آزمايشگاه و غيره مي توان استفاده كنند.

آقاي دكتر، به مردم جامعه چه مي گوييد؟

فقط پيشگيري. مردم بايد بدانند كه ما اين بيماري را در كشورمان داريم، پس احتمال خطر هم هست. در يك كتاب معروف پزشكي نوشته كه اگر كسي مي خواهد هرگز مبتلا به HIVنشود بايد رياضت داشته باشد. رياضت يعني پرهيزگاري و افراد بي مبالات هم براي سلامتي خودشان و هم ديگران لااقل از وسايل محافظتي استفاده كنند. به خانواده ها هم توصيه مي كنم كه البته توصيه سازمان بهداشت جهاني براي منطقه مديترانه است كه سن ازدواج را كاهش دهند و ازدواج را آسان بگيرند و در انتخاب دقت كنند تا بي دقتي در انتخاب همسر سبب بروز رفتارهاي خارج از حريم خانواده نشود. جوانان به سراغ مواد افيوني نروند و خانواده ها بناي رفتار با جوانان را بر مبناي مهرباني بگذارند. پيامبر(ص) فرموده اند: نگاه محبت آميز پدر و مادر به فرزند عبادت است و محبت شما به فرزند سبب مي شود فرزند، شما را پناهگاه بداند و در غير اين صورت فريب نگاههاي مكارانه را مي خورد. اگر مي خواهيد با اين آتش نسوزيد به سراغ اين آتش نرويد.

دكتر حسيني پور، كارشناس مبارزه با HIV در مركز بهداشت مشهد نيز سخناني با

شما دارند كه قابل توجه است:

روند كنترل HIV در مشهد يكي از بهترينها در ايران است و آمار HIV مثبت نسبت به جمعيت خراسان رضوي خيلي پايين است در استان با 6 ميليون جمعيت 324 مبتلا وجود دارد كه البته 60 نفر براي درمان به اين مركز مراجعه مي كنند.

HIVرابطه بسيار زيادي با رفتار پرخطر دارد و كنترل اين رفتارها به معني كنترل HIVاست. امكان درماني مانند آزمايشها، راديوگرافي، ويزيت متخصصان و دارو رايگان است ولي از نظر حمايت خانواده و اجتماع همكاري مردم را مي طلبد.

به دليل مسايل اجتماعي در مورد مبتلايان به اين بيماري 25 درصد مبتلايان ناشناخته اند كه براي رفع اين مشكل مراكز بهداشت مثلثي در كشور ايجاد شده كه مبتلايان مي توانند حتي بدون نام و نام خانوادگي براي درمان مراجعه كنند.

اين مركز روان پزشك و مشاوره دارد و مشاوره قبل از دريافت جواب آزمايش شده وجود دارد.

برخي از مبتلايان دچار پرخاشگري، افسردگي و انكار مي شوند و در اين مراكز افرادي هستند كه قبلاً مثبت شده اند و با افراد تازه مبتلا صحبت مي كنند و پذيرفتن HIV راحت تر مي شود.

بررسي سرطان روده بزرگ با رويكرد به درمانهاي نوين و

نويسنده:رضا اخوان

منبع: روزنامه قدس

در اين بيماري، سلولهاي سرطاني در داخل بافت روده شروع به تكثير مي كنند. اگر چه اين سرطان ازجمله رايجترين سرطانهاي بشر به شمار مي آيد، اما به دليل بهبود روشهاي غربالگري و تشخيصي، تعداد موارد جديد اين بيماري و مرگ ناشي از آن به طور قابل ملاحظه اي كاهش يافته است . درمانهاي ديگري در فرم تجربيات و درمانهاي جديد باليني به كار مي روند كه عبارتند از:

درمان بيولوژيكي : درمان بيولوژيك نوعي درمان است كه در آن توانائي تحريك سيستم ايمني بدن در مقابله با سرطان به عنوان درمان به كار مي رود. موادي كه توسط بدن و يا در آزمايشگاه ساخته شده اند، براي تقويت و يا ذخيره نمودن دفاع طبيعي بدن در مقابله با بيماريها به كار مي روند.

درمان بر اساس مراحل سرطان

مرحله صفر سرطان روده بزرگ:

درمان مرحله صفر ممكن است شامل انواع جراحيهاي زير باشد.

* جراحي محلي محدود (جراحي سرطان بدون باز كردن شكم) و يا پوليپكتومي (برداشتن پوليپ) رزكسيون آناستوموز (نوعي جراحي كه توسط آن سرطان برداشته شده و دو انتهاي روده بزرگ به هم دوخته مي شود) اين عمل در زماني انجام مي شود كه توده سرطاني حجيم باشد و امكان جراحي محلي محدود وجود نداشته باشد.

مرحله يك سرطان روده بزرگ:

درمان مرحله يك سرطان روده بزرگ معمولاً شامل موارد زير مي شود:

* رزكسيون/ آناستوموز (نوعي جراحي كه توسط آن سرطان برداشته شده و دو انتهاي روده بزرگ به هم دوخته مي شود.)

مرحله دو سرطان روده بزرگ:

درمان مرحله دوم كانسر روده بزرگ شامل موارد زير مي شود:

* زركسيون / آناستوموز

* درمانهاي جديد تجربي باليني شامل شيمي درماني، پرتو درماني و درمانهاي بيولوژيك بعد از جراحي

مرحله سه سرطان روده بزرگ:

درمان مرحله سوم روده بزرگ شامل موارد زير مي شود:

* رزكسيون / آناستوموز با شيمي درماني يا بدون آن

* درمانهاي جديد تجربي باليني

مرحله چهار سرطان روده بزرگ:

درمان مرحله چهارم روده بزرگ شامل موارد زير مي شود؛

* رزكسيون / آناستوموز

* جراحي شامل برداشتن

قسمتي از اعضاي ديگر بدن مانند كبد، ريه و تخمدانها در صورتي كه سرطان گسترش پيدا كرده باشد.

شيمي درماني

* درمانهاي جديد تجربي باليني با استفاده از شيمي درماني و يا درمانهاي بيولوژيك

* پرتو درماني ممكن است در بعضي بيماران به عنوان درمان تسكيني مورد استفاده قرار گيرد (علايم بيماري را تخفيف دهد).

درمان انتخابي براي سرطان عود كرده روده بزرگ

درمان سرطان عود كرده روده بزرگ به محل برگشت (عود) و همچنين وضعيت سلامتي عمومي بيمار بستگي دارد. درمان سرطان عود كرده ممكن است شامل موارد زير باشد:

* جراحي و برداشتن سرطان در كبد، ريه و يا تخمدان در صورت گسترش به اين نواحي.

* عمل جراحي و برداشتن سرطان روده بزرگ، در صورتي كه محل عود روده بزرگ باشد.

* شيمي درماني به عنوان درمان تسكيني (براي برطرف كردن و تخفيف علايم).

درمانهاي جديد تجربي باليني با استفاده از درمانهاي بيولوژيك و يا شيمي درماني

عوامل خطر

عوامل زير ممكن است شانس ابتلا به سرطان روده بزرگ را در فرد افزايش دهد.

سن: اغلب افراد مبتلا به اين بيماري بيش از 50 سال دارند، اما اين بيماري در هر سني اتفاق مي افتد.

رژيم غذايي: بين اين بيماري و رژيم غذايي پر از چربي و پر انرژي و كم فيبر، رابطه مستقيم وجود دارد.

پوليپ ها: اين بيماري به صورت رشد توده هاي خوش خيم در جدار روده تعريف مي شود كه معمولاً بعد از 5 سالگي شايع است. به نظر مي رسد در اين ساختار شانس ابتلا به سرطان روده بزرگ را افزايش مي دهد.

تاريخچه شخصي: كساني كه قبلاً سرطانهاي

روده بزرگ داشته اند يا خانمهايي كه به سرطان تخمدان، رحم، يا پستان مبتلا بوده اند، شانس بيشتري براي ابتلا به اين بيماري دارند. در حال حاضر در بعضي از موارد اين سرطان، ژنهاي مسؤول شناسايي شده اند. بنابراين قبل از بروز سرطان، چنين افرادي را از نظر حامل ژن بودن مورد بررسي قرار مي دهند.

كوليت اولسروز: در اين بيماري پوشش جداره روده بزرگ دچار التهاب مي شود. افراد مبتلا به اين بيماري شانس بيشتري براي ابتلا دارند.

علايم و نشانه ها

علايم اين بيماري ممكن است شبيه به ساير علايم نظير عفونتها، بواسير و بيماريهاي التهابي روده شبيه باشد. بنابراين مراجعه به پزشك به منظور ارزيابي بهتر، لازم و ضروري مي باشد. از آنجا كه در مراحل اوليه اين بيماري با موفقيت قابل درمان است، در صورت مشاهده هر كدام از علايم زير به پزشك مراجعه نماييد.

- وجود هرگونه تغيير در عادتهاي دفعي روده نظير اسهال، يبوست يا كاهش قطر مدفوع كه بيش از يك روز طول بكشد.

- خونريزي از راست روده يا وجود خون در مدفوع

- دردهاي قولنجي معده

- استفراغ

- ضعف و خستگي

- يرقان و زردي پوست يا صلبيه (سفيدي چشم)

در بعضي از موارد ممكن است فرد مبتلا به سرطان بوده، اما هيچ گونه علامتي نداشته باشد. بنابراين غربالگري در افراد پر خطر مثل افراد بالاي 50 سال ضروري است.

غربالگري و تشخيص

استفاده از روشهاي غربالگري معمولي در بيماراني كه هرگونه فاكتور خطري داشته باشند يا اينكه علايم مذكور را داشته باشند توصيه مي شود.

از جمله روشهاي تشخيصي كه براي غربالگري اين سرطان مورد

استفاده قرار مي گيرد، مي توان به آزمايشهاي ذيل اشاره نمود.

معاينه راست روده: در اين معاينه پزشك با انگشت خود راست روده را معاينه مي كند تا وجود هر گونه مورد را بررسي كرده و در صورت وجود مواد در داخل راست روده آنها را از نظر آغشته بودن با خون مورد بررسي قرار دهد.

پروكتوسكوپي: در اين روش از طريق دستگاههاي خاصي به صورت مستقيم داخل راست روده و قسمتهاي تحتاني روده بزرگ مورد مشاهده قرار مي گيرد. از طريق اين روش نيمي از سرطانها قابل تشخيص هستند. در اين روش ممكن است بيمار احساس فشار كند، اما دردي را احساس نخواهد كرد

كولونوسكوپي: از طريق اين روش نيز با ابزارهاي خاصي، مشاهده كلي روده بزرگ و راست روده ممكن مي شود. در اين حالت نيز فرد دردي را احساس نخواهد كرد.

در صورت وجود هرگونه توده در طول اين قسمتها نياز است بخش از توده برداشته شود تا در زير ميكروسكوپ از نظر وجود بافت يا سلولهاي سرطاني مورد بررسي قرار گيرد. اين عمل را بيوپسي مي نامند. پيش آگهي و درمان سرطان روده، به مرحله بيماري ( بدين معنا كه سلولهاي سرطاني فقط بافت پوششي روده را يا تمامي جدار آن را درگير كرده اند) و شرايط به سلامتي عمومي فرد بيمار بستگي دارد. بعد از درمان به منظور اندازه گيري نوعي آنتي ژن آزمايش خون و عكسبرداري انجام مي گيرد تا مشخص شود آيا سرطان عود كرده است يا خير.

مراحل سرطان

عود سرطان به معناي برگشت دوباره آن بعد از درمان مي باشد. ممكن است عود دوباره در روده بزرگ

يا ساير قسمتهاي بدن نظير كبد يا ريه رخ دهد. اگر عود به صورت درگيري تنها يك ناحيه از بدن باشد بايد جراحي انجام شود. اما در صورت درگيري بيش از يك ناحيه و انتشار سرطان در قسمتهاي مختلف بدن ممكن است از روشهاي ديگري نظير شيمي درماني يا راديوتراپي استفاده شود.

روشهاي درماني

به طور كلي سه روش درماني براي درمان سرطان روده بزرگ وجود دارد كه شامل جراحي، پرتو درماني و شيمي درماني است. روش ديگر درماني نيز وجود دارد كه در آن از روشهاي بيولوژي براي درمان استفاده مي شود. البته استفاده از اين روشها در حد مطالعات باليني است.

جراحي: جراحي شايعترين روش درماني در تمامي مراحل سرطان به شمار مي آيد.

اين روش به طرق مختلف انجام شده و براساس نظر پزشك و مرحله سرطان، روشهاي جراحي متفاوت مي باشد.

عوارض جانبي جراحي: عوارض جانبي جراحي به محل تومور و نوع جراحي بستگي دارد. معمولاً در چند روز اول بعد از جراحي بيمار احساس ناراحتي دارد، ولي معمولا درد با دارو قابل كنترل مي باشد. مدت زمان بهبود بعد از عمل جراحي از يك بيمار به بيمار ديگر متفاوت است.

پرتو درماني: در اين روش از اشعه X با انرژي بالا براي كشتن سلولهاي سرطاني و كوچك نمودن اندازه تومور استفاده مي شود. توليد اشعه مي تواند خارج از بدن و به وسيله ماشينهاي خاص يا در داخل بدن و از طريق موادي كه توليد كننده اشعه هستند، صورت گيرد. پرتو درماني به تنهايي يا همراه با جراحي و شيمي درماني انجام مي شود.

عوارض: شايعترين عوارض جانبي پرتو درماني

شامل خستگي واكنش پوستي در محل برخورد اشعه با پوست و كاهش اشتها مي باشد به علاوه ممكن است اين روش به كاهش گلبولهاي سفيد خوني كه از بدن در برابر عفونتها محافظت مي كنند منجر شود. بعضي از اين عوارض قابل كنترل و قابل درمان هستند و در بسياري از موارد اين عوارض دايمي نمي باشند.

شيمي درماني: در اين روش از داروها به منظور كشتن سلولهاي سرطاني استفاده مي شود. اغلب داروهاي ضد سرطاني به صورت تزريق داخلي در بدن يا داخل عضلات مورد استفاده قرار مي گيرند. اما بعضي ديگر نيز به روش خوراكي قابل مصرف هستند. شيمي درماني يك روش درماني سيستميك به شمار مي آيد. بدين معنا كه دارو از طريق جريان خون به هر قسمتي از بدن مي رود تا سلولهاي سرطاني را بكشد. در اين روش داروها به صورت دوره اي تجويز مي شوند. يعني دوره درماني با يك دوره استراحت ادامه مي يابد و بعد از آن از نو دوره درماني شروع مي شود. چنانچه سلولهاي سرطاني كبد را درگير كرده باشند، مي توان دارو را مستقيماً به شريانهاي تغذيه كننده كبد تزريق نمود

بعد از آنكه جراح تمامي سلولها و بافت سرطاني را از طريق جراحي برداشت، يك دوره شيمي درماني نيز داده مي شود تا سلولهاي سرطاني باقي مانده نيز در صورت وجود از بين بروند.

عوارض جانبي شيمي درماني: داروهاي شيمي درماني معمولاً سلولهاي با سرعت تكثير بالا را مورد هدف قرار مي دهند. از آنجا كه در بدن علاوه بر سلولهاي سرطاني بافتهايي نظير سلولهاي خوني، بافت پوششي سيستم گوارشي و سلولهاي فوليكول

مو نيز از سرعت تكثير بالايي برخوردار هستند، بنابراين ممكن است اين بافتها نيز مورد هدف داروهاي شيمي درماني قرار بگيرد. در نتيجه ممكن است عوارض جانبي شامل: عفونتها، خستگي، ريزش موي موقتي، زخمهاي دهاني و يا ساير علايم ظاهر شود. از جمله مهمترين عوارض جانبي داروهاي شيمي درماني كاهش كلي سلولهاي خوني مي باشد. از آنجا كه داروهاي شيمي درماني مغز استخوان را بشدت تحت تأثير قرار مي دهند، ممكن است كم خوني (به صورت كاهش انرژي انجام كارها)، كاهش پلاكتهاي خوني (به صورت خونريزي) يا كاهش گلبولهاي سفيد ( به صورت افزايش استعداد ابتلا به عفونتها) ايجاد شود.

معمولاً همه كساني كه از اين روش درماني استفاده مي كنند به تمامي اين علايم مبتلا نمي شوند. به علاوه طي دوره استراحت و بعد از قطع درمان تمامي اين علايم برطرف مي شوند.

درمانهاي بيولوژيكي: در اين روش، بدن به تنهايي در برابر سرطانها مقابله مي كند و از موادي استفاده مي شود كه توسط بدن يا اينكه در آزمايشگاهها ساخته مي شوند تا مكانيسمهاي طبيعي دفاعي بدن در برابر بيماريها جهت دهي، تقويت و حفظ شوند. نام ديگر اين روش ايمني درماني است.

درمان زماني جواب مي دهد كه سرطان در همان مراحل اوليه شناسايي شود. بسياري از مردم از اينكه راههاي پيشگيري از اين بيماري جدي و تا چه حد ساده است، بي خبر مي باشند.

سرطان روده به رشد بي رويه سلولهاي بدخيم در داخل روده و يا مقعد اطلاق مي شود.

معمولا زنگ خطر از بزرگ شدن بواسير و يا رشد پليپ هايي در داخل روده، به صدا در مي آيد.

بواسير معمولاً بدون اينكه هيچ گونه علامت خاصي داشته باشد به سرطان تبديل مي شود.

هر چند اين سرطان داراي نشانه هاي زيادي نيست، اما علايم زير بيانگر وجود سرطان در روده و يا ساير بيماريهاي خطرناك در روده و يا مقعد مي باشند:

يبوست و يا اسهال (براي يك مدت طولاني)

وجود خون در مدفوع

نفخ و درد شكم، احساس پر بودن شكم

احساس خستگي بيش از اندازه

احساس وجود گاز در معده به طور مكرر

خالي نشدن شكم به طور كامل در هنگام دفع مدفوع

خستگي دايمي

كاهش وزن بدون وجود هيچ دليلي

رشد بيماري معمولاً در 4 مرحله انجام مي شود:

مرحله يك: رشد پليپ هايي در ديواره روده

مرحله دو: سرايت سلولهاي سرطاني به ساير بافتهاي نزديك به روده (گسترش بيماري)

مرحله سه: سرايت به گره هاي لنفاوي دور روده

مرحله چهار: سرايت به ساير قسمتهاي بدن

در حالي كه دليل قطعي سرطان روده شناخته نشده است، اما اعتقاد بر اين است كه وراثت و محيط زيست از فاكتورهاي مهم ابتلا به اين بيماري مي باشد. اين سرطان هم در مردان و هم در زنان ديده شده و تمام افراد بالاي 50 سال به نوعي در معرض ابتلا به ان قرار دارند. كساني كه يكي از افراد خانواده شان داراي بيماريهاي روده اي و يا تورم مخاط روده بزرگ بوده است داراي ريسك بيشتري براي ابتلا مي باشند.

اميد به درمان در مرحله اوليه بسيار بالاست، اما در مراحل بعدي درصد بهبودي تا حد بسيار زيادي كاهش پيدا مي كند.

هر فرد 50 ساله و بالاي آن بايد حتماً آزمايش مدفوع

بدهد و هر 5 سال يك بار نيز سيگمو ايداسكوپي شود. در اين آزمايش از يك تيوپ نازك كه داراي چراغي در نوك آن مي باشد براي امتحان لايه هاي داخلي راست روده و قسمتهاي انتهايي روده كه معمولاً بيشترين درصد سلولهاي سرطاني و پليپ ها در آن جا رشد مي كنند، استفاده مي شود. آزمايش به هيچ وجه دردناك نبوده و در مطب پزشك هم مي توان آن را انجام داد. در هر حال تمامي آزمايشها بايد تحت نظر پزشك انجام شود .

هر 5 تا 10 سال نيز بايد از طريق اشعه Xاز روده ها عكسبرداري شود. در اين روش ابتدا از طريق داروهاي خاصي مثل تنقيه انجام شده تا هوا وارد روده ها شود و سپس عكسبرداري انجام مي شود. اين عكسها مي توانند تمام مشكلات احتمالي موجود در روده ها را نشان دهند. اين آزمايش معمولاً در مطب پزشك انجام شده و به بيهوشي نيازي ندارد .

عكسبرداري از روده معمولاً تنها درموارد پر خطر تجويز مي شود. اين تست تمام قسمتهاي روده را به پزشك نشان داده و درصورت لزوم، امكان نمونه برداري از پليپ هاي مشكوك را نيز فراهم مي آورد. اين آزمايش معمولاً در بيمارستان انجام مي شود و براي اينكه بيمار احساس ناراحتي نكند ملزم به خوردن داروهاي مسكن است.

يك روش تقريباً جديد براي تشخيص سرطان وجود دارد كه بسيار سريعتر و كم دردتر از عكسبرداري و استفاده از اشعه Xو تنقيه مي باشد. اين روش CTگلوگرافي نام دارد. در اين حالت براي 2 دقيقه به داخل روده ها هوا تزريق مي شود و عكسهاي گرفته شده

چيزي در حدود 10 دقيقه بعد آماده مي شوند. كل آزمايش نيز بيش از دو دقيقه به طول نمي انجامد. در اين تست از يك فرستنده مار پيچ CTبه همراه يك نرم افزار ويژه استفاده مي شود. اختراع اين دستگاه يك پيشرفت قابل توجه در خصوص شناسايي سرطان روده به شمار مي رود.

اغلب پليپ ها را مي توان به راحتي خارج نمود وبه جراحي نيازي نيست. در مراحل اوليه رشد سرطان، آن قسمت از روده كه سرطاني شده را مي توان از طريق جراحي از بدن خارج كرد. زماني كه سرطان در داخل شكم و انتهاي روده قرار داشته باشد، عمل كلستومي انجام مي شود. در اين عمل يك شكاف در محل وجود سرطان ايجاد مي شود و سپس آن را از بدن بيرون مي آورند. بيمار ممكن است در موارد حادتر به شيمي درماني، پرتو درماني و يا جراحي نياز پيدا كند.

تحقيقات نشان مي دهد افرادي كه داراي اضافه وزن هستند و نسبت به ديگران كم تحرك تر مي باشند در معرض خطر بالاتري در ابتلا به اين بيماري قرار دارند. اثبات شده كه پايين آوردن وزن و ورزش كردن ريسك ابتلا به بيماري را به نصف كاهش مي دهد.

رژيم غذايي پر چرب ميزان جريان زرداب صفرا به روده را افزايش مي دهد، همان طور كه مي دانيد اين اسيد در بدن براي هضم غذا استفاده مي شود. محققان به اين نتيجه دست پيدا كرده اند كه ميزان بيش از حد اين اسيد، سلولهاي سرطاني را به فعاليت وامي دارد و در نهايت ريسك رشد ابتلا به سرطان را افزايش مي

دهد. دانشمندان پيشنهاد مي كنند سعي كنيد روزانه بيش از 30 درصد كالري مصرفي خود را از چربيها نگيريد.

استفاده از رژيم غذايي كه سرشار از مواد فيبردار باشد مي تواند سلاح مناسبي در مقابل سرطان روده باشد. فيبر قسمتي از مواد غذايي است كه حين فرايند هضم تجزيه نمي شود و به راحتي از دستگاههاي گوارشي عبور مي كند. فيبرها آبي كه در حين عمليات گوارش آزاد مي شود را جذب مي كنند. اين كار باعث مي شود سوخت و ساز بدن روند هماهنگ تري پيدا كند. هر چه غذا مدت زمان كمتري در بدن باقي بماند، مواد زيان آور مدت زمان كمتري پيدا مي كنند تا بتوانند به بدن آسيب برسانند. اين مواد زيان آور به كمك فيبرها خيلي سريعتر دفع مي شوند. بهترين منبع فيبر حبوبات، غلات، انواع سبزيها و ميوه ها مي باشد.

درمان ناباروري ؛ آرزويي پرهزينه

نويسنده:محبوبه علي پور

منبع:روزنامه قدس

آب و هواي زندگي خانوادگي او هم مثل خيليهاي ديگر زمستاني است و واقعاً خسته و مستأصل شده خسته از آرزويي كه دارد و برآورده نمي شود. آرزوي طنين انداز شدن صداي لطيف نوزادي كه مال خودش باشد. مال خود خودش ... .

مدتهاست گرفتار است. گرفتار پچ پچهاي پنهان و آشكار اطرافيان و پيشنهادهايي مثل اين ... - يه نفر دعا مي ده ... بد نيس پيش اينم برين.

- يكي از دوستام كه بچه دار نمي شه بچه يكي از فاميلا رو به فرزند خوندگي برداشته، اينم يه راهيه ...

- هر چيزي شانس مي خواد. بچه ام طفلكي يه عروسي گرفت تاريخي، اما چه فايده زنش 15- 16 ساله دامنش سبز نشده. به

هر دري كه زدن فايده نداشته. دلش هم نمي ياد زنش رو طلاق بده...

در حال حاضر تقريباً در سراسر دنيا از هر 6 زوج در سنين باروري، يك زوج دچار ناباروري هستند كه اين تعداد در كشور ما بين 10 تا 15 درصد مي باشد.

دكتر گيتا فكور بيات، متخصص زنان، زايمان و نازايي در اين باره مي گويد: هرگاه زوجي بعد از يك سال زناشويي بدون استفاده از وسايل پيشگيري باردار نشوند، مي گويند مشكلات ناباروري دارند، بنابراين بايد در صدد رفع مشكل بر بيايند.

البته بايد به خاطر داشت كه عوامل ناباروري در زوجها متفاوت است و اين مسأله در مورد بانوان مي تواند به دليل اشكال در تخمك گذاري، وضعيت فيزيكي رحم و مشكلات مربوط به لوله ها و دهانه رحم باشد. ولي تعدادي از مردان نيز به سبب مسايل ژنتيكي و نطفه به ناباروري دچارند. دكتر مرتضي ضرابي، عضو هيأت ملي پژوهشكده رويان هم معتقد است: زوجهاي بالاي 35 سال اگر بعد از شش ماه صاحب فرزند نشوند بايد از لحاظ باروري مورد بررسي قرار گيرند. همچنين دكتر حسين واحد، متخصص زنان، زايمان و نازايي اظهار مي كند: مصرف دخانيات، استرس روحي، عفونتها و اختلالات ژنتيكي در ناباروري مردان مؤثر است و در زنان نيز، اختلالات هورموني و عفونتهاي تناسلي دو عامل مهم به حساب مي آيد.

بنابراين به زوجها توصيه مي شود ضمن پرهيز از مصرف دخانيات و الكل، از استرسهاي روحي نيز دوري كنند.پژوهشهاي اخير حاكي از آن است كه اگر مرد و زن هر دو سيگار مصرف كنند، احتمال ناباروري تا 64 درصد بالا مي رود.

علاوه بر مسايل بهداشتي ياد شده،

مقوله هاي اجتماعي نيز در افزايش ناباروري مؤثر است كه مي توان به افزايش سن ازدواج اشاره كرد. براي نمونه، آمارها از آمريكا نشان مي دهد كه در فاصله سالهاي 1980 تا 1995 آمار مردان بالاي 35 سال كه پدر شده اند حدود 120 درصد كاهش يافته است و اين در حالي است كه امروزه در برخي از كشورهاي غربي بسياري از مراجعه كنندگان به كلينيكهاي ناباروري، مردان بالاي 50 سال هستند كه مي خواهند براي اولين بار صاحب فرزند شوند.

قدمت هشتاد ساله حاملگي مصنوعي

حدود هشتاد سال از زماني كه «دكتر لوشهال» آلماني اولين درمان نازايي را به صورت علمي انجام داد، مي گذرد و از آن موقع تاكنون هر روزه روشهاي درمان متنوع تر و البته اميدها بيشتر مي شود، چنان كه امروز شيوه هاي درمان بسياري رايج است.

دكتر واحد در اين باره مي گويد: خوشبختانه در سالهاي اخير، پيشرفتهاي چشمگيري در درمان نازايي صورت گرفته است كه به نام T.R.A يا حاملگي مصنوعي معروف است.در اين روشها پيوند اسپرم و تخمك به طور طبيعي انجام نمي شود. به هر حال شيوه درمان به وضع زوجين، طول مدت نازايي و تعداد سلولهاي جنسي مرد بستگي دارد. در روش F.V.I اسپرم را با تخمك در محيط آزمايشگاه در مجاورت هم قرار مي دهند و بعد از لقاح، در مرحله چهار تا هشت سلولي وارد حفره رحم مي كنند. در روش GIFT نيز سلول نر را با سلول ماده مخلوط كرده و به داخل لوله رحم وارد مي كنند. در T.F.I.Z تخم لقاح يافته را به داخل لوله رحم وارد مي كنند و I.S.C.I روشي

است كه حتي با وجود تعداد اندك سلولهاي مرد قابل انجام است كه در اين روش حتي اگر يك سلول هم وجود داشته باشد آن را مستقيماً به وسيله سوزن شيشه اي ميكروسكپيك به داخل تخمك تزريق مي كند.

ناباروري و برخورد فرهنگي با آن

از همان كودكي دوست داشت پزشك شود. «پزشك اطفال» برخلاف ساير همسن وسالانش ديوارهاي دنياي نوجواني و جواني او را عكس هنرپيشه ها و ورزشكاران نپوشانده بودند، بلكه اتاقش پر از عروسك و عكس بچه بود. بچه هاي شيرين و شاد ...

اما سالها بعد چنين نماند و خانه اش خالي خالي بود و سوت و كور. هيچ ديواري و هيچ اتاقي ديگر عروسك و عكس بچه نداشت.نبود فرزند مسأله دردناك و حساسي در خانواده ها به حساب مي آيد. دكتر فكور بيات با اشاره به اينكه، در جامعه ما ناباروري مسأله اجتماعي و فرهنگي است، مي گويد: تجربه نشان داده بروز اين مسأله در بسياري از خانواده ها منجر به مشكلات بسيار شده و كانون خانواده را دستخوش آسيب كرده است. البته زنان در اين امر بيشتر آسيب پذيرند، بنابراين بيشتر به دنبال درمان هستند. زيرا شرايط فرهنگي معمولاً به نفع مرد است.مشكلات ناباروري تجربه دشواري است كه با توجه به شرايط فرهنگي و اجتماعي افراد در برابر آن واكنشهاي خاصي نشان مي دهند، اما اصولاً اين واكنشها از انكار تا افسردگي ديده مي شود. تا جايي كه همين جريان استرس زا عاملي براي عدم موفقيت روشهاي درماني به شمار مي آيد. دكتر واحد نيز با تأكيد بر اين امر اظهار مي كند: گاه به علت فشارهاي روحي و رواني كه

اطرافيان بر زوج وارد مي كنند، باعث افزايش مشكلات آنها مي شوند.زيرا اگر بدن در شرايط آرامش باشد هورمونها به طور طبيعي ترشح شده و روند عادي ايجاد سلولها صورت مي گيرد. ولي در شرايط استرس اين تعادل به هم خورده و سبب اختلال در تخمك گذاري و توليد اسپرم مي شود. بنابراين آرامش، صبوري و پيگيري درمان بهترين رفتار براي مقابله با اين مسأله است.

واكنشهاي هيجاني

زن به تكه اي كاغذ كه روي ديوار اتوبوس چسبانده شده بود. چشم دوخت. «تعيين جنسيت فرزند، 100 درصد طبيعي، پيش از بارداري ... »

زن رو به مسافر ديگري كرد و گفت: حكايت عجيبيه- يكي مي گرده بچه دار بشه. يكي مي خواد جنسيت بچه اش رو هم خودش انتخاب كنه ...

نيكخواهي كارشناس مددكاري با اشاره به مشكلات روحي و رواني زوجهاي نابارور معتقد است: بعد از آگاهي از مسأله پيش آمده، گروهي از زوجها به نداشتن فرزند رضايت مي دهند و از آن چشم پوشي مي كنند، اما عده اي به دليل شرايط فرهنگي و اجتماعي براي رفع آن تلاش مي كنند و اينها براي حفظ آبرو و اثبات اينكه عيب از آنها نيست به راههاي مختلف متوسل مي شوند.

وي مي افزايد: بنا بر نظر كارشناسان، زوجها در مقابل ناباروري واكنشهاي متعددي بروز مي دهند كه شامل شوك، غصه، احساس گناه، خشم، شرم و افسردگي مي شود.

درمان ناباروري حق يا تجمل

سال گذشته دكتر سيدشهاب الدين صدر، رئيس سازمان نظام پزشكي كشور در حاشيه دوازدهمين كنگره، باروري و ناباروري گفت: اين سازمان تعرفه گذاري و ساماندهي نرخ خدمات درمان ناباروري را در دستور كار قرار داده و اين تعرفه

ها نيز در كار ساير تعرفه هاي درماني سال 85 اعلام مي شود. در حال حاضر حدود يك سال از اين مسأله مي گذرد، اما همچنان خدمات درمان ناباروري تحت پوشش هيچ بيمه اي نيست و درمان نازايي در زمره جراحيهاي زيبايي قرار داد.

فكور بيات در اين باره مي گويد: درمان ناباروري هزينه بر است و هر آمپول هورموني 60 تا 70 هزار تومان قيمت دارد كه اين درمان شامل سه مرحله است و هزينه هر F.V.I در مراكز دولتي 800 هزار تا يك ميليون تومان و در مراكز خصوصي بالاي ده ميليون تومان است كه انجام آن نيز شامل سه تا چهار مرحله است، در حالي كه بيمار مراجعه كننده براي درمان گاه حتي هزينه ويزيت يا اياب و ذهاب خودش را هم ندارد.

وي مي افزايد: درمان نازايي سهل و ممتنع است و برخي افراد به راحتي درمان مي شوند. براي مثال خانمي كه دچار مشكل تخمك گذاري بوده با يك دوره درمان با «كلومفين» بهبود پيدا كرده است، اما گاهي اوقات درمان نياز به زمان و هزينه دارد. به اين ترتيب براي رفع ناباروري ابتدا مرد مورد آزمايش و بررسي قرار مي گيرد، چون هزينه درمان مردها ارزانتر است. ولي چنانچه زن دچار مشكل باشد با توجه به شرايط جسمي و بررسيهاي انجام شده تحت درمان قرار مي گيرد، اما معمولاً به هنگام مشكلات تخمك گذاري ابتدا به روش طبي به زن «كلومفين» مي دهند كه در صورت عدم پاسخ به درمان تا 5 نوبت انجام مي شود و اگر موفقيت آميز نبود به وي آمپولهاي هورموني تزريق مي شود كه تحريك كننده

تخمكها هستند.

اين مرحله نيز در سه نوبت انجام مي شود. بعد وارد مرحله I.U.I مي شوند و آن را هم سه مرحله انجام مي دهند. به دنبال آن در صورت آن كه درمان نتيجه بخش نباشدF.V.I صورت مي گيرد كه آن نيز سه يا چهار مرحله است و اگر اين بار هم جواب نداد به راههاي ديگري مثل اهداي جنين و اجاره رحم روي مي آورند. حال در اين موارد تلاشهاي جانبي مثل «لاپاروسكوپي، ميكروانيجكشن و ... هم بايد انجام گيرد كه هزينه واقعاً سنگيني را به خود اختصاص مي دهد و همه اينها در شرايطي است كه امكان درمان ناباروري در كشور ما بين 35 تا 40 درصد است

سلامت چشم ها را جدى بگيريد

منبع:روزنامه ايران

در مورد معاينه چشم ها دو تصور غلط وجود دارد. يكى اين كه اگر خوب مى بينيد نيازى به معاينه چشم نداريد و ديگر اين كه «تست بينايى» كه حدت بينايى را با استفاده از تابلو هاى ويژه اندازه گيرى مى كند (مشابه تست هاى بينايى كه هنگام دريافت گواهينامه رانندگى انجام مى شود) همان معاينه چشمى است با اسمى ديگر. اما بايد توجه داشت كه چشم پزشك در واقع افزون بر تست بينايى، چشم شما را از نظر بيمارى هاى ديگرى نيز كه ممكن است علائم زودرس نداشته باشند اما نياز به درمان زودرس دارند معاينه مى كند. بنابراين معاينه كامل چشمى بسيار بيشتر از يك تست بينايى است.

چشمان چه كسانى بايد معاينه شود

صرف نظر از سن و سلامت جسمانى، هر شخصى بايد به صورت دوره اى و منظم مورد معاينه چشمى قرار گيرد. در بزرگسالان معاينه چشمى از جهت

درست بودن شماره عينك و تشخيص زودرس بيمارى ها اهميت دارد. در كودكان، معاينه چشمى نقش بسيار مهمى در تكامل بينايى كودك دارد. از آنجايى كه بينايى نقش مهمى در فرايند يادگيرى كودكان دارد، اهميت معاينه هاى دوره اى در كودكان دو چندان است. مشكل بينايى كودك گاهى خود را به صورت افت تحصيلى و مشكل در انجام تكاليف مدرسه نشان مى دهد. در بسيارى موارد، كودكان به اين دليل كه نمى دانند ديد «طبيعى» چگونه بايد باشد شكايتى از ديد خود ندارند. اگر كودك شما از نظر درسى در مدرسه مشكل دارد و يا در خواندن و يادگيرى دچار مشكل است حتماً بايد جهت اطمينان از سلامت چشمى معاينه شود.

چه مشكلاتى مورد توجه قرار مى گيرند؟

مشكلاتى كه چشم پزشك در معاينه چشمى به آن ها توجه مى كند عبارتند از:

عيوب انكسارى:

شامل دوربينى، نزديك بينى، آستيگماتيسم، ...

تنبلى چشم (آمبليوپى):

اين مشكل در موارد استرابيسم و يا اختلاف زياد بينايى دو چشم رخ مى دهد. در اين وضع مغز تصوير گرفته شده از چشم مشكل دار را ارسال نمى كند. آمبليوپى در صورت درمان نشدن ممكن است موجب اختلال در تكامل بينايى شده و اختلال دائمى بينايى را به همراه داشته باشد. اين اختلال معمولاً با بستن چشم بدون مشكل براى مدتى مشخص درمان مى شود.

استرابيسم (انحراف چشم):

چشم پزشك، چشم بيمار را از نظر هماهنگى حركتى و وضع قرار گيرى نسبت به يكديگر بررسى مى كند. استرابيسم مى تواند سبب اختلال در درك عمق و آمبليوپى شود.

بيمارى هاى چشمى:

بسيارى از بيمارى هاى چشمى نظير گلوكوم و مشكلات ناشى از ديابت در مراحل اوليه علائم

واضحى ندارند. چشم پزشك در معاينه چشمى به اين بيمارى ها توجه كرده و در صورت برخورد با اين علائم درمان هاى اوليه را آغاز مى كند. در بسيارى موارد تشخيص و درمان زودرس بيمارى ها سبب كاهش عوارض و از دست دادن دائمى ديد مى شود.

بيمارى هاى ديگر:

معاينه عروق ته چشم، پرده شبكيه و ديگر قسمت هاى چشم مى تواند ابتلاى بيمار به بيمارى هاى غير چشمى نظير فشار خون، ديابت، چربى بالا و برخى بيمارى هاى ديگر را نشان دهد.

فاصله زمانى معاينه چشم ها

چشم پزشكان توصيه مى كنند هر فردى بسته به داشتن ريسك فاكتور و سلامت جسمانى هر 1 تا 3سال يكبار معاينه كامل چشمى شود.

كودكان: اين زمان در كودكان متفاوت است. تخمين زده مى شود كه از هر 20 كودك پيش دبستانى و هر 4 كودك دبستانى 1 كودك مشكل چشمى دارد كه در صورت درمان نشدن مى تواند سبب كاهش دائمى بينايى شود. كودكانى كه علائمى نداشته و ريسك (خطرپذيرى) پائينى دارند بايد در 6 ماهگى،3 سالگى و قبل از ورود به مدرسه معاينه كامل چشمى شوند. اين كودكان پس از آن بايد هر 2سال مورد معاينه قرار گيرند.

اما كودكان داراى ريسك فاكتور مشكلات بينايى، نياز به معاينه هاى بيشترى دارند. برخى از اين ريسك فاكتورها عبارتند از:

-تولد زودرس (پيش از 40 هفتگى)

-تأخير در تكامل

-انحراف چشم

-سابقه خانوادگى بيمارى هاى چشمى

- سابقه صدمات چشمى

كودكانى كه از عينك يا كنتاكت لنز استفاده مى كنند اغلب نياز به معاينه هاى سالانه دارند تا در صورت تغيير در شماره چشم، عينك آنها اصلاح شود.

بزرگسالان: به طور كلى، بسته

به ميزان تغييرات بينايى و سلامت جسمانى، بزرگسالان بايد تا سن 40 سالگى هر 2تا 3سال مورد معاينه كامل چشمى قرار گيرند. در بيمارانى كه به بيمارى هايى نظير ديابت و فشار خون مبتلا هستند معاينه هاى بيشترى توصيه مى شود زيرا اين بيمارى ها تأثير سويى بر بينايى دارند. در افراد بالاى 40سال بهتر است معاينه چشمى هر 1 تا 2 سال صورت گيرد. زيرا برخى بيمارى ها نظير پير چشمى، كاتاراكت و دژنراسيون ماكولا با افزايش سن اتفاق مى افتند.

از آنجا كه ريسك بيمارى هاى چشم با افزايش سن بالا مى رود افراد بالاى 60 سال بايد هر سال معاينه شوند.

درمان جديد سرطان بيني

منبع:روزنامه قدس

دانشمندان هنگ كنگ و استراليا به زودي درمان آزمايشي را روي سرطان بيني و گلو انجام مي دهند و براي مبارزه با بيماري، سلولهاي سفيد خوني خود بيمار را كشت مي دهند.

به نقل از رويترز، به گفته محققان كلينيك تومورشناسي دانشگاه هنگ كنگ، اين آزمايش از سه ماه آينده شروع مي شود و نمونه هاي خوني از 30 بيمار مبتلا به سرطان بيني برداشته مي شود. پزشكان سلولهاي آشكل در سلولهاي سفيد خوني را پرورش مي دهند و مجدداً تمام سلولها به بيمار سرطاني تزريق مي شود. پزشكان اميدوارند كه سلولهاي آشكل نسبت به سلولهاي سرطاني واكنش شديدي نشان دهند و نه تنها اين سلولها بلكه تمامي سلولهاي ايمني بدن براي حمله به سلولهاي سرطاني بسيج مي شوند. سرطان بيني بيشتر در جنوب چين شايع است و از سه نفر مبتلا يك نفر را از بين مي برد. اين سرطان با نوع تغديه در ارتباط است.

تأثير خواب كافي در عملكرد حافظه

منبع:روزنامه قدس

مطالعات جديد نشان مي دهد، افرادي كه شبها خواب راحتي دارند، حافظه شان بهتر عمل مي كند. به نقل از دانشكده پزشكي هاروارد، خوابيدن تأثير بسزايي در تمركز و بهبود عملكرد حافظه دارد.طي مطالعاتي بر روي 48 فرد 18 تا 30 ساله كه گروهي از آنان قبل از خواب و گروهي بعد از خواب كلماتي را كه به آنها تدريس شده بود، امتحان دادند، مشخص شد، گروهي كه بعد از بيدار شدن به سؤالات پاسخ داده بودند، حدود سه چهارم و گروه ديگر يك سوم از سؤالات را بدرستي پاسخ دادند.پژوهشگران با توجه به اين مطالعات دريافتند كه چگونه خواب مناسب مي تواند

در عملكرد مغز افراد مؤثر باشد و از سوي ديگر اختلالات خواب مي تواند در مشكلات حافظه و حتي ابتلا به جنون نيز مؤثر باشد.

رفع يبوست با مصرف ميوه و مايعات

شايع ترين مشكل سالمندان يبوست است كه با مصرف ميوه و سبزى هاى خام يا پخته مى توان اين مشكل را رفع كرد.

دكتر حسنى، متخصص تغذيه و طب سالمندان با تاكيد بر لزوم استفاده از چاشنى در غذاى افراد سالمند، غذاى خوش رنگ و تزئين شده براى افزايش اشتهاى اين افراد، گفت: سالمندان بايد با كاهش حجم وعده هاى غذايى، تعداد اين وعده ها را به شش وعده غذايى در طول روز افزايش دهند. وى يكى از مشكلات شايع در دوره سالمندى را بيمارى يبوست مزمن عنوان و خاطر نشان كرد: توصيه مى شود به منظور رفع اين مشكل سالمندان از مصرف ميوه و سبزى هاى تازه و خام غافل نشوند.

اين متخصص تغذيه و طب سالمندان تصريح كرد: اين افراد بايد مصرف ميوه هاى كمپوت شده و نان هاى سبوس دار، نوشيدن آب به ميزان كافى، مصرف معمول داروهاى ملين و مسهل، خشكبار مانند آلو و انجير، افزايش فعاليت هاى بدنى روزانه و استراحت به حدكافى را در برنامه خود قرار دهند.

توصيه هايى براى تخفيف خشكى چشم

خشكى چشم ممكن است ناشى از سالمندى، خستگى چشم، قرارگيرى در معرض خورشيد، باد، دود يا آسيب به چشم باشد. براى كمك به تخفيف يافتن خشكى چشم به اين توصيه ها عمل كنيد. از اشك هاى مصنوعى، يا ساير قطره ها يا پماد هاى چشمى مرطوب كننده استفاده كنيد. از سيگار كشيدن، و قرارگيرى در معرض دود سيگار ديگران پرهيز كنيد. از قرارگيرى مستقيم در معرض باد يا دستگاه تهويه هوا اجتناب كنيد. در خانه به خصوص در طول روزهاى خشك زمستانى از دستگاه هاى مرطوب كننده هوا استفاده كنيد. به

چشمانتان استراحت دهيد و مرتب پلك بزنيد.

اين « قند » دندان شكن

منبع:روزنامه قدس

مشكلات دهان و دندان در ديابتي ها

افزايش قند خون در طول زمان سبب عوارض ديابت مي شود. افزايش قند خون مي تواند به قسمتهاي مختلف بدن مثل قلب، عروق، كليه و چشم صدماتي وارد كند. ديابت سبب بروز عوارضي مي شود كه تعداد زيادي از آنها قابل پيشگيري بوده و يا حداقل روند آن را آهسته تر مي كند.

براي اينكه يك بيمار ديابتي از سلامت بهتري برخوردار باشد هر روز چه اقداماتي بايد انجام دهد؟

از يك برنامه غذايي سالم و بهداشتي كه پزشك و يا كارشناس تغذيه براي شما طراحي كرده اند پيروي كنيد، همه وعده و ميان وعده ها را به موقع مصرف كنيد.

- حداقل 5 روز در هفته روزي 30 دقيقه ورزش كنيد و از پزشكتان بخواهيد كه به شما بگويد، چه ورزشهايي براي شما مناسب تر است.

- داروهاي مربوط به ديابت را هر روز، به موقع مصرف كنيد.

- در بعضي از روزهاي هفته، قند خون خود را كنترل كرده و يادداشت كنيد. اگر قند خون شما طي 2 تا 3 بار كنترل كردن خيلي زياد و يا خيلي كم بوده است با پزشكتان تماس بگيريد.

- پاها را روزانه از نظر قرمزي، ورم و... كنترل كنيد.

- هر روز دهان و دندان خود را شستشو كرده و مسواك بزنيد. براي مسواك زدن وقت لازم صرف كنيد و با عجله مسواك نزنيد.

- سيگار نكشيد

ديابت چگونه به دهان و دندان صدمه مي رساند؟

مشكلات دهان و دندان ممكن است در هر شخصي ايجاد شود. يك لايه نازك چسبناك

با ميكروبهاي زياد (به نام پلاك) روي سطح دندانها ساخته مي شود. قند خون بالا به رشد ميكروبها كمك بيشتري مي كند، و به دنبال آن لثه ها قرمز، ملتهب و متورم مي شود كه با وجود چنين وضعيتي وقتي به دندان مسواك مي زنيد دچار خونريزي مي شود.

در صورت قند خون بالا در افراد ديابتي مشكلات دهان و دندان بيشتر مي شود.

افزايش قند خون مي تواند باعث بدتر شدن مشكلات دهان و دندان شود، به طوري كه با ادامه اين وضعيت بيماران دندانهاي خود را از دست مي دهند.

سيگار كشيدن بخصوص در افراد دبابتي بالاي 45 سال مي تواند منجر به بيماريهاي لثه شود.

قرمزي و خونريزي در لثه به عنوان اولين نشانه بيماري لثه محسوب مي شود كه اين مي تواند منجر به عفونت لثه و استخوانهاي نگهدارنده دندان شود، اگر التهاب پيشرفت نمايد لثه ممكن است از سطح دندانها دور شود و دندانها سست شوند.

براي تعيين مشكلات دهان و دندان به دندانپزشكي مراجعه كنيد. دهان و دندان خود را از نظر علايم ناشي از ديابت كنترل كنيد.

چگونه مي توان متوجه شد كه دهان و دندان صدمه ديده است؟

اگر يك يا چند علامت زير را داريد، بدانيد كه ممكن است ديابت سبب آسيب دهان و دندان شما شده باشد:

- قرمزي، تورم و التهاب لثه

- خونريزي از لثه

- لثه ها به طرف پايين كشيده مي شوند

- لق شدن و يا حساس شدن دندانها

- بوي بد دهان

- ضربان دار شدن لثه ها

- نامناسب قرار گرفتن دندان مصنوعي باعث آسيب به بافت لثه

مي شود.

چگونه مي توان سلامت دهان و دندان را حفظ نمود؟

- تا آنجا كه ممكن است سطح قند خون خود را در حد طبيعي نگه داريد.

- حداقل روزي يك بار از نخ دندان استفاده كنيد. نخ دندان به پيشگيري از تشكيل پلاك روي دندان كمك مي كند. پلاك ممكن است سخت شود و در زير لثه رشد كند و سبب ايجاد مشكلاتي شود. با استفاده از حركتي شبيه اره كردن، به آرامي نخ را بين دندانها بگذاريد و از عمق دندان به بالا چندين بار حركت دهيد.

- بعد از هر وعده غذايي مسواك بزنيد. از يك مسواك نرم استفاده كنيد. هنگام مسواك كردن، پرز مسواك را به آرامي روي سطح لثه ها بكشيد. حركت مسواك بايد ملايم و چرخشي باشد و مسواك را به قسمت جلو، عقب و بالاي هر دنداني بكشيد.

- اگر چيزي روي سطح دندان را پوشانده است، آن را پاك كنيد.

- از شخصي كه دندانهايش را خيلي خوب تميز نگه داشته است، بخواهيد كه نحوه مسواك زدن و نخ كشيدن را به شما نشان دهد و همچنين از او بپرسيد كه كدام خميردندان و مسواك مناسب تر است.

- اگر مشكلي در دندان يا دهان خود ملاحظه كرده ايد، به دندانپزشك مراجعه كنيد.

- اگر در دهان خود زخم، قرمزي، خونريزي از لثه، يا پايين كشيده شدن و يا دور شدن لثه از دندان، يا زخم عفوني و يا زخم ناشي از دندان مصنوعي ملاحظه كرده ايد، به دندانپزشك مراجعه كنيد.

- دهان و دندان خود را تميز نگه داشته و سالي دو بار به دندانپزشكي

مراجعه كنيد

- اگر دندانپزشك در دهان و دندان شما مشكلي تشخيص داده است تا بهبود نهايي پيگيري نماييد.

- به دندانپزشك بگوييد كه ديابت داريد.

- اگر سيگار مي كشيد از پزشكتان بخواهيد كه روشهاي ترك سيگار را به شما آموزش دهد.

دندانپزشك چگونه مي تواند از دهان و دندان شما مراقبت كند؟

- با جرم گيري و كنترل كردن وضعيت دهان و دندان (سالانه دو مرتبه)

- با آموزش نحوه مسواك كردن و نخ زدن

- با اطمينان از اينكه دندانهاي مصنوعي در جاي مناسب قرار دارند.

-برنامه درماني خود را در نظر داشته باشيد. ممكن است از داروهايي كه قند خون را پايين مي آورند، استفاده كنيد. در اين صورت بايد با پزشك و يا دندانپزشك خود صحبت كنيد و بهترين روش را براي مراقبت از شرايط هيپوگليسمي (افت قند خون) اختيار كنيد تا در طي كار دندانپزشكي با خود غذا يا دارو ببريد.

اگر دهان شما بعد از كار دندانپزشكي دچار زخمي شد، ممكن است نتوانيد براي چند ساعت يا چند روزي غذا بخوريد، در اين صورت بايد با پزشكتان مشورت كنيد تا بدانيد كه:

- چه غذاهايي در اين شرايط براي شما مناسب تر است.

- اغلب در چه زمانهايي لازم است قند خون خود را كنترل كنيد.

چكاپ چه كار مي كند؟

ترجمه: پريسا اصولي

منبع: راشين تودي

هنگامي كه افراد به دوران ميانسالي نزديك مي شوند، همواره اين ترس و اضطراب كه مبادا به بيماري هاي اين دوران مبتلا شوند، همراه آنها است اما واقعا چكاپ هاي سالانه براي آگاهي از وضعيت جسماني چه زماني موردنياز است؟

به گفته بسياري از متخصصان وقتي افراد به

سن 50 سالگي مي رسند بايد براي تشخيص زودهنگام بيماري ها غربال شوند تا بتوان شاهد عمر طولاني تر همراه با سلامت براي آنها بود. در اين راه اولين اقدام، انجام آزمايش هاي طبي سالانه است. دكتر سيسيل ويلسون، متخصص داخلي و عضو هيات مديره انجمن پزشكي آمريكا مي گويد: «من اغلب به بيمارانم مي گويم كه در طول سال هاي 20، 30 و 40 سالگي كه از سلامت برخوردار هستيد، تنها هر چهار سال يك بار به چكاپ عمومي نياز داريد اما در حدود 50 سالگي بايد هر شش ماه يك بار چكاپ و معاينه شويد و اين كار براي پيشگيري و پيگيري بيماري هايي است كه هم زمان با بالا رفتن سن پيش مي آيد.»

به اعتقاد دكتر ويلسون، زنان از سن چهل سالگي بايد ماموگرافي سالانه را فراموش نكنند و اگر در ميان نزديكان شان سابقه سرطان پستان وجود دارد حتي زودتر از اين سن بايد مورد معاينه قرار گيرند و اين ماموگرافي هر سال تا آخر عمر بايد ادامه پيدا كند.

توصيه مي شود بيشتر افراد در سن 50 سالگي به فكر كولونوسكوپي اوليه باشند ولي اگر در اين سن كولونوسكوپي را انجام دهند و هيچ گونه پوليپ يا سابقه خانوادگي سرطان در خانواده آنها وجود نداشته باشد، انجام اين آزمايش را مي توان به هر 10 سال يك بار موكول كرد ولي در خلال اين مدت، انجام آزمايش هاي غيرتهاجمي مانند نمونه گيري از مدفوع يا دقت در وجود خون در مدفوع نبايد فراموش شود.مردان در فاصله ميان 45 تا 50 سالگي سالي يك بار به معاينات و آزمايش هاي خون مربوط به چكاپ پروستات نياز دارند و جدي نگرفتن اين موضوع مي تواند صدمات جبران ناپذيري را براي آقايان

به همراه داشته باشد.اگرچه پزشكان بيشتر نگران سرطان گردن رحم در خانم هاي جوان تر هستند اما در اين سن نيز زنان تا حدي در معرض خطرند. بعد از يائسگي و قطعا بعد از 60 سالگي تست پاپ اسمير به صورت ساليانه لازم نيست و هر دوتا سه سال يك بار كفايت مي كند.

استخوان ها بعد از رسيدن به سن 50 سالگي نياز به توجه بيشتر دارند و متاسفانه ما در جامعه اي زندگي مي كنيم كه آمار افراد مبتلا به اين بيماري پنهان رو به افزايش است و اين مساله به خصوص درباره زنان يائسه صادق است و متخصصان، آزمايش هاي تراكم استخوان را امري ضروري در اين سن دانسته اند ولي لازم نيست اين نوع آزمايش ها هر سال انجام گيرد. اگر زني در آزمايش هاي پوكي استخوان، وضعيت خوبي داشت، لازم نيست تا پنج سال ديگر اين آزمايش را تكرار كند اما اگر كمي پوكي استخوان در وي مشاهده شد بايد در دو يا سه سال آينده دوباره بررسي شود تا مشخص شود آيا داروهاي تجويز شده موثر بوده است يا خير.

آزمايش هاي ديگري كه مي تواند مناسب اين سن باشد، بررسي منظم شنوايي و به خصوص بينايي است كه با بالا رفتن سن از توانايي آن كاسته و ضعيف مي شود.در نهايت توصيه همه متخصصان اين است كه عادات سبك زندگي تان را به نحوي تغيير دهيد كه سالم تر باشيد. وزن تان را مرتب كنترل كنيد، ورزش كنيد و غذاي سالم و مناسب بخوريد و فراموش نكنيد كه چكاپ هاي ساليانه و به خصوص در دوران ميانسالي، كليد سلامت شما است.

سكسكه هاي مغزي

منبع:Psychologytoday.com

نيوشا ميربابايي: آيا تا به حال شده موقع صحبت كردن ناگهان دچار فراموشي لحظه

اي بشويد و يادتان برود چه مي خواستيد بگوييد دانشمندان مي گويند يكي از دلايل اين توقف مغزي مي تواند تغيير جهت چشم ها باشد. هر بار كه نگاهتان را از جايي به جاي ديگر بر مي گردانيد مغزتان براي لحظاتي به اصطلاح هنگ مي كند. به عبارتي وقتي مركز توجه چشم هايتان را تغيير مي دهيد، مغزتان را براي لحظاتي دچار سكسكه مي كنيد.

طبق آخرين تحقيقات صورت گرفته در مركز پژوهش هاي مغزي ايلي نويز زماني كه چشم هاي ما مركز توجه و خيرگي اش را از نقطه اي به نقطه ديگر عوض مي كند برخي از توانمندي هاي ادراكي ما هم با اين تغيير خاموش مي شوند. چيزي كه به نوبه خود تاثيري عميق در توانمندي هاي خاص مغز مرتبط با تصاوير ذهني دارد.

اگر چه اين توقف تنها يك سي ام ثانيه به طول مي انجامد اما در طول روز جمع اين كسري از ثانيه ها اغلب به چند ساعت توقف مغزي منجر مي شود. البته تصور اينكه در طول روز چند ساعت مغز ما تعطيل باشد سخت است اما واقعيت دارد. اين موضوع به خصوص در برخي مشاغل كه بيش از سايرين با ارتباطات تصويري درگير هستند مي تواند خطرآفرين باشد، مثل خلباني به ويژه هنگام فرود هواپيما. از اين رو دانشمندان و محققان در پي ساختن كابين هايي براي خلبانان هستند تا كمترين جابه جايي چشمي را براي كنترل داشته باشند و بيشترين خيرگي را بر هدف به همراه بياورند.

آلرژى، بيمارى فصل

نويسنده:الهام اسمعيلى

آلرژى وضعيتى است كه در آن سيستم ايمنى بدن نسبت به موادى مانند گرده گل ها و گياهان،

گردوغبار، مو و پر حيوانات، مواد شيميايى، نور خورشيد، بعضى داروها و موادغذايى و غيره كه به طور معمول ضرر و زيانى ندارند، عكس العمل نشان مى دهد. طبق آمارهاى انجام شده، طيف وسيعى از افراد جامعه حداقل به يكى از موارد فوق حساسيت دارند ولى تفاوت اصلى در ميزان واكنش بدن نسبت به همين عوامل حساسيت زا است كه آنها را آلرژن نيز مى نامند.

آلرژن ها از چهار طريق اصلى وارد بدن مى شوند. اين راه ها عبارتند از:

1- بلع: مانند خوردن گوجه فرنگى، بادمجان، كيوى و غيره

2- تزريق: مانند تزريق پنى سيلين و يا داروهاى ديگرى كه ممكن است فردى به آنها حساسيت داشته باشد.

3- تماس: مانند لمس كردن برگ گياهى خاص، پوست برخى ميوه ها، گردوغبار روى اشيا و غيره

4- استنشاق: مانند تنفس كردن در هواى آلوده و پر از گرده گياهان و درختان

به طور كلى هنگامى كه عامل حساسيت زايى به بدن فردى مستعد وارد مى شود، بسته به ميزان و نوع حساسيت و همچنين عكس العمل بدن، علائم مختلفى شامل آبريزش بينى، گرفتگى بينى، سوزش چشم، عطسه، سرفه، گرفتگى صدا، خارش چشم، تنگى نفس، خارش پوست، سستى و بى حالى، بثورات جلدى، مشكلات گوارشى و غيره پديدار مى شوند كه البته با توجه به نوع حساسيت و سيستم ايمنى بدن، هر يك از اين علائم مى توانند به تنهايى بروز كرده و يا به طور همزمان چندين علامت با هم به عنوان واكنشى در مقابل عامل حساسيت زا ايجاد شوند.

شناخت آلرژن ها: يكى از مهمترين اقداماتى كه جهت مبارزه با حساسيت موجود مى بايست صورت گيرد، شناخت عامل و يا

عوامل حساسيت زا در بدن است. ممكن است فردى ساليان سال از علائم ناشى از حساسيت در رنج باشد ولى هنوز عامل اصلى آن را نشناسد. به اين ترتيب اين مشكلات همواره ادامه خواهد يافت. حال آنكه براى اين منظور كافى است هنگام بروز علائم به كارها و عملكرد همان روز و يا روز قبل خود انديشيده و عامل آن را بيابيد. البته در كلينيك هاى آلرژى همين روند شناختى در سيستمى منظم با كسب اطلاعاتى پيرامون نوع و محل زندگى، كار و غيره و همچنين با تزريق مواد مختلف آلرژن در زير پوست بدن انجام مى پذيرد.

اقدامات پيشگيرنده: پس از شناخت آلرژن هاى تحريك كننده فرد، بهترين و موثرترين اقدام، دورى جستن از آنها است البته اين كار در مورد آلرژى هاى خوراكى، دارويى و تماسى تا حد زيادى عملى است ولى برگزيده تنفس كردن، كار چندان امكان پذيرى نيست به خصوص هنگامى كه عوامل حساسيت زايى همچون گرده گل ها و گياهان در فصل بهار در سطح وسيعى از هواى تنفسى پراكنده شده باشند. لازم به ذكر است اين نوع آلرژى متداول و فصلى كه در زمان گرده افشانى نسبت به گرده هاى گل ها و درختان رخ مى دهد، به نام هاى ديگرى همچون تب يونجه، زكام بهاره و آلرژى بينى نيز ناميده مى شود. در اين نوع حساسيت، معمولاً سيستم هاى تنفسى بدن درگير شده و علائم خاص آنها به همراه سستى و بى حالى، سوزش، خارش و آبريزش چشمى نمايان مى شوند. ولى با توجه به توضيحات فوق براى كاهش اين قبيل علائم و همچنين پيشگيرى از آنها راهكارهايى نيز

وجود دارند .

پيشنهادات زير براي كاهش آلرژي موثر است:

5- از ماسك استفاده كنيد: هنگامى كه به مكانى وارد مى شويد كه احتمال وجود عامل آلرژى زا در آن جا بسيار است، روى دهان و بينى تان را با ماسك بپوشانيد. استفاده از ماسك تنها به بيرون از خانه و فضاهاى باز محدود نمى شود بلكه در داخل خانه نيز آلرژن هاى بسيارى وجود دارند كه راه هاى ورودى آنها به بدن دهان و بينى هستند بنابراين هنگام مواجهه با آن عوامل نيز از اين فيلتر استفاده كنيد.

6- بالشتان را عوض كنيد: از آنجا كه بسيارى از بالش ها از پر پرندگان به خصوص مرغ پر شده اند، زير سر گذاشتن اين قبيل بالش ها براى آن دسته از افرادى كه به پر پرندگان حساسيت دارند و به خصوص بچه ها، باعث بروز مشكلات مختلف حساسيتى خواهد شد. لذا براى جلوگيرى از اين مشكل، از بالش هاى پر شده با الياف مصنوعى استفاده كنيد. مزيت مهم اين قبيل بالش ها، قابل شست وشو بودن آنها با آب داغ است.

7- به نظافت محيط زندگى تان اهميت بيشترى دهيد: هرچه ميزان گردوغبار بر روى لوازم و اشياى خانه كمتر باشد، مشكلات افراد مبتلا به حساسيت هاى گردوخاك كمتر خواهد بود. براى تميز كردن فضاهايى مانند سرويس هاى بهداشتى، كف ها و آشپزخانه از مواد شيميايى اى استفاده كنيد كه از حساسيت نداشتن به آنها مطمئن هستيد. در ضمن همواره با پوشيدن دستكش از تماس پوست دست تان با هرگونه عامل حساسيت زا جلوگيرى كنيد.

8- كاربرد كفپوش هاى منسوج را به حداقل برسانيد: موكت ها و فرش ها مركز

نگهدارى عوامل حساسيت زايى همچون گردوغبار، مايت ها و غيره هستند. با جايگزين كردن سنگ، سراميك يا چوب به جاى موكت اين بستر مساعد را از بين ببريد.

آنچه براي قلب مفيد است

نويسنده: بهاره مهرنژاد

منبع:sharghnewspaper.ir

تاثيراتي كه زندگي ناسالم روي بدن مي گذارد بيش از همه متوجه قلب است. افزايش آمار مرگ و مير ناشي از سكته و بيماري هاي عروق كرونر در سراسر جهان گواه خوبي بر اين موضوع است. در ميان عوامل بسياري كه در بروز بيماري هاي قلبي عروقي نقش دارد، نوع رژيم غذايي آدم ها كه امروز بسيار تغيير كرده است، بيش از همه بر سلامت قلب تاثير مي گذارد.

در اينجا به معرفي خوراكي هايي مي پردازيم كه گنجاندن آنها در برنامه غذايي روزانه كمك بزرگي به سلامت قلب مي كند.

سوياي خام: مصرف روزانه 2 وعده سوياي خام به شكل آجيل سويا يا شير سويا كلسترول بد خون LDL را 9 درصد كاهش مي دهد. براساس تحقيقات انجام شده در دانشگاه شيكاگو مصرف پروتئين سويا ارتباط مستقيمي با كاهش LDL كه نقش مهمي در بروز تصلب شرائين ايفا مي كند، دارد. خوردن 57 گرم سوياي خام و يا 340 ميلي ليتر شير سويا در روز با تاثير بر روي فعاليت گيرنده هاي LDL كمك بزرگي به كاهش بروز بيماري هاي قلبي مي كند.

ميوه هاي خشك: خوردن ميوه هاي خشك شده مثل برگه هلو، انجير و سيب به دليل نقشي كه در كاهش LDL دارد، بسيار توصيه مي شود. نتايج يك تحقيق در دانشگاه رم نشان مي دهد خوردن روزانه 20 تا 50 گرم ميوه خشك خطر بروز سكته را 50 درصد و بيماري

هاي عروق كرونر را 30 درصد كاهش مي دهد. ضمن اينكه ميوه هاي خشك به دليل دارا بودن قند طبيعي بدن را در برابر خوردن مواد قندي مثل كيك خامه اي و آب ميوه هاي قندي محدود كرده و از افزايش وزن كه خود عامل مهمي در امراض قلبي است، جلوگيري مي كند.

چاي سبز: چاي سبز آنتي اكسيدان خالص است و نوشيدن روزانه پنج فنجان آن تاثير فوق العاده اي در جلو گيري از بروز تصلب شرائين خواهد داشت. براساس يك تحقيق كه در ژورنال طب تغذيه آمريكا منتشر شد، ژاپني ها در ميان تمامي ملت ها به دليل مصرف بيش از اندازه چاي سبز از سلامت قلبي بهتري برخوردارند. به طوري كه تا قبل از 70سالگي كوچك ترين علامتي از بروز بيماري هاي قلبي در آنها ديده نمي شود.

برگ چاي حاوي موادي است كه كنترل كننده LDL بوده و به همين دليل در كاهش بيماري هاي عروق كرونر مفيد است. علاوه بر اين سوزاننده چربي نيز بوده و نوشيدني سودمندي براي آدم هاي چاق به شمار مي رود.

انگور: تا تابستان تمام نشده همه جور انگور در بازار ميوه يافت مي شود، از خوردن آن غافل نشويد. انگور حاوي مقادير فراواني فلاونوئيد است كه موجب كاهش فشار خون شده و از افزايش LDL كلسترول بد خون جلوگيري مي كند.

بادام وگردو: در ميان تنقلات بادام و گردو بيش از همه در سلامت قلب مفيدند. اين تنقلات به دليل دارا بودن اسيد چرب غيراشباع نقش مهمي در جلوگيري از ابتلا به تصلب شرائين ايفا مي كنند. بررسي ها نشان مي دهد خوردن روزانه 20 گرم بادام

و گردو خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي را حدود 35 درصد كاهش مي دهد.بادام و گردو همچنين به دليل اينكه حاوي اسيد آمينه اي به نام Arginin هستند، مانع از صدمه رسيدن به پلاكت ها و در نهايت بروز مشكلات خوني مي شود.

شكلات: ديگر از خوردن شكلات نهراسيد. يافته هاي جديد در آلمان حاكي از آن است كه شكلات تلخ نه تنها نقشي در بروز بيماري هاي قلبي ندارد كه در سلامت قلب بسيار مفيد است.محققان دانشگاه كلن پس از دو هفته خوراندن شكلات تلخ و شكلات شيري به دو گروه داوطلب بين سنين 55 تا 64 سال به اين نتيجه رسيدند كه پس از اتمام 14 روز فشارخون اين افراد تا حد زيادي كاهش يافت. آنها كه شكلات تلخ مصرف كرده بودند 50 ميلي متر جيوه و افرادي كه تحت آزمايش با شكلات شيري بودند 20 ميلي متر جيوه دچار كاهش فشار خون شدند.

با توجه به اينكه شكلات شيري كمترين تاثير را در كاهش فشار خون دارد، مصرف شكلات قهوه اي بيشتر از نوع سفيد آن توصيه مي شود. ضمن اينكه شكلات تلخ از ميزان فلاونوئيد بالايي برخوردار است و مقادير قابل توجهي منيزيم، مس و منگنز دارد كه موجب كاهش فشار خون شده، از لخته شدن خون در رگ ها جلوگيري مي كند و با كاهش LDL سلامت قلب را بهبود مي بخشد.

توصيه هايي براي جراحي زيبايي

منبع:knifestyles.net

اگر قصد داريد عمل جراحي زيبايي انجام دهيد، نكات بسيار مهمي را بايد درنظر بگيريد. به ياد داشته باشيد كه جراحي زيبايي، در بسياري از موارد بازگشت پذير نيست و به همين جهت امور مربوط به

آن نبايد سرسري گرفته شود.

اول از هر چيز شما حتما بايد با پزشكي كه قرار است شما را جراحي كند ملاقات كنيد . هرگز نبايد تنها با ديدن مشاور يا پرستار وي و گرفتن اطلاعات از آنان، با پزشك قرار جراحي بگذاريد.

اگر پزشك مورد نظرتان واقعا خوب باشد، بايد مراحل عمل را با جزئيات براي شما تشريح كند، عكسهايي از بيماران ديگر خود به شما نشان دهد و امكان گفتگوي شما را با يكي ديگر از مراجعان خود كه عملي مشابه عمل درخواستي شما انجام داده، فراهم كند.

از سؤال كردن نترسيد. درباره محل تحصيل، گواهينامه و تخصص پزشك و همچنين تعداد دفعاتي كه عمل مورد نظرتان را انجام داده سؤال كنيد. طبعا تمايل نداريد جراحي بيني خود را به دست كسي كه معمولا عمل زيبايي سينه انجام ميدهد، بسپاريد. پزشك مورد نظر بايد درباره درصد بروز مشكل در عملهاي خود مانند تجديد عمل، عوارض جانبي و عفونتها توضيح دهد. اگر به اندازه كافي سؤال نپرسيد، احساس راحتي نخواهيد داشت. اگر قرار است از بين دو جراح كه داراي تجربه و صلاحيت مشابه هستند، يكي را انتخاب كنيد، به پزشكي كه خودتان بيشتر با او راحت هستيد و احساس ميكنيد بيشتر به شما اهميت ميدهد، راي دهيد. حدود ده درصد از جراحيهاي زيبايي، پس از انجام گرفتن نيازمند عملهاي تكميلي يا تجديد نظر هستند. اين درمانهاي تكميلي لزوما به اين معنا نيست كه جراح كار خود را درست انجام نداده باشد، در بعضي موارد چنين برنامه هايي نشانه كمال گرايي پزشك معالج شماست كه قصد دارد عمل، به بهترين شكل ممكن اجرا شود.

توجه كنيد پزشكي كه انتخاب ميكنيد حتما داراي مدرك پزشكي عمومي و تخصص جراحي پلاستيك باشد. جراحي پلاستيك عمل گراني است، پس بايد توجه كنيد كه براي پولي كه پرداخت ميكنيد، دقيقا چه چيزي به دست مياوريد. به هيچ وجه گول ظاهر شسته ورفته تبليغات جراحي ارزان را نخوريد.

بعضي عملهاي زيبايي- مانند كشيدن پوست- برگشت پذير هستند. درباره طول عمر تقريبي نتيجه عمل سؤوال كنيد و بپرسيد كه آيا اين عمل بايد پس از مدتي تكرار شود يا خير. هرچند تزريق بوتاكس (Botox) جراحي نيست، اما با توجه به اينكه جزو درمانهاي زيبايي محسوب ميشود در اينجا به آن پرداخته ايم. درباره تزريق بوتاكس نيز بايد تحقيقاتي كافي به عمل آوريد زيرا نتايج ناگواري مانند عفونت يا چهره بي حالت، از جمله عواقب تزريق ناشيانه هستند. تزريق بوتاكس بايد توسط پزشك متخصص و كاملا آموزش ديده انجام شود. پزشك خوب، در مورد اولين تزريق بوتاكس بسيار محافظه كارانه عمل كرده و تنها مقدار اندكي از آن را براي شما تزريق ميكند. زيرا نميداند كه بدن شما چه واكنشي نسبت به آن نشان خواهد داد.

تزريق بوتاكس

پس از انجام تزريق بوتاكس، توجه كنيد كه صورت شما بايد عمودي قرار بگيرد، شما نبايد تا مدتي ورزش كنيد و تا چهار ساعت پس از تزريق نيز نبايد صرت ود را لمس نماييد. در غير اينصورت، اين ماده شل كننده عضلات، از محل تزريق حركت كرده و موجب ميشود چهره شما بي حالت و افتاده شود. هرچند اين روزها انجام تزريق بوتاكس، لايه برداري پوست و تزريق مواد پر كننده (براي لب و گونه) همه در زماني كوتاهانجام

پذير است، اما هرگز به دنبال يك هوس آني به دنبال انجام آن نباشيد.

ابتدا به خوبي درباره آن فكر كنيد و سپس با نزديكان خود مشورت نماييد. بايد از آنچه ميخواهيد به درستي اطلاع داشته باشيد و سپس به پزشك مراجعه كنيد، به اين ترتيب هنگام صحبت با پزشك، اشتباها به انجام عملي ديگري كه قصد انجامش را نداريد، وادار نخواهيد شد. در صورتي كه بلافاصله هيچ نتيجه اي مشاهده نكرديد، وحشت زده نشويد. بوتاكس براي اثربخشي كامل به يك هفته زمان نياز دارد. انجام اموري چون لايه برداري نيز پس از حدود 6 جلسه نتيجه خود را ظاهر خواهد كرد و شما پس از اين مدت شاهد تغييرات پوست خود خواهيد بود.

همواره جراح زيبايي مورد نظر خود را در شهر خود و ترجيحا در فاصله نزديك به محل زندگي خود انتخاب كنيد، زيرا به احتمال فراوان بارها به وي مراجعه خواهيد كرد. و قطعا قصد نداريد هر مرتبه براي معاينه، ساعتها در راه باشيد. جراحي زيبايي را تنها براي خود انجام دهيد نه اينكه شبيه شخص ديگري شويد. نكته مهم اين است كه شما با هر مرتبه عمل زيبايي، بايد تحت بيهوشي كامل قرار بگيريد، پس در اين قسمت هم خطراتي وجود دارند. بسياري از افراد تصور ميكنند كه ار با يك جراحي تمام ميشود. اما انجام يك عمل موفق زيبايي موجب ميشود كه بازهم به دنبال جراحيهاي ديگري در اين زمينه باشيم. بايد به تمام عواقب و خطرات آن توجه كنيم. هرگز به خاطر كسي، مثلا همسرتان، تن به جراحي زيبايي ندهيد. اگر او شما را با ظاهر فعليتان دوست ندارد

مشكل با جراحي حل نميشود. پس تنها در صورتي كه قصد داريد كاري براي خودتان انجام دهيد، به دنبال جراحي زيبايي باشيد. درباره دوران بهبودي و نقاهت فكر كنيد. بعضي از عملهاي جراحي زيبايي به دوران استراحت طولاني نياز دارند، پس قبل از عمل با پزشك مشورت كنيد تا بدانيد كه استراحت در طول زمان لازم، برايتان امكان پذير هست يا خير.

شيوع عارضه خونريزى در جراحى بينى

خونريزى شايع ترين عارضه رينوپلاستى (جراحى بينى) در حين عمل و بعد از عمل است.

به گزارش سرويس پايان نامه ايسنا، مريم سلطان احمدى در پايان نامه خود با عنوان بررسى عوارض زودرس و دير رس جراحى بينى به استاد راهنماى دكتر هوشنگ كاظمى آورده است: عوارضى كه بعد از رينوپلاستى براى مريض رخ مى دهد عمدتا به دو فاكتور وضعيت آناتوميكى بينى فرد و مهارت ها و تكنيك هايى بستگى دارد كه پزشك به كار مى برد. وى با اشاره به اينكه شايع ترين عارضه رينوپلاستى خونريزى است، آورده است: خونريزى از عوارضى است كه باعث وحشت بيمار مى شود. اين عارضه در اثر جدا شدن لخته از منطقه اى از حفره بينى كه عارى از مخاط شده است رخ مى دهد و بيشتر بعد از اعمال جراحى كه روى سپتوم (ديواره) صورت مى گيرد ديده مى شود. براساس يافته هاى اين تحقيق، اولين درمان، آرام كردن بيمار و بعد مشخص كردن منطقه خونريزى كننده و در نهايت به كار بردن پنبه آغشته به اپى نفرين است اما بهترين روش براى جلوگيرى از اين عارضه، دقيق بودن تكنيك عمل و جلوگيرى از آسيب به عروق چشمى است.

آشنايي با طب سوزني

طب سوزني چگونه كار مي كند؟

در طب سنتي چين كه به TCM به معني Traditional Chinese Medicine معروف است، بدن انسان تحت تاثير دو نيروي مخالف هم به نام هاي يين و ينگ (Yin -and- Yang) قرار دارد. Yin به صفاتي چون سردي، آرامي و در كل حالت غير فعال بر ميگردد. در حالي كه Yang به صفاتي چون گرمي، هيجان و فعال بودن نسبت داده

مي شود.

در اين نگرش، سلامت بدن هنگامي حاصل مي شود كه ميان اين دو نيرو تعادل برقرار باشد و عدم تعادل اين دو نيرو باعث مي شود كه جريان حياطي در بدن كه به Qi (”چي” تلفظ مي شود) معروف است مختل شود. اين جريان از راه ها و نقاط خاصي در بدن گذر مي كند. تعداد ?? عدد از اين مسيرها و نقاط بعنوان نقاط اصلي و تعداد ? عدد بعنوان نقاط سطح دوم معرفي مي شوند، در مجموع بيش از ???? نقطه ديگر نيز به آنها متصل ميباشد.

اساس طب سوزني بر تحريك اين نقاط استوار است كه مي تواند جريان Qi در بدن را كنترل نمايد. اينكه مدل چيني ها براي بدن درست است يا خير جاي بحث دارد اما دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند كه تحريك اين قسمت هاي بدن مي تواند روي وضعيت شيمايي و عصبي مغز تاثير بگذارد و در نهايت منجر به عكس العملهايي مانند كاهش درد، تغيير فشار خون و … شود و در نهايت سلامت بيمار را منجر شود.

طب سوزنى به ? هزار سال قبل برمى گردد. اين نوع درمان از كشور چين نشأت گرفته است. از نظر طب سوزنى جهان چيزى جز انرژى نيست. اين انرژى در فضا به صورت انرژى فضايى با انواع انرژى كه ما مى شناسيم وجود دارد و در زمين به صورت انرژى پنجگانه آب، خاك، آتش، باد و نور موجود است. انسان به عنوان جزيى از كل، از قوانين حاكم بر اين مواد پيروى مى كند و در برابر تغييرات انرژى هم متأثر مى شود.

در سطح بدن انسان انرژى

در مسيرهايى با محورهايى مشخص جريان دارد. اين مسيرها يا محورها با مسير عروق و اعصاب كاملاً هماهنگ است.

در جهان كنونى هنگامى كه در بسيارى از بيماري ها علم پزشكى نتوانست پاسخگو باشد، متخصصان زيادى چاره كار را در آموختن طب جايگزين دانسته و به طب سوزنى و طب گياهى رو مى آوردند.

دكتر پرچمى از معدود پزشكانى است كه پس از تحصيل در رشته پزشكى، دوره تخصصى خود را در كشورهاي آلمان و چين به آموزش طب سوزنى پرداخته است:

اساس طب سوزنى بر چه چيزى استوار است؟

- اساس اين نوع طب به يافتن محل دقيق نقاط حساس بدن و تحريك متناسب آنهاست اين نقاط بايد براساس نوع بيمارى خود مراجعه كننده باشد. بنابراين به نظر مى رسد آشنايى با علم پزشكى براى يك پزشك طب سوزنى لازم است.

از نظر علم طب سوزنى بدن انسان داراى چه ويژگى هايى است؟

- از نظر اين علم در بدن هر موجودى كه زنده است دو نوع انرژى جريان دارد. اين يك ديدگاه فلسفى است. براين اعتقاد كه نشأت گرفته از طب چينى است دو انرژى «YANG» و «YIN» در بدن هر موجود زنده اى وجود دارد. تا زمانى كه تعادل بين اين دو انرژى برقرار باشد انسان در سلامت كامل به سر مى برد. هر آينه تعادل بين آنها تحت تأثير عوامل داخلى يا خارجى مثل فشارهاى روحى، عدم تناسب كار اعضا مختل شود، فعاليت ارگان هاى مربوطه مختل و انسان دچار بيمارى مى شود.

تحريك نقاط حساس با چه ابزارى صورت مى گيرد؟

- تحريك متناسب نقاط خاصى از بدن به وسيله سوزن هاى مخصوص صورت مى گيرد كه بسيار

ظريف هستند و مى توانند تعادل از دست رفته را به بدن برگردانند و بيمارى را به طور نسبى مداوا كنند.

صحبت از درمان نسبى شد ؛ مگر درمان قطعى امكان ندارد؟

- نه، حتى در علم پزشكى نيز درمان هيچگاه قطعى نيست بلكه داروهاى تجويز شده فقط قادرند مسكن درد باشند و يا تا حدى بيمارى را تحت كنترل درآورند.

وضعيت طب سوزنى در حال حاضر چگونه است؟

- طب سوزنى در دهه اخير به علت اثرات درمانى شگفت انگيزش مورد توجه محافل پزشكى قرار گرفته است به طورى كه هم اكنون در آلمان و آمريكا مراكز متعددى در اين زمينه تأسيس شده است.

از سال ???? سازمان بهداشت جهانى WHO پس از بررسى هاى طولانى و علمى درمان بيش از دهها نوع بيمارى را توسط اين نوع طب مورد توجه قرار داده و اقدام به تأسيس مراكز آموزشى در چين جهت آموزش پزشكان خارجى كرد.

آيا همه بيمارى ها با اين نوع طب قابل درمان هستند؟

- از جمله بيمارى هايى كه با اين نوع طب مى توان به درمان آن اقدام كرد، كمردرد هاى طولاني كشيده از نوع اسپاسم عضلانى، فتق ديسك بين مهره اى، درد ناشى از آرتروز بين مفاصل خصوصاً مفصل زانو، محدوديت هاى حركتى در شانه منجمد، بازيابى توانايى حركتى بعد از فلجى، سردردهاى عروقى مثل ميگرن ، و انواع اعتياد است.

شما به نقاط حساس بدن اشاره كرديد، اين نقاط در كدام قسمت از بدن واقع شده اند؟

- بيش از ??? نقطه طلايى در بدن شناخته شده كه ??? نقطه آن تحت عنوان اصلى و بقيه اضافى تعريف شده اند. اين نقاط در تماس قسمت هاى

بدن به صورت محورهاى مجزا تعريف شده اند و پزشك در درمان هر بيمارى بايد به تحريك اين محورها بپردازد.

اين طب از چه زمانى وارد ايران شده است؟

- طب سوزنى ?? سال است كه در ايران رايج شده و در قديم به صورت موردى پزشكان اقدام به اين نوع طبابت مى كردند. هم اكنون پزشكان زيادى هستند كه با گرفتن مجوز از سازمان بهداشت و درمان پروانه فعاليت گرفته اند.

دوره درمان در اين طب چه مدت است؟

- اغلب بيماران ما وقتى از درمان به وسيله طب پزشكى نااميد مى شوند به ما مراجعه مى كنند ولى چقدر خوب بود كه قبل از هر مراجعه به بيمارستان و مصرف كردن دارو به ما مراجعه كنند. بيشتر افرادى كه دچار بيمارى هاى مزمن مى شوند به ما مراجعه مى كنند يا كسانى كه از عمل جراحى بنا به شرايط جسمانى و روحى و روانى شان ترس دارند، به استفاده از طب سوزنى رغبت نشان مى دهند. ولى باز هم مى گويم طب سوزنى درمان قطعى بيمارى نيست، تسكين دهنده درد است.

هزينه اين نوع درمان به چه صورت است؟

- تمامى لوازم مصرفى اين نوع طب از خارج تهيه مى شود. اغلب پزشكانى كه با اين نوع طب به درمان بيماران خود مى پردازند، خود شخصاً به چين يا كشورهاى توليد كننده ابزارآلات طب سوزنى مى روند و لوازم مورد نياز را وارد مى كنند. اغلب لوازم يك بار مصرف هستند. پس مى بينيد كه بايد نسبت به ويزيت پزشكان ديگر كمى بالاتر باشد. اين طب به صورت يك يا دو جلسه در ماه نيست. ما براى بيمار نسخه

تجويز نمى كنيم. در اين طب شايد ?? جلسه متوالى بايد بيمار مراجعه و تحت درمان قرار گيرد.

گفته مى شد كه بيمارى هاى لاعلاج را مى توان با اين نوع طب درمان كرد؟

- نه اين كذب محض است. اين كار امكان ندارد. اين طب هم مانند علم پزشكى است. مگر در اين علم مى توان هر بيمارى را درمان كرد؟

آيا اتفاق افتاده كه براى درمان يكى از بستگان خود از اين نوع درمان استفاده كنيد؟

- نه. استادانى كه به ما آموزش مى دادند بر اين باور بودند كه نبايد روى بستگان درجه يك كار كنيم. چون جواب نمى دهد. لازمه موفقيت در اين كار حس گرفتن هنگام سوزن زدن است. ممكن است در هنگام كار روى بستگان نزديك شرايط روحى لازم براى اين كار فراهم نشود.

من خودم اگر نياز به درمان پيدا كنم از همكارانم درخواست مى كنم كه اين كار را روى من انجام دهند.

تصور بر اين است كه طب سوزنى نوعى تلقين است؟

- نه اصلاً اينگونه تصورات نمى تواند صحيح باشد. چون اين طب حتى در دامپزشكى هم مورد استفاده قرار مى گيرد. در اروپا حيوانات زيادى را با اين نوع طب مورد درمان و مداوا قرار مى دهند و حتماً مى دانيد كه حيوانات تلقين پذير نيستند.

آيا مى توان براساس اين طب از راه دور به درمان بيمارى اقدام كرد؟

- نه، بايد با مريض صحبت كنيم. ديدن زبان، گرفتن نبض، ابزارآلات لازم براى درمان و تشخيص نوع بيمارى است. تا علائم بيمارى مشخص نشود امكان درمان وجود ندارد.

وقتى نوع بيمارى تشخيص داده شد، براساس محورهايى كه در بدن انسان وجود دارد مناطقى

را انتخاب مى كنيم و از طريق طب سوزنى سعى مى كنيم موازنه انرژى را در بدن بيمار برقرار كنيم. اخيراً در درمان بسيارى از بيمارى ها مى گويند اين تحريك با ليزر انجام مي گيرد چون درد كمترى هم دارد ولى تجربه ثابت كرده اثرات ليزر درمانى تقريباً نصف طب سوزنى است.

براى هر بيمار چند سوزن استفاده مى شود؟

- حدود ? تا ?? سوزن. دردى كه هر سوزن دارد مثل گزش قسمتى از بدن به وسيله حشره اى مثل پشه است. اين سوزن ها فوق العاده باريك هستند و اين درد به تحريك آن نقطه از بدن مى انجامد. در اين نوع طب بيهوشى نياز نيست. بيمارانى كه از سوزن مى ترسيدند خواستار بى حس كردن نقطه اى كه قرار بود سوزن زده شود مى شدند. ولى آنها نمى دانند كه تأثير سوزن به خاطر تحريك آن قسمت از بدن ناشى از درد آن است. سوزن ها ?? دقيقه تا نيم ساعت در بدن مى مانند.

آيا در مورد درمان بيمارى نوزادان هم از اين طب مى توان كمك گرفت؟

- نه، چون لازمه تأثير سوزن ها، آرامش و حركت كم بيمار است ولى در كودكان و نوزادان چون آنها به طور دائم حركت مى كنند نمى توان اين طب را براى آنها به كار برد. آنها زير سوزن نمى مانند و مدام گريه مى كنند.

در چه نقطه اى از بدن امكان استفاده از اين نوع طب وجود ندارد؟

- در ناف، چون خيلى حساس است. البته در مورد زن ها هم بايد حتماً قبل از شروع درمان در قسمت هايى مثل شكم اطمينان حاصل شود كه

او باردار نباشد.

محورهاى طلايى بدن كدام هستند؟

- بدن انسان در ?? محور تقسيم شده كه ??? نقطه طلايى در آن قسمت ها واقع شده اند. اين محورها به صورت متناسب در قسمت هاى مختلف بدن تقسيم شده اند. هر محورى هم نمايانگر يك عضو بدن است. مثل محور طحال، محور كيسه صفرا، محور معده و …. مشكلات مردم تلفيقى از اين محورها است.

سوزن درماني

براي درمان بيماريها و دردها راه هاي زيادي در جهان وجود دارد كه يكي از اين راه ها در اين مقاله شرح داده خواهد شد

سوزن درمانى متكى به اين اصل است كه نوعى ارتباط عصبى بين اندام هاى بدن و سطح خارجى بدن هست. آن گاه كه اندامى بيمار يا عضوى دردناك مى شود مكان هايى خاص روى سطح خارجى بدن يا به واقع زير پوست بدن كه آن ها را نقاط سوزنى مى نامند حساس تر مىشوند سوزن درمانى آن نقاط سوزنى را با سوزن هايى خاص تحريك مى كند و اين تحريك به شكلى صورت مى گيرد كه فعاليت آن نقاط را تعديل كند و از اين طريق اندام بيمار شده را شفا دهد، يا درد بيمار را تسكين دهد، يا او را بيهوش كند، يا آثار مطلوب ديگر توليد كند.

تاريخچه شكل گيري اين روش چيست؟

سوزن درمانى بر اين اصل كار مى كند كه در همه بيمارى ها، خواه جسمى يا ذهنى - روانى، نقاطى حساس شده روى سطح بدن جلوه مى كنند و با بهبود يا درمان بيمارى ناپديد مى شوند. اين نقاط حساس شده در بيمارى را نقاط سوزنى مى نامند.

اين روش چگونه عمل مي كند؟

… فشار بر نقاطى خاص از بدن با الگوهاى خاص درد پيوند دارد، و تحريك كوتاه

و شديد آن نقاط با سوزن ها رهايى طويل مدت از درد توليد مى كند«.

مغز انسان در واكنش به سوزن درمانى گروهى مواد طبيعى تسكين دهنده درد كه به آن ها اندورفين مى گويند توليد مى كند

يك بخش ديگر از طب سنتى چين كه جزيى از سوزن درمانى است تشخيص نبض است. حس كردن نبض بيمار به واقع اساس تشخيص در همه رشته هاى طب سنتى چين است. عمل تشخيص نبض يا نبض گيرى در طب سنتى چين چنان گسترده و حساس و دقيق است كه مى تواند حتى بيمارى هاى پيشين شخص بيمار را صحيح بگويد

در نبض مچ دست يا رگ گردن شخص بيمار ممكن است تا چهارده نوع حالات متفاوت قابل حس كردن وجود داشته باشند، ولى بسيارى از درمانگران سوزن درمانى فكر مى كنند كه پنج يا شش نوع نبض متفاوت كل رقمى است كه در يك جلسه كوتاه معاينه مى توان يافت.

روش اجرا چگونه است؟

نقاط سوزنى را معمولاً با سوزن هاى خاص تحريك مى كنند بيشتر درمانگران با تجربه چينى مى گويند كه بهترين نتايج درمانى را تحريك سوزنى توليد مى كند. متون كهن چينى حدود پنجاه راه گوناگون فرو كردن سوزن را شرح مى دهند، ولى آن گاه كه سوزن در نقطه صحيح فرو شده تنها شش اصل هستند كه در مؤثر بودن تحريك سوزنى نقش دارند:

?- تيزى نوك سوزن

?- زاويه نفوذ سوزن

?- عمقى كه سوزن فرومى رود

?- مقدار حركت (لرزش) سوزن در نقطه

?- طول زمانى كه سوزن در نقطه مى ماند

?- تعداد جلسات درمان

آن گاه كه درمانگر مكان نقطه را دقيقاً مشخص كرده است، او سوزن را در آن فرو مى كند و از چند ثانيه تا چند دقيقه در آن باقى مى گذارد

بيمارى هاى شفاگير از سوزن درمانى

اين روش

براى رفع سنگ كليه يا آرتروز پيشرفته ،سردرد، بيمارى هاى حاد دستگاه تنفس، روماتيسم حاد، مشكلات قاعدگى زنانه، مشكلات اندام هاى هضم غذا، اختلال هاى گوناگون دستگاه عصبى، و دردهاى گوناگون كاربرد دارد.اگر شرايط زيربنايى مولد علايم يك بيمارى غيرقابل علاج باشند درمان سوزنى او بى فايده خواهد بود.

طب سوزني عناصر پنج گانه دخيل در آن

بنا به اعتقاد چينيان، شيوه طب سوزني عناصر پنج گانه، نوع باستاني طب سوزني است كه به درمان تمام لايه هاي وجود شخص يعني بدن، ذهن، قلب(احساسات) و روح مي پردازد، روش كامل تر و بسيار صحيح تر انجام درمان با طب سوزني است. به اين ترتيب شخص بيمار ميتواند با تمام وجود سلامتي خود را بازيافته و به تعادل كامل برسد

درمانگر براي درك عميق شخص بيمار اهميت فراواني قايل است و اين مطلب با شناخت كامل محيط، تاريخچه زندگي و تاثير عناصر پنج گانه بر زندگي اين شخص حاصل ميشود.

اين پنج عنصر آتش، خاك، فلز، آب و چوب هستند. هر يك از اين عناصر در شكل گيري وجود و شيوه عمل ما در زندگي موثرند. زماني كه طب سوزني براي از بين بردن سريع علائم بيماري به كار برده ميشود، formula acupuncture ناميده ميشود. اين روش درمان موقت و سطحي موثر است اما بيمار را از درون معالجه نميكند. يك متخصص طب سوزني عناصر پنج گانه، به خوبي از قوانين طبيعت آگاه است و ميتواند از آنها براي تشخيص بيماري كمك بگيرد و به درمان كامل بيمار بپردازد.

درمانگر به دنبال نا هماهنگي در جريان انرژي بدن ميگردد.در اين حالت انرژي كه در دوازده محور حياتي بدن در جريان است در جاهايي به مانع

برخورد كرده و دليل آن عدم تعادل بين عناصر پنج گانه است. درمانگر بايد عنصري را كه در بدن ضعيف تر عمل ميكند بيابد و با انتخاب نقطه صحيح براي انجام طب سوزني، عنصر مورد نظر را تقويت كند و هماهنگي را به بدن برگرداند.

طب سوزني با تاثير بر جريان انرزي يا "چي” كه در ميان محورهاي حياتي بدن در جريان است، عمل ميكند. اين جريان با امتحان نبض هاي دوازده گانه ارزيابي ميشود. در بدن انسان ??? نقطه اصلي وجود دارد و اگر ما محورهاي اصلي را به صورت رود در نظر بگيريم، اين نقاط، مانند مخزنهاي آبي هستند كه ميتوانند در صورت لزوم برمقدار آب رود بيافزايند و جريان انرژي را سريعتر و قوي تر كنند. براي هر نوع معالجه، درمانگر موانع موجود در مسير جريان انرژي را پيدا ميكند و براي رفع آن نقطه خاصي را انتخاب ميكند.

توضيح بيشتري بر طب سوزني

در طي روزهاي معالجه با طب سوزني، اين نقاط تغيير كرده يا تكرار ميشوند تا زماني كه تعادل در بدن بيمار برقرار شود. دو روش پايه براي تحت تاثير قرار دادن جريان "چي” به كار ميرود، روش اول با فروكردن سوزنهاي بسيار نازك در نقطه مورد نظر است كه با آزاد كردن "چي” از يك گره، موجب حركت آن ميشود. روش دوم با استفاده از گياهي به نام موكسا Moxa است. مخروطهاي كوچكي از اين گياه اخته ميشوند كه مانند عود، بدون شعله ميسوزند. اين مخروط را بر روي نقطه مورد نظر قرار داده و ميسوزانند تا با گرم كردن آن و فرستادن انرژي گرمايي، "چي” را آزاد كنند. گاهي اوقات

براي خارج كردن انرژي بيش از حد در اين روش، از سوزن هم استفاده ميشود كه البته اين روش بسيار كمتر مورد استفاده قرار ميگيرد.

عناصر پنج گانه در طب سنتي چين چه تعريفي دارند؟

عناصر پنج گانه، ديدگاه ظاهرا ساده و در درون پيچيده چينيان باستان را بر رابطه تنگاتنگ انسان و تمام مظاهر طبيعت به نمايش ميگذارد. جهان بيني خاص اين قوم همواره موجب تحسين دانشمندان علوم طبيعي و انساني جهان را فراهم كرده است.

آتش

آتش نماد و عنصر تابستان بوده و با احساس شعف و شادماني در ارتباط است. افرادي كه عنصر غالب وجودشان آتش باشد، به داشتن دوستان زياد و ايجاد روابط دوستانه با اطرافيان خود بسيار علاقه دارند. آنها معمولا خندان هستند و گاهي در عمق وجودشان احساس غصه وجود دارد كه هيچ وقت ديده نميشود.

خاك

خاك عنصر تابستان گذشته به شمار ميرود و با حس همدردي و دلسوزي همراه است. افرادي كه عنصر خاك بر وجودشان غالب است، ميتوانند مانند يك مادر به ديگران رسيدگي كند و آنها را از هر نظر تغذيه كنند. هرچند احساس درك ديگران بسيار مهم است اما افراد خاكي گاهي بسيار تنها بوده و احساس خلاء ميكنند.

فلز

فلز عنصر پاييز و با حس اندوه و ماتم همراه است. افراد تحت سلطه اين عنصر، به دنبال هرچه پاك و روحاني باشد، هستند. آنها براي خود و ديگران استانداردهاي بالايي در نظر دارند و احترام متقابل برايشان بسيار اهميت دارد. گاهي اوقات آنها با حس ناگواري از "اگر چنين و چنان ميشد…” زندگي ميكنند.

آب

آب عنصر زمستان و مرتبط با حس ترس است. چنين افرادي داراي سماجت و اراده اي هستند كه

آنها را در شرايطي كه موجب وحشت ديگران ميشود، موفق و سربلند نگه ميدارد. گاهي آنها حس عميقي از وحشت را در وجود خود پنهان كرده اند.

چوب

چوب عنصر بهار و با حس خشم در ارتباط است. افرادي كه با عنصر چوب هماهنگي بيشتري دارند، اين افراد بيشتر از ديگران در كارها اعم از برنامه ريزي، تصميم گيري و عمل، موفق هستند. نقطه قوت آنها آينده نگريشان است اما اگر از تعادل خارج شده باشند، به راحتي كارهايشان را رها ميكنند و حس نا اميدي آنها را فرا ميگيرد.

بيشتر با طب سوزني آشنا شويم

سابقه طب سوزني (Acupuncture) به بيش از ???? سال پيش و به كشور چين باز ميگردد. شايد بتوان آنرا يكي از قديمي ترين و در عين حال كاربردي ترين روشهاي طبابت دانست كه در حال حاضر در قرن ?? ام مورد استفاده قرار مي گيرد.

شناخت دوباره اين طب را به جرات مي توان مديون روزنامه نگار مجله نيويورك تايمز يعني جيمز رستون (James Reston) دانست كه در سال ???? دانست طي مقاله اي به بررسي روشهاي طبابت در چين كه توسط سوزن انجام مي شد، دانست.

در اصل اصطلاح Acupuncture تشريح كننده مجموعه اي از روشها است كه توسط آن نقاطي از بدن براي دريافت نتايج مورد نظر با روشهايي خاص مانند استفاده از سوزن تحريك مي شود. طب سوزني امروزه با استفاده از فرو كردن سوزن هاي خاصي به درون بدن از طريق پوست توسط دست و يا حتي جريان الكتريسيته انجام مي شود.

سوزنهايي كه در اين طب از آن استفاده مي شود فلزي هستند و تقريبا” به قطر چند تار موي سر

مي باشند. بيماراني كه اين روش درمان را براي خود انتخاب مي كنند اظهارات متفاوتي دارند، اما در مجموع اغلب آنها بيان مي كنند كه هنگام فرو كردن سوزن به بدنشان احساس درد زيادي نمي كنند. معمولا” تجربه و تخصص پزشك معالجه در استفاده از سوزن مي تواند ميزان درد حاصله را كاهش يا افزايش دهد.

سازمان مديريت تغذيه و داروي آمريكا (FDA) در سال ???? استفاده از سوزنهاي مخصوص براي اين نوع از روش درمان را تاييد كرد. اين سوزنها بايد استريل باشند و مي توان هريك از آنها را براي يك بار و فقط براي يك بيمار استفاده كرد. همچنين قبل از هر بار استفاده از سوزنها بايد آنها را با الكل يا مواد ضدعفوني كننده تميز كرد.

امروزه در درمان طب سوزني ممكن است از جريان الكتريسته نيز استفاده شود.

بسياري از پزشكان اعتقادي به اين نوع از روش طبابت ندارند و برعكس بسياري ديگر با استناد به آمار بدست آمده از بهبود بيماران اين روش را براي معالجه توصيه مي كنند. آزمايشها نشان مي دهد اين روش مي تواند براي كاهش درد پس از جراحي، شيمي درماني، جراحي هاي دندان و … بسيار موثر واقع شود.

همچنين شواهد بسياري موجود است كه طب سوزني مي تواند در معالجه بيماري هايي چون اعتياد به مواد مخدر، فعال كردن دوباره ماهيچه هاي تنبل، سر درد، دردهاي مفصلي، انواع آسم و تنگي نفس بعنوان يك راه حال و يا حداقل در كنار درمان دارويي استفاده شود. تحقيقات جديد نشان مي دهد كه طب سوزني توانايي كاهش و حتي برطرف كردن انواع درد را داشته و مي تواند توانايي

هاي قسمت هاي مختلف بدن افراد را بالا ببرد.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

چرا سردرد مى گيريم

نويسنده:مژگان عطايى

منبع:sharghnewspaper.ir

اغلب ما دچار سردرد مى شويم. سردردها ناشى از دلايل متعددى هستند از قبيل: استرس، رژيم غذايى و وراثتى. به هر دليلى كه ما دچار سردرد مى شويم، سردرد يك درد واقعى است. در زير فهرستى موجود است تا به ما كمك كند كه بفهميم چرا دچار سردرد مى شويم؟ چرا سردرد وجود دارد؟ و چه بكنيم تا به سردرد مبتلا نشويم؟

گروه اول سردردهايى هستند كه داراى درد هاى منقطع هستند يعنى پس از مدتى بهبود دوباره بازمى گردند. براى آرام ساختن اين نوع سردرد لازم است مقدار زيادى داروى مسكن و يا قرص هاى سردرد مصرف كنيد. مقدار زيادى از قرص هاى سردرد و مسكن ها براى بدن انسان زيان آور هستند و به كبد (جگر) و كليه ها آسيب مى رسانند.

گروه دوم سردردهاى ميگرن يا سردرد هاى وراثتى هستند.

گروه سوم سردرد هايى هستند كه به علت داشتن روزه به آن دچار مى شويم. افراد روزه دار ممكن است به دليل داشتن قند خون پائين دچار سردرد شوند اما عوامل ديگرى مانند استرس، آلودگى، سروصدا، دودسيگار، نور آفتاب و بعضى از انواع غذاها مى توانند عامل سردرد باشند.

گروه چهارمسردردهايى هستند كه عواملى چون نگرانى و دلهره مسبب آن هستند. اين عوامل مى توانند بر هر فردى تاثير گذار باشند و يكى از شايع ترين انواع سردرد ها هستند. اغلب آنها در نتيجه گرفتگى عضلات گردن و شانه ها هستند و مى توانند چندين روز طول بكشند.

گروه پنجم سردردهايى هستند كه عامل آن خوردن بستنى است. شما از

خوردن دسرهاى خيلى سرد به اينگونه سردردها دچار مى شويد و علت آن گرفتگى و اسپاسم رگ هاى خونى به خاطر سرماى زياد موجود در بستنى و يا انواع ديگر دسرها است. گرفتگى رگ ها جريان خون را قطع مى كند و باعث ورم كردن رگ ها مى شود كه نتيجه آن سردرد مى شود.گروه ششم سردرد هايى هستند كه به واسطه بعضى از مواد غذايى و نوشيدنى ها ايجاد مى شوند. گروهى از مواد غذايى و نوشيدنى ها مى توانند ميگرن را در برخى افراد ايجاد كنند. اين گروه هاى غذايى شامل قهوه، شكلات، پنير زرد، ديگر محصولات لبنى، گوشت قرمز، خشكبار و عصاره هاى سبزيجات هستند و در نهايت روش زندگى نقش تعيين كننده اى در پيشگيرى از سردرد ها دارد. اگر شما سيگار نمى كشيد، از مشروبات الكلى استفاده نمى كنيد، خواب منظم داريد، رژيم غذايى سالم و درستى داريد و ورزش مى كنيد به ندرت دچار سردرد مى شويد مگر اينكه بيمارى و يا مشكل پزشكى داشته باشيد.

بياييد قلب سالم داشته باشيم

منبع:مردمان

اگر احساس موازنه خود را از دست ن_دهيد، گياه خوارى مى تواند براى سلامتى شما مفيد باشد. از نقطه نظر سلامتى، گياه خوارى داراى محاسن بسيار زيادى است. چربى كمتر، كالرى كمتر، قند و نشاسته كمتر، سديم كمتر و فيبرهاى غذايى بي_شت_ر از ج_م_له اي_ن محاسن است. با اين حال گياه خوارى مستلزم داشتن يك ب_رنامه غذايى مناسب جهت حصول بهترين نتيجه است. اگر مى خواهيد به گياه خوارى روى آوريد بهتر است جهت كاهش احتمال ابتلا به امراض گوارشى، اين كار را به تدريج انجام دهيد. سعى كنيد ابتدا گوش_ت

ق_رم_ز م_انند گوشت گوساله و بعد از آن گوشت سفيد مانند مرغ و در انتها ماهى و غذاهاى دري_اي_ى را كنار بگذاريد. سعى كنيد از گياهان متنوع استفاده كنيد. در اينجا يك برنامه غذايى هفت روزه گياهى را مشاهده خواهيد كرد:

شنبه:صبحانه: شورباى جوى دوسر به همراه يك هلو، نان تست سبوس دار، كره گياهى، شير رقيق، چاى گياهى،ناهار: سوپ سبزيجات، خوراك لوبيا، نان جو سبوس دار، آبدوغ و ميوه جات تازه، شام: نان ذرت، سالاد فصل، دسر فرانسوى، گل كلم، سيب زمينى، شير رقيق، آناناس.

يكشنبه: صبحانه: شير كم چرب، كشمش، نان سبوس دار با مرباى نارنج، آب پرتقال تازه،ناهار: پنير خانگى كم چرب، سالاد گوجه تازه و سبزيجات، چاى با ليموترش، شام: سبزيجات تازه، خوراك لوبيا، سالاد فصل با روغن زيتون و ليمو، گل كلم، شير كم چرب و يك عدد ميوه.

دوشنبه:صبحانه: توت فرنگى، كلوچه، گريپ فروت، چاى گياهى، ناهار: خوراك ذرت، لوبيا، دوغ و يك عدد ميوه، شام: ماكارونى و پنير، گل كلم، كدو مسما، آب گوجه فرنگى، طالبى.

سه شنبه:صبحانه: پرتقال، آلو بخارا، نان شيرينى، شير، ناهار: سوپ لوبيا، كلوچه با عسل، سالاد فصل، شير كم چرب، كمى خشكبار،شام: نان سبوس دار، سبزيجات، بادمجان با گوجه فرنگى و پنير، سالاد اسفناج با چاشنى يونانى،

چهارشنبه:صبحانه: شير كم چرب و سبوس، نان شيرينى، مرباى نارنج، پرتقال، ناهار: سوپ نخودفرنگى، نان كشمشى، شير كم چرب، سيب، شام: كمپوت هفت ميوه، رشته فرنگى، نان ،

پنجشنبه:صبحانه: املت، نان جو با مارگارين ،آب پرتقال، شير كم چرب يا چاى، ناهار: خوراك لوبيا با ادويه، ساندويچ پنير، سالاد ميوه جات، شام: خوراك عدسى با قارچ، سالاد كاهو با هويج، توت فرنگى.

جمعه:

صبحانه: آب گريپ فروت، نان شيرينى با كره گياهى، شير كم چرب، ناهار: كيك ذرت با پنير، عنبه با ليمو، گوجه فرنگى، شام: آب گوجه فرنگى و سيب زمينى پخته، نخودفرنگى و آناناس. به ياد داشته باشيد كه غذاها را از مواد تازه تهيه و از غذاهاى متنوع استفاده نماييد. فراموش نكنيد كه رمز موفقيت تعادل و توازن غذايى است.

جراحى لوزه ها

منبع:روزنامه جوان

برداشتن لوزه ها شايع ترين عمل جراحى كودكان است. لوزه ها قسمتى از بافت ايمنى بدن هستند. وجود لوزه ها از زمان تولد تا شش ماهگى ضرورى است، در شش ماهگى سيستم ايمنى بدن آنچنان گسترش يافته است كه بودن يا نبودن لوزه مثل برداشتن سطل آبى از يك درياى بزرگ است. برخورد عوامل ميكروبى و محرك به سلول هاى ايمنى موجود در لوزه باعث بزرگ شدن لوزه ها مى شود و بزرگى لوزه هاى كامى ( كه از طريق دهان قابل رويت هستند) و لوزه سوم ( كه در خلف بينى واقع شده) باعث مشكلات متعددى مى شود از جمله بزرگى لوزه ها باعث مى شود تنفس فرد دهانى شود، يعنى نتواند از بينى نفس بكشد و اين امر خود باعث خرخر شبانه و تغيير حالت استخوان فك ها مى شود، ضمنا هوا به جاى اين كه از بينى عبور كرده و گرم و مرطوب و تميز شده و به حلق برسد مستقيما به حلق رسيده و باعث تحريك مزمن گلو مى گردد.

عوارض بزرگى لوزه ها

- بزرگى لوزه ها مى تواند باعث عفونت هاى مكرر گوش ميانى و سينوس ها گردد.

- بزرگى لوزه ها مانع تغذيه مناسب كودك و همين طور

اكسيژن رسانى مى شود و اين دو عامل خود باعث مى شوند كه رشد فيزيكى كودك با مشكل مواجه شود.

- گاهى اوقات لوزه ها مكررا دچار عفونت چركى مى شوند كه البته در چنين حالتى ممكن است به دنبال عفونت هاى چركى مكرر اندازه لوزه ها حتى از حالت معمول هم كوچك تر شود اما جداى اندازه آنها چون به عنوان كانون عفونت ها عمل مى كنند مضر مى باشد.

- بزرگى لوزه ها به خصوص لوزه سوم مى تواند باعث تجمع مايع در پشت پرده گوش ها شود كه اين امر به نوعى خود مى تواند مشكلاتى را براى كودك ايجاد كند.

توصيه جراحان

با توجه به موارد فوق مى بينيم كه لوزه هايى كه خود بايد باعث سلامتى ما باشند در موارد كمى باعث بروز مشكلاتى مى شوند و در چنين مواردى است كه ما توصيه مى كنيم بايد لوزه ها برداشته شوند متاسفانه بعضى از والدين با اين استدلال كه با بزرگ شدن كودك مشكلات وى برطرف مى شود سعى مى كنند از عمل لوزه هاى كودك شان اجتناب نمايند، حال آن كه چنين افرادى بايد بدانند كه با اين كار عوارضى را كه برشمرديم به كودكان تحميل مى كند. به عبارت ديگر همه ما مايل هستيم تا آنجايى كه ممكن است، كودك و يا عزيزان مان تحت عمل جراحى قرار نگيرند اما در چنان حالتى ديگر حق اجتناب نداريم. قبل از عمل از بيمار آزمايش خون به عمل مى آيد، روز عمل بيمار ناشتا خواهد بود. عمل حدود نيم ساعت به طول مى انجامد و در پايان همان روز نيز مرخص خواهد شد. يعنى

نيازى به خوابيدن در مركز جراحى نخواهد بود، ولى چنانچه والدين بيمار مايل باشند خوابيدن بيمار و ترخيص روز بعد منعى نخواهد داشت.

نكاتى كه بايد بدانيد

?- بيمار تا شش ساعت بعد از عمل از خوردن و آشاميدن اجتناب نمايد.

?- رژيم غذايى تا ده روز بعد از عمل بايد هم نرم و هم سرد باشد. به عبارت ساده تر غذاهاى سفت يا داغ ممنوع است.

?- بيمار ممكن است روز دوم تا ?/?? درجه تب كند، اين امر طبيعى است.

?- بيمار بعد از عمل به دليل درد مختصرى كه شايد هنگام بلع داشته باشد ممكن است كمتر غذا بخورد. لازم است بدانيد غذا خوردن باعث مى شود زخم سريع تر التيام پيدا كند لذا بيمار را به غذا خوردن تشويق نماييد.

?- بعد از عمل، به خصوص روزهاى پنجم، ششم ممكن است بيمار كمى گوش درد داشته باشد كه ناشى از حس دهى مشترك گوش و حلق است و ارتباطى به خود گوش ندارد.

?- از روز دوم به بعد در محل لوزه ها يك قشر خاكسترى ايجاد مى شود. اين قشر خاكسترى لخته فيبرين است و قسمتى از روند التيامى است، كسانى كه به اين مساله آگاه نباشند ممكن است به غلط آن را چرك بپندارند.

?- بوى بد دهان تا چند روز بعد از عمل طبيعى است و به دليل چرك كردن محل عمل نيست.

تشنج هاى پيش رس زايمان و بيمارى هاى قلب

نويسنده:ثريا قدوسي

منبع:روزنامه رسالت

شواهد جديدى به زنان درباره ارتباط ميان باردارى تشنج هاى پيش رس(1) زايمان و بيمارى هاى قلبى هشدار مى دهد.دو مطالعه كه نتايج آن در مجلات پزشكى بريتانيا به چاپ رسيده است ، يكى بر ريشه هاى مشترك

اين دو ناراحتى نظر داشته و مطالعه ديگر نشان مى دهد زنانى كه دچار تشنج هاى پيش رس شده اند، دو برابر بيش از ساير زنان به بيمارى هاى قلبى گرايش دارند. متخصصان مى گويند زنانى كه تشنج هاى پيش رس داشته اند ، بايد احتياط هايى را به منظور محافظت خويش از بيمارى هاى قلبى به عمل آورند. تشنج پيش رس شرايطى جدى است كه در آن فشار خون بالاى غير طبيعى و ساير ناراحتى ها در نيمه دوم باردارى گسترش يافته و تقريبا بر 5 درصد از نخستين باردارى ها اثرات ناگوار گذاشته و براى مادر و فرزند ، هردو خطرناك مى باشد.

پژوهشگران با تحليل 25 مطالعه كه دربردارنده بيش از 3 ميليون تن از زنان مى باشد، خطرات سلامتى زنانى را كه تحت تاثير تشنج هاى پيش رس زايمان قرار داشته اند مورد محاسبه قرار داده اند. آنان در يافتند زنانى كه پيشينه تشنج پيش رس را داشته اند به ميزان 4 برابر بيشتر گرايش به فشار خون بالا و به ميزان 2 برابر بيشتر تمايل به گسترش بيمارى هاى قلبى ، سكته و ايجاد لخته هاى خونى را در سنين بالاتر از خود نشان مى دهند.اما افزايش اندكى در ميزان مرگ و مير درميان آنان مشاهده مى گردد.پژوهشگران همچنين دريافتند كه خطر افزايش هيچ گونه سرطانى در ميان اين زنان مشاهده نگرديده است. اما ارتباط عارضه تشنج هاى پيش رس را با بيمارى هاى عروقى قلب كاملا محرز بر مى شمرند. با آنكه هنوز دلايل اين امر مشخص نگرديده است

محققان معتقدند پيشينه تشنج هاى پيش رس در ارزيابى بيمارى

هاى عروقى قلب در زنان بايد كاملا مورد بررسى قرار گيرد. اين امر موجب آن مى شود، تا زنان قابليت هاى درمان هاى پيش گيرنده را در سنين جوانى بيشتر كسب نمايند.

بر اساس مطالعه دوم كه در نروژ انجام پذيرفته است، از ميان 3494 تن از زنان كه با پيشينه فشار خون بالا وسطوح بالاى كلسترول و قند خون و وزن و شاخص جرم بدن يا ( BMI2) بودند، تعداد133 تن از زنان با پيشينه تشنج هاى پيش رس مشاهده گرديدند.

اين مطالعه آشكار ساخت كه امكان پيچيدگى هاى دوران بارداري، در زنانى كه پيش از باردارى دچار فشار خون بالايى بوده اندو يا سطوح كلسترول و قند خون آنان بالاتر از حد طبيعى بوده است ، به ميزان 7 برابر بيش از زنانى است كه در مقايسه ، از طيف طبيعى سطوح عوامل كلسترول و قند خون بر خوردار هستند.يافته ها نشان مى دهد كه تشنج هاى پيش رس زايمانى و بيمارى هاى عروقى قلب مى توانند ريشه كاملا مشتركى داشته باشند. پژ_وهشگران مى گويند نتايج حاصله از پژوهش ها كاملا آشكار مى سازد زنانى كه دچار تشنج هاى پيش رس شده اند بايد نسبت به افزايش خطرات بيمارى هاى قلبى آگاهى داشته و به منظور كاهش آن بايد اقداماتى را به عمل آورند .اين محققان توقف استعمال دخانيات ، فعاليت هاى جسمانى و كاهش نمك در رژيم هاى غذايى روزانه در اين راه بسيار موثر بر مى شمرند.

پى نوشت :

(1pre eclampcia ) اكلامپسى يا تشنج پيش رس - اكلامپسى به تشنج و اغما يا ندرتا اغما به تنهايى اطلاق مى شود ،

كه در دوره باردارى يا پس از زايمان رخ مى دهد و با افزايش فشار خون ، خيز يا ادم و يا پروتئينورى همراه است .

(2body mass index ) كه اختصارا BMI خوانده مى شود اصطلاحا به نسبت وزن افراد (به كيلو گرم) بر مجذور قد به متر گفته مى شود.اگر اين نسبت كمتر از 8/19 باشد فرد لاغر است ، اگر اين نسبت بين 8/19 تا 26 باشد وزن طبيعى بوده و چنان چه بيشتر از 26 تا 29 باشد فرد دچار اضافه وزن بوده وسرانجام افراد با نسبت )BMI( بيش از 29 چاق محسوب مى شوند.

منابع پى نوشت ها

(1) فرهنگ جديد پزشكى دورلند - دكتر فريد مدرس موسوى ، دكتر محسن ارجمند

(2)مقاله «تغذيه ساده و سالم همراه با وزن متناسب با قد؛ چگونه؟ »مندرج در رسالت 23 فروردين 1386 صفحه بانو به قلم مترجم

آشنايي با هيپنوتيزم درماني

نگاه اجمالي

هيپنوتيزم علمي و عملي از حدود دو قرن اخير كشف شده است، نظريات متفاوتي از ماهيت هيپنوتيزم و نحوه پيدايش آن توسط متخصصان ارائه شده كه در زير عمده ترين آنها بررسي مي شود.

نظريه مغناطيس حيواني

دكتر آنتوان مسمر كاشف اين نظريه و پيروانش معتقدند كه، دليل خواب هيپنوز و پيدايش اين حالت در شخص، اثر نيرويي است كه از دست ها و چشم هاي هيپنوتيزور خارج مي شود. به عقيده مسمر كائنات را امواجي فرا گرفته كه اين امواج در انسان نيز به وفور يافت مي شود و اگر اين امواج از جسم انساني به جسم انساني ديگر وارد شود، مي تواند بسياري از امراض را درمان كند وي كه اين امواج را مغناطيس حيواني

ناميده معتقد بود كه وجود اين امواج در همگان يكسان نيست و همه كس قادر نخواهد بود آن را مهار كرده و از آن استفاده نمايد.

نظريه چشم دوختن به نقطه نوراني

دكتر بريد، وين هولت و پيروانشان كاشف اين نظريه بودند، آنها معتقد بودند كه نگاه مستمر و يكنواخت بر شيئي نوراني، اعصاب چشم را خسته مي كند و اين عمل موجب كاهش فعاليت اعصاب مركزي مي شود و در نتيجه شخص در حالت هيپنوز قرار مي گيرد. بريد بر اين باور بود كه در حالت هيپنوز، مغز آدمي مجذوب يك فكر مي شود طوري كه ساير افكار و محركها روي آن تاثير ندارد بنابراين وقتي يك فكر تقويت شد، ساير افكار را تحت الشعاع قرار داده و موجب توقف ساير فعاليت ها خواهد شد.

نظريه تلقين

پيشگامان اين نظريه مي گويند كه هيپنوتيزم مجموعه اي از تلقين و تلقين به نفس است . تلقين القاي فكري است كه بطور ناخودآگاه از قوه به فعل در مي آيد. تلقين، ايجاد يك حالت رواني خاصي در فرد است كه اثرات تصوري را به عنوان واقعيت قبول مي كند. تلقينات ناشي از القاي افكار در افراد و تمايل دروني با اعمال حركتي كه باعث عكس العمل هاي تحريكي در افراد شود، ماهيت اين نظريه را تشكيل مي دهد.راه هاي ايجاد تلقين مي تواند، محرك هاي يكنواخت مانند نوازش بدن و يا محرك هاي قوي مانند نور شديد و يا صداهاي ناگهاني باشد، كه روي اعصاب تاثير مي گذارند. در اين نظريه، هيپنوتيزم يك حالت تمركز شديد مغزي است، يعني در حال عادي كه مغز افكار زيادي را در خود دارد

ولي در حالت تمركز هيپنوز، مغز از هيچ چيز اطلاعي ندارد مگر اينكه اطلاعات و مطالبي را در آن تلقين كنيم. در چنين حالتي (خواب هيپنوز عميق) هيپنوتيزم شونده ممكن است شديدترين دردها را نيز احساس نكند.

نظريه پاولوف در هيپنوتيزم

اين نظريه، يكي از علمي ترين نظريات در زمينه هيپنوتيزم است. براساس اين نظريه حالت خواب در سراسر نيم كره هاي مغز منتشر مي شود. اين پديده بطور ناگهاني صورت نمي گيرد و كانونهاي فعال و بيدار در مغز باقي مي مانند كه باعث ايجاد حالتي بين خواب و بيداري مي شود و همين نقاط بيدار است كه ار تباطي بين فرد و هيپنوتيزم كننده ايجاد مي كند در اين نظريه شخص هيپنوتيزم شونده مانند كسي است كه بطور طبيعي به خواب رفته ولي به دليل وجود نقاط بيدار در مغز، سخنان عامل را مي فهمد و نسبت به تحريكات و جريانات خارجي، بي توجه است.

نظريات نوين در ارتباط با هيپنوتيزم

نظريات ياد شده هر كدام بخشي از واقعيات خواب هيپنوز را بيان مي كنند و به تنهايي ماهيت آنرا نمي توانند مشخص نمايند.با تلفيق چند روش با هم مي توان افراد را به خوابهاي عميق هيپنوز برد تا جايي كه روح از تن جدا شود.

(فرافكني)

برخي سوژه ها حتي به كمك تلفيق نظرياتي هم به خواب هيپنوز نمي روند. اما بعد از چند جلسه، مقاومت سوژه شكسته شده و حالت خواب عميق در سوژه ايجاد مي شود.

12رمز سرطان

نويسنده: جينا براينر

مترجم: هاله بهدادفر

منبع:روزنامه كيهان

اكثر مردم آمريكا عقايدي نسبت به سرطان دارند كه از لحاظ علمي ثابت نشده است، مثلا برخي از آنان تصور مي كنند

شامپو و سينه بند موجب غده سرطاني مي شود.طبق بررسي كه توسط جامعه سرطان آمريكا انجام شده است (شامل تقريبا 1000 نفر از افراد بزرگسال آمريكايي كه هرگز سرطان آنها تشخيص داده نشد) تعداد بسياري وجود دارند كه بدون آنكه توضيحي دهند، موافق حرفهاي دور از ذهن و ناصحيح خطر سرطان هستند.البته افرادي كه دانش كمتري دارند، احتمالا بيشتر به اين امر عقيده دارند، و مردان نيز بيشتر از زنان گول اين حرفها را مي خورند. در زير چند نظريه وجود دارد كه مي تواند شما را متوجه مطلب بكند:

1- خطر مردن ناشي از سرطان در ايالات متحده افزايش يافته است.

7،67 درصد آن را درست مي داند و 8،9درصد آن را قبول ندارند، و بقيه افراد هم نمي دانند آيا آن را قبول داشته باشند و يا قبول نداشته باشند.

2- كساني كه در شهر آلوده زندگي مي كنند بيشتر در معرض خطر سرطان ريه قرار دارند تا سيگاري هايي كه در روز يك پاكت سيگار مي كشند.

7،38 درصد آنرا قبول دارند و 8،18 درصد عقيده ندارند.

3- برخي جراحات ممكن است در آينده موجب سرطان شود.

2،37درصد قبول دارند و 9،20درصد قبول ندارند.

4- اختراعات الكترونيكي مثل سل فون ها در افرادي كه از آن استفاده مي كنند مي تواند موجب سرطان شود.

7،29 درصد قبول دارند و 7،24درصد قبول ندارند.

5- افراد جوان كمتر دچار سرطان مي شوند.

8،24درصد قبول دارند و 1،7درصد قبول ندارند.

6-افرادي كه مدتهاي زيادي سيگار مي كشند نمي تواند احتمال سرطان را با ترك كردن سيگار كم كند.

2،16درصد قبول دارند و 7،5درصد قبول ندارند.

7- احتمال سرطان ريه افرادي كه كمتر سيگار مي كشند نسبت به كساني

كه دائما سيگار مي كشند كمتر است.

7،14درصد آن را درست مي كنند و 8،10درصد نمي دانند.

8- ايرادي كه از محصولات بهداشتي مثل شامپو، دئودورانت و ضدعرق استفاده مي كنند ممكن است دچار سرطان شوند.

7،14درصد قبول دارند و 8،10درصد قبول ندارند.

9- ماموگرافي كردن با استفاده از دستگاه عكس برداري مي تواند باعث سرطان سينه شود.

2،10درصد قبول دارند و 1،16درصد قبول ندارند.

10-برنزه كردن صورت و يا نيم تنه در يك سالن برنزه كننده موجب مي شود هنگاميكه در معرض آفتاب قرار مي گيريد شما را از سرطان پوست حفظ كند.

4،8درصد قبول دارند و 2،14درصد قبول ندارند.

11- سينه بند مي تواند باعث سرطان شود.

2،6 درصد قبول دارند و 9،30درصد قبول ندارند.

12- با استفاده از سايبان شما دچار سرطان پوست نخواهيد شد.

2،6درصد قبول دارند و 3،18درصد قبول ندارند.

اين تحقيق در شهريورماه امسال در مجله سرطان به چاپ رسيده است. مطالعه مشخص مي كند كه احتمالا جامعه اي كه اكثرا در خطر سرطان مي باشند اطلاع درستي از سرطان ندارند.بخشي از رفتارهاي سلامت بستگي به اين دارد كه آيا افراد از طريق عوامل خطر بيماري مي توانند يك ارزيابي صحيحي انجام دهند؟

تحقيقات پيشين به اين اشاره دارد كه «نگراني بيجا درخصوص عوامل خطري كه اثبات نشده است، مي تواند ما را از توجه به خطرهاي اصلي منحرف كند در نتيجه ممكن است تصميمات خطرناكي بگيريم.»دانشمندان بيان مي كنند، «عقايد شخصي تنها تعيين كننده رفتار صحيحي نيست، عوامل ديگري مثل حفظ سلامت و وضعيت اجتماعي و اقتصادي نيز تاثيرگذار است». «به هر حال عقايد مي تواند رفتارها را راهنمايي كند و بر رفتار افراد تاثير بگذارد.»كوين استين، رئيس تحقيق از مركز

تحقيق رفتار انجمن سرطان آمريكا در آتلانتا بيان كرد، «اگر مردم عقيده اشتباهي در مورد عوامل خطر سرطان داشته باشند، امكان ندارد براي رفتارهايشان بتوانند دلايل منطقي داشته باشند.»

براي مثال، تصور غلط مثل افسانه هاي مربوط به توتون كه تقريبا مورد قبول مردم است، مي تواند منجر به رفتارهاي خطرناك شود. او افزود: «اگر شما به آن حرفها (سيگار كشيدن) اعتقاد داشته باشيد آنوقت متوجه مي شويد كه چرا بعضي از مردم مخالف رفتار خطرناك مثل سيگار كشيدن مي باشند و با آن مبارزه مي كنند.»

او همچنين افزود، «ما دوست داريم مردم اطلاعات صحيحي بدست آورند و در مورد آنچه موجب عوامل خطر سرطان مي باشد و يا نمي باشد، عقايد صحيحي داشته باشند. به اميد آنكه اين عقايد صحيح در الگوهاي رفتار سلامتشان تاثير بگذارد.»

سلوليت؛ اختلال در چربي هاي زيرپوست

نويسنده:مريم سادات كاظمي

منبع:روزنامه قدس

تغيير شكل ناهمگون سلولهاي چربي لايه زيرين پوست را در اصطلاح پزشكي «سلوليت» گويند. در اين حالت به جاي اينكه پوست صاف و يكنواخت باشد، برجستگيهاي كوچك و بزرگي ( بسته به مرحله پيشرفت بيماري) روي آن به وجود مي آيد. اين برجستگيها اغلب در ناحيه باسن، رانها و شكم ظاهرمي شود، اما گاهي ممكن است روي ديگر قسمتهاي بدن مانند بازوها و سينه نيز ديده شود. در واقع مي توان گفت هر قسمتي كه بافت چرب دارد، ممكن است اين برجستگيها در آنها نمايان شود. «سلوليت» بيماري خاص زنان است و به طور طبيعي 80 درصد آنان با توجه به سن و اضافه وزن، اين مشكل را دارند. تغييرات هورموني در بدن زنان، بلوغ، پيشگيري از بارداري، بارداري و يائسگي از عوامل بروز

اين بيماري محسوب مي شوند.

از ديدگاه پزشكي «سلوليت» در معناي غيرعفوني آن «ليپودسيتروفي لوكاليزه» (تجمع چربيهاي غيرطبيعي در ناحيه اي از بدن ) مي باشد. سلوليت شامل چربي، آب و مواد زايدي است كه در سطحي ترين «لايه زيرجلدي» شامل حفراتي مي باشد كه در خانمها حجم بيشتري نسبت به آقايان دارد. عوامل ايجاد سلوليت، داخل اين حفرات قرار مي گيرند.

بر اثر تجمع چربي در داخل بافت همبند عروق خوني و لنفي، اين نواحي تحت فشار قرار مي گيرند، بنابراين جريان خون و لنف كاهش و مواد زايد حاصل از سوخت و ساز سلولها افزايش مي يابد. با افزايش مواد زايد دفع نشده بافت همبند، اطراف سلولهاي چربي فيبروز (متراكم و كوتاه) شده و در نتيجه سطح پوست به داخل كشيده مي شود. در عين حال توده هاي چربي نيز به صورت برجستگيهايي روي سطح پوست نمودار مي شوند و بدين ترتيب در سطح پوست ظاهر ناخوشايندي (شبيه پوست پرتقال) ايجاد مي گردد كه به آن «سلوليت» گفته مي شود.

بدن ما 35 ميليارد سلول چربي دارد كه ذخيره سازي چربي بدن را به عهده دارد. اين سلولها در سراسر بدن وجود دارند و با توجه به شرايط زندگي، وراثت، بارداري و اضافه وزن تا 400 برابر افزايش مي يابند. توزيع سلولهاي چربي در بدن، با توجه به جنسيت در زمان بلوغ و تحت تأثير هورمونهاي جنسي متفاوت است. هورمون مردانه؛ «تستوسترون» چربيها را در بالاتنه و هورمون زنانه ؛«استروژن» چربي ها را در نيم تنه پايين بدن ذخيره مي كند. حدود 12 درصد مردان با وزن طبيعي، در قسمت بالاتنه مثل گردن، شانه ها، سينه

و بالاي شكم بافت چربي دارند. در حالي كه تقريباً 25 درصد زنان با وزن طبيعي در قسمت پايين بدن مثل باسن و رانها تجمع چربي دارند. از نظر فيزيولوژيكي بدن زنان دو برابر مردان داراي بافت چربي است. ساختار طبيعي بدن زنان ايجاب مي كند كه اين ذخيره سازي، انرژي مورد نياز او را در هنگام زايمان و شيردهي تأمين كند.

درمان اين بيماري در درجه اول به تغذيه بستگي دارد. هنگامي كه ذخيره سازي چربي بيش از نياز بدن باشد، سلولهاي چربي بزرگتر شده و شريانهاي خوني و لنفي را فشرده مي كنند؛ در نتيجه آب و مواد اضافي به سختي دفع مي شوند و كم كم زير پوست متورم مي شوند. برخي از روشهاي فيزيكي مانند جراحي نيز مي تواند نتيجه مطلوبي در پي داشته باشد. اما آسان ترين راه براي داشتن اندامي متعادل، رعايت اصول بهداشت و تغذيه است. خوشبختانه «سلوليت» بيماري محسوب نمي شود؛ زيرا خطري براي سلامتي ندارد و فقط زيبايي ظاهري را دچار مشكل مي كند. دانشمندان معتقدند عوامل هورموني، بخصوص فشارهاي موضعي بر روي چربيها باعث بروز نوعي «هايپوكسي» (كمبود اكسيژن) در بافت مي شوند. اين خود باعث تجمع مواد زايد و سموم در ناحيه مي شود. اين سموم به مرور زمان در بين سلولهاي چربي رسوب كرده و كم كم بافت ناحيه را سفت مي كنند.

از سوي ديگر تمامي بافتهاي بدن ما وقتي از بيرون زير فشار قرار مي گيرند، طبق يك قانون كلي سعي مي كنند با گذشت زمان و با توليد رشته هاي فيبرين از فرد محافظت كنند. به اين ترتيب سلولهاي چربي به

صورت توده هاي محصور در بين رشته هاي فيبرين در مي آيند و اين نماي توده توده و زشت را براي شما ايجاد مي كنند.اين تغييرات به دلايل كاملاً ناشناخته با تغييرات پوستي ناحيه به صورت ضخيم شدن، توده توده شدن و ايجاد سطح ناصاف پوست همراه مي شود كه در اصطلاح به آن پوست پرتقال اطلاق مي شود. پس معلوم شد چرا سلوليت بيشتر در اندامهاي پاييني، بخصوص رانها و باسن ايجاد مي شود. اين نواحي پر فشارترين نواحي بدن هستند.

اما چرا خانم ها؟

پاسخ به اين سؤال در خاصيت استثنايي سلولهاي چربي بدن خانمها بخصوص در نواحي پاييني بدن آنها نهفته است، زيرا اين سلولها 6 تا 8 برابر بيشتر از ديگر سلولهاي چربي قدرت ذخيره سازي چربي را دارند.به عبارت راحت تر، اين سلولها بسيار مقتصد و ناخن خشك هستند و به اين راحتي چربيهاي عزيز خود را از دست نمي دهند.از اين روست كه يك خانم براي اينكه بخواهد اين چربيهاي دوست داشتني را در راه تناسب اندام خود فدا كند بايد رژيم سخت تري را نسبت به آقايان تحمل كند.«ليپوليز» (تجزيه چربيها) درمان مؤثري براي سلوليت است؟

«ليپوليز» روش درماني است كه طي آن" فسفاتو ديلكولين" به سلولهاي چربي ناهمگون تزريق شده و باعث تجزيه آنها مي شود.

دكتر«كاترين دو گورساك» درباره اصول اين روش كاملاً توضيح مي دهد

اصول اين روش درماني چيست؟

در اين روش ابتدا الكل «فسفاتو ديلكولين» و «داكسي كولاد» به محل مورد نظر تزريق مي شود كه «فسفاتو ديلكولين» در تمام قسمتهاي سلولهاي چربي پخش مي شود. لزوم تزريق «داكسي كولاد» نيز از آن جهت است كه از

تكثير سلولهاي چربي جلوگيري كرده و «فسفاتو ديلكولين» را براي تجزيه تري گليسريدها فعال مي كند.

آيا ليپوليز يك روش درماني نوين محسوب مي شود؟

- نخستين تجربه اين روش درماني به سالهاي 1962 تا 1965 توسط روسها و آلمانها با تزريق «اينتراآرتريل» براي تجزيه سلولهاي چربي برمي گردد. بعدها اين ماده حتي در درمانهاي خوراكي نيز براي تجزيه چربيهاي اضافي آسيب شناسي مانند هپاتيت به كار رفت. اما اولين بار كاربرد ليپوليز به منظور يك عمل زيبايي در سال 2001 در برزيل انجام شد. پس از آن، درباره اين موضوع در كنگره هاي مختلف بحث و تحقيق شد. در ابتدا تنها كشورهاي آمريكاي شمالي، آمريكاي لاتين و اروپا از اين روش استقبال كردند، اما طولي نكشيد كه در تمام دنيا مطرح شد و اصول كاربرد آن نيز كاملاً مشخص شد.

آيا با استفاده از روش ليپوليز مي توان تمام چربيهاي اضافي را از بين برد؟

- اين تصور از روش درماني ليپوليز اشتباه است؛ زيرا ليپوليز فقط در مورد چربيهاي قسمتهاي محدود و مشخص مانند لايه هاي چربي پهلوها، باسن، غبغب، زيربغل و رانها عملي است. در كل بايد اين نكته را در نظر گرفت كه تجزيه چربيها در قسمتهاي بيش از 10 سانتي متر مكعب با اين روش امكان پذير نيست. گاهي اوقات چربيهاي اضافي شكم با عمل جراحي خارج مي شود، اما مسأله مهم اين است كه چربيهاي شكم مقاومند و امكان برگشت آنها وجود دارد. چربيهاي شكم 10درصد، چربيهاي غبغب 2درصد و چربيهاي زير زانو 4 تا 5 درصد در برابر درمان مقاومت دارند. چربيهاي باسن و رانها نيز از نوع چربيهاي

مقاوم محسوب مي شوند كه تغيير آنها تقريباً ناممكن است. با اين حال در اين قسمتها با تزريق بيشتر «داكسي كولاد» به تجمعات چربي، سعي بر اين است كه درمان مؤثرتر باشد. اين نكته را هم بايد در نظر داشت كه ليپوليز در مردان نتيجه بهتري نسبت به زنان دارد.

هزينه اين شيوه درماني چقدر است؟

- هر جلسه ليپوليز 90 يورو هزينه دارد كه براي هر قسمت بسته به مرحله پيشرفت بيماري 4 تا 5 جلسه لازم است. پيش از اين، روش درماني «ميزو تراپي» رايج بود كه طي آن، محركهاي جريان خون و عوامل تجزيه كننده چربي مثل كافئين به بخش مورد نظر تزريق مي شد. هر دوره درمان در 10 تا 15 جلسه انجام مي شد و از آنجا كه سلولهاي چربي نيز تجزيه نمي شدند، نتيجه مطلوبي در پي نداشت. اين روش براي قسمتهاي محدود نتيجه مطلوبي در بر نداشت، اما روش درماني مؤثري در قسمتهاي وسيع تر محسوب مي شد و بايد پس از آن نيز كاملاً از ناحيه مورد نظر مراقبت مي شد؛ زيرا سلولهاي چربي تجزيه نشده اند و فقط چربيها از سلول خارج شده اند.

اما روش نوين «ليپوليز» با صرف مدت زمان كمتر، نتيجه بهتري دارد.

- «ليپوليز»، «فسفاتو ديلكولين» و «ليزر زير پوستي» شيوه هاي جديدي اند كه با شكستن زنجيره هاي چربي درمان مؤثرتري محسوب مي شوند.

آيا درمان ديگري هم وجود دارد؟

- بله !اندرمولوژي از طريق برقراري دوباره جريان خون و لنف و حفظ روال طبيعي اين جريان در بافت باعث درمان رفع سلوليت مي گردد و اعمال زير هم به صورت همزمان طي درمان

انجام مي شود:

1. بازگرداندن حالت الاستيسيته و آرايش طبيعي به بافت همبند

2. آزاد سازي و از بين بردن مواد زايد به دام افتاده در بافت همبند

3. كاهش سايز سلولهاي چربي كه دچار ليپوديستروفي شده اند

دلايل زيبايي براي عمل جراحي

درمان سلوليت، درمان چربي منطقه اي، درمان و پيشگيري پيري در پوست پير شده، كاهش چروك، كاهش افتادگيهاي پوستي، كاهش اندازه و وزن، تغيير شكل بعد از دوران زايمان.

دلايل درماني براي عمل جراحي

درمان دردهاي پشت و شانه، درمان دردهاي كمر، درمان هماتوم ها، درمان ادم لنفاوي و بي كفايتي مزمن وريدي، كاهش و درمان ادم و فيبروزهاي بعد از عمل جراحي، درمان گرفتگيهاي عضلاني، درمان تروماهاي ورزشي، درمان مكمل در دوران قبل و بعد از عمل جراحي ليپوساكشن كه از كاربردهاي مهم درماني اندرمولوژي مي باشد و فوايد زير را به همراه خواهد داشت:

1. از بين بردن سفتي هاي موضعي

2. بهبود بي نظمي - نامتفاوتي و برجستگيهاي موجود بر سطح پوست و رفع باقيمانده هاي چربي

3. حذف مايعات اضافي

4. درمان ادم و اكيموز پس از عمل جراحي

هورمون درماني؛ آري يا نه

نويسنده:محبوبه بوري

منبع:روزنامه قدس

اشاره:

انسان در طول دوران زندگي، خواه ناخواه مراحل مختلفي را طي مي كند كه اين مراحل شرايط منحصر به فرد خود را مي طلبد و بشر همواره سعي كرده است بهترين شرايط را براي عبور از آنها به وجود آورد. يكي ازاين مراحل يائسگي است. مرحله اي از زندگي كه شاخص آن عبور ازتوانايي توليد مثل به ناباروري مي باشد. گرگرفتگي، ابتلا به عفونتهاي مختلف ادراري و پوكي استخوان و... از جمله عوارض يائسگي بانوان محسوب مي شود و تلاشهاي

بسياري براي درمان اين عوارض صورت گرفته است كه مشكلات اين دوره را كمتر كند كه يكي از اين تلاشها، هورمون درماني است.

اما هورمون درماني چيست و انجام آن چه وقت ضرورت پيدا مي كند؟ عوارض آن چيست؟ و آيا با خيال راحت مي توان اين درمان را پذيرفت...؟

اينها سؤالهايي است كه در ميانسالي ذهن بسياري از زنان را به خود مشغول مي دارد

شرايط و عوارض يائسگي

دكتر منصوره متقي متخصص زنان و زايمان در اين زمينه مي گويد: يائسگي دوره اي طبيعي از زندگي يك زن محسوب مي شود كه به دليل از بين رفتن عملكرد تخمدان به وجود مي آيد. سن متوسط براي بروز اين دوران 52-50 سالگي است و نتايج تحقيقات نشان داده است كه گرچه نژاد، تعداد زايمان و قد تأثيري بر روي سن يائسگي ندارد، اما اين روند در افراد سيگاري، لاغر و پس از شماري از اعمال جراحي نظير برداشتن رحم زودتر بروز خواهد كرد.

به اعتقاد اين متخصص، در يك درصد زنان يائسگي قبل از چهل سالگي بروز مي كند.

وي اختلالات قاعدگي، برافروختگي و تعريق، اضطراب، فشار روحي نظير افسردگي و تحريك پذيري، خشكي واژن و مشكلات ادراري، پوكي استخوان و بيماريهاي قلبي عروقي را از جمله عوارض يائسگي مي داند.

«هورمون» ماده حياتي

دكتر فائزه حسينيان، متخصص زنان و زايمان درباره عملكرد هورمونها در بدن مي گويد: اين ماده در بافت خاصي توليد شده، به جريان خون راه مي يابد، به قسمتهايي از بدن كه به اين ماده حساس مي باشند، منتقل مي شودو آثار اختصاصي خود را بروز مي دهد.

وي در ادامه يادآور مي شود: ساخته

شدن هورمونها در بدن بانوان توسط بافت تخمدان از زمان بلوغ آغاز مي شود و تا زمان يائسگي ادامه خواهد يافت.

به اعتقاد او بروز يائسگي، اين هورمونها به ميزان چشمگيري كاهش مي يابد كه مي توان با جايگزين كردن آنها، اختلالات ناشي از كمبود هورمونها را جبران كرد.

موارد مصرف هورمون

دكتر متقي تجويز هورمونهاي استروژن و پروژسترون را در زناني كه محروميت هورموني بروز مي دهند، براي مثال دچار گرگرفتگي شديد، پوكي استخوان، خشكي واژن مي شوند، توصيه مي كند.

به اعتقاد اين متخصص زنان و زايمان، حتي در مواردي مي توان به منظور پيشگيري از بروز پوكي استخوان در زنان يائسه بعضي از هورمونها نظير استروژن را تجويز كرد.

هورمون درماني ممنوع

متقي، استاد دانشگاه در خصوص موارد منع مصرف هورمون در بانوان معتقد است: در افرادي كه سابقه سرطان سينه و رحم، انعقاد داخل عروقي، اختلال در عملكرد مزمن كبدي، بيماريهاي عروقي دارند، همچنين از چربي خون بالا و سردردهاي ميگرني رنج مي برند، نبايد هورمون تجويز شود.

به اعتقاد او، اين روش درمان بيماريهاي كيسه صفرا را 5/1 تا دو برابر، افزايش مي دهد، همچنين نسبت مستقيم با افزايش سرطان سينه خواهد داشت.

شرايط هورمون درماني

دكتر متقي در اين باره خاطرنشان مي كند: هورمون بايد در فاصله زماني محدود و با كمترين ميزان ممكن تجويز شود و مدت زمان مصرف آن از پنج سال تجاوز نكند.

وي در ادامه مي افزايد: در زنان كمتر از چهل سال كه عقيم يا يائسه شده اند، تجويز دوره اي استروژن براي كاهش علايم دراز مدت يائسگي نظير گرگرفتگي، پوكي استخوان و بيماريهاي قلبي، عروقي و...

مؤثر خواهد بود.

اين متخصص زنان و زايمان در ادامه مي گويد: اگر پزشك متخصص خونريزي غيرطبيعي در حوالي يائسگي را ناشي از اختلال عملكرد تخمدان تشخيص دهد، در اين صورت مي تواند هورمون پروژسترون را براي درمان تجويز كند.

هورمون درماني، مجاز يا غيرمجاز؟

راحله بابازاده، كارشناس ارشد مامايي هم درباره هورمون درماني مي گويد: گرچه اين نوع درمان براي مهار عوارض يائسگي مؤثر است، اما مصرف آن بي ضرر نخواهد بود.

به اعتقاد اين كارشناس ارشد مامايي، در اينكه زنان در دوره اي از زندگي با كاهش هورمونهاي زنانگي رو به رو مي شوند، حكمتي وجود دارد كه تاكنون دانش بشري به آن دست نيافته است.

او همچنين معتقد است: به طور طبيعي زنان بايد در طول مدت زندگي با اين عوارض رو به رو شوند.

بابازاده همچنين معتقد است: خداوند بسيار بيشتر از بندگان خود از فوايد وجود استروژن در بدن و تأثير آن بر ميزان تراكم استخواني و جلوگيري از عوارض قلبي عروقي در زنان آگاه است.

و همچنين تأكيد مي كند: بهتر است به جز در مواردي كه علايم يائسگي، زندگي طبيعي زن را با بحران مواجه مي سازد و كمبود هورمون در وي به صورت بيماري بروز مي كند، نبايد از هورمون درماني استفاده كرد.

گرچه مليحه تيموري، كارشناس پرستاري نظري متفاوت دارد و مي گويد: استفاده از هر دارويي كه موجب افزايش اميد به زندگي در انسان، همچنين كاهش درد و رنج وي شود، پسنديده است.

به اعتقاد او نيز، اگر عوارض يائسگي منافاتي با زندگي طبيعي فرد ندارد بهتر است به جاي درمان دارويي از تغيير روش زندگي

بهره برد و هرگونه درمان دارويي را به عهده متخصصان اين رشته گذاشت.

دانستني هايي در مورد آلرژي

نويسنده:كتر حسين ميرزايي

منبع:روزنامه كيهان

چرا در فصل بهار آلرژي شايع است؟

از علتهاي مهم افزايش حساسيت يا آلرژي فصلي ،گرده گلها و گياهان است كه در اثر گرده افشاني ايجاد مي شود. گرده افشاني درختاني مانند نارون، گردو، تبريزي، افرا، چنار، زبان گنجشك در اسفندماه شروع مي شود و تا اواسط فصل بهار ادامه مي يابد ولي گرده افشاني علوفه از ماه هاي ارديبهشت و خرداد آغاز مي شود و تا اواسط مردادماه ادامه دارد. علفهاي هرز در اواخر تابستان تا اوايل پائيز گرده افشاني مي كند.

از گلها، شمعداني و گل سرخ حساسيت زا هستند.غير از گروه گل و گياه يا ذرات قارچ موادي مثل ترشحات بدن حيوانات اهلي خونگرم مانند پشم گوسفند، پر پرندگان و به ويژه موها و بزاق و فضولات گربه و سگ و موش حساسيت زا هستند ترشحات ساير حشرات مثل سوسك، كنه و ... نيز مي تواند توليد حساسيت كند. دود اگزوز اتوموبيل و يا دود كارخانجات نيز از عوامل مهم آلرژي زا در هوا هستند. گرد و غبار منزل نيز موجب حالت آسم گونه ريوي مي شود.بندپايان ذره بيني شبيه كنه در ميان پرزهاي قالي، تشك، لحاف، بالش و مبل هاي پارچه اي وجود دارند كه ترشحات و فضولات و مواد بدن آنها در گرد و غبار منزل وجود دارند.

آيا دستكشهاي لاستيكي حساسيت زا هستند؟

دستكشها از موادي به نام لاتكس توليد مي شوند كه اين مواد در بادكنكها، مواد پلاستيكي، مداد پاك كن ها قسمتهاي لاستيكي اسباب بازيها، اجزاي پلاستيكي، تجهيزات طبي، نوارهاي موجود در

لباس يا سرشيشه، پستانكها و در كاندوم و غيره استفاده مي شود.واكنش حساسيت تأخيري به صورت اگزماي تماسي كه 12 الي 36 ساعت بعد از تماس با محصولات حاوي لاتكس روي مي دهد و علائمي نظير خارش، قرمزي و تورم و گاهي عطسه و خس خس و در موارد نادر در تنگي نفس و شوك مي تواند ظاهر شود.

شكم بزرگ با بيماري قلبي ارتباط دارد

منبع:روزنامه كيهان

محققان دانشگاه تگزاس دريافته اند دور كمر بزرگ، در قياس با اندازه دور باسن، با بروز نشانه هاي اوليه بيماري قلبي مرتبط است.اين يافته تأييدكننده مطالعات ديگري است كه مي گويد اندازه دور كمر، و نه وزن كلي بدن، يكي از نشانگرهاي كليدي بيماري قلبي است.مطالعه 2744 نفر نشان داده كه دور كمر 81 سانتي متري براي زنان و 94 سانتي متري براي مردان نشانگر افزايش «جدي» خطر بيماري قلبي است.دانشمندان، مردان و زناني را كه براي شناسايي علائم اوليه تصلب شرائين يا «اترو اسكلوروز» تحت آزمايش هاي پزشكي و عكسبرداري قرار گرفته بودند مورد مطالعه قرار دادند.«اترواسكلوروز» باريك شدن و سفت شدن سرخرگ هاست كه به بروز بيماري قلب و عروق ارتباط دارد.

شكل اندام

آنها دريافتند كه حتي اگر وزن بدن در محدوده طبيعي باقي ماند، افزايش دور كمر به اندازه چند اينچ (هر اينچ تقريباً 2.5 سانتي متر است) خطر صدمه ديدن سرخرگ ها را افزايش مي دهد.احتمال رسوب كلسيم در شريان هاي قلب- كه نشانگر آغاز اترو اسكلوروسيس است- در افرادي كه نسبت دور كمر به دور باسن آنها بيشتر از همه بود، دو برابر كساني بود كه اين نسبت در آنها كمترين بود.و حتي وقتي كه ساير عوامل خطرزا مانند

فشار خون، ديابت و سن در محاسبات وارد شد، ارتباط اندازه دور كمر به بيماري قلبي همچنان قوي بود.پروفسور جيمز دي لموس كه اين تحقيقات را هدايت كرده است گفت: «به نظر مي رسد كه چربي انباشته شده در اطراف كمر از لحاظ بيولوژيكي فعالتر باشد چرا كه پروتئين التهاب آوري ترشح مي كند كه به تجمع رسوبات مرتبط با اترواسكلوروسيس دامن مي زند، در حالي كه به نظر نمي رسد چربي دور باسن خطر بيماري قلب و عروق را افزايش دهد.»

«پيام مهم اين مطالعه براي مردم اين است كه از تجمع چربي در بخش مركزي بدن از همان اوايل زندگي پرهيز كنند.»

دليل اضافه وزن ناشي از خوردن غذاهاي سريع

براساس تحقيقات تازه محتويات غذاهاي آماده (فست فود) به گونه اي است كه مردم را به زياده روي در خوردن ترغيب مي كند و خطر چاقي مفرط را افزايش مي دهد.كارشناسان «شوراي تحقيقات پزشكي» بريتانيا دريافته اند كه بيشتر غذاهاي آماده (مثل همبرگر و سيب زميني سرخ شده) سرشار از كالري است به گونه اي كه خوردن تنها مقدار كمي از آن، كالري مصرف شده توسط بدن را به شدت بالا مي برد.يك وعده غذاي آماده در مقايسه با ساير غذاها حاوي مقدار زيادي انرژي است. براي مثال ميزان كالري اين نوع غذا يك برابر و نيم بيش از يك وعده غذاي سنتي بريتانيايي و دو برابر و نيم بيش از يك وعده غذاي سنتي آفريقايي است.

ضعف ذاتي

پروفسور اندرو پرنتيس از دانشگاه نظافت و پزشكي گرمسيري لندن كه در اين تحقيق شركت داشته است گفت: «همه ما دچار يك ضعف ذاتي در شناسايي غذاهاي پركالري هستيم.

ما عادت داريم غذا را براساس اندازه آن بسنجيم، در حالي كه ميزان كالري غذاهاي آماده خيلي بيشتر از يك وعده غذاي سالم با اندازه قابل مقايسه است.»

به گفته وي سيستم هايي كه اشتهاي انسان را تنظيم مي كند از سرآغاز پيدايش كشاورزي تاكنون، براساس غذاهاي كم انرژي تكامل پيدا كرده است. اين غذاها را امروزه ساكنان نواحي روستايي در كشورهاي در حال توسعه، جايي كه چاقي پديده اي تقريباً ناشناخته است، مصرف مي كنند.

وي گفت: «بدن ما هرگز براي جذب غذاهاي پركالري كه در غرب مصرف مي شود طراحي نشده است و همين به افزايش شديد چاقي كمك مي كند.»

وي گفت: «كودكان هنوز هيچ يك از عادات اكتسابي خويشتن داري در برابر خوردن را، كه براي لاغر ماندن در جوامع نوين ضروري است، در خود پرورش نداده اند.»«تحقيقات علمي بارها نشان داده است كه براي حفظ وزن در حدي كه سلامتي را تضمين كند، بايد غذاهاي كم چرب تر، كه شكر نيز به آنها افزوده نشده است، مصرف كنيم و به ورزش روي آوريم.»

تاثير طب سوزنى در درمان كمردرد

دكتر كلوديا ويت از مركز پزشكى دانشگاه چاريت در برلين و همكارانش در گزارشى مى نويسند: طب سوزنى بايد به عنوان يك گزينه موثر در تدابير درمانى براى بيماران مبتلا به كمردرد مزمن در نظر گرفته شود.

ويت و همكارانش مى نويسند كه بيماران براى درمان كمردرد مداوم به طور چشمگيرى به شيوه هاى طب مكمل، به خصوص طب سوزنى روى آورده اند، اما بررسى ها در مورد تاثير بخش بودن طب سوزنى نتايج متناقضى به دست داده است.

اين محققان براى بررسى اثربخشى و مقرون به صرفه

بودن استفاده طب سوزنى همراه با مراقبت هاى معمول كمردرد، بيش از يازده هزار فرد مبتلا به كمردرد مداوم را وارد تحقيق خود كردند. در گروه درمانى، بيماران در طول يك دوره سه ماهه تا ?? جلسه درمان با طب سوزنى را دريافت مى كردند و سه ماه پس از آن مورد پيگيرى قرار مى گرفتند.

پس از اين دوره، در بيمارانى كه در گروه درمان قرار داشتند، به طور قابل توجهى نسبت به گروه شاهد(گروهى كه تحت درمان با طب سوزنى قرار نگرفته بودند)، عملكرد كمر به حال عادى بازگشته و درد تسكين پيدا كرده بود.

طب سوزنى نسبت به مراقبت هاى معمول براى درمان كمردرد هزينه بيشترى در بر داشت، اما با توجه به افزايش ميزان بهبود در بيماران، شيوه اى مقرون به صرفه به نظر مى رسيد.

سوزش سر دل، فتق

پزشك ممكن است توصيه به استفاده از داروهاي ضد اسيد يا استفاده از داروهاي متوقف كننده توليد اسيد يا داروهاي كمك كننده به ماهيچه هايي كه معده را تخليه مي كنند، نمايد.

ضد اسيدها

داروهاي ضد اسيد معمولاً اولين داروهايي اند كه در بيماري ريفلاكس براي از بين بردن سوزش سر دل و ساير نشانه هاي خفيف ريفلاكس توصيه مي شوند. بسياري از انواع موجود در بازار تركيبات متفاوتي از سه نمك را به عنوان پايه استفاده مي كنند كه عبارتند از: منيزيوم، كلسيم، و آلومينيوم با يونهاي هيدروكسيد يا بيكربنات. به هر حال ضد اسيدها عوارضي دارند. نمكهاي منيزيوم مي توانند منجر به اسهال شوند و نمكهاي آلومينيوم منجر به يبوست مي شوند. نمكهاي آلومينيوم و منيزيوم اغلب در تركيب با يك محصول

ديگر براي متعادل كردن اين اثرات استفاده مي شوند. ضد اسيدهاي كربنات كلسيم هم مي توانند به عنوان منبع مكمل كلسيم استفاده گردند و نيز مي توانند باعث يبوست شوند.

عوامل كف كننده، براي پوشش دادن محتويات معده براي پيشگيري از ريفلاكس استفاده مي شوند. اين داروها به افرادي كه آسيبي در ناحيه مري خود ندارند، كمك مي كنند. مسدود كننده هاي گيرنده اچ 2: اين داروها بر توليد اسيد اثر مي گذارند. اين داروها در مدت كوتاهي ايجاد راحتي مي كنند، ولي نبايد به مدت طولاني تر از چند هفته استفاده شوند. اين داروها در نيمي از افرادي كه نشانه هاي ريفلاكس دارند، موثرند. مهار كننده هاي توليد اسيد: اين داروها مؤثرتر از مسدود كننده هاي گيرنده اچ 2 هستند و مي توانند نشانه ها را تقريباً در تمام افرادي كه ريفلاكس دارند، مهار كنند.

گروه ديگري از داروها كه پيش فعالند، به ماهيچه هاي اسفنكتر قوت مي بخشند و باعث مي شوند معده سريعتر تخليه شود. از آنجا كه داروها به شيوه هاي مختلفي اثر مي كنند.تركيب داروها مي تواند به كنترل نشانه ها كمك نمايد. افرادي كه بعد از غذا خوردن دچار سوزش سر دل مي شوند بهتر است ضد اسيد و مسدود كننده گيرنده اچ 2 استفاده كنند و ضد اسيدها در ابتدا به خنثي كردن اسيد معده كمك مي كند، در حالي كه مسدود كننده گيرنده اچ 2 بر توليد اسيد اثر مي گذارد. زماني كه ضد اسيد كارش تمام مي شود، مسدود كننده گيرنده اچ2 توليد اسيد را متوقف مي نمايد. پزشك بهترين منبع اطلاعاتي براي نحوه استفاده از داروهاي

ريفلاكس است.

عوارض طولاني مدت ريفلاكس

گاهي ريفلاكس مي تواند باعث بروز عوارض خطرناكي شود. التهاب مري از اسيد معده باعث خونريزي يا زخم مي شود. به علاوه، جوشگاههاي ناشي از آسيب بافتي مي تواند مري را تنگ كند و باعث مشكلات بلعي شود. برخي افراد دچار مري بارِت (به كسر «ر») مي شوند كه در آن شكل و رنگ سلولهاي مري غير طبيعي مي شود و در طول زمان تبديل به سرطان مي گردد. در ضمن، مطالعات نشان مي دهند كه آسم، سرفه مزمن، و تصلب ريه مي تواند ناشي از ريفلاكس باشد يا به وسيله آن تشديد شود.

نكاتي براي به خاطر سپردن

سوزش سر دل كه سوءهاضمه اسيد هم خوانده مي شود، شايعترين نشانه ريفلاكس است. هر كسي كه دو بار در هفته يا بيشتر دچار سوزش سر دل مي شود، ممكن است ريفلاكس داشته باشد. ممكن است ريفلاكس داشته باشيد، اما سوزش سر دل نداشته باشيد. نشانه ها ممكن است شامل صاف كردن زياده از حد گلو، مشكلات بلع، احساس گير كردن غذا در گلو، سوزش دهان يا درد در قفسه سينه باشد. در كودكان و شير خواران، ريفلاكس ممكن است باعث استفراغ مكرر، سرفه و ساير مشكلات تنفسي شود. در بيشتر نوزادان تا سال اول تولد نشانه هاي ريفلاكس از بين مي رود.اگر بيش از دو هفته نياز به استفاده از ضد اسيد داشته باشيد بايد به يك پزشك مراجعه كنيد. بيشتر پزشكان مي توانند ريفلاكس را درمان كنند همچنين ممكن است نياز به مراجعه به يك متخصص داخلي داشته باشيد (پزشكي كه در طب داخلي تخصص دارد) يا يك فوق تخصص

گوارش (پزشكي كه بيماريهاي معده و روده را درمان مي كند)پزشكان معمولاً تغييرات رژيم غذايي و شيوه زندگي را براي برطرف كردن سوزش سر دل توصيه مي كنند و بسياري افراد دچار ريفلاكس، به دارو نيز احتياج دارند. ضمناً جراحي نيز مي تواند يك انتخاب باشد.

درمانهاي موثرتر« ام اس» دور از انتظار نيست

«ام اس» (ماليتل اسكلرو زيس) يكي از بيماريهاي دستگاه اعصاب است كه در آن مغز، نخاع و اعصاب بينايي درگير مي شود، اين بيماري افراد جوان و زنان را بيش از مردان مبتلا مي كند.علت بيماري هنوز شناخته شده نيست، ولي از آن نوع بيماري هايي است كه سيستم ايمني بدن به بافتهاي خودي حمله مي كند. در ام اس، بيشتر روكش رشته هاي عصبي (كه ميلين نام دارد)، هدف حمله سيستم ايمني قرارگرفته و از بين مي رود. كار اين روكش درحالت طبيعي، زيادكردن سرعت هدايت پيامهاي عصبي است؛ بنابراين پيامهاي عصبي يا با تأخير زياد منتقل مي شوند،و يا در مواردي اصلا انتقال پيدا نمي كنند و اين مسئله علائم بيماري را ايجاد مي كند. نقش عوامل محيطي و ژنتيك در ايجاد اين بيماري قطعي به نظر مي رسد، اما اين عوامل هنوز شناخته نشده اند.

چون اكثر رشته هاي عصبي در مغز و نخاع و اعصاب بينايي داراي روكش ميلين هستند، بسته به اينكه چه نواحي دچار آسيب شده باشند، علائم بسيار متنوعي ممكن است بروز كند. به نواحي آسيب ديده در اصطلاح پلاك مي گويند. براي مثال اگر پلاك در اعصاب بينايي ايجاد شود، شخص بينايي يك چشم را از دست مي دهد، يا اگر پلاك در مسير راه هاي عصبي مخصوص حركت

باشد، بيمار دچار فلج دست و پا مي شود. به اين ترتيب، از دست رفتن بينايي، دوتا ديدن اشياء، سرگيجه، فلج در يك يا چند اندام (دست يا پا)، عدم تعادل در ايستادن يا راه رفتن، از بين رفتن حس يا بروز احساس غيرطبيعي در بدن يا دست و پا، اشكال در كنترل ادرار و مدفوع، اختلال حافظه...، ممكن است در بيماران مختلف بروز كند. با توجه به نزديكي فصل گرما، جا دارد به يك مطلب هم اشاره شود و آن تأثير گرماي محيط روي بيماري است كه ممكن است موقتا علائم بيماري را تشديد كند، اما نقشي در تشديد روند اصلي بيماري ندارد و با خنك شدن بدن، علائم شدت يافته هم از بين مي رود.

« ام اس» انواع مختلفي دارد. شايعترين شكل بيماري نوعي است كه بيمار هرازچندي دچار يك حمله بيماري مي شود و پس از مدتي (چند روز تا چند هفته و گاهي چندماه) بيمار با يا حتي بدون درمان، تا حدودي و گاهي هم به طور كامل (به خصوص درحمله هاي اول) بهبود مي يابد. اما با تكرار حمله ها، صدماتي كه از هر حمله به جا مانده روي هم جمع مي شوند، و ممكن است به تدريج معلوليتي ماندگار به جا بماند. در برخي از انواع بيماري حمله واضحي وجود ندارد، بلكه بيماري از ابتدا به آهستگي شروع شده و به تدريج پيشرفت مي كند. در بسياري موارد نوع اول هم، كه به اصطلاح نوع حمله اي بيماري است، پس از چند سال از شروع بيماري، حمله ها كمتر واضح است و بيماري يك سير پيشرونده تدريجي پيدا مي

كند. انواع ديگري هم وجود دارد كه شيوع كمتري دارند.

مهمترين نكته شرح حال بيمار و معاينه ي اوست، اما براي تأييد به روشهاي پاراكلينيك هم نياز است كه مهمترين آنها «ام آر آي» مغز است. گاهي آزمايش مايع نخاع يا روشهايي مثل ثبت نوار عصبي چشم هم لازم مي شود.براي تشخيص «ام اس» از بيماريهاي ديگري كه ممكن است بسيار شبيه آن باشند (حتي در تصاوير ام آر آي)، انجام يك سري آزمايشهاي اختصاصي در خون لازم است.

خوشبختانه با وجود اين كه علت بيماري به خوبي شناخته نشده است، اما درمانهاي مؤثري براي آن وجود دارد. در واقع اين درمانها سيستم ايمني بدن را به نحوي تعديل مي كنند كه به بافت خودي (روكش ميلين) حمله نكند يا دست كم دفعات و شدت حمله و آسيب زدن را كم مي كنند. اولين درمان تأييد شده، اين بيماري داروهاي تزريقي هستند و اينتر فرون نام دارند. البته بايد بدانيم كه اين داروها براي درمان همه بيماران و همه انواع بيماري مؤثر نيستند، و تجويز آنها بر اساس يك پروتكل جهاني صورت مي گيرد؛ بنابراين نبايد همه بيماران انتظار داشته باشند كه اين داروها برايشان تجويز شود. ضمن اينكه ممكن است در برخي از بيماراني كه در ابتدا اينترفرون برايشان تجويز شده است پس از مدتي دارو، با توجه به سير بيماري، قطع شود و درمان ديگري تجويز شود.

در بيماراني كه تجويز اينتر فرونها برايشان مورد ندارد، از داروهاي ديگري كه آنها هم به نوعي در تعديل سيستم ايمني مؤثرند، استفاده مي شود. البته درمانهاي ديگري هم وجود دارد كه نقش عمده اي در روند اصلي بيماري

ندارند، اما براي كمك به تسريع بهبود حمله ها، يا تخفيف علائم بيماري به كار مي روند و جا و ارزش خود را دارند.

امكانات درماني بيماري كاملا مناسب است، در حقيقت درمان

«ام اس» در ايران با هيچ كشور اروپايي يا آمريكا تفاوت عمده اي ندارد، بلكه نسبت به بسياري از كشورها در مرحله جلوتري نيز قرار دارد.بيمار مبتلا به«ام اس» مي تواند ازدواج كند، البته؛ اگر همسر آينده از بيماري فرد اطلاع داشته باشد و آن را قبول كند، چه ايرادي دارد؟ همانگونه كه گفتيم، بيشتر بيماران مبتلا به «ام اس» مي توانند زندگي عادي داشته باشند؛ اما اگر منظور امكان بچه دار شدن است، بايد بگوييم بارداري برام اس، و «ام اس» بر بارداري، تأثير چنداني ندارند. آنچه امكان باردارشدن خانم مبتلا به «ام اس» را تعيين مي كند، وضعيت بدني او هنگام بارداري است. واضح است كه حاملگي در خانمي كه دچار معلوليت شديد ناشي از بيماري است صلاح نيست چه براي خودش و چه از نظر مراقبت از فرزندش. اما اگر معلوليت عمده اي ندارد تنها لازم است كه از يك ماه قبل از آنكه باردار شود، دارو را قطع كند.

ميگرن حافظه را تقويت مي كند

يك يافته غيرمنتظره نشان مي دهد حافظه مبتلايان به ميگرن كمتر مستعد زوال است. به گزارش هلث دي محققان آمريكايي در مطالعه اي دريافتند زناني كه سابقه ميگرن داشتند با افزايش سن كمتر دچار زوال شناختي شدند.

به گفته محققان مبتلايان به ميگرن بويژه نوع همراه با حالات خاصي كه در بعضي افراد پيش از حمله درد تجربه مي شود، با گذشت زمان حتي مختصري زوال حافظه نداشتند.

ميگرن نوع

شديد سردرد است كه در يك طرف سر ايجاد مي شود و مي تواند همراه با اختلالات بينايي، حساسيت به نور و تهوع همراه باشد.

به هرحال سابقه دردهاي ميگرني و عدم زوال شناحتي در زنان طي اين مطالعه تشخيص داده شد اما علت اين ارتباط نامشخص است هرچند كه برخي محققان معتقدند شايد مصرف داروهاي خاص و ويژگي هاي شيوه زندگي مبتلايان به ميگرن دراين ارتباط دخالت داشته باشد. اين افراد معمولا از مصرف الكل پرهيز مي كنند، به علت سردرد بيشتر سعي مي كنند بخوابند و ممكن است ويتامين ها و مكمل هاي بيشتري هم دريافت كنند. همچنين مسكن هاي غيراستروئيدي ضدالتهابي كه اين افراد براي تسكين سردرد مصرف مي كنند نيز ممكن است به افزايش قدرت شناختي كمك كنند.

شوك و سنكوپ چيست؟

منبع:روزنامه رسالت

شوك حالتى است كه در آن فعاليت هاى حياتى بدن در نتيجه عوامل مختلف كاهش مى يابند. شايع ترين علت بروز شوك، كاهش حجم خون به دليل خونريزي، اسهال و استفراغ شديد است. دستگاه گردش خون وظيفه رساندن اكسيژن و موادغذايى به سلول ها و دفع مواد زايد را عهده دار است. اختلال در اين وظيفه به اختلال در فعاليت هاى حياتى بدن منجر مى شود. شوك در بچه هاى كم سن و سال، افراد سالمند، افراد حساس و مضطرب و افراد مبتلا به بيمارى هاى مزمن شايعتر است. انواع مهم شوك عبارتند از:

شوك ناشى از كاهش حجم خون (از دست رفتن مقادير زياد خون)

شوك قلبى (نارسا بودن عمل قلب)

شوك عفونى (در اثر عفونت شديد)

شوك تنفسى (فلج عضلات تنفسى و ...)

شوك روحى روانى (حمله غشي)

شوك عصبى (به دليل درد شديد)

شوك در اثر حساسيت (آلرژي)

علائم و نشانه هاى عمومى شوك عبارتند از:

رنگ

پريدگي، كبودى و سردى پوست، عرق فراوان، تندى تنفس همراه با تلاش زياد، تارى چشم ها، گشادى مردمك چشم ها، احساس تشنگي، تهوع و استفراغ، بى قرارى و هيجان، نبض تند و ضعيف (نخى شكل)، افت فشار خون، احساس خفقان و چنگ زدن به يقه، از دست رفتن هوشياري، بى حالى و گود رفتن چشم ها، كاهش دفع ادرار.

شوك ناشى از كاهش حجم خون:

اين شوك غالبا به دنبال خونريزى (خارجى يا داخلي) و يا خارج شدن مقادير زياد مايع از بدن (سوختگي، اسهال و استفراغ) ايجاد مى شود. علت اين شوك ناكافى بودن حجم خون در داخل عروق است.

شوك قلبي:

اين شوك به دليل اختلال در عضله قلب ثانوى به سكته قلبى يا بيمارى هاى عضله قلب و يا بيمارى هاى دريچه قلب ايجاد مى شود. سكته قلبى شايع ترين علت شوك قلبى است.

شوك عفوني :

اين شوك به دنبال ورود ميكروب هاى جدى به داخل خون و آزاد شدن سموم آنها ايجاد مى شود.

شوك تنفسي :

اين شوك در نتيجه انسداد راه هاى هوايى ثانويه به جسم خارجى يا برخى بيمارى ها و يا زخم مكنده در قفسه سينه و فلج عضلات تنفسى و ... ايجاد مى شود.

شوك عصبي :

در نتيجه وارد شدن صدمه به نخاع (مركز تنظيم كننده قطر عروق)، درد و هيجان شديد، فرد دچار گشادى عروق خونى و شوك مى شود.

شوك حساسيتي :

اين نوع شوك در اثر تماس با مواد حساسيت زا ايجاد مى شود. علائم و نشانه هاى آن عبارتند از: برافروختگي، خارش و سوزش پوست خصوصا صورت، گرفتگى گلو، كهير عمومى بدن، تورم صورت و لب ها، تنگى نفس و خس خس سينه، افت فشار خون، رنگ پريدگي، سياهى رفتن چشم ها و حالت بيهوشي.

نخستين اقدام هاى ضروري

-مصدوم را در وضعيت استراحت قرار دهيد و

از جابه جايى غيرضرورى او خوددارى كنيد.

-راه هوايى مصدوم را باز نموده و اجسام خارجى را از دهان او خارج كنيد.

-علل شوك را شناسايى كرده و برطرف نماييد.

-اكسيژن 4 تا 6 ليتر در دقيقه داده شود.

-در صورت نياز تنفس مصنوعى و ماساژ قلبى داده شود.

-لباس هاى تنگ مصدوم را آزاد كنيد.

-زير پاهاى مصدوم متكا قرار دهيد تا بالاتر از سطح قلب قرار گيرند. (به شرطى كه شكستگى و آسيب پاها وجود نداشته باشد)

-علائم حياتى (نبض، فشار خون، تنفس و درجه حرارت) را در بدو مواجه با مصدوم ثبت كرده و به صورت دوره اى هر 5 دقيقه تكرار كنيد.

-مصدوم را گرم نگهداريد.

-شكستگى ها را ثابت كنيد و در صورت درد شديد، مسكن تجويز نماييد.

-از راه خوراكى به مصدومين چيزى داده نشود، مى توانيد با پارچه خيس دهان آنان را مرطوب كنيد.

-در شكستگى جمجمه، سر مصدوم را بالاتر از سطح زمين قرار دهيد تا آسيب كمترى به مغز وارد شود.

-نواحى خونريزى دهنده را با فشار و قرار دادن گاز استريل مهار كنيد.

-در شوك قلبى بيمار را در وضعيت نشسته قرار دهيد.

-در شوك حساسيتي، از داروهاى ضد حساسيتى مثل آدرنالين و ضد هيستامين استفاده شود.

-از ورود مواد استفراغى به درون مجارى تنفسى جلوگيرى كنيد.

-مصدومين را سريعا به مراكز درمانى انتقال دهيد.

سنكوپ

سنكوپ (غش) يك حالت نيمه بيهوشى و ملايم تر از شوك است. در اين حالت فرد دچار بى خبرى كوتاه مدت از اطراف خود مى شود. علت آن نرسيدن خون كافى دركوتاه مدت به مغز است.در حالت سنكوپ دستگاه هاى قلب و ريه فعال هستند. از علل آن مى توان شوك هيجانى (ديدن مناظر وحشتناك، شنيدن اخبار ناگوار، ايستادن طولانى همراه با ازدحام جمعيت و خستگى شديد،

گرما و فقدان هواى تازه و ...)علائم و نشانه هاى آن عبارتند از: رنگ پريدگى و سردى و تعريق فراوان پوست، نبض ضعيف، تنفس سطحى و تند و گشادى مردمك چشم ها.

نخستين اقدام هاى ضروري

-مصدوم را به پشت بخوابانيد و استراحت كامل بدهيد.

-لباس هاى تنگ او را آزاد كنيد.

-اكسيژن كافى در صورت دسترسى بدهيد.

-پاهاى او را بالا ببريد.

-در صورت نياز تنفس مصنوعى و ماساژ قلب داده شود.

-از نظر احتمال ايجاد آسيب به دليل سقوط بررسى لازم به عمل آيد

مبارزه هوشمندانه با سلولهاي سرطاني

نويسنده:فرانك فراهاني جم

در دنياي غرب سرطان سينه دومين نوع سرطان منجر به مرگ در ميان زنان بوده و شيوع آن همچنان در حال گسترش است. بنابراين حتي پيشرفت ناچيز در بهبود روشهاي تشخيصي به معني تعداد بسيار زيادي از زناني است كه از اين پيشرفت بهره مند مي شوند. در حال حاضر در بسياري از كشورها سرطان ، پس از بيماري هاي قلبي عروقي به عنوان دومين عامل مرگ و مير در ميان بيماري هاي منجر به مرگ شناخته شده است. محققان بر اين عقيده اند كه تشخيص زودرس و صحيح سرطان كليد درمان موفق اين بيماري است.تصويربرداري از سرطان ها با استفاده از آنتي بادي ها براي تشخيص سلولها و توده هاي سرطاني از روشهاي بسيار جديد و هوشمند تشخيص اين بيماري در دنياست كه براي نخستين بار در ايران توسط محققان دانشگاه تربيت مدرس مورد بررسي و مطالعه قرار گرفته و با نتايج موفقيت آميزي همراه بوده است. اگرچه ماموگرافي موثرترين روش براي تشخيص سرطان سينه است ، اما براي آشكارسازي ضايعات در گروهي از بيماران كمتر قابل اطمينان است و در بعضي موارد ميزان جواب

منفي كاذب از 25 تا 45 درصد متغير است.

ديگر روشهاي تكميلي مانند سونوگرافي ، داپلررنگي ، سي تي اسكن و ام آر آي كه در تشخيص سرطان سينه مورد استفاده قرار مي گيرند نيز در تشخيص اوليه و بازگشت مجدد با محدوديت هايي مواجه هستند. همچنين با استفاده از روشهاي موجود مشكل است بتوانيم بين بازگشت مجدد و تغييرات پس از راديوتراپي ، شيمي درماني يا جراحي تمايز قائل شويم. از روشها و آزمايش هاي موجود بيشتر براي تاييد، مرحله بندي و پيگيري درمان بيماران سرطاني استفاده مي شود. توسعه سيستم هاي تصويربرداري از تومورها براساس روشهاي استاندارد پزشكي هسته اي كه مبتني بر آنتي بادي هاي اختصاصي سلولهاي سرطاني است مي تواند بسياري از محدوديت هايي را كه از نظر باليني با آنها مواجه هستيم از ميان بردارد. آمارهاي موجود حاكي از آن است كه به طور تقريبي از هر 9 زن يك نفر در طول زندگي خود به سرطان سينه مبتلا مي شود و هر ساله بين 45 تا 50 هزار نفر در اثر اين عارضه جان خود را از دست مي دهند. بعضي از مواد آنتي ژني در داخل و سطح سلولهاي سرطاني در غلظت هاي بسيار بيشتري نسبت به بافتهاي سالم و غيرسرطاني بيان مي شوند كه از اين ويژگي براي جستجوي تومورها به كمك پرتوداروها استفاده مي شود. كاربرد آنتي بادي هاي ضدتومور براي هدف گيري سلولهاي سرطاني در سيستم هاي زنده نخستين بار در سال 1953 مورد تاييد قرار گرفت.

كاربرد نشانگرهاي اختصاصي

RIS روشي است كه تصويربرداري از تومورها در بافت زنده را با استفاده از آنتي بادي

هاي نشاندار شده از طريق دوربين هاي گاماي استاندارد امكان پذير مي كند. در اين روش يك آنتي ژن مناسب انتخاب مي شود. يك آنتي بادي عليه آن تهيه شده و با يك راديو ايزوتوپ مناسب نشاندار مي شود. اين تركيب به بيمار تزريق مي شود با اين اميد كه بتواند با ويژگي بالايي به تومور متصل شود. در 25 سال گذشته پيشرفت هاي بسياري در كيفيت مطالعات RIS ايجاد شده است.

اين روش در مرحله بندي سرطان در بيماران و همچنين در تحت نظر قرار دادن بيماراني كه در معرض خطر ابتلا به سرطان يا بازگشت مجدد قرار دارند، بسيار موثر است. تاكنون تلاشهاي بسياري در زمينه پژوهش هاي مرتبط با نشانگرهاي بيولوژيك (زيستي) سرطان سينه انجام شده است. در مواردي كه در ماموگرافي به وجود يك ضايعه بدخيم مشكوك مي شويم ، اغلب بيماران براي پيگيري و ادامه درمان تحت يك ماموگرافي ديگر در يك فاصله زماني كوتاه يا بيوپسي (تكه برداري) قرار مي گيرند و حتي گاهي پزشك معالج مجبور مي شود با استفاده از عمل جراحي قسمتي از ضايعه را از بدن بيمار خارج كرده و پس از مطالعه و بررسي تصميم مناسبي را براي درمان بيمار اتخاذ كند.

اين روشها در تشخيص زود هنگام سلولهاي سرطاني از كارايي كافي برخوردار نخواهند بود و ممكن است خطرات زيادي را براي بيمار به همراه داشته باشند. بنابراين جستجوي تومورها به كمك پرتوداروها مي تواند جايگزين مناسبي براي روشهاي متداول به شمار آيد. ايده نشاندن مواد راديواكتيو روي تومورها و سلولهاي سرطاني در بدن انسان به وسيله آنتي بادي هاي ضدتومور اختصاصي براي

نخستين بار، اندكي پس از شروع فعاليت پزشكي هسته اي در اواخر دهه 1940 مورد توجه محققان قرار گرفت.

در سالهاي اوليه كاربرد RIS مشكلات زيادي به وجود آمد. بيشتر اين مشكلات به طبيعت غيرمنتظره و ويژگي هاي ناپايدار آنتي بادي هاي پلوكلونال (چند دودماني) و متغير بودن آن در سرمهاي مختلف مربوط مي شد. كشف نشانگرهاي جديد با مشخصات مناسب (آنتي ژن ها) و توسعه روشهاي جديد سبب شد تغييرات اساسي در تصويربرداري از تومورها به روش RIS ايجاد شود. در حال حاضر در اكثر مراكز پزشكي هسته اي مي توان توزيع آنتي بادي هاي مونوكلونال (تك دودماني) نشان دار شده را در محيط زنده با استفاده از دوربين هاي گاما مورد ارزيابي قرار داد.

چشم انداز

به گفته دكتر مجتبي سلوطي دانش آموخته فيزيك پزشكي دانشگاه تربيت مدرس و مجري اين طرح ، پيش بيني مسير آينده اين فناوري در تشخيص سلولهاي سرطاني بسيار مشكل است. احتمال اين كه در آينده اي نه چندان دور آنتي بادي هاي واكنش دهنده با سلولهاي سرطاني سينه ، كولون ، ريه و... در زمينه هاي كلينيكي مورد استفاده قرار گيرند چندان بعيد به نظر نمي رسد. همچنين اين آنتي بادي ها مي توانند وجود عفونت در بدن را شناسايي كرده و از فرآيندهايي كه روي قلب تاثير مي گذارند، تصويربرداري كنند.

توليد پرتوداروي هوشمند

اين طرح تحقيقاتي طي 3 مرحله انجام شده است كه در مرحله اول آنتي بادي مونوكلونال (تك دودماني) عليه سرطان سينه تهيه و نشاندار شد و سپس آزمون هاي كنترل كيفي به روش استاندارد انجام شد. در مرحله بعد در حيوان مدل سرطان ايجاد

شد و با تزريق آنتي بادي نشاندار شده به موشهاي مبتلا به تومور سينه و تصويربرداري ، چگونگي توزيع آن در بدن حيوان مورد بررسي قرار گرفت.در مرحله آخر نتايج به دست آمده در مورد تصويربرداري از سرطان سينه در موش براي تصويربرداري از سرطان سينه انسان و پيشنهاد روش تشخيصي جديد در پزشكي هسته اي به روش (RIS راديو ايمونوسينتي گرافي) براي تشخيص زودرس سرطان سينه مورد بررسي قرار گرفت .محققان در تلاش هستند حساسيت و ميزان جذب آنتي بادي هاي مونوكلونال در سلولهاي سرطاني را افزايش داده و عوارض ناشي از آن را به حداقل برسانند. اگر چه يافتن آنتي ژن هايي كه از ويژگي هاي مطلقي براي مطالعات RIS برخوردار باشند مشكل است ، اما پيشرفت هايي در زمينه تاثير روي ميزان بيان آنتي ژن هاي همراه تومورها انجام شده است.

از سال 1980 تاكنون بيش از 250 مقاله منتشر شده است كه نشان مي دهند تومورها مي توانند با حساسيت و ويژگي قابل قبولي با استفاده از آنتي بادي هاي مونوكلونال نشان دار شده و آشكارسازي شوند. گفتني است تومورهاي مخفي نيز به روش RIS با درصد قابل قبولي شناسايي مي شوند. اين روش با توجه به اندازه ضايعه از حساسيتي بين 67 تا 89 درصد برخوردار است. عدم آشكارسازي يك ضايعه مي تواند ناشي از عواملي مانند نكروزتومور، جريان خون ناچيز در ضايعه و يا عدم بيان آنتي ژن باشد. شواهد موجود نشان مي دهد كه مي توانيم به نقش RIS در مطالعات كلينيكي بيماران مبتلا به انواع مختلف سرطان ها در آينده اميدوار باشيم.

تشخيص و درمان موثر

به گفته

سلوطي ، پزشكي هسته اي در سالهاي اخير به طور گسترده در تشخيص بيماري هاي سرطاني وارد عمل شده است. تلاشهاي بسياري در زمينه پژوهش هاي اساسي و باليني مرتبط با نشانگرهاي بيولوژيك سرطان سينه انجام شده است. در گروه آنتي ژن هاي همراه تومور، آنتي ژن هايي وجود دارند كه جداسازي و تعريف آنها با استفاده از آنتي بادي هاي مونوكلونال است. آنها را از طريق فعاليت هاي بيولوژيكي شناسايي مي كنيم و به خانواده موسين ها تعلق دارند. يكي از مهمترين اين نشانگرها MUCI است كه يك نشانگر حساس و نسبتا ويژه براي ارزيابي بيماران مبتلا به سرطان است. MUCI يك گليكوپروتئين عرضي بسيار بزرگ غشائ است كه در حالتهاي سرطاني بيش از حد بيان شده و به طور ناهنجاري گليكوزيله مي شود.

به نظر مي رسد اين ماده در چسبندگي سلول نقش اساسي دارد و در حال حاضر در آشكارسازي بازگشت مجدد سرطان در فرد قبل از بروز علايم باليني و همچنين نظارت بر درمان بيماران مبتلا به سرطان سينه پيشرفته از اين نشانگر استفاده مي شود. امروزه مشخص شده است كه وجود آنتي ژن هاي كاملا اختصاصي تومورها براي يك RIS موفق ضروري نيست.

يك سيستم آنتي ژن آنتي بادي خاص مي تواند در بيماران مختلفي با همان نوع تومور استفاده شود. بنابراين مي توان گفت حتي ويژگي منحصر به فرد يك نوع سلول سرطاني نيز ضروري نخواهد بود و حتي يك نوع سيستم آنتي ژن آنتي بادي مي تواند براي انواع تومورها استفاده شود.به گفته سلوطي با استفاده از پرتو داروي اختصاصي در همان مرحله نخست و با دقت بسيار

زياد وجود توده سرطاني مشخص خواهد شد.

اين روش ، روشي هوشمند است كه به طور اختصاصي براي مبارزه با سرطان سينه طراحي نشده است. هدف از اين روش تشخيص در مراحل اوليه بيماري است كه در نتيجه مي تواند بسياري از بيماران مشكوك به سرطان سينه را از خطر مرگ نجات دهد. تصويربرداري از سرطان ها با استفاده از آنتي بادي هاي مونوكلونال (تك دودماني) از روشهاي بسيار جديد تشخيص سرطان است كه با همكاري گروههاي فيزيك پزشكي ، بيوتكنولوژي ، بيوشيمي ، ايمونولوژي و پاتولوژي دانشگاه تربيت مدرس ، گروه داروسازي هسته اي سازمان انرژي اتمي ايران و گروه علوم حيواني انستيتو پاستور روي مدل موشي مبتلا به تومور سينه از سال 83 با موفقيت اجرا شده و در حال حاضر امكان پژوهش روي سرطان سينه انسان به اين روش در حال مطالعه و بررسي است.

سلوطي در پايان خاطرنشان كرد در صورتي كه آزمايش هاي انساني با موفقيت انجام شود، با انتخاب پرتوداروي مناسب مي توان به روش هوشمند بافت سرطاني را هدف قرار داده و مورد درمان قرار داد.

تحليلي بر آخرين يافته ها درباره آلزايمر

منبع:روزنامه قدس

آلزايمر با از دست دادن حافظه كوتاه مدت، فراموش كردن نشانيها و اسمها آغاز مي شود و كم كم تا آنجا پيش مي رود كه فرد حتي راه بازگشت به خانه را فراموش مي كند.در سال 1906 ميلادي آلويس آلزايمر پزشك آلماني پس از 20 سال تحقيق توانست تعريفي علمي از اين بيماري ارائه دهد. اين بيماري براي قدرداني از يك عمر تحقيق آلويس آلزايمر،«آلزايمر» ناميده شده است. آلزايمر كه به بيماري پيري معروف است در واقع چيزي بيشتر

از يك فراموشي ساده است.بيماري آلزايمر در واقع مشكلي مغزي است. مغز ما از ميليونها سلول عصبي تشكيل شده است. هر دسته از اين سلولهاي عصبي با هم تشكيل يك بخش را مي دهند و هر بخش عهده دار يك مسؤوليت است. به عنوان مثال بخش بينايي كه در ناحيه پشت سري قرار گرفته، مسؤول بررسي اطلاعاتي است كه از چشمها آمده است. بدين ترتيب ما تشخيص مي دهيم كه چه ديده ايم.

اين سلولهاي عصبي براي بررسي و انتقال اطلاعات با يكديگر و با بخشهاي ديگر در ارتباطند. اين ارتباط به صورت جريان الكتريكي كوچكي است كه از يك سلول به سلول بعدي انتقال پيدا مي كند، اما چون اين سلول ها به يكديگر نچسبيده اند، بين آنها يك فضاي خالي كوچك وجود دارد.اين فضاي خالي كوچك توسط يك ماده شيميايي مخصوص پر مي شود كه انتقال جريان الكتريكي بين سلولها را سريعتر و آسانتر مي كند. اين ماده شيميايي مخصوص كه «سروتونين» نام دارد، توسط خود مغز ترشح مي شود.

با بالا رفتن سن و پير شدن سلولها، ترشح اين ماده شيميايي يا سروتونين كاهش مي يابد، بدين ترتيب ارتباط بين سلولي و انتقال اطلاعات دچار مشكل مي شود.اين مشكل بيشتر از همه در بخش حافظه و خاطرات، خود را نشان مي دهد. خاطره ها تركيبي اند از يادآوري ديده ها و شنيده ها و احساسات كه براي يادآوري آنها مغز به برقراري يك ارتباط پيچيده سلولي بين همه بخشها نياز دارد. به همين علت با بالا رفتن سن و كم شدن ترشح سروتونين در مغز، خاطره ها كمرنگ يا فراموش مي شوند.

در بيماري آلزايمر

ترشح سروتونين به شدت كاهش مي يابد، اما اين مسأله هميشه به علت پير شدن سلولها نيست، بلكه سكته مغزي- كه باعث از دست رفتن بخشي از سلولهاي مغز مي شود - يا شوك عاطفي پس از ازدست دادن عزيزي مي توانند خطر ابتلا به آلزايمر را افزايش دهند. بيماري آلزايمر متاسفانه درماني ندارد، اما مي توان از پيشرفت آن جلوگيري كرد.داشتن زندگيهاي فعال، شركت در برنامه هاي جمعي، گوش كردن به اخبار و از همه مهمتر ياد گرفتن يك چيز جديد مثل يك زبان جديد، مغز را فعال نگاه مي دارد. براي تقويت حافظه به داروي خارجي و گران قيمت نياز نيست.مصرف خشكبار بخصوص فندق به تقويت حافظه كمك مي كند. فندق داراي پيش ماده سروتونين است. مصرف فندق باعث افزايش ترشح اين ماده شيميايي مخصوص در مغز مي شود.تحقيقات اخير محققان دانشگاه كاليفرنياي جنوبي نشان مي دهد، بيماري آلزايمر يك بيماري ژنتيكي است. محققان اين دانشگاه با انجام آزمايش بر روي 1200 مورد دو قلو اعلام كردند كه 71 درصد از موارد ابتلا به بيماري آلزايمر به دلايل ژنتيكي صورت مي گيرد.تحقيقات محققان نشان داد، بيماري آلزايمر به دو روش بروز مي كند، اول به دلايل ژنتيكي و بعد عوامل محيطي.

تحقيقات بعدي نشان داد كه عوامل ژنتيكي از اهميت بيشتري نسبت به عوامل محيطي برخوردارند.به گفته محققان، بروز بيماري آلزايمر تا 71 درصد به دلايل ژنتيكي و 21درصد به دلايل محيطي انجام مي شود.تحقيقات قبلي نيز ثابت كرده اند كه وقوع بيماري آلزايمر تا 95درصد بعد از 60سالگي اتفاق مي افتد.علايم اين بيماري با از دست دادن قدرت حفظ اطلاعات بخصوص حافظه موقت

در دوران پيري آغاز شده و بتدريج با از دست دادن قدرت تشخيص زمان، افسردگي، از دست دادن قدرت تكلم، گوشه گيري و سرانجام مرگ بر اثر ناراحتيهاي تنفسي به پايان مي رسد. مرگ پس از 5 تا 10 سال از بروز علايم اتفاق مي افتد، اما بيماري حدود 20 سال قبل از ظهور علايم آغاز شده است. اين بيماري با از دست رفتن سيناپسهاي نورونها در برخي مناطق مغز، نكروزه شدن سلول هاي مغز در مناطق مختلف سيستم عصبي، ايجاد ساختارهاي پروتئيني كروي شكلي به نام پلاكهاي پيري (SP) در خارج نورونهاي برخي مناطق مغز و ساختارهاي پروتئيني رشته اي به نام «NFT» در جسم سلولي نورونها، مشخص مي شود.

پروتئينهاي آميلوئيدي

در بيماري آلزايمر ساختارهاي پروتئيني كروي شكلي در خارج نورونهاي برخي مناطق مغز و ساختارهاي پروتئيني رشته اي در جسم سلولي نورونها تشكيل مي شود. اين ساختارهاي پروتئيني كه به آنها اجسام آميلوئيدي گفته مي شود، بر اثر برخي تغييرات در پروتئوم سلولهاي عصبي و به هم خوردن تعادل و تغيير در ميزان و يا ساختار پروتئينهاي پرسينيلين، آپوليپوپروتئينE، سينوكلئين، و پپتيد آميلوئيدبتا ايجاد مي شود. يكي از مهمترين پروتئينهايي كه در ايجاد آلزايمر تأثير دارد، پروتئين پيش ساز آميلوئيد (APP) نام دارد، اين پروتئين در سلولهاي دستگاه عصبي بيان مي شود و در اتصال سلولها بهم، تماس سلولها و اتصال به ماتريكس خارج سلولي و اسكلت سلولي نقش دارد. پروتئين «APP » به وسيله سه نوع آنزيم پروتئوليتيك پردازش مي شود. آنزيمهاي آلفا، بتا و گاما سكرتاز، به ترتيب پروتئين «APP » را در اسيدهاي آمينه 678، 671 و 711 برش مي

دهند. با اثر آنزيمهاي گاما و بتا سكرتاز بر پروتئين «APP»، به ترتيب، پپتيدهايي به نام آميلوئيدبتا40 (داراي 40 اسيد آمينه) و آميلوئيدبتا42 (داراي 42 اسيد آمينه) ايجاد مي شوند. در حالت عادي مقدار اين قطعات در سلولها كم است و بسرعت تجزيه مي شود اما اگر در پروتئوم سلولهاي عصبي اين تعادل برهم بخورد و مقدار اين قطعات افزايش يابد، ساختارهاي پروتئيني كروي و درنتيجه آلزايمر ايجاد مي شود، در بيماران مبتلا به سندرم داون (تريزومي 21) ميزان بيان پروتئين APP افزايش مي يابد و علائمي شبيه آلزايمر مشاهده مي شود كه مي تواند به علت افزايش مقدار پپتيد آميلوئيد بتا 42 باشد؛ زيرا ژن پروتئين APP بر روي كروموزوم 21 قرار دارد.

دانشمندان توانسته اند پروتئيني به دست آورند كه به باور آنان شروع بيماري آلزايمر را سركوب مي كند.

اين يافته توسط يك گروه تحقيق بين المللي با هدايت دانشگاه تورنتو اعلام شده است.محققان پروتئيني به نام «TMP21» را كشف كرده اند كه توليد يك ماده سمي در مغز به نام بتا گ آميلوييد را سركوب مي كند. بتا آميلوييد ماده اسرارآميز و مهمي است كه باعث تخريب سلولهاي مغزي در بيماران آلزايمري مي گردد. تخريب سلولهاي مغزي بتدريج با اختلال حافظه، تغييرات رفتاري و مجموعه علايمي آشكار مي شود كه نشانگان دمانس از آنها تشكيل شده است.نكته جالب در اين تحقيق آن است كه پروتيين ياد شده فاقد تأثير منفي بر ساير فعاليتهاي سلولي است و تنها بر روي عامل مخرب بيماري آلزايمر مؤثر است.

ديد كلي

بيماري آلزايمر 2 تا 5 درصد اشخاص مسن را دربر مي گيرد و گاهي هم به اشخاص

جوانتر حمله مي كند. به نظر مي رسد كه بيماري آلزايمر در اثر فاسد شدن سلولهاي منطقه هيپوكامپ كه معمولاً مقدار زيادي استيل كولين توليد مي كنند بوجود مي آيد. سلولهاي مغزي يا نورونهايي كه آسيب ديده اند پلاكهايي جمع مي كنند و به تعداد زيادي مي ميرند. منطقه آسيب ديده مغز و استيل كولين در تشكيل خاطرات جديد وارد عمل مي شوند، به همين دليل يكي از نشانه هاي اصلي بيماري آلزايمر ناتواني در تحكيم يك يادگيري تازه (مثل يادآوري آدرس تازه) و دشواري در جهت يابي است. اما خاطرات رويدادهاي دور معمولاً كمتر آسيب مي بينند.

علت بيماري

تقريباً 10 درصد افراد بالاي 60 سال، زوال عقل دارند و حدود نيمي كه عقل دارند مبتلا به آلزايمر مي باشند. آلزايمر نوعي بيماري ناهمگن از نظر ژنتيكي است كه در تمام نژادها ديده مي شود. 5 درصد بيماران دچار بيماري خانوادگي با تظاهر زود هنگام، 15 تا 25 درصد دچار بيماري خانوادگي با تظاهر ديررس، 75 درصد مبتلا به بيماري تك گير مي باشند. 10 درصد موارد آلزايمر خانوادگي، توارث اتوزومي غالب و بقيه چند عاملي را نشان مي دهند.مهمترين يافته هاي شناختي بيماري آلزايمر، رسوب دو پروتئين رشته اي پپتيد بتاآميلوييد تاو در مغز مي باشند. پپتيد بتاآميلوييد كه از پروتئين رمز گرداني شده توسط يكي از ژنهاي مستعد كننده به بيماري آلزايمر خانوادگي بوجود مي آيد، در پلاكهاي آميلوييد يا پيري در فضاي خارج سلولي مخ مبتلايان به آلزايمر يافت مي شود. پلاكهاي آميلوييد، حاوي پروتئينهاي ديگر علاوه بر بتاآميلوييد مي باشند. از جمله آپوليپو پروتئين Eكه اين هم توسط نوعي ژن مستعد

كننده به آلزايمر (APOE) رمز گرداني مي شود. اشكال هيپر فسفريله پروتئين تاو (Tav)، كلافهاي نورو فيبريلاري را تشكيل مي دهند كه برخلاف پلاكهاي آميلوييد در داخل نورنهاي آلزايمر يافت مي شوند. تاو يك پروتئين مرتبط با ميكرو توبولهاست كه به طور وافري در نورنهاي مغز بروز مي يابد. اين پروتئين، تجمع و پايداري ميكروتوبولها را كه بر اثر فسفوريلاسيون كاهش مي يابد، تقويت مي كند. تشكيل كلافه هاي نورو فيبريلازي تاو ظاهراً يكي از علل استحاله نوروني در بيماري آلزايمر است.

علايم بيماري

در بيشتر موارد، بيماري آلزايمر در اشخاص مسن و در فاصله زماني 8 تا 20 سال به تدريج رشد مي كند. قرباني اين بيماري، ابتدا افت حافظه پيدا مي كند و اغلب گم شدن حتي در خانه خود بيمار نيز پيش مي آيد. به مرور زمان بيمار جهت يابي خود را بشدت از دست مي دهد، اشخاص و حتي اعضاي خانواده خود را نمي شناسد، هيجانهاي كودكانه نشان مي دهد و از عهده نظافت خود و لباس پوشيدن بر نمي آيد.

پيشگيري مقدم بر درمان

سالمنداني كه دچار بيماري آلزايمر يا اختلالهاي حافظه اي هستند، مي توانند عادات خود را انطباق دهند. همه ما، پير و جوان مي توانيم يك دفترچه يادداشت و يك مداد در جيب خود يا در كنار تلفن داشته باشيم و پيامهاي خود را خيلي راحت در آن بنويسيم. ما حتي مي توانيم يك تقويم به همراه داشته باشيم و رويدادهاي پيش بيني شده، حتي كارهاي روزمره را در آن بنويسيم. اشخاصي كه گرفتار افت حافظه اند، مي توانند روي روزهايي كه سپري مي شود خط بكشند. مي توانند

از داروهايي استفاده كنند كه مقدار آنها براي هر روز از هفته و ماه مشخص شده است. برقراري نظم روزانه و كمك گرفتن از وسايل كمك حافظه بسياري از سالمنداني را كه توانايي تشكيل خاطرات تازه را ندارند، از دشواريهاي حاد نجات مي دهد.

درمان

اگر يكي از اعضاي خانواده دچار اين بيماري است، حالت خصومت آنان را به خود نگيريد. محيط خانه را طوري تغيير دهيد كه فرد بيمار دچار آسيب بدني نشود.اگر مراقبت از يكي از اعضاي خانواده كه دچار اين بيماري است ، بر عهده داريد، از ديگران درخواست كمك كنيد تا بتوانيد به خود استراحت دهيد. از اينكه نياز به استراحت و فراغت داريد احساس گناه نكنيد حتي اگر بيمار از اين مسأله احساس رضايت نداشته باشد.اگر گروه حمايتي براي خانواده بيماران آلزايمر وجود دارد، به آن بپيونديد و اگر وجود ندارد به ايجاد آن اهتمام ورزيد.افراد مراقبت كننده از بيمار مي توانند برخي از مشكلات بيمار را با اجراي بعضي كارها كاهش دهند. مانند تكرار، براي بيماراني كه مشكلي در حافظه دارند شايد يادآوري مكرر كمك كننده باشد و اطمينان دهيد كه يك گفتگوي صميمانه مختصر و در عين حال قوي مي تواند بيمار مضطرب يا آشفته را آرام كند، همچنين منحرف كردن ذهن بيمار، كه قدم زدن با بيمار مي تواند در اين زمينه كمك كننده باشد.

فعاليتهاي فكري و به كاربردن قوه حافظه از بيماري آلزايمر پيشگيري مي كند

براساس يافته هاي دانشمندان دانشگاه كلويلند در اهايو افرادي كه از نظر جسمي و فكري فعالند به مراتب كمتر از ديگران در معرض بيماري خطرناك آلزايمر قرار مي گيرند. در يك

مطالعه بر روي 192 نفر بيمار و 358 نفر از افراد سالم اين نتيجه به دست آمده كه زندگي ساكت و بدون فعاليت جسمي و فكري باعث كم كاري و ناسالم ماندن مغز گرديده و در افرادي كه آمادگي مبتلاشدن به بيماري آلزايمر را دارند، بروز بيماري را سرعت مي بخشد. اين محققان عقيده دارند كه مغز هم مانند اعضاي ديگر بدن به ورزش و فعاليت نياز دارد و به كارنگرفتن آن باعث از بين رفتن قدرت تفكر مي شود. تقويت حافظه فقط با خواندن كتاب و فكركردن امكان پذير نيست، بلكه معاشرت با ديگران، مسافرت، آموختن زباني جديد، حفظ كردن شعر، آموختن موسيقي و غيره مي تواند در اين مورد مؤثر باشد. مصرف گوشت ماهيهايي مثل قزل آلا و ماهي ساردين بادارا بودن امگا 3 اسيد چرب خطر ابتلا به آلزايمر را كاهش مي دهند.

رژيم غذايي مديترانه اي از ابتلا به آلزايمر پيشگيري مي كند

يك مطالعه نشان مي دهد مصرف رژيم غذايي مديترانه اي خطر ابتلا به آلزايمر را بطور چشمگيري كاهش مي دهد. در اين تحقيق محققان رژيم غذايي و وضعيت سلامتي 2200 نفر را در مدت بيش از چهار سال بررسي كردند. طبق اين مطالعه هر چه افراد بيشتر اين نوع تغذيه را رعايت كنند كمتر احتمال دارد به آلزايمر مبتلا شوند. به گفته متخصصان آلزايمر، اين تحقيق شواهد ديگري در فوايد تغذيه سالم در پيشگيري از ابتلا به اين بيماري ارايه مي كند. عموماً از رژيم غذايي مديترانه اي به عنوان تغذيه اي سالم ياد مي شود. اين رژيم غذايي سرشار از ميوه، سبزيها و غلات، مقداري ماهي و مقدار

بسيار كمي لبنيات و گوشت است. «كليو بالارد» مدير تحقيقاتي انجمن آلزايمر انگليس گفت: اين مطالعه بزرگ شواهد ديگري در تأثير تغذيه و شيوه زندگي در كاهش خطر آلزايمر ارايه مي كند. بالارد افزود: اين مطالعه نشان مي دهد مصرف مداوم يك رژيم غذايي سالم مي تواند خطر ابتلا به آلزايمر را 40 درصد كاهش دهد، و بيانگر اهميت تغذيه سالم است. وي گفت: رژيم غذايي سالم حاوي ميوه و سبزيها تازه، كنترل مرتب فشار خون و كلسترول خون، ورزش و جلوگيري از بالا رفتن وزن همگي در كاهش خطر زوال عقل در سنين بالاتر مؤثرند.

درمان آلزايمر با هورمون درماني درمان جايگزين با هورمون تستوسترون در مردان سالمند مي تواند موجب بهبود فرم خفيف آلزايمر شود. تيمي از پژوهشگران دانشگاه كاليفرنيا بتازگي دريافته اند هورمون جنسي تستوسترون به طور مشخصي سبب بهبود كيفيت زندگي در افراد مبتلا به آلزايمر مي شود. در اين مطالعه بيماراني كه از هورمون درماني استفاده كرده بودند همگي معتقد بودند ميزان سلامت فيزيكي و روابط بين فردي آنها پس از مصرف تستوسترون تغيير چشمگيري كرده است. از آنجا كه فرآيند سالخوردگي در مردان با كاهش هورمون تستوسترون همراه است، پژوهشگران حدس مي زنند نبود اين ماده مي تواند از مهمترين دلايل بروز مشكلات دوران سالمندي باشد كه از جمله آنها مي توان به آلزايمر اشاره كرد.

سيب، دشمن آلزايمر

روشهاي بسياري پيشنهاد شده تا روند ابتلا به بيماري كاهش يابد و شايد مفيدترين و سودمندترين اين روشها، ژيم غذايي مناسب و كنترل شده براي سالمندان باشد.عامل اصلي ايجاد آلزايمر، راديكالهاي آزاد اكسيد كننده هستند كه با افزايش سن بيشتر توليد

مي شوند.اگر مي خواهيد جلو توليد آنها را بگيريد يا توليد آنها را به حداقل برسانيد روزي دو تا سه ليوان آب سيب و يا سه تا چهار عدد سيب ميل كنيد. مطمئن باشيد كه ضرر نمي كنيد.

زردچوبه، ضد آلزايمر

زردچوبه در درمان و پيشگيري از بيماري آلزايمر مؤثر است .

وقتى دچار سينوزيت مى شويم

منبع:روزنامه جوان

با شروع فصل پاييز ممكن است دچار بيمارى هاى شايع در اين فصل شويد كه عفونت سينوزيت هاى گونه و پيشانى از آن جمله اند.سينوس ها گروهى از حفره هاى پر از هوا هستند كه در اطراف چشم ها و بينى قرار گرفته اند و اين حفره ها سبب تشديد صوت در سر مى شوند.سينوزيت همراه با نشانه هايى همچون سرماخوردگى، سرفه يا گلو درد بروز مى كند و از آنجايى كه سينوس ها با مخاط بينى پوشيده مى شوند و با حلق فوقانى نيز ارتباط دارند، عفونت اين مناطق ( بينى و حلق) مى تواند به راحتى به سينوس ها منتقل شود.ترشح سبز و زرد چركى از بينى، درد بر روى گونه ها يا پيشانى، درد در هنگام حركت دادن سر و تب خفيف از نشانه هاى شايع اين بيمارى است.

دكتر على اصغر شيرزادى دبير انجمن جراحان گوش، گلو، بينى و سر و گردن ايران در اين زمينه گفت: سينوزيت در فصول مختلف گرم و سرد سال رخ مى دهد كه به دو صورت حاد و مزمن بروز مى كند. سينوزيت حاد به دنبال سرماخوردگى در فصول سرد و در فصل هاى گرم پس از بيرون آمدن از آب استخر بروز مى كند. اين بيمارى به صورت درد در سر

و صورت، تب، گرفتگى بينى، ترشحات چركى از بينى و علايم عمومى سرماخوردگى ظاهر مى شود.وى از مادران و پدران خواست كه اگر كودك مبتلا به سرماخوردگى، سرفه يا گلودرد شد به تغيير رنگ ترشحات بينى وى توجه كنند و بينى كودك را از نظر وجود جسم خارجى در آن كنترل كنند زيرا در صورت وجود جسم خارجى در بينى ممكن است ترشحات به صورت بدبو و خونى شوند كه در آن صورت بايد به پزشك مراجعه كرد.در غير اين صورت براى رفع گرفتگى بينى مى توان از بخور آب جوش استفاده و اگر كودك از سردرد يا تب شاكى است مى توان از شربت هاى استامينوفن استفاده كرد.

توصيه اين پزشك براى رفع نشانه هاى سينوزيت استفاه از بخور آب گرم است.

جنون گاوي

منبع:روزنامه قدس

اولين بار در اوايل دهه 1980 ميلادي عوامل بيماريزايي كشف شدند كه قادر به تكثير، انتقال و عفونت زايي بودند، ولي از قطعات پروتئيني ناقص فاقد اسيدنوكلئيك تشكيل مي شدند. اين عوامل را كه حتي از ويروسها ناچيزترند، «پرايون» (Prion) ناميدند.

پرايون ها بيشتر موجب انواعي از بيماريهاي عصبي مزمن تحليلي در انسان مي شوند. در سال 1986 بيماري عفوني جديدي در تعدادي از گاوهاي شيرده انگلستان ديده شد كه از پودر گوشت و استخوان گوسفندان مبتلا به بيماري اسكراپي تغذيه كرده بودند؛ سپس در سال 1996 شواهدي از انتقال اين بيماري به انسان مشاهده شد، بدين ترتيب اين بيماري «جنون گاوي » نام گرفت . شايان ذكر است كه بر ضد پرايونها در بدن پاسخ ايمني مصونيت زا ايجاد نمي شود، بنابراين تشخيص آلودگي يا بيماري با بررسي پادتنها غيرممكن است

. تنها راه شناسايي عامل بيماري در بافت آسيب ديده مي باشد. بنابراين گر چه بهترين راه تشخيص بيماريهاي پريوني علايم باليني مي باشد ولي براي تشخيص قطعي بايد بافت يا مايع مغزي نخاعي مورد آزمايشهاي پيشرفته اي قرار گيرد.

پرايونها بر خلاف ديگر عوامل بيماري زا ويژگيهاي منحصر به فردي دارند؛ درمقابل اشعه ماوراي بنفش ، فرمالين ، يخ زدنهاي مكرر، حرارت مرطوب 100 درجه به مدت 48 ساعت و حرارت خشك 160 درجه به مدت 24 ساعت مقاومت دارند. بنابراين پيشگيري از اين بيماريها با ديگرعوامل ميكروبي متفاوت و از اهميت خاصي برخوردار است .علايم جنون گاوي در دام، شامل تغيير در رفتار طبيعي ، گامهاي غيرطبيعي ، علايم فلجي ، حساسيت به صدا و لامسه است . دوره نهفتگي بيماري در دام 3 تا 6 سال است ، بنابراين علايم در گاوهاي بالغ ديده مي شود. طول دوره بيماري در دام چندهفته تا چند ماه است كه در نهايت منجر به مرگ حيوان مي شود!

دوره نهفتگي بيماري در انسان نيز بسيار طولاني و بيش از 5 سال است . علايم بيماري شامل فراموشي ، لكنت زبان ، اختلال حافظه ، عدم تعادل ، فلج و بي اختياري است كه در نهايت با مرگ خاتمه مي يابد. بيشترين ضايعه در سلولهاي عصبي رخ مي دهد كه به حفره حفره شدن و اسفنجي شدن بافت مغز و نخاع منجر مي شود.در حال حاضر براي اين بيماري درمان مؤثري وجود ندارد و بدون بهبود درهمه موارد كشنده است ، لذا بايد به امر پيشگيري و رعايت اصول بهداشتي بيش از ديگر بيماريها همت گماشت . به

لحاظ مقاومت نسبت به حرارت با پخت معمول غذا عامل بيماري از بين نمي رود. مهمترين روش از بين بردن پرايونها استفاده از «اتوكلاو» با حرارت 132 درجه سانتيگراد و فشار 27 پوند به مدت يك ساعت مي باشد. سفيدكننده هاي خانگي (مانند وايتكس ) نيز تا حدودي مي تواند اين عوامل را غيرفعال كند.

چگونگي انتقال بيماري

مهمترين راه انتقال بيماري به گاوها تغذيه آنها با پودر گوشت و استخوان گوسفندان مبتلا به بيماري اسكرپي بوده است . عامل بيماري در مغز و نخاع و ريشه هاي عصبي ، غدد لنفاوي ، چشم ، قسمت انتهايي روده كوچك ، مغز استخوان و طحال بيشترين تراكم را دارد و به نظر مي رسد راه انتقال بيماري به انسان نيز مصرف چنين قسمتهايي از دام آلوده مي باشد، بنابراين براي پيشگيري از انتقال بيماري به انسان توصيه مي شود كه اگر دامي مبتلا به جنون گاوي باشد بايد حيوان ذبح شود و لاشه اش سوزانده يا منهدم گردد.

اما اگر در منطقه اي آلودگي ديده شود، ولي دام ذبح شده سالم باشد بايد به عنوان احتياط مغز، نخاع ، بافتهاي لنفاوي ، چشم و احشاي آن از زنجيره غذايي انسان حذف شود. خوشبختانه تاكنون هيچ گونه آلودگي دامي يا انساني در كشور ما مشاهده و ثابت نشده و در گوشت قرمز نيز عامل بيماري ديده نشده است ، اما به عنوان احتياط اگر حيوان مبتلا به جنون گاوي باشد حتي شير و گوشتش نبايد مصرف شود، ولي در صورت سلامت ظاهري دام مي توان از گوشت يا شير آن استفاده كرد.

بنابراين گوشت چرخ كرده ، همبرگر، سوسيس و

تمامي محصولاتي كه از امعاء و احشاي حيوانات مشكوك تهيه مي شوند، (مناطق مشكوك به آلودگي ) مطمئن نيستند.

سل ، قابل درمان و پيشگيري است

نويسنده:فرانك فراهاني جم

همه ما به طور متوسط 20 هزار ليتر هوا در طول يك روز تنفس مي كنيم و حق مسلم هر فرد است كه در هواي پاكيزه تنفس كند. اما ميليون ها تن گاز و ذرات آلاينده اي كه هرساله در نتيجه احتراق ناقص سوخت هاي فسيلي وارد هوا مي شوند، اين حق طبيعي را از افراد سلب مي كند.آلاينده هاي هوا را نمي توان ديد اما براي سلامت انسان بسيار زيان آور هستند.حساسيت افراد نسبت به آلودگي هوا متفاوت است. افراد مبتلا به بيماري هاي ريوي و سالمنداني كه از بيماري هاي قلبي و ريوي رنج مي برند، بيش از ديگران تحت تاثير آلاينده ها هستند. بيماري هاي ريوي اعم از آسم كه بر اثر آلرژي ايجاد مي شود و همچنين بيماري سل و ديگر بيماري هايي كه به مسدود شدن راههاي تنفسي و ايجاد اختلال در تبادلات اكسيژن و دي اكسيدكربن منتهي مي شوند، بيماري هاي خطرناكي هستند كه آلودگي هوا، كم تحركي ، تغذيه ناسالم و استعمال دخانيات زمينه مناسبي را براي ابتلا به آنها ايجاد مي كنند. بيماري سل قرن ها به عنوان يك بيماري عفوني مزمن موجب ترس و نگراني جوامع بشري بوده است و هنوز هم شايع ترين عامل عفوني است كه سبب مرگ بسياري از انسان ها مي شود. اين درحالي است كه سال 1993 سازمان جهاني بهداشت ، سل را به عنوان يك فوريت جهاني اعلام كرد. در هر ثانيه يك نفر به باسيل

سل آلوده شده و هر 4ثانيه يك نفر به بيماري سل مبتلا مي شود. حدود يك سوم جمعيت جهان آلوده به باكتري مايكوباكتريوم توبركلوزيس هستند و سالانه 10ميليون مورد جديد بيماري سل از سراسر دنيا گزارش مي شود. بيماري سل داراي مرتبه هفتم در فهرست جهاني بيماري هاست و پيش بيني مي شود تا سال 2020 همچنان جايگاه كنوني خود را حفظ كند. مرگ و مير ناشي از سل در كشورهاي در حال توسعه 25درصد موارد مرگهاي قابل پيشگيري را تشكيل مي دهد. علي رغم پيشرفت هايي كه در جلوگيري از ابتلا به بيماري سل ديده مي شود، در حال حاضر جهان در برابر اين بيماري نسبت به سالهاي اواسط دهه 50 در وضعيت خطرناك تري قرار دارد. هدف كلي برنامه كنترل سل ، كاهش هرچه سريع تر شيوع سل در جامعه است ، طوري كه اين بيماري به عنوان مشكل بهداشتي جامعه مطرح نباشد و در نتيجه دستيابي به اهداف نهايي يعني كاهش ميزان بروز مرگ و مير ناشي از بيماري در نهايت امكان پذير شود. به همين دليل بايد برنامه هاي ملي سل از طريق اجراي درمان كوتاه مدت تقويت شود و سيستم مديريت درماني در كشورهاي مختلف بهبود يابد. فقر در جمعيت هاي مختلف نه تنها در كشورهاي در حال رشد، بلكه حتي در گروههاي خاصي از كشورهاي پيشرفته سكونت دارند و همچنين تغييرات جمعيتي مانند افزايش جمعيت جهان ، تغييرات هرم سني جمعيت و بخصوص مهاجرت ها و جابه جايي هاي وسيع جمعيت در جهان از علل اصلي افزايش وسعت جهاني بيماري سل به شمار مي آيند. اين در حالي است

كه پوشش بهداشتي نامناسب در كشورهاي فقير و گروههاي آسيب پذير جامعه در كشورهاي مختلف و همزماني سل و اپيدمي بيماري ايدز در برخي كشورها بويژه كشورهاي آسيايي و آفريقايي زمينه مناسبي را براي توسعه بيماري سل فراهم مي كند. در نتيجه به علت كنترل ناموفق يا فقدان برنامه كنترل سل كه موجب عدم موفقيت در بيماريابي ، پيشگيري و كاهش ميزان بهبود مي شود در مبارزه با بيماري سل با مشكلات و موانع بسيار زيادي مواجه خواهيم شد.

زنگ خطري جدي

سومين كنگره بين المللي بيماري هاي ريوي ، مراقبت هاي ويژه و سل مهرماه سال جاري توسط پژوهشكده سل و بيماري هاي ريوي و با همكاري انجمن ريه اروپا در سازمان ايراني مجامع بين المللي برگزار شد. دكتر كامران باقري لنكراني ، وزير بهداشت ، درمان و آموزش پزشكي در مراسم افتتاحيه اين كنگره با تشريح وضعيت سل در ايران و جهان ، به شيوع ناهمگون بيماري سل در كشورهاي دنيا اشاره كرد و افزود: در برخي كشورهاي آفريقايي با افزايش شيوع ايدز، بيماري سل نيز رشد فزاينده اي داشته است.به گفته لنكراني سل بيماري است كه صددرصد قابل درمان و پيشگيري است و آنچه اهميت آن را افزايش مي دهد، همزماني ابتلا به بيماري عفوني سل و ايدز است.در مراحل نهايي آلودگي به ويروس اچ.آي.وي (ايدز) سيستم ايمني بدن بيمار تضعيف شده و فرد مستعد ابتلا به انواع عفونت ها از جمله سل مي شود. همراهي اين دو بيماري يكي از مهمترين علل مرگ در كشورهاي آفريقايي است و رعايت نكردن اصول درماني در مدت زمان تعيين شده و همچنين مداوم نبودن درمان

از علل اصلي بروز سل مقاوم به درمان به شمار مي آيد. همه كشورهاي دنيا متعهد به ريشه كني سل تا سال 2050 هستند و اين در حالي است كه همچنان بيماري سل در كشورهاي توسعه يافته بار سنگيني را به دوش مسوولان تحميل مي كند.

باز هم يك باكتري مزاحم !

سل يك بيماري عفوني قابل انتقال است كه عامل ايجادكننده آن ، باكتري مايكوباكتريوم توبركلوزيس است. نام ديگر اين باكتري ، باسيل كخ است زيرا در سال 1882 ميلادي توسط پروفسور رابرت كخ دانشمند آلماني كشف شد. سازمان جهاني بهداشت اين بيماري را يك فوريت جهاني اعلام كرده است ؛ چراكه پيدايش و انتشار باسيل هاي مقاوم به دارو، مجددا خطر ابتلا به بيماري سل و تبديل اين بيماري به يك بيماري غيرقابل علاج مطرح خواهد شد.راه اصلي ابتلا به اين بيماري استنشاق ترشحات يا غبار آلوده به باسيل سل است كه معمولا ناشي از تماس با بيماران درمان نشده است. بيماري از طريق صحبت ، سرفه و عطسه به ديگران منتقل مي شود.اين باكتري مي تواند تمام اعضاي بدن را گرفتار كند اما به ريه ها بيش از ديگر بخشهاي بدن آسيب مي رساند. باكتري سل پس از ورود به ريه ها در آنجا تكثير مي يابد و پس از تحريك سيستم ايمني بدن در همان محل به صورت نهفته باقي مي ماند.

در صورت ايجاد شرايط مساعد، ممكن است سل ريوي در بيمار بروز پيدا كند. گاهي باكتري پس از تكثير در ريه ها از طريق خون به ساير اعضاي بدن منتقل شده و در آن عضو ايجاد سل مي كند. مشكلات ناشي

از صنعتي شدن و پير شدن جمعيت بار بيماري هاي ريوي در كشور را در 10 سال اخير افزايش داده است.اگر چه بيماري سل در بين علل مختلف مرگ و مير رتبه بالايي دارد، اما هم قابل پيشگيري است و هم در صورت اتمام دوره درمان قابل درمان است.در ايران بار بيماري سل در مجموعه بيماري هاي كشور در رده هجدهم قرار دارد كه بار بالايي محسوب نمي شود اما عامل خطر بالقوه اي است كه نبايد از آن غفلت كرد. در كشور ما 5درصد بيماران شناسايي شده مبتلا به سل مقاوم هستند كه هشدار و زنگ خطر جديدي است.وزير بهداشت در پايان يادآور شد علي رغم موفقيت هايي كه در درمان سل وجود دارد ، كمبود تحقيقات در زمينه سل و بيماري هاي ريوي يكي از نقاط ضعف عمده كشور در مبارزه با اين بيماري است كه بايد مورد توجه محققان كشور قرار گيرد.

ايجاد و تداوم همكاري هاي علمي

يكي از ويژگي هاي دو سالانه بيماري هاي ريوي ، همكاري و شركت مستقيم انجمن ريه اروپاست. از اهداف طولاني مدت برگزاري اين همايش ايجاد و ادامه همكاري ها در زمينه بررسي وضيعت اپيدمي بيماري سل در كشورها، تشخيص و درمان بيماري هاي ريوي مانند سل و سرطان ريه است.به گفته دكتر سعيد فلاح تفتي ، متخصص بيماري هاي داخلي و دبير اجرايي كنگره سوم ، اين كنگره با هدف هم انديشي و تبادل اطلاعات علمي با همكاري 31 كشور جهان تشكيل شد. افزايش سطح سلامت افرادي كه در معرض خطر بيماري هاي شايع ريوي مانند برونشيت مزمن و آسم و همچنين سرطان ريه و

سل قرار دارند، از مهمترين اهداف برگزاري همايش هاي علمي با موضوع بيماري هاي ريوي است.معرفي دستاوردهاي نوين كشور مانند انجام اعمال جراحي خاص روي تراشه (ناي)، پيوند ريه و همچنين به كارگيري روشهاي غيرتهاجمي در مراقبت هاي ويژه از بيماران مبتلا به بيماري هاي ريوي زمينه مناسبي را براي ايجاد همكاري هاي ملي ، منطقه اي و بين المللي فراهم مي كند.

بررسي هاي انجام شده حاكي از آن است كه يك سوم جمعيت جهان آلوده به ميكروب سل هستند و عواملي مانند سوءتغذيه ، بيماري هاي مزمن ، نقص در سيستم ايمني بدن و فقر ، منجر به بروز اين بيماري در افراد مي شود. بهترين راه پيشگيري از سل درمان سريع اين بيماري در افراد مستعد ابتلا به بيماري است ، زيرا ميكروب عامل بيماري تنها زماني منجر به بروز بيماري خواهد شد كه عوامل زمينه ساز بيماري مانند سوئتغذيه و نقص در عملكرد سيستم ايمني بدن وجود داشته باشد. موضوع مراقبت هاي ويژه از بيماران مبتلا به بيماري ريوي و سل پس از پايان دوره درمان نيز بسيار حائز اهميت است.

يكي از مهمترين اين مراقبت ها بازتواني ريوي است كه روشي مبتني بر شواهد، چند تخصصي و جامع براي كمك به بيماران مبتلا به بيماري هاي مزمن تنفسي است كه اغلب فعاليت هاي روزمره زندگي آنها كاهش يافته است كه در كنار درمان هاي اختصاصي مورد استفاده براي هر بيمار ، با هدف كاهش علائم ، بهينه سازي وضعيت كاركردي و افزايش مشاركت و كاهش هزينه هاي مراقبت هاي ويژه طراحي شده است.اين برنامه ها شامل ارزيابي بيماران ، تمرين هاي ورزشي

، آموزش ، مداخلات تغذيه اي و حمايت هاي رواني اجتماعي است.پروفسور لئوناردو فابري رئيس انجمن ريه اروپا در مراسم افتتاحيه اين كنگره از همكاري ايجاد شده بين ايران و اروپا احساس خوشحالي كرد و آمادگي انجمن براي ادامه همكاري در اين زمينه را اعلام كرد.براساس تحقيقات انجام شده ، ازن كه يكي از عوامل اصلي آلودگي هوا محسوب مي شود ، واكنش هاي اوليه ايمني در ريه ها را متوقف مي كند و ريه را در برابر باكتري ها و ديگر مهاجمان خارجي آسيب پذيرتر مي سازد بنابراين ، افزايش آلاينده ازن منجر به افزايش تعداد بيماران قلبي ، عروقي و ريوي خواهد شد. سيستم ايمني ذاتي ، نخستين بخش دفاعي بدن در مقابل مهاجمان خارجي است ، بنابراين استنشاق اندكي از آلاينده ها سبب واكنش ايمني ذاتي در بدن مي شود كه از ريه ها محافظت مي كند و عوارضي را دربر نخواهد داشت اما بررسي ها نشان مي دهد كه گازهاي آلاينده اي كه در هواي اطراف ما وجود دارند در نتيجه واكنش شديد سيستم ايمني ذاتي ، در سيستم ايمني اصلي بدن اختلال ايجاد مي كنند و ريه را نسبت به مهاجمن ديگر مانند باكتري هاي مولد بيماري هاي ريوي همچون سل آسيب پذيرتر مي سازند.از سوي ديگر، گروهي از محققان نيز دريافته اند كه مكمل هاي غذايي مي توانند فعاليت ريه را در بدن بهبود بخشند. براي مثال مصرف ويتامين D نقشي اساسي در بهبود عملكرد ريه ها و حفظ سلامت آنها دارد.در افرادي كه سطح ويتامين D در خون نسبت به ساير افراد بيشتر بوده است ، خطر ابتلا

به بيماري هاي ريوي كمتر است و اين تفاوت از تفاوت بين افراد سيگاري و غيرسيگاري ها نيز محسوس تر بوده است بنابراين مي توان گفت انتخاب برنامه غذايي مناسب مي تواند احتمال ابتلا به بسياري از بيماري هاي ريوي و سل را در افراد كاهش دهد.

روشهاي مراقبت آنفلوانزاي پرندگان در انسان

نويسنده:دكتر سعادت خواه

مكاتبات معاونت سلامت و مركز مديريت بيماري هاي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي

مقدمه:

بيماري آنفلونزاي پرندگان نوعي از آنفلونزاي A مي باشد كه در جمعيت حيوانات بخصوص ماكيان (بيماري در ساير حيوانات نظير خوك ، سگ ، گربه و ... نيز ديده شده است) ايجاد مي گردد و مي تواند در انسان نيز موجب ايجاد نوع حاد با مرگ و مير بالا شود . سويه H5N1 كه توانايي ايجاد فرم حاد بيماري را در انسان دارد اخيرا در جمهوري روسيه و قزاقستان در بين پرندگان شيوع يافته بطوري كه تاكنون 120 هزار قطعه ماكيان در روسيه و 9 هزار قطعه ماكيان در قزاقستان تلف يا معدوم شده است (تاكنون 150 ميليون قطعه طيور در آسياي جنوب شرقي بعلت ابتلا به اين نوع سويه ويروس معدوم يا تلف شده است ). پرندگان مهاجر از جمله غاز و اردك منبع طبيعي مي باشند و بعلت مهاجرت اين پرندگان از جمهوري هاي ياد شده كشور ما نيز در خطر بروز موارد بيماري در بين پرندگان اهلي و وحشي بومي و به تبع آن افراد انساني مي باشد. هر چند انتقال ويروس از پرنده به انسان به آساني صورت نمي گيرد و موارد انساني گزارش شده نيز بيشتر در ارتباط با تماس مستقيم با پرندگان آلوده يا تلف شده بوده است ليكن در

صورت موتاسيون و فراهم شدن شرايط انتقال ويروس به انسان و همچنين كسب توانايي انتقال ويروس از انسان به انسان ديگر (هنوز تأييد نشده است) مي تواند منجر به يك پاندمي آنفلوانزا گردد. طيور در معرض خطر ابتلا جوجه ها، بوقلمون، اردك و غاز مي باشند و انواع بومي اين پرندگان به دليل احتمال تماس با انواع پرندگان مهاجر بيشتر امكان بروز بيماري را داشته و مي توانند بعنوان منبع بيماري مطرح باشند.

در ايران هنوز اين سويه ويروس بعنوان عامل بيماري زا در انسان و يا جمعيت حيوانات ثبت و گزارش نشده است ولي افرادي كه با طيور سر و كار دارند (كاركنان مرغداري ها، پرسنل دامپزشكي، پرسنل محيط زيست و...) و يا از مناطقي كه بيماري اندميك مي باشد مراجعت كرده اند در معرض خطر بوده و بايستي تحت مراقبت قرار گيرند.

موارد زير در معرض خطر بيماري مي باشند:

وجود علائم باليني بيماري تنفسي حاد كه علتي براي آن مشخص نشود.

مرگ بدليل بيماري تنفسي حاد كه نتوان علتي براي آن مشخص نمود.

تماس هاي شغلي شامل: كارگران مزارع ماكيان اهلي (مرغداري ها، پرورش اردك، بوقلمون و شتر مرغ) و خوك، افرادي كه در حمل طيور زنده و يا معدوم شده فعاليت دارند و افرادي كه در مغازه هاي فروش حيوانات زنده كار مي كنند.

آشپزها و مشاغل مشابه كه با ماكيان اهلي زنده يا اخيراً كشته شده سر و كار دارند.

فروشندگان پرنده هاي دست آموز.

دامپزشكان شاغل در صنعت طيور.

افرادي كه در آزمايشگاههايي كه نمونه ها براي ويروس آنفلونزاي A/H5 وA/H7 بررسي مي شوند ، فعاليت دارند .

كاركنان مراقبت هاي بهداشتي

افراد ساكن در مناطقي كه مرگ ماكيان خانگي و پرندگان وحشي بيش از حد مورد انتظار اتفاق افتاده است.

سابقه مسافرت 7 روز قبل

از شروع علائم به كشور يا منطقه اي كه طغيان آنفلونزايA(H5N1) در جمعيت حيواني گزارش شده است (ويتنام، چين، لائوس، تايلند، كمبوجيه، اندونزي، كره، ژاپن، پاكستان، روسيه و قزاقستان) به همراه حداقل يكي از موارد زير:

تماس (كمتر از يك متر) با ماكيان زنده يا مرده، پرندگان وحشي يا خوك در هر جايي از كشورهاي فوق.

مراجعه به محلي كه ماكيان اهلي يا خوك مبتلا (تأييد شده) در 6 هفته قبل وجود داشته اند.

تماس (لمس كردن يا فاصله شنيدن صحبت معمولي) با يك مورد انساني تأييد شده آلوده به آنفلوانزاي A/H5

تماس (لمس كردن يا فاصله شنيدن صحبت معمولي) با يك شخص مبتلا به بيماري حاد تنفسي با علت نامعلوم كه بعداً منجر به مرگ وي شده است.

اطلاعات مورد نياز:

نظر به اهميت راه انتقال بيماري اطلاعات اوليه در مورد سابقه تماس جهت اقدامات بعدي بسيار با اهميت است و اطلاعات زير در موارد تشخيص داده شده مورد نياز مي باشد:

- زمان شروع علائم بيماري

- سابقه تماس با ماكيان

- وجود مرگ و مير بيش از حد انتظار در ماكيان منطقه

- شغل

- سابقه تماس با موارد تأييد شده انساني

- سابقه تماس با افرادي كه بدليل ابتلا به بيماري حاد تنفسي بدون علت مشخصي فوت كرده اند

تعاريف موارد مبتلا به آنفلونزاي A/H5 و A/H7

تعريف مورد مشكوك مبتلا به آنفلونزاي A/H5 و A/H7

هر بيمار تب دار (درجه حرارت بيشتر از 38 درجه سانتي گراد ) به همراه حداقل يكي از علائم سرفه ، گلودرد ، تنگي نفس ، و كونژونكتيويت

به همراه حداقل يك از يافته هاي زير :

1) سابقه تماس در 7 روز قبل از شروع علائم با پرندگان بخصوص مرغ

كه بدليل يك بيماري مرده باشد .

2)وجود سابقه تماس در طي 7 روز قبل از شروع علائم با يك مورد تاييد شده آنفلونزاي A/H5 و A/H7 كه در مرحله واگير داري بيماري بوده است (يك روز قبل از شروع علائم تا 7 روز بعد از شروع علائم) .

3) سابقه تماس در طي هفت روز قبل از شروع علائم با سطوح و محيط آلوده به عامل آنفلونزاي پرندگان

4) در طي هفت روز قبل از شروع علائم سابقه كار در آزمايشگاهي كه نمونه هاي انساني يا حيواني مشكوك به آلودگي آنفلونزاي پرندگان بسيار بيماري زا (HPAI ) داشته اند .

5) وجود يك تست آزمايشگاهي مثبت آنفلونزاي A كه نتواند نوع ويروس را مشخص كند .

II مرگ بدليل بيماري حاد تنفسي با علت نامشخص و حداقل يكي از موارد زير :

1) اقامت در مناطقي كه موارد مشكوك يا تأييد شده آلودگي با آنفلوانزاي بسيار بيماري زا (HPAI) گزارش شده است.

2) وجود سابقه تماس در طي 7 روز قبل از شروع علائم با يك مورد تأييد شده انساني آنفلوانزاي A/H5 كه در مرحله واگيرداري بيماري بوده است.

تعريف مورد احتمالي مبتلا به آنفلونزاي A/H5 و A/H7 :

هر بيمار مشكوك به همراه شواهد آزمايشگاهي محدود براي آنفلونزاي A/H5 وA/H7 (جداسازي آنتي بادي اختصاصي H5 يا H7 در يك نمونه سرم )

تعريف مورد قطعي مبتلا به آنفلونزاي A/H5 و A/H7 :

مورد مشكوك يا محتمل به همراه حداقل يكي از آزمايش هاي زير:

1) نتيجه كشت مثبت براي آنفلونزاي A/H5 و A/H7

2) PCR مثبت براي آنفلونزاي A/H5 و A/H7

3) روش IFA با بكار بردن موكلونال آنتي بادي آنفلونزاي A/H5 و A/H7 مثبت

4)چهار برابر افزايش تيتر آنتي

بادي اختصاصي آنفلونزاي A/H5 و A/H7 در دو نمونه سرم

پيگيري موارد مشكوك انساني:

موارد مشكوك انساني بايستي طبق ليست خطي از شهرستان به دانشگاه و از دانشگاه به مركز مديريت بيماري ها گزارش گردند و فرم بررسي اپيدميولوژيك تكميل و پس از بهبودي يا فوت ارسال گردد.

موارد مشكوك بايستي تا 24 ساعت پس از قطع تب در بيمارستان تحت نظر قرار گيرند ، يا در صورتي كه علت ديگري براي بيماري تشخيص داده شده زودتر مرخص گردند .

اقدامات پيشگيري از انتقال تنفسي و بهداشت دست ها (شست و شوي دست ها با آب و صابون به مدت 15 تا 20 ثانيه )براي كاهش خطر انتقال ويروس بسيار با اهميت است .

ارزيابي موارد مشكوك:

يك نمونه از مجراي تنفسي براي موارد مشكوك گرفته شود (براي مثال سواپ نازوفارنكس ) ، نمونه بايد براي آنفلونزاي A به روش RT-PCR بررسي شود و در صورت مثبت بودن براي H1 وH3 با همين روش بررسي شود .

دو نمونه سرم مرحله حاد (هفته اول شروع بيماري) و مرحله نقاهت (بعد از سه هفته از شروع بيماري) جهت بررسي آنتي بادي آنفلوانزاي پرندگان تهيه شود.

اقدامات لازم در هنگام بروز آنفلوانزاي پرندگان در مرغداري ها براي افراد در معرض خطر

پس از تاييد اولين مورد آلودگي ماكيان به A/H5 در صورت بروز مورد مشكوك به آنفلونزا در مرغداري بر اساس گزارش اداره كل دامپزشكي استان ، داروي ضد ويروس Oseltamivir به ميزان 75 ميليگرم روزانه و در صورت نبود اين دارو داروي آمانتادين به ميزان 200 ميليگرم روزانه براي كاركنان مرغداري و افراد شاغل در آن شروع مي گردد تا نتايج آزمايشگاهي نشان دهد كه علت بروز آنفلونزاي

H5 نمي باشد كه پس از اعلام علل ديگر دارو قطع مي گردد و در صورت تاييد وجود H5 دارو حداقل براي 7 روز يا زماني كه افراد در تماس ماكيان عفوني در مرغداري مزبور و مرغداري هاي با شعاع يك كيلومتر يا سطوح و محيط آلوده هستند ، تجويز مي گردد .

در صورت تأييد وجود H5 در اولين فرصت نسبت به واكسيناسيون اين افراد و شاغلين در مرغداري هاي تا شعاع پنج كيلومتري بر عليه آنفلوانزاي انساني نيز اقدام مي گردد. همچنين استفاده از وسايل ايمني شامل: دستكش يك بار مصرف، روپوش يا لباس مناسب آستين بلند، چكمه يا روكفشي يك بار مصرف ، عينك براي محافظت غشاء مخاطي چشم ، كلاه ، ماسك هاي يك بار مصرف N-100 يا N-99 يا N-95 كه براي عوامل خطرناك ديگر محيطي (براي مثال ذرات معلق يا گرد و غبار) توصيه شده است .

پس از هر بار استفاده همه وسايل بايد بطور مناسب معدوم گردند . شتشوي دست ها با آب و صابون براي 15 تا 20 ثانيه پس از در آوردن وسايل ايمني يا هر گونه تماس مشكوك الزامي است . استفاده از وسايل و انجام اقدامات فوق با نظر دامپزشكي استان و واحد بهداشت محيط براي همه افرادي كه در مرغداري مشكوك كار مي كنند و در معدوم كردن مرغ هاي مشكوك مشاركت دارند الزامي است و معدوم كردن آنها لازم است .

براي ضد عفوني كردن وسايل آلوده به خون و مايعات بدن بيماران مشكوك ، هيپوكلريد سديم 1% و براي ضدعفوني كردن سطوح فلزي صاف كه مواد سفيد كننده نمي توان استفاده كردبراي مثال روي

ميز ، از الكل 70% استفاده مي شود .

توصيه به مسافران

منعي براي مسافرت افرا به مناطقي كه آلودگي A/H5 و A/H7 ثابت شده است وجود ندارد . هيچگونه شواهدي كه نشان دهد بيماري از انسان به انسان منتقل مي شود وجود ندارد و افراد محدودي كه مبتلا شده اند تماس مستقيم با پرندگان بيمار داشته اند .

به افرادي كه قصد مسافرت به كشورهايي كه طغيان بيماري گزارش شده است دارند موارد زير توصيه مي شود:

از مراجعه به مراكز پرورش ماكيان و مراكز فروش حيوانات زنده و هر مكاني كه احتمال آلودگي با مدفوع ماكيان يا ساير حيوانات وجود دارد خودداري كنند.

همانند ساير بيماري هاي عفوني يكي از مهمترين و مؤثرترين اقدامات پيشگيري رعايت مكرر بهداشت دست ها مي باشد.

ويروس هاي آنفلوانزا بوسيله گرما از بين مي روند بنابراين غذاهاي بدست آمده از ماكيان شامل تخم مرغ بايستي كاملاً پخته شوند.

پس از مراجعت چنانچه تا 7 روز دچار تب و علائم تنفسي شدند به مركز بهداشت مراجعه نمايند و سابقه مسافرت خود را اعلام نمايند. منبع:دستورالعمل كشوري مراقبت آنفلوانزاي پرندگان در انسان

آنچه راجع به بيماري ام اس يا اسكلروز چندگانه(M.S)ب

بيماري ام.اس يا اسكلروز چندگانه يك اختلال مادام العمر در سيستم ايمني خودكار بدن است كه مي تواند منجر به فلج شديد شود.

اختلال سيستم ايمني خودكار وضعيتي است كه در آن بدن آنتي باديهايي را توليد مي كند كه به بافت هاي خودش حمله مي كنند.

در بدن افراد مبتلا به اين بيماري آنتي باديهايي توليد مي شود كه به ماده سفيد مغز و نخاع حمله ور مي شوند.

در بيماري ام.اس ميلين يا پوشش رشته هاي عصبي در مغز و نخاع ملتهب مي شود. اين التهاب باعث آسيب ميلين شده و سيگنال هاي عصبي نمي توانند در طول رشته هاي عصبي حركت كنند.

علايم

اين بيماري متفاوت است و بستگي به اين دارد كه كدام بخش از اعصاب آسيب ببينند.

علايم اوليه اين بيماري بسيار خفيف بوده و عبارتند از: سرگيجه و عدم تعادل، خستگي، ضعف دست و پا، التهاب اعصاب چشمي، بي حسي يا سوزش موضعي، درد شديد در ناحيه صورت، نقص در بينايي شامل تار شدن و يا دو بيني است.

با پيشرفت بيماري ساير علايم نيز بروز مي كنند كه از آن جمله مي توان به مشكلات روده و مثانه، دردهاي مزمن مانند درد كمر و ماهيچه ها، افسردگي، اسپاسم يا گرفتگي ماهيچه ها كه ممكن است بسيار دردناك باشد، فلج، ناتواني جنسي، صحبت كردن به طور نامفهوم، مشكل در بلع، مشكل در تفكر و عملكرد حافظه، از دست دادن بينايي و نابينايي كامل اشاره كرد.

در موارد خفيف بيماري ممكن است علايم به قدري ضعيف و ناچيز باشند كه حتي نتوان وجود بيماري را تشخيص داد. وقتي بيماري پيشرفت كرده و شدت مي يابد، فرد كاملا فلج مي شود.

بيمار توانايي راه رفتن را از دست داده و حتي نمي تواند از خود مراقبت كند.

علت دقيق بروز اين بيماري هنوز مشخص نيست.

4 فرضيه علمي اصلي درباره علت اين بيماري وجود دارد؛

1- شرايط جوي در سراسر جهان: براساس اين فرضيه به نظر مي رسد كه ابتلا به ام اس در ميان ساكنان نواحي اطراف مدار چهلم نيم كره هاي شمالي و جنوبي كره زمين شايعتر است.

فردي كه در يكي از اين مناطق متولد شده و پيش از رسيدن به سن نوجواني به منطقه ديگر منتقل مي شود، تا حدودي در معرض ابتلا به اين بيماري قرار مي گيرند.

2- ژنتيك: ابتلاي والدين يا

يكي از نزديكان به اين بيماري خطر ابتلا به ام.اس را در فرد افزايش مي دهد.

3- عامل ايمني: به طور كلي اين امر پذيرفته شده است كه بيماري ام اس نوعي اختلال در سيستم ايمني خودكار است.

4- عامل ويروسي: اين احتمال وجود دارد كه يك عامل ويروسي در بروز ام اس نقش داشته باشد.

برخي عصب شناسان معتقدند كه ام اس به دليل تولد يك فرد با نقص ژنتيكي بروز مي كند، چرا كه نمي تواند با يك عامل محيط زيستي سازگاري داشته باشد.

وقتي فرد مزبور با آن عامل تماس پيدا كند، سيستم خودكار ايمني واكنش نشان داده و منجر به بروز بيماري مي شود.

هنوز براي اين بيماري هيچ راه مشخصي براي پيشگيري شناخته نشده است. در مورد تشخيص بيماري نيز لازم به ذكر است كه در حال حاضر هيچ آزمايش خاصي به اين منظور وجود ندارد و معمولا از طريق مراجعه به سابقه پزشكي و آزمايشات فيزيكي فرد مورد آزمايش قرار مي گيرد.

تصاوير MRI معمولا مي تواند آسيب ميلين در بافت مغز را نشان دهد، اما در برخي افراد مبتلا به اين بيماري اين تصاوير كاملا طبيعي هستند و هيچ مشكل يا نارسايي را نشان نمي دهند. يكي ديگر از روشهاي تشخيص بيماري آزمايش مايع مغزي نخاعي است.

در درازمدت ميزان فلج و از كار افتادگي اعضا افزايش پيدا مي كند. مرگ افراد مبتلا به اين بيماري عموما در اثر پيچيدگي ها و شرايط سخت ناشي از فلج آنهاست.

از شايعترين عوامل مرگ اين بيماران مي توان به بروز زخم هاي بستري و در نتيجه بروز عفونت، ذات الريه، آمبولي ريوي، گرفتگي رگ هاي تغذيه كننده ريه ها توسط لخته هاي خوني و خودكشي اشاره كرد.

بيماري ام اس مسري نيست و خطري براي اطرافيان بيمار ندارد، اما مي تواند به طور ژنتيكي اعضاي يك خانواده را تهديد كند.

عملكرد اصلي براي درمان بيماري وجود دارد. اولين مرحله توقف و يا كاهش حملات سيستم ايمني به ميلين رشته هاي اعصاب است.

مرحله دوم بهبود علائم بيماري و كمك به فرد براي بازگشتن به شرايط طبيعي تا حد امكان است.

سيستم ايمني به كمك دارو درمان مي شود.

ساير معالجات شامل مصرف داروهاي ضدافسردگي براي بهبود حالت افسردگي و كاهش خطر خودكشي، مصرف دارو براي كنترل مثانه، مصرف دارو براي رفع گرفتگي هاي عضلاني و مصرف دارو براي بهبود دردهاي عصبي است.

اثرات جانبي اين داروها با توجه به نوع دارويي كه مصرف مي شود، متفاوت است. از مهمترين آنها خواب آلودگي، بهم خوردگي معده و واكنش هاي آلرژيك نسبت به داروها هستند.

از آنجا كه اين بيماري مادام العمر است، كنترل دايمي و معالجه هميشگي بيماري ضروري است.

پيشرفت بيماري در اثر مصرف دارو تا حدودي كندتر مي شود.

همچنين معالجه علايم بيماري مي تواند حالت فلج را كاهش دهد

با بيمار چگونه رفتار كنيم؟

نويسنده:آيه الله حاج سيد محمد تقى مدرسى

احاديث شريف:

1 - امام صادق عليه السلام فرمود:

"أي مؤمن عاد مؤمناً في اللَّه عزّ وجلّ في مرضه وكّل اللَّه به ملكاً من العوّاد يعوده في قبره ويستغفر له إلى يوم القيامة"(39).

"هر مؤمنى كه مؤمن بيمارى را براى خدا عيادت كند، خداوند فرشته اى را موظف مى سازد كه او را در قبرش عيادت كند و تا روز قيامت براى او آمرزش بطلبد."

--------------------------------------------------------------------------------

2 - امير المؤمنين عليه السلام فرمود:

"ضمنت لستّة الجنة منهم رجل خرج يعود مريضاً فمات فله الجنة"(40).

"براى شش كس بهشت تضمين شده است، از جمله آنها مردى است كه

به منظور عيادت بيمارى از منزل خارج شده و در راه مرده است. اين مرد وارد بهشت مى شود."

--------------------------------------------------------------------------------

3 - امام موسى بن جعفر از پدرانش عليه السلام از پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله نقل فرمود:

"يعيّر اللَّه عزّوجلّ عبداً من عباده يوم القيامة فيقول: عبدي ما منعك إذا مرضت أن تعودني؟ فيقول: سبحانك سبحانك أنت ربّ العباد، لاتمرض و لا تألم، فيقول: مرض اخوك المؤمن فلم تعده، وعزّتي وجلالي ولو عدته لوجدتني عنده ثمّ لتكفّلت بحوائجك فقضيتها لك وذلك من كرامة عبدي المؤمن وأنا الرحمن الرحيم"(41).

"خداوند در روز قيامت، بنده اى از بندگانش را نكوهش مى كندومى گويد: بنده من! چه مانع شد از اينكه مرا عيادت كنى وقتى كه بيمار شدم؟ آن بنده در پاسخ عرض مى كند: خداوندا ! تو پاك و منزه هستى، تو پروردگار بندگان هستى، بيمار نمى شوى، درد و مرض ندارى. خداوند مى فرمايد: برادر مؤمن تو بيمار شد و تو از آن عيادت نكردى. سوگند به عزت و جلالم اگر او را عيادت مى كردى ، مرا هم در نزد او مى يافتى و سپس من هم نيازمنديهاى تو را برآورده مى ساختم و اين از كرامتهاى بنده مؤمن من است و من خداى بخشاينده و مهربان هستم."

--------------------------------------------------------------------------------

4 - امام صادق عليه السلام فرمود:

أيّما مؤمن عاد مؤمناً مريضاً حين يصبح ، شيّعه سبعون ألف ملك، فإذا قعد غمرته الرحمة واستغفروا له حتى يمسي، وإن عاده مساءً كان له مثل ذلك حتى يصبح"(42).

"هر مؤمنى اگر مؤمن بيمارى را در اوّل صبح عيادت كند ، هفتاد هزار فرشته او را مشايعت مى كنند و زمانى كه در نزد او نشست ،رحمت الهى وجود او را فرا مى گيرد و فرشتگان الهى براى او آمرزش مى طلبند تا شب فرا رسد و اگر

در شب عيادت كند باز هم همين حالت براى او خواهد بود تا صبح شود."

--------------------------------------------------------------------------------

5 - عيسى بن عبداللَّه قمى در حديثى مى گويد؛ از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى گفت:

ثلاثة دعوتهم مستجابة: الحاج، والغازي، والمريض فلا تغيظوه ولا تضجروه"(43).

"دعاى سه نفر اجابت مى شود: حاجى، جنگجو (مجاهد) و بيمار، پس بيمار را خشمگين نسازيد و خسته و رنجيده نگردانيد."

--------------------------------------------------------------------------------

6 - امام صادق عليه السلام فرمود:

"لا عيادة في وجع العين، ولا تكون عيادة في أقل من ثلاثة أيام، فإذا وجبت فيوم ويوم لا، فإذا طالت العلّة ترك المريض وعياله"(44).

"چشم دردى عيادت ندارد، و در بيمارى كمتر از سه روز هم عيادت لازم نيست و زمانى كه عيادت لازم باشد بايد يكروز در ميان انجام شود و اگر بيمارى طول كشيد، بيمار به خانواده اش واگذاشته شود."

--------------------------------------------------------------------------------

7 - ابو حمزه ثمالى از امام باقرعليه السلام نقل مى كند:

"قال أمير المؤمنين عليه السلام: من أصابه ألم في جسده فليعوّذ نفسه وليقل: "أعوذ بعزّة اللَّه من قدرته على الأشياء، اُعيذ نفسي بجبّارالسماء، اُعيذ نفسي بمن لا يضرّ مع اسمه سمّ ولا داء، اُعيذ نفسي بالذي اسمه بركة و شفاء.." فإذا قال ذلك لم يضرّه ألم ولا داء"(45).

"حضرت على عليه السلام فرمود: كسى كه به بدنش دردى برسد بايدخود را تعويذ (در پناه خدا) كند و بگويد: "اعوذ بعزةّ اللَّه من قدرته على الاشياء، اُعيذ نفسى بجبار السماء، اُعيذ نفسى بمن لا يضر مع اسمه سم و لاداء، اُعيذ نفسى بالذى اسمه بركة و شفاء" وقتى اين دعا را بخواند، هيچ درد و المى به او آسيب نمى رساند."

--------------------------------------------------------------------------------

8 - امام صادق عليه السلام فرمود:

"ما اشتكى أحد من المؤمنين شكاية قطّ فقال بإخلاص نيّة ومسح موضع العلّه ويقول: وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ

إِلَّا خَسَاراً إلّا عوفي من تلك العلّة أيّة علّة كانت،ومصداق ذلك في الآية حيث يقول: شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ"(46).

"هيچ مؤمنى نيست كه از بيمارى و درد در رنج باشد، و موضع درد را با دست مسح كرده و با اخلاص نيت اين آيه را بخواند:)وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّاخَسَاراً(47)) مگر اينكه از آن بيمارى، شفا مى يابد، هر بيمارى اى كه باشد، زيرا در اين آيه خداوند مى فرمايد: شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ."

--------------------------------------------------------------------------------

9 - امام صادق عليه السلام فرمود:

"تمام العيادة للمريض أن تضع يدك على ذراعه، وتعجّل القيام من عنده، فإنّ عيادة النوكى أشدّ على المريض من وجعه"(48).

"عيادت كامل بيمار اين است كه دست روى بازوى او بگذارى وهرچه زودتر از نزد او بلند شوى زيرا عيادت افراد احمق ، براى بيمار از دردش ، سخت تر و غير قابل تحمل تر است."

--------------------------------------------------------------------------------

10 - أبو زيد از يكى از دوستان جعفر بن محمدعليه السلام نقل مى كند:

"مرض بعض مواليه فخرجنا إليه نعوده و نحن عدّة من موالي جعفر، فاستقبلنا جعفر فى بعض الطريق فقال لنا: أين تريدون؟ فقلنا: نريد فلاناً نعوده ، فقال لنا: قفوا ، فوقفنا. فقال: مع أحدكم تفاحة أو سفرجلة أو أترجة أو ملعقة من طيب أو قطعة من عود بخور؟ فقلنا: ما معنا شي ءمن هذا؟ فقال: أما تعلمون أن المريض يستريح إلى كلّ ما اُدخل به عليه"(49).

"يكى از دوستان امام صادق عليه السلام بيمار شده بود و ما كه با عده اى از دوستان آن حضرت بوديم و به منظور عيادت آن شخص بيمار ازمنزل خارج شديم و در مسير راه با امام صادق عليه السلام برخورديم. او به ماگفت كجا مى رويد؟ گفتيم: نزد فلانى براى عيادت او مى رويم. فرمود: بايستيد

پس ما ايستاديم گفت: آيا يكى از شما با خود سيبى ياگلابى يا بالنگى يا يك قاشق عطر يا قطعه اى از عود بخور به همراه داريد؟ گفتيم: چيزى نداريم. فرمود: آيا نمى دانيد كه شخص مريض از هر چيزى كه براى او برده شود خوشحال مى شود؟"

--------------------------------------------------------------------------------

11 - امام صادق عليه السلام از پدارنش عليه السلام از پيامبر خداصلى الله عليه وآله در حديث مناهى نقل فرمود:

"ومن كفى ضريراً حاجته من حوائج الدنيا ومشى له فيها حتى يقضي اللَّه له حاجته أعطاه اللَّه براءة من النفاق وبراءة من النار وقضى له سبعين حاجة من حوائج الدنيا، ولا يزال يخوض في رحمة اللَّه حتى يرجع، ومن سعى لمريض في حاجة قضاها أو لم يقضها خرج من ذنوبه كيوم ولدته اُمّه. فقال رجل من الأنصار: بأبي أنت واُمّي يا رسول اللَّه،فإن كان المريض من أهل بيته أوَليس أعظم أجراً إذا سعى في حاجة أهل بيته؟ قال: نعم"(50).

"كسى كه حاجتى از حوائج شخص نابينا يا زيان ديده اى را برآورده كند و براى رفع حاجت او تلاش كند خداوند هم نياز او رابرآورده سازد، خدا براى او برائتى از نفاق و برائتى از آتش جهنم رامى بخشد و هفتاد حاجت دنيايى او را برآورده مى گرداند و همچنان در رحمت الهى غوطه ور خواهد شد تا اينكه برگردد. و كسى كه براى رفع نياز بيمارى كوشش و تلاش كند چه برآورده گردد و يا نتواند، ازگناهان خود مانند روزى كه از مادر متولد شده ، پاك خواهد شد. مردى از انصار پرسيد، اى رسول خدا پدر و مادرم به فدايت اگرمريض از اهل بيت آن شخص باشد آيا پاداش او بيشتر خواهد بود؟ فرمود: بلى."

--------------------------------------------------------------------------------

12 - على بن جعفر در كتابش از برادرش امام موسى عليه السلام

نقل مى كند:

"سألته عن الوباء يقع في الأرض هل يصلح للرجل أن يهرب منه؟ قال: يهرب منه ما لم يقع في مسجده الذي يصلّى فيه، فإذا وقع في أهل مسجده الذي يصلّى فيه فلا يصلح له الهرب منه"(51).

"از او درباره وبا پرسيدم كه آيا براى مرد شايسته است كه از آن فرار كند؟ فرمود: فرار كند تا زمانى كه در مسجدى كه در آن نمازمى خواند ، سرايت نكرده باشد. پس اگر در ميان اهالى مسجدى كه اودر آن نماز مى خواند سرايت كرده باشد ، شايسته نيست كه فراركند."

--------------------------------------------------------------------------------

13 - على بن ابوحمزه از امام ابوابراهيم عليه السلام نقل مى كند:

قلت له: جعلنا فداك ، ما وجدتم عندكم للحمى دواء؟ قال: ما وجدنا لها عندنا دواء إلّا الدعاء والماء البارد"(52).

"به حضرت گفتم: فدايت شوم آيا براى تب، دوايى نيافته ايد؟ فرمود: ما براى تب، دوايى جز دعا و آب سرد نيافتيم."

--------------------------------------------------------------------------------

14 - ابو اسامه شحام مى گويد؛ از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى گفت:

"ما اختار جدّنا رسول اللَّه صلى الله عليه وآله للحمى إلّا وزن عشرة دراهم سكر بماء بارد على الريق"(53).

"جدّ ما پيامبر خدا صلى الله عليه وآله براى درمان تب ، تنها به وزن ده درهم شكر با آب سرد ، بصورت ناشتا ميل مى فرمود."

--------------------------------------------------------------------------------

15 - امام موسى بن جعفرعليه السلام درباره مردى كه به آن حضرت شكايت كرد و گفت: من ده نفر عيال دارم كه همه آنها بيمار هستند چه كار كنم؟ فرمود:

"داوهم بالصدقة فليس شي ء أسرع إجابة من الصدقة ولا أجدى منفعة للمريض من الصدقة"(54).

" آنان را با صدقه مداوا كن، زيرا هيچ چيز از صدقه زودتر اجابت نمى شود و سودمندتر از صدقه براى بيمار چيزى نيست."

منبع:آداب بيمارى و احكام وفات

IGF

نويسنده:سيد رسول زهرائي

محور1-GH/IGFدرچاقي

جنبه هاي آسيب شناختي

خلاصه:

گروه فاكتورهاي خطر مجراهاي قلب :فربهي شكمي،پايداري انسولين،فشارخون بالابه عنوان اساس سندروم هاي متابوليك شناخته شده اند .علاوه براين با افزايش شديد كمبود هورمون (GH)،اندازه بزرگ،تركيبات سندروم هاي متابوليك ،و نيروي مستقلي بين انباشتگي چربي دروني و كند شدن ترشحGHدر افراد بالغ وجود دارد.

بنابراين هيپوزوماتو تروپين در فربهي شكمي اشاره به اهميت نتايج سوخت و سازش (متابوليكش)دارد.به هر حال ،اساس سازوكارهاي بيماري به طور ناچيز شناخته شده اند.شيوع سندروم متابوليك دائما درجهان در حال افزايش است .

عادتهاي كم تحرك و نشستني كه از نتايج جامعه مدرن هستند باعث مي شود افراد مستعد ژنتيكي به فربهي مركزي و ساير تركيبات و صورتهاي سندروم متابو ليك شامل ناتواني گلوكز،افزايش فشار خون وديسلپديا مبتلا شوند.

با اينكه هنوز تعريف هاي مختلفي از سندروم وجود دارد اما واضح است كه اين حالت افزايش خطر براي پيشرفت بيماري قلبي عروقي (CVD)ومرض قند(DM)محسوب مي شود.

دراين مقاله ،ما جريان اثبات موضوعهاي دگرگوني در محور 1-GH-IGFدر فربهي شكمي و تماس ممكن آن را روي ساير تركيبات سندروم هاي متابوليك بحث مي كنيم.

چندين عوامل خطر وابسته (قلب و عروق،ديسليپوپروتئين ،مقاومت انسولين و فشار خون )براي ناراحتي مرض قند نوع دوم (DM)وورزش انفاركتوس ميو كارد درمدت زماني طولاني شناخته شده و جديدا سندروم متابوليك ناميده شد.

درسال 1998،ريون اصطلاح سندروم Xرا براي ارتباط بين مقاومت انسولين و فشار خون معرفي كرد.

هرچند اخيرا تعريف واضحي و روشني از سندروم هاي متابوليكي بيان شده امكان مطالعات اپيد ميكي برروي گروهي از فاكتورهاي اصلي خطرناك به وجود آمده است.

تعريف هاي موجود از سندروم به تركيب هاي گوناگون از وريدهاي بطني،سوخت و ساز گلوكز ،فشار خون

،پايين بودن سطح خونابه ناشي از بالا بودن غلظت كلسترول HDL،و بالا بودن سطح خونابه ناشي از تري گليسيريد بستگي دارد.

هريك از اين عامل ها به صورت جداگانه به عنوان يك عامل اصلي خطر براي پيشرفت DMنوع دوم و بيماري عروقي و مرگ مي شوند .

ميزان شيوع سندروم متابوليك در جهان دائما در حال افزايش است.

برخلاف گزارشات ارائه شده قبلي كه اظهار داشت عموما سندروم در آقايان بيشتر از خانم هاست ،ثابت شد كه اين وضعيت در هر دو جنس به صورت مساوي است.

در سومين برنامه آموزشي كلسترول ملي طرح بزرگ درمان(NCEP ATPIII)،معيارهاي نزديك به 0/024جمعيت ايالت متحده بر اساس سندروم هاي متابوليك طبقه بندي شد.

وبا افزايش شيوع بيماري در افراد مسن و در آمريكايي هاي مكزيكي مشخص شد كه ميزان شيوع سندروم در ميان جمعيت ايالات متحده عموما به سن و نژاد بستگي دارد.

مطالعات مشتمل بر11گروه اروپايي موثر اظهار داشت كه رويهمرفته 15 درصد معيار هايشان را براساس سازمان بهداشت جهاني (WHO)تعريف كردند.

زمانيكه جمعيت استراليا بر اساس زمينه موضوعي اروپا مورد بررسي قرار گرفت همزمان بود با تعريف معيارهاي اتحاديه بيماري قند بين اللمل (IDF)كه غالبا براي سندرم تخمين زده مي شد .15تا 20درصد از معيارهاي NCEP ATPIIIنسبت به تعريف (IDF)كمر محيط دايره اي كوچكتري را شامل مي شود.

مطابق تعريف پيشنهاد شده از طرف WHOدرسال 1998،مقاومت انسولين جزءزير شاخه هاي سندرمهاي متابوليكي مي باشد.

در مقايسه با تعريف پيشنهادشده توسط آزمايشگاه برآورد سلامت و مليت (NHANESIII)وNCEPATPIIIاظهار دارد كه فربهي شكمي يك بيماري مستعد است كه پيشرفت مي كند متابوليكهاي غير طبيعي ديگر مثل مقاومت انسولين ،و وضعيتهاي مثبت برافروختگي .

اخيرا تعريف توافق شده اي از

سندروم متابوليك توسط تعريف فربهي شكمي IDFبه عنوان وپژگي كليدي سندروم چاپ شده است.

اما آنچه باعث متمايز شدن تعريف NCEPATPIIIمي شود به خاطر معيارهاي گسترده است كه براي كمر محيط دايره ،كلسترولHDLو گلوكر پلاسماي سريع پيشنهاد مي شود.

ترشحات (GH)

فربهي شكمي ،مخصوصا فربهي دروني به كند شدن ترشح هورمون روبه رشد وابسته مي باشد.

از اين گذشته فردي كه با كمبود GHپيشرفته مواجه است شبيه فردي كه داراي فاكتورهاي خطر با سندروم متابوليك است ،معرفي مي شود.

علاوه براين ،جايگزين كردن GHبه افرادي كه كمبود GHدارند باعث كاهش توده چربي و بهبود چندين آشفتگي متابوليك وابسته به سندروم متابوليك مي شود.

اين پيشنهاد ممكن است كاهش ترشحات GHكه براي اثرات سوخت و ساز انباشتگي چربي شكمي بسيار مهم مي باشد .

به هر حال،ارتباط معكوس قوي ميان بافت چربي دروني (VAT)و تراوشات دروني GHمفهومي بسيار ناچيز دارد.

در اين مقاله ما برروي عملكردهاي (كنش ها)نامناسب محورهاي مشترك1- GH_IGFبا فربهي شكمي در سندرمهاي متابوليك متمركز مي شويم.

علاوه براين ،ما توجه خود را به تقاضاهاي مهم و امكان پذير كاهش ترشحات GHمانند شيوع اثرات متابوليك وريدهاي شكمي معطوف مي كنيم.

بازبيني مقاله

ترشحات Ghووريدهاي بطني چرب

ارتباط ميان انحرافات غده درون ريز با وريدهاي بطني از زمانهاي گذشته شناخته شده بود.

اين يك دليل متعارف ناتواني در مردها و فقدان قاعدگي و كاهش باروري در زنان مي باشد.

افزايش فعاليت محوري مخاط غدد فوق كليوي مخصوصا وريدهاي بطني راتشرييح مي كند .

با افزايش چربي،ترشحات GHكند مي شودبا افزايش ترشحات GHدر هر از هم پاشيدگي توده چربي بدون هيچ گونه فشار عمده برروي مداومت از هم پاشيدگي ترشحات GH.

از اين گذشته ،سرعت ترخيص سوخت و ساز GHشديدتر مي شود.

ارتباط

ميان توزيع منطقه اي چربي و ترشحات GHبه طور عمده اخيرا مطرح شده است.

هيچ ارتباط معني داري ميان نسبت ميان تنه به مفصل ران و سرعت ترشحات GHدر24 ساعت ،در مطالعات انجام شده روي 21 مرد سالم پيدا نشد.

هرچند،در مردهاي لاغر سالم و زنان با توده چربي فربهي داخلي يك رابطه منفي با ميانگين ترشحات GHخونابه در 24ساعت وجود دارد كه مستقل از سن ،جنس و وضعيت جسماني مي باشد .

اين نشان مي دهد كه براي هر افزايش در توده هاي چرب داخل شكمي ،يك كاهش خطي در ميانگين تجمع GHدر 24 ساعت وجود دارد.

در مردهاي مسن تر،VATبا افزايش ترشحات GHدر هر شكاف غده ارتباط دارد،در هر صورتيكه در زنان premenopausalسالم ،بالا بودن تجمع VAT،با كاهش تپش و بنيان ترشحات GHوبا كاهش نظم انتشار GHارتباط دارد.

دلايل حذف GHاز پلاسما كاملا فهميده نشده است.

نظم وقاعده انتشار خصوصيات GHبا استفاده از حالت ها و نشانه هاي تصادفي نسبت ApEnتعيين مي شود.

بالابودن نزديكي نسبت APEnبه0/1نشان از بي نظمي و زيادي در تراوشات دارد.و اين در حالي است كه با كوچكترشدن مقدار ApEnنظم بيشتر مي گردد.

وابستگي مثبت ميان نسبت VATوApEnگزارش شده است ،كه اشاره دارد براينكه كاهش نظم ترشحات GHباعث كاهشVATمي شود همچنين اين مورد در خانم هاي چاق به عنوان علامت تشخيص تخمدان(PCOS)گزارش شده است.

اين مطالعه كه شامل زنان و مردان سالم بود فربهي شكمي دروني و عدم استفاده از انسولين از عوامل مهم پيش بيني كاهش غلظت GHدر يك دوره 24 ساعته مي باشد .كه به سن و جنس بستگي ندارد.مادامي كه خونابه IGF-Iبا پيش بيني هاي قبلي تجمع GHدريك دوره 24 ساعته در جوانان و نه

در افراد پير مطابقت داشته باشد.

تجمع چربي وGH.

ژنتيك و مكانيزم هاي محيطي موجب پيشرفت انباشتگي چربي مي گردد.

وسايل و امكانات جوامع پيشرفته از جمله در دسترس بودن غذاهاي آماده همراه با عادتهاي نشستني و كم تحرك ،در افراد مستعد ژنتيكي باعث پيشرفت فربهي مركزي مي شود.

حالت هاي مزمن اسيدهاي چرب آزاد FFAبه طور عمده از انباشتگي فربهي داخلي چربي ناشي مي شود و ممكن است كه به انباشتگي چربي كمك و آن راتشديد نمايد .با الق ئ كردن پايداري انسولين و ازدياد انسولين كه در نتيجه منجر به به كارگيري گلوكز چرب تضعيف شده در عضو هدف مانند جگر و ماهيچه مي گردد.با فرض اينكه هيپوزوما توتروپين با فربهي شكمي مركزي ارتباط دارد. ناشي از عامل هاي انباشتگي چربي مي باشد.

هرچند كاهش متوسط انباشتگي GHبعد از كاهش وزن در زنان با وريدهاي شكمي برگشت داده نمي شود اين پيشنهاد كه كند شدن ترشحات GHعيب اصلي است كه زمينه را براي وريدهاي بطني چرب مهيا مي سازد.

هرچند اين موضوع هنوز بحث برانگيز است،دلايل سازگاري وجود دارد كه وريدهاي شكمي با كند شدن دوره هاي پايدار تجزيه چربي در ارتباط است،و اظهار مي كند كه واكنش تجزيه چربي هاي معيوب در برابر پايداري اين موضوع ممكن است به تقويت انباشتگي چربي كمك كند.

در مطالعات انجام شده در postmenopausalزنان با وريدهاي شكمي در يك دوره 24 ساعته پايدار واكنش تجزيه چربي كاهش يافت و ترشحات GHدر اين واكنش پايدار افزايش پيدا كرد كه علائم لاغري براي مقايسه با كنترل وزن نرمال پيشنهاد شد كه كند شدن ترشحات GHدر واكنش پايدار ممكن است موجب حفظ توده هاي چربي شود.

همچنين

ورزش يك محرك نيرومند براي آزاد سازي GHهست كه اشاره دارد GHيك عامل بسيار مهم براي متحرك كردن ذخاير چربي در هنگام ورزش مي باشد .

درطي تمرين انتشار GHدر افراد فربه كند شده است .

در يك مطالعه برروي جوان ها با GHDسخت ،اهميت اين موضوع براي دوره هاي لايه اي سوخت و ساز و تمرين هاي سريع نشان داده شده است.

پي گيري GHبراي يك دوره طو لاني سه ماهه ،نتايج درمان جايگزيني GHآزادسازي glycerolو اسيدهاي چرب را در يك دوره كاهش مي دهد و جذب بافت اسيدهاي چرب آزاد را در يك دوره در هنگام ورزش هاي سخت كاهش مي دهد.

بنابراين در فقدان يا پايين بودن بيش از حد سطح انتشار GHدر سوخت و سازهاي چربي موجب لاغري شديد در هنگام ورزش مي شود.

يك بطن در حال رشد گواه براين است كه نفوذ چربي در جگر و اسكلت ماهيچه اي به پايداري انسولين ساير كاركترهاي مختل كننده سندروم هاي متابوليكي ارتباط دارد.

بيماريهاي كبدي چرب غير الكلي (NAFLD)شامل تصورات گسترده اي از وضعيتهاي هپاتيك براي اسيدهاي چرب غير الكلي(NASH)كه با حساسيت به انسولين خراب و حالت التهاب معينات باليني ارتباط دارد.

بنابراين پيشنهاد شده كهNAFLDبايد يك ويژگي از سندروم هاي متابوليك (علامت تشخيص سوخت وساز )باشد.

اگر چه هم خواني بين افزايش توده چربي دروني و كند شدن ترشحGHبه خوبي مشخص است ولي هنوز مشخص نيست كه هم خواني بين جگر و ترشح GHوجود دارد.

بافت دروني با جگر توسط سياهرگ ورودي ارتباط مستقيم دارد.

فربهي دروني ممكن است با رهايي از FFAبه جگر و شركت در انباشتگي هپاتيك چربي افزايش يابد به هر حال ،در مطالعات 12 ماهه رفتارGHدر

postmenopausalخانم هاي مبتلا به فربهي شكمي حجم چربي را به دست آوردند.

بيشتر تعاريف قابل قبول مبتني هستند بر ،كاهش VATمنجر مي شه به درمان و يا افزايش خيلي كم غلظت توليد (VLDL)و تراوش از جگر.

كاهش حجم هپاتيك چربي بستگي دارد به بهبود ميزان حساسيت به انسولين.

وجود دارد همچنين دليل هاي بزرگ كه زيان مي رسانند به اكسايش در ماهيچه هاي كالبدي مربوط مي شود به پايداري انسولين و انباشتگي ماهيچه هاي فربه و بسط دروني.

هنوز وابستگي انباشتگي چربي در ماهيچه كالبدي و جگر به ترشح GHكاوش نشده است.

كنش نادرست محور 1-GhIgf.

چندين مكانيزم ممكن است حالت وابستگي هيپو زو ماتوتروپين با فربهي شكمي را شرح دهد.

عدم تعادل هيپو تالامي باعث كاهش GHRHويك افزايش سفتي سلولهاي كالبدي را ارائه مي دهد.

تمركز بالاي سيستم FFAممكن است مانع ترشح منظم GHدر سطح غده صنوبري (هيپوفيز)شود.

كاهش در مقدار FFAاسيدي،كه داروي كاهندگي چربي است صورت مي گيرد و منجر به افزايش قابل توجه پاسخ هاي GHبه درون زادهاي مختلف و براي موارد چاق و فربه است و نشان مي دهد كه كارشناسان FFA،اثر نيرو بخش و بازدارنده براي نهان زاد GHدرموارد فربه به كار مي برند.

در آزمايش هاي انجام شده روي حيوان،نشان داده كه لپتن يك علامت متابوليك (يك سيگنال سوخت و ساز)هست كه ترشح GHتنظيم مي كند.

اگر چه مكانيزم هاي پاتولوژي كاملا روشن نيستند اما اين گونه نيز مشخص است كه لپتين فعاليت GHRH،سلولهاي كالبدي و نورو پپتيدYراتنظيم مي كند و نورون ها را در سطوح هيپوتالامي توليد مي كند.

جمع شدن خونابه IGF-Iدردرجه اول وابسته بهGHو نفوذ و اثر ترشح GHمي باشد به هرحال Feed-backيك سيستم منفي است.

برعكس با بيماراني

كه كمبود GHدارند و سطح كمي از 1-IGFرا نشان مي دهد فربهي در رابطه با سطوح نرمال تا بالاي 1-IGFاست و سطح 1-IGFرا افزايش مي دهد و نشان مي دهد كه عوامل ديگر علاوه برGHمثل غذاي زياد بايد مي شود كه ممكن است مانند توليد1-IGFدر افراد باشد.

پيشنهاد شده است كه كاهش ازدياد انسولين توليد 1-IGFBPرا ساده مي كند.

اگر چه طبق شواهد مقاومت انسولين سريع تر از ازدياد انسولين است ممكن است 1-IGFآزاد به وسيله كاستن تمركز 1-IGFBPافزايش يابد.

سندروم متابوليك وابسته هست به فنا پذيري CVDبالا در هر دو جنس ،اگر چه دانسته هاي مرگ و مير تاحدي بسته به تعريف سندروم ها تفاوت دارند.

اين مشخصه GHDبزرگ و سندروم هاي متابوليك يك گروه بندي مشابه عامل هاي خطر مجراهاي قلب را نشان مي دهد.

بيشترين يافته هاي مركزي در هر دواين سندروم ها (علامت هاي تشخيص )وريدهاي فربهي دروني و مقاومت انسولين هستند .

از ديگر خصوصيات مشترك در هر دو حالت ،بالا بودن تري گليسيريد ،پايين بودن (HDL)تجمع كلسترول ،افزايش شيوع فشار خون ،بالا رفتن سطح پروتئين پلاسما وممانعت از فعاليت (PAI)مي باشد.

ازاين گذشته ،هردو حالت نشانه هاي مثبت برافروختگي از سطح خونابه بالا ،تصلب شريان نابهنگام (زود رس)،كنش نادرست و افزايش مرگ ومير بواسطه بيماري مجراهاي قلبي وجود دارد.

با توجه تشابهات ميان اين دو سندرم (علائم تشخيص بيماري )و مشاهده بهبود پيشرفت درمان در جايگزيني GH،تعداد زيادي از اين ويژگي ها ممكن است نايافتني باشند و عدم شناسايي (كشف )و پايين بودن سطح GHممكن است از نكات مهم و قابل توجه براي مشاهدات عدم انطباق كانوني سوخت و سازها در هر دو حالت (وضعيت )باشد.

ازاين گذشته

،رفتار (درمان)مشخص و معلوم GHدر فيزيولوژيك دارو در افراد با سندرم متابوليكي فاقد بيماري غده هيپوفيز،اثرات مطلوبي را برروي چندين متغير متابوليكي در مردهاي ميان سال و زنانpoStmenopausalنشان داده است.

درفرصت 9ماه به صورت تصادفي ..،با داروهاي كنترلي مطالعات رفتار (درمان)GHدرمردهاي ميان سال با وريدهاي شكمي ،يك كاهش (دگرگوني)معني دار و قابل توجه در وريدهاي شكمي و پيشرفت در حساسيت انسولين نشان داد.

به طور مشابه ،در زنان با وريدهاي شكمي به مدت 12 ماه معالجه GHميزان غده هاي چرب و حجم هپاتيك چرب كاهش يافت.

ازاين گذشته ،در مطالعه اي كه بررسي مي كرد سلامت premenopausalرادر خانم هايي با BMIطبيعي و نرمال كه مبتلا به وريدهاي شكمي بودند حاكي ازاين بود كه مشاركت معكوسي بين متوسط ميانگين تمام شدن 24 ساعته GHجمع شدن و نشانه خطر مجراهاي قلب وجود دارد كه شامل ميزان حساسيت بالا به پروتئين .

نتيجه

اين داده ها بيان مي كنند كه هيپوزوما توتروپين در شخص مبتلا به سندروم هاي متابوليك ممكن است يك ارتباط بين وريدها ي شكمي و بعضي از عامل هاي خطر مجراهاي قلب وجود داشته باشد.

سازو كارهاي پشت حالت هيپوزوماتوتروپين به وريدهاي شكمي بستگي دارد كه هنوز به خوبي شناخته نشده اند.

درجه كند شدن ترشحات GHدر فربهي مركزي نتيجه منطقي يا اثر عامل جمع شدن چربي مي باشد .

در جريان شواهد ارائه شده سابقا توليد و وراثت و ساز و كارهاي محيطي مربوط مي شوند به بسط و پيشرفت انباشتگي چربي ،قدرت هيپوزوماتوتروپين و انباشتگي چربي و همچنين همكاري داشتن (دخيل بودن )بعضي از نتايج متابوليك هاي فرعي وريدهاي شكمي

اين بيماري واگير ندارد!!

نويسنده: دكتر امير حسين احساني

گفتگوي هفته نامه سلامت با دكتر امير

هوشنگ احساني درباره يكي از شايع ترين بيماري هاي پوستي

برص يا ويتيليگو كه قديم تر ها به آن پيسي مي گفتند، نوعي بيماري التهابي پوست است. اين بيماري معمولا به صورت لكه هاي سفيد رنگ و به طور قرينه در دو سمت بدن خود را نشان مي دهد، مي گويند علت مشخصي براي پيدايش برص و درمان قطعي آن وجود ندارد. براي اينكه به درستي يا نادرستي اين گفته پي ببريم پاي صحبت هاي امير حسين احساني، متخصص پوست و مو نشستيم تا ما و شما را بيشتر با اين بيماري آشنا كند.

هفته نامه سلامت سلامت: آقاي دكتر، بهتر است بحث مان را با تعريفي از اين بيماري شروع كنيم، اينكه اصلا برص چيست؟

يكي از بيماري هاي پوستي كه از مدت ها پيش بشر آن را شناخت و تحت عنوان هاي مختلف از آن ياد كرد، بيماري برص يا همان لك و پيس مي باشد كه در اصطلاح علمي به آن ويتيليگو مي گويند. انسان هاي اوليه اين بيماري را نوعي جذام مي دانستند و متاسفانه با بيماران مبتلا مانند بيماران جذامي رفتار و آنها را از خود طرد مي كردند و اين بيماران مجبور بودند تا آخر عمر تنها زندگي كنند. اين در حالي است كه برص يك بيماري خود ايمني است كه در آن بدن بر عليه خودش شروع به مبارزه مي كند، يعني رنگدانه پوست به عنوان يك ماده خارجي به حساب مي آيد و بدن سعي مي كند رنگدانه هاي خودش را از بين ببرد و نتيجه اين مي شود كه در نقاطي از بدن لكه هايي كاملا سفيد كه فاقد رنگدانه هستند ايجاد مي شود. در بيماري برص، سلول هاي ملانوسيت پوست

به علت هايي مشخص يا نا مشخص از بين مي روند و وقتي ملانوسيت ها از بين بروند، ديگر رنگدانه از اين سلول ها ساخته نمي شود و پوست به صورت موضعي به رنگ سفيد در مي آيد.

هفته نامه سلامت سلامت: با اين حساب هيچ علتي براي پيدايش اين بيماري وجود ندارد؟

همان طور كه گفته شد، خير. اما اگر اين بيماري در يكي از اعضاي خانواده وجود داشته باشد امكان اينكه در ديگر افراد خانواده هم اين بيماري ديده شود وجود دارد. زيرا برص ممكن است از طريق ژنتيك از پدر، مادر يا خانواده نزديك به فرد برسد اما امكان ابتلاي وراثتي آن تنها 20 درصد است. بنابراين ممكن است هر كس با زمينه ژنتيكي يا غير ژنتيكي به اين بيماري مبتلا شود.

هفته نامه سلامت سلامت: در چه سني، افراد بيشتر درگير اين بيماري مي شوند؟

در هر سني ممكن است اتفاق بيفتد ولي بيشترين سن ابتلا بعد از دو سالگي است زيرا اين بيماري معمولا مادرزادي نيست و در سنين جواني بيشتر رخ مي دهد. با اين حال ما مبتلاياني زير دو سال يا حتي افرادي كه درسن بالا به اين بيماري دچار شده اند را ديده ايم.

هفته نامه سلامت سلامت: آقاي دكتر، امكان ابتلا در چه مناطقي از بدن بيشتر است؟

لك و پيس ابتدا از مناطقي كه بيشتر تحت فشار هستند شروع مي شود، مثل آرنج ها، زانوها و نشيمنگاه، بعد ممكن است در نقاط ديگر بدن گسترش پيدا كند. در بعضي افراد هم كه به اين بيماري دچار شده اند، ابتلا پس از زخم شدن ناحيه به وجود آمده است.

هفته نامه سلامت سلامت: با توجه به اينكه مي گوييد

علت خاصي براي پيدايش برص وجود ندارد، آيا پس از ابتلا مشخص است كه بيماري چه سيري را طي مي كند و تا چه حد پيش مي رود؟

خير. روند پيشرفت هم قابل پيش بيني نيست و اينكه بيماري در آينده چه سيري را طي مي كند و آيا كسي كه دو يا سه لكه سفيد داشته باشد لكه ها اضافه يا محدود مي شوند يا اصلا خود به خود خوب مي شود يا نه، كاملا مشخص نيست، مثلا در فردي ممكن است دو يا سه لكه ساليان سال ثابت بماند در حالي كه در فرد ديگري ظرف مدت كمتر از چهار ماه لكه ها سطح وسيعي از بدن را بپوشانند. دانشمندان هنوز نتوانسته اند چگونگي سير بيماري را كشف كنند اما در مواردي كه لكه ها محدود هستند، مي توانند از طريق دارو يا پيوند، آن را كنترل نمايند.

هفته نامه سلامت سلامت: آيا اين بيماري مي تواند سلامتي انسان را به خطر بيندازد؟

ابدا. اين بيماري يك درگيري پوستي است كه ممكن است به علت نمايان بودنش فقط از نظر روحي فرد را دچار مشكل كند اما از نظر جسمي هيچ مشكلي برايش ايجاد نمي كند. تنها در مواردي كه اين لكه ها در چشم يا گوش بيمار ايجاد شوند ما او را براي درمان به متخصصان مربوطه معرفي مي كنيم.

هفته نامه سلامت سلامت: اگر لكه ها در سر باشند چطور، ممكن است آن قسمت از سر دچار ريزش مو شود؟

خير. فقط ممكن است موهاي آن ناحيه از سر سفيد شوند كه دراين صورت درمان بسيارسخت و اميد به بهبودي بيمار كم مي شود.

هفته نامه سلامت سلامت: آيا رنگ پوست مي تواند تاثيري در به وجود آمدن

يا تشديد بيماري داشته باشد؟

خير. تاثيري ندارد. اما چون لكه ها سفيد هستند، در افراد سفيد پوست خيلي مشكل ايجاد نمي كند. براي مثال اروپايي ها در صورت ابتلا كمتر به فكر درمان هستند چون رنگ سفيد پوست شان مانع نمايان شدن لكه ها مي شود، برعكس در نژاد سياه به علت تضاد شديد رنگ پوست و رنگ لكه ها اين بيماري خود را بيشتر نشان مي دهد و فرد را مجبور به پيگيري و درمان مي نمايد.

هفته نامه سلامت سلامت: آفتاب چطور، براي اين بيماران مضر است يا نه؟

اين افراد به علت از دست دادن رنگدانه هاي بدن زودتر دچار آفتاب سوختگي مي شوند و پوست شان نياز به محافظت بيشتري در برابر آفتاب دارد، بنابراين مبتلايان بايد نواحي سفيد شده را كاملا با ضد آفتاب بپوشانند تادچار آفتاب سوختگي شديد نشوند. اما در مواردي هم طبق نظر پزشك و تحت شرايطي خاص آفتاب به عنوان يك عامل درماني در بيماران به كار مي رود.

هفته نامه سلامت سلامت: آيا اين بيماري واگير دارد، يعني ممكن است با دست دادن يا تماس پوستي با فرد مبتلا ما هم دچار شويم؟

به هيچ وجه. اين بيماري به هيچ عنوان ممكن نيست از فردي به فرد ديگر از طريق ارتباط پوستي يا هرنوع ارتباط ديگري سرايت كند. اين افراد مي توانند مانند همه ازدواج كنند، بچه دار شوندو مشكلي هم نداشته باشند. اما بايد اين را هم بدانيم كه يكي از دلايلي كه زن يا مرد مي توانند تقاضاي طلاق بدهند ، وجود برص در فرد مقابل است. ناگفته نماند كه اين فقط به اين علت است كه شايد طرفين نتوانند از نظر ظاهري شرايط طرف

مقابل را قبول كنند و نه به خاطر مشكلات جسمي يا واگير دار بودن. افراد هيچ گاه نبايد فراموش كنند كه اين بيماري ممكن است در هر سني و براي هر كسي اتفاق بيفتد، بنابراين بايد رفتاري كاملا طبيعي با بيماران مبتلا داشته باشند، چون آنها در پيدايش بيماري خود هيچ نقشي نداشته اند و مشكلي براي كسي پيش نمي آورند.

هفته نامه سلامت سلامت: بيماران مبتلا به برص چقدر مي توانند به بهبودشان اميدوار باشند، آيا اصلا درمان قطعي براي اين بيماري وجود دارد؟

متاسفانه خير. همان طور كه علت و روند پيشرفت بيماري مشخص نيست، درمان قطعي هم براي آن وجود ندارد. در برخي افراد ممكن است درمان دارويي يا پيوند جواب بدهد و بيمار ديگر ضايعه اي در بدن نبيند در حالي كه در افرادي ديگر بيماري حتي پس از پيوند هم ممكن است دوباره عود كند.

هفته نامه سلامت سلامت: و روش هاي درماني؟

يكي درمان دارويي به وسيله كورتون است كه مي تواند تا حدودي بيماري را كنترل و از گسترش آن جلوگيري كند اما به علت عوارض زياد مصرف كورتون در طولاني مدت نمي توان از آن استفاده كرد، از اين روش در مواردي كه لكه ها محدود هستند استفاده مي شود. روش ديگر پيوند پوست است كه اين روش هم در مواردي كه لكه ها محدود هستند و در طي سه يا چهار سال پيشرفت نكرده اند، استفاده مي شود. بيشتر افرادي كه برص، صورت آنها را درگير كرده از اين روش استقبال مي كنند . روش هاي درماني فوتوتراپي و ليزر اگزايمر هم براي موارد محدود بودن لكه به كارمي روند كه 40 تا 50 درصد بهبودي را در پي

دارند و مي توانند جلوي پيشرفت بيماري را نيز بگيرند.

منبع: هفته نامه سلامت

عفونتهاي كليه

نويسنده:دكتر محسن طاهري محمودي

عفونت هاي ادراري در تمامي سنين بروز مي كند، عفونت هاي ادراري تا يك سال اول زندگي در پسران شايع تر از دختران است. بعد از سال اول زندگي تا 50 سالگي عفونت هاي ادراري در زنان به نسبت مردان 10 به يك است و بعد از 50 سالگي اين نسبت در مردان و زنان يكسان مي شود. عفونتهاي ادراري در زنان شايع ترست علت شايع بودن عفونت هاي ادراري را وضعيت آناتومي بدن زنان است و با توجه به اين كه دستگاه تناسلي و ادراري زنان در مجاورت هم قرار داد شيوع عفونت هاي ادراري در زنان بيشتر ديده مي شود. عفونت هاي ادراري به دو دسته «اختصاصي» و «غير اختصاصي» تقسيم مي شوند، در عفونت اختصاصي نوع ميكروارگانيز (عامل ايجاد كننده) مختص دستگاه ادراريست و بيماري خاصي در دستگاه ادراري ايجاد مي كند؛ مانند بيماريهاي انگلي، قارچي و بيماريهاي كه در اثر تماس جنسي منتقل مي شوند. عفونت هاي ادراري غير اختصاصي شايع تر است و منشاء عفونت هاي غير اختصاصي مي تواند در كليه باشد كه در اصطلاح عفونت كليه (پينونفريت) گفته مي شود يا مي تواند در مثانه و يا مجراي ادرار باشد كه به «سيستيت» معروف است.

تخريب كليه ها مهمترين عارضه عفونت ادراري اكثر عفونت هاي ادراري مي تواند نشانه يك بيماري خاص باشد، كه با ايجاد عفونت، مي توانيم به وجود آن بيماري پي ببريم. تخريب كليه ها از جمله مهمترين عوارضيست كه عفونت هاي ادراري مي تواند براي فرد به ارمغان بياورد. علت ايجاد عفونت هاي ادراري باكتري هاي مختلفي در ايجاد عفونت هاي ادراري نقش دارند، باكتري «اي كولايي» (E-coli) شايع ترين عامل ايجادكننده عفونت هاي ادراريست. باكتريهاي «استرپ تكوك» و «پسودوموناس» از ديگر عوامل ايجادكننده

عفونت هاي ادراري است و باكتريها از طريق مجرا، خودشان را به مثانه و در نهايت به كليه ها مي رسانند، تصريح كرد: اين باكتريها مي تواند مجرا، كليه و مثانه را دچار عفونت كند. اختلالات زمينه اي در بدن فرد مي تواند او را مستعد عفونت ادراري كند، بعنوان مثال سنگ هاي ادراري مي تواند عامل ايجادكننده عفونت هاي ادراري باشد.

ناهنجاريهاي مادرزادي دستگاه ادراري، سرطان هاي دستگاه ادراري را نيز مي توان از عوامل مستعد عفونت هاي ادراري دانست. مثانه عصبي را از عوامل مستعد ايجادكننده عفونت هاي ادراري است و بيماراني كه اختلالات عصبي در مثانه دارند، ممكنست علايم آن به صورت عفونت هاي ادراري بروز كند. رفلاكس به معني پس زدن ادرار از مثانه به داخل كليه هاست. و ازمهمترين عامل اختلالات زمينه اي است به طور طبيعي، مسير عبور ادرار از كليه به مثانه و سپس به مجراست، حال اگر به هر دليلي ادرار از مثانه به جهت عكس به داخل پس بزند به آن رفلاكس گفته مي شود. اكثر رفلاكس ها علل مادرزادي دارند، و تنها علايم رفلاكس ها در كودكان عفونت ادراريست. تشخيص رفلاكس ادرار در كودكان مهم است تشخيص رفلاكس در كودكان بسيار مهم است، اگر رفلاكس در كودكان تشخيص داده شود قابل درمانست، ولي در صورت درمان نكردن مي تواند بعد از چند سال باعث از بين رفتن كليه ها شود. عفونت هاي ادراري از نظر تكرار عفونت به دو دسته تقسيم مي شود، فرد ممكنست يك بار به عفونت ادراري مبتلا شود و ديگر تكرار نشود كه به آن عفونت اوليه مي گويند و يا فرد مكرر دچار عفونت ادراري شود كه به آن عفونت عود شونده مي گويند. علايم عفونت هاي ادراري بعضي از بيماران ممكنست علايم خاصي نداشته باشند،

به صورت اتفاقي در طي آزمايشات كه به عمل مي آورند عفونت ادراري براي آنها تشخيص داده شود. بعضي از بيماران با بروز عفونت ادراري دچار علايم مي شوند كه بسته به نوع عفونت، علايم آن متفاوتست. اگر منشاء عفونت هاي ادراري، كليوي باشد بيمار با تب و لرز و درد پهلو مواجه مي شود و ممكنست علايم ادراري مانند سوزش، تكرر و يا خون در ادرار در بيمار ديده شود. اگر در آزمايش به عمل آمده از بيمار منشاء عفونت ادراري در كليه باشد بايد بيمار تحت درمان دقيق قرار گيرد به خصوص در اطفال زيرا پينونفريت (عفونت كليه) مي تواند باعث تخريب كليه شود. اگر عفونت ادراري منشاء آن از مثانه باشد، بيمار با علايم ادراري به صورت تكرر، سوزش و وجود خون در ادرار و درد زير دل مواجه مي شود، ولي در اين عفونت بيمار تب ندارد.

عفونت مثانه در زنان شايع تر است،و عفونت هاي مثانه به دليل درد فراوان بسيار زود تشخيص داده مي شود، اما معمولا عوارض جانبي زيادي ندارد و با يك درمان كوتاه مدت برطرف مي شود. در خصوص علايم عفونت مثانه در زنان بايد گفت: اين نوع عفونت فرد با تكرر، سوزش درد و گاهي وجود خون در ادرار بروز مي كند. عفونت مثانه در زنان حامله بسيار حائز اهميت است، و عفونت مثانه در زن حامله مي تواند تبديل به عفونت كليوي شود كه اين موضوع هم براي مادر و هم جنين بسيار خطرناك است. انجام آزمايش هاي دوره اي براي تشخيص عفونت مثانه براي زنان حامله ضروريست، زنان حامله حتي اثر علايم عفونت ادراري ندارند بايد به صورت دوره اي آزمايش بدهند تا در صورت داشتن عفونت مثانه

بدون علامت، درمان شوند تا مبتلا به عفونت كليوي نشوند. عفونت هاي مجرا در مردان شايع ترست، عفونت هاي مجرا معمولا با ترشح از مجرا و عفونت ادراري بروز مي كند و علت اصلي آن بيماري هاي است كه در اثر تماس جنسي منتقل مي شود. عفونت پروستات با علايم ادراري به صورت سوزش، تكرر و اشكال در دفع ادرار بروز مي كند. تشخيص عفونت هاي ادراري تشخيص عفونت هاي ادراري بسيار ساده است، و در عفونت هاي غير اختصاصي تنها با آزمايش و كشت ادرار عفونت مشخص مي شود و آنتي بيوتيك كه براي آن باكتري مناسب است توسط پزشك تجويز مي شود. عوارض عفونت هاي ادراري عفونت هاي مزمن دستگاه ادراري براي فرد عوارضي ايجاد مي كند، و عفونت هاي مكرر و طولاني در بيمار مي تواند ايجاد سنگ كليه كند. عفونت هاي مزمن و مكرر در كليه ها به خصوص در اطفال مي تواند هر دو كليه آنها را از كار بيندازد. عفونت هاي مزمن مثانه به ندرت باعث بروز سرطان مي شود، در خصوص عوارض عفونت هاي مجرا بايد گفت :عفونت هاي مجرا نيز مي توانند باعث تنگي مجرا شوند. عفونت هاي ناشي از تماس جنسي مي تواند زندگي فرد را به مخاطره بيندازد و حتي باعث مرگ فرد شود.

پيشگيري مهمترين عامل براي پيشگيري از عفونت هاي ادراري توجه به علايم باليني است و اگر شخصي دچار علايم عفونت ادراري شد با مراجعه به پزشك مي تواند مشكل خود را حل كند زيرا امكان دارد در پشت اين عفونت يك عامل مهم زمينه اي وجود داشته باشد.

رفلاكس در كودكان شايع است، و يك درصد كودكان دچار رفلاكس هستند بنابراين والدين اگر مشاهده كردند كه كودك آنها تب دارد و هيچ توجيهي براي آن تب نيست بايد حتما كودك خود را

به يك متخصص نشان دهند و آزمايش كشت ادرار انجام شود و در صورت تشخيص عفونت در دستگاه ادراري كودك از نظر رفلاكس بررسي شود. تب هاي بدون دليل در كودكان را جدي بگيريد هميشه براي درمان رفلاكس نياز به جراحي نيست، اكثر كودكان تا سن 3 تا 4 سالگي رفلاكس آنها برطرف مي شود، منتهي در اين مدت بايد از نظر عفونت ادراري تشخص داده شود و به محض ايجاد عفونت درمان شود و به صورت مرتب آنتي بيوتيك به عنوان پيشگيري مصرف شود تا رفلاكس برطرف شود. آزمايش هاي دوره اي در افراد پر خطر حايز اهميت است، زنان حامله، اطفال، كهنسال و افرادي كه بيماريهاي زمينه اي ادراري دارند نيازمند آزمايش هاي دوره اي هستند. درمان در صورت بروز عفونت، بيمار بايد براي تشخيص نوع عفونت به پزشك متخصص مراجعه كند تا براي آنتي بيوتيك مناسب تجويز و عفونت درمان شود و به صورت مرتب آنتي بيوتيك به عنوان پيشگيري مصرف شود تا رفلاكس برطرف گردد. به عنوان مثال اگر پزشك براي درمان عفونت كليه دو هفته درمان دارويي را براي بيمار تعيين مي كند، حتي اگر بعد از 3 روز علايم برطرف شد بيمار نبايد داروي خود را قطع كند. يكي ديگر از درمان هاي عفونت هاي ادراري را برطرف كردن علل زمينه اي است و در صورت وجود علل زمينه اي مانند سنگ يا ناهنجاري هاي مادرزادي بايد اين مشكلات درمان شود تا از عفونت جلوگيري گردد. اگر رفلاكس در كودكان تشخيص داده شد، بايد از عفونت پيشگيري شود تا اين كه رفلاكس بهبود يابد و در صورت عدم بهبودي، درمان هاي جراحي براي اصلاح رفلاكس ضرورت دارد مصرف خودسرانه آنتي بيوتيك باعث مقاوم شدن عفونت نسبت

به درمان مي شود، تاكيد كرد: مصرف خودسرانه آنتي بيوتيك در زنان باكتريهاي موجود در دهانه رحم آنها را مقام و همين باكتريها مي تواند ايجاد عفونت مثانه كند. در عفونتهاي كليه پيشگيري بسيار بهتر از درمان است.

خون دماغ

نويسنده: دكتر محسن شريفي

طبق آمار به طور تقريبي يك نفر از هر 10 نفر دست كم يكبار سابقه خونريزي شديد از بيني داشته است. خونريزي ممكن است جزئي و يا خيلي شديد باشد. بعد از خونريزي هاي قاعدگي، خونريزي بيني شايعترين خونريزي خودبخودي در انسان است كه به علت پارگي عروق مخاط بيني كه بدون محافظ مي باشد اتفاق مي افتد. شايعترين محل خونريزي در اطفال و بالغين جوان قسمت قدامي تيغه بيني است ( كه ناحيه كيسلباخ kisselbakh يا ليتل little ناميده مي شود). خونريزي اين ناحيه را مي توان به آساني كنترل نمود. مشكل ترين و پيچيده ترين محل خونريزي در قسمت خلفي – فوقاني جدار خارجي و تيغه ي وسط بيني در اشخاص مسن است.

شايعترين علت خونريزي بيني ضربه يا تروما است. ضربه هاي شديد باعث شكستگي استخوان بيني شده و ضربه هاي خفيف نظير دستكاري بيني با انگشت آسيب به ناحيه ليتل وارد آورده و سبب از بين رفتن موكوس محافظ آن ناحيه مي شود.

عوامل مهم در كنترل خونريزي هاي بيني عبارتند از: علت، محل خونريزي، نحوه معالجه آن.

علت شناسي : عوامل موضعي و عوامل سيستميك

عوامل موضعي:

در ميان عوامل موضعي كه سبب خونريزي بيني مي شوند، مي توان از ضربه هاي وارده به صورت، واكنش التهابي تغييرشكل ساختماني، وجود جسم خارجي، تماس با مواد شيميايي سمي، مداخله جراحي و تومورهاي داخلي بيني نام برد. ضربه ي موضعي يكي از شايعترين علل خون دماغ است. وارد كردن لوله بيني- معدي (افزايش

مداوم فشار هوايي بيني) دستكاري داخلي بيني و بازيابي جسم خارجي داخل بيني كه سبب پاسخ التهابي شديد شده است، همه مي توانند مسئول خونريزي بيني باشند عمل هاي جراحي داخلي بيني و شكستگي هاي استخوان بيني، ديواره سينوس هاي صورت- كاسه چشم و قاعده جمجمه هم مي تواند سبب خون دماغ شوند.

بد شكلي هاي ساختماني:

به شكل مادرزادي يا اكتسابي مي توانند سبب درگيري قسمت غضروفي يا استخواني تيغه ي بيني يا شاخك ها شوند. در اين حالت هواي دميده شده با سرعت و تلاطم بيشتري وارد بيني مي شود. اين مسئله سبب خشكي غشاي مخاطي- التهاب و دلمه بستن مي شود. برداشتن دلمه ها از طريق پاك كردن بيني يا با فشار وارد كردن هوا از راه بيني انسداد يافته عروق خوني سطحي را در معرض قرار مي دهد و موجب خونريزي مي شود.

سرطان هاي متعددي مي توانند با خونريزي هاي خودبخودي بيني تظاهر كنند يكي از عوامل خونريزي شديد بيني در پسران، آنژيوفيبروم است. اين تومور خوش خيم عروق كه از ناحيه بيني- حلقي منشاء مي گيرد ممكن است به صورت خودبخودي يا در پاسخ به ضربه خونريزي كند.

علائم باليني

بيماران از خونريزي هر دو بيني معمولاً شكايت دارند در حالي كه در حقيقت يك بيني خونريزي دارد. از بيمار بايد پرسش كرد اگر دو طرف خونريزي دارد شدت كدام بيني بيشتر است. بهتر است لخته هاي خون خارج شود بعد به دقت داخل بيني معاينه شود تا محل خونريزي مشخص گردد.

درمان كلي

1- حفظ خونسردي

2- بيمار بايد بنشيند و بالاتنه ي خود را به جلو خم كند و دهان خود را باز نمايد او در اين حالت مي تواند خون را تف كرده و آن را قورت ندهد سرانجام بالاتنه بايد به حالت معمول

در آيد.

تنها اگر به مدت 5 دقيقه قسمت جلوئي بيني را در سمت خونريزي به روي تيغه ي بيني با انگشت دست بفشاريم بسياري از خونريزي هاي بيني مهار مي شوند به بيماران گوشزد مي شود كه پنبه يا دستمال در بيني خود نگذارند. زيرا ممكن است هنگام در آوردن آنها دچار مشكل شوند و مخاط بيني بيشتر دچار آسيب شوند. اگر سابقه خونريزي شديد يا طولاني وجود دارد يا در حين معاينه بيمار دچار افت فشار خون ارتوستاتيك (كاهش فشار خون وضعيتي) مي شود. تعيين سطح هموگلوبين و هماتوكريت جهت تصميم گيري در مورد ضرورت تزريق خون به بيمار الزامي است.

3- كمپرس هاي سرد بايد پشت گردن و همچنين پشت بيني گذارده شود.

4- پايين آوردن فشار خون

5- قطع داروهاي ضد انعقادي

درمان موضعي

- كوتر كردن (cautery)

- تامپوناد قدامي و خلفي

مهار خونريزي احتياج به همكاري بيمار و وسايل معاينه دقيق از جمله چراغ پيشاني و ساكشن دارد روش هاي متعددي براي هموستاز (توقف خونريزي) وجود دارد كه مي تواند از كوتريزاسيون شيميايي (اسيد تري كلرواستيك و نيترات نقره) و الكتريكي تا تامپون قسمت قدامي و خلفي بيني متفاوت باشد. البته روش هاي ديگري از جمله كوتريزاسيون با كمك آندوسكوپي- بستن شريان هاي اصلي تر جراحي هاي سپتوپلاستي تيغه ي بيني و ... وجود دارد.

بايد در ابتدا خون، لخته ها و اجسام خارجي را خارج شود. سپس از فنيل افرين و ليدوكائين جهت ايجاد انقباض عروقي و بي حسي لازم به شكل موضعي شود. مي توان درست روي همان مخاط شكننده به آرامي يك قلم آغشته به نيترات نقره را به عروق خوني كه به موضع خونريزي مي رسند تماس دهيم بهتر است آن رگ خوني كه به محل خونريزي دهنده مي رسد سوزانده شود تا اين

كه مستقيماً خود محل را بسوزانيم.

در صورتي كه امكان كوتريزاسيون نباشد يا با كوتريزاسيون خونريزي كنترل نشود بايد از تامپون استفاده كرد.

بدون توجه به روش اقدامي، تامپون بيني بايد دست كم 72-48 ساعت باقي بماند هم به دليل اينكه اين پانسمان راه تخليه سينوس هاي اطراف بيني را مي بندد و هم به خاطر اينكه احتمال سندرم شوك عفوني كاهش يابد از آنتي بيوتيك استفاده مي شود.

حدود 10% خون دماغ هاي خلفي به روش هاي درماني معمولي پاسخ نمي دهد و مداخله جراحي لازم است.

راهنمايي هايي جهت ارجاع به متخصص

خون دماغ مداوم نيازمند به ارزيابي توسط متخصص گوش، حلق و بيني دارد. بيماري كه به بستن قسمت خلفي بيني نياز دارد بايد حتماً توسط پزشك متخصص گوش، حلق و بيني درمان شود. آزمايش هاي معمولي كه شامل PT و PTT شمارش پلاكت و زمان سيلان است.

بايد در موارد خونريزي شديد بيني انجام شوند سطح هموگلوبين و هماتوكريت بايد تعيين شود تا تصميم بگيريم كه بيمار احتياج به تزريق خون دارد يا خير. هنگامي كه خونريزي بند آمد استفاده از قطره كلرورسديم - اجتناب از دستكاري داخل بيني و استفاده از پماد مناسب بر روي تيغه بيني مي تواند از خونريزي مجدد بين جلوگيري كند.

حساسيت، سرماخوردگي نيست آن را جدي بگيريد

عارضه آلرژي در هر سني ممكن است در انسان ها بروز كند. چرا كه رهگذران در هنگام خريد از مغازه ها و يا موقع عزيمت و يا برگشتن از محل كار به خانه در معرض تماس با عوامل حساسيت زا قرار دارند. اما آلرژي با افزايش سن، شايع تر مي شود.

تا از دور مي بينمش، دست هايم را روي گوش هايم مي گذارم تا باز صداي بلند عطسه

هايش گوش هايم را تا مرز كرشدن تهديد نكند و البته 3 مترونيم هم به هوا پرواز نكنم! طفلي دست خودش هم نيست. هر سال به اين فصل كه مي رسيم دچار عطسه هاي پياپي مي شود. عطسه هايي كه واگيردار نيست و كسي را تهديد نمي كند. گاهي آب ريزش بيني دارد، بعضي وقت ها هم چشم هايش سرخ مي شود و مي سوزد ولي سرما نخورده است و آنفلوآنزا هم ندارد، بلكه به بيماري ديگري مبتلا شده است؛ بيماري به نام حساسيت كه گاهي هم پسوند فصلي به آن مي دهند و مي گويند: حساسيت هاي فصلي.

حساسيت، مخاطبانش كيست؟

دكتر اكبريان، فوق تخصص ايمونولوژي آسم وآلرژي در گفت وگو با ما در ارتباط با مخاطبان اين بيماري مي گويد: عارضه آلرژي در هر سني ممكن است در انسان ها بروز كند. چرا كه رهگذران در هنگام خريد از مغازه ها و يا موقع عزيمت و يا برگشتن از محل كار به خانه در معرض تماس با عوامل حساسيت زا قرار دارند. اما آلرژي با افزايش سن، شايع تر مي شود. اين روزها در خيابان، محل كار و يا فروشگاه هاي بزرگ افرادي را مي بينيم كه به علت ابتلا به گروه هاي آلرژي زا به سرفه هاي مزمن دچار هستند. معمولا مردم به سرفه هاي مستمر و پياپي بسيار حساس هستند و سريع به دنبال راه درمان و چاره اند، لذا به مطب پزشكان مراجعه مي كنند. براساس پژوهش هايي كه به تازگي در يك مركز تحقيقاتي دانشگاهي صورت گرفته، مشخص شده است كه سرفه هاي مزمن با عامل ماده آلرژي زا

مرتبط است. دكتر اكبريان در ادامه مي افزايد: سرفه هاي مزمن، تاثيرات جدي بر نحوه زندگي و حتي كيفيت بازدهي كار روزمره بر جا مي گذارد. حساسيت هاي فصلي ناشي از ماده آلرژي زا، سلول هاي گلو و مري افراد را به سختي ملتهب مي كند و سرفه هاي مزمن ادامه دار روي فعاليت روزمره تاثيري ناگوار دارد. معمولا اين گونه افراد از حضور در جمع گريزانند و خيلي تمايل ندارند كه در محافل عمومي، جشن ها و يا رستوران ها حاضر شوند. چون سرفه هاي مزمن و پياپي مستقيم بر فعاليت و روابط اجتماعي آنان تاثيرگذار است از جمله بيماري هايي كه پيامد سرفه هاي مزمن و مكرر است مي توان به آسم، خشكي گلو، جاري شدن ترشحات مخاطي و خلط از پشت بيني به داخل گلو و سرانجام بروز تب به عنوان پاسخ التهابي به اين عارضه اشاره كرد. بسياري از افرادي كه به عارضه حساسيت هاي فصلي مبتلا مي شوند به علت سرفه و آب ريزش بيني احساس مي كنند كه به زكام و يا سرماخوردگي دچار شده اند، درحالي كه چنين توهمي بي پايه است. بارها اتفاق افتاده است كه افراد مبتلا به حساسيت هاي فصلي كه در سردرگمي به سر مي برند، از خطرات آلرژي و پيامد «آلرژن ها» بيمي به خود راه نمي دهند و فكر مي كنند كه دچار سرماخوردگي شده اند. از اين رو شناخت دقيق «آلرژن ها» با هدف شناخت و درك عامل و يا عوامل حساسيت زا، بسيار مهم است. اين امكان وجود دارد كه فردي ساليان دراز باعلايم ناشي از حساسيت هاي فصلي همراه

با سرفه و آب ريزش بيني در رنج مستمر باشد و عامل اصلي ماده مسبب آلرژي كه سلامت فرد را به مخاطره افكنده است را نشناسد.

حساسيت، درمانش چيست؟

فو ق تخصص ايمونولوژي آسم و آلرژي در ادامه گفت وگو خاطرنشان مي كند كه صدمه ديدگان از آلرژي پيش از بروز عارضه تب بايد به پزشك متخصص مراجعه كنند، تا عامل آزاردهنده بيماري زا كه التهاب سلولي به وجود آورده است به سرعت دفع شود. معمولا هنگامي كه در قسمتي از بدن، ماده آلرژي زا صدمه ايجاد كرده و سلول ها آسيب ديده است، گلبول هاي سفيد متمركز در محل التهاب، موادي موسوم به ماده تب زا ترشح مي كنند. دستگاه تنظيم درجه حرارت بدن كه در مركز «هيپوتالاموس» قرار گرفته است، از چنين پديده اي متاثر مي شود، ولي تلاش مي كند در ثبات دماي بدن نقش مثبت ايفا كند. تب، به عنوان پاسخ التهابي پس از ضربه ماده حساسيت برانگيز آلرژي زا بروز مي كند. اصولا چنين نشانه اي، علايم وابسته به عارضه عفوني ماده آلرژي زا دارد. سن ميزبان، يعني افراد سالمند و يا افراد كم سن مثل نوزادان از ضربه التهاب سلولي حساسيت هاي فصلي علايم متفاوتي را بروز مي دهند و وضعيت ايمني افراد هرچه بالاتر باشد، درواقع ضربه هاي آلرژي زا ديرتر مشهود مي شود و ابتلا به عارضه هاي ديابت، سرطان ، ايدز و يا بيماري هاي مزمن ديگر كه به دستگاه ايمني انسان آسيب عمده وارد مي كنند، در بروز سريع تر تب به عنوان پاسخ التهابي نقشي درخور دارند. اقدامات درماني، انجام جراحي، بروز سوختگي، وضعيت ناگوار

تغذيه اي و اقدامات درماني تهاجمي مانند تزريقات وريدي و لوله هاي ادراري به نوعي به سد دفاعي طبيعي بدن آسيب مي رساند و موجب تغيير پاسخ ايمني بدن نسبت به عامل آلرژي زا مي شود. اما عموما تب، با ارزش ترين معيار تشخيص عفونت و يا جريان التهاب سلولي ماده آلرژي زا به شمار مي آيد. هنگام ضربه ماده آلرژي زا به پوست بدن افراد مسن و سالمند ممكن است تب به عنوان پاسخ التهابي با تاخير روي دهد و در اين گونه مواقع، معمولا بيش از يك تا دو درجه سانتي گراد افزايش دماي بدن آنان ديده نمي شود. از سوي ديگر فرد مبتلا به عارضه تب با كاهش اشتها، سردرد، داغي و خشكي پوست مخصوصا در محل ايجاد ضربه ماده آلرژي زا، صورت برافروخته، تشنگي، كسالت و بي حالي را تجربه مي كند كه در صورت بي توجهي، آب بدن فرد بيمار روبه كاستي مي گذارد. تب به عنوان يك علامت آگاه كننده از بيماري و يا عامل مخرب بروز مي كند. پيشنهاد مي شود زماني كه افراد در فضاهاي بسته اي مانند خودروها قرار دارند بايد شيشه ها را به طور كامل بالا بياورند تا كمتر در معرض آلودگي ها قرار بگيرند.

البته استفاده از ماسك ها نيز مي تواند مفيد باشد. ولي به طور كلي بهتر است كه افراد از عواملي كه حساسيت آن ها را تهديد مي كند دوري كنند و هرچه سريع تر اين عارضه را جدي بگيرند و به پزشك متخصص مراجعه كنند.

منبع:www.semorgh.com

ايدز بيماري مهلك قرن:

مراحل بيماري:

1- آلودگي به ويروس HIV در هنگام تماس با خون فرد آلوده (

از طريق راههاي مختلف بيان شده) و يا از طريق وسايل آلوده به ويروس HIV در هنگام عمل جراحي و غيره.

2- فاز سندم حاد تروويرال كه معمولاً 2تا8 هفته ( بطور متوسط 6 هفته) بعد از آلودگي اوليه و ورود ويروس HIV به بدن ايجاد مي شود، كه يك سندرم شبه مونوكلئوز عفوني مي باشد و با علائم حادي مثل تب، سردرد، گلو دردهاي غير اگزودايتو، بزرگي غدد لنفاوي پيشورات جلدي، اسهال و درد مفاصل كه معمولاً اين علائم از چندين روز تا چندين هفته (بطور معمول تا 3 هفته) طول مي كشد و خود به خود علائم فروكش مي نمايد.

البته علائم اين سندرم در افراد مختلف، از نظر شدت و مدت علائم، متفاوت است بطوريكه اگر شك و دقت كافي به اين مرحله از بيماري ايدز، وجود نداشته باشد، ممكن است اين علائم اشتباهاً، يك سندرم حاد و ويروس معمولي تلقي شود كه اين مسئله (اشتباه تشخيصي) بسيار خطرناك مي باشد، زيرا در طول اين دوره و حتي مدت كوتاهي بعد از آن، ميزان بار و ويروس (Virusroad) در بالاترين حد ممكن قرار دارد و لذا احتمال انتقال ويروس HIV به شريك جنسي و يا از مادر به جنين و يا در معتادان تزريقي و نيز در هنگام مراجعه اينگونه افراد به كار درماني بيمارستان جهت ارائه خدمات درماني به آنها ( از قبيل تزريقات و غيره) در حد بسيار بالا مي باشد، البته ذكر اين نكته ضروري است كه احتمال عفونت ويروس HIV در اين مرحله، به فرد مقابل ( حال چه انتقال از بيمار آلوده HIV به پرسنل بيماران و يا از

طريق انتقال ويروس HIV به پرسنل بيمارستان و يا از طريق انتقال ويروس HIV از پرسنل احتمالاً آلوده به بيماران مراجعه كننده در آن مركز درماني) در حد بالايي وجود دارد و لذا مي بايستي اصول ايمني و بهداشتي را پرسنل بهداشتي درماني- در هنگام ارائه خدمات درماني به اين بيماران، رعايت كنند. البته احتمال انتقال ويروس از طريق فرو رفتن سوزن آلوده به طرف مقابل با يك بار Needer stick، براي انتقال ويروس HIV حدود 3 درصد، براي انتقال ويروس هپاتيت نوع B، حدود 30درصد و براي انتقال هپاتيت نوع C، در حدود 3درصد مي باشد.

3- فاز بدون علامت يا مرحله نهفته بيماري: در فاز نهفته بيماري: بر خلاف ديگر بيماريهاي ويروسي، تكثير ويروس، در بدن بيمار ادامه دارد كه اين امر موجب كاهش سلولهاي CD4H مي شود، البته بيمار در اين مرحله علائم باليني خاصي نشان نمي دهد و شايد بعبارت بهتر بتوان گفت كه مهمترين علامت اين مرحله بي علامتي است ، البته بطور كلي 5% اين بيماران معمولاً طي 8 تا10 سال بعدي، بطرف بيماري ايذر مي روند، و 30% اين بيماران علائم خفيف نشان مي دهند و 20% آنها، بدون علامت باقي مي مانند، البته در فاز نهفته وقوع زوناي چند رماتومي و يا وجود واژنيست كانديدايي مكرر و يا شيوع پنوموني هاي مكرر با باكتري هاي كيولدر، شك به وجود HIV را بيشتر مي كند.

4-فاز نقص ايمني يا مرحله ايدز: اين مرحله معمولاً مترادف با CD4 كمتر از 200 مي باشد. البته بروز عفونت هاي مختلفي از جمله (پنوموني با پنوموسيشيس كاريني (pcp)، فشريت كرپيتوكوكي، ريتنت CMV آلنفاليت توكسوپلدسمايي،

هيستوپلاسموز منتشر، عفونت با MAC منتشر، زخم هاي HIV كه بيش از يك ماه طول بكشد و يا در بيماران با اسهال كريپشواسپوريديوم و يا ايزوسپورابلي بيش از يك ماه) در يك بيمار دچار HIV مثبت، صرف نظر از CD4 ، دليل وارد شدن بيمار به مرحله نقص ايمني شديد (فاز ايدز) مي باشد.

توضيح اينكه، مدت يا فاصله زماني رسيدن به مرحله انتهاي بيماري ( فاز ايدز) را تعداد CD4 هاي بيمار تعيين مي كند و در واقع تعداد CD4 يك وسيله و معيار دقيق اندازه گيري جهت تعيين مراحل بيماري (Stage بندي) مي باشد.

روشهاي پيشگيري از ابتلاي به ايدز:

1- اطلاع رساني عمومي از طريق وسايل ارتباط جمعي و رسانه هاي ملي و نيز پخش بروشورهاي آموزشي و تبليغاتي و چاپ مقالات و كتب مربوط به راههاي انتقال ويروس ايدز و بيان روش هاي پيشگيري از ابتلا به اين بيماري، از قبيل: عدم استفاده از سوزن مشترك در معتادان تزريقي و نيز در اختيار قرار دادن سرنگ رايگان به اين معتادان در زندانها و مراكز پژوهشي، استفاده از اين روش هاي محافظتي در حين مقاربت از قبيل استفاده از كاندوم مخصوص مرد و زن و غيره، عدم استفاده از تيغ مشترك در آرايشگاهها و يا عدم استفاده از سوزن مشترك در طب سوزني، تاتو و خالكوبي بو حجامت، استفاده از وسايل يكبار مصرف و غيره آلوده در آرايشگاههاي زنانه در هنگام الكتروليز مو و امثالهم.

2- تشويق كادر بهداشتي و درماني (پرستاران، پزشكان، دندانپزشكان، جراحان) به رعايت اصول ايمني و بهداشتي در هنگام سر و كار داشتن با اين بيماران از طريق استريل نمودن وسايل مورد

استفاده در حين كار و نيز جلوگيري از بروز Needle Stiuk چنين اقدامات بهداشتي درماني تا حد ممكن.

3- توجه بيشتر والدين به استحكام نهاد خانواده و تلاش مربيان آموزشي و بهداشتي و دولتمردان كشور در جهت تعميق اعتقادات مذهبي و ارزش گذاري اخلاقي نوجوانان و جوانان بر اساس معيارهاي دين مبين اسلام.

4- توسعه مراكز مشاوره خانواده و مشاوره قبل از ازدواج.

5- انجام دادن تست HIV براي زوجين در قبل از ازدواج: اگر چه گروهي از مسئولين بهداشتي و درماني كشور با اين كار مخالف هستند، ولي به عقيده نگارنده، مقاله، انجام دادن تست HIV در قبل از ازدواج در كسانيكه اين بيماري را ندارند، موجب آرامش كافي و افزايش ضريب اميد به زندگي آينده و مشتركشان خواهد شد، ثانياً در كسانيكه داراي عفونت ويروس HIV مي باشند، موجب خواهد شد كه با يك تشخيص بموقع، تا حد امكان روند سير بيماري را به تعويق اندازند و ضمن طولاني نمودن عمر بيمار از طريق دارو درماني رايج، از انتقال اين بيماري به ديگر افراد ( خصوصاً در بيماراني كه در مرحله سندرم حاد وترو ويروس هستند) در حد مؤثري جلوگيري شود و مضافاً اينكه هميشه پيشگيري مقدم بر درمان بوده و هست، خصوصاً در مورد اين بيماري كه پيشگيري از آن وظيفه انساني، شرعي و قانوني عموم افراد جامعه مي باشد.

منبع:ماهنامه فرهنگي سياسي، اجتماعي راه راستان

علايم شايع پوكي استخوان

پوكي استخوان به عارضه كاهش تراكم و قدرت طبيعي استخوان كه منجر به سستي استخوان و مستعد شدن آن براي شكستگي مي گردد، گفته مي شود.

عارضه پوكي استخوان بيشتر در زنان يائسه ديده مي شود.

علايم شايع:

مراحل اوليه:

كمر درد

بدون علامت (اغلب)

مراحل پيشرفته:

درد ناگهاني پشت همراه با يك صداي خرد شدگي كه نشانه بروز شكستگي مهره هاست.

تغيير شكل ستون فقرات به صورت قوز كردن

كاهش قد

بروز شكستگي با ضربه خفيف، به ويژه در ناحيه استخوان ران و بازو

علل:

از دست رفتن ساختار و قدرت استخواني، عوامل اين عارضه عبارتند از:

كمبود طولاني مدت كلسيم و پروتئين در رژيم غذايي

سطح پايين استروژن پس از يائسگي

كاهش فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري با افزايش سن

استعمال دخانيات

مصرف داروهاي استروئيدي (كورتوني)

بيماريهاي مزمن از جمله اعتياد به الكل

كمبود ويتامين ها (به ويژه ويتامين ث )

پركاري تيروئيد

سرطان

زمينه ژنتيكي مساعد

عوامل تشديد كننده بيماري:

اشعه درماني براي سرطان تخمدان

فقر تغذيه اي، به خصوص كمبود كلسيم و پروتئين رژيم غذايي

نوع ساختار بدن، خانم هاي لاغر با استخوان بندي كوچك نسبت به اين عارضه مستعدترند.

سابقه خانوادگي پوكي استخوان

استعمال دخانيات

مصرف الكل

مصرف داروهاي تيروئيد

پيشگيري:

شروع درمان جايگزيني هورموني با بروز يائسگي در زنان

مصرف مقادير كافي كلسيم تا 1500 ميلي گرم در روز با مصرف شير و فرآورده هاي لبني يا مكمل هاي كلسيم

ورزش منظم نظير پياده روي تند كه در پيشگيري از پوكي استخوان بهتر از شناست.

در مورد مصرف استروژن، كلسيم و فلوريد پس از بروز يائسگي يا برداشت تخمدان ها با جراحي با پزشك مشورت شود.

اجتناب از عوامل تشديد كننده بيماري ذكر شده در بالا تا حد امكان

با رژيم غذايي مناسب، مكمل هاي كلسيم و فلوريد، ويتامين D، ورزش و استروژن مي توان سير پوكي استخوان را متوقف كرده و احتمالا روند آن را در جهت رسيدن به حالت طبيعي

معكوس كرد.

شكستگي هاي عارض شده، با درمان قابل علاج است.

عوارض احتمالي

افتادن كه باعث شكستگي، به خصوص شكستگي استخوان ران يا ستون فقرات مي شود.

گاهي شكستگي به طور خود به خود و بدون ضربه يا افتادن اتفاق مي افتد.

درد شديد و ناتوان كننده

نقش تغذيه در پيشگيري و درما ن آنفولانزا

قبل از شروع مطلب ، لازم است تفاوت بين سرماخوردگي و آنفلوآنزا بيان شود. سرماخوردگي و آنفلوآنزا عفونت هاي ويروسي هستند با اين تفاوت كه سرماخوردگي دستگاه تنفس فوقاني را گرفتار مي كند ولي آنفلوآنزا علاوه بر دستگاه تنفسي فوقاني ، دستگاه تنفسي تحتاني را هم تحت تاثير قرار داده و علايم شديدتري نسبت به سرماخوردگي دارد. هر دو بيماري مذكور توسط ويروس هايي هستند كه حدود 200 نوع از آنها شناخته شده است . علايم سرماخوردگي شامل آب ريزش بيني ، گلودرد و ضعف و همچنين بي حالي عمومي است . آنفلوآنزا علايم شديدتري دارد كه علاوه بر موارد مذكور مي توان از حالاتي چون اسهال ، تهوع ، تب ، ضعف و احساس سرما نام برد.

مخاط ترشح شده در اطراف راه هوايي جمع شده و سبب سرفه و عطسه مي شود. ويروس هاي مذكور مي توانند چندين روز در خارج از بدن و حتي در محيط بي جان زنده بمانند. سيستم ايمني افراد در برخورد با اين ويروس ها متفاوت عمل مي كنند بطوري كه برخي افراد مقاوم به ايجاد بيماري هستند و برخي ديگر حتي با كوچكترين استرس ممكن است دچار تشديد علايم شوند.

مصرف مايعات زياد براي رقيق كردن ترشحات مخاطي باعث بهبودي در بيماري مي شود چرا كه اين نوع ويروس ها در محيط هاي خشك

براحتي زندگي كرده و باعث ايجاد علايم مي شوند مصرف مايعات گرم جهت از بين بردن ويروس ها بسيار موؤر است .

برخلاف تصور عموم بايستي از مصرف شير در طول دوره سرماخوردگي و آنفلوآنزا پرهيز شود چرا كه شير حاوي موادي است كه باعث جلوگيري از رقيق شدن مخاطات ترشح شده مي گردد و در نتيجه علايم بيماري كاهش نمي يابد. مواد غذايي حاوي ادويه جات برخلاف شير عمل كرده و سبب رقيق شدن مخاطات مترشحه مي گردد و بنابراين در بهبود وضع بيماران موؤر است . حمام گرم و استراحت براي بهبودي بيماري پيشنهاد مي گردد.

مواد مغذي مفيد در بهبود سرماخوردگي و آنفولآنزا:

ويتامين ث: 13 گرم در روز باعث كاهش علايم بيماري شده و خواص ضدويروسي و ضد باكتريايي دارد. اين ويتامين همچنين باعث تحريك سيستم ايمني مي شود.

روي: 12-25 ميلي گرم به شكل گلوكونات بسيار موثر است .

مواد غذايي مفيد در درمان بيماري

ميوه هاي تازه ، مركبات ، آناناس ، سبزيجات تازه ، فلفل سبز، چغندر، اسفناج ، مارچوبه ، كلم سبز، پياز، سير، زنجبيل ، خيار، گوجه فرنگي ، قارچ ، ماست كم چرب ، زيتون ، تربچه ، آب هويج ، شربت ليمو

منبع:گروه سلامت سيمرغ

درباره ي كم خوني چه مي دانيم؟

نويسنده: سيد حسين آدينه

انواع كم خوني و روشهاي درمان آن:

عارضه كم خوني زماني بروز مي كند كه خون فاقد هموگلوبين كافي باشد. هموگلوبين به گلبول هاي قرمز خون در حمل اكسيژن از ريه ها به تمام اندامهاي بدن كمك مي كند.

كم خوني انواع مختلفي دارد كه هركدام به دلايل مختلف بروز مي كنند و به اختصار در ذيل معرفي شده اند:

1- كم خوني

ناشي از فقرآهن (IDA):

اين نوع كم خوني از شايعترين انواع اين بيماري است. فقر آهن زماني بروز مي كند كه بدن فاقد آهن كافي است. بدن براي ساختن هموگلوبين به آهن نياز دارد. اين حالت معمولا در اثر از دست دادن خون به دليل مشكلاتي همچون عادت ماهانه طولاني و سنگين، زخم هاي داخلي، پوليپ هاي روده يا سرطان روده بروز مي كند. همچنين رژيم غذايي فاقد آهن كافي مي تواند منجر به بروز اين حالت شود. در دوره بارداري نيز عدم وجود آهن كافي براي مادر و جنين موجب كم خوني از نوع فقر آهن مي شود. بدن مي تواند با مصرف موادغذايي مانند گوشت گاو، صدف هاي خوراكي، اسفناج، عدس، سيب زميني كباب شده با پوست و تخمه گل آفتابگردان، آهن مورد نياز خود را به دست آورد.

2- كم خوني مگالوپلاستيك يا فقر ويتامين:

اين نوع كم خوني معمولا در اثر كمبود فوليك اسيد يا ويتامين 12-B بروز مي كند. اين ويتامين ها به بدن در سالم نگهداشتن خون يا سيستم عصبي كمك مي كنند. در اين نوع كم خوني، بدن گلبول هاي قرمز خوني توليد مي كند كه نمي توانند اكسيژن را به خوبي تحويل دهند. قرص ها مكمل حاوي فوليك اسيد مي توانند اين نوع كم خوني را درمان كنند. فوليك اسيد را همچنين مي توان از مصرف دانه ها و بنشن ها، مركبات و آب ميوه ها، سبوس گندم و ساير غلات، سبزيجات برگ پهن و سبز تيره، گوشت طيور، صدف و كبد به دست آورد. گاهي اوقات ممكن است يك متخصص نتواند تشخيص دهد كه علت اين بيماري كمبود ويتامين

12-B است. اين حالت معمولا در افراد مبتلا به كم خوني وخيم بروز مي كند كه در حقيقت نوعي بيماري خود ايمني است. عدم دريافت ويتامين 12-B كافي مي تواند موجب كرخي و بي حسي دست ها و پاها، مشكلات در راه رفتن، از دست دادن حافظه و مشكلات بينايي شود. نوع درمان بستگي به عامل مولد بيماري دارد، اما به هر حال مصرف ويتامين 12-B ضروري است.

3- بيماري هاي نهفته:

بيماري هاي خاصي وجود دارند كه مي توانند توانايي بدن در توليد گلبول هاي قرمز خوني آسيب برسانند. براي مثال، افراد مبتلا به بيماري هاي كليوي به ويژه بيماراني كه دياليز مي شوند در معرض ابتلا به كم خوني قرار دارند. كليه هاي اين بيماران قادر به تشرح هورمونهاي كافي براي توليد گلبول هاي خوني نبوده و در هنگام دياليز نيز آهن از دست مي دهند.

4- بيماري هاي خوني ارثي:

اگر در خانواده سابقه بيماري خوني وجود داشته باشد، احتمال ابتلا به آن در افراد ديگر نيز افزايش مي يابد. يكي از امراض خوني ارث، كم خوني گلبول هاي داسي شكل است. به جاي توليد گلبول هاي قرمز خوني طبيعي كه به راحتي درون رگ هاي خوني حركت مي كنند، گلبول هاي داسي شكل حركت سختي داشته و داراي لبه هاي خميده هستند. اين گلبول ها نمي توانند در رگ هاي خوني ظريف به آساني حركت كنند و در نتيجه مسير رسيدن خون به اعضاي بدن را مسدود مي كنند. بدن گلبول هاي قرمز داسي شكل را نابود مي كند. اما نمي تواند با سرعت كافي انواع طبيعي و سالم جديدي را توليد كند. اين

امر موجب بروز كم خوني مي شود، نوع ديگري از كم خوني ارثي تالاسمي است. تالاسمي زماني بروز مي كند كه بدن ژن هاي ويژه اي را از دست مي دهد و يا ژن هاي غيرطبيعي مختلف از والدين به كودك ارث مي رسد كه به نحوه توليد هموگلوبين تأثير منفي مي گذارند.

5- كم خوني آپلاستيك:

نوع نادري از كم خوني است و زماني بروز مي كند كه بدن به اندازه كافي گلبول قرمز توليد نمي كند. از آنجا كه اين امر بر گلبول هاي سفيد نيز تأثير مي گذارد، خطر بالاي بروز عفونت ها و خونريزي هاي غيرقابل توقف مي شود. اين حالت دلايل مختلفي دارد كه عبارتند از:

الف - روش هاي درماني سرطان ها ( پرتو درماني و شيمي درماني)

ب- قرار گرفتن در معرض مواد شيميايي سمي (مانند مواد مورد استفاده در برخي حشره كش ها، رنگ و پاك كننده ها و شوينده هاي خانگي)

پ - برخي داروها (مانند داروهاي مخصوص درمان رماتيسم مفصلي)

ت - بيماري هاي خود ايمني (مانند لوپوس)

ث - عفوت هاي ويروسي كه بر تراكم استخواني تأثير مي گذارد.

نوع درمان بستگي به ميزان حاد بودن كم خوني دارد. اين بيماري را مي توان با تعويض خون، مصرف دارو و يا پيوند مغز استخوان درمان كرد. كم خوني براي پيشرفت در بدن به گذر زمان احتياج دارد. در آغاز ممكن است هيچ علايمي بروز نكند و يا علائم بيماري بسيار خفيف باشد اما با پيشرفت بيماري مي توان شاهد علايمي چون خستگي، ضعف، عدم توانايي در كار و تحصيل، كاهش دماي بدن، پريدگي رنگ پوست، ضربان قلب سريع، كوتاهي تنفس ها،

درد سينه، سرگيجه، تحريك پذيري، كرخي و سردي دست ها و پاها و سردرد بود. تشخيص اين بيماري با انجام يك آزمايش خون امكانپذير است. در صورت مثبت بودن جواب آزمايش و ابتلا به كم خوني انجام آزمايشات ديگري نيز براي تشخيص نوع آن ضروري است. انتخاب نوع درمان كم خوني بستگي به علت بروز آن دارد. براي مثال، نحوه درمان كم خوني گلبول هاي داسي شكل با نحوه درمان كم خوني ناشي از رژيم غذايي فاقد آهن يا فوليك اسيد متفاوت است. از اين رو براي كشف بهترين روش معالجه بايد به متخصص مربوطه مراجعه كرد.

به روش هاي گوناگون مي توان مانع از بروز برخي انواع كم خوني شد كه مجموعه اي از آنها در زير آمده است:

1- مصرف غذاهاي حاوي آهن زياد از جمله گوشت قرمز، ماهي، مرغ، تخم مرغ، ميوه هاي خشك شده، عدس و لوبيا، سبزيجات سبز پهن مانند اسفناج، كلم و يا غله هاي حاوي آهن غني شده.

2- مصرف مواد خوراكي كه جذب آهن را در بدن افزايش مي دهد مانند آب پرتقال، توت فرنگي، كلم و يا ساير ميوه ها و سبزيجات حاوي ويتامين C.

3- خودداري از نوشيدن قهوه و چاي همراه با وعده هاي غذايي چرا كه اين نوشيدني ها جذب آهن در بدن را دشوار مي كند.

4- كلسيم جذب آهن را مشكل مي كند لذا براي به كار گرفتن بهترين روش براي مصرف كلسيم به ميزان مناسب و كافي با پزشك متخصص بايد مشورت كرد.

5- اطمينان از مصرف كافي فوليك اسي و ويتامين B-12 در رژيم غذايي

6- مشاوره با پزشك براي خوردن قرص هاي مكمل آهن.

چرا كه مصرف اين قرص بدون مشورت با فرد متخصص صحيح نيست. اين قرص ها در دو نوع فروس و فريك ارايه مي شوند. جذب فروس در بدن بهتر صورت مي گيرد اما اثرات جانبي مانند تهوع، استفراغ و اسهال در پي دارد. با اين حال اين اثرات جانبي را مي توان با كمك برخي اقدامات كاهش داد، از آن جمله اينكه ابتدا نيمي از روز تجويز شده شروع كرد و به تدريج آن را به روز كامل رساند. قرص را در روزهاي تقسيم شده مصرف كنيد. قرص را همراه با غذا مصرف كنيد و اگر نوعي از قرص آهن مشكلاتي ايجاد مي كند با متخصص مربوطه براي مصرف نوع ديگري مشورت كنيد.

7- زناني كه باردار نبوده اما در سن بارداري قرار دارند بايد هر 5 تا 10 سال يكبار آزمايش كم خوني بدهند. اين امر حتي در شرايط سلامت بايد صورت گيرد. انجام اين آزمايش هاي بايد از زمان نوجواني آغاز شود.

8- همچنين زناني كه باردار نيستند و در سن بارداري قرار دارند در صورت داشتن علايمي چون عادت ماهانه شديد و طولاني، مصرف آهن كم و يا تشخيص قبلي ابتلا به كم خوني بايد هر سال آزمايش خون بدهند. اكثر افراد از طريق يك رژيم غذايي سالم و منظم مي توانند از غذاهاي سرشار از آهن استفاده كنند اما برخي افراد نمي توانند آهن كافي به دست آورند كه مهمترين اين افراد دختران نوجوان و زنان در سن بارداري هستند كه يا در هر عادت ماهانه خون زيادي از دست مي دهند يا بيش از يك بچه دارند و يا از IUD استفاده

مي كنند. كودكان نوپا و زنان باردار نيز در اين گروه هستند. اين افراد بايد به طور دوره اي آزمايش كم خوني بدهند و در صورت فقر آهن حتما بايد با مشورت پزشك از مكمل هاي آهن استفاده كنند كه نحوه درمان مشكل آنها بر عهده پزشك است.

منبع: مجله شاهد جوان

سلامت و زندگي...

گوجه فرنگى مسكن دردهاى عصبى و رافع بى اشتهايي

گوجه فرنگى داراى قند، چربي، كلسيم، فسفر، آهن و ويتامين هاى A ، B، C، آK و پروتئين است. ويتامين A در گوجه فرنگى به مقدار فراوانى وجود دارد و اين همان ويتامينى است كه براى تقويت بينايى و رشد استخوان ها لازم است. گوجه فرنگى براى تسكين دردهاى عصبى و رفع بى اشتهايى و يبوست مفيد است ولى بايد دقت كرد گوجه فرنگى را حتما رسيده اش را بخوريم زيرا نارس آن ماده اى به نام سولاتنن دارد كه يك نوع ماده سمى است. گوجه فرنگى براى بيمارى هاى رماتيسم و نقرس مفيد است ولى براى بيمارى هاى سرطان مضراست. گوجه فرنگى خام، هضمش دشوار ولى گوجه فرنگى پخته آميخته با كره سهل الهضم است و كسانى كه آلرژى دارند نبايد گوجه فرنگى بخورند. خواص گوجه فرنگى خام با پخته آن فرق دارد و اينكه عده اى مى گويند گوجه فرنگى براى كبد مفيد و عده اى ديگر مى گويند براى كبد ضرر دارد. هردو سخن صحيح است! زيرا در حالى كه خود گوجه فرنگى براى كبد مفيد است. ماده قرمز آن زيان آور است بنابراين، اين ميوه عجيب براى كبد هم مفيد است و هم مضر. گفته مى شود در خوردن گوجه فرنگى نبايد افراط شود چرا كه ممكن است توليد سنگ كليه كند. شايد با خوردن سالاد گوجه

فرنگى با روغن زيتون بتوان از ابتلا به اين بيمارى جلوگيرى كرد، ولى در هر حال گوجه فرنگى روى هم رفته ميوه اى مفيد است كه در عين حال نبايد در خوردن آن افراط كرد.

ازدياد طول عمر با خوردن كدوحلوايي!

كدو حلوايى و يا كدو تنبل داراى مقادير زيادى ويتامين A است و شيره تخم آن را اگر در شير و با آب بپزند و بخورند مسكن است و براى بى خوابى و ورم مجارى ادرار و ملين مزاج و فرونشاندن التهاب معده و درمان يرقان مفيد است. متخصصان تغذيه مى گويند شيره تخم كدو دارويى ملين است و اگر كسى مبتلا به يبوست هاى خيلى سخت باشد و صبح ناشتا يك فنجان از آن بخورد بزودى از شر يبوست راحت خواهد شد. كدو حلوايى داراى طبيعت سرد مى باشد و باعث طول عمر مى گردد. زيرا تحقيقات نشان داده است كه مردم كشور پرو كه ركوردار مصرف كدوحلوايى هستند داراى طول عمر بسيار و حداقل هاى بيمارى هاى داخلى و يبوستى هستند. لازم به ذكر است كه از تخم كدو حلوايى هم روغنى گرفته مى شود كه براى رفع بى خوابى مفيد است.

خواص بى شمار كاهو ...

يكى از سبزى هاى بسيار مفيد براى سلامت انسان كاهو مى باشد كه داراى طبيعت سرد و حاوى پروتئين، قند، كلسيم، فسفر، پتاسيم، منيزيم و حاوى ويتامين هاى A، B و C است. كاهو براى دفع يبوست مزاج، دفع صفرا و درمان يرقان و افزايش حجم ادرار و خون قاعدگى و تسكين سوزش مجراى ادرار و تصفيه خون و رفع عطش، سر درد و زكام بسيار مفيد است. مبتلايان به سل و تنگى نفس و كسانى كه معده شان زود نفخ مى كند بايد آن

را به مقدار كم و با احتياط بخورند. مصلح كاهو نعناع است. كاهو خواب آور و براى مفصل ها و مزاج ها مفيد و براى مبتلايان به ورم قولنج مضر است. كاهو خون را صاف و اخلاط را رقيق مى كند.همچنين كاهو براى نيروى بدنى سودمند است و داراى يد، كلسيم، سكيلون، آهن، پتاسيم، سولفور، فسفر و مواد قندى و مواد چربى و مواد ازته مى باشد.چنانچه كاهو مخلوط با عصاره هويج خورده شود بر خاصيت آن افزوده مى گردد. كاهو مسكن اعصاب مى باشد و رنگ مو را براق و رنگ صورت را گلگون مى كند. اگر كاهو را بعد از غذا بخورند، غذاهايى كه خوب هضم نشده اند را خيلى سريع هضم مى كند. كاهو براى معالجه يرقان، انسداد مجراى طحال و كبد و براى اشخاص عصبانى و پريشان مفيد است زيرا خواب راحتى توليد مى كند لذا اشخاصى كه مبتلا به تپش قلب و بى خوابى هستند هنگام شب قبل از خواب كاهو بخورند.

بند ناف

بند ناف كه طي دوران بارداري تنها راه ارتباط غذايي جنين و مادر بود، بلافاصله پس از زايمان بريده شده و قسمتي از آن ( تقريباً 2 تا 4 سانتيمتر ) كه باقي مي ماند، نياز به مراقبت هاي خاص زير دارد :

- براي كمك به معالجه سريع تر آن، بند ناف بايستي هميشه تميز و خشك باشد. به همين دليل به هنگام پوشك كردن، اين قسمت را بيرون بگذاريد.

- روزي دوبار و در صورت خيس شدن بيشتر، قسمت ناف را با گاز استريله و الكل ضد عفوني كنيد.

- تا قبل از افتادن بند ناف، از حمال كردن كودك در وان يا تشت بپرهيزيد. البته طي

اين مدت مي توانيد با استفاده از يك ليف لطيف پارچه اي و صابون مخصوص بچه، قسمت هاي مختلف بدن نوزاد را ( بدون ريختن آب )، ابتدا ليف زده و سپس بلافاصله با حوله اي لطيف خشك كنيد. در اين عمل مراقب باشيد اطراف بند ناف پانسمان شده خيس نشود. در صورت خيس شدن سريعاً و طبق دستور ذكر شده، آن را تعويض و ضد عفوني نماييد. پس از افتادن بند ناف، مي توان نوزاد را حمام كامل كرد.

- اگر تا 10 روز پس از تولد، بند ناف نيفتاد، با پزشك متخصص اطفال مشورت كنيد.

- در برخي موارد نادر، پس از افتادن بند ناف، به علت عدم شكل گيري كامل عضلات جدا شكم، ممكن است به هنگام گريه شديد طفل، در محل ناف برجستگي كوچك ( فتق ناف )، ظاهر گردد. اگر سوراخ كوچك باشد، اين برآمدگي نيز كوچك خواهد بود، اما اگر قطر آن بيشتر از 2 الي 3 سانتيمتر باشد، بايستي جهت انتخاب شيوه درماني مناسب با پزشك اطفال مشورت شود.

معمولاً برجستگي اگر كوچك باشد، در حدود 12 ماهگي خود به خود برطرف مي گردد.

معمولاً رنگ سياهي كه پس از چند روز در قسمت داخل بند ناف ظاهر مي شود، موجب ترديد مادر جوان قرار مي گيرد. اين تغيير رنگ كه معمولاً در قسمت چين و چروك هاي بند ناف مشاهده مي شود، بلكه بخشي از قشر سطحي پوست مي باشد و مادر نبايد سعي در تميز كردن آن نمايد. يك حمام معمولي براي تميز شدن آن كافي است.

معمولاً در اكثر نوزادان، بند ناف در حدود روز

دهم مي افتد. بلافاصله پس از افتادن مي توان كودك را حمام كرد و نيازي به صبر كردن و از بين رفتن كامل آثار زخم نيست. براي چند روزي در اين قسمت، حالت زخم خشكيده اي ملاحظه خواهد شد كه به تدريج كنده مي شود و در هنگام كنده شدن ممكن است كمي خون نيز خارج شود كه جاي نگراني نيست و مانعي براي حمام كردن به حساب نمي آيد.

منبع: كتاب كودك من

آكنه در دوران بارداري

گاهي در دوران بارداري، آكنه بوجود مي آيد و يا تش_ديد مي شود. افزاي_ش سط_ح خ_ون_ي هورمون هايي به نام آندروژن ها مي تواند غدد سباسه درون پوست را تحريك كند تا بزرگ شوند و ماده چربي را به نام سبوم (Sebum) ترشح كنند. سبوم اضافي همراه با ريزش سلول هاي پوست كه فوليكول مو را مي پوشانند منافذ پوس_ت را مي بندد و محيطي بوجود مي آورد كه باكتري ها مي توانند بسرعت در آن تكثير يابند. اين امر نهايتاً به التهاب پوست و بثورات پوستي مي انجامد.

آيا ميتوان آكنه را برطرف ساخت؟

ممكن است نتوان بكلي از بروز آكنه جلوگيري كرد ولي با رعايت نكات زير ميتوان تا حدي از شدت آن ها كاست:

• صورت خود را روزي 2 بار با آب و صابون ملايم و يا لوسيون پاك كننده تميز كنيد و اگر از كرم هاي مرطوب كننده استفاده مي كنيد دقت كنيد كه عاري از چربي (oil-free) باشد. هنگام شستن صورت، پوست را مالش ندهيد و اسكراب نكنيد زيرا مشكل تان را تش_ديد خواهد كرد بلكه به آرامي با دست ها صورت را بشوئيد.

• هنگام

خشك كردن حوله را به روي صورت نماليد بلكه آن را روي پوست بگذاريد و برداريد.

• آكنه ها را فشار ندهيد و نماليد زيرا مشكل تان را تشديد مي كند و جاي آن مي ماند.

• اگر از لوازم آرايش استفاده مي كنيد محصولاتي را انتخاب كنيد كه بجاي روغن برپايه آب ساخته شده است و بر روي آن برچسب "غير كومدون زا" (non comedogenic) زده اند كه بدين معناست كه منافذ پوست را مسدود نخواهد كرد و آكنه تشديد نخواهد شد. قبل از خواب نيز حتماً آرايش را پاك كنيد.

• از پزشك يا ماما در مورد مصرف ژل هاي داروئي سئوال كنيد. (اگر آكنه شما شديد است ممكن است لازم باشد به متخصص پوست مراجعه كنيد). بعضي از محصولات كه ب_دون نس_خه بف_روش مي رسند و يا داروهايي كه براي تهيه آنها نسخه لازم است، به از بين بردن آكنه كمك مي كنند ولي مصرف بعضي از موادي كه داخل آن ها بكار رفته اند بخوبي در دوران بارداري مطالعه نشده است. بنابراين بدون تأئيد پزشك يا ماماي خود از هيچيك از داروهاي ضدآكنه استفاده نكنيد. استفاده از داروي ايزو ترتينوئين خوراكي (Accutane) در دوران بارداري اكيداً ممنوع است زيرا منجر به ناهنجاري جنين مي شود (از مصرف ترتينوئين موضعي نظير Retin-A نيز بپرهيزيد). مصرف كرم هاي حاوي آنتي بيوتيك نظير اريترومايسين و كليندامايسين در دوران بارداري كاملاً مطمئن است ولي مصرف كرم هاي حاوي تتراسيكلين مجاز نيست.

درمان قطعي بي اشتهايي كودكان

آيا مادران به راستي نياز واقعي كودك دلبند خود را مي شناسند ؟

تغذيه كودكان بين 6-2 سال

((ديگه نمي دونم چه غذايي رو بهش

بدم!)) اين جمله را شما بارها از زبان مادران جوان شنيده ايد. اين مشكل تنها براي شما نيست .

بدون اغراق مي توان گفت كه مشكل تمام دنياست. اكثر مادران جوان از تصميم گيري براي فرزندان خود در ارتباط با غذا عاجز هستند. و متاسفانه عدم اطلاع كافي متخصصين كودك در اين زمينه مشكل را چند برابرجلوه مي دهد.

مادران از غذا نخوردن و به_انه گيري فرزندانشان نگران مي شوند و دلايل اين نگ_راني را احساس مي كنند و اين احس_اس را آنق_در تحمل مي كنند تا اينكه به ع_نوان يك مشكل اساسي د ر زندگي مطرح مي شود و منجر به مراجعه آنان به يك متخصص كودكان مي گردد وقتي كه پس از چندين ماه با احساس اضطراب به اتاق پزشك مراجعه مي كنند يك جمله را مي شنوند كه ((بچه شما سالم است و مشكلي ندارد.))اين جمله مادر را آرام نمي كند چون مي داند كه فرزندش به مقدار كافي غذا نمي خورد،موهايش مي ريزد،رنگش پريده است ، اشتها ندارد،دهانش بو مي دهد و... و اينها براي او كافي است كه همچنان در اضطراب باقي بماند.

آنچه كه وجود ندارد يك منبع آگاه و يك مركز آموزشي داراي اطلاع_ات قانع كننده است، پس سؤالات مبهم همچنان باقي است.با وجود اينكه توصيه مي شود كه كودكان تا سن 2سالگي از شير مادر تغذيه كنند،مي بايست از 6 ماهگي علاوه بر شير مادر،خوردن غذا را نيز تجربه كنند.

تمام توصيه هايي كه تا 12 ماهگي عموميت دارند بر روي تابلو اع_لانات مركز بهداشتي به چشم مي خورد كه قابليت اجراي آنها به علت محدوديت فراوان بسيار ضعيف است.

آرزوي

هر مادر جوان اين است كه عشق و عاطفه وافر خود به فرزندش را با سالم پرورش دادن او به اثبات برساند و وقتي به اين محدوده نامفهوم مي رسد خود را عاجز و ديگران را نيز عاجز مي بيند و اين مساٌله او را رنج مي دهد.اولين امر لازم در اين رابطه داشتن اطلاعات كافي در مورد كودك مي باشد.

نقش حفاظتي ماده مترشحه در گوش چيست؟

سرومن قهوه اي رنگ و چسبنده داخل گوش است كه نقش حفاظتي دارد و مانع از رشد ميكروبها ، قارچها و ورود حشرات به داخل گوش مي شود. آقاي كريمي متخصص گوش و حلق و بيني گفت: در مجراي گوش ماده چسبنده قهوه اي رنگ و تلخ مزه ترشح مي شود كه مانع ورود حشرات و گرد و غبار به درون مجرا مي شود.

وي درباره سرومن يا ماده مترشحه طبيعي در مجراي گوش گفت: اين ماده ، نقش حفاظتي و مراقبتي از ساختمان مجراي گوش خارجي را دارد و حضور اين لايه در داخل مجرا مانع رشد ميكروبها و قارچها مي شود، و از ورود حشرات به داخل آن جلوگيري مي كند زيرا اين ماده تلخ است و وقتي حشرات با آن برخورد مي كنند از باقي ماندن در آن محل پرهيز مي كنند. وي PH موجود در مجراي گوش را اسيدي ذكر كرد و افزود، سرومن در ايجاد اسيديته PH موثر است.

ايشان توصيه كرد نبايد اين ماده حفاظتي و مفيد را به عنوان چرك يا جرم آسيب رسان در نظر گرفت و حتما سعي در خروج آن از گوش نكنيد زيرا حفظ بهداشت گوش با حفظ لايه سرومن در مجراي گوش عملي است.

منبع:دانشنامه رشد

آب دهان، مسكني قوي تر از مرفين

دانشمندان فرانسوي دريافتند آب دهان انسان حاوي ماده اي است كه بهتر از مرفين درد را تسكين مي دهد.

به گزارش ايسنا، آب دهان انسان حاوي ماده اي به نام Opiorphin است كه حتي مقدار كم آن مي تواند واكنش هاي هيجاني و دردهاي جسماني را تسكين دهد.

پژوهشگران انستيتو پاستور پاريس در ابتدا با كشف نوعي ماده در آب دهان موش ها كه درد را تسكين مي داد، كنجكاو شدند تا چنين

ماده اي را در آب دهان انسان نيز پيدا كنند. آنان اميدوارند كه به مدد اين ماده بتوانند به ساخت مسكن هاي طبيعي بسيار قوي دست يابند.

آزمايش هاي اوليه هم چنين نشان داده است كه Opiorphin احتمالا خاصيت ضد افسردگي داشته و در عين حال مي تواند ناتوانايي هاي جنسي را در افراد درمان كند. پژوهشگران در آب دهان موش نيز مقدار كمي Opiorphin پيدا كردند.

منبع:http://www.tebyan-hamedan.ir

مغز و هزاران سلول عصبى

خوب فكر كنيد! وقتي مشغول فكر كردن بوديد، كدام بخش مغز خود را به كار مي انداختيد؟ تا حدودي بستگي دارد كه شما به چه چيزي فكر مي كرديد. اگر داشتيد هزينه هفته جاري را محاسبه كنيد، ممكن است نيمه چپ مخ شما فعال ترين بخش مغزتان بوده است. از سوي ديگر، اگر در ذهن خود تجسم مي كرديد چگونه مي توانيد منظره اي را نقاشي كنيد، احتمال دارد بيشتر از نيمه راست خود بهره مي گرفتيد.

مغز علاوه بر اين كه بخش هاي تخصص يافته اي مانند مخ، مخچه و بصل النخاع دارد هر كدام از بخش هايش نيز قسمت هاي تخصص يافته تري دارند. مخ دو بخش يا دو طرف مجزا دارد كه نيمكره هاي راست و چپ ناميده مي شوند.

نيمكره هاي مخ بعضي رفتارها را به طور جداگانه تنظيم مي كنند: نيمكره راست چپ اعمال حسي و حركتي طرف چپ بدن را تنظيم مي كند و برعكس. ناحيه ويژه اي از مخ كه مسئوول نظارت بر حركات بدنتان است، قشر حركتي و ناحيه ويژه اي از مخ كه امكان درك احساسات بدنتان را فراهم مي سازد، قشر حسي ناميده مي شود

دانشمندان توانسته اند بسياري از بخش هاي قشر حركتي را كه به بخش بخصوصي از بدن مربوط مي شوند، مشخص كنند. آنان همين كار را براي قشر حسي انجام داده اند.

به عبارت ديگر، وقتي شما بخش خاصي از بدنتان را حركت مي دهيد، دانشمندان مي دانند كدام بخش قشر حركتي، آن حركت را امكان پذير مي سازد و هنگامي كه گُل خوشبويي را مي بوييد، دانشمندان مي دانند كدام بخش قشر حسي، اجازه درك آن عطر را به شما داده است. شكل زير نتيجه فعاليت دانشمندان را نشان مي دهد.

شخصي كه در اين شكل ترسيم شده، كج و كوله و بي ريخت است، زيرا اندازه ناحيه اي كه به بخش خاصي از بدن نسبت داده شده، با اندازه واقعي آن تناسبي ندارد بلكه با ميزان د قتي كه براي انجام كار آن بخش نياز است، تناسب دارد. در انسان، فضاي زيادي به صورت، زبان و دست ها اختصاص داده شده است. شما فكر مي كنيد چرا اين چنين است؟

در بيشتر افراد، نيمكره چپ مغز زبان و گفتار، رياضيات و ديگر توانايي هاي تجزيه و تحليل را تنظيم مي كند. نيمكره راست، مسئوول پردازش هاي بينايي و فضايي است. بسياري از اعمال، از جمله جنبه هاي مختلف اعمالي كه ذكر شد، با همكاري هر دو نيمكره تنظيم مي شوند. دستجاتي از رشته هاي عصبي كه جسم پينه اي ناميده مي شوند دو نيمكره را به هم مرتبط مي سازند و به اين ترتيب، ارتباط بين دو نيمكره امكان پذير مي شود. نوع ي جراحي نامعمول، استثناي جالبي براي اين اصل همكاري دو نيمكره آشكار كرد و پيچيدگي مغز را بيش از پيش نشان داد. در موارد شديد صرع (نوعي بيماري عصبي كه باعث حملات مغزي مي شود) با عمل جراحي رشته هاي جسم پينه اي را پاره مي كنند و به اين ترتيب ، ارتباط دو نيكره را قطع مي كنند. اين جراحي تعداد و شدت حملات مغزي را

به ميزان زيادي كاهش مي دهد و بيشتر بيماران هيچ گونه اختلالي در حركت يا درك خود احساس نمي كنند. با وجود اين، درك آنان تا حدودي آسيب مي بيند. پيام هاي دست راست آنان فقط به وسيله نيكره چپ و پيام هاي دست چپ آنان فقط به وسيله نيكره راست دريافت مي شود. در واقع، به خاطر اين جراحي، نيمكره ها نمي توانند از اطلاعات يكديگر استفاده كنند.

بيماران به طور معمول متوجه اين آسيب نمي شوند زيرا با استفاده از چشم هايشان آن را جبران مي كنند. بر خلاف پيام هايي كه از دست ها مي آيند، پيام هاي هر چشم در هر دو نيمكره دريافت مي شود. بعضي از مطالعات جالبي كه روي اين بيماران انجام شده است، ماهيت اين آسيب را آشكار كرده اند. وقتي محققي چشم هاي بيمار را با چشم بند مي بندد و در دست چپش چيزي مانند مسواك قرار مي دهد، بيمار مي تواند خصوصيات آن چيزي را توصيف كند: «دسته اي بلند و سخت و موهايي نرم دارد.» گاهي بيمار مي تواند چگونگي استفاده از آن چيز را توصيف كند: « هر روز از آن استفاده مي كن م .» اما نمي توان د نام آن چيز رابگويد. وقتي محقق آن چيز را در دست راست بيمار قرار مي دهد، او مي تواند نام آن را بگويد: «چيزي كه در دست من است يك مسواك است.» اما نمي تواند چگونگي استفاده از آن را توصيف كند. در شرايط عادي كه بيمار مي تواند هم از دست ها هم از چشم هايش استفاده كند، مغز مي تواند از عهده آسيب وارده برآيد و بيمار كمتر با مشكل رو به رو مي شود.

اين نمونه و مشاهدات به دست آمده از جراحي ها و آزمايش هاي ديگر، نشان مي دهدكه مغز مي تواند اطلاعات را در بيش

از يك روش پردازش كند. به علاوه، بعضي اعمالي كه در حالت عادي به وسيله يك ناحيه انجام مي شوند، مي توانند بر بخش هاي ديگر تحميل شوند. اين وضعيت اغلب زماني مي تواند رخ بدهد كه فرد بسيار جوان است. براي مثال، وقتي كودكي دچار سكته اي مي شود كه نيمكره چپش را تخريب مي كند، به جاي از دست رفتن مقداري ازتوانايي هاي گفتاري يا همه آن، نيمكره راست مغزش جور اين عمل را مي كشد. همچنين اگر دريافتي از يكي از حس ها آسيب ببيند، دريافتي از حس ديگر جبران خواهد كرد. به اين دلائل اغلب گفته مي شود مغز همچون لاستيك است، يعني مي تواند از بعضي وقايع و تجربيات تاثير پذير و با شرايط ويژه سازگاري پيدا كند.

پيچيدگي بر هم كنش ها

شايد از دانستن اين موضوع تعجب كنيد كه از بسياري جنبه ها شما مي توانيد بهتر از يك كامپوتر فكر كنيد. در حقيقت، ساختن كامپيوتر هايي كه بتوانند ساده ترين اعمال انساني (براي مثال، تشخيص صورت افراد مختلف) را انجام دهند، بسيار مشكل است. برنامه هاي كامپيوتري تنها در سال هاي اخير توانسته اند استادان بازي شطرنج را شكست دهند. بعضي از دانشمندان تلاش مي كنند با استفاده از برنامه هاي كامپيوتري ، ربات هاي باهوش ي طراحي كنند كه نظير تواناي ها و پردازش هاي اطلاعاتي مغز انسان را بروز دهند. تا به حال اين دانشمندان توانسته اند، نحوه پردازش اطلاعات در سوسك را الگوسازي كنند، اما همين كار نيز با دشواري هاي زيادي همراه بوده است. حال تصور كنيد ساختن رايانه و توليد برنامه اي كه بتواند همه توانايي هاي مغز انسان را الگو برداري كند، چقدر سخت است.

يكي ازدلائل مشكل بودن ساختن يك الگوي رايانه اي از مغز انسان اين است كه

مغز ما تعداد زيادي سلول عصبي به نام نرون دارد و تعداد ارتباطات دروني بين اين سلول ها حيرت آور است.

مغز شما حدود 12 10 (يك تريليون) نرون دارد و از آنجا كه اين سلول مي توانند به روش هاي زيادي با هم ارتباط داشته باشند، توان همكاري بين آن ها فوق العاده بالا است. تا زماني كه بشر كامپيوتري نساخته است كه ارتباطات دروني آن فوق العاده زياد باشد، الگو برداري از تفكر انساني مشكل خواهد بود.

براي درك بهتر چگونگي ارتباط نرون با يكديگر، دقت در ساختمان يك نرون مي تواند مفيد باشد شكل زير يكي ازاين سلول ها را نشان مي دهد

در يك انتهاي نرون، ضمايم شاخه داري وجود دارد كه دندريت ناميده مي شوند. دندريت ها همانند آنتن عمل مي كنند و پيام هاي ورودي را دريافت مي كنند. در انتهاي ديگر نرون، ضميمه ديگري به نام آكسون وجود دارد كه پيام هاي خروجي را ارسال كند. هر نرون با صدها يا هزاران نرون ديگر ارتباط دارد. اين آرايش به اين معنا است كه يك نرون مي تواند به تعداد زيادي از نرون ها پيام ارسال كند يا از آنها پيام دريافت كند. اين نرون ها شبكه سازمان يافته اي از ارتباطات دروني را شكل مي دهند كه در سرتاسر مغز و بدن گسترش مي يابد. اين دستگاه عصبي باعث ارتباط جهان خارج با جهان داخل (بدن) مي شود.

اطلاعات ورودي كه بدن را به پاسخ وا مي دارند، محرك ناميده مي شوند. دستگاه عصبي انسان همانند دستگاه عصبي ساير جانوران اين اطلاعات را از محرك ها و پيامهاي مغزي دريافت مي كند. مغز پس از پردازش اطلاعات، با فرستادن پيامي به بخش مناسبي از بدن، پاسخ مي دهد. براي مثال، تحريك حاصل از

مشاهده صورت يك دوست به مغز امكان تشخيص آن شخص را مي دهد و پيامي را به صورت شما مخابره مي كند كه به لبخند زدن شما مي انجامد.

پيام چگونه از يك نرون به نرون ديگر فرستاده مي شود؟ پيام علامتي است كه باعث تغيير بار الكتريكي نرون مي شود. يك تكانه الكتريكي در طول آكسون حركت مي كند تا به انتهاي نرون مي رسد. اين تكانه الكتريكي در آن ها باعث آزاد سازي مواد شيميايي خاصي به نام پيام رسان عصبي مي شود. پيام رسان هاي عصبي مانند پيك عمل مي كنند و پيام را در فاصله بين نرون ها انتقال مي دهند. اين فاصله سيناپس ناميده مي شود. وقتي پيام رسان با دندريت هاي نرون بعدي مواجه مي شود، پيام شيميايي به پيام الكتريكي تبديل مي گردد. پيام الكتريكي در طول آكسون جا به جا مي شود و براي رهايي پيام رسان ها به سيناپس بعدي آماده است. اين فرآيند تكرار مي شود تا در طول ريشه هاي شبكه هاي عصبي مختلف مسيرهاي پيام رساني را بسازند. اين وقايع خيلي سريع رخ مي دهند. از اين رو، شما مي توانيد در فاصله زماني بسيار كوتاهي فكر كنيد و پيامي را به دهانتان بفرستيد و لب به سخن گشاييد يا ناگهان بدويد. اين نظام كه بر نرون هاي به هم مرتبط و توانايي آن ها در دريافت و ارسال پيام استوار است، در تمامي جانوران ديده مي شود.

همه پاسخ ها به پردازش اطلاعات در مراكز تفكر مغز نياز ندارند. اگر شما چيز داغي را لمس كنيد به سرعت و بدون آن كه نيازي به فكر كردن داشته باشيد، انگشت خود را عقب مي كشيد. چنين پاسخ سريع و ساده اي به يك محرك، انعكاس ناميده مي شود. پيام هايي كه در اين پاسخ در گيرند از آشكار سازهاي

حسي در انگشت شما و از طريق نرون هاي بازويتان به نخاع مي رسند و از طريق نرون هاي ديگري به ماهيچه هاي بازويتان باز مي گردند. اين مسير، قوس انعكاسي ناميده مي شود .

در همين زمان پيام هايي از نخاع به مغز فرستاده مي شود. وقتي مغز اين پيام ها را دريافت مي كند شما آن ها را به صورت «آن چيز داغ است» تفسير مي كنيد. به هر حال، شما پيش از اين ، به علت پاسخ انعكاسي خود انگشتتان را از چيز داغ دور كرده ايد.

مزيت يك انعكاس بر پيامي كه توسط مغز پردازش مي شود، سرعت آن است. در چنين موقعيت هايي، شما براي جلوگيري از آسيب به حركت تند نياز دارد. پاسخ هاي انعكاسي مي توانند زندگي شما را حفظ كنند. هنگامي كه گونه نوزاد انسان لمس مي شود، سرش را به سمت گونه لمس شده مي گرداند. اين انعكاس نوزاد را در چند ساعت اول زندگي به پرستار دلگرم مي كند. اما با گذر زمان اين انعكاس از بين مي رود. با اين وجود، بيشتر فعاليت هاي انسان از طريق مغز پردازش مي شوند و به صورت انعكاس انجام نمي شوند. مغز انسان با ترليون ها ارتباطي كه بين نرون ها يش وجود دارد، از عهده جهت دهي به فعاليت هاي زندگي انساني برمي آيد. حتي جانوران ساده تري مانند كرم خاكي به محرك هاي محيطي به صورت انعكاسي پاسخ مي دهند. توانايي پاسخ دهي به گرما، نور و رطوبت به كرم خاكي كمك مي كند تا غذا پيدا كند و خود را از خشك شدن در يك روز آفتابي و داغ محفوظ دارد.

چون مغز مسئوول رفتار بسيار پيچيده انسان است، نمي تواند فقط به پيام محرك خارجي پاسخ دهد، بلكه بايد بتواند بعضي از الگوهاي اطلاعاتي را ذخيره

و بازيابي كند. براي مثال، هنگامي كه كتابي را بر مي داريد و مطالعه مي كنيد، شما مجبور نيستنيد به طور جدي راجع به چگونه مطالعه كردن آن فكر كنيد . شما به طور عادي آن را انجام مي دهيد. با وجود اين، هنگامي كه شما براي نخستين بار چگونه خواندن را مي آموختيد، درباره اين كه اين صداها و حرف ها معرف به چيزي هستيد و چگونه در كنار يكديگر قرار مي گيرند تا كلمه اي را بسازند و چگونه كلمات براي ساختن جمله با مفهوم ي كنار يكديگر قرار مي گيرند، به تفكر نياز داشتند، اكنون اين فرآيند براي شما عادي به نظر مي رسند، زيرا مغز شما الگوهاي هزاران كلمه و الگوهاي جملات متنوعي را آموخته و ذخيره كرده است.

حال كه در انتهاي اين مقاله هستيد، فكر مي كنيد چشم ها و مغز شما در حال انجام چه كاري بودند و هستند؟

واژه نامه

دندريت Dendrite

آكسون Axon

مُخ Cerebrum

صرع Epilepsy

نُرون Neuron

پيام رسان عصبي Neurotransmitter

سيناپس Synapse

انعكاس Reflex

جسم پينه اي Corpus callosum

قشر حركتي Motor cortex

قشر حسي Sensory cortex

برهم كنش Interaction

محرك Stimulus

قوس انعكاسي Reflex arch

منبع: http://www.jazirehdanesh.com

اجزاي تشكيل دهنده خون را بشناسيم

خون مهمترين عامل نجات دهنده بسياري از بيماران

مهمترين وظيفه خون انتقال اكسيژن و مواد مغذي به بافت ها و عضوهاي مختلف بدن مي باشد. همچنين جمع آوري مواد سمي و رساندن آنها به كبد، كليه و ... به منظور تصفيه يا خارج شدن از بدن نيز توسط خون انجام مي شود. از ديگر وظايف مربوط به خون مي توان به كمك به بهبودي هنگام بيماري يا جراحت نام برد. با يك تقسيم بندي ساده اجزاي تشكيل دهنده

خون را مي توان به چهار قسمت تقسيم كرد، گلبولهاي قرمز، گلبولهاي سفيد، پلاسما و پلاكت.

گلبول قرمز

گلبولهاي قرمز حاوي ماده اي بنام هموگلوبين (Hemoglobin) هستند كه امكان برداشتن و رساندن اكسيژن به نقاط مختلف بدن را فراهم مي كنند. به همين دليل لازم است تا خون تازه براي جايگزيني و انجام وظيفه به فرد بيمار هنگام جراحي يا خونريزي هاي شديد، داده شود.

پلاكت

وظيفه اصلي پلاكت ها كه به آنها Platelet هم گفته مي شود، كمك به جلوگيري از خونريزي شديد به هنگامي است كه در قسمتي از بدن جراحتي رخ داده. آنها عامل اصلي بند آمدن خون مي باشند. هنگامي كه يكي از راه هاي جريان خون دچار پارگي مي شود پلاكت ها در آنجا جمع مي شوند و بطور موقت مانع از خونريزي شديد مي شوند. (در واقع نقش آنها تسريع انعقاد خون مي باشد.)

پلاسما

Plasma ها حامل سلولهاي خون هستند و شامل عامل لخته شدن خون مي باشند. آنها تركيبي از پروتئين، نمك و آب هستند و توانايي حمل مواد غذايي، مواد عالي، هورمونها و سلولهاي خون را در مسير جريان خون دارند. از وظايف مهم پلاسما كمك به پلاكت ها براي در كنار هم ماندن و لخته شدن خون هنگام خونريزي مي باشد. (براي درك بهتر شما مي توانيد پلاكت ها را به آجر و پلاسما را به سيمان و عمل جلوگيري از خونريزي را به درست كردن يك ديوار با آجر و سيمان تشبيه كنيد)

گلبول سفيد

اين سلولها اولين وسيله تدافعي بدن در مقابل بيماري مي باشند. آنها توانايي اين را دارند كه از خون بيرون آمده

و به كمك بافت يا عضوي كه دچار جراحت يا بيماري شده است بروند. در بسياري از موارد كه بدن برخي از بيماران به آنتيبيوتيك (antibiotic) ها پاسخ مناسب نمي دهد، براي بيمار گلبول سفيد تجويز مي شود.

در جريان معالجه بسياري از بيماران احتياج مبرم به آن است كه به بدن بيمار خون تزريق شود كه ميزان و مقدار و حتي نوع فراورده خوني كاملا" بستگي به بيماري شخص دارد. برخي از انواع بيماري ها كه در دوره درمان به فرآورده هاي خوني نياز دارد از اين قرار مي باشد :

- بيماران سرطاني

- بيماراني كه سوختگي هاي شديد دارند

- بيماراني كه جراحي اهدا يا قبول عضو دارند

- بيماراني كه جراحي پيوند مغز استخوان دارند

چند نكته

- هنگامي كه شما خون خود را در بيمارستانها يا مراكز مخصوص اهدا مي كنيد، ممكن است كه خون شما به گلبولهاي قرمز، پلاسما يا پلاكت تقسيم شود و هركدام براي بيماران خاصي مورد استفاده قرار گيرد.

- گلبولهاي قرمز را مي توان در يخچال هاي مخصوص و بصورت يخزده تا 35 روز نگه داري كرد.

- پلاكت ها را در دماي معمولي اطاق و تا 5 روز مي توان نگهداري كرد.

- پلاسما را مي توان در حالت يخ زده تا يكسال هم نگهداري كرد.

- براي هر يك گلبول سفيد شما 40 پلاكت و 600 گلبول قرمز داريد.

منبع: http://www.senmerv.com

افزايش ريسك ابتلا به سرطان معده با مصرف بي رويه تر

ايرنا: عضو انجمن تغذيه ايران نسبت به افزايش ريسك ابتلا به سرطان معده ناشي از مصرف بي رويه ترشي ها و شورها هشدار داد.

مصطفي نوروزي گفت: «مصرف افراطي ترشي و شور موجب وارد آمدن

آسيب هاي جدي به سيستم گوارشي مي شود.» وي ادامه داد: «سرطان ها تا حدود زيادي قابل پيشگيري هستند و تغذيه سالم يكي از راه هاي پيشگيري از سرطان است.» عضو انجمن تغذيه ايران اضافه كرد: «در انار ماده ضدسرطان پروستات به نام فلاونوييد يا اسيدآلاجيك و درپرتقال نيز ويتامين C و پلي فنول هاي فراوان عامل ضدسرطان پروستات وجود دارد.» نوروزي خاطرنشان كرد: «افزايش مصرف سبزي، ميوه و سالاد از نوع ارگانيك كه در توليد آنها از سموم و فاضلاب استفاده نشده باشد به دليل داشتن ويتامين C ،E و فلاونوييد، ريسك ابتلا به سرطان را كاهش مي دهد.» وي افزود: «همچنين مصرف كرفس به دليل داشتن لوتئولين و پياز به علت دارا بودن ماده اي حلقوي به نام كرسيتين با خاصيت ضدسرطاني، احتمال ابتلا به سرطان را كاهش مي دهد.» اين متخصص تغذيه به شهروندان توصيه كرد تا از نان هاي باگت ساندويچي، لواش و تافتون به علت درصد پايين سبوس، كمتر استفاده كنند و در مقابل از نان پر سبوس نظير سنگك كه ضدسرطان روده بزرگ است بيشتر مصرف نمايند. دكتر نوروزي در ادامه افزود: «مصرف ماهي دودي و نمك سود شده ريسك ابتلا به سرطان معده را افزايش مي دهد.» وي همچنين در ادامه به شهروندان توصيه كرد، به جاي ظروف تفلون پلاستيكي و يك بار مصرف از ظروف شيشه اي، استيل و چدن استفاده كنند. عضو انجمن تغذيه ايران در پايان يادآور شد كه غذاهاي ضدسرطان نيز بايد در حد اعتدال مصرف شوند.

ايدز؛ بيماري مهلك قرن

نويسنده:دكتر كيانوش كرمي نسب

علائم و راه هاي انتقال بيماري و روش هاي پيشگيري از آن

در عصر حاضر كه بشر شاهد انواع ناملايمات اجتماعي و مشكلات اقتصادي و نيز افزايش بروز انواع آسيب هاي اجتماعي و جرائم

و شرارت هاي گوناگون از جمله : قاچاق و مصرف مواد مخدر و نيز مصرف مشروبات الكلي و قرص هاي توهم زاست كه زمينه ساز بروز هر چه بيشتر اعمال جنايي از قبيل قتل، سرقت و روابط سوء جنسي و نامشروع و ديگر شرارت ها مي باشد، توجه به مسائل مربوط به بهداشت فردي و سلامت اجتماعي و بحث در خصوص علل زمينه ساز و علل اصلي بروز اينگونه آسيب ها و جرائم اجتماعي از اهميت بسيار بالايي برخوردار مي باشد. لذا، با توجه به اينكه بيماري ايدز ( كه به عنوان بيماري مهلك قرن شناخته شده است ) مي تواند بطور آهسته و بي صدا، سلامتي و توانمندي بشر امروزي را به ورطه نابودي بكشد و جوامع انساني را با مشكلات جدي و خطرناكي روبرو سازد، نويسنده در مقاله حاضر سعي بر اين داشته است تا ضمن بيان خصوصيات باليني اين بيماري و راههاي انتقال آن ، به بحث در خصوص عوامل زمينه ساز براي ابتلاي افراد به اين بيماري بپردازد و با بيان وضع گروه هاي در معرض خطر، در انتهاي مقاله، به بيان روش هاي پيشگيري از ابتلاي به اين بيماري پرداخته است. با توجه به اينكه تاكنون درمان قطعي (CurE) براي اين بيماري وجود ندارد، لذا، پيشگيري از ابتلاي به اين بيماري مي بايستي در رأس برنامه هاي آموزش بهداشت و درمان جامعه قرار گيرد تا ميزان بروز اين بيماري را تا حد ممكن در جامعه كاهش دهيم .

خصوصيات ويروس HIV:

ويروس HIV يك نوع RNA-VIRUS مي باشد كه داراي دو سر و تايپ مي باشد كه نوع دوم آن

منحصرا در بعضي از مناطق آفريقا ديده مي شود ولي نوع يك آن ،تقريبا در تمامي دنيا ( قاره اروپا، آفريقا، آمريكا، استراليا و آسيا) گسترش يافته است، بطوري كه در هر ثانيه يك جوان در دنيا به ويروس ايدز آلوده مي شود. اين ويروس باعث نقص سيستم دفاعي و كمبود ايمني بدن مي گردد، بدين صورت كه با هدف قراردادن لنفويست هاي

T-helper، به تدريج تعداد سلول هاي (t) 4 CD را كاهش مي دهد و لذا با كاهش قدرت دفاعي و سطح ايمني، توانايي فرد در مقابله با عفونت هاي مختلف از دست مي رود و او را مستعد به انواع عفونت هاي فرصت طلب و سرطان مي نمايد. توضيح اينكه در مبتلايان به ايدز، گر چه هدف اصلي، سلول هاي ايمني سلولار هستند ولي ايمني هومورال هم در اين بيماري درگير مي شود و ميزان آنتي بادي اختصاص عليه آنتي ژن مناسب نيست و لذا، ويژگي مذكور، باعث مي شود كه عفونت هاي پنوموكوكي و هموفيلوس در مبتلايان به HIV ، بيشتر از افراد عادي رخ دهد.

راه هاي انتقال بيماري :

ويروس HIV از راههاي مختلف به بدن آدمي راه پيدا مي كند كه عبارتند از :

1- تماس جنسي با فرد آلوده به ويروس HIV .

2- از طريق انتقال خون ويا فرآورده هاي خوني آلوده به ويروس . HIV

3- از طريق انتقال از مادر آلوده به ويروس HIV به جنين در طول حاملگي، زايمان و يا در طول شيردهي به نوزاد.

4- از طريق تماس يا خون فرد آلوده به HIV از جمله : استفاده از سرنگ و سر سوزن

هاي مشترك در معتادان تزريقي ، وارد شدن سوزن آلوده به ويروس (Needle

stick)HIV در پرستاران و پزشكان و ديگر افراديكه با اين بيماران سرو كار دارند، از طريق وسايل آلوده به ويروس HIV در حين انجام اعمالي مانند خالكوبي، طب سوزني، سوراخ كردن گوش، ختنه، ( حجامت در صورتيكه اينگونه وسايل كاملا استريل و ضد عفوني نشده باشند.)، در هنگام استفاده از تيغ مشترك در آرايشگاه ها و يا استفاده از وسايل آلوده در آرايشگاه هاي زنانه در هنگام الكتروليز مو، تاتو و يا اپي ليدي( كندن موهاي زائد صورت) و غيره و نيز از طريق وسايل آلوده يا فرد آلوده به ويروسHIV در هنگام كشيدن دندان و ديگر اعمال دندانپزشكي و امثالهم .

چه افرادي بيشتر در معرض آلودگي به ويروس HIV هستند:

گر چه تمامي انسان ها در معرض ابتلاي به اين بيماري مي باشند، ولي بيماري ها و عوامل مختلفي باعث مي شوند كه عده اي از افراد در مقابل اين بيماري آسيب پذير از بقيه باشند كه اهم اين عوامل عبارتند از :

1- افراد با شركاي جنسي متعدد، در هم جنس بازان، و نيز در مقاربت هاي مقعدي.

2- افراد مبتلا به بيماري هاي مقاربتي ( بيماري هاي منتقله از راه تماس جنسي با STD ) همزمان، خصوصا در كساني كه داراي يك بيماري آميزشي قبلي درمان نشده هستند و يا در افرادي كه داراي بيماري هاي مقاربتي هستند كه در نواحي تناسلي، ايجاد زخم مي كنند از قبيل سيفليسگ و شانكروئيد. همچنين در افرادي كه داراي سابقه بيماري هاي تضعيف كننده سيستم ايمني هستند احتمال اينكه سريع تر و شديدتر

به بيماري ايدز مبتلا شوند، بيشتر از بقيه افراد است.

3- افراد داراي رفتارهاي پرخطر جنسي هستند.

4- تماس هاي جنسي فردي كه در فاز سندرم رتروديرال حاد به سر مي برد، زيرا در اين مرحله، بالاترين ميزان ويروس (Virus load) وجود دارد و لذا احتمال انتقال آلودگي به ديگران شديدتر است.

5- نوزادان تازه تولد يافته از مادران آلوده به ويروس . HIV

6- معتادان تزريقي كه از يك سرنگ و سر سوزن مشترك استفاده مي كنند.

7- افرادي كه خون دريافت مي كنند ( مثلا در حين جراحي اورژانسي) و يا در افرادي كه هر هفته فراورده هاي خوني دريافت مي كنند ( مثلا در افراد دچار تالاسمي و هموفيلي ها ) و يا در افراديكه دياليز انجام مي دهند ( مثلا در بيماران دچار نارسايي شديد كليه و يا در بيماران ديابتي با عدم كاركرد كليه ها ).

8- دريافت كنندگان بافت ها و اعضاي پيوندي ( مثل پيوند قرنيه ، كليه، پوست و غيره).

9- پرسنل مراكز بهداشتي و درماني ( مثلا درافراد شاغل در امور پرستاري، مامايي، دندانپزشكي، كاركنان آزمايشگاه ها، جراحان و تكنسين هاي اطاق عمل، و نيز در افرادي كه جمع آوري و حمل و دفع زباله هاي عفوني بيمارستاني را به عهده دارند. البته در مراقبين از بيماران مبتلا به ايدز پيشرفته، در صورت عدم رعايت اصول بهداشتي، احتمال انتقال وجود دارد.

10- زماني كه يكي از زوجين مبتلا به عفونت HIV باشند. البته بيماران آلوده به اين ويروس كه داراي همسران سالمي هستند، مي بايستي تحت نظر مراكز بهداشتي- درماني بوده و با توجه به دستورات آنها به زندگي خود

ادامه دهند.

منبع:ماهنامه راه راستانايدز؛ بيماري مهلك قرن

نويسنده:دكتر كيانوش كرمي نسب

علائم و راه هاي انتقال بيماري و روش هاي پيشگيري از آن

در عصر حاضر كه بشر شاهد انواع ناملايمات اجتماعي و مشكلات اقتصادي و نيز افزايش بروز انواع آسيب هاي اجتماعي و جرائم و شرارت هاي گوناگون از جمله : قاچاق و مصرف مواد مخدر و نيز مصرف مشروبات الكلي و قرص هاي توهم زاست كه زمينه ساز بروز هر چه بيشتر اعمال جنايي از قبيل قتل، سرقت و روابط سوء جنسي و نامشروع و ديگر شرارت ها مي باشد، توجه به مسائل مربوط به بهداشت فردي و سلامت اجتماعي و بحث در خصوص علل زمينه ساز و علل اصلي بروز اينگونه آسيب ها و جرائم اجتماعي از اهميت بسيار بالايي برخوردار مي باشد. لذا، با توجه به اينكه بيماري ايدز ( كه به عنوان بيماري مهلك قرن شناخته شده است ) مي تواند بطور آهسته و بي صدا، سلامتي و توانمندي بشر امروزي را به ورطه نابودي بكشد و جوامع انساني را با مشكلات جدي و خطرناكي روبرو سازد، نويسنده در مقاله حاضر سعي بر اين داشته است تا ضمن بيان خصوصيات باليني اين بيماري و راههاي انتقال آن ، به بحث در خصوص عوامل زمينه ساز براي ابتلاي افراد به اين بيماري بپردازد و با بيان وضع گروه هاي در معرض خطر، در انتهاي مقاله، به بيان روش هاي پيشگيري از ابتلاي به اين بيماري پرداخته است. با توجه به اينكه تاكنون درمان قطعي (CurE) براي اين بيماري وجود ندارد، لذا، پيشگيري از ابتلاي به اين بيماري مي بايستي در رأس برنامه هاي

آموزش بهداشت و درمان جامعه قرار گيرد تا ميزان بروز اين بيماري را تا حد ممكن در جامعه كاهش دهيم .

خصوصيات ويروس HIV:

ويروس HIV يك نوع RNA-VIRUS مي باشد كه داراي دو سر و تايپ مي باشد كه نوع دوم آن منحصرا در بعضي از مناطق آفريقا ديده مي شود ولي نوع يك آن ،تقريبا در تمامي دنيا ( قاره اروپا، آفريقا، آمريكا، استراليا و آسيا) گسترش يافته است، بطوري كه در هر ثانيه يك جوان در دنيا به ويروس ايدز آلوده مي شود. اين ويروس باعث نقص سيستم دفاعي و كمبود ايمني بدن مي گردد، بدين صورت كه با هدف قراردادن لنفويست هاي

T-helper، به تدريج تعداد سلول هاي (t) 4 CD را كاهش مي دهد و لذا با كاهش قدرت دفاعي و سطح ايمني، توانايي فرد در مقابله با عفونت هاي مختلف از دست مي رود و او را مستعد به انواع عفونت هاي فرصت طلب و سرطان مي نمايد. توضيح اينكه در مبتلايان به ايدز، گر چه هدف اصلي، سلول هاي ايمني سلولار هستند ولي ايمني هومورال هم در اين بيماري درگير مي شود و ميزان آنتي بادي اختصاص عليه آنتي ژن مناسب نيست و لذا، ويژگي مذكور، باعث مي شود كه عفونت هاي پنوموكوكي و هموفيلوس در مبتلايان به HIV ، بيشتر از افراد عادي رخ دهد.

راه هاي انتقال بيماري :

ويروس HIV از راههاي مختلف به بدن آدمي راه پيدا مي كند كه عبارتند از :

1- تماس جنسي با فرد آلوده به ويروس HIV .

2- از طريق انتقال خون ويا فرآورده هاي خوني آلوده به ويروس

. HIV

3- از طريق انتقال از مادر آلوده به ويروس HIV به جنين در طول حاملگي، زايمان و يا در طول شيردهي به نوزاد.

4- از طريق تماس يا خون فرد آلوده به HIV از جمله : استفاده از سرنگ و سر سوزن هاي مشترك در معتادان تزريقي ، وارد شدن سوزن آلوده به ويروس (Needle

stick)HIV در پرستاران و پزشكان و ديگر افراديكه با اين بيماران سرو كار دارند، از طريق وسايل آلوده به ويروس HIV در حين انجام اعمالي مانند خالكوبي، طب سوزني، سوراخ كردن گوش، ختنه، ( حجامت در صورتيكه اينگونه وسايل كاملا استريل و ضد عفوني نشده باشند.)، در هنگام استفاده از تيغ مشترك در آرايشگاه ها و يا استفاده از وسايل آلوده در آرايشگاه هاي زنانه در هنگام الكتروليز مو، تاتو و يا اپي ليدي( كندن موهاي زائد صورت) و غيره و نيز از طريق وسايل آلوده يا فرد آلوده به ويروسHIV در هنگام كشيدن دندان و ديگر اعمال دندانپزشكي و امثالهم .

چه افرادي بيشتر در معرض آلودگي به ويروس HIV هستند:

گر چه تمامي انسان ها در معرض ابتلاي به اين بيماري مي باشند، ولي بيماري ها و عوامل مختلفي باعث مي شوند كه عده اي از افراد در مقابل اين بيماري آسيب پذير از بقيه باشند كه اهم اين عوامل عبارتند از :

1- افراد با شركاي جنسي متعدد، در هم جنس بازان، و نيز در مقاربت هاي مقعدي.

2- افراد مبتلا به بيماري هاي مقاربتي ( بيماري هاي منتقله از راه تماس جنسي با STD ) همزمان، خصوصا در كساني كه داراي يك بيماري آميزشي قبلي درمان نشده

هستند و يا در افرادي كه داراي بيماري هاي مقاربتي هستند كه در نواحي تناسلي، ايجاد زخم مي كنند از قبيل سيفليسگ و شانكروئيد. همچنين در افرادي كه داراي سابقه بيماري هاي تضعيف كننده سيستم ايمني هستند احتمال اينكه سريع تر و شديدتر به بيماري ايدز مبتلا شوند، بيشتر از بقيه افراد است.

3- افراد داراي رفتارهاي پرخطر جنسي هستند.

4- تماس هاي جنسي فردي كه در فاز سندرم رتروديرال حاد به سر مي برد، زيرا در اين مرحله، بالاترين ميزان ويروس (Virus load) وجود دارد و لذا احتمال انتقال آلودگي به ديگران شديدتر است.

5- نوزادان تازه تولد يافته از مادران آلوده به ويروس . HIV

6- معتادان تزريقي كه از يك سرنگ و سر سوزن مشترك استفاده مي كنند.

7- افرادي كه خون دريافت مي كنند ( مثلا در حين جراحي اورژانسي) و يا در افرادي كه هر هفته فراورده هاي خوني دريافت مي كنند ( مثلا در افراد دچار تالاسمي و هموفيلي ها ) و يا در افراديكه دياليز انجام مي دهند ( مثلا در بيماران دچار نارسايي شديد كليه و يا در بيماران ديابتي با عدم كاركرد كليه ها ).

8- دريافت كنندگان بافت ها و اعضاي پيوندي ( مثل پيوند قرنيه ، كليه، پوست و غيره).

9- پرسنل مراكز بهداشتي و درماني ( مثلا درافراد شاغل در امور پرستاري، مامايي، دندانپزشكي، كاركنان آزمايشگاه ها، جراحان و تكنسين هاي اطاق عمل، و نيز در افرادي كه جمع آوري و حمل و دفع زباله هاي عفوني بيمارستاني را به عهده دارند. البته در مراقبين از بيماران مبتلا به ايدز پيشرفته، در صورت عدم رعايت اصول بهداشتي،

احتمال انتقال وجود دارد.

10- زماني كه يكي از زوجين مبتلا به عفونت HIV باشند. البته بيماران آلوده به اين ويروس كه داراي همسران سالمي هستند، مي بايستي تحت نظر مراكز بهداشتي- درماني بوده و با توجه به دستورات آنها به زندگي خود ادامه دهند.

منبع:ماهنامه راه راستان

محافظت لبني از قلب

محققان انگليسي در يك پژوهش بلند مدت دريافتند: لبنيات تا حد قابل توجهي از رگ ها محافظت مي كند و خطر ابتلا به ديابت را كاهش مي دهد.

پزشكان براي دريافتن ميزان خطر بيماري هاي قلبي آزمايش هاي متعددي، چون: اندازه گيري قند خون (انسولين)، چربي و فشار خون را انجام مي دهند. بالا بودن بيش از يكي از اين موارد را «سندروم متابوليك» مي نامند. تحقيقات پژوهش گران انگليسي نشان مي دهد: از ميان 2300 شركت كننده در پژوهش به مدت بيش از 20 سال؛ وضعيت كساني كه شير مي نوشند مطلوب تر است. افرادي كه روزانه 1/4 ليتر شير مي نوشند، در مقايسه با ديگران – بيش از پنجاه درصد – كمتر در خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي قرار دارند. (1)

پي نوشت ها:

1. روزنامه اطلاعات، ضميمه، 1386/6/10.

منبع: مجله نامه ي جامعه

بهبودي پس از سزارين

پس از سزارين شما نيز مثل هر مادر ديگري با در آغوش گرفتن فرزندتان احساس سرخوشي و در عين حال خستگي خواهيد داشت. ولي در عين حال زخمي هم بر روي شكم داريد. به هر حال شما در دوره نقاهت پس از يك جراحي شكمي بزرگ هستيد. بطور معمول بيماراني كه تحت جراحي سزارين قرار گرفته اند 1 تا 2 روز بعد از جراحي در بيمارستان مي مانند. معمولا نيازي به آنتي بيوتيك نداريد مگر اينكه برايتان تجويز شده باشد. پس از مرخص شدن مي توانيد حمام كنيد. نيازي به پانسمان مجدد در محل برش نداريد، كافي است محل را خشك نگه داريد.

پس از سزارين چه نوع مسكني دريافت مي كنم؟

اگر براي سزارين تحت بيهوشي عمومي قرار گرفته

ايد و يا از طريق اپي دورال و اسپينال دوزهاي مرفين اضافي دريافت نمي كنيد. ممكن است به شما بلافاصله پس از جراحي تركيبات مخدر سيتميك تزريق شود. ممكن است هر چند ساعت داروي ضد درد بصورت تزريق يا شياف دريافت كنيد.

در هيچ شرايطي از اينكه درخواست مسكن كنيد خجالت نكشيد. شما نبايد در سكوت رنج ببريد و هر چه بيشتر صبر كنيد كنترل درد مشكل تر مي شود. بعلاوه، هر چه راحت تر و آرام تر باشيد شيردادن و براه افتادن براي خودتان آسان تر خواهد بود.

در اولين روزهاي پس از سزارين تا چه حد بهبودي حاصل مي شود؟

ممكن است بلافاصله پس از جراحي احساس گيجي و تهوع داشته باشيد. بسياري از مادران در سراسر بدن احساس خارش دارند بخصوص آنهايي كه از طريق اپي دورال يا اسپينال مواد مخدر دريافت كرده اند. در چنين صورتي به پزشك اطلاع دهيد تا داروي ضد خارش برايتان تجويز كند.

اگر بخواهيد نوزاد را شير دهيد مي توانيد در اولين فرصت ممكن اين كار را انجام دهيد. از پرستار بخواهيد كه به شما آموزش دهد چگونه در وضعيت خوابيده به پهلو به نوزاد شير دهيد.

ممكن است در محل برش سزارين احساس درد و بي حسي كنيد. محل برش ممكن است كمي برآمده و برجسته بوده و از رنگ پوست تان تيره تر باشد. عطسه، سرفه يا ساير فعاليت هايي كه در محل شكم فشار ايجاد نمايد، در روزهاي اول دردناك خواهد بود ولي روز به روز و رفته رفته بهتر خواهيد شد.

پرستار شما در ابتدا هر چند ساعت يكبار به بالين شما

خواهد آمد كه وضع شما را كنترل كرده و به شما كمك نمايد. او علائم حياتي شما را كنترل مي كند، شكم شما را لمس مي كند تا ببيند آيا رحم سفت است و ميزان خونريزي واژن را بررسي مي كند. نظير هر زني كه به تازگي بچه اي بدنيا آورده است شما نيز داراي ترشحاتي از واژن خواهيد بود كه حاوي خون و بافت هاي اضافي كنده شده از حفره دروني رحم است. ممكن است اولين بار كه از جا برمي خيزيد مقداري زيادي از اين ترشحات خوني دفع شوند و تا 3 يا 4 روز اول به رنگ قرمز روشن خواهد بود.

همچنين پرستار به شما آموزش خواهد داد كه چگونه سرفه كنيد يا تمرينهاي منظم تنفس انجام دهيد تا مايعات جمع شده در ريه ها تخليه شود. اين امر در صورتيكه بيهوشي شما از نوع عمومي بوده باشد بسيار حائز اهميت است. (خطر ابتلا به پنوموني با اين عمل كاهش مي يابد). دقت كنيد كه هنگام سرفه (و نيز عطسه و خنده) دستها يا يك بالش روي محل زخم بگذاريد. اگر همه چيز روبراه باشد سرم و سوند ادراري در عرض 12 ساعت پس از جراحي برداشته خواهد شد و شما به محض آنكه ميل به خوردن داشته باشيد مي توانيد غذا بخوريد.

در دو روز اول ممكن است از نفخ و تجمع گاز در شكم رنج ببريد. از آنجا كه حركات روده بعد از جراحي كند مي شود گاز در روده تجمع مي يابد. حركت كردن و راه رفتن به سيستم گوارشي كمك مي كند تا مجددا فعاليت خود را از

سرگيرد. اگر ناراحتي شما زياد باشد پرستار به شما داروهاي ضد نفخ حاوي سايمتيكون مي دهد اين دارو باعث مي شود كه حباب هاي گاز راحت تر كنار يكديگر جمع شوند و گاز دفع شود. اما اگر باز هم دفع نداشتيد حتما اطلاع دهيد تا از خطرات احتمالي جلوگيري شود. مصرف سايمتيكون در دوران شير دهي بي خطر است.

احتمالا در روز جراحي و مسلما در روز بعد از آن به شما توصيه مي شود كه تخت را ترك كنيد. (با اين حال سعي نكنيد كه خودتان به تنهايي از تخت برخيزيد. براي اولين بار پرستار بايد در كنار شما باشد) هنگاميكه در تخت هستيد با حركت دادن و كشيدن ساق ها و چرخاندن مچ پا خون را در ساق پا به جريان بياندازيد. در روز دوم بايد با كمك همسرتان يا پرستار چند بار در اتاق قدم بزنيد. اين امر به گردش خون در بدن كمك مي كند، از تنبلي روده ها مي كاهد، و خطر لخته شدن خون را در ساق پا كاهش مي دهد. در ابتدا ممكن است حتي رفتن به دستشويي غير ممكن به نظر برسد ولي حركت كردن در بهبود شما اهميت خاصي دارد مي توانيد برنامه راه رفتن را طوري تنظيم كنيد كه پس از دريافت مسكن باشد تا درد كمتري احساس كنيد.

احتمالا در عرض 7 تا 10 روز بخيه ها را خواهند كشيد. اين عمل چند دقيقه بيشتر وقت نمي گيرد و شما تنها كمي احساس نيشگون گرفتن مي كنيد؛ ولي درد ندارد.

در اولين روزهاي پس از مرخص شدن از بيمارستان تا چه حد بهبودي حاصل

مي شود؟

پس از ترك بيمارستان به كمك زيادي نياز خواهيد داشت. اگر تاكنون كسي پيشنهاد كمك به شما نكرده است از همسر خود، بستگان و يا دوستان تقاضاي كمك كنيد.

انتظار نداشته باشيد كه به محض رسيدن به منزل، مسكن را كنار بگذاريد. ممكن است تا يك هفته پس از جراحي نيز به مسكن نياز داشته باشيد. (اگر خودتان نوزاد را شير مي دهيد از مصرف آسپرين يا داروهاي حاوي استيل سالسيليك اسيد بپرهيزيد).

ميزان مصرف مايعات را بيافزائيد تا دچار يبوست نشويد. محل زخم روز به روز بهتر خواهد شد. با اين حال ممكن است تا چندين هفته حساس باشد. در صورتيكه در محل زخم علائم عفونت از جمله گرمي، قرمزي يا ورم وجود داشته و يا زخم ترشح دارد، درد بدتر شده و يا درد ناگهاني آغاز شده است، و نيز اگر تب داريد (حتي اگر زخم خوب شده است) فورا به پزشك مراجعه كنيد.

خونريزي و ترشح از واژن بايد رفته رفته كم شود و البته ممكن است تا 6 هفته ادامه يابد. ترشح تدريجا به رنگ قرمز روشن و سپس صورتي و پس از آن زرد مايل به سفيد تغيير مي كند. اگر خونريزي نظير قاعدگي بيشتر از 4 روز اول پس از زايمان ادامه يابد و يا بعد از كاهش، مجددا افزايش پيدا كند به پزشك خود مراجعه كنيد.

تا چه حد ميتوانم فعال باشم؟

وقتي به منزل مي رويد استراحت كافي برايتان لازم است؛ با اين حال بايد بطور منظم از جا برخاسته و حركت كنيد. راه رفتن پديده بهبود را تسريع كرده و به پيشگيري از عوارضي

نظير لخته شدن خون كمك مي كند، ولي نبايد فعاليت بيش از حد باشد. از فعاليت آهسته شروع كنيد و رفته رفته به ميزان آن بيافزائيد. از آنجائيكه در حال بهبود از يك عمل جراحي شكمي بزرگ هستيد عضلات شكم شما تا مدتي درد خواهند داشت؛ سخت نگيريد و از بلند كردن چيزهاي سنگين تر از وزن نوزاد تا 8 هفته بپرهيزيد.

درعرض 6 تا 8 هفته شما قادر خواهيد بود كه به ميزان متوسطي فعاليت كنيد ولي براي تمرينات بيشتر تا وقتي كه پزشك به شما اجازه نداده صبر كنيد. ممكن است چندين ماه طول بكشد تا شما به حالت قبل بازگرديد. درعرض 4 تا 6 هفته و با صلاحديد پزشك مي توانيد مقاربت جنسي را آغاز كنيد.

محل برش عمل چه شكلي دارد؟

در ابتدا جاي زخم اندكي برجسته و بالا آمده است و رنگي تيره تر از پوست طبيعي خودتان دارد ولي در عرض 6 هفته پس از جراحي كاملا كوچك مي شود. طول برش سزارين 10 تا 15 سانتيمتر است و حدود 3 ميليمتر عرض دارد. با گذشت زمان رنگ زخم برش سزارين به رنگ پوستتان نزديك تر مي شود وعرض آن نيز به نصف ميزان قبل تقليل مي يابد.

برش سزارين معمولا در قسمت پايين شكم قرار دارد. محل زخم تدريجا با موهاي زهار پوشانده مي شود و احتمالا خيلي پايين تر از دور كمر لباس زير يا بيكيني قرار مي گيرد. هنگام بهبود ممكن است خارش نيز داشته باشد.

احساسات من چگونه خواهد بود؟

پس از سزارين مادران احساسات كاملا متفاوتي دارند. ممكن است اگر دوست داشتيد كه با

زايمان طبيعي نوزاد را بدنيا آوريد، با انجام سزارين كمي نااميد شويد. شايد هم اصلا به نوع بدنيا آوردن نوزاد اهميت نمي داديد. بخصوص اگر بارداري همراه با عارضه داشتيد و يا نگران سلامت نوزاد بوديد. بعضي از خانمها كه بعد از طي كردن دردهاي زايمان به مدت طولاني، سزارين مي شوند احساس آرامش مي كنند در حاليكه عده اي ديگر ممكن است از اينكه نهايتا پس از ساعتها درد كشيدن سزارين شده اند ناراحت شوند. بعضي از مادران ابراز مي دارند كه احساس مي كنند سرشان كلاه رفته است كه سزارين شده اند بخصوص اگر در كلاسهاي زايمان شركت كرده باشند. برخي ديگر مي گويند كه احساس مي كنند از ساير خانمها كمترند زيرا به سزارين احتياج داشته اند. وجود چنين احساساتي شايع است و رهايي از آن مشكل است و اگر شما نيز چنين احساسي داريد ممكن است مدتها طول بكشد تا بتوانيد با نوع زايماني كه متفاوت از آن چيزي بوده كه در دوران بارداري انتظارش را داشته ايد كنار بياييد.

ممكن است دانستن اين امر كه تولد نوزاد براي بسياري از خانم ها - خواه طبيعي و خواه از طريق سزارين - بسيار با آنچه انتظارش را داشته اند متفاوت بوده است، به شما كمك كند.

اگر شما در واقعيت لزوم انجام جراحي شك داريد با پزشك خود در اين زمينه صحبت كنيد و از او بخواهيد تا علت اين تصميم را برايتان توضيح دهد. بخاطر داشته باشيد كه شما ممكن است طيفي از احساسات گوناگون را نظير ساير مادران در دوران پس از زايمان تجربه كنيد. بدون در نظر گرفتن

نوع زايمان، افسردگي پس از زايمان شايع است خواه پس از زايمان طبيعي و خواه پس از سزارين. اگر شما واقعا احساس اندوه داريد نزد مشاور يا روانپزشك برويد. ممكن است به افسردگي پس از زايمان دچار شده باشيد.

تأثير اضطراب در افزايش ريزش مو

اضطراب و نگراني از شايع ترين علل ريزش مو در زنان و مردان است.

دكتر فائزه كشكولي، متخصص پوست، مو و زيبايي، اظهار داشت:

" ريزش موي ناشي از اضطراب تنها مختص جوانان و بالغين نيست، بلكه در كودكاني كه به هر دليل از جمله ترس از مدرسه، امتحان و.... دچار نگراني مي شوند نيز به طور مقطعي مشاهده مي شود " اين متخصص پوست و مو داشتن ذهن آرام و روحيه شاد را جزو مؤثرترين تكنيك هاي غلبه بر ريزش مو خواند وادامه داد: " اگر ريزش مو ناشي از كمبود مواد مغزي و يا اختلالات هورموني خاص نباشد، به سادگي مي توان بر آن غلبه كرد ". وي ماساژ پوست نيمه خشك سر با حوله را در تقويت پوست سر و فوليكول هاي سازنده مو بسيار كاربردي دانست و گفت: " اين تكنيك نوعي ورزش پوست و مو است و به بهبود جريان يافتن خون در پوست كمك مي كند. "

دكتر كشكولي همچنين خاطر نشان كرد: " اكثر افراد در يك دوره مهم زندگي خود ريزش مو را تجربه مي كنند و اين امر كاملا طبيعي و ناشي از استرس دوره اي است، اما ادامه يافتن ريزش مو، حتي پس از گذر از آن دوران خاص، طبيعي محسوب نمي شود و نياز به بررسي هاي بيشتر پزشك متخصص دارد."

وي در نهايت تفكر بيش

از حد را نيز يكي از علل شايع ريزش مو عنوان و تصريح كرد: " فكر كردن به مدت طولاني باعث انقباض رگ هاي خوني مي شود و در نتيجه خون به پوست سر نمي رسد؛ به همين دليل به افرادي كه به اقتضاي شغل يا موقعيت خانوادگي و اجتماعي مجبور به انجام كارهاي ذهني هستند توصيه مي شود حتما از روش هاي آرام سازي بدن مثل تجسم ذهني مثبت و مديتيشن استفاده كنند.

منبع:مجله راه راستان

بيماري ديابت و نقش صنعت هله هوله در گسترش آن

نويسنده:دريك زد .جكسون (1)

با گسترش صنعت هله هوله و عرضه انواع محصولات سرشار از نمك و شكر و چربي، بيماري مرگبار ديابت در جامعه امروز آمريكا با رشدي شگرف در حال گسترش است كه قطع اعضا، نابينايي، بيماري هاي قلبي و از دست دادن كليه ها، در كنار داشتن هيكل هاي بدقواره و ناموزون، ناخن هايي خشك و شكننده، پوست هاي پينه بسته و فوق العاده حساس و سرهاي طاس، بخشي از علايم آن در كودكان ماست. امروزه در شرايطي از هر 3 كودك آمريكايي يك نفر به ديابت مبتلا مي شود كه رژيم هاي غذايي نامناسب و عدم تحرك، دو دليل اصلي بروز آن به شمار مي رود. هر چند ميلياردها دلار منفعت مالي درمان طولاني مدت و پرهزينه اين بيماري عصر مدرن، نصيب ابر شركت هاي صنايع دارويي و پزشكي فعال در اين بازار پرسود مي شود.

امروزه ديابت نوع دوم با چنان سرعتي در ايالات متحده در حال گسترش است كه ما نبايد براي در اختيار نهادن دوچرخه به كودكانمان، هيچ زماني را تلف كنيم، گويي بايد بسكتبال و بيس بال را به فراموشي بسپاريم،

چرا كه ما در عصر فلش كارت ها، اي پادها، بازي هاي رايانه اي، ايكس باشك و محصولات قندي خوش آب و رنگ زندگي مي كنيم !

يكي از واقعيت هاي نگران كننده در مورد ديابت نوع دوم اين است كه چگونه اين بيماري، كودكي كودكانمان را به تاراج مي برد. امروزه كاملا اين حقيقت پذيرفته شده است كه گسترش اين بيماري، ميانگين طول عمر مورد انتظار شهروندان آمريكايي را كاهش داده است. در اين دنياي تاريك و هراس آور قطع اعضا، نابينايي، بيماري هاي قلبي و از دست دادن كليه ها، ما بايد با دقت بيشتري به اتفاقات روي داده بنگريم.

فراموش نكنيم كه ما اين فاجعه را با اعطاي اجازه فعاليت به شركت هاي صنايع غذايي هله هوله در اغواي كودكانمان به خريد محصولاتشان و غرق شدن در فضاي مجازي صفحه هاي تلويزيون و مانيتور، به وجود آورده ايم. بايد خاطر نشان كرد كه بر اساس آمار رسمي منتشر شده از سوي مركز پيش گيري و كنترل بيماري هاي ايالات متحده، تعداد آمريكايي هاي مبتلا به ديابت نوع دوم ( كه مي تواند با ورزش و تغذيه مناسب، پيش گيري شود )، از 8/5 ميليون نفر در سال 1980 ميلادي به 2/18 ميليون نفر در سال جاري رسيده است.

جالب است بدانيد كه يك كودك آمريكايي متولد سال 2000 ميلادي با احتمال يك به سه، در دوره عمرش به بيماري ديابت مبتلا خواهد شد. اين احتمال براي كودكان آمريكايي آفريقايي تبار 2 به 5 مي باشد. همچنين بر اساس نرخ هاي كنوني، بسياري از شهروندان آمريكايي لاتين نيز به اين بيماري مبتلا مي

شوند. توليد كنندگان غذاهاي سريع و آماده، نوشابه هاي گازدار و توليدكنندگان شكلات ها و استيك ها كه جايگاه مناسبي نيز در ميان 500 ابر شركت برتر ايالات متحده دارند را بايد عامل اصلي پديد آمدن چنين هزينه هاي انساني و مادي گسترده دانست.

همچنين مركز كنترل و پيش گيري بيماري (CDC) تخمين مي زند كه ديابت در ايالات متحده 92 ميليارد دلار هزينه درماني و 40 ميليارد دلار هزينه هاي غير مستقيم در بر دارد كه بخشي از اين هزينه ها به دليل فرصت هاي از دست رفته در بخش بهره وري نيروي انساني مي باشد. در حالي كه امروزه بيماري ديابت در 3/6% جمعيت آمريكا شيوع دارد، جامعه ديابت آمريكا (ADA) تخمين مي زند كه در ايالات متحده 19% هزينه هاي درماني صرف اين بيماري مي شود.

به نظر مي رسد كه هيچ يك از ما به تصويري از آمريكاي بدون حضور پزشك، مقامات بهداشتي و درماني و ماشين هاي خودكار فروش نوشابه هاي گازدار نيانديشيده ايم. البته به اين جمع بايد ابر شركت هاي داروسازي، فروشگاه هاي بزرگ و عرضه كننده محصولات صنعت پزشكي و درماني را نيز بيافزاييم.

انجمن اطلاعات بازاريابي، در يكي از گزارشهاي خود در سال 2005 ميلادي اعلام نمود كه آسيب هاي ناشي از ديابت، چاقي و كلسترول، هدف هاي ايده آلي براي برنامه هاي تجاري و توليدي شركت هاي خواهان گسترش بازار فروششان مي باشد.

بسياري ازبيماري ها نظير ديابت و كلسترول بالا، معمولا با استفاده از روش هاي تجويز دارويي درماني مي شوند. اما براي عرضه كنندگان و توليدكنندگان، اين امر به معناي خريدهاي مداوم و

فرصت هايي بي پايان جهت ايجاد روابط و هدايت رفتارهاي دارويي غير تجويزي خواهد بود.

در مورد ديابت، اين حوزه شامل عرضه محصولات غذايي و آشاميدني مختلفي با قند اندك، كم چرب و همچنين با كربوهيدرات هاي پايين خواهد بود. به علاوه، اين وضعيت بدين معنا خواهد بود كه عرضه گسترده تر محصولاتي درماني نظير انسولين، سرنگ و ابزارهاي سنجش قند خون، با فروش بيشتر و مشترياني افزون تر رو به رو خواهد بود.

آقاي كريلين والن رودريگز در اين باره مي گويد: « لاين يك بازار داغ و جذاب براي رقابت توزيع كنندگان به شمار مي رود. » كه يك متخصص بيماري ديابت در شركت داروسازي « شاپكوز» است، مي افزايد: « ما در بخشي از بازار به فعاليت مشغوليم كه به مراقبت هاي پزشكي نياز فراوان دارد و در عين حال با فروش بالايي روبه روست. لذا ما سودآوري هنگفتي هم خواهيم داشت. »

از سوي ديگر، آقاي اد استافا، معاون مدير عامل انجمن ملي داروخانه هاي زنجيره اي آمريكا معتقد است كه اين افراد بيمارهايي تكراري هستند. چرا كه بر اساس روند كنوني، همان افراد ماه پيش، در ماه بعد نيز به خريد مي پردازند. اگر شما با آنان به عنوان بيمار برخورد كنيد، در بقيه عمرشان نيز از پشت گرمي آنها برخوردار خواهيد بود.

در حالي كه كسب و كارهاي تجاري در انتظار گسترش بيماري ها، به دنبال گسترش كسب و كار خويش هستند، داستان اصلي بسيار غمبارتر است. چرا كه بر اساس روند كنوني، كودكان ما با احتمال بيشتري به تست تعيين قند خون، در مقايسه با شركت در امتحان

هاي نهايي پايان ترم دانشگاه، خواهند پرداخت.

امروزه بازاريابي بر مبناي سكس و اندام هاي موزون نشان داده شده از جوانان، با نام مد در سنجش تبليغات تجاري دنياي امروز، با ورود جوانان به دهه ششم عمرشان، كاملا مضحك به نظر مي رسد. چرا كه با وجود ناخن هاي خشك و شكننده، پوست هاي پينه بسته و فوق العاده حساس، سرهاي طاس و كم مو، بدن هاي سرخورده و ناموزون و سرانجام پاها و دست هاي قطع شده به دليل ابتلا به ديابت، نمي توان ادعا نمود كه اين تبليغات، تصويري واقعي از حقيقت را نشان مي دهند.

ملت ما تاكنون از انگيزه لازم جهت مقابله با صنعت هله هوله برخوردار نبوده و از سوي ديگر، ما فرستادن بچه هايمان به خارج از خانه جهت بازي و تحريك را به فراموشي سپرده ايم. بدن هاي فرزنان كوچكمان روز به روز بدقواره تر و ناموزون تر مي شود و ديگر جايي براي بازي و تحرك آنها باقي نمانده است.

پي نوشت :

1. Derrick Z. Jacksom : نويسنده و روزنامه نگار آمريكايي و عضو هيأت تحريريه روزنامه « بوستون گلوب ».

منبع: WWW.Boston.com

گلبول هاي خائن

نويسنده: اكرم نادري

اگر يك روز به طور اتفاقي متوجه شويد كه مبتلا به بيماري ام اس شده ايد، چه عكس العملي از خودتان نشان مي دهيد؟ آيا با دانستن اين حقيقت؛ خود را از دنياي خارج جدا و سعي در مخفي نگه داشتن بيماري تان مي كنيد، تمام درها را به روي خود مي بنديد يا لااقل اين طور احساس مي كنيد؟ به نظر شما در صورت بروز چنين مشكلي چه بايد

كرد؟ مسلما پاسخ شما منفي است. چرا كه هرگز به اين فكر نمي كرديد كه شايد روزي شما هم به اين بيماري مبتلا شويد . اطلاع دقيق از نوع بيماري و روش هاي درماني موجود و در عين حال آگاهي دادن به افراد خانواده، دوستان و آشنايان و حفظ روحيه، ابتدايي ترين و بهترين اقدامي است كه در مواجهه با اين بيماري مي توان انجام داد. در اين بخش سعي داريم اطلاعات مختصري در مورد بيماري ام اس در اختيارتان قرار دهيم و نگراني هاي موجود در اين زمينه را تا حدي كاهش دهيم.

ام اس چيست؟

ام اس يكي از بيماريهاي مغز - نخاع و عصب بينايي است كه به علت آسيب غلاف دور عصب كه اصطلاحا به آن ميلين مي گويند بوجود مي آيد. در اثر آسيب ميلين هدايت امواج الكتريكي در مسير اعصاب مختل مي شود. در سيستم عصبي تمام اطلاعات از طريق همين الياف عصبي جابجا مي شود، در نتيجه اگر در هدايت امواج؛ اختلالي ايجاد شود سبب علائم و نشانه هايي مي شود كه در بيماري ام اس ديده مي شود.

علائم ام اس، شدت بروز آن ها و همينطور سير بيماري از فردي به فرد ديگر متفاوت است. در بعضي افراد سير بيماري همراه با حملات بيماري و تشديد ناگهاني علائم آن است و يا همراه با دوره هاي كامل و يا نسبي بهبودي در تمام طول زندگي است. بعضي از افراد فقط يك يا دو حمله داشته و مابقي عمرشان بدون علامت هستند و در گروهي از بيماران ممكن است بيماري سير پيشرونده آرامي داشته و تسكين موقتي نداشته باشد.

اغلب محققان

معتقد هستند كه ام اس يك بيماري خود ايمني است بيماري اي كه در آن گلبولهاي سفيد خون بطور اشتباه به سلولهاي خودي حمله مي كنند.

در بدن ما وقتي كه به دلايلي ( كه هنوز كاملا مشخص نشده) گلوبولهاي سفيد اشتباها به ميلين بجاي يك عامل بيگانه حمل مي كنند، بيماري ام اس آغاز مي شود و هر بار كه اين گلوبولها به رشته هاي اعصاب مربوط به يكي از اندامهاي بدنمان حمله مي كنند، آن اندام دچار مشكل خواهد شد. مثلا زماني ممكن است در راه رفتن، ديدن يا حفظ تعادل بيمار ايجاد مشكل كند.

علت دقيق بيماري ام اس به درستي شناخته نشده ، اما ديده شده است كه سيستم ايمني بدن كه مسئول از بين بردن عوامل بيگانه و مضر است به اشتباه به اجزاي خودي حمله مي كند كه در بيماري ام اس، غلاف ميلين، سلولهاي عصبي را مورد تهاجم قرار مي دهد. در ايجاد بيماري عوامل محيطي مثل عفونتهاي ويروسي، استعداد ژنتيكي نقش دارند ولي هيچكدام به تنهايي عامل ايجاد بيماري نيستند. در بروز بيماري ام اس، گرچه استعداد ژنتيكي نقش دارد ولي يك بيماري ارثي نيست و احتمال بروز ام اس در ساير افراد خانواده حدود 5% است. منطقه جغرافيايي نيز در بروز بيماري ام اس نقش دارد.

ام اس بيماري واگيردار نيست و همچنين در مفهوم عادي كلمه وراثتي هم نيست هر چند كه احتمال دارد عوامل بسياري قبل از پيشرفت ام اس در فرد مبتلا وجود داشته باشند. مشخص شده كه جمعيت ژنتيكي خاص ( اروپاي شرقي) استعداد بيشتري براي ابتلا به ام اس دارند. همچنين ميزان شيوع

ام اس در اعضا خانواده به ويژه دو قلوهاي همسان به دليل زمينه ژنتيكي مشترك بيشتر است. اما عوامل محيطي ديگري هم بايد وجود داشته باشند. چرا كه قسمت اعظم افراد مبتلا به ام اس فرد مبتلاي ديگري در خانواده شان ندارند.

عكس العمل نسبت به ام اس:

وقتي به شما مي گويند كه مبتلا به ام اس هستيد احساس شوك، ترس و غصه يك امر طبيعي است. شوك به علت ابتلا به يك بيماري غير قابل درمان ، ترس از امكان اتفاق هايي كه براي شما خواهد افتاد، غصه به علت از دست دادن بعضي از توانايي هاي بدني، عصبانيت به علت عدم وجود درمان ايجاد مي شود. خانواده و فاميل نيز ممكن است اين احساسات را تجربه كنند. انكار كردن، يك امر رايج و همچنين يك مكانيسم عادي قابل فهم است به ويژه اگر علائم شما خفيف هستند يا در مرحله فروكش علائم هستيد.

اين واكنش ها مي تواند به سمت افسردگي، غم به همراه اختلال در الگوي خواب، اشتها، احساس يأس و بيچارگي و از دست دادن اعتماد به نفس، تغيير در تصوير از خود، نقشه هاي زندگي و اهداف و ترس از رانده شدن از طرف ديگران و استرس، حركت كنند.

چه كساني از ام اس بهبود مي يابند؟!

هر چند متأسفانه هنوز درمان كامل ام اس كشف نشده، ولي ديده شده كه كساني توانسته اند به حد سلامت كامل باز گردند. يك نمونه مشخص (آقاي ريچارد بي كرافت ) است. بيماري او 27 سال پيش با لنگيدن مختصر آغاز شد ولي كم كم به فلج كامل دستها و پاها منجر شد. اما او

در برابر ام اس تسليم نشد و با تغيير روحيه و انجام تمرينات مختلفي توانست رفته رفته سلامت خود را بازيابد. تا اين كه توانست در مسابقه دوچرخه سواري معلولين نفر اول شود. او همچنين يك بار براي حمايت از بيماران مسافت 5000 كيلومتر را ركاب زد. او تنها بيمار بهبود يافته ام اس نيست و موارد مشابه بسياري ديده شده است.

جالب است كه هركدام از آن ها دلايل متفاوتي براي بهبود حال خود مي آورند. به عبارت ديگر يك راه استاندارد و يكسان براي بهتر شدن وجود ندارد. اما آنچه واضح است هيچ كدام از اينها ديگر آن شخص حساس و غصه خور سابق نيست و نقطه مشترك آن ها تغيير ديدشان نسبت به بيماري، خود و زندگي است.

يكي از اين دوستان خانمي است كه بيش از ده سال نمي توانست خودكاري را نگه دارد ولي همانطور كه خودش مي گويد با توكل به خداوند و روحيه خوب توانست بر اين بيماري غالب شود. در بررسي پزشكان، او اكنون مشكلي ندارد ولي خودش مي گويد فعلا تنها مشكلش اين است كه پس از نيم ساعت پياده روي خسته مي شود و بايد يكي دو دقيقه استراحت كند.

عوارض بيماري ام اس

دوبيني

مشكلات حركتي

مشكلات حسي

مشكلات تعادلي

اختلال تكلم و اختلال بلع

مشكلات ادراري و مدفوع

خستگي

حساسيت به گرما

پنج اصل كلي براي بيماران ام اس

با رعايت اين پنج اصل مي توانيد كيفيت زندگي خود را بالا ببريد:

توجه صحيح به تنفس: با نفسهاي عميق و توأم با آرامش و همچنين كمك به برقراري تنفس پوستي ( پوست خود را تميز نگه داريد

و از محيط هاي بيش از حد سرد يا گرم دوري كنيد).

تغذيه مناسب: استفاده كافي از انواع مواد غذائي ضروري

ارتباط و تحرك: بايد با ايجاد يك محيط سالم با ديگران در ارتباط بود چون انسانها اگر با هم درتماس نباشند، زنگ مي زنند!! البته بهتر است محيطي را كه دوست داريد ايجاد كنيد و حتي اگر نمي توانيد به ديدن افراد مورد علاقه تان برويد، از آن ها بخواهيد كه به ديدنتان بيايند.

كارآيي مثانه و روده: براي برقراري آن علاوه بر توجه به توصيه هاي پزشك، مي توان يك رژيم غذائي مناسب سرشار از مايعات و سبزيجات داشت و نيز با انجام تحرك بيشتر به كارايي بهتر روده ها كمك كرد.

آيا ام اس مانع از ازدواج است؟

ازدواج مانند يك تيغه دو لبه است كه از يك سو مي تواند به نفع بيمار و از سوي ديگر به ضررش باشد. اگر بيمار واقعا مطمئن است كه طرف مقابلش از وضعيت بيماري او با خبر است و باز هم حاضر به زندگي مشترك است. اگر مي داند در رسيدن به تفاهم مشكلي ندارد و سرانجام اگر مي داند او مشكل او را پذيرفته اند، شايد ازدواج انتخاب مناسبي باشد. بهرحال بهتر است در اين زمينه خيلي محتاط باشد.

آيا افراد مبتلا به ام اس نبايد صاحب فرزند شوند؟

اگر بيمار مبتلا به ام اس مي خواهد بچه داشته باشد ام اس تأثيري روي باروري او ندارد. امروزه تعداد زيادي از زنان مبتلا به ام اس حداقل يك بچه دارند. لذت داشتن يك بچه خطر احتمال عود علائم بعد از تولد بچه مي چربد.

علائم ام اس در دوران

حاملگي تثبيت مي شود يا حتي بهبود پيدا مي كند و گاهي عود كمتر بيماري را نسبت به زمانهاي ديگر در اين دوران داريم. هورمون هاي حاملگي يك اثر سركوب كنندگي سيستم ايمني دارند و باعث كاهش فعاليت اين بيماري مي شوند.

دوران حاملگي، زايمان و شيردان اين بيماران مانند مادراني است كه مبتلا به ام اس نيستند. اما در اولين 6 ماه بعد از تولد بچه بيشترين خطر وجود دارد و امكان عود بيماري 2 تا 3 برابر بيشتر از زمانهاي ديگر است. اگر چه شدت عود بيماري در اين زمان ممكن است سخت تر از موارد ديگر باشد ولي روي عدم توانايي هاي طولاني مدت تأثيري ندارد.

كودكان مي توانند سبب خستگي در مادران مبتلا به ام اس شوند و اگر شما مادري مبتلا به ام اس هستيد نياز به كمك ديگران داريد چون نبايد زياد خسته شويد.

مردان مبتلا به ام اس مي توانند بچه دار شوند. اگر دچار ناتواني جنسي هستند مصرف داروهاي مؤثر، مي تواند به آن ها كمك كند.

سخن آخر اين كه با حفظ روحيه و ساختن زندگي با طراوات مي توان رو به بهبودي رفت و زندگي تازه اي را شروع كرد.

منبع: مجله شاهد جوان

راجع به بيماري ام اس يا اسكلروز بيشتر بدانيم

بيماري ام.اس يا اسكلروز چندگانه يك اختلال مادام العمر در سيستم ايمني خودكار بدن است كه مي تواند منجر به فلج شديد شود. اختلال سيستم ايمني خودكار وضعيتي است كه در آن بدن آنتي باديهايي را توليد مي كند كه به بافت هاي خودش حمله مي كنند. در بدن افراد مبتلا به اين بيماري آنتي باديهايي توليد مي شود كه به ماده سفيد مغز و نخاع حمله ور مي شوند.

در بيماري ام.اس ميلين يا

پوشش رشته هاي عصبي در مغز و نخاع ملتهب مي شود. اين التهاب باعث آسيب ميلين شده و سيگنال هاي عصبي نمي توانند در طول رشته هاي عصبي حركت كنند. علايم اين بيماري متفاوت است و بستگي به اين دارد كه كدام بخش از اعصاب آسيب ببينند.

علايم اوليه اين بيماري بسيار خفيف بوده و عبارتند از: سرگيجه و عدم تعادل، خستگي، ضعف دست و پا، التهاب اعصاب چشمي، بي حسي يا سوزش موضعي، درد شديد در ناحيه صورت، نقص در بينايي شامل تار شدن و يا دو بيني است.

با پيشرفت بيماري ساير علايم نيز بروز مي كنند كه از آن جمله مي توان به مشكلات روده و مثانه، دردهاي مزمن مانند درد كمر و ماهيچه ها، افسردگي، اسپاسم يا گرفتگي ماهيچه ها كه ممكن است بسيار دردناك باشد، فلج، ناتواني جنسي، صحبت كردن به طور نامفهوم، مشكل در بلع، مشكل در تفكر و عملكرد حافظه، از دست دادن بينايي و نابينايي كامل اشاره كرد.

در موارد خفيف بيماري ممكن است علايم به قدري ضعيف و ناچيز باشند كه حتي نتوان وجود بيماري را تشخيص داد. وقتي بيماري پيشرفت كرده و شدت مي يابد، فرد كاملا فلج مي شود. بيمار توانايي راه رفتن را از دست داده و حتي نمي تواند از خود مراقبت كند. علت دقيق بروز اين بيماري هنوز مشخص نيست. 4 فرضيه علمي اصلي درباره علت اين بيماري وجود دارد؛

1- شرايط جوي در سراسر جهان: براساس اين فرضيه به نظر مي رسد كه ابتلا به ام اس در ميان ساكنان نواحي اطراف مدار چهلم نيم كره هاي شمالي و جنوبي كره زمين شايعتر است.

فردي كه در يكي از اين مناطق متولد شده و

پيش از رسيدن به سن نوجواني به منطقه ديگر منتقل مي شود، تا حدودي در معرض ابتلا به اين بيماري قرار مي گيرند.

2- ژنتيك: ابتلاي والدين يا يكي از نزديكان به اين بيماري خطر ابتلا به ام.اس را در فرد افزايش مي دهد.

3- عامل ايمني: به طور كلي اين امر پذيرفته شده است كه بيماري ام اس نوعي اختلال در سيستم ايمني خودكار است.

4- عامل ويروسي: اين احتمال وجود دارد كه يك عامل ويروسي در بروز ام اس نقش داشته باشد.

برخي عصب شناسان معتقدند كه ام اس به دليل تولد يك فرد با نقص ژنتيكي بروز مي كند، چرا كه نمي تواند با يك عامل محيط زيستي سازگاري داشته باشد.

وقتي فرد مزبور با آن عامل تماس پيدا كند، سيستم خودكار ايمني واكنش نشان داده و منجر به بروز بيماري مي شود.

هنوز براي اين بيماري هيچ راه مشخصي براي پيشگيري شناخته نشده است. در مورد تشخيص بيماري نيز لازم به ذكر است كه در حال حاضر هيچ آزمايش خاصي به اين منظور وجود ندارد و معمولا از طريق مراجعه به سابقه پزشكي و آزمايشات فيزيكي فرد مورد آزمايش قرار مي گيرد.

تصاوير MRI معمولا مي تواند آسيب ميلين در بافت مغز را نشان دهد، اما در برخي افراد مبتلا به اين بيماري اين تصاوير كاملا طبيعي هستند و هيچ مشكل يا نارسايي را نشان نمي دهند. يكي ديگر از روشهاي تشخيص بيماري آزمايش مايع مغزي نخاعي است.

در درازمدت ميزان فلج و از كار افتادگي اعضا افزايش پيدا مي كند. مرگ افراد مبتلا به اين بيماري عموما در اثر پيچيدگي ها و شرايط سخت ناشي از فلج آنهاست.

از شايعترين عوامل مرگ اين

بيماران مي توان به بروز زخم هاي بستري و در نتيجه بروز عفونت، ذات الريه، آمبولي ريوي، گرفتگي رگ هاي تغذيه كننده ريه ها توسط لخته هاي خوني و خودكشي اشاره كرد.

بيماري ام اس مسري نيست و خطري براي اطرافيان بيمار ندارد، اما مي تواند به طور ژنتيكي اعضاي يك خانواده را تهديد كند. عملكرد اصلي براي درمان بيماري وجود دارد. اولين مرحله توقف و يا كاهش حملات سيستم ايمني به ميلين رشته هاي اعصاب است. مرحله دوم بهبود علائم بيماري و كمك به فرد براي بازگشتن به شرايط طبيعي تا حد امكان است. سيستم ايمني به كمك دارو درمان مي شود. ساير معالجات شامل مصرف داروهاي ضدافسردگي براي بهبود حالت افسردگي و كاهش خطر خودكشي، مصرف دارو براي كنترل مثانه، مصرف دارو براي رفع گرفتگي هاي عضلاني و مصرف دارو براي بهبود دردهاي عصبي است. اثرات جانبي اين داروها با توجه به نوع دارويي كه مصرف مي شود، متفاوت است. از مهمترين آنها خواب آلودگي، بهم خوردگي معده و واكنش هاي آلرژيك نسبت به داروها هستند. از آنجا كه اين بيماري مادام العمر است، كنترل دايمي و معالجه هميشگي بيماري ضروري است.

پيشرفت بيماري در اثر مصرف دارو تا حدودي كندتر مي شود. همچنين معالجه علايم بيماري مي تواند حالت فلج را كاهش دهد.

ام اس هنگامي در بدن آغاز مي شود كه گلبول هاي سفيد كه نقش دفاعي در بدن دارند به ميلين كه حفاظتي براي رشته هاي عصبي است و كمك مي كند كه پيام هاي الكتريكي با سرعتي چندين برابر منتقل شوند، بجاي يك عامل بيگانه حمله مي كنند و هر بار كه اين گلبول ها به رشته هاي اعصاب مربوط به يكي از اندام هاي بدن حمله كنند، آن اندام دچار مشكل مي شود.

«انواع ام اس» شايد بتوان گفت دو بيمار ام اس را نمي توان يافت كه چگونگي شروع و ادامه بيماريشان شبيه هم باشد ولي در كل بيماري ام اس را مي توان به چهار دسته اصلي تقسيم كرد. 1-ام اس خوش خيم (Benign MS) كه در اين نوع فقط تعداد كمي حمله رخ مي دهد كه اين حملات نيز معمولا با بهبودي كامل همراه است. اين نوع ام اس در طي زمان بدتر نمي شود و معمولا موجب هيچ ناتواني ماندگاري نخواهد شد. 2- نوع عود كننده و فردكش يابنده (Relapsihg Remitting MS ) كه اكثر مبتلايان بيماريشان را با همين نوع آغاز مي كنند و به اين صورت است كه در آنها هر حمله بيماري، يك دوره آرام در پي دارد كه بيماران در اين مدت مشكلي ندارند، حمله ها نيز معمولا غير قابل پيش بيني اند. 3- نوع پيشرونده ثانويه (Secondary Progressive MS ) ، اين دسته مي توان ادامه نوع قبلي دانست يعني پس از چندين سال حمله و آرامش بيمار به حدي مي رسد كه بدون وجود دوره هاي واضحي از حمله با گذشت زمان ضعيف تر مي شود. 4- نوع پيشرونده اوليه (Primary Progressive) در اين نوع بيماري هرگز حالت هاي عود يا فروكش را ندارند و از همان حالت ممكن است هر زماني متوقف شود يا همچنان بدتر شود. «علائم و مشكلات شايع در ام اس» تظاهرات و سير بيماري ام اس از شخصي به شخص ديگر متفاوت است. چشم ها نيز معمولا اولين و شايع ترين عضو درگير هستند، قدرت بينايي نيز معمولا در اشخاصي كه درگيري چشمي داشته اند تا حدي كاهش مي يابد. اندام هاي دست و پا نيز ممكن است دچار مشكلات حسي و حركتي شوند

مثل احساس كرختي، به خواب رفتگي يا سوزن سوزن شدن، اشكال در راه رفتن و حركات اداري ديگر را مي توان نام برد. گوش ها گاهي دچار مشكلاتي نظير وزوز يا كاهش شنوايي مي شوند. احساس نياز مكرر به دفع ادرار، بند آمدن و احتباس ادرار، بي اختياري در دفع ادرار و بالاخره كاهش ميل و توانايي جنسي از مشكلاتي هستند كه در دستگاه ادراري - تناسلي بيماران به وجود مي آيند. از دست دادن تعادل هنگام راه رفتن خصوصا در تاريكي ممكن است به خاطر درگيري مخچه باشد به جزء اين موارد مي توان به مشكلاتي نظير تمركز حواس و گاهي بي حواسي، اضطراب، افسردگي، احساس درد در ماهيچه ها، اشكال در سخن گفتن، اشكال در اجابت مزاج اشاره كرد. گروهي از عوامل مي توانند زمينه ساز ايجاد مشكلات جديد باشند كه از آنها مي توان به گرما و رطوبت، وزرش هايي كه حرارت بدن را بالا مي برند، تب و مهمتر از همه اينها فشار روحي و عصبي كه استرس رواني مي گويند. «ام اس و فيزيوتراپي» يكي از مشكلات اصلي ما، ضعف و محدوديت در حركت است كه از طرفي به علت درگيري قسمت هاي حركتي در مغز و نخاع و از طرف ديگر به علت كم حركت شدن خود بيماران كه به يكي از اين عوامل مربوط مي شود؛ افسردگي و بي حوصلگي، ترس از افتادن و كم بودن تحرك داراي عوارضي مانند كوتاه و ضعيف تر شدن عضلات ، زخم بستر، يبوست و ... تفاوت بيماران ام اس با افرادي كه بعد از شكستگي و باز كردن گچ نيازمند به فيزيوتراپي هستند، در اين است كه فيزيوتراپي بيماران ام اس ، براي مدت نامحدودي صورت مي گيرد. منظور

ما از انجام حركات فيزيوتراپي رسيدن به وضعيت بهتر جسمي و روحي است. «چه بخوريم؟» معمولا زماني كه فرد بيمار شد بعد از اين كه به دنبال دارو و درمان رفت به فكر مي افتد كه چه مواد غذايي استفاده كند و از چه غذاهايي پرهيز كند. تاكنون هيچ رابطه مشخص بين مواد غذايي و ام اس پيدا نشده است، حالا كه مي دانيم بوسيله رژيم غذايي نمي توان ام اس را درمان كرد ولي با يك برنامه ريزي خوب غذايي مي توانيم از يكسري عوارض بيماري جلوگيري كنيم. به عنوان مثال استفاده كافي از ميوه ها و سبزيجات علاوه بر تامين درصد بالايي از ويتامين هاي ضروري مي تواند به بهتر كار كردن دستگاه گوارش و جلوگيري از يبوست كمك بسزايي كند. ما مي توانيم آزادانه غذاهاي متنوعي مصرف كنيم و يا از هر برنامه غذايي كه مي پسنديم پيروي كنيم به شرطي كه حاوي مواد اصلي و ضروري بدن باشد. اين مواد شامل پروتيئن ها، هيدرات هاي كربن (نشاسته و قند)، چربي ها، ويتامين ها و املاح مي باشد. طبق جدول پيشنهادي انجمن ام اس آمريكا براي يك رژيم غذايي متعادل، بهتر است بخش اصلي غذا از هيدراتهاي كربن و سپس ميوه ها و سبزيجات، گوشت و سرانجام كمترين سهم آن از چربي ها باشد. «درمان ام اس» داروهاي موجود براي درمان ام اس از نظر كاربرد به سه گروه اصلي تقسيم بندي مي شوند،

1- براي حملات بيماري، در اين دوره زماني معمولا به صورت تزريقي وريدي و يا خوراكي تجويز مي شوند و معمولا طول هر دوره بين چهار تا هفت روز طول مي كشد. از اين مواد، متيل پردنيزولون (سولومدرول يا دپومدرول) بيشتر به كار مي رود و به جز آن از

دگزامتازون، پروفيرون، بتامتازون هم استفاده مي شود. 2- براي كنترل علائم بيماري: بيش از 30 داروي مختلف به اين منظور به كار مي روند، مثلا از آمانتادين براي كم كردن اختلالات حركتي و از باكلوفن براي مقابله با سفتي عضلاني (اسپاسم) استفاده مي شود. 3- براي كنترل دوره بيماري: براي اين منظور سه دارو وجود دارد كه دو عدد از آن ها از دسته اينترفرون ها هستند، اينترفرون ها مواد پروتئيني هستند كه به طور طبيعي در بدن براي مقابله با بعضي عفونت ها توليد مي شوند. اين سه دارو عبارتند از: 1- اينترفرون بتا، يكA (آوونكس) 2- اينتروفرون بتا، يك B (بتاسرون)، 3- گلاتيرامراستات (كوپاكسون) از روش هاي درماني ديگر مي توان به تاثير خوب بعضي از اين روش ها دقيقا اثبات شده است مانند كاردرماني، فيزيوتراپي، گفتاردرماني و ماساژ . اما روش هايي ديگري هم هست كه بيماران نتايج خوبي از آن گرفته اند، مثل مديتيشن ، يوگا، هوميوپاتي، انرژي درماني و .... «چه كساني ام اس مي گيرند؟» هنوز چگونگي شروع ام اس دقيقا مشخص نشده است ولي امروزه دريافته اند كه مثلا شيوع اين بيماري در مناطق مختلف دنيا با هم متفاوت است. به عنوان مثال در كشورهاي شمال اروپا و آمريكا و افرادي نيز كه پوست، مو و چشم روشن دارند شيوع آن بيشتر ديده مي شود ولي در سياه پوستان و ژاپني ها كمياب است. همچنين ام اس در خانم ها بيشتر از آقايان ديده مي شود و شروع آن معمولا در سنين 20 تا 40 سالگي است. در مورد اثر مهاجرت به ابتلاء به ام اس ديده شده در افرادي كه قبل از 15 سالگي به سرزمين ديگري مهاجرت كرده اند ميزان شيوع بيماري مانند ميزان شيوع آن در

مردم سرزمين جديد است. اين بيماري بيشتر در كساني بروز مي كند كه شخصيت خاصي دارند چنين افرادي معمولا مسئوليت پذير ولي حساس هستند كه هنگام بروز ناملايمات خيلي خودخوري مي كنند.

منبع:پايگاه جامع اطلاع رساني پزشكان ايران

ميگرن

بيش از 90 درصد افراد در طول عمر خود، سردرد را تجربه كرده اند.اكثر سردردها مدت زمان كوتاهي طول مي كشد. براي مثال ، سردردي كه به علت يك بيماري عفوني ايجاد مي شود، بعد از بهبود اين بيماري از بين خواهد رفت. اين نوع سردردها معمولا باعث نگراني نمي شوند؛ چون علت ايجاد آنها مشخص است ؛ اما سردردهايي كه چنين علت هاي مشخصي ندارند، مي توانند منجر به نگراني و اضطراب شوند. خوشبختانه در اكثر موارد، علت ايجاد سردردها، موارد بدي چون وجود تومور مغزي يا سكته مغزي نيستند، بلكه آنها را مي توان با عنوان سردردهاي خوش خيم عود كننده طبقه بندي كرد اين سردردها مسوول ايجاد حداقل سه چهارم سردردها هستند بنابراين شايع ترين نوع سردردي هستند كه پزشكان هر روزه با آن مواجه مي شوند، اما اگر شرح حال درستي به پزشك ندهيد، او از كجا خواهد فهميد كه سردرد شما از نوع ميگرني است يا از نوع تنشي و يا بر اثر درد عضلات موضعي سر و گردن ايجاد شده است.بنابراين بهتر است آگاهي كافي از بيماري ميگرن داشته باشيد.

ميگرن را مي توان به صورت سردردهاي دوره اي كه از 4 ساعت تا 72 ساعت طول كشيده و همراه با تهوع يا استفراغ است ، تعريف كرد.بعضي حملات ميگرن با يك اورا aver يا پيش درآمد شروع مي شود، كه معمولا علايم بينايي

هستند. اين نوع ميگرن را ميگرن كلاسيك مي نامند. در بين فواصل حملات ميگرن ، بيمار هيچ گونه سردرد يا ناراحتي ديگري ندارد.

سردردهايي كه هر روز ايجاد مي شوند، ميگرن نيستند. نام ميگرن از كلمه همي كرانيا Hemicrania گرفته شده كه به معني يك طرف سر است ، گرچه بعضي سردردهاي ميگرني مي توانند همه جاي سر را هم درگير كنند.ميگرن بيشتر از فقط يك سردرد است و سردرد و ميگرن لزوما اصلي ترين مشكل نيست. اكثر افراد هنگام حملات ميگرني ، كاملا بيمار مي شوند و نمي توانند به كارهاي روزمره شان ادامه بدهند.بعضي مبتلايان اين بيماري مجبورند در يك اتاق ساكت و تاريك ، بي حركت دراز بكشند، تا حمله ميگرني پايان يابد. بعضي از اين بيماران نمي توانند حتي فكر غذا خوردن را هم داشته باشند، چون حالشان به هم مي خورد، اما بعضي مبتلايان به ميگرن با غذا خوردن به تهوعشان پايان مي دهند.خواب آلودگي و رخوت ، علامت شايع اين بيماري است.

فعاليت و عملكرد طبيعي معده مختل و باعث مي شود داروهايي كه براي تسكين ميگرن خورده مي شود، بخوبي جذب نشوند.گاهي اوقات يك حمله ميگرني با استفراغ به پايان مي رسد، اما در اكثر موارد، سردرد بعد از يك خواب خوب يا بتدريج تسكين مي يابد. يك حمله ميگرني مي تواند خيلي وحشتناك باشد.بيماراني كه تجربه اختلالات بينايي را به عنوان پيش درآمد حملات ميگرني دارند، از ايجاد دايمي اين اختلالات بينايي هراس دارند. اين افراد همچنين از ايجاد يك تومور مغزي يا سكته مغزي مي ترسند. خوشبختانه وجود چنين موارد خطرناكي نادر است و ساير علايم ممكن

است قبل از بروز سردرد اتفاق بيفتد.گرچه علايم ميگرن باعث بروز مشكلاتي مي شوند، اما علايمي نيستند كه تهديد كننده حيات باشند و بعد از پايان حملات ميگرني ، بدن دوباره به وضعيت طبيعي خود برمي گردد، تا حمله بعدي دوباره شروع شود.طول مدت حملات ميگرني : يك سردرد ميگرني معمولا بعد از 24 ساعت بهبود مي يابد. با اين حال مي تواند مدت آن از 4 ساعت تا 72 ساعت هم طول بكشد.

اغلب بعد از بهبود سردرد، يك روز هم طول مي كشد تا بدن به حالت طبيعي برگردد و خستگي اي كه در اثر بيماري ايجاد شده از بين برود، با اين حال بعضي افراد، بعد از پايان يافتن يك حمله ميگرني احساس مي كنند حالشان حتي از قبل از بروز سردرد بهتر شده است.كودكان اغلب داراي حملات ميگرني شديد اما كوتاه مدتي هستند كه فقط چند ساعت طول مي كشد و بسرعت بهبود مي يابد. با افزايش سن ، از شدت حملات كاسته مي شود، اما به طول مدت آن افزوده مي شود و پيش درآمد حملات ميگرني نيز بيشتر مي شود.تعداد حملات ميگرني: تعداد حملات ميگرني در افراد مختلف و حتي در يك فرد در زمانهاي مختلف ، تفاوت مي كند. حملات ميگرني مي توانند ماهي يك تا 2 بار اتفاق بيفتند، اما در بعضي افراد ممكن است حملات پشت سر هم ميگرن به صورت هفته اي يك يا 2 بار هم اتفاق بيفتد.اين حملات مي توانند به دنبال چند ماه يا چند سال بهبود كامل هم رخ دهد. به طور كلي بعد از سن 55 سالگي از شدت و تعداد

حملات ميگرني كاسته مي شود، با اين حال هميشه هم اين مطلب صدق نمي كند.

عوامل مستعد كننده

با وجود اين كه هنوز پزشكان نمي دانند بعضي افراد به ميگرن مبتلا مي شوند، اما مشخص شده است كه عواملي در شروع حملات ميگرني دخيل هستند.بسياري از افراد در روزنامه ها يا مجلات خوانده اند يا به آنها گفته شده است كه از خوردن موادي مثل پنير، شكلات يا فلفل خودداري كنند.متاسفانه براي اكثر مبتلايان ميگرن ، تنها نخوردن چند ماده غذايي براي جلوگيري از بروز حملات ميگرني كافي نيست.اين امر بدين دليل است كه عوامل شروع كننده در طي دوره اي از زنان ايجاد مي شوند و در تركيب با ساير موارد، باعث بروز حملات مي شوند. بنابراين مثلا وقتي شما از كار روزانه خسته هستيد، اگر اين نوع موادغذايي را مصرف كنيد، دچار حملات ميگرني خواهيد شد. عوامل شروع كننده ممكن است طي چند سال تغيير كنند.وقتي شما جوان تر هستيد، ممكن است استرس و بيخوابي از مهمترين علل شروع كننده حملات ميگرني باشند، اما وقتي سن شما بيشتر مي شود، مشكلاتي همچون گردن درد و پشت درد مي توانند نقش مهمي را در بروز حملات ميگرني ايفا كنند.غذاهاي خاص: حدود 20 درصد افراد مبتلا به ميگرن ، اظهار مي كنند كه خوردن بعضي غذاها باعث شروع حملات ميگرني آنها مي شود.بيشترين غذاهايي كه باعث اين كار مي شوند، عبارتند از: شكلات ، پنير، ميوه هاي ترش و فلفل.البته اين عدم تحمل بعضي غذاها را نبايد با آلرژي يا حساسيت غذايي اشتباه گرفت.بسياري از افراد بدون اين كه بدانند با خوردن اين غذاها دچار

حملات ميگرني مي شوند يا خير، از خوردن اين غذاها پرهيز مي كنند.هر كسي كه فكر مي كند، ممكن است با خوردن يك غذاي خاص دچار اين نوع حملات شود، بايد به مدت 2 ماه از خوردن آن غذا پرهيز كند و با يادداشت كردن سردردهايش در اين مدت ببيند كه آيا با نخوردن آن غذاي خاص تغييري در سردردهايش ايجاد شده است يا خير.اگر تغييري در تعداد حملات ايجاد نشد، او مي تواند از آن غذا استفاده كند و غذاي ديگري را به مدت 2 ماه مصرف نكند و اين عمل را براي آن غذاي خاص نيز تكرار كند.خوردن غذاي ناكافي: نخوردن يك وعده غذا، كم غذا خوردن يا خوردن غذاي شيرين مي تواند منجر به بروز حملات ميگرني شود. خوردن صحيح صبحانه اهميت زيادي دارد. بعضي مبتلايان ميگرن با خوردن غذاهاي مختصري بين وعده هاي غذايي از بروز حملات جلوگيري مي كنند.زيرا آنها مي دانند كه گرسنگي مي تواند موجب شروع حملات ميگرني شود. تغيير در الگوي خواب: بيخوابي هاي شبانه ، كاركردن بيش از حد و ديرخوابيدن در شب مي تواند باعث خستگي بيش از حد و موجب بروز حملات ميگرني شود. برعكس ، گاهي خوابيدن بيشتر از حد هم مي تواند باعث بروز حملات شود.تغييرات هورموني در خانمها: بسياري از خانمها بروز حملات ميگرني خود را به دوره هاي ماهانه قاعدگي شان نسبت مي دهند.خوردن قرصهاي ضدبارداري مي تواند باعث تشديد ميگرن شود. با اين حال ، بعضي خانمها با خوردن اين قرصها از حملات ميگرني شان كاسته مي شود.يائسگي مشكل ترين دوره براي خانمهاي دچار ميگرن است ، اما تحقيقات

كمي درباره اثر هورمون درماني در اين خانمها و ارتباط آن با ميگرن انجام شده است.درد سر و گردن: كشيدگي و خستگي عضلات گردن و شانه ها، يك مشكل شايع است. بخصوص اگر شما كاري داريد كه بايد پشت ميز بنشينيد يا اين كه مجبوريد مسافت زيادي را رانندگي كنيد.درد موضعي در سر و گردن مي تواند باعث سردرد شود و به عنوان يك عامل شروع كننده در حملات ميگرني مطرح شود. همان طور كه بدن شما پيرتر مي شود، در استخوان ها تغييراتي ايجاد مي شود و مفاصل دچار آرتريت مي شوند.در بعضي موارد، مشكلات دندان ها (به خصوص دندان هاي عقل) و مفاصل فك مي تواند باعث تشديد ميگرن شود.تمرينات ورزشي: تمرينات سخت ورزشي ، بخصوص اگر بدن شما به اندازه كافي ورزيده نباشد، مي تواند منجر به شروع حملات ميگرني شود، تمرينات منظم و بدون فشار بيش از حد مي تواند به پيشگيري از حملات ميگرني كمك كند.سفر و مسافرت: در مسافرت هاي طولاني بخصوص اگر در الگوي خواب يا غذاخوردن شما تغييراتي ايجاد مي شود، مراقب باشيد.در اين موارد، هيچ گاه عجله نكنيد و وقت كافي در نظر داشته باشيد و هميشه چيزي براي خوردن همراه داشته باشيد، تا در صورت تاخير در خوردن وعده هاي غذايي ، آنها را مصرف كنيد.استرس و فشار عصبي: نگران و هيجان ، نقش مهمي را در بروز حملات ميگرني ايفا مي كنند، اما ساير عوامل شروع كننده ميگرن همچون نخوردن يك وعده غذايي يا نخوابيدن به مقدار كافي نيز اغلب همراه با استرس هستند.ساير عوامل شروع كننده: صداهاي بلند، نورهاي شديد و درخشان ،

بوهاي شديد، تغييرات آب و هوا، محيط آلوده و دود آلود و اتاقهاي شلوغ و دم كرده مثل سالن سينما، همگي مي توانند در افراد حساس باعث شروع حملات ميگرني شوند.چرا بعضي افراد دچار ميگرن مي شوند و بقيه به اين بيماري مبتلا نمي شوند؟ درد يك راه طبيعي است كه به شما مي گويد چيزي اشتباه است و كمك مي كند از وارد آوردن آسيبهاي بيشتر به بدن خودداري كنيم.بنابراين يك حمله ميگرني شايد به عنوان يك نقش حفاظتي عمل مي كند و باعث مي شود ما از محيطهاي آلوده خارج شويم.به طور كلي اين عقيده وجود دارد كه در بعضي خانواده ها ميگرن بيشتر ديده مي شود. معمولا مادراني كه دچار ميگرن هستند، دخترانشان هم به اين بيماري گرفتار مي شوند، اما هنوز ژن خاصي كه مسوول بروز ميگرن باشد، كشف نشده است.

تشخيص ميگرن

از آنجا كه هيچ آزمايش خاصي براي ميگرن وجود ندارد و تشخيص براساس شرح حال بيمار و معاينه صورت مي پذيرد، تشخيص ميگرن مشكل است.سوالاتي از قبيل محل سردرد، تعداد دفعات آن ، نوع سردرد و عواملي كه باعث شروع سردرد مي شوند، مي تواند به تشخيص صحيح ميگرن كمك كند.ميگرن ، سردرد تنشي و درد عضلات موضعي ، مجموعا 90 درصد سردردهايي را كه به پزشكان مراجعه مي كنند، تشكيل مي دهند.وقتي اين سردردها به طور جداگانه رخ مي دهند، تشخيص آنها راحت است ، اما وقتي دو يا بيشتر اين سردردها باهم رخ مي دهند كه معمولا نيز اين چنين است تشخيص آنها مشكل مي شود. براي اين كه ساير علل سردرد كنار گذاشته شوند، از

بيمار تقاضاي انجام سي تي اسكن يا ام.آر.آي MRI مي شود، تا مشخص گردد هيچ علت وخيمي باعث ايجاد سردرد نشده است.زندگي با ميگرن: بسياري از افراد، اين حقيقت را كه آنها دچار ميگرن هستند را از دوستان ، خانواده و همكارانشان مخفي مي كنند، كه اغلب به اين خاطر است كه مي ترسند به عنوان يك فرد بيمار عصبي يا رواني از طرف آنها تلقي شوند.ميگرن مي تواند هنگام بروز حملات ، باعث مختل شدن زندگي مبتلايان شود كه تا قبل از بروز حمله هيچ گونه مشكلي نداشته اند. براي افراد سالمي كه تا حالا با فرد مبتلا به ميگرن برخورد نداشته اند، مشكل است كه وسعت و شدت حملات سردرد را در افراد مبتلا به اين بيماري درك كنند. با وجود اين كه هيچ معالجه قطعي براي ميگرن كشف نشده است ، اما براي كنترل ميگرن راههاي مختلف دارويي و غيردارويي وجود دارد.ميگرن يك مشكل فردي است و آن چيزي كه براي درمان ميگرن شما مناسب است ، ممكن است براي درمان ميگرن فرد ديگري مناسب نباشد. ابتدا براي حل مشكلاتتان از راههاي ساده شروع كنيد. اگر تغييري در خودتان احساس نكرديد، با پزشكتان مشورت كنيد. گاهي اوقات ممكن است براي بررسي هاي بيشتر، نياز به رفتن به نزد پزشك متخصص داشته باشيد.

راههاي پيشگيري از بروز حمله ميگرن

با دانستن اين كه چه چيزهايي مي توانند باعث بروز حملات ميگرني شما شوند، مي توانيد با انجام ندادن آنها، از شدت يا تعداد حملات خود، كم كنيد.يك دفتر يادداشت تهيه كنيد و به دقت زمان و تمام مسائلي كه قبل يا هنگام حمله رخ مي

دهند را يادداشت كنيد. شما بايد نوشتن عوامل شروع كننده در اين دفتر يادداشت را تا هنگامي كه حداقل 5 حمله ميگرني رخ دهد، ادامه دهيد.سپس با مطالعه اين دفترچه ببينيد كه چه چيزهاي مشتركي در هر بار حمله ميگرني اتفاق مي افتد. اكنون مي توانيد با پرهيز از كارهايي كه به نظر شما باعث بروز حملات مي شوند، ببينيد كه آيا واقعا آنها مسوول بروز بوده اند يا خير.اگر حملات ميگرن شما به طور منظم در ساعات نزديك ظهر يا عصرها رخ مي دهند، احتمالا به علت گرسنگي هستند، بنابراين سعي كنيد كه با خوردن وعده هاي كوچك غذايي در بين وعده هاي اصلي ، از گرسنه شدنتان جلوگيري كنيد.اگر شبها شام زود مي خوريد و وقتي صبحها از خواب بلند مي شويد، دچار حملات ميگرن مي شويد، احتمالا به علت گرسنگي است.بنابراين سعي كنيد شبها قبل از اين كه به رختخواب برويد، غذاي مختصر بخوريد تا صبح با گرسنگي از خواب بلند نشويد.خوردن بعضي غذاها مثل شكلات ، ميوه هاي ترش ، لبنيات و فلفل مي توانند به عنوان عوامل شروع كننده ميگرن مطرح باشند.

درمان ميگرن

احساس خستگي ، خميازه كشيدن ، انجام كارها با بي دقتي و تحريك پذيري يا زودرنجي از علايم شايع پيش درآمد هستند.ساير علايم عبارتند از: احساس تشنگي ، گرفتگي عضلات گردن و حساسيت بيش از حد نسبت به نور و صدا. بعضي علايم پيش درآمد ممكن است به اشتباه به عنوان يك عامل شروع كننده ميگرن فرض شوند.شناسايي اين نشانه هاي پيش درآمد مي تواند بسيار مفيد باشد و با پرهيز از عوامل شروع كننده ميگرن

در اين زمان ، مي توان از بروز حمله جلوگيري كرد. هميشه چند قرص استامينوفن يا آسپرين همراه داشته باشيد تا در صورتي كه فكر مي كنيد حملات شروع خواهند شد، آنها را هر چه سريع تر مصرف كنيد.اهميت زيادي دارد كه قرصها هر چه زودتر خورده شوند، تا اثر بيشتري داشته باشند. بعد از بروز حمله ميگرني ، از فعاليت معده كاسته مي شود.بنابراين در جذب قرصهايي كه آن هنگام خورده مي شود، اختلال ايجاد شده و اين داروها بخوبي جذب نمي شوند.

منبع: http://asp.irteb.com/

سكته مغزي

از سكته مغزي چه مي دانيم؟!

سكته مغزي به معناي تخريب ناحيه اي از مغز يا ساقه ي مغز دليل اختلال در خون رساني آن منطقه است.

بيشترين حالت اختلال خون رساني؛ گرفتگي رگ و يا رگ هاي رساننده ي خون به مغز است، البته پاره شدن يك رگ و خونريزي در محل نيز حالت هاي ديگر است.

در بيشتر مناطق دنيا سكته مغزي سومين عامل مرگ و مير - پس از سكته قلبي و سرطان - به شمار مي آيد، و شايع ترين علت ناتواني جسمي نيز هست. با توجه به شيوع اين بيماري و عوارض مهم حاصل از آن و نيز احتمال بروز آن در سن جواني (حدود 5% موارد) اين مبحث را انتخاب نموديم. به ياد داشته باشيم كه عوامل زمينه ساز سكته مغزي در ميان سالي يا پيري از سال ها قبل و به تدريج ايجاد مي شود، از اين رو بايستي پيش گيري هاي لازم از سال هاي جواني و حتي كودكي آغاز گردد.

عوامل بروز سكته مغزي

آن گونه كه گفته شد؛ دليل سكته مغزي يا بسته شدن

رگ، نازك شدن جدار رگ و پاره شدن و خونريزي آن است. خونريزي مغزي از سكته مغزي ناشي از انسداد رگ شايع تر است، و عامل عمده ي آن فشار خون بالا است. انسداد رگ؛ معمولا به دليل تنگ شدن تدريجي فضاي داخلي آن در اثر تغييرات ديواره ي داخلي رگ بوده كه به آن «آترواسكلروز» مي گويند. اين تغييرات با رسوب كلسترول و تشكيل مواد لخته زاي خون ظاهر مي شود، و به تدريج باعث تنگ شدن رگ و اختلال در خون رساني به منطقه ي تحت شرب رگ شده كه منجر به سكته مغزي مي گردد. شايع ترين عوامل زمينه ساز اين تغييرات رگ، بيماري قند و فشار خون بالا است. ساير عوامل مستعد كننده ي كلسترول بالاي خون؛ سيگار كشيدن، برخي از بيماريهاي خوني ، بيماري قلبي كه به نام بيماري بافت هاي پيوندي شناخته مي شود و نيز مصرف قرص هاي ضد بارداري به خصوص به مدت طولاني و در سن بالاي 40 سال مي باشد.

شكل ديگر انسداد رگ، بسته شدن ناگهاني آن به دليل ورود به مواد خارجي به رگ ها است. شايع ترين موارد آن لخته جدا شده از ديواره قلب و يا ديواره ي يك رگ بزرگ تر و دورتر از آن است.

بيماري هاي قلبي از قبيل : بيماري هاي دريچه اي و نامنظم بودن ضربان يا اختلال عملكرد قسمتي از ديواره آن علل مهم تشكيل لخته در قلب و فرستاده شدن آن به رگ هاي مغزي و سكته مغزي است.

به هر يك از موارد مستعد كننده ي سكته ي مغزي ، همچون: بيماري هاي

قلبي ، بيماري قند، فشار خون، سطح بالاي كلسترول خون، مصرف سيگار و... «عامل خطر» گفته مي شود. جمع شدن چند عامل خطر در يك فرد احتمال سكته مغزي را ا فزايش مي دهد.

از جمله نكات بسيار مهم و ضروري كه بايد مورد توجه خانم ها قرار گيرد؛ اثرات مخرب قرص هاي ضد بارداري، به خصوص سكته ي مغزي است.

مصرف اين قرص ها افرادي را كه زمينه ي ديگري ، همچون: فشار خون بالا، كلسترول بالاي خون، سردرد ميگرني و سن بالاي 40 سال دارند، مستعد ابتلا به سكته مغزي مي نمايد.

شكل هاي باليني سكته مغزي

بر حسب اين كه اختلال عروق در كدام يك از رگ هاي مغز اتفاق افتاده باشد، سكته مغزي مي تواند شكل هاي باليني متفاوت داشته باشد.

عروق خون رسان به مغز را به دو دسته ي كلي شريان خون قدامي و خلفي تقسيم مي نمايند.

عروق خون رسان به مغز را به دو دسته ي كلي شريان خون قدامي و خلفي تقسيم مي نمايند.

زماني كه اختلال در شريان خون قدامي مغز اتفاق مي افتد، معمولا فرد گرفتار ضعف يا اختلال حس يك طرف بدن (سمت راست يا چپ) و مشكلات گفتاري مي گردد. و چنانچه شريان خون خلفي مغز آسيب ببيند، اختلالات بينايي يا دوبيني ، سرگيجه، اختلال تعادل و بلع بروز مي كند.

پيش در آمد يا هشدار دهنده هاي سكته مغزي

پيش در آمد بسيار مهمي كه توجه به آن مي تواند از سكته مغزي جلوگيري نمايد، حالتي است كه به آن حمله ي موقتي كم رساني خوني (TIA) مي گويند. در اين وضعيت فرد به طور

موقت - كه ممكن است از چند دقيقه تا چند ساعت طول بكشد (كمتر از 24 ساعت) - حالتي شبيه به سكته مغزي پيدا مي كند و دچار ضعف نيمه اي از بدن، اختلال گفتاري، اختلال تعادي يا بينايي مي شود. بروز چنين حمله اي نشان از در راه بودن سكته مغزي دارد كه بايد به سرعت علت يابي و درمان گردد.

متأسفانه بسياري از افراد به اين هشدارها توجه نمي كنند و بهبودي زود هنگام موقتي را مساوي با رفع مشكل و درمان كامل مي شمارند، و حال آن كه بايد اختلال خون رساني به مغز جدي گرفته شود و در همين مرحله، درمان گردد.

درمان

«پيش گيري از بروز عوامل خطر» بهترين و اولين گام است.

ترك سيگار، كنترل فشار خون، كنترل كلسترول و قند خون، پياده روي و ورزش، الفباي پيشگيري به شمار مي آيند.

مصرف سبزي جات، ميوه جات، نان هاي حاوي سبوس، روغن زيتون، روغن برزك و روغن رپس (Raps) ، كاهش مصرف قند و نمك ، مصرف نمودن ماهي و غذاهاي دريايي از جمله توصيه هاي (Lintro) پزشكي است.

درمان حملات كم رساني خون موقت به مغز (TIA) بيشترين رسالت پزشكان است، تا بتوان از سكته مغزي پيش گيري نمود.

در صورت وقوع سكته مغزي بايد بيمار را در اولين فرصت به مركز درماني مناسب انتقال داد تا درمان مرحله ي حاد و درمان هاي حمايتي انجام شود و از توسعه و گسترده شدن منطقه ي آسيب ديده مغزي و عوارض ثانوي سكته مغزي جلوگيري گردد.

يادآوري اين نكته بسيار مهم است كه ؛ هنگام وقوع سكته مغزي معمولا فشار خون فرد بالاتر از معمول

مي شود. در چنين حالتي مكانيسم جريان مغز براي خون رساني به منطقه ي آسيب ديده ي مغز كه هنوز تخريب نشده است، فعال است. چنانچه در اين شرايط افراد ناآشنا (معمولا نزديكان بيمار و متأسفانه گاهي افرادي كه در مراكز اورژانسي بيمار را ياري مي رسانند) فشار خون بيمار را با داروي ضد فشار خون پايين بياورند، سكته مغزي وسعت مي يابد و منطقه ي بزرگ تري از مغز تخريب مي گردد.

همچنين اگر بيمار دچار اختلال بلع شده باشد، خورانيدن مواد غذايي و مايعات باعث ورود غذا به مجاري تنفسي و به دنبال آن عفونت ريوي و عوارض ديگر و گاه منجر به مرگ مي گردد.

نتيجه گيري

1. با توجه به وجوب حفظ سلامتي و احتمال بسيار زياد ناتواني هاي ذهني و جسمي ناشي از سكته مغزي ، پيش گيري از بروز سكته مغزي با كنترل عوامل خطر، ضروري است.

2. در صورت بروز سكته مغزي يا حمله ي موقت كم رساني خون به مغز، لازم و ضروري است كه در اسرع وقت بيمار به مركز درماني مناسب انتقال داده شود تا متخصص بيماري هاي مغز و اعصاب مراحل رسيدگي و درمان را هر چه زودتر آغاز نمايد. بديهي است كه مراجعه ي به موقع ياري رسانيدن به بيمار است.

منبع: نشريه جامعه الزهرا (عليهاالسلام)

نويسنده: دكتر منصوره تقاء

برداشتن ضايعات خوش خيم پوستي ممنوع!!

از آن جا كه پوست برخي از نقاط بدن مثل زيرچانه تا زيرسينه نقاط مستعدي براي ايجاد كلوييد يا گوشت اضافه است، توصيه مي گردد تا از برداشتن ضايعات خوش خيم پوستي موجود در اين نواحي تا حدامكان جلوگيري شود.

دكتر «فريبا قلمكار» فلوشيپ درماتولوژي و استاديار

بخش پوست دانشكده پوست دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي در گفت و گو با خبرنگار ايسنا واحد علوم پزشكي ايران، در خصوص علل ايجاد كلوييد يا گوشت اضافه روي پوست گفت: كلوييدها دلايل ژنتيكي دارند. زخم ها و عوارض پوستي نيز از ديگر علل ايجاد اين ضايعات است.

وي در خصوص درمان ضايعات پوستي مثل زگيل ها، خال ها به وسيله ليزر درماني گفت: اگر چه ليزر ابزاري براي درمان است، اما اين وسيله درماني نيز مي تواند براي افراد داراي سابقه ژنتيكي در نواحي ياد شده، يا زانو و ساق پا ايجاد كلوييد كند.

منبع:مجله نامه ي جامعه

آب، مايعي حيات بخش و معجزه آفرين

در اكثر ملل اروپايي، نوشيدن آب، آن گونه كه نزد ما ايرانيان معمول و مرسوم است رايج نيست؛ چون اكثر كشورها فاقد آب آشاميدني مناسب هستند و از طرفي انواع و اقسام نوشيدني ها و آب ميوه ها طرفدار بسيار دارند. مصرف آب به صورت روزانه، سلامت و تندرستي بدن را تضمين مي كند مقدار آب مصرفي افراد، رابطه ى نزديكي با آرامش و عدم آرامش آنها دارد. براي نمونه اگر آب مصرفي كم باشد، احساس خستگي و بي حالي مي كند و مقاومت در برابر اضطراب، كم مي شود؛ زيرا در زمان اضطراب، بدن، شروع به توليد گلبول هاي قرمز و سفيد مي كند و مقدار زيادي مواد لخته زا وارد خون مي شود.

اين خون، ممكن است مشكلاتي در گردش خون به وجود آورد و در ادامه، حمله قلبي، احساس فشار و گيجي به انسان دست دهد. معمولا بهترين پادزهر در اين مواقع، مصرف آب است. آب، علاوه بر اين كه باعث مي شود فرد به

آرامش برسد، از بروز ناراحتي هاي قلبي، حمله قلبي، ناراحتي هاي تنفسي، يبوست، سردرد، فاسد شدن دندان ها و حتي پيري زود رس جلوگيري مي كند. نوشيدن هشت ليوان آب در روز، ضروري و لازم به نظر مي رسد و به شما آرامش و سلامتي مي بخشد.

منبع:مجله ي حديث زندگي

آنژيوگرافي ... از آ ... تا ... ي

نويسنده: دكتر علي محمد حاجي زينعلي

مقدمه:

اگر بر اساس توصيه پزشك، آنژيوگرافي قلبي يا كاتتريسم در برنامه تشخيصي شما قرار گرفته است؛ بدون شك اولين سؤال براي شما اين است كه چه فعاليتي بر روي بدن شما انجام مي گيرد، آيا واقعا اين كار لازم است؟ و عوارض آن چيست؟ بدون شك سؤالات متعددي در ذهن شما ايجاد شده است كه دانستن پاسخ آنها حق طبيعي شما است.

اگر چه پزشك يا كادر درماني به طور معمول قسمتي از سؤالات را پاسخ مي دهند، اما احتمالا سؤالاتي در ذهن شما باقي مي ماند كه دوست داريد در مورد آنها بيشتر بدانيد.

قبل از هر چيز به چند نكته توجه كنيد:

1- آنژيوگرافي يا (كاتتريسم) يك تست تشخيصي است كه اطلاعات كاملي در مورد ساختمان و عملكرد قلب شما به پزشك مي دهد ولي به هيچ وجه مداخله درماني نمي باشد.

2- امروزه در دنيا، آنژيوگرافي به عنوان يك تست تشخيصي كم خطر و پر سود شناخته شده است، اگر چه عوارض مختصري براي آن ذكر مي كنند ولي به طور معمول در صورت انجام توسط افراد و مراكز معتبر عارضه اي ندارد.

3- آنژيوگرافي يا كاتتريسم نوعي روش ارزيابي قلب است. پزشك مي تواند ميزان فشار خون داخل حفرات قلب را از اين طريق اندازه گيري كند و از شريان

هايي كه خون را به قلب مي رساند عكس بگيرد، همچنين ميزان پمپاژ قلب را تشخيص دهد.

عملكرد قلب و توضيحاتي كه درباره آن بايد بدانيم:

قلب هر كس به اندازه مشت بسته اوست. قلب از چهار حفره توخالي، يعني دو دهليز و دو بطن كه با هم ارتباط دارند تشكيل شده است. ديواره هاي قلب از يك سري عضلات تخصص يافته ساخته شده است كه ميوكارد (myocardium) ناميده مي شود. انقباض اين عضلات باعث پمپاژ خون به سراسر بدن و شش ها مي شود. دريچه هايي بين حفره هاي قلب هستند كه در هنگام هر ضربان باز و بسته مي شوند. اين دريچه ها خون را به جلو مي برند و مانع برگشت خون مي شوند. قلب انسان به دو قسمت راست، چپ و بالا، پايين تقسيم شده است. دو حفره بالايي دهليز راست و چپ و دو حفره پاييني بطن راست و چپ ناميده مي شوند. بطن ها داراي ديواره هاي كلفت عضلاني هستند كه خون را به ساير اعضاي بدن پمپ مي كنند. خون برگشتي از ارگان هاي بدن، دست ها و پاها به دهليز راست وارد مي شود. اين خون كم اكسيژن از دهليز راست وارد بطن راست مي شو. سپس بطن راست خون را به شش ها پمپ مي كند، يعني جايي كه خون، اكسيژن را از هواي تنفس شده جذب مي كند. سپس اين خون سرشار از اكسيژن به قلب باز مي گردد، يعني از دهليز چپ عبور مي كند و به بطن چپ مي رود. خون از آنجا به مغز و به بسياري از احشاء موجود در شكم پمپ مي

شود. در اين ارگان ها اكسيژن خون برداشته مي شود و سپس خون كم اكسيژن مجددا از اين اعضا به بطن راست باز مي گردد و اين سيكل تكرار مي شود.

شريان هاي كرونري چيست و چرا حائز اهميت هستند؟

عملكرد تلمبه اي قلب احتياج به انرژي دارد. عضلات قلبي نياز به اكسيژن دارند تا اين انرژي را توليد كنند. حفره هاي قلب همواره پر از خون مي شوند، اما قلب مستقيم نمي تواند اكسيژن را از طريق لايه هاي عضلاني جذب كند. بنابراين عروق تخصص يافته بايد خون را به ديواره هاي عضلاني حمل كنند. اين عروق تخصص يافته شريان هاي كرونري ناميده مي شوند. آنها روي سطح خارجي قلب سير مي كنند و در طول مسير به شاخه هاي كوچك تري تقسيم مي شوند. شاخه هاي نازك تر اين شريان ها به داخل عضله قلب نفوذ مي كنند و خون غني از اكسيژن را به عضلات قلب مي آورند.

وقتي كه در شريان هاي كرونري انسداد ايجاد مي شود ، قلب نمي تواند خون سرشار از اكسيژن كافي را به دست آورد به خصوص در هنگام فعاليت هاي متوسط يا شديد اين مسأله واضح تر است. در اين زمان تنگي نفس يا حمله قلبي مي تواند اتفاق بيفتد.

بيماري هاي شريان كرونري، آنژين صدري و حمله هاي قلبي

تجمع و رسوب چربي در جدار رگ كه «پلاك» ناميده مي شود مي تواند باعث انسداد شريان هاي كرونري گردد. پزشكان معتقدند وقتي كه مواد چربي از قبيل كلسترول و ديگر مواد در ديواره داخلي شريان هاي قلب رسوب مي كند، ابتدا پلاك ها به وجود مي آيند. هرچه

پلاك ها بزرگ تر باشند، انسداد شريان كرونر بيشتر و قطر ديواره رگ از سمت داخل كمتر مي شود و در نتيجه رسيدن خون به عضله قلب كاهش مي يابد. به طور كلي وقتي كه پلاك ها آنقدر بزرگ مي شوند كه 70 درصد از قطر شريان هاي كرونري را مسدود كنند، به طور معمول ورود جريان خون به عضلات قلب مختل مي شود و وقتي كه عضله قلب، خون كافي به دست نمي آورد، ايسكمي (گرسنگي براي اكسيژن) به وجود مي آيد كه باعث درد يا ناراحتي در قفسه سينه مي شود. به اين حالت «آنژين» مي گويند. اين اتفاق به اين دليل است كه قلب در مدت انجام فعاليت فيزيكي احتياج به اكسيژن بيشتري دارد، اما انسداد در شريان هاي كرونري مي تواند از رسيدن خون با اكسيژن كافي به قلب جلوگيري كند. اين حالت گاه مي تواند به طور حاد به وسيله يك لخته خون جدا شده از نوك پلاك چربي كه باعث انسداد رگ شود، به وجود آيد. اگر اين لخته جريان خون را در سراسر شريان حتي براي يك لحظه مسدود كند، درد قفسه سينه حتي در هنگام استراحت اتفاق مي افتد. پزشكان اين شرايط را «آنژين صدري ناپايدار» مي نامند. اگر اين لخته خون به طور كامل جريان خون را در شريان هاي كرونري به مدت 30 دقيقه مسدود كند، مي تواند لطمه اي هميشگي برساند كه اين آسيب، «سكته قلبي» ناميده مي شود يعني مرگ كامل قسمتي از عضله قلب.

نارسايي قلبي ناشي از دريچه هاي قلبي تنگ يا گشاد

بعضي بيماران به اين دليل آنژيوگرافي و كاتتريزاسيون قلبي مي

شوند كه تنگي نفس دارند و اين تنگي نفس ناشي از ضعيف شدن عضله قلب است. اين حالت، نارسايي احتقاني قلبي يا CHF ناميده مي شود.

در اين بيماران به علت ضعف پمپاژ عضله قلب، خون داخل حفرات قلب به جاي حركت به سمت جلو، در قلب باقي مي ماند و در نتيجه مقداري از آن به عقب (به داخل ريه) پس زده مي شود كه باعث پر خوني ريه و همين باعث نفس تنگي مي شود.

بعضي افراد به اين علت دچار نارسايي قلبي يا درد قفسه سينه مي شوند كه يك دريچه قلب دچار اختلال عملكرد مي شود. لذا ممكن است اين افراد كاتتريزاسيون شوند تا مشخص شود ميزان اختلال عملكرد آن دريچه به چه ميزان است. گاهي وقت ها ممكن است خون از يك دريچه نشت كند (يعني خون بر عكس مسير حركت عملكرد دريچه، به حفره اي كه نبايد، برگردد)، گاهي وقت ها هم ممكن است دريچه تنگ شده باشد (يعني به اندازه طبيعي باز نمي شود تا خون عبور كند) بيماران با نارسايي يا تنگي دريچه هاي قلب ممكن است مبتلا به نوسانات فشار خون در حفرات قلب باشند. پزشك اين مسائل را قبل از كاتتريزاسيون توضيح مي دهد تا هدف خود از اين كار را براي شما كه بيماري دريچه اي داريد بهتر بيان كند.

قبل از كاتتريزاسيون چه كارهايي انجام مي گيرد؟

در بيشتر مراكز، بيماران صبح زود به بيمارستان مي آيند، تا آنژيوگرافي يا كاتتريزاسيون قلبي براي ايشان انجام گردد و عصر مرخص مي شوند، گاهي هم يك شب در بيمارستان بستري مي شوند، تعدادي از اقدامات تقريبا حالت سرپايي دارند

و ساده ترند.

كاتتريزاسيون قلبي اصولا بي خطر است و ريسك عوارض آن كم است، عوارض كوچكي مثل خونريزي، عفونت، حساسيت آلرژيك به ماده عكس برداري، آسيب به عروق و درجاتي از نارسايي احتمالي كليه مي تواند پيامد اين روش باشد. ميزان احتمال بروز عوامل خطرناك و حاد در بيشتر مراكز دنيا در حدود يك در هزار مورد است، عوارضي مثل سكته مغزي، حمله قلبي حتي فوت هم به طور نادر مي تواند وجود داشته باشد.

اگر قرار است شما به شكل سرپايي كاتتريزاسيون شويد، مسأله ساده تر است و اگر قرار است بستري شويد، نياز به لباس راحت بستري و ديگر وسايل ضروري داريد. به هر حال براي انجام كاتتريزاسيون بايد ناشتا باشيد، نه چيزي بخوريد و نه بنوشيد. پزشك به شما خواهد گفت كه مصرف بعضي داروها مثل آسپرين قبل از كار بلامانع است. ولي بدون شك بعضي داروها را نبايد مصرف كنيد، داروهايي مثل قرص هاي ديابت، ادرارآور و داروهاي رقيق كننده غلظت خون (وارفارين). حتما اين سؤال را از پزشك تان بپرسيد كه چه داروهايي را مي توانيد مصرف كنيد و كدام را بايد قطع كنيد. بنابراين قبل از آنژيوگرافي:

1- ناشتا باشيد.

2- داروهاي مصرفي و ممنوع را سوال كرده و در صورت لزوم قطع كنيد.

3- حتما يك نفر همراه داشته باشيد.

4- شب قبل، استحمام كرده و موهاي ناحيه كشاله ران را زده باشيد (از ناف تا بالاي هر دو زانو)

5- كليه مدارك قبلي و آزمايشات لازم را همراه داشته باشيد.

6- اگر بيماري خاص يا حساسيت آلرژيك داريد با دكتر خود در ميان بگذاريد.

7- در صورت بروز علامتي جديد در صبح روز بستري

مثل تب يا اسهال و ... حتما يادآوري نماييد.

8- وسائل تزئيني يا مصنوعي (مثل انگشتر و دندان متحرك) را به همراه خود تحويل دهيد.

آواستين ، درمان سرطان سينه

بر اساس گزارش محققان، داروي «آواستين» براي درمان سرطان پيشرفته سينه مفيد است.

به نقل از وب ام دي؛ داروي آواستين در تركيب با داروهاي شيمي درماني «تاكسول» براي درمان افرادي كه تاكنون از شيمي درماني استفاده نكرده اند و مبتلا به سرطان سينه هستند، مفيد است.

«HER2» نوع مثبت پروتئيني است كه در تومورهاي سينه وجود دارد، ولي بر اساس گزارش محققان بيشتر سرطانهاي سينه از نوع «HER2» منفي هستند.

همچنين در گزارشي ديگر محققان اعلام كردند: سامانه تشخيص رايانه اي نه تنها به متخصصان پرتوشناسي در تشخيص دقيق تر كمك مي كند، بلكه مي تواند كوچكترين توده هاي سرطاني را در مراحل اوليه در سينه زنان تشخيص دهد.

استفاده از اين روش نوين تصويربرداري به همراه روشهاي قديمي تشخيص سرطان سينه، تا 164درصد تشخيص توده هاي كوچك را بهبود مي بخشد. با اين روش مي توان توده هاي يك سانتي متري يا كوچكتر را در زنان تشخيص داد.

6دقيقه خواب، مغز را تقويت مي كند

محققان آلماني بر اين باورند حتي كوتاهترين زمان براي خوابيدن مي تواند در بهبود عملكرد حافظه مؤثر باشد.

به نقل از پايگاه اينترنتي دانشگاه «Loughborough» بستن چشم فقط به مدت 6 دقيقه مي تواند در بهبود عملكرد مغز مؤثر باشد؛ زيرا در اين مدت مغز تقويت مي شود.

پژوهشگران طي مطالعاتي بر روي گروهي از دانش آموزان كه گروهي از آنان قبل از امتحان به مدت 6 دقيقه خوابيدند، دريافتند اين گروه نسبت به گروه ديگر كه نخوابيده بودند بسيار موفق تر عمل كردند. البته برخي نظريه ها پيشنهاد مي كنند براي پيشرفت مغز، خواب بيشتري احتياج است و تثبيت يافته ها در مغز

حداقل 20 دقيقه پس از خوابيدن شكل مي گيرد.

سكته مغزي در زنان ميانسال بيشتر است

نتايج بررسيها نشان مي دهد در سالهاي اخير ميزان سكته مغزي حدود 3 برابر در بين زنان آمريكايي افزايش يافته است.به نقل از پايگاه اينترنتي دانشگاه كاليفرنيا حدود دو درصد زنان 35 تا54 ساله طي سالهاي اخير به سكته مغزي دچارشده اند، در صورتي كه اين آمار قبل از آن حدود نيم درصد بوده است و پزشكان عامل اين مشكل را شيوع چاقي در بين زنان مي دانند. البته درصد ابتلاي زنان ميانسال به اين بيماري زياد نيست؛ زيرا بيشتر افراد سالخورده دچار سكته مغزي مي شوند. اما دليل اين مسأله كه چرا زنان ميانسال دچار سكته مغزي مي شوند، نگران كننده است.

طبق گزارشها، طي دهه اخير ميزان چاقي در بين زنان افزايش يافته است وهمين عامل منجر به افزايش قند خون و در نتيجه افزايش سكته مغزي در بين آنان شده است.

پژوهشگران طي مطالعاتي بر روي 5 هزار فرد آمريكايي ميانسال دريافتند، چاقي در بين زنان حدود 47 تا 59 درصد خطر ابتلا به سكته مغزي را افزايش مي دهد. البته محققان يادآور شدند اين خطر مردان را نيز تهديد مي كند، اما در زنان شديدتر است.

محققان طي مطالعاتي ديگر بر روي 4/2 ميليون نفر دريافتند، حدود 10 درصد از سكته هاي مغزي در اواخر هفته و بيشتر در طول شب رخ مي دهد. در صورتي كه اين آمار در طول هفته حدود 8 درصد است.

پزشكان توصيه مي كنند براي سالم زيستن و كاهش سكته مغزي، با استفاده از رژيم غذايي مناسب وزن خود را به حد تعادل برسانيد

ارتباط سيگار و سرطان روده بزرگ

تحقيقات جديد نشان مي دهد كه افراد سيگاري و كساني كه

در معرض دود سيگار قرار دارند بايد حدود 5 تا 10 سال پيش از سن 50 سالگي تحت آزمايشهاي سرطان روده بزرگ قرار گيرند.

به نقل از «هلث ديلي» محققان مركز پزشكي دانشگاه روجستر نيويورك سه هزار و 450 بيمار مبتلا به سرطان روده بزرگ را مورد بررسي قرار دادند و دريافتند كه افراد سيگاري حدود 8/6 سال زودتر از افرادي كه سيگار نمي كشند، به اين بيماري مبتلا مي شوند و نيز افرادي كه كمتر از پنج سال پيش از بيماري سيگار را ترك كرده اند، حدود 3/4 سال زودتر از افراد غير سيگاري به سرطان روده بزرگ مبتلا مي شوند و افرادي كه بيش از پنج سال قبل از بيماري سيگار را ترك كرده اند مانند افراد غيرسيگاري هستند. افرادي كه پيش از سن 16 سالگي سيگار را شروع كردند و نيز كساني كه روزي يك بسته يا بيشتر سيگار مي كشند بيشتر در سنين جواني به سرطان روده بزرگ مبتلا مي شود و نيز افرادي كه در معرض دود سيگار افراد سيگاري قرار دارند، در سنين جواني بيشتر مبتلا مي شوند.

بررسي ها نشان داد؛مصرف بيش از حد نمك باعث چاقي مي

محققان دانشگاه لندن اعلام كردند، رژيم حاوي نمك مي تواند به عنوان عاملي براي فهميدن اين نكته كه چرا بعضي از كودكان با مشكل چاقي مواجهند، كمك كند.

به نقل از بي بي سي؛ در يك مطالعه با بررسي ميزان چاقي يك ميليون و 600 هزار كودك، محققان دريافتند كودكاني كه در رژيم غذايي خود از نمك استفاده مي كنند، تمايل به مصرف نوشيدنيهاي انرژي زا و قند دار دارند.

نتيجه پژوهش محققان در مجله «فشار خون» منتشر شد و

آنها اعلام كردند: روزانه با كاهش مصرف 6 گرم نمك مي توان در مدت يك هفته مقدار كالري در رژيم غذايي كودكان را تا 250 كالري كاهش داد.

بر اساس اين گزارش، رسانه هاي چين طي بيانيه اي اعلام كردند: يك پژوهش انجام شده در اروپا نشان داد كه چاقي و يا اضافه وزن خطر گسترش سرطان را افزايش مي دهد.

اين پژوهش نشان داد، چاقي نه تنها باعث افزايش سرطان روده بزرگ و سينه مي شود، بلكه سرطان مري، تيروئيد، كليه ، رحم و مثانه را شامل مي شود.

همچنين بر اساس گزارش محققان، خواب كافي به كودكان كمك مي كند تا چاق نشوند. محققان با بررسي ميزان خواب و چاقي 17 دانش آموز به اين نتايج دست يافتند. بر اساس اين گزارش كودكاني كه خواب كافي نداشتند، امكان چاقي يا اضافه وزن در آنها بيشتر از ديگران بود.

محققان طي اطلاعيه اي به والدين سفارش كردند كه غذاهاي چرب را از غذاي روزانه كودك دور كنند و به جاي آن غذاهاي انرژي زا و پر از كربوهيدرات به كودك خود بدهيد، از قبيل: نان، برنج، ماكاروني و سيب زميني.

غذاي كودك بايد متنوع باشد و همه گروه هاي غذايي را شامل شود. گروه هاي غذايي شامل: كربوهيدراتها، ميوه ها، انواع سبزيها، گوشتها و لبنيات و مقدار كمي روغن مي باشد.

روي ميز به جاي شيريني و شكلات و... كه براي بدن مضر است، آجيل، مغزها، ميوه و ميوه خشك بگذاريد تا كودك هرگاه احساس گرسنگي كرد، از اين مواد غذايي مصرف كند.

چيپس، پفك، نوشابه و به طور كلي غذاهايي را كه ارزش

غذايي ندارند، در خانه نگه داري نكنيد، اگر اينها در خانه نباشد، هم كودك و هم شما نمي توانيد مصرف كنيد، غذاهاي سالم درست كنيد و همه با هم سر سفره غذا حاضر باشيد.

اگر كودك شما غذاي سالم نمي خورد، به هيچ عنوان ناراحت و نگران نباشيد، بايد به كودك فرصت دهيم تا خودش به سمت غذاي سالم بيايد، از غذا به عنوان جايزه براي اصلاح رفتار كودك استفاده نكنيد.

آپنه، با اختلالات ذهني در ارتباط است

مطالعات جديد نشان مي دهد زنان سالخورده اي كه در خواب با مشكلات تنفسي مواجهند نسبت به افراد ديگر بيشتر در خطر ابتلا به اختلالات ذهني قرار دارند.

به نقل از نشريه آمريكايي «Geriatrics society» پژوهشگران بر اين باورند اختلالات تنفسي در خواب كه موسوم به «آپنه» است، با اختلالات شناختي در افراد سالخورده در ارتباط است و درمان بيماري «آپنه» مي تواند در بهبود اختلالات ذهني مؤثر باشد.

«آپنه» بيماري است كه فرد هنگام خواب چندين بار به طور ناگهاني با قطع موقت تنفس مواجه مي شود و عوارض زيادي مانند افزايش فشار خون، بيماري قلبي و همچنين اختلالات ذهني را براي افراد سالخورده در پي دارد.

پژوهشگران طي مطالعاتي بر روي 448 زن 83 سال به بالا كه مبتلا به بيماري آپنه بودند، دريافتند زناني كه به طور شديد مبتلا به اين بيماري هستند نسبت به افراد ديگر حدود سه برابر بيشتر با اختلالات شناختي مواجه مي شوند.

محققان اظهار داشتند: نبود شديد اكسيژن كه موجب بيماري آپنه مي شود، مي تواند به سلولهاي مغز آسيب برساند و بيماري آلزايمر و جنون را در پي داشته باشد.

تاثير ازدواج موفق بر كنترل فشار خون

يك ازدواج موفق براى كنترل فشار خون بسيار خوب است. اما طبق مطالعات انجام شده برعكس ازدواج نا موفق شرايط بدتر از تجرد ايجا د مى نمايد كه بر فشار خون بى تاثير نيست.

يافته دوم براى محققان تعجب آور بود زيرا طبق مطالعات اوليه گمان مى رفت كه متاهلين به طور كلى از سلامتى بيشترى نسبت به مجردان برخوردار هستند.

در اين مطالعات ??? زوج و ?? فرد بالغ و مجرد مورد تحقيق واقع شدند.

كه همه اين گروه هاى مورد مطالعه سفيد پوست بوده و مشخص نيست كه آيا نتيجه اين مطالعه براى ساير گروههاى نژادى صدق مى كند يا خير. داوطلبان مورد مطالعه فشار خون خود را در طول ساعات مختلف شبانه روز به صورت اتفاقى اندازه گرفته و نتيجه ثبت مى نمودند.

شركت كنندگان مزدوج همچنين پرسشنامه اى را در ارتباط با كيفيت زندگى خويش تكميل كردند. تجزيه و تحليل هاى صورت گرفته ثابت كرد كه زوج هايى كه داراى سازگارى بيشتر و در نتيجه رضايتمند از زندگى خويش هستند فشار خون متوسط آنها در طول ?? ساعت كمتر از ساير گروه ها بود. اما زوجهايى كه از پرسشنامه امتياز كمترى گرفتند متوسط فشار خونشان حتى از جامعه مجرد بالاتر بود. . يعنى در طول روز متوسط فشار خونشان ? در جه بالاتر بود كه مى توانست هشدار دهند ه باشد.

از نظر كارن متيو پروفسور روانشناسى و اپيدميولوژى دانشگاه پترزبورگ اين مطالعه قابل تامل است. به نظر او تاكنون مطالعات اندكى با اين زمينه موضوعى يعنى تاثير ازدواج موفق در تنظيم و كنترل فشار خون صورت گرفته است. اين يافته ثابت مى كند كه تنها ازدواج صرف مهم نيست بلكه اين كيفيت و موفقيت در ازداوج است كه نقش بسيار مهمى در تنظيم و كنترل فشار خون دارد.

تخم مرغ ضد آلرژي

گروهي از دانشمندان آلماني موفق شدند با انجام يك فرآيند 9مرحله اي تخم مرغي ايجاد كنند كه با وجود برخورداري از تمام ويژگي هاي تخم مرغهاي طبيعي خاصيت آلرژي زايي ندارد.

محققان دانشگاه هامبورگ كه گزارش يافته هاي خود را در مجله «ژورنال كشاورزي و شيمي غذايي» منتشر

كرده اند، موفق شدند با ايجاد تغييرات شيميايي ساختاري، تخم مرغي توليد كنند كه بدون خاصيت آلرژي زايي است.

اين تخم مرغ ويژه مي تواند مورد مصرف نوزادان و افراد متأثر از «آلرژي به تخم مرغ» قرار گيرد.

به گزارش «نيوز مكس»، اين دانشمندان با اصلاح چهار پروتئيني كه 80درصد ذخيره پروتئيني تخم مرغ را مي سازند، توانستند خاصيت آلرژي زايي اين ماده غذايي را از بين ببرند.

فرآيند حذف آلرژي از تخم مرغ در 9مرحله انجام شد. در اين فرآيند، تخم مرغها در گرمايي حدود 60درجه سانتيگراد قرار گرفتند و با دو آنزيمي كه اين پروتئين ها را گوارش مي دهند، واكنش يافتند.

پس از پايان اين فرآيند، مرغ ها به منظور بررسي ميزان خطرات احتمالي روي گروهي از داوطلبان آزمايش شد.

نتايج اين آزمايش نشان داد، اين تخم مرغ مايع از طعم و تمام ويژگي هاي شيميايي و فيزيكي تخم مرغهاي عادي برخوردار است اما توانايي آلرژي زايي آن صدبرابر كمتر از تخم مرغهاي معمولي است.

دلايل تيرگي زير چشمها و راههاي درمان آن

آقاي دكتر، زير چشمانم هميشه تيره است. شما نمي دانيد علت اين تيرگي چيست؟ آقاي دكتر، ممكن است گودي زير چشمانم ارثي باشد؟ دكتر، زير چشمانم هميشه گود رفته است اما مدتي است اين گودي تيره شده و روي چهره ام تاثير خيلي بدي گذاشته است. آيا مي شود كاري كرد؟

اينها پرسش هايي است كه شما كمابيش با آنها آشنا هستيد. سوالاتي كه بيشتر از روي نااميدي مطرح مي شود و پاسخ چندان اميدواركننده اي ندارد.

آيا واقعا براي چنين افرادي هيچ كاري نمي توان كرد؟

براي پاسخ به اين سوال بد نيست كمي راجع به اين بيماري بيشتر بدانيم. بيماري تيرگي زير چشم يك بيماري ايديوپاتيك است. به اين معنا

كه علت بيشتر آنها ناشناخته است البته بسياري از مبتلايان سابقه خانوادگي مثبتي دارند اما از شايع ترين علل قابل توجه تيرگي زير چشم ها مي توان به انواع آلرژي ها اشاره كرد. آلرژي انواع گوناگوني دارد و از يك حساسيت ساده به بوي گل، گوجه فرنگي و يا گردن آويز شروع مي شود و به آلرژي به پني سيلين، دود سيگار و هواي آلوده و يا حتي به چهره رئيس اداره ختم مي شود. بديهي است درمان آن، استفاده از يك آنتي هيستامين نيست و تنها بايد از ماده حساسيت زا دوري جست.

دومين علت شايع كبودي زير چشم اختلالات خواب است. خيلي ها عقيده دارند كه يك خواب 3 تا 4 ساعته طي شبانه روز جوابگوي نياز آنها به خواب است اما در واقع اين طور نيست و اين افراد به خاطر داشتن نيروي جواني، از ذخيره انرژي خود براي سر حال بودن استفاده مي كنند، غافل از اينكه اين ذخيره انرژي تمام شدني نيست. كبودي زير چشم ها مي تواند اولين علامت تمام شدن اين ذخيره محدود باشد. پس اگر رختخواب گرم و نرمي داريد حتما 7 تا 9 ساعت در شبانه روز را به خوابيدن روي آن اختصاص دهيد.

خواب داريم تا خواب

عده ديگري كه اتفاقا همين مقدار در شبانه روز مي خوابند نيز از چشمان كبود خود ناراحت هستند. درست است كه آنها 7 تا 9 ساعت مي خوابند اما چه خوابي؟ كيفيت خواب مهم ترين عامل در سرحال بودن و بيمه شدن در برابر بيماري هاست. خيلي ها عادت دارند نقشه هاي روزمره خود را در خواب حلاجي كنند. متن سخنراني ها، متن قراردادها، نوع برخوردها، لوازم مورد نياز منزل و حساب و كتاب هاي بانكي و دفتري همه و همه مواردي نيستند كه بشود آنها را در خواب حل

و فصل كرد.

علاوه بر اين، كساني هستندكه مشكلات چنداني براي حل كردن در زمان خواب ندارند (هرچند تعداد اين افراد از انگشتان دست نيز كمتر است) اما اين <مرفهين بي درد> به گونه اي ديگر خواب خود را آشفته مي كنند و آن مصرف انواع داروهاي خواب آور يا محرك است.

آگهي

اشتباه نكنيد، منظورم از اين داروها فقط الكل يا قرص اكس نيست. قهوه هم مي تواند خواب ناز شما را برهم زند.

بيماري هاي هورموني، عاطفي، روحي رواني و تغذيه اي نيز نقش مؤثري در بروز تيرگي زير چشم دارند اما شايد بتوان كاهش وزن هاي ناگهاني به علت رژيم هاي نامتعارف را نيز ازجمله علل مهم افتادگي چين و چروك صورت و تيرگي زير چشم دانست.

و اما راه حل

اولين و بهترين راه، حل مشكلات ياد شده است. هرچند در موارد مادرزادي حل مشكل چندان آسان به نظر نمي رسد. استفاده از ماسك هاي شبانه علاوه بر فراهم آوردن محيطي مغذي و مرطوب براي پوست صورت، باعث ايجاد آرامش مضاعف براي شما مي شود. اين امكان را براي پوست شما مهيا مي كند كه پس از يك روز خسته كننده كاري پوست خود را در بهشت ميوه ها با گل و بلبل تنها بگذاريد. زماني اين تاثيرات دوچندان مي شود كه در ماسك خود از مواد آنتي اكسيدان يا ضد پيري نيز كمك گرفته شود.

پوست خيار يكي از اين مواد معجزه آساست، بنابراين لازم نيست تا شب صبر كنيد.

همين حالا دست به كار شويد و اگر مشغول پوست كندن خيار هستيد دست نگه داريد. به جاي اينكه اين پوست باارزش را از روي خيارتان برداريد آن را به صورت نوارهاي پهني برش دهيد و زير چشمانتان بگذاريد. البته بهتر است به آنها نمك نزنيد!

از ظهر گذشته و

تنها پس از يك چرت كوتاه براي كار آماده مي شويد. آيا تا به حال نوشيدن يك فنجان چاي داغ را فراموش كرده ايد؟ از اين به بعد گذاشتن چاي كيسه اي نيمه گرم در زير چشمانتان را هم فراموش نكنيد، چرا كه چاي با داشتن مقادير زيادي تانن تاثير خوبي بر كاهش ورم و بازشدن رنگ صورت شما دارد.

صبح كه از خواب بيدار مي شويد صورتتان را با آب خنك بشوييد.

اين باعث مي شود رگ هاي خوني زير چشمان شما به يك باره بر اثر سردي آب منقبض و پس از چند دقيقه به صورت واكنشي متورم شود. افزايش خون رساني درمان اصلي كبودي زير چشم است.

امروزه روش جديدي به نام مزوتراپي با بهره گيري از جديد ترين و مؤثرترين داروهاي موجود توانسته است در درمان كبودي و پف زير چشم گام موثر بردارد. از بين اين داروها مي توان به ويتامين k، رتينول، ويتامين C، داروهاي بازكننده عروق خوني مثل آرتي شوك، انواع اسيدهاي ميوه اي مثل گليكوليك اسيد و مواد مغذي براي سلول هاي پوستي شامل اسيدهاي چرب و اسيدهاي آمينه ضروري براي فعاليت سلول هاي پوستي اشاره كرد.

البته اين مواد پيش از اين در انواع كرم ها و لوسيون هاي دور چشم به كار رفته و امتحان خود را پس داده اند اما از آنجايي كه جذب اين مواد از روي پوست با محدوديت هايي رو به رو است، تزريق زير پوستي آنها به روش مزوتراپي درمان را بسيار مطمئن تر كرده است.

يكي ديگر از داروهاي پرمصرف در تيرگي زير چشم، مواد پركننده و آب رسان است كه قادر است خشكي و گودافتادگي پوست زير چشم ها را به شكل قابل قبولي ترميم كند.

علاوه بر مزوتراپي، قطع يا حداقل كاهش مصرف سيگار،

كاهش مصرف نمك و مصرف سبزي ها و ميوه هاي حاوي مواد آنتي اكسيدان مثل اسفناج نيز توصيه مي شود.

استفاده از پدهاي گرم و سرد به صورت متوالي براي تحريك عروق خوني زير چشم نيز روش مناسبي است، به شرط اينكه پدها خيلي داغ يا سرد نباشند.

علت درد گردن چيست؟

گردن انسان شامل 7 مهره است كه بعد از كمر، شايع ترين مفاصل مستعد آرتروز، ساييدگي و كاهش فاصله و فتق ديسك است. البته مهره هاي گردني از آنجايي كه نخاع و ريشه هاي عصبي بسيار مهمي را در برگرفته بسيار حساس تر از مهره هاي كمري هستند و آسيب هاي جدي اين ناحيه مي تواند باعث فلج كامل دست ها و پاها گردد.

عوامل متعددي باعث ايجاد درد در گردن و متعاقب آن دردهاي تير كِشنده و جان فرسايي در دست ها مي شود از جمله اين عوامل: التهاب بافت هاي نرم اطراف مفصل هاي مهره اي خشكي مفاصل، وضعيت نامناسب سر و شانه ها، تغيير شكل مهره ها به طور اوليه يا ثانويه ، آرتروز، ديسك و بيماري هاي ناشي از گرفتگي هاي عضلاني، و كشيدگي هاي ليگاماني است.

هميشه گردن خود را چه در حالت ايستاده، نشسته، يا راه رفتن، صاف و عمود بر بدن نگهداريد به طوري كه هيچ زاويه اي با بدن نسازد .

چه كنيم و چگونه عمل كنيم كه از مهره هاي گردنمان به خوبي محافظت كنيم تا دچار هيچ يك از بيماري هاي فوق نشويم و براي هميشه از دردهاي جسمي و رواني و اقتصادي بيماري هاي گردن دور بمانيم؟

به اين منظور، توجه و رعايت نكات ياد شده ذيل را به همگان توصيه مي كنيم چه در

محيط هاي كارگري ، چه در محيط هاي كارمندي يا حتي در خانه؛ و اين نكته را يادآور مي شويم كه صِرف مطالعه كافي نيست بلكه عمل به تك تك موارد ياد شده الزامي است تا دچار درد گردن و عوارض ناشي از آن نشويم .

بيشترين علل وجود دردهاي مختلف در ناحيه گردن ناشي از سه بيماري شايع آرتروز، فتق ديسك و سندرم هاي عضلاني است كه در صورت وجود درد در ناحيه گردن و انتشار آن به دست ها حتي در مراحل اوليه آن بايستي به پزشك مراجعه كرد تا تشخيص قطعي در مراحل اوليه صورت گيرد چرا كه درمان در اين مراحل بسيار مفيدتر و مؤثرتر واقع مي گردد.

نكات بسيار ساده اما بسيار مهم :

1.هميشه گردن خود را چه در حالت ايستاده، نشسته، يا راه رفتن، صاف و عمود بر بدن نگهداريد به طوري كه هيچ زاويه اي با بدن نسازد .

2.هرگز گردن خود را خم نكنيد بلكه اگر لازم است صندلي خود را كوتاه تر كنيد يا ارتفاع ميز خود را بالاتر ببريد تا مجبور به خم كردن گردن خود نباشيد. چرا كه بسياري از بيماري هاي گردني ناشي از خم بودن گردن به مدت طولاني است. بنابراين حتي الامكان گردن خود را خم نكنيد و اگر مجبور به اين كارهستيد، هر از چند گاهي گردن خود را صاف كنيد.

3.از نرمش ها و حركاتي كه در آنها مجبور به خم كردن گردن هستيد دوري كنيد.

4.اگر كارتان نشسته است و مجبور به خم كردن گردن خود هستيد حتماً با يكي از دستانتان از وزن سرتان و فشار آن بر روي مهره هاي گردني

بكاهيد تا كمتر دچار صدمات گردني شويد.

5.بهتر است از ميزهايي استفاده كنيد كه شبيه ميز تحرير مدارس است و پايه هاي جلويي آن، كمي بلندتر از پايه هاي عقبي است به اين ترتيب كمتر ناچارمي شويد گردنتان را خم كنيد.

6.موقع مطالعه سعي كنيد كتاب يا روزنامه را بالا نگهداريد نه اين كه گردنتان را خم كنيد. مدت هاي مديدي اينگونه مطالعه كردن ممكن است به گردن شما آسيب بزند.

7.حتي الامكان هنگام خوابيدن از بالش كوتاه استفاده كنيد. به طوري كه سرتان در امتداد بدن قرار گيرد نه اين كه خم شود.

8.در موقع رانندگي تا آنجا كه مي توانيد به فرمان نزديكتر بنشينيد تا مجبور نباشيد دستهايتان را دراز كنيد و به فرمان برسانيد چرا كه به طور مستقيم و غير مستقيم ايجاد گردن درد مي كند.

9. صندلي كه روي آن مي نشينيد و رانندگي مي كنيد حتماً بايستي داراي تكيه گاهي جهت گردن باشد. چرا كه در بسياري از حوادث رانندگي از قبيل ترمزهاي شديد ( كه باعث حركت شديد رو به جلوي گردن مي شود) و برخورد شديد اتومبيل ديگري از پشت ( كه باعث حركت شديد رو به عقب گردن مي شود ) سبب آسيب نخاع در اثر شكستن و جابجايي مهره ها مي گردد.

تمرينات و حركات مفيد

1. گردن را ضمن سفت كردن عضلات آن به سمت عقب، چپ و راست حركت دهيد.

2. از حركات چرخشي گردن و سر خودداري كنيد.

3. شانه ها و عضلات اطراف را تقويت نماييد، چرا كه با افزايش قدرت و تحمل اين عضلات، فشار كمتري روي مهره و ديسك هاي بين مهره اي وارد مي شود.

الف) شانه هايتان

را بالا ببريد و به گوشهايتان نزديك كنيد. 5 ثانيه نگه داريد، سپس آزاد نماييد. اين حركت را روزي سه مرتبه هر مرتبه 30 بار تكرار نماييد.

ب) شانه هايتان را به سمت عقب حركت دهيد به طوري كه كتف هايتان از پشت به يكديگر نزديك شوند اين حركت را روزي سه مرتبه هر مرتبه 30 بار تكرار نماييد .

4. روي يك تخت دراز بكشيد و گردن تان را از پايين به بالا حركت دهيد. اين حركت را روزي يك بار و هر بار 40 مرتبه انجام دهيد.

5. هميشه حالتي نظامي وار داشته باشيد سر صاف و مستقيم ، نگاه به جلو، شانه ها عقب و بالا، و سينه بيرون، شكم داخل، چه در حالت ايستاده و يا راه رفتن يا نشستن .

روش هاي ساده براي جلوگيري ازسرطان

جام جم آنلاين: آمارها نشان مي دهد كه هرساله 10 ميليون نفر در سراسر جهان به سرطان مبتلا مي شوند. سازمان جهاني بهداشت تخمين زده است كه اگر اقدامي در زمينه پيشگيري صورت نگيرد تعداد افراد مبتلا به سرطان در سال 2020 به 15 ميليون نفر خواهد رسيد، كه نشان دهنده 50 درصد افزايش ابتلا به سرطان است. بيشتر سرطانها ناگهاني پيشرفت نمي كنند، سرطان را معمولا تا حد زيادي مي توان پيش بيني كرد.

به گزارش ايسنا ، آخرين نتايج بدست آمده از تحقيقاتي كه طي چند دهه صورت گرفته نشان داده است كه تنها با ايجاد چند تغيير ساده در زندگي روزانه مي توان خطر ابتلا به سرطان را به طور چشمگيري كاهش داد. اين نتايج در31 نكته مهم زير به طور خلاصه ارائه شده كه عبارتند از:

1- براي

پيك نيك بعدي خودتان كلم ترشي تدارك ببينيد، آخرين پژوهشها نشان داده است كه فرايند تخمير در درست كردن كلم ترشي چند تركيب ضد سرطان به وجود مي آورد كه اين تركيبات شامل آي.تي.سي ها، تركيبات كريستالي و مواد سولفور دار هستند. براي كاهش ميزان سديم كلم ترشي را پس از خارج كردن از قوطي كنسرو آبكشي كنيد.

2- تا مي توانيد كلم بروكلي بخوريد اما به جاي اين كه آن را در مايكروويو بپزيد با بخارآب بپزيد. كلم بروكلي يكي از غذاهايي است كه از بروز سرطان پيشگيري مي كند و بايد به طور دايم آن را بخوريد. اما به ياد داشته باشيد پژوهشها نشان داده است كه كلم بروكلي پخته شده در مايكروويو، 97 درصد خاصيت گياهي ضد سرطانش را از دست مي دهد. بنابراين آن را بخارپزيا به صورت تنقلات خام بخوريد و يا اين كه به سوپ و سالاد اضافه كنيد.

3. برخي از حبوبات برزيلي را بو دهيد و روي سالادتان بپاشيد.اين حبوبات سرشار از سلنيم هستند، ماده مغذي كه سلولهاي سرطاني را وادار به از بين بردن خودشان مي كند و به سلولها كمك مي كند تا دي.ان.آ خود را بازسازي كنند.

پژوهش دانشگاه هاروارد روي هزار فرد مبتلا به سرطان پروستات نشان داده است كه پيشرفت بيماري طي 13سال در مبتلاياني كه بالاترين سطح سلنيم خون را داشتند، 48 درصد كمتر ازافرادي بود كه كمترين سطح سلنيم خون را داشتند. طي يك مطالعه شگفت انگيز به مدت پنج سال در دانشگاه كرنل و دانشگاه آريزونا، مشخص شد كه مصرف روزانه 200 ميكروگرم سلنيم كه در هر دو دانه

از حبوبات بدون پوست برزيلي وجود دارد، سبب كاهش تومورهاي پروستات تا 63 درصد، سرطانهاي روده بزرگ تا 58 درصد، سرطانهاي وخيم ريه تا 46 درصد و نيز سبب كاهش 39 درصدي سرطانهايي مي شود كه به مرگ مي انجامند.

4. مكمل كلسيم را همراه با ويتامين D مصرف كنيد. نتايج پژوهش هاي انجام شده در دانشكده پزشكي دارتمت نشان مي دهد كه در افراد مستعد سرطان روده، مصرف مكمل ها سبب كاهش پوليپ هاي روده مي شود كه عامل خطرساز براي ابتلا به سرطان روده است.

5. به هر چيزي كه مي خوريد سيراضافه كنيد. سير حاوي تركيبات گوگرد است كه دفاع طبيعي دستگاه ايمني بدن را در مقابل سرطان تحريك مي كند و جلوي رشد تومور را مي گيرد. پژوهش ها نشان مي دهند كه سيراحتمال بروز سرطان معده را تا 12 برابر كاهش مي دهد.

6. دو حبه سير له شده را در 2 قاشق غذاخوري روغن زيتون تفت دهيد، سپس آن را در يك قوطي حاوي مقدار كمي سديم و گوجه فرنگي تكه تكه شده بريزيد و به آرامي هم بزنيد تا گرم شود و سپس روي ماكاروني بريزيد. ميكوپن موجود در گوجه فرنگي از بدن در مقابل سرطانهاي روده پروستات و مثانه محافظت مي كند. روغن زيتون به بدن در جذب ميكوپن كمك

مي كند و الياف موجود در ماكاروني از خطر سرطان روده مي كاهد. اين فايده مصرف مواد غذايي همراه با يكديگر است كه فوق العاده خوشمزه هم هستند.

7. هر هفته يك طالبي بخريد و آن را قاچ كنيد و در يك ظرف بگذاريد و هر روز

صبح چند قاچ از آن را ميل كنيد، طالبي منبع سرشار شبه كارتن شيميايي و مواد گياهي است كه به طور چشمگيري خطر ابتلا به سرطان ريه را كاهش مي دهد.

8. به غلاتي كه صبح ها مصرف مي كنيد نصف فنجان قره قاط اضافه و آنها را با هم مخلوط كنيد. قره قاط از نظر قدرت ضد اكسيدان در رده اول قرار دارد. ضد اكسيدانها راديكالهاي آزاد را خنثي مي كنند. راديكالهاي آزاد تركيبات ناپايداري هستند كه سلولها را از بين مي برند و موجب بروز بيماريهاي گوناگون از جمله سرطان مي شوند.

9. ياد بگيريد كه از امشب كنگر فرنگي بخوريد. كنگر فرنگي منبعي سرشار از سيلي مرين است كه خاصيت ضد اكسيدان دارد و در جلوگيري از سرطان پروستات موثر است. براي خوردن اين سبزي لذيد، ساقه آن را از مغز گياه و برگهايش جدا كنيد. سپس بگذاريد بجوشد و يا آن را بخار پز كنيد. آب آن را خالي كنيد و هر برگ را در سس مايونز سير يا مايونز سركه فرو كنيد، سپس پوست آنها را با دندان به طور كامل بكنيد. قسمت وسط آن را در كمي كره و يا آب ليمو فرو كنيد، اكنون ميل كنيد و لذت ببريد.

10. غذاهاي كبابي را به سس غليط مخصوص آغشته كنيد. گوشت بريان شده ممكن است مواد شيميايي گوناگوني ايجاد كند كه سرطان زا باشد اما پژوهشگران موسسه تحقيقات سرطان آمريكا دريافته اند كه آغشته كردن گوشت با سس غليظ از روغن و سركه نمي گذارد گوشت به طور مستقيم با شعله آتش تماس پيدا كند و در نتيجه از

ميزان مواد شيميايي سرطان زا كاسته

مي شود.

11. هر زمان كه مي خواهيد دستشويي برويد، سري به آشپزخانه بزنيد و يك ليوان آب بنوشيد، مطالعات منتشر شده در مجله پزشكي نيوانگلند چاپ 1996 نشان داده است كه خطر ابتلا به سرطان مثانه در مرداني كه روزانه 6 ليوان آب مي نوشند به نصف كاهش مي يابد. در پژوهش ديگري بين ميزان آبي كه زنان مي نوشيدند و خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ ارتباط ديده شد. با نوشيدن مقدار زيادي آب اين احتمال تا 45 درصد كاهش مي يابد.

12. عادت كنيد چاي بنوشيد. هزاران سال است كه در آسيا براي قدرت درماني چاي سبز ارزش قائل مي شدند. در دنياي غرب تحقيقات جديد نشان مي دهد كه چاي سبز از بروز امراض قلبي و هم چنين انواع سرطانها جلوگيري مي كند. برخي از دانشمندان معتقدند كه مواد شيميايي موجود در چاي سبز به نام اي.جي.سي.جي چه بسا يكي از قوي ترين تركيبات ضد سرطاني باشد كه تا به حال كشف شده است.

13. امشب يك ليوان ماء الشعير بنوشيد، ماء الشعير از بدن در برابر باكتري هلي كوباكتر پيلوري كه عامل بروز زخم هاي گوارشي و چه بسا سرطان است، محافظت مي كند. اما بيش از حد ننوشيد. در ضمن نوشيدن مشروبات الكلي خطر ابتلا به سرطانهاي دهان، گلو، لوله مري، كبد و سينه را افزايش مي دهد.

14. امشب چند ماهي آزاد ميل كنيد. مطالعات پژوهشگران استراليايي و كانادايي نشان داده است كساني كه در هفته 4 بار يا بيشتر ماهي مصرف كرده اند، تقريبا يك سوم كمتر از افراد به سرطان

خون، سرطان مغز استخوان و لنفوم غيرهاجكين مبتلا مي شوند. پژوهشهاي ديگري نشان مي دهند كه رابطه اي ميان ميان مصرف ماهيهاي چرب، آزاد، ماهي خالدار، حلوا، ساردين، ماهي تن و همچنين ميگو و صدف و كاهش خطر ابتلا به سرطان مخاط رحم در زنان وجود دارد و امگا 3 موجود در آنها اين اثر شگفت انگيز را دارد.

15. هر روز صبح يك مولتي ويتامين بخوريد. پژوهشهاي زيادي نشان داده اند كه مصرف ميزان لازم ويتامين و مواد معدني عملكرد دستگاه ايمني بدن را بهبود مي بخشد و از انواع سرطان پيشگيري مي كند.

16. هر روز 15 دقيقه به طور مستقيم آفتاب بگيريد. حتما در مورد ويتامين D موجود در نور خورشيد شنيده ايد. توجه زياد ما به توصيه هايي درباره استفاده از كرم ضد آفتاب به صورت لايه هاي ضخيم روي پوست و خودداري از قرار گرفتن در معرض پرتوهاي خورشيد باعث شده است تا بسياري از ما از مواد ارزشمند موجود در نورآفتاب بهره كافي نبريم. پژوهشگران دريافته اند كه مصرف يا توليد مقدار ناكافي ويتامين D در بدن خطر ابتلا به بسياري از سرطانها همچون سرطانهاي سينه، روده، پروستات، تخمدان و معده را افزايش مي دهد. همين طور سبب افزايش بروز بيماريهايي مانند ديابت، تصلبهاي چند گانه و فشار خون بالا مي شود. بهترين منبع دريافت ويتامين D قرار گرفتن در معرض پرتوهاي UVB موجود در نور خورشيد طبيعي يا مصنوعي به مدت 15 دقيقه در روز است و البته بايد از قرار گرفتن در معرض اين پرتوها براي مدت طولاني خودداري كرد. اين كار خطر ابتلا به سرطانهاي پوستي

را افزايش مي دهد. هم چنين مي توان از ويتامين D موجود در مكمل كلسيم استفاده كرد. البته به شرط آن كه مكملي را انتخاب كنيد كه هم كلسيم و هم ويتامين D داشته باشد.

17. زماني كه به كنار دريا مي رويد يك ليوان به درد نخور هم در كيف بگذاريد، سپس آن را با كرم ضد آفتاب پر كنيد و به تمام سطح بدن خود بماليد. اين ليوان با گنجايش حدود 50 گرم همان مقدار ضد آفتابي را در خود جاي مي دهد كه متخصصان پوست براي حفاظت از پوست در برابر پرتوهاي سرطانزاي UV لازم مي دانند. استفاده از كرم ضد آفتاب را هم دو ساعت يكبار تكرار كنيد.

18. يك كيوي را نصف كنيد و سپس داخل آن را با قاشق بيرون بياوريد و حال آن را بخوريد! كيوي نارنجك دستي كوچك سرشار از ضد اكسيدانهاي ضد سرطاني است كه حاوي ويتامين هاي E، C، لوتئين و مس است. هم چنين مي توانيد دو تكه از يك كيوي بريده شده را به صورت چاشني ترد كننده گوشت، روي تكه اي از گوشت كم چرب بماليد.

19. از كاندوم استفاده كنيد و از پرخطر بپرهيزيد.در روابط زناشويي زنان بيشتر در معرض خطر ابتلا به ويروس پاپيلوما ما اچ پي وي (HPV) هستند كه موجب سرطان رحم مي شود.

20. مصرف پروتئين هاي حيواني پرچرب را كاهش دهيد. پژوهشها نشان داده است؛ زناني كه بيشتر از پروتئينهاي حيواني استفاده مي كنند، 70 درصد بيشتر از ديگران در معرض خطر ابتلا به لنفوم غيرهاجكين قرار دارند. اين خطر براي كساني كه در غذاي روزانه

خود از چربي هاي اشباع شده استفاده مي كنند تا 90 درصد افزايش مي يابد. بنابراين به جاي اين چربي ها غذاهاي كم چرب يا بدون چربي مصرف كنيد و از گوشت مرغ و ماهي به جاي گوشت گاو و يا خوك و همچنين از روغن زيتون به جاي كره استفاه كنيد.

21. آيا انگور دوست داريد؟ انگور بزرگترين منبع تركيبات ضد سرطاني است.

22. در سالادتان، پيازچه، تره و موسير بريزيد. رژيم هاي غذايي سرشار از پياز خطر ابتلا به سرطان پروستات را تا 50 درصد كاهش مي دهد. اما تاثير اين خوراكي زماني قوي تر است كه خام يا كمي پخته شده مصرف شود. بنابراين براي ملايم ترشدن كلم از چاشني هايي مانند تره، پيازچه، موسير، پيازيا پياز كوهي استفاده كنيد.

23. ليموناد يا شربت آبليموي تازه درست كنيد. پژوهشگران استراليايي دريافته اند كه مصرف روزانه مقدار معيني از ميوه هايي مثل ليمو و پرتقال (مركبات) خطر ابتلا به سرطانهاي دهان، گلو و معده را تا حدود نصف كاهش مي دهد.

24.هر روز غروب بعد از شام 30 دقيقه پياده روي كنيد.

طبق پژوهش مركز تحقيقات سرطان فردها چينسن در سياتل، اين كار خطر ابتلا به سرطان سينه را كاهش مي دهد. ثابت شده است تمرينات ورزشي متعادل، ميزان هورمون استروژن را كه در ابتلا به سرطان سينه موثر است، كاهش مي دهد. زماني كه 170 زن 50 تا 75 ساله معتاد به تلويزيون كه اضافه وزن داشتند تعدادي از ورزش هاي معمول و متعادل را به مدت سه ساعت در هفته انجام دادند. سطح ترشح هورمون استروژن آنها بعد از 3 ماه

به ميزان چشمگيري كاهش پيدا كرد. بعد از يك سال استروژن افرادي كه دو درصد چربي بدنشان را از دست داده بودند، خيلي بيشتر پايين آمد.

پژوهش ديگري نشان داد كه 4 ساعت پياده روي در هفته خطر ابتلا به سرطان لوزالمعده را به نصف كاهش مي دهد. نتايج مثبت اين تمرينات ورزشي، احتمالا مربوط به بهبود سوخت و ساز انسولين بدن است.

25. غذاهاي طبيعي تهيه كنيد. اين مواد بدون اضافه كردن هيچ گونه آفت كش يا هورمون پرورش يافته اند. هورمونها و آفت كش ها به سلولها آسيب وارد مي كنند و حتي منجر به سرطان مي شوند.

26. عاشق قاصدك ها باشيد. چون اغلب آفت كشهاي مخصوص چمن حاوي آفت كشهايي نظير 2R4D (عامل بروز لنفوم غير هاجكين) و ام.سي.پي.پي (عامل سرطانهاي بافتهاي نرم) هستند، به كار بردن آنها خطر ابتلا به سرطان را افزايش مي دهد. با اين حال لازم نيست آفت كشهايي را كه منحصرا براي چمن استفاده مي شوند مانند آفت كشهاي مخصوص غذايي از نظر آثار بلند مدت بر سلامت مورد بررسي قرار دهيم. همانطور كه در مقاله سال 2004 مجله محيط زيست ذكر شد، در هيچ يك از پژوهشهاي دولت فدرال ايمني و سلامت تركيبات شيميايي كه براي مراقبت چمنها به كار مي رود بررسي نشده است.

27. لباسهايي بخريد كه نيازي به خشكشويي نداشته باشند. هنوز بسياري از خشكشويي ها از مواد شيميايي به نام پركلرواتيلن استفاده مي كنند كه به كليه و كبد جانوران در صورتي كه دائما آن را استنشاق كنند، صدمه مي رساند و به سرطان منتهي مي شود. خريد لباسهايي كه نياز

به خشكشويي ندارند و خودتان مي توانيد با دست يا ماشين لباسشويي آنها را بشوييد، ميزان قرار گرفتن در معرض اين مواد شيميايي را كاهش مي دهد. چنانچه ناچار هستيد لباستان را خشك شويي كنيد قبل از پوشيدن آن را از پوشش پلاستيكي خارج كرده و در هواي بيرون يا در اتاق ديگري قرار دهيد.

28. به جاي خيارشور، خيار و به جاي ماهي دودي، ماهي آزاد تازه را انتخاب كنيد. پژوهش ها نشان مي دهد كه غذاهاي دودي شده و شور حاوي انواع مواد سرطان زا هستند.

29. سيب زميني سرخ كرده و چيپس را با پوره سيب زميني و چوب شور جايگزين كنيد. يكي از تركيبات سرطان زا اكري لاميد است كه در نتيجه تغييرات شيميايي شكل مي گيرد. اين تركيب حين پختن، سرخ كردن و يا كباب كردن غذاها به وجود مي آيد. تعجب آور نيست كه بسياري از غذاهايي كه ميزان زيادي اكري لاميد دارند بدترين غذاهايي هستند كه مي خوريد. مانند سيب زميني سرخ كرده، چيپس و شيريني ها، گرچه هنوز نتايج بدست آمده كامل نيست اما طبق محاسبات دكتر مايكل ياكوسن، مدير اجرايي مركز علوم مردمي، اكري لاميد سالانه سبب ابتلاي 1000 تا 25 هزار نفر به سرطان مي شود. مركز وي از اداره غذا و دارو درخواست كرده است، ميزان غذاهايي را كه حاوي اكري لاميد هستند، محدود كنند. اداره غذا و دارو هم اكنون در حال پژوهش در اين زمينه است.

30. براي برنزه شدن از اسپري استفاده كنيد. امروزه اين اسپري ها در اكثر سالنهاي برنزه كردن موجود هستند. برخلاف دستگاه هايي كه براي برنزه شدن

استفاده مي شوند. هنوز شواهدي وجود ندارد كه خطر ابتلا به سرطان پوست را افزايش دهند.

31. با دوستان و اقوام ارتباط بيشتري برقرار كنيد. شاد باشيد و تنش كمتري داشته باشيد. پژوهشهاي دانشگاه ايالتي نيويورك در استني بروك نشان مي دهد كه در خون مردهايي كه تنش زيادي دارند و ارتباط رضايت بخش چنداني با دوستان و اعضاي خانواده ندارند مقدار بيشتري آنتي ژن مربوط به پروستات وجود دارد كه نشانه بروز سرطان پروستات است. تنها با ايجاد چند تغيير ساده در زندگي روزانه مي توانيد خطر ابتلا به سرطان را به طور چشمگيري كاهش دهيد.

تشخيص سلول هاي عفوني پروتئيني

مترجم: آتنا حسن آبادي

يكي از روش هاي آزمايشگاهي جديدStandard serapie cell نام دارد كه ميزان عفونت «پريون» را با دقت زياد و سرعت بسيار بالا اندازه گيري مي كند به طوري كه نتايج آزمايش در كمتر از 2 هفته مشخص مي شود. روش دوم آزمايش سل پنل (cell panel) نام دارد و به محققان كمك مي كند از بين پريون هاي پيچيده متعدد سلول هاي خطي تكثير شده را شناسايي كند.

آزمايش ها محققان را قادر ساخت تا نشان دهند 4 گروه معلول پاسخ هاي (واكنش هاي) كاملا متفاوتي به 4 دسته ذره پروتئيني عفوني نشان مي دهند.

اين روش ها به سرعت اندازه گيري ميزان آلودگي پريوني و تعيين سلول هايي كه آماده پذيرش آلودگي به ميزان زياد از طرف پريون ها بودند، كمك كرد.

روش هاي آزمايشگاهي رايج بين 150 تا 250 روز طول مي كشد و مستلزم استفاده تعداد زيادي موش آزمايشگاهي است.

اين روش ها علاوه بر كندي و هزينه بر بودن، دقت كافي را ندارند. در روش جديد، اندازه گيري و تشخيص آلودگي به اين شكل است كه يك نمونه حاوي پريون به مغز موش

تزريق شده و زماني كه لازم است تا حيوان از بين برود، اندازه گيري مي شود. هر چه ميزان پريون بيشتر باشد، زمان كمتري براي عفونت كشنده لازم است.

پريون (ذرات پروتئين عفوني) عامل آلودگي منحصر به فردي است كه 15 بيماري مختلف مثل جنون گاوي، از بين رفتن سيستم اعصاب مركزي و عدم كنترل برعضلات را شامل مي شود.

پريون ها اصولا شامل يك ساختار غيرعادي قابل تكثير هستند و برخلاف ويروس ها و باكتري ها داراي اسيد نوكلئيك نيستند. سلول هاي پستانداران معمولا روند عادي توليد پروتئين سلولي را طي مي كنند.

به هنگام آلودگي، يك پروتئين غيرمعمول روند توليد پروتئين پريون در بدن ميزبان را وارونه كرده و آن را از شكل معمول به شكل عفوني آن تغيير مي دهد. البته تمامي جزييات اين فرآيند هنوز به صورت كامل كشف نشده است.

پريون هاي آلوده در گروه هاي مجزا تكثير شده و اولين اثر آن به شكل آسيب هاي مغزي مشاهده مي شود. اين گونه تصور مي شود كه خصوصيات پريون ها توسط ساختار 3 بعدي يك پروتئين غيرمعمول تعيين مي شود ، هر چند زنجيره آمينواسيد به همان شكل باقي مي ماند.

از ديگر نتايج مطالعه اين بود كه حجم سلول هاي خطي براي تكثير پريون هاي مختلف به صورت اپيژنيك كنترل مي شود، يعني بدون تغيير در رشته هاي DNA عملكرد ژن ها تغيير مي كند.

تاثير مثبت آسپيرين بر مشكلات بارداري

محققين استراليايي اعلام كردند كه مصرف آسپيرين در دوران بارداري خطر بروز شرايط كه ميتواند براي مادر و جنين مهلك باشد را كاهش ميدهد.

اين دانشمندان متوجه شده اند كه اين مسكن و داروهاي ديگر ضد لخته شدن خون، خطر بروز شرايط قبل از تشنج آبستني يا Pre-eclampsia، از جمله فشار خون بالا و غيرعادي و دفع پروتئين در ادرار، كه منتج به تشنج آبستني

در نيمه دوم دوران بارداري ميشوند را از بين ميبرد.

اما متخصصان بارداري و زايمان هشدار داده اند كه مصرف آسپيرين در اين دوران بايد به صورت موردي تجويز شود و نبايد به شكل يك توصيه عمومي تلقي شود.

حالات مذكور در ?% حاملگيهاي اول بروز كرده و براي مادر و جنين خطراتي جدي در بر دارد كه رشد ضعيف، زايمان پيش از موعد و مرگ از آان جمله اند. تحقيقي كه توسط محققان استراليايي و انگليسي بر روي ?? هزار زايمان انجام گرفته است نشان ميدهد كه خطر ابتلا به اين شرايط بحراني با مصرف آسپيرين و داروهاي ضد لخته شدگي خون، تا ??% كاهش ميابد. احتمال زايمان قبل از ?? هفته يا داشتن بارداري همراه با پيامدهاي بسيار مضر نيز به همين نسبت كاهش ميابد.

ثابت شده است كه آسپيرين بر احتمال مرگ جنين يا نوزاد، داشتن نوزادي بيش از حد ريز اندام يا مشكلات خونريزي مادر و فرزند هيچ تاثير مهمي ندارد. دكتر ليزا اسكي Lisa Askie سرپرست اين تحقيقات ميگويد كه هنوز دليل دقيق بروز شرايط منجر به تشنج بارداري مشخص نشده است، اما ظاهرا يكي از دلايل آن عوارض موجود در شريانهاي مادر در اوايل بارداري است كه به جريان خون نامنظم و لخته شدن خون در جفت منجر ميشود.

آسپيرين با ايجاد تعادل در هورمونهاي كنترل كننده جريان خون، از بروز اين شرايط جلوگيري ميكند. به گفته دكتر اسكي:” اطلاعات جمع آوري شده نشان ميدهند كه عوامل شيميايي ضد لخته شدن خون موجب كاهش متوسط اما پايدار شرايط منجر به تشنج و پيامدهاي آن ميشوند.”

"زناني كه در خطر ابتلا به اين مشكل هستند

بايد مورد مشاوره قرار گرفته و گزينه هايي مختلف درباره مراقبتهاي قبل از پيش از زايمان با آنها درميان گذاشته شود.”

متخصصان آمريكايي با اين نتايج مخالفت كرده و عقيده دارند كه آسپيرين تنها بايد براي زناني كه در خطر شديد بوده و سابقه چنين مشكلي را دارند، تجويز شود نه براي همه.

پروفسور جيمز رابرتز James Roberts، متخصص بيماريهاي زنان از دانشگاه پنسيلوانيا ميگويد:” آيا دادن دارو به ?? زن براي جلوگيري از تنها يك مورد شرايط منجر به تشنج آبستني، ارزش دارد؟”

او افزود كه هرچند اين نسبت، از ديدگاه عمومي قابل توجه است، اما بازهم تاكيد ميكنم كه اين تصميمي است كه بايد براي هر مورد به خصوص به طور جداگانه و با مشورت مادر مطلع اتخاذ شود و جنبه عمومي پيدا نكند.

سوزش و خارش، شايع ترين علايم آلرژي هاي چشمي است

يك فوق تخصص قرنيه، با اشاره به شيوع ورم ملتحمه بهاره در ارديبهشت و خرداد ماه گفت: اين عارضه در مواردي تا پايان فصل گرما (تابستان) تداوم دارد.

دكتر احمد شجاعي، به خارش و قرمزي شديد، سوزش، حساسيت به نور، اشك ريزش به عنوان علايم و نشانه هاي آلرژي چشمي اشاره كرد و افزود: علايم حساسيت عمدتا در بافت هايي در تماس مستقيم با محيط بيروني تظاهر مي يابد.

وي با اشاره به گرده افشاني گياهان در فصل بهار گفت: گرده هاي گل جزو آلرژن ها محسوب و امروزه آلودگي هوا از ديگر علل مهم بروز آلرژي هاي چشمي به شمار مي رود.

اين عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي بقيه الله(عج) با بيان اين كه آلرژي ها درمان قطعي ندارند، گفت: درمان آلرژي چشمي مقطعي و موضعي است.

دكتر شجاعي ادامه داد: از داروهايي نظير كرومولين براي ممانعت از

ترشح هيستامين و از دارويي نظير نفازولين براي كنترل قرمزي و خارش و از كورتون ها براي رفع تورم استفاده مي شود.

وي در خاتمه توصيه كرد: از آنجايي كه آب سياه از عوارض مصرف طولاني مدت كورتون هاي چشمي است از اين رو افراد از مصرف طولاني آن خودداري كنند.

منبع: خبرگزارى ايسنا

علائم حساسيت بيني مشابه سرماخوردگي بروز مي كند

از آنجا كه در حساسيت بيني همان علايم و نشانه هاي سرماخوردگي بروز مي كند، اغلب حساسيت هاي فصلي يا دائمي به اشتباه به عنوان سرماخوردگي هاي مكرر يا طولاني مدت تلقي مي شود.

دكتر عبدالحميد حسين نيا، متخصص گوش و حلق و بيني گفت: در حساسيت هاي بيني، علايم و نشانه هاي سرماخوردگي مانند آبريزش، عطسه، خارش بيني، چشم و گلو ظاهر مي شود كه ممكن است از نظر عموم مردم حساسيت هاي بيني به عنوان سرماخوردگي هاي مكرر تلقي شود.

اين متخصص گوش و حلق و بيني با اشاره به تفاوت ميان سرماخوردگي و آلرژي خاطرنشان كرد: علت سرماخوردگي ويروسي است و دوره بهبود آن كوتاه است. در صورت درمان و يا عدم درمان سرماخوردگي، بيماري پس از سه الي چهار روز بهبود مي يابد. بنابراين بروز علايم سرماخوردگي به مدت طولاني به حساسيت مربوط است كه مي تواند فصلي يا دائمي باشد.

وي، تب و كوفتگي بدن را از علايم بارز سرماخوردگي دانست و ادامه داد: در حساسيت بيني، تب و علايم عمومي مانند كوفتگي بدن بروز پيدا نمي كند. اين در حالي است كه در سرماخوردگي، تب خفيف، كوفتگي عمومي و گرفتگي عضلات مشاهده مي شود.

متخصص گوش و حلق و بيني با بيان اين كه حساسيت بيني ممكن است مربوط به يك فصل خاص باشد، گفت: در فصل بهار حساسيت به گرده گل ها،

در تابستان حساسيت به چمنزارها و در پاييز حساسيت به كپك ها و ذرات قارچ معلق در هوا را شاهد هستيم.

دكتر حسين نيا با اشاره به نحوه درمان حساسيت هاي فصلي يا دائمي بيني گفت: درمان حساسيت هاي بيني به طور كامل امكان پذير نيست بلكه توسط اقدامات دارويي قابل كنترل است و پس از پايان يافتن داروها مجددا علايم و نشانه هاي حساسيت بروز مي كند. در حساسيت هاي فصلي با پايان يافتن فصل مربوطه، حساسيت بيني كاهش يافته و خود به خود برطرف مي شود.

وي درمان حساسيت بيني را منوط به شناخت ماده آلرژن دانست و ادامه داد: از بين رفتن حساسيت بيني منوط به شناخت ماده آلرژن در مراكز آلرژي است و در نهايت حساسيت بيني با تجويز واكسن هاي مربوط به آن، از بين خواهد رفت.

دكتر حسين نيا با اشاره به نقش پيشگيري در بروز حساسيت بيني گفت: با بستن راه عبور گرده ها در فصل بهار و عدم مواجهه با مواد آلرژن مانند ذرات گرد و غبار و پشم و ذرات حيواني، حساسيت بيني، كاهش مي يابد.

وي در اين باره ادامه داد: افرادي كه به گياهان و درختان بومي يك منطقه حساسيت دارند در صورت نقل مكان به منطقه ديگر، حساسيت بيني از بين خواهد رفت.

دكتر حسين نيا در پايان با بيان اين كه ارتباط زنجيره اي حساسي بيني، سينوزيت و آسم پديده غير معمولي نيست، گفت: عدم كنترل حساسيت بيني، سينوزيت هاي چركي را به دنبال خواهد داشت كه مي تواند تا مدت ها بيمار را درگير كند. حساسيت بيني ممكن است آسم را به دنبال داشته باشد.

منبع: خبرگزارى ايسنا

درمان جديد براي پوكي استخوان

مطالعه اي در مجله پزشكي نيوانگلند (New England) بيان مي

كرد كه " تزريق داخل وريدي دارويي به نام زولدرونيك اسيد1 با دوز بالا، استخوان ها را خيلي قوي و محكم مي كند. همانطوريكه دريافت دارويFosamax به مدت يك سال و يا دريافت زولدرونيك اسيد با دوز پائين، براي 4 بار در سال همين اثر را دارند."

زولدرونيك اسيد از گروه داروهايي است كه بي فسفونات نام دارند و به تقويت استخوان ها كمك مي كنند.

استخوانهاي بدن دائماً در حال تغيير هستند. هر روزه، سلول هاي استخواني بنام استئوبلاست ها2، كلسيم را به داخل استخوان حمل كرده و باعث قوي شدن آنها مي شوند. سلول هاي استخواني ديگري بنام استئوكلاست ها3، باعث خروج كلسيم از استخوان شده و آنها را ضعيف و شكننده مي سازند. انسان در سن 20 سالگي قوي ترين استخوانها را دارد. اگر به عنوان ورزش، وزنه هاي سنگين برداريد، با افزايش سن استخوان هاي محكمي خواهيد داشت.

ولي با افزايش سن، فعاليت استئوكلاست ها( استخوان خوارها) بيشتر از استئوبلاست ها ( استخوانسازها) مي شود و باعث كمبود كلسيم در استخوان مي شود.

بعضي افراد به شدت دچار پوكي استخوان مي شوند، طوري كه با كوچكترين ضربه استخوانشان شكسته و عوارض ناشي از آن باعث مرگشان مي شود.

در صورت دارا بودن شرايط زير، در معرض خطر ابتلاء به پوكي استخوان هستيد:

لاغري، موهاي بور، چشمان آبي، نوشيدن الكل، كشيدن سيگار، ورزش نكردن، خوردن گوشت به مقدار زياد و در خانم ها يائسگي قبل ازسن 52 سالگي.

جهت پيشگيري يا درمان پوكي استخوان توصيه مي كنيم، وزنه هاي سنگي( ورزش) را بلند كنيد ، زيرا اين عمل، باعث افزايش تاثير استئوبلاست ها در تقويت استخوان مي شود.

داروهاي بي

فسفونات جلوي فعاليت استئوبلاست ها را گرفته، در نتيجه مانع خروج كلسيم از استخوان مي شوند. اگر فقط استئوبلاست ها فعال باشند، كلسيم وارد استخوان شده و باقي مي ماند.

دارويFosamax هر روز ، توسط ميليون ها آمريكايي براي درمان پوكي استخوان مصرف مي شود. اما تعداد زيادي از افراد با مصرف اين دارو دچار ناراحتي معده مي شوند.

اگر دچار استئوپرز4( پوكي استخوان) هستيد، مي توانيدFosamax وActonel يا Didrone مصرف كنيد. اگر با مصرف اين داروها دچار به هم ريختگي معده شديد يا اگر براي تقويت استخوانهايتان عجله داشتيد، مي توانيد بجاي خوردن اين داروها براي يك سال، با يك تزريق داخل وريدي زولدرونيك اسيد، استخوانهايتان را قوي و محكم سازيد.

1- zoledronic acid

2- osteoblasts

3- osteoclasts

4- osteoporosis

دانستني هاي مفيد درباره چشم

بعضي از بيماريهاي چشمي نظير آب سياه و رتينوپاتي ديابتي ممكن است تا مراحل پيشرفته بيماري بدون علامت باشند؛ لذا معاينات دوره اي چشم پزشكي حتي زماني كه ظاهرا سالم هستيد، الزامي است و در تشخيص زودرس بيماري و درمان به موقع كمك مي كند.

استفاده زياد از كامپيوتر مي تواند منجر به خشكي و خستگي چشم شود.لذا توصيه مي شود بهنگام كار با كامپيوتر بدفعات بيشتري پلك بزنيد و هر از چند گاهي فاصله دورتري را نگاه كنيد.

استفاده از عينك و يا لنز تماسي نمي تواند جلوي ضعيف تر شدن چشم شمارا بگيرد و يا باعث بهبود ضعيفي چشمتان شود؛ بلكه فقط تا زماني كه عينك يا لنز روي چشمتان است، ديد واضحي داريد.

عدم استفاده از عينك يا لنز ارتباطي با بيشتر شدن شماره چشمتان ندارد.

هويج سرشار از ويتامين A است ولي مصرف آن نمي تواند

شماره چشم شمارا كم كند و يا جلوي ضعيف تر شدن شماره چشمتان را بگيرد.

سيگار در بسياري از بيماري هاي شايع و وخيم چشم نطير: پوسيدگي لكه زرد شبكيه ناشي از سن ( دژنرسانس ماكولا)، گلوكوم (آب سياه) ، كاتاراكت(آب مرواريد) و تنبلي چشم (آمبليوپي) به عنوان ريسك فاكتور (عامل خطرساز) محسوب مي شود. بسياري از اين بيماري ها منجر به كاهش غير قابل برگشت بينائي مي شوند.

مصرف الكل مي تواند تأثيرات منفي كوتاه مدت بر بينائي داشته باشد. . زماني كه سطح الكل خون به مقادر قانوني برسد و يا از آن تجاوز كند، بر درك عمق و ديد شب اثر مي گذارد؛ قضاوت دقيق فاصله اشياء غير ممكن مي شود؛ بينائي تار شده و يا به علت ضعف عضلات چشم و عدم توانائي آنها در تمركز روي اشياء ممكن است فرد دو بيني پيدا كنيد.

تماشاي تلويزيون، فيلم و مانيتور كامپيوتر از فاصله نزديك به چشم آسيب نمي رساند؛ بلكه ممكن است فقط باعث خستگي و سردرد شود.

پير چشمي، قسمتي از روند طبيعي افزايش سن است و باعث بروز ساير بيماري هاي چشمي نمي شود.

بعضي از بيماري هاي چشمي نظير عيوب انكساري (نزديك بيني، دوربيني و آستيگماتيسم) ، آب سياه، انواعي از آب مرواريد، انحراف چشم، كور رنگي و ....... مي تواند ارثي باشد. لذا در صورت داشتن سابقه خانوادگي معاينات دوره اي چشم توصيه مي شود.

زدن عينك و لنز تماسي با شماره نادرست و يا عدم استفاده از عينك با عث ضعيف تر شدن نمره چشم نمي شود.

مطالعه در تاريكي يا روشنايي كم باعث ضعيف شدن

چشم نمي شود.

كمبود كلسيم گرفتگى عضله مى آورد

كمبود كلسيم برخى ويتامين هاى گروه C و همچنين كمبود روى فرد را در معرض ابتلا به گرفتگى هاى عضلانى قرار مى دهد.

دكتر فتانه اكبرى متخصص طب فيزيكى اظهار كرد: گرفتگى هاى عضلانى به دنبال فعاليت هاى ورزشى بيش از حد تحمل اتفاق مى افتد كه به صورت دردهاى بعد از ورزش و احساس محدوديت حركت بروز مى كند. همچنين به دنبال فعاليت هاى نامناسب بدنى برخى از عضلات دچار دردهاى مزمن شده كه به طور عام گرفتگى عضلانى ناميده مى شوند.

وى با بيان اين مطلب كه هر عضله اى كه بيش از حد تحمل تحت فشار قرار گيرد ممكن است دچار گرفتگى شود افزود: بيشترين و شايع ترين گرفتگى هاى عضلانى معمولا در عضلات پشت ساق بالاى كتف و پشت گردن بروز مى كند. اين متخصص طب فيزيكى با اشاره به روش هاى برطرف كردن گرفتگى هاى عضله گفت: بهترين اقدام هنگام گرفتگى عضله استفاده از ماساژ گرما و سرما است. همچنين كشش عضله كمك فراوانى به رفع گرفتگى مى كند. وى در اين باره ادامه داد: معمولا در التهاب ها و گرفتگى هاى حاد ماساژ سرما و در گرفتگى هاى مزمن ماساژ گرما به كار گرفته مى شود.

دكتر اكبرى با اشاره به عوامل مستعد كننده گرفتگى هاى عضله گفت: گروهى از كمبود متابوليسم ها مانند كمبود برخى از مواد معدنى كلسيم ويتامين هاى گروه C و روى مى تواند فرد را مستعد ابتلا به گرفتگى هاى عضله كند. اين متخصص طب فيزيكى در پايان به گرفتگى هاى عضله پا در زنان باردار اشاره كرد و گفت:

در دوران باردارى به دليل برخى تغييرات هورمونى و همچنين كمبود مواد معدنى ويتامين ها و به ويژه كمبود كلسيم ممكن است مشكلات گرفتگى عضله ايجاد شود كه گرم كردن ماساژ و كشش عضله در برطرف شدن گرفتگى موثر است.

هورمون برانگيزنده ي تيروييد براي درمان پوكي استخوا

تزريق هفتگي يا دوهفته يك بار هورموني كه غده ي تيروييد را تحريك مي كند، مي تواند باعث استحكام استخوان ها در جوندگان شود.

اين هورمون كه هورمون برانگيزنده ي تيروييد(TSH) ناميده مي شود، سال هاست كه براي درمان بيماران سرطان تيروييد به كار مي رود. اما اكنون پژوهش هاي باليني در جريان است تا بينند آيا مي توان آن را براي رويارويي به پوكي استخوان به كار برد يا نه.

هورمون برانگيزنده ي تيروييد(TSH) باعث تحريك غده ي تيروييد به ساختن هورمون هايي مي شود كه سوخت وساز بدن را تنظيم مي كنند. تيروييد تنبل باعث افزايش وزن و احساس خستگي و تيروييد بسيار پركار باعث كاهش وزن و افزايش ضربان قلب در بيماران مي شود.

از آن جا كه با افزايش سن انسان غده ي تيروييد تحليل مي رود، در آمريكا به ده درصد از زنان پا به سن گذاشته هورمون هاي تيروييد مي دهند. اما بررسي ها نشان داده است كه اين درمان مي تواند توليد هورمون برانگيزنده ي تيروييد(TSH) را كاهش دهد، زيرا بدن تصور مي كند تيروييد پركار شده است. كاهش مقدار اين هورمون با از دست رفتن توده ي استخوان همراه است.

اكنون پژوهشگران به سرپرستي Mone Zaidi نشان داده اند كه هفته اي يك بار تزريق اين هورمون براي استحكام استخوان ها در خرموش ها(رت ها)ي با تراكم استخوان پايين، كارساز است. گزارش پژوهش آن ها در مجله ي فرهنگستان ملي علوم آمريكا(PNAS) چاپ شده است.

آب؛ راز طول عمر

اگر از كسانى كه طول عمر 100 ساله دارند راز سلامتى و طول عمرشان را سوال كنيد بسيارى به شما پاسخ مى دهند: آب؛ آب سالم و بومي.

دانشمندان هم بر همين عقيده اند تمام كسانى كه عمر زياد مى كنند در بهره جويى از منابع آب خالص، دور از شهر و عارى از مواد شيميايى و سموم با هم مشترك اند.آب

لوله هاى شهرى مملو از موادى چون آلاينده هاى شيميايي، حشره كش ها، كلورين و فلورايد است. حتى آب چاه ها و رودهاى حومه شهرها نيز چندان با آب لوله هاى شهرى تفاوتى ندارند چون باران هاى اسيدى و سموم موجود در مواد معدنى آب هاى زيرزميني، اين آب ها را نيز ناخالص مى كند. بهترين راه براى بهينه سازى آب آشاميدني، استفاده از فيلترهاى تصفيه آب است.انواع مختلفى از اين فيلترها وجود دارند. بهترين آنها با استفاده از زغال چوب، فعال شده، ناخالصى هاى آب را گرفته ولى به مواد معدنى موجود در آن آسيب نمى رسانند.

دستگاه هايى را كه براى كاهش سختى آب استفاده مى شوند، به كار نگيريد چون به همراه ناخالصى ها مواد معدنى ضرورى آب را نيز از بين برده و آن را بى ارزش مى كنند. هرگز آب را داخل ظرف هاى پلاستيكى نگهدارى نكنيد؛ چون باى فنيل هاى پلى كرونيدى پلاستيك مى توانند در آب رسوخ كرده و آن را آلوده كنند.

آب براى لاغري

آب براى همه حياتى است. بدن ما براى حفظ سطح اسمزى خون به ميزان مشخصى آب نيازمند است. مايع اسمزى محيط لازم براى گردش خون، دفع فرآورده هاى مازاد و تميز كردن بافت روده اى را فراهم مى كند. آب يكى از عوامل حياتى كاهش وزن نيز به شمار مى آيد. در رژيم هاى كربوهيدرات مصرف حداقل 2/21 ليتر آب در روز توصيه و گاهى اجبار مى شود. دليل اين تاكيد اين است كه آب به دفع كتون ها كه تفاله هاى اسيدى باقى مانده از واكنش تبديل چربى به شكر در فرآيند متابوليسمى بدن هستند، كمك مى كند. رژيم هاى پروتئين نيز كه احتمال ايجاد سنگ كليه و كيسه صفرا را بالا مى برند بر مصرف زياد آب تاكيد ويژه دارند. سالم

ترين نوع آب، آب خالص مطابق با دماى اتاق است.

آب هاى طعم دار و معطر

مقدارى ريحان و نعناى تازه را خرد كنيد و به همراه كمى آب داخل يك پارچ بريزيد. آن را به مدت نيم ساعت در دماى اتاق بگذاريد. سپس يك قاشق غذاخورى عسل به آن اضافه كرده و خوب هم بزنيد. مى توانيد اين شربت معطر و تر و تازه را با هر غذايى ميل كنيد.

خستگي عضلات علت بسياري از دردها

نويسنده: كبرا مملوكي

شل و وانهاده كردن عضلات بدن، باعث برطرف شدن خستگي و كاهش و معالجه بسياري از دردهاي موضعي بدن مي شود. همچنين اختلالات فكري و رواني را نيز كاهش داده و در نهايت باعث رهايي فكر و تقويت تمركز فكر و حافظه مي شود. به توصيه مسئولان ورزشي انجام اين عمل چند نوبت در شبانه روز باعث ايجاد نيروي تازه اي براي فعاليت و سعي و تلاش در فرد مي شود.

تنفس عميق و تجديد قواي انسان تنفس عميق، نيز يكي از كارهاي مفيد و راحتي است كه تجديد قواي انسان را در تمام كارها بخصوص در درس خواندن بدنبال دارد.

تنفس عميق باعث ورود هوا و اكسيژن به بدن و تغذيه سلول هاي مغزي و ديگر سلول هاي بدن شده و مغز انسان را براي درك مطالب آماده تر مي نمايد و باعث درك و حفظ بهتر دروس مي شود و براي سلامت بدن و رفع خستگي نيز بسيار مفيد و مؤثر است.

نفس عميق براي هر كسي و در هر حالتي، مفيد است. فرد ناراحت و غمگين اگر چند نفس عميق بكشد، احساس خواهد كرد كه مقداري از ناراحتي اش كم شده است. شخص عصباني اگر هنگام

عصبانيتش چند نفس عميق بكشد، عصبانيتش بسيار كمتر شده و آرام مي شود. شخص مريض با كشيدن نفس عميق احساس خواهد كرد كه حالش كمي بهتر شده است. شخص خسته نيز اگر چند نفس عميق بكشد مقدار زيادي از خستگي هايش كاهش پيدا مي كند.

«روش صحيح ريلكس»

شل كردن عضلات بدن كه به «ريلكس» معروف است يكي از بهترين راههاي استراحت بدن و اعصاب است كه بدين صورت انجام مي شود: چند نفس عميق بكشيد و هنگام بازدم، تمام اجزاي بدن را كاملا شل و وانهاده كنيد.

در هر دم احساس كنيد كه هوا وارد تمامي اجزاء و سلولهاي بدنتان مي شود و با هر بازدم احساس كنيد هوا از تمام اجزا و سلولهايتان خارج مي شود و حالت شلي و وانهادگي اجزاي بدنتان بيشتر و بيشتر مي گردد.

هر قدر دم و بازدم آرام تر باشند و بيشتر طول بكشد بهتر است. 5 دقيقه بدينگونه بدن را شل و وانهاده كردن، خستگي ساعتها كار را از بدن خارج مي كند.

توصيه هاى پزشكان براى بيماران مبتلا به آلرژى

نويسنده: سميه شرافتى

بهار هر سال با هشدار كارشناسان نسبت به افزايش شيوع آلرژى هاى فصلى بخصوص هنگام مواجهه با گرده گياهان و درختان شروع مى شود. در اين فصل ناراحتى هاى تنفسى و حملات آسم بيشتر خودشان را نشان مى دهند.

به گفته كارشناسان هم اكنون ?? درصد مردم كشور از آلرژى فصلى رنج مى برند. همچنين آمارها نشان مى دهد كه از هر فرد مبتلا به آسم ? نفر مبتلا به آلرژى فصلى هستند.

التهاب بينى ناشى از آلرژى يكى از شايع ترين انواع آلرژى ها است. به گفته كارشناسان اين بيمارى ناشى از استنشاق گرده

هاى گياهى و نيز وارد شدن آن ها به چشم است. البته متخصصان مى گويند زمان بروز علائم اين بيمارى ممكن است از اوايل بهار تا اواخر تابستان بر حسب گرده گياهى كه به آن حساسيت وجود دارد و زمان معين گرده افشانى آن گياه متفاوت باشد. دكتر مصطفى قانعى فوق تخصص ريه و معاون پژوهشى دانشكده علوم پزشكى بقيه الله در مورد علت حساسيت نسبت به گرده اين گياهان توضيح مى دهد: اين گياهان از جنس مواد زنده و آلى هستند و وقتى فرد با اين مواد آلى تماس پيدا مى كند سيستم ايمنى بدن نسبت به آن ها واكنش نشان مى دهد. به عقيده اين متخصص اين واكنش در افراد سالم طبيعى است ولى در مبتلايان به آلرژى فصلى بيش از حد است.

دكتر قانعى ضمن اشاره به علائم اين بيمارى مى گويد: علايم اصلى اين بيمارى حملات مكرر عطسه آب ريزش بينى خارش و آب ريزش چشم ها احساس خارش در گلو سقف دهان و گوش ها كاهش تمركز و احساس ناخوشى كلى است. دكتر قانعى با تاكيد بر اين كه افراد مبتلا به اين بيمارى براى جلوگيرى از شروع علائم آن بايد در تمام شرايط درها و پنجره هاى خانه و اتومبيل خود را ببندند مى گويد: همچنين اگر افراد در محيطى باشند كه احتمال نفوذ گرده ها در لابه لاى موها و لباس ها وجود دارد قبل از رفتن به رختخواب حمام كرده لباس هاى خود را عوض كنند و از حيوانات كوچك اهلى نيز دورى كنند. هرچند با وجود تمام اين مراقبت ها شايد باز هم دورى كامل از

مواد آلرژى زا غيرممكن باشد. در عين حال به عقيده معاون پژوهشى دانشكده علوم پزشكى بقيه الله مهمترين نكته در مورد اين بيمارى تمايز آن با سرماخوردگى است: افراد مبتلا به آلرژى بايد كلا اين بيمارى را از سرماخوردگى افتراق دهند و سعى نكنند با آنتى بيوتيك يا ديگر داروهاى سرماخوردگى علائم آلرژى را از بين ببرند.

دكتر حميد سهراب پور متخصص بيمارى هاى داخلى فوق تخصص بيمارى هاى ريوى و رئيس بيمارستان لبافى نژاد نيز در توضيح نحوه پيشگيرى و درمان آلرژى فصلى هشدار

مى دهد: افراد مبتلا براى كنترل بيمارى خود بايد از داروهاى استنشاقى داخل بينى و آنتى هيستامين ها و گشاد كننده هاى برونش استفاده كنند. وى ادامه مى دهد: استفاده از كورتيزون استنشاقى (بكلومتازون) نيز مى تواند التهاب مجارى بينى و برونشيت ها را كاهش دهد و درمان موثرى باشد.

دكتر سهراب پور تاكيد مى كند: بهتر است براى جلوگيرى از حساسيت داخل بينى را با سرم نمكى (نرمال سالين) شستشو دهيم و يا با اندكى وازلين داخل بينى را چرب كنيم.

وى با اشاره به اين كه اسپرى ها يا قطره هاى بينى ضد آلرژى مانع اثر عامل آلرژى زا مى شوند توضيح مى دهد: همچنين در موارد مقاوم از اسپرى هاى بينى كرومولين سديم استفاده مى شود كه با جلوگيرى از آزاد شدن هيستامين در بدن از بروز علايم آلرژى ممانعت مى كند ولى اگر گرفتگى بينى باعث ناراحتى چندانى نشود قرص يا اسپرى ها خيلى مفيد نيستند. توصيه اين متخصص به كسانى كه علاوه بر آلرژى از بيمارى هاى ديگرى نيز رنج مى برند اين است: بيماران چشمى

زنان باردار و يا شيرده بيماران تشنجى بيماران تيروئيدى بيماران قلبى-عروقى و بيماران دچار فشارخون بالا ديابت و آسم بايد به دقت مراقب مصرف اين داروها باشند و بدون تجويز پزشك معالج هرگز اقدام به مصرف آن نكنند. اما افراد مبتلا به آسم بايد هميشه اين داروها را به همراه داشته باشند تا هنگام شروع علائم دچار تنگى نفس شديد نشوند. كسانى هم كه سابقه بيمارى را دارند بايد در محل هاى سربسته از دستگاه تهويه استفاده كنند چون اين دستگاه ها از طريق صافى ذرات معلق هوا را جذب مى كنند.

استفاده از ماسك هيچ تاثيرى در بهبود علائم آلرژى ندارد. در حالى كه تصور اغلب مبتلايان به آلرژى فصلى اين است كه با استفاده از ماسك مى توانند جلوى بروز علائم اين بيمارى را بگيرند دكتر قانعى استفاده از اين وسيله را در بهبود علائم كاملا بى تاثير مى داند و معتقد است كه نقش ماسك در اين خصوص به هيچ وجه پايه علمى ندارد.

به گفته دكتر سهراب پور نيز ماسك هاى معمولى كه در بازار و يا داروخانه ها هستند در پيشگيرى از علائم آلرژى تاثير زيادى ندارند. وى توضيح مى دهد: الان در بازارهاى جهانى ماسك هاى مخصوص گرده گياهان به فروش مى روند كه به صورت كلاه موتورسواران تمام سر و گردن را مى پوشانند داخل اين ماسك ها هم موتورهايى تعبيه شده كه هواى داخل ماسك را عوض مى كند اين ماسك ها هنوز به ايران نيامده اند.

اما آيا مبتلايان به آلرژى فصلى فقط در بهار و تابستان بايد منتظر اين بيمارى باشند

به عقيده دكتر سهراب

پور آلرژى فصلى در تمام فصول وجود دارد چون در هر منطقه اى با توجه به شرايط جغرافيايى ذرات آلرژن هميشه هستند منتها مقدار اين ذرات بر حسب فصول مختلف فرق مى كند.

در بعضى از افراد هم اين حساسيت ها دائمى است بخصوص در فصل زمستان و درگير شدن با ويروس سرماخوردگى علائم آلرژى هم تشديد مى شوند. در اين ميان تحقيقات نشان مى دهد التهاب مخاط بينى ناشى از آلرژى هاى فصلى مى تواند در طول همه ماه هاى سال ايجاد شود و افراد را با مشكل مواجه كند.

اما به غير از گرده گل ها و گياهان كه شايعترين علت ايجاد آلرژى فصلى هستند دود سيگار و آلاينده هاى زيست محيطى نيز از عواملى هستند كه به عقيده متخصصان در بروز علائم آلرژى بى تاثير نيستند حتى مصرف مواد خوراكى مثل ادويه هاى تند و رنگ هاى مصنوعى و حتى غذاهاى كنسرو شده نيز در بزرگسالانى كه سابقه اين بيمارى را دارند توصيه نمى شود.

البته به عقيده دكتر سهراب پور آلرژى فصلى هميشه علائم خود را به صورت حملات تنفسى و عطسه هاى مكرر نشان نمى دهد بلكه بخصوص در كودكان به صورت حساسيت هاى پوستى و اگزما نيز خود را نشان خواهد داد.

ديابتى ها پياده روى كنند.

در بيمارى ديابت ميزان قند (گلوكز) خون بيشتر از حالت طبيعى است. اين پديده هيپرگليسمى (به معناى بالا بودن ميزان گلوكز در خون) نام دارد. گلوكز نه تنها براى بدن مضر نيست، بلكه در حقيقت مهم ترين و اصلى ترين سوخت مورد نياز بدن است.

اما اگر ميزان گلوكز در خون براى مدت طولانى بيشتر از حد

طبيعى باقى بماند احتمال بروز آسيب به بافت ها و اندام هاى بدن وجود داشته و خطر بروز عوارضى مانند حمله قلبى، سكته، نارسايى كليوى، نابينايى، بروز ناهنجارى و زخم هاى مزمن در پا و. . . افزايش پيدا مى كند.

بروز اين قبيل عوارض در بيمارى ديابت در صورت انجام مراقبت هاى لازم، پيروى از دستورات پزشك و نگه داشتن ميزان قند خون در حد طبيعى و يا نزديك به آن قابل پيشگيرى است.

عليرضا مهدوى، كارشناس مسوول برنامه كشورى ديابت، با اشاره به ميزان قند خون در افراد ديابتى گفت: تشخيص ديابت با انجام آزمايش در دو نوبت و در دو روز مختلف و ناشتا صورت مى گيرد. در صورتى كه ميزان قند ثبت شده در آزمايش بالاتر از ???ميلى گرم در دسى ليتر باشد، فرد به ديابت مبتلا است.

دكتر مهدوى با بيان اين كه ديابت در دو نوع ? و? وجود دارد و هر نوع از ديابت علايم مخصوص به خود را دارد، گفت: ديابت نوع ? بيشتر در سنين كودكى و نوجوانى بوجود مى آيد كه با علايم پرنوشى، پرخورى، پرادرارى و كاهش وزن همراه است. اين علايم سريع ظاهر و معمولا به سرعت هم تشخيص داده مى شوند.

وى همچنين در توضيح ديابت نوع ? نيز گفت: اين نوع ديابت در سنين بالاى ?? سال ايجاد مى شود و برخلاف نوع ? علامت خاصى از خود بروز نمى دهد. اغلب افراد با انجام يك آزمايش به صورت اتفاقى متوجه وجود اين بيمارى مى شوند. ديابت نوع ? بيشتر در افراد چاق، افراد داراى فشار خون و چربى خون بالا

همچنين افرادى كه در بستگان درجه يك خود سابقه ديابت داشته اند، مشاهده مى شود. زنان با سابقه مرده زايى و سقط جنين يا به دنيا آوردن نوزاد بالاى ? كيلو نيز در معرض خطر ابتلا به ديابت نوع ? قرار دارند.

كارشناس مسوول برنامه كشورى ديابت گفت: ديابت نوع ? كه با افزايش وزن همراه است پس از چندين سال مقاومت به انسولين به وجود مى آيد كه ممكن است باعث لاغرى افراد شود. تقريبا وزن نيمى از بيماران ديابتى نوع ? در صورت انجام حركات ورزشى و استفاده از رژيم غذايى مناسب و كم كالرى به حد طبيعى مى رسد. به طور كلى فعاليت هاى ورزشى مناسب و همچنين رژيم غذايى مطلوب نه تنها ديابت را كنترل مى كند بلكه از ايجاد عوارض آن جلوگيرى مى شود.

وى گفت: ورزش در بيماران ديابتى سبب مى شود كه سلول ها به انسولين حساس شوند و در نتيجه ميزان قند خون كاهش يابد.

وى ادامه داد: با توجه به اين كه در ديابت نوع ? با كاهش وزن روبرو هستيم، ورزش در اين گروه بايد با تجويز پزشك و انجام آموزش هاى لازم صورت گيرد. به عنوان مثال، در افرادى كه ميزان قند خون از ??? ميلى گرم بالاتر است، ورزش توصيه نمى شود. اين در حالى است كه در موارد داراى قند خون پايين تر با رعايت دستورات احتياطى در مورد كاهش قند خون مجاز به انجام فعاليت هاى ورزشى هستند.

دكتر مهدوى افزود: پياده روى در هر شرايطى براى همه افراد ديابتى توصيه مى شود كه با توجه به وضعيت شخص از ده

دقيقه در روز شروع و به تدريج تا ?? دقيقه در روز افزايش مى يابد.

كارشناس مسوول برنامه كشورى ديابت در ادامه افزود: در تجويز انسولين مواردى مانند جنس و سن بيمار، ميزان قند خون، وضعيت تحرك و وضعيت جسمانى در نظر گرفته مى شود. برخى افراد در روز نياز به يك نوبت تزريق انسولين دارند و در برخى ديگر ? نوبت و حتى بيشتر تجويز مى شود. به طور كلى ميزان مصرف انسولين با توجه به وضعيت بيمار و با نظر پزشك معالج تجويز مى شود.

دكتر مهدوى خاطرنشان كرد: افرادى كه انسولين يا بعضى قرص هاى كاهنده قند خون استفاده مى كنند اگر يك وعده غذايى را از دست بدهند و يا به برخى بيمارى ها دچار شوند ممكن است قند خون شان افت پيدا كند. كاهش قند خون وضعيت خطرناكى است و احتياج به مراقبت و توجه ويژه دارد.

وى ادامه داد: بيماران ديابتى معمولا خود علايم كاهش قند خون را احساس مى كنند. در اين شرايط استفاده از يك ماده غذايى شيرين و يا كربوهيدرات دار توصيه مى شود.

دكتر مهدوى درباره بهداشت پا در بيماران ديابتى گفت: علاوه بر بهداشت عمومى پاها، دستورات تخصصى مربوط به بيمارى ارايه مى شود. ناخن پاها را به صورت صاف بگيرند به طورى كه گوشه هاى ناخن ها در گوشت فرو نرود وايجاد زخم نكند. كفش راحت و با پنجه پهن بپوشند. زيرا در صورت ايجاد زخم، كنترل آن مشكل مى شود.

به اين ترتيب با توجه به اين كه گاهى بيماران متوجه ايجاد زخم در پا نمى شوند بهتر است در زمستان از جوراب

هاى پشمى استفاده كنند.

وى با اشاره به اين كه عدم درمان زخم پاى ديابتى ممكن است به از دست دادن پاى بيمار منجر شود، گفت: بهتر است، هر روز پاى فرد ديابتى به خصوص كف پا و انگشتان مورد بررسى قرار گيرد. به طور كلى مهم ترين مورد در مراقبت از پاى ديابتى، كنترل قند خون است.

دكتر مهدوى درباره مشكلات چشمى در افراد مبتلا به ديابت گفت: در اثر افزايش خون در رگ هاى شبكيه چشم، اين رگ ها حالت غير طبيعى پيدا كرده و باعث اختلال در ديد مى شوند.

وى با بيان اين كه ديابت شايع ترين علت نابينايى در كشورهاى غربى است، گفت: چشم بيماران ديابتى حداقل هر سال يك بار بايد كنترل شود. اما به طور كلى بهترين روش كنترل سلامت چشم در بيماران ديابتى نيز كنترل قند خون است.

احتمال وجود ارتباط بين ميزان كلسترول و بيماري پارك

بر طبق مطالعاتي كه اخيرا انجام شده، پايين بودن بيش از حد ميزان (LDL (Low-density lipoprotein كه به عنوان نوع بد كلسترول شناخته مي شود، ممكن است درصد احتمال ابتلا به بيماري عصبي پاركينسون را افزايش دهد.

محققين با مقايسه ميزان كلسترول LDL خون ??? بيمار مبتلا به پاركينسون و ??? فرد سالم، به نتايج جديدي دست يافتند : "افرادي كه ميزان LDL خيلي پاييني دارند، احتمال مبتلا شدنشان به پاركينسون ?.? درصد بيش از بقيه افراد است.”

جالب است بدانيم در آزمايشات فوق بين كلسترول (HDL (High-density lipoproteins و بيماري مذكور هيچ ارتباطي مشاهده نشد.

دكتر Xuemei Huang، مدير تيم تحقيقاتي فوق در اين باره اظهار داشته : "به صورت طبيعي پايين بودن ميزان LDL از نشانه هاي سلامتي در افراد

مختلف است، اما با توجه به نتايج فوق، آيا مي توان گفت بالا بودن LDL بهتر از پايين بودن آن است ؟ مسلما خير. ”

او مي افزايد : "اگر فردي با ميزان كلسترول متعادل، در سلامتي كامل به سر مي برد و در خانواده اش سابقه بيماري قلبي نيز وجود ندارد، پايين آوردن ميزان كلسترول در او ضرورتي ندارد.”

دكتر Huang كه خود استاد دانشگاه كاروليناي شمالي ،عصب شناس و متخصص بيماري پاركينسون است، مي گويد : "مسلما ما تصميم نداريم تنها با تكيه بر اين تحقيقات بيماران را وادار كنيم كه در رژيم ها و مصرف داروهايشان تغييري بوجود بياورند.”

او و اعضاي تيم تحقيقاتي اش همگي بر اين باورند كه شواهد موجود براي اثبات رابطه مستقيم بين پايين بودن ميزان LDL و ابتلا به بيماري پاركينسون كافي نيست.

از ميان مردان و زناني كه در آزمايش فوق مورد بررسي قرار گرفته اند، آن دسته كه داروهايي جهت پايين آوردن كلسترول مصرف مي كردند، احتمال ابتلا به پاركينسون در آنها يك سوم افرادي بود كه اين نوع دارو را مصرف نمي كردند.

اين نتيجه محققين را بر آن داشت تا تاثير statin ها - داروهاي پايين آورنده ميزان كلسترول - را بر اختلالات سيستم عصبي با انجام آزمايشات بيشتر و تست نمونه هاي گسترده تري، مجددا مورد بررسي قرار دهند.

سنگ كيسه صفرا

اطلاعات اوليه

توضيح كلي

سنگ كيسه صفرا عبارت است از وجود سنگ در كيسه صفرا. اكثر سنگ هاي كيسه صفرا عمدتاً از كلسترول تشكيل شده اند، اما بعضي سنگ ها هم حاوي رنگدانه صفراوي يا كلسيم هستند. سنگ كيسه صفرا سرطاني نيست . سنگ كيسه صفرا در

نوجوانان و بزرگسالان در هر دو جنس به وجود مي آيد اما در خانم ها بيشتر ديده مي شود.

علايم شايع

دردي كه طي مدتي مي گيرد و سپس ول مي كند، در قسمت فوقاني شكم در سمت راست يا بين دو كتف

تهوع و استفراغ

نفخ يا آروغ

عدم تحمل غذاهاي چرب (سوءهاضمه ، نفخ و آروغ (

زردي

بدون علامت در تقريباً 40% از موارد

علل

خالي نشدن كامل كيسه صفرا

بروز تغييراتي در مخاط صفراوي

افزايش غلظت بيلي روبين در صفرا. بيلي روبين يك ماده زايد زردرنگ حاصل از گلبول هاي قرمز است كه خون آن را براي دفع به كبد حمل مي كند. بيلي روبين در زرد بودن رنگ ادرار نقش دارد و در صورت عدم دفع مناسب مي تواند در خون جمع شده و باعث ايجاد زردي شود.

عفونت در مجاري صفراوي كه صفر از كبد در آنها به جريان مي افتد.

عوامل افزايش دهنده خطر

وجود بيماري هايي مثل بيماري سرخرگ هاي قلب ، سيروز كبدي ، يا اختلالات روده كوچك

سابقه خانوادگي سنگ كيسه صفرا

عوامل ژنتيك . برخي از گروه هاي قومي استعداد بيشتري در مورد تشكيل سنگ در كيسه صفرا دارند.

چاقي

مصرف الكل

قرص هاي ضدحاملگي

رژيم غذايي پرچرب و كم فيبر

كاهش وزن سريع

در خانم هايي كه فرزندان زياد به دنيا آورده اند.

پيشگيري

حتي المقدر از عوامل خطر اجتناب كنيد.

عواقب مورد انتظار

بسياري از افرادي كه سنگ كيسه صفرا دارند بدون علامت هستند. در كساني كه سنگ كيسه صفرا باعث بروز علايم شده است ، مي توان با عمل جراحي آن

را معالجه كرد.

عوارض احتمالي

عفونت يا پارگي كيسه صفرا.

درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است شامل موارد زير باشند:

- آزمايش خون شامل شمارش سلول هاي خوني و بيوشيمي خون ، سي تي اسكن ، سونوگرافي ، كوله سيستوگرافي (عكسبرداري از كيسه صفرا با ماده حاجب و اشعه ايكس ) و نيز عكسبردراي ساده از كيسه صفرا با اشعه ايكس

- اقدامات درماني برحسب شدت علايم ، متفاوت هستند.

- در مواردي كه سنگ كيسه صفرا علامتي ايجاد نمي كند مي توان با اطمينان آن را به حال خود رها كرد. اين نوع سنگ معمولاً مشكلي ايجاد نمي كنند.

- اگر مي دانيد كه سنگ كيسه صفرا داريد و الان احساس درد در قسمت فوقاني شكم در سمت راست مي كنيد، روي اين ناحيه را گرم كنيد. اگر درد بدتر شود يا بيش از 3 ساعت ادامه داشته باشد، به پزشكتان مراجعه كنيد.

- بيماراني كه درد بيش از 6 ساعت در آنها طول كشيده باشد ممكن است بستري شوند.

- در بيماراني كه علايم شديد دارند ممكن است نياز به جراحي براي در آوردن كيسه صفرا و سنگ هاي موجود در مجاري صفراوي ، وجود داشته باشد. كيسه صفرا معمولاً با روش لاپاروسكپي در آورده مي شود.

- در بعضي از موارد امكان دارد سنگ شكني با شوك ناشي از امواج توصيه شود.

داروها

براي درد و ناراحتي خفيف مي توان از داروهايي مثل استامينوفن استفاده كرد.

داروهاي خوراكي جهت تلاش براي حل كردن سنگ ها. اين نوع داروها براي بعضي از انواع سنگ ها استفاده مي شوند و طول درمان ممكن

است تا دو سال نيز باشد.

فعاليت

محدوديتي براي آن وجود ندارد، تنها به هنگام حملات درد بايد استراحت نمود.

رژيم غذايي

به هنگام درد، گاهي مقداري آب بنوشيد، اما غذا نخوريد.

در ساير زمان ها، يك رژيم كم چرب داشته باشيد. خوردن غذاهاي چرب مي تواند باعث بروز حملات خفيف شود.

اگر اضافه وزن داريد، رژيم لاغري مناسب ولي اصولي بگيريد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم سنگ كيسه صفرا را داريد.

اگر تب به 3/38 درجه سانتيگراد يا بالاتر برسد.

اگر درد بيش از 3 ساعت طول بكشد.

نشانگان خستگي مزمن

توضيح كلي

نشانگان خستگي مزمن مشخصه نشانگان خستگي مزمن در وحله اول ، خستگي زياد است . علايم معمولاً به طرز ناگهاني آغاز شده و تا حداقل 6 ماه ، مرتباً ظاهر شده و برطرف مي شوند. مشخص نيست كه اين نشانگان معرف يك اختلال است يا تعداد بيشتري از اختلالات را در بر مي گيرد. تشخيص اين نشانگان معمولاً مشكل است زيرا آزمايش خاص يا مجموعه علايم تعريف شده اي براي آن وجود ندارد.

هم اكنون معيارهاي اصلي مورد استفاده در تشخيص بيماري عبارتند از: تداوم بروز دوره هاي خستگي كه با استراحت در رختخواب بر طرف نمي شوند و شدت آنها به حدي است كه متوسط فعاليت روزانه را دست كم 50% تا حداقل 6 ماه كاهش مي دهند؛ رد كردن ساير بيماري هاي مزمن ، از جمله سابقه وجود بيماري رواني . علايم ديگر نيز به تشخيص كمك مي كنند.

علايم شايع

خستگي

تب خفيف

فارنژيت (التهاب گلو)

دردناك شدن گره

هاي لنفاوي

گلودرد

ضعف عمومي عضلات

دردهاي عضلاني

سردرد

اختلالات خواب (پرخوابي يا بي خوابي)

درد مفاصل

شكايات عصبي _ رواني (ترس از نور، فراموشي ، تحريك پذيري ، منگي ، مشكل در تمركز، افسردگي ، تغييرات بينايي )

علل

ناشناخته است . امكان دارد اختلالات ايمني دخالت داشته باشند. اكثر محققان فكر مي كنند كه عامل اين بيماري يك ميكرب است ، اما شواهدي براي اثبات اين فرضيه وجود ندارد.

عوامل افزايش دهنده خطر

ناشناخته هستند.

پيشگيري

روش مشخصي براي آن وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

عموماً به آهستگي در عرض ماه ها يا سال ها بهبود مي يابد.

عوارض احتمالي

عارضه اي مختص اين بيماري وجود ندارد. علايم معمولاً در 6 ماه اول شديدتر هستند.

درمان

اصول كلي

چهار نكته مهم است : 1 _ تأييد تشخيص و آموزش درباره بيماري 2 _ انجام اقدامات درماني عمومي 3 _ درمان علايم اختصاصي 4 _ درمان هاي تجربي

سعي كنيد مشغوليات زندگي خود را حفظ كنيد و گوشه گيري نكنيد.

با اعضاي خانواده و دوستان خود صبور باشيد تا آنها نيز مشكل شما را متوجه شوند و قبول كنند.

داروها

داروهاي برحسب وضعيت هر فرد تجويز مي شوند. از جمله داروهاي مورد استفاده عبارتند از: داروهاي ضد درد، تزريقات موضعي ، داروهاي ضد افسردگي ، و غيره .

فعاليت

اگر خسته هستيد، استراحت كنيد.

ورزش مهم است . يك برنامه تدريجي را آغاز كنيد كه در ابتدا امكان دارد تنها 5-3 دقيقه ورزش روزانه باشد. فعاليت ورزشي را هر 3-2 هفته به ميزان 20% افزايش دهيد. انتظار نداشته باشيد كه همه چيز خوب پيش رود،

بنابراين دلسرد نشويد و كار را ادامه دهيد.

رژيم غذايي

سعي كنيد تغذيه مناسبي داشته باشيد، حتي اگر اشتها نداريد. رژيم غذايي بهتر است كم چرب و پرفيبر باشد. مكمل هاي ويتاميني نيز مصرف كنيد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم نشانگان خستگي مزمن را داريد.

اگر علايم پس از شروع درمان بدتر شوند.

اگر دچار علايم جديد وغيرقابل كترل شده ايد . داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جاني به همراه داشته باشند.

سرماخوردگي يا آنفلوآنزا؟

نويسنده:پويا فخر آبادي

فرزند شما را در حالي كه گلودرد دارد از مدرسه به خانه مي فرستند. در اين شرايط نمي دانيد كه مبتلا به آنفلوآنزا شده يا يك سرماخوردگي ساده موجب گلودرد او شده است.

در چنين شرايطي قبل از اينكه بدانيد چگونه مي توانيد به فرزندتان كمك كنيد. بايد بدانيد اين علائم نظير گلودرد چگونه ايجاد شده است؟

عموماً آنفلوانزا علائمي دارد كه احساس بدي به فرزندتان مي دهد و نسبت به علائم سرماخوردگي بسيار شديدتر است. اما تشابه زيادي نيز بين آنفلوانزا و سرماخوردگي وجود دارد كه نياز به دقت فراوان دارد.با توجه به اينكه در فصل پاييز و زمستان ميزان ابتلاي افراد به اين موارد زياد است تصميم گرفتيم در اين بخش شما را با مهم ترين تفاوتها و ويژگيهاي سرماخوردگي و آنفلوانزا آشنا كنيم تا بتوانيد آنها را از هم تشخيص دهيد و به اعضاي خانواده و فرزندانتان در اين زمينه كمك كنيد.

به موارد زير دقت كنيد تا پاسخ خود را بگيريد:

¤بيماري كودك شما چگونه ايجاد شد؟

-اگر ناگهان بروز كرد آنفلوانزا و اگر به تدريج ظاهر

شد سرماخوردگي بوده است.

¤كودك تب دارد؟

-اگر تب بالا دارد آنفلوانزا و اگر تب پايين دارد يا تب ندارد سرماخوردگي است.

¤ ميزان ضعف و خستگي فرزندتان چقدر است؟

-اگر خيلي احساس ضعف و بي حالي مي كند آنفلوانزا و اگر كمي خسته است سرماخوردگي است.

¤ اگر كودك سرفه هاي خشك مي كند آنفلوانزا و اگر سرفه هاي شديد و خلط دار مي كند سرماخوردگي است.

¤ اگر بيماري همراه با گلودرد است آنفلوانزا و اگر گلودرد ندارد سرماخوردگي است.

¤ اگر در اين حالت سردرد داشته باشد آنفلوانزا و اگر بدون سردرد باشد سرماخوردگي است.

¤ اگر اشتهاي كودك كاهش يافته و يا بي اشتها شده آنفلوانزا و اگر طبيعي و مثل هميشه است و فرقي نكرده سرماخوردگي است.

¤ اگر كودك دچار لرز و سردي باشد آنفلوانزا و اگر اين حالت را حس نكند سرماخوردگي است.

به طور كلي وقتي احساس سنگيني و شدت در علائم وجود داشته باشد احتمال ابتلا به آنفلوانزا بيشتر از سرماخوردگي است و در غير اين صورت يك سرماخوردگي ساده است.

اما نكته قابل ملاحظه اين است كه علائم بيماريها در هر كودك با كودك ديگر مقداري فرق مي كند و ممكن است يكي علائم بيشتري بروز دهد و در ديگري خفيف تر باشد.

اما اگر علائم ناراحت كننده است و شما ترديد داريد كه آنفلوانزاست يا سرماخوردگي بهتر است كودك را نزد متخصص ببريد تا او تشخيص دهد.

¤ درمان

اصولا علائم در مدت 48 ساعت به اوج مي رسد و با مصرف داروهاي مناسب نيز يكي دو روز تا كاهش علائم طول مي كشد كه در اين زمان عموماً عفونتهاي گلو در حال خشك شدن مي باشد. اما

والدين توجه داشته باشند كه در اين زمان كودك بايد مايعات زيادي مصرف كند و ترجيحاً استراحت نمايد.

در ضمن اگر پزشك تشخيص داد كه كودك مبتلا به سرماخوردگي بوده و آنفلوانزا نبوده بايد از او در مورد اينكه آيا نياز به استفاده از واكسن آنفلوانزا هست يا خير سوال كنيد.

در مورد استفاده از واكسن آنفلوانزا نيز بايد نكاتي را مدنظر داشته باشيد. با توجه به اينكه چند سالي است واكسن آنفلوانزا به بازار آمده بسياري از افراد در هر زماني كه بتوانند از آن استفاده مي كنند و انتظار دارند مبتلا به آنفلوانزا يا حتي سرماخوردگي هم نشوند در صورتي كه اين طور نيست.

بسياري از كودكان نياز به تزريق دو نوبت از اين واكسن دارند كه آمار نشان مي دهد در حدود 12 درصد از كودكان 2 تا 8 سال فقط يك نوبت از اين واكسن را دريافت كرده اند.

جمعي از متخصصان عقيده دارند كه بهتر است كودكان 6 تا 23 ماهه دو نوبت از اين واكسن استفاده كنند كه يكي در فصل اول و ديگري در فصل دوم يعني زمستان تزريق شود تا ايمني كامل عليه اين بيماري حاصل شود.

از طرف ديگر تحقيقات اخير نشان مي دهد كه واكسن آنفلوانزا براي همه به ويژه كهنسالان مفيد و ضروري نمي باشد.

متخصصان معتقدند از آنجايي كه واكسن آنفلوانزا از ويروس ضعيف يا مرده بيماري آنفلوانزا تهيه مي شود. پس از تزريق واكسن فرد نوع خفيفي از بيماري را مي گيرد اما ميزان آن شديد نيست و جاي نگراني نمي باشد.

بنابراين همين گزارش بررسي ها نشان مي دهد كه واكسن آنفلوانزا در بسياري از افراد سالخورده تاثير

چنداني ندارد و يا مي توان گفت بي فايده است.

علت آن نيز تا حدي در رابطه با اين است كه چند صد نوع ويروس هر ساله موجب بيماري مي شود و اين ويروسها نيز هر ساله تا حدي تغيير مي كنند اما محتويات واكسنها مرتباً در حال تغيير و بهبود نيستند.

و در مواردي كه بدن افراد ضعيف باشد با توجه به ابتلاي خفيف به بيماري ممكن است بدن ضعيف تر شده و آمادگي بيشتري براي ابتلا به بيماري با ويروسهاي مشابه را داشته باشد.به همين دليل در مواردي واكسنها از كيفيت بالايي متناسب با شرايط محيطي برخوردار نيستند و تزريق آنها صرفاً طبق دستور پزشك لازم مي باشد.

درمان كم خوني زنان با تغذيه مناسب

نويسنده: دكتر رضا آمري نيا

كاهش غير طبيعي در سلولهاي خوني چه از نظر تعداد و چه از نظر افت هموگلوبين كم خوني ناميده مي شود با توجه به اينكه اكسيژن براي رسيدن به بافتهاي بدن نياز به گلبولهاي قرمز دارد در كم خوني ها اين مسئله دچار اختلال مي گردد. علت اصلي كم خوني بايستي توسط پزشك سريع تشخيص داده شود و درمان آن به سرعت آغاز گردد.

كم خوني ممكن است بعلت كمبود آهن ايجاد شود و درحالاتي چون خونريزي شديد در دوران قاعدگي‘ زخم ها و خونريزي هاي دستگاه گوارش‘ حاملگي‘ شير دهي‘ اهداي خون‘ سرطانهاي كوليل شود اين بيماري همچنين ممكن است در اثر بيماريهاي « خود ايمني» بوجود آيد در اين گروه از بيماريها دستگاه ايمني بدن به علت تشخيص غلط برعليه خود بدن آنتي بادي ترشح مي كندو سلولهاي طبيعي را از بين مي برد.

كم خوني ممكن است در اثر اختلال

در سيستم توليد خون در مغز استخوان صورت گيرد. اين اختلال معمولاٌ بدنبال التهاب در مغز استخوان ايجاد مي شود. سرطان شيميايي مسموم كننده و تشعشات راديواكتيو ممكن است از علل مهم التهاب و اختلال مغز استخوان باشد.

از علل مهم كم خوني ها مي توان به كاهش ويتامين هاي B12 , B6 اسيد فوليك و مس اشاره كرد . همچنين داروهاي ضد التهاب‘ آنتي بيوتيك ها و مشروبات الكلي نيز در بروز كم خوني تاثير بسيار مهمي دارند. ژنيتيك و مسائل مربوط به آن در ايجاد كم خوني ثابت شده است.

علايم كم خوني شامل ضعف‘ بي حالي‘ رنگ پريدگي‘ سرگيجه يا سنكوپ‘ عدم تمركز ‘ تحريك پذيري‘ التهابات راجع و كاهش سطح هوشياري مي باشد.

در كم خوني ها با توجه به كم شدن تعداد گلبولهاي قرمز اكسيژن رساني به بافتهاي بدن دچار اختلال مي شود و براي جبران اين وضعيت تعداد ضربات قلب افزايش مي يابد كه اگر كم خوني مزمن شود ممكن است منجر به عوارض قلبي گردد.

نوعي از كم خوني كه اصطلاحاٌ كم خوني پرنيشيوس (pernicious) ناميده مي شود در اثر كمبود ويتامين B12 ايجاد مي گردد اين بيماري با كاهش تعداد گلبولهاي بالغ در مغز استخوان تشخيص داده مي شود اين نوع از كم خوني معمولاٌ بعلت نقص ژنتيكي در ترشح ماده اي بنام «فاكتور داخلي » در دستگاه گوارش است كه نقش مهمي در جذب ويتامين B12 از دستگاه گوارش دارد.

افرادي كه از رژيم هاي گياهخواري استفاده مي كنند معمولاٌ مستعد اين نوع كم خوني هستند چراكه ويتامين B12 در گياهان يافت نمي شود البته لازم

به توضيح است با توجه به فراواني اسيد فوليك در گياهان علايم مربوط به كمبود ويتامين B12 با اسيد فوليك پوشانده مي شود علايم كم خوني پرنيشيوس شامل ضعف‘ اخلالات دستگاه گوارش زبان كبابي‘ زردي خفيف پوست‘ اختلالات عصبي‘ اسهال و كاهش هوشياري مي باشد.

كم خوني «داس شكل» نوعي از كم خوني هاست كه در آن گلبولهاي قرمز بشكل خميده در مي آيند به هم مي چسبند و درسيستم خونرساني ايجاد اختلال مي كنند كه اين مسئله باعث اشكال در اكسيژن رساني مي گردد اين بيماران براي درمان بسيار نيازمند به اسيد فوليك هستند.

درمان كم خوني بستگي به علت بيماري دارد كه بايستي حتماٌ در مورد كشف علت آن اهتمام ورزيد ذكر اين نكته هم ضروري است كه چاي حاوي ماده اي بنام تانين است كه مي تواند در جذب آهن ايجاد اختلال بكند.

مواد مغذي مفيد در كم خوني ها:

- آهن

- ويتامين A كه در فعال كردن آهن نقش مهمي دارد

- ويتامين C كه در جذب آهن بسيار موثر است

- ويتامين B6كه در صورت كمبود مصرف آن لازم است

- ويتامين B12 كه در صورت كمبود آن لازم است مصرف شود

- فوليك اسيد: كه در صورت كمبود آن لازم است مصرف شود

- مس: كه در صورت كمبود مصرف آن لازم است

مواد غذايي مفيد براي كم خوني ها:

- ميوه جات تازه

- زرد آلوي خشك

- كشمش

- ميوه هاي خشك

- توت سياه

- سبزيجات تازه

- سبزيجات با برگ سبز

- چغندر

- باقلا و لوبيا

- حبوبات

- جو

- كدو

-

شير كم چرب

- ماهي

- تخم مرغ

- گوشت ماكيان

- گوشت قرمز

- جگر

- آب تمشك

- آب هويج

تاثير داروهاي ضد ريزش مو بر سرطان

Propecia : از جمله داروهاي متداول براي جلوگيري از ريزش مو در مردان

آن دسته از مرداني كه از داروهاي ضد ريزش مو استفاده مي كنند، ممكن است ميزان (P.S.A. (Prostate-Specific Antigen پادتن مختص پروستات، كه از عوامل بروز سرطان پروستات در آقايان به شمار مي رود، در بدنشان كاهش يابد.

هر چند اين خبر در وحله اول ممكن است بسيار اميدواركننده به نظر برسد، اما در واقع پايين آمدن ميزان P.S.A دليلي بر كاهش احتمال ابتلا به سرطان نيست.

در گزارشات ارائه شده در پي مطالعات اخير آمده : "اين امر ممكن است پزشكان را گمراه كرده و اين باور را ايجاد كند كه در چنين شرايطي احتمال ابتلا به سرطان كمتر از حالت واقعي خواهد شد.”

اما طبق آزمايشهايي كه محققان بر روي داروي مربوطه انجام داده اند، هورمون هاي موجود در اين دارو قادر است ميزان P.S.A در خون فرد را به كمتر از نصف حالت نرمال كاهش دهد. اين دارو مدت هاست كه تحت نام Propecia و جهت درمان ريزش مو مورد استفاده قرار مي گيرد.

آزمايشات مربوطه به رهبري دكتر آنتوني آميكو (Anthony V. D’Amico) و دكتر كلاوس روربورن (Claus G. Roehrborn) از مركز پزشكي دانشگاه تگزاس به انجام رسيده است.

دكتر روربورن در اين باره اظهار داشته : "از آنجائيكه بسياري از مردان مجبورند داروهاي مخصوص درمان ريزش مو را مادام العمر استفاده نمايند، معمولا در حضور پزشكان فراموش مي كنند كه نامي از

اين دارو ببرند. هر چند ممكن ذكر آن

تاثير چنداني نداشته باشد و پزشكان تنها آن را يادداشت نموده و بيمار را از تداخل آن با برخي از داروهاي ديگر بر حذر دارند.”

پزشكان براي تشخيص سرطان پروستات در بيماران ميزان P.S.A و تغييرات آن را مورد بررسي قرار مي دهند. اگ مقدار اين پادتن در بيماري بيش از حد معمول باشد، نمونه برداري را به او پيشنهاد مي كنند.

در مواردي كه سرطان پروستات تشخيص داده شود، Finasteride يا Proscar (داروهايي كه ميزان هورمون مردانه را كاهش مي دهند) به بيماران تجويز مي شود. تا كنون اين تصور وجود داشت كه افزايش ميزان اين دارو باعث كاهش مقدار P.S.A مي شود.

اما تحقيقات و مطالعات جديد نشان داد، حتي يك پنجم از ميزاني كه براي درمان پروستات به كار مي رود، جهت كاهش P.S.A كافي است. محققين با بررسي ??? نفر از مرداني كه اين دارو را مصرف مي كردند، به نتايج فوق دست يافته اند.

بايد توجه داشت كه اگر بيمار بدون مشورت با پزشك، به ناگهان مصرف اين دارو را متوقف نمايد، اين امكان وجود دارد كه ميزان P.S.A افزايش يافته و منجر به بروز مشكلات احتمالي ديگري گردد.

سردرد، يك ارثيه خانوادگي

يك دختر ?? ساله، چند روزي است كه صبح با سردردي شديد بيدار ميشود و نميتواند در كلاس درس چندان خوب عمل كند. خانمي ?? ساله و مدير يك شركت پركار، يك هفته در ماه گروه كاركنان خود را تنها ميگذارد. اين دو چه وجه مشتركي دارند؟ هردو آنها از ميگرن شديدي كه با تغييرات هورموني آغاز ميشود، رنج ميبرند و به احتمال بسيار آنها در اعضاي خانواده خود نيز افرادي مبتلا به ميگرن

دارند.

سردرد، به خصوص انواعي از آن مانند ميگرن و سردردهاي خوشه اي كه شديد و مزمن هستند، ميتواند بسيار ناتوان كننده باشد. حتي سردردهاي تنشي كه نوع ملايمتر اين مشكل به شمار ميروند نيز ميتوانند شخص مبتلا را وادار كنند كه به گوشه تاريكي پناه برده و همانجا بماند. درحالي كه ما بايد هنوز بايد در زمينه علل سردرد چيزهاي بسياري را كشف كرده و بياموزيم، اما در اين حد ميدانيم كه بسياري از انواع سردرد، به جنسيت و توارث بستگي دارد. اين ارتباط به خصوص درباره ميگرن، به شدت صادق است.

به گفته استفن سيلبرستين (Stephen Silberstein) استاد عصب شناسي:”به طور كلي، تعداد مبتلايان به ميگرن در زنان سه برابر مردان است و بيشتر اين زنان داراي خويشاوند درجه يكي هستند كه به ميگرن مبتلاست. اين مشكل در نتيجه تركيبي از ژنتيك و هورمونها بروز ميكند.”

نقش هورمونها در اين ميان چيست؟

اگر شديدا ميل به خوردن شيريني داريد و بي حوصله و بدخلق هستيد، به اطرافيان خود تذكر بدهيد دور و بر شما نيايند. زيرا عادت ماهانه شما به زودي شروع خواهد شد و احتمالا با يك ميگرن همراه است.

ميگرن در اكثر موارد زنان را در دوره بين بلوغ و يائسگي تحت تاثير قرار ميدهد و بيش از همه در زنان ?? تا ?? ساله ديده ميشود. يكي از دلايل اين حالت هورمونها، به خصوص استروژن(estrogen) هستند كه نقشي عمده در بروز ميگرن بر عهده دارند. به گفته سيلبرستين ” آنچه موجب سردرد ميشود، كاهش استروژن است نه افزايش آن. ميزان بالاي هورمون نيز در صورت ثابت بودن مشكلي ايجاد نميكند، بلكه افت و خيز مقدار

هورمون مشكل آفرين است.”

بيش از نيمي از زنان مبتلا به ميگرن اظهار داشته اند كه سردردهاي آنان با دوران عادت ماهيانه مرتبط است. ميزان شيوع اين سردرد در دختران و پسران تا زماني كه دختران به سن بلوغ ميرسند، يكسان است. پس از بلوغ، تعداد بروز سردردهاي يك زن مبتلا به ميگرن بيش از مردي كه سابقه ميگرن دارد، خواهد بود و تا زمانيكه زن يائسه شود، اين الگو همچنان ادامه خواهد يافت.

نوسانات هورموني كه در دوران زندگي زنان رخ ميدهد ميتوانند موجب ميگرنهاي بيشتر شوند. تغيير ميزان هورمون مرتبط با روزهاي قبل از آغاز هر دره عادت ماهانه ميتواند حملات ميگرني را بدتر كند، تغييرات هورموني در دوره بارداري نيز چنين تاثيري دارد. بسياري از زنان مستعد ميگرن، درست پس از تولد فرزندشان و زماني كه ميزان هورمون به حالت عادي برميگردد، دچار حملات ميگرن ميشوند.

برعكس، استفاده از قرصهاي كنترل بارداري ميتواند سطح هورمون بدن را ثابت نگهداشته و با اين كار موجب كاهش تعداد سردردهاي ميگرني شود. به گفته سيلبرستين، درمانهاي جايگزيني هورمون نيز ميتواند بر ميزان دفعات و شدت ميگرن تاثير بگذارد. زناني كه از قرصهاي داروهاي هورمون درماني يا HRT استفاده ميكنند، بيشتر دچار ميگرن ميشوند زيرا سطح هورمون بدن آنها دچار افت و يز ناگهاني و شديد ميشود. اما زناني كه HRT را از طريق برچسبهاي روي پوست دريافت ميكنند، روزانه ميزان مشخصي هورمون دريافت كرده و تعداد و شدت ميگرن در آنها افزايش نميابد.

وراثت نيز عامل سردرد است

اگر مادر يا عمه شما دچار ميگرن باشند، احتمال اينكه شما نيز به اين مشكل مبتلا باشيد، وجود دارد. بسياري از افراد

دچار ميگرن، در اين زمينه داراي سابقه خانوادگي هستندف در نتيجه چنين تصور ميشود كه عامل وراثت در اينجا بسيار موثر است.

اين امر به خصوص در مورد ميگرنهايي كه با نشانه هاي بصري يا "پيش درآمد” آغاز ميشوند، صادق است. به گفته سيلبرستين هرچند تنها ?? درصد از بيماران مبتلا به ميگرن دچار حالت پيش درآمد ميشوند، اما ” عامل ژنتيك در ميگرنهاي داراي پيش درآمد نقش بسيار مهمتري از انواع معمولي آن دارد.”

اين نظر وجود دارد كه افراد مبتلا به ميگرن، ژنهاي غيرعادي كه مسئول كنترل سلولهايي خاصي از مغز هستند را به ارث ميبرند. ميگرنهاي همراه با پيش درآمد، شخص مبتلا قبل از آغاز سردرد، نورهايي مواج يا لكه هايي را ميبيند كه به مدت محدودي او را دچار نابينايي نقطه اي ميكنند يا به كلي ديد او را از بين ميبرند.

سردردهاي خوشه اي و تنشي

ما تمام مدت درباره ميگرن چيزهايي ميشنويم، اما درباره سردردهاي تنشي و خوشه اي چندان صحبت نميشود. اين دو نوع عمده ديگر سردرد نيز ميتوانند كاملا ناتوان كننده باشند. سردردهاي تنشي از شيوع بيشتري برخوردارند و هر دو اين سردردها با جنسيت و ساختار شيميايي مغز در ارتباطند.

بسياري از افراد سردردهاي تنشي را تجربه كرده اند. دردي خفيف يا معتدل كه با انقباض شقيقه ها، پيشاني، پشت سر و گردن همراه است. سردردهاي تنشي ميتوانند به قدري مكرر شوند كه شخص هر روز به آن دچار باشد، اما آنها كمتر از موارد ديگر ناتوان كننده بوده و با مسكنهاي معمولي قابل درمان هستند. زنان بيش از مردان به اين سردردها دچار ميشوند و احتمال وجود اين

بيماري در خانواده افرادي كه به اين سردرد مبتلا هستند، ??% بيش از ديگران است.

سردردهاي خوشه اي ، شيوع كمتري دارند اما در مردان بيشتر به وجود آمده و ميتوانند كاملا ناتوان كننده باشند. به گفته سيلبرستين” اين سردردها را سردرد خودكشي مينامند زيرا درد آن به حدي شديد است كه شخص به مرز خودكشي ميرسد”. تعدد سردردهاي خوشه اي تنها به اندازه كسري از تعداد ميگرنهاي موجود است، اما همين تعداد نيز در مردان سه تا چهار مرتبه بيشتر ديده ميشود و دليل آن نيز هنوز مشخص نشده است.

اين سردرد در اثر التهاب رگهاي مغز ايجاد ميشود و بر خلاف ميگرن كه ميتواند روزها ادامه داشته باشد، سردردهاي خوشه اي تنها به مدت ?? دقيقه يا يك ساعت به شدت بروز كرده و سپس از بين ميروند. آنها به طور ناگهاني، و در يك زنجيره يا خوشه، آغاز شده و سپس به مدتي طولاني هيچ خبري از آنها نميشود. براي اشخاصي كه داراي مشكل مزمن هستند، روشهاي پيشگيري وجود دارد. اين سردردها ارتباطي با نوسانات هورموني ندارند.

محركهاي سردرد

اگر از دسته افراد مستعد ابتلا به سردرد هستيد، صرف نظر از جنسيت يا زمينه ارثي، كاستن از ميزان تنش در زندگي عاملي بسيار تعيين كننده و گامي اساسي براي دوري از چنين مشكلي است. به گفته سيلبرستين :” تنش محركي براي هر نوع مشكل جسمي، از جمله ميگرن، به شمار ميرود. اما دليل اصلي آنها نيست.” تنش در زندگي روزانه، مانند سر و سامان دادن به برنامه كاري بسيار فشرده و متنوع، يك عامل محرك سردرد است و نسخه رايج و مفيد براي كاهش استرس همان

ورد هميشگي است: غذاي سالم، ميوه، سبزيجات و آب فراوان، ?? دقيقه ورزش روزانه، انجام تمرينات آرامبخش و تمدد اعصاب مانند يوگا و خواب كافي.

سيلبرستين براي بهره مند شدن از سلامت بيشتر، توصيه هايي ساده دارد: "سيگار را ترك كنيد، روزه هاي طولاني و بي وقفه نگيريد (منظور روزه هايي مانند روزه آب، يا چند روز غذا نخوردن است)، هر شب در يك زمان مشخص به بستر برويد، مست نكنيد و غذاهايي حاوي مواد نگهدارنده مصرف نكنيد.”

پس، اين بار در زماني كه به استراحت نياز داريد، كتاب خوبي برداشته و در جايي آرام بنشينيد. يك موسيقي ملايم بشنويد. از سردرد خود به عنوان بهانه اي براي ولخرجي استفاده كرده و بهترين غذاي سبك و نوشيدني ممكن را تهيه كرده و شبي آرامش بخش را پشت سر بگذاريد.

نقش تغذيه در پيشگيرى از سرطان

در گذشته تصور مى شد كه تغذيه اثرى بر سرطان ندارد، ولى امروزه محققان ثابت كرده اند كه رژيم غذايى روزانه ، نقش مهمى در بروز، پيش گيرى ودرمان انواع سرطان ها ايفا مى كند. بدن ما به غذا بيش از هر چيز ديگرى نيازمند است و مى توان گفت كه يك سوم سرطان هايى كه منجر به مرگ مى شود، با آنچه مى خوريم در ارتباط است. تحو ل در عادات غذايى مردم ، گسترش شهرنشينى و افزايش مصرف غذاهاى آماده موجب افزايش بروز سرطانها شده است.

بعضى از عواملى كه در بروز سرطان موثرند مانند ارث يا عوامل محيطى، غيرقابل تغييرند ولى اگر نمى توانيم در عوامل محيطى خود تغييرى ايجاد كنيم، مى توانيم با اصلاح و متعادل ساختن الگوهاى غذايى ، احتمال ابتلا به

سرطان را به ميزان قابل توجهى كاهش دهيم. دلايل ابتلا به سرطان در كشورهاى مختلف متفاوت است.

در جوامع شهرى و جوامع پيشرفته ، مصرف بيش از حد مواد غذايى(Ovrnutrition) و در جوامع فقير، كمبودهاى تغذيه اى (undernutrition) موجب بروز سرطان مى شو د. از اينرو توصيه هاى كنترل سرطان در كشورهاى مختلف متفاوت است. طى يك مطلب دنباله دار در مورد تك تك عوامل ايجاد كننده يا پيش گيرى كننده از سرطان بحث خواهيم كرد.

چربى ها و روغن ها از بخش هاى مهم و بحث برانگيز تغذيه و رژيم غذايى افراد است. اينكه چه نوع روغنى براى مصرف كردن مناسب است يا اينكه كداميك از انواع روغن بيشتر موجب بروز بيمارى، سكته و يا چربى خون مى شود همه جاى سوال دارد.

حتما مى دانيد چربى ها انواع متعددى دارند ، مثل چربى هاى اشباع كه از آن جمله ، چربى متصل به گوشت و روغن حيوانى است كه در دماى محيط به صورت جامد هستند. نوع ديگر، چربى هاى غيراشباع است مثل روغن زيتون كه در دماى محيط به صورت مايع مى باشد.

تاثير مصرف چربى در بروز سرطان بدين ترتيب است كه هم نوع و هم مقدار چربى مصرفى مهم است. اگربيش از حد چربى مصرف كنيم، به دليل ترشح زياد صفرا در روده براى هضم چربى ها ، بخشى از آن تبديل به اسيد آپكوليك (Apcholic Acid) مى شود كه در ايجاد سرطان روده بزرگ نقش مهمى دارد و اگر با مصرف بيش از حد كلسترول ، سطح كلسترول مضر خون يا LDL افزايش يابد، خطر رشد سلول هاى سرطانى

و خطر ابتلا به گرفتگى عروق بسيار زياد مى شود. از اين رو:

?- كل چربى مصرفى را كاهش دهيد.

اكثرغذاهايى كه ما ايرانى ها مصرف مى كنيم، پر روغن تهيه مى شوند. آن وقت به دنبال دلايل چاقى هاى بيش از حد و سكته هاى زودرس هستيم. براساس محاسبات مبتنى بر تحقيقات تغذيه اى، در حدى مصرف چربى مناسب است كه سى درصد انرژى روزانه را تامين كند. چون با سوختن چربى در بدن دو برابر قندها و پروتئين ها انرژى ايجاد مى شود، بنابراين ميزان مصرف چربى براى افراد عادى نبايد از هشتاد گرم در روز تجاوز كند. اين ميزان چربى شامل چربى هاى پنهان در غذا و چربى هاى اضافه شده توسط خودمان به آن مى باشد. با توجه به اينكه گوشت ها، لبنيات و دانه ها و. . . داراى روغن هستند، مجاز هستيم ?? تا ?? گرم روغن به غذاهاى مصرفى مان در طول روز اضافه كنيم كه برابر است با پنج تا هفت قاشق غذا خورى روغن مايع.

?- از روغن هاى خوب استفاده كنيد.

در فرهنگ ما روغن خوب را روغن حيوانى تلقى مى كنند، در صورتى كه از ديدگاه تغذيه اى روغنى خوب است كه داراى باندهاى غيراشباع و مايع باشد. اين روغن در بدن بر توليد كلسترول بى تاثير است يا توليد آن را كاهش مى دهد. در صورتى كه با مصرف روغن هاى جامد حيوانى، چربى هاى متصل به گوشت و دنبه ، توليد كلسترول در بدن افزايش مى يابد كه از عواقب بد آن آگاه هستيد.

تحقيقات نشان داده كه به دليل مصرف زياد

روغن زيتون در يونان ، شيوع سرطان پستان و سرطان پروستات بسيار كمتر است. از اين رو:

- در جيره غذايى روزانه خود براى تامين پروتئين، فقط به مواد گوشتى پرچربى اكتفا نكنيد. سعى كنيد ( خصوصا در سنين بالا ) از گوشت هاى سفيد و قرمز( ? بار در هفته) به علاوه حبوبات بهره بگيريد.

- سعى كنيد روغن زيتون و روغن كانولا( گلزا) را جايگزين روغن هاى نباتى جامد كنيد. البته اين روغن ها نبايد تحت حرارت بيش از ??? درجه قرار بگيرند.

- غذاهاى دريايى را فراموش نكنيد كه حاوى چربى هاى نوع امگا? هستند و از بروز سرطان و بيمارى هاى قلبى جلوگيرى مى كنند. زنان اسكيمو به دليل مصرف زياد ماهى، به ندرت مبتلا به سرطان سينه مى شوند.

?- از مصرف چربى هاى بد اجتناب كنيد.

روغن هاى مضر، چربى هاى اشباع هستند مثل روغن نخل، روغن نارگيل، روغن نباتى جامد، دنبه و چربى هاى متصل به گوشت.

توجه به اين نكته مهم است كه در اغلب غذاهاى آماده مثل انواع ساندويچ و تنقلاتى چون چيپس و پيراشكى از روغن هاى جامد و مانده استفاده مى شود. از اينرو به شما توصيه مى كنم از مصرف مكرر اين مواد غذايى اجتناب كنيد و به ندرت و به صورت تفريحى آنها را استفاده كنيد زيرا مصرف زياد چربى موجب تجمع بافت چربى در بدن مى شود كه خود عاملى مهم در بروز سرطان است.

راههاي كنترل بيماري ديابت

شما مي توانيد با برنامه غذايي درست، فعاليت بدني منظم و نگهداري وزن در حد ايده آل، به كنترل مطلوب قند خون دست يابيد. نگهداري

وزن در ميزان طبيعي به كنترل چربي هاي خون و كاهش فشار خون نيز كمك مي كند. تعدادي از مبتلايان به ديابت براي كنترل قند خون طبق نظر پزشك به مصرف قرص ها خوراكي پايين آورنده قند خون يا انسولين نياز دارند.

كنترل قند خون = فعاليت بدني منظم + برنامه غذايي درست

توصيه هاي تغذيه اي به بيماران ديابتي

رژيم غذايي به عنوان آسانترين، بي خطرترين و ارزان ترين راه كنترل بيماري ديابت شناخته شده است.

اگر داراي اضافه وزن يا چاقي مي باشيد، بهترين راه كنترل قند كاهش وزن به وسيله رژيم غذايي و ورزش مي باشد.

سر وقت و منظم غذا بخوريد و سعي كنيد كه مقدار مواد نشاسته اي مانند ماكاروني، سيب زميني، برنج، نان مصرفي را در روزهاي مختلف ثابت نگه داريد و در مصرف آنها زياده روي نشود به صورتي كه در يك وعده غذايي از دو ماده نشاسته اي استفاده نشود (مثلا نان با برنج مصرف نشود).

به جاي سرخ كردن، مواد غذايي به صورت كباب پز، داخل فر يا آب پز مصرف شود.

براي تفت دادن از ظروف نچسب (تفلون) استفاده شود.

چربي اطراف گوشت و مرغ را قبل از پخت كاملا جدا كنيد.

بهتر است سيب زميني را پوست نگيريد و آن را آب پز، كبابي و يا تنوري نماييد و به هيچ وجه سيب زميني را سرخ نكنيد.

بهتر است نان هاي مصرفي از نوع نان هاي محلي و تنوري مثل سنگك، تافتون، بربري و نان جو باشد و سعي شود در تهيه آنها نمك و جوش شيرين كمتري استفاده شود.

سعي كنيد برنامه غذايي خود را به جاي

3 وعده در 6-5 وعده تقسيم نمائيد. بدين ترتيب از نوسانات شديد قند خون در طول روز جلوگيري مي شود و مصرف هر يك از وعده هاي غذايي در هر روز بايد در ساعت ثابتي باشد.

از مصرف مواد قندي (قند- شكر- پولكي- كيك شيريني- شكلات- عسل- مربا- نبات- خرما بستني- نوشابه) پرهيز نمائيد به دليل اينكه قند خون را بلافاصله به مقدار زياد بالا مي برند.

در برنامه غذايي خود مصرف سبزيجات را به ميزان زياد بگنجانيد (سبزي خوردن، سالاد، خيار، كدو، لوبيا سبز) مصرف فيبرهاي غذايي كه معمولا در سبزيجات و حبوبات به ميزان زيادي وجود دارد علاوه بر جلوگيري از يبوست باعث جذب آهسته مواد قندي حاصل از هضم مواد غذايي در خون مي شود و به كنترل ميزان قند كمك مي كند. همچنين فيبر محلول در آب به كاهش مقدار كلسترول خون كمك مي كند. فيبر محلول، در ميوه ها و سبزيجات وجود دارد و خصوصا در پوست ميوه هايي چون سيب، گلابي، هلو و خيار وجود دارد.

در روزحتما 8 تا 12 ليوان آب بنوشيد. براي جلوگيري از ناراحتي كليه بايد به ازاء هر ساعت 120 سي سي (نصف ليوان) آب نوشيده شود.

براي خوش طعم شدن غذاهاي آب پز و بخارپز مي توان از انواع چاشني و ادويه جات استفاده كرد (فلفل، سير، كاري، ريحان، نعناع، دارچين، آبليمو و انواع خوش طعم كننده ها) بدين ترتيب افراد را از سرخ كردن غذا بي نياز مي سازد و باعث استفاده كمتر از نمك مي شود.

در هفته بيش از 2 تا 3 عدد تخم مرغ مصرف نشود.

كله پاچه، جگر،

سس، كره، خامه حاوي كلسترول زيادي هستند سعي كنيد مصرف آن بسيار محدود گردد.

مقدار نمك مجاز در رژيم افراد ديابتي روزانه 5-3 گرم (يك قاشق چايخوري) مي باشد و مصرف نمك اضافي در بالا رفتن قند خون موثر مي باشد.

سعي كنيد در كنار رعايت رژيم غذايي حداقل به مدت 20 دقيقه 3 تا 4 روز در هفته پياده روي نماييد.

در صورت امكان از روش طبخي استفاده نماييد كه نياز به افزودن چربي به غذا نباشد و در صورت نياز از روغن زيتون، آفتابگردان، ذرت و سويا استفاده شود. مصرف روغن هاي جامد و حيواني به هيچ وجه مجاز نمي باشد.

فرآورده هاي گوشتي نظير سوسيس ها و برگرها داراي چربي و نمك زيادي هستند بنابراين مصرف آن را به حداقل برسانيد.

سعي كنيد غذا را به خوبي و به مدت زياد بجويد.

از شير- ماست و پنير كم چربي استفاده كنيد. از شير پاستوريزه چربي گرفته شده جهت تهيه ماست استفاده شود در صورت مصرف شير محلي قبلا 4 الي 5 مرتبه آن را جوشانده، سرشير آن را گرفته و دور بريزيد. از اين شير مي توان جهت تصفيه ماست استفاده كرد.

سعي كنيد مصرف برنج به شكل مخلوط با سبزي هاي خشك مثل شويد باشد.

هميشه از قسمت بالائي برنج كه به شكل كته نيز تهيه شده استفاده كنيد.

اغلب ما به اندازه كافي ميوه و سبزي نمي خوريم. اما توصيه شده است كه بايستي روزانه حداقل 400 گرم و ميوه و سبزي مصرف گردد. اين مقدار را با خوردن انواع خورشت هاي سبزي (لوبيا سبز، كدو سبز، كرفس، كلم، كنگر

و...) و انواع پلو سبزي ها (شويدپلو، لوبياپلو، كلم پلو، باقالاپلو و...) و گنجاندن سالا و سبزي خوردن در رژيم غذايي روزانه تأمين كنيد.

نوشيدن آب ميوه به مقدار زياد حتي اگر آن را شيرين نكرده باشيد موجب افزايش قند خون مي شود. سيب، گريب فروت، ليمو، گلابي، هلو داراي قند گلوكز كم و فيبر نسبتا مناسبي هستند بنابراين مصرف آنها را در اولويت قرار دهيد و ميوه هايي چون انجير، انگور، خرما، كشمش داراي قند بالا و فيبر كم هستند پس سعي كنيد آنها را كم استفاده كنيد. مصرف ميوه جات بهتر است به شكل تازه باشد تا به صورت آب ميوه يا خشكبار.

سعي كنيد اگر از هويج خام استفاده مي كنيد (به صورت آب هويج يا هويج خام) همراه آن خيار بخوريد تا سريعا قند شما بالا نرود. مصرف هويج خام به تنهايي قند خون را بالا مي برد.

سعيد كنيد در غذاهايي همانند دم پخت گوجه، ماش، عدس و... به جاي استفاده از روغن از يك قاشق كنجد بوداده آسياب شده استفاده كنيد (كنجد چربي خون را پايين مي آورد)

به علت ارزش غذايي سويا از نظر اينكه چربي خون را پايين مي آورد، تأكيد بر توصيه مصرف اين نوع ماده غذايي مي باشد.

غذا در اندازه هاي توصيه شده مصرف شود (نه كمتر، نه بيشتر) به خصوص براي افرادي كه انسولين دريافت مي كنند.

ماهي به ويژه انواع روغني آن نظير سالمون و شاه ماهي داراي نوع خاصي روغن مي باشد كه قلب را در برابر بيماري محافظت مي كنند. بنابراين بيشتر ماهي مصرف كنيد و به جاي سرخ كردن

ماهي آن را بخارپز و كباب يا در فر طبخ نماييد.

بهترين زمان انجام ورزش، براي بيماران ديابتي نوع اول (استفاده از انسولين) زمان بين ميان وعده عصرانه و شام است.

تعداد و زمان مصرف قرص ها بايد در زمان تعيين شده انجام شود و تزريق انسولين بايد نيم ساعت تا يك ساعت قبل از صرف وعده غذايي باشد.

تنها راه پيشگيري از به وجود آمدن عوارض بيماري ديابت و كنترل آن، رعايت صحيح برنامه غذايي است.

اولين اقدام اساسي در كنترل بيماري هاي ديابت، كنترل وزن است كه با رعايت رژيم غذايي و فعاليت بدني امكان پذير است.

مواد غذايي مجاز

شامل موادي هستند كه در مصرف آنها ممنوعيتي وجود ندارد مثل سبزيجات و يا موادي مثل آبليمو، آبغوره، سركه، ادويه جات و طعم دهنده هاي غذايي.

مواد غذايي غيرمجاز

شامل موادي هستند كه بايد از مصرف آنها خودداري كرد مانند قند و شكر، شكلات، شيريني جات، آب نبات، بستني، خرما، حلوا، شله زرد، زولبيا باميه، آب ميوه هاي صنعتي، آب كمپوت، بيسكويت هاي شيرين، كيك ها و غذاهايي با چربي هاي حيواني مثل روغن، كره حيواني، روغن جامد، خامه، سرشير، سس مايونز، كله پاچه، دل، جگر، قلوه، مغز و گوشت گوسفند.

مواد غذايي محدود شده

شامل موادي هستند كه بايد در مصرف آنها دقت نمود. مانند برنج، انواع نان ها، رشته، ماكاروني، ورميشل، بلغور، ذرت، جو و انواع مواد غذايي كه از آرد تهيه مي شوند.

نقرس

نقرس يك اختلال است و زماني به وجود مي آيد كه مقدار اسيد اوريك خون زياد شود.

اسيد اوريك يكي از فرآورده هاي طبيعي متابوليسم در بدن است و چنانچه غلظت آن در خون

بالا رود ، كريستال هاي اسيداوريك در قسمتهاي مختلف بدن بويژه در مفاصل پا (بيشتر اوقات در انگشت بزرگ پا) ، زانو و دست تشكيل مي شوند و درد و التهاب شديد موسوم به آرتريت نقرس ايجاد مي كنند. كريستال ها ممكن است توده هاي سفيد در بافت هاي نرم و يا در كليه ها به صورت سنگ باشند.

داروهاي مورد استفاده در مداواي نقرس به طور معمول شامل آلوپورنيول ، سولفين پيرازون و پروبنيد هستند. اين مواد علاوه بر پاسخ كند مي توانند سيستم گوارشي را مختل كنند و موجب دل درد و اسهال ، سنگ كليه و... شوند. هنگام مصرف داروهاي ضد نقرس حتما مايعات فراوان بنوشيد تا از تشكيل كريستال هاي اسيداوريك در كليه ها جلوگيري شود. آزمايش هاي منظم خون براي نظارت بر مقدار اسيد اوريك موجود در خون ضرورت دارد.

درمان هاي طبيعي

براي كم كردن درد نقرس ، با 30ميلي ليتر روغن زيتون و پنج قطره روغن اسانس ارس روزي چند بار مفصل را ماساژ دهيد. براي تسكين درد نقرس پاها 10قطره از هريك از روغن اسانس هاي ارس و اكليل كوهي را به 2ليتر آب خنك اضافه كرده و پاها را در آن ماساژ دهيد. از لحاظ مواد غذايي نيز بهتر است تمشك ، گيلاس و آلبالو زياد بخوريد. چون اين ميوه ها داراي مواد خنثي كننده اثر پورين در بيماري نقرس هستند. در بسياري از مبتلايان به اين بيماري ، با خوردن روزانه يك مشت از اين ميوه ها درد از بين رفته است.

همچنين اين بيماران بايد از خوردن مواد حاوي پورين همچون گوشت قرمز ، جگر ، قلوه

، ماهي كولي ، مارچوبه و قارچ خودداري كنند. يخ و آب سرد نيز براي رفع درد حمله نقرس بسيار خوب است.

به مدت 20دقيقه مفصل مبتلا را كمپرس سرد و مرطوب كنيد يا كيسه اي يخ را در حوله اي پيچيده و روي ناحيه دردناك بگذاريد. يك بار درمان با آب سرد معمولا درد را تسكين مي دهد. در غير اين صورت نزد پزشك برويد. اگر نقرس زود تشخيص داده شود، درمان آن هم آسان خواهد بود. هر چه بيشتر در مراجعه به پزشك اهمال كنيد درمان هم مشكل تر مي شود.

چند دانستني پزشكي

چه عاملي باعث كك و مك شدن پوست انسان مي گردد؟

ماده اي كه در پوست انسان كك ومك ايجاد ميكند با مواد رنگي ملانين كه موجب قهوه اي شدن پوست مي گردد ، تفاوت دارد . كك ومك مولد وجود يك ماده زرد رنگ مي باشد كه در نقاط كوچكي از سطح پوست خود نمايي ميكنند و هرگز به سراسر پوست بدن گسترش نمي يابند . در پوست بعضي از اشخاص ممكن است تركيبي از كك ومك به اضافه قهوه اي شدن مشاهده گردد . ماده رنگي توليد كننده كك ومك مشابه با همان ماده ايست كه موجب سرخي موها مي گردد و يا در چشمان بعضي از اشخاص به صورت لكه هاي مايل به قرمز يا زرد ديده مي شود.

چرا پياز باعث ريزش آب چشم مي شود؟

پياز شامل نوعي ماده شيميايي روغني است كه بخار شده در هوا پراكنده مي گردد . اين بخار براي غشا لطيف وحساس جلو چشم بسيار تحريك كننده و سوزش آور است . ريزش آب چشم

يك تدبير يا عكس العمل طبيعي براي شستن چشم و دور كردن بخار سوزش آور مذكور است .

چرا هنگام چيدن مو يا ناخن احساس درد نمي شود ؟

علت عدم احساس درد هنگام چيدن مو يا ناخن اين است كه آنها در محل بريده شدن زنده نيستند و اعصابي به آنها منتهي نمي شود تا موجب احساس درد گردد . ليكن اگر ناخن را از قسمت عميقتري ببريم كه با ريشه ناخن در تماس است و يا مو را از ريشه اي بيرون بكشيم فورا متوجه مي شويم كه هر دو قسمت زنده اي دارند كه در آن قسمت بطور جدي درد احساس مي شود .

چه چيزي باعث خواب رفتن پا مي شود؟

ممكن است انسان طوري بنشيند كه روي عصب اصلي كنترل كننده ماهيچه هاي پايش فشار وارد آيد ، چنين وضعي ممكن است موجب خواب رفتن پا گردد ، بطوري كه وقتي بكوشد روي آن پا بايستد متوجه مي شود كه كنترل روي آن ندارد و پايش بي حس يا به اصطلاح كرخت شده است . بازگشت مجدد حس پا معمولا با تحريك توام با مختصري احساس ناراحتي همراه خواهد بود . در حقيقت علت پديده مورد بحث اين است كه خون مورد تغذيه پا كه كم و بيش قطع شده بود بار ديگر به جريان افتاده و با پا باز مي گردد و همه اعصاب كوچك حسي ماهيچه ها مجددا بيدار مي شوند . اين موضوع در مورد خواب رفتن دستها نيز صادق است .

مغز انسان در چه درجه حرارت هوا بهترمي تواند كار كند ؟

تجربيات متعدد در شرايط گوناگون نشان داده

اند كه مناسبترين درجه حرارت هوا براي فعاليت مغز ، در مورد سفيد پوستان بطور متوسط حدود 5/18 درجه سانتيگراد مي باشد . البته اين درجه حرارت يك حد متوسط براي اشخاص محسوب مي شود ، لذا در افراد مختلف به ميزان قابل توجهي ممكن است متفاوت باشد.

بالا بردن سطح كلسترول خوب

سطح كلسترول خوب يا HDL ليپوپروتئين با چگالي بالا در بدن نبايد بيش از حد پايين باشد زيرا اين ذرات به از ميان بردن چربي اضافه خون كمك كرده و متعاقبا از اكسيده شدن و رسوب چربي بر ديواره رگها جلوگيري خواهد كرد.

هنگامي كه ميشنويم شخصي درباره "پايين آوردن” سطح كلسترول بدن خود صحبت ميكند، بايد توجه داشته باشيم كه كلسترول مورد نظر او كلسترول بد يا LDL ليپو پروتئين كم چگالي است نه HDL.

اتفاقا سطح كلسترول خوب يا HDL ليپوپروتئين با چگالي بالا در بدن نبايد بيش از حد پايين باشد زيرا اين ذرات به از ميان بردن چربي اضافه خون كمك كرده و متعاقبا از اكسيده شدن و رسوب چربي بر ديواره رگها جلوگيري خواهد كرد.

اگر ميزان HDL خون كمتر از ?? ميلي گرم بر دسي ليتر (mg/dL) باشد، خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي به شدت افزايش خواهد يافت. ميزان متوسط و قابل قبول اين نسبت بايد بين ?? تا ?? mg/dL باشد و بالا رفتن اين عدد از ??، بسيار عالي است زيرا خطر ابتلا به نارساييهاي قلبي-عروقي باز هم كمتر خواهد شد.

دو عامل ژنتيك و شيوه زندگي هر فرد، نقش مهمي در سطح كلسترول خون وي بر عهده دارند. ممكن است عده اي به طور طبيعي مستعد داشتن HDL كم يا

زياد باشند. چنين افرادي براي بالا بردن ميزان كم كلسترول خوب بدن خود با روشهاي طبيعي چون رژيم غذايي و ورزش، با مشكل بيشتري مواجه خواهند شد و بايد طبق دستور پزشك از داروهاي كمكي نظير نياسين niacin (ويتامين B?) استفاده كنند.

بعضي عادات خاص در زندگي افراد نيز ميتواند كلسترول خوب را كاهش دهد. سيگار كشيدن، مصرف غذاهايي با چربي ترنس (trans fats)، اضافه وزن شديد و بي تحركي همه

ميتوانند به كاهش HDL منتج شوند. (استفاده از قرصهاي ضدبارداري كه حاوي مقدار زيادي پروژسترون باشند نيز سطح كلسترول خوب را پايين ميبرد).

ما ميدانيم كه مواد غذايي مانند ميوه جات، سبزيها، خشكبار و مواد غذايي ديگري كه داراي مقدار زيادي فيبر محلول باشند، بر كاهش LDL موثرند. حالا با توجه به اينكه بيشتر تحقيقات و راهكارها بر كاهش كلسترول بد متمركز شده اند، سوال اينجاست كه چگونه ميزان HDL خون را افزايش دهيم؟

روشها و راهكارهاي زير ميتوانند علاوه بر محسنات ديگر، ميزان كلسترول خوب بدن شما را هم افزايش دهند:

• چربي اضافه بدن خود را كم كنيد

اگر شاخص چربي بدن يا BMIشما بالاي ?? باشد، كاهش وزن ميتواند در كنترل كلسترول به خصوص نوع بد آن، بسيار موثر باشد. اما اگر كاهش وزن تنها از طريق رژيم غذايي انجام شود ميتواند علاوه بر كاهش كلسترول ناخواسته، به افت ميزان HDL نيز منجر شود. اگر رژيم غذايي مناسب همراه با ورزش ايروبيك به طور منظم اجرا شود، كاهش HDL متوقف خواهد شد.

• از چربي هاي ترنس بپرهيزيد

هرچند بهبود بخشيدن وضعيت كلسترول با غذا كار مشكلتري است، اما مصرف زياد چربيهاي ترنس كه در غذاهاي فرآوري شده

اي كه با روغن هيدروژنه توليد ميشوند وجود دارد، ميزان HDL را بسيار كاهش ميدهد. پس كاستن يا حذف غذاهاي آماده و فرآوري شده و غذاهاي فوري يا fast food كه داراي چنين چربيهايي هستند، كاري عاقلانه است.

• به مصرف غذاهاي گياهي و چربيهاي خوب روي بياوريد

مصرف مواد غذايي حاوي چربيهاي اشباع نشده مانند روغن زيتون و انواع فندقه ها و همچنين ميوه، سبزيجات، حبوبات و غلات كامل ميتواند بسيار مفيد باشد.

• بيشتر روزهاي هفته ورزش كنيد

ورزش تاثيري قوي، اما كوتاه مدت بر افزايش كلسترول خوب بدن دارد. هر جلسه ورزش منجر به افزايشي اندك در HDL ميشود و به همين دليل براي گرفتن نتيجه مثبت بايد به كاري مداوم تبديل شود. ورزشكاران و افرادي كه به طور مداوم در تحرك هستند، از ذخيره كلسترول مفيد بيشتري برخورداند.

• در هفته ??? تا ???? كالري اضافه بسوزانيد

تحقيقات نشان داده است كه HDL با انجام منظم ورزش ايروبيكي كه در هفته ??? تا ???? كالري بسوزاند، تا ?? درصد افزايش ميابد. براي مثال پياده روي با سرعت ? كيلومتر در ساعت ميتواند حدود ??? كالري بسوزاند. به اين ترتيب شخص بايد در هفته حدود ?? تا ?? كيلومتر پياده روي كرده يا ? روز هفته به مدت هربار ?? دقيقه به انجام ورزشهايي مشابه بپردازد.

افراد بي تحرك، براي رسيدن به نتيجه مناسب بايد طوري به فعاليت بپردازند كه هر هفته از طريق ايروبيك، پياده روي، شنا يا دوچرخه سواري، ???? تا ???? كالري بسوزانند. البته اين افراد براي رسيدن به وضعيت مناسب بدني، بايد ورزش را از مراحل ساده و كند شروع كرده و به تدريج بر

شدت و زمان آن بيافزايند.

نقش مغز در فشارخون بالا

محققين بريتانيايي بنابر نتايج دقيق يك تحقيق جديد اعلام نمودند كه فشار خون بالا نتيجه عمليات مغزي است و قلب در اين زمينه نقشي ندارد.

به گفته اين دانشمندان، بيماري فشار خون كه ميتواند به حمله قلبي، سكته و ضايعات كليوي منجر شود، نوعي بيماري التهاب وريدي است كه برخلاف آنچه تصور ميشد، در مغز روي ميدهد نه در قلب.آنها نوعي پروتئين به نام JAM-1 در مغز كشف كردند كه گلبولهاي سفيد خون را به دام انداخته و همين موجب التهاب رگ و مسدود شدن جريان خون شده و به كمبود اكسيژن در مغز مي انجامد.

پروفسور جولين پاتن (Julian Paton) از دانشگاه بريستول ميگويد كه اين كشف ميتواند روشهاي تازه اي براي درمان اين بيماري در اختيار پزشكان قرار دهد.

او در ادامه گفت: "بيماراني وجود دارند كه نسبت به درمانهاي رايج التهاب وريدي با داروهاي ضد التهاب كه موجب افزايش مقدار خون جريان يافته در رگ شده و اكسيژن مغز را تامين ميكند، واكنش نشان نميدهند. اكنون ما ميتوانيم به روشهاي تازه درمان براي اين دسته بيماران بيانديشيم.”

"در آينده ما بايد نوع التهاب موجود در رگهاي مغز را شناسايي كنيم تا بتوانيم نوع دارويي كه بر اين مشكل چيره خواهد شد را تعيين نماييم. پروتئين JAM-1 سرنخهاي تازه اي به ما داده است تا به كمك آن بتوانيم با اين بيماري مبارزه كنيم.”

روشهاي مرسوم براي كاهش فشار خون شامل استفاده از غذاهاي كم چرب، كاهش نمك مصرفي و ورزش منظم هستند.

پروفسور جرمي پيرسون (Jeremy Pearson)، متخصص قلب و عروق ميگويد: "اين تحقيق هيجان انگيز به اين دليل حائز اهميت است كه

دلايل غيرمنتظره ديگري را براي وجود فشار خون بالا عنوان ميكند و آنرا به موجودي خون مغز مرتبط دانسته است.”

"اين تحقيق افقهاي جديدي در امكان وجود روشهايي تازه براي درمان اين بيماري در برابر ما گسترده است.”

در بريتانيا از يك تن از هر سه نفر و بيش از 600ميليون تن در سراسر جهان از بيماري فشار خون رنج ميبرند.

با لاغري به جنگ سرطان برويد

تازه ترين تحقيقات نشان مي دهند كه لاغري ريسك ابتلا به سرطان را كاهش ميدهد زيرا لايه هاي چربي از مرگ سلولهاي مخرب بدن جلوگيري ميكنند.

مطالعات انجام شده بر روي موشها به دانشمندان نشان داد كه كاهش وزن سبب جلوگيري از تكثير سلولهاي سرطاني در اين حيوان گرديده است.

در اين تحقيقات كه توسط آلن كاني (Allan Conney) و همكارانش در دانشگاه راجرز (Rutgers) ايالت نيوجرسي انجام گرفت بوسيله عمل لايپو ساكشن مقداري از چربي موشها برداشته شده و سپس آنها را در معرض اشعه ماوراء بنفش قرار دادند و در نتيجه اين تابشهاي مستقيم موشها مبتلا به سرطان پوست شدند.

كاهش مقدار چربي در بدن موشهايي كه به سرطان پوست مبتلا بودند سبب شد كه ميزان خودكشي سلولها به ميزان قابل توجهي بالا برود تا جائيكه مقدار مرگ سلولهاي سرطاني در موشهاي لاغر دو برابر موشهاي چاق افزايش پيدا كرد.

موشها با ورزش لاغر نگهداشته شدند و آزمايشات نشان داد كه سلولهاي مخرب ديگر تاثيري بر سلولهاي سالم نداشتند. به نظر دكتر كاني به احتمال زياد سلولهاي چربي مانع از بين رفتن سلولهاي آسيب ديده و سرطاني در بدن ميشوند.

اين دانشمند و همكارانش بيان ميدارند كه سلولهاي چربي پروتئين مخصوصي بنام سيتوكينز (cytokines) را كه به عنوان پيام

رسان هاي سلولي عمل مي كند به صورت پنهان در درون خود نگهداري ميكنند.

نقش پروتئين هاي پيام رسان اين است كه به سلولهاي سرطاني پيغام هاي ضد خودكشي ميدهند و سلولها هم اين پيام را گرفته و مطابق آن عمل ميكنند.

دانشمندان دريافته اند كه علاوه بر پروتئين ها سلولهاي چربي داراي مولوكولي شبيه به انسولين هستند كه نقشي همانند اين پروتئين ها در جلوگيري از مرگ سلولهاي مخرب ايفا ميكنند و در نتيجه افراد چاق را در معرض خطر بيشتري براي انتشار سلول هاي سرطاني قرار مي دهند.

البته براي اثبات اين تحقيقات زمان بيشتري لازم است تا نمونه هاي انساني به طور دقيق مورد مطالعه قرار بگيرند.

سلول هاي سرطاني نرم تر از سلول هاي سالم هستند

دانشمندان اعلام كردند سلول هاي سرطاني مانند يك ميوه رسيده، بسيار نرم تر از سلول هاي سالم هستند. اين يافته مي تواند به پزشكان در تشخيص تومورها و اينكه كدام تومورها مهلك تر هستند كمك كند.

به گزارش ايرنا و به نقل از رويترز از واشنگتن، محققان با استفاده از يك وسيله نانو فناوري موسوم به «ميكروسكوپ نيروي اتمي» توانستند ضربه كوچكي به سلول هاي سالم و سلول هاي سرطاني بزنند كه از محل اصلي خود به ساير نقاط بدن منتقل شده بودند.

محققان در نشريه نانوفناوري نيچر اعلام كردند سلول هاي سرطاني گرفته شده از افراد مبتلا به سرطان لوزالمعده، سينه و ريه بيش از 70 درصد، نرم تر از سلول هاي سالم بود.

«جيانيو رائو» از مركز سرطان جانسون در دانشگاه كاليفرنيا و يكي از محققان اين پروژه گفت، نتيجه نهايي آنست كه با فناوري جديد، اكنون علاوه بر مشاهده و تحليل سلول هاي سرطاني، مي توانيم آنها

را حس كنيم.

سلول هاي سرطاني مختلفي كه در اين مطالعه موردبررسي قرار گرفتند، نرمي مشابهي داشتند كه اين يافته مي تواند به تشخيص واضح سلول هاي سرطاني از سلول هاي سالم كمك كند.

اين شيوه مي تواند روش جديدي براي رديابي سرطان باشد به ويژه براي سلول هاي بدست آمده از مايعات حفرات بدن كه كاربرد شيوه هاي كنوني تشخيص براي آن ها دشوار است.

روش هاي تشخيصي معمولي درحدود 30درصد از موارد وجود سلول هاي سرطاني در اين مايعات را نشان نمي دهد.

ميكروسكوپي كه در اين تحقيق بكار رفت، مجهز به فنر بسيار كوچكي است كه نوك كوچكي روي آن قرار دارد و به وسيله آن مي توان روي سطح يك سلول فشار آورد و ميزان نرمي يا سختي آن را سنجيد.

زماني كه سرطان از ناحيه اصلي خود به ديگر بخش هاي بدن شيوع مي يابد تومورهاي سرطاني موجب تجمع مايع در حفره هاي بدن مانند سينه و شكم مي شوند.

به گفته محققان، اگر اين مايع به منظور بررسي وجود سلول هاي سرطاني به سرعت آزمايش شود، پزشكان مي توانند درباره درمان سريع و يا عدم ضرورت درمان بيمار تصميم گيري كنند.

رائو ابراز اميدواري كرد تعيين ميزان نرمي سلول ها بتواند در آينده به تشخيص ميزان احتمال كشنده بودن تومورها كمك كند.

به گفته وي، به ويژه در بيماري هايي مانند سرطان پروستات، تشخيص يك تومور كشنده از تومور كم خطر، دشوار است.

توصيه محققان به شيمي درماني در سرطان سينه

تحقيقات جديد دانشمندان نشان مي دهد مي توان هزاران بيمار مبتلا به سرطان سينه را همه ساله تحت عمل شيمي درماني قرار داد بدون آنكه خطري متوجه آنان شود.

به گزارش خبرگزاري رويترز از

نيويورك مطالعه محققان علوم پزشكي نشان مي دهد بسياري از زنان مبتلا به سرطان سينه از اين شيوه درماني بهره مي برند و شمار مرگ و مير ناشي از سرطان در اين گروه كاهش چشمگيري داشته است.

محققان همچنين در بررسي ديگري دريافتند مي توان با استفاده از يك تست ژنتيكي به برخي زنان مبتلا به سرطان سينه گفت كه اصلا نيازي به شيمي درماني دارند يا خير.

اين يافته ها نشان مي دهد سرعت دادن به درمان اين بيماران سبب كنترل بيماري آنان و نجات جانشان خواهد شد.

پزشكان مؤسسه دانا فاربر در بوستون تحت نظر دكتر اريك وينر در گردهمايي متخصصان سرطان شناسي در سن انتونيو اعلام كردند مي توان از شيمي درماني به صورت انتخابي استفاده كرد.

دكتر پيتر راودين از دانشگاه تگزاس نيز اعلام كرد اين تست ژنتيكي به طور عمده سبب تغيير سريع در روش هاي درماني و پيش بيني ابتلاي زنان به بيماري سرطان سينه خواهد شد.

سرطان سينه شايع ترين سرطان در بين زنان آمريكايي است و بيش از يكصد و هفتاد و هشت هزار مورد جديد امسال در اين كشور تشخيص داده شده اند.

بيشتر اين مبتلايان به سبب مصرف استروژن دچار تسريع رشد سرطان مي شوند و مي توان با استفاده از داروهاي مهاركننده هورمون ها همچون تاموكسي فن اين بيماري را درمان كرد.

شيمي درماني اغلب هنگامي براي بيمار تجويز مي شود كه گره هاي لنفاوي بيمار درگير باشند كه اين مشكل همه ساله در بيش از چهل و پنج هزار زن مبتلا در آمريكا روي مي دهد.

تست ژنتيكي محققان اونكو تايپ دي ايكس نام دارد كه فعاليت بيست و يك ژن

را ارزيابي مي كند و خطر عود سرطان سينه را در زنان مبتلا پيش بيني مي كند.

پزشكان سالهاست كه اين روش را براي تعيين چارچوب درماني زنان مبتلا به مراحل اوليه سرطان سينه به خصوص در شرايطي كه گسترش نيافته باشد مورد استفاده قرار مي دهند.

از آنجا كه چهل درصد از زنان مبتلا از نظر سرطان در مراحل نخستين و معمولي ارزيابي مي شوند مي توان گفت كه در آمريكا سالانه هجده هزار زن سرطاني به سمت استفاده از شيمي درماني نخواهند رفت.

مؤسسه ملي سرطان آمريكا و سازندگان تست ژنتيكي ياد شده در كاليفرنيا از اين دسته از مطالعات حمايت مالي مي كنند.

همچنين محققان مركز سرطان بيلور سامونز اعلام كردند داروي تاكسوتر را براي حل مشكل بيش از يك هزار زن مبتلا به مراحل اوليه سرطان سينه مورد آزمايش قرار داده اند.

بعد از هفت سال آزمايش هشتاد و هفت درصد از بيماران زنده ماندند كه در مقايسه با آمار هشتاد و دو درصدي ناشي از مصرف داروي ادريامايسين موفقيت آميزتر است.

افت شنوايي در كودكان

نويسنده:معصومه غفاري

شنوايي طبيعي براي رشد گفتار و زبان، حداقل در 6 ماهأ اول زندگي، حياتي است، چرا كه اين دوران، براي فراگيري گفتار و زبان بسيار حساس و مهم است. كودك شنوا، اصوات محيطي خصوصاً اصوات گفتاري را به بهترين نحو دريافت كرده و با بهره گيري از اين توانايي، در او مهارت هاي گفتاري و زباني به طرز مناسبي شكل مي گيرد، او اشتباهات تلفظي و گفتاري خود را بواسطأ شنيدن كامل و مناسب، اصلاح مي كند و با افزايش سن، مهارت هاي زباني، گفتاري، تلفظي و دامنأ واژگان، برقراري ارتباط با محيط

و سازگاري با آن و... گسترده مي شود. لذا، شناسايي بموقع افت شنوايي در كودك مانع از عدم رشد گفتار، زبان شفاهي، مشكلات اجتماعي، عاطفي، هيجاني، شغلي، ارتباطي و اقتصادي مي شود.

عواملي كه شنوايي كودك شما را به خطر مي اندازد؟

بدو تولد تا 82 روزگي:

¤ وجود فرد مبتلا به افت شنوايي در خانواده.

- عفونت هاي مادرزادي كه ايجاد آسيب شنوايي مي كنند، مانند سرخچه.

¤ شكلهاي غيرطبيعي سر و صورت، مانند: شكل هاي غيرطبيعي لاله و مجراي گوش، نداشتن شيار عمودي در قسمت مياني لب بالا.

¤ وزن كمتر از 0051 گرم در بدو تولد.

¤ يرقان شديد نوزادي كه نياز به تعويض خون باشد.

¤ داروهايي كه بر گوش اثر سمي دارند (اتوتوكسيك) مانند: جنتامايسين، استرپتومايسين

¤ مننژيت باكتريايي

¤ آپگار 4- در دقيقأ اول، يا 6-0 در دقيقأ پنجم بعد از تولد.

¤ استفاده از تنفس مصنوعي به مدت 01 روز يا بيشتر

¤ ابتلاء كودك به سندرم هايي كه همراه با افت شنوايي هستند. مانند: سندرم واردنبرگ، سندرم آشر

92 روزگي تا 2 سالگي

¤ هرگونه شك والدين در ارتباط با وضعيت شنوايي، گفتاري، زبان و يا تأخير رشد كودك.

مننژيت باكتريايي

¤ عوامل خطرزاي دورأ نوزادي كه مي تواند همراه با افت شنوايي باشد. مانند: ابتلاء مادر به عفونت، سرخچه، نياز نوزاد به تنفس مصنوعي طولاني مدت

¤ ضربه سر، خصوصاً استخوان گيجگاهي، توأم با بيهوشي.

¤ ابتلاء كودك به سندرمهايي كه همراه با افت شنوايي هستند. مانند: سندرم واردنبرگ و...

¤ داروهايي كه بر گوش اثر سمي دارند. مانند: جنتامايسين، استرپتومايسين.

¤ ابتلاء نوزاد به اختلالات تحليل برندأ عصبي، مانند: صرع و...

¤ بيماريهاي عفوني دوران كودكي كه همراه با افت شنوايي مي باشند، مانند: اوريون، سرخك

و...

¤ عفونت هاي پايدار يا عودكننده گوش مياني همراه با ترشح كه 3 ماه يا بيشتر طول بكشد.

وقتي كودك شما مشكل شنوايي دارد در اين صورت شنوايي شناس مجرب اين توانايي را دارد كه نوع مشكل شنوايي كودك شما را تشخيص داده، او را براي انجام اقدامات درماني به پزشك متخصص ارجاع دهد و يا دربارأ اقدامات توانبخشي شامل مشاوره، انتخاب، ارزيابي، تنظيم و كنترل سمعك ها، آموزش هاي ويژه مانند، تربيت شنوايي، گفتارخواني، زبان آموزي، خدمات متخصصين گفتار درماني، استفاده از كلاسهاي مخصوص ناشنوايان، بعنوان مدير و هماهنگ كنندأ تيم توانبخشي شنوايي، راهنمايي هاي لازم را بنمايد.

توانبخشي شنوايي

توانبخشي شنوايي يكي از شاخه هاي تخصصي شنوايي شناسي است كه پس از اقدامات پزشكي لازم و ارزيابي هاي اديولوژيكي آغاز مي شود.

كوشش هاي لازم در اين حيطأ آموزشي بستگي به نيازهاي فردي است كه دچار آسيب شنوايي شده است كه در مجموع شامل ارزيابي و انتخاب سمعك مناسب و مراقبتهاي پيگير، آموزش هاي مفاهيم زبان، تربيت شنوايي، گفتارخواني، زبان اشاره، اصلاح تلفظ و... مي باشد.افت شنوايي در كودكان

نويسنده:معصومه غفاري

شنوايي طبيعي براي رشد گفتار و زبان، حداقل در 6 ماهأ اول زندگي، حياتي است، چرا كه اين دوران، براي فراگيري گفتار و زبان بسيار حساس و مهم است. كودك شنوا، اصوات محيطي خصوصاً اصوات گفتاري را به بهترين نحو دريافت كرده و با بهره گيري از اين توانايي، در او مهارت هاي گفتاري و زباني به طرز مناسبي شكل مي گيرد، او اشتباهات تلفظي و گفتاري خود را بواسطأ شنيدن كامل و مناسب، اصلاح مي كند و با افزايش سن، مهارت هاي زباني، گفتاري، تلفظي و دامنأ

واژگان، برقراري ارتباط با محيط و سازگاري با آن و... گسترده مي شود. لذا، شناسايي بموقع افت شنوايي در كودك مانع از عدم رشد گفتار، زبان شفاهي، مشكلات اجتماعي، عاطفي، هيجاني، شغلي، ارتباطي و اقتصادي مي شود.

عواملي كه شنوايي كودك شما را به خطر مي اندازد؟

بدو تولد تا 82 روزگي:

¤ وجود فرد مبتلا به افت شنوايي در خانواده.

- عفونت هاي مادرزادي كه ايجاد آسيب شنوايي مي كنند، مانند سرخچه.

¤ شكلهاي غيرطبيعي سر و صورت، مانند: شكل هاي غيرطبيعي لاله و مجراي گوش، نداشتن شيار عمودي در قسمت مياني لب بالا.

¤ وزن كمتر از 0051 گرم در بدو تولد.

¤ يرقان شديد نوزادي كه نياز به تعويض خون باشد.

¤ داروهايي كه بر گوش اثر سمي دارند (اتوتوكسيك) مانند: جنتامايسين، استرپتومايسين

¤ مننژيت باكتريايي

¤ آپگار 4- در دقيقأ اول، يا 6-0 در دقيقأ پنجم بعد از تولد.

¤ استفاده از تنفس مصنوعي به مدت 01 روز يا بيشتر

¤ ابتلاء كودك به سندرم هايي كه همراه با افت شنوايي هستند. مانند: سندرم واردنبرگ، سندرم آشر

92 روزگي تا 2 سالگي

¤ هرگونه شك والدين در ارتباط با وضعيت شنوايي، گفتاري، زبان و يا تأخير رشد كودك.

مننژيت باكتريايي

¤ عوامل خطرزاي دورأ نوزادي كه مي تواند همراه با افت شنوايي باشد. مانند: ابتلاء مادر به عفونت، سرخچه، نياز نوزاد به تنفس مصنوعي طولاني مدت

¤ ضربه سر، خصوصاً استخوان گيجگاهي، توأم با بيهوشي.

¤ ابتلاء كودك به سندرمهايي كه همراه با افت شنوايي هستند. مانند: سندرم واردنبرگ و...

¤ داروهايي كه بر گوش اثر سمي دارند. مانند: جنتامايسين، استرپتومايسين.

¤ ابتلاء نوزاد به اختلالات تحليل برندأ عصبي، مانند: صرع و...

¤ بيماريهاي عفوني دوران كودكي كه همراه با افت شنوايي

مي باشند، مانند: اوريون، سرخك و...

¤ عفونت هاي پايدار يا عودكننده گوش مياني همراه با ترشح كه 3 ماه يا بيشتر طول بكشد.

وقتي كودك شما مشكل شنوايي دارد در اين صورت شنوايي شناس مجرب اين توانايي را دارد كه نوع مشكل شنوايي كودك شما را تشخيص داده، او را براي انجام اقدامات درماني به پزشك متخصص ارجاع دهد و يا دربارأ اقدامات توانبخشي شامل مشاوره، انتخاب، ارزيابي، تنظيم و كنترل سمعك ها، آموزش هاي ويژه مانند، تربيت شنوايي، گفتارخواني، زبان آموزي، خدمات متخصصين گفتار درماني، استفاده از كلاسهاي مخصوص ناشنوايان، بعنوان مدير و هماهنگ كنندأ تيم توانبخشي شنوايي، راهنمايي هاي لازم را بنمايد.

توانبخشي شنوايي

توانبخشي شنوايي يكي از شاخه هاي تخصصي شنوايي شناسي است كه پس از اقدامات پزشكي لازم و ارزيابي هاي اديولوژيكي آغاز مي شود.

كوشش هاي لازم در اين حيطأ آموزشي بستگي به نيازهاي فردي است كه دچار آسيب شنوايي شده است كه در مجموع شامل ارزيابي و انتخاب سمعك مناسب و مراقبتهاي پيگير، آموزش هاي مفاهيم زبان، تربيت شنوايي، گفتارخواني، زبان اشاره، اصلاح تلفظ و... مي باشد.

حساسيت فصلي اغلب با سرماخوردگي اشتباه مي شود

نشانه هاي حساسيت بيني مشابه سرماخوردگي است ، بنابراين در بيشتر موارد حساسيت هاي فصلي يا دائمي با سرماخوردگي هاي مكرر يا طولاني مدت اشتباه مي شود.

دكتر عبدالحميد حسين نيا، متخصص گوش و حلق و بيني با بيان اين مطلب و با اشاره به تفاوت ميان سرماخوردگي و آلرژي به ايسنا گفت: علت سرماخوردگي ، ويروسي و دوره بهبود آن كوتاه است و در صورت درمان يا درمان نكردن آن، پس از سه تا چهار روز بهبود مي يابد ، بنابراين بروز نشانه هاي سرماخوردگي همچون

آبريزش، عطسه، خارش بيني، چشم و گلو در طولاني مدت، حساسيت فصلي يا دائمي خواهد بود. وي تب و كوفتگي بدن را از نشانه هاي بارز سرماخوردگي دانست و افزود: در حساسيت بيني، تب و علائم عمومي مثل كوفتگي بدن بروز پيدا نمي كند اما سرماخوردگي با تب خفيف، كوفتگي عمومي و گرفتگي عضلات همراه است.

حسين نيا با بيان اين كه حساسيت بيني معمولاً به فصل خاصي محدود مي شود، گفت: در فصل بهار، حساسيت به گرده گل ها، در تابستان به چمنزارها و در پائيز به كپك ها و ذرات قارچ معلق در هوا مربوط مي شود. وي با اشاره به چگونگي درمان حساسيت هاي فصلي يا دائمي بيني تصريح كرد: درمان حساسيت هاي بيني به طور كامل امكانپذير نيست اما از طريق اقدامات دارويي قابل كنترل است. حساسيت هاي فصلي نيز با پايان يافتن آن فصل كاهش يافته و خود به خود برطرف مي شود.

حسين نيا با اشاره به ارتباط زنجيره اي ميان حساسيت بيني، سينوزيت و آسم گفت: كنترل و درمان نكردن حساسيت بيني به سينوزيت هاي چركي طولاني مدت و آسم منجر مي شود.

منبع: روزنامه ايران

توصيه هاي پزشكان براي بيماران مبتلا به آلرژي

نويسنده: سميه شرافتي

منبع: سايت همشهري آنلاين

بهار هر سال با هشدار كارشناسان نسبت به افزايش شيوع آلرژي هاي فصلي بخصوص هنگام مواجهه با گرده گياهان و درختان شروع مي شود.

در اين فصل ناراحتي هاي تنفسي و حملات آسم بيشتر خودشان را نشان مي دهند.

به گفته كارشناسان هم اكنون ?? درصد مردم كشور از آلرژي فصلي رنج مي برند. همچنين آمارها نشان مي دهد كه از هر ??فرد مبتلا به آسم ? نفر مبتلا به آلرژي فصلي هستند.

التهاب بيني ناشي

از آلرژي يكي از شايع ترين انواع آلرژي ها است. به گفته كارشناسان اين بيماري ناشي از استنشاق گرده هاي گياهي و نيز وارد شدن آن ها به چشم است.

البته متخصصان مي گويند زمان بروز علائم اين بيماري ممكن است از اوايل بهار تا اواخر تابستان بر حسب گرده گياهي كه به آن حساسيت وجود دارد و زمان معين گرده افشاني آن گياه متفاوت باشد.

دكتر مصطفي قانعي، فوق تخصص ريه و معاون پژوهشي دانشكده علوم پزشكي بقيه الله در مورد علت حساسيت نسبت به گرده اين گياهان توضيح مي دهد: اين گياهان از جنس مواد زنده و آلي هستند و وقتي فرد با اين مواد آلي تماس پيدا مي كند، سيستم ايمني بدن نسبت به آن ها واكنش نشان مي دهد. به عقيده اين متخصص، اين واكنش در افراد سالم طبيعي است ولي در مبتلايان به آلرژي فصلي بيش از حد است.

دكتر قانعي ضمن اشاره به علائم اين بيماري مي گويد: علايم اصلي اين بيماري حملات مكرر عطسه، آب ريزش بيني، خارش و آب ريزش چشم ها، احساس خارش در گلو، سقف دهان و گوش ها، كاهش تمركز و احساس ناخوشي كلي است .

? با سرماخوردگي اشتباه نگيريد!

دكتر قانعي با تاكيد بر اين كه افراد مبتلا به اين بيماري براي جلوگيري از شروع علائم آن بايد در تمام شرايط درها و پنجره هاي خانه و اتومبيل خود را ببندند، مي گويد: همچنين اگر افراد در محيطي باشند كه احتمال نفوذ گرده ها در لابه لاي موها و لباس ها وجود دارد، قبل از رفتن به رختخواب حمام كرده، لباس هاي خود را عوض كنند و از حيوانات كوچك اهلي نيز دوري كنند. هرچند با وجود تمام اين مراقبت ها شايد باز هم دوري كامل از

مواد آلرژي زا غيرممكن باشد.

در عين حال به عقيده معاون پژوهشي دانشكده علوم پزشكي بقيه الله مهمترين نكته در مورد اين بيماري تمايز آن با سرماخوردگي است: افراد مبتلا به آلرژي بايد كلا اين بيماري را از سرماخوردگي افتراق دهند و سعي نكنند با آنتي بيوتيك يا ديگر داروهاي سرماخوردگي علائم آلرژي را از بين ببرند.

دكتر حميد سهراب پور، متخصص بيماري هاي داخلي، فوق تخصص بيماري هاي ريوي و رئيس بيمارستان لبافي نژاد نيز در توضيح نحوه پيشگيري و درمان آلرژي فصلي هشدار مي دهد: افراد مبتلا براي كنترل بيماري خود بايد از داروهاي استنشاقي داخل بيني و آنتي هيستامين ها و گشاد كننده هاي برونش استفاده كنند.

وي ادامه مي دهد: استفاده از كورتيزون استنشاقي (بكلومتازون) نيز مي تواند التهاب مجاري بيني و برونشيت ها را كاهش دهد و درمان موثري باشد .

دكتر سهراب پور تاكيد مي كند: بهتر است براي جلوگيري از حساسيت، داخل بيني را با سرم نمكي (نرمال سالين) شستشو دهيم و يا با اندكي وازلين داخل بيني را چرب كنيم .

وي با اشاره به اين كه اسپري ها يا قطره هاي بيني ضد آلرژي مانع اثر عامل آلرژي زا مي شوند، توضيح مي دهد: همچنين در موارد مقاوم از اسپري هاي بيني كرومولين سديم استفاده مي شود كه با جلوگيري از آزاد شدن هيستامين در بدن از بروز علايم آلرژي ممانعت مي كند؛ ولي اگر گرفتگي بيني باعث ناراحتي چنداني نشود، قرص يا اسپري ها خيلي مفيد نيستند.

توصيه اين متخصص به كساني كه علاوه بر آلرژي از بيماري هاي ديگري نيز رنج مي برند، اين است: بيماران چشمي، زنان باردار و يا شيرده، بيماران تشنجي، بيماران تيروئيدي، بيماران قلبي-عروقي و بيماران دچار فشارخون بالا، ديابت و آسم بايد به دقت مراقب مصرف اين داروها باشند و

بدون تجويز پزشك معالج هرگز اقدام به مصرف آن نكنند. اما افراد مبتلا به آسم بايد هميشه اين داروها را به همراه داشته باشند تا هنگام شروع علائم دچار تنگي نفس شديد نشوند. كساني هم كه سابقه بيماري را دارند، بايد در محل هاي سربسته از دستگاه تهويه استفاده كنند چون اين دستگاه ها از طريق صافي ذرات معلق هوا را جذب مي كنند.

? ماسك ها بي فايده اند

استفاده از ماسك هيچ تاثيري در بهبود علائم آلرژي ندارد. در حالي كه تصور اغلب مبتلايان به آلرژي فصلي اين است كه با استفاده از ماسك مي توانند جلوي بروز علائم اين بيماري را بگيرند، دكتر قانعي استفاده از اين وسيله را در بهبود علائم كاملا بي تاثير مي داند و معتقد است كه نقش ماسك در اين خصوص به هيچ وجه پايه علمي ندارد.

به گفته دكتر سهراب پور نيز ماسك هاي معمولي كه در بازار و يا داروخانه ها هستند، در پيشگيري از علائم آلرژي تاثير زيادي ندارند. وي توضيح مي دهد: الان در بازارهاي جهاني ماسك هاي مخصوص گرده گياهان به فروش مي روند كه به صورت كلاه موتورسواران تمام سر و گردن را مي پوشانند، داخل اين ماسك ها هم موتورهايي تعبيه شده كه هواي داخل ماسك را عوض مي كند، اين ماسك ها هنوز به ايران نيامده اند.

? درگيري سالانه

اما آيا مبتلايان به آلرژي فصلي فقط در بهار و تابستان بايد منتظر اين بيماري باشند؟

به عقيده دكتر سهراب پور آلرژي فصلي در تمام فصول وجود دارد چون در هر منطقه اي با توجه به شرايط جغرافيايي ذرات آلرژن هميشه هستند منتها مقدار اين ذرات بر حسب فصول مختلف فرق مي كند.

در بعضي از افراد هم اين حساسيت ها دائمي است بخصوص در فصل زمستان و درگير شدن با

ويروس سرماخوردگي علائم آلرژي هم تشديد مي شوند. در اين ميان تحقيقات نشان مي دهد التهاب مخاط بيني ناشي از آلرژي هاي فصلي مي تواند در طول همه ماه هاي سال ايجاد شود و افراد را با مشكل مواجه كند.

اما به غير از گرده گل ها و گياهان كه شايعترين علت ايجاد آلرژي فصلي هستند، دود سيگار و آلاينده هاي زيست محيطي نيز از عواملي هستند كه به عقيده متخصصان در بروز علائم آلرژي بي تاثير نيستند؛ حتي مصرف مواد خوراكي مثل ادويه هاي تند و رنگ هاي مصنوعي و حتي غذاهاي كنسرو شده نيز در بزرگسالاني كه سابقه اين بيماري را دارند، توصيه نمي شود.

البته به عقيده دكتر سهراب پور آلرژي فصلي هميشه علائم خود را به صورت حملات تنفسي و عطسه هاي مكرر نشان نمي دهد بلكه بخصوص در كودكان به صورت حساسيت هاي پوستي و اگزما نيز خود را نشان خواهد داد.

? بهبود فقط تا ?? درصد!

با اين وجود تا به حال براي رفع علائم آلرژي به غير از روش هاي پيشگيري و دارودرماني سعي شده از روش حساسيت زدايي (Allergy Shot) هم استفاده شود.

به عقيده متخصصان اين كار از نظر تئوري قابل انجام است ولي در عمل مشكلاتي را به همراه دارد چون گياهان انواع مختلف دارند كه شناسايي آن ها كار آساني نيست و ميزان حساسيت زداييشان هم در افراد مختلف متفاوت است.

پس روش حساسيت زدايي در اين شرايط براي هر فردي متفاوت خواهد بود و تنها در ? تا درصد موارد موفقيت آميز است. دكتر سهراب پور ضمن توضيح اين روش مي گويد: با انجام روش درماني Allergy Shot سيستم ايمني بدن را در مسير صحيح قرار مي دهند.

در اين روش مقادير كمي از ماده آلرژن را به طور هفتگي به بدن

تزريق مي كنند. كم كم سيستم ايمني بدن فرد با اين ماده خاص سازش پيدا مي كند و به طور تدريجي پاسخ دفاعي نسبت به آن متوقف مي شود.

به گفته سهراب پور پس از ? سال يا بيشتر فرد با انجام اين روش بهبود مي يابد البته همه كساني كه از آلرژي فصلي رنج مي برند، نياز به انجام اين روش ندارند.

با اين حال كارشناسان معتقدند درمان عوارضي كه بر اثر آلرژي ايجاد مي شود، به هزينه و وقت زيادي نياز دارد و چه بسا كه هيچ وقت هم درمان نشود، پس بهبود موقت به معناي ريشه كن شدن بيماري نيست و سال بعد هم ممكن است عوامل آلرژي زا دوباره سبب بروز اختلال شود.

چشم ها آشكار كننده سلامتي انسان هستند

دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند كه با دقت و توجه كافي به حالت چشم ها ميتوان وجود بيماريهاي خطرناك در انسان را تشخيص داد.

به طور سنتي با آزمايشاتي كه از چشم به عمل ميايد ميتوان مشكلات بينايي را تشخيص داده و به معالجه آنها پرداخت. اما پرفسور امانوئل روزن از كلينك بينائي در منچستر انگلسننان ميگويد با استفاده از دستگاه بينايي سنجي كمتر از سه دقيقه ميتوان علائم اوليه ابتلا به امراضي مانند بيماريهاي قلبي ، سرطان و ديابت را تشخيص داده و به بيماران مبتلا كمك نمود.

وي ميگويد چشم انسان هشدار دهنده اوليه قبل از بروز بيماري ميباشد زيرا رگهاي خوني چشم ها بازتاب كوچكي از سيستم گردش خون در بدن است.

براي مثال گرفتگي شريانهاي چشم به احتمال زياد مشخص كننده گرفتگي شريانها در قسمتهاي ديگري از بدن ميباشد.

شروع سرطان خون نيز ميتواند با پارگي و خونريزي هاي سطحي رگهاي خوني چشم آغاز شود كه اين مورد

نيز يكي از علائم ابتلا به بيماري ديابت است كه سبب كوري ميگردد.

تورم اعصاب چشم و وجود لكه هاي خون در روي شبكيه نيز از علائم اوليه تومور مغزي ميباشد . فشار خون بالا ميتواند به رگهاي خوني چشم آسيب رسانده و سبب پارگي و خونريزي آنها گردد.

پرفسور روزن توانست پس از معاينه چشمان يكي از بيمارانش ابتلا به سرطان سينه را در وي تشخيص دهد زيرا پشت چشم هاي اين خانم تورم زيادي داشت كه اين علامت نشانه سرطان سينه از نوع درجه دو ميباشد.

شبكيه قسمت حساس چشم است كه تصاوير روي آن منعكس ميگردد و اعصاب بينايي در اين قسمت قرار دارد كه به مغز و سيستم مركزي اعصاب مرتبط است بنابراين هر گونه تغيير در شبكيه بيانگر تغيير در ساير قسمت هاي بدن نيز خواهد بود.

ارتباط بين بيماري هاي مالاريا و ايدز

مطالعات اخير انجام شده در آفريقا حاكي از ارتباطي مستقيم بين بيماري هاي مالاريا و ايدز است.

نتايج تحقيقاتي كه بر روي ??? هزار انسان بالغ در كشور كنيا صورت گرفته، نشان مي دهد كه ويروس HIV با تضعيف سيستم ايمني بدن، احتمال ابتلا به بيماري مالاريا را در افراد افزايش مي دهد. در مقابل مالاريا نيز پيش آلودگي به ويروس HIV را شدت بخشيده و درجه احتمال سرايت اين بيماري را بالا مي برد.

در پي آزمايشات انجام شده بر روي گروه فوق دانشمندان دريافتند كه منشاء اصلي حدود ? درصد از آلودگي هاي HIV به مالاريا مربوط است و متقابلا در ?? درصد از مبتلايان مالاريا، وجود ويروس HIV تاثير مستقيم داشته است.

از تحقيقات فوق چنين بر مي آيد كه مالاريا مي تواند از عوامل

موثر در شيوع HIV/AIDS در افريقا باشد.

ليت ابو ردا (Leith Abu-Raddad) مدير گروه تحقيقاتي فوق از مركز تحقيقات سرطان فرد هاتچينسون (Fred Hutchinson) در سياتل در اين باره معتقد است :

"اين دو بيماري سلامت عمومي را در آفريقا به مخاطره انداخته اند، وجود هر گونه ارتباط بين اين دو براي ما بسيار مهم محسوب مي شود، متاسفانه در حال حاضر هنوز نمي توانيم تعداد دقيق مبتلايان به HIV از طريق مالاريا را اعلام نماييم.”

آمار بدست آمده ميزان سرايت اين دو بيماري از طريق يكديگر از سال ???? تا كنون، را برابر ???? مورد HIV و يك ميليون مورد مالاريا اعلام نموده است.

ايدز بيماري است كه منشاء آن HIV و مالاريا بيماري است كه علائم آن شبيه به آنفلوآنزا مي باشد و زمان ابتلا به آن بسته به نوع بيماري متفاوت است. موارد مطرح شده دو عامل اصلي و رايج مرگ و مير در آفريقا به شمار مي روند كه در مجموع ساليانه حدود ? ميليون نفر را به كام مرگ مي كشند.

هر چند ساليان سال است كه دانشمندان از تاثير HIV بر كاهش سيستم ايمني بدن و افزايش ابتلا به مالاريا با اطلاع هستند، اما اين واقعيت كه مالاريا نيز انتقال بيماري ايدز را شدت مي بخشد، به تازگي اثبات شده است.

يكي از محققين مركز تحقيقات پزشكي در لندن در اين باره اظهار داشته : "به طور قطع نمي توان مالاريا را تنها دليل شيوع HIV در آفريقا دانست، اما احتمال اينكه فاكتوري مهم در انتقال اين بيماري مهلك به شمار رود به هيچ وجه دور از ذهن نيست.”

مطالعات اخير نشان داده در آن دسته

از افرادي كه به هر دو بيماري مبتلا هستند، ميزان ويروس HIV در بدن به مقدار قابل توجهي افزايش مي يابد و اين افزايش به نوبه خود سبب بالا رفتن احتمال انتقال اين بيماري مي گردد.

به عقيده دانشمندان وجود اين دو عامل در كنار هم مي تواند باعث انتشار سريع HIV در مناطقي كه مالاريا شايع است، گردد و كشف ارتباط بين HIV و مالاريا دليلي است بر نياز مبرم به ريشه كن نمودن اين دو بيماري.

جاناتان مرمين (Jonathan Mermin)، از پزشكان مركز كنترل و پيشگيري از بيماري ها در آمريكا كه در هم اكنون در كشور كنيا به فعاليت مشغول است، در اين باره اظهار داشته : "نتيجه تحقيقات اخير،

تاكيدي است بر نياز به اجراي طرح هاي سلامتي در جوامع، مبتلايان به HIV بايد به روش هاي مختلف از قرار گيري در معرض آلودگي به مالاريا به شدت بپرهيزند. ”

او مي افزايد : "لازم است تلاش هايي كه به منظور پيش گيري و كاهش ابتلا به اين دو بيماري صورت مي گيرد، به ميزان قابل توجهي افزايش يابند .”

دلايل انتشار سرماخوردگي

مطالعات جديد نشان مي دهد كه علت اصلي انتقال سرماخوردگي انتشار ويروس آن در فضا مي باشد و نه وجود سرما و يا گرماي بيش از حد.

تا كنون تئوريهاي بسيار زيادي راجع به دلايل ابتلا به سرما خوردگي و راههاي جلوگيري و درمان سريعتر آن مطرح شده است. در اين مقاله بعضي از واقعييهاي پذيرفته شده و متداول درباره سرماخوردگي ارائه ميشود.

مطالعات جديد نشان مي دهد علت اصلي انتقال سرماخوردگي انتشار ويروس آن در فضا است و نه وجود سرما و يا

گرماي بيش از حد و حتي در معرض هواي خنك بودن نيز احتمال ابتلا به سرماخوردگي را افزايش نميدهد.در واقع قرار گرفتن در مكان هاي سربسته هست كه انتقال ويروس را بين افراد گسترش مي دهد.

از روشهاي متداول براي جلوگيري از انتشار اين ويروس شستن دستها با آب و صابون و ضد عفوني كردن سطوح قابل دسترس را ميتوان در اين مكانها پيشنهاد كرد.

بعضي از اين ويروسها به مدت سه ساعت بر روي پوست و سطوح ، زنده ميمانند و ضد عفوني كردن و شستشو با آب و صابون ميتواند راه موثري براي از بين بردن آن باشد.

مطالعات علمي بسياري براي يافتن بهترين روش براي جلوگيري از مبتلا شدن به اين بيماري در طول سال و گسترش آن در ميان مردم جوامع انجام شده است ، ولي مشكل اينجاست كه روش يكساني براي درمان و جلوگيري از اين بيماري وجود ندارد و هر فرد بنا به خصوصيات جسمي خود بايد از روش هاي خاص خود استفاده نمايد.

بر اي مثال تعداد زيادي از مطالعات از اين ايده حمايت ميكنند كه مكمل هاي ويتامين ث روش مناسبي براي جلوگيري از ابتلا به اين بيماري است اما موسسات بزرگ سلامتي درباره تاثيرويتامين ث در جلوگيري از مبتلا شدن به سرماخوردگي ابراز ترديد كرده اند و زيرا ?? % از مردم كه مبتلا به اين بيماري ميگردند علايم و نشانه هاي يكساني ندارند.

علت پديدار شدن علائم اين بيماري در بعضي از افراد و ظاهر نشدن آنها در افراد ديگر مطلب قابل بحثي است ولي تحقيقات اخير بيانگر اينست كه سيستم ايمني هر فرد نقش تعيين كننده اي در اين

امر دارد.

به عنوان مثال فردي كه مبتلابه بيماري آسم است در مقابل ويروس سرماخوردگي آسيب پذيرتر مي باشد زيرا اين فرد توليد پروتين ضد ويروس در بدنش كمتر از يك فرد عادي است.

اين پروتئين كه در گلبولهاي قرمز خون توليد ميشود به ديواره ويروس چسبيده و به داخل آن نفوذ كرده و از تكثير آن در بدن جلوگيري ميكند.

متخصصين معتقدند افرادي كه سيستم ايمني مناسبي دارند كمتر علائم اين بيماري در آنها بروز مي كند و در مقابل اشخاصي كه داراي سيتم ايمني ضعيفي هستند غالبا درگير علائم و آثار اين بيماري هستند.

بطور كلي براي درمان سرماخوردگي روش واحدي پيشنهاد نشده است اما ميتوان بيان كرد كه با بالا بردن سيستم دفاعي بدن ميشود با اين بيماري بهتر و سريعتر مقابله كرد.

افزايش بيمارى هاى قلبى با مصرف غذاهاى آماده

يكى از پيامدهاى رشد جمعيت شهرنشين افزايش غذاهاى خيابانى و مصرف غذاهاى آماده با عنوان فست فود يا غذاهاى سريع است.

تحقيقات نشان داده است كه در مناطقى كه تعداد مراكز عرضه غذاهاى آماده كمتر است بيمارى هاى قلبى و عروقى كاهش مى يابد و بر عكس در مناطقى كه مردم به مصرف اين نوع غذاها عادت دارند شيوع عادت هاى غذايى نادرست مانند پرخورى كم تحركى و سريع غذا خوردن نيز شايع تر است. علاوه بر اين مطالعات متخصصان و كارشناسان مواد غذايى در مورد اثر مصرف مداوم برخى نوشيدنى هاى مضر و مقايسه ميان افراد مصرف كننده اين نوشيدنى ها با افرادى كه از مواد غذايى سالم استفاده مى كنند نشان مى دهد كه كاهش طول عمر و ابتلا به انواع بيمارى هاى غيرواگير در ميان گروه اول بيشتر است

چنانچه نتايج يك مطالعه موردى نشان داد كه گروهى از كارگران كارخانه نوشابه سازى بيش از كارگران كارخانه لبنيات در معرض ابتلا به بيمارى هاى غيرواگيردار به ويژه در زمينه قلبى و عروقى هستند.

سرطان ها چاقى بيمارى هاى قلبى و عروقى پوكى استخوان و برخى از بيمارى هاى دستگاه گوارش از جمله بيمارى هاى شايع مرتبط با تغذيه نامناسب هستند و مصرف زياد غذاهاى آماده و نوشابه هاى گازدار در ايجاد اين بيمارى ها نقش دارند. دكترپريسا ترابى رييس اداره بهبود تغذيه جامعه معاونت سلامت وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكى تاكيد كرد كه مصرف بى رويه غذاهاى آماده عامل مهمى در افزايش بيمارى هاى قلبى وعروقى در جهان است چنانچه در حدود يك سوم از علل مرگ و مير در جهان ناشى از بيمارى هاى قلبى و عروقى است. وى گفت: مواد غذايى آماده به علت دارا بودن اسيد چرب اشباع و نمك بالا سبب ابتلا فرد به فشار خون بالا و بيمارى هاى قلبى مى شوند. ترابى ياداور شد: كاهش مصرف غذاهاى سرخ كرده استفاده از روغن هاى مخصوص سرخ كردنى به جاى ساير انواع روغن ها در تهيه همبرگرها سوسيس و همچنين كاهش مصرف غذاها و خوراكى هاى آماده مى تواند در كاهش ابتلا به فشار خون بالا موثرباشد.

نقش تغذيه در بيماريهاي عفوني

نويسنده: دكتر غلامحسين اميري

نقش تغذيه در بيماريها عفوني را مجموعا به چهار گروه مي توان تقسيم نمود:

1- تغذيه در رابطه با ايجاد بيماريهاي عفوني، شامل بيماريهاي گوارشي و مسوميت هاي غذايي ( بوتوليسم)، بيماريهاي روده اي مثل اسهال هاي ميكروبي و بيماريهاي عفوني سيستميك ( بروسلوز و تيفوئيد)

2- تغذيه در

بيماران عفوني ( محدوديتها و ممنوعيتها)

3- درمان سوء تغذيه به عنوان عارضه بيماريهاي عفوني

4- تغذيه در بيماران با نقص دفاعي شديد

تغذيه در رابطه با ايجاد بيماريهاي عفوني

قبل از اينكه وارد اين بحث شويم مقدمتا به مسئله مقاومت بدن در رابطه با غذا اشاره مي كنم كه شايد در عامه مردم هم اين مسئله شناخته شده باشد كه اگر غذاي كافي باشد، بيماري كمتر است يا به اصطلاح « دوايش ته ديگ است.»

در عصر قبل از آنتي بيوتيك ها، يكي از بيماريهاي كشنده بشر، سل بود كه متاسفانه هنور هم هست، وقتي كسي مسلول مي شد او را به يك باشد.وش آب و هوا منتقل مي كردند و غذاهاي مقوي مي دادند درمان تقريبا به همين صورت انجام مي شد. شايد به همين جهت بيمارستان مسلولين و استراحتگاه آنها را جايي مي ساختند كه فضاي كافي، هواي كافي، نور كافي و غذاي كافي داشته باشد. در كشورهاي فقير يكي از علل شايع مرگ و مير كودكان بيماريهاي روده اي و اسهال است فقر دانش، فقر اقتصادي و فقر بهداشتي در اين كشورها از عوامل مهم بيماريهاي جسماني، رواني و اجتماعي است. يعني فقر اقتصادي و غذايي و جهل ايجاد مي كند كه پايه و اساس خيلي از بيماريهاي عفوني و واگير دار در اين كشورها هستند و مرگ و مير زيادي را به خصوص در اطفال به دنبال دارد.

اثر غذا در تكوين سيستم دفاعي انسان از دوره جنيني آغاز مي شود. يعني خانمي كه حامله مي شود در واقع همان موقع تغذيه جنين او بايد جامع، كافي و حساب شده باشد. اگر در اين دوره

به مادر پروتئين كافي، ويتامني كافي، املاح كافي از جمله آهن برسد بچه در همين دوره تكويني كه معولا سه ماهه اول حيات است رشد لازم را پيدا مي كند. و اگر جنين رشد كافي كرده و جنين سالمي باشد وزن و اندازه طبيعي خواهد داشت. وزن طبيعي جنين معيار مهمي براي سلامتي اوست. و بعد از تولد تغذيه نوزاد با شير مادر شروع مي شود كه هم ويتامين كافي و هم املاح كافي دارد و مي تواند ضامن رشد كودك باشد.

بنابراين سوء تغذيه از دوره تكامل جنيني نسل بشر نقش خودش را براي تمام عمر ابقا مي كند. اگر سيستم دفاعي كودكي در اين دوره رشد نكرده باشد. در تمام مراحل بعدي رشد نمي تواند در مقابل عوامل بيماري زا نقش دفاعي كافي داشته باشد. به خصوص ياد آوري مي كنم كه دوره شير خوارگي دومين مرحله مهم است. تغذيه مناسب با شير مادر كه داراي ويتامين و املاح كافي است رشد دفاعي كودك را تداوم مي بخشد. كودكي كه سوء تغذيه دارد و پروتئين و ويتامين كافي به او نمي رسد مستعد بيماريهاي عفوني است و به واكسيناسيون ها هم جواب خوبي نمي دهد. بنابراين تغذيه مبناي مقاومت بشر در مقابل عوامل بيماري زاي محيطي است كه اين عوامل محدود به بيماريهاي عفوني نيست و مي شود به ساير بيماريها هم تعميم داده شود. گر چه در حال حاضر بشريت مرفه از سوي تغذيه به گونه پر خوري و مصرف بيش از حد لازم رنج مي برد. بخش وسيع انسانهاي محرومي هم هستند كه از كمبود تغذيه مورد نياز خود رنج مي برند.

در مورد نقش تغذيه در ايجاد مقاومت در مقابله با بيماريهاي عفوني بررسي هاي زيادي انجام گرفته است مثلا ديده شده اگر به يك گروه غذاي كافي برسانيم و به گروه ديگري واكسن سل بزنيم آنهايي كه تغذيه كافي مي شوند كمتر از آنهايي كه واكسن زده اند به سل مبتلا مي شوند.

احتمال بروز سل در آنها كه تغذيه كافي داشته اند و واكسن سل هم زده اند بسيار كمتر مي شود.

نقش تغذيه در ايجاد بيماريها

غذا به عنوان منبع انرژي زاي بدن اگر دچار آلودگي هاي ميكروبي باشد مي تواند منشاء بيماريهاي مختلف و در راس آنها بيماريهاي گوارشي و مسموميت هاي غذايي باشد. ما در فصول مختلف در معرض مسموميت هاي مختلف غذايي هستيم. به خصوص زماني كه هوا گرم مي شود ما شاهد بيماريهاي روده اي بيشتري هستيم كه خطرناك ترين آنها « وبا» است. چنانچه در همين تهران، زهدان و در خيلي از كشورهاي جهان، به خصوص كشورهاي مرسوم به جهان سوم به طور موضعي شاهد بروز بيماري « وبا» هستيم.

مسموميت هاي غذايي هم در رابطه با غذاهاي مانده و آلوده بروز مي كنند. به دليل آنكه غذاها به طور بهداشتي تهيه نمي شوند و ما در مراكز توليد غذا و رستوران ها كنترل واقعي نداريم. يعني هر كس كه بيكار مانده در زمينه تغذيه كار مي كند و خيلي ها از اصول بهداشت غذا آگاهي ندارند و برخي از آنها كه از جنبه بيماريهاي انگلي كه بررسي مي شوند بيش از يك انگل دارند و مي توانند آلودگي و بيماريهاي انگلي را از طريق دست به ديگران انتقال دهند. به عبارت

ديگر هم در توليد مواد غذايي و هم در توزيع آن رعايت نكات بهداشتي را نمي كنيم. بسياري موارد مواد غذايي كنسور شده كه خراب مي شوند از رده خارج نمي شوند كه بسيار خطرناكند. همين طور كشك هايي كه در ظرفهاي مخصوص نگهداري مي شوند اگر دچار فساد و آلودگي شوند مي توانند باعث بيماريهاي مهلكي مثل بوتوليسم كه يك بيماري خطرناك و كشنده است، بشوند. تب روده يا تيفوييد يا حصبه هم يكي از بيماريهاي خطرناك است كه از طريق آب و غذاي آلوده انتقال مي يابد و با توجه به مقاومت نسبت به آنتي بيوتيك كه طي سالهاي اخير تكوين يافته است مشكلات زيادي را براي مبتلايان به همراه دارد. كه از طريق آب و غذا انتقال مي يابد به ويژه نزد كودكان مي توانند سبب ايجاد اسال هاي شديد و بيماريهاي عفوني خطرناك شوند.

لازم به ذكر است حصبه به وسيله آب آلوده ايجاد مي شود و معمولا از بيمار به فرد ديگر انتقال پيدا مي كند و اگر چنين اتفاقي بيفتد مطلقا به دليل رعايت بهداشت است. نكته ديگر اينكه ديده شده به دليل باورهاي غلط مردم و حتي برخي از پزشكان و پرستاران بيماران تيفوييدي را چنان از خوردن غذا محروم مي كنند كه منجر به سوء تغذيه شديد و مرگ آنها مي شود. مثلا مي گويند بيمار حصبه اي نبايد نان بخورد.

يكي از بيماريهاي مهمي كه از طريق تغذيه مواد آلوده در ايران شيوع دارد تب مالت است. همان طور كه مس دانيد تب مالت يك بيماري مشترك بين انسان و دام است. ميكرب تب مالت در گوسفند،

بز، گاو، و در حيوانات ديگري مثل خوك و سگ مي توان ايجاد بيماري كند و انسان به طور اتفاقي در تماس با اين حيوانات و با مصرف مواد آلوده عمدتا غذايي كه از شير نجوشيده تهيه شده باشد. ( مثلا پنير از شير نجوشيده به عمل مي آيد.) مبتلا مي شود.

معمولا پنير را بايد سه ماه در آب نمك نگه دارند و بعد توزيع كننده كه اين اصل رعايت نمي شود به هر حال مصرف پنير آلوده سبب بيماري تب مالت در انسان مي شود. يكي از بيماريهاي مهمي كه از طريق آب و مصرف غذاي آلوده براي انسان ايجاد شود اسهال هاي آميبي است كه آن هم در تمام فصول وجود دارد و در غالب شهرها شيوع دارد. ولي در فصل تابستان شايع تر است. همين طور مصرف جگر نيم پز گوسفند منجر به بيماري « توكسوپلاسموز» مي شود كه كيست انگل وارد معده انسان مي شود تحت تاثير اسيد معده باز مي شود و انگل آزاد مي شود و از طريق مخاط روده جذب و وارد كبد مي شود و وارد غدد لنفاوي مي شود. اگر خانم حامله اي فرضا دچار اين بيماري شود اين انگل خودش را به جنين مي رساند و در جنين ايجاد بيماري مغز و اعصاب مي كند و مي تواند منجر به گرفتاري مركز عصبي حساس چشم و مغز شود كه يكي از بيماريهاي ايجاد كننده سقط در زمان حاملگي است.

بيماري انگلي ديگري كه از طريق تغذيه منتقل مي شوند كرمك است كه در تمام كشورهاي متمدن و عقب مانده شيوع بسيار دارد و در

بچه ها بيشتر از بالغين است.

بيماريهاي انگلي از نوع كرمهاي كدو و قلاب دار و نيز در رابطه با تغذيه ايجاد مي شود.

نقش تغذيه در بيماريهاي عفوني

جاي تاسف است كه بگويم نه تنها عامه مردم دچار سوء برداشتهائي در مورد بيماريهاي تب دار مي باشند كه خيلي از پزشكان و پرستاران هم تحت تاثير بد آموزيهاي سنتي ما قرار دارند. يعني مي شود يك چيز كلي را در مورد بيماران تب دار مطرح كرد. آن، اينكه بيمار تب دار به علت سوزاندن بيشتر انرژي نياز بيشتري به تامين انرژي دارد.

بيماري كه تب دارد ممكن است به علت دردهاي گلو و دستگاه گوارش نتواند تغذيه مناسب داشته باشد و يا ممكن است به علت اختلال در هوشياري بيمار ما نتوانيم از راه دهان تغذيه مناسبي داشته باشيم.

متاسفانه يكي از نكاتي كه هميشه فراموش مي شود در درجه اول تغذيه اين بيماران است. در حالي كه از همان آب و الكتروليت كه شروع مي كنيم، بايد فكر كنيم بيمار چقدر كالري احتياج دارد و اين كالري را محاسبه و تامين كنيم. و بعد به ازاء هر درجه تب حساب كنيم چقدر كالري و آب نياز دارد.

آنچه در عامه مردم مطرح است و بايستي بدانند اين است تفكرات غلط و نادرست گذشته درباره بيماريهاي تب دار به خصوص در حصبه را ياد آوري كنيم. اين طور رايج است كه به بيمار حصبه اي نان نبايد داد. در حالي كه اگر مي خواهيم بيمار بر بيماري غلبه كند بايد او را تقويت كنيم كه گار اين كار را بكنيم حتي اگر دارو ندهيم بيمار بعد از يكي دو

هفته خوب خواهد شد. پس مي توان گفت كه چيزي كه بيمار حصبه اي را از بين مي برد سوء تغذيه است يعني محروم كردن او از خوردن گوشت، نان وميوه كه ممنوع كردن آن اصلا كار درستي نيست. بلكه بايد هر چه اشتهاي بيمار طلب مي كند در اختيارش بگذاريم. در سرماخوردگي ها هم يك چيز غير عملي رايج است و متاسفانه اگر ما پزشكان بگوييم هر چه بيمار دوست دارد بخورد و خدايي نخواسته اتفاقي بيفتد مي گويند طبيب مسئول است.

البته ما مي دانيم بعضي از مواد غذايي و ميوه هاي مثل خربزه و انگور محرك هستند و اگر بيماري حساسيت نشان بدهد و احيانا گلويش ناراحت بشود بهتر است نخورد. ولي به طور عام و از نظر علمي محدوديتي نداريم بيماري كه سرماخورده بايد سبزي بخورد. مواد پروتئيني بخورد و موادغذايي و هيدروكربن هم مصرف كند . مگر اينكه بيماري خاصي مثل ديابت و يا اوره داشته باشد كه توصيه مي كنيم مواد قندي و مواد گوشتي كمتر مصرف كند. يا در كودكان يا حتي بزرگسالان وقتي دچار اسهال مي شوند شايسته است شير مصرف نكنند. البته شير مادر در كودكان در زمان اسهال هم بلامانع است.

در رابطه با بيماران مزمن عفوني، مثلا مسلولين و بيماراني كه دچار بيماري مزمن هستند و عفونت يك عارضه ثانويه در آنها است. مثلا بيماران سرطاني يا بيماراني كه فلج هستند. كاهش قدرت عضلاني و لاغري آنها قبل از آن كه مربوط به بيماري آنها باشد. مربوط به سوء تغذيه است. يعني بايد در هر شرايط غذاي كافي به آنها برسانيم.

درمان سوء تغذيه به عنوان بيماريهاي

عفوني

در بيماريهاي عفوني دستگاههاي مختلف بدن انسان ويا در نتيجه توكسين ( سم) توليد شده توسط ميكروب در بدن و تاثير آن بر سيستم مغز و اعصاب و مركز اشتها بيمار دچار كم اشتهايي و در نتيجه سوء تغذيه مي شود و يا عضو مبتلا به ويژه اگر دستگاه گوارش باشد منجر به سوء تغذيه مي شود به علاوه در بيماريهاي تب دار به علت مصرف بيش از حد كالري، ضعف و لاغري ايجاد مي شود. براي درمان اينها هر چه هست وظيفه ما جبران انرژي تحليل رفته و يا جبران كاهش وزن است. به همين منظور براي همه بيماران تغذيه را اصل قرار مي دهيم خيلي از مردم فكر مي كنند عامل بروز لاغري مصرف انواع آنتي بيوتيك هاست كه كاملا نادرست است. آنتي بيوتيك براي درمان بيماري است. اگر فرضا براي ذات الريه آتني بيوتيك مصرف نشود احتمالا به مرگ او مي انجامد. واقعيت اين است كه هر بيماري عفوني كاهش وزن ميدهد كاهش وزن باعث نقصان فعاليت سيستم دفاعي بيمار مي شود و يكي از علل شايع مرگ بيماران بروز عفونتهاي ثانويه ايست كه در زمينه سوء تغذيه و كاهش مقاومت ايجاد مي شود.

مثلا در درمان كزاز گاهي شايد بيمار ار ده روز زير دستگاه تنفي مصنوعي بگذاريم تا فلج او از بين مي رود. و هوشيار مي شود به علت زير دستگاه بودن عفونت هاي ريوي مي كند كه آن را هم درمان مي كنيم در نتيجه بيمار حدود دو ماه در اين شرايط زندگي مي كند و در اين مدت قوايش تحليل رفته و غذاي مناسب به او نرسيده

اگر عفونت كند به علت سوء تغذيه شديد است و ممكن است نتوانيم كاري كنيم.

در بيماريهاي مزمن تغذيه كليد درمان است و با يد به اين شاه كليد توجه داشته باشيم و پروتئين راس همه غذاها است و بعد ويتامين كافي، املاح كافي، هيدروكربن كافي، براي اينكه بيمار مبتلا به بيماري مزمن را زودتر حركت دهيم بايد از نظر غذايي كمك كنيم و شايد لازم باشد به جاي سه وعده غذا هر سه ساعت يكبار غذا بدهيم.

وقتي صحبت از نقص دفاعي شديد مي كنيم. بيشتر عفونت پذيري مورد نظرمان است. ممكن است در حال عادي غذايي سمي كنسرو ( نيمه كنسرو) را بخوريم و دچار بيماري عفوني نشويم ولي در شرايطي كه دچار نقص دفاعي شديدي باشيم اگر از همين غذا بخوريم ممكن است دچار بيماري شويم. در بيماران با نقص دفاعي شديد به خصوص آنها كه گلبول هاي سفيدشان زير 1000 يا كمتر از آن است تاكيد مي كنيم از غذاي خام استفاده نكنند و ميوه جات را با آنكه ويتامين دارند به دليل آنكه پخته نيستند و مي توانند ميكروب را انتقال بدهند توصيه مي كنيم به صورت كمپوت مصرف كنند. و در دوراني كه گلبول هاي سفيد زير 1000 است از مصرف خشكبار خودداري كنند. مصرف آب آشاميدني هم در اين موارد مهم است. البته به محض آنكه گلبولهاي آنها به بالاي 2000 و 3000 رسيد مي توانند از مواد خام هم به طور طبيعي استفاه كنند.

در پايان جا دارد كه از بالانس مثبت انرژي، يعني پرخوري هم كه الآن يك بيماري شايع در جوامع بشري به خصوص در جوامع مرفه تمام

كشورهاي جهان است صحبتي داشته باشيم. متاسفانه چيزي كه امروز به آن توجه نمي شود زيان هاي پرخوري و مصرف بيش از حد انرژي است.

واقعيت اين است تمام افراد چاق بالقوه ديابتيك هستند و تمام افراد ديابتيك بالقوه عفونت پذيرند. بنابراين عفونت نزد افراد چاق خطرناك است يك ذات الريه نزديك آدم چاق بيشتر باعث مرگ مي شود تا يك آدم با وزن مناسب بنابراين تاكيد مي كنم پرخوري مازاد بر انرژي لازم و چاقي يكي از بلاهاي مهمي است كه بشر را تهديد مي كند. در بيماريهاي قلبي و عروقي نقش مهمي دارد.

آفتاب و پيرى زودرس

نويسنده:معصومه پيماني

به طور طبيعى همه شما دهقانان را ديده ايد. دهقانانى كه از صبح تا شب جلوى آفتاب زحمت مى كشند، گندم مى كارند، مى چينند ودرو مى كنند، محصول بر مى دارند و... خواه ناخواه از اشعه آفتاب به طور دائم برخوردارند. آنها بدنى سالم و بازوان قوى را دارا هستند. با اشتها غذا مى خورند، خوب مى خوابند و كمتر مريض مى شوند اما اگر سن آنها را بپرسيد، هرگزباورتان نخواهد شد كه با صورت چين و چروك دار سن و سال آنها چقدر كمتر است! يك دهقان چهل ساله سالم از نظر چين و چروك هايى كه در صورت و دست ها دارد، با يك شخص شصت ساله شهرى به سختى تشخيص داده مى شود زيرا پوست آنها تحت تاثير مستقيم اشعه آفتاب به تدريج نرمى و لطافت خود را از دست داده و به اصطلاح "شاخي” شده است و در نتيجه علائم پيرى زودرس در آنها آشكار گشته است.

دكتر مارشال ايتاليايى در مورد تاثير زيان آور آفتاب روى پوست صورت به بررسى هاى دقيق پرداخته و با مطالعه در پوست صورت افراد مختلف

و با كمك گرفتن از علم آمار نتيجه گيرى كرده است كه اگر اشعه آفتاب به طور مستقيم و مداوم به پوست صورت بتابد، به جاى سالم كردن سبب چين و چروك آن شده و به زيبايى انسان لطمه وارد مى كند.

پروفسور شوستر انگليسى هم به يك آزمايش عجيب وغيرعادى در اين مورد دست زده و به نتيجه جالبى رسيده است: وى موهاى بدن چهارصد موش سفيد را تراشيد و مدت چندين هفته آنها را در معرض اشعه مستقيم آفتاب قرار داده است. در نتيجه پوست بدن آنها بزودى چروكيده شده و نصف موش ها در اين مدت از بين رفته اند.

پروفسور شوستر انگليسى و دكتر مارشال ايتاليايى پس از تجربه هاى متعدد و ممتد خود عليه برنزه شدن اعلام جنگ داده و آن را وسيله اى براى پيرى زودرس پوست دانسته اند.

در عصر ما هدف از برنزه شدن تنها تامين سلامت جسم نيست. وقتى تابستان فرا مى رسد، عده اى از مردم مخصوصا جوانان هوس مى كنند به موازات تغييراتى كه درلباس و آرايش خود مى دهند، پوست خود را نيز برنزه كنند و آن را به رخ مردم ودوستان بكشند و به آشنا و بيگانه ثابت كنند كه آنها مدتى در ساحل دريا و يا استخر روباز به سر برده اند! روى اين اصل آنها مدتى در ساحل دريا و يا استخر روباز پا مى گذارند، وظيفه خود مى دانند كه خود را بى دريغ به دست اشعه آفتاب بسپارند. بخصوص هنگامى كه فقط يك روز يا چند ساعت به دريا و يا استخرهاى چندساعته دسترسى پيدا مى كنند. قسمت اعظم اين مدت را روى دريا و يا روى تخت هاى كنار استخر دراز مى كشند تا با پوستى برنزه به

شهر و يا به منزل بازگردند. شايد اگر اين اشخاص از تاثير اشعه خورشيد بر روى پوست و تغييراتى كه در آن مى دهد با اطلاع بودند، در روش خود تجديدنظر نموده و با اين آتش، بازى نمى كردند. ما با چشمان خودمان سوختگى پا و سرشانه را بارها ديده ايم و علت آن هم استفاده نكردن صحيح از تاثير اشعه خورشيد مى باشد.

شكم هاي بزرگ ؛سوغات تكنولوژي بي تحركي

اگر از شكل بدن خود، به خصوص در ناحيه شكم ناراضي هستيد، بايد بدانيد كه تنها پرداختن به ورزشهايي كه بر روي يك ناحيه از بدن متمركز مي شود كافي نيست و فايده چنداني هم ندارد. بلكه اين ورزش براي تأثير واضح و آشكار بايد در كنار ورزشهايي براي تمام بدن انجام شود زيرا بدن نمي تواند چربي را تنها در يك ناحيه از بين ببرد و شما نمي توانيد تنها به ورزش دادن يك نقطه از بدن خود و رها كردن باقي بدن به نتايج دلخواه دست يابيد.

به اين ترتيب اگر از داشتن شكمي بزرگ يا شل و افتاده رنج مي بريد، قبل از اينكه مخارج سنگيني براي خريد وسايل ورزش دراز و نشست و ابزارهاي مخصوص كوچك كننده شكم بپردازيد، كار تناسب اندام را با ساده ترين شكل ورزش كه رايگان هم هست، شروع كنيد: راه رفتن و دويدن!

البته فراموش نكنيد كه اين ورزشها كل بدن را تحت تأثير قرار مي دهند و بعدها براي شكم هم بايد حركات مخصوصي انجام دهيد. اگر شكم شما شلتر و برآمده تر از چيزي است كه مي خواهيد، به احتمال زياد در بدن شما نواحي ديگري هم وجود دارند كه بايد ورزيده و محكم شوند. براي

دستيابي به شكمي صاف، تمام بدن شما بايد لاغرتر، شود. دوباره بخوانيد: تمام بدن بايد لاغر شود!

كار را با انجام دادن ورزشهاي سريعي كه تعداد ضربان قلب را افزايش داده و سوخت و ساز بدن را بهبود مي بخشند آغاز كنيد. سه مرتبه پياده روي سريع در هفته راه حل مناسبي براي دستيابي به اين هدف است. اين كار نه تنها كالري مي سوزاند بلكه براي قلب هم بسيار مفيد است.

يك نكته مهم اينكه به ياد داشته باشيد انجام دادن تمرينهاي ورزشي و داشتن رژيم غذايي موجب نمي شود كه در مدت بسيار كوتاهي لاغر شده يا شكمي صاف پيدا كنيد. همانطور كه شما يك شبه اين شكم را پيدا نكرده ايد، نمي توانيد آنرا يك شبه از بين ببريد. پس بردبار باشيد و به تمرين ادامه دهيد. اگر قصد داريد به منظور خاصي- ازدواج، شركت در مراسمي مهم و... از وزن خود بكاهيد، براي به دست آوردن نتيجه مطلوب، لااقل سه تا شش ماه قبل از اين مراسم كار را شروع كنيد چون بدون شك يك هفته كافي نخواهد بود!

چند نكته:

خوردن و ورزش كردن: ورزش پرس شكم (درازونشست) هرماه با رژيمي كم چربي، براي تناسب عضلات شكم بسيار خوب است. اما عده بسياري تصور مي كنند كه مي توانند در طول روز هر چه مي خواهند بخورند و هنگام عصر 100 پرس شكم انجام داده و تمام غذاهاي چربي كه در طول روز مصرف كرده اند را بسوزانند. اگر شما مصرف چربي خود را كاهش ندهيد، هرچه ورزش كنيد فايده اي نخواهد داشت و شما نه تنها هيچ نتيجه مثبتي نخواهيد گرفت، بلكه ممكن

است شكم بزرگتري هم پيدا كنيد. چرا؟ چون به اين ترتيب در حال شكل دهي و محكم كردن چربيهاي روي عضلات خود خواهيد بود.

لاغري موضعي: واقعيت اين است كه لاغري موضعي تقريبا وجود خارجي ندارد. شما نمي توانيد از بدن خود انتظار داشته باشيد كه در اثر غذاخوردن صحيح و انجام حركات ورزشي تنها در بعضي مواضع لاغر شود. بالارفتن سوخت و ساز بدن، چربيهاي ذخيره شده در كل بدن مصرف مي كند و اشخاصي كه تصور مي كنند با داشتن رژيم غذايي تنها صورتشان لاغر مي شود يا تنها كمرشان گود مي شود، بايد بدانند كه چربي در تمام بدن آنها رو به كاهش است، اما اين كاهش در بعضي مواضع سريعتر و در بعضي مواضع كه چربي بيشتري داشته و متراكم تر است، ديرتر آشكار مي شود. اما خبر وب اينكه شما مي توانيد با انجام دادن حركات ورزشي صحيح اين سوختن چربي در مواضع مذكور را سرعت بخشيده و زودتر به تنهاسب اندام دست يابيد.

يك تمرين ساده براي افزايش سوخت و ساز بدن براي افزايش سريع متابوليسم كه به سوزاندن كالري بيشتر و عملكرد منظمتر منجر ميشود. تمرين ساده زير را انجام دهيد:

30ثانيه يك حركت ورزشي سريع- مانند دو ي درجا يا طناب زدن- انجام دهيد.

يك دقيقه به انجام حركتي متوسط- مانند دوي آهسته يا قدم رو سريع حتي درجا- بپردازيد.

اين مراحل را ده مرتبه تكرار كنيد (مجموعا حدود 15دقيقه)

به مدت 3تا 5دقيقه با انجام حركات كششي آرام، بدن را خنك كنيد.

به ياد داشته باشيد كه افزايش سوخت و ساز يا متابوليسم، كالريهاي اضافه در كل بدن را از بين ميبرد و

در كنار رژيم غذايي صحيح تمام بدن، از جمله شكم را متناسب خواهد كرد.

سكته هاي مغزي با ليزر درمان مي شوند

منبع:خبرگزاري مهر

گروهي از محققان درصدد استفاده از ليزر براي درمان سكته هاي مغزي استفاده هستند.

به گزارش خبرگزاري مهر، محققان شركتي در آمريكا اخيرا به تكنيك استفاده از سيستمهاي ليزري آزمايشگاهي براي درمان بيماران متاثر از سكته هاي مغزي روي آورده اند و گفته مي شود به ايجاد تحولي نوين در كمك به اين بيماران منجر خواهد شد.

به گفته اين محققان با استفاده از يك ليزر نزديك به مادون قرمز اين امكان فراهم شده است تا پس از عبور از پوسته جمجمه دسترسي كاملي به مغز داشت.

بر اساس گزارش "مدگجت" محققان آمريكايي بر اين باورند كه با كمك نور مي توان به احياي سلولها در محيط ischemic مغز و در نتيجه كمك به بازگشت بيماران متاثر از سكته هاي مغزي به زندگي طبيعي اميدوار بود.

اين تكنيك نوين تاكنون بر روي حيوانات آزمايشگاهي آزمايش شده و نتايج اميدواركننده اي نيز ثبت شده است. با اين حال اين فناوري پزشكي هنوز در ابتداي راه است و بايد آزمايشات بيشتري بر روي آن انجام شود

راههاي كنترل فشارخون بالا يا كشنده خاموش

فشارخون بالا عبارتست از افزايش فشار وارده از جريان خون به ديواره رگ هاي خوني.

فشار خون بالا گاهي «كشنده بي سر و صدا» ناميده مي شود، زيرا تا مراحل انتهايي اكثرا هيچ علامتي ندارد. توجه داشته باشيد كه فشار خون به طور طبيعي در اثر استرس و فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بدني بالا مي رود.

اما فردي كه دچار بيماري فشارخون بالاست، به هنگام استراحت نيز فشار خونش بالاتر از حد طبيعي قرار دارد.

علايم شايع:

معمولا علامتي وجود ندارد مگر اين كه بيماري شديد باشد.

علايم زير

مربوط به بالا رفتن فشار خون به طور بحراني هستند.

سردرد، خواب آلودگي، گيجي

كرختي و مور مور شدن دستها و پاها

سرفه خوني، خونريزي از بيني

تنگي نفس شديد

علل:

معمولا ناشناخته است. تعداد كمي از موارد در اثر مشكلات زير ايجاد مي شوند:

بيماري مزمن كليه

تنگ شدن سرخرگ آئورت

اختلال در بعضي از غدد درونريز

تصلب شرائين

عوامل تشديدكننده بيماري

سن بالاي 60 سال

چاقي، سيگار كشيدن، استرس

وابستگي به الكل

رژيم غذايي حاوي نمك يا چربي اشباع شده زياد

پشت ميزنشيني

عوامل ژنتيكي

سابقه خانوادگي فشار خون بالا، سكته مغزي، حمله قلبي يا نارسايي كليه

مصرف قرص هاي تنظيم خانواده، استروئيدها و بعضي از انواع داروهاي مهاركننده اشتها يا دكونژستان ها

پيشگيري:

در حال حاضر راه خاصي براي پيشگيري از فشارخون بدون علت مشخص وجود ندارد. اگر سابقه خانوادگي فشار خون بالا وجود داشته باشد. فشار خون بايد مرتبا كنترل شود.

اگر فشار خون بالا زود تشخيص داده شود، همزمان با تغيير رژيم غذايي، ورزش، كنترل استرس، ترك دخانيات، ننوشيدن الكل و دارو معمولا باعث پيشگيري از بروز عوارض مي شود.

عوارض احتمالي

سكته مغزي

حمله قلبي

نارسايي احتقاني قلب و ورم ريه

نارسايي كليه

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري طبيعي همراه با برنامه ورزشي حداقل 3 بار در هفته

ورزش باعث كم شدن استرس و حفظ وزن بدن در حد ايده آل مي شود. ورزش حتي ممكنست فشارخون را نيز پايين آورد. در مورد نوع و ميزان ورزش با پزشك خود يا فيزيولوژيست ورزشي مشورت كنيد.

علائم هشدار دهنده سرطان

هرچند درمان بيماري سرطان در مواردي ممكن است با دشواري هايي همراه باشد اما درصورت تشخيص

به موقع مي تواند كمك زيادر به درمان باشد لذا در صورت مشاهده علائم هشدار دهنده خاص و مراجعه به موقع به پزشك متخصص مي توان موجب شناسايي به هنگام بيماري سرطان شد.

اين علائم عبارتند از:

0 تغيير در عادت دفع مدفوع يا ادرار يا پيدا شدن خون در مدفوع يا ادرار

0 بهبود نيافتن زخم هاي پوستي پس از دو هفته

0 خونريزي يا ترشح غيرطبيعي از مجاري طبيعي بدن

0 توده يا برآمدگي در پستان يا هر نقطه ديگر بدن

0 اشكال در بلع غذا

0 هر گونه تغيير در زگيل يا خال هاي موجود در بدن

0 سرفه هاي مداوم يا خوني يا گرفتگي مزمن صدا

علائم ياد شده در بيماري هاي خوش خيم نيز ديده مي شود اما براي تشخيص سرطان در صورت مشاهده اين علائم ، فرد حتما بايد با پزشك مشورت كند.

نكاتي پيرامون بيماري آنفلوانزاي پرندگان

بيماري آنفلوانزاي پرندگان از طريق ترشحات بدن پرنده آلوده به ويروس اين بيماري منتقل مي شود بنابراين مهمترين اقدام براي پيشگيري از اين بيماري خودداري از دست زدن به بدن پرنده آلوده به اين بيماري است. بيماري آنفلوانزاي پرندگان انواع مختلفي دارد كه اكثر آنها فقط در ميان پرندگان قابل انتقال است فقط نوع فوق حاد آنفلوانزاي پرندگان با عنوان آنفلوانزايH5N1 بين انسان و پرندگان مشترك است و امكان انتقال اين بيماري از پرندگان به انسان وجود دارد. ويروس آنفلوانزاي پرندگان از طريق ترشحات بدن پرنده آلوده به ويروس اين بيماري ممكن است به انسان منتقل شودبه همين علت پزشكان توصيه مي كنند در صورتي كه با جسد يك پرنده مرده مواجه شديد به هيچوجه به

آن دست نزنيد چون ممكن است علت مرگ آن آنفلوانزاي فوق حاد پرندگان باشد و لمس آن موجب انتقال اين بيماري مي شود. ويروس آنفلوانزاي پرندگان از طريق خوردن گوشت پرنده منتقل نمي شود به خصوص اگر گوشت پرنده در حرارت بالاي 70 درجه پخته شده باشد، بنابراين توصيه پزشكان اين است كه در هر صورت گوشت پرندگان به صورت كاملا پخته مصرف شود و براي كندن پوست و پر آنها حتما از دستكش استفاده شود. بيماري آنفلوانزاي پرندگان به علت ماهيت آن بيشتر يك بيماري شغلي محسوب مي شود و بيشتر شكارچيان و افرادي كه در مرغداريها كار مي كنند در معرض خطر اين بيماري قرار دارند، اين افراد بايد حتما آموزشهاي لازم را براي پيشگيري از اين بيماري ببينند، حتما بايد هنگام لمس پرندگان دستكش به دست داشته باشند و دهان و بيني خود را بپوشانند. مهمترين توصيه پزشكان به مردم عادي به خصوص كودكان براي پيشگيري از بيماري آنفلوانزاي پرندگان اين است كه به هيچوجه به پرندگان مرده دست نزنند و در صورت لمس هر پرنده اي بلافاصله دستهاي خود را آب و صابون بشويند.

در زمان حاضر هنوز هيچ موردي از بيماري آنفلوانزاي پرندگان در داخل كشور گزارش نشده است و وزارت بهداشت با همكاري سازمان حفاظت محيط زيست و وزارت جهاد كشاورزي به شدت مناطق آلوده به اين بيماري را تحت كنترل دارند و هر مورد مرگ و مشكوك پرندگان را بلافاصله نمونه گيري مي كنند. از ميان كشورهاي همسايه ايران اكنون تركيه بيش از بقيه با اين بيماري درگير شده است و تاكنون حداقل 4 نفر بر اثر اين بيماري در

تركيه مرده اند كه دو نفر آنها كودكاني بوده اند كه به پرنده مرده دست زده بودند. اكنون نگراني از ورود اين بيماري به داخل كشور از مرزهاي غربي افزايش يافته است به همين علت ترددهاي يكروزه به تركيه ممنوع شده و جوجه ها و مرغداريهاي نزديك مناطق مرزي تعطيل شده اند. دستگاههاي مسئول با همكاري وزارت كشور همه ترددها در مرزهاي غربي كشور را كنترل مي كنند خودروهاي عبوري از مرز بارزگان ضدعفوني مي شوند. علاوه بر آن با توجه به وضعيت كشور عراق نگراني از وجود اين بيماري در اين كشور نيز افزايش يافته است به همين علت به زائران و افرادي كه به اين كشور سفر مي كنند نيز توصيه مي شود اصول بهداشتي ذكر شده را با دقت بيشتري رعايت كنند و در صورتي كه سفر آنها ضروري نيست آن را به تعويق بيندازند. با وجود اين به علت مهاجرت پرندگان در فصل زمستان از مرزهاي شمالي و امكان استقرار آنها در هر جاي كشور، خطر آنفلوانزاي پرندگان فقط به مناطق غربي و شمالي كشور منحصر نمي شود و در هر نقطه اي ممكن است پرنده آلوده به ويروس«H5N1» وجود داشته باشد بنابراين توصيه هاي پيشگيرانه ذكر شده از قبيل خودداري از لمس پرندگان مرده يا مشكوك و شستن بلافاصله دستها در صورت لمس آنها، استفاده از دستكش هنگام ذبح يا پركندن پرندگان و نيز پختن كامل مرغ و پرندگاني كه مصرف خوراكي دارند الزامي است. هنوز در مورد امكان انتقال ويروس آنفلوانزاي پرندگان از انسان به انسان مطلب اثبات شده اي وجود ندارد و به نظر نمي رسد امكان انتقال اين

بيماري از انسان به انسان وجود داشته باشد با اين حال با توجه به انتقال بيماري آنفلوانزاي انساني از انسان به انسان و اين امكان كه ممكن است فردي به طور همزمان آنفلوانزاي انساني و پرندگان را با هم بگيرد توصيه مي شود، افرادي كه در معرض خطر اين بيماري هستند واكسن آنفلوانزاي انساني را تزريق كنند تا امكان جهش ژنتيكي ويروس اين بيماري به نحوي كه امكان انتقال انسان به انسان آن باشد، فراهم نشود. بيماري آنفلوانزاي پرندگان هنوز واكسن ندارد البته پژوهشگران در سطح دنيا مشغول تلاش براي كشف واكسن اين بيماري هستند و پيش بيني مي شود به زودي واكسن اين بيماري نيز كشف شود، در حال حاضر فقط واكسن آنفلوانزاي انساني در اختيار پزشكان است و علاوه بر آن داروي درمان اين بيماري نيز با عنوان داروي «تاميفلو» به ميزان كافي در كشور خريداري شده و مقادير بيشتري نيز اين دارو به زودي از خارج كشور خريداري و توسط وزارت بهداشت براي مواجهه با خطر اين بيماري دپو مي شود.

از قند چه مي دانيد؟

از پوسيدگي دندان و افزايش اندازه دور كمر تا ديابت ، عاملي كه به عنوان مقصر اصلي شناخته مي شود قند است.

با اين وجود اكنون قند در صف مقدم يك علم جديد به نام تغذيه قندي به عنوان ماده اي شفابخش در نظر گرفته مي شود.بيش از 200 تركيب قندي كه از لحاظ علمي ساكاريد نام دارند به طور طبيعي در گياهان هستند و 8 مورد آنها براي سلامت انسان ضروري اند.

دو نوع از اين ساكاريدها به نام گالاكتوز و گلوكز ، معمولا در غذاهايي كه مي خوريم يافت مي

شوند.گالاكتوز قند شير است و گلوكز قندي است كه روي ميز مي گذاريد و همچنين از تركيبات موجود در ميوه ها و دانه هاست.

هر دو قند گالاكتوز و گلوكز در بدن شكسته شده و به عنوان سوخت مصرف مي شوند.

در حالي كه بدن از ديگر مواد مغذي ، عمدتا چربي ها ، مي تواند به عنوان منبع انرژي مصرف كند ، مغز تقريبا منحصرا بر گلوكز براي تقويت فعاليت متابوليك روده تكيه دارد.

شش قند ضروري ديگر در دوره اي از تاريخ زندگي بشر بخشي از رژيم غذايي روزانه او محسوب مي شده چرا كه پيشينيان ما از گياهان تغذيه مي كردند.

99 درصد رژيم غذايي نوع انسان متشكل از سبزيجات ، ميوه ها ، جوانه ها ، دانه ها و لگوم ها بوده است.اما امروزه بسياري از انواع قندها از غذاي ما حذف شده كه علت آن روي آوري ما به غذاهاي فرآيند شده اي است كه با قند تصفيه شده توليد مي شوند (ماده اي كه چاي و قهوه را شيرين مي كند و در نوشيدني ها آب ميوه ها ، كيك ها و نان موجود است).

مشكل تنها اين نيست كه اين قند جايگزين ديگر قندهاي ضروري شده بلكه از منبع گياهي اش جدا شده و همراه با آن ارزش غذايي اش نيز گرفته شده است.

بدن نيازمند قندهايي است كه بدن به قندهايي كه از رژيم غذايي حذف مي شوند براي كاربردهاي خيلي استراتژيك مثلا پوشش تقريبا همه سلول هاي بدن نيازمند است.

اين قندها در بدن به هم تبديل نمي شوند. به محض هضم شدن با پروتئين ها و چربي ها تركيب مي شوند تا

تركيباتي را به وجود آورند كه به سلول ها اجازه مي دهند با يكديگر ارتباط برقرار كنند و هيچ يك از انواع سلول ها به اندازه سلول هاي مغز با يكديگر ارتباط ندارند.

براي مثال گليكوپروتئين ها گيرنده هايي را مي سازند كه نوروترنس ميتورهايي مانند سروتونين را به سطح سلول هاي عصبي متصل مي كنند.

مواد غذايي قندي نيز نقش مهمي در حالت هاي استرس زا دارند. بيش فعالي پاسخ استرس به نظر مي رسد مكانيسم اصلي افسردگي باشد.گيرنده فاكتور رهاكننده هورمون كورتيكوتروپين كه يك فعال كننده كليدي پاسخ استرس در سراسر بدن است ، يك گليكوپروتئين است.

عملكرد نامناسب گيرنده فوق به عقيده بسياري از محققان نقص اصلي است كه در افسردگي و اختلالات اضطرابي دخالت دارد.

گالاكتوز به ويژه در آرايش گالاكتوليپيدها شركت مي كند و گالاكتوليپيدها اجزاي اصلي غشاي سلول هاي عصبي هستند. همچنين بر سياست غشا و تسهيل نقل و انتقالات غشايي نقش دارند.

پيشگامان علم پزشكي اكنون در حال آزمايش كاربردهاي درماني مواد غذايي قندي مختلف هستند كه از رژيم غذايي روزانه ما حذف مي شوند.

مطالعات اوليه نشان داده اند استفاده از مكمل هاي غذايي قندي در افزايش حافظه ، عملكرد بهتر مغز و كمك به كنترل پاسخ استرس مفيدند.اين غذاها همچنين آلرژي ها را كاهش مي دهند و علايم آرتريت ، ديابت ، لوپوس و بيماري كليه (در حيوانات) را فرو مي نشانند.

برخي آزمايشگاه ها در صددند روش هايي براي استفاده از تركيبات قندي در بهبود تاثير داروهاي مورد مصرف بر عليه آنمي ، ايدز و سرطان بيابند.

منابع طبيعي مواد مغذي قندي در اطراف ما موجودند اما اين قندهاي مغذي ممكن است شيرين

نباشند و اكثرا بي مزه هستند.

مانوز يكي از هشت ساكاريد ضروري است و در كلم ، بروكلي و جوانه ها موجود است. به نظر مي رسد اين قند در ساختار سلول هاي عصبي نقش داشته باشد.

فوكوز قند ديگري است كه به ويژه در اتصالات سيناپسي بين سلول هاي عصبي فعال است.

اين ماده در قارچ و جوانه ها يافت مي شود. گزيلوز نيز مخمر ، جو و گندم سياه وجود دارد.تا زماني كه بهتر دريابيم چگونه خود را با انتخاب مناسب آنچه مي خوريم درمان كنيم ، اين داروهاي شيرين را مي توان در مكمل هاي پودري گرفته شده از منابع گياهي يافت. به هر حال بهترين انتخاب شما همواره مصرف انواع غذاهاي فرآيند نشده است.

http://www.greendecorations.com

با بيماري فشار خون بالا آشنا شويم

فشار خون بالا اغلب هيچ نشانه و يا علائمي ندارد. تنها راه فهميدن آن اين است كه اگر شما داراي فشار خون بالا باشيد بهتر است مورد آزمايش قرار گيريد. چنانچه فشار شما بالا باشد، دكتر يا پرستار مي تواند با دستگاه فشار خون، ميزان فشار شما را بگويد.

چگونه فشار خون را آزمايش كنيم؟

آزمايش فشار خون بسيار راحت و آسان است. ميزان فشار خون براساس ميلي مترهاي مركوري (mmhg)سنجيده شده و بر پايه دو فشار انقباض قلب و شرايين و انبساط قلب توضيح داده شده است. براي مثال، زمانيكه دكتر يا پرستار فشار شما را مي گيرد ممكن است بگويد فشار شما «130 روي 80» است.

هر دو فشار خون مهم هستند. همانگونه كه ما پا به سن مي گذاريم، فشار خون انقباض قلب و شرايين اهميت بيشتري پيدا مي كند.

جهت آزمايش فشار خون دكترها از يك شيوه

مانوس همراه با دستگاه اندازه گيري فشار خون (sfig-mo-ma-nom-e-ter) استفاده مي كنند. برخي شيوه هاي فشار خون شامل دستگاههاي الكترونيكي يا گوياي ديجيتالي مي باشد. شما از طريق اين دستگاه مي توانيد بدون استفاده از گوشي ميزان فشار خون را بر روي يك صفحه كوچك يا از طريق صداي بيب مشاهده كنيد.

نكات مهم براي افراد مبتلا به فشار خون

30 دقيقه پيش از گرفتن فشار خون قهوه ننوشيد يا سيگار نكشيد.

5 دقيقه پيش از گرفتن فشار خون بنشينيد و تكيه دهيد، سپس پاهاي خود را روي زمين گذاشته و دستان خود را روي يك ميز هم تراز قلب خود قرار دهيد.

-لباس آستين كوتاه بپوشيد طوريكه دستان شما مشخص باشد.

-پيش از گرفتن فشار خون مثانه خود را خالي كنيد، يك مثانه پر فشار خون را بالا مي برد.

-حداقل با فواصل دو دقيقه دو مرتبه فشار خود را گرفته آنوقت ميانگين فشار را بگيريد.

-از دكتر يا پرستار خود تقاضا كنيد هر دو فشار خون شما را بگويند.

زمانيكه ميزان فشار انبساط و انقباض قلب و شرايين در مرحله ديگري قرار مي گيرند مي بايست براي طبقه بندي فشار خون از مراحل ديگري استفاده كرد. مثل،

جلوگيري از فشار خون

براي جلوگيري از فشار خون بالا مي توانيد با تغيير سبك سالم زندگي قدم هايي را برداريد. اين سبك ها شامل: حفظ وزن مناسب؛ فعاليت فيزيكي؛ خوردن سبزي سالم، از جمله ميوه ها، سبزيجات، و غذاهاي رژيمي كم چرب؛ غذاهاي كم نمك و كم سديم؛ نوشابه هاي ملايم.

خوردن غذاهاي سالم

مطالعه نشان داده، استفاده ازغذاهاي گياهي سالم مي تواند هم موجب

كاهش خطر افزايش فشار خون بالا شود، و هم فشار خوني كه قبلاً طبيعي بوده را كاهش دهد.

به تمامي غذاهاي گياهي، غذاي گياهي DASH گفته مي شود. DASH برگرفته از Dietary Approaches to stop Hypcrtcnaion (روش هاي پرهيز جهت جلوگيري از فشار خون) يك مطالعه كلينيكي كه تاثيرات نيتروژن در غذا را بر روي فشار خون آزمايش كرده، نتايج مطالعه را اينگونه مشخص كرده است، مصرف گياه خوراكي از جمله ميوه ها، سبزيجات، و غذاهاي رژيمي كم چرب موجب كاهش فشار خون بالا شده و كاهش چربي اشباع شده، چربي ها و كلسترول را موجب مي گردد. گياه خوراكي DASH شامل تمامي غلات، پرندگان، ماهي ها، و ميوه هاي هسته دار مي باشد و بهتر است مصرف چربي ها، گوشت هاي قرمز، شيريني ها و نوشابه هاي شيرين را كاهش دهيد.

همانگونه كه مردم بدنبال گياه خوراكي DASH و يا بدنبال يك غذاي خاص آمريكايي هستند، گفته شده دومين تحقيق كلينيكي «DASH-Sodium» در مورد تاثير تقليل سديم غذا بر روي فشار خون مي باشد. نتايج نشان داد كاهش سديم غذا هم در گياه خوراكي DASH مي باشد (500،1 ميلي گرم هر روز).

با مطالعه سديم DASH به اهميت تقليل سديم در غذا پي مي بريد.

اما براي دسترسي به يك تركيب درست، از گياه خوراكي DASH استفاده كرده و كمتر از نمك و سديم استفاده كنيد.

سرما بخوريد، آنتى بيوتيك نخوريد!

سرماخوردگى شايع ترين بيمارى عفونى در انسان است. بچه هاى كوچك تر از ? سال مستعدترين گروه سنى براى ابتلا به اين بيمارى هستند.

استعداد ابتلا به اين بيمارى به تدريج از ? سالگى تا ?? سالگى

كاهش مى يابد و سپس ثابت مى ماند. گفته مى شود به طور متوسط، هر يك از افراد جامعه، در طول يك سال، بين ? تا? بار دچار سرماخوردگى مى شوند. سرماخوردگى نامى است كه عموم مردم براى عفونت هاى حاد تنفسى فوقانى به كارمى برند. عفونت، مى تواند ويروسى يا باكتريايى باشد يا با عوامل ديگرى مانند قارچ ايجاد شود اما عفونتى كه ما به آن سرماخوردگى مى گوييم، عفونتى ويروسى است.

عوامل بيمارى

عوامل زمينه ساز و مستعد كننده ابتلا به سرماخوردگى عبارتند:

- ضعف عمومى و خستگى ( قرار گرفتن در معرض سرماى شديد هم احتمالا باعث تغييراتى در بدن مى شود كه شبيه ضعف عمومى، فرد را مستعد ابتلا به اين بيمارى مى كند).

- رعايت نكردن بهداشت به ويژه در محيط هاى پرجمعيت مانند مدارس، مهد هاى كودك و پادگان ها.

- وضع نامناسب تغذيه و ناهنجارى هاى ساختمانى قسمت هاى فوقانى دستگاه تنفس مانند انحراف بينى و بزرگ بودن لوزه ها.

سير بيمارى:

دوران نهفتگى (كمون) بيمارى كوتاه است و از ? تا? روز متغير است. شروع بيمارى ناگهانى و با احساس خارش يا سوزش در حلق، بينى يا گوش همراه است و به دنبال آن علائم واضح تر ظاهر مى شوند. عطسه، آبريزش بينى، احساس خستگى و كوفتگى، تب خفيف كه ندرتا با لرز همراه است، سردرد خفيف، اختلال حس بويايى و چشايى و دردهاى مبهم كمر يا دست و پا. ترشح چركى (زرد يا سبز) از بينى نشانه عفونت باكتريايى است و يعنى بيمارى از يك سرماخوردگى ساده فراتر رفته است.

درمان:

از آنجا كه سرماخوردگى يك بيمارى

ويروسى است براى درمان آن نيازى به آنتى بيوتيك وجود ندارد و در اصل آنتى بيوتيك در درمان آن تاثيرى ندارد.

درمان سرماخوردگى، درمان علايم بيمارى است يعنى دارويى براى خود بيمارى وجود ندارد و داروها فقط علائم را تخفيف مى دهند، تا دوره بيمارى طى شود. استراحت، نوشيدن مايعات كافى و رژيم غذايى به اندازه داروهاى شناخته شده، در درمان اين بيمارى موثر است.

تاكيد مى شود، هيچ نيازى به استفاده از آنتى بيوتيك در سرماخوردگى وجود ندارد. مصرف خودسرانه آنتى بيوتيك ها گذشته از اين كه از نظر اقتصادى باعث خسارات زيادى به خانواده و كشور مى شود، باعث ايجاد مقاومت دارويى باكترى ها هم مى شود.

نمونه واضح آن دارويى مشهور به نام آمپى سيلين است كه تا چند سال پيش بر اغلب عفونت هاى تنفسى فوقانى موثر بود، اما امروزه به علت مصرف خودسرانه و نابجاى اين آنتى بيوتيك، بسيارى از باكترى ها به آن مقاوم شده اند و اين دارو ديگر تاثير سابق را ندارد.

پيشگيرى:

به علت تنوع در گونه هاى ويروس سرماخوردگى، هنوز هيچ واكسن موثرى براى اين بيمارى ساخته نشده است و تنها راه پيشگيرى، رعايت بهداشت فردى مانند شست و شوى مرتب دست ها و دورى كردن از فرد سرماخورده است.

اختلالات سياهرگ

اكثر مردها از اينكه مي بينند آنها نيز مي توانند به بيماري ها و اختلالات سياهرگ كه مخصوص خانم ها است مبتلا شوند بسيار تعجب مي كنند. درست است كه اختلالاتي مانند سياهرگ هاي عنكبوتي (دسته اي از سياهرگ ها كه تغيير رنگ داده اند) بيشتر در خانم ها اتفاق مي افتد، اما اختلالات ديگري

هم وجود دارد—حتي انواع دردآور آن—كه براي آقايان نيز اتفاق مي افتد.

اختلالات سياهرگ ها چيست؟

قبل از هر چيز خوب است بدانيد كه دستگاه گردش خون در بدنتان چگونه عمل مي كند: قلب خون پر از اكسيژن را از ريه ها به همه ي نقاط بدن توسط شبكه اي از رگ هاي خوني كه سرخرگ ناميده مي شوند به گردش در مي آورد. اين قلب است كه بيشترين كار تلمبه كردن خون را انجام مي دهد.

بعد از رسيدن اكسيژن به سلول ها، خون دوباره توسط شبكه ي ديگري از رگ هاي خوني كه سياهرگ ناميده مي شوند به قلب بازمي گردد. براي بازگرداندن دوباره ي خون به قلب نيازي به عمل تلمبه زدن نيست. اما براي برگشتن خون از پاها به سمت قلب كه بالا قرار دارد، خون بايد خلاف نيروي جاذبه عمل كند. پس خون چطور به سمت بالا حركت مي كند؟

هر سياهرگ داراي دريچه هايي يكطرفه ي ويژه مي باشد كه باعث برگشت خون به سمت قلب مي شود. با حركت كردن و راه رفتن شما، انقباضات ماهيچه هايتان بر خون داخل سياهرگ ها فشار وارد مي كند تا در دريچه ها حركت كند و به قلب برسد. بعد اين دريچه ها به طور خودكار بسته مي شوند تا فشار خون را در سياهرگ ها برابر كنند و از رفتن خون به عقب و پاها جلوگيري كند.

بيشتر اختلالات سياهرگ ها مربوط به اختلال در اين دريچه ها مي باشد. به طور مثال، اگر اين دريچه ها به درستي بسته نشوند، جهت خون ممكن است برعكس شده و از قلب

برگردند. اين اختلالات به خصوص در افراد ميانسال بسيار متداول است. آمار نشان مي دهد كه حدود 60 درصد از آمريكايي ها از اين اختلالات در عذاب هستند.

دو نوع مهم از اختلالات سياهرگ، گشاد شدن سياهرگ ها و نارسايي سياهرگ ها مي باشد.

گشاد شدن سياهرگ ها

وقتي يكي از دريچه هاي سياهرگ از كار مي افتد، خون بيشتري در سياهرگ جمع شده و باعث فشار آوردن به ديواره هاي سياهرگ شده و آن را گشاد مي كند. اين مسئله مي تواند زنجيره اي از واكنش ها را به همراه داشته باشد و باعث از كار افتادن تعداد ديگري از دريچه ها شود. از آنجا كه سياهرگ ها گشاد شده و از شكل افتاده اند، بزرگتر جلوه كرده و تغيير رنگ مي دهند. به اين حالت گشاد شدن سياهرگ مي گويند.

علائم اين اختلال:

• باد كردن و بزرگ شدن سياهرگ هاي نواحي پا

• احساس درد و سوزش

• انقباض عضلات و پيچش، گرفتگي عضلات و رگ به رگ شدن، ورم قوزك پا و ايجاد درد پس از نشستن يا ايستادن طولاني مدت

اين اختلال بسيار متداول است. 40 درصد مردهاي بالاي هفتاد سال به اين بيماري مبتلا مي شوند.

نارسايي سياهرگ ها

بيشتر افرادي كه با اين بيماري دست به گريبان هستند، نمي دانند كه آن را چه بنامند. در عوض آن را به گردن گردش خون ضعيف گذاشته و عذاب مي كشند.

در اين حالت، خون در سياهرگ هاي پا جمع شده و باعث ايجاد درد در آن نواحي مي شود، به خصوص پس از نشستن يا ايستادن به مدتي طولاني. بعضي از بيماران

شكايت از موارد ديگري نيز دارند:

• احساس سنگيني يا خستگي در پا

• انقباض عضلات در شب

• احساس خارش

• ناتواني گاه گاه در حركت دادن پا

در انواع جدي و پيشرفته ي اين اختلال، خون مي تواند به بافت هاي مجاور نيز نفوذ كند و باعث تغيير رنگ اين بافت ها شود.

درمان اختلالات سياهرگ

حفظ سلامتي سياهرگ ها بسيار مهم است. با انجام ورزش مداوم و پرهيز از نشستن ها و ايستادن هاي طولاني مدت مي توانيد از اين اختلالات جلوگيري كنيد.

براي بعضي افراد پوشيدن جوراب ها يا شلوارهاي مخصوص مي تواند كمك كننده باشد. اين جوراب ها با فشار وارد آوردن به پا و سياهرگ ها از برگشت خون جلوگيري مي كنند.

مكمل ها و كرم هاي طبيعي وجود دارد كه ونارين ناميده مي شود و از عصاره ي خالص درخت پگوداي ژاپني، گياه كوله خاس، شاه بلوط اسبي و دانه ي انگور ساخته مي شود. تحقيقات نشان داده است كه گياهان موجود در ونارين مي تواند باعث استحكام بيشتر ديواره هاي سياهرگ شده، خاصيت كششي سياهرگ را بالا برده و درد، ورم، سنگيني و ناراحتي را هم كاهش مي دهد و از ابتلا به گشاد شدن سياهرگ و نارسايي سياهرگ ها نيز جلوگيري مي كند.

علاوه بر اين مواد گياهي، ونارين حاوي ويتامين k1 نيز مي باشد كه تغيير رنگ و كوفتگي سياهرگ ها را نيز تقليل مي دهد.

مراقب سياهرگ هاي خود باشيد!

حال كه اين اطلاعات را در مورد بيماري ها و اختلالات سياهرگ كسب كرديد، ديگر بهانه اي براي مراقبت نكردن از سياهرگ هايتان نداريد. اگر يكي از علائمي

كه اشاره شد را در خود مي بينيد، حتماً به پزشك مراجعه كنيد. گردش خون صحيح به كسي صدمه نمي زند. و آقايون به ياد داشته باشيد، اين ديگر فقط بيماري مختص خانم ها نيست!

پيرى زودرس در انتظار افراد بى تحرك

يك مطالعه تازه حاكى از آن است كه داشتن يك زندگى بى تحرك ممكن است انسان را از لحاظ ژنتيكى زودتر از موعد پير كند.

مطالعه بر روى دوقلوها نشان داد كسانى كه در وقت آزاد خود فعاليت جسمانى دارند ظاهرا از لحاظ ژنتيكى از همزادان خود كه زندگى بدون تحركى داشتند جوان تر بودند. محققان دريافتند كه قطعات مهم دى ان ا ى به نام تلومرس در افراد غيرفعال با سرعت بيشترى كوتاه شد. تصور مى شود اين پديده نشانگر تسريع فرآيند پيرى سلول ها باشد.

سبك زندگى فعال و پرتحرك در گذشته به نرخ پايين تر بيمارهاى قلب و عروق ديابت نوع دو و سرطان ارتباط داده شده است. با اين حال تازه ترين تحقيقات حاكى از آن است كه بى تحركى نه فقط فرد را در برابر بيمارى آسيب پذيرتر مى كند بلكه عملا مى تواند فرآيند پيرى را تسريع كند.

گروه محققان ? هزار و ??? دوقلوى سفيدپوست را تحت مطالعه قرار داد و از آنها خواست پرسشنامه هايى را درباره ميزان فعاليت جسمانى پر كنند. همچنين دى ان ا ى آنها استخراج شد.

آنها به خصوص بر تلومرس تمركز كردند قسمتى از سلسله تكرارى دى ان ا ى در انتهاى كروموزم ها قرار دارد و آنها را در برابر صدمات محافظت مى كند. با گذر عمر تلومرس كوتاه تر شده و سلول ها را

در برابر صدمات و مرگ آسيب پذيرتر مى كند.

محققان با معاينه سلول هاى سفيد خون به خصوص سلول هاى سفيد سيستم دفاعى بدن دريافتند كه تلومرس به طور متوسط در سال ?? قسمت تشكيل دهنده خود را از دست داد. اما تلومرس مردان و زنانى كه از لحاط جسمانى در اوقات فراغت فعاليت كمترى داشتند از كسانى كه فعال تر بودند كوتاه تر بود.

ميانگين طول تلومرس در كسانى كه كمترين فعاليت را داشتند ?? دقيقه فعاليت بدنى در هفته ??? نوكليوتيد از كسانى كه بيشترين ميزان فعاليت را داشتند ??? دقيقه فعاليت جسمانى در هفته مانند دويدن و تنيس كوتاه تر بود. متوسط طول تلومرس در فعال ترين افراد قابل مقايسه با طول آن در افراد غيرفعالى بود كه تا ?? سال جوان تر بودند.

همچنين مقايسه مستقيم دوقلوهايى كه ميزان فعاليت جسمى آنها فرق مى كرد به نتايج مشابهى منجر شد

آلرژيهاي بيني

آلرژيهاي بيني در نتيجه برخورد ذرات آلرژي زا با سلولهاي ديواره بيني بروز مي كنند. در اين حالت ابتدا ذرات آلرژي وارد بيني مي شوند.

ذرات آلرژي زا عبارت از گروههاي گياهان، گرد و غبار، كپك ها و هاگ كپك ها و پشم حيوانات هستند. اين ذرات با آنتي باديهاي موجود در سلولهاي بيني موسوم به IGE واكنش نشان مي دهد. اين امر باعث آزاد شدن هيستامين مي شود. هيستامين باعث عطسه، گرفتگي بيني و آب ريزش بيني مي شود.

اين سلولهاي بيني مواد ديگري نيز ترشح مي كنند. اين مواد باعث نفوذ گروهي از سلولهاي موسوم به ائوزينوفيل به ديواره بيني مي شود. اين سلولها طي يك دوره 6 تا 24 ساعته به ديواره بيني سفر مي كنند.

اين سلولها موادي آزاد مي كنند

كه مي توانند چندين ساعت پس از بروز علائم اوليه به اين علائم بيافزايند.

واكنش اول «واكنش ابتدايي» ناميده مي شود و علايمي كه چندين ساعت بعد از واكنش ابتدايي بروز مي كنند، واكنش مرحله آخر ناميده مي شوند.

براي مثال فردي كه نسبت به پشم گربه ها حساسيت دارد به محض برخورد با يك گربه واكنش آلرژيك فوري از خود نشان مي دهد. اين جلمه ابتدايي ممكن است تا زماني كه فرد با حيوان در تماس است ادامه پيدا كند. هنگامي كه فرد محيط را ترك كند، علايم فروكش مي كند. پس از آن حركت سلولهاي ائوزنيوفيل منجر به بروز موج ديگري از علايم مي شود.

علايم و نشانه هاي آلرژي بيني شامل ترشحات بيني به صورت مايع سفيد و آبكي، سرفه، خارش گوش، آب ريزش چشم و قرمز شدن آن، خارش بيني، خشك شدن بيني، سختي تنفس و عطسه هستند كه واكنشهاي مرحله دوم نيز بسيار شبيه هستند.

در مورد افرادي كه مبتلا به آلرژي مزمن هستند علائم ديگري نيز ممكن است مشاهده شود كه عبارت از خشكي مداوم بيني، كاهش حس بويايي، سردردهاي سينوسي، معمولا در ناحيه پيشاني، چانه و بين چشمها هستند.

افرادي كه مبتلا به آلرژي مزمن هستند حتي ممكن است با محركهاي غير آلرژيك نيز علائم آنها آغاز شود. اين محرك ها شامل هواي خشك، هواي سرد، دود سيگار و غبار موجود در هوا هستند.

عامل اصلي بروز آلرژي هاي بيني همانطور كه در بالا ذكر شد واكنش ميان سلولهاي ديواره بيني و ذرات آلرژي زاست. براي پيشگيري از بروز اين حالت بايد توجه داشت كه بسياري از ذرات آلرژي، در هوا موجود هستند، بنابراين شايد براي برخي افراد پيشگيري امر

دشواري باشد.

اما اگر عامل آلرژي فرد گربه ها و ساير حيوانات خاص باشد خارج كردن اين حيوانات از منزل در امر پيشگيري بسيار اهميت دارد. همچنين افرادي كه از گرد و غبار موجود در فضا دچار حالت آلرژي مي شوند، مي توانند در آپارتمانهايي با سقف، كف و ديوارهاي چوبي زندگي كنند.

افراد مبتلا به آلرژي شديد بيني بايد از مجاورت با دود تنباكو و دخانيات خودداري كنند. آنتي هيستامين ها از جمله ديفن هيدرامين يا كلورفنيرامين مي توانند علائم بيماري را متوقف كنند.

همچنين، استفاده از افشانه هاي استروئيدي مانند كرومولين به توقف آزاد شدن مواد سلولهاي بيني به داخل مجراي بيني كمك مي كند.

اين افشانه ها مانع از ترشح سلولهاي بيني و در نتيجه بروز علائم اوليه مي شوند. تشخيص آلرژيها اغلب با يك آزمايش سابقه بيماري يا آزمايش جسمي صورت مي گيرد.

فرد ممكن است در مورد بروز علايم پس از تماس با عوامل آلرژي زا مانند تماس با گربه گزارش دهد.

برخي افراد ممكن است اين علائم را در فصلهاي خاص داشته باشند.

براي افرادي كه با علائم پيش رو مانند خشكي بيني مواجه مي شوند آزمايشهاي ديگري نيز تجويز مي شود. آزمايش آلرژي معمولا براي تشخيص فاكتورهاي ويژه كه باعث بروز علائم به طور منحصرا در افراد مي شود صورت مي گيرد.

در خصوص تاثيرات بلندمدت اين حالت بايد خاطرنشان كرد كه اين تاثيرات اغلب در افرادي بروز مي كند كه در دوره هاي طولاني و پي در پي از بيماري آلرژي رنج مي برند.

بروز حالت آلرژيك در درازمدت احتمال ابتلا به آسم را تا 4 برابر افزايش مي دهد. افرادي كه مبتلا به آلرژي هاي مزمن هستند، مانند افراد حساس به گرد و غبار، نيز بيشتر در معرض

علائم مزمن و بلند مدت اين بيماري قرار دارند. هم چنين ابتدا به آلرژي براي دوره هاي طولاني مثلا از ابتداي فصل بهار تا آخر فصل پاييز دچار علائم مزمن و بلند مدت اين بيماري مي شوند.

اين علائم مزمن شامل سرفه هاي مزمن، گرفتگي شديد و دائمي بيني، كاهش ضمانت موكوس ( مايع مخاطي) بيني، درد در صورت، خستگي، فقدان حس بويايي، سردردهاي سينوسي و در حالتهاي شديد عفونتهاي سينوسي و آسم مي باشد.

بهترين و مهمترين راه درمان جلوگيري از مواجهه با عوامل آلرژيك وحساسيت زا است. در موارد كوتاه مدت اغلب مصرف آنتي هيستامين به طور خوراكي توصيه مي شود.

در موارد شديدتر تجويز دارو بر عهده پزشك خواهد بود. همچنين هر نشان جديد يا شديدتر حتما بايد با درمانگر در ميان گذاشته شود.

علل تيرگى دور چشم

نويسنده: دكتر مهرداد اخوان بهبهائى

آقاى دكتر زير چشمانم هميشه تيره است شما نمى دانيد علت اين تيرگى چيست؟ آقاى دكتر ممكن است گودى زير چشمانم ارثى باشد؟ دكتر زير چشمانم هميشه گود رفته است اما مدتى است اين گودى تيره شده و روى چهره ام تاثير خيلى بدى گذاشته است. آيا مى شود كارى كرد؟

اينها پرسش هايى است كه شما كمابيش با آنها آشنا هستيد. سوالاتى كه بيشتر از روى نااميدى مطرح مى شود و پاسخ چندان اميدواركننده اى ندارد.

آيا واقعا براى چنين افرادى هيچ كارى نمى توان كرد؟

براى پاسخ به اين سوال بد نيست كمى راجع به اين بيمارى بيشتر بدانيم. بيمارى تيرگى زير چشم يك بيمارى ايديوپاتيك است. به اين معنا كه علت بيشتر آنها ناشناخته است البته بسيارى از مبتلايان سابقه خانوادگى مثبتى دارند.

علل

از شايع ترين علل قابل

توجه تيرگى زير چشم ها مى توان به انواع آلرژى ها اشاره كرد. آلرژى انواع گوناگونى دارد و از يك حساسيت ساده به بوى گل گوجه فرنگى و يا گردن آويز شروع مى شود و آلرژى به پنى سيلين، دود سيگار و هواى آلوده و يا حتى به چهره رئيس اداره ختم مى شود. بديهى است درمان آن استفاده از يك آنتى هيستامين نيست و تنها بايد از ماده حساسيت زا دورى جست.

دومين علت شايع كبودى زير چشم اختلالات خواب است. خيلى ها عقيده دارند كه يك خواب? تا ?ساعته طى شبانه روز جوابگوى نياز آنها به خواب است اما در واقع اين طور نيست و اين افراد به خاطر داشتن نيروى جوانى از ذخيره انرژى خود براى سر حال بودن استفاده مى كنند غافل از اينكه اين ذخيره انرژى تمام شدنى نيست. كبودى زير چشم ها مى تواند اولين علامت تمام شدن اين ذخيره محدود باشد. پس اگر رختخواب گرم و نرمى داريد حتما? تا ?ساعت در شبانه روز را به خوابيدن روى آن اختصاص دهيد.

ساير عوامل

بيمارى هاى هورمونى، عاطفى، روحى، روانى و تغذيه اى نيز نقش موثرى در بروز تيرگى زير چشم دارند اما شايد بتوان كاهش وزن هاى ناگهانى به علت رژيم هاى نامتعارف را نيز ازجمله علل مهم افتادگى چين و چروك صورت و تيرگى زير چشم دانست.

راه حل

اولين و بهترين راه حل مشكلات ياد شده است. هرچند در موارد مادرزادى حل مشكل چندان آسان به نظر نمى رسد. استفاده از ماسك هاى شبانه علاوه بر فراهم آوردن محيطى مغذى و مرطوب براى پوست صورت باعث ايجاد

آرامش مضاعف براى شما مى شود. اين امكان را براى پوست شما مهيا مى كند كه پس از يك روز خسته كننده كارى پوست خود را در بهشت ميوه ها با گل و بلبل تنها بگذاريد. زمانى اين تاثيرات دوچندان مى شود كه در ماسك خود از مواد آنتى اكسيدان يا ضد پيرى نيز كمك گرفته شود. پوست خيار يكى از اين مواد معجزه آساست بنابراين لازم نيست تا شب صبر كنيد.

همين حالا دست به كار شويد و اگر مشغول پوست كندن خيار هستيد دست نگه داريد. به جاى اينكه اين پوست باارزش را از روى خيارتان برداريد آن را به صورت نوارهاى پهنى برش دهيد و زير چشمانتان بگذاريد. البته بهتر است به آنها نمك نزنيد!

از ظهر گذشته و تنها پس از يك چرت كوتاه براى كار آماده مى شويد. آيا تا به حال نوشيدن يك فنجان چاى داغ را فراموش كرده ايد از اين به بعد گذاشتن چاى كيسه اى نيمه گرم در زير چشمانتان را هم فراموش نكنيد چرا كه چاى با داشتن مقادير زيادى تانن تاثير خوبى بر كاهش ورم و بازشدن رنگ صورت شما دارد.

صبح كه از خواب بيدار مى شويد صورتتان را با آب خنك بشوييد.

اين باعث مى شود رگ هاى خونى زير چشمان شما به يك باره بر اثر سردى آب منقبض و پس از چند دقيقه به صورت واكنشى متورم شود. افزايش خون رسانى درمان اصلى كبودى زير چشم است.

درمان دارويى

امروزه روش جديدى به نام مزوتراپى با بهره گيرى از جديد ترين و موثرترين داروهاى موجود توانسته است در درمان كبودى و

پف زير چشم گام موثر بردارد. از بين اين داروها مى توان به ويتامين K، رتينول، ويتامين C ،داروهاى بازكننده عروق خونى مثل آرتى شوك ،انواع اسيدهاى ميوه اى مثل گليكوليك اسيد و مواد مغذى براى سلول هاى پوستى شامل اسيدهاى چرب و اسيدهاى آمينه ضرورى براى فعاليت سلول هاى پوستى اشاره كرد.

البته اين مواد پيش از اين در انواع كرم ها و لوسيون هاى دور چشم به كار رفته و امتحان خود را پس داده اند اما از آنجايى كه جذب اين مواد از روى پوست با محدوديت هايى رو به رو است تزريق زير پوستى آنها به روش مزوتراپى درمان را بسيار مطمئن تر كرده است.

يكى ديگر از داروهاى پرمصرف در تيرگى زير چشم مواد پركننده و آب رسان است كه قادر است خشكى و گودافتادگى پوست زير چشم را به شكل قابل قبولى ترميم كند.

علاوه بر مزوتراپى قطع يا حداقل كاهش مصرف سيگار ،كاهش مصرف نمك و مصرف سبزى ها و ميوه هاى حاوى مواد آنتى اكسيدان مثل اسفناج نيز توصيه مى شود.

استفاده از پدهاى گرم و سرد به صورت متوالى براى تحريك عروق خونى زير چشم نيز روش مناسبى است به شرط اينكه پدها خيلى داغ يا سرد نباشند.

سل بيمارى مشترك انسان و دام

رشد روزافزون جمعيت در بيشتر كشورهاى جهان بويژه كشورهاى جهان سوم باعث شده كه توجه مردم و دولت ها به پيشگيرى در برابر اين بيمارى و تامين بهداشت و سلامت عمومى افزايش يابد.

از اين رو مبارزه همه جانبه با عوامل بيمارى زا كه سلامتى انسان ها را به خطر مى اندازد بايد از اهداف بزرگ ملى تلقى گردد و براى نيل به اين

هدف، سرمايه گذارى هاى فراوانى صورت گيرد زيرا استفاده كامل از حمايت هاى بهداشتى حق مسلم همه انسان هاست.

از جمله اين بيمارى ها مى توان به بيمارى "سل گاوي” اشاره كرد. با تمام كنترل و پيشگيرى هايى كه در زمينه اين بيمارى به عمل آمده و با توجه به پيشرفت هايى كه در امر تشخيص و درمان اين بيمارى صورت گرفته است و با توجه به اينكه عامل بيماري، راه ورود به بدن و انتقال آن، شناخته شده ولى باز هم در دنياى كنونى به صورت يك مشكل و آلودگى بين المللى و يك بيمارى عفونى مسرى و خطرناك در اغلب نقاط جهان محسوب مى شود. اين بيمارى ميان انسان و دام مشترك است. در توصيف بيمارى سل همين بس كه 20 ميليون نفر مبتلا به آن در جهان وجود دارد و هر ساله 5 ميليون نفر به اين رقم افزوده مى گردد و اين مسئله خود تراژدى اسفبارى است كه دل هر انسان بشردوست را به درد مى آورد. مردم مناطق محروم جهان بيشترين قربانيان سل به شمار مى روند.

عامل ايجاد كننده بيمارى از دسته "مايكوباكتريوم”ها به نام "مايكوباكتريوم بويس” مى باشد كه مهمترين راه هاى ورود عامل بيمارى به بدن عبارتند از:

1- گوارشي: بخصوص از طريق خوردن شير خام گاو مسلول يا شيرهاى پاستوريزه نشده

2- تنفسي: از راه استشمام هواى آلوده و...

عوامل بسيارى مى توانند زمينه ساز شيوع و پيشرفت اين بيمارى باشند از جمله:

1- فقر بهداشتي: عدم رعايت بهداشت، آگاه نبودن دامداران از اهميت شيوع اين بيمارى و خطرات آن و امكان انتقال مستقيم يا غيرمستقيم آن به انسان

2- فقر تغذيه اي: فقدان پروتئينى كه مهمترين فاكتور غذايى است بيشتر حائز اهميت است.

3- فقر فرهنگي: عدم آگاهى

و شناخت مردم از بيمارى و راه انتقال، عدم پيگيرى و مداومت در درمان

با وجود تلاش هاى دست اندركاران مبارزه با سل، عواملى در عدم موفقيت، كنترل و ريشه كنى كامل بيمارى موثرند كه عبارتند از:

1- ناآشنايى با مشكل سل و عدم دسترسى به اطلاعات دقيق و همه گيرى شناسى بيماري

2- عدم امكانات لازم در تشخيص قطعى بيمارى (در شهرهاى كوچك و روستاها)

3- ضعف نيروى انسانى از لحاظ كمى و كيفي

4- تاثير عوامل اقتصادى و اجتماعى در انتشار بيماري

5- عدم همكارى بعضى از دامداران

لازم به ذكر است كه براى اجتناب از بيمارى سل و كاهش عوارض آن نه تنها پيشگيرى و كنترل بيمارى سل در گاو بلكه همزمان با آن بالا بردن سطح بهداشت عمومى و اعتلاى شرايط زندگى اجتماعى نيز نقش غيرقابل انكارى دارد.

براى محدود كردن بيمارى و كنترل و ريشه كنى آن چند دستورالعمل وجود دارد:

1- آشنا كردن مردم به اينكه بيمارى سل، بيمارى عفونى و يك مرض اجتماعى و قابل علاج است و تشخيص به موقع و معالجه بيمارى به درمان آن كمك مى كند.

2- تشخيص گاوهاى مبتلا و كشتار گاوهاى مسلول و اجراى كامل مقررات بهداشتى و قرنطينه و دادن به موقع خسارات وارده به دامداران و تشويق دامدارانى كه در اين زمينه با سازمان هاى ذيربط همكارى مى كنند.

3- پاستوريزاسيون شير و اجتناب از خوردن شير خام

4- بالا بردن سطح آگاهى مردم در ارتباط با همه گيرى شناسى بيمارى بدون ترساندن آنها .

اختلالات رايج پوستي

برخلاف قفسه هاي خالي داروي آقايون، كابينت هاي مخصوص داروي خانم ها بيشتر شبيه به لابراتوارهاي شيمي است. يكي از مواردي كه مي توانيد به وفور در قفسه هاي آنها پيدا كنيد، مربوط به محصولات پوستي

مي شود. در اين خصوص مي توان به پاك كننده ها، ضد عفوني كننده ها، روشن كننده ها، لوسيون، پاك كننده جوش، و در آخر ضد چروك ها اشاره كرد. بگذاريد رو راست با قضيه برخورد كنيم: در مقايسه با خانم ها، آقايون اهميت كمتري براي پوستشان قائل هستند و تا زماني كه مشكل حادي به وجود نيايد، هيچ توجهي به آن نمي كنند. زماني كه چنين مشكلي بروز ميكند ناگهان حفظ سلامت پوست برايشان اهميت پيدا مي كند.

برخي از بيماري هاي پوستي كه در اين بخش به آنها اشاره مي كنيم، رنجش آور و در برخي موارد كاملا جدي مي شوند. خوشبختانه با كمك كوچكي از جانب پزشك خود مي توانيد آنها را به راحتي تحت كنترل در آورده و درمان نماييد.

روساكيا چه نوع بيماري است؟

علائم آن همراه با لكه هاي قرمز رنگ و متورم و برافروخته معمولا بر روي گونه ها و بيني نمايان مي شود. اين بيماري بيشتر در افرادي بروز مي كند كه داراي پوست هاي روشن هستند و سير صعودي دارد، به اين معنا كه اگر مورد درمان قرار نگيرد ممكن است به طور فزاينده اي وخيم شود. همچنين مي تواند داراي سيكل خاصي باشد، يعني در يك زمان لكه ها محو شوند و در زماني ديگر بدتر از گذشته شوند.

علت آن چيست؟

زماني تصور مي شد كه اين بيماري به دليل مصرف الكل ايجاد مي شود. مصرف الكل مستقيما باعث ايجاد اين بيماري نمي شود، اما ممكن است گونه هاي شما را گلگون سازد. در حقيقت دانشمندان هم هيچ نوع نظر قطعي در مورد علت

اصلي بروز آن ندارند. برخي معتقدند كه بيماري ارثي است، اما عده اي ديگر معتقدند كه به دليل باكتري گرانرو و يا حتي كرم هاي ريز ميكروسكوپيك ايجاد مي شود.

راه درمان چيست؟

خوشبختانه اين بيماري مي تواند به طور موثر درمان شود. پزشكان معمولا آنتي بيوتيك هاي موضعي و يا بلعيدني براي كاهش قرمزي و جلوگيري از عفوني شدن تجويز مي كنند. در مواردي كه بيماري حادتر مي شود، مي توان از "ايزوترتيون" هم استفاده كرد. به هر حال درمان هم از طريق آنتي بيوتيك ها و هم از طريق ايزوترتيون ثمر بخش خواهد بود. اگر دليل بيماري تورم رگ هاي خوني باشد، يك درماتولوژيست مي تواند با استفاده از جراحي ليزري يا الكتروسرجري ميزان آنرا كاهش دهد.

اگزما چه نوع بيماري است؟

اگزما نام عمومي بيماري "آتوپيك درماتيتيس" مي باشد كه به زبان ساده به پوست ملتهب و قرمز اطلاق مي شود.

اگزما انواع مختلفي دارد كه در اين قسمت به 5 نوع از شايع ترين انواع آن اشاره كوتاهي داريم:

• اگزماي آلرژيك: معمولا به دليل تماس پوست با مواد آلرژي زا و يا مواد شيميايي به وجود مي آيد. عمدتا چيزي مانند اسيدها و يا مواد سفيد كننده مي توانند دليل مناسبي براي بروز بيماري باشند.

• اگزماي ديسايدروتيك: تاول هاي بزرگ و عميقي كه بر روي كف دست و يا پا ايجاد مي شوند.

• نورودرماتيس: پوست در قسمت كمر، بازو، ران، و ساق پا به اندازه گردي ها كوچكي در قطع سكه خراشيده مي شود و معمولا با خارش، و پوسته شدن همراه است و احتمال گسترش آن نيز زياد

مي باشد.

• اگزماي سابوريك: خود را با تكه هاي زرد رنگ، روغني، و بزرگ نشان مي دهد و معمولا بر روي پوست سر و صورت ظاهر مي شوند. البته بيماري مي تواند بر روي ساير قسمت هاي بدن نيز تاثير بگذارد.

• درماتيس استاتيس: در قسمت پاييني پاها بروز مي كند و معمولا به دليل اختلات گردش خون ايجاد مي شود.

علت آن چيست؟

پزشكان نظر واحدي بر روي بروز اين بيماري ندارند؛ اما اعتقاد عام اين است كه ناراحتي به طور ارثي به فرد انتقال مي يابد. همچنين مي تواند در اثر پايين بودن توانايي سيستم دفاعي بدن به وقوع بپيوندد. در اين حالت مهاجمان داخلي، نقاطي را كه از كمترين ميزان ايمني برخوردار هستند، نشانه مي گيرند.

اما برخي مواد برانگيزاننده و محرك وجود دارند كه مي توانند به خودي خود آلرژي زا باشند. از اين دست مواد مي توان به موارد زير اشاره كرد: پشم، نخ مصنوعي، صابون هاي سخت، پاك كننده و شوينده ها، انواع عطرها و لوازم آرايشي، كلر، روغن معدني، و دست آخر حلال ها. همچنين هواي خاك آلوده و بادي و دود سيگار نيز مي توانند در نقش آلرژي زا عمل كنند.

اگر احساس مي كنيد كه مبتلا به اتوپيك درماتيس هستيد، پزشك شما با بهره گيري از چند روش مختلف مي تواند بيماري را شناسايي كند. اگر اگزما به دليل حساسيت ايجاد شده باشد يك تست موضعي آلرژيك مي تواند علت بيماري را آشكار سازد. همچنين با استناد به تاريخچه بيماري هاي خانوادگي و وضعيت پزشكي گذشته نيز مي توان تشخيص را آسان تر نمود. به

اين دليل كه دلايل برزو اگزما بي شمار هستند ذكر يك مورد كار آساني نيست. اما بازهم هزاران راه درماني وجود دارد كه از ناراحتي شما مي كاهد.

روش درمان چيست؟

يك سري داروهاي جديد با نام "ايميون مادليتر" مي توانند تا حدود زيادي به شما كمك كرده و علائم بيماري را از بين ببرند. معمولا به صورت كرم و يا پماد به بازار عرضه ميشوند. از انواع آن مي توان به پي مكرولين، و تاكروليموس اشاره كرد.

كورتيكواستروئيد مي تواند ميزان مقاومت سيستم ايمني بدن را در نقاط آسيب ديده بالا ببرد. معمولا پزشكان آنها را به صورت كرم تجويز مي كنند، اما قرص آن نيز در بازار وجود دارد. براي از بين رفتن خارش نيز مي توان از آنتي هيستامين ها كمك گرفت، اگر به دليل خارش زياد پوست عفوني شود، مي توانيد در اين وضعيت از آنتي بيوتيك ها استفاده كنيد.

پسوريازيس چه نوع بيماري است؟

پوست بدن همواره با آزاد كردن لايه هاي مرده و جايگزين كردن آن با سلول هاي جديد، خود را ترميم مي كند. دوره كامل اين فرايند تقريبا قريب به يك ماه به طول مي انجامد. زماني كه شما دچار بيماري پسوريازيس باشيد اين چرخه تنها در عرض چند روز اتفاق مي افتد. سلول هاي جديد پيش از اينكه آمادگي لازم را پيدا كنند به سطح پوست انتقال داده مي شوند. نتيجه آن چيزي جز زخم هاي قرمز كه روي آن با پوسته ضخيم براقي پوشيده شده باشد، نخواهد بود، امكان بروز خارش نيز وجود دارد. متاسفانه بيماري در نقاط قابل رويت بدن مانند زانو، آرنج و

سر ايجاد مي شود. هر چند نمي توان بيماري را فقط به همين چند نقطه محدود كنيم.

علت آن چيست؟

دانشمندان معتقدند كه اين وضعيت به دليل بالا بودن بيش از اندازه سيستم دفاعي بدن بروز مي كند. به همين دليل سلولهاي جديد خيلي پيش از آنكه آمادگي لازم براي جانشيني سلول هاي مرده را پيدا كنند به سطح پوست رانده مي شوند. همين امر باعث ايجاد قرمزي و التهاب پوست مي شود. مي تواند ارثي باشد (علت بيماري در هر 1 نفر از 3 نفر ارثي اعلام شده)، و يا به دليل استرس، عفونت، و آب و هواي خشك بروز كند.

روش درمان چيست؟

پزشك متخصص شما به طور حتم از پمادهاي موضعي شروع مي كند تا اندكي از ميزان علائم بيماري كاسته شود. اين پماد ها مي توانند شامل موارد زير باشند: كورتيكوسترويئد، كالسيپورترين، رتينوئيد، كل تار، آنترالين، سالسيليك، و كلوبستاسول. اكثر پماد هاي نامبرده شده قسمت هاي عفوني را تسكين داده و سيستم ايمني بدن را متمركز مي نمايند.

اگر كرم هاي موضعي ثمر بخش نبودند و يا اثر آنها براي مدت زمان كوتاهي باقي ماند، مي توانيد از درمان ها خورشيدي و اشعه فرابنفش كمك بگيريد. اين روش درماني از فرايند رشد بيماري تا حد زيادي جلوگيري مي كند. اما اگر باز هم تمام اين درمان ها كمكي به بهبود شما نكردند، مي توانيد از داروهايي نظير متودركسات، رتينوئيد، سايكلوسپرين، هايدركسايوري استفاده كنيد، اين داروها قدرت سيستم ايمني بدن را كاهش مي دهند.

همچنين داروهاي جديدي به نام "تعديل دهنده هاي واكنش بيولوژيكي" اخيرا به بازار عرضه شده اند كه مي

توانند تا حد زيادي مفيد واقع شوند. اين دارو از سلول هاي پروتييني زنده تشكيل شده و مي تواند در پروسه ايمني بدن نفوذ كند. داروها شامل الفاسپت، اتانرسپت، و افاليزاماب مي شود. هر چند داروها بيماري را درمان مي كنند، اما مي توانند تاثيرات جانبي خطرناكي را نيز در بر داشته باشند. بيماراني كه از اين داروها استفاده مي كنند بايد تحت نظر مستقيم پزشك باشند.

ناراحتي پوستي

اگر دچار ناراحتي وخيمي پوستي شده ايد و از اينكه در مجامع عمومي ظاهر شويد، گريزان هستيد، نبايد اميد خود را از دست بدهيد. درمان ها و روش هايي وجود دارند كه مي توانند به راحتي تمام بيماري ها و اختلات پوستي را از بين ببرند.

درمان سوختگى هاى ناشى از ليزر

يك متخصص پوست با اشاره به اين كه در ليزر درمانى پوست هاى تيره، نبايد از انرژى بالا استفاده كرد، گفت: در ليزر درمانى با انرژى بالا ملانوسيت هاى پوست تيره يا رنگ خود را از دست مى دهند و به لك هاى سفيد تبديل مى شوند و يا برعكس فعال تر شده و لك تيره بر جاى مى گذارند كه در هر دو صورت درمان اين لك ها مشكل و وقت گير است.

دكتر يزدان بخش نجفيان متخصص پوست، اظهار كرد: براى هر ضايعه پوستى از يك نوع ليزر با يك طول موج خاص استفاده مى شود. به عنوان مثال در چين و چروك هاى عميق از ليزرهاى مهاجم براى لايه بردارى پوست و تحريك بافت كلاژن استفاده مى شود. همچنين در درمان ماه گرفتگى و از بين بردن موهاى زايد، ليزرهاى غيرمهاجم به كار گرفته مى شوند

كه قدرت نفوذ آنها نسبت به ليزرهاى مهاجم كمتر است اما با چند بار تكرار، همان نتيجه حاصل مى شود.

وى درمان چين و چروك ها، خال ها و لك ها، ماه گرفتگى ها و از بين بردن موهاى زايد را از كاربردهاى روزمره و رايج ليزر برشمرد و گفت: به طور كلى با نظر پزشك معالج استفاده و يا عدم استفاده از ليزر براى درمان ضايعه پوستى تعيين مى شود كه مشخصات ليزر به كار گرفته شده براى پوست هاى مختلف، با يكديگر تفاوت دارند.

اين متخصص پوست در اين باره ادامه داد: ليزر درمانى در پوست هاى تيره تاحدى ملايم تر و ميزان انرژى مصرفى ضعيف تر است. ملانوسيت هاى پوست هاى تيره ممكن است در اثر ليزرهاى قوى رنگ خود را از دست داده و به صورت لك هاى سفيد ظاهر شوند و يا برعكس تحريك شده و لك هاى تيره ايجاد كند كه در هر دو صورت درمان آن مشكل مى شود.

دكتر نجفيان، سوختگى را از عوارض ليزر دانست و گفت: در ليزر درمانى به دليل استفاده از انرژى زياد و توليد حرارت، در صورت عدم استفاده صحيح و مناسب، ممكن است انواع سوختگى ها ايجاد شود. براى جلوگيرى از سوختگى هاى ناشى از ليزر، پيش بينى هاى خاصى در نظر گرفته شده و وسايل سرد كننده مختلفى براى اين منظور استفاده مى شود.

اين متخصص پوست در رابطه با درمان سوختگى هاى ناشى از ليزر گفت: اين سوختگى نيز مانند سوختگى هاى ديگر بر حسب درجه سوختگى كم و بيش قابل درمان است.

دكتر نجفيان ادامه داد: به طور

كلى در ضايعه هاى پوستى سطحى و همچنين از بين بردن خال هاى خوش خيم ليزر به كار برده مى شود. اما، در خال هايى كه خطر سرطانى شدن دارند و بايد از ريشه در آيند، جراحى مورد استفاده قرار مى گيرد.

وى، درباره فاصله زمانى بين هر دوره ليزر درمانى گفت: پزشك معالج تشخيص مى دهد كه درمان در چند جلسه و با چه فاصله زمانى انجام شود. اما به طور معمول در درمان موهاى زايد ليزر درمانى بين ? تا? جلسه و به فاصله هر دو ماه يك بار انجام مى شود. در درمان لك ها و ماه گرفتگى ها به فاصله دو ماه يك بار ليزر درمانى تكرار مى شود تا ضايعه به طور كامل از بين برود.

وى افزود: همچنين براى از بين بردن چين و چروك ها در صورت استفاده از ليزرهاى مهاجم، درمان سالى يك بار و يا هر دو سال يك بار انجام مى شود، اين در حالى است كه با به كاربردن ليزرهاى ضعيف تر و از نوع غير مهاجم، ليزر درمانى سه تا چهار بار به فاصله دو الى چهار هفته تكرار مى شود.

اين متخصص پوست با اشاره به اقدامات لازم قبل و بعد از ليزر درمانى گفت: قبل از ليزر درمانى لك ها، براى كمرنگ تر كردن آنها از كرم هاى ضد لك استفاده مى شود. همچنين بعد از انجام هر عملى روى پوست از جمله ليزر درمانى بهتر است از آفتاب شديد دورى و حتى در فصل زمستان نيز از كرم هاى ضد آفتاب استفاده شود. دكتر نجفيان، درباره احتمال بازگشت ضايعه بعد

از ليزر درمانى گفت: لك ها انواع مختلفى دارند و ممكن است با ليزر درمانى به طور كامل درمان شوند. اما بعضى از لك ها مانند لك هاى دوران باردارى ممكن است بعد از درمان دوباره عود كنند.

دكتر نجفيان در پايان، ليزر درمانى در هر رده سنى را مجاز دانست و گفت: با در نظر گرفتن نوع ضايعه در هر رده سنى از ليزر درمانى استفاده مى شود. همچنين ليزر درمانى در زنان باردار مجاز است اما از آنجا كه ليزر درمانى پوست جنبه اورژانسى ندارد، در اين افراد توصيه نمى شود و بهتر است به بعد از زايمان موكول شود.

بيماري آلزايمر را بهتر بشناسيم

مناطقي از مغز كه بيماري آلزايمر عموماً بر آنها تاثير مي گذارد. آلزايمر كه شايعترين حالت بيماري جنون است با از بين بردن حافظه كوتاه مدت آغاز شده و به ضعف بيشتر حافظه، از بين رفتن قدرت تكلم، ادراك، مهارتهاي حركتي، بي ثباتي احساسي و در موارد پيشرفته به بي واكنشي، از بين رفتن حركت و توانايي كنترل واكنشهاي جسمي مي انجامد و ميتواند در طي ? تا ?? سال به مرگ بيمار منجر شود.

اين بيماري در دوران ميان سالي يا كهن سالي رخ ميدهد و با از بين بردن نورونها و اتصالات غشاي مخ موجب بروز ضايعات عمده در توده مغز ميشود.

درباره اين بيماري باورهاي غلطي وجود دارند كه شناسايي آنها به شناخت بهتر آلزايمر منجر خواهد شد:

?. از بين رفتن حافظه بخشي طبيعي از كهن سالي است.

در گذشته چنين تصور ميشد كه ضعف يا زوال حافظه از عوارض عادي پيري است و حتي گاهي آلزايمر را نيز به حساب ضعف

پيري ميگذاشتند. اما واقعيت اين است كه ضعف شديد حافظه نشانه يك بيماري وخيم است.

اين مطلب كه ضعف حافظه در اثر كهولت امري طبيعي است يا خير، هنوز به طور يقين ثابت نشده است. عده بسياري از افراد احساس ميكنند كه حافظه آنان به مرور زمان دقت خود را از دست داده است اما هنوز يك حكم قطعي علمي در اين باره مشخص نشده است و تحقيق پيرامون اين موضوع ادامه دارد.

?. بيماري آلزايمر كشنده نيست.

واقعيت اين است كه آلزايمر كشنده است. اين بيماري با ويراني سلولها در بخشهايي از مغز كه براي حافظه اهميتي حياتي دارند آغاز ميشود. البته تخريب تدريجي سلولها در بخشهاي مغز به نارسايي در سيستمهاي حياتي ديگر بدن نيز منجر خواهد شد. علاوه بر اين، از آنجايي كه افراد مبتلا به آلزايمر معمولا به بيماريهاي ديگر مربوط به كهولت نيز مبتلا هستند، فوت آنها لزوما به يك دليل به خصوص صورت نميگيرد.

?. نوشيدن نوشابه هايي كه در قوطي آلومينيومي بسته بندي ميشود و همچنين آشپزي در ظروف آلومينيومي موجب بروز آلزايمر ميشود.

واقعيت اين است كه در طي سالهاي ???? و ????، آلومينيوم به عنوان يك مظنون اصلي در بروز آلزايمر مطرح شد. اين شك و ترديد به بروز نگرانيهايي در رابطه با قرار گرفتن در تماس روزانه با آلومينيوم كه از طريق ظروف پخت و پز، قوطيهاي نوشابه، داروهاي ضد اسيد معده و مواد ضد تعريق منجر شد.

از آن زمان به بعد، مطالعات در اثبات نقش آلومينيوم در ايجاد آلزايمر با شكست مواجه شده اند. امروزه متخصصين بيشتر بر زمينه هاي ديگر تحقيق متمركز شده اند و عده اندكي آلومينيوم

را تهديدي بر سلامت ميدانند.

?. اسپراتام موجب ضعف حافظه ميشود.

واقعيت اين است كه اسپراتام (aspartame) نوعي شيرين كننده مصنوعي است و تحت نامهاي تجاري از جمله Nutrasweet و Equal در بازار موجود است و استفاده از آن در اوايل دهه ?? از طرف اداره نظارت بر دارو و مواد غذايي FDA براي شيرين كردن نوشيدنيهاي رژيمي و مواد خوراكي ديگر تاييد شده است. عده اي از دانشمندان عقيده دارند كه تاثير دراز مدت مصرف اين ماده بر سلولهاي مغز و در كل سلامت بدن مشخص نيست.

بنابر گزارش FDA، اين سازمان به طور مرتب به بررسي اطلاعات جديد در اينباره پرداخته و هيچ نشانه اي از تاثير مخرب اسپراتام بر سلامتي انسان مشاهده نكرده است.

?. واكسن آنفلوانزا خطر ابتلا به الزايمر را افزايش ميدهد

واقعيت اين است كه نظريه اي كه واكسن آنفلوانزا را عامل افزايش خطر ابتلا به آلزايمر دانسته بود، توسط پزشكي آمريكايي مطرح شد كه پروانه پزشكي او توسط هيات ممتحنين پزشكي رد شده بود. اين فرد ادعا داشت كه ميتواند با دارويي كه از مغز استخوان خود تهيه نموده، بيماري ژنتيكي اوتيسم را درمان كند.

در حقيقت، چندين آزمايش و مطالعه اساسي واكسن آنفلوانزا و واكسنهاي ديگر را عامل كاهش دهنده آلزايمر و كسب سلامتي بيشتر دانسته اند.

?. براي متوقف كردن روند آلزايمر درمانهايي وجود دارد.

واقعيت اين است كه در حال حاضر، هيچ روش درماني براي معالجه يا متوقف كردن آلزايمر وجود ندارد. داروهاي موجود با تاييد FDA، تنها ميتوانند در بعضي از بيماران موجب ثابت نگهداشتن موقتي وضعيت موجود يا كند نمودن روند زوال حافظه شوند.

درمانهاي يك غنگيني ساده

سندرم قبل از قاعدگي (PMS) چيست

و چه كساني به آن مبتلا مي شوند؟

با اينكه علت «PMS» ناشناخته است، اما قابل درمان مي باشد.توصيه هاي پيشنهادي براي درمان عبارتند از:

استراحت كافي؛ ورزش روزانه؛ حذف مصرف نمك، شكر، كافئين، الكل؛ مصرف ويتامينها به خصوص ويتامين ( B6 )

بسياري از مبتلايان به PMS پايين آمدن موقت قند خون خود را گزارش داده اند. خوردن شش وعده غذايي كوچك در روز بسيار مناسب تر و مفيدتر از صرف سه وعده غذايي مي باشد. در اين دوره مصرف كربوهيدراتهاي مركب مانند ميوه هاي تازه، سبزيها، غلات و پروتئينها (بخصوص مرغ و ماهي) توصيه مي شوند.

اقدامهاي ضروري در سندرم پيش از قاعدگي:

* قبل از اقدام درماني و يا مصرف دارو و يا به موازات اين اقدامها به توصيه هاي زير عمل نماييد:

در مورد مشكل «PMS» با همسر خود صحبت كنيد؛ همچنين در صورت ضرورت و امكان با خانواده، دوستان و همكارانتان در ميان بگذاريد. شما به همدلي و حمايت اين افراد نياز داريد، تا اينكه شما را راهنمايي نمايند تا «احساساتتان را كنترل كنيد» اين دقيقاً چيزي است كه ممكن است شخص مبتلا به «PMS» نتواند انجام دهد. فرزندان شما بويژه دختران نيز بهتر است بدانند «PMS» چيست، زيرا هم براي خودشان مفيد است و هم مراعات شما را خواهند كرد.

صحيح و مرتب غذا بخوريد. تغذيه مناسب همراه با كاهش چربيها و افزايش كربوهيدراتهاي مركب، در طول قاعدگي و حتي پس از تخمك گذاري ( 14 روز قبل از شروع قاعدگي ) از اهميت زيادي برخوردار است. اين امر براي ايجاد تعادل در قند خون و جلوگيري از سرگيجه

در شما بسيار حياتي است. تغيير در وضع هورموني، شما را مستعد واكنشهاي مربوط به تأثيرهاي پايين بودن قند خون، مانند زودرنجي، ميگرن، وحشت، گريه و عصبانيت شديد مي كند. بنابراين هرگز بيش از 4 تا 5 ساعت گرسنه نمانيد. حتي ممكن است يك غذاي سبك هنگام خواب ضروري باشد.

به طور منظم ورزش كنيد. نيم ساعت فعاليت بدني به طوري كه با افزايش ضربان قلب و عرق كردن همراه باشد راه خوبي است تا احساس طراوت نماييد. به طور مرتب 3 بار در هفته ( 12 بار در ماه ) ورزش كنيد.

نمك را از وعده هاي غذايي خود حذف كنيد. از آنجا كه نمك موجب نگهداشتن آب در بدن مي شود با كاهش نمك، ورم كاهش مي يابد، پس به غذاي خود نمك نزنيد و از مصرف غذاهاي پرسديم نيز بپرهيزيد.

از ويتامينهاي مكمل استفاده كنيد. ويتامينهاي گروه ب، بخصوص B6، باعث كاهش ورم مي شوند و نيز اثر ضدافسردگي دارند و به نظر مي رسد ميل شديد به مصرف كربوهيدراتها را كاهش مي دهند، ميزان پيشنهادي بدين منظور، مصرف روزانه يك عدد قرص Bكمپلكس ( حاوي 50 ميلي گرم B6 ) است.

سبوس را به رژيم غذايي خود بيفزاييد. بعضي خانمها در طول دوره قاعدگي و يا چند روز اول عادت ماهيانه دچار يبوست مي شوند. سبوس آب را به خود جذب و به عمل دفع كمك مي كند. براي تأمين آن مي توانيد از سبوس گندم يا برنج مثل نانهاي سبوس دار استفاده نماييد.

مصرف كافئين را كاهش دهيد. كافئين نه تنها در قهوه، بلكه در چاي، كولاها، سوداهاي رژيمي و

شكلات نيز موجود است.

گروهي از اين مواد در تشكيل كيست سينه مؤثرند. خانمهايي كه مصرف اين مواد را كاهش مي دهند در اين دوران درد كمتري در سينه خود حس مي كنند.

در صورت امكان استرس ها را كاهش دهيد. قبل از دوره عادت كارها را آسان بگيريد. اگر كار مي كنيد سعي نماييد ملاقاتهاي مهم خود را برنامه ريزي نموده و آنها را براي زمان ديگري در ماه تنظيم نماييد. در منزل، ميهماني هاي بزرگ يا برنامه هاي آخر هفته سنگين ترتيب ندهيد. براي دعا و عبادت، استراحت و چرت زدن، گوش دادن به موسيقي، مطالعه كردن يا قدم زدن، زمانهاي لازم را پيش بيني نماييد. همچنين قابل ذكر است كه برخورداري از روابط زناشويي مطلوب به كاهش ميزان تنش هاي روحي كمك مي نمايد.

چند دستور براي رژيم غذايي:

روزانه شش وعده غذا بخوريد. اين برنامه شامل سه وعده غذاي اصلي به علاوه غذاي سبك ساعت 10 صبح، عصرانه و غذاي سبك قبل از خواب مي شود. اگر تا كنون برنامه غذايي شما به جز اين بوده است آن را ترك كنيد و فقط وعده هاي غذايي كوچك بخوريد.

پيشنهاد ما اين است خانمهايي كه نمي خواهند وزن خود را كاهش دهند نياز به كاهش وزن ندارند كالري مصرفي خود را به 1500كالري (رژيم سبك) در روز كاهش دهند و خانمهايي كه به كاهش وزن نياز دارند كالري مصرفي خود را به 1000 كالري ( رژيم متوسط ) در روز محدود نمايند.

ساير توصيه هاي غذايي:

از مصرف چربيهاي اشباع نشده خودداري نماييد.

نمك - هر چه كمتر بهتر - نوشيدنيهاي آماده

و گازدار درصد نمك بالايي دارند.

از مصرف كافئين، قهوه، چاي، كولا، شكلات خودداري نماييد. ( مصرف قهوه بدون كافئين ضرري ندارد )

مصرف سبزيهاي پهن برگ ( مانند كاهو ) و نيز غلات را افزايش دهيد.

مصرف گوشت قرمز را به حدود 100 گرم در روز و مجموع پروتئين مصرفي را به حدود 120 گرم براي رژيمهاي غذايي 1000 كالري يا 200 گرم در رژيمهاي غذايي 1500كالري كاهش دهيد. براي تأمين پروتئين، ماهي، گوشت سفيد و غلات مناسب هستند. مصرف تخم مرغ، پنير، شير، ماست و كره بايد محدود شود.

مصرف كربوهيدراتهاي مركب نظير غلات و سبزيها را افزايش دهيد.

تا آنجا ممكن است مصرف قند را كاهش دهيد. از مصرف آب نبات، شكلات، شيريني و بستني خودداري نماييد و در عوض از ميوه هاي تازه بيشتر استفاده كنيد.

همچنين از مصرف غذاهاي زير پرهيز نماييد:

غذاهاي آماده و كنسروي، چيپس، چوب شور، سوسيس، ماهي ساردين، حبوبات، چغندر، ژامبون و كالباس، شلغم، ترشي كلم، گوشتهاي دودي، سس خردل، سس مايونز، سس گوجه فرنگي، سس سويا، انواع ترشي و زيتون.

مواد قابل مصرف:

لبنيات: فقط شير بدون چربي

تمام ميوه ها و سبزيجات مفيد هستند و مي توان از آنها به عنوان وعده هاي سبك غذايي استفاده كرد.

گوشت سفيد، بوقلمون، گوشت گوساله، گوشت بره.

ماهيها: اكثر ماهيهاي تازه قابل مصرف و مفيد هستند.

اگر با وجود رعايت توصيه هاي فوق هنوز دچار ناراحتي بوديد حتماً با پزشك خود مشورت كنيد. اين مشكل درمان دارويي مؤثري نيز دارد.

منبع: روزنامه قدس

علل شايع سرفه

استعمال دخانيات يكى از مهمترين علل است. دليلش آن است كه دود سيگار مداوم

، معابر نايژه اى را تحريك مى كند. بسيارى از افراد سيگارى صبحها بر اثر سرفه اى كه با كمى خلط رنگى همراه است ، بيدار مى شوند. مسلما درمان اين حالت ، قطع سيگار است. برخى بيماران شكايت مى كنند كه با قطع سيگار، عملا سرفه آن ها بدتر مى شود. علت اين امر آن است كه نيكوتين ( ماده موثر موجود در سيگار) مژه هاى ريه ها را شل مى كند و به دود و سموم اجازه ورود مى دهد. با قطع مصرف سيگار، مژه ها مجددا فعال مى شوند وهر نوع افزايش سرفه اى بالطبع نشانه خوبى تلقى مى شود، زيرا نشانه فعاليت مژه هايى است كه ريه ها را از مواد زايد پاك مى كنند.

بسيارى افراد به سرفه هاى مزمن صبحگاهى مبتلا هستند. اغلب اين افراد سيگارى نيز هستند و گمان مى كنند كه اين سرفه صبحگاهى ، طبيعى است. اما در صورتى كه چند هفته ادامه يابد، به ويژه در زمستان و حداقل طى دو زمستان متوالى عود كند، ممكن است برونشيت مزمن تلقى شود و بايد بيمار جهت تشخيص دقيق به پزشك مراجعه كند. در صورتى كه به برونشيت مزمن مبتلا هستيد، اولين كارى كه بايد انجام دهيد، ترك سيگار و پرهيز از محيط انباشته از دود سيگار است.

آسم ممكن است باعث سرفه مزمن شود. زمانى كه آسم را مهاركنيد، سرفه كاملا كاهش خواهد يافت يا قطع خواهد شد.

سينوزيت و ترشح مزمن پشت حلق، شبها به دليل ريختن موكوس از سينوسها به سمت نايژه ها ، باعث تحريك سينه مى شود. اين امر باعث سرفه صبحگاهى

مى شود. البته ممكن است سرفه در تمام طول روز هم وجود داشته باشد، كه با خلط روشن يا سفيد همراه است.

بيمارانى وجود دارند كه ماهها پس از سرماخوردگى دچار سرفه هاى مداوم هستند. با مشاهده اين مطلب كه سرفه ديگربا عفونت مرتبط نيست ، پزشك بيمار را از نظر آلرژيهاى غذايى مورد آزمايش قرارمى دهد. اغلب اين سرفه ها به دليل حساسيت به برخى مواد غذايى است. چنين حساسيتى ، حتى درمواردى كه قبلا نيز آن را تجربه نكرده ايد، ممكن است خود به دنبال سرماخوردگى ، هنگامى كه دستگاه ايمنى ضعيف است، بروز كند. درمان اين حالت ، حذف غذايى است كه باعث حساسيت شده است. در اغلب موارد، هر نوع غذاى حساسيت زايى را مى توان ظرف چند ماه ، پس از آنكه بدن مجددا ايمنى خود را به دست آورد، دوباره مصرف كرد.

برخى داروهاى ضد فشار خون باعث سرفه مزمن مى شوند. شايعترين اين داروها كاپتوپريل (Captopril) و انالاپريل (Enalapril) هستند. در صورتى كه تحت درمان با داروى كنترل فشارخون هستيد و از سرفه مداوم رنج مى بريد، درباره تغيير داروى خود با پزشك مشورت كنيد. درصورتى كه سرفه بر اثر دارو باشد ، با قطع مصرف آن ظرف چند روز بهبود حاصل مى شود. برخى افراد بر اثر بازگشت اسيد معده دچار سرفه مى شوند. اين حالت زمانى رخ مى دهد كه محتويات معده به داخل مرى باز گردد. اين كسالت با سوء هاضمه و ترش كردن نيز همراه است. مراجعه به پزشك معالج و تهيه چند عكس راديولوژى به تعيين دقيق اين مشكل كمك مى كند.

احتمال

دارد سرفه پس از استنشاق مواد محرك ريه نظير مايعاتى كه حاوى آمونياك هستند، رخ دهد. البته چنين سرفه اى به سرعت برطرف مى شود و به شرط آن كه مجددا در معرض عامل محرك قرار نگيرد حداكثر ظرف چند ساعت برطرف خواهد شد.

* نسخه طبيعى درمان سرفه - برونشيت

- منبع سرفه را مشخص كنيد.

در صورتى كه سرفه با خلط روشن همراه باشد و يك يا دو روز طول بكشد معمولا علت آن سرماخوردگى يا آنفلوآنزاى ويروسى است. گلو درد خود را با غرغره آب نمك تسكين دهيد. هرچند ساعت يك بار غرغره كنيد و اجازه دهيد سرفه ادامه يابد تا ريه هاى شما از شر ترشحات و خلط راحت شود.

در صورتى كه سرفه خشك و بدون خلط باشد، به اطلاعات مطرح شده درباره علل زير مراجعه كنيد. سيگار، آسم ، سينوزيت ، آلرژى غذايى ، داروهاى ضد فشارخون ، برگشت اسيد معده يا استنشاق مواد محرك.

در صورتى كه سرفه با خلط همراه باشد، اما خلط حاصل زرد يا سبز باشد، احتمالا در نتيجه عفونت رخ داده است و مستلزم درمان با آنتى بيوتيك ها ست. در اين صورت بهتراست به پزشك مراجعه كنيد.

راهكارهاى پيشگيرى از آلرژى

عمده بيمارى هاى آلرژى غيرفصلى هستند و تشخيص آنها دقت بيشترى طلب مى كند.

دكتر اكبرى مهم ترين ركن درمان آلرژى را پيشگيرى دانست و تصريح كرد: مهم ترين ركن پيشگيرى نيز آموزش است. وى بسته بودن پنجره هاى اتاق خواب در ساعات اوليه صبح و غروب وقرار دادن زيلو به جاى قالى در اتاق خواب و عدم استعمال دخانيات در منزل را از مهم

ترين موارد پيشگيرى از آلرژى در منزل دانست و اضافه كرد: دود آشپزخانه نيز نبايد وارد فضاى ساير اتاق ها شود، جاهايى مثل حمام نيز كه رطوبت گير است مى بايست نورگير باشد تا قارچ رشد نكند چرا كه قارچ و سوسك از عوامل مهم در ايجاد آلرژى هستند.

دكتر اكبرى رعايت كردن اصول پيشگيرى از آلرژى در محيط كار را نيز لازم دانست و اظهار كرد: در محيط كار سعى مى شود كه تماسى با مواد محرك يا آلرژن ايجاد نشود. اين فوق تخصص آلرژى معتقد است: خروج از منزل اين بيماران بايد حساب شده باشد، چرا كه اوايل صبح و غروب كه هوا سنگين و ساعات گرده افشانى گياهان است نبايد از منزل خارج شوند.

رژيم مناسب

وى اضافه كرد: غذاهايى كه بيشتر حساسيت ايجاد مى كنند عمده در سنين كودكى و جوانى و آن هم معمولا در قالب كهير است، هرچند كه بسيارى از غذاها صرفا تشديدكننده آلرژى هستند، نه ايجاد كننده آن. دكتر اكبرى با اشاره به غذاهاى تشديد كننده آلرژى گفت: عمده اين غذاها شامل گوجه فرنگى، بادمجان، خربزه، خيار، انگور، انجير، موز، كيوى و همچنين شكلات ( كاكائو) هستند.

وى تصريح كرد: در سنين كودكى ( زير ? سال) شير گاو و تخم مرغ و سويا، آجيل و ماهى ولى در سنين بزرگسالى آجيل و غذاى دريايى بيشتر آلرژى ايجاد مى كنند.

حساسيت بينى

اين بيمارى مزمن و اذيت كننده حتى شايع ترين بيمارى مزمن بشر است، اما متاسفانه توسط بيماران و يا كادر پزشكى كمتر جدى گرفته مى شود.

وى از آسم به عنوان مهم ترين بيمارى آلرژى نام برد و خاطرنشان كرد: آسم

هرچند در لغت به معنى تنگى نفس است اما بايد توجه داشت هر تنگى نفسى آسم نيست.

دكتر اكبرى تصريح كرد: شايد خيلى ساده بتوانيم بگوييم فرم هايى از حضور آلرژى در ريه را آسم مى گويند كه در اين صورت بافت ريه علاوه بر پاسخ دهى بيش از حد، مبتلا به التهاب هم مى شود و تنگى راه هاى هوايى ايجاد مى كند كه اوايل برگشت پذير و بعد مى تواند برگشت ناپذير شود. حتى مى تواند منجر به مرگ بيمار شود. خس خس سينه، سرفه و خلط همراه با تنگى نفس مى تواند از ديگر علايم آسم باشد.

كهير

وى از بيماران كهير به عنوان يكى ديگر از بيمارى هاى آلرژى نام برد و اظهار كرد: كهير انواع زيادى دارد و در مواردى مزمن و از نظر درمانى سخت مى شود.

دكتر اكبرى اضافه كرد: اگزما يا سودايى حالت شايعه ديگرى از آلرژى در پوست است اما بايد توجه داشت كه غير از پوست و تنفس، بقيه اندام هاى بدن هم مى توانند درگير شوند كه سيستم گوارشى از جمله آنها است و اما در خصوص اندام هاى ديگر بايد گفت كه آلرژى در ساير اندام ها به ندرت اتفاق مى افتد. وى شوك آنافيلاكسى يا شوك آلرژى را نوع ديگرى از بيمارى دانست و افزود: اين شوك به دنبال تزريق داروهايى مثل پنى سيلين يا گزش زنبور و در مواردى نيز مصرف بعضى از غذاها منجر به وحشتناك ترين اورژانس پزشكى مى شود.

دكتر اكبرى فرم واضحى از آلرژى ها را فصلى برشمرد و گفت: آلرژى هاى فصلى مثل گرده گياهان مى تواند در فصل خاصى

زيادتر شود. اين متخصص، گرده گياهان را شايع ترين علت آلرژى فصلى دانست و اضافه كرد: در اوايل بهار درختان پارك موجب آلرژى مى شوند و اواخر بهار و تابستان گرده چمن ها و در فصل پاييز علف هاى هرز و درختچه ها باعث بيمارى حساسيت مى شوند.

سه نكته براى جلوگيرى از رشد سنگ كليه

سنگ كليه از مواد مختلفى تشكيل مى شود و اشكال و سايزهاى متفاوتى دارد،مى تواند به صورت يك رشته موى ميكروسكوپى باشد و يا آنقدر بزرگ شود كه تمام كليه را فرا بگيرد.

در سه حال متفاوت شيميايى موادى كه در ادرار وجود دارند در هسته مركزى كليه جمع شده و باعث رشد سنگ مى شوند.

و اما براى جلوگيرى ازاين عارضه مى توانيم اين سه نكته ساده و مفيد را رعايت كنيم:

?- نوشيدن آب فراوان به ويژه در آب و هواى مرطوب. سعى كنيد روزى ? ليوان آب بنوشيد.

?- اگر شما زندگى بى تحركى داريد سعى كنيد كمى ورزش كنيد، از راه رفتن در حوالى خانه شروع كنيد و رفته رفته ميزان تحرك خود را افزايش دهيد.

?-ميزان مصرف روزانه خود را از لبنيات بيشتر كنيد و مصرف غذاهاى فلفلى را نيز كاهش دهيد. همچنين از غذاهاى حاوى كارى و چاشنى بيش از اندازه نيز خوددارى كنيد.

تاثير كاهش وزن در بهبود آسم

طبق يك مطالعه جديد ، ملكولى كه در التهاب دخالت دارد موجب ارتباط بين چاقى و آسم مى شود. پيش از اين مشخص شده بود كه آسم و چاقى در سراسر جهان رو به افزايش اند. و اينكه آسم اغلب در افراد چاق شديد تر است.

محققان آمريكايى مى گويند احتمالا بين اين دو وضعيت ارتباطى وجود دارد. آنها به بررسى ملكولى بنام ائو تاكسين پرداخته اند كه در ايجاد التهاب نقش دارد و در ايجاد آسم نيز نقش اساسى ايفا مى كند.

به نظر مى رسد ائو تاكسين در بافت چربى اطراف شكم كه مشخصه چاقى است تجمع مى يابد. همچنين محققان در يافته اند

كه كاهش وزن در انسان منجر به كاهش سطوح ائوتاكسين مى شود. شايد به همين دليل است كه كاهش وزن به ويژه در ناحيه شكم به بهبود بيمارى آسم كمك مى كند.

مهار پاركينسون با تغذيه متناسب

نويسنده:آرزوحقيقيان

بيماري پاركينسون يا فلج رعشه اي اختلال مغزي است كه موجب لرزش، سفتي و ضعف عضلات مي شود. علائم زودرس بيماري پاركينسون شامل: سفتي عضلات، خستگي زودرس نسبت به حالت معمول، رعشه كه به طور معمول با لرزش خفيف در يك دست، بازو و يا پا شروع مي شود. اين لرزش زماني كه بدن درحال استراحت است تشديد مي شود، اما عموما وقتي كه بدن درحال انجام فعاليت است، متوقف مي گردد. به عنوان مثال زماني كه دو انگشت شست و سبابه به هم ماليده مي شود، لرزش وجود ندارد.

با پيشرفت بيماري علائمي مانند: ريزش آب دهان، كاهش اشتها، سفتي عضلات در طرفين بدن، ضعف، لرزش ماهيچه ها، سخت ايستادن، حركت آهسته، بيقراري، قدم هاي نامتعادل، لرزش مداوم دست ها و سر، به سختي خم شدن بروز مي كند. در مراحل بعدي بيماري، شخص توانايي كنترل حركات خود را از دست مي دهد، فعاليت ها به سختي صورت مي گيرد و بتدريج قوه ادراك نيز تحت تاثير بيماري قرار مي گيرد. حدود يك سوم از افراد مبتلا به پاركينسون از افسردگي رنج مي برند. معمولا اين بيماري حدود ده سال ادامه دارد و سرانجام به مرگ منجر مي شود كه علت آن به طور عمده عفونت و يا پنوموني ناشي از آسپيراسيون است. شيوع اين بيماري در مردان بيشتر از زنان است.

علت بيماري پاركينسون ناشناخته است، هرچند دراين مورد تئوري هاي زيادي

وجود دارد. در مغز بيماران مبتلا به پاركينسون، دوپامين وجود ندارد (دوپامين نوروترانسميتري است كه پيام را از يك سلول عصبي به سلول ديگر مي برد)، زيرا سلول هايي كه اين ناقل شيميايي مهم را مي سازند، از بين رفته اند. يكي از تئوري ها در مورد علت از بين رفتن اين سلول ها اين است كه سلول هاي كبدي كارآيي خود را از دست داده و نمي توانند سموم را دفع كنند و اين سموم روي سلول هاي مغز اثر مي گذارند. نظريه ديگر اين است كه ژنتيك و سموم محيطي در بروز پاركينسون نقش دارند. راديكال هاي آزاد نيز از علل ايجاد بيماري هستند، چون سبب اكسيداسيون دوپامين مي شوند.

چه مواد مغذي دراين بيماري موثر هستند؟

¤ ويتامين ها

ويتامينC: يك آنتي اكسيدان است كه احتمالا پيشرفت بيماري را كند كرده و نياز به دارو درماني را به تعويق مي اندازد.

ويتامين E: اين آنتي اكسيدان به عنوان از بين برنده راديكال آزاد، سلول هاي مغز را از آسيب حفظ مي كند. مصرف مقادير زياد ويتامين C و E براي اين بيماري پيشنهاد مي شود. اين مقادير به طور معمول از طريق موادغذايي تامين نشده و بايد مكمل ياري صورت گيرد.

ويتامين هاي گروه B: نقش بسيار مهمي در عملكرد مغز و فعاليت آنزيم ها دارند.

ويتامين B5: در انتقال سريع پيام از يك سلول عصبي به سلول ديگر دخالت دارد.

ويتامينB3: گردش خون را در مغز بهبود مي بخشد، ولي در صورت ابتلا به اختلالات كبدي، نقرس با فشار خون بالا نبايد از اين ويتامين استفاده كرد.

ويتامين B6: توليد دوپامين در مغز بستگي به وجود اين ويتامين دارد،

اما در صورت مصرف لوودوپا نبايد مكمل را مصرف كرد.

¤ مواد معدني

سلنيوم: يك آنتي اكسيدان قوي است.

كلسيم: همراه با منيزيم عمل مي كند و براي انتقال تحريك عصبي موردنياز است.

¤ اسيدهاي آمينه

¤ تيروزين:

براي تنظيم و بهبود حالات و رفتار فرد مفيد است.

¤ فنيل آلانين:

علائم را كاهش داده و در بهبود افسردگي موثر مي باشد. در افراد باردار و يا شيرده در موارد اضطراب بي مورد، ديابت، فشارخون بالا و يا فنيل كتونوري نبايد مصرف شود.

¤ گلوتاميك اسيد:

براي انتقال تحريك عصبي مفيد مي باشد.

¤GinkgoBiloba:

اين عصاره از برگ هاي خشك درخت ژينكو به دست مي آيد كه بومي ايران نيز هست. اثرات بسيار مفيدي از اين گياه ديده شده، از جمله بهبود گردش خون و اكسيژن براي بهتر شدن عملكرد مغز؛ كاهش كرامپ پا، لرزش، رعشه و افزايش احساس بهبودي.

توصيه هاي تغذيه اي

تاكيد بر مصرف منابع خام موادغذايي در رژيم غذايي: مطمئن شويد كه سه چهارم دريافت غذايي شما از مواد غذايي خام مانند دانه ها و مغزها است.

تاكيد بر مصرف موادغذايي حاوي فنيل آلانين: از آنجا كه اسيدآمينه- L فنيل آلانين ممكن است به كاهش علائم بيماري پاركينسون كمك كند موادغذايي مانند بادام، مغزها، ماهي، گردو، كدوتنبل، كنجد، لوبيا، نخود و عدس را در رژيم غذايي خود بگنجانيد.

پروتئين رژيم غذايي بايد محدود شود: مقدار پروتيين رژيم غذايي بايد به هفت گرم در روز كاهش يابد. به جاي مصرف گوشت و ماكيان، ساير منابع پروتئين مثل: جو، سويا، ماست، لوبيا ها و عدس استفاده شود. در بيماراني كه لوودوپا مصرف مي كنند، پروتئين بايد بعدازظهر مصرف شود زيرا اسيدهاي آمينه در اين موادغذايي ممكن است از

رسيدن لوودوپا به مغز جلوگيري كنند.

در صورت مصرف لوودوپا بايد دريافت ويتامين B6 كنترل شود:

ويتامين B6 ممكن است با اثرات اين دارو تداخل پيدا كند. بنابراين درصورت استفاده از اين داروها ميزان دريافت موادغذايي حاوي ويتامين B6 مانند: موز، ماهي، گوشت، جگر، جودوسر، بادام زميني، سيب زميني و غلات بطور كامل كنترل شود.

تاكيد بر مصرف كربوهيدرات: ميزان دريافت كربوهيدرات به پروتئين 7 گرم به يك گرم است. از مصرف باقلا خودداري شود. باقلا حاوي دوپامين است و خوردن بيش از يك دوم ليوان آن به همراه دوز روزانه داروها مي تواند سبب بروز علايم ناشي از مصرف زياد دوپامين گردد. باقلا به طور عمده در رژيم غذايي مديترانه اي مصرف مي شود.

تغيير سبك زندگي

ورزش: فعاليت جسماني و داشتن تمرينات متوسط روزانه مي تواند به عملكرد طبيعي عضلات كمك كند. تمرينات انتخابي مثل قدم زدن، آهسته دويدن، شنا و حركات كششي سبب حركت عضلات و پمپ قلب مي شود.

سموم: آفت كش ها، پاك كننده ها و ساير تركيبات شيميايي كه به طور معمول در محيط زندگي استفاده مي شوند، بابيماري پاركينسون ارتباط دارند. اگرچه ممكن است قرار گرفتن در معرض چنين موادي مكرر نباشد، ولي حتي مقادير كم آن ها هم مي تواند مشكلاتي را در بچه ها، كهن سالان و افراد بيمار ايجاد كنند.

آنتي ژن اختصاصي پروستات

PSA، نوعي گليكوپروتئين (تركيبي از پروتئين و قند) است كه در سلولهاي پروستات در مردان وجود دارد. اين آنتي ژن، به مقادير كم در خون تمامي مردان يافت مي شود ولي در بيماريهاي پروستات، مقدار ان بالا مي رود.

از آنجايي كه اين آزمون، ممكن

است در مواردي بطور كاذب، منفي باشد، لازم است همواره همراه با معاينات باليني انجام گردد. بهرحال انجام معاينه باليني بهمراه اندازه گيري سطح PSA، در مردان ميانسال و بعد از آن، در تشخيص زودهنگام بيماريهاي پروستات، بخصوص سرطان پروستات، بسيار مفيد است.

آنفلوآنزاي خوكي چيست؟

آنفلوآنزاي خوكي (swine flu) يا آنفلوآنزاي نوع آ يك بيماري تنفسي و ناشي از ويروس آنفلوآنزايي نوع A است كه باعث شيوع آنفلوآنزا در ميان خوك ها مي شود.

ويروس آنفلوآنزاي خوكي به طور طبيعي انسان ها را آلوده نمي كند. اما مواردي از عفونت انسان ها با ويروس هاي آنفلوآنزاي خوكي و انتشار انسان به انسان آن ها گزارش شده است.

مركز كنترل و پيشگيري بيماري هاي آمريكا (CDC) مي گويد از ماه مارس سال 2009 شماري از موارد ابتلاي انساني با گونه جديدي از ويروس آنفلوآنزاي A خوكي به نام H1N1 در مكزيك، و چند ايالت آمريكا از جمله كاليفرنيا و تگزاس گزارش شد.

به گفته كارشناسان CDC اين نوع جديد ويروس قابليت انتقال انسان به انسان را دارد، اما هنوز روشن نيست كه آيا انتقال انسان به انسان اين ويروس آن قدر ساده هست، كه يك همه گيري جهاني )پاندمي( آنفلوآنزا به وجود آيد يا نه. چنين همه گيري جهاني ممكن است به مرگ ميليون ها نفر بينجامد، چرا كه بدن انسان ها ايمني لازم براي مقابله با اين ويروس جديد را ندارد.

احتمالا انتقال اين ويروس از راه سرفه و عطسه افراد آلوده رخ مي دهد.

اين نوع جديد ويروس آنفلوآنزاي خوكي، تركيبي از ويروس هاي آنفلوآنزاي خوكي، آنفلوآنزاي انساني و آنفلوآنزاي حاد پرندگان است.

به نظر مي رسد داروهاي موجود ضدويروس آنفلوآنزا، تاميفلو و رلنزا، بر اين گونه جديد ويروسي موثرند.

علائم انفلوانزاي خوكي در ميان انسان ها

به آنفلوانزاي انساني يعني تب، سرفه، گلودرد، سردرد ، احساس سرما و خستگي شباهت دارد. برخي از افراد نيز پس از مبتلا شدن به اين بيماري دچار اسهال و استفراغ مي شوند.

براي پيشگيري از انتقال اين ويروس مي توان اين اقدامات را انجام داد:

• بيني و دهان تان را هنگام عطسه يا سرفه با دستمال كاغذي بپوشانيد. دستمال كاغذي را پس از مصرف دور بيندازد.

• دست هاي تان را به خصوص پس از عطسه و سرفه با آب و صابون بشوييد. ژل هاي ضدعفوني كننده دست كه حاوي الكل هستند، نيز موثرند.

• از دست زدن چشم ها، بيني يا دهان پرهيز كنيد. چرا ويروس ها به اين طريق از دست آلوده شما به درون بدن تان منتقل مي شود.

• سعي كنيد با افراد مبتلا به آنفلوآنزا تماس نزديك نداشته باشيد.

منبع: همشهري آنلاين

6 اشتباه رايج درباره آنفلوآنزاي خوكي

نويسنده:دكتر محمد كياسالار

1) ما مسلمان ها چون گوشت خوك نمي خوريم آنفلوآنزاي خوكي نمي گيريم؟

نه، ربطي ندارد! راه اصلي انتقال اين بيماري، تنفسي است (نه خوراكي)؛ يعني مي تواند با سرفه و عطسه منتقل شود. اين بيماري حتي راحت تر از اين حرف ها هم منتقل مي شود.

كافي است دستمان با چيزي تماس پيدا كند كه ويروس روي آن نشسته باشد. آن وقت اگر دست آلوده مان را به دهان، بيني يا چشممان بزنيم، ويروس منتقل مي شود.

2) علائم آنفلوآنزاي خوكي، وحشتناك است؟

اتفاقا علائمش خفيف است: تب، سردرد، سرفه، گلودرد، خستگي، كوفتگي بدن و آبريزش بيني. اما طول مي كشد و به درمان هاي رايج جواب نمي دهد.

3) اگر واكسن آنفلوآنزا بزنيم، در مقابل آنفلوآنزاي خوكي هم ايمن مي شويم؟

اين طور نيست. ويروس آنفلوآنزاي خوكي، ويروس جديدي است كه از تلفيق سه نوع ويروس آنفلوآنزاي انساني، مرغي و خوكي به وجود

آمده است. بنابراين واكسن هاي متداول آنفلوآنزا زورشان به اين ويروس نمي رسد. توليد يك واكسن موثر براي اين بيماري نيز طبيعتا چند ماه طول مي كشد.

4) تا وقتي خطر آلودگي به اين ويروس وجود دارد، بايد دور تمامي سفرهاي خارجي را خط كشيد؟

البته اگر مي خواهيد به مكزيك يا بقيه كشورهاي مبتلا برويد، بهترين توصيه اين است كه نرويد! ولي اگر مجبوريد به كشوري در مجاورت يكي از اين كشورها سفر كنيد، اين دو توصيه را فراموش نكنيد: شستشوي مكرر دست ها و استفاده از ماسك هاي تنفسي.

5) آنفلوآنزاي خوكي از بيماري هاي پُر سر و صداي قبلي (ابولا و آنفلوآنزاي مرغي و سارس) خطرناك تر است؟

نه! آنفلو آنزاي خوكي آنقدرها مرگبار نيست، ولي بدي اش اين است كه از انسان به انسان سرايت مي كند كه سارس با همه وحشتي كه ايجاد كرده بود، هرگز به آن نرسيد.

با اين حال، سارس در حد فاصل سال هاي 2000 تا 2003 بيش از 770 نفر را كشت و بيش از 10 برابر اين تعداد را هم مبتلا كرد. آنفلوآنزاي مرغي هم كه لابد يادتان هست؛ ميليون ها مرغ را قرباني كرد و جان 250 انسان را در 12 كشور دنيا گرفت.

6) خطر آنفلوآنزاي خوكي از خطر يك آنفلوآنزاي ساده هم كمتر است؟

اين هم يعني افتادن از آن طرف بام! ميانگين سني قربانيان آنفلوآنزاي خوكي در مكزيك، بين 25 تا 45 سال است؛ در حالي كه آنفلوآنزاي ساده معمولا كودكان، سالمندان و بيماراني را قرباني مي كند كه داراي سيستم ايمني ضعيف باشند. ضمن اين كه اين آنفلوآنزا جديد است، هنوز درمان قطعي و واكسن موثري ندارد و همه گيري اش در گوشه و كنار جهان رو به

افزايش است. پس قطعا خطرناك تر از يك آنفلوآنزاي ساده است.

منبع: روزنامه جام جم

4 غلط مصطلح طبي

نويسنده : سميه مقصود علي

حتما شنيده ايد كه مي گويند استرس، موها را سفيد مي كند يا لكه هاي سفيد زير ناخن به دليل كمبود كلسيم است يا اينكه اگر روغن روي محل سوختگي بماليد، درد آن را تسكين مي دهد. بيشتر ما از قديمي ها چيزهايي را شنيده ايم و آن را نسل به نسل به فرزندان مان ياد مي دهيم اما خيلي از آنها چندان درست نيستند و پايه و اساس علمي ندارند. مي خواهيم چند نمونه از اين عقايد بي اساس را با هم مرور كنيم تا روايت صحيح آنها را بدانيم و به درستي، به فرزندان خودمان نيز بياموزيم...

1- استرس موها را سفيد مي كند؟

شايد شما همه كساني را در نزديكي خود ديده باشيد كه يك شبه موهاي شان در پي يك استرس شديد سفيد شده است. نمي خواهم بگويم اشتباه كرده ايد، بهتر است بگويم كمي اغراق مي كنيد چون از نظر علمي چنين موضوعي غيرممكن است. امكان ندارد مويي كه رشد كرده، ناگهان پيگمنت هاي رنگي خود را از دست بدهد و يك دفعه تمام موها سفيد شود. شايد در عرض چند ماه كه موها رشد مي كنند و موهاي قبلي مي ريزند، چنين اتفاقي نمايان شود اما مطمئن باشيد امكان ندارد كه بخوابيد و صبح موهاي تان از شدت غم و غصه سفيد شده باشد. استرس مي تواند يك شبه سبب بروز اختلال در هورمون هاي بدن شده و ريزش مو را تسريع كند و از آنجا كه موهاي سفيد در برابر ريزش مقاوم ترند، موهاي مشكي تر ريخته و تنها موهاي سفيد باقي بمانند. شايد به همين دليل است كه قديمي ها فكر مي كردند موهاي انسان در اثر استرس

يك شبه سفيد مي شود.

2- سفيدي زير ناخن ها به دليل كمبود كلسيم است؟

شايد زير ناخن هاي شما هم اين لكه هاي سفيد پديدار شده و به مرور با بلند شدن ناخن محو شده باشد. اين اتفاق معمولا در كودكي رخ مي دهد و وقتي بچه ها از مادران شان علت را جويا مي شوند، مادرها مي گويند چون شير به اندازه كافي نمي خوري دچار كمبود كلسيم شده اي! اما اين موضوع اصلا درست نيست و كلسيم ارتباطي به لكه هاي سفيد زير ناخن ندارد. حقيقت اين است كه ناخن نيز مانند هر اندام و عضو ديگري مي تواند دچار بيماري شود. حتي گفته مي شود ناراحتي هاي قلبي ريوي نيز روي ناخن ها اثر گذاشته و سبب بروز تغيير شكل يا عيوبي در آنها مي شود. اما برگرديم به موضوع لكه هاي سفيد زير ناخن، ناخن ها از لايه هايي از كراتين كه روي هم قرار گرفته تشكيل شده اند. گاهي اين لايه ها درست روي هم قرار نمي گيرند و آن نقطه حالت متفاوتي با ديگر نقاط پيدا مي كند. انگار كه حباب هوا در آن قرار گرفته است. هيچ مشكلي در ميان نيست. تنها كافي است صبر كنيد تا ناخن بلند شده و آن را كوتاه كنيد.

3- آنتي بيوتيك ها خواب آورند؟

وقتي گلودرد مي گيريد و به پزشك مراجعه مي كنيد، برايتان آنتي بيوتيك تجويز مي شود. مصرف آنتي بيوتيك سبب مي شود احساس خواب آلودگي و خستگي شديدي كنيد اما اشتباه نكنيد. اين آنتي بيوتيك نيست كه شما را خسته و كسل مي كند. برعكس آنتي بيوتيك ها به بدن شما كمك مي كنند تا با ميكروب ها بجنگد و در نتيجه بدن كمي آسوده تر شود. آنچه شما را خسته و خواب آلوده مي كند، بيماري است. انرژي است كه سيستم ايمني شما براي مقابله با ميكروب ها آن را از دست داده است.

4-

روي سوختگي بايد روغن ماليد يا خميردندان؟

اگر آدم بي احتياطي هستيد و مدام دست تان را با اتو يا ماهي تابه مي سوزانيد، شايد شنيده باشيد كه مي گويند گذاشتن كره روي جاي سوختگي سوزش آن را برطرف مي كند. برخلاف آنچه مادر يا مادربزرگ تان گفته اين كار اصلا درست نيست. كره يا هر روغن ديگري بر سوختگي اثري نمي گذارد و اگر احساس سوزش كمي آرام مي شود به خاطر خنكي است نه روغن. جالب است بدانيد گذاشتن روغن روي سوختگي هاي شديد يا شيميايي بسيار خطرناك است. روغن، سيب زميني و خميردندان هيچ يك براي سوختگي مناسب نيست. مثلا خميردندان حاوي تركيبات سايشي است كه مي تواند سبب تشديد سوختگي شود. تنها دارويي كه ما به شما توصيه مي كنيم، آب سرد است. كافي است وقتي دست تان سوخت، چند دقيقه اي آن را زير آب خنك بگيريد.

منبع:www.salamatiran.com

ايدز و دندانپزشكي

دندانپزشكان براي محافظت از خود ، همكاران و بيمارانشان در مقابل عفونت HIV مسئولند و بايد مطمئن باشند كه سرويس پزشكي آنها بيماران را مبتلا به عفونت نميكند .

از آنجايي كه گرفتن تاريخچه ومعاينات نشانگر ابتلا به عفونت HIV نمي باشد بايستي همواره در تماس با خون و ديگر مايعات بدن توجه لازم را به عمل آورد .

بنابراين دندانپزشكان بايستي همواره موارد زير را مد نظر داشته باشند :

الف ) حفاظت شخصي

? . استفاده از دستكش جراحي ، ماسك ، عينك و لباس محافظ و به حداقل رساندن خروج بزاق از دهان بيمار

? . پوشيدن دستكش مناسب حين خروج خون و ديگر مايعات دهاني و در محل وسايل آلوده به خون

? . هنگامي كه دستكش حين كار سوراخ شد بلافاصله بايستي خارج شده ،

دست ها با دقت شسته شوند و دستكش تعويض گردد . وسايل آلوده بايستي از ناحيه استريل خارج گردند .

? . اجازه دهيد خونريزي ناشي از نوك سوزن تداوم يابد و سپس محل را با آب و صابون بشوييد .

? . وسايل هر بيمار بايد استريل گردد . وسايلي كه قابل استريل كردن نيستند بايستي زير آب با فشار زياد گرفته شوند و سطح آنها تميز گردد و با يك دزانفكتان مناسب سوآب شوند .

? . خون و بزاق قبل از تهيه راديوگرافي و قبل از پاليش بايستي از محيط دهان تميز شوند .

? . سردستگاه راديوگرافي و دسته دستگاه لايت كيور بايستي با كاغذ غيرقابل نفوذ پوشيده شود . كاور بايستي براي هر بيمار تعويض گردد .

? . محافظت در برابر صدمات تصادفات ناشي ازوسايل تيز مانند سوزن و بيستوري بايد صورت گيرد . روي چنين سرسوزني مجدداً پوشش نگذاريد ويا آن را مجدداً استفاده نكنيد و بلافاصله آن را از سر سرنگ خارج سازيد .

پس از استفاده اين وسايل بايستي در يك پوشش غيرقابل نفود قرار گرفته و حتي المقدور از حوالي منطقه كار دور شوند و عيناً مانند وسايل آلوده تميز شوند .

? . حوله و پارچه بلافاصله پس از استفاده در كيسه غيرقابل نفود قرار داده شود . اين وسايل نبايستي مجدداً در همان روز مورد استفاده قرار گيرند .

?? . حوله ها و پارچه ها بايستي با يك دزانفكتان و آب ?? درجه سانتي گراد براي مدت ?? دقيقه شسته شوند . چنانچه درجه حرارت پايين تري استفاده گردد بايستي از شوينده

هاي مناسب حرارت پايين استفاده شود .

?? . محل آلوده به خون و يا ديگر مايعات بدن بايستي در يك محلول دزانفكتان مناسب غوطه ور شود ( ترجيحاً هيپوكلريت سديم نيم تا يك درصد) مخلوط دزانفكتان و خون بايستي شسته و مجدداً با دزانفكتان ضدعفوني گردد . ?? . دندانپزشك با پوست صدمه ديده نبايد براي بيمار كار مستقيم دندانپزشكي انجام دهد . چنانچه مجبور به انجام كار شديد محل زخم را با يك پوشش مناسب بپوشانيد . دست ها را با آب و صابون ، بلافاصله پس از تماس با خون يا مايعات دهان بشوئيد .

ب ) دفع مواد زايد :

? . كليه سوزن ها و ديگر وسايل تيز يكبار مصرف را پس از استفاده در يك ظرف مقاوم در بسته ( مثل قوطي شيرخشك ) جمع آوري كنيد و روي آن جمله وسايل آلوده خطرناك را قيد نموده سپس دور بريزيد .

? . در حد امكان بايد از تماس دست با آمالگام يا جيوه خودداري شود .

? . در مدخل فاضلاب ساكشن – دستشويي وكراشوار صافي پلاستيكي گذاشته شود تا خرده هاي آمالگام جمع آوري گردد .

هر چند انتقال HIV از طريق بزاق به اثبات نرسيده است اما به منظور به حداقل رساندن موارد فوري احياء دهان به دهان راه هاي هوايي ، كيسه هاي احياء تنفسي و يا وسايل تنفس ديگر بايد در محل هايي كه احتمال عفونت وجود دارد در دسترس باشد .

مراقبين بهداشتي كه ضايعات بازو يا درماتيت ترشحي دارند بايد از هر گونه مراقبت مستقيم با بيمار و دست زدن به

وسايل مراقبت بيمار تا رفع اين وضعيت معاف باشند .

تظاهرات دهاني ايدز :

سندرم اكتسابي نقص ايمني (AIDS) در سال 1981و ويروسHIV به عنوان انبولوژي اْن سندرم در سال 1984 شناخته شد.

ويروس HIV تمايل زيادي به سلولهاي ايمني دارد . اين ويروس به سلولهاي T-helper كه در سطح خون مولكول CD4 را دارند حمله مي كند .

چند هفته تا چند ماه پس از تماس اوليه با ويروس HIV در بعضي افراد علائمي از عفونت حاد ظاهر مي شود . در بعضي از افراد زخم هاي دهاني و در بعضي از بيماران ضايعات پوستي اريتماتوز ظاهر مي شوند . اين فاز حاد دو هفته طول مي كشد . سه تا هشت هفته بعد از اين فاز حاد تغييرات سرمي در بيماران ظاهر مي شود .

حفره دهان مكان شايعي جهت بروز علائم سندرم ايدز مي باشد . شايعترين اين ضايعات كانديدياز دهاني ، لكوپلاكياي مودار بيماري هاي پريودنتال غيرمعمول ، ساركوم كاپوزي و لنفوم غيرهوچكين مي باشد .

شناخت و درمان به موقع ضايعات دهاني ايدز يكي از وظايف مهم دندانپزشك مي باشد .

دندانپزشك بايد به فرد آلوده به HIV كمك نمايد تا حفره دهان خود را در طول دوره اين بيماري سالم نگه دارد . معاينه كامل حفره دهان لازم مي باشد . عفونت حاد دنداني و پريودنتالي بايد درمان شوند .

اهداف اوليه درمان حفظ يك محيط سالم ( حفره دهان ) به منظور راحتي و فانكشن بيمار ميباشد. آموزش چهره به چهره روش هاي بهداشت دهان و دندان و ويزيت هاي دوره اي الزامي است .

چه زماني

دندانپزشك به ايدز مشكوك شود ؟

? . چنانچه بيمار جواني از عفونت كانديدايي رنج مي برد و مبتلا به يكي از سمپتوم هاي نظير Angular cheilities ) مي باشد .

? . چنانچه لكوپلاكي مويي در نواحي كناره زبان مشاهده شود .

? . هنگامي كه بيمار جوان پريودونتيت پيشرفته سريع داشته باشد

?. زخم هاي پوستي مخاطي مزمن ايديوپاتيك يا ناشي از هرپس سيمپلكس .

? . سندرم كاپوسي كه نخست در فضاي باكال به شكل ضايعه هموراژيك تظاهر يابد

منبع:http://www.atwis.com

آنفلوآنزاي خوكي، نشانه ها و راه هاي پيشگيري

نخستين ساعات روز شنبه (? ارديبهشت) بود كه واژه "آنفلوانزاي خوكي” به رسانه ها راه پيدا كرد، واژهاي كه در روزهاي اخير تبديل به سرخط اصلي اخبار شده است. چه چيزي يك آنفلوانزاي ساده را تا اين حد خطرناك كرده است؟

ابتلا به آنفلوانزاي خوكي در روزهاي گذشته، براي نخستين بار در مكزيك مشاهده شد و پس از آن نيز در ايالتهاي جنوبي ايالات متحده، مواردي مشابه گزارش شد. تعداد كشتهشدگان بر اثر اين بيماري در مكزيك تا صبح دوشنبه (?? آوريل / ? ارديبهشت)، بر اساس اعلام وزارت سلامت اين كشور، ??? نفر و مبتلايان احتمالي به ويروس "H1N1? (ويروس عامل آنفلوانزاي خوكي) حدود هزار و ??? نفر بوده است. بانك جهاني براي مقابله با اين بيماري، ??? ميليون دلار در اختيار دولت مكزيك قرار داده است.

"آنفلوانزاي خوكي” يك بيماري كاملا ساده و رايج دستگاه تنفسي است. آنفلوانزا در خوكها نيز همان قدر رايج است كه در انسانها. اين بيماري به راحتي و سرعت سرايت ميكند اما به ندرت به مرگ منتهي ميشود.

اما چه چيزي ويروس كنوني را تبديل به ويروسي خطرناك كرده

است؟ ويروس خوكي نيز مانند تمام ويروسهاي ديگر خود را تغيير ميدهد. اگر خوكهاي مبتلا به آنفلوانزاي خوكي همزمان به آنفلوانزاي انساني يا پرندگان نيز مبتلا باشند، اين ويروسها ميتوانند در بدن حيوان ژنهاي خود را تعويض كنند. بدين ترتيب نوعي جديد از ويروس به وجود ميآيد كه هم ژنهاي انسان و هم ژنهاي حيوان را در خود دارد. اين همان اتفاقي است كه ظاهرا در مورد ويروس كنوني افتاده است.

ويروس جديد يكي از انواع H1N1 است. N و H مخفف واژههاي ” Neuraminidase” و ”Hنmagglutinin ” و نام دو قشاء سلولي ويروس هستند. در مجموع ?? گونه از "Hنmagglutinin ” و ? زيرمجموعه از ” Neuraminidase” وجود دارند كه ميتوانند تركيبهاي مختلفي با هم تشكيل دهند. گونههاي "A H1N1? ويروس آنفلوانزا براي نخستين بار در سال ???? ميلادي قرنطينه شدند.

ابتلاي صدها تن به آنفلوآنزاي خوكي در مكزيك و گسترش اين بيماي به كشورهايي چون آمريكا، كانادا، بريتانيا، اسپانيا، اسرائيل و زلاندنو نگراني بسياري از شهروندان را به همراه داشته است. مسوولان بهداشتي با جدي دانستن تهديد همه گيري اين بيماري، از مردم خواسته اند دچار ترس نشوند و تمهيدات لازم را براي پيشگيري از ابتلاي خود و خانواده هايشان به كار بندند.

در اين مطلب كوتاه شده سعي به بعضي از سوال هاي شما درباره آنفلوآنزاي خوكي پاسخ داده شود.

چگونه از خود و خانواده ام در برابر آنفلوآنزاي خوكي محافظت كنم؟

احتياط هاي معمول را به كار بنديد. آنفلوآنزاي خوكي مانند هر نوع سرماخوردگي ديگر از راه تماس سرفه و عطسه منتقل مي شود. دست هاي خود را به طور مرتب بشوييد. اگر آب و صابون

در دسترس نيست، مي توانيد از ژل هاي تميزكننده دست استفاده كنيد.

همان طور كه هوشياري در برابر آلودگي براي پيشگيري از ابتلاي شما و خانواده تان به بيماري ضروري است، در صورتي كه خود مشكوك به ابتلا به آنفلوآنزا هستيد، حتما هنگام عطسه و سرفه جلوي دهان و بيني خود را بگيريد. اگر دستمال به همراه نداريد، هنگام عطسه يا سرفه قسمت داخلي آرنج خود را در برابر دهان و بيني بگيريد تا دستانتان آلوده نشوند.

آنفلوآنزاي خوكي چه نشانه هايي دارد؟

آنفلوآنزاي خوكي همانند ساير انواع سرماخوردگي عمل مي كند. بيماران دچار تب و لرز، سردرد، سرماخوردگي، گلودرد، كوفتگي و درد مفصل مي شوند. اين بيماري گاهي با تهوع و اسهال همراه است.

آيا انتقال ويروس آنفلوآنزاي خوكي به سادگي انجام مي شود؟

محققان هنوز اطلاعات كاملي را از نحوه انتقال ويروس آنفلوآنزاي خوكي به دست نياورده اند. سازمان بهداشت جهاني به تازگي برآورد خود مبني به سهولت انتقال اين ويروس ميان انسان ها منتشر كرده است.

اگر با كسي در تماس هستيد كه سرماخوردگي دارد، با او دست ندهيد و روبوسي نكنيد. ويروس آنفلوآنزا در اماكن عمومي وجود دارد و تماس با سطوحي مانند دستگيره اتوبوس و صفحه كليد كامپيوتر به راحتي شما را آلوده مي كند. اگر دستان خود را به دستگيره در يا اتوبوس زده ايد، آن را به دهان و بيني خود نزنيد.

آيا آنفلوآنزاي خوكي قابل درمان است؟

بله، داروهايي كه در سال هاي گذشته براي درمان انواع قوي آنفلوآنزا توليد شده اند، توانايي خوبي براي كمك به مبتلايان به آنفلوآنزاي خوكي دارند. در حقيقت همه گيري جهاني بيماري هايي مانند آنفلوآنزاي مرغي و سارس در

سال هاي گذشته آمادگي مراجع درماني را براي مقابله با همه گيري هاي جديد افزايش داده است.

آيا واكسن سرماخوردگي كه زمستان گذشته دريافت كردم، من را از ابتلا به آنفلوآنزاي خوكي مصون مي كند؟

احتمالا خير. هر چند واكسن هاي سرماخوردگي بدن افراد را در برابر سويه ويروس آنفلوآنزا كه شامل ويروس آنفلوآنزاي خوكي نيز هست، مقاوم مي كند ولي مسوولان مركز كنترل و پيشگيري از بيماري هاي آمريكا مي گويند آزمايش هاي اوليه آنها بيانگر عدم ايجاد مصونيت در دريافت كنندگان واكسن سرماخوردگي است.

راه هاي انتشار ويروس آنفلوانزاي خوكي و نشانههاي ابتلا به آن

ويروس آنفلوانزاي خوكي ميتواند به طور مستقيم از خوك به انسان يا برعكس منتقل شوند. سرايتهاي تا كنوني به طور مستقيم از خوك به انسان بوده اند. بر اساس اخبار منتشر شده، در مكزيك تا كنون احتمالا در ? مورد، انتقال از انسان به انسان بوده است. انتقال انسان به انسان نيز دقيقا شبيه سرايتهاي سرماخوردگي معمولي، از راه قطرات بزاق به عنوان مثال در هنگام عطسه و سرفه صورت ميگيرد.

آنفلوآنزاي خوكي از راه مواد غذايي مانند گوشت خوك منتقل نمي شود اما از دهان و بيني منتقل مي شود و يك بيماري مجاري تنفسي است.

"پاندمي” يا فراگيري گسترده اين ويروس در سطح جهاني نيز از خطرهاي ديگري است كه در مورد آن هشدار داده ميشود. ويروس يادشده ميتواند از راه مسافران به ديگر كشورها نيز منتقل شود. به گفته مارگارت چان، رئيس سازمان بهداشت جهاني (WHO) «مشاهده بيماري خود ميتواند خطر بالقوهاي براي انتشار جهاني آن باشد.» اين احتمال قوي است كه بسياري از مردم در برابر نوع جديد ويروس ايمن

نباشند. اما اينكه اين نوع از سرماخوردگي چقدر خطرناك است، به گفته كارشناسان در روزهاي آينده مشخص خواهد شد.

بر اساس اعلام مركز پيشگيري از بيماريهاي واگير ايالات متحده، آنفلوانزاي خوكي از راه مواد غذايي منتقل نميشود. البته براي اطمينان بيشتر ميتوان گوشت خوك را تا دماي بيش از ?? درجه رساند. در اين صورت ويروس بهطور حتم از بين خواهد رفت.

نشانه ها همچون نشانههاي يك سرماخورگي ساده است: تب، احساس خستگي، بياشتهايي و سرفه. برخي بيماران همچنين آبريزش بيني، گلودرد و حالت تهوع نيز دارند. اسهال همزمان با تهوع در آنفلوانزاي خوكي شديدتر از انواع ديگر سرماخوردگي است.

چه داروهايي در برابر اين بيماري مؤثرند؟

بر اساس اعلام "CDC”، اداره سلامت ايالات متحده، دو داروي "Tamiflu” و "Relenza” كه داروهاي رايج براي مقابله با آنفلوانزا هستند، براي مقابله با تمام گونههاي كنوني آنفلوانزاي خوكي نيز مؤثرند.

البته تا كنون هيچ واكسن مؤثري براي اين نوع از آنفلوانزا يافت نشده است. سازمان بهداشت جهاني و مركز پيشگيري از بيماريهاي واگيردار ايالات متحده ويروس "H1N1? را قرنطينه كردهاند تا آنها را براي ساخت واكسن در اختيار داروسازان قرار دهند.

پنج نكته مهم براي جلوگيري از ابتلا به آنفولانزاي خوكي

1–دستهاي خود را بشوييد:

ذرات و قطرات كوچك ناشي از سرفه و عطسه بيماري را منتقل مي كنند. اين ذرات به دستهاي ما منتقل مي شوند و بعد هر چيزي را كه ما لمس كنيم آلوده كننده مي شود.

راه صحيح دست شستن : به غير از پشت و روي دستها و انگشتان ، زير ناخنها ، بين انگشتان و دور مچها را به مدت كافي با آب گرم يا داغ كف مالي كنيد و

بشوييد و بعد خوب با آب بشوييد::: دستهاي خود را نه تنها قبل از غذا خوردن و بعد از دستشويي رفتن بلكه بعد از استفاده كردن از حوله يا پوشاندن دهان بعد از سرفه يا عطسه بشوييد.درست است تعداد دفعات خيلي زياد مي شود درست مثل تعداد دفعاتي كه اگر شما در اورژانش يا اتاق عمل مشغول به كارمي بوديد اين كار را انجام مي داديد.

2- وقتي عطسه يا سرفه مي كنيد دهان خود را بپوشانيد:

اگر دستمال نداريد از شانه يا گودي آرنج خود استفاده كنيد.اگر اين ذرات به لباس يا يقه شما منتقل شوند خيلي بهتر است از اينكه در هوا و بين افراد ديگر انتشار يابند.بعد دستهاي خود را بشوييد.ماسكهاي جراحي هم خوب هستند ولي در مورد استفاده هر روزه از آنها توافق نظر وجود ندارد و در ضمن دستها را هم پاك نگه نمي دارند

3-در خانه بمانيد

اگر بيمار هستيد در خانه بمانيد و هميشه دستهاي خود را بشوييد تا ديگران را آلوده نكنيد

4-صورت خود را لمس نكنيد

دستهاي خود را از غشاهاي مخاطي ( چشم- دهان – بيني ) دور نگه داريد چون ويروس از اين راه ها وارد بدن مي شود.

5- از افراد بيمار دوري كنيد

در ضمن اجسام صاف مثل سكه بيشتر از اجسام زبر و منفذدار مثل كاغذ ويروس را منتقل مي كنند. در مورد ايرانيها، از افراد برگشته از سفر حج و بطور كلي كشورهاي عربستان، تايلند، آمريكا، كانادا و مكزيك به مدت يك هفته از برقراري هر گونه تماس از جمله ديده بوسي و دست دادن و... پرهيز گردد.

منبع:http://eng55.blogfa.com

خواب رفتگي

خواب رفتگي يا paresthesia احساس سوزش و خارشي ناخوشايند

همراه با سوزن سوزن شدن عضو خواب رفته است كه غالبا در دست و پا ايجاد ميشود. دليل معمول بروز چنين حالتي نشستن، تكيه كردن يا خوابيدن بر روي عضو است به طوريكه فشاري مداوم بر اعصاب اين عضو وارد شده يا جريان خون در اين منطقه مختل شود.

تغيير حالت دادن و خارج كردن عضو خواب رفته از حالت فشرده، معمولا اين حالت را از بين ميبرد. اما با برداشته شدن فشار و با برقرار شدن پيام رساني اعصاب به مغز و نخاع، ابتدا حالت بي حسي جاي خود را به درد و سوزش داده و سپس از بين ميرود. در بعضي از موارد خواب رفتگي در اثر آسيب ديدگي عصب يا اختلالات خاصي در سيستم عصبي ايجاد ميشود. اگر شما غالبا و يا به مدتهاي طولاني دچار خواب رفتگي اعضا ميشويد، حتما به پزشك مراجعه كنيد.

علائم

علائم خواب رفتگي كه معمولا در دست و پا رخ ميدهد عبارتند از :

• در ابتدا عضو دچار بي حسي و سنگيني ميشود

• پوست عضو خواب رفته سوزن سوزن شده و به خارش مي افتد

• اين عوارض پس از بازگشت بدن به حالت عادي، در عرض چند دقيقه برطرف ميشود

تعدادي از دلايل عمده

• وارد شدن فشار بر روي عصب

• كاهش مقدار خون موجود در عضو

• آسيب ديدگي عصب

• تنفس سريع (نفس نفس زدن)

• متاثر شدن اعصاب از ماده اي سمي، مانند الكل يا سرب

• عارضه جانبي بعضي از داروها

• ديابت (بيماري قند)

• تصلب بافتهاي عصبي يا multiple sclerosis

• كم كاري تيروئيد

• سكته ناقص

• سكته

خواب رفتگي بر اثر فشار

اطلاعات دريافت شده از محيط، توسط اعصاب پيراموني بدن به مغز و

نخاع فرستاده ميشود. هنگامي كه يك عصب حسي به دليل قرار گرفتن در يك حالت تنگ و ناراحت تحت فشار قرار گيرد، از كارايي آن كاسته ميشود. اگر اين فشار ادامه يابد، عضو درگير دچار خواب رفتگي ميشود، به اين معنا كه پيامهاي حسي قطع ميشوند.

به محض آنكه فشار از عصب برداشته شود، كار خود را از سر ميگيرد. حالت ناخوشايند سوزن سوزن شدن، در اثر فرستاده شدن ناگهاني پيامهاي متعدد درد از عصب به مغز است. اعصاب ديگري كه در اين وضعيت تحت فشار قرار گرفته بودند، از جمله عصبهاي تشخيص دهنده دما، براي بازگشت به حالت اوليه به زمان بيشتري نياز دارند.

فشردگي شديد عصب

رگهاي عصبي نيز ميتوانند در اثر گير افتادن ميان استخوانها يا بافتهاي ديگر تحت فشار شديد قرار بگيرند. براي مثال :

• سندرم تونل مچ دست - عصب اصلي دست از ميان حلقه اي متشكل از استخوانهاي مچ ميگذرد. وجود تاندونهايي كه غشايي ملتهب و متورم داشته باشند، فضاي اين تونل را تنگ كرده و عصب را به شدت فشار ميدهند. نشانه هاي اين مشكل شامل حالت خواب رفتگي، درد و ضعف دست است.

• آسيب ديدگي ريشه عصب گردن- اعصاب گردن از درون سوراخهاي كوچك موجود در ميان مهره ها خارج ميشوند.فضاي اين سوراخها ميتواند در اثر التهاب، آسيب دبدگي يا رشد بيش از حد بافت استخواني، كوچك شود و در نتيجه عصبي كه از آن عبور ميكند به شدت تحت فشار قرار ميگيرد. در اين حالت احساس خواب رفتگي در گردن ايجاد شده و موجب بروز درد جابجا شده در بازوها ميشود.

• سياتيك - عصب سياتيك، عصب اصلي پا است

كه به صورت چهار شاخه عصبي از ميان مهره هاي بخش پاييني ستون مهره ها خارج ميشود. هر مهره توسط ديسك هايي غضروفي محافظت ميشود. افتادگي يا جابجايي اين ديسك موجب برآمدگي در مسير عصب و فشردگي آن ميشود، اين حالت علاوه بر ايجاد احساس خواب رفتگي در محل، ميتواند موجب بروز درد جابجا شده در پا شود.

التهاب عصبي

التهاب عصبي يا ورم رشته هاي عصبي، دلايل متعددي دارد كه رايج ترين آنها از اين قرارند :

• الكل - مصرف مداوم و بيش از حد الكل ميتواند موجب مسموميت اعصاب شده و وضعيتي را به وجود آورد كه پريفرال نوروپاتي peripheral neuropathy (بيماري اعصاب پيراموني) نام دارد و بارزترين نشانه آن خواب رفتگي در اعضا است.

• سندروم گيلين بري (Guillain-Barre) - حالتي كه به احتمال فراوان در اثر عفونت ويروسي ايجاد ميشود و اعصاب پيراموني را تحت تاثير قرار داده، موجب درد و بي حسي در عضو ميشود.

• كم خوني خطرناك (Pernicious anemia) - كاهش يا عدم كارايي ويتامين B?? موجب كند شدن روند توليد گلبول قرمز شده و عملكرد نخاع را تحت الشعاع قرار ميدهد.

بيماري عصب

علامت مشخصه بيماري عصب يا نوروپاتي، عدم وجود رابطه اطلاعاتي حسي بين عصب و مغز است كه در اثر آسيب ديدگي عصب حسي ايجاد ميشود.براي مثال، شخص دچار نوروپاتي ممكن است درد را در حد معمول آن حس نكند و يا اصلا احساس درد نداشته باشد. شرايطي كه ميتوانند موجب بروز چنين آسيبهايي شوند از اين قرارند :

• قطع شدن نخاع

• بيماري قند

• نوروپاتي حسي ارثي

• قرار گرفتن در معرض داروهاي خاص يا فلزات سنگيني چون سرب

• مصرف مداوم و

بيش از حد الكل

پيگيري پزشكي

بروز هر از گاه حالت خواب رفتگي، مورد نگران كننده اي نيست. اما خواب رفتگي مزمن ميتواند نشانه يك مشكل اساسي باشد. اگر بيش از حد يا در فواصل كوتاه دچار خواب رفتگي اعضا ميشود، به پزشك مراجعه كرده و از او بخواهيد تا از شما يك معاينه كامل به عمل آورد.

روشهاي درمان

درمان خواب رفتگي ارتباط مستقيمي با دليل بروز آن دارد و در هر مورد متفاوت است. براي مثال، سندرم تونل مچ دست، با مصرف داروهاي ضد التهاب و ادرار آور، استراحت و بستن مچ با نوارهاي كشي مخصوص بهبود ميابد. مشكل عصبي كه در ميان استخوان يا بافتهاي ديگر فشرده شده باشد ممكن است با فيزيوتراپي برطرف شود يا براي رفع آن به جراحي نياز باشد. شرايط نامحسوسي چون بيماري قند، بايد به طور جدي و با دقت كنترل شود تا مشكلات جانبي اين بيماري كاهش يابند. نشانه هاي التهاب عصبي و آسيب ديدگي عصب كه در اثر مصرف الكل بروز ميكنند نيز، معمولا با عدم مصرف الكل، بهبود خواهد يافت.

منبع:http://www.academist.ir

آنچه درمان آكنه را به تعويق مي اندازد

نويسنده : دكتر پرويز طوسي

در مورد استفاده از مواد آرايشي و اينكه بايد قبل از استفاده، از استاندارد بودن آن و تناسب اش با نوع پوست تان اطمينان حاصل كنيد، بارها توصيه و تاكيد داشته ام...

با اينكه امروزه در ساختن اكثر مواد آرايشي دقت مي شود و اغلب آنها فاقد مواد كومدوژنيك (ايجادكننده جوش هاي سرسياه و سرسفيد) هستند اما بايد باز هم در اين مورد دقت كنيد. مواد آرايشي كه خاصيت كومدوژنيك دارند، موجب ايجاد جوش هاي سرسفيد يا سرسياه مي شوند و يا حتي مي توانند آنها را تشديد كنند. به خصوص افرادي

كه مبتلا به آكنه هستند، بايد در مورد مواد آرايشي مصرفي خود حساس باشند.

ماليدن مواد آرايشي چرب، روي پوست داراي جوش، باعث تشديد آن مي شود. اغلب كساني كه با جوش هاي صورت شان مشكل دارند همين نكات ريز را رعايت نمي كنند و درمان آكنه را به تعويق مي اندازند. بهتر است علل اصلي جوش هاي صورت (علل جوش هاي بدن و پشت هم مثل صورت است) را بدانيد و موجبات تشديد آنها را فراهم نكنيد. مثلا بايد بدانيد كه داشتن پوست چرب، تغييرات هورموني مثل نزديك شدن به زمان دوره ماهيانه در خانم ها، استرس و كم خوابي مي تواند از جمله اين عوامل باشد.

نور آفتاب اثر ثابتي ندارد و گاهي به ندرت موجب تشديد آكنه مي شود ولي اكثرا موجب بهبود آن خواهد شد. با اينكه آكنه با مواد غذايي ارتباط ندارد اما در برخي از افراد رژيم هاي غذايي خاصي به باور خودشان موجب تشديد آكنه مي شود كه بهتر است در اين باره بررسي كنند و در صورت اثبات (به ندرت چنين امري تاييد مي شود) از آن مواد غذايي بپرهيزند، هر چند كه ما به دليل قرار داشتن در سنين رشد در افراد جوان مبتلا به آكنه،تاكيد مي كنيم خود را از ماده غذايي خاصي محروم نكنند. تحقيقات نشان داده هيچ رابطه مستقيمي بين مواد غذايي خاص و تشديد آكنه وجود ندارد.

منبع:www.salamat.com

درمان طاسي سر با سلول هاي بنيادي

نويسنده : دكتر محمدعلي نيلفروش زاده

حدود 40 درصد مردان و 20 درصد زنان بالاي 50 سال دچار درجاتي از ريزش مو هستند. درمان هايي كه در حال حاضر براي اين مشكل وجود دارد، شامل درمان هاي دارويي و پيوندي است...

بعضي داروها به صورت گذرا باعث افزايش رشد مو مي شود ولي اين شيوه

درماني تنها جهت ريزش موي خفيف موثر است و در درمان ريزش موي شديد تاثير قابل توجهي ندارد. به علاوه عوارض جانبي مصرف دراز مدت داروها را نيز بايد مدنظر داشت.

پيوند مو با تكنيك هاي مختلف (از جمله با انتقال گرافت مو از پشت به جلوي سر) انجام مي شود. روش درماني ديگري هست كه در آن، تعداد موهاي موجود تغييري پيدا نمي كند ولي با تغيير در توزيع آنها نقش درماني ايفا مي شود.

عمل جراحي پيچيده و وقت گير است و بسياري بيماران به همين دليل انجام آن را نمي پذيرند. بسياري از افراد نمي توانند از اين تكنيك استفاده كنند چون در اين تكنيك به 2000 تا 5000 فوليكول مو احتياج است كه درصد بالايي از افراد با مشكل فقدان موي كافي براي پيوند مواجه هستند.

در اين پروژه كه از سلول هاي فوليكول مو براي كاشت استفاده مي شود، مشكلات بسيار كمتري پيش راه است چراكه برداشت بافت از بيمار تنها با يك نمونه كوچك كه شامل تقريبا 120 فوليكول مو باشد، انجام مي شود و بنابراين آسيب آزاردهنده پوست سر به شكل حيرت انگيزي كاهش مي يابد بنابراين، اين تكنيك بسيار ساده تر با مدت زمان كوتاه و درد كمتري همراه است. مزيت ديگر اين روش استفاده مجدد از همان نمونه كوچك در صورت ناكافي بودن مقدار مو است كه در پيوند مو چنين امري امكان پذير نيست.

و اما كشف سلول هاي بنيادي فوليكول مو مژده اي بود براي بيماراني كه از ريزش مو رنج مي برند. در اين روش واكنش متقابل سلول هاي بنيادي فوليكول مو با سلول هاي فرانشينال درم در محيط آزمايشگاه با تكثير قابل توجهي همراه بوده است. اما اين روش مشكلات خود را نيز دارد؛ از

جمله اينكه در اين روش بايد توانايي سلول هاي بنيادي در توليد مو حفظ شود و مطمئن باشيم كه تعداد قابل توجهي از سلول در هر بيمار توليد شده و باعث رشد موي استاندارد قابل قبولي براي بيمار شود.

به علاوه اين خطر وجود دارد كه هيچ كدام از اين موها دوام رشد نداشته باشد و موهاي رشد نيافته باقي بماند و موهاي رشد يافته نيز قطر و رشد و سلامت قابل قبولي داشته باشد.

هزينه بسيار بالاي اين روش و نگراني در مورد مشكلات احتمالي بعدي و عدم ايجاد ظاهر دلخواه با توجه به اينكه كنترل ويژه اي در مورد تراكم يكنواخت و جهت موها وجود ندارد، از ديگر مشكلات اين روش هستند.

منبع:www.salamat.com

راههاي انتقال و نشانه هاي ابتلا به سل

سل (توبركلوز) بيماري ناشي از يك مايكو باكتري به اسم مايكو باكتريوم توبركلوزيس مي باشد.باكتري ممكن است هر قسمتي از بدن را مورد حمله قرار دهد ولي معمولا ريه ها محل معمول درگيري مي باشد.سل از طريق هوا از شخصي به شخص ديگر منتقل مي شود. وقتي كه فرد مبتلا به سل ريه يا حلق، سرفه يا عطسه و يا حتي خنده بلند مي كند ميكروب در هوا پخش مي شود و تنفس در مجاورت اين فرد احتمال آلودگي مجاورين را بالا مي برد. ميكروب سل از طريق هوا از فرد بيمار به ديگران منتقل مي شود.در صورت ورود ميكروب به ريه در آنجا شروع به تكثير مي كند واز طريق خون به ديگر اعضاي بدن مثل كليه و مغز منتقل مي شود.سل ريه وحلق ممكن است مسري باشد يعني به اشخاص ديگر منتقل شود اما سل اعضاي ديگر مثل كليه معمولا مسري نيست.بيماري از فرد مسلول به كساني كه بيشتر به بيمار در ارتباطند

مثل اعضاي خانواده، دوستان و همكاران منتقل مي شود.علائم سل با توجه به عضو گرفتار متفاوت است ميكروب معمولا در ريه ها رشد مي كند و در آنجا باعث علائمي همچون: سرفه به مدت بيش از 2تا 3 هفته طول مي كشد، درد در قفسه صدري، خلط (خوني و غيرخوني) و يا سرفه همراه با خروج خون مي شود.همچنين ممكن است ضعف يا خستگي، كاهش وزن، بي اشتهايي، لرز، تب و تعريق شبانه جزء علائم بيماري باشد.علاوه بر اين ممكن است بيماري را به ديگران انتقال دهد، معمولا تست پوستي مثبت دارد و ممكن است عكس سينه غيرطبيعي و يا خلط آلوده به ميكروب سل داشته باشد.وي درباره عفونت نهفته سل كه 3/1 مردم جهان به آن آلوده هستند مي گويد: اين عفونت علائم ندارد، فرد مبتلا احساس ناخوشي نمي كند.مسري نيست و تست پوستي سل مثبت است اما عكس سينه و آزمايش خلط فرد مبتلا طبيعي است. اگر از همان ابتداي شروع عفونت سيستم ايمني بدن نتواند ميكروب را مهار كند ميكروب شروع به تكثير كرده و باعث ايجاد بيماري خواهد شد.بعضي افراد قبل از مبارزه سيستم ايمني و بلافاصله بعد از پيدايش عفونت بيمار خواهند شد.بعضي ديگر هم ديرتر بيمار مي شوند يعني آن عده اي كه سيستم ايمني بدنشان به دلائلي ضعيف شود.شيرخواران، كودكان و بيماراني از جمله مبتلايان به: ديابت شيرين، سيليكوز، سرطان سر و گردن، خون، سوءتغذيه و مصرف كنندگان كورتون و پيوند اعضاء سيستم ايمني ضعيفي دارند. در غالب افرادي كه ميكروب سل وارد بدنشان مي شود ايمني بدن قادر به مهار رشد ميكروب مي باشد.در اين صورت ميكروب غيرفعال ولي زنده است و بعدها در شرايط خاصي مي تواند مجددا فعال گردد.به

اين حالت عفونت نهفته سلي مي گويند اين افراد علائمي از بيماري ندارند و احساس ناراحتي نمي كنند.به تست پوستي سل واكنش نشان مي دهند (تست مثبت) ولي مي توانند در آينده بيمار شوند.بسياري از اين افراد هم هرگز بيمار نخواهند شد يعني ميكروب در تمام طول عمر غيرفعال باقي خواهد ماند ولي در اشخاص ديگر از جمله افراد دچار ضعف سيستم ايمني ميكروب فعال شده و عفونت خفته به بيماري تبديل خواهد شد. يكي از مهمترين راههاي پيشگيري از انتشار اين بيماري پوشاندن دهان و بيني به هنگام سرفه و عطسه مي باشد. لازم به ذكر است كه هم اكنون اين بيماري در صورت مراجعه به پزشك علاج قطعي داشته و با مصرف داروي مناسب بهبودي كامل در بيمار پيدا مي شود.

منبع:WWW.IRTEB.COM /س

روت كانال تراپي چيست ؟

درمان ريشه يا روت كانال تراپي عبارت است از نجات يا درمان دنداني كه به علت پوسيدگي وسيع مجاور اطاق عصب در معرض خطر از دست رفتن مي باشد .

چرا دندان احتياج به روت كانال تراپي دارد ؟

براي جواب به اين سئوال ابتدا بايد با ساختمان دندان آشنا شد .

قسمت اعظم ساختمان دندان را عاج تشكيل مي دهد ، درون عاج فضائي وجود دارد كه شامل عصب و شبكه مويرگي است كه اصطلاحاً به آن پالپ گفته مي شود . پالپ از شاخه هاي اصلي اعصاب و عروق در انتهاي ريشه منشعب ميشود و از درون كانالهائي كه در ريشه وجود دارد به اين فضا ميرسد . اين بافت نرم ممكن است تحت تأثير ميكربها عفوني شده و عفونت را در مسير ذكر شده به استخوان اطراف ريشه منتقل كند ، در چنين مواردي

تمام اين بافت توسط دندانپزشك برداشته شده ، محفظه پالپ و كانالها تميز و به نحو مطلوبي پر ميشود .

پالپ چگونه بيمار ميشود ؟

? - نفود ميكروبها از طريق پوسيدگيهاي عيمق

? - صدمه به پالپ از طريق ضربه هاي شديد به دندان يا استخوان فك

? - بيماريهاي شديد لثه ميتوانند باعث صدمه به پالپ شوند كه در چنين مواردي درمان ريشه همراه درمان لثه صورت ميگيرد .

علائم يك پالپ بيمار چيست ؟

معمولاً دندان دردناك بوده و يا به غذاها و نوشيدني هاي گرم و سرد حساسيت زياد نشان ميدهد .

آيا دندان يا پالپ بيمار ميتواند بدون درد باشد ؟

بله ؛ گاهي نيز بيماري كند و بدون علامت است . معاينات پرتونگاري كه حين مراجعات منظم شش ماهه صورت ميگيرد موجب تشخيص زودرس ميشود .

احتمال موفقيت روت كانال تراپي چقدر است ؟

تحقيقات نشان ميدهد كه حدود ??? درمانها همراه با موفقيت مي باشد .

روت كانال تراپي شامل چه مراحلي است ؟

? - شروع درمان معمولاً همراه يك بيحسي موضعي است كه باعث ميشود درمان بدون درد باشد . سپس دندانپزشك حفره هايي روي تاج دندان بوجود ميآورد تا به پالپ دسترسي پيدا كند .

? - در مراحل بعدي ديواره هاي داخلي فضاي پالپ كاملاً تميز ميشوند و بسته به تشخيص دندانپزشك ممكن است پرتونگاري در دفعات انجام گيرد .

? - هر گاه دندانپزشك به عدم وجود عفونت اطمينان پيدا كند كانالهاي ريشه و فضاي پالپ را با مواد خاصي پرميكند .

تاج دندان چگونه پر ميشود ؟

تاج دندان ممكن است با مواد مختلف پر شود ولي بهتر است كه

بخصوص در دندانهاي خلفي دندان توسط روكش پوشانده شود تا در مقابل فشارهاي جويدن مقاوم باشد .

روت كانال تراپي در چند جلسه انجام مي شود ؟

اين بستگي به عوامل مختلف از قبيل تعداد ريشه هاي دندان و نوع بيماري آن دارد . ولي بطور كلي اين عمل در يك الي سه جلسه ?? دقيقه تا يكساعت انجام ميشود .

آيا روت كانال تراپي دردناك است ؟

در بسياري از موارد اين عمل بدون بي حسي انجام ميشود ولي چنانچه دندانپزشك شما صلاح بداند تزريق جهت بي حسي انجام مي شود .

آيا پس از روت كانال تراپي دندان دردناك خواهد بود ؟

گاهي اوقات تا ?? ساعت پس از روت كانال تراپي دندان مورد نظر در اثر فشار و جويدن دردناك خواهد بود . در اين موارد بهتر است كه از دهان شويه گرم استفاده نموده واز فشار آوردن بر روي دندان مزبور براي مدتي خودداري نمود .

آيا وقتي پالپ دندان بيرون آورده شود دندان مي ميرد ؟

خير ، چون ريشه دندان توسط نسج ديگري كه حاوي عروق و اعصاب بوده و قسمت خارجي ريشه دندان را به استخوان فك متصل مي نمايد پوشانده شده است .

دندان پس از روت كانال تراپي چقدر باقي خواهد ماند ؟

پس از اينكه معالجات روت كانال تمام شد و دندان توسط مواد ترميمي مناسب محافظت شد . اين دندان مثل ساير دندانها بايستي براي هميشه باقي بماند .

مراقبت ويژه توسط بيمار جهت بهداشت خوب و بازديد مرتب توسط دندانپزشك به اين امر كمك شاياني مي نمايد . آيا دندانها متعاقب

درمان تيره رنگ مي شوند ؟

گاهي اين تغيير رنگ

پيش مي آيد كه توسط دندانپزشك قابل درمان است .

آيا بهتر نيست بجاي روت كانال تراپي دندان بيمار كشيده شود ؟

خير ؛ چون معمولاً يك روت كانال تراپي و پركردگي تاج دندان مستلزم هزينه كمتري است تا كشيدن و جايگزين كردن دندان از دست رفته با هر نوع پروتز يا دندان مصنوعي.

منبع:http://www.atwis.com

هرگز از آل_زايم_ر نترسيد

فراموش كردن اطلاعاتي كه زماني آنها را به خاطر سپرده بوديم، امروز بسيار معمول شده است تمامي خاطراتي كه ما در ذهن خود نگه داشته ايم، آسيب پذيرند. بيشتر مردم در هراسند كه روزي تمامي اطلاعات موجود در ذهن خود را از دست بدهند. اما آيا به راستي مي توان از اين اختلال جلوگيري كرد؟

آلزايمر مي تواند به صورت كاملاً اتفاقي و ناگهاني صورت بگيرد. براي بيشتر مردم، اين فرآيند بسيار كند صورت مي گيرد و فراموشي در آنها بسيار با كندي رخ مي دهد .

در برخي افراد ممكن است به خاطر بروز تغيير ساختار در مغز، حافظه، رو به زوال و كاستي برود. اين تغييرات مي تواند نشانه هايي را در برداشته باشد كه كنار هم قرار دادن تمامي آنها مي تواند فرد را با اضطراب هاي فراوان رو به رو كند و او را ناتوان سازد. اين مسأله معمولاً در سنين پاياني عمر رخ مي دهد، اما در بسياري از مواقع ديده شده كه جوانان هم به اين عارضه دچار شده اند .

نشانه هاي فراموشي

اصلي ترين نشانه اي كه هنگام ابتلا به اين بيماري بروز مي كند، از دست دادن حافظه است. در بيشتر مواقع افرادي كه به آلزايمر مبتلا شده اند، چيز هايي را به خاطر مي آورند كه در ساليان بسيار دور اتفاق افتاده و تا چند سال پيش كاملاً فراموش شده بود .

زماني كه سن فرد

كم كم افزايش مي يابد و او وارد دوران كهنسالي مي شود، بروز اين بيماري پديده اي عادي تلقي مي شود و ممكن است در شرايط پيشرفته، باعث جنون بيمار شود. ممكن است از دست دادن حافظه براي مدت زمان كوتاه و به صورت موقت اتفاق بيفتد كه در اين صورت، پزشكان مي توانند با به كار بردن روش هاي درماني مناسبي كه در اختيار دارند، از پيشروي اين عارضه جلوگيري كنند و آن را در افراد كهنسال درمان كنند.

از ديگر نشانه هاي اين بيماري مي توان به موارد زير اشاره كرد :

از دست دادن تمركز، گيج شدن در مورد زمان و مكان، غفلت از انجام كار به صورت مستمر، بي قراري هاي هميشگي، رفتن به سوي مقصد هايي نامشخص، عصباني شدن هاي بي مورد و ب___ه زبان آوردن واژه هاي خشن، مضط___رب و افسرده شدن، به كار بردن دلايل در و برهم و نامعق__ول براي كارهاي اشتباهي كه صورت گرفته و خيال پردازي هاي زياد و زندگي در توهّم.

نگران نشويد

اولين چيزي كه يك بيمار مبتلا به آلزايمر بايد به ياد داشته باشد، اين است كه هرگز نگران نشود. فراموشي و به خاطر نياوردن چيزها هرگز به معناي جنون يا ديوانگي در شما نيست. اگر شما چيزي بديهي را فراموش كرده ايد، مي توانيد به حافظه خود كمك كنيد تا آن را دوباره به خاطر بياوريد. در حالي كه برخي مي گويند هنوز براي اين بيماري درمان خاصي ارائه نشده است ، بسياري از كارشناسان مي توانند با استفاده از روش هاي درماني موجود اين عارضه را در افراد از بين ببرند.

منبع: روزنامه اطلاعات

بيمارى هزاره سوم

نگاهى به بيمارى "آلرژى"

آلرژى يكى از بيماريهاى جوامع صنعتى و پيشرفته است كه در دو دهه گذشته

در سراسر جهان افزايش يافته است . اين بيمارى كه در اوايل قرن بيستم بيمارى نادرى بود، از دهه ?? ميلادى رو به افزايش گذاشت و در دهه هاى?? و?? نيز تلفات ناشى از اين بيمارى رشدقابل توجهى يافت . هم اكنون ?? ميليون نفر در جهان مبتلا به بيمارى آسم هستند، و دو بيمارى آسم و آلرژى اولين علت غيبت از مدرسه و محل كار و بسترى شدن در بيمارستان هاى جهان است . از نقش دنياى نوين در افزايش آسم همين بس كه ، در تحقيق جالبى كه يك گروه از دانشمندان آلمانى به انجام رساندند اين نكته مشاهده شد كه ميزان موارد ابتلا به آسم و آلرژى درميان ساكنان برلين غربى بيش از ساكنان برلين شرقى بوده است ،اما پس از از بين رفتن ديوار حائل ميان اين دو قسمت ، اين بيماريها به بخش شرقى نيز راه يافته است . تشخيص ديرهنگام ، تغيير زندگى از شرايط روستايى به شهرى، آلودگى هوا و مواد افزودنى به غذاها، از عمده دلايل رشد شيوع اين بيمارى در ايران است . قرار گرفتن در معرض دود سيگار، سطح پايين بهداشت و تغذيه نامناسب از جمله عوامل تشديدكننده ى بيمارى آسم و آلرژى است . پژوهش هاى انجام شده در كشور نشان مىدهد كه هم اكنون ?? تا?? درصد از كودكان ايرانى مبتلا به آسم هستند. پنج تا?? درصد بزرگسالان ايرانى نيز به بيمارى هاى آسم و آلرژى مبتلا هستند.

اين پژوهشها حاكى است دو تاچهار دهم درصد از كودكانى كه در خانواده هاىسيگارى زندگى مى كنند، به بيماريهاى تنفسى و آسم مبتلا مى شوند.

براساس اين پژوهش ها، به طور كل دو نوع آلينده بر افزايش آلرژى موثر است ، آلاينده هاى موجود در فضاى بسته نظير دود سيگار و بخار مواد غذايى كه بر دستگاه تنفسى اثر مى گذارند و دوم گوگرد و گرده غبار موجود در هوا كه هر يك به نوعى موجب بروز آسم و اختلال بر دستگاه گردش خون ، قلب و عروق مى شود. هر چند در ايران پژوهش هاى كامل و جامعى درباره اين بيمارى رو به رشد انجام نشده ، اما تحقيقات دركشورهاى ديگر افزايش به صورت آمارهاى مقايسه اى در يك دهه را نشان مي دهد از جمله در آمريكا طى دو دهه آمار كودكان آسمى از? تا? درصد به ?? درصد رسيده است . در كشور ما نيز مطالعاتى براى پيداكردن درصد افزايش درحال انجام است .

در همين حال متخصصان محيط زيست پيش بينى كردند با تشديد روند گرم شدن كره زمين و آلودگى هوا، كودكان اقليتهاى قومى و نژادى و همچنين كودكان فقير بيشتر در معرض ابتلا به آسم قرار گيرند. متخصصان آسم باانتشار گزارشى نشان دادند : با گرم شدن آب و هوا، مواد آلرژى زا مانند گرده و كپك در هوا شناور شده ، با آلاينده هاى شهرى همچون ازون واكنش متقابل داشته و شيوع اپيدمى آسم را افزايش مى دهند. دكتر "پال اپستين " از مركز بهداشت و محيط زيست جهانى دانشكده پزشكى هاروارد در اين باره مى گويد : گرم شدن كره زمين بر درختان ، كپك ها و موجودات ريز تاثير مى گذارد. به گفته وى تركيب آلاينده هاى هوا، مواد آلرژى زاى

موجود در فضا، امواج گرما و هواى غيرسالم مرتبط با تغيير شرايط آب و هوايى، سبب وارد آمدن آسيب به سيستم تنفسى بخصوص كودكان در حال رشد، كودكان متعلق به اقليت هاى قومى و نژادى و كودكان فقير ساكن شهرها مىشود. اپستين مىگويد كه تحقيق ها نشان دهن ده رشد??? درصدى آسم در بين كودكان پيش دبستانى، بين سنين ? تا? سال، بين سالهاى???? تا???? ، است . موارد ديگرى نيز در دنياى صنعتى ما به رشد آلرژى از جمله آسم كمك مى كند. دكتر "محمد قرگوزلو" فوق تخصص آسم و آلرژى دراين باره مى گويد : لاتكس از مواد بشدت حساسيت زاست كه به خاطر محكمى و شكل پذيرى آن وارد زندگى شده است . لاتكس يك فراورده گياهى است كه به واسطه فرايندى كه روى آن انجام مى شود به صورت تركيبى استفاده فزاينده اى در مواد مختلف از جمله دستكشهاى ظرفشويى، دستكشهاى مختلف جراحى، لوازم آرايش ، انواع كش ها، لباسهاى كش دار، لباس استرچ ، جوراب دارد.

وى مىگويد : لاتكس شايعترين ماده حساسيت زا در جامعه پزشكى است كه مصارف پزشكى فراوانى از جمله انواع لوله هاى كاتتر، سرسرنگها، سرسوزنها و غيره دارد. در همين حال تحقيقات حاكى است حتى مواد دارويى كه براى مبارزه با بيمارىها ساخته مىشود در افزايش آلرژى نقش دارد كه از جمله آنها آنتى بيوتيك ها است . توجه دانشمندان در سالهاى اخير به اين نكته جلب شده است كه مصرف آنتى بيوتيك ها مىتواند موجب تحريك سيستم ايمنى بدن و بكار افتادن آن عليه خود اعضا بدن شود و از اين رهگذر عوارضى نظير آسم

و يا انواع آلرژى ها و حساسيتها براى اشخاص بوجود آيد. در اين ارتباط يك گروه از محققان دانشگاه ميشيگان موفق شدند شواهد آزمايشگاهى قاطعى در اين زمينه بدست آورند. رييس اين گروه پژوهشى كه گرى هافنگيل نام دارد، مى گويد مصرف آنتى بيوتيكها موجب از بين رفتن باكترى هاى مفيدى مىشود كه در معده وجود دارد كه يكى از وظايفشان آن است كه به سيستم ايمنى بدن اطلاع مى دهند كه كداميك از مواد شيميايى براى بدن مضر است و كدام يك بى ضرر است . با از بين رفتن اين باكتريها، سيستم ايمنى بدن به اشتباه به اعضا خودى حمله ور مى شود. آنچه كه توجه دانشمندان را به رابطه ميان مصرف آنتى بيوتيك و بروز بيماريهايى مانند آسم و آلرژى جلب كرد اين امر بود كه بر اساس برخى تحقيقات آمارى مشاهده شده بود موارد ابتلا به بيمارى آسم يا انواع آلرژيهادر سطح جهانى با ازدياد مصرف آنتى بيوتيك ارتباط دارد. البته برخى از پژوهشگران معتقدند علل ديگرى نظير رژيم غذايى نامناسب ونيز استفاده زياد از مواد پاك كننده و ضدعفونى كننده در خانه ها در ازدياد چشمگير موارد ابتلا به اين بيمارى ها نقش دارند. اما با اين همه بايد به دنبال مبارزه با آلرژى ا به ويژه آلرژىهاى فصلى بود.

مهمترين علايم آلرژى فصلى شامل عطسه مكرر، آبريزش شديد از بينى، خارش يا آبريزش از چشمها، خارش گلو و گوش و كام ، از دست دادن قدرت تمركز حواس ،احساس ناراحتى و بيمارى عمومى است . مفيدترين درمان ها براى آلرژى را مىتوان از جمله موارد زير عنوان كرد : -

قرصهاى آنتى هيستامين و افشانه هاى بينى كه به تسكين آبريزش بينى، عطسه ، خارش گلو و آبريزش و خارش چشمها كمك مى كند. - افشانه هاى بينى ضدالتهابى و قطره هاى بينى كه التهاب داخل بينى را كاهش مى دهند. - افشانه هاى ضدآلرژى بينى و قطره هاى چشمى كه بر روى بينى و چشمها موثر است و از ايجاد تحريك توسط ماده آلرژى زا جلوگيرى كمك مىكند. - درصورتى كه انسداد و گرفتگى بينى وجود نداشته باشد، افشانه ها و قرصهاى دكونژستان چندان كمكى نمى كنند. - يك قطره چشمى به نام olopatidine "اولوپاتيدين " ظاهرا در رفع علايم و كنترل آلرژى چشم بسيار موثر است . - چنانچه با وجود مصرف دارو علايم بيمارى برطرف نشود، ايمنى درمانى گرده گياهان مى تواند موثر باشد. در اين روش طى يك دوره سه ساله مقادير اندكى از گرده گياه به فرد تزريق مىشود تا با ايجاد تحمل ايمنى، آلرژى درمان شود. در عين حال به خاطر داشته باشيم تجويز واكسن براى آلرژى ، تنها در شرايط بسيار خاص و استثنايى كاربرد علمى دارد. درحساسيت به نيش زنبور، آلرژى بينى و موارد خاصى از آسم واكسن تجويز مى شود و لذا در حال حاضر تجويز واكسنهاى آلرژى براى انواع ديگر حساسيت مثل حساسيتهاى غذايى، كهير، اگزما و موارد آسم معمولى و حساسيت خفيف نسبت به گرده گياهان توصيه نمى شود.

منبع:WWW.IRTEB.COM

راه هاي درمان اگزما

اگزما كه هم اكنون 8/5 ميليون نفر از انگليسي ها به آن مبتلا هستند نوعي حساسيت پوستي است كه سبب خشكي،خارش، سوزش و در نهايت قرمزي پوست مي شود.

درمان اين بيماري سخت بوده و حتي

در مواردي سبب زبري بيش از حد پوست مي گردد.

كودكاني كه دچار نوع حاد اگزما شده اند بيشتر در معرض عفونت هاي پوستي قرار مي گيرند.

بر طبق مطالعاتي كه متخصصين بيماريهاي كودكان ا نجام داده اند: ضد عفوني كردن محيط حمام مي تواند خود يكي از راه هاي درمان اگزما و ساير عفونت هاي پوستي وابسته به آن محسوب شود اما اين امر نيز بايد تحت نظارت و رسيدگي متخصصين صورت پذيرد.

اينجا به چهار روش اشاره مي كنيم كه تمامي افراد در هر سني ميتوانند از آن استفاده كنند :

1- استفاده از كرم مرطوب كننده:

استفاده از كرمِِ، لوسيون، پماد،روغن و ژل خصوصا بعداز استحمام رطوبت از دست رفته را به پوست باز گردانده و سبب طراوت و شادابي دوباره آن مي گردد.

تا به امروز لوسيون وكرم براي درمان اگزما و روغن و پماد براي درمان پوست هاي خشك و اسيب ديده بسيار موفق عمل كرده اند.

2- استرس را از خود دور سازيد:

استرس، عصبانيت، نا اميدي مواردي هستند كه علايم اگزما را شدت مي بخشند، با وجود اين كه هنوز به لحاظ علمي ثابت نشده كه مصرف داروهاي پيشنهادي وتمرين هاي آرامش بخش از بروز اگزما جلوگيري مي كنند، اما بسياري از بيماران راه هاي درماني از قبيل: طب سوزني و گياهي را در پيش گرفته اند.

براي گرفتن نتيجه بهتر در اين خصوص تمرين هاي ارامش بخش از جمله يوگا، هيپنوتيزم و ... مي تواند جايگزين خوبي براي كرم و پماد به شمار رود.

3- تغيير رژيم غذايي:

بر طبق مطا لعات جامعه ملي اگزما، تغذيه نامناسب يكي از عوامل اگزما در بين 30 درصد از كودكان

زير 5 سال است.

تخم مرغ، شير گاو، ماهي، سويا و گندم از جمله مواد غذايي هستند كه بيشترين واكنش را دراين افراد ايجاد مي كنند. بايد توجه داشت كه تغيير در رژيم غذايي حتما بايد تحت نظر متخصص تغذيه صورت پذيرد.

4- استفاده از كرم هاي استروييدي :

در صورت حاد شدن اگزما كرمي كه توسط پزشك مربوطه تجويز شده مي تواند تا حدي التهاب، خارش و سوزش ناشي از اگزما را كاهش دهد.

منبع:www.hegmataneh.org

چطور سرطان سينه را زود تشخيص دهيم؟

مترجم: زهرا جباري اميري

بهترين راه براي تشخيص توده در پستان به سه روش:

انجام ماموگرافي منظم(معمولا هر 1تا2 سال و شروع آن در40 سالگي) معاينه و بررسي پستان بوسيله پزشك، بررسي سينه در هر ماه توسط خودتان است. با اين اقدامات مي توانيد بخت بهتري براي تشخيص هرچه زودتر سرطان داشته باشيد، تشخيص زودرس سرطان پستان درمان را راحت تر و موثرتر مي كند.

ماموگرافي چيست؟

ماموگرافي از موثرترين راه هاي تشخيص اوليه سرطان پستان است.

حدود 2 سال پيش از اينكه توده به اندازه ي كافي بزرگ شده باشد كه بتوان آن را حس كرد، ماموگرافي مي تواند آن را نشان دهد. ميزان پرتوتابي اشعه ايكس كه در ماموگرافي مورد استفاده قرار مي گيرد، خيلي كم و بي ضرر است. در ماموگرافي به ابن دليل توده سرطاني كشف مي شود كه بخش سرطاني نسبت به بخش عادي پستان، متراكم تر است.

ماموگرافي چگونه انجام مي شود؟

دستگاه ماموگرافي به آرامي بر روي پستان فشار مي آورد تا وقتي كه شما فشار را احساس كنيد. اين فشردن براي اين مورد نياز است تا تصوير بهتري گرفته شود.

ماموگرافي مي تواند ناراحت كننده باشد، اما مدت زيادي طول نمي كشد. بعد از دوره قاعده گي ممكن است ماموگرافي با درد

كمتري همراه باشد.

زنان 40 ساله و بالاتر بايد هر 1تا 2سال ماموگرافي انجام دهند. اگر داراي عوامل خطرساز براي سرطان پستان باشيد، مانند داشتن سابقه خانوادگي سرطان پستان، دكترتان ممكن است از شما بخواهد با فاصله زمان كمتر ماموگرافي انجام دهيد يا ماموگرافي در سن پايين تري شروع كنيد.

معاينه:

معاينه پستان بوسيله پزشك بايد از 20 سالگي به بعد هر يك تا دو سال يك بار انجام شود. با پزشك در مورد زمان معاينه پستان مشورت كنيد.

از شروع 20 سالگي نيز بايد هر ماه خودتان را معاينه كنيد. در اين سنين پايين، هر توده ي كوچكي احتمالا تنها غدد و مجاري طبيعي پستان است. معمولا پس از مدتي درخواهيد يافت كه پستان ها در وضع طبيعي چه حالتي دارند، و بنابراين هنگامي كه توده جديدي ظاهر شود مي توانيد آن را تشخيص دهيد. معاينه را چند روز بعد از اتمام قاعده گي انجام دهيد.

تغييراتي كه بايد به آنها توجه داشت:

• هر توده جديد (كه ممكن است دردناك و حساس باشد و يا نباشد)

• ضخيم شدن غيرعادي.

• ترشح چسبنده يا خوني از نوك پستان.

• هر تغيير در پوست نوك پستان يا خود پستان از قبيل جمع شدگي يا فرورفتگي

• افزايش غير عادي اندازه يكي از پستان ها.

• يك پستان به صورت غير عادي از ديگري پايين تر است

منبع:www.hamshahrionline.ir

درمان با شوك الكتريكي ؛ كي ، كجا ، چگونه؟

نويسنده:دكتر مجيد سلطاني

پزشكان به آن مي گويند: «الكتروشوك»؛ مردم به آن مي گويند: «برق گذاشتن». واقعيت اين است كه واژه برق گذاشتن مترداف درماني موسوم به الكتروشوك است و نبايد هيچ گونه ترس و نگراني از اين درمان روان پزشكي به دلمان راه بدهيم...

«الكتروشوك» درماني كه براي بسياري از بيماران رواني نويد بخش بهبودي چشم گير و فوري است، گاهي به دليل

نام خود ابهام و ترس هاي ناموجهي نيز در ذهن بيمار يا اطرافيان او پديد مي آورد. اساس اين درمان عبارت است از گذراندن جريان الكتريكي كوتاه مدتي بين دو ناحيه از جمجمه (معمولا دو سوي پيشاني) كه در صورت تكرار براي شش تا دوازده بار در طول چند هفته (معمولا شش هفته)، مي تواند تغيير مثبت و طولاني در برخي حالات شديد رواني ايجاد كند.

اين نوع درمان در شكل اوليه خود سابقه اي شصت ساله دارد. در زمان هاي دور كه به صورت ابتدايي انجام مي گرفت، تشنجاتي شبيه به صرع پديد مي آورد و براي بيمار خوشايند نبود اما اكنون ده ها سال است كه با استفاده از داروهاي بي هوشي كوتاه مدت و داروهاي شل كننده ماهيچه ها، تشنجي در كار نيست و بيمار هيچ چيز ناخوشايندي از جريان درمان درنمي يابد. روش درماني الكتروشوك در درجه نخست، درمان انتخابي براي بيماري افسردگي شديد، همراه با فكر خودكشي است. برخي از نشانه ها، پيش بيني كننده پاسخ خوب بيمار به الكتروشوك است، از جمله عزت نفس پايين، احساس بي ارزشي، احساس درماندگي، بي اشتهايي، يبوست، كاهش در تمايل و كاركرد جنسي، برخاستن زود هنگام در صبح و ناتواني در به خواب رفتن مجدد. اين نشانه ها كه حاكي از شدت افسردگي است، درعين حال نماينده اثر مثبت اين نوع درمان است.

در بيماري «مانيا» كه با حالت سرخوشي و پرحرفي و پرتحركي بيمارگونه و رفتارهاي بي مهار همراه است، براي كنترل يا تعديل رفتار بيش از حد هيجاني و بي قرار، مي توان از الكتروشوك استفاده كرد. در «اسكيزوفرنيا» (روان- گسيختگي)، درمان با الكتروشوك در حالت هاي بهت يا هيجان زدگي كه در نوع كاتاتونيك اسكيزوفرنيا ملاحظه مي شود، توصيه مي گردد و اثر سريع و نجات بخشي دارد.

در ديگر انواع اسكيزوفرنيا هم در صورتي كه بيمار فرد جواني باشد كه بيش از يك سال از آغاز بيماري او نمي گذرد، اين درمان مي تواند موجب بهبود سريعي گردد. بايد دانست كه الكتروشوك ضمن اينكه موارد استفاده ديگري نيز در درمان بيماري هاي رواني و مغز و اعصاب دارد اما چاره همه اختلالات رواني نيست. براي نمونه اين نوع درمان در اختلالات شخصيتي، روان نژندي ها (بيماري هاي خفيف رواني)، اعتياد، انحراف جنسي و بزهكاري ناشي از اختلالات شخصيتي مفيد نيست. با وجود همه نتايج مثبت و عوارض بسيار ناچيز اين درمان، به نظر مي رسد كه بسياري از مردم به علل گوناگون از الكتروشوك مي ترسند و اصولا واژه هاي شوك و الكتريسته ترس هاي نامعقولي را در ذهن عموم برمي انگيزد. به هر حال واقعيت اين است كه اگر بيمار رواني دچار افسردگي شديد، بي درنگ تحت درمان با الكتروشوك قرار نگيرد، ممكن است دست به خودكشي بزند و يا ممكن است به ديگران صدمه برساند. همچنين، بيمار كاتاتونيك دچار بهت ممكن است آن اندازه از خوردن غذا خودداري كند كه بميرد و يا بيمار كاتاتونيك هيجاني ممكن است در اثر تحرك بي وقفه دچار فرسودگي جسمي شود و از بين برود. البته دارو هم در اين موارد مفيد است اما تا زماني كه دارو تاثير كند يكي دو هفته طول مي كشد و اين زمان خطرناكي است كه اگر با الكتروشوك كوتاه شود، به نفع بيمار و اطرافيان او خواهد بود. تصميم براي پيشنهاد الكتروشوك به يك بيمار يا بستگان او، همچون ديگر توصيه هاي درماني بايد بر پايه گزينش هاي درماني و نيز سود و خطر احتمالي باشد. جايگزيني هاي اصلي الكتروشوك معمولا درمان دارويي

و روان درماني است كه هريك از آنها خطرات و منافع خود را دارند.

ممنوعيت هاي شوك درماني

ممنوعيت مطلق استفاده از الكتروشوك محدود مي شود به موارد زير:

افزايش فشار داخلي جمجمه يا هر ضايعه فضاگير مغزي و انفاركتوس جديد ميوكارد. البته الكتروشوك عوارضي هم دارد، اما در برابر منافع حاصل از استفاده به جا از آن، اين عوارض وزني ندارد. در رابطه با عوارض آن، از جمله بايد اشاره كرد به حالت هاي فراموشي با گيجي و منگي موقت و خفيف كه در معدودي از بيماران ملاحظه مي شود اما تا حداكثر شش هفته رفع مي گردد. براي درمان افسردگي معمولا به 6 تا 12 جلسه الكتروشوك نياز هست. وضعيت هاي هيجان زدگي شديد از جمله مانيا و كاتاتونيا عموما به 8 تا 16 جلسه درمان پاسخ مي دهند. درمورد بي خطر بودن الكتروشوك بايد اشاره كرد به اينكه چندي پيش در يك مجله معتبر پزشكي به بانويي اشاره شده بود كه به علت كيفيت مزمن بيماري خود كه هيچ دارويي بر آن موثر نبود، در طول نزديك به پنجاه سال، 1200 جلسه الكتروشوك براي او انجام شده بود و به خوبي به زندگي خويش به عنوان يك شهروند فعال و سودمند ادامه داده و در 95 سالگي در اثر كهولت سن از دنيا رفته بود. درمان با الكتروشوك مي تواند درمان برگزيده براي زنان افسرده بارداري باشد كه نيازمند درمان هستند و در ضمن نمي توانند از دارو استفاده كنند. سرانجام به طور خلاصه مي توان گفت كه درمان با الكتروشوك، يك روش درماني است كه به صورت تجربي از شش دهه پيش به كار مي رود. اين روش از زمان معرفي، هدف تاييد اغراقي يا تكذيب افراطي بوده

است. در واقع الكتروشوك نه يك نوشداروست، نه يك روش شكنجه قرون وسطايي اما درصورت كاربرد منطقي، يك روش مهم درمان در روان پزشكي است كه بسياري از اوقات نجات بخش زندگي خواهد بود و عموما بهبود چشم گير پديد مي آورد.

منبع:www.salamatiran.com

گل مژه نشانگر ضعف سيستم ايمني بدن

گل مژه بيماري شايعي است كه مي تواند افراد را در سنين مختلف گرفتار كند. گل مژه به صورت يك توده متورم، حساس و دردناك و قرمز رنگ در نزديكي لبه پلك تظاهر مي كند. اين توده در حقيقت يك آبسه كوچك است كه در اثر عفونت يا التهاب ريشه مژه ها يا غدد ترشح كننده چربي پلك ايجاد مي شود. تماس دست آلوده با چشم (به خصوص اگر با ترشحات بيني آلوده شده باشد) و التهاب لبه پلك (بلفاريت) از عوامل مهمي هستند كه باعث بروز گل مژه مي شوند.

علائم و نشانه ها

* احساس سنگيني و درد پلك

* ايجاد يك توده برجسته قرمز رنگ دردناك در لبه پلك

* سوزش و خارش و اشكريزش

* گاهي خروج ترشحات چركي از گل مژه

* تاري ديد: تاري ديد از علائم معمول گل مژه نيست اما اگر گل مژه نسبتاً بزرگ باشد با فشار روي قرنيه باعث ايجاد آستيگماتيسم و تاري ديد مي شود.

درمان

اكثر گل مژه ها ظرف چند روز به تدريج بهبود مي يابند و مشكل خاصي ايجاد نمي كنند. در چند روز اول، استفاده از كمپرس گرم باعث تسكين درد مي شود و ممكن است به سرباز كردن گل مژه و تخليه ترشحات چركي كمك كند. براي اين منظور يك حوله تميز را با آب جوشيده گرم (نه داغ!) مرطوب كنيد و براي مدت 10 تا 15 دقيقه روي

چشم مبتلا قرار دهيد. ماساژ ملايم هم به تسكين درد و تخليه ترشحات كمك مي كند. ماساژ كمپرس گرم را مي توان روزي 4-3 بار انجام داد تا ترشحات تخليه شود و گل مژه بهبود پيدا كند. هرگز سعي نكنيد گل مژه را بتركانيد يا به زور تخليه كنيد، اين كار مي تواند باعث گسترش عفونت به بافت هاي مجاور و يا حتي ورود عفونت به مغز شود. اگر پس از چند روز گل مژه بهبود پيدا نكرد حتماً به چشم پزشك مراجعه كنيد. چشم پزشك مي تواند در صورت لزوم با يك جراحي كوچك گل مژه را تخليه كند. تخليه گل مژه با بي حسي موضعي با استفاده از قطره بي حس كننده انجام مي شود و گل مژه از سمت پشت پلك تخليه مي شود.

در گل مژه هاي معمولي استفاده از قطره هاي آنتي بيوتيك يا آنتي بيوتيك خوراكي فايده اي ندارد. اما در بچه هاي كوچك يا افرادي كه گل مژه هاي شديداً ملتهب دارند ممكن است لازم باشد با نظر چشم پزشك آنتي بيوتيك خوراكي براي جلوگيري از گسترش عفونت به بقيه پلك و قسمت هاي مجاور استفاده شود.

پيشگيري

در برخي از افراد گل مژه مكرراً عود مي كند. براي پيشگيري از عود گل مژه به نكته هاي زير توجه كنيد:

* از تماس دست آلوده با چشم جلوگيري كنيد.

* بهداشت پلك را رعايت كنيد. شستشوي منظم پلك ها با آب ولرم يا شستشوي لبه پلك با شامپو بچه رقيق شده مي تواند به جلوگيري از عود گل مژه كمك كند.

* در صورت بروز گل مژه هاي مكرر حتماً به چشم پزشك مراجعه

كنيد. گاهي اوقات بيماري هاي چشمي ديگر مثل بلفاريت (التهاب لبه پلك) يا مشكلات غدد ترشح كننده چربي باعث بروز گل مژه مكرر مي شود كه تشخيص و درمان اين بيماري ها توسط چشم پزشك باعث جلوگيري از عود گل مژه مي شود. به علاوه گاهي اوقات بعضي از بيماري هاي جدي پلك ها (مثلاً تومورها) ممكن است به صورت گل مژه هاي مكرر تظاهر كند كه در اين موارد معاينه توسط چشم پزشك راهگشاست.

منبع:www.hegmataneh.org

آلرژي به خورشيد

نويسنده: دكتر محمدعلي نيلفروش زاده*

اگر مدت زيادي زير نورآفتاب بمانيد، آفتاب سوختگي تنها بلايي نيست كه سرتان مي آيد. از جمله حساسيت هاي ديگري كه آفتاب در پوست ما ايجاد مي كند، مي توان به كهير آفتابي و لوسيت اشاره كرد كه به عنوان آلرژي هاي آفتابي شناخته شده اند. پرسش هايي را كه در اين زمينه مطرح است، به اختصار پاسخ خواهم داد...

كهير آفتابي يعني چه؟

در برخي افراد هنگام مواجهه با آفتاب شديد در عرض چند دقيقه جوش هاي كوچك قرمز رنگي روي پوست نمايان مي شود كه مثل جاي نيش حشرات است و خارش دارد. در صورتي كه فرد وارد سايه شود، اين دانه ها در عرض يك تا دو ساعت ناپديد مي شوند. كهير آفتابي گاهي بسيار شديد بروز مي كند، به طوري كه فرد را از خارج شدن از خانه بازمي دارد. اين بيماي بيشتر در خانم هاي 20 تا 40 ساله ديده مي شود و ممكن است چند سال پس از ديده شدن اين بيماري در يك فرد مدام عود كند.

لوسيت تابستاني يعني چه؟

اين بيماري نيز از جمله ناراحتي هاي شايعي است كه آفتاب مسبب آن است و مانند بسياري ديگر از بيماري هاي پوستي، زنان بيشتر به آن مبتلا مي شوند. جالب اينجاست كه

اين بيماري در افرادي كه در مواجهه طولاني مدت با نورخورشيد نبوده اند هم ديده شده است. نشانه هاي بيماري بسيار شبيه به نشانه هاي بيماري كهير آفتابي است: دانه هاي قرمز همراه با خارش. سرشانه ها، زير بغل، جلوي سينه، روي دست ها و پاها از جمله نقاطي هستند كه لوسيت بيشتر در آنها بروز مي كند. در افراد دچار اين نوع از آلرژي آفتابي، دانه ها پس از 30 دقيقه ماندن در زير آفتاب بيرون زده و ايجاد آنها تا چند ساعت و حتي تا چند روز پس از آن نيز ادامه مي يابد و تقريبا يك هفته براي محو شدن آنها زمان لازم است.

براي درمان اين دو آلرژي چه كار كنيم؟

جواب اين سوال ساده است. هميشه در سايه بمانيد و حتي در سايه نيز از يك ضدآفتاب خوب بهره بگيريد چون اشعه هاي مضر آفتاب حتي از ابرها هم گذشته و به پوست شما آسيب مي رسانند. در صورتي كه آلرژي هاي آفتابي در شما بسيار شديد بروز مي كند، حتما به پزشك مراجعه كرده و موضوع را در ميان بگذاريد. برخي از افراد به دلايل موروثي به اين نوع ناراحتي ها مبتلا هستند اما برخي بيماري ها نظير لوپوس نيز مي تواند سبب بروز حساسيت هاي پوستي در مواجهه با آفتاب شود.

* متخصص پوست و مو و رييس مركز تحقيقات پوست و سالك

منبع:http://salamatiran.com

از كمر درد مزمن تا ديسك كمر

نويسنده: دكتر بابك وحدت پور*

كمر درد به عنوان دومين درد شايع بدن پس از سر درد است به طوري كه 84% افراد در طول زندگي اين بيماري را تجربه نموده اند. معمولاً كمر درد به عنوان يكي از علل مهم مرخصي هاي استعلاجي و از دست رفتن ساعات كاري محسوب شده كه به واسطه آن هزينه هاي زيادي متوجه اجتماع مي شود.

مهمترين نكته چه در جهت جلوگيري از آسيب به ديسكهاي كمري و چه در جهت پيشگيري از عود كمر درد، آموزش اصول صحيح زندگي شامل: سبك نشستن، ايستادن و حمل بار در همه سنين مي باشد، ولي متاسفانه كمتر كسي حاضر به تمرين و مداومت نكات ساده اي است كه مي تواند از عارضه هاي مزمن عضله در آينده پيشگيري كند.

در بيشتر موارد كمر دردها حاد بوده و طي يك دوره گذرا بهبود مي يابد كه البته احتمال عود آن هم وجود دارد. با توجه به اينكه درصد كمتري از كمردردها مزمن مي شوند اما بيشتر هزينه هاي بهداشتي درماني كه صرف درمان كمر درد مي گردد متوجه كمردردهاي مزمن است.

معمولاً سن شروع كمر درد از حوالي نوجواني تا حدود 40 سالگي است كه شيوع آن تا سن 60 سالگي در مردان و زنان مساوي بوده و پس از اين زمان در خانمها به دليل افزايش شيوع پوكي استخوان و شكستگيهاي ناشي از آن شايعتر مي باشد.

كمر درد نه به عنوان يك بيماري بلكه نشانه يك بيماري است و عوامل خطري كه مي تواند موجب افزايش ابتلا به كمر درد شوند را مي توان به دو دسته شغلي و فاكتورهاي شخصي دسته بندي كرد

شغلهايي كه با كشيدن، جابجا كردن اجسام، نشستن طولاني مدت، يا كار كردن با دستگاههاي لرزان مثل مته هاي سوراخ كننده همراه هستند با افزايش بروز كمردرد مواجه مي باشند كه مسلماً مستلزم رعايت نكات ايمني مختص هر كدام است. همچنين در افرادي كه انعطاف پذيري ستون فقرات آنها كمتر بوده و يا افراد چاق و قد بلند، كمر درد شايعتر مي باشد.

ضعف عضلات شكم و كمر، استعمال دخانيات، فاكتورهاي روحي

و رواني مثل اضطراب و افسردگي از عوامل مرتبط با كمر درد هستند.

ديسكها بالشتك هايي هستند كه بين مهره هاي كمري قرار دارند. در گروهي از اين كمر دردها پاره شدن اين ديسكها موجب آزاد شدن مواد شيميايي و تحريك كننده شده كه اين مواد موجب التهاب ريشه هاي عصبي ناحيه كمر مي شوند. در گروهي ديگر عامل تحريك ريشه هاي كمري بيرون زدگي ديسك و فشار روي ريشه هاي كمري است بدين صورت كه بيماري با درد شديد ناحيه پايين كمر تظاهر يافته و معمولاً اين درد در ناحيه باسن پخش شده و بر اساس ريشه كمري مبتلا به ناحيه ران، ساق پا و انگشتان پا انتشار مي يابد. اين نوع درد، شديد و تير كشنده بوده و با عطسه و سرفه بدتر مي شود و در مورد علائم ديگر كه گاه با استراحت، درد كاهش مي يابد، به اين دليل است كه احتمالاً در اوائل بيماري درد كمر شديد بوده و حالت انتشاري ندارد اما با پيشرفت درد كمر كاهش يافته ولي درد انتشاري و ساير علايم نظير كاهش حس و خواب رفتگي پاها و ضعف ايجاد مي شود. همچنين بيمار به علت درد محدوديت حركات كمر داشته و حتي حالت خميده به خود مي گيرد و ممكن است علاوه بر كاهش حس و خواب رفتگي پاها، كاهش قدرت عضلات و حتي مشكلاتي در كنترل ادرار و مدفوع پيدا كرده و بر اساس ريشه درگير، احتمال از دست دادن توانايي راه رفتن روي پنجه پا و يا پاشنه پا را از دست بدهد. در صورتي كه فرد به حالت دراز كش خوابيده باشد بالا آوردن مستقيم پا موجب افزايش درد ناحيه كمر و

انتشار آن به پاي مبتلا مي گردد.

چنانچه كمر درد همراه با تب، كاهش وزن و درد شبانه باشد عوامل ايجاد كننده ديگر كمر درد نظير تومورها، عفونت و شكستگي مطرح مي شود، كه معمولاً با معاينه دقيق بيماري مشخص مي گردد ولي ممكن است به استفاده از وسايل تشخيصي نياز شود. MRI جهت تشخيص كمر دردهاي ناشي از ديسكهاي كمري حساسيت بالايي دارد اما حتماً بايد بر اساس تظاهرات بيمار تفسير شود. گفتني است در يك بررسي از 100 نفر افرادي كه هيچ گونه كمر دردي نداشته اند در MRI 65 نفر آنها تغييرات بيمارگونه ديسك كمري ديده شده است لذا با توجه به اينكه علل شايعتري نظير عوامل مكانيكي براي كمر درد وجود دارد حتماً تشخيص مي بايست بر اساس معاينه دقيق و نه فقط بر اساس ام آر اي داده شود.

انجام نوار عصب و عضله در صورتي كه با دقت كافي و توسط شخص متبحر گرفته شود، در تشخيص اين بيماري كمك مي كند.

بهترين وسيله كمك تشخيصي، تركيب يك تست تصويربرداري مثل MRI با نوار عصب است.

جراحي، تنها راه درمان كمر درد است، در اكثر مواقع ديسكهاي كمري به درمان غير جراحي پاسخ مي دهد.

استراحت طولاني مدت بدون نظر پزشك حتي مي تواند مضر هم باشد لذا در اقدامات اوليه و اساسي استراحت به مدت 1 تا 3 روز و پرهيز از حركات تشديد كننده توصيه مي گردد. از ديگر موارد پيشنهادي كمك كننده استفاده از داروهاي ضد التهاب و ضد درد جهت كاهش التهاب و تسكين مي باشد، در پاره اي از موارد تزريقهاي درماني، استفاده كوتاه مدت از ارتوزهاي كمري (مثل كمربندهاي ميله دار)، به كارگيري روشهاي گرمايي

و الكتريكي براي كاهش درد و حركات تقويتي عضلات كمر و شكم و ورزشهايي جهت انعطاف پذيري ستون فقرات و عضلات پاها بسيار موثر مي باشد كه حتماً مي بايست بر اساس معاينه و صلاحديد پزشك و در زمان مناسب آن تجويز شود. (برنامه توانبخشي بر اساس معاينه وضعيت هر بيمار طرح ريزي مي گردد). بايد گفت استفاده از داروهاي كدئين دار به علت ايجاد يبوست و تشديد درد توصيه نمي شود.

تعداد كمي از افراد دچار كمر دردهاي ناشي از درگيري ديسكهاي كمري نيازمند عمل جراحي هستند مانند بيماراني كه مبتلا به بي اختياري ادرار و مدفوع شده اند، بيماراني كه درگيري پيش رونده سيستم عصبي داشته، يا كساني كه عليرغم درمان صحيح و همه جانبه غير جراحي، به مدت 6 تا 8 هفته توسط پزشك متخصص و متبحر هنوز بهبودي نيافته اند. اعمال جراحي اغلب دردهاي انتشاري به اندام تحتاني و ساير علايم در پاها را كاهش داده و ممكن است به ميزان كمتري درد ناحيه كمر را كاهش دهد. چنانچه آسيب هاي عصبي جدي به عصب وارد شده باشد عمل جراحي جهت پيشگيري از آسيب بيشتر موثر است و شايد نتواند آسيب عصبي ايجاد شده را كاملاً بهبود ببخشد. نكته مهم انجام حركات تقويتي عضلات اطراف ستون فقرات و عضلات شكم حتي بعد از عمل جراحي بوده كه در تخفيف علائم بعد از عمل و بهبودي بيمار اهميت بسزايي دارد.

پرهيز از چاقي، تحرك مناسب، استفاده از ميوه و سبزيجات تازه، مصرف كافي فرآورده هاي لبني (شير، ماست كم چرب، كشك، دوغ و ...) همچنين ماهي تازه كه حاوي Omega 3 البته به صورت كبابي يا آب پز، در پيشگيري از بيماري توصيه

مي شود.

* متخصص طب فيزيكي و توانبخشي

منبع:http://nasle-farda.ir

تنبلي چشم چيست؟

تنبلي چشم خود يك بيماري نيست، بلكه زاييده بيماري هاي چشم است كه در صورت درمان نكردن به موقع مي تواند باعث كاهش بينايي تا آخر عمر شود. تشخيص تنبلي چشم توسط پزشك در صورت توجه به آن، آسان مي باشد. به همين علت همه تلاش هايي كه پزشكان امروزي انجام مي دهند براي تشخيص به موقع و درمان مناسب آن است. طرح مبارزه با تنبلي چشم در سطح كشور چندين سال است كه به صورت اجباري در برنامه معاينات پيش از دبستان براي كودكان قرار داده شده است.

«تنبلي چشم» يا آمبليوپي (Amblyopia) عبارت است از ديد كم در يك چشم يا هر دو چشم كه با اختلالات عضوي و بيماري هاي ساختماني چشم همراه نيست. اين عيب معمولا در دوران كودكي ايجاد مي شود. هنگامي كه بينايي يكي از چشم ها خوب باشد و ديگري خوب نباشد، چشمي كه بينايي ضعيف تري دارد، چشم تنبل خوانده مي شود. معمولا تنها يكي از چشم ها دچار تنبلي مي شود.

شيوع تنبلي چشم در چه تعداد از افراد مي باشد و بهترين زمان براي بهبود آن چه سني است؟

از هر 100 نفر، 3 تا 4 نفر به تنبلي چشم مبتلا هستند. بهترين زمان اصلاح تنبلي چشم، دوران شيرخوارگي يا اوايل كودكي است. نوزاد تازه متولد شده توانايي ديدن را دارد، ولي با استفاده مناسب از چشم ها، سيستم بينايي در سال هاي اوليه زندگي تكامل مي يابد. اگر طي اين سال ها به دلايلي مثل: كدورت هاي عدسي يا قرنيه و عيوب انكساري، چشم ديد خوبي نداشته باشد،

به تدريج توانايي بينايي كاهش مي يابد. پس از دهه اول زندگي، رشد سيستم بينايي كامل و معمولا غيرقابل تغيير مي شود، بنابراين تنبلي چشم بايد در دوران كودكي هر چه زودتر تشخيص داده شود و درمان گردد.

چه سني براي مراجعه به چشم پزشك جهت پيشگيري و كنترل اين بيماري، مناسب است؟

بايد چشم تمام كودكان، در چهار سالگي توسط چشم پزشك معاينه شود. روش هاي جديد، سنجش بينايي در كودكان را امكان پذير ساخته است. در صورت وجود تاريخچه فاميلي از انحراف چشم، آب مرواريد كودكي يا بيماري هاي جدي ديگر، لازم است چشم پزشك حتي پيش از سه سالگي، بينايي كودك را بررسي نمايد.

علل تنبلي چشم چيست؟

تنبلي چشم ناشي از هر گونه علتي باشد، استفاده از چشم و رشد بينايي را تحت تاثير قرار مي دهد. در برخي از موارد، وضعيت هايي كه با تنبلي چشم همراه است ارثي مي باشد. كودكاني كه در خانواده آن ها سابقه تنبلي يا انحراف چشم وجود دارد، بايد در اوايل دوران كودكي توسط چشم پزشك معاينه شوند. تنبلي چشم سه علت عمده دارد كه عبارت اند از:

1- انحراف چشم (استرابيسم)

2- ضعف بينايي (عيوب انكساري)

3- كدورت در محيط هاي شفاف چشمي

استرابيسم (انحراف چشم): در اين حالت معمولا تصاوير چشم منحرف، حذف مي شوند و كودك فقط از چشم سالم استفاده مي نمايد كه اين مساله به مرور، سبب تنبلي چشم منحرف مي شود.

عيوب انكساري (ضعف بينايي): تنبلي چشم در اثر عيوب انكساري هنگامي اتفاق مي افتد كه تصوير ايجاد شده از يك چشم يا هر دو چشم غير واضح باشد. علت آن است كه يك چشم بيشتر از

ديگري و يا هر دو چشم داراي عيب انكساري نزديك بيني، دوربيني و يا آستيگماتيسم است. معمولا تصاوير چشم تار، حذف شده و آن چشم به مرور تنبل مي شود. تنبلي چشم خود يك بيماري نيست، بلكه زاييده بيماري هاي چشم است كه در صورت عدم درمان به موقع مي تواند باعث كاهش بينايي تا آخر عمر شود.در تنبلي چشم ناشي از عيوب انكساري، ظاهر چشم ها طبيعي به نظر مي رسد، اما بينايي يكي از آن ها و يا هر دو چشم ضعيف مي شود. اين حالت از لحاظ تشخيصي مشكل ترين نوع تنبلي چشم است، چرا كه به سنجش دقيق بينايي نياز دارد و اصلاح آن معمولا با عينك و يا لنزهاي تماسي امكان پذير است.

كدورت در مسير بينايي: برخي بيماري هاي چشمي مانند آب مرواريد (كدر شدن عدسي طبيعي چشم)، كدورت قرنيه يا زجاجيه و افتادگي پلك (كه جلوي چشم را گرفته باشد) ممكن است به تنبلي چشم منجر شود. به طور كلي هر گونه عاملي كه مانع از تشكيل تصوير واضح در چشم شود، مي تواند منجر به تنبلي چشم در كودك گردد. غالبا اين حالت شديدترين نوع تنبلي چشم مي باشد.

آيا والدين مي توانند بدون مراجعه به پزشك، متوجه تنبلي چشم فرزند خود شوند؟

تشخيص تنبلي چشم آسان نيست. كودك و پدر و مادر وي ممكن است از ضعيف بودن چشم كودك مطلع نباشند، به جز در مواردي كه چشم كودك انحراف يا ناهنجاري واضح ديگري داشته باشد.

تشخيص تنبلي چشم چگونه است؟

تنبلي چشم با بروز اختلاف بينايي بين دو چشم، يا كاهش بينايي در هر دو چشم تشخيص داده مي

شود. از آنجايي كه سنجش بينايي در بچه هاي كوچك مشكل است، چشم پزشك غالبا با مشاهده نحوه دنبال كردن اشيا توسط هر يك از چشم هاي كودك، در حالي كه چشم ديگر وي بسته مي باشد، مي تواند شدت بينايي او را برآورد بزند. چشم پزشك با استفاده از آزمايش هاي گوناگون پاسخ هاي كودك را هنگامي كه يكي از چشم هاي وي بسته است، مشاهده مي نمايد. از نشانه هاي تشخيصي آن است كه اگر يكي از چشم ها تنبل باشد و چشم سالم بسته شده باشد، ممكن است كودك تلاش نمايد تا از اطراف چشم بند نگاه كند، يا سعي در برداشتن چشم بند نمايد، و يا اينكه گريه كند. در سن 3 تا 4 سالگي معمولا مي توان بينايي را به درستي و با كمك تابلوهاي ديواري سنجيد، اگر چه تجربه ومهارت كافي پزشك جهت تشخيص تنبلي در اين موارد هم لازم است.بينايي ضعيف در يكي از چشم ها همواره دال بر وجود تنبلي چشم نمي باشد و بايد معاينه دقيق توسط چشم پزشك انجام شود تا وجود احتمالي بيماري هايي مثل تومورها، التهابات درون چشمي و ... كه ممكن است در صورت عدم درمان باعث كاهش بينايي هميشگي و گاهي تهديد حيات بيمار شوند، مشخص گردد.

درمان تنبلي چشم چگونه است؟جهت درمان تنبلي چشم، بعد از رفع علت زمينه ساز تنبلي (مثل اصلاح عيب انكساري يا رفع كدورت مسير بينايي)، بايد كودك را به استفاده از چشم ضعيف وادار نمود. اين كار معمولا با بستن چشم سالم براي هفته ها يا ماه ها صورت مي گيرد. چشم پزشك ممكن است براي

اصلاح عيب انكساري چشم (نزديك بيني، دوربيني يا آستيگماتيسم)، عينك تجويز نمايد. اگر عينك به تنهايي باعث بهبود بينايي نشود، بستن چشم سالم هم لازم خواهد بود. بطور استثنائي در مواردي كه تنبلي چشم ناشي از انحراف چشم باشد، درمان تنبلي چشم معمولا پيش از جراحي براي اصلاح انحراف چشم صورت مي گيرد و بستن چشم غالبا پس از جراحي نيز ادامه مي يابد. اگر چشم پزشك متوجه آب مرواريد (كاتاراكت) يا افتادگي پلك و يا ناهنجاري ديگري شود، اغلب انجام جراحي براي اصلاح مشكل زمينه اي قبل از درمان تنبلي لازم مي باشد و پس از جراحي، بستن چشم سالم، براي بهبود بينايي لازم است.

عدم درمان تنبلي چشم چه عوارضي را به دنبال دارد؟

اگر تنبلي چشم درمان نگردد، كاهش بينايي جدي و دائمي در چشم تنبل رخ مي دهد، ديد سه بعدي از بين مي رود و اگر چشم سالم بيمار شود يا به آن آسيبي برسد، ممكن است فرد تا آخر عمر از بينايي ضعيف رنج ببرد.

نقش والدين در درمان تنبلي چشم چيست؟

پدر و مادر نقش مهمي در تشخيص و درمان تنبلي چشم كودك خود دارند. چشم پزشك مي تواند پدر و مادر را درباره نحوه درمان تنبلي راهنمايي نمايد، اما مسئوليت انجام درمان اصلي بر عهده پدر و مادر است. هر كودكي از بستن چشم سالم خود امتناع مي ورزد؛ زيرا براي ديدن اشيا به چشم سالم خود وابسته مي باشد، اما پدر ومادر بايد كودك خود را براي انجام آنچه كه به نفع اوست، تشويق و حتي وادار نمايند. مدت زمان بستن از چند ساعت در روز تا تمام ساعات بيداري

متفاوت است. درمان تنبلي چشم بايد هر چه زودتر شروع شود. بهتر است هنگامي كه براي اولين بار چشم كودك بسته مي شود، علت اين كار براي او توضيح داده شود. همچنين بهتر است كه ابتدا با بستن چشم عروسك، نحوه بستن براي كودك به نمايش گذاشته شود. چناچه كودك دبستاني يا پيش دبستاني است، حتما درباره بستن چشم براي آموزگار وي توضيح لازم داده شود. براي تشويق كودك به انجام فعاليت هاي روزانه و توضيح درباره وضعيت وي به همكلاسي هايش، راهنمايي آموزگار مفيد مي باشد.

طول مدت درمان و ميزان اثر بخشي آن چقدر است؟

مدت زمان بستن چشم كودكان متفاوت است. به عنوان يك اصل كلي: هر چه سن كودك كمتر و شدت تنبلي چشم وي كمتر باشد، درمان او سريع تر انجام خواهد شد. بهتر است بستن چشم تا زماني كه ديد هر دو چشم يكسان شود ادامه يابد. معمولا بستن چشم، بينايي را بهبود مي بخشد، اما انحراف چشم ها را تغيير نمي دهد .هنگامي كه بينايي در هر دو چشم خوب شد و يا به سطح ثابت و قابل قبول رسيد، چشم پزشك مي تواند براي تصحيح انحراف چشم ها ، درمان مناسب را كه اغلب جراحي است تجويز نمايد.

با توجه به عدم همكاري گروهي از بچه ها، آيا روش ديگري جز بستن چشم ها وجود دارد؟

بيشتر محققين معتقدند كه بستن چشم، روش برتر درمان تنبلي چشم است. ولي در مورد كودكاني كه به هيچ عنوان راضي به بستن چشم نمي شوند، تنها راه حل تار كردن چشم سالم با استفاده از قطره آتروپين 1- 5/0 درصد است كه بايد با

تجويز چشم پزشك صورت گيرد.طي درمان تنبلي چشم، بايد كودك مرتبا تحت نظارت چشم پزشك باشد و در هر جلسه ديد هر دو چشم امتحان شود و پدر و مادر بدون توجه به پاسخ اوليه مثبت يا منفي، بايد درمان تنبلي چشم را طبق دستور چشم پزشك ادامه دهند.

منبع:http://nasle-farda.ir

شايع ترين علل ناباروري در مردان

نويسنده:دكتر مجيد حقيقت*

اين مقاله پاسخ هاي پاسخ به پرسش هايي درباره بيماري واريس عروق بيضه (واريكوسل) مي باشد.

بيماري واريكوسل چيست؟

واريكوسل يا واريسي شدن عروق بيضه شايعترين بيماري مردان پس از بلوغ مي باشد كه 10 درصد مردان بالغ به اين عارضه مبتلا هستند همچنين اين بيماري شايع ترين عامل ناباروري مردان است و تنها درمان قطعي آن جراحي است.

علت ها و نشانه هاي بيماري را توضيح بفرماييد:

اين عارضه با واريسي شدن و گشاد شدن عروق وريدي (سياهرگ هاي) بيضه ظاهر مي گردد كه در دو گروه اوليه و ثانويه تقسيم بندي مي گردد در نوع اول هيچ عامل ايجاد كننده مشخصي وجود ندارد گرچه تئوري اشكال در دريچه هاي لانه كبوتري وريدهاي بيضه، طولاني بودن مسير اين وريدها و احتمال اثر فشاري ساير عروق و احشاء شكمي مطرح مي باشد اما هنوز علت مشخصي براي آن ثابت نشده است. نوع ثانويه كه به دنبال وجود عامل مشخص ايجاد كننده بسته شدن رگ هاي داخل شكم ايجاد مي گردد.

درصد كمي از واريكوسل ها را شامل شده و علت بروز آن اغلب توده هاي شكمي، به ويژه تومورهاي بدخيم مي باشد كه تشخيص آن مهم و حياتي است. و اما نشانه هاي بيماري: ممكن است بيمار با شكايت بزرگي يا عدم تقارن بيضه ها يا درد بيضه و يا پس از ازدواج با ناباروري مراجعه كند ولي شايع ترين فرم آن، بدون نشانه و به

طور اتفاقي حين معاينه متوجه آن مي گردند. در معاينه، بزرگي و تورم رگ هاي بيضه به خصوص در سمت چپ مشهود است و در حالت ايستاده، و يا افزايش فشار شكمي تشديد مي يابد و در حالت خوابيده بر طرف مي گردد (در صورتي كه تورم عروق در حالت خوابيده از بين نرفت بايستي به نوع ثانويه آن شك كرد)

اين عارضه از نظر شدت چگونه است؟

از اين نظر به 3 درجه تقسيم بندي مي شود در نوع درجه 1 گشاد شدن رگ ها فقط حين فشار شكمي در لمس توسط پزشك قابل لمس و تشخيص است نوع درجه 2 با فشار شكمي گشاد شدن رگ ها قابل مشاهده مي باشد و در نوع درجه 3 حتي بدون فشار شكمي، گشاد شدن رگ ها در حال ايستاده قابل مشاهده است. گفتني است: نوع درجه 3 از نظر قانون خدمت سربازي در ايران معافيت دائم و انواع درجه 1 و 2 معافيت از رزم خواهد داشت.

عوارض واريكوسل چيست؟ درد، آتروفي (كوچك شدن سايز و نرم شدن قوام بيضه) و ناباروري است. درد ناشي از اين عارضه احساس سنگيني است كه با فعاليت تشديد يافته و با استراحت بهبود مي يابد.

آيا بيمار مبتلا، بدون عارضه هم نيازمند پيگيري است؟

بله همانگونه كه گفته شد اگر واريكوسل عارضه اي ايجاد نكند احتياج به درمان ندارد ولي لازم است بيمار به صورت ماهانه خود را بررسي كند و در صورت كوچك شدن سايز بيضه و يا تغيير در قوام آن لازم است توسط پزشك معاينه گردد همچنين اگر بيمار مبتلا ازدواج نكرده و يا خواستار داشتن فرزند ديگري در آينده است بايد هر 6 ماه با

آزمايش اسپرم، از نظر باروري بررسي شده و در صورت شروع تغييرات و ضعيف شدن نطفه درمان انجام شود.

آيا در اين رابطه درمان دارويي وجود دارد توضيح بفرماييد:

خير، درمان اين بيماري تنها اقدامات مداخله گرانه (غير درمان خوراكي يا دريافت دارو از طريق تجويز) است. در ساده ترين روش تزريق مواد ايجاد كننده بسته شدن رگ ها از طريق پوست به داخل وريدهاي بيضه مبتلاست كه اين روش درصد موفقيت كمتر و عارضه درد مزمن و يا هيدروسل بيشتري مي باشد.

لطفاً در خصوص روش هاي جراحي و واريكوسل (واريس عروق بيضه) همچنين روشهاي جديد جراحي توضيحاتي بفرمائيد.

در واريكوسلكتومي اقدام به بستن وريدهاي بيضه مبتلا مي باشد كه پس از بسته شدن اين وريدها به تدريج به دليل عدم حركت خون، وريدهاي بسته شده كوچك شده و از بين مي رود و بيماري بر طرف مي گردد اين اقدام از طريق برش كوچكي بر روي پوست شكم به طول 4-2 cm قابل انجام است. روش هاي جديد جراحي نيز يكي بسته شدن رگها از طريق كاتتريزاسيون وريدي است. بسته شدن رگ هاي مبتلا كه هزينه بالايي را نياز دارد و درصد موفقيت آن كم است ولي به شكل سرپايي و با كمترين درد انجام مي شود. روش ديگر لاپاروسكوپي است و روش سوم ميكروسرجري بوده كه به عقيده بسياري بهترين روش جراحي واريكوسلكتومي مي باشد. امتياز اين روش بزرگنمايي حين جراحي و دسترسي به تمامي وريدهاي فرعي است ولي مدت زمان عمل طولاني تر و از نظر تكنيكي نيز مشكل مي باشد.

ضمن تشكر به عنوان آخري پرسش، آيا اريكوسلكتومي عارضه اي دارد؟ و آيا اين عمل منجر به معلوليت يا ناباروري خواهد شد؟

خواهش مي كنم،

در جواب بايد گفت هر اقدام پزشكي احتمال عارضه دارد همانطور كه عدم درمان اين بيماري نيز احتمال بروز عارضه خواهد داشت اما در مجموع عارضه هاي واريكوسلكتومي را مي توان به 3 دسته تقسيم نمود:

1- احتمال عود بيماري كه در روش معمولي و سنتي جراحي 25% - 5% ذكر شده و در روش ميكرو سرجري (جراحي ميكرو) نيم درصد مي باشد

2- ايجاد هيدروسل (آب آوردگي بيضه) كه احتمال آن در روش معمولي جراحي 15-5 در صد و در روش ميكروسرجري (جراحي ميكرو) بسيار نادر گزارش شده است

3- عارضه سوم احتمال آتروفي بيضه كه در روش جراحي معمولي كمتر از 3% و در روش ميكروسرجري (جراحي ميكرو) بسيار نادر گزارش شده است. و اما پاسخ به پرسش دوم شما كه بسياري از بيماران نيز قبل از جراحي از ما مي پرسند و در جواب بايد گفت عمل واريكوسلكتومي جهت درمان يا جلوگيري از ناباروري انجام مي گردد و خودش منجر به ناباروري نمي شود و پس از جراحي فرد مي تواند به فعاليت هاي عادي روزمره ورزش و كار معمول قبل از جراحي باز گردد لذا معلوليتي ايجاد نمي كند.

* جراح و متخصص كليه و مجاري ادراري تناسبي

منبع:http://nasle-farda.ir

آفت عود كننده دهاني

شايد شما هم تاكنون حتي براي يك بار احساس ناخوشايند و دردناك زخم هايي سفيدرنگ با حاشيه اي قرمز در دهان خود تجربه كرده ايد به گونه اي كه اگر زياد اهل خورد و خوراك باشيد يا زياد صحبت مي كنيد چند روزي را با درد و محدوديت طي كرده ايد.

اما واقعا آفت عود كننده دهاني چيست؟

علل ايجاد كننده آن كدامند؟

دوره آن چقدر طول مي كشد؟

آيا درمان قطعي هم دارد؟

اگر شما در اين موارد اطلاعاتي نداريد يا اطلاعات شما كامل نيست

و مي خواهيد آگاهي بيشتري در خصوص اين بيماري بدست آوريد، بهتر است در اين مقاله با ما همراه شويد.

معرفي بيماري:

به طور كلي زخم هاي آفتي را به 4 گروه مي توان تقسيم نمود:

1- زخم آفتي كوچك (minor) كه شايع ترين نوع بوده و در حدود 80% از بيماران اين نوع بروز مي كند. در حقيقت اين همان نوع آفت است كه حالت عود كننده دارد و بحث ما بيشتر راجع به همين نوع خواهد بود.

2- زخم آفتي بزرگ (major) كه كمتر از 10% از بيماران آفتي را تشكيل مي دهد و اندازه ضايعات ممكن است به چند سانتيمتر هم برسد.

3- زخم آفتي تبخالي شكل (Herpetiform) كه حدود 10% از بيماران را شامل مي شود.

4- زخم هاي وابسته به سندرم ها كه از جمله علايم سندرم بهجت يا سندرم رايتر هستند.

زخم آفتي كوچك (minor) شايعترين و شايد دردناك ترين بيماري مخاط دهان در انسان است كه به صورت زخم هاي عود كننده، دردناك و غير قابل پيشگيري ظاهر مي شود. بر اساس مطالعات مختلف شيوع آن از 20 تا 50% جمعيت ذكر شده است كه معمولا تظاهرات آن در سنين 10 تا 40 سالگي مشاهده مي شود. جالب اين كه در تحقيقي شيوع اين بيماري در شهر اصفهان، 1/21% و بالاترين ميزان شيوع آن در سنين 30-25 سالگي گزارش شده است. اين زخم در زنان و همچنين در افرادي كه از نظر وضعيت اقتصادي- اجتماعي سطح بالاتري دارند به ميزان بيشتري بروز مي كند، تقريبا اكثر مبتلايان به آفت را افراد غير سيگاري تشكيل مي هند.

زخم هاي آفتي بيشتر در مخاط يا پوشش متحرك دهان خصوصا مخاط گونه، مخاط داخلي لب و

مخاط زبان مشاهده مي شود و در مخاط كام و لثه بروز آن كمتر اتفاق مي افتد.

علل يا عوامل بيماري:

اتيولوژي آفت عود كننده دهاني، دقيقا مشخص نيست اما بعضي از عوامل مهم به عنوان علل زمينه ساز براي اين بيماري معرفي شده اند. اين عوامل عبارتند از:

1- زمينه ارثي:

همانند بسياري از بيماري ها، استعداد ژنتيكي و تاريخچه فاميلي مثبت در بروز اين بيماري موثر است. تحقيقات نشان مي دهد كه فرزندان والدين غير مبتلا به آفت تا 20% احتمال درگيري با ضايعات آفتي را دارند.

2- استرس:

به نظر مي رسد استرس و فشارهاي روحي حداقل به عنوان يك عامل زمينه ساز در بروز آفت موثر است. تحقيقات مختلف نشان مي دهد كه نسبت بروز آفت در افراد داراي مشكلات روحي نسبت به افراد سالم رابطه معني داري دارد.

3- اختلالات ايمنولوژيكي:

هر چند برخي از محققين اين بيماري را به عنوان يك بيماري اتوايمون ذكر كرده اند اما واقعيت اين است كه هنوز به درستي مشخص نيست تا چه ميزان عوامل ايمني بدن در بروز اين زخم ها موثر هستند.

4- عوامل هورموني:

بروز يا تشديد اين بيماري در ايام قبل از قاعدگي و توقف يا كاهش آن در هنگام بارداري موجب شده است كه عوامل تغييرات هورموني خصوصا افزايش هورمون استروژن را در بروز ضايعات آفتي موثر بدانند.

5- كمبودهاي تغذيه اي و نقايص خوني:

كمبود ويتامين B12، اسيدفوليك و آهن در 15- 5 درصد بيماران با آفت گزارش شده است كه غالبا با برطرف نمودن كمبود آنها، مي توان از شدت ضايعات كاست.

6- حساسيت هاي غذايي:

آلرژي به بعضي از مواد غذايي همچون فندق، گردو، شكلات، عسل، گوجه

فرنگي، توت فرنگي، آدامس و بعضي از خمير دندان ها اگر نه بعنوان يك علت اوليه ولي حداقل به عنوان يك عامل مستعد كننده مي توان در بروز ضايعات آفتي موثر باشند.

7- ساير عوامل:

تروما، عوامل ميكروبي، اختلالات گوارشي و ساير موارد مشابه نيز از جمله مواردي هستند كه به عنوان زمينه ساز براي پيدايش آفت معرفي شده اند.

درمان:

اساسا بايد گفت آفت هيچ گاه درمان قطعي ندارد واين شايد به نامشخص بودن علت واقعي بيماري است. البته با افزايش سن از دوره و شدت ضايعات كاسته مي شود. به هر حال اغلب وقت پزشك يا دندانپزشك بايد صرف اطمينان دادن به بيمار، مبني بر اينكه يك طبيعت خودبخود محدود شونده اي دارد و درمان هاي موجود علامتي و تسكيني اند مي شود.

اولين مرحله در درمان و كنترل آفت، بررسي ارتباط علايم با بيماري هاي سيستميك مي باشد كه علايم چشمي، گوارشي، تناسلي و سابقه آلرژي بررسي مي گردد. بعلاوه آزمايش خون جهت C.B.C، بررسي ميزان آهن، اسيدفوليك و ويتامين B12 لازم است انجام گيرد. به هر حال تعداد زيادي از مبتلايان به آفت واقعا سالم هستند و هيچ گونه مشكل سيستميك ندارند. بنابراين درمان شامل كنترل بيماري به صورت موضعي است، تا درد كاهش يافته، فانكشن عضو برقرار شود و شدت عود نيز كاهش يابد. رايج ترين درمان هايي كه در اين خصوص توصيه مي شود شامل موارد زير هستند:

1- رعايت بهداشت دهان

2- استفاده از مواد محافظ موضعي(Orabase) حاوي استروئيدهاي موضعي همچون تريامسينولون يا Flucinolone يا Clobetasol.

3- استفاده از آنتي بيوتيك موضعي همچون كلرهگزيدين، بنزيدآمين يا پرسيكا

4- استفاده از آنتي بيوتيك موضعي همچون كپسول هاي 250 ميلي گرمي تتراسايكلين در cc5

سرم فيزيو لوژي حل شده و به صورت دهان شويه به كار مي رود.

5- رفع كمبودهاي ويتاميني و املاح سرمي همچون ويتامين B12 ، آهن و اسيد فوليك و پرهيز از غذاهاي آلرژي زا.

6- استفاده از داروهاي بي حس كننده موضعي همچون ليدوكائين و يا ديفن هيدرامين

7- استفاده از داروهاي گياهي

به هر حال بعنوان كلام آخر بايد گفت اگر چه آفت دهاني يك واژه آشنا و البته ناخوشايند است ليكن مي توان با رعايت نكات بهداشتي و غذايي و همچنين پرهيز از هيجانات و فشارهاي رواني دوره هاي اين بيماري را كوتاه و شدت آن را كمتر نمود.

منبع:http://forum.patoghu.com

30 نكته براي پيشگيري از زخم ديابتي

1 _ اگر سيگاري هستيد ، همين الان آن را كنار بگذاريد . ترك سيگار ، يك اصل مهم و از اركان پيشگيري و درمان عوارض عروقي ديابت مي باشد . از دو بيمار ديابتيك كه اولي سيگاري است و دومي سيگاري نيست ، احتمال قطع پا در اولي ، چند برابر دومي است . اگر سيگار را ترك نكنيد ، پشيمان خواهيد شد .

2 _ قند خون را همواره كنترل كنيد و در محدوده ي طبيعي و يا نزديك به طبيعي حفظ كنيد . قند خون وقتي زياد مي شود ، عفونت ها شديد و شعله ور مي شوند .

3 _ ناخن ها را طوري كوتاه كنيد كه بافت سالم و گوشت نرم ، زخمي شود .

4 _ براي معاينه كف پا از يك آينه استفاده كنيد .

5 _ كفش شما ، نقش مهمي در سلامت پاي شما دارد .

6 _ كفش بايد از جنس مناسب ، اندازه مناسب و

رويه نرم ( ترجيحاً چرمي ) باشد .

7_ پاشنه كفش بايد نه بلند و نه خيلي كوتاه باشد ، به طوري كه از ضربه هاي زمين به پا جلوگيري كند .

8 _ كفش بايد جادار باشد ، نه گشاد و نه تنگ ، يك كفش تنگ مي تواند به سادگي كه زخم را كليد بزند .

9 _ پنجه كفش بايد به اندازه و كمي جادار باشد تا انگشتان را تحت فشار قرار ندهد .

10 _ استفاده از پوتين ، دمپايي جلوباز ، صندل ، كفش پاشنه بلند يا نوك تيز ممنوع است .

11 _ هر نوع زخم يا خراش يا پوسته پوسته شدن يا تاول را نبايد به كفش زدگي نسبت داد . چه بسا شروع يك گانگرن باشد .

12 _ پينه و ميخچه را بايد با احتياط و با ملايمت برداشت ( توسط پزشك ). بريدن ، ممنوع است .

13 _ معاينه پا به طور روزانه ، الزامي است .

14 _ هر بيمار ديابتيك بايد عادت كند ، به طور روزانه ، پاهاي خود را از نظر وجود زخم ، خراش ، تغيير رنگ ، سردي يا گرمي پوست ، رويش موي روي انگشتان ( به خصوص در مردها ) و تاول يا بريدگي ، معاينه كند . كف پا بهتر است با استفاده از يك آينه ديده شود .

15 _ پاها بايد روزانه تميز و شستشو شود . بهترين مايع براي شستشو ، آب سالم يا سرم فيزيولوژيك است . خشك كردن بايد با يك پارچه نرم ( نه زبر ) انجام شود .

16 _ براي پوست خشك ، مي توانيد از كرم هاي نرم كننده استفاده كنيد ولي از استعمال كرم در بين انگشتان خودداري كنيد .

17 _ جوراب شما بايد نخي باشد نه از جنس الياف مصنوعي .

18 _ پاها را هميشه از قرار گرفتن در معرض سرما يا گرماي مستقيم محفوظ نگه داريد .

19 _ از بستن بند ، كش يا حلقه هاي لاستيك كه موجب فشار بر عروق و كاهش جريان خون مي شود ، خودداري كنيد .

20 _ از انداختن پا روي هم ( زانو به زانو ) احتراز كنيد زيرا همين عادت ساده وقتي تكرار مي شود ، بر عروق پا فشار آورده و آنها را مسدود مي كند و به كم خوني بافت كمك مي كند .

21 _ از گرم كردن پا با كيسه ي آب گرم و از هر طريق ديگر ، بدون دستور پزشك خودداري كنيد .

22 _ هر نوع عفونت پوست ، خارش ، تغيير رنگ ناخن ها و بين انگشتان ( ضايعات قارچي ) را به پرستار مخصوص مراقبت از پاي ديابتيك و مشكلات مربوط به كفش را به افزارمند مخصوص كفش ديابتيك ( فيتر ) اطلاع دهيد .

23 _ استفاده از پتوي برقي ، كيف آب گرم و يا تماس پا با رادياتور شوفاژ ممنوع است .

24 _ از راه رفتن روي ماسه ساحل يا سنگ فرش داغ مخصوصاً تابتان ها خودداري كنيد .

25 _ هرگز ورزش كردن منظم و روزانه را فراموش نكنيد .

26 _ هرگز با پاي برهنه راه نرويد ، حتي روي فرش

يا موزائيك تميز .

27 _ از محلول هاي ضد عفوني غليظ براي برطرف كردن پينه يا ميخچه استفاده نكنيد .

28 _ هرگز بدون جوراب ، كفش نپوشيد.

29 _ هميشه قبل از پوشيدن كفش ، داخل آن را از نظر اجسام خارجي ( خار و خاشاك ، شيشه ، ريگ و غيره ) با وسواس جستجو كنيد .

30 _ فراموش نكنيد كه : ديابت ، فقط بالا رفتن قند خون نيست . ديابت مرضي است موذي و صعب العلاج كه اگر در مراحل اول از آن جلوگيري شود ، به قطع پا ختم نخواهد شد . از حدود 200 ميليون ديابتيك در جهان ، تعداد اندكي زخم پا پيدا مي كنند و اكثريت بيماران عمري طبيعي و بدون عارضه دارند . اگر توصيه هاي فوق الذكر ا رعايت كنيد ، شما هم جزو اين اكثريت خواهيد بود . همين توصيه هاي ساده را جدي بگيريد .

منبع: روزنامه ي سلامت شماره ي 229 /س

پاي ديابتي ها گير است !

نويسنده : دكتر مجيد سلطاني

گفتگو با دكتر منوچهر جزايري درباره ي زخم پاي ديابتي

چند سال پيش ، دوران دانشجويي ام را در بخش جراحي بيمارستان مدرس مي گذراندم . از قضا با يك بيمار جوان روستايي آشنا شدم كه براي قطع پايش به مركز ما مراجعه كرده بود . هنگامي كه شرح حال بيمار را گرفتم متوجه شدم كه او ديابت داشته اما به دليل نداشتن اطلاعات كافي از مصرف داروي مداوم خودداري كرده است . با خودش گفته بود كه اگر به تهران بيايد امكان نگه داشتن پايش وجود دارد اما همه ي پزشكان

مركز متفق القول گفتند كه امكان نگهداري اين عضو زخمي وجود ندارد . با دكتر منوچهر جزايري ، فوق تخصص غدد و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران درباره ي همين عارضه ديابت گفتگو كرده ام .

سلامت : يكي از عوارض ديابت ، قطع پا است . اين عارضه در بين عوارض ديابت ، تا چه حد اهميت دارد ؟

يكي از عوارض دل خراش در ديابت قطع عضو است . قطع پا ممكن است از انگشتان ، مچ و يا از زانو باشد . اين عارضه ، داراي پيامدهاي بهداشتي ، رواني ، رواني اجتماعي و مخصوصاً پيامدهاي اقتصادي است و هر ساله بودجه هنگفتي را به بودجه دولت ها تحميل مي كند . قطع پا ، يعني معلوليت و تبعات انساني اقتصادي آن ( صندلي چرخدار _ كاهش بهره وري و .. ) در انگليس ، هزينه درمان پاي ديابتيك ، حدود 25 هزار پوند براي هر بيمار در سال است . در آمريكا ، هزينه هاي مستقيم براي ديابت ، در هر سال 44 ميليارد دلار و هزينه هاي غيرمستقيم بالغ بر 54 ميليارد دلار و هزينه هاي غير مستقيم بالغ بر 54 ميليارد دلار است . در كشور انگليس ، سالي 5 هزار بيمار ديابتيك دچار قطع پا مي شوند ، يعني هفته اي 100 مورد ! از هر 10 زخم پا ، يك مورد به قطع پا مي انجامد . از اين گروه در انگليس تشكيلات مربوط به پاي ديابتيك بسيار وسيع است و توسط سرويس بهداشت ملي ( بيمه ) حمايت همه جانبه مي شود .

سلامت

: زخم پاي بيماران مبتلا به ديابت تا چه حد شايع است ؟

5 تا 10 درصد بيماران ديابتيك زخم پا پيدا مي كنند كه يك درصد آنها به قطع پا منجر مي شود . اين آمار در ايران بسيار بالاتر است و به بالاي 30 درصد ( قطع عضو ) مي رسد . خطر ايجاد زخم پا در يك بيمار ديابتيك در طول زندگي ، تا 25 درصد است . ديابت ، شايع ترين علت قطع پا محسوب مي شود ( شايع ترين علت غير تروماتيك ) . اما در عين حال ، زخم پاي ديابتيك ، احتمالاً شايع ترين عارضه قابل پيشگيري در بين عوارض ديابت مي باشد و اين خبر اميدوار كننده اي است . به قول جوسلين : « زخم پاي بيمار ديابتيك ، از آسمان نيامده ، روي زمين درست شده ! » يعني اين ما ( بيماران يا اطرافيان آنها ) هستيم كه با عدم رعايت اصول پيشگيري و بهداشت ، براي اين زخم زمينه سازي كرده ايم . از سال ها قبل در كشورهايي مانند انگليس ، آمريكا، استراليا ، كاناداد و غيره ... براي تربيت پرستاران مخصوص پاي ديابتيك اقدام شده و افرادي تربيت شده اند كه قادرند پاي بيمار ديابتيك را تحت نظر گرفته و كليه مراحل تشخيص زخم ، مراقبت از زخم و درمان را با مشورت با پزشك ديابت ، به خوبي به عهده بگيرند . به اين پرستاران مخصوص مراقبت از پا ، پودياتريست گفته مي شود . همچنين افزارمند مخصوص كفش ديابتيك ، شوفيتر ، نام دارد كه در زمينه تهيه و

ساخت و طراحي كفش براي بيماران ديابتيك ، كارشناس است . در كشور ما ، از سال 1387 ، دوره هاي مخصوص براي تربيت پرستار مخصوص مراقبت از پاي ديابتيك در دانشگاه علوم پزشكي داير شده و دانش آموختگان اين رشته ، نقش به سزايي در كاهش تعداد قطع پا به عهده خواهند داشت . اساساً درمان ديابت به به ويژه پاي ديابتيك يك كار تيمي است و آموزش ، از اركان درمان محسوب مي شود . مركز ثقل اين تيم ، خود بيمار است كه بايد داراي علاقه و انگيزه و احساس مسئوليت باشد . مثلاً در كشور انگليس تيم مراقبت از پاي ديابتيك ، از اعضاي زير تشكيل شده است : ( جراح عروق ، متخصص ديابت ، پرستار مخصوص ديابت ، پرستار متخصص عروق ، پرستار مخصوص مراقبت از پا ، تكنسين مخصوص بهداشت پاي ديابتيك ، پزشك متخصص ترميم زخم و پرستار مخصوص براي التيام و بقاي بافت ) . اعضاي اين تيم دايماً با هم در تماس اند تا از پيشرفت زخم و قطع عضو جلوگيري كنند .

سلامت : علت ايجاد زخم پا در ديابت چيست ؟

علت اصلي ايجاد زخم هاي پا در بيماران ديابتيك باز هم عدم كنترل دقيق قند خون است . اما مكانيسم ايجاد زخم ، تركيب چند عامل است : گرفتاري اعصاب محيطي ، گرفتاري عروق پا و اضافه شدن عفونت . هيچ وقت يكي از اين عوامل به تنهايي ، ايجاد زخم نمي كند بلكه غالباً اين 3 عامل متفقاً شركت دارند . گرفتاري اعصاب محيطي به 3 شكل است : حسي ،

حركتي و گرفتاري اعصاب خودكار .

سلامت : چند نوع زخم ، وجود دارد ؟

عمدتاً 2 نوع زخم پا در بيماران ديابتيك مشاهده مي شود :

زخم خشك ( گانگرن خشك ) و زخم تر ( گانگرن تر ) .

1 _ گانگرن خشك ( زخم خشك ) : به علت انسداد يك رگ خوني ايجاد شده و به مرگ ( نكروز ) بافت منجر مي گردد . عامل محرك زخم خشك ، معمولاً يك ضربه يا فشار مكانيكي يا شيميايي و يا حرارتي است . زخم غالباً از يك ميخچه يا پنبه شروع مي شود .

2 _ زخم تر ( گانگرن تر ) : زخم تر ، معلول عفونت است كه به مرگ بافت منجر شده است . عفونت هاي شايع ، شامل عفونت هاي باكتريال هوازي ( استافيلوكوك و استرپتوكوك ) و بي هوازي است .

خطرناك ترين عفونت ها در پا ، عفونت ناشي از كلستريديوم است كه به سرعت توسعه پيدا مي كند و قسمت هاي مجاور زخم را فرا مي گيرد .

سلامت : آيا براي ايجاد زخم ، عوامل كمك كننده وجود دارد ؟

بله . براي ايجاد زخم عوامل خطر ( ريسك فاكتور ) وجود دارد كه عبارت اند از : گرفتاري اعصاب محيطي ، گرفتاري عروق محيطي ، خيز ( ادم ) ، سابقه زخم پا در گذشته ، عوارض چشمي ديابت ( رتينوپاتي ) ، عوارض كليوي ديابت كه در چند مصاحبه قبل به تفصيل توضيح داديم . فشار خون بالا ، سيگار ، كه از تمام اينها مهم تر و خطرناك تر است و

سرانجام اينكه مردها بيشتر از زن ها مستعد زخم اند .

سلامت : زخمي كه به نام زخم تروفيك شناخته شده است ، چه خصوصياتي دارد ؟

اين زخم معمولاً ، در نقطه اي از پا ظاهر مي شود كه تحت فشار يا ضربه است . محل زخم ، معمولاً كف پا ، سر استخوان هاي كف پا ( محل اتصال به بند انگشت ) ، روي انگشت شست پا و يا بين انگشتان است . اين زخم معمولاً با درد همراه نيست . زخم تروفيك ( عدم تغذيه بافت ) ، سابقاً تحت نام ( مال پرفوران ) بود كه واژه اي فرانسوي است و مثل يك حفره گرد و عميق و خشك و بدون درد در كف پا ديده مي شود ( مثل اينكه با منگنه سوراخ كرده باشند ) .

سلامت : آيا قراين و شواهدي وجود دارد كه از روي آنها بتوانيم شروع يك زخم پاي ديابتيك را پيش بيني كنيم ؟

بله . بعضي نشانه ها وجود دارد كه اگر پزشك معالج اندكي باهوش و كنجكاو باشد ، با سوال كردن از بيمار ، مي تواند حدس بزند : سرد شدن پا ، احساس گزگز ، مورمور و سوزن سوزن شدن ، رنگ پريدگي روي پوست ( كم خوني ) ، ريزش مو روي انگشتان پا ( مردها ) ، احساس اينكه چويي روي برف ، كاه يا اسفنج راه مي رود ، سوزش يا بي حسي پا ، ضعيف شدن يا از بين رفتن نبض در پا و غيره ... اگر اعصاب بيشتر گرفتار شده باشند ، حس درد

از بين مي رود و اگر عروق گرفتار شده باشند ، درد وجود دارد ولي نبض وجود ندارد . غالباً اين علايم و نشانه ها مخلوط شده است زيرا غالباً اختلال عصبي و عروقي تواماً وجود دارد . اساساً يكي از مشكلات تشخيص در بيماران ديابتيك اين است كه حس درد در آنها از بين رفته است به طوري كه ممكن است سوزن ، پونز ، سنجاق ، خرده شيشه ، خار و خاشاك و اين جور اجسام خارجي وارد پوست پا شده باشد ولي بيمار آن را حس نكند . گاهي ديده شده پاي بيمار در كنار منقل يا كرسي يا رادياتور شوفاژ سوخته است اما مريض متوجه نشده و با عفونت مراجعه كرده چون دردي احساس نكرده است . درد پديده خوبي است و به منزله ي سگ نگهبان براي بدن است . بسياري از بيماران ديابتيك ، درد قلبي را حس نمي كنند و انفاركتوس قلبي آنها ، پس از مرگ تشخيص داده مي شود ( Silent MI ) . يكي از مشكلات عصبي در ديابت همين از بين رفتن حس درد است .

سلامت : براي معاينه يك زخم پا ، لطفاً يك راهنمايي كلي به بيماران بدهيد تا بتوانند خودشان تا حدودي به شدت بيماري پي ببرند .

البته تشخيص شدت و درجه بيماري با پزشك مخصوص دابت است ولي بيماران علاقه مند مي توانند از روي درجه بندي زير تا حدودي ، شدت بيماري خود را حدس بزنند . اين درجه بندي ها 2 نوع اند : يكي درجه بندي واگنر و ديگري درجه بندي دانشگاه تگزاس .درجه بندي

واگنر به ترتيب زير است : با در نظر گرفتن همين درجه بندي ساده ، بيماران مي توانند همه روزه پاي خود را معاينه كنند . براي ديدن كف پا از يك آينه استفاده كنيد .

منبع:روزنامه ي سلامت شماره ي 229 /س

چگونه از بيماري هاي لثه پيشگيري كنيم ؟

نويسنده : دكتر ندا مسلمي ( متخصص بيماري هاي لثه )

بيماري لثه اي از شايع ترين بيماري هاي دهان و دندان است ؛ به طوري كه طبق برآورد اخير ، بيش از 90 درصد افراد جامعه دچار نوعي بيماري لثه اي هستند

نسوج اطراف دندان ( بافت هاي پريودنتال ) شامل لثه ، استخوان فك ، الياف پريودنتال و سپتوم است . از علايم باليني التهاب لثه مي توان به تغيير رنگ لثه از صورتي كم رنگ به قرمز ، خونريزي از لثه ها حين مسواك زدن ، غذا خوردن يا حتي خونريزي خود به خود و بوي بد دهان اشاره كرد . در صورت عدم درمان التهاب لثه ، ممكن است تحليل استخوان فك ( استخوان اطراف دندان ) ، بروز آبسه پريودنتال و خروج چرك از لثه ، لقي دندان و در نهايت افتادن خود به خود ايجاد شود . با اين حال در بسياري از موارد ، تشخيص اوليه بيماري پريودنتال تنها توسط دندانپزشك و با استفاده از وسايل مربوطه قابل انجام است

براي پيشگيري بايد در درجه ي اول بدانيد مهم ترين علت بروز التهاب لثه و بيماري پرودنتال ، تجمع پلاك ميكروبي روي دندان ها است ، پلاك ميكروبي يك لايه شيري رنگ و كدر مي باشد كه به خودي خود در عرض دو ساعت

پس از انجام روش هاي مكانيكي بهداشت دهان و دندان ( شامل مسواك زدن و نخ دندان ) تشكيل خواهد شد و با گذشت زمان نوع ميكروب ها به سمت انواع بيماري زا گرايش پيدا خواهد كرد . در صورتي كه اين لايه ميكروبي بيش از 12 ساعت روي دندان ها باقي بماند ، اين قابليت را خواهد داشت كه موجب بيماري پريودنتال شود . بنابراين انجام درست روش هاي مكانيكي بهداشتي دهان و دندان ها ، در پيشگيري از بروز بيماري لثه بسيار موثر خواهد بود . لازم به ذكر است كه وجود جرم هاي دنداني اگر چه به خودي خود نمي توانند موجب بيماري پرودنتال شوند اما با توجه به ماهيت فيزيكي آن همواره توسط پلاك ميكروبي پوشانده شده اند . به اين ترتيب برداشته شدن جرم هايي كه روي دندان ها تشكيل شده اند ، به طور غير مستقيم در جلوگيري از بروز بيماري پريودنتال تاثيرگذار خواهد بود .

نكته ي مهم اينكه ، پلاك ميكروبي كه روي دندان ها تشكيل شده ، صرفاً به روش مكانيكي ( مسواك و نخ دندان ) قابل برداشتن است و دهان شويه كردن با آب هيچ گاه نمي تواند پلاك ميكروبي را بردارد . حتي دهان شويه با آب نمك ، سرم فيزيولوژي و دهان شويه هاي ضدميكروبي نيز نمي تواند به اندازه ي شيوه هاي مكانيكي در كاهش پلاك ميكروبي موثر باشد و صرفاً مي تواند تشكيل آن را تا حدي به تاخير بيندازد .

در نهايت اينكه پيشگيري به موقع از بروز التهاب لثه مي تواند از عواقب برگشت ناپذير آن جلوگيري كند

.

منبع:روزنامه ي سلامت شماره ي 229 /س

5 اورژانس تابستاني

آنچه بايد براي ارتقاي ايمني و بهداشت فردي در برابر گرما بدانيد .

قرار گرفتن در معرض گرماي زياد و دماي بالا حتي به مدت كوتاه نيز مي تواند مشكلات بهداشتي جدي ايجاد كند . انجام كار زياد در يك روز گرم ، قرار گرفتن طولاني مدت زير نور آفتاب يا ايستادن طولاني مدت در دماي بالا مي تواند موجب بيماري ها و اختلالات ناشي از گرما شود . اگر مي خواهيد علايم اختلالات گرمايي و عوارض ناشي از قرار گرفتن در معرض نور خورشيد را بشناسيد و با كمك هاي اوليه مورد نياز در صورت بروز مشكلات احتمالي آشنا شويد ، با ما همراه شويد .

شوك گرمايي :

زماني كه بدن نتواند دماي خودش را تنظيم كند ، شوك گرمايي اتفاق مي افتد . دماي بدن به سرعت بالا مي رود ، مكانيسم تعريق دچار اختلال مي شود و بدن قادر نيست دماي خود را پايين بياورد . ممكن است دماي بدن ظرف 10 تا 15 دقيقه به 71 درجه سانتيگراد يا بالاتر برسد . اگر اقدامات درماني در زمان مناسب صورت نگيرد ، شوك گرمايي حتي ممكن است به مرگ منجر شود .

چطور شوك گرمايي را بشناسيم ؟

علايم هشدار دهنده شوك گرمايي متفاوت است اما ممكن است علايم زير مشاهده شود :

_ دماي بسيار بالاي بدن ( بالاي 39/5 درجه سانتيگراد )

_ خشكي و قرمزي پوست بدون تعريق

_ تپش قلب تند و شديد

_ سردرد ضربان دار

_ سرگيجه

_ تهوع

_ گيجي

_ از دست دادن هوشياري

كمك هاي اوليه :

در صورت مشاهده هر كدام از اين علايم لازم است به مراكز درماني مراجعه كرده و يا با اورژانس تماس بگيريد . تا رسيدن اورژانس سعي كنيد دماي بدن فرد مصدوم را خنك كنيد . اقدامات زير را انجام دهيد :

_ مصدوم را به سايه و محل خنكي ببريد .

_ با هر روشي كه مي توانيد دماي بدن مصدوم را پايين بياوريد . براي مثال فرد را در وان آب سرد قرار دهيد يا او را زير آب سرد ببريد . آب خنك روي او بپاشيد و يا مصدوم را در پارچه مرطوب و خنكي بپيچيد و او را باد بزنيد .

_ دماي بدن را كنترل كنيد و اين كار را تا زماني كه دماي بدن فرد به 38 درجه سانتيگراد نرسيده است ، ادامه دهيد .

_ در صورت تاخير و دير رسيدن اورژانس با مركز اورژانس بيمارستان تماس بگيريد و طبق دستور العمل آنها اقدام كنيد .

_ به فرد مصدوم مايعات ندهيد .

_ او را در اولين زمان ممكن به مركز درماني برسانيد .

گاهي وقت ها ممكن است در اثر شوك گرمايي ماهيچه هاي فرد مصدوم به طور غير قابل كنترل منقبض شود . در اين صورت مراقب باشيد به خودش آسيب نرساند اما در دهان او چيزي قرار ندهيد و به او مايعات نخورانيد . در صورتي كه فرد استفراغ كرده است با چرخاندن او به پهلو از باز بودن راه هاي هوايي اش مطمئن شويد .

انقباض گرمايي

انقباض گرمايي معمولاً در افرادي كه در اثر فعاليت هاي سنگين به مقدار

زياد عرق مي كند ، ايجاد مي شود . بدن هنگام تعريق آب و املاح از دست مي دهد . ميزان كم املاح و نمك ممكن است علت گرفتگي و انقباض در عضلات باشد . انقباض گرمايي ممكن است علامت خستگي گرمايي هم باشد .

چه طور انقباض گرمايي را بشناسيم ؟

در صورتي كه اقدامات درماني لازم نيست ، اين مراحل را انجام دهيد :

_ همه ي فعاليت ها را متوقف كنيد و به سرعت در محل خنك تري قرار بگيريد .

_ آب يا شربت ورزشي بنوشيد .

_ تا چند ساعت پس از گرفتگي عضلات فعاليت سنگين انجام ندهيد . انجام فعاليت شديد ممكن است به خستگي يا شوك گرمايي منجر شود .

_ اگر گرفتگي پس از يك ساعت بر طرف نشد ، از اقدامات درماني استفاده كنيد .

خستگي گرمايي

خستگي گرمايي شكل خفيف تر بيماري هاي ناشي از گرماست كه بعد از چند روز تماس با دماي بالا و مصرف ناكافي مايعات ايجاد مي شود . خستگي گرمايي در واقع پاسخ بدن به كاهش شديد آب و نمكي است كه بدنط ي تعريق از دست داده است . سالمندان ، افراد مبتلا به فشار خون بالا يا افرادي كه در هواي گرم فعاليت يا ورزش مي كنند ، بيشتر مستعد خستگي گرمايي هستند .

چه طور خستگي گرمايي را بشناسيم ؟

علايم هشدار دهنده خستگي گرمايي شامل موارد زير است :

_ تعريق شديد

_ رنگ پريدگي

_ گرفتگي عضلات

_ خستگي

_ ضعف

_ سرگيجه

_ سردرد

_ تهوع يا استفراغ

_ غش

پوست مصدوم ممكن است

سرد و مرطوب شود . ضربان قلب تند و ضعيف شده و تنفس سريع و كوتاه شود . اگر خستگي گرمايي درمان نشود ، ممكن است شوك گرمايي ايجاد شود . در صورتي كه علايم شديدتر شده و يا بيش از يك ساعت باقي بماند ، به سرعت با مراكز درماني تماس بگيريد .

كمك هاي اوليه :

اقدامات زير در كاهش دماي بدن مصدوم موثر است :

_ نوشيدن مايعات خنك

_ استراحت

_ حمام و دوش گرفتن با آب سرد

_ استفاده از سيستم هاي خنك كننده و تهويه مطبوع

_ پوشيدن لباس هاي خنك و نازك

آفتاب سوختگي

بررسي ها نشان داده است كه آفتاب سوختگي به پوست آسيب مي رساند و به همين دليل بايد از بروز آن پيشگيري كرد . اگر چه بيشتر وقت ها ناراحتي ها خفيف است و اغلب طي يك هفته بر طرف مي شود اما درمان آفتاب سوختگي شديد نياز به مداخلات پزشكي دارد .

كمك هاي اوليه :

در صورتي كه نوزاد يا كودك زير يك سال دچار آفتاب سوختگي شده و يا علايمي مانند تب و تاول هاي آبدار و دردناك مشاهده شود ، لازم است با پزشك مشورت كنيد . همچنين در طول درمان آفتاب سوختگي به اين موارد توجه داشته باشيد :

_ از قرار گرفتن در معرض نور خورشيد خودداري كنيد .

_ از كمپرس سرد استفاده كنيد يا قسمت آفتاب سوخته را در آب سرد قرار دهيد .

_ منطقه آسيب ديده را با محلول ضد عفوني كننده شستشو دهيد . از مرهم و روغن و كره استفاده نكنيد .

جوش هاي گرمايي :

جوش هاي گرمايي در اثر تعريق زياد پوست در هواي گرم و مرطوب ايجاد مي شود . اين مشكل مي تواند در هر سني ايجاد شود اما در كودكان شايع تر است .

چه طور جوش گرمايي را بشناسيم ؟

جوش هاي گرمايي شبيه مجموعه اي از جوش يا تاول هاي ريز قرمز رنگ هستند كه به عرق سوز شدن هم معروف اند . بيشتر در گردن و قسمت بالاي سينه ، كشاله ران ، زير بغل و خط آرنج به وجود مي آيند .

كمك هاي اوليه :

بهترين درمان جوش هاي گرمايي فراهم كردن محيطي با دماي پايين تر و رطوبت كمتر است . منطقه آسيب ديده را خشك نگه داريد . استفاده از پودر بچه مي تواند موثر باشد . درمان جوش هاي گرمايي آسان است و معمولاً به مداخلات پزشكي نيازي نيست .

WHO,CDC

منبع: روزنامه سلامت - شماره 225

حرفي از جنس زمان

10 توصيه آسان و ارزان براي سالم ماندن در تابستان

تابستان براي خيلي ها فصل سفر و تفريح و سرگرمي است . ورزش هاي آبي هم در اين فصل بيشتر طرفدار پيدا مي كند اما گاهي گرماي زياد و دماي بالا ممكن است مشكلاتي ايجاد كند كه گرمازدگي ، آفتاب سوختگي ، مسموميت هاي غذايي و انقباضات عضلاني چند نمونه از آنهاست . اين مطلب به شما كمك مي كند تا بتوانيد مشكلات مرتبط با گرما را شناخته ، از بروز آنها پيشگيري كنيد و با آگاهي و اطلاعات بيشتري با گرماي تابستان كنار بياييد .

اگر چه بيماري ها و مرگ و مير ناشي از گرما قابل پيشگيري

هستند اما هر ساله تعداد زيادي به همين علت جان شان را از دست مي دهند . طبق آمار در فاصله سال هاي 1979 تا 2003 تعداد 8015 مورد مرگ در اثر قرار گرفتن در معرض گرماي زياد در آمريكا رخ داده كه ميزان بيش از كشته شدگان در اثر حوادث و بلاياي طبيعي مانند توفان ، رعد و برق ، تند باد ، سيل و زلزله است . در سال 2001 هم 300 مورد مرگ در اثر گرماي زياد رخ داده است . وقتي بدن نتواند خودش را خنك نگه دارد و با دماي بالا هماهنگ كند ، دچار بيماري هاي مرتبط با گرما مي شود . بدن به طور طبيعي با تعريق ، خودش را خنك مي كند و درجه حرارتش را پايين مي آورد اما گاهي وقت ها تنها تعريق كافي نيست . در اين موارد درجه حرارت بدن فرد به سرعت بالا مي رود . بالا رفتن دماي بدن ممكن است به مغز و ساير اعضاي حياتي بدن آسيب برساند . عوامل مختلفي بر توانايي بدن در خنك كردن خودش در هواي خيلي گرم تاثير دارد . وقتي رطوبت هوا بالاست ، عرق بدن به كندي تبخير مي شود و نمي تواند از بالا رفتن دماي بدن پيشگيري كند . كودكي و سالمندي ، چاقي ، تب ، كم شدن آب بدن ، بيماري هاي قلبي ، بيماري هاي رواني ، تهويه نامناسب ، آفتاب سوختگي و مصرف دارو و الكل نيز از ديگر عوامل خطر هستند . مرگ و مير ناشي از گرما قابل پيشگيري مي باشد و لازم است

افراد درباره ي گروه هاي در معرض خطر و اقدامات پيشگيرانه از بيماري ها و مرگ و مير ناشي از گرما آگاهي داشته باشند . سالمندان ، كودكان و افراد مبتلا به بيماري هاي رواني و بيماري هاي مزمن بيشتر در معرض خطر هستند . جوان ها و افراد سالم نيز در صورتي كه در آب و هواي گرم فعاليت بدني شديد و سنگين انجام دهند ، ممكن است دچار مشكل شوند . تهويه هوا اولين اقدام حفاظتي در برابر مرگ و مير و بيماري هاي مرتبط با گرماست . فعاليت هاي فصل تابستان در فضاهاي باز و بسته بايد با اقداماتي كه به مكانيسم خنك كردن بدن كمك مي كند و از بيماري هاي مرتبط با گرما پيشگيري مي كند ، هماهنگ باشد .

1 _ مايعات بيشتري بنوشيد

در فصل تابستان صرف نظر از ميزان فعاليتي كه داريد ، لازم است ميزان دريافت مايعات تان را بيشتر كنيد . لازم نيست منتظر بمانيد تا احساس تشنگي كنيد . در طول ورزش هاي سنگين در هواي گرم در هر ساعت 2 تا 4 ليوان نوشيدني خنك بنوشيد . اگر پزشكتان ميزان مصرف مايعات را براي شما محدود كرده است ، در اين مورد حتما با پزشكتان مشورت كنيد . از نوشيدن مايعاتي كه حاوي مقدار زيادي شكر هستند ، پرهيز كنيد چون اين نوشيدني ها موجب مي شود بدن تان آب بيشتري از دست بدهد . همچنين از مصرف نوشيدني هاي خيلي سرد خودداري كنيد چون ممكن است موجب دل درد و مشكلات گوارشي شد .

2 _ نمك و املاح از دست رفته

را جايگزين كنيد .

تعريق زياد موجب مي شود نمك و مواد معدني بدن دفع شود . اين مواد براي بدن ضروري است و باي جايگزين شود . اگر ورزش مي كنيد ، هر ساعت دو تا چهار ليوان نوشيدني خنك بنوشيد . شربت ورزشي مي تواند نمك و مواد معدني كه طي تعريق از دست داده ايد ، جايگزين كند . اگر شما رژيم كم نمك داريد ، پيش از استفاده از نوشيدني ورزشي و يا قرص نمك حتما با پزشكتان مشورت كنيد .

3 _ لباس مناسب بپوشيد و از ضد آفتاب استفاده كنيد .

وقتي در خانه هستيد ، لباس هاي سبك و نازك بپوشيد . در فصل تابستان لباس هاي نازك با رنگ روشن و گشاد را انتخاب كنيد . آفتاب سوختگي بر توانايي بدن در خنك كردن خودش تاثير مي گذارد و موجب مي شود بدن مايعات مبيشتري از دست بدهد . آفتاب سوختگي همچنين موجب درد و آسيب پوست مي شود . اگر لازم است بيرون برويد ، با پوشيدن كلاه لبه دار و عينك آفتابي و استفاده از ضد آفتاب با درجه حفاظت دهي يا SPF بالاي 15 ( با طيف وسيع كه پوست را در برابر پرتوهاي ماوراي بنفش نوع A,B محافظت مي كند ) نيم ساعت پيش از خارج شدن از خانه ، خودتان را در برابر پرتوهاي مضر نور خورشيد محافظت كنيد .

4 _ فعاليت هاي خارج از خانه را كاهش دهيد .

اگر بايد خارج از خانه باشيد ، سعي كنيد ساعات بيرون بودن تان را در ساعات اوليه صبح و زمان عصر

تنظيم كنيد . توصيه مي شود در صورت امكان بين ساعات 10 صبح تا 4 بعداز ظهر بيرون نرويد و در معرض آفتاب قرار نگيريد .

5 _ وقتي ورزش مي كنيد ، بيشتر مراقب باشيد

اگر با ورزش و فعاليت در هواي گرم تطابق نداريد ، آرام شروع كنيد و به تدريج سرعت و شدت فعاليت تان را زياد كنيد . اگر فعاليت در هواي گرم موجب تپش قلب و نفس نفس زدن شما شد ، همه فعاليت ها را متوقف كنيد . در صورت احساس سبكي در سر ، گيجي ، ضعف و غش به جايي خنك برويد و استراحت كنيد .

6 _ فضاهاي داخلي را خنك نگه داريد .

فضاهاي داخلي را خنك نگه داريد و از دستگاههاي خنك كننده و سيستم تهويه مطبوع استفاده كنيد . حتي چند ساعت قرار گرفتن در دماي خنك بدن تان را براي تحمل هواي گرم بيرون آماده مي كند . پنكه مي تواند مفيد باشد اما در دماي خيلي بالا پنكه از بيماري هاي ناشي از گرما پيشگيري نمي كند . دوش گرفتن با آب خنك هم در پايين آوردن دماي بدن موثر است . براي خنك تر ماندن هواي خانه از اجاق گاز و ساير وسايلي كه گرما توليد مي كنند ، كمتر استفاده كنيد .

7 _ از همديگر كمك بگيريد .

وقتي در گرما كار مي كنيد ، موقعيت همكارانتان را زير نظر داشته باشيد و از ديگران هم بخواهيد شما را زير نظر داشته باشند . گرماي زياد ممكن است موجب شود افراد گيج شده و هوشياري شان را از

دست بدهند . اگر سنتان بيشتر از 65 سال است ، مواقعي كه هوا خيلي گرم مي شود ، از يكي از دوستان يا اقوام تان بخواهيد دو بار در روز با شما تماس بگيرد . اگر فردي در اين سن و سال را مي شناسيد ، دو بار در روز احوالش را بپرسيد و از وضعيتش با خبر شويد .

8 _ مراقب افرادي كه بيشتر در معرض خطر هستند ، باشيد .

هر چند هر فردي در هر زماني ممكن است دچار بيماري هاي ناشي از گرما شود اما برخي افراد در مقايسه با ديگران بيشتر در معرض خطر هستند .

_ نوزادان و كودكان زير 4 سال به دماي بالا حساس ترند و براي تامين آب بدن و مناسب سازي دماي محيط به ديگران وابسته هستند .

_ سالمندان و افراد بالاي 65 سال ممكن است نتوانند با گرما تطابق پيدا كنند و به تغييرات دما به طور مناسب پاسخ دهند .

_ افراد چاق نيز به دليل اينكه بدنشان نمي تواند گرماي زيادي را از دست بدهد ، ممكن است در معرض بيماري هاي ناشي از گرما قرار بگيرند .

_ افرادي كه در كار و ورزش بيش از حد فعاليت مي كنند ، ممكن است از دست بدهد ، ممكن است در معرض بيماري هاي ناشي از گرما قرار بگيرند .

_ افرادي كه در كار و ورزش بيش از حد فعاليت مي كنند ، ممكن است دچار كمبود آب بدن شده و مستعد ابتلا به بيماري هاي ناشي از گرما شوند .

_ افرادي كه دچار بيماري ها و

مشكلات جسمي به ويژه ناراحتي قلبي يا فشار خون بالا هستند و يا داروهاي خاص ( داروهايي كه براي درمان افسردگي و بي خوابي مصرف مي شود ) ، استفاده مي كنند ، ممكن است در گرماي زياد دچار مشكل شوند .

9 _ يادتان باشد براي تطابق با دماي محيط زمان لازم است .

هر تغيير ناگهاني در دماي هوا مانند گرماي ابتداي تابستان مي تواند به بدن تان فشار وارد كند . اگر فعاليت بدني تان را در اين زمان محدود كنيد ، بهتر مي توانيد گرما را تحمل كنيد . اگر به منطقه اي با آب و هواي گرم سفر مي كنيد ، در روزهاي اول كه هنوز بدن تان با شرايط جديد هماهنگ نشده است ، فعاليت سنگين انجام ندهيد و سپس به تدريج فعاليت تان را بيشتر كنيد .

10 _ كودكان را تنها در ماشين رها نكنيد .

حتي در هواي خنك ، دماي هواي داخل خودرو مي تواند در زمان كوتاهي به مقدار زياد بالا برود . حتي در صورت باز بودن پنجره ها دماي داخل خودرو طي 10 دقيقه اول مي تواند تا 20 درجه سانتيگراد افزايش پيدا كند . كودكاني كه بدون نظارت و مراقبت در خودروهاي پارك شده قرار مي گيرند ، در معرض خطر شوك گرمايي و حتي مرگ هستند . وقتي با بچه ها سفر مي كنيد هرگز نوزادان و كودكان را در خودروي پارك شده ، حتي اگر پنجره خودرو پايين باشد ، ترك نكنيد . وقتي خودرو را ترك مي كنيد ، مطمئن شويد كسي در داخل خودرو نيست .

منبع:

روزنامه سلامت - شماره 225

اگر پاهايتان سوزن سوزن مي شود

نويسنده: دكتر محمدرضا مهاجري تهراني

اگر ديابت داريد و گاهي پاهايتان و به خصوص انگشتان پا ضعف مي رود ، گزگز مي كند يا به قول خودتان سوزن سوزن مي شود ، اين يادداشت را با دقت بخوانيد و حتما نسبت به اين حالت به وجود آمده اقدامي كنيد .

مبادا آن را پشت گوش بيندازيد ، به خصوص اگر پس از مدتي اين درد و احساس گزگز كردن در پاهاي شما كم و كمتر شود و حس كنيد مشكل كاملا رفع شده و بهبود يافته ايد ، در حالي كه اين علامت بهبودي نيست و نشانگر تخريب اعصاب محيطي شما در اثر بيماري ديابت است . ما در بدن خود يك سري اعصاب حركتي ، يك سري اعصاب حسي و نيز گروه اعصاب ديگري به نام اتونوم داريم . درگيري هر يك از اين گروه هاي عصبي مي تواند نشانه هايي داشته باشد كه بيانگر تخريب آنهاست .

اگر اعصاب حركتي پاها درگير شود آتروني ( تحليل رفتن عضلاني و تغيير شكل ) عضلات پا به وجود مي آيد . در صورت درگيري اعصاب حسي مشكل سوزن سوزن شدن انگشتان و يا ساق پا پديد مي آيد . اگر هم حالت خشكي در پايتان حس مي كنيد ، نشان دهنده ي درگيري اعصاب اتونوم ( خودكار ) است كه به علت كاهش تعريق در پاها ايجاد مي شود . بنابراين در صورت به وجود آمدن اين نشانه ها حتما به پزشك خود مراجعه كنيد تا براي اين نوروپاتي به وجود آمده ( درگيري اعصاب محيطي ) تحت درمان و مراقبت

باشيد . يكي از عوارض ديابت كه به دنبال درگيري اعصاب محيطي و كاهش حس پا و تغيير شكل آن به وجود مي آيد ، زخم ديابتي است و در صورت عدم درمان به قطع پا منجر مي شود . به عبارت ديگر 15 درصد بيماران ديابتي به علت كاهش حس پا و جريان خون آن دچار زخم شده و از اين تعداد 15 درصد با قطع پا مواجه مي شوند . در حالي كه با اقدامات پيشگيرانه و توجه هاي ساده به راحتي مي توان از آن پيشگيري كرد . دارو و درماني و كنترل منظم قند خون و كنترل ديگر ريسك فاكتورها از جمله ممنوعيت كشيدن سيگار و غيره بسيار كمك كننده است و پزشك در اين راه توصيه ها و اقدامات مختلفي خواهد داشت . مثلا به شما توصيه مي شود هر روز پاهايتان را وارسي كنيد . در هنگام شستشوي پاها حتماً درجه حرارت آب را با دست چك كنيد تا مبادا بسيار داغ باشد .

دقت كنيد حس شما تا حدي كاهش يافته و حتما بايد اين موضوع را مدنظر قرار دهيد . هرگز پا برهنه در خانه راه نرويد چون در صورت تماس پا با يك جسم نوك تيز و يا حتي خشن و آسيب وارده متوجه آن نشده و دچار عوارض بعدي مي شويد .

اگر پايتان خشك شده ، حتماً هر روز با كرم مخصوص پيشگيري از خشكي پا آن را مرطوب كنيد و اجازه ندهيد پاي خشك شده شما وارد مرحله ي ترك خوردن شود . براي كوتاه كردن ناخن هايتان دقت لازم را به كار

ببنديد و آنها را از ته نگيريد . در خريد كفش دقت كنيد و از كفش هايي كه جلوي آن پهن و نرم است ، استفاده كنيد . كفش هاي تنگ و جلو باز يا پاشنه بلند نپوشيد . اگر شب ها پاهايتان سرد مي شود ، جوراب بپوشيد كه بهتر است نخي باشد و هر دو روز عوض شود .

منبع: روزنامه سلامت - شماره 225

چاره ي خون دماغ

نويسنده: دكتر كامران كامروا

خونريزي حاد و ناگهاني از بيني كه شامل سوراخ هاي بيني ، حفره بيني و خلف بيني است يك عارضه ي ساده همه گير است كه ظاهري بسيار نگران كننده دارد . بيمار با ديدن خون كه از ناحيه بيني و حلق سرازير است ، بسيار وحشت زده به كلينيك يا بيمارستان مراجعه مي كند . با اين وجود بيش از 90 درصد از بيماران كه با علامت خونريزي از بيني يا خون دماغ مراجعه مي كنند به سادگي توسط پزشكان درمان مي شوند و واقعاً جاي نگراني وجود ندارد . علت بروز خون دماغ كه معمولاً به دو دسته قدامي و خلفي تقسيم مي شود بسيار متفاوت است . در بسياري از موارد خونريزي از قسمت قدامي و سوراخ هاي بيني و از تيغه ي بيني منشأ مي گردد و خون در اين مواقع در قسمت جلوي بيني و از سوراخ هاي بيني خارج مي شود . در اين نواحي شبكه عروقي بسيار گسترده و در عين حال نازكي وجود دارد كه خون دماغ از اين ناحيه منشأ مي گيرد ولي در خون دماغ هاي با منشأ خلفي بيشتر خون در ناحيه ي

حلق ظاهر و از دهان خارج مي شود . به طور متوسط از هر 7 نفر يك نفر دچار خون دماغ مي شود و مرگ و ميز ناشي از خون دماغ بسيار نادر است و تنها به دليل شدت خونريزي و از دست دادن حجم زياد خون احتمال خطر وجود دارد .

چگونه مي توانيم قبل از مراجعه به پزشك خون دماغ را كنترل كنيم ؟

1 _ ابتدا تمام قسمت نرم بيني را بين دو انگشت شست و اشاره مي فشاريم .

2 _ در حالي كه فرد به آرامي به سمت جلو متمايل است ، سر را به سمت جلو خم مي كنيم تا از ورود خون به سينوس ها و دستگاه تنفسي فوقاني جلوگيري نموده مانع از خطر اسپاسم راه هاي تنفسي شويم ( اين موضوع بر خلاف ايده عمومي مبني بر خم كردن سر به عقب است ) .

3 _ حداقل 5 دقيقه اين كار را ادامه مي دهيم و اگر لازم باشد مي توان چند بار اين كار را انجام داد .

4 _ آرام مي نشينيم و حتما سر را بالاتر از قفسه سينه قرار مي دهيم . هرگز نمي خوابيم و يا طاق باز دراز نمي كشيم و يا سر را بين پاهاي خود قرار نمي دهيم و خم نمي شويم .

5 _ روي بيني و گونه ها كمپرس سرد قرار مي دهيم .

پس از كنترل خونريزي و جهت جلوگيري از عود مجدد آن موارد زير را رعايت مي كنيم : در خانه استراحت نموده و هنگام استراحت زاويه سر نسبت به تنه حدود 45 درجه

باشد ، فين نمي كنيم و فشار به ناحيه ي سر و صورت نمي آوريم . اگر عطسه داريم ، با دهان باز انجام مي دهيم ، غذاهاي ملين و در صورت لزوم داروهاي ملين مصرف مي كنيم ، هيچ وسيله ي سنگين و بزرگي را حمل نمي كنيم . هرگز سيگار نمي كشيم . غذاهاي كم حجم ، نرم و سرد مصرف مي كنيم و 24 ساعت هيچ گونه مايعات گرم مصرف نمي كنيم ، هيچ گونه دارويي كه به اختلال انعقادي منجر مي شود ، مصرف نمي كنيم . شامل آسپيرين ، بروفن ، پلاويكس و غيره ، در صورت بروز خونريزي از فين كردن تمام خون و يا لخته ها را خارج كرده و سپس كمپرس را انجام مي دهيم و به پزشك مراجعه مي كنيم .

منبع: روزنامه سلامت - شماره 225

آنفلوآنزا از پيشگيري تا درمان

نويسنده: دكتر مجيد سلطاني

تب و لرز، گلودرد، سرفه، ضعف، درد عضلاني و احتقان بين از علايم شايع آنفلوآنزاست

بيماري آنفلوآنزا يكي از مشهورترين بيماري هايي است كه اغلب مردم آن را مي شناسند و تلاش مي كنند تا از راه هاي مختلف به دام آن نيفتند. همين چند سال پيش بود كه آنفلوآنزا پرندگان شيوع پيدا كرد و دنيا را وحشت زده كرد و اين روزها هم آنفلوآنزاي خوكي است كه خبر اول رسانه ها شده است. براي آشنايي بيشتر با اين بيماري توصيه مي كنيم مطلب زير را بخوانيد.

تب و لرز، گلودرد، سرفه، درد عضلاني، خستگي و ضعف، احتقان بيني و برافروختگي صورت از علايم شايع آنفلوآنزا است. اين بيماري همانند سرماخوردگي معمولي، عموماً در ميان افرادي كه در

محيط هاي سرپوشيده هستند، به خصوص در مدارس، پرورشگاه ها و ديگر اماكني كه گروه زيادي را آنجا گرد هم مي آيند، منتشر مي شد. همه گيري آنفلوآنزا معمولاً در زمستان و اوايل بهار اتفاق مي افتد ولي اينكه در فصل گرما به اين بيماري دچار نمي شويم يك باور نادرست است. متأسفانه بسياري از بيماري هاي ويروسي كه آنفلوآنزا نيستند نيز آنفلوآنزا گفته مي شود كه باعث سردرگمي زيادي مي شود. آنفلوآنزاي واقعي سه نوع است. A و B و C كه همگي از راه تماس مستقيم فرد به فرد منتقل مي شوند مثل دست دادن با شخصي كه در دست خود عطسه يا سرفه كرده است يا با استنشاق قطرات تنفسي آلوه به ويروس در هواي محيط.

نوع A، معمولاً مسوول همه گيري هاي وسيع آنفلوآنزا است. انواع B و C عموماً خيلي گسترده نيستند. نوع B باعث همه گير هاي محدوتر و كوچك تر مي شود. نوع C نسبت به بقيه شيوع كمتري داشته و تنها، بيماري خفيفي ايجاد مي كند. انواع B و C، ويروس هاي نسبتاً پايداري هستند اما نوع B مرتب تغيير كرده و دچار جهش مي شود و با اشكال جديدي تظاهر مي كند، اين موضوع عموماً به ظهور اپيدمي يا همه گيري هاي جديد اين بيماري در هر چند سال منجر مي شود. هر 10 تا 40سال، آنفلوآنزا نوعي جهان گيري پيدا كرده و مردم سراسر دنيا را مبتلا مي سازد.

طرز تشخيص آنفلوآنزا

آنفلوآنزا معمولاً داراي شروعي ناگهاني با تب، لرز، درد عضلاني بي امان، ضعف عضلاني، ناخوشي و كسالت، احتقان بيني، برافروختگي صورت، سرفه هاي خشك

و گلودرد مي باشد. همه علايم و نشانه ها شبيه سرماخوردگي معمولي بوده اما معمولاً شديدترند. آنفلوآنزا به طور معمول 1 تا 4 روز پس از تماس با ويروس تظاهر مي كند. تب ممكن است سه تا پنج روز به طول بينجامد، هر چند در مواردي مي تواند حتي يك روز يا يك هفته هم طول بكشد. تشخيص آنفلوآنزا با اطمينان كامل، نياز به كشت آزمايشگاهي دارد. آنچه تشخيص را با مشكل رو به رو مي سازد، شباهت آنفلوآنزا با بسياري از بيماري هاي ديگر است. اگر پزشك به آنفلوآنزا شك كند، شايد بتواند ويروس را از ترشحات حلق جدا كند يا با آزمايش خون به جستجوي آنتي بادي هاي ساخته شده عليه ويروس بپردازد. اين آزمايش ها عمدتاً براي كاركنان مراكز بهداشت عمومي حايز اهميت هستند زيرا آنها با شناسايي ماهيت و وسعت بيماري در حال انتشار در جامعه، بهتر مي توانند مردم را راهنمايي كنند.

عوارض آنفلوآنزا

موارد مجزاي آنفلوآنزا، عموماً چند روز بيشتر طول نمي كشند و بدون برجا گذاشتن عوارض برطرف مي شوند اما همه گيري هاي اين بيماري هنوز هم هر ساله، مسوول مرگ تعداد زيادي در جهان است. اين بيماري مي تواند به عوارضي همچون برونشيت (التهاب نايژه ها)، پنوموني (سينه پهلو) و تشديد بيماري هاي مزمن موجود در فرد مثل بيماري قلبي يا آسم منجر شود. عوارض آنفلوآنزا در سالمندان و افراد دچار ضعف دستگاه ايمني يا اختلالات مزمن شايع تر است.

توصيه هايي براي پيشگيري از آنفلوآنزا

يكي از راه هاي اصلي پيشگيري از آنفلوآنزا، تزريق واكسن آنفلوآنزا است كه هر ساله در شهريور و يا آغاز فصل پاييز صورت مي

گيرد. از آنجايي كه آنفلوآنزا مي تواند عوارضي را به دنبال داشته باشد، تزريق واكسن آن در افرادي كه بسيار در معرض خطر ابتلا به اين بيماري هستند، قوياً توصيه مي شود. داروهاي آمانتادين و ريمانتادين در 75 تا 90 درصد موارد در پيشگيري از آنفلوآنزاي نوع A مؤثر بوده و از آنها مي توان در كنار واكسن استفاده كرد.

الفباي درمان

استراحت اصلي ترين راه درمان آنفلوآنزا است. در برخي از موارد، دارو در كاهش سير بيماري مؤثر است. در كشور آمريكا چهار داروي ضد ويروس براي درمان آنفلوآنزا به تأييد رسيده است. آمانتادين، رمانتادين، زاناميوير تامي فلو.

آمانتادين و ريمانتادين كه هر دو به صورت خواكي مصرف مي شوند نه تنها در برابر آنفلوآنزاي A مؤثرند بلكه مي توانند نشانه ها را برطرف و دوره بيماري را كوتاه كنند. اثرات جانبي اين داروها ممكن است شامل بي خوابي، سرگيجه يا اختلال در تمركز حواس، به ويژه در سالمندان باشند. زانامبوير و تامي فلو براي درمان هر دو آنفلوآنزاي A و B استفاده مي شوند و مي توانند دوره بيماري را تا يكي دور روز كوتاه كنند. اين دو دارو جزو دسته جديد از تركيبات ضدويروسي موسوم به مهار كنده هاي نورامينيداز هستند. اين داروها فعاليت آنزمي به نام نورامينيداز كه نقش مهمي در انتشار و رشد ويروس ها از سلول هاي مبتلا بر عهده دارد را مهار مي كنند. زاناميوير كه دارويي استنشاقي است براي افراد 13 ساله و بزرگ تر در دسترس است. تامي فلو دارويي خوراكي است و تنها در افراد بالاي 18 سال تجويز مي شود.

... و اما آنفلوآنزاي خوكي

آنفلوآنزاي

خوكي يك بيماري حاد تنفسي و به شدت واگير در خوك ها است اما علت اصلي شيوع فعلي اين بيماري در انسان ها تماس مستقيم انسان با انسان است.

آنفلوآنزاي خوكي يكي بيماري حاد تنفسي به شدت واگيردار در خوك ها است كه به وسيله چند نوع ويروس آنفلوآنزاي خوكي ايجاد مي شود. ميزان مرگ و مير آن در خوك ها نسبتاً بالا است (يك تا 4 درصد). اين ويروس در ميان خوك ها از طريق ذرات آلوده معلق در هوا، تماس مستقيم و غيرمستقيم (تماس با سطح آلوده به ترشحات تنفسي) و توسط خوك هاي ناقل بدون علامت منتشر مي شود. طغيان اين بيماري در خوك ها در تمام طول سال رخ مي دهد اما بيماري در مناطق معتدل بروز بيشتري در پاييز و زمستان دارد. بسياري از كشورها به صورت معمول خوك هاي خود را در مقابل آنفلوآنزاي خوكي واكسينه مي كنند. ويروس هاي آنفلوآنزاي خوي بيشتر از زيرگونه H1N1 است اما زيرگونه هاي ديگر هم مي توانند در خوك ها در چرخش باشند مثل (H3N2-H3N1-H1N2). خوك ها مي تواند توسط ويروس هاي آنفلوآنزاي پرندگان و ويروس هاي آنفلوآنزاي انساني نيز آلوده شوند. گاهي اوقات خوك ها مي توانند با بيش از يك گونه ويروس در يك زمان آلوده شوند كه اين مسأله مي تواند باعث امتزاج و نوتركيبي اين ويروس ها در بدن خوك را يكديگر شود.

آنفلوآنزاي خوكي با ما چه مي كند؟

گاهي آلودگي انسان به آنفلوآنزاي خوكي به صورت انفرادي و به صورت گروهي (طغيان) گزارش مي شود. به طور كلي علايم باليني مشابه آنفلوآنزاي فصلي انساني است اما طيف علايم باليني

از حالات بدون علامت تا علايم پنوموني شديدي كه منجر به مرگ مي شود، متغير است.

علايم باليني آنفلوآنزاي خوكي با آنفلوآنزاي فصلي انساني و ساير بيماري هاي عفوني حاد دستگاه تنفسي فوقاني مشابهت دارد و همچنين موارد خفيف يا بدون علامت بيماري ممكن است شناسايي نشود بنابراين، ميزان گسترش واقعي اين بيماري در انسان ها تاكنون ناشناخته است. در حال حاضر بيماري آنفلوآنزاي خوكي جزء سيستم گزارش دهي بين المللي براساس مقررارت سازمان OIE نيست بنابراين انتشار آن در حيوانات به خوبي شناخته نشده است. به نظر مي رسد اين بيماري در آمريكا بومي است و طغيان هاي بيماري در آمريكاي شمالي، آمريكاي جنوبي؛ اروپا (انگليس، سوئد، ايتاليا، آفريقا (كنيا و قسمت هايي از آسياي شرقي (چين و ژاپن) رخ داده است.

مردم به طور معمول آنفلوآنزاي خوكي را از خوك هاي آلوده مي گيرند اما تعدادي از مبتلايان كه تاكنون شناسايي شده اند در سابقه بيماري خود تماس با خوك يا محل هاي نگهداري خوك را نداشته اند. اكثريت قريب به اتفاق موارد اين بيماري بر اثر تماس مستقيم انسان به انسان رخ داده است. اين بيماري از طريق خوردن قابل انتقال نيست، به شرط آنكه لاشه يا گوشت خوك به طريق بهداشتي و صحيح حمل و نقل و به طور كامل طبح شود. ويروس آنفلوآنزاي خوكي از طريق پختن در دماي 70 درجه سانتي گراد از بين مي رود.

به نظر مي رسد اكثر مردم بالاخص افرادي كه به طور مداوم در تماس با خوك نيستند نسبت به ويروس هاي آنفلوآنزاي خوكي ايمني ندارند و اگر ويروس آنفلوآنزاي خوكي به اندازه كافي قدرت انتقال

انسان به انسان را پيدا كند، مي تواند باعث ايجاد پاندمي آنفلوآنزا شود. پيشگويي اين موضوع مشكل است چون بستگي به شدت بيماري زايي ويروس، حساسيت سيستم ايمني نسبت به آن، واكنش ايمني متقاطع ناشي از آنفلوآنزاي فصلي و فاكتورهاي ميزبان دارد.

آنفلوآنزاي خوكي واكسن ندارد!

در حال حاضر واكسني براي اين بيماري وجود ندارد و مشخص نيست كه آيا واكسن آنفلوآنزاي فصلي انساني مي تواند محافظتي در مقابل آنفلوآنزاي خوكي ايجاد كند يا خير؟

دو دسته دارويي وجود دارد، گروه آمانتادين (آمانتادين و رمانتادين) و گروه ممانعت كننده هاي نوراآمينيداز آنفلوآنزا (اسلتاميوير و زاناميوير) كه گروه دوم در حال حاضر در درمان بيماران مصرف مي شود. بسيار از موارد آنفلوآنزاي خوكي گزارش شده قبلي در انسان ها بدون مداخلات طبي و مصرف داروهاي ضد ويروسي به طور كامل بهبود يافته اند اما در تعدادي از ويروس هاي آنفلوآنزا مقاومت به داروهاي ضد ويروسي در حال گسترش است و اين مسأله تأثير درمان را محدود مي سازد. در حال حاضر به افرادي كه در ساير مناطق دنيا زندگي مي كنند و به مناطق آلوده مسافرت مي كنند، توصيه مي شود تماس با خوك ها به خصوص خوك هاي بيمار را به حداقل رسانده و موارد بيماري در حيوانات را به سرعت به مسوولان بهداشتي گزارش كنند. بسياري از مردم كه به اين بيماري مبتلا شده اند تماس طولاني مدت و نزديك با خوك هاي آلوده داشته اند. انجام اقدامات مناسب بهداشتي در تمام تماس هايي كه با حيوانات برقرار مي شود بالاخص در افرادي كه در ذبح و مشاغل وابسته به آن اشتغال دارند، ضروري است. حيوانات بيمار

يا تلف شده نبايد در چرخه ذبح و استفاده انسان قرار گيرند.

اجتناب از تماس نزديك با افرادي كه ناخوش هستند يا تب و سرفه دارند، شستن دست ها با آب و صابون به طور مكرر در طي روز، رعايت عادات بهداشتي خوب شامل خواب و استراحت كافي، مصرف مواد غذايي مناسب و انجام فعاليت هاي ورزشي ضروري است. بنابراين اگر تب بالا يا سرفه و ناراحتي گلو داشتيد، بايد در منزل بمانيد و حتي المقدور از حضور در محل كار_ مدرسه و اجتماعات خودداري كنيد. استراحت كنيد و مايعات فراوان بخوريد، دست هاي خود را همواره با آب و صابون بشوييد و با پزشك يا مركز بهداشتي درماني تماس بگيريد.

منبع: روزنامه سلامت - شماره 225

عوارض مهلك بيماري هاي لثه اي

عوارض مهلك بيماري هاي لثه اي امروزه عفونت حفره دهان و بيماري هاي لثه اي را نه تنها به عنوان عامل از دست رفتن دندان ها و كاهش كيفيت زندگي، بلكه نقش آن را در وضعيت سيستميك بيماران نيز لحاظ مي كنند.

امروزه عفونت حفره دهان و بيماري هاي لثه اي را نه تنها به عنوان عامل از دست رفتن دندان ها و كاهش كيفيت زندگي، بلكه نقش آن را در وضعيت سيستميك بيماران نيز لحاظ مي كنند.

فرضيه كانون عفونت در سال 1891 بر اين پايه ارايه شد كه عفونت هاي حفره دهان نقش زيادي در بروز و پيشرفت انواع بيماري سيستميكي دارند كه تا آن موقع ناشناخته بود. بر پايه اين فرضيه بسياري از دندان هاي بيماران كشيده شدند و تعداد افراد بي دندان به شكل غيرضروري افزايش يافت.

سال ها بعد در 1952 ميلادي خط بطلان بر اين فرضيه كشيده شد و اجراي آن متوقف گرديد، اما امروزه شكل علمي و

بازسازي شده اين فرضيه مطرح شده است كه بر پايه اطلاعات علمي حاصل از تحقيقات مستند است.

آثار بيماري هاي لثه اي

احتمال آن كه عفونت هاي موضعي همچون بيماري هاي لثه اي روي وضعيت عمومي بيمار اثر گذراند هميشه مورد توجه بوده است. اين مسأله براي بسياري از دندانپزشكان بسيار مهم است، چرا كه بسياري از بيماران شان مجبور به رعايت بيشتر بهداشت دهان و مراجعه هاي منظم تر خواهند شد.

اين موضوع براي برنامه هاي بهداشت عمومي كشور نيز حائز اهميت است، چرا كه در آن صورت درمان و كنترل بيماري هاي التهابي لثه براي كاهش شيوع بسياري از بيماري هاي كشنده و مزمن مطرح خواهد شد. رابطه بين بيماري هاي لثه اي و مشكلاتي همچون آترو اسكلروزيس، سكته قلبي، سكته مغزي، پنوموني، ديابت مليتوس و وقوع مشكلات مختلف در حاملگي مورد توجه فراوان قرار گرفته است.

اما آيا واقعاً با درمان مشكلات لثه اي مي توان از خطر بيماري هاي سيستميك كاست؟ هدف از اين مقاله بررسي مطالعات صورت گرفته و ارايه جمع بندي جهت افزايش دانش عمومي است.

زايمان هاي غيرطبيعي

تولد نوزادان نارس و كم وزن علت مهم مرگ و مير در نوزادان است. اين نوع تولدها باعث افزايش خطر مرگ نوزادان در سال اول و ايجاد مشكلات فراوان در دوران كودكي و بزرگسالي مي شود.

اكثر مرگ و مير نوزادان در كودكاني رخ مي دهد كه قبل از هفته 32 بارداري متولد مي شوند. شيوع اين پديده در جوامع انساني مختلف، متنوع و از 15 - 6% كل تولدها را شامل مي گردد كه در سال هاي اخير در حال فزوني است. عواملي كه در اين ناهنجاري دخالت دارند شامل ضعف فرهنگي و اقتصادي، نژاد، زايمان هاي متعدد، سن مادر، وجود سابقه تولد نوزادان نارس و كم وزن، مصرف الكل

و داروها و عفونت هاي مادرزادي است.

آلودگي واژن با عفونت هاي باكتريايي حاصل از رشد زياده از حد باكتري هاي هوازي و بي هوازي باعث كوتاه شدن مدت بارداري مي گردد. امكان دارد كه وجود هر نوع عفونت در هر نقطه اي از بدن ما در عامل اين مشكل باشد كه بيماري لثه اي يك نوع از اين عفونت ها است.

اولين گزارش در مورد امكان وجود يك رابطه معنادار بين بيماري هاي لثه اي و تولد نوزادان نارس در سال 1996 منتشر شد. در اين مطالعه وضعيت لثه اي مادر با زايمان زودهنگام و كودكان نارس با 31 مادر با زايمان هاي طبيعي مقايسه شد. نوزادان نارس به مواردي گفته مي شود كه كودك متولد شده داراي وزني كم تر از 2500 گرم باشد يا به شكل اجباري دوران بارداري در قبل از هفته 36 قطع شود.

نتايج اين مطالعه نشان داد كه خطر وقوع زايمان هاي غيرطبيعي در مادران داراي بيماري هاي شديد لثه اي 5/7 برابر مادران سالم است. از آن زمان تاكنون مطالعات متعددي بر وجود اين رابطه معنادار تاكيد كرده اند هر چند يك مورد نيز وجود دارد كه چنين مسأله اي را تاييد نكرده است.

وجود نتايج گوناگون از مطالعات مختلف نياز به انجام تحقيقات گسترده تر را مطرح مي سازد. در سال هاي اخير تحقيقاتي درباره اثر درمان هاي لثه اي روي وقوع زايمان هاي نارس انجام شده است، در يك مطالعه، خانم باردار را قبل از هفته 28 بارداري تحت درمان هاي لثه اي قرار دادند و آنها را با 200 مادر كه 200 درمان لثه را پس از پايان بارداري انجام داده بودند مقايسه كردند.

درمان شامل برداشت پلاك دنداني، جرم گيري و كاربرد دهان شويه به شكل يك بار در هر روز بود.

نتايج حاكي از آن بود كه درمان قبل از هفته 28 بارداري باعث كاهش معناداري در بروز زايمان هاي زودرس در مادران مبتلا به بيماري لثه اي مي شود.

تولد نوزاد نارس با وزن پايين و 63/1 درصد از 163 مادر درمان شده رخ داد، در حالي كه اين درصد براي مادر گروه شاهد تا 11/10 گزارش شد.

ديابت

ديابت يك ناهنجاري متابوليكي است كه در آن روند استفاده از قند (گلوكز) دچار اشكال مي شود. ديابت در دو شكل كلي نوع يك و دو رخ مي دهد. در ديابت نوع يك كاهش يا فقدان توليد انسولين توسط سلول هاي بتا در پانكراس عامل بيماري است.

عملكرد انسولين تنظيم متابوليسم گلوكز از طريق اثر روي سلول هاي عضلاني و كبد است. كاهش توليد انسولين اغلب بخاطر تخريب سلول هاي بتا بر اثر بيماري هاي ويروسي يا خودايمني است.

بيماران با ديابت نوع يك نيازمند تزريق روزانه انسولين براي تنظيم گلوكز خون هستند. در ديابت نوع دو پاسخ سلول هدف به انسولين دچار مشكل مي شود اگر چه توليد آن طبيعي يا حتي بيشتر از لزوم است.

اين ناهنجاري به خاطر تغيير ساختاري يا كاهش تعداد گيرنده هاي انسوليني رخ مي دهد. اين مشكل در 90 -85 درصد كل بيماران ديابتيك وجود دارد. بيماران مبتلا به ديابت هر سال در حال افزايش هستند كه با افزايش نسبت افراد چاق در جوامع مدرن توجيه مي گردد.

عوارض ديابت شامل بروز بيماري هاي قلبي، بيماري هاي عروقي مغز و عروق محيطي مي شود. مشكلاتي نيز در سطح عروق ريز رخ مي دهد كه باعث ايجاد ناهنجاري در ساختار چشم، كليه و سيستم عصبي خواهد شد.

ديابت روي متابوليسم سلول هاي بافت همبندي (فيبر و بلاست ها) و اصلي ترين ماده زمينه اي

آن (كلاژن) نيز اثر مي گذارد و رشد سلول ها و تشكيل كلاژن را با اشكال مواجه مي سازد. افزايش گلوكز هيپركليسمي (باعث روند ترميم بافت مي شود كه در نتايج درمان هاي لثه اي نيز اثرگذار خواهد بود.)

سال ها ست كه اثبات شده افراد ديابتيك نسبت به افراد سالم دچار بيماري هاي لثه اي شديدتري مي شوند. در اين افراد بافت لثه از دندان جدا شده و پاكت هاي پريودنتال، تحليل استخوان، آبسه و تأخير در ترميم بافت رخ مي دهد.

مطالعات اخير رابطه اي را بين بيماري هاي لثه اي و آستانه تحمل گلوكز نشان داده اند. در بيماراني كه پلاكت هاي پريودنتال در آنها بيش از 2 ميلي متر باشد مشكل تحمل گلوكز و بروز ديابت به شكل مشهودي از افرادي كه پلاك هاي پريودنتال كم عمق و در حد كمتر از 3/1 ميلي متر دارند بيشتر است. مكانيسم بروز بيماري لثه اي شديدتر در افراد ديابتيك مشابه مكانيسم ساير مشكلات مزمن اين بيماري است.

در سال هاي اخير اين رابطه را به شكل يك ارتباط دو طرفه مطرح كرده اند؛ يعني بيماران با مشكلات پريودنتال شديدتر كنترل گلوكز ضعيف تري نسبت به ديابتيك هايي با لثه سالم خواهند داشت.

عفونت هاي مزمني همچون بيماري هاي لثه اي احتمالاً باعث تحريك واسطه هاي پيش التهابي و ساخته شدن محصولات نهايي بيشتر حاصل از اكسيداسيون گلوكز اضافي مي شوند. از اين رو احتمالاً درمان بيماري هاي لثه اي باعث كنترل راحت تر سطح گلوكز خون خواهد شد. يك مطالعه روي 113 بيمار مبتلا به بيماري لثه اي و ديابت نوع دو نشان داده است كه درمان بيماري لثه اي با جرم گيري و تجويز آنتي بيوتيك داكسي سايكلين باعث كاهش عوارض بيماران مي شود.

مطالعات متعددي وجود دارد كه نشان مي دهد بيماري هاي پريودنتال مي تواند باعث اثرات سيستميكي همچون آترواسكلروزيس، بيماري هاي ريوي مانند پنوموني و ناهنجاري هاي

انسدادي مزمن شود.

در هر حال وارد كردن معاينات و درمان هاي لثه اي در برنامه هاي پيشگيرانه و بهداشتي عمومي لازم به نظر مي رسد و افراد جامعه نه تنها براي حفظ دندان هاي طبيعي خود بلكه جهت بهبود سلامت كلي بايد مراقبت هاي بهداشت دهان و دندان را جدي بگيرند. انجام مطالعات گسترده تر، آينده نگر و مداخله گر براي تعيين ميزان اين رابطه ضروري است.

منبع: http://forum.patoghu.com

تفاوت آنفلوآنزاي خوكي و فصلي

نويسنده : مولي ادموندز

مترجم : محمود كريمي

منبع : اختصاصي راسخون

حدوداً يك سال است كه هيچ جايي ايمن به نظر نمي رسد. شماوارد يك اتوبوس شلوع يا مترو مي شويد كه بيني هاي آبريزش كننده و چهره هاي مريض را مي بينيد. شما تو دماغي صحبت كردن و عطسه ها را در فروشگاه خوار و بار يا سالن ورزشي مي شنويد. يك روز كامل كاري شما درحالي طي مي شود كه سرفه هاي سخت و فشار همكارتان به ريه هايش را مي شنويد و مي بينيد. همه جا با بچه هايي كه شبيه ميدان مين هستند روبرو مي شويد، درحالي كه اين مغزهاي جوان در حال جمع آوري دانش درمدرسه هايشان هستند، بدن هاي آنها همه گونه ميكروب را به خود جذب مي كنند. هيچ شكي در اين مورد وجود ندارد: سرماخوردگي و آنفلوآنزا زماني ما را وحشت زده كرده اند.

اما احتمالاً خيلي زود آرزوي روزهاي خوبي را پيدا مي كنيم كه آنفلوآنزا و سرماخوردگي تنها چيزي بودند كه بايد نسبت به آنها نگران مي بوديم دقيقاً يك سال پيش خوك ها بيشتر به شخصيت هايي در كتاب هاي كودكان شبيه بودند تا ستاره هاي اصلي برنامه هاي آخر شب تلويزيون. قبل از بهار سال 2009

بود كه اولين مورد از آنفلوآنزاي خوكي به ثبت رسيد. جنون آنفلوآنزاي خوكي به دنيا چسبيد و فروش ماسك هاي صورت و مايع هاي دست شويي آنتي باكتريال مثل موشك بالا رفت.

ويروس سال 2009 دقيقاً آنفلوآنزاي خوكي نيست بلكه تركيبي از آنفلوآنزاي خوكي، پرندگان و انساني است كه قبلاً هرگز در انسان ها ديده نشده است. سازمان هاي سلامت عمومي ترجيح مي دهند كه وقتي مي خواهند از اين بيماري نام ببرند، تركيبي از آنفلوآنزاي H1N1، آنفلوآنزاي سال 2009 يا آنفلوآنزاي نوع A بنامد. اما اصطلاح آنفلوآنزاي خوكي در زبان عمومي مردم جا خوش كرده است. مقامات رسمي هشدار مي دهند كه با آغاز فصل سرماخوردگي و آنفلوآنزاي سال 2009 ممكن است ما در مورد اين بيماري بيشتر بشنويم.

درماه هاي پيش رو ما با فصل آنفلوآنزاي فصلي و احتمالاً موج دوم آنفلوآنزاي خوكي روبرو خواهيم گشت. اما تفاوت آنفلوآنزاي فصلي و آنفلوآنزاي خوكي چيست؟

تفاوت آنفلوآنزاي خوكي و آنفلوآنزاي فصلي:

همين الان برخي از افراد براي تشخيص اينكه آيا سرما خورده اند يا دچار آنفلوآنزا شده اند، به اندازه ي كافي مشكل دارند. نشانه هاي هر دو بيماري يكسان است اما نشانه ها آنفلوآنزا كمي شديدتر هستند. اما اين واقعاً ممكن است سخت باشد كه بفهميد آنفلوآنزاي خوكي داريد يا آنفلوآنزاي فصلي، اما اين بار هم نشانه ها بي نهايت شبيه به هم ديگر هستند. نشانه ها شامل تب، سرفه، گلودرد، بيني آبريزش كننده و گرفته، درد بدن، سردرد، لرزكردن و خستگي است. بيماران مبتلا به آنفلوآنزاي خوكي از داشتن اسهال و استفراغ هم سخن مي گويند، چيزي كه در آنفلوآنزاي فصلي ديده نمي شود.

يك

معاينه آزمايشگاهي تنها راه تأييد كردن ابتلاي به آنفلوآنزاي خوكي است. اما چند آزمايشي كه تا الان در بيشتر موارد ابتلا به آنفلوآنزاي خوكي انجام شده است، در يك دوره شبيه آنفلوآنزاي فصلي بوده است. خيلي از افراد بدون نياز به درمان هاي پزشكي يا بستري شدن در بيمارستان، بهبود مي يابند و برخي شايد اصلاً ندانند كه مريض هستند. طبيعت ملايم آنفلوآنزاي خوكي سبب شده است اين سؤال پديدار شود كه چرا اصلاً بايد نگران بود درحالي كه آمار مرگ و مير اين بيماري از آمار بالقوه يك فصل آنفلوآنزاي فصلي كمتر است. تنها در ايالات متحده آمريكا، يك فصل آنفلوآنزا مي تواند 200 هزار مورد بستري شدن در بيمارستان و 36 هزار مورد مرگ را سبب شود. (طبق آمار مركز كنترل بيماري ها و پيشگيري cdc.gov).همچنين آنفلوآنزاي فصلي مي تواند خطر ويژه اي براي بچه هاي كمتر از 7 سال، سال خوردگان و افراد داراي سيستم ايمني بدن ضعيف شده باشد.

اما از آنجا كه آنفلوآنزاي فعلي H1N1 كاملاً جديد است و مصونيت ندارد، مقامات رسمي بهداشت عمومي هشدار مي دهند كه آنفلوآنزاي خوكي سرانجام ممكن است بتواند از آنفلوآنزاي فصلي پيچيده تر شود. (طبق اظهارات مقامات جهاني بهداشت اين بيماري 2 ميليارد نفر را مبتلا خواهد كرد).

نه تنها آنفلوآنزاي خوكي مي تواند پيچيده تر شود بلكه احتمالاً مي تواند جدي تر هم باشد. تاكنون پزشكان گزارش داده اند كه آنفلوآنزاي خوكي نتايجي بيشتر شبيه به التهاب ريه ويروسي دارد، در مقابل آنفلوآنزاي فصلي شبيه به التهاب ريه باكتريايي است و حال آن كه نوع باكتريايي براي درمان راحت تر از نوع ويروسي

است.

كارهاي اخير انجام شده بر روي راسوها كه خيلي بيشتر از انسان ها به آنفلوآنزا مبتلا مي شوند، نشان مي دهد كه چرا پيچيدگي آنفلوآنزاي خوكي مي تواند خيلي بدتر باشد. در تحقيقات سال 2009، محققان فهميدند كه ويروس آنفلوآنزاي فصلي خودش را در بيني راسوها محصور مي كند اما آنفلوآنزاي خوكي عميق تر عمل كرد و خودش را به ناي، نايچه و نايژه هاي درون شش ها رساند. ويروس هم چنين خود را به روده هاي راسو رساند، چيزي كه مي تواند اسهال و استفراغ را كه نشانگر تفاوت آنفلوآنزاي خوكي و آنفلوآنزاي معمولي است توجيه كند. ويروس آنفلوآنزاي خوكي در راسوها بيشتر تكثير شد كه مي تواند موجب آسيب هاي شديدتر شود.

اگر شما نمي دانيد كه آنفلوآنزاي خوكي داريد يا آنفلوآنزاي فصلي و نشانه هايي كه جزء نشانه هاي معمولي آنفلوآنزا نيستند در خود ديديد، به پزشك مراجعه كنيد. اينها مي تواند نشان هاي هشدار دهنده مبني بر عوارض آنفلوآنزاي خوكي جدي باشد. به نظر مي آيد زنان باردار و افراد بين 5 تا 24 سال در معرض خطر بيشتري از جانب عواقب آنفلوآنزاي خوكي هستند. پس اگر در اين گروه ها هستيد بايد به طور ويژه اي هوشيار باشيد. از طرف ديگرعواقب آنفلوآنزاي فصلي معمولاً به سراغ افراد سالخورده و كودكان زير 5 سال مي آيد و اين بدان معناست كه در ماه هاي پيش رو همه بايد مراقب سلامتي خود باشند. از آنجا كه آنفلوانزاي فصلي و خوكي هر دو از راه هاي مشابه منتقل مي شوند، وقتي صحبت از پيشگيري مي شود، همه بايد مراقب باشند. وقتي كه

عطسه يا سرفه مي كنيد جلوي صورت تان را با يك دستمال بگيريد، دست هايتان را بيشتر بشوئيد و وقتي مريض هستيد در خانه بمانيد. خواه شما آنفلوآنزاي خوكي يا آنفلوآنزاي فصلي داشته باشيد، با انجام دستورهاي بهداشتي به اطرافيان خود لطف مي كنيد.

منبع:Howstuffworks.com

روشهاي تشخيصي سرطان سينه در زنان

در كشورهاي غربي سرطان پستان، بيشتر در سنين بالاي 50 سال ديده مي شود ولي در كشور ما بيماران جوانتر هستند و در بسياري از موارد به علت عدم آگاهي از علائم بيماري در مراحل پيشرفته تري مراجعه مي كنند. هر چقدر سرطان پستان زودتر تشخيص داده شود، درمان آن آسانتر و موفقيت آميزترست. به همين دليل لازم است بانوان جهت حفظ سلامت خود، حقايقي را در مورد اين بيماري بدانند. هنوز علت اصلي ايجاد كننده سرطان پستان شناخته نشده و در واقع همه زنان در معرض خطر ابتلا به اين بيماري هستند، ولي مهمترين عواملي كه باعث افزايش خطر ابتلا به سرطان پستان مي شوند عبارتند از: - سابقه فاميلي ابتلا به سرطان پستان، به خصوص در مادر، خواهر يا دختر - سابقه سرطان پستان در خود فرد - سن اولين زايمان بيشتر از 35 سال - نازايي - بلوغ زودرس - يائسگي ديررس - چاقي پس از يائسگي - مصرف زياد چربي حيواني در رژيم غذايي - سابقه تابش اشعه زياد به قفسه سينه - برخي از بيماريهاي خوش خيم پستان البته بايد تاكيد كرد كه وجود يك يا تمام اين شرايط در هر فرد به معناي ابتلاي قطعي وي به اين بيماري نيست و اين عوامل صرفا احتمال ابتلا را افزايش مي دهند. به عبارت ديگر افرادي كه هر يك از اين شرايط را دارند

بايد بيشتر از سايرين به سلامت پستان خود توجه كنند.

همچنين، بسياري از بيماران سرطان پستان هيچ يك از عوامل فوق را ندارند لذا همه زنان در معرض خطر ابتلا هستند. اين بيماري با علايم زير امكان بروز دارد:

1- توده يا تومور پستان: شايعترين علامت سرطان پستان، وجود يك توده سفت، منفرد و بدون درد در پستان است.

2- ترشح از نوك پستان: ترشحات نوك پستان بويژه اگر خوني، خونابه اي يا آبكي باشند و خروج آنها خودبخود و بدون فشار باشد، احتياج به بررسي از نظر وجود سرطان دارند.

3- تغييرات پوست پستان: هر گونه تغيير شامل فرورفتگي، برآمدگي، تغيير رنگ يا زخم بايد مورد توجه قرار گيرد.

4- تغييرات نوك پستان: توجه به فرورفتگي، قرمزي، پوسته پوسته شدن همراه با خارش، انحراف يا هر تغييري در نوك پستان مهم است.

5- تغيير اندازه در پستان: غير قرينه شدن اندازه پستانها كه اخيراً ايجاد شده باشد، بايد بررسي شود.

6- بزرگي غدد لنفاوي زير بغل با وجود آنكه نمي توان از ايجاد سرطان پستان جلوگيري كرد ولي با تشخيص زودرس و به موقع آن، شانس بيشتري براي درمان موفقيت آميز اين بيماري وجود دارد.

سه روش شناخته شده براي تشخيص زودرس سرطان پستان وجود دارد كه عبارتند از: - خودآزمايي پستان - معاينه پستان توسط پزشك - ماموگرافي خودآزمايي پستان بهترين زمان براي انجام معاينه ماهيانه، 2 الي 3 روز پس از قطع خونريزي ماهيانه است. در دوران يائسگي، حاملگي و شيردهي معاينه را در روز اول هر ماه يا هر روز دلخواه ديگر مي توانيد انجام دهيد. خودآزمايي پستان شامل دو مرحله است: نگاه كردن نگاه كردن در مقابل آينه طي مراحل

زير صورت مي گيرد: الف- دستها را در دو طرف بدن به حالت آويزان قرار دهيد و پستانها را از نظر تغييرات غير طبيعي بررسي كنيد. ب- دستها را در دوطرف سر بصورت صاف بالا ببريد و به پستانها خصوصاً از نظر فرو رفتگي پوست و توكشيدگي نوك پستانها و ساير علائم غيرطبيعي نگاه كنيد. ج- دستها را به روي كمر فشار داده و شانه ها را به عقب بكشيد و در اين حالت پستانهاي خود رامانند حالتهاي قبل بدقت بررسي كنيد. د- خم شويد و دستها را به صورت آويزان در دو طرف تنه قرار دهيد و در آينه، به دقت به ظاهر پستانها نگاه كنيد. در هر يك از اين 5 حالت، پستانها را هم از روبه رو و هم از كنار نگاه كنيد و آنها را از نظر علائم سرطان پستان كه قبلاً گفته شد، بررسي كنيد. لمس براي لمس پستان ابتدا به پشت دراز بكشيد. براي معاينه پستان چپ، يك بالش كوچك در زير شانه چپ بگذاريد و دست چپ را نيز در زير سرتان قرار دهيد، بطوريكه پستان چپ كاملاً در وسط قفسه سينه قرار بگيرد. در مورد پستان راست، بر عكس عمل كنيد. براي معاينه از نرمه انگشتان (بند آخر انگشت) استفاده كنيد. هيچگاه بافت پستان را بين انگشت شست و ساير انگشتان فشار ندهيد. زيرا ممكن است اشتباهاً احساس كنيد كه يك توده را لمس كرده ايد. از انتهاي بالايي پستان (حدود استخوان ترقوه) تا پايين پستان (لبه پاييني دنده ها) و از جناغ سينه تا تمام زير بغل بايد معاينه شود. براي اين كار مي توانيد از اطراف

پستان به طرف نوك پستان در دايره هاي فرضي هم جهت با عقربه هاي ساعت، لمس را انجام دهيد. صورت لمس توده در پستان و يا سفت شدن بافت قسمتي از پستان به پزشك مراجعه كنيد. پس از لمس هر پستان، لمس زير بغل همان طرف را انجام دهيد. در انتهاي معاينه، پستانها را در جهات مختلف مانند حالت دوشيدن فشار مختصري دهيد و به ترشحات نوك پستان توجه كنيد. لمس پستانها را مي توان در زير دوش هنگام حمام كردن انجام داد. در اين حالت كه پستان و انگشتان خيس و لغزنده هستند، ممكن است توده ها بهتر لمس شوند. معاينه پستان توسط پزشك معاينه پستان از سن 20 سالگي به بعد توصيه مي شود. اين معاينه بايد در فواصل 12-6 ماه انجام شود. توجه داشته باشيد كه تنها پزشك است كه مي تواند ماهيت و نوع يك ضايعه را تشخيص دهد. ماموگرافي: ماموگرافي، عكس برداري از پستان بوسيله اشعه ايكس است. در صورتي كه خانمي مشكلي در پستان نداشته باشد، جهت تشخيص زودرس اولين ماموگرافي در سنين 39-35 سالگي انجام مي شود.

منبع:WWW.IRTEB.COM

سندرم قبل از قاعدگي ( PMS )

PMS چيست و چه كساني به آن مبتلا مي شوند ؟

PMS مخفف ( premenstrual Syndrom ) يا سندرم قبل از قاعدگي ( عادت ماهانه ) مي باشد . به نحوي كه شخص مبتلا به PMS ممكن است انواع وسيعي از علائم را كه ظاهراً مرتبط با هم نيستند احساس كند . به همين دليل تشخيص آن مشكل است . عليرغم وجود علائم بسيار ، هر خانم مبتلا به PMS معمولاً علائمي خاص خود به صورت دوره اي دارد . محققين اظهار مي كنند كه ?? درصد

زنان در سن باروري به PMS مبتلا مي شوند . در مورد بسياري PMS دليل مشخصي ندارد اما ممكن است پس از تولد فرزند ، بستن لوله هاي رحم ، برداشتن رحم ، شروع و يا قطع مصرف قرصهاي ضدبارداري يا درپي يك استرس به عنوان شوكي براي سيستم غدد درون ريز ظاهر شود . PMS ارثي است . ممكن است با بالا رفتن سن شدت آن بيشتر شود . از آنجا كه در اين دوران بانوان به درك و همدلي همسران و اطرافيان نياز دارند و اين نياز مي تواند در روابط بين فردي و شغلي افراد تأثير گذار باشد ، از اين رو پرداختن به اين موضوع از اهميت ويژه اي برخوردار است .

علائم PMS كدامند ؟

علائم از خانمي به خانم ديگر متفاوت است و به صورتهاي مختلف ظاهر مي شود . از خفيف به متوسط و تا حد ناتواني گسترش مي يابند . از مهمترين علائم مرتبط به PMS مي توان به موارد زير اشاره نمود : افسردگي ، كسالت ، خستگي ، زودرنجي ، عصبانيت ناگهاني و احساس خارج از كنترل بودن ، علائم ديگر شامل ميگرن يا انواع سردرد ، مشكلات سينوسي ، ورم ، آكنه ، احساس اجبار براي غذاخوردن ، ويار به خوردن شيريني يا غذاهاي پرنمك و شور ، درد مفاصل ، احساس بي عرضگي ، كمردرد ، مشكلات چشمي ، افزايش وزن ، اختلالات روده اي و غش . به علاوه فكر يا اقدام به خودكشي ، ضعف تمركز ، بدگماني ، گريه و خشونت را نيز مي توان به اين علائم اضافه نمود .با

لحاظ نمودن گزارش هاي خانمها از وضعيت منحصر به فرد خود بيش از ??? نشانه PMS مشاهده شده است . كليد تشخيص PMS مشاهده تعدادي از علائم مشخص فوق نمي باشد ، بلكه ظاهر شدن ادواري علائم بطور ماهانه ملاك تشخيص PMS مي باشد . بهر حال تحقيقات انجام شده علائم گسترده سندرم قبل از قاعدگي ( PMS ) را شناسايي نموده است . اين نشانه ها در طبقه بنديهاي زير مشاهده شده اند : سيستم عصبي : سردرد ، ميگرن ، صرع ، سرگيجه ، غش ارتوپدي : كمردرد ، دردمفاصل ، خشكي مفاصل . عضلاني : كشيدگي عضلات ، ورم ، درد شكمي ، گرفتگي عضلات ( گرفتگي ماهيچه پا ) روانشناختي : بي حوصلگي ، گريه ، تنش ، احساس نااميدي ، وحشت ، خستگي ، پرخاشگري ، عصبانيت ، كسلي و بيحالي ، افسردگي ، اقدام به خودكشي ، سوءرفتار با فرزند ، خودزني ، اعتياد و يا سوء مصرف مواد . بينايي : ورم ملتحمه ، آب ريزش چشم ، سياهي دور چشم ، تاري ديد . شنوايي : گرفتگي صدا ، ( بيماريهاي گوش و بيني و حلق ) خارش گلو التهاب لوزه . دستگاه ادرار : التهاب مجاري ادرار ، التهاب مثانه ، تكرر ادرار ، ورم ( جمع شدن آب ) معدي روده اي : ميل شديد به غذا ، درد شديد ، ورم شكمي ، سينه ها : درد سينه ها ، بزرگي سينه ها ، فيبروكيستيك ( كيست سينه ) . دستگاه تنفس : آب ريزش بيني و سرماخوردگي ، برونشيت ، آسم ،

تورم مجاري تنفسي . خون شناسي بيماريهاي پوستي ، دانه هاي پوستي ، كورك ، كهير ، تبخال . شيوه هاي مقابله با اين سندرم : براي خانمهايي كه احساس ابتلا به سندرم قبل از قاعدگي دارند ، يا فكر مي كنند كه ممكن است روزي اين مشكل را پيدا كنند ، اطلاعات و اقدامات زير پيشنهاد مي گردد : زمان PMS : گر چه علائم اين مشكل از هر فردي به فرد ديگر متفاوت است ولي بطور كلي چهارالگوي رايج به شرح زير وجود دارد : علائم ? تا ? روز قبل از عادت ماهيانه آغاز و با آغاز خونريزي پايان مي يابد . علائم ?? روز قبل از عادت ماهيانه ( زمان تخمك گذاري ) شروع مي شود و تقريبآً دو هفته و يا تا زمان شروع خونريزي به طول مي انجامد . علائم ?? روز قبل از عادت ماهيانه آغاز مي شود و تا ? هفته بعد ادامه مي يابد و در واقع تا پايان زمان خونريزي خاتمه پيدا مي كند . علائم به مدت چند روز هنگام تخمك گذاري ( دو هفته قبل از عادت ) آغاز مي شود ، سپس از شدت آن كاسته مي شود و چند روز قبل از شروع خونريزي دوباره ظاهر مي شود . خانم مبتلا به PMS حداقل ? روز در ماه از علائم بيماري راحت است و اين بيماري هميشگي نيست . اكثر خانمها فقط حدود ?-? روز در ماه از اين مشكل رنج مي برند .بهترين راه براي تشخيص PMS جدول بندي علائم خاص خود شما بر روي تقويم به مدت ? ماه

است . جهت كنترل اين كه آيا علائم ثبت شده با زمان عادت شما ارتباط دارد يا خير ، لازم است شما علائم و نشانه هايي كه در خود تجربه مي كنيد جدول بندي نمائيد . دانستن اينكه شما مبتلا به PMS هستيد يا خير ، احساس بهتري در شما ايجاد مي كند . اگر شما نيز مبتلا به PMS مي باشيد اينكه شما تنها فردي نيستيد كه به PMS مبتلا شده است و اين كه PMS يك اختلال زيست شناختي است و نه جسمي ، مي تواند موجب آرامش شما شود . درمان PMS چيست ؟

با وجود اينكه علت PMS ناشناخته است ، اما قابل درمان ميباشد .توصيه هاي پيشنهادي براي درمان عبارتند از : استراحت كافي ورزش روزانه حذف مصرف نمك ، شكر ، كافئين ، الكل مصرف ويتامين ها بخصوص ويتامين ب - ?( B6 ) بسياري از مبتلايان به PMS پايين آمدن موقت قند خون خود را گزارش داده اند . خوردن شش وعده غذايي كوچك در روز بسيار مناسب تر و مفيدتر از صرف سه وعده غذايي مي باشد . در اين دوره مصرف كربوهيدراتهاي مركب مانند ميوه جات تازه ، سبزيجات ، غلات و پروتئينها ( بخصوص مرغ و ماهي ) توصيه مي شوند .

دانستني هايي درباره هپاتيت C

هپاتيت به انواع مختلفى تقسيم مى شود كه علت آن تفاوت در نوع ويروس اين بيمارى است. ويروس هاى هپاتيتى كه با حمله به بافت كبد منجر به تخريب اين بافت و موجب بيمارى هپاتيت مى شوند از نظر ژنتيكى بسيار به يكديگرشبيه هستند.

تعداد زيادى از بيماريها از دسته بيماريهاى ويروسى هستند يعنى حضور يك ويروس

در بدن منجر به بيمارى مى شود. اين گروه از بيماريها درمان خاص و قطعى ندارند. هنوز دارويى ساخته نشده است كه بتواند ويروس را از بين ببرد. در اين حالت تنها سيستم ايمنى بدن بايد با بيمارى مبارزه كند. در نتيجه اگر دارويى براي بيمارى ويروسى تجويز شود تنها براى بالا بردن مقاومت بدن و حمايت از سيستم دفاعى درونى است.

بيشتر بيماريهاى دشوار و طولانى مدت، بيماريهاى ويروسى هستند. از جمله اين بيماريها، بيمارى هپاتيت است. بيمارى هپاتيت به انواع مختلفى تقسيم مى شود كه علت آن تفاوت در نوع ويروس اين بيمارى است. ويروس هاى هپاتيتى كه با حمله به بافت كبد منجر به تخريب اين بافت و موجب بيمارى هپاتيت مى شوند از نظر ژنتيكى بسيار به يكديگرشبيه هستند. آنچه كه اين ويروس ها را از هم متمايز مى كند تفاوت كوچكى در ساختار اطلاعاتى آنهاست. هر ويروس ذره كوچكى است كه ذخيره اطلاعاتى ژنتيكى خاص خود را به همراه دارد. بر پايه همين تفاوت كوچك ويروس هاى هپاتيتى به انواع مختلفى تقسيم و نامگذارى مى شوند. با آنكه نشانه هاى اوليه بيمارى هپاتيت در تمامى انواع اين بيمارى مشابه است اما نوع و شدت آسيب هاى كبدى در هر يك متفاوت است. ويروس هپاتيت نوع C كه موجب بيمارى هپاتيت C مى شود يكى از اين ويروس هاى اين گروه است.

بيمارى هپاتيت C كه طبق آمارهاى موجود بيش از 170 ميليون نفر در سراسر جهان به آن مبتلا هستند با نشانه هاى عمومى بيمارى هپاتيت همراه است. علائمى مثل تهوع، اسهال و ضعف عمومى. اما زردى پوست يا زردى سفيدى چشم در بيمارى هپاتيت C ديده نمى شود. اين مسئله يكى از تفاوت هاى

بارز اين نوع هپاتيت با ساير انواع هپاتيت است.

دوره خفتگى بيمارى، يعنى از هنگام ورود ويروس تا شروع فعاليت آن ممكن است بين دو تا 20 ماه به طول انجامد. اين امكان هست كه پس از ورود ويروس بيمارى هپاتيت C سيستم دفاعى بدن بتواند تا مدتى مقاومت كند. گلبولهاى سفيد كه در خون شناورند مى توانند ويروس ها و باكترى ها را ببلعند و آنها را در خود هضم كنند. ويروس بيمارى هپاتيت C ممكن است تا مدتى در گلبولهاى سفيد به صورت خفته باقى بماند اما اين ويروس مى تواند به دلايل نامعلومى فعال شود. شروع فعاليت ويروس گاه به يك سرماخوردگى ساده شبيه است. از آنجا كه بيمارى هپاتيت C با زردى همراه نيست غالبا فرد متوجه ابتلا خود به بيمارى نمى شود. اما فاكتورهاى كبدى خون كه ميزان فعاليت آنزيم هاى كبدى را نشان مى دهند به شدت بالا مى رود كه نشان دهنده بر هم خوردن تعادل در كبد و آغاز بيمارى است.

روند بيمارى در بيمارى هپاتيت C سريع تر و آسيب هاى حاصل از آن شديدتر است. از جمله آسيب هاى جانبى اين بيمارى دردهاى مفصلى و از بين رفتگى بافت كليه است. متأسفانه بيمارى هپاتيت C بيش از 80 درصد موارد به سيروز كبدى مى انجامد. با تشخيص سريع بيمارى و بهره گيرى از داروهاى كمكى و بازدارنده مى توان از تخريب بيشتر بافت كبد جلوگيرى كرد و بيمارى را تا حدى كنترل كرد.

هپاتيت ها به شدت مسرى هستند. مهمترين راه انتقال بيمارى هپاتيت C از طريق تماس مستقيم با خون فرد بيمار و آلوده است. متأسفانه اين بيمارى در زندانها و در معتادان تزريقى آمار بالايى نشان مى دهد. درمان بيمارى

بسيار پرهزينه و مشكل است. مهمترين راه مقابله جلوگيرى از انتقال ويروس است.

واكسن بيمارى هپاتيت C تا به امروز كشف نشده است. اما واكسيناسيون عليه هپاتيت نوع B بدن را بيش از 75 درصد نسبت به هپاتيت نوع C نيز ايمن مى كند.

دانستني هايي درباره سرگيجه

سرگيجه واژه اي است كه براي شرح طيف وسيعي از علايم به كار مي رود كه اين علايم شامل احساس منگي، بيهوشي، گيجي، تاب خوردن و احساس بي ثباتي مي شوند.

سرگيجه واژه خيلي صريحي نيست. وقتي فردي از سرگيجه شكايت مي كند، درمانگر بايد بداند كه دقيقا منظور وي چيست. بسياري افراد از اين واژه براي توضيح احساسي كه دقيقا بعد از ضعف كردن بروز كند، استفاده مي كنند.

برخي ديگر زماني از اين واژه استفاده مي كنند كه احساس كنند خود آنها يا اتاق در حال تاب خوردن است. دلايل به مرز اين حالت از خفيف تا فاكتورهاي بسيار جدي تر طبقه بندي مي شوند.

سوالاتي كه درمانگر در اين زمينه از بيمار مي پرسد او را به تشخيص دليل بروز سرگيجه كمك مي كند.

براي مثال سوالاتي از اين قبيل كه چه مدت سر گيجه داشته ايد؟ اين حالت چند وقت به چند وقت بروز مي كند؟ آيا با حالت منگي، تهوع، استفراغ، يا گيجي همراه است؟ آيا سرگيجه به فعاليتها يا موقعيتهاي خاص فيزيكي مربوط است؟ آيا فرد احساس مي كند كه خودش يا اتاق در حال تاب خوردن است؟ آيا فرد از داروي خاص يا حتي داروهاي غير قانوني مصرف مي كند؟ آيا فرد هيچ مشكل طبي ديگري نيز دارد؟ آيا در حركت و يا هماهنگ سازي با مشكل مواجه است؟ آيا در هنگام سرگيجه حالت اضطراب نيز وجود دارد؟

از اين رو

بيمار بايد درباره هر يك از اين علائم يا احتمال علائم ديگر با درمانگر مشورت كند چرا كه اين امر در تشخيص علت سرگيجه بسيار حائز اهميت است.

شايعترين شرايطي كه مي تواند موجب بروز حالت سرگيجه شوند، شامل؛ بالا رفتن سن، كه مي تواند احساس خفيف از سرگيجه در صورت وجود كم خوني بروز كند، كاهش گلبولهاي قرمز خون، گرماي زيادي بدن كه ممكن است منجر به غش كردن فرد شود، مشكلات قلبي كه در اين حالت قلب ضعيف شده و نمي تواند خون كافي به مغز پمپاژ كند، مصرف مواد مخدر و الكلي، ترس، اضطراب يا فشارهاي احساسي، مشكلات گوش داخلي، كاهش فشار خون، كاهش قند خون، كاهش اكسيژن و كاهش جريان خون به مغز به ويژه در بيماراني با سابقه سكته، مصرف داروهاي مخوصص درمان فشار خون بالا يا بيماريهاي كرونري - عروقي ، عفونت ها و اختلالات سيستم اعصاب، پاركيسنون، ام اس يا تومورهاي مغزي، حالت خاص رواني مانند افسردگي و اضطراب هستند. در برخي موارد هم ممكن است هيچ علتي نداشته باشد.

پيشگيري از بروز سرگيجه مربوط به علت بروز آن مي شود. براي مثال اگر اين حالت در اثر مصرف داروي خاصي صورت مي گيرد حتما بايد از آن پرهيز كرد. در مورد پايين بودن قند خون افزودن اين ماده به وعده هاي غذايي اغلب مشكل را برطرف مي كند. با اين حال بسياري از دلايل قابل پيشگيري نيستند.

تشخيص علائم با سرگيجه مملو در با مراجعه به سابقه پزشكي فرد و نيز آزمايشهاي جسمي صورت مي گيرد، اين 2 مرحله كل اقداماتي است كه براي تشخيص كامل سرگيجه ضروري است. در موارد ديگر آزمايشهاي بيشتري مانند تست

قند خون و تست ويژه اشعه ايكس موسوم به الكتروانسفالوگرام صورت مي گيرد.

در صورت طولاني شدن علائم اين اختلال ممكن است افراد مبتلا به خود و يا ديگران به دليل عدم مراقبت و دقت آسيب برسانند. اما از سويي اكثر اثرات سوء بلند مدت سرگيجه بستگي به عامل مولد آن دارد كه به طور مثال سرگيجه مربوط به يك تومور مغزي ممكن است منجر به فوت بيمار شود.

سرگيجه مسري نيست و معمولا اطرافيان بيمار را خطري تهديد نمي كند، اما بي دقت بودن آنها ممكن است به ديگران آسيب برساند براي مثال اگر فردي كه دچار اين حالت شده رانندگي كند خطر تصادف بسيار افزايش مي يابد.

درمان اين اختلال ارتباط مستقيم با تشخيص عامل مولد آن دارد. گاهي اوقات مصرف دارو اين اختلال را كاهش مي دهد.

منبع: WWW.IRTEB.COM

علل تشكيل سنگ هاي ادراري و راههاي درمان آن

نويسنده: دكتر محسن طاهري محمودي، ارولوژيست و جراح پيوند كليه

سنگ هاي ادراري با شيوع بيشتر در مردان، در رده سني 20 تا 50 سال بروز كه سبب علايمي چون دردپهلو، تكرر و سوزش ادرار مي شود عوامل مختلفي چون ارث، آب وهوا، نوع تغذيه و فعاليت، جنس در ميزان بروز وشيوع آن موثر است. سنگ هاي ادراري را ميتوان جزو بيماريهاي شايع جوامع بشري دانست ، سنگ هاي ادراري مي تواند با و يا بدون درد و عفونت ادراري بروز كند. علل ايجاد سنگ هاي ادراري متفاوت و فاكتور فيزيولوژيكي و محيطي دو عامل موثر در ايجاد سنگ هاي ادراريست. ارث، جنس و سن سه عامل موثر در ايجاد سنگ هاي ادراري ارث به عنوان يكي از عوامل فيزيولوژيك موثر در بروز سنگ است، اين عامل، علت 40 تا 50 درصد تشكيل سنگ هاي ادراريست

و شيوع سنگ هاي ادراري در زنان به علت هورمونهاي زنانه كمتر از مردان است.

سنگ هاي ادراري در كودكان و سالمندان كمتر ديده مي شود سنگ هاي ادراري در افراد جوان و ميانسال شايعتر است، سنگ هاي ادراري در رده سني 20 تا 50 سالگي شايعتر است و منطقه جغرافيايي از عوامل محيطي موثر در ايجاد سنگ هاي ادراري است به نحوي كه در كشورهاي شمال اروپا، منطقه مديترانه و خاورميانه سنگ هاي ادراري شايعتر است. آب و هوا را از ديگر از عوامل محيطي موثر در ايجاد سنگ هاي ادراري عنوان است و سنگ هاي ادراري معمولا در فصول گرم سال بيشتر ديده مي شود. نوع آب در تشكيل سنگ بي تاثير است نوع آب در تشكيل سنگ اهميتي ندارد، ميزان آبي كه فرد در طول شبانه روز مصرف مي كند نقش مهمي در ايجاد سنگ هاي ادراري دارد به نحوي كه مصرف كمتر آب احتمال بروز سنگ را بيشتر مي كند. رژيم غذايي را در تشكيل سنگ هاي ادراري مهم ارزيابي ميشود ودر افرادي كه زمينه تشكيل سنگ وجود دارد رژيم غذايي نامناسب مي تواند زمينه ساز ايجاد سنگ باشد. همچنين مصرف زياد مواد غذايي حاوي اگزالات كلسيم و اسيد اوريك در افراد سنگ ساز، تشكيل سنگ را تسريع مي كند. تشكيل سنگ هاي ادراري در افراد با محيط هاي كاري گرم و كم تحرك شايع تر است. نحوه تشكيل سنگ دو علت موثر در تشكيل سنگ هاي ادراري،موثراست : در ادرار عوامل مهاركننده اي (فيتات) وجود دارد كه در صورت كاهش اين عوامل، منجر به تشكيل سنگ مي شود و ادرار غليظ علت دوم تشكيل سنگ در افراد است (مواد تشكيل دهنده سنگ بيش از اندازه مي شود مانند اگزالات كلسيم).

از عوامل موثر

در كاهش بروز سنگ هاي ادراري در زنان، وجود فيتات بيشتر در ادرار آنان است، اگزالات كلسيم، فسفات كلسيم، عفوني، اسيد اوريكي، شايع ترين سنگ هاي دستگاه ادراري هستند. علايمي چون وجود خون در ادرار، تكرر و سوزش ادرار از علائم سنگهاي ادراري است و بعضي از سنگ هاي ادراري هيچ علامتي نداشته و به صورت اتفاقي در يك سونوگرافي، براي وي تشخيص سنگ گذاشته مي شود. درد يكي از علايم سنگ هاي كليه و دستگاه ادراري است، به نحوي كه عبورسنگ از كليه و ورود آن به لوله حالب و يا حركت سنگ از كليه به سمت مثانه با دردهاي شديدي همراه است. سنگ هاي مثانه،ممكن است بي درد باشدو خون در ادرار و علايمي چون تكرر و سوزش ادرار از علايم اين نوع سنگهاست اين در حاليست كه مصرف مايعات مي تواند از ايجاد سنگ پيشگيري كند. به تمامي افرادي كه در خانواده خود سابقه سنگ دارند توصيه مي شود كه در هر ساعت يك ليوان مايعات مانند آب، چاي كم رنگ، ميوه هاي آب دار استفاده و در زمان خواب دو ليوان آب بنوشند و در افرادي با سنگ هاي اگزالات كلسيمي مصرف مواد غذايي حاوي اگزالات بايد كم شود مواد حاوي اگزالات شامل گوجه فرنگي، نوشابه، پسته، آجيل، فلفل، كاكائو، شكلات و اسفناج است. محدودشدن مصرف گوشت قرمز، حبوبات و كله پاچه، در ايت بيماران ضروري است: در افرادي كه سنگ هاي كلسيمي دارند هيچ نوع محدوديتي در مصرف مواد كلسيمي وجود ندارد. عفونت ادراري در تشكيل سنگ هاي ادراري تاثير بسزايي دارد كنترل عفونت مهمترين عامل در پيشگيري از سنگ هاي عفوني است و براي جلوگيري از تشكيل مجدد سنگ عفونت ادراري بايد درمان

شود و در افراد مبتلا به عفونت هاي مزمن دستگاه ادراري ، احتمال وجود سنگ بالا است. پياده روي مهمترين ورزش براي مبتلايان به سنگهاي ادراري ورزش و تحرك در بيماران مبتلا به هر نوع سنگ توصيه مي شود. به تمامي افرادي كه در خانواده آنها سابقه سنگ وجود دارد توصيه ميشود كه حداقل سالي دو بار از نظر كليه بررسي شوند. افرادي كه به هر علتي بيماريهاي مادرزادي دستگاه ادراري دارند بايد از نظر سنگ هاي ادراري مورد بررسي قرار گيرند زيرا اين افراد استعداد بيشتري براي تشكيل سنگ هاي ادراري دارند.

منبع: WWW.IRTEB.COM

راههاي كنترل فشارخون بالا

فشارخون بالا عبارتست از افزايش فشار وارده از جريان خون به ديواره رگ هاي خوني.

فشار خون بالا گاهي «كشنده بي سر و صدا» ناميده مي شود، زيرا تا مراحل انتهايي اكثرا هيچ علامتي ندارد. توجه داشته باشيد كه فشار خون به طور طبيعي در اثر استرس و فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بدني بالا مي رود.

اما فردي كه دچار بيماري فشارخون بالاست، به هنگام استراحت نيز فشار خونش بالاتر از حد طبيعي قرار دارد.

علايم شايع:

معمولا علامتي وجود ندارد مگر اين كه بيماري شديد باشد.

علايم زير مربوط به بالا رفتن فشار خون به طور بحراني هستند.

*سردرد، خواب آلودگي، گيجي

*كرختي و مور مور شدن دستها و پاها

*سرفه خوني، خونريزي از بيني

*تنگي نفس شديد

علل:

معمولا ناشناخته است. تعداد كمي از موارد در اثر مشكلات زير ايجاد مي شوند:

*بيماري مزمن كليه

*تنگ شدن سرخرگ آئورت

*اختلال در بعضي از غدد درونريز

*تصلب شرائين

عوامل تشديدكننده بيماري

*سن بالاي 60 سال

*چاقي، سيگار كشيدن، استرس

*وابستگي به الكل

*رژيم غذايي

حاوي نمك يا چربي اشباع شده زياد

*پشت ميزنشيني

*عوامل ژنتيكي

*سابقه خانوادگي فشار خون بالا، سكته مغزي، حمله قلبي يا نارسايي كليه

*مصرف قرص هاي تنظيم خانواده، استروئيدها و بعضي از انواع داروهاي مهاركننده اشتها يا دكونژستان ها

پيشگيري:

در حال حاضر راه خاصي براي پيشگيري از فشارخون بدون علت مشخص وجود ندارد. اگر سابقه خانوادگي فشار خون بالا وجود داشته باشد. فشار خون بايد مرتبا كنترل شود.

اگر فشار خون بالا زود تشخيص داده شود، همزمان با تغيير رژيم غذايي، ورزش، كنترل استرس، ترك دخانيات، ننوشيدن الكل و دارو معمولا باعث پيشگيري از بروز عوارض مي شود.

عوارض احتمالي

*سكته مغزي

*حمله قلبي

*نارسايي احتقاني قلب و ورم ريه

*نارسايي كليه

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري طبيعي همراه با برنامه ورزشي حداقل 3 بار در هفته

ورزش باعث كم شدن استرس و حفظ وزن بدن در حد ايده آل مي شود. ورزش حتي ممكنست فشارخون را نيز پايين آورد. در مورد نوع و ميزان ورزش با پزشك خود يا فيزيولوژيست ورزشي مشورت كنيد.

عوامل موثر بر اندازه گيري فشار خون در مطب

نويسنده:دكتر سعيد ناظم

1 _ عوامل بالا برنده ي فشار خون شامل :

الف ) معاينه شونده ( واكنش به روپوش سفيد _ فلج بودن بازو ناشي از سكته ي مغزي _ درد _ اضطراب _ استعمال سيگار قبل از معاينه _ مصرف كافئين اخير _ مصرف اخير الكل _ پر بودن مثانه _ گفتگو و آواز خواندن و ... ) .

ب ) محيط سرد مطب يا سرد بودن دستگاه فشار سنج

ج ) روش معاينه ( بازوبند باريك _ قرار داشتن بازو در سطحي پايين تر از قلب _ زمان

استراحت كوتاه _ فقدان تكيه گاه براي بازو و پشت _ خطاي ديد و ... )

2 _ عوامل پايين آورنده ي فشارخون شامل :

الف )معاينه شونده ( مصرف اخير غذا _ عدم توجه به وقفه ي سمعي و ... )

ب )محيط مطب و دستگاه ( محيط پر سر و صدا _ اشكال در بازوبند _ ميزان پايين جيوه دستگاه فشار سنج _ نشت از كيسه ي باد دستگاه فشار سنج و ... )

ج ) معاينه كننده ( خواندن پايين تر يا پيش داوري _ كاهش شنوايي )

د ) روش معاينه ( استراحت به مدت طولاني _ قرار داشتن بازو بالاتر از سطح قلب _ خالي نمودن سريع كيسه ي باد _ فشار زياد بر گوشي _ خطاي ديد و ... )

علائم فشارخون بالا :

فشارخون بالا اكثراً در حين معاينه فرد به علل ديگر ( همانند مراجعه بيماران به علت سرماخوردگي و ... به پزشك و اندازه گيري فشارخون توسط پزشك ) كشف مي شود زيرا اكثر علائم فشارخون بالا در افراد به ظاهر طبيعي يا داراي بيماري هاي ديگر هم وجود دارد كه فرد آنها را به گونه اي توجيه نموده و يا به بيماري ديگر خود نسبت مي دهد . عمده ترين علائم فشار خون بالا عبارتند از :

سردرد ( شايع ترين علامت ) _ خونريزي از بيني _ وزوز گوش _ گيجي _ منگي _ خستگي _ طپش قلب _ ضعف _ غش و ... يا علائم ديگر كه ناشي از عوارض فشارخون بالاست و در ذيل ذكر آن خواهد آمد :

عوارض فشار خون

بالا :

1 _ سكته ي قلبي

2 _ سكته ي مغزي يا خونريزي مغزي

3 _ حملات گذراي ايسكمي مغزي ( TIA )

4 _ نارسايي احتقاني قلب

5 _ بزرگي قلب

6 _ افزايش احتمال انفاركتوس هاي مغزي _ قلبي _ كليه _ اندام هاي ديگر ، گشادي عروق ( همانند آنوريسم آئورت و پارگي آنها )

7 _ اختلالات بينايي ( رتينوپاتي يا ضايعه ي ته چشم )

8 _ اختلال ضربان قلب

9 _ اختلال درك و دمانس ( هم در فشارخون بالا و پايين اتفاق مي افتد ) و ...

درمان فشار خون بالا :

با توجه به شناخت فشارخون و عوارض ناشي از آن و هزينه هاي مادي و معنوي مرتبط با آن ، جنبه هاي عملي كاهش فشارخون بالا را طلب مي كند . درمان فشار خون بالا :

ابتدا بر تعديل شيوه ي زندگي استوار است . همانند :

a _ اجتناب از دخانيات

b - كاهش وزن ( حفظ وزن طبيعي بزرگسالان = شاخص توده ي بدني 24/9 _ 18/5 كيلوگرم بر متر مربع )

c -كاهش مصرف سديم در رژيم غذايي ( به كمتر از 100 ميلي مول روزانه يا تقريباً شش گرم كلرايد سديم يا 2/4 گرم سديم روزانه )

d- حفظ مصرف كافي پتاسيم ( بيش از 90 ميلي مول يا 3500 ميلي گرم روزانه )

e - پيروي از رژيم غذايي غني از ميوه _ سبزي هاي خام _ و لبنيات كم چرب همراه با كاهش ميزان چربي اشباع )

f - محدود نمودن مصرف الكل

g - شركت در فعاليت بدني

منظم هوازي ( مانند قدم زدن سريع حداقل 30 دقيقه روزانه )

h - پرهيز از اضطراب ، هيجان و استرس و فشارهاي روحي

2 _ درمان هاي طبي :همان طوري كه قبلاً بيان شد 10 درصد علت فشارخون هاي بالا داراي علت قابل تشخيص بوده كه پس از شناخت بايد علت اصلي درمان شود ، همانند درمان بيماري هاي كليوي و غددي و عمل تومورهاي فوق كليوي و تنگي شريان آئورت و ... اما علت 90 درصد فشارخون هاي بالا شناخته بوده كه در صورتي كه با اجراي روش تعديل شيوه ي زندگي ( كه در بالا ذكر آن رفت ) فشار خون بالا درمان نشد به طور معمول به مصرف و تجويز داروهاي ضد فشارخون نياز است كه اين داروها شامل سه گروه عمده مي باشند .

الف )ديورتيك ها ( كه باعث خروج نمك و مايع اضافي از گردش خون شده )

ب )بتابلوكرها ( كه سرعت و توان انقباض قلب را كاهش مي دهد )

ج )گشاد كننده هاي عروقي ( كه عروق خوني را باز مي كنند )

كه از ذكر انواع داروهاي اين سه گروه اجتناب نموده تا مبادا بدون تجويز پزشك به مصرف آن مبادرت گردد .

منبع:مجله راه كمال ،شماره 24

راهكارهاي مبارزه با آنفلوانزاي خوكي

در روزهاي گذشته خبر انتشار و همه گير شدن بيماري آنفلوانزاي خوكي در دنيا و سرعت انتقال آن از دغدغه هاي مهم جهاني گرديده است . با توجه به اين امر نظر شما عزيزان را به موارد زير جلب كرده و از شما خواهان پيگيري آن در سطوح مختلف علمي و اجتماعي هستيم .

چگونه از

خود و خانواده ام در برابر انفلوانزاي خوكي محافظت كنم ؟

احتياط هاي معمول را به كار بنديد . آنفلوانزاي خوكي مانند هر نوع سرماخوردگي ديگر از راه تماس سرفه و عطسه منتقل مي شود . دست هاي خود را به طور مرتب بشوييد . اگر آب و صابون در دسترس نيست ، مي توانيد از ژل هاي تميز كننده دست استفاده كنيد . همان گونه كه هوشياري در برابر آلودگي براي پيشگيري از ابتلاي شما و خانواده تان به بيماري ضروري است ، در صورتي كه خود مشكوك به ابتلا به آنفلوانزا هستيد ، حتماً هنگام عطسه و سرفه جلوي دهان و بيني خود را بگيريد . اگر دستمال به همراه نداريد ، هنگام عطسه يا سرفه قسمت داخلي آرنج خود را در برابر دهان و بيني بگيريد تا دستانتان آلوده نشوند .

آنفلوانزاي خوكي چه نشانه هايي دارد ؟

آنفلوانزاي خوكي همانند ساير انواع سرماخوردگي عمل مي كند . بيماران دچار تب و لرز ، سردرد ، سرماخوردگي ، گلودرد ، كوفتگي و درد مفصل مي شوند . اين بيماري گاهي با تهوع و اسهال همراه است .

آيا انتقال ويروس آنفلوانزاي خوكي به سادگي انجام مي شود ؟

محققان هنوز اطلاعات كاملي از نحوه ي انتقال ويروس انفلوانزاي خوكي به دست نياورده اند . سازمان بهداشت جهاني به تازگي برآورد خود مبني به سهولت انتقال اين ويروس ميان انسان ها منتشر كرده است .

اگر با كسي در تماس هستيد كه سرماخوردگي دارد ، با او دست ندهيد و روبوسي نكنيد . ويروس آنفلوانزا در اماكن عمومي وجود دارد و تماس با

سطوحي مانند دستگيره اتوبوس و صفحه كامپيوتر به راحتي شما را آلوده مي كند . اگر دستان خود را به دستگيره در يا اتوبوس زده ايد ، آن را به دهان و بيني خود نزنيد .

آيا آنفلوانزاي خوكي قابل درمان است ؟

بله .داروهايي كه در سال هاي گذشته براي درمان انواع قوي آنفلوانزا توليد شده اند ، توانايي خوبي براي كمك به مبتلايان به آنفلوانزاي خوكي دارند . در حقيقت همه گيري جهاني بيماري هايي مانند آنفلوانزاي مرغي و سارس در سال هاي گذشته آمادگي مراجع درماني را براي مقابله با همه گيري هاي جديد افزايش داده است .

آيا واكسن سرماخوردگي كه زمستان گذشته دريافت كردم ، من را از ابتلا به آنفلوانزاي خوكي مصون مي كند ؟

احتمالاً خير . هر چند واكسن هاي سرماخوردگي بدن افراد را در برابر ويروس آنفلوانزا كه شامل ويروس آنفلوانزاي خوكي نيز هست ، مقاوم مي كند ولي مسئولان مركز كنترل و پيشگيري از بيماري هاي آمريكا مي گويند آزمايش هاي اوليه آنها بيانگر عدم ايجاد مصونيت در دريافت كنندگان واكسن سرماخوردگي است .

آيا آنفلوانزاي خوكي از راه مواد غذايي مانند گوشت خوك منتقل مي شود ؟

خير . آنفلوانزاي خوكي از دهان و بيني منتقل مي شود و يك بيماري مجاري تنفسي است .

منبع:مجله راه كمال ،شماره 24

بيماري مقاربتي سيفليس

سيفليس يك عفونت باكتريايي است كه عمدتا جزو بيماريهايي كه از طريق جنسي منتقل مي شوند به حساب مي آيد. هر فردي كه تماس جنسي داشته باشد مستعد ابتلا به عفونت سيفليس است. اگر چه احتمال بروز آن در قشر جوان و در فاصله سني 15

تا 30 سال به نسبت بيشتر است. همچنين، اين بيماري در مناطق شهري رايج تر از مناطق روستايي است. سيفليس به استثناي نوع مادرزادي كه از مادر به جنين منتقل مي شود از راه تماس جنسي با يك فرد مبتلا منتقل مي گردد. علائم اين بيماري در 4 مرحله بروز مي كند مرحله اول بدون درد بوده و معمولا 10 روز تا 3 ماه پس از تماس اوليه بروز مي كند در اين مرحله هيچ علايم ديگري مشاهده نمي شود.البته در گاهي موارد مرحله اول با تورم غدد همراه است كه ظرف يك هفته بروز مي كند و ممكن است يك تا 5 هفته ادامه پيدا كند و پس از آن بدون نياز به هيچ اقدام درماني برطرف مي شود. تقريبا 3 تا 6 هفته پس از اين مرحله فرد وارد مرحله دوم بيماري مي شود.

متداولترين و شايع ترين علامت اين دوره بروز بثورات جلدي است كه ممكن است در هر نقطه از بدن از جمله بازوها، پاها، كف دست و كف پا و تن ايجاد شود. ساير علائم نيز مانند خستگي، تب، گلودرد، سردرد، بي اشتهايي، ريزش مو، گرفتگي صدا، تورم غدد است. اين علائم 2 تا 6 هفته ادامه يافته و به تدريج حتي در صورت عدم وجود درمان مناسب از بين مي روند اما ممكن است ظرف يك يا 2 سال آينده دوباره بروز كند. مرحله سوم كه سيفليس مزمن نام دارد (بيماري پس از يك دوره 4 ساله ممكن است به بروز بيماري در پوست، استخوان ها، سيستم اعصاب مركزي و قلب منجر شود).سيفيليس مزمن مي تواند منجر به بيماري روحي، كوري و آسيب شديد قلب و سرخرگ آئورت و در نهايت مرگ

فرد شود. مرحله چهارم كه اغلب در نتيجه عدم درمان بيماري در مراحل ابتدايي بروز مي كند سيفليس عصبي يا همان عفونت سيستم عصبي است. اين مرحله ممكن است بدون علامت باشد يا با سردردهاي خفيف و يا پيامدهاي شديدتر مانند سكته مغزي همراه باشد. درمان اين مرحله به اندازه درمان بيماري ايدز مشكل و پيچيده مي شود. در كل علائم بيماري بين 10 تا 90 روز پس از اين كه فرد به باكتري آلوده شود بروز مي كند اما معمولا بين 3 تا 4 هفته است.

علائم ابتدايي اغلب جدي گرفته نمي شوند و فرد مبتلا نيز درصدد درمانهاي پزشكي بر نمي آيد. خود بيمار مي تواند براي يك دوره 2 سال يا احتمالا بيشتر ناقل بيماري باشد. ميزان انتقال پذيري بيماري بستگي به ميزان گسترش زخم هاي عفوني در فرد دارد كه ممكن است مرئي يا نامرئي باشند. هيچ سيستم ايمني طبيعي در بدن براي مقابله با اين بيماري وجود ندارد و ابتلا به آن درگذشته نمي تواند در بدن فرد مصونيت ايجاد كند. اين بيماري اغلب به كمك پني سيلين يا تتراسيكلين درمان مي شود. ميزان درمان بستگي به مرحله اي است كه بيمار در آن مرحله قرار دارد در زنان باردار كه سابقه واكنش هاي آلرژيك به پني سيلين دارند بايد از روش كاهش حساسيت استفاده شود. همچنين نوزادي كه با ابتلا به اين بيماري متولد شود بايد روزانه به مدت 10 روز تحت درمان با پني سيلين قرار گيرد. اگر اين بيماري درمان نشود به تخريب بافت هاي نرم، استخوانها، مشكلات قلبي، نابينايي و ساير مشكلات منجر خواهد شد. از همه مهمتر اين كه زني كه به اين بيماري مبتلاست و درمان نشده مي تواند بيماري را

به جنين خود منتقل كند كه اين امر مي تواند موجب مرگ و يا معلول شدن نوزاد گردد. از اينرو پزشكان و بيمارستانها بايد براي زنان باردار از تست هاي سيفليس استفاده كنند.از چندين روش مي توان مانع از گسترش اين بيماري شد:استفاده از وسايل بهداشتي مناسب در هنگام تماس جنسي مانند كاندوم، خودداري از برقراري از تماس جنسي در هنگام ابتلا به اين عفونت و مراجعه به پزشك متخصص، آگاه كردن فوري شريك جنسي از بيماري خود و تست سيفليس براي مادران باردار از مهمترين اين راهها به حساب مي آيند. بايد توجه داشت كه كاندوم مي تواند مانع از انتقال عفونت از زخم هاي اين بيماري در مراحل اوليه شود اما در صورتي كه زخم ها در محل هايي بيرون از قسمت هاي پوشيده شده با كاندوم باشد احتمال انتقال بيماري وجود دارد.

ويروس ايدز و پرسش هاي پيرامون آن

ويروس اچ آي وي در خون، مايعات تناسلي افراد و همينطور شير مادر آلوده يافت مي شود. اين ويروس همراه با اين مايعات وارد بدن ديگران مي شود.

راه هاي سرايت اچ آي وي:

?- راه خوني

استفاده اشتراكي از سرنگ آلوده يا ابزاري كه براي سوراخ كردن اعضاي بدن استفاده مي شود و آلوده هستند.

زخم يا بريدگي در بدن و تماس با مايعات آلوده به اچ آي وي

راه پيشگيري :خودداري از مصرف سرنگ هاي مشترك (بويژه معتادان تزريقي) (به همين علت چندين سال است كه در كشور سرنگ استريل حتي بدون مجوز پزشك در داروخانه ها به فروش مي رسد(

?- تماس جنسي

آميزش جنسي با فرد آلوده بدون رعايت اقدامات پيشگيرانه

براي پيشگيري از انتقال اچ آي وي، بهترين راه خودداري از برقراري رابطه جنسي با فرد آلوده به ايدز و يا استفاده

از كاندوم هاي جنس "لاتكس” (نوعي پلاستيك) است. ذرات با ابعاد اچ آي وي نمي توانند از كاندوم لاتكس عبور كنند و اگر به درستي و به طور منظم استفاده شوند شيوه كاملا موثري در كاهش خطر انتقال بيماري محسوب مي شوند.

هرچند تنها شيوه صد در صد موثر، خودداري كامل از آميزش جنسي با شخص آلوده است.

?- راه مادر به فرزند

نوزادان مادران آلوده ممكن است در دوران جنيني، هنگام تولد يا از طريق تغذيه از شير مادرآلوده شوند.(اين مورد بيشتر در كشورهاي آفريقايي ديده شده است)

توجه

ويروس اچ آي وي در بزاق دهان شخص آلوده وجود دارد، اما ميزان آن كم تر از حدي است كه بتواند بيماري را منتقل كند.

توهمات پيرامون اچ آي وي

HIV به طرق زير قابل سرايت نيست:

- از طريق هوا، سرفه و عطسه

- از طريق بوسيدن، تماس پوستي يا دست دادن

- از طريق استفاده مشترك از لوازم آشپزي مانند ظروف و چاقو

- از طريق تماس با صندلي توالت

- از طريق حشرات، نيش يا گاز حيوانات

- از طريق شنا در استخرهاي عمومي

- از طريق خوردن غذايي كه توسط فرد آلوده به اچ آي وي تهيه شده باشد

در حال حاضر در ايران بيشترين راه انتقال ويروس ايدز همان استفاده از سرنگ هاي مشترك معتادان تزريقي مي باشد، در عين حال انتقال از راه تماس جنسي بيشتر در زنان خياباني و برخي همجنس بازان (بويژه معتاد)ديده مي شود.

آخرين تحقيقات بدست آمده در مورد درمان ايدز

BBC - دانشمندان به تازگي مولكولي را شناسايي كرده اند كه قادر است از به هم پيوستن ذرات ويروس HIV و توليد يك ذره عفوني كامل جلوگيري كند. آنها اميدوارند از

اين طريق به توليد دارويي جديد عليه ايدز دست يابند.

درمانهاي فعلي عليه ايدز شامل تركيبي از چند داروست كه فعاليت پروتيينهاي حياتي ويروس را متوقف كرده و از ورود ويروس به درون سلولها جلوگيري مي كند.

اما اخيرا دانشمندان دانشگاه ” هايدلبرگ ” آلمان، مولكولي موسوم به ” C.I.A ” را كشف كرده اند كه به ذرات پوشش خارجي ويروس مي چسبد و از تجمع آنها و توليد يك ويروس كامل و بدون نقص جلوگيري مي كند.

محققان معتقدند : اين يافته آنها، مي تواند به عنوان يك راه فرعي براي متوقف كردن ويروس HIV باشد.

گرچه هنوز تنها راه براي درمان ايدز، جلوگيري از آلودگي با اين ويروس است و پيشگيري از آن است ، اما دانشمندان اميدوارند : اين كشف جديد آنها منجر به توليد يك داروي نو براي درمان ايدز باشد.

گفتني است در حال حاضر ?? ميليون نفر در سراسر دنيا آلوده به ويروس HIV هستند.

بعضى پرسش هاى رايج در مورد HIV

ايدز چيست؟

كلمه ايدز (AIDS) از حروف ابتدايى عبارت Acquired Immune Deficiency Syndrome ساخته شده است كه به معنى «نشانگان نقص ايمنى اكتسابى»است. هر كسى با ويروس انسانى نقص ايمنى (Human Immune deficiency Virus) HIV آلوده شد و تست HIV مثبت پيدا كرد مبتلا به ايدز محسوب نمى شود.هنگامى تشخيص ايدز در يك فرد آلوده به HIV داده مى شود كه يا تعداد مطلق سلول هاى CD? (گروهى از سلول هاى دفاعى بدن) به كمتر از ??? عدد در هر ميلى متر مكعب خون رسيده باشد يا عفونت هاى فرصت طلب ناشى از عواملى كه نمى توانند در افراد سالم بيمارى ايجاد كنند در فرد

به وجود آمده باشد.

چه مدت طول مى كشد تا آلودگى با HIV باعث بروز ايدز شود؟

در حال حاضر زمان متوسط بين عفونت با HIV و ظهور علايم ايدز بين ? تا ?? سال است. اين زمان به مقدار زياد از فردى به فرد ديگر متفاوت است و به عوامل بسيار از جمله وضعيت سلامتى و رفتارهاى فرد بستگى دارد. در حال حاضر با تجويز درمان هاى موجود كه تكثير ويروس را مهار مى كنند، مى توان سرعت ضعيف شدن دستگاه ايمنى را كند كرد. همچنين مى توان از بعضى از بيمارى هاى همراه با ايدز پيشگيرى يا آنها را درمان كرد. بنابراين تشخيص زودرس آلودگى به HIV امكان انتخاب هاى بيشتر درمانى و پيشگيرى را فراهم مى آورد.

آيا بين ايدز و ساير بيمارى هاى مقاربتى ارتباط وجود دارد؟

ابتلا به يك بيمارى مقاربتى خطر عفونت فرد با HIV را افزايش مى دهد، چه اين بيمارى مقاربتى باعث ضايعه پوستى يا مخاطى شده باشد چه نه. بيمارى هاى مقاربتى با ايجاد التهاب و تحريك پوستى و ايجاد زخم مى توانند ورود HIV به بدن را ضمن مقاربت تسهيل كنند. اما اگر چنين زخم يا رخنه اى هم به وجود نيامده باشد تحريك التهاب و پاسخ ايمنى در ناحيه تناسلى به علت اين بيمارى ها انتقال HIV را محتمل تر مى كند.

چگونه مى توان فهميد فردى به HIV آلوده شده است؟

تنها راه تعيين كردن اينكه فردى به HIV آلوده شده است، انجام آزمون تشخيص مخصوص آن است. بسيارى از افرادى كه به HIV آلوده مى شوند تا سال ها علامتى ندارند و از طرف ديگر بسيارى از علايمى

كه براى ايدز ذكر مى شود با بيمارى هاى ديگر مشترك است.

HIV چگونه منتقل مى شود؟

HIV از راه تبادل اين مايعات بدنى منتقل مى شود:

- خون (از جمله خون قاعدگى)

- منى

- ترشحات واژن

- شير پستان

- خون بيشترين غلظت ويروس را دارا است و در مراتب بعد منى، ترشحات واژنى و شير قرار مى گيرند.

- فعاليت هايى كه امكان انتقال HIV را فراهم مى كنند شامل اينها هستند:

- مقاربت جنسى بدون پوشش

- تماس مستقيم با خون از جمله سرنگ هاى مشترك در معتادان تزريقى، انتقال خون يا برخى فرآورده هاى خونى، انتقال اتفاقى در تسهيلات بهداشتى و درمانى.

- مادر به نوزاد (در هنگام زايمان يا از طريق شير مادر)

- اين مايعات بدنى عفونت زا نيستند:

- بزاق

- اشك

- عرق

- مدفوع

- ادرار

آيا بوسيدن باعث انتقال HIV مى شود؟

تماس اتفاقى از طريق بوسه با دهان بسته يا بوسه «اجتماعى» خطرى از لحاظ انتقال HIV ندارد. اما از آنجايى كه در بوسه با دهان باز (بوسه فرانسوى) امكان تماس با خون فرد وجود دارد، انجام اين عمل با فردى كه عفونت او با HIV مسجل است، توصيه نمى شود هر چند احتمال انتقال ويروس ايدز از اين طريق بسيار كم است. آيا تماس هاى اتفاقى (مثل دست دادن، در آغوش گرفتن، نوشيدن آب از ليوان فرد مبتلا و…) باعث انتقال HIV مى شود.نه HIV از طريق تماس هاى روزمره در خانه، محل كار، مدرسه و مواردى از اين قبيل منتقل نمى شود. HIV از طريق دست دادن، در آغوش گرفتن يا بوسه اتفاقى منتقل نمى شود. همچنين نشيمنگاه توالت فرنگى، آبخورى ها، ظرف غذاخورى، ليوان آبخورى، غذا يا حيوانات خانگى

عامل انتقال عفونت نيستند.HIV ويروس آسيب پذير و شكننده اى است كه نمى تواند مدت درازى خارج از بدن زنده بماند، بنابراين امكان انتقال آن از طريق غذا يا هوا وجود ندارد. HIV در خون، منى و ترشحات واژنى افراد مبتلا موجود است و تنها تماس هاى نزديك در آميزش جنسى يا استفاده از سرنگ مشترك باعث انتقال آن مى شود.

آيا زن آلوده مى تواند HIV را ضمن مقاربت جنسى به مرد منتقل كند؟

بله. اگر زنى به HIV آلوده باشد، ويروس در ترشحات واژنى و گردنه رحم او وجود دارد و ضمن مقاربت ويروس از طريق پيشابراه مرد يا بريدگى ها و خراشيدگى هاى آلت تناسلى وارد بدن او مى شود. وجود ساير بيمارى هاى مقاربتى احتمال انتقال را بيشتر مى كند.

آيا كاندوم در پيشگيرى از انتقال HIV موثر است؟

مطالعات متعدد نشان داده است كه كاندوم هاى ساخته شده از لاتكس در صورتى كه به طور صحيح و مداوم استفاده شود در پيشگيرى از انتقال HIV بسيار موثر است. اين مطالعات نشان داده است كه حتى با تماس هاى جنسى مكرر، ?? تا ??? درصد افرادى كه به طور صحيح و مداوم استفاده كرده اند از آلودگى مصون مانده اند.

چه مدت پس از در معرض قرارگيرى احتمالى بايد تست HIV انجام داد؟

مدت زمانى كه طول مى كشد تا در فردى كه ويروس ايدز وارد بدنش شده است، آنتى بادى توليد و تست HIV او مثبت شود را «دوره پنجره اى» (Window period) مى نامند. اين مدت معمولاً حدود ?? هفته تا سه ماه طول مى كشد اما در موارد نادرى ممكن است تا شش ماه

هم به طول انجامد.

معنى يك تست مثبت و يك تست منفى چيست؟

يك تست مثبت به اين معناست كه:

– شما ويروس عامل ايدز را در بدن خود داريد.

- شما مى توانيد ديگران را نيز آلوده كنيد و بايد اقدامات احتياطى را رعايت كنيد.

تست منفى به اين معناست كه شما آنتى بادى هاى ناشى از ويروس ايدز را در خون خود نداريد.

تست منفى به اين معنا نيست كه:

- شما با HIV آلوده نيستيد (ممكن است در دوره پنجره اى باشيد)

- شما نسبت به ايدز مصون هستيد

- شما نسبت به عفونت مقاومت داريد

- - شما هرگز ايدز نخواهيد گرفت

اگر تست HIV من مثبت باشد، به اين معناست كه خواهم مرد؟

مثبت بودن تست HIV به اين معناست كه شما ويروس عامل ايدز را در بدن خود حمل مى كنيد. مثبت بودن اين تست به اين معنا نيست كه در حال حاضر ايدز داريد و نيز اين به اين معنا نيست كه شما خواهيد مرد. گرچه علاجى براى ايدز وجود ندارد، بسيارى از عفونت هاى فرصت طلبى كه در بيماران مبتلا به ايدز به وجود مى آيد را مى توان كنترل يا برطرف كرد و يا از آنها پيشگيرى كرد. از طرف درمان هاى موجود مى تواند تكثير ويروس را مهار كند. در حال حاضر به طول عمر و كيفيت زندگى مبتلايان به ايدز به ميزان قابل توجهى افزوده شده است.

منبع:http://www.academist.ir /س

سايتوكاين در سرطان درماني

سايتوكاين ها پروتيين هايي هستند كه مستقيما به سلول هاي سرطاني حمله ميكنند.در ضمن نقش بسيار مهم ديگر انها ارتباط برقرار كردن بين ساير سلول هاي ايمني است. روش هاي متعددي در درمان سرطان ها مورد استفاده

قرار مي گيرد از ان جمله:

?-nonspecific immunomodulating agents: روشي است كه در ان با استفاده از داروهاي خاصي سيستم ايمني را در جهت توليد هر چه بيشتر سايتوكاين و انتي بادي تحريك مي كنند كه اين امر باعث سركوبي ها چه زودتر سرطان و بهبودي عفونت مي شود. سركوب عفونت در بيماران سرطاني امري مهم است.

?-biological response modifiers(BRMs: در اين روش با استفاده از داروهاي سنتز شده در ازمايشگاه ها سعي ميشود تا روش مبارزه بدن در مقابل سلول هاي سرطاني را تغيير دهند.

اين عمل به سه منظور انجام مي شود:

*ارتقا توانايي دستگاه ايمني در جهت مبارزه با سلول هاي سرطاني

*افزايش حساسيت سلول هاي ايمني به طوري كه انواع بيشتري از سلول هاي ايمني و با تعداد بيشتري درگير مبارزه با سلول هاي سرطاني شوند.

*كمك به سلول هاي ايمني در مبارزه با سلول هاي سرطاني

در اين روش از اينترفرون ها-اينترلوكين ها-فاكتور هاي محرك كلوني”CSFs” - انتي بادي-سايتوكاين و واكسن استفاده مي شود.

?-اينترفرون ها:اين مواد به طور طبيعي در بدن ساخته ميشوند ولي امروزه به طور مصنوعي ساخته شده و به بيماران سرطاني تجويز مي شود.ان ها به سيستم ايمني در روشي كه با ان با سلول هاي سرطاني مبارزه مي كند ياري مي رسانند. ان ها يا به طور مستقيم روي سلول هاي سرطاني اثر گذاشته و باعث كاهش سرعت رشد انها ميشوند يا طي مكانيسم هايي تا حدودي منجر به تغيير عملكرد سلول سرطاني و بازگشت ان به حالت اوليه ميشوند.بعضي از انها نيز باعث تحريك NK cells-T cells و ماكروفازها ميشوند.

اينترلوكين ها:موادي هستند كه به طور عمده باعث تحريك رشد و

فعاليت انواع متنوعي از سلول هاي ايمني ميشوند. اين مواد به طور طبيعي در بدن ساخته شده ولي در درمان سرطان ها به طور سنتزي به بيماران داده ميشوند. تجويز انها در جهت فعال كردن سلول هايي مثل لنفوسيت ها ميشود كه نقش بسيار مهمي در جهت مبارزه با سرطان دارند.

CSFs: پروتيين هايي هستند كه به منظور تحريك مغز قرمز استخوان براي ساختن هر چه بيشتر سلول هاي خوني به بيماران داده ميشود.بدن در اين شرايط بيش از هر موقع ديگر به گلبول هاي سفيد و قرمز نياز دارد. اين مواد در كنار شيمي درماني به بيماران داده ميشود تا هم توانايي سيستم ايمني بالا رود و هم از عوارض جانبي شيمي درماني مثل كم خوني تا حدي كاسته شود.وقتي بيماري تحت شيمي درماني قرار مي گيرد به خاطر عوارض داروها و سموم از توانايي بدن براي ساختن سلول هاي خوني كاسته شده و فرد در معرض عفونت و كم خوني قرار ميگيرد. تجويز انها تا حد بسيار زيادي توانايي بدن را براي دريافت دزهاي بالاتر دارو طي شيمي درماني بالا ميبرد چراكه مغز استخوان قادر به جايكزين كردن سلول هاي خوني از بين رفته مي باشد

MONOCLONAL ANTIBODIES : موادي هستند كه در ازمايشگاه ها ساخته شده و از طريق اتصال به سلول هاي سرطاني مانند انتي بادي ها منجر به مرگ سلول هاي سرطاني ميشوند.انها اسيبي به سلول هاي خودي وارد نمي كنند. يكسري سايتوكاين ها به طور مصنوعي در ازمايشگاه ها ساخته مي شوند كه به طور كلي يا در شناسايي سلول هاي سرطاني به سيستم ايمني كمك مي كنند

يا در

نابود سازي انها.سايتوكاين ها پس از تزريق در سراسر بدن پخش شده و ميارزه خود را عليه سلول هاي سرطاني اغاز مي كنند در درمان سرطان ها از انواع خاصي از سايتوكاين ها كه مورد

تاييد FDA مي باشند استفاده مي شود از جمله:

interferon alpha-interleukin ?-interleukin ??-GM,CSF

البته شايان ذكر است كه ساير سايتوكاين ها نيز در درمان سرطان ها نقش دارند ولي به دليل عوارض جانبي يا ساير عوامل ديگر (خنثي كردن عمل سايتوكاين هاي ديگر-سمي و آسيب رسان بودن دزهاي بالا-…)هم اكنون مورد استفاده قرار نمي گيرند و يا كمتر قرار مي گيرند. در حال حاضر تحقيقات وسيعي روي انها در حال انجام است.

منبع:http://www.academist.ir /س

وقتى استخوان ها پوك مى شوند

نويسنده:ويدا پوريگانه

همه ما با اين بيمارى كم و بيش آشنا هستيم و نام اين بيمارى را بارها و بارها شنيده ايم. با افزايش سن، خميدگى پشت و كوتاه شدن قد براى همه افراد ايجاد مى شود كه خود نشانه هايى از پوكى استخوان است. بيمارى پوكى استخوان بنا به گفته پزشكان، يك سرى عوامل تشديدكننده دارد كه با پيشگيرى از آن ها مى توان از بروز پوكى استخوان در بدن جلوگيرى كرد. همانطور كه در اسم اين بيمارى ديده مى شود، پوكى استخوان به پوك شدن يا نازك شدن استخوان ها مى گويند كه با افزايش سن رابطه مستقيم داشته و در افراد پير بيشتر ديده مى شود. يكى از مشكلات شايع در افراد كهنسال ابتلا به پوكى استخوان است.

طبق آمار عنوان شده در زمينه پوكى استخوان، درصد بروز عوارض استخوانى در خانم ها چهار برابر آقايان است و اين مشكل بدون علامت بوده و زمانى تشخيص داده

مى شود كه فرد به هر دليلى دچار شكستگى استخوان مى شود. بر همين اساس به تمام افراد بالاى ?? سال به خصوص خانم ها و افرادى كه پس از سن ?? سالگى، خود به خود دچار شكستگى استخوان شده اند توصيه مى شود كه حتماً به پزشك متخصص مراجعه كرده و آزمايش تراكم استخوان را انجام دهند تا بدين وسيله درصورت ابتلا به اين بيمارى، درمان زودرس كرده و از حاد شدن آن پيشگيرى كنند. محققان معتقدند كه بروز پوكى استخوان در زنان با شاخص ?? درصد شايع تر از مردان با شاخص ?? درصد است كه با چنين آمارى مى توان گفت كه از هر ? زن يك نفر به اين بيمارى مبتلاست. اين درحالى است كه آمار اين بيمارى در مردان شامل ابتلاى يك نفر از هر ?? مرد است. اين آمارها نشان از آن دارد كه زنان نسبت به آقايان در خطر بيشتر ابتلا به پوكى استخوان قرار دارند كه اين امر توجه زنان را براى پيشگيرى از ابتلا به اين بيمارى در سنين بالا جلب مى كند. به دنبال پوكى استخوان و به عبارتى پوك شدن استخوان ها، خطر شكستگى استخوان ها نيز در افراد بيشتر مى شود، به خصوص در استخوان هاى مچ دست، ستون فقرات و گردن و استخوان ران بيشتر ديده مى شود. پوكى استخوان بستگى به عواملى چون سن، جنس و نژاد دارد. عوامل ژنتيكى نيز در تعيين حداكثر توده استخوانى مهم هستند. همچنين مى توان گفت كه برخى از بيمارى ها و درمان دارويى نيز باعث بروز پوكى استخوان مى شوند. برخى از اين عوامل

و بيمارى ها عبارت از: درمان با داروهاى استروئيدى (كورتن)، يائسگى زود هنگام، فقدان پريودهاى ماهانه، كم تحركى، مصرف سيگار و الكل، رژيم هاى غذايى نادرست و. . . است.

بر همين اساس پزشكان توصيه مى كنند كه براى پيشگيرى از ابتلا به پوكى استخوان از گروه غذايى لبنيات و حاوى كلسيم و ويتامين ها در رژيم غذايى خود به وفور استفاده كرده و از همان سنين كودكى به انجام تمرينات ورزشى بپردازند. همچنين عدم استعمال سيگار و الكل نيز در پيشگيرى از بروز اين بيمارى موثر است.

تغذيه و پيشگيرى

سوزان اثباتى، كارشناس ورزش در اين باره به خبرنگار سلامت روزنامه جوان مى گويد: تغذيه در جلوگيرى از بيمارى پوكى استخوان نقش اول را ايفا مى كند. اين بيمارى كه در دهه هاى ششم و هفتم زندگى ظاهر مى شود، نياز به توجه بيشتر به كفايت تغذيه اى دارد. اگر مصرف كلسيم و ويتامين D در رژيم غذايى در طول دوران بلوغ و بزرگسالى كافى باشد، پوكى استخوان تا حد زيادى قابل پيشگيرى است. حدود سن ?? سالگى زمانى است كه از نظر حجم استخوان، فرد در بالاترين ميزان خود قرار دارد، بنابراين تا رسيدن به اين سن ميزان مصرف كلسيم و ويتامين D بايد به حد مورد نياز باشد، بعد از اين سن احتمالاً كلسيم و ويتامين D نقش كمترى در سلامت استخوان ها دارند. با اين وجود هنوز مصرف آن ها به منظور حفظ استخوان ضرورى و حياتى است.

تغذيه درمانى چگونه انجام پذير است؟

اگر تامين مواد مورد نياز از طريق رژيم غذايى ممكن است، بايد ضمن آموزش به بيماران، مكمل كلسيم و

ويتامينD نيز براى آنان تجويز شود

و يادآورى اينكه زنان به ???? الى ???? ميلى گرم و ??? واحد بين الملل ويتامين D به طور روزانه احتياج دارند. اثباتى در ادامه به اقداماتى كه باعث كاهش وزن مى شود، اشاره مى كند و مى افزايد: اقداماتى همچون پياده روى، تغيير رژيم غذايى در مراحل اول و تاثيرات مثبت بعدى آن، تعديل در مصرف كافئين (چاى يا قهوه) و پروتئين مصرفى، افزايش ميزان كفايت كلسيم و ويتامين D رژيم غذايى، افزايش ميزان كلسيم مصرفى به ميزان ??? ميلى گرم در روز براى مردان و ???? الى ???? ميلى گرم در روز براى زنان، روزانه ?? دقيقه در معرض آفتاب قرار گرفتن به مقادير زيادى در پيشگيرى از پوكى استخوان كمك مى كند. بيماران با شكستگى احتياج به ورزش هايى دارند كه بايد خيلى زود و در اولين فرصت ممكن بعد از آسيب ديدگى شروع شود.

گام اول، تغذيه صحيح

استفاده از شير در سوپ يا مخلوط هاى غلات: در صورت عدم تحمل شير از شير كم لاكتوز استفاده كنيد. اگر علاقه به نوشيدن شير نداريد به جاى آن از آب پرتقال استفاده كنيد، پنير كم چرب يا ماست را به عنوان ناهار استفاده كنيد، به سبزيجات پنير اضافه كنيد، مصرف روزانه كافئين را به دو نوبت يا كمتر از نوشيدنى كافئين دار محدود كنيد، هر روز به طور مرتب ورزش كنيد، ?? الى ?? دقيقه پياده روى مفيد خواهد بود.

منابع خوب كلسيم

كلم بروكلى (كلم قمرى)، ماهى، انواع پنير، بستنى، شير، دوغ، ماست، مغز بادام، خردل، كلم، ذرت منابع خوب كليسم هستند. اين كارشناس ورزش در ادامه مى

گويد: برخى از عوامل باعث كاهش جذب كلسيم در بدن مى شود از آن جمله مى توان به مصرف كاكائو، قهوه، چاى غليظ، غذاهاى چرب، بى تحركى، وجود فيبر غذايى زياد، داروهاى ضد تشنج، تيروكسين، كورتيزول، نوشابه به همراه ماست و عدم مصرف مركبات اشاره كرد. به عنوان مثال يكى از خوراكى هايى كه در بروز پوكى استخوان بسيار موثر است مصرف نوشابه هاى گازدار است. نوشابه هاى گازدار حاوى مقادير زيادى از فسفات هستند كه اين ماده در جذب كلسيم مواد غذايى خورده شده در روده ها وقفه اى به وجود آورده كه در درازمدت باعث تغييراتى در استخوان هاى بدن و پوكى و شكنندگى آن ها مى شود. يكى از علائم مهم پوكى استخوان همانطور كه گفته شد ايجاد شكستگى است. شكستگى هاى مچ دست در خانم هاى ?? -50 ساله بسيار شايع است كه معمولاً به دنبال زمين خوردن اين افراد به وجود مى آيد. اين نوع شكستگى مربوط به استخوان ساعد است.

بر همين اساس حدود يك سوم زنان به همين دليل دچار آلگو ديستروفى مى شوند كه باعث ايجاد درد، حساسيت و تورم دست مى شود. يكى ديگر از شكستگى هاى شايع در افراد مبتلا به پوكى استخوان همانطور كه گفته شد شكستگى ستون فقرات است. اين نوع شكستگى باعث ايجاد فشردگى در مهره هاى ستون فقرات مى شود كه به دنبال آن بيمار احساس درد در قسمت پشت و در محدوده مهره هاى خود مى كند كه بهبودى آن به طور تدريجى است. هنوز هيچ درمانى براى بازگرداندن اثرات پوكى استخوان وجود ندارد اما مى توان با انجام برخى

اقدامات جلوى پيشرفته شدن آن و آسيب بيشتر به استخوان ها را در بدن گرفت. به طور معمول افراد مبتلا به پوكى استخوان به علت شكستگى هاى مكرر، در نواحى شكسته شده با درد فراوان روبه رو بوده و از آن رنج مى برند كه اين افراد براى كاهش و تسكين درد مى توانند از فيزيوتراپى و هيدروتراپى (تمرين آرام در آب گرم) استفاده كنند. راه هاى ديگر درمان پوكى استخوان شامل؛ هورمون درمانى، مصرف ويتامين D، كلسترول و كلسيتوتين، فلورايد سديم و كلسيم است.

منبع:www.javannewspaper.com

مشكلي به نام نفخ

شما هم از داشتن نفخ دائم شكم شاكي هستيد! به شما توصيه مي كنيم كه اين مقاله را مطالعه كنيد. در زير از چند غذا نام برده مي شود كه بايد براي پيشگيري از ايجاد نفخ از خوردن آنها اجتناب كنيد. نكته قابل توجه ديگر اين است كه متخصصان تغذيه به افرادي كه مي خواهند شكمي صاف داشته باشند نيز توصيه كردند كه اگر از ايجاد نفخ جلوگيري كنند تا حدود 5/3 كيلوگرم از وزن خود را كاهش مي دهند و شكم متناسب تري نيز خواهند داشت.

نمك

از خوردن بيش از اندازه نمك خودداري كنيد. همچنين غذاهايي كه به صورت كنسروي با نمك فراوان فرآوري شده اند را كمتر بخوريد چرا كه نمك موجود سبب جذب بيشتر آب مي شود و در نتيجه ميزان احتباس آب در بدن شما افزايش مي يابد و حالت خمودي و كسالت به همراه پف كردگي و افزايش وزن را به همراه دارد.

كربوهيدرات ها

كربوهيدرات (برنج، نشاسته ها، نان قندها...) منبع اصلي توليد انرژي در بدن هستند و نبايد شما بيش از اندازه مصرف كنيد چرا كه در صورت نداشتن فعاليت مناسب و يا ورزش،

اين مواد به صورت گليكوژن در عضلات ذخيره مي شوند. هر گرم گليكوژن حدود 3 گرم آب را جذب مي كند و در نتيجه شما دچار افزايش وزن خواهيد شد.

سبزي خام

نصف پيمانه هويج پخته شده برابر يك پيمانه هويج خام مواد غذايي لازم را دارد اما هويج پخته ميزان حجم كمتري را در معده اشغال و هضم آن را آسان تر مي كند و در نتيجه از ايجاد نفخ زياد در دستگاه گوارش شما پيشگيري مي كند. اگر شما از آن دسته كساني هستيد كه با خوردن سبزي هاي خام دچار نفخ شديد مي شويد، توصيه مي كنيم كه حتماً از سبزي هاي پخته يا بخارپز استفاده كنيد.

غذاهاي نفاخ

بعضي از غذاها هستند كه به خودي خود در دستگاه گوارش ايجاد گاز مي كنند كه مي توان از ميان آنها موارد ذيل را نام برد: گل كلم، كلم، كلم بروكلي، كلم فندقي، بروكلي، پياز، فلفل و مركبات.

آدامس جويدن

زماني كه آدامس مي جويد، هواي زيادي را مي بلعيد كه در روده هاي شما به دام مي افتد و به تدريج سبب نفخ بيشتري مي شود.

غذاهاي سرخ كردني

غذاهاي خيلي چرب و سرخ كردني خيلي ديرتر هضم مي شوند لذا سبب ايجاد احساس سنگيني و دم در شما مي شوند.

البته منظور ما اين نيست كه اصلاً غذاهاي چرب يا سرخ كرده نخوريد، بلكه بايد به نوع روغني كه استفاده مي كنيد، توجه بيشتري داشته باشيد براي مثال سعي كنيد از روغن هايي مثل روغن زيتون و روغن آوكادو، و همچنين از مواد چرب موجود در آجيل ها و حتي شكلات تلخ استفاده كنيد.

غذاهاي تند و تيز

ادويه هاي افزودني مانند فلفل، جوز، ميخك، پياز و سير، خردل و... سبب تحريك معده و در نهايت تشديد نفخ مي شوند از مصرف بيش از

اندازه آنها بپرهيزيد.

نوشابه هاي كربوهيدراتي و اسيدي

از نوشيدن نوشابه هايي كه قند فراوان دارند و يا نوشيدني هايي مثل قهوه، چاي و آب ميوه هاي مركبات به مقدار فراوان خودداري كنيد.

بهتر است يك رژيم مناسب را انتخاب و از موادي كه در بالا ذكر شد در حد تعادل و كم، مصرف كنيد تا مشكل شما كه نفخ و افزايش وزن است به راحتي حل شود.

منبع:گروه سلامت سيمرغ /س

پيشگيري و درمان گردن درد

نشستن متمادي بر پشت ميز كار آن هم حدود هفت الي هشت ساعت كاري بس دشوار است كه اغلب كارمندان به آن مشغول هستند. حال تصور كنيد كه اگر شرايط محيطي به خصوص ميز و صندلي با وضعيت جسماني فرد مطابقت نداشته و اساسا استاندارد نباشد، چه ميزان مي تواند در ايجاد دردهاي ستون فقراتي نقش داشته و در نتيجه بر كارايي فرد نيز تاثيرگذار باشد در ميان دردهاي ستون فقرات يكي از شايع ترين دردهايي كه در ميان كارمندان و اصولا افرادي كه به جهت شرايط شغلي شان مدت زيادي با گردن خميده كار مي كنند بسيار ديده مي شود، گردن درد است.

شايد برايتان جالب باشد كه بدانيد سر هر انساني حدود چهار الي پنج كيلوگرم وزن دارد. وظيفه تحمل اين وزن نسبتا سنگين را مهره هاي قسمت فوقاني ستون فقرات و ماهيچه هاي اطراف آن بر عهده دارند. هنگامي كه اين بار سنگين به حالت عمودي قرار گيرد اين وزن بين ماهيچه ها و مهره ها به ميزان مساوي تقسيم مي شود ولي در صورتي كه به مدت طولاني وضعيتي متفاوت و خميده به جلو داشته باشد، اين فشار وزن بر روي ساختار نسبتا ظريف و كوچك گردن

افزايش يافته و در نتيجه دردهاي گردني حادث مي شود. در حالي كه حتي با وجود شرايط شغلي نامناسب و فشارهاي ناشي از آن نيز شما مي توانيد با تغيير در عادت هاي بد نشستن و انجام تمرين هاي بسيار ساده، در طول مدت كار از بروز مشكلات گردن خود تا حد زيادي جلوگيري كنيد. در ضمن لازم به ذكر است بسياري از سردردهاي تنشي نيز از وضعيت نامطلوب گردن و شانه ها نشات مي گيرد. با بهبود اين وضعيت سردردهاي به ظاهر بدون دليل شما نيز درمان مي شود. در همين راستا به پيشنهادات و نكات زير توجه كنيد:

? انتخاب ميز و صندلي مناسب براي انجام كار: ميز و صندلي اي كه قرار است يك كارمند و يا هر فرد ديگري مدت طولاني بر روي آن نشسته و به كار مشغول شود، مي بايست از استانداردهاي لازم به لحاظ ارتفاع سطح ميز نسبت به زمين و نسبت به كف صندلي برخوردار باشد. اين ارتفاع استاندارد با توجه به قد كاربر نسبت به زمين ?? الي ?? سانتي متر است. در ضمن صندلي انتخابي براي كار كردن طولاني مدت بايد داراي شرايط زير باشد:

الف كف و پشتي آن متحرك باشد تا با توجه به قد فرد ارتفاع آن نسبت به ميز تنظيم شود.

ب از پشتي بلند و در واقع تكيه گاه مناسبي براي حمايت از ستون فقرات و گردن برخوردار باشد.

نكته: براي حمايت بيشتر گردن در صورت ابتلا به دردهاي آن ناحيه، از بالشتك هاي مخصوص و يا تكه حوله اي كه به صورت لوله اي درآمده استفاده كنيد. اين بالشتك و يا حوله حمايت

مضاعفي براي گردن خواهد بود.

اين كار را در هنگام مسافرت هاي طولاني مدت در ماشين و هواپيما نيز انجام دهيد.

? به خودتان استراحت دهيد: همچنان كه پاهاي شما پس از ايستادن در مدت زياد به استراحت نياز دارد، در نشستن طولاني مدت و پي درپي نيز ستون فقرات به طور كلي از ناحيه گردن گرفته تا كمر به استراحت و تجديد قوا نيازمند است.

بنابراين پس از حداكثر يك ساعت نشستن پياپي پشت ميز و يا حتي پشت فرمان اتومبيل، محل خود را ترك كرده و با انجام تمرينات مناسب، عضلات را تقويت كنيد.

پيش از اين همه افراد براي ورزش دادن گردنشان حركاتي چرخشي و خم كردن هايي ناگهاني و سريع به طرفين را انجام مي دادند و انتظار نيز داشتند با اين حركات، عضلات به اصطلاح خشك شده آنها نرم شده و درد آرام شود. حال آن كه امروزه ثابت شده است اين قبيل تمرين هاي سريع نه تنها از دردهاي گردن نمي كاهد بلكه مي تواند صدمات جدي به مهره هاي آن وارد كند. لذا متخصصين مربوطه تمرينات خاصي را به عنوان ورزش هاي گردن به افراد عادي و حتي مبتلايان به گردن درد توصيه مي كنند كه به مهم ترين آنها در زير خواهيم پرداخت:

الف صورت خود رابه سمت شانه راست برگردانده و به آرامي حركت نيم دايره اي را به سمت شانه چپ ادامه دهيد.

اين كار را در مدت زمان ?? الي ?? ثانيه و ?? بار در روز انجام دهيد.

ب حركات كششي گردن: ابتدا سر را به طرف پايين خم كرده به صورتي كه چانه به قفسه سينه برسد. در اين

حالت تا شماره ?? بشماريد سپس سر را به طرف بالا خم كرده و سقف را نظاره كنيد. در اين حالت نيز تا ?? شماره كنيد.

حال سر را به طرف يك شانه برگردانده و با دست طرف مقابل با فشار بر روي چانه، سر را به طرف شانه هل دهيد تا در واقع چانه به موازات قرار گيرد. اين كار را با طرف ديگر نيز تكرار كنيد. فقط به خاطر داشته باشد به هنگام قرار گرفتن در هر يك از اين وضعيت ها شمردن تا عدد ?? الزامي است.

در حركت ديگر كششي سر را به طرف يك شانه خم كرده به صورتي كه گوش به شانه نزديك شود. حال دست همان سمت را بر روي گيجگاه سمت مقابل قرار داده و با فشار اندك، به خم شدن و نزديك تر شدن گوش به شانه كمك كنيد.

?? ثانيه صبر كنيد سپس نوبت به خميده شدن سر بر روي شانه ديگر است. براي اين منظور نيز همان روش قبلي را با دست مقابل انجام دهيد.

ج حركات مقاومتي: دست را بر روي پيشاني قرار داده و آن را به سمت عقب برده و همزمان سر را به سمت جلو فشار دهيد. بدون آن كه سر حركتي كرده و تغيير وضعيت پيدا كند. سپس دست را در ناحيه پشت سر قرار داده و آن را به جلو و سر را به عقب هل دهيد.در حركت بعد دست را در يك طرف ناحيه گيجگاهي قرار داده و دست و سر را به طرف يكديگر فشار دهيد.اين كار را در دو طرف سر انجام دهيد. لازم به ذكر است قرار گرفتن

در هر يك از وضعيت هاي فوق به مدت ?? ثانيه ضروري است. اين حركات را روزي سه بار و هر بار شش دفعه انجام دهيد.

نكته: در كليه تمرين هاي فوق هدف انقباض و كشش و در نهايت تقويت عضلات ناحيه گردن است و مزيت اصلي آنها اين است كه براي انجام دادنشان به هيچ فضاي خاصي نياز نبوده و در هر شرايطي حتي پشت ميز كار نيز انجا م پذير است.

همزمان با انجام تمرين هاي پيشنهادي ارايه شده در شماره قبل براي جلوگيري از بروز گردن درد در هنگام كار، پس از مراجعت به خانه و پيش از خواب نيز به چند تمرين تكميلي زير در همان وضعيت خوابيده به پشت بپردازيد:

سرتان را كمي به طرف جلو خم كرده و چانه هايتان را به قفسه سينه نزديك كنيد. مدتي صبر كنيد و سپس سر را به حالت اوليه برگردانيد.

در همان حالت خوابيده، سرتان را به عقب و در واقع به سطح بالش و يا تشك فشار داده و چند ثانيه اي نگه داريد.

شانه ها را به سمت گوش ها كشيده و انقباض را مدتي كوتاه نگه داريد.

هر يك از سه تمرين فوق را دو و يا سه بار پيش از خواب انجام داده و در هر كدام پس از حفظ وضعيت تنش عضلاني به مدت چند ثانيه، نفس عميقي كشيده و سپس به حالت اوليه برگرديد. به اين ترتيب عضلات آرام شده و تنش موجود در آنها از بين مي رود. مضاف بر اينكه تنفس هاي عميق سبب ايجاد آرامش هنگام خواب مي شود.

? بر روي تشك سفت بخوابيد: بسياري از دردهاي ناحيه گردن

با عادت هاي نامناسب خوابيدن بر روي تشك هاي ناصاف و كهنه ايجاد و يا تشديد مي شود.

? بالش را كنار بگذاريد: درد گردن در برخي از مبتلايان، پس از خوابيدن بر روي تشكي سفت، صاف و بدون بالش كاهش مي يابد. اين كار را امتحان كرده و يا اينكه از بالش هاي طبي كه داراي برآمدگي در قسمت گودي گردن هستند استفاده كنيد.

? بر روي شكم نخوابيد: اين روش خوابيدن نه تنها براي پشت شما نامناسب است، بلكه گردن شما را نيز ناراحت مي كند. به جاي آن براساس ادعاي يكي از متخصصين خوابيده به پهلو به صورتي كه زانوها كمي به داخل شكم حالت خميده داشته باشند، بهترين روش خوابيدن است.

? گردن خود را گرم كنيد: شمايي كه گردني حساس داشته و از دردهاي ناشي از آن در عذاب هستيد مراقب باشيد گردن شما در مجاورت مستقيم با باد و سرما قرار نگيرد زيرا سرما سبب اسپاسم عضلات آن مي شود.

? آرام باشيد: تنش هاي روحي به تنش هاي عضلاني منجر مي شوند. لذا در شرايطي كه در زير فشارهاي روحي زيادي قرار داريد، به تكنيك هاي آرام سازي و تمركز پناه ببريد.

نكته: حال كه با عدم رعايت موارد فوق به گردن درد مبتلا شده ايد به نكات و پيشنهادات زير توجه كنيد:

? از كمپرس يخ استفاده كنيد: يخ به كاهش تورم كمك كرده و براي رفع گرفتگي عضلات بسيار مناسب است.

لذا كيسه اي حاوي يخ را در لابه لاي پارچه اي پيچيده و به مدت ?? دقيقه بر روي گردن خود قرار دهيد. اين كار را هر چند ساعت يك بار تكرار

كنيد.

? موضع را گرم كنيد: پس از آنكه يخ هرگونه التهاب و تورمي را كاهش داد، گرما نرم كننده فوق العاده اي براي عضلات است بنابراين با يك دوش داغ و يك كيسه آب گرم كار را تمام كنيد.

?? نواحي دردناك را ماساژ دهيد: با ماساژ دادن هر يك از قسمت هاي دردناك به مدت ? دقيقه، تنش ماهيچه ها را آزاد كنيد. توجه داشته باشيد اين كار را با فشار زياد انجام ندهيد.

?? از قرص هاي مسكن استفاده كنيد: در داروخانه ها قرص هاي ضدالتهابي مختلفي همچون ايبوبروفن بدون نسخه به فروش مي رسند. اگرچه مصرف بدون تجويز پزشك اين قرص ها براي خوددرماني ممنوع است ولي براي رهايي سريع و هرچند موقتي مي توانيد از اين قرص ها استفاده كنيد.

?? ويتامين ها را فراموش نكنيد: ويتامين هاي آنتي اكسيدانت مانند ويتامين C و E نيز مي توانند از ايجاد دردهاي مفاصل گردن و ديگر قسمت هاي بدن و همچنين افزايش دردهاي موجود جلوگيري كنند.

روغن هاي گياهي اصلي ترين منابع غذايي براي ويتامين E و ميوه ها و سبزيجات تازه بهترين منبع غذايي براي ويتامين C به حساب مي آيند. اگر در رژيم و عادت غذايي روزانه شما منابع كافي از ويتامين C و E وجود ندارد، مي توانيد از محصولات دارويي حاوي اين ويتامين ها استفاده كنيد. ميزان مصرف لازم روزانه از ويتامين C هزار ميلي گرم و ويتامين E ??? ميلي گرم است.

?? امگا ? مصرف كنيد: روغن ماهي هايي همچون سمون، ساردين، شاه ماهي، قزل آلا و چند ماهي ديگر حاوي چربي امگا ? است. اين چربي ها به طور طبيعي

داراي مواد ضدالتهابي بوده و براي تخفيف دردهاي آرتروزي و جلوگيري از پيشرفت آنها موثر است. ميزان مصرف مورد نياز قرص هاي حاوي اين روغن ??? ميلي گرم در روز است.

?? گلوكزامين Glucosamine مصرف كنيد: بسياري از محققين بر اين عقيده اند كه اين شكر طبيعي مي تواند براي رهايي از دردهاي آرتروزي موثر بوده و به حفظ سلامت ساختار مفاصل كمك كند ولي آنها تاكنون هيچ مدركي مبني بر كسب نتيجه مطلوب بر روي ترميم صدمات بافت نرم در دست ندارند. پزشكان مصرف ???? ميلي گرم از اين شكر طبيعي را كه در قالب قرص عرضه مي شود، به صورت روزانه تجويز مي كنند.كوندروييتين chondroitin نيز محصول ديگري شبيه به گلوكزامين است كه از غضروف برخي از آبزيان نشات گرفته و علاوه بر كمك به حركت مفاصل، حمايتي نيز براي آنها بوده و همچنين بر كاهش دردهاي مفصلي موثر است.ميزان مصرف مورد نياز روزانه از كوندروييتين ??? ميلي گرم و يا حتي بيشتر است. امروزه كارخانجات توليد دارو قرص هايي را توليد كرده اند كه هر دو مواد فوق گلوكزامين و كوندروييتين را در قالب يك قرص ارايه مي كنند.

?? از اسيدهاي چرب گياهي استفاده كنيد: اين قبيل اسيدها در روغن بعضي گياهان يافت شده و بدن را در مقابل التهابات مقاوم كرده و همچنين براي كاهش دردهاي گردن مفيد است.روغن برزك از جمله اينها است كه داراي اسيد لينولييك آلفا است. اين ماده شبيه به امگا ? بوده و به همين منظور برخي از متخصصين مصرف روزانه دو قاشق چايخوري از اين روغن گياهي را پيشنهاد مي كنند.

روغن هاي پامچال، گل گاوزبان و

شاهدانه نيز از اين گروه هستند.

منبع:http://www.academist.ir

راه هاي پيشگيري از بيماري اسهال

1_ شير مادر از مبتلا شدن كودك به اسهال و بيماري هاي ديگر جلوگيري مي كند. به نوزاد بايد تا 6 ماه اوّل زندگي، فقط شير مادر داد.

2_ بعد از 6 ماهگي علاوه بر شير مادر، بايد به كودك غذاي تميز و بهداشتي نيز داد.

3_ معمولاً شيشه شير، خوب تميز نمي شود و بهداشتي نيست. به همين دليل شير خشك يا شير گاو را بايد با ليوان به كودك داد. اگر از شيشه شير استفاده مي كنيد، بايد بعد از هر بار استفاده، آن را با شيشه شوي، خوب بشوييد. سپس شيشه را در آب جوش قرار دهيد و چند دقيقه بجوشانيد.

4_ بايد از تميزترين آبي كه در دسترس است، براي آشاميدن، استفاده كرد. آب چشمه، قنات و رودخانه را قبل از مصرف، بايد بجوشانيد.

5_ توالت بايد كاملاً تميز و بهداشتي باشد.

6_ بعد از رفتن به توالت، حتماً بايد دست ها را با آب و صابون بشوييد.

7_ بهتر است ناخن ها را هميشه كوتاه نگه داريد.

8_ بايد روي غذا و آب را بپوشانيم تا ميكروب وارد آن نشود.

9_ غذا بايد به اندازه لازم تهيه شود. غذاي پخته اگر بماند، سبب جمع شدن ميكروب مي شود.

10_ زباله ها را بايد از محلّ زندگي خود دور كنيم. آنها را بايد به موقع و در ساعت مقرر در بيرون از خانه بگذاريم. زباله محلّ رشد حشره ها و به خصوص مگس است. ميكروب ها به پاهاي اين حشره ها مي چسبند. وقتي اين حشره ها روي غذا مي نشينند، آن را آلوده مي كنند.

11_ اگر بيماري سرخك طولاني شود، كودك اسهال مي گيرد. بنابراين واكسن سرخك، كودك را از اسهال حفظ مي كند. بايد بدانيد كه براي پيش گيري از بيماري اسهال، واكسني

وجود ندارد. بنابراين بايد دقّت بيشتري بكنيم تا كودك به بيماري اسهال مبتلا نشود.

12_ نبايد بدون اجازه پزشك متخصص به كودكي كه اسهال دارد، دارو بدهيم.

منبع: روزنامه اطلاعات

درمان كم خوني ، با تغذيه صحيح

بسياري از دختران جوان و نوجوان، كمترين فعاليت را دارند و از نيازهاي تغذيه اي خود غافل هستند. اين امر ضايعات جبران ناپذيري را براي آنان به بار مي آورد. اغلب دختران جوان دچار كمبود آهن و كلسيم هستند؛ به همين دليل، كم خوني و نرمي مفاصل و استخوان ها در آنها شايع است.

براساس آمار ارائه شده از سوي اداره آموزش و پرورش، تنها 20 درصد دختران دبيرستاني، در روز ميوه و سبزيجات مصرف مي كنند. مطالعات انجام شده بيانگر اين امر است كه فقر آهن حتي در مقادير كم، مي تواند به كسب نمرات پايين در دروس تحليلي مانند رياضيات منجر شود. اين عامل يكي از علل برتري پسران در دروس رياضي است.

كم خوني و كمبود آهن ناشي از آن در سنين بلوغ موجب كاهش سرعت رشد، ضريب هوشي، قدرت يادگيري و كاهش ظرفيت كاري مي شود.

وزارت بهداشت در گزارشي تغييرات رفتاري مثل خستگي و بي تفاوتي، افزايش ابتلا به بيماريها، افزايش غيبت از مدرسه، افزايش شيوع كم خوني در دوران بارداري و به دنبال آن افزايش مرگ و مير مادران و افزايش تولد نوزادان كم وزن و نارس را از ديگر عوارض فقر آهن اعلام كرده است. بنا به اين گزارش، مصرف قرص آهن و غني سازي مواد غذايي در پيشگيري از كمبود آهن و كم خوني ناشي از آن مؤثر است. همچنين ويتامين12 B به توليد گلبول هاي قرمز خون كمك مي كند و تأثير عميقي بر هر نوع فعاليت سلولي به ويژه سلول عضلاني دارد.

جگر، پنير، تخم مرغ و موز

داراي اين ويتامين هستند.

فقر آهن چيست؟

اگر براي ساختن گلبولهاي قرمز خون، آهن به مقدار كافي در دسترس نباشد، ابتدا فرد از ذخاير آهن بدن خود استفاده مي كند، سپس در صورت ادامه كمبود، ذخاير آهن بدن كاهش مي يابد.

اگر كمبود آهن ادامه پيدا كند ذخاير آهن بدن تخليه مي شود و كم خوني فقر آهن بروز مي كند. آهن اساسي ترين ماده اوليه براي ساختن گلبولهاي قرمز خون است. البته علاوه بر آهن مواد مغذي ديگر هم مثل اسيد فوليك، ويتامين6 B، ويتامين12 B، ويتامين C و پروتئين براي خونسازي لازم است كه بايد از طريق رژيم غذايي روزانه تأمين شود.

عواملي كه موجب افزايش جذب آهن در بدن مي شوند، عبارتند از:

ويتامين ث كه در مركبات ترش، سبزي هاي برگي نظير شاهي و جعفري و در گوجه فرنگي و فلفل سبز به ميزان فراوان يافت مي شود. گوشت قرمز و گوشت حيوانات دريايي، حبوبات، غلات، خشكبار، سبزيجات، ماست و تخم مرغ. بسياري از تركيبات نيز به عنوان بازدارنده جذب آهن شناخته شده اند كه در اين ميان مي توان به پروتئين سويا، نان سبوس دار و چاي و قهوه اشاره كرد.

علائم كم خوني فقر آهن

كم خوني ناشي از فقر آهن داراي علائمي به شرح زير است:

خستگي و ضعف، رنگ پريدگي به خصوص در دست ها و سطح داخلي پلك ها. علايم با شيوع كمتر عبارتند از التهاب زبان، غش، حالت تنگي نفس، تند شدن ضربان قلب، احساس ناراحتي در شكم، علاقه شديد به خوردن يخ، رنگ يا خاك، استعداد ابتلا به عفونت، بي اشتهايي، موارد كم خوني فقر آهن شديد با تنگي نفس و تپش قلب و ورم قوزك پا همراه است.

منبع:روزنامه اطلاعات

نويسنده: ثريا لطف الهي شبستري

نشانه هاي بيماريهاي قلبي و اصول پيشگيري از آنها

بيماريهاي قلب و عروق علت اصلي مرگ و مير

و از عوامل مهم ناتواني هاي افراد ديابتي است . مهمترين علت پيدايش بيماريهاي -قلبي -عروقي ،تصلب شراين مي باشد . تصلب شراين باعث مي شود كه سرخرگ هاي گوناگوني كه به قسمتهاي مختلف بدن خون مي رسانند ، بتدريج سخت و تنگ گردند و توانايي آنها براي انتقال اكسيژن و مواد غذايي به سلول هاي بدن كاهش يابد .عواملي هستند كه موجب سريعتر شدن تصلب شراين ميگردند.و در صورت وجود آنها احتمال پيدايش بيماريهاي قلبي و عروقي افزايش پيدا مي كند . براي پيشگيري از پيدايش بيماريهاي قلبي -عروقي و مرگ و مير و ناتواني ناشي از آنها ، بايد اين عوامل خطر را بشناسيد و به توصيه هاي پزشكي لازم توجه نماييد . عوامل خطر براي بيماريهاي قلب و عروق عبارتند از : سن بالا ، جنس مذكر ، سابقه خانوادگي سكته قلبي زودرس ، فشار خون بالا ، افزايش چربي هاي خون (بويژه كلسترول ) ، بيماري قندي ، سيگار كشيدن ، چاقي ، كم تحركي و اختلال در انعقاد خون .

با توجه به اينكه ديابت از عوامل خطر بيماريهاي قلبي عروقي است و معمولا با عوامل خطر ديگر همراهي دارد (وگاهي شايد ايجاد كننده آنها باشد مبتلايان به ديابت بايد بيش از ديگران مراقب سلامت قلب و عروق خود باشند . پژوهشهاي فراوان پزشكي نيز نشان داده اند كه عوامل خطر قلبي -عروقي در مبتلايان به ديابت نوع 2 شايعتر است .

بيماريهاي قلبي عروقي را مي توان به سه گروه عمده تقسيم كرد :

بيماريهاي عروق كرونر قلب

حوادث عروقي مغز

بيماريهاي رگهاي محيطي بزرگ

بيماريهاي عروق كرونر قلب

قلب يك پمپ عضلاني به اندازه مشت

گره كرده انسان است كه در هر دقيقه بطور متوسط 60 تا 100 بار مي تپد و خون را در بدن به گردش در مي آورد . گردش خون سبب مي شود كه اكسيژن و مواد غذايي به اعضاي بدن برسد و مواد زايد ناشي از فهاليت سلولهل نيز دفع گردد .عضله قلب هم از اين قاعده مستثني نيست . وبايد خون رساني مناسبي داشته باشد . تا عمل حياتي خود را بدرستي انجام دهد . خونرساني به عضله قلب توسط رگهايي موسوم به سرخرگهاي كرونر صورت مي گيرد رسيدن خون به قلب و ميزان فعاليت عضله قلب تا حدي مشابه وضعيت عرضه و تقاضا است ؛هر چه قلب فعاليت بيشتري داشته باشد به خون بيشتري احتياج خواهد بود . سرخرگهاي كرونر بايد بتوانند اين افزايش نياز را تامين كنند و گرنه سلولهاي عضله قلب با مشكل كم خوني روبرو خواهند شد.

تصلب شراين و همچنين پيدايش لخته ها درون رگهاي كرونر سبب مي شود كه خونرساني به سلولهاي عضله قلب كاهش يابد .در نتجه كمبود اكسيژن و مواد غذايي و انباشت مواد زائد در عضله قلب ، دردي پديد مي آيد كه به درد قلبي يا آنژطن صدري معروف است اگر سرخرگ كرونر بطور كامل بسته شود ، سلولهاي قلبي مربوط به آن حوزه خواهند مرد كه به اين وضعيت انفاكتوس يا سكته قلبي مي گويند . گاهي نيز در اثر اختلال شديد و گسترده در كاركرد عضله قلب ،مرگ ناگهاني رخ ميدهد.

نشانه هاي مهم بيماريهاي قلبي

1- درد قفسه سينه : اين درد فشارنده در ناحيه پشت جناغ سينه احساس مي شود و ممكن

است به گردن ، دستها ، پشت ويا شكم هم انتشار يابد . آنژين صدري اغلب هنگام كارهاي بدني يا فشارهاي روحي و رواني كه فعاليت قلب افزايش پيدا مي كند ، بروز مي نمايد و معمولا با استراحت ي نيتروگلسيرين زيرزباني تسكين مي يابد اگر درد با استراحت يا چندين دقيقه پس از مصرف قرص زير زبان بهبود نيافت و ويزه اگر همراه با تنگي نفس ، تهوع و تعرق شديد بود ، ممكن است نشانه سكته قلبي باشد . بدليل اختلال در اعصاب محيطي ، شدت نشانه هاي بيماري قلبي در افراد ديلبتي ممكن است كمتر از ميزان مورد انتظار باشد . از اين رو شما كه به ديابت مبتلا هستيد بايد بطشتر مراقب باشيد و بموقع به پزشك مراجعه كنيد البته درد هاي سينه فقط نشانه بيماري قلبي نيست و ممكن است در اثر بيماري گوارشي يا ريوي نيز پديد آيد .

2- تنگي نفس : احساس تنگي نفس مي تواند از نشانه هاي بيماري عروق كرونر قلب باشد گرچه در بسياري از بيماريهاي تنفسي و ... نيز اين حالت پديد مي آيد.

3- تپش قلب : در اين وضعيت ، فرد بطور ناراحت كننده اي ضربان قلب خود را احساس مي كند . تپش قلب در حالتهاي اضطراب و برخي بيماريهاي ديگر قلبي نيز ممكن است پديدار شود.

4 - خيز يا ادم :در مراحل پيشرفته تر بيماري قلبي كه كاركرد پمپ قلب اشكال پيدا مي كند ، مايع موجود در بافتهاي بدن بطور كامل تخليه نمي شود و در زير جلد انباشته مي گردد. البته خيز يا آدم در نتجه بطماريهاي وتريسي پاها

، بيماري كبد ، اختلالات كليوي و ... نيز ممكن است پديد آيد .

حوادث عروقي مغز ( سكته مغزي )

هنگامي كه رگهاي تغذيه كننده مغز بشدت آسيب ببيند ، خون به سلولهاي مغزي نمي رسد و آنها دچار مرگ خواهند شد . كه به اين حالت سكته مغزي مي گويند . سكته مغزي هم در اثر تنگي و بسته شدن رگهاي مغز پديد مي آيد و هم بدنبال پاره شدن و خونريزي رگهاي مغز . مهمترين عامل خطر براي حوادث عروقي مغز افزايش فشار خون است . خطر سكته مغزي در مبتلايان به ديابت كه فشار خون بالا هم دارند ، دو برابرافرادي است كه تنها به پرفشاري خون دچار هستند . اين همسئله اهميت كنترل فشار خون در بيماري ديابت را آشكار تر مي سازد . نشانه هاي حوادث عروقي مغز بسته به اينكه كدام قسمت مغز اختلال خونرساني پيدا كند ، بسيار گوناگون هستند . كرختي يا ضعف حركتي شديد در يك نيمه بدن و نابينايط يا تاري ديد زودگذر يك چشم از جمله نشانه هاي حوادث عروقي مغز مي باشند .

بيماريهاي رگهاي محيطي

منظور از بيماريهاي رگهاي محيطي بيماريهايي است كه عروق غير رگهاي قلب و مغز را گرفتار مي كنند . اين بيماريها معمولا در نتيجه تنگ شدن رگهايي كه خون را به پاها و دستها مي رسانند ، پديد مي آيند.كاهش خونرساني به پاها به سبب دو نوع عارضه مي شود .

1- قانقاريا يا گانگرن : مرگ بافتي در اثر رسيدن خون به اندامها كه در نهايت به قطع آن اندام مي انجامد.

2 - لنگش متناوب : بعلت تصلب رگهايي

كه خون را به اندامهاي تحتاني برسانند ، پس از مدتي راه رفتن درد شديدي معمولا در عضلات پشت ساق پا بوجود مي آيد كه باعث لنگيدن مي شود .

بطور كلي احتمال اينكه مبتلايان به ديابت نياز به قطع قسمتي از پاهايشان پيدا كنند ، 15 تا 40 برابر افراد غير مبتلا به ديابت است . بنابراين پايبندي به توصيه هاي مربوط به پيشگيري از بيماريهاي قلبي و عروقي و نيز رعايت اصول مراقبت از پاها ، براي افراد ديابتي بسيار اهميت دارد .

اصول پيشگيري از بيماريهاي قلب و عروق در افراد ديابتي

1- چربي بويژه كلسترول خون خود را كاهش دهيد .

كلسترول كه نوعي چربي است ، در پيدايش و گسترش تصلب شراين نقش مهمي دارد زيرا مي تواند در ديواره رگها رسوب كند و همراه با عوامل ديگر به تنگي و بسته شدن سرخرگها بيانجامد . كلسترول دو نوع مهم دارد - كلسترول بد LDL كه موجب بسته شدن رگها و بيماري قلبي -عروقي مي شود 2-كلسترول خوب (LDH) كه كلسترول اضافي بدن را از بافتها خارج مي كند و خطر بيماري قلبي را مي كاهد .نوعي از كلسترول كه بايد غلظت كمي در خون داشته باشد ، همان نوع بد يا LDL است . شما مي توانيد با مصرف غذاهاي پرچربي و رعايت توصيه هاي پزشكتان ، چربي خون خود را در سطح مناسب نگه داريد .

2- فشار خون خود را كنترل كنيد .

فشار خون بالا افزون براينكه فشار بيشتري برقلب وارد مي سازد و نياز آن بخون را افزايش مي دهد ، روند تصلب شراين را تسريع مي كند. و سبب آسيب

اعضاي گوناگون بدن هم مي شود .

3 - وزن خود را در حد مطلوب نگه داريد .

چاقي عامل خطر مهمي براي افزايش فشار خون است .همچنين چاقي يا اضافه وزن موجب افزايش مقاومت سلولهاي بدن نسبت به انسولين مي شود.شما بايد زير نظر يك پزشك يا متخصص تغذيه وزن بدنتان را به ميزان متناسب با قد ، جنس وسن خود برسانيد

4 - سيگار نكشيد

استعمال دخانيات سبب افزايش ضربان قلب و در نتيجه كار قلب مي شود و فشار خون را هم بالا مي برد . همچنين سيگار با اثر روي عوامل انعقادي و نيز تغليظ خون ، احتمال تشكيل لخته و بسته شدن سرخرگها را افزايش مي دهد . افزون بر اين ، سيگار با اثر بر روي رگهاي كوچك ،خونرساني به بخشهاي انتهايي اندام ها را مختل مي كند و اين عارضه در افراد ديابتي كه گرفتاري اعصاب محيطي نيز دارند ، بسيار مهم است و خطر قطع عضو را باز هم افزايش مي دهد اين آثار جدي از آثار سرطان زايي سيگار است .كه موجب ناتواني و مرگ خواهد شد . امروزه سيگار مهمترين علت قابل پيشگيري سرطان بشمار مي رود .

5- قند خون خود را كنترل كنيد .

كنترل دقيق قند خون ، هم بطور مستقيم و هم بطور غير مستقيم ، نقش مهمي در پيشگيري از بيماريهاي عروقي مي تواند داشته باشد .

6 - فعاليت ورزشي منظم داشته باشيد .

پژوهشهاي پزشكي نشان داده اند كه داشتن يك زندگي كم تحرك ، صرف نظر از عوامل خطر ديگر ، احتمال ديابت ، چاقي و بيماري كرونر قلب را افزايش مي دهد .

پياده روي ، دوچرخه سواري ، تنيس روي ميز ، باغباني و دويدن آرام فعاليتهاي بدني هستند كه اثر مفيدي بر تندرستي شما خواهند داشت . توصيه مي شود كه روزانه 30 دقيقه به فعاليتهاي بدني بپردازيد اين ميزان فعاليت را مي توانيد در سه دوره 10 دقيقه اي نيز انجام دهيد .

نقرسي ها بخوانند

مترجم:فخري موبد

12 توصيه غذايي براي پايين آوردن اسيد اوريك خون

اگر اسيد اوريك خون تان بالا باشد، با رعايت توصيه هاي متخصصان تغذيه، هم مي توانيد به درمان هاي طبي پزشك تان براي كاهش اسيد اوريك خون تان كمك كنيد، هم مي توانيد خيلي از غذاهايي را كه خيال مي كرديد براي شما غذاي ممنوعه محسوب مي شود، به اندازه به رژيم غذايي تان اضافه كنيد. توصيه هاي زير، مشت نمونه خروار است:

1-تخم مرغ حاوي مقدار كمي پورين است؛ يعني اسيداوريك خون را خيلي افزايش نمي دهد، ولي به طور گيج كننده اي باعث افزايش دردهاي ناشي از نقرس مي شود.

2-بررسي ها نشان داده است كه ميزان درد ايجاد شده در بيماري نقرس، با اسيديته غذا رابطه مستقيم دارد. به عبارتي هر چه ميزان اسيديته غذا بيشتر باشد، درد بيشتري در بيماران ايجاد مي شود.در اين تحقيقات چگونگي مصرف تخم مرغ و تخم انواع ماكيان نيز مورد بررسي قرار گرفت ومشخص شد كه زرده تخم مرغ اسيدي تراز سفيده آن است. بنابراين به بيماران توصيه مي شود كه مصرف تخم مرغ را محدود كرده و فقط از سفيده آن استفاده كنند. همچنين تخم اردك، بلدرچين، بوقلمون و غاز اسيدي تر از تخم مرغ هستند، بنابراين در صورت لزوم، براي بيماران نقرسي،

مصرف تخم مرغ بهتر از تخم ساير ماكيان بوده و خوردنش توصيه مي شود.

3-از مصرف غذاهاي سرشار از پورين پرهيز كنيد. اين غذاها سبب توليد اسيد اوريك بسيار زيادي در بدن مي شوند و تشديد كننده بيماري نقرس هستند .معمولاً غذاهايي كه پروتئين بالايي دارند، حاويي پورين زيادي نيز هستند.مانند گوشت قرمز، غذاهاي دريايي (ماهي، ميگو...)، احشاي داخلي نظير كله پاچه، مغز، جگر ،دنبلان و ماكيان.

4-مصرف غذاهايي را كه سطح متوسطي از پورين دارند (مثل مارچوبه، گل كلم، اسفناج، ريواس، لوبياها، قارچ و عدس) محدود كنيد.

5-از مصرف زياد چربي ها خود داري كنيد (بيشتر از 30 درصد انرژي روزانه از چربي ها نباشد)؛ زيرا چربي زياد مانع دفع اسيد اوريك مي شود و به اين ترتيب حملات و درد نقرس افزايش مي يابد.

6-مصرف گوجه فرنگي، محصولات تهيه شده از گوجه فرنگي، توت فرنگي وزرده تخم مرغ را محدود كنيد؛ زيرا اين مواد سبب اسيدي شدن خون مي شوند. اين عامل به تشكيل كريستال هاي اورات كمك كرده و افزايش حملات نقرس را به دنبال خواهد داشت.

7-روزانه حداقل 8 ليوان آب بنوشيد؛ چون آب به خروج اسيد اوريك در بدن كمك مي كند، مانع تشكيل سنگ هاي كليوي مي شود، حملات نقرس را كاهش مي دهد، سبب جلوگيري از خشكي مفاصل مي شود و به كاهش وزن كمك مي كند.

8-ورزش كنيد. براي بيماران نقرسي ورزش مستمر و ملايم توصيه مي شود. سه بار در هفته به مدت نيم ساعت ورزش يا پياه روي بسيار مناسب است. ورزش هاي سنگين و شديد مي توانند باعث افزايش اسيداوريك شوند بنابراين نبايد بيماران مبتلا

به نقرس ورزش سنگين انجام دهند. شنا يكي از بهترين ورزش ها براي اين بيماران است.

9-فراموش نكنيد كه الكل علاوه بر مضرات فراوانش براي كبد و مغز و كليه، مانع دفع اسيداوريك ازطريق كليه ها نيز مي شود و به اين ترتيب، نقرس را تشديد مي كند.

10-اگر اضافه وزن داريد و يا چاق هستيد، سعي كنيد تحت نظر متخصص تغذيه به آرامي وزن خود را كاهش دهيد زيرا رژيم هاي سخت و شديد مي توانند سبب افزايش اسيداوريك در خون شوند. توجه داشته باشيد كه چاقي به تنهايي بالا برنده اسيد اوريك خون است. بنابراين به جرأت مي توان گفت كه ورزش و تغذيه صحيح مي توانند از عوارض وخيم نقرس جلوگيري كنند.

11-روزانه مقداري گيلاس بخوريد. اين ميوه نقش مهمي در برطرف كردن درد و حملات نقرس دارد، به طوري كه مصرف روزانه 250 گرم از اين ميوه مي تواند سطح اسيداوريك را درخون پايين آورده و حملات نقرس را كم كند. در ضمن، انواع گيلاس منبع خوبي از آنتوسيانين ها و فلاونوييدها هستند كه ازعوامل كمك كننده به مفاصل به حساب مي آيند.

12-محلول بسيار رقيق شده سركه سيب، يك محلول كمك كننده به شماست،به طوري كه پس از دو روز استفاده از اين محلول، كاهش درد و سوزش را احساس خواهيد كرد. به اين منظور مقدار دو قاشق چاي خوري سركه سيب را به 450 سي سي آب اضافه كرده و اين محلول را سه بار در روز همراه با غذا ميل كنيد. در ضمن در صورت دلخواه، به اين محلول، مي توانيد دو قاشق چاي خوري عسل بيفزاييد كه البته

در افراد ديابتي اضافه كردن عسل توصيه نمي شود.

منبع: Gout Aware.2009

منبع :روزنامه سلامت شماره 228.

نسخه يبوست را بپيچيد

نويسنده: مژگان كريمي

توصيه هاي تغذيه اي دكتر ضياءالدين مظهري به آنهايي كه يبوست امانشان را بريده

خيلي ازما مشكل يبوست را تجربه كرده ايم؛ مشكلي كه اگر چه عارضه اي چندان جدي ايجاد نمي كند اما مي تواند سبب ناراحتي و كم اشتهايي شده و احياناً ماندگار و دردسرساز شود. اگرچه اين مشكل معمولاً با مصرف مايعات و ميوه و سبزي كافي، قابل درمان است اما در صورتي كه مداومت پيدا كند؛ نبايد خودسرانه به داروهاي ملين روي آورد، بلكه حتماً بايد با پزشك مشورت كرد.براي آشنايي بيشتر با اين بيماري و توصيه هاي تغذيه اي براي رفع آن، پاي صحبت هاي دكتر ضياءالدين مظهري، متخصص تغذيه و رژيم درماني ، نشسته ايم.

سلامت:آقاي دكتر!چه جور تغذيه اي باعث بروز يبوست مي شود؟

معمولاً يبوست با تغذيه فرد در ارتباط است. به طور مثال، عدم بهره مندي از مواد غذايي حاوي فيبرمثل نان هاي سبوس دار، حبوبات، ميوه و سبزيجات اين مشكل را به دنبال دارد. اما از جمله عوامل ديگر مي توان به اختلالات رفتاري و عصبي، عدم تحرك، عدم پاسخگويي به موقع به احساس دفع و سركوبي مداوم آن، مسافرت، زياده روي در مصرف مواد ملين و مسهل، عوارض جانبي داروها، بيماري هاي جسمي و روحي اشاره كرد.

سلامت:چند جور يبوست داريم؟

سه نوع:اول، يبوست آتونيك يا تنبلي روده كه با كاهش حساسيت در راست روده همراه است. افراد چاق و كودكان يا افراد مبتلا به بيماري هاي تبدار شديد به اين نوع يبوست مبتلا مي شوند. عدم دريافت

مايعات كافي به هر دليلي و همچنين عدم رعايت نظم در دفع و سركوبي آن به دفعات متوالي، كمبود فيبر در رژيم غذايي و انواع رژيم هاي بسيار كم كالري و كم حجم و بي نظم در ساعات صرف غذا از عوامل بروز اين نوع يبوست به حساب مي آيند.

نوع دوم اين بيماري، يبوست هاي اسپاستيك است؛ به طوري كه تحرك بي اندازه و انقباضات نامنظم روده ها، توده مواد زايد و دفعي در روده بزرگ كه توام با دردهاي شكمي، تهوع يا يبوست و اسهال همراه است ازعلايم اين نوع يبوست اند . عوامل ايجاد كننده آن عبارتند از ناراحتي و فشارهاي احساسي، فشار روحي، مصرف مكرر مسهل و ملين ها، دخانيات، مصرف زياد چاي يا قهوه، الكل، ناراحتي هاي عصبي، بيماري هاي گوارشي مختلف و مزمن و استفاده طولاني مدتي از آنتي بيوتيك ها. براي درمان اين حالت بايد آرامش كلي، وقت كافي براي اجابت مزاج، استفاده از غذاهاي حاوي فيبر بيشتر، استفاده تدريجي از شير، تخم مرغ، نان و غلات و گوشت يا افزايش تدريجي آنها را به ياد داشته باشيد. اما آخرين نوع يبوست، يبوست هاي انسدادي است كه تنگ شدن مجراي عبور به دليل سرطان و چسبندگي ازعلايم آن بوده و درمانش با جراحي و رفع عامل بازدارنده ازعبور مدفوع فراهم خواهد شد.

سلامت:يبوست اگر درمان نشود، چه خطري دارد؟

يبوست فقط به دفع دردناك منجر نمي شود بلكه با آسيب رساني به اسفنگتر مقعدي يا مجراي دفع، ايجاد خراش و ترك مي كند و عفوني شدن ترك هاي ايجاد شده، زمينه بروز هموروييد (بواسير) و فيستول را فراهم

كرده و ممكن است موجب آغاز مجموعه ناراحتي هاي دايمي براي فرد مبتلا و تبديل آن به مشكلات جدي شود.

سلامت:نقش و اثر تغذيه را در يبوست هاي غير مرضي، چگونه توصيف مي كنيد؟

تغذيه در انواع و اقسام يبوست هاي غير مرضي نقش بسيار مهمي دارد و رعايت اصول آن سبب پيشگيري از اين مشكل مي شود. اما عزيزاني كه هر از چند گاهي به علل مختلف روحي رواني، جا به جايي، تغييرات فيزيولوژيك و مسافرت و عادت غذايي خاص به اين عارضه دچار مي شوند، نبايد بلافاصله و خودسرانه از انواع داروهاي گياهي يا غيرگياهي استفاده كنند چرا كه استفاده نابه جا و مرتب اغلب اين داروها موجب مي شود بعد از مدتي خواص خود را از دست داده و با وجود افزايش دارو اثر درماني از خود نشان نداده و در پاره اي از موارد حتي ضرر هم دارند. از طرف ديگر با مصرف مرتب و خودسرانه داروهاي ملين و مسهل ها عوارض متعددي گريبان بيمار را مي گيرد كه ساده ترين آن بي حس شدن اعصاب دستگاه گوارش و كاهش ميزان و دفعات حركات دودي روده ها براي جلو راندن و تخليه مواد زايد است.

سلامت:چه توصيه هايي تغذيه اي را به اين افراد پيشنهاد مي كنيد؟

توصيه مي كنم به جاي رفتن به داروخانه ها و عطاري ها به سراغ مواد غذايي پرخاصيت و فاقد عوارض جانبي برويد. تا وقتي كه انواع سبزي، ميوه، دانه و مغزها در دسترس هستند، كفران نعمت است كه انسان از طبيعت و خالق بريده رو به سوي مخلوق آورد.

اولين توصيه ام، مصرف بيشتر غذاهاي غني

از فيبر مثل سبزي، ميوه، نان و غلات حاوي سبوس است. روزانه 800گرم ميوه و سبزي براي حركت طبيعي روده ها كافي بوده و مصرف انواع خام و پخته شان همراه با نان كامل ، فيبر مورد نياز براي عمل طبيعي روده ها را فراهم مي آورد زيرا اگر مقدار ذكر شده به 600 گرم كاهش داده شود، مجدداً يبوست بر مي گردد. بر اساس تجربيات فارماكولوژي، آلو و عصاره آن محرك خوبي براي حركات روده است و عامل اين اثر وجود ماده اي به نام دي هيدروكسي متيل ايزاتين است.

از آنجايي كه آب در كولون جذب مي شود بنابراين دريافت روزانه 8 تا 10 ليوان از آن نيز ضروري است، به خصوص اگر ناشتا در صبح باشد و به دليل وارد آوردن شوك ترميك بهتر است آب ولرم رو به سرد نوشيده شود. بيماراني كه به دلايلي نمي توانند ميوه و سبزي زياد مصرف كنند، بايد رژيم غني از چربي بگيرند و به طوركلي با توجه به شرايط بيماري شان درمان شوند. براي مثال يك بيمار چاق مبتلا به يبوست را بايد با مصرف بيشتر ميوه و سبزي و يك فرد لاغر را با مصرف مقدار چربي بالاتر تحت درمان قرار داد. اما در كل، استفاه، از رژيم غذايي پرفيبر در اغلب موارد كارساز است. علاوه بر آن انجام تمرين هاي بدني و پياده روي براي درمان اين بيماري پيشنهاد مي شود.

4نسخه آسان

1-يك سوم ليوان آلوي خيسانده +يك سوم ليوان انجير خيسانده+ يك سوم ليوان سبوس گندم را با هم كاملاً مخلوط كرده ودر يخچال نگهداري كنيد. ابتدا روزانه يك قاشق

غذاخوري از اين مخلوط را ميل كرده و سپس هر 4 روز يك بار يك قاشق به مصرف آن بيفزاييد تا جايي كه مصرف آن به 3 قاشق غذا خوري در روز برسد.

2-ابتدا روزانه يك قاشق مربا خوري سبوس گندم را به انواع آب ميوه، شير و يا غذاهاي مايع بيفزاييد و سپس هر 4 روز يك بار يك قاشق مصرف آن را افزايش دهيد تا جايي كه مصرفش به سه قاشق مرباخوري سبوس در روز برسد.

3-روزي سه بار يك ليوان آب به همراه يك قاشق غذا خوري خاكشير ميل كنيد يعني صبح، ظهر و شب.

4-شب ها قبل از خوابيدن وصبح ها ناشتا يك يا دو عدد پرتقال بخوريد.

منبع:روزنامه سلامت شماره 228

بيماري ها را بشناسيم

نويسنده: زهرا مهديان

تب

دماي طبيعي بدن را مي توان در محدوده 5/37 - 9/36 درجه سانتي گراد در نظر گرفت كه به نوع تغذيه و فعاليت فرد و دماي محيط بستگي دارد. درجه حرارت بدن با دماسنج پزشكي (لوله اي نازك و مدرج محتوي جيوه) اندازه گيري مي شود. البته اندازه گيري دماي بدن نبايد بعد از فعاليت شديد و يا نوشيدن مايعات داغ صورت گيرد.

به افزايش بيش از حد دماي بدن "تب" گفته مي شود كه با اختلال در عملكرد سيستم بدن همراه است.

تب به سه دسته حاد، مزمن و متناوب تقسيم مي شود.

علايم تب

-افزايش دماي بدن

-لرز

-احساس درد دربدن

-سردرد

-كاهش حجم ادرار

-احساس تشنگي

-در بعضي مواقع تهوع، استفراغ، يبوست، تعريق، افزايش ضربان قلب

در صورت افزايش بيش از حد دماي بدن، فرد ممكن است هذيان بگويد. در اين شرايط كاهش دماي بدن فرد ضروري است. توجه

داشته باشيد كه دماي بين 41 تا 42 درجه سانتي گراد خطرناك است.

علت بيماري

"تب" يكي از شايع ترين تظاهرات برخي از بيماري هاست. در واقع تب اغلب به علت واكنش بدن به عوامل عفوني ايجاد مي شود و يك تظاهر طبيعي براي رهايي بدن از عوامل عفوني به شمار مي رود. به همين دليل متخصصان همواره توصيه مي كنند در صورت ايجاد تب به دليل نامعلوم، حتماً با پزشك مشورت شود تا در صورت بروز بيماري، درمان به موقع صورت گيرد.

گاستريت چيست؟

گاستريت يا التهاب معده به التهاب لايه پوشاننده معده اطلاق مي شود و در صورت عدم درمان منجر به زخم معده مي گردد.

علايم

-درد وناراحتي در ناحيه معده

-احساس پري شكم پس از صرف غذا

-سوزش سردل

-كاهش اشتها

-كاهش وزن

-و...

علت بيماري

متخصصان عدم تغذيه مطلوب را دليل اصلي گاستريت مي دانند؛ مصرف غذاهاي نامناسب، مواد غذايي خام كه بايد به صورت كاملاً پخته مصرف شوند، مصرف ادويه جات به مقدار زياد، نوشيدن بيش از حد چاي و قهوه غليظ از جمله عوامل مؤثر در بروز گاستريت به شمار مي روند.

تحقيقات نشان مي دهد بروز برخي بيماري ها مانند كم خوني، آنفلوآنزا، اضطراب، مصرف برخي از داروها از جمله عوامل مؤثر ديگر در بروز اين بيماري به شمار مي روند.

هيپوترمي به كاهش دماي بدن به كمتر از 37درجه سانتي گراد گفته مي شود كه افراد لاغر، گرسنه و خسته و اشخاص سالمند مستعد درگيري با آن مي باشند. در اين شرايط دماي بدن كاهش يافته و فرد دچار لرز مي شود و نبض او كند مي زند. فرد با پوست

سرد و خشك مواجه بوده و تعداد تنفس او از حالت طبيعي كمتر مي شود.

رفع حالت فوق ضروري است؛ چه ممكن است به خواب آلودگي و نهايتاً كما بينجامد.

در اين شرايط بدن فرد بايد بدون تأخير به صورت تدريجي گرم شود. در صورت برخورد با فردي كه به هيپوترمي دچار شده است، او را در پتوي گرم قرار دهيد. سپس به او نوشيدني گرم بدهيد.

هرگز بدن فرد را با مالش دادن گرم نكنيد. هم چنين او را در آب گرم قرار ندهيد زيرا در اين صورت خون به جاي حركت به سمت اعضاي اصلي بدن، به سوي عروق سطحي پوست مي رود.

در صورت نياز فرد را به درمانگاه برسانيد.

منبع: ماهنامه تغذيه و سلامت شماره 72 /س

سنگ هاي دستگاه ادراري

سنگ هاي دستگاه ادراري از جمله بيماري هاي شايع است و احتمال ايجاد آن ها در هر قسمت دستگاه ادراري وجود دارد.

افزايش غلظت موادي مانند كلسيم، فسفر، اسيد اگزاليك و اسيد اوريك از يك غلظت خاص موجب ايجاد سنگ مي شود كه مي تواند رشد كرده و اندازه آن بزرگ شود. گاهي سنگ دفع مي شود ولي گاهي اندازه آن بيشتر شده و موجب بروز علايمي در بدن مي گردد.

علايم

-درد شديد

-دفع ادرار دردناك

-خون در ادرار

-تعريق

-حالت تهوع و استفراغ

عوامل مؤثر در بروز سنگ هاي ادراري

زماني كه ادرار غليظ مي شود احتمال ايجاد سنگ افزايش مي يابد.

نوع رژيم غذايي (مصرف مواد غذايي اسيدي، نوشيدن چاي و قهوه غليظ، مصرف گوشت به مقدار زياد، شكر سفيد، آرد سفيد، ترشي و ادويه جات و...) و بي تحركي از جمله علل مهم

ايجاد سنگ هاي ادراري به شمار مي روند.

كمبود برخي از ويتامين ها مانند «آ» و «ب» نيز در بروز اين بيماري تأثير دارند. هم چنين عفونت هاي مكرر، پركاري تيروئيد ازديگر عوامل محسوب مي شوند.

نوع درمان اين بيماري بسته به نوع سنگ متفاوت است؛ از جمله شايع ترين انواع سنگ مي توان كلسيم اگزالات و كلسيم فسفات، سنگ هاي اسيد اوريكي و عفوني را نام برد.

درمان

افراد مبتلا بايد از تغذيه مناسبي برخوردار باشند؛ همان طور كه گفته شد درمان بسته به نوع سنگ متفاوت است.

در مورد سنگ هاي اگزالات يا اسيد اوريك مصرف ميوه جات و سبزي جات توصيه مي شود. در مقابل مصرف مواد غذايي اسيدي، مصرف قهوه، چاي، انگور، سبزي جات برگدار سبز، سيب زميني، شكلات، سويا، ترب، آلو و بادام بايد محدود گردد. اين افراد بايد از مقادير كم پروتئين استفاده نمايند.

براي درمان سنگ هاي كلسيم فسفات، بايد مصرف مواد غذايي حاوي كلسيم و فسفر كاهش يابد. مانند شير و لبنيات، سيب زميني، مواد نشاسته اي، زرده تخم مرغ، پياز، عدس، زنجبيل و گل كلم. پرهيز از مصرف چغندر، شلغم، بادام، هويج، سويا، نارگيل و آرد گندم كامل نيز لازم است.

بيمار بايد به مقدار زياد آب بنوشد و از نوشيدن بيش از حد قهوه و چاي خودداري كند.

تنقيه آب گرم، پياده روي روزانه (صبح و عصر) و انجام يوگا از جمله ساير اقداماتي است كه فرد مي تواند انجام دهد.

توجه

امروزه داروهاي زيادي در خصوص سنگ هاي ادراري قابل دسترس است. توصيه مي شود قبل از مصرف هردارويي، حتماً با پزشك مشورت نمائيد.

منبع: ماهنامه و تغذيه

سلامتي شماره 72 /س

شايع ترين بيماري هاي مردان

در حال حاضر آسيب هاي ناشي از كار مانند آسيب هاي اسكلتي - عضلاني بر حسب نوع كار، بيماري هاي تنفسي مانند آسم، بيماري هاي پوستي در اثر تماس با مواد شيميايي و صنعتي و در نهايت كاهش شنوايي و بينايي از جمله شايع ترين بيماري هاي مردان در كشور محسوب مي شوند.

معمولاً آقايان بيش از نيمي از عمر خود را در محيط كاري مي گذرانند. از اين رو بحث سلامت در محيط كار براي مردان از اهميت قابل توجهي برخورداراست.

در حال حاضر برخي مردان در مشاغلي كه معمولاً با عوامل زيان آور و مواد شيميايي سرو كار دارند، مشغول فعاليت هستند. از اين رو موضوع سلامت رواني، مسايل و آسيب هاي جسماني ناشي از اين مشاغل بايد بسيار مورد توجه و اهميت قرار گيرد كه از آن جمله مي توان به بيماري هاي اسكلتي-عضلاني، بيماري هاي تنفسي، بيماري هاي پوستي و در نهايت كاهش بينايي و شنوايي اشاره كرد.

آموزش كارفرمايان و مسؤولان كارگاه ها در مورد اصول بهداشتي و درماني به هنگام فعاليت به طور قطع مي تواند در كنترل بيماري هاي ناشي از كار و گسترش سوانح غير مترقبه ناشي از كار بسيار مؤثر باشد.

ضرورت توجه به محيط هاي كار

بيماري هاي شغلي كه در واقع مواجهات شغلي است، به گروه هاي مختلف مانند مواجهات فيزيكي (صدا، گرما، سرما)، شيميايي(گازها و حلال ها)، بيولوژيك (باكتري و ويروس)، ارگونوميك (مطابق نبودن شرايط محيط كار با ويژگي هاي جسمي و رواني) و مواجهات رواني مانند استرس و فشارهاي شغلي تقسيم مي شود و از آن جا كه مردان بيشتر

به مشاغل سخت و زيان آور كه مي پردازند، بروز بيماري هاي خطرناك در آن ها بيشتر است.

-آسم شغلي از جمله مهم ترين بيماري هاي شغلي مردان است كه در اثر تماس با محرك ها و آلرژي هاي محيط كار ايجاد مي شود. البته دو بيماري مهم و با شيوع .كمتر سيليكوزيس و آزبستوزيس هم جزو اين دسته بيماري ها به شمار مي روند كه قابل پيش گيري است.

-بيماري هاي اسكلتي و عضلاني مانند كمردرد و انواع تاندونيت ها هم از شايع ترين بيماري هاي شغلي مردان و زنان به شمار مي رود. كمردرد شايع ترين علت از كارافتادگي در افراد زير 45سال و شايع ترين علت شكايت غرامتي كارگران و دومين علت غيبت از كار است و همه اين مشكلات با بي توجهي به رعايت ارگونومي در محيط هاي كاري، نحوه نشستن و ايستادن هاي طولاني مدت در حين كار مرتبط است.

-مشكلات پوستي يكي ديگر از شايع ترين بيماري هاي ناشي از شغل به ويژه در مردان است. 35درصد مجموع بيماري هاي مرتبط با شغل را بيماري هاي پوستي تشكيل مي دهند كه شامل درماتيك هاي تحريكي و آلرژيك هستند و بر اثر محرك ها و آلرژن ها ايجاد مي شود. در اين زمينه سرطان پوست به شكل شايع در افرادي كه كار آن ها در محيط خارج از ساختمان و مواجهه طولاني با نور آفتاب و اشعه(UV) است، رخ مي دهد.

كارشناسان طب كار دفتر سلامت محيط و كار وزارت بهداشت و درمان با اشاره به كاهش شنوايي در افرادي كه در طول هشت ساعت شيفت كاري با سرو صداي بيش از

85 تا90دسي بل موجه هستند، اظهار مي دارد در اين زمينه مرداني كه با اشعه اتيلن اكسيد و فلزاني مانند سرب در تماس هستند، در معرض تهديد بيماري هاي سيستم توليد مثل قرار دارند و به علاوه احتمال بروز انواع سرطان مانند سرطان ريه در مردان به علت مواجهه با آزبست بيشتر است. هم چنين سيگار كشيدن، ميزان شيوع سرطان مثانه در مردان را پنج برابر زنان كرده است.

راه كارهاي ضروري كدام اند؟

-سنجش سلامت جسمي و رواني افراد متقاضي استخدام متناسب با كاري كه متقاضي آن هستند لازم است. چنان چه فردي مشكلي داشته باشد كه براي سلامتش مضر بوده يا در كار خلل ايجاد كند، طبق آيين نامه ابلاغي تصميم گرفته مي شود.

-اجراي طرح سلامت كاركنان دولت و كارگران به ويژه آنان كه در بخش صنايع، سالانه زير پوشش معاينه هاي لازم بر اساس نوع كار با ديدگاه طب كار قرار مي گيرند و در اين زمينه طرحي براي كاركنان دولت هم تصويب شده است.

-نسبت به رعايت اصول ايمني كار، مهارت آموزي و آشنايي با قوانين محيط كار، استفاده از كفش هاي ايمني، ماسك، كلاه، دستكش، پيش بندهاي ايمني و در مجموع وسايل حفاظت فردي توجه بيشتري شود تا سلامت مردان حين كار كمتر به خطر افتد.

-توجه به برچسب هاي روي مواد مورد استفاده و رعايت موارد تأكيد شده ضروري است.

منبع:ماهنامه تغذيه و سلامتي شماره 72 /س

فلج خواب، يك تجربه دلهره آور

فلج خواب به حالت ناتواني در انجام حركات ارادي حين خواب اطلاق مي ش_ود. فلج خواب ي_ك ت_جرب_ه دل__هره آور و هراس انگيز است. ف_ل_ج خ_واب اغ_لب اوقات هنگام بيدار ش_دن از خ_واب ي_ا

در م_وارد ن_ادر هنگام به خ_واب رفتن رخ مي دهد.

فلج خواب از چند ثانيه تا چ_ند دقي_قه ب_ه ط_ول مي انجامد. 25 تا 30 درصد ج_معيت، ح_داقل يك بار در طول زندگي خود اخ_ت_لال فلج خ_واب را ت_ج_ربه كرده اند.

فلج خواب مي تواند در هر سني رخ دهد.

علائم

فلج خواب علائمي به شرح زير دارد:

1) ناتواني در حركت دادن تنه، دست ها و پاها و صحبت كردن (فرد از فرط ترس مي خواهد فرياد بكشد و براي بيدار شدن تقلا مي كند، اما گويي تلاش وي بي نتيجه است)

2) فلج تمام يا بخشي از عضلات بدن

3) احساس خفگي و مرگ (گويي، چيزي روي قفسه سينه شما قرار گرفته است) 4) وحشت زدگي و اضطراب.

5) توهمات خواب: به توهمات شنيداري، ديداري و لمسي رويا مانند اطلاق مي شود، مانند احساس حضور يك انسان ديگر در اتاق، احساس فشار روي قفسه سينه، ديدن سايه افراد، ديدن منبع نوراني، شنيدن صداي افراد، شنيدن صداي قدم هايي كه نزديك مي شوند، ديدن شبح، احساس خروج روح از بدن، احساس شناور شدن در هوا، شنيدن صداي باز و بسته شدن درها.

علل ايجاد فلج خواب

عوامل ژنتيكي، اضطراب و استرس، اختلال هراس و اختلال در نظم خواب از علل اصلي ايجاد فلج خواب به شمار مي آيد.

مكانيسم ايجاد فلج خواب

در طي خواب در مرحله حركات سريع چشم REM ، يعني مرحله اي كه فرد خواب (رويا) مي بيند، مغز انتقال پيام هاي عصبي به سوي عضلات اسكلتي (به استثناي عضله ديافراگم و عضلات چشم) را متوقف مي سازد تا شما روياهاي خود را برون ريزي نكنيد(يعني مثلا وقتي در خواب مي بينيد كه در حال

دويدن هستيد، از رختخواب بلند نشويد و شروع به دويدن نكنيد).

هنگامي كه شما قصد داريد از خواب بيدار شويد، مغز مجدداً كنترل عضلات را به دست مي گيرد. اما گاهي اوقات، قبل از اينكه مغز كنترل عضلات اسكلتي را به دست گيرد و عضلات از حالت فلج بودن خارج شوند، شما هوشياري خود را باز مي يابيد كه نتيجه آن احساس ترس آور فلج بودن بدنتان خواهد بود.

نقطه مقابل اين عارضه زماني است كه برخي افراد هنگام ديدن رويا، دست ها و پاهاي خود را تكان مي دهند و يا در موارد شديد تر دچار خوابگردي (راه رفتن در حين خواب) مي شوند.

موارد زير احتمال تكرار فلج خواب را افزايش مي دهند:

1) كساني كه به طور طاق باز و به پشت مي خوابند، بيشتر به فلج خواب دچار مي شوند.

2) برنامه خواب نامنظم و محروميت از خواب

3) افزايش استرس و اضطراب

4) تغييرات ناگهاني در سبك يا محيط زندگي

5) مصرف قرص هاي خواب آور و آنتي هيستامين ها

چگونه هنگام احساس فلج شدن بدن، خود را از اين وضعيت هراس آور خلاصي بخشيد:

1) سعي كنيد انگشتان دست يا پاي خود را تكان دهيد.

2) چشم ها و به دنبال آن پلك ها و سر خود را تكان دهيد. 3) سعي كنيد وضعيت خروج از بدن را در خودتان القا كنيد.

درمان

فلج خواب يك اختلال خواب بي خطر است. تنها با رعايت اصول بهداشت خواب، خودداري از طاق باز خوابيدن و كاهش استرس ها و ترس ها مي توان تكرار آن را به حداقل رساند.

افرادي كه هفته اي يك بار به فلج خواب دچار مي شوند، لازم است تحت درمان دارويي (مصرف

ضدافسردگي ها) قرار بگيرند.

منبع: سايت آفتاب

ويروسي كه كبد را مي بلعد

نويسنده: دكتر عليرضا آشوري

هپاتيت B وC مثل ايدز يكي از مهم ترين نگراني هاي سازمان هاي فعال در عرصه سلامت جهاني هستند. اين بيماري هاي ويروسي خطرناك سالانه ميليون ها نفر را مبتلا كرده و همين تعداد را به كام مرگ مي كشانند. درباره ايدز و هپاتيت B صحبت هاي زيادي صورت گرفته اما به نظر مي رسد هنوز بسياري از مردم آشنايي چنداني با خطرناك ترين نوع بيماري هپاتيت ندارند.

هپاتيت C يك بيماري ويروسي است كه آرام آرام و بي سرو صدا كبد را مورد هجوم قرار مي دهد. اغلب بيماراني كه با ويروس هپاتيت C آلوده شده اند كاملا بدون علامت هستند؛ در واقع اغلب بيماران اصلا نمي دانند كه مبتلا به چنين بيماري هستند و زماني متوجه وجود اين بيماري مي شوند كه چند دهه بعد علايم آسيب كبدي بروز كرده، يا در خلال آزمايشات رايج پزشكي كشف شود.

هپاتيتC يكي از انواع 6 گانه ويروس هاي هپاتيت است. ساير موارد عبارتند از AوBوE وDو G. تمام اين ويروس ها باعث التهاب و عفونت كبد شده و در عملكرد كبد ايجاد اختلال مي كند.

هپاتيت C خطرناك ترين و جدي ترين نوع بيماري هپاتيت است. بد نيست به انواع ديگر هپاتيت نيز اشاره اي داشته باشيم. هپاتيت A و E از طريق آب و غذاي آلوده انتقال مي يابند، درست مثل انواع بيماري هاي گوارشي ويروسي و باكتريايي.

اين 2نوع هپاتيت بدون مشكل و حتي گاهي بدون درمان بهبود يافته و هرگز بيمار به صورت ناقل مزمن در نمي آيد. اما ساير انواع هپاتيت به واسطه خون منتقل شده و مي توانند باعث ايجاد بيماري مزمن و ازكارافتادن كبد شوند.

اگر كسي مبتلا به هپاتيت C باشد با گذشت زمان ممكن است دچار سرطان كبد، ازكارافتادن كبد

يا سيروز(يك بيماري برگشت ناپذير و بالقوه كشنده كبدي) شود.

برخلاف ويروس ايدز، ويروس هپاتيت C معمولا از طريق تماس جنسي انتقال نمي يابد. در عوض اگر كسي در معرض خون آلوده قرار داشته باشد به شدت در خطر ابتلا به بيماري خواهد بود. اين وضعيت در معتادان تزريقي كه از سرنگ مشترك استفاده مي كنند يا كساني كه خون دريافت مي كنند بيشتر ديده مي شود.

اگرچه براي هپاتيت A و B واكسن مؤثري وجود دارد ولي هپاتيت C كماكان واكسن ندارد. محققان اميداوارند دارويي بيابند كه تكثير و رشد ويروس را كند كرده يا به طور كامل جلوي آن را بگيرد و از عوارض بلندمدت بيماري نيز جلوگيري كند؛ عوارضي نظير سيروز و سرطان كبد.

علائم بيماري

همانطور كه اشاره شد بيماري هپاتيت C در مراحل اوليه معمولا علامت خاصي ندارد. اين علايم اگر هم وجود داشته باشند چيزي شبيه علايم يك آنفلوانزاي خفيف هستند نظير خستگي، كاهش اشتها و گيجي، درد عضلات و مفاصل و احساس درد و حساسيت در محل كبد(زير دنده ها سمت راست).

حتي با پيشرفت بيماري نيز علائم تا چند دهه ظاهر نمي شوند. گاهي امكان دارد بيمار علاوه بر علائمي كه در بالا ذكر شد تب خفيف هم داشته باشد و پوست بدن و سفيدي چشم ها به تناوب زردرنگ شوند.

توجه به اين علامت مي تواند كمكي براي تشخيص زودتر بيماري باشد. از ديگر علائم بيماري در مراحل پيشرفته مي توان به خواب آلودگي يا گيجي فزاينده، استفراغ، اسهال و درد ناحيه شكم اشاره كرد.

متأسفانه بي علامت بودن اين بيماري باعث بي توجهي بيمار شده و زمينه انتقال آن را به سايرين فراهم مي كند. هپاتيتC حتي بدون وجود هرگونه علامتي مي تواند كبد را از كار بيندازد.

بنابراين اگر كسي احساس مي كند

به نوعي در مجاورت اين ويروس قرار گرفته يا رفتاري داشته باشد كه شانس ابتلاي او به هپاتيت C را افزايش مي دهد حتما بايد به پزشك مراجعه كند.

چطور مبتلا مي شويم؟

به طور كلي هپاتيت C از تماس با خون آلوده به ويروس منتقل مي شود. اغلب مبتلايان به هپاتيت C افرادي بودند كه پيش از سال 1992 فراورده هاي خوني دريافت كرده بودند اما از سال 1992 به بعد تكنيك هاي غربالگري خون پيشرفت قابل توجهي داشت و اين احتمال بسيار كاهش پيدا كرد.

راه ديگر ابتلا به بيماري استفاده از سوزن مشترك در معتادان تزريقي است. اين احتمال در خالكوبي هاي غيربهداشتي و سوراخ كردن بدن (مثلا براي كارگذاشتن حلقه در بيني) نيز به ميزان كمتري وجود دارد.تعداد اندكي از نوزادان مادران مبتلا به اين بيماري نيز با ويروس هپاتيت C آلوده مي شوند. البته احتمال انتقال بيماري از مادر به جنين در مادراني كه همزمان به هپاتيتC و ايدز مبتلا هستند بيشتر است.

احتمال انتقال اين بيماري از طريق رابطه جنسي نيز وجود دارد گرچه اين احتمال بالا نيست.

عوارض

متأسفانه درصورت عدم مداخله درماني به موقع تعداد محدودي از بيماران مبتلا به هپاتيت C بدون عوارض دائمي بهبود مي يابند. در اغلب موارد بيماري به صورت مزمن تثبيت شده و به آرامي به كبد حمله مي كند. البته در اين مراحل نيز علايم و شدت بيماري از هر فرد به فرد ديگر متغير خواهد بود.

اغلب مبتلايان به هپاتيت C درصورت عدم درمان به موقع دچار هپاتيت مزمن مي شوند. برخي از مبتلايان به هپاتيت20Cتا 30 سال پس از ابتلا دچار سيروز كبدي مي شوند. اگر بيمار همزمان مبتلا به ايدز هم باشد روند سيروز كبدي تسريع مي شود.

ازكار افتادگي كبد در اين بيماران 4درصد است و 1 تا 5 درصد هم در معرض خطر ابتلا به سرطان كبد قرار مي گيرند.

بيماران مبتلا به هپاتيت سي 20 تا 30 درصد در معرض خطر ابتلا به سرطان دستگاه لنفاوي(لنفوما) قرار دارند. در اين بيماران خطر عوارض پوستي و كليوي نيز وجود دارد.

درمان

اگر شدت بيماري خفيف و خطر بروز سيروز كبدي در آينده پايين باشد، شايد پزشك، دارويي تجويز نكند چون داروهايي كه براي درمان هپاتيت C وجود دارد عوارض جانبي متعددي دارند. هدف اصلي از دارو درماني، حذف ويروس از جريان خون است تا بدين ترتيب با كاهش تعداد ويروس، بيمار به سمت بهبودي پيش برود.

داروهايي كه در حال حاضر براي درمان هپاتيتC در دسترس است به صورت تركيبي و در يك يا چند دوره برحسب نتيجه درمان تجويز مي شوند. در آمريكا اين داروها 40 تا 80 درصد باعث بهبودي بيماران مبتلا به هپاتيتC مي شوند.

درصورت ابتلاي بيمار به سيروز كبدي پيوند كبد نيز مدنظر قرار مي گيرد.

پيشگيري و الگوي زندگي

چون واكسني براي پيشگيري از هپاتيت C وجود ندارد رعايت نكات مربوط به پيشگيري در اين بيماري مثل ايدز اهميت فراواني دارد. مهم ترين مواردي كه بايد از آنها اجتناب كرد مشابه بيماري ايدز است؛ يعني عدم استفاده از سرنگ مشترك، پرهيز از خالكوبي غيربهداشتي و پرهيز از روابط جنسي پرخطر.

برخي توصيه ها براي داشتن يك زندگي سالم براي همه مردم مشترك است مواردي نظير پايبندي به اصول اخلاقي و خانوادگي، عدم مصرف مشروبات الكلي، پرهيز از مواد مخدر، پرهيز از مصرف داروهايي كه براي كبد مضر هستند، ورزش منظم و رژيم غذايي سالم حاوي ميوه و سبزيجات. اما رعايت اين توصيه ها

براي بيماران مبتلا به هپاتيت C اهميتي صدچندان دارد.

منبع: همشهري انلاين

سكسكه

سكسكه عبارت است از انقباضات ناخودآگاه و مكرر عضله ديافراگم سكسكه يك علامت است و نه يك بيماري در ايجاد سكسكه ديافراگم (عضله بزرگ و نازكي كه قفسه سينه را از شكم جدا مي سازد) و عصب فرنيك (عصبي كه ديافراگم را به مغز وصل مي كند) نقش دارند. تقريباً همه ممكن است دچار سكسكه شوند، حتي جنيني كه در رحم مادر است

علايم

يك صداي تند و سريع كه در اثر گرفتگي ديافراگم از دهان خارج مي شود. اين گرفتگي عضلات ته گلو را به هنگام دم مي بندد.

علل

تحريك اعصابي كه عضلات تنفسي خصوصاً ديافراگم را تحريك مي كنند. علت سكسكه كوتاه مدت معمولاً ناشناخته است در صورتي كه سكسكه طولاني مدت باشد يا به طور مكرر رخ دهد، امكان دارد به علل زير ايجاد شده باشد:

خوردن يا آشاميدن غذا يا نوشيدني داغ يا مواد تحريك كننده

بيماري هاي پرده جنب (پرده نازكي كه روي ريه ها را مي پوشاند).

ذات الريه

اورمي (جمع شدن مواد زايد سمي در اثر نارسايي كليه

الكلي بودن

مصرف بعضي از داروها

اختلالات معده مري روده يا لوزالعمده

حاملگي

تحريك مثانه

هپاتيت

گسترش سرطان از يك قسمت از بدن به كبد يا قسمتي از پرده جنب

سابقه عمل جراحي اخير، خصوصاً جراحي روي شكم

درمان

روش هايي كه در اين جا ذكر مي شوند براي دوره هاي كوتاه مدت سكسكه هستند. سكسكه طولاني مدت بايد تحت بررسي پزشكي قرار گيرد. يك يا تعداد بيشتري از روش هاي زير را به كار بنديد تا بهترين آنها براي شما معلوم شود.

نفس خود را نگاه داريد و تا ?? بشماريد.

داخل يك كيسه كاغذي تنفس كنيد. از

كيسه پلاستيكي استفاده نكنيد زيرا ممكن است به سوراخ بيني بچسبد.

انگشت شست خود را بين دندان ها و لب بالا قرار دهيد. سپس لب بالا را با انگشت سبابه خود، درست در زير سوراخ بيني سمت راست فشار دهيد.

انگشتان سبابه خود را حدود ?? ثانيه داخل هر دو گوش فشاردهيد.

يك ليوان آب را به سرعت بنوشيد.

نان خشك يا يخ خرد شده قورت دهيد.

زبان خود را به ملايمت بكشيد.

بازي ” پول من رو تو برداشتي ؟ ” با طرف (حواس پرت كردن)

چشمان خود را ببنديد و فشار ملايمي را به كره هاي چشم وارد كنيد.

يك قاشق چايخوري شكر خشك بخوريد.

منبع:http://www.academist.ir

گرمازدگي و روشهاي مقابله با آن

بيماريهاي م_ربوط به گرما هنگامي روي مي دهند كه دم__اي ب_دن فرد از حد طبيعي خود افزايش مي ياب_د. بدن انسان بطور عمده توسط منبسط ساختن عروق س_ط___حي پوست و تعريق دماي افزايش يافته بدن را كاسته و سبب تنظيم و كنترل گرماي بدن مي گ__ردد. اما در آب و هواي مرطوب عملكرد تعريق مختل و كن_دشده و بدن ديگر قادر به خنك ساختن خود نمي_باشد. دو ع___امل فعاليت بدني شديد و طولاني مدت و آب و هواي گرم مسبب بيماريهاي مربوط به گرما هستن_د. همچنين زماني كه فرد دچار كم آبي در بدن خود ميگردد در معرض عوارض گرماي زياد قرار خواهد داشت زيرا در اين حالت غلظت خون بدن افزايش يافته و جريان خون كند ميگردد كه سبب اختلال در عملكرد ارگانهاي بدن مي شود.

عوارض ناشي از گرما به قرار زير است:

1. گرمازدگي خفيف

در اين حالت بدن بشدت عرق كرده و حجم خون كاهش مي يابد.

علايم:

تعريق شديد، ضعف، سرگيجه، سردرد، حالت

تهوع، استفراغ، افزايش ضربان قلب، كاهش فشار خون، پوست مرطوب، سرد و رنگ پريده، افزايش درجه حرات مركزي بدن تا 39- 38 درجه سلسيوس.

درمان:

انتقال بيمار به يك مكان خنك و سايه،دادن مايعات به بيمار براي جبران كم آبي بدن. براي جبران نمك بدن نيز بايد اندكي نمك (به نسبت يك قاشق چاي خوري نمك در يك ليتر آب) به آب اضافه كرد، لباسهاي فرد گرمازده را در آورده و يك ملحفه مرطوب دور بدن وي بپيچيد و يا توسط باد بزن مصدوم را باد بزنيد.

2. گرمازدگي شديد

اين حالت بسيار خطرناك بوده و خطر مرگ را نيز ميتواند در پي داشته باشد. در اين حالت حرارت مركزي بدن از 40.5 درجه سلسيوس فراتر ميرود. در اين وضعيت اغلب ارگانهاي بدن در معرض آسيب بافتي قرار ميگيرند. گرمازدگي شديد يك وضعيت اورژانس بوده و دماي بدن فرد گرمازده بايد سريعا كاهش يابد. عدم درمان گرمازدگي شديد به تشنج، كما و مرگ منجر خواهد شد. گرمازدگي شديد علاوه بر اثرات سوء آن بروي سيستم عصبي همچنين كبد، كليه ها، قلب و عضلات را نيز در معرض آسيب قرار ميدهد.

علايم:

پوست قرمز رنگ، داغ، رنگ پريده و خشك، ضربان تند و قوي، سردرد ضرباني، پريشاني و سرگيجه، تنفس كم عمق، مردمك چشم ممكن است متسع شده و به نور واكنش نشان ندهد.

عوامل ايجاد كننده

قرار گرفتن در زير آفتاب به مدت طولاني ،فعاليت شديد بدن، كم آب شدن بدن.

درمان:

تلاش براي كاهش حرارت بدن بايد بسرعت انجام گيرد: بيمار را به مكان خنك و سايه انتقال داده و لباسهايش را از تن جدا كنيد. روي دستها و پاها آب خنك

ريخته و يا يك ملحفه خيس را دور بدن مصدوم بپيچيد، بيمار را در معرض باد قرار داده و يا توسط پنكه و يا باد بزن اقدام به خنك كردن وي كنيد. هنگامي كه روي دستها و پاها آب ميريزيد حتما دستها و پاها را شديدا ماساژ دهيد تا خون خنك شده به سمت نواحي مركزي بدن رانده گردد.

3. گرفتگي عضلات

همان گرفتگي عضلات ميباشد كه عامل آن گرما ميباشد. اين حالت پس از فعاليت شديد بدني ايجاد ميگردد. درمان آن خوراندن مايعات كافي همراه با اندكي نمك (به نسبت 4/1 قاشق چايخوري نمك در يك ليوان آب) به مصدوم و انجام حركات كششي پس از آن ميباشد.

4. سنكوب گرما

اين حالت نوعي غش خفيف ميباشد كه به علت فعاليت شديد در آب و هواي گرم ايجاد ميگردد. بدن در تلاش براي افزايش دفع گرما از بدن اقدام به منبسط ساختن عروق سطحي پوست ميكند اما هنگامي كه اين مكانيسم بسرعت انجام ميگيرد سبب كاهش جريان خون به مغز گشته و حالت غش را ايجاد ميكند.

علايم:

سرگيجه، سردرد، افزايش ضربان قلب، حالت تهوع، استفراغ، غش و بي هوشي.

درمان آن مانند درمان گرمازدگي خفيف ميباشد.

5، عرق سوز

در اين حالت نواحي خاصي در بدن (معمولا نواحي پوشيده شده توسط لباس) دچار خارش و سوزش شديد ميگردد. اين حالت بيشتر در آب و هواي گرم و مرطوب و در افراد خردسال، داراي فعاليت شديد، بيماران بستري و تب دار مشاهده ميگردد. اين عارضه معمولا پس از چند روز بخودي خود بر طرف ميگردد. هنگامي كه تعريق بدن افزايش مي يابد عرق به سلولهاي سطح پوست آسيب وارد ساخته

و يك سد در مقابل خروج عرق ايجاد ميكند. بنابراين عرق در زير پوست به دام افتاده و تجمع مي يابد. در اين حالت برآمدگيهاي ريزي روي پوست ايجاد ميگردد. هنگامي كه اين برآمدگيهاي جوش مانند ريز ميتركند محتويات عرق تخليه گشته و فرد احساس سوزش ميكند.

درمان:

هيچگاه از مواد كاهش دهنده تعريق و يا پودر بچه استفاده نكنيد اين عمل تنها علايم را تشديد ميكند. تنها از لوسيون كالامين (CALAMIN) و يا كرم هيدروكورتيزون (HYDROCORTISON 1%) استفاده كنيد.

اقدامات پيشگيرانه :

1، در تابستان و هواي گرم لباسهاي سبك، گشاد و با رنگ روشن به تن كنيد.

2، در طول روز آب كافي بنوشيد. 8 ليوان آب.

3، در حين هر نوع فعاليت بدني در فواصل زماني معين به استراحت بپردازيد.

4، خود را در برابر گرماي آفتاب با به سر گذاشتن كلاه و يا استفاده از چتر محافظت كنيد.

5، فعاليتهاي شديد خارج از منزل را در ساعاتي كه هوا خنك تر ميباشد يعني پيش از 10 صبح و يا پس از 6 بعد از ظهر برنامه ريزي كنيد.

منبع:www.nasimerezvan.com /س

پيشگيري از سكته مغزي

- كم كردن مقدار هموسيستئن:

اين ماده بعنوان يكي از فاكتورهاي خطرناك در سخت كردن عروق خوني است. اما تاكنون به اين فاكتور خطرناك توجه جدي نشده است. مقدار اين ماده براحتي با انجام تست خون قابل اندازه گيري مي باشد. مقدار اين ماده را مي توان به كمك ضميمه كردن ويتامين ها با نام اسيد فوليك، B6و B12 كم كرد.

- حفظ لثه هاي سالم:

اين حقيقت ممكن است براي خيلي از افراد تعجب آور باشد اما مطالعات نشان مي دهد كه بين بيماري هاي لثه و

ناراحتي هاي عروق خوني از جمله سكته مغزي ارتباط وجود دارد. و اين شايد به دليل فعاليت مزمن سيستم التهابي بدن براي مقابله با بيماري لثه باشد. افزايش فاكتورهاي التهابي در گردش خون نيز باعث آسيب رسيدن به جدار داخلي رگ ها مي شود و همين امر باعث شكل گرفتن زنجيره اي از فرآيند ها و در نتيجه افزايش و توسعه پلاك دنداني مي شود. بهترين روش براي مبارزه با پلاك دنداني نيز رعايت بهداشت است. بنابراين هر 6ماه يك بار براي تميز كردن دندان ها بصورت اساسي اقدام كنيد. استفاده از مسواك برقي توصيه مي شود زيرا بطور موثر تر و ملايم تري به تميز كردن دندان ها كمك مي كند. نخ كشيدن به دندان ها يك عادت خوب است كه اغلب افراد از آن خوششان نمي آيد.

- خوردن مكمل روغن ماهي:

در يك مطالعه ثابت شده كه خوردن ماهي، حداقل 5بار در هفته به ميزان 52درصد باعث كاهش خطر ابتلا به سكته مغزي مي شود. البته خيلي از افراد از خوردن ماهي متنفر هستند اما مصرف مكمل روغن ماهي را ترجيع مي دهند.

- خوردن آسپرين با دوز پايين:

پلاكت هاي خوني اولين پاسخ دهنده هاي بدن به بريدگي عروق مي باشد. در اين مواقع انبوهي از پلاكت ها در محل بريدگي جمع شده و باعث مسدود شدن بريدگي و قطع خونريزي مي شوند. اما متاسفانه تجمع پلاكت ها در عروق داخلي باعث ايجاد گرفتگي در عروق مي شود. براي از بين بردن اين خطر پزشكان اصولا مصرف 81ميلي گرم آسپرين(آسپرين بچه) را در روز توصيه مي كنند. آسپرين مانع توده شدن

پلاكت ها مي شود و در نتيجه احتمال گرفتگي عروق كاهش مي يابد. تاثير آسپرين تا 2هفته بعد از مصرف باقي مي ماند بنابراين اگر شما نياز به عمل جراحي داريد قبل از انجام عمل جراحي حتما به پزشك جراح راجع به مصرف آسپرين اطلاع دهيد.

منبع: بانك مقالات فارسي

مقابله با درد مفاصل

«آرتريت» يا التهاب و درد مفاصل، بخش طبيعي فرآيند پيري است كه با بالا رفتن سن بروز مي كند. درباره اين بيماري و راه هاي مقابله با درد مفاصل، توصيه هايي را براي شما در اين مطلب عنوان مي كنيم كه با عمل به آنها مي توانيد از موهبت سلامتي بهره مند شده و در سنين بالا نيز از زندگي لذت ببريد. البته بعد از 55سالگي ميزان بروز آرتريت در خانم ها بيشتر از آقايان است. لازم به ذكر است كه; «درد» شايع ترين علامت «آرتريت» است كه در همه مبتلايان ديده مي شود. با وجود اين قرار نيست با ابتلا به اين بيماري تمام زندگي تان را وقف آن كرده و آن قدر درگير آن شويد كه از كار و فعاليت باز بمانيد.

1) قبل از هر اقدامي، نخست وزنتان را كم كنيد:

اگر اضافه وزن داشته و چاق هستيد فشار بيشتري به مفصل هايتان وارد مي شود. با كاهش وزن، خطر صدمه بيشتر به مفصل از بين مي رود و ميزان حركت شما بيشتر مي شود. اگر قرار است وزن كم كنيد، بايد با پزشك و يا متخصص تغذيه مشورت كنيد و بصورت جدي پيگير آن باشيد. مصرف آنتي اكسيدان و كلسيم، استخوان هايتان را تقويت مي كند. مصرف ويتامين D و E و

C هم در حفاظت از استخوان ها موثرند.

2) فعال بمانيد و ورزش كنيد:

ورزش، بهترين درمان آرتريت است و به كاهش وزن كمك مي كند. زيرا انعطاف پذيري بدن را افزايش مي دهد، از درد مي كاهد، قلب را تقويت مي كند و جريان خونتان افزايش پيدا مي كند. پياده روي، شنا و ورزش هاي ايروبيك آبي، بسيار توصيه مي شود چون انجام آن براي مفاصل راحت است. اگر در ابتدا ورزش دردناك است صبر داشته باشيد چون با گذر زمان درد كمتر مي شود، البته قبل از انجام هر نوع ورزش با پزشك معالجتان مشورت كنيد. در حاليكه ورزش براي التهاب مفاصل نقش كمك كننده دارد، ورزش بيش از حد نيز موجب افزايش درد مي شود. در مواقعي كه نياز به استراحت داريد بهتر است سرعت ورزش تان را كم كنيد يا حتي آن را متوقف كنيد. وقتي «آرتريت» داريد عضلات شما ضعيف مي شود، همين مسئله دردتان را تشديد مي كند با انجام ورزش هايي براي تقويت عضلات، درد تسكين يافته و پايداري مفاصل بيشتر مي شود، بنابراين خطر افتادن كمتر مي شود. ضمنا بعضي ورزش هاي خاص دامنه حركت مفاصل را بالا مي برد، براي اينكه حركت هاي ورزشي را درست انجام بدهيد حتما با فيزيوتراپ خود مشورت كنيد.

3) سرگرمي را فراموش نكنيد:

نگذاريد درد مفاصل تمام زندگي شما را تصاحب كند از منزل بيرون برويد اوقات خوشي را براي خودتان برنامه ريزي كنيد. وقتي حواس تان از درد و ناراحتي متمركز نباشد، شادي به خانه دلتان برمي گردد. ورزش، تفريح و سرگرم شدن به كار، سبب تخفيف درد و تغيير

فكر شما از موضوعي به موضوعات ديگر مي شود.

4) شرايط را تعديل و تنظيم كنيد:

تغييرات محسوس، كشش مفاصل و عضلات را كم مي كند و از اسپاسم و گرفتگي دردناك جلوگيري مي كند. اگر آرتريت كمر داريد به هنگام نشستن، حمايت مناسبي براي پشت و كمر فراهم كنيد، بطور مثال هنگام مطالعه دراز نكشيده و روي صندلي بنشينيد.

5) از گرما و سرما استفاده كنيد:

بالشتك هاي گرم، كيسه آب گرم، دوش گرم و ماساژ با پارافين ولرم موجب افزايش جريان خون شده و درد و سفتي عضلات را كم مي كند. بالشتك هاي سرد هم التهاب ناحيه متورم را كم مي كند، بسياري از مبتلايان، كيف هاي كوچك يخ را در دست نگه مي دارند و يا روي زانو مي گذارند و بااين روش درد خود را تخفيف مي دهند.

6) خوب بخوابيد:

اگر خواب شب كافي و خوب باشد وضعيت شما در روز بسيار بهتر مي شود. درد شما در روز كاهش مي يابد و بطور كلي حال بهتري پيدا مي كنيد. اگر در خوابيدن مشكل داريد با پزشك معالج خود مشورت كنيد، اگر زمان مصرف داروها را تغيير دهيد ممكن است درد شبانه شما كمتر شود. بهتر است قبل از خواب براي آرامش عضلات و كاهش دردتان دوش آب گرم بگيريد. پزشكان تاثير ماساژ را بر تسكين درد كمتر از دارو نمي دانند. ماساژ با افزايش جريان خون و گرمي مفصل مبتلا، باعث تسكين درد مي شود.

7) به درمان هاي جايگزين فكر كنيد:

وقتي درمان هاي معمول كارآيي نداشته باشد درمان هاي مكمل يا جايگزين توصيه مي شود. طب سوزني با تحريك

مواد شيميايي طبيعي تسكين دهنده درد، موجب بهبود آن مي شود. بنا بر تحقيقات انجام شده «گلوكوزامين» و «كندراتين» مكمل هاي خوبي براي درمان به حساب مي آيند. اين دو ماده بطور طبيعي در مايع مفصل وجود دارد. هر دوي آنها سبب تحريك توليد مفصل شده و التهاب را كم مي كنند. نتايج تحقيقات درباره اين دو مكمل كمي پيچيده است، در يكي از آنها مشخص شده اين دو مكمل روي آرتريت خفيف اثر ندارند اما روي نوع متوسط تا شديد موثر است. مطالعه ديگري نيز نشان مي دهد كه «گلوكوزامين» سبب كاهش روند پيشرفت آرتريت در زانو مي شود. در ضمن، متخصصان معتقدند كه مصرف اين دو مكمل ضرر ندارد.

8) از وسايل كمكي استفاده كنيد:

اگر در پاهايتان احساس ثبات نمي كنيد و احتمال افتادن شما وجود دارد بهتر است از عصا، واكر يا انواع وسايل كمكي ديگر استفاده كنيد. چون وزن را از روي مفصل برداشته دردتان را كاهش مي دهد و احتمال افتادن شماكم مي شود. دراين موارد مواظب باشيد اين وسايل مناسب حال شما باشند و شيوه استفاده صحيح از انها را ياد بگيريد. بطور مثال استفاده از عصا در همان طرف كه درد دارد، صحيح نيست. هرچه راه كارهاي كنترل بيماري و درد را بهترياد بگيريد، زندگي تان راحت تر مي شود پس نگذاريد اين بيماري زندگي شما را تحت تاثير قرار دهد.

منبع:www.aftab.ir

درد مفاصل ومحدوديت حركتي

نويسنده: دكتر مهتاب قائم

اغلب افراد بالاي 50 تا 60 سال از درد مفاصل شكايت دارند. اين شكايت به صورت سفتي مفاصل يا درد و محدوديت حركتي و خشكي مفاصل و بيشتر صبح ها پس از بيدار شدن

از خواب بروز مي كند.

در چنين شرايطي درد هنگام حركت دادن مفاصل شديدتر مي شود.اين مشكلات به ويژه در خانم ها پس از يائسگي تشديد مي شود.

گاهي وزن زياد و چاقي مفرط به مساله دامن مي زند، درحالي كه با كاهش وزن، درد كمتر خواهد شد.

از سوي ديگر فعاليت نداشتن، افسردگي، چاقي و در نهايت، بروز درد در مفاصل را به دنبال خواهد داشت.غذاي ناكافي و نامناسب نيز به تغييرات جدي در اندام، خستگي مزمن و درد عضلات مي انجامد.

وضع خوابيدن و نوع رختخواب هم مهم است. رختخواب خيلي نرم يا حتي خيلي سفت، موجب درد عضلات پشت، گردن و شانه ها مي شود.

عامل ديگر، كار و زندگي در محيط سرد و مرطوب است، پس با داشتن يك رختخواب راحت، خواب خوب و آرام، رژيم و وزن ايده آل، غذايي سرشار از فيبر و سبزي به همراه ورزش مي توان از دردهاي مفصلي رهايي يافت.

اين دردها، در مفاصل ران ها به خصوص در سراستخوان ران بيشتر است كه به دليل تغييرات متابوليك و سيركولاسيون (گردش خون) ايجاد مي شود.سن آرتروز بيشتر بين 50 تا 60 سالگي است. آرتروز اغلب هر دو مفصل و گاهي يك طرف را درگير مي كند و در خانم ها بيشتر از آقايان است.

در افرادي كه نقرس دارند، كريستال هاي اسيداوريك در غضروف مفصل رسوب مي كند و موجب تخريب آن و در نتيجه آرتروز مي شود.نشانه هاي اين بيماري كه شايد مزمن شود و چند سال همراه بيمار باشد، سفتي صبحگاهي مفصل به همراه درد عضلات، درد به دنبال حركت كردن، دويدن و ايستادن به مدت طولاني است.

تشخيص بيماري

راه تشخيص بيماري، تنها معاينه پزشك و احتمالاً سونوگرافي، MRI يا C.TSCAN و بررسي برخي آزمايش هاي

كلينيكي است. تعويض مفصل با پروتز يا سراستخوان ران مصنوعي از درمان هاي شناخته شده اي است كه درحال حاضر به كار گرفته مي شود.

اين كار حركت را بهبود مي بخشد و محدوديت حركتي را برطرف مي كند.گاهي به دستور پزشك و تشخيص او فقط فيزيوتراپي يا درمان هاي دارويي و تزريق دارو تجويز مي شود. گرم نگاه داشتن، هيدروتراپي (آب درماني)، كشش عضلات و در نهايت در صورت لزوم و صلاح ديد پزشك عمل جراحي، از ديگر راه هاي درمان به شمار مي رود.

پيشگيري

براي پيشگيري از بروز اين عارضه لازم است:

وزن در حد متعادل نگه داشته شود.

ورزش به خصوص راه پيمايي فراموش نشود.

از مصرف غذاهاي فيبردار، ميوه و سبزي ها به خصوص شب ها به جاي شام غفلت نشود.

از رختخواب كاملاً راحت استفاده شود.

منبع: روزنامه اطلاعات

سردرد ميگرني

مقدمه

ميگرن يكي از شايع ترين علل سر درد مي باشد. سردردميگرني سردردي است دوره اي، ضربان دار و دل زننده و همراه با رنگ پريدگي، تهوع و استفراغ كه از ? تا ?? ساعت ممكن است به طول بيانجامد. درطي سردرد بيمار از نور و صدا گريزان است، پس از اتمام سردرد بيمار خسته به نظر مي رسد، بد خلق و كم تحمل مي شود. حمله ميگرن به دو صورت رخ مي دهد: ?- ميگرن بدون Aura )اورا يا پيش درآمد)، يا ميگرن كلاسيك ?- ميگرن معمولي يا ميگرن common. در ميگرن همرا «اورا»، چند دقيقه قبل از شروع سردرد بيمار از يك سري علايم خاص شاكي است كه شايع ترين آن علايم، بينايي است كه به صورت مشاهده جرقه هاي نوراني، خطوط زيگزاك و يا لكه هاي تاريك در جلوي ميدان بينايي مي باشد. از اوراهاي ديگر حس سوزن سوزني شدن نيمي از بدن، احساس سرگيجه و لكنت زبان مي باشد.

ميگرن بدون «اورا»، ??% موارد ميگرن را تشكيل مي دهد. متعاقب اورا كه مدت آن ??-? دقيقه است، سردرد خفيف تا شديدي بروز مي كند كه اغلب ? تا ?? ساعت طول مي كشد، گاه شدت سردرد به اندازه اي است كه بيمار بايد كارهاي خود را كنار بگذارد. سردرد ميگرني معمولاً يكطرفه است.

همه گير شناسي:

ميگرن بيشترين نوع سردرد در تمام جوامع بشري است. ميگرن سردردي است با زمينه ارثي و خانوادگي كه از هنگام كودكي، نوجواني يا اوايل ميانسالي آغاز مي شود. ميگرن كلاسيك در خانم ها شايع تر است و جنبه ارثي و فاميلي آن ??-??% مي باشد.

سبب شناسي و بيماري زايي ميگرن:

دو عملكرد عصبي- عروقي در ايجاد ميگرن دخالت دارند: پيدايش «اورا» ناشي از انقباض عروق در سيستم عروقي اعصاب مركزي است، به طوري كه پيدايش علايم عصبي در رابطه با انقباض عروقي و ايجاد كم خوني است. متعاقب انقباض عروق، گشادي عروق سبب ايجاد سردرد ضربان دار مي شود. در ميگرن يك فعاليت الكتريكي مهاري به صورت آهسته در سرتاسر قشر مغز منتشر مي شود و سپس فعاليت هسته هاي واقع در ساقه ي مغز از طريق رفلكس عروقي تري ژمينال، برانگيزنده سردرد مي شوند كه اين كار از طريق ايجاد التهاب نوروژنيك از طريق عصب تري ژمو(سه قلو) و آزادسازي ماده ي p و از طريق تاثير سروتونين بر روي گيرنده هاي عصبي انجام مي شود. سروتونين يك ميانجي عصبي است كه موجب انقباض عروق مي شود.

عوامل تشديد كننده و تخفيف دهنده ميگرن:

عواملي كه ميگرن را ظاهر يا تشديد مي نمايند شامل موارد زير مي باشد: استرس و نگراني هاي زندگي، قاعدگي در خانم ها، مصرف قرص هاي ضد بارداري، نور زياد، كم خوابي، گرسنگي، مصرف بعضي از غذاها مثل پنير، شكلات هاي حاوي كاكايو،

نوشابه هاي الكلي، مركبات، پياز خام و تغييرات آب و هوا. خواب در ايجاد و تشديد سردرد ميگرني نقش مهمي ايفا ميكند. در بعضي افراد ميگرني خواب سبب توقف درد مي شود و برعكس گاه افراد ميگرني با خواب طولاني دچار سردرد مي شوند.

معيارهاي تشخيص سردرد ميگرني:

هر سردردي، ميگرن نبوده و در سردرد ميگرني بايستي حداقل بيمار ? حمله سردرد كه بين ? الي ? ساعت طول بكشد، با حداقل دو خصوصيت از ? خصوصيت زير همراه باشد: ?- يكطرفه ?- ضربان دار بودن ?- شدت متوسط يا زياد ?- تشديد سردرد با فعاليت بدني و به علاوه سردرد همراه با تهوع، استفراغ، گريز از نور و صدا باشد و هيچ گونه اختلال ساختماني در مغز بيمار مشاهده نشود.

آيا فرد مبتلا به ميگرن نياز به تصويرنگاري(CT scan, MRI) دارد؟

هرگاه بيمار دچار سردرد ميگرني تمام معيارهاي تشخيص ميگرن را دارا باشد و ومعاينه عصبي نيز طبيعي باشد نياز به تست هاي آزمايشگاهي و تصوير نگاري مغز نمي باشد.

درمان ميگرن:

اولين اقدام در درمان ميگرن، آگاه نمودن بيمار از اينكه دچار ضايعه عضوي مغز نظير تومور مغزي نمي باشد است، زيرا بيماران پيوسته از اين كه مبادا تومور مغزي داشته باشند اضطراب دارند، گام بعدي در درمان ميگرن، تفهيم اين نكته به بيمار است كه بهبودي فقط با تجويز دارو توسط پزشك امكانپذير نمي باشد و بايستي اقدامات زير را نيز رعايت نمايد: ?- پرهيز از خستگي زياد ?- خواب منظم داشته باشد و در روزهاي تعطيل بيش از روزهاي ديگر هفته نخوابد ?- پرهيز از مصرف غذاهايي كه بر حسب تجربيات قبلي باعث بروز سردرد شده اند ?- پرهيز از محيط هاي پراسترس و سر و صدا

و نور زياد ?- پرهيز از نگهداشتن سر و گردن در يك وضعيت ثابت براي مدت طولاني

درمان دارويي ميگرن:

درمان ميگرن شامل دو قسمت است: ?- تسكين سردرد در زمان حمله حاد ?- پيشگيري از حملات بعدي درمان مرحله حاد سردرد شامل مصرف ارگوتامين و تريپتان ها مي باشد، اين داروها بايستي در مرحله «اورا» يا در ابتداي سردرد مصرف شود.

داروهاي پيشگيري كننده از ميگرن عبارتند از:

پروپرانولول، آمي تريپتيلين، سديم والپرات و چندين داروي ديگر.

طول مدت زمان مصرف دارو به عنوان پيشگيري ? تا ? ماه مي باشد

منبع:http://www.academist.ir

عيوب انكساري چشم و اصلاح آن با ليزر

كليات :

بينايي مهمترين راه ارتباطي بشر با جهان پيراموني و چشم ابزار اصلي اين ارتباط است. كار اصلي چشم آن است كه نورهايي را كه از خارج دريافت مي كند طوري روي پرده شبكيه متمركز كند كه تصوير دقيقي از شيء مورد نظر روي اين پرده ايجاد شود. شبكيه اين تصاوير را به صورت پيام هاي عصبي به مغز ارسال مي كند و اين پيام ها در مغز تفسير مي شوند. بنابراين براي واضح ديدن، قبل از هرچيز لازم است كه نور به طور دقيق روي پرده شبكيه متمركز شود.ساختمان چشم شبيه يك كره با طول قدامي- خلفي حدود ?? ميليمتر در افراد بالغ مي باشد. در قسمت جلوي چشم يك پنجره شفاف به نام قرنيه با انحنايي خاص وبه شكل مقطعي ازيك كره وجود دارد كه ازپشت آن ساختمانهاي داخلي چشم مثل عنبيه و مردمك ديده مي شوند (تصوير ?). نور از محيط خارج وارد قرنيه شده پس از عبور از مردمك به عدسي مي رسد. عدسي نور را به صورت دقيق روي شبكيه متمركز مي كند تا تصوير واضحي بر روي شبكيه ايجاد شود. براي آنكه اشياء

به صورت دقيق و واضح ديده شوند لازم است مسيري كه نور در چشم طي مي كند شفاف باشد و قرنيه و عدسي نور را درست روي شبكيه متمركزكنند. ساختمان كروي قرنيه باعث مي شود كه قرنيه چشم مثل يك ذره بين عمل كند و نورهايي را كه از محيط خارج وارد كره چشم مي شوند به صورت پرتوهاي همگرا درآورد كه تصوير واضحي روي شبكيه ايجاد كنند. البته در همه افراد اين امر به صورت دقيق اتفاقي نمي افتد. مثلاً اگر انحناي قرنيه كسي بيشتر از حد طبيعي بوده و يا طول چشم وي بيش ازحدطبيعي باشد، تصاوير به جاي آنكه روي پرده شبكيه بيفتد در جلوي پرده شبكيه تشكيل مي شود. چنين فردي نزديك بين (ميوپ) است. همچنين اگر انحناي قرنيه كسي كمتر از حد طبيعي و يا طول چشم وي كمتر از حد طبيعي باشد، تصاوير به جاي آنكه روي پرده شبكيه بيفتند در پشت آن تشكيل مي شوند. چنين فردي دوربين (هيپروپ) است. در صورتيكه انحناي قرنيه در شعاعهاي مختلف آن يكسان نباشد (مثل انحناي سطح تخم مرغ) دراين صورت فرد دچار نوعي ازعيب انكساري به نام آستيگماتيسم مي باشد. به طوري كه مي بينيم قرنيه افراد نقش مهمي در تعيين دوربيني يا نزديك بيني يا شماره چشم افراد دارد. به همين علت اكثر روش هاي جراحي براي اصلاح ديد و شماره عينك روي اين بخش از چشم انجام مي گيرد. مثلاً در روش هاي ليزر،(PRK) ليزيك(LASIK) و جراحي با تيغه الماس (RK) مقدار انحناي قرنيه تغيير مي كند و شماره چشم فرد اصلاح مي شود. همچنين استفاده از لنز تماسي (كنتاكت لنز) كمك مي كند كه انحناي قرنيه فرد موقتاً به اندازه مطلوب برسد

و ديد فرد اصلاح شود.

تاريخچه :

چشم پزشكان براي كاهش يا حذف نياز به عينك از سالها قبل اقدام به اعمال جراحي برروي سطح قرنيه مي نمودند. در اين روش ها انحناي قرنيه تغيير داده مي شود در نتيجه براي اصلاح نزديك بيني انحناي قرنيه كمتر مي شود (تصوير?) وبراي اصلاح دوربيني انحنا ي قرنيه افزايش مي يابد. در دو دهه گذشته با پيشرفت سريع و بهبود روش هاي جراحي و بخصوص استفاده از ليزر شاهد تحولي شگرف در اصلاح عيوب انكساري بوده ايم.

در يك دسته ازاعمال جراحي كه كراتوتومي شعاعي(RK) خوانده مي شود با استفاده از تيغه الماس برشهايي شعاعي به تعداد ? تا ??برش در سطح قرنيه داده مي شودكه موجب كاهش انحناي قرنيه وكاهش ميزان نزديك بيني مي گردد. نمونه ديگر جراحي كراتوميليوزيس ناميده مي شودكه در سال ???? روي انسان انجام شد.در اين روش جراحي لايه اي نازك ازسطح قرنيه برداشته شده و پس از تغيير شكل به جاي خود برگرداننده مي شود كه با تغيير انحناي قرنيه ميزان عيب انكساري چشم تغيير مي كند. با ابداع ليزر اكسايمراين روشها به تدريج جايگاه خود را از دست دادند بطوريكه درسال????اولين مورد عمل جراحي عيوب انكساري با استفاده از ليزر تحت عنوان فتورفركتيوكراتكتومي(PRK) درچشم انسان انجام شد. اين دو روش (برداشتن يك لايه نازك و انجام ليزر زير آن) در سال ???? با هم تركيب شده و يك شكل جديدي از عمل جراحي انكساري به نام ليزيك(LASIK) پديد آمد.

تكنيك عمل:

در عمل پي.آر.كي (PRK) ابتدا با استفاده از قطره هاي موضعي چشم بيحس شده و پس از برداشتن لايه سطحي قرنيه (اپيتليوم) اشعه ليزرروي سطح قرنيه تابا نده ميشود. تابش اشعه موجب تخريب و برداشته شدن قسمتي از قرنيه به

اندازه چندده ميكرون شده كه موجب تغيير ميزان انحناي قرنيه و در نتيجه كاهش عيب انكساري مي گردد. در پايان عمل سطح قرنيه بامحلول ميتومايسين رقيق شده كه نوعي داروي آنتي متابوليت مي باشد به مدت چند ثانيه آغشته ميشود. اين اقدام موجب كاهش كدورت قرنيه (كه ازعوارض شايع اين نوع ليزر بخصوص در عيوب انكساري با ميزان بالا است) و نيز بهبود نتيجه عمل ميگردد. در خاتمه به منظوركاهش درد متعاقب عمل و تسريع ترميم لايه اپيتليوم معمولاً از يك لنز تماسي براي پوشانيدن سطح قرنيه تا چند روز بعد از عمل كه لايه سطحي آن مجدداً ترميم شود، استفاده مي گردد. سپس از قطره هاي آنتي بيوتيك و كورتيكوستروييد بمدت يك تاچند هفته استفاده مي شود.

در عمل ليزيك (LASIK) بعد از بي حس كردن قرنيه با استفاده از وسيله اي بنام ميكروكراتوم لايه نازكي از قرنيه (فلاپ) به ضخامت??? تا??? ميكرون برداشته مي شود، سپس با استفاده از ليزر اكسايمر و با كنترل كامپيوتر قرنيه تراش داده ميشود و بعد از اتمام ليزر لايه جدا شده از سطح قرنيه به محل خود باز گردانده مي شود. اين لايه پس از چند دقيقه محكم به قرنيه چسبيده و بنابراين نياز به پانسمان ندارد. بعد از اتمام عمل از قطره هاي آنتي بيوتيك و كورتيكوستروييد بمدت يك هفته استفاده مي شود.

كل زمان عمل براي هر چشم كمتر از ?? دقيقه ميباشد كه درعمل پي.آ.كي به علت برنداشتن فلاپ زمان عمل مختصري كمتراست. معمولاً هر دو چشم همزمان عمل مي شوند. بيمار درحين عمل احساس درد نمي كند اما چند دقيقه بعد از اتمام عمل بيمار دچار درد، سوزش، اشك ريزش مختصرو احساس جسم خارجي در چشم ميگردد كه

درعمل پي.آر.كي بيشتر بوده وگاه نيازبه مصرف مسكن به مدت يك تا دو روز بعد از عمل دارد. بيمار در روزهاي نخست بايد از مالش پلكها با دست خودداري نمايد. استحمام از روز دوم بعد از عمل مانعي ندارد.

معمولا بعد از ?? ساعت ديد مفيدي ايجاد مي شود و اغلب بيماران پس از يك يا دو روز مي توانند به فعاليت هاي روزمره باز گردند. نمره چشم در عرض ?-? ماه ثابت مي شود، چرا كه پس از اين مدت تغيير ناچيزي در ساختمان قرنيه و ترميم متعاقب آن ايجاد مي شود. درهردوروش جراحي فوق ازليزر اكسايمراستفاده مي شود.ليزر اكسايمر ازانواع ليزرآرگون-فلوريد و از جنس نور ماوراي بنفش مي باشد.ميزان تابش اشعه ليزر و نيز نحوه پخش اشعه در سطح قرنيه توسط كامپيوتر و براساس ميزان ونوع عيب انكساري چشم صورت مي گيرد. تابش اشعه موجب تخريب بافت قرنيه متناسب با ميزان و نوع عيب انكساري چشم گرديده و در نهايت موجب تغيير انحناي قرنيه و اصلاح عيب انكساري يا نمره عينك مي شود.

معيارهاي عمل جراحي:

ليزيك را در طيف وسيعي از نزديك بيني (از شماره ?- تا ??- ديوپتر) و آستيگماتيسم همراه آن (تا ? ديوپتر) مي توان انجام داد. اغلب نزديك بيني ها در اين طيف قرار دارند. همچنين اين عمل در دوربيني با شماره هاي پايين (كمتر از ?+ ديوپتر) قابل انجام است. حداقل سن مناسب براي جراحي هيجده سال تمام ميباشد.سن حداكثري براي عمل وجود ندارد اما بسياري از جراحان به علت شيوع بيماريهاي سني چشم بخصوص كاتاراكت (آب مرواريد) تمايل كمتري به عمل افراد مسن دارند. همچنين بايد توجه داشت كه اين گونه اعمال جراحي نياز به عينك براي مطالعه درسنين بالاي چهل سال

را برطرف نكرده و تنها موجب بر طرف شدن نياز به عينك جهت ديد دور مي شوند. نمره عينك فردي كه تمايل به جراحي دارد بايد ظرف يك سال گذشته ثابت باقيمانده باشد و هيچگونه تغييري دراين مدت نداشته باشد.

قرنيه فرد كانديد عمل بايد داراي ضخامت مناسب بوده و مخصوصاً دچار كراتوكونوس (قوز قرنيه) نباشد. بيمار نبايد دچار بيماريهاي چشمي پيشرونده مثل گلوكوم (آب سياه) و التهابات چشمي باشد. همچنين در صورت ابتلا به بيماريهاي سيستميك مثل اختلالات سيستم ايمني و بيماريهاي روماتيسمي و نيز در زمان حاملگي اين جراحي ها بهتر است انجام نشوند.

بيمار بايد از عوارض جراحي آگاه بوده و انتظارات معقولي از عمل داشته باشد و با ديد باز و آگاهي كامل اقدام به جراحي نمايد.

نتايج :

بسياري ازكساني كه تحت عمل ليزيك قرار مي گيرند انتظار دارند نمره چشمشان صفرگردد، درحاليكه در اغلب بيماران درجاتي از نمره عينك بخصوص در مواقعي كه نمره عينك بيمار بالا است، باقي مي ماند. مطالعات انجام شده نشان داده است كه تقريباً?? تا ?? درصدكساني كه تحت عمل ليزيك قرارگرفته اند، ديد??/?? داشته و ?? تا ?? درصد نيز ديد??/? داشته اند. در نزديك بيني بيشتر از منهاي شش ديوپتر، شانس اصلاح ديد كمتر مي باشد. اين آمار بيانگر اين مطلب است كه اين دسته از اعمال جراحي موجب مي شوند وابستگي افراد تا حد زيادي به عينك كم شود، بطوريكه اين افراد بدون استفاده از عينك به راحتي قادر به انجام فعاليتهاي روزمره خود باشند، اما ممكن است براي انجام كارهاي دقيق ترچشمي مانند رانندگي بخصوص در موقع شب، به عينكي باشماره كم نيازداشته باشند.

عوارض:

از آنجاييكه درعمل ليزيك قرنيه چشم دستكاري ميگردد، لذا

همانند هر روش جراحي عوارضي ممكن است ايجاد شود. در هنگام برداشتن لايه نازك از قرنيه توسط ميكروكراتوم ممكن است مشكلاتي ايجاد شود كه شامل عدم توانايي در ايجاد لايه به اندازه، ضخامت و يا شكل مناسب، جابجايي لايه پس از عمل، عفونت و التهاب مي باشد. به جز عفونت ساير عوارض لايه معمولا بدون اينكه براي ديد بيمار مشكلي ايجاد كنند درمان مي شوند. احتمال عفونت يك در ? هزار است و احتمال وقوع آن محدود به ? تا ? هفته نخست بعد از عمل مي گردد و در اغلب موارد با دارو كنترل مي شود. التهاب قرنيه ممكن است درعده كمي از بيماران در چند روز اول بعد از عمل اتفاق بيفتد كه به خوبي با مصرف دارو بهبود مي يابد. عده اي از بيماران از وجود هاله و سايه دركنار تصاوير بخصوص در موقع شب و نيز ازخشكي چشمها شاكي هستند. اين عوارض در چند ماه اول بدنبال عمل ممكن است ديده شوند اما بندرت در فعاليتهاي روزمره فرد ايجاد اختلال مي كنند و اغلب بتدريج خود بخود از بين ميروند. از عوارض ديگر جراحي بخصوص درعمل پي.آر.كي ايجاد كدورت در قرنيه مي باشد كه درچند هفته اول ايجادمي شود. اين عارضه هر چند در اغلب موارد از نظر ديد مشكلي براي بيمار ايجاد نمي كند، ليكن در عده اي از بيماران آزاردهنده مي باشد. خوشبختانه با استفاده از داروي ميتومايسين موقع عمل ميزان و شدت اين عارضه كاهش چشمگيري داشته است. عارضه ديگري كه در عده اي از بيماران بخصوص مبتلايان به عيوب انكساري با شماره هاي بالا ديده مي شود تاري ديد موقع مطالعه مي باشد. اين اختلال نيز بتدريج خود بخود ظرف چندماه برطرف

مي گردد.

دسته مهمي از عوارض به عدم اصلاح دقيق عيب انكساري مربوط مي شود كه شامل تصحيح كمتر از حد، تصحيح بيش از حد و ايجاد آستيگماتيسم مي باشند. همچنين ممكن است باگذشت زمان درجاتي از عيب انكساري چشم برگردد. خوشبختانه اغلب اين عوارض را مي توان با انجام عمل مجدد تا حدود زيادي برطرف نمود.

منبع:http://www.academist.ir

بيماري فقرا

سرطان معده از جمله سرطان هايي است كه اگر در مراحل اوليه كشف و درمان شود، قابليت بهبود دارد. بيشتر مبتلايان به سرطان معده مرد بوده و سن آنها معمولاً بالاي 55 سال است. سرطان معده در بين افرادي كه از جنبه اقتصادي وضعيت مناسبي ندارند، بيشتر مشاهده مي شود. مطلب زير، علل و علايم سرطان معده و درمان جاري آن را شرح مي دهد.

معده چيست؟

معده انسان يك كيسه عضلاني و قابل ارتجاع است كه در حفره شكم قرار گرفته و غذاهاي خورده شده را از مري به روده باريك مي رساند. عمل هضم از دهان يعني زماني كه بزاق غذا را مرطوب و دندانها آن را قطعه قطعه مي كنند، شروع مي شود. وقتي كه عمل بلع انجام مي شود، غذا از مري پايين رفته و به معده مي رسد. معده وظيفه خود را به صورت تغيير غذا و تبديل آن به شكلهاي قابل هضم تر انجام مي دهد.

مانند ساير قسمتهاي دستگاه گوارش، معده براساس ميزان غذاي موجود توانايي تغييرات وسيع در اندازه و شكل خود را دارد. در انسان طول معده حدود 30سانتيمتر و عرض آن حدود 15 سانتيمتر است. جداره معده از سه لايه ساخته شده است. لايه خارجي يك غشاي فيبرو است. بعد از آن لايه عضلاني قرار دارد. لايه داخلي 35 هزار غده را شامل مي شود، به طوري كه

فضاي داخلي معده را به صورت لانه زنبور مي نماياند. اين غده ها اسيد و شير معده را ترشح مي كنند.

غداي خورده شده، توسط اين ترشحات به صورت نيمه مايع درمي آيد. لايه عضلاني با مخلوط كردن غذا با شير معده، به اين عمل كمك مي كند. اين مخلوط نيمه مايع، «كيموس» ناميده مي شود. تعداد كمي از مواد غذايي مانند قندهاي ساده از طريق جداره معده جذب مي شوند ولي بيشتر مواد غذايي از طريق معده جذب نشده، بلكه اين مواد به روده باريك وارد شده و در آنجا عمل جذب صورت مي گيرد.

سرطان معده

سرطان معده همه خصوصيات كلي سرطانها را داراست. تقريباً در تمامي موارد، سرطان از لايه داخلي ديواره معده سرچشمه مي گيرد و با رشد بيشتر، لايه هاي مجاور را درگير مي كند و به خارج معده گسترش مي يابد.

بعد از چند ماه و گاه چند سال، سلولهاي سرطاني از محل تومور اوليه خارج شده، به جريان خون راه يافته و به كبد و ريه ها مي رسند يا از طريق عروق لنفاوي به غدد لنفي منطقه اي دسترسي پيدا مي كنند كه به اين حالت متاستاز مي گويند. با گسترش مستقيم سرطان از جداره معده، اندامهاي مجاور مثل لوزالمعده و طحال نيز ممكن است درگير شوند. وقتي كه تومور فقط لايه داخلي يا دو لايه داخلي جداره معده را درگير كرده باشد، آن را سرطان اوليه و زماني كه سرطان به لايه خارجي جداره معده رسيد يا اعضاي ديگر را درگير كرد، به آن سرطان پيشرفته معده مي گويند.

پيشگيري

رژيم غذايي مي تواند در ايجاد سرطان معده نقش عمده اي داشته باشد. سرطان معده در اقشار كم درآمد جامعه كه غذاي آنها را به طور عمده مواد نشاسته اي تشكيل مي دهد و ميوه

و سبزيهاي تازه در رژيم غذايي آنها كم است، بيشتر ديده مي شود.

همچنين روشهاي آماده سازي و نگهداري موادغذايي نيز مي تواند در ايجاد سرطان معده نقش داشته باشد. سرطان معده در افرادي كه غذاهاي دودي بيشتر مي خورند، شايعتر است.

افرادي كه از آنمي بدخيم يا آكلريدري (فقدان اسيد در شيرمعده) رنج مي برند، بيشتر از سايرين در معرض ابتلا به سرطان معده قرار دارند. بيشتر محققان عقيده دارند كه ارتباطي بين زخم معده و سرطان معده وجود ندارد. همچنين نشان داده شده است كساني كه جراحي معده داشته اند نيز بيشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان معده قرار دارند.

تشخيص

اگر سرطان معده در مراحل اوليه كشف و درمان شود، قابليت بهبود آن بسيار بيش از مواردي است كه در مراحل پيشرفته تر كشف شود.

قابل ذكر است شيوع سرطان معده در ژاپن بيشتر بوده، از اين رو براي تشخيص زودرس سرطان معده كارهاي وسيعي در آن كشور انجام گرفته است. در بعضي از مطالعات ميزان بهبودي بيماري در مراحل اوليه كه توسط جراحي برداشته مي شود تا 95 درصد گزارش شده است. در كشور كانادا، بيماري در كمتر از 10 درصد بيماران در مراحل اوليه تشخيص داده مي شود.

اولين علامت قابل توجه در سرطان معده، ناراحتي گوارشي مبهم يا درد خفيف شكم، تهوع مختصر ولي دائم يا سوزش سردل است. اگر اين علايم در عرض چند هفته بهبود نيافت يا چنانچه مرتباً تكرار شوند، بايد با پزشك مشورت كرد.

علائم ديگر مثل وجود خون در مدفوع، استفراغ، خستگي و ضعف شديد يا كاهش وزن شديد نيز بايد توسط پزشك بررسي شود.

وقتيكه وجود سرطان معده مورد ترديد قرار بگيرد، دو روش كلي گاستروسكوپي و استفاده از

اشعه X براي تشخيص آن وجود دارد.

گاستروسكوپي روش ساده اي است كه حدود 15دقيقه طول مي كشد و با ايجاد ناراحتي كمي، بدون بيهوشي عمومي قابل انجام است. در اينگونه موارد معمولاً آرام بخش ملايمي براي بهتر كردن وضعيت بيمار تزريق مي شود. گاستروسكوپي با استفاده از يك وسيله نازك، قابل ارتجاع، توخالي و بلند كه به آن گاستروسكوپ مي گويند، انجام مي شوند.

گاستروسكوپ از طريق دهان بيمار به سمت معده رانده مي شود و پزشك به وسيله آن مي تواند قسمتهاي مختلف را مشاهده كند. چون گاستروسكوپ توخالي است، مي توان برس ظريفي را از طريق آن به داخل معده فرستاده و از هر كجاي معده كه غيرطبيعي به نظر مي رسد، نمونه برداري كرد و براي انجام آزمايش به آزمايشگاه فرستاد.

روش ديگري كه براي تشخيص سرطان معده به كار مي رود، استفاده از اشعه X است. معده بيمار با باريم مايع خوراكي پر شده و اجازه عبور اشعه X را نمي دهد. راديولوژيست با استفاده از وسيله اي به نام فلوروسكوپ مي تواند جريان باريم را در معده بيمار مشاهده كند. با زاويه دادن به بيمار در جهت هاي مختلف از معده بيمار عكسبرداري مي شود تا بر مبناي آن راديولوژيست، وضعيت موجود در معده را تشخيص دهد.

درمان

اگر نتايج روشهاي تشخيصي بيان كننده وجود سرطان در معده باشد، درمان آن انجام عمل جراحي است. براي برداشتن تومور تمام يا قسمتي از معده برداشته مي شود.

گاه ديگر اعضاي داخل شكم مانند طحال يا لوزالمعده هم كه در نزديكي تومور قرار دارند، برداشته مي شوند. ممكن است درمان دارويي (شيمي درماني) يا پرتودرماني به تنهايي يا به موازات هم مورد استفاده قرار گيرد.

حتي اگر تمام معده برداشته شود، بيشتر بيماران توانايي ادامه زندگي نسبتاً طبيعي

را خواهند داشت و مشكلات گوارشي بعد از عمل با افزايش دفعات خوردن غذا قابل درمان است. براي بعضي از بيماران رژيم غذايي با مواد قندي كم و چربي و پروتئين زياد توصيه مي شود و غالباً ويتامين B12 تزريق مي كنند.

نكته

براي كاهش احتمال ابتلا به سرطان معده موارد زير توصيه مي شود:

* غذاهاي متنوع بخوريد.

* غلات، نان، ميوه و سبزي مصرف كنيد.

* غذاهاي كم چربي و گوشت هاي كم چربي مصرف كنيد و غذا را با حرارت كم بپزيد.

* وضعيت بدني خود را با تغذيه مناسب و ورزش به حالت ايده آل برسانيد.

* نمك و قهوه زياد و الكل مصرف نكنيد.

براي كاهش ابتلا به سرطان، وضعيت بدني خود را با تغذيه مناسب و ورزش به حالت ايده آل برسانيد

بنياد امور بيماري هاي خاص

منبع:روزنامه اطلاعات

علل درد هاي زانو

آرتريت روماتوييد زانو:

زانوها جزء شايعترين مفاصلي هستند كه در آرتريت رو ماتوييد درگير ميشوند.اين بيماري اغلب منجر به ناتواني دايمي شديد ميگردد.

اغلب هر دو زانو بطور همزمان و همراه با ساير مفاصل درگير ميشود. زانو هاي درگير دردناك هستند, گاهي متورم و در لمس گرمتر از ساير نقاط پوست هستند. پاي پرانتزي يا خم شدن دايمي ممكن است رخ بدهد. حركات زانو مختل است و اعمال فشار منجر به احساس درد ميشود. التهاب ايجاد شده, پس از گذشت ماه ها و يا سالها فروكش ميكند ولي زانوي بيمار بندرت به وضعيت طبيعي خود برميگردد.سطوح مفصلي معمولا آسيب ميبينند و زودتر از مفاصل طبيعي فرسوده ميشوند. بنابر اين در مراحل انتهايي بيماري احتمال اضافه شدن آرتروز به آرتريت روماتوييد وجود دارد.

نرمي غضروف زانو(كندرو مالاسي استخوان كشكك)

در اين بيماري , غضروف مفصلي ( مخصوصا قسمت داخلي آن) به دلايلي كه

مشخص نيست خشن و رشته رشته ميشود. تصور ميگردد كه سايش ايجاد شده بين ناحيه آسيب ديده وقسمت داخلي زايده انتهاي پاييني استخوان ران , مسول بروز درد است. اين بيماري با آرتروز تفاوت دارد ولي ممكن است آرتروز سالهاي بعد اضافه گردد.بيمار اغلب دختر ??-?? سالهاي است كه درد آزار دهنده اي در عمق زانو و پشت استخوان كشكك خود احساس ميكند .

درد بيمار با بالارفتن از پله ها يا پايين آمدن از پله ها تشديد ميگردد. اغلب تجمع مايعي در درون مفصل وجود دارد و ممكن است پس از جابجا كردن استخوان كشكك به يك طرف در لمس عمقي آن حساسيت موضعي يافت گردد.

همچنين ممكن است نقطه اي از حساسيت موضعي شديد بر روي قسمت قدامي زايده استخوان ران وجود داشته باشد. حركات مفصل ممكن است همراه با كريپيتاسيون(صدا) باشند كه از روي استخوان كشكك به دست فرد معاينه كننده منتقل ميشود.( مخصوصا وقتي كه بيمار از حالت ايستاده زانوهاي خود را خم ميكند و مينشيند)

سل زانو:

در كشور هاي غربي بسيار نادر است اما در كشور هاي درحال توسعه كم و بيش ديده ميشود. زانوي درگير دردناك است. بطور منتشر در تمام محيط زانو تورم ديده ميشود. حركات زانو محدود است, عضلات ران تحليل ميروند و گاهي اوقات آبسه يا سينوسي آشكار ميشود.

آرتروز زانو:

زانو بيش از هر مفصل ديگري در اثر آرتروز درگير ميشود.آرتروز زانو مخصوصا در زنان چاق مسن شايع است. بيمار بطور شايع زنان مسن و سنگين وزني هستند كه ممكن است هر دو زانوي آنها درگير شده باشند. در گروه ديگر كه عمدتا مرد هستند سابقه اي از به هم

خوردگي مكانيكي قبلي( در اثر آسيب هاي ناشي ار ورزش) وجود دارد.

درد آزار دهنده, و به آهستگي افزايش يابنده اي در مفصل درگير وجود دارد كه پس از فعاليتهاي غير معمول تشديد ميشود. همچنين در هنگام حركت دادن به مفصل ميتوان صداي ساييدگي آن را لمس يا سمع كرد.

علايم بيمار اغلب با كشش يا پيچ خوردگي تشديد مي يابند. معمولا شواهدي از وجود يكي از عوارض زمينه ساز ذكر شده وجود دارد.

درد مفصلي هموفيلي ها:

ارتريت هموفيليك زانو مفصل را بيش ار هر مفصل ديگري درگير ميكند. آرتريت هموفيليك زانو نادر است زيرا خود هموفيلي نيز بسيار بندرت ديده ميشود. يافته هاي بدست آمده بر اساس مر حله بيماري و مدت زمان استقرار آن متغير است. پس از هر بار حمله جديد خونريزي , زانوي درگير متورم مي شود. تورم مفصل تا حدودي ناشي از تجمع خون و تا حدودي در اثر ضخيم شدگي سينويال است كه به علت تراوش خون از عروق به فضاي بينا بيني ايجاد ميشود. پوست پوشاننده مفصل درگير, بطور غير طبيعي گرم است. حركات مفصل محدود هستند و فشار اوردن به مفصل درگير منجر به درد مي شود.

منبع:http://www.academist.ir

رينيت آلرژيك

رينيت آلرژيك، ترشحات آبكي است و حاوي اتوزينوفيل (در آلرژي استثنايي) يا ماست سل (در آلرژي غذايي) است كه شايع ترين تظاهر آلرژي مجراي تنفسي فوقاني است كه ممكن است فصلي يا دايمي باشد. رينيت آلرژيك فصلي اغلب ناشي از گرده درختان، علف هاي هرز و چمن است در حالي كه در نوع دايمي ناشي از مايت گرد و خاك و زوايد حيوانات است. قارچ ها هر دو نوع رينيت آلرژيك را مي توانند توليد كنند. در نوع

فصلي بين اواخر بهار و اوايل پاييز رخ مي دهد.

علايم رينيت آلرژيك: احتقان بيني، آب ريزش آبكي بيني، عطسه، خارش بيني، التهاب ملتحمه، اشك ريزش، خارش كام و ترشحات پشت بيني است. علايم همراه آن گاهي احساس ضعف و بي حالي در بيمار، تيره شدن زير چشم ها است كه در بچه ها به صورت چين هاي افقي و در قسمت تحتاني بيني بدليل مالش مداوم و پيدايش اسكار متعاقب آن در اين ناحيه است كه سرانجام منجر به تنفس دهاني مي شود.

تشخيص افتراقي: شامل رينيت وازوموتور، رينيت دارويي، رينيت هورموني، سرماخوردگي و سينوزيت و بعضي از ضايعات ساختماني بيني مثل انحراف سپتوم بيني، بزرگي لوزه سوم، جسم خارجي بيني، تومورهاي بيني و نازوفارنكس است.

عوارض رينيت آلرژيك: تجمع مايع در گوش مياني كه منجر به كاهش شنوايي مي شود، پوليپ هاي بيني و سينوس وقتي مشخص شد بيماري علايم آلرژي دارد بايد تلاش كرد تا منشاء اصل آلرژي وي مشخص شود.

آزمايش هاي تشخيص آلرژي: از آزمايش هاي انجام شده غير موجود زنده اندازه گيري سطح كل IgE است و در آزمايشات انجام شده در محيط زنده مقداري معين از آلرژن مشكوك به داخل پوست وارد مي شود و از روي واكنش مثبت كه موجب كهير و قرمزي مي شود واكنش آلرژيك مشخص مي شود.

درمان:

بالاترين درمان اجتناب از آلرژن محرك است، درمان دارويي و ايمونوتراپي، اجتناب از زوايد حيوانات، شستن مرتب ملحفه، كنار گذاشتن وسايل و مبلمان كهنه، وسايل پرزدار و گلدان هاي خانگي است.

درمان دارويي: شامل استفاده از آنتي هيستامين ها، ضداحتقان، كورتيكوستروييدها، كرومولين و داروهاي آنتي كولينرژيك است.

ايمونوتراپي: با تزريق مقدار مشخصي آلرژن سبب افزايش توليد خاص آنتي ژن مي شود كه بطور رقابتي سبب مهار يا مسدود كردن گيرنده هاي IgE ماست سل مي شود. آنتي ژن هاي فوق

رقيق شده و هر هفته يا دو هفته يكبار تزريق مي شود و پس از گذشت ?-? ماه، بيمار كاهش چشمگيري را در علايم نشان مي دهد.

منبع:http://www.academist.ir

پرفشاري خون، قاتلي خاموش و بي هياهو

بيماري پرفشاري خون قاتل خاموش ناميده مي شود، زيرا بي سروصدا و بدون علامت شخص مبتلا را به مرگ و پايان زندگي نزديك مي كند. قلب فرد مبتلا به پرفشاري خون به سختي فعاليت مي كند و اگر پرفشاري خون در مراحل اوليه كنترل نشود، نه تنها فعاليت دستگاه قلب و عروق، بلكه تمام اعضاي بدن دچار مشكل مي شود.

بيش از نيمي از زنان بالاي ?? سال به پرفشاري خون مبتلا هستند، به طوري كه از هر ?? نفر در امريكا، ? نفر دچار پرفشاري خون است. اين بيماري در زنان سياهپوست به مراتب شايع تر و شديدتر است.

طبق آمارهاي جهاني، از هر ? مورد نارسايي قلبي در زنان، ? مورد به دليل كنترل نكردن پرفشاري خون ايجاد مي شود. پرفشاري خون به كليه ها آسيب مي رساند و موجب نارسايي كليوي، سكتة مغزي، حملة قلبي و بيماري هاي مرگ آفرين ديگري مي شود. همچنين، زناني كه علاوه بر پرفشاري خون به بيماري ديابت مبتلا هستند به مراتب بيشتر از سايرين به نارسايي كليوي و سكتة مغزي دچار مي شوند.

علل پرفشاري خون

در اغلب موارد، علت دقيق ابتلا به پرفشاري خون مشخص نيست، اما برخي عوامل ممكن است فرد را در معرض خطر قرار دهد.

عوامل خطرزاي مهارنشدني

برخي از عوامل مؤثر بر فشار خون را نمي توان تغيير داد. ارث يكي از اين عوامل است. فشار خون بالا جزء مواردي است كه به ارث مي رسد. نژاد عامل ديگر است. سياهپوستان نسبت به سفيدپوستان بيشتر مستعد ابتلا به پرفشاري خون اند. جنس نيز تأثيرگذار است؛ تا ?? سالگي، مردان بيشتر در معرض خطر ابتلا هستند،

بعد از ?? سال، نسبت در هر دو جنس يكسان مي شود و از ?? سال به بعد زنان بيشتر در معرض خطر ابتلا قرار مي گيرند؛ بنابراين افراد مسن بيشتر به پرفشاري خون مبتلا مي شوند.

برخي از بيماري ها نظير ديابت و بيماري هاي كليوي باعث پرفشاري خون مي شوند. اين قبيل بيماري ها را نيز بايد از عوامل مهارنشدني دانست.

عوامل خطرزاي مهارشدني

اگر فشار خون بالايي داريد، با درمان مناسب آن را پايين بياوريد و كنترل كنيد و اگر درحال حاضر مشكل فشار خون نداريد، با رعايت موارد زير، از بروز آن جلوگيري كنيد:

_ وزنتان را كنترل كنيد. اگر اضافه وزن داريد، رژيم بگيريد. كم كردن حتي يك كيلوگرم از وزنتان هم مفيد است.

_ مرتب ورزش كنيد. ?? دقيقه ورزش در هر روز بهترين راه مبارزه با پرفشاري خون است.

_ مصرف روزانة نمك را كم كنيد (حدود ? قاشق چاي خوري). سديم علاوه بر نمك در بسياري از غذاهاي بسته بندي شده، نوشابه هاي گازدار، جوش شيرين و بعضي شربت معده ها وجود دارد. براي اطلاع يافتن از مقدار سديم به كار رفته در مواد غذايي برچسب آنها را قبل از مصرف به دقت مطالعه كنيد.

اگر مي خواهيد از مواد جايگزين سديم استفاده كنيد، حتماً با پزشك مشورت كنيد؛ زيرا برخي از اين مواد براي همة افراد مناسب نيستند.

_ از رژيم غذايي حاوي ميوه و سبزيجات فراوان، لبنيات كم چرب و غذاهاي حاوي پتاسيم نظير دانه هاي سبوس دار و خشكبار استفاده كنيد. به نظر مي رسد پتاسيم از پرفشاري خون جلوگيري مي كند. مصرف ???? ميلي گرم پتاسيم در روز توصيه مي شود.

_ از مصرف مشروبات الكلي بپرهيزيد.

_ اگر از داروهاي پايين آورندة فشار خون استفاده مي كنيد، طبق دستور پزشك عمل كنيد تا بهترين نتيجه به دست آيد. اگر از

داروهاي بدون نسخه (مثلاً مسكّن ها) استفاده مي كنيد، پزشك را در جريان قرار دهيد، چون ممكن است با داروهاي فشار خون تداخل ايجاد كند. پزشكتان داروهاي بي خطر را به شما معرفي مي كند.

_ اگر باردار هستيد، مرتب براي معاينة پيش از زايمان به مراكز درماني مراجعه كنيد تا مراقب بهداشت بتواند به پرفشاري احتمالي خون پي ببرد و به موقع كنترل كند.

_ اگر از قرص هاي ضدبارداري حاوي استروژن استفاده مي كنيد يا تحت هورمون درماني هستيد، فشار خونتان را مرتب كنترل كنيد.

عارضة هراس از روپوش سفيد: بعضي از افراد فقط هنگامي كه براي كنترل فشار خون نزد پزشك يا مراقب بهداشت مي روند دچار پرفشاري خون مي شوند. اين عارضه هراس از روپوش سفيد (white coat hypertension) ناميده مي شود. اگر مراقب بهداشت يا پزشك شما متوجه اين وضعيت در شما شد، بايد از دستگاه فشار خون سيار براي كنترل صحيح فشار خونتان استفاده كنيد. اين دستگاه به مدت ?? ساعت به شما وصل است و فشار خون صحيح را نشان مي دهد.

دستگاه هاي اندازه گيري فشار خون انواع متفاوتي دارد كه مي توانيد آن را از داروخانه ها و فروشگاه هاي تجهيزات پزشكي تهيه كنيد. پزشك يا مراقب بهداشت نحوة استفاده از اين دستگاه ها را به شما آموزش مي دهد. مي توانيد دربارة نوع دستگاه فشار خون مناسب نيز با او مشورت كنيد. اگر فشار خونتان را در خانه كنترل مي كنيد، نتيجه را به خاطر بسپاريد تا در صورت لزوم به پزشك يا مراقب بهداشت اطلاع دهيد.

اثر هورمون هاي زنانه بر فشار خون: استروژن موجود در قرص هاي ضد بارداري يا مقداري از اين هورمون كه در روند هورمون درماني وارد بدن مي شود ممكن است بر فشار خون تأثير بگذارد. گاه در افرادي كه از قرص هاي

ضد بارداري استفاده مي كنند مقدار مختصري پرفشاري خون مشاهده مي شود. اگر اين اتفاق افتاد مي توان از پزشك كسب تكليف كرد. سن ?? سال و بالاتر، مدت مصرف طولاني داروي هورموني، و كشيدن سيگار خطر ابتلا به پرفشاري خون را در زناني كه قرص هاي ضد بارداري مصرف مي كنند افزايش مي دهد.

در صورت استفاده از اين قرص ها، فشار خونتان را مرتب اندازه بگيريد و اگر به پرفشاري خون مبتلاييد، با پزشكتان مشورت كنيد تا روش ديگري را براي جلوگيري از بارداري (به غير از قرص) به شما پيشنهاد كند.

پرفشاري خون در دوران بارداري: بعضي از زنان در دوران بارداري دچار پرفشاري خون مي شوند كه ممكن است پس از تولد كودكشان باقي بماند.

اين وضعيت «فشار خون بارداري» (gestational hypertension) ناميده مي شود. زناني كه قبل از بارداري پرفشاري خون داشته اند بيشتر مستعد ابتلا به بيماري هايي نظير مسموميت بارداري، شامل پره اكلامپسي (Preeclampsia) و توكسمي (Toxemia)، هستند كه ممكن است جان مادر و جنين، هر دو، را به خطر بيندازد. اگر قصد داريد بچه دار شويد و مبتلا به پرفشاري خون هستيد، حتماً با پزشك يا مراقب بهداشت خود مشورت كنيد. مراقبت هاي قبل از زايمان براي شما بسيار مفيد است.

متأسفانه هيچ آزمون اوليه اي براي پيش بيني يا تشخيص مسموميت بارداري وجود ندارد. علايم مهم مسموميت بارداري پرفشاري خون و دفع پروتيين از ادرار است. ساير علايم عبارت اند از: سردردهاي مكرر، تاري ديد، حساسيت به نور، و درد شكم. اين علايم ممكن است در اختلالاتي ديگر و حتي يك بارداري طبيعي نيز ظاهر شود. مراجعة مرتب به پزشك كمك مي كند تا با اندازه گيري فشار خون و سطح پروتيين ادرار مسموميت بارداري به سرعت تشخيص داده شود. زناني كه

پيش از بارداري پرفشاري خون مزمن داشته اند؛ زناني كه در بارداري قبلي دچار پرفشاري خون يا مسموميت بارداري شده اند؛ زنان چاق؛ زنان باردار بالاي ?? سال و زير ?? سال؛ و زنان مبتلا به ديابت، بيماري هاي كليوي، آرتريت روماتوييد، لوپوس و اسكلرودرمي (بيماري هاي مزمن و عودكنندة اتوايميون) در مقايسه با ساير زنان بيشتر در معرض خطر ابتلا به مسموميت بارداري هستند. بنابراين، قبل از باردار شدن:

?. مطمين شويد فشار خونتان تحت كنترل است. تغيير شيوة زندگي با كاهش دادن نمك مصرفي، انجام دادن مرتب تمرينات ورزشي و كاهش وزن، درصورتي كه اضافه وزن داريد، مفيد است.

?. پرفشاري خون براي شما و كودكتان خطرناك است. از پزشك خود بپرسيد براي پيشگيري از اين عارضه يا رفع آن چه مي توانيد بكنيد.

?. اگر از داروهاي پايين آورندة فشار خون استفاده مي كنيد، از پزشكتان بپرسيد كه آيا بايد مقدار دارو را در دوران بارداري كم كنيد يا قطع كامل دارو ضروري است.

و اگر باردار هستيد:

?. به طور مرتب براي كنترل و مراقبت هاي پيش از زايمان به متخصص زنان يا ماما مراجعه كنيد.

?. از مصرف الكل و سيگار بپرهيزيد.

?. درصورتي كه قصد استفاده از هر نوع دارويي را به هر منظور داريد، با پزشك مشورت كنيد.

منبع:http://www.academist.ir

زمستان و سرماخوردگي

نويسنده: محمدرضا انصاري

سرماخوردگي شايع ترين بيماري عفوني در انسان است. بچه هاي كوچك تر از 5 سال مستعدترين گروه سني براي ابتلا به اين بيماري هستند. استعداد ابتلا به طور تدريجي از 5 سالگي تا 20 سالگي كاهش مي يابد و سپس ثابت مي ماند. گفته مي شود به طور متوسط، هر كدام از افراد جامعه، در طول يك سال بين 3 تا 5 بار دچار سرماخوردگي

مي شوند.

عوامل زمينه ساز در ابتلا به سرماخوردگي عبارتند از:

ضعف عمومي و خستگي (در معرض سرماي شديد قرار گرفتن هم احتمالا باعث تغييراتي در بدن مي شود كه شبيه ضعف عمومي فرد را به اين بيماري مبتلا مي كند.) رعايت نكردن بهداشت مخصوصا در محيط هاي پرجمعيت در ماه هايي از سال كه ويروس سرماخوردگي يا آنفلوانزا در آن فراوان تر است. وضعيت نامناسب تغذيه و ناهنجاري هاي ساختماني قسمت هاي فوقاني دستگاه تنفس مثل انحراف بيني و بزرگ بودن لوزه ها.

دوران نهفتگي (كمون) بيماري كوتاه و از 2 تا 4 روز متغير است. شروع بيماري ناگهاني و با احساس خارش يا سوزش در حلق، بيني يا گوش همراه است و به دنبال آن علايم واضح تر ظاهر مي شوند. عطسه، آبريزش از بيني، احساس خستگي و كوفتگي، تب خفيف كه ندرتا با لرز همراه است، سردرد خفيف، اختلال حس بويايي و چشايي، دردهاي مبهم كمر يا دست و پا و... ترشح چركي (زرد يا سبز) از بيني نشانه عفونت باكتريايي است و يعني بيماري از يك سرماخوردگي ساده فراتر رفته است.

علايمي مثل گلودرد ،آب ريزش از بيني و چشم ، تب و لرز ، سرفه ، درد مفاصل و بي حوصلگي همگي نشانه بيماري سرماخوردگي و آنفلوانزاست . با سرد شدن هوا در پاييز و زمستان ، شرايط لازم براي ابتلاي انسان ها به ويروس هاي سرماخوردگي و آنفلوانزا ( كه تاكنون صد نمونه از ويروس هاي آن شناخته شده است ) فراهم مي شود . بنا به گفته متخصصان انتقال ويروس هاي سرماخوردگي بيشتر از طريق تماس مستقيم و غير مستقيم ،

ترشحات بيني و دهان ( سرفه يا عطسه ) صورت مي گيرد .

چرا سرما باعث سرماخوردگي مي شود ؟

وقتي بدن در معرض وزش باد سرد يا هواي خيلي سرد قرار گيرد، به ويژه زماني كه خيس است رگ هاي خوني مخاط دستگاه تنفسي فوقاني انقباض پيدا مي كند. جريان خون در آن كاهش مي يابد و مقاومت مخاط كه بستگي به جريان خون كافي در آن دارد، در مقابل هجوم ويروس ها كم مي شود و بدين صورت ويروس ها، سلول هاي مخاطي را مورد حمله قرار مي دهند و باعث سرماخوردگي مي شوند ؛ بنابراين دو عامل در ايجاد سرماخوردگي مؤثرند؛ اول ويروس بيماري و دوم كاهش مقاومت در اثر قرار گرفتن در شرايط نامساعد .

ويتامين C

مصرف مواد غذايي و ميوه هاي سرشار از ويتامين c در اين فصول توصيه مي شود. ويتامين c در بيماري هاي برونشيت مزمن، نقش مهمي در حفظ ريه ها دارد. بطوري كه طبق بررسي هاي محققين افرادي كه روزانه 300 ميلي گرم ويتامين c مصرف مي كنند احتمال ابتلا به اين بيماري در آنها 30 درصد كاهش پيدا مي كند. ويتامين c را مي توان از مركبات بويژه ليمو شيرين ، پرتقال ، گريپ فروت و همچنين در سير ، ميخك ، ليمو ، فلفل و مواد غذايي چون فلفل تند قرمز و سوپ مرغ و ماست دريافت نمود .

سير و شلغم ؛ طبيبان گياهي

سير اين طبيب گياهي علاوه بر خواص دارويي و تغذيه اي به واسطه داشتن ماده ضد ويروسي گزينه خوبي براي مصرف چه در هنگام سلامت و چه در زمان

سرماخوردگي است. و براي رفع بوي آن نيز مي توان سيب يا عسل مصرف نمود و يا به شكل نيم پز و خرد كرده استفاده كرد. شلغم نيز مانند سير داراي خواص مفيد زيادي است و استفاده ازشلغم نيز در فصل سرد توصيه مي شود . كه مي توان به شكل خام در سالاد يا به صورت پخته با نمك و شكر مصرف نمود.

ماست

اگر جزء افرادي هستيد كه به سرماخوردگي ناشي از آلرژي و حساسيت فصلي دچار هستيد توصيه مي شود براي پيشگيري ، از سه ماه قبل ماست مصرف نماييد . ماست باعث افزايش ايمني و تقويت سيستم دفاعي بدن مي شود و بدن را در مقابله با عوامل عفوني و آلرژي آماده مي كند. اگر به خوردن ماست علاقه چنداني نداريد، مي توانيد مصرف پياز را در برنامه غذايي خود افزايش دهيد. چون پياز نيز از بالا برنده هاي كارآيي سيستم دفاعي بدن است .

بخورها و دم كرده هاي گياهي

استفاده از دم كرده ها و بخورهاي گياهي از ديرباز مورد استفاده بوده و اثرات مثبتي داشته و در صورت آگاهي از مصرف صحيح آن بهترين پيشگيري كننده از سرماخوردگي است.

بخور گياهاني مثل تخم گشنيز ، مخلوط گياه آويشن با گياه بنفشه ، ريحان با پونه خشك براي سرماخوردگي بويژه در خروج ترشحات سينوسي در مبتلايان به سينوزيت بسيار مفيد است.

معجون عسل به اضافه ليمو ترش به همراه يك ليوان آبجوش در سرماخوردگي با منشا سرما مفيد واقع مي شود.

آب آناناس در تسكين التهاب گلو مفيد است. مصرف ريشه شيرين بيان و مريم گلي در بهبود سرماخوردگي مؤثر است .

البته افرادي كه دچار اختلالات فشار خون هستند ، در مصرف شيرين بيان احتياط كنند.

درمان دارويي

درمان سرماخوردگي ، درمان علايم بيماري است ؛ يعني دارويي براي خود بيماري وجود ندارد و داروها فقط علايم را تخفيف مي دهند تا دوره بيماري طي شود. تاثير استراحت ، نوشيدن مايعات كافي و رژيم غذايي به همان اندازه داروهاي شناخته شده است .

هيچ ضرورتي براي استفاده از آنتي بيوتيك ها در يك سرماخوردگي وجود ندارد. مصرف خودسرانه آنتي بيوتيك ها گذشته از اين كه از نظر اقتصادي باعث خسارات زيادي به كشور مي شود، باعث ايجاد مقاومت دارويي باكتري ها هم مي شود.

براي شروع درمان آلرژي يا سرماخوردگي ، حتما به علايم اوليه و تفاوت هاي آنها توجه كنيد تا راه درستي را براي درمان در پيش بگيريد . چرا كه درمان هاي غلط مضر خواهد بود. در كل ، افرادي كه مبتلا به فشار خون هستند نبايد دكونژستان ( ضد حساسيت ) مصرف كنند و افرادي كه مشكلات پروستات دارند نيز بايد از مصرف آنتي هيستامين پرهيز نمايند. سعي كنيد دارويي را انتخاب كنيد كه تنها به درمان عارضه موجود در شما بپردازد و چند منظوره نباشد.

نمي توان طول مدت بيماري را با درمان كوتاه كرد. در صورت وجود تب، سرفه، سردرد و غيره ، داروها فقط در تسكين ناراحتي ها مؤثرند.

سرماخوردگي و نكاتي را كه بايد به خاطر بسپاريم

حداقل سي سانتي متر از افرادي كه سرفه يا عطسه مي كنند فاصله بگيريد .

قطره هاي ريز عطسه يا سرفه حدودا تا مسافت 30 سانتي متري پراكنده مي شوند. دكتر « دنيس موري

» ، پزشك اطفال از دانشكده پزشكي ايالات ميشيگان خاطرنشان مي كند كه اگر يكي از اين قطره ها روي چشم يا بيني شما قرار بگيرد، چند روز بعد به بيماري سرماخوردگي مبتلا مي شويد . هر گاه در آسانسور با فردي كه سرفه مي كند مواجه شديد ، روي خود را برگردانيد.

شستشوي دست ها يادتان نرود

اكثر ميكروب هاي سرماخوردگي از طريق تماس فيزيكي غير مستقيم منتقل مي شوند . به طور مثال ، فرد بيماري كه ويروس سرماخوردگي از بيني به دست هايش منتقل شده به هر چيزي كه دست بزند آن را آلوده مي كند. ( ويروس هاي سرماخوردگي به مدت 3 ساعت بر روي اشياء زنده مي مانند). بنابراين دست هايتان را در هر فرصتي بشوييد.

وجود دستگاه هاي تهويه در ساختمان ها موجب كاهش ابتلا به سرماخوردگي مي شود

ساختمان هاي اداري كه از تهويه هواي مناسب برخوردار نيستند، يكي از محيط هايي محسوب مي شوند كه خطر ابتلا به سرماخوردگي را افزايش مي دهند. در اين مكان ها ويروس سرماخوردگي راه خروج ندارد. بدتر از آن رطوبت كم است كه باعث خشكي مخاط بيني مي شود و در نتيجه ، مخاط را براي شكار ويروس ها مستعد مي كند. به همين دليل هواپيماها هم محيط هاي مشابه ديگري براي ابتلا به سرماخوردگي محسوب مي شوند. دكتر « مارگارت گراديسون » از انجمن پزشكي دانشگاه دوك مي گويد : « بهترين پادتن ، مرطوب كردن سوراخ هاي بيني با اسپري محتوي آب نمك مخصوص است.»

نوشيدن مايعات زياد ضروري است

نوشيدن مايعات گوناگون ، ميكروب هاي فعال سرماخوردگي را از بين مي برند

و همين طور از كمبود آب بدن كه معمولا با بيماري سرماخوردگي همراه است جلوگيري مي كنند. دكتر « تراديسون » اگر يكي از اعضاي خانواده بيمار است ، براي احتياط بيشتر بهتر است تمام لوازم منزل را كه بيشتر با آنها در تماس هستيد ، ضد عفوني كنيد.

مي گويد : « تنفس از راه دهان ، دميدن به داخل بيني و مصرف داروهاي آبريزش بيني ، كمبود آب بدن را افزايش مي دهد. براي مقابله با اين كمبود ، حداقل روزي هشت ليوان آب ، آب ميوه يا مايعات بدون كافئين بنوشيد . »

بهترين راه براي جلوگيري از سرماخوردگي رعايت بهداشت فردي است

با توجه به بررسي هاي انجام شده ، افراد در هنگام سرماخوردگي اعضاي صورت خود را سه بار در ساعت مي مالند . اگر احساس مي كنيد كه بايد اين كار را انجام دهيد ، بهتر است به جاي نوك انگشت از بند انگشتانتان استفاده كنيد. چون اين قسمت كمتر به ميكروب سرماخوردگي آلوده مي شود.

آشپزخانه مهم است!

اكثر ميكروب هاي سرماخوردگي در آشپزخانه منتقل مي شوند. مهمترين عامل اسكاچ هاي ظرفشويي هستند كه براي رشد و نمو ميكروب هاي سرماخوردگي محيطي گرم و مرطوب را فراهم مي كنند.

بهتر است براي جلوگير ي از ابتلا به سرماخوردگي ، روزي دو تا سه مرتبه اين اشيا را در جريان آب جوش قرار دهيد . اگر يكي از اعضاي خانواده بيمار است ، براي احتياط بيشتر بهتر است تمام لوازم منزل را كه بيشتر با آنها در تماس هستيد ، ضد عفوني كنيد.

خواب شبانه آرامي داشته باشيد

با توجه به تحقيقات

انجام شده ، خواب خوب و آرام موجب تقويت سلول هاي سيستم ايمني بدن مي شود . در يك بررسي ، 43 نفر ( افرادي كه به سرماخوردگي مبتلا نبوده اند ) به طور داوطلبانه تنها نيمي از شب را در خواب سپري كردند، فرداي آن روز 30% از سلول هاي مدافع بدن آنها از بين رفتند . اما شب بعد ، زماني كه اين افراد ، حداقل هشت ساعت را در خواب سپري كردند، سلول هاي نابود كننده بدن آنها كاملا مقاوم شدند.

منابع :

msnhealth simle home HERBAL remediesmsn.com.

روزنامه همشهري مورخ 22 مهر 82 دكتر شهاب الدين

اينترنت : سايت هاي سلامت و تندرستي

برگرفته از مجله آشنا خانواده 135

سردرد و علائم چشمي

اگر مكررا دچار سردرد مي شويد حتما دوستان و اطرافيان به شما توصيه مي كنند كه براي معاينه چشم و كنترل شماره عينك به چشم پزشك مراجعه كنيد. اما آيا واقعا مشكلات چشمي مي توانند باعث ايجاد سردرد شوند؟

يك عقيده عمومي شايع ولي نادرست اين است كه خستگي چشم ناشي از عيوب انكساري يا انحراف چشم مخفي از علل شايع سردرد است. گرچه عيوب انكساري و انحراف چشم مخفي بايد در صورت وجود تصحيح شوند و گاهي تصحيح آنها به بهبود سردرد كمك مي كند . اما در اغلب موارد سردرد ربطي به شماره عينك فرد ندارد. البته برخي از بيماري هاي چشمي مي توانند سردرد ايجاد كنند و برخي از انواع سردرد نيز با علائم چشمي همراه هستند، اما در اكثر افراد مبتلا به سردرد نتيجه معاينه چشم كاملا طبيعي است.

به هر حال اگر به علت ابتلا به سردرد در صدد مراجعه

به پزشك هستيد بهتر است به خصوصيات سردرد خود دقت كنيد، چون اين خصوصيات مي توانند در جهت يافتن علت بيماري به پزشك كمك كنند:

نوع و شدت سردرد: آيا درد خفيف است يا شديد؟ آيا درد حالت ضربان دار دارد؟ شبيه برق گرفتگي است؟ با احساس سنگيني سر توام است؟

زمان درد: آيا درد زمان خاصي از روز بدتر يا بهتر مي شود؟

محل درد: آيا سردرد به صورت منتشر در تمام سر احساس مي شود يا آنكه فقط در منطقه خاصي (مثلا پيشاني يا پشت چشم ها) متمركز است. آيا سردرد دو طرفه است يا فقط در يك طرف سر احساس مي شود؟

مشكلات همراه: آيا در زمان بروز سر درد مشكلات ديگري هم ايجاد مي شود؟ مثلا آيا تغييري در بينايي شما به وجود مي آيد؟ آيا لكه هاي تيره يا جرقه هي روشن مي بينيد؟ احساس تهوع و استفراغ، سرگيجه، اشكريزش يا افتادگي پلك در زمان سردرد وجود دارد؟

عوامل تشديد كننده: آيا اقدام خاصي (مثلا خم شدن، سرفه كردن) باعث بدتر شدن يا ايجاد سردرد مي شود؟ آيا مصرف غذاي خاصي با ايجاد سر درد همراه است؟ آيا عوامل خاصي مثلا نور شديد، بوهاي خاص يا عوامل ديگر باعث شروع سردرد مي شود؟

الگوي كلي درد: سر درد معمولا كي شروع مي شود؟ حاد است يا مزمن؟ آيا جديدا تغييري در الگوي خاص سردرد ايجاد شده است؟

سابقه خانوادگي: آيا در نزديكان شما كسي مبتلا به سردرد مي باشد؟

علاوه بر بررسي خصوصيات درد، براي تشخيص علت سردرد معمولا يك معاينه باليني كامل شامل بررسي نبض و فشار خون، بررسي كامل دستگاه عصبي مركزي و معاينه چشم

انجام مي شود. به علاوه گاهي لازم است علاوه بر اقدامات فوق از روش هاي تصويربرداري (سي تي اسكن يا MRI) و بررسي ميدان بينايي نيز براي تشخيص علت سردرد استفاده شود. البته همانطور كه قبلا ذكر شد در اكثر موارد سردرد، نتيجه معاينات چشم طبيعي است اما سردردهاي مرتبط با مشكلات چشمي را مي توان در سه گروه تقسيم بندي كرد:

-سردردهايي كه ناشي از بيماري هاي چشمي هستند

-سردردهايي كه باعث ايجاد علائم چشمي مي شوند

-حالات متفرقه

سردردهاي ناشي از بيماري هاي چشمي

همانطور كه قبلا ذكر شد بر خلاف تصور عموم مردم، عيوب انكساري معمولا باعث ايجاد سردرد نمي شود؛ اما گروهي ديگر از بيماري هاي چشمي مي توانند باعث بروز سر درد و بخصوص درد اطراف چشم شوند.

خشكي چشم

خشكي چشم يكي از علت هاي بسيار شايع احساس درد و ناراحتي در اطراف چشم ها است كه معمولا صبح ها بهتر است و در اواخر روز بدتر مي شود. به علاوه انجام كارهاي چشمي مثل مطالعه يا كار با كامپيوتر مي تواند باعث بدتر شدن درد و ناراحتي در مبتلايان به اين بيماري شود.

بيماري هاي قرنيه

قرنيه بافت بسيار حساسي است كه تعداد زيادي اعصاب حسي در آن وجود دارد و به همين علت به درد و تحريك واكنش زيادي نشان مي دهد. (حتما تجربه كرده ايد كه حتي ورود يك ذره بسيار ريز گرد و غبار به داخل چشم چقدر باعث درد و ناراحتي مي شود، در حالي كه با يك قلوه سنگ در داخل كفشتان ممكن است چند ساعت پياده روي كنيد و عين خيالتان نباشد!) طبيعي است كه تحريكات وارد شده به اين بافت

حساس، مي تواند درد شديدي در چشم و اطراف چشم و گاهي در تمام سر ايجاد كند.

ورود هر نوع جسم خارجي به داخل چشم - چه مستقيما به قرنيه بچسبد و چه در پشت پلك گير بيفتد و باعث خراشيده شدن قرنيه شود - علاوه بر ايجاد درد و قرمزي و اشك ريزش معمولا باعث سردرد نيز مي شود. همچنين در افرادي كه به علت جوشكاري يا نگاه كردن طولاني مدت به برف (مثلا در ورزش اسكي دچار برق زدگي چشم ها مي شوند) پوشش خارجي (اپي تليوم) قرنيه آسيب مي بيند و فرد علاوه بر اشكريزش و درد چشم ها دچار سردرد شديد نيز مي شود. (اين نوع سردرد را جوشكاران محترمي كه استفاده از عينك مناسب را مايه كسر شأن خود مي دانند خيلي زياد تجربه مي كنند!)

از ديگر بيماري هاي قرنيه كه باعث ايجاد سردرد مي شود زخم قرنيه است. همچنين التهاب قرنيه يا كراتيت نيز مي تواند باعث سردرد گردد.

يكي از بيماري هاي قرنيه كه عمدتا باعث سردرد صبحگاهي مكرر مي شود خراش راجعه قرنيه (Recurrent Corneal Erosion) است. در اين بيماري اپي تليوم قرينه چسبندگي سستي به بافت هاي زيرين دارد و مستعد كنده شدن است. در اين حالت وقتي فرد مبتلا به هنگام صبح چشم هايش را باز مي كند خيلي اوقات بخشي از اپي تليوم قرنيه كنده مي شود و علاوه بر سوزش و اشكريزش و درد چشم، سردرد نيز در همان سمت ايجاد مي شود.

بيماري آب سياه (گلوكوم) نيز باعث ايجاد تاري ديد، قرمزي و درد چشم، اشكريزش و سردرد شديد مي شود. تشخيص اين بيماري با

معاينه كامل چشمي (شامل اندازه گيري فشار داخل چشم و بررسي ساختمان زاويه اتاق قدامي) امكانپذير است. تشخيص اين بيماري اهميت زيادي دارد چون مي تواند منجر به كاهش ديد دائمي شود.

التهاب داخل چشمي (Uveitis)

التهاب داخل چشمي (يوئيت) مي تواند علاوه بر درد چشم، سردرد نيز ايجاد كند. البته در مواردي كه يوئيت قسمت هاي قدامي چشم مثلا عنبيه را درگير كرده باشد احتمال ايجاد سردرد بيشتر است.

التهاب صلبيه (scleritis)

التهاب صلبيه مي تواند باعث درد شديد چشم و سردرد شود. نكته قابل توجه آن است كه اگر التهاب صلبيه در بخش هاي خلفي كره چشم اتفاق بيفتد ممكن است در ظاهر چشم تغيير خاصي ايجاد نكند اما باعث ايجاد سردرد شديد در ناحيه پشت چشم شود. تشخيص اين بيماري از دو جهت مهم است:

اول آنكه اين بيماري در خيلي از موارد با بيماري هاي جدي تر همراه است كه در صورت عدم درمان مناسب مي تواند حتي حيات فرد را تهديد كند. دوم آنكه اين بيماري مي تواند منجر به آسيب جدي و حتي سوراخ شدن چشم گردد.

بيماري هاي حدقه چشم

وجود التهاب يا تومور در ناحيه پشت چشم و در داخل حدقه چشم مي تواند باعث بروز سردرد شود.

التهاب عصب بينايي

التهاب عصب بينايي (نوريت) علاوه بر آنكه باعث تاري ديد مي شود مي تواند با درد چشم و سردرد (بويژه در ناحيه پشت چشم) همراه باشد. در افراد مبتلا به التهاب عصب بينايي معمولا حركت دادن چشم باعث بدتر شدن درد مي گردد.

زوناي چشمي

اين عارضه يكي بيماري ويروسي است كه بر اثر فعال شدن دوباره ي ويروس آبله مرغان در اعصاب حسي چشم اتفاق مي

افتد. علامت مشخصه زونا بروز بثورات ريز پوستي به صورت آبدانه هاي كوچك در يك زمينه ارغواني و بنفش است كه با درد شديد همراه است. معمولا درد يكي دو روز قبل از ظاهر شدن بثورات جلدي شروع مي شود و تا مدتي پس از بروز دانه ها ادامه پيدا مي كند. البته در بعضي افراد ممكن است درد ناشي از زونا حالت مزمن پيدا كند و تا ماه ها پس از بيماري فرد احساس درد داشته باشد در صورتي كه زوناي چشمي علاوه بر درگيري پوست اطراف چشم، بافت هاي داخل چشم را نيز درگير كرده باشد. التهاب داخل چشمي (يووئيت) نيز باعث بدتر شدن سردرد فرد مبتلا مي گردد.

منبع:ماهنامه دنياي سلامت شماره 33

پوكي سر زده مي آيد، براي استخوانهايتان سرمايه گذار

نويسنده: دكتر سودابه عليدادي

نقش كلسيم در بدن

كلسيم مهم ترين ماده معدني در هر گروه صنعتي است كه به ميزان زيادي در بافت هاي عضلاني و اسكلتي وجود دارد. نمك هاي كلسيم مسئول سفتي و مقاومت استخوان هاي بدن هستند. همچنين در تشكيل بافت هاي غضروفي و دنداني نقش عمده اي دارند. كلسيم به همراه منيزيم از عمده ترين يون هاي موثر در عملكرد عضلاني است. همچنين در انتقال پيام هاي عصبي در سلول هاي عصبي، انعقاد خون و پايداري غشاء سلولي نقش عمده اي دارد. كلسيم بخصوص همراه ويتامين3 D نقش موثري در پيشگيري و درمان استئوپورز (پوكي استخوان) در افراد مسن دارد. ساخت ويتامين D توسط پوست با افزايش سن كاهش مي يابد و در نتيجه جذب كلسيم دچار اختلال مي شود. مطالعات مختلف نشان داده كه مصرف كلسيم به همراه ويتامين 3 D سبب افزايش جذب كلسيم از

روده ها و افزايش تراكم استخوان ها مي شود. كلسيم در بسياري از غذاها موجود است و به دست آوردن مقادير كافي آن بسيار مهم است؛ زيرا بدن انسان قادر به ساخت آن نمي باشد. حتي زماني كه شما رشد نموده و بالغ شديد، دريافت كلسيم به مقدار كافي بسيار مهم است زيرا هر روز مقاديري از كلسيم از طريق پوست، ناخن، مو، تعريق و نيز ادرار و مدفوع از بدن خارج مي شود. اين مقادير از دست رفته كلسيم بايد از طريق رژيم غذايي جايگزين شود.

پوكي استخوان (استئوپورز)

پوكي استخوان (استئوپورز) بيماري است كه با تخريب بافت استخواني مشخص مي شود و شكنندگي استخوان ها را بيشتر مي كند. شايع ترين استخوانهاي درگير؛ استخوان ساعد، گردن، استخوان ران و مهره ها هستند. بعد از دهه سوم عمر، بافت استخواني بتدريج تحليل مي رود و در واقع گذشت عمر مهم ترين علت پوكي استخوان اوليه است. پوكي استخوان هم مردان و هم زنان را درگير مي كند ولي درگيري خانم ها بخصوص پس از يائسگي بيشتر از آقايان است. پوكي استخوان ثانويه مي تواند ناشي از برخي بيماري ها و يا ناشي از مصرف برخي داروهاي كورتوني باشد. در افراد جوان نيز در اثر تحرك كم احتمال بروز پوكي استخوان وجود دارد. عواملي مانند سيگار كشيدن، مصرف زياد مشروبات الكلي، تحرك كم، لاغري، يائسگي زودرس و سابقه خانوادگي، به عنوان فاكتورهاي خطر در اين بيماري شناسايي شده اند. تا زماني كه شكستگي رخ نداده، معمولا علامتي از بيماري ديده نمي شود. حتي گفته مي شود نيمي از شكستگي هايي كه در اثر پوكي استخوان در مهره

ها رخ مي دهد، بدون علامتند. پوكي استخوان بيماري خاموش ناميده مي شود زيرا هيچ علامتي ندارد. افراد متوجه پوكي استخوان خود نخواهند شد تا آن زمان كه فشار، افتادن و يا ضربه باعث شكستگي استخوان شود.

پيشگيري

مهمترين نحوه برخورد با پوكي استخوان پيشگيري از آن است. چون وقتي بيماري بوجود آيد و توده استخواني كم شد، درمان آن مشكل است.

اقدامات زير نقش مهمي در جلوگيري از پوكي استخوان دارند: ورزش و دريافت ميزان كافي كلسيم در زمان رشد، پرهيز از مصرف سيگار و مشروبات الكلي، مصرف غذاهاي حاوي كلسيم و ويتامين D، مصرف داروهايي كه باعث افزايش تراكم استخوان ها مي شوند، مصرف داروهاي حاوي كلسيم به علاوه ويتامين ها. كلسيم باعث افزايش اثر هورمون استروژن و كلسي تونين بر استخوان مي شود. مصرف كلسيم به همراه ويتامين 3 D خطر شكستگي را در افراد مسن به ميزان قابل توجهي كم كرده است.

درمان

1- در صورت بروز شكستگي، درمان آن توسط ارتوپدي و براي كاهش درد، فيزيوتراپي لازم است.

2- تمامي مواردي كه در قسمت پيشگيري گفته شد، از جمله تجويز داروهاي پيشگيري كننده (مانند كلسيم و ويتامين 3 D) در درمان پوكي استخوان نيز بايد استفاده شود تا از تحليل بيشتر استخوان جلوگيري شود.

3- در خانم هاي يائسه علاوه بر درمان هاي فوق، درمان هورموني زير نظر متخصص مفيد است.

راهنماي تغذيه اعلام كرده است كه خانم ها بايد از: غذاهاي مختلف استفاده كنند، براي حبوبات، نان و ساير فراورده هاي غلات، گياهان و ميوه ها اهميت بيشتري قائل شوند، مواد لبني كم چرب، گوشت كمتر، و غذاهايي كه داراي چربي پايين و يا بدون

چربي هستند را انتخاب كنند، وزن بدنشان را هميشه ثابت و پايين نگه دارند و حركات ورزشي انجام دهند و با شيوه صحيح تغذيه آشنا شوند.

مصرف الكل را قطع نمايند و همچنين نمك، كافئين و نوشابه هاي گازدار را در رژيم غذايي خود محدود كنند. سازمان بهداشت و سلامت كانادا به همراه سازمان مجاز مواد غذايي امريكا، مجمعي به نام مرجع رژيم غذايي را تشكيل دادند. پژوهش هاي اين انجمن بر روي مصرف مواد غذايي ديرينه و بيماري هاي ايجاد شده از طريق اين نوع عادات غذايي مثل بيماري هاي مزمن نظير پوكي استخوان بود.

ورزش هاي زير را براي كاهش خطر بروز پوكي استخوان انجام دهيد:

- روي دو پنجه پا بايستيد، بدنتان را صاف نگه داريد، يك دست را تا حد امكان بالا برده، سپس دست دوم را بالا ببريد، اين حركت را 20 مرتبه تكرار كنيد.

- به پشت دراز بكشيد، نفس عميق بكشيد و دستتان را به تناوب در كنار سرتان بالا برده بكشيد، سعي كنيد همه بدنتان را تا حد امكان بكشيد و براي مدت 5 تا 10 ثانيه در اين حالت باقي بمانيد. اين حركت را 20 مرتبه تكرار كنيد.

- به جلو دراز بكشيد، دو عدد بالش كوچك زير شكمتان قرار دهيد، دست چپ و پاي راست را همزمان بالا ببريد، سپس دست راست و پاي چپ تان را بالا ببريد. اين حركت را 20 مرتبه تكرار كنيد.

منبع: ماهنامه دنياي سلامت شماره ي 29

8 توصيه مهم براي پيشگيري از پوكي استخوان

نويسنده: اميد صالحيان

متخصصان مي گويند؛ با وجودي كه ما نمي توانيم تمام عواملي را كه منجر به بروز پوكي استخوان و شكستگي هاي ناشي از آن مي شوند

را كنترل كنيم، اما مي توانيم با رعايت برخي نكات به تقويت استخوان ها و حفاظت از آنها كمك كنيم به گزارش ايسنا، براي اين منظور متخصصان در گزارش 2008 مركز سلامت زنان هاروارد، 8 توصيه زير را ارائه كرده اند.

نخست اين كه بهتر است از مواد مغذي و مهم استفاده شود . براي اين منظور بايد رژيم هاي غذايي سالم كه تامين كننده مواد مغذي چون پتاسيم، منيزيم، فسفر، كلسيم و ويتامين D هستند، به كار گرفته شوند.

توصيه دوم ورزش كردن است. در اكثر روزها حداقل 30 دقيقه را به انجام فعاليت هاي ورزشي تقويت استخوان اختصاص دهيد . اين فعاليت ها شامل ورزش هاي تحمل وزن همانند دويدن يا پياده روي سريع و ورزش هاي استقامتي هستند.

نكته سوم اين است كه به هيچ وجه سيگار نكشيد. فرآيند تخريب استخوان در افراد سيگاري بسيار سريع تر صورت مي گيرد و ميزان شكستگي در اين افراد بالاتر است.

چهارمين توصيه متخصصان اين است كه انجام آزمايشات و كنترل هاي دوره اي را فراموش نكنيد. يكي از اين آزمايش ها سنجش تراكم ماده معدني استخوان (BMD) در آغاز سن 65 سالگي است. اين تست براي افرادي كه داراي سابقه بيماري هاي خاص يا مصرف كننده داروهايي هستند كه خطر شكستگي را افزايش مي دهند. بايد در سنين پايين تر انجام شود.

راه كار پنجم اين است كه از داروهاي محافظت كننده استخوان استفاده كنيد . زناني كه در سنين پس از يائسگي قرار دارند و در گذشته داراي شكستگي استخوان بوده اند بايد از داروهاي پيشگيري كننده پوكي استخوان استفاده كنند.

به عنوان

نكته ششم كه از اهميت خاصي نيز برخوردار است توصيه مي شود كه از افسردگي خود غافل نشويد.

پژوهشگران به تازگي به ارتباط بين افسردگي و كاهش تراكم استخواني دست يافته اند.

هفتمين توصيه نگهداشتن وزن در حالت سلامتي است. وزن پايين تر از 127 پوند با داشتن توده بدني زير 21 عامل خطرساز براي پوكي استخوان محسوب مي شود. از دست دادن وزن در دوران يائسگي احتمال كاهش توده استخوان را افزايش مي دهد از مصرف غذاهايي كه از نظر كالري در حد بسيار پاييني هستند يا از غذاهايي كه فاقد همه گروه هاي غذايي است، اجتناب كنيد.

توصيه آخر اينكه حتي الامكان از زمين خوردن اجتناب كنيد. با احتياط و به آرامي گام برداريد. از روشنايي راه پله ها و مدخل ورودي ساختمان ها اطمينان حاصل كنيد. به منظور تعادل و جلوگيري از سر خوردن در حمام از دستگيره هايي كه در وان يا در كنار دوش نصب شده اند، استفاده كنيد.

منبع:ماهنامه تخصصي دنياي سلامت شماره 32

آنژيوگرافي

مقدمه: اگر بر اساس توصيه پزشك، آنژيوگرافي قلبي يا كاتتريسم در برنامه تشخيصي شما قرار گرفته است؛ بدون شك اولين سوال براي شما اين است كه چه فعاليتي بر روي بدن شما انجام مي گيرد، آيا واقعا اين كار لازم است؟ و عوارض آن چيست؟ بدون شك سوالات متعددي در ذهن شما ايجاد شده است كه دانستن پاسخ آنها حق طبيعي شما است. اگر چه پزشك يا كادر درماني به طور معمول قسمتي از سوالات را پاسخ مي دهند، اما احتمالا سوالاتي در ذهن شما باقي مي ماند كه دوست داريد در مورد آنها بيشتر بدانيد.

در اين مقاله به تعدادي از اين سوالات پاسخ گو خواهيم بود.

چه اتفاقي در طي يك آنژيوگرافي يا كاتتريسم قلب صورت مي گيرد؟

- قبل از شروع آنژيوگرافي براي بيمار يك آرام بخش خفيف تجويز مي گردد كه در بعضي موارد تزريقي و گاه خوراكي مي باشد.

- اكثر بيماران در مدت انجام كار، بيدار يا حداكثر كمي خواب آلود هستند كه مربوط به داروي آرام بخش است.

- هيچ بيماري جهت آنژيوگرافي بيهوش نمي گردد (مگر بچه هاي خيلي كوچك كه بي قراري مي كنند).

- پس از ورود به اتاق كاتتريسم قلبي، به روي تخت منتقل مي شويد. در بيشتر مواقع كاتتريسم قلبي از ناحيه كشاله ران انجام مي شود. بعضي از بيماران از طريق شريان جلوي آرنج تا مچ دست آنژيو مي شوند. كشاله ران شما بايد از قبل تميز و موهايش تراشيده شده باشد.

- روي شما به وسيله پارچه هاي استريل پوشانده مي شود. آن گاه پزشك ناحيه مربوط را با تزريق ماده بي حسي مثل ليدوكايين (كه ممكن است در دندانپزشكي مصرف كرده باشيد) بي حس مي كند. سپس لوله كوچكي كه شيت ناميده مي شود، داخل شريان كشاله ران يا بازو گذاشته مي شود. گاهي اوقات لوله ديگري در وريد ناحيه ران براي اندازه گيري فشار و اكسيژن خون و به دست آوردن نمونه هاي اندازه گيري شده اكسيژن خون قلب، گذاشته مي شود. درد ملايم حين تزريق بي حسي و كارگذاري شيت به طول معمول حداكثر دردي است كه بيمار حين آنژيوگرافي احساس مي كند. در شروع كار كاتترهاي ويژه لوله هاي پلاستيكي و نازك ممكن است

به داخل حفره هاي قلب فرستاده شود. همچنين ممكن است بر حسب نوع كار كاتترهاي ديگري كه به اشكال متفاوت هستند به داخل حفرات قلب و ابتداي شريان اصلي كرونري چپ فرستاده شوند.

- يك ماده راديولوژيك مخصوص ( اروگرافين يا مواد مشابه) به داخل شريان اصلي كرونري قلب و شاخه هاي آن تزريق مي شود. همان طور كه به تدريج به مريض ماده رنگي تزريق مي گردد، عكس هاي راديولوژيكي نيز گرفته مي شود. دوربين عكسبرداري با اشعه ايكس به دور شما مي چرخد تا از نماهاي مختلف از شريان هاي كرونري عكس بگيرد.

- يك كانتر مخصوص ديگر از كشاله ران به ابتداي شريان كرونري راست فرستاده مي شود. تصاوير مربوط به شريان كرونري راست هم گرفته مي شود. اكثر بيماران در موقع تزريق درون شريان كرونر، هيچ احساسي ندارند. بعضي از افراد ممكن است احساس يك ناراحتي خفيف داشته باشند كه اين مساله چند ثانيه بعد از تزريق ماده رنگي برطرف مي گردد.

اين ناراحتي ممكن است به شكل گرم شدن، حالت تهوع خفيف يا احساس سنگيني يا تنگي نفس ملايم روي سينه باشد.

- بعد از اينكه تصاوير شريان هاي كرونري گرفته مي شود (يا گاهي قبل از آن)، يك كاتتر ويژه به داخل بطن چپ فرستاده مي شود. سپس ماده حاجب رنگي به داخل بطن چپ تزريق مي گردد، انجام اين كار به پزشك اجازه مي دهد كه چگونگي پمپاژ قلب را ارزيابي كند. اين تصاوير، ونتريكولوگرافي ناميده مي شود، همچنين مي تواند وضعيت دريچه هاي قلب و نارسايي احتمالي آنها را نشان دهد.

- اكثر بيماران در مدت عكسبرداري

از حفره بطن چپ احساس گر گرفتگي را در مدت 15 ثانيه حس مي كنند. پزشكان تصاوير راديوگرافي را در طي مدت كاتتريزاسيون روي صفحه نمايش مخصوص مشاهده مي كنند.

- مدت زمان كاتتريزاسيون ممكن است 20 دقيقه و حتي بعضي اوقات يك ساعت طول بكشد. مدت زمان انجام كار بستگي به اين دارد كه چه اقدامي در مدت كاتتريزاسيون مورد نياز است و اين مساله ممكن است بر اثر آناتومي خاص قلب شخص مورد نظر متفاوت باشد.

در حين آنژيوگرافي چه نكاتي را رعايت كنيد؟

1- اكنون كه آنژيوگرافي را پذيرفته ايد به پزشك و بيمارستان خود اطمينان كامل داشته باشيد و در كمال آرامش نظاره گر كار خود باشيد.

2- سعي كنيد كه بيدار مانده و با تيم پزشكي و در خواست هاي ايشان همكاري لازم را داشته باشيد.

3- ممكن است از شما خواسته شود سرفه كنيد، نفس عميق بكشيد يا اعمال مشابه را انجام دهيد، نگران نباشيد.

4- گاهي اوقات عوارض مختصري مثل حالت تهوع گذرا، سنگيني خفيف سينه، گر گرفتگي، خارش، ضعف و ... ممكن است روي دهد كه همگي در عرض چند ثانيه از بين رفته و گذرا بوده و هيچ جاي نگراني ندارد.

5- حتي المقدور تا پايان آنژيوگرافي از وضعيت و مسائل پزشكي سوال نكنيد. چون ممكن است تمركز تيم پزشكي به هم خورده و نظم كار رعايت نشود.

6- در صورت بروز هرگونه علامت كه تحمل آن براي شما امكان پذير نمي باشد يادآوري كنيد.

7- در طول مدت آنژيوگرافي سعي كنيد كه با دوره كردن خاطرات خوب خود، آرامش را حفظ كنيد و به نتيجه كار

اصلا فكر نكنيد. پزشك در پايان كار كلياتي از يافته ها را به شما خواهد گفت.

و اما بعد از كاتتريزاسيون ...

بعد از آنژيوگرافي شيت ها و لوله هايي كه در ناحيه ران يا بازوي شما گذاشته شده بود، برداشته مي شود. يك پرستار يا يكي از اعضاي تيم كت لب (Cat Lab)، محل تزريق يا محل سوراخ شدگي را براي مدتي فشار مي دهد كه شريان بسته شود. پس از آن شما بايد براي چند ساعت روي پشت بخوابيد. يك پانسمان يا كيسه شن ممكن است در اين مدت روي محل كشاله ران شما قرار داده شود. بعضي از پزشكان از وسايل خاص مسدود كننده عروقي در محل سوراخ شدگي شريان استفاده مي كنند. شما بايد به توصيه هاي پزشك تان در اين مورد توجه كنيد. بيماراني كه به وسيله يكي از اين دستگاه ها درمان مي شوند، به طور معمول بعد از يك ساعت مي توانند راه بروند. اكثر بيماران سرپايي چند ساعت ( به طور معمول 15-12 ساعت) بعد از عمل به خانه مي روند. با توجه به اينكه عمل مهمي داشته ايد و داروهايي براي آرام كردن به شما تزريق شده است، بهتر است شخص ديگري در مسير خانه رانندگي كند. بعد از آنژيوگرافي ممكن است ناحيه كشاله ران كمي دردناك و همچنين ممكن است به مدت يك روز اين ناحيه كمي متورم باشد.

اين مسائل طبيعي است، اما اگر شما متوجه حساسيت، درد يا تورم بيش از حد در اين ناحيه شديد با پزشك خود تماس بگيريد. مساله مهم اين است كه آيا شما به ارزيابي بيشتر احتياج داريد

يا خير. در موارد نادر ممكن است سوراخ به طور كامل بسته نشده باشد يا اينكه عفونتي ايجاد شده باشد كه نياز به درمان مناسب دارد.

نكاتي كه بايد پس از آنژيوگرافي تا زمان ترخيص رعايت كنيد:

1- با پرستاري كه شيت را از پاي شما خارج مي كند كمال همكاري را بنماييد.

2- وجود كيسه شن بر روي پاي شما براي بسته شدن كامل محل سوراخ است اگر اين چند ساعت را خوب تحمل نكنيد، ممكن است بعد دچار مشكل تورم و حساسيت كشاله ران گرديد. 3- در صورت احساس دستشويي به همان حالت درازكش به پشت امور خود را انجام دهيد و از وسواس شست و شو پرهيز كنيد. 4- از حدود نيم ساعت پس از آنژيوگرافي مي توانيد به تدريج مايعات شيرين و سپس به تدريج غذا ميل كنيد، اما آهسته آهسته و نه ناگهاني. 5- در اين دوره گاه با تغيير وضعيت يا احساس درد در كشاله ران احساس ضعف يا طپش ممكن است ايجاد شود كه طبيعي است.

6- سعي كنيد كه به مسائل و مشكلات محيط با ساير بيماران توجه نكنيد تا آرامش شما سلب نگردد. 7- انجام ملاقات با همراهان و گفت و گو در اين زمان بلامانع است. 8- در زمان ترخيص به تدريج پايين آمده، كمي آهسته قدم بزنيد و از فعاليت هاي شديد و نشستن و برخاستن ناگهاني تا چند روز پرهيز كنيد. 9- در صورت درد يا تورم خفيف محل آنژيوگرافي استفاده از مسكن يا كمپرس گرم بلامانع است. 10- در صورت احساس درد يا تورم شديد يا درد غير قابل تحمل به بيمارستان

مراجعه كنيد. 11- بروز كبودي سطح پوست ران بدون درد و تورم، يافته اي عادي است و علي رغم ظاهر پر هياهو هيچ عارضه اي ندارد و به تدريج برطرف مي گردد.

منبع:ماهنامه ي دنياي سلامت 31

ورم ملتحمه

نويسنده:دكتر محمد كريم نعمت الهي

ملتحمه از يك بافت نازك، شفاف و نرم تشكيل شده كه روي سفيدي چشم (صلبيه) و پشت پلك ها را پوشش مي دهد. ورم ملتحمه بهاره يك عارضه التهابي حساسيتي ملتحمه است با تظاهرات فصلي عود كننده. اين بيماري معمولا در فصل بهار آغاز مي شود و با فصل گرما افزايش و در زمستان فروكش مي كند. شيوع اين بيماري بين 2 الي 15 سالگي است و شدت حملات بيماري بين 3 تا 15 سال و از مواردي بيشتر طول مي كشد اين بيماري دو طرفه است و اكثر پسرها را گرفتار مي كند.

اين بيماري به صورت هاي زير خودش را نشان مي دهد:

1-گرفتاي مي تواند مختص به ملتحمه اطراف قرنيه به صورت برجستگي هاي ژله مانند باشد كه ايجاد چشمي قرمز و ناآرام مي كند.

2-گرفتاري مي تواند مختص به ملتحمه پشت پلكي باشد كه به صورت برجستگي هاي كوچك يا بزرگ سنگفرش پشت پلك خودش را نشان مي دهد بدنبال باز و بسته كردن چشم باعث خراش و زخم روي قرنيه مي شود و ايجاد چشمي ناآرام مي كند.

علت بيماري: علت دقيق بيماري هنوز مشخص نشده با اين حال امروزه همه متفق القولند كه اين بيماري در افرادي كه زمينه آلرژي دارند وجود دارد. گرده گل و گياهان كه در فصل بهار زياد است عامل پيدايش اين بيماري است.

علائم

بيماري: علائم بيماري در افراد مختلف متغير است اما شايعترين علامت بيماري خارش است و در بعضي افراد خارش به حدي است كه باعث سلب آسايش مي شود علامت هاي ديگر بيماري شامل قرمزي، سوزش، اشك ريزي، ترشحات رشته اي كشدار، تورم پلك ها و خارش سطح قرنيه مي باشد. اين افراد بدنبال دستكاري چشم و برداشتن ترشحات از داخل چشم باعث عفونت چشم مي شوند و به اين افراد توصيه مي شود كه از دستكاري چشم خودشان دوري كنند.

پيشگيري: با توجه به اينكه گرد گل و گرد گياهان و گرما در علت آن دخالت دارند لذا دور كردن بيمار از محيط، مواد آلوده و گرما شانس بيماري و علائم بيماري را كاهش مي دهد.

درمان: بر اساس كم كردن ناراحتي هاي علامتي بيمار كه بتواند زندگي روزمره خود را انجام بدهد و جلوگيري از عوارض چشمي كند، انجام مي گيرد. درمان بيماري در موارد خفيف شامل شستشوي چشم با آب سرد و استفاده از داروهاي ضد آلرژي است اما در موارد شديد بيماري براي كاهش عوارض چشمي لازم است تحت نظر پزشك داروها را مرتب و منظم استفاده بكند تا از عوارض شديد چشمي جلوگيري به عمل آيد. در مواردي مشاهده مي شود كه بعضي از بيماران سر خود داروهايي را از داروخانه بدون تجويز پزشك به مدت طولاني استفاده مي كنند بدون اينكه متوجه عوارض اين قطره ها باشند. بطور كلي بعضي از داروهاي چشمي بخصوص قطره هاي كورتون دار اگر به مدت طولاني استفاده بشوند ايجاد عوارض جبران ناپذير مي كند بخاطر همين است كه هيچ داروخانه اي مجاز نيست قطره

هاي كورتون چشمي را بدون نسخه در اختيار افراد قرار بدهند چون بيماران متوجه عوارض اين قطره ها نيستند.

منبع: ماهنامه دنياي سلامت شماره 33

ملاحظات دندانپزشكي در بيماران ديابتيك

نويسنده:دكتر سارا كاشانچي

جراح دندان پزشك

ديابت مليتوس يا مرض قند يك بيماري پيچيده است كه در سوخت و ساز گلوكز يا قند خون، چربي و پروتئين تاثير مي گذارد و علت نقص در ميزان ترشح انسولين از لوزالمعده درجات گوناگوني از مقاومت به انسولين يا هر دو است. مهمترين اختلال حاصل از ديابت كه راهكار اصلي تشخيص آن خواهد بود افزايش سطح قند خون يا هيپرگليسمي است. شناخت و كنترل بيماران ديابتيك در زمان درمان هاي دندانپزشكي يك ضرورت است كه باعث جلوگيري از بروز حوادث ناخواسته و يا بهبود شرايط بيمار خواهد شد؛ مرض قند يا ديابت مليتوس به دو نوع يك (يا وابسته به انسولين) و دو (غير وابسته به انسولين) تقسيم مي شود. تشخيص شكل ثانويه ديابت مليتوس اهميت زيادي دارد چرا كه حذف مشكل اصلي باعث بهبود وضعيت بيمار خواهد شد. ديابت حاملگي نيز كه در طي دوران بارداري رخ مي دهد بر اثر توليد كم انسولين براي غلبه بر مقاومت انسولين حاصل از هورمون هاي جنيني مانند پرولاكتين و استروژن كه اثر ضدانسوليني دارند ، است. اين هورمون ها باعث مقاومت به انسولين مي شوند و لوزالمعده وقتي با عدم كارايي انسولين روبه رو مي شود، توليد آن را كاهش مي دهد.

روش تشخيص:

تشخيص ديابت بر پايه ي اندازه گيري قند خون ناشتا (Fasting Blood Suger يا FBS ) يا گلوكز خون پس از گذشت 2 ساعت از مصرف خوراكي 75 گرم قند (OGTT: Oral

glucose Tolerance) انجام مي گيرد. انجمن ديابت ايالات متحده گلوكز ناشتا پلاسما را در حالت طبيعي در حد 100mg / dl تعيين كرده است. تظاهرات شايع بيماري در صورت پرادراري، پرخوري، پرنوشي، خستگي و ... است. در ديابت نوع اول اغلب افزايش سطح گلوكز پلاسما با تظاهرات باليني همراه و مشهود است. در حالي كه ديابت نوع دوم معمولا تا زماني كه مشكلات بعدي آن بروز نكند تشخيص داده نخواهد شد. از اين رو انجام غربالگري (Screening) جامعه براي تشخيص بيماران مبتلا به ديابت نوع دوم ضروري است.

كنترل بيماران ديابتيك:

كنترل دقيق قند خون به منظور نزديك كردن سطح آن به حالت طبيعي اثرات مفيدي در جلوگيري از آغاز و پيشرفت مشكلات چشمي، كليوي حاصل از ديابت دارد. براي كاهش خطر بروز مشكلات قلبي، عروقي، علاوه بر كنترل دقيق قند خون بايستي عوامل جلوگيري همچون فشار خون، چربي بالا ، چاقي ، سيگار كشيدن و عادات نابه جا نيز كنترل گردد. كنترل فشار خون در بيماران ديابتيك علاوه بر كاهش خطر عوارض قلبي عروقي منجر به كاهش يا به تاخير افتادن پيشرفت مشكلات چشمي و كليوي ناشي از ديابت در اين افراد مي شود.

ديابت نوع يك

ارزيابي دقيق قند خون و تجويز انسولين براي نزديك كردن سطح آن به حالت طبيعي، اساس درمان اين بيماران مي باشد. ارزيابي هموگلوبين حامل قند (H1c) براي بررسي وضعيت كنترل قندن خون 2 ماه گذشته يك شيوه ي بسيار مناسب است. آزمايشات عادي قند خون را بايد قبل از مصرف غذا انجام داد تا ميزان انسولين لازم براي مصرف در زمان تغذيه را محاسبه نمود. بالا بودن زياده

از حد و طولاني مدت قند خون در ديابت نوع يك باعث اختلالات متابوليكي و بروز كتوز اسيدوز و در نهايت مرگ بيمار مي شود.

ديابت نوع دوم

به دليل همراهي ديابت نوع دوم با چاقي، تغيير رژيم غذايي و افزايش فعاليت بدني از مهمترين راهكارهاي كنترل اين بيماري است. كاهش يا قطع مصرف سيگار اثر مهمي در كم شدن خطر بيماري هاي قلبي - عروقي و عروق كوچك دارد. كنترل فشار خون بالا (بالاتر از 140/90mmHg ) كه اغلب همراه با ديابت رخ مي دهد يكي از مراحل مهم در درمان اين بيماران است . براي كاهش فشار خون تجويز داروهاي پايين آوردنده ي فشار، كاهش وزن و رژيم غذايي مناسب و محدود كردن مصرف نمك و چربي لازم خواهد بود. ديابت نوع دوم باعث تغيير سوخت و ساز چربي ها هم مي شود كه نياز به تغيير رژيم غذايي، ترك سيگار، ورزش و تجويز داروهاي پايين آورنده ي چربي را ضروري مي سازد.

تظاهرات دهاني ديابت:

التهاب لثه، ژنژيويت، پريودنتيت و تحليل استخوان فك (به صورت غير وابسته به ميزان پلاك دنداني) در افراد ديابتيك به خصوص افرادي كه كنترل قند خون ضعيفي دارند مشاهده مي شود. نقض در ايمني و تغيير در فلور باكتريايي دهان عامل ايجاد بيماري هاي لثه در افراد ديابتي مي باشد. شواهدي نيز وجود دارد كه از تاثير باكتريمي حاصل از پريودنتيت بر افزايش مقاومت به انسولين و تخريب سلول هاي لوزالمعده حكايت دارد. بيماران ديابتيك همچنين ممكن است از خشكي دهان شكايت داشته باشند.

كنترل بيماران ديابتيك در دندانپزشكي:

جمع آوري اطلاعات از جزئيات از قبيل نوع بيماري، رژيم

دارويي و وضعيت كنترل قند خون از ملزومات كار است. ارزيابي وضعيت قند خون، چاقي، فشار خون، نابساماني چربي، مصرف سيگار و ميزان مشكلات حاصل از ديابت بر روي اندام هاي گوناگون كمك فراواني در ارزيابي موفقيت پزشكي بيمار خواهد كرد. به عنوان مثال، در مواردي كه عوامل خطرساز فوق باعث بروز بالاي مشكلات قلبي، عروقي مي شوند، استفاده از روش هاي آرام بخش، كاستن از استرس و كاهش تجويز كاته كولامين ها ضروري است. به خاطر خطر بالاي درگيري بافت هاي اطراف دندان در بيماران ديابتيك درمان هاي پيشگيرانه پريودنتال شامل آموزش بهداشت، پيشگيري دوره اي و ارزيابي سلامت، از موارد لازم در طرح درمان كلي مشكلات دنداني افراد ديابتيك مي باشد در دهه ي گذشته توجه فراواني به اثر متقابل عفونت هاي پريوديتال و كنترل قند خون افراد ديابتيك شده است. گفته مي شود كه پرودنتيت به عنوان يك عامل منفي در كنترل قند خون تلقي مي شود . از اين رو درمان هاي فاز يك شامل جرم گيري و Root

planning براي كمك به بهبود سلامت پريودنشيم و كنترل سطح قند خون پيشنهاد شده است . از آنجا كه رژيم غذايي در اين افراد از اهميت فراوان برخوردار است . عدم تداخل وقت هاي ملاقات با زمان غذا خوردن بيمار از جزئياتي است كه عدم مراعات آن مي تواند مساله ساز گردد.

اين موضوع در مورد بيماراني كه از انسولين، داروهاي سولفونيل اوره يا Meylitinide استفاده مي كنند و در معرض خطر بروز افت قند خون (هيپوگليسمي) قرار دارند ، حياتي تر است. در صورت تداخل درمان با ساعات مصرف غذا، بايد

رژيم دارويي پس از مشاوره با پزشك اصلاح گردد. درمان هاي جراحي انتخابي را بايد با احتياطات لازم انجام داد و اين نه تنها به دليل ملاحظات خاص كاربرد داروهاي بي حسي در اين افراد، بلكه به خاطر تداخل جراحي با رژيم غذايي بيمار نيز هست. بيماران ديابتيك با كنترل قند مناسب، احتمالا از نظر خطر بروز عفونت پس از درمان، تفاوتي با افراد معمولي ندارند . بنابراين درمان جراحي هاي دهان با كنترل قند خون در حد 8 درصد H1c نيازي به پيشگيري آنتي بيوتيكي ندارد.

جمع بندي:

ديابت يك اختلال متابوليكي شايع است كه در آن آستانه ي تحمل گلوكز دچار اشكال شده و مشكلات دراز مدتي در اندام هاي گوناگون بر جاي مي گذارد . كنترل اين بيماري شامل ارزيابي دقيق گلوكز پلاسما است كه در حيطه ي دندانپزشكي شامل معاينات دقيق روي انساج پريودنشيسم يا حداقل تداخل در تعالم متابوليكي بدن خواهد بود .

منبع: ماهنامه ي تخصصي دنياي سلامت

پيشگيري از اگزماي دست!

نويسنده:دكتر منصور نصيري كاشاني

خشكي و التهاب پوست دست كه پزشكان به آن «درماتيت» يا «اگزما» و قديمي ها به آن «سودا» مي گويند، مي تواند دلايل زيادي داشته باشد ولي بيشتر اين علل را مي توان در يكي از دو گروه زير طبقه بندي نمود.

الف-آسيب هاي پوستي ناشي از تماس با مواد خارجي

ب-آسيب هاي پوستي ناشي از مسايل داخلي

اگزماي دست بسيار شايع است. اين بيماري در اكثر مردم ابتدا به صورت زبري و خشكي دست ها شروع شده و بعدا تبديل به ضايعات قرمز رنگ، ملتهب و پوسته پوسته مي شود كه با خارش همراه است. عوامل زيادي مي توانند به پوست دست

آسيب برسانند. تماس زياد با آب و هواي خيلي خشك، صابون ها، مواد پاك كننده، پودرهاي رختشويي، حلال ها، مواد شيميايي، دستكش هاي لاستيكي و حتي مواد بكار رفته در كرم ها و فرآورده هاي بهداشتي مي توانند اگزماي دست ايجاد نمايند.

وقتي پوست قرمز و خشك شد، حتي مواد بي ضرري مانند آب و محصولات بهداشتي نوزادان (كرم و شامپوهاي بچه) هم مي توانند موجب تحريك بيشتر پوست و بدتر شدن ضايعه شوند. مشاوره با پزشك و پيدا كردن اينكه كدام ماده مورد مصرف در زندگي روزانه شما باعث پيدايش اين مشكلات شده است بسيار اهميت دارد. اغلب، تغيير دادن مواد مصرفي يا خودداري از تماس با ماده حساس كننده، موجب كمتر شدن مشكل پوست مي شود.

زمينه پيدايش واكنش هاي حساسيت پوستي، معمولا از پدر و مادر به فرزندان به ارث مي رسد. افرادي كه استعداد ابتلا به اين واكنش ها را دارند، ممكن است سابقه ابتلا به تب يونجه (حساسيت فصلي به گرده گياهان) و يا آسم را هم داشته باشند. اين افراد حتي ممكن است به بعضي از مواد غذايي هم حساسيت داشته باشند و يا دچار حالتي باشند كه اصطلاحا «درماتيت آتوپيك» يا «اگزماي سرشتي» ناميده مي شود. پوست اين افراد پس از تماس با بسياري از مواد كه در حالت عادي براي ساير مردم آزار دهنده نيست؛ دچار قرمزي، خارش و ساير علايم حساسيت مي شود.

چگونه علت اصلي اگزما را بيابيم؟

وظيفه متخصص پوست، بررسي و جستجوي علل احتمالي ايجاد كننده بيماري در پوست دست است. وي بايد بفهمد كه اين مشكل به دليل تحريك پوست است ويا به دليل آلرژي؟ او

از شما سوالات بسياري درمورد هر گونه مشكل پوستي قبلي، تاريخچه حساسيت هاي احتمالي، آسم و هر گونه مشكل پزشكي ديگر خواهد پرسيد. او بايد بداند كه شما چه كرم ها و لوسيون هايي را به پوست خود مي ماليد؟ آيا از دستكش استفاده مي كنيد يا خير؟ و در طول روز دست هاي شما با چه موادي در تماس هستند؟ وي دست ها، پاها و بقيه پوست شما را براي يافتن علايم بيماري بررسي خواهد كرد.

ممكن است براي رسيدن به تشخيص دقيق، بررسي بيشتر پوست و انجام آزمايش هاي ميكروسكوپي هم لازم باشد. اگر پزشك به اين نتيجه برسد كه ضايعه پوستي شما به خاطر حساسيت به بعضي مواد موجود در محيط است، ممكن است آزمايشي را براي شما تجويز كند كه اصطلاحا آزمايش برچسب («Patch Test») ناميده مي شود. در اين آزمايش بعضي از مواد حساسيت زا را بر روي پوست مي چسبانند تا به وجود آلرژي نسبت به آن ها پي ببرند. با استفاده از اين روش ها، متخصص پوست خواهد توانست علت يا مجموعه علل ايجاد كننده اگزماي دست را پيدا و ضايعه را درمان كند.

اگزماي دست را چگونه درمان مي كنند؟

ممكن است پزشك براي درمان و ترميم پوست شما از مجموعه اي از روش ها استفاده كند. گاهي براي درمان مشكل پوستتان بايد آنتي بيوتيك هاي خوراكي هم مصرف كنيد. يك كرم يا پماد مرطوب كننده نيز ممكن است برايتان تجويز شود.

توجه داشته باشيد كه اين كرم بايد به تنهايي مصرف شود و آن را نبايد همراه با ساير كرم هاي دست به پوست بماليد. گاهي لازم مي شود كه

از پمادهاي حاوي داروهاي كورتوني جهت درمان اگزماي دست استفاده شود.

اگر به نظر مي رسد كه كرم تجويز شده فايده اي نداشته است، اين موضوع را به طور صريح با پزشك خود در ميان بگذاريد. با جلوگيري از تماس دست ها با مواد شيميايي قوي و ساير مواد حساس كننده مي توانيد بر سرعت بهبود پوست دست هايتان بيفزاييد.

براي پشيگيري از اگزماي دست چه بايد كرد؟

براي جلوگيري از آسيب رسيدن به پوست دست ها كارهاي زيادي مي توان انجام داد:

-با پوشيدن دستكش مي توان از دست ها در برابر صابون ها، پاك كننده ها و ساير مواد شيميايي مراقبت كرد. هميشه در آشپزخانه و حمام يك جفت دستكش داشته باشيد و در موقع شستشوي ظرف ها و لباس ها از آن ها استفاده كنيد. از آنجا كه خيلي از مردم نسبت به دستكش هاي لاستيكي حساسيت دارند، بهتر است زير دستكش هاي لاستيكي دستكش نخي بپوشند. به محض سوراخ و پاره شدن دستكش، آن را به دور بيندازيد. در فواصلي كه از دستكش استفاده نمي كنيد، آن ها را در هواي آزاد آويزان كنيد تا خشك شوند.

-هميشه حتي وقتي لباس هاي شسته را تا مي كنيد، سبزي پاك مي كنيد، آب ليمو مي گيريد و يا رب گوجه فرنگي تهيه مي كنيد، دستكش نخي بر دست داشته باشيد.

-در صورت امكان حتما براي شستشوي لباس ها از ماشين لباسشويي و از شستشوي لباس ها و ظرف ها با دست اجتناب كنيد.

-در موقع شستن دست ها از آب ولرم استفاده كنيد و مقدار كمي صابون بكار ببريد. در هر بار شستشوي دست و يا كار با آن

ها، حلقه و انگشتري را از دست خارج كنيد. حلقه و انگشتر، صابون و رطوبت را در زير خود جمع كرده و موجب آزرده شدن پوست مي شوند. بلافاصله پس از شستن دست ها، از كرم مرطوب كننده به منظور حفظ آب موجود در پوست استفاده نماييد.

-زمستان ها از دستكش چرمي استفاده كنيد تا مانع از خشكي و پوسته شدن دست هايتان شود. هميشه براي نرم و مرطوب نگهداشتن پوست دست هايتان از يك فرآورده مناسب كه توسط پزشك متخصص پوست تجويز شده استفاده كنيد. اينگونه فرآورده ها را بايد چندين بار در روز بسته به نياز، به دست ها بماليد. زماني كه ضايعات پوستي دست ها در حال ترميم هستند، گاهي منظره ناخوشايندي (بخاطر دلمه بستن) پيدا مي كنند كه به تدريج برطرف مي شود. گاهي هم اين ضايعات پس از بهبودي دوباره عود مي كنند. سعي كنيد به خاطر بسپاريد كه تماس با كدام فرآورده يا انجام كدام فعاليت سبب عود عارضه شده است. حتما پزشك خود را از عود مجدد ضايعه پوستي دست ها مطلع كنيد. از آنجا كه ضايعات پوست دست ها عموما مقاوم به درمان هستند، ادامه درمان و رعايت دقيق دستورات پزشك و نيز حفظ ارتباط با طبيب در مدت درمان، بسيار اهميت دارد. بخاطر داشته باشيد، اگزماي دست ها به شرط رعايت نكات فوق، درمان شدني است. پس نا اميد نشويد و به پزشك خود اعتماد داشته باشيد. از سوي ديگر به ياد داشته باشيد كه حتي پس از بهبودي كامل اگزماي دست، در صورت عدم رعايت موارد فوق، احتمال عود اگزما زياد مي باشد. لذا سعي كنيد

موارد فوق را به صورت عادت روزمره درآورده و هميشه آن ها را رعايت نماييد.

منبع: ماهنامه دنياي سلامت

تكنيك هاي درمان جوشگاه هاي آكنه

نويسنده: سيمين ابراهيم زاده

آكنه يا جوش غرور جواني شايع ترين علت مراجعه بيمار به متخصص پوست مي باشد كه بيشتر در نوجواني و جواني به علت تغييرات هورموني و چربي پوست در پوست صورت، سينه و پشت ظاهر مي شود و در 98 درصد موارد صورت گرفتار است. اغلب بيماران داراي آكنه، پوست چربي دارند، شدت آكنه به ميزان ترشح غدد سباسه (غدد ترشحه چربي) بستگي دارد. آكنه علاوه بر داشتن ظاهري ناخوشايند، احتمال گذاشتن جوشگاه يا اسكار آكنه دارد كه به صورت تيرگي در محل آكنه يا فرورفتگي پوست در محل ابتلا به آكنه و در برخي موارد به صورت برجستگي قرمز رنگ (گوشت اضافه) يا كلوئيد در ناحيه مبتلا مي باشد.

متاسفانه درمان جوشگاه يا اسكار آكنه هزينه بر و طولاني مدت است و در اكثر موارد پوست به حالت اول بر نمي گردد. پس بهترين راه، درمان آكنه در مراحل اوليه است كه آكنه ها زياد نشده و اسكار به جا نگذاشته اند. معمولا براي فردي كه آكنه دارد حين درمان پزشك متخصص پوست درمان هايي جهت بهبودي و پيشگيري از اسكار هم شروع مي كند. رعايت يكسري اصول توسط بيمار از ايجاد اسكار آكنه جلوگيري مي كند. 1)بيمار بايد هر روز صورت خود را با صابون مناسب پوست چرب بشويد كه ميزان ترشح چربي را كم كند، 2)از فشار دادن جوش ها پرهيز كند. 3)حتما از ضد آفتاب هاي مخصوص پوست چرب استفاده شود، 4)از ماليدن مواد و كرم هاي آرايشي به پوست

خودداري شود 5)درمان هاي كنترل آكنه را دقيقا پيگيري كند و مراجعه هاي مكرر به پزشك متخصص خود داشته باشد زيرا درمان آكنه درمان طولاني مدت است و نياز به پيگيري دارد.

در برخي افراد با وجودي كه به آكنه ها دست نمي زنند ولي چون آكنه بسيار عميق است با اين وجود، اسكار اجتناب ناپذير است براي درمان اسكار ابتدا بايد آكنه ها كنترل شود چون درمان هايي از قبيل ليزر مي تواند باعث برانگيخته شدن مجدد آكنه شود و آكنه هاي موجود در آينده اسكار ايجاد مي كند. از به كار بردن مواد آرايشي و انواع كرم هاي چرب روي صورت خودداري شود چون باعث افزايش جوش هاي صورت مي شود.

در بيماراني كه داروي خوراكي ايزوترتينوئين (اكوتان) مصرف مي نمايند بايد بين چهار تا شش ماه پس از قطع درمان خوراكي اقدام به درمان اسكار كنند چون اين دارو ترميم پوست را در حين مصرف و تا مدتي پس از قطع آن مختل مي نمايد.

در حين درمان آكنه مي توان از لايه بردارهاي خفيف تا متوسط استفاده كرد اين مواد هم طول دوره آكنه ها را كوتاه تر كند و هم تا حدودي اسكارها را بهبود بخشد.

اين تركيبات از مشتقات اسيدهاي ميوه يا تركيبات ويتامين A مي باشد و مي بايست با تجويز متخصص پوست از اين داروها استفاده شود چون انتخاب نوع و درصد ماده موثره بسته به پوست افراد مختلف، متفاوت است. اين تركيبات از تعداد دفعات كم شروع شده و مي بايست لزوما شب ها استفاده شود در روز از كرم هاي ضد آفتاب فاقد چربي استفاده

شود.

روش ديگر براي از بين بردن اسكارها، ميكرودرم ابرشن و درم ابرشن است كه تفاوت اين دو در عمق تراشي است كه روي پوست انجام مي شود كه در مقالات قبل به طور مفصل بحث شده است.

ميكرو درم ابرشن توسط سايش پوست باعث لايه برداري و كم كردن لكه هاي حاصل از جوش ها شده و عمق اسكارها را كم مي كند. جلسات بالاي ميكرودرم ابريشن از نظر عمق مشابه درم ابريشن و ليزر است با اين تفاوت كه پس از ميكرودرم ابرشن چون خونريزي ندراد، نياز به پانسمان نيست و درد آن بسيار كمتر از درم ابرشن و ليزر است و در اين حالت نياز به بي حسي هم ندارد.

ليزر: براي ليزر اسكارها، انتخاب بيمار بسيار مهم است اولا بايد به بيمار توضيح داده شود كه ليزر يك درمان قطعي و صد در صد نيست چون بسياري بيماران، تصوري كه از ليزر دارند به صورت وسيله اي بدون درد، خونريزي و زخم و با نتيجه صد در صد است در حالي كه جهت درمان اسكار با ليزرها مي توان حداكثر 40-50 درصد به بيمار قول داد كه ضايعات بهتر مي شود.

همچنين بيماران با پوست تيره و افراد با اسكارهاي خيلي عميق، كانديد مناسبي براي ليزر نيستند و افرادي كه در حال حاضر داروي خوراكي ايزوترتينوئين مصرف مي كنند يا كمتر ز 4-6 ماه از قطع آن مي گذرد كانديد مناسبي جهت ليزر نمي باشند.

قبل از ليزر سابقه تب خال بايد از بيمار سوال شود و حتما در صورت وجود، براي پيشگيري داروي ضد تب خال به بيمار داده مي

شود. و همچنين پس از ليزر، آنتي بيوتيك داده و پانسمان مي شود كه 48 ساعت بعد توسط متخصص پوست پانسمان باز شده و پانسمان مجدد مي شود. مراقبت شديد از آفتاب تا 6 ماه پس از ليزر لازم است. قرمزي حاصل از ليزر گاهي 4 تا 6 ماه پس از ليزر باقي مي ماند و حتي گاهي ليزر نياز به تكرار دارد و با يك جلسه شايد به حد 40-50 درصد نتيجه هم نرسيم. حتما قبل از شروع درمان با ليزر و ساير درمان هاي اسكار بهتر است از بيمار عكس گرفته شود و بعد عكس ها با هم مقايسه شوند. لذا بيماراني كه انتظار بالايي از ليزر دارند، براي اين درمان مناسب نيستند.

روش ديگر براي اسكارهاي خيلي عميق برداشتن اسكار و بخيه زدن محل است كه به جاي يك اسكار پهن و عميق يك خط ظريف باقي مي ماند كه سپس مي توان خط محل بخيه را نيز با ليزر صاف تر كرد. روش ديگر به آن Punch elevation مي گويند كه به جاي برداشتن اسكار اطراف آن را باز كرده و از كف محل اسكار را جدا كرده و در سطح پوست قرار داده مي شود كه اين روش بدون بخيه مي باشد. البته بايد توجه داشت اگر پوست كف محل اسكار پوست سالمي نباشد نماي بسيار مطلوبي نمي دهد.

منبع: ماهنامه دنياي سلامت شماره 33

درباره ي خون و بيماري هاي كم خوني بيشتر بدانيم

نويسنده: زهرا خان اف

خون 7 الي 8 درصد وزن بدن را تشكيل مي دهد و حجم آن در يك فرد بالغ به طور متوسط 5 ليتر مي باشد. خون به واسطه گردش در داخل

رگ هاي خوني عامل اصلي توزيع مواد غذايي، اكسيژن و حرارت در بدن و انتقال دي اكسيد كربن و مواد زايد حاصل از فعاليت سلول ها از بافت ها به ارگان هاي دفعي است.

پلاسما، كه 55 درصد خون را تشكيل مي دهد، مايعي است كه 91 درصد آن را آب، 7 درصد آن را پروتئين ها، يك درصد آن را املاح معدني و يك درصد بقيه را ويتامين ها، مواد قندي و مواد ليپيدي، هورمون ها و اسيدهاي آمينه تشكيل مي دهند.

گلبول هاي قرمز (Erthrocytes)

تعداد گويچه هاي قرمز در حالت طبيعي در خون زنان 3/6 تا 5/5 ميليون در هر ميكروليتر و در خون مردان 4/1 تا 6 ميليون در هر ميكروليتر مي باشد. نسبت حجم سلول هاي خون به كل خون در زنان سالم و بالغ 45-35 درصد و در مردان سالم و بالغ 50-40 درصد مي باشد.

گويچه هاي قرمز خون حاوي مولكول پيچيده اي به نام هموگلوبين مي باشد كه از يك قسمت پروتئيني به نام گلوبين و يك رنگ دانه آهن دار به نام «هم» تشكيل شده است.

هموگلوبين به علت داشتن آهن كه در حالت احيا شده مي باشد. مي تواند با اكسيژن و دي اكسيد كربن تركيب شده و به ترتيب آهن، هموگلوبين و كربامينو هموگلوبين تشكيل دهد.

با توجه به بالا بودن فشار اكسيژن در ريه ها، اكسي هموگلوبين در ريه ها تشكيل شده و پس از رسيدن به بافت ها، اكسيژن جدا شده و دي اكسيد كربن به آن متصل مي گردد. بدين ترتيب امكان حمل اكسيژن از ريه به بافت ها و دي

اكسيد كربن از بافت ها به ريه امكان پذير مي گردد. عمر گلبول هاي قرمز 120 روز مي باشد.

گويچه هاي سفيد خون

لكوسيت ها يا گويچه هاي سفيد خون نقش عمده اي در دستگاه ايمني بدن دارند. تحت شرايط باليني از جمله التهابات عفوني و غير عفوني، بيماري سل و بيماري هاي قارچي و برخي از سرطان ها تعداد مونوسيت هاي خون افزايش مي يابد.

پلاكت ها (placlets)

اجسام كروي يا بيضوي كوچكي به قطر 4 - 2 ميكرون هستند كه از قطعه قطعه شدن سيتوپلاسم سلول هاي بزرگي به نام مگا كاريوسيت (mega karyoytes) در مغز استخوان حاصل مي شود و فاقد هسته اند.

پلاكت ها را ترومبوسيت نيز مي نامند. تعداد پلاكت ها 400 - 200 هزار در هر ميكروليتر خون مي باشد. و عمر آنها 11 - 8 روز مي باشد.

كار اصلي پلاكت جلوگيري از خونريزي است. كه اين عمل با چسبيدن پلاكت ها به همديگر و محل آسيب ديده رگ و تشرح مواد دخيل در انعقاد انجام مي گيرد. تحريك پلاكت ها در محل آسيب عروقي باعث ترشح ADP مي گردد كه ADP چسبيده به سطح پلاكت موجب چسبيدن پلاكت ها به هم و تشكيل توده پلاكتي را مي كند كه به صورت درزگير عمل كرده و از ادامه خونريزي جلوگيري مي كند.

بيماري كم خوني

كم خوني يا آنمي (Anemia) به معني كمبود تعداد گويچه هاي قرمز خون است. كم خوني داراي انواع مختلف است كه مي تواند به علت عدم سنتز هموگلوبين، كمبود آهن در ساختار هموگلوبين، دفع بسيار سريع يا توليد بسيار آهسته گلبول هاي قرمز

باشد.

تقريبا تمامي اكسيژني كه در خون حمل مي گردد، به هموگلوبين موجود در گلبول هاي قرمز خون متصل مي باشد. فعاليت اصلي گلبول قرمز، حمل هموگلوبين است كه با غلظت بالا به صورت محلول در سيتوزول وجود دارد.

از لحاظ ژنتيكي، بيش از 300 نوع هموگلوبين شناخته شده در جمعيت هاي انساني وجود دارد. بيشتر اين انواع ناشي از تفاوت هايي در يك ريشه اسيدآمينه مي باشند.در اغلب موارد اين اثرات بر روي ساختمان و عملكرد جزئي بوده، ولي گاهي مي تواند وخيم بوده و به بيماري هاي خوني و كم خوني منجر شود.

در تمام هموگلوبين ها قسمت «هم » يكسان است و تغييرات ژنتيكي فقط محدود به قسمت گلوبين مي گردد.

آنمي ناشي از دفع خون

بعد از خونريزي سريع، بدن پلاسما را در ظرف 3-1 روز جايگزين مي كند اما اين امر يك غلظت پايين گويچه هاي سرخ خون را به جاي مي گذارد. اگر خونريزي دومي به وجود نيايد، غلظت گويچه هاي سرخ خون معمولا در ظرف 6 - 3 هفته به حد طبيعي باز مي گردد، در خونريزي مزمن، شخص به كرات نمي تواند مقدار كافي آهن از روده جزب كند تا هموگلوبين را به همان سرعتي كه از دست مي دهد، تشكيل دهد. در اين حال گويچه هاي سرخ يا هموگلوبين بسيار كم در داخل شان توليد مي شوند و منجر به بروز آنمي هيپوكروميك ميكروسيتي مي شوند.

آنمي آپلاستيك

آپلازي مغز استخوان به آن معني است كه مغز استخوان فاقد عمل طبيعي خود است. به عنوان مثال، شخصي كه در معرض تشعشع گاما از يك انفجار هسته

اي قرار مي گيرد ممكن است دچار تخريب كامل مغز استخوان و متعاقب آن در ظرف چند هفته مبتلا به آنمي كشنده شود. به همين ترتيب گاهي درمان بيش از حد با اشعه ايكس، بعضي مواد شيميايي صنعتي و حتي داروهايي كه شخص ممكن است نسبت به آنها حساس باشد مي توانند همين اثر را ايجاد كنند.

بسياري از ناهنجاري هاي مختلف گويچه هايي سرخ كه بيشترشان ارثي هستند، گويچه هاي سرخ را شكننده مي سازند، به طوري كه هنگام عبور از مويرگ ها و بخصوص هنگام عبور از طحال به آساني پاره مي شوند و منجر به آنمي شديد مي شوند.

آنمي داسي شكل

اين نوع كم خوني در حدود 0/3 درصد تا يك درصد در سياهپوستان غرب آفريقا و آمريكا وجود دارد. گويچه ها محتوي يك نوع غير طبيعي هموگلوبين به نام هموگلوبين s هستند كه به علت زنجيره هاي بتاي غير طبيعي هموگلوبين ايجاد مي شود. هنگامي كه اين هموگلوبين در معرض فشارهاي كم اكسيژن قرار مي گيرد، به صورت بلورهاي درازي در داخل گويچه سرخ رسوب مي كند. هموگلوبين رسوب كرده به شكل داس، به غشا گويچه آسيب مي رساند و غشا شكننده شده و آنمي شديد ايجاد مي گردد.

تالاسمي

تالاسمي يك گروه متجانس از اختلالات سنتز هموگلوبين هستند كه نقص پايه اي آنها در ساختمان مولكول نبوده بلكه كاهش در سنتز زنجيره هاي آلفا يا بتا مي باشد. اين اختلال باعث به هم خوردن توازن سنتز زنجيره گلوبين شده، و لذا زنجيره هاي گلوبين اضافي ته نشين مي شوند، نتيجتا رشد و بقاي گلبول هاي قرمز به خطر مي

افتد. دو گروه اصلي تالاسمي شناخته شده است: تالاسمي آلفا كه در آن سنتز زنجيره آلفا كاهش يا قطع مي شود و تالاسمي بتا كه در آن سنتز زنجيره بتا با مشكل روبه رو مي شود.

اختلالات مادرزادي انعقاد خون

هموفيلي A

هموفيلي A، شايع ترين اختلال مادرزادي مربوط به فاكتورهاي انعقادي است كه در اكثر كمبود فاكتور انعقادي Vlll ايجاد مي شود. ژن سازنده اين پروتئين بر روي كروموزوم X فرد مبتلا قرار دارد و بنابراين، در درجه اول، مردان همي زيگوت را گرفتار مي كند. با آنكه به طور معمول در ناقلين زن، تمايل به خونريزي ديده نمي شود اما مواردي هم وجود دارد كه در زنان ناقل هم كمبود باليني فاكتور VIII ديده مي شود.

تقريبا در 1/3 هموفيلي ها نمي توان سابقه خانوادگي هموفيلي را پيدا كرد و به نظر مي رسد اين به دليل وجود چنيدن نسل ناقل خاموش يا وقوع يك جهش جديد است.

هموفيلي B

كمبود مادرزادي فاكتور lX يا هموفيلي B نيز، اختلالي وابسته به كروموزوم X است و ميزان آن حدودا 1/5 برابر شيوع هموفيلي A است و از نظر تظاهرات باليني، قطعا نمي توان بين هموفيلي A و B فرقي قائل شده در هر دو، خونريزي هاي داخل مفصلي يا عضلاني، خونريزي وسيع به دنبال عمل جراحي و عموما كبودشدگي آسان پوست مي باشد. در هموفيلي ها از علل عمده فوت، وقوع خونريزي داخل جمجه اي است. هموفيلي B نيز اختلال وابسته كروموزوم X است.

درمان اختلالات مربوط به انعقاد خون

هم اكنون با به كار بردن روش RELP يكي از روش هاي قوي از

مهندسي ژنتيك به بودن يا نبودن اين بيماري ها مي توان در نسل بعد پي برد. همچنين روش PCR، توانسته است با توليد پروتئين هاي عامل انواع هموفيلي بعد جايگزيني اين پروتئين ها در گردش خون، كمك شاياني به درمان اين بيماري ها بكند.

درمان كم خوني

مهم ترين داروي كم خوني، آهن و تركيبات آهن است. آهن از طريق معده و روده جذب بدن شده و در كبد ذخيره مي شود تا در ساختمان هموگلوبين بكار رود. آهن و تركيبات آن مغز استخوان را وادار به ساختن گلبول سرخ مي كند.

ويتامين k ؛ ضروري براي انعقاد خون

كشف ويتامين ها و آشنايي با خواص آنها، دانشمندان را بر آن داشت كه در جستجوي تعداد بيشتري از ويتامين ها باشند.

در سال 1935 يك دانشمند دانماركي طي يك سري تحقيقات، متوجه وجود يك نوع ويتامين در بدن مرغ شد كه ضد خونريزي بود اين دانشمند آن را ويتامين k ناميد.

تا كنون دو نوع ويتامين به نام k1 و k2 كه فرمول ساده آنها تفاوت جزئي با هم دارد، شناخته شده اند.

مقدار كمي از اين ويتامين در كبد ذخيره مي شود كه اين مقدار فقط نياز يك هفته بدن را تأمين مي كند و هر چه هوا گرم تر باشد نياز بدن به ويتامين مزبور بيشتر مي شود. بعضي از اشخاص در تابستان و در هواي گرم دچار خونريزي مانند خونريزي بيني مي شوند اين علايم نشانه كمبود ويتامين k در بدن است؛ زيرا اين ويتامين براي انعقاد خون لازم است و بدون وجود اين ويتامين كبد نمي تواند پروترومبين (عامل انعقاد خون)

بسازد.

منابع غذايي ويتامين k شامل: جعفري، كلم، اسفناج، گل كلم، كاهو، گوجه فرنگي، كرفس، لوبيا سبز، شاهي، شلغم و نخود سبز پخته است. همچنين در شير، گوشت و ميوه جات به مقدار كم وجود دارد.

ويتامين k غير از منابع غذايي، توسط باكتري هاي روده نيز ساخته مي شود به همين دليل كمبود آن در انسان نادر است.

اشخاص سالم كه تغذيه صحيح و مناسبي دارند نيازي به دريافت اضافي ويتامين k ندارند؛ زيرا مواد غذايي مصرفي آنها مي تواند كمبود اين ويتامين را جبران كند ولي در افرادي كه دچار بيماري هاي روده هستند، چون ممكن است ميكروب هاي روده نتوانند ويتامين k بسازند و يا اينكه ويتامين مزبور به اندازه كافي جذب نشود، لازم است مصرف غذاهاي حاوي اين ويتامين را افزايش دهند.

تحقيقات پژوهشگران نشان مي دهد كاهش ميزان ويتامين k در خون، احتمال ابتلا به آرتروز دست و زانو را در سنين پيري افزايش مي دهد.

ويتامين k بيشتر در سبزيجاتي كه برگ سبز دارند، پنير، جگر و چاي سبز يافت مي شود.

منبع: ماهنامه ي پيام زن شماره ي 194

زخم بستر

نويسنده: محسن بغلاني

تعريف زخم بستر

زخم بستر داراي تعاريفي است كه يكي از آنان عارضه ي ناشي از سهل انگاري در مراقبت مي باشد. ولي عوامل ايجاد زخم بستر عبارتست از:

1) نوع شدت و وسعت بيماري

2) طول مدت بستري شدن

3) اختلال حس در بيمار

4) سن

5) شرايط عمومي، فيزيكي و رواني بيمار

6) ساير ضايعات و بيماري ها

7) سهل انگاري در مراقبت

توجه كنيد كه زخم بستر برخلاف تصور مخصوص بيماران قطع نخاع نبوده و به بيماري كه نتواند

خود را در بستر جابجا كند يا به هر عللي از جابجايي منع شده باشد در معرض ابتلاء به بيماري قرار مي گيرد. زخم بستر قبل از بروز در سطح پوست در لايه هاي زيرين آن صدمه ايجاد كرده و با قرمز شدن پوست از بروز آن آگاه مي شويم. اين عارضه در نقاط خاصي از بدن كه فاصله كمتري بين پوست و استخوان وجود دارد، اتفاق مي افتد. در اين نقاط با فشار ممتد پوست در استخوان زيرين آن در منطقه كم خوني موضعي ايجاد شده و زخم بستر را به وجود مي آورد. گاهي زخم بعد از طي مراحل اوليه و گسترش عفونت و تخريب پوست زخم با يك رويه سخت و خشك سياه رنگ پوشيده مي شود. اگر عفونت در اين لايه گسترش پيدا كند در مدت كوتاهي تبديل به يك زخم عفوني و وسيع مي گردد. گاهي زخم بستري هم در سطح و هم در عمق وسيع تر مي شود و در درون آن لايه هاي عفوني تخريب شده و لبه هاي زخم ضخيم تر و سفيد رنگ مي شود. در اين حالت زخم در تمام سيستم دروني بدن بيمار تأثير گذاشته و به توجه و درمان بيشتري نياز دارد.

روش هاي درمان

روش هاي درماني زخم بستر داراي روش هاي متفاوتي است كه بعضي از آن ها عبارتند از:

- روغن هاي گياهي، حيواني و شيميايي

- پمادهاي گوناگون مانند زينك اكسايد

- انواع داروها و عصاره ها

- عسل

- ميوه ها مثل كيوي

- اشعه ماوراء بنفش

- يونيزاسيون بافت

- جريان هاي تحريكي الكتريكي

- ليزر درماني

- تشك امواج

روش اختصاصي در درمان

در اين روش اولويت اول با محيط اطراف زخم و سپس خود زخم مي باشد. مراحل آن عبارتند از:

1) زخم را ابتدا بايد شستشو داده و ضدعفوني نمود. در اين مرحله بايد توجه داشت كه منطقه مورد نظر را بايد با مواد ضدعفوني تميز كرده و بافت هاي اضافي و آزاد شده را برداشت. غلظت ماده بايد به اندازه مورد نياز بوده و تمام سطح يكسان باشد. بايد توجه داشت كه منطقه اي از زخم كه داراي علائم بهبودي است را نبايد هيچگونه دستكاري نمود.

2) در اين مرحله سطح اطراف زخم را بايد با حوله اي كه داراي ضخامت زيادي است در آب گرم به حدي كه ايجاد سوختگي نكند خيس كرده و بعد از گرفتن آب اضافي بر روي زخم قرار داد. اندازه حوله حدود 15*15 مي باشد. اين عمل بايد چند بار صورت پذيرد و براي آن كه حوله سرماي خود را از دست ندهد مي توان از قرار دادن پلاستيك بر روي حوله استفاده كرد.

3) در اين مرحله بايد با دست هاي خيس و صابون زخم را از خارج به طرف مركز زخم ماساژ داد. مدت اين ماساژ 15- 10 دقيقه مي باشد. در پايان متوجه نرم شدن ناحيه زخم مي شويد.

4) گاهي پس از اين مراحل بين زخم و پوست سالم غشاء نازكي به وجود مي آيد كه مي توان آن را با پنس برداشت و پس از آن محل را با گاز خشك نمود. در اين روش توصيه مي شود زخم در پايان كار خشك باشد و از هيچ پمادي استفاده نشود.

در صورت امكان حمام و

شستشوي روزانه محل زخم در بهبود آن بسيار مؤثر است.

اين مقاله با استفاده از تأليفات آقاي محسن هاشمي عضو انجمن فيزيوتراپي ايران تهيه شده است.

منبع: ماهنامه ي يادگاران ماندگار شماره 9

آنفلوانزاي خوكي

نخستين ساعات روز شنبه (? ارديبهشت) بود كه واژه "آنفلوانزاي خوكي” به رسانهها راه پيدا كرد، واژهاي كه در روزهاي اخير تبديل به سرخط اصلي اخبار شده است. چه چيزي يك آنفلوانزاي ساده را تا اين حد خطرناك كرده است؟

ابتلا به آنفلوانزاي خوكي در روزهاي گذشته، براي نخستين بار در مكزيك مشاهده شد و پس از آن نيز در ايالتهاي جنوبي ايالات متحده، مواردي مشابه گزارش شد. تعداد كشتهشدگان بر اثر اين بيماري در مكزيك تا صبح دوشنبه (?? آوريل / ? ارديبهشت)، بر اساس اعلام وزارت سلامت اين كشور، ??? نفر و مبتلايان احتمالي به ويروس "H1N1? (ويروس عامل آنفلوانزاي خوكي) حدود هزار و ??? نفر بوده است. بانك جهاني براي مقابله با اين بيماري، ??? ميليون دلار در اختيار دولت مكزيك قرار داده است.

"آنفلوانزاي خوكي” يك بيماري كاملا ساده و رايج دستگاه تنفسي است. آنفلوانزا در خوكها نيز همان قدر رايج است كه در انسانها. اين بيماري به راحتي و سرعت سرايت ميكند اما به ندرت به مرگ منتهي ميشود.

تأئيدشده ابتلا

منجر به مرگ موارد تأئيدشده ابتلا

موارد تأئيدنشده و نامطمئن

آنفلوآنزاي خوكي بيماري تنفسي خوك ها است كه از ويروس آنفلوانزا نوع "A" نشأت مي گيرد. ويروس آنفلوآنزاي خوكي (SIV) به بيماري آنفلوانزايي اشاره دارد كه توسط اورتوميكوويروس هايي ايجاد مي شود كه در ميان خوك ها بوم گير هستند.

آنفلوآنزاي خوكي يك بيماري ويروسي است كه معمولا خوك را مبتلا مي كند اما هرساله مواردي از

ابتلاي انسان به اين بيماري، به ويژه از راه تماس با اين حيوان، گزارش مي شود.

اين بيماري در انسان از طريق تماس با فرد مبتلا نيز سرايت مي كند و نشانه هاي معمول آن تب، سرگيجه، خشكي مفصل ها، حالت تهوع و در موارد پيشرفته، بيهوشي و مرگ است.

موارد انساني آنفلوآنزاي خوكي بيشتر در افرادي رخ مي دهد كه در فاصله نه چندان دوري در نزديكي خوك ها به سر مي برند اما امكان دارد ويروس از انسان به انسان ديگري منتقل شود.

همه گيري

ويروس آنفلوآنزاي A مشاهده شده باا ميكروسكوپ الكتروني عبوري بيماري آنفلوانزاي خوكي از نوع اچ?ان? است كه قبلاً هم وجود داشته و شناخته شده است و همه گيري جهاني آنفلوانزا در سال هاي ???? و ???? نيز به علت شيوع همين نوع آنفلوانزا بوده است. با اين وجود بررسي هاي اخير نشان مي دهد كه تغييراتي در ساختار اين ويروس در آنفلوانزاي خوكي به وجود آمده است. به همين علت از ? آوريل ???? موارد مرگ و مير ناشي از اين بيماري در مكزيك و آمريكا روي داد.

نوع جديد آنفلوآنزا كه در سال ???? در مكزيك و آمريكا كشف شد تركيبي از ويروس هاي آنفلوآنزاي خوكي، انساني و حاد پرندگان است.

پيش از شيوع آنفلوآنزاي خوكي در مكزيك در سال ????، مواردي از ابتلاي گسترده دامي و انساني به اين بيماري در آمريكا در سال ???? و در فيليپين در سال ???? گزارش شده بود.

علائم آنفلوآنزاي خوكي در ميان انسان ها به آنفلوانزاي انساني يعني تب، سرفه، گلودرد، سردرد، احساس سرما و خستگي شباهت دارد. برخي از افراد نيز پس از مبتلا شدن به اين بيماري دچار اسهال و استفراغ مي شوند.

بر اساس اعلام اداره سلامت

ايالات متحده (CDC)، دو داروي تاميفلو و رلنزا كه داروهاي رايج براي مقابله با آنفلوآنزا هستند، براي مقابله با تمام گونه هاي كنوني آنفلوآنزاي خوكي نيز مؤثرند.

واحد مركزي خبر 07/02/1388: به گزارش شبكه تلويزيوني بي بي سي، سازمان جهاني بهداشت اعلام كرد: ويروس آنفلونزاي خوكي در حال تغيير سريع ژنتيكي است و به احتمال زياد به نوعي ويروس مرگبارتر جهش خواهد يافت.

"پاندمي” يا فراگيري گسترده اين ويروس در سطح جهاني نيز از خطرهاي ديگري است كه در مورد آن هشدار داده ميشود. ويروس يادشده ميتواند از راه مسافران به ديگر كشورها نيز منتقل شود. به گفته مارگارت چان، رئيس سازمان بهداشت جهاني (WHO) «مشاهده بيماري خود ميتواند خطر بالقوهاي براي انتشار جهاني آن باشد.» اين احتمال قوي است كه بسياري از مردم در برابر نوع جديد ويروس ايمن نباشند. اما اينكه اين نوع از سرماخوردگي چقدر خطرناك است، به گفته كارشناسان در روزهاي آينده مشخص خواهد شد.

شيوع آنفلوآنزاي خوكي

شيوع آنفلوآنزاي خوكي ???? اپيدمي مي باشد كه در آوريل سال ???? با ظهور سويه جديدي از ويروس آنفلوآنزاي خوكي به وجود آمد.اين اپيدمي ابتدا در مكزيك آغاز گشت ولي پس از آن در مناطق مختلف جهان گسترش يافت. سازمان هاي بين المللي بهداشت با اعلام مرحله ? وضعيت هشدار اعلام كردند كه شيوع جهاني آنفلوانزاي خوكي امري حتمي خواهد بود. اين اولين بار بود كه سازمان بهداشت جهاني وضعيت هشدار خود را به مرحله ? ارتقا مي داد كه يك مرحله مانده تا وضعيت قرمز است و نشان دهنده اينكه اپيدمي جهاني اين بيماري حتمي است.ولي با اين وجود سازمان بهداشت جهاني اعلام كرده است كه كشورها بهتر از هر

زماني از تاريخ در مقابل شيوع بيماري آماده شدند.

مكزيك

مقامات بهداشت مكزيك تعداد قربانيان آنفلوانزاي خوكي در اين كشور را تصحيح كردند. بنا به گفته مقامات مكزيكي در مجموع ?? نفر به عنوان مبتلا به ويروس آنفلوانزاي خوكي ثبت شده اند، كه در اين ميان هفت نفر جان خود را از دست داده اند. آزمايش ها در مورد ?? مرگ مشكوك بيماران، هنوز به پايان نرسيده است.

ايالت متحده آمريكا

در ايالت متحده آمريكا، بطور رسمي تاكنون ?? مورد ابتلا به آنفلوانزاي خوكي تاييد شده است. بنا به گفته مقامات دولتي در نيويورك، بيم آن مي رود، كه بيش از چند صد دانش آموز، مبتلا به آنفلوانزاي خوكي شده باشند. دانش آموزان همه از مدرسه اي خصوصي در منطقه "كويينز" در نيوريورك هستند. اوباما، رييس جمهور آمريكا، از كنگره اين كشور خواست كه بودجه اي بالغ بر يك ونيم ميليارد دلار براي مقابله با اين بيماري را تصويب كند.

ايران

07/02/88 معاون سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي اعلام كرد: «آنفلوآنزاي خوكي در كشور وجود ندارد و شايع نيست»

ويروس

ويروس عامل آنفلوانزاي خوكي ويروس "H?N?" است.

ويروس جديد همه گيرشده در سال ???? ميلادي، يكي از انواع H?N? است. N و H مخفف واژه هاي « نورامينيداز» و «هماگلوتينين» و نام دو قشاء سلولي ويروس هستند. در مجموع ?? گونه از «هماگلوتينين» و ? زيرمجموعه از «نورامينيداز» وجود دارند كه مي توانند تركيب هاي مختلفي با هم تشكيل دهند. گونه هاي «A H?N?» ويروس آنفلوانزا براي نخستين بار در سال ???? ميلادي قرنطينه شدند.

اما چه چيزي ويروس كنوني را تبديل به ويروسي خطرناك كرده است؟ ويروس خوكي نيز مانند تمام ويروسهاي ديگر خود را تغيير ميدهد. اگر خوكهاي مبتلا به آنفلوانزاي خوكي

همزمان به آنفلوانزاي انساني يا پرندگان نيز مبتلا باشند، اين ويروسها ميتوانند در بدن حيوان ژنهاي خود را تعويض كنند. بدين ترتيب نوعي جديد از ويروس به وجود ميآيد كه هم ژنهاي انسان و هم ژنهاي حيوان را در خود دارد. اين همان اتفاقي است كه ظاهرا در مورد ويروس كنوني افتاده است.

كارشناسان در پاسخ به اين پرسش كه ايا نوع جديد ويروس انفلوانزاي خوكي واگير است يا خير افزودند مركز كنترل و پيشگيري بيماري ها در امريكا به اين نتيجه رسيده است كه اين نوع جديد واگير از انساني به انسان ديگر منتقل مي شود اما تاكنون مشخص نشده است كه ايا اين نوع ويروس به آساني در ميان انسان ها شايع مي شود يا خير.

علائم

علائم انفلوانزاي خوكي در ميان انسان ها به آنفلوانزاي انساني شباهت دارد. اين علائم شامل تب، سرفه، گلودرد، سردرد، احساس سرما و خستگي ميباشد. برخي از افراد نيز پس از مبتلا شدن به اين بيماري دچار اسهال و استفراغ مي شوند. به علت اين شباهت?ها پزشكان قادر به تشخيص قطعي آنفلوانزاي خوكي نيستند، و تشخيص قطعي آن فقط با انجام تست لابراتواري ممكن است.

پيشگيري

آنفلوآنزاي خوكي مانند هر نوع سرماخوردگي ديگر از راه تماس سرفه، عطسه منتقل مي شود. بد نيست به دستورات زير براي پيشگيري عمل كنيد. اليته در كشور ما چندان مشكلي وجود ندارد.

بيني و دهان تان را هنگام عطسه يا سرفه با دستمال كاغذي بپوشانيد. دستمال كاغذي را پس از مصرف، دور بيندازيد.

دستان خود را به طور مرتب با آب و صابون بشوييد، مخصوصا زماني كه عطسه يا سرفه مي كنيد و يا وقتي كه از بيرون به خانه باز

مي گرديد. و اگر آب و صابون در دسترس نيست، مي توانيد از ژل هاي تميزكننده دست استفاده كنيد.

از تماس نزديك با خوك ها و يا انسان هايي كه آلوده هستند بپرهيزيد.

از دست زدن به اشيا و سطوحي كه ممكن است آلوده باشند،مخصوصا در اماكن عمومي بپرهيزيد.(مانند ميز هاي كافي شاپ ها و رستوران ها، دستگيره درب وسائل حمل و نقل عمومي، نرده ها و …)

از دست زدن به دهان، بيني و چشمان خود بپرهيزيد.

در صورتي كه خود مشكوك به ابتلا به آنفلوآنزا هستيد، حتما هنگام عطسه و سرفه جلوي دهان و بيني خود را بگيريد. اگر دستمال به همراه نداريد، هنگام عطسه يا سرفه قسمت داخلي آرنج خود را در برابر دهان و بيني بگيريد تا دستانتان آلوده نشوند. [??]

چگونه از خود و خانواده ام در برابر آنفلوآنزاي خوكي محافظت كنم؟

كارشناسان پزشكي توصيه هاي زير را به عنوان راه مقابله با آنفلوآنزاي خوكي اعلام كرده اند: احتياط هاي معمول را به كار بنديد. آنفلوآنزاي خوكي مانند هر نوع سرماخوردگي ديگر از راه تماس سرفه و عطسه منتقل مي شود.

دست هاي خود را به طور مرتب بشوييد. اگر آب و صابون در دسترس نيست، مي توانيد از ژل هاي تميزكننده دست استفاده كنيد. همان طور كه هوشياري در برابر آلودگي براي پيشگيري از ابتلاي شما و خانواده تان به بيماري ضروري است، در صورتي كه خود مشكوك به ابتلا به آنفلوآنزا هستيد، حتما هنگام عطسه و سرفه جلوي دهان و بيني خود را بگيريد. اگر دستمال به همراه نداريد، هنگام عطسه يا سرفه قسمت داخلي آرنج خود را در برابر دهان و بيني بگيريد تا دستانتان آلوده نشوند.

درمان

چهار داروي آنتي ويروس آمانتدين ،ريمانتدين و oseltamivir و zanamivir براي درمان

آنفلونزاي خوكي در آمريكا داراي مجوز ميباشند. در مورد آنفلونزاي خوكي كه درسال ???? در مكزيك شيوع پيداكرد، دونوع oseltamivir و zanamivir توسط «مركز درمان و پيشگيري از بيماري ها» در آمريكا توصيه شده است.

واحد مركزي خبر 07/02/1388: وزيران بهداشت كشورهاي عضو اتحاديه اروپا هم در كنفرانسي مطبوعاتي از تدابير جديد خود براي مبارزه با آنفلوانزاي خوكي خبر دادند.

به گزارش شبكه تلويزيوني بي بي سي، رئيس اين همايش اعلام كرد: كشورهاي عضو اتحاديه اروپا سرگرم تضمين موجودي داروهاي ضد ويروس و تهيه هرچه سريعتر واكسن هاي جديد براي مقابله با ويروس آنفلونزاي خوكي هستند.

وي گفت: تهيه واكسن هاي جديد ممكن است حدود 6 ماه طول بكشد چون دانشمندان از يكساني ويروس آنفلونزاي خوكي در بيماران آمريكايي و مكزيكي مطمئن نيستند و به همين علت ناچاريم تا مدتي از همان واكسن H1N1، واكسن عمومي براي آنفلونزاي فصلي استفاده كنيم تا از نوع ويروس جديد آنفلونزاي خوكي و تغييرات ژنتيكي آن كاملا آگاه شويم.

البته تا كنون هيچ واكسن مؤثري براي اين نوع از آنفلوانزا يافت نشده است. سازمان بهداشت جهاني و مركز پيشگيري از بيماريهاي واگيردار ايالات متحده ويروس "H1N1? را قرنطينه كردهاند تا آنها را براي ساخت واكسن در اختيار داروسازان قرار دهند.

حقايق ناگفته اي از ويروس آنفلونزاي خوكي

در حالي كه رسانه هاي غربي بطور وسيعي سعي در بزرگ جلوه دادن خطرات ويروس آنفلونزاي خوكي دارند، در اين گزارش حقايق ناگفته اي را از چگونگي و دلايل انتشار اين ويروس مي خوانيد.

به گزارش شبكه ايران، نشريه امريكن فري پرس در آخرين شماره خود با درج گزارشي از موضوع آنفلونزاي خوكي اين جريان را در راستاي بهره گيري

اقتصادي سردمداران آمريكا دانست و نوشت: دكتر " ران پل"، تاجري كه برنامه هاي عظيمي را براي بخش سرويس انساني و بهداشتي آمريكا اجرا كرده است، در مصاحبه با امريكن فري پرس گفت: ترس از آنفلونزاي خوكي كه توسط واشنگتن و سازمان جهاني بهداشت به آن دامن زده مي شود تلاشي است براي ترساندن مردم و ايجاد اين ضرورت كه سيستم سلامت نياز به يك كنترل جهاني دارد.

پل با اشاره به بي دليل بودن جنجال آنفلونزاي خوكي، افزود: از بين 300 هزار تا 500 هزار مورد آنفلونزايي كه سالانه در آمريكا گزارش مي شود، 300 هزار الي 400 هزار مورد مرگ وجود دارد. اين در حالي است كه تا لحظه تنظيم اين گزارش تنها 400 مورد مرگ بر اثر آنفلونزاي خوكي در آمريكا گزارش شده است. اما تمامي رسانه هاي بزرگ جهاني با جهاني ناميدن آنفلونزاي خوكي، سعي در بزرگ جلوه دادن آن دارند.

سوال هاي بي جواب آنفلونزاي خوكي

امريكن فري پرس در ادامه با بيان اين نكته كه اخبار واقعي آنهايي هستند كه رسانه ها از پوششان خودداري مي كنند و حتي اگر اين اخبار به طريقي به بيرون درز كنند، رسانه هاي خبري سريعا آن را از بين مي برند، از قول " راسل هانرو" ژنرال سابق ارتش آمريكا نوشت: آنفلونزاي خوكي چگونه در مكزيك آغاز شد؟ از كجا نشئت گرفت؟ ما مي توانستيم تمامي بيماري هاي فراگير پيشين را رديابي كنيم و محل انتشار آن را پيدا كنيم. اما اكنون سوال اين است كه آيا اين ويروس جديد از تركيب چند ويروس ديگر بوجود آمده و يا اينكه از يك آزمايشگاه بيرون آمده است؟

اين نشريه در ادامه به نكات مبهم انتشار اين ويروس اشاره كرده

و مي نويسد: چرا محل ابتدايي انتشار اين ويروس مكزيك آفتابي بوده است؟ آن هم مدت ها پس از آنكه فصل سرما و آنفلونزا به پايان رسيده است؟ چطور ممكن است كه چهار ويروس مختلف از چهار نفطه مختلف از آمريكاي شمالي، آسيا و اروپا به مكزيك آمده و يك ويروس اسرارآميز را تشكيل داده اند؟

آنفلونزاي خوكي يك پروژه قديمي است

از سوي ديگر دكتر " جان كارلو"، مدير درماني منطقه دالاس آمريكا نيز با اشاره به احتمال توليد آزمايشگاهي ويروس آنفلونزاي خوكي مي گويد: ساختار وصفاتي كه در آنفلونزاي خوكي ديده مي شود به نظر مي رسد كه در يك آزمايشگاه توليد شده است زيرا چنين ساختار و صفاتي در هيچ جاي آمريكا و حتي جهان ديده نشده است و در واقع اين يك ويروس كاملا جديد است كه در آزمايشگاه رشد يافته است.

امريكن فري پرس در ادامه مي نويسد: مسئله رشد در آزمايشگاه، نظري است كه مسايل اسرارآميز زيادي را حل مي كند و يكي از اين مسايل مسله ويروس اسپانيايي است: چرا ويروس اچ5ان1 كه يك ويروس بي خطر براي انسان هاست ناگهان تبديل به يك ويروس كشنده مي شود؟ در وافع ويروسي كه به اشتباه ويروس " آنفلونزاي اسپانيايي" ناميده مي شود، ويروسي است كه بطور مصنوعي با تغيير ويروس اچ1ان1 بوجود آمد و موجب كشته شدن 50 الي 100 ميليون نفر در فاصله سال هاي 1918 تا 1919 شد.

اين نشريه آمريكايي در ادامه به مقايسه ماجراي بوجود آمدن آنفلونزاي خوكي با آنفلونزاي اسپانيايي پرداخته و مي نويسد: چرا ويروس آنفلونزاي خوكي همانند آنفلونزاي اسپانيايي سال 1918 از همان ابتدا جوانان و بزرگسالان سلامت را مي كشد؟ اين در حالي است كه ساختار و صفات ويرس هاي آنفلونزاي طبيعي

تنها كودكان و كهنسالان و كساني را كه داراي سيستم هاي مقاومتي ضعيف تري هستند، مي كشد.

سوء استفاده تجاري از آنفلونزاي خوكي

امريكن فري پرس همچنين در گزارش خود به مسئله منافع مالي آنفلونزاي خوكي براي شركت هاي آمريكايي اشاره مي كند و مي نويسد: چرا شركت بين المللي باكستر به عنوان سردمدار تلاش ها با هدف توليد واكسن آنفلونزاي خوكي انتخاب شد؟ بايد به اين نكته توجه كرد كه اين شركت در دسامبر 2008 بدليل ارسال واكسن هاي آلوده به ويروس هاي زنده آنفلونزاي پرندگان، به توليد كنندگان دارو در 18 كشور، مورد بازخواست قرار گرفت.

در مورد ديگري از اين سوءاستفاده ها بايد پرسيد كه براي چه افرادي همچون دونالد رامسفلد، وزير خارجه سابق آمريكا با اطمينان به موفقيت در شركت " روش" كه توليد كننده واكسن " تامي فلو" است، سرمايه گذاري كرده اند؟ بايد توجه كرد كه رسانه هاي خبري نيز همواره تبليغ مي كنند كه استفاده از واكسن تامي فلو راهي براي نجات از آلودگي ويروس آنفلونزاي خوكي است.

امريكن فري پرس در انتهاي گزارش خود به نكته مبهم و مهم ديگري اشاره مي كند: دليل كشته شدن اسرارآميز 80 ميكروبيولوژيست برجسته از جمله " ديويد كلي" كه مخالف آغاز جنگ با عراق بود، چيست؟

"ديويد واتسون " ،تحليلگر، در مقاله اي كه در پايگاه خبري،پريزن پلنت (PrisonPlanet) به چاپ رسانده است، با اشاره به آنفلونزاي خوكي در جهان نوشت: شواهدي وجود دارد مبني بر اينكه آنفلونزاي خوكي مكزيك نوعي سلاح بيولوژيكي است.

به گزارش خبرگزاري انتخاب به نقل از فارس، در مقاله اي كه در پايگاه خبري پريزن پلنت (PrisonPlanet) منتشر شده است با اشاره به آنفلونزاي خوكي در جهان آمده است: شواهدي وجود دارد مبني بر اينكه آنفلونزاي خوكي مكزيك نوعي سلاح بيولوژيكي

است. البته هنوز زود است كه در اين مورد به نتيجه قطعي دست يافت. سازمان بهداشت جهاني و دولت آمريكا اين ادعاها را سريعا تكذيب كرده اند.

وي با تاكيد بر اينكه "آنفلونزاي خوكي " نوع جديدي از ويروس مي باشد كه از ادغام ويروس انساني، مرغي و خوكي بدست آمده است "نوشت: تاكنون هيچ موردي از ابتلاي خوك ها به ويروس آنفلونزاي نوع A گزارش نشده است.

بر اساس گفته هاي يكي از منابع "وين مدسن "، از مقامات سابق سازمان امنيت ملي، "يكي از دانشمندان ارشد سازمان ملل، كه شيوع ويروس مهلك "ابولا " در آفريقا، و قربانيان ويروس ايدز را بررسي كرده است، اعلام كرده كه ويروس آنفلونزاي نوع A (H1N1) داراي برخي "بردارهاي " تبديلي است كه نشان مي دهد اين نوع از آنفلونزا در تأسيسات نظامي و بعنوان نوعي اسلحه بيولوژيكي توليد شده اند.

مدسن ادعا مي كند كه منبع وي، و منبعي ديگر در اندونزي، "متقاعد شده اند كه توليد نوع انساني اين ويروس منجر به شيوع اين بيماري در مكزيك و بخش هايي از آمريكا شده است. اين امر مي تواند منجر به شيوع جهاني اين ويروس شود و تأثيرات فاجعه باري را براي مسافرت ها و تجارت داخلي و بين المللي در پي داشته باشد. "

در اين گزارش آمده است: هنوز خيلي زود است كه اين فرضيه را بپذيريم. بايد در نظر داشته باشيم كه تلفات اين بيماري در مقايسه با بيماري هايي چون مالاريا و سل كه بر اثر فقر در مكزيك بوجود آمده اند و همه ساله صدها و هزاران نفر را مبتلا مي كنند، پايين تر است.

در اين گزارش با تاكيد

بر اينكه "تأسيسات فرماندهي پزشكي ارتش آمريكا كه در پادگان دريك قرار دارند، منبع شيوع ويروس سياه زخم در سال 2001 بودند. " مي افزايد: هم اكنون بازرسي هايي در مورد احتمال ناپديد شدن برخي نمونه هاي ويروسي از آزمايشگاه اين تأسيسات صورت مي پذيرد، و همين امر منجر شده كه در مورد آنفلونزاي خوكي نيز با ديده شك و ترديد به اين آزمايشگاه هاي نظامي نگريسته شود.

به گزارش وب سايت FrederickNewsPost.Com، "سخنگوي تأسيسات نظامي "ميد " اعلام كرده است كه اداره تحقيقات جنايي در حال بررسي احتمال ناپديد شدن برخي از نمونه هاي ويروسي از "مؤسسه تحقيقات پزشكي بيماري هاي واگيردار ارتش آمريكا "، است. "

در ماه فوريه اين مأسسه مجبور شد كه كار خود را بعلت ثبت نشدن برخي نمونه هاي ويروسي در ليست موجودي آزمايشگاه ها، متوقف كند.

بنابر اين گزارش، بازرسين اداره تحقيقات جنايي ارتش آمريكا در تأسيسات "ميد " در حال بررسي احتمال ناپديد شد

نمونه هاي ويروسي از آزمايشگاه هاي ارتش هستند، آزمايشگاه هايي كه در آنها بر روي عوامل بيماري زايي چون ابولا، سياه زخم و طاعون مطالعه انجام مي گرفت.

در اين گزارش تاكيد شده كه با توجه به ترس و وحشتي كه آنفلوانزاي خوكي پديد آورده و همچنين منشأ آزمايشگاهي نوع جديد بسيار ناراحت كننده خواهد بود كه بفهميم نمونه هاي ويروسي ممكن است از همان آزمايشگاه نظامي كه در سال 2001 منشأ سياه زخم شد، ناپديد شده باشند. تحقيقات اف.بي.آي و وزارت دادگستري در سال 2008 آشكار كرد كه بروس ادوارد اروينز، ميكرب شناس، واكسن شناس، و محقق ارشد دفاع بيولوژيكي در "مؤسسه تحقيقاتي

بيماري هاي واگيردار ارتش آمريكا " در پادگان دتريك در مريلند مسئول ارسال پاكت هاي حاوي سياه زخم به برخي از نمايندگان كنگره بود.

بعد از اعلام اين موضوع ايروينز دست به خودكشي زد. اين واقعه باعث شد برخي معتقد شوند كه خود اروينز نيز قرباني شده است. علي رغم وجود برخي شرايط مشكوك، جسد وي مورد كالبد شكافي قرار نگرفت. وكيل اروينز معتقد بود كه وي، با شش سال سابقه تحقيقاتي، در مورد پنج مرگ ناشي از ويروس سياه زخم كاملا بي گناه است.

در ابتدا وزارت دادگستري به دكتر "استيون جي هاتفيل " مشكوك شد اما وي از دولت شكايت كرد و مبلغ 5.8 ميليون دلار غرامت دريافت نمود.

مقاله اي در نشريه "نيويورك تايمز " در مورد مرگ اروينز اين سؤال را مطرح كرد كه اگر دكتر هاتفيل در سال 2002 خودكشي مي كرد، چه مي شد؟ آيا بازرسين تحقيقات خود را رها مي كردند و اعلام مي داشتند كه فرد مجرم مرده است؟ "

بعد از واقعه 11 سپتامبر هميشه اين ترس وجود داشته است كه بر اثر حملات بيولوژيكي بيماري هاي واگيردار در همه جا شيوع يابند. بازرسين نسبت به ميزان بالاي مرگ و مير در ميان ميكرب شناسان هشدار داده اند، اين امر مي تواند بيانگر اين باشد كه افراد آگاه در مورد موضوع يكي پس از ديگري حذف مي شوند.

پي نوشت :

1. ويكي پديا

2. http://medicine.tums.ac.ir

3. www.iribnews.ir

4. zistenahie2.blogfa.comگروه زيست شناسي ناحيه 2 همدان

5. iran-iran.ir

6. WWW.INN.IR

7. خبرگزاري انتخاب

آنفلوانزا

مقدمه

آنفلوانزا يك بيماري حاد تنفسي است كه توسط ويروسهايي به همين نام بوجود ميآيد. يك بيماري شديداً واگيردار است كه از شخصي به شخص ديگر توسط سرفه يا عطسه

منتقل ميگردد. علائم بيماري ? تا ? روز پس از ورود ويروس به بدن فرد ظاهر ميشود.

اين ويروس مجاري تنفسي فوقاني و تحتاني را درگير ميكند و در هر سني مي تواند افراد را گرفتار سازد.

همه گيريهاي اين بيماري با وسعت و شدت متغير تقريباً در هر زمستان رخ ميدهد. علائم بيماري و ميزان ابتلا و ميزان تلفات متغير است. اغلب با علائمي مثل تب، عرق، لرز، سردرد، آبريزش از بيني، سرفه خشك، گلودرد، ضعف و درد عضلاني همراه ميباشد. سرفه اغلب شديد است و براي مدتي ادامه مي يابد ولي ساير نشانه هاي بيماري بعد از 4 تا 6 روز خود به خود بهبودي پيدا مي كند.

شناسايي بيماران معمولا براساس مشخصات اپيدميولوژيك آن صورت مي گيرد و موارد تك گير آن را فقط با كمك روش هاي آزمايشگاهي مي توان تشخيص داد.

انفلوانزا ممكن است از ساير بيماريهاي ويروسي دستگاه تنفس قابل تشخيص نباشد. اشكال باليني بيماري متفاوت بوده و ممكن است نشانه هايي مثل سرماخوردگي، برونشيت، پنوموني ويروسي و بيماريهاي حاد غير قابل افتراق دستگاه تنفسي را نشان دهد. اختلالات دستگاه گوارش (تهوع و استفراغ و اسهال) نيز بروز مي كند ولي در كودكان ممكن است همراه با نشانه هاي ريوي باشد. در همه گيري انفلوانزا با سوش هاي A(H?N?) و B در حدود ?? درصد كودكان در مدرسه ها مبتلا به عوارض گوارشي مي شوند.

اين بيماري را بايد به خاطر عواقب وخيم آن به ويژه نزد سالخوردگان و افراد مبتلا به ناراحتيهاي مزمن، جدي تلقي كرد .

خطرات ناشي از بيماري انفلوانزا

انفلوانزا ميتواند مشكلات حاد و جدي را براي سلامت فرد ايجاد

كند. اين مسئله زماني رخ ميدهد كه سيستم دفاعي بدن در مقابل عفونتهاي ديگر، بويژه عفونت ريوي، توسط ويروس انفلوانزا ضعيف شده باشد. شايعترين عارضه، ذاتالريه ميباشد.

اگر شخصي عليرغم بيماريهاي ريوي مانند آسم، برونشيت مزمن و برونشكتازي، به انفلوانزا نيز مبتلا شود، بيماريهاي زمينهاي تشديد مييابند. سالخوردگان بيش از همه در معرض خطر اين عوارض هستند. معمولا ?? درصد مرگ و ميرها به علت بيماريهاي ريوي و بقيه بر اثر بيماريهاي قلبي، سكته و ديابت ميباشد.

تاريخچه :

اپيدمي انفلوانزا در سال ??? قبل از ميلاد بوسيله بقراط ثبت شدهاست

اپيدمي در هنگ كنگ در سال ???? توسط A/Equine/Miami/?/?? اتفاق افتاد

پاندمي انفلوانزاي اسپانيولي در ???? تا ???? منجر به تلفات شديد در ارتشهاي اروپايي شد ويروس انفلوانزاي خوكي H?N? عامل آن بود.

در سال ???? زيرگروه H?N? جايگزين زيرگروه H?N? گرديد.

در سال ???? ويروس هنگ كنگ H?N? ظاهر شد.

در سال ???? عود دوباره H?N? اتفاق افتاد.

اپيدمي ديگري در سالهاي ???? تا ???? توسط H?N? در آسيا اتفاق افتاد

طبقه بندي

ويروسهاي انفلوانزا در خانواده اورتوميكسوويريده قرار دارند. اورتو به معني صحيح و ميكسو به معني موكوس يا همان مخاط ميباشد(چون ويروس به مخاط گرايش دارد). ويروسهاي اين خانواده بر اساس اختلاف آنتيژنيكي نوكلئوپروتئين (NP) و پروتئين ماتريكس (M) به سه تيپ A و B و C تقسيم ميشوند.

در نامگذاري سويههاي ويروسي، تايپ ويروس و حيوان ميزباني كه ويروس از آن جدا شده و موقعيت جغرافيايي كه براي اولين بار از آن ناحيه جدا شده، شماره و سال جداسازي ويروس در نظر گرفته ميشوند.

ميزبان هاي ويروس

ويروس انفلوانزاي تيپ A در ميزبانهاي مختلفي مثل انسان، خوك، اسب و گونههاي وسيعي از پرندگان قادر

به ايجاد بيماري بوده و در نتيجه تنوع آنتيژنيكي ويروسهاي جدا شده زياد بوده و سويههاي بيشتري را شامل ميشود. عفونت انساني با ويروس انفلوانزاي A باعث التهاب حاد منتشر در حنجره، ناي و برونشها بهمراه التهاب مخاطي و ادم ميگردد.

ويروس انفلوانزاي تيپ B فقط در انسان بيماريزا است.

ويروس انفلوانزاي تيپ C فقط از بيماران انساني جدا شده است.

ساختمان ويروس

در انفلوانزاي A و B دو نوع گليكوپروتئين سطحي NA, HA وجود دارند اما انفلوانزاي C فقط يك نوع گليكوپروتئين در سطح خود دارد (كه كار دو نوع گليكوپروتئين را يكجا انجام ميدهد)

ژنوم ويروس انفلوانزاي B و A هريك از هشت قطعه RNA تشكيل ميشود اما انفلوانزاي تايپ C فقط هفت قطعه RNA دارد.

ژنوم ويروس قطعه قطعه ميباشد و عفونت همزمان سويههاي انساني و پرندگان طي پديده نوتركيبي (Genetic Reassortment) ميتواند باعث ظهور سويههاي جديد ويروس گردد.

تركيب ساختماني ويروس حاوي: ?/?% تا ?% RNA و ??% پروتئين ، ??% ليپيد و ?/? تا ?% كربوهيدرات ميباشد

سطح بيروني ويروس از غشاء ليپيدي دولايه تشكيل شده كه منشاء اصلي آن از غشاء سلول ميزبان است بر روي اين غشاء دو لايه برجستگيهايي (Spike) به تعداد ??? عدد از جنس گليكوپروتئين وجود دارد كه آنتيژنهاي اصلي و در معرض ويروس هستند و بنامهاي هماگلوتينين (Haemaglutinin=HA) و نورآمينيداز (Neuraminidase=NA) ناميده ميشوند. HA به شكل ميلهاي بوده و از سه زنجير پليپپتيدي ساخته ميشود و NA با سر برجسته خود شكلي شبيه قارچ دارد و از چهار زنجير پليپپتيد ساخته شده است. اندازه spike ها ?? الي ?? نانومتر بوده و نسبت HA به NA تقريباً ? به ? ميباشد.

نورآمينيداز چنانچه

از نامش پيدا است يك آنزيم است و براي آزاد شدن ويروس از سلول ميزبان لازم و ضروري است.

ويروس انفلوانزا تايپ C (بجاي دو نوع معمول در تيپ هاي A و B) فقط يك نوع گليكوپروتئين سطحي بنام haemaglutinin Esterase Fusion=HEF دارد كه نقش دوگانه ايفا ميكند.

پروتئين M?=Matrix? به تعداد كم در داخل غشاء قرار گرفته كه به عنوان كانال انتقال يون عمل ميكند.

بيشترين مقدار پروتئين ويروسي مربوط به پروتئين M?=Matrix? است كه در زير غشاي ليپيدي اسكلت ويروسي (Nucleucapside) را ميسازد كه ريبونوكلئوپروتئين ويروسي را احاطه كردهاست.

مقايسه ويروسهاي انفلوانزاي A و B و C

Type C Type B Type A

+ ++ ++++ شدت بيماريزايي

- - + ميزبان حيواني

- - + پاندميهاي انساني

- - + اپيدميهاي انساني

drift drift Shift -and- drift تغييرات آنتيژني

? قطعه ? قطعه ? قطعه تعداد قطعات ژنوم

- - + حساسيت به آمانتادين و ريمانتادين

? + + حساسيت به زاناميوير (Relenza)

? ? ? گليكوپروتئينهاي سطحي

اپيدميولوژي بيماري

اهميت انفلوانزا در سرعت انتشار همه گيريها، وسعت و تعداد مبتلايان و شدت عوارض آن به خصوص ذات الريه ويروسي و باكتريايي مي باشد. در همه گيري هاي بزرگ شكل شديد يا كشنده بيماري بيشتر نزد سالمندان و افرادي كه به دليل عوارض مزمن قلبي، ريوي، كليوي، بيماريهاي متابوليك، كم خوني و يا نارسايي ايمني ناتوان شده اند مشاهده مي شود.

انفلوانزا به شكل جهانگير: در گذشته جهانگيريهاي بيماري در سال ???? و ???? و ???? اتفاق افتاده است. ميزان حمله در همه گيريهايي كه در اجتماعات بزرگ اتفاق مي افتد معمولا بين ?? تا ?? درصد است در حالي كه دراجتماعات بسته مثل مدرسه هاي شبانه روزي

و يا خانه سالمندان به ?? درصد و بيشتر مي رسد همه گيريها در مناطق معتدل بيشتر در زمستان و در نواحي گرمسير بيشتر در ماههاي باراني سال اتفاق مي افتد ولي اين روند فصلي بروز همه گيريها همواره ثابت نبوده و ممكن است موارد تك گير و يا همه گير بيماري در هر مكاني بدون ارتباط با فصل اتفاق افتد. نوتركيبي ويروسي بين سروتيپ هاي مختلف ويروس A خوك و انسان پرندگان وحشي و اهلي اردك و بوقلمون گزارش داده شده است. ويروسهاي انفلوانزايي كه جهانگيريهاي سالهاي ???? و ???? و ???? را به وجود آورده بودند داراي ژنهاي بسيار نزديك به ژن ويروس انفلوانزاي پرندگان بوده اند

پيشگيري

استفاده از واكسنهاي تريوالان ويروس شامل سوشهايB, A(H?N?), A(H?N?)v ميتواند باعث ايجاد ايمني فعال در مقابل ويروس گردد.

واكسن انفلوانزا

به دليل تغييرات مداومي كه از نظر آنتيژني در ويروس پديد ميآيد هر ساله واكسنهاي سه گانه ويروس انفلوانزا مطابق با سويههاي جديد و شايع شده همان سال تهيه و توليد ميشود نقش اصلي در اين مورد به سازمان بهداشت جهاني سپرده شده است و سويههاي جديد اعلام شده از طرف آن براي تهيه واكسن مصرفي در نظر گرفته ميشود.

واكسن انفلوانزا از ويروس زنده ضعيف شده كه در تخم مرغ جنيندار (فاقد عوامل بيماريزا) تكثير يافتهاست تهيه ميگردد. واكسيناسيون از طريق تزريق به قسمت بالايي بازو انجام ميگيرد. بزرگسالان تنها سالي يك بار به واكسيناسيون نياز دارند كه از زمان تزريق دو هفته طول ميكشد تا شخص را در مقابل انفلوانزا حفاظت نمايد. كودكان زير ?? سال كه براي اولين بار واكسينه ميشوند نياز به دو بار تزريق، در

فواصل ? تا ? هفته دارند.

موقع مناسب براي تزريق واكسن: چون فصل ابتلا بيشتر از اواخر پاييز شروع مي شود لذا پزشكان واكسيناسيون را در اوايل پاييز توصيه ميكنند.

چه افرادي بايد در مقابل انفلوانزا واكسينه شوند؟

واكسن انفلوانزا براي تمام افراد به ويژه سالخوردگان مبتلا به بيماريهاي ديگر قويا توصيه ميشود زيرا اينگونه افراد در صورت ابتلا به انفلوانزا بيشتر در معرض خطرات جدي هستند. واكسيناسيون افرادي كه در آسايشگاه سالمندان و در مكان هايي به مدت طولاني اقامت دارند نيز توصيه ميگردد.

آيا تزريق واكسن انفلوانزا عوارضي دارد؟

واكسن انفلوانزا كاملا بي خطر ميباشد. اما در افرادي كه حساسيت به پروتئينهاي تخم مرغ دارند ميتواند حساسيت ايجاد نمايد. فردي كه ميداند به تخم مرغ آلرژي دارد، نبايد اين واكسن را دريافت كند. گاهي اوقات محل تزريق دردناك ميشود و گاهي عارضه شبيه انفلوانزا خفيف ?? ساعت پس از تزريق شروع ميشود و تا ?? ساعت به طول ميانجامد.

اگر شخصي از سلامتي مناسبي برخوردار باشد واكسيناسيون، امكان ابتلا به بيماري انفلوانزا را تا حدود ?? درصد كاهش ميدهد. در افراد ضعيف تر درجه حفاظت واكسن كمتر است ولي اگر تزريق صورت گيرد، شدت انفلوانزا كمتر ميشود. با توجه به اينكه ويروس آنفلوانزا هر ساله شكل ژنتيكي خود را تغيير ميدهد، اثرات مثبت واكسيناسيون تنها براي يك فصل زمستان) باقي ميماند. سازمان بهداشت جهاني سعي دارد تا خصايص ژنتيكي ويروس را كه هر ساله تغيير ميكند تشخيص دهد. تا بدين وسيله واكسن جديد، هر ساله بر پايه همين پيش بيني ها، تهيه شود.

روش هاي مراقبت از بيمار

براي مقابله با بيماري انفلوانزا نوشيدن مايعات گرم به مقدار زياد، استراحت

و تغذيه خوب بسيار موثر است. از داروهاي مسكن مانند استامينوفن ميتوان استفاده نمود البته از مصرف بيش از حد آن نيز بايد پرهيز نمود. اگر شخص مبتلا از نظر سني جوان و از نظر سيستم ايمني بدن در سلامت كامل باشد بيماري خطرناك نبوده و پس از طي دوره، بيماري خودبخود بهبود يافته و شخص سلامتي خود را باز مي يابد. اما اگر فرد مبتلا از قبل دچار برخي بيماريهاي زمينه اي ديگر باشد، بايد فورا پزشك معالج خود را در جريان قرار دهد. در اين مواقع ممكن است انجام آزمايش و يا در صورت لزوم، عكس برداري از قفسه سينه نياز باشد. اين بيماريهاي زمينه اي عبارتند از: بيماريهاي ريوي از قبيل آسم، برونشيت مزمن، آمفيزم، برونشكتازي و تنگي نفس، بيماريهاي قلبي، بيماريهاي كليوي، ديابت (مرض قند) و نارساييهاي هورموني، نقص سيستم ايمني كه ممكن است ناشي از بيماريهاي اوليه يا به علت درمان دارويي خاص باشد.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

شوك چيست ؟

تعريف :

ناتواني دستگاه گردش خون در رساندن خون كافي به تمام اعضاي بدن را شوك گويند . در اين حالت چون خون كافي به اعضاي بدن نمي رسد بدن شروع به مقابله باوضع موجود (كاهش خون رساني ) مي كند .

دفاع بدن دراين حالت بصورتي است كه بايد حداكثرخون به اعضاي حياتي مثل مغز و قلب رسيده و در مقابل به اعضا كم اهميت تر مثل پوست , روده و عضلات خون كمتري برسد زيرا سلامت قلب و مغز ضروري تر است ؛ و در حقيقت شوك دفاع بدن در برابر اين كاهش خون رساني است .شوك به سه دليل

مي تواند بروز يا پيشرفت كند :

?) كاهش قدرت قلب ?) كشادشدن رگها ?) كاهش حجم خون

انواع شوكها

انواع شوك را بر اساس علت آن تقسيم بندي مي كنند كه عبارتند از :

?-شوكهاي فلبي مثل موارد سكته قلبي1

?-شوكهاي ناشي از كاهش خون مثل موارد خونريزي شديد يا سوختگي شديد

?-شوكهاي عصبي مثل قطع نخاع

?-شوكهاي رواني مثل شنيدن خبرهاي بد

?-شوكهاي حساسيتي , مثل تزريق داروئيكه فرد به آن حساسيت دارد

?-شوكهاي عفوني و غيره

علائم

شوك و علائم آن به تدريج به تدريج پيشرفت ميكنند . علائم آن را به سه مرحله تقسيم ميكنند كه عبارتند از :

مرحله اول : افزايش تعداد نبض و تنفس , اضطراب و ترس .

مرحله دوم : رنگ پريدگي , نبض سريع و ضعيف , تنفس مشكل , ضعف و تشنگي و گاهي تهوع .

مرحله سوم : كاهش سطح هوشياري , كاهش فشار خون , نبض و تنفس ضعيف .

مصدوم اغلب قدرت سر پا ايستادن نداشته و روي زمين مي افتد . مردمكهاي چشمهايش گشاد شده و چشمهايش حالت خماري دارد .

كمكهاي اوليه :

بهترين درمان شوك پيشگيري از آن است . بنا براين اگر براي كسي حادثه اي اتفاق افتاده (مثلاً تصادف كرده ) كه احتمال مي دهيد دچار شوك شود ولي هنمز علائم شوك را نشان نمي دهد ، با اين اقدامات عبارتند از :

?- كنترل راههاي هوايي مصدوم و جلوگيري و آسپيره كردن مواد استفراغي .

?- دادن اكسيژن

?- كنترل خون ريزي

?- آتل بندي محل شكستگي

?- مريض را به پشت دراز كرده و پاهايش را حدود ??-??سانتي متر بلند كنيد.نكته مهم اينكه اگر با اين كار تنفس مصدوم مشكل شد فوراً پاهايش را پايين آورده

و يا اگر احتمال شكستگي پا يا ستون فقرات مي رود پا ها را بلند نكنيد.

?- جلو گيري از دفع حرارت بدن مصدوم به به وسيله پيچيدن وي درون پتو يا كحاف يا چيز مشابه آن ، توجه داشته باشيد كه با حرارت خارجي (بخاري ) مصدوم را گرم كنيد.

?- در صورتيكه كصدوم بيهوش يا استفراغ ندارد به او مايعات بدهيد.

?- كنترل علائم حياتي را هر? دقيقه يكبار به عمل آوريد.

وضعيت اغماء - بهبودي

مصدوم كه زخمهاي وسيع در پائين صورت يا فك دارد، يا آنها كه بيهوش هستند به پهلو خوابيده و سر وي را به پائين خم كنيد تا مايعات استفراغ شده و خونيكه از صورت خارج مي شوند باعث انسداد مجازي تنفس و خفگي نشود . در اينگونه مصدومين بايد توجه اين وضعيت را وضعيت بهبودي مي گويند .

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

جهت جلوگيري از سوختگي با مايعات داغ چه نكاتي را با

سوختگي با مايعات داغ ممكن است براي اعضاي خانواده شماهم خطري جدي باشد. سوختگي يك عارضه غالبا جبران ناپذير است بي احتياطي و عدم آگاهي از ايمني عامل اصلي آتش سوزي ها و سوختگي هاست

نزديك به ?? درصد سوختگي ها درمنازل اتفاق مي افتد. بيشترين تعدادآسيب ديدگان مربوط به افراد گروه زير ? سال مي باشد و گروه سني ?? تا?? ساله در رديف بعدي قرارمي گيرند.

علت ايجاد سوختگي درجوامع روستايي و شهري با هم متفاوت است اما سرآمد همه اين موارد روستاو چه در شهر به علت استفاده ازسماور، كتري و قوري است بيشترين حادثه در آشپزخانه و محل پخت و پزغذا اتفاق مي افتد.

زمينه سوختگي بر اثر مايعات داغ آمار موجود بيانگر آن است كه ?? درصد كل سوختگيها،ناشي از آب جوش و چاي و ?درصد

ناشي از روغن و غذا بوده است براي پيشگيري از سوختگي ناشي از مايعات داغ رعايت نكات ايمني كه به آن اشاره مي شود ضروري است

عوامل خطر آفرين درسماور:

_ قاعده باريكت_ر سماور نسبت به بدنه آن

_ لوله نسبتا دراز سماور

_ وجود تصاوير و اشياي تزئيني ولامپ قرمز رنگ كه به طور اتوماتيك روش و خاموش مي شود، كودكان كنجكاو را به طرف خود مي كشد.

_ دراز بودن سيم برق و دور از پريزقرار گرفتن سماور احتمال گيركردن پارا افزايش مي دهد.

_ ارتفاع كم ميز سماور

_ لغزنده بودن فرش زير چهارپايه ياميز

_ چيدن استكانهاي چاي روي سيني و گذاشتن آنها روي فرش و يا ميزپذيرايي كنجكاوي كودكان را برمي انگيزد. و آنها را به طرف خودمي كشد.

_ احتمال ريختن استكانهاي چاي روي دست كودكان و يا افتادن باصورت در درون آنها خيلي زياد است

پيشگيري

سماوري انتخاب كنيد كه

قاعده آن حداقل هم سطح بدنه آن باشد.

تصاوير و اشياي تزئيني و لامپ روشن و خاموش اتوماتيك نداشته باشد.

شير آب آن كوتاه باشد.

سيم برق كوتاه ترين فاصله ممكن راتا پريز برق داشته باشد.

سماور را بر روي كابينت بلند وانتهاي چسبيده به ديوار قرار دهيد.

فرش زير چهارپايه يا ميز سماورمحكم و چسبيده به كف اتاق باشد.

هنگام پذيرايي كنترل كردن كودكان و دور از دسترس قراردادن چاي يك ضرورت مي باشد.

عوامل خطر آفرين درپخت و پز:

_ قرار دادن چراغ خوراك پزي دروسط اتاق به دو منظور گرم كردن اتاق و پخت وپز و يا قراردادن آن در راهرواز خطرات جدي به ويژه به هنگام بازي كودكان است

_ استفاده از كپسول گاز پيك نيك در فضاهاي بسته منزل مثل آشپزخانه يا راهرو و خطر جدي براي رفت و آمدكودكان و بزرگسالان مي باشد.

_ قراردادن چراغهاي خوراك پزي كه به منظور

گرم كردن آب براي استحمام كودكان از آنها استفاده مي شود در نزديكي تشت يا محل استحمام

_ محكم و ثابت نبودن يا كج بودن پايه ميز يا اجاق گاز از عوامل عمده خطر در منزل محسوب مي شود واحتمال سقوط وافتادن ديگ و قابلمه ياكتري و سماور از روي آنها زياد است

_ كودكان براي ارضاي حس كنجكاوي و كشف محتويات قابلمه ياماهيتابه روي اجاق گاز، از وسايل ديگر آشپزخانه مثل صندلي جعبه ديگ و… استفاده مي كنند و به وسيله آنها خود را به دسته ماهيتابه يا قابلمه مي رسانند; در اين حال احتمال ريختن آب جوش يا روغن بر روي آنها بسيارزياد است

پيشگيري

در شرايطي كه نمي توان ازآشپزخانه مجزا استفاده كرد، بهتر است به هر طريقي مثلا با چند تكه تخته وچوب و يا هر شكل صحيح ديگري اطراف چراغ خوراك پزي و بخاري ويا اجاق را از بقيه قسمتهاي اتاق ياراهرو جدا كرد.

ث از كپسول گاز پيك نيك همانطوركه از نامش پيداست در محيط بازاستفاده شود و تا حد مقدور درآشپزخانه استفاده نگردد.

براي پيشگيري از واژگون شدن چراغ و افتادن ظرف آب جوش رعايت فاصله حداقل يك ونيم متري و استفاده از ظرف دوم براي تهيه آب ولرم ضروري است

پايه اجاق گاز يا كابينت و ميز بايدمحكم باشد و دور از دسترس كودكان قرار گيرد.

قابلمه و ديگ هميشه در انتهاي پشتي سطح اجاق گاز قرار گيرد.

از قابلمه و ماهيتابه دسته كوتاه استفاده شود.

دسته قابلمه و ماهيتابه به طرف داخل اجاق گاز باشد.

عوامل خطر آفرين درپذيرايي

_ سفره هاي چيده شده با وجودغذاهاي آبكي و داغ بسيار خطرناك مي باشند و احتمال افتادن كودك بادست و صورت در ظرفهاي بزرگ غذاخيلي زياد است

پيشگيري

به هنگام چيدن سفره كودكان خودرا كاملا كنترل كنيد.

كمكهاي اوليه در

سوختگيها

در صورت وقوع سوختگي بامايعات داغ خونسردي خود را حفظ كنيد و سريعا محل سوختگي را زيرجريان ملايم آب سرد قرار دهيد.

از دادن هر نوع مايعات و موادخوراكي به مصدومين سوختگي خودداري فرماييد چون به علت فلج روده اي مصدوم ممكن است دچارتهوع و استفراغ گردد.

با پوشاندن مصدومين توسط پتو وملحفه هاي تميز به حفظ درجه حرارت بدن آنان كمك كنيد.

هر نوع دندان مصنوعي يا جسم خارجي را از دهان مصدومين خارج نماييد تا باعث مسدود شدن راه هوايي او نگردد.

هر نوع اشياي اضافي از قبيل ساعت گردنبند، انگشتر و گوشواره رااز بدن مصدومين خارج كنيد.

در صورت سوختگي وسيع سريعابه مركز فوريتهاي پزشكي اطلاع ومصدومين را با آمبولانس به مركزدرماني انتقال دهيد.

استفاده از هر نوع ماده اضافي برروي موضع سوختگي (مانند سيب زميني رنده شده خميردندان و هر ماده ديگر) ممكن است باعث ايجاد عفونت در زخم سوختگي شود و تميز كردن موضع را براي بيمار و پزشك مشكل سازد.

منبع:سايت پزشكان بدون مرز

آسيبهايي كه باعث خفگي كودكان مي شوند

پيشگيري از خفگي در كودكان

برخلاف تصور ، آسيبهايي كه باعث خفگي كودكان مي شوند خيلي ساده اتفاق مي افتد و عواملي كه به خفگي منجر مي شوند به وفور در محيط زندگي كودكان وجود دارند و در زماني كه كودك با چنين عواملي تنها بماند ، از روي كنجكاوي و بي تجربگي خود را در معرض خطر قرار مي دهد . بنابراين بزرگترها به ويژه والدين واجب است كه راههاي پيشگيري از خفگي را شناخته و كودكان را از تهديدكننده هاي مربوط دور نگهدارند .

خفگي مهمترين و فوري ترين عامل تهديدكننده سلامت انسان است كه اگر در ظرف چند دقيقه عامل خفگي از بين نرود ، فرد مي ميرد و آن

زماني است كه بنا به عللي ( مثل بسته شدن راههاي تنفسي ، داروها و بيماري هاي فلج كننده مراكز تنفسي ، قرار گرفتن در محيطي با گازهاي سمي و … ) اكسيژن كافي به بدن انسان نرسد و مراكز حياتي مهم واقع در مغز از اكسيژن محروم بمانند و به اين ترتيب علائم خفگي از قبيل تنگي نفس كبودي لبها و نوك انگشتان ، كندي و نامنظمي نبض و از دست دادن حواس ظاهر مي شود .

پيشگيري :

هر گونه طناب ( طناب بازي ، بند پردها و … ) و حتي كمربند لباس را از دسترس كودكان دور نگه داريد. مواردي مشاهده شده است كه كودكان ضمن بازي كردن با طناب و پيچاندن آن به دور گردن موجبات خفگي خود و يا هم بازي خود را فراهم كرده اند .

پاكتهاي پلاستيكي بزرگ را در دسترس كودكان قرار ندهيد . كودكان مي توانند با فرو بردن پاكت در سر ( و گيركردن آن در دور گردن ) كه در بعضي مواقع ، قادر به بيرون آوردن آن نمي باشند ، زمينه خفگي را فراهم ساخته و با اين كار باعث خفگي كامل يا اختلالات مغزي خود شوند ( به علت نرسيدن اكسيژن به سلولهاي مغزي ) .

از خواباندن كودك در بالشهاي خيلي نرم ( مثل بالش هاي تهيه شده از پر ) و بزرگ اجتناب كنيد. بالشهاي تهيه شده از پر در بعضي از كودكان موجب حساسيتهاي تنفس مي شوند . گيركردن راههاي تنفسي كودك در لاي بالش ، ممكن است موجب خفگي يا مشكل تنفسي براي كودك شود .

قنداق فرنگي نوزاد نبايد آنقدر

بزرگ باشد كه نوزاد بتواند سر خود را در آن فرو كند ؛ در اينصورت ، مي توان يك حوله تا كرده و در انتهاي آن جاد داد تا از بروز حادثه جلوگيري شود .

از بندهاي خيلي بلند براي پستانك كودك استفاده نشود بهتر است بند آن كوتاه باشد . ممكن است بندهاي خيلي بلند با پيچ خوردن در دور گردن كودك ، موجب خفگي وي شوند .

پيشنهاد مي شود پستانك فقط در مواقع ضروري با رعايت موازين بهداشتي زيرنظر والدين در اختيار كودك قرار گيرد .

در زمان شيرخوردن كودك با شيشه ( شيرخشك ) او را تنها نگذاريد .

تكيه دادن شيشه شيركودك بر بالش يا هر وسيله ديگر و رهاكردن او به حال خود ، مي تواند باعث خفگي شود ؛ زيرا يك عطسه يا سرفه يا … مي تواند در چنين حالتي موجب اختلال در عمل بلع و تنفس كودك شده و براي او خطرناك باشد .

پوشاندن لباسهاي كشي و يا بنددار به كودك كه ممكن است به كالسكه يا جاهاي ديگر گيركند و باعث خفگي شود ، خطرناك است .

مراقب باشيد كه كودكان از مدادهاي كوتاه ( كمتر از ?? سانتي متر ) استفاده نكنند . برخي از كودكان عادت دارند كه مداد را هنگام نوشتن به دهان گذاشته و آن را بمكند كه با اين عمل نادرست ممكن است موجب خفگي خود شوند ، در ضمن خطر چنين كاري را به آنان تفهيم نماييد.

مادران شيرده بايد در زمان خواب آلودگي از شيردادن به كودك خودداري كنند . ممكن است مادر خواب آلوده در هنگام شيردادن كودك به خواب رود و در

اين وضعيت قرار گرفتن پستان مادر در ورودي راههاي تنفسي كودك موجب مسدود شدن راههاي تنفسي و خفگي وي شود .

از غذا دادن به كودك در حالت درازكش خودداري كنيد . احتمال ليزخوردن غذا و گيركردن آن در گلو در حالت درازكش بيشتر است .

از قرار دادن اشياء كوچك مثل سكه ، دكمه در دسترس كودك خودداري كنيد . برخي از كودكان عادت دارند كه چنين اشيايي را در دهان بگذارند و با اين كار بويژه در حال بازي ، خطر خفگي را براي خود فراهم مي كنند .

در هنگام غذاخوردن ، كودكان را تنها نگذاريد . ممكن است به دلايل مختلف غذا در گلوي كودك گير كند و به كمك احتياج داشته باشد .

استفاده كودكان از شكلاتهاي مكيدني سفت و آجيل با پوست بسيار خطرناك است . توصيه مي شود ( ابتدا شكلات ها را خرد و آجيل را مغزكرده و سپس به كودك بدهيد . )

به بچه ها تفهيم نماييد كه استفاده از آدامس ، شكلات ( يا هر نوع ماده غذايي ) در هنگام بازي بسيار خطرناك است . هنگام بازي به علت دم و بازدم هاي قوي و حركت سر به سمتهاي مختلف ( فاصله گرفتن چانه از سينه ) ، احتمال حركت مواد غذايي به طرف حلق به صورت غيرارادي زياد بوده و ممكن است موجب خفگي شود .

از خنداندن بچه ها در حين خوردن و آشاميدن بپرهيزيد .

صحبت كردن ، گريه كردن ، خنديدن ، سرفه و … عواملي هستند كه در حين غذاخوردن ، ممكن است زمينه ساز گيركردن غذا در حلق و خفگي كودك شوند .

كمك

هاي فوري :

اگر شيئي راه تنفسي كودك را بسته باشد ، بايد فوري آن را با انگشت درآوريد .

اگر شيئي در گلو گير كرده است ، پاهاي كودك را گرفته و كودك را به شكل آويزان نگه داريد . با دست ديگر ضربه هايي آرام بين دو كتف كودك وارد كنيد ، و يا كودك را از شكم روي استخوان ران خود قرار دهيد ، به نحوي كه سر و پاهاي كودك آويزان باشد و به همان ترتيب ضربه هايي آرام بين دوكتف وارد كنيد .

اگر باز هم موفق به نجات كودك نشديد ، يك ضربه محكم بين ناف و نوك جناغ سينه كودك وارد كنيد تا شي ء از گلوي كودك به بيرون پرت شود .

اگر تنفس كودك قطع شده ، به او تنفس دهان به دهان بدهيد .

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

آيا داروي ايراني ” آنژي پارس-?” ANGIPARS/TM? زخم پ

با كشف و توليد داروي ايراني” آنژي پارس-?” ANGIPARS/TM?به عنوان يگانه دارويي كه تاكنون تاثير گسترده آن روي زخم پاي بيماران ديابتي به تاييد نهادهاي علمي رسيده، اميد در دل ديابتي هاي جهان براي بهبود تقويت شده است.

داروي ايراني درمان زخم پاي ديابتي در بيش از هشتاد ?? درصد موارد اثربخشي دارد . اثر گذاري آنژي پارس در مقايسه با روش هاي پيشرفته درمان پاي ديابتي مانند كاشت سلول هاي بنيادي كه اثربخشي آن با صرف هزينه هاي بالا تا حدود ??درصد اعلام شده، بسيار چشمگير است.

ديابت شامل گروهي از بيماري هاي متابوليك است كه در اثراختلال عملكرد و ترشح انسولين ايجاد مي شود. زخم پاي ديابتي يكي از مهمترين عوارض ديابت است و اثر چشمگيري در وضعيت سلامت افراد مبتلا دارد.

ديابت ???درصد جمعيت

دنيا را تحت تاثير قرار داده و سازمان بهداشت جهاني (? (WHO?سال ? ?????در گزارشي برآورد كرد كه در سال ? ?????ميلادي ، عده مبتلايان به اين بيماري به ? ????ميليون نفر در سطح جهان خواهد رسيد.

مطالعات و تحقيقات پزشكي نشان مي دهد كه زخم پا در ? ???درصد بيماران ديابتي در طول عمرشان رخ مي دهد. شيوع زخم پاي ديابتي در نقاط مختلف جهان از ? ?/??درصد تا ? ?/??درصد متفاوت است و در جمعيت بيماران ديابتي با عارضه نورپاتي ، به ? ?/??درصد مي رسد.

اطلس ديابت فدراسيون بين المللي ديابت به عنوان يك مرجع معتبرعلمي نشان مي دهد در منطقه مديترانه شرقي كه ايران نيز در آن واقع است ، ديابت بيش از هر نقطه اي در كشورهاي حوزه خليج فارس و در صدر آنها امارات عربي با ? ??/??درصد شيوع دارد و پس از آن كشورهاي بحرين با ? ??/??درصد و قطر با ? ??/??درصد قرار دارند .

براساس اطلاعات منتشره توسط فدراسيون بين المللي ديابت (? ،(IDF?در ايران دو ميليون و ? ????هزار نفر (حدود ? ??درصد جمعيت كشور) به ديابت مبتلا هستند و پيش بيني مي شود كه تا سال ? ?????ميلادي اين رقم به ? ??ميليون و ? ????هزار و ? ????نفر ، يعني ? ??/??درصد كشور برسد.

در مطالعه اي كه وزارت بهداشت روي جمعيت بالاي ? ???سال شهر تهران صورت داده است ، شيوع ديابت در آقايان ? ?/??درصد و درخانم ها ? ??/??درصد و شيوع كلي آن ? ??/??درصد بوده است.

براساس تحقيقات صورت گرفته، شيوع ديابت در مناطق مختلف ايران از ??/?? درصد تا ? ??/??درصد و شيوع زخم پاي ديابتي بين ? ?/??درصد تا ??/??درصد برآورد

شده كه ? ???تا ? ???درصد از اين بيماران در نهايت نياز به قطع عضو پيدا مي- كنند و اين درحالي است كه مي توان از ? ???درصد موارد زخم پاي ديابتي پيشگيري كرد.

زخم پاي ديابتي يك عارضه هزينه بر و ناتوان كننده بوده كه مي تواند قطع اندام تحتاني را به دنبال داشته باشد. در سال ? ?????ميلادي و در سطح جهاني به ازاء هر يك هزار بيمار ديابتي ، ? ??نفر به علت زخم پاي ديابتي بستري شده اند .

بهبود زخم پاي ديابتي حتي در موارد ترميم پذير به تدريج و طي ? ??تا ??? ماه به طول مي انجامد و نياز به مراقبت ويژه داشته و منابع وهزينه هاي قابل توجهي را به خود اختصاص مي دهد.

تقريبا ? ???درصد قطع اندام تحتاني ( بدون احتساب حوادث ) در آمريكا در بيماران دچار زخم پاي ديابتي انجام مي شود. طبق اطلاعات منتشره توسط انجمن ديابت آمريكا ، به دليل كنترل نامناسب قند خون در بين مردان و بيماران ديابتي كه بيماري آنها بيش از? ???سال طول كشيده، خطر زخم پاي ديابتي افزايش يافته است .

براساس مطالعات متعدد ، بين ? ???تا ? ???درصد از بيماران ديابتي در طول زندگي ، نياز به قطع عضو پيدا مي كنند. در مجموع زخم پاي ديابتي ، عامل ? ???درصد موارد قطع عضو در بيماران ديابتي است.

هزينه مراقبت زخم پاي ديابتي در ايالات متحده آمريكا به ازاي هر بيمار درمرحله ابتدايي زخم پا، حدود ? ??هزار و ? ????دلار بوده و دوسال پس از پيگيري، به ? ???هزار دلار مي رسد.

در مطالعه اي كه بر روي ? ????هزار بيمار ديابتي در آمريكا صورت گرفت، هزينه سالانه مراقبت از زخم پاي ديابتي براي هر

بيمار???هزار و?????دلار محاسبه گرديد كه در كل اين رقم بالغ بر ? ??ميليارد دلار در سال برآورد شده است .

هزينه هاي مستقيم و غيرمستقيم قطع اندام تحتاني به عوامل مختلفي همچون سن بيمار ، زمان قطع عضو و عوارض همراه بستگي داشته و بين ? ???تا ? ???هزار دلارتخمين زده شده است.

درايران براساس مطالعه اي كه در سال ? ?????ميلادي صورت گرفت ، هزينه مراقبت به ازاي هر بيمار زخم پاي ديابتي ? ??هزار و ? ????دلار و به ازاي هر قطع عضو ? ??هزار و ? ????دلار محاسبه شده است.

روش هاي متداول درمان زخم پاي ديابتي متفاوت و در عين حال دردآور و هزينه بر است و به علاوه اثرات منفي بسياري روي بيمار دارند، حال آنكه درمان زخم پاي بيماران ديابتي با "آنژي پارس” درمقايسه با هزينه روش هاي ديگر ، نه تنها رقمي نيست ، بلكه آزمايش هاي صورت گرفته فراوان ، تاييد كرده كه اين داروي ايراني هيچ گونه اثر منفي (عارضه جانبي) نيز روي بيمار نخواهد داشت .

"آنژي پارس” در سه شكل تزريقي ، موضعي و خوراكي به زودي در داروخانه هاي جهان عرضه مي شود.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

افراد ديابتي چگونه از پاي خود مراقبت كنند ؟

پاي ديابتي و مشكلات پوستي

پاي ديابتي و مشكلات پوستي عفونت هاي پوستي ، خصوصاً در پا، در بيماران ديابتي شايع تر از افراد غيرديابتي هستند. پاي يك فرد ديابتي حساسيت زيادي به تمام انواع ضربه دارد، به طوري كه احتمال عفونت در پاي افراد ديابتي به مراتب بيشتر است .

علايم شايع

بيماران ديابتي به هنگام عفونت يا ضربه به پا غالباً دردي احساس نمي كنند.

پديد آمدن زخم هاي جديدي كه بسيار دير خوب مي شوند.

بي حسي يا ضعف

عضلاني

علل

استعداد ابتلا به عفونت پا و نيز ساير مشكلات پا، به علت مشكلات در گردش خون ، آسيب به رشته هاي عصبي ، و اختلال در دستگاه ايمني بيماران ديابتي به وجود مي آيند.

عوامل افزايش دهنده خطر

ناخن فرو رفته در گوشت انگشت پا

وجود ميخچه يا پينه در كف پا؛ وجود تاول در پا

پوشيدن كفش هايي كه براي پا نامناسب هستند.

پيشگيري

- پاهاي خود را به طور روزانه با صابون و آب گرم (نه داغ ) بشوييد. پوست پا را با ملايمت و به طور كامل خشك كنيد، خصوصاً بين انگشتان پا را يك بار در هفته روي پا خود پودر تالك بريزيد.

- هنگامي كه پاها كاملاً خشك شدند، ماده اي به نام لانولين را به پوست پا بماليد تا پوست پا نرم بماند و خشكي يا پوسته ريزي نداشته باشد. لانولين را به آن شدت نماليد كه موجب درد شود. به هيچ عنوان سعي نكنيد ميخچه يا پينه را باتيغ درآوريد يا آنها را با داروهاي مختلف محو كنيد.

- با انجام بعضي حركات از تشكيل پينه در قسمت گوشتي كف پا در جلو، پيشگيري كنيد: انگشتان پا را ?? بار در روز نرمش دهيد؛ هنگام قدم زدن پايتان را از ناحيه انگشتان پا روي زمين بگذاريد و نه قسمت گوشتي كف پا

- اگر ناخن انگشتان پا خشك و شكننده هستند، به مدت چند شب ، پس از خيس كردن ، در زير و اطراف ناخن ها لانولين به مقدار كافي بماليد. زير ناخن ها را مرتباً با ملايمت پاك كنيد. ناخن ها را با احتياط كوتاه كنيد و از كوتاه كردن كناره هاي ناخن خودداري كنيد.

هرگاه به متخصص پا يا براي پديكور مراجعه مي كنيد، حتماً بيماري ديابت خود را بگوييد.

- اگر انگشتان پاي شما روي هم افتاده اند يا به همديگر فشرده شده اند، با استفاده از پنبه آنها را از هم جدا كنيد.

- حتي المقدور كفش خود را چندين بار هر چند به مدت كوتاه از پاي خود در آوريد.

- هرگاه نياز به پوشيدن كفش وجود دارد، دمپايي استفاده نكنيد. دمپايي محافظت چنداني از پا نمي كند.

- با پاي برهنه در كف پوش خانه يا در بيرون از خانه راه نرويد.

- كفش ساخته شده از چرم نرم كه پا در آن خوب جفت وجور مي شود ولي پا را نمي زند بپوشيد. كفشي را كه تازه خريده ايد روزانه يك ساعت بپوشيد تا تدريجاً نرم شود.

- براي گرم كردن پاي خود به هنگام خوب ، جوراب نخي بپوشيد. به هيچ عنوان از شيشه آب داغ يا صفحات گرم كننده الكتريكي استفاده نكنيد. به هيچ عنوان اجازه ندهيد پا دچار سوختگي شود. استفاده از پتوي برقي نيز مناسب است .

- از جوراب هاي كفش دار استفاده نكنيد و هنگام نشستن ؛ پا را روي پاي ديگر نياندازيد. اين موارد باعث كاهش گردش خون پا مي شوند، گردش خوني كه ممكن است به علت اثرات ديابت روي رگ هاي خوني قبلاً كمتر از ميزان طبيعي شده باشد.

- جوراب نخي (نه پشمي ) نازك بپوشيد تا از تجمع رطوبت جلوگيري شود. رطوبت باعث تحريك رشد عوامل بيماريزايي مي شود كه بيماري قارچي پاي ورزشكاران يا ساير عفونت هاي پوست را ايجاد مي كنند. هميشه جوراب تميز بپوشيد و جوراب خود را

حداقل يك بار در روز عوض كنيد. جوراب گشاد يا داراي درزهاي برجسته به پا نكنيد.

عواقب مورد انتظار

با رعايت اقدامات پيشگيرانه و مراجعه زودهنگام در صورت بروز عفونت ، مي توان از بروز عوارض جدي جلوگيري به عمل آورد.

عوارض احتمالي

عفونت هاي جدي پا، گانگرن (قانقاريا)، قطع پا يا قسمتي از آن .

داروها

امكان دارد داروهاي اختصاصي براي عفونت تجويز شوند.

فعاليت

فعاليت هاي عادي خود را ادامه دهيد مگر اين كه مشكلات پا باعث ناتواني در انجام آنها شوند.

رژيم غذايي

رژيم تجويز شده را به دقت رعايت كنيد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

-اگر عفونت پا خوب نمي شود.

-اگر پاها دائماً سرد هستند.

-اگر علي رغم اقدامات پيشگيرانه ، پا ميخچه يا پينه زده است .

-اگر درد يا گرفتگي عضله در پا رخ دهد.

-اگر خارش داريد.

افراد ديابتي چگونه از پاي خود مراقبت كنند ؟

افرادي كه داراي ديابت هستند به دليل اختلال در عروقي محيطي خود و مخصوصا پا با كوچكترين آسيب مي توانند دچار بزرگترين مشكلات در پاي خود بشوند .

هدف ما در كمك به اين افراد شامل موارد زير است:

?- بهبود خونرساني پا

?- برقراري بهداشت در پاها

?- جلوگيري از بروز هرگونه آسيب در پا مي باشد.

?- درمان زخمهاي موجود در پاها

ازنظر درمعرض خطر بودن بيماران ديابتي را به گروههاي مختلفي تقسيم مي كنيم:

?- گروهي كه در معرض خطر نيستند. اين افراد بيماري ديابت ( و يا ساير انواع بيماريهايي كه مي توانند سبب كاهش حس در پا شوند) دارند ولي حس محافظتي در پا از بين نرفته است. اين افراد بايد ساليانه توسط پزشك ويزيت شوند و پزشك حس پاهاي آنها را معاينه نمايد. آموزش بيمار بر كنترل

ديابت، توقف سيگار كشيدن و تهيه كفش مناسب متمركز مي شود.

?- گروهي كه در معرض خطر كمي هستند. در اين افراد حس محافظتي پاها از دست نرفته است ولي هنوز زخمي در پاها ندارند. اينها هر ? ماه يكبار بايد توسط پزشك ويزيت شوند. آموزش به بيمار جهت مشاهده روزانه پاها، مراقبت از پاها و پوشيدن تدريجي كفش نو، معاينه كفش از نظر مناسب بودن، از اهميت زيادي برخوردار است. يك كفي ظريف جهت محافظت كف پا ممكن است توصيه شود.

?- گروهي كه در معرض خطر متوسط هستند. در اين افراد حس محافظتي از دست رفته است. بعلاوه دفورميتي (تغيير شكل دادن پا) و يا محدوديت تحرك در مفاصل پا وجود دارد كه آنها را در معرض خطر بالاتر تخريب بافتي در اثر تحمل وزن قرار مي دهد. اينها هر سه ماه يكبار بايد توسط پزشك معاينه شوند. اين افراد بايد از كفشهاي طبي كه با دفورميتي پاي آنها تطبيق داده شده است و نيز اتاقك كفش فضاي كافي براي انگشتان داشته باشد، استفاده نمايند.

در افراديكه دفورميتي پاي آنها حداقل است، ممكن است كفش ورزشي مناسب باشد. طول كفش اين افراد بايد ?/? تا ?/? اينچ بزرگتر از طول پا( يا فاصله نوك كفش تا نوك انگشتان ?/? تا ?/? اينچ ) باشد. پهن ترين قسمت كفش منطبق بر سر استخوانهاي كف پا است.

ورزش هاي خاص جهت ايجاد تحرك در مفاصل پا مهم است. اصلاح جراحي دفورميتي ها در بيماران انتخابي ممكن است ضرورت يابد تا از تشكيل كابوس و نهايتاً ايجاد زخم ممانعت شود.

?- گروهي كه در معرض خطر شديد هستند: اين افراد حس محافظتي در پا ندارند. سابقه زخم

قبلي در پا دارند و در بيشترين خطر عود زخم هستند. اين افراد هر ? تا ? ماه بايد به كلينيك پاي ديابتي مراجعه نمايند تا مطمئن شويم كه زخم در حال تشكيل نيست. بيمار بايد در تمام اوقات به پوشيدن كفش مناسب ادامه دهد. اين افراد سالي يكبار كفش طبي با اتاقك مناسب جهت انگشتان و سه جفت كفي مناسب دريافت مي كنند. برنامه درماني جامع توسط كلينيك چند تخصصي پاي ديابتي جهت اين افراد ضروري است.

درمان زخمهاي ديابتي:

عليرغم تمامي احتياطات ديابتيها ممكن است دچار زخم پا شوند.

بر اساس عمق و وسعت زخمها را به ? گروه تقسيم مي كنيم( از سطحي تا عمقي). كه گروه ? تا ? زخمهايي هستند كه فقط با كاهش حس و درگيري اعصاب مرتبط هستند و زخمهاي گروه ? و ? با كاهش خونرساني هم ارتباط دارند.

گروه ?: زخم سطحي فقط در پوست

گروه ?: زخم عمقي كه به تاندون، استخوان، رباط يا مفصل هم دست اندازي كرده است.

گروه ?: آبسه يا عفونت استخوان وجود دارد.

گروه ?: گانگرن ( سياه شدن) يك يا بيشتر انگشتان يا جلوي پا وجود دارد.

گروه ?: گانگرن كل پا

زخمهاي گروه ? و ? نياز به قطع پا دارند. زخمهاي گروه ? نياز به بستري در بيمارستان، جراحي و دريافت آنتي بيوتيك وريدي دارند. زخمهاي ? و ? ممكن است عفوني باشند يا نباشند و ممكن است به صورت سرپايي درمان شوند.

براي اين زخمها: بالا نگه داشتن اندام، (اگر علائم كاهش خونرساني وجود ندارد)، تجويز آنتي بيوتيك وسيع الطيف، راه رفتن با وسيله كمكي (جهت عدم تحمل وزن روي اندام مبتلاء) يا استفاده از گچ گيري اندام توصيه مي شود.

آب درماني و

برداشتن نسوج مرده از اطراف زخم و نيز استفاده از پوشش هاي مناسب زخم نيز در اين زخمها مفيد است. زمان متوسط استفاده از پوششهاي گچ گيري اندام جهت زخم ?? تا ?? روز است. در ? ماه اول پس از بهبود زخم، شانس عود زخم بالاست. استفاده از بتادين و پراكسيدهيدروژن مستقيماً روي زخم ممنوع است و در صورت صلاحديد پزشك به صورت رقيق شده جهت ضدعفوني اطراف زخم بكار مي روند.

ساير درمانهاي جديد جهت بهبود زخمهاي ديابتي استفاده از اكسيژن پر فشار مي باشد. آب درماني در مخزنهاي خاص كه آب آن حرارت ?? تا ?? درجه فارانهايت دارد به مدت ?? _ ?? دقيقه جهت تميز كردن مكانيكي زخم بكار مي رود. ( در مراكز درماني).

مهمترين مسئله ممانعت از عود زخم مي باشد. زيرا شانس عود حدود ?? _ ?? درصد است. علل شايع عود زخم عبارتند از : استفاده نكردن از پوشش مناسب پا(مثل كفش مناسب)، وجود دفورميتي در پا، عفونت استخوان و كاهش حس شديد در پا.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

قفل شدن زانو نشانه چيست ؟

قفل شدن زانو

روي زمين چهارزانو نشسته ايد و ناگهان مي بينيد نمي توانيد بلند شويد . يا در حال ورزش ناگهان زانويتان را نمي توانيد خم كنيد . انگار گيره اي پايتان را نگاه داشته و نمي گذارد آن را حركت بدهيد .

در وضعيت عادي ، زانو مانند يك لولاي در عمل مي كند و اگر چيزي در لولاي در بگذاريد ديگر كار نمي كند و در جاي خود متوقف مي شود .

همين طور وقتي چيزي جلو حركت زانو را بگيرد و آن را متوقف كند ، مي گويند زانو قفل شده

است . اين حالت اغلب دردناك است و چون اغلب هنگام بالا رفتن از پله ها ، نشستن روي زمين ، يا در حالات حساس ديگر روي مي دهد ، باعث وحشت مي شود .

قفل شدن زانو معمولاً ناشي از شكستن قطعه اي غضروف ، يا احتمالاً قطعه اي استخوان جدا شده در نوعي التهاب استخواني غضروفي است . اين قطعه استخوان يا غضروف در حفره زانو معلق است تا زماني كه بين دو سطح مفصلي گير افتد و توانايي حركت را از زانو بگيرد .

گاهي اين انسداد ناشي از نابه جايي استخوان ها و ماهيچه هاي اطراف زانوست . ضعف ماهيچه هاي طرف داخل ران يا سفتي ماهيچه هاي طرف خارج آن مي تواند به نابه جايي كشكك زانو بينجامد . كشكك همراه با استخوان ران از صف خود خارج شده و خم كردن يا بازكردن زانو را مانع مي شود . با برگشت ماهيچه ها به حالت عادي ، كشكك نيز به جاي خود باز مي گردد و حركات زانو عادي مي شود .

قفل شدن واقعي زانو نادر است . بسياري اوقات ، مثلاً به دنبال يك ضربه يا جراحت ، فرد نمي تواند زانويش را حركت بدهد و فكر مي كند زانويش قفل شده است . اما چيزي مانع حركت زانو نشده است . اين حالت را قفل شدن كاذب زانو مي گويند .

قفل شدن كاذب زانو فقط واكنشي نسبت به درد است . ساز و كار درد نمي گذارد مفصل كاملاً باز يا خم شود . گاهي درد ناشي از پيچ خوردن يا ضربه زانو را قفل مي كند ؛ گاهي

نيز خشك شدن ناشي از نشستن طولاني به يك حالت باعث آن مي شود .

درمان قفل شدن زانو

گر چه قفل شدن زانو ممكن است با كمي استراحت برطرف شود ، اما فكر نكنيد درمان شده است . اگر قطعه اي استخوان يا غضروف آن را به وجود آورده باشد ، آسيب جدي زانو ممكن است به دنبال آن بيايد . بنابراين ، هر گونه محدوديت حركات زانو بايد توسط پزشك درمان شود . گاهي ممكن است اين اشكال با عمل جراحي برطرف شود .

چه وقت به پزشك مراجعه كنيم ؟

زانو در حالت خميده ياكشيده قفل شده است .

زانو كاملاً كشيده يا خم نمي شود .

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

چند نكته درباره بيماري تالاسمي

1) ماهيت بيماري تالاسمي

تالاسمي يك بيماري ارثي است كه بدليل نقص در ساخت زنجيره هموگلوبين حادث مي شود. براي جبران كمبود يا فقدان هموگلوبين سالم بيماران مبتلا به تالاسمي مكرراً خون تزريق مي نمايند. در اثر تزريق خون هاي مداوم ، آهن در بدن اين بيماران تجمع نموده و موجب تخريب بافت ها وارگان هاي داخلي آنها مي شود. قلب ، كبد، لوزالمعده و غدد جنسي در اين بيماران بيشترين آسيب ناشي از تجمع آهن را تحمل مي نمايند. به منظور جلوگيري از تخريب بافت ها اين بيماران از داروهاي چنگك كننده آهن استفاده مي كنند. در دسترس ترين داروي اين بيماران دفروكسامين با نام تجاري دسفرال است. اين دارو واجد طول عمر كوتاهي در بدن مي باشد. به همين دليل بيماران تالاسمي ناچارند دارو را به وسيله پمپ هاي مخصوص به آهستگي تزريق نمايند. اين روش درمان بسيار رنج آور است به همين سبب تلاش

براي يافتن يك داروي خوراكي جايگزين كه فاقد عوارض جانبي شديد باشد همچنان ادامه دارد . يكي از ديگر مشكلات بيماران تالاسمي خطر ابتلاء آنها به عفونتهايي است كه از طريق خون منتقل مي شود. روش هاي غربالگري داوطلبين اهداء خون و كيسه هاي خون اهدايي اين خطر را به ميزان چشمگيري كاهش داده است ولي هنوز راه درازي درپيش مي باشد. يكي از راههاي كاهش اين خطر استفاده از خون داوطلبان شناخته شده و مستمر براي درمان بيماران تالاسمي است . نيل به اين مطلوب جز در سايه يك عزم ملي و تلاش همگاني ميسر نيست .

2) چگونه مي توان از تولد فرزند مبتلا به تالاسمي جلوگيري كرد ؟

اگر شما تصميم داريد صاحب فرزند شويد به يكي از مراكز بهداشتي- درماني كه به اين منظور وجود دارد، مراجعه نموده و در خواست انجام يك آزمايش خون كنيد. توجه داشته باشيد كه هزينه انجام اين آزمايش بسيار ناچيز است و تنها حدود 30 دقيقه وقت شما را مي گيرد.

اگر شما ناقل تالاسمي نيستيد هيچ اقدام خاصي نياز نيست.

اگر شما ناقل تالاسمي هستيد سعي كنيد با فردي كه ناقل است ازدواج نكنيد.

اگر شما ناقل تالاسمي هستيد و قبلاً ازدواج كرده ايد براي همسر خود نيز اين آزمايش را انجام دهيد.

مجدداً اگر همسر شما ناقل نيست. هيچ اقدام خاصي نياز نيست.

اما اگر هم شما و هم همسرتان ناقل هستيد قبل از اقدام به بارداري براي انجام مشاوره به يكي از مراكز مشاوره و يا درمان تالاسمي مراجعه كنيد.

امروزه تشخيص قبل از تولد اين بيماري، زماني كه جنين تنها 8 هفته

سن دارد امكان پذير است اما فراموش نكنيد كه هزينه اين آزمايشات در مقابل آزمايش مربوط به تشخيص ناقلان بسيار گران خواهد بود.

3) شيوع و پراكندگي

اين بيماري تقريباً در همه نژادها ديده مي شود ولي شيوع آن در اطراف مديترانه، نواحي استوايي و مناطق نزديك استوا در آفريقا وآسيا زيادتر است.

به اين ترتيب كمربند تالاسمي دربر گيرنده مديترانه، شبه جزيره عربستان، قسمتهايي از آفريقا، تركيه، ايران، هند وآسياي جنوب شرقي مي باشد. بر اساس آمار سازمان بهداشت جهاني، 4درصد از جمعيت كشور ما ، ناقل تالاسمي(تالاسمي مينور)هستند.

در حال حاضر حدود 3-2 ميليون نفر ناقل تالاسمي و بيش از 20 هزار نفر بيمار تالاسمي ماژور در ايران وجود دارد و سالانه حدود 800 نفر به جمعيت بيماران تالاسمي ماژور كشور ما، اضافه مي گردد.

شيوع تالاسمي در ايران برحسب منطقه جغرافيايي متفاوت است و بالاترين شيوع در كرانه درياي خزر و خليج فارس وجود دارد استانهاي مازندران، گيلان، هرمزگان، خوزستان، كهكيلويه و بويراحمد، فارس، بوشهر، سيستان و بلوچستان، كرمان و اصفهان 10 استان پر شيوع كشور مي باشند.

4 ) پراكندگي بيماران تالاسمي در ايران

در ايران تعداد 18616 بيمار تالاسمي زندگي مي كنند. استانهاي مازندران و فارس بيشترين از لحاظ تعداد بيماران درصدر قرار دارند. با آغاز طرح پيشگيري از تالاسمي در سال 1375 تعداد تولدهاي جديد اين بيماران كاهش يافته است ، بطوري كه تعداد موارد جديد از 846 مورد در سال 1375 به 312 مورد در سال 1383 رسيده است . با اين همه هنوز تا رسيدن به استانداردهاي لازم جهت پيشگيري از تالاسمي راه طولاني در پيش داريم. آموزش عمومي به ويژه در

استانهايي مانند سيستان و بلوچستان و هرمزگان يكي از مهمترين وظايف متوليان بهداشت است . اين آموزش ها بايد به نحوي باشد كه كليه افراد جامعه از چگونگي انتقال اين بيماري از نسلي به نسل ديگر آگاهي يابند. ايجاد تسهيلات لازم جهت انجام PND و توقف بارداري در مواردي كه جنين به تالاسمي مبتلا است بايد در كليه استانهاي كشور در دستوركار قرار گيرد.

5) عوارض

عوارض شامل عوارض خود بيماري و عوارض ناشي از درمان است.از عوارض بيماري مي توان به كاهش رشد، بزرگي و پركاري طحال و كبد، رشد غير طبيعي استخوان ها، كمبود اسيد فوليك و عنصر روي در بدن، كم كاري تيروئيد و ... اشاره كرد.

عوارض درماني شامل عوارض ناشي از تزريق مكرر خون و عوارض ناسي از تزريق داروي دسفرال.

از جمله عوارض عمده ناشي از تزريق مكرر خون مي توان افزايش آهن بدن و رسوب آن در بافتها و ابتلا به عفونت هاي قابل انتقال از طريق خون مثل هپاتيت BوC ايدز و... را ذكر كرد. عوارض ناشي از افزايش آهن بدن شامل تاخير رشد، اختلال در بلوغ، كم كاري تيروئيد و پاراتيروئيد، ديابت، مشكلات قلبي، كبدي و عصبي و ... است.

ازعوارض مصرف دسفرال مي توان به واكنشهاي موضعي(خارش، پرخوني)، مشكلات چشمي، (آب مرواريد، شب كوري، كاهش ميزان ديد)، كاهش شنوايي، كاهش سرعت رشد و ضايعات اسكلتي اشاره كرد.

منابع :

سايت انجمن تالاسمي ايران

وبلاگ دانستني هاي تالاسمي

تصوّر مردم از بيماري تالاسمي

همه مي دانيم كه تالاسمي يك نوع بيماري و مسئله اي مي باشد كه در سراسر جهان وجود دارد و نسبت برداشتها و تصورات در هر نقطه اي از جهان متفاوت است واين متفاوت

بودن باعث نگرشها و ديدگاههاي گوناگوني نسبت به تالاسمي مي گردد و البته شناخت تالاسمي مي تواند عاملي بر موقعيت علمي يك جامعه مربوط باشد چرا كه اگر جامعه اي به لحاظ علمي پيشرفته تر از ديگري باشد طبعاَ تالاسمي مي تواند قابل فهمتر و شناخته شده تر گردد ودر جامعه اي كه به دلايلي از لحاظ علمي – آموزشي در سطح پائيني قرار دارد نمي تواند در شناساندن و در نهايت پيشگيري از تالاسمي مثمر ثمر تر باشد.

براي شفاف سازي و تجزيه و تحليل تالاسمي, بايد ذهن فرد تالاسمي و جامعه را در نظر بگيريم ودر نهايت در شناساندن تالاسمي به مردم و دور ساختن آنها از تصورات غلط و نادرست به ? روش ممكن مي گردد.

اول اينكه :

در جامعه اي كه ارگانهاي مربوط اهداي سلامت سازمانهاي بهداشتي و…) مي خواهند راه مقابله با تالاسمي را به صورت صحيح و واقعي به مردم بشناسانند بيشترين نقش در اين مسئله ايفا مي كنند .

چرا كه گاهي مواقع ارگانهاي مربوط براي اينكه بخواهند آمار تالاسمي را كاهش دهند و يا ثابت نكه دارند تعاريف هاي نادرست و غلطي را اختيار مردم قرار مي دهند كه خود تصور مي كنند بهترين اطلاعات را درباره ي تالاسمي و پيشگيري از آن را ارائه مي دهند.( به عنوان مثال وقتي كه يك مسئول پيشگيري از تالاسمي كتابچه يا جزوه اي را در اختيار مردم مي گذارد و تالاسمي را با تعاريفي چون تالاسمي ها بيشتر از ?? سال عمر نمي كنند و …. و صدها تعاريف نادرست باعث واكنش منفي از سوي فرد نا آگاهي مي شود ) كه

اين روش خود باعث به وحشت انداختن افراد جامعه از تالاسمي مي شود و در نهايت مردم با ديد منفي به تالاسمي ها مي نگرند

ارگانهاي مربوط مي توانند با آموزشهاي همگاني حداقل از طريق رسانه هاي جمعي در جهت تحقق اهداف اطلاع رساني و گسترش آگاهي و پيشگيري از تالاسمي , سهيم باشند و با تعاريف مناسب مردم را با تالاسمي آشنا سازند چرا كه تعاريف نادرست در كنار برداشتهاي مردم باعث نا اميدي و دلسردي تالاسمي از زندگي و ادامه ي درمان مي گردد. آموزش مردم در ارتباط با مسئله ي تالاسمي بايد فرهنگ سازي شود و با راه هاي منطقي وصحيح تالاسمي را به گوش مردم برسانند و با روشها و تعاريف غير منطقي جهت كاهش تالاسمي آينده ي او را تاريك نكنيم كه چنين تعاريفي باعث و به مشت اندازي مردم و در نهايت بيگانگي تالاسمي از جامعه آشناي خود مي گردد و نيز باعث سكوت بيشتر تالاسمي .

بهتر است جهت تحقق اهداف پيشگيري در كنار تعاريف علمي آموزشي مردم را از توانايي ها , استعداد ها , پيشرفتهاي آنها آگاه سازيم و در كنار گسترش آگاهي در ميان مردم تالاسمي را به آينده اميدوار كنيم .

دوم :

گاهي وقتها اين خود تالاسمي است كه باعث تعاريفي نادرست از تالاسمي مي باشند. قبلا گفته ايم كه تالاسمي بدون ميل خود قدم در دنياي درد و رنج نهاده است . ولي با ميل خود مي تواند زندگي كند .با ميل خود مي تواند تالاسمي را باور كند. زماني كه تالاسمي خودش را باور كند همگان باورش خواهند كرد . وقتي كه كسي مي خواهد

از تالاسمي اطلاعي بدست آورد با غرور و سربلندي تالاسمي را تعريف نمايد. تالاسمي را در كنار تواناييها و استعدادها و استقامتش و … به مردم بشناساند. با تعاريف نادرست از خودش باعث به وحشت انداختن مردم نگردد كه البته اين تصور نادرست تالاسمي خود منشا تعاريف و نگرشهاي ارگانهاي سلامت مي باشد . درست است كه گاهي تعاريف نادرست ارگانها باعث ناراحتي و نا اميدي تالاسمي مي باشد ولي مي تواند با غرور و سر بلندي خودش و تالاسمي را به گوش افلاكيان برساند كه من تالاسمي هستم و ميتوانم

با تعاريف منطقي خود و تالاسمي , استقامت را به همگان ياد دهد و به همگان ثابت كند كه تالاسمي تواناست و خواهد بود , تالاسمي در كنار درد و رنجها هيچوقت خودش را گم نمي كند و هميشه ثابت قدم بوده و درد و رنجها را در ميان استقامت و صبوري خود گم مي كند .

و نبايد تالاسمي خودش را تافته جدا بافته احساس كند و هميشه در مقابل مشكلات و مسائل همچون كوه استوار و سر افراز باشد.

در نتيجه ارگانهاي دولتي و غير دولتي درعرصه ي اطلاع رساني و پيشگيري از تالاسمي با روشهاي منطقي و درست مي توانند هم در كاهش بيماران تالاسمي سهيم باشند و هم اميد را در تالاسمي بيشتر نمايند تا انها در ديار آشناي خود احساس بيگانگي ننمايند.

منبع:http://www.pezeshk.us

زردي رخ من از جهالت است

گويي تمام غم عالم يك مرتبه بر سرش خراب شده بود. توان بيرون رفتن از بيمارستان را نداشت. چطور ممكن بود؟ زن كه زجر كشيدن 2 فرزند مبتلا به تالاسمي خود را با تمام وجود حس كرده بود و بارها

به سرنوشت خود و آنان گريسته بود ، اكنون جنين 8 ماهه اي را حمل مي كرد كه پزشكان براي او نيز تشخيص تالاسمي داده بودند

شنيده بود احتمال تولد فرزند مبتلا تنها 25 درصد است و از هر 4 بچه ، يكي ممكن است مبتلا به تالاسمي باشد و باز شنيده بود او كه 2 فرزند مبتلا به تالاسمي دارد در بار سوم حتما صاحب كودك سالم خواهد شد اما افسوس و صد افسوس كه شنيده ها غلط بود و زن كه اميد داشت با داشتن فرزندي سالم تا حدودي از تلخي زندگي خانواده اش بكاهد ، حال در بن بست تولد يك فرزند تالاسمي ديگر قرار گرفته بود...

تالاسمي به 2 شكل مينور و ماژور وجود دارد. در فرد مينور هيچ علامتي از بيماري تالاسمي بروز نمي كند و تنها ناقل تالاسمي محسوب مي شود. فرد مبتلا به تالاسمي ماژور نيز كه از پدر و مادر ناقل يا همان تالاسمي هاي مينور متولد مي شود بيمار تالاسمي است و محكوم به دارو درماني تا آخر عمر است.

تالاسمي ماژور يك كم خوني ارثي است كه به دليل نقص در ساختمان هموگلوبين ، گلوبول هاي قرمز حاصله در جريان خون عمر طبيعي نداشته و به سرعت از بين مي روند و حاصل آن كم خوني شديد است كه رشد و تكامل و فعاليت اعضاي حياتي را مختل مي كند.

تزريق خون در بيماري تالاسمي يك پايه مهم درماني محسوب مي شود. با تزريق خون و وارد شدن گلبولهاي قرمز سالم ، اثرات درمان مناسب نمايان مي شود ولي تزريق مداوم خون باعث تجمع آهن در بدن بيماران

تالاسمي مي گردد و بيمار بايد براي جلوگيري از عوارض آن ضمن تزريق مادام العمر ماهانه خون ، تقريباً هرروز داروي دفع كننده آهن مصرف كند و به اين ترتيب زجر تزريق و دغدغه تهيه دارو همواره همراه بيمار است.

با توجه به ارثي بودن بيماري تالاسمي ، آموزش و اطلاع رساني مهمترين ركن در پيشگيري و تحت كنترل در آوردن آن است. از سوي ديگر مادام العمر بودن بيماري و هزينه سنگين درمان ، لزوم حمايت اجتماعي از اين بيماران را موجب شده است. به همين دليل فدارسيون جهاني تالاسمي براي جلب افكار عمومي از سال 1994 ميلادي (1372 شمسي) روز هيجدهم ارديبهشت را به عنوان روز جهاني تالاسمي نامگذاري كرد.

نخستين علائم تالاسمي در ايران 60 سال پيش توسط مرحوم پرفسور يحيي پويا طالقاني بنيانگذار خون شناسي ايران ، در شهرهاي شمالي و در ميان ساكنان نواحي ساحلي درياي خزر شناسايي شد.

در آن زمان گزارش وي با بي توجهي مسئولان وقت كشور مواجه شد و ديري نپاييد كه صدها بيمار مبتلا به تالاسمي در نقاط ديگر نيز مشاهده شدند.

طرح غربالگري پيش از ازدواج كم خوني تالاسمي از سال 1376 در كشور به صورت جدي اجرايي شد و از سوي ديگر سقط جنين مبتلا به تالاسمي قبل از 4 ماهگي نيز با تلاش فراوان متوليان امر از حدود سال 82 قانوني شد و در واقع اين 2 گام اساسي در كنترل بيماري تالاسمي برداشته شد.

نكته فوق العاده مهم در رابطه با تالاسمي ، ارثي بودن آن است كه مي توان با آگاه سازي عمومي نسبت به اين موضوع به خوبي گسترش اين بيماري را مهار

كرد. بررسي تالاسمي هاي متولد شده در سال گذشته نشان مي دهد كه ازدواج هاي شرعي كه ثبت رسمي نمي شوند و در نتيجه آزمايش پيش از ازدواج را انجام نمي دهند ، اتباع بيگانه و ازدواج هاي قبل از سال 76بيشترين عوامل تولد اين بيماران هستند. به همين دليل اهميت فرهنگ سازي و آموزش جامعه بسيار حائز اهميت است و جا دارد متوليان امور فرهنگي نسبت به اين موضوع حساسيت بيشتري به خرج دهند.

منبع:http://www.khschool.ir

توصيه هاي غذايي براي تالاسمي ها

اگر چه افزايش مقدار آهن در بدن بيماران تالاسمي، به دليل تزريق خون است، با اين حال افزايش جذب آهن از غذا نيز باعث افزايش ميزان آهن بدن مي شود. در افراد سالم فقط مقدار كمي از آهن مواد غذايي جذب بدن مي شود، اما در افراد كم خون جذب آهن افزايش مي يابد. در بيماران تالاسمي نيز به علت كم خوني، جذب آهن مواد غذايي بيشتر است. بنابراين بيماران عزيز، بهتر است رژيم غذايي خود را طوري تنظيم كنند كه آهن كمتري از غذا جذب بدن شود.

چگونه مي توان جذب آهن مواد غذايي را كاهش داد؟

انواع آهن

در رژيم غذايي روزانه دو نوع آهن وجود دارد:

- آهن هِم يا HEME IRON (آهن موجود در گوشت)

- آهن غيرهِم يا NON-HEME IRON (آهن موجود در مواد غيرگوشتي)

آهن هِم (HEME IRON )

اين نوع آهن در انواع گوشت قرمز، ماهي و قسمت هاي تيره ي گوشت مرغ و بوقلمون وجود دارد. جگر و قلوه نيز منابع غني از آهن نوع هِم هستند. آهن هِم به آساني مورد استفاده ي بدن قرار مي گيرد و جذب آن در بدن زياد است

(به طور متوسط 35 درصد آهن گوشت، جذب بدن مي شود). بنابراين بهتر است بيماران تالاسمي مصرف اين مواد غذايي را محدود كرده و به جاي گوشت قرمز از پروتئين هاي گياهي يا از قسمت هاي سفيد مرغ كه حاوي آهن كمتري است، استفاده كنند.

جذب آهن هِم كمتر تحت تاثير تركيب رژيم غذايي قرار مي گيرد. با اين حال كلسيم موجود در شير، ماست، پنير و خامه، جذب "آهن هِم" را تا حدي كاهش مي دهد. پس بهتر است در طبخ غذا از شير يا پنير استفاده شود يا غذاي خود را همراه با مقداري ماست مصرف كنيد.

آهن غيرهِم (NON-HEME IRON)

اين نوع آهن در بسياري از مواد غذايي وجود دارد، از جمله در زرده ي تخم مرغ، شكلات، غلات، حبوبات، سبزي ها، ميوه ها، ريشه هاي غده اي (مثل سيب زميني و هويج)، ميوه هاي خشك مثل كشمش، برگه ي هلو و آلو و انجير خشك. جذب"آهن غيرهِم" بسيار كمتر از جذب "آهن هِم" است. (به طور متوسط حدود 3 تا 8 درصد).

جذب "آهن غيرهِم" به راحتي تحت تاثير ساير غذاها قرار مي گيرد؛ بدين معنا كه بعضي از غذاها اگر همراه با غذاهاي حاوي "آهن غيرهِم" مصرف شوند، باعث افزايش جذب اين نوع آهن و بعضي باعث كاهش جذب اين نوع آهن مي شوند. به دليل وجود "آهن غير هِم" در بسياري از غذاها، خودداري از مصرف غذاهاي حاوي اين نوع آهن مشكل است.بنابراين بهتر است بيماران تالاسمي رژيم غذايي خود را با دريافت بيشتر غذاهايي كه جذب آهن غيرهِم را كاهش مي دهند و مصرف كمتر غذاهايي كه جذب اين

نوع آهن را افزايش مي دهند، متعادل كنند. حال مي خواهيم بدانيم چه غذاهايي جذب "آهن غير هِم" را افزايش و چه غذاهايي آن را كاهش مي دهند؟

غذاهايي كه جذب آهن غيرهِم را افزايش مي دهند:

* مواد غذايي حاوي ويتامينC

ويتامينC عامل افزايش دهنده ي جذب آهن است. ويتامينC در ميوه ها (به ويژه در مركبات و گوجه فرنگي) و سبزي ها (جعفري، شاهي، شنبليله، تره، شبت، گل كلم، فلفل دلمه اي و...) يافت مي شود.

سبزي ها ي پخته شده حاوي ويتامينC كمتري مي باشند. براي مثال مصرف يك عدد پرتقال يا 100 گرم سبزي خوردن همراه با غذا جذب آهن را دو برابر خواهد كرد.

بنابراين بيماران تالاسمي عزيز بهتر است از مصرف ميوه ها و سبزي ها به همراه وعده ي غذايي يا بلافاصله پس از آن خودداري كنند. اما از آنجايي كه ميوه ها و سبزي ها، حاوي انواع ويتامين ها و آنتي اكسيدان ها مي باشند و مصرف آن ها ضروري است، بهتر است در بين دو وعده ي اصلي غذا (به عنوان ميان وعده) مصرف شوند.

* گوشت قرمز، گوشت پرندگان، ماهي و ساير غذاهايي دريايي

اين گروه از مواد غذايي نه تنها حاوي مقدار زيادي آهن از نوع هِم مي باشند، بلكه باعث افزايش جذب آهن غيرهِم از ساير غذاها نيز مي شوند.

* ترشي ها مثل سركه

غذاهايي كه جذب آهن غيرهِم را كاهش مي دهند:

* غلات سبوس دار

سبوس گندم، ذرت ، جو دو سر، برنج و حبوباتي مثل سويا ، لوبيا، عدس و نخود باعث كاهش جذب آهن غيرهِم مي شوند. البته بايد به

خاطر داشت كه ويتامين C مي تواند اين اثر را خنثي كند. بنابراين خوب است كه مقدار زيادي غلات در رژيم غذايي روزانه گنجانده شود.

*چاي و قهوه

چاي و قهوه جذب آهن غيرهِم را كاهش مي دهند. بنابراين خوب است بيماران تالاسمي عزيز به همراه وعده هاي غذايي يك فنجان چاي پررنگ يا قهوه بنوشند.

* محصولات لبني

شير، پنير و ماست جذب آهن را كاهش مي دهند. همچنين كلسيم موجود در اين مواد غذايي براي پيشگيري از پوكي استخوان نيز اهميت دارد. بنابراين تا جايي كه ممكن است مصرف لبنيات را در رژيم غذايي بگنجانيد. به خصوص تركيباتي مانند: شير قهوه، شير چاي، ساندويچ پنير، ماكاروني پنير، شير برنج و آش ماست براي بيماران عزيز بسيار مناسب است.

منبع: معاونت آموزش و پژوهش سازمان انتقال خون ايران

بررسي بيماريهاي تيروئيد در نوزادان و كودكان

غده تيروئيد:

تيروئيد، غده كوچكي است كه جلوي گردن قرار گرفته و هورمونهاي تيروئيد را توليد و ترشح مي كند. اين غده به شكل پروانه اي است كه بالهاي آن در طرفين ناي گسترش يافته است.

اگر اين غده دچار اختلال شود نمي تواند عملكرد مناسبي داشته باشد.

بيماري كم كاري تيروييد يعني زماني كه غده تيروييد قادر به توليد هورمون كافي نيست و در بيماري پركاري تيروييد اين غده بسيار فعال است و بيش از حد هورمون ترشح مي كند.

آگاهي معلمان، والدين، مربيان بهداشت از اختلالات غده تيروييد بسيار اهميت دارد.

خصوصاً والديني كه داراي سابقه خانوادگي مشكلات تيروييد هستند، بايد نسبت به اين مسائل هوشيارتر باشند زيرا برخي از اين اختلالات ارثي هستند.

مشكلات تيروئيد در كودكان و نوزادان

زماني كه غده تيروييد به درستي كار نكند. علائم و نشانه هاي مختلفي در كودكان

همانند بزرگسالان بروز مي كند. اين اختلال از رشد كودكان تأثير مي پذيرد بطوري كه رشد آنها سبب فعاليت بيش از حد و يا كاهش فعاليت غده تيروييد مي شود.

مشكلات تيروييد در كودكان سخت تر از بزرگسالان شناخته مي شود، زيرا كودكان قادر به تشخيص علائم بيماري و بيان شكايات خود نيستند، حتي در كودكان بزرگتر هم علائم جسمي و رواني ناشي از بيماري، طبيعي بنظر مي رسد.

علائم آشكار بيماري تيروييد زماني بروز مي كند كه غده تيروييد رشد بيش از حد و قابل مشاهده اي داشته باشد، كه اصطلاحاً گواتر خوانده مي شود. گواتر در هر سني ديده مي شود. اما در دختران سنين بلوغ شايعتر است.

البته ممكن است بزرگ شدن غده تيروييد در جلوي گردن مشخص نباشد. اگر كودك نشانه هايي از اختلال غده تيروييد را دارد بايد بدانيد كه در رابطه با اين علائم چه حس هايي را تجربه مي كند؟ و بايد چه علائمي را در او جستجو كرد؟

علائمي را كه بايد در كودكتان جستجو كرد بستگي به افزايش يا كاهش عملكرد غده تيروييد دارد. همينطور يكي از عوامل مربوطه رشد كودك شماست كه عملكرد تيروييد را تحت تأثير قرار مي دهد.

كم كاري تيروئيد مادرزادي

وقتي نوزادي با كم كاري تيروييد متولد مي شود، ممكن است در بدو تولد طبيعي به نظر برسد. اغلب اين نوزادان زردي يا يرقان پيدا مي كنند اما اين تغيير به آهستگي صورت مي گيرد. در روزها و هفته هاي بعد، اين نوزادان ممكن است علائمي مثل كسالت، خواب آلودگي، صداي گريه خشن و گرفته، يبوست، گرفتگي بيني، صورت پف آلود داشته باشند كه ناشي از نوعي كم كاري تيروئيد بنام كرتينيسم مي باشد.

اگر اين كودكان در نخستين روزهاي پس از تولد درمان نشوند، آسيب هاي مغزي و عقب ماندگي هاي ذهني

ماندگاري ايجاد مي شود. خوشبختانه، در صورت تشخيص و درمان به موقع مي توان از آسيب هاي جدي جلوگيري نمود.

بنابراين مسئله مهم، تشخيص هرچه سريعتر اين اختلال است كه با يك آزمايش خون در بدو تولد مشخص مي شود.

كم كاري تيروئيد اكتسابي

اگر غده تيروييد كودك كم كار باشد (گاه به دليل التهاب مزمن تيروييد) علائمي مثل كسالت و خستگي با وجود خواب كافي در آنها مشاهده مي شود.

يكي از اولين علائم كم كاري، كند شدن عملكرد تيروييد و كندي قابل توجه الگوي رشد اين كودكان مي باشد. در هر فرد يكي و يا بيشتر از اين علائم از قبيل: عقب ماندگي رشد، ضعف، فراموشي، موهاي خشك و خشن، صورت و چشمهاي پف آلود، يبوست، كندي ضربان، پوست خشك، عدم تحمل سرما، افزايش وزن و گواتر مورد توجه قرار مي گيرد.

پركاري غده تيروئيد در نوزادان

يكي از نادرترين اختلالات غده تيروييد پركاري آن در نوزادان مي باشد. اين وضعيت در نوزاداني كه مادران آنها در طول دوران بارداري پركاري تيروييد داشته اند، بندرت رخ مي دهد.

علائم و نشانه هاي پركاري تيروييد در نوزادان شامل: گواتر (بزرگي غده تيروييد)، تولد زودرس، تب، قرمزي صورت، تپش قلب، فعاليت و بيقراري مي باشد.

اگر بيماري خفيف باشد ممكن است نياز به درمان خاصي پيدا نكند و خود به خود به حالت طبيعي بازگردد. اما اگر اختلال، كودك را به واقع بيمار كرده باشد درمان بايد صورت گيرد و يا داروهاي ضد تيروييدي مورد نياز است.

بنابراين براي هر خانم بارداري كه سابقه پركاري تيروييد دارد، مشاوره با پزشك مربوطه در طول دوران بارداري بسيار ضروري است.

پركاري غده تيروييد در كودكان

با افزايش فعاليت غده تيروييد، علائم و نشانه هايي در كودكان همانند بزرگسالان بروز مي كند.

مي توان تپش قلب

كودكان را حتي زماني كه او در حال استراحت است حس كرد و همين طور مي توان به ميزان فعاليت او (بي قراري و پرتحركي، عدم توانايي در بخواب رفتن) توجه نمود.

نشانه رشد سريع اين كودكان، كوچك شدن لباسهاي آنان است كه بايد مورد توجه والدينشان قرار گيرد. والدين و معلمان مدارس معمولاً توجه و دقت بسيار كمي در اين موارد بر روي كودكان دارند.

اما علائمي چون لرزش دست كه سبب بدخط نوشتن مي شود و يا ضعف عضلات شانه و ران در هنگام بازي و ورزش بسيار قابل اهميت است.

در هنگام پركاري غده تيروئيد يك و يا بيش از يكي از علائم عصبانيت، كج خلقي و زودرنجي، اختلال خواب، افزايش تعريق، عدم تحمل گرما، كاهش وزن غير منتظره، چشمان بيرون زده، خيره نگاه كردن، گواتر، تپش قلب سريع، افزايش اشتها، افزايش حركات دودي روده، دستان گرم و مرطوب و لرزش انگشتان در اين افراد ديده مي شود.

درمان كم كاري غده تيروييد

اگر اختلال غده تيروييد به دليل كاهش هورمونهاي آن باشد به سادگي با جايگزيني داروهاي حاوي هورمونهاي تيروييد قابل درمان است.

عملكرد غده تيروييد بايد مكرراً در طي دوران رشد آزمايش شود و بسته به نتيجه آن دوز دارو ممكن است تغيير كند.

درمان پركاري غده تيروييد

اگر گواتر (بزرگ شدگي غده تيروييد) سبب پركاري غده تيروييد شده باشد، سه راه درماني وجود دارد:

درمان دارويي

اين داروها از ساخته شدن هورمونهاي تيروييد جلوگيري مي كنند كه نهايتاً سبب از بين رفتن علائم بيماري ظرف ? تا ? هفته مي شوند.

درمان بايد راديواكتيو

اين ماده وارد غده تيروييد مي شود و سبب عدم فعاليت آن در جهت توليد بيش از اندازه هورمونهاي تيروييد مي گردد. با اين روش

علائم ظرف ?-? ماه برطرف مي شوند.

در بيشتر بيماران مصرف داروهاي جايگزين هورمونهاي تيروييد پس از اين شيوه لازم مي باشد.

جراحي

برداشتن غده تيروييد توسط جراحي سبب متوقف شدن توليد بيش از اندازه هورموناي تيروييد مي شود، در بيشتر بيماران، مصرف داروهاي جايگزين هورمونهاي تيروييد پس از اين شيوه لازم مي باشد.

منبع:پزشكان بدون مرز

اثرمستقيم آفتاب و رابطه آن با سرطان پوست

نويسنده: حسين نصيري - مهندس غلامرضا كهن _ ملكي درفان _ سيده معصومه كاظمي _ پرويز احمدي

اهداف آموزشي :

درپايان مطالعه اين مقاله انتظار مي رود خوانندگان محترم بتوانند :

1 _ اهميت شناخت سرطان پوست را توضيح دهند .

2 _ اهميت و شناخت عوامل محيطي در بروز و گسترش سرطان پوست را بيان كنند .

3 _ راههاي پيشگيري از اثرات نور خورشيد بر پوست را شرح دهند .

4 _ مشخصات افراد درمعرض خطر را توضيح دهند .

يكي ازاصول مهم بهداشت پوست ،مراقبت و محافظت از آن دربرابرعوامل محيطي به ويژه نورخورشيد مي باشد.نورخورشيد مهمترين عامل ايجاد كننده سرطان پوست به خصوص درمناطقي مي باشد كه تابش نورخورشيد مستقيم و شديد است .كاهش ضخامت لايه ي اوزن جو به دنبال مصرف بيش ازحد آلاينده هاي صنعتي و نيزگازها و بخارات متصاعد شده ازآتشفشانها عواملي هستند كه امروزه به مشكلات ،مسايل و بيماريهاي ناشي ازتشعشات اشعه ي ماوراي بنفش نورخورشيد بيش ازهرزمان تأثيرمي گذارند ،به طوري كه علاوه برشواهد تجربي دال برتغييرات بارزي دراكوسيستم ،ارقام پيش بيني شده مبتلايان به انواع سرطانهاي پوست متعاقب كاهش پيشرونده ضخامت لايه اوزن ، نگران كننده مي باشد.بنابراين شناخت لازم و آگاهي كافي ازاثرات طبيعي و سودمند نورخورشيد برپوست ،زيربناي مهم و راهنمايي مؤثر براي تأمين

سلامت انسانها است .

علل ايجاد سرطان پوست

مهمترين عامل شناخته شده سرطان پوست تماس هاي مكرر با اشعه ماوراي بنفش درطي سالهاي طولاني است ،به طوركلي احتمال وقوع سرطان پوست در افرادي كه درنزديكي خط استوا زندگي مي كنند بيشتر است ،چون دراين مناطق تابش خورشيد بيشتراست به همين دليل هرچه به قسمتهاي جنوبي آمريكا نزديك مي شويم ميزان مبتلايان به سرطان پوست بيشترمشاهده مي شود .تحقيقات متعددي نشان مي دهد كه ابتلا به آفتاب سوختگي شديد دردوران كودكي احتمال وقوع سرطان پوست دردوره ي بزرگسالي را به شدت افزايش مي دهد .

افراد درمعرض خطر:

_ افرادي كه داراي پوست سفيد ،موي روشن و چشماني با رنگهاي روشن هستند درمعرض خطر بيشتري درابتلا به سرطان پوست مي باشند .

رنگدانه ها درافرادي كه به طورطبيعي داراي پوست تيره تري هستند ،بيشتر است و همين مي تواند از ورود بيشتر اشعه فرابنفش به درون بدن جلوگيري كند .

_ افرادي كه مدت زمان طولاني را در آفتاب سپري مي كنند مانند كشاورزان و فروشندگان دوره گرد .

تشخيص :

براي تشخيص زودرس سرطانهاي پوست هركسي بايد به طور مرتب خودش را معاينه كند .

تغييرات هشداردهنده سرطان پوست كه بايد به آن توجه كنيم عبارتند از :

_ رنگ ضايعات خوش خيم اغلب يكنواخت و يكپارچه است .اما ضايعات سرطاني معمولاً به طورناگهاني تغييررنگ مي دهند و ازحالت يكپارچگي بيرون مي آيند .

_ حاشيه و لبه ضايعات سرطاني معمولاً نامنظم است .

_ شكل هندسي ضايعات خوش خيم معمولاً متقارن است و به صورت گرد يا بيضي ديده مي شود ، اما درضايعات شكل

نامتقارن و بي نظمي ايجاد مي شود.

_ بزرگ بودن خال با قطر بيش از 6 ميليمتر احتمال سرطاني بودن ضايعه را افزايش مي دهد .

راههاي محافظت ازپوست درمقابل نور خورشيد :

_ تماس با نورخورشيد بايد به حداقل برسد مخصوصاً در كودكان كه به نور آفتاب حساس ترند .

_ فعاليتهاي خارج از منزل را بايد درساعات اوليه صبح يا آخر بعدازظهرانجام داد ، زيرا دروسط روز پرتوهاي نوراني قوي تر مي باشند (بين ساعت 11 تا 4 بعدازظهر درمعرض نورخورشيد قرار نگيرند ).

_ بايد حداقل 20 دقيقه قبل از تماس با نورخورشيد ، از كرم ضد آفتاب مناسب استفاده كرد.ضد آفتابها را بايد پس از تعريق زياد و يا شستن صورت ،دوباره استفاده كرد.براي تأثيربيشتر كرمهاي ضد آفتاب ،بايد استفاده از آنها هر 2 ساعت يك بار درطول روز تكرار شود .

ضد آفتابها دوگونه هستند :

1 _ ضد آفتابهاي فيزيكي :با انعكاس اشعه ازرسيدن آن به پوست جلوگيري مي كنند ،هرمانع فيزيكي كه اين عمل را انجام دهد از اين گروه مي باشد،مانند پمادهاي حاوي اكسيد زينك كه از نفوذ اشعه به روش انعكاس آن جلوگيري مي كند .استفاده از كلاه لبه دار و حتي نقاب را كه مانع رسيدن اشعه به پوست مي شوند ،جزو اين گروه به حساب مي آورند .

2 _ ضد آفتابهاي شيميايي :اين گروه از ضد آفتابها از طريق جذب اشعه از رسيدن آن به لايه هاي عمقي پوست جلوگيري مي كنند .

عيارمحافظتي ضد آفتابها :به مقدارجذب اشعه توسط ضد آفتاب ، عيار محافظتي ضد آفتاب مي گويند.هرچه اين عيار بالاتر باشد

مقدارجذب اشعه نيز بيشتر مي شود .درآب و هواي ايران عيارمحافظتي بالاتر از 20 نيازمي باشد ، اما هرچه ميزان تابش نورخورشيد بيشترباشد بايد عيار بالاتري را انتخاب كرد .

_ افرادي كه جوش صورت دارند بايد ازضد آفتابهاي محلول و يا لوسيون استفاده كنند ،چون چربي كرمها و پمادها باعث بدترشدن جوش صورت آنها مي شود .

توجه داشته باشيد استفاده ازضد آفتابها به معني ايمني صد درصد نيست و بايد ساير موارد محافظتي را نيز رعايت كرد .استفاده ازضد آفتاب براي پوست نه تنها هيچگونه عوارضي ندارد بلكه مفيد نيزمي باشد،اما انتخاب نوع و مارك ضد آفتاب بايد با توجه به نوع پوست و منطقه اي كه درآن قرار داريم صورت گيرد.

_ بايد ازكلاه يا پوشش مناسب ديگري درروزهاي آفتابي استفاده كرد،همچنين لباسها ساده ترين و اغلب بيشترين وسايل قابل استفاده درمحافظت از نور خورشيد هستند.لباسهاي مرطوب ،شل و باز و جوراب هاي نايلوني بيشتر از 20 تا 30 درصد تشعشعات ماوراي بنفش را از خود عبور مي دهند .

_ در زمستان هم بايد از تماس زياد با نور آفتاب پيشگيري كرد .وجود ابر در آسمان ازاشعه هاي مضرخورشيد جلوگيري نمي كند ،درنتيجه در روزهاي ابري نيزبايد از تماس نورخورشيد جلوگيري كرد .

منابع :

_ اثرات آفتاب بر پوست انسان _ محافظت و درمان ، دكتر داريوش دائر

_ دائره المعارف پزشكي خانواده ، دكتر فرهاد همت خواه

_ اينترنت _ سايت سلامت ايران

_ انجمن درمانگران ايران

از هموفيلي بيشتر بدانيم

هموفيلي نوعي بيماري ارثي اختلال در سيستم انعقاد خوني است . در حالت طبيعي بدن به كمك مواد مختلفي از جمله

« فاكتورهاي انعقادي » در مواقع خونريزي با منعقد كردن خون مانع ادامه خونريزي مي شود .

همچنين اين فاكتورها باعث جلوگيري از خونريزي در مفاصل و عضلات در طي فعاليتهاي روزمره مي شوند . در بيماريهاي هموفيلي به علت كمبود نوعي از اين فاكتورهاي انعقادي ، خونريزي ديرتر بند آمده و بيشتر از حد طبيعي به طول مي انجامد .

به طور كلي دو نوع هموفيلي وجود دارد كه نوع اول يا هموفيلي A ، كمبود فاكتور ? و نوع دوم آن هموفيلي B ، كمبود فاكتور ? انعقادي مي باشد .

چه كسي به هموفيلي مبتلاست ؟

به طور كلي هموفيلي تقريبآً هميشه در مردان ديده مي شود . در يك سوم افراد هموفيلي سابقه خانوادگي هموفيلي وجود ندارد .

از هر ???? نوزاد پسر كه متولد مي شوند يك نفر به هموفيلي مبتلاست . در حال حاضر حدود ???? بيمار هموفيلي در كشورمان شناسائي شده اند .

به طور كلي علائم هموفيلي بيشتر پس از راه افتادن در كودكان بروز مي كند . در اين موارد به دنبال زمين خوردن كودك ، خونمردگي در پوست يا خونريزي از لب يا زبان ايجاد مي شود .

از سن ?-? سالگي ممكن است خونريزيهاي عضلاني و يا مفصلي و به دنبال آن بي حركتي اندام كودك بروز كند .

تزريق هاي داخل عضلاني نيز در اين سن مي تواند باعث خونريزي شود .

هموفيلي چگونه به ارث مي رسد ؟

ژن سازنده فاكتورهاي ? و ? بر روي كروموزوم X يعني همان كروموزوم تعيين جنسيت وجود دارد .

در خانم ها به علت اينكه

ژن دوم X معمولاً سالم است ، لذا دخترها اكثراً در صورت انتقال ژن معيوب ناقل ژن هموفيلي خواهند شد . اما در پسرها به علت اينكه تنها يك كروموزم X وجود دارد در صورت انتقال ژن معيوب حتماً پسر مبتلا خواهد شد .

آيا آزمايشي براي يافتن ناقلين وجود دارد ؟

در آزمايشگاههاي تخصصي در صورت اندازه گيري سطح فاكتور انعقادي و كمبود آن و نيز بررسي سوابق شخصي و خانوادگي فرد تا حدود ??? افراد ناقل را مي توان يافت . امروزه با روش هاي بررسي مستقيم كرموزومومي افراد ناقل بيشتري را مي توان يافت . نرمال بودن سطح فاكتور انعقادي لزوماً ناقل بودن را رد نمي كند .

شدت هموفيلي :

بر اساس ميزان فاكتور انعقادي و كمبود آن هموفيلي را به ? نوع شديد ، متوسط و خفيف تقسيم مي كنند .

هموفيلي شديد :

• ميزان فاكتور انعقادي كمتر از ??

• با هر ضربه مختصر و ضعيف خونريزي رخ مي دهد .

• گاهي خونريزي خودبخود نيز ايجاد مي شود .

متوسط :

• ميزان فاكتور انعقادي بين ? تا ??

• به دنبال آسيبهاي جزئي و نيز اعمال جراحي خونريزي شديد ايجاد مي شود .

خفيف :

• ميزان فاكتور انعقادي بيشتر از ??

• معمولاً فقط به دنبال آسيب هاي جدي ، خونريزي شديد ايجاد مي شود .

عوارض هموفيلي :

از محل هاي خونريزي مي توان از مفاصل ، عضلات ، مغز ، گردن و حلق و نيز لثه ها و بيني نام برد . خونمردگي در پوست اين بيماران با شيوع نسبتاً بالائي ديده مي

شود.

در افراد مبتلا به هموفيلي چه نكاتي را رعايت كنيم ؟

• براي كودك اسباب بازي هاي نرم و بدون لبه هاي تيز بخريد .

• به خود كودك و اطرافيان او در مورد بيماري او توضيح دهيد .

• واكسيناسيون را طبق برنامه انجام دهيد ولي واكسن هاي عضلاني بايد زيرپوست تزريق شود .

• واكسن هپاتيت را حتماً تزريق كنيد زيرا خطرات احتمالي ناشي از تزريق خون آلوده كاهش مي يابد .

• از لحاظ بدني فعال باشيد . فعاليت هائي همچون شنا و پياده روي بسيار مفيد است .

• انجام ورزش هائي همچون بوكس و راگبي و ورزش هاي رزمي ممنوع است .

• به علت ايجاد اختلال در انعقاد خون پس از مصرف آسپيرين افراد هموفيلي نبايد مسكن هايي همچون آسپيرين را مصرف كنند . مصرف استامينوفن در مواقع درد مؤثر خواهد بود .

در مواقع زير بايد به بيمارستان مراجعه كنيد :

• هنگام بروز درد در مفاصل و عضلات تا بروز تورم صبر نكنيد .

• به هنگام بند نيامدن خونريزي زخم

• ديدن خون در ادرار يا مدفوع

• پس از ضربه شديد به سر و يا زماني كه سردرد با تهوع و استفراغ همراه است .

• خونريزي يا تورم درگردن

• درد شكم بدون علت واضح

درمان :

در حال حاضر درمان مشخصي به جز تزريق فاكتور دچار كمبود جهت بيماران هموفيلي وجود ندارد .

گاهاً از برخي داروهاي ديگر همچون دسموپرسين ( جهت آزاد شدن ذخائر فاكتور ? در هموفيلي A ) و يا عوامل ضد فيبرينوليز ( ضد تخريب لخته خون )

نيز استفاده مي شود .

علت هموفيلي

هر فردي از والدين خود دو كروموزوم جنيست به نام هاي X و Y مي گيرد. جنس مونث داراي دو كروموزوم X است كه يكي را از مادر و ديگري را از پدر دريافت مي كند. در جنس مذكر يك كروموزوم X از مادر و يك كروموزوم Y از پدر وجود دارد.

هموفيلي بيماري است كه روي كروموزوم X حمل مي شود. در بعضي موارد، هموفيلي در بين نسل ها به صورت نهفته باقي مي ماند و ظهور نمي كند، يعني فرد حامل ژن هموفيلي به شكل نهفته است. در اين موارد، ژن هموفيلي به وسيله ي جنس مونث از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شود و بيماري پنهان مي ماند، زيرا جنس مونث جفت درگير كروموزوم را دارد كه سالم و طبيعي است و دستور ساخت فاكتورهاي انعقادي را صادر مي كند.

تصوير اول نشان مي دهد كه اگر پدر هموفيلي و مادر سالم باشد، دو پسر سالم و دو دختر حامل ژن نهفته ي هموفيلي به وجود مي آيند.

تصوير دوم نشان مي دهد كه اگر پدر سالم و مادر حامل ژن نهفته هموفيلي باشد، يك پسر سالم، يك پسر هموفيلي، يك دختر سالم و يك دختر حامل ژن نهفته ي هموفيلي به وجود مي آيند .

موارد ديگري نيز وجود دارد كه سابقه ي هموفيلي در بين شجره نامه ي فاميلي وجود ندارد و بروز بيماري هموفيلي به دليل تغييرات و جهشي است كه در كروموزوم X به وقوع پيوسته است.

علايم و درمان خون ريزي هاي حاصل از هموفيلي كدامند؟

1. كبودي ها

اكثر نوزادان هموفيل حين زايمان مشكل خاصي ندارند

و به ندرت علايم خون ريزي بروز مي دهند، به جز عمل ختنه كه موجب خون ريزي طولاني مي شود.

كودك هموفيل در ماه هاي اول زندگيش، چون توانايي كمي در حركت دارد، با مشكلات چنداني رو به رو نيست. اما هنگامي كه راه رفتن را مي آموزد، برآمدگي هاي كوچك و كبودي هاي سطحي بسيار روي بدنش ظاهر مي شود. خون ريزي هاي داخل بافت هاي نرم ماهيچه ها، بازوها و پاها مستمر رخ مي دهند كه به طور معمول شديد نيستند. كبودي، برجسته و به آساني قابل رويت است و احتمالاً گرماي بيش تري نسبت به بافت هاي مجاور دارد. كبودي هاي ظاهري و كوچك نيازي به درمان ندارند، اگر چه بايد طي يكي دو روز آن را به دقت زير نظر گرفت تا معلوم شود كه آيا توسعه يافته است يا خير؟

در صورتي كه توده بزرگ شده باشد، كودك را به درمانگاه ببريد.

والديني كه تجربه ي كافي در تشخيص صحيح خون ريزي ندارند، بايد خيلي سريع به درمانگاه هموفيلي مراجعه كنند و هرگز نبايد فكر كنند كه خون ريزي بدون درمان و خود به خود بهبود مي يابد يا در صورت مراجعه به درمانگاه هاي عادي، وقت خود و پرسنل درمانگاه را تلف مي كنند.

2. خون ريزي هاي ماهيچه اي

اولين علامت خون ريزي ماهيچه اي، ناتواني در حركت دادن عضو خون ريزي كننده است. با ادامه ي خون ريزي، كودك نا آرام و بي تاب مي شود. با مشاهده ي اين علايم در كودك، عضوي را كه حركت نمي كند، بررسي كنيد. اگر كودك نا آرامي كرد، آن را حركت ندهيد، بلكه هم

زمان با عضو مقابل آن از لحاظ ميزان گرمي پوست و تورم ظاهري مقايسه كنيد. براي تشخيص صحيح، هميشه كودك را به درمانگاه هموفيلي ببريد.

شكايت از درد گرفتگي عضلات در كودكان بزرگ تر را بايد به دقت بررسي كنيد، زيرا اين درد اغلب با درد خون ريزي ماهيچه اي اشتباه مي شود. هميشه درد گرفتگي عضلات را بايد به منزله ي خون ريزي ماهيچه اي در نظر گرفت، تا زماني كه كه خلافش ثابت شود.

ممكن است خون ريزي ماهيچه اي بدون اين كه توجه والدين را به خود جلب كند، در طول ماهيچه پخش شود. بر اثر خون ريزي، در ماهيچه هاي ساعد، ساق پا و كشاله ي ران تورم ايجاد مي شود. در نتيجه، به اعصاب آن نواحي فشار مي آورد، به طوري كه باعث بي حسي، درد و ناتواني در حركت دادن عضو مي شود. بنابراين، والديني كه تجربه ي كافي در تشخيص صحيح خون ريزي ندارند، بايد خيلي سريع به درمانگاه هموفيلي مراجعه كنند و هرگز نبايد فكر كنند كه خون ريزي بدون درمان و خود به خود بهبود مي يابد يا در صورت مراجعه به درمانگاه هاي عادي، وقت خود و پرسنل درمانگاه را تلف مي كنند.

اكثر خون ريزي هاي ماهيچه اي به تزريق اضافي و معاينه ي پزشك نياز دارند. گاهي نيز استفاده از نوارهاي مخصوص نگهداري عضو آسيب ديده، چوب زيربغل يا آتل تا چند روز بعد از خون ريزي مفيد خواهد بود.

منبع: ylym.wordpress.com

مهار سرطان پروستات با رژيم غذايي

نويسنده:مسعود نصيري

چرا بايستي با نگرشي بهتر به رژيم غذايي خود بنگريم؟

در واقع چندين عامل در افزايش خطر سرطان پروستات هميشه موجودند. از بين اين فاكتورها

افزايش سن و سابقه فاميلي (ژنتيك) و رژيم غذايي بسيار مشهورترند.

در هر حال يكي از عوامل قابل كنترل از موارد مذكور رژيم غذايي است. شما با بهبود كيفيت رژيم غذايي سالم خود مي توانيد ضمن به دور ماندن از خطرات بيماريهاي قلبي عروق و ديابت از ريسك سرطان نيز دوري كنيد.

اما تحقيقات امروز ثابت كرده اند كه بعضي غذاها نه تنها كمك به پيش گيري از سرطان پروستات كرده بلكه ممكن است حتي روند رشد و پيدايش اين سرطان را نيز در مرداني كه در حال ابتلاء هستند كند نمايد.

رژيم غذايي معروف به The western diet

به صورت واضح در آمار و ارقام ارائه شده غربي ها نسبت به مردم مشرق زمين مثل چين و ژاپن از سرعت رشد سرطان پروستات بالاتري برخوردارند و ديده شده كه اين رشد در مرداني كه از ژاپن به آمريكا مهاجرت كرده اند نيز افزايش يافته است. و محققين فكر مي كنند كه اين رشد به خاطر رژيم غذايي غربي است. اين يافته ها زماني تأييد بيشتري گرفت كه ديده شد در مردمان شرقي كه رژيم غذايي غربي را در برنامه غذايي خود پياده نموده اند سرعت رشد سرطان بالا گرفت.

رژيم غذايي انگليسي، بيش از 50 سال متمادي ميوه جات و سبزيجات كم و گوشت قرمز به همراه چربي هاي اشباع شده فراوان بود و در نتيجه اين عوامل در طي اين سال ها خطر سرطان پروستات را بالا برد.

وزن سلامتي

شايد هنوز به طور كامل و دقيق نتوان گفت چاقي چطور روي سرطان پروستات به عنوان يك عامل خطر تأثيرگذار است اما اين مطلب ممكن است مربوط به افزايش

خطر چاقي بر بيماري هايي ديگر باشد اما به هر حال داشتن وزن سلامتي هم كاهش دهنده بيماري هاي مثل ديابت و قلبي عروقي بوده و هم مي تواند تأثيرگذار بر وقوع سرطان پروستات باشد.

اندازه گيري ايندكس توده بدن (BMI) از يك طرف و اندازه گيري دور كمر بيش از 102 سانتيمتر (در مردان) به عنوان خطر سلامتي مطرح بوده و از طرف ديگر نشان مي دهد كه عواملي هستند كه نقش اثرگذار در مشكلات سلامتي دارند.

به دنبال يك رژيم كم چرب و اجراي يك ورزش منظم شما به تدريج به سمت كاهش وزن مطلوب و سلامتي پيش خواهيد رفت. به كارگيري وعده هاي غذايي منظم و گنجاندن 5 واحد ميوه و سبزي در رژيم غذايي روزانه در اين مورد بسيار مؤثر است.

غذاهاي مؤثر در پيشگيري خطر سرطان پروستات

ميوه جات و سبزيجات

گفته شد كه مصرف 5 بخش ميوه و سبزي در برنامه غذايي روزانه خطر بيماري هاي قلبي عروقي و ديگر گرفتاري هاي مربوط به سرطان ها را كاهش مي دهد. منظور از واحد، به طور تقريبي مقدار 80 گرم از يك نوع از ميوه يا سبزيجات است. به طبع با توجه به اينكه دانشمندان شايد همگي مواد مغذي موجود در اين تركيبات و نقش محافظتي آنها را كشف نكرده اند به هر حال مصرف خود ميوه و سبزيحات نسبت به مصرف مكمل هاي حاوي اين ويتامين ها ارجحيت دارد.

پيش گيري از سرطان پروستات

چندين بررسي نشان داد. كه خوردن برخي غذاهاي خاص خطر توسعه اين بيماري را كاسته از برگشت مجدد اين بيماري در افرادي كه تحت درمان قرار گرفته اند پيشگيري كرده و نيز

سرعت پيشرفت اين بيماري را كاهش مي دهد.

نحوه ي تغيير در رژيم غذايي

سعي كنيد بخشي از غذاهاي غير سالم را از رژيم غذايي خود حذف كنيد. به طور تقريبي رعايت رژيم مطلوب جهت جلوگيري از بيماري هاي قلبي - عروقي مي تواند براي پيش گيري از پروستات هم مناسب باشد.

رژيم غذايي سالم

مطالب موجود در اين مقاله براي شما روشن خواهد كرد كه تغيير در رژيم غذايي مي تواند شما را از خطر سرطان پروستات دور كرده و روند رشد آن را نيز كند نمايد.

به طور معمول طراحي اين نوع رژيم مربوط به رعايت برخي دستورالعمل هاست.

1- بخش اعظم رژيم را كربوهيدرات هاي مشتمل بر سيب زميني، برنج و نان تشكيل مي دهد.

2- مصرف روزانه حداقل 5 سرونيگ ميوه و سبزيحات

3- مصرف پروتئين در حد نياز از ماهي و مرغ (بدون پوست) و حبوبات

4- خوراك غذاهاي كم چرب

5- قطع مصرف شكر و قند به شكل مستقيم يا مخفي شده در نوشابه ها و آب ميوه هاي صنعتي.

6- قطع مصرف نمك يا محدوديت در حد (يك حبه قند) روزانه كه همين طور شامل دوري از نمك مخفي در برخي غذاهاي فرآوري شده است.

7- نوشيدن 8-6 ليوان آب هر روز و بدور از نوشابه هاي قندي و گازدار.

چه غذاهايي خطر سرطان پروستات را كاهش مي دهند؟

ميوه جات و سبزيجات

مصرف 5 واحد ميوه و سبزي روزانه كاهش دهنده ي اغلب خطرات سلامتي همچون بيماري هاي قلبي عروقي و ديابت است. البته دانشمندان هنوز همگي موادي را كه نقش محافظتي بدن انسان را در مقابل بيماري ها بازگو مي كنند شناسايي نكرده اند اما به هر حال بخش اعظم فوايد

اين گونه مواد با چنين نقش مشاهده شده است.

رعد و برقي در رنگها

ميوه جات و سبزيجات گوناگون حاوي ويتامين ها و مواد معدني مختلف نيز مي باشند، مصرف دامنه ي وسيعي از ميوه جات و سبزيجات رنگ دار راه خوبي در افزايش مصرف و ورود اين گونه مواد به بدن انسان است.

قرمز _ زرشكي _ نارنجي _ زرد _ سبز

گوجه فرنگي، تمشك، هندوانه، لوبيا قرمز، توت فرنگي، پياز قرمز، فلفل قرمز، تربچه ها ، انگورها، زغال اخته، آلو برقاني، كلم قرمز، هويج ها، پرتقال، مانگو، زردآلو، كدو تنبل، فلفل نارنجي

آناناس، ذرت شيرين، هلو، كاسني، موز، فلفل زرد، اسفناج، كلم بروكلي، آوكادو، نخود سبز، گلابي، كيوي، كاهو، شاهي

سبزيجات Cruciferous

اين گونه سبزيجات به خانواده كلم ها اطلاق ميشود. اين خانواده حاوي يك عامل شيميايي (سولفورافان Sulforaphan) بوده كه كمك به تعمير بافتها و نابود كردن عوامل سرطان زا در بدن مي نمايند. مثالهايي از آنها را مي توان در قالب كلم بروكلي، گل كلم، كلم و كلم پيچ اشاره نمود. مصرف حداقل 5 مورد در هفته از اين مواد (جدول فوق) در كاهش خطر سرطان پروستات مؤثر دانسته اند.

اگر كسي مبتلا به سرطان پروستات باشد به طور قطع سبزيجات اين خانواده خطر توسعه ي سرطان را كاهش نمي دهد اما به عنوان يك عامل پيش گيري كننده از نوع سرطان و بيماري هاي قلبي عروقي نقش دارند.

آنتي اكسيدانها

بدن را در مقابل مهاجمين خارجي مثل باكتري ها با كمك كاستن از مولكول هايي كه راديكال هاي آزاد ناميده مي شوند محافظت مي كند. اگر اين راديكال ها از كنترل خارج شوند سلول ها و بافت ها را

آسيب رساني مي كنند.

منابع آنتي اكسيداني مؤثر در محافظت بدن در مقابل سرطان پروستات مثل سلنيوم، ويتامين E و تركيباتي مثل ليكوپن (گوجه فرنگي) مواد غذايي از قبيل آب انار و چاي سبز را مي توان نام برد.

سلنيوم

اين ماده در دانه ها، به ويژه دانه ي كدو تنبل، آفتابگردان و دانه هاي كنجد يافت مي شود.

همچنين از ديگر منابع آن مي توان به نان و غلات و مرغ و ماهي اشاره كرد. البته مقدار اين ماده ي مصرفي به كيفيت خاك محصولات كشاورزي مربوطه نيز ارتباط دارد به طور مثال سطوح خيلي پايين آن در خاك زمين هاي كشاورزي در انگليس مقدار اندك سلنيوم در محصولات غذايي رشد يافته را بدنبال داشت. در يك بررسي نشان داده شده كه مرداني كه روزانه 200 ميكروگرم سلنيوم مصرف كرده بودند از نظر ابتلا به سرطان پروستات نسبت به آنهايي كه مصرف نكرده بودند كمتر مبتلا شدند. همچنين در يك بررسي (Select study) به طور آزمايشي اين تحقيق روي 32000 مرد صورت گرفته كه نتيجه آن به عنوان يك مطالعه طولاني مدت تا سال 2013 اعلام خواهد شد.

ويتامين E

در ارتباط با نقش ويتامين E در پيش گيري از سرطان پروستات توافقي وجود ندارد.

برخي تحقيقات اين ارتباط را بين ويتامين E و سرطان پروستات نشان داده اند برخي ديگر اين رابطه را رد كرده اند. و البته در تحقيق Select study كه قرار است نتايج آن تا سال 2013 مشخص شود به پاسخ هاي دقيق تري در اين باره دست خواهيم يافت.

منابع خوب ويتامين E

- دانه هاي آفتاب گردان

- فندق و بادام زميني

- سبزيجات سبز برگ

- روغن هاي

سبزيجات (سويا ذرت)

دريافت اين ويتامين از طريق منابع طبيعي بهتر از دريافت آن از ناحيه مكمل ها (سافت ژل ها) است.

به طور معمول مكمل ژل نرم اين ويتامين به شكل 400 واحدي (IU) در داروخانه موجود است كه اگر به طور روزانه مصرف شود به طور قطع مشكلاتي براي سلامتي شما به وجود خواهد آورد.

اگر ديابت يا بيماري قلبي _ عروقي داريد بايستي از دريافت مكمل هاي ويتامين E خودداري كنيد. چرا كه مي تواند خطر نارسايي قلبي را افزايش دهد.

ليكوپن

بهترين منبع شناخته شده ليكوپن گوجه فرنگي است، اما مي توان آن را در هندوانه و گريپ فروت صورتي رنگ و پاپايا نيز يافت. البته در صورتي كه فردي دسته اي از داروها موسوم به استاتين ها را كه به طور معمول جهت پايين آوردن كلسترول خون مصرف مي شوند، دريافت نمايد ممكن است نياز به اجتناب در مصرف گريپ فروت داشته باشد، بنابراين بايستي با پزشك مشورت كنيد.

درباره ي مصرف مكمل هاي دارويي ليكوپن بايستي گفت كه متأسفانه اين مكمل ها به تنهايي قادر به محافظت بدن در مقابل سرطان پروستات نيستند، بنابراين غذاهاي غني از ليكوپن به همراه مواد مغذي ديگر در بدن براي محافظت آن همكاري مي كنند.

گوجه فرنگي هاي پخته شده و فرآيند شده (در صنايع غذايي) حاوي منابع بهتري از ليكوپن نسبت به گوجه فرنگي هاي تازه محسوب مي شوند. مي توان گفت مرداني كه هر هفته حداقل 2 بار سس گوجه فرنگي در برنامه غذايي خود دارند خطر سرطان پروستات را تا يك سوم كاهش مي دهند.

البته هنوز به طور كامل مشخص نيست كه چرا محصولات فرعي گوجه

فرنگي مثل سس گوجه نسبت به خود گوجه فرنگي بهتر است اما اين وضعيت ممكن است به خاطر فرآيند آزاد شدن ليكوپن و آساني دسترسي آن براي بدن باشد.

در اين باره مي توان اظهار نظر كرد كه ممكن است ليكوپن حتي سرعت توسعه سرطان پروستات را در مرداني كه در اين باره پيش آگهي شده اند را با كشتن سلول هاي سرطاني كاهش دهد.

آب انار

نوشيدن آب انار يك ليوان روزانه در مرداني كه همچنين احتمال پيش آگهي آنها در سرطان پروستات زياد است سودمند است يك بررسي نشان داد كه نوشيدن آب انار، سرعت رشد (Prostate Specific Antigen) PSA يا آنتي ژن خاص پروستات را در مرداني كه پس از راديوتراپي يا جراحي، سطح PSA آنها بالا رفته است، كاهش مي دهد.

چاي سبز

چاي سبز شامل آنتي اكسيدان هاي قدرتمندي به نام پلي فنل ها است. بنابراين نوشيدن چاي سبز ممكن است مردان را در مقابل سرطان پروستات محافظت كند. اما در هر حال براي اينكه اثرات عمده محافظت كننده را بتواند از خود نشان دهد شما نيازمند نوشيدن روزانه 6 فنجان مي باشيد.

چربي

زماني كه شما در برنامه ي غذايي خود چربي مصرف مي كنيد بدن شما آن را به قطعات كوچك تر شكسته و آنچه مورد نيازش باشد استفاده كرده سپس مابقي را ذخيره مي كند. البته ما نمي توانيم بگوييم حذف چربي از رژيم غذايي مي تواند خطر سرطان پروستات را پايين آورد، اما به طور قطع نوع خاصي از چربي ها ارتباط مثبتي را با سرطان پروستات دارند.

به طور مثال چربي هاي يافت شده در لبنيات و گوشت قرمز و محصولات آنها نيز

افزايش دهنده خطر سرطان پروستات است.

از طرف ديگر اسيدهاي چرب موجود در چربي هاي روغن ماهي ممكن است شانس ابتلا را به سرطان كاهش دهد. البته مصرف مكمل هاي روغن ماهي به شكل قرص ژل نسبت به خوردن ماهي تازه يا حتي يخ زده به مقدار 2 تا 3 بار در هر هفته سودمندي كمتري را در اين باره نشان داده است.

كلسيم

بدون شك شما بطور منظم لازم است كه همه ي نيازمندي هاي خود را از كلسيم در رژيم غذايي روزانه ي خود دريافت نماييد. اگر شما حتي با احتساب كلسيم دريافتي خود به شكل قرص و محاسبه ي كلسيم دريافتي خود از رژيم غذايي بيشتر از حداكثر 700 ميلي گرم روزانه كلسيم را به بدن وارد مي كنيد بايستي از مصرف مازاد آن جلوگيري كنيد. (البته قرص هاي كلسيم به شكل كپسول به طور معمول 500 ميلي گرم مي باشند). مطالعات نشان مي دهند كه مرداني كه بيش از روزانه 2000 ميلي گرم كلسيم در برنامه ي غذايي خود دارند ريسك بالاتري در ابتلا به سرطان پروستات خواهند داشت.

روي

عنصر مصرفي به نام روي (Zn) كه معمولا كو آنزيم بيش از 300 آنزيم در واكنش هاي بيوشيميايي است و به طور طبيعي در گوشت قرمز، مرغ، غذاهاي دريايي، دانه ها (بادام گردو فندق) و محصولات لبني يافت مي شود در تقويت سيستم ايمني بدن نيز بسيار مؤثر است.

مقادير پيشنهادي آن حداكثر تا 25 ميلي گرم روزانه پيشنهاد مي شود. مصرف دراز مدت آن به شكل مكمل براي چندين سال ممكن است احتمال خطر سرطان پروستات را بالا ببرد.

سويا

گفته مي شود كه رشد كم سرطان

پروستات در مردان آسيايي مربوط به رژيم غذايي غني از سويا است. در هر حال اينكه آيا اگر سويا مصرف كنيم خطر سرطان پروستات را در خود كاسته ايم بايستي گفت كه در يك مطالعه ي وسيع اين موضوع نشان داده شده است. اگر تصميم گرفتيد سويا را به رژيم غذايي خود اضافه كنيد سعي كنيد اشكال متداول مثل tempeh, miso, tofu را بيشتر از اشكال فرآيند شده مثل برگرها كه ممكن است پر از چربي باشند امتحان كنيد.

حبوبات و غذاهاي حاوي آن

بررسي هاي فراوان نشان داده است كه خوردن حبوبات از قبيل لوبياها، و عدس ها ممكن است در پيش گيري از سرطان پروستات مؤثر باشد.

چه كسي سل مي گيرد؟

سل يك عفونت باكتريايي است كه معمولا ريه ها را درگير مي كند كه در اين صورت به آن "سل ريوي" گفته مي شود. ممكن است ساير نقاط بدن نيز توسط باكتري سل درگير شوند.

از جمله گره هاي لنفاوي، كليه ها، مغز، استخوانها، مفاصل و ساير نقاط بدن كه در اين صورت به آن "سل خارج ريوي" گفته مي شود. هر ساله تعدادي از افراد به اين بيماري دچار مي شوند.

چه كساني به سل مبتلا مي شوند؟

سل مي تواند هر كسي در هر سني را مبتلا كند. افرادي كه سطح ايمني بدنشان كاهش يافته است بيشتر در معرض خطر هستند.

سل چگونه منتقل مي شود؟

هنگامي كه فرد مبتلا به سل ريوي يا سل حنجره ي درمان نشده، سرفه يا عطسه مي كند، بيماري از طريق تنفس هواي آلوده به ترشحات ريز تنفسي كه با چشم قابل ديدن نيستند، منتقل مي شود. اما در صورتي كه ريه ها و حنجره درگير نباشند سل خارج ريوي معمولا مسري نيست. مواجهه ي طولاني

مدت با فرد درمان نشده، براي ابتلا به سل ضروري است. افراد مبتلا مي توانند كساني را كه هر روز با آنها ارتباط دارند آلوده كنند. احتمال ابتلاي اعضاي خانواده، دوستان و همكاران زياد است.

چگونه سل ايجاد مي شود؟

وقتي فرد سالمي هواي آلوده به باكتري را تنفس مي كند باكتري وارد ريه ها مي شود، در ريه مي ماند و تكثير مي شود. ممكن است باكتري وارد جريان خون شود و به ساير قسمتهاي بدن مانند كليه ها، ستون مهره ها و مغز برود و تخريب ايجاد كند.

تفاوت بين عفونت نهفته ي سل با بيماري سل چيست؟

بيشتر افرادي كه باكتري را تنفس مي كنند آلوده مي شوند اما بدن قادر است با باكتري مبارزه كند و از تكثير آن جلوگيري كند. باكتري، غير فعال مي شود اما در بدن زنده مي ماند و مي تواند هر زمان كه سيستم ايمني ضعيف گردد فعال شود. عفونت نهفته ي سل به اين معني است كه فرد آلوده شده و باكتري سل در بدن فرد و معمولا در ريه ها وجود دارد، اما هنوز علائم آشكار ايجاد نشده است. در عفونت نهفته ي سل:

فرد علامت باليني ندارد، احساس بيمار بودن نمي كند، نمي تواند بيماري را به ديگران منتقل كند، تست پوستي سل در آنها مثبت است، باكتري سل در خلط پيدا نمي شود، اگر درمان نشوند ممكن است به سل فعال دچار شوند.

ممكن است عفونت نهفته براي تمام عمر در بدن فرد باقي بماند و هرگز تبديل به بيماري نشود. اما اگر سيستم ايمني نتواند جلوي رشد باكتري را بگيرد، باكتري سل در بدن تكثير مي شود و موجب فعال شدن بيماري مي شود. باكتري به بدن حمله مي كند و بافتها راتخريب مي كند. اگر در

ريه چنين اتفاقي بيفتد منجر به ايجاد حفره در ريه مي شود.

برخي افراد پس از مواجهه دچار بيماري مي شوند اما در برخي ديگر سيستم ايمني آن را مهار مي كند و زماني كه سيستم ايمني دچار نقص گردد بيماري فعال مي شود. بچه هاي كوچك و افراد مبتلا به ايدز سيستم ايمني ضعيفي دارند.

ساير شراطي كه سيستم ايمني ضعيف مي شود و فرد را در معرض خطر قرار مي دهد شامل اين موارد هستند:

سوء مصرف مواد، ديابت شيرين، سيليكوزيس (نوعي بيماري ريوي)، سرطان سر و گردن، سرطان خون و بيماري هوچكين، برخي داروها مانند كورتيكوستروئيدها يا داروهاي پيوند اعضا و برخي داروهاي ديگر.

در فرد مبتلا به بيماري سل علائم باليني وجود دارد. و واكنش واضح به تست پوستي ايجاد مي شود و باكتري در خلط يافت مي شود. فردي كه بيماري فعال دارد باكتري را نيز منتشر مي كند.

بيماري سل چه علائمي دارد؟

علائم سل فعال شامل:

بي علامتي به اين معني كه برخي از افراد مبتلا علامتي ندارند، سرفه به مدت سه هفته يا بيشتر، درد قفسه سينه، سرفه خون آلود يا خلط خوني، خستگي يا ضعف، كاهش وزن، كاهش اشتها، تب خفيف، لرز و تعريق شبانه، هستند.

علائم چه زماني پديدار مي شوند؟

بيشتر افرادي كه به باكتري سل آلوده مي شوند مبتلا به سل فعال نمي شوند. اما ممكن است سل فعال، 3-2 ماه تا حداكثر يكسال پس از آلودگي ايجاد شود. خطر ايجاد بيماري فعال با گذشت زمان كمتر مي شود.

چه زماني و تا كي فرد بيمار ناقل سل است؟

سل فعال، تا زماني كه فرد درمان مناسب را براي چند هفته دريافت نكند، مسري و واگيردار است. اما فرد مبتلا به سل نهفته تا

زماني كه بيماري در وي آشكار نشود و باكتري در خلط وجود نداشته باشد ناقل بيماري نيست.

درمان سل چيست؟

افراد مبتلا به سل نهفته بهتر است براي درمان پيشگيرانه ارزيابي شوند. اين درمان معمولا شامل مصرف داروهاي ضد سل براي چند ماه است. اما افرادي كه سل فعال دارند بايد حتما دوره درماني شش ماهه يا بيشتر را داشته باشند و حداقل چهار داروي ضد سل دريافت كنند و داروها بر اساس بررسيهاي آزمايشگاهي تغيير داده شوند. طرح دقيق درماني توسط پزشك تنظيم مي شود و فرد بيمار بايد مستقيما تحت نظر مراقبين بهداشتي داروها را مصرف كند تا كاملا درمان شود.

اگر سل درمان نشود چه اتفاقي مي افتد؟

اگر سل درمان نشود بيماري به افراد زيادي منتقل مي شود. به علاوه فرد درمان نشده ممكن است شديدا بيمار شود و يا بميرد.

براي جلوگيري از انتقال سل چه مي توان كرد؟

نكته ي اساسي براي جلوگيري از انتقال سل اين است كه بيماران دهان و بيني را هنگام سرفه و عطسه بپوشانند و داروهاي درمان كننده ي سل را دقيق مصرف كنند و دوره ي درمان را حتما كامل كنند.

تهيه و ترجمه: گروه سلامت سيمرغ - دكتر حانيه تركمان

منبع:www.seemorgh.com الف

سل

سل بيماري عفوني است كه توسط باسيل سل ايجاد مي شود.اين بيماري معمولا ريه ها را درگير و از فرد بيمار به افراد سالم سرايت مي كند. ميكروب از طريق استنشاق وارد بدن مي شود.ميكروب سل گاهي اوقات بلافاصله باعث بيماري نمي شود و سال ها به حالت كمون در بدن باقي مي ماند. بدون آن كه منجر به بيماري شود. در شرايط ضعف سيستم ايمني بدن و مخصوصا

همراهي بيماريهاي ديگر ميكروب خاموش مجددا فعال گشته و ايجاد بيماري مي كند.

افرادي كه بيش از همه در خطر ابتلا هستند كساني مي باشند كه سيستم ايمني آنها مشكلاتي دارد. افراد مبتلا به اشكالات سيستم ايمني مي باشند. تقريبا تمام كودكان در هفته هاي اول پس از تولد بايد در مقابل اين ميكروب با واكسني بنام ب.ث.ژ مصونيت كامل در مقابل سل ايجاد نمي كند اما از بيماريهاي كشنده سلي مثل مننژيت و سل منتشر جلوگيري مي كند. قابل ذكر است كه بيماري سل با درمان هاي دارويي كاملا معالجه پذير است .

علائم بيماري

سل مي تواند هر قسمتي از بدن را درگير كند اما عمدتا بر ريه ها و گره هاي لنفاوي اثر مي گذارد. سرفه شايعترين علامت اين بيماري است كه اغلب با خلط سينه همراه است كه گاهي ممكن است خوني باشد. درد ناحيه سينه كم اشتهايي كاهش وزن تب و تعريق شبانه از علائم ديگر سل مي باشد. هنگامي كه اين ميكروب بر غده هاي لنفاوي اثر بگذارد توده هايي در ناحيه گردن زير بغل و كشاله ران ظاهر مي شود. تشخيص سل معمولا پس از عكسبرداري از قفسه سينه و آزمايش نمونه خلط ثابت مي شود.

نحوه انقال بيمااري به ديگران

اگر خلط حاوي مقدار زيادي ميكروب سل باشد اين بيماري مي تواند به ديگران منتقل شود. به اين موارد (( سل باز)) يا بيمار با (( خلط مثبت )) مي گويند. بيمار مي تواند به وسيله پوشاندن بيني و دهان با يك دستمال هنگام سرفه از پراكنده شدن عفونت جلوگيري كند. البته بايد دستمال از بين برد و دست هاي

خود را با آب و صابون بشويد. دسته اي از بيماران سلي هيچگاه خلط مثبت ندارند و تشخيص آنها براساس وضيعت باليني عكسبرداري و آزمايشات داده مي شود. اغلب اوقات دو هفته بعد از شروع درمان خطر انتشار بيماري به ديگران از بين مي رود.

در صورتي كه خلط عاري از ميكروب سل مي باشد و همچنين در مورد سل غدد لنفاوي يا ساير نواحي بدن خطر انتفال بيماري به ديگران وجود ندارد. افرادي كه با فرد مبتلا در يكجا زندگي مي كنند و يا با او همكارند بايد يك بررسي كامل از نظر احتمالات ابتلاي به بيماري انجام دهند. البته بررسي كامل افراد بزرگسال معمولا با عكسبرداري از قفسه سينه و تست جلدي و در صورت لزوم انجام آزمايش خلط صورت مي گيرد. در كودكان نيز علاوه بر عكسبرداري تست پوستي انجام مي شود. اگر تست جلدي منفي باشد نشانگر آن است كه فرد مبتلا نشده است. لذا براي او واكسيناسيون ب.ث.ژ است كه يا فرد قبلا با ب.ث.ژ واكسينه شده و يا اينكه آلوده به ميكروب سل شده است. در اغلب اين موارد معالچه لازم نيست ولي بررسي كامل مرتبا بايد انجام گيرد. گاهي اوقات يك دوره پيشگيري دارويي به بعضي از اين افراد كه ظاهرا سالم به نظر مي رسند اما خطر ابتلا به بيماري سل در آينده در آنان قويا وجود دارد تجويز مي شود.

درمان سل با تجويز داروهاي خاص و براي همه افراد 6 تا 9 ماه مي باشد. معمولا معالجه بسياري از بيماران در منزل صورت مي گيرد اما اگر پزشكان تشخيص دهند كه فرد شديدا بيمار است و يا

خلط نامبرده چنان آلوده است كه مي تواند براي افراد سالم خطر آفرين باشد او را در بيمارستان براي يك هفته و يا بيشتر بستري مي كنند. هنگامي كه شخص در منزل درمان مي شود نياز به اقداماتي همچون جدا كردن ظروف و وسايل ديگر از بقيه خانواده ندارد و تنها جلوگيري از روبوسي و تماس نزديك با اقراد خصوصا بچه ها كافي است . رژيم غذايي خاصي براي بيماران توصيه نمي شود ولي تغذيه خوب و مناسب به بهبود آنها كمك مي كند اشتهاي بسياري از بيماران با مصرف داروها افزايش مي يابد .

ياد آوري مهم

هرگز خوردن داروهايتان را فراموش نكنيد اگر فراموش كرديد كه داروهايتان را به موقع بخوريد در زماني ديگر از همان روز ميل كنيد. هرگر نگذاريد داروهايتان تمام شود و قبل از مصرف كامل دوباره راجعه نماييد. در صورتي كه نگران بيماري يا درمانتان هستيد حتما با پزشك خوش مشورت كنيد.بيماري سل كاملا قابل درمان است به شرطي كه داروهايتان را به طور منظم مصرف كنيد حتي اگر احساس مي كنيد كه بهبود يافته ايد قرص را ترك نكنيد. تنها زماني مصرف داروها را متوقف كنيد كه پزشك معالج پايان درمان را اعلام كند. در صورتي كه قبل از موقع مقتضي داروها را قطع كنيد ممكن است ميكروب سل به داروها مقاوم شود كه در آن صورت درمان بسيار مشكل يا غير ممكن خواهد بود.

عوارض جانبي

تغيير رنگ ادرار به قرمز نارنجي توسط داروي ضد سل ايجاد مي شود كه هيچ گونه اشكالي ندارد. همچنين لنزهاي طبي نيز در اثر همين دارو به طور دائمي تغيير رنگ مي دهند.

قرص هاي مصرفي ضد بيماري سل معمولا هيچ گونه مشكل خاصي را به دنبال ندارند اما اگر متوجه يرقان زردي چشم و پوست قرمزي پوستي احساس كسالت خارش سرگيجه يا اختلال ديد و يا گزگز در اندامها شديد فورا با پزشك مشورت كنيد. ممكن است يكي از قرصها شما را ناراحت كند وپزشك آن را تغيير دهد ولي در هر حال بايد تا پايان دوره درماني زير نظر پزشك درمان ادامه يابد. يكي از داروهاي ضد سلي اثر قرص هاي ضد بارداري را كاهش مي دهد لذا بيمار بايد متوجه آن باشد و از روش هاي ديگر جلوگيري از بارداري استفاده نمايد .

بازگشت به كار

گاهي اوفات بيماري سل آنقدر خفيف است كه فرد نيازي به ترك كارش ندارد ولي گروه ديگري از بيماران تا زماني به ترك كارش ندارد ولي گروه ديگري از بيماران تا زماني كه آلوده كننده هستند و يا به علت ضعف ناشي از بيماري قادر به انجام كامل فعاليت هاي روزانه نيستند ممكن است از رفتن به سركار منع شوند.

در صورت ادامه كار به شرط مصرف منظم قرص ها بهبودي كامل بدست خواهد آمد. ضمنا كار فرمايتان هم بايد از اين بيماري و درمان شما مطلع باشد . پس از اتمام دوره درمان تا 2 سال هر 3 ماه يكبار مراجعه به پزشك توصيه مي شود تا نشانه هاي عود احتمالي بيماري بررسي گردد.

منبع : www.professorsoltanzadeh.com الف

سل و شيوه هاي درمان آن

نويسنده: دكتر رامين علاسوند*، افسانه طاعتي**

همه در معرض خطرند

سل يا توبركولوز (TB) بيماري عفوني ناشي از ميكروبي به نام ميكوباكتريوم توبركولوز است كه عمدتاً ريه ها را درگير

مي كند، ولي گاهي به ساير قسمت هاي بدن نيز حمله و آنها را نيز درگير مي كند كه به آن سل خارج ريوي مي گويند. سل به راحتي قابل تشخيص و درمان است، ولي در صورت عدم تشخيص و درمان به موقع مي تواند نتايج مصيبت باري به وجود بياورد.

اين بيماري مشابه سرماخوردگي از راه هوا منتقل مي شود. فقط افرادي كه مبتلا به سل ريوي هستند، قابليت انتقال بيماري به ديگران را دارند. اين افراد از طريق سرفه، عطسه، صحبت، بزاق، خنديدن يا آواز خواندن، ميكروب بيماري را (كه تحت عنوان باسيل شناخته مي شود) در هوا پخش مي كنند. زماني كه فرد سالم، هواي حاوي ميكروب را استنشاق مي كند، آلوده مي شود، ولي بيمار نمي شود.

خوشبختانه اين بيماري تنها به واسطه تماس طولاني مدت و نزديك فرد سالم با فرد بيمار منتقل مي شود. مهم ترين عامل خطر انتقال بيماري، خانه هاي كوچك و پرجمعيت و همه مكان هاي پرازدحام است.

فهم تفاوت ميان آلوده شدن با باسيل سل و بيماري ناشي از آن بسيار مهم است. فرد آلوده (به باسيل سل)، ميكروب بيماري را در بدن دارد، اما سيستم دفاعي بدنش از وي در مقابل گسترش بيماري محافظت مي كند. اين فرد قابليت انتقال بيماري به ديگران را ندارد. در مقابل فرد مبتلا به بيماري سل (فعال)، رنجور، نزار و داراي علائم است و اگر درمان مناسب صورت نگيرد، بيماري را به ديگران انتقال مي دهد و در عرض چند ماه تا چند سال مي ميرد.

چه كسي در معرض خطر ابتلا به بيماري است

هر فردي ممكن است به سل مبتلا شود.

اين بيماري تمامي افراد از نژادهاي مختلف، سنين و سطوح درآمدي متفاوت را درگير مي كند. عوامل ذيل با خطر بالاتري براي ابتلا به بيماري همراه هستند.

- تماس نزديك با فرد مبتلا به بيماري سل فعال

- عفونت اچ آي وي

- فقر

- سوءتغذيه

- بي خانماني

خطر بروز بيماري فعال كاملاً وابسته به سيستم دفاعي ميزبان است. بعضي وضعيت ها مانند ابتلا به ايدز، ديابت، اعتياد تزريقي و درمان طولاني مدت با كورتيكواستروئيدها (كورتون) به دليل اختلال در سيستم دفاعي بدن، فرد را مستعد ابتلا به بيماري سل مي كنند.

علائم بيماري

1- فرد آلوده و بدون بيماري فعال، بي علامت است.

2- فرد مبتلا به سل ريوي تعدادي يا همه علائم زير را خواهد داشت، گرچه ممكن است بدون علامت نيز باشد

- سرفه مداوم

- كاهش وزن

- تب

- كاهش اشتها

- خستگي

- عرق شبانه

- تنگي نفس

- خلط خوني

3- فرد با سل خارج ريوي بسته به عضو درگير علائم متفاوتي را بروز خواهد داد.

- كاهش وزن

- تب

- عرق شبانه

- در صورت درگيري غدد لنفاوي؛ ورم همراه خروج چرك

- در صورت گرفتاري مفاصل؛ درد و تورم

- در مننژيت سلي؛ سردرد، تب، سفتي گردن و خواب آلودگي

تست پوستي سل چيست

اين آزمايش آلودگي فرد با باسيل سل را مشخص مي كند. معروف ترين آزمايش پوستي سل تست مانتو است. در اين روش مقدار بسيار كمي ماده (حاوي آنتي ژن تخليص شده سل) به پوست ساعد تلقيح مي شود. سه روز بعد محل تلقيح از نظر برجستگي و اندازه آن بررسي مي شود. اگر برجستگي از حد مشخصي بيشتر باشد فرد آلوده به باسيل در نظر گرفته مي شود. تفسير اين آزمايش در افرادي كه واكسن سل

دريافت كرده اند، بايد توسط پزشك معالج صورت گيرد.

بيماريابي و تشخيص

بررسي نمونه خلط زير ميكروسكوپ موثرترين روش كم هزينه در بيماريابي سل ريوي افراد مشكوك است. سل براساس شرح حال، معاينه هاي باليني و تست هاي آزمايشگاهي و راديولوژيك تشخيص داده مي شود.

واكسن سل

هنوز واكسني كه به طور موثر از سل ريوي پيشگيري كند، وجود ندارد. واكسن BCG (باسيل كالمت گورين) در سال 1921 (1300هجري شمسي) ارائه شد. همان طوري كه پيش از اين نيز اشاره شد، اين واكسن از دو فرم بسيار كشنده سل در سال هاي اوليه زندگي جلوگيري كرد، ولي در پيشگيري از سل ريوي در بالغان ناتوان است. BCG، 80 سال پيش عرضه شد و از آن زمان تاكنون در سراسر دنيا استفاده مي شود. واكسن از راه ضعيف سازي ميكروب سل گاوي (مايكوبكتريوم بويس) به دست مي آيد و از راه تلقيح داخل جلدي تجويز مي شود. شديدترين اشكال سل موسوم به سل ارزني و مننژيت سلي با اين واكسن قابل پيشگيري است و پزشكان اين واكسن را در دوران كودكي (بدو تولد) توصيه مي كنند. BCG، بي خطرترين واكسن شناخته شده است.

داروهاي سل

درمان موثر بيماري از دهه 1940 در اختيار است. در حال حاضر بيماران به آساني با درمان كوتاه مدت تحت نظارت مستقيم (موسوم به DOTS) بهبود مي يابند. داروهاي شايع مورد استفاده ريفامپين، ايزونيازيد، استرپتومايسين، اتامبوتول و تعدادي داروي ديگر است.

DOTS چيست

اين روش خط مشي سازمان بهداشت جهاني براي درمان بيماري سل است. در روش DOTS، وقتي بيمار با وجود باسيل در نمونه خلط شناخته شد كاركنان بهداشتي در تمام مدت درمان (شش ماه)، ضمن دادن دارو

به بيمار، خوردن آن را مشاهده و ثبت مي كنند. بايد اضافه كرد DOTS موثرترين استراتژي شناخته شده در درمان بيماري سل است، زيرا؛

- DOTS حتي در فقيرترين كشورها تا 95 درصد موفقيت درمان را بالا مي برد.

DOTS- به دليل درمان افراد آلوده از پيدايش موارد جديد جلوگيري مي كند.

DOTS- از بروز سل مقاوم به درمان

(MDR-TB) به واسطه اطمينان از تكميل درمان بيماران جلوگيري مي كند.

- هزينه درمان به روش DOTS بسيار پايين است و بانك جهاني اين روش را به صرفه ترين روش درمان در تمامي مداخلات درماني اعلام كرده است.

به دليل اجراي DOTS در مقياس جهاني، ميليون ها نفر از بيماران در سراسر دنيا اين درمان موثر را دريافت مي كنند.

سل و ايدز

به واسطه بروز اختلال در سيستم دفاعي افراد مبتلا به ايدز، سل به اولين قاتل اين افراد تبديل شده است. خوشبختانه سل در برابر ديگر عوارض ايدز، قابليت شناسايي و درمان بهتر، موثرتر و ارزان تري دارد. حدود يك سوم افراد مبتلا به ايدز همزمان به باسيل سل نيز آلوده هستند. ويروس اچ آي وي مهم ترين عامل شناخته شده تبديل عفونت نهفته سل به بيماري سل فعال است، در مقابل افراد آلوده به ايدز كه به ميكروب سل آلوده شده اند نيز سريعاً به سمت سل فعال پيشروي مي كنند. از طرفي برخي بررسي ها نشان داده اند واكنش سيستم دفاعي بدن به ميكروب سل، تكثير ويروس اچ آي وي را تشديد كرده و ممكن است سير طبيعي بيماري ايدز را تسريع كند.

سل و كودكان

تفسير اشتباه و شايعي علي الخصوص در كشورهاي صنعتي وجود دارد كه سل بيماري دنياي قديم

است. در اين كشورها، 50 سال پيش عمده بخش هاي كودكان به موارد بستري سل در كودكان اختصاص داشت. وقتي سل در اين مناطق طي قرن نوزدهم شايع شد، افراد كم سن و سال زيادي مبتلا شدند. در كشورهاي در حال توسعه و حتي در كشورهاي توسعه يافته در ميان برخي جوامع بسيار مستعد، ميزان سل در كودكان كم سن و سال زياد است. در كشورهاي در حال توسعه قسمت عمده يي از جمعيت عمومي زير 15 سال است، لذا تا 40 درصد مبتلايان ممكن است از كودكان باشند. سل سبب 10 درصد يا بيشتر موارد بستري در بيمارستان ها و به همين ميزان مرگ و مير در بيمارستان است. علاوه براين با توجه به ميزان خطر بروز سالانه 2 تا 3 درصدي ابتلا به سل، تا 40 درصد جمعيت زير 15 سال ممكن است به اين باسيل آلوده شوند. كودكان آلوده به اچ آي وي نيز مانند بالغان، به سل مستعدتر هستند. مشكل تشخيص سل در كودكان به اين دليل است كه تاييد تشخيص (حتي به رغم وجود تسهيلات آزمايشگاهي خوب) به واسطه عدم توانايي كودكان در دفع خلط به سختي صورت مي گيرد. استراتژي رايج بين المللي در درمان سل، تمركز روي درمان بالغان مبتلا به سل فعال ريوي (مهم ترين منبع آلودگي كودكان) است. شايان ذكر است واكسيناسيون نوزادان با BCG از بروز سل در زمان بزرگسالي جلوگيري نخواهد كرد، بلكه كودكان را از ابتلا به اشكال خطرناك و كشنده مننژيت سلي و سل ارزني محافظت مي كند. كودكان به طور مستقيم يا غيرمستقيم تحت نفوذ ديگر افراد مبتلا به سل در

خانواده هستند.

مقاومت دارويي

چگونه سل حساس به دارو به سل مقاوم به دارو تبديل مي شود؟ مقاومت دارويي (MDR-TB) به دليل استفاده نامناسب از آنتي بيوتيك ها در درمان بيماران مبتلا به سل حساس به داروست و از تجويز نامناسب رژيم درماني توسط پزشك و فقدان نظارت بر نحوه مصرف دارو توسط بيمار به وجود مي آيد. اساساً مقاومت دارويي در نواحي كه برنامه هاي كنترل سل خوب نباشد، به وجود خواهد آمد و اغلب بازتابي از فقدان اجراي DOTS در اين مناطق است.

سل مقاوم به چند دارو

سل مقاوم به چند دارو (MDR-TB) نوع اختصاصي از سل مقاوم به داروست كه باسيل سل به حداقل دو داروي قوي ضدسل (موسوم به ايزونيازيد و ريفامپين) مقاوم است. در نواحي با حداقل يا بدون مقاومت دارويي، اجراي DOTS ميزان بهبودي را تا 95 درصد بالا مي برد كه اين ميزان آنقدر كافي است كه از بروز سل مقاوم به دارو جلوگيري كند. برخلاف سل حساس به دارو كه استراتژي درماني مشخص و موثري دارد، درمان اين نوع سل هنوز يك معضل است. در حالي كه سل حساس به دارو طي شش ماه بهبود مي يابد، MDR-TB نياز به درمان با داروهاي جديدتر، گران تر و داراي عوارض بيشتر از دو سال دارد. در حال حاضر سل دومين علت مهم مرگ ومير ناشي از بيماري هاي عفوني و مسوول مرگ ومير نزديك به دو ميليون نفر در سال در سرتاسر دنياست. سازمان بهداشت جهاني تخمين مي زند يك سوم جمعيت دنيا به «ميكوباكتريوم توبركولوز» آلوده هستند. مدل سازي رياضي پيشنهاد مي كند كه MDR-TB بايد قاطعانه درمان شود، زيرا

استراتژي DOTS سازمان بهداشت جهاني براي كنترل سل حساس به درمان، براي كنترل اين نوع كشنده سل كافي نخواهد بود. با افزايش جهاني سازي، مهاجرت و توريسم همه كشورها در معرض خطر خواهند بود.

*متخصص اطفال و نوزادان

**كارشناس مامايي

منبع:اعتماد الف

سل در كودكان

نويسنده : فرزين نجفي پور

بيماري سل يكي از قديمي ترين بيماريهاي شناخته شده بشر مي باشد كه سابقه آن به مصر باستان برمي گردداين بيماري عفوني ناشي از ميكروب سل است كه اكثرا ريه ها را مبتلا مي سازد كه به اصطلاحا سل ريوي )مي گويند. همچنين بيماري سل مي تواند به جز ريه ها ستون مهره ها غدد لنفاوي دستگاه گوارش و كليه ها و ساير قسمتهاي بدن را نيز درگير نمايد كه در اينصورت ( سل خارج ريوي ) ناميده مي شود.

بيماري سل چگونه به كودكان منتقل مي شود؟

ميكروب سل به صورت ذرات ريز از طريق سرفه، عطسه ، صحبت و يا خنده، توسط فردي كه مبتلا به سل ريوي است در هوا پخش مي شود. اين ذرات ميكروبي بسيار كوچك هستند و در هواي موجود در فضاي بسته براي مدت طولاني به طور معلق باقي مي مانند. كودكاني كه در تماس نزديك با فرد مبتلا به سل ريوي هستند توسط ميكروب سل آلوده مي شوند .

انتقال بيماري سل به عوامل مختلفي از قبيل : مدت زمان تماس ، تعداد ميكروب سل و وضيعت تغذيه اي كودك بستگي دارد. سو تغذيه كودك در سنين پايين كودكي ، مكانهاي پر از ازدحام و كوچك ، بهترين شرابط براي تسهيل انتفال عفونت به كودكان مي باشد .

آيا تمامي كودكاني كه با ميكروب سل

آلوده شده اند به اين بيماري مبتلا مي شوند؟

ورود ميكروب سل به ريه ها مساوي با ابتلا به سل نيست. در اين حالت سيستم ايمني كودك در برابر ميكروب دفاع كرده و ميكروب را غير فعال مي سازد. كودك آلوده به ميكروب سل كاملا سالم مي باشد و بدون علائم بيماري است . راديوگرافي ريه ها طبيعي است و تنها يافته ، مثبت شدن تست پوستي سل ( تست توبركولين ) مي باشد.

آيا سل كودكان مسري است ؟

خير، كودكان در اثر موارد به سل ريوي خلط منفي هستند كه قابل سرايت نمي باشد. ميزان ميكروب سل در خلط كودكان كم بوده و اصطلاحا سل كودكان را سل كم باسيل مي نامند . از طرفي كودكان به ميزان بيشتر از بالغين مبتلا به خارج ريوي مي شوند كه اين نوع سل در اغلب موارد مسري نمي باشد.

علائم و نشانه هاي سل كودكان

بيماري سل در كودكان معمولا بدون علامت است . گاهي علائم غير اختصاصي از قبيل تب ، كاهش وزن و تعريق وجود دارد . هرچند سن كودك كمتر باشد علائم بيماري سل خفيف تر و غير اختصاصي تر مي باشد .

در سنين نوجواني علائم بيماري سل مشابه بالغين به صورت سرفه هاي مزمن خلط دار، كاهش وزن و تب است .

نشانه هاي سل خارج ريوي بستگي به عضو درگير دارد كه در اكثر موارد در كودكان به صورت بزرگتر شدن غدد لنفاوي گردني است.

تشخيص سل در كودكان

با توجه به اينكه كودكان مبتلا به سل اكثرا بدون علامت مي باشند و سل ريوي در آنها از نوع كم باسيل است و

از طرفي جدا كزدن ميكروب سل در كودكان بسيار مشكل مي باشد، تشخيص سل در كودكان مشكل است .گرفتن سابقه خانوادگي ابتلا به سل در خانواده اهميت زيادي دارد. با توجه به اينكه منبع انتقال ميكروب سل به كودكان ، ابتلا به سل ريوي خلط مثبت مي باشند ، بررسي كليه كودكاني كه در تماس نزديك با بيماران قرار دارند ضروري است.

بررسيهاي ديگر شامل : راديوگرافي ريه ها، تست پوستي سل ، آزمايش خلط يا شيره معده در سه نوبت از نظر ميكروب سل و معاينه باليني دقيق توسط پزشك است .

درمان سل كودكان چگونه است ؟

درمان سل كودكان مشابه سل بالغين است. درمان شامل استفاده از چهار داروي خوراكي ضد سل است كه اين روش درماني را درمان دارويي كوتاه مدت سل مي نامند. داروها شامل : قرص ايزونيازيد ، قطره يا كپسول ريفامپين ، قرص اتامبوتول و قرص پيرازيناميد است. داروها روزانه و صبح ناشتا توسط كودك مصرف مي شود.طول مدت درمان به طور معمول 6 ماه است و معاينه باليني كودكان ماهيانه توسط پزشك بايد صورت گيرد.

نحوه پيشگيري سل در كودكان

مودكاني كه در تماس نزديك با فرد مبتلا به سل ريوي قرار دارند بايستي از قرص ايزونيازيد به مدت 6 ماه به عنوان پيشگيري استفاده نمايند. تزريق واكسن ب .ث.ژ در دوره نوزادي از فرمهاي پيشرفته سل از قبيل سل مغزي و سل متتشر جلوگيري مي كند. در نهايت موثرترين برنامه جهت پيشگيري از بيماري سل در كودكان، درمان كوتاه مدت و نظارت مستقيم بالغين مبتلا به بيماري سل مي باشد.

منبع : www.maximumtechnic.com الف

قارچ ناخن

قارچ ناخن يك موجود زنده

بسيار ريز است كه مي تواند ناخن انگشتان دست و پا را عفوني كنند.اين موجودات زنده موسوم به درماتوفيت ها هستند.

قارچ ناخن خيلي شايع است بيش از ?? ميليون نفر در ايالات متحده در زير ناخنهاي خود دارند ، عفونت قارچ ناخن همچنين موسوم به انيكوميكوزيس Onychomycosis است.

قارچ ناخن در زير ناخن حركت مي كند. ناخن يك مكان امن براي آن است در زماني كه در حال رشد است وناخن آنقدر سخت است كه چيزي نمي تواند به آن برسد و جلو رشد قارچ را بگيرد.

اغلب اوقات قارچ ناخن در ناخن هاي انگشت شصت ظاهر مي شود، اين به خاطر اين است كه جورابها و كفشها ناخن هاي شصت ها را تاريك و گرم و مرطوب نگه مي دارند. اين مكاني ايده آل براي قارچ است كه رشد كند.

موجود زنده اي كه موجب قارچ ناخن مي شود مي تواند اغلب اوقات از فردي به فرد ديگر منتقل شود ، چون اين موجودات زنده مي توانند ، در جاهايي كه هوا مرطوب باشد و مردم با پاي برهنه هستند، بهتر زندگي كنند.

اين قارچها مي تواند در مكان هايي مانند محل دوش گرفتن و حمام ها و رخت كن ها باشند و در افرادي كه از فايل هاي ناخن و ناخن گير مشترك استفاده مي كنند و افرادي از آنها عفونت قارچي ناخن دارند مي توانند موجب گسترش آن شوند. عفونت قارچي ناخن ها همچنين مي تواند از يك ناخن به ناخن هاي ديگر افراد منتقل شود.

علل ايجاد عفونت

-كوبيدن شصت و ضربه به ناخن

-ايجاد رخنه و ترك در ناخن ها هنگام پيرايش آن

-پاي برهنه شما در

تماس با محل هايي باشد كه قبلأ فرد آلوده اي در آنجا ايستاده باشد مانند رختكن ها ،دوش و محل استخر.

-اگر شما از سوهان ناخن ،تخته سوهان ،ناخن گير اشتراكي با فردي كه عفونت دارد استفاده مي كنيد ، عفونت ممكن است زير ناخن هاي شما برود.

به هر طريق كه شما به ناخن صدمه بزنيد يك راه ورود براي قارچ باز شده كه زير ناخنها رفته و رشد كند. هرچه سريعتر با پزشك ملاقات كنيد تا تشخيص و درمان مناسب براي شما صورت گيرد،شما مي توانيد عفونت را از بدتر شدن متوقف كنيد و با درمان اجازه دهيد كه ناخن سالم دوباره رشد كند.

هرچه زمان بگذرد ، عفونت بدتر شده و ممكن است موجب درد و سفتي همراه با درد شود.

علائم و نشانه ها

-ناخنها ممكن است قهوه اي ،زرد ،همراه با لكه هاي لكه هاي سفيد كوچك به نظر آيد.

بعضي از آنها ممكن است حتي قهوه اي و سياه باشند.

-ناخنها ممكن است پوسته پوسته،ترد و شكننده شوند.

-تكه هايي از ماده كثيف و چسبناك در زير ناخنها تجمع يابند.

-ناخن هاي شما ممكن است بوي بد بدهد.

-ناخن شصت ها ممكن است آنقدر بزرگ شود كه پوشيدن كفشها موجب درد شود.

-ناراحتي از عفونت ممكن است راه رفتن،كار كردن يا انجام ديگر فعاليتها را سخت كند.

-حتي پوشيدن جوراب نيز ممكن است مشكل شود.

درمان

قارچ در زير ناخن هاي شما جذب كراتين مي شود، يكي از مواد در ناخنها و پوست شما. قارچ از كرتين در عمق بستر ناخنهاي شما تغذيه مي كند.

ماده موثره در قرص هاي لاميسيلLamisil تربينافين Terbinafine است. تربينافين همچنين جذب كراتين مي شود،و آنجاست كه مي تواند

به عفونت حمله ببرد.

برعكس درمان هاي سطحي ، دارو در قرص هاي لاميسيل در خون حركت كرده و به هدف عفوني جايي كه در زير و عمق بستر ناخن مشغول به رشد است مي رسد.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

ناشنوايي

شرح بيماري

ناشنوايي و اختلال در شنوايي عبارت است از كاهش توانايي يا ناتواني كامل در شنيدن ناشنوايي مي تواند به علت مشكل در استخوان هاي كوچك موجود در گوش مياني كه صدا را انتقال مي دهند يا مشكل در شاخه هاي عصب هشتم مغزي كه صدا را به مغز انتقال مي دهند باشد. بنابراين دو نوع ناشنوايي وجود دارد:

ناشنوايي انتقالي كه در آن استخوان هاي كوچك موجود در گوش مياني تخريب مي نوشند و صدا را انتقال نمي دهند (اتواسكلروز).

ناشنوايي حسي _ عصبي كه در آن عصب هشتم مغزي (عصب شنوايي اغلب به دلايل ناشناخته آسيب مي بينيد. ناشنوايي مختلط شامل هر دو نوع ناشنوايي انتقالي و حسي _ عصبي

علايم شايع

در شيرخوار:

پاسخ ندادن به صداهاي محيط خصوصاً صداهايي كه قاعدتاً بايد شيرخوار را از جا بپرانند.

در افراد مسن

مشكل داشتن در افتراق (گوش دادن انتخابي به صداهاي محيط اطراف

وزوز گوش سرگيجه درد

بلند كردن صداي راديو يا تلويزيون

علل

مادرزادي در اثر توارث ژنتيكي غالب يا مغلوب

عفونت هاي مزمن گوش مياني يا گسترش عفونت به گوش داخلي

توليد موم گوش به مقدار زياد

اختلالات رگ هاي خوني از جمله بالا بودن فشارخون

صدمه به سر

تومور

لخته هاي خوني كه به رگ هاي كوچك تغذيه كننده عصب شنوايي مي روند.

مولتيپل اسكلروز (ام اس

سيفليس

اختلالات انعقاد خون

عفونت ويروسي

مثل اوريون

قرار گرفتن طولاني مدت در معرض صداهاي 85 دسي بل يا قوي تر

بالا رفتن سن اكثر افراد بالاي 65 سال در شنيدن صداهاي زير (با فركانس بالا) مشكل دارند.

عوامل افزايش دهنده خطر

سابقه خانوادگي ناشنوايي مادرزادي يا اكتسابي

مصرف داروهايي مثل ضد التهاب هاي غيراستروييدي سيس پلاتين اريترومايسين ها، جنتامايسين استرپتومايسين توبرامايسين كينين فوروسمايد، اسيد اتاكرينيك يا دوزهاي بالاي آسپيرين و ساير €داروها

افرادي كه در مشاغلي مشغول به كار هستند يا تفريحاتي دارند كه سطح صدا در آنها بالا است مثل نواختن موسيقي هاي سنگين يا كارگراني كه با مته هاي بادي قوي آسفالت خيابان را مي كنند.

پيشگيري

از مصرف طولاني مدت يا مصرف مقادير بالاتر از دوزهاي طبيعي داروهايي كه باعث ناشنوايي مي شوند خودداري كنيد.

در صورت وجود بيماري هاي زمينه ساز ناشنوايي خصوصاً عفونت هاي گوش و مشكلات آلرژيك و تنفسي به پزشك مراجعه كنيد.

از قرار گرفتن طولاني مدت در معرض صداي بلند خودداري كنيد. اگر چاره اي نيست از محافظ هاي مناسب گوش استفاده نماييد.

عواقب مورد انتظار

بعضي از موارد ناشنوايي انتقالي را مي توان با جراحي درمان كرد. ناشنوايي ناشي از قرار گرفتن طولاني مدت در معرض صداي بلند نيز گاهي با حذف صدا برطرف مي شود. اما ساير انواع ناشنوايي معمولاً دايمي هستند.

عوارض احتمالي

ناشنوايي دايمي

تأخير در كسب توانايي ها و مهارت هاي زباني در كودكان

تأثيرات عاطفي ناشنوايي

درمان

اصول كلي

شنوايي سنجي و آزمون هاي شنوايي با يك دياپازون (آزمون رينه براي تشخيص اختلالات شنوايي با كمك اين بررسي ها مي توان شدت و الگوي هرگونه مشكل شنوايي و نوع ناشنوايي (انتقالي يا حسي _

عصبي را تعيين كرد.

با انجام كارهاي نسبتاً ساده مثل در آوردن موم گوش يا ترميم پارگي پرده گوش ممكن است مشكل شنوايي برطرف شود.

اگر ناشنوايي به داروها مربوط باشد، تغيير در دوزاژ با قطع مصرف دارو ممكن است كمك كننده باشد.

گاهي جراحي براي ناشنوايي از نوع انتقالي اگر ناشنوايي دايمي يا ناتوان كننده باشد:

زبان علامتي با دست و مهارت هاي لب خواني را فرا بگيريد.

در صورت توصيه از سمعك استفاده كنيد و كار با آن را ياد بگيريد.

در صورت لزوم گفتار درماني و بازتواني گفتاري

در صورت امكان از وسايل مخصوص براي تلفن خود استفاده كنيد.

وسوسه گوشه گيري اجتماعي به خاطر مشكل شنوايي را از خود دور كنيد. انزوا باعث بيشتر شدن مشكلات ارتباطي و سَرخوردگي مي شود، و سازگاري را نيز مشكل تر مي كند.

داروها

آنتي بيوتيك ها، اگر عفونت وجود داشته باشد.

داروهاي دكونژستان براي ساير عفونت هاي گوش

درمان استروييد براي ناشنوايي حسي _ عصبي ناگهاني و بدون علت مشخص

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

€رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر احتمال مي دهيد كه دچار مشكل در شنوايي شده ايد، خصوصاً اگر تازگي ها مجبور شده ايد مرتباً از ديگران بخواهيد كه گفته هاي خود را تكرار كنند يا اعضاي خانواده تان مرتباً از شما مي پرسند كه آيا خوب مي شويد يا خير.

اگر يكي از اعضاي خانواده تان علايم ناشنوايي را پيدا كرده باشد.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

درمان مارگزيدگي

مرور كلي

تخمين زده مي شود كه سالانه ? ميليون مارگزيدگي در سراسر جهان اتفاق مي افتد كه مسؤل 125/000 مرگ در طول

سال مي باشد، مارگزيدگي خصوصاً در مناطق گرمسيري و نواحي كه قطب كشاورزي است بوفور ديده مي شود، زيرا در اين مناطق تعداد زيادي مار در همزيستي با انسان بسر مي برند.

برخلاف شهرت بدي كه مارها در حمله به انسان دارند، بايد دانست كه اكثريت مارها بيش از آنچه شما از آنها مي ترسيد آنها از شما مي ترسند و فقط چند گونه مثل شاه كبري

(King Cobra) و (Black mambas كه نوعي مار افريقايي است ) بدون اينكه تحريك شوند گاهي به سمت انسان حمله مي كنند.

مارها جانوراني گوشتخوار و خونسرد هستند و در دماي ??-?? درجه در فعالترين حالت خود بسر مي برند و در هواي سرد نمي توانند خود را فعال نگه دارند. غذاي مارها، حشرات، پرندگان، پستانداران كوچك، ساير خزندگان و حتي ساير مارها مي باشند. از حدود ???? گونه مار در سطح جهان فقط ??? گونه آنها سمي بوده ولي فقط اينها براي انسان خطرناك نيستند چون بعضي از مارهاي غيرسمي شكار خود را با پيچيدن به دور قفسه سينه جاندار و اعمال فشار و انقباض و شكستن قفسه سينه حيوان كه باعث جلوگيري از تنفس جاندار و يا ايجاد ايست قلبي مي شود، در دام مي اندازند. بعضي از مارها هم پس از بدام انداختن شكار و بدندان گرفتن آنها، شكار را بطور كامل مي بلعند. سم مار در حقيقت نوع تغيير يافته بزاق دهان مار است كه از غدد بزاقي تغيير يافته براي اين كار توليد مي شود و از طريق دندانهاي توخالي جلوي دهان مار به بدن جاندار تزريق مي گردند. سم مار احتمالاً كمك به هضم شيميائي

بدن شكار نيز مي كند.. در سم مار تعداد زيادي مواد شيميايي وجود دارد كه هر كدام به قسمتي از بدن جاندار آسيب مي رساند و بطور خلاصه اين مواد شيميائي به ? دسته تقسيم مي شوند.

?-سموم سلولي (Cytotoxins ) : كه باعث آسيب موضعي بافت در محل گزش مي شوند.

?-سموم خوني ( Hemotoxins ) : باعث خونريزي داخلي مي شوند.

?-سموم عصبي ( Neurotoxins ) : روي سيستم عصبي اثر مي گذارند.

?-سموم قلبي (Cardiotoxins ) : مستقيماً قلب را تحت تأثير قرار مي دهند.

دو خانواده بزرگ مارها مسوؤل اكثر موارد مارگزيدگي مي باشند.

?.خانواده الاپيده( Elapidae ) كه شامل مار كبري (Cobra) و mambas (نوعي مار افريقايي) و مار مرجاني (snake Coral) مي باشند.

?. خانواده كروتاليده( Crotalidae) كه شامل انواع افعي ها مثل: مار زنگي(Rattle snake ) و افعي هاي سر خنجري (Lance-headed viper ) و غيره مي باشند.

•علائم و نشانه هاي بيمار مار گزيده:

گزش توسط مار مي تواند از يك زخم سوراخ مانند كوچك و ساده تا بيماري تهديد كننده حيات و مرگ را باعث شود. هميشه بايد اين نكته را مد نظر داشت كه علائم اوليه متعاقب گزش

مي توانند گمراه كننده باشند و گاهي قرباني در حاليكه علائم قابل توجه اوليه ندارد،ناگهان بطرف شوك و مشكلات تنفسي سوق پيدا مي كند.

€علائم مارگزيدگي را مي توان به ? دسته تقسيم كرد:

?.اثرات موضعي: گزش توسط افعي ها و بعضي مارهاي خانواد كبري مي تواند دردناك باشد كه اكثراً با تورم شديد و ايجاد خونريزي هاي موضعي در ناحيه گزش همراه است. البته در مورد بعضي از مارهاي كبري اين اثر موضعي آنقدر شديد است كه بافت

اطراف محل گزش دچار مرگ و نابودي مي شود.

?.خونريزي: خصوصاً افعي ها و بعضي از مارهاي خانواده الاپيده مي توانند باعث ايجاد خونريزي در اعضاي داخلي مثل روده ها و حتي خونريزي مغزي شوند. گاهي خونريزي از محل گزش بوده و يا فرد از دهان و زخمهاي قديمي خود دچار خونريزي خودبخود مي شود كه اگر به اين موضوع توجه نشود بيمار بطرف شوك و حتي مرگ مي رود.

?.اثرات سيستم عصبي: خصوصاً مارهاي گروه الاپيده و بعضي مارهاي دريائي

مي توانند مستقيماً روي سيستم عصبي اثر كنند. خصوصاً مارهاي Cobra و mamba كه از طريق عصبي باعث فلج عظلات تنفسي شده كه اگر درمان نشود مي تواند سريعاً كشنده باشد. علاوه بر آن مارها با اثر روي سيستم عصبي مي تواند باعث مشكلات بينائي، اختلالات گفتاري و مشكلات حسي مثل حالت گز گز و مورمور( Numbness) شود.

?.مرگ عضلاني : سم بعضي از مارها مثل افعي راسل ( Russell’s viper ) ، مارهاي دريائي و بعضي مارهاي خانواده الاپيده استراليائي مي توانند مستقيماً باعث مرگ عضلات در چندين نقطه بدن شوند. قطعات مرده سلولي نيز مي توانند وارد جريان خون شده و به كليه رسيده و باعث مسدود شدن سيستم كليوي شوند، كه بعنوان صافي و تصفيه كننده خون عمل مي كنند، كه اين خود

مي تواند باعث نارسائي كليوي شود.

?.اثر روي چشم : بعضي از مارها مثل مار كبري مي توانند زهر خود را بطرف چشمان قرباني پرتاب كرده با پاشيده شدن سم روي چشم باعث درد و آسيب به اين اندام حساس شوند.

بايد بدنبال مراقبتهاي پزشكي بود.

هر قرباني مار گزيدگي بايد در بخش اورژانس بيمارستان بستري

شود، مگر اينكه مار از نوع غير سمي تشخيص داده شود. اشتباه در شناسائي مار بعنوان غيرسمي مي تواند يك خطاي بزرگ و غير قابل جبران باشد. البته اگر نوع مار غيرسمي تشخيص داده شد بيمار احتياج به مراقبت از ناحيه زخم خود داشته و علاوه بر آن اگر در طول ? سال گذشته واكسن يادآور كزاز تزريق نكرده، بايد اين واكسن را نيز تزريق كند، ولي با توجه به اينكه مارها باعث بيماري هاري نمي شوند، گزش توسط مار نيازي به انجام اقدامات پيشگيرانه براي جلوگيري از هاري ندارد.

•درمان مارگزيدگي

الف : اقدامات اوليه در محل حادثه يا منزل

?.پس از گزش توسط مار ، اولين اقدام جلوگيري از گزش ثانويه همان فرد يا گزش افراد ديگر است . بياد داشته باشيد كه مارها مي توانند تا چندين قرباني خود را پياپي نيش بزنند ( تا زماني كه سم آنها به اتمام برسد).

?.سعي كنيد مار را شناسائي و يا حداقل خصوصيات كلي ظاهري آنرا بخاطر بسپاريد كه اين كار مي تواند در كمك به پزشك براي تشخيص نوع مار مفيد باشد. البته اين كار بايد به شرطي انجام پذيرد كه فرد در معرض گزش ثانويه قرار نگيرد.

?.سعي كنيد قرباني را سريعاً به يك مركز اورژانس پزشكي برسانيد مگر اينكه كاملاً مطمئن هستيد كه مار غيرسمي بوده است.

?.مراقبتهاي پزشكي و كمكهاي اوليه را در حد توان براي قرباني انجام دهيد اين اقدامات شامل :

-هرگونه وسيله اي كه مي تواند باعث فشار روي اندام متورم گزيده شده شود مثل انگشتر، حلقه و … بايد بيرون آورده شود چون اگر تورم اندام پيشرونده باشد اين وسائل باعث قطع جريان

خون به منطقه گزيده شده مي شوند.

- اگر شما در ناحيه دور افتاده بوده كه انتقال قرباني به مركز اورژانس بطول خواهد انجاميد شما بايد از يك آتل (Splint ) براي بي حركت كردن اندام گزيده شده استفاده كنيد ولي هرگاه كه از آتل استفاده مي كنيد بايد بخاطر داشته باشيد كه اگر ورم اندام خيلي شديد شود، آتل خودش بعنوان يك وسيله فشارنده عمل كرده مي تواند باعث قطع جريان خون اندام شود، پس مكرراً انگشتان اندام مورد نظر، معاينه شود و از گرم بودن و رنگ صورتي آنها كه نشانه هاي وجود جريان خون است اطمينان حاصل نمائيد، ولي اگر اندام حالت گز گز و مورمور داشت و حالت دردناك پيدا كرد و بي رنگ شد يعني جريان خون دچار اختلال شده است بايد آتل سريعاً باز شود.

-اگر شما توسط يك آلاپيد خطرناك گزيده شده و مشكلات موضعي زخم خيلي شديد نيست، مي توانيد از يك بي حركت كننده فشاري (Pressure Immobilzer) استفاده كنيد. اين تكنيك كه خصوصاً براي مارهاي دريائي و الاپيدهاي استراليائي استفاده مي شود، با پيچيدن يك باند بر روي محل گزش و قسمتهاي بالاتر آن انجام مي شود و سفتي اين باند مثل بانداژي است كه بدور مچ پاي پيچ خورده استفاده مي گردد. پس از انجام اين كار عضو گزيده شده توسط يك آتل بي حركت مي شود.

اين تكنيك مي تواند از اثرات تهديد كننده حيات سم بر روي ارگانهاي مختلف بدن كم كرده و يا آنرا به تأخير بيندازد ولي ممكن است آسيب موضعي محل زخم را شديدتر كند.

?.دو اصل كلي را دربرخورد با بيمار مارگزيده را

بخاطر داشته باشيد:

-اول اينكه بيمار مار گزيده بايد هرچه سريعتر به مركز اورژانس رسانده شود تا بتواند از سرم ضد مار (Antivenom Serum ) استفاده كند، زيرا اين تركيب مي تواند حافظ جان فرد مارگزيده شود.

-اندام گزيده شده بايد تا آنجا كه ممكن است حركت نداشته باشد از آن استفاده نشود تا جذب سم در اندام به تأخير افتد.

• چه اقداماتي در برخورد با بيمار مارگزيده نبايد انجام داد.

-هرگز محل گزش را شكاف نداده و از مكنده نيز استفاده نكنيد، زيرا هيچ كدام از اين دو كار ( گرچه قبلاً توصيه مي شدند) اثر قابل توجهي بر خروج سم نداشته و فقط باعث افزايش آسيب موضعي محل زخم مي شود.

?.هرگز از يخ استفاده نكنيد زيرا يخ قادر به غير فعال كردن سم مار نبوده و فقط مي تواند باعث سرما زدگي عضو شود.

?.هرگز از الكل و مشروبات الكلي در بيمار مار گزيده نبايد استفاده كرد، گر چه الكل درد را كاهش مي دهد ولي بخاطر اثر گشاد كنندگي عروق باعث افزايش جذب سم از محل گزش مي شود.

?.هرگز از باندهائي كه محكم و بسيار سفت(تورنيكه)در بالاي زخم بسته مي شود استفاده نكنيد، زيرا اولاً سود ثابت شده اي ندارد و ثانياً مي توانند باعث افزايش آسيب موضعي به اندام شده و به قيمت از دست دادن اندام بيمار تمام شود.

اقدامات درماني در مركز اورژانس

-پزشكان ابتدا بر روي علائمي كه مي توانند جان بيمار را به خطر بيندازند، تمركزمي كنند. هرگونه مشكل تنفسي بايد جدي گرفته شود و اگر لازم شد لوله تنفسي در گلوي بيمار كار گذاشته شده و حتي به دستگاه تنفس مصنوعي (ونتيلاتور)

وصل مي شود تا به تنفس بيمار كمك شود و اگر بيمار دچار شوك شد، بايد براي بيمار مايعات داخل عروقي و ساير درمانهاي لازم تجويز شود تا خونرساني به اندمهاي حياتي ادامه يابد.

-پزشكان در بيمار گزيده شده اي كه علائم قابل توجهي دارد، سرم ضد مار(Antivenom ) را تجويز مي كنند، كه مي تواند درمان نجات دهنده جان بيمار باشد ولي چون بعضي افراد به اين سرم حساسيت دارند، احتمال ايجاد واكنشهاي حساسيتي و حتي شوك نيز وجود دارد كه بايد درمانهاي اورژانسي براي مقابله با اين حالت نيز در دسترس باشد (مثل وجود اپي نفرين كه داروي اصلي برخورد با بيمار دچار شوك حساسيتي است و ساير داروهاي لازم ).

-البته سرم ضد مار يك عارضه جانبي ديگر هم دارد كه بنام « بيماري سرم » معروف است و ??- ? روز بعد از تجويز سرم اتفاق مي افتد و علائم آن شامل : تب، درد مفاصل، خارش، بزرگي غدد لنفاوي، خستگي و … مي باشد كه گرچه اين حالت نوعي از واكنشهايي حساسيتي است ولي هرگز تهديد كننده حيات نيست.

-حتي مارگزيدگاني كه علائم قابل توجهي ندارد گرچه نياز به سرم ضد مار ندارند ولي بايد براي چندين ساعت تحت نظر باشند و حتي بعضي از آنها احتياج به بستري شدن در بيمارستان پيدا مي كنند.

-بايد زخم بيمار تميز شده و بدنبال دندان شكسته و يا ساير مواد آلوده كننده زخم بود. بعضي از زخمها نياز به آنتي بيوتيك براي جلوگيري از عفونت زخم دارند و اگر در ? سال گذشته بيمار واكسن كزاز نزده باشد بايد واكسن دريافت كند.

- در موارد نادر بيمار

مار گزيده احتياج به مشاوره با جراح پيدا مي كند. گاهي در اثر مارگزيدگي اندام بيمار آنچنان ورم مي كند كه عضلات، سرخرگها و اعصابي كه در داخل آن محدوده از اندام وجود دارند، تحت فشار قرار گرفته و سرانجام خونرساني عضو دچار اختلال مي شود و با قطع خونرساني، عضو دچار اختلال مي شود، بيمار احساس درد شديدي در اندام خود و همچنين احساس گزگز و مورمور مي كند و در نهايت اندام سفيد رنگ شده و سرد مي شود كه اگر سريعاً اين حالت درمان نشود و اندام بيمار از دست خواهد رفت و بايد قطع شود.

مراحل ابتدائي اين حالت اگر با بالا نگه داشتن اندام و ساير درمانها كنترل نگردد،نياز است جراح پوست و بافت زير آن را شكاف دهد تا فشار از روي عضلات، اعصاب و سرخرگها برداشته شده و اين كار مي تواند از نابود شدن عضو جلوگيري كند.

اقدامات بعدي

• پيگيري :

هر بيمار مار گزيده اي كه از بيمارستان مرخص مي شود بايد بداند كه به محض اينكه علائم بدتري پيدا كرد، بايد سريعاً به بيمارستان آورده شود اين علائم شامل : اختلال تنفس ، اختلال در وضعيت ذهني، شواهد خونريزي بدتر شدن درد و بدتر شدن ورم عضو است.

همانطور كه پيشتر گفته شد بعضي از افرادي كه سرم ضد مار دريافت مي كنند ،??- ? روز بعد دچار تب، درد مفاصل، كهير ، … مي شوند كه به « بيماري سرم » معروف است و تهيد كننده حيات نيست ولي احتياج به مراقبتهاي پزشكي دارد.

همچنين بيماران مارگزيده (خصوصاً قربانيان مار زنگي) در چند هفته اول پس از گزش بايد

پزشك خود را قبل از اقدامات جراحي (چه اورژانسي و چه اعمال جراحي با وقت قبلي) مطلع كنند زيرا گزش بعضي از مارها، اختلالات انعقادي خون را تا چند هفته بعد نيز بدنبال دارد.

• پيشگيري :

?. هرگز قصد آزار، دستكاري و يا گرفتن مارها خصوصاً مارهاي با ظاهر سمي را نداشته باشيد و به اين ترتيب آنها را در حمله به خود تحريك نكنيد.

?. بياد داشته باشيد كه مارها از شما بيشتر مي ترسند تا شما از مارها. پس در صورت مواجهه با مار بجاي حمله بطرف مار به او شانس فرار از محل را بدهيد و به اين ترتيب از گزش خود جلوگيري كنيد.

?. در هنگام كار در محلهائي كه احتمال وجود مار هست، پوشيدن پوتينهاي بلند و يا استفاده از دستكش در هنگام كارهائي مثل جمع كردن هيزم و … استفاده از شلوار بجاي شلوراك و مراقبت از اينكه دست يا پاي خود را در چه محلي مي گذاريد مي تواند تا حدي از شدت گزشها كم كند.

• عاقبت بيمار مار گزيده:

همانطور كه قبلاً نيز ذكر شد اكثريت گزشها توسط مارهاي غير سمي مي باشد كه اين گروه فقط نياز به مراقبت از زخم و تزريق واكسن كزاز دارند و خطر جدي براي حيات به حساب نمي آ يند.

اما در گروه گزشهاي مارهاي سمي نيز بايد دانست كه تمام گزشها با تزريق سم همراه نيست حدود ??% گزش توسط مار زنگي و ساير افعي ها و حتي در صد بيشتري از گزشها در خانواده الاپيده بدون تزريق سم بوده كه اين نوع گزش كه « گزش خشك » ناميده مي شود نيز

اساساً مانند گزش مار غير سمي درمان مي شوند.

در مورد ساير گزشهاي مارهاي سمي كه همراه با تزريق سم است، در صورتي كه سريعاً به مركز اورژانس رسانده شوند نيز خطر بر طرف خواهد شد براي مثال در كشور آمريكا حدود ???? گزش با مار سمي در طول سال رخ مي دهد كه ?? مورد مرگ در سال را باعث مي شوند كه موارد مرگ هم بخاطر تأخير در مراجعه به مراكز اورژانس بوده است. در مورد مارهاي سمي خصوصاً خفيف بودن علائم اوليه نبايد فرد را فريب دهد و خود را بي نياز از اقدامات درماني ببيند و بايد بدون توجه به شدت علائم و بدون تأخير در جستجوي مراقبتهاي پزشكي برآيد .

و سرانجام در سالمندان و در كودكان و كسانيكه بيماري طبي همزمان ديگري نيز دارند، مار گزيدگي علائم بيشتري را باعث شده و خطر بيشتري دارد.

منبع : سايت پزشكان بدون مرز

درمان عقرب گزيدگي

از حدود ??? گونه متفاوت عقرب كه د رسراسر دنيا پراكنده مي باشند فقط حدود ?? گونه آنها سمي هستند در بين آنها گونه Mesobuthus Tamulus ( كه نوعي عقرب قرمز هندي است) كشنده ترين گونه مي باشد. كه ميزان كشندگي آن در ايالتهاي هند بين ??-?? درصد گزارش شده است.

اين جانور رنگهاي مختلفي مثل زرد مايل به قهوه اي، قهوه اي، خاكستري و سياه دارد و اندازه بين ??-?/? سانتي متر دارد ولي بواسطه شكل بدني خود كه حالت تخت و صاف است،

مي تواند از شكافهائي به عرض ? ميلي متر نيز عبور كند و خود را وارد خانه سازند.

در محيط خارج از خانه در شكاف و درز بين

سنگها، زير پوست درخت، بين هيزمها و … يافت شده و در محيط داخل خانه حمام، دستشوئي، آشپزخانه و محيطهاي مرطوب يافت مي شوند. اين جانوران در طول روز در گوشه اي بي حركت و پنهان بوده و در طي شب فعاليت خود را آغاز مي كنند و بدنبال شكار خود مي روند و سم خود را از طريق نيش كه در انتهاي دم آنها وجود دارد به شكار خود تزريق مي كنند.

• سم عقرب و علائم آن :

زهر اكثر عقربهاي سمي باعث نابودي گلبولهاي قرمز خون مي شود و در محل گزش نيز تغيير رنگ موضعي و تورم دردناك ايجاد مي كند، گر چه بطور متناقص سم بعضي از انواع كشنده مثلCentruroids باعث علائم موضعي و تورم زياد نمي شود ولي حتماً بايد توسط پزشك معاينه شده و با تزريق سرم ضد عقرب درمان شود، كودكان و افراد سالمند نيز نسبت به سم عقرب آسيب پذيرتر بوده و نيازمند توجه بيشتري مي باشند .

علاوه بر آسيب به گلوبولهاي قرمز، زهر عقرب علائم عصبي نيز ايجاد مي كند كه شامل:

بي قراري، تشنج، راه رفتن نامتعادل، تكلم منقطع، آبريزش از دهان، حساسيت شديد پوست به لمس، انقباضات ماهيچه اي، درد شكم و كاهش كاركرد سيستم تنفسي است.

البته در اكثر موارد اين علائم در عرض ?? ساعت فروكش مي كنند.

• درمان عقرب گزيدگي:

در اكثر موارد درمان عقرب گزيدگي مشتمل بر اقداماتي است كه باعث تخفيف درد مي شوند و فقط در مواردي كه به گونه هاي خطرناك مشكوك مي شويم ( توصيف بيمار از ظاهر عقرب و يا بدام افتادن عقرب توسط افراد ديگر و شناسائي گونه

آن ) در صورت موجود بودن سرم عقرب از آن استفاده مي كنيم. در هر صورت اقدامات زير بايد در مورد عقرب گزيدگي مد نظر قرار گيرد:

?. شستشوي محل زخم با آب و صابون و بيرون آوردن وسائل زينتي و جواهرات (مثل انگشتر و … )

?. استفاده از كمپرس سرد براي كاهش درد و تورم

براي اين كار مي توان از يك تكه يخ استفاده كرد ولي هرگز نبايد اندام گرفتار را در آب يخ غوطه ور ساخت.

?. برش محل زخم نيز فايده اي در بر ندارد و بايد از آن پرهيز شود و همچنانكه استفاده از مكنده ( Suction ) نيز بي مورد است.

?. براي كاهش درد نيز از قرص استامينوفن ( ?-? قرص هر ? ساعت )مي توان استفاده كرد ولي از آسپرين و ايبوبروفن بايد پرهيز شود.

?. آنتي بيوتيك نيز كمك كننده نمي باشد.

?. فرد عقرب گزيده بايد به آرامش و خونسردي دعوت شده و اضطراب را از وي دور كرد.

?. فرد مصدوم به هيچ وجه در طول مدتي كه تحت نظر است نبايد از مشروبات الكلي و يا داروهائي كه فرد را گيج مي كند ( مثل انواع خواب آورها) استفاده كند.

?. در صورت امكان عقرب مسوؤل گزش فرد، بايد بدام انداخته شود تا گونه آن مشخص گردد.

?.تمام افراد عقرب گزيده حتي خفيف ترين انواع آن بايد حداقل ?? ساعت در بيمارستان تحت نظر باشند.

• اقدامات پيشگيرانه براي كنترل عقرب در محيط زندگي:

?-هيزم ، الوار ، سنگ و هر گونه زباله از مجاورت محل زندگي بايد زدوده شود.

?-در هنگام تميز كردن اين مكانها بايد از دستكش و وسائل حفاظتي ديگر استفاده كرد.

?-درز

درها و پنچره ها و هرگونه شكافي در ساختمان بايد مسدود شده تا از ورود عقرب به داخل خانه جلوگيري شود.

?- در آب و هواي خشك استفاده از كيسه و يا گوني هاي كرباسي خيس در اطراف خانه باعث بدام افتادن عقربها مي شوند.

?-استفاده از آفت كشها و حشره كشها كه با نابود كردن جانداراني كه غذاي عقرب محسوب مي شوند. مي تواند بصورت غيرمستقيم باعث كاهش تعداد عقربها در محل زندگي شود.

?-استفاده از مواد شيميائي عقرب كش نيز مستقيماً باعث نابود كردن عقربها مي شود.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

بررسي سقط جنين : انواع سقط جنين ، اهميت ، خطرات ،

چرا سقط جنين اهميت دارد؟

حاملگي موفق به بارداري اطلاق مي شود كه طي آن جنين رشد و تكامل خود را پيدا كرده و ضمن حفظ سلامت مادر منجر به تولد نوزادي سالم شود.

در خلال حاملگي ، سه ماهه اول ، دوم و سوم هر كدام خصوصيات مهم و خاص خود را دارا هستند . هر مرحله داراي عوامل خاص براي مادر و جنين است كه مي تواند تهديد كننده سلامت آنها باشد.

سقط جنين شايعترين عارضه حاملگي در سه ماهه اول حاملگي مي باشد كه موجب استرس روحي شديد در زوجهاي مشتاق فرزند مي شود.

??-??% حاملگي ها به مرحله حيات نمي رسد و براورد مي شود ??% بارداري ها قبل از تاخير در اولين قاعدگي دفع مي شوند.

حدود ??-??% بارداري هاي شناخته شده به سقط جنين منتهي مي شوند.

سقط جنين يعني به مقصد نرسيدن حاملگي و در واقع يكي از فوريتهاي زنان و مامايي مي باشد.

عوارض جدي سقط جنين شامل خونريزي ، عفونت ، شوك باكتريال( شوكي كه در اثر عفونت ايجاد مي شود) مي باشند.

همچنين خطر مرگ و مير مادر به دنبال سقط جنين وجود دارد .

در بيماراني كه سابقه يك بار سقط جنين داشته اند احتمال سقط جنين در حاملگي بعدي انها حدود ??% است.

پيامدهاي سقط جنين براي يك زن چيست؟

به دليل اينكه در اكثر موارد سقط جنين به هر شكل همراه با خونريزي مي باشد ادامه خونريزي به دنبال سقط جنين و يا خونريزي در طي آن مي تواند براي سلامت مادر زيان بار بوده و منجر به كمخوني و مشكلات جسمي و روحي حتي به مرگ مادر منجر شود.

بروز عفونت و زخمهاي عفوني در خارج و داخل رحم به دليل دستكاري هاي انجام شده در حين ختم حاملگي مي تواند منجر به عفونت لوله و چسبندگي داخل رحمي و عقيمي دائم زن شود.

زناني كه دچار سقط مي شوند گرفتار واكنش سوگواري فوق العاده شديدي مي شوند. مهمترين پاسخ با احساس گناه مشخص مي شود . كاملا” منطقي است كه اگر فرض كنيم اين ناراحتي عاطفي با از دست دادن بارداري هاي مكرر پيچيده تر خواهد شد.

پديده سقط جنين چگونه اتفاق مي افتد؟

بيش از ??% سقط ها در سه ماهه اول حاملگي رخ مي دهد و پس از آن اين ميزان به سرعت كاهش مي يابد. علت بروز سقط جنين هميشه مشخص نيست ولي در ماههاي اول حاملگي تقريبا” در همه موارد مرگ جنين ، قبل از سقط جنين صورت مي گيرد. به اين دليل بررسي علل سقط جنين شامل تعيين علت مرگ جنين در صورت امكان مي باشد.

€عوامل ايجاد كننده سقط جنين در زنان به دو دسته عمده تقسيم مي شود كه عبارتند از

:

?. عوامل جنيني شامل :

الف- نمو غير طبيعي تخم كه در ??% موارد اختلال رشد منجر به سقط جنين خود به خود مي شود.

ب- ناهنجاريهاي ارثي و ژنتيكي جنين: آمار به دست آمده نشان ميدهد حدود ??-??% حاملگي ها منجر به سقط جنين مي شود كه ??-??% موارد سقط جنين به دليل ناهنجاري هاي ارثي و ژنتيكي جنين مي باشند.

?.عوامل مربوط به مادر :

الف- بيماريهاي عفوني مادر: عفونتهاي مادري به ويژه سرخچه ، تب مالت و عفونتهاي مقاربتي مي تواند منجر به سقط جنين شود.

ب- بيماري هاي مزمن ناتوان كننده در مادر: بيماري هايي نظير سل ، سرطان ، افزايش فشار خون ، بيماري كليوي مي تواند منجر به مرگ جنين و سقط جنين شود.

ج - بيماريهاي غدد: بيماري هاي غدد نظير كم كاري تيروئيد ، ديابت قندي مي تواند منجر به سقط جنين شود.

د- مصرف دارو و عوامل محيطي: مصرف سيگار ، الكل ، داروهاي ضد بارداري و سموم محيطي نظير سرب ، آرسنيك در مادر مي تواند منجر به سقط جنين شود.

ه - عدم پذيرش ايمني بدن: جنين از لحاظ ژنتيك يك عامل خارجي براي مادر است و بدن مادر بر عليه آن آنتي بادي ساخته و جنين را دفع مي نمايد. در يك بارداري طبيعي جفت آنتي بادي هاي متوقف كننده مي سازد كه مانع دفع جنين مي شود

و - ناهنجاري هاي رحمي: در بعضي زنان نقص تكاملي رحم در دوران جنيني منجر به ايجاد رحم دو شاخ يا يك شاخ و يا انواع ناهنجاري هاي شكلي رحم مي شود كه اين نقايص مي تواند منجر به سقط جنين شود همچنين

وجود فيبروم يا چسبندگي رحم نيز مي تواند باعث سقط جنين در زن باردار شود.

ز - نارسايي دهانه رحم: باز بودن بيش از حد دهانه رحم به دليل مادرزادي يا كشش بيش از حد در باز كردن آن در هنگام سقط يا زايمان قبلي منجر به نارسايي و ضعف دهانه رحم شده و مي تواند ايجاد سقط خود به خودي نمايد. سقط در اين موارد معمولا” پس از سه ماهه اول حاملگي اتفاق مي افتد .

خطر سقط جنين با تعداد زايمانها و نيز سن مادر زياد مي شود به طوريكه مطالعات انجام شده نشان مي دهد كه سقط جنين در زنان باردار زير ?? سال و بالاي ?? سال بيشتر است . همچنين در پدران خيلي جوان يا پير نيز افزايش سقط جنين مشاهده شده است. بالاخره ميزان بروز سقط با حامله شدن خانمها در عرض سه ماه پس از زايمان افزايش مي يابد.

انواع سقط جنين چيست؟

بروز سقط جنين در زنان اكثرا” به صورت خود به خودي اتفاق مي افتد .مگر اينكه سقط به طور عمدي انجام شود

زماني كه سقط خود به خودي بدون استفاده از راههاي دارويي يا مكانيكي براي تخليه رحم صورت مي گيرد به آن سقط خود به خودي اطلاق مي شود. در اين حالت پس از مرگ جنين در داخل رحم خونريزي در داخل بافت رحم اتفاق مي افتد و تخم از ديواره رحم جدا مي شود و انقباضات رحم را تحريك كرده كه در نهايت منجر به دفع محصولات حاملگي مي شود.

در زنان باردار همه اين مراحل ذكر شده در بالا به دنبال هم اتفاق نمي افتد و ممكن است

هر زن در يكي از اين مراحل متوقف شده و دچار خونريزي شود به همين دليل سقط خود به خودي به موارد ذيل تقسيم بندي مي شود.

?.تهديد به سقط

?.سقط غير قابل اجتناب

?.سقط ناقص

?.سقط كامل

?.سقط فراموش شده

?.سقط مكرر

در موارد تهديد به سقط مقدار خونريزي زنانه و درد شكمي بسيار كم ، علائم بارداري پابرجا و حاملگي ممكن است ادامه يابد.

در سقط غير قابل اجتناب، بيمار آبريزش داشته و دهانه رحم باز مي شود . بنابر اين سقط جنين غير قابل اجتناب است.

در سقط جنين ناقص دهانه رحم كاملا” باز بوده و خونريزي زياد و دردهاي انقباضي در زير شكم وجود دارد در اين حالت مقداري از محصولات حاملگي دفع شده اما چون مقدار زيادي از اين محصولات در رحم باقي مي ماند سقط ناقص است.

در سقط كامل به دنبال خونريزي قبلي كه رخ داده است محتويات رحم به طور كامل خارج شده است.

در سقط فراموش شده جنين مرده است ولي براي مدتي (حتي ماهها) در رحم باقي مانده و هنوز دفع نشده است در اين حالت علائم حاملگي نيز ناپديد شده اند.

سقط مكرر يا عادتي :

بيشتر از سه سقط جنين پشت سر هم را كه احتمالا” در اثر يك علت مشترك رخ داده سقط مكرر گويند.

سقط عمدي در چه مواردي اتفاق مي افتد؟

سقط جنين عمدي به معناي ختم حاملگي با دارو يا عمل جراحي قبل از زماني است كه جنين بتواند زنده متولد شود اين سقط به دو دسته تقسيم مي شود:

?-سقط غير قانوني

?-سقط درماني

از آنجايي كه سقط جنين در بعضي موارد جهت پيشگيري از صدمات جدي يا دائمي به مادر يا

جهت حفظ زندگي يا سلامت مادر قابل اجرا مي باشد لذا سقط جنين عمدي از سال ???? تاكنون مرجعيت پيدا كرده است.

سقط درماني يكي از انواع سقط جنين عمدي بوده كه به منظور حفظ سلامت مادر در موارد ذيل انجام مي شود:

?-”زماني كه ادامه حاملگي زندگي مادر را به مخاطره مي اندازد يا شديدا” به سلامت او صدمه وارد مي كند.

?-زماني كه ادامه حاملگي منجر به تولد نوزادي با ناهنجاريهاي فيزيكي شديد يا كند ذهني مي گردد.

سقط جنين غير قانوني در واقع سقط جنين هايي است كه توسط پزشكان غير مسئول ، افراد غير پزشك و با استفاده از امكانات غير قانوني صورت مي گيرد و اكثرا” توسط شخصي انجام مي گيرد كه مورد تاييد قانون كشور نمي باشد . اين گونه سقط هاي غير قانوني اغلب با خونريزي شديد ، عفونت ، شوك عفوني و نارسايي حاد كليه همراه هستند و در اكثر موارد منجر به مرگ مادر مي شوند.

در هر كشور مباحث مذهبي و قومي قابل توجهي درباره سقط جنين غير قانوني يا عمدي وجود دارد و در اكثر قوم ها و مذاهب از جمله دين اسلام انجام سقط جنين عمدي حرام مي باشد.

روشهاي تشخيص سقط جنين چيست؟

شايعترين علامت و نشانه سقط جنين وجود خونريزي واژينال مي باشد.

خونريزي واژينال در زنان باردار در اوايل حاملگي ? علت شناخته شده دارد كه عبارتند از :

?-بچه انداختن يا سقط جنين

?-حاملگي خارج رحمي

?-بيماري جفت ( بچه خوره يا مول)

?-ضايعه بافت دهانه رحم يا مهبل

بروز هرگونه خونريزي واژينال در زنان باردار غير طبيعي است و بايستي علت خونريزي واژينال توسط پزشك يا ماما بررسي شود ولي

در اكثر موارد خونريزي در سه ماهه اول حاملگي نشان دهنده سقط جنين مي باشد .

بر حسب نوع سقط جنين علائم ايجاد شده متفاوت است بطوريكه :

در تهديد به سقط مقدار خونريزي واژينال بسيار كم و حتي در حد لكه بيني مي باشد .

در سقط ناقص يا غير قابل اجتناب خونريزي واژينال اغلب زياد و دردهاي انقباضي در زير شكم همراه با انقباضات رحمي وجود دارد . ممكن است مقداري از محصولات حاملگي دفع شوند.

در سقط كامل خونريزي واژينال زن باردار زياد و محتويات رحم كاملا” خارج مي شود.

در سقط عفوني كه اغلب بعد از سقط جنين ناقص يا دستكاري رحم تحت شرايط غير بهداشتي رخ مي دهد علاوه بر درد و خونريزي بسيار شديد ، تب و ترشح بدبو نيز وجود داشته و ممكن است علائم شوك عفوني نيز بروز كند.

در سقط فراموش شده به دليل مرگ جنين ، جفت فعاليت خود را از دست داده و بنابر اين علائم حاملگي نظير ويار حاملگي ، تغيير رنگ نوك پستان ها و … از بين مي رود. علاوه بر اين زن باردار احساس سنگيني در لگن كرده و رشد رحم او متوقف مي شود. ترشحات مهبلي در اين نوع سقط جنين اكثرا” آبكي و قهوه اي رنگ ( به رنگ خون مانده ) مي باشد.

در سقط مكرر مهمترين علامت وجود خونريزي و خارج شدن محصولات حاملگي سه بار يا بيشتر در سه بارداري مي باشد.

براي زن بارداري كه دچار علائم سقط جنين شده است چه كار مي توان كرد؟

در صورت وجود هر گونه خونريزي واژينال در دوران بارداري فورا” زن باردار را نزد پزشك ببريد.

در

صورت وجود لكه بيني بدون درد با پزشك وي مشورت كنيد .

در صورت توصيه پزشك به استراحت در منزل به محض افزايش ميزان خونريزي يا ادامه خونريزي پس از استراحت ، زن باردار را به بيمارستان ببريد.

در صورت وجود خونريزي همراه با درد و حساسيت شكمي حتما” زن باردار را به بيمارستان ببريد.

خانمي كه علائم بروز سقط جنين را دارد پس از مراجعه به پزشك بهتر است استراحت در بستر داشته و با آنها مشاوره انجام شود.

در صورتيكه گروه خون مادر منفي است بايستي پس از سقط جهت تزريق آمپول روگام با پزشك مشورت شده و اقدام لازم انجام شود.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

بهبود سائيدگي و درد مفاصل (آرتروز)

سائيدگي مفاصل شايع ترين علت درد و ناتواني در افراد مسن وشايع ترين بيماري مفصلي است.در خانم ها سائيدگي مفاصل زانو و دست و در مردان سائيدگي مفصل لگن شايع تر است.

علايم ساييدگي مفصل در خانم ها شايع تر است.افراد چاق بيشتر از سايرين دچار سائيدگي مفصل زانو مي شوند.

ديابت ، فشار خون بالا و افزايش اسيداوريك خون نيز باعث افزايش احتمال سائيدگي مفصلي مي گردند. سائيدگي مفصلي معمولاً خود را با درد نشان مي دهد كه با افزايش ميزان سائيدگي، مقدار درد بيشتر مي شود.سپس درد مفاصل باعث ضعف عضلاني و درد در عضلات مربوط به آن مفصل مي شود. در صورت تقويت عضلات، اين درد كاهش مي يابد. برخي از بيماران از خشك بودن بدن و مفاصل بعد از بيدار شدن از خواب شكايت مي كنند، اما معمولاً خشكي بدن كمتر از نيم ساعت طول مي كشد.

توصيه ها :

1- وزن بدن بايد كم شود.

2- استفاده از گرما باعث كاهش درد مي شود. براي اين

كار مي توان از كيسه آب گرم استفاده كرد. اگر استفاده از گرما ممنوعيت خاصي نداشته باشد، مي توان از روش هاي زير استفاده كرد:

الف) قرار دادن مفصل مبتلا در آب گرم 40- 38 درجه سانتيگراد و ماساژ آرام آن .

ب) استفاده از دوش آب گرم.

ج) قرار دادن كيسه آب گرم درون يك حوله واستفاده از آن بر روي اندام مبتلا به درد.

بايد توجه كرد كه در برخي از بيماري ها استفاده از كيسه ي آب گرم بسيار مضر است و قبل از استفاده از آن حتما بايد با پزشك مشورت كرد. همچنين كيسه آب گرم نبايد بر روي اندام مبتلا قرار داده شود. از گذاشتن آن در زير اندام يا خوابيدن بر روي آن نيز بايد خودداري شود.

3- از كفش مناسب استفاده شود.

4- از دو زانو و چهار زانو زدن و ايستادن طولاني مدت خودداري گردد.

5- از بالا و پائين رفتن از پله ها تا حد ممكن اجتناب شود.

6- به جاي نشستن روي زمين، از صندلي استفاده شود.

7- ورزش: انجام برنامه ورزشي و تقويت عضلات مي تواند به اندازه داروهاي ضد درد در درمان سائيدگي مفصلي مؤثر باشند. بي حركتي مي تواند باعث بدتر شدن سائيدگي مفصلي گردد. لذا نبايد نگران سائيدگي مفصل در اثر انجام فعاليت هاي توصيه شده توسط پزشك بود. انجام اشتباه حركات ورزشي باعث بدتر شدن علائم و درد مي گردد. اگر انجام ورزش باعث تشديد درد شد، به اين معني است كه بايد مقدار فعاليت كمتر گردد و بطور تدريجي ميزان فعاليت افزايش داده شود.

برخي ورزش هاي مفيد در سائيدگي مفصل :

الف) قدم زدن روزانه

به مدت 30 دقيقه كه مي توان آن را به 3 برنامه ي10 دقيقه اي تبديل كرد) يا قدم زدن به مدت 45 دقيقه، سه بار در هفته.

ب) شنا

ج) تقويت عضلات اندام پائيني بخصوص عضله چهار سر ران.

به عنوان مثال مي توان دو دست را به يك صندلي تكيه داد و دو زانو را تا زاويه 30 درجه به آرامي خم كرد.سپس مجدداً به حالت اول برگشت و زانوها را صاف كرد. هرچه اين حركت آرام تر انجام شود بهتر است.

ه) كشش عضلات منتهي مفصل

در صورتي كه درد زياد است، استفاده از عصا يا واكر توصيه مي شود. طول عصا بايد مناسب باشد.

استفاده از تحريك الكتريكي در كاهش درد و تقويت عضلات :

معمولاً در كلينيك هاي فيزيوتراپي براي كاهش درد از دستگاه خاصي جهت تحريك الكتريكي استفاده مي شود. در حال حاضر وسايل تحريك الكتريكي جهت استفاده در منزل ساخته شده كه به راحتي قابل استفاده بوده و باعث كمتر شدن درد مفصل و كاهش نياز به دارو مي شود.

استفاده از باند كشي يا زانوبند مي تواند تا حدودي در كاهش درد مؤثر باشد.

منبع: هسته پژوهشي زنان دانشگاه ازاد اسلامي واحد تبريز

قلب انسان

تهيه كننده : مجيد مكاري

منبع : راسخون

قلب چيست و چگونه كار مي كند؟

قلب اساسا يك پمپ عضلاني توخالي است كه بدون توقف خون را به سراسر بدن پمپ مي كند اگرچه قلب بزرگتر از مشت دست نيست ؛ ولي در طول دوران عمر در حدود 300 ميليون ليتر خون را پمپ مي كند. رگ هاي بزرگ خون كه به قلب متصل اند خون را به ريه ها و سراسر

بدن مي برند و باز مي گردانند.

قلب در موجودات مختلف است.

براي مثال قلب ماهي دو حفره اي است ولي قلب انسان چهار حفره دارد كه در ادامه به آن بحث خواهيم كرد.

قلب انسان

قلب انسان همان طوري كه قبلا اشاره شد چهار حفره دارد و داراي 2 دهليز و 2 بطن است.خون در قلب انسان به دو مسير پمپاژ مي شود مسير اول كه مسير گردش خون كوتاه است، در سمت راست قلب خون از سياهرگ هاي زيرين و زبرين وارد دهليز راست مي شود و سپس از طريق دريچه سه لختي كه دربين دهليز و بطن راست قرار دارد وارد بطن شده و بر اثر انقباض بطن از طريق سرخرگ ششي (تنه ريوي) به شش ها برده مي شود و خون در شش ها به تبادل اكسيژن و دي اكسيد كربن با هواي داخل شش ها مي پردازد و سپس خون تصفيه شده دوباره توسط سياهرگي وارد قلب مي شود ولي اين بار به قسمت چپ قلب وارد مي شود يعني ابتدا وارد دهليز چپ و سپس توسط دريچه ميترال وارد بطن چپ مي شود و با نقباض بطن خون وارد آئورت (بزرگترين سرخرگ بدن) مي شود و در تمام قسمت هاي بدن خون در رگ ها و مويرگ ها حركت مي كند و در مويرگ ها در ميان سلول هاي بدن جريان مي يابد و مواد و اكسيژن و دي اكسيد كربن و ساير مواد را با سلول ها مبادله مي كند.(به وسيله فشار تراوشي و اسمزي)

قلب از سه نوع ماهيچه به نامهاي ماهيچه آندوكارد ميوكارد و پريكارد تشكيل شده است كه ميوكارد

ماهيچه قابل انقباض قلب را تشكيل مي دهد.آندوكارد لايه پوششي حفره هاي دهليز و بطن است و پريكارد پوشش آبشامه قلب را مي سازد. علاوه بر ماهيچه هاي فوق نوع ديگري از بافت به نام بافت گرهي در قلب وجود دارد.

بافت گرهي محل اصلي زايش تحركات و انقباض هاي قلب است.

دو نوع بافت گرهي در قلب وجود دارد: بافت گرهي پيشاهنگ و بافت گرهي دهليزي بطني. گره پيشاهنگ در دهليز راست و زير بزرگ سياهرگ زبرين قرار دارد و محل اصلي زايش انقباض هاي قلب مي باشد و با توليد پيام هايي، اين پيام ها به سمت گره دهليزي بطني كه در بين بطن و دهليز قرار دارد مي روند و به ايت ترتيب در تمام قسمت هاي قلب پخش شده و باعث انقباض آن مي شود و به اين ترتيب مي شود كه قلب انقباض يافته و خون را به داخل سرخرگ ها انتقال مي دهد.

انقباض دهليز و انقباض بطن و استراحت قلب به ترتيب 1/0 3/0 و 4/0 ثانيه طول مي كشد.جالب است بدانيد قلب ما با هر انقباض 140 ميلي ليتر خون را وارد سرخرگها مي كند.

نكته قابل توجه اين است كه با وجود اينكه سلولهاي قلب دائما با خون موجود در قلب ارتباط دارند اما با اين حال از آن براي تامين نيازهاي خود استفاده نمي كنند و به جاي آن از خون رگهاي خاصي كه در بين سلولهاي قلب منشعب مي شوند استفاده مي كنند .

آناتومي قلب

اين عضو مخروطي شكل بصورت كيسه اي عضلاني تقريبا در وسط فضاي قفسه سينه (كمي متمايل به جلو و طرف چپ) ابتدا در دل

اسفنج متراكم و وسيعي مملو از هوا يعني ريه ها پنهان شده و سپس توسط يك قفس استخواني بسيار سخت اما قابل انعطاف مورد محافظت قرار گرفته است. ابعاد قلب در يك فرد بزرگسال حدود 6x9x12 سانتيمتر و وزن آن در آقايان حدود 300 و در خانمها حدود 250 گرم (يعني حدود 0.4 درصد وزن كل بدن) مي باشد.

قلب توسط يك ديواره عضلاني عمودي به دو نيمه راست و چپ تقسيم مي شود. نيمه راست مربوط به خون سياهرگي و نيمه چپ مربوط به خون سرخرگي است. هر يك از دو نيمه راست و چپ نيز مجددا بوسيله يك تيغه عضلاني افقي نازكتر به دو حفره فرعي تقسيم مي شوند. حفره هاي بالايي كه كوچكتر و نازكتر هستند بنام دهليز موسوم بوده و دريافت كننده خون مي باشند. حفره هاي پاييني كه بزرگتر و ضخيم ترند بطن هاي قلبي هستند و خون دريافتي را به ساير اعضاء بدن پمپ مي كنند. پس قلب متشكل از چهار حفره است: دو حفره كوچك در بالا (دهليزهاي راست و چپ ) و دو حفره بزرگ در پايين (بطنهاي راست و چپ).

شريانهاي كرونري

شريانهاي كرونري از آئورت بيرون مي آيند. آئورت ، شريان يا سرخرگ اصلي بدن مي باشد كه از بطن چپ ، خون را خارج مي سازند. شريانهاي كرونري از ابتداي آئورت منشا گرفته و بنابراين اولين شريانهايي هستند كه خون حاوي اكسيژن زياد را دريافت مي دارند. دو شريان كرونري (چپ وراست ) نسبتا كوچك بوده و هر كدام فقط 3 يا 4 ميليمتر قطر دارند.

اين شريانهاي كرونري از روي سطح قلب عبور كرده و در پشت قلب به يكديگر متصل مي شوند و تقريبا يك

مسير دايره اي را ايجاد مي كنند. وقتي چنين الگويي از رگهاي خوني قلب توسط پزشكان قديم ديده شد، آنها فكر كردند كه اين شبيه تاج مي باشد به همين دليل كلمه لاتين شريانهاي كرونري (Coronary يعني تاج) را به آنها دادند كه امروزه نيز از اين كلمه استفاده مي شود. از آنجايي كه شريانهاي كرونري قلب از اهميت زيادي برخوردار هستند، پزشكان تمام شاخه ها و تغييراتي كه مي تواند در افراد مختلف داشته باشد را شناسايي كرده اند. شريانهاي كرونري چپ داراي دو شاخه اصلي مي باشد كه به آنها اصطلاحا نزولي قدامي و شريان سيركومفلكس يا چرخشي مي گويند و اين شريانها نيز به نوبه خود به شاخه هاي ديگري تقسيم مي شوند.

اين شريانها ، باعث خونرساني به قسمت بيشتر عضله بطن چپ مي شوند. بطن چپ داراي عضلات بيشتري نسبت به بطن راست مي باشد زيرا وظيفه آن ، تلمبه كردن خون به تمام قسمتهاي بدن است. شريانهاي كرونري راست ، معمولا كوچكتر بوده و قسمت زيرين قلب و بطن راست را خونرساني مي كند . وظيفه بطن راست تلمبه كردن خون به ريه ها مي باشد. شريانهاي كرونري داراي ساختماني مشابه تمام شريانهاي بدن هستند اما فقط در يك چيز با آنها تفاوت دارند كه فقط در زمان بين ضربانهاي قلب كه قلب در حالت ريلكس و استراحت قرار دارد، خون دراين شريانها جريان مي يابد.

وقتي عضله قلب منقبض مي شود، فشار آن به قدري زياد مي شود كه اجازه عبور خون به عضله قلب را نمي دهد، به همين دليل قلب داراي شبكه موثري از رگهاي باريك خوني است كه تمام نيازهاي غذايي و اكسيژن رساني آن را به خوبي برآورده مي كند. در بيماران كرونري قلب ،

شريانهاي كرونري تنگ و باريك مي شوند و عضلات قلب از رسيدن خون و اكسيژن به اندازه كافي محروم مي گردند. (مانند هنگامي كه كه يك لوله آب به دلايل مختلفي تنگ شود و نتواند به خوبي آبرساني كند).

در اين صورت ، در حالت استراحت ممكن است اشكالي براي فرد ايجاد نشود ،, اما وقتي كه قلب مجبور باشد كار بيشتري انجام دهد و مثلا شخص بخواهد چند پله را بالا برود، شريانهاي كرونري نمي توانند بر اساس نياز اكسيژن اين عضلات ، به آنها خون و اكسيژن برسانند و در نتيجه شخص در هنگام بالا رفتن از پله ها دچار درد سينه و آنژين قلبي مي گردد. در چنين مواقعي اگر فرد كمي استراحت كند، درد معمولا از بين خواهد رفت. اگر يك شريان كرونري به علت مسدود شدن آن توسط يك لخته خون ، به طور كامل جلوي خونرساني اش گرفته شود، قسمتي از عضله قلب كه ديگر خون به آن نمي رسد، خواهد مرد و اين يعني سكته قلبي.

ضربان قلب

همان گونه كه مي دانيد قلب نوعي تلمبه است. خون به وسيله آن در بدن جريان مي يابد و زندگي را براي جاندار مسير مي سازد. اما چه تلمبه حيرت زايي! قلب در هر تپش تقريبا صد سانتي متر مكعب خون را در بدن پخش مي كند. روزانه حدود 10 هزار ليتر خون به وسيله اين تلمبه در درون رگ هاي هدايت مي شود. در مدت عمر متوسط يك انسان شايد 250 ميليون ليتر خون به وسيله قلب، تلمبه زده شود. طول مدت هر تپش قلب انسان، كمي بيش از هشت دهم ثانيه است. بنابراين، قلب روزي صدهزار بار مي تپد و در فاصله هر يك تپش به مدتي برابر

زمان يك تپش، به استراحت مي پردازد. پس قلب روزانه حدود 6 ساعت آرامش دارد. اين كه مي گوييم «تپش» قلب، مقصودمان بسته و باز شدن آن است؛ يعني انقباض و انبساط آن. تلمبه قلب در حالت انقباض (بسته شدن) خون را بيرون مي راند؛ اما در حالت انبساط (باز شدن) خون را به درون قلب مي كشد. البته گمان نكنيد كه اين كار به سادگي مثلا باز و بسته شدن مچ دست صورت مي گيرد. خير؛ بلكه انقباض قلب به صورت نوعي موج از پايين قلب شروع شده، تا به بالاي آن حركت مي كند. اكنون بايد ديد عامل اين تپش چيست؟ به سخن ديگر، چه چيز سبب ادامه تپيدن قلب است؟ آيا انقباض و انبساط آن يك عامل خارجي دارد، يا از درون خود قلب برمي آيد؟ اين مساله يكي از جالب ترين پرسش ها در زيست شناسي است كه در پاسخ آن هنوز بسي ابهام وجود دارد. با اين وصف، اكنون برايتان آزمايشي را تعريف مي كنم كه از صدها سال پيش، دانشمندان با آن آشنا بوده اند. فرض كنيد تخم مرغي را حدود 24 ساعت در ماشين جوجه كشي حرارت دهيم، حال اگر آن را بشكنيم و با ذره بين به درون آن بنگريم، خواهيم ديد كه سلول هايي كه قرار است بعدا قلب جوجه را تشكيل دهند، از هم اكنون مي تپند. آري، اين ياخته ها از هم اكنون كه هنوز قلبي درست نشده است، تپش را آغاز كرده اند! باز فرض كنيد اين سلول ها را برداريم و در يك مديوم _ يعني «ماده كشت مخصوص» _ پرورش دهيم. خواهيم ديد كه قلب رشد مي كند و سپس اگر آن را به شش قسمت برش دهيم، باز خواهيم ديد كه هر قسمت

آن تا مدتي عمل «انقباض» را انجام مي دهد. دليلش چيست؟ ما نمي دانيم؛ فقط اين را مي توانيم بگوييم كه قلب داراي اين ويژگي است كه به طور خودكار مي تواند عمل باز و بسته شدن را انجام دهد. نتيجه آنكه تپيدن دايمي قلب هنوز از معماهاي زندگي است!

غذاهاي مفيد و مضر براي قلب

بيماري كرونر(1) قلبي به صورت مشكلاتي از قبيل دردهاي آنژيني و انفاركتوس ( حمله قلبي) بروز مي كند. آنچه كه سبب بروز بيماري قلبي مي شود، تشكيل تدريجي رسوب هاي چربي يا پلاك ها در لايه داخلي ديواره سرخرگ ها مي باشد. اين رسوب ها سبب محدود كردن عبور جريان خون مي شوند كه اين پديده را تصلب شرايين يا سخت شدن رگ ها (آترواسكلروز) مي نامند.

دراين بيماري هيچ علامت واضحي وجود ندارد، اما زماني كه آسيب به سرخرگ ها جدي شده و جريان خون به قلب محدود شود، سبب بروز درد خواهد شد .

مسدود شدن كامل يك سرخرگ خون رسان به قلب، منجر به حمله قلبي ناگهاني و كشنده مي شود

. روش هاي متداول جهت پيشگيري از تصلب شرايين، شامل كاهش فشار خون ، دريافت رژيم غذايي كم چربي ، كاهش وزن اضافي و ترك سيگار مي باشد. به برخي افراد نيزجهت كاهش كلسترول خون ، دارو داده مي شود.

تحقيقات نشان مي دهند كه ارتباط مستقيمي ميان رژيم غذايي و بيماري قلبي وجود دارد و با دريافت يك رژيم غذايي سالم مي توان سلامتي قلب و دستگاه گردش خون را حفظ كرد.

چه غذاهايي براي قلب مفيد هستند؟

- كلم برگ، كلم قرمز، گل كلم، كلم بروكسل، كلم بروكلي، شلغم، چغندر، اسفناج، مارچوبه ، لوبيا سبز،

نخود سبز، لويبا قرمز، لويبا چشم بلبلي ، نخود خشك وعصاره مخمر داراي ويتامين هاي گروه ب خصوصا" اسيد فوليك هستند. تحقيقات متعددي نشان داده اند كه اسيد فوليكي كه به طورطبيعي درموادغذايي يافت مي شود، مي تواند سبب كاهش ماده اي درخون به نام " هموسيستئين "(2) شود و به اين ترتيب از ابتلا به تصلب شرايين پيشگيري مي كند.

دانشمندان براين باورند كه اين ماده مستقيما به ديواره رگ ها آسيب مي رساند و سبب تشكيل رسوب هاي چربي مي شود. تخمين زده شده است كه افزايش دريافت روزانه اسيد فو ليك به ميزان100 ميكروگرم، سبب كاهش مرگ هاي مرتبط با بيماري كرونر قلبي به ميزان 7 درصد در مردان و 5 درصد در زنان مي شود.

- درجوامعي كه مقادير فراواني از ماهي هاي روغني را مصرف مي كنند ، مشاهده شده است كه شيوع بيماري هاي كرونر قلبي كمتر از جوامعي است كه مقدار كمي ماهي مصرف مي كنند. ماهي هاي روغني از قبيل : ماهي خالمخالي، آزاد و ساير ماهي ها از قبيل قباد، حلوا، شير، كيلكا و اوزون برون داراي اسيدهاي چرب مفيدي مي باشند.

دانشمندان معتقدند كه اين مواد باعث كاهش خطر انعقاد خون و همچنين ممانعت از افزايش چربي هاي مضر خون مي شوند.

مصرف ماهي حداقل 3 بار درهفته ، براي افرادي كه داراي سابقه بيماري قلبي و همچنين افرادي كه مايل به پيشگيري از ابتلا به اين بيماري هستند، توصيه مي شود.

- جو دو سر، حبوبات ، سيب وگلابي؛ غني از فيبر محلول(3) هستند كه به كاهش سطوح كلسترول خون كمك مي كنند. سير نيز اثر مشابهي دارد.

افزايش كلسترول خون ، به خصوصLDL كلسترول ( كلسترول بد )، يكي ازعوامل عمده بروز تصلب شرايين است . مصرف منظم چنين غذاهايي به كاهشLDL( كلسترول ) كمك مي كند.

- روغن زيتون ، روغن كانولا، مغزها و دانه ها حاوي نوعي از اسيدهاي چرب به نامMUFA( اسيدهاي چرب غير اشباع ) هستند كه به كاهش سطوحLDL– كلسترول كمك مي كنند.

- ميوه ها و سبزي ها ، حاوي ويتامين هاي آنتي اكسيدان ( ضد سرطان ) ، مواد معدني و مواد مغذي مفيدي هستند كه سبب متوقف كردن آسيب ناشي از عمل مواد سرطان زا به ديواره سرخرگ ها مي شوند.

مصرف حداقل روزانه 3 واحد از اين غذاها توصيه مي شود. سه چهارم ليوان آب ميوه يا سبزي ها به عنوان يك واحد محسوب مي شود كه معادل يك عدد ميوه متوسط يا يك ليوان سبزي خرد شده خام يا نصف ليوان پخته است.

سير

براساس تحقيقات با وجود آن كه سير بوي مطلوبي ندارد و بسياري از افراد از آن فرار مي كنند ، اما تحقيقات جديد دانشمندان انگليسي نشان مي دهد ، بوي سير براي سلامت قلب خوب است و عملكرد قلب را بهبود مي بخشد.

براساس تحقيقات دانشمندان دانشگاه آلاباماي بيرمنگام انگليس علت تاثير مثبت سير بر قلب انسان ، آن است كه سير ماده اي به نام الوسين داردكه تكثير مي شود و از تركيبات آن سولفور توليد مي شود و سولفور نيز بوي دهان را تغيير مي دهد.

بر اثركنش و واكنش اين ماده با سلول هاي قرمز خون ، دي اكسيد سولفور توليد مي شود و دي اكسيد سولفور نيز به روانسازي جريان خون

در قلب كمك مي كند.

ميوه ها

ميوه هايي مانند طالبي، موز و پرتقال براي سلامت قلب موثرند

به عقيده دانشمندان اغلب بيماران قلبي روزانه چندين دارو مصرف مي كنند كه موجب دفع پتاسيم از بدنشان مي شود و چون كمبود اين ماده مغذي مي تواند با حملات قلبي همراه باشد، خوردن مواد غذايي كه منبع پتاسيم هستند، بسيار ضروري است.

از آنجايي كه كلسترول ، فشار خون و هموسيستين بالا، زمينه ساز بروز بيماري هاي قلبي هستند، مصرف طالبي به دليل دارا بودن مواد مغذي كه براي كنترل اين سه عامل مورد نياز است، مفيد بوده و در حفظ سلامت قلب موثر شناخته شده است.

مطالعات نشان داده است مصرف يك فنجان آب طالبي در روز به ميزان 25 درصد احتمال بروز فشار خون را كاهش مي دهد. طالبي يكي از بهترين ميوه ها براي حفظ سلامت قلب است.

همچنين بررسي ها نشان داده است افرادي كه ويتامين C، بتا كاروتن و اسيد فوليك را در مقادير مورد نياز دريافت مي كنند، سطح اين تركيب در خونشان پايين تر است. بطوري كه خوردن مواد غذايي كه منابع اين مواد مغذي محسوب مي شوند، در مدت 4 هفته به ميزان 11درصد، سطح اين فاكتور را كاهش داده است.

گفتني است ويتامين C بالايي كه در طالبي وجود دارد به همراه بتا كاروتن، احتمال بروز سرطان هايي نظير سرطان ريه، سينه، مثانه، روده بزرگ، معده و لوزالمعده را در افراد مستعد كاهش مي دهد. اين دو ماده مغذي (ويتامين C و بتاكاروتن) با فعاليت آنتي اكسيداني كه دارند، از فعاليت تخريبي راديكال هاي آزاد جلوگيري كرده و مانع تشكيل غدد سرطاني مي شوند.

لبنيات

اگر

از آن آدم هايي هستيد كه شير و پنيرتان هرگز ترك نمي شود، از شنيدن اين خبر خوشحال خواهيد شد، اين كه محققان متوجه شده اند افرادي مثل شما، نسبت به ساير افراد، چند قدم از سكته قلبي و مجموعه علائم هشداردهنده آن دور هستند.

اگر بخواهيد دقيق تر بدانيد، قضيه از اين قرار است كه سندرمي وجود دارد به نام "سندرم متابوليك".

اين سندرم، مجموعه علائمي است كه اگر فرد چند تاي آن را داشته باشد، بايد فكري به حال خودش بكند و بيشتر مراقب باشد، چون مي تواند نشان دهنده خطر قريب الوقوع بيماري قلبي و سكته در او باشد.

علائم سندرم متابوليك

علائم سندرم متابوليك،عبارتند از: فشار خون بالا ، تري گليسيريد بالا ، كلسترول خوب يا همان HDL پايين، قند خون بالا و همين طور چاقي شكمي.

حالا مي توانيم اصل خبر را، به گزارش رويترز، دوباره مرور كنيم: كساني كه روزانه شير مي خوردَند، به نسبت كساني كه "به ندرت" به آن رغبت نشان مي دادند، 62 درصد كمتر احتمال دارد كه به سندرم متابوليك دچار شوند. اين نتايج، از بررسي 2 هزار و 400 مرد ميانسال بريتانيايي، به مدت حدود 20 سال به دست آمده است.

نتايج مشابهي هم در مورد مصرف پنير و ماست به دست آمده و اين خوراكي ها هم همين فايده را داشته اند.

جالب است از سرنوشت افرادي كه در اين مطالعه دچار سندرم متابوليك شده اند، خبر داشته باشيم. اين افراد 79 درصد بيشتر از سايرين دچار حمله قلبي شدند، 4 برابر جمعيت نرمال جامعه دچار ديابت يا بيماري قند شدند و احتمال فوتشان در عرض اين 20 سال،46 درصد بيشتر از سايرين بود.

اين بررسي ها، در دانشگاه "كارديف" انگلستان انجام شده و نتايج آن در نشريه " اپيدميولوژي بهداشت جامعه "چاپ شده است. البته اين مطالعه ثابت نمي كند كه با مصرف لبنيات، قطعاً به علائم سندرم متابوليك دچار نمي شويد.

اين نتايج تنها نشان دهنده نوعي رابطه بين اين دو موضوع است كه براي اثبات قطعي نوع اين رابطه، بايد مطالعات باليني و مداخله اي بيشتري صورت گيرد. با اين حال، از آنجا كه به دلايل گوناگون، مصرف لبنيات مفيد شناخته شده است، مي توانيم از همين الان آن را به عنوان يك توصيه جدي براي همه مطرح كنيم.

در مطالعات قبلي هم نقش لبنيات در پيشگيري از انواع بيماري ها بررسي شده و نتايج مشابهي به دست آمده است. به عنوان مثال چندي پيش، محققان آمريكايي گزارش دادند كه افرادي كه روزانه مقادير بالايي از مواد حاوي كلسيم و ويتامين D استفاده مي كنند، 18 درصد كمتر از بقيه احتمال دارد كه دچار ديابت نوع 2 شوند و همان طور كه مي دانيم، لبنيات گوناگون سرشار از اين دو ماده حياتي هستند.

اما شير و لبنيات، از چاقي هم تا حدي پيشگيري مي كنند. همان طور كه مي دانيم، اكثر آنها حاوي مقادير قابل ملاحظه اي كلسترول هم هستند. پس چطور است كه افرادي كه از اين خوراكي ها مي خورند، كمتر چاق مي شوند و حتي چربي خون شان هم بيشتر از بقيه تحت كنترل است؟ هنوز راز اين معما گشوده نشده، حتي جالب است اگر به اين نكته دقت كنيم كه حذف چربي لبنيات هم تأثيري در كاهش وزن افراد نداشته است.

مطالعات انجام شده نشان مي دهد كه اگر فرد

چاق بخواهد با كم كردن چربي لبنيات مصرفي اش، مقدار كالري دريافتي اش را كم كند، فايده چنداني نخواهد برد و اين موضوع كمكي در كاهش وزن او نمي كند. بنابراين بهتر است از حجم غذاهاي سرخ شده و آماده اش كم كند تا از چربي لبنيات مصرفي اش.

شايد همه اين تأثيرات را بتوان به تركيب مواد مغذي موجود در لبنيات نسبت داد. شايد همين تركيب اسرارآميز باشد كه از لبنيات معجوني ساخته كه بتواند بيشترين فايده و كمترين ضرر را براي ما داشته باشد.

از چه غذاهايي بايد پرهيز كنيم ؟

گوشت و فرآورده هاي آن، لبنيات پرچربي و كره ، داراي مقادير زيادي نوعي چربي هستند كه باعث افزايش سطوحLDL ( كلسترول ) درخون مي شوند. در بيماريهاي قلبي مصرف اين غذاها را بايد به حداقل رساند.

همچنين مصرف كيك و بيسكويت به علت نوع چربي به كار رفته در آنها، سبب افزايش سطحLDL (كلسترول ) مي شود .

انواع غذاها و سوپ هاي آماده ي مصرف و يا كنسرو شده ، غذاهاي بيرون از منزل ، سوسيس و كالباس و گوشت هاي نمك سود شده و كلا" گوشت و فرآورده هاي آن و همچنين تنقلات شور سرشار از نمك ( سديم كلرايد) هستند. دريافت زياد سديم با فشار خون بالا ارتباط دارد كه از عوامل خطر موثر در بروز بيماري قلبي است. كاهش مصرف اين نوع غذاها و نمك طعام سر سفره به كاهش فشار خون كمك مي كند.

بيماري هاي قلبي

گرفتگي رگهاي قلب

بيماري سرخرگهاي قلب(آترواسكلروز سرخرگ هاي قلب عبارت است از تصلب و باريك شدن فضاي داخل سرخرگهاي قلب. قلب ? سرخرگ اصلي دارد. زماني كه هر كدام يا همگي

تنگ شوند، آنها ديگر نميتوانند اكسيژن كافي به سلولهاي قلب برسانند. اين بيماري مردان و زنان بالاي ?? سال را متأثر ميسازد، اما پيش از يائسگي در زنان كمتر شايع است.

علايم شايع

مراحل اوليه:

_ اغلب بدون علامت است.

مراحل بعدي:

_ آنژين صدري (احساس سوزش، فشردگي، سنگيني، يا گرفتگي در قفسه سينه كه ممكن است به بازوي چپ، گردن، فك، يا كتف گسترش پيدا كند).

علل بيماري

سيگار كشيدن

بالا بودن فشارخون

سابقه خانوادگي بيماري سرخرگهاي قلب، ديابت، فشار خون بالا، يا آترواسكلروز

تغذيه نامناسب، خصوصاً وجود چربي زياد در رژيم غذايي

سابقه حمله قلبي يا سكته مغزي

ورزش نكردن

شخصيت تهاجمي يا ناشكيبا

اضافه وزن

استفاده مداوم از روغنهاي نباتي مايع و جامد كه چربيهاي مضر در بدن توليد كرده و باعث گرفتگي رگها ميشوند.

مصرف نكردن روغنهاي طبيعي مانند روغن گاوي، روغن زيتون و مواد طبيعي

استفاده از شيرينيجات، خوراكيها و مواد غير طبيعي مانند پيتزا، شيريني، شكلات و ...

افزايش كلسترول يا LDL (ليپوپروتيئن با چگالي كم _ كلسترول بد) و يا كاهش HDL (ليپوپروتئين با چگالي زياد _ كلسترول خوب) در خون

عوارض احتمالي

انفاركتوس قلب (مرگ سلولهاي عضله قلب در اثر نرسيدن خون به حد كافي) كه زندگي را در معرض تهديد قرار ميدهد.

فعاليت

يك برنامه ورزشي روزانه و در حد متوسط داشته باشيد. از فعاليتهاي جنسي مستمر و پشت سز هم پرهيز كنيد. .

رژيم غذايي

_ رژيم غذايي داراي چربي كم (اما با روغنهاي طبيعي)

سكته قلبي ( MI )

تعريف

يك حمله قلبي (سكته قلبي) زماني رخ مي دهد كه يك منطقه از عضله قلب به علت نرسيدن

اكسيژن كافي به آن محل دچار صدمه دائمي يا مرگ شود.

علل،شيوع ،و عوامل خطر

بيشتر حملات قلبي توسط يك لخته كه يكي از رگهاي كرونر را مسدود مي كند (رگهاي خوني كه خون و اكسيژن را به عضله قلب مي رسانند) ايجاد مي شوند.لخته معمولاًدر يك رگ كرونر كه قبلاً بعلت تغييرات آترواسكلروز باريك شده ،تشكيل مي شود.پلاك آترواسكلروزي داخل ديواره رگ گاهي ترك بر مي دارد و اين امر تشكيل لخته را ،كه ترومبوز نيز ناميده مي شود،شروع مي كند.

لخته درون رگ كرونري جريان خون و اكسيژنرساني به عضله قلبي را مختل مي كند،كه سبب مرگ سلولهاي قلبي در آن ناحيه مي شود.ماهيچه قلبي آسيب ديده توانايي خود براي انقباض را از دست مي دهد،و عضله قلبي باقيمانده براي جبران منطقه آسيب ديده واردعمل خواهد شد.

گاهي ،استرس شديد ناگهاني مي تواند يك حمله قلبي را شروع كند.

تخمين دقيق شيوع حملات قلبي دشوار است زيرا حدود 200,000 تا 300,000 بيمار هر ساله در آمريكا قبل از رسيدن به خدمات پزشكي مي ميرند.تخمين زده مي شود كه تقريباً 1 ميليون بيمار هر ساله با حمله قلبي به بيمارستان مراجعه مي كنند.

عوامل خطر براي بيماري عروق كرونرو حمله قلبي شامل:

• سيگار

• فشار خون بالا

• چربي زياد رژيم غذايي

• كنترل نامناسب كلسترول خون ،بويژه LDL ("كلسترول بد") بالا و HDL ("كلسترول خوب")پايين

• بيماري قند خون

• جنس مذكر

• سن

• وراثت

بسياري فاكتورهاي خطر نامبرده به اضافه وزن مربوط است.

عوامل خطر جديد تري براي بيماري عروق كرونر در چند سال گذشته مشخص شده اند.اين عوامل شامل هموسيستئين بالا ،CRP (C-reactive protein)،و سطح فيبرينوژن است. هموسيستئين يك اسيد آمينه است. CRP با

واكنشهاي التهابي مرتبط است،و فيبرينوژن يك جزء سيستم انعقادي خون است. هموسيستئين بالا با مشتقات اسيد فوليك قابل درمان است.تحقيقات همچنان در مورد ارزش عملي اين فاكتورهاي جديد ادامه دارد.

حملات قلبي مسئول 1 از هر 5 مرگ مي باشد.اين بيماري يك علت عمده مرگ ناگهاني در بالغين است.

علائم

درد سينه پشت جناق(استخوان وسط سينه) يك علامت عمد? حمل? قلبي است،ولي در بسياري افراد ،بخصوص در افراد مسن و بيماران ديابتي درد ممكن است ناچيز يا حتي اصلاً وجود نداشته باشد(بنام "حمل? قلبي خاموش").اغلب درد از ناحيه سين? شما به بازوها يا شانه؛گردن؛دندانها؛ فك؛ شكم يا پشت انتشار مي يابد.گاهي اوقات درد تنها در يكي از اين نواحي احساس مي شود .

درد بطور معمول بيش از 20 دقيقه طول مي كشد و كاملاً با استراحت يا نيتروگليسرين برطرف نمي شود،در حاليكه درد آنژين با هردو برطرف مي شود.

درد ممكن است شديد و زياد يا خفيف و نامشخص باشد.درد به صورتهاي زير احساس مي شود:

• حالت فشاري يا چيز سنگين

• نوار محكم دور سينه

• "يك فيل روي سينه [ شما] نشسته است"

• حالت سوء هاضمه

ساير علائم كه ممكن است به تنهايي يا همراه درد سينه باشند عبارتند از:

• نفس تنگي

• سرفه

• احساس سبكي سر-سرگيجه

• غش كردن

• تهوع يا استفراغ

• تعريق،كه ممكن است شديد باشد

• احساس "نزديك شدن به مرگ"

• اضطراب

نشانه ها و آزمايشات

در حين يك آزمايش باليني ،پزشك معمولاً متوجه پالس سريع مي شود.فشار خون ممكن است طبيعي ،بالا يا پايين باشد.در زمان سمع قفسه سينه با گوشي پزشكي،پزشك ممكن است كراكل هاي ريوي،سوفل قلبي ،يا ساير صداهاي غير طبيعي را بشنود.

تستهاي زير مي

توانند حمله قلبي و ميزان صدمه قلبي را نشان دهند:

• تست نوار قلب(ECG)— يك عدد يا مكرر در عرض چند ساعت

• اكو كارديوگرافي

• آنژيوگرافي قلب

• ونتريكولوگرافي هسته اي

تستهاي زير فرآورده هاي ناشي از آسيب قلب و فاكتورهاي مبين خطر بالاي حمله قلبي را نشان دهند:

• تروپونين آي و تروپونين تي(پروتئين هاي درگير در انقباض عضلاني)

• CPK و CPK-MB

• ميوگلوبين سرم

درمان

حمله قلبي يك اورژانس پزشكي است!بستري و احتمالاً مراقبتهاي ويژه مورد نياز است.پايش مداوم نوار قلب سريعاًآغاز مي شود،زيرا آريتمي هاي كشنده (ضربانات نامنظم قلبي) مهمترين علت مرگ در چند ساعت اول پس از حمله قلبي هستند.

اهداف درمان شامل توقف پيشرفت حمله قلبي ،كاهش بار قلب و پيشگيري از عوارض مي باشد .

داروها و مايعات مستقيماً از راه يك كاتتر داخل وريدي به درون يك سياهرگ تزريق مي شوند.وسايل پايش متعددي ممكن است لازم باشد.يك سوند ادراري براي پايش دقيق وضع مايعات گذاشته مي شود.

معمولاً اكسيژن تجويز مي شود،حتي اگر اكسيژن خون طبيعي باشد.اين امر اكسيژن كافي در اختيار بافتهاي بدن مي گذارد و كار قلب را كم ميكند.

داروهاي ضد درد

نيترو گليسرين وريدي يا ساير داروها براي كنترل درد و كاهش نيازقلب به اكسيژن بكار مي روند.مورفين و داروهاي مشابه ضد دردهاي قوي هستند كه ممكن است براي يك حمله قلبي تجويز شوند.

داروهاي ضد انعقادي

اگر EKG ثبت شده حين درد قلبي بصورت"بالا رفتن قطعه ST " باشد،داروهاي ترومبوليتيك(داروهاي حل كننده لخته) در عرض 12 ساعت پس از شروع درد سينه ممكن است شروع شوند.اين درمان ترومبوليتيك در ابتدا به صورت تزريق آرام استرپتوكيناز يا فعال كنند? پلاسمينوژن بافتي شروع و با تزريق وريدي هپارين دنبال

مي شود.

درمان با هپارين به منظور پيشگيري از تشكيل لخته هاي جديد،براي 48 تا 72 ساعت ادامه مي يابد.علاوه بر اين وارفارين (كومادين )كه خوراكي مصرف مي شود ،ممكن است جهت پيشگيري از تشكيل لخته هاي بيشتر تجويز شود.

درمان ترومبوليتيك براي بيماراني كه داراي خصوصيات زير باشند مناسب نيست:

• خونريزيهاي داخل سر مثل خونريزي داخل جمجمه اي

• اشكالات مغزي مثل تومورها يا ناهنجاريهاي رگهاي خوني

• سكته مغزي در 3 ماه گذشته(يا احتمالاً بيشتر)

• ضربه مغزي در 3 ماه گذشته

علاوه بر اين،درمان ترومبوليتيك در افرادي كه شرايط زير را داشته باشند بسيار خطرناك است:

• پرفشاري خون شديد

• جراحي عمده يا تصادف شديد در 3 هفته گذشته

• خونريزي داخلي در 2-4 هفته اخير

• بيماري زخم پپتيك

اين درمان در خانمهاي حامله و افرادي كه داروهاي ضد انعقادي مثل كومادين مصرف مي كنند بسيار خطرناك است.

مصرف داروهاي ترومبوليتيك ممكن است با خونريزي شديد همراه شود.پزشكتان مي تواند در انتخاب درمان مناسب به شما كمك كند.

اساس معالجه يك حمله قلبي درمان ضد پلاكتي است.اين درمان مي تواند از تجمع پلاكتها در محل آسيب وارده به ديواره رگ خوني -- مثل پارگي در پلاك آترواسكلروزي-- جلوگيري كند.تجمع پلاكتي و انباشته شدن آنها اولين پديده اي است كه منجر به تشكيل لخته مي شود.يك داروي ضد پلاكتي پر مصرف آسپرين است.دو داروي ضد پلاكتي مهم ديگر تيكلوپيدين(تيكليد) و كلوپيدوگرل(پلاويكس)هستند.

ساير داروها

• مسدود كننده هاي بتا(مثل متوپرولول،آتنولول و پروپرانولول)به منظور كاهش بار قلب و پايين آوردن فشار خون استفاده مي شوند.

• مهاركننده هاي آنزيم مبدل آنژيوتنسين(مانند راميپريل،ليزينوپريل،انالاپريل، يا كاپتوپريل) براي پيشگيري از نارسايي قلب و كاهش فشار خون مصرف مي شوند.

جراحي و ساير اقدامات

آنژيوپلاستي

اورژانس كرونر ممكن است براي باز كردن شريانهاي كرونر مسدود لازم باشد.اين روش درماني را مي توان بجاي درمان ترومبوليتيك استفاده كرد؛يا در بيماراني كه داروهاي ترومبوليتيك نبايد استفاده شوند ممكن است بكار رود.وسيله اي بنام استنت اغلب حين آنژيوپلاستي داخل شريان گذاشته مي شود.اين امر براي اطمينان بيشتر است كه شريان كرونري تازه باز شد? بعد از جراحي همچنان باز بماند.پيوند باي پس عروق كرونري بصورت اورژانس ممكن است در برخي بيماران نياز باشد.

شواهد اخير حاكي از آن است كه استفاده از آنژيوپلاستي و استنت گذاري مي تواند اولين قدم درماني براي باز كردن شريان قلبي مسدود باشد، به شرطي كه اين روش در زمان مشخص در مركز مجهز صورت گيرد.اگر اين روش در دسترس نباشد،استفاده از درمان ترومبوليتيك پيشنهاد مي شود.

پيش آگهي

پي آمد بيماري بسته به وسعت و حجم بافت آسيب ديده متفاوت است.پي آمد بيماري در صورت آسيب به سيستم هدايت الكتريكي قلب (سيستم الكتريكي كه انقباض قلب را كنترل مي كنند) وخيم خواهد بود.

تقريباًيك سوم موارد منجر به مرگ مي شود.اگر بيمار 2 ساعت پس از حمله زنده بماند،احتمال زنده ماندن زياد است،ولي ممكن است با عوارض همراه باشد.

بيماران بدون عارضه ممكن است كامل خوب شوند؛حملات قلبي لزوماً فرد را زمين گير نمي كند.معمولاً فرد به تدريج فعاليتهاي طبيعي و روزمره،از جمله فعاليت جنسي را بدست مي آورد.

عوارض

آريتمي ها مثل تاكي كاردي بطني،فيبريلاسيون بطني، بلاك قلبي • نارسايي احتقاني قلب

• شوك كارديوژنيك

• گسترش انفاركتوس:گسترش مقدار بافت قلبي آسيب ديده

• پريكارديت(التهاب پرده اطراف قلب)

• آمبولي ريوي(لخته خون در ريه ها)

• عوارض درمان (براي مثال،داروهاي ترومبوليتيك شانس خونريزي را زياد مي كنند.)

پيشگيري

براي پيشگيري از حمله قلبي

• فشار خونتان را كنترل كنيد

• سطح كلسترول تام را كنترل كنيد.جهت كنترل سطح كلسترول ،پزشكتان ممكن است دارويي از خانواده استاتين ها تجويز كند(آتورواستاتين،سيمواستاتين).

• اگر سيگاري هستيد سيگار را ترك كنيد.

• غذاي كم چربي حاوي ميوه و سبزيجات فراوان و فاقد روغن حيواني مصرف كنيد.

• بيماري قند را كنترل كنيد.

• اگر چاق هستيد وزنتان را كم كنيد.

• روزانه يا چند بار در هفته پياده روي يا ساير ورزشهايي كه كارآيي قلب را بهبود مي بخشد انجام دهيد.(ابتدا با پزشك خود مشورت كنيد.)

اگر داراي يك يا چند فاكتورخطر بيماريهاي قلبي هستيد ،با پزشكتان در مورد تجويز آسپرين براي پيشگيري از حمله قلبي تماس بگيريد.

بعد از يك حمله قلبي ، پيگيري بيمار براي كاهش خطر بروز يك حمله ديگر ضروري است.اغلب يك برنامه بازتواني قلبي براي بازگشت به زندگي روزمره توصيه مي شود.برنامه ورزش،تغذيه، و داروها را مطابق تجويز پزشكتان ادامه دهيد.

ديابت يكي از عوامل سكته قلبي

ديابت يك عامل خطر مهم و بزرگ براي بيماري هاي قلبي و سكته است. حدود 65 درصد افرادي كه ديابت دارند به علت انواع مختلفي از بيماري هاي قلبي عروقي مي ميرند.

متن كل خبر : ديابت يك عامل خطر مهم و بزرگ براي بيماري هاي قلبي و سكته است. حدود 65 درصد افرادي كه ديابت دارند به علت انواع مختلفي از بيماري هاي قلبي عروقي مي ميرند. به ويژه زنان ديابتي خطر بالايي براي مردن از بيماري هاي قلبي-عروقي و سكته ي قلبي دارند.

حدود 150 ميليون نفر در جهان و 3 ميليون نفر در ايران به بيماري ديابت مبتلا هستند. مطالعه اي در شهر بوشهر كه توسط دكتر نبي پور

و همكارانش انجام گرفت نشان داد كه 9/12درصد از زنان بوشهري ديابت دارند.

آن نوع ديابتي كه به طور شايع در بزرگسالان وجود دارد، ديابت نوع 2 است. در ديابت نوع 2، لوزالمعده انسولين توليد مي كند، اما بدن نمي تواند به طور مناسب از آن استفاده كند و به تدريج توانايي توليد آن را از دست مي دهد.

ديابت نوع 2 يك بيماري جدي است كه علاوه بر افزايش خطر بيماري هاي قلبي، باعث نارسايي كليه، كوري چشم و قطع اندام تحتاني در بزرگسالان مي شود.

ديابت همچنين مي تواند منجر به آسيب اعصاب و ايجاد اختلال در مبارزه با عفونت شود.

خطر ديابت نوع 2 بعد از 45 سالگي افزايش مي يابد. اگر اضافه وزن داريد، به ويژه اگر افزايش وزن شما بيشتر در ناحيه ي قسمت مياني بدن است به احتمال زياد، در معرض ابتلا به اين بيماري هستيد.

عوامل خطر ديگر شامل نداشتن تحرك بدني و سابقه ي خانوادگي ديابت است. زناني كه طي حاملگي ديابت داشته اند (ديابت حاملگي) يا نوزاداني كه با وزن بيش از 4 كيلوگرم متولد شده اند، در معرض خطر بالاي ابتلا به ديابت نوع 2هستند.

علايم ديابت ممكن است شامل خستگي، تهوع، تكرر ادرار، تشنگي غير معمول، كاهش وزن، تاري ديد، عفونت هاي مكرر و تاخير در بهبود زخم هاي بدن باشد.

ديابت نوع 2 به تدريج پيشرفت مي كند و گاهي اوقات هيچ علامتي ندارد. حتي اگر هيچ علامتي از ديابت نداريد، در صورتي كه اضافه وزن و هر يك از عوامل خطر ديابت نوع 2 را داريد، از پزشك خود بخواهيد تا براي شما آزمايش قند خون بنويسد.

اگر شما ديابت داريد، كنترل سطح قند

خون به پيشگيري از مشكلات احتمالي كمك مي كند. به علت اين كه ديابت با بيماري هاي قلبي مرتبط است، كنترل و ارزيابي ديابت بايستي شامل كنترل يك سري عوامل معين باشد.

كساني كه ديابت دارند، بايد فشار خون و كلسترول خود را پايين تر از سطح توصيه شده نگه دارند. نكشيدن سيگار، داشتن تحرك بدني و مصرف روزانه ي آسپرين (در صورت توصيه ي پزشك) براي پيشگيري از بيماري هاي قلبي مهم هستند.

برخي از افراد ديابت ندارند، اما در معرض خطر زيادي براي ابتلا به اين بيماري هستند. اين افراد "مستعد ديابت" هستند. در اين افراد سطوح قند خون بيشتر از ميزان طبيعي است، اما هنوز وارد محدوده ي ديابت نشده است.

تحقيقات جديد نشان داده اند كه بسياري از افراد مستعد ديابت مي توانند با ايجاد تغيير در رژيم غذايي و فعاليت بدني از ايجاد ديابت پيشگيري كنند يا آن را به تأخير اندازند.

احتمال سكته ي قلبي يا مغزي در افراد ديابتي 50 درصد بيشتر از كساني است كه قند خون طبيعي دارند. بنابراين بايستي توجه زيادي به كنترل يا پيشگيري فشار خون، كلسترول خون و ديگر عوامل خطر بيماري هاي قلبي داشته باشند.

كنترل ديابت در سه گام:

اگر ديابت داريد، برداشتن سه گام ضروري به شما كمك مي كند تا آن را بهتر كنترل كنيد:

گام اول: انجام آزمايش A1C

اين آزمايش مي تواند نشان دهد كه در سه ماه گذشته به طور متوسط چه قدر موفق به كنترل قند خون خود شده ايد. مطلوب آن است كه مقدار اين آزمايش كمتر از 7 باشد. حداقل هر شش ماه يك بار اين آزمايش را انجام دهيد.

گام دوم: فشار خون

توجه داشته باشيد كه هر

چه قدر فشار خونتان بالاتر باشد، قلب براي پمپاژ خون به داخل عروق به تقلاي بيشتري نياز دارد. بهتر است هر بار كه به پزشك مراجعه مي كنيد، از او بخواهيد تا فشار شما را اندازه گيري كند. سعي كنيد فشارخون تان را كمتر از 13 بر روي 8 نگه داريد.

گام سوم: كلسترول

كنترل كلسترول بد يا LDL كه باعث انسداد عروق شما مي شود. حداقل سالي يك بار آن را اندازه بگيريد و سعي كنيد آن را كمتر از 100نگه داريد.

براي كاهش كلسترول و فشار خون مي توانيد:

به فعاليت فيزيكي روزانه بپردازيد.

ميزان نمك ، چربي و كلسترول خصوصاً چربي اشباع شده غذايتان را تا حد امكان كاهش دهيد.

غذاهاي فيبردار بيشتري بخوريد؛ مثل ميوه ، سبزيجات ، حبوبات ، نان و غلات سبوس دار(مثل سنگك و بربري).

وزن خود را كنترل كنيد.

اگر سيگاري هستيد، سيگار را ترك كنيد.

داروهاي خود را به طور مرتب مصرف كنيد.

از پزشك خود بخواهيد تا در صورت نياز براي شما آسپرين تجويز كند.

براي كنترل ديابت خود از ديگران هم كمك بخواهيد.

پيشگيري از ديابت

اگر قند خون شما بيشتر از حد طبيعي است، بيشتر احتمال دارد كه به ديابت نوع 2مبتلا شويد. اما مي توانيد كارهايي انجام دهيد كه سلامتي تان را بهبود ببخشيد و شروع ديابت را به تأخير بيندازيد يا از آن پيشگيري كنيد.

مطالعه ي اخير نشان داده است كه بسياري افراد مستعد ديابت كه اضافه وزن دارند، به طور قابل توجهي مي توانند خطر پيشرفت بيماري ديابت را با داشتن رژيم غذايي مناسب(كم چربي و كم انرژي) و انجام فعاليت بدني (حداقل 5 روز در هفته و

هر بار 30 دقيقه) كاهش دهند.

نتايج تعدادي تحقيق:

به طور كلي افرادي كه با استفاده از رژيم لاغري و افزايش تحرك بدني (معمولاً پياده روي سريع) حدود 5 تا 7 درصد كاهش وزن (7-5 كيلوگرم) پيدا مي كنند، خطر بيماري ديابت تا سه سال آينده در آنها 58 درصد كاهش مي يابد.

در افراد بالاي 60 سال اين تغييرات در شيوه ي زندگي خطر پيشرفت بيماري ديابت را حدود 71 درصد كاهش مي دهد.

افرادي كه داروهاي ديابت (متفورمين) مصرف مي كنند، خطر پيشرفت بيماري را تا 31 درصد كاهش مي دهند. اين يافته ها مشخص مي كند كه شما مي توانيد اقداماتي انجام دهيد كه از ديابت پيش گيري كنيد يا آن را به تأخير بيندازيد.

ضعف قلب (نارسايي قلب، Heart Failure)

اين بيماري جدا بد و آزار دهنده و ناتوان كننده ميباشد.اعتدال روح بسته به يك جزء حرارت و يك جزء برودت و يك جزء يبوست و يك جزء رطوبت است ، بنا براين اگر در يكي از اين اجزاء كمي يا افزوني پيدا شود از كار خودش باز ميماند و قلب را ناتوان ميكند. به هر حال اين بيماري ناشي از غلبه يكي از اخلاط چهار گانه (صفرا ، سودا ، بلغم ، خون) است كه در هر نوع بايد مزاج را به تعادل رساند. گاهي سبب بيروني دارد ناراحتي هاي فكري و رواني و گاهي از ضعف خود قلب است

علائم بيماري : سكته هاي قلبي (خفيف يا قوي)و ناراحتي هاي قلبي كه مربوط به نارسايي قلب ميشوند

خفقان قلب ( Asphyxiation ، Suffocation )

اين بيماري به علت امتلاء رگهاي قلب از خون پيدا ميشود و نيز ممكن است از

زيادي رطوبت پرده اي كه قلب را در بر ميگيرد باشد و گاهي از چيرگي حرارت صفرايي و گاهي نيز از بخار هايي است كه بسوي قلب ميروند. و در بعضي اوقات ممكن است سبب چيرگي خون در مزاج باشد و علامتش همان علامات عمومي غلبه خون است و سرخي چهره بيمار ، شدت يافتن تپش سرخ رگها و نفس نفس زدن بيمار است

علائم بيماري : نگراني واسترس بي مورد، تب

منابع :

قلب چيست و چگونه كار مي كند؟ http://rtp.ir

غذاهاي مفيد و مضر براي قلب http://drkhorsandi.parsiblog.com

قلب http://daneshnameh.roshd.ir

علتها و علايم گرفتگي رگهاي قلب http://www.parsiteb.com

ديابت يكي از عوامل سكته قلبي http://www.parsiteb.com

بوي سير براي قلب مفيد است http://www.parsiteb.com

سكته قلبي ( MI ) http://irancliniconline.com

ميوه هاي مفيد براي قلب http://www.parsiteb.com

لبنيات http://www.parsiteb.com

ضربان قلب http://daneshnameh.roshd.ir

ضعف قلب (نارسايي قلب، Heart Failure) http://www.parsiteb.com

خفقان قلب ( Asphyxiation ، Suffocation ) http://www.parsiteb.com

ويروس هاى عطسه و سرفه فريبكارند!

نويسنده:اشرف پورمند

مراقب دست هايمان باشيم

در نيمه ماه نخست فصل سرد قرار داريم و اين روزها شاهد سرفه و عطسه بسيارى از اطرافيان هستيم كه با وجود بهبود، سرماخوردگى، همچنان از اين عوارض رنج مى برند.كارشناسان بهداشتى دليل سرفه و عطسه زياد در زمان سرماخوردگى را جمع شدن مخاط ترشح شده در اطراف راه هوايى تنفسى بدن مى دانند.ويروس هاى ناشى از سرفه و عطسه كه از جمله عوارض سرماخوردگى هستند، مى توانند چندين روز در خارج از بدن و حتى در محيط بى جان زنده بمانند.سيستم ايمنى افراد در برخورد با اين ويروس ها متفاوت عمل مى كند به طورى كه برخى افراد مقاوم در برابر بيمارى هستند و برخى ديگر حتى باكوچكترين هم نشينى با فرد بيمار، ممكن

است دچار بيمارى شوند.«ابراهيم بنى حبيب» پزشك عمومى در اين باره گفت: بيشتر ويروس هاى سرماخوردگى از طريق تماس مستقيم منتشر مى شوند. به عنوان مثال كسى كه سرماخورده است و در صورتى كه به داخل دست هاى خود عطسه و سپس اشيايى مثل تلفن، صفحه كليد كامپيوتر يا ليوان را لمس كند، از اين طريق ويروس را منتقل كرده است.به اعتقاد وى، ميكروب ها مى توانند براى ساعت ها و در بعضى موارد هفته ها زنده باقى بمانند و سپس به فرد بعدى كه آن اشيا را لمس مى كند، منتقل شود.بنى حبيب با اشاره به اين كه بهتر است افراد دست هاى خود را در زمان سرماخوردگى و مرتب بشويند، تاكيد كرد: در صورتى كه امكان شستن دست ها وجود ندارد بايد دست ها را بسيار محكم براى مدت يك دقيقه به هم مالش داد زيرا با اين كار بيشتر ويروس هاى سرماخوردگى از پوست جدا مى شوند.

وى افزود: هنگام سرفه و عطسه نبايد از دست ها استفاده كرد با اين استدلال كه ويروس ها و ميكروب ها به پوست دست مى چسبند و جلوگيرى از سرفه و عطسه با استفاده از دست سبب انتقال ميكروب ها به ديگران مى شود.اين پزشك عمومى توصيه كرد زمانى كه بيمار سرفه يا عطسه مى كند بايد از يك دستمال استفاده كرده و آن را پس از استفاده بلافاصله دور بيندازد.

بيماران مايعات زياد مصرف كنند

بنى حبيب همچنين نوشيدن مايعات زياد را براى افراد سرما خورده بسيار مفيد دانست و افزود: آب سيستم بدن را شست وشو مى دهد و سبب خروج سموم از بدن مى شود

استفاده منظم از هواى آزاد توصيه ديگر اين پزشك است.به گفته وى بيشتر افراد زمانى كه هوا سرد است در خانه و محوطه هاى بسته مى مانند اين در حالى است كه ميكروب هاى بيشترى در اتاق هاى خشك و شلوغ در حال گردش هستند. بنابراين استفاده از هواى آزاد براى افراد سرماخورده مفيد است.وى همچنين به استفاده بيشتر از سبزيجات در زمان سرماخوردگى تاكيد كرد و يادآور شد: مواد شيمياى طبيعى موجود در گياهان سبب افزايش ويتامين هاى بدن مى شود، بنابراين ميوه ها و سبزى هاى سبز تيره، قرمز و زرد مانند اسفناج، كاهو، هويج، گوجه فرنگى و موارد ديگر در زمان سرماخوردگى بسيار مفيد هستند

بهار كه مياد،دماغ من سرخ و بزرگ ميشه!

مترجم:زهرا السادات خوشحالي

با نزديك شدن بهار ايا فكري براي ايمني بدنتان در مقابل آلرژي بهاره كرده ايد؟درست است !!روزها شروع به بلند شدن و گرمتر شدن كرده اند و باد بهاري با ملايمت ميوزد و بيشتر پرندگان دور هم جمع شده اند. درختان شكوفه داده اند و چمن ها شروع به رشد كرده اند.اين زمانيست كه ممكن است شما شروع به خاراندن چشمانتان كنيد تا جائي كه متورم و قرمز شوند.

اگر آب ريزش پيدا كرده ايد و احساس خفگي ميكنيد...

اگر مدام عطسه ميكنيد و در تمام طول روز چرت ميزنين و شبها هم با دهان نفس ميكشيد

ممكن است كه شما به رايج ترين نوع آلرژي كه اغلب به ان تب يونجه ميگويند دچار شده باشيد و علت ان اصولا گرد و خاك و گرده افشاني گياهان ميباشد .

به هر حال تب يونجه فقط يكي از فعل و انفعالاتي است كه توسط فاكتور شرايط محيطي يا

غذا مردمي را كه سيستم ايمني حساسي دارند مبتلا ميكندو ممكن است كه براي فرد مبتلا سوزش هاي شديد و دردناك به بار بياورد .

اين آلرژي در درجه نخست ميتواند از شرايط محيطي باشد كه در آن زندگي ميكنيد به طوري كه شما در يك مكان ديگر اين احساس را نداريد.

دليل حدود 40 درصد از آسم ها آلرژيست و عوامل اصلي تحريك آن عبارتند از : غذا ، گرد و خاك و گرده افشاني گياهان بعلاوه نيش و يا گزيدن حشرات و اثرات به جا مانده از آن و فضولاتي كه از سوسكها در حمام باقي ميماند.

غذاهاي آلرژي زا عبارتند از :

شير گاو،تخم مرغ،بادام زميني،گندم ،سبوس،ميگو،خرچنگ،صدف

كه در افراد مختلف ممكن است متفاوت باشدو فرد به يك دو يا همه اين غذاها حساسيت نشان دهد

مواد حساسيت زا براي سيستم ايمني بدن بسيار خطرناكند و ممكن است به صورت تورم و خارش و يا ممكن است به صورت گرفتگي و دل درد شديد بروز كند كه اين درد به حد زيادي ميتواند وحشتناك و دردناك باشد.

بسياري از مردم در درمان آلرژي ناموفق هستند و درد و رنج زيادي را متحمل ميشوند تا جائي كه در موارد اورژانسي حتي مرگ هم ديده شده است در صورتيكه ميتوانستند با يك تزريق ساده از تمام اين عوارض جلوگيري كنند.

مواردي كه در آلرژي بايد مد نظر داشت اين است كه

1. آلرژي ميتواند تغيير كند

2. آلرژي ميتواند به بقيه موادي هم كه حساس نبوديم نفوذ كند و بدن حساسيت نشان بدهد مثل عطر ، سيگار كشيدن و يا حتي ممكن است همين مواد باعث كمتر شدنشان بشود .

3. آلرژي ممكن است كه

موروثي باشد.

4. هيچ دونفري راههاي درمان يكساني ندارند چرا؟ چون پيدايش آلرژي نياز به دوعامل زمينه ژنتيكي و در معرض عوامل محيطي آلرژي زا به طور مكرر قرار گرفتن است.

علائمي كه آلرژي از خودشان به شما نشان ميدهند خود يه دكتر واقعي هستند كه سه ابزار مهم به ما نشا ميدهند :

جلوگيري ،پرهيز و در نهايت دارو درماني

جلوگيري از الرژي واقعا سخت است و كار ميبرد و حتي ممكن است شما نتوانيد آلرژي و حساسيت خود را به طور كامل تحت كنترل در آوريد.

اما راههايي وجود دارند كه به شما كمك مي كنند تا با آنها كنار بياييد و با آن زندگي كنيد. از هر چيزي كه موجب بروز حساسيت در شما مي شود ،دوري كنيد به عنوان مثال اگر نسبت به موي حيوانات حساسيت داريد، از ورود حيوانات به اتاق خوابتان جلوگيري كنيد. همچنين مي توانيد از رو تختي ها مخصوص ضد حساسيت استفاده كرده، ملحفه ها و پتو را در آب داغ شستشو بدهيد تا مواد حساسيت زا از بين بروند.

همچنين مي توانيد از يك دستگاه تصفيه هوا در داخل اتاق استفاده كنيد . پاكيزه نگه داشتن اتاق كودك و كل منزل، قراردادن اسباب بازي ها و عروسك هاي پشمالو در جعبه و تميز كردن و گردگيري مستمر اتاق نيز مي توانند مواد حساسيت زا را از كودك مبتلا به آلرژي دور نگه دارند. اگر شما يا فرزندتان نسبت به يك ماده غذايي حساسيت داريد، هميشه برچسب مواد غذايي را چك كنيد تا از مواد و اجزاي تشكيل دهنده آن ماده غذايي آگاه باشيد. به خاطر داشته باشيد كه علائم آلرژي نبايد موجب

عجز و درماندگي شما بشود. پزشك معالج به شما خواهد آموخت تا با آلرژي ها ارتباط برقرار كرده، از بروز آن ها جلوگيري كنيد. ممكن است نوزاداني با زمينه مساعد ژنتيكي براي ابتلا به آلرژِي به دنيا بيايند. بسياري از آلرژي ها،به صورت ارثي، توسط ژن ها از پدر و مادر به كودك انتقال يابد. علائم آلرژي مي توانند در سنين خرد سالي،كودكي،نوجواني يا بزرگسالي بروز كنند و اين در حاليست كه اغلب آلرژي ها در سنين بزرگسالي بهتر شده و كاهش پيدا مي كنند. بسياري از افراد آلرژي هاي غذايي را پشت سر مي گذارند، اماآلرژي هاي ديگر مي توانند در تمام عمر انسان را همراهي كنند.

بسياري از اوقات تشخيص سرماخوردگي از آلرژي بسيار سخت است، زيرا علائم هردو مي توانند شبيه به هم باشند. اگر علائم سرما خوردگي شما بيش از دو هفته طول كشيد به احتمال زياد شما دچار آلرژي شديد.

بين سرماخوردگي و آلرژي تفاوت هايي وجود دارد كه شما مي توانيد در هنگام بروز علائم به دنبال آن ها باشيد. در هنگام بروز علائم حساسيتي بيني و چشمان شما دچار خارش مي شود. در صورتي كه در سرماخوردگي چنين حالتي بوجود نمي آيد. همچنين خلط فرد در هنگام بروز آلرژي مانند آب شفاف است، اما در سرما خوردگي مايل به زرد بوده، غليظ و تيره تر است. اگر شما عطسه مي كنيد،خارش داريد و به خس خس سينه دچار شده ايد يا اغلب بعد از خوردن يك ماده غذايي خاص دچار بيماري مي شويد، به احتمال زياد دچار آلرژي هستيد و بايد از مصرف آن ماده غذايي خودداري كنيد.

گروه ترجمه سلامت

نيوز

كمبود ويتامين A با مصرف شيرخشك هاى كم چرب

شيرخوارانى كه به هر دليل از شيرخشك هاى بدون چربى يا كم چرب تغذيه مى شوند، معمولا زمينه كمبود ويتامين A را دارند.

دكتر انصارى، متخصص تغذيه اظهار داشت: سوپ هاى سبزى بايد در رژيم غذايى چنين شيرخوارانى بعد از ? ماهگى گنجانيده شود.

وى افزود: كاروتنوئيد پيش ساز ويتامين A شامل دو ويتامين A متصل به هم است. اين ماده در سبزيجات و ميوه هاى زرد رنگ و سبز (مانند اسفناج و هويج) وجود دارد. همچنين در تشكيل ماده رنگى سلول هاى چشم كه وظيفه ديد در شب را برعهده دارد، نقش دارد.

انصارى يادآور شد: ويتامين A وظايف فيزيولوژيك مهم ديگرى نظير افزايش مقاومت بدن، تقويت سيستم ايمنى، نرمى پوست، رشد طبيعى مو، اسپرماتوژنز (توليد و تكامل اسپرم در مردان) را برعهده دارد. اين متخصص تغذيه تصريح كرد: فرم گياهى اين ويتامين در سبزيها و برخى از ميوه ها به فراوانى يافت مى شود و غالبا در جوامع در حال پيشرفت و خانواده هاى كم درآمد تامين اين ويتامين از طريق دريافت صنايع گياهى است.

وى يادآور شد: اين خانوارها به دلايل گران بودن منابع حيوانى تامين كننده ويتامين A نيز چربى غيراشباع و كلسترول موجود در اين منابع از مصرف اين گونه مواد غذايى پرهيز يا كمتر از آنها مصرف مى كنند. در نهايت احتمال كمبود اين ويتامين در آنها وجود دارد.

تاثير طب سوزنى در درمان صداهاى داخل گوش

يك مطالعه نشان مى دهد طب سوزنى در درمان صداهايى مانند وزوز و سوت در داخل گوش مى تواند موثر باشد.

سوزان شور، محقق دانشگاه ميشيگان آمريكا، در اين خصوص اظهار كرد: از جمله نشانه هاى شنيدن صداى وزوز

و سوت در گوش اين است كه فرد حس مى كند چيزى يا كسى روى صورت و گردن او حركت مى كند و يا دست مى كشد.

برپايه اين پژوهش كه در نشريه اروپايى Neuroscience درج شده، سلول هاى عصبى احساس لمس شدن پس از به وجود آمدن صداى سوت و وزوز در مغز فعال مى شوند و آسيب هايى را ايجاد مى كنند.

همچنين خاطرنشان شده است كه فعاليت بالاى نرون هاى احساس لمس شدن به احتمال زياد نقشى مهم در ايجاد صدا و وزوز در گوش ايفا مى كند.

با انجام اين پژوهش بر روى حيوانات، دانشمندان شيوه هايى از قبيل اجراى طب سوزنى بر نواحى سر و گردن را در درمان صداى وزوز داخل گوش موثر مى دانند.

همه بيمارى ها قابل پيشگيرى اند حتى آنفلوآنزاى مرغى

توصيه هاى ? گانه وزارت بهداشت

پيشگيرى همواره بهتر از درمان است خاصه آن كه پاى آنفلوآنزاى پرندگان ( مرغى) در ميان باشد. اين بيمارى از طريق استنشاق ترشحات آلوده، تماس مستقيم با پرندگان آلوده و حتى تماس غيرمستقيم با اشياى آلوده ايجاد مى شود.

نشانه هاى بيمارى آنفلوآنزاى پرندگان: علامت ويژه اين بيمارى تب بيش از ?? درجه است كه در مرحله حاد با دشوارى هاى تنفسى همراه مى شود و روند فزاينده بيمارى، فرد مبتلا را با وجود حمايت هاى تنفسى از پاى درمى آورد.

چه كسانى در معرض خطرند: گفته مى شود اين بيمارى در وهله نخست در كمين كارگران مرغدارى ها، سلاخى ها، پرنده بازها، اعم از كفتربازها، دوستداران خروس جنگى، همه كسانى كه مرغ ها را ذبح مى كنند و يا حتى بچه هايى كه عاشق جوجه هاى يك روزه اند،

مى نشيند. فروشندگان پرنده، پزشكان و پرستاران مراقبت كننده از بيماران مبتلا به آنفلوآنزاى مرغى نيز از خطر ابتلا مصون نيستند. به اعتقاد پزشكان اين بيمارى كاملا قابل پيشگيرى است.

دكتر آرش قليان چى لنگرودى توصيه هاى ? گانه وزارت بهداشت براى جلوگيرى از ابتلا به اين بيمارى را اينگونه برمى شمرد:

?- از تماس با پرندگان اهلى و وحشى تا حد امكان خوددارى كنيد

?- پس از تماس با پرندگان و محصولات آنها مانند سر بريدن و پر كردن و خالى كردن شكم و حتى دست زدن به تخم پرندگان دست هاى خود را با آب و صابون بشوييد

?- اگر پرنده اى در محل زندگى شما تلف شد بلافاصله موضوع را به نزديك ترين مركز بهداشتى درمانى يا خانه بهداشت اطلاع دهيد

?- براى پيشگيرى از آنفلوآنزاى پرندگان به توصيه هاى مسوولان بهداشتى و كاركنان سازمان دامپزشكى توجه كنيد

?- پرندگان اهلى را درون قفس نگهدارى كنيد

?- به كودكان خود بياموزيد از آغوش گرفتن و نوازش كردن پرندگان به طور جدى خوددارى كنند

?- چنانچه به تب، سردرد، گلو درد، سرفه يا اسهال دچار شديد از خود درمانى پرهيز و به پزشك و مراكز بهداشت و درمان مراجعه كنيد

?- براى دفع جود احتمالى ويروس آنفلوآنزاى پرندگان غذاهايى كه با گوشت ماكيان مانند جوجه كباب و همبرگرها تهيه مى شوند را با درجه حرارت ?? درجه سانتى گراد دست كم به مدت ?? دقيقه بپزيد

?- از مصرف تخم مرغ نيم پز خام يا شل پرهيز كنيد. همچنين مطمئن ترين راه براى از بين بردن هرگونه احتمال ابتلا به اين بيمارى خوردن تخم مرغ كاملا پخته است.

سكته قلبى و توصيه هاى پرستارانه

تعريف بيماري

زمانى كه

يكى از عروق شريانى قلب كاملا مسدود شود به قسمتى از عضله قلب خون كافى نمى رسد، طولانى شدن اين حالت منجر به مرگ سلولى بخشى از عضله قلب و تظاهر سكته قلبى مى شود.

علائم

مهمترين علامت سكته قلبى درد شديد، سنگين و فشارنده قفسه سينه است.

درد قلبى ممكن است به گردن، چانه و بازوى چپ انتشار يابد.

درد اپى گاستر كه مى تواند منجر به تهوع و استفراغ شود.

عوامل مستعدكننده سكته قلبى عروقي

- بالا بودن ميزان چربى خون

- استعمال دخانيات

- سابقه بيمارى در خانواده

- فشار خون بالا

- بالا رفتن سن

- ابتلا به بيمارى قند

- فشارهاى روحي- رواني

- عدم فعاليت (كاهش ميزان تحرك)

- مصرف قرص هاى ضدبارداري

- وقوع سكته قلبى در مردان 3 برابر بيشتر از زنان است.

درمان و نوتواني

-1 در مرحله حاد:

اقدامات درمانى شامل بسترى نمودن بيمار در بيمارستان، استراحت مطلق، مصرف داروهاى مسكن و استفاده از اكسيژن تحت نظر پزشك متخصص است.

مرحله نوتوانى سكته قلبى عروقى معمولا 6 تا 8 هفته بعد از وقوع عارضه شروع مى شود.

-2 در دوره نوتواني:

- از رژيم غذايى كم چربى و كم نمك استفاده نماييد.

- غذا را در تعداد دفعات بيشتر و حجم كمتر ميل نماييد.

- بعد از صرف غذا حتما استراحت نماييد.

- بلافاصله پس از صرف غذا ورزش نكنيد.

- در صورتى كه اضافه وزن داريد، از وزن خود طبق تجويز پزشك بكاهيد.

- استعمال دخانيات را ترك كنيد.

- از انجام فعاليت هايى كه باعث درد قفسه سينه، تنگى نفس و يا خستگى زودرس مى شوند، اجتناب نماييد.

- از قرار گرفتن در محيط بسيار گرم و يا سرد و راه رفتن در مقابل باد شديد خوددارى ورزيد.

- از مصرف مواد غذايى محرك

نظير: چاي، قهوه و شكلات كاكائويى بپرهيزيد.

- از مصرف نوشيدنى هاى بسيار سرد يا گرم اجتناب نماييد.

- ميزان فعاليت خود را طى انجام كارهاى روزمره زندگى نظير: چگونگى اشتغال، راه رفتن، روابط زناشويى و غيره به مرور افزايش دهيد.

- هر روز راه برويد و زمان و مسافت پياده روى را طبق دستور پزشك افزايش دهيد.

- از فعاليت هايى كه باعث سفتى عضلات مى شوند نظير: گردگيري، رختشويي، پاك كردن شيشه و بلند كردن اجسام سنگين خوددارى نماييد.

- سعى نماييد كه هيچ گاه دچار يبوست نشويد.

- قبل، مابين و بعد از انجام فعاليت هاى بدنى استراحت نماييد.

- رژيم دارويى خود را طبق دستور تجويز شده مصرف نماييد.

- در صورت بروز علائم زير به پزشك مراجعه نماييد.

1) فشار يا درد قفسه سينه كه 15 دقيقه پس از مصرف داروى نيتروگليسيرين باقى بماند.

2) تنگى نفس شديد در حين انجام فعاليت بدنى

3) تورم مچ پاها

4) ضربان قلب تند يا كند

- نهايتا با مراجعه به موقع به پزشك خود از بروز هرگونه عارضه پيشگيرى نماييد.

افزايش احتمال باروري با كنترل عفونت

نتايج تحقيقي در پژوهشكده فنآوري نوين علوم پزشكي جهاد دانشگاهي ابن سينا نشان مي دهد:كنترل بيماري هاي عفوني در زوج هاي نابارو ، احتمال باروري آنها را افزايش مي دهد.

به گزارش سلامت نيوز،در اين بررسي كه دكتر فرهاد يغمايي متخصص بيماري هاي عفوني و گرمسيري آن را انجام داده است ، بر ضرورت آگاهي بخشي به زوج هاي مبتلا به بيماري هاي عفوني تاكيد شده است .

وي گفت : به نظر نمي رسد ابتلا به هپاتيت C احتمال موفقيت درمان هاي IVF يا لقاح خارج رحمي را كاهش دهد و احتمال

انتقال مادر به جنين نيز كم است و علتي وجود ندارد اين دسته از بيماران را از اين درمان محروم كرد.

دكتر يغمايي با اشاره به اين كه مراكز ارايه كننده خدمات درمان ناباروري بايد مراقبت هاي لازم را درباره انتقال اين ويروس به عمل آورند ، گفت: برخورد با مرداني كه به ويروس عامل هپاتيت سي آلوده اند و مايل به استفاده از روش هاي درمان ناباروري هستند بسته به شيوه هاي درمان و پيشگيري آن مركز درماني است .

وي گفت : آگاهي دادن منطقي به زوج هاي ناباروركه داراي نوعي بيماري عفوني هستند ، لازم و ضروري است و آنان حق دارند از بهترين تكنيك هاي موجود درماني استفاده كنند

http://www.salamatnews.com

هر از گاهى نزد چشم پزشك برويم.

منبع:سايت بيمارستان چشم پزشكى نور

گلوكوم يا آب سياه كور مى كند

گلوكوم يا آب سياه، بيمارى است كه مى تواند با آسيب رساندن به عصب بينايى سبب نابينايى در فرد شود. اين بيمارى در آغاز هيچ نشانه خاصى ندارد اما مى تواند طى چند سال باعث كاهش ديد و سرانجام كورى گردد اما درمان زودرس آن مانع پيشرفت بيمارى و گاه سبب ديد بهتر هم مى شود.

در بسيارى از افراد افزايش فشار درون چشم سبب گلوكوم مى شود اين افزايش به عصب بينايى آسيب مى رساند مگر آن كه فشار چشم پايين آورده شود.

چه كسانى در خطرند؟

?- به طور كلى افراد بالاى ?? سال

?- كسانى كه در خانواده شان سابقه اين بيمارى وجود دارد.

علايم بيمارى آب سياه در ابتدا به وضوح ديده نمى شود. ديد طبيعى بوده و دردى هم وجود ندارد اما با ادامه بيمارى، فرد مبتلا متوجه مى شود كه

هرچند اشيايى را كه جلويش قرار دارند خوب مى بيند اما اشيايى را كه در كنار قرار داشته و بايد از گوشه چشم به آنها نگاه كند به خوبى نمى بيند. بيمار مبتلا به گلوكوم در صورت عدم درمان ممكن است ناگهان متوجه شود كه ديد كنارى ندارد. درست مانند اين است كه از درون يك لوله به اطراف نگاه مى كند و با پيشرفت روند بيمارى، ممكن است باقيمانده ديد حتى در مركز هم از بين رفته و فرد مبتلا نابينا شود. برخلاف تصور بسيارى، بالا بودن فشار چشم الزاما به معناى ابتلا به گلوكوم نيست، ابتلا يا عدم ابتلا به آب سياه در پى بالا بودن فشار چشم بستگى به ميزان تحمل عصب بينايى در برابر فشار بالاى چشم دارد و اين ميزان در افراد مختلف، متفاوت است. هرچند فشار طبيعى معمولا بين ??تا ?? ميلى متر جيوه است ولى حتى در اين فشار هم ممكن است به گلوكوم مبتلا باشد و اين نشان مى دهد كه معاينه دوره اى چشم اهميت بسيار بالايى دارد.

درمان آب سياه:

هرچند گلوكوم علاج قطعى ندارد ولى درمان هاى رايج بيمارى را كنترل مى كنند و اين تاكيد بر اهميت تشخيص و درمان زودرس است. بيشتر چشم پزشكان گلوكومى را كه تازه تشخيص داده اند با دارو درمان مى كنند ولى تحقيقات جديد نشان داده است كه جراحى با ليزر جايگزينى مطمئن و موثر است.

درمان دارويى: شايع ترين نوع درمان زودرس گلوكوم، درمان دارويى است، داروهاى گلوكوم به صورت قطره هاى چشمى و قرص تجويز مى شوند. اين داروها به دو شكل سبب كاهش فشار داخل چشم مى

شوند. بعضى سبب كاهش توليد مايع در چشم شده و برخى به تخليه بيشتر مايع از درون چشم كمك مى كنند. داروهاى ضدگلوكومى ممكن است تا چند بار در روز تجويز شوند. بيشتر بيماران عوارضى نشان نمى دهند ولى بعضى از اين داروها ممكن است سبب سردرد شده و يا بر روى اعضا ديگر بدن عوارضى داشته باشند. قطره ها ممكن است سبب سوزش و قرمزى چشم شوند. داروهاى ضدگلوكوم بايد تا زمانى كه به كنترل فشار داخل چشم كمك مى كنند مصرف شوند. از آنجا كه گلوكوم معمولا علامتى ندارد، گاهى بيماران داروى خود را قطع كرده و يا مصرف آنها را فراموش مى كنند.

جراحى با ليزر: جراحى با ليزر به تخليه مايع از درون چشم كمك مى كند. هرچند از اين روش مى توان هر زمانى استفاده كرد ولى معمولا بعد از آزمايش درمان دارويى به كار مى رود. در بسيارى موارد بيمار بايد بعد از جراحى ليزرى نيز دارو مصرف كند.

روش هاى جراحى رايج: در جراحى گلوكوم، هدف ايجاد محل خروج جديدى براى مايع داخل چشم است. هر چند چشم پزشك هر زمانى ممكن است تصميم به جراحى بگيرد ولى معمولا اين كار را پس از شكست درمان دارويى و جراحى ليزرى انجام مى دهد. جراحى در كلينيك يا بيمارستان صورت مى گيرد . قبل از جراحى به بيمار داروهايى جهت آرام و شل شدن داده شده و سپس چشم توسط تزريق مواد بى حس كننده در اطراف آن بى حس مى شود.

جراح قطعه كوچكى از بافت سفيدچشم (صلبيه) را بر مى دارد و اين سبب به وجود آمدن كانال كوچكى براى

عبور مايع درون چشم مى شود.

جراحى گلوكوم نيز مانند هر جراحى ديگرى ممكن است با عوارضى همراه باشد. اين عوارض عبارتند از: كاتاراكت، مشكلات قرنيه، التهاب يا عفونت داخل چشم و تورم عروق خونى پشت چشم. البته براى هر يك از موارد گفته شده درمان هاى موثرى وجود دارد.

20 پرسش شايع در مورد جراحي بيني

نويسنده:دكتر محسن نراقي

مفهوم راينولوژي چيست ؟

راينولوژي از كلمه لاتين راينو به معناي بيني منشا گرفته است. راينولوژي يك شاخه فوق تخصصي در دانش پزشكي است كه به جراحي ها و درمان بيماري هاي بيني و ساختمان هاي اطراف بيني در سر و صورت مي پردازد. هنر راينولوژيست حفظ آميزه اي از زيبايي و عملكرد بيني است چرا كه توجه به عملكردهاي حياتي بيني از مهمترين اهداف دانش راينولوژي به شمار مي آيد.

منظور از عملكردهاي بيني چيست؟

بيني يكي از مهمترين اعضاي بدن در نگهداري سلامت فرد و حفظ ساير اعضاء است. بيني داراي فيزيولوژي بسيار پيچيده اي است. وظايف اساسي بيني شامل ايجاد راه هوايي، حس بويايي، تنظيم دما، تنظيم رطوبت، تصفيه ذرات هوا و نقش در تكلم است. مهمترين عملكرد بيني ايجاد راه هوايي براي تنفس طبيعي است.

بي توجهي به اين عملكردهاي ارزشمند حياتي چه علائم و عواقبي را در پي خواهد داشت؟

اختلال در عملكردهاي حياتي بيني عواقب ناگواري در سلامت و زندگي افراد و جامعه برجا خواهد گذاشت. تنفس حياتي ترين عملكرد زندگي است كه نتيجه آن رسيدن اكسيژن به بافت هاي بدن است. بي حالي، خواب آلودگي، كسالت، بي حوصلگي و عصبي بودن ممكن است در اثر اختلال تنفسي بيني پديد آيد. محروميت از تنفس بيني، خشكي مجاري تنفسي و ضعف سيستم

دفاعي آن را در پي خواهد داشت. گرفتگي بيني اغلب سبب بروز مشكلاتي در ساير ساختمان هاي وابسته مانند درد سينوسي، سردرد يا احساس پري، سنگيني و فشار در ناحيه سر و صورت مي شود. اختلال بويايي، احساس سرما خوردگي طولاني، خرخر و مشكلات تنفسي حين خواب از علائم ديگر اختلال عملكرد بيني است.

جراحي هاي بيني با چه اهدافي انجام مي گيرد؟

بايد گفت جراحي هاي بيني با اهداف متعددي انجام مي شود كه مي توان آنها را به دو دسته كلي تقسيم كرد:

-دسته اول جراحي هايي هستند كه در جهت اصلاح عملكرد بيني انجام مي شوند و بطور عمده اصلاح انحراف تيغه مياني بيني را شامل مي شود. مشكلات ديگري مانند پوليپ و تورم بافت هاي داخل بيني نيز ممكن است نيازمند جراحي هاي پيچيده تري باشد كه در بسياري از موارد مستلزم استفاده از روش هاي اندوسكوپيك است.

-دسته دوم جراحي هايي با هدف تغيير شكل خارجي بيني و زيبايي است كه به جراحي پلاستيك بيني يا راينو پلاستي معروف است.

آيا در صورت وجود مشكلات تنفسي مي توان اقدام به جراحي هاي بيني نمود؟

در صورتي كه پيش از جراحي، در حين عمل و پس از جراحي، تمامي شرايط لازم براي حفظ سلامت بيني از نظر تنفسي مورد توجه قرار گيرد، مي توان در اين حالات اقدام به جراحي بيني نمود. البته در اين حالت جراح با مشكلات زيادي در عمل مواجه است كه با تسلط خود بر مشكلات داخل بيني بايد بتواند بر آنها فائق آيد. از سه علت شايع مشكلات تنفسي در بيماران داوطلب جراحي پلاستيك بيني، دو علت آن، يعني

انحراف تيغه بيني و رشد بيش از اندازه شاخك هاي بيني، هم زمان با جراحي پلاستيك بيني قابل اصلاح اند. اما علت سوم كه شامل پوليپ هاي بيني و سينوزيت مزمن است، بهتر است در مرحله جداگانه اي، پيش از انجام جراحي پلاستيك بيني، تحت درمان مناسب قرار گيرد. در صورت تشخيص صحيح و دقيق هر كدام از اين مشكلات تنفسي، با درمان مناسب، بيمار داوطلب جراحي پلاستيك بيني مي تواند از رفع مشكل تنفسي و سلامت بيني بعد از جراحي اطمينان داشته باشد. در اين راستا، انجام اندوسكوپي تشخيصي بيني قبل از جراحي، كمك مهمي در تشخيص علت و يا علل ايجاد كننده مشكلات تنفسي بيني مي كند.

آيا وضعيت روحي و رواني فرد در انجام عمل جراحي بيني تاثير دارد؟

برخي از بيماران پس از عمل، با وجود نتيجه رضايت بخش، به دليل مشكلات روحي-رواني، وسواس فكري يا شخصيت هاي متزلزل و بيش از اندازه تأثير پذير از ديگران، از نتيجه عمل خود ناراضي اند. داوطلب مناسب جراحي پلاستيك بيني فردي است كه از عمل انتظار واقع بينانه اي دارد و براي انجام عمل تحت فشار ديگران نيست و مهمتر آنكه انتظار تغييرات بزرگي را در بهبود روابط فردي و اجتماعي پس از عمل خود ندارد و قوي ترين دليلش براي انجام جراحي بيني، خشنودي شخص خود باشد.

رابطه بيني با ساير اجزاء صورت چه تأثيري بر شيوه جراحي دارد؟

هدف جراحي زيبايي بيني زيباتر به نظر رسيدن چهره است نه صرفا كوچك كردن بيني. چه بسيار بيني هايي كه با وجود اندازه هاي بسيار كوچك نه تنها بر زيبايي چهره نيافزوده اند بلكه تناسب

قبلي را هم از بين برده اند!!! جراحي پلاستيك بيني، افزون بر ايجاد تناسب در خود بيني، بايد ارتباط خوشايندتري را بين بيني و ديگر اجزاي صورت برقرار كند.

سوالي كه اغلب افراد مي پرسند كه چه سني براي عمل جراحي پلاستيك بيني مناسب است؟

معمولا در دختران از سن 15 سالگي و در پسران از سن 17 سالگي به شرط رشد كامل جسمي، فكري و داشتن انگيزه كافي فرد امكان پذير است.

آيا جاي برش ها يا آثار عمل بر روي بيني باقي خواهند ماند؟

در صورت مهارت جراح هيچگونه ردپايي از عمل بر جاي نخواهد ماند.

نقش اندوسكوپي در جراحي زيبايي بيني چيست؟

اندوسكوپي بيني با فراهم كردن ديد عالي، دسترسي به قسمت هاي عمقي تر جهت رفع مشكلات داخلي بيني را تسهيل مي كند.

نقش ليزر در جراحي زيبايي بيني چيست؟

در بسياري از جراحي هاي ظريف داخل بيني استفاده از ليزر اين مزيت را دارد كه با خونريزي كمتري همراه است اما در جراحي زيبايي بيني، ليزر نقش عمده اي در نتيجه نهايي ندارد و آنچه تعيين كننده نتيجه عمل است در دستان هنرمند جراح نفهته است.

آيا جراحي بيني هاي گوشتي امكان پذير است؟

در جراحي بيني گوشتي استفاده از روش هاي تقويت اسكلت بيني براي افزايش حمايت بافت هاي نرم بيني ضروري است و حتي جراحي اين نوع بيني ها با استفاده از تكنيك هاي جديد با نتايج مطلوب همراه است.

پيش از عمل به چه نكاتي بايد توجه داشت؟

-آسپرين و داروهاي مشابه آن مانند پروفن دست كم دو هفته بيش از عمل نبايد مصرف شوند زيرا تمايل به خونريزي را افزايش مي دهند.

-در صورت سرماخوردگي ويروسي لازم است عمل جراحي به مدت چند هفته به تعويق بيافتد.

براي جراحي بيني بيهوشي بهتر است يا بي حسي موضعي؟

امروزه با پيشرفت هاي بسيار زيادي كه در بيهوشي صورت گرفته، در صورت رعايت تمام استانداردهاي لازم، يك بيهوشي كامل و مدرن ضمن فراهم آوردن حداكثر راحتي براي بيمار داراي خطر كمتري نسبت به يك مسافرت است.

آيا پس از عمل درد وجود دارد؟

گاهي به علت پانسمان داخل بيني احساس سنگيني و درد خفيف در ناحيه صورت و پيشاني وجود دارد كه اين مشكلات با مسكن هاي ساده اي مانند استامينوفن قابل رفع است.

آيا در جراحي بيني حد و مرزي براي كوچك نمودن بيني وجود دارد؟

بطور قطع اين حد و مرز وجود دارد. زيرا اولا زيبايي لزوما به معناي كوچكي نيست بلكه زيبايي بيني در گروه تناسب قسمت هاي مختلف بيني با هم و نيز تناسب كل بيني با قسمت هاي مختلف بيني با هم و نيز تناسب كل بيني با قسمت هاي مختلف چهره است. ثانيا كوچك شدن بيني تا حدي مطلوب است كه عملكرد تنفسي بيني به مخاطره نيفتد.

چه مدت پس از عمل مي توان درمورد نتيجه آن قضاوت كرد؟

دست كم دو سال براي اظهار نظر نهايي درمورد نتيجه عمل بايد صبر كرد. بسياري از بيماران چند هفته پس از عمل در حاليكه هنوز ورم بيني بطور كامل فروكش نكرده است با نگاهي موشكافانه در جلوي آينه ساعتها به نظاره بيني خود مي نشينند. اين نگاه موشكافانه كه تنها به بيني معطوف بوده و به ساير اعضا صورت توجهي ندارد، موجب مي شود كه از يك سو

بسياري از عدم تقارنهاي طبيعي، به صورت عيب جلوه كند و از سويي ديگر زيبايي و تناسب ايجاد شده بيني با ديگر اجزاي صورت، تحت الشعاع نگاه محدود به بيني قرار گيرد.

در صورت عدم انجام دقيق و صحيح جراحي پلاستيك بيني چه عوارضي ممكن است ايجاد شود؟

جراحي پلاستيك بيني به مانند هر جراحي ديگري ممكن است با عوارض همراه شود. در صورت دقت و مهارت جراح و رعايت نكات و دستورات توسط بيمار احتمال اين عوارض به حداقل مي رسد. عوارض جراحي بيني را به دو دسته مي توان تقسيم كرد:

عوراض تنفسي ممكن است از مشكلات مختلفي ناشي شود كه عبارتند از:

-چسبندگي هاي داخل بيني، -باقي ماندن انحراف تيغه بيني، -تنگي سوراخ هاي بيني (كاهش قطر مجراي عبور هوا به ميزان نصف موجب افزايش مقاومت در مقابل عبور هوا نه به ميزان دو، چهار يا هشت برابر بلكه به ميزان شانزده برابر مي شود. حائز اهميت است كه بيماران به هيچ وجه به جراح خود براي كوچك كردن پره ها و يا سوراخ هاي بيني اصرار نكنند. )

-تنگي دريچه داخلي بيني از وخيم ترين عوارض تنفسي جراحي هاي بيني است و معمولا در اثر برداشتن بيش از حد بافت ها و غضروف هاي بيني ايجاد مي شود. در حين جراحي پلاستيك بيني بايد دقت زيادي از جانب جراح اعمال شود تا حمايت ايجاد شده توسط اين غضروف ها تضعيف نشود.

دسته دوم عوارض جراحي پلاستيك بيني يعني عوراض زيبايي شامل: -بيني زيني شكل در اثر برداشته شدن بيش از حد قوز استخواني و يا غضروفي، -انحراف قسمت استخواني يا غضروفي بيني به علت اصلاح

نشدن كامل تيغه داخلي بيني، - جداشدگي قسمت استخواني و غضروفي، -فرو رفتگي هاي پره هاي بيني به دنبال برداشته شدن غضروف هاي پره هاي بيني براي جمع كردن نوك بيني - برداشته شدن بيش از حد پوست پره هاي بيني، بالا رفتن بيش از حد نوك بيني، -باريك شدن بيش از حد نوك بيني و افتادگي نوك بيني.

تشخيص دقيق، ارزيابي هاي كامل پيش از عمل، انتخاب صحيح بيمار داوطلب جراحي پلاستيك توسط جراح و انتخاب دقيق جراح توسط بيمار از عواملي هستند كه با اتكا به آنها مي توان احتمال بروز پيشامدهاي نامطلوب جراحي پلاستيك بيني را تا حد زيادي كاست.

پس از عمل جراحي پلاستيك بيني رعايت چه نكاتي ضروري است؟

-در 24 ساعت اول پس از عمل بهتر است در جهت كاهش تورم دور چشم از كيسه يخ بر روي چشم ها استفاده شود. - در طي چند هفته پس از عمل براي بهتر شدن تنفس مي توان روزانه در چند نوبت با محلول سرم نمكي، داخل بيني را شستشو داد. -تا دو هفته پس از عمل سعي شود از تخليه ترشحات بيني با فشار خودداري شود. - رفتن به مسافرت بعد از 5 تا 7 روز بعد از عمل بلا مانع است. - در هفته هاي اول پس از عمل لازم است از قرار گرفتن در معرض آفتاب خودداري شود. - در طي روزهاي اول پس از عمل از هر گونه ضربه به بيني بايد پرهيز شود. به عنوان مثال در هنگام خواب بايد طاق باز خوابيد. -در هنگام خوابيدن سعي شود نيم تنه بالاتر از پاها قرار گيرد تا ورم

كمتري در ناحيه صورت ايجاد شود. - در هفته هاي اول پس از عمل لازم است از فعاليت هاي بدني شديد و ورزش هاي سنگين اجتناب شود. -از خوردن غذاهايي كه به جويدن طولاني نياز دارند در هفته هاي اول بايد پرهيز شود. - در هفته اول پس از عمل سعي شود عطسه با دهان باز انجام شود و از حركات شديد صورت در هنگام خنده و نيز از گريه اجتناب شود. - مي توان با استفاده از مسواك نرم دندان ها را مسواك كرد به شرطي كه از دستكاري لب بالا اجتناب شود. -شستن صورت يا حمام كردن به شرطي كه پانسمان روي بيني خيس نشود بلامانع است. -در صورتي كه با استفاده از چسب ضد حساسيت عينك به پيشاني متصل شود، از همان روز اول مي توان از عينك استفاده نمود. -استفاده از لنزهاي تماسي چشم و مواد آرايشي روز بعد از عمل بلامانع است.

منبع: ماهنامه دنياي سلامت

دندان و پزشكي

دندان درد

درد ممكن است در دندان ها و يا در لثه ايجاد شود. دندان درد پايدار معمولاً در اثر يك دندان فاسد ايجاد مي شود و ممكن است با غذاها يا نوشيدني هاي گرم يا سرد بدتر شود . دندان درد ضربان دار نشانه وجود عفونت در ريشه يك دندان است عفونت همچنين مي تواند سبب تورم لثه در منطقه دردناك و نيز بوي بد دهان شود . درد دندان گاهي مي تواند ناشي از اختلالات گرفتار كننده اعصاب صورتي (مثل سينوزيت يا عفونت گوش باشد. - اهداف تسكين درد - اطمينان حاصل كنيد كه بيمار به يك دندانپزشك مراجعه خواهد كرد. 1) به يك بيمار بزرگسال مي توان 2

عدد قرص استامينوفن يا ضددردهاي خودش را داد. در مورد كودكان دوز توصيه شده از شربت استامينوفن (نه آسپيرين را مي توان تجويز كرد. 2) بيمار را آرام كنيد. دراز كشيدن دندان درد را بدتر مي كند، از بيمار بخواهيد كه به چند بالش تكيه دهد. 3) به منظور تسكين درد، يك كيسه آب گرم پيچيده در يك حوله به بيمار بدهيد تا روي صورت خود نگه دارد و يا يك گلوله پنبه اي لوله شده آغشته به روغن سير به او بدهيد تا روي دندان مبتلا نگه دارد. 4) به بيمار توصيه كنيد تا در اسرع وقت به دندانپزشك خود مراجعه كند.

روشهاي سفيد كردن دندانها

آيا ميدانستيد كه سفيد كردن دندانها اولي_ن خ_دمات ب_هداشتي و آرايش__ي اس_ت ك_ه ام_روزه افراد به دنبال آنند و اين محبوبيت روز به روي ه__م بيشتر و بيشتر مي شود؟ي_ك تحق_يق ج_ديد نشان داده اس_ت كه %80 از امريكاي_ي ه_اي بين 18 تا 49 سال به دنبال سفيد ك_ردن دن_دان ه_ايش__ان هس_ت_ن_د و اي_ن آم_ار ب_راي خ_ان_م ها حتي به %85 نيز م_يرسد.

6 ن_فر از ه_ر 10 نفر، به ويژه افراد بين 18 تا 24 سال، عقيده دارند كه اگر هنگام لبخند زدن دندانهايشان سفيدتر و زيباتر باشد، اعتماد به نفس آنها تاحد زيادي بالا خواد رفت. طبق آكادمي آرايش دندان در امريكا، امريكايي ها بيش از 1.4 بيليون دلار را سال گذشته صرف خريد محصولات سفيد كننده دندان موجود در بازار كرده اند. يكي از اولين چيزهايي كه افراد در ملاقات با افراد جديد به آن دقت مي كنند، لبخند آنهاست. سفيد كردن دندان يكي از ساده ترين و در دسترس ترين

راه ها براي بهبود ظاهر، ايجاد تاثير مثبت و به دست آوردن ظاهري جوانتر و زيباتر مي باشد. دندان به مرور زمان تغيير رنگ داده و زرد مي شوند. سفيد كننده دندان، عملياتي پزشكي نيست كه روي دندانهايتان انجام شود، و باعث بالا بردن سلامت دندانهايتان نمي شود اما مي تواند آنها را سفيدتر كند. علت تغيير رنگ دندانها چيست؟عوامل مختلفي مي تواند در تغيير رنگ دندانها تاثير داشته باشد كه از جمله آن ميتوان به بالا رفتن سن، كشيدن سيگار، عوامل وراثتي، مصرف غذاها و نوشيدني هاي رنگدار، رنگ باقي مانده از داروها، و تخريب هاي شيميايي دندان اشاره كرد. برخي از متداولترين دلايل عوض شدن رنگ دندان مصرف دارو، قهوه، چاي، و سيگار است. افرادي هم كه عادت به مصرف بيش از اندازه نوشابه دارند هم با چنين مشكلي مواجه خواهند شد. جدا از رنگ گرفتن دندانها، سه عامل مهم وجود دارد كه مي تواند بر رنگ دندان هر فرد تاثير داشته باشد. ژنتيك در اين زمينه نقش موثري دارد. بعضي افراد به طور طبيعي نسبت به بقيه دندانهاي سفيدتري دارند. بيماري ها هم مي توانند عامل موثري در اين رابطه باشند و برخي داروها ممكن است باعث تغيير رنگ دندانها شود. اگر احتمال ميدهيد كه تغيير رنگ دندانهايتان به خاطر مصرف يك داروي خاص است، مي توانيد اين مسئله را با دندانپزشكتان مطرح كنيد.سيگار كشيدن هم مي تواند باعث زرد شدن دندانها شود. از بين رفتن اين لكه ها زمان بيشتري مي برد. لكه هاي ناشي از نيكوتين 1 تا 3 ماه طول مي كشد تا با مصرف مواد سفيدكننده، به حالت

اول برگردند. استفاده از تنباكو نيز از دست رفتن سفيدي دندانها و تغيير رنگ آنها را تسريع مي كند. بالا رفتن سن نيز با زرد شدن دندانها در ارتباط است. ميناي دندان، كه بخش سخت خارجي دندان است، به مرور زمان نازك تر شده و باعث مي شود لايه زرد داخلي نمودار شود. اكثر اين موارد، لكه هاي زرد و قهوه اي هستند كه ممكن است از جمع شدن پلاك دندان، لكه هاي ناشي از غذا، و بهداشت ضعيف دندانها، ناشي شود. تغيير رنگ دندان مربوط به بالا رفتن سن و وراثت معمولاً در هر 9 نفر از 10 نفر ايجاد ميشود. از بين بردن اين نوع لكه ها با جرم گيري خيلي راحت و سريع انجام مي گيرد و بين 1 تا 6 هفته صورت مي گيرد. قانون كلي اين است كه هر چيزي كه ممكن است لباس شما، دستمال سفره تان يا فرشتان را لكه دار كند، مي تواند روي دندانهايتان هم لكه بيندازد. مثلاً سس گوجه فرنگي، كيك زغال اخته، شراب قرمز و ....سفيدكننده هاي دندان سه دسته هستند: 1. جرم گيري دندانها براي تغيير دادن رنگ آنها. دندانپزشك شما مي تواند كار جرم گيري دندانهايتان را در مطب خود انجام دهد. محلولي كه براي اينكار مورد استفاده قرار مي گيرد پروكسيدي غليظ درحدود %35 دارد. طي يك جلسه، رنگ دندانها را مي توان 12 تا 14 درجه سفيدتر كرد. 2. خودتان هم مي توانيد با استفاده از ابزاري كه از دندانپزشكتان خريداري مي كنيد، اينكار را انجام دهيد. دندانپزشك ژلي برايتان تهيه مي كند كه بايد به مدت دو هفته هر

شب چهار ساعت روي دندانهايتان بماليد. اين ژل ها بين 10 تا 15 درصد پروكسيد در خود دارند و مي توانند رنگ دندانها را تا 8 درجه سفيدتر كنند. 3. استفاده از خميردندانهاي ارزان كه در بازار موجود است. اين خميردندانها كه حاوي 4 درصد پروكسيد هستند مي تواند 2 تا 3 درجه رنگ دندانهايتان را سفيدتر كنند. جرم گيري هميشه هم جواب نمي دهد اگر در دندانهاي جلويي خود، پر كردگي همرنگ يا معمولي داشته باشيد، جرم گيري جواب نخواهد دارد. محلول جرم گيري نمي تواند رنگ اين مواد را تغيير دهد. به اين ترتيب با جرم گيري فقط زردي اين قسمت را نمايانتر مي كنيد. بنابراين بهتر است قبل ازاستفاده از هر روش سفيد كردن دندان حتماً با دندانپزشكتان مشورت كنيد. عوارض جانبي جرم گيري دندانجرم گيري كردن دندانها مي تواند تاثيرات حانبي هم داشته باشد. دندانها ممكن است حساس شوند (حساسيت گرم و سرد) و همچنين وقتي از محلول جرم گيري استفاده مي كنيد، ممكن است لثه هايتان اسيب ببينند. از جمله ساير عوارض مي توان به گلو درد، درد دندانها، سوزش يا خارش بافت ها و سردرد اشاره كرد.مردم دندان آبي در مورد سفيد كردن دندانها هم نبايد افراط كرد. رنگ ناشي از بسياري از درمان ها غيرطبيعي است. بايد اجازه دهيد دندانهايتان مرواريدگونه سفيد شوند. متاسفانه بعضي افراد بيش از اندازه از جرم گيري استفاده مي كنند. من اين دسته از افراد را مردم دندان آبي ناميده ام. همه شما حتماً آنها را ديده ايد. دندانهاي آنها يك سايه آبي رنگ دارد. اين افراد بايد درحدي جرم گيري كنند كه

سفيدي دندانهايشان با سفيدي چشم هايشان هماهنگي داشته باشد. تاثير جرم گيري چه مدت زمان باقي مي ماند؟ يادتان باشد سفيد كردن دندانها هميشگي نيست، چون دندانهايتان دوباره به مرور زمان تغيير رنگ خواهند داد. افراديكه بيش از اندازه از موادغذايي و نوشيدني هايي استفاده مي كنند كه باعث تغيير رنگ دندانها مي شود، در كمتر از يك ماه، دندانهايشان دوباره تغيير رنگ مي دهد. اما آندسته از افراديكه سعي مي كنند كمتر از اين موادغذايي و نوشيدني ها استفاده كنند، ممكن است بتوانند آن سفيدي را تا يك سال يا بيشتر هم نگه دارند. مسئله اي كه بايد به خاطر داشته باشيد اين است كه پس از استفاده از اينگونه مواد، سريعاً دندانهايتان را شستشو داده و مسواك بزنيد. بهداشت دندانهايتان بايد در راس مسائل بهداشتي شما قرار گيرد. حداقل روزي دو مرتبه دندانهايتان را مسواك كنيد و يكبار در روز از نخ دندان استفاده كنيد. براي از بين بردن لكه ها روي سطح دندان و زردي دندانها از خميردندانهاي سفيد كننده (يك يا دو بار در هفته) استفاده كنيد. در ساير زمانها از خميردندان معمولي استفاده كنيد. برحسب روشي كه براي سفيد كردن دندانهايتان به كار مي گريد، ممكن است هر 6 ماه يكبار بعد از يك تا دو سال، نياز به بازبيني دوباره دندانهايتان باشد. اگر سيگار مي كشيد يا بيش از حد از نوشيدني هايي كه ممكن است باعث تغيير رنگ دندانها شود استفاده مي كنيد، احتمالاً اين بازبيني بايد زودتر انجام گيرد.

آدامس هاي اكس نشان

نويسنده:سيما فراهاني

هنوز داستان مصائب و مشكلات اكستازي كه هزاران معتاد بر روي دست خانواده ها گذاشت به آخر

نرسيده بود كه چند ماه قبل، سر و كله يك مخدر توهم زاي ديگر در بازار ايران و خصوصا در مناطق شرقي پيدا شد، مخدري كه اين بار در بسته هاي شكيل و با عكس هاي هنر پيشه هاي خوش تيپ هندي و پاكستاني به عنوان آدامس، پاستيل و پودرهايي با طعم نعنا و خوشبو كننده دهان وارد شده است. داروهاي روانگردان، دسته اي از داروها هستند كه در درمان برخي از بيماري هاي رواني كاربرد دارند. اكس هم به لحاظ تركيب شيميايي شبيه اين دسته داروها است اما آيا از خود اين داروها كه به طور رسمي در داروخانه ها عرضه مي شوند، سوء استفاده نمي شود؟

اكس با همه مخدرهاي ديگر تفاوتي از زمين تا آسمان دارد. قرص در بسته هاي شيك و خوشرنگ بسته بندي شده؛ منقل و دود و بوي گند و كثافت هم ندارد. بنابراين مثل ترياك و حشيش هم ترسناك نيست. تفاوت اساسي آن با مخدرهاي ديگر هم اين است كه خانواده ها نمي توانند آن را از استامينوفن تشخيص دهند. اما حالا جالب است بدانيد كه اكس يا بهتر بگويم قرص هاي روانگردان شيك تري در بازار عرضه شده كه شايد از اكس ويرانگرتر و سنگين تر باشد. قصد دارم شما را با مخدر توهم زايي آشنا كنم كه شبيه به آدامس خوشبو و خوشرنگ است. آدامس ها و خوشبو كننده هاي «پان پراگ» تركيبي شبيه مخدر ناس دارند. مخدر كثيفي كه مرزنشينان شرق ايران و خراساني ها و ساكنان قسمت هايي از آذربايجان آن را به خوبي مي شناسند. «ناس» يكي از كثيف ترين و تهوع آورترين موادي

است كه آن را مخدري مانند سيگار محسوب مي كند و داشتن آن جرم محسوب نمي شود اما اين ماده به خاطر نوع استفاده آن، مواد سازنده اش و نوع مصرف كنندگانش، در ايران يكي از بدترين مخدرها به حساب مي آيد.

اين ماده كه تا همين چند سال قبل در بسته هاي پلاستيكي شبيه به حنا وارد ايران مي شد، از برگ درختي به نام تبل به دست مي آيد كه در اندونزي، مالزي، فيليپين، چين، تايوان، كامبوج، ويتنام، لائوس، هند و پاكستان مي رويد. برگ هاي آن را اگر تازه باشد مي جوند ولي معمول ترين شيوه مصرف آن استفاده از خشك شده آن است. پان پراگ كه چند وقتي است آدامس ها و خوشبو كننده هاي آن از مرزهاي شرقي كشور وارد شده و با قيمتي بين 50 تا 300 تا تك توماني به فروش مي رسد، در اصل از خانواده همان ناس كثيف است كه لباس زيبايي به تن كرده و به عنوان خوشبو كننده هاي دهان به فروش مي رسد. براي تهيه آدامس ها و پاستيل هاي پان، دانه هاي قرمز و درشت درخت تبل را در برگ درخت پيچيده و تنباكو، آهك، خاكستر، ادويه جات معطر، ساخارين و مقدار زيادي اسانس و افزودني هاي غير مجاز را داخل اين مخلوط مي ريزند و پان پراك را تهيه مي كنند. دليلي كه پان، مصرف كنندگان را به سمت خود مي كشد احساس گرمي، سرخوشي موقت، سبكي سر، گيجي و شادي كاذبي است كه پس از مصرف آن دست مي دهد، اما اين ماده توهم زا، آن قدر ويران كننده است كه

مضراتش را نمي شود شمرد.

دكتر مهدوي، كارشناس و جامعه شناس و استاد دانشگاه در مورد اين آدامس هاي مخرب مي گويد: پان پراگ كه حالا به صورت آدامس جويدني و پاستيل مكيدني وارد كشور مي شود، لثه ها را از بين مي برد، چرا كه نيكوتين آن به سرعت از طريق مخاط دهان جذب شده و باعث بدرنگي دندان ها مي شود. علاوه بر آن مصرف اين ماده، زمينه ساز بروز سرطان هاي دهان، حنجره و لثه مي شود.

مهدوي افزود: پان پراگ علاوه بر اينها، دستگاه تنفسي و قلب و عروق مصرف كننده را از بين مي برد. وي اين قرص هاي شبيه به آدامس را بعد از مواد مخدر سنتي، آمپول هاي مخدر و قرص هاي روانگردان، نسل چهارم مواد مخدر دانست و گفت: اين قرص ها عوارضي شبيه به اكستازي دارند و با نام آدامس هاي شادي بخش و يا آرام بخش به فروش مي رسند، همچنين اين آدامس ها پس از مدتي فرد را دچار خستگي و افسردگي مي كنند و عوارض بعدي آنها روي پوست، مو، لثه، دندان، دستگاه تنفسي و كبد است.

بنابراين مي بينيم كه مصرف اين آدامس ها عوارضي حتي چند برابر از قرص هاي اكستازي دارند، چرا كه اكستازي با همه بدي هايش يك حسن داشت، آن هم اين كه وقتي اولين بار وارد كشور شد، آن قدر گران بود كه هر كسي قدرت خريد آن را نداشت اما آدامس هاي پان پراگ مواد مخدري هستند كه قيمت بهترين نوعشان هم به اندازه يك آب نبات چوبي نيست؛ 50 تا 500 تومان. علاوه بر اين، با توجه به

اينكه قاچاقچيان آن را به عنوان خوشبو كننده دهان يا آدامس و پاستيل خوشمزه وارد مرزهاي شرقي كشور كرده اند، خيلي راحت مي شود آن را از دستفروشي ها و حتي دكه هاي روزنامه فروشي آن مناطق خريد.

اگر چه پان پراگ به طرز نامطلوبي وضعيت دهان و دندان و مغز را به هم مي ريزد اما مهمترين هراسي كه از اين ماده وجود دارد، وابستگي است كه اين ماده به مخدرهاي سنگين تر و قوي تر ايجاد مي كند. پان همان كاري را مي كند كه هم اكنون اكس و حتي سيگار در حال انجام آن هستند؛ معرفي مصرف كنندگان به دنياي مخدرهاي قوي تر، و بسيار وحشتناك تر. دليلش هم آن است كه اگر اكس و سيگار از دوران جواني و نوجواني افراد را آلوده مي كنند، پان پراگ كه به عنوان خوشبو كننده دهان يا آدامس با طعم نعنا وارد بازار شده، حتي كودكان دبستاني و خردسال را هم به حوزه بزرگ اعتياد مي كشاند و آنها را به سمت وابستگي و اعتياد به مواد مخدر قوي تر راهنمايي مي كند. استفاده از پان، ريشه در فرهنگ هندي دارد. هندي ها معمولا اين ماده را به عنوان نشانه اي از مهمان نوازي براي مهمانان خود مي آورند. تحقيقات صورت گرفته در هند، پاكستان و نپال نشان مي دهد كه در حال حاضر بين 20 تا 40درصد از جمعيت جوان اين كشور ها از اين مواد استفاده مي كنند. اكنون اين آدامس هاي مخدر را خيلي راحت مي توان مثل سيگار از مغازه ها خريد به طوري كه حتي خانواده هايي كه تفاوت اكس

و استامينوفن را نمي دانند، مسلما نمي توانند تشخيص دهند اين آدامس ها و خوشبو كننده ها ي دهان چيست؟

بنابراين اين ماده توهم زا و اعتياد آور در ميان جوانان نفوذ پيدا كرده و آثار تخريبي شديدي در سيستم عصبي فرد به وجود مي آورد و معمولا هنگامي اين آثار نمايان مي شود كه ديگر كار از كار گذشته و امكان بازگشت به حالت طبيعي و درمان وجود ندارد، چرا كه فردي كه اكس و انواع آن را مصرف مي كند بايد به صورت مادام العمر دارو مصرف كند و تحت درمان باشد چون احتمال بازگشت مجدد به اين مخدر وجود دارد.

منبع:ماهنامه دنياي سلامت شماره ي 29

دندان درد

دندان درد به علل زير اتفاق مي افتد: فساد دندان همراه با عفونت پولپ آن و شكستگي دندان.

طريقه تسكين درد دندان:

1. اگر دندان درد به علت تماس دندان با ترشي ها، ميوه ها يا بستني ايجاد شده، مي توان با قرار دادن خمير دندان بر روي آن، موجب تسكين آن شويم.

2. بر روي قسمتي از صورت كه درد مي كند، مي توان كيسه آب گرم قرار داد.

3. از داروهاي مسكن مثل آسپرين و استامينوفن استفاده كنيد.

منبع: كتاب مهارتهاي زندگي

فلورايد، شمشير دولبه

بدون شك استفاده منظم از فلورايد اهميت حياتي در كنترل و پيشگيري از پوسيدگي دنداني در كودكان و بزرگسالان دارد، گرچه عمده تأثير آن مربوط به دوران كودكي و قبل از رويش كامل دندان هاي دايمي است.

فلورايد از چند راه باعث افزايش مقاومت دندان مي شود: فلورايد جذب شده وارد عاج و ميناي دندان هاي رويش نيافته مي شود، با ساختمان عاج و ميناي دندان تركيب مي شود و تركيب جديدي كه حاصل مي شود نسبت به اسيد توليد شده توسط باكتري ها مقاوم تر است.

به علاوه فلورايد جذب شده به داخل بزاق ترشح مي شود و اگر چه غلظت آن كم است اما در توده باكتري ها انباشته مي شود و سبب كاهش توليد اسيدميكروبي و افزايش معدني شدن مينا مي شود. در عين حال فلورايد بزاق، وارد ميناي دندان هاي تازه روئيده شده و باعث افزايش آهكي شدن مينا و كاهش آسيب پذيري نسبت به پوسيدگي مي گردد.

همان گونه كه كاربرد موضعي فلورايد در پيشگيري از ايجاد پوسيدگي هاي جديد مؤثر است در توقف يا دست كم كند كردن روند پيشروي پوسيدگي هاي فعال اوليه نيز تأثير دارد. همچنين فلورايد موضعي قدري خواص ضد ميكروبي هم دارد.

در حال حاضر دهان شويه هاي

فلورايددار (مثل همان دهان شويه هايي كه در حال حاضر در مدارس استفاده مي شود) در كنار ژل ها و خمير دندان هاي فلورايددار و چند محصول ديگر در دسترس قرار دارد و به صورت موضعي باعث عملكرد فلورايد مي شود، اما مطالعات نشان مي دهد كه افزودن فلورايد به آب همگاني مؤثرترين روش كاهش مشكل پوسيدگي به خصوص در سطح وسيع و در جامعه است چرا كه جدا از تأثير وسيع آن برخلاف روش هاي انفرادي موضعي در بدن نيز جذب عمومي داشته و همان طور كه گفته شد مي تواند وارد ساختار دندان هاي رويش نيافته شود.

اين تأثير فلورايد آب بيشتر در دندان هاي دايمي محسوس است. به نظر مي رسد در اغلب مناطق ايران ميزان فلورايد آب در حد لازم و حتي بعضاً بالاتر از حد مجاز باشد گرچه متأسفانه تحقيقات جامع و كاملي در مورد ميزان فلورايد آب مناطق مختلف ايران در دسترس نيست.

اما به هرحال كاربرد موضعي فلورايد به خصوص توسط دندانپزشك به شكل اثبات شده اي باعث كاهش بيشتر ميزان پوسيدگي به خصوص در كودكان مي شود.

در نتيجه كاربرد موضعي فلورايد براي كودكان و نوجوانان در مطب هاي دندانپزشكي اكيداً توصيه مي شود. دندانپزشك بعد از تعيين ميزان استعداد ابتلاي بيمار به پوسيدگي و احياناً انجام درمان هاي لازم اوليه مثل حذف پوسيدگي ها، درمان با فلورايد را انجام مي دهد.

دهان شويه هاي فلورايددار يكي از روش هاي موضعي استفاده از فلورايد است كه هم اكنون نيز طرح همگاني استفاده از آن در مدارس كشور در حال اجراست. اين طرح به صورت استفاده يك روز در هفته دهان شويه توسط دانش آموزان با نظارت مسئولان مدارس انجام مي شود، اما در مورد روش استفاده صحيح آن حرف و حديث هاي زيادي وجود دارد

كه پرداختن به آنها در اين مجال مختصر نمي گنجد. اما يك نكته فرعي اين كه با استفاده از هرگونه دهان شويه فلورايددار براي كودكان زير ? سال ممنوع است مگر اين كه توسط دندانپزشك تجويز شده باشد.

يكي از چالش هاي مهم تجويز مكمل هاي فلورايد مربوط به خانم هاي باردار است. در منابع علمي مدرك معتبري در زمينه ارزش تجويز مكمل خوراكي فلورايد براي مادران باردار حتي در مناطقي كه آب فاقد فلورايد است وجود ندارد.

گرچه مصرف اين مكمل ها توسط اداره غذا و داروي آمريكا براي مادران باردار ممنوع اعلام شده اما اين مكمل ها براي جنين به هيچ وجه خطرناك نيستند. گرچه در سال هاي اخير برخي محققان ثابت كرده اند كه فلورايد از راه جفت به جنين منتقل مي شود اما مقدار اين فلورايد منتقل شده نامشخص است.

در عين حال محققان توافق دارند كه وقتي جنين در معرض فلورايد قرار مي گيرد قدري فايده پيشگيري از پوسيدگي به دندان هاي شيري مي رسد گرچه اين تأثير بسيار اندك است. به طور كلي توافق صاحب نظران علم دندانپزشكي براين است كه مصرف فلورايد توسط زنان باردار فايده اي براي دندان هاي نوزاد دست كم در مورد دندان هاي دايمي در بر نخواهد داشت.

از سوي ديگر جذب بيش از حد فلورايد توسط بدن كه به خصوص در مناطقي با فلورايد آب بالا رخ مي دهد مي تواند منجر به فلوروزيس دنداني (دندان هاي خالدار) شود. در اين حالت ميناي دندان رنگ سفيد گچي يا قهوه اي مات و يا حالتي مغره دار به خود مي گيرد. اين وضعيت بيشتر در دندان هاي دايمي ديده مي شود. اين مشكل در صورت تأييد توسط دندانپزشك به راحتي با روش هاي ترميم همرنگ دندان قابل تصحيح است.

ايمپلنت ها، مانند دندان هاي طبيعي

نويسنده:فرانك فراهاني

جم

بيماري هاي دهان و دندان مانند پوسيدگي، بيماري هاي لثه و استخوان و همچنين سايش هاي وسيع در سطح دندان ها از مهمترين عوامل از دست دادن دندان ها و ساختار نگهدارنده آنها به شمار مي آيند همچنين ضربات وارد شده به دندان ها در نتيجه تصادفات رانندگي و درمان هاي نادرست در دندانپزشكي نيز در بسياري از موارد سبب از دست دادن دندان ها مي شوند. همه ما مي دانيم كه از دست دادن دندان ها تاثير قابل توجهي بر وضعيت ظاهري چهره افراد و مهمتر از آن بر روحيه و اعتماد به نفس آنها دارد و اگر خود چنين تجربه اي نداشته ايم حتما با چنين اشخاصي مواجه شده ايم؛ اما با ورود ايمپلنت هاي دنداني به دنياي دندانپزشكي، ديگر كسي مجبور نخواهد بود به دليل از دست دادن دندان هايش شيوه تكلم، غذاخوردن، خنديدن و بالاخره زندگي خود را تغيير دهد.

ايمپلنت هاي دنداني فرصت را براي همه فراهم كرده است تا از يك تا تمامي دندان هاي از دست رفته را به بهترين شكل ممكن جايگزين كنند. زماني كه دنداني كشيده مي شود، بيمار نه تنها دندان خود را از دست مي دهد، بلكه استخوان نگهدارنده دندان و استخوان فك و لثه پوشاننده آن نيز با گذشت زمان تحليل خواهد رفت. علت تحليل استخوان اين است كه سلول هاي استخواني براي زنده ماندن بايد تحت فشار موضعي قرار گيرند. با كشيده شدن دندان، تحريك استخوان نيز متوقف خواهد شد، اگرچه ممكن است اين مساله در كوتاه مدت اهميتي نداشته باشد، اما در دراز مدت تحليل استخوان هنگام لبخند كاملا مشهود خواهد

بود. علاوه بر اين، زماني كه بيمار داراي دست دندان شود، وجود استخوان هاي نگهدارنده دندان براي ثبات دست دندان بسيار اهميت خواهد داشت. اگر فضاي بي دنداني پر نشود، حركت طبيعي دندان ها سعي مي كند فضاي ايجاد شده را پر كند؛ بنابراين دندان هاي مجاور كج شده و دندان هاي مقابل نيز به طور عمودي حركت كرده تا فضاي بي دندان را پر كنند. در نتيجه دندان هاي مجاور و مقابل منحرف مي شوند و زيبايي خود را از دست مي دهند؛ همچنين ديده شده است كه سطوح دندان هاي مجاور فضاي بي دنداني بسرعت پوسيده مي شوند و در نتيجه خالي نگاه داشتن اين فضا صحيح نخواهد بود.

روش هاي درمان دندان از دست رفته

به گفته دكتر امين يمني، متخصص جراحي دهان، فك و صورت و عضو كميته ليزر دانشكده دندانپزشكي شهيد بهشتي، با توجه به تعداد و موقعيت دندان هاي از دست رفته، از روش هاي مختلفي براي جايگزيني دندان يا دندان ها استفاده مي شود. در روش استفاده از بريج هاي دنداني (پل هاي دنداني) دو طرف ناحيه بي دنداني تراشيده مي شوند تا پس از مراحل قالب گيري و ساخت پروتز همانند پايه هاي پلي براي جايگزيني دندان هاي از دست رفته عمل كنند. اين نوع درمان، از درمان هاي ثابت و دائمي با طول عمر مشخص است. خطراتي مانند پوسيدگي در لبه هاي روكش ها يا ايجاد بيماري هايي در لثه نيز سلامت دندان هايي كه پايه پل هاي دنداني هستند را در معرض خطر قرار مي دهد؛ همچنين بار دندان هاي از دست رفته نيز روي دندان

هاي پايه منتقل خواهد شد. با توجه به اين كه عمر متوسط بريج هاي دنداني در ايده آل ترين شرايط 7 تا 10 سال برآورد شده است، بيمار پس از گذشت اين مدت ملزم به تعويض آنها خواهد بود كه منجر به تخريب بيشتر دندان هاي پايه و در نتيجه از دست دادن آنها خواهد شد. اگر چه هزينه اين روش درماني نسبت به ديگر روش ها كمي بيشتر است، اما در كشور ما اين روش متداول ترين روش درماني براي درمان دندان از دست رفته است. پروتزهاي متحرك از نوعي پلاستيك ساخته شده و به وسيله قلاب هايي به دور دهان نگاه داشته مي شوند.

آخر خط!

در حالي كه سن از دست دادن دندان در كشورهاي پيشرفته بالاي 70 سال است، در كشور ما به دليل بي توجهي به بهداشت دهان و دندان بيش از 90 درصد مردم در سنين بالاي 30 دست كم يك دندان خود را از دست مي دهند. بيش از 30درصد از افراد بالاي 40 سال نيز دچار بي دنداني كامل در يك فك يا هر دو فك هستند. هزينه رعايت بهداشت دهان، تنها 5 درصد هزينه درمان است؛ اما ناآگاهي افراد نسبت به اهميت بهداشت دهان و دندان موجب مي شود آنها به جاي استقبال از روش هاي درماني نگهدارنده، به دنبال كشيدن دندان ها بروند، بنابراين ما ايراني ها بسرعت مرزهاي پيشگيري و درمان را پشت سر مي گذاريم و به آخر خط يعني جايگزيني دندان ها با ايمپلنت مي رسيم.

قلاب هاي متصل به دندان ها و محل تماس پروتز به دندان ها، امكان گسترش پوسيدگي

هاي وسيع ناشي از تجمع پلاك هاي ميكروبي و مواد غذايي در اطراف خود و دندان هاي پايه را افزايش مي دهند. استفاده از دست دندان كامل علي رغم هزينه پايين تر هيچ گاه انتظارات پزشك و بيمار را تامين نخواهد كرد. بي ثباتي دندان در حين جويدن غذا، بلع و تكلم همواره سبب آزار و اذيت بيمار مي شود. باگذشت زمان ارتفاع استخوان به قدري تحليل مي رود كه دست دندان نمي تواند در دهان ثابت بماند كه خود، بي ثباتي دست دندان و تحليل لثه و استخوان فك را تشديد مي كند.

ايمپلنت چيست؟

به گفته دكتر مهرنوش مومني، متخصص جراحي دهان، فك و صورت و استاديار دانشگاه تهران ايمپلنت هاي دنداني در حقيقت توسط يك ارتوپدسوئدي به دنياي دندانپزشكي عرضه شد.به عبارت ديگر، پروفسور برانمارك براي نخستين بار در تحقيقات خود نشان داد كه ايمپلنت هايي كه از جنس فلز تيتانيوم ساخته شده اند از قابليت پيوند به استخوان هاي فك برخوردارند. اين پديده جوش خوردن به استخوان يا استيوانيتگريشن نام دارد. در اين فرآيند پس از جاگذاري ايملپنت در استخوان فك، سلول هاي استخوان ساز به طرف آن مهاجرت مي كنند و با استخوان سازي در سطح بدنه ايمپلنت سبب جوش خوردن استخوان فك به ايمپلنت مي شوند. به همين دليل درمان هاي مبتني بر قراردادن ايمپلنت در استخوان فك براي جايگزيني دندان هاي از دست رفته، يكي از بهترين روش هاي درماني محسوب مي شود. به اين ترتيب بدون اين كه به دندان هاي كناري صدمه اي وارد شود، فضاي بي دنداني پر خواهد شد؛ همچنين با انتقال فشار موضعي به

درون استخوان، از تحليل استخوان نيز جلوگيري مي شود. با توجه به استفاده از فناوري پيچيده در اين روش، هزينه اين درمان بيش از درمان هاي ديگر است؛ در حالي كه در روش هاي درماني ديگر تعويض هاي مكرر و درمان هاي تكميلي در بيشتر موارد هزينه اي بيش از ايمپلنت هاي دنداني را به بيمار تحميل خواهد كرد. به گفته دكتر سينا نواب، متخصص پروتزهاي دنداني، ايمپلنت هاي دنداني نوعي از درمان هاي دندانپزشكي محسوب مي شوند كه طي آن دندان يا دندان هاي از دست رفته بيمار به گونه اي جايگزين مي شوند كه از نظر ظاهري و كارآيي همانند دندان هاي طبيعي خواهند بود. ايمپلنت يك ريشه فلزي از جنس تيتانيوم است كه در استخوان فك كاشته شده و سپس لثه روي آن را مي پوشاند. در حقيقت ايمپلنت دنداني مانند يك ريشه مصنوعي طي مراحل خاص و دقيقي در استخوان فك قرار داده شده و سپس روي آن، دندان از دست رفته جايگزين خواهد شد. طول درمان در فك بالا 4 ماهه است و در صورت نياز به انجام جراحي هاي بيشتر طول درمان به 6 ماه افزايش خواهد يافت. درمان هاي سريع نيز مستلزم وجود شرايطي خاص براي بيمار است و بايد شرايط مناسب براي تسريع دوره درمان وجود داشته باشد.اين روش درماني حدود 15 سال است كه به عنوان يكي از موثرترين روش درمان دندان هاي از دست رفته مورد توجه قرار گرفته است و آموزش آن در خارج از كشور از سال 1362آغاز شده است.

با توجه به آگاهي بيماران از چگونگي انجام اين درمان و همچنين مزاياي آن

در مقايسه با ديگر روش هاي درماني متداول، استفاده از اين روش در 5سال اخير نسبت به سال هاي گذشته با افزايش قابل توجهي همراه بوده است.

ايمپلنت هاي دنداني بدون اغراق، آينده دندانپزشكي محسوب مي شوند و در سال هاي آينده هر چه بيشتر به وسيله دندانپزشكان در سراسر دنيا مورد استفاده قرار خواهند گرفت. ميزان موفقيت درمان توسط ايمپلنت هاي دنداني با سرعت غيرقابل تصوري طي چند سال گذشته افزايش يافته است كه آن را به درماني تقريبا مادام العمر تبديل كرده است.

بسياري از بيماران راحتي و اعتماد به نفس خود را پس از، از دست دادن دندان ها توسط اين نوع درمان بازيافته اند.

بيماري بي درد بد رنگ

نويسنده:دكتر ركن

منبع:سايت نيوز

ديده شدن لثه هايي سالم و خوش رنگ هم يكي ديگر از شاخص هاي يك لبخند زيباست؛ شاخصي كه دكتر ركن، رئيس هيأت مديره انجمن پريودونتيست هاي ايران درباره آن صحبت مي كند. با اين متخصص در حاشيه هفتمين كنگره انجمن علمي پريودونتولوژي ايران، درباره پيشگيري از بيماري هاي لثه اي به گفت وگو نشستيم.

* مي گويند بيماري هاي لثه، بيماري هايي خاموشند، چرا ؟

بيماري هاي لثه بي سروصدا و به آرامي پيشرفت مي كنند و چون دردي ايجاد نمي كنند بيشتر افراد فكر مي كنند چنين بيماري اي ندارند و تا كار از كار نگذرد به دندانپزشك مراجعه نمي كنند، در حالي كه در سنين بالا يعني 60-50 سالگي چيزي حدود 70 درصد افراد به نوعي از بيماري هاي لثه اي مبتلا هستند. از نوع خفيف اين بيماري ها گرفته تا مراحل پيشرفته كه در نهايت به لقي دندان مي انجامد و دندانپزشك مجبور مي شود دندان را از دهان خارج كند.

* شايع ترين نوع بيماري لثه اي كه افراد به آن مبتلا مي شوند، كدام است؟

شايع ترين بيماري لثه اي همان التهاب لثه

است كه با خونريزي از لثه آشكار مي شود. خونريزي لثه در بين بسياري از بيماراني كه به مطب دندانپزشكي مراجعه مي كنند بسيار شايع است.

* حالا از كجا بفهميم كه به اين بيماري خاموش مبتلا شده ايم؟ بيماري هاي لثه اي علامت مشخصه اي هم دارند؟

خونريزي از لثه يكي از اولين نشانه هاي بيماري هاي لثه اي است. اين خونريزي مي تواند به صورت خودبه خود اتفاق بيفتد يا هنگام مسواك زدن يا حتي گاز زدن يك سيب. دومين نشانه بيماري هاي لثه، تغيير رنگ لثه است، بوي بد دهان هم از ديگر علايم وجود بيماري هاي لثه اي به شمار مي آيد.

* تغيير رنگ لثه كه به آن اشاره كرديد به گونه اي هست كه به سادگي مشاهده شود؟

بله. كافي است شما جلوي آيينه برويد و نگاهي به رنگ لثه هايتان بياندازيد؛ رنگ لثه سالم صورتي صدفي است. در شروع بيماري هاي لثه اي، رنگ لثه قرمز رنگ به نظر مي آيد و به تدريج به سمت خاكستري متمايل به سفيد و مات در مي آيد.

علاوه بر اين لثه طبيعي نبايد تحليل داشته باشد و در گردن دندان ها به حالت هلالي (دالبوري) به دندان متصل شده باشد، تورم و تغيير قوام لثه ها نيز علائمي هشدار دهنده هستند كه بايد افراد را به فكر رسيدگي به وضعيت لثه هايشان بياندازند.

* آقاي دكتر، اصلاً چرا لثه ها بيمار مي شوند؟

بيماري هاي لثه اي منشأ عفوني دارند. يعني مجموعه اي از ميكروب ها مي توانند لثه ها را بيمار كنند. شايد اين ميكروب ها در حالت عادي در دهان همه ما وجود داشته باشند ولي وقتي تعدادشان از ميزان مشخصي بالاتر رفت، قدرت تخريب لثه و بافت هاي نگهدارنده دندان را پيدا كرده و بيماري هاي لثه اي آغاز مي شوند.

بنابراين افراد بايد تلاش كنند با مسواك زدن مرتب و نخ كشيدن منظم

تعداد ميكروب هاي بيماري زا براي لثه و بافت هاي نگهدارنده دندان را پايين نگه دارند.

* شايد تشخيص اين كه لثه ها بيمار شده اند براي خيلي ها دشوار باشد، به نظر شما چند وقت به چند وقت براي چكاپ و معاينه لثه ها بايد به متخصص لثه مراجعه كرد؟

توصيه ما اين است كه افراد نه فقط به متخصص لثه، بلكه هر 6 ماه يكبار به دندانپزشك عمومي مراجعه كنند تا سلامت دندان ها و لثه ها را دندانپزشك عمومي بررسي كند. در اين صورت بيماري هاي لثه اي نيز تشخيص داده مي شوند.

* آيا دندانپزشكان عمومي مي توانند درمان هاي اوليه براي بهبود بيماري هاي لثه اي را براي بيماران انجام دهند؟

در بسياري موارد اين گونه است، مثلاً التهاب لثه ناشي از وجود جرم كه منجر به خونريزي از لثه ها يا تحليل لثه شده است را مي توان در مطب يك دندانپزشك عمومي با يك جرم گيري درمان كرد و لثه ها پس از چند هفته به حالت طبيعي خود باز خواهند گشت.

ولي اگر بيماري لثه در مراحل پيشرفته باشد و نياز به درمان هاي پيچيده تري مثل پيوند لثه، جراحي هاي وسيع در لثه ها و... باشد، همين دندانپزشك عمومي بيمار را به يك متخصص لثه ارجاع مي دهد تا اقدامات درماني مناسب براي او انجام گيرد.

* به طور كلي متخصص لثه، چه اقدمات درماني به بيماران ارائه مي كند؟

لازمه داشتن سلامت دهان و دندان، داشتن لثه ها و بافت هاي نگهدارنده دندان سالم است كه از دندان هاي درون خود به خوبي حمايت كنند.

متخصصان لثه به بيماران كمك مي كنند كه از بيماري هاي لثه و بافت هاي نگهدارنده دندان پيشگيري كرده و بيماري هاي اين بافت ها را درمان مي كنند.

جرم گيري زير لثه، جرم گيري بالاي لثه، پيوند لثه، جراحي هاي لثه، محكم كردن دندان هايي كه اندكي لقي دارند (اسپلينت

كردن)، تقسيم دندان هايي كه دچار مشكلاتي شده اند به چند بخش و استفاده از آن ها پس از روكش كردن به عنوان واحدهايي مستقل، كار گذاشتن ايمپلنت هاي دنداني به جاي دندان هاي از دست رفته و... از جمله درمان هايي است كه متخصصين لثه براي بيماران انجام مي دهند.

* چه كنيم كه از بيماري هاي لثه اي پيشگيري كنيم تا نيازي نباشد براي چنين درمان هاي پيشرفته اي به متخصصان لثه مراجعه كنيم؟

كليد اصلي براي پيشگيري از بيماري هاي لثه اي مسواك زدن و نخ كشيدن مرتب و منظم دندان هاست. آنچه بايد به آن توجه كرد مدت زمان نخ كشيدن و مسواك زدن است.

30 ثانيه قبل از رفتن به رختخواب، تندتند

مسواك زدن و نخ كشيدن را هم به صورت نامنظم انجام دادن يا اصلاً از نخ دندان استفاده نكردن، نمي تواند از بيماري هاي لثه ها و بافت هاي نگهدارنده دندان پيشگيري كند.

مسواك زدن به طريقه صحيح و نخ كشيدن بايد حداقل 5-4 دقيقه طول بكشد.

5 دقيقه در طول شبانه روز براي سلامت دهان و دندان وقت گذاشتن، زمان بسيار اندكي است ولي سلامت دندان ها و لثه ها را به بهترين صورت ممكن تضمين مي كند.

نكته ديگر آموختن روش مسواك زدن و نخ كشيدن صحيح است، افراد مي توانند اين تكنيك ها را از دندانپزشكان عمومي در جلساتي كه براي چكاپ و معاينه دندان هايشان مراجعه مي كنند، بياموزند.

* ممكن است بيماري هاي لثه اي موجب بيماري ساير اندام ها شوند؟

بله، امروزه ثابت شده است كه بيماري هاي لثه مي توانند موجب بروز بيماري در بافت هاي ديگر بدن شوند. مثلاً اگر خانم هاي باردار مبتلا به بيماري هاي لثه اي پيشرفته باشند، ممكن است دچار زايمان زودرس شوند و نوزاد نارس به دنيا آورند.

به همين دليل است كه از بانوان باردار خواسته مي شود در طول

بارداري، چندين بار براي معاينه لثه ها و دندان هايشان به دندانپزشك مراجعه كنند تا با يك جرم گيري ساده از تبديل يك بيماري لثه اي خفيف به بيماري هاي پيشرفته پيشگيري شود. همچنين وجود بيماري لثه مي تواند موجب تشديد بيماري مبتلايان به بيماري قلبي شود.

* آيا عكس اين قضيه هم صادق است؟

بله، مطالعات نشان مي دهد ميزان بروز بيماري هاي لثه اي در افرادي كه بيماري قلبي دارند بيش از ساير افرادي است كه شرايط مشابه با آن ها را دارند. چون منشأ بيماري هاي لثه اي و برخي از بيماري هاي قلبي هر دو عفوني است.

مثلا بيماري دريچه هاي قلب يكي از بيماري ها قلبي است كه در اثر عفونت دريچه ها با ميكروب هاي بيماري زا ايجاد مي شود. حالا اگر كسي بيماري لثه اي داشته باشد، ميكروب ها مي توانند خود را از طريق خون به قلب رسانده و آغازگر بيماري هاي عفوني بافت هاي قلب باشند.

* آيا روش زندگي، مي تواند شانس ابتلا افراد به بيماري هاي لثه اي را بالا ببرد؟

صد درصد همين گونه است. براي ابتلا به بيماري هاي لثه اي يك سري عوامل خطر ساز (Risk Factor) وجود دارد كه اگر در زندگي روزمره افراد وجود داشته باشند بيش از ديگران در خطر ابتلا به بيماري هاي لثه اي قرار مي گيرند.

يكي از عوامل سيگار كشيدن است كه چون مانع از فعاليت مؤثر عوامل دفاعي در محيط دهان عليه ميكروب ها مي شود، سرعت تكثير و بيماري زايي ميكروب ها را افزايش مي دهد. همچنين تغييرات هورموني كه در دوران بلوغ، حاملگي و شير دهي در بدن روي مي دهند نيز شانس ابتلا به بيماري هاي لثه اي را افزايش مي دهند.

* لثه هاي بسياري از افراد مسن، به ويژه در بخش جلويي تحليل مي رود، چه درماني براي آن پيشنهاد مي كنيد؟

در درجه اول بايد علت تحليل لثه مشخص و بر

اساس آن درمان صحيح استفاده شود. يكي از علت هاي تحليل لثه روش غلط مسواك زدن و وارد كردن نيروي سنگين به لثه ها و استفاده از مسواك سخت (Hard) است. در اين موارد تعويض مسواك و تصحيح روش مسواك زدن از تحليل بيشتر لثه پيشگيري مي كند.

در موارد پيشرفته نياز به جراحي لثه و پيوند لثه است كه در يك جراحي كوتاه حدود نيم ساعت، مقداري لثه معمولاً از كام (سقف دهان) برداشته شده و به محلي كه لثه ها تحليل رفته است پيوند زده مي شود. اين پيوند لثه لقي دندان ها را نيز كاهش مي دهد.

دندان هم نياز به مراقبت دارد

نويسنده:فاطمه فرازنده خالدي

منبع:روزنامه جوان

دوران دبستان براى كودكان دوران پر جنب و جوشى به شمار مى رود. به همين اندازه صدمه هاى وارده به سر وصورت كودكان به ويژه دندان ها زياد است. عواملى چون زمين خوردن، ورزش، سقوط از پله، ضربه به دهان هنگام آب خوردن از شير آب و... سبب وارد شدن آسيب به سر و صورت مى شود. در تمام سنين ضربه در پسر ها شايع تر از دختران است. اين گونه آسيب ها را نظير ساير آسيب هاى بدن، بايد جدى گرفت.

شكستن اجسام سخت: از شمار آسيب هاى موجود، وارد آمدن فشار زياد به دندان، هنگام شكستگى پسته، فندق و يا پاره كردن نخ و يا جدا كردن چيزى سخت است. اگر دندان شكسته شد حتما اورا براى معالجه نزد دندانپزشك ببريد.

وارد آمدن ضربه: گاهى در اثر ضربه هاى خارجى، لبه دندان دچار شكستگى مى شود. اين شكستگى ها را جدى بگيريد زيرا به دنبال بازشدن عاج دندان بتدريج مواد آلوده كننده وارد مغز دندان شده

و حيات دندان را به خطر مى اندازد.

بيرون افتادن دندان: يكى از مسايلى كه به هنگام ضربه به دندان ها روى مى دهد بيرون افتادن دندان از دهان است. اگر دندان كودكتان بر اثر ضربه به بيرون افتاد، ابتدا دندان را پيدا كنيد و آن را از ناحيه تاج بگيريد و به ريشه دست نزنيد سپس دندان را با فشار ملايم آب ولرم بشوييد و چناچه قادريد آن را دوباره در محل خارج شده قرار دهيد در غير اين صورت دندان را در يك ليوان شير يا آب جوشيده خنك قرار دهيد. در صورت عدم دسترسى از آب معمولى استفاده كنيد. اگر آب در اختيار نداشتيد مى توان دندان را در دستمال تميز و مرطوب گذاشت. مهم اين است كه دندان در محيط خشك (تازمان بردن نزد دندانپزشك) نگهدارى شود. كودك را هر چه سريع تر نزد دندانپزشك ببريد (كمتر از نيم ساعت) تا دندان را پس از جاگذارى به دندانهاى ديگر ثابت كند. هر چه زمان بيرون بودن دندان از دهان كمتر باشد و دندان در اين مدت مرطوب بماند، در نتيجه درمان رضايت بخش تر است.

عاج و تغيير رنگ هاى دندان

منبع:روزنامه جوان

- تغيير رنگ هاى دندانى و تيرگى دندان ها كه به علت هاى گوناگون ظاهر زيباى دندان هاى طبيعى را به هم مى زند و اثر ناخوشايندى در روحيه فرد به جا مى گذارد، از اوايل قرن بيستم مورد توجه خاص دندانپزشكان قرار گرفت و يكى از شايع ترين دلايل نياز به درمان دندانپزشكى محسوب مى شود و حتى افراد داراى دندان هاى با رنگ طبيعى، غالباً متقاضى سفيدتر كردن دندان هاى شان

هستند. - رنگ طبيعى دندان هاى دايمى زرد مايل به خاكسترى، سفيد مايل به خاكسترى يا سفيد مايل به زرد مى باشد. رنگ دندان ها به وسيله شفافيت و ضخامت مينا، ضخامت و رنگ عاج زيرين و رنگ پالپ (بافت زنده دندان) مشخص مى شود. تنوع رنگ دندان ممكن است جنبه فيزيولوژيك، پاتولوژيك، داخلى و يا خارجى داشته باشد. با افزايش سن، مينا به علت سايش ((Abrasionو فرسايش (Erosion) نازكتر مى شود و بر عكس، عاج به دليل رسوبات عاج ثانويه و عاج ترميمى ضخيم تر گرديده و اين مساله خود تغييراتى در رنگ دندان در طول زندگى ايجاد مى كند. دندان هاى اشخاص ميانسال معمولاً زردتر يا زرد مايل به خاكسترى تر نسبت به اشخاص جوان مى باشد. تغيير رنگ ها تحت عنوان خارجى يا داخلى طبقه بندى مى شوند. رنگدانه هاى خارجى روى سطوح خارجى دندان ها قرار مى گيرد، حال آن كه رنگدانه هاى داخلى در داخل دندان است.

تغيير رنگ هاى خارجى

- رنگدانه هاى روى سطوح خارجى دندان ها يا ترميم ها كه با عنوان تغييررنگ هاى خارجى شناسايى مى شود، بسيار شايع است كه عامل اين پديده ها به دليل عوامل چندى، ممكن است پيچيده شود.

- در بيماران جوان رنگدانه ها به رنگ هاى مختلف قابل مشاهده است و بيشتر در نواحى طوق دندان ها يافت مى شود. اين رنگدانه ها ممكن است مربوط به بهداشت ضعيف دهان، ترميم هاى موجود، خون ريزى لثه ها، تجمع پلاك، عادات تغذيه اى يا حضور باكترى ها يا قارچ هاى رنگزا باشد.

- در بيماران پيرتر، رنگدانه هاى روى سطوح دندانها،

به احتمال بيشتر قهوه اى، سياه و خاكسترى بوده و روى نواحى مجاور بافت هاى لثه يافت مى شود. بهداشت ضعيف دهان عامل سهيم در اين مشكل است، ولى قهوه ، چاى، سيگار كشيدن و جويدن تنباكو، رنگهاى مصنوعى غذايى، ميوه هاى رنگين (آلبالو، توت فرنگى و ...) داروها و رژلب و مواد آرايشى در خانم ها مى توانند حتى روى سطوح عارى از پلاك نيز توليد رنگدانه نمايند.

-لازم به ذكر است كه باكترى هاى دهانى، فرآورده هاى آهن، اسيدى شيرين شده كه رسوبات سياه سولفيد آهن به جا مى گذارند و پوسيدگى هاى دندانى نيز مى توانند تغيير رنگ ايجاد كنند.

- يك مثال بسيار جالب و غيرعادى از رنگدانه هاى خارجى در جنوب شرقى آسياست كه برخى از زنان به شكل مرسوم دندان هاى خود را با عصاره Beetle -nutمى آلايند تا همرنگ موها و چشم هايشان شود، چرا كه اين كار را نوعى علامت زيبايى مى شمارند. ابتدا برش هايى از ليمو روى سطح دندان قرار داده شده، سپس عصاره Beetle -nutروى دندان گذاشته مى شود تا عمل رنگ كردن موثرتر انجام شود.

تغيير رنگ هاى داخلى

- اين تغيير رنگ ها، رنگ هاى غيرعادى و درونى عاج و مينا هستند كه به وسيله رسوب مواد يا اتصال آن ها با منسوج دندانى ايجاد شده است. اين تغيير رنگ ها ممكن است در زمان رشد دندانى تشكيل شوند يا اين كه بعد از كامل شدن رشد دندانى به وجود آيند. تغيير رنگ هاى داخلى كه ناشى از نقايص رشدى مينا و عاج مى باشند حذف كردن آن تقريباً غيرممكن مى باشد. تغيير

رنگ هاى داخلى از پيچيدگى خاصى برخوردارند، زيرا ممكن است عاج يا مينا را درگير كنند. فاكتورهاى مسبب ممكن است مادرزادى، سيستميك، متابوليك، دارويى (خصوصاً تركيبات تتراسايكلين)، ضربه اى، فلوريداضافى، تب بالا همراه با بيمارى هاى سال هاى اول كودكى و ناشى از كار خود پزشك باشند. به عبارت ديگر تغييررنگ ها مى تواند منشأ موضعى يا سيستميك داشته باشد.

راه هاي مقابله با درد دندان، به عنوان يك هواكش

نويسنده:دكتر سيامك شايان امين

منبع:روزنامه قدس

كافي است كه براي يك لحظه غفلت كنيد و ليوان آبي را سر بكشيد كه دماي آن كمي از دماي اتاق پايين تر باشد، يا جرعه چاي را پيش از اينكه كاملاً سرد شود، بنوشيد؛ دردي گنگ اما تير كشنده از ميان دندانهايتان جان مي گيرد و تا مغزتان امتداد مي يابد. اين درد همان كابوسي است كه بسياري از مردم را از انجام جرم گيري ساده باز مي دارد يا همدم هميشگي افراد پير يا ميان سالي است كه دچار سايش شديد دندانها شده اند. "هوا كشيدن دندان" اصطلاح عاميانه اي است كه بسياري از افراد، براي توصيف وضعيتي كه دندانهايشان به آن دچارند، به كار مي برند. ريشه اين عبارت در جان گرفتن درد دندانها حين تنفس عميق در هواي سرد است كه تمام وجود آدمي را سرشار مي كند. اگرچه اين درد مي تواند ريشه هاي مختلفي داشته باشد، اما يكي از عوامل ايجاد كننده آن "حساسيت دندانها" است.

چگونه مي توان حساسيت دندانها را تشخيص داد؟

اگر حين خوردن نوشيدني هاي گرم؛ مانند چاي يا قهوه يا غذاهاي سرد مانند بستني، درد كوتاه و تير كشنده اي در دندانهايتان احساس مي كنيد و بعد درد به

صورت مبهمي ادامه مي يابد، احتمالاً دندانهاي حساسي داريد. كساني كه دندانهاي حساس دارند، ممكن است در هنگام لمس دندانهايشان، خوردن غذاهاي شيرين يا قرار گرفتن در هواي سرد، درد را تجربه كنند.

چه چيزي دندانها را حساس مي كند؟

قسمت بزرگي از ساختمان دندان را عاج تشكيل مي دهد كه بافت حساسي است. بافت سخت و بدون حسي به نام مينا، عاج دندان را مي پوشاند. ميناي دندان كمك مي كند كه دندانها در مقابل محركهايي كه بالقوه ايجاد درد مي كنند، مانند سرما يا گرما، ايمن شوند.اگر پوشش ميناي دندان از روي عاج برداشته شود و اين بافت حساس، مستقيماً در معرض محركهاي وارده قرار گيرد، دندان حساس مي شود. عاج ممكن است بر اثر پوسيدگي دندان(كرم خوردگي)، ترك خوردن مينا يا تحليل لثه در معرض آسيب قرار گيرد. همچنين ممكن است عاج بر اثر ساييدگي و خوردگي مينا آسيب ببيند كه اين خود گاهي به علت مصرف مكرر نوشيدني هاي اسيدي (مانند نوشابه) در فواصل ميان وعده هاي غذايي و حتي استفاده از سفيدكننده هايي است كه موجب ساييدگي دندانها مي شوند. مسأله شايع ديگر، تحليل لثه هاست كه بر اثر مسواك زدن مكرر (بيش از دفعات لازم) يا طولاني ايجاد مي شود؛ بخصوص زماني كه دندانها با مسواكي زبر و با فشار زياد و در جهت افقي مسواك شوند.

چگونه مي توان درد دندانها را تسكين داد؟

اگر مدتي است كه دندانهاي شما در مقابل سرما يا گرما حساسيت بيشتري نشان مي دهند و اين حساسيت بيش از چند روز طول كشيده است، لازم است به دندان پزشك خود مراجعه كنيد و مشكلتان

را با او در ميان بگذاريد؛ زيرا درد علامت بسياري از بيماريهاي دندان است و ممكن است به اشتباه تصور كنيد دندانهايتان حساس است؛ در حالي كه شايعترين علت درد دندان را مي توان پوسيدگي دندان و التهاب بافت مركزي دندان يا پالپ(كه در اصطلاح عامه از آن "به عصب رسيدن دندان" ياد مي كنند) دانست كه نيازمند انجام درمان ريشه(عصب كشي) براي دندان مذكور است.

دندان پزشك چگونه مي تواند به شما كمك كند؟

دندان پزشك شما ممكن است با درمانهاي داخل مطب يا تجويز مصرف بعضي از محصولات اقدام به درمان حساسيت دندانهاي شما كند. اگر دندان پزشك تشخيص دهد كه عاج دندان شما بسيار حساس است، يك ماده ضد حساسيت يا يك پوشش محافظ به كار مي برد كه از ژل فلورايد حاوي قلع تشكيل شده يا توصيه مي كند كه از خمير دندان مخصوص دندانهاي حساس، كه بدون نسخه پزشك قابل تهيه است، استفاده كنيد.

پوسيدگى دندان ها ريشه اى است

قرار است گروه هاى آزمايشى با هدف عرضه خدمات پيشگيرى از بيمارى هاى دهان و دندان و كمك به رشد فرهنگ رعايت بهداشت دهان و دندان، به مناطق محروم فاقد دسترسى به مراكز بهداشتى و درمانى اعزام شوند. از 18فروردين اين گروه هاى آزمايشى به صورت اقمارى در سطح شهر تهران توانسته اند 3 هزار و 500 دانش آموز را زير پوشش خدمات دندانپزشكى قرار دهند. اين طرح تا آخر امسال، 7 استان محروم كشور را نيز دربرخواهد گرفت. وجود آمار 2 برابرى پوسيدگى دندان در كودكان زير 12سال در ايران در مقايسه با كشورهاى ديگر، فعاليت هايى را در اين قالب براى كاهش صدمه هاى

ناشى از آمار بالاى بيمارى هاى دهان و دندان در كشور ضرورى مى كندبيمارى ها و عفونت دهان و دندان از جمله عوامل مهم در ايجاد بيمارى هاى دريچه اى قلب، ناراحتى هاى گوارشى و روماتيسم قلبى به شمار مى روند، بنابراين صرف هزينه و وقت و ارائه آموزش هاى لازم براى پيشگيرى از آنها، به كلى منطقى و مقرون به صرفه به نظر مى رسد.در حال حاضر پوسيدگى دندان و التهاب و ناراحتى لثه، دو بيمارى شايع دهان و دندان در كشور است. الگوى مصرف مواد غذايى و سطح فرهنگ و دانش مردم در رابطه با رعايت بهداشت دهان و دندان ارتباط مستقيمى با بالا بودن آمار پوسيدگى دندان و ديگر بيمارى هاى دهان و دندان در كشور دارد.

رتبه چهارم در مصرف نوشابه هاى گازدار

قرار گرفتن مواد قندى و شيرينى و تنقلاتى مانند چيپس، پفك و انواع شكلات ها در سبد خريد خانواده ها و دارا بودن رتبه چهارم مصرف نوشابه هاى گازدار در جهان، حاكى از غلط بودن فرهنگ تغذيه مردم و تأثير مستقيم آن بر سلامت دهان و دندان است.

حذف يا كنترل مواد قندى از نظر دكتر آرمان ملك زاده، متخصص بيمارى هاى دهان و دندان، يكى از راه هاى جلوگيرى از پوسيدگى دندان است. او مى گويد: «از نظر تحقيقات علمى ثابت شده كه مصرف مداوم مواد قندى در ميان وعده هاى غذايى روزانه تا حد زيادى به ايجاد زمينه مناسب براى پوسيدگى دندان ها كمك مى كند. بويژه اگر مواد قندى مصرف شده سفت و چسبنده باشند. در واقع 4 عامل ميكروب ها، مواد قندى، جنس دندان و مقاومت شخص

و زمان در ايجاد پوسيدگى دندان نقش عمده دارند. حذف هر كدام از اين عوامل، درصد ابتلا به پوسيدگى دندان را كاهش خواهد داد. اما سهم مواد قندى از همه بيشتر است. به عبارت ديگر اگر ميكروب ها در دهان باشند ولى مواد قندى نباشند، شدت وقوع پوسيدگى كمتر خواهد شد. علت ايجاد پوسيدگى تخمير مواد قندى به وسيله ميكروب هاى موجود در دهان و توليد شدن اسيد با اين هم نشينى است. چرا كه بعد از مصرف هر وعده غذايى، مواد غذايى باقى مانده لاى دندان ها كه تنها از طريق استفاده از نخ دندان قابل برطرف شدن هستند، در دهان توليد اسيد مى كنند. اين اسيد هرچه مصرف مواد قندى بيشتر شود و با اين حال نظافت و پاكيزه كردن دهان عقب تر بيفتد، در پوسيده شدن دندان ها سهم بيشترى خواهد داشت».

عادت هاى بد غذايى، نه تنها در ابتلا مردم به بيمارى هاى دهان و دندان مؤثرند، بلكه عامل 31 درصد بيمارى هاى قلبى، 23 درصد سرطان ها، 11 درصد سكته ها و به طور كلى مرگ حدود ? ميليون نفر در سال به شمار مى روند.

به اعتقاد كارشناسان اصلاح سبك زندگى و تغيير عادت هاى غذايى نامناسب و رعايت الگوى تغذيه اى مورد تأييد كارشناسان علوم تغذيه مى تواند تا حد زيادى از بروز بيمارى هاى دهان و دندان جلوگيرى كند.

استاندارد، هر 6 ماه يك بار

در حالى كه در بسيارى از كشورهاى پيشرفته استاندارد زمان مراجعه به دندانپزشك هر 6 ماه يك بار است، در كشور ما مردم به طور متوسط هر 3 سال يك بار به دندانپزشكى مراجعه مى كنند.

از طرفى اين اعتقاد وجود دارد كه شركت هاى بيمه، هزينه خدمات دندانپزشكى را پوشش نمى دهند، مردم تنها براى كارهايى مانند كشيدن دندان و پر كردن ساده به دندانپزشكى مى روند و همين مسأله موجب درمان نشدن به موقع، شدت گرفتن بيمارى هاى دهان و دندان و به همين ترتيب افزايش هزينه هاى ناشى از معاينه و درمان مى شود.

با وجود سال ها بحث ميان مسئولان بهداشتى كشور با شركت هاى بيمه، براى توجيه آنها در قرار دادن هزينه هاى دندانپزشكى در زمره خدمات بيمه، همچنان همه هزينه هاى مربوط به استفاده از خدمات دندانپزشكى از سوى مردم پرداخت مى شود و شركت هاى بيمه اى به گفته محمدمهدى وردى، مدير كل سلامت بهداشت دهان و دندان با اين استدلال كه بسيارى از جراحى ها و درمان هاى دندان فقط به دليل زيبايى است، حاضر به ارائه خدمات نيستند. تنها خدمات بيمه اى كه از سال 84 زمينه اجراى آن فراهم شده و مى توان از آن به عنوان بيمه دندانپزشكى ياد كرد، بيمه مربوط به كودكان زير 12 سال است. محمد مهدى وردى در اين باره مى گويد: «اين بيمه به شكل قانونى و با همكارى سازمان بيمه هاى خدمات درمانى در هر دو سال طرح«دندان شش» كودكان زير 12 سال را زير پوشش قرار مى دهد. به گونه اى كه كودكان كلاس اول تا پنجم دبستان با داشتن دفترچه بيمه خدمات درمانى و معرفينامه از مدرسه مى توانند به همه مراكز دولتى و خصوصى كه با سازمان بيمه قرارداد دارند، مراجعه كرده و درمان مربوط به «دندان شش» را با پوشش

بيمه انجام دهند.»

نخستين دندان دائمى كه در سن 6 سالگى درمى آيد، به «دندان شش» اطلاق مى شود. دكتر آرمان ملك زاده مى گويد: «اين دندان عمر چندانى ندارد و در يك سال بر اثر پوسيدگى از بين مى رود ولى اهميت آن به اين دليل است كه دندان موسوم به «شش» به نوعى الگوى ساير دندان ها در رويش محسوب مى شود و در هورمون رشد ساير دندان ها تأثير مى گذارد. درنتيجه پوسيدگى آن در الگوى رويش ساير دندان ها هم ايجاد اشكال كرده و موجب رويش نامتناسب دندان ها شده كه بعدها جويدن غذا و حتى حرف زدن را با مشكل مواجه خواهد كرد. بنابراين درمان به موقع دندان شش هم مى تواند از ايجاد الگوى نامناسب در رشد ساير دندان ها جلوگيرى كرده و هم در آينده مانع تحميل هزينه هاى اضافى ناشى از ارتودنسى دندان ها به خانواده ها شود.»

با توجه به تأثير مستقيم پوسيدگى و عفونت دندان ها و درمان نشدن آنها بر روى ساير اندام هاى داخلى بدن، بديهى است كه سرمايه گذارى در بخش سلامت دهان و دندان مى تواند قدم مهمى در افزايش كيفيت سلامت و در نتيجه زندگى مردم باشد.

مسواك زدن بلد نيستيم

نه تنها 90 درصد مردم به اعتقاد كارشناسان طرز صحيح مسواك زدن را بلد نيستند و كمتر از 5 درصد آنها نيز به طور مرتب دندانهايشان را مسواك زده و از نخ دندان استفاده مى كنند. به گفته يك بهداشت كار دهان و دندان، به طور تقريبى بيشتر مردم از سن 30 سالگى به بعد سعى مى كنند به نحوى با مشكل پوسيدگى

دندان خود كنار بيايند و به جاى برطرف كردن ريشه اى مشكل، با مصرف قرص هاى مسكن به هنگام درد، درمان آن را به عقب مى اندازند.

مريم نوروزى بهداشت كار دهان و دندان مى گويد: «اين موضوع صرف نظر از مسائل مالى و هزينه هاى بالاى درمان بيمارى هاى دندان است. چرا كه حتى در برخى خانواده ها با سطح درآمد مناسب نيز، هزينه و وقت زيادى براى رفع مشكلات مربوط به دهان و دندان صرف نمى شود.» اين موضوع از ديد مريم نوروزى، بيش از همه يك معضل فرهنگى و ناشى از نگرش مردم به مقوله سلامتى است: «اين مسأله از بى تفاوتى مردم سرچشمه مى گيرد و اين كه ياد گرفته اند با مصرف قرص هاى مسكن، حل دائمى مشكل را به عقب بيندازند. چه بسا در شروع پوسيدگى دندان، رسيدگى به آن و اقدام براى درمان وجلوگيرى از پيشرفت پوسيدگى با هزينه اى به مراتب كمتر از زمان گسترش آن امكانپذير است.»

و شايد تحت تأثير همين نگرش به مقوله مهمى چون بهداشت دهان و دندان، به گفته دكتر بهزاد هوشمند، عضو هيأت علمى دانشگاه علوم پزشكى همدان آمار افراد مبتلا به بيمارى هاى دهان و دندان روز به روز در حال افزايش است.»

2 دندان پوسيده در 4 سالگى

هر كودك ايرانى، در پايان 3 سالگى، 2 دندان پوسيده دارد، در حالى كه دندان هاى شيرى نه تنها در عمل جويدن و تسهيل كار دستگاه هاضمه، زيبايى و حرف زدن در دوران كودكى تأثير مى گذارند، بلكه تا حد زيادى تضمين كننده سلامتى، نظم و زيبايى دندان هاى دائمى نيز هستند.

دكتر آرمان ملك زاده

معتقد است: «پوسيدگى دندان هاى شيرى به اندازه دندان هاى دائمى مهم هستند. درواقع بعد از رويش نخستين دندان شيرى، وظيفه والدين براى حفظ بهداشت و سلامتى دهان و دندان وارد مرحله مهم و جدى مى شود. تميز نگه داشتن دندان كودك بعد از هر بار تغذيه با كمك گاز مرطوب يا پنبه نم دار ابتدا وظيفه پدر و مادر است. به تدريج عادت دادن كودك به استفاده درست از مسواك بايد به كودك آموخته شود. بايد به والدين اين آگاهى داده شود كه دندان هاى شيرى هم به همان اندازه دندان هاى دائمى مهم هستند وفكر نكنند كه تازه بعد از ? سالگى و با رويش دندان هاى دائمى بايد بهداشت دندان ها را به فرزندان خود ياد بدهند.»

بيمارى هاى دهان و دندان در ميان كودكان شايع تر از ديگر گروه هاست. اما به عقيده كارشناسان بهداشت دهان و دندان، والدين نبايد به جاى اقدام به درمان صحيح و اصولى اين گونه بيمارى ها و به دليل بالا بودن هزينه هاى درمان، اقدام به كشيدن زودهنگام دندان فرزندشان كنند. آموزش بهداشت دهان و دندان به كودكان مى تواند از خانواده ها شروع شده و سپس با اجراى برنامه هاى آموزشى در مدارس ادامه پيدا كند.

محمد مهدى وردى، مدير كل دفتر دهان و دندان وزارت بهداشت مى گويد: «از اولويت هاى برنامه هاى ما پيشگيرى است و نخستين قدم نيز در راه پيشگيرى بيمارى هاى دهان و دندان از دوران باردارى مادر و شيرخوارگى نوزاد شروع مى شود.» اما كمك والدين به پيشگيرى از ابتلاى فرزندان خود به بيمارى هاى دهان و دندان وقتى امكانپذير

است كه خود آنها از آگاهى هاى لازم در اين رابطه برخوردار باشند. به اطمينان پدر و مادرى كه در مسواك زدن كوتاهى مى كنند و به عقيده دكتر ملك پور «درآن جديت ندارند» نمى توانند الگوى مناسبى براى كودكان باشند. او مى گويد:«آموزش استفاده از مواد غذايى سالم و مفيد مانند ميوه و سبزى ها به جاى مواد قندى و شيرينى، آموزش استفاده از مسواك و طرز صحيح مسواك زدن، استفاده از نخ دندان و دهانشويه ها مى تواند سطح آگاهى خانواده ها را در رابطه با بهداشت دهان و دندان افزايش دهد. رسانه هاى جمعى نيز سهم مهمى در ارائه اين آموزش ها دارند.»

بيمارى ها و عفونت دهان و دندان از جمله عوامل مهم در ايجاد بيمارى هاى دريچه اى قلب، ناراحتى هاى گوارشى و روماتيسم قلبى به شمار مى روند، بنابراين صرف هزينه و وقت و ارائه آموزش هاى لازم براى پيشگيرى از آنها، به كلى منطقى و مقرون به صرفه به نظر مى رسد.

مشكلات پالپ دندان

داشتن دندان هاى سالم و عارى از هر نوع ضايعه از آرزوهاى ديرينه انسان بوده است. پوسيدگى دندان ها از قديمى ترين و در عين حال از شايع ترين ضايعات شناخته شده انسان است چرا كه وقتى قسمتى از ساختمان سطح دندان خراب شود مى گوييم دندان فاسد و پوسيده شده است. در سالهاى قبل از ميلاد، بقراط و ارسطو امراض دهان و دندان را درآثار خود به بحث گذاشته بودند و دستوراتى را براى مقابله با آنها ارايه داده بودند. بيش از هزار و سيصد سال قبل هم پيامبر عاليقدر اسلام حضرت محمد مصطفى (ص)

در اهميت رعايت بهداشت دهان فرمودند: آنقدر جبرئيل از طرف خداوند مرا به مسواك زدن سفارش كرد كه گمان بردم به زودى مسواك زدن از واجبات دينى خواهد شد.

ضرورت مسواك زدن

همان طور كه مى دانيم دندان ها بزرگترين وسيله براى كمك به عمل گوارش هستند و غذايى كه خوب جويده نشود مى تواند مشكلاتى در هضم غذا ايجاد كند. دندان ها در حفره دهان قرار دارند. در اين حفره بيش از 17 نوع ميكروب به صورت دايم مشغول فعاليت هستند. امروزه كاملا مشخص شده است كه پلاك دندانى در بروز پوسيدگى دندان و بيمارى هاى لثه نقش مهمى را ايفا مى كند. پلاك ميكروبى يك توده بى رنگ چسبيده و غيرقابل رويت است كه از تجمع انواع ميكروب ها و سلولهاى موجود در دهان تشكيل مى شود. اين پلاك روى سطوح مختلف دندان ها مانند طوق دندان، فواصل دندان ها و شيارهاى سطح جونده تشكيل مى شود. چنانچه اين پلاك از سطوح دندان ها برداشته نشود مى تواند باعث ايجاد پوسيدگى و بيمارى لثه شود. در واقع بعضى از ميكروب هاى دهان به سهولت و با سرعت مواد قندى ناشى از مصرف موادغذايى را به اسيد تبديل مى كنند.

عملكرد اسيد دندان

مطالعات نشان مى دهند كه پس از مصرف هر وعده غذا در اثر تخمير باقيمانده موادغذايى در سطوح مختلف دندان براى مدتى حدود 20دقيقه در دهان اسيد توليد مى شود. چنانچه يك فرد طى شبانه روز 3 وعده غذا مصرف كند حدود يك ساعت دردهان او اسيد به وجود مى آيد و اگر فردى در بين 3 وعده غذايى از مواد غذايى ديگر استفاده

كند در 24ساعت نزديك به 2 ساعت بزاق دهانش حالت اسيدى خواهد داشت. حال اگر شخص در رعايت بهداشت و مسواك زدن كوتاهى كند پلاك دندانى كاملتر مى شود و مواد اسيدى توليد شده براى مدت طولانى ترى در تماس با دندان باقى خواهد ماند. اين اسيدها به تدريج ابتدا ضعيف ترين و نازكترين نقاط ميناى دندان را حل مى كنند و خود را به عاج دندان كه بافتى حساس است مى رسانند. از آن به بعد پيشرفت پوسيدگى دندان با سرعت بيشترى ادامه مى يابد. بنابراين در صورت ايجاد پوسيدگى دندان بيمار بايد براى درمان آن به دندانپزشك مراجعه كند. عدم توجه بيمار به اين مساله باعث مى شود تا پوسيدگى به تدريج پيشرفت كند و ميكروب هاى موجود در آن پالپ دندان (عصب دندان) را تحريك و آن را ملتهب و عفونى مى كنند.

علل پوسيدگى دندان

به طور كلى براى پوسيدگى دندان علل مختلفى ذكر شده است. مانند ميكروب ها، مواد قندى، اسيدها، پلاك دندانى، جنس و شكل و قرارگيرى دندان ها، كميت و كيفيت بزاق، انواع غذاهاى مورد استفاده، عوامل عمومى و ارث. اما به طور كلى مى توان گفت چهار عامل اصلى در ايجاد پوسيدگى دندان نقش موثر دارد؛ پلاك ميكروبى و فعاليت ميكروبى پلاك روى سطح دندان، مواد قندى موجود در غذا كه در اختيار پلاك ميكروبى قرار مى گيرند مستعد بودن سطوح دندان وضعيت بودن آنها در برابر اسيد و در نهايت مقاومت مشخص و زمان كافى براى ايجاد پوسيدگى.

جلوگيرى از پوسيدگى دندان ها

بديهى است كه حذف هر يك از عوامل فوق امكان بروز پوسيدگى را كاهش مى

دهد يا از بين مى برد. در اين ميان براى جلوگيرى از ايجاد پوسيدگى دندان بايد اقداماتى انجام شود:

1) مسواك كردن دندان ها توسط مسواك مناسب با روش صحيح در زمان مناسب براى حذف پلاك ميكروبى

2)استفاده از انواع نخ دندان و دهان شويه هايى كه توسط پزشك تجويز مى شوند.

3) كم كردن و كنترل مواد قندى در برنامه غذايى

4) عدم استفاده از دخانيات

5) استفاده از فلورايد با روشهاى مختلف و زير نظر پزشك

6) پوشاندن شيارهاى سطح دندان (فيشور سيلانت) براى جلوگيرى از گسترش پوسيدگى ?) پر كردن پوسيدگى هاى مختصر.

جلوگيرى از پيشرفت پوسيدگى

در ضمن اگر قسمت پالپ دندان (مغز دندان) در اثر پيشرفت پوسيدگى دچار آماس يا عفونت شود بيمار ممكن است دردهاى شديدى را تجربه كند. در اين صورت براى اين دندان بايستى معالجه ريشه دندان انجام شود. نوع درمان بافتهاى آماسى پالپ دندان در ناحيه تاج و ريشه دندان خارج و پس از تميز كردن و ضدعفونى كردن آن توسط مواد مناسبى اين فضاها پر مى شوند. سپس ناحيه تاج دندان توسط مواد ترميمى مناسب يا روكش ترميم مى شوند و خلاصه اين كه «بهداشت دهان به اقداماتى اطلاق مى شود كه اجراى آن بيمارى هاى دهان و دندان را به حداقل مى رساند.» پس بايد سعى كنيم حفظ بهداشت دهان دندان را براى خود و اطرافيان به صورت يك عادت درآوريم تا امكان ابتلا به پوسيدگى دندان و بيمارى هاى لثه و درگيرى پالپ دندان را به حداقل برسانيم.

10 نكته جالب درباره بدن انسان

بدن انسان ماشيني عظيم، پر تراوش و سرشار از مايعات است كه مواد شيميايي را با

دقت و هماهنگي بسيار جابجا و مخلوط ميكند تا همه چيز، از حافظه گرفته تا مواد مخاطي را بسازد. در اينجا، ما به كند و كاو در تعدادي از رازهاي پيچيده، زيبا و حتي عاري از ظرافتي ميپردازيم كه به اشكال مختلف، بدن ما را به حركت واميدارند.

----------------------

اسيد قوي موجود در معده:

يك ماده بسيار خطرناك كه هيچ فرودگاهي نميتواند شما را به خاطر همراه داشتن آن متوقف كند، اسيد هيدروكلريك يا جوهر نمك است. اين اسيد بسيار خطرناك كه ماده اي مركب و بسيار خورنده و سمي است، در معده ما يافت شده و در واقع توسط سلولهاي جداره معده ترشح ميشود. اين اسيد كه براي شستشوي فلزات به كار ميرود، به خاطر وجود مواد لزج مخاطي كه ديواره معده را ميپوشانند، نميتواند به بافت آن آسيب وارد كند، بدون هيچ خطري در سيستم گوارش باقي مانده و غذاي ما را تجزيه ميكند.

----------------------

تاثير حالت بدن بر حافظه

اگر تاريخ خواستگاري خود از همسرتان را فراموش كرده ايد، بد نيست چند دقيقه با زانوي خميده و در حالت تقديم حلقه، بر زمين بنشينيد. حافظه و خاطرات تا حد زيادي در حواس شما تجسم ميابند. يك بو يا صداي خاص ميتواند بخشي از يك خاطره مربوط به ساليان دور كودكي را در ذهن ما زنده كندو اين ارتباط ميتواند واضح باشد، مثلا زنگ دوچرخه ميتواند شما را به ياد دوچرخ سواري در كوچه باغهاي محل قديميتان بياندازد، و از طرفي ممكن است دليل اين يادآوري واقعا برايتان چندان واضح نباشد.اما تحقيقات جديد نشان ميدهد كه اگر بدن ما در موقعيتي مشابه با حالتي كه در زمان

وقوع يك امر داشته قرار بگيرد، ميتوانيم ماجرا را بسيار بهتر و دقيقتر به ياد آوريم.

---------------------

استخوانها به خاطر تامين مواد معدني تجزيه ميشوند

استخوانها، علاوه بر اينكه تكيه گاه و حامل اعضا و جوارح و عضلات بدن هستند، به تعديل و تنظيم ميزان كلسيم بدن نيز كمك ميكنند. استخوان حاوي فسفر و كلسيم است كه اين دومي از عناصر مهم تشكيل دهنده ماهيچه ها و اعصاب به شمار ميرود. اگر ذخيره كلسيم بدن كاهش يابد، هورمونهاي خاصي ترشح شده و موجب ميشوند كه لايه هاي استخواني تجزيه شده و مقدار اين عنصر حياتي در بدن را افزايش ميدهند تا ميزان كلسيم سلولي به حد اشباع برسد.

-----------------------

بيشتر غذايي كه ميخوريم براي ذهن است

هرچند وزن مغز تنها 2 درصد از كل وزن بدن انسان را تشكيل ميدهد، اما با وجود كوچكي به 20 درصد از كل اكسيژن و كالري دريافتي بدن نياز دارد. سه شريان مغزي مهم براي رساندن مواد لازم به سر ميروند و مدام در حال پمپ كردن اكسيژن به مغز هستند. انسداد يا پارگي يكي از اين رگها ميتواند سلولهاي مغز را به شدت گرسنه كرده و انرژي لازم براي عملكرد صحيح را از آنان گرفته و كارايي بخشي را كه با آن رگ در ارتباط است را خراب و يا قطع كند. چنين حالتي را سكته ميناميم.

-----------------------

هزاران تخمك بدون استفاده

هنگامي زنان به اواخر 40 سالگي يا اوايل 50 سالگي ميرسند، قاعدگي يا عادت ماهيانه كه كنترل كننده ميزان هورمون بدن او و آماده كننده تخمكها براي باروري احتمالي است، متوقف ميشود. ميزان استروژن توليد شده توسط تخمدانها كمتر و كمتر شده

و تغييرات فيزيكي و احساسي بسياري در وجود آنان رخ ميدهد و فوليكلهاي تكامل نيافته تخمك به اندازه گذشته تخمك آزاد نميكنند. يك دختر بالغ معمولي داراي 34 هزار فوليكل تكامل نيافته تخمك است كه با ميانگين يك تخمك در ماه، تنها حدود 350 عدد از آنها در طي زندگي وي به مرحله تكامل ميرسند. به اين ترتيب، فوليكلهاي تخمك استفاده نشده رو به زوال گذاشته و از بين ميروند و بدون امكان بارداري، مغز از برنامه ريزي براي آزاد ساختن تخمك دست ميكشد.

با رشد و تكامل بخشهاي قدامي مغز، بايد منتظر احساسات غير قابل كنترل، بي عاطفگي و بر هم ريختن تواناييهاي تصميم گيري باشيم .

-----------------------

بلوغ غم انگيز و ديوانه كننده

ما ميدانيم كه تغييرات هورموني در زمان بلوغ، براي رشد و آماده ساختن بدن براي توليد مثل بسيار ضروري است. اما چرا عبور از اين مرحله و بالغ شدن از نظر احساسي تا اين حد ناگوار است؟ هورمونهايي چون تستوسترون در اصل بر رشد و توسعه نورونهاي مغز تاثير ميگذارند و تغييراتي كه در ساختار مغز ايجاد ميشود، پيامدهاي رفتاري بسياري دارد. به اين ترتيب با رشد و تكامل بخشهاي قدامي مغز، بايد منتظر احساسات غير قابل كنترل، بي عاطفگي و بر هم ريختن تواناييهاي تصميم گيري باشيم تا اينكه روند اين رشد پايان يافته و مشكل حل شود.

----------------------

مژكهاي سلولي مخاط را حركت ميدهند

اكثر سلولهاي بدن ما مجهز به بخشهاي ويژه مو مانندي به نام مژك هستند كه در موارد بسياري-از گوارش گرفته تا شنوايي- مفيد واقع ميشود. مژكها در بيني به تخليه مخاط از درون مجراي تنفسي به داخل گلو كمك

ميكند. هواي سرد، روند تخليه مجرا راكند كرده و موجب ميشود اين مخاط بر روي هم انباشته شده و شخص دچار آبريزش بيني شود. غشاء متورم بيني يا غليظ شدن اين مخاط نيز ميتواند موجب پر شدن مجراي تنفسي از مخاط و آبريزش بيني شود.

-----------------------

مغز بزرگ جاي دندان عقل را ميگيرد

تكامل چندان بي عيب و نقص و عاري از مشكلات خاص خود نبوده است. گاهي اعضا يا خصوصياتي خاص تنها به اين دليل در يك گونه باقي ميمانند كه آزار چنداني ندارند. براي مثال دندان عقل، در ابتدا تنها به عنوان وسيله درآمد دندانپزشكان وجود نداشته است، بلكه مدتها پيش، اين دندانها به عنوان گروه سوم دندانهاي آسيا و براي جويدن گوشت وجود داشته اند. اما با رشد مغز انسان، ساختار فك او نيز تغيير يافته و اكنون ما دهاني داريم كه با دندانهايي گران قيمت و بي استفاده پر شده است.

-----------------------

دنيا با تو ميخندد

شواهد علمي نشان ميدهد كه درست همانطور كه مشاهده خميازه يك شخص ميتواند رفتاري مشابه را در ديگران ايجاد كند، خنده نيز به ديگران سرات ميكند. در واقع شنيدن صداي خنده بخشي از مغز را كه عامل حركات چهره استف تحريك ميكند. تقليد نقش بسيار مهمي در كنشهاي متقابل اجتماعي بازي ميكند و كنشهايي چون عطسه، خنده، گريه و دهان دره همه ميتوانند راههايي براي ايجاد همبستگي اجتماعي در ميان گروه تلقي شوند.

----------------------

پوست چهار رنگ دارد

پوست، بدون وجود رنگها سفيد شيري است. رگهاي خوني در نزديكي سطح پوست، آنرا تا حدي سرخ ميكنند. رنگ دانه هاي زرد نيز در تمام انواع پوست وجود دارند و در نهايت، ملانين

–لكه هاي تيره رنگ- به رنگ قهوه اي تيره، در اثر تابش اشعه واورا بنفش به وجود آمده و در مقادير زياد سياه ديده ميشوند. اين چهار رنگمايه در مقادير متفاوت با يكديگر تركيب شده و پوستهايي بارنگهاي مختلف را براي افراد جهان به همراه مي آورند.

پوسيدگى دندان چرا و چگونه؟

پوسيدگى دندان بيمارى عفونى قابل انتقالى است كه با فعاليت ميكروب ها در سطح دندان آغاز مى شود و در ساختمان آن پيشرفت مى كند. براى ايجاد پوسيدگى، مواد قندى هم بايد در دسترس باشند تا عامل خراب كننده ساختمان معدنى يعنى اسيد توليد گردد. در واقع پوسيدگى دندان تخريب بافت هاى سخت دندان است وقتى يك بيمارى در اثر فعاليت ميكروب ها ايجاد شود آن را بيمارى عفونى مى نامند و اگر بيمارى بتواند از محلى به محل ديگرانتقال يابد آن را قابل انتقال گويند. پس پوسيدگى مى تواند از يك دندان به ساير دندان ها سرايت كند.

نشانه هاى پوسيدگى

وقتى دندانى دچار پوسيدگى مى شود ممكن است يك يا چند مورد از علامت هاى زير را داشته باشد: ?- تغيير رنگ ميناى دندان. در محل پوسيدگى مينا قهوه اى يا سياه رنگ مى شود ?- سوراخ شدن دندان در محل پوسيدگى ?- حساس بودن با درد گرفتن دندان در موقع خوردن غذاهاى سرد، گرم، ترش و شيرين ?- حساس بودن يا درد گرفتن دندان وقتى كه دندان ها را روى هم فشار مى دهيم ?- بوى بد دهان ?- گيركردن مواد غذايى بين دندان ها و پاره شدن نخ دندان.

علل پوسيدگى

علل مختلفى براى ايجاد پيشگيرى مطرح شده است اما به طور كلى چهارعامل كلى ميكروب ها،

موادقندى، مقاومت شخصى و دندان و زمان در ايجاد پوسيدگى دندان نقش دارند.

ميكروب هاى ايجاد كننده پوسيدگى

در دهان هر فرد به طور طبيعى انواع و اقسام ميكروب ها وجود دارد ولى همه ميكروب هاى موجود در دهان، پوسيدگى را به وجود نمى آورند. وقتى مدتى دندان تميز نمى شود ميكروب ها روى دندان لايه اى به نام پلاك ميكروبى را تشكيل مى دهند.

پلاك ميكروبى لايه نرم و غليظى است كه از مقدار زيادى باكترى هاى مختلف و سلول هاى موجود در دهان تشكيل مى شوند و چنان بر سطح دندان مى چسبد كه به آسانى با آب شسته نمى شود.هر چه زمان بيشتر مى گذرد، انواع مختلفى از ميكروب ها وارد پلاك ميكروبى مى شوند و بيمارى زايى آن را بيشتر مى كنند.ذكر اين نكته لازم است كه پلاك ميكروبى قابل ديدن نيست و بى رنگ است براى از بين بردن پلاك ميكروبى بايد با دقت و حوصله دندان را مسواك كرد.

مواد قندى

تقريبا همه مردم مى دانند كه مواد قندى دندان ها را خراب مى كند. ميكروب هاى موجود در پلاك ميكروبى از قند موجود در غذاها استفاده كرده و آن را به اسيد تبديل مى كند اين اسيد ميناى دندان را حل كرده و پوسيدگى آغاز مى شود. مصرف مواد قندى براى سلامت دندان ها ضرر دارد هر چه اين مواد بيشتر مصرف شوند تعداد دفعات مصرف آن ها زيادتر شود، چسبنده تر باشند و از نوع قند ساكاروز (قند معمولى) باشند، پوسيدگى بيشتر ايجاد مى كنند گرچه نمى توان مواد قندى را به طور كلى از غذاى روزانه حذف كرد اما مى توان

با استفاده از راه هاى گوناگون اثر زيان آور آن را كاهش داد.

زمان و سرعت ايجاد پوسيدگى

پوسيدگى دندان در يك لحظه و يك روز انجام نمى شود، بلكه مدت زمانى لازم است تا مينا حل شده و بافت نرم مينا از بين برود. تحقيقات نشان داده است كه بعد از خوردن غذا و رسيدن مواد قندى به ميكروب هاى پلاك ? تا ? دقيقه طول مى كشد تا اسيد ايجاد شود در طى مدت ?? دقيقه ميزان اسيد به حداكثر مقدار خود مى رسد سپس ?? تا ?? دقيقه در همان حال باقى مى ماند و بعد از آن به تدريج به حال عادى برمى گردد .با هر بار خوردن، محيط پلاك ميكروبى، اسيدى مى شود و تا اين محيط اسيدى به حالت عادى برگردد، با خوردن مجدد محيط دهان دوباره اسيدى مى گردد. به اين ترتيب دندان ها دچار پوسيدگى مى شود.اگر كودكى ? مرتبه در روز آشاميدنى شيرين مصرف كند پس از مدتى لكه هايى روى دندان هايش پيدا مى شود كه نشانه شروع پوسيدگى است.

مقاومت شخص و دندان

مجموعه اى از عوامل دفاعى در دهان هر شخص وجود دارد كه در برابر ايجاد پوسيدگى مقاومت مى كند. وضعيت بزاق دهان و سلول هاى موجود در آن، شكل و فرم دندان، طرز قرارگيرى دندان ها، جنس و نظاير اين ها تا حدودى در ميزان پوسيدگى تاثير دارند، علاوه بر اين برخى از مردم در برابر عوامل مخرب مقاومت بيشترى نشان مى دهند. مقاومت شخص ممكن است ارثى، مادرزادى يا اكتسابى باشد. همچنين مقاومت ممكن است هميشگى يا موقتى باشد. با اين وجود از نظر

محققين دو عامل اصلى يعنى ميكروب ها و مواد قندى مهمترين عوامل ايجاد كننده پوسيدگى است البته راه هايى براى مقاوم كردن ساختمان دندان وجود دارد يكى از اين راه ها رساندن فلورايد به دندان ها است. فلورايد مقاومت دندان در برابر پوسيدگى را افزايش مى دهد.

فرهنگ مسواك و خلال كردن

نويسنده: علامه سيد جعفر مرتضي عاملي

يك اشاره

سؤ الى كه در اينجا مطرح مى شود و هر مبتدى به آن مى رسد اين است كه : چرا شارع مقدس اين قدر به نظافت دندانها اهميت مى دهد؟ با آنكه بسيارى از واجبات را مى يابيم كه شارع به اندازه مسواك زدن و نظافت دهان با آنكه مستحب هستند اهمّيت نداده ؟ جواب اين سؤ ال جداً واضح است .

به درستى كه ضرورى بودن دندان براى انسان را ممكن نيست كسى تجاهل كند و يا احدى آن را انكار كند در حالى كه دندانها نعمتى است كه انسان عادتاً به اين نعمت توجه ندارد يا به اهميت آن پى نمى برد، مگر زمانى كه اين نعمت را از دست بدهد، در حالى كه انسان از اين نعمت در هر روزى بيشتر از يك مرتبه ، استفاده مى كند و هر زيانى كه به دندانها مى رسد انسان را بدون شك در تنگناى سختى واقع مى سازد و موجب اختلال احوال انسان به طور جزئى مى شود و آشكارا براى انسان تاءثير نامطلوب دارد.

چنانچه آشكار است دندانهاى مصنوعى حتى در بهترين حالت نمى تواند جايگزين خوبى براى دندانهاى طبيعى باشد و بگونه اى نيست كه صاحب دندان احساس آرامش نمايد.

و روشن است چنانكه دندانها غذا را براى معده آماده

مى سازند و در وضعيتى قرار مى دهند كه قابل هضم باشد يا لااقل هضم آن نسبت به پيش از جويدن آسان تر باشد؛ همينطور در سخن گفتن انسان را يارى مى دهند و اگر نباشند تاءثير نامطلوب قابل ملاحظه اى در سخن گفتن برجاى مى گذارند.

و ما مطلب فوق را با توجه به وضعيت كسانى كه دندانهاى خود را از دست داده و كوشش مى نمايند تا غذايى را انتخاب كنند كه معده هضم نمايد و سعى مى كنند بگونه اى سخن بگويند كه مفهوم باشد. ثابت مى نمائيم .

و سواى اين موارد، اختلال وضع طبيعى دندانها و مرض و بيمارى دندانها در بسيارى از مواقع به امراض و حالتهاى بد در بسيارى از قسمتهاى جسم ، منجر مى شود. و به زودى بعضى از آن امراض را توضيح مى دهيم ؛ ان شاء اللّه .

از اين جهت و از جهت امور مهم ديگرى كه ما اشاره مى كنيم به آنها، اسلام به دندانها اهميت مى دهد. و دعوت اسلام كه خيلى آسان است عنايت به دندانها و محافظت كردن بر سلامت دندانها دارد، پس امر كردن به هر آنچه شأ نش حفظ و نگهداشتن دندانهاست و نهى و باز داشتن از هر چه ضرر به دندانها و سلامتى آنها مى زند، آرامشى است از اسلام كه سلامت دندانهاى طبيعى در سلامت انسان اثر دارد و خراب بودن و فاسد بودن دندانها در بيمارى انسان نيز تأ ثير دارد و بخاطر همين ، اسلام مهم شمرده است كه انسان دندانهايش را محافظت كند تا استفاده كند بالاترين اندازه اى كه ممكن است در

زندگيش داشته باشد و محافظت كند كه دندانها سالم باشد چون معناى اين عبارت اين است كه آنها را حفظ كند .

مسواك كردن

از جمله امورى كه اسلام در دايره اهمّيت دادن به دندانها به آن اهتمام مى ورزد و اثرقابل ملاحظه اى در سلامتى آنها دارد مسواك نمودن مى باشد. يعنى : شستن و پاك كردن دندانها.

تمامى فقها اجماع دارند كه مسواك زدن مستحب است بويژه براى وضو و نماز و پيشتر گفتيم : روايات وارده در فضيلت مسواك ، كيفيت ، حالات و بقيه مسائل وابسته به مسواك از صد روايت بيشتر است ، بنابر اين بايد بگونه اى بحث كنيم كه هماهنگ با روايات باشد.

ديدگاه ائمه معصومين در مورد مسواك

نبى گرامى اسلام حضرت محمَّد صلى الله عليه و آله وائمه : از فرزندانش روشهاى مختلف در دعوت كردن به التزام به مسواك فرموده اند و ما در اينجا اشاره مى كنيم به اينكه پيامبر و اهل بيت معصومين : عملاً به مسواك التزام داشتند و عمل آنان براى ما سنّت است و ما بايد از ايشان پيروى كرده و به وسيله آنان راهنمايى شويم چه از نظر اعمال و چه از نظر گفتار.

و چونكه ممكن است بسيارى از مردم به اين موضوع توجه نكنند يا براى آنان ميسر نباشد كه براين موضوع اطلاع پيدا كنند بخاطر مشقت و سختى ، از اين رو ائمه : مردم را به اين امر توجه داده و از آن سخن گفته اند و براى مردم از اين موضوع حديث كرده اند و ثابت كرده اند كه اين موضوع حقيقت محكمى است كه مردم بايد آنها

را نقل كنند و با ديده عبرت به آن بنگرند.

از امام صادق عليه السلام نقل شده در حالى كه حضرت از روش پيامبر صلى الله عليه و آله خبر مى دهند پيامبر هربار كه از خواب بر مى خاستند، مسواك مى زدند1 و همچنين حضرت وقتى كه مى خواستند بخوابند، مسواك مى زدند.2 و آن حضرت براى هر نمازى مسواك مى كردند.3 و روايت شده كه مسواك هنگام سحر سنّت است 4.

و از امام باقر عليه السلام روايت شده كه فرمودند : پيامبر صلى الله عليه و آله زياد مسواك مى زدند در حالى كه مسواك كردن واجب نيست.5

و آن حضرت در هر شب سه مرتبه مسواك مى كردند. قبل از خواب ، قبل از برخاستن براى نماز شب و قبل از خروج از خانه براى فريضه صبح .6

و از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمود : من براى هر مردى دوست مى دارم هنگامى كه قيام كند در شب براى نماز شب ، مسواك بزند.7 بلكه پيامبرصلى الله عليه و آله هنگامى كه مسافرت مى كردند همراه خودشان شانه ، مسواك مى بردند.8

بلكه ائمه : آنچنان به مسواك التزام داشتند كه فرموده اند : اگر يكى از شما مسواك را ترك كند از نظر ما مى افتد و براى ترك مسواك ، سؤ ال مى شود.

روايات از آن بزرگواران در باره مسواك زدن بسيار زياد است و ممكن است رواياتى را كه در اين موضوع وارد شده به چند گروه تقسيم كرد.

گروه اوّل :

رواياتى است كه بطور كلّى و بدون بيان نمودن هيچ خصوصيتى در لزوم مسواك

زدن وارد شده و به كسى كه آن را ترك كند هشدار داده است تا جايى كه امام عليه السلام ترك كننده مسواك را از مردم ندانسته است جزء مردم نيست .

به امام صادق عليه السلام گفته شد آيا اين خلق را كه مى بينى همه شان از مردم هستند؟ فرمود: رها كن آن مردمى كه مسواك را ترك مى كنند.10

و از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده كه فرمودند : طريق و راه قرآن را پاك كنيد. گفته شد اى پيامبر خدا! طريق و راه قرآن چيست ؟ فرمودند : دهانهايتان . گفته شد به چه چيز پاك كنيم ؟ فرمودند : با مسواك كردن . و هم معناى اين روايت ، روايت ديگرى هم هست .11

و در بعضى از رواياتى كه از پيغمبر نقل شده از اسباب عدم نزول ملائكه بر مردم اين طور دليل آورده شده كه آنان مسواك نمى زنند به علاوه مردم با آب ، استنجا نمى كنند و گره هاى پشت انگشتان دستشان را نمى شويند.12

و از امام صادق عليه السلام نقل شده كه : از روشهاى پيامبران مسواك كردن مى باشد و هم معناى اين روايت روايات ديگرى هم وجود دارد.13

از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه : پيوسته جبرئيل مرا به مسواك كردن سفارش كرد تا اينكه ترسيدم تمام دندانهايم در اثر اين سفارش و عمل به آن ساقط شود و بريزد. و در بعضى از روايات آمده : تا اينكه ترسيدم مسواك كردن را يك فريضه و واجب قرار بدهد. و هم معناى اين روايت روايت ديگرى

هم هست .14

از امام صادق عليه السلام روايت شده كه جبرئيل نازل شد و به مسواك ، خلال و حجامت سفارش نمود.15

پس وقتى مسواك از سنن و روشهاى پيامبران است ، پس يك امر عادى نيست تا چشم پوشى از آن به سهولت و آسانى ممكن باشد بويژه اينكه جبرئيل پيوسته در رابطه با مسواك به پيامبر سفارش مى كرد حتى پيامبر ترسيد اينكه مسواك به عنوان يك فريضه قرار داده شود. پس سزاوار است كه اقتدا كنيم به پيامبران از جهت هدايت ، و هدايت مى شويم به هدايتهاى آنان چونكه خداوند پيامبران را فقط بخاطر ما ارسال داشته است و براى مصلحت و خير ما فرستاده و شايد تعبير به مرسلين به جاى واژه انبيا به همين خاطر باشد .

تا آنجا كه شارع چشم پوشى كرده و فرموده : براى شخص روزه دار جايز است مسواك كند با وجود اينكه احتمال دارد چيزى به درون شكمش برود، چنانكه اجازه داده شده كه : انسان محرم مى تواند مسواك بزند اگر چه لثه ها خون بيايد .

از حسين بن ابى علاء نقل شده كه گفت : از امام صادق عليه السلام در مورد مسواك زدن شخص روزه دار سؤ ال كردم . حضرت فرمود : بله جايز است هر روز كه بخواهد.16

و از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود : وقتى كه روزه گرفتيد پس صبح مسواك بزنيد و هنگام عشا مسواك نكنيد كه هيچ روزه دارى نيست كه دو لبش را هنگام شب ، خشك كند، مگر اينكه نورى بين دو چشمش روز قيامت به وجود

مى آيد.17

و در اينجا روايات ديگرى مى باشد. و ابن ابى عمير از معاويه از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه مى گويد به امام صادق گفتم : آيا محرم مى تواند مسواك بزند؟ فرمود : بله .گفتم : اگر خون بيايد چطور؟ فرمود : بلى جايز است ، مسواك كردن از سنّت پيغبمراست.18

ازامام باقر عليه السلام روايت شده كه : شخص روزه دار درماه مبارك رمضان هرموقعى از روز كه بخواهد مسواك كند مى تواند و مسواك كردن محرم نيز جايز است .19

در اينجا روايات ديگرى است كه به مسواك زدن رو كرده و ترغيب مى نمايد كه براى بررسى كامل آنها در اين كتاب فرصتى نيست . پس هر كس زيادتر از اين را مى خواهد مراجعه كند به جوامع حديث و روايت مثل بحارالا نوار، وسائل الشيعة ، مستدرك وسائل و غير از اينها .

طايفه دوّم : مسواك كردن براى وضو و نماز

در اينجا رواياتى است كه بر استحباب مسواك دلالت مى كند خصوصاً هنگام وضو 20 و نماز21 و اينكه فرمودند : اگر مسواك كردن بر امّت من مشقت نداشت ، هرآينه من امر مى كردم به مسواك كردن هنگام وضوى هرنماز يا هنگام هرنمازى .22

ظاهر اين است كه مراد از امر، امر وجوبى است ؛ چون امر استحبابى كه ثابت است . همچنانكه ظاهر اين است كه منافاتى بين وضو و نماز هم وجود ندارد؛ چونكه مسواك كردن براى وضو معنايش اين است كه نماز هم با مسواك باشد، پس به كار بردن هر تعبير به جاى ديگرى به خاطر آن است كه

فرقى در نتيجه بين مسواك كردن موقع وضو و مسواك كردن هنگام نماز وجود ندارد .

همچنين وارد شده كه دو ركعت نماز با مسواك كردن بهتر از چهل ركعت 23 ياهفتاد ركعت24 يا 75 ركعت 25 بدون مسواك مى باشد يا اينكه نماز با مسواك كردن بهتر است از نمازى كه انسان چهل روز بدون مسواك زدن بخواند، بعد فرمودند: برتو باد به مسواك كردن و اگر توانستى كه كم نكنى از مسواك كردن اين كار را انجام بده .26

و مسواك كردن حسنات را تا هفتاد برابر زياد مى كند و اينكه مسواك كردن از سنت هاى پنجگانه اى است كه در رأ س دين است .27 و خداى رحمان راضى مى شود28 و از سنتهاى پيامبران مى باشد چنانكه گذشت .

امام صادق عليه السلام فرمودند : هرگاه خواستى به نماز شب بايستى پس مسواك كن ، فرشته الهى نزد تو مى آيد و دهانش را بر دهان تو مى گذارد. پس از هر حرفى كه تلاوت و نطق مى كنى نيست مگر اينكه به سوى آسمان بالا مى رود، پس بايد دهان تو بوى خوش بدهد و هم معناى اين روايت روايت ديگرى هم هست . 29 و روايات در اين موضوع زياد است كه فرصتى براى بررسى آنها در اينجا نيست .

قابل توجه : چاره اى نيست اشاره كنيم به اينكه اختلافى كه در روايات بين چهل ركعت يا هفتاد، يا 75 ركعت يا چهل روز در مقام اثبات اجر و فضيلت نماز با مسواك بر نماز بدون مسواك وجود داشت ، باعث شك در اين روايات نمى شود. شايد آن مسواكى

كه در آن منافع دنيايى مقصود است ، آن چيزى است كه دو ركعت نماز با مسواك ، چهل ركعت است ، اما آنچه مقصود از آن ثواب اخروى است ، پس به درستى كه دو ركعت نماز با مسواك ، معادل هفتاد ركعت يا 75 ركعت يا چهل روز مى باشد، البته بنابراختلاف درجات اخلاص در نيّت .

منافع مسواك و اوقات و كيفيت آن

پيغمبر و ائمه : فقط به مداومت بر مسواك زدن به طور عملى كفايت نكرده اند و همچنين بر اوامر مطلقه به مسواك هم اكتفا نكرده اند يا اشاره به آنچه استحباب و عبادت بودنش ثابت است و انسان برآن چيز به ثواب زياد و اجر زيبا مى رسد، اكتفا نكرده اند، امرى كه از شأ ن آن امر اين است كه به انسان مؤ من يك قوه دافعه اى بر ممارست و مواظبت بر مسواك و التزام و مداومت بر مسواك كردن عطا شده است .

بله ائمه معصومين : به اين مقدار اكتفا نكرده اند و براين مقدار نيز افزوده اند و اهميت آنان به مسواك ظاهر شد به اينكه بيان كردند منافعى كه بر مسواك كردن هست و آن ضررهايى كه بر ترك مسواك كردن مى باشد .

روشن است كه شارع مقدس به حفاظت بر سالم بودن انسانها و اينكه انسان در بهترين حالات محفوظ بماند، اهميت زيادى مى دهد و چونكه مسواك اثر بزرگى در حفظ سلامتى انسان دارد، پس ذاتاً مسواك كردن مرغوب و مطلوب خداى تعالى است ، حتى اگر مسواك كردن بدون قصد قربت باشد و بخاطر اجر و ثوابى كه دارد انسان انجام

ندهد. و وقتى مردم منافع مسواك كردن را بشناسند و هنگامى كه در اينجا كسى باشد كه نخواهد به پيامبران تأ سى و اقتدا كند و او به مسأ له ثواب مسواك رغبتى نداشته باشد، چنين شخصى به اين اميد كه فوايد و منافع مسواك كردن را به دست بياورد و از ضررهاى ترك مسواك ، دورى كند، به اين كار مهم مى پردازد، پس به درستى كه انسان ذاتاً خودش را دوست دارد پس مهم مى شمارد هر بلايى كه احتمال آن مى رود از خودش دفع كند و هر نفع و سودى كه قادر برآن است ، مى خواهد به طرف خودش جلب كند و در مسواك كردن خيلى زياد جويندگان به آن رغبت دارند و مطلعين برآن اطلاع دارند چه نسبت به خودش و ذات خودش و چه نسبت به علاقه و ارتباطى كه با ديگران از همنوعانش دارد .

اگر مردم منافع مسواك را مى دانستند

در اينجا اشاره مى كنيم به اينكه در مسواك كردن ، منافع بزرگى است كه مى بينيم امام باقر عليه السلام مى فرمايند : اگر مردم منافعى كه در مسواك است بدانند، مسواك را همراه خودشان در رختخواب مى برند.30 و مقدم شد قول پيغمبر به حضرت على كه فرمودند: بر تو باد به مسواك كردن و اگر مى توانى از مسواك كردن كم نكنى اين كار را بكن . پس اين احاديث به ما اين را مى فهماند كه فوايد مسواك ، فوق حد تصور است و ضررهاى ترك مسواك كمتر از اهميتى كه از نظر اسلام به فوايد هميشگى مسواك است ، نيست

.

به درستى كه منافع مسواك مدهوش كننده است و اين قدر زياد است كه امام باقرعليه السلام فرمودند : مسواك همراه ما در رختخواب باشد در حالى كه احدى از ما حتى اگر بيمار باشد دوا و دارو را با خودش در رختخواب نمى برد، پس چگونه اسلام به مسواكى كه عملش تطهير و پاكيزگى دهان و دندان است اهميت مى دهد و با اين عمل ، از بيماريهاى محتمل جلوگيرى مى كند .

پس اگر نبود كه ترك مسواك به دنبالش مرضهاى بزرگى بيايد حتى حيات و وجود انسان را تهديد كند، معنايى براى قول حضرت باقر عليه السلام كه فرمودند: همراه خود مسواك را به رختخواب ببرند، وجود نداشت و شايد امام مى خواهند اشاره كنند كه خراب بودن دندانها از اسباب بيمارى سل يا از سببهاى ديگرى است كه به بوى بد دهان و جارى شدن خون منجر مى شود و از اين جهت به تمام بدن ضرر مى رساند يا غير از اينها از چيزهايى كه به آن اشاره مى شود .

فوايد مسواك در روايات اهلبيت :

در روايات پيش مقدم شد آنچه دلالت مى كرد بر اينكه مسواك زدن ، دهان را خوشبو مى كند چونكه امام صادق عليه السلام فرمودند : دهانت خوشبو مى شود و مقدم شد اينكه دهان راپاك مى كندبخاطرفرمايش پيغمبركه فرمودند: نظافت كنيدطريق قرآن را.

اضافه مى كنيم قول امير مؤ منان عليه السلام را كه فرمودند : دهانهاى شما راههاى قرآن است پس راههاى قرآن را با مسواك كردن پاك كنيد روايتى هم معنا با اين روايت هم وجود دارد.31

و وارد شده كه :

نظافت كنيد دندانهاى خودتان را.32

و از امام باقر عليه السلام روايت شده كه : براى هر چيزى پاك كننده اى است و پاك كننده دهان مسواك است 33 و مثل اين روايت روايت ديگرى هم هست كه مسواك پاك كننده دهان است .34

از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند : وقتى مردم فوج فوج در دين داخل شدند، قبيله ازد به سوى آنان آمدند كه قلوبشان نرم و دهانهايشان خوشبو بود. گفته شد اى پيامبر خدا! اين قبيله قلوبشان نرم بود كه ما شناختيم آن را، پس به چه جهت دهانهايشان خوشبو بود؟ حضرت فرمودند : چونكه اين قبيله در زمان جاهليت مسواك مى كردند. و روايتى هم معنا با اين روايت هم وجود دارد. 35

و از حضرت على عليه السلام نقل شده كه : مسواك ، خشنودى پروردگار و سنّت پيامبر و پاك كننده دهان است .... روايت هم معنايى غير از اين هم وجود دارد. 36

و از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند : در مسواك دوازده خصلت وجود دارد كه از سنّت پيغمبر است . دهان را پاك مى كند، چشم را روشن مى نمايد، باعث خشنودى پروردگار است ، دندانها را سفيد و فساد دندان را از بين مى برد، لثه را محكم مى سازد، اشتها به طعام مى آورد، بلغم را مى برد، قوه حافظه را زياد مى كند، در حسنات هفتاد برابر اضافه مى كند و فرشتگان را شاد مى نمايد. و در روايت ديگر هست كه : غم را از بين مى برد37 و زياد كرده در روايتى كه شهيد

پاك نژاد آن را ذكر كرده : و معده را سالم مى گرداند بهداشت معده .38

و از امام باقر عليه السلام نقل شده كه : مسواك ، بلغم را از بين مى برد و عقل را زياد مى كند. و در روايت ديگر دارد كه : قوه حافظه را زياد مى كند.39

و از امام صادق عليه السلام نقل شده كه : مسواك ، ريزش اشك را از بين مى برد و چشم را جلا و روشنى مى بخشد. 40 و در روايت ديگرى از امام رضا عليه السلام نقل شده كه : مسواك ، روشنى مى دهد چشم را و مو را در بدن مى روياند.

و از ائمه : روايت شده كه : مسواك كردن ، پرده چشم را از بين مى برد نور چشم را زياد مى كند.

و در روايت ديگرى آمده است كه : مسواك جلا دهنده چشم است . و روايات به اين معنا بسيار است .41

و از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمودند : مسواك كردن ، فصاحت انسان را زياد مى كند.42

و از امام صادق عليه السلام نقل شده كه : مسواك و قرائت قرآن ، قطع كننده مرض بلغم است . و در روايت ديگرى آمده : سه چيز است كه نسيان و فراموشى را از بين مى برد و باعث به وجود آمدن ذكر مى شود : 1- قراءت قرآن . 2 - مسواك . 3 - روزه يا خوردن كندر.

و در روايت ديگر آمده كه : مسواك كردن ، حافظه انسان را زياد مى كند و سقم و بيمارى

را از بين مى برد. و در غير اين روايت آمده است كه : مسواك ، بلغم را از بين مى برد و قوه حافظه را زياد مى كند. 43

و از امام صادق عليه السلام نقل شده كه : نشاط در ده چيز است و مسواك از آن ده چيز شمرده شده .44

و از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند : بر شما باد به مسواك كردن چونكه مسواك كردن وسوسه قلب را از بين مى برد.45

و در حديثى از امير مؤ منان عليه السلام نقل شده كه فرمودند : مسواك كردن ، موجب شدت فهم مى شود و طعام را خوشگوار مى سازد و دردهاى دندانها را از بين مى برد و مرض و بيمارى را از انسان دفع مى كند و فقر را از بين مى برد. و حديث ، طولانى است ، آنچه ما از اين حديث ذكر كرديم نقل به معنا مى باشد.46

و احاديث و روايات در اين باب زياد و متنوع است و آنچه ما ذكر كرديم اشاره دارد به بيشتر آنچه از اخبار متضمن است ان شاءاللّه تعالى .

خلاصه مطالب قبل

قبل از اينكه از رواياتى كه گذشت مفصلاً بحث و گفتگو كنيم خلاصه آنچه در روايات آمده به صورت زير مى آوريم :

1- مسواك كردن ، پاك كننده است و دهان را از آلودگيها خالى مى كند.

2- پاك كننده دهان مى باشد.

3- دهان را سرد و خنك قرار مى دهد.

4- بوى بد دهان را از بين مى برد و دهان خوش بو مى شود.

5- غم و غصه را از بين مى برد.

6-

عقل را زياد مى كند.

7- بلغم را از بين مى برد.

8- ريزش اشك را از بين مى برد.

9- قوه حافظه را زياد مى كند.

10- به چشم و قوه باصره جلا و روشنى مى دهد.

11- دندانها را سفيد مى كند.

12- فساد دندان را از بين مى برد.

13- لثه ها را محكم مى كند.

14- اشتهاى به طعام مى آورد.

15- و اگر به چوب اراك باشد همچنين لثه ها را چاق مى كند.

16- مو را در بدن مى روياند.

17- موجب نسيم يا اينكه موجب نشاط دهان مى شود بر مبناى بعضى از نسخه ها كه نشوه دارد.

18- شخصى كه مسواك مى زند باعث زيادى فصاحتش مى شود.

19- فراموشى را از بين مى برد.

20- وسوسه قلب را از بين مى برد.

21- فهم افزايش مى يابد.

22- طعام را در دهان حركت مى دهد.

23- دردهاى دندانها را از بين مى برد.

24- ازانسان بيمارى دفع مى شودوبه سبب مسواك كردن ، بيمارى از بين مى رود.

25- فقر را از بين مى برد.

26- معده را صحيح و سالم مى كند.

آنچه از روايات در بالا خلاصه كرديم نسبت به فوايد مسواك زدن بود و ممكن است بسيارى از فوايدى كه براى مسواك گفته شد در مورد خلال نيز گفته شود.

و نبايد گمان شود كه آنچه ذكر شد تكرار است ؛ چرا كه دقّت در مطالب خلاف آن را براى انديشمند ظاهر مى سازد. بلكه آشكار مى شود كه ما با زحمت فراوان برخى از موضوعات را در برخى ديگر گنجانده ايم .

اينك مناسب است ما يك توقف كوتاهى براى تأ مل و فكر كردن در فوايدى كه ذكر شد، داشته باشيم ، البته به

اندازه اى كه بحث ما اقتضا مى كند و به اندازه آن معلومات و شناختهاى طبى محدودى كه نزد ما وجود دارد.

البته با ژرف نگرى در مطالب ارزشمندى كه روايات اهل بيت : بيان كرده اند تا بخوبى راه يابيم و هدايت شويم و گفته درست و محكم را دريابيم .

بنابراين با استمداد از خداوند و يارى او بحث را آغاز مى كنيم .

مسواك كردن ، دندانها را سفيد مى كند

بى شك ، بسيارى از فوايد گفته شده در باره مسواك زدن و پيوند تنگاتنگ و فراگيرشان با آن ، مساءله اى نيست كه علم ، عاجز از فهم آن باشد و بدون ترديد ما مى توانيم از بيان كليه اين مطالب اوج اهتمام اسلام به ابعاد وجودى انسان را بطور گسترده دريابيم . تا جايى كه اسلام حتى از اثر مسواك كردن كه در ظاهر خارجى انسان مى گذارد غافل نيست بخاطر اينكه اسلام حرص شديد و علاقه زيادى دارد كه انسان در بهترين منظر و پرافتخارترين حلّه و زيور باشد؛ چونكه زيبايى ظاهر در جذب شدن ديگران به انسان بسيار مؤ ثر مى باشد و ديگران نسبت به انسان محبت مى ورزند، بلكه علاوه براينكه در غير از خود انسان تأ ثير دارد حتى در روح و نفس انسان نيز تأ ثير دارد. و از اين جهت هست كه در روايات وارد شده كه مسواك دندانها را سفيد مى كند. 47

و همچنين قول پيامبر صلى الله عليه و آله كه فرمودند : چرا من شما را مى بينم در حالى كه دندانهايتان تغيير كرده ؟ چرا شما مسواك نمى زنيد؟!. 48

قلح

، يعنى زردى دندانها ... شكى نيست كه سفيد بودن دندانها از زرد بودن آنها يا سبز بودن آنها بهتر است و نزد ديگران بيشتر قابل قبول است چونكه سفيد بودن دندانها رنگ طبيعى دندانها مى باشد .

مسواك كردن ، بوى دهان را خوش مى گرداند

شكى نيست كسى كه دهانش بدبو است ، مردم از او متنفر و بيزارند، بلكه حتى ملائكه از او متنفرند و انسان براى خودش مى خواهد و خدا هم براى انسان مى خواهد اينكه نزد مردم محبوب باشد و در قلب و نفس مردم جاى بگيرد. و از اين جهت وارد شده كه مسواك كردن ، بوى دهان را خوب مى كند .

مسواك كردن ، جرم دندان را از بين مى برد

همچنين مسواك كردن جرم را از بين مى برد؛ يعنى چيزهايى كه بر ديوار دندان چسبيده را مى كند و قطع مى كند، آن چيزهايى جرم هايى كه منجر به زخم شدن لثه ها و از بين رفتن آنها مى شود و لثه در معرض امراض و بيماريها قرار مى دهد. به علاوه مسواك كردن از پديد آمدن مرضهاى جديد، جلوگيرى مى كند.

مسواك كردن ، لثه را تقويت مى كند

مسواك كردن عامل مهمى از عوامل تقويت و چاق شدن لثه مى باشد؛ چونكه مسواك رياضت دايمى براى لثه هاست و عضلات لثه را حركت مى دهد و بيدار مى سازد همچنانكه مسواك كردن موجب جريان مناسب خون در لثه ها مى شود.

مسواك ، چشم ها را روشنى مى بخشد

و مناسب است بدانيم كه بيمارى دندانها در بيمارى چشم تاءثير دارد و سلامتى آن نيز در

سلامتى چشم اثر گذار مى باشد، بطورى كه مشاهده شده برخى از نابينائيهاى غيرمادرزادى بر اثر بيمارى دندانها بوجود آمده و چون بيمارى برطرف گرديده بينايى هم باز گشته است . و مى شود گفت اين مساءله مورد اتفاق پزشكان است .

از اين رو، در سخنان معصومين مشاهده مى شود كه بر اين ارتباط تاءكيد ورزيده و بيان نموده اند كه مسواك چشم را روشنى مى بخشد و بيمارى اشك ريزى و واضح نديدن را برطرف مى سازد .

مسواك ، مو را مى روياند

دندانها رابطه محكمى با موى انسان دارند و بسيار ملاحظه شده كه بعضى از كسانى كه مبتلا به برخى از مرض هاى دندان شده اند، موى قسمتى از جايى كه با دندانهاى خراب هم سمت شده است ، مى ريزد، حتى وقتى كه معالجه مى شود، و دندانهاى آنان خوب و سالم مى شود، آن موى ريخته شده دوباره شروع به رشد و نمو مى كند و اين چيزى است كه ما به آسانى درك مى كنيم مسواكى كه در سلامتى دندانها اثر دارد، همچنين در روييدن مو هم اثر دارد، مطابق آنچه در روايت وارد شده است .

رابطه مسواك با حالت روحى و عقلى و غير از اينها

همچنين شكى نيست كه نظافت كردن هر عضوى از اعضاى انسان خصوصاً دهان از سببهاى برانگيختن زندگى و نشاط و شادابى در اجزاى مختلف مى شود، حتى در اجزاى تناسلى . و از اسباب برانگيختن سرور، ابتهاج و شادمانى در نفس انسان است ... و وقتى كه نفس انسان شاداب و مسرور باشد و از زندگى و نشاط جسم استفاده كند

اين مسأ له را بنا برمقتضاى حال به نشاط فكرى و عقلى منعكس مى كند تا جايى كه گفته شده عقل سالم در بدن سالم است .

بلكه ما مى توانيم تأ كيد كنيم بر اينكه دندانها با سلامت نفس انسان رابطه دارد و از اين جهت ما ملاحظه مى كنيم همانا پيدا شدن دندانى كه به نام دندان عقل است در زمانهاى زيادى ، بعضى از اختلالات نفسى را در انسان به همراه دارد همانطورى كه مى گويند... اين مسأ له تأ كيد مى كند به اينكه غلوّ و بيهوده گويى در گفتار نيست ، تأ كيد بر اينكه مسواك كردن دندانها تأ ثير عميقى در صفا و صميميت نفس انسان دارد و بسيارى از وسوسه ها و اوهام را كه به نفس روى مى آورد از بين مى برد. بلكه مسواك كردن در از بين بردن حالات غم و اندوهى كه گاهى به انسان روى مى آورد و مسبّب معقولى هم براى آن شناخته نشده ، تأ ثير دارد.

در حالى كه اين حالات گاهى از خرابى دهان و دندانها سرچشمه مى گيرد تا آنجا كه وقتى دهان و دندان پاك و نظيف شد، اين حالات از بين مى رود و به جاى آن حالات بد، حالت نشاط و شادابى و زندگى جايگزين مى شود .

هنگامى كه دانستيم غم و غصه از اسباب اصلى فراموشى مى باشد و نمى توانيم قوه حافظه را حفظ كنيم به خاطر اختلال حالت غم و غصه و مشغول بودن ذهن و قادر نبودن بر ثابت بودن بر يك نقطه معينى . و دانستيم كه همانا صفا و شاداب بودن

فكر از اسباب سرعت حفظ است و موجب مى شود كه قوه حافظه زياد و قوى شود، ما وقتى اين مطالب را شناختيم درك مى كنيم كه چقدر مسواك كردن با حافظه انسان ارتباط داشته و در نابودى حالت نسيان تأثير دارد.

از آنچه ما ذكر كرديم ، شناخت پيدا مى كنيم كه چگونه مسواك كردن بنا بر قول ائمه : غم و نسيان را از بين مى برد و قوه حافظه و عقل را زياد مى كند و اشتها به غذا مى آورد و از اسباب نشاط و شادى يا انتشار عضو تناسلى مى باشد و فصاحت انسان را زياد مى كند و وسوسه قلب دل را از بين مى برد و موجب شدت فهم مى شود و فوايد ديگرى كه در روايات اهل بيت عصمت و طهارت - كه درود و سلام خدا بر آنان بادوارد شده است .

آثار كثيف بودن دهان

از آنجا كه تمام اجزاى بدن انسان با هم در ارتباط هستند بنابر اين ، بيمارى و سلامتى ، قوت و ضعف دندانها در بيمارى ، سلامتى ، قوت و ضعف مكانيسم كارى بدن تاءثير دارد و طبيعتا اين مساءله خود، انسان را وادار مى سازد تا در حفاظت دندانهايش كوشا بوده و به سلامتى آنها اهمّيت دهد، چرا كه سلامتى دندانها تقريباً سلامتى همه اجزاى بدن است .

پزشكان مى گويند:

آلودگيها و ميكروبهاى موجود باقيمانده از غذاها در لابلاى دندانها، از دهان به معده سرايت كرده و كندى هضم ، خرابى معده و ترش كردن را به دنبال مى آورد كه خود سبب امراض كليوى و ريوى مى گردد. بلكه گاهى اين

ميكروبها و آلودگيها ممكن است به لوزتين برسد و همچنين بر بينى نيز تأ ثير بگذارد به طورى كه موجب درد و بيمارى در موهاى بينى مى گردد. و نيز بيماريهاى دندانها كه از پاكيزه نبودن و خراب بودن آنها نشأ ت مى گيرد، گاهى موجب بيماريها و دردهايى در گوشها مى شود و همينطور سبب مى شود كه بعضى از بيماريهاى چشم هم به وجود بيايد و اين مطلب به اين خاطر است كه هر يك از گوش و چشم از طريق اعصاب به دندانها متصل هست . همانطورى كه بعضى از بيماريهاى دهان در رماتيسم مفاصل اثر مى گذارد و سنگينى كبد را زياد مى كند، بلكه دندانهاى مريض ، اوّلين جزء بدن است كه طبيب توجه مى كند در معالجه كردن مرض سل و بيماريهاى شمرده شده ديگرى كه وجود دارد .

و گاهى شكل مى گيرد از پوشيده شدن زياديهاى غذا در دهان يك ترشى به نام كتيك كه در سطح خارجى دندان تأ ثير مى گذارد و اين سطح خارجى دندان را از بين مى برد و به صورت خشن و ناخوشايندى مى گرداند و اين امرى است كه كمك مى كند بسيارى از زياديهاى غذا بماند و از اين جهت بسيارى از ميكروبها پديد مى آيند و از اين جهت مى باشد كه بسيارى از دردها و ناراحتى ها به انسان روى مى آورد .

همانطورى كه اين ترشيدگى كه به آن اشاره شد در حقيقت از اسباب خرابى دندانها مى باشد و از اين جهت است كه دندانها صلاحيت خود را از دست مى دهد و چاره اى نيست كه

از احماض و ترشيدگى دهان فرار كنيم . چنانچه اين حالاتى كه غالباً سرچشمه مى گيرد از پنهان شدن زياديهاى طعامى كه در بين دندانها وجود دارد و مانع از تعفن دندان هم نيست و يك بوى بد و زشتى در دهان ايجاد مى گردد، به هر كسى مى فهماند كه دندانهايش را پاك و نظيف كند بعد از مدت زمانى كه مسواك زدن دندانهايش را ترك كرده باشد. سپس اين زياديهاى غذا، اندك اندك تبديل به ميكروبهايى مى شود كه به ميليونها عدد مى رسد و سبب پيدا شدن بسيارى از بيماريهاى دهان مى گردد و همانطور كه گفتيم اين ميكروبها با طعام وارد معده مى شود و سبب مى گردد كه از اين جهت انسان دچار بسيارى از امراض ، دردها، بيماريها و خطرها بشود.

افزون براين ، زياديهاى غذا گاهى سبب زخم لثه ها مى شود و اين پليديها و ميكروبهاى حاضر در دهان به اثر گذاشتن و خراب شدن لثه ها از طريق آن زخمها تأ ثير مى كند و هرگاه آن زخمها به كشف و ظاهر شدن دندانهايش منجر شود نتيجه آن ضعف و سستى دندانها و اطراف آن مى شود و از اين جهت دندانها بى فايده مى گردد و بايد آن دندانها كنده شود.49

مسواك كردن ، نجات دهنده مى باشد

بعد از اين حرفها نتيجه اين شد كه همانا اولاً براى دهان يك نظافت كننده و همچنين يك مطهر و عقيم كننده اى لازم است تا اين ميكروبهايى را كه در دهان وجود دارد از بين ببرد و آنها را زايل كند و از بروز ميكروبهايى در جاى

اين ميكروبها مانع شود. شارع مقدس ثابت كرده كه اين منظف ، مطهر و معقم ، تنها مسواك كردن است كه در اين وقت معالجه مى كند، همانطور كه مسواك كردن عملى است كه بسيارى از امراضى كه ممكن است متعرض انسان شود و اين امراض نتيجه خراب بودن دندانها مى باشد، باز مى دارد كه از جمله اين امراض و بيماريها، بيماريهاى معده مى باشد؛ چونكه مسواك كردن ، معده را سالم مى كند همانطور كه گذشت . اين اثر به استثناى آثار زيادى بود كه اشاره كرديم و در آينده نيز به خواست خدا اشاره خواهيم كرد. همانطور كه ملاحظه مى شود شارع ، مسواك كردن را مطهر و پاكيزه كننده تمام دهان قرار داده نه تنها پاك كننده دندانها، ولى شرط مسواك كردن اين است كه به صورتى استعمال شود كه شارع آن را مى پسندد و در اوقات و با وسايلى مسواك كردن صورت گيرد كه شارع آنها را ثابت كرده است .

از اين جهت ما فلسفه قول ائمه را در مورد مسواك كردن مى شناسيم كه فرمودند: مسواك ، پاك كننده و منظف دهان است و مسواك از انسان ، بيمارى را دور مى كند و دردهاى دندانها را از بين مى برد و غير از اين منافع كه قبلاً گفته شد و در آينده هم با خواست خدا گفته خواهد شد .

مسواك كردن ، اشتها به طعام مى آورد

واضح است كه كثيف بودن دهان و زياد بودن ميكروبها در دهان از اشتها و ميل انسان به طعام مى كاهد، بخصوص هنگامى كه در اينجا مشكل هضم يا

ترش كردن غذا در معده باشد. بلكه همانا از امورى كه از نظر علمى ثابت شده ، اين است كه نظافت كردن دندانها انسان را به طرف طعام مى كشاند و از نظر كميات نيز شامل كمياتى مى شود كه مورد توجه قرار مى گيرد. و اين ذاتاً چيزى است كه تفسير مى كند براى ما آن رواياتى را كه از ائمه : صادر شده كه همانا مسواك اشتها به طعام را زياد مى كند و انسان را به سوى طعام مى كشاند .

خوشبو شدن دهان و فصاحت

چونكه مسواك كردن موجب خنك شدن دهان و پاك شدن لعاب مى شود و لثه ها را محكم و تقويت و دندانها را محافظت مى كند و موجب تقويت عضلات دهان مى شود تا آخر آنچه مقدم شد، پس طبيعى است اينكه مسواك كردن سبب باشد كه انسان فصاحتش بيشتر شود؛ چون عضلات دهان قدرتشان بر حركت بيشتر مى شود و تارهاى صوتى محكمتر مى شود و نشاط و شادابى بيشترى پيدا مى كند و دقت بيشترى در اداى كلمات و اصوات پيدا مى كند .

مسواك كردن با ريشه نى و ريحان و غير از اين دو

ما نسبتاً كلام را در موضوع مسواك طولانى كرديم و اين موضوع بخاطر اين است كه اين موضوع جزء جزء مى شود و قسمتها و اطراف مختلفى دارد كه واجب بود بر ما كه بيان كنيم در حالى كه ما به عجز و ناتوانى اعتراف مى كنيم و ما عاجز بوديم از درك بسيارى از آنچه پيامبر و ائمه - كه درود و سلام خدا بر آنان باد - به

آن پرداخته اند يا به آنها اشاره مى كنند .

و بخاطر اين مسايل چاره اى نيست كه اشاره گذرايى داشته باشيم در آنچه متعلق احوال و كيفيتهاى مسواك و اوقات مسواك مى باشد پس ما مى گوييم :

بديهى است كه خارج كردن زياديها از بين دندانها اگر چه به خودى خود مفيد مى باشد، ولى هنگامى كه اين خارج كردن زياديها از طريق صحيح نباشد، چه بسا منشأ ضررهاى زيادى باشد كه ممكن است از منافع و سودهاى آن بيشتر و بالاتر باشد و اين مساءله است كه نياز به انتخاب راه بهتر را شديد مى سازد تا سلامتى دندانها حفظ شده و بيماريهاى احتمالى دفع شوند.

و بديهى است كه خارج كردن زياديهاى غذا از بين دندانها به وسيله جسم سخت مثل سنجاق يا سوزن يا هر آلت معدنى ديگرى ، سبب جراحت ديواره محافظ دندان خواهد شد همانطور كه منجر به زخم شدن بافت لثه ها نيز مى شود و امرى كه از اين مسأ له نتيجه گرفته مى شود اين است كه دندانها در معرض خرابى و لثه ها در معرض بيمارى قرار مى گيرد بخاطر ميكروبهايى كه در دهان به وجود آمده است و چه بسا اين ميكروبها به ميليونها عدد برسد .

بنابر اين مسواك زدن و خلال كردن بايد به وسيله اى نرم انجام گيرد كه از زخم شدن و از بين رفتن ديواره هاى دندان و نوك دندان و از زخم شدن لثه ها در امان باشيم .

از اين رو، اسلام از مسواك و خلال كردن با نى و چوب درخت انار، منع كرده چونكه مسواك با اين چيزها لثه

ها را مجروح مى كند و در خود دندانها نيز تأ ثير مى گذارد. همانطور كه اسلام از مسواك كردن به وسيله چوب ريحان نيز منع كرده است و شايد وجه آن اين باشد كه اينها سبب زيان به دندانها مى شوند و همچنين در آنها موادى هست كه به لثه ها و به طور مساوى به دندانها و لثه ها ضرر مى زنند. و آن رواياتى كه دلالت مى كند بر منع از مسواك كردن به غير از چوب اراك و زيتون ، و آنچه روايت شده از پيامبرصلى الله عليه و آله از خلال كردن به وسيله ريشه درخت و همينطور مسواك كردن به وسيله آن را نهى كرده اند.50

و از پيامبرصلى الله عليه و آله روايت شده كه از مسواك كردن به ريشه درخت ، ريحان و انار، نهى كرده اند.51

مسواك كردن با چوب اراك و مثل آن

اسلام فرمان داده و ترغيب نموده است كه با چوب اراك مسواك بزنيم چرا كه رشته هاى داخلى چوب اراك بعد از برخورد با آب يا لعاب ، يك حالت ملايم و بسيار نرمى براى عمل مسواك پيدا مى كند و از اين رو حالت نرم و ليّنى پيدا مى كند كه شبيه مسواكى است كه در اين روزها تا حد زيادى استعمال مى شود و با چوب اراك ديواره هاى دندانها و ريشه هاى لثه هم خراب نمى شود و به هر حالتى كه ممكن باشد از آن حالت ، ضررى متوجه لثه هاشود، درنمى آيد همانطور كه چوب زيتون نيز چنين است .

بايد توجه داشت مسواك زدن با مسواك و

خميردندان كه امروزه شايع است مورد نظر اسلام نيست چرا كه در آن زمان وجود خارجى نداشت و به مخيّله كسى هم خطور نمى كرد و اگر پيامبرصلى الله عليه و آله مى خواست چنين مسواكى ساخته شود فرمان مى داد. امّا چنين نسبتهائى ناروا است و كسى آن را بيان نكرده است .

پيامبرصلى الله عليه و آله به مردم فرمان داد در مسواك زدن از چوب اراك و زيتون استفاده كنند كه در روايات منافع فراوانى برايشان ذكر شده و ائمه : بر آن تاءكيد كرده اند.

از امام باقر عليه السلام روايت شده كه فرمودند : خانه خدا كعبه شكايت كرد به خدا از اينكه نفسهاى مشركين به آنجا مى رسد. خداوند وحى كرد به كعبه كه من عوض اين مشركين ، قومى را مى آورم كه با چوبهاى درختان نظافت مى كنند دندانهايشان را مسواك مى كنند وقتى كه خدا محمَّد صلى الله عليه و آله را مبعوث كرد، خداوند به پيامبر وحى كرد به وسيله جبرئيل و امر كرد به خلال و مسواك كردن . و اين روايت از چند طريق روايت شده است .52

و از پيامبر روايت شده كه پيامبر با چوب اراك مسواك مى كردند و جبرئيل امر كرده بود كه با اين وسيله مسواك كنند.53

و در آن نامه اى كه امام رضا عليه السلام به مأمون نوشتند، فرمودند: و بدان اى اميرالمؤ منين ! بهترين وسيله اى كه به وسيله آن مسواك مى زنى ليف اراك است چوب اراك چون چوب اراك دندانها را جلا مى دهد و دهان را خوشبو مى سازد و لثه ها را

محكم و چاق مى كند گوشت لثه را مى روياند و مسواك كردن ، دندانها را از خراب شدن حفظ مى كند البته مسواك كردنى به دندان خدمت مى كند كه به اعتدال باشد، زياده روى در آن ، عاج دندان را مى برد و موجب لغزش و ضعف ريشه هاى آن مى گردد.54

در مورد نسبت مسواك به زيتون از پيامبر روايت شده كه فرمودند : چقدر مسواكى كه از چوب زيتون است نيكو مى باشد. زيتون درخت مباركى است و دهان را پاكيزه مى گرداند و فساد دندان را از بين مى برد و مسواك زيتون مسواك من و مسواك انبياى قبل از من مى باشد.55

و اما نسبت به چوب زيتون ما سفارشى پيدا نكرديم مگر در اين روايت آخرى ، پس ما معلومات يقين آورى از چوب زيتون كه بشود اعتماد بر آن كرد پيدا نكرديم و آنچه در اينجا بحثش مهم است بحث از چوب اراك است . وقتى ما ملاحظه كرديم منافعى كه در چوب اراك هست به زودى درك مى كنيم كه عدول و برگشت كردن از چوب اراك به مسواك لازم نيست ، بلكه برترى هم ندارد كه بازگشت كنيم از چوب اراك به خميردندانهايى كه ادعا مى شود آنها بر تنظيف دندانها و تطهير و نابودى ميكروب ها كمك مى كند، بلكه چاره اى نيست كه فقط بر چوب اراك اكتفا كنيم چون كه آزمايش هاى جديد، افضليت و برترى چوب اراك را بر مسواك ثابت كرده است ؛ زيرا همانا براى چوب اراك بوى خوشى هست دهان را خوشبو مى كند و داراى بزاق مى

باشد و در چوب اراك موادى هست كه دندانها را سفيد كرده و جلا مى دهد.56

وجدى مى گويد : براى چوب اراك فايده اى است نسبت به دندانها و آن اين است كه صلاحيت دارد با شاخ چوب اراك مسواك بكنيم و دهان را خوشبو و نيكو مى گرداند و استعداد و آمادگى تمام دارد براى خارج كردن زياديهاى غذاها از بين دندانها و استعمال چوب اراك بهتر از مسواك مى باشد.57

بله ، يكى از كاركنان داروخانه در آلمان ماده مخصوصى را در مسواكى كه از درخت اراك گرفته شده ، يافت كه دندانها به وسيله آن مقاوم و پايدار مى شود و اين ماده شبيه به ماده فلور است كه كشنده ميكروبها مى باشد .

و ملاحظه شده است كه خراب شدن دندانها نزد كسانى كه مسواك استعمال مى كنند كمتر است نسبت به بسيارى از كسانى كه با مسواك معمولى دندانها را مسواك مى كنند و پيوسته اين داروسازى بررسى و كنكاش كرده و از اين ماده به دست آمده در خميردندانها استفاده مى كند .

اما در مسواك ، اين ماده كه كشنده ميكروبها و كثافتها مى باشد نيست و بخاطر همين ، اطبا و پزشكان سفارش مى كنند كه مسواك را بعد از اينكه دندانها را با آن پاك كرديم ، در آب نمك قرار دهيم تا به وسيله آب نمك بر پليديها و ميكروبهايى كه همراه آن است از بين برود يا ميكروبهايى كه بعداً به آن مى رسد تا اينكه اين ميكروبها بار ديگر به دهان باز نگردد. اما هر چه به چوب اراك برسد يا رسيده باشد به

واسطه آن ماده اى كه در چوب اراك وجود دارد از بين مى رود بدون اينكه نياز باشد كه آن را در آب نمك قرار بدهيم يا غير از آب نمك .

وقتى آب نمك توانايى دارد كه بر جميع انواع ميكروبها پيروز شود در حالى كه در چوب اراك اصلاً اين ميكروبها وجود ندارد و وجود داشتن ميكروب در چوب اراك از چيزهايى است كه تا كنون ثابت نشده است .

مسواك بايد به طور عرضى زده شود نه طولى

براى چگونگى مسواك كردن و تنظيف كامل و عدم تنظيف كامل يك راه وجود دارد، چون گاهى مسواك را بر روى دندانها به صورت ظاهرى مى كشند و اين طريق طبيعتاً در رسيدن به آن هدفى كه بخاطر آن مسواك قرار داده شده كفايت نمى كند و يك بار مسواك به تمام بين دندانها مى رسد و زياديهاى غذا را از بين دندانها بيرون مى آورد كه اين مطلوب و مورد پسند است ؛ زيرا وقتى دندانها را به طور نزولى و صعودى پايين و بالا مسواك زدى پس ريشه هاى مسواك به تمام جاهاى دندان و بين دندانها داخل مى شود تا اينكه باقى نمى ماند هيچ شى ء از زياديهايى كه ممكن است باعث ضرر بر دندانها بشود، يا ضرر بر هيچ جزئى از اجزاى جسم . بر هيچ جزئى از اجزاى بدن غير از دندانها و اين دستور از ائمه وارد شده بدين طريق و روش ، دوازده قرن پيش و علماى طب بر اين روش آگاه نشدند، مگر در همين چند سال و علماى طب سفارش مى كنند به اينكه از اين

روش تبعيت و پيروى كنيم .58

از پيامبر روايتى وارد شده كه فرمودند : دندانها را به طور عرضى مسواك كنيد، نه بطور طولى .59

از پيامبر نقل شده كه فرمودند : سرمه را از طول و مسواك را از طرف عرض انجام دهيد60 و حضرت پيامبر هر وقت مسواك مى زدند از طرف عرض مسواك مى كردند.61 و حضرت اميرالمؤ منين مسواك را از طرف عرض مى زدند و با تمام انگشتان دست غذا مى خوردند.62

بعد از مسواك كردن ، مضمضه لازم است

روشن است كه تنها مسواك زدن براى نظافت دهان كافى نيست - با آنكه به تصريح روايات يكى از اهداف مهمّ مسواك همين است - بلكه چاره اى نيست انسان به عمل ديگرى نيز دست بزند براى اينكه اين زياديها را از دهان خارج كند تا اينكه دهان از اين جهت پاك شود و بوى خوشى داشته باشد؛ از اين رو اهل بيت حكم كرده اند كه پس از مسواك كردن لازم است آب را در دهان مضمضه كنيم و چون اين غرض نظافت دهان به يك دفعه مضمضه كردن حاصل نمى شود سه بار مضمضه وارد شده است .

از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند : هر كس مسواك كند بعد از آن بايد مضمضه نمايد آب را مضمضه نمايد.63

ودر روايت ديگرى اين طور آمده كه معلى بن خنيس از مسواك كردن بعد از وضو سؤ ال كرد. حضرت فرمود: بايد مسواك كند پس مضمضه نمايد با آب سه مرتبه

كمترين و معمولى ترين مسواك

ما ملاحظه مى كنيم كه اهميت اسلام به مسواك به

حدى مى باشد كه براى بسيارى از انسانها تفسير و توضيح و يا درك نتايج آن مشكل است ، حتى در اسلام به دست مى آوريم كه با انگشت كشيدن بر روى دندانها كفايت از مسواك مى كند. از پيامبر نقل شده كه فرمودند: مسواك كردن يا كشيدن با انگشت ابهام يا انگشت ابهام هنگام وضو، مسواك مى باشد.64

و از ائمه : نقل شده كه : كمترين نوع مسواك اين است كه با انگشت بر دندانهايت بكشى .65 بلكه در كشيدن به دندانها با يك مرتبه داخل كردن دست و سه بار دست بكشد كفايت مى كند. از امام باقر عليه السلام نقل شده كه : مسواك كردن در سه بار ترك نشود، اگر چه به اين صورت باشد كه يك مرتبه دست داخل دهان گردد ولو يك مرتبه به دندانها كشيده شود66.

و اين تعبيرى رسا از مقدار توجه و اهميت ائمه به مسواك كردن مى باشد همانطورى كه وحى شده است به آن فايده هاى بزرگ و اثر بخشى كه براى مسواك است پس به درستى دست كشيدن با انگشتان ، اگر چه تحقق دهنده تمام فوايد مسواك نيست ، مگر اينكه ميسور بخاطر معسور ترك گرديده نمى شود چيزى كه آسان است به واسطه چيز سخت ترك نمى شود چون كه دست كشيدن با انگشتان حد اقل در تقويت و تحريك عضلات لثه ها مفيد است ، همانطورى كه جرم بوجود آمده بر روى دندانها و لثه را از بين مى برد. همان جرمى كه از باقيمانده خوردنيها به وجود آمده كه ممكن است به وجود آورنده بسيارى از ميكروبها باشد

و اين مسأ له ذاتاً تفسير و توضيح مى دهد براى ما قول ائمه را كه فرمودند : ترك نكنيد مسواك را در سه بار اگر چه به اين صورت باشد كه يك دفعه دست داخل دهان شود و سه مرتبه بر دندانها كشيده شود چنانچه اين مسأ له ظاهر است و مخفى نيست .

مسواك كردن با گلاب

بلى از جهت اينكه بوى دهان بهتر شود و دهان خوشبو گردد چون مسواك كردن باعث خوشبو شدن دهان هم مى شود، مى يابيم كه امام حسن عليه السلام با گلاب مسواك مى كردند.67

مسواك كردن در حمام

شايد يكى از امورى كه احتياج به بيان كردن ندارد، اين است كه مسواك كردن در حمام صحيح نيست ؛ چون مسواك كردن عبارت است از نظافت كردن و بيرون كردن باقيمانده ها از ميان آنها پس هنگامى كه اين كار در هواى حمام كه پر از ميكروب است انجام گيرد بعضى از ميكروبها به انسان سرايت مى كند و براى او ممكن نيست كه به راحتى و به سهولت از دست اين ميكروبها خلاص شود، خصوصاً در آن جو حمام كه هر چه از ميكروبها دسته دسته خارج مى شود در جاى آنها دسته ديگرى وارد مى شود و جاى آنها را پر مى كنند و در اينجا چيزى كه مانع از رسيدن اين ميكروبها به مكانهاى حساس باشد وجود ندارد بخاطر اينكه در جوّ حمام ميكروبها مستقيماً اثرگذار هستند.

اما در خارج از حمّام ، بزاق موجود تا اندازه اى از نفوذ آنها به جاهاى حساس جلوگيرى مى نمايد چرا كه در غير جوّ حمام ميكروب به مانع

برخورد مى كند و به راحتى نمى تواند نفوذ نمايد. افزون بر اين ، بزاق همواره در تغيير است و هر چند اندكى از اين آلودگيها باقى بماند در نوبت دوّمى كه مسواك زده مى شود اين ميكروبها زايل مى گردد، امّا در مورد مسواك زدن در حمام ، آب دهان و بزاق به مناطق و اطرافى كه مسواك زده مى شود، نمى رسد، بلكه به صورت باز باقى مى ماند و به سرعت در معرض هلاكت قرار مى گيرد در حالى كه جوّ حمام پر است از اين ميكروبها و زندگى اين ميكروبها در جوّ حمام بيشتر است .

روايتى كه از امام صادق عليه السلام نقل شده اين مطالب را براى ما تفسير مى كند كه فرمودند : بپرهيزيد از مسواك كردن در حمام چونكه مسواك كردن در حمام موجب وباى دندانها مى شود و هم معناى اين روايت ، روايات ديگرى نيز نقل شده است .68

مسواك در مستراح

و همانند آنچه گذشت نسبت به مسواك نمودن در مستراح هم جريان دارد زيرا بوى ناخوشايند خود، آلودگى و ميكروب است ؛ با فرود آن به دهان بويژه در مناطق حساس و نسبتاً گرم ، فوراً توليد و تكثير مى شود و بدن شروع مى كند به راندن آنها به خارج در نتيجه سبب آزار ديگران مى گردد. و از اين جهت مى بينيم ائمه : را كه از مسواك كردن در مستراح نهى مى كردند .

در حديثى از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمودند: مسواك كردن در مستراح موجب اين مى شود كه از دهان بوى كريه و بد بيرون آيد.69

و از امام صادق عليه السلام روايت شده كه : مسواك كردن در حال تخلى ، موجب بدبو شدن دهان مى شود.70

اوقات مسواك كردن و مسواك كردن روزه دار

به تحقيق گذشت ادله اى كه دلالت مى كرد بر اينكه مسواك كردن هنگام وضو و نماز و هنگام خواب و سحرگاه و وقت برخاستن از خواب و هنگام طلوع خورشيد، مستحب است .

اما روزه دار مى تواند هر موقعى از روز كه بخواهد مسواك كند71 و مى تواند در اوّل و آخر روز در ماه مبارك رمضان مسواك نمايد72 لكن ترجيح ندارد براى روزه دار كه با مسواك مرطوب مسواك نمايد73 و شايد اين موضوع بخاطر اين باشد كه شخص روزه دار بخاطر روزه بودنش به حرج و سختى نيفتد، در حالى كه طمع دارد براينكه به مسواك كردن حتى در حال روزه اقدام شود.

و ما در اينجا اشاره مى كنيم به اينكه : زياد بودن ميكروبها در دهان منحصر در پوشانيدن زياديهاى طعام در دهان نيست ؛ زيرا ممكن است اين زياديهاى طعام به دهان از طريق ارتباط با اجسام ديگرى غير از طعام باشد، بلكه ممكن است از خود طعام باشد هنگامى كه طعام به چيز ديگرى آلوده باشد، چنانچه ممكن است از راه هواى دهان آلوده شود و آن آلودگى به ساير قسمتهاى بدن از راه تنفس برسد .

بخاطر همين ، ميكروبهايى كه در دهان در اجزا و انواع مختلفى مى باشد، جا به جا مى شود و در اين جا به جايى و جزء جزء شدن ميكروبها هيچ عضوى در انسان مطلقا شبيه دهان نيست و دهان مناسب ترين اعضايى

است كه قابليت دريافت اين ميكروبها را دارد و دهان مكانى خوب براى رشد و نمو و زياد شدن ميكروبها مى باشد چون بزاق دهان كه هميشه در دهان است - گر چه در حال سالم بودن بدن انسان باشد - ممكن است بسيارى از انواع ميكروبها را به وجود بياورد.74 امّا در غير اين حالت بسيارى از عوارض را درست كند، بلكه ممكن است غذا را براى ميكروبها درست كند و هنگامى كه ملاحظه كرديم مقدار حساسيت اين عضو دهان نسبت به ساير اجزاى بدن انسان ، مى شناسيم و پى مى بريم به سرّ اينكه اسلام تجويز كرده و اجازه داده كه شخص روزه دار مسواك بكند و دعوت كرده در اوقات مختلفى كه قبلاً ذكر شد، انسان مسواك كند.

اضافه مى شودبه مطالب بالا، اينكه محيط دهان براى چند ساعت كه غير فعال گرديد، باقيمانده هاى غذا به آسانى تخمير مى شود. همانطورى كه بعضى از ميكروبهايى كه در دهان جاى گرفته اند مى توانند بى هيچ محدوديتى و بدون مانعى به زندگى خود ادامه دهند. پس وقتى كه قبل از خواب ، انسان مسواك كرد به درستى كه اين زياديهاى غذا از بين مى رود و در اينجا فرصت و وقت براى نشاط و شادابى آلودگيها و ميكروبها و فرصت تخمير زياديهاى غذا هم باقى نمى ماند .

چنانچه مسواك كردن بعد از خواب ، ميكروبهايى را كه در دهان از طريق تنفس و غير تنفس رسيده است از بين مى برد. بعضى از دانشمندان مى گويند : همانا جريان آزاد و فراوان بزاق در دهان ، عامل مهمى است كه دندانها را

از كرم خوردگى و خرابى حفظ مى كند؛ زيرا بزاق دهان در تمييز شدن مكانيكى دندانها مؤ ثر است و چون جريان بزاق در شب كم مى شود، استعداد و قابليت خراب شدن دندانها طبعاً زياد مى گردد و اين مسأ له چيزى است كه تأ كيد مى كند انسان بعد از خواب نياز به مسواك دارد چنانكه گفتيم.75 همانطور كه مسواك كردن بر ميكروبهايى كه ممكن است هنگام خواب پديد بيايند غلبه مى كند و همينطور بر بعضى از زياديهاى غذا اگر فرض كنيم كه در بين دهان مانده باشد در آنجايى كه اگر مسواك قبل از خواب نباشد سبب مى شود در جديت كردن در مسواك كوتاهى شود و شايد آنچه قبلاً ذكر كرديم القا مى شود بعضى از اين روشها بنابرقول ائمه : كه قبلاً گفته شد : اگر مردم آن منافعى كه در مسواك هست مى دانستند، همراه خودشان مسواك را در رختخواب مى بردند. و اين موضوع براى ما تأ كيد مى كند عظمت اسلام را و اينكه اسلام با نيازهاى طبيعى انسانها منسجم است آن نيازهاى طبيعى كه وجود اين طبيعت را در بر دارد .

زخم شدن لثه

و بايد در نظر داشت كه زخم شدن لثه به وسيله مسواك و سپس تعفن و خراب شدن آن نسبت به انسان سالم در اينجا وجود ندارد چرا كه دهان از ماده ضد عفونت زخم برخوردار است و شايد سرّ اينكه اسلام دهان را طاهر و مطهر قرار داده همين باشد به طورى كه اگر در دهان يك خونى ظاهر شود به مجرد از بين رفتن آثار خون ، دهان خود

به خود پاك مى شود چنانچه آب دهان نزد مردم عادى و سالم ، كشنده ميكروبها مى باشد همانطور كه قبلاً گفتيم .76

ولى اين مطالب معنايش اين نيست كه به واسطه تخمير باقيمانده هاى خوراكى و غيره در دهان و در نتيجه ، ايجاد جرم بر روى دندانها از رسيدن بزاق به آنها جلوگيرى كرده و سبب ايجاد ميليونها ميكروب نگردد.

مسواكهاى مختلف و متعدد

مى بينيم كه امام رضا عليه السلام هر بار با بيش از يك مسواك ، مسواك مى نمودند و شايد به اين خاطر بوده كه امام از مسواك آلوده استفاده نكرده باشند. و سپس امام رضا عليه السلام بعد از مسواك كردن مقدارى كندر مى جويدند.

و وارد شده كه حضرت رضا عليه السلام بعد از نماز صبح در مصلاى نماز مى نشستند تا آفتاب طلوع كند، سپس ظرف مسواكها را براى حضرت مى آوردند و آن بزرگوار يكى يكى از آن مسواكها استفاده مى كردند و بعد كندر مى آوردند و ايشان آن را مى جويدند.77 و شايد جويدن كندر بخاطر اين باشد كه بوى دهانشان خوب گردد دهانشان خوشبو گردد صلوات و سلام خدا بر ايشان و بر آباى گراميشان باد!

مسواك كردن و آلودگيهاى خارجى

روايت شده از امام صادق عليه السلام كه فرمودند : پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله هرگاه نماز عشا رامى خواند، دستور مى دادند كه اسباب وضو و مسواكشان را نزدشان مى گذاشتند و رويش را مى پوشانيدند و قدرى مى خوابيدند، سپس بر مى خاستند، نخست مسواك مى كردند و ....78

و قبلاً گذشت كه حضرت امام رضا عليه السلام در خراسان

كه بودند وقتى نماز صبح را مى خواند در مصلاى نمازش مى نشست تا اينكه خورشيد طلوع مى كرد سپس همه مسواكها را در ظرفى قرار مى دادند و بعد هر يك از مسواك را بر مى داشتند و دندانشان را مسواك مى كردند و بعد براى ايشان كندر مى آوردند .....

اين روايتها منعكس مى كند كه پيامبر صلى الله عليه و آله و امام عليه السلام به محافظت كردن از مسواكها رغبت زيادى داشتند، اگر چه محافظت كردن از مسواكها به واسطه اين باشد كه در ظرفى جاى دهند يا روپوشى روى آن بيندازند و موقع نياز از آن استفاده كنند، تا اينكه مسواكها به هيچ نوعى از ميكروبها، آلوده نشوند، اگر چه آن ميكروبها از هوا باشد چه رسد به اينكه با چيز ديگرى غير از هوا ارتباط پيدا كند و اين نهايت دقت در محافظت كردن در مورد سلامت بدن مى باشد. بخصوص وقتى ملاحظه مى كنيم كه امام رضاعليه السلام خودشان براى هر نمازى يك مسواك مخصوصى را قرار مى دادند به اين خاطر كه باقى نماند در مسواك موقعى كه از مسواك در دفعه دوّم استفاده مى كردند هيچ اثرى از رطوبتى كه در نتيجه مسواك كردن قبلى مانده است ؛ چون كه رطوبت ممكن است سبب به وجود آمدن و زنده ماندن بعضى از ميكروبهايى شود كه مربوط به رطوبت است 79 و رطوبتهاى باقيمانده در مسواك مانع از اين مى شود كه موادى كه در مسواك است در هلاك شدن ميكروبها تأ ثير كند.

مستحب بودن وضو هنگام طعام

در احاديث وارد شده ، رواياتى كه از آنها

استفاده مى شود وضو قبل از طعام مستحب است و قبلاً گذشت اينكه مسواك كردن هنگام وضو مستحب است و اين دو دسته روايات معنايش اين است كه مسواك كردن قبل از طعام و قبل از وضو انجام مى شود. اينجاست كه زمينه اى باقى نمى ماند تا طعام آلوده به ميكروب وارد معده گردد و به آن زيان برساند همانطور كه مقدم شد، اما مسواك كردن بعد از طعام ، اسلام خود را مستغنى و بى نياز مى داند كه بر اين مطلب تصريح كند؛ زيرا اسلام به مسواك زدن در زمانهاى مختلف دستور داده ؛ در اوّل روز و شب ، به طورى كه تخمير زياديها نامعقول و غيرممكن گردد .

خلال كردن بعد از طعام

خيلى از مواقع بعضى از زياديهاى غذايى كه در بين دندانها وجود دارد با مضمضه كردن خارج نمى شود، بلكه به وسيله مسواك كردن نيز مشكل است كه آنها را خارج كنيم پس احتياج به استعمال وسيله ديگرى داريم كه آن زياديهاى غذا را مجبور كنيم خارج شوند تا اين زياديهاى غذا تغيير نكند و سطح دندان را نپوشاند و در نتيجه ميكروبها آماده شوند و در از بين بردن لثه ها و خراب شدن دندانها و غير از اينها از چيزهايى كه در بحث مسواك اشاره به آن شد، مؤ ثر باشند و امر و دستور به خلال در اسلام به صورتهاى مختلف و گوناگون وارد شده همانطورى كه پيامبر و ائمه : آن فوايدى كه دارد ذكر كرده اند با اضافه كردن ذكر وسايلى كه استعمال آن وسايل در اين موضوع صحيح نيست و غير از

اين روايات از رواياتى كه در آينده به زودى توضيح داده مى شود و بايد گوش نكنيم به حرف كسانى كه مى گويند خلال آماده مى كند فرصت را براى ابتلا به دردها و زخمهاى لثه ها و خارج كردن دندان كه موجب كندن آن مى شود80 خلالى كه موجب كندن دندان مى شود آن خلال مخصوصى است كه در آن وسايل بسيار حاد و سخت به كار مى رود كه موجب زخم لثه و خراب شدن دندان مى شود. اين امرى بود كه نشأ ت گرفته بود از آنچه ذكر شده بود و پيامبر و ائمه : به اين جهت مردم را آگاهى دادند و به آنچه مانع از ظهور اين جهت است مردم را ارشاد كردند و مى بينيم در موقعى كه بحث در وسايل خلال باشد بعضى از آن رواياتى كه از ائمه : در اين مورد وارد شده همانطورى كه با تعدد عمل خلال و مسواك و مضمضه در هر روز فرصت براى ظاهر شدن مرض به هيچ وجه باقى نمى ماند.81

خلال كردن از نظر شرعى

از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمودند: خداوند خلال كنندگان از امتم را كه در بعد از وضو و طعام ، خلال مى كنند، رحمت كند.82

و فرمودند : خلال كننده از امت من چه نيكو مى باشد.

موسى بن جعفر عليه السلام از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل فرمودند : خداوند خلال كنندگان را رحمت كند. گفته شد يا رسول اللّه ! خلال كنندگان چه كسانى هستند؟ فرمودند : كسانى كه بعد از طعام ، خلال مى كنند

پس وقتى كه در دهان چيزى و غذايى باقى ماند، تغيير مى كند و بوى آن ، فرشته را اذيت مى نمايد.83

و بايد مراجعه شود به آنچه از سعد بن معاذ از پيامبر نقل شد.84

و به همين معناست آنچه امام باقر عليه السلام از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كردند و در اين حديث ، اين طور وارد شده كه سنگين تر بر فرشته اى كه موكل انسان مؤ من است ، نيست از اينكه چيزى از طعام در دهان مؤ من ببيند در حالى كه ايستاده و مشغول نماز باشد.85

و از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده : و خلال كردن باعث مى شود كه ملائكه تو را دوست بدارند پس ملائكه اذيت مى شوند از بوى دهان كسى كه بعد از غذا خوردن ، خلال نمى كند.86

از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده كه فرمودند : جبرئيل بر من نازل شد و به خلال سفارش نمود87

و از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند : جبرئيل نازل شده و سفارش به مسواك كردن و خلال و حجامت نموده است .88

و اين معنا در جايى كه كلام در مسواك كردن بود گذشت در حديث شكايت كردن خانه خدابه خدا از نَفَس هاى مشركين كه به خانه خدا مى رسد، پس به آنجا مراجعه كنيد.

و از امام كاظم عليه السلام نقل شده كه فرمودند : يك منادى در آسمان ندا مى كند خدايا! بر خلال كنندگان بركت عنايت فرما. تا اينكه فرمودند : و كسانى كه خلال مى كنند پس به درستى

كه خلال توسط جبرئيل نازل شد در حالى كه جبرئيل قسم خورد و شهادت داد بر خلال از آسمان .89

و خلال از آن ده چيزى مى باشد كه آنها از امور حنيفيه اى قرار داده شده ، كه خداوند به ابراهيم نازل كرد.90

و مطالب ديگرى كه جاى بررسى آنها نيست 91.

اقتدا كردن به پيامبر اسلام صلي الله عليه واله

قابل توجه است كه ائمه : براى اثبات اهميت خلال نزد شارع تنها به روايات اكتفا نكردند بلكه خلال را جبرئيل آورد و ائمه افزون بر اخبار، مردم را به پيروى از رسول خداصلى الله عليه و آله متوجه ساختند چنانچه وهب بن عبداللّه گفت : امام صادق عليه السلام را ديدم خلال مى كند به آن نگريستم امام فرمود: پيامبر خداصلى الله عليه و آله خلال مى نمود.92

به حرج و سختى افتادن در ترك خلال

اينك به آثار سوئى كه بر ترك خلال مترتب است مى پردازيم ؛ روايت شده از امام صادق عليه السلام كه فرمودند : هر كس طعامى را بخورد، پس از آن بايد خلال نمايد و هر كس كه اين كار را نكند، پس دچار حرج و سختى مى شود.93

خلال كردن براى مُحرِم

در روايات وارد شده اجازه داده اند كه انسان محرم خلال كند در حالى كه احتمال دارد از لثه ها خون جارى شود. از عمار بن موسى از امام صادق عليه السلام روايت شده كه از خدمت امام سؤ ال كردم مُحرِم مى تواند خلال كند؟ فرمودند : اشكالى ندارد.94

فايده هاى خلال

اينك فوايد خلال و ضررهاى ترك خلال را، كه در

روايات مطرح شده به صورت زير خلاصه كنيم :

1- دهان را خوشبو مى سازد .

2- موجب سلامتى يا اصلاح دهان و دندانها مى گردد .

3- دهان را پاكيزه مى گرداند .

4- صحيح و سالم كننده اصلاح كننده لثه ها و دندانها مى باشد .

5- خلال كردن موجب جلب روزى مى شود .

6- خلال كردن نظافت است .

7- باد جنام بادشنام : باد دژنام 95 را از بين مى برد كه يك قرمزى ناشناخته اى است بر صورت و اعضا همچنانكه مى آيد .

8- از پديد آمدن بوهاى بد و كريه در دهان جلوگيرى مى كند .

و وارد شده اين فوايد در تعدادى از روايات مثل آنچه از امام صادق عليه السلام روايت شده كه خلال ، بوى دهان را خوش مى گرداند.96 و از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه : خلال كنيد به دنبال طعام ، پس به درستى كه خلال كردن ، سالم كننده دهان و دندانها مى باشد و موجب جلب روزى مى شود.

و در روايت ديگراين است كه پيامبر صلى الله عليه و آله به جعفر، خلالى را داد و امر كرد جعفر راكه خلال كند و به آنچه گفته شد دليل آورد.97

و از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه : خلال كنيد پس به درستى كه خلال كردن از نظافت و پاكيزگى است و نظافت از ايمان است و ايمان همراه صاحبش در بهشت خواهد بود98 و گذشت روايتى كه كعبه شكايت كرد به خدا از اينكه نفسهاى مشركين به كعبه مى رسيد، پس خداوند به كعبه وحى كرد كه عوض اين مشركين

، قومى مى آيند كه نظافت مى كنند با چوب هاى درخت .

شهيد؛ گفته است : خلال كردن لثه را سالم مى گرداند و بوى دهان را خوش مى كند.99

روايت شد كه پيامبرصلى الله عليه و آله به حضرت على عليه السلام فرمودند: بر تو باد به خلال كردن ؛ چون خلال باد جنام را از بين مى برد ....100

مرحوم مجلسى گفته است كه باد جنام مثل اينكه عربى باد شنام است و باد شنام برآنچه حكما ذكر كرده اند يك قرمزى ناشناخته اى است شبيه قرمزى كسى كه مبتلا به مرض جذام مى باشد و بر صورت و اعضا خصوصاً در زمستان و سرما ظاهر مى شود و چه بسا با آن دانه هايى هم بيرون بيايد101.

در روايتى است از وجود پيامبر صلى الله عليه و آله كه فرمودند : هر كس دو چوب استعمال كند از سختى انبر از كشيدن دندان بر اثر خرابى و درد ايمن مى شود102.

و ما نيازى نداريم فوايدى كه براى خلال ذكر شده در اينجا بياوريم پس در بحث مسواك گذشت و آنچه ذكر شد خيلى واضح است و احتياجى به تكرار آن نداريم .

ذكر شده كه خلال موجب جلب رزق و روزى مى باشد و شايد اين نظر داشته باشد به اينكه هرگاه بر بنده بسيارى از رنجها و دردهاى جسمى برسد به اضافه اينكه خلال كردن جاى را براى ملائكه باز مى كند تا ملائكه به عبد نزديك شوند، در اين صورت بدون شك بر بنده بسيارى از نفقات عطا مى شود همانطورى كه خلال كردن به انسان نشاط مى دهد، بلكه

يك روحيه جديدى مى دهد كه همراه آن روحيه لطفهاى خدا و عنايات او بر وى جارى مى شود و از جمله آن الطاف خدا، تهيه كردن موارد روزى براى بنده مى باشد .

و اما نسبت به آن قرمزى كه در صورت پيدا مى شود و اشاره به آن شد، ما قدرت و استطاعت پيدا نكرديم تا به حال كه سرّ اين موضوع را بفهميم و شايد با پيشرفت دانش پزشكى در آينده بتوانيم بسيارى از قضايايى كه تا به حال مبهم و مشكل و پيچيده بوده است بشناسيم اگر خدا بخواهد .

لازم است آنچه به وسيله خلال خارج مى شود، به بيرون ريخته شود

وارد شده در احاديث بسيارى كه لازم است بيرون ريختن آنچه به واسطه خلال از بين شيار دندانها خارج مى شود، اما آن غذاهايى كه بر لثه هست يا در اطراف دهان و دنباله زبان هست ، اسلام خوردن آن را اجازه داده است .103

و در روايت وارد شده كه : حرجى نيست براى كسى كه آنچه به واسطه خلال خارج شده ، بخورد104 اين نظر دارد به حرج از جهت عقاب اخروى امّا حرج و ضرر دنيوى موجود است و به خاطر اينكه حرج دنيوى موجود است دراين روايت ذاتاً امر كرده به بيرون انداختن آنچه با خلال خارج مى شود چه برسد به غير آن .

و سرّ اين موضوع واضح است ، همانا چيزى كه در خلال كردن مستكره مى باشد آن است كه در بين دندانها از آن استفاده شود آنچه در خلال مستكره مى باشد اين است كه از گياهى كه خيلى سفت و سخت

است در خلال كردن بين دندانها استفاده شود و دندانها را در معرض آلوده كردن به ميكروبهايى بكند كه در آن مكانها پيدا مى شوند كه رسيدن به آن ميكروبها با وسايل تنظيف مشكل است و شايد مطلقا نشود دسترسى به آنها پيدا كرد. امّا آنچه در جلو دهان و يا در باطن دهان و كنج دهان و اطراف آن يا در جايى است براى زبان ممكن است كه خارج كند آنها را از اطراف دهان ، اينها در جاهايى واقع شده اند كه اصلاً ممكن نيست كه چيزى در آنها ثابت بماند و چونكه بزاق و آب دهان دايماً در دهان به وجود مى آيد هيچ فرصتى براى پوشيده شدن و زيادشدن هيچ نوع از انواع ميكروبها پديد نمى آيد .

دكتر پاك نژاد ذكر كرده است هر كس چيزى كه به وسيله خلال كردن خارج مى شود دايماً بخورد بر چنين شخصى ترس آن داريم كه به زخم اثنى عشر و يا زخم معده مبتلا شود105 و بخاطر همين ما تعجب مى كنيم وقتى كه روايت امام صادق عليه السلام را مى بينيم كه مى فرمايند : هيچ يك از شما انسانها غذايى كه به وسيله خلال كردن از دهان خارج مى كنيد نخوريد چون كه مبتلا به دبيله مى شويد106

دبيله يعنى آن سختى و جراحت و دمل بزرگى كه در شكم به وجود مى آيد كه غالباً منجر به كشته شدن شخصى كه آن جراحت در او پيدا شده ، مى شود107 و همين جراحت چيزى است كه اكنون به زخم اثنى عشر يا زخم معده تعبير مى شود چنانچه معلوم است

.

مضمضه كردن بعد از خلال

مستغفرى در طب النبى روايت كرده كه حضرت فرمودند : بعد از طعام ، خلال و با آب مضمضه كنيد چونكه مضمضه كردن با آب ، باعث صحت و سلامت دندانها مى شود. 108

و از امام حسين عليه السلام نقل شده كه حضرت اميرالمؤ منين به ما امر مى فرمودند كه هرگاه خلال كرديم ، آب ننوشيم تا اينكه سه مرتبه مضمضه كنيم .109 اين عمل بخاطر اين است كه خلال كردن به تنهايى كفايت نمى كند براى خارج كردن زياديهاى غذا از دهان و با مضمضه در بار اول ودوم تمام زياديهاخارج نمى شود،پس احتياج به مضمضه كردن در دفعه سوم دارد و اين موضوع بخاطر اين است كه اگر زيادى غذا باقى بماند سيل ميكروبهابا آن به معده داخل مى شود كه سبب بيمارى فراوانى مى گرددكه پيشتر گذشت .

وسايلى كه استعمال آنها در خلال صحيح نيست

در روايات مى يابيم كه از استعمال بعضى از وسايل در هنگام خلال منع كرده است و روشن است كه منع از استعمال بعضى از اين وسايل بخاطر اين است كه ممكن است اين وسايل ، موجب زخم شدن لثه بشود و اما بعضى ديگر از وسايل ممكن است كه بخاطر وجود مواد شيميايى معين باشد كه امكان دارد به سلامتى انسان به طور عموم ضرر بزند و ما اشاره مى كنيم در اين قسمت به روايات زير :

از امام رضا عليه السلام نقل شده كه : با چوب درخت انار خلال نكنيد با چوب ريحان هم خلال نكنيد؛ چون اين دو عرق جذام را به حركت در مى آورند.

و

در بعضى از روايات ديگر وارد شده كه : به حركت در مى آورد خوره را110

و از دعائم و غير آن روايت شده كه پيامبر صلى الله عليه و آله از خلال كردن به ريشه ها و ساقه ها و چوب انار و ريحان نهى كردند و فرمودند : همانا اينها عرق جذام را به حركت در مى آورد يا عرق خوره را111

از حضرت على عليه السلام نقل شده كه : خلال كردن با ريشه هاى درخت ، موجب فقرمى شود112

شهيد گفته است : مكروه است انسان با نى خلال كند يا چوب ريحان يا برگ درخت خرما يا برگ درخت انار113

پيغمبر صلى الله عليه و آله به هر چيزى كه به ايشان مى رسيد خلال مى كردند به استثناى برگ خرما و ساقه درخت 114.

و در روايت است كه : هر كس با ساقه درخت خلال كند تا هفت روز يا شش روز حاجتش برآورده نمى شود115.

امام صادق عليه السلام فرمودند : با ساقه درخت خلال نكنيد پس اگر چاره اى نداشتيد پس ليطه آن را بكنيد.116 ليطه پوست قصبه را مى گويند.117

از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند : پيامبر صلى الله عليه و آله نهى فرمودند از اينكه با ساقه درخت و ريحان و انار خلال كنند. و در روايت ديگر اضافه شده اس و فرمودند: اين چند چيز عرق خوره را به حركت در مى آورد.118

محافظت كردن از لثه

چنانكه ذكر شد خلا كردن به نى نهى شده است و اگر چاره اى از آن نبود، فرمودند پوست نى را كنده

و خلال كنيد چنانكه روايت شده از امام كاظم عليه السلام از آن بزرگوار سؤ ال شد كه حدود و اندازه خلال چقدر بايد باشد؟ حضرت فرمودند: اينكه سر خلال را نوك خلال را بشكنى چون كه لثه ها را خون مى آورد.119

خلال براى مهمان

و در آخر، ... براى مهمان ممكن نيست كه خلال مناسبى تهيه كند از اين جهت از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده كه فرمودند: حق ميهمان بر صاحبخانه اين است كه براى او يك خلالى آماده كند.120

و بعضى از فقها و مراجع تقليد حكم كرده اند به اينكه از مستحبات ميزبان براى مهمان آماده كردن خلال است.121

سخن آخر

در آخر بحث روشن شد كه مسواك و خلال كردن در ظاهر و در سلامت جسمى انسان تأ ثير مى گذارد، بلكه حتى در سلامت نفس و عقل و روح انسان تأ ثير مى گذارد تا آخر آنچه مقدم شد .

پس سزاوار است مستلزم آن شويم و زياد از آن استفاده كنيم از آنچه شناختيم و از آنچه تا به حال نشناختيم در جايى كه ما ذكر و معرفى كرديم ممكن است اينكه نسبت به آنچه ذكر نكرديم و نشناختيم مثل اندكى از بسيار باشد. همچنانكه بحث هاى اين كتاب فقط مثل قدم اوّل در راه شناختن همه حقايقى است كه مرتبط به اين موضوع است اين موضوعى كه يكى از آن تعاليم اسلامى سالمى است كه آن را ما اهمال كرديم و متوجه آنها نبوديم و زود است كه آنها را بياوريم در آنچه طالب ورود آنها هستيم هر جا كه مسخ و از بين رفته

باشد - از اروپا و غير اروپا از مناطق عالم .

مجالى نيست در اينجا مگر اينكه ذكر كنيم قول خداوند تعالى را كه اگر اهل شهرها ايمان بياورند و تقوا پيشه كنند ما بر آنان بركات آسمان و زمين را فرود مى آوريم .

پي نوشت :

1- من لايحضره الفقيه ، ج 2، ص 193. مكارم الاخلاق ، ص 267 و 265. بحارالانوار، ج 76، ص 265 به نقل از مزاركبير. وسائل الشيعة ، ج 8، ص 316 و 317 به نقل از محاسن برقى ، ص 364. قصارالجمل ، ج 1، ص 316 .

2- بحارالا نوار، ج 76، ص 277 به نقل از دعوات راوندى .

3- برخى كه دلالت بر آن دارند را خواهيم آورد .

4- از حضرت على (عليه السلام ) نقل شده كه فرمود : ((و پناه مى برم از تو اى خداوندگارا! از بد منظرها در خانواده و مال )). ر . ك : شرح نهج البلاغه عبده ، ج 1، ص 92. مستدرك وسائل ، ج 2، ص 26 و 27. بحارالا نوار، ج 76، ص 293، 237، 242 و پاورقى آن به نقل از امان الاخطار، ص 30 وغيره .

5- بحارالا نوار، ج 66، ص 412 به نقل از نهايه .

6- بحارالا نوار، ج 76، ص 141 و176 و ج 79، ص 300. امالى شيخ طوسى ، ج 1، ص 281.

7- خصال ، ج 1، ص 100. معانى اخبار، ص 149. بحارالا نوار، ج 76، ص 150 و در پاورقى به نقل از امالى شيخ صدوق ، ص 145 .

8- كافى ، ج 6، ص 526 و 525. مكارم الاخلاق

، ص 125، 126 و 438. برقى ، محاسن ، ص 610 و 611. ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه ، ج 20، ص 341 و 276. قرب الاسناد، ص 37. معانى الاخبار، ص 149. خصال ، ج 1، ص 100، 126 و 159. مستدرك وسائل ، ج 2، ص 50. وسائل الشيعة ، ج 3، ص 557 و 560 و ج 14، ص 24. بحارالا نوار، ج 76، ص 154، 288 148 و 155 و ج 79، ص 303 و 289 و ج 77، ص 46 و 53 به نقل از نوادر راوندى . صدوق ، امالى ، ص 45. فقه الرضا، ص 48. اوّلين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 2، ص 186. تراتيب الادارية ، ج 1، ص 282 و 291. قصارالجمل ، ج 1، ص 194 و 238 .

9- بحارالا نوار، ج 76، ص 159. محاسن ، ص 612 - 621. كافى ، ج 6، ص 526 - 528. وسائل الشيعة ، ج 3، ص 560 - 563. مصابيح السنة ، ج 2، ص 93 و 94 .

10- به منابع گذشته رجوع كنيد .

11- ر . ك : بسيارى از منابع گذشته كه دال بر پناه بردن آن حضرت از بد منظره ها در اهل و مال و... بود. مصنف ، ج 11، ص 433 و ج 5، ص 154، 155 و 159 و در پاورقى آن به نقل از منابع فراوانى و از نهج البلاغه ، ج 1، ص 92 .

12- برقى ، محاسن ، ص 612. بحارالا نوار، ج 76، ص 161 و 162. تراتيب الادارية ، ج 1، ص

87 به نقل از سنن ابى داوود .

13- عبدالرزاق ، مصنف ، ج 1، ص 509 و 510 از على (عليه السلام ) و پاورقى آن به نقل از ابن ابى شيبة ، ج 1، ص 147 خطى .

14- كافى ، ج 6، ص 529. وسائل الشيعة ، ج 3، ص 566. برقى ، محاسن ، ص 609. بحارالا نوار، ج 76، ص 151. مكارم الاخلاق ، ص 128.

15- توحيد مفضل ، چاپ شده همراه امالى صدوق ، ج 1، ص 205. بحارالا نوار، ج 3، ص 76 وج 80، ص 194 .

16- بحارالا نوار، ج 80، ص 169 به نقل از امالى صدوق ، ص 253 و 254 .

17 - در اين مورد منابع زيادى وجود دارد. رجوع كنيد به كتابهاى حديث .

18- زيرا تنها خوابيدن انسان نهى شده است . مشكاة الانوار، ص 319. كافى ، ج 6، ص 533 و 534. محاسن ، ص 389. وسائل الشيعة ، ج 1، ص 232 و ج 3، ص 581 - 584 و ج 16، ص 528. مكارم الاخلاق ، ص 436 و 437. بحارالا نوار، ج 74، ص 21 و ج 76، ص 338 و 187 و ج 77، ص 51 و 46 و ج 80، ص 170، 182 و 173. خصال ، ج 1، ص 125 و 93. چاپ سال 1389 به نقل از ج 2، ص 102 در چاپ ديگرى و قصار الجمل ، ج 1، ص 83 و 19 و ج 2، ص 120. فقه الرضا، ص 48. فقيه ، ج 2، ص 336 .

19- كافى ، ج 6، ص 533.

وسائل الشيعة ، ج 3، ص 577. بحارالا نوار، ج 79، ص 303 و 304 و ج 76، ص 157 و در پاورقى آن به نقل از قرب الاسناد، ص 90 و از فقه الرضا، ص 48.

20- برقى ، محاسن ، ص 510 - 608. مكارم الاخلاق ، ص 126 و 127. كافى ، ج 6، ص 529. وسائل الشيعة ، ج 3، ص 565 - 567 .

21- شيخ مفيد، ارشاد، ص 412. وسائل الشيعة ، ج 17، ص 347. اوّلين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 2، ص 193. بحارالا نوار، ج 52، ص 333 و 339. شيخ طوسى ، غيبت ، ص 283.

22- عبدالرزاق ، مصنف ، ج 10، ص 72 .

23- مكارم الاخلاق ، ص 126 .

24- قرب الاسناد، ص 34. طوسى ، امالى ، ج 1، ص 281. كنز كراجكى ، ص 283. وسائل الشيعة ، ج 1، ص 417 و در پاورقى به نقل از فروع ، ج 2، ص 15. بحارالا نوار، ج 76، ص 22، 84، 85، 141 و 176 و ج 78، ص 93 و ج 79، ص 297 و 300 .

25- وسائل الشيعة ، ج 3، ص 571، 574 و 575. كافى ، ج 6، ص 531 و 532. ممقانى ، مراءة الكمال ، ص 41. محاسن ، ص 624. بحارالا نوار، ج 76، ص 314، 315، 316، 175، 177 و ج 66، ص 176 و در پاورقيها به نقل از : قرب الاسناد، ص 35 و خصال ، ج 2، ص 93 و جامع الاخبار و دعوات راوندى و تراتيب الاداريه ، ج 1، ص

87.

26- كافى ، ج 6، ص 531. محاسن ، ص 624. وسائل الشيعة ، ج 3، ص 572 و 573 . بحارالا نوار، ج 76، ص 175 و 177 . صدوق ، امالى ، ص 254 .

27- طوسى ، امالى ، ج 1، ص 281. مكارم الاخلاق ، ص 126 و 127. كافى ، ج 6، ص 531. وسائل الشيعة ، ج 3، ص 571. محاسن ، ص 624. طب صادق ، ص 76 به نقل از اثنى عشريه . محقق طوسى ، رساله آداب المتعلمين با پاورقى جامع المقدمات ، ص 198. بحارالا نوار، ج 66، ص 404 و ج 79، ص 300، 303 و 304 و ج 76، ص 141، 176، 315، 316 و 318 و در پاورقى آن به نقل از فقه الرضا، ص 48 و از دعوات راوندى و خصال ، ج 1، ص 28 و 54 و ج 2، ص 93. جامع الاخبار و غيره . اوّلين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 2، ص 187، 195، 197. ابن القيم ، طب نبوى ، ص 216 به نقل از مسند البزار، و نيز نهايه ، ج 4، ص 147.

28- بحارالا نوار، ج 79، ص 299 و ج 76، ص 141 و ج 72، ص 190 و ج 62، ص 261 و 295 و در پاورقيها به نقل از فقه الرضا، ص 46 و خصال ، ج 1، ص 74 و ج 2، ص 39. طب مستغفرى .

29- قرب الاسناد، ص 13، طوسى ، امالى ، ج 1، ص 281. خصال ، ج 2، ص 620. ك بحارالا نوار، ج 76،

ص 84، 119، 176 و 141 و ج 79، ص 300 به نقل از امان الاخطار و غيره . وسائل الشيعة ، ج 1، ص 434. كافى ، ج 6، ص 492 .

30- مشكاة الانوار، ص 204. مستدرك الوسائل ، ج 2، ص 76، و به نقل از لب اللباب و كتاب الغايات . بحارالانوار، ج 75، ص 469 و ج 77، ص 130. تحف العقول ، ص 20. قصارالجمل ، ج 1، ص 106 .

31- حضرت امير (عليه السلام ) پارچه اى داشت كه هرگاه وضو مى گرفت صورت خود را با آن خشك مى كرد و پس از آن ، آن را بر ميخى آويزان مى نمود و شخص ديگرى از آن استفاده نمى كرد. ر . ك : برقى ، محاسن ، ص 429. بحارالا نوار، ج 80، ص 330.

32- مكارم الاخلاق ، ص 128. وسائل الشيعة ، ج 3، ص 577 . المصنف ، ج 11، ص 46 كه در پاورقى اش آمده : ترمذى نيز آن را نقل كرده است ، ج 3، ص 85 .

33- اصول كافى ، چاپ كتابفروشى اسلاميه ، ج 2، ص 369. بحارالا نوار، ج 81، ص 225 ك به نقل از عدة الداعى . وسائل الشيعة ، ج 2، ص 637 و ج 4، ص 1162 به نقل از اصول كافى .

34- لقمان / 19 .

35- اوّلين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 15، ص 162 .

36- اوّلين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 2، ص 184 .

37- همان مدرك ، ص 182 .

38- برقى ، محاسن ، ص 608. وسائل الشيعة ، ج 3، ص

565 و 566 .

39- طب الصادق ، ص 77 به نقل از امالى صدوق .

40- بحارالا نوار، ج 76، ص 84 و 22 در پاورقى به نقل از خصال ، ج 2، ص 156 و 160 .

41- كنزالفوائد كراجكى ، ص 283. بحارالا نوار، ج 78، ص 93 .

42- كراجكى ، كنزالفوائد، ص 287. خصال ، ج 2، ص 620. بحارالا نوار، ج 78، ص 93 .

43- طوسى ، امالى ، ج 2، ص 125. بحارالانوار، ج 77، ص 126 .

44- تحف العقول ، ص 301، بحارالانوار ج 78، ص 326 .

45- اهتمام ورزيدن اسلام به اماكن سر سبز و داراى درخت ، بسيار واضح و روشن است . تاجايى كه حجاج را از قطع درختان حرم منع كرده و براى اين كار كفاره قرار داده است . همچنانكه نبى اكرم (صلى الله عليه و آله ) پيكارگران جنگ را پيوسته سفارش مى فرمود كه درختها را قطع نكنيد و سبزه را نابود نسازيد. در وصيت حضرت على (عليه السلام ) به فرزندش فرمود : ((و از نهالهاى نخل چيزى نفروشد تا همه اين سرزمين يك پارچه زير پوشش نخل قرار گيرد و آباد شود)) . ر . ك : محمد عبده ، شرح نهج البلاغه ، ج 3، ص 22. سيد رضى مى گويد: ((و منظور اين است كه زمين پر از نخل شود كه جز نخل چيز ديگرى به چشم نيابد)) خداوند متعال مى فرمايد : ((براى قوم سبأ در محل سكونتشان نشانه اى از قدرت الهى بود، دو باغ بزرگ از راست و چپ (رودخانه ). به آنان گفته شد: از

روزى پروردگارتان بخوريد و شكر او را بجا آوريد، شهرى است پاك و پاكيزه و پروردگارى آمرزنده ))، (سبأ / 15). ك

اين متون ، حقيقت ارزشى را كه اسلام به فضاى سبز مى دهد نشان مى دهد و حتى اهميت مى دهد تا مردم از فضاى سبز محافظت نمايند حتى در حال جنگ با دشمنان .

46- بحارالا نوار، ج 74، ص 388. ثواب الاعمال ، ص 168 .

47- البيان و التبيين ، ج 3، ص 158 و 280 . عيون الاخبار، ج 2، ص 208 .

48- مشكاة الا نوار، ص 28 و 106. بحارالا نوار، ج 75، ص 16. طب الا ئمه ، ص 106. ك قصار الجمل ، ج 1، ص 164.

49- طب الائمه ، ص 106. بحارالا نوار، ج 75، ص 15 و ج 62، ص 213 .

50- ابن قيم جوزى ، طب النبوى ، ص 116 به نقل از ابن ماجه در پاورقى آن به نقل از احمد و طيالسى ، طبرانى ، بيهقى و ابن جرير. تراتيب الادارية ، ج 2، ص 342 .

51- عقاب الاعمال ، ص 341. وسائل الشيعة ، ج 11، ص 565. مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 86 به نقل از اعلام ديلمى و بحارالانوار، ج 81، ص 225 و ج 76، ص 368 .

52- مستدرك الوسائل ، ج 2، ص 61 .

53- صدوق ، امالى ، ص 387. من لايحضره الفقيه ، ج 4، ص 10. عقاب الاعمال ، ص 341. وسائل الشيعة ، ج 2، ص 643 و ج 11، ص 565. بحارالانوار، ج 81، ص 217 و ج 76، ص 336 و

368.

54- صدوق ؛، امالى ، ص 386 و 387. من لايحضره الفقيه ، ج 4، ص 9. عقاب الاعمال ، ص 340. وسائل الشيعة ، ج 2، ص 643. بحارالا نوار، ج 74، ص 388 و ج 76، ص 335 و 336 .

55- تحف العقول ، ص 225. بحارالاانوار، ج 78، ص 284. دعوات راوندى ، ص 173 .

356- تحف العقول ، ص 226. بحارالا نوار، ج 78، ص 285 .

57- كافى ، ج 3، ص 138. بحارالا نوار، ج 81، ص 230. وسائل الشيعة ، ج 2، ص 595 و 671 در حاشيه آن به نقل از تهذيب ، ج 1، ص 121. قرب الاسناد، ص 129 .

58- قرب الاسناد، ص 101 و 102. بحارالا نوار، ج 104، ص 34. وسائل الشيعة ، ج 14، ص 173.

59- مصادر و منابع اين روايت در پايان عنوان پرستار در بيمارستان نقل شده است .

60- ابن هشام ، سيره ، ج 3، ص 250. الاصابه ، ج 4، ص 302 و 303. از ابن اسحاق و از بخارى در الادب المفرد. و در التاريخ به سند صحيح . و مستغفرى از طريق بخارى نقل كرده و ابوموسى از طريق مستغفرى ، التراتيب الادارية ، ج 2، ص 113 و ج 1، ص 453 و 454 و 462 از افراد فوق الذكر نقل كرده است . الاستيعاب حاشيه الاصابة ، ج 4، ص 311. المفصل فى تاريخ العرب قبل الاسلام ، ج 8، ص 387 به نقل از الاصابة .

61- المفصل فى تاريخ العرب قبل الاسلام ، ج 8، ص 387 از نهاية الارب ، ج 17، ص

191 .

62- الاصابه ، ج 4، ص 396. التراتيب الادارية ، ج 2، ص 113 و ج 1، ص 454 .

63- التراتيب الادارية ، ج 2، ص 113 - 116. احمد، مسند، ج 5، ص 84 و 271 و ج 6، ص 407 و در ج 6، ص 358 از امراة غفاريه نقل شده كه براى مداوا به همراه رسول اللّه (صلى الله عليه و آله ) رفت . قاموس الرجال ، ج 11، ص 33 و 48. بيهقى ، سنن ، ج 9، ص 30. الاصابة ، ج 4، ص 402، 301، 433، 454 و 487. و در آن از ابى داوود نسايى و ابن ابى عاصم نقل شده . استيعاب ، حاشيه الاصابة ، ج 4، ص 311، 404 و 472. اسدالغابة ، ج 5، ص 451 و 543. ابن سعد، طبقات ، ج 8، ترجمه ام سنان سلميه . بخارى ، صحيح ، ج 2، ص 97، چاپ سال 1309. دارمى ، سنن ، ج 2، ص 210 و ساير مآخذى كه در آينده خواهد آمد .

64- مسلم ، صحيح ، ج 5، ص 199 و احمد، مسند، ج 5، ص 84 .

65- حميدى ، مسند، ج 1، ص 175. بخارى ، ج 1، ص 115، چاپ سال 1309. احمد، مسند، ج 5، ص 84 .

66- ابن تيميه ، المنتقى ، ج 2، ص 768 از مستدرك الحاكم و احمد و مسلم نقل كرده . بيهقى ، سنن ، ج 9، ص 30 .

67- بخارى ، صحيح ، حاشيه فتح البارى ، ج 6، ص 60. فتح البارى ، ج 10، ص

15. اسدالغابة ، ج 5، ص 451. الاصابة ، ج 4، ص 301 .

68- احمد، مسند، ج 5، ص 271. التراتيب الادارية ، ج 2، ص 115، از ابى داوود و در آن حنين به جاى خيبر است چون نوشته هادرقديم بدون نقطه بوده كه همين سبب اشتباه شده است .

69- التراتيب الادارية ، ج 2، ص 115. از السيرة الشامية ، از طبرانى .

70- التراتيب الادارية ، ج 2، ص 115، به نقل از عبدالرزاق .

71- همان مدرك ، ص 116 .

72- عبدالرزاق ، مصنف ، ج 5، ص 298 و در حاشيه آن از شيخين ، از انس و مسلم از ابن عباس ، المنتقى ، ج 2، ص 768. ابن ماجه ، سنن ، ج 2، ص 952 .

73- شافعى ، الام ، ج 4، ص 88. مسلم ، صحيح ، ج 5، ص 197. بيهقى ، سنن ، ج 9، ص 30. احمد،مسند، ج 1، ص 224 و 308. المنتقى ، ج 2، ص 768 از احمد، مسلم و ابن ماجه . الترمذى ، ج 4، ص 126 .

74- مروج الذهب ، ج 2، ص 317. دحلان ، الفتوحات الاسلامية ، ج 1، ص 114. طبرى ، ك تاريخ ، ج 3، ص 58. ابن اثير، كامل ، ج 2، ص 477 .

75- مجمع الزوائد، ج 5، ص 323. طبرانى در الكبير والاوسط روايت كرده آن را و رجال سند هم صحيح هستند. حياة الصحابة ، ج 1، ص 618 از المجمع ...

76- الاصابة ، ج 4، ص 487. التراتيب الادارية ، ج 2، ص 115 .

77- الاصابة ، ج 4،

ص 505. الاستيعاب ، ج 4، ص 505. التراتيب الادارية ، ج 1، ص 47. از طبقات ابن سعد و از سيوطى در الجمع و عزاه براى ابن راهويه و ابى نعيم فى الحلية وبيهقى گفتند: وابوداوود بعضى را روايت كرده است . احمد، مسند، ج 6، ص 405. ابى داوود، سنن ، كتاب الصلاة ، ص 61 .

78- بعضى روايات متقدمه از صحابه را بر اين حمل كرده اند. مراجعه كنيد به التراتيب الادارية ، ج 2، ص 116 و از ابن ذكرى و قرطبى نقل شده است .

79- اگر چه در داستان نسبت به نگاه مستقيم تصريحى نيست ، لكن ظاهر آن اين است . ر . ك : طب الصادق ، ص 18 و 19. بحارالا نوار، ج 62، ص 167 و 168 .

80- عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 39 .

81- بحارالا نوار، ج 104، ص 321، باب شهادت زنان .

82- قرب الاسناد، ص 101. وسايل الشيعة ، ج 14، ص 173. بحارالا نوار، ج 104، ص 34 .

83- قرب الاسناد، ص 101. بحارالا نوار، ج 104، ص 33 و 34 .

84- وسائل الشيعة ، ج 14، ص 172. كافى ، ج 5، ص 534 .

85- بحارالا نوار، ج 82، ص 12 و ج 104، ص 36. قرب الاسناد، ص 64. فروع كافى ، ج 1، ص 155. وسائل الشيعة ، ج 2، ص 673 و در حاشيه وسائل از فروع كافى و قرب الاسناد نقل كرده و از تهذيب ، ج 1، ص 98 نقل كرده است .

86- بحارالا نوار، ج 62، ص 74 به نقل از دعائم .

87- وسائل

الشيعة ، ج 14، ص 172. كافى ، ج 5، ص 534 .

88- الاصابة ، ج 2، ص 156 .

89- بحارالا نوار، ج 62، ص 65 .

90- العروة الوثقى ، ص 626 .

91- همان مدرك ، ص 627 .

92- تحريرالوسيله ، ج 2، ص 243 .

93- بحارالا نوار، ج 104، ص 42 و ج 76، ص 80. وسائل الشيعة ، ج 1، ص 365 و 366. فروع ، ج 6، ص 501. من لا يحضره الفقيه ، ج 1، ص 63. مكارم الاخلاق ، ص 56 .

94- بحارالا نوار، ج 104، ص 358 و359 و ج 61، ص 254. تحف العقول ، سؤ ال در صفحه 356 وجواب در صفحه 359. قضاء اميرالمؤ منين ، ص 157و158. مناقب آل ابى طالب ، ج 2، ص 376.

95- ر . ك : آنچه مقدم شد، تهذيب ، ج 10، ص 271 - 274 و ج 1، ص 419. استبصار، ج 4، ص 275 - 279. محاسن ، ص 305. علل الشرايع ، ص 543، باب 330. كافى ، ج 7، ص 348 و 349 و نقل كرده ج 1، ص 302. من لا يحضره الفقيه ، ج 4، ص 117 و 118 و ر . ك : وسائل الشيعة ، ج 2، ص 875 و ج 19، ص 247 - 251. مسالك ، اواخر جزء دوّم اواخر كتاب ديات و بحارالا نوار، ج 81، ص 328 كه از قرب الاسناد، ص 170، چاپ نجف ، ص 130، چاپ سنگى وغير اينها.

96- مسالك ، آخر كتاب ديات . تهذيب ، ج 10، ص 274. استبصار، ج 4، ص

299. كافى ، ج 7، ص 349. من لا يحضره الفقيه ، ج 4، ص 117. صدوق ، علل الشرايع ، ص 534. محاسن ، ص 306. جواهر، ج 43، ص 384 و 385. مبانى تكملة المنهاج ، ج 2، ص 423 .

97- تهذيب ، ج 10، ص 272 و ج 1، ص 419. استبصار، ج 4، ص 297. وسائل الشيعة ، ج 19، ص 251 و درحاشيه وسائل از تهذيب و استبصار و از كافى ، ج 1، ص 302 نقل كرده است .

98- وسائل الشيعة ، ج 19، ص 163 و در حاشيه وسائل از تهذيب ، ج 10، ص 188 نقل كرده و استبصار، ج 2، ص 270 .

99- جواهر، ج 43، ص 389 و در حاشيه جواهر از ايضاح الفوائد در شرح قواعد، ج 4، ص 729 نقل كرده و در حاشيه جواهر به جاى الحر الذمى ، الذمى الحى قرار داده شده .

100- كافى ، ج 3، ص 117. سرائر، ص 482. بحارالا نوار، ج 81، ص 218 كه از سرائر نقل كرده . وسائل الشيعة ، ج 2، ص 632. مكارم الاخلاق ، ص 235 .

101- طب الائمه ، ص 16. كافى ، ج 3، ص 117. وسائل الشيعة ، ج 2، ص 633. بحار الا نوار، ج 81، ص 218.

102- وسائل الشيعة ، ج 2، ص 634. فروع كافى ، ج 1، ص 120 .

103- مستدرك الوسايل ، ج 1، ص 96 و 97. خصال ، ج 2، ص 585 . بحارالا نوار، ج 81، ص 224، 215 و 228 و ج 82، ص 79 و ج 77،

ص 54 و در حاشيه بحار از خصال ، ج 1، ص 97 و 218 و ج 2، ص 145 و از مكارم الاخلاق ، ص 500 و از دعوات الراوندى و از دعائم نقل كرده .

104- كافى ، ج 3، ص 117. وسائل الشيعة ، ج 2، ص 638. سفينة البحار، ج 2، ص 285. مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 84. بحارالا نوار، ج 81، ص 226 و در حاشيه بحار از مكارم ك الاخلاق ، ص 414 نقل كرده است . و بعضى احتمال داده اند كه مقصود اين است كه عيادت در مرضى كه سه روز به طول نمى انجامد، جايزنيست ولى اين احتمال درست نيست بخصوص با ملاحظه كردن آخر روايت : ((يك روز عيادت كنيد و يك روز عيادت نكنيد)). اين روايت ظهور دارد بر آنچه ما ذكر كرديم .

105- طوسى ، امالى ، ج 2، ص 253. مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 84. سفينة البحار، ج 2، ص 285. بحارالا نوار، ج 81، ص 222 از امالى ، جوهرى و نهايه نقل كرده است .

106- بحارالا نوار، ج 81، ص 223 .

107- بحارالا نوار، ج 81، ص 226. مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 84 ازعلامه مجلسى نقل كرده است .

108- سفينة البحار، ج 2، ص 285. بحارالا نوار، ج 81، ص 228 و در حاشيه بحار از دعائم الاسلام ، ج 1، ص 218 نقل شده و مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 84 و 96 كه از دعائم و جعفريات نقل كرده بر همين معنا. همچنين از پيامبر روايت شده ، پس مراجعه كن

به مجمع الزوائد، ك ج 2، ص 295 به نقل از طبرانى در الاوسط. ابن ماجه ، سنن ، ج 1، ص 462. المنتقى ، ج 2، ص 67.

109- بحارالا نوار، ج 81، ص 227 و در حاشيه بحار از مكارم الاخلاق ، ص 415 .

110- كافى ، ج 3، ص 120. شيخ صدوق ، امالى ، ج 2، ص 248. مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 84. مكارم الاخلاق ، ص 236. وسائل الشيعة ، ج 2، ص 636. بحارالا نوار، ج 81، ص 221، 224 و 225 به نقل از دعوات الراوندى و غير از او . ابن ماجه ، سنن ، ج 1، ص 464. المنتقى ، ج 2، ص 66 و در حاشيه آن و مصابيح السنة ، ج 2، ص 77. جواهر الاخبار و الا ثار المطبوعك مع البحر الزخار، ج 3، ص 86.

111- بحار الا نوار، ج 81، ص 221 .

112- ر . ك : تمام مآخذ مقدم و غير از آنها در صفحه هاى ذكر شده و قبل از آن و بعد از آن صفحه ها. مجمع الزوائد، ج 2، ص 296 از ابى يعلى نقل كرده است .

113- شيخ طوسى ، امالى ، ج 2، ص 17. سفينة البحار، ج 2، ص 285. وسائل الشيعة ، ج 2، ص 637. بحارالا نوار، ج 81، ص 215 و 216 .

114- شيخ طوسى ، امالى ، ج 2، ص 249. بحارالا نوار، ج 81، ص 221 و 228.دعائم الاسلام ، ج 1، ص 218. مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 83 كه از اوّل و از دعائم نقل كرده

. سفينة البحار، ك ج 2، ص 285 و 534 . بيهقى ، سنن ، ج 3، ص 380 و 381. حاكم ، مستدرك ، ج 1، ص 349 و 350 و خلاصه مستدرك ذهبى در حاشيه همان صفحه و ترمذى ، صحيح ، ج 3، ص 300 و 301 و ابى داوود، سنن ، ج 3، ص 185 و 186. ابن ماجه ، سنن ، ج 1، ص 462. الترغيب و الترهيب ، ج 4، ص 320 به نقل از عده اى . عبدالرزاق ، المصنف ، ج 3، ص 594. ابن تيميه ، المنتقى ، ج 2، ص 66.

115- صدوق ، امالى ، ص 374. بحارالا نوار، ج 81، ص 267 از دعوات راوندى نقل نموده است . مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 96. وسائل الشيعة ، ج 14، ص 53 و در حاشيه از الفروع ، ج 2، ص 190 و غير از اينها .

116- بحارالا نوار، ج 81، ص 224 به نقل از دعوات راوندى . مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 95.

117- مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 83 .

118- ابى داوود، سنن ، ج 3، ص 185. بيهقى ، سنن ، ج 3، ص 383. التراتيب الادارية ، ج 1، ص 30 و 391 كه از تعدادى نقل نموده . بحارالا نوار، ج 81، ص 234 و در حاشيه بحار از امالى صدوق ، ص 239. امّا در جايى كه مصلحتى وجود ندارد، پس عيادت كردن از آنان جايز نيست ، همچنانكه ظاهر روايت اولى مى باشد و اما نسبت به عيادت كردن از غير

شيعه ، به درستى كه در روايات امر به عيادت كردن از غير شيعه شده چونكه اين موجب مى شود بين مسلمانان موّدت و دوستى محكم شود و از دشمنى با آنان كمتر و قلبها نسبت به هم نزديك و مهربان مى شود و برعكس ، موجب اخلاق بلند و انسانيت شايسته مى گردد .

119- وسائل الشيعة ، ج 11، ص 471 و در حاشيه از الاصول ، ص 419. بحارالا نوار، ج 78، ص 372 به نقل از تحف العقول ، ص 486. مستدرك الوسائل ، ج 2، ص 374 به نقل از دعائم الاسلام . بحارالا نوار، ج 75، ص 420 و431 و ج 74، ص 161 و 167. شيخ صدوق ، امالى ، ج 2، ص 280. وازكافى ومحاسن ، ص 18.عياشى ، ج 1،ص 48.صفات الشيعة .قصارالجمل ،ج 1،ص 73.

120- بحارالا نوار، ج 81، ص 224 به نقل از جواهر كراجكى . مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 84. مجمع الزوائد، ج 2، ص 300 به نقل از طبرانى در الاوسط .

121- ر . ك : پاورقى حديث اولى كه تحت عنوان (عيادت هر سه روز يك مرتبه ) بيان شد .

منبع:آداب طب و پزشكي در اسلام

دندان هاي شيري

تغذيه مادر و انتخاب صحيح مواد غذايي در دوران بارداري، از اهميت فوق العاده اي برخوردار است و اين امر نه تنها بر رشد همه ارگان هاي جنين مؤثر است بلكه نقش تعيين كننده اي به ويژه در سلامت و رشد استخوان ها، دندان ها، و همچنين ساير اعضاي بدن كودك پس از تولد او نيز دارد.

دندان هاي شيري قبل از

تولد و در دوران بارداري مادر، زير لثه هاي كودك به خوبي شكل يافته اند. نتايج تحقيقات به عمل آمده در اين زمينه، نشان مي دهد كه بين تغذيه و داشتن دندان هاي سالم رابطه اي مستقيم وجود دارد. مواد غذايي مناسب در سلامت دندانها به شرح زير مي باشد :

- كلسيم و فسفر : كه منابع اصلي تأمين آنها شير و پنير و ساير فرآورده هاي لبني مي باشد.

- ويتامين D : روغن كبد ماهي و آفتاب از مهمترين منابع اين ويتامين محسوب مي شوند.

- ويتامين C :در پرتقال، گريپ فروت، و ساير مركبات و همچنين گوجه فرنگي خام به فراواني يافت مي شود.

- احتمالاً ويتامين A و نيز ويتامين گروه B در اين امر بي تأثير نيستند.

دندان هاي دائمي كه پس از شش سالگي ظاهر مي شوند، چند روز پس از تولد نوزاد شروع به شكل گيري مي كنند. البته در اين سن كه نوزاد تنها از طريق شير مادر تغذيه مي شود، به اندازه كافي از كلسيم و فسفر موجود در شير بهره مي گيرد. در مورد ويتامين هاي C ,D نيز لازم به يادآوري است كه با تجويز پزشك، اين دو ويتامين را كه به صورت قطره در داروخانه ها موجود مي باشد، مي توان مستقيماً به داخل شير درون شيشه نوزاد افزود و يا پس از افزودن مقدار كمي آب به او داد.

فلوئور نيز از عوامل مؤثر در استحكام دندان ها است كه معمولا در برخي از كشورها به آب آشاميدني افزوده مي شود. مادران در دوران بارداري خود مي توانند از خمير دندان هاي

حاوي فلوئور براي شستوي دندان هاي خود راستفاده نمايند. اما اگر مطمئن شديدكه در آب شهري محلي كه در آن زندگي مي كنيد، فلوئور وجود ندارد، پس از مشورت با دندانپزشك مي توان مقدار كمي از آن را بر سطح لثه هاي كودك ( پس از يك سالگي )، ماليد.

ظاهر شدن اولين دندان هاي كودك

هيج قاعده و قانون مشخصي در اين مورد وجود ندارد. در برخي از نوزادان اولين دندان ها كه دو دندان ثناي پيشين مي باشند، در سن 4 ماهگي ظاهر مي شود و در بعضي ديگر، اين امر ممكن است تا يك سالگي به تعويق افتد. زمان دندان در آوردن هيچ نقشي در تعيين سلامتي و يا استحكام آنها ندارد. در اغلب كودكان، در سن 7 ماهگي اولين دندان ها شروع به ظاهر شدن مي كند و در سن 3/5 سالگي، دندان هاي شيري او كامل مي شوند.

در بيشتر اطفال، نيش زدن دندان ها با ناراحتي هايي نظير بي اشتهايي، ريزش شديد آب دهان، برقراري و حتي بيخوابي شبانه همراه است.

از آنجائي كه كودك احساس خارش شديدي در محل لثه ها مي كند، اشياء مختلف را به دهان برده و با شدت بر روي لثه هاي خود مي كشد. وظيفه مادر دور كردن اشياء از دسترس كودك نيست، بلكه ضدعفوني كردن آنها و شستشوي مرتب دستهاي اوست. توجه داشته باشيدكه به دهان بردن اشياءتا سن يكسال و نيمه گي امري كاملاً طبيعي و حتي ضروري است. زيرا اين تنها راه شناخت و لمس دنياي خارج توسط كودك است. برخي از مادران با اين امر طبيعي با حساسيت زياد

و غير منطقي برخورد مي كنند و اين در حالي است كه ممانعت كودك از اين لمس ها، در كاهش قوه ادراك و هوشي او تأثير مستقيم دارد.

گروهي از كودكان براي تسكين خارش لثه هايشان، گوشه اي از ملحفه، روتختي و يا رومتكايي و حتي لباس خود را به دهان برده و برروي لثه مي كشند. دليلي براي بازداشتن آنها از اين عمل وجود ندارد. فقط كافي است پارچه مورد نظر را مرتباً شسته و هر چند روز يك بار در آب جوش بجوشانيد. بسيار شنيده مي شود كه بيماريهاي عفوني نظير اسهال، برونشيت و تب را به دندان درآوردن طفل ربط مي دهند. در حالي كه اين نظرات هيچ گونه پايه و اساس علمي ندارد. بيماريهاي فوق در اثر ورود ميكروب به داخل بدن كودك ظاهر مي شوند. اما به اين دليل كه طفل از دو تا سه هفته قبل از نيش زدن دندان ها، به علت احساس خارش زياد لثه ها، بيش از هر زمان ديگري اشياء را به داخل دهان خود مي برد، بيش از مواقع ديگر در معرض ابتلا به اين ناراحتي ها قرار دارد. مطمئناً رعايت نكات بهداشتي، راهي مطمئن در پيشگيري و مبارزه با بيماري هاي عفوني است.

چند توصيه مفيد

- به هنگام دندان درآوردن از دادن غذاهاي گرم به كودك، كه موجب سوزش لثه ها مي شود، خودداري نماييد. غذا را بيشتر به صورت آبكي، له شده و نسبتاً سرد همراه با ماست به كودك بدهيد

- دادن وسيله اي به دست كودك از جنس نه چندان نرم و نه چندان سخت كه در داروخانه ها

موجود مي باشد ؛ گاه درتسكين خارش لثه ها مؤثر است. البته بهتر آن است كه نيم ساعت قبل از دادن آن به كودك، آن را در داخل يخچال بگذاريد تا كمي سرد شود. اين وسيله اگر مرتباً شسته نشود و با زنجيره هاي مخصوص به گردن طفل آويزان نشود، در اثر تماس با فرش و يا موكت، ميكروب را به خود مي گيرد و از اين طريق كودك در معرض ابتلا به بيماريهاي عفوني قرار مي گيرد.

- به هنگام دندان درآوردن، مكيدن پستانك نه تنها موجب تكسين و دلداري

كودك نمي شود، بلكه علاوه بر تشديد درد لثه ها، خود وسيله اي جهت انتقال انواع ميكروب ها به دهان طفل مي باشد.

- گاه احساس ناراحتي در ناحيه لثه ها آن قدر شديد است كه كودك ازمكيدن سر پستانك شيشه شير خودداري مي كند. در اين صورت، مي توانيد شير را توسط ليوان و يا قاشق به او بدهيد.

- ميوه ها را كاملاً له كرده و يا آب آنها را به كودك بدهيد.

- بيماريهايي از قبيل اسهال، تب و غيره را طبيعي و در رابطه با دندان در آوردن طفل قلمداد نكنيد و جهت مداواي كودك سريعاً به پزشك مراجعه نماييد.

- پس از اين كه كودك بزرگتر شد، به او نحوه درست مسواك زدن را بياموزيد و تا قبل ازآن اين وظيفه را خودتان برعهده بگيريد. البته بايد براي جلوگيري از تحريك لثه هاي كودك از مسواك هاي مويي نرم استفاده شود.

منبع: كتاب كودك من

بيماري لثه

دكتر سولماز اكبري متخصص بيماري هاي لثه در گفت و گو با ايسنا گفت:

عفونت هاي ناشي از لثه به دنبال ترشح پاره اي از مواد در بدن موجب تغيير در شرايط و سيستم نظم بدن مي گردد كه اين امر مي تواند شرايط بروز بيماري هاي قلبي عروقي را مهيا سازد.

وي افزود: نتايج مطالعات طولاني مدت بر روي حجم نمونه بالايي از مبتلايان به بيماري هاي قلبي عروقي نشان مي دهد كه اين افراد صرف نظر از ساير فاكتورهاي به وجود آورنده بيماري هاي قلبي عروقي از قبيل: اضافه وزن، ديابت، فشار خون و رژيم غذايي نامناسب به عفونت هاي لثه نيز دچار بوده اند. (1)

پي نوشت ها:

1. روزنامه اطلاعات، ضميمه، 1386/6/25.

منبع: مجله نامه ي جامعه

چرا دندان عقل را بايد كشيد؟

پزشكان مي گويند بهترين سن براي جراحي دندان عقل زير سن 20 سالگي است، چرا كه عوارض و درد كمتري دارد. دندان عقل به سومين دندان آسياب بزرگ اطلاق مي شود. اين دندان كمي ديرتر از دندان هاي ديگر رشد مي كند و در سنين 17 تا 21 سالگي مي رويد. با رشد انسان و كوچك شدن فك، فضا براي رشد دندان عقل محدود شده و در نتيجه دندان عقل خود را به شكل نهفته و نيمه نهفته نشان مي دهد.

تحقيقات انجام شده در زمينه دندان هاي عقل نشان مي دهد كه اين دندان ها در بسياري از موارد، مشكل ساز بوده و به جراحي ختم شده اند. دندان هاي عقل بعد از پوسيدگي، موجب پوسيدگي دندان هاي مجاور و عفونت در اطراف مي شود و گاهي نيز با بستري شدن در بيمارستان و جراحي همراه است.

از طرفي دندان عقل با توجه به اينكه در آخرين رديف دندان ها رشد مي كند و جاي كمي براي رشد آن وجود دارد، به دندان هاي مجاور فشار آورده و سبب كج

قرار گرفتن دندان هاي ديگر مي شود. همچنين اين دندان ها باعث بروز دردهايي در ناحيه مفصل فك، گوش، چشم و سر مي شود و براي مقابله با پيدايش چنين دردهايي، بهتر است كه دندان هاي عقل توسط پزشك متخصص كشيده شود.

درآوردن دندان هاي عقل در سنين سالمندي ممكن است اين مشكلات را به همراه داشته باشد:

با افزايش سن ريشه ها قطورتر شده و ممكن است كشيدن دندان را سخت تر كند، التيام ضعيف تر بعد از كشيدن دندان، پوسيدگي دندان هاي مجاور، احتمال فك جوش شدن دندان، احتمال شكسته شدن استخوان در افراد پير در حين جراحي و درآوردن دندان، كاهش تحمل بيمار به دليل شرايط سني و درمان هاي پزشكي از قبيل مصرف داروهاي قلبي، ريوي و ... .

توجه كنيد كه اگر اين دندان تصميم به رويش و قرار گرفتن در محيط دهان را داشته باشد، پيش از اين كه شما تولد 20 سالگي را جشن بگيريد، سر و كله اش در دهانتان پيدا مي شود. بنابراين اگر تا اين سن خبري از دندان عقلتان نشده است، بايد به فكر جراحي آن و خارج كردنش باشيد.

اگر سن شما از 40 سالگي گذشته است و هيچ مشكلي با دندان عقل تان نداريد، بهتر است ديگر به فكر خارج كردن آن نباشيد، چون بعيد به نظر مي رسد بعد از اين نيز دچار بيماري هاي لثه، پوسيدگي و يا تغييرات كيستيك در اطراف اين دندان شويد. فقط كافي است هر 1 يا 2 سال يك بار، يك عكس راديوگرافي از دندانتان تهيه كنيد تا مطمئن شويد هيچ عارضه جانبي وجود ندارد.

ردپاي عفونت دور دندان عقل

گاهي در پشت دندان عقل تان، يك تكه از مخاط قرار دارد كه گاهي روي سطح

دندان عقل را مي پوشاند كه با فشار دندان هاي بالا زخمي مي شود. گاهي هم مواد غذايي زير اين گوشت اضافي گير مي كند و ميكروب ها هم به اين محل هجوم مي برند، بنابراين چيزي نمي گذرد كه در اطراف دندان عقل تان يك عفونت دردناك و بدبو ايجاد مي شود.

در اين شرايط شما بايد به دندان پزشك مراجعه كنيد تا زير اين بافت اضافي را شستشو داده و باقيمانده مواد غذايي را پاك كند، ولي براي اين كه پس از اين ديگر با اين مشكل روبه رو نشويد، بايد با جراحي دندان عقل و خارج كردن آن، اين محل تجمع خرده هاي غذايي و ميكروب ها را براي هميشه از بين ببريد.

وقتي عقل راهش را گم مي كند

گاهي دندان عقل شما كاملا به صورت افقي در استخوان فك قرار گرفته است و به جاي اين كه عمودي بالا بيايد به سمت جلو، حركت مي كند. در اين شرايط ريشه دندان آسياي دوم را قرباني حركت نادرست خود مي كند.

اگر شما در اين شرايط براي جراحي دندان عقل تان اقدام نكنيد، پس از مدتي ريشه دندان آسياي دومتان تحليل مي رود و بايد ريشه اين دندانتان را نيز درمان كنيد. بنابراين با گرفتن يك عكس راديوگرافي، از رويش صحيح دندان عقلتان مطمئن شويد.

عقل فداي ارتودنسي

گاهي ممكن است شما فضاي كمي براي حركت دادن دندان ها و مرتب كردنشان داشته باشيد. در اين شرايط گاهي متخصص ارتودنسي قبل از شروع درمان ارتودنسي به شما توصيه مي كند دندان عقل تان را با جراحي از دهان خارج كنيد؛ به ويژه هنگامي كه لازم است براي مرتب كردن دندان هايتان، دندان هاي آسياب را عقب بكشيد.

همچنين گاهي شما دندان هايتان را ارتودنسي مي كنيد و همه دندان ها پس از خاتمه

مدت درمان مرتب مي شوند، ولي هنوز مقداري شلوغي در دندان هاي جلوي فك پايين باقي است. در اين مورد نيز ممكن است دندان پزشكتان به شما توصيه كند كه دندان عقلتان را جراحي كنيد تا اين بي نظمي اندك باقي مانده نيز برطرف شود.

آدامس و سلامت دهان و دندان

نويسنده:فاطمه كبيري

سالها بود كه دندانپزشكان از جويدن آدامس توسط بيماران انتقاد مي كردند، مثلاً در سال 1869 يك پزشك آمريكايي نوشت كه جويدن آدامس غدد بزاقي را خسته مي كند و باعث چسبندگي روده ها مي شود امروزه مي دانيم كه آدامس آن مشكلات را ايجاد نمي كند و باعث خستگي TMG هم نمي شود.

سالانه در دنيا بيش از پنج ميليارد دلار آدامس فروخته مي شود و امروزه در پژوهشهاي مختلف به اين نتيجه رسيده اند كه جويدن آدامس براي سلامت دهان فوايدي دارد كه عمده آن تحريك بزاق، كنترل PH دهان و دي مينراليزاسيون مينا مي باشد و در كنار ساير روشهاي حفظ سلامت دهان و دندان وسيله اي كمكي براي مراقبت دهان و دندان مي باشد.

نقش تحريكي آدامس باعث مي شود كه مقدار ترشح بزاق زيادي شده و دي مينراليزاسيون دندانها توسط مواد معدني يوني موجود در بزاق بيشتر شود و علاوه بر آن به دليل وجود ايمونوگلوبينها و پروتئينها، بزاق نقش ضدميكروبي نيز دارد و افزايش بزاق به هضم، رقيق سازي و پاك كردن كربوهيدراتهاي غذا نيز كمك مي كند و در عين حال اسيد ناشي از متابوليسم قند را خنثي مي كند.

علاوه بر اين بزاق به حفظ يكپارچگي مخاط كمك مي كند و به دليل وجود آنزيمها در هضم غذا تأثير مثبت دارد. بزاق براي تشكيل پليكل

كه پس از رويش دندان روي آن ايجاد شده و باعث حفاظت دندان مي شود نيز ضروري است، بر عكس كاهش بزاق باعث مي شود كه خرده هاي غذايي در لابه لاي دندانها باقيمانده و در نتيجه سرعت ايجاد پوسيدگي بيشتر شود. وجود بزاق براي حفظ يكپارچگي هر دو بافت نرم و سخت دهان ضروري است. بنابراين بايد روشهايي را به كار بست كه جريان بزاق را افزايش دهد و اين موضوع به ويژه در مورد بيماراني كه داروهاي آگونيست كوليزژيك مصرف مي كنند يا تحت درمان با راديوتراپي در ناحيه سر و گردن هستند، ضروري مي باشد و حفظ روند طبيعي جريان بزاق در طي ساعتهاي بيداري ضروري است. از آن جا كه پس از مصرف قند PH دهان به شدت كاهش مي يابد و پس از پايان مصرف آن جريان بزاق هم كاهش يافته و به حد استراحت مي رسد، بايد روشهايي به كار بست كه تأثير منفي كاهش PH را تقليل داده و يا تعديل كند، بنابراين تحريك ترشح بزاق به واسطه محصولات غيرقندي مانند آدامس بدون قند مي تواند جريان بزاق را افزايش دهد، تحريك عمل جويدن به كمك آدامس موجب مي شود كه غده هاي بزاقي بيشتر فعاليت كنند و بزاق حاصل از اين تحريك يونهاي بيشتري دارد كه شامل بيكربنات خنثي كننده اسيد، كلسيم و فسفر است. وقتي به آدامس، مواد شيرين كننده يا طعم دهنده اضافه مي كنند تحريك بزاقي آن 10 برابر مي شود و حتي پس از 10 دقيقه جويدن آدامس هم باز ميزان ترشح بزاق سه برابر حالت عادي است. در پژوهشهاي متعدد به اين

نتيجه رسيده اند كه جويدن آدامسهاي بدون قند و حاوي سوربيتول يا زايليتول جريان بزاق را افزايش مي دهد و توليد ميزان بيكربنات آن را افزايش داده و در نتيجه توانايي بافري بزاق را بيشتر مي كند كه به بالا رفتن PH پس از مصرف كربوهيدراتها منجر مي گردد. افزايش بيكربنات اثر مخرب اسيدهاي آلي را بر بلورهاي هيدروكسي آپاتيت مينا كاهش خواهد داد و در نتيجه پوسيدگي دندان كمتر اتفاق مي افتد.

هر چند جويدن آدامس بر پلاك تشكيل شده روي سطوح صاف دندان تأثيري ندارد، اما تا حد 44 درصد كاهش در ميزان كلي پلاك دهان بر اثر جويدن آدامس گزارش شده است. حركت طبيعي دهان به هنگام جويدن آدامس و بلع بزاق سطوح با كال، اكلوزال و لينگوال دندان را تميز كرده، اما بر مارجين لثه تأثيري ندارد، بنابراين بايد در ناحيه مارژين لثه مراقبتهاي بهداشتي بيشتر و دقيق تر اعمال شود.

امروزه در تركيبات بعضي آدامسها سديم فلورايد، كلروهگزيدين، فسفات كلسيم و روي اضافه شده است كه اثر ضد پوسيدگي آن را بيشتر مي كند.

نقش تغذيه در سلامت دهان و دندان(3)

نويسنده: دكتر رضا آمري نيا

بخش پاياني:

پروسه پوسيدگى با توليد اسيد شروع مى شود و ناشى از متابوليسم باكترى ها در پلاك دندانى است. پلاك يك توده بى رنگ و چسبناك از ميكروارگانيسم ها و پلى ساكاريدها است كه در اطراف دندان تشكيل مى شود و به دندان ها و لثه ها مى چسبد و اين خود باكترى توليد كننده اسيد را مى پرورد و محصولات آلى ناشى از سوخت و ساز آنها را در تماس با سطح دندان نگه مى دارد. چندين دسته از نوشيدنى

ها شامل نوشيدنى هاى سبك، نوشابه هاى انرژى زا، آب ميوه و نوشابه هاى حاوى مكمل هاى حاوى ويتامين C داراى ميزان بالايى از اسيد است. بنابراين مى تواند يك PH اسيدى ايجاد كند.

• انواع پوسيدگى

اگر چه در كل شيوع پوسيدگى در ايالات متحده كاهش يافته ولى با اين حال بيش از ?? درصد بچه هاى سنين ? تا ? سال پوسيدگى دندان دارند. مطابق بررسى هاى تغذيه اى و معاينات ادوارى بيش از ?? درصد كودكان تا ? سالگى پوسيدگى داشتند. از پوسيدگى هاى ريشه روى سطح ريشه دندان هاى دائمى به دنبال عقب نشينى لثه رخ مى دهند كه اين مسئله در معاينات افراد مسن به چشم مى خورد. فاكتور اوليه در ايجاد پوسيدگى ريشه عقب نشينى لثه است كه اغلب ناشى از بيمارى لثه است كه در اين حالت ريشه هاى عريان بسيار مستعد به پوسيدگى هستند. فاكتور هاى ديگرى كه به افزايش شيوع اين پوسيدگى ارتباط دارد، سن، فقدان فلورايد موجود در آب، بهداشت ضعيف دهان و خوردن مكرر كربوهيدرات هاى قابل تخمير است. درمان پوسيدگى ريشه شامل ترميم دندان و مشاوره تغذيه است. پوسيدگى ريشه يك بيمارى عفونى دندان است كه در بالغين مسن تر بيشتر مشاهده مى شود زيرا اين جمعيت دندان هاى طبيعى خود را در مدت بيشترى نگه داشته اند.

• فلورايد

فلورايد ماده اوليه ضد پوسيدگى است كه به صورت سيستميك و موضعى به كار مى رود و به عنوان يك معيار مطمئن و موثر جوامع بشربراى كاهش شيوع و وقوع پوسيدگى هاى دندان است. در سال ????تا ???? افزودن فلورايد به آب به

تنهايى ?? درصد تا ?? درصد موجب كاهش شيوع پوسيدگى در افرادى كه از اين آب استفاده كرده اند، شد. افزودن فلورايد به آب از سال ????تا ???? ??،درصد شيوع پوسيدگى را كاسته است. به كارگيرى فلورايد روى پيشگيرى از پوسيدگى به صورت افزودن فلورايد به آب، خمير دندان ها و دهانشويه ها همچنين استفاده ازنوشيدنى هايى با آب داراى فلوريد انجام مى شود.

سه مكانيسم اوليه عمل فلورايد روى دندان ها به اين قرار است. اولاً وقتى با مينا و عاج تماس مى يابد با كلسيم و فسفر موجود در آنها فلوروآپاتيت را تشكيل مى دهد و اين تركيبى است كه نسبت به هيدروكسى آپاتيت به اسيد مقاوم تراست. فلورايد همچنين ترميم و معدنى شدن مجدد سطح دندان هاى پوسيده را تسريع مى كند و كمك مى كند كه روندتخريب معكوس شود و موجب افزايش مقاومت سطح دندان در برابر پوسيدگى شود. در نهايت، فلورايد موجب كاهش اثر تخريبى باكترى ها در حفره دهان از طريق تداخل در تشكيل و عملكرد ميكرو ارگانيسم ها مى شود. فلورايد ممكن است به صورت موضعى و سيستميك به كار رود. وقتى در غذا و نوشيدنى مصرف مى شود فلورايد وارد جريان خون سيستميك مى شود و در استخوان ها و دندان ها تجمع مى كند. گردش خون سيستميك با فراهم كردن فلورايد در بزاق اثر موضعى هم دارند. مقدار كمى از فلورايد وارد بافت نرم مى شود و باقى مانده آن در بزاق ترشح مى شود. منبع اوليه فلورايد سيستميك آب فلوريده شده است. غذا و نوشيدنى ها مقدار كمترى فلورايد دارند. منابع فلورايد موضعى شامل خمير دندان،

ژل ها، دهانشويه كه روزانه توسط مصرف كننده ها استفاده مى شود و فلورايد غليظ شده توسط متخصصان دندان بيشتر به صورت هاى ژل ها _ خميرهابه كار مى رود.

• افزودن فلورايد به آب

افزودن فلورايد به عنوان يك اقدام بهداشت عمومى توسط انجمن دندان پزشكان آمريكا و انجمن تغذيه آمريكا مورد تائيد قرار گرفته است. اين انجمن ها بهداشت دهان و دندان و نيز ارزش افزودن فلورايد به آب را در زمينه پيشگيرى از بيمارى هاى دندانى و حفاظت از دندان ها مورد تاكيد قرار مى دهند. اما به رغم اين حمايت، استفاده گسترده از فلورايد مورد مخالفت ضدفلورايدافزاها، واقع شده است كه آنها مدعى اند فلورايد افزايى آزادى انتخاب هر فرد را محدود كرده و خطر ابتلا به ايدز و سرطان را افزايش مى دهد. خطر هاى مربوط به بيمارى ناشى از فلورايد بى پايه و اساس است.

• مراقبت هاى پيشگيرانه

در برنامه هاى پيشگيرى از پوسيدگى دندان، رژيم غذايى متعادل، اصلاح منابع و مقادير كربوهيدرات هاى قابل تخمير و تلفيق اعمال بهداشت دهان و دندان با شيوه هاى زندگى افراد مورد توجه قرار مى گيرند. بعد از وعده هاى غذايى و غذاى سبك بايد مسواك زد، دهان را با آب شست يا آدامس(بدون قند) را به مدت ??- ?? دقيقه جويد. عادات مثبت شامل خوردن خوراك هاى سبك، جويدن آدامس بدون قند بعد از خوردن يا آشاميدن موادى كه موجب پوسيدگى مى شوند.

با برنامه ريزى مناسب و بهداشت مناسب دهان و دندان و يك رژيم غذايى متعادل، خطر پوسيدگى زايى به شدت كاهش مى يابد. اعمالى كه بايد از

آنها پرهيز كرد عبارتند از استفاده از نوشيدنى هاى گازدار طى دوره هاى ممتد، خوردن متناوب غذا هاى سبك و نگه داشتن مقادير زيادى از مواد قندى يا آب نبات هاى خوشبو كننده دهان طى دوره هاى ممتد. دارو هاى جويدنى يا مايع بدون نسخه پزشك و تركيبات ويتامينه هم ممكن است مواد قندى داشته باشند مانند ويتامين C كه قند موجود در اسيد آن موجب پوسيدگى دندان مى شود و خواندن دقيق برچسب به منظور جلوگيرى يا كاهش استفاده از چنين محصولاتى مهم است. كربوهيدرات هاى قابل تخمير مانند آب نبات، بيسكويت ها، كلوچه، چوب شور و چيپس بايستى همراه وعده هاى غذايى خاصى خورده شود. يك تكه پنير در يك وعده غذايى نمونه اى از تدبير هاى كاهش پوسيدگى دندان است. چيپس ها و بيسكويت هاى سبك، ميوه ها و آب ميوه ها احتمالاً نسبت به همتا هاى چربى دار خود از تراكم قندى بيش ترى برخوردارند. اعمال مربوط به بهداشت دهان و دندان از قبيل مسواك زدن و دهان شويى و جويدن آدامس بدون قند بعد از خوردن غذا مى تواند خطر پوسيدگى دندان را كاهش دهد. تركيب كردن ميوه ها و پنير در وعده هاى غذايى موجب كاهش پوسيدگى زايى غذا هاى مذكور مى شود.

نقش تغذيه در سلامت دهان و دندان(1)

نويسنده: دكتر رضا آمري نيا

بخش اول : مواد غذايي

آشاميدنى ها و تعداد وعده هاى غذايى با تاثيرى كه بر روى ميكروب هاى موجود در محيط دهان و دندان مى گذارند، نقش مهمى را درتكامل دندان و لثه و همين طور نسوج و ساختار استخوانى محيط دهان و همچنين پيشگيرى از انواع بيمارى هاى دهان

و دندان دارند كه عمدتاً اين تاثيرات به شكل سيستميك است. كمبود ويتامين هاى B ،B12، C، ريبوفلاوين، فولات ها و مواد معدنى چون روى، آهن و در كاهش روند ترميم نسوج دهانى موثرند. به همان نسبت كه كمبود مواد يادشده در شكل گيرى و سلامت دهان و دندان موثر است متقابلاً شكل و سلامت حفره دهان نيز در دريافت مواد فوق و استفاده از آنها نقش دارند يا به عبارتى مى توان گفت اين دو وضعيت به گونه اى به هم وابسته اند. بيمارى هاى دهان عمدتاً در پى پوسيدگى دندان ها ايجاد مى شود. فقدان يك يا چند دندان و يا بى دندانى كامل در بيماران بالاى ?? سال رايج است كه اين خود تاثير بسزايى در تغذيه اين دسته از افراد دارد كه علاوه برآن باعث اخلال در رشد، تكامل، بقا و ساختار حفره دهانى مى شود. جزئيات اشاره شده در ذيل بخشى از اين مشكلات را مطرح مى سازد. بيمارى هاى پريودنتال به صورت يك بيمارى موضعى و سيستميك محسوب مى شود. كمبود موادى مانند ويتامين هاى A ،C، E، فولات ها و بتاكاروتن و املاح معدنى چون كلسيم، فسفر و روى در ايجاد بيمارى يادشده نقش موثرى دارند. سرطان هاى دهان كه اغلب در اثر استفاده بيش از حد در مصرف تنباكو و الكل رخ مى دهد با اينكه از سويى باعث افزايش نياز به كسب انرژى و مصرف مواد غذايى در بيمار مى شود از طرف ديگر مشكل توانايى در خوردن و تغذيه را براى وى به ارمغان مى آورد كه اين عمدتاً مى تواند ناشى از روش هاى

درمانى مانند جراحى ها، راديوتراپى، شيمى درمانى و ساير موارد درمانى باشد. از بيمارى هاى حاد و مزمن ديگرى كه مى توانند در توانايى خوردن تاثير منفى داشته باشند مى توان به ديابت كنترل نشده اشاره كرد كه توام با سندرم سوزش زبان، برفك و خشكى دهان است همچنين مشكلات دهانى ناشى از نقص سيستم ايمنى از قبيل سندرم اكتسابى نقص ايمنى (ايدز) است.

• نقش تغذيه در تكامل دندان

تكامل دندان هاى شيرى در ماه دوم و سوم جنينى آغاز مى شود و معدنى شدن آنها در ماه چهارم جنينى تا دهه اول زندگى فرد ادامه دارد. مواد غذايى كه جنين از مادر دريافت مى نمايد نقش موثرى در تشكيل و تكامل ساختار دندان ها در مرحله قبل از رويش آنها دارد. تشكيل دندان ها با معدنى شدن ماتريكس پروتئينى آنها همراه است. در عاج، پروتئين به صورت الياف كلاژن هستند كه براى ساخت آنها وجود ويتامين C ضرورى است و يتامين D جزء اساسى جهت تشكيل بلور هاى هيدروكسى آپاتيت از كلسيم و فسفر است، فلورايد نيز با اضافه شدن روى بلور هاى هيدروكسى آپاتيتيك لايه مقاوم به پوسيدگى را روى دندان ها ايجاد مى كند. تغذيه و رژيم غذايى در تمام مراحل تكامل، رويش و بقاى دندان موثر است. پس از رويش تغذيه نقش موثر و مداومى در تكامل و تقويت و معدنى شدن مينا و بقيه اجزاى دندان دارد. نقش موضعى مواد غذايى مصرفى به ويژه از طريق كربوهيدرات هاى تخميرشدنى و تعداد دفعات مصرف غذا كه در پى آن توليد اكسيد هاى آلى توسط باكترى هاى دهان از اين مواد موجب

پوسيدگى مى شود را نبايد فراموش كرد كه در طول زندگى فرد رژيم غذايى نقش موثرى را در دندان ها، استخوان ها، پايدارى نسوج دهان و مقاومت در مقابل عفونت و افزايش عمر دندان ها دارد.

• پوسيدگى دندانى

پوسيدگى دندان يكى از رايج ترين بيمارى هاى عفونى است و براساس گزارشات پنج برابر رايج تر از آسم است. در نتيجه تقريباً ??درصد تا ??درصد بچه هاى ايالات متحده ??درصد دندان هايشان پوسيده است. بررسى پوسيدگى دندان ها نشان مى دهد كه بچه هايى كه والدين آنها حداقل تا ليسانس تحصيل كرده اند كمتر از بچه هايى كه والدين آنها كمتر از ليسانس هستند به پوسيدگى دندان ها مبتلا هستند. ايجاد پوسيدگى به عواملى چون تركيبات مينا و عاج، محل قرارگيرى دندان ها، نوع و ميزان بزاق، وجود شيارها و حفرات در تاج دندان بستگى دارد و تركيبات بزاق را هم بايد به آن اضافه كرد. بزاق هاى الكالوئيدى اثر پيشگيرانه دارند به همان ميزان كه بزاق اسيدى موجب افزايش خطر پوسيدگى مى شود روش زندگى نيز در اين پديده موثر است. اينكه نقش جداگانه اى براى عوامل تغذيه خانوادگى، الگوى تغذيه با عوامل ژنتيكى در عين مطرح بودن قائل باشيم كار دشوارى است. باكترى ها عامل اساسى در ايجاد پوسيدگى هستند.

• عوامل تغذيه اى موثر بر ايجاد پوسيدگى

تعداد دفعات مصرف كربوهيدرات هاى قابل تخمير، نوع تغذيه، تعداد دفعات غذا خوردن، تركيبات مواد غذايى و آشاميدنى، مدت زمان تماس دندان با مواد غذايى و آشاميدنى. كربوهيدرات هاى قابل تخمير ماده ايده آل براى باكترى ها هستند و فرآورده هاى اسيدى ناشى از آنها موجب

كاهش PH بزاق به پايين تر از ?/? مى شوند كه زمينه مناسب را براى توليد پوسيدگى فراهم مى آورند. مواد قندى تخمير شونده در چهار گروه از شش گروه مواد غذايى موجود هستند. ?- حبوبات?- ميوه ها? - فرآورده هاى لبنى? - مواد قندى. با وجود اينكه بعضى سبزيجات نيز شامل مواد قندى تخمير شدنى هستند ولى گزارشى مبنى بر پوسيدگى زايى آنها ارائه نشده است. موادى چون نشاسته كه بالقوه داراى قابليت تخمير هستند موجب كاهشPH بزاق به كمتر از ?/? مى شود. بيسكويت، كراكر، چيپس، نان و انواع ميوه ها (تازه، خشك و كمپوت) و همچنين آب ميوه ها نيز پوسيدگى زا هستند.

نقش تغذيه در سلامت دهان و دندان(2)

نويسنده:دكتر رضا آمري نيا

بخش دوم:

تمايز بين مواد پوسيدگى زا، متوقف كننده پوسيدگى و ضدپوسيدگى بسيار بااهميت است. نتايج مطالعات نشان داده است كه ميزان اسيدى كه از تخمير مواد غذايى توسط باكترى ها ايجاد مى شود به اندازه قندى كه در آن ماده وجود دارد بستگى دارد. پوسيدگى زايى همچنين مى تواند تحت تاثير عوامل ديگرى مانند حجم و ميزان بزاق توليد شده در فرد، تعداد وعده هاى مصرف غذا، تركيبات مواد غذايى مورد استفاده، ميزان تشكيل پلاك ميكروبى و ميزان استعداد ژنتيكى فرد قرار گيرد. مواد غذايى متوقف كننده پوسيدگى يا آن دسته كه توسط ميكروب هاى پلاك قابل سوخت و ساز نيستند PH بزاق را به پايين تر از ?/? كاهش نمى دهند اين مواد شامل پروتئين هايى چون تخم مرغ، ماهى، گوشت، بعضى سبزيجات و آدامس هاى بدون قند هستند. شيرين كننده هاى غيركربوهيدراتى از قبيل ساخارين، سيكلامات ها و اسپارتام نيز جزء اين گروه

هستند. بعضى از شواهد دال بر اين است كه گروه اخير به علت اينكه مواد مورد نياز را در اختيار استرپتوكوك قرار نمى دهند متوقف كننده پوسيدگى هستند.مواد غذايى ضدپوسيدگى، موادى هستند كه هنگام استفاده از آنها جذب غذا هاى اسيد و ژنتيك توسط باكترى ها مختل مى شود. الكل هاى پنج قندى جزء اين دسته محسوب مى شوندزيرا توسط آميلاز بزاق تجزيه نمى شوند. مكانيسم عمل آنها شامل فعاليت هاى ضدميكروبى عليه استرپتوكوك موتان است. تاثير آدامس از طريق ترشح بزاق است كه منجر به افزايش فعاليت خنثى سازى بزاق و در پى آن افزايش زدودن كربوهيدرات هاى تخمير شونده از سطح دندان مى شود. آدامس هاى بدون قند از طريق افزايش جريان بزاق در كاهش پوسيدگى موثر هستند. توصيه مى شود پس از غذا هاى حاضرى يا وعده هاى غذايى مورد استفاده قرار گيرند تا احتمال پوسيدگى را كاهش دهند در عين حال امكان معدنى شدن مجدد بخش هاى تخريب شده دندان نيز افزايش مى يابد. در واقع مكانيسم ضدپوسيدگى گزيليتول موجود در آدامس جايگزين شدن آن به جاى كربو هيدرات هاى تخميرشونده رژيم غذايى است. استرپتوكوك موتان قادر به متابوليزه كردن گزيليتول نيست. از ديگر مواد ضدپوسيدگى پنيرها مى توان از پنيرچدار و سوئيسى نام برد.

• عوامل موثر بر پوسيدگى زايى مواد غذايى

مواد حاوى كربوهيدرات هاى تخمير شونده نقش عمده اى در عمليات تخريبى باكترى ها در توليد پوسيدگى دارند. پوسيدگى زايى به اجزاى تشكيل دهنده ماده غذايى وابسته است به عبارتى به شكل تركيبات ماده غذايى و اينكه همراه با چه ماده ديگرى مورد استفاده قرارگيرد و مدت زمان تماس

آن با دندان و تعداد دفعات مورد استفاده بستگى دارد.

شكل و فرم ماده غذايى و پايدارى آن نقش مهمى در ميزان پوسيدگى و كاهش PH دارد. شكل و فرم ماده غذايى مشخص كننده مدت زمان تماس آن در دهان با دندان ها است كه تاثيرگذار بر مدت كاهش PH يا روند توليد اسيد است. مايعات به سرعت از دهان شسته مى شوند و قابليت چسبندگى كمترى دارند و بالعكس مواد غذايى جامد مانند كراكر، چيپس، شيرينى ها و دانه هاى خوشبو كننده دهان كه حاوى قند هستند موجب افزايش زمان تماس دهان با قند مى شود. قوام ماده غذايى بر چسبندگى آن موثر است. مواد جويدنى مانند آدامس گرچه حاوى ميران قند بالايى است ولى تحريك توليد بزاق، چسبندگى كم نسبت به مواد جامد يا غذا هاى چسبنده مثل اسنك ها و كراكرها و چيپس ها كه ساكاروز كمى دارند، از ضرر كمترى برخوردارند. مواد غذايى حاوى درصد فيبر بالا به علت اينكه كربوهيدرات تخمير شونده كمى دارند نيز متوقف كننده پوسيدگى هستند مانند پاپ كورن (ذرت بوداده) و سبزيجات خام.

مواد نشاسته اى كه توسط آميلاز بزاق قابل تخمير هستند هرچه مدت ماندگاريشان در دهان بيشتر شود ميزان پوسيدگى زايى آنها افزايش مى يابد. هنگامى كه اين مواد بين دندان ها گير مى كنند فرصت بيشترى دارند تا توسط آميلاز بزاق هيدروليز شوند. تكنيك هاى بررسى شده بيانگر آن است كه برخى از باكترى ها نشاسته ها را سريعاً تخمير مى كنند و از طريق هيدروليز ناقص يا با كوچك كردن اندازه قطعات آنها باعث ايجاد پوسيدگى مى شوند. اگر چه آب نبات هاى

حاوى قند باعث افزايش سريع در ميزان قند حفره دهانى مى شود كه توسط باكترى ها هيدروليز مى شود، ولى اثر اينها كوتاه مدت است. مواد غذايى حاوى كربوهيدرات ساده و دسرها (مانند چيپس سيب زمينى، نان خشك، شيرينى، كيك، نان روغنى شيرين )براى مدت طولانى غلظت قند دهان را به مرور افزايش مى دهند زيرا اين غذاها اغلب به سطوح دندان ها مى چسبند و نسبت به آب نبات ها مدت طولانى ترى دردهان باقى مى مانند.

در تركيبات غذايى محصولات لبنى به خاطر كلسيم، فسفر، قابليت پوسيدگى پايينى دارند. مطالعات نشان داده است كه پنير و شير وقتى با موادپوسيدگى زا مصرف مى شود به بافر كردن PH اسيد كمك مى كند. پنير بخصوص پنير چدار خصوصيات ضد پوسيدگى زايى دارد و ترشح بزاق را تحريك مى كند كه پلاك راكم كند. خوردن پنير با كربوهيدرات هاى قابل تخمير مثل دسر در انتهاى يك وعده غذا ممكن است پوسيدگى زايى غذا را كم كند. حبوبات كه مقدار قابل ملاحظه اى كربوهيدرات قابل تخمير ندارند و چربى و فيبر آنها زياد است پوسيدگى را متوقف مى كنند. غذا هاى پروتئينى مثل غذا هاى دريايى ماهى، گوشت و تخم مرغ و مرغ، همچنين چربى هايى مثل روغن مارگارين و كره نباتى پوسيدگى را متوقف مى كنند.

ترتيب خوردن و تركيبات غذايى روى پتانسيل ايجاد پوسيدگى موثر است. موز به علت اينكه حاوى كربوهيدرات قابل تخمير است با توجه به چسبنده بودن آن پوسيدگى زا است ولى وقتى با غلات و شير خورده مى شود كمتر ايجاد پوسيدگى مى كند. شير قابليت چسبندگى ميوه را كمتر

مى كند. كلوچه خشك وقتى با پنير خورده مى شود كمتر پوسيدگى زا است تا زمانى كه به تنهايى خورده مى شود. مصرف پنير و شير در انتهاى وعده غذايى و يا چنانچه توام باكربوهيدرات استفاده شود به علت قابليت بافرى آنها ضمن مطبوع كردن غذا موجب كاهش پوسيدگى مى شود. مصرف مواد غذايى پوسيدگى زا توام با نوشابه احتمال توليد اسيد را افزايش مى دهد. زمانى كه يك كربوهيدرات قابل تخمير مصرف مى شود كاهش PH باعث تسريع در فعاليت تخريبى مى شود كه در ظرف ??-? دقيقه شروع شده و تا ??دقيقه اثر آن باقى مى ماند. وعده هاى خوراكى بين غذايى عمدتاً حاوى كربوهيدرات هاى قابل تخمير بالايى است كه اين امر احتمال ميزان پوسيدگى زايى آنها را به مراتب بيشتر از وعده هاى اصلى غذا در بردارد. خوردن چندين شيرينى در يك زمان كه به دنبالش مسواك بزنيد و دهان را با آب شست وشو دهيد كمتر پوسيدگى زاست تا اين كه در طول روز چندين بار و هر بار يك شيرينى بخوريد.

الگوي درست تغذيه ، راهي به سوي سلامت

تغييرالگوي غذاي مصرفي خانوارهاي شهري و روستايي و افزايش مصرف قند و شكر،روغن و چربي و كاهش مصرف ميوه و سبزي، شير، لبنيات و گوشت ،موجب بروز آسيب هاي جدي در سلامت جامعه شده است.

به عقيده كارشناسان پزشكي و تغذيه،براي حل اساسي اين مشكل همه مردم بايد الگوي درست تغذيه را در تمامي مراحل سني جدي بگيرند.

به اعتقاد آنان، افزايش شيوع چاقي و بيماري هاي مرتبط با تغذيه، مانند بيماري هاي غدد،فشار خون بالا،قلب و عروق و مشكلات ناشي از فقر آهن و ساير ريزمغذي ها و عدم دريافت كافي پروتئين و انرژي،

نشان دهنده نامتعادل بودن الگوي غذاي مصرفي در جامعه است.

به گزارش ايرنا و به نقل از گزارش دفتر بهبود تغذيه كه در سايت وزارت بهداشت درج شده است، در زمان حاضر ? ???درصد افراد جامعه دچار فقر كلسيم هستند و ? ???درصد از كمبود شديد آن رنج مي برند.

همين گزارش اضافه مي كند: در كشور ايران عارضه پوكي استخوان كه يكي از چهار عامل مرگ و مير در جوامع بشري است ، سالانه بيش از ? ???ميليارد تومان هزينه بر عهده بخش بهداشت و درمان كشور مي گذارد.

عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان در اين باره گفت:تعيين يك سبد غذايي مطلوب وابسته به عواملي همچون درآمدها و قيمت اقلام خوراكي، دسترسي فيزيكي و اقتصادي به غذا، آگاهي هاي تغذيه اي و عادت هاي غذايي و ذائقه مي باشد.

دكتر "مهدي سالك" متخصص غدد در آستانه ? ???دي ماه روز تغذيه و سلامتي در گفت و گو با ايرنا افزود: سلامت افراد فقط با جذب مواد مغذي و لازم براي سلول هاي زنده فرد كه به آن سيري سلولي مي گويند، ممكن است.

وي افزود: امروزه ثابت شده كه بسياري از بيماري هاي متابوليك ، ناشي از گرسنگي سلولي يا همان گرسنگي پنهان است كه ارتباط مستقيمي با نوع تغذيه و غذا دارد.

وي با اشاره به اينكه در سال هاي اخير بيماري هايي از جمله چاقي، ديابت و تيروئيد كه در گذشته جزو بيماري هاي رده آخر بود جزو بيماري هاي رده اول شده است، گفت : افزايش اين بيماريها به تغيير الگوي تغذيه كه ناشي از زندگي صنعتي و ماشيني است ، بر مي گردد.

اين استاد دانشگاه افزود: ايرانيان بيش از استانداردهاي جهاني، قند، روغن و نوشابه مصرف مي كنند، به طوري كه مصرف

نوشابه در ايران چهار برابر ميانگين مصرف جهاني است.

سالك، گفت: با انكه مصرف نوشابه در ادارات دولتي ممنوع است و توصيه به جايگزيني توت و كشمش به جاي قند و شكر شده،اما اين ممنوعيت ها و توصيه ها در بسياري از ادارات هنوز به اجرا در نيامده است.

وي افزود :رعايت اين موارد در ادارات، باعث كاهش و كنترل بيماري هاي غدد و ترويج الگوي درست تغذيه در منازل و مدارس مي شود.

دكتر "طالب آزرم " متخصص بيماري هاي خوني نيز گفت: مصرف مداوم غذاهاي آماده و بدون مواد مغذي باعث شده است كه بسياري از اقشار جامعه حتي نوزادان به دليل نبود مواد مغذي و يا اشباع مصرف انرژي، حداقل به يك نوع بيماري قلب و عروق و غدد مبتلا شوند.

وي با بيان اينكه اشباع در مصرف انرژي يكي ديگر از دلايل بروز بيماري هاي وابسته به تغذيه است، افزود: ايراني ها ? ???درصد بيشتر از ميانگين جهاني روغن مصرف مي كنند و حدود ? ???درصد آن را روغن هاي نباتي جامد تشكيل مي دهد كه حاوي مقدار زيادي اسيدهاي چرب اشباع شده است كه از عوامل اصلي افزايش كلسترول و بروز بيماري هاي قلبي عروقي به شمار مي رود.

وي بااشاره به اينكه با افزايش ? ???درصدي توليد روغن مايع،اينك حدود ???? درصد روغن هاي توليد داخل مايع است، افزود: با توجه به صدرنشيني بيماري هاي قلبي عروقي در زمينه عوامل مرگ و مير در كشور و هزينه گزافي كه بر سيستم بهداشت و درمان تحميل مي شود، بايد گام هاي بلندتر و البته سريع تري براي تغيير فرهنگ وباور مردم و نيز آموزش وترويج تغذيه صحيح برداشته شود.

دكتر "مسعود اعتمادي فر" متخصص مغز و اعصاب نيز با اشاره به اينكه تغذيه نادرست، ????درصد

مغز كودكان را بامشكل تكاملي و رشد روبرومي كند به خبرنگار ايرنا گفت: كمبود مواد مغزي ، تغذيه ناسالم و نادرست از عواملي است كه مي تواند برسلولها، رشد رگ ها و عملكرد مغز تاثير گذار باشد.

وي اين مشكل را ناشي از تغذيه نامناسب از سوي بزرگسالان خواند وتصريح كرد:

بي توجهي والدين به تغذيه خود و كودكان، فقر فرهنگي و اقتصادي ، زندگي ماشيني، استفاده از غذاهاي آماده و فانتزي ، پخت غذا در دستگاههاي برقي نظير "ماكروفر" از دلايل اصلي بروز و گسترش اين دسته از بيماري هاو نيز آسيب رساني به رشته هاي عصبي مغز است.

اعتمادي فر، با اين هشدار كه ? ???درصد كودكان كشورمان دچار سوء تغذيه اند، گفت: غفلت از نقش تغذيه كودكان، بخصوص صبحانه انها، در آينده نزديك كشور را با مجموعه اي ازكودكان با بيماري هايي ذهني، خوني، قلبي، كليوي و مغزي كه بر عملكرد يكديگرتاثير مي گذارند روبرو مي كند و علاوه بر مشكلات معنوي ، مشكلات مالي بسيار سنگيني را براي خانواده و دولت به بار مي آورد.

وي با تاكيدبراينكه"افزايش وزن "و" كاهش قد " يكي ازمعضلات بهداشتي جامعه ما بشمار مي رود، گفت: تغذيه نادرست و ناكافي در سالهاي اخير در زنان باردار نيز نمود پيدا كرده است ، كه اين مشكل به جنين منتقل و موجب تولد نوزادي فقير از پروتئين و ويتامين لازم براي رشد مي شود.

وي تصريح كرد: كودك بايد از دوران جنيني تا شش سالگي از نظر تغذيه مورد حمايت و مراقب قرار گيرد ، تا دچار كمبودها نشود.

اين متخصص مغز و اعصاب نيز چون ديگر متخصصان،دستيابي به امنيت غذايي و برخورداري از تغذيه سالم را درد مشتركي مي داند كه تنها با هماهنگي و همراهي تمام ارگان هاي دست اندركار بهداشت، سلامت و

تغذيه و مردم امكان پذير است.

http://www.salamatnews.com

فلورايد براي دندانهاي افراد مسن نيز مفيد است

تازه ترين تحقيقات نشان مي دهد افزودن فلورايد به آب آشاميدني نه تنها از پوسيدگي دندان كودكان، بلكه از بروز اين مشكل در دندانهاي افراد مسن نيز پيشگيري مي كند.

به گزارش خبرگزاري رويترز از نيويورك، اغلب گمان مي رود تاثير آب آشاميدني حاوي فلورايد در كاهش پوسيدگي دندانها منحصر به كودكان است در حالي كه اين كار براي افراد مسن نيز مفيد است.

محققان هزينه هاي دندان پزشكي 52 هزار عضو يك طرح بيمه را بررسي كردند و دريافتند ساكنان مناطقي كه آب آشاميدني آنها حاوي فلورايد است كمتر از ساكنان مناطقي كه آب آشاميدني مصرف آنها بدون فلورايد است براي ترميم پوسيدگي دندانها هزينه مي كنند.

محققان پس ازدرنظرگرفتن سن افراد بيمه شده دريافتند اين فوايد علاوه بر كودكان، در بزرگسالان بالاي 58 سال نيز ديده مي شود.

دكتر «جراردو موپوم» مي گويد نتايج اين مطالعه در مورد تاثير آب حاوي فلورايد در كاهش تعداد دندانهاي پركرده، تحقيقات قبلي برروي كودكان را تاييد مي كند و بيانگر تاثير مفيد آن در افراد مسن تر نيز هست.

موپوم ازدانشكده دندان پزشكي دانشگاه اينديانا در مينياپليس مي گويد افراد مورد مطالعه در اين تحقيق بيمه دندان پزشكي داشتند درحالي كه بسياري از افراد مسن كه اغلب بازنشسته هستند فاقد بيمه دندان پزشكي هستند و پيشگيري از پوسيدگي دندان براي آنها بسيار مهم است.

بيشتر تحقيقات انجام شده در اين زمينه بر كودكان متمركز بوده است درحالي كه فوايد بالقوه افزودن فلورايد به آب آشاميدني در بزرگسالان بايد مورد توجه بيشتري قرار گيرد.

موپوم مي افزايد افزودن فلورايد به آب آشاميدني سرمايه گذاري بهداشت عمومي معقولي براي

تمام گروههاي سني است.

نتايج اين مطالعه در شماره فصل پاييز مجله دندان پزشكي بهداشت عمومي منتشر شده است.

نخ دندان

هدف از بكارگيري مسواك و نخ دندان، كاستن از تعداد باكتريهاييست كه دهان را خانه خود ميدانند و در باقيمانده مواد غذايي در ميان دندانها زندگي ميكنند.

دندانپزشكان معمولا با پرسشهايي نظير اينها مواجه ميشوند؛ هر چند وقت كبار بايد از نخ دندان استفاده نمود؟ آيا اين كار ضروريست؟ كدام دندان را بايد با نخ تميز كرد؟ پاسخ آنها عموماً جمله اي تكراري اما واقعي است : "شما تنها بايد دنداني را با نخ تميز كنيد كه ميخواهيد نگهش داريد”! بايد دانست كه در كنار مسواك كردن، استفاده از نخ دندان يكي از مهمترين روشهاي حفظ سلامت دهان و دندان است.

هدف از بكارگيري مسواك و نخ دندان، كاستن از تعداد باكتريهاييست كه دهان را خانه خود ميدانند و با ذره هاي مواد غذايي باقيمانده در ميان دندانها زندگي ميكنند.

اين مهمانهاي ناخوانده با توليد اسيدي كه نتيجه تغذيه آنهاست، موجب از بين رفتن ميناي دندان و پوسيدگي تدريجي آن ميشوند و بدتر از آن اينكه با ترشح تركيبات فرار گوگردي، موجب بدبويي دهان ميشوند.

فوايد استفاده از نخ دندان

نخ دندان يا Dental floss نواري ساخته شده از تارهاي بسيار نازك نايلون يا پلاستيك (تفلون يا پلي اتيلن) است كه براي خارج كردن ذره هاي مواد غذايي و غشاهايي نازك و مضر ساخته شده از ميكرو ارگانيسمها (يا پلاك plaque)، از بين دندانها به كار ميروند. با عبور دادن نخ دندان از ميان دندانها، كناره هاي دندان به خصوص در نواحي نزديك به لثه از مواد فاسد كننده پاك

ميشود.

تاريخچه نخ دندان

اختراع نوعي از نخ دندان عالي، به لوي اسپير پارملي (Levi Spear Parmly)، دندانپزشكي اهل نيواورلئان نسبت داده ميشود. او از سال ???? استفاده از ابريشم خام (كه floss ناميده ميشود) را براي تميز كردن دندانها توصيه ميكرد.

با اين حال نخ دندان تا سال ????، زماني كه كمپاني كدمن و شارتلفت (Codman and Shurtleft) توليد نخ ابريشم خام موم كشي نشده و قابل استفاده براي انسان را توليد نكرده بودند، در دسترس همه نبود.در سال ????، شركت جانسون و جانسون (Johnson -and- Johnson) اولين حق امتياز توليد نخ دندان را به دست آوردند. از ديگر توليد كنندگان اوليه اين محصول ميتوان به صليب سرخ، كمپاني سالتر سيل (Salter Sill) و برانزويك (Brunswick) اشاره نمود.

تا قبل از جنگ جهاني دوم، استفاده از نخ دندان ابريشمي چندان متداول نشده بود. در حدود همين دوران بود كه دكتر چارلز سي. بيس (Charles C. Bass)نخ دندان نايلوني را توليد كرد كه بسيار بهتر از نخ ابريشم بود زيرا در برابر ساييده شدن مقاوم تر و از قابليت ارتجاعي بيشتري برخوردار بود. از طرفي نايلون ميتواند در متراژهاي بلند با قطر يكسان توليد شود.

نخ دندانهاي موم كشي شده در دهه ???? و نخ دندان به شكل نواري بلند و يك سره –به جاي رشته- در دهه ???? به عموم معرفي شد. اين روند توليد تا جايي پيش رفت كه نخ دندانهاي طعم دار نيز توليد شد و همچنين مواد مصنوعي ديگري چون تفلون نيز براي توليد نخ دندان مورد استفاده قرار گرفت.

مزايا و روش استفاده به كار بردن نخ دندان به همراه مسواك، از به وجود آمدن بيماريهاي

لثه، بوي بد دهان و پوسيدگي دندانها جلوگيري ميكند و به گفته دندانپزشكان بايد لا اقل يك بار در روز دندانها را با نخ مخصوص تميز نمود.

بايد توجه داشت كه استفاده نادرست از نخ دندان موجب آسيب ديدگي بافت لثه ميشود. شيوه صحيح به كار بردن نخ، قلاب كردن آن به شكل "C” به دور دندان و كشيدن آهسته آن از قسمت خط لثه به سمت بالاست. با تكرار اين عمل رويه دندان تميز شده و باقيمانده مواد غذايي از ميان آنها خارج خواهد شد.

عوارض ناشي از عدم استفاده از نخ دندان

عدم استفاده از نخ دندان موجب ميشود كه پلاك (لايه هاي نازك باكتري و ميكروارگانيسمها) در ميان دندانها باقي بماند و به تدريج سخت شده و به رسوب يا tartarتبديل شود. برخلاف پلاكها كه به سادگي با نخ برداشته ميشوند، رسوبها تنها به كمك ابزار دندانپزشكي از دندان جدا ميشوند.

در طي زمان، انواع خطرناك تري از باكتريها در رسوبات مذكور لانه ميكنند و با ترشح مواد سمي موجب خارش و سوزش لثه ها ميشوند. اين حالت آماس لثه يا gingivitis نام دارد. اگر آماس لثه درمان نشود ميتواند به بيماري بسيار وخيم تري تبديل شود كه پيوره (Pyorrhea) نام دارد. در اين بيماري باكتريها و سموم آنها نه تنها لثه ها، كه استخوانها و بافتهاي نگهدارنده دندان را هم مورد حمله قرار داده و در نهايت به از دست دادن استخوانها، دندانهاي لق و يا افتادن دندانها منجر ميشوند.

بهترين نخ دندان براي هر شخص، نخي است كه ميان فاصله دندانهاي وي عبور كرده، رشته رشته و پاره نشود. در سالهاي اخير انواع نخهاي دسته

دار كه به راحتي قابل استفاده هستند، نخهاي رشته اي با سر پرز دار براي دندانهاي روكش دار و دندانهاي ارتودونسي شده و حتي دستگاههاي الكتريكي تميز كننده بين دندان به بازار آمده اند.

اگر مدتي است از نخ دندان استفاده نكرده ايد، ممكن است با استفاده مجدد از نخ دندان لثه هاي شما دچار اندكي خونريزي شوند كه نشانه مراحل ابتدايي آماس لثه و نياز شديد دندانهايتان به تميز شدن با نخ است. با رعايت برنامه منظم نظافت دندانها با مسواك و نخ، به زودي اين مشكل برطرف خواهد شد.

بيمارى لثه، بيمارى خاموش

ديده شدن لثه هايى سالم و خوش رنگ هم يكى ديگر از شاخص هاى يك لبخند زيباست شاخصى كه دكتر ركن، رئيس هيات مديره انجمن پريودونتيست هاى ايران درباره آن صحبت مى كند. با اين متخصص در حاشيه هفتمين كنگره انجمن علمى پريودونتولوژى ايران، درباره پيشگيرى از بيمارى هاى لثه اى به گفت وگو نشستيم.

* مى گويند بيمارى هاى لثه، بيمارى هايى خاموشند، چرا؟

بيمارى هاى لثه بى سروصدا و به آرامى پيشرفت مى كنند و چون دردى ايجاد نمى كنند بيشتر افراد فكر مى كنند چنين بيمارى اى ندارند و تا كار از كار نگذرد به دندانپزشك مراجعه نمى كنند، در حالى كه در سنين بالا يعنى ??-?? سالگى چيزى حدود ?? درصد افراد به نوعى از بيمارى هاى لثه اى مبتلا هستند. از نوع خفيف اين بيمارى ها گرفته تا مراحل پيشرفته كه در نهايت به لقى دندان مى انجامد و دندانپزشك مجبور مى شود دندان را از دهان خارج كند.

* شايع ترين نوع بيمارى لثه اى كه افراد به آن

مبتلا مى شوند، كدام است؟

شايع ترين بيمارى لثه اى همان التهاب لثه است كه با خونريزى از لثه آشكار مى شود. خونريزى لثه در بين بسيارى از بيمارانى كه به مطب دندانپزشكى مراجعه مى كنند بسيار شايع است.

* حالا از كجا بفهميم كه به اين بيمارى خاموش مبتلا شده ايم؟ بيمارى هاى لثه اى علامت مشخصه اى هم دارند؟

خونريزى از لثه يكى از اولين نشانه هاى بيمارى هاى لثه اى است. اين خونريزى مى تواند به صورت خودبه خود اتفاق بيفتد يا هنگام مسواك زدن يا حتى گاز زدن يك سيب. دومين نشانه بيمارى هاى لثه، تغيير رنگ لثه است، بوى بد دهان هم از ديگر علايم وجود بيمارى هاى لثه اى به شمار مى آيد.

* تغيير رنگ لثه كه به آن اشاره كرديد به گونه اى هست كه به سادگى مشاهده شود؟

بله. كافى است شما جلوى آيينه برويد و نگاهى به رنگ لثه هايتان بيندازيد. رنگ لثه سالم صورتى صدفى است. در شروع بيمارى هاى لثه اى، رنگ لثه قرمز رنگ به نظر مى آيد و به تدريج به سمت خاكسترى متمايل به سفيد و مات در مى آيد.

علاوه بر اين لثه طبيعى نبايد تحليل داشته باشد و در گردن دندان ها به حالت هلالى (دالبورى) به دندان متصل شده باشد، تورم و تغيير قوام لثه ها نيز علائمى هشدار دهنده هستند كه بايد افراد را به فكر رسيدگى به وضعيت لثه هايشان بياندازند.

* آقاى دكتر، اصلا چرا لثه ها بيمار مى شوند؟

بيمارى هاى لثه اى منشا عفونى دارند. يعنى مجموعه اى از ميكروب ها مى توانند لثه ها را

بيمار كنند. شايد اين ميكروب ها در حالت عادى در دهان همه ما وجود داشته باشند ولى وقتى تعدادشان از ميزان مشخصى بالاتر رفت، قدرت تخريب لثه و بافت هاى نگهدارنده دندان را پيدا كرده و بيمارى هاى لثه اى آغاز مى شوند.

بنابراين افراد بايد تلاش كنند با مسواك زدن مرتب و نخ كشيدن منظم تعداد ميكروب هاى بيمارى زا براى لثه و بافت هاى نگهدارنده دندان را پايين نگه دارند.

* شايد تشخيص اين كه لثه ها بيمار شده اند براى خيلى ها دشوار باشد، به نظر شما چند وقت به چند وقت براى چكاپ و معاينه لثه ها بايد به متخصص لثه مراجعه كرد؟

توصيه ما اين است كه افراد نه فقط به متخصص لثه، بلكه هر ? ماه يكبار به دندانپزشك عمومى مراجعه كنند تا سلامت دندان ها و لثه ها را دندانپزشك عمومى بررسى كند. در اين صورت بيمارى هاى لثه اى نيز تشخيص داده مى شوند.

* آيا دندانپزشكان عمومى مى توانند درمان هاى اوليه براى بهبود بيمارى هاى لثه اى را براى بيماران انجام دهند؟

در بسيارى موارد اين گونه است، مثلا التهاب لثه ناشى از وجود جرم كه منجر به خونريزى از لثه ها يا تحليل لثه شده است را مى توان در مطب يك دندانپزشك عمومى با يك جرم گيرى درمان كرد و لثه ها پس از چند هفته به حالت طبيعى خود باز خواهند گشت.

ولى اگر بيمارى لثه در مراحل پيشرفته باشد و نياز به درمان هاى پيچيده ترى مثل پيوند لثه، جراحى هاى وسيع در لثه ها و. . . باشد، همين دندانپزشك عمومى بيمار

را به يك متخصص لثه ارجاع مى دهد تا اقدامات درمانى مناسب براى او انجام گيرد.

* به طور كلى متخصص لثه، چه اقدامات درمانى به بيماران ارائه مى كند؟

لازمه داشتن سلامت دهان و دندان، داشتن لثه ها و بافت هاى نگهدارنده دندان سالم است كه از دندان هاى درون خود به خوبى حمايت كنند.

متخصصان لثه به بيماران كمك مى كنند كه از بيمارى هاى لثه و بافت هاى نگهدارنده دندان پيشگيرى كرده و بيمارى هاى اين بافت ها را درمان مى كنند.

جرم گيرى زير لثه، جرم گيرى بالاى لثه، پيوند لثه، جراحى هاى لثه، محكم كردن دندان هايى كه اندكى لقى دارند (اسپلينت كردن)، تقسيم دندان هايى كه دچار مشكلاتى شده اند به چند بخش و استفاده از آن ها پس از روكش كردن به عنوان واحدهايى مستقل، كار گذاشتن ايمپلنت هاى دندانى به جاى دندان هاى از دست رفته و. . . از جمله درمان هايى است كه متخصصين لثه براى بيماران انجام مى دهند.

* چه كنيم كه از بيمارى هاى لثه اى پيشگيرى كنيم تا نيازى نباشد براى چنين درمان هاى پيشرفته اى به متخصصان لثه مراجعه كنيم؟

كليد اصلى براى پيشگيرى از بيمارى هاى لثه اى مسواك زدن و نخ كشيدن مرتب و منظم دندان هاست. آنچه بايد به آن توجه كرد مدت زمان نخ كشيدن و مسواك زدن است.

?? ثانيه قبل از رفتن به رختخواب، تندتند مسواك زدن و نخ كشيدن را هم به صورت نامنظم انجام دادن يا اصلا از نخ دندان استفاده نكردن، نمى تواند از بيمارى هاى لثه ها و بافت هاى نگهدارنده دندان پيشگيرى

كند.

مسواك زدن به طريقه صحيح و نخ كشيدن بايد حداقل ?-4 دقيقه طول بكشد.

? دقيقه در طول شبانه روز براى سلامت دهان و دندان وقت گذاشتن، زمان بسيار اندكى است ولى سلامت دندان ها و لثه ها را به بهترين صورت ممكن تضمين مى كند.

نكته ديگر آموختن روش مسواك زدن و نخ كشيدن صحيح است، افراد مى توانند اين تكنيك ها را از دندانپزشكان عمومى در جلساتى كه براى چكاپ و معاينه دندان هايشان مراجعه مى كنند، بياموزند.

* ممكن است بيمارى هاى لثه اى موجب بيمارى ساير اندام ها شوند؟

بله، امروزه ثابت شده است كه بيمارى هاى لثه مى توانند موجب بروز بيمارى در بافت هاى ديگر بدن شوند. مثلا اگر خانم هاى باردار مبتلا به بيمارى هاى لثه اى پيشرفته باشند، ممكن است دچار زايمان زودرس شوند و نوزاد نارس به دنيا آورند.

به همين دليل است كه از بانوان باردار خواسته مى شود در طول باردارى، چندين بار براى معاينه لثه ها و دندان هايشان به دندانپزشك مراجعه كنند تا با يك جرم گيرى ساده از تبديل يك بيمارى لثه اى خفيف به بيمارى هاى پيشرفته پيشگيرى شود. همچنين وجود بيمارى لثه مى تواند موجب تشديد بيمارى مبتلايان به بيمارى قلبى شود.

* آيا عكس اين قضيه هم صادق است؟

بله، مطالعات نشان مى دهد ميزان بروز بيمارى هاى لثه اى در افرادى كه بيمارى قلبى دارند بيش از ساير افرادى است كه شرايط مشابه با آن ها را دارند. چون منشا بيمارى هاى لثه اى و برخى از بيمارى هاى قلبى هر دو عفونى است.

مثلا بيمارى دريچه هاى

قلب يكى از بيمارى ها قلبى است كه در اثر عفونت دريچه ها با ميكروب هاى بيمارى زا ايجاد مى شود. حالا اگر كسى بيمارى لثه اى داشته باشد، ميكروب ها مى توانند خود را از طريق خون به قلب رسانده و آغازگر بيمارى هاى عفونى بافت هاى قلب باشند.

* آيا روش زندگى، مى تواند شانس ابتلا افراد به بيمارى هاى لثه اى را بالا ببرد؟

صد درصد همين گونه است. براى ابتلا به بيمارى هاى لثه اى يك سرى عوامل خطر ساز

(Risk Factor) وجود دارد كه اگر در زندگى روزمره افراد وجود داشته باشند بيش از ديگران در خطر ابتلا به بيمارى هاى لثه اى قرار مى گيرند.

يكى از عوامل سيگار كشيدن است كه چون مانع از فعاليت موثر عوامل دفاعى در محيط دهان عليه ميكروب ها مى شود، سرعت تكثير و بيمارى زايى ميكروب ها را افزايش مى دهد. همچنين تغييرات هورمونى كه در دوران بلوغ، حاملگى و شير دهى در بدن روى مى دهند نيز شانس ابتلا به بيمارى هاى لثه اى را افزايش مى دهند.

* لثه هاى بسيارى از افراد مسن، به ويژه در بخش جلويى تحليل مى رود، چه درمانى براى آن پيشنهاد مى كنيد؟

در درجه اول بايد علت تحليل لثه مشخص و بر اساس آن درمان صحيح استفاده شود. يكى از علت هاى تحليل لثه روش غلط مسواك زدن و وارد كردن نيروى سنگين به لثه ها و استفاده از مسواك سخت (Hard) است. در اين موارد تعويض مسواك و تصحيح روش مسواك زدن از تحليل بيشتر لثه پيشگيرى مى كند. در موارد پيشرفته نياز به جراحى

لثه و پيوند لثه است كه در يك جراحى كوتاه حدود نيم ساعت، مقدارى لثه معمولا از كام (سقف دهان) برداشته شده و به محلى كه لثه ها تحليل رفته است پيوند زده مى شود. اين پيوند لثه لقى دندان ها را نيز كاهش مى دهد.

چطور مسواك بزنيم؟

مسواك زدن را شايد به توان يكي از تثبيت شده ترين عادات بهداشتي دانست. اما منظم مسواك زدن به معناي آن نيست كه آن را درست انجام مي دهيد.

مسواك زدن ناكافي پلاك هاي مملو از ميكروب - ماده سفيدي كه ميان دندان ها و نزديك لبه لثه ها جمع مي شود - را به جاي مي گذارد كه باعث پوسيدگي دندان و بيماري لثه مي شوند.

مسواك زدن خيلي محكم هم مشكل آفرين است، زيرا دندان را خراش مي دهد و به بافت لثه آسيب مي رساند، به طوري كه اتصال محكم و درست لثه با دندان از دست مي رود و راه براي عفونت و آسيب جدي تر لثه باز مي شود.

اين هفت توصيه مي تواند به تميز كردن درست دندان ها كمك كند:

1- دندان هاي تان را براي مدتي درازتر از آنكه فكر مي كنيد لازم است، مسواك كنيد

تحقيقات نشان داده است كه اغلب افرادي كه مدعي هستند، دندان هايشان را دو تا سه دقيقه مسواك مي كنند، در واقع نيمي از اين زمان را صرف اين كارمي كنند. يك مسواك زدن خوب و كامل دست كم دو دقيقه وقت مي گيرد، چه از مسواك دستي استفاده كنيد، چه از مسواك برقي.

2- به طور نظام دار مسواك كنيد

افراد اغلب زمان بيشتري را صرف مسواك كردن دندان هاي جلويي شان مي كنند، و معلوم شده است كه افراد راست دست طرف راست دهان شان و افراد چپ دست، طرف چپ دهان شان را ناديده مي گيرند.

برخي از دندانپزشكان توصيه مي كنند كه

دهان را به چهار ربع تقسيم كنيد و به طور روشمند از بخش بالايي راست به بخش بالاي چپ و بعد به بخش پاييني راست و در نهايت به بخش پاييني چپ دهان برويد.

البته مهمتر از رعايت اين ترتيب پيشنهادي، مسواك كردن كامل هر بخش دهان است.

3 – از مسواكي استفاده كنيد كه موهاي نرم با بلندي هاي متغير دارد

مسواك هاي نرم براي لثه و دندان مناسب ترند و معمولا كار تميزكردن ميان دندان ها را بهتر انجام مي دهند.

در تبليغات شركت ها در مورد مسواك هاي توليدي شان اغلب گفته مي شود كه اين مسواك ها موهاي نرمي دارند، اما تعريف آنها از نرمي متفاوت است، بنابراين لازم است مسواك را امتحان كنيد.

در گذشته مسواك ها طوري ساخته مي شدند كه موهاي آنها ارتفاع يكسان داشته باشد. اما اكنون مسواك ها معمولا داراي موهايي با ارتفاع هاي متفاوت هستند. اين طراحي جديد تميزكردن ميان دندان ها و شيار ميان دندان ها و لثه ها را بهبود مي بخشد.

4- مسواك تان را دست كم هر سه ماه يك بار عوض كنيد

هنگامي كه موهاي مسواك خميده مي شوند، كارايي آنها كاهش پيدا مي كند و مسواك هاي فرسوده با احتمال بيشتري حاوي باكتري هاي دهاني اند و هر بار كه مسواك مي كنيد، دوباره آنها را به دهان شما باز مي گردانند. شما بايد مسواك تان را تقريبا هر سه ماه يك بار عوض كنيد.

5- مسواك دستي به همان اندازه مسواك برقي خوب است

بسياري از تحقيقات نشان داده است كه مسواك هاي معمولي دستي به همان اندازه مسواك هاي برقي موثرند. اما ممكن است مسواك هاي برقي در تميز كردن بين دندان ها بهتر عمل كنند.

افراد سالمندتر ممكن است تمايل داشته باشند از مسواك برقي استفاده كنند، چرا كه قدرت و مهارت دستي شان

كاهش پيدا كرده است. محل دستگيره مسواك هاي برقي بزرگتر است و راحت تر مي توان آن را در دست گرفت و حركت خودكار مسواك هم مسواك زدن را ساده تر مي كند.

لازم هم نيست كه از مدل هاي لوكس و گران قيمت مسواك برقي استفاده كنيد، يك مسواك باتري دار ارزان قيمت هم كفايت مي كند.

در عين حال اگر درست مسواك كنيد، همان مسواك قديمي دستي تان هم سلامت دندان هاي تان را حفظ كند.

6- اگر شيوه مسواك زدن تان موثر است، به همان شيوه ادامه دهيد

اگر وارد دنياي پژوهش ها در مورد مسواك زدن شويد، در خواهيد يافت كه شيوه هاي مختلفي وجود دارد.

روش باس (Bass) (مسواك زدن با زاويه 45 درجه، با حركت نوساني كوتاه مسواك)، روش باس اصلاح شده ، روش Fone (حركت چرخشي مسواك)، روش Charter (مسواك زدن با زاويه 90 درجه و فشردن مسواك ميان دندان ها) و روش Leonard (مسواك زدن با حركت ساده به بالا و پايين كه اكثر ما از كودكي همين روش را ياد گرفته ايم).

اما مسواك زدن كاري است كه در آن هدف، وسيله را توجيه مي كند. اگر شما نتايج خوبي از يك روش مسواك زدن به دست مي آوريد، بهتر است همان شيوه را ادامه دهيد. وگر نه، شايد دندانپزشك تان بتواند در اين مورد شما را راهنمايي كند.

7- و بالاخره نخ دندان كشيدن را فراموش نكنيد!

دومين فرمان در بهداشت دندان پس از "مرتب مسواك كنيد"، نخ دندان كشيدن است. مسواك زدن به خصوص از نوع دستي نمي تواند به طور كامل بين دندان ها را تميز كند. مسواك هاي برقي ممكن است از اين لحاظ بهترعمل كنند، اما حتي آنها نيز نياز به نخ دندان كشيدن را برطرف نمي كنند.

عادت كردن به نخ دندان كشيدن

ممكن است مشكل باشد، به خصوص براي آنهايي كه تنها به مسواك زدن عادت كرده اند.

اما بايد با خودتان قرار بگذاريد كه زمان كافي به مسواك زدن " و نخ دندان كشيدن" اختصاص دهيد.

منبع:www.hamshahrionline.ir

خصوصيات يك مسواك استاندارد

• موهاي مسواك بهتر است از جنس نايلون و از نوع معمولي باشند. به طور كلي ? نوع مسواك وجود دارد: سفت، نرم، معمولي. اين درجه بندي بر اساس سختي موهاي مسواك است. بر خلاف تصور عموم، مسواك هاي سخت دندان ها را بهتر تميز نمي كنند بلكه باعث سايش و ايجاد حساسيت هاي بعدي در دندان ها و همچنين تحليل لثه ها خواهند شد. مسواك هاي نرم نيز مناسب افرادي است كه داراي بيماري لثه هستند و يا به تازگي بر روي آن ها جراحي لثه انجام شده است. همچنين مسواك بچه ها بهتر است از نوع نرم باشد. در كل مناسب ترين مسواك براي اكثر افراد مسواك هاي معمولي مي باشند.

• ابعاد يك مسواك بايد استاندارد باشد. يك مسواك استاندارد بايد داراي ? تا ? دسته مو در عرض و ?? تا ?? دسته مو در طول باشند. هر دسته از اين موها نيز بايد داراي ? تا ?? عدد مو باشد. اين اندازه ها و اعداد روي كارايي مسواك اثر بسيار خوبي دارد. مسواك هاي با اندازه هاي بسيار بزرگ امكان تمييز كردن دندان هاي انتهايي هر فك را از بين مي برند و به راحتي در دهان جاي نمي گيرند. اين نكته به خصوص در مورد انتخاب مسواك بچه ها بايد در نظر گرفته شود.

• دسته مسواك بهتر است مستقيم و ضخيم باشد تا به راحتي در

دست جاي گيرد و كنترل بيشتري بر روي مسواك ايجاد گردد. طول مسواك نيز بايد بين 13تا 63سانتي متر باشد.

• بهتر است مسواك هر ? ماه يك بار عوض شود. تغيير شكل و كج و معوج شدن موهاي مسواك نشانه خوبي براي فرا رسيدن زمان تعويض مسواك است. چنانچه موهاي مسواك شما زود از شكل مي افتند، نشان دهنده اين است كه شما با نيروي زيادي مسواك مي زنيد، بنابراين بايد از اين به بعد ملايم تر مسواك بزنيد تا از ايجاد سايش دندان ها و تحليل لثه ها جلوگيري شود.

طول سطح مسواك بين 5/2 تا5/3 سانتي متر و عرض آن 8 تا 10 ميليمتر باشد.

-از 3 تا 4 رديف بسته هاي موئي تشكيل شده و هر رديف بين 5 تا 12 دسته موئي داشته باشد.

-جنس موهاي مسواك ممكن است طبيعي يا نايلوني باشد پاك كنندگي هر دو نوع تقريبا يكسان است, ولي موهاي نايلوني به علت يكنواختي جنس , قابليت ارتجاع , مقاومت در برابر شكستگي وعدم جذب آب و ذرات مواد غذائي نسبت به موهاي طبيعي برتري دارند.

-موهاي مسواك ممكن است نرم ، سفت و يا حد وسط باشند، موهاي حد وسط قدرت پاك كنندگي بيشتري نسبت به موهاي ديگر دارند.

-مهمترين نكته در نگهداري از مسواك، روش صحيح مسواك كردن دندانهاست. مسواك كردن غلط و وارد آوردن فشار بيش از حد, علاوه بر خطرهائي كه براي لثه ودندان دارد, باعث خميدگي وسائيدگي موهاي مسواك وغير قابل استفاده شدن آن خواهد شد.

-پس از هر بار مسواك كردن , با گرفتن مسواك زير آب سرد آن را به دقّت تميز كنيد.

-از قرار دادن مسواك, درون

محفظه هاي سربسته خودداري كنيد,زيرا مانع خشك شدن موهاي مسواك مي شودو در نتيجه موهاي مسواك براي نوبت بعد بيش از حدّ نرم خواهند بود.

مراقبت در حين درمان ارتودنسي متحرك

1. لازمه موفقيت درمان با اين دستگاهها، استفاده مداوم از آنها با توجه به زماني است كه ارتودنتيست توصيه مي كند.

2. از دستكاري اجزاء سيمي جداً خودداري نمائيد، بديهي است در صورت شكسته شدن آن علاوه بر اين كه درمان طولاني تر شده و نتايج بدست آمده قبلي از دست مي رود، هزينه قالب گيري و ساخت دوباره آن مجدداً دريافت خواهد شد.

3. دستگاههاي پيچ داري را كه براي رفع تنگي فك تجويز شده اند، 24 ساعته استفاده نمائيد.

4. استفاده متناوب و نامرتب از اين دستگاهها باعث درد و ناراحتي و لقي دندانهاي پايه مي گردد.

5. نتايج بدست آمده در طي چند ماه، در صورت كنار گذاشتن بي موقع و خود سرانه، ظرف چند ساعت تا چند روز سريعاً از دست خواهد رفت. لذا اكيداً توصيه مي گردد، زمان تجويز شده را دقيقاً رعايت نمائيد.

6. براي حفظ و سلامتي دندانها و لثه بعد از هر بار غذا خوردن، دندانها و پلاك را مسواك زده و مجدداً پلاك در دهان گذاشته شود.

7. در صورت شكسته شدن و يا هرگونه اتفاقي در كوتاهترين زمان با كلينيك تماس بگيريد.

8. از كم و زياد نمودن نيروي فنرهاي فعال شده خودداري نمائيد.

9. جهت برداشتن پلاك از ناخن انگشت اشاره هر دو دست كمك گرفته و گيره هاي روي دندانهاي كرسي را آزاد نمائيد و از گرفتن اجزاء سيمي ديگر اجتناب كنيد.

10. طراحي، ساخت و دستور استفاده ازدستگاههاي

ارتودنسي متحرك براي هر بيماري متفاوت است، لذا فقط دستورات توصيه شده از جانب ارتودنتيست براي شخص شما را بكار ببريد.

11. در مواقعي كه از پلاك استفاده نمي شود، ان را در يك ظرف در بسته نگهداري كنيد و جهت جلوگيري از شكسته شدن، از گذاشتن آنها در گوشه و كنار و جيب لباس اجتناب نمائيد.

12. مقدار نيرو، زمان و نحوه استفاده از دستگاههاي خارج دهاني (چانه بند_ هدگير _ فيس بو _ فيس ماسك) در موفقيت درمان تأثير بسزائي دارد. لطفاً به دستورات داده شده در اين خصوص نيز توجه فرمائيد.

منبع: http://www.boali.com

آمالگام

آمالگام قديمي ترين ماده پركننده دندان مي باشد كه هنوز هم مورد استفاده بوده و كارآيي زيادي دارد. اولين آمالگام در اوائل قرن نوزدهم (سال 1819) به دندانپزشكي عرضه شد. آمالگام هاي اوليه را از سوهان نمودن سكه هاي نقره و مخلوط كردن آنها با جيوه بدست مي آوردند.

تركيب آمالگام چيست؟

پودر آمالگام آلياژي عمدتاً متشكل از نقره، مس و قلع مي باشد كه بيشترين درصد مواد متشكله آن نقره مي باشد. در مطب هاي دندانپزشكي اين پودر با جيوه مخلوط شده و بصورت آلياژ آمالگام مورد استفاده قرار مي گيرد.

مزاياي آمالگام چيست؟

با توجه به حدود دو قرن استفاده از اين مواد، آمالگام به عنوان يكي از بهترين مواد ترميمي شناخته شده مي باشد. مقاومت آمالگام در برابر فشارهاي سنگين جويدن زياد مي باشد. بعد از اختلاط پودر آمالگام با جيوه، بصورت خميري درآمده كه براحتي در حفرات دندان تراش خورده گذاشته شده و سپس سخت مي گردد. بنابراين كاربرد راحت آن يك امتياز محسوب مي گردد و با

توجه به كوتاهي زمان كار، هزينه آن از كامپوزيت ها (مواد ترميمي همرنگ دندان) كمتر مي باشد.

آيا جيوه موجود در آمالگام سمي است؟

فلز جيوه و بخار جيوه و تركيبات آلي آن داراي سميت زيادي بوده و براي انسان ضرر دارد، ولي جيوه موجود در آمالگام بصورت تركيب معدني آن مي باشد كه داراي سميت بسيار كمتري نسبت به بقيه حالات جيوه مي باشد و تحقيقات نشان داده است كه مقدار جيوه اي كه از اشخاصي كه متوسط 8 عدد پركردگي آمالگام داشته اند متصاعد مي شود كمتر از حد مجاز جيوه اي است كه كارگران معادن جيوه مي توانند دريافت كنند.

معايب آمالگام چيست؟

آمالگام همرنگ دندان نبوده و به رنگ فلز مي باشد، ضمناً نياز به زماني نسبتاً طولاني (تا چند ساعت) براي سخت شدن دارد و به دليل ماهيت فلزي عايق حرارتي و الكتريكي نمي باشد.

علت تغيير رنگ بعضي از پركردگي هاي آمالگام چيست؟

تركيبات نقره موجود در آمالگام مستعد تغيير رنگ بوده، بخصوص در تماس با مواد غذايي سولفوردار مانند تخم مرغ، رنگ آن مقداري تيره مي گردد كه با توجه به اينكه دندانهاي خلفي با آن پر مي شوند و ديده نمي شوند جاي نگراني وجود ندارد.

علت اينكه گاهي با كشيدن زرورق پوشش شكلات و سيگار بر پركردگي آمالگام، دندان تحريك مي گردد چيست؟

تماس دو فلز نا متجانس در دهان در مجاورت بزاق ايجاد يك جريان الكتريكي گذرا مي كند كه گالوانيك نام دارد. تماس قاشق مسي يا زرورق آلومينيومي با پركردگي آمالگام ممكن است اين جريان الكتريكي را بوجود آورد ولي با قاشق هاي استيل اين حالت يا

اتفاق نمي افتد و يا كمتراست و در كل نبايد نگران بود.

چرا بعضي از پركردگي ها مي شكنند و يا خالي مي شوند؟

دنداني كه ترميم مي گردد مسلماً مثل حالت اولي كه سالم و دست نخورده و بدون پوسيدگي بوده مقاومت ندارد و همانند چيني بند زده شده است و احتياج به مراقبت بيشتري دارد. ضمناً به دليل اينكه آمالگام به دندان نمي چسبند نياز به حفره گيردار دارد. رعايت بهداشت دهان ودندان و دستوراتي كه دندانپزشك مي دهداز موارد شكست مي كاهد. عدم رعايت موازين بهداشتي و توصيه هاي مراقبتي باعث عود پوسيدگي در نسج دنداني باقيمانده مي شود. علاوه بر اين فشارهاي زياد سيستم جونده، رفتن يك جسم سخت مثل سنگ روي پركردگي به هنگام غذا خوردن و ضعيف بودن ديواره هاي حفره سبب ساز مي باشند. مقدار نسج باقيمانده، وسعت و عمق حفره، محل آن و دندان درگير نيز از مواردي هستند كه در دوام و عمر دندان ترميم شده دخالت دارند.

از پركردگي هاي آمالگام چگونه بايد مراقبت كرد؟

عمده سختي آمالگام در ساعت اول بعد از ترميم ايجاد مي گردد. بعد از پر كردن دندان با آمالگام بهتر است تا چند ساعت غذايي خورده نشود. روز اول با سمتي از دهان كه دندان پر شده، عمل جويدن غذا صورت نگيرد. در صورت احساس بلند بودن پر كردگي در اولين فرصت براي كوتاه كردن آن به مطب مراجعه شود. در روز اول پر كردن دندان با آمالگام بهتر است از غذاهاي نرم استفاده شود. از روز بعد جويدن عادي موردي ندارد.

آيا آمالگام دنداني بي خطر است؟

بله، آمالگام به مدت بيش

ازصد سال است كه در سراسر دنيا براي ترميم دندان استفاده مي شود و مطالعات هرگونه ارتباط بين ترميم هاي آمالگام و مشكلات پزشكي را رد كرده اند. به همين دليل آمالگام هنوز يك ماده بي خطر براي بيماران دندانپزشكي محسوب مي شود.

آيا ممكن است كسي نسبت به آمالگام، واكنش آلرژيك نشان دهد؟

تعداد بسيار كمي از افراد نسبت به ترميم هاي آمالگام آلرژيك هستند و تا به حال كمتر از 100 مورد گزارش شده است. در اين موارد نادر، جيوه، پاسخ آلرژيك را برانگيخته است و علائم آلرژي به آمالگام مشابه ساير آلرژيهاي پوستي بوده است. اغلب بيماران آلرژيك نسبت به آمالگام، تاريخچه پزشكي يا فاميلي آلرژي به فلزات را دارند. اگر وجود آلرژي قطعي باشد، ترميمهاي ديگري بايد استفاده شود.

آيا درست است كه در ساير كشورها، استفاده از آمالگام ممنوع شده است؟

خير- گزارشات نادرست محدوديت استفاده از آمالگام را در تعدادي كشورها با ممنوعيت كلي آن اشتباه كرده اند. در حال حاضر، دندانپزشكان در سراسر دنيا از آمالگامهاي دنداني استفاده مي كنند تا دندانهاي پوسيده را ترميم كنند. مطالعات نيز هيچ ارتباطي بين ترميمهاي آمالگام و مشكلات پزشكي نيافته اند.

آيا ترميمي وجود دارد كه همرنگ دندان باشد؟

بله، رزين هاي كامپوزيت مواد پلاستيكي همرنگ دندان(ساخته شده از شيشه و رزين) هستند كه هم براي پركردن دندان و هم براي ترميم نقايص دنداني بكار مي روندو به دليل اينكه همرنگ دندان مي باشند، تشخيص آنها از دندان طبيعي مشكل است. كامپوزيتها معمولاً در دندانهاي قدامي كه ظاهر طبيعي فرد اهميت دارد، بكار مي روند. در دندانهاي خلفي نيز بسته به محل و وسعت

پوسيدگي از مواد همرنگ دندان استفاده مي شود. رزين هاي كامپوزيت معمولاً گرانتر از آمالگام هستند.

اگر دندان من آسيب نديده باشد و ترميم آن سرجاي خود باشد، چرا نياز به تعويض آن مي باشد؟

فشارهاي مداوم جويدن، سائيدن و فشردن دندانها باعث سايندگي، شكستن يا ترك خوردن ترميم مي شود كه ممكن است شما متوجه آن نباشيد، ولي دندانپزشك در طي معاينات روتين دندانپزشكي، ضعيف شدن ترميم را تشخيص داده و تصميم به تعويض آن مي گيرد. اگر حدفاصل ميناي دندان و ترميم شكسته شود، ذرات غذا و باكتريهاي مولد پوسيدگي به زير ترميم راه مي يابند و باعث بروز پوسيدگي در آن دندان مي شوند. پوسيدگي درمان نشده، باعث عفوني نمودن پالپ دندان و بروز آبسه مي شود. اگر نرميم وسيع باشد يا پوسيدگي مجدد ايجاد شده، گسترده باشد، ممكن است ميزان كافي از نسج دندان باقي نمانده باشد، تا بتوان آن را مجدداً ترميم نمود. در اينگونه موارد دندانپزشك، دندان را بازسازي و روكش مي نمايد.

بعضي تصورات غلط در مورد آمالگام

• آمالگام دنداني، براي سلامتي مضر مي باشد. صحيح: درست نيست. شما بايد از اين نظر كاملاً مطمئن باشيد. سازمانهاي متعدد بين المللي كه مسئول مراقبت از سلامت عموم مردم هستند. بارها اعلام داشته اند كه ترميم هاي آمالگام بي خطر هستند.اين سازمانها عبارتنداز: سازمان بهداشت جهاني،انستيتوي ملي سلامت، سازمان غذا و دارو و ...

• برداشتن ترميمهاي آمالگام، بعضي بيماريها را درمان مي كند. صحيح: اين تصور كاملاً غلط است و نامعقول است كه با اين باور افراد را متحمل انجام درمانهاي دندانپزشكي غير ضروري بنمائيم. بسياري از سازمانهاي معتبر

پزشكي اين مسئله را تائيد كرده اند.

• هيچ مدرك علمي دال بر پيشرفت MS يا ساير بيماريهاي عصبي با ترميمهاي دنداني حاوي جيوه وجود ندارد(انجمن ملي مالتيپل اسكلروزيس)

• بر اساس مستدل ترين مدارك علمي، هيچ رابطه اي بين ترميمهاي دنداني نقره اي و آلزايمر وجود ندارد.(انجمن آلزايمر)

• هيچ مدرك علمي در مورد اثرات سمي كلينيكي قابل اندازه گيري و بررسي در مورد آمالگام دنداني وجود ندارد.(آكادمي پزشكان اطفال آمريكا)

• ترميمهاي آمالگام، بخارات جيوه آزاد مي سازند كه براي سلامتي بدن مضراست. صحيح: تحت فشار جويدن يا سائيدن، مقادير بسيار اندكي بخار جيوه ( بين 3-1 ميكروگرم در روز ) ممكن است از آمالگام آزاد شود، اما مدارك علمي دال بر مضر بودن اين سطح پائين تماس با بخار جيوه وجود ندارد. متخصصين مواد دندانپزشكي اظهار ميدارند كه در يك فرد بسيار حساس، بايد حدود 500 ترميم آمالگام وجود داشته باشد تا حداقل علائم تماس با بخار جيوه بروز نمايد.

• دندانپزشكان نمي توانند به بيمارانشان بگويند كه آمالگام، حاوي جيوه است. صحيح: دندانپزشكان بايد در مورد كليه مواد ترميمي با بيمارانشان صحبت كنند و با كمك هم، مناسبترين درمان را انتخاب نمايند. افرادي كه در مورد خطر آمالگام سؤال مي كنند، نهايتاً بيشتر احتمال دارد كه اين نوع ترميم را براي خود انتخاب كنند، زيرا اطلاعات نادرست آنها توسط دندانپزشك تصحيح شده و متوجه اشتباه خود مي گردند.

منبع: http://www.boali.com

همه چيز درباره دهان شويه

دهانشويه ها از جمله فرآورده هايي هستند كه مظلوم و بي سروصدا، در گوشه اي رها شده اند و توجه كمي به سمت آن معطوف است.

در ميان گروه انبوهي از محصولات كه براي بهداشت دهان و دندان

پيشنهاد مي شوند، در ميان خيل عظيم مسواك ها و انواع و اقسام نخ دندان ها و گروه هاي مختلف خميردندان ها، دهانشويه ها از جمله فرآورده هايي هستند كه مظلوم و بي سروصدا، در گوشه اي رها شده اند و توجه كمي به سمت آن معطوف است. شايد تعداد كمي از اطرافيان خود را بشناسيم كه در طول برنامه هاي بهداشتي روزانه كه براي دهان و دندان خود ترتيب داده اند، جايي براي دهانشويه ها هم بازگذاشته باشند. و البته شايد اگر از بعضي ها بپرسيم: اين طور جواب دهند: <اي بابا، براي مسواك زدن و نخ دندان كشيدن هم فرصت نداريم چه برسد به دهانشويه ..

دهانشويه ها، هر چند نقش اصلي را در بهداشت و نظافت دهان و دندان بازي نمي كنند، اما استفاده از آنها به بهبود سلامت دهان و دندان كمك زيادي مي كند.

اغلب دهانشويه ها به دهان حس تازگي و طراوت مي بخشند، گروهي از آنها به برطرف شدن بوي بد دهان كمك مي كنند و بسياري از آنها كه به منظورهاي خاص درماني تهيه مي شوند، در بهبود بيماري هاي لثه و جلوگيري از پوسيدگي هاي دنداني موثرند.

با تمام تاثيرات مثبتي كه دهانشويه ها در سلامت دهان و دندان دارند، به ياد داشته باشيد كه استفاده از دهانشويه ها هيچگاه جاي مسواك و نخ دندان را نخواهد گرفت و مسواك و نخ دندان همچنان سربازان رديف اول مبارزه با بيماري هاي دهان و دندان هستند.

انتخاب كدام يك از هزاران دهانشويه ؟

گونه هاي مختلف دهانشويه هايي كه در بازار وجود دارند به دو گروه تقسيم مي شوند: دهانشويه هاي خوشبو كننده و دهانشويه هاي درماني

دهانشويه هاي خوشبو كننده:

اين دهانشويه ها كه بدون نسخه از داروخانه قابل خريداري هستند، براي خوشبو كردن دهان و ايجاد حس تازگي و رفع بوي بد دهان استفاده مي شود. انواعي از اين

دهانشويه ها هم وجود دارند كه باكتري هاي دهان را كاهش مي دهند. اثر اين دهانشويه ها كوتاه مدت است و بيش از 10 تا 15 دقيقه باقي نمي ماند.

دهانشويه هاي درماني:

اين دهانشويه ها، علاوه بر آثاري كه دهانشويه هاي خوشبو كننده در دهان ايجاد مي كنند، اجزائي دارند كه در درمان بيماري هاي دهان و دندان موثر هستند. اين دهانشويه ها بايد توسط پزشك تجويز شوند و استفاده بيش از حد و بي موقع اين نوع دهانشويه ها ممكن است خطرناك باشند. دهانشويه هاي درماني معمولا به دو گروه تقسيم مي شوند. يك گروه از اين دهانشويه ها كه ضدباكتري است، براي درمان بيماري هاي لثه و پس از جراحي هاي دهان تجويز مي شود.گروه دوم از اين دهانشويه ها كه به منظور پيشگيري استفاده مي شوند، دهانشويه هاي فلورايد هستند. فلورايد يك ماده معدني است كه با نفوذ در ساختمان دندان به استحكام آن كمك مي كند. دهانشويه هاي فلورايد با قرار دادن موضعي فلورايد بر روي دندان ها باعث استحكام دندان ها مي شوند، استفاده مرتب از فلورايد، همچنين مي تواند پوسيدگي هاي بسيار كوچكي را كه هنوز در دندان حفره ايجاد نكرده است، متوقف كند.

از آنجا كه استفاده از دهانشويه قرار نيست جاي مسواك زدن و نخ دندان كشيدن را بگيرد، بايد اين ترتيب براي مراحل بهداشتي دهان و دندان رعايت شود:

1. مسواك زدن

2. استفاده از نخ دندان

3. استفاده از دهانشويه

دهانشويه خانگي بسازيم

اگر توانايي مالي خريدن دهانشويه هاي كارخانه اي را نداريد و يا از آن گروه افرادي هستيد كه محصولات خانگي را بيشتر از كارخانه اي ها مي پسنديد، چند جور دهانشويه خانگي را به شما پيشنهاد مي كنيم:

1. دهانشويه آب نمك:

مخلوط يك قاشق چايخوري نمك در يك ليوان آب ولرم، يكي از ايده آل ترين دهانشويه ها براي ضدعفوني كردن محيط دهان است.

البته مراقب باشيد كه اگر فشارخون بالا داريد اين دهانشويه را رقيق تر تهيه كنيد يا آن را با نوعي ديگر از دهانشويه جايگزين كنيد.

2. دهانشويه جوش شيرين:

اين دهان شويه كه به خنثي كردن محيط دهان كمك مي كند، براي ايجاد حس تازگي و طراوت در دهان و رفع بوي بدن دهان هم بسيار موثر است .براي تهيه اين دهان شويه كافي است يك چهارم قاشق چايخوري جوش شيرين را در يك ليوان آب حل كرده و چند قطره عصاره نعنا يا مقداري عرق نعنا را به آن اضافه كنيد. عصاره نعنا براي رفع بوي بد دهان و شاداب كردن دهان موثر است.

3. دهانشويه رزماري و نعنا:

براي تهيه اين دهانشويه به موارد زير نياز داريد: 2/5 ليوان آب ، 1 قاشق چايخوري برگ نعناي خرد شده، 1 قاشق چايخوري برگ رزماري خرد شده ، 1 قاشق چايخوري رازيانه.

روش تهيه اين دهانشويه به اين ترتيب است كه بايد تمام مواد را پس از آنكه آب به جوش آمد، به مدت 20 دقيقه با شعله كم حرارت دهيد. سپس مايع باقي مانده را صاف كنيد و از آن به عنوان يك دهانشويه عالي استفاده كنيد.

10 نكته درباره دهان شويه ها

1. معمول ترين عوامل جرم زداي موجود در دهان شويه، شامل اين موارد است: فنل، آمونياك، الكل، روغن هاي فرار و تركيبات يد.

2. از مهم ترين نكات درباره دهان شويه ها اين است كه استفاده نابجا از آنها ممكن است موجب پنهان سازي و در نتيجه تاخير در درمان بيماري هاي حاوي مانند التهابات شديد لثه و عفونت هاي چركي دهان و لثه شود.

3. در صورتي كه پس از مسواك كردن كامل، بوي بد از دهان خارج شود، تشخيص بيماري هاي لثه ارزش دارد. در

اين شرايط نبايد آن را با دهان شويه هاي معطر پوشاند و بايد به دندانپزشك مراجعه كرد.

4. در برخي دهان شويه ها، فلورايد، ماده اصلي و در برخي ديگر جزيي از فرمولاسيون دارويي براي پيشگيري از پوسيدگي دندان است.

5. برخي دندانپزشكان براي درمان كمكي انواعي از بيماري هاي دهان و دندان يا پاك سازي و بهبود پس از جراحي هاي دهان و دندان، دهان شويه هاي حاوي آب اكسيژنه يا سرم شستشو تجويز مي كنند.

6. مصرف درازمدت دهان شويه هاي اكسيژنه موجب تحريك بافت نرم، از دست رفتن كلسيم سطوح دندان ها و رويش موهاي سياه روي زبان مي شود.

7. ستيل پيريدينيوم از محلول هاي دهان شويه است كه براي ضدعفوني يا خوش بو كردن دهان، مي توانيد 20 قطره از محلول را در نصف فنجان آب حل كنيد و هر سه ساعت، دهان را با آن بشوييد.

8. كلرهگزيدين از محلو ل هاي دهان شويه است كه مي توانيد روزي دو بار صبح و شب پس از مسواك زدن مقداري از آن را به مدت 30 ثانيه در دهان بگردانيد. اين محلول براي ضدعفوني كردن و التيام بخشيدن به التهاب هاي لثه و زخم هاي مخاطي دهان مانند آفت به كار مي رود.

9. براي تاثير بهتر دهان شويه ها، پس از استفاده كردن تا پنج دقيقه از شستن دهان و نوشيدن مايعات پرهيز كنيد.

10. تهوع، استفراغ، دردهاي شكمي، تنگي نفس و اختلال هوشياري از عوارض بلع اتفاقي كلرهگزيدين و ستيل پيريدينيوم است كه بايد بلافاصله با مركز فوريت ها تماس گرفت.

دهان شويه ها براي استفاده خارجي هستند و بلعيدن آنها براي بدن مضر است. دهان شويه ها را از دسترس اطفال زير 6 سال دور نگه داريد و به كودكان بالاي 6 سال هم استفاده صحيح از آن را آموزش دهيد و مطمئن شويد كه آن را نمي بلعند. مصرف دهانشويه

براي كودكان زير 6 سال ممنوع است.

گروهي از دهان شويه ها در استفاده طولاني مدت ممكن است اثرات جانبي مثل تغيير رنگ دندان ها و زبان و تغيير حس چشايي را ايجاد كنند، بنابراين دهانشويه ها را بدون تاييد پزشك، طولاني مدت مصرف نكنيد.

اگر بعد از مصرف نوع خاصي از دهانشويه، حالت هايي مثل جوش هاي كوچك، كهير و خارش و قرمزي در دهان و لب هاي شما به وجود آمد، استفاده از دهانشويه را قطع كرده و با پزشكتان مشورت كنيد زيرا ممكن است به اين نوع از دهانشويه آلرژي داشته باشيد.

منبع:http://www.atwis.com

سفيد كردن دندانهاي زنده

بسياري از مردم از بدرنگي دندانهايشان رنج مي برند و بسياري نيز مايلند كه دندانهاي سفيدتري داشته باشند. رنگ دندان متناسب با رنگ پوست مي باشد. دندانهاي سياهپوستان بسيار سفيد بنظر مي آيند كه در واقع اينطور نيست و زمينه تيره و سياه پوست آنها ايجاد خطاي ديد نموده و باعث مي شود كه دندانهايشان سفيدتر ديده شوند. معذالك بسياري از مردم دندانهاي تيره تري دارند كه با رنگ پوستشان متناسب نمي باشد و ممكن است اين تيرگي ژني بوده و يا بطور اكتسابي بوجود آمده باشد. عوامل متعددي در بروز بدرنگي دندان موثرند. با پيشرفت سن رنگ دندانها تيره تر مي گردد. مصرف بعضي از داروها مثل تتراسايكلين ها در زمان حاملگي و در كودكي رنگ دندانها را تغيير مي دهد، زيرا كه اين داروها تمايل به تركيب با انساج سخت بدن دارد. مصرف دخانيات و مواد غذايي رنگي باعث تغيير رنگ خارجي دندان مي گردد. بيماريهايي مثل اريتروبلاستوز، هماتوپورفيريا و آلكاپتونوري از عوامل بدرنگي دندان مي باشند. مسموميت با فلورايد (فلوروزيس) و برخي از اختلالات و نواقص تكاملي و

اكتسابي در مينا و عاج نيز در تغيير رنگ دندان مؤثرند. از ديگر موارد تغيير دهنده رنگ دندانها مي توان از ضربه به دندان و خونريزي داخلي آن و برخي از معالجه عصب ها نام برد.

از چه موادي براي سفيد كردن دندان زنده استفاده مي شود؟

بطور معمول از دو ماده هيدروژن پراكسايد(آب اكسيژنه) و كاربامايدپراكسايد استفاده مي شود كه بصورت ژل تهيه شده و در سرنگ هايي پلاستيكي به بازار عرضه ميشوند.

آيا براي استفاده از اين مواد به وسايل خاصي احتياج هست؟

بله، دندانپزشك از دندانها قالب گيري بعمل آورده و يك قاشقك نرم از جنس پلاستيك هاي نرم و شفاف كه دندانها را در بر مي گيرد مي سازد. ماده سفيدكننده فقط بر روي سطوح و دندانهايي در قاشقك ماليده مي شود كه در معرض ديد بوده و احتياج به سفيدتر شدن دارند.

چه مراقبت هايي در طول درمان لازم است؟

هركارخانه سازنده اي بروشور حاوي اطلاعات و دستورات را ضميمه كرده است. مراقبت هايي كه عموميت داشته و بيماران بايد رعايت كنند عبارتند از:

1. از قاشقك سفيد كننده براي هر دو فك همزمان استفاده نشود، چونكه اين عمل براي بيمار مزاحمت ايجاد نموده و بهتر است نيز بيمار دندانهاي يك فك را در ابتدا سفيد نموده و مؤثر بودن آن را در قياس با دندانهاي فك مقابل مشاهده كند.

2. از ژل سفيد كننده فقط براي سطوح بيروني و يا دندانهايي كه در صحبت كردن و يا خنديدن به چشم مي آيند استفاده شود.

3. از مقدار تجويز شده تجاوز نشود و اينطور نيست كه با مصرف بيشتر، دندانها بيشتر و يا

زودتر سفيد شوند.

4. در مواقعي كه قاشقك حاوي ژل سفيدكننده در دهان قرار دارد از مصرف مايعات و يا غذاها خودداري شود.

5. زمان تجويز شده، دقيقاً رعايت شود.

6. از فشردن قاشقك حاوي ژل با فشار دندانهاي فك مقابل و يا با دست اجتناب شود.

7. در طول دوره درمان از خوردن و آشاميدن مواد غذايي رنگي مثل قهوه، چاي، انواع كولاها، سبزي و انواع سس هاي رنگي امتناع شود.

8. سيگار نكشيد و از خوردن و آشاميدن ميوه هاي ترش و اسيدي مثل مركبات و تنقلاتي مثل لواشك، تمرهندي، قره قوروت و ... خودداري شود.

9. از همه مهمتر قبل از استفاده دندانها را بخوبي مسواك زده و با نخ نيز تميز نمائيد.

آيا استفاده از مواد سفيد كننده دندان ضرر دارد؟

دو ماده اي كه بطور رايج استفاده مي شوندموادي هستند كه سالهاست به عنوان دهانشويه استفاده شده و مورد تأئيد جوامع دندانپزشكي مي باشند. ولي مصرف آنها، گاهاً ممكن است عوارضي چون حساسيت به دارو و يا حساس شدن دندانها را بدنبال داشته باشد. در مورد حساسيت به دارو مصرف آن به كلي قطع مي گردد ولي در صورت حساس شدن دندان، بايد اطلاع داشت كه اين حساس شدن گذرا بوده و با تمهيداتي كه دندانپزشك بكار مي برد، برطرف مي گردد. معمولاً يكي دو روز فاصله انداختن بين جلسات استفاده، حساسيت دندان را بهبود مي بخشد.

مواد سفيدكننده در چه تغيير رنگهايي تجويز مي گردد؟

برخي از ضايعات و نواقص دنداني مثل بد ساخته شدن مينا و عاج به آن جواب نداده و نياز به درمانهاي تكميلي مثل لامينيت دارند. دندانهايي

كه بسيار حساس مي باشند نيز كانديد خوبي نمي باشند و در زنان باردار و شيرده نيز توصيه نمي گردند. از نظر نوع رنگ دندانهايي كه رنگشان در گزوه زرد و نارنجي و قهوه اي است، به درمان بهتر پاسخ داده و دندانهايي كه رنگ زمينه اي آنها خاكستري يا آبي است در برابر درمان مقاومت داشته و نياز به درمانهاي تكميلي مثل لامينيت و روكش هاي چيني دارند.

آيا استفاده از مواد سفيدكننده بدون تجويز پزشك مجاز است؟

استفاده از اين مواد بدون نظر و تجويز دندانپزشك توصيه نمي گردد و تركيب شيميايي و درصد مواد متشكله فعال آنها متفاوت است و براي هر بيماري نحوه مصرف و مقدار مواد مورد نياز فرق مي كند.

قبل از درمان چه مواردي بايد رعايت شود؟

دندانپزشك با معاينه دندانها پركردگي هايي را كه ترك و نشتي دارند شناسايي و مجدداً ترميم مي نمايد. ضمناً دندانهاي پوسيده نيز بايد ترميم شوند. اگر قرار است ترميمي زيبايي و يا روكش چيني و همرنگ با دندان صورت گيرد، اين درمانها در جهت هماهنگي رنگ آنها با دندانهاي ديگر به بعد از درمان سفيد كردن موكول شوند.

چه مدت طول مي كشد تا دندانها سفيدتر شوند؟

مدت درمان بستگي به چند عامل دارد:

• رنگ زمينه اي دندان و ميزان تيرگي آن

• همكاري بيمار و زمان استفاده

• نسبت و درصد ماده فعال ژل سفيدكننده

منبع: http://www.boali.com

بافت نگهدارنده دندان چيست ؟

دندانها در حفره هاي استخواني مخصوص قرار گرفته اند كه به استخوان آلوئل معروفند كه آنها نيز از استخوانهاي فكين منشعب شده اند . اليافي بنام ليگامانهاي پريودنتال دندان را به استخوان آلوئل متصل مي

كند . يك سر اين الياف به سمان دندان ( يا لايه پوشش سطح ريشه دندان ) و سر ديگر ان به استخوان آلوئل اتصال دارد . لثه روي استخوان را ميپوشاند و در حالت عادي به استخوان و سمان دندان مي چسبد .

به مجموعه اين واحد ساختماني متشكل از لثه - استخوان آلوئل الياف ارتباط دهنده و بالاخره سمان دندان بافت نگهدارنده دندان مي گويند .

وظيفه بافت نگهدارنده دندان نگهداري و استقرار دندان در حفره استخواني است . اين بافت مستقل از دندان عمل مي كند . بطوريكه ممكن است دنداني كاملاً سالم باشد اما در اثر بيماري بافتهاي نگهدارنده لق شود و ديگر قابل استفاده نباشد ، پس سلامتي بافتهاي نگهدارنده دندان به اندازه خود دندان مهم است ، بنابراين دندان خوب و سالم بدون بافت نگهدارنده سالم ارزش ندارد .

چگونه به وجود بيماري لثه پي ببريم ؟

رنگ لثه سالم صورتي روشن و جنس آن نسبتاً سخت است . به آساني خونريزي نمي كند و بجز ? تا ? ميلي متر آن كه در طوق دندان و آزاد و غير چسبنده ميباشد بقيه به دندان و استخوان زيرين چسبيده است .

در مراحل اوليه فقط لثه ها مريض مي شوند و علائم التهاب را از خود نشان مي دهند . بمروز زمان بيماري به انساج عميق تر نيز سرايت مي كند و در نتيجه يك يا چند علامت ازعلائم زير به ظهور مي رسند :

? - تغيير رنگ لثه از صورتي به قرمز

? - خونريزي از لثه و بوي بد دهان

? - تحليل رفتن لثه و ايجاد

فاصله بين لثه و دندان كه به پاكت پريودنتال معروف است .

? - لق شدن دندانها و ترشح چرك و پيدايش آبسه هاي چركي و حركت دندانها از جاي خود .

از آنجا كه بيماريهاي لثه ( بجز در مرحله پيدايش آبسه ) غالباً بدون درد ميباشد ، باعث مي شود كه بيمار درصدد معالجه برنيايد و درنتيجه مجبور ميشود دندان سالم خود را در اثر بيماري لثه از دست بدهد .

پلاك ميكروبي

علت اصلي و شروع كننده بيماريهاي لثه و بافتهاي نگهدارنده دندان پلاك ميكروبي يا يك مجموعه بيرنگ ، چسبنده و غيرقابل رؤيت است كه از تجمع ميكروبهاي موجود در حفره دهان بوجود ميايد . ميكروبها بر روي لايه هاي چسبنده اي كه از براق دهان ترشح مي شود جمع مي شوند و پلاك را مي سازند كه بر روي سطوح مختلف دندانها مانند طوق دندان فواصل بين دنداني و شيارهاي سطح جونده دندانها تشكيل مي گردند ، چنانچه حداقل ? بار در ?? ساعت اين مجموعه چسبنده ميكروبي را از سطوح مختلف دندان خارج كنيم فرصت فعل انفعالات بيماري زا كه منجر به تخريب نسوج ميشوند به آن داده نخواهد شد . در صورت تميز نكردن اين پلاكهاي ميكروبي ، همراه با مواد معدني موجود در بزاق به رسوبات سنگي سختي تبديل مي شوند كه ديگر تميز كردن آن با مسواك امكان پذير نيست و به آن جرم دندان مي گويند . در اين حال با جرم گيري دقيق ميتوان دندانها را تميز و از آسيب بيشتر به لثه ها جلوگيري كرد . عوامل ديگري مانند وراثت ، كاهش مقاومت بدن

و كاهش سيستم دفاعي دهان و لثه ، دوران بارداري و بعضي از بيماريها مانند بيماري قند ، كمبود ويتامين ها و سوء تغذيه مي توانند به اثرات بيماري زائي پلاك ميكروبي كمك كنند .

فشارهاي عصبي ، ضربات ناهماهنگ دندانها به يكديگر و پاره اي عادات دهاني نظير دندان قروچه و غيره مي توانند از عوامل تشديد كننده بيماريهاي لثه باشند .

بايد متذكر شد هر عاملي كه موجبات تجمع بيشتر پلاك ميكروبي را بر روي دندانها فراهم سازد مانند نوع مواد غذائي و پركردگيهاي ناصحيح دنداني ، نقش مؤثري در بيماريهاي انساج نگهدارنده دندان بعهده خواهد داشت .

منبع: http://www.atwis.com

التهاب لثه ها ( ژنژيويت )

ژنژيويت يكي از بيماريهاي بافت اطراف دندان ( Periodontal ) است . اين دسته از بيماريها زماني كه التهاب و عفونت بافت اطراف دندان را تخريب مي كنند بوجود مي آيند . از علائم شايع اين بيماري تورم ، حساس بودن ، قرمزي و نرمي لثه ها در اطراف دندانها است . از ديگر علائم آن خونريزي لثه ها با تحريك كم يا به صورت خودبخودي ، بد بو شدن دهان و نفس ( Halitosis ) ، ندرتاً تب و در مواردي بدون درد مي باشد .

از علل اصلي آن وجود پلاك روي دندانها ( حاوي ذرات غذائي ، ميكروب ها و مخاط ) است .

تغذيه نامناسب ، خصوصاً كمبود ويتامين ها كه باعث بيماريهائي مثل اسكوربوت يا پلاگر مي شوند . بيماريهاي خوني مثل سرطان خون ، واكنش هاي نامطلوب داروئي مثل واكنش به داروهائي مثل فني توئين و باربيتال و در معرض سرب و بيسموت قرار گرفتن از ديگر علل

آن است.

آسيب يا تروما به لثه ها به هر علتي ، مثل مسواك زدن شديد يا آب كشيدن شديد مي تواند باعث ژنژيويت شود . ديابت كنترل نشده ، تغذيه نامناسب ، عفونت ها ، حاملگي و بهداشت نامناسب دهان و دندان از عوامل افزاينده خطر ژنژيويت هستند .

بسياري از افراد نيز در دوران بلوغ يا اوائل بزرگسالي به علت تغييرات هورموني دچار ژنژيويت مي شوند ، كه ممكن است دائمي شده يا دچار عودهاي مكرر شود . اين بستگي به وضعيت سلامت و بهداشت دندانها و لثه شما دارد .

درمان :

هدف اصلي كاهش التهاب لثه هاست . دندانها به صورت دقيق توسط دندانپزشك يا عوامل دخيل در بهداشت دهان ودندان پاك و تميز مي شود . دندانهاي خود را خوب مسواك بزنيد . روزانه با مسواك نرم پلاك هاي چسبيده را از دندان بزدائيد . احتمال آسيب با مسواك نرم كمتر است .

روزانه حداقل يك بار از نخ دندانهاي موم دار يا بدون موم استفاده كنيد . از خميردندان فلوئوردار استفاده كنيد و مراجعات منظم به دندانپزشك داشته باشيد . در موارد خاص دندانپزشك با روشهاي جراحي بافت ملتهب لثه را خارج مي كند .

آنتي بيوتيك در موارد عفوني و دهان شويه فلوئوردار نيز از موارد درماني هستند .

در صورتي كه كمبود ويتامين عامل آن باشد بايد جبران شود . رژيم غذائي خاصي توصيه نمي شود .

ازمصرف شيريني و نوشيدنيهاي شيرين خودداري كنيد . شكر باعث توليد اسيد در دهان و تخريب ميناي دندان مي شود . دندانهائي را كه رديف نيستند با مراجعه به پزشك

ترميم كنيد و ابزار و وسايل ارتودنسي يا دندانپزشكي را برداريد . البته اين با مشورت دندانپزشك بايد صورت پذيرد .

پيش آگهي ( Prognosis )

برداشتن پلاك از لثه ملتهب ممكن است راحت نباشد ، خونريزي و حساسيت لثه ها در عرض ? تا ? هفته بعد از شستشوي حرفه اي و مراقبت بهداشتي دقيق بايد كاهش يابد . آب نمك گرم يا شستشوي با آنتي باكتريال ها تورم آن را كم مي كند . از عوارض آن مي توان عود ژنژيويت ، پريودونتيت ، عفونت يا آبسه لثه ها يا استخوانهاي فك باشد . ژنژيويت حاد و زخم دهنده از عوارض بسيار نادر آن است .

منبع: http://www.atwis.com

جلوگيري از تجمع پلاك هاي دنداني

پيشگيري از تشكيل پلاك روي دندان ها كار پيچيده اي نيست تنها لازم است عادات بهداشتي سالم را رعايت كنيم كه چندان هم كار سختي نيست،بياييد اول بدانيم كه اصلا پلاك چيست؟

پلاك هاي دنداني :

پلاك ها تركيبي از باكتري ها و مواد چسبناكي است كه آنها ترشح مي كنند.اين باكتري ها موادشيميايي چسبنده اي به نام موكوپلي ساكاريد توليد مي كنند.

در ابتدا،لايه نازكي كه به راحتي با مسواك زدن از روي دندان برداشته مي شود ايجاد مي شود.اما اگر مدتي بگذرد و به طولاني مسواك زده نشود باكتري ها در پلاك هاي دنداني اسيدي ترشح مي كنند كه سبب تخريب ميناي دندان مي شود.آسيب ميناي دندان هم باعث ايجاد حفره در دندان مي شود.پلاك ها به تدريج سفت و محكم شده و سبب بروز لكه هايي در دهان ما مي شوند كه ديگر به راحتي از دندان جدا نمي شوند در اين زمان است كه بايد براي برداشتن اين پلاك ها به دندانپزشك مراجعه كنيد.

با پرهيز از اين 5 عادت ناسالم دنداني مانع از ايجاد پلاك هاي دنداني

شويد:

1) مسواك بزنيد آن هم از نوع بانظم اش:

ممكن است هيچ كس متوجه نشود كه شما دو بار در روز مسواك نزديد اما دندان هاي شما اين را كاملا مي فهمند.پلاك ها كمي شبيه زنبور هستند در فصل تابستان يكي دو تاي آنها شايد نتوانند باعث آزارتان شوند اما اگر به آنها اجازه بدهيد در ميان خانه تان خانه كنند حتما برايتان مشكل ساز مي شوند. پس روزانه دو بار مسواك بزنيد،و از خميردنداني استفاده كنيد كه حاوي فلورايد است.لازم نيست كه حتما شيوه صحيح مسواك زدن را به خوبي اجرا كنيد. اما سعي كنيد همه سطوح دندان هايتان را كاملا با مسواك برس بكشيد.

2) نخ دندان، نخي همراه شانه هاي مسواك:

مسواك كاملا در ميان دندان ها نفوذ نمي كنند.اما نخ دندان مي تواند باقيمانده غذاها كه در تشكيل پلاك ها موثر هستند را خارج كند.نخ دندان همچنين مي تواند پلاك هاي ايجاد شده در خطوط لثه را نيز خارج كند.جايي كه مسواك به آن قسمت نمي رسد. اگر اين پلاك ها از بين نروند مي توانند به لثه نفوذ كرده و سبب بروز بيماري هاي لثه شوند.

3) دندانپزشك دوست شماست:

اگر به طور منظم مسواك بزنيد و از نخ دندان استفاده كنيد،ممكن است برخي از پلاك ها از ديدتان بيفتند.بنابراين لازم است براي برداشتن اين پلاك ها هميشه به دندانپزشك مراجعه كنيد يك سوم از افراد حتي سالي يك بار به دندانپزشك مراجعه نمي كنند.تحقيقات نشان مي دهد افرادي كه از مراجعه منظم به دندانپزشك غفلت مي كنند بيشتر دچار پلاك هاي دنداني شده و شانس از دست دادن دندان ها در اين افراد بيشتر است.مراجعه سالي يك بار براي تميز كردن دندان ها حداقل مراجعه به دندانپزشك است.دندانپزشكان توصيه مي كنند كه حداقل دو بار در سال براي معاينه دندان ها مراجعه شود.

4) از

مسواك هاي طبيعي غافل نشويد:

مدت ها قبل از اينكه مسواك و خميردندان هاي حاوي فلورايد موجود باشند،برخي غذاهاي خاص نقش مهمي در پاك كردن اين پلاك هاي دنداني داشتند.خوردن برخي سبزي ها يا ميوه ها با پوست مي تواند پلاك ها را از روي دندان ها بردارد. ميوه هايي مثل هويج، سيب، خيار و خيلي از ميوه ها و سبزيجات خام دوست دندان ها هستند.بنابراين خوردن اين دسته موادغذايي نه تنها به كاهش وزن و بيماري هاي قلب و سرطان كمك مي كنند در حفظ سلامت دندان ها هم موثرند.

5) شيريني ها دوستدار دندان هاي تان هستند:

باكتري ها عاشق كربوهيدرات هاي ساده مثل قند هستند.خوردن آبنبات يا نوشيدني هاي شيرين باعث چسبيده شدن آنها به دندان مي شوند،وقتي باكتري ها پلاك ها را ايجاد مي كنند قند را به اسيد تبديل كرده و سبب تخريب دندان ها مي شوند.همه آ بنبات ها و بسياري از غذاهاي آماده در تشكيل پلاك ها نقش دارند.غذاهايي كه داراي قند بالايي هستند بدترين چيزها براي دندان هستند.پرهيز از اين 5 عادت مي تواند از تشكيل پلاك ها جلوگيري كند. اما شستشوي مرتب دهانهم بسيار مفيد است. خيلي از افراد علاوه بر مسواك زدن و استفاده از نخ دندان دهان و زبان شان را به خوبي مي شويند.

منبع: www.seemorgh.com

9 مرحله مسواك زدن

در آخرين لحظات شب كه حسابي خوابتان مي آيد، تازه ياد مسواك زدن مي افتيد. خيلي هول هولكي سراغ مسواك مي رويد و در عرض يك دقيقه دندان هايتان را مسواك مي زنيد ولي آيا روش درست مسواك زدن همين است؟ در اين شماره ما پوستر اين هفته، روش صحيح مسواك زدن را قدم به قدم به شما آموزش مي دهد...

1.مسواك و خميردندان را آماده كنيد

اول دندان هايتان را نخ بكشيد. سپس سر مسواك تان را خيس كنيد و كمي خميردندان حاوي فلورايد روي آن بماليد.

2.از آخرين

دندان سمت چپ فك بالايتان شروع كنيد

در جهت عقربه هاي ساعت مسواك زدن دندان ها را ادامه دهيد. نوك موهاي مسواك را در خط رويش دندان ها قرار دهيد و به سر مسواك يك زاويه 45 درجه بدهيد. سپس براي 20 ثانيه به سر مسواك حركت لرزشي با دامنه كوتاه بدهيد.

3.مسواك تان را بچرخانيد

پس از 20 ثانيه به سر مسواك تان يك حركت چرخشي بدهيد تا مواد غذاي از سطح لثه و دندان جدا شده و داخل دهان بيفتند. حالا نوبت سه دندان بعدي است.

4.سطح بيروني دندان ها را با حركت در جهت عقربه ساعت مسواك بزنيد

مسواك تان را روي سطح بيروني دندان ها قرار دهيد و يك زاويه 45 به سر مسواك تان بدهيد. سپس با حركت آرام در جهت عقربه هاي ساعت دندان ها را سه تا سه مسواك بزنيد. سطح بيروني دندان هاي بالا و پايين را با اين روش مسواك بزنيد.

5.سطح پشتي (زباني) دندان هاي جلوي فك بالا را مسواك بزنيد

مسواك تان را به صورت عمودي نگه داريد و با حركت آرام و با دامنه كوتاه به صورت جلو و عقب سطح پشتي دندان هاي قدامي بالا را مسواك كنيد. دو تا سه بار اين حركت را تكرار كنيد.

6.پشت دندان هاي قدامي پايين را مسواك بزنيد

مسواك تان را به صورت عمودي نگه داريد و با حركت آرام و با دامنه كوتاه به صورت جلو و عقب پشت دندان هاي قدامي پايين را مسواك بزنيد. دو تا سه بار اين حركت را تكرار كنيد.

7.سطح جونده دندان ها را مسواك بزنيد

سطح جونده دندان هاي آسياي كوچك و بزرگ را با يك حركت رفت و برگشت با دامنه كوتاه مسواك بزنيد.

8.سطح داخلي گونه و سطح زبا ن تان را مسواك بزنيد

30 ثانيه براي سطح داخلي گونه و 30 ثانيه براي زبان تان وقت بگذاريد. حركت سر مسواك شما بايد بسيار آرام و چرخشي باشد.

9.شستن دهان در مرحله آخر فراموش نشود

در مرحله آخر يك ليوان آب كنيد و با آن دهان تان را بشوييد. مي توانيد پس از آن از دهان شويه هم استفاده كنيد.

دندان هايي كه بدموقع درمي آيند

نويسنده:دكتر شيرين معماران

گاهي در شرايطي كه هنوز دندان شيري كودك نيفتاده، يكي از دندان هاي دايمي او كج درمي آيد و والدين را نگران مي كند. اين يكي از مشكلات نسبتا شايعي است كه كودكان موقع رويش دندان ها با آن مواجه مي شوند...

اين پديده ممكن است در مورد ساير دندان ها نيز اتفاق بيفتد؛ مثلا دندان آسياي كوچك دنداني دايمي كه به جاي دندان شيري درمي آيد؛ بنا به عللي كج درمي آيد، بدون اينكه دندان شيري افتاده باشد. در اين صورت هم چنين اتفاقي مي افتد و در يك محل، دندان دايمي و دندان شيري را هم زمان و به صورت رويش نابه جا خواهيم داشت.

وقتي دندان هاي شيري مرخص مي شوند

يك كودك 6 ساله 20 عدد دندان شيري دارد كه همه اين دندان ها تا 12 سالگي مي افتد و به جاي آنها دندان دايمي رويش پيدا مي كند. مكانيسم افتادن دندان شيري به اين صورت است كه وقتي موعد رشد دندان دايمي فرامي رسد هم زمان با رويش دندان دايمي به مرور به دندان شيري كه دقيقا بالاي دندان دايمي قرار گرفته فشار مي آيد و اين فشار رفته رفته باعث خورده شدن ريشه دندان شيري شده و اين اتفاق تا حدي صورت مي گيرد كه ديگر دندان شيري فاقد ريشه باشد. در اين حالت دندان شيري لق

شده و درنهايت لقي آن قدر زياد مي شود كه دندان بيفتد.

دندان هاي تنبل، دندان هاي عجول

اين پديده در تمام دندان هاي شيري اتفاق مي افتد و اين روند در رويش تمامي دندان ها در بچه ها اتفاق مي افتد، بدون اينكه مساله اي باشد كه ما را متوجه اين روند بكند. حال اگر اختلالي در اين روند اتفاق بيفتد در اين صورت است كه ما متوجه ناهنجاري هاي رويشي مي شويم؛ از جمله اين اختلالات، نبودن دندان دايمي به صورت مادرزادي است كه باعث مي شود ريشه دندان شيري مرتبط با آن خورده نشود و دندان شيري تا ساليان سال دست نخورده باقي بماند.

در برخي از اين موارد، مشكل به اين صورت است كه دندان دايمي كه شروع به رشد كرده، بنا به عللي در مسير اصلي خود نبوده و رشد دندان دايمي مسير انحرافي را طي كرده است. در دندان هاي دايمي قدامي پايين اين انحراف معمولا به سمت داخل دهان اتفاق مي افتد.

اين انحراف در رويش دندان دايمي باعث مي شود كه ريشه دندان شيري خورده نشود و يا به صورت ناقص خورده شود به طوري كه بعضي مواقع كه به كشيدن دندان شيري اقدام مي شود مي بينيم ريشه دندان شيري به صورت نصفه خورده شده و نيمه ديگر ريشه آن قدر نازك شده كه احتمال شكستن موقع كشيدن اش زياد است.

توصيه هايي براي والدين

1 دندان شيري موقع افتادن اصلا ريشه ندارد. ولي دندان دايمي از ريشه كامل برخوردار است. دوم اينكه ريشه دندان شيري باريك شده و در ناحيه اي كه در مجاورت دندان دايمي بوده خورده شده و نازك مي باشد.

2 مرتبا دندان هاي فرزند تان را كنترل كنيد، و لازمه اين كار اين است كه اطلاعات كاملي از سن رشد و افتادن دندان ها

در فرزندتان داشته باشيد.

3 در صورتي كه متوجه رويش دندان دايمي شديد بدون اينكه دندان شيري بيفتد سريعا به دندانپزشك مراجعه فرماييد تا نسبت به كشيدن دندان هاي شيري اقدام گردد.

4 دنداني كه كج درآمده معمولا جاي نگراني ندارد و در صورتي كه به موقع تشخيص داده شود و نسبت به كشيدن دندان شيري اقدام گردد به مرور به جاي اصلي خود برمي گردد. به فرزندتان تذكر بدهيد كه به مرور با زبانش به دندان دايمي كه كج درآمده از پشت فشار بياورد تا به اصلاح رويش دندان كمك كند و اين اتفاق واقعا مي افتد.

5 در صورتي كه اين اختلال رويشي دير تشخيص داده شود به صورتي كه دندان دايمي در مسير انحرافي كاملا رشد كرده و به سطح دندان مقابل برسد و تثبيت شود ديگر اين انحراف خود به خود اصلاح نخواهد شد و حتما نيازمند ارتودنسي است. اين حالت را كراس بايت مي گويند و جزو اختلال هايي است كه درمان هاي ارتودنسي را لازم خواهد داشت. تشخيص به موقع شما را از درمان هاي گران قيمت ارتودنسي راحت خواهد كرد.

6 در صورتي كه كار از كار گذشته باشد و دندان دايمي كودك شما در داخل كراس و ريش پيدا كرده باشد در اين صورت بايد از متخصص ارتودنسي كمك بگيريد. اگر شما در سنين مناسب كودك خود را براي معاينه نزد متخصص ارتودنسي ببريد ممكن است او بتواند با استفاده از دستگاه هاي متحرك ارتودنسي يا همان پلاك مشكل كودك شما را حل كند و دندان را از داخل كراس خارج كند ولي اگر كار از كار گذشته باشد و سن كودك شما از سنين بلوغ گذشته باشد لازم است با دستگاه هاي ثابت

ارتودنسي و براكت و سيم دندان ها را مرتب كرد. البته همه اين مشكلات با تشخيص به موقع تاخير در رويش دندان دايمي و دير افتادن دندان شيري قابل پيشگيري است.

منبع: http://salamatiran.com

انبردست ممنوع !

نويسنده: نويسنده : دكتر گلرخ ثريا

آداب كشيدن دندان شيري

« كوچولو ! دندانت لق شده ؟ بدو ، يك نخ بيار ، ببندم به دندانت ، آن سرش را هم ببند به در اتاق ، دندان شيري است ديگر . با يك حركت از دستش خلاص مي شوي ! » . بعدش هم داد و بيداد است و يك دندان شيري آويزان به يك نخ .

همه ي ما در كودكي ، دندان هاي شيري لق داشته ايم ؛ دندان هايي كه به مويي در دهانمان بند بودند و تا هر بزرگ تري از راه مي رسيد ، نسخه اي براي خارج كردن آن از دهان مان مي پيچيد ؛ از نخ بستن به آن و كشيدنش گرفته تا گاز زدن يك سيب و كندن آن با يك دستمال كاغذي ... ولي كشيدن دندان شيري هم قلق هاي خاص خودش را دارد . 10

نكته زير را براي كشيدن يك دندان شيري به ياد داشته باشيد :

1 _ صبر كنيد تا لق شود :

دندان هاي شيري اصولاً ريشه ندارند بنابراين وقتي به اندازه ي كافي لق شده باشند به آساني از دهان جدا مي شوند . وقتي دندان دايمي زيرين شروع به رويش مي كند ، ريشه دندان شيري هم تحليل مي رود تا جايي كه تقريباً چيزي از آن باقي نمي ماند . اين دندان ها به خودي خود لق شده و

يا با يك حركت دندانپزشك از دهان خارج مي شوند .

2 _ در كشيدن دندان شيري عجله نكنيد :

تلاش نكنيد دندان شيري را قبل از موعد از دهان كودك خارج كنيد . اين دندان ها فضاي دندان هاي دايمي جايگزين را در فك كودك شما نگه مي دارند . بنابراين اگر زودتر از موعد مقرر از دهان خارج شوند ، احتمال اينكه دندان هاي دايمي كودك شما نامنظم رويش پيدا كنند ، وجود دارد .

3 _ اگر دندان شيري ، پوسيده بود :

گاهي دندان هاي شيري ، بسيار پوسيده مي شوند و يا در اثر ضربه مي شكنند و يا كارشان به درد و آبسه مي رسد . در اين موارد لازم است كه دندان شيري قبل از موعد يعني قبل از لق شدن طبيعي آن از دهان خارج شود . اين كار را دندانپزشك اطفال براي شما انجام خواهد داد ولي فراموش نكنيد ، كار همين جا خاتمه پيدا نمي كند . شما بايد به فكر يك فضا نگه دارنده باشيد تا فضاي دندان شيري براي رويش دندان دايمي جايگزين آن حفظ شود . فضا نگه دارنده ها سيم هاي مخصوصي هستند كه به شكل حلقه درآورده مي شوند و در فضاي بي دنداني قرار مي گيرند و فضاي خالي را براي رويش دندان دايمي جايگزين حفظ مي كنند . وقتي دندان دايمي زيرين شروع به جوانه زدن كرد ، وقت آن است كوچولويتان را نزد دندانپزشك ببريد تا فضا نگه دارنده را از دهانش خارج كند .

4 _ دندان شيري جلويي ، فضا نگه دارنده نمي خواهد :

وقتي دندان هاي شيري جلويي در اثر ضربه و زمين خوردن هنگام بازي و ورزش مي شكنند و يا در اثر پوسيدگي هاي ناشي از مصرف شير ، محكوم به كشيدن مي شوند ، جاي اين دندان ها در دهان كودك شما خالي مي ماند ولي براي اين دندان ها به فكر فضا نگه دارنده نباشيد . دندان هاي شيري جلويي وقتي از دهان خارج مي شوند ، نيازي به جايگزيني فضا نگه دارنده ندارند . نگران نباشيد حتي اگر جاي اين دندان ها خالي بماند ، دندان هاي دايمي جايگزين مرتب در دهان كودك شما ظاهر مي شوند .

5 _ ضد درد بعد از كشيدن دندان شيري :

توصيه پنجم ما به شما اين است كه پس از كشيدن دندان شيري ، از داورخانه براي فرزندتان يك شربت مسكن و ضد درد تهيه كنيد . دندانپزشك بر اساس سن كودك شما ، مناسب ترين داروي ضد درد را تجويز خواهد كرد تا هنگامي كه بافت هاي اطراف دندان كشيده شده ترميم شوند ، كودك شما درد خواهد داشت و اين مسكن به كاهش اين درد كمك شاياني خواهد كرد .

6 _ جلوي خونريزي را بگيريد :

پس از كشيدن دندان شيري محل آن خونريزي خواهد داشت و تا يك شبانه روز خارج شدن خون از محل زخم ديدن خونابه در دهان كودك طبيعي است بنابراين اصلاً نگران نباشد . براي كنترل خونريزي بايد گاز استريلي را كه دندانپزشك در محل كشيدن دندان گذاشته است تا حداقل نيم ساعت در دهانش نگه داريد و از او بخواهيد كه اين گاز را گاز بگيريد

. گاز گرفتن گاز استريل و فشار آن به محل زخم ، به لخته شدن سريع تر خون و كنترل خونريزي كمك مي كند .

7 _ شش ماه دير و زود ، اشكالي ندارد :

گاهي دندان شيري خيلي زودتر از موعد لق مي شود و مي افتد و گاهي هم آنقدر دير مي كند كه سر و كله دندان دايمي جايگزين از جاي ديگر فك پيدا مي شود ولي نكته ي اصلي اين است كه 6 ماه دير يا زود شدن افتادن دندان شيري طبيعي است بنابراين اگر چنين اتفاقي براي كودك شما افتاد ، اصلاً نگران نشويد ولي اگر 6 ماه از افتادن دندان شيري گذشت و خبري از رويش دندان دايمي جايگزين آن نشد ، بايد با دندانپزشك مشورت كنيد . گاهي دندان دايمي جايگزين وجود ندارد و يا لثه و استخوان آنقدر محكم است كه جلوي رويش دندان دايمي را گرفته است . در اين شرايط به جراحي و باز كردن راه دندان دايمي نياز است .

8 _ از روش هاي عجيب و غريب استفاده نكنيد :

توصيه هشتم ما اين است كه با انبردست يا نخ و دستمال كاغذي به جان دندان شيري كودك تان نيفتيد . كشيدن دندان هاي شيري هم درست مثل دندان هاي دايمي اصولي دارد كه اگر به وسيله ي دندانپزشك انجام شود ، بدون درد و ناراحتي از دهان كودك خارج مي شوند . كشيدن خودسرانه دندان شيري و درد و ناراحتي ناشي از آن ممكن است خاطره بدي از دندانپزشك در ذهن كودك شما ايجاد كند كه او را براي هميشه از

دندانپزشكي گريزان مي كند بنابراين حتماً كودك خودتان را براي كشيدن دندان شيري نزد دندانپزشك ببريد .

9 _ كشيدن دندان شيري با بي حسي :

شايد شما نگران درد ناشي از كشيدن دندان شيري باشيد ولي بد نيست بدانيد كه دندانپزشك با تزريق داروي بي حسي دندان شيري را قبل از كشيدن كاملاً بي حس مي كند حتي براي اينكه كودك شما متوجه درد كشيدن دندان شيري نشود ، اسپري بي حسي در محل تزرق مي پاشد تا درد ناشي از ورود سر سوزن نيز احساس نشود .

10 _ دندان شيري را بي دليل نكشيد :

هيچ وقت دندان شيري را با اين توجيه كه دندان دايمي جايگزينش جاي آن را مي گيرد ، بي دليل نكشيد .

منبع:روزنامه ي سلامت شماره ي 229 /س

وقتي دندان به استخوان مي چسبد

نويسنده: دكتر گلرخ ثريا

با دندان هاي فك جوش چه كار كنيم ؟

حتما براي شما هم پيش آمده است كه براي خارج كردن يكي از دندان هايتان به مطب دندانپزشكي رفته باشيد ولي پس از تحمل درد تزريق آمپول و آن همه كلنجار رفتن دندانپزشك با دندانتان سرانجام آن دندان محكم تر از قبل سر جايش چسبيده باشد . در اين مواقع دندانپزشكان مي گويند « دندان شما فك جوش است و بايد با جراحي آن را از دهانتان خارج كنيد » .

ولي قصه اين دندان « دندان فك جوش » چيست ؟

چرا برخي از دندان ها فك جوش مي شوند و چطور مي توان از شر چنين دندان هايي خلاص شد ؟

استخوان ، دست و پاي دندان را مي بندد .

دندان

هاي « فك جوش » را به اسامي متفاوتي در مطب دندانپزشكي صدا مي كنند ، « دندان غرق شده » ، « دندان فرو رفته » و يا دندان « انكليوز » . اين اسامي به خاطر اين است كه دندان فك جوش ، چون ريشه اش به استخوان چسبيده و درگير است ، ايستا است و در حالي كه رويش و رشد استخوان و دندان هاي ديگر ادامه دارد ، دندان فك جوش نمي تواند همراه ساير دندان ها رشد كند و بالا بيايد . به همين دليل گاهي تاج آن را پايين تر از تاج ساير دندان ها خواهيد ديد . دندان هاي فك جوش معمولا از ريشه به استخوان زيرين چسبندگي دارند و همين چسبندگي مانع رويش و حركت دندان مي شود .

آسياهاي شيري ، بيشترين دندان فك جوش

شايد دوست داشته باشيد بدانيد كدام دندان ها بيش از ديگران امكان چسبيدن به استخوان زيرين را دارند ؟ پاسخ اين است كه دندان هاي آسياي شيري رتبه اول را در اين امر به خود اختصاص داده اند . معمولا دندان هاي جلويي شيري به فك نمي چسند مگر اينكه كودك شما در طي ورزش و بازي زمين بخورد و به اين دندان ها ضربه وارد شود . در اين صورت ممكن است ريشه دندان هاي شيري به استخوان فك بچسبد . معمولا فك جوش شدن دندان شيري در طي تحليل ريشه آن به وجود مي آيد . وقتي ريشه دندان شيري شروع به تحليل مي كند ، اين فرآيند يك باره اتفاق نمي افتد بلكه در دوره هاي متناوب تحليل

و توقف پيش مي رود . در طي اين زمان ممكن است استخوان جديد ساخته شده و به دندان متصل شود و باعث چسبيدن ريشه دندان به استخوان شود . به همين دليل است كه دندان فك جوش حتي اگر ريشه اش تحليل رفته باشد ، لق نخواهد بود .

صداي دندان فك جوش

تشخيص دندان فك جوش براي دندانپزشك شما آسان است . معمولاً اين دندان ها را در سطحي پايين تر از دندان هاي مجاور خود قرار گرفته اند و همچنين اگر مثلا با دسته آيينه دندانپزشكي به چنين دنداني ضربه بزنيد ، صداي توپري را خواهيد شنيد كه صداي ضربه به دندان طبيعي ، نرم است چون به وسيله ي الياف لثه اي به استخوان متصل است و مقداري از ضربه را جذب مي كند .

راه حل

شما فكر مي كنيد چگونه مي توانيد از شر يك دندان فك جوش خلاص شويد ؟ درمان نهايي در آوردن دندان فك جوش به وسيله جراحي است . البته اگر دندان فك جوش در دهان يك كودك باشد كه خارج كردن آن از دهان كودك باعث از دست رفتن فضاي فك و دندان هاي كودك شود ، گاهي دندانپزشكان خارج كردن اين دندان را به تاخير مي اندازند و اين دندان را مد نظر قرار مي دهند . فراموش نكنيد ممكن است دنداني كه صدر صد فك جوش است ، در آينده نزديك به دليل تحليل ريشه ، به طور طبيعي بيفتد . وقتي همكاري شما با دندانپزشكتان خوب باشد ، بهترين روش انتظار همراه با پيدايش دندان فك جوش است كه هر زمان

دردسر ساز شد ، دندان را از دهان خارج كرد .

وقتي دندان فك جوش ، جايگزين ندارد .

بسياري از اوقات پيش مي آيد كه دندان فك جوش شيري ، دندان دايمي جايگزيني ندارد . در اين شرايط با كشيدن و خارج كردن آن از دهان ، جاي آن براي هميشه در دهان خالي خواهد ماند . در اين شرايط درمان اصلي براي اين دندان ها ، ساختن روكش هاي فولادي زنگ نزن براي آنها و حفظ آنها در دهان است . گاهي هم مي توان براي دندان ها ترميم هاي باند شونده را ساخت .

وقتي دندان دايمي فك جوش مي شود .

هميشه فك جوش بودن در مورد دندان هاي شيري رخ نمي دهد . گاهي هم ممكن است دندان دايمي به استخوان چسبيده باشد . در اين موارد معمولا فقط بخش كوچكي از ريشه دندان دايمي به استخوان چسبندگي دارد . در اين شرايط ابتدا بايد سعي شود بافت نرم و پوشش استخواني ناحيه فوقاني تاج برداشته شود و دندان در مسير دندان دايم در حال رويش پر شود . نكته ي اصلي اين است كه اگر ريشه دندان شيري در مجاورت تاج دندان دايمي زيرين عفوني باشد ، مي تواند باعث چسبيدن دندان دايمي به استخوان شود . درمان دندان دايمي فك جوش هم خارج كردن آن با جراحي است . دقت كنيد كه تكان دادن دندان و خارج كردن آن به روش معمولي فقط باعث ناراحتي بيشتر شما خواهد شد ولي با جراحي اين دندان ، شما مي توانيد به راحتي و بدون احساس درد ، استخوان را از

دندان جدا كرده و سپس اين دندان به آساني از دهان شما خارج خواهد شد .

منبع:روزنامه سلامت شماره 225

دندان هاي مصنوعي و توصيه هاي تغذيه اي

نويسنده:دكتر فرهنگ محبوب

امروزه با افزايش آگاهي در مورد اهميت بهداشت دهان و دندان و همچنين گسترش و پيشرفت معالجات دندانپزشكي ، اكثر افراد جوان و ميانسال جامعه سعي در حفظ دندان هاي طبيعي خود دارند ؛ از طرف ديگر با افزايش اميد به زندگي و كنترل بسياري از بيماري ها ، تعداد افراد سالمند رو به افزايش اميد به زندگي و كنترل بسياري از بيماري ها ، تعداد افراد سالمند رو به افزايش است و سالمنداني كه تمام دندان هاي طبيعي خود را از دست داده اند و از دست دندان مصنوعي استفاده مي كنند يا متقاضي اين درمان هستند نيز تعداد قابل توجهي را تشكيل مي دهند .

مطالعات نشان داده اند كه كارايي جويدن با دست دندان مصنوعي يا پروتز كامل يك پنجم تا يك ششم دندان هاي طبيعي است ؛ ازطرف ديگر اكثر افراد داراي پروتز كامل ، سن بالايي دارند و با بيماري هاي گوناگوني مواجه هستند و احتمالاً داروهاي مختلفي نيز دريافت مي كنند ، لذا اين افراد در معرض خطر سوء تغذيه ناشي از عدم دريافت مواد غذايي كافي و مناسب قرار دارند .

براي حفظ كارايي و كيفيت پروتز كامل توصيه مي شود افراد پس از دريافت دست دندان مصنوعي ، به طور منظم در فواصل 6 تا12 ماه براي معاينات دوره اي به دندانپزشك مراجعه نمايند . در اين معاينات ، دندانپزشك با ارزيابي وضعيت بافت هاي دهاني و نيز بررسي وضعيت پروتز ممكن است تصميم به

بهبود تطابق پروتز نمايد . توجه داشته باشيد كه دست دندان مصنوعي مادام العمر نيست و بسته به شرايط هر فرد ، پس از چند سال بايد تعويض شود .

پس از اطمينان از اينكه دست دندان مصنوعي وضعيت مطلوبي دارد ، با رعايت چند توصيه تغذيه اي ساده مي توان از بروز سوء تغذيه پيشگيري كرد :

1 _ غذاهاي متنوع بخوريد .

2 _ با توجه به اينكه نياز به انرژي با افزايش سن كاهش مي يابد ( به علت كاهش متابوليسم پايه و كاهش فعاليت فيزيكي ) ، لذا براي كاهش دريافت كالري ، به جاي غذاهاي حاوي شكر و چربي زياد ( مانند شيريني جات و كيك ها ) از مواد غذايي حاوي كربوهيدرات هاي پيچيده و فيبرها ( مانند ميوه ها ، سبزيجات و غلات ) استفاده كنيد . اين مواد غذايي عمل كرد روده را بهبود مي بخشند و باعث كاهش كلسترول خون مي شوند .

3 _ روزانه حداقل 5 سهم ميوه و سبزي بخوريد ( توصيه اي براي همه افراد اعم از سالخورده و جوان ، بي دندان و با دندان ) طبيعي است كه گاز گرفتن ميوه ها با پروتز كامل آسان نيست ، لذا ميوه ها را به قطعات كوچكتر قاچ كنيد .

4 _ مرغ ، ماهي ، گوشت بدون چربي و حبوبات را در برنامه ي غذايي روزانه خود قرار دهيد و اگر جويدن گوشت برايتان دشوار است ، از گوشت چرخ كرده استفاده كنيد .

5 _ از غذاهاي غني از كلسيم ( مانند لبنيات ) به مقدار كافي مصرف كنيد .

6 _ از غذاهاي پر نمك و پر چرب اجتناب كنيد .

7 _ روزانه 8 ليوان آب ، شير يا آب ميوه بنوشيد . با افزايش سن حس تشنگي كاهش مي يابد و احتمال دهيدراتاسيون يا كاهش آب بدن وجود دارد .

8 _ استفاده از مكمل هاي مولتي ويتامين و مينرال در صورت تجويز پزشك يا مشاور تغذيه مجاز است ، البته فراموش نكنيد كه مصرف خودسرانه و افراطي اين مكمل ها مي تواند عوارض نامطلوبي به دنبال داشته باشد .

9 _ از متخصص تغذيه كمك بگيريد ، زيرا وي مي تواند با ارزيابي وضعيت تغذيه اي و شرايط خاص شما ، رژيم غذايي ايده آلي را برايتان تجويز نمايد .

منبع:دنياي تغذيه شماره ي 87

صحبتي در باب پوسيدگي دندان

نويسنده:دكتر پريسا بيات

به راستي كه پوسيدگي دندان يك اپيدمي همه گير و جهاني مي باشد كه حاصل پيشرفت تمدن و توسعه و صنعتي شدن جوامع بشري است در اين ميان كارخانجات صنايع توليد كننده فرآورده هاي غذايي سهم به سزايي دارند . پوسيدگي دندان در رده دوم بيماري هاي همه گير بعد از سرماخوردگي قرار دارد از اين جهت حائز اهميت و در خور تعمق است گاهي اوقات از سوي عوام به نام هاي عاميانه اش كه همانا كرم خوردگي و سرش خوردگي خطاب مي شود . پوسيدگي دندان در اصل يك بيماري عفوني است كه در اثر تهاجم ، تجمع و همچنين تكثير باكتري هاي به خصوص منجر به حل شدن و از بين رفتن بافت هاي سخت دندان كه همان عاج دندان است مي شود . نحوه ي عملكرد اين باكتريها بسيار ابتدايي

و داراي مكانيسم بسيار ساده اي است و با كمي توجه ، دقت و خودآگاهي مي توان نه تنها از يورش اين باكتري هاي مهاجم جلوگيري كرد بلكه آنها را تحت سلطه ي خود قرار داد . مسئله اي كه قابل تعمق است اين است كه دهان تك تك ما در بدو تولد استريل و يا به عبارتي عاري از هر گونه باكتري مولد و پوسيدگي دندان مي باشد . به مرور زمان باكتري هاي گوناگون از طريق تماس با پدر و مادر و يا پرستار به نوزاد منتقل شده و ايجاد مشكلات عديده اي از قبيل همين پوسيدگي دندان را مي كند . در اين بين تغذيه نادرست كودك دليل فقدان آگاهي پدر و مادر مازاد بر علت است . و تنها راه پيشگيري اين بيماري اطلاع رساني صحيح به افراد است . قبل از آنكه به بررسي بيماري پوسيدگي بپردازيم . لازم است نگاهي به مكانيسم و عملكردهاي عفوني در بدن بيندازيم در واقع براي اينكه بيمار شويم نياز به بدني داريم كه ميزبان موجودات ذره بيني بيماري زا باشد كه در محيط بيماري پوسيدگي دندان اين ميزبان همان بدن و دندان هاي ما مي باشد براي توليد بيماري در درجه دوم نياز موجودات ذره بيني مضر و يا همان باكتري هاي توليد كننده ( Caries ) داري كه مهمترين آنها استرپتوكوك هاي موتاسن مي باشد . دو بازيگر ديگر داستان ما سيستم ايمني و دفاعي بدن ما و به عبارت ديگر سپر بلاي بدن ما در قبال يورش اين موجودات ذره بيني با خاصيت توليد بيماري پوسيدگي دندان است . ديگر غذايي

است كه ما در دسترس اين موجودات ذره بيني مضر يا همان باكتري ها قرار مي دهيم . ترازويي را در ذهن خود مجسم كنيد كه در يك كفه ي آن دندان هاي ما و در كفه ي ديگر باكتري هاي پوسيدگي زا قرار دارند .

عواملي كه تعادل و بالانس بين اين دو كفه را حفظ مي كنند :

1 _ قدرت بدن ما و مقابله با يورش باكتري هاي بيماري زا .

2 _ قدرت بيماري زايي يا ( VIRULENS ) اين باكتري هاست .

3 _ تغذيه ما كه به دليل اينكه به مثال يك عامل فعال دو جانبه عمل مي كند مي تواند باعث تقويت سيستم دفاعي و مصونيت بدن شود و يا اينكه آن را تضعيف و در عوض به تقويت باكتري ها بپردازد . هر چه اين باكتري هاي قوي و سيستم دفاعي بدن ضعيف تر شود بدن ما بيمارتر و در اين خصوص دندان هاي ما پوسيده تر مي گردد . چرا كه با از بين رفتن دندان ها به غير از آنكه دچار مشكلات زيادي در زمينه ي غذا خوردن ، هضم و گوارش غذا مي شويم و به علاوه در نحوه ي تكلم ما نيز اشكال پيش مي آيد ، چهره ي ما پير ، شكسته و در هم فرو ريخته به نظر مي آيد و قسمت هاي مختلف بدن در معرض خطر ابتلا به بيماري هاي فاسد كننده و عفوني عديده قرار مي گيرد . دندان هاي ما متشكل از دو قسمت تاج و ريشه مي باشد . تاج دندان قسمتي از دندان است كه

در دهان قابل رويت است و در خارج از استخوان فك در دهان قرار دارد . از دو لايه مينا و عاج تشكيل شده . ريشه دندان قسمتي را گويند كه مانند چنگك در استخوان فك قرار گرفته و با كمك اليافي به استخوان فك و لثه متصل است .

و اما ميناي دندان متشكل از مواد معدني ( آهكي و مواد غير مغذي ) يا آلي كلاژن و آب مي باشد ) مواد معدني ميناي دندان به صورت كريستال ها و منثورها به همراه مواد غير معدني كه بيشتر آن از كلاژن تشكيل شده و شكل دهنده ي تاج دندان مي باشد . مواد معدني كه در ميناي دندان وجود دارد به صورت كريستال هاي آپاتيت و متشكل از فسفات كلسيم مي باشد . دندان تازه شكل گرفته داراي مقادير زيادي كربنات و مقادير كمي فلورايد است كه اين خود باعث مي شود كه دندان دوباره از سختي نسبتاً كمي نسبت به دندان هاي نوجوان ، جوان و بزرگسال برخوردار باشد . به مرور زمان و در اثر جا به جايي يون هاي كربنات با فلورايد موجود در بزاق دندان ها از سختي بيشتري برخوردار خواهند بود . ريشه ي دندان پوششي از ماده ي آهكي دارد كه توسط لثه ها از آن حفاظت مي شود . مشهورترين سارق مواد معدني ميناي دندان ما همان باكتري ها و عوامل بيماري زا هستند كه مانند صخره نوردي ماهر به سطح ميناي دندان كه بسيار لغزنده است چنگك ويژه ي خود را مي اندازند و با ايجاد اسيد و حمله هاي اسيدي پي درپي به ربودن

مواد معدني ميناي دندان مي پردازند . استرپتوكوك موتانس در اين سرقت مواد معدني ميناي دندان شريك جرم و هم دستان ديگري هم دارد كه به ترتيب اجرا و ايفاي نقش لاكتوباسيل ها و التينوهايس مي باشند كه بعدها به تفصيل آن خواهيم پرداخت .

به درستي كه مثل معروف از ماست كه بر ماست در جريان پوسيدگي دندان صدق مي كند . اين خود ما هستيم كه با دستان ما غذاي مورد علاقه باكتري هاي مضر را در اختيارشان قرار مي دهيم و باعث از بين رفتن دندان هاي خود مي شويم .

داستان از اين قرار است :

هر بار كه مقداري شكر و هيدرات هاي كربن ساده تصفيه شده نوش جان كه چه عرض كنم ! اين مواد بيشتر زهر جان هستند تا نوش جان . هر بار كه مقداري شكر وارد دهان خود مي كنيم جشني توسط اين باكتري ها در دهان ما برپا مي شود . دسته هاي باكتري هاي استرپتوكوك موتانس كه از شوق رسيدن به غذاي مورد علاقه شان سر از پا نمي شناسند به هياهو ، رقص و پايكوبي پرداخته و در اين بزم بزرگ ، شكر مورد علاقه شان را روي طبق هاي زرين به هم تعارف و نوش جان مي كنند . همان طور كه ما براي رفع نيازهاي بدن خود احتياج به اغذيه و سوخت مناسب داريم . اين باكتري ها هم كه از اين قاعده مستثني نيستند از شكري كه به دهانمان رفته در رقتق و فتق امور زندگي و سوخت و ساز بدن خود استفاده كرده و حاصل اين فعاليت هاي متابوليسمي

است كه از بدن اين باكتري ها به محيط دهان ما دفع مي شود . باقي داستان را هم كه مي دانيم حاصلش ربوده شدن مواد معدني و حل شدن آنها در اسيد _ توليد باكتري هاست .

منبع:مجله راه كمال ،شماره 24

روش هايي ساده براي سفيد ماندن دندانها

سال هاي پيش و شايد همين امروزه روز در بسياري از فرهنگ ها و مجامع شكل خاصي از دندان ها علامت زيبايي بوده است.رنگ كردن دندان ها به رنگ هاي سياه و تيره،تراشيدن دندان ها به شكل هاي مختلف و يا روكش هاي طلاي دندان ها،همگي در فرهنگ هاي مختلف جهان ممكن است علامت زيبايي شناخته شود اما در كشور ما و بسياري از جوامعي كه فرهنگ و رفتاري شبيه به ما دارند،داشتن دندان هايي مرتب،خوش شكل و از همه مهم تر سفيد،علامت خاص زيبايي دندان ها شناخته مي شود.

چرا رنگ دندان ها عوض مي شود

در گويش عام،دندان ها به رنگ سفيد شناخته مي شوند اما اگر همين رنگ سفيد را خوب نگاه كنيد و رنگ دندان هاي چند نفر از نزديكانتان را با هم مقايسه كنيد،مي بينيد كه در همين رنگ سفيد،درجات متفاوتي از تيرگي و روشني وجود دارد.در واقع دندان ها در ذات خود و از شروع رويش ممكن است به صورت طبيعي سفيدتر و يا زردتر باشند.پس اگر دوست داريد دندان هاي سفيدي داشته باشيد بايد با انصاف به دندان هاي خود نگاه كنيد و اگر دندان هاي شما سالم اند و به دليل بيماري يا مشكل خاصي دچار تغيير رنگ نشده اند،همان رنگ واقعي دندان هايتان را (هر چند كمي هم زرد باشد) بپذيريد و با آن كنار بياييد.

از طرفي دندان ها ممكن است به دلايل مختلفي در طي سال هاي بعد از رويش تغيير رنگ بدهند.اين دلايل ممكن است شامل مصرف داروهاي مختلف، بيماري هاي مختلف

در دوران كودكي و جنيني،ضربه خوردن به دندان ها،بيماري هاي خاص ساختماني در دندان ها و نيز درمان هاي مختلف دندانپزشكي باشد.

هر كدام از اين علت ها مي توانند شناسايي شوند و بسته به نوع علت،تغيير رنگ دندان،درمان شود.اما در كنار همه اين دلايل،رنگدانه ها يكي از اصلي ترين علل براي تغيير رنگ دندان ها هستند.

رنگدانه هاي موجود در مواد غذايي،موادرنگي موجود در رژ لب ها و حتي ذرات معلق رنگي موجود در هوا مي توانند در خلل و فرج موجود روي دندان ها بنشينند و در طول زمان و با تكرار، روي دندان ها ثابت شده و تغيير رنگ دندان ها و تا حدي تيرگي آنها را موجب شوند. در خوراكي هايي مثل چاي،قهوه،شكلات،ميوه هاي رنگي مثل آلبالو و گيلاس،آب ميوه هاي رنگي و... رنگدانه هاي زيادي وجود دارد و كساني كه عادت دارند مقدار زيادي از اين مواد را به صورت مرتب و روزانه مصرف كنند،بايد منتظر دندان هاي تيره تري باشند.

به تازگي در بسياري از كشورها،آگهي هايي براي فروش مواد سفيد كننده دندان به چشم مي خورد.اين مواد با روش هاي شيميايي،دندان ها را سفيد مي كنند.

اگر دوست داريد دندان هاي سفيدتري داشته باشيد و در عين حال از عوارض جانبي اين سفيدكننده هاي شيميايي نگران هستيد،با ما همراه شويد تا براي اجراي چند روش ساده و خانگي،دندان هايتان را سفيدتر كنيد و از لبخندتان احساس رضايت بيشتري داشته باشيد:

چاي كم رنگ

مصرف مواد غذايي رنگي،دندان ها را تيره مي كنند،پس از مصرف مرتب و مداوم چاي و قهوه و نوشابه خودداري كنيد.چاي تان را كم رنگ بنوشيد.قهوه تان را رقيق تهيه كنيد تا رنگدانه كمتري روي دندان هايتان بنشيند.نوشيدني هاي رنگي را حتي الامكان با ني بنوشيد تا تماس آنها با دندان هايتان كم شود و بلافاصله پس از مصرف خوراكي هاي رنگي،دندان هايتان را با آب شستشو دهيد.

ماسك توت فرنگي

توت

فرنگي داراي آنزيمي است كه درست مثل يك سفيد كننده عمل كرده و دندان ها را سفيد مي كند!بنابراين توت فرنگي را پوره كنيد و با آن روي دندان هايتان را ماساژ دهيد و بگذاريد اين سفيدكننده طبيعي چند دقيقه اي روي دندان هايتان بماند.بعد دندان هايتان را شستشو دهيد و مطمئن شويد كه تمام ذرات توت فرنگي از روي دندان تان پاك شود چون باقي ماندن قند موجود در توت فرنگي روي دندان ها ممكن است موجب پوسيدگي شود.

هويج و بروكلي خام

مي توانيد رنگدانه ها را به روش فيزيكي و با كمك سايش هم از روي دندان ها پاك كنيد.براي اين كار، سبزي ها و ميوه هاي سفت را گاز بزنيد. هويج،سيب،خيار،بروكلي و حتي سيب زميني خام از اين گروه خوراكي ها هستند.با مصرف اين مواد با يك تير دونشان مي زنيد:هم دندان هاي سفيدتري داريد و هم مقدار زيادي ويتامين و مواد معدني و... به بدنتان مي رسانيد.

مسواك را فراموش نكنيد

باز هم همان يار قديمي! لااقل روزي دو بار مسواك بزنيد و هفته اي يكي دو بار (نه بيشتر) از خميردندان سفيدكننده استفاده كنيد.هر از گاهي هم سري به دندانپزشك بزنيد تا اگر لازم است به كمك جرم گيري و برس دندان هاي شما را تميز كند.

آدامس بجويد البته از نوع بدون قند

جويدن آدامس بدون قند بين وعده هاي غذايي،كمك مي كند تا بزاق بيشتري در دهان شما ترشح شده و به صورت طبيعي دندان هاي شما شسته شده و رنگدانه ها تا حدي از روي دندان ها پاك شوند.

منبع:salamat.ir

ناگهان دندان درد

نويسنده: دكتر شكوفه شجاعي

دندان درد از آن دردهايي است كه واقعاً تحملش سخت است

دندان درد از آن دردهايي است كه واقعاً تحملش سخت است؛ به خصوص كه شب ها تشديد شده و خواب و آرامش را از

آدم سلب مي كند.ساده ترين راه حلش هم اين است كه به مسكن و آرامش بخش پناه ببريم تا دردمان قابل تحمل تر شود و بتوانيم در اسرع وقت، خودمان را به دندانپزشك برسانيم. ولي درباره علل دندان درد، حرف هاي ديگري هم هست كه دانستنش كمك تان مي كند با انواع اين مشكل، بيشتر آشنا شويد و سريع تر براي درمان آن اقدام كنيد.

اتاق پالپ محفظه اي است كه عروق و اعصاب دندان در آن واقع شده و يك محيط بسته و استريل هست كه به بيرون از بدن راهي ندارد و فقط از طريق نوك ريشه با بدن در ارتباط است. حال به علت پوسيدگي يا هر علت ديگري اين محفظه بسته، آلوده به ميكروارگانيسم شود باعث ايجاد التهاب در اين ناحيه مي شود چون اين محفظه بسته است، افزايش حجم ناشي از ايجاد التهاب را با افزايش فشار داخلي دندان پاسخ مي دهد به اين صورت كه فشار داخلي اين حفره اتاق پالپ به صورت وحشتناكي افزايش پيدا مي كند و اين امر باعث ايجاد فشار شديد به پايانه هاي عصبي كه در اين اتاق پالپ واقع هستند شده و ايجاد دندان درد شديدي مي كند و تا اين فشار هست، ما دندان درد را خواهيم داشت.مسكن هايي مانند ايبوبروفن و يا مفناميك اسيد كه از دسته داروها ضد التهابي هست معمولاً با كاهش التهاب داخل اتاق پالپ و متعاقب آن كاهش فشار داخلي موجب كاهش دندان درد مي شود و براي همين هست كه براي دندان درد استفاده مي شود. حال ما به هر وسيله اي بتوانيم اين فشار دندان

افزايش يافته داخل اتاق پالپ را كم كرده و يا از بين ببريم مي توانيم درد دندان را كاهش دهيم . دندانپزشكان هم دقيق همين كار را مي كنند و با تراش و باز كردن اتاق پالپ موجب كاهش درد دندان مي شوند. دندانپزشكان معمولاً جلسه اول كه بيمار درد شديد دارد در حد باز كردن اين حفره و پانسمان دندان كار مي كند تا فقط درد بيمار كاهش يافته ودر جلسات بعدي اقدام به درمان ريشه دندان مي كنند.

چرا دندان درد در شب ها بيشتر است؟

شب ها با توجه به اين كه معمولاً در حالت دراز كش هستيم، فشار كل ناحيه سرمان افزايش پيدا مي كند. يعني وقتي در حالت ايستاده هستيم فشاري در رگ ها وجود دارد و وقتي كه دراز مي كشيم فشار رگ ها مقداري افزايش پيدا مي كند همين امر باعث مي شود كه عروقي هم كه در ناحيه اتاق پالپ وجود دارد فشارشان افزايش پيدا كرده و فشار داخلي پالپ دندان باز هم افزايش پيدا كرده و دندان درد هم به همان نسبت افزايش پيدا كند. براي همين هست كه بيماري كه دندان درد دارد شب ها بلند مي شود و براي خودش قدم مي زند تاصبح بشود.چون تا بخوابد دردها تشديد مي شود و وقتي قدم مي زند چون سرپا هست دردش كاهش پيدا مي كند.

دندان درد؛ انواع و اقسام

مهم ترين دندان دردهايي كه به علت پوسيدگي به وجود مي آيند بر سه نوع اند:

*دندان دردهاي موقت و زودگذر:دنداني كه داراي پوسيدگي عميقي است ولي هنوز پالپ آن چندان آزرده نشده است و به

اصطلاح، پوسيدگي به عصب نرسيده است. جالب است بدانيم كه اين گونه پوسيدگي ها در حالت عادي هيچ گونه دردي به وجود نمي آورند، ليكن با مصرف مواد شيرين يا نوشيدني هاي سرد و يا گرم، دندان براي لحظه اي شديداً درد مي گيرد (اصطلاحاً دندان تير مي كشد.) به عبارت ديگر، درد فقط به هنگام تماس دندان با مواد ذكر شده به وجود مي آيد و با نبودن آنها از بين مي رود.

*دندان دردهاي شبانه:پيشرفت بيشتر پوسيدگي و رسيدن آن به پالپ دندان (در اصطلاح پوسيدگي به عصب رسيده است) باعث دردهايي مي شود كه گاه خود به خود، گاه به دنبال مصرف مواد ترش و شيرين و گاه بر اثر گرما پديد مي آيند. برخلاف نوع قبل درد با حذف عوامل ذكر شده فوراً متوقف نشده بلكه تا مدتي باقي مي ماند. همچنين شدت درد بسيار متغير است به گونه اي كه گاه خفيف، گاه شديد و گاه حالت ضرباني دارد. درد ممكن است به طور مداوم ادامه پيدا كند يا آنكه مدتي ساكت شده، دوباره شروع مي شود. در مواردي نيز شب ها شدت زيادتري دارد، به طوري كه بيمار تا صبح نمي خوابد. قابل توجه است كه اين گونه دندان دردها با سرما تسكين مي يابد.

*دندان دردهاي ريشه اي: اين دندان دردها در اثر عدم درمان در مراحل قبل به وجود مي آيد. هرگاه در مراحل قبل درمان اساسي صورت نگيرد ممكن است درد براي مدتي ادامه يافته، آنگاه خود به خود متوقف گردد. به طوري كه دندان براي مدتي كاملاً بدون درد باشد. اما اين بهبودي به منزله

پايان ماجرا نيست زيرا ميكروب هايي كه در مرحله قبل از طريق پوسيدگي وارد پالپ قسمت تاج شده اند. به تدريج پالپ موجود در ريشه را آلوده مي كنند. اين ميكروب ها يا سم آنها در نهايت به انتهاي ريشه رسيده، از اين طريق وارد استخوان فك شده، در آنجا شروع به تخريب و ايجاد عفونت مي كنند. در اين حال به علت التهاب وعفونت بافت هاي انتهاي ريشه مجدداً دندان درد به وجود مي آيد. اين درد گاه خفيف و گاه بسيار شديد است. در مواردي نيز بيمار احساس مي كند دندان دردناك بلندتر از ساير دندان هاست و معمولاً كوچكترين ضربه به دندان باعث درد و به هوا پريدن وي مي شود. به اين جهت بيمار سعي مي نمايد به هنگام غذا خوردن از سمتي كه دندان دردناك وجود دارد استفاده نكند. اين حالت در اصطلاح عموم به چركي شدن دندان موسوم است.

منبع:روزنامه سلامت شماره 228 /س

نوشيدني هاي اسيدي و فرسايش ميناي دندان

افرادي كه نوشيدني هاي اسيدي مي خورند، ممكن است با سرعت بيشتري در معرض فرسايش ميناي دندان قرار گيرند. فرسايش دنداني(erosion) هنگامي رخ مي دهد كه ميناي دندان بوسيله اسيدهايي كه در دهان تشكيل مي شوند، خورده مي شود و به اين ترتيب دندان ها آسيب پذير مي شوند، ترك مي خورند و تغيير رنگ مي دهند.

فرسايش دنداني يك فرآيند شيميايي است كه به تخريب دندان مي انجامد، و نبايد آن را با سايش دندان (abrasion) كه فرآيندي مكانيكي است كه دندان را تخريب مي كند، اشتباه كرد.

فرسايش دنداني عارضه اي است كه به خصوص در ميان كودكان و نوجوانان شايع شده است. اما چرا اينگونه است؟ كارشناسان معتقدند تا حدي زيادي نوشيدن نوشابه هاي اسيدي در اين امر

دخيل است.

نوشابه هاي گازدار، نوشابه هاي انرژي بخش ورزشي، آب ميوه ها و چاي ها مختلف حاوي مقدار زيادي اسيد هستند. در نوشابه هاي گازدار، به خصوص در نوشابه هاي گازدار كولا، يكي از طعم دهنده هاي اصلي اسيد فسفريك است. همين اسيد در دندانپزشكي براي ناهموار كردن ميناي دندان پيش نصب بريج به كار مي رود. دندانپزشكان به اصطلاح مانند كاغذ سمباده از آن استفاده مي كنند.

قندي كه در اكثر نوشابه ها به كار مي رود هم ممكن است نقشي در اين مورد ايفا كند. هنگامي كه پلاك ميكروبي روي دندان قند نوشابه ها و غذاها را جذب مي كند، اسيدي را تراوش مي دهد كه ميناي دندان را خراب مي كند.

به عبارت ديگر هنگام خوردن غذاهاي شيرين، ميزان اسيدي بودن پلاك دندان به شدت افزايش مي يابد. مردم با در دهان نگهداشتن نوشابه هاي گازدار و آب ميوه ها براي لذت بردن از رايحه يا گاز آن قرارگيري دندان ها به اسيدها و قندهاي موجود در اين نوشيدني ها افزايش مي دهند.

چيزهاي ديگري هم ممكن است در فرسايش دنداني نقش داشته باشند. داروهايي مانند آسپيرين نيز مي توانند باعث فرسايش دندان شوند. همچنين كه بيماري هاي مانند بازگشت اسيد معده به مري يا اختلال خورد وخوراك كه با استفراغ مزمن همراهند (مانند جوع عصبي) ممكن است دندان ها را در معرض اسيد معده قرار دهند.

از طرف ديگر ممكن است كمبود دريافت فلورايد هم يكي از دلايل شيوع يافتن فرسايش دنداني باشد. مردم به طور فزاينده اي به جاي آب شير فلوريددار به مصرف آب بطري روي آورده اند، كه ممكن است حاوي فلورايد نباشد. آنها همچنين نوشابه هاي گازدار و آب ميوه ها را جايگزين آب مي كنند.

فلورايد باعث استحكام مينا و مقاومت آن در برابر فرسايش مي شود. بنابراين كارشناسان توصيه مي كنند كه افرادي كه آب

شير نمي نوشند، از خميردندان هاي و دهان شويه هاي فلورايددار استفاده كنند.

راه ديگر جلوگيري از فرسايش دنداني اين است كه حدود نيم ساعت بعد از نوشيدن نوشابه هاي گازدارد يا آب ميوه دندان هاي تان را مسواك بزنيد. اما اگر مسواك زدن را بلافاصله انجام دهيد، ممكن است با ساييدن مينايي كه از قبل به علت حمله اسيد، نرم شده است، آسيب وارد بر آن را تشديد كنيد.

به اين ترتيب شما يك لايه ميكروسكوپي از مينا را كه مي تواند با مواد معدني موجود در بزاق تقويت شود، برمي داريد. بزاق با ايجاد اسيديته دهان را متعادل مي كند و مواد معدني كه بوسيله غذاهاي اسيدي از آن بيرون كشيده شده است، به آن بازمي گرداند.

و البته افرادي كه در مورد فرسايش دندان هاي شان نگرانند، بايد در حين يك يا دوبار ويزيت دندانپزشكي كه در سال دارند، از دندانپزشك شان بخواهد دندان هاي شان را از اين لحاظ مورد معاينه قرار دهد.

منبع: همشهري آنلاين /س

اثرات ليزر در دندانپزشكي

ليزر در دندانپزشكي مي تواند بر طرف كننده بسياري از مشكلات روتين دندانپزشكي امروزي شود. سيستم ليزر مي تواند جايگزين مناسبي براي وسايل چرخشي (rotary) باشد، بطور مناسب قابل استفاده در انواع جراحي هاي دندانپزشكي است و نيز در bleaching و سفيد كردن دندان ها نيز بكار گرفته مي شود و تنها نياز آن به عينك هاي محافظ جهت حفاظت از چشمان در برابر اشعه ي ليزر مي باشد.

سيستم ليزر بدون هرگونه سر و صدا بوده و بودن نياز به هرگونه برقراري تماس فيزيكي با سطح دندان انجام مي شود، به آب (پوار آب و …) نياز ندارد ولي به ساكشن هوا نياز دارد جهت خنك نگه داشتن محيط كار.

مدت زمان استفاده از ليزر در درمان هاي دندانپزشكي وابسته به نوع استفاده

از آن (در محل هاي مختلف) است. بعضي درمان هاي دندانپزشكي با ليزر حتي كمتر از دقيقه به طول مي انجامد ولي بعضي در چندين دقيقه انجام مي شوند و … .

در جراحي هاي دندانپزشكي، استفاده از سيستم ليزر، نتايج بسيار مطلوب و مناسبي را ايجاد كرده است.

?- نياز به بي حسي عميق و زياد ندارد.

?- خونريزي و تورم را به حداقل مي رساند.

?- ناراحتي بيمار پس از انجام اعمال دندانپزشكي به حداقل مي رسد.

?- در سفيد كردن دندان ها (Bleaching)، استفاده از ليزر سريعترين روش است و كارآيي عوامل سفيدكننده را افزايش مي دهد.

?- در ترميم هاي همرنگ دندان ها كه در حفره هاي ترميمي (cavity) قرار داده مي شوند در كوتاهترين زمان، سفت (cure) مي شوند و بيمار مي تواند بلافاصله با دندان هايش غذا بخورد، آدامس بجود و. ..

(Natural-Looking-Fillings)

فوايد ليزر در دندانپزشكي بسيار زياد و جالب مي باشند!

امواج ليزر مي تواند براي نواحي مختلف دهان تنظيم شود مثلاً براي ميناي دندان، لثه، عوامل bleaching و. .. با طول موج هاي مختلفي از ليزر تحت تاثير قرار مي گيرند.

و مي توانيم با تنظيم امواج ليزر براي مصرف خاصي كه يك ناحيه مي توان اثرات امواج را فقط بر ناحيه هدف متمركز كرده به شكلي كه بر نواحي اطراف اثر سويي نداشته باشد.

ليزر در دندانپزشكي مي تواند روش مناسبي براي بيماراني كه دچار استرس از وسايل چرخشي (rotary) و دريل هاي دندانپزشكي اند، باشد.

توسط سيستم ليزر مي توان لثه هاي ملتهب را به راحتي و با حداقل خونريزي، در سريعترين زمان مشكلات لثه ي آنها را برطرف كرد و بهبودي در نسج حاصل نمود.

در افرادي كه خط لثه ي آنها در هنگام لبخند ديده مي شود و به بياني

gummy smile هستند مي توان با ليزر، لثه ها ر ابرداشت بدون هيچ درد و خونريزي و اينكار

را در كمتر از ? دقيقه مي توان انجام داد و لبخندي طبيعي را به بيمار داد.

Dr.Ge ldart از اولين دندانپزشكاني بود در شمال Virginia كه از laser filling براي بيمارانش استفاده مي كرد و از سيستم Delight Dental استفاده مي كرد و او اغلب پوسيدگي ها را بدون نياز به بي حسي برطرف مي كرد و اين يعني اينكه بودن نياز به استفاده از وسايل Drill و rotary و. .. پوسيدگي ها را برطرف مي كرد.

با روش Delight laser، مي توان ترميم هاي همرنگ دندان را به راحتي انجام داد به طوري كه فرد در همان لحظه قادر به آدامس جويدن بدون هيچگونه مشكلي است.

مصرف ديگر ليزر در bleaching است. روش هاي محدوي از سفيد كردن دندان ها موجود است كه مي توانند تغيير رنگ هاي دندان ها را با برداشت stainهاي زرد و قهوه اي، برطرف كنند. هر چند كه هر كدام از اين روش ها مي توانند موثر باشند ولي مزايا و معايبي دارند كه وابسته به نوع هر روش است كه بسته به نظر فرد تعيين مي شود.

Laser bleaching با استفاده از ليزر، ژل سفيد كننده، كه يك روش كار در مطب (In-Office) است انجام مي گيرد.

فوايد ليزر:

?- درد كم

?- كاهش ريسك ابتلا به عفونت

?- درمان با حداقل يا بدون هيچگونه بي حسي

?- بدون صدا

( بدون drill كردن)

?- بهبود سريع تر بافت Healing ترميم نسج

?- ايجاد محيط استرليزه در آن ناحيه و بافت اطراف (چون ليزر مي تواند ميكروب ها را از بين ببرد)

?- درمان مناسب دردها و …

ژل شفاف bleaching را روي دندان ها استفاده مي كنيم ( قرار مي دهيم) و نور ليزر را براي فعال كردن كريستال هاي موجود در ژل بكار مي بريم كه امكان جذب انرژي را از

نور ليزر فراهم مي كنيم و نفوذ ژل به درون ميناي دندان ها را ممكن مي سازد كه با افزايش نور ليزر، اثرات آن نيز در فعال شدن ژل بيشتر مي شود.

طول مدت زمان در استفاده از ليزر در مطب دندانپزشكي براي Bleaching به بيمار بسته به ميزان تغيير رنگ دندان ها دارد.

مزايا

- تنها در يك جلسه مي توان لبخند شفاف و براقي ايجاد نمود.

معايب

- تغيير رنگ ناگهاني در ديد اطرافيان فرد محسوس مي باشد. و نيز اين يكي از گران ترين روش هاست ولي در عين حال سريعترين روش است.

سوالي كه اغلب مطرح مي شود اين است كه آيا ليزرهاي دندانپزشكي ايمن هستند؟ تحقيقات نشان داده كه ليزرهاي دندانپزشكي هم براي اطفال و هم براي بزرگسالان ايمن و مطمين هستند. و FDA انواع مختلف ليزرهاي دندانپزشكي را در اين مصارف تاييد كرده است.

اگرچه ليزر مي تواند جانشين بزرگي براي وسايل drill و rotary و. .. امروزي باشد، ولي براي هر روشي و هر case و بيماري مناسب نيست و بايد در هر مورد از خودمان بپرسيم كه آيا ليزر مي تواند نقشي در درمان اين بيمار داشته باشد

منبع:http://www.academist.ir

سلامت دندان ها و تغذيه

نويسنده:دكتر سارا كاشانچي

يك رژيم غذائي متعادل براي سلامتي بدن و متعاقبا براي سلامتي دهان و دندان اهميت دارد. تغذيه همچنين يك نقش كليدي در شكل گيري و نگهداري دندان ها و لثه ها دارد. تكامل دندان ها معمولا بين هفته هاي ششم و هشتم بارداري است و در طول حاملگي ادامه مي يابد. به نظر مي رسد سوء تغذيه ي شديد در مادر باعث تغييرات قابل توجهي در تكامل دندان ها در جنين مي شود. كمبودهاي جزئي هم مي تواند تغييراتي در ساختار دنداني به وجود آورد

كه باعث شود يك دندان در خط بالاتري از پوسيدگي در طول عمر قرار گيرد. يك رژيم غذائي خوب در طول حاملگي بسيار مهم است. به هر حال كارشناسان تغذيه تاكيد دارند كه سوء تغذيه ممكن است نقش مهمي در عوارض مادرزادي دهان داشته باشد. استفاده از مكمل ها در طول بارداري فقط مي تواند طبق دستور پزشك باشد. تغذيه ي خوب در طول نوزادي، كودكي و بزرگسالي بايد ادامه يابد. معدني شدن (Mineralization) دندان هاي شيري و دائمي معمولا قبل از رويش در محيط دهان است. جذب فلورايد از زمان تولد نشان داده است كه پوسيدگي دنداني را كاهش مي دهد كه اين ميزان حدود 60 درصد است. در طول تكامل دنداني فلورايد به عنوان يك عنصر در ساختار دندان دخالت مي كند تا دندان را قوي تر و نسبت به پوسيدگي مقاوم تر كند. در بسياري از جوامع ذخاير آب، فلورايد دار شده است. يك واحد در ميليون (1part per milion=1p. p. m)، مقدار موثر و مطمئن در كاهش پوسيدگي دنداني است. جذب روزانه ي نرمال از آب فلورايد دار در حدود 1 ميلي گرم در روز است.

روند پوسيدگي

مسواك زدن پس از غذاها و اسنك ها يكي از بهترين روش هاي برداشتن ذرات غذائي و قندها از روي سطوح دنداني است. پوسيدگي زماني شروع مي شود كه باكتري هايي كه هميشه در محيط دهان حضور دارند محتويات بزاق را مي شكنند. اين اجزاء به ميناي دندان مي چسبند و اين شروع ايجاد پلاك دنداني است. پلاك دنداني يك ماده ي شفاف و ژلاتيني است كه اجازه مي دهد باكتري ها روي دندان

ها باقي بمانند. اگر پلاك دنداني به طور مرتب برداشته نشود محكم به دندان مي چسبد و فقط تميز كردن مكانيكي مي تواند آن را جدا كند به همين دليل ويزيت مرتب توسط دندانپزشك و تميز كردن دندان ها (Cleaning -and- Scaling) توصيه مي شود. درون اين پلاك دنداني، باكتري با عمل تخمير، از كربوهيدرات ها به عنوان منبع غذائي استفاده مي كند. اين تخمير، اسيد لاكتيك و ساير اسيدها را توليد مي نمايد. اين اسيدها ميناي دندان را دمينراليزه (Demineralized) مي نمايند. همانطور كه دندان ها تهي از مواد معدني مي شوند باكتري ها به آنها حمله مي كنند و اين سرآغاز پوسيدگي و ايجاد حفره (Cavity) است. پوسيدگي هاي دنداني كه درمان نشوند خيلي دردناك هستند و منجر به از دست رفتن دندان مي شوند.

درد دندان يا فقدان دندان مي تواند منجر به سوء تغذيه شود. اين وضعيت اغلب مانع از جويدن صحيح و خوردن مواد غذائي مختلف توسط فرد مي شود و محدوديت هائي را براي او به وجود مي آورد.

قندهاي ساده در بسياري از مواد غذائي يافت مي شوند مانند عسل و شربت ذرت. با خواندن برچسب روي مواد غذائي مي توانيد استفاده از غذاهاي داراي مقادير بالاي شكر را محدود كنيد و بدين ترتيب خطر پوسيدگي دنداني را كاهش دهيد.

ميوه ها و سبزيجات تازه مي توانند به پاك كردن دندان ها از ذرات غذائي و مواد قندي در طول پروسه ي جويدن كمك نمايند. اين مواد غذائي، جريان بزاق را افزايش مي دهند و اين امر به شسته شدن دندان ها از ذرات غذائي كمك مي كند.

همچنين بزاق اسيد را خنثي مي كند. گرچه ميوه ها و سبزيجات تازه هم داراي كربوهيدرات هايي هستند كه مي توانند توسط باكتري ها تخمير شوند اما فيبر داخل اين مواد اين عملكرد را خنثي مي كند و به تميز كردن دندان ها كمك مي نمايد.

خوردن سه وعده غذا در روز براي داشتن انرژي كافي و جذب مواد لازم ضروري است. اما بهتر است از خوردن اسنك ها (Snack) خودداري و يا مصرف آن را محدود كنيد. اغلب مردم اسنك هائي با مقادير بالاي قند را دوست دارند. سعي كنيد اسنك هائي را انتخاب كنيد كه به دندان ها آسيب نمي رسانند. ميان وعده هاي خوب شامل پنير، ماست، مغز گردو و بادام، كره ي بادام زميني، ميوه ي تازه و نان بدون شكر هستند. در اينجا مواد غذائي با درجه ي پوسيدگي زائي متفاوت را نام مي بريم.

مواد غذائي با پوسيدگي زائي بالا:

-ميوه هاي خشك

-آبنبات هاي نرم

-كيك، انواع كلوچه (cookie)، انواع پاي (Pie)

-چيپس

مواد غذائي با پوسيدگي زائي متوسط:

-آبميوه

-ميوه هاي شيرين

-نان

مواد غذائي با پوسيدگي زائي كم:

-سبزيجات خام

-ميوه هاي خام

-شير

مواد غذائي كه پوسيدگي دنداني ايجاد نمي كنند:

-گوشت

-ماهي

-روغن

مهمتر از همه مواد غذائي كه توانائي توقف پوسيدگي را دارند:

-پنير

-مغز گردو و بادام

در پايان، توصيه هائي در رابطه با داشتن دندان هاي سالم تر ارائه مي شود:

-حداقل 6 ماه يك بار به دندانپزشكي مراجعه نمائيد.

-دندان ها را بعد از هر وعده ي غذا مسواك بزنيد و نخ بكشيد.

-در محيط هاي با فلورايد پائين در آب آشاميدني، از خمير دندان يا دهان شويه هاي حاوي فلورايد استفاده كنيد.

-مصرف غذاهاي حاوي مقادير بالاي كربوهيدارت هاي

ساده و يا خيلي چسبناك را محدود كنيد.

منبع:ماهنامه دنياي سلامت شماره 33

آشنايي با انواع روكش دندان

چيزهايي كه بايد درباره روكش دندان بدانيم

دندان ها در طول گذر زمان ممكن است در اثر پوسيدگي يا ضربه تخريب شوند. درصورتيكه اين تخريب حجم كمي از دندان را شامل شود، نسج تخريب شده دندان توسط مواد ترميمي جايگزين مي شود.

اما درصورتيكه دندان مقدار زيادي از نسج خود را از دست داده باشد ممكن است ساختار باقي مانده دندان نيازمند حمايت باشد. در چنين حالتي دندانپزشك راهكاري جز ترميم دندان را به شما پيشنهاد مي كند و آن استفاده از پروتز دنداني است.هرگونه عضو مصنوعي كه در بدن قرار گيرد پروتز ناميده مي شود و نوع خاصي از پروتز كه در دهان قرار مي گيرد را پروتز دنداني مي گويند.

پروتزهاي دنداني انواع مختلفي دارند. برخي از آنها در دهان ثابت هستند و برخي ديگر قابليت خروج از دهان را دارند كه اصطلاحا به آنها پروتز متحرك مي گويند.

پروتزهاي ثابت كه در اصطلاح عامه به آن روكش يا قاب مي گويند، علاوه بر تامين استحكام براي ساختار از دست رفته دندان، زيبايي يك دندان سالم را نيز تامين مي كند و حتي در صورتي كه مراحل ساخت آن با دقت انجام شود ممكن است با دندان هاي طبيعي فرد قابل تفكيك نباشد.

دندان هاي دچار شكستگي هاي مادرزادي مثل دندان هاي ميخي شكل يا دندان هايي كه اندازه هاي كوچك تر يا نامتناسب با دندان هاي ديگر دارند و نيز بدرنگي هاي دندان ها، موارد ديگري هستند كه به كمك روكش قابل اصلاح مي باشند.

قابي كه دندان ها را دربر مي گيرد

روكش ها از جنس هاي مختلفي ساخته مي شوند. ماده اي كه روكش يا هر گونه پروتز دنداني از آن ساخته مي شود بايد با خصوصيات و شرايط دهان سازگاري داشته

باشد مثلا به راحتي زنگ نزند و مواد سمي براي بدن در آن به كار نرفته باشد. طلا يكي از سازگارترين مواد با بدن انسان است و انتخاب خيلي مناسبي براي ساخت روكش هاي دنداني محسوب مي شود. طلا خصوصيات تطابق پذيري خيلي خوبي در هنگام ذوب و ساخت روكش دارد بنابراين يك تكنسين دندانپزشكي خواهد توانست به كمك طلا روكش بسيار دقيق و كاملي را در لابراتوار تهيه كند.

علاوه بر اين، لايه نازكي از طلا، استحكام خوبي خواهد داشت بنابراين براي ساخت روكشي از جنس طلا براي دندان ها لازم نيست مقدار زيادي از نسج دندان تراشيده شده و فضا براي قرارگيري روكش ايجاد شود.

اما امروزه با افزايش نرخ طلا در بازارهاي جهاني، روكش هاي طلا با هزينه بسيار سنگين ساخته مي شوند و گرانقيمت هستند. از طرفي بسياري از مردم ترجيح مي دهند در عوض به رخ كشيدن دندان هاي طلايي، دنداني داشته باشند كه كاملا طبيعي به چشم بيايد و از ديگر دندان هاي فرد قابل تفكيك نباشد.

بنابراين استفاده از طلا در ساخت روكش هاي دنداني، كم كم جاي خودش را به موادي از جنس چيني و پرسلن و فلزهاي ارزانقيمت تر داده است. روكش ها مي توانند از جنس فلز (طلا، نيكل، كروم)، سراميك و يا تركيبي از فلز و سراميك (چيني) باشند. روكش هاي تمام فلز خصوصيات فيزيكي و قدرت بيشتري دارند اما از ديدگاه زيبايي روكش هاي چيني مناسب ترند. اگر روكش ها مناسب و بر اساس اصول علمي ساخته شوند، مي توانند عمري طولاني را براي خود و دندان روكش شده تضمين كنند.

سير تا پياز ساخت روكش

براي ساخت روكش دندان جزئيات بسياري بايد توسط دندانپزشك بررسي شود. موقعيت دندان در فك، وجود فضاي كافي در فك مقابل، وضعيت سلامت لثه، ميزان

نسج باقي مانده از دندان، طول مناسب ريشه دندان، عدم وجود ضايعه يا كيست در اطراف ريشه دندان از جمله مواردي است كه هنگام اقدام به ساخت روكش دندان بايد مدنظر قرار گيرند. در صورتي كه يك دندان از نظر تمامي اين موارد مورد تاييد باشد مراحل ساخت روكش دندان آغاز مي شود.

_ دندانپزشك در ابتدا با بررسي وضعيت ريشه دندان، در صورت نياز، اقدام به درمان ريشه (عصب كشي) دندان مي كند.

_ درصورتي كه ميزان نسج تخريب شده از تاج زياد باشد و پوسيدگي تاج دندان را تا نزديك لثه و حتي زير آن تخريب كرده باشد، دندان مورد جراحي لثه قرار مي گيرد. طي اين درمان (كه به اندازه نامش پيچيده و دلهره آور نيست) مقداري در نسج لثه و استخوان اطراف دندان حذف مي شود تا حجم كافي از تاج دندان براي گذاشتن روكش در دسترس باشد. دندانپزشك در ادامه تمام پوسيدگي هاي دندان را برمي دارد، سپس دندان را به كمك يك ماده ترميم كننده مناسب مثل آمالگام يا كامپوزيت به صورت كامل ترميم مي كند تا آماده تراش و قالب گيري شود.

اغلب دندان هايي كه به علت پوسيدگي هاي وسيع نياز به درمان ريشه دندان پيدا مي كنند، پس از درمان ريشه و برداشت پوسيدگي ها، نسج زيادي از دست مي دهند و اين گونه دندان ها نيازمند نوعي حمايت داخل ريشه اي هستند كه به آن پست (Post) گفته مي شود. پست ميله اي از جنس فلز است كه داخل كانال دندان قرار مي گيرد و باعث گير روكش به دندان مي شود. در قسمت بالاي ميله هم قسمتي شبيه تاج بازسازي مي شود كه به كلاهك (core) معروف است. اين دو قسمت به دندان چسبانده مي شود و سپس مراحل بعدي ساخت روكش مانند دندان عادي

ادامه پيدا مي كند.

_ فرم خاصي از تراش براي دنداني كه قرار است زير روكش برود لازم است. براي قرار گرفتن دنداني كه زير روكش مي رود لازم است دندان در اطراف و سطح جونده به فرمي تراش بخورد و از نسج دنداني آن حذف شود كه فضاي كافي براي قرارگيري روي دندان ايجاد شود. بعد از آنكه تراش دندان كامل شد، از ناحيه دندان تراش خورده و همچنين فك مقابل آن قالب گيري مي شود و قالب تهيه شده براي ساخت روكش به لابراتوار دندانپزشكي (محلي كه دندان هاي ساختني در آنجا تهيه مي شوند) ارسال مي شود تا روكش موردنظر ساخته شود. روي دندان تراش خورده معمولا روكش موقتي قرار مي گيرد.

_ در جلسه ملاقات بعدي، پايه فلزي روكش ساخته شده روي دندان موردنظر امتحان مي شود. در اين جلسه بايد مسائلي مثل تطابق كامل روكش با دندان و وضعيت آن نسبت به لثه بررسي شود و رنگ روكش انتخاب شود و بيمار براي جلسه بعدي فراخوانده شود.

_ در اين جلسه روكش ساخته شده اي كه روي آن لايه چيني (پرسلن) هم قرار گرفته روي دندان امتحان مي شود و رنگ آن بررسي مي شود. در مورد رنگ روكش ساخته شده از بيمار هم نظرخواهي مي شود و اگر مورد رضايت بود، روكش روي دندان چسبانده مي شود.

بريج، پلي به سمت با دندان شدن

اگر دندان يا دندان هايي از دهان ما كشيده شود و دوست داشته باشيم كه آنها را به نوعي جايگزين كنيم، بريج يكي از راه حل هاي جايگزيني دندان هاي از دست رفته است. براي قرار دادن بريج بايد دندان هاي دو طرف منطقه بي دندان، به همان شكلي كه براي قرار دادن روكش ذكر شد، تراش بخورند (حتي اگر اين

دندان ها سالم باشند) و سپس چند روكش به هم پيوسته به شكل يك پل از يك سمت ناحيه بي دندان تا سمت ديگر دندان ها را به هم وصل كنند و ناحيه بي دندان هم به كمك روكش هاي مياني پر شود.

بعد از دريافت روكش

اگر به تازگي روكشي دريافت كرديد و احساس كرديد براي دندان شما بلند است، حتما به دندانپزشك مراجعه كنيد تا آن را اصلاح كند در غير اين صورت به مفصل فكي شما فشار وارد خواهد شد.

روكش هايي كه از دو لايه فلز و چيني ساخته شده باشند (لايه زيرين از فلز و پوشش رويي از چيني) ممكن است در كنار لثه حلقه سياه رنگي ايجاد كنند كه به علت لايه فلزي زير روكش است و اين امري طبيعي است. روكش دندان نه تنها به عنوان محافظي براي دندان از پوسيدگي يا بيماري هاي لثه عمل نمي كند، بلكه يك دندان روكش شده نياز به بهداشت و مراقبت منظم و خاص دارد. اگر احساس كرديد روكش دندان شما لق شده است، ممكن است نياز به معاينه دندانپزشك و درمان داشته باشد. در اين صورت حتما براي اصلاح وضعيت روكش خود به دندانپزشك مراجعه كنيد تا از تخريب دندان زير روكش خود پيشگيري كنيد.

انتخابي نه براي هميشه

استفاده از پروتز ثابت (روكش يا بريج) انتخاب اول براي جايگزيني دندان هاي پوسيده و از دست رفته در تمامي بيماران نيست. دندانپزشك گاه مجبور است بسته به شرايط دهان و دندان بيمار، براي جايگزيني دندان ها از پروتز متحرك يا ايمپلنت استفاده كند. از پروتز ثابت تنها در مواردي مي توان استفاده كرد كه قسمتي از تاج دندان يا تمام آن از بين رفته باشد اما ريشه دندان

سالم باشد يا به وسيله عصب كشي ريشه دندان سالم شده باشد و در واقع پزشك تشخيص دهد كه ريشه دندان تحمل روكش را دارد.

منبع:سايت پزشكان بدون مرز

س_ايش شي___ميايي دندان ها (DENTAL EROSION)

فرآيندي اس_ت ك_ه ط_ي آن مين_ا و ي___ا ع____اج دن__دان توسط تماس مس___تقيم و مداوم اسيد دچار انحلال و تخريب مي گ__ردد. س_ايش شيميايي دندان ها با آسيب ناشي از اسيد توليد شده به وسيله باكتري هاي پ_وسي_دگ__ي زا م_تفاوت است.

برخلاف پوسيدگي دندان ها، سايش شيميايي مي تواند تم_ام س_طوح دن__دان را ت__حت ت___اثير خود قرار دهد. تماس مستق_ي__م و مداوم اسيد به از دست رفتن تدريجي ميناي دندان خواهد انجاميد. سرانجام عاج دندان بدون پوشش محافظ باقي?مانده و به دندان درد، حساسيت دندان ها به غذاهاي سرد يا گرم و يا تخريب دندان منجر خواهد شد. به خاطر داشته باشيد كه روند سايش شيميايي دندان ها برگشت ناپذير است.

نقش حفاظتي بزاق دهان

?) رقيق ساختن و يا شستن عوامل ساينده و پوسيدگي زا.

?) به عنوان يك بافر در برابر اسيدهاي غذايي و اسيد معده عمل مي كند.

?) بزاق از كلسيم و فسفات اشباع است. هر بار كه ميناي دندان با مواد اسيدي تماس مي يابد، عمل برداشته شدن مواد معدني از مينا (دمينراليزاسيون) روي مي دهد كه باعث نرم شدن ميناي دندان مي شود اما نمك هاي كلسيم موجود در بزاق با جايگزين شدن مواد معدني برداشته شده، مجددا باعث محكم شدن و دمينراليزه شدن مينا مي شوند اما چنانچه مصرف مواد اسيدي مداوم باشد، بزاق فرصت كافي براي جايگزين كردن مواد معدني را در اختيار نداشته و تخريب و سايش دندان ها تسريع مي شود.

?) برخي پروتئين هاي بزاق (گليكوپروتيئن ها) توسط سطوح دنداني جذب مي شوند. بزاق با ايجاد يك لايه نازك ميكروسكوپي و شفاف روي دندان ها موسوم به

PELLICLE، از برداشته

شدن مواد معدني از ميناي دندان جلوگيري مي كند. احساس لغزنده بودن سطح دندان ها پس از مسواك زدن به خاطر تشكيل همين لايه مي باشد. البته اين لايه در تشكيل پلاك دنداني نيز نقش دارد.

? نكته:

كاهش ترشح و جريان بزاق در برخي افراد باعث افزايش ريسك سايش و پوسيدگي دندان ها مي شود.

عوامل ساينده دندان

_ عامل اسيدي مي تواند درونزاد (از داخل بدن) و يا برونزاد (از خارج بدن) باشد:

?) عوامل درونزاد:

? تماس اسيد معده كه به شكل استفراغ و يا ريفلاكس معده تكرار شونده با دندان ها تماس مي يابد.

? اختلالات تغذيه اي نظير بي اشتهايي عصبي و يا پرخوري عصبي (بوليميا) كه با استفراغ توأم است.

? استفراغ در خانم هاي باردار.

?) عوامل برونزاد:

? مصرف زياد غذاهاي اسيدي نظير ميوه هاي تازه (به?ويژه مركبات )، آب ميوه ها (به ويژه مركبات، آب انگور و آب سيب)، نوشابه هاي گازدار، نوشابه هاي انرژي زا و ورزشي، سركه، ترشي جات، آب نبات ها، ماست (و ساير فرآورده هاي تخميري)، ويتامين C جوشان.

? اسكوربيك اسيد (ويتامين C) موجود در آب نبات ها، آب ميوه ها و نوشابه هاي گازدار.

? مصرف داروهاي اسيدي.

? آب اسيدي در استخرهاي شنا كه اثر جانبي كلردار كردن آب است.

? استفاده از مسواك با موهاي زبر و سفت و يا مسواك زدن خشن (عامل تشديدكننده اثر اسيدها)

? عوامل اسيدي در محيط كاري.

_ نكته:

اسيد فسفريك، اسيد ماليك، اسيد سيتريك، اسيد لاكتيك و اسيد تارتاريك، از جمله اسيدهايي هستند كه عامل ايجاد سايش دندان ها هستند.

چگونه سايش دندان ها را به حداقل برسانيم

?) بيش از يك ليوان نوشيدني اسيدي در طي روز مصرف نكنيد.

?) پس از مصرف نوشيدني هاي اسيدي و يا استفراغ بلافاصله اقدام به مسواك زدن دندان ها نكنيد. چراكه پس از تماس اسيد با دندان ها، مينا نرم مي شود و

بايستي صبر كرد تا مينا مجددا توسط بزاق محكم شود. بنابراين مسواك زدن بلافاصله پس از مصرف نوشيدني هاي اسيدي و يا استفراغ، روند فرسايش ميناي دندان را سرعت مي بخشد. حداقل بايستي ?? دقيقه بين تماس اسيد با دندان و مسواك زدن فاصله زماني وجود داشته باشد.

?) هنگام مسواك زدن، از مسواك نرم و خميردندان حاوي فلورايد استفاده كنيد.

?) پس از هر بار مصرف غذاهاي اسيدي دهان خود را به مدت ?? ثانيه با آب بشوييد.

?) آب ميوه ها و نوشابه هاي گازدار را با ني مصرف كنيد.

?) آدامس بدون قند بجويد تا ترشح بزاق در دهان تحريك شود.

?) چنانچه از خشكي دهان رنج مي بريد حتما به پزشك مراجعه كرده و آن را برطرف كنيد.

منبع:سايت پزشكان بدون مرز

همه چيز در مورد دندانپزشكي

تهيه كننده : مجيد مكاري

منبع : راسخون

مقدمه

از روزگار كهن ، بيماري دهان مشكل انسانها بوده است. جمجمه افراد Cro-Magnon كه 25000 سال پيش در زمين ساكن بودند، شواهدي از پوسيدگي دندان را نشان مي دهد. قديميترين منبع ثبت شده بيماري دهان از يك متن سومري است. (Circa 5000 سال قبل از ميلاد) كه كرمهاي دندان را بعنوان دليل پوسيدگي دندان شرح مي دهد. هيچ كس نمي تواند انكار كند كه در طي سالها دندانپزشكي گامهاي عظيمي برداشته و گذشته ، حال و آينده دندانپزشكي يكي از عنوانهاي مورد بحث پيشكسوتان دندانپزشكي در چهل و هفتمين گردهمايي ساليانه آكادمي دندانپزشكان عمومي مي باشد.

Eric Curtis دندانپزشك، مورخ نامدار دندانپزشكي و سخنگوي آكادمي دندانپزشكان عمومي مي گويد: مطمئناً چيزهاي زيادي از قرون وسطي تا ابتداي سالهاي 1700 ، زماني كه اغلب درمانهاي دندانپزشكي توسط افرادي بنام جراحان آرايشگر انجام مي شد، تغيير كرده است. اين افراد همه كاره، دندانها را

مي كشيدند و جراحيهاي كوچك را انجام مي دادند، بعلاوه مو كوتاه مي كردند، زالو مي انداختند و موميايي مي كردند.

دندانپزشكي باستاني

در زمان باستان، ماياها مردماني با فرهنگ سطح بالا بودند كه در گواتمالا و هندوراس فعلي مي زيستند. آنها كه از مردم بابل باستاني نيز قديمي تر بودند، به دلايل مذهبي اقدام به قرار دادن اينله روي دندانها و يا سوراخ كردن صورت و گوش مي نمودند. آنها در قرار دادن اينله هاي سنگي زيبا روي حفرات تراش داده شده دندانهاي قدامي بالا و پايين و گاهي دندانهاي پرمولر، مهارت داشتند. بدون شك، اين اينله ها روي دندانهاي زنده قرار داده مي شد و آنچنان دقيق اين كار انجام مي گرفت كه حتي تا هزار سال بعد اين اينله ها، در جاي خود باقي مي ماندند. اينله ها با سمان هاي خاص به حفره چسبانده مي شد كه جنس عمده آنها با اسپكتروگرافي، كلسيم، فسفات تشخيص داده شده است.

دندانپزشكي در گذر زمان

• در اوان كودكي، دختران فرقه Vanomami در ونزوئلا ، باريكه هاي تيز شده از چوب سخت و بامبو را به لبها و گونه هايشان فرو مي نمودند كه جنبه زيبايي داشته است.

• پونتيك يا دندان مصنوعي در اين دنچر پارسيل ثابت، جايگزين ثناياي مياني سمت راست بالا كه از دست رفته، شده است. احتمالاً دنداني از يك گاو نر است كه به نواري از طلا پرچ شده است (متعلق به سرزمين Etruria Musee de l Ecole Dentaire de paris)

• مسواك اوليه، مسواك خاورميانه به نام Siwak و Misswak يك شاخه كوچك از درخت سالوادورا پرسيكا به نظر نيم اينچ است كه آن را براي يك روز در آب غوطه ور مي سازند تا الياف آن از

هم جدا شود. چوب اين درخت حاوي بي كربنات سديم و اسيد تانيك و ساير موادي است كه تأثير مثبتي روي لثه ها دارد.

• دندانپزشكان در سالهاي 1700 به جوامع آمريكايي مهاجرت كردند و خود را ابتدا وقف حذف دندانهاي بيمار و قرار دادن دنچرهاي مصنوعي نمودند. مواد ترميمي استفاده شده قلع، ورق طلا، سرب و نقره بود. دنچرها از عاج تراشيده مي شد و يا از دندانهاي گاو نر فرم داده مي شد.

• در سالهاي 1800 حرفه دندانپزشكي شامل كارهايي نظير كشيدن دندانها با Turnkay (يك وسيله ابتدايي شبيه به آچار چرخ ضامن دار كه براي كشيدن دندانها استفاده مي شد)، تميز كردن دندانها با كاغذ تراش (Seraper) و برداشت پوسيدگيها با وسايل دستي بود.

• Watter Hermann Ryff رساله جراحي بزرگ Gross chirurgey را در سال 1545منتشر ساخت و بنظر مي رسد چندين بار آن را تجديد (Great Surgery) چاپ نمود، از جمله يكي در سال 1559 كه در آن تصاويري از قلمهاي جرم گيري Scaler ديده مي شود. تصاوير Ryff دقيق و درست بود. متأسفانه عمر او كفاف نداد و كتاب دندانپزشكي كه او تصميم داشت بنويسد، هرگز چاپ نشد.

• صندلي دندانپزشكي James Beall Morrison در سال 1868 يك مكانيسم منحصر به فرد داشت كه به دندانپزشك اجازه مي داد آن را در هر جهتي كج نمايد. با وجود مزاياي واضح آن، فقط چهار نمونه از اين صندلي ساخته شد (موزه دانشكده كپنهاك) صندلي دندانپزشكي توسط كمپاني سازنده وسايل دندانپزشكي در 1875 معرفي گرديد كه بر اساس بروشور تبليغاتي آن مي توانست به اندازه كافي به عقب خم شود تا به دندانپزشك اجازه دهد، نشسته كاركند، ولي اغلب

دندانپزشكان تا حدود سال 1950 ترجيح مي دادند كه حين كار ايستاده باشند.

• در 6 مارس 1840 اولين كالج دندانپزشكي دنيا در ايالت مريلند به نام كالج بالتيمور، در نتيجه تلاشهاي Hayden,Harris تأسيس گرديد.

• كشف مهم بي حس كننده در علم پزشكي توسط يك دندانپزشك آمريكايي به نام Hartford در سال 1844 انجام شد و آن گاز خنده آور نيتروزاكسايد بود. وي پس از انجام بي حسي (بيهوشي)، دندان فردي را بدون احساس درد، كشيد. در پايان دهه اول قرن بيستم، بي حسي موضعي جايگزين بيهوشي عمومي در مطب دندانپزشكي گرديد. معرفي توسط شيميدان آلماني Alfred Einharn در 1904 ، دندانپزشكي را با حذف درد از اعمال دندانپزشكي متحول ساخت. در اوايل دهه 1920 اغلب دندانپزشكان، دستگاه اشعه ايكس و استريليزاتور داشتند.

• جامعه پرستاران دندانپزشكي (دستياران دندانپزشكي) در اوايل سال 1923 تشكيل گرديد و دندانپزشكي چهار دستي به تدريج فراگير شد. دكتر آلفرد فونس Bridgeport در ايالت آمريكا، اولين فردي بود كه به نقش مهم بهداشت دهان و دندان در حرفه دندانپزشكي يقين پيدا كرده و تربيت بهداشتكار دهان و دندان را پايه گذاري نمود. او در نوامبر 1913 اولين كلينيك بهداشتكاران دهان و دندان را به نام كلينيك در گاراژ خانه خود افتتاح نمود.

• دندانپزشكان در سال 1847 به نقش پيشگيري كننده فلورايد در پيشرفت پوسيدگيهاي دنداني پي بردند. در سال 1908 دكتر Mckay كه در چشمه هاي كلرادو زندگي مي كرد، متوجه ايجاد لكه هاي قهوه اي رنگي در روي دندان كودكان شهرش شد كه امروزه مي دانيم در اثر مصرف بيش از حد فلورايد مي باشد. او فهميد كه ماده اي در منبع آب شهر عامل بروز آن است

و اينكه اين كودكان پوسيدگي بسيار پاييني دارند. ولي آن عامل را شناسايي نكرد.

• اولين كلينيك دندانپزشكي رايگان در دنيا در سال 1902 توسط Jessen از استراسبورگ آلمان افتتاح گرديد و اولين ژورنال تخصصي، ژورنال پريودنتولوژي بود كه در سال 1930 چاپ شد.

• در طي قرن بيستم، هشت تخصص در دندانپزشكي تكامل يافت كه امروزه هريك ژورنالهاي اختصاصي خود را داراست. انجام امتحانات بورد در هر رشته به ترتيب زير انجام شد:

o ارتودنسي 1930

o جراحي دهان 1946

o پاتولوژي دهان 1948

o |پروتز ثابت|پروتز 1948

o دندانپزشكي اطفال 1949

o دندانپزشكي اجتماعي 1951

o اندودانتيكس 1964

چشم انداز

در قرن گذشته، اميد به زندگي افراد تقريباً دو برابر شده است و تغييرات بسيار زيادي در كيفيت زندگي رخ داده است. بعضي از اين تغييرات كه تأثير مثبتي بر دندانپزشكي داشته اند شامل موارد زير مي باشند: تأكيد بيشتر بر بهداشت فردي ، دسترس بودن آنتي بيوتيكها، واكسنها، فلوريداسيون، رژيم هاي غذايي بهبود يافته، الكتريسيته و گرما، اشعه ايكس، تلفن، رايانه ها و اينترنت. دانش دندانپزشكي امروزي شامل استفاده از ترميم هاي نقره و سفيد، فلوريداسيون، روشهاي air abrasion براي ترميم حفرات و غيره مي باشد.

افزايش تعداد افراد بالاي 65 سال كه دندانهايشان را حفظ كرده اند نيز دندانپزشكي را تحت تأثير قرار داده است و توجه بيشتري به نيازهاي پيچيده افراد مسن تر معطوف گشته است. افزايش جمعيت آگاهتر و فرهيخته تر در آمريكا بطور نسبي، تعداد ملاقاتهاي دندانپزشكي براي داشتن لبخندي زيبا را افزايش داده است كه كاملاً در تضاد با دلايل ويزيتهاي دندانپزشكي در صد سال گذشته است: تسكين درد و بازيابي عملكرد در قرن

آينده، با افزايش تعداد افرادي كه دندانهايشان را در طول زندگي سالم نگهداشته اند، اين تمايل در مشتريان افزايش خواهد يافت.

دكتر Curtis مي گويد: بطور حتم هيچ كس نمي داند كه آينده دندانپزشكي چه چيزي را در خود خواهد داشت. من تصور مي كنم با ورود به قرن بيست و يكم ما شاهد تركيبي از دندانپزشكي با مراقبتهاي جامع سلامتي باشيم و تمركز بيشتري بر ارتباط بين سلامت دهان و سلامت عمومي خواهد بود. تكنولوژي همراه با رايانه براي تشخيص و درمان و درمانهاي با واسطه ژن كه ساختار ژني دندانها را به منظور مقاوم ساختن آنها به پوسيدگي تغيير مي دهد نيز بنا به اظهارات دكتر Cutis در آينده مهم خواهدبود.

تاريخچه دندانپزشكي در ايران

عده معدودي از سلماني ها، شاگرد زرگرها و عطارها را ميتوان اولين افرادي دانست كه با استفاده از روش هاي گوناگون، مبادرت به كشيدن دندان، گذاشتن روكش، ساختن دندان مصنوعي و يا براي تسكين دردها و اورام دهاني آنهم با وسايل بسيار اوليه مبادرت به انجام امور دندانپزشكي ميكردند.

بعدها مسئله آموزش دندانپزشكي مطرح شد كه پيشگامان اين حركت را ميتوان كتر ميلچارسكي، دكتر سياح و برخي ديگر از دندانپزشكان آن زمان دانست. ذكر اين نكته لازم است كه دندانپزشكي شاخه اي ازطب ميباشد و تنها كلاس طب تا سال ???? در مدرسه دارالفنون بود.

درآبان ماه آن سال كلاس طب به مدرسه طب تغيير كرد و در نتيجه اين مدرسه داراي اتاق و رييس جداگانه اي گشت كه محل آن در حياط بزرگ دارالفنون قرارداشت. با گذشت زمان وبا جدا شدن مدرسه طب از دارالفنون چنداتاق درحياط وزارت معارف به آن اختصاص داده شد.

در سال ???? كه دكتر سياح تحصيلات

خود را دراروپا به پايان رسانيد، به ايران مراجعت و با افرادي نظيردكترميلچارسكي، دكتراشتومپ و دكتر استپانيان آشنا شد. اكثرآنها پزشكان مخصوص دربار بودند. در آن زمان به پيشنهاد دكترميلچارسكي و دكتر سياح وتصويب مسوؤلين وقت دستور راه اندازي مدرسه دندانسازي داده شد.اين مدرسه در سال تحصيلي ????-???? وابسته به مدرسه عالي طب و مديريت آن به عهده دكتر ميلچارسكي و بعد به دكتر سياح واگذارگرديد. در آن زمان مدرسه دندانسازي داراي دو اتاق و يك زير زمين بود كه امور درماني، لابراتوري و اداري در آن انجام مي گرفت.

تجهيزات و برخي از مواد عبارت بودند از چند صندلي با سلفدان هاي حلبي، چهار عدد چرخ پائي دندانپزشكي جهت كلينيك، يك ميز چوبي، سه عدد چهارپايه، يك ولكانيزاتور و گچ ساختماني كه توسط محمدخان اولين مستخدم مدرسه دندانسازي كوبيده ميشد و الك ميگرديد.

آموزش هاي نظري و عملي در اين مقطع توسط دكتر آشوت هاروطونيان و شهريار سلامت انجام مي شد.

پايه دانشگاه به سبك دانشگاه هاي اروپايي در سال ???? ريخته شد. در مهرماه آن سال دكتر سياح رئيس دانشكده ودكترمحسن لك عهده دار تدريس كلينيكي شدند. دوره آن پنج سال بود كه چهارسال آن صرف آموزش هاي عملي ونظري ميگرديدو يكسال جهت تهيه وتدوين پايان نامه.

رشته هاي تخصصي دندانپزشكي كه در ادامه به صورت كلي در مورد آنها بحث خواهد شد :

اندودنتيكس (تخصص درمان ريشه دندان)

تخصصي از دندانپزشكي است كه علوم پايه و كلينيكي آن شامل تشخيص، پيشگيري و درمان بيماريها وصدمات پالپ و بافتهاي اطراف ريشه مرتبط با پالپ مي باشد. درمان پالپ دندان با نامهاي روت كانال، اندو ، عصب كشي و ... شناخته مي شود كه اين معمولترين

درماني است كه توسط متخصصين اين رشته انجام مي شود. بيان اينكه دنداني احتياج به معالجه ريشه دارد و يا به اصطلاح عاميانه عصب كُشي يا عصب كِشي شود در بسياري از بيماران ايجاد هراس و اضطراب مي كند و اغلب ترس آنها ناشي از مطالب نادرستي است كه در اين زمينه شنيده اند. بسياري از بيماراني كه جهت خلاصي از درد فوراً اقدام به كشيدن آن نموده اند، بعداً پشيمان شده و آرزو مي كنند كه اي كاش با معالجه ريشه، دندان را نجات داده بودند. خصوصاً آنهايي كه جهت جايگزيني آن دندانها با پروتزهاي ثابت از هزينه گران اين خدمات آگاهي مي يابند.

پاتولوژي فك و دهان و صورت (آسيب شناسي)

علمي است كه علت، ويژگيها، نحوه عملكرد و تأثيربيماريهاي مرتبط با ناحيه فك و دهان و صورت را كشف و بررسي مي نمايد. كار در اين رشته شامل تحقيق وتشخيص بيماريها با استفاده از معاينات كلينيكي، راديوگرافي، ميكروسكوپي، بيوشيميايي و ... مي باشد.

راديولوژي فك و دهان وصورت

تخصصي از دندانپزشكي است كه با تهيه و تفسير تصاوير و اطلاعات بااستفاده از اشعه هاي تابان به تشخيص و كنترل بيماريها و ناهنجاريهاي فك و دهان و صورت مي پردازد.

جراحي فك و دهان و صورت

تخصصي در دندانپزشكي است كه شامل تشخيص، جراحي و درمانهاي كمكي بيماريها، صدمات و نقايص عملكردي و زيبايي بافتهاي نرم و سخت ناحيه دهان و فك و صورت مي باشد.

ارتودنتيكس (متخصص ارتودنسي)

اين تخصص بخشي از دندانپزشكي است كه در ارتباط با كنترل، هدايت و تصحيح بافتهاي دهاني صورتي در حال رويش يا بالغ مي باشد مثل وضعيتهايي كه نياز به جابجايي دندانها دارد، تصحيح روابط نامناسب

فكي و دنداني، تنظيم و تصحيح روابط بين دندانها و استخوانهاي سر و صورت. مسئوليت اصلي ارتودنتيست، تشخيص، پيشگيري، تفسير و درمان انواع جفت شدن غلط دندانها و تغييرات بافتهاي مجاور آنها مي باشد.

دندانپزشكي كودكان

يك تخصص دندانپزشكي است كه محدوده آن را سن فرد تعيين مي كند. پيشگيري و درمان بيماريهاي دهان و دندان از دوران نوزادي و كودكي تا بلوغ به عهده متخصص اين رشته است. كودكان نيازمند مراقبتهاي ويژه سلامتي نيز توسط متخصص اين رشته درمان مي شوند. همچنين دندانهاي شيري، عادت مكيدن انگشت و پستانك، سيلانت (مواد مسدودكننده شيارهاي دندان)، فضانگهدار و روكش دندان شيري (SSC) جزو اين بخش است.

پريودنتيكس (تخصص بيماريهاي لثه و بافتهاي نگه دارنده دندان)

اين تخصص به پيشگيري و درمان بيماريهاي بافتهاي حمايت كننده مجاور دندانها و حفظ سلامت، عملكرد و زيبايي اين ساختارها (لثه، استخوان فك و ...) مي پردازد. مراقبتهاي لازم بعد از جراحي لثه و كشيدن دندان، پريودونتيت (پيوره)، لثه سالم , ژنژيويت (آماس لثه) و جرم گيري و همچنين بيماريهاي لثه در اينتخصص دنبال مي شود.

پرستودنتيكس (تخصص پروتزهاي دنداني)

شاخه اي از دندانپزشكي است كه به بازسازي و حفظ عملكرد دهان، راحتي، سلامتي و زيبايي بيمار مي پردازد. بازسازي و ترميم دندانهاي طبيعي و يا جايگزيني دندانها و بافتهاي فكي- صورتي از دست رفته با جايگزينهاي مصنوعي، در حيطه عملكرد اين رشته است. اين تخصص در دو بخش پروتز ثابت و پروتز متحرك است.

دندانپزشكي ترميمي و زيبايي

تخصصي در دندانپزشكي است كه به امر ترميم و بازسازي دندانهاي طبيعي و تأمين زيبايي ظاهري دندانهاي فرد مي پردازد. ارتودنسي، انواع ترميم هاي دنداني، ترميم همرنگ دندان، سفيد كردن دندانهاي

زنده، آمالگام و بعضي تصورات غلط در مورد آمالگام در اين تخصص انجام مي شود.

تشخيص و بيماريهاي دهان

تخصصي در دندانپزشكي است كه به امر تشخيص ناهنجاريها و بيماريهاي بافتهاي نرم و سخت دهان مي پردازد. اين بيماريها ممكن است ويژه حفره دهان باشد و يا بخشي از يك بيماري عمومي كه علايم آن در ناحيه دهان بروز كرده است. آفت كوچك، گازگرفتگي گونه، بوي بد دهان، خشكي دهان، تغييرات دهاني همراه با افزايش سن، فلوروزيس، دندان قروچه (براكسيزم)، سرطان دهان و ... در اين شاخه مورد رسيدگي قرار مي گيرد.

جرم گيري دندان

بعد از جرم گيري

قبل از بهبودي

آيا جرم گيري به دندان صدمه مي زند؟

خير، جرم دندان علاوه بر اينكه براي لثه و بافتهاي نگهدارنده دندان مضر مي باشد محلي نيز براي تجمع و تكثير ميكروبهاي پوسيدگي زا است. با عمل جرم گيري تعداد اين ميكروبها در دهان به مراتب كمتر مي شود. با برداشته شدن جرم، بيمار ممكن است با زبانش حس كند كه دندانش خالي شده است. اين احساس همراه با مقداري حساسيت به سرما يا گرما (بعد از جرم گيري) اين تصور غلط را تقويت نموده است كه شايد دندانهايش در حين جرم گيري تراش خورده باشند، در صورتي كه مكانيزم دستگاه جرم گيري لرزشي بوده و قادر به تراش نمي باشد.

علت حساسيت دندان به سرما بعد از جرم گيري چيست؟

دندان داراي حس بوده و در ناحيه طوق بسيار حساستر مي باشد. وجود جرم بر طوق دندان به علت ضخامتي كه دارد به عنوان يك عايق حرارتي عمل مي كند و يا به عبارت ديگر جلوي حس دندان را مي گيرد. با برداشته شدن آن بديهي است

كه دندان بهتر متوجه تغييرات حرارتي مي گردد، ضمناً بر اثر وجود جرم لثه پرخون و متورم شده و با عمل جرم گيري التهاب آن فروكش مي كند لذا مقدار بيشتري از دندان نسبت به حالتي كه قبلاً آماس لثه وجود داشته در دهان ديده مي شود و اين خود باعث احساس بيشتر تغييرات حرارتي مي گردد. حساس شدن به سرما را مي توان به احساسي كه بدن انسان بعد از استحمام دارد، تشبيه نمود. حساسيت به سرما هميشه و غالباً بوجود نيامده و در صورت ايجاد، گذرا و موقتي بوده و جاي هيچگونه نگراني ندارد.

آيا دندان بعد از جرم گيري لق مي شود؟

خير، با تجمع تدريجي جرم بر دندان، لثه و به دنبال آن مقداري از استخوان نگهدارنده دندان تحليل مي رود. در حقيقت دندان به اين دليل قبلاً لق شده ولي به علت انباشتگي و يكپارچگي جرم و چسبيده شدن دندانها به هم توسط آن، اين حالت درك نشده و يا برداشته شدن جرم كشف مي گردد و بيمار آن را منتسب به عمل جرم گيري مي داند. يك ضرب المثل مي گويد « جلوي ضرر را از هركجا بگيري، منفعت است». لق شدن دندان منوط به تحليل استخوان و انساج نگهدارنده دندان در اثر جرم و پلاك ميكروبي است و در همه موارد بخصوص در مراحل اوليه بيماريهاي لثه و بافتهاي اطراف دندان ديده نمي شود.

آيا جرم گيري درد دارد؟

خير، موردي براي بي حس كردن دندان به هنگام جرم گيري وجود ندارد. جرم گيري يا توسط قلمهاي دستي و يا با دستگاه صورت مي گيرد. نوك قلم دستگاه جرم گيري داراي لرزش و نوساناتي مي باشد كه با زدن ضربه هاي بسيار كوتاه

بر جرم، آن را پاك مي كند و دندان را نمي تراشد، آب دستگاه علاوه بر تميز كردن و شستشو، دندان را نيز خنك مي كند.

جرم گيري را هر چند وقت بايد انجام داد؟

بسياري از اشخاص با يكبار جرم گيري و رعايت هميشگي بهداشت دهان و دندان ممكن است تا مدتها نيازي به جرم گيري مجدد نداشته باشند. بديهي است كه هرگونه كوتاهي در رعايت اصول بهداشت دهان منجر به تجمع دوباره جرم خواهد شد. ضمناً بعضي از بيماران به علت دارا بودن بزاقي با ويژگيهاي خاص از نظر ميزان ترشح و تركيب، بسيار مستعد به تشكيل جرم هستند، ضمناً استعداد به بيماريهاي لثه در خانواده هايي بيشتر مي باشد. در اين گروه از بيماران توصيه مي گردد جرم گيري در تناوب زماني كوتاهتري انجام شود.

آيا استفاده از خمير دندانهاي ضد جرم مفيد مي باشد؟

خير، اگر جرم با مسواك و خمير دندان پاك نشد براي پاك كردن آن بايستي از دندانپزشكان كمك گرفت، ضمناً خمير دندانهايي كه به عنوان ضد جرم معرفي شده اند داراي مقادير زيادي از مواد ساينده بوده و فقط رنگ و لكه هاي رسوب نموده بر دندان را كه Stain (زنگ) نام دارد، تميز مي كنند و استفاده هميشگي از آنها توصيه نمي گردد. اين خمير دندانها، به علت دارا بودن مواد ساينده زياد، ايجاد خراشهاي بسيار ظريف بر سطح دندانها نموده و زمينه را براي تجمع و چسبندگي بيشتر پلاك ميكروبي فراهم مي آورند.

پروتز ثابت دندان

چرا دندانهاي از دست رفته بايد جايگزين شوند؟

بد نيست كه بدانيد محل قرار گرفتن دندانها را فشارهاي وارده از طرف لب، زبان و گونه تعيين مي كنند. به عبارت ديگر دندانها در

محلي قرار گرفته اند كه برآيند نيروهاي وارده به آنها صفر است. از نظر سطوح قدامي - خلفي و جونده نيز وجود دندانهاي ديگر دندان را محدود مي سازد. يك دندان تا هنگامي به رويش و حركت فعال خود ادامه مي دهد تا به دندان مقابل برسد. ضمناً دندانهاي خلفي تر تمايل به حركت به سمت جلو دارند. حال تجسم كنيد كه اگر يك دندان مثلاً اولين آسياي بزرگ فك پايين از دست برود چه اتفاقاتي ممكن است بيفتد؟ با از دست رفتن اين دندان، مقداري از فضاي حاصل از كشيده شدن آن با حركت دندانهاي مجاور (نه بطور كامل) اشغال مي گردد. نتيجتاً فاصله اي بين دندانهاي مجاور با دندان كناري شان ايجاد مي گردد كه علاوه بر گير غذايي و احتمال بروز پوسيدگي، باعث آزردگي و بيماري لثه نيز مي شود. ضمناً حركت دندانهاي مجاور بصورت كامل و بدنه اي نبوده و با خم شدن و انحراف محوري آنها همراه است. ماحصل اين خم شدن و ضرر حاصله، ايجاد بيماري لثه با بوجود آمدن پاكت لثه اي (عميق شدن شيار لثه اي) در ناحيه زير خم شدگي است. ديگر اينكه در صورت خم شدن، موقع جويدن غذا، نيرو در امتداد محور طولي دندان به آن وارد نشده و نيروي وارده مخرب خواهد شد. با كشيدن يك دندان تغييرات احتمالي فقط منحصر به فك مربوطه نبوده و نظم و آرايش دندانهاي فك مقابل را نيز برهم مي زند.

همانطوري كه گفته شد دندانها تا هنگامي به رويش خود ادامه مي دهند تا به دندان مقابل برسند. نتيجتاً دندان مقابل به سمت ناحيه كشيده شده شروع به رويش مي نمايد. اين رويش اضافي علاوه بر اينكه از نظر

زيبايي ناخوشايند است به علت مزاحمتي كه در موقع حركات طرفي فك ايجاد مي كند، براي مفصل گيجگاهي فكي نيز مضر مي باشد. باز هم مسئله به اينجا ختم نمي شود. اگر شكل يك دندان را در نظر بگيريد از قطر آن به سمت نوك ريشه كاسته مي شود. بديهي است با رويش بيشتر يك دندان، قسمتي از آن كه مجاور دندانهاي كناري قرار مي گيرد اينك باريكتر بوده و ايجاد فضا و فاصله اي را مي نمايد كه محل گير غذايي بوده و عوارضي چون پوسيدگي و بيماري لثه را بدنبال دارد. بايد بدانيد كه با كشيدن دندان، استخوان نيز دستخوش تغييرات مي گردد. استخوان هر فك از دو قسمت ساختماني تشكيل شده است. يك قسمت آن استخوان اصلي بوده و بدنه اصلي فك مي باشد، قسمت ديگر آن لانه دنداني بوده و دندانها را در بر مي گيرد و وجود آن بسته به وجود دندانهاست.

اگر دنداني از دست برود و جايگزين نگردد اين قسمت از استخوان تحليل رفته و اگر در آينده نيازي به استفاده از دندانهاي مصنوعي بصورت دست دندان باشد، به علت تحليل شديد استخوان گير آن كم شده، بيمار را اذيت نموده و يا غير قابل استفاده مي شود. در حالت طبيعي و سلامت، عمل جويدن غذا متناوباً با استفاده از دندانهاي هر دو طرف فك صورت مي گيرد. در صورت از دست دادن دندان يا دندانهايي در يك طرف دهان، يا بيمار از آن طرف فك كمتر استفاده نموده و يا اصلاً استفاده نمي كند. اگر از يك طرف فك استفاده نشود دندانها تميز نشده و جرم مي بندند و علاوه بر اينكه مستعد به پوسيدگي مي شوند ناراحتي لثه هم افزوده مي گردد؛

زيرا كه غذا خوردن در تميز شدن دندانها و حفظ سلامتي لثه مؤثر است. با عادت يك طرفه غذا خوردن تغييراتي بصورت سايش در سطح جونده ايجاد مي گردد كه در صورت شدت، ممكن است ايجاد ناقرينه گي در سطح جونده نموده و در شكل و قيافه شخص نيز تأثير بگذارد. صورتهاي مختلف پروتز ثابت عبارتند از:

ونيرها (veneer)

امروزه ديگر دليلي ندارد كه فاصله بين دندانها يا دندانهاي رنگ گرفته، بدشكل و كج خود را تحمل كنيد. يك ونير كه روي دندانهاي شما قرار داده مي شود، اشتباه طبيعت و يا آسيب ناشي از يك صدمه را تصحيح كرده و به شما كمك مي كند تا لبخندي زيبا داشته باشيد. ونيرها نازك بوده و پوسته هايي هستند كه با مواد همرنگ دندان براي هرفرد، بطور خاص ساخته مي شوند تا سطح جلويي دندانها را پوشش دهند. آنها معمولاً در لابراتوار و توسط تكنسين دندانساز، از روي مدلي كه توسط دندانپزشك شما تهيه شده، ساخته مي شوند. اين يك درمان غير قابل برگشت است، زيرا براي تطبيق پوسته ونير روي دندان، لازم است مقدار كمي از ميناي دندان برداشته شود. دندانپزشك ممكن است به شما توصيه كند كه از بعضي غذاها و نوشيدنيها كه ونير شما را بدرنگ مي كند،مثل چاي و قهوه پرهيز كنيد. گاهي ممكن است ونير ترك بردارد يا دچار شكستگي شود ولي براي اغلب افراد، زيبايي حاصل از كاربرد آن بيشتر ارزش دارد.

روكش (Crown)

شما ممكن است براي پوشاندن يك دندان و بازگرداندن شكل و اندازه طبيعي آن، نيازمند روكش باشيد. يك روكش دندان، دندان شما را قويتر ساخته و ظاهر آن را بهبود مي بخشد. وقتي ميزان

كافي از نسج دندان براي نگهداري يك پركردگي وسيع باقي نمانده باشد، روكش مي تواند آن دندان را بپوشاند. روكشها ممكن است براي اتصال يك بريج، محافظت از يك دندان ضعيف و يا ترميم دنداني كه قبلاً شكسته است، بكار روند. روكش درمان خوبي براي دندانهاي بدرنگ و يا بدشكل است. همچنين براي پوشاندن يك ايمپلنت دنداني نيز استفاده مي شود. اگر دندانپزشك شما روكش شدن دندان را توصيه مي كند، احتمالاً به يكي از دلايل فوق مي باشد تا به شما كمك كند دندانهايي سالم و لبخندي زيبا داشته باشيد.

روكش كردن دندان در چه مواردي تجويز مي گردد؟

• دندانهايي كه داراي پركردگيهاي وسيع بوده، قادر به تحمل فشارهاي جويدن نبوده و بسيار شكننده مي باشند، پس ناچاراً بايد روكش شوند.

• دندانهايي كه تاج آنها شكسته و يا مقدار نسج باقيمانده دندان گير كافي براي پركردگي نداشته باشد.

• دندانهاي معالجه عصب شده؛ دنداني كه به معالجه عصب نياز پيدا مي كند معمولاً داراي پوسيدگي وسيع و پيشرفته اي بوده و ابتدا به ساكن مقدار زيادي از نسج سالم مينا و عاج را از دست داده است، ثانياً دندانپزشك براي دسترسي به عصب داخل ريشه ناچاراً مقداري از نسج سالم دندان را بر مي دارد، ثالثاً دندان تغذيه داخلي خود را از دست داده و قدري خشك مي گردد. رابعاً، دندان ممكن است بر اثر خونريزي داخلي و يا بيماري پالپ (عصب و بافت داخل دندان) تغيير رنگ داده باشد.

• زيبايي: دندانهاي تيره، بدرنگ و با شكلهاي غير طبيعي نيز نياز به ترميم توسط روكش دارند.

• تركهاي دنداني

• بازسازي سطوح جونده

آيا دنداني كه تاج آن كاملاً از بين

رفته باشد امكان ترميم آن ميسر است؟

بله، در اين موارد دندانپزشك از داخل ريشه دندان (بعد از معالجه عصب) قالب گيري بعمل آورده و وسيله اي را كه پُست ناميده مي شود، مي سازد. پست بعداً به داخل ريشه دندان چسب خورده و قسمتي از آن به عنوان تاج بيرون مي ماند كه بر روي آن روكش دندان سوار مي گردد.

روكش دندان شيري «SSC»

اين روكشهاي فولادي زنگ نزن به رنگ فلزي بوده و در موارد خاص با توجه به نظر دندانپزشك تجويز مي شوند: ترميم دندانهاي شيري يا دائمي جوان با ضايعات پوسيدگي وسيع، ترميم دندانهاي با ناهنجاري ارثي، ترميم پس از درمان ريشه دندان شيري يا دائمي كه خطر شكستگي ساختمان تاج باقيمانده زياد است، ترميم دندان شكسته و ترميم دندانها در افراد ناتوان يا كساني كه بهداشت دهان فوق العاده ضعيفي دارند و احتمال دارد ساير مواد در دهان آنها با شكست روبرو شود. روكش با مواد سماني خاص به دندان چسبانده مي شود و وجود آن هيچ مشكلي در لق شدن دندان شيري و رويش جانشين دائمي آن ايجاد نمي كند. در صورتي كه روكش لق شده بود، بلافاصله به دندانپزشك مراجعه نمائيد تا مجدداً آن را با دندان تطابق داده و سمان كند. لازم به ذكر است كه بلع احتمالي روكش بسيار نادر بوده و در صورت وقوع معمولاً بدون هيچ مشكلي در عرض 10-7 روز دفع مي گردد.

بريج (Bridge)

اگر شما يك يا چند دندان را از دست بدهيد، دچار مشكل در جويدن و صحبت كردن مي شويد. در اين صورت بريج يكي از درمانهايي است كه با جايگزيني دندانهاي از دست رفته به حفظ شكل صورت

و كاهش مشكلات جويدن كمك مي كند. بريج ثابت، دندانهاي از دست رفته را كه بين دندانهاي ديگر هستند، جايگزين مي سازد و نماي زيبايي دارد. اين نوع ترميم ممكن است از طلا، آلياژها، پرسلن (چيني) يا تركيبي از اين مواد باشد و به منظور ساپورت، به دندانهاي مجاور كه به آنها دندانهاي پايه اطلاق مي شود، باند شده يا به روكش روي آنها متصل مي شود. برخلاف بريجهاي متحرك كه مي توانيد آنها را بيرون آورده و تميز نمائيد، يك بريج ثابت فقط توسط دندانپزشك مي تواند برداشته شود. يك بريج ايمپلنت، دندانهاي مصنوعي را مستقيماً به استخوان فك يا زير لثه، بسته به نوع بريجي كه دندانپزشك تجويز كند، متصل مي نمايد. بنابراين بسيار مهم است كه دندانهاي باقيمانده خود را تميز و سالم نگهداريد. بريج؛ دندان جايگزين شونده به دندانهاي كناري با استفاده از تراش آنها چسبانده مي شود و غالباً از يك اسكلت فلزي روكش شده توسط چيني ساخته مي شود.

بريج در چه مواردي توصيه مي گردد؟

اگر دندان يا دندانهايي از دست بروند و دندانهاي كناري قادر به تحمل فشار باشند، بريج توصيه مي شود. براي روكشهاي فلزي ميزان تراش كمتر بوده و براي روكش هاي چيني با اسكلت فلزي مقدار تراش بيشتر بوده و براي روكشهاي تمام چيني اندكي بيشتر است. ضمناً سطح جونده در صورتي كه قرار باشد با چيني پوشانده شود نياز به تراش بيشتري دارد. مقداري از فضاي حاصل از تراش دندان صرف اسكلت فلزي و مقداري صرف پوشاندن سياهي رنگ فلز توسط مواد اوپك و بقيه آن صرف اضافه نمودن چيني مخصوص عاج و ميناي دندان مي گردد.

ايمپلنت

هيچ چيز جانشين دندانهاي سالم نمي شود. ولي

وقتي شما دنداني را به دليل بيماري يا حادثه از دست داده ايد، بهتر است بدانيد كه راهي براي بازگرداندن لبخند زيباي شما وجود دارد. يك ايمپلنت دنداني ظاهر و احساسي شبيه دندان از دست رفته تان به شما مي دهد. دندانپزشك يك پايه يا فريم فلزي را زير لثه شما قرار مي دهد كه درست شبيه ريشه يك دندان به استخوان فك متصل مي شود. سپس دندانپزشك يك دندان جايگزين را روي ايمپلنت قرار مي دهد به نحوي كه شبيه وضعيت دندان اصلي خود شما به نظر آيد. اغلب بيماران معتقدند، ايمپلنت مطمئن و با ثبات است و آن را جايگزين خوبي براي دندان از دست رفته شان مي دانند. ايمپلنتها مي توانند جايگزين يك يا چند دندان از دست رفته شوند. لازم به ذكر است كه ايمپلنت نياز به جراحي دارد، بنابراين بيماران بايد از نظر كلي در سلامت بسر برند، لثه هاي سالم داشته و استخوان كافي جهت ساپورت ايمپلنت داشته باشند. در ضمن بايد مقيد به رعايت دقيق بهداشت دهان و ملاقاتهاي مرتب با دندانپزشك باشند. ايمپلنت يا دندان كاشتني تشكيل شده است از پايه اي كه عمدتاً از جنس فلز تيتانيوم بوده و توسط جراح در استخوان فك كار گذاشته شده و سپس بر روي آن دندان قرار مي گيرد.

مراحل جايگزيني ايمپلنت

ابتدا جراحي جهت قرار دادن پايه ايمپلنت انجام مي شود. جراحي تا چندين ساعت ممكن است طول بكشد و سپس حداكثر 6 ماه وقت لازم است تا استخوان حول اين پايه رشد كرده و آن را محكم در برگيرد. بعضي ايمپلنتها نياز به يك جراحي ثانويه دارند تا يك رابط (Post)، پايه را به دندان جايگزين متصل كند. در ساير

انواع ايمپلنتها، پايه و رابط بهم متصل هستند و همزمان قرار داده مي شوند. پس ازچندين هفته كه لثه ها بهبود يافتند، مرحله بعد شروع مي شود. دندانهاي مصنوعي ساخته شده و به قسمت رابط پايه متصل مي شوند. چون چندين بار امتحان دندانهاي مصنوعي جهت تنظيم دقيق وضعيت آنها لازم است، اين مرحله ممكن است يك يا دو ماه بطول بيانجامد. جراحي ايمپلنت ممكن است در مطب دندانپزشك (تحت بي حسي موضعي) و يا بيمارستان (تحت بيهوشي عمومي) انجام شود. داروهاي ضد درد معمول و گاهي آنتي بيوتيك تجويز مي شود. دندانپزشك دستورات لازم جهت نحوه رعايت بهداشت دهان و نوع رژيم غذايي را به شما خواهد داد.

مواد مورد استفاده در روكش و بريج

پرسلن (سراميك/چيني)

اين ماده بصورت اينله، انله، روكش و ونيرهاي زيبايي استفاده مي شود. ونير پوسته بسيار نازكي از پرسلن است كه مي تواند جايگزين ميناي دندان شود و يا بخشي از آن را مي پوشاند. ترميمهاي پرسلن بطور خاصي مورد قبول و پسند عامه مردم هستند، زيرا رنگ و شفافيت آنها مشابه ميناي دندان طبيعي است. اين نوع ترميم حداقل دو جلسه و گاهي بيشتر وقت نياز دارد. ترميم با پرسلن تحت كشش يا فشار مستعد شكستن است. مقاومت آنها بستگي به ضخامت كافي پرسلن و قدرت باند آن با دندان زيرين دارد. آنها نسبت به سايش بسيار مقاومند، اما اگر سطح پرسلن خشن باشد، به سرعت سبب سايش دندانهاي مقابل مي شود.

پرسلن وفلز

نوع ديگري از ترميم غير مستقيم است كه بسيار قوي و با دوام بوده و در روكش يا بريج بكار مي رود. اين نوع ترميم قويتر از پرسلن به تنهايي است. قسمت زيادي از

دندان بايد تراش داده شود تا اين نوع ترميم روي آن تطابق يابد. گرچه بسيار مقاوم به سايش مي باشند، ترميمهاي پرسلن اگر سطح خشن داشته باشند، سبب سايش دندانهاي طبيعي مقابل مي گردند. ممكن است در ابتداي جايگذاري ترميم كمي حساسيت به سرما يا گرما وجود داشته باشد. اغلب بيماران مشكلي با اين نوع ترميم ندارند، گرچه تعداد كمي نسبت به بعضي انواع فلز استفاده شده در ترميم، حساسيت و آلرژي نشان داده اند.

آلياژ طلا

آلياژ طلا، حاوي طلا، مس و ساير فلزاتي است كه ترميمي قوي بصورت روكش يا بريج را بدست مي دهد. آنها معمولاً براي اينله، انله، روكش و بريجهاي ثابت استفاده مي شوند. بسيار مقاوم به خوردگي و تيرگي رنگ هستند. مقاومت بالايي به شكستن و سائيدگي دارند و اين امر موجب مي گردد كه دندانپزشك، حداقل ميزان ساختمان دندان را حين تراش بردارد. آلياژهاي طلا مشكلي براي دندانهاي مقابل ايجاد نكرده و بخوبي توسط بيماران تحمل مي شوند. گرچه رنگ فلزي آنها شبيه نماي دندان طبيعي نيست.

آلياژ فلزي

آلياژهاي فلزي غير قيمتي به رنگ نقره هستند و در روكش، بريج ثابت و دنچر پارسيل استفاده مي شوند. آنها نسبت به خوردگي و تيرگي رنگ بسيار مقاومند و مقاومت بالايي به شكستگي و سايش دارند. رنگ فلزي آنها نماي دندان طبيعي را ندارد. بعضي بيماران ممكن است نسبت به فلزات، واكنش آلرژيك نشان دهند و در صورت كاربرد آنها ممكن است ابتدائاً حساسيت به سرما و گرما وجود داشته باشد.

تشخيص و بيماريهاي دهان

تخصصي در دندانپزشكي است كه به امر تشخيص ناهنجاريها و بيماريهاي بافتهاي نرم و سخت دهان مي پردازد. اين بيماريها ممكن است ويژه حفره

دهان باشد و يا بخشي از يك بيماري عمومي كه علايم آن در ناحيه دهان بروز كرده است.

• آفت كوچك

• گازگرفتگي گونه

• بوي بد دهان

• خشكي دهان

• تغييرات دهاني همراه با افزايش سن

• فلوروزيس

• دندان قروچه (براكسيزم)

• سرطان دهان

آفت كوچك

آفت چيست؟

به زخم هاي عود كننده و دردناك مخاط دهان آفت گفته مي شود. زخم آفتي در چند نوع بزرگ، كوچك و تبخالي شكل وجود دارند و شايع ترين آنها آفت كوچكي مي باشد كه به تعداد 5-1 عدد و به قطر كمتر از يك سانتي متر و معمولاً 5-3 ميلي متر ديده مي شوند. اين زخمها گرد يا بيضي بوده و به رنگ زرد خاكستري با حاشيه قرمز و تا حدي برجسته ديده مي شوند. از نظر محل، بيشتر قسمت قدامي حفره دهان مبتلا مي شود و محل شايع آن پشت لبها - مخاط گونه، كف دهان، زير و كناره هاي زبان مي باشد. اين زخم ها كمتر به كام، حلق، لثه چسبيده و روي زبان را مبتلا مي سازند. غالب افراد در زير سن 40 سالگي حداقل يك يا چند بار به آن مبتلا شده، ولي سن شيوع آن، دهه دوم زندگي مي باشد و زن ها بيشتر از مردان به آن دچار مي شوند. زخم هاي آفتي اغلب دردناك بوده و با تماس با غذا و نوشيدن مايعات محرك (ترشي و ادويه دار) درد آن تشديد مي گردد. بخصوص اگر زبان گرفتار شده باشد كه در اين صورت علاوه بر غذا خوردن، ممكن است صحبت كردن نيز مشكل شود. بيماراني كه مرتبا

ً آفت مي زنند احساسي شبيه به سوزن سوزن شدن و يا سوزش قبل از ايجاد زخم(معمولاً 24 ساعت قبل) در محل دارند. زخم سريعاً بوجود آمده و خود بخود بعد از 10-7 روز التيام مي يابد و از خود اثري برجا نمي گذارد. بهبودي زخم ها ممكن است همزمان صورت نگيرد. معمولاً بعد از بهبودي تا مدتي (گاهاً 4-3 هفته) زخمي ايجاد نمي گردد ولي در افراد بسيار حساس و مستعد ممكن است زخم هاي اولي هنوز خوب نشده، زخم هاي ديگري در دهان(معمولاً در جاي ديگر) ديده شوند.

عامل ايجاد كننده آفت كوچك چيست؟

بدليل شباهت اين زخم ها به زخم هاي تبخالي و همچنين عود آنها سابقاً فكر مي كردند كه ممكن است ويروسي باشند. با نمونه برداري از اين زخم ها و ديدن نوع ال فرم استرپتوكوك، احتمال ميكروبي بودن، آن بالا گرفت ولي مشاهده گرديد كه اين ميكروبها در مخاط سالم و ديگر زخم هاي دهان نيز ديده مي شوند. امروزه اعتقاد بر اين است كه آفت جزء بيماريهاي سيستم ايمني است. در بيماريهاي سيستم ايمني شناخت بافتهاي آشنا از بيگانه مختل مي گردد. درآفت سلولهاي دفاعي بدن به قسمتي از مخاط دهان حمله ور شده و باعث زخمي شدن آن ناحيه مي شوندكه گذرا بوده و خود بخود بهبود مي يابد.

بعضي از بيماران بعد از مراجعه به دندانپزشكي آفت مي زنند. آيا از وسايل غير استريل استفاده شده است؟

خير، همانطوري كه گفته شد عامل ايجاد كنندهآفت ميكروب و ويروس نمي باشد. عوامل مستعد كننده اي براي ايجاد آفت وجود دارند كه در ارتباط با دندانپزشكي مي توان به استرس

و تروما(فشار مختصر ناشي از كنار كشيدن گونه، لب و يا زبان توسط آينه و رول پنبه و حتي تماس مخاط با ابزار دندانپزشكي) اشاره نمود.

عوامل مستعد كننده آفت كدامند؟

در درجه اول استرس و هيجانات روحي مي باشد. ديده شده كه در دانش آموزان و دانشجويان به هنگام امتحانات ابتلاي آفت بيشتر است و همچنين بسياري از بيماران نيز از درمانهاي دندانپزشكي، ترس و استرس دارند. بعد از ضربه و تروما كه قبلاً ذكر گرديد، اختلالات هورموني نيز در بروز آفت نقش دارند. در خانم ها 5-3 روز مانده به قاعدگي، آفت بيشتر ديده مي ِود و در زمان حاملگي معمولاً زخم هاي آفتي مشاهده نمي شوند. آفت در افراد حساس و آلرژيك نيز بيشتر ديده مي شود. در افرادي كه حاسيت به بعضي از مواد دارند ابتلاي آفت بيشتر است. بعضي از مواد غذايي مثل گردو، فندق، پسته، پنير و بادنجان ميزان شيوع آفت را بالا مي برند. كمبود آهن و اسيد فوليك و ويتامين B2 نيز از عوامل مستعد كننده مي باشد.

درمان آفت چيست؟

آفت خودبخود التيام مي يابد و معمولاً نيازي به درمان ندارد. درآفت اگر درماني لازم شود معمولاً علامتي بوده و به دو منظور زير خواهد بود:

1 - كاستن از درد و التهاب و استرس

2 - جلوگيري از اضافه شدن عفونت ثانويه به آن توصيه مي گردد، افرادي كه مرتباً و به تعداد زياد آفت مي زنند و يا آفت آنها بزرگ بوده و التيام در مدتي بسيار طولاني صورت مي پذيرد، جهت شناسايي عامل و بيماريهاي زمينه اي مستعد كننده تحت معاينات و آزمايشات كامل تري

قرار گيرند.

گازگرفتگي گونه

يك عادت شايع در بين افراد است كه در هرسني ديده مي شود. گاز گرفتن گونه در مخاط داخل دهان در ناحيه تحت آسيب، ايجاد تغييراتي مي نمايد و پلاكهاي سفيد رنگ كمي برجسته اي بطور گسترده و منتشر ناحيه را مي پوشاند. تداوم عمل گاز گرفتن گونه ممكن است منجر به مركزي و نهايتاً ايجاد زخم در ناحيه شود. ضايعه ممكن است يكطرفه يا دو طرفه باشد. هم در زنان و هم در مردان بطور يكسان ديده مي شود و معمولاً حاكي از يك عادت عصبي است. گرچه تمايلي به بدخيمي در اين ضايعه وجود ندارد، بيمار بايد از تغييرات داخل دهان خود آگاه باشد و احتمال وجود عفونت قارچي در اين ناحيه رد شود. درمان خاصي احتياج ندارد، ولي بهر حال بهتر است بيمار تشويق شود تااين عادت را ترك كند..

گاز گرفتگي زبان و گونه در كودكان پس از انجام درمانهاي دندانپزشكي توام با بي حسي.

والدين كودكاني كه در مطب دندانپزشكي بي حسي موضعي دريافت مي دارند، بايد آگاه باشند كه بافت نرم در ناحيه تزريق، براي يك ساعت يا بيشتر بي حس خواهد بود. اين كودكان بايد به دقت تحت نظر باشند تا نتوانند سهواً و عمداً اين بافت را گاز بگيرند. كودكاني كه بي حسي فك پايين را براي اعمال ترميمي معمولي دريافت مي دارند، ممكن است لب، زبان يا سطح داخل گونه را گاز بگيرند. گاهي اوقات والدين يك يا دو ساعت بعد از ملاقات دندانپزشكي به مطب تلفن مي كنند تا آسيب وارده به مخاط دهان كودكشان را اظهار دارند. اگر اين حادثه در طي ملاقات دندانپزشكي روي داده باشد، والدين ممكن است شگفت زده

شوند. در تمام موارد كودك ناحيه را جويده است و در نتيجه 24 ساعت بعد در محل زخمي وجود خواهد داشت. معمولاً والدين تصور مي كنند كه علت اين زخم، بروز عفونت ناشي از كار دندانپزشك و يا وسايل غير استريل مطب است كه كاملاً اشتباه است و فقط نتيجه عدم مراقبت از كودك در زمان بي حس بودن لب و زبان، پس از درمان دندانپزشكي مي باشد. با اين حال، كودك بايد در 24 ساعت اول ديده شود. دهانشويه آب نمك وسرم در تميز نگهداشتن ناحيه كمك خواهدكرد.

بوي بد دهان

بسياري از افراد از بوي بد دهان رنج برده و از نظر روحي و اجتماعي داراي مشكلاتي مي باشند. عوامل متعددي در ايجاد بوي بد دهان نقش دارند كه به علت كثرت اين عوامل پيدا كردن علت واقعي بوي بد دهان مشكل و گاهاً غير عملي مي باشد.

علت بوي بد دهان يا خارج دهاني و يا داخل دهاني.

عمده ترين علل غيردهاني عبارتند از:

- بيماريهاي دستگاه تنفسي شامل: بيماريهاي سينوس _ مخاط بيني، ناي و ريه ها.

- بيماريهاي دستگاه گوارش، گرسنگي و معده خالي و بوي ناشي از خوراكي ها، داروها و مشروبات.

- اختلالات غدد مترشحه داخلي در مواقع حاملگي، قاعدگي، يائسگي، بلوغ و ديابت.

- مسموميت ها و كمبود بعضي از ويتامين ها.

- سن و جنس.

بوي دهان در نوزادان معمولاً مطبوع بوده و با درآمدن دندانها و استفاده از مواد غذايي متنوع گاهاً نامطبوع مي گردد. با پيشرفت سن و بخصوص در هنگام پيري بوي دهان نامطبوع تر ميگردد كه شدت آن در زنان بيشتر است. در هنگام گرسنگي و خالي ماندن معده، گازهاي بد بوي روده

از دهان متصاعد شده و باعث بوي بدي مي گردد كه با شستن دهان از بين نمي رود. همچنين نوع ميكروبهايي كه در معده بطور طبيعي وجود دارند در ايجاد بو، مؤثرند. در بيماري ديابت بوي استن از دهان استشمام مي گردد. در مواقع بالا رفتن اسيد اوريك و اورمي نيز بوي بد احساس مي گردد. به علت افسردگي عوامل ايجاد كننده بوي بد دهان بطور اختصار علل داخل دهاني آن توضيح داده مي شود. عدم رعايت بهداشت دهان باعث مي شودكه باقيمانده مواد غذايي بين دندانها گير كرده و بر اثر فعاليت ميكروبي تخمير و تجزيه شده و سبب بوي بد دهان گردد. در ايجاد گير غذايي علاوه بر عدم رعايت بهداشت دهان و وجود حفرات پوسيدگي، مرتب نبودن دندانها نيز نقش دارد. پوسيدگي اگر متوقف و يا معالجه نشود به پالپ دندان ( نسج نرم وسط دندان و در اصطلاح عاميانه عصب دندان) رسيده و باعث عفونت آنجا توسط ميكروبها شده و بوي بد و متعفني استشمام مي گردد. بين لبه آزاد لثه و دندان شياري به عمق 1-0/5 ميلي متر بنام شيار لثه اي وجود دارد. در مواقع ابتلا به بيماريهاي لثه (پيوره)عمق اين شيار زياد شده و به آن پاكت (Pocket) گفته مي شود. اين پاكت محل مناسبي براي رشد و فعاليت ميكروبي بوده و ايجاد چرك و بوي بد مي كند. جرم دنداني به علت خلل و فرجي كه دارد نيز، محل مناسبي براي تجمع و فعاليت ميكروبي بوده و ممكن است بوي بد دهان را باعث شود و يا تشديد نمايد. نوع ميكروبهايي كه بطور طبيعي در حفره دهان زندگي مي كنند و همچنين كاهش ترشح بزاق و غليظ بودن آن

در ايجاد بوي بد دهان ممكن است دخيل باشند. ترميم ها و پروتزهاي قديمي و غلط نيز به علت گير غذايي مي توانند ايجاد بوي نامطبوع نمايند. علاوه بر عفونت هاي دندان و مخاط دهان عفونتهاي لوزه در ايجاد بوي بد دهان نقش دارند. درمان بوي بد دهان شناسائي عامل بوجود آورنده و حذف آن مي باشد. در دندانپزشكي رعايت موارد بهداشت دهان و دندان و حذف عامل ايجاد كننده بسيار مورد توجه مي باشد.

هرچه شما مي خوريد، برهواي بازدم شما تأثير مي گذارد. غذاهاي خاصي مثل سير و پياز باعث بوي بد مشخصي در تنفس شخص مي شود. وقتي غذا جذب سيستم گردش خون گرديد، به ريه ها منتقل مي شود، جايي كه دفع تنفسي انجام مي شود. مسواك زدن - نخ كشيدن و استفاده از دهانشويه فقط بطور موقت بو را از بين مي برد. بوها تا خذف كامل غذا از بدن وجود دارند. افراد تحت رژيم هاي غذايي ممكن است به دليل دفعات كمتر تغذيه دچار بوي بد دهان شوند. اگر شما بطور روزانه مسواك و نخ دندان استفاده نمي كنيد، ذرات غذايي باقيمانده در دهان باعث تجمع باكتريها شده و موجب بوي بد دهان مي شود. غذايي كه بين دندانها، روي زبان يا اطراف لثه جمع مي شود، فاسد شده و بوي بدي از خود به جا مي گذارد. دندانهاي مصنوعي كه بخوبي تميز نشده باشند نيز به دليل تجمع ذرات غذا و باكتريها ايجاد بوي نامطبوع مي نمايند. يكي از علائم هشدار دهنده بيماري پريودنتال(لثه) بوي بد دهان بطور مداوم و يا احساس مزه بد در دهان مي باشد. بيماري پريودنتال توسط پلاك دنداني

ايجاد ميشود.پلاك دنداني لايه بيرنگ چسبنده اي است كه باكتريها بطور مداوم روي دندانها تشكيل مي دهند. باكتريها، سمومي ايجاد مي كنند كه باعث تحريك لثه ها مي شود. در مرحله پيشرفته بيماري، لثه ها، استخوان و ساير ساختارهايي كه از دندانها حمايت مي كنند، آسيب مي بينند. با چك آپ و معاينات مرتب دندانپزشكي، دندانپزشك مي تواند سريعاً بيماري پريودنتال را تشخيص داده و درمان نمايد. بوي بد دهان بواسطة خشكي دهان(گزروستومي) نيز ايجاد ميشود كه حالتي است كه جريان بزاق در دهان كاهش يافته است. بزاق براي تميز كردن دهان و برداشت ذرات مولد بوي بد ضروري است.خشكي دهان به دلايل مختلفي ايجاد مي شود. مصرف بعضي داروها، مشكلات غدد بزاقي و تنفس مداوم از دهان. اگر شما از خشكي دهان رنج مي بريد، دندانپزشك ممكن است براي شما بزاق مصنوعي تجويز كند يا پيشنهاد كند كه از شكلاتهاي بدون قند استفاده كنيد و ميزان مايعات مصرفي تان را افزايش دهيد. محصولات تنباكو نيز باعث بوي بد دهان، رنگ گرفتن دندانها، كاهش قدرت چشايي و تحريك بافتهاي لثه، ميشود. مصرف كنندگان تنباكو اغلب از بيماري پريودنتال رنج مي برند و بيشتر از سايرين در معرض خطر سرطان دهان مي باشند. اگر شما تنباكو مصرف مي كنيد، از دندانپزشكتان بخواهيد كه براي ترك اين عادت به شما كمك كند.

بوي بد دهان ممكن است نشانة يك اختلال پزشكي مثل يك عفونت موضعي در دستگاه تنفس(بيني، گلو، ريه و راههاي هوايي)، سينوزيت مزمن، ترشحات پشت بيني، برونشيت مزمن، ديابت، اختلالات دستگاه گوارش، بيماري كبد و يا كليه باشد. اگر از نظر دندانپزشكتان دهان شما سالم

است، شما ممكن است براي تعيين علت بوي بد دهان به يك متخصص يا پزشك خانوادگي ارجاع داده شويد.

حذف بيماري پريودنتال و حفظ و تأمين سلامت دهان به نحواحسن جهت كاهش بوي بد دهان ضروري است. به منظور معاينه و تميز كردن دندانها بطور حرفه اي، ملاقاتهاي مرتب با دندانپزشك داشته باشيد. اگر تصور مي كنيد كه دائماً دچار بوي بد دهان هستيد، ليستي از غذاها و داروهايي كه مصرف مي كنيد، تهيه نمائيد. بعضي داروها ممكن است در ايجاد بوهاي دهان نقش داشته باشند. اگر بعد از آخرين ويزيت دندانپزشكي قبلي خود تا به حال، بيماري يا جراحي داشته ايد، به دندانپزشكتان اطلاع دهيد. روزي دو بار با يك خمير دندان فلورايددار دندانهايتان را مسواك كنيد تا ذرات غذا و پلاك حذف شود. زبانتان را نيز مسواك كنيد. روزي يكبار با استفاده از نخ دندان يا يك تميز كننده بين دنداني، بين دندانها را تميز كنيد. اگر پروتز متحرك داريد، شبها آنها را از دهان خارج سازيد و قبل از استفاده مجدد در صبح روز بعد، آنها را كاملاً تميز نمائيد. دهانشويه ها معمولاً اثر طولاني مدتي بر بوي بد دهان ندارند. اگر شما مجبور به استفاده مداوم از يك خوشبو كننده دهان هستيد تا بوي بد دهانتان را پنهان سازيد، حتماً نزد دندانپزشك برويد. اگر شما نياز بيشتري به كنترل پلاك داشته باشيد، دندانپزشك ممكن است به شما توصيه كند كه از يك دهانشويه ضد ميكروبي خاص استفاده كنيد. يك دهانشويه فلورايد همراه با مسواك و نخ دندان، مي تواند مانع پوسيدگي دندان گردد. اگر بوي دهان مربوط به بيماري لثه باشد،

دندانپزشك تان ممكن است شما را نزديك متخصص بيماري هاي لثه، ارجاع دهد. بيماري لثه موجب مي شودكه بافت لثه از دندان جدا شده و پاكت ايجاد شود. وقتي اين پاكتها عميق باشد، فقط يك تميز كردن حرفه اي ميتواند باكتريها و پلاك تجمع يافته را حذف نمايد. گاهي درمانهاي وسيع تري نيز ضروري مي باشد.

خشكي دهان

كاهش جريان بزاق كه منجر به خشكي دهان مي شود، يك مشكل شايع سالمندان است. اين مشكل معمولاً در اثر اختلالات پزشكي خاص و اغلب بعنوان اثر جانبي داروهايي مثل آنتي هيستامين ها، ضد احتقان ها، ضد دردها و داروهاي مدر بروز مي كند. بعضي مشكلات شايع همراه با خشكي دهان عبارتند از : گلو درد دائمي، احساس سوزش، مشكلات صحبت كردن ، مشكل در بلع، گرفتگي و خشكي راههاي هوايي بيني. در صورت عدم درمان، خشكي دهان مي تواند دندانهاي شما را دچار آسيب نمايد. در صورت عدم وجود بزاق كافي براي نرم و لزج نمودن سطوح دهان، شستن غذا از دهان و خنثي نمودن اسيدهاي حاصل از پلاك ، ميزان پوسيدگي دندانها افزايش مي يابد. به منظور حفظ رطوبت دهان، روشهاي مختلفي را دندانپزشك به شما توصيه خواهد كرد. آدامسها و آب نياتهاي بدون قند جريان بزاق را تحريك نمي نمايند و خشكي دهان را با استفاده از بزاق مصنوعي و يا دهانشويه ها مي توان بهبود بخشيد.

چرا من احساس خشكي در دهان مي نمايم؟

كاهش جريان بزاق سبب خشكي دهان مي شود و اين يك مشكل شايع بين افراد مسن است. اين مسأله به دليل اختلالات پزشكي خاص و گاهي به دليل اثر جانبي

داروهايي مثل آنتي هيستامين ها، ضداحتقان ها، ضد دردها و داروهاي مدر ايجاد مي شود. مشكلات معمولي همراه با خشكي دهان عبارتند از: گلودرد دائمي، احساس سوزش، مشكلات صحبت كردن، سختي بلع، خشكي راههاي هوايي بيني. دندانپزشك روشهاي مختلفي براي غلبه بر اين وضعيت به شما پيشنهاد خواهد كرد: آب نبات يا آدامسهاي بدون قند كه جريان بزاق را تحريك مي كنند واستفاده از بزاق مصنوعي و دهانشويه ها براي تأمين رطوبت دهان.

تغييرات دهاني همراه با افزايش سن

- آيا از دست رفتن دندانها با گذشت زمان و افزايش سن امري حتمي و غير قابل پرهيز است؟

خير، امروزه به دليل پيشرفتهاي علمي و تأكيد بر پيشگيري در دندانپزشكي، سالمندان دندانهاي طبيعي خود را به مدت بيشتري حفظ مي كنند. بهداشت دهان خوب و مراقبتهاي دندانپزشكي مرتب در طول زندگي، در هر سني اهميت دارد. با انجام صحيح روشهاي بهداشت دهان در خانه و ملاقات مرتب با دندانپزشك تان شما از مشكلات دنداني جلوگيري نموده و پول و وقت خود را نيز حفظ كرده ايد. در ضمن دندانها و لثه تان نيز تا سنين بالا سلامت مي مانند.

- در سن من، آيا لازم است با مسواك زدن و نخ كشيدن خود را اذيت كنم؟

مسواك زدن و نخ كشيدن روزانه براي حفظ دندانهاي طبيعي تان در وضعيت مطلوب ضروري است. به ويژه وقتي سن افزايش مي يابد، پلاك ، لايه باكتريايي بيرنگ، چسبنده اي كه باعث پوسيدگي دندان و بيماري لثه (بيماري پريودنتال) مي شود. روي دندانهاي افراد مسن، سريعتر تشكيل مي شود و همين امر احتمال بروز پوسيدگي دندان و بيماري پريودنتال را افزايش

مي بخشد. دندانهايتان را روزي دوبار با يك خمير دندان فلورايددار مسواك بزنيد و بين دندانهايتان را روزانه با نخ دندان و يا تميز كننده هاي بين دنداني تميز كنيد. جهت معاينات مرتب و تميز كردن دندانهايتان بطور حرفه اي، ملاقات با دندانپزشكتان را فراموش نكنيد.

- آيا افراد بالغ هم بايد نگران پوسيدگي باشند؟

پوسيدگي دندانها تنها مشكل كودكان نيست. بالغين در همه سنين مكن است دچار پوسيدگي دندان شوند. دليل بروز پوسيدگي در همه سنين يكسان است. وقتي باكتريهاي پلاك از كربوهيدرات (شكر و نشاسته) غذايي استفاده مي كنند، توليد اسيد كرده و باعث بروز پوسيدگي مي شوند. البته وضعيت پوسيدگي با افزايش سن كمي تغيير مي كند. در افراد بالغ، پوسيدگي اغلب در اطراف پركردگي هاي قديمي رخ مي دهد. پوسيدگي ريشه دندان نيز در بين افراد مسن شايع تر است. وقتي لثه ها تحليل مي رود، سطوح نرم تر ريشه به فضاي دهان راه مي يابند و پوسيدگي روي آن بسيار راحت تر از ميناي دندان ايجاد مي شود. پوسيدگي دندان در سنين بالا به دليل خشكي دهان نيز تشديد مي شود. وقتي ميزان بزاق بطور چشمگيري كاهش يابد، اين وضعيت رخ مي دهد و اغلب ناشي از مصرف داروهايي مثل: آنتي هيستامين ها، داروهاي ضد فشار خون و داروهاي ضدافسردگي و يا ناشي از درمان با اشعه(راديوتراپي) در ناحيه سر يا گردن مي باشد. اگر اين مشكل تداوم يابد، باعث بروز پوسيدگي هاي وسيعي در دندانها مي شود كه سريعاً پيشرونده هستند. اگر شما چنين مشكلي داريد، با دندانپزشكتان مشورت كنيد تا براي شما بزاق مصنوعي و يا محصولات حاوي فلورايد

را براي پيشگيري از پوسيدگي تجويز نمايد.

- بيماري لثه دليل عمده از دست رفتن دندان در بالغين است. من در اين مورد چه مي توانم انجام دهم؟

بيماري لثه(بيماري پريودنتال) اغلب به آهستگي پيشرفت مي نمايد و بدون درد است و به همين دليل در بين افراد مسن شايع تر است. هرچه به مدت بيشتري بيماري تشخيص داده نشده و كنترل نشده باقي بماند، ضرر بيشتري به لثه ها و ساير بافتهاي نگهدارنده دندانها وارد مي سازد. گرچه عامل بيماري پريودنتال، پلاك است ولي ساير عوامل مي توانند شدت آن را افزايش بخشند. غذاي باقيمانده بين دندانها، سيگار كشيدن، استفاده از تنباكوي بدون دود، دندانهاي نامنظم، بريج ها و پروتزهاي پارسيل نا مناسب، رژيم هاي غذايي نا صحيح و حاوي مواد مغذي كم و بيماري سيستميك مثل كم خوني از جمله اين عوامل هستند. بيماري لثه در مراحل اوليه، برگشت پذير است. در موارد پيشرفته ممكن است نياز به جراحي وجود داشته باشد. در صورت مشاهده هريك از علائم زير سريعاً به دندانپزشك تان مراجعه كنيد: خونريزي از لثه هنگام مسواك زدن، لثه هاي قرمز، حساس و متورم، جدا شدن لثه از دندانها، خروج چرك از حدفاصل لثه و دندانها وقتي كه لثه فشار داده مي شود، دندان لق يا ايجاد فاصله بين دندانها، هرگونه تغيير در وضعيت جفت شدن دندانها با هم، هرگونه تغيير در وضعيت پروتز پارسيل شما، بوي بد و مزه بد دهان بطور دائمي.

پروتزهاي من به راحتي قبل نيستند، قبل از مراجعه به دندانپزشك، آيا مي توانم مواد مختلفي را آزمايش كنم تا وضعيت آنها بهتر شود؟

اگر پروتزها به درستي

نگهداري شوند، شكل آنها تغيير نمي كند. آنها ممكن است به دليل تغييرات طبيعي لثه ها و استخوان لق شوند كه اين به دليل تحليل رفتن و جمع شدن استخوان فك و لثه ها مي باشد. اگر پروتز شما به درستي در دهانتان قرار نمي گيرد، هرچه سريعتر به دندانپزشك تان مراجعه كنيد تا تنظيم هاي لازم انجام شود. دستكاري شما به پروتز آسيب رسانده و آن را غير قابل تعمير مي سازد. پروتزهاي نا مناسب كه در خانه تعمير مي شوند، لثه، زبان و گونه ها را تحريك مي كند. در موارد اورژانس، چسب هاي پروتز، آنها را تا مراجعه شما به دندانپزشك، سرجاي خود نگهميدارد. اگر پروتز شما لق شده است از دندانپزشك تان بخواهيد آن را بررسي كند.

- در حال حاضر كه من از پروتز كامل استفاده مي كنم، آيا واقعاً لازم است مثل قبل بطور مرتب نزد دندانپزشك بروم؟

بله، دندانپزشك دهان شما را معاينه مي كند تا هرگونه مشكلي را در لثه ها، زبان و مفصل فك تشخيص دهد. در ضمن از لحاظ سرطان دهان، وضعيت دهان را بررسي مي كند. به دلايل بسياري، افراد مسن بيشتر در معرض بيماريهاي دهان و از جمله سرطان دهان هستند. 95 درصد سرطانها در افراد بالاي 40 سال ديده مي شود. البته تعداد بسياري از اين سرطانها اگر زود تشخيص داده شوند،قابل درمان مي باشند. بافتهاي دهان نيز به منظور تشخيص علائم ساير بيماريها كه اولين علامت بروز آن مي تواند در دهان باشد، معاينه و بررسي شوند.

- من در جويدن و بلع بعضي غذاها مشكل دارم، آيا واقعاً لازم است من

همان غذاها را و با همان تنوعي كه قبلاً مصرف مي كردم(در سنين جوان تر)، حالا نيز مصرف نمايم؟

حفظ يك رژيم غذايي صحيح براي هر شخصي اعم از پير يا جوان ضروري است. بعضي افراد مسن به دليل مشكل در جويدن يا بلع از مصرف بعضي غذاها مثل گوشتها، سبزيجات خام و ميوه هاي تازه خودداري مي كنند. اين مشكلات ممكن است به دليل دندانهاي دردناك، پروتزهاي نا مناسب، خشكبي دهان و يا بروز تغييراتي در عضلات صورت باشد. بعضي ديگر از افراد به دليل بيماري خاص و يا مصرف داروهاي خاصي، احساس تغيير در حس چشايي خود مي نمايند. به دلايل فوق رژيم غذايي افراد مسن اغلب دچار كمبود كلسيم، پروتئين و ساير مواد غذايي ضروري براي سلامت كلي بدن و سلامت دندانها است. شما لازم است رژيم غذايي متعادلي شامل هر 5 گروه غذايي- شير و محصولات لبني، نان و غلات، گوشت ها و حبوبات، ميوه ها و سبزيجات داشته باشيد. شما ممكن است نياز به يك مكمل مولتي ويتامين يا مواد معدني داشته باشيد، ولي پزشك خودتان نباشيد. اين مكمل ها را پس از مشورت با پزشكتان استفاده نمائيد.

من براي رفتن نزد دندانپزشك اضطراب دارم، ميدانم كه لازم است بروم، ولي نمي دانم در اين مورد چه ميتوانم انجام دهم؟

اضطراب در مورد درمانهاي دندانپزشكي غير معمول نيست. افراد در هر سني آن را تجربه مي كنند. بيماران مسن تر ممكن است كمتر قادر باشند براسترس خود غلبه كنند كه ممكن است اين امر به دليل وضعيتهاي خاص جسمي آنان مثل كاهش بينايي يا شنوايي باشد. صحبت با دندانپزشك يك جنبه مهم

داشتن يك ملاقات دندانپزشكي راحت مي باشد. شما بايد احساساتتان را با دندانپزشك و پرسنل مطب در ميان بگذاريد. اجازه دهيد آنها بدانند كه شما مضطرب هستيد تا درمان شما را مطابق با وضعيت روحي شما به انجام برسانند. تكنيكهاي درماني رفتاري جديد و مرتبط با روانشناسي سبب پيشرفت در زمينه كنترل اضطراب و درد بيماران دندانپزشكي گرديده است.

- من در حال حاضر دارويي مصرف مي كنم كه پزشكم براي من تجويز كرده است. آيا مصرف اين دارو بر درمان دندانپزشكي من تأثيري مي گذارد؟

وقتي دندانپزشك راجع به تاريخچة پزشكي شما سؤال مي كند، سعي كنيد كاملترين اطلاعات را در مورد وضعيت سلامتي خود به او بدهيد. اگر شما اخيراً در بيمارستان بستري شده ايد و يا عمل جراحي داشته ايد، يا اخيراً مريض بوده ايد، دندانپزشك را در جريان قرار دهيد. به دندانپزشك نام دارو و ميزان مصرف و دفعات مصرف آن را بگوئيد و نام پزشكي كه آن دارو را براي شما تجويز كرده نيز ذكر كنيد. اگر دارو را خودتان از داروخانه تهيه كرده و مصرف مي كنيد به دندانپزشك اطلاع دهيد. هرگونه تغيير در وضعيت سلامتي و يا مصرف داروهاي خود را به دندانپزشك تان اطلاع دهيد. اين اطلاعات به وي كمك مي كند تا بي خطرترين و مؤثرترين درمان را براي شما انتخاب نمايد.

- من شنيده ام كه ايمپلنت مي تواند جايگزين دنچر(دندان مصنوعي) شود. چه چيزي لازم است در مورد آن بدانم؟

ايمپلنت هاي دنداني راه حل مناسبي براي بيماراني است كه با دنچرهاي معمولي، نيازشان برطرف نمي شود و از نظر كاركردي مشكل دارند. گرچه هر بيماري

كانديداي خوبي براي ايمپلنت نمي باشد،تصميم گيري در اين مورد، بايد به بعد از معاينه كامل توسط دندانپزشك و بحث در مورد مزاياي نسبي و خطرات احتمالي عمل قرار دادن ايمپلنت موكول شود. در مورد مناسب بودن يا نبودن ايمپلنت براي شما، با دندانپزشكتان مشورت كنيد.

- شنيده ام روشهاي زيبايي جديدي هستند كه لبخند و نماي دندانها را زيباتر مي سازد. آيا آنها براي افراد مسن مناسبند؟

افراد مسن از بسياري از اين روشها براي زيبايي لبخند و دندانهاي خود مي توانند بهره ببرند. دندانپزشك روشهاي درماني مناسب شما را برايتان شرح خواهد داد. بخشي از مرحله مسن شدن قبول افزايش سن و داشتن انتظارات منطقي در مورد بهبود ظاهر مي باشد. درمان دندانپزشكي براي افراد مسن مي تواند راهي مناسب براي تأمين سلامت و داشتن احساسي بهتر نسبت به خود باشد. دهان و دندان ما نقش بسيار مهمي در تكامل رواني و احساس ما در طول زندگي دارند. دندانپزشكي مدرن، روشهاي گسترده و متعددي را براي تأمين زيبايي افراد در كليه سنين ارائه داده است. روشهاي زيبايي همراه با بهداشت دهان خوب و ملاقاتهاي مرتب با دندانپزشك مي تواند به بهبود ظاهر لبخند شما كمك كند.

- چرا دندانهاي من تيره تر بنظر مي رسند؟

اين امر به دليل تشكيل سريع تر و با مقادير بالاتر پلاك، لايه باكتريايي چسبنده و بيرنگ مي باشد. تغيير در عاج، بافت شبه استخواني زير ميناي دندان نيز ممكن است باعث شود، دندانهاي شما تيره تر بنظر آيند.

- چرا من به تدريج حس چشايي ام را از دست مي دهم؟

شما ممكن است دريابيد كه به دليل تغيير در

حس چشايي، اشتهايتان كاهش يافته است. عوامل متعددي باعث اين امر مي شود. علاوه بر كاهش حس چشايي و بويايي به دليل افزايش سن، بيماريهاي خاص، داروها و دنچرها مي توانند در كاهش حس چشايي شما دخيل باشند.

فلوروزيس

يك كودك در طي سالياني كه دندانها تشكيل مي شوند و تكامل مي يابند اگر فلورايد زيادي دريافت كرده باشد ممكن است دچار نقصي در ميناي دندان شود كه فلوروزيس ناميده مي شود. مصرف مقدار زياد فلورايد خوراكي مي تواند روي ميناي دندان ايجاد نقص و آسيب نمايد.

چگونه فلوروزيس مينا مي تواند ايجاد نگراني كند؟

نماي فلوروزيس در افراد مختلف متفاوت است و ممكن است بصورت تغيير رنگ و يا لكه هاي قهوه اي رنگ و نواقص مينايي ظاهر شود. مينا ممكن است حفره حفره، خشن و ناصاف شود و تميز كردنش مشكل شود. در موارد خفيف يكسري لكه هاي سفيد رنگ كوچك كه اغلب قابل توجه نمي باشد ديده مي شود.

چگونه كودكي مبتلا به فلوروزيس ميناي مي شود؟

با خوردن مقادير زياد از حد فلورايد با توجه به سن و وزن كودك در طي سالياني كه دندانها تشكيل و تكامل مي يابند ممكن است فلوروزيس ايجاد شود. مصرف اضافي فلورايد ممكن است به طرق مختلف اتفاق بيفتد: نخست اينكه، آب شرب شهر داراي فلورايد باشد يعني فلورايد به آن افزوده شده باشد و كودك نيز فرآورده فلورايدي استفاده كند. سوم اينكه، كودكان ممكن است مقدار زيادي خمير دندان فلورايدي استفاده كرده و آن را به هنگام مسواك زدن ببلعند.

چگونه مي توان از فلوروزيس جلوگيري كرد؟

قدم اول، مشاوره با دندانپزشك اطفال مي باشد. وي از

مقدار فلورايد آب آشاميدني مطلع بوده و در صورتيكه بچه اي نياز به فلورايد اضافي داشته باشد مقدار و نحوه مصرف را تعيين مي كند. قدم دوم، مشاهده مقدار مصرف خمير دندان مي باشد. كلاً مقدار كمي خمير دندان بايد بر مسواك گذاشته شود. به بچه ياد بدهيد كه خمير دندان را نخورد و بعد از شستن دندانها آب دهان را بيرون بريزد.

با اين اوصاف آيا بايد مصرف فلورايد را كنار گذاشت؟

خير، فلورايد از پوسيدگي دندان جلوگيري مي كند و نقش مهمي براي داشتن دندانهاي سالم و بالتبع داشتن لبخندي پر نشاط براي تمام لحظات عمر ايفا مي كند. كودك بايدفلورايد را مصرف كند،اما نه به مقدار خيلي زياد. با كمك دندانپزشكان فلورايد را مي توان به قدر كافي و با خيال راحت مصرف كرد.

آيا فلوروزيس قابل معالجه مي باشد؟

فلورايد جزئي از تركيب دندان مي باشد و نمي توان آن را برداشت ولي اگر اثر فلورويس بر دندانهابزرگ و چشمگير باشد ميتوان درمانهاي خاص دندانپزشكي ترميمي و زيبايي آنها را اصلاح نمود. اگر كودك شما از فلوروزيس رنج مي برد دندانپزشك اطفال ميتواند در مورد روشهاي دندانپزشكي كه به كمك آن شانس اينكه لبخند و اعتماد بنفس از دست رفته، به كودك شما بازگردانيده شود را به شما توضيح داده و يا اقدام نمايد.

دندان قروچه (براكسيزم)

اگر شما دندانهايتان را بهم بسائيد و يا فكهايتان را بهم فشار دهيد، اين كار دندان قروچه ناميده مي شود كه اغلب هنگام خواب رخ مي دهد و علاوه بر استرس و اضطراب بواسطه خواب، جفت شدن غير طبيعي دندانها و شكستن يا از دست رفتن

دندانها را بدنبال دارد.

علائم آن عبارتند از: درد در فك و يا داشتن سردردهاي مبهم مي باشد و حتي ممكن است به علت سايش شديد، دندانها دردناك و يا لق باشند، در حدي كه حتي منجر به بروز شكستگي آنها گردد.

براي محافظت دندانهاي شما در طول خواب، دندانپزشك مي تواند براي شما يك محافظ دهاني بسازد.

اگر استرس علت اصلي آن مي باشد، لازم است تا راهي براي ريلكس شدن خود بيابيد. درمانهاي فيزيكي، شل كننده هاي عضلاني، مشاوره و حتي ورزش ممكن است به شما كمك كند تا از اين فشارهاي رواني رهايي يابيد. گاهي نيز علت دندان قروچه جفت شدن ناصحيح دندانها و وجود نقاط تماس مخرب مي باشد، در اين خصوص متخصصين پروتز با ساخت پلاكهاي خاص، قادر به درمان شما مي باشند.

سرطان دهان

اهميت تشخيص زودرس:

امروزه تشخيص اوليه و زودرس سرطان دهان خيلي آسان تر از گذشته است. از طرفي تشخيص سرطان در مراحل اوليه يعني زمانيكه شانس بهبودي بيمار بالاست. ميزان مرگ و مير در اثر سرطانهاي دهاني بيش از ساير سرطانهاي ناحيه سر و گردن و يا سرطانهاي پوست اين ناحيه مي باشد، بطوريكه تقريباً فقط نيمي از بيماران دچار سرطان دهان بيش از 5 سال عمر مي كنند.

آنچه شما بايد در مورد سرطان بدانيد:

- شروع آن اغلب به صورت بروز يك ضايعه و يا يك قسمت سفيد يا قرمز رنگ است كه در هر نقطه دهان ممكن است ديده شود.

- اغلب در افرادي اتفاق مي افتد كه از اشكال مختلف تنباكو استفاده مي كنند. استفاده توأم از الكل و سيگار خطر ابتلا را

به شدت افزايش مي دهد.

- در حال حاضر بيش از 25% موارد ابتلا در افرادي ديده مي شود كه فقط سيگار مي كشند و ساير عوامل مستعد كننده در آنها ديده نمي شود.

معاينه منظم بسيار حائز اهميت است:

معاينه منظم و پريوديك دهان و دندان براي تشخيص زودرس ضايعات سرطاني و پيش سرطاني بسيار ضروري است. زيرا ممكن است اين ضايعات در مراحل اوليه بسيار كوچك و غير قابل توجه باشند، اما فوق العاده خطرناكند.

در طي معاينات اوليه چه مواردي مشاهده مي شود؟

دندانپزشك شما ابتدا بايد دهان شما را به دقت معاينه كند. در حدود 10% از معاينات دهاني ضايعات كوچك، كسطح، سفيد و بدون درد ديده ميشود. البته اغلب اين ضايعات خطرساز نيستند اما به هر حال بعضي از آنها ممكن است ضايعه سرطاني باشند. معمولاً ضايعات خطرناك در هنگام معاينه از ضايعات بي ضرر تشخيص داده مي شوند، هرچند بهترين روش انجام آزمايش بر روي اين ضايعات است. در صورتيكه شما يك زخم بر روي مخاط دهان خود (به همراه يكي از عوامل مستعد كننده) داشته باشيد، دندانپزشك آنرا درمان مي كند و از شما مي خواهد براي معاينه مجدد مراجعه كنيد. معمولاً چنانچه دندانپزشك به يك ضايعه برخورد كند كه به نظر بي ضرر مي رسد و علت واضح و مشخصي ندارد، از لحاظ سطحي آن زخم يك نمونه بافتي تهيه ميكند كه تهيه آن دردناك نيست. در صورتيكه اين نمونه حاوي سلولهاي مشكوك باشد، بايد ساير مراحل تشخيص طي شود. اما در صورتيكه ضايعه از نظر دندانپزشك مشكوك به ضايعه سرطاني باشد، تحت بي حسي موضعي نمونه بافتي از

مناطق عمقي تر ضايعه تهيه مي شود تا بررسي دقيق تري انجام شود.

از خود محافظت كنيد ؛ علائم اوليه و زودرس را بشناسيد و بطور منظم به دندانپزشك خود مراجعه كنيد؛

* « سرطانهاي دندان ابتدا اغلب به صورت لكه هاي قرمز يا سفيد كوچك و يا بصورت زخم در هر ناحيه از دهان ظاهر مي شوند».

ساير علائم سرطانهاي دهان عبارتند از:

- زخمي كه به آساني دچار خونريزي مي شود و بهبود پيدا نمي كند.

- تغيير رنگ بافت مخاطي دهان.

- وجود يك لكه ضخيم و برجسته با سطح زبر كه شبيه به دمل است.

- درد، حساسيت يا بي حسي در هر ناحيه از دهان و يا در ناحيه لبها. بياد داشته باشيد كه بايدبطور منظم به دندانپزشك خود مراجعه كنيد، زيرا در بسياري از مناطق دهان خودتان قادر به مشاهده اين ضايعات نيستند. چنانچه يكي از علائم فوق را در خود مشاهده كرديد، بدون معطلي به دندانپزشك مراجعه كنيد. دندانپزشك شما مهارت و ابزار لازم را دارد تا وجود ضايعات سرطاني و پيش سرطاني را در دهان شما تشخيص دهد. شما با كمك دندانپزشك خود مي توانيد با سرطان دهان بجنگيد و در برابر آن پيروز شويد.

آنچه لازم است درباره درمان سرطان دهان بدانيد:

بطور متوسط در حدود يك سوم بيماران مبتلا به سرطان متعاقب درمان بيماري خود دچار عوارض دهاني مي شوند. به همين دليل بيماران سرطاني بايد قبل و در حين درمان سرطان خود تحت معاينه دندانپزشكي قرار گيرند تا از سلامت دندانها و مخاط دهان خود مطمئن شوند تا به اين ترتيب ميزان عوارض دنداني و

دهاني در آنها به حداقل برسد. بعنوان مثال اغلب افراديكه تحت راديوتراپي در ناحيه سر و گردن قرار مي گيرند، دچار عوارضي از قبيل خشكي دهان، حساسيت مخاطي، حساسيت دندانها، پوسيدگي وسيع دنداني و مشكل در حين بلع مي شوند.

شيمي درماني نيز تأثيرات مشخص و واضح بر روي مخاط دهان و دندانها دارد. به دليل جلوگيري از بروز اين مشكلات و يا حداقل كاهش ميزان صدمات وارد به دهان و دندان دندانپزشك و سرطان شناس بايد قبل و در حين درمان با يكديگر همكاري نزديك داشته باشند. در طي مدت زماني كه شما تحت درمان سرطان ناحيه سر و گردن مي باشيد، بايد دندانهاي خود را حداقل دوبار در روز با احتياط مسواك بزنيد، مگر اينكه دندانپزشك به شما روش ديگري پيشنهاد كند. ممكن است دندانپزشك علاوه بر مسواك روزانه استفاده از دهانشويه را هم تجويز كند. در صورتيكه شما دچار عارضه خشكي دهان بشويد، دندانپزشك بادي جايگزيني براي بزاق دهان به شما معرفي كند مانند بزاق مصنوعي.

استفاده از فلورايد هم روشي است كه براي كم كردن پوسيدگي دندانها مورد استفاده قرار مي گيرد. به دليل اينكه بروز عفونتهاي دهاني ممكن است سبب ايجاد گرفتاري جدي براي شما شود. در صورت بروز اين عفونتها بايد بلافاصله به دندانپزشك و يا پزشك خود مراجعه نمائيد.

حقايقي در مورد سرطانهاي دهاني

* مصرف سيگار همراه با مصرف زياد الكل از مهمترين عوامل مستعد كننده سرطانهاي دهان مي باشند.

* بروز سرطانهاي دهاني در افراد بالاي 40 سال به مراتب بيش از افراد زير 40 سال مي باشد.

* مطالعات نشان مي دهند مصرف ميوه و سبزيجات

به مقدار زياد احتمالاً از رشد و نمو ضايعات سرطاني جلوگيري ميكند.

* سرطانهاي دهان ممكن است بر روي هر كدام از نواحي دهان مشاهده شوند، از جمله: لثه ها، مخاط گونه، زبان، كام نرم و سخت.

اندودنتيكس«تخصص درمان ريشه دندان»

دندان مركب از يك ساختمان سختي است كه بافت نرم زنده اي را احاطه كرده است. اين قسمت نرم مركزي، پالپ (دراصطلاح عاميانه، عصب) نام دارد كه شامل سلولها، عروق خوني و اعصاب مي باشد.

? تعريف اندو يا اندودونتيكس؟

دندان مركب از يك ساختمان سختي است كه بافت نرم زنده اي را احاطه كرده است. اين قسمت نرم مركزي، پالپ (دراصطلاح عاميانه، عصب) نام دارد كه شامل سلولها، عروق خوني و اعصاب مي باشد. اندودونتيكس شاخه اي از علم دندانپزشكي است كه وظيفه تشخيص و درمان پالپهاي آماسي و بيمار شده را به عهده دارد.

? چه عواملي سبب آماس و بيماري پالپ مي گردند؟

پوسيدگيهاي دنداني اگر درمان نشوند، بعد از تخريب مينا و عاج به پالپ رسيده و باعث التهاب و ناراحتي آن مي گردند. علاوه بر پوسيدگي، عوامل ديگري چون سابقه ضربه ناگهاني به دندان، پركردگي هاي عميق، شكستگي و ترك دندان، تحليل و سايش شديد دندانها و بيماريهاي پيشرفته لثه در ايجاد آماس و بيماري پالپ نقش دارند.

? علائم بيماري پالپ چيست؟

برخي از علائم پالپ آماسي شامل درد ادامه داربه هنگام نوشيدن مايعات سرد و يا گرم، درد خود بخودي، درد هنگام جويدن و يا حتي موقع دراز كشيدن مي باشد. گاهي نيز با توجه به سير بيماري پالپ، ممكن است بيمار درد نداشته

باشد. علائم ظاهري پالپ بيمار ممكن است وجود پوسيدگي عميق و يا وجود ضايعه در انتهاي ريشه، تورم و يا تخليه چرك از دندان و يا انتهاي آن باشد.

? فوائد معالجه عصب چيست؟

? دندان حفظ مي شود.

? وجود دندان باعث حفظ استخوان نگهدارنده آن مي گردد.

? عوارض عدم درمان چيست؟

? آبسه

? درد

? عفونت شديد

? نهايتاً از دست دادن دندان خواهد بود.

?درمان جايگزين چيست؟

در بعضي موارد و شرايط مي توان معالجه ريشه را به اندكي بعد موكول كرد. در مواردي كه دندان كشيده مي شود درمان ، جايگزيني آنها با دندانهاي مصنوعي (پروتز ثابت و يا ايمپلنت) مي باشد كه به مراتب گرانتر است.

? چند جلسه وقت براي درمان ريشه دندان لازم است؟

معالجه ريشه اكثر دندانها را مي توان در يك جلسه انجام داد ولي بعضي از دندانها ممكن است به دو يا چند جلسه زماني نياز داشته باشند كه در اين موارد دندانها در پايان جلسات معمولاً پانسمان موقت مي گردند.

? موفقيت درمان چقدر است؟

در صورتي كه درمان ريشه بطور كامل و استاندارد انجام شود از موفقيت بالائي برخوردار است.

? چه عواملي باعث عدم موفقيت در درمان ريشه مي گردد؟

علاوه بر اشكالات تكنيكي و اتفاقات حين كار، انحناي زياد ريشه ها، وجود كانالهاي جانبي، دفاع بدن و ... ممكن است معالجه ريشه دندان را بخطر اندازد.

? آيا اگر عصب درآورده شود، دندان مي ميرد؟

خير، دندان بعد از معالجه ريشه(عصب) هنوز زنده مي ماند چونكه تغذيه خارجي آن از سمت بافتهاي در برگيرنده

هنوز ادامه دارد. البته اين زنده ماندن به معناي آن نيست كه دندان مثل ديگر دندانها به تحريكات حرارتي و الكتريكي پاسخ مثبت دهد.

? آيا پس از معالجه ريشه درد وجود دارد؟

معمولاً مقداري درد و ناراحتي گذراي خفيف تا متوسط به دنبال از بين رفتن بيحسي تا چند روز وجود داشته كه با تجويز مسكن هاي ضد التهاب تسكين مي يابد. غالباً، ناراحتي و درد آنچنان نيست كه مانع فعاليت هاي روزانه شود. در مواردي كه درد زياد است ميتوانيد با دندانپزشك معالج تماس بگيريد.

? آيا دندان بعد از معالجه ريشه تيره مي شود؟

سابقاً دندانهايي كه درمان ريشه مي شدند به مرور تيره تر مي گشتند، ولي امروزه با پيشرفت هاي تكنيكي احتمال اين تغيير رنگ ناچيز بوده و اگر اتفاق افتاد، نيز با استفاده از روشهاي سفيد كردن و يا روكش هاي چيني و لامينت مي توان با آن مقابله كرد.

? بعد از درمان ريشه، تاج دندان چگونه و با چه موادي بايد ترميم شود؟

نحوه ترميم تاج دندان بستگي به نسج باقيمانده و دندان مبتلا دارد. در دندانهايي كه متحمل نيروهاي سنگين جويدن هستند و يا پوسيدگي آنها شديد بوده توصيه مي گردد كه با ترميم هاي مطمئن تري چون روكش هاي فلزي و چيني بازسازي شوند.

? جراحي اندودونتيك يعني چه؟

در مواردي كه درمان معالجه ريشه دندان به شكست مي انجامد. هنوز مي توان دندان را نجات داد. در اين موارد بعد از انجام بيحسي، دندانپزشك بافت لثه را به آرامي كنار زده و بافتهاي آماسي انتهاي ريشه را خارج نموده و

يك پركردگي نيز در ته ريشه جهت ممانعت از عود ضايعه قرار مي دهد.

? بعد از انجام درمان ريشه و ترميم نهايي آن، آيا اقدام ديگري لازم است؟

ضروري است جهت ارزيابي موفقيت درمان در طولاني مدت، ظرف ? ماه تا يكسال آينده مجدداً ويزيت بعمل آيد. در اين ويزيت دندانپزشك موفقيت درمان، سلامت انساج لثه و ترميم نهايي را ارزيابي مي كند.

? مراحل درمان چگونه است؟

بعد از انجام بيحسي(در موارديكه نياز باشد)، درمان شامل مراحل زير است:

? مرحله يك: دستيابي به كانال

? مرحله دوم: تعيين طول ريشه

? مرحله سوم: تميز كردن و شكل دادن كانال ها

? مرحله چهارم: پركردن كانال

? مرحله پنجم: ترميم موقت

? مرحله ششم: ترميم دائم

? معالجه ريشه دندان (Root canal Therapy )

لابد همه اين ضرب المثل كه مي گويد:دنداني را كه درد مي كند بايد كشيد را شنيده ايد. ما هم بسيار شنيده ايم، ولي بايد توجه داشت كه سابقه اين ضرب المثل مربوط به زماني است كه علم دندانپزشكي وجود نداشته و افرادي مثل سلماني ها عهده دار امور دندانپزشكي بودند. دندانپزشكان امروزي نه تنها درد را از بين برده،بلكه باعث تگهداري دندانها در دهان مي شوند. از گذشته اي نه چندان دور تا بحال، عامه مردم لفظ عصب كُشي يا عصب كِشي را بجاي معالجه ريشه دندان بكار مي برند كه چندان صحيح نبوده و آنچه كه باعث رواج و شايع شدن اين اصطلاحات شده، تصور مردم با توجه به از بين رفتن درد دندان بدنبال معالجه ريشه مي باشد. قسمت سخت دندان تشكيل شده

از مينا _ عاج و سمان ، كه بافت نرمي را در داخل و وسط دندان بنام پالپ، احاطه كرده اند.

? تعريف Root canal Therapy:

اين عنوان از سه كلمه Root به معناي ريشه، و Canal به معناي مجرا و Therapy به معني معالجه تشكيل شده كه مفهوم كلي آن معالجه مجراي ريشه دندان مي باشد و شاخه اي از دندانپزشكي است كه شامل دانش و اعمالي است كه به معالجه و حفظ ريشه دندان مي پردازد.

? پالپ چيست؟

پالپ دندان بافت نرمي است كه در داخل دندان قرار گرفته و شامل عروق و اعصاب و سلولهايي مي باشد. حس، تغذيه، عاج سازي و دفاع ميكروبي از اعمال پالپ بشمار مي آيند.

? چه عواملي باعث آسيب و صدمه با پالپ دندان مي شوند؟

عوامل متعددي سبب آسيب به پالپ مي گردند كه عمده ترين آن تأخير در ترميم پوسيدگي ها و نتيجتاً گسترش آنها به پالپ دندان است كه سبب آلودگي پالپ به ميكروبهاي دهان مي شود. پالپ دندان همچنين ممكن است بر اثر ضربه اي ناگهاني حتي در مواردي چون ضربه قاشق و يا شكستن تخمه، پسته و بادام دچار التهاب و مرگ شود. تركهاي دندان، پركردگي هاي وسيع و بعضي از مواد ترميمي نيز سبب ساز هستند.

? نحوه معالجه ريشه دندان چگونه است؟

دندانپزشك بعد از بي حس نمودن دندان ( در موارديكه لازم است) اقدام به برداشتن پوسيدگي و تراش حفره دسترسي به پالپ دندان نموده و پالپ عفوني و بيمار را از ريشه خارج مي كند و بعد از تميز نمودن و خشك

كردن مجراي ريشه و دندان جاي خالي پالپ را با موادي كه به همين منظور ساخته شده اند پر مي كند و سپس ترميم قسمت تاجي دندان صورت ميگيرد.

? آيا همه دندانها به يك تعداد ريشه دارند؟

خير، تعداد ريشه دندانها بطور معمول و طبيعي بين يك تا سه عدد مي باشد ولي دندانهايي نيز وجود دارند كه داراي يك يا چند ريشه اضافي هستند و در حين كار و با گرفتن راديوگرافي كشف مي گردند. بطور طبيعي دندانهاي قدامي داراي يك ريشه، دندانهاي آسياي كوچك داراي يك يا دو ريشه و دندانهاي آسياي بزرگ سه و چهار ريشه اي هستند.

? اگر پالپي كه آلوده شده و ملتهب و دردناك است خارج نشود و به عبارتي معالجه انجام نگردد، چه اتفاقي مي افتد؟

معمولاً درد آن بيشتر شده و بيمار را اذيت مي كند، ولي مواردي وجود دارد كه درد فروكش مي كند. بايد توجه داشت كه از بين رفتن درد دندان نشانه? بهبودي پالپ دندان نيست و عفونت به سير خود ادامه مي دهد. سرايت عفونت به استخوان انتهاي ريشه باعث ايجاد گرانوم ، كيست و يا آبسه مي گردد كه خود درد و ناراحتي ثانويه اي را به دنبال دارد. در صورت عدم معالجه ريشه دندان سير بيماري نهايتاً منجر به كشيدن و يا از دست دادن دندان خواهد شد.

? چه مراقبت هايي لازم است تا دندان نياز به معالجه عصب نداشته باشد؟

با مراجعه و معاينات منظم دندانپزشكي و رعايت اصول بهداشت دهان ودندان و ترميم پوسيدگي ها در مراحل اوليه موردي براي معالجه ريشه دندان

بوجود نمي آيد.

? آيا صحيح است دنداني كه معالجه ريشه شده، شكننده مي گردد؟

دنداني كه پالپ آن درگير مي شود، معمولاً داراي پوسيدگي وسيع بوده كه مقدار زيادي از مينا و عاج را از بين برده است و گاهي دندانپزشك ناچار مي گردد كه مقداري از نسج سالم دندان را نيز براي دسترسي به پالپ بتراشد كه مجموعه اين عوامل بعلاوه خشك شدن دندان بر اثر از دست دادن تغذيه داخلي سبب ميگردد كه دندان ضعيف و شكننده گردد كه جاي نگراني ندارد، چونكه با ترميم هاي خاص و يا روكش نمودن دندان مي توان بر اين نقيصه، چيره شد.

? چه عواملي در موفقيت معالجه ريشه دندان نقش دارند؟

مهارت دندانپزشك ، تعداد ريشه ها قطر و انحناي آنها، وجود ريشه ها و كانالهاي اضافي و جانبي، نوع و قدرت بيماري زايي ميكروبها، دفاع بدن و نوع بيماري پالپ در پيش آگهي درمان مؤثرند.

? آيا دنداني كه معالجه ريشه دندان شده و هنوز درد دارد را بايد كشيد؟

معمولاً به دنبال معالجه ريشه دندان، از چند ساعت تا چند روز به درجاتي ممكن است دندان، درد داشته باشد كه با تجويز داروهاي مسكن برطرف ميگردد و جاي نگراني ندارد.

? اگر درمان ريشه دندان شكست خورد، درمان بعدي چيست؟

اكثر دندانهايي كه معالجه ريشه آنها با عدم موفقيت همراه شده را مي توان با جراحي هاي اندودونتيكس نجات داد. دندانپزشك بعد از بيحس نمودن، لثه دندان را به آرامي كنار زده و اقدام به قطع انتهاي ريشه نموده و آن را از انتها نيز ترميم ميكند و

دوباره لثه را مي دوزد. آيا فقط ممكن است پوسيدگي بسيار وسيع بوده و قسمت اعظم آن نيز از بين رفته باشد و درد نداشته باشد و يا در اثر ضربه حتي در سالهاي دور، پالپ آن مرده، ولي دردي نداشته باشد. عدم وجود درد دال بر نفي بيماري پالپ و يا عدم نياز به درمان نمي باشد.

پاتولوژي فك و دهان و صورت(آسيب شناسي)-

علمي است كه علت، ويژگيها، نحوه عملكرد و تأثيربيماريهاي مرتبط با ناحيه فك و دهان و صورت را كشف و بررسي مي نمايد. كاردراين رشته شامل تحقيق وتشخيص بيماريها با استفاده از معاينات كلينيكي، راديوگرافي، ميكروسكوپي، بيوشيميايي و...مي باشد.

راديولوژي فك و دهان وصورت

تخصصي از دندانپزشكي است كه با تهيه و تفسير تصاوير واطلاعات بااستفاده ازاشعه هاي تابان به تشخيص و كنترل بيماريها و ناهنجاريهاي فك و دهان و صورت مي پردازد.

اشعه X

- مزاياي يك معاينه راديوگرافيك دندانپزشكي (با اشعه X) چيست؟

بسياري از بيماريهاي دندانها و بافتهاي احاطه كننده آنها هنگام معاينه معمول دندانپزشكي ديده نمي شوند. از جمله مواردي كه يك معاينه راديوگرافيك آنها را آشكار مي كند عبارتند از: نواحي كوچك پوسيدگي بين دندانها، عفونت استخوان آبسه يا كيست، آبنورماليتي هاي تكاملي، بعضي انواع تومورها. كشف و درمان زود هنگام مشكلات دنداني از هدر رفتن پول و زمان جلوگيري كرده و باعث ممانعت از بروز ناراحتي هاي غير ضروري مي گردد. معاينه راديوگرافيك، مشكلاتي از ساختار دهان را كه در طي معاينه معمولي ديده نمي شود، آشكار مي سازد. اگر شما تومور پنهاني داشته باشيد، راديوگرافي ها ممكن است به شما كمك كند كه زودتر آن را كشف

و درمان كنيد.

- ميزان اشعهX در راديوگرافي دندانپزشكي

ما هرروز از طرق مختلف در معرض تشعشع اشعه X مي باشيم مثل لايه خارجي جو، مواد معدني خاك، وسايل موجود در خانه(مثل مانيتور كامپيوتر و صفحات تلويزيوني)

نحوة عمل اشعه X

وقتي اشعه X در يك معاينه دندانپزشكي از دهان شما مي گذرد، قبل از رسيدن به فيلم، بخش عمده اي از آن توسط قسمتهاي متراكم تر (مثل دندانها و استخوان) و مقدار كمتري توسط بافتهاي نرم ( مثل گونه ها و لثه ها) جذب مي شود. حاصل اين كار، ايجاد تصويري روي راديوگراف است. دندانها روشن تر بنظر مي رسند. زيرا اشعه x كمتري از دندان عبور كرده و به فيلم مي رسد. حفرات پوسيدگي و نواحي بيماري لثه تيره تر مي باشند، زيرا اشعه ايكس بيشتري نفوذ كرده است. تفسير اين گرافي ها به دندانپزشك اجازه مي دهد تا با اطمينان و صحت كامل مشكلات پنهان را كشف كند.

- فواصل زماني در راديوگرافي

دفعات و فواصل زماني تهيه راديوگرافي در هر بيمار، بستگي به نيازهاي شخصي وي دارد. از آنجائيكه وضعيت هر بيماري متفاوت از ديگري است. برنامه معاينات راديوگرافيك بايد براي هر بيمار بطور جداگانه طرح ريزي شود. دندانپزشك، تاريخچه شما را مرور مي كند. دهان شما را معاينه مي كند و سپس تصميم مي گيرد كه آيا شما به راديوگرافي احتياج داريد يا نه، و اگر احتياج داريد چه نوعي براي شما مناسب است؟ اگر شما يك بيمار جديد باشيد، دندانپزشك ممكن است راديوگرافيهايي توصيه كند تا وضعيت كنوني پنهان دهان شما را مشخص كند و بتواند تغييرات آتي را آناليز

نمايد. برنامه راديوگرافي هاي لازم در مراجعات پيگيري بر حسب سن شما، احتمال بروز بيماري و علائم و نشانه هاي آن متفاوت است. ممكن است فيلمهاي جديد لازم باشد تا پوسيدگيهاي جديد كشف شود يا وضعيت بيماري لثه مشخص شود يا وضعيت رشد و تكامل ارزيابي گردد. كودكان ممكن است راديوگرافيهاي بيشتري نسبت به بزركسالان احتياج داشته باشند. اين امر بدين دليل است كه دندانها و فك آنها در حال تكامل است و دندانهايشان بيشتر از بزرگسالان در معرض پوسيدگي است.

جراحي فك و دهان و صورت

تخصصي دردندانپزشكي است كه شامل تشخيص، جراحي و درمانهاي كمكي بيماريها، صدمات و نقايص عملكردي و زيبايي بافتهاي نرم و سخت ناحيه دهان و فك و صورت مي باشد.

• كشيدن دندان

• مراقبتهاي بعد از كشيدن دندان

• مراقبتهاي لازم بعد از عمل جراحي دندان

كشيدن دندان

وقتي شما دنداني داريدكه بايد كشيده شود، دندانپزشك ابتدا ناحيه را كاملاً بي حس مي نمايد تا شما احساس ناراحتي ننمائيد. پس از كشيدن دندان، دندانپزشك به شما مي گويد كه چه رژيم غذايي را بايد رعايت كنيد. در اغلب موارد ميزان خونريزي نرمال است. از هر چيزي كه ممكن است مانع بهبودي طبيعي شود، خودداري كنيد. معمولاً بهتر است تا 24 ساعت، سيگار نكشيد.دهانتان را به شدت با آب نشوئيد و از ني براي نوشيدن مايعات استفاده نكنيد. اين كارها باعث جابجا شدن لخته و تأخير در بهبود مي شود. در چند روز اول، اگر شما بايد دهانتان را با آب بشوئيد، اين كار را به آرامي انجام دهيد. براي پيشگيري از بروز تورم در ناحيه، يك پارچه سرد يا

كيف يخ را در روي ناحيه قرار دهيد. در مورد داروهايي كه براي كنترل درد مي توانيداستفاده نمائيد، از دندانپزشكتان سؤال كنيد. شما مي توانيدساير دندانها را مطابق معمول مسواك زده و نخ بكشيد، ولي دندان مجاور دندان كشيده شده را تميز نكنيد.

مراقبت هاي بعد از كشيدن دندان

1 - تكه گاز گذاشته شده بر محل دندان كشيده شده را به مدت حداقل نيم ساعت با فشار ملايم فك در دهان نگهداريد.

2 - از مك زدن و خالي نمودن مكررآب دهان خودداري كنيد.

3 - از خوردن اغذيه سفت و نوشيدني هاي داغ در روز اول اجتناب نمائيد.

4 - از كشيدن سيگار و پيپ و استفاده از ني براي نوشيدن مايعات تا چند روز خودداري نمائيد.

5 - شب اول آن ناحيه مسواك نشود.

6 - از روز دوم باآب و نمك رقيق ولرم و يا محلول شستشوي نمكي روزانه چند بار دهان را به آرامي و بدون پمپاژ نمودن شستشو دهيد.

7 - خروج و نشست مقداري خونابه از محل دندان كشيده شده به مدت 2-1 روز طبيعي بوده ونيازي به ويزيت دندانپزشكي ندارد.

8 - در صورت عارض شدن خونريزي در منزل، يك تكه گاز استريل مرطوب شده را بر روي محل دندان كشيده شده گذاشته و با فشار ملايم دهان را ببنديد و ضمناً از بيرون دهان، كمپرس سرد (كيسه يخ) نمائيد.

9 - در صورتي كه خونريزي شديد و غير قابل كنترل باشد به كلينيك مراجعه نموده و از گذاشتن داروها و مواد محتلف بر موضع اجتناب نمائيد.

10 - در صورت عارض شدن درد از استامينوفن استفاده

نمائيد و از مصرف داروهاي مسكن ضد التهابي مثل آسپرين و بروفن به علت اينكه خاصيت ضدانعقادي دارند، خودداري نمائيد.

11 - در صورت بروز تورم و عفونت با كلينيك تماس بگيريد.

12 - توجه داشته باشيد به علت طولاني بودن زمان بيحسي( معمولاً 4-3 ساعت) و بيحس بودن بافتهاي نرم اطراف دندان، لب، گونه يا زبان گاز گرفته نشود.

13 - گاهي اوقات به علت درآمدن لخته خون از حفره دندان كشيده شده، عارضه اي بوجود مي آيد كه اصطلاحاً دراي ساكت (حفره خشك) ناميده ميشود. اين عارضه درد نسبتاً شديدي داشته و بعد از 3-2 روز بوجود مي آيد. در صورت بروز آن به كلينيك مراجعه نمائيد.

14 - دهان تا چند روز بعد از كشيدن دندان بد طعم بوده و بوي نامطبوعي دارد كه طبيعي بوده و نشانه وجود عفونت نمي باشد.

مراقبت هاي لازم بعد از عمل جراحي دندان

1 - تكه گاز گذاشته شده بر محل دندان كشيده شده را به مدت حداقل نيم ساعت با فشار ملايم فك در دهان نگهداريد.

2 - به علت طولاني بودن زمان بيحسي (معمولاً 4-3 ساعت) و بيحس بودن بافتهاي نرم اطراف دندان، مواظب باشيد لب، گونه يا زبان گاز گرفته نشود.

3 - از شستشوي دهان در روز جراحي خودداري نمائيد و از مك زدن و خالي كردن مكرر آب دهان اجتناب نمائيد.

4 - از روز دوم دهان را به آرامي با سرم نمكي شستشو يا آب نمك رقيق شده و يا محلول ضد عفوني تجويز شده، بعد از هر وعده غذا و در ساعات بيداري، هر سه ساعت شستشو دهيد.

5 - مقداري نشت خونابه به مدت چندين ساعت بعد از جراحي دهان طبيعي است. در صورت بروز خونريزي تكه اي گاز استريل بر موضع قرار داده و با فشار ملايم دندانهاي مقابل بر روي آن به مدت 30 دقيقه نگهداريد. در صورت ادامه خونريزي اين عمل را تكرار نموده و از تعويض گاز با فاصله هاي زماني كمتراز 30 دقيقه خودداري نمائيد.

6 - بعد از انجام جراحي بر روي جراحت داخل دهان قشر خاكستري رنگي ممكن است ديده شود و دهان تا چند روز بدطعم و بوي نامطبوعي دارد. اين حالات طبيعي بوده و نشانگر وجود عفونت نمي باشد.

7 - روز اول رژيم غذايي مايع يا نرم ولرم يا سرد داشته باشيد و از روز بعد در صورت عدم ناراحتي از غذاهاي معمولي مي توانيد استفاده كنيد (با طرف ديگر فك غذا جويده شود). صرف مايعات و غذاهاي كافي و مقوي بعد از جراحي ضروري بوده و در التيام و بهبودي شما تأثير بسزايي دارد. مراقب باشيد از فشار مستقيم لقمه غذايي بر روي ناحيه بخيه زده شده تا يك هفته اجتناب شود.

8 - تورم و درد بعد از جراحي قابل انتظار است. كاربرد كمپرس سرد(كيسه يخ) از خارج دهان، بعد از جراحي و ادامه آن در روز اول (متناوباً) در كاهش تورم مؤثر است.

9 - حداكثر تورم در مدت 48-24 ساعت بعد از جراحي بوجود مي آيد كه سپس تدريجاً كاهش يافته و طي 10-7 روز از بين مي رود.

10 - گاهي اوقات بعد از كشيده شدن دندان، لخته خوني از حفره دندان كشيده شده جدا شده و

عارضه اي بوجود مي آيد كه اصطلاحاً دراي ساكت (حفره خشك) ناميده مي شود. اين عارضه چند روز بعد از درآمدن لخته ايجاد شده و درد نسبتاً شديدي دارد. در صورت حادث شدن اين عارضه با كلينيك تماس بگيريد.

11 - بعد از جراحي تا چند روز از كشيدن سيگار و پيپ و استفاده از ني براي نوشيدن مايعات خودداري نمائيد.

12 - قرار دادن دو بالش در زير سر به هنگام استراحت توصيه مي گردد.

13 - مسواك زدن دندانها از روز بعد از جراحي بدون اشكال بوده و دقت نمائيد به مدت يك هفته از مسواك زدن مستقيم بخيه ها خودداري شود.

14 - يك هفته بعد از عمل جراحي جهت كشيدن نخ هاي بخيه به كلينيك مراجعه نمائيد.

ارتودنتيكس(متخصص ارتودنسي)

اين تخصص بخشي از دندانپزشكي است كه درارتباط با كنترل، هدايت وتصحيح بافتهاي دهاني صورتي در حال رويش يا بالغ مي باشد مثل وضعيت هايي كه نياز به جابجايي دندانها دارد، تصحيح روابط نامناسب فكي و دنداني، تنظيم و تصحيح روابط بين دندانها و استخوانهاي سر و صورت. مسئوليت اصلي ارتودنتيست، تشخيص، پيشگيري، تفسير و درمان انواع جفت شدن غلط دندانها و تغييرات بافتهاي مجاور آنها مي باشد.

مال اكلوژن

مال اكلوژن چيست؟

مال اكلوژن، به وضعيت قرارگيري غير طبيعي دندانها و يا فكين گفته مي شود و انحرافي از رشد و تكامل مي باشد كه بر جفت گيري دندانها، توانائي در تميزكردن دندانها، سلامت لثه، رشد فكري و در يادگيري تكلم، تأثير مي گذارد.

علت مال اكلوژن چيست؟

هم ارث و هم محيط نقش مهمي را در ايجاد مال اكلوژن دارند. شكل و اندازة

صورت، فكين و دندانها غالباً بوسيله توارث انتقال مي يابند. عوامل محيطي ايجاد كننده مال اكلوژن زياد بوده و اغلب آنها توسط دندانپزشك كودكان قابل كنترل مي باشند و عمده ترين آن پوسيدگي دندانهاي شيري و يا زود از دست دادن آنها مي باشد.

دندانپزشك به چه اطلاعاتي نياز دارد تا شكل گيري و پيشرفت مال اكلوژن را ارزيابي كند؟

چگونگي و تركيب مشكلات اختصاصي هر بيمار، محدوده و مراحل معاينه و تشخيص را معين مي كند. حين معاينات كلينيكي، دندانپزشك تاريخچه اي از سوابق پزشكي و دندانپزشكي مي گيرد، از دندانها قالب گيري بعمل آورده و آنها را با گچ دندانپزشكي مي ريزد. اين قالب هاي مطالعه علاوه بر اينكه روابط دندانها را نشان داده و در طرح درمان كمك كننده مي باشد، ماخذي نيز براي بررسي پيشرفت درمان مي باشند. تهيه عكس هاي معمولي از صورت و دندانها نيز يك ركورد و ثبت قبل از درمان است. تعدادي راديوگرافي نيز ممكن است براي تشخيص پيشرفت مال اكلوژن نياز باشد. راديو گرافي رايج در اين زمينه پانوراميك مي باشد كه همه دندانها را در يك كليشه نشان مي دهد. راديوگرافي ديگر سفالومتري جانبي مي باشد كه بصورت نيم رخ رابطه دندانها و فكين را نسبت به صورت و جمجمه نشان مي دهد.

از چه دستگاههايي براي تصحيح مال اكلوژن استفاده مي شود؟

بطور كلي از 2 نوع دستگاه براي اين منظور استفاده مي شود: 1- دستگاههاي متحرك 2- دستگاههاي ثابت. دستگاه متحرك از سيم و مواد پلاستيكي (اكريل) ساخته مي شود و توسط بيمار در دهان گذاشته و برداشته ميشود. بعضي از انواع آن بطور همزمان

دندانهاي بالا و پايين را در بر مي گيرد. كلاً گرفتن نتيجه مطلوب درماني با اين دستگاهها منوط به همكاري، پذيرش و استفاده صحيح بيمار از آن و آموزش كامل از طرف دندانپزشك به بيمار، ميباشد. مزيت عمده دستگاههاي متحرك اين است كه به راحتي برداشته شده و تميز مي شوند. دستگاههاي ثابت عبارتند از قطعاتي بنام براكت كه مستقيماً به دندانها چسبانده مي شوند و سيم در داخل آنها گذاشته مي شود، اين دستگاهها كنترل بهتري بر حركات دنداني دارند. به علت گير غذايي در اطراف اين دستگاهها، همكاري بيمار در تميز كردن دندانها و رعايت بهداشت دهان به منظور جلوگيري از پوسيدگي الزامي است.

چه مدت زماني طول مي كشد تا مال اكلوژن درمان شود؟

دوره درمان براي هر ناهنجاري بستگي به نوع مال اكلوژن، شدت و پيشرفت آن و رشد كودك و همكاري وي دارد. دندانپزشك مدت زمان لازم براي انجام درمان اوليه را بطور تقريبي تخمين مي زند.

آيا كشيدن دندانهاي سالم بمنظور تصحيح مال اكلوژن صحيح است؟

انتخاب دقيق يك دندان شيري براي كشيده شدن ممكن است جهت هدايت رويش دندان دائمي لازم باشد. در اين مواقع نياز به كنترل بيمار در يك دوره زماني بوده و گاهاً ممكن است از بعضي دستگاههاي ارتودنسي استفاده شود ولي كشيدن دندان دائمي بستگي به چگونگي وضعيت دندانها ، ميزان كمبود فضا و صورت بيمار دارد و در هر بيماري متفاوت است. بسياري از مال اكلوژن ها بدون كشيدن درمان نمي شوند ولي مواردي وجود دارد كه نياز به كشيدن دندان نيست.

مراقبت هاي اوليه ارتودنسي(ارتودنسي پيشگيري)

هرگز آنقدر زود نيست تا نگاهي به رشد

و تكامل دهان بچه شما بيفتد. يك دندانپزشك ضمن اينكه مي تواند دندانها را بعد از ظاهر شدن به داخل حفره دهان تا جايگاه خود هدايت كند، مي تواند مال اكلوژن، شلوغي و بهم ريختگي دندانها يا مشكلات مربوط به روابط آنها و جويدن را تشخيص دهد. معالجات ارتودنسي بموقع مي توانداز پيشرفت و وسعت عارضه بوجود آمده جلوگيري كند.

علت شلوغي دندانها و ديگر مشكلات ارتودنسي چه مي باشد؟

مال اكلوژن ممكن است ارثي بوده و يا در اثر عوامل محيطي ايجاد شده باشد. مشكلات ارتودنسي مي تواند در اثر پوسيدگي و آسيب به دندانها ايجاد شده باشد و يا در اثر زود از دست دادن دندانهاي شيري، و يا اينكه از عاداتي چون تنفس دهاني، مكيدن انگشت و يا جويدن ناخن و لب، بوجود آمده باشد. دندانپزشك مي تواند در ترك اين عادات به شما كمك كند.

شلوغي دندانها

رديف شدن دندانها پس از درمان

چرا انجام مراقبت هاي ارتودنسي اوليه و بموقع با اهميت مي باشد؟

ارتودنسي بموقع به فرزند شما اعتماد به نفس مي دهد و لبخند را بر لبان او مي كار د، ولي سود حاصل از انجام ارتودنسي پيشگيري و اوليه به مراتب از اينها بيشتر است. دندانپزشك كودكان مي تواند دندانهاي كج شده را راست كند و آنها را به جايگاه صحيح شان هدايت نمايد. مشكلات مربوط به جفت گيري و در هم رفتن دندانهاي دو فك را اصلاح نموده و حتي از كشيدن دندان در معالجات ارتودنسي آينده جلوگيري نمايد. بديهي است كه دندانهاي رديف شده و منظم را بهتر مي توان تميز كرد و اين امر باعث كاهش استعداد به

پوسيدگي و ناراحتي لثه مي شود.

نحوه درمان ارتودنسي پيشگيري چگونه است؟

بدين منظور از وسايل و دستگاههاي ارتودنسي استفاده مي شود. بعضي از اين دستگاهها ثابت بوده و به دندان چسبانيده مي شود و برخي متحرك بوده و قابل درآوردن مي باشند. دندانپزشك اطفال تشخيص مي دهد كه از چه وسيله اي با توجه به نياز كودك استفاده كنيد، و به شما توضيح مي دهد كه چه معالجه اي مي توان انجام داد و زمان تقريبي آن چقدر است.

چه مراقبت هايي در طول درمان ارتودنسي توصيه مي گردند؟

اول: مانند بسياري از معالجات دندانپزشكي، همكاري بيمار بسيار مورد توجه بوده و او بيشترين نقش را بر عهده دارد تميز كردن دندانها با استفاده از نخ و مسواك و نگهداري دستگاه ارتودنسي در دهان و مراقبت از آن در رأس قرار دارند. دوم: معاينات منظم دندانپزشكي در كنار ويزيت هاي ارتودنسي كودك شما را از پوسيدگي و بيماريهاي لثه محافظت ميكند. سوم: تماس فوري با دندانپزشك در زمانيكه قسمتي از دستگاه ارتودنسي شكسته شود باعث مي شود كه درمان ارتودنسي به روال صحيح از نظر زماني و كارايي ادامه يابد.

آيا بچه ها، با داشتن دستگاه ارتودنسي، بطور طبيعي مي توانند صحبت كنند، بخورند و يا بازي كنند؟

فرزند شما مي تواند رژيم غذايي عادي را داشته باشد ولي از خوردن مواد غذايي چسبنده مثل آدامس و شكلات و غذاهاي سخت و زياد سفت مثل پسته - فندق - بادام - يخ و ... با هدف جلوگيري ازشكسته شدن و كج شدن قطعات دستگاههاي ارتودنسي بايد خودداري كند. ممكن است بعضي از دستگاهها نحوه صحبت كردن كودكان

را موقتاً تغيير دهند، ولي اغلب خود را با آن وفق داده و بعد از طي يك الي چند روز بطور عادي صحبت مي كنند. عموماً بچه ها مي توانند با داشتن دستگاههاي ارتودنسي در دهان براحتي بدوند، جست بزنند، شنا كرده و يا بازي نمايند، ولي بايستي توجه داشت كه در مواردي اين فعاليتها عدم تجويز دارند. بهتر است با توجه به نوع دستگاه از دندانپزشك معالج دستورات ويژه را دريافت نمائيد.

مراقبت هاي لازم در حين درمان ارتودنسي متحرك

1 - لازمه موفقيت درمان با اين دستگاهها، استفاده مداوم از آنها با توجه به زماني است كه ارتودنتيست توصيه مي كند.

2 - از دستكاري اجزاء سيمي جداً خودداري نمائيد، بديهي است در صورت شكسته شدن آن علاوه بر اين كه درمان طولاني تر شده و نتايج بدست آمده قبلي از دست مي رود، هزينه قالب گيري و ساخت دوباره آن مجدداً دريافت خواهد شد.

3 - دستگاههاي پيچ داري را كه براي رفع تنگي فك تجويز شده اند، 24 ساعته استفاده نمائيد.

4 - استفاده متناوب و نامرتب از اين دستگاهها باعث درد و ناراحتي و لقي دندانهاي پايه مي گردد.

5 - نتايج بدست آمده در طي چند ماه، در صورت كنار گذاشتن بي موقع و خود سرانه، ظرف چند ساعت تا چند روز سريعاً از دست خواهد رفت. لذا اكيداً توصيه مي گردد، زمان تجويز شده را دقيقاً رعايت نمائيد.

6 - براي حفظ و سلامتي دندانها و لثه بعد از هر بار غذا خوردن، دندانها و پلاك را مسواك زده و مجدداً پلاك در دهان گذاشته شود.

7 -

در صورت شكسته شدن و يا هرگونه اتفاقي در كوتاهترين زمان با كلينيك تماس بگيريد.

8 - از كم و زياد نمودن نيروي فنرهاي فعال شده خودداري نمائيد.

9 - جهت برداشتن پلاك از ناخن انگشت اشاره هر دو دست كمك گرفته و گيره هاي روي دندانهاي كرسي را آزاد نمائيد و از گرفتن اجزاء سيمي ديگر اجتناب كنيد.

10 - طراحي، ساخت و دستور استفاده ازدستگاههاي ارتودنسي متحرك براي هر بيماري متفاوت است، لذا فقط دستورات توصيه شده از جانب ارتودنتيست براي شخص شما را بكار ببريد.

11 - در مواقعي كه از پلاك استفاده نمي شود، ان را در يك ظرف در بسته نگهداري كنيد و جهت جلوگيري از شكسته شدن، از گذاشتن آنها در گوشه و كنار و جيب لباس اجتناب نمائيد.

12 - مقدار نيرو، زمان و نحوه استفاده از دستگاههاي خارج دهاني (چانه بند_ هدگير _ فيس بو _ فيس ماسك) در موفقيت درمان تأثير بسزائي دارد. لطفاً به دستورات داده شده در اين خصوص نيز توجه فرمائيد.

مراقبت هاي لازم در حين درمان ارتودنسي ثابت

دستگاههاي ارتودنسي وسائلي هستند كه هزينه زيادي بابت آنها پرداخت مي شود، همچنين قرار دادن آنها به دقت و نيز صرف وقت نياز دارد. در صورت بي احتياطي و شكسته شدن آنها نه تنها طول درمان طولاني مي گردد، بلكه مشكلات خاصي چون پوسيدگي دندانها، بيماري لثه و از دست دادن فضاي دندان كشيده شده و ... ايجاد مي شود. لذا مراقبت از آنها و بهداشت دهان ضروري بوده و اكيداً توصيه مي شود به موارد ذيل توجه نمائيد:

1 - روز اول بعد

از نصب براكتها بر دندانها از خوردن و آشاميدن مواد خوراكي رنگي مثل: چاي، نوشابه، سس، رب، سبزي، شكلات، پاستيل و ... خودداري نمائيد.

2 - در روزهاي اولي كه دستگاه ارتودنسي در دهان شما قرار مي گيرد ممكن است دندانها حساس شده و يا احياناً كمي درد و ناراحتي داشته باشيد. اگر درد روي دندانها و لثه شديد بود با كلينيك تماس بگيريد.

3 - در طول درمان از خوردن غذاهاي چسبنده مانند شكلات ، آدامس و مواد مشابه اجتناب كنيد.

4 - غذاهاي سخت مانند: ته ديگ، نان خشك و برگه ميوه جات خورده نشود.

5 - گاز زدن به مواد غذايي سفت مانند: ساندويچ، سيب، هويج و ميوه هاي مشابه انجام نگيرد.

6 - شكستن تنقلات مثل: تخمه، پسته، فندق، بادام و ... به هيچ وجه صورت نگيرد.

7 - هسته ميوه هاي هسته دار مثل: هلو، شليل، زردآلو و ... قبل از خوردن جدا شود.

8 - در موارداورژانس مثل: شكستن، خم شدن، باز و جدا شدن قسمتي از دستگاه و سيم بلافاصله با كلينيك تماس بگيريد و اصلاح آن را به وقت آينده يا روزهاي بعد موكول نكنيد.

9 - ميزان نيرو و زمان استفاده ازدستگاهها كمكي خارج دهاني (فيس بو ، هدگير، چانه بند) و كش هاي داخل دهاني در پيشرفت درمان نقش بسزايي دارد. لطفاً نيروي آنرا كم و زياد ننموده و زمان تجويز شده را دقيقاً رعايت كنيد.

10 - در صورت تجويز كش هاي داخل دهاني قبل از تمام شدن كش ها جهت دريافت آن به كلينيك مراجعه نمائيد.

11 - مهم ترين نكته در خلال

درمان ارتودنسي تميز كردن مرتب دندانها و دستگاههاي ارتودنسي مي باشد. دستگاههاي ارتودنسي به علتِ گير غذايي، دندانها را مستعد پوسيدگي مي كند. لذا بعد از هر وعده غذايي بطور صحيح و كامل دندانهاي خود را مسواك زده و هنگامي كه در خانه نيستيد حتماً مسواك ارتودنسي خود را به همراه داشته باشيد. هر دنداني بايستي ده مرتبه مسواك زده شود و يك مسواك زدن صحيح براي دو فك حدوداً 15 دقيقه زمان نياز دارد. مطمئن شويد كه موهاي مسواك در ناحيه مجاور و زير لثه ها را تميز نمايد. ميكروب ها تمايل زيادي دارند كه در اين ناحيه مخفي گردند.

پرستودنتيكس(تخصص پروتزهاي دنداني)

شاخه اي از دندانپزشكي است كه به بازسازي و حفظ عملكرد دهان، راحتي، سلامتي و زيبايي بيمار مي پردازد. بازسازي و ترميم دندانهاي طبيعي و يا جايگزيني دندانها و بافتهاي فكي- صورتي از دست رفته با جايگزين هاي مصنوعي، در حيطه عملكرد اين رشته است.

• پروتز ثابت

• پروتز متحرك

پروتز ثابت:

تعريف: به اعضاي مصنوعي بدن پروتز گفته مي شود، منظور از پروتز در دندانپزشكي، دندانهاي مصنوعي مي باشند و پروتز ثابت به پروتزي اطلاق مي گردد كه بر روي دندان يا دندانهاي پايه چسب خورده و ثابت مي گردد. پروتز ثابت شامل روكش و بريج (پل) مي باشد. روكش بر روي يك دندان تراش خورده سوار مي شود, بريج نيز بر روي دندانهاي پايه كناري قرار مي گيرد و شامل دندانهاي جايگزين شده نيز مي باشد.

- ونيرها (veneer)

امروزه ديگر دليلي ندارد كه فاصله بين دندانها يا دندانهاي رنگ گرفته، بدشكل و كج خود را تحمل كنيد. يك ونير

كه روي دندانهاي شما قرار داده مي شود، اشتباه طبيعت و يا آسيب ناشي از يك صدمه را تصحيح كرده و به شما كمك مي كند تا لبخندي زيبا داشته باشيد. ونيرها نازك بوده و پوسته هايي هستند كه با مواد همرنگ دندان براي هرفرد، بطور خاص ساخته مي شوند تا سطح جلويي دندانها را پوشش دهند. آنها معمولاً در لابراتوار و توسط تكنسين دندانساز، از روي مدلي كه توسط دندانپزشك شما تهيه شده ، ساخته مي شوند.

شما بايد بدانيد كه اين، يك درمان غير قابل برگشت است، زيرا براي تطبيق پوسته ونير روي دندان، لازم است مقدار كمي از ميناي دندان برداشته شود.

دندانپزشك ممكن است به شما توصيه كند كه از بعضي غذاها و نوشيدني ها كه ونير شما را بدرنگ مي كند،مثل چاي و قهوه پرهيز كنيد. گاهي ممكن است ونير ترك بردارد يا دچار شكستگي شود ولي براي اغلب افراد، زيبايي حاصل از كاربرد آن بيشتر ارزش دارد.

- روكش(Crown)

شما ممكن است براي پوشاندن يك دندان و بازگرداندن شكل و اندازه طبيعي آن، نيازمند روكش باشيد. يك روكش دندان، دندان شما را قويتر ساخته و ظاهر آن را بهبود مي بخشد. وقتي ميزان كافي از نسج دندان براي نگهداري يك پركردگي وسيع باقي نمانده باشد، روكش مي تواندآن دندان را پوشانده و ساپورت كند.

روكش ها ممكن است براي اتصال يك بريج، محافظت از يك دندان ضعيف و يا ترميم دنداني كه قبلاً شكسته است، بكار روند. روكش درمان خوبي براي دندانهاي بدرنگ و يا بدشكل است. همچنين براي پوشاندن يك ايمپلنت دنداني نيز استفاده مي شود.

اگر دندانپزشك

شما روكش شدن دندان را توصيه مي كند، احتمالاً به يكي از دلايل فوق مي باشدتا به شما كمك كند دندانهايي سالم و لبخندي زيبا داشته باشيد.

- بريج (Bridge)

اگر شما يك يا چند دندان را از دست بدهيد، دچار مشكل در جويدن و صحبت كردن مي شويد.دراين صورت بريج يكي از درمان هايي است كه با جايگزيني دندانهاي از دست رفته به حفظ شكل صورت و كاهش مشكلات جويدن كمك مي كند. بريج ثابت، دندانهاي از دست رفته را كه بين دندانهاي ديگر هستند، جايگزين مي سازد و نماي زيبايي دارد.

اين نوع ترميم ممكن است از طلا، آلياژها، پرسلن(چيني) يا تركيبي از اين مواد باشد و به منظور ساپورت، به دندانهاي مجاور كه به آنها دندانهاي پايه اطلاق مي شود، باند شده يا به روكش روي آنها متصل مي شود. برخلاف بريجهاي متحرك كه ميتوانيدآنها را بيرون آورده وتميز نمائيد، يك بريج ثابت فقط توسط دندانپزشك مي تواند برداشته شود. يك بريج ايمپلنت، دندانهاي مصنوعي را مستقيماً به استخوان فك يا زير لثه، بسته به نوع بريجي كه دندانپزشك تجويز كند، متصل مي نمايد. بنابراين بسيار مهم است كه دندانهاي باقيمانده خود را تميز و سالم نگهداريد.

مواد مورد استفاده در روكش و بريج

پرسلن (سراميك/چيني)

اين ماده بصورت اينله، انله، روكش و ونيرهاي زيبايي استفاده مي شود. ونير پوسته بسيار نازكي از پرسلن است كه ميتواند جايگزين ميناي دندان شود و يا بخشي از آن را مي پوشاند. ترميم هاي پرسلن بطور خاصي مورد قبول و پسند عامه مردم هستند، زيرا رنگ و شفافيت آنها مشابه ميناي دندان طبيعي است. اين نوع ترميم

حداقل دو جلسه و گاهي بيشتر وقت نياز دارد. ترميم با پرسلن تحت كشش يا فشار مستعد شكستن است. مقاومت آنها بستگي به ضخامت كافي پرسلن و قدرت باند آن با دندان زيرين دارد. آنها نسبت به سايش بسيار مقاومند، اما اگر سطح پرسلن خشن باشد، به سرعت سبب سايش دندانهاي مقابل مي شود.

پرسلن وفلز

نوع ديگري از ترميم غير مستقيم است كه بسيار قوي و با دوام بوده و در روكش يا بريج بكار مي رود. اين نوع ترميم قوي تر از پرسلن به تنهايي است. قسمت زيادي از دندان بايد تراش داده شود تا اين نوع ترميم روي آن تطابق يابد. گرچه بسيار مقاوم به سايش مي باشند، ترميم هاي پرسلن اگر سطح خشن داشته باشند، سبب سايش دندانهاي طبيعي مقابل مي گردند. ممكن است در ابتداي جايگذاري ترميم كمي حساسيت به سرما يا گرما وجود داشته باشد. اغلب بيماران مشكلي با اين نوع ترميم ندارند، گرچه تعداد كمي نسبت به بعضي انواع فلز استفاده شده در ترميم، حساسيت و آلرژي نشان داده اند.

آلياژ طلا

آلياژ طلا، حاوي طلا، مس و ساير فلزاتي است كه ترميمي قوي بصورت روكش يا بريج را بدست مي دهد. آنها معمولاً براي اينله، انله، روكش و بريجهاي ثابت استفاده مي شوند. بسيار مقاوم به خوردگي و تيرگي رنگ هستند. مقاومت بالايي به شكستن و سائيدگي دارند و اين امر موجب مي گردد كه دندانپزشك، حداقل ميزان ساختمان دندان را حين تراش بردارد. آلياژهاي طلا مشكلي براي دندانهاي مقابل ايجاد نكرده و بخوبي توسط بيماران تحمل مي شوند. گرچه رنگ فلزي آنها شبيه نماي دندان طبيعي نيست.

آلياژ

فلزي

آلياژ هاي فلزي غير قيمتي به رنگ نقره هستند و در روكش، بريج ثابت و دنچر پارسيل استفاده مي شوند. آنها نسبت به خوردگي و تيرگي رنگ بسيار مقاومند و مقاومت بالايي به شكستگي و سايش دارند. رنگ فلزي آنها نماي دندان طبيعي را ندارد. بعضي بيماران ممكن است نسبت به فلزات، واكنش آلرژيك نشان دهند و در صورت كاربرد آنها ممكن است ابتدائاً حساسيت به سرما و گرما وجود داشته باشد.

ايمپلنت

هيچ چيز جانشين دندانهاي سالم نمي شود. ولي وقتي شما دنداني را به دليل بيماري يا حادثه از دست داده ايد، بهتر است بدانيد كه راهي براي بازگرداندن لبخند زيباي شما وجود دارد.يك ايمپلنت دنداني ظاهرواحساسي شبيه دندان از دست رفته تان به شما مي دهد. دندانپزشك يك پايه يا فريم فلزي را زير لثه شماقرار مي دهد كه درست شبيه ريشه يك دندان به استخوان فك متصل مي شود. سپس دندانپزشك يك دندان جايگزين را روي ايمپلنت قرار مي دهد به نحوي كه شبيه وضعيت دندان اصلي خود شما به نظر آيد.

اغلب بيماران معتقدند، ايمپلنت مطمئن و با ثبات است و آن را جايگزين خوبي براي دندان از دست رفته شان مي دانند. ايمپلنت ها مي توانند جايگزين يك يا چند دندان از دست رفته شوند.

لازم به ذكر است كه ايمپلنت نياز به جراحي دارد، بنابراين بيماران بايد از نظر كلي در سلامت بسر برند، لثه هاي سالم داشته و استخوان كافي جهت ساپورت ايمپلنت داشته باشند. در ضمن بايد مقيد به رعايت دقيق بهداشت دهان و ملاقاتهاي مرتب با دندانپزشك باشند.

مراحل جايگزيني ايمپلنت

ابتدا جراحي جهت قرار دادن

پايه ايمپلنت انجام مي شود. جراحي تا چندين ساعت ممكن است طول بكشد و سپس حداكثر 6 ماه وقت لازم است تا استخوان حول اين پايه رشد كرده و آن را محكم در برگيرد. بعضي ايمپلنت ها نياز به يك جراحي ثانويه دارند تا يك رابط(Post)، پايه را به دندان جايگزين متصل كند. در ساير انواع ايمپلنت ها، پايه و رابط بهم متصل هستند و همزمان قرار داده مي شوند.

پس ازچندين هفته كه لثه ها بهبود يافتند، مرحله بعد شروع مي شود. دندانهاي مصنوعي ساخته شده و به قسمت رابط پايه متصل مي شوند. چون چندين بارامتحان دندانهاي مصنوعي جهت تنظيم دقيق وضعيت آنها لازم است،اين مرحله ممكن است يك يا دو ماه بطول بيانجامد.

جراحي ايمپلنت ممكن است در مطب دندانپزشك (تحت بي حسي موضعي) و يا بيمارستان (تحت بيهوشي عمومي)انجام شود. داروهاي ضد درد معمول و گاهي آنتي بيوتيك تجويز مي شود. دندانپزشك دستورات لازم جهت نحوه رعايت بهداشت دهان و نوع رژيم غذايي را به شما خواهد داد.

روكش كردن دندان در چه مواردي تجويز مي گردد؟

1 - دندانهايي كه داراي پركردگيهاي وسيع بوده، قادر به تحمل فشارهاي جويدن نبوده و بسيار شكننده مي باشند، پس ناچاراً بايد روكش شوند.

2 - دندانهايي كه تاج آنها شكسته ويا مقدار نسج باقيمانده دندان گير كافي براي پركردگي نداشته باشد.

3 - دندانهاي معالجه عصب شده؛ دنداني كه به معالجه عصب نياز پيدا مي كند معمولاً داراي پوسيدگي وسيع و پيشرفته اي بوده و ابتدا به ساكن مقدار زيادي از نسج سالم مينا و عاج را از دست داده است، ثانياً دندانپزشك براي

دسترسي به عصب داخل ريشه ناچاراً مقداري از نسج سالم دندان را بر مي دارد، ثالثاً دندان تغذيه داخلي خود را از دست داده و قدري خشك مي گردد. رابعاً، دندان ممكن است بر اثر خونريزي داخلي و يا بيماري پالپ(عصب و بافت داخل دندان)تغيير رنگ داده باشد.

4 - زيبايي: دندانهاي تيره، بد رنگ، بد تشكيل شده و با شكل هاي غير طبيعي نيز نياز به ترميم توسط روكش دارند.

5 - تركهاي دنداني

6 - بازسازي سطوح جونده

بريج در چه مواردي توصيه مي گردد؟

اگر دندان يا دندان هايي از دست بروند و دندانهاي كناري قادر به تحمل فشار باشند , بريج توصيه مي شود. براي روكش هاي فلزي ميزان تراش كمتر بوده و براي روكش هاي چيني با اسكلت فلزي مقدار تراش بيشتر بوده و براي روكش هاي تمام چيني اندكي بيشتر است. ضمناً سطح جونده در صورتي كه قرار باشد با چيني پوشانده شود نياز به تراش بيشتري دارد. مقداري از فضاي حاصل از تراش دندان صرف اسكلت فلزي و مقداري صرف پوشاندن سياهي رنگ فلز توسط مواد اوپك و بقيه آن صرف اضافه نمودن چيني مخصوص عاج و ميناي دندان مي گردد.

آيا دنداني كه تاج آن كاملاً از بين رفته باشد امكان ترميم آن ميسر است؟

بله، در اين موارد دندانپزشك از داخل ريشه دندان (بعدازمعالجه عصب) قالب گيري بعمل آورده و وسيله اي را كه پُست ناميده مي شود، مي سازد. پست بعداً به داخل ريشه دندان چسب خورده و قسمتي از آن به عنوان تاج بيرون مي ماند كه بر روي آن روكش دندان سوار مي گردد.

چرا

دندانهاي خلفي از دست رفته بايد جايگزين شوند؟

بد نيست كه بدانيد محل قرار گرفتن دندانها را فشارهاي وارده از طرف لب، زبان و گونه تعيين مي كنند. به عبارت ديگر دندانها در محلي قرار گرفته اند كه برآيند نيروهاي وارده به آنها صفر است. از نظر سطوح قدامي - خلفي و جونده نيز وجود دندانهاي ديگر دندان را محدود مي سازد.

يك دندان تا هنگامي به رويش و حركت فعال خود ادامه مي دهد تا به دندان مقابل برسد. ضمناً دندانهاي خلفي تر تمايل به حركت به سمت جلو دارند.

حال تجسم كنيد كه اگر يك دندان مثلاً اولين آسياي بزرگ فك پايين از دست برود چه اتفاقاتي ممكن است بيفتد؟

سعدي مي فرمايد: «.... چو عضوي به درد آورد روزگار دگرعضوها را نماندقرار» با از دست رفتن اين دندان، مقداري از فضاي حاصل از كشيده شدن آن با حركت دندانهاي مجاور(نه بطور كامل)اشغال مي گردد. نتيجتاً فاصله اي بين دندانهاي مجاور با دندان كناري شان ايجاد مي گردد كه علاوه بر گير غذايي و احتمال بروز پوسيدگي، باعث آزردگي و بيماري لثه نيز مي شود. ضمناً حركت دندانهاي مجاور بصورت كامل و بدنه اي نبوده و با خم شدن و انحراف محوري آنها همراه است. ماحصل اين خم شدن و ضرر حاصله، ايجاد بيماري لثه با بوجود آمدن پاكت لثه اي (عميق شدن شيار لثه اي) در ناحيه زير خم شدگي است. ديگر اينكه در صورت خم شدن، موقع جويدن غذا، نيرو در امتداد محور طولي دندان به آن وارد نشده و نيروي وارده مخرب خواهد شد. با كشيدن يك دندان تغييرات احتمالي فقط منحصر به

فك مربوطه نبوده و نظم و آرايش دندانهاي فك مقابل را نيز برهم مي زند. همانطوري كه گفته شد دندانها تا هنگامي به رويش خود ادامه مي دهند تا به دندان مقابل برسند. نتيجتاً دندان مقابل به سمت ناحيه كشيده شده شروع به رويش مي نمايد. اين رويش اضافي علاوه بر اينكه از نظر زيبايي ناخوشايند است به علت مزاحمتي كه در موقع حركات طرفي فك ايجاد مي كند، براي مفصل گيجگاهي فكي نيز مضر مي باشد. باز هم مسئله به اينجا ختم نمي شود. اگر شكل يك دندان را در نظر بگيريد از قطر آن به سمت نوك ريشه كاسته مي شود. بديهي است با رويش بيشتر يك دندان، قسمتي از آن كه مجاور دندانهاي كناري قرار مي گيرد اينك باريك تر بوده و ايجاد فضا و فاصله اي را مي نمايد كه محل گير غذايي بوده و عوارضي چون پوسيدگي و بيماري لثه را بدنبال دارد. بايد بدانيد كه با كشيدن دندان، استخوان نيز دستخوش تغييرات ميگردد. استخوان هر فك از دو قسمت ساختماني تشكيل شده است. يك قسمت آن استخوان اصلي بوده و بدنه اصلي فك مي باشد، قسمت ديگر آن لانه دنداني بوده و دندانها را در بر مي گيرد و وجود آن بسته به وجود دندانهاست. اگر دنداني از دست برود و جايگزين نگردد اين قسمت از استخوان تحليل رفته و اگر در آينده نيازي به استفاده از دندانهاي مصنوعي بصورت دست دندان باشد، به علت تحليل شديد استخوان گير آن كم شده، بيمار را اذيت نموده و يا غير قابل استفاده مي شود. در حالت طبيعي و سلامت، عمل

جويدن غذا متناوباً با استفاده از دندانهاي هر دو طرف فك صورت مي گيرد. در صورت از دست دادن دندان يا دندانهايي در يك طرف دهان، يا بيمار از آن طرف فك كمتر استفاده نموده و يا اصلاً استفاده نمي كند. اگر از يك طرف فك استفاده نشود دندانها تميز نشده و جرم مي بندند و علاوه بر اينكه مستعد به پوسيدگي مي شوند ناراحتي لثه هم افزوده مي گردد؛ زيرا كه غذا خوردن در تميز شدن دندانها و حفظ سلامتي لثه مؤثر است. با عادت يك طرفه غذا خوردن تغييراتي بصورت سايش در سطح جونده طرف كارگرايجاد ميگردد كه در صورت شدت، ممكن است ايجاد ناقرينه گي در سطح جونده نموده و در شكل و قيافه شخص نيز تأثير بگذارد.

دندان از دست رفته را چگونه مي توان جايگزين كرد؟

روشهاي متعددي رايج مي باشند:

1 - ايمپلنت يا دندان كاشتني، كه تشكيل شده است از پايه اي كه عمدتاً از جنس فلز تيتانيوم بوده و توسط جراح در استخوان فك كار گذاشته شده و سپس بر روي آن دندان قرار مي گيرد.

2 - پروتز ثابت يا بريج، كه دندان جايگزين شونده به دندانهاي كناري با استفاده از تراش آنها چسبانده مي شود و غالباً از يك اسكلت فلزي روكش شده توسط چيني ساخته مي شود.

3 - پروتز متحرك، كه قابل گذاشته شدن و برداشته شدن است و از فلز كرم كبالت و يا آكريل (نوعي پلاستيك) ساخته مي شود.

دو مورد اول بعلت كارآيي بالا اهميت خاصي داشته و بيمار احساس مي كند كه دندان از دست رفته اش را بازيافته است

ولي مورد سوم به علت گير غذايي، خطر بلعيده شدن و عوارض ديگر رضايت مند نبوده و فقط به عنوان موقتي توصيه مي گردد و مورد استفاده و تجويز اصلي آن جايگزين نمودن تعداد زيادي دندان و فقدان دندانهاي پايه مناسب براي پروتز ثابت مي باشد.

پروتز متحرك:

- پروتز پارسيل

- پروتز كامل

پروتز پارسيل:

اين پروتز شامل چندين دندان جايگزين متصل به يك پايه پلاستيك به رنگ لثه است كه توسط يك اسكلت فلزي بهم متصل شده اند. پروتز پارسيل با گيره هاي فلزي يا وسايلي كه به آنها اتصالات دقيق اطلاق مي شود به دندانهاي طبيعي شما متصل مي شود.اين اتصالات دقيق تقريباً ديده نمي شوند و معمولاً از گيره هاي فلزي زيباتر هستند. ممكن است براي تطابق بهتر يك پروتز پارسيل با دندانهاي طبيعي، لازم باشد كه آنها روكش شوند. بويژه وقتي از اتصالات دقيق استفاده مي شود.

چه مدت طول مي كشد تا به استفاده از پروتز پارسيل عادت كنيم؟

در چند هفته اول، پروتز پارسيل جديد شما ممكن است حجيم و ناراحت بنظر آيد، ولي دهان بالاخره عادت كرده و آن را قبول مي كند. قرار دادن و برداشتن پروتز مقداري تمرين مي خواهد. كليه دستورات دندانپزشكتان را رعايت كنيد. پروتز بايد به راحتي در جاي خود قرار گيرد. هرگز با گاز گرفتن پروتز آن را با فشار به سر جاي خود نرانيد. اين كار باعث خم شدن يا شكستن كلاسپها مي شود.

چه مدت بايد از پروتز استفاده كنيم؟

دندانپزشك دستورات لازم را دراين زمينه به شما خواهد داد. ابتدا ممكن است از شما خواسته شود كه تمام مدت از

آن استفاده كنيد. گرچه اين امر ممكن است كمي ناراحت كننده باشد، ولي اين سريع ترين راه براي نشان داده شدن قسمتهايي از پروتز است كه ممكن است نياز به تنظيم داشته باشد. اگر پروتز فشار زيادي به يك ناحيه خاص وارد كند، آن نقطه زخم مي شود. دندانپزشك پروتز شما را تنظيم مي كند تا راحت تر تطابق يابد. بعد از انجام تنظيم هاي لازم، معمولاً دندانپزشك توصيه مي كندكه قبل از رفتن به رختخواب، آن را از دهان درآورده و صبح دوباره ازآن استفاده كنيد.

آيا غذا خوردن با پروتز پارسيل مشكل است؟

غذا خوردن را با غذاهاي نرم و بريدن آن به قطعات كوچك شروع كنيد. با هر دو طرف دهان بجويد تا فشار يكنواختي روي پروتز وارد شود.از مصرف غذاهاي چسبنده و سفت پرهيز كنيد.

آيا پروتز پارسيل نحوه صحبت كردن را تغيير مي دهد؟

اگر تلفظ بعضي كلمات با پروتز جديد براي شما مشكل است، با صداي بلند تمرين كنيد، كلماتي كه در تلفظ آنها مشكل داريد، تكرار كنيد. به مرور زمان، شما به صحبت كردن صحيح با پروتز خود عادت خواهيد كرد.

نحوه مراقبت از پروتز پارسيل چگونه است؟

بهتر است جلوي يك سينك پر از آب بايستيد تااگر بطور اتفاقي پروتز از دست شماافتاد، مشكلي پيش نيايد. براي حذف خرده هاي مواد غذايي و پلاك از سطح پروتز، هر روز آن را مسواك كنيد. اين كار مانع تغيير رنگ يافتن پروتز نيز مي شود. بهتر است از مسواكهاي مخصوص پروتز كه موهاي آن مناسب اين كار است،استفاده كنيد. البته يك مسواك با اندازه متوسط (regular) و موهاي نرم هم قابل قبول

است. ساير شوينده هاي خانگي واغلب خمير دندانها سايندگي زياد داشته و نبايد براي تميز كردن پروتز بكار روند. كليه سطوح پروتز بايد كاملاً تميز شود و به آرامي مسواك زده شود تا صدمه اي به اتصالات پلاستيكي و يا خم شده وارد نشود.

اگر پروتز مرطوب نگهداشته نشود، شكل صحيح خود را از دست مي دهد. بنابراين شبها پروتز بايد درآب يا محلول مخصوص اين كار قرار داده شود.البته اتصالات فلزي در محلولهاي ويژه پروتز ممكن است دچار تيرگي شوند. دندانپزشك روش صحيح نگهداري از پروتز را به شما توصيه خواهد كرد.

آيا پروتز پارسيل نياز به تنظيم مجدد دارد؟

با گذشت زمان و افزايش سن، دهان بطور طبيعي تغيير مي كند و ممكن است نياز به تنظيم مجدد پروتز باشد. استخوان و لثه ها تحليل رفته و پروتز لق مي شود. پروتز لق مشكلات متعددي مثل زخم و عفونت را ايجاد مي كند. بنابراين اگر پروتز شما لق شده است، فوراً به دندانپزشك خود مراجعه كنيد تا مجدداً تنظيم شود.

آيا من خود مي توانم تنظيم هاي جزيي يا ترميم پروتز پارسيل را انجام دهم؟

با اين كار شما ضرر جدي به پروتز و سلامتي خود وارد مي سازيد. اين كار به پروتز صدمه وارد كرده و باعث عدم تطابق صحيح آن در دهان و بروزالتهاب و زخم مي شود. چسب هايي كه در بازار فروخته مي شوند، اغلب مواد شيميايي مضري دارند كه نبايد روي پروتز استفاده شوند. اگر پروتز شما تطابق خوبي نداشت، دچار شكستگي يا ترك خوردگي شد يا يكي از دندانها لق شد، بلافاصله به ملاقات دندانپزشك برويد. اغلب در همان

روز، دندانپزشك مي تواند تغييرات و تعميرات لازم را انجام دهد. در موارد پيچيده تر ممكن است لازم باشد، پروتز به لابراتوار فرستاده شده و ترميم گردد.

آيا كار خاصي براي مراقبت از دهان بايد انجام شود؟

دوبار مسواك زدن و تميز كردن بين دندانها بطور روزانه، مانع بسياري پوسيدگيها و بيماريهاي لثه مي گردد كه منجر به از دست رفتن دندانها مي گردند. توجه خاص به تميز كردن دندانهايي كه زير گيره هاي فلزي پروتز قرار مي گيرند، معطوف داريد. پلاك دنداني كه زير اين گيره ها جمع مي شود،احتمال بروز پوسيدگي را در اين دندانها افزايش مي دهد. دندانپزشك روش صحيح مسواك زدن و تميزكردن بين دندانها را به شما نشان خواهد داد. انتخاب يك رژيم غذايي صحيح و متعادل نيز اهميت دارد. ملاقات دندانپزشك در فواصل مشخص وبطور مرتب جهت چك آپ وضعيت دهان و دندانها امري حياتي است.

پروتز كامل(دست دندان)

- تفاوت پروتز كامل معمولي و فوري

پروتزهاي كامل بر اساس زمان گذاشتن آنها در دهان به دو نوع معمولي وفوري تقسيم مي شوند. پروتزهاي فوري بلافاصله بعد از كشيدن دندانهاي باقيمانده در دهان گذاشته مي شوند. بدين منظور، قبلاً دندانپزشك قالب فكين بيمار را تهيه كرده و اندازه گيريهاي لازم را انجام داده است. مزيت اين نوع پروتز اين است كه بيمار در طي دوره بهبودي، بي دنداني كامل را تجربه نمي كند.از آنجا كه استخوانها و لثه ها ممكن است در طي دوره بهبودي بويژه شش ماه اول بعد از كشيدن دندانها تحليل يافته و جمع شوند، پروتز فوري ممكن است به منظور تطابق صحيح، نياز به ترميم(reline/rebase) داشته

باشد. پروتز كامل معمولي، معمولاً پس از بهبودي بافتها كه حداقل 8-6 هفته بطول مي انجامد، ساخته مي شود.

-اوردنچر

يك پروتز متحرك است كه روي تعداد كمي دندان طبيعي باقيمانده تطابق مي يابد. دندانهاي باقيمانده براي تأمين ثبات پروتز بايد آماده شده و تراش داده شوند. دندانپزشك تشخيص مي دهد كه آيا اوردنچر مناسب شما مي باشد يا خير.

استفاده از پروتز كامل چگونه است؟

پروتز جديد براي چند هفته ممكن است ناراحت بنظر آيد تا اينكه به آن عادت كنيد. حتي قبل از اينكه عضلات گونه و زبان ياد بگيرند تا آن را در جاي خود نگهدارند. ممكن است احساس كنيد پروتز لق مي باشد. ممكن است دهان كمي دچار التهاب يا زخم شود و يا بطور موقت كمي افزايش جريان بزاق را حس كنيد. بتدريج كه دهان به پروتز عادت مي كند، اين مشكلات كاهش مي يابد.معمولاً بعداز تحويل پروتز يك يا چند جلسه پيگيري لازم است اگر مشكلي بويژه التهاب و زخم ادامه يافت، حتماً با دندانپزشك خود مشورت نمائيد.

آيا قادر به جويدن با پروتز كامل خواهم بود؟

جويدن با پروتز نياز به كمي تمرين دارد. با غذاهاي نرم و يا ترد و شكننده و بريدن آن به تكه هاي كوچك شروع كنيد. همزمان با هر دو سمت دهان و به آرامي بجويد تا مانع كج شدن پروتز شويد. به مرور به پروتز خودعادت خواهيد كردو به رژيم غذايي نرمال خود برمي گرديد.(تقريباً دو تا دو و نيم ماه بعد) در مورد غذاهاي سفت و داغ و يا استخوانهاي لبه تيز محتاط باشيد.

آيا قادر به صحبت كردن با پروتز كامل خواهم

بود؟

تلفظ بعضي لغات نياز به تمرين دارد. كلماتي كه با آنها مشكل داريد، بلند بلند تكرار كنيد.اگر هنگام صحبت كردن، پروتز صدا مي دهد، آهسته تر صحبت كنيد. گاهي هنگام سرفه، خنده يا حتي لبخند زدن، پروتز از جاي خود حركت مي كند. آن را با جويدن آرام و قورت دادن آب دهان به سر جاي خود برگردانيد. اگر مشكل صحبت كردن شما ادامه يافت، با دندانپزشك خود آن را در ميان بگذاريد.

چه مدت بايد از پروتز كامل استفاده كنم؟

دندانپزشك راهنمائيهاي لازم را در اين زمينه خواهد نمود. در طي چند روز اول، ممكن است به شما بگويد كه اغلب اوقات حتي هنگام خواب از آن استفاده كنيد. پس از دوره تنظيم اوليه، پروتزها را قبل از خوابيدن خارج سازيد. اين كار به لثه ها اجازه مي دهد كه استراحت كنند و به نفع سلامت دهان است. معمولاً پوشش مداوم بافت با مواد دندانپزشكي مطلوب نيست. تحت فشار قرار گرفتن 24 ساعته مخاط، باعث تورم آن شده و منجر به تحليل استخوان فك مي گردد. در ضمن ميكروارگانيسمهاي حفره دهان در هنگام خواب فعاليت بيشتري داشته و منجر به التهاب بافتهاي دهان و گاهي ضايعات قارچي مي گردد. اگر افرادي اصرار به استفاده از پروتز هنگام شب را دارند، بايد در موقعي ديگر 8-6 ساعت در 24 ساعت پروتز را از دهان خارج سازند.

نحوه مراقبت از پروتز كامل چگونه است؟

پروتزها معمولاً بسيار ظريف هستند و اگر حتي از چند سانتيمتري بيفتند، ممكن است بشكند. بنابراين هنگام تميز كردن آنها روبروي يك سينك پراز آب بايستيد. وقتي از آن استفاده نمي كنيد، پروتزها را

دور از ديد و دسترس كودكان نگهداري نمائيد.

مثل دندانهاي طبيعي، پروتزها هم بايد روزانه مسواك زده شوند تا پروتز تميز و عاري از مواد غذايي و پلاك و رنگدانه ها باقي بماند و دهان نيز سلامت باشد. بهتر است از مسواكهاي مخصوص پروتز و يا يك مسواك با موهاي نرم استفاده شود. مسواكهاي با موهاي سخت به پروتز آسيب مي رساند.

بعضي افراد از صابون دستشويي يا مايع ظرفشويي ملايم براي تميز كردن پروتزها استفاده مي كنند كه هر دو مطلوب است ولي از كاربرد ساير پودرهاي شوينده با قدرت سايندگي بالا خودداري كنيد. از كاربرد مواد سفيدكننده قوي هم پرهيز كنيد، زيرا ممكن است نواحي صورتي رنگ پروتز را سفيد نمايد. ممكن است دندانپزشك شما يك تميز كننده پروتز را به شما توصيه نمايد.هفته اي يكبار پروتزها را در محلول يك قاشق چايخوري ماده تميز كننده مثل وايتكس در يك ليوان آب، 8-6 ساعت قرار داده و سپس با آب سرد بشوئيد. وقتي از پروتزها استفاده نمي شود بايد در آب يا محلول نگهداري ويژه پروتز در يك ظرف دربسته قرار داده شوند، زيرا خشك شدن به شكل آنها آسيب مي رساند. هرگز پروتزها را در آب داغ قرار ندهيد، زيرا باعث تاب برداشتن پروتز مي شود. تميز كننده هاي اولتراسونيك نيز براي مراقبت از پروتز بكارمي روند، گرچه استفاده از آن، جايگزين مسواك زدن روزانه نمي شود، هر روز صبح قبل از قراردادن پروتز، لثه ها، زبان و كام را با يك مسواك نرم مسواك بزنيد، تا هم تميز شوندو هم جريان خون در دهان تحريك شود. استفاده از دهانشويه آب و

نمك ولرم(يك قاشق چايخوري نمك در يك ليوان آب ولرم) هم بسيار كمك كننده است. استفاده از يك رژيم غذايي معتدل و صحيح براي تأمين سلامتي مهم است.

آيا من مي توانم تعميرات جزئي پروتزم را انجام دهم؟

شما با سعي در تطابق و يا تعمير پروتز جداً به پروتز وسلامت خودتان آسيب مي رسانيد. پروتزي كه به درستي تطابق نيافته باشد، باعث التهاب و زخم مي شود. اگر پروتز شكست يا ترك خورد يا يكي از دندانها لق شد، به دندانپزشك خود مراجعه كنيد. او اغلب در همان جلسه، تنظيم لازم را انجام خواهد داد. فردي كه به درستي آموزش نديده است، قادر به بازسازي پروتز نيست، آسيب بيشتري به پروتز رسانده و باعث بروزمشكلاتي در دهان مي شود. چسب هايي كه در بازار فروخته مي شوند، مواد شيميايي مضري دارند كه نبايستي روي پروتز مصرف شوند.

آيا پروتز نياز به جايگزين شدن خواهد داشت؟

در طول زمان با توجه به سايش طبيعي، پروتز نياز به ترميم يا تعويض خواهد داشت كه براي اين كار دندانپزشك از همين پروتز فعلي استفاده خواهد كرد. وضعيت دهان نيز با افزايش سن بطور طبيعي تغيير مي كند و باعث لقي پروتز خواهد شد.استخوان و لثه ها تحليل رفته و روابط فكي تغيير خواهد كرد. پروتز لق سبب بروز زخم و عفونت شده، جويدن با آن مشكل است و نماي صورت را تغيير خواهد داد. پس مهم است كه به موقع نسبت به تعويض پروتز اقدام شود. ملاقاتهاي مرتب با دندانپزشك براي تأمين سلامت دهان و كنترل وضعيت پروتز ضروري است.

پريودنتيكس(تخصص بيماريهاي لثه)

اين تخصص به پيشگيري و درمان بيماريهاي

بافتهاي حمايت كننده مجاور دندانها و حفظ سلامت، عملكرد و زيبايي اين ساختارها(لثه، استخوان فك و ...) مي پردازد.

• مراقبتهاي لازم بعد از جراحي لثه

• پريودونتيت(پيوره)

• لثه سالم , ژنژيويت(آماس لثه)و جرم گيري

• بيماري هاي لثه

مراقبت هاي لازم بعد از جراحي لثه

1 - بعد از جراحي لثه، دندانپزشك لثه را بخيه نموده و بمنظور حفاظت موضع از تحريكات با استفاده از خمير پانسمان آنجا را مي پوشاند. خمير پانسمان در عرض چند ساعت سفت مي گردد. لذا از برداشتن و دستكاري آن با دست و زبان و يا از مكيدن آن خودداري كنيد. جدا شدن تكه اي از آن مهم نبوده ، ولي اگر تيز و ناراحت كننده بود و احياناً درد داشتيد، به كلينيك مراجعه كنيد.

2 - بعد از رفتن بيحسي ممكن است درد مختصري داشته باشيد كه مي توانيد از مسكن هاي تجويز شده استفاده كنيد.

3 - فعاليت هاي روزمره خود را مي توانيد داشته باشيد، ولي توصيه مي گردد از انجام فعاليت هاي شديد بدني و حمام گرم تا چند روز اجتناب كنيد.

4 - ممكن است بعداز عمل مقداري تورم در صورت ديده شود كه طي 4-3 روز از بين مي رود پيشنهاد مي گردد بمنظور پيشگيري و يا كاستن تورم يا خونريزي بعد از عمل از بيرون دهان، با استفاده از كيسه آب يخ كمپرس سرد گردد(ده دقيقه يكبار و بمدت چند دقيقه)اگر تورم شديد و توأم با تب و علائم ديگر بود به جراح لثه اطلاع دهيد.

5 - ممكن است مقداري ضعف، تب و لرز خفيفي در 24 ساعت اول

داشته باشيد در صورت شديد شدن با پزشك معالج خود تماس بگيريد.

6 - خروج مقداري خونابه در روز اول (معمولاً 5-4 ساعت اوليه) طبيعي بوده و مهم نمي باشد. ولي در صورت عارض شدن خونريزي، يك تكه گاز استريل خيس شده را در محل روي پانسمان قرار داده و با فشار انگشتان با مدت 15-10 دقيقه نگهداريد. اگر خونريزي از بين نرفت و يا تشديد گرديد، لازم است با كلينيك تماس بگيريد.

7 - بهتر است روز اول از غذاهاي مايع و سرد استفاده كنيد. از روز بعد از غذاهاي نرم استفاده نموده و جويدن را با طرف ديگر فك كه پانسمان ندارد انجام دهيد.

- در روز اول بعد از جراحي از دهانشويه استفاده نكرده و مسواك نزنيد. از روز بعد مسواك زدن را آغاز نموده و مي توانيد از دهانشويه (در صورت تجويز) استفاده كنيد، در صورت تجويز دهانشويه از آن به ملايمت و بدون فشار پمپي استفاده نمائيد.

8 - از خوردن و آشاميدن ميوه هاي ترش، آب ميوه و نوشيدني هاي ترش مزه كه باعث تحريك لثه و دندان و يا بروز درد مي گردد پرهيز نموده و ضمناً سيگار نكشيد.

9 - پس از برداشته شدن پانسمان و كشيدن بخيه ها مي توانيد دندانهاي ناحيه عمل شده را با مسواك و به آرامي و با ملاحظه زياد تميز كنيد و دقت نمائيد كه از وارد شدن ضربه و فشار به لثه جلوگيري شود. ممكن است در روزهاي اول و شروع مسواك زدن ناحيه عمل شده، مقداري لثه خونريزي داشته باشد كه عادي بوده و تميز كردن را بخاطر آن

متوقف نكنيد.

10 - به علت لخت شدن طوق دندان به دنبال جراحي لثه، ممكن است دندان مقداري به تحريكات حرارتي مثل سرما و گرما حساس شود كه به مرور كم شده و از بين مي رود. از خمير دندانهايي كه بدين منظور ساخته شده اند(در صورت تجويز) مي توانيد استفاده كنيد.

پريودونتيت(پيوره)

دندانها مستقيماً به استخوان نچسبيده اند بلكه توسط اليافي به نام پريودونتال ليگامنت و يا الياف نگهدارنده دندان به استخوان وصل مي باشند. به مجموعه اين الياف، لثه - استخوان لانه دنداني و سمان پوشاننده ريشه دندان - انساج نگهدارنده دندان و بافتهاي اطراف دندان (Periodontal tissue ) اطلاق مي گردد. وظيفه اين بافتها تغذيه، حفظ و نگهداري دندان در استخوان به نحوي است كه بتوانند وظيفه شان را بخوبي انجام دهند. دندانها ممكن است كاملاً سالم باشند ولي در اثر بيماري بافتهاي نگهدارنده نه تنها لق شده، بلكه عفونت ناشي از آن به ساير دندانها و اعضاي ديگر بدن نيز آسيب برساند. به بيماري بافتهاي نگهدارنده دندان پريودونتيت (پيوره) گفته مي شود. بيماريهاي آماسي و پيوره بسيارشايع بوده و يكي از دلايل عمده از دست دادن دندان مي باشد. از اينرو حفظ سلامت انساج نگهدارنده دندان بسيار حائظ اهميت مي باشد.

علائم بيماري پريودنتيت چيست؟

مهم ترين علائم پيوره عبارتند از: قرمزي و تورم لثه، خونريزي و يا خرونريزي و يا خروج چرك، بوي بد، لق شدن و يا افزايش لقي يك يا چند دندان، ايجاد فاصله بين دندانها، جدا شدن لثه از دندان و عميق شدن شيار بين لثه و دندان، تحليل لثه(گاهاً) و درد مبهم و يا خارش دار بين

دندانها. معمولاً بيماريهاي لثه در مراحل اوليه بدون درد بوده و به همين دليل ممكن است بيمار متوجه پيشرفت تدريجي آن نگردد و يا توجهي به خونريزي گهگاه آن به هنگام مسواك زدن و يا غذا خوردن نداشته باشد. لذا براي حفظ و سلامت لثه و دندانها لازم است معاينات منظم دندانپزشكي صورت گيرد. در بعضي موارد عليرغم جدا و عميق شدن شيار لثه اي، لبه لثه در محل طبيعي خود به نظر مي آيد و پيشرفت بيماري ممكن است از ديد بيمار پنهان بماند.

عامل ايجاد كننده پيوره چيست؟

عامل ايجاد كننده پيوره، ميكروبهايي هستند كه در محيط دهان وجود داشته و بصورت يك لايه بيرنگ و چسبنده به هم بر روي سطح دندان و لثه تجمع مي يابند. به اين لايه بيرنگ كه حاوي خرده هاي غذايي و بزاق بوده و به دندان چسبندگي دارد، پلاك ميكروبي، با كشيدن ناخن بر دندان به زير ناخن جمع شده و به راحتي با مسواك زدن پاك مي شود.

سير بيمار پريودونتيت چگونه است؟

اگر التهاب لثه با عدم رعايت بهداشت دهان ودندان ماندگار شود عفونت به بافتهاي عمقي تر چون استخوان لانه دنداني و الياف نگهدارنده دندان سرايت نموده و باعث تحليل استخوان و اضمحلال الياف نگهدارنده شده و نهايتاً منجر به لقي و از دست دادن دندان مي گردد.

نحوه پيشگيري از بيماري پريودونتيت چگونه است؟

تميز كردن دندانها توسط مسواك، نخ و خمير دندان در جلوگيري از بروز بيماريهاي لثه بسيار مؤثر است. ضمناً مراجعات منظم هر 6 ماه يكبار به دندانپزشك توصيه مي گردد.

آيا بيماري پريودونتيت مسري است؟

خير، ابتلاي اين بيماري از طريق سرايت

صورت نمي گيرد. علاوه بر استعداد شخصي وجود عامل بوجود آورنده آن كه پلاك ميكروبي مي باشد، لازم است. توصيه مي گردد عليرغم غير مسري بودن بيماري، هميشه از وسايل بهداشتي شخصي استفاده گردد.

درمان چيست؟

درمان بستگي به شدت بيماري لثه دارد. در مراحل اوليه با يك جرم گيري كامل و تميز كردن سطح دندان بيماري از بين مي رود. در مراحل پيشرفته تر درمان شامل كورتاژ و يا جراحي لثه مي باشد. در جراحي لثه، دندانپزشك بعد از بيحس نمودن لثه به آرامي اقدام به برش لثه نموده و آن را كنار ميزند و سپس اقدام به برداشتن بافتهاي بيمار شده و تميز و صاف نمودن سطح ريشه دندان نموده، ضمناً فرم لثه و استخوان راتصحيح مي كند. در خاتمه عمل لثه به جاي خود برگردانده شده و بخيه زده مي شود و نهايتاً خميري كه پك جراحي ناميده مي شود بمنظور محافظت، به مدت حداكثر يك هفته بر روي ناحيه عمل گذاشته شده مي شود. در پيوره عمق شياربين لثه و دندان كه در مواقع طبيعي بين 0/5 تا 1 ميليمتر ميباشد، عميق شده و پاكت(Pocket) ناميده مي شود. پاكت مكان مناسبي براي رشد و فعاليت ميكروبهاست. بديهي است از شرايط بيماري بعلت عمق پاكت، امكان پاك كردن كامل آن با مسواك و نخ و ديگر روشهاي بهداشتي ميسر نمي باشد. لذا، هدف از عمل جراحي لثه، فراهم آوردن شرايطي است كه بيمار بتواند دندانها را به راحتي تميز نمايد. بنابراين عمل جراحي لثه يك عمل بازدارنده و ممانعت كننده از پيشرفت بيماري است.

آيا عود بيماري لثه حقيقت دارد؟

در درمان پريودنتيت كنترل

و حذف بيماري زمينه اي اصل بوده و ضمناً بيمار بايد رعايت كامل بهداشت دهان و دندان را بنمايد. بديهي است كه اگر دستورات داده شده در اين خصوص عمل نشود، پلاك ميكروبي بر دندانها تجمع يافته و ممكن است بيماري عود نمايد. بنابراين رعايت كامل بهداشت دهان و دندان در پيشگيري از بروز پريودونتيت مجدد نقش بسيار مؤثري دارد.

لثه سالم، ژنژيويت(آماس لثه) و جرم گيري

مخاط پوشاننده دهان در نواحي دنداني لثه نام دارد. لثه سالم به رنگ صورتي بوده، سفت و چسبيده به استخوان و دندان با نمايي شبيه پوست پرتقال مي باشد. ضمناً لثه سالم فاقد تورم، قرمزي و آماس مي باشد. دندانها مستقيماً به استخوان نچسبيده اند و توسط اليافي كه پريودونتال ليگامنت ناميده مي شود به استخوان وصل شده و نگهداشته مي شوند. به مجموعه ساختماني متشكل از لثه، استخوان ناحيه دنداني، الياف نگهدارنده و سمان كه سطح ريشه را پوشانيده است، بافتهاي اطراف دندان (Periodontal tissue ) گفته مي شود. وظيفه اين بافتها تغذيه و نگهداري دندانها در حفره هاي استخوان فك به نحوي است كه بتوانند وظيفه شان را انجام دهند.

علائم بيماري آماس لثه چيست؟

- خونريزي لثه به هنگام مسواك زدن و در اثر معاينات دندانپزشكي

- تغيير رنگ لثه به سمت قرمز و ياقرمز مايل به آبي

- جدا شدن لثه از دندان،تورم و زياد شدن عمق شيار بين لثه و دندان

- احتمال بو و طعم بد دهان

- درد معمولاً وجود نداشته و در معاينه راديوگرافيك تحليل استخوان نيز ديده نمي شود.

عامل ايجاد كننده بيماري لثه چيست؟

عامل ايجاد كننده بيماريهاي لثه ميكروبهايي

است كه در محيط دهان وجود دارند. ميكروبها بر روي دندانها تجمع يافته و بصورت يك لايه بيرنگ و چسبنده اي به دندان و لثه چسبيده و باعث آماس لثه مي شوند.

پلاك ميكروبي چيست؟

به لايه مذكور كه بيرنگ و چسبنده بوده و از تجمع ميكروبهاي دهان بر روي زمينه و لايه چسبنده اي از بزاق تشكيل مي شود، پلاك ميكروبي گفته مي شود كه حاوي مقاديري از خرده هاي غذايي نيز مي باشد. اين لايه ، با كشيدن ناخن بر دندان به زير ناخن جمع شده و به راحتي با مسواك زدن پاك مي شود ولي با شستشوي فقط با آب و يا دهانشويه هاي معمولي پاك نمي گردند. لذا بايستي براي پاك كردن آن از وسايلي چون مسواك و خمير دندان و نخ دندان استفاده كرد.

جرم چيست؟

اگر پلاك ميكروبي هر روز و يا در مراحل اوليه از سطح دندان تميز نشود، املاح موجود در بزاق و مواد غذايي برآن رسوب نموده و منجر به ايجاد جرم دندان كه سخت مي باشد، ميگردد. جرم با مسواك زدن پاك نشده و با عمل جرم گيري توسط دندانپزشك برداشته مي شود.

چگونه مي توان از آماس لثه جلوگيري كرد؟

با رعايت بهداشت دهان ودندان به كمك وسايلي چون مسواك، خمير دندان و نخ دندان و برداشتن پلاك ميكروبي آماس لثه بوجود نمي آيد. در صورتيكه پلاك تبديل به جرم شده باشد، جرمگيري توسط دندانپزشك توصيه مي گردد.

آيا جرم گيري به دندان صدمه مي زند؟

خير، جرم دندان علاوه بر اينكه براي لثه و بافتهاي نگهدارنده دندان مضر مي باشد محلي نيز براي تجمع و

تكثير ميكروبهاي پوسيدگي زا است. با عمل جرم گيري تعداد اين ميكروبها دردهان به مراتب كمتر مي شود. با برداشته شدن جرم، بيمار ممكن است با زبانش حس كند كه دندانش خالي شده است. اين احساس همراه با مقداري حساسيت به سرما يا گرما (بعد از جرم گيري) اين تصور غلط را تقويت نموده است كه شايد دندانهايش در حين جرم گيري تراش خورده باشند، در صورتيكه مكانيزم دستگاه جرم گيري لرزشي بوده و قادر به تراش نمي باشد.

علت حساسيت دندان به سرما بعد از جرم گيري چيست؟

دندان داراي حس بوده و در ناحيه طوق بسيار حساس تر مي باشد. وجود جرم بر طوق دندان به علت ضخامتي كه دارد به عنوان يك عايق حرارتي عمل مي كند و يا به عبارت ديگر جلوي حس دندان را مي گيرد. با برداشته شدن آن بديهي است كه دندان بهتر متوجه تغييرات حرارتي مي گردد، ضمناً بر اثر وجود جرم لثه پرخون و متورم شده و با عمل جرم گيري التهاب آن فروكش مي كند لذا مقدار بيشتري از دندان نسبت به حالتي كه قبلاً آماس لثه وجود داشته در دهان ديده مي شود و اين خود باعث احساس بيشتر تغييرات حرارتي مي گردد. حساس شدن به سرما را مي توان به احساسي كه بدن انسان بعد از استحمام دارد، تشبيه نمود. حساسيت به سرما هميشه و غالباً بوجود نيامده و در صورت ايجاد، گذرا و موقتي بوده و جاي هيچگونه نگراني ندارد.

آيا دندان بعد از جرم گيري لق مي شود؟

خير، با تجمع تدريجي جرم بر دندان، لثه و به دنبال آن مقداري از

استخوان نگهدارنده دندان تحليل مي رود. در حقيقت دندان به اين دليل قبلاً لق شده ولي به علت انباشتگي و يكپارچگي جرم و چسبيده شدن دندانها به هم توسط آن، اين حالت درك نشده و يا برداشته شدن جرم كشف مي گردد و بيمار آن را منتسب به عمل جرم گيري مي داند. يك ضرب المثل مي گويد « جلوي ضرر را از هركجا بگيري، منفعت است». لق شدن دندان منوط به تحليل استخوان و انساج نگهدارنده دندان در اثر جرم و پلاك ميكروبي است و در همه موارد بخصوص در مراحل اوليه بيماريهاي لثه و بافتهاي اطراف دندان ديده نمي شود.

آيا جرم گيري درد دارد؟

خير، موردي براي بيحس كردن دندان به هنگام جرم گيري وجود ندارد. جرم گيري يا توسط قلم هاي دستي و يا با دستگاه صورت مي گيرد. نوك قلم دستگاه جرم گيري داراي لرزش و نوساناتي مي باشد كه با زدن ضربه هاي بسيار كوتاه بر جرم، آن را پاك مي كند و دندان را نمي تراشد، آب دستگاه علاوه بر تميز كردن و شستشو، دندان را نيز خنك مي كند.

جرم گيري را هر چند وقت بايد انجام داد؟

بسياري از اشخاص با يكبار جرم گيري و رعايت هميشگي بهداشت دهان و دندان ممكن است تا مدت ها نيازي به جرم گيري مجدد نداشته باشند. بديهي است كه هرگونه كوتاهي در رعايت اصول بهداشت دهان منجر به تجمع دوباره جرم خواهد شد. ضمناً بعضي از بيماران به علت دارا بودن بزاقي با ويژگي هاي خاص از نظر ميزان ترشح و تركيب، بسيار مستعد به تشكيل جرم هستند، ضمناً استعداد به

بيماريهاي لثه در خانواده هايي بيشتر مي باشد. در اين گروه از بيماران توصيه مي گردد جرم گيري در تناوب زماني كوتاهتري انجام شود.

آيا استفاده از خمير دندانهاي ضد جرم مفيد مي باشد؟

خير، جرم با مسواك و خمير دندان پاك نشده و براي اين منظور از دندانپزشكان بايد كمك گرفت، ضمناً خمير دندانهايي كه به عنوان ضد جرم معرفي شده اند داراي مقادير زيادي از مواد ساينده بوده و فقط رنگ و لكه هاي رسوب نموده بر دندان را كه Stain (زنگ) نام دارد، تميز مي كنند و استفاده هميشگي از آنها توصيه نمي گردد. اين خميردندانها، بعلت دارا بودن مواد ساينده زياد،ايجاد خراش هاي بسيار ظريف بر سطح دندانها نموده و زمينه را براي تجمع و چسبندگي بيشتر پلاك ميكروبي فراهم مي آورند.

بيماريهاي لثه

< لثه سالم چه خصوصياتي دارد؟

لثه سالم داراي قواي محكمي بوده و كاملاً بر روي استخوان چسبيده است. همچنين در محل تماس با دندان كاملاً صاف و داراي لبه تيز مي باشد. رنگ لثه سالم صورتي است ولي در برخي افراد كه رنگ چهره تيره دارند، روي لثه آنها هم لكه هاي قهوه اي رنگ ديده مي شود. اگر ساير علايم لثه سالم مشاهده مي گردد و فقط رنگ آن قهوه اي است اين لثه هم سالم مي باشد.

علت ايجاد بيماري لثه چيست؟

وقتي پلاك ميكروبي در كنار لثه باقي بماند با ترشح مواد سمي به لثه آسيب مي رساند. هرچه پلاك مدت طولاني تري بر روي دندانها بماند، مواد سمي بيشتري ترشح شده و آسيب به لثه بيشتر خواهد شد. بتدريج با رسوب مواد معدني در پلاك،

جنس پلاك سخت تر شده و به صورت لايه آهكي سختي به دندان مي چسبد. به اين لايه آهكي كه به رنگ سفيد، زرد يا قهوه اي رنگ مي باشد جرم گويند. جرم پس از تشكيل به دليل سطح خشن و ناصافي كه دارد باعث تجمع بيشتر پلاك بر روي دندانها شده و بيماري لثه را شديد تر مي كند.

نشانه هاي بيماري لثه

در آغاز بيماري، لثه قرمز رنگ و پرخون شده و همچنين لبه هاي تيز لثه حالت تورم پيدا كرده و برجسته مي شود. قوام لثه نيز شل مي گردد و در هنگام خوردن ميوه هاي سفت و يا مسواك زدن خونريزي ميكند. معمولاً در اين مواقع فرد از مسواك زدن خودداري مي كند كه اين مسأله باعث شديدتر شدن بيماري لثه مي گردد. در اين حالت به بيماري لثه، التهاب لثه يا ژنژيويت مي گويند. وقتي بيماري ادامه پيدا كند، لثه شروع به تحليل رفتن مي كند. منظور از تحليل رفتن لثه اين است كه لثه به طرف ريشه دندان كشيده مي شود. به تدريج بيماري از لثه عبور كرده و به نواحي زيرين يعني استخوانهاي دور دندان سرايت مي كند و باعث تحليل رفتن استخوان نيز مي شود. با شروع تحليل استخوان، دندانها بتدريج لق شده تا زماني كه با كوچكترين فشاري دندان كنده مي شود.

پيشگيري و درمان بيماري لثه

مسواك كردن مرتب و به روش صحيح همانگونه كه باعث سلامت دندانها مي شود سلامت لثه ها را نيز تأمين مي كند. برخلاف تصور برخي از مردم كه با شروع بيماري لثه و خون ريزي از آن در هنگام مسواك كردن

استفاده از مسواك را ترك مي كنند بايد گفت در اين هنگام مسواك كردن را بايستي بادقت و توجه بيشتري انجام داد. حتي لازم است تعداد دفعات مسواك كردن را ببيشتر كرد. معمولا در خيلي ار موارد مسواك كردن صحيح باعث بهبود بيماري لثه مي شود همينطور استفاده از نخ دندان در سلامت لثه ها بسيار مفيد است زيرا پلاك ميكروبي در نواحي بين دنداني تجمع بيشتري دارد و برداشتن آنها توسط نخ دندان به سالم ماندن لثه ها كمك مي كند. استفاده از دهان شويه آب نمك ( نصف قاشق چايخوري نمك در يك ليوان آب جوشيده سرد شده ) همراه با ماساژ لثه ها نيز مؤثر مي باشد، اگر بر روي دندانها جرم تشكيل شده باشد، لازم است حتماً دندانها جرم گيري شوند. برخي از مردم جرم گيري را براي ميناي دندان مضر مي دانند . ولي برخلاف تصور آنها جرم گيري نه تنها براي دندان ضرري ندارد، بلكه با برداشتن مواد خشن و پلك ميكروبي از سطح دندان ، به سلامت لثه ها نيز كمك مي كند.

دندانپزشكي كودكان

يك تخصص دندانپزشكي است كه محدوده آن را سن فرد تعيين مي كند. پيشگيري ودرمان بيماريهاي دهان و دندان از دوران نوزادي و كودكي تا بلوغ به عهده متخصص اين رشته است. كودكان نيازمند مراقبتهاي ويژه سلامتي نيز توسط متخصص اين رشته درمان مي شوند.

• عادت مكيدن انگشت و پستانك

• سيلانت (مواد مسدودكننده شيارهاي دندان)

• فضانگهدار

• روكش دندان شيري (SSC)

عادت مكيدن انگشت و پستانك

چرا كودكان انگشت، پستانك و ساير اشياء را مي مكند؟

يك نوع از مكيدن كاملاً در

مورد نوزادان و كودكان طبيعي مي باشد و براي آنها ايجاد امنيت و اطمينان مي كند و راهي است براي ايجاد ارتباط كودك همراه با فراگيري با جهان پيرامون خود و در واقع نوزادان قبل از اينكه بدنيا بياينداين عمل را در كيسه جنيني تجربه مي كنند.

آيا همه اين عادات براي دندانها و فكين مضر مي باشند؟

بيشتر كودكان مكيدن انگشت و پستانك و ديگر اشياء را خود بخود در سنين 2تا 4 سالگي ترك مي كنند و همين باعث مي شود كه دندانها و فكين دچار آسيب نشوند ولي بعضي از آنها اين عادات را بمدت طولاني تكرار كرده كه ممكن است باعث بي نظمي در قوسهاي دنداني شده و ضمناً دندانهاي جلو بيرون زده شده و بهم نيايند.

روابط ناصحيح دندانها در اثر مكيدن انگشت

چه زماني بايد نگران عدم ترك عادات مكيدني شد؟

درتمام اوقات اين عادات را مد نظر داشته باشيد. در مورد بيشتر كودكان مادامي كه تغييري از نظر بيرون زدگي دندانهاي قدامي بالا بوجود نيامده باشد، جاي نگراني ندارد. دندانپزشك كودك شما با دقت راهي را براي رويش صحيح دندانها و روند رشد و تكامل طبيعي فكين پيدا خواهد كرد.

چگونه مي توان اين عادات را متوقف كرد؟

برخي از كودكان خودبخود اين عادات را كنار مي نهند ولي برخي از آنان نياز به كمك والدين و يا دندانپزشك اطفال دارند. وقتي كودك شما از نظر سني، آماده فهم و درك اثرات ناشي از عادات مكيدن گرديد دندانپزشك اطفال با روشن كردن موضوع و بيان اينكه چه اتفاقي ممكن است براي دندانها بيفتد، فرزند شما را مي تواند ترغيب نمايد كه

اين عادات را ترك كند. اين توصيه ها همراه با پشتيباني و تقويت و تشويق از سوي والدين بيشتر موثر بوده و اگر كارآيي داشت دندانپزشك كودكان از وسايلي استفاده مي كند كه مؤثر واقع شود.

Habit Breaker يا عادت شكن جهت جلوگيري از مكيدن انگشت

آيا عادت مكيدن پستانك گول زن بي خطرتر از مكيدن انگشت مي باشد؟

خير، مكيدن انگشت شست و پستانك داراي اثراتي مشابه برروي دندانها مي باشند.

سيلانت(مواد مسدود كننده شيارهاي دندان)

سيلانت چيست؟

سيلانت ها از مواد پلاستيكي بي رنگ و يا به رنگ سفيد ساخته شده اند و براي محافظت سطوح دندانهايي كه داراي شيارهاي عميق و منافذ مي باشند، بخصوص براي سطح جونده دندانهاي خلفي كه بيشترين پوسيدگيها در آنها يافت مي شوند، بكار مي روند. بعبارت ديگر سيلانت ها از پوسيدگي دندان جلوگيري مي كنند.

نحوه عمل كردن سيلانت چيست؟

فرزند شما، حتي اگر بسيار با دقت مسواك زده و به دندانها نخ بكشد مشكل بتواند عمق شيارها و منافذ دنداني را كاملاً تميز نمايد. در اين شيارها مانده هاي غذا تخمير شده و ميكروبها تكثير مي يابند و ايجاد پوسيدگي مي كنند. سيلانت ها شيارها و منافذ سطوح دندانها را مهر و موم نموده و ريسك و استعداد ايجاد پوسيدگي را كاهش مي دهند. اين عمل را مي توان به دوغاب نمودن موزائيك و كاشي ها توسط بناها بمنظور پر كردن فاصله بين آنها تشبيه نمود.

سيلانت ها چه مدتي در دهان دوام مي آورند؟

تحقيقات نشان داده كه سيلانتها مي توانند ساليان متمادي دوام بياورند، بنابراين كودك شما سالهاي زيادي از پوسيدگي دنداني محافظت مي گردد. اگر فرزند

شما بهداشت دهان خوبي داشته باشد و از نظر جويدن نيز مشكل خاصي نداشته باشد، سيلانتها دوام زيادي خواهند داشت. دندانپزشك با معاينات منظم آنهايي را كه از بين رفته و يا به آنها آسيب وارد شده ، مجدداً ترميم مي نمايد.

نحوة درمان چگونه است؟

كاربرد عملي سيلانتها بسيار سريع و راحت بوده و در يك جلسه انجام مي شود. دندانپزشك در ابتدا دندانها را تميز، و با موادي آماده نموده و سپس خشك مي كند. و نهايتاً به آنها سيلانت زده و با نور سخت مي كند.

هزينه سيلانت تراپي چقدر است؟

طرز درمان طوري است كه خيلي راحت مي توان از عهدة آن برآمد. بايد توجه داشت كه اينكار از پوسيدگي دندان و بالتبع از هزينه زياد پركردن آنها جلوگيري كرده و در قياس با پركردن دندانهاي پوسيده، هزينه آن بسيار كمتر است.

به كدام دندانها بايد سيلانت زده شود؟

دندانهايي كه بيشترين ريسك پوسيدگي را دارند بايد سيلانت زده شود. بنابراين، دندانهاي آسياي بزرگ اول دائمي كه در سن 6 سالگي به دهان رويش مي يابند و دندانهاي آسياي بزرگ دوم كه در 12 سالگي در دهان ظاهر مي گردند بايد سيلانت زده شوند. علاوه بر اينها دندانهايي كه داراي شيارها و حفرات عميق و زياد بوده به سودشان مي باشد كه سيلانت زده شوند.

آيا كودكي كه سيلانت تراپي شده است، باز هم نياز به استفاده از مسواك و نخ دندان دارد؟

بله. سيلانتها جزئي از يك طرح و نقشه در جهت مبارزه با پوسيدگي دندان مي باشند. بنابراين، استفاده از نخ و مسواك و معاينات منظم دندانپزشكي هنوز براي داشتن لبخندي سالم، زيبا

و پر نشاط يك اصل بشمار مي آيد.

فضا نگهدار

چگونه ممكن است كودكي دندانهاي شيري را زودتر از دست بدهد؟

يك دندان شيري معمولاً تا زماني در جاي خود مي ماند كه دندان دائمي جانشين آن شروع به رويش نموده و آن را به طرف خارج هل داده و جايش را بگيرد. متأسفانه برخي از كودكان به دلائلي چون ضربه، شكستگي و پوسيدگي دندانهايشان را زود از دست مي دهند. در اين مواقع كاربرد وسايلي بنام فضا نگهدار بجاي آن توصيه مي گردد تا از دست دادن فضا براي رويش دندانهاي دائمي واقع در زير آنها و نهايتاً مشكلات ارتودنسي در آينده جلوگيري شود. توصيه مي گردد دندانهاي شيري تا حدامكان ترميم و نگهداري شوند.

چرا؟ دندانهاي شيري كه نهايتاً خودشان مي افتند؟!

براي حفظ سلامتي كودكان در حال و آينده، وجود دندانهاي شيري بسياراهميت دارد. آنها در تكامل طبيعي فك و عضلات نقش دارند. علاوه بر جويدن و صحبت كردن، فضا را براي رويش دندانهاي زيرين حفظ نموده و آنها را به جايگاه اصلي شان هدايت مي كنند. از ياد نبريد برخي از دندانهاي شيري نبايد تا سن 13-11 سالگي بيفتند.

چگونه دندان شيري از دست رفته مي تواند موجب بروز مشكلات در دندانهاي دائمي شود؟

اگر يك يا چند دندان شيري زود از دست داده شوند دندانهاي كناري آنها ممكن است خم شده و يا به داخل فضاي حاصله حركت كنند. ضمناً دندانهاي موجود در فك مقابل هم ممكن است به سمت آن فضاي خالي حركت نمايند. وقتي كه دندانها فضاي حاصل از كشيده شدن دندان شيري را پر و اشغال نمودند، ديگر جايي براي رويش دندان دائمي جانشين آن كه

قرار است چند سال بعد رويش نمايد باقي نمي ماند و ناچاراً يا نهفته باقي مانده و يا كج درآمده و رديف دندانها را بهم مي زند و نياز به درمان ارتودنسي پيش مي آيد.

فضا نگهدار چيست؟

فضا نگهدارنده ها اسباب هاي كوچكي هستند كه از فلز يا مواد پلاستيكي ساخته شده و بخوبي با دهان بيمار تطابق مي يابند. بيشتر كودكان ظرف چند روز اول با آن خود را وفق داده و به آن عادت مي كنند.

فضا نگهدار متحرك

فضا نگهدار چگونه به اين كودكان كمك مي كند؟

فضا نگهدارنده ها باعث نگهداري و حفظ فضاي حاصل از كشيدن دندانهاي شيري، با ممانعت از حركت دندانهاي كناري به داخل آن مي شوند و نهايتاً دندان دائمي جانشين شونده در سن مناسب و در جاي خود رويش مي كند. استفاده از اين دستگاهها به منظور حفظ فضا، براي كودكان بسيار راحت تر و قابل قبول تر خواهد بود تا اينكه بعداً مجبور باشند با استفاده از دستگاههاي ارتودنسي دندانها بجاي خود هدايت شوند.

چه مراقبت هاي ويژه اي براي فضا نگهدارنده ها لازم است؟

دندانپزشكان اطفال چهار توصيه و قانون براي مراقبت از اين دستگاهها دارند:

1 - عدم استفاده از شيريني جات چسبنده و كشدار و جويدن آدامس

2 - فشار وارد نكردن و يا عدم تكان دادن آن با انگشت يا زبان

3 - تميز نگهداشتن آنها با مسواك

4 - معاينات منظم دندانپزشكي

(ssc)روكش دندان شيري

اين روكشهاي فولادي زنگ نزن به رنگ فلزي بوده و در موارد خاص با توجه به نظر دندانپزشك تجويز مي شوند:ترميم دندانهاي شيري يا دائمي جوان با ضايعات پوسيدگي وسيع، ترميم دندانهاي با ناهنجاري ارثي، ترميم پس از درمان ريشه دندان شيري يا دائمي كه

خطر شكستگي ساختمان تاج باقيمانده زياد است، ترميم دندان شكسته و ترميم دندانها در افراد ناتوان يا كساني كه بهداشت دهاني فوق العاده ضعيفي دارند واحتمال دارد ساير مواد در دهان آنها با شكست روبرو شود. روكش با مواد سماني خاص به دندان چسبانده مي شود و وجود آن هيچ مشكلي در لق شدن دندان شيري و رويش جانشين دائمي آن ايجاد نمي كند. در صورتي كه روكش لق شده بود، بلافاصله به دندانپزشك مراجعه نمائيد تا مجدداً آن را با دندان تطابق داده و سمان كند. لازم به ذكر است كه بلع احتمالي روكش بسيار نادر بوده و در صورت وقوع معمولاً بدون هيچ مشكلي در عرض 10-7 روز دفع مي گردد.

منابع :

دندانپزشكي http://daneshnameh.roshd.ir

دندانپزشكي http://fa.wikipedia.org

علم دندانپزشكي http://www.boali.com

تاريخچه دندانپزشكي http://daneshnameh.roshd.ir

دندانپزشك عمومي http://www.boali.com/dentist

دندانپزشكي http://danesh.bizhat.com

اندودنتيكس«تخصص درمان ريشه دندان» http://aftab.ir

دندانپزشك http://www.drkhalilollah.com

دندانپزشكي در ايران

مقدمه

در دوره قاجاريه طب ايران به تدريج از سنتي به اروپايي تبديل گشت و بنظر مي رسد طب مدرن ايران نيز از مدرسه دارالفنون آغاز شده است. قبل از تأسيس دارالفنون، طب بطور كلي سنتي بوده و درمانها بطور تجربي و بدون پايه علمي با وسايل بسيار ابتدايي و توسط افراد فاقد صلاحيت انجام مي شد و شايد در حال حاضر هم در برخي نقاط دور افتاده انجام شود.

براي درد دندان، عطارها از داروهاي گياهي) مانند روغن نخود، آب پياز، شيره انجير، ترياك و براي رفع آبسه هاي دنداني از صمغ كتيرا و باقلا و آرد گندم سرخ شده در روغن استفاده مي كردند. كشيدن دندانها توسط دلاكهاي حمام و سلمانيها و بدون بي حسي به نحوي بسيار دردناك و وحشت آور انجام مي شده و گاهي سلمانيها اين كار را بصورت دوره گرد

در محلات انجام مي دادند. پوسيدگيهاي دنداني، دندانهاي تغيير رنگ يافته بر اثر ضربه، دندانهاي شكسته و فضاهاي بي دنداني (ناشي از كشيدن دندان) همه توسط روكشهاي طلا كه توسط زرگرهاي ماهر ساخته مي شد ترميم مي گشت. اين روكشها را استامپ يا استامپه و يا شارپي مي ناميدند. شارپي از نام دستگاهي به نام شارپ گرفته شده كه اين روكشها توسط آن ساخته مي شد.

دندانپزشكي در دانشگاه تهران

تأسيس و افتتاح رسمي دارالفنون تهران در سال 1228 ه.ش توسط امير كبير صدر اعظم ناصرالدين شاه انجام شد و سرآغاز معرفي نظام جديد آموزش و از اقدامات مهم فرهنگي كشور مي باشد. دارالفنون اولين مدرسه دولتي ايران بوده و به كمك استادان اروپايي آموزش رشته هاي مختلف در آن آغاز گشت. رشته پزشكي دارالفنون قبل از تأسيس دانشگاه تهران تنها مركز آموزش طبابت در ايران بود. در آبانماه سال 1297 شمسي مدرسه طب از مدرسه دارالفنون جدا شد و مرحوم دكتر لقمان الدوله به رياست آن منصوب گرديد.

دانشگاه تهران در عهد رضا شاه تأسيس گرديد و نخستين قسمت آن كه ساخته شد، تالار تشريح بود كه در سال 1313شمسي افتتاح گرديد. در سال 1316 كليه قسمتهاي دانشكده طب به ساختمان جديد دانشگاه تهران منتقل شد و شروع بكار نمود. در سال 1335 دو رشته داروسازي و دندانپزشكي كه از شعب دانشكده پزشكي بود، بصورت مستقل درآمد. بيمارستان امير اعلم علاوه بر بخشهاي متعدد پزشكي، داراي بخش دندانپزشكي و جراحي فك و صورت ، شامل پرتونگاري و دو درمانگاه عمومي، آموزشي و اطاق عمل بود.

سير تحولي و رشد دندانپزشكي ايران

• از سال 1290 شمسي پرداختن به حرفه هاي طبابت، داروسازي و

دندانسازي موكول به تحصيل و دريافت اجازه نامه رسمي از وزارت معارف شد.

• در سال 1300 در تهران تنها 3 نفر دندانپزشك بودند؛ دكتر فالك كوش ميلچارسكي (اهل لهستان، دندانپزشك مخصوص رضا شاه) و از تكنسينهاي فوق العاده پروتز دنداني دكتر اتكيناشتومپ (تبعه سوئيس، دندانپزشك مخصوص اتابك)، دكتر هارطيون استپانيان (اهل تركيه و از زمره پزشكان دربار).

• در سال 1307 رضا شاه طي فرماني دستور تأسيس مدرسه دندانسازي را صادر كرد و دو سال بعد اين مدرسه شروع بكار نمود. محل اوليه اين مدرسه، در دارالفنون بود و مديريت فني آن را دكتر ميلچارسكي به عهده داشت.

• در سال 1316 با تاسيس دانشگاه تهران در محل فعلي، مدرسه طب و شعب مربوط به آن به اين مكان نقل مكان كردند و شرط ورود به اين دانشكده ها دارا بودن ديپلم كامل متوسطه تعيين گشت.

• در ادامه شكل گيري دندانپزشكي كشور، در سال 1322 شوراي دانشگاه، اطلاق كلمه دندانپزشك بجاي طبيب دندانساز و دندانساز بجاي مكانيسين دندان را پذيرفت و از سال 1324 گواهينامه رسمي و پروانه اشتغال به كار فارغ التحصيلان دندانپزشكي با عنوان دندانپزشك صادر شد. دوره دانشكده دانشگاه تهران تا سال 1330، 4 سال، از آنسال تا 1348، 5 سال و بعد از آن تاكنون 6 سال بوده است.

• در سال 1355 مدرسه دندانسازي از دانشكده پزشكي مجزا گرديد و دانشكده دندانپزشكي ناميده شد. گروههاي آموزشي اوليه عبارت بودند از: ارتودنسي، بيماريهاي دهان، پروتز، جراحي و دندانپزشكي عملي.

• از سال 1339 عضويت پزشكان و دندانپزشكان در سازمان نظام پزشكي اجباري شد و اين سازمان مرجع رسيدگي به تخلفات

و شكايات در رابطه با امور پزشكي و دندانپزشكي قرار گرفت. در رأس آن هيأت مديره سازمان قرار دارد كه تعداد دندانپزشكان آن دو نفر است.

• در سال تحصيلي 39-1338 آموزشگاه پرستاري دندانپزشكي در مقطع فوق ديپلم با هدف آموزش دستيار دندانپزشك آغاز به كار نمود. اولين نشريه دندانپزشكي كشور «نشريه دانشكده دندانپزشكي دانشگاه تهران» در سال 1336 منتشر شد و بعدها به مجله دانشكده دندانپزشكي تغيير نام يافت.

• در سال 1340 ، چهار كرسي جديد تشخيص پروتز ثابت، جراحي فك و صورت و كالبد شناسي دندان ايجاد شد و در سال 1344 آموزشگاه بهداشت دهان و دندان تأسيس گرديد كه مدرك آن فوق ديپلم مي باشد. سرانجام بهره برداري از ساختمان جديد دانشكده در سال 1345 با ظرفيت 200 دانشجو انجام گرفت كه دكتر محسن سياح اولين رئيس آن و اين دانشكده، اولين دانشكده دندانپزشكي كشور مي باشد.

• در سال 1344 در پي احداث دانشگاه ملي ايران، دانشكده دندانپزشكي اين دانشگاه بعنوان دومين دانشكده دندانپزشكي كشور كار خود را با 120 دانشجو آغاز كرد. در سال 1346 آموزشگاه تربيت تكنسينهاي پروتز دنداني در اين دانشكده تأسيس يافت و در سال 1347 آموزشگاه عالي بهداشت دهان و دندان دانشكده شروع به فعاليت كرد. در سال 1361 نام دانشگاه ملي ايران به دانشگاه شهيد بهشتي تغيير يافت.

• در سال 1329 كانون دندانپزشكان ايران بوجود آمد كه خود بخود بدون اعلام انحلال در سال 1335 منحل شد. سومين مجمع علمي صنفي دندانپزشكي در 24 ديماه 1341 با نام جامعه دندانپزشكان ايران بنيان نهاده شد كه چون مباني مستحكمي داشت، دندانپزشكان ايراني آن را خانه انگاشتند

و در حفظ و بقا و اعتلاي آن كوشيدند. اين جامعه بعدها به نام جامعه دندانپزشكي ايران تغيير نام داد تا فراگير همه حرف وابسته به دندانپزشكي باشد.

• پس از دانشكده دندانپزشكي دانشگاه ملي تا سال 1357، تعداد دانشكده هاي دندانپزشكي به 5 عدد افزايش يافت: مشهد 1344 شيراز 1348 اصفهان 1352 .

• در سال 1361 جامعه اسلامي دندانپزشكان تشكيل شد و در سال 1369 انجمن دندانپزشكي جمهوري اسلامي ايران را به ثبت رسانده و فعاليت خود را آغاز كردند.

• بالاخره در سال 1375 بين هيأت مديره انجمن دندانپزشكي ايران و جامعه دندانپزشكي ايران ادغام صورت گرفت و هم اكنون به نام انجمن دندانپزشكي ايران، خانه دندانپزشكان ايراني مي باشد.

وضعيت كنوني دندانپزشكي ايران

تا قبل از انقلاب اسلامي، تنها دو دانشكده دندانپزشكي تهران و ملي ايران فقط در 5 رشته ارتودنسي، پريودنتولوژي، بيماريهاي دهان و تشخيص، پروتز و جراحي فك و دهان و صورت دوره هاي تخصصي ايجاد گرديده بود و پس از انقلاب تعداد رشته هاي تخصصي به 11 رشته رسيد كه هر ساله از طريق آزمون پذيرش دستياري، تعدادي دستيار تخصصي مي پذيرند. وظيفه تربيت و آموزش كادر درماني دندانپزشكي (دندانپزشك، بهداشتكار دهان و دندان و تكنسين پروتز دندان) تا سال 1364 به عهده وزارت فرهنگ و آموزش عالي و از آن پس به عهده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي گذاشته شد. پس از پيروزي انقلاب تاكنون دوره هاي مختلفي توسط دبيرخانه شوراي آموزش دندانپزشكي و تخصصي كشور براي گزينش دانشجوي دوره دستياري انجام گرفته است. همچنين به مننظور رسمي شدن درجه تخصصي دانشجويان فارغ التحصيل رشته هاي مختلف تخصصي تا كنون امتحانات بورد تخصصي

بصورت متمركز نيز برگزار گرديده است. اولين فعاليت صنفي دندانپزشكي تأسيس سنديكاي دندانسازان ايران در سال 1322 مي باشد. فعاليتهاي محدود علمي و فني حاصل تلاش اين سنديكا بود.

هم اكنون مراكز آموزش دندانپزشكي شامل 16 دانشكده دندانپزشكي زير نظر وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكي و دو دانشكده دندانپزشكي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران و واحد خوراسگان اصفهان مي باشد. در سالهاي اخير مراكز آموزش بهداشتكاران دهان و دندان به دانشكده هاي دندانپزشكي تبديل شده است. آموزش دندانپزشكي عمومي در سالهاي قبل از انقلاب، تنها در 4 دانشكده تهران، ملي، مشهد و شيراز بصورت سالي ترمي و واحدي با گذراندن 240 واحد درسي شامل علوم پايه، پره كلينيك و كلينيك انجام مي شد. اولين امتحان تخصصي در سال 1353 در دانشگاه تهران بطور داخلي انجام گرفت. اولين امتحان سراسري در دانشگاه ملي در سال 1354 انجام شد و سپس يك دوره ديگر امتحان در سال 56-1355 برگزار گرديد.

در حال حاضر برنامه شامل 205-202 واحد درسي و طول دوره 6 سال است. پس از دو سال و گذراندن 68 واحد دروس عمومي و علوم پايه، دانشجويان وارد دوره باليني (پره كلينيك و كلينيك) مي شوند و آموزش خود را با حضور بيماران ادامه مي دهند. در انتهاي دوره 6 ساله و پايان يافتن واحدها و ارائه پاياننامه به ارزش 6 واحد، فارغ التحصيل مي شوند. در مورخ 21/7/1372 امتحان جامع علوم پايه دندانپزشكي و داروسازي تصويب شد و از آن زمان به بعد لازم الاجرا گرديده است. رشته هاي وابسته به دندانپزشكي، دوره دو ساله (كارداني) بهداشت دهان و دندان (پرستاري دندانپزشكي) و تكنسين ساخت پروتز دنداني مي باشد. ادامه تحصيل

و دريافت درجه تخصصي پس از فارغ التحصيل شدن در رشته دندانپزشكي عمومي در 10 رشته (ارتودنسي، اطفال، اندودنتيكس، پاتولوژي، پروتز، پريودنتيكس، ترميمي، تشخيص بيماريهاي دهان، جراحي دهان و فك و صورت و راديولوژي دهان) در داخل كشور امكان پذير است.

منبع: دانشنامه رشد

تاريخچه دندانپزشكي

مقدمه

از روزگار كهن ، بيماري دهان مشكل انسانها بوده است. جمجمه افراد Cro-Magnon كه 25000 سال پيش در زمين ساكن بودند، شواهدي از پوسيدگي دندان را نشان مي دهد. قديميترين منبع ثبت شده بيماري دهان از يك متن سومري است. (Circa 5000 سال قبل از ميلاد) كه كرمهاي دندان را بعنوان دليل پوسيدگي دندان شرح مي دهد. هيچ كس نمي تواند انكار كند كه در طي سالها دندانپزشكي گامهاي عظيمي برداشته و گذشته ، حال و آينده دندانپزشكي يكي از عنوانهاي مورد بحث پيشكسوتان دندانپزشكي در چهل و هفتمين گردهمايي ساليانه آكادمي دندانپزشكان عمومي مي باشد.

Eric Curtis دندانپزشك، مورخ نامدار دندانپزشكي و سخنگوي آكادمي دندانپزشكان عمومي مي گويد: مطمئناً چيزهاي زيادي از قرون وسطي تا ابتداي سالهاي 1700 ، زماني كه اغلب درمانهاي دندانپزشكي توسط افرادي بنام جراحان آرايشگر انجام مي شد، تغيير كرده است. اين افراد همه كاره، دندانها را مي كشيدند و جراحيهاي كوچك را انجام مي دادند، بعلاوه مو كوتاه مي كردند، زالو مي انداختند و موميايي مي كردند.

دندانپزشكي باستاني

در زمان باستان، ماياها مردماني با فرهنگ سطح بالا بودند كه در گواتمالا و هندوراس فعلي مي زيستند. آنها كه از مردم بابل باستاني نيز قديمي تر بودند، به دلايل مذهبي اقدام به قرار دادن اينله روي دندانها و يا سوراخ كردن صورت و گوش مي نمودند. آنها در قرار دادن اينله هاي سنگي زيبا روي حفرات تراش داده

شده دندانهاي قدامي بالا و پايين و گاهي دندانهاي پرمولر، مهارت داشتند. بدون شك، اين اينله ها روي دندانهاي زنده قرار داده مي شد و آنچنان دقيق اين كار انجام مي گرفت كه حتي تا هزار سال بعد اين اينله ها، در جاي خود باقي مي ماندند. اينله ها با سمان هاي خاص به حفره چسبانده مي شد كه جنس عمده آنها با اسپكتروگرافي، كلسيم، فسفات تشخيص داده شده است.

دندانپزشكي در گذر زمان

• در اوان كودكي، دختران فرقه Vanomami در ونزوئلا ، باريكه هاي تيز شده از چوب سخت و بامبو را به لبها و گونه هايشان فرو مي نمودند كه جنبه زيبايي داشته است.

• پونتيك يا دندان مصنوعي در اين دنچر پارسيل ثابت، جايگزين ثناياي مياني سمت راست بالا كه از دست رفته، شده است. احتمالاً دنداني از يك گاو نر است كه به نواري از طلا پرچ شده است (متعلق به سرزمين Etruria Musee de l Ecole Dentaire de paris)

• مسواك اوليه، مسواك خاورميانه به نام Siwak و Misswak يك شاخه كوچك از درخت سالوادورا پرسيكا به نظر نيم اينچ است كه آن را براي يك روز در آب غوطه ور مي سازند تا الياف آن از هم جدا شود. چوب اين درخت حاوي بي كربنات سديم و اسيد تانيك و ساير موادي است كه تأثير مثبتي روي لثه ها دارد.

• دندانپزشكان در سالهاي 1700 به جوامع آمريكايي مهاجرت كردند و خود را ابتدا وقف حذف دندانهاي بيمار و قرار دادن دنچرهاي مصنوعي نمودند. مواد ترميمي استفاده شده قلع، ورق طلا، سرب و نقره بود. دنچرها از عاج تراشيده مي شد و يا از دندانهاي گاو نر فرم داده مي شد. • در سالهاي 1800

حرفه دندانپزشكي شامل كارهايي نظير كشيدن دندانها با Turnkay (يك وسيله ابتدايي شبيه به آچار چرخ ضامن دار كه براي كشيدن دندانها استفاده مي شد)، تميز كردن دندانها با كاغذ تراش (Seraper) و برداشت پوسيدگيها با وسايل دستي بود.

• Watter Hermann Ryff رساله جراحي بزرگ Gross chirurgey را در سال 1545منتشر ساخت و بنظر مي رسد چندين بار آن را تجديد (Great Surgery) چاپ نمود، از جمله يكي در سال 1559 كه در آن تصاويري از قلمهاي جرم گيري Scaler ديده مي شود. تصاوير Ryff دقيق و درست بود. متأسفانه عمر او كفاف نداد و كتاب دندانپزشكي كه او تصميم داشت بنويسد، هرگز چاپ نشد.

• صندلي دندانپزشكي James Beall Morrison در سال 1868 يك مكانيسم منحصر به فرد داشت كه به دندانپزشك اجازه مي داد آن را در هر جهتي كج نمايد. با وجود مزاياي واضح آن، فقط چهار نمونه از اين صندلي ساخته شد (موزه دانشكده كپنهاك) صندلي دندانپزشكي توسط كمپاني سازنده وسايل دندانپزشكي در 1875 معرفي گرديد كه بر اساس بروشور تبليغاتي آن مي توانست به اندازه كافي به عقب خم شود تا به دندانپزشك اجازه دهد، نشسته كاركند، ولي اغلب دندانپزشكان تا حدود سال 1950 ترجيح مي دادند كه حين كار ايستاده باشند.

• در 6 مارس 1840 اولين كالج دندانپزشكي دنيا در ايالت مريلند به نام كالج بالتيمور، در نتيجه تلاشهاي Hayden,Harris تأسيس گرديد.

• كشف مهم بي حس كننده در علم پزشكي توسط يك دندانپزشك آمريكايي به نام Hartford در سال 1844 انجام شد و آن گاز خنده آور نيتروزاكسايد بود. وي پس از انجام بي حسي (بيهوشي)، دندان فردي را بدون احساس درد، كشيد. در

پايان دهه اول قرن بيستم، بي حسي موضعي جايگزين بيهوشي عمومي در مطب دندانپزشكي گرديد. معرفي توسط شيميدان آلماني Alfred Einharn در 1904 ، دندانپزشكي را با حذف درد از اعمال دندانپزشكي متحول ساخت. در اوايل دهه 1920 اغلب دندانپزشكان، دستگاه اشعه ايكس و استريليزاتور داشتند.

• جامعه پرستاران دندانپزشكي (دستياران دندانپزشكي) در اوايل سال 1923 تشكيل گرديد و دندانپزشكي چهار دستي به تدريج فراگير شد. دكتر آلفرد فونس Bridgeport در ايالت آمريكا، اولين فردي بود كه به نقش مهم بهداشت دهان و دندان در حرفه دندانپزشكي يقين پيدا كرده و تربيت بهداشتكار دهان و دندان را پايه گذاري نمود. او در نوامبر 1913 اولين كلينيك بهداشتكاران دهان و دندان را به نام كلينيك در گاراژ خانه خود افتتاح نمود.

• دندانپزشكان در سال 1847 به نقش پيشگيري كننده فلورايد در پيشرفت پوسيدگيهاي دنداني پي بردند. در سال 1908 دكتر Mckay كه در چشمه هاي كلرادو زندگي مي كرد، متوجه ايجاد لكه هاي قهوه اي رنگي در روي دندان كودكان شهرش شد كه امروزه مي دانيم در اثر مصرف بيش از حد فلورايد مي باشد. او فهميد كه ماده اي در منبع آب شهر عامل بروز آن است و اينكه اين كودكان پوسيدگي بسيار پاييني دارند. ولي آن عامل را شناسايي نكرد.

• اولين كلينيك دندانپزشكي رايگان در دنيا در سال 1902 توسط Jessen از استراسبورگ آلمان افتتاح گرديد و اولين ژورنال تخصصي، ژورنال پريودنتولوژي بود كه در سال 1930 چاپ شد.

• در طي قرن بيستم، هشت تخصص در دندانپزشكي تكامل يافت كه امروزه هريك ژورنالهاي اختصاصي خود را داراست. انجام امتحانات بورد در هر رشته به ترتيب زير انجام شد:

o

ارتودنسي 1930

o جراحي دهان 1946

o پاتولوژي دهان 1948

o |پروتز ثابت|پروتز 1948

o دندانپزشكي اطفال 1949

o دندانپزشكي اجتماعي 1951

o اندودانتيكس 1964

چشم انداز

در قرن گذشته، اميد به زندگي افراد تقريباً دو برابر شده است و تغييرات بسيار زيادي در كيفيت زندگي رخ داده است. بعضي از اين تغييرات كه تأثير مثبتي بر دندانپزشكي داشته اند شامل موارد زير مي باشند: تأكيد بيشتر بر بهداشت فردي ، دسترس بودن آنتي بيوتيكها، واكسنها، فلوريداسيون، رژيم هاي غذايي بهبود يافته، الكتريسيته و گرما، اشعه ايكس، تلفن، رايانه ها و اينترنت. دانش دندانپزشكي امروزي شامل استفاده از ترميم هاي نقره و سفيد، فلوريداسيون، روشهاي air abrasion براي ترميم حفرات و غيره مي باشد.

افزايش تعداد افراد بالاي 65 سال كه دندانهايشان را حفظ كرده اند نيز دندانپزشكي را تحت تأثير قرار داده است و توجه بيشتري به نيازهاي پيچيده افراد مسن تر معطوف گشته است. افزايش جمعيت آگاهتر و فرهيخته تر در آمريكا بطور نسبي، تعداد ملاقاتهاي دندانپزشكي براي داشتن لبخندي زيبا را افزايش داده است كه كاملاً در تضاد با دلايل ويزيتهاي دندانپزشكي در صد سال گذشته است: تسكين درد و بازيابي عملكرد در قرن آينده، با افزايش تعداد افرادي كه دندانهايشان را در طول زندگي سالم نگهداشته اند، اين تمايل در مشتريان افزايش خواهد يافت. دكتر Curtis مي گويد: بطور حتم هيچ كس نمي داند كه آينده دندانپزشكي چه چيزي را در خود خواهد داشت. من تصور مي كنم با ورود به قرن بيست و يكم ما شاهد تركيبي از دندانپزشكي با مراقبتهاي جامع سلامتي باشيم و تمركز بيشتري بر ارتباط بين سلامت دهان و سلامت عمومي خواهد بود. تكنولوژي همراه با رايانه

براي تشخيص و درمان و درمانهاي با واسطه ژن كه ساختار ژني دندانها را به منظور مقاوم ساختن آنها به پوسيدگي تغيير مي دهد نيز بنا به اظهارات دكتر Cutis در آينده مهم خواهدبود.

منبع : دانشنامه رشد

نكاتي در مورد تميز كننده هاي دندان

بطور كلي مي توان گفت خمير دندان فرآورده اي است كه براي تميز كردن سطوح دندان از باقيمانده هاي مواد غذايي و ساير مواد چسبنده به انها ،براق و سفيد كردن ميناي دندان ،كاستن بوي دهان ،حفظ سلامت لثه ها و دندانها همچنين ايجاد حالت تميزي و تازگي در دهان بكار ميرود.

انواع خمير دندان ها :

خمير دندان ها از لحاظ شكل ظاهري فرآورده مي توانند به اشكال مختلفي مانند انواع ژله اي،مايع ، خميري وغيره وجود داشته باشند.امروزه با پيشرفت تكنولوژي انواع مختلف خمير دندان از لحاظ فرمولاسيون و كارايي در بازار موجود است كه به چند مورد از آنهادر ذيل اشاره مي گردد.

1. خمير دندان ضد پوسيدگي:

در اين خمير دندان ها از تركيبات فلورايد به عنوان ماده ضد پوسيدگي استفاده مي شود اين ماده با اضافه شدن به ميناي دندان باعث استحكام دندان ها ، كند يا متوقف شدن فرآيند پوسيدگي دندانها و افزايش مقاومت آنها در برابرمواد توليد شده از باكتري هاي مضر درون دهان مي گردند.

2. خمير دندان هاي ضد جرم:

در اين نوع خمير دندان ها كه بهتر است آن را خمير دندان مخصوص پيشگيري از تشكيل جرم ناميده مي شود از موادي(مانند انواع پيروفسفاتها)استفاده مي شودكه قادر هستند فرآيند تشكيل رسوبات و چسبيدن آنها بر روي دندان ها كندتر نمايد.

3. خمير دندان هاي ضد پلاك:

در اين نوع خمير دندان ها از مواد ضد ميكروبي

(مانند تري كلوزان)به منظور به تاخير انداختن ايجاد پلاك استفاده مي گردد

4. خمير دندان هاي ضد حساسيت:

در بعضي از افراد دندانهاي حساس وجود دارد كه با خوردن غذاهاي شيرين يا ترش و يا مواد سرد و گرم احساس درد ايجاد مي شود. اين نوع خمير دندان ها اين حساسيت را كاهش مي دهد.

5. خمير دندان هاي بچه:

اين نوع خمير دندانها مناسب استفاده كودكان بوده كه داراي فرمولاسيون خاص و واجد ويژگيهاي ظاهري مانند طعم و رنگ مورد علاقه آنها ميباشد و جهت استفاده كودكان پيشنهاد ميگردد.

شرايط نگه داري:

اين فرآورده بايد در دماي 18 تا 27 درجه سانتي گراد(جاي خشك و خنك و دور از نور مستقيم آفتاب) نگه داري شود.

خصوصيات يك خميردندان خوب

1.داراي قدرت پاك كنندگي مناسب بوده و هيچ گونه آسيبي براي ميناي دندان ،لثه،لايه هاي مخاطي و يا دهان ايجاد ننموده و با پوست و مخاط دهان سازگار باشد.

2. داراي بافت نرم و يكنواخت بوده ودر اثر فشار معمولي و در دماي اتاق به راحتي از تيوپ خارج شده و برروي مسواك پخش شود.

3. داراي بسته بندي مناسب و سالم باشد.

4. در مدت زمان مصرف از لحاظ فيزيكي و شيمياي پايدار بوده و تغييري در شكل ظاهري آن پديدار نگردد.

توصيه ها:

1.بعد ازهر بار استفاده از خمير دندان حتماً در آن را بسته تامانع خشك شدن و آلودگي فرآورده گردد.

2.بعد از هر وعده غذايي با كمك مسواك و خمير دندان مناسب وبه ميزان كافي دندانهاتميز شود.

3.كودكان بايد روش صحيح استفاده از خمير دندان را فرا گرفته به نحوي كه بعد از استفاده آن را از دهان خود بيرون بريزندتا بلعيدن آن

به حداقل برسد.

4. در كودكان به منظور پيشگيري ازعوارض نامطلوب حتما از خمير دندان مخصوص اين گروه سني استفاده گردد.

5.به منظور دستيابي نتايج بهتر در استفاده از خمير دندانهايي مانند ضد جرم ،ضد پلاك ، ضد حساسيت و غيره با دندانپزشك مشورت نماييد.

6.در هنگام مصرف خمير دندان به اطلاعات مندرج در روي فرآورده و چگونگي مصرف صحيح آن توجه نماييد و از بلعيدن خمير دندان خودداري نماييد.

رژيم غذايي

تاثير رژيمهاي غذايي بر زيبايي پوست و مو

قديمي ها هميشه روي تغذيه سالم تاكيد خاصي داشتند و هنوز هم پدربزرگ ها و مادربزرگ ها اعتقاد عجيبي به تاثير غذاهاي مختلف در درمان بسياري از بيماري ها و حتي مشكلات پوست و مو دارند. بعضي از اين حرف ها شايد بيشتر شبيه خرافات باشد ولي امروزه علم ثابت كرده كه يك تغذيه سالم در زيبايي افراد، بسيار موثر است. متخصصين تغذيه مي گويند در افرادي كه دچار كمبود تغذيه اي هستند، به سرعت اين كمبودها در اعضايي كه در ظاهر و زيبايي نقش دارند، نمود پيدا مي كنند، مثلا، ناخن هايشان به سرعت مي شكند، موهايشان خشك و كدر مي شود، پوستي خشك و چروكيده پيدا مي كنند و.... دكتر كالمن، متخصص تغذيه، از مركز تحقيقات ميامي با تاكيد بر اينكه خوردن و يا نخوردن بعضي مواد غذايي، مي تواند بر مو و پوست افراد تاثير داشته باشد، مي گويد: -and-lt;تحقيقات ما روي افرادي كه دچار ريزش مو شده اند، نشان داده است كه فقر غذايي و عدم رعايت تعادل و تنوع در رژيم غذايي آنها، موجب شده است كه چنين ظاهري پيدا كنند.-and-gt; به گفته وي، اغلب افرادي كه دچار بي اشتهايي عصبي و

پرخوري عصبي هستند، علاوه بر ساير علائم فيزيولوژيكي، دچار ريزش مو نيز مي گردند. دكتر كارملي عضو انجمن متخصصين تغذيه آمريكا هم مي گويد: -and-lt;كمبود روي يكي از عواملي است كه به شدت با سلامت مو در ارتباط است. اين كمبود اغلب در افرادي ديده مي شود كه يا به دليل چاقي و يا به دليل ابتلا به بيماري هاي خاص (مثل ديابت، چربي خون، فشارخون و...) از رژيم هاي كم كالري استفاده مي كنند. اين كمبود در خانم هاي جوان بيشتر ديده مي شود و موجب خشكي، كدورت و ريزش مو مي گردد.-and-gt; اين ماده مغذي يعني روي، در گوشت قرمز، تخم مرغ و انواع فرآورده هاي دريايي يافت مي شود.شايد به همين دليل قديمي ها مي گويند براي تقويت موهايتان، پس از شستشوي آنها در حمام، تخم مرغ روي سرتان بگذاريد و بعد از يك ربع آنها را آبكشي كنيد! به عقيده دكتر كالمن، افرادي كه از رژيم كم چربي و يا بدون چربي استفاده مي كنند، به شدت در معرض ريزش مو قرار دارند، زيرا موها نياز جدي به اسيدهاي چرب ضروري دارند. كمبود اين نوع چربي ها در رژيم غذايي موجب خشكي موها و پوست مي گردد، در حالي كه دريافت منظم آنها از طريق غذا، سلامت فوليكول هاي مو را به دنبال دارد.در ميان اسيدهاي چرب ضروري، اسيدهاي چرب امگا 3 از اهميت بسياري براي پوست و مو برخوردارند. مصرف 2 تا 3 بار در هفته منابع غذايي اين اسيد چرب، بسيار حائز اهميت است. اسيدهاي چرب امگا 3 اغلب در ماهي هاي چرب نظير ماهي آزاد، روغن و گردو

به وفور يافت مي شود. علاوه بر چربي هاي ضروري، نقش پروتئين ها و ويتامين ها در سلامت پوست نيز نبايد فراموش شود. دكتر كالمن مي گويد: -and-lt;افرادي كه از منابع غذايي پر پروتئين كمتر استفاده مي كنند و يا دچار كمبود ويتامين هاي گروه B به ويژه بيوتين هستند، بيشتر در معرض ريزش مو قرار دارند. اين وضعيت در گياه خواراني كه به هيچ عنوان حاضر به مصرف منابع غذايي حيواني نيستند، بيشتر ديده مي شود.-and-gt; دكتر كالمن به اين افراد توصيه مي كند كه تخم مرغ، جگر و سويا را حتما در رژيم غذايي خود قرار دهند. به گفته او، هنوز ثابت نشده كه بيوتين موجود در شامپوها مي تواند از ريشه و يا ساقه مو جذب شود و بنابراين واقعا معلوم نيست كه شامپوهاي حاوي اين ويتامين، واقعا بتوانند به افرادي كه دچار ريزش موي شديد و يا طاسي هستند، كمكي بكنند. دكتر كالمن توصيه مي كند كه مردم به شدت مراقب تغذيه خود باشند، چون رژيم غذايي مناسب، سلامت كل بدن و حتي پوست و مو را به همراه دارد.

رژيم لاغري و ماسكهاي مفيد براي استفاده در اين زمان

o ماسك جوانه گندم با ماست يك قاشق غذاخوري از پودر جوانه گندم را با يك قاشق غذاخوري ماست مخلوط كنيد و سپس آن را روي صورت و گردن خود بماليد. پس از 15 دقيقه صورت خود را با آب سرد بشوييد. o ماسك ماست يك لايه ماست چكيده روي صورت بگذاريد . پس از 5 دقيقه آنرا با آب بشوييد.o ماسك سفيده تخم مرغ سفيده تخم مرغ را روي صورت گذاشته و منتظر بمانيد تا كاملا خشك شود. بعد آن

را با آب بشوييد. o ماسك هلونصف هلو رسيده را له كرده بعد از پوست كندن روي صورت بماليد. 10 دقيقه بعد آنرا بشوييد. o ماسك موز نصف موز رسيده را له كنيد، آنرا به صورت بماليد . پس از 5 دقيقه آن را با آب بشوييد.o ماسك گوجه فرنگيگوجه فرنگي را پوست كنيد، آنرا به صورت ماليده ، 10 دقيقه منتظر باشيد. سپس آنرا با آب بشوييد. توجه داشته باشيد كه بعضي افراد به گوجه فرنگي حساسيت دارند ، بهتر است از ماسكهاي ديگري استفاده كنند.

موهاي شما نيازمند يك رژيم غذايي سرشار از پروتئين ا

بعد از استفاده از نرم كننده ، موهايتان را با آب سرد آبكشي كنيد تا باقيمانده آن از سرتان پاك شود، در عين حال موهايتان نرم و براق باقي بماند .

براي درخشندگي موها، متخصصين، آبكشي مو با سركه سيب به طور هفتگي را توصيه مي كنند. بدين صورت كه هفته اي يك بار موهايتان را پس از شستشو با شامپو با سركه سيب آبكشي كنيد، و سپس دوباره با شامپو بشوييد .

موهاي وز و خشك را با شامپوها و نرم كننده هايي كه داراي ويتامين ٍE ، گياه آلو و راوپانتول هستند، بشوييد تا رطوبت آنها حفظ شود.

براي باز كردن گره هاي مو از شانه هايي با دندانه هاي درشت استفاده كنيد. ابتدا قسمت پاييني مو را كمي شانه كنيد و به تدريج به ريشه مو برسيد. بدين شكل علاوه بر باز شدن گره ها به مو آسيبي نمي رسد.

قبل از استفاده از بيگودي يا دستگاه هاي صاف كننده مو، حتماً مو را كاملاً خشك كنيد تا به مو آسيب نرسد.

هرگز از درجه

تند و گرم سشوار براي حالت دادن به مو استفاده نكنيد. هميشه از درجه متوسط آن استفاده كنيد و در انتها مقداري باد سرد به موهايتان بدهيد تا درخشندگي و حالت مو حفظ شود.

اگر موهايتان چرب است، مي توانيد با گذاشتن كف شامپو به مدت چند دقيقه روي موها اين عارضه را در مدت زمان طولاني برطرف كنيد، استفاده از شامپوهاي مخصوص موي چرب نيز مناسب است. به ياد داشته باشيد موي چرب را نبايد بيشتر از دوبار در هفته بشوييد و در ضمن آب ولرم براي شستشوي موي چرب استفاده كنيد، نه آب داغ. .

استفاده از سشوار به طور مداوم به موها آسيب جدي مي رساند، شما مي توانيد با اصلاح و كوتاه كردن نوك موها، هر ? تا ? هفته به موهايتان تازگي و شادابي را هديه كنيد.

اغلب موهاي صاف و لخت زود چرب شده و حالت خود را از دست مي دهند. براي اين كه بتوانيد به طور موقت و تا حمام بعدي اين حالت را از بين ببريد، مقداري پودر بچه روي موها بپاشيد و سريع موها را شانه كنيد.

از برس مويي براي شانه كردن موهايتان استفاده كنيد، چون نه به موهاي شما آسيب مي رساند و نه باعث تجمع چربي در ريشه مي شود و با استفاده از اين برس چربي به طور متوازن در تمام طول ساقه مو پخش مي شود.

براي صاف كردن موها و جلوگيري از وز كردن مو هنگام سشوار، حتماً از دهانه سشوار استفاده كنيد، چون باعث مي شود كه باد گرم حقيقي به قسمت مورد نظر بخورد و ديگر قسمت

ها را وز نكند.

براي موهاي بسيار فر و وز، فرآورده هاي ضد وز به شكل لوسيون موسوم در بازار موجود است. مي توانيد قبل و بعد از سشوار، از اين لوسيون به موهايتان بماليد تا وز نكند.

اشعه مضر آفتاب، رنگ موها را تغيير مي دهد. بدين منظور بدون سرپوش مثل روسري يا كلاه زير نور آفتاب قرار نگيرند در كنار دريا يا استخر هم از كلاه شنا استفاده كنيد. همچنين مي توانيد در تابستان از شامپوهايي كه در مقابل اشعه نور آفتاب مقاوم هستند، استفاده كنيد.

مو مثل اسفنج مي ماند و هر چيز خارجي كه با سر تماس پيدا كند مثل كلر را به خود مي كشد. پس قبل از شيرجه زدن در آب استخر، موهايتان را خيس كنيد و كمي نرم كننده براي محافظت به ساقه مو بماليد.

هميشه بعد از شنا موهايتان را بشوييد تا باقيمانده كلر يا نمك از موهايتان پاك شود.

فرو صاف كردن مو به صورت متناوب به مو صدمه مي زند سبكي را كه مي پسنديد (مثل صاف يا فر) انتخاب كنيد و دست كم شش ماه در يك سبك باقي بمانيد .

براي كاهش مضرات رنگ و فر مش قبل از رفتن به آرايشگاه، به حمام برويد و موهايتان را با مقدار زيادي نرم كننده براي محافظت مو بشوييد.

براي موهاي فر و وز، استفاده از شامپوهاي تهيه شده از روغن هاي طبيعي مثل روغن زيتون و نارگيل بسيار مناسب است.

اگر موهايتان نازك و كم شده باشد، هر شب با يك برس مويي با دندانه هاي درشت به آرامي شانه كنيد. با اين كار

جريان خون در اطراف پياز مو جريان پيدا مي كند و رشد مو تحريك و تسريع مي شود. -اگر موهايتان كم پشت است، با شانه كردن آن به روش عكس يعني از ريشه به ساقه، مي توانيد حجم مو را زياد كنيد.

براي حجم بخشيدن به موهاي نازك، مي توانيد از شامپوهاي حجم دهنده استفاده كنيد.

به موهايتان كمي استراحت دهيد. مرتب آن را سشوار نكشيد يا فرآورده هايي مثل ژل يا موس سنگين نكنيد.

هميشه هنگام استفاده از ژل يا كرم مو از مقدار كم شروع كنيد و موهايتان را بيش از اندازه لازم به اين مواد آغشته نكنيد. اگر كم بود، باز جاي اضافه كردن هست.

از نگراني بپرهيزيد، استرس و نگراني باعث ريزش مو مي شود، پس به خاطر موهايتان هم شده آرام باشيد.

براي جلوگيري از وز كردن و خشك شدن موها كه در اثر سرماي زمستان و استفاده بيش از حد از سشوار ايجاد مي شود، هر هفته از ماسك رطوبت دهنده مو استفاده كنيد و از نرم كننده هاي قوي تر پس از شامپو مصرف كنيد.

حتماً قبل از گذاشتن روسري يا كلاه، موهايتان را كاملاً خشك كنيد چون اگر موي شما زير روسري يا كلاه خشك شود، بسيار بد حالت خواهد شد.

استفاده از ژل يا كرم حاوي سيليكون، باعث درخشندگي موهاي شما قبل از حالت دادن به آن مي شود.

اگر از كوتاه كردن موهايتان مي ترسيد و نگرانيد كه به شما نيايد، آن را در چند مرحله كوتاه كنيد.

موهاي صاف يا لخت را به شكل لايه لايه يا لير بزنيد تا كمي پف كند و

حالت بگيرد.

هر چقدر موهاي بلند شما زيبا باشد، بايد كه آن را كوتاه تر از حد كمرتان نگه داريد تا علاوه بر سلامت مو، سلامت جسم شما نيز تأمين شود.

هرگز رنگ موهايتان را ناگهان و چند درجه تغيير ندهيد. شايد باور نكنيد، اما اين كار باعث سردرد شما خواهد شد. قبلاً اگر مي خواهيد موهايتان را بور كنيد، در چند مرحله اين كار را بكنيد. در اين صورت هم موهاي خوش رنگ تري خواهيد داشت و هم به موهايتان آسيب نمي رسد.

اگر موهايتان تغيير كرده و زود چرب مي شود و خارش دارد، احتمالاً به خاطر نوع شامپويي است كه مصرف مي كنيد، بايد نوع شامپوي خود را عوض كنيد. گاهي تعويض و انتخاب شامپوي مناسب، عارضه را به كلي از بين مي برد. .

زياد موها را هنگام شامپو چنگ نزنيد، چون غدد چربي را فعال كرده و باعث چرب شدن مو خواهد شد.

اسراري در مورد چربي و اضافه وزن

چربي كلمه اي است كه اكثر ما نمي خواهيم حتي اسمش را بشنويم، به خصوص وقتي صحبت از بدن خودمان به ميان مي آيد. چربي ما را ياد هيكلي چاق، لباسهاي تنگ و زندگي نا متوازن مي اندازد. با وجود اينكه چربي نقش بسيار مهمي در بعضي از عمليات روزانه بدن دارد و هم جنبه هاي مثبت و هم منفي دارد.

اين كلمه ي چهار حرفي رازهايي در خود پنهان دارد كه شما نمي دانيد...

1- سلول هاي چربي مي توانند شش برابر خود بزرگ شوند

وقتي بيش از مقداري كه مي سوزانيد كالري مصرف مي كنيد، سلول هاي چربي شش برابر اندازه ي خود بزرگ

مي شوند و شروع به زياد شدن مي كنند—از 40 بيليون گرفته و در بزرگسالان به 100 بيليون نيز مي رسد. همه سلول هاي چربي را در خود دارند. اين سلول ها قبل از تولد شروع به شكل گيري مي كنند. تقريباً در 16 سالگي، سلول هاي چربي بدن بالغ مي شوند و بعد از اين زمان شيوه ي زندگي و ژن ها در كاهش يا افزايش وزن تاثير مي گذارند.

سلول هاي چربي براي زنده ماندن ضروري هستند و به سيستم انرژي ذخيره ي بدن كمك مي كنند. چربي كه فوراً به منظور سوخت استفاده نشود، براي استفاده هاي آتي ذخيره مي شود. به همين دليل، وقتي هر روز غذاهاي پر كالري مي خوريد، سلول هاي چربيتان بزرگتر و بيشتر مي شوند و باعث افزايش وزنتان مي شود.

2- سلول هاي چربي استروژن اضافي در خود پنهان مي كنند

حتي مقدار كمي اضافه وزن روي تعادل هورمون هايتان تاثير مي گذارد و به بيماريهاي مختلفي منجر مي شود. استروژن كه هورموني مخصوص خانم هاست در خود چربي ذخيره مي كند و به ميزان بسيار كم اين هورمون در آقايان هم ديده شده است. اما زماني كه وزن اضافه مي كنيد، ميزان استروزن در بدن بالا رفته و منجر به ساير بيماري ها مي شود.

اگر چه وجود هورمون استروژن در مردها نيز ضروري است چون تمايلات جنسي را كنترل كرده، عملكرد مغز را بالا مي برد و از قلب محافظت مي كند. زماني كه ميزان اين هورمون در بدن بالا مي رود، ميزان تستوسترون كاهش مي يابد و بسياري از مردها در اين شرايط احساس

خستگي كرده، عملكرد جنسيشان پايين مي آيد و در بعضي موارد باعث بزرگ تر شدن پروستات نيز مي شود. به عبارت ديگر بايد بگويم كه افزايش ميزان استروژن در مردها هيچ عوارض جانبي خوبي ندارد.

3- اگر وزن زيادي كم كنيد، سلول هاي چربي در بدنتان كوچك و جمع مي شوند، اما از بين نمي روند

داشتن 100 بيليون سلول چربي به خاطر وزن زياد ترسناك به نظر مي رسد. خبر خوبي كه مي توانم بدهم اين است كه شما حتي بعد از اينكه سلول هاي چربي در بدنتان بزرگتر و بيشتر شده اند هنوز مي توانيد وزن كم كنيد. در واقع، وقتي وزن كم مي كنيد، سلول هاي چربيتان منقبض و كوچك مي شوند. اگرچه تعداد كليشان كم كم كاهش مي يابد، اين سلول ها از نظر متابوليسمي فعاليت كمتري پيدا مي كنند و در بدن باقي مي مانند و منتظر مي مانند تا شما دوباره به سمت غذاهي پر كالري برويد تا دوباره متورم شوند.

به اين معني است كه بهتر است هميشه در وزني نرمال باقي بمانيد تا مداوماً كاهش يا افزايش وزن داشته باشيد. كسي كه هميشه وزن نرمال خود را حفظ كرده است خيلي راحت تر مي تواند براي هميشه در آن وزن باقي بماند نسبت به كسي كه سلول هاي چربيش بزرگتر و بيشتر شده است.

4- بافت هاي عصبي سلول هايي را جذب مي كنند كه قابليت تورم داشته باشند

به غير از احساس بدي كه خودتان وقتي اضافه وزن داريد حس مي كنيد، از نظر دروني نيز دچار مشكلات زيادي خواهيد شد.

بافت هاي چربي سلول هاي سيستم دفاعي

بدن را كه قابليت تورم دارند را جذب مي كند. بنابراين اگر اضافه وزن داريد، بدنتان شروع به واكنش دفاعي مي كند همانطور كه در هنگام ابتلا به سرماخوردگي يا بيماري هاي ديگر اين كار را مي كند.

دليل تورم اين سلول ها مقابله با بيماري است. به همين دليل بدن شما به كالري هاي اضافه ي مصرفيتان به چشم يك تهديد و بيماري نگاه مي كند.

اما نگران نباشيد. نيازي نيست كه خوردن غذاهاي مورد علاقه تان را به كل كنار بگذاريد. تحقيقات نشان مي دهد كه كم كردن اضافه وزن حتي 10 درصد هم مي تواند به بهبود سلامتيتان و محدود كردن واكنش هاي سيستم دفاعي بدنتان كمك كند.

5. سلول هاي چربي در قسمت هاي مختلف بدن، متفاوت عمل مي كنند

مردها معمولاً در قسمت هاي مياني بدن وزن اضافه مي كنند. به همين دليل اگر وزن اضافه كنيد، بيشتر آن به سمت شكمتان خواهد رفت.

چاقي شكم توازن كلسترول را بر هم خواهد زد، چربي خون، قند خون و فشار خون را نيز بالا خواهد برد.

چربي هاي موجود در قسمت شكم معمولاً فعاليت بيشتري نسبت به چربي هاي ساير نقاط بدن دارند. اسيد چربي بيشتري توليد مي كنند كه به ديابت، بيماري هاي قلبي و سرطان هاي بخصوص منجر مي شود. چربي هاي شكمي همچنين عملكرد كبد را نيز به خطر مي اندازند.

متاسفانه، هيچ راه طبيعي براي كاهش وزن موضعي نيست. بنابراين براي اين منظور بايد كل بدن را ورزش دهيد. معمولاً وزن اضافي در قسمت هاي مياني بدن بسيار سريعتر كاهش مي يابد.

6- اگر اصلاً چربي مصرف نكنيد،

عملكرد بدنتان را مختل خواهيد كرد

اگر از مصرف چربي به طور كلي پرهيز كنيد، عملكرد طبيعي بدنتان را براي انتقال ويتامين ها و تنظيم ميزان كلسترول بدن مختل خواهيد كرد.

همانطور كه قبلاً ذكر شد، وجود چربي ها براي حفظ عملكرد طبيعي بدن مثل جذب ويتامين ها و توليد انرژي مورد نياز و ضروري است. بدون ويتامين هاي محلول در چربي (A، D، E و K) بدن نمي تواند به راحتي كلسيم جذب كند، توليد هورمون ها مختل مي شود و مشكلات خوني نيز ايجاد مي شود.

كمبود ويتامين هاي محلول در چربي سلامتي بدن را دچار مشكلات جدي مثل شب كوري، نرمي استخوان، كم خوني و خونريزي داخلي خواهد كرد. و زماني كه بدن نتواند به خوبي كلسيم جذب كند، استخوانها نيز ضعيف و شكننده خواهند شد.

7- كالري هاي چربي بايد 30 درصد كل كالري هاي مصرفي روزانه باشند

برخلاف همه ي مشكلاتي كه گفته شد، چربي دشمن سلامتي شما نيست. مقدار معيني از چربي براي حفظ عملكرد طبيعي بدن مورد نياز است. چربي به جذب ويتامين هايي بخصوص كمك مي كند و بالاتر از همه انرژي مورد نياز روزانه بدن را تامين مي كند.

در هر برنامه ي غذايي خوب بايد حداكثر 30 درصد نيز چربي وجود داشته باشد. اما به ياد داشته باشيد كه چربي دو برابر كربوهيدرات ها و پروتئين ها در خود كالري دارد. و چربي ها انواع مختلفي دارند كه بعضي از آنها سالمتر هستند.

چربي اشباع شده كه از گوشت قرمز و محصولات لبني به دست مي آيد، كلسترول را بالا مي برد و نسبت به چربي

هاي اشباع نشده كه از خشكبار، روغن زيتون و ماهي به دست مي آيد پرخطرتر است.

با چربي ها كنار بياييد

با وجود شهرت بدي كه دارد، شما باز مي توانيد با چربي ها رابطه ي سالمي برقرار كرده و هميشه در وزني مناسب بمانيد. در اينجا به چند نكته اشاره مي كنيم:

• سعي كنيد از چربي هاي سالم (روغن زيتون، خشكبار و روغن ماهي) استفاده كنيد و از استفاده ي چربي هاي زيان آور دوري كنيد.

• سعي كنيد از محصولات حيواني (گوشت و لبنيات) به تعادل استفاده كنيد.

• اگر ديديد كه به خاطر زياد پشت ميز يا ماشين نشستن شكم آورده ايد، به باشگاه هاي ورزشي برويد.

رژيم غذايي براي بيماران ديابتي

به طور كلي، دو نوع ديابت وجود دارد، ديابت نوع 1 و 2. شيوع ديابت نوع 1 كمتر از ديابت نوع 2 است و قبل از سن 40 سالگي اتفاق مي افتد.

ديابت نوع 1 با كمبود انسولين همراه است و بدون انسولين كافي فرد قادر نخواهد بود ميزان نرمال از گلوكز خون را حفظ كند. اين مسئله باعث بالا رفتن قند خون مي شود كه موقعيتي بسيار خطرناك است.

ديابت نوه 2 شيوع بيشتري دارد و ديرتر اتفاق مي افتد، معمولاً زمانيكه فرد اضافه وزن زيادي داشته باشد و وضعيت غذايي و فيزيكي او نيز جالب نباشد. در ديابت نوع 2، مشكل مقاومت دربرابر انسولين است نه كمبود انسولين. البته نتيجه آن يكسان است و اين مورد نيز باعث بالا رفتن قند خون مي شود.

رژيم غذايي و توصيه هايي كه در زير ارائه مي شود صرفاً براي بيماران مبتلا به ديابت نوع

2 داده شده است. 4 قانون كلي وجود دارد:

1. رسيدن به وزن ايدآل

2. دنبال كردن يك رژيم غذايي مخصوص ديابت

3. ورزش منظم و روزانه

4. استفاده از دروهاي ديابت در صورت لزوم

پزشكتان وزن ايدآل شما را مي داند. وزن ايدآل برحسب نوع استخوان بندي و عوامل ژنتيكي در هر فرد متفاوت است. از اينرو بهتر است پزشك وزن ايدآلتان را به شما بگويد و بعد شما براي رسيدن به آن وزن بايد تلاش كنيد.

رژيم غذايي ديابتي در زير معرفي شده است.

ورزش روزانه، به ويژه پياده روي، براي بيماران مبتلا به ديابت نوع 2 بسيار عالي است.

پزشكتان ممكن است داروهايي نيز برايتان تجويز كند؛ شما نيز بايد مطابق با دستورالعمل تجويز آنها را مصرف كنيد.

رژيم غذايي

به طور كلي براي افراد مبتلا به ديابت نوع 2 رژيم هاي غذايي 1800-1500 كالري براي كاهش وزن و حفظ آن توصيه مي شود. اين مسئله برحسب سن، جنسيت، ميزان فعاليت، وزن كنوني و نوع و ساختار بدن متفاوت است. افراد چاق تر ابتدا بايد كالري بيشتري مصرف كنند تا زمانيكه وزنشان كمتر شود.

اين به آن دليل است كه جثه بزرگتر به ميزان بيشتري كالري نياز دارد و يك رژيم غذايي 1600 كالري كاهش وزني را ايجاد مي كند كه بسيار سريع بوده و مشكلاتي را نيز به دنبال خواهد داشت. همچنين، افراديكه ميزان فعاليتشان پايين است، بايد مقدار كمتري كالري در روز مصرف كنند.

در اين رژيم، %50 از كالري هاي روزانه را كربوهيدرات تشكيل خواهد داد. قانون كلي اين است كه هرچه ميزان كربويدرات مصرفي كمتر باشد، قند خون

نيز پايين تر خواهد آمد. فوايد رژيم هاي غذايي كم كالري با مشكلات ناشي از رژيم هاي غذايي با چربي بالا كه جايگزين ميزان كم كربوهيدرات شده است، از بين مي رود. براي مقابله با اين وضعيت مي توانيد چربي هاي اشباع را با چربي هاي غيراشباع مونو و پلي جايگزين كنيد.

كربوهيدرات هاي مصرفي خود ر ا شمارش كنيد

مي توانيد فرض كنيد كه هر گرم كربوهيدرات معادل چهار كالري است. فرد ديابتي كه از رژيم غذايي 1600 كالري استفاده مي كند، بايد %50 از كالري هاي مصرفي روزانه خود را از كربوهيدرات ها تامين نمايد كه مي شود چيزي درحدود 800 كالري يا 200 گرم كربوهيدرات (4 كالري به ازاي هر گرم). مي توانيد از جدول هاي موادغذايي كه معمولاً در كتاب هاي رژيم وجود دراد استفاده كنيد.

برخي موادغذايي هستند كه مي توانيد بدون شمارش كالري هاي آن، آزادانه از آن مصرف كنيد. برخي از اين موادغذايي عبارتند از:

• آبگوشت

• آب معدني

• سودا

• چاي يا قهوه

• نوشابه هاي رژيمي

• نوشابه هاي انرژي زا رژيمي

• آنبات بدون قند

• ژله بدون قند

• آدامس بدون قند

• مرباهاي كم شيرين (2 قاشق غذاخوري)

• شربت بدون قند

مي توانيد از موادغذايي كه كمي شكر دارند هم استفاده كنيد اما اين مواد هم مقدار كالري ها و هم كربوهيدرات هاي مصرفي شما را با ارزش غذايي بسيار پاييني كه دارند كم مي كند. مي توانيد از ميوه ها استفاده كنيد. افراد مبتلا به ديابت مي توانند از هر نو ميوه اي، صرفنظر از ميزان قند آن استفاده

كنند.

براي همه افراد خوب است كه در روز حداقل 5 وعده از ميوه ها و سبزيجات استفاده كنند. مصرف پراكنده آنها در طول روز از بالا رفتن ناگهاني قند خونتان هم جلوگيري ميكند.

گرچه برخي ميوه ها شاخص گليكوژن پاييني دارند كه نشان مي دهد چطور بر سطح قند خون بدن تاثير مي كند، مسئله مهم اين است كه مقدار مصرف ميوه خود را افزايش دهيد و از انواع مختلف ميوه استفاده كنيد. خوردن مقدار زيادي ميوه علاوه بر تضمين سلامتيتان، به كاهش وزنتان هم كمك ميكند.

همچنين مي توانيد به هر مقدار كه مي خواهيد از سبزيجات استفاده كنيد. مصرف هيچيك از سبزيجات براي شما ممنوع نيست، مگر اينكه سيب زميني را هم جزء سبزيجات به حساب آوريد. سيب زميني جزء سبزيجات نيست. هدف اين است كه از باكيفيت ترين موادغذايي استفاده كنيد، %50 از كالري هاي مصرفي روزانه تان را از كربوهيدرات ها تامين كنيد و آنقدر وزن كم كنيد تا به وزن ايدآلتان برسيد. به همراه اين توصيه هاي رژيمي و داروهاي مصرفيتان، بايد به دنبال يك شيوه سالم و طبيعي براي زندگي كردن باشيد.

10 باور نادرست درمورد رژيم غذايي

باور 1: رژيم هاي غذايي كم چربي يا بدون چربي برايتان خوب است.

واقعيت: م_ردم تصور مي كن_ند كه براي كم كردن وزن بايد يك رژيم غ_ذايي كم چربي داشت_ه باشن_د، ام_ا با اي_ن وج_ود هنوز هم بايد سومين منبع غذايي شما براي كالري هاي مصرفيتان چربي ها باشد.

بدن براي توليد انرژي، بازسازي بافت ها و انتقال ويتامين هاي A، D، E، و K در سراسر بدن، به چربي نياز دارد.

مقدار چربي مورد

نياز براي خانمها در روز 70 گرم مي باشد (براي آقايون 95 گرم) كه مينيمم آن 30 گرم است (براي آقايون 40 گرم).

نيازي نيست كه يك رژيم بدون چربي را پيش بگيريد. خودداري از مصرف چربي هاي اشباع و مصرف چربي هاي غيراشباع مثل روغن زيتون و آوكادو، براي شما مفيد خواهد بود.

باور 2: رژيم هاي كم كالري يا غذا نخوردن به كاهش وزن كمك مي كند.

واقعيت: شايد اين در كوتاه مدت صادق باشد اما با گذشت زمان متوقف مي شود. كاهش وزن در زماني طولاني، چربي هاي بدن را از بين مي برد. درحاليكه رژيم هاي كم كالري يا روزه گرفتن نه تنها چربي ها بلكه عضلات و بافت هاي بدن را نيز تخريب مي كند.

از دست رفتن عضلات باعث پايين آوردن متابوليسم بدن مي شود—مقدار كالري كه روزانه بدنتان به آن نياز دارد. اين يعني بدن شما درمقايسه با قبل به كالري هاي كمتري نياز دارد و با متوقف كردن رژيم، وزنتان بالا خواهد رفت.

به همين خاطر است كه در هر برنامه كاهش وزني، ورزش براي عضله سازي و حفظ متابوليسم بدن توصيه مي شود.

باور 3: غذاهايي كه آخر شب خورده شود، بيشتر چاق كننده هستند.

واقعيت: در خيلي از رژيم ها گفته مي شود كه از يك ساعتي از شب به بعد ديگر چيزي نخوريد. مي گويند در اين زمانها چون بدن فعاليتي براي سوزاندن چربي ندارد، چربي بيشتري ذخيره مي كند.

اما تحقيقي كه در مركز تغذيه دانشگاه كمبريج انجام گرفت، خلاف آنرا ثابت مي كند.

دراين تحقيق، شركت كننده ها را در دستگاه هاي

كالري متر قرار دادند كه مقدار كالري هاي سوخته شده و مقدار كالري هاي ذخيره شده را اندازه گيري مي كند. در يك دوره آزمايشي، يك وعده ناهار حجيم و يك وعده شام سبك به آنها داده شد، و در دوره دوم آزمايش، يك وعده ناهار سبك و يك وعده شام حجيم به آنها داده شد.

نتايج تحقيق نشان داد كه وعده حجيمي كه قبل از خواب به آنها داده شده بود، به هيچ عنوان باعث نشده بود كه بدن چربي بيشتري ذخيره كند.

زمانيكه غذا مي خوريد اهميت زيادي ندارد، مقدار كلي كالري هايي كه در 24 ساعت مصرف مي كنيد مهم است.

اين واقعيت دارد كه افراديكه برخي وعده هاي غذايي را در طول روز ناديده مي گيرند، و در شب مقدار خيلي زيادي غذا مصرف مي كنند، نسبت به كسانيكه كالري هاي مصرفيشان را در طول روز پراكنده مصرف مي كنند، چاقتر هستند. اين ممكن است به اين خاطر باشد كه منظم غذا خوردن به ما كمك ميكند اشتها و مقدار غذاي مصرفيمان را كنترل كنيم.

باور 4: كند بودن متابوليسم، از كاهش وزن جلوگيري مي كند.

واقعيت: اين عقيده بين رژيم گيرنده هايي كه با كاهش وزن سر و كار دارند بسيار متداول است. تحقيقات نشان داده است كه متابوليسم در حال استراحت—مقدار كالري كه توسط بدن در زمان استراحت مصرف مي شود—با چاق شدن افراد افزايش مي يابد. به عبارت ديگر، هرچه چاقتر باشيد، بدن شما براي دنبال كردن عملكردهاي خود به كالري بيشتري نياز دارد و متابوليسمتان هم بالاتر خواهد بود.

افزايش وزن زماني اتفاق مي افتد كه تعداد

كالري هايي كه مصرف مي كنيد بيشتر از مقداري كه مي سوزانيد باشد. متاسفانه مردم اين روزها بيشتر به كارهاي نشستني اشتغال دارند و اين باعث مي شود مقدار كمتري كالري بسوزانند.

باور 5: غذاهاي چاق كننده برابر است با بالا رفتن سريع وزن.

واقعيت: باور كنيد يا نه، افزايش وزن حقيقي، روندي بسيار كند است. شما بايد 3500 كالري بيشتر مصرف كنيد تا نيم كيلو وزنتان بالا برود.

اگر بعد از خوردن يك غذا ترازو به شما مي گويد كه چند كيلو وزنتان بالا رفته است، ميتواند به خاطر آب بدنتان باشد. خيلي از افراد احساس گناه مي كنند و فكر مي كنند اگر غذاهايي با چربي يا شيريني زياد بخورند، رژيمشان را شكسته اند. اما چطور ممكن است كه يك شكلات 50 گرمي وزن شما را چند كيلو بالا ببرد؟

براي كنترل وزنتان در طولاني مدت، بايد مصرف غذاهاي پرچربي را با غذاهاي سالم و فعاليت بدني متوازن كنيد.

باور 6: شير كم چرب نسبت به شير پرچرب، كلسيم كمتري دارد.

واقعيت: درواقع شير هاي بي چربي و كم چرب كلسيم بيشتري دارند چون كلسيم در قسمت آبكي شير است نه در خامه و چربي آن. اگر مي خواهيد وزنتان را پايين بياوريد و چربي را از رژيمتان خارج كنيد، شير كم چرب بهترين انتخاب براي شماست، چون علاوه بر پايين بودن محتوي چربي، هر 200 ميليگرم آن نسبت به شير پرچرب 10 ميليگرم كلسيم بيشتري در خود دارد.

حتي اگر در رژيم نباشيد، شير كم چرب راه بسيار خوبي براي سالم كردن شيوه زندگيتان است. شير و لبنيات پرچرب بيشتر براي بچه

ها و بزرگسالاني كه وزنشان از حد نرمال پايين تر است خوب است.

باور 7: خوردن غذاهاي كم چرب به كاهش وزن كمك مي كند.

واقعيت: كم چرب يا بدون چربي لزوماً به معناي كم كالري و بدون كالري نيست. قبل از استفاده محتوي كالري غذاهاي مختلف مثل كيك ها، بيسكويت ها، چيپس و پفك، بستني و اينجور تنقلات را نگاه كنيد. در اينگونه مواد معمولاً براي افزودن طعم، قند اضافي استفاده مي شود، از اينرو محتوي كالري آنها ممكن است كمي بيشتر يا مشابه محصولات استاندارد باشد.

موادغذايي كه برچسب كم چرب روي آنها خورده شده است، نبايد به ازاي هر 100 گرم، بيشتر از 3 گرم چربي داشته باشد. دقت به مقدار اهميت زيادي دارد. خيلي ها از موادغذايي كم چرب استفاده مي كنند اما آن را دوبرابر مصرف مي كنند. و چيزهايي مثل پاستيل هاي ميوه اي ممكن است كم چربي باشد اما قند بسيار زيادي در خود دارد كه به چربي تبديل خواهد شد.

باور 8: كلسترول براي شما مضر است.

واقعيت: كلسترول ماده اي چرب است كه عمدتاً توسط كبد ساخته مي شود. اين ماده مي تواند براي ما مضر باشد چون رسوب هايي مي سازد كه رگ هاي بدن را مسدود مي سازد. انسداد عروق نيز منجر به بيماري هاي قلبي خواهد شد. اما همه ما به مقداري كلسترول خون نياز داريم چون از اين ماده براي ساخت سلول ها و هورمون هاي حياتي بدن استفاده مي شود.

به طور كلي دو نوع كلسترول وجود دارد: كلسترول خوب و كلسترول بد و مضر.

چربي هاي استانداردي كه در گوشت،

پنير، خامه، كره و شيريني يافت مي شود كلسترول LDL كه همان كلسترول بد و مضر است را بالا مي برد. كلسترول هاي خوب نيز، كلسترول بد را از رگ هاي خوني بيرون كرده و به كبد برمي گرداند. از اينرو بهتر تا آنجا كه مي توانيد از چربي هاي غير اشباع مثل روغن هاي سبزيجات و آجيل استفاده كنيد.

باور 9: گياهخوارها نمي توانند عضله سازي كنند.

واقعيت: گياهخوارها هم مي توانند با تامين پروتئين مورد نيازشان از منابع گياهي مثل پنير، آجيل، و حبوبات، به اندازه گوشتخوران بدني عضلاني داشته باشند.

شما براي عضله سازي به پروتئين نياز داريد اما مصرف زياد پروتئين هم ممكن است در دراز مدت عوارضي در بر داشته باشد. بدن فقط مي تواند مقدار محدودي پروتئين را ذخيره كند، ازاينرو پروتئين بيش از حد مي تواند به كليه ها آسيب برساند. انجمن سلامتي توصيه مي كند كه 50 درصد از انرژي روزانه بايد از كربوهيدرات ها، 35 درصد آن از چربي ها و فقط 15 درصد آن از پروتئين ها تامين شود.

باور 10: وقتي سيگار را ترك كنيد، چاق مي شويد.

واقعيت: بعضي افراد وقتي سيگار را كنار مي گذارند چاق مي شوند، بعضي وزنشان پايين مي آيد و بعضي هيچ تفاوتي نمي كنند. بااينكه نيكوتين متابوليسم را بالا ميبرد، تاثير آن خيلي كم است. بهتر است يك فرد چاق سالم باشيد تااينكه از ترس اينكه وزنتان بالا رود، به ترك سيگار اقدام نكنيد. خيلي از افراد به خاطر روي آوردن به غذا بعد از ترك سيگار چاق مي شوند. جويدن آدامس بدون قند يا خوردن سبزيجات

بعنوان تنقلات در طول روز به جاي بيسكويت وبستني، ايده خيلي خوبي براي ترك سيگار است.

رژيم غذايي درسرما خوردگي و آنفلوآنزا

سلامتي مجاري تنفسي وابسته به دريافت هواي فاقد ميكروب و آلودگي است. بيش از 200 نوع ويروس شناخته شده است كه به دستگاه تنفسي فوقاني اثر گذاشته و باعث سرماخوردگي مي شوند. در اغلب موارد سرماخوردگي ها خفيف بوده و به طور معمول براي حدود يك هفته باقي مي مانند. آنفلوانزا نامي است كه به عفونت ويروسي بسيار شديد نسبت داده مي شود و اين عفونت نيز بر دستگاه تنفسي فوقاني تاثير مي گذارند. نام آنفلوانزا از اين باور قديمي منشاء مي گيرد كه اين بيماري را ناشي از تاثيرات ماوراالطبيعه مي دانسته اند.

علايم سرماخوردگي به طور معمول دو تا سه روز پس از ورود ويروس به بدن ظاهر مي شود. شايع ترين علايم شامل: گلودرد، گرفتگي و يا ريزش آب بيني، سرفه، عطسه و درد قسمت هاي دست و پاست. خستگي، ريزش آب از چشم ها و مشكلات خوابيدن نيز ممكن است رخ دهند. در صورتي كه علائم، بيش از يك هفته باقي بمانند و به همراه سردرد شديد، ضعف، از دست دادن اشتها و تهوع نيز باشند احتمال اين كه بيماري به علت ويروس آنفلوانزا باشد بيشتر است. بروز تب نيز به طور معمول شايع است. بايد توجه كرد كه در موارد عفونت هاي ويروسي دستگاه تنفسي فوقاني، علت بيماري را نمي توان برطرف كرد و فقط درمان علائم امكان پذير است.

به هنگام سرماخوردگي استراحت زياد، مصرف فراوان مايعات و قرقره كردن آب نمك ولرم به بهبود علائم كمك مي كند. مصرف قرص هاي مسكن به رفع سردرد و كاهش تب كمك مي كنند. تنها در مواردي كه به دنبال عفونت ويروسي، عفونت

باكتريايي نيز بروز مي كند، آنتي بيوتيك ها مفيد واقع مي شوند. كودكان، سالمندان، زنان باردار و افرا د دچار مشكلاتي از قبيل ديابت و بيماري هاي كليوي به توصيه هاي پزشكي بيشتري نياز دارند. گاهي اوقات، براي گروه سالمندان (در خطر) به منظور پيشگيري از ابتلا به عفونت، استفاده از واكسن توصيه مي شود.

چه غذاهايي براي سرماخوردگي مفيد هستند؟

براي اين كه سيستم ايمني بدن به بهترين نحو به وظيفه اش كه مبارزه عليه ويروس هاي سرماخوردگي و آنفلوانزا است، عمل كند بايد مواد مغذي حياتي را دريافت كند.

از جمله منابع اصلي طبيعي تامين كننده ويتامين ث كه در درمان سرماخوردگي موثرند عبارت اند از:

_ پرتقال، گريپ فروت، انواع توت، فلفل دلمه اي، توت فرنگي، سيب زميني و سبزيجات برگ سبز از قبيل انواع كلم. دريافت زياد و منظم ويتامين ث به كاهش بروز، شدت و طول مدت سرماخوردگي كمك مي كند.

_ غلات سبوس دار و حبوبات، منابع غذايي خوب يكي از ويتامين هاي گروه ب به نام پانتوتنيك اسيد هستند. كمبود پانتوتنيك اسيد، سبب بروز عفونت هاي مكرر دستگاه تنفسي فوقاني مي شود.

_ سير داراي آهن، روي و آليسين است كه سبب تقويت سيستم ايمني و كمك به كاهش خطر عفونت هاي ويروسي مي شود.

_ ماهي قباد، قزل آلا، ساردين و ماهي هاي روغني غني از اسيدهاي چرب امگا 3 هستند. همچنين تخم كتان، دانه كدو حلوايي و روغن شاه دانه نيز از ديگر منابع خوب امگا 3 هستند.

_ دانه كنجد، تخمه كدو حلوايي و آفتاب گردان منابع غني اسيدهاي چرب امگا 6 هستند. اين اسيد هاي چرب در مبارزه عليه عفونت هاي سرماخوردگي به سلول هاي دستگاه تنفسي كمك مي كنند.

_ جگر، انواع ماهي از جمله قزل آلا، قباد و شاه

ماهي، كره و تخم مرغ منابع ويتامين آ هستند. هويج، انبه، سيب زميني، زردآلو، كدو حلوايي و سبزيجات سبز تيره نيز تامين كننده بتاكاروتن هستند كه در بدن به ويتامين آ تبديل مي شوند. عفونت هاي مكرر تنفسي در كودكان با كاهش ذخاير ويتامين آ مرتبط است. يك رژيم غذايي متنوع و مخلوط حاوي اين غذاها، مواد كافي براي يك كودك در حال رشد را تامين مي كند.

_ ماهي، مرغ، گوشت قرمز بدون چربي، لبنيات و مخلوطي از حبوبات مغزها، دانه ها و غلات سبوس دار، تامين كننده پروتئين هستند. كمبود دريافت پروتئين خطر ابتلا به عفونت را افزايش مي دهد.

_ گوشت، شير، غلات و حبوبات تامين كننده ويتامين هاي ب _6 و پانتوتنيك اسيد هستند كه براي تامين سلامتي سيستم ايمني از اهميت بسياري برخوردارند.

_ غلات صبحانه (برشتوك)، نان و عصاره مخمر، تامين كننده اسيدفوليك هستند كه براي سلامتي و تقويت سيستم ايمني ضروري است. به علاوه چغندر، لوبيا چشم بلبلي و انواع كلم منابع خوب فولات (فرم طبيعي اسيد فوليك) هستند.

_ انواع صدف، گوشت هاي قرمز بدون چربي و غلات سبوس دار حاوي روي هستند. روي يك ماده معدني مورد نياز براي سيستم ايمني است.

از چه غذاهايي پرهيز كنيم؟

غذاهاي آماده بسته بندي شده و كنسروها از لحاظ ويتامين ها و مواد معدني فقير هستند. بنابراين به جاي مصرف اين نوع غذاها از انواع ميوه و سبزيجات تازه، گوشت، ماهي، غلات، مغز ها و دانه ها استفاده كنيد.

نكته:

استفاده از بخور براي رفع گرفتگي بيني كمك مي كند. براي اين كار، به مدت 10 دقيقه سر را بر روي بخارات يك ظرف آب در حال جوشيدن بگيريد. بهتر است دستمال يا حوله اي را روي

سر بگذاريد و اين عمل را سه بار در روز تكرار كنيد. مي توان مقداري روغن منتول يا اوكاليپتوس به آب در حال تبخير اضافه كنيد تا عمل تنفس را تسهيل كند.

_ مقدار زيادي مايعات مصرف كنيد. در طول حملات شديد آنفلوانزا، بهتر است از مايعات مقوي و مغذي مثل انواع سوپ ها و آش ها به عنوان جايگزين وعده اصلي استفاده كنيد. البته به شرطي كه تعادل صحيحي از انواع مواد مغذي را دارا باشد.

_ تا جايي كه مي توانيد استراحت كنيد. سيستم ايمني براي تجديد قوا به استراحت نياز دارد. عدم توجه به علائم يك عفونت ويروسي و سعي در ادامه كار و فعاليت در حين بيماري، مدت ابتلا را طولاني مي سازد

رژيم غذائي تلويزيوني!

افزايش ميزان تبليغات تلويزيوني در حوزه مواد غذايي و عمدتا هله هوله ها، نه تنها به چاقي نسل جديد كودكان و نوجوانان دامن زده است بلكه بر پايه مطالعات متعدد، نسبت مستقيمي با شيوع رفتارهاي مجرمانه، غيراجتماعي و پرخاشگرانه آنها دارد. افزايش مصرف اينگونه موادغذايي، نه تنها تامين كننده نيازهاي روزانه غذايي كودكان نمي باشد، بلكه تاثيرات جسمي و ذهني متعددي هم بر آنها وارد مي كند. اين نظر كه مردم خشونتي را كه در تلويزيون مشاهده مي كنند، در عالم بيرون تقليد مي كنند، موضوعي است كه ساليان سال به موضوع بحث جرم شناسان تبديل شده است.

درصورتي كه بپذيريم، خشونت محصول اين جعبه جادويي است، بايد بگوييم كه بخشي از آن نه محصول برنامه هاي آن، كه بيشتر در نتيجه تصاويري است كه در قالب تبليغات در خلال اين برنامه ها پخش مي شود. اجازه دهيد مبناي اين بحث عجيب را

بر پايه مقاله اي كه در آخرين شماره نشريه «پزشكي كودكان و بزرگسالان» منتشر شد، آغاز نماييم. در اين مقاله مي خوانيم كه بر اساس شواهدي تجربي، كودكاني كه زمان بيشتري صرف تماشاي تلويزيون مي كنند، به خوردن محصولات خوراكي بيشتر هنگام تماشاي برنامه ها، روي مي آورند. بر اساس يافته هاي اين مقاله، به ازاي هر ساعت تماشاي تلويزيون، ??? كيلوكالري اضافي در عرض يك روز به مصرف كودكان مي رسد كه بيشتر اين كالاها را هله هوله هايي چون نوشيدني هاي گازدار، چيپس، بيسكويت، شكلات، همبرگر و... تشكيل مي دهد. بر اساس اين مقاله، تماشاي تلويزيون نسبت معكوسي با مصرف ميوه و سبزيجات دارد.

امروزه كمتر شاهد طرح بحث هاي جدي درباره تاثير تلويزيون بر نحوه غذا خوردن و رژيم غذايي هستيم. بررسي يكي از نهادهاي دولتي در آوريل ???? نشان داد كه در طي ده سال گذشته، ميزان چاقي در دبيرستاني ها دو برابر شده است. هم اكنون ?? درصد دختران و ?? درصد پسران ?? تا ?? ساله به مشكل چاقي گرفتارند كه همين آمار بيانگر آن است كه اين افراد در معرض ابتلاي بيشتر به رژيم غذايي چه بر سر قواي فكري آنها مي آورد. هم اكنون مطالعات متعددي بيانگر آن است كه ميزان آسيب هاي مغزي اين محصولات، همپاي آسيب هاي قلبي و تاثيرات آنها بر لوزالمعده اين كودكان است. همچنين امروزه شواهد متعددي مبني بر ارتباط بين نوع و نحوه غذا خوردن كودكان و نوجوانان، با خشونت و رفتارهاي غيراجتماعي آنها وجود دارد.

شايد بتوان جالب ترين و برجسته ترين نتايج اين پديده را در گزارش نشريه پزشكي «تغذيه و

محيط زيست» در سال ???? يافت. در اين مطالعه، محققين به بررسي تبهكاران ?? تا ?? ساله در يكي از زندان هاي آمريكا پرداختند. نتايج اين مطالعه حاكي از آن بود كه بسياري از پسربچه ها با كمبود برخي مواد غذايي خاص روبرو بود ه اند. به طور متوسط، آنها تنها ?? درصد آهن، ?? درصد منيزيم، ?? درصد روي و ?? درصد ويتامين B ?? مورد نياز خود را مصرف كرده بودند. آنها سپس به مشاوره با زندانيان درباره نحوه بهبود رژيم غذايي شان پرداختند. نتايج اين مشاوره حكايت از آن داشت كه ميزان جرم در گروه شاهد ?? درصد و در گروه آزمايشي ?? درصد كاهش داشته است.

همچنين مشخص شد كه زندانيان گروه شاهد كه از بهبود رژيم غذايي خود امتناع ورزيدند، هيچ كاهشي در ميزان جرايمشان مشاهده نشد. به گزارش فارس، مقاله مشابه ديگري در سال ???? در نشريه روانپزشكي بريتانيا منتشر شد كه بيانگر آن بود كه زندانيان جواني كه ويتامين هاي مكمل، مواد معدني و اسيدهاي چرب مصرف مي كنند، با كاهش ?? درصدي جرايم روبرو هستند. تحقيقي ديگر در فنلاند نشان داد كه ?? درصد مجرمين مورد آزمايش، از نوعي ناهنجاري گلوكزي كه نتيجه مصرف بيش از حد شكر، كربوهيدرات ها و محرك هايي چون قهوه است، رنج ميبرند. به راستي رابطه بين رژيم غذايي و رفتارهاي مجرمانه، چرا بايد تا اين حد شگفت آور باشد؟ مثلا در نتيجه مصرف زياد شكر، عملكرد مغز كه بستگي به فرايندهاي زيستي شيميايي و وابسته به مواد خاص چون اسيدهاي چرب و به ويژه امگا?، روي، منيزيم، آهن، ويتامين B و... دارد،

با اختلال مواجه مي شود.

اساسا هرچه كه به حجم مصرف هله هوله ها افزوده شود، جاي كمتري براي استفاده از غذاهاي حاوي مواد شيميايي كه مورد نياز مغز مي باشد، باقي مي ماند. از اين روست كه مي توان ادعا نمود، فعاليت مبلغان عرصه مواد غذايي، نتيجه اي جز كاهش دريافت مواد مغذي مورد نياز ما ندارد. هاروي در كتاب خود با عنوان «ما خواهان غذاهاي واقعي هستيم» مي نويسد كه كشاورزي صنعتي به واسطه وابستگي اش به كودهاي شيميايي، به شدت با كاهش ميزان مواد معدني و همچنين شير و گوشت همراه شده است. البته اين تحقيقات بدين معنا نيست كه رژيم غذايي نامطلوب، تنها عامل جرم و رفتارهاي غيراجتماعي است، اما بي شك مي تواند بيانگر اين مطلب باشد كه هر دولتي بايد براي مقابله با اين مساله به مبارزه با اين تبليغات برخيزد.

با وجود اين تحقيقات، ما شاهديم كه مثلا شبكه آفلام در خصوص كنترل مصرف هله هوله ها در بريتانيا، اقدام به برگزاري ?? جلسه با توليد كنندگان و مبلغان اين صنعت نمود و تنها ? جلسه به گروه هاي مصرف كننده و كارشناسان بهداشتي اختصاص داد. نتيجه اين جلسات هم كه بعدها منتشر شد آن بود كه لزومي به برخورد با تبليغات براي كودكان بالاي ? سال وجود ندارد!

رژيم غذايي و تنقلات ؛يك رژيم غذايي سالم براي كودكا

رژيم غذايي سلامتي بخش شامل يك برنامه غذايي طبيعي بوده كه همه مواد مغذي لازم براي رشد كودكان را به همراه داشته باشد و شامل چند گروه عمده مواد غذايي است كه بايد روزانه مصرف شوند و عبارتند از:

1 - ميوه و سبزيجات

2 - نان و حبوبات

3

- شير و لبنيات

4 - گوشت و ماهي و تخم مرغ

چگونه يك رژيم غذايي بر دندانها تأثير مي گذارد؟

كودك نياز دارد كه يك رژيم غذايي متعادل براي شكل گيري و تكامل دندانها داشته باشد. كودك همچنين براي اين كه لثه اي سالم كه دندانها را در برمي گيرد داشته باشد، نيازمند به داشتن يك رژيم غذايي كامل است. يك برنامه غذايي با مقادير بالاي كربوهيدرات مانند مواد قندي و نشاسته اي مي تواند براي كودك شما ايجاد ريسك بالايي از نظر ابتلاي به پوسيدگي دنداني نمايد.

چگونه مي توان يك برنامه غذايي مطمئن براي كودكان در نظر گرفت

ابتدا مطمئن شويد كه برنامه غذايي او متعادل و كامل مي باشد. سپس ببينيد كه چند مرتبه در روز از غذاهاي حاوي مواد قندي و نشاسته اي مصرف نموده است. غذاهاي نشاسته اي شامل نان، برنج، شيريني و چيپس و سيب زميني مي باشد. هنگامي كه او را از نظر مصرف اين مواد كنترل مي كنيد، بهتر است نگاهي نيز به ظرف محتوي اين مواد و همچنين شيريني و شكلاتها داشته باشيد. بعضي از مواد غذايي شامل يك يا چند نوع قند مي باشند و بايد بدانيد كه همه انواع قندها مي توانند باعث پوسيدگي شوند. ميوه ها و برخي سبزيجات و محصولات لبني دست كم داراي يك نوع قند مي باشند. قند را مي توان در تجزيه بسياري از مواد غذايي پيدا كرد، حتي در برخي از مواد غذايي كه طعم شيرين ندارند؛ براي مثال در كره، بادام زميني و بسياري از سسها و ژله ها.

آيا كودك بايد غذاهاي حاوي نشاسته و قند را كنار

بگذارد؟

قطعاً خير، مقادير بالايي از اين مواد مورد نياز كودكان مي باشند. شما بايد به سادگي آن را انتخاب نموده و مصرف را در حد طبيعي و منطقي نگهداريد. يك غذاي حاوي قند و نشاسته اگر با مواد غذايي ديگري چون گوشت همراه شده و در برنامه غذايي روزانه (ناهار- شام - صبحانه) قرار گيرد، براي رشد و تكامل دندانها بسيار مفيد است، ولي اگر به صورت تنقلاتي چون چيپس، پفك و ... باشد خير. غذاهاي چسبنده و كشدار مانند ميوه هاي خشك و انواع تافيها و شكلاتها به راحتي توسط بزاق دهان و آب و شير از سطح دندان شسته نمي شوند، بنابراين آنها مي توانند نقش بيشتري را در ايجاد پوسيدگي داشته باشند تا غذاهاي فيبردار و سلولزي كه دندانها را نيز تميز مي كنند. با دندانپزشك اطفالتان در مورد انتخاب، نگهداري و طرز مصرف مواد غذايي كه سلامت دندانهاي كودك شما را تضمين مي كند، مشورت نماييد.

آيا در يك برنامه غذايي متعادل ميزان فلورايد كافي است؟

خير. يك رژيم غذايي متعادل متضمن فراهم كردن مقدار كافي فلورايدي كه براي رشد و نگهداري دندانهاي كودكان لازم است، نمي باشد. اگر شما در جامعه اي زندگي مي كنيد كه فلورايده كردن مواد غذايي در برنامه آنها وجود ندارد و يا ميزان فلورايد موجود در آب آشاميدني كافي نمي باشد كودك شما در طي سالياني كه دندانهايش تشكيل مي شوند، نياز به يك فرآورده دارويي فلورايددار دارد. دندانپزشك كودكان با توجه به ميزان فلورايد آب آشاميدني، سن و وزن كودك مقدار مصرف اين فرآورده ها را مشخص مي سازد.

رژيم لاغرى بسيارى را چاق مى كند

منبع:روزنامه جوان

تحقيقى در

امريكا نشان داده كه رژيم لاغرى نمى تواند در درازمدت وزن فرد را پايين نگه دارد و همچنين ممكن است سلامت او را با خطر روبه رو كند.محققان امريكايى در جريان مطالعات خود دريافته اند كه افراد در شش ماه اول رژيم لاغرى بين پنج تا ده درصد وزن خود را از دست مى دهند. اما محققان دانشگاه كاليفرنيا در بازنگرى سى و يك تحقيق در زمينه رژيم هاى غذايى براى لاغرى متوجه شده اند كه بالغ بر دو سوم اين افراد بعد از پنج سال نه تنها به وزن قبلى خود باز مى گردند بلكه وزنشان بيشتر هم شده است.

مجله روانشناسان امريكايى Journal) (American Psychologists در گزارشى آورده كه كم و زياد شدن سريع وزن بدن مى تواند در ابتلا به بيمارى هاى قلبى و سكته مغزى مؤثر باشد.

تريسى مان، كه سرپرستى گروه محققان دانشگاه كاليفرنيا را برعهده داشته است، مى گويد: «رژيم غذايى باعث نمى شود وزن براى هميشه پايين بماند.» پرفسور «مان» نتيجه مى گيرد كه براى بيشتر افراد بهتر است كه اصلاً رژيم غذايى نگيرند چون وزن آن ها همان ميزان باقى مى ماند و در ضمن با بالا و پايين رفتن وزن بدن صدمه مى خورند.اين محقق در ادامه هشدار داد كه برخى از تحقيقات صرفاً به گفته هاى داوطلبين و نه اندازه گيرى مستقيم توسط كارشناسان مستقل تكيه مى كنند و بقيه هم فقط براى مدت كمى داوطلبينى كه لاغر شده اند را تحت نظر دارند. بنابراين نتايج اين تحقيقات ملاكى براى همه افراد نيست. پرفسور تريسى مان، رييس اين گروه تحقيق در دانشگاه كاليفرنيا مى گويد: «برخى تحقيقات

با استناد به گفته داوطلبين و نه نظر كارشناسى، يك رژيم لاغرى را موفق اعلام مى كنند.و اين در حالى است كه افرادى كه دوباره چاق شده اند هم معمولاً در اين گونه نظرسنجى ها شركت نمى كنند. بنابراين مردم اغلب برداشت غلطى از رژيم هاى لاغرى دارند.» در يكى از تحقيقات، پنجاه درصد از افرادى كه رژيم لاغرى گرفته بودند پنج سال بعد از لاغر شدن نه تنها دوباره به همان وزن اوليه خود بازگشته بودند بلكه پنج كيلوگرم چاق تر هم شده بودند. اين تحقيق از رژيم لاغرى خاصى نام نبرده بلكه انواع رژيم ها را در نظر گرفته است. پرفسورمان گفت: به نظر او خوردن در حد اعتدال و ورزش روشى خوب براى همه افراد است. دكتر ايان كمپبل، مدير گروه پزشكى سازمان «ويت كانسرن» (Weightconcern) گفت: بسيارى از مردم به رژيم لاغرى نگاهى كوتاه مدت دارند، جلوگيرى از اضافه وزن چالشى است براى همه عمر، درست مثل بيمارى قلب يا بيمارى روانى كه اگر دارو را قطع كنيد ممكن است حالتان بدتر شود. وى گفت: افرادى كه اضافه وزن دارند اغلب عادات متوازنى ندارند و بعد از اين كه وزنشان كم شد ورزش و رژيم غذايى سالم را كنار مى گذارند. وى در خاتمه خاطر نشان كرد، نتايج اين تحقيقات ملاكى براى همه افراد نيست و خوردن در حد اعتدال و ورزش، روشى مناسب براى همه افراد است.

5 دليل براي افزودن سويا به رژيم غذايي روزانه

منبع:روزنامه قدس

مشكل ترين نكته در برنامه ريزي براي يك رژيم غذايي مناسب، كنار آمدن با تغيير عادت غذايي است. چيزهايي از قبيل، خوردن سبزيجات آب پز به جاي سيب زميني سرخ كرده،

رد كردن يك پيتزاي پر از پنير كشدار يا كنار گذاشتن غذاهاي خوشمزه اي كه براي سلامت چندان مفيد نيستند! البته ايجاد اين تغييرات هم چندان مشكل نيست، مثلاً استفاده از سويا به جاي گوشت در لازانيا، سسها، كوفته قلقلي و خيلي غذاهاي ديگر هم برايتان ممكن است، در اين جا پنج دليل مهم براي استفاده از سويا وجود دارد:

1- مواد مغذي موجود در سويا

سويا شامل مواد مغذي بسياري است كه بدن براي سالم ماندن به آن احتياج دارد. پروتئين، كربوهيدرات، چربيها (اسيدهاي چرب امگا 3 و 6) فيبرهاي غذايي، ويتامينها و موادمعدني از جمله كلسيم، اسيد فوليك و آهن، از جمله موادي است كه در اين ماده غذايي وجود دارد. اسيدهاي آمينه موجود در سويا با اسيدهاي آمينه موجود در گوشت، شير و تخم مرغ برابري مي كند. تحقيقات نشان مي دهد كه پروتئين موجود در سويا 5/1 برابر پنير، دو برابر گوشت قرمز و ماهي سه برابر تخم مرغ و يازده برابر شير گاو است.

2- مناسب براي كنترل وزن:

فرآورده هاي سويا، كم چرب و عاري از هورمونها و مواد سمي است كه باعث احتباس آب، ناراحتيهاي گوارشي مي شوند. مشكلاتي از اين قبيل باعث مي شود كه يك رژيم غذايي نامطلوب و مشكل، شخص را از ادامه رژيم منصرف كند. سويا در عين حال كه بسيار مغذي است كم كالري بوده و به بدن توانايي طبيعي براي كنترل وزن را مي دهد.

3- كاهش كلسترول:

تحقيقات نشان داده كه اگر سويا به جاي فرآورده هاي دامي خورده شود، كلسترول بد بدن كاهش مي يابد از آن جايي كه رابطه

مستقيم ميان كلسترول بالا و ناراحتيهاي قلبي وجود دارد. بعد از تحقيقات گسترده، اعلام كرد كه استفاده از سويا در رژيم غذايي با پايين آوردن چربي اشباع و كلسترول منجر به كاهش بيماريهاي مربوط به كرونر قلب مي شود.

4- استخوان هاي محكم

مطالعات نشان داده كه سويا جلوي پوكي استخوان را گرفته و مانع از شكستن استخوانهايي است كه بر اثر اين بيماري پوك و شكننده شده است. ممكن است شما با مشورت با دكتر خود از شيوه ورود سويا به برنامه غذايي خود آگاه شويد تا از بروز اين بيماري ناتوان كننده جلوگيري كنيد.

5- كاهش امكان ابتلا به سرطان:

ايزوفلاوينها و پروتئينهاي موجود در سويا داراي آنتي اكسيدانهايي است كه راديكالهاي آزاد، سموم و مولكولهايي را كه به غشاي سلولي و صدمه مي زنند، از كار مي اندازند.آنتي اكسيدانها تأثيرات مخرب راديكالهاي آزادي را كه باعث سرطان و بروز آثار پيري مي شوند، كاهش مي دهد. سويا خطر ابتلا به بسياري سرطانها از جمله معده، روده، مثانه، پروستات و سينه را كاهش داده و در جلوگيري از بروز آلزايمر، ناراحتيهاي عصبي، عوارض يائسگي، هپاتيت، آسم و فشار خون بسيار مؤثر است.

رژيم بگيريد تا سرطان نگيريد

نويسنده: الهام اسمعيلي

منبع:sharghnewspaper.ir

براساس تحقيقات به عمل آمده بر روي عوامل سرطان زا، دانشمندان به دو عامل اصلي پي برده اند:

1) عوامل ژنتيكي و وراثتي كه در فرد مساعد پديد مي آيد.

2) عوامل محيطي كه روزانه همه ما با آنها مواجه هستيم مانند هوايي كه تنفس مي كنيم، آبي كه مي نوشيم، غذايي كه مي خوريم و به طور كلي نحوه زندگي اي كه انتخاب كرده ايم. همگي مي توانند

داراي عامل سرطان زا باشند.همان طور كه در بخش پيشين نيز به آن اشاره شد، از ميان موارد ياد شده در فوق، محققان بر روي بررسي رژيم غذايي و رابطه آن با سرطان تمركز بيشتري داشته اند. نتايج آمارها و تحقيقات به دست آمده نيز نشانگر اين موضوع است كه ميزان شيوع اين بيماري و حتي نوع آن در ميان كشورها با عادت هاي غذايي مختلف، به عنوان يكي از عوامل تاثيرگذار، متفاوت است. به عنوان مثال در بين كشورها بيماري سرطان سينه در ژاپن از كمترين آمار و برعكس در ايالات متحده آمريكا بيشترين آمار را دارا است. جالب تر آنكه اين عوامل محيطي به قدري تاثيرگذار هستند كه حتي افراد مهاجر نيز فارغ از موضوع ژنتيك و وراثت همراه خويش، همانند ديگر مردم آن كشور در معرض عوامل سرطان زاي موجود در محيط زندگي جديد قرار گرفته و امكان به خطر افتادن سلامتي آنها نيز مانند بقيه وجود دارد.از آنجا كه سرطان يك بيماري غيرقابل پيش بيني است، حتي با بررسي بيماران مبتلا به سرطان و رژيم غذايي آنها نيز هنوز عوامل مشخص سرطان زاي خوراكي شناخته نشده است زيرا از آنجا كه هر فرد روزانه از مواد غذايي گوناگون استفاده مي كند، به خاطر آوردن ليستي از مواد مصرفي در حداقل چند ماه گذشته كه مي تواند تاثيري در بيماري سرطان وي گذاشته باشد كاري غيرممكن بوده و در نتيجه يافتن عامل غذايي سرطان نيز به راحتي امكان پذير نيست. ولي با تمام اين تفاسير تحقيقات نشان داده است مصرف برخي از مواد غذايي در شرايط خاص مي تواند در بروز اين

بيماري و حتي پيشرفت آن تاثيرگذار باشد لذا در همين راستا به پيشنهاداتي در زير پيرامون انتخاب رژيم غذايي مناسب جهت جلوگيري از سرطان مي پردازيم:

1-در وعده هاي غذايي از مواد گياهي استفاده كنيد. هر روز چند وعده ميوه و سبزي بخوريد. به اين ترتيب شما مي توانيد ادعا كنيد كه در رژيم غذايي روزانه تان منابع غني از ويتامين AوC، مواد معدني و مواد شيميايي گياهي وجود دارد كه از خطر ابتلا به سرطان مي كاهد. مصرف چند وعده از ديگر منابع گياهي مانند حبوبات و غلات نيز همين نتيجه را خواهد داشت. در ضمن در يك رژيم غذايي مناسب مقدار فيبر مورد نياز بدن شما مي بايست 25تا 35 گرم در روز باشد.

2 -اعتدال در مصرف غذاهاي پرچرب به خصوص گوشت هاي قرمز و مواد فرآوري شده. كاهش مصرف گوشت به خصوص گوشت هاي چرب مانند گوشت گوسفند يكي از اقدامات مهم جهت جلوگيري از سرطان است. حال در صورتي كه به خوردن پروتئين حيواني علاقه مند هستيد، از گوشت هاي سفيد پرندگان و يا ماهي استفاده كنيد. در ضمن با هدف تامين پروتئين حيواني مورد نياز بدن از لبنيات نيز مي توان استفاده كرد به شرط آنكه از كم چرب بودن آن اطمينان حاصل شود. غذاهاي فرآوري شده نيز داراي چربي هايي هستند كه اگرچه با سرطان رابطه مستقيمي ندارند ولي ميزان LDL و يا كلسترول بد خون را افزايش داده و سبب كاهش HDL و يا كلسترول خوب خون مي شوند.

3 -مصرف مواد سرطان زاي بالقوه carcinogen را كاهش دهيد. اين مواد عبارتند از:

غذاهاي دودي كه در مراحل دودي شدن به

طور مستقيم دود را به خود جذب كرده و حاوي بسياري مواد سرطان زا هستند به عنوان مثال به ماهي هاي دودي و برنج دودي مي توان اشاره كرد كه در رژيم غذايي اهالي شمال كشور نيز از جايگاه ويژه اي برخوردارند.مواد غذايي كه حاوي مواد نگهدارنده نيتريت دار هستند. مانند انواع سوسيس ها، كالباس ها، همبرگرها و ديگر گوشت هاي فرآوري شده.نيتريت ها مي توانند با پروتئين موجود در معده شما تركيب شده و مواد شيميايي سرطان زا را تشكيل دهند.حال از آنجا كه مواد غذايي حاوي ويتامين C فراوان مي تواند از اين محصول تركيبي جلوگيري كند، اگر قصد داريد گهگاه از اين قبيل مواد غذايي نيتر يت دار استفاده كنيد، مصرف مقدار زيادي ميوه و سبزي حاوي ويتامين C را به همراه آنها فراموش نكنيد.

غذاهاي شور و پرنمك

غذاهاي گريل شده: با توجه به اينكه مرحله پخت اين قبيل غذاها در مجاورت مستقيم با آتش صورت مي گيرد، به طور قطع سطوحي از آنها سوخته و زغالي مي شود و از آنجا كه اين قسمت هاي سوخته مي توانند عاملي براي سرطان باشند از انتخاب اين روش غذايي نيز بپرهيزيد.

نوشيدني هاي الكل دار: الكل خود عاملي شناخته شده براي افزايش سرطان ها به خصوص سرطان كبد است.

4 -به لحاظ فيزيكي فعال بوده و از همين طريق وزن مناسب خود را بيابيد.

داشتن وزني متعادل با انجام ورزش و انتخاب رژيم غذايي مناسب بدن شما را در ابتلا به انواع بيماري ها همچنين سرطان مقاوم مي سازد. بنابراين در برنامه ريزي روزانه خود حداقل نيم ساعت در روز را براي ورزش به خصوص پياده روي

اختصاص دهيد.

5 -در وعده هاي غذايي روزانه خود از تنوع مواد غذايي استفاده كنيد. گوناگوني مواد غذايي مصرفي سبب مي شود همواره طيف وسيعي از ويتامين ها، مواد معدني و به طور كلي مواد حافظ بدن در مقابل بيماري ها در بدن وجود داشته باشد.

6- در مصرف قند تعادل را رعايت كنيد. اگرچه تاكنون هيچ مدركي مبني بر وجود ارتباط مستقيم بين قند و سرطان وجود ندارد ولي به جهت كالري بالاي حاصل از قند و رابطه آن با وزن زياد و چاقي محيط براي رشد سلول هاي سرطاني مناسب مي شود

اصول اساسى رژيم در دوران شيردهى

منبع:sharghnewspaper.ir

چاقى پس از باردارى :يكى از مهمترين مشكلاتى است كه خانم هاى شيرده با آن مواجهند. اغلب خانم ها به تصور اينكه رژيم گرفتن باعث به خطر افتادن سلامت خود و فرزندشان مى شود از انجام آن پرهيز مى كنند. گرچه اين تفكر درست است ولى رژيم هايى وجود دارند كه كاملاً علمى و سالم بوده و قادر است بدون وارد كردن هيچ گونه آسيبى به سلامت نوزاد اندام مادر را به تناسب برساند. در اينجا به ذكر توصيه هايى مى پردازيم كه كمك بزرگى به شما در جهت كاهش وزن مى كند.صبر كنيد تا كودكتان دوماهه شود بعد رژيم خود را شروع كنيد. اين كار به بدن شما زمان كافى براى توليد شير را خواهد داد تا هنگام شروع رژيم لاغرى و محدود شدن كالرى دريافتى شما شير مورد نياز كودك شيرخوارتان كم نشود. شير دادن به طور متوسط بين 500-200 كالرى در روز مى سوزاند. پس به ياد داشته باشيد بدون يك رژيم لاغرى نيز شما در حال سوزاندن

كالرى هاى اضافى خود هستيد.

1- بدون محدوديت شير بدهيد. تحقيقات مشخص كرده كه شير دادن مرتب و طولانى تر از 6ماه كاهش وزن را در مادر افزايش مى دهد.

2- روزانه بين 1800- 1500كالرى مصرف كنيد. هنگام دوران شيردهى شما نبايد كمتر از 1800-1500 كالرى مصرف نماييد و اكثر خانم هاى شيرده بايد حداكثر اين ميزان را دريافت نمايند. حتى بعضى از مادران به مقدارى بيش از اين نياز دارند. اما مطالعات در اين زمينه نشان داده كه دريافت كالرى كمتر از 1500براى مادر و كودك شيرخوار خطرآفرين خواهد بود.

3- كاهش وزن را كمتر از 1/5كيلو در هفته يا هرماه حدود 3 كيلو حفظ كنيد.

4- دريافت كالرى را به تدريج كم كنيد. افت ناگهانى در كالرى ها مى تواند در توليد شير مادر تاثير بگذارد. بعضى از مادران در دوران بيمارى حتى با از دست دادن آب بدن و يا مصرف دارو متوجه كم شدن ميزان توليد شير در خود مى شوند. فرضيه اى در اينجا وجود دارد كه كاهش ناگهانى دريافت كالرى در بدن مى تواند در بدن مادر حالت قحطى ايجاد كرده و منابع غيرضرورى مانند توليد شير را خشك كرده و از كار بيندازد.

5- از محلول هاى لاغرى سريع جداً پرهيز كنيد.رژيم هاى مايعات، رژيم هاى كم قند، رژيم هاى تفريحى، كاهش وزن با روش مصرف دارو و غيره طى دوران شيردهى به هيچ وجه توصيه نمى شوند.

ترازوي بدن را به كار اندازيم

نويسنده:والنتينا آرديا

ترجمه: بهاره مهرنژاد

ديگر رژيم گرفتن فايده ندارد. با گياهخواري ، آب درماني و رژيم شير كار به جايي نمي رسد. لاغر كه نمي شويم هيچ تعادل انرژي هاي

بدنمان را نيز برهم مي زنيم. اين را من نمي گويم، طرفداران طب كل نگر بر اين عقيده اند.اين كه طب كل نگر چرا و چگونه از آسيا به اروپا و آمريكا راه پيدا كرد معلوم نيست و چندان اهميتي ندارد. آنچه مهم است افزايش تعداد آدم هايي است كه به پيروان طب كل نگر در هند و چين پيوسته اند و سعي مي كنند با تعاليم آيورودا، ماكروبيوتيك و يوبيوتيك زندگي را بگذرانند و به طريقه ASL آشپزي كنند

آيورودا:

محصول هزاران سال مراقبه فكري و درون نگري سالكان هندي است كه امروز به صورت شاخه اي از طب كل نگر درآمده است. آيورودا علم شناخت زندگي است كه از تركيب كلمات آيوس به معني زندگي و ودا به معني شناخت تشكيل شده است. طبيبان آيورودايي بر اين باورند كه بدن تنها به يك جسم محدود نمي شود كه نوعي انرژي كيهاني است كه هوشمند بوده و همه چيز را مي فهمد و به همه چيز محيط حتي كوچك ترين افكار وعواطف ديگران واكنش نشان مي دهد.هدف طب آيورودا تطبيق انرژي هاي دروني بدن با انرژي هاي محيطي و حفظ تعادل انرژي هاي طبيعي كليت وجود انسان است. در تعاليم آيورودا بدن انسان متشكل از چهار عنصر باد، آتش، آب و خاك است كه به ترتيب واتا، پيتا و كافا ناميده مي شود.واتا مسئول سلامت دستگاه گردش خون و استخوان ها و دستگاه گوارش بوده و بر هم خوردن تعادل آن با ديگر عناصر بدن تقريبا 80نوع مرض را باعث مي شود. پيتا مسئول تنظيم ترشح هورمون ها بوده و تنظيم كننده درجه حرارت بدن

است.بر هم خوردن تعادل كافا نيز به بروز اختلالات متابوليسم منجر مي شود.متخصصان آيورودا همچنين افراد را براساس ظاهر و نوع خلق و خو به باد، آتش، آب و خاك واتا، پيتا و كافا تقسيم بندي مي كنند.

واتاها لاغر و قدبلند بوده و استخوان هاي برآمده، چشمان ريز، تيره و پوست خشك دارند. حركت و گفتارشان سريع است، مطالب را سريع به خاطر مي سپارند و البته سريع هم از خاطر مي برند.ترسو، عصبي و افسرده اند و بيشتر از ناحيه سيستم عصبي و اسكلتي دچار بيماري مي شوند.پيتاها هيكلي هستند، قد متوسط دارند و چشمانشان روشن و ريز است. مطالب را سريع ياد مي گيرند و حافظه قوي دارند. بيشتر از همه گرفتار تب و بيماري هاي التهابي مي شوند.كافاها اما كوتاه، چاق، پرخور بوده و چشمان درشت و حافظه قوي دارند. اختلالات متابوليسم شايع ترين عارضه اي است كه گريبان كافاها را مي گيرد.

پزشكان آيورودا مواد غذايي را در سه طبقه مي گنجانند:

1-حبوبات، برنج، گردو، جوانه گندم، عسل، ميوه و سبزيجات كه وزن بدن را در حالت استاندارد نگه داشته و بدن را به فعاليت و تحرك وامي دارد.

2-غلات، شيريني و شكلات و شكر و فرآورده هاي لبني كه جزء غذاهاي انرژي بخش بوده و براي فعاليت سلول ها ضروري اند.

3-گوشت، ماهي، تخم مرغ ، الكل، قارچ، پياز و سير كه به عقيده پيروان آيورودا باعث كدورت و از بين رفتن شفافيت و كارايي سلول هاي مغز مي شود و به همين دليل نيز در طب آيورودا خوردن آنها منع شده است.

ماكروبيوتيك:

زيرشاخه اي از آيوروداها هستند.ماكروبيوتيك از دو واژه Makros و Bios

حاصل شده و زندگي طولاني معني مي دهد. در باور پيروان ماكروبيوتيك انرژي در بدن به اشكال يين و يانگ يافت مي شود. مواد غذايي نيز يا اسيدي هستند يا قليايي.اسيدي يين حاوي شير، ماست، چاي و ميوه بوده و گوشت مرغ و ماهي و قرمز، نمك و تخم مرغ در رده قليايي ها يانگقرار دارد كه مضر بوده و مصرف آنها زياد در اين طب توصيه نمي شود.رژيم غذايي ماكروبيوتيك ها شامل غلات، چربي ها، حبوبات و جلبك ها و گياهان دريايي است كه خاصيت پاك كنندگي داشته و به عنوان سم زدا به كار مي رود.كاهش مصرف شكر، كارامل و عسل، حذف سيب زميني، گوجه فرنگي و بادمجان، جايگزين كردن ماهي با گوشت قرمز، منع مصرف قهوه، كاهش مصرف شير و فرآورده هاي لبني از ديگر قوانين رژيم ماكروبيوتيك است كه از طرف هوادارانش اجرا مي شود. بيشترين سهم مواد غذايي در رژيم ماكروبيوتيك مربوط به غلات است، پروتئين ها و سبزيجات و چربي ها در رده هاي بعدي قرار مي گيرند.

وعده هاي غذايي كه درمانگران ماكروبيوتيك پيشنهاد مي كنند به شرح زير است:

150 گرم سالاد سبزيجات، 150 گرم سبزيجات پخته، 50 گرم پاستا يا برنج، 20 گرم پنير پارمزان و 15 گرم روغن زيتون يا كره كه در مجموع 460كيلو كالري مي شود.

150 گرم سالاد سبزيجات، 80 گرم ماكاروني، 40 گرم لوبيا سبز پخته و 15 گرم روغن زيتون كه قادر است 555 كيلوكالري از انرژي روزانه را تامين كند.

و در نهايت 100گرم گوشت بره يا 60 گرم گوشت ماهي، 150 گرم سالاد سبزيجات و 50 گرم تخم مرغ و 15

گرم روغن زيتون كه تامين كننده 440 تا 470 كيلوكالري انرژي روزانه است.

يوبيوتيك

يعني علم خوب زيستن. در رژيم يوبيوتيك ها غذاهاي گياهي به حيواني ارجحيت دارد. خوردن غذاهاي سم زدا آنتي اكسيدان و انجام ورزش هايي كه به جوان ماندن عقل كمك مي كند دو ركن اساسي در رژيم بيوتيك هستند. رژيمي كه در سال هاي 1950 در آمريكاي شمالي باب شد و تفكر اوليه اش بر پايه حذف توليدات حيواني از رژيم غذايي بود.برنج، پاستا، سبزيجات، حبوبات بيشترين سهم را در وعده هاي غذايي طرفداران يوبيوتيك دارد.خوردن فرآورده هاي حيواني نيز در اين رژيم تنها در يك وعده بايد انجام گيرد.آخرين گروه از پيروان آيورودا آنهايي هستند كه به طريق ASL آشپزي مي كنند.

Appetite , Satiate, Lowcalorie ASL شيوه اي است كه در آن غذاها بسيار اشتهابرانگيز و سيركننده و البته كم كالري هستند. افرادي كه سعي مي كنند به طريق ASL وزن كم كنند بايد هر وعده 540 كالري به بدن برسانند مجموعا 1000 تا 1200 كالري در شبانه روز كه معمولا درمانگران خوردن 150 گرم سوپ، 50 گرم سالاد سبزيجات، 100 گرم نان و 100 گرم كلوچه را در هر وعده غذايي پيشنهاد مي كنند.

چه رژيمى نيازهاى روزانه بدن را تامين مى كند؟

منبع:sharghnewspaper.ir

روش جالبى كه متخصصين تغذيه آلمانى در مورد تغذيه سالم توصيه مى كنند روشى است كه در آن هر فرد شخصاً رژيم غذايى مطلوب خود را پيدا مى كند. در اين روش توصيه مى شود ابتدا سبزى يا ميوه مورد علاقه تان را پيدا كنيد، سپس سعى كنيد...

تغذيه سالم موضوعى است كه زياد در مورد آن بحث مى شود. هر كدام از ما دوست

داريم بدانيم چه رژيم غذايى اى سالم تر است و يا چه مواد خوراكى اى مى توانند احتياجات بدن را تامين كنند.با آنكه همه مى دانند مصرف مواد خوراكى اى كه به روش صنعتى تهيه شده است ناسالم است اما به خوردن آنها علاقه نشان مى دهند. اين علاقه به علت آن است كه خوردن غذا و مواد خوراكى مفهوم سنتى خود را از دست داده است. غذا خوردن ديگر تنها به معناى تامين انرژى مورد نياز بدن و سير شدن نيست بلكه به نوعى لذت نيز تبديل شده است. به همين دليل ما دوست داريم آنچه مى خوريم خوشمزه تر باشد حتى اگر بدانيم به سلامتمان آسيب مى زند. نتيجه مفهوم جديد غذا خوردن اضافه وزن، افزايش آمار بيمارى هايى مانند سكته هاى قلبى، ديابت نوع دوم و كلسترول بالا است. سليقه هركس در مورد مزه و بوى غذا شخصى است به همين علت هيچ رژيم غذايى نمى تواند همگانى باشد. اما عادات غذايى ما تا حد زيادى به فرهنگ جامعه مان نيز مربوط مى شود. به طور مثال صبحانه محبوب انگليسى ها چاى سياه، كره مربا و نان تست سفيد است اما در آلمان، نان و كالباس و قهوه جايگاه اول را دارد.

--------------------------------------------------------------------------------

زمانى در ايران صبحانه كله پاچه يا حليم بود، اما اكنون چاى شيرين و نان و پنير محبوب تر است. آنچه كه ما به خوردن آن عادت مى كنيم ذائقه مان را نيز تغيير مى دهد. در اكثر كشورهاى آفريقايى تنها در كودكى شير مصرف مى شود و از آنجا كه افراد پس از سنين كودكى عادت به نوشيدن شير ندارند

معده شان نيز به اين تغيير عادت مى كند. نوشيدن شير پس از سال ها و در بزرگسالى در اين افراد گاه منجر به حالت تهوع مى شود.روش جالبى كه متخصصين تغذيه آلمانى براى تغذيه سالم توصيه مى كنند روشى است كه در آن هر فرد شخصاً رژيم غذايى مطلوب خود را پيدا مى كند. در اين روش توصيه مى شود ابتدا سبزى يا ميوه مورد علاقه تان را پيدا كنيد. سپس سعى كنيد آن را با استفاده از دستورهاى غذايى متفاوت مثل كوكو، سوپ يا پوره در برنامه غذايى روزانه تان بگنجانيد. نكته بعدى خوردن سالاد به عنوان يك وعده غذايى است. استفاده از ميوه و سبزيجات مختلف و اضافه كردن حبوبات، تخم مرغ، كمى تن ماهى يا گوشت مرغ به آن سالاد را تبديل به وعده غذايى سالم و سيركننده مى كند كه مى توان هر بار با كمى تغيير آن را متنوع كرد. تخم مرغ و حبوبات به خصوص عدس حاوى سلنيوم هستند. سلنيوم قدرت دفاعى بدن را بالا مى برد. مصرف روزانه ??? تا ??? گرم گوشت براى يك انسان بالغ كافى است. اين ميزان گوشت حدود ?? ميلى گرم آهن و يك ونيم ميلى گرم مس مورد نياز روزانه بدن را تامين مى كند. انواع مختلف ماهى را امتحان كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

ماهى ها نيز طعم هاى متفاوتى دارند. ماهى سرشار از يد است و بدن يك انسان بالغ روزانه ?? ميكروگرم يد نياز دارد. فرآورده هاى لبنى به خصوص شير حاوى كلسيم، نياسين و روى هستند. نياسين عنصرى است كه در ساختمان دستگاه عصبى به كار مى رود و روى، بهبود زخم

ها را سرعت مى بخشد. روزانه نوشيدن يك ليوان شير اين مواد را تامين مى كند. از پنير به خصوص پنير پر چرب به راحتى نمى توان صرف نظر كرد، اما مى توان كمتر خورد. خوردن روزانه يك لقمه كوچك نان و پنير پرچربى يا خامه هم مزه مى دهد و هم ضررى ندارد. به نوشيدنى ها بيشتر فكر كنيد. آبميوه رقيق و تازه بدون افزودنى ها به خصوص بدون شكر اضافه به تامين آب مورد نياز بدن كمك مى كند. مصرف چاى و قهوه تشنگى را به صورت كاذب برطرف مى كند و مانع از احساس عطش مى شود. بدين ترتيب آب مورد نياز بدن تامين نمى شود. در حالى كه بدن يك انسان بالغ روزانه دست كم يك ليتر و نيم آب نياز دارد.

علل شكست رژيم هاى غذايى

نويسنده: دكتر رضا آمرى نيا

شايد شما هم از زمره افراد چاقى باشيد كه بارها رژيم هاى مختلف درمانى را امتحان كرده ولى در حين دوره رژيم لاغرى از ادامه آن صرف نظر كرده ايد. بسيارى هم پس از كاهش وزن و با گذشت مدت زمانى كوتاه دوباره شروع به پرخورى كرده و به وزن قبلى و يا حتى به بيشتر از آن مى رسند. اين مسئله باعث سرخوردگى شده و معمولاً تمايل به ادامه رعايت رژيم غذايى يا شروع مجدد آن از بين مى رود. در مطلب زير به بررسى علل شكست در رژيم هاى غذايى مختلف پرداخته مى شود. اولين و مهمترين انگيزه لازم براى رعايت يك رژيم غذايى علمى و خوب اين است كه شما هدف خود را از كاهش وزن دقيقاً مشخص كرده و هميشه در

طول دوره رژيم غذايى به آن فكر كنيد. بسيارى از بيماران چاق كه براى كاهش وزن مراجعه مى كنند اولين خواسته شان اين است كه سريعاًوزن كم كنند. تبليغات وسيعى هم در اين زمينه صورت گرفته و اين باعث شده تا بيماران از مسير اصلى خود منحرف شوند اما بايد گفت صرفاً «نخوردن» باعث تحقق آمال و آرزوها نخواهد بود بلكه فرد بايد خود را تغيير دهد يعنى عادات غلط غذايى و فعاليت هاى تغذيه اى خود را عوض كنيد و اين ترك عادت مستلزم گذر زمان مناسبى است. مطمئن باشيد اگر در رفتارهاى تغذيه اى خود تغيير ندهيد نمى توانيد وزن خود را كم كنيد. معده يك بافت عضلانى است و مثل همه عضلات ديگر بدن در صورت كار زياد بزرگتر مى شود. بايد سعى كنيد با رعايت رژيم غذايى مناسب و تغيير در رفتارهاى غلط تغذيه اى براى يك دوره زمانى كاملاً مشخص كار كمترى از معده خود بكشيد و حجم معده خود را كوچك نماييد.

• رعايت رژيم هاى غذايى غيراستاندارد

امروزه كتب مختلفى در زمينه رژيم نوشته شده است در اين كتب روش هاى آب درمانى، رژيم هاى گياه خوارى، رژيم هاى ميوه خوارى، رژيم بستنى و هزاران مورد ديگر توصيه شده است. علم تغذيه رژيم هاى تك خوارى را نفى مى كند و پيشنهادش اين است كه رژيم غذايى مفيد و موثر رژيمى است كه از هر پنج گروه مواد غذايى تشكيل شده باشد يعنى در تركيبات آن پروتئين، كربوهيدرات (قند و شيرينى)، چربى، ويتامين ها و املاح به طور مشخص و دقيق لحاظ شده باشد. گروه هاى غذايى مختلف حاوى

مواد مورد نياز براى بدن است كه مكمل هم هستند. همه چيز در يك نوع ماده غذايى وجود ندارد بنابراين عدم رعايت رژيم صحيح غذايى سبب كمبودهاى جبران ناپذيرى مى شود كه ممكن است عوارض مهلكى را به دنبال داشته باشد. افرادى كه از رژيم هاى گياهخوارى استفاده مى كنند بايد بدانند كه آهن موجود در گياهانى مثل اسفناج از نوع غيرقابل جذب براى بدن است و درصد كمى از آن جذب مى شود. آهن قابل جذب براى بدن آهنى است كه منشاء پروتئينى داشته باشد (گوشت قرمز). بنابراين كمبودهاى ناشى از رژيم هاى گياه خوارى مثل كمبود آهن عوارض خطرناكى چون كم خونى، ريزش مو و موارد ديگرى را كه مربوط به آهن بدن است به دنبال خواهد داشت كه همين مسئله خود باعث ترس از رژيم به خاطر عوارض بد آن و بالاخره شكست در برنامه هاى مذكور مى شود.

• رژيم غذايى تنها راه حل نيست

طى تحقيقات به عمل آمده اگر روزانه ???? كيلوكالرى از ميزان غذايى كه مى خوريد كم كنيد در عرض يك هفته يك كيلوگرم از وزن بدن شما كاسته خواهد شد. در تحقيق ديگرى همين مقدار كالرى كاسته شده است با اين تفاوت كه ??? كيلوكالرى از مواد غذايى روزانه كم شده و ??? كيلوكالرى فعاليت بدنى جهت به اصطلاح سوزاندن مواد غذايى و در حقيقت دفع انرژى مصرفى تجويز شده است ولى جالب است كه در حالت دوم بيش از يك كيلوگرم در هفته كاهش وزن مشاهده شده است. حال اگر ?? كيلوگرم هستيد حدود ???? كيلوكالرى نياز روزانه شما به مواد غذايى است در حالت اول شما

بايستى غذايتان را تقريباً نصف كنيد چرا كه بايستى ???? كيلوكالرى روزانه كمتر بخوريد و بتوانيد هفته اى يك كيلوگرم وزن كم كنيد ولى در حالت دوم شما فقط يك چهارم غذاى خود را كم مى كنيد و با افزودن فعاليت بدنى بيش از يك كيلوگرم در هفته كاهش وزن مشاهده مى كنيد. در حقيقت در حالت دوم شما گرسنگى كمترى احساس خواهيد كرد چرا كه غذاى بيشترى را مصرف مى كنيد بنابراين توصيه مى شود رژيم غذايى را تنها راه حل براى كاهش وزن در نظر نگرفته و وزن خود را توام با رژيم غذايى و فعاليت بدنى كم كنيد.

• تكيه بر داروهاى لاغرى

اگر به دنبال ميانبرهايى براى كم كردن وزن خود مى گرديد بدانيد كه داروهاى لاغرى ميانبر صحيحى براى شما نيستند. استفاده از اين گروه از داروها صرفاً در موارد خاصى كاربرد دارد كه بايستى با تجويز پزشك و تحت نظر آن صورت گيرد. داروهاى مورد تاييد كتب مرجع تغذيه انگشت شمار بوده كه لازم است اطلاعاتى از آنها داشته باشيد. گروهى از آنها باعث كاهش اشتها مى شوند (مثل سيبوترامين) كه با توجه به اينكه روى آزاد شدن هورمون هاى خاصى مثل سروتونين و كاته كولامين ها اثر مى كند عوارض خطرناكى از جمله افزايش فشار خون، افزايش ضربان قلب، اضطراب، تعريق و عصبانيت دارد. گروه ديگر روى جذب مواد غذايى چرب تاثير كرده (مثل اورلى استات) كه فقط ?? درصد از چربى هاى خورده شده را دفع مى كند و اين در حالى است كه روى جذب ساير مواد غذايى مثل شكلات و شيرينى هيچ تاثيرى ندارند بنابراين تصور نكنيد

كه با مصرف اين داروها شما هر اندازه كه دلتان بخواهد مى توانيد از مواد غذايى گوناگون استفاده كنيد. بدانيد كه اين داروها از ??? گرم چربى مصرف شده تا حدود ?? گرم را دفع مى كند و البته عوارضى چون اسهال چرب، كاهش ويتامين هاى محلول در چربى مثل A، D، E، K را شاهد خواهيد بود.

انگيزه لازم براى رژيم گرفتن را براى خود مشخص كرده و دائماً به فكر آن باشيد. رژيم غذايى مناسب دريافت كنيد، از ورزش غافل نشويد و در كارتان جديت و پشتكار به خرج دهيد. عادات غذايى بد خود را شناسايى كرده و آنها را تغيير دهيد. هيچ دارويى نيست كه بتوانيد با آن يك شبه ره صدساله بپيماييد.

اسرار رژيم هاي پرچرب

منبع:روزنامه جام جم

چربي ها نيز مانند مواد قندي و نشاسته اي در بدن توليد حرارت مي كنند. اين چربي ها در حرارت معمولي جامد هستند و آن دسته كه مايع هستند، روغن ناميده مي شود.

چربي ها خاصيت انرژي زايي فراواني دارند و هر كدام از آنها 9 كالري انرژي ايجاد مي كند. از اين رو مصرف چربي ها براي ايجاد حرارت ضروري است.

چربي ها اسيدهاي چرب لازم براي بدن دارند و ناقل ويتامين هاي محلول در چربي نيز هستند. بعلاوه وجود چربي در رژيم غذايي كودكان در حال رشد حائز اهميت است.

همچنين جوانان و كساني كه كارهاي بدني سنگين انجام مي دهند نياز بيشتري به چربي دارند. چربي هاي خون به صورت اسيدهاي چرب آزاد، تري گلسيريدها، فسفوليپيدها، ليپوتروئتين و كلسترول است.

كلسترول كه در رژيم غذايي وجود دارد فراوان ترين نوع استرول در بافت حيواني است غذاهاي

حيواني مانند انواع گوشت ، كره ، خامه ، شير، تخم مرغ و روغن هاي حيواني منبع اصلي چربي هستند. علاوه بر اينها دانه هاي روغني مانند گردو، فندق ، بادام زيتون ، لوبيا، سويا و كاكائو نيز مقادير زيادي چربي دارند.در اين ميان چربي ها منبع انرژي هستند و در بدن توليد گرما مي كنند بعلاوه اسيدهاي چرب ضروري را تامين مي كنند. سه نوع اسيد چرب ضروري وجود دارد كه در ساختمان سلول ها و رشد و نمو بدن نقش مهمي دارند و از آنجا كه در بدن ساخته نمي شوند، بايد از طريق غذا به بدن برسند. چربي ها ويتامين هاي محلول در چربي را تامين مي كنند ويتامين هاي K، E، D، A نيز محلول در چربي هستند. حذف چربي از غذا سبب كاهش اين نوع ويتامين ها در بدن مي شود، ضمن اين كه اثر سيركنندگي دارند، غذاهاي چرب به علت آن كه ديرهضم مي شوند در ايجاد سيري موثرند.اما چربي كلمه اي است كه اكثرا از آن فرار مي كنيم بخصوص وقتي صحبت از بدن خودمان به ميان مي آيد ما را ياد چاقي مي اندازد. خوب است بدانيد سلول هاي چربي از ابتدا تا انتهاي زندگي در بدن به يك اندازه وجود دارند و تنها بزرگ مي شوند و همين باعث رشد و گاهي هم چاقي مي شود.بتازگي دانشمندان دريافته اند كه با انجام حركات ورزشي بعد از مصرف يك وعده غذايي حاوي چربي ، مقدار چربي در بدن رو به كاهش مي رود و به صورت اكسيد شده در ماهيچه هاي دور استخوان ها استفاده مي شود

و نيز به سلامت بيشتر افراد كمك مي كند. اين رژيم باعث تعديل چربي در بدن مي شود. چربي ها در سلول هاي چربي طي عملي به نام ليپولايسيس (تجزيه و تحليل چربي) براي توليد انرژي در بدن شكسته مي شوند، بنابراين مقدار آنها كاهش مي يابد. اسيدهاي چرب نيز توسط رگهاي گردش خون اين چربي ها را به بافتهايي كه نياز به انرژي دارند، مي رساند.در افراد چاق مقدار زياد چربي انباشته شده توسط ليپولايسيس تسويه مي شود، اما جزييات اين روند هنوز به طور كامل شناخته نشده است.

بعلاوه هورمون هاي آدرنالين در اين افراد هنگام استرس و اضطراب و... واكنش هايي انجام مي دهند كه باعث تاثير در چربي هاي زيرپوستي مي شوند. همان طور كه مي دانيد آدرنالين (گلوكان اپي نفرين) و نورآدرنالين همگام با تحريك اعصاب سمپاتيك از غدد فوق كليه ترشح مي شود و نوعي حالت آماده باش براي بدن است.

دانشمندان در طول اين تحقيق دريافتند كه نه تنها از حجم چربي در هر دو مورد افراد چاق و لاغر هنگام ورزش كاسته مي شود بلكه در افراد چاق اين ميزان نسبت به افراد لاغر بيشتر است.همچنين غذاهاي پرچرب ، عمليات ليپولايسيس را در افراد چاق بالاتر نيز مي برد. دانشمندان به مطالعه زنجيره طويل اسيدهاي چرب در رژيم هاي درماني پرچرب در سلول هاي چربي پرداختند و متوجه شدند اين اسيدهاي چرب نيز عمليات ليپولايسيس را افزايش داده و درنتيجه باعث كاهش چربي مي شود. اين براي اولين بار است كه دانشمندان به چنين نتايجي در مورد چربي ها رسيده اند و اين نتايج راه نويني براي بررسي نقش

اسيدهاي چرب موثر بر سوخت وساز ماهيچه ها و رگهاي خوني باز مي كند.

رژيم غذايى براى بيماران ديابتى

نويسنده:رامين مصطفوى

منبع:روزنامه ايران

بيمار ديابتى بايد به طور دايم به عادت هاى غذايى، علم تغذيه و مقدار قند خونش توجه داشته باشد. همچنين در صورت بروز هر گونه تغييرى در شرايط بدن بايد با پزشك خود تماس بگيرد. علاوه بر تمام اين موارد، خواندن و به كار بستن اين توصيه ها بسيار مفيد است.

1- هميشه از غذاهاى كم چرب و رژيم هاى سالم كربوهيدرات دار با پروتئين كم استفاده كنيد.

2- در رژيم غذايى تان هميشه از كربوهيدرات هاى مركب استفاده كنيد.

كربوهيدرات ها به دو گونه تقسيم مى شوند:

?- كربوهيدرات هاى ساده كه شامل ساكاروز، گلوكز يا فروكتوز و خوراكى هايى مانند شيرينى، آبنبات، كيك، نوشيدنى هاى شيرين و مرباهاست.

كربوهيدرات هاى ساده به سرعت جذب و هضم مى شوند.

توجه: مصرف كربوهيدرات هاى ساده باعث بالارفتن ناگهانى قند خون مى شود كه اين قضيه مى تواند مشكل آفرين باشد. پس بهتر است به طور كلى از آنها چشم پوشيد، يا به مقدار كم مصرف كرد.

?- كربوهيدرات هاى مركب شامل تمام محصولات تهيه شده از گندم (مثل نان گندم يا پاستاى تهيه شده از آرد گندم)، برنج قهوه اى (بوجارى نشده)، لوبيا، جو دوسر، ميوه ها و بيشتر سبزيجات است.

توجه: اگر مقدار كمى از كربوهيدرات هاى ساده مانند مربا يا كمپوت، به همراه مقدارى كربوهيدرات هاى مركب از جمله نان گندم خورده شود، قند موجود در كربوهيدرات هاى ساده آهسته تر جذب مى شود.

?- در مورد تغذيه صحيح بيشتر بياموزيد. كنترل ديابت نيازمند يك انضباط مداوم است. با دنبال كردن يك رژيم

غذايى مناسب بسيارى از مسائل را براى خودساده تركنيد. براى حفظ سلامتى طولانى مدت، نبايد برنامه ريزى رژيم خود را به كس ديگرى محول كنيد بلكه بايد خودتان آن را تنظيم و اجرا كنيد. تا حدى كه مى توانيد در مورد عادت هاى غذايى سالم براى بيماران ديابتى اطلاعات جمع آورى كنيد. با دكتر يا متخصص علم تغذيه مشورت كنيد. براى به دست آوردن اطلاعات بيشتر به كتابخانه، كتابفروشى يا اينترنت مراجعه كنيد.

?- يك برنامه منظم و مداوم ورزشى داشته باشيد. ورزش اهميت بسزايى بويژه براى بيماران ديابتى دارد. به اين خاطر كه مقدار قند خون را تنظيم مى كند. اگر به طور دائم ورزش نمى كنيم، حتماً از پزشك خود در مورد ميزان ورزش مورد نياز و زمان انجام آن بپرسيد.

?- يك برنامه روزانه تنظيم كنيد. اين برنامه روزانه مرتب غذايى و ورزشى كمك زيادى به شما خواهد كرد. هر روز در يك زمان مشخص غذا يا ميان وعده بخوريد. داشتن اين قبيل برنامه ها به ثابت ماندن قند خون كمك مى كند.

رژيم غذايى در بيماران قلبى

منبع:روزنامه جوان

گاه تصلب شرايين يا سخت شدن رگ ها سبب بروز حمله هاى قلبى مى شود و متاسفانه هيچ نشانه خاصى براى آن وجود ندارد اما مى توان از روش هاى رايج پيشگيرى كه بسيار ارزان نيز هستند كمك گرفت از آن شمار: كم خوردن نمك، دريافت رژيم غذايى كم چربى، كاهش وزن اضافه و صد البته جدى گرفتن ترك سيگار! وانگهى با داشتن يك رژيم غذايى سالم مى توان سلامتى قلب و دستگاه گوارش خون را حفظ كرد.

* چه موادى براى قلب مفيد هستند؟

كلم برگ، كلم قرمز، گل

كلم، كلم بروكسل، بروكلى، شلغم، چغندر، اسفناج، مارچوبه، لوبيا سبز، نخود سبز، لوبيا قرمز، لوبيا چشم بلبلى و نخود خشك، تحقيقات بسيارى نشان داده اند كه اسيد فوليكى كه به طور طبيعى در مواد غذايى يافت مى شود مى تواند سبب كاهش ماده اى در خون به نام هموسيستين شود و به اين ترتيب از ابتلا به سختى ديواره رگ ها، پيشگيرى كند. امروزه ديگر رابطه ميان خوردن انواع آبزيان و كاهش شيوع بيمارى هاى قلبى اظهر من شمس شده است. ماهى هاى روغنى مانند ماهى آزاد، قباد، حلوا، شير، كيلكا و اوزون برون داراى اسيدهاى چرب مفيد هستند. محققان تغذيه خوردن هفته اى ? بار ماهى را به افرادى كه داراى پيشينه بيمارى قلبى هستند توصيه مى كنند.روغن زيتون، روغن كانولا، مغزها و دانه ها نيز توصيه درمانى ديگر متخصصان است. همچنين خوردن ميوه ها و سبزى هاى حاوى ويتامين هاى ضدسرطان دست كم ? واحد در روز بايد در فهرست غذايى مبتلايان به بيمارى قلبى باشد.

* از چه غذاهايى بايد پرهيز كرد؟

گوشت و فرآورده هاى آن، لبنيات چرب و كره سرشار از چربى اند و سبب افزايش سطح ال دى ال در خون مى شوند. مصرف كيك و بيسكويت نيز به همين دليل بايد كمتر شود.خوردن انواع غذاها و سوپ هاى آماده مصرف و يا كنسرو شده، غذاهاى بيرون از خانه، سوسيس و كالباس و گوشت هاى نمك سود شده و تنقلات شور ضمن دريافت زياد سديم و افزايش فشار خون، از عوامل خطرآفرين در تشديد بيمارى قلبى به شمار مى روند.

* نيكوتين سيگار

سيگارى هاى مبتلا به بيمارى قلبى بهتر است هرچه زودتر

سيگار را ترك كنند زيرا نيكوتين سبب افزايش ضربان قلب، فشار خون و همچنين افزايش نياز بافت قلب به اكسيژن مى شود. با مصرف سيگار، توانايى خون در حمل اكسيژن كاهش مى يابد و عوامل سرطانزاى دود سيگار به ديواره سرخرگ ها آسيب مى رسانند.

رژيم غذايي و تنقلات

يك رژيم غذايي سالم براي كودكان چگونه است؟ رژيم غذايي سلامتي بخش، شامل يك برنامه غذايي طبيعي بوده كه همه مواد مغذي لازم براي رشد كودكان را بهمراه داشته باشد و شامل چند گروه عمده مواد غذايي است كه بايد روزانه مصرف شوند و عبارتند از:

1 - ميوه و سبزيجات 2 - نان و حبوبات 3 - شير و لبنيات 4 - گوشت و ماهي و تخم مرغ

* چگونه رژيم غذايي بر سلامت دندانها تاثير ميگذارد؟

كودك نياز دارد كه يك رژيم غذايي متعادل براي شكل گيري و تكامل دندانها داشته باشد، وي همچنين براي اينكه لثه اي سالم كه دندانها را در بر مي گيرد داشته باشد، نيازمند به داشتن يك رژيم غذايي كامل است. يك برنامه غذايي با مقادير بالاي كربوهيدرات مانند مواد قندي و نشاسته اي مي تواند براي كودك شما، ايجاد ريسك بالايي از نظر ابتلاي به پوسيدگي دنداني نمايد.

*چگونه ميتوان يك برنامه غذايي مناسب براي كودكان در نظر گرفت؟

ابتدا، مطمئن شويد كه برنامه غذايي او متعادل و كامل مي باشد. سپس ببينيد كه چند مرتبه در روز از غذاهاي حاوي مواد قندي و نشاسسته اي مصرف نموده است. غذاهاي نشاسته اي شامل نان، برنج، شيريني و چيپس و سيب زميني مي باشد. هنگامي كه او را از نظر مصرف اين مواد كنترل مي كنيد، بهتر است نگاهي نيز به ظرف محتوي اين مواد و همچنين شيريني

و شكلات ها داشته باشيد. بعضي از مواد غذايي شامل يك يا چند نوع قند مي باشند و بايد بدانيد كه همه انواع قندها مي توانند باعث پوسيدگي شوند. ميوه ها و برخي سبزيجات و محصولات لبني دست كم داراي يك نوع قند مي باشند. قند را مي توان در تجزيه بسياري از مواد غذايي پيدا كرد، حتي در برخي از مواد غذايي كه طعم شيرين ندارند براي مثال در كره ، بادام زميني و بسياري از سس ها و ژله ها.

*آياكودك بايد همه غذاهاي قندي و داراي نشاسته را كنار بگذارد؟

قطعاً خير. مقادير بالايي از اين مواد مورد نياز كودكان مي باشند. شما بايد به سادگي آن را انتخاب نموده و مصرف را در حد طبيعي و منطقي نگهداريد. يك غذاي حاوي قند و نشاسته اگر با مواد غذايي ديگري چون گوشت همراه شده و در برنامه غذايي روزانه (نهار- شام - صبحانه) قرار گيرد، براي رشد و تكامل دندانها بسيار مفيد است ولي اگر بصورت تنقلاتي چون چيپس، پفك و اسنك باشد خير. غذاهاي چسبنده و كشدار مانند ميوه هاي خشك و انواع تافي ها و شكلات ها به راحتي توسط بزاق دهان و آب و شير از سطح دندان شسته نمي شوند، بنابراين آنها مي توانند نقش بيشتري را در ايجاد پوسيدگي داشته باشند تا غذاهاي فيبردار و سلولزي كه دندانها را نيز تميز مي كنند. با دندانپزشك اطفالتان در مورد انتخاب، نگهداري و طرز مصرف مواد غذايي كه سلامت دندانهاي كودك شما را تضمين مي كند، مشورت نمائيد.

* آيا با داشتن يك برنامه غذايي مناسب ميتوان مطمئن شد كه كودك فلورايد كافي دريافت ميكند ؟

خير. يك رژيم غذايي متعادل متضمن فراهم نمودن مقدار كافي

فلورايدي كه براي رشد و نگهداري دندانهاي كودكان لازم است، نمي باشد. اگر شما در جامعه اي زندگي مي كنيد كه فلورايده كردن مواد غذايي در برنامه آنها وجود ندارد و يا ميزان فلورايد موجود در آب آشاميدني كافي نمي باشد كودك شما در طي سالياني كه دندانها تشكيل مي شوند، نياز به يك فرآورده داروئي فلورايددار دارد. دندانپزشك كودكان با توجه به ميزان فلورايد آب آشاميدني، سن و وزن كودك مقدار مصرف اين فرآورده ها را مشخص مي سازد

*توصيه در مورد كودكاني كه قادر به خوردن غذاي جامد نيستند :

هنگام خواب و يا براي خواباندن نوزاد به وي شير، آب ميوه و آب قند ندهيد. هنگامي كه نوزاد به خواب مي رود وجود مقداري از اين مواد در دهان زمينه را براي رشد ميكروبها فراهم مي نمايد. ميكروبها با تجزيه مواد قندي، توليد موادي اسيدي كرده و باعث پوسيدگي دندانها مي شوند. با عدم در دسترس نهادن بطري شير و ديگر مواد قندي در موقع خواب از دندانهاي كودكان خود مراقبت نمائيد. در صورت نياز براي خواباندن آنها توصيه مي شود از پستانك هاي گول زن و بطري محتوي آب استفاده كنيد.

1 - از دندانپزشك كودكان براي ايجاد برنامه غذايي مناسب كمك بخواهيد.

2 - از خريد و به منزل آوردن تنقلات شيرين خودداري نمائيد و خريد آنها را مختص به اوقاتي خاص نمائيد.

3 - تعداد دفعات خوردن تنقلات را محدود نمائيد و از تنقلات مغذي و طبيعي استفاده كنيد.

4 - از خواباندن بچه ها با بطري و شيردادن شبانه خودداري كنيد.

5 - يك برنامه غذايي متعادل در نظر گرفته و خوردن مواد قندي و نشاسته اي را در برنامه غذايي روزانه (صبحانه - نهار- شام) بگنجانيد.

6 - در صورت درخواست و پافشاري كودكان براي آدامس و نوشابه از انواع بدون قند آنها خريداري نمائيد.

رژيم غذايي مناسب كودكان پيش دبستاني و راه كارهاي م

در رژيم غذايي كودكان پيش دبستاني بايد از همه گروه هاي غذايي استفاده شود و انواع مختلف مواد غذايي را براي كودك فراهم كنند كه اطمينان دارند كودك به آساني آنها را مي پذيرد. مثلا چون علاقه ذاتي كودك نسبت به مزه شيرين و غذاهاي شيرين، نسبت به ساير غذاها شود در نتيجه كودك از پذيرش ساير مزه ها و طعم ها امتناع ورزد. بنابراين والدين بايد كودك را به خوردن مواد غذايي با طعم ها و مزه هاي مختلف تشويق نمايند تا مصرف غذاهاي متنوع توسط كودك افزايش يابد. در ضمن بهتر است مواد غذايي مختلف با درجات سفتي و نرمي متفاوت و انواع رنگ ها به كودك عرضه گردد تا جذابيت غذاها براي كودك بيشتر باشد. گروه هاي غذايي عبارتند از:

1) شير و فراوردهاي لبني مانند: شير كامل، پنير، ماست، بستني و ... به طور متوسط شير و فراورده هاي آن، حدود دو سوم كلسيم و يك سوم پروتئين دريافتي كودك را تشكيل مي دهند. كودك بايد تشويق شود حداقل 300 س سي در روز شير پاستوريزه شده گاو بنوشد. حداكثر ميزان مصرف شير 700 سي سي در روز است. تا 2 سالگي از شير كامل پاستوريزه شده كه چربي آن گرفته نشده باشد استفاده مي شود اما بعد از اين سن مي توان از شيرهاي پاستوريزه شده با چربي كمتر استفاده كرد به شرط آن كه انواع مختلف مواد غذايي توسط كودك مصرف شود.

2) گوشت وجانشينهاي آن شامل: گوشت گوساله، گوشت

گوسفند، ماهي، مرغ، حبوبات (عدس، لوبيا)، تخم مرغ و آجيل (مغزها) هستند. گوشت و فراورده هاي آن حدود يك چهارم كل پروتئين دريافتي كودك را تشكيل مي دهند. كودك را به خوردن گوشت هاي كم چربي بايد عادت داد. در زمان طبخ گوشت نيز بهتر است از اضافه كردن روغن خودداري نمود يا به مقدار كم استفاده نمود. گوشت قرمز يكي از منابع خوب آهن هم است.

3) نان، غلات و سيب زميني: سيب زميني، ماكاروني، برنج و سرال هاي صبحانه براي كودكان اين گروه سني، مناسب هستند. بايد تلاش كرد حداقل يك سهم (Serving ) از اين گروه غذايي در هر وعده غذايي كودك گنجانده شود. از غلات سبوس دار مي توان استفاده نمود سبوس غلات از پيوست كودك نيز جلوگيري مي كند. مصرف سيب زميني سرخ شده و شيريني ها بايد محدود باشد.

4) ميوه ها و سبزي ها : ميوه هاي مناسب شامل گلابي، موز، سيب، پرتغال، كيوي (از دو سالگي به بعد)، توت فرنگي، تمشك، هندوانه، خربزه، كشمش و ... هستند و سبزي هاي مناسب نيز شامل هويج پخته، نخود، گل كلم، خيار، انواع فلفل سبز يا قرمز و ... مي باشند. بهتر است سبزي ها را خرد كرد و يا به صورت نيم پز به كودكان كم سن عرضه نمود. ميوه ها و سبزي هايي كه زياد سفت هستند و مي توانند سبب خفگي شوند نبايد به كودكان زير 3 سال داده شوند. كلم منبع خوب آهن است اما كودكان اغلب به آن علاقه اي ندارند. سبزي ها را مي توان به سوپ كودك اضافه كرد و يا براي ايجاد تنوع و

سرگرمي او به كار برد: مثلا از سبزي هايي مانند هويج و فلفل براي ايجاد شكل صورت، روي پيتزا استفاده نمود

5) چربي ها و مواد قندي : گرچه اين مواد كالري لازم را به بدن مي رساند ولي مواد مغذي ديگر را يا ندارند يا بسيار كم دارند اين مسئله در مورد نوشيدني هايي مانند نوشابه هاي گازدار، شربت هايي كه از آب مركبات تهيه مي شوند و نيز در مورد آب نبات ها، شكر و قند صدق مي كند. مصرف مواد شيرين بايد محدود شود و در صورت امكان بعد از وعده هاي غذا باشد. مصزف نوشابه هاي گازدار، آب ميوه ها، مواد غذايي چرب مانند چيپس، خامه، شكلات و بستني بايد محدود شوند.

رژيم غذايي مناسب از ابتلا به سرطان ها جلوگيري مي ك

پژوهشهاي جديد نشان مي دهد، زناني كه در رژيمهاي غذايي خود گوشت، فرآورده هاي لبني، انواع سبزيها و ميوه ها را مصرف مي كنند، از ابتلا به سرطان سينه و رحم مصون هستند.

به نقل از نشريه لانسر، طي مطالعاتي بر روي سه هزار و 600 زن مبتلا به سرطان سينه و رحم و سه هزار و 413 زن سالم كه پرسشنامه هايي را در مورد رژيم غذايي خود پر كردند، مشخص شد زناني كه رژيمهاي غذايي آنان سرشار از ويتامينها و فيبر است حدود 23درصد كمتر مبتلا به سرطان رحم مي شوند.

در اين بررسي همچنين زناني كه در رژيمهاي غذايي خود فراورده هاي دامي را استفاده مي كردند كمتر در خطر ابتلا به سرطان سينه قرار داشتند. البته متخصصان معمولاً توصيه مي كنند، زنان خوردن گوشت قرمز و چربيهاي اشباع شده را محدود كنند و به خوردن

ميوه ها، انواع سبزيها، حبوبات و چربيهاي غيراشباع شده مانند روغن زيتون، روغن ماهي و آجيل متمايل شوند.

اسرار كاهش و افزايش وزن بدن

روند چاقي و افزايش وزن به ميزان هشداردهنده اي در دو دهه گذشته افزايش يافته است. حدود 61 درصد مردم آمريكا اضافه وزن دارند! و 26 درصد آنها چاق هستند كه البته اين آمار، ورزشكاران حرفه اي را شامل نمي شود. با مطالعه اين مطلب از تلفيق روشهاي قديمي و اطلاعات جديد دراين مورد آگاه خواهيد شد.

طي ساليان، متخصصان با ارائه برنامه هاي كنترل وزن، سعي در بهبود وضعيت وزني افراد جامعه داشتند. اين برنامه ها شامل برنامه هايي براي تغيير رفتار تغذيه اي، آموزشهاي تغذيه اي و توصيه هاي ورزشي بود ولي با اين وجود روند افزايش تعداد افراد چاق سيرصعودي دارد. دليل عدم موفقيت برنامه هاي كلي، عدم توجه به نيازهاي بدن هر فرد به طور خصوصي است. اساس هر برنامه ي موفق كنترل وزن، توجه به سوخت و ساز انرژي در بدن آن شخص و تعادل انرژي در بدن او براي مدت طولاني رژيم است. از اين رو به توضيح چگونگي تعادل انرژي در بدن مي پردازيم.

تعادل انرژي

تعادل انرژي در بدن بدين صورت است كه اگر بخواهيد وزنتان كاسته شود بايد در تعادل منفي انرژي باشيد؛ بدين معني كه مصرف انرژي( غذاي مصرفي) كمترازسوخت انرژي در بدن شما باشد، از اين رو بدن از ذخائرش براي حيات و انجام فعاليت هاي روزانه استفاده مي كند. اگر بخواهيد وزن شما افزايش يابد شما بايد در تعادل مثبت انرژي باشيد يعني انرژي مصرفي شما بيشتر از نياز بدنتان باشد كه اين انرژي

اضافي صرف ساخت اندام يا ذخيره به صورت چربي در بدن شود و اگر بخواهيد وزن شما ثابت بماند، مصرف و سوخت انرژي بايد برابر باشند. درك اين مفاهيم بسيار ساده است ولي مشكل، محاسبه ي اين تعادل ها است.

با نگاه عميق تري به مطالب ذكر شده درخواهيم يافت كه تعادل انرژي در بدن دو كفه دارد. يك كفه ي آن كالري وارد شده به بدن است كه از طريق كربوهيدرات، چربي و پروتئين موجود در غذاها به وجود مي آيد. پس با محاسبه ي انرژي غذاي مصرف شده كنترل آن آسان است و كفه ديگر سوخت انرژي در بدن است. زيرا با توجه به شرايط فيزيولويژيك بدن هر فرد متفاوت است. سوخت انرژي در بدن شامل انرژي پايه مورد نياز براي حيات( RMR ) و انرژي مورد نياز براي انجام فعاليت و انرژي مورد نياز براي هضم غذاي خورده شده است.

اول راجع به انرژي لازم براي هضم غذا توضيح مي دهيم كه 10 درصد از كل انرژي مورد نياز بدن را تشكيل مي دهد. اين انرژي بسيار متغير است وبستگي به حجم و نوع غذا دارد، مثلاً مصرف ادويه زياد با غذا موجب افزايش چشمگيري در اين انرژي مي شود و يا خوردن كرفس خام، هويج خام و سبزي خوردن به همراه غذا و سبزي هايي كه هضم آن در دستگاه گوارش نياز به انرژي بيشتري دارد و به صورت محدود موجب كاهش جذب چربي مي شوند، بسيار مفيد است و يا اينكه برنامه هاي غذايي تنظيم شده را در وعده هاي متعدد با ميزان كم(بجاي يك وعده حجيم) تنظيم مي كنند، اثر

آن افزايش انرژي مورد نياز براي هضم غذاست. البته روي اين بخش از انرژي مورد نياز بدن خيلي سرمايه گذاري نمي شود چون درصد كمي از كل انرژي مصرفي بدن را شامل مي شود.

قسمت دوم انرژي سوخته شده در بدن، انرژي مورد نياز براي انجام فعاليت هاي فيزيكي است كه 15 تا 30 درصد كل انرژي سوخته شده در بدن را در برمي گيرد. اين انرژي شامل كليه فعاليت ها از جمله فعاليت هاي شغلي در طول روز، رفت و آمدها و ورزش هاي حرفه اي است . اين بخش از انرژي سوخته شده در بدن متغيرترين جزء است، كه موجب افزايش و يا كاهش وزن مي شود.« فعاليت بيشتر= سوختن انرژي بيشتر بدن= از دست دادن وزن بيشتر ( در صورت كنترل مواد غذايي خورده شده)». از اينرو است كه رژيم درمانها تأكيد بسياري در انجام ورزش و نرمش در طول رژيم دارند. با ورزش كردن علاوه بر افزايش انرژي سوخته شدن، ميزان انرژي مورد نياز براي فعاليت هاي حياتي( انرژي پايه يا RMR) افزايش مي يابد كه در مورد آن توضيح خواهيم داد.

در نهايت مهمترين و اصلي ترين بخش سوخت انرژي در بدن،RMR مي باشد كه شامل كليه فعاليت هاي نيازمند انرژي براي حيات است؛ مثل انرژي موردنياز براي تنفس عادي، ضربان قلب، گردش خون، ورود مواد غذايي به سلولها، دفع مواد زائد و... اين بخش 60 تا 75 درصد كل انرژي مصرفي را شامل مي شود.

ولي آيا RMR يا انرژي پايه تغيير پذير است؟

دوستان ، با توجه به مطلب گذشته و مطلب ذيل و با شرح نكات ظريفي از رژيم درماني ،

براي شما روشن خواهد شد كه يك رژيم ، چگونه مي تواند تا بهترين و سالم ترين راه براي كاهش وزن باشد ، يا چرا بعضي افراد به سختي وزن كم مي كنند؟ و يا دليل مصرف قرصهاي لاغري چيست؟ به همين صورت پاسخ بسياري از سئوالات ديگر را كه براي افراد چاق مطرح مي شود ، خواهيد يافت .

در مطلب شماره يك ، در مورد بخشهاي تشكيل دهنده انرژي سوخته شده در بدن صحبت كرديم. ديديد كه بخش كوچكي از انرژي ، مربوط به هضم غذا و بخش بزرگتر مربوط به فعاليت بدني است . ولي عمده ترين بخش تشكيل دهنده ، انرژي لازم براي انجام فعاليت هاي حياتي پايه ، (RMR* ) است .RMR ، مقدار 60 تا 75 در صد كل انرژي بدن را شامل مي شود كه شامل انرژي مورد نياز براي فعاليت هاي بيداري ، فعاليت هاي خواب و كليه فعاليت هاي حياتي ، مثل تپيدن قلب يا عمليات مغزي مورد نياز براي زنده ماندن ، است .

اين بخش از انرژي ، تقريباً ثابت است و بستگي به خصوصيات بدن فرد دارد ، مثلاً در فردي كه نسبت عضلات بدنش بيشتر است اين انرژي بيشتر است ؛ از اينرو ديرتر چاق مي شود ، هر چه درصد چربي كل بدن بالاتر باشد ميزان (RMR ) كمتر است .

اما چه چيزهايي (RMR ) را تحت تأثير قرار مي دهد ؟

حجم بدن يكي از عوامل تأثير گذار بر (RMR ) است و با كاهش وزن بدن (RMR ) نيز كاهش مي يابد . از اينرو زماني كه فرد براي مدت

كوتاهي ، وزنش با سرعت زياد ، كم شده و دوباره زياده روي مي كند ، (RMR ) همچنان باقي پايين مي ماند و دفعه بعد خيلي سخت تر وزنش كم مي شود ، خصوصا زماني كه رژيم غذاي روزانه فرد كمتر از 1000 كالري باشد .

با انجام تمرينات ورزشي سخت و افزايش حجم عضلات بدن ، ميزان (RMR ) بالا مي رود و اين دليل ِ دير چاق شدن ورزشكاران است .

نكته كليدي تضمين كننده موفقيت در برنامه كنترل وزن ، اندازه گيري انرژي پايه Resting metabolic Rate در دفعات متعدد است ، براي اينكه ميزان دقيق كالري مورد نياز شما و ميزان فعاليت مورد احتياج براي رسيدن به وزن ايده آل ، تعيين شود . پس از مدتي از گذشت رژيم ، بايد (RMR ) مجدداً محاسبه شود تا تعيين گردد براي وزن جديد ، انرژي كمتري مورد نياز است يا انرژي بيشتري ؟

محاسبه (RMR ) ، نيازمند استفاده از دستگاه هاي خاصي است كه با اندازه گيري ميزان اكسيژن مصرف شده يا اندازه گيري كالري يا حرارت توليده شده توسط بدن به وسيله كالريمتر و به صورت غير مستقيم ، ممكن است . با اين وسيله كه در بيمارستان ها ، مراكز پزشكي و بعضي كلينيك هاي رژيم درماني موجود است ، به طور دقيق (RMR ) تعيين مي شود ولي به طور تقريبي (RMR ) را توسط فورمول هاي محاسبه انرژي به دست مي آورند .

انجام موارد زير موجب افزايشRMR مي شود :

از رژيم هاي بسيار كم كالري و محدود پيروي نكنيد . زماني كه روزانه كمتر از 10000 كالري انرژي

مصرف كنيد ، انرژي پايه (RMR ) كاهش مي يابد .

فعاليت هاي ورزشي استقامتي را در برنامه ورزشي تان افزايش دهيد ، بدين وسيله توده عضلات بدن شما افزايش مي يابد و ميزان (RMR ) نيز بيشتر مي شود .

شدت فعاليت هاي ورزشي تان را به مرور افزايش دهيد . با افزايش شدت فعاليت ها ، انرژي سوخته شده در اثر ورزش افزايش مي يابد ، حتي مي توانيد شدت فعاليت هاي روزانه تان را هم افزايش دهيد . مثلاً تندتر از گذشته راه برويد ، به جاي آسانسور از پله ها استفاده كنيد و به مرور سريع تر از پله ها بالا برويد .جمعه ها به كوه برويد ، دوچرخه سواري كنيد يا هر فعاليت بدني ديگري را كه دوست داريد به برنامه ي رهفتگي خود بيافزاييد .

در دفعات بيشتر غذا بخوريد ، ولي مطمئن شويد كه حجم كل غذاي روزانه بيشتر نشود . از اينرو انرژي بيشتري براي تبديل اين ميزان غذا به مواد مغذي مورد نياز ، صرف مي شود و مواد مغذي ، بهتر در دسترس بدن قرار مي گيرد پس در طول رژيم بدن كمتر مبتلا به كمبود مي شود .

فكر نكنيد كه فقط با ورزش خاصي فعاليت بدني شما زياد مي شود حتي با انجام كارهاي روزانه به صورت فيزيكي نيز مي توانيد انرژي بيشتري صرف كنيد . مثلاً پياده به خريد برويد و با سرعت بيشتر پياده روي كنيد .

با انجام كارهاي ذكر شده مي توانيد انرژي بيشتري بسوزانيد و راحت تر وزنتان كاهش يابد ، ولي موادي هم هستند كه متابوليسم بدن

يا سوخت انرژي در بدن را افزايش مي دهند ، مثل زيره ، عرق زيره يا چاي سبز و بعضي گياهان ديگر كه البته در صد و ميزان دقيق اثر گذاري آنها ، مشخص نيست .

باورهاي غلط در رژيم غذايي

آيا رژيم آب ميوه روش مناسبي براي سم زدايي و لاغري سريع است!

اگر از آن دسته افرادي هستيد كه هر رژيمي را - از خوردن گريپ فروت گرفته تا حذف كربوهيدراتها - لااقل يك مرتبه امتحان كرده ايد، با تعدادي از باورهاي غلط در مورد تغذيه نيز آشنا شده يا آنها را آزموده ايد و يا اگر جزو تازه واردين به عالم رژيم و تغذيه صحيح هستيد، دانستن اين كه چه دستورات و توصيه هايي نادرست و كدامها صحيح هستند، ميتواند بسيار مفيد باشد.

در اينجا به بررسي تعدادي از مهمترين اين باورهاي غلط پرداخته ايم:

اگر شب ديروقت غذا بخوريد، تمام آن مستقيما به چربي تبديل ميشود

اين گفته صحت ندارد. تحقيقات تاييد كرده است كه اگر كالري دريافتي روزانه شما، متناسب با وزن و سوخت وساز بدنتان باشد، از خوردن شام ديروقت يا يك وعده خوراكي قبل از خواب، اضافه وزن پيدا نميكنيد.

براي اطمينان بهتر است مواد غذايي را در طي وعده هاي متعدد در روز به بدن برسانيد و هر ? يا ? ساعت چيزي بخوريد تا بدن و مغز را تغذيه كرده و اشتهاي خود را كنترل نماييد.

اگر دير شام ميل ميكنيد، مراقب مقدار غذايي كه ميخوريد و تناسب آن با آنچه در طي روز مصرف كرده ايد باشيد. اگرهم به خوردن يك خوراكي كوچك قبل از خواب يا همراه با برنامه تلويزيوني علاقه داريد، بهتر

است مقدار و نوع اين خوراكي طوري باشد كه كمتر از ??? كالري داشته باشد مانند ذرت بوداده ساده، يك مشت بادام، يك موز و يا يك بستني رژيمي كوچك و …

ميوه و سبزي تازه مغذي تر از انواع فريز شده آن است.

لزوما خير، گاهي پيش مي آيد كه مواد مغذي ميوه و سبزي فريز شده بيشتر هم هست. به اين دليل كه گاهي محصولات "تازه” اي كه از ميوه فروشي تهيه ميكنيد، ممكن است بسيار كهنه تر از آنچه تصور ميكنيد باشند.

در واقع مگر در مواقعي كه شخص در محلي مانند مزرعه، باغ و يا شهري با محصولات كشاورزي و يا بازار تره بار اصلي شهر زندگي كند، ميوه و سبزيجاتي كه به دست مردم ميرسد معمولا راه طولاني و حتي بين كشوري را طي كرده و زمان درازي از چيده شدن آنها گذشته و در اين مدت تغييرات نور و دما، مقداري از مواد غذايي مهم آنها، مانند ويتامين ث و فوليك اسيد را از بين برده است. در ضمن فراموش نكنيد كه اين محصولات چند روزي را هم در يخچال خانه شما ميگذرانند!

در چنين مواقعي، مواد غذايي گياهي فريز يا كنسرو شده، داراي مواد مغذي بيشتري هستند زيرا فاصله زماني چيده شدن تا فراوري شدن آنها بسيار كمتر از مدت زماني است كه محصولات تازه بر سر ميز خانه شما ميرسند. بعضي مواد غذايي گياهي نيز با فراوري شدن بهتر ميشوند، براي مثال گوجه فرنگي، براي تبديل شدن گوجه فرنگي به رب وسس و يا كنسرو گوجه فرنگي، ابتدا ميوه ها پخته ميشوند و اين مرحله موجب آزاد شدن ليكوپين (lycopene) كه

يك آنتي اكسيدان موثر در پيشگيري از بسيار سرطانهاست، ميشود.

البته شكي نيست كه مواد غذايي فراوري شده داراي موارد منفي نيز هستند كه به سه دسته اصلي تقسيم ميشوند: مزه، بافت و افزودنيها. مزه مواد غذايي فريز يا كنسرو شده كمتر به خوبي مواد تازه است، به خصوص كه توليد كنندگان آنها معمولا عادت دارند به مقابله با طبيعت پرداخته و به اين مواد نمك، شكر يا روغن اضافه كنند.

سبزيجات كنسرو شده شهرت بدي به شور بودن دارند و ميوه ها و سبزيجات فريز شده هم گاهي حاوي شكر يا چربي اضافه هستند. البته در سالهاي اخير انواع بدون نمك اين مواد نيز توليد ميشود. پس، اگر مواد تازه واقعا تازه در اختيار داريد، در مصرف آن ترديد نكنيد و در صورت اجبار به تهيه مواد فريز و كنسرو شده اي بپردازيد كه بي نمك بودن آن روي بسته بندي ذكر شده باشد.

تمايل به خوردن يك غذاي خاص به معناي كمبود يك يا چند ماده غذايي در بدن است.

واقعيت اين امر هنوز مشخص نيست. دانشمندان هنوز نتوانسته اند ارتباط مستقيمي ميان تمايل يا هوس خوردن يك غذاي خاص را به نياز بدن نسبت به مواد مغذي تشكيل دهنده آن پيدا كنند. در يك آزمايش، افرادي كه تمايل دائمي به خوردن شكلات داشتند داوطلب شده و به نيمي از آنان نوشيدنيي ساخته شده از مواد شيميايي موجود در شكلات و به نيم ديگر قطعه شكلاتي قلابي داده شد. اين قطعه شكلات از نظر شكل، طعم و بو مانند شكلات واقعي، اما فاقد مواد مغذي شكلات واقعي بود. نتيجه اين كه هوس شكلات در افراد گروه دوم

برطرف شد اما گروه اول چنين احساسي نداشتند. به اين ترتيب، نقطه رضايت مندي از خوردن يك ماده غذايي، با بو، طعم و جنس اين ماده هم ارتباط مستقيم دارد.

گاهي هوس خوردن چيزي، به داشتن خاطره و يا احساس خوب نسبت به اين خوراكي مربوط است، شما غذايي را كه در محيطي دوستانه و دلچسب ميل كرده ايد، دوست داريد، چون آن فضا را به خاطرتان مي آورد، نه به اين دليل كه مثلا آهن بدنتان كم شده باشد.

رژيم آب ميوه روش مناسبي براي سم زدايي و لاغري سريع است.

خير! دليل آن هم واضح است، بدن ما براي پاك شدن و "سم زدايي!” نيازي به كمك ندارد و كليه ها، كبد و مثانه اين كار را به خوبي انجام ميدهند. رژيم آب و آب ميوه، نه تنها موجب لاغري سريع نميشود، بلكه شخص را به پرخوري مبتلا ميكند.

نوشيدنيها داراي مقدار زيادي شكر هستند كه اين شكر موجب به كار افتادن روند گوارش شده و با ايجاد اوج و فرودهايي در ميزان قند خون، شما را گرسنه خواهد كرد. آب ميوه فاقد پروتئين است. اين ماده كه در دوران كاهش وزن براي بدن بسيار ضروري است، از بافت عضلاني محافظت كرده، سوخت و ساز بدن را افزايش داده و قند خون را كنترل ميكند.

براي سريع لاغر شدن بهتر است بر مصرف مواد پروتئيني بدون چربي مانند مرغ، ماهي يا سويا همراه با مقدار زيادي سبزيجات و مقدار متعادلي ميوه تازه و غلات كامل متمركز شويد مقدار زيادي آب بنوشيد.

مواد غذايي خاصي مانند گريپ فروت، كرفس يا سوپ كلم، چربي را ميسوزانند و موجب كاهش وزن ميشوند.

داستانهاي

زيادي در اين باره وجود دارد كه هيچ پايه و اساس علمي ندارند. درست است كه چنين غذاهايي كم كالري و سرشار از مواد مغذي ديگر هستند، اما چربي را نميسوزانند. اگر با افزودن گريپ فروت يا كرفس به برنامه غذايي خود وزن كم كرده ايد، ميتواند به اين علت باشد كه آنرا جانشين ماده پركالري ديگري نموده ايد.

هنگام رژيم، بايد تنها هفته اي يك مرتبه خود را وزن كنيم.

اين گفته واقعيت ندارد. بررسي و كنترل روند كاهش وزن ميتواند بسيار تشويق كننده باشد و بنابر تحقيقات جديد، اشخاصي كه علاقمند به كاهش وزن يا حفظ وزن فعلي خود هستند، با روزانه وزن كردن خود، به موفقيت بيشتري دست ميابند.

البته … اگر از دسته افراد وسواسي هستيد و با هر روز وزن كردن خود دچار پريشاني ميشويد، اصولا از وزنه استفاده نكنيد و براي بررسي روند كاهش وزن خود از اندازه گيري سايز و يا حتي مقايسه عكسهاي خود استفاده كنيد.

رژيم هاي غذايي بلند مدت راه سالم تري براي كاهش وزن

رژيم هاي موقتي سبب پايين آمدن وزن در مدت كوتاه ميشود، اما اين رژيم ها غالبا نتيجه ي ماندگاري نخواهند داشت.

اگر خواستار از دست دادن وزنتان هستيد از گرفتن رژيم هاي موقتي پرهيز كنيد چرا كه اين رژيم ها در بلند مدت كار ساز نخواهد بود.

رژيم هاي موقتي سبب پايين آمدن وزن در مدت كوتاه ميشود، اما اين رژيم ها غالبا نتيجه ي ماندگاري نخواهند داشت. اغلب اوقات رژيم گيرندگان عادت غذايي گذشته خود را دوباره از سر مي گيرند و دوباره اضافه وزن پيدا مي كنند.

ميدانيم كه انواع متفاوتي از رژيم هاي لاغري وجود دارد كه هر كدام نيز هزينه هايي

را براي استفاده كنندگان در پي دارند و اغلب موقتي بوده و در مدت كوتاهي اثراتشان كمرنگ مي شود.

اين رژيم هاي موقتي لزوما سالم و متعادل نيستند. دستورالعمل برخي از اين رژيم ها به گونه ايست كه در زمان كوتاهي موجب كاهش وزن استفاده كننده مي شود و هدف اصلي آنها از دست دادن سريع وزن مي باشد. زمانيكه وزن در مدت زمان كوتاهي پايين مي آيد اثر آن به سرعت نيز از بين مي رود ، و به همين دليل استفاده كنندگان از ادامه آن در بلند مدت دلسرد مي شوند.

مشكل اين رژيم هاي موقتي اغلب اين است كه وزن از دست رفته استفاده كنندگان به علت از دست رفتن آب بدن آنها است و در آنها تمرينات ورزشي معمولا نقش چنداني ايفا نمي كند.

نكته جالب توجهي كه اكثر مردم از آن آگاهي ندارند اينست كه چون در بيشتر اين برنامه هاي غذايي كالري بسيار كمي گنجانده شده است، استفاده كنندگان غالبا با احساس گرسنگي در طول رژيم غذايي خود مواجه هستند و اين مساله بدن آنها را آماده ذخيره كردن چربي و افزايش وزن مي كند.

در ابتدا فرد استفاده كننده ممكن است مقداري كاهش وزن داشته باشد اما در دراز مدت چون اغلب اين رژيم ها با تمرينات ورزشي همراه نيستند بدن ناخودآگاه آماده ذخيره چربي مي شود.

اگر در طول رژيم غذايي خود از خوردن هرگونه چربي خودداري كنيد و مدام احساس گرسنگي داشته باشيد بدن شما در ابتدا كاملا گيج شده و براي ذخيره انرژي شروع به ذخيره سازي چربي مي كند. ولي اگر همچنان اين احساس گرسنگي وجود داشته باشد بدن

براي كسب انرژي مجبور به سوزاندن چربي هاي ذخيره شده در خود شود، در طي اين روند اغلب افراد دچار رخوت و بي حالي مفرط مي شوند زيرا براي بدن مشكل است كه از چربي براي توليد انرژي استفاده كند و در نتيجه افراد توان انجام كارهاي روزانه خود را نيز از دست مي دهند.

در ابتداي دوره رژيم افراد از اينكه در مدت كوتاهي وزن زيادي از دست مي دهند خوشحال مي باشند اما اگر دوره رژيم آنها پايان يابد وزن از دست رفته دوباره به سرعت جايگزين ميشود زيرا بدن پس از دوره رژيم قادر به استدلال نيست كه چربي ذخيره كند و يا آن را بسوزاند.

كالري به بيان ساده همان انرژي مصرفي ماست و با مواد غذائي كه مصرف ميكنيم تامين شده و با فعاليتهاي بدني آن را مي سوزانيم . كالري مصرفي مورد نياز هر فرد بنا به جنسيت ، سن ، قد و وزن سنجيده ميشود . غذاي مصرفي هر فرد بايد حاوي مواد مغذي شامل پروتئين ، كربوهيدراتها ، چربيها ، ويتامين ها و مواد معدني باشد.

يك رژيم غذائي سالم بايد شامل برنامه دراز مدت و مواد غذائي مناسب باشد و برعكس رژيم هاي كم كالري و كوتاه مدت ممكن است كه كاهش وزن در زمان طولاني تري اتفاق بيفتد اما سالم و پايدار خواهد بود.

اصول رژيم غذائي صحيح

در هر رژيم غذايي صحيح بايد اين گروههاي غذايي وجود داشته باشد: شير و لبنيات، حبوبات و غلات، ميوه و سبزيجات، گوشت

رژيم غذايي بايد:

• _ تأمين كننده? انرژي مورد نياز روزانه باشد.

• _ تأمين كننده? ريزمغذيها باشد(موادي كه به مقدار بسيار كم

بايد در غذا وجود داشته باشد)

• _ بر اساس فرهنگ غذايي ايراني باشد.

• _ تنوع لازم را داشته باشد.

• _ در يك رژيم غذايي اصولي كاهش وزن تدريجي است. بطوريكه حداكثر يك كيلوگرم در هفته مجاز به كاهش وزن مي باشيم.

به همين دليل بايد حوصله داشته و با دقت برنامه? خود را اجرا كنيد. ضمناً اگر قبل از رژيم عكسي از خود داشته باشيد بهتر خواهد بود. توجه داشته باشيد با كاهش وزن (درحقيقت رسيدن به وزن ايده آل) جوانتر هم به نظر خواهيد رسيد.(قابل توجه خانمها)

آيا مي دانيد چگونه وزن كم كنيد

چاقي مسئله اي است كه در سرتاسر جهان ميليونها انسان را رنج مي دهد . همه ساله مقادير زيادي پول صرف مبارزه با چاقي مي شود و براي لاغر شدن تاكنون صدها روش و متد پيشنهاد شده است . مشكل مهم اين است كه چاق ها هم زمان با فكر لاغر شدن حاضر نيستند از لذت خوردن دست بكشند . حقيقت اين است كه متاسفانه هنوز يك فرمول كاملا عملي ابداع نشده كه انسان بتواند با استفاده از آن بطور قطع وزن خود را از دست بدهد يا چيزي بخورد كه باعث كاهش وزن شود ؛ ولي غذاهايي وجود دارد كه در آنها عواملي است كه ما را در لاغر شدن ؛ تناسب اندام و حفظ سلامتي ياري مي دهند .

خطر لاغر شدن سريع

بعضي اوقات متاسفانه افراد اصرار دارند كه با هر وسيله اي كه شده در مدت كوتاهي مقدار زيادي از وزنشان را كم كنند . متاسفانه اين روشها با خطرات بسيار زيادي و حتي احتمال مرگ همراه است . لاغر

شدن بايد تدريجي ؛ آرام و كند باشد . لاغر شدن سريع كليه اعمال حياتي بدن را مختل نموده ؛ تعادل بدن را بر هم مي زند و ممكن است عوارضي پيش آورد كه در سراسر عمر همراه انسان باشد .

از مهمترين اين عوارض پيدايش افسردگي رواني است . شخصي كه سريع وزن كم كرده است از هيچ چيز لذت نمي برد و نسبت به اتفاقات محيط اطرافش بي تفاوت مي شود . عارضه ديگر سريع لاغر كردن ؛ چين و چروك خوردن پوست است زيرا به پوست فرصتي داده نمي شود كه بتدريج منقبض شود و پوست آويزان ؛ شل و بد منظره مي گردد .

چگونه وزن از دست مي دهيد

معمولا افراد از لحاظ از دست دادن وزن به سه گروه تقسيم مي شوند

? ( گروهي كه سريع وزن از دست مي دهند .

? ( گروهي كه بطور متوسط و بدون رنج زياد وزن از دست مي دهند .

? ( آنهايي كه كند وزن كم مي كنند .

گروه اول با كوچكترين تغييري در روال زندگي يا مصرف مواد غذايي چاق و لاغر مي شوند . گروه دوم معمولا قادر به كنترل وزن خود بوده و بيشتر از ?? كيلو اضافه وزن ندارند . گروه سوم براي لاغر كردن خود بايد خيلي تلاش كنند . البته معمولا افراد اين گروه رژيم را كاملا رعايت نمي كنند ؛ بين غذاها چيزي نمي خورند و كارهاي بدنيشان بسيار كم است .

پس قبل از پيروي از هر نوع رژيم ؛ با تجربه اي كه از وضعيت بدنتان بدست آورده ايد بايد تعيين كنيد كه جزو كدام دسته مي

باشيد و در اين مورد از پزشك معالج يا مشاور تغذيه خود راهنماييهاي لازم را درخواست كنيد .

چاقي فقط در اثر زياد خوردن عارض نمي شود راههاي ديگري نيز وجود دارد كه آنها هم منجر به چاقي مي شوند كه اكثرا ناشي از يك بيماري در بدن است .

? چاقي در اثر افزايش سن: با افزايش سن سوخت و ساز بدن كاهش مي يابد و در نتيجه به غذاي كمتري نياز خواهد داشت . غذا خوردن به روال هميشگي منجر به چاقي خواهد شد .

? چاقي در اثر كم كاري غده تيروئيد: هورمون مترشحه از اين غده ضمن انجام كارهاي مختلف در سوخت و ساز بدن نيز نقش مهمي دارد . اگر كسي به بيماري گواتر سمي ( بزرگ شدن غده تيروئيد ) دچار شود بتدريج لاغر شده و بر عكس اگر غده كم كار باشد ؛ كاهش هورمون منجر به اختلال در كار سوخت و ساز شده و بدن به تدريج چاقتر مي شود .

? بيماري قند: اين بيماري مزمن معمولا با چاقي همراه است . البته در برخي موارد معتقدند كه چاقي زياد منجر به ابتلا به اين بيماري مي شود .

? چاقي در اثر بدي كار غدد داخلي: اكثر اعمال بدن تحت كنترل يك سيستم هورموني است كه توسط قسمتي از مغر بنام هيپوتالاموس و غده هيپوفيز كنترل مي شوند . اگر به هر علتي عمل اين اندامها مختل شود ؛ مرضي بنام كوشينگ ظاهر مي شودكه منجر به چاقي بيش از حد مي شود .

? بد كار كردن كليه ها و قلب: كليه ها وظيفه دفع آب را دارند و هر

دقيقه در حدود يك سانتيمتر مكعب ادرار از كليه ترشح مي شود كه همراه خود سموم بدن را دفع مي كند . اگر كار كليه به هر ترتيب بهم بخورد آب در نسوج باقي مي ماند ؛ بدن ورم مي كند و وزن زياد مي شود . همينطور وقتي قلب خوب كار نكند و عمل پمپاژ خود را درست انجام ندهد آب در بدن جمع مي شود و باعث چاقي مي گردد .

? چاقي در زنان يائسه و مردان مسن: در خانمها بدنبال كاهش ترشح هورمونهاي زنانگي بتدريج وزن افزايش مي يابد . در نتيجه اين افراد بايد متوجه اين خطر بوده و در خوردن مواد غذايي امساك كنند .

چگونه با چاقي برخورد كنيم

اولا تعيين ميزان و درجه چاقي براساس جداول و ضرايبي صورت مي گيرد كه براي همين منظور با توجه به حد نرمال و استاندارد هر جامعه اي تعيين شده است . اگر مي دانيد كه اضافه وزن داريد در درجه اول بايد بدنبال علت آن باشيد .

-آيا بيماري خاصي از انواعي كه در بالا ذكر شد دليل آن است ؟

_ آيا تغييري در برنامه غذايي خود داده ايد ؟

_ آيا روشهاي تهيه و طبخ غذايي شما بهداشتي است ؟

_ آيا زمينه ارثي براي چاق شدن داريد ؟

_ آيا به اندازه كافي فعاليت مي كنيد ؟

معمولا اضافه وزن تا يك پنجم وزن طبيعي را مي توان به آساني با افزايش ميزان فعاليت و نظارتي صحيح بر مقدار غذايي دريافتي روزانه متعادل نمود . در موارد ديگر به كمك آزمايشات كلينيكي ؛ چاقي علت يابي شده و به طبع با درمان مناسب وزن

نيز كنترل مي شود .

محققين هفت سازمان بزرگ بهداشتي دنيا معتقدند كه شما مي توانيد بيماريهايي مانند مرض قند ؛ سرطان ؛ بيماريهاي قلبي ؛ عروقي ؛ بيماريهاي خوني و بيماريهاي ريوي را به شرط رعايت نكات زير كنترل كرده و از شر آنها در امان بمانيد :

_ غذايي كه مي خوريد از همه مواد غذايي بوده و متنوع باشد .

_ از چربيها بخصوص چربيهاي اشباع شده ( جامد ) پرهيز كنيد .

_ از مصرف نمك اضافه به همراه غذا دوري كنيد .

_ مصرف الكل را قطع كنيد زيرا كه به شما آسيب هاي جبران ناپذيري وارد مي نمايد .

_ روزانه بين ?-? ليوان آب بنوشيد .

_ در برنامه غذايي خود بيشتر از انواع منابع پروتئيني گياهي استفاده كنيد .

_ مصرف ميوه ها و سبزيجات را كم كم بالا ببريد و سعي كنيد اين مواد را بيشتر بصورت خام ميل كنيد

_ براي دوري از چاقي از مشكلات فكري بپرهيزيد .

_ در شبانه روز حداقل ? ساعت خواب آرام و راحت داشته باشيد

زنان

سقط جنين

از دست رفتن كودك متولد نشده (جنين يا رويان قبل از هفته 24 بارداري را سقط جنين مي نامند. علايم اصلي آن عبارتند از: درد زير شكم و خونريزي از مهبل خطر خونريزي شديد و شوك وجود دارد. بعضي از زنان باردار، حالت "تهديد به سقط را تجربه مي كنند كه در آن خونريزي از مهبل وجود دارد ولي بچه از دست نمي رود؛ با اين حال هر زني كه به نظر مي رسد در حال سقط است بايد توسط يك پزشك ويزيت شود. زني كه دچار اين حالت مي شود،

ممكن است بسيار نگران و وحشت زده باشد. در حد توانايي خود و بدون ايجاد مزاحمت به بيمار كمك برسانيد. زني كه تصور مي كند كه در حال سقط كردن است امكان دارد از اعتماد كردن به يك غريبه (خصوصاً يك مرد) سر باز بزند، بنابراين يك مرد ارايه كننده كمك هاي اوليه بايد از كمك يك ناظر خانم استفاده كند. - تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند:دردهايي شبيه به گرفتگي عضلاني در زير شكم يا ناحيه گردن خونريزي از مهبل كه مي تواند ناگهاني و شديد باشد. نشانه هاي شوك . خروج جنين يا رويان و ساير بافت ها از رحم - اهداف اطمينان و آرامش خاطر دادن به بيمار - درخواست هاي كمك پزشكي 1) به بيمار اطمينان بدهيد. به او كمك كنيد تا در يك وضعيت راحت دراز كشيده يا نشسته قرار گيرد و پاهايش تا شده باشد. بدن و پاهاي او را به چند بالش تكيه دهيد. 2) يك نوار بهداشتي يا حوله تميز به او بدهيد تا محل خونريزي را پاك كند. حتي اگر خونريزي يا درد ناچيز هستند، با يك پزشك تماس بگيريد.3) علايم حياتي (سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد . 4) در صورت خروج هر ماده اي از مهبل آن را در يك كيسه پلاستيكي بگذاريد و به گروه خدمات پزشكي تحويل دهيد تا يك پزشك بتواند آن را مورد آزمايش قرار دهد. در صورت امكان اين ماده را از ديد بيمار دور نگه داريد مگر آنكه او به طور خاص بخواهد كه اين ماده را ببيند. - هشدار! اگر خونريزي يا درد شديد است

با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. تا رسيدن نيروهاي امداد پزشكي در صورت بروز شوك، به درمان آن بپردازيد.

موهاي زايد صورت در زنان

موهاي زايد در زنان مشكل نسبتا شايعي است كه گهگاه عوارض رواني هم به دنبال دارد .حتماً شما نيز در ميان اطرافيانتان با خانم هائي كه در صورتشان موهاي ضخيم وسياه رنگ وجود دارد، رو به رو شده ايد .اصلا شايد خود شما يكي از كساني باشيد كه با اين مشكل مواجه هستند.اگر اين طور است بايد به اطلاعتان برسانم كه شما تنها نيستيد، چون خانم هاي زيادي وجود دارند كه با اين مشكل مواجهند و تعداد آنها به طور شگفت انگيزي رو به افزايش است . اكثرخانم هائي كه با اين مشكل مواجهند، چون از ظاهرشان ناراضي هستند، قبل از اينكه علت اصلي ايجاد اين وضعيت را پيدا كنند، به انواع و اقسام داروها و روش هاي درماني دردناك و غير دردناك متوسل مي شوند. اما چون در بسياري از موارد علت اصلي برطرف نشده، پس از مدت كوتاهي همه چيز به حالت اول باز مي گردد. هيرسوتيسم چيست؟ به رشد بيش از اندازه مو در مكان هاي خاصي از صورت و بدن خانم ها هيرسوتيسم يا پر مويي گفته مي شود. موهاي صورت يك خانم به طور طبيعي بايد كمرنگ و نازك بوده و به آساني قابل ديدن نباشند. اگر در صورتتان موهاي ضخيم و سياه با الگوي مردانه (خصوصاً در محل ريش و سبيل) رشد كرده، يا اگر در مدت زمان كوتاهي رشد سريع مو در بدنتان داشتيد حتماً به پزشك مراجعه كنيد و توجه داشته باشيد كه اين مشكل علاوه براينكه روي ظاهرتان اثر مي گذارد، ممكن

است مشكلات دروني فراواني را برايتان ايجاد كند، پس آن را دست كم نگيريد. قبل از گذاشتن تشخيص هيرسوتيسم بايد به اين نكته توجه داشته باشيد كه الگوي طبيعي رشد مو بر اساس زمينه نژادي بسيار متفاوت است.مثلاً سفيد پوستان موهاي صورتي بيشتري نسبت به سياه پوستان و نژاد زرد دارند و زنان مديترانه اي به طور طبيعي موهاي بيشتري نسبت به زنان شمال اروپا دارند. علت ايجاد اين بيماري در خانم ها اين است كه پيازهاي مو توسط تستوسترون يا ساير آندروژن ها (هورمون هاي مردانه) دچار تحريك بيش از حد مي شوند. آندروژن ها برجسته ترين هورمون جنسي در مردان هستندو درخانم ها به طور طبيعي معمولاً سطح كمي از اين هورمون هاي مردانه وجوددارد اما گاهي به عللي اين هورمون ها به طور غير طبيعي افزايش مي يابند و منجر به ازدياد رشد مو مي شوند. هيرسوتيسم گاهي در حضور سطح طبيعيِ هورمون ها نيز رخ مي دهد كه در اين مورد معمولاًحساسيت گيرنده هاي پوست آن نواحي، نسبت به تستوسترون افزايش يافته است. كي به بالا رفتن هورمون هاي مردانه شك كنيم؟ در صورت ايجاد هر يك از علائم زير حتي در صورت عدم وجود هير سوتيسم به بالا رفتن هورمونهاي مردانه در بدنتان شك كرده و با پزشك مشورت كنيد: قاعدگي هاي كم، نامنظم يا قطع شده جوش هاي مقاوم به درمانخشونت صدا عقب رفتن خط رويش موهاي سر كاهش اندازه پستان ها يا بزرگ شدن كليتوريس نشانه هاي زير ممكن است مطرح كننده علت زمينه اي براي هيرسوتيسم در تخمدان ها، غدد فوق كليوي يا هيپوفيز باشند : چاقي به طور شايعي در نشانگان تخمدان پر كيست كه يك علت شايع براي افزايش هورمون مردانه است ديده مي

شود. پوست تيره و ضخيم شده در چاله آرنج، كشاله ران يا گردنكبودي سريع، اضافه وزن در ناحيه مياني يا ضعفترشح شير يا ساير مايعات از پستان در زماني كه كودك شيرخوار نداريدفشار خون بالا،قند خون بالا و مشكلات كلسترول هيرسوتيسم پيش از بلوغ يا هيرسوتيسمي كه به طور ناگهاني رخ مي دهد.از آنجا كه برخي مشكلات پزشكي كه باعث پر مويي مي شوند، شكل خانوادگي دارند حتي اگر پرمويي در بين اعضاي خانواده شما رايج است، با پزشك مشورت كنيد. هورمون هاي مردانه چگونه ايجاد مي شوند؟ محل اصلي توليد هورمون هاي مردانه در بيضه است.اما همانطور كه مي دانيد خانم ها بيضه ندارند، پس منشاً اين هورمو ن ها در خانم ها كجاست؟ افزايش توليد هورمون مردانه در يك خانم مي تواند از اختلالي در تخمدان ها، غدد فوق كليوي يا غده هيپوفيز در مغز ناشي شود. مثلاً نشانگان -and-lt;تخمدان پر كيست-and-gt; يكي از بيماري هاي تخمدان است كه مي تواند باعث پرموئي شود (در مورد اين نشانگان در همين صفحه صحبت خواهيم كرد.)علت ديگر داروها هستند. برخي داروها مانند پروژسترون هاي استفاده شده در بعضي مدل هاي قرص هاي پيشگيري از بارداري يا داروهاي فشار خون يا استروييدهاي تسكيني كه حاوي هورمون مردانه هستند و اثراتي مشابه هورمون هاي مردانه دارندنيز باعث ايجاد هورمو ن هاي اضافي مي شوند.داروهاي ديگري نيز وجود دارند كه به طور غيرمستقيم باعث ساخته شدن تستوسترون مي شوند.از اين دسته مي توان به داروهايي براي درمان تهوع، اسكيزوفرني، پرخاشگري، صرع، سردردهاي ميگرني، و داروهاي درمان اختلالات دو قطبي اشاره كرد. گاهي بعضي از موارد رشد زياد مو با رشد موي مردانه تناسب ندارد (مانند رشد مو در ميان چشم ها، پيشاني، شقيقه ها، بالاي چانه و صورت.) اين نحوه

رشد مو مي تواند از مشكلات تيروييدي يا بيماري بي اشتهايي عصبي ناشي شود. همچنين اين مشكل مي تواند از استفاده طولاني مدت از داروهاي خاص مانند داروهاي استروييدي سيكلوسپورين فني تويين، مينوكسيديل، پني سيلامين و داروهاي پوستي كه با درمان هاي ضد آفتاب تركيب مي شوند، ناشي شده باشد. نشانه ها و تشخيص براي پيدا كردن علت هيرسوتيسم بايد به سن ايجاد، سرعت پيشرفت رشد مو و نشانه همراه آن توجه كنيم.اگر چرخه هاي قاعدگي به هم خورده باشد به احتمال زياد مشكل از تخمدان است (مثلاً تخمدان پر كيست) وربطي به غده فوق كليه ندارد، اما اگر ترشح شير از پستان، فشار خون بالا، سهولت كبود شدن، افزايش وزن قسمت هاي مركزي مثل شكم و ضعف وجود داشته باشد به مشكلات غده فوق كليه فكر مي كنيم. اگر قاعدگي شكل طبيعي دارد، ممكن است هيرسوتيسم ژنتيكي باشد. هيرسوتيسم داراي درجات مختلفي است.زني با هيرسوتيسم خفيف ممكن است علائم رويش موي تيره در روي لب فوقاني، چانه، اطراف پستان ها يا روي شكم داشته باشد. هيرسوتيسم پيشرفته تر منجر به رشد مو در پشت، شانه ها، جناغ سينه و بالاي شكم مي شود. اين نوع هيرسوتيسم بيشتر اوقات در هنگام بلوغ ايجاد مي شود وعلت آن تغييرات هورموني شديدي است كه در اين دوران ايجاد مي شود. براي تشخيص حتماً به يك پزشك مراجعه كنيد. پزشك شما ممكن است سوالاتي در مورد تاريخچه پزشكي با توجه خاص به چرخه هاي قاعدگي تان بپرسد و ممكن است معاينه تان كند.

در مورد كساني كه هيرسوتيسم و به هم خوردن چرخه هاي قاعدگي جديداً اتفاق افتاده ، ممكن است نياز به بررسي در مورد مشكلات بالقوه خطرناكتري مانند تومور

تخمدان ها، غدد فوق كليوي يا هيپوفيز باشد.نشانگان تخمدان پركيست نشانگان تخمدان پر كيست وضعيتي است كه اغلب با قاعدگي نامنظم (كه شايع ترين يافته است)، افزايش رشد موهاي زائد ( هيرسوتيسم) و چاقي مشخص مي شود. اما مي تواند زنان را به اشكال متفاوت مبتلا كند. قاعدگي نامنظم به معناي داشتن چرخه هاي قاعدگي است كه در فواصل طولاني تر از 53 روز يا كمتر از 8 بار در سال اتفاق مي افتد. نشانگان تخمدان پركيست امكان دارد در زماني كه خانمي براي باردار شدن مشكل دارد بارز شود.علائم و نشانه هاي نشانگان تخمدان پر كيست از اختلال در چرخه توليد مثل منشاء مي گيرد. كه بصورت طبيعي هر ماه با آزاد شدن يك تخمك از تخمدان ( تخمك گذاري ) تكميل مي شود. نام اين وضعيت از ظاهر تخمدان ها، در زناني كه اين اختلال را دارند گرفته شده است. ( تخمدان بزرگ و پر از كيست است) اين كيست ها فوليكول هايي هستند كه از كيسه مايع حاوي تخمك هاي نابالغ پر شده اند. تشخيص زود هنگام و درمان تخمدان پركيست مي تواند خطر عوارض طولاني مدت مانند ديابت و بيماري قلبي را كم كند . راه تشخيص حضور كيست هاي تخمداني كه در سونوگرافي توسط پزشك تشخيص داده مي شود، مي توانند علا مت نشانگان تخمدان پركيست باشند. زني ممكن است تخمدان پركيستي داشته باشد ولي نشانگان تخمدان پر كيست نداشته باشد . از سوي ديگر زني با نشانگان تخمدان پر كيست ممكن است تخمدان هائي با ظاهر طبيعي داشته باشد. بسياري از زنان مبتلا به نشانگان تخمدان پر كيست چاق هستند. به نظر مي رسد توزيع چربي بر شدت علائم اثر مي گذارد. يك مطالعه نشان داد زناني كه چاقي

مركزي دارند ( وجود چربي در قسمت مياني بدن يا تنه ) هورمون مردانه و سطح قند و چربي بالاتري نسبت به زناني كه چاقي آنها در اندم ها ست دارند.

درمان هيرسوتيسم بسياري از علل هيرسوتيسم تمايل به رشد زياد مو در كل دوره زندگي دارند. اما بيشتر زنان به درمان پزشكي در صورتي كه چند ماه يا بيشتر ادامه يابد، پاسخ مي دهند.براي همه زنان درمان زيبايي و داروهائي كه اثر هورمون هاي مردانه را بر پيازهاي مو كم مي كنند كمك كننده است، اما بايد توجه داشته باشيد كه از بين بردن ظاهري موها، علت اصلي ودروني هيرسوتيسم را از بين نخواهد برد.پس تاكيد مي كنيم كه حتما با مراجعه به پزشك علت را پيدا كنيد. در صورتي كه علت مشخصي براي هيرسوتيسم شناسايي شود، پزشك درمان مناسب آن مورد را پيشنهاد مي كند و در اين صورت است كه بيشتر موارد هيرسوتيسم مي تواند با موفقيت، با درمان دارويي و زيبايي برطرف شود. در زناني كه اضافه وزن دارند، از دست دادن وزن مي تواند سطوح آندروژن را كم كرده و هيرسوتيسم را بهبود ببخشد. برخي علل هيرسوتيسم مانند تومورهايي كه آندروژن توليد مي كنند يا تومورهاي غده هيپوفيز مي توانند از طريق جراحي، اشعه درماني يا هر دو درمان شوند. پزشك ممكن است براي تعديل اثرات ناشي از افزايش هورمون، داروهايي را تجويز كند. اسپيرنولاكتون اثر هورمون مردانه را از بين برده و توليد هورمون جديد مردانه را متوقف مي كند. اسپيرنولاكتون يكي از داروهاي دفع كننده آب است و ممكن است باعث شود بيش از روزهاي ديگر ادرار كنيد. عوارض جانبي ديگر آن خشكي پوست، سوزش سردل سردرد

و خستگي است. ديگر داروهاي ضدهورمون مردانه فيناستريد و فلوتاميد هستند اما اين داروها گرانتر از اسپيرنولاكتون هستند و عوارض جانبي بيشتري دارند.داروي ديگر (ديان) است. اصول مصرف قرص ديان به اين ترتيب است كه يك قرص در روز به مدت 12 روز تجويز مي شود. توجه كنيد كه اين دارو بايد زير نظر پزشك مصرف شود.الكتروليز براي برداشتن دائمي موهاي زائد ، بعضي از زنان علاوه بر درمان طبي تحت الكتروليز هم قرار مي گيرند. در اين روش سوزن نازكي داخل فوليكول مو قرار داده مي شود و از جريان الكتريكي براي از بين بردن فوليكول مو استفاده مي شود.اين روش دردناك است و از آنجا كه تنها يك فوليكول در هر مرتبه درمان مي شود ، براي نواحي بزرگ بدن مفيد نيست . اپيلاتورها اين موبرها مانند تيغ هستند اما در اين روش مو از زير پوست كنده مي شود. فايده اين روش در اين است كه بدن مدت طولاني بدون مو خواهد بود و زمان بيشتري براي رشد نياز دارند و اگر اين روش در قسمتي از بدن بطور مرتب و مكرر انجام شود تعداد موهاي آن منطقه به مرور كاهش خواهد يافت. اين روش قدري دردناك است. در اين روش مو بايد تا اندازه ي بلند شده باشد تا دستگاه اپيليتور كار كند. اين دستگاه را روي پوست هاي خيلي حساس بدن مانند پوست صورت، دستگاه تناسلي و زير بغل نبايد استفاده كرد. اين دستگاه و اين روش براي از بين بردن موهاي زائد مناطق بازوها و پاها مناسب است.در ضمن پس از استفاده از اين دستگاه حتما قسمت هاي مختلف آن را با مواد ضد عفوني

كننده(مانند الكل) تميز كنيد تا هنگام استفاده مجدد در پوست شما ايجاد عفونت نكند.ليزر ليزر مطمئن ترين روش در برطرف كردن موهاي زائد بدن است چرا كه فقط جهت نفوذ در ريشه مو طراحي شده است. بنابراين براي بقيه قسمت هاي بدن شما، عامل مخربي محسوب نمي شود.

در عمليات درماني ليزر مراقبت هاي لازم انجام مي شود تا پوست اطراف صدمه اي نبيند. ماده اي كه به مو رنگ مي دهد، ملانين نام دارد. اين ماده نور را از ليزر جذب كرده و آن را تبديل به حرارت مي كند اين حرارت به اندازه اي است كه مكانيسم رشد مو را غير فعال كرده و از كار مي اندازد و به اين ترتيب باعث از بين رفتن فوليكول مو مي شود.درست است كه در اين روش نياز به چندين مرحله درمان است اما مطمئناً بيشترين اثر را برروي موهايي كه در مرحله رشد هستند دارد .از طرفي ليزرها سريعتر عمل مي كنند و در مقايسه با تكنيك ها و روش هاي ديگر مانند مومك انداختن، بي رنگ كردن ،كندن، اصلاح كردن با تيغ و الكتروليز در كاهش تعداد موها تقريبا نتيجه كار دائمي است. ليزر درماني بيش از همه در افرادي با موهاي تيره و پوست روشن قابل استفاده است. علاوه بر مو، پوست هم رنگ خود را از ملانين مي گيرد و پوست تيره با ملانين بيشتر مي تواند، انرژي ليزر بيشتري را جذب كند كه منجر به آسيب پوست و بي رنگ شدن آن مي شود. به هرحال پزشكان شروع كرده اند به استفاده از وسايل و تكنيك هاي ليزري كه نتايج بهتري را براي افراد تيره پوست دارند. تنها محدوديت براي استفاده از

اين روش درماني قيمت و هزينه آن است كه بسيار گران است. معمولا دو هفته پس از انجام ليزر موها ريزش پيدا مي كند و در فواصل5/1 تا 2 ماه موها دوباره رشد مي كند، هنگامي كه حدود 40 تا 50 درصد موهاي بار قبل رشد كرد، زمان مناسب براي انجام مجدد ليزر است، اين فاصله مي تواند بين 5/1 تا 3 ماه باشد. معمولا با انجام 4 تا 7 بار عمل ليزر بيمار به نتايج مطلوب مي رسد. موهاي ضخيم و مشكي بهترين هدف براي هر ليزر هستند و به راحتي معدوم مي شوند، ولي موهاي سفيد تاكنون جواب مطلوبي به ليزر نداده اند.

اگر قصد استفاده از ليزر را داريد يك ماه قبل از عمل ليزر و در طول درمان موها را از ريشه نكنيد زيرا كه نور ليزر در پياز موي در حال رشد و فعال جذب مي شود. با قطع كردن ساقه هاي مو از سطح پوست و تراشيدن، مي توانيد موها را در اين وضعيت فعال و پاسخگو به نور ليزر نگاه داريد.

هيرسوتيسم و بارداري بيشتر زنان در زمان بارداري به درجاتي از پر موئي دچار مي شوند كه در صورت واضح تر از نواحي ديگر است اين پرموئي در نتيجه اثرات هورموني دوران بارداري است و در فواصلي بعد از زايمان از بين مي روند. در سر هم موها پر پشت تر مي شوند و ريزش طبيعي مو هم كم مي شود. بعد از زايمان بدليل برگشت وضعيت هورموني به قبل از بارداري ؛ نسبت موهاي در حال رشد نيز به حالت طبيعي بر مي گردد و 3 تا 5 ماه بعد از زايمان يك ريزش نسبتا زياد مو را خواهيم

داشت كه علاوه بر اثرات افت هورمون هاي دوران بارداري؛ اثرات تغذيه اي و كاهش املاح خوني بخصوص آهن و همچنين مسائل روحي و رواني بعد از زايمان نيز در اين ريزش سهيم هستند.شير دادن جدا از مسائل تغذيه اي هيچ نقشي در ريزش مو ندارد و اگر مادري بطور صحيح تغذيه شود و كالري و ويتامين و آهن كافي به بدنش برسد با شير دادن هيچ نوع اثري در بدن وي بوجود نمي آيد. اين ريزش بعد از زايمان با برگرداندن كمبود مواد خوني و تغذيه كافي معمولا بعد از چندين ماه بر طرف شده و تراكم موها به حد قبل از بارداري ميرسد. در موارد نادري كمبود موهاي ريزش كرده به حد قبل از بارداري نمي رسد كه نياز به بررسي بيشتر دارد. در صورتي كه تا يك سال بعد از زايمان كمبود مو در سر و يا وجود موهاي ضخيم در صورت و نواحي ديگر بدن كه در دوره بارداري بوجود آمده از بين نرود بايد بيمار از نظر هورمون آندروژن و وجود كيست و علل ديگر بررسي گردد توصيه هاي براي خانم هاي بارداربه خانم هاي باردار در دوران بارداري توصيه مي شود كه تا بعد از وضع حمل صبر كنند. اگر وجود اين موهاي زائد برايشان خيلي آزار دهنده بود مي توانند در صورت تمايل آنها را اصلاح كرده يا با موچين آنها را بكنند. اگر از قبل از شروع دوران بارداري موهاي زائد در صورت داريد بهترين زمان براي از بين بردن موهاي زائد صورت الان است. الكتروليز عمري بيش از 120 سال دارد و در تمام اين سال ها هيچ نمونه يا خبري از

اثرات و عوارض مخرب يا سوء دوران بارداري وجود نداشته است. اما احتياطا مي توانند پس از وضع حمل بقيه قسمت هاي بدن مانند خطوط مايو، شكم و يا سينه را الكتروليز كرده و از شر موهاي زائد بدن خلاص شوند.در چند هفته آخر دوران بارداري روي سينه ها و مخصوصا نوك سينه ها را نبايد الكتروليز كرد .بالاخص اگر قصد داريد كه فرزندتان را با شير خودتان تغذيه كنيد بايد حتماً به اين نكته توجه كنيد. طي 3 ماهه آخر اين دوران نيز الكتروليز شكم توصيه نمي شود. سينه ها و شكم در دوران بارداري مي توانند بسيار پر مو شده باشند. هم چنين از آنجائيكه كودك در آخرين ماه هاي بارداري فعال و پرتحرك مي باشد، الكتروليز بر روي شكم مي تواند باعث شود كه كودك در شكم مادر شروع به لگد زدن كرده و مادر را ناراحت كند.

نكات بهداشت ويژه دختران و زنان

با رعايت برخي نكات بهداشتي مي توانيد به ميزان زيادي از بروز عفونت هاي مجاري ادراري و مهب_لي ج_لوگ_يري بعمل آوريد. نكته: ترشحات طبيعي مهبل براي سلامت مهبل ضروري مي باشد. در مهبل باكتريهاي غير بيماري زاي طبيعي وجود دارند ك_ه وجودشان از بروز عفونتهاي باكتريايي و قارچي ممانعت بعمل مي آورد. نكته: ترشحات طبيعي مهبل شفاف و يا سفيد ، رقيق و يا غليظ بوده اما بي بو و ايجاد سوزش و خارش نميكند.نكته: عفونتهاي باكتريايي، قارچي، انگلي و عفونتهاي ادراري معمولا در زنان شايع است بطور مختصر با با علايم اين بيماريها آشنا شويد: 1- عفونت قارچي(كلاميديا): ترشحات سفيد و پنيري شكل مهبل-تورم و درد در نواحي تناسلي-خارش شديد-مقاربت دردناك. 2- عفونت باكتريايي:ترشحات سفيد، خاكستري و زرد-بوي نامطبوع

ماهي-خارش و سوزش-التهاب و تورم خفيف مهبل. 3- عفونت انگلي(تريكومونا): خارش، سوزش و تورم شديد مهبل-ترشحات كف آلود خاكستري، زرد و يا سبز-بوي نامطبوع ماهي-درد حين ادرار و يا مقاربت جنسي.4- عفونت مجاري ادرار: احساس سوزش حين ادرار-وجود خون در ادرار-ادرار با بوي تند و تيره رنگ-اضطرار فراوان براي ادرار كردن حتي زماني كه مثانه نيمه پر باشد-قطره قطره آمدن ادرار-تكرار ادرار.نكات بهداشتي ويژه دختران و زنان: 1- پس از ادرار كردن و اجابت مزاج هميشه از سمت جلو بطرف عقب خود را بشوييد. اين كار از رانده شدن باكتريهاي نواحي مقعد به مهبل جلوگيري ميكند. 2- در طي روز لباسهاي زير با جنس الياف نخي بتن كنيد. از پوشيدن لباسهاي بدون تهويه مانند لباسهاي نايلوني و ساخته شده ازساير الياف مصنوعي خودداري كنيد. تا آنجا كه ممكن است شبها بدون لباس زير بخوابيد تا مهبل با جريان هوا در تماس باشد. 3- از پوشيدن لباسهاي تنگ مانند شلوار جين، جوراب شلواري و مايو به مدت طولاني اجتناب كنيد. لباسهاي گشاد و راحت بتن كنيد. 4-براي شستشوي لباسهاي زير خود از شوينده هاي غير معطر و ملايم استفاده كنيد. 5-از وان آب داغ و جكوزي استفاده نكنيد.6-كاندومها و ديافراگمهاي از جنس لاتكس و ژلهاي اسپرم كش در برخي از زنان ايجاد تحريك ميكنند كه بايد از ساير روشهاي جلوگيري از باردار استفاده گردد. 7- حين مقاربت جنسي از لغزنده كننده هاي (لوبريكيشن) پايه آب (محلول در آب) و غير معطر استفاده كنيد. از وازلين و لوبريكيشنهاي حاوي سيليكون استفاده نكنيد. 8-لباسهاي زير خود را حداقل هر دو روز در ميان عوض كنيد. 9- حتما قبل

و پس از آميزش جنسي ادرار كنيد. 10-از پودر تالك در اطراف مهبل استفاده نكنيد زيرا كه پودر تالك رطوبت را در خود نگه ميدارد. 11- در صورتي كه از تامپون در دوران قاعدگي استفاده ميكنيد حداكثر آن را هر 4-3 ساعت يكبار عوض كنيد. پيش از گذاشتن تامپون دستهاي خود را كاملا بشوييد. در طي خواب شبانه هيچگاه از تامپون استفاده نكنيد و جاي آن از پد هاي بهداشتي استفاده كنيد. 12- نوار بهداشتي (پد) را ميبايست هر 6-4 ساعت يكبار (حداكثر 8 ساعت) عوض كرد. پيش از گذاشتن پد نيز دستهاي خود را با آب و صابون بشوييد. 13-از تامپون، نوارهاي بهداشتي و دستمال توالت معطر استفاده نكنيد.14- هميشه مهبل و اطراف آن را خشك و تميز نگه داريد. رطوبت رشد ميكروبها و قارچها را سرعت ميبخشد. 15- بطور منظم سطح خارجي مهبل را با آب ولرم شستشو دهيد. براي شستن مهبل نيازي به استفاده از صابون نميباشد.16- حين استحمام از صابون و شامپوهاي غير معطر و ملايم استقاده كنيد. از وان كف صابون نيز استفاده نكنيد. 17- هيچگاه لباسهاي خيس و مرطوب را بتن نكنيد. چنانچه لباسهايتان خيس شد فورا آن را عوض كنيد.18-هنگام شامپو كردن و آب كشيدن موها حين استحمام سر خود را بسمت جلو خم كنيد تا شامپو با مهبل و ناحيه تناسلي تماس نيابد.19- پس از استحمام با يك حوله نرم ناحيه تناسلي را به ملايمت خشك كنيد. براي اين كار ميتوانيد از سشوار (با درجه باد سرد ) نيز استفاده كنيد. 20-هيچگاه ادرار خود را نگه نداريد. 21- از دوش مهبل استفاده نكنيد. چراكه اين عمل ترشحات

و باكتريهاي طبيعي و محافظ مهبل را ميشويد.22- پس از استحمام ادرار كنيد.23-از روابط جنسي پر خطر اجتناب كنيد.24- در طي روز آب فراوان بنوشيد. استرس و وزن خود را نيز كاهش دهيد. 25-مصرف روزانه ماست از بروز عفونتهاي قارچي مهبل جلوگيري ميكند.26-مصرف بي رويه و سر خود آنتي بيوتيكها ميكروبهاي مفيد و طبيعي مهبل را از ميان برده و زمينه ابتلا به عفونتهاي قارچي را افزايش ميدهد. 27- خانمهاي كه در دوران حاملگي، شير دهي ويائسگي ميباشند و همچنين خانمهايي كه از قرصهاي ضد بارداري استفاده ميكنند از آنجايي كه سطوح هورمونهاي بدن آنها دستخوش تغيير ميشود ميبايست بيشتر بهداشت فردي خود را رعايت كنند.

توصيه هايي براي سلامت قلب زنان

بيماري هاي قلبي عروقي در زنان يكي از مهم ترين عوامل مرگ و مير است. زيرا تنها در ايالات متحده 460/000 زن در سال 2004 جان خود را بر اثر اين بيماري ها از دست دادند . موسسه قلب آمريكا اظهار داشت . هر دقيقه اي كه مي گذرد، زني جان خود را بر اثر بيماري قلبي عروقي از دست مي دهد اين بيماري ها شامل: بيماري هاي عروق قلب، سكته، فشار خون بالا، نارسايي قلبي، بيماري شريان هاي قلب و نامنظم بودن ضربان قلب مي باشد. به همين علت توصيه مي شود تمام زنان، حتي آنهايي كه سابقه اين بيماري ها در خانواده ي آنها وجود نداشته حتما مراجعه ي منظم به پزشك داشته باشد.

اگر چه ژنتيك نقش مهمي را در ابتلاي به اين بيماري ها دارا مي باشد، اما يك زن مي تواند قدم هايي را در جهت كاهش احتمال ابتلاي به اين بيماري هاي قلبي

عروقي بردارد. موسسه قلب آمريكا اين موارد را توصيه مي كند:

به سيگار بگوئيد «نه» !

اگر شما فردي سيگاري هستيد همين حالا آن را خاموش كنيد . مرگ شما را 3 برابر مي كند زيرا با بالا بردن فشار خون زمينه را براي لخته شدن خون فراهم كرده و سبب بروز حملات قلبي و سكته مي گردد. با كنار گذاشتن سيگار، در طي يك سال احتمال حمله قلبي در شما به 50 درصد كاهش پيدا مي كند.

مراقب دور كمر خود باشيد

با داشتن فعاليت مناسب مانند: ورزش كردن ، همواره ميزان كالري را كه از مواد غذايي دريافت مي كنيد با ميزان كالريي كه مي سوزانيد برابر باشد. هميشه مراقب سايز قسمت مياني بدن خود باشيد. اگر شكم بزرگي داريد احتمال وجود چربي در درون و اطراف اندام هاي شكمي شما خيلي زياد مي باشد و از آنجايي كه اين چربي ها مي توانند آزاد شده و به عنوان اسيدهاي چرب خطرناك وارد جريان خود گردند و سبب گرفتگي شريان ها گردند براي شما بسيار خطرناكند . اگر سايز دور كمر شما از 75 سانتي متر بيشتر اين يك چراغ خطر است. (براي نژادهاي مختلف مانند آسيايي و آسياي جنوبي اين رقم بايد پايين تر باشد) .

فعاليت فيزيكي داشته باشيد

در روز حداقل 30 تا 60 دقيقه فعاليت بدني داشته باشيد؛ ورزش كردن به هر شكلي سبب كاهش فشار خون، كاهش استرس شده و چربي خوب خون (HDL) را افزايش مي دهد.

از فلفل به جاي نمك استفاده كنيد

همواره فشار خون خود را در حالت 8 / 12 يا پايين تر از آن نگه داريد. براي

رسيدن به اين هدف، نمك را از رژيم غذايي خود كم كنيد؛ خوردن نمك زياد همزمان با بالا رفتن سن سبب افزايش فشار خون در زنان مي گردد. زناني كه بالاي 50 سال مي باشند بايد ميزان مصرف نمك را به 150 ميلي گرم در روز كاهش دهند. اگر شما داراي سابقه فشار خون بالا 9 / 14 مي باشيد حتما داروهايي را كه پزشك برايتان تجويز كرده، مصرف كنيد.

مصرف چربي هاي ترانس و اشباع را كاهش دهيد

اين نوع چربي ها در غذاهاي آماده و انواع شيريني جات و چيپس ها وجود دارد؛ اين چربي ها با افزايش دادن چربي بد خون (LDL) سبب مسدود شدن شريان ها و يا پارگي شريان و تشكيل لخته مي شود كه در اين صورت با بسته شدن شريان حمله قلبي رخ مي دهد. مراقب باشيد كه چربي خون شما زير 200 باشد.

سبزيجات و ميوه جات زياد مصرف كنيد

ميوه ها و سبزيجاتي مانند: اسفناج، هويج، هلو و توت ها داراي مقادير زيادي آنتي اكسيدان و همچنين فيبر بالايي مي باشند.

ماهي بخوريد؛ حداقل هفته اي دو بار

ماهي تون، سالمون، و قزل آلا سرشار از اسيدهاي چرب امگا مي باشند كه سبب افزايش چربي خون (HDL) مي گردند، اگر گوشت مي خوريد سعي كنيد گوشت با استخوان و بدون چربي باشد.

مراقب زمان باشيد!

زمان در ابتلاي به بيماري هاي قلبي عروقي در زنان بسيار مهم است زيرا زنان به علت ترشح هورمون استروژن در بدن خود كه به طور طبيعي صورت مي گيرد يك عامل حفاظتي در برابر بيماري هاي قلبي عروقي دارند اما زماني

كه به سن يائسگي مي رسند با از دست دادن اين عامل و عدم ترشح هورمون استروژن بايد شديدا مراقب باشند تا در اين زمان احتمال بروز اين بيماري ها را كاهش دهند.

منبع: ماهنامه ي تخصصي دنياي سلامت شماره 32

اگزما در كمين دست شماست!

نويسنده:اكرم خواجوند

هشدار به زنان خانه دار

بسياري از خانم هاي خانه دار، جراحان و كارگران صنايع عادت كرده اند كه پوست دست شان را هميشه خشك و ملتهب ببينند. آنها به اقتضاي شغل شان مجبورند هميشه با آب و مواد شيمياي سرو كار داشته باشند و مجبورند با چنين مشكلات پوستي دست و پنجه نرم كنند. آيا آنها نيز مي توانند با به كار بستن توصيه هايي از دست اين مشكل خلاص شوند؟

پوست دست بسياري از خانم هاي خانه دار در اثر كارهاي خانگي روزمره، ملتهب و قرمز است. اين نوعي اگزماي دست است كه به نام «درماتيت خانم هاي خانه دار» معروف است و اكثر خانم ها (و آقاياني كه در كارهاي خانه كمك مي كنند) گرفتارش هستند.

ليست سياه خانه داري

ليست موادي كه پوست دست را تحريك مي كنند و در طول كارهاي روزمره خانگي و تهيه غذاها مورد استفاده قرار مي گيرند، تقريباً بي شمار است و شامل مواد شيميايي موجود در اكثر پاك كننده ها ازصابون گرفته تا پاك كننده هاي اجاق گاز، تميز كننده ها، آمونياك، سفيد كننده، پوليش، شيشه پاك كن و حتي غذاها مي باشد. اگر شما باغباني مي كنيد، بايد با مواد تندتري مثل كودها، اسپري و خود گياهان نيز سرو كار داشته باشيد. ممكن است سابقه وجود ناراحتي هاي پوستي و خراش كوچك به

علاوه عفونت هاي قارچي و باكتريابي نيز نقش داشته باشند.

آب هم پوست دست را تحريك مي كند؟

اغلب فعاليت هاي خانه داري توام با استفاده از آب است و آب در زمينه سازي تحريك، نقش مهمي بازي مي كند و تماس مكرر با آب، پوست را به مواد معمولي كه در شرايط عادي تاثيري ندارند، حساس تر مي كند. ترو خشك كردن هاي مكرردفاع طبيعي خارجي ترين لايه پوست را مختل مي كند و لذا مواد موجود در كارهاي روزمره خانگي يا تفنني مي توانند در پوست به آساني نفود نموده و ايجاد تحريك كنند.

به اين ترتيب پرهيز يا كم كردن تماس با آب براي كنترل درماتيت خانم هاي خانه دار اهميت خاصي دارد. سعي كنيد از خيس كردن مكرر دست اجتناب كنيد و وقتي با آب سر و كار داريد دستكش لاستيكي با الياف نخي بپوشيد. دستكش با الياف نخي مهم است زيرا دستكش لاستيكي باعث عرق كردن و خيس شدن دست ها مي گردد ونيز دستكش لاستيكي داراي مواد تحريك كننده است. سعي كنيد دستكش رابيش از 15 تا 20 دقيقه در دست نكنيد و در صورت امكان قبلا از پودر دست يا پودر دستكش استفاده كنيد. مواظب باشيد دستكش هاي با الياف نخي را وقتي ازعرق خيس شده باشند، بشوييد و خشك كنيد.

3توصيه به خانم هاي خانه دار

1-هر وقت دست هايتان در معرض مواد شيميايي تحريك كننده قرار گرفت، آنها را با آب ولرم آبكشي كنيد و بعد كاملاً خشك نموده، كرم نرم كننده به كار ببريد.

2-موقع خواب، كرم دست را به مقدار زياد به دست ها بزنيد

و دستكش نخي يا ابريشمي به دست كنيد تا باعث بالا بردن رطوبت دست گرديده، اثر كرم را افزايش دهد.

3-منتظرنباشيد مشكلي پيش بيايد تا كاري براي آن انجام دهيد. احتياطات لازم را از قبل به عمل آوريد. اگر ناراحتي بر طرف نشد، با متخصص پوست مشورت نماييد.

اگزماي دست

اگزماي دست يك اصطلاح عمومي براي هرگونه درماتيت دست است. اگزماي خانه داري دست جراح يا دست نانوا تنها نمونه هايي از درماتيت دست در حرفه هاي گوناگون هستند. اگزماي دست در حقيقت شايع ترين نوع درماتيت كاركنان صنايع است.

علل اگزماي دست زياد است زيرا دست در معرض انواع زيادي از مواد مختلف است.اگزماي دست مي تواند ناشي از خواص خود تركيبات يا از پاسخ آلرژيك بدن به اين تركيبات باشد. به عنوان مثال عكس العمل به صابون از طبيعت تحريك كنندگي صابون است ولي در سم گياهي پيچك از پاسخ آلرژيك بدن نسبت به سم گياه پيچك است. اشخاص با سابقه اگزماي اتوپيك كه مثل آسم، رينيت (گرفتگي بيني) و اگزماي كودكان، يك نوع آلرژي است، براي ابتلا به اگزماي دست مساعدتر هستند. ممكن است اين افراد به مواد تحريك كننده حساس تر بوده يا اگزماي دست داشته باشند كه بخشي از مساله سرشتي و زمينه اي آنها است. عوامل محيطي در منزل و محيط كار نيز مهم است. اين عوامل عبارتند از رطوبت پايين، تماس مكرر با مواد شيميايي، تحريك كمننده ملايم و كثرت شستشوي دست.

آقايان هم مراقب باشند

مردها اغلب در مورد مراقبت اصولي دست كه براي كم كردن عوارضي ناشي از محيط اطراف اهميت دارد، كوتاهي مي كنند. آنها هيچ وقت مواد تحريك

كننده را بلافاصله از دستشان دور نمي كنند و هرگز براي كنترل خشكي پوست شان به صورت روتين از كرم دست استفاده نمي كنند و علاوه بر اينها مردان تماس بيشتري با مواد صنعتي دارند.

خوددرماني نكنيد

مردم اغلب سعي مي كنند اگزماي دست را خودشان معالجه كنند و اين امر ناراحتي را بدتر مي كند. بعضي اوقات فرآورده هاي نا مناسب، ممكن است به ايجاد جوش هاي آلرژيك، روي اگزماي معمولي دست منجر گردند و عفونت ثانوي نيز ايجاد گردد و بالاخره وقتي بيمار به مطب پزشك مي رود، ممكن است دو سه ناراحتي جداگانه داشته باشد اما هنگامي كه اين ناراحتي ها تشخيص داده شدند، متخصص پوست مي تواند علت اصلي اگزماي دست را مشخص نموده با موفقيت آن را معالجه نمايد.

منبع:روزنامه سلامت شماره 228

زنان و بلاي چاقي!

مترجم: ا.اميرديواني

يكي از همين روزها كه تصوير تمام قدتان را در آينه مي بينيد، از خود مي پرسيد: «چه شد كه به اين حال و روز افتادم؟!» فعاليت نامرتب و اشتهاي زيادتان را مقصر نمي شماريد بلكه آن را به حساب افزايش سن مي گذاريد. گمان مي كنيد كه در هر صورت پس از 30 سالگي سوخت و ساز بدن به شيوه شگفت آوري كاهش مي يابد. ولي پژوهشها ثابت كرده اند كه زنان در فاصله 30 تا 40 سالگي به طور متوسط نزديك به نيم كيلوگرم به وزنشان افزوده مي شود. لكن اين مسأله به تقليل سوخت و ساز بدن مربوط نيست. بي ترديد امكان دارد كه از ميزان سوخت و ساز اندكي كاسته شود، ليكن بيشتر مربوط به پيامد يك زندگي بي تحرك و از كار افتادن بافتهاي عضلاني است. دكتر جيمز رايپ، سرپرست مركز درمانگاه تخصصي و پژوهشي

پيرامون راه كار زندگي در شروزبري مي گويد: «سي چهل سالگي، چيز ويژه اي را كه به چاقي زنان بيانجامد، در پي ندارد. ولي جرياناتي هستند كه به فربهي آنان در اين فاصله زماني منتهي مي گردد.» در اينجا به بيشترين مواردي كه سبب شناخت و پيشگيري از اسارت در دام چاقي مي گردند، اشاره مي كنيم:

دام يك

خوردن، فزون تر از اندازه ظرفيت يك زن

ممكن است پس از ازدواج، شما هم به همان اندازه و مقدار غذا بخوريد كه همسرتان مي خورد. جان فوريت، سرپرست مركز پژوهشهاي تغذيه در دانشگاه پزشكي بيلور واقع در هوستون اظهار مي دارد: «مردان به علت جثه بزرگتري كه دارند، بيشتر غذا مي خورند.» و طبعا زنان هم در همراهي با آنان پرخوري مي كنند. زندگي مشترك، با مصرف متعادل مواد غذايي تناقضي ندارد. چنانچه زياد مي خوريد، عوض يك وعده كامل و سنگين غذايي، تنها غذايي سبك و سالاد بخوريد. مواقعي كه در منزل غذا صرف مي كنيد، بشقابتان را به حدي كه همسرتان كشيده است، پر نكنيد و صرفا به علت اينكه وي دوباره بشقابش را پر مي كند، شما دو بار نخوريد! خانمي 36 ساله، در دو سال اولي كه با شوهرش مي زيست، با آنكه نسبت به قبل خوراك بيشتري مي خورد، نزديك به 4 كيلو از وزنش كاسته شد. وي خاطرنشان مي سازد: «در دوره اي كه تنها زندگي مي كردم، اغلب اوقات از خوردن شام خودداري مي ورزيدم و تنها ذرت بوداده مي خوردم. لكن الان هر شب با همديگر يك شام درست و حسابي مي خوريم. موقعي كه پخت و پز، نوبت اوست، خيلي مواظب سهم خودم هستم. چون وي ترجيح مي دهد كه با استفاده از گوشت و سيب زميني، خوراكيهاي سنگين و ديرهضم درست

كند. اما وقتي نوبت من مي شود، با پختن غذاهاي حاوي سبزي تازه و سالاد، تلافي مي كنم.»

دام دوم

ناديده گرفتن دمبلهاي ورزشي!

اگر صرفا 20 دقيقه براي ورزش كردن فرصت داشته باشيد، كدام را برمي گزينيد؟ يك راهپيمايي تند، دوي استقامت، حركات تقويتي ماهيچه ها، شناي قدرتي يا كار با دمبل؟ به قول ويني اسكات، سرپرست يك مركز پژوهشي تناسب اندام در كوئيني مردم بدون استثناء، به علت مصرف فزون تر كالري، ورزشهاي هوازي را بر ورزشهاي سنگين و قدرتي ترجيح مي دهند و حال آنكه اين مسأله در مورد طول تمرين مصداق دارد. پرورش ماهيچه ها از طريق تمرينات قدرتي پياپي سبب مي گردد كه شما در هر روز حتي هنگام استراحت، مقدار كالري فزون تري بسوزانيد. چرا؟ 450 گرم ماهيچه در قياس با دو كالري ناچيز از هر 450 گرم چربي، 35 تا 50 كالري روزانه به مصرف مي رساند. در نتيجه قرباني ساختن عضله ها بدين شيوه به مفهوم كم كردن ماهيچه هاست، در حالي كه شما همچنان وزن اضافه مي كنيد. در قياس با اين موضوع، كار با وزنه آن هم هفته اي سه دفعه و هر بار به مدت 20 دقيقه، سبب مي گردد كه سوخت و ساز بدن به نحو مؤثري فعال باقي بماند. دو سال پيش، پرستار سي و چهار ساله اي، يك برنامه ورزشي سنگين را آغاز كرد. برنامه 20 دقيقه اي او، مشتمل بر حركات تقويتي پا، شناي قدرتي، در سرازيري رفتن و سرانجام نشستهاي قدرتي بود. كولباي وزن 20 سالگي اش را حفظ كرده و چربي بدنش تقريبا 18 درصد تقليل يافته است، (ميانگين چربي براي زني هم سن و سال وي 30 درصد مي باشد). وي اظهار مي دارد: «تمرينات دشوار و سنگين تا

حدي به من آزادي عمل مي بخشد: مواقعي كه احساس مي كنم مايلم بيشتر غذا بخورم، مي توانم دست به اين كار زنم. شكمم صاف و كمرم باريك تر شده است و بازوها، شانه ها و پاهايم متناسب تر گرديده اند.»

دام سوم

اضافه وزن در دوران بارداري

هرچند قدري اضافه وزن در دوره حاملگي امري طبيعي است، ولي توجه داشته باشيد كه زياده از حد فربه نشويد. گفتني است كه كارشناسان، برنامه غذايي را تأكيد نمي كنند، اما اكثر خانمها پس از سه ماه صرفا به مصرف روزانه 300 كالري نياز دارند. در خلال 19 هفته نخست بارداري، يك آدم معمولي نبايد بيش از 3 تا 5 / 4 كيلوگرم اضافه وزن داشته باشد. متخصصان بر اين باورند كه بعد از آن هم اين شخص به طور طبيعي نبايد افزون بر هفته اي 450 گرم، وزن اضافه بيابد. در باره اينكه چه چيزي برايتان مناسب است، با پزشك متخصص خود به رايزني بپردازيد. به دنبال تولد يك بچه، خانمها غالبا به سختي مي توانند به وزن اولشان برگردند. جهت رويارويي با اين معضل، ورزش راهكاري درخور است. همان طوري كه در مورد خستگي كه معمولاً به غذاهاي مفيد و ساده و فراز و فرودهاي احساسي خاتمه مي يابند، مي توان گفت كه ورزش هم از اين لحاظ كاربرد نيكويي را داراست. در وضعيت اضطراري، چنانچه در دوران بارداري و بعد از آن تحرك داشته باشيد، به سوخت و ساز (متابوليسم) بدن و همين طور مهار غذايي كه مي خوريد، ياري كرده ايد. چندين جلسه شركت در كلاسهاي ورزشي در سراسر هفته، به اسيتسي روبرتز سي و چهار ساله، مادر دو بچه، مدد كرد كه 5/13 كيلوگرم اضافه وزني را كه

در پي دومين زايمانش ايجاد شده بود، كم كند. وي مي گويد: «بهتر مي دانم ورزش كنم تا بتوانم هرچه مايلم، بخورم.»زماني كه او داشت چاق مي شد، از ترازو خودداري مي ورزيد. او در اين باره مي گويد: «به جاي آن مدام خودم را وزن مي كردم، به اين ترتيب انگيزه ام نيز بالا مي رفت.»

دام چهارم

تنگي مجال و كمي وقت!

در مواقعي كه تلاشهاي مثبت ديگري همانند ازدواجي سرورانگيز، به دنيا آمدن كودك، ارتباطات صميمانه و شايد پيشه اي ممتاز، جاي ساير فعاليتها را در زندگي مي گيرند. فربهي به سهولت انجام مي يابد. چه كسي فرصت مي يابد هم رضايت رييسش را جلب كند، هم ورزش كند و هم يك زندگي خصوصي داشته باشد؟ رايپ بر اين باور است: «مشكل اينجاست كه چنانچه شما به همان اندازه اي كه كالري مصرف مي كنيد، فعاليت نداشته باشيد، چاق مي شويد. اگر حتي روزانه صد كالري كمتر بسوزانيد، در يك سال، 5/4 كيلوگرم به وزنتان اضافه مي گردد.». گنا دورنمن، عكاسي 34 ساله، ورزش را به زور در برنامه روزانه اش گنجانده است، وي عوض دعوت از دوستان براي صرف ناهار، ترجيح مي داد با آنها قدم بزند يا دوچرخه سواري كند. او معتقد است: «در روز براي ورزش و در كنار آن فعاليتهاي اجتماعي، فرصت بسنده ندارم.

منبع: ماهنامه پيام زن

تمام آن چه خانم ها بايد درباره فصل گرم بدانند

اگر اين شبهه براي شما پيش آمده كه تابستان، زن و مرد نمي شناسد، بهتر است از همين حالا رك و راست بگوييم كه شما آدم نكته سنجي نيستيد. خانم ها نه تنها از آقايان گرمايي ترند و از تابستان بيشتر عذاب مي كشند (با اين توضيح كه اين معمولاً آقايان هستند كه وسط ظهر تابستان و در اوج گرما، در حال دويدن دنبال يك

لقمه نان رؤيت مي شوند)، بلكه تابستان اساساً فرصت خوبي براي آن ها است تا لذت هايي را تجربه كنند كه آقايان معمولاً از آن ها بي بهره اند؛ لذتي مثل خريد كردن. ما در اين پرونده قرار است از تعامل زنان و تابستان حرف بزنيم؛ از شيوه هايي نظير كنار آمدن با گرما گرفته تا نحوه خريد عطر سرد و حتي سلاح سرد!

واقعيت اين است كه اين تابستان داغ لعنتي، اگرچه اسمش جز گرمي و تشنگي و عرق ريختن و سردرد و ... چيزي را ياد آدم نمي آورد، ولي خودش خوبي هايي دارد كه الحق و الانصاف در هيچ فصل ديگري پيدا نمي شود. مثلاً همين تعطيلات درست و حسابي و شب هاي خنك و باحالش را در كدام فصل ديگري مي توانيد تجربه كنيد؟ اگر كمي صادق باشيد، حتماً اعتراف مي كنيد كه تابستان برخلاف اسمش، فصل خيلي خوبي است؛ فقط بايد بدانيد كه اولاً چگونه با آن كنار بياييد و ثانياً چگونه از آن لذت ببريد. اين مطلب هم به همين جور چيزها اختصاص دارد، منتها مخاطبش فقط خانم ها هستند.

خانم ها و جوان ماندن با ضد آفتاب

از آن جا كه خانم ها به صورتشان خيلي اهميت مي دهند و از آن جايي كه براي اغلبشان پوست، مهم ترين قسمت صورت است (فعلاً بحث درباره بيني را كنار مي گذاريم) و هرگونه تغيير و تحولي در آن تأثير مستقيم روي يك مسأله حياتي يعني سن ظاهري خانم ها دارد؛ مراقبت از پوست و به ويژه مراقبت از پوست صورت، يكي از مهم ترين وظايف خانم ها تلقي مي شود. اين مسأله از اين جهت در تابستان اهميت دارد كه دشمن شماره يك پوست، به عقيده دانشمندان، نور آفتاب است؛ به ويژه اشعه ماوراء بنفش

كه هيچ چيزي قادر نيست به اندازه آن، پدر پوست را درآورد. البته خطرات آفتاب منحصر به پير و چروك شدن پوست نيست و تماس زياد با آفتاب شديد مي تواند منجر به سرطان هاي خطرناك پوستي شود (قابل توجه آن هايي كه علاقه خاصي به حمام آفتاب دارند).

برا ي محافظت از پوست در مقابل آفتاب، اولين كاري كه مي توانيد انجام بدهيد اين است كه در ساعات اوج تابش خورشيد، يعني از حدود ساعت 10 صبح تا 4 بعد ازظهر، از خانه خارج نشويد.

توصيه دوم اين است كه از لباس هايي استفاده كنيد كه بدن را بيشتر مي پوشانند. هيچ چيزي به اندازه لباس هاي آستين بلند و شلوار و دامن بلند، جلوي نور خورشيد را نمي گيرد. البته هر چقدر لباس ها تيره تر و بافت متراكم تري داشته باشد، بيشتر جلوي نور خورشيد را مي گيرد ولي معمولاً كسي دلش نمي خواهد در تابستان لباس كلفت و تيره بپوشد و ما هم چنين پيشنهادي نمي كنيم. توصيه سوم، استفاده از كلاه هاي لبه دار است كه در سال هاي اخير كم كم دارد جا مي افتد. اين كلاه ها به خوبي از پوست صورت در مقابل نور خورشيد محافظت مي كنند؛ و اما توصيه چهارم چيزي نيست جز سفارش اكيد به مصرف ضد آفتاب.

ضد آفتاب ها معمولاً بر اساس SPF معرفي مي شوند. SPF مخفف عبارت Sun Protection Factor، به معناي «فاكتور محافظت كننده در برابر خورشيد» است. در مورد معنايش خيلي وارد جزئيات نمي شويم؛ فقط در اين حد بدانيد كه ضد آفتاب هايي با SPF مساوي 15، نزديك به 93 درصد از پرتوهاي ماوراء بنفش خورشيد را جذب مي كنند و ضد آفتاب هايي با SPF معادل 30، بيش از 97 درصد. بنابراين سعي كنيد ضد آفتابي را

انتخاب كنيد كه SPF آن، حداقل 15 باشد. ضد آفتاب هايي با SPF بيشتر از 30 هم معمولاً فايده چنداني ندارند. در مورد استفاده از ضد آفتاب به اين چند نكته هم توجه كنيد:

ضد آفتاب را نيم تا يك ساعت قبل از خروج از منزل استفاده كنيد.

در استفاده از ضد آفتاب خسيس نباشيد. ضد آفتاب بايد به صورت يك لايه نسبتا ضخيم روي پوست شما را بپوشاند.

هر 2 ساعت يك بار ضد آفتاب را تجديد كنيد. در صورت شستن دست و صورت، شنا يا استفاده از حوله، دوباره از ضد آفتاب استفاده كنيد. اگر روي محصول مورد استفاده شما نوشته شدهAll day ، به اين معنا است كه استفاده از اين محصول براي يك بار در روز كافي است. اما توصيه مي كنيم به صداقت شركت توليدكننده دارو شك كنيد؛ چراكه هيچ ضد آفتابي نمي تواند در تمام طول روز دوام بياورد.

ضدآفتاب ها به شكل هاي گوناگوني در بازار وجود دارند. برخي از آن ها به صورت كرم هستند كه براي افراد داراي پوست خشك، مناسب ترند ولي كساني كه پوست چرب دارند، بهتر است از انواع ژل يا لوسيون ضد آفتاب استفاده كنند.

ضد آفتاب ها مانند هر وسيله آرايشي ديگري ممكن است براي بعضي ها حساسيت زا باشند، به ويژه ضد آفتاب هايي كه داراي مواد معطر يا رنگي هستند. مثل هر وسيله آرايشي ديگري توصيه مي كنيم پيش از استفاده از يك ضد آفتاب جديد، ابتدا مقداري از آن را روي بازويتان بماليد و 24 ساعت صبر كنيد تا ببينيد بدنتان به آن حساسيت نشان مي دهد يا نه. اگر اتفاقي نيفتاد، مي توانيد از آن براي پوست صورتتان استفاده كنيد.

چشم خانم ها و عينك هاي آفتابي

عينك آفتابي براي

خانم ها (و همچنين براي آقايان) چيزي فراتر از عينك است. در واقع عينك آفتابي جزئي از تيپ ظاهري خيلي از خانم ها محسوب مي شود و براي همين نمي شود از رابطه خانم ها و تابستان سخن گفت، ولي اشاره اي به عينك آفتابي نكرد. اگر از كاربردهايي مثل تيپ زدن، مراسم سوگواري و غيره بگذريم، استفاده از عينك هاي آفتابي، هرجا و هروقت كه آفتاب شديدي باشد، از چله تابستان گرفته تا وسط برف و يخ زمستان، يك ضرورت است.

نور خورشيد (شامل نور مرئي و اشعه هاي فرابنفش) همان طور كه به شدت به پوست بدن آسيب مي رساند، مي تواند به لايه هاي مختلف چشم هم صدمه بزند و مشكلات جدي ايجاد كند. بنابراين به همان اندازه كه محافظت از پوست در مقابل نور خورشيد اهميت دارد، حفاظت از چشم ها هم در مقابل اين اشعه ها يك امر حياتي است. پس مي بينيد كه برخلاف جار و جنجال هاي كژانديشان(!)، زدن عينك آفتابي نه تنها مطلقاً به معناي قرتي بازي نيست، بلكه يك ضرورت است.

يك عينك آفتابي براي اين كه صرفاً وسيله اي براي تيپ ظاهري نباشد و بتواند از چشم شما در برابر نور خورشيد مراقبت كند، بايد داراي ويژگي هايي باشد كه خيلي بعيد است شما بتوانيد اين ويژگي ها را در عينك هايي كه دست فروش ها مي فروشند، پيدا كنيد. هرچند اطمينان صد در صدي هم وجود ندارد كه عينك هايي كه از عينك فروشي هاي معتبر خريداري مي كنيد، قطعاً اين ويژگي هاي مطلوب را داشته باشند. با اين حال، اگر به چشمتان اهميت مي دهيد، عقل حكم مي كند كه كمي بيشتر خرج كنيد و عينك آفتابي را از عينك فروشي هاي معتبر و با دريافت برگه ضمانت خريداري نماييد. پيش از خريد عينك آفتابي، اين چند نكته

را به خاطر بسپاريد:

عدسي هاي عينك آفتابي، يا شيشه اي هستند يا پلاستيكي. عدسي هاي پلاستيكي سبك ترند و بر اثر ضربه خرد نمي شوند و در نتيجه خطر آسيب به چشم در صورت وقوع حادثه، كمتر مي شود. اما در مقابل، عدسي هاي شيشه اي وضوح بيشتري دارند، كمتر خش مي افتند و البته گران تر هم هستند.

لازم نيست عينك آفتابي آن قدر تيره باشد كه چشمان شما از پشت آن ديده نشود. چنين عينك هايي ديد شما را هم كم مي كنند.

يك عينك آفتابي استاندارد بايد با يك روكش جاذب اشعه ماوراء بنفش به ضخامت 400 نانومتر پوشيده شده باشد. اين روكش بين 99 تا 100 درصد پرتوهاي فرابنفش نوع B خورشيد را جذب مي كند و مانع رسيدن آن به چشم مي شود. روي چنين عينك هايي واژه400 - UV يا UV Protection 100 درصد حك شده است. البته عينك فروشي هاي معتبر، دستگاه هايي دارند كه مي تواند ميزان واقعي محافظت عدسي عينك را در برابر اشعه ماوراء بنفش خورشيد (UV) اندازه گيري كند.

اگر در مورد ميزان محافظت عدسي عينك در مقابل اشعه فرابنفش خورشيد شك داريد، راه ساده اي براي امتحان كردن اين موضوع وجود دارد. يك عينك فتوكروميك را برداريد و عدسي عينك آفتابي را جلوي آن در مقابل نور خورشيد بگيريد. اگر عدسي عينك آفتابي استاندارد باشد، اشعه فرابنفش خورشيد را جذب مي كند و در نتيجه، عينك فتوكروميك تغيير رنگ نمي دهد.

عدسي هاي غيراستاندارد معمولاً سطح ناهموار و غير يكنواختي دارند. براي اطمينان از عدم وجود انحراف در عدسي مي توانيد عينك را به چشم بزنيد و به يك سطح منظم مثل لبه ميز يا خطوط بين كاشي ها نگاه كنيد و در همين حال سرتان را به بالا و پايين و چپ و

راست حركت دهيد. اگر عدسي استاندارد باشد، اين خطوط با حركت چشم شما همچنان صاف باقي مي مانند؛ و در غير اين صورت، كج و معوج مي شوند.

يكي از نگراني هاي بزرگ خانم هاي جوان در زندگي، چروك شدن گوشه چشم ها است! عينك هاي آفتابي بزرگ، نه تنها از چشم شما محافظت مي كنند، بلكه با ممانعت از رسيدن نور خورشيد به پوست اطراف چشم، مانع چروك شدن دور چشمتان هم مي شوند.

تابستان و شيوع كك و مك در خانم ها

نور خورشيد و پوست بدن، ارتباط تنگاتنگي با هم دارند. اگر از قضيه پير و چروك شدن پوست در اثر برخورد با نور خورشيد بگذريم، به اين بحث مي رسيم كه نور خورشيد ممكن است بسياري از بيماري هاي پوستي، از جمله سرطان پوست را ايجاد كند و همچنين ممكن است باعث تشديد بسياري ديگر از بيماري هاي پوستي شود. يكي از شايع ترين مشكلات پوستي كه در تابستان تشديد مي شود، كك و مك است. كك و مك كه در اصطلاح پزشكي به آن فركل (freckle) مي گويند، يك مشكل ژنتيكي است كه بيشتر در خانم هاي بور و بلوند ديده مي شود. در اين گروه از خانم ها ميزان رنگ دانه هاي پوست (ملانين) در بعضي قسمت ها و به ويژه در قسمت هاي غير پوشيده بدن كه در معرض نور آفتاب قرار مي گيرد، بيشتر از افراد عادي است. در نتيجه، در اين نقاط، يك سري لك هاي قهوه اي روشن ايجاد مي شود. اين لك ها در زمستان كم رنگ ترند و در تابستان پررنگ تر مي شوند. بنابراين فرا رسيدن تابستان براي اين خانم ها چيزي معادل رسيدن سونامي به ساحل است! با اين وجود، بد نيست بدانيد كه كك و مك هيچ خطري ندارد اما درمان مؤثري هم ندارد. اگر شما با اين مشكل دست به گريبانيد، بهتر است

آن قسمتي را كه در همين پرونده درباره ضد آفتاب حرف زده ايم، دوباره مطالعه كنيد. خوب پوشاندن بدن، استفاده از كلاه هاي لبه دار و نيز كرم هاي ضد آفتاب به شما كمك مي كند كه تابستان را به سلامت بگذرانيد. اگر ته ذهنتان يك جورهايي به ليزر هم اميد بسته ايد، اين خبر خوش را به شما مي دهيم كه اميدتان چندان هم بي راه نيست. اين روزها متخصصان پوست در مورد درمان كك و مك با ليزر اظهار نظرهايي كرده اند. البته از آن جايي كه ليزر خودش مي تواند باعث ايجاد لكه هاي پوستي شود (به ويژه در افرادي كه پوستشان تيره است)، بهتر است در اين مورد با يك متخصص پوست مجرب مشورت كنيد. يكي ديگر از مشكلات شايع پوستي كه در تابستان تشديد مي شود، ملاسما يا كلوآسما است. ملاسما يك لك قهوه اي برجسته است كه معمولاً در صورت خانم هاي باردار ديده مي شود، ولي مصرف قرص هاي ضد بارداري، نور آفتاب و برخي عوامل هورموني هم مي تواند باعث ايجاد آن شود. در اين مورد هم استفاده از كرم هاي ضد آفتاب و مواد بي رنگ كننده مخصوص، وضع را بهتر مي كند.

خانم ها و خريد تابستانه

اگر ايام نزديك به عيد را كه انگار همه مجبورند در حداقل زمان بيشترين خريد را داشته باشند، كنار بگذاريم؛ بهترين زمان براي خريد بادقت و سر فرصت، همين تابستان است. اهميت پرداختن به مسأله خريد در تابستان وقتي روشن تر مي شود كه اين چند نكته را در كنار هم بگذاريم: بيشتر جمعيت كشور ما جوان هستند، بسياري از اين جوان ها دانش آموز يا دانشجو هستند، بيشتر از نيمي از اين دانش آموزان و دانشجويان، دختر هستند، اين خانم ها در طول 3 ماه تابستان تعطيل هستند، به نظر

مي رسد كه اين گروه بزرگ، بيش از هر چيز ديگري از خريد كردن لذت مي برند! در اين قسمت، براي خانم هايي كه بخش بزرگي از اوقات فراغت تابستاني خود را در فروشگاه ها سپري مي كنند، چند نكته كاربردي در هنگام خريد را توضيح مي دهيم:

الف) خريد لباس:

يكي از اساسي ترين نكات در خريد لباس، توجه به رنگ آن است. رنگ لباس، گذشته از ويژگي هاي شخصي هر فرد، مي تواند ارتباط مستقيمي با فصل سال داشته باشد. به عنوان مثال، رنگ هاي تيره ميزان بيشتري از نور خورشيد را جذب مي كنند و در نتيجه در فصل تابستان باعث مي شوند شما بيشتر احساس گرما كنيد. از سوي ديگر، رنگ قرمز به خودي خود يك رنگ گرم محسوب مي شود و پوشيدن آن، احساس گرما را به شما و اطرافيانتان منتقل مي كند. بنابراين استفاده از رنگ هاي سرد، مثل آبي كه حس سرما را القا مي كند، در تابستان خوشايندتر است. و حالا كه صحبت به اين جا رسيد، اجازه بدهيد كمي از تابستان فاصله بگيريم و چند نكته كلي در مورد خريد لباس را هم يادآوري كنيم:خانم هايي كه پوستي تيره و چشم و ابرويي مشكي دارند، بهتر است سمت رنگ هاي گرم و تيره (مثل مشكي، قهوه اي و قرمز تيره) نروند و از لباس هاي صورتي، سفيد و آبي ملايم استفاده كنند. براي خانم هاي بلوند، رنگ هاي خشن كه متضاد رنگ پوستشان است و گاهي رنگ هاي روشن، مناسب ترند ولي رنگ هاي گرم چندان مناسب نيستند. به طور كلي، رنگ هاي مناسب اين گروه عبارتند از: آبي ملايم، آبي سير، سبز و قهوه اي. براي خانم هايي با رنگ پوست معمولي مي توان هم از رنگ هاي تيره استفاده كرد، هم از رنگ هاي روشن؛ ولي رنگ هاي

نزديك به رنگ پوست آن ها معمولاً مناسب نيست. رنگ هاي مناسب اين گروه از خانم ها هم به طور كلي عبارتند از: آبي، سورمه اي، مشكي و صورتي. توصيه آخر درباره ارتباط لباس با قد شما است. اگر شما قد كوتاهي داريد، نبايد از لباس هايي با طرح افقي و شلوارهاي بگي و جليقه هاي دولايه استفاده كنيد. استفاده از لباس هاي همرنگ كه گل و گشاد نباشند، قد شما را بلندتر جلوه مي دهند. در مقابل، اگر شما قد بلندي داريد، بهتر است از لباس هايي با طرح عمودي و سر تا پا يك رنگ اجتناب كنيد. بحث انتخاب لباس را در همين جا متوقف مي كنيم، چون اگر قرار باشد به طور مبسوط در اين زمينه حرف بزنيم، معلوم نيست چند شماره مجله را بايد پر كنيم.

ب) خريد كفش:

ديگر كسي نيست كه نداند كفش بد يا پاشنه بلند باعث كمردرد و هزار جور درد و بلا مي شود. ما هم حوصله شما را با اين حرف هاي تكراري سر نمي بريم و فقط چند نكته را كه هنگام خريد كفش بايد به آن توجه داشته باشيد، يادآوري مي كنيم: پاها معمولاً در انتهاي روز كمي حجيم تر و متورم تر مي شوند. بنابراين براي اين كه كفش مناسبي بخريد، بهتر است در انتهاي روز به خريد كفش برويد. هنگام خريد كفش، هر دو لنگه آن را به پا كنيد. در ضمن، قبل از خريد كفش، پاشنه هاي دو لنگه را با هم مقايسه كنيد تا مطمئن شويد اندازه آن ها يكي است. بين بلندترين انگشت پا و نوك كفش حداقل بايد 1 سانتي متر فاصله وجود داشته باشد. هيچ گاه كفشي را كه هنگام خم كردن، چروك مي خورد؛ نخريد. در كفش هاي تابستاني معمولاً جلو يا

پشت كفش، باز است. اين مسأله، خطر آسيب پا در برخورد با اجسام سخت را بيشتر مي كند. در ضمن، اغلب اين كفش ها در پشت پا تنها يك بند باريك دارند كه اين بند سبب وارد آمدن فشار بر تاندون آشيل (كه پشت مچ پا قرار دارد) مي شود كه اين امر التهاب آن را در پي دارد. اگر قصد خريد صندل داريد، توجه داشته باشيد كه كفه صندل بايد محكم و در عين حال نرم باشد. در ضمن، هنگام خريد صندل هاي بنددار بايد حواستان به اين نكته باشد كه بندها نبايد وسيله نگه داشتن صندل در پايتان باشند.

ج) خريد لوازم آرايش:

در اين قسمت، با اجازه تان، مي خواهيم به 2 تذكر مهم اكتفا كنيم: اول اين كه، با توجه به وفور لوازم آرايش تقلبي در بازار، حتماً اين لوازم را از مغازه هاي معتبر تهيه كنيد و خودتان هم تا مي توانيد، اطلاعات مناسب را در زمينه تفاوت محصول اصل و تقلبي به دست بياوريد. و دوم اين كه، در مورد استفاده از كرم هايي كه براي بار اول خريداري كرده ايد، محتاط باشيد. بسياري از كرم هاي آرايشي، به ويژه آن هايي كه داراي بوي خاص يا نگهدارنده هاي ويژه اي هستند، ممكن است حساسيت زا باشند. در اين زمينه توصيه مي كنيم كه حتي به محصولاتي كه روي آن ها عنوان هيپوآلرژيك (كم حساسيت زا) ثبت شده هم اطمينان كامل نداشته باشيد و حتماً قبل از استفاده وسيع از اين محصولات، به ويژه كرم هايي كه براي پوست صورت مصرف مي شوند، ابتدا به اندازه يك بند انگشت از كرم را روي بازويتان بماليد و بگذاريد 24 ساعت باقي بماند. اگر بدن شما به آن حساسيتي نشان نداد، مي توانيد با خيال

راحت از آن استفاده كنيد.

د) خريد عطر:

خريد عطر يك مسأله سليقه اي است و نكات آن چناني هم ندارد. فقط حواستان باشد كه استفاده از عطرهاي حاوي 5 متوكسي پسورالن و برگاموت روي پوست، در صورتي كه در معرض نور آفتاب قرار بگيريد، مي تواند باعث ايجاد لك هاي پوستي شود.غير از اين، تنها نكته اي كه در مورد خريد عطر در تابستان مهم به نظر مي رسد، انتخاب بوي مناسب است. اگر خودتان كلاهتان را قاضي كنيد، به اين نتيجه مي رسيد كه در گرماي تابستان، استفاده از عطرهاي خنك، هم براي شما و هم براي اطرافيانتان خيلي دلچسب تر خواهد بود. در حالي كه انتخاب عطرهاي گرم، باعث مي شود در ايام تابستان هيچ كس به شما نزديك نشود. ديگر خود دانيد.

تمايل به حداكثر برنزه شدن در فصل گرم

در زمان هاي قديم، وقتي تابستان مي شد، مردم دنيا خودبه خود برنزه مي شدند. بعد از مدتي، كم كم مردم حوصله شان از اين وضع سر رفت و سعي كردند كاري بكنند كه پوستشان در تابستان ها هم سفيد بماند. اين وضع تا مدت ها ادامه داشت تا اين كه دوباره مثل همه چيزهاي ديگر، كه هر چندوقت يك بار مد مي شوند، برنزه شدن هم دوباره مد شد. با اين تفاوت كه اين بار دانشمندان فهميده بودند كه آفتاب چه بلاهايي بر سر پوست مي آورد و شروع كردند به ترساندن مردم از آفتاب. اين وسط يك عده آدم كاسب آمدند و دور هم جمع شدند و گفتند حالا كه هم مردم دوست دارند برنزه شوند، هم آفتاب خطر دارد؛ ما بياييم و يك دستگاهي درست كنيم كه بدون نور آفتاب، آن ها را برنزه كند. آن ها اين كار را هم كردند و اسم دستگاهشان

را هم گذاشتند: سولاريوم. منتها مشكل اين جا است كه اين دستگاه، درست با همان مكانيسمي آدم را برنزه مي كند كه آفتاب؛ يعني با استفاده از امواج فرابنفش. بنابراين تعجبي ندارد كه امروزه دانشمندان اعلام كرده اند كه خطر ابتلا به سرطان پوست در كساني كه از سولاريوم استفاده مي كنند، 2 برابر افراد عادي است. تازه خبر جديد را نشنيده ايد. آخرين تحقيقات نشان داده است كه سولاريوم، آدم را معتاد هم مي كند. با اين وضع تعجبي ندارد كه اواخر شهريور يك عده آدم خمار را ببينيم كه پشت در سالن هاي سولاريوم صف كشيده اند تا در باز شود!

از ما مي شنويد، اين جور چيزها را بي خيال شويد و اگر خيلي هم اصرار داريد كه خودتان را برنزه كنيد، از همين كرم هاي برنزه كننده كمك بگيريد؛ كه هم موقتي است، هم شما را به سرطان مبتلا نمي كند و هم معتاد نمي شويد

خانم هاي گرمايي و خطر گرمازدگي

خانم ها معمولاً نسبت به آقايان گرمايي ترند. اين مسأله فقط به پوشش بيشتر خانم ها مربوط نمي شود، بلكه سيستم بدني و هورموني خانم ها در اين ميان نيز نقش مهمي را ايفا مي كند. از يك سو، احساس گرگرفتگي يكي از شايع ترين مشكلات خانم هايي است كه به سن يائسگي رسيده اند و از سوي ديگر، دماي بدن خانم هاي جوان هم در روزهاي اواسط دوره ماهيانه افزايش مي يابد. همه اين ها وقتي در تابستان رخ مي دهند، گرماي هوا را از آن چه واقعاً هست، غير قابل تحمل تر مي كنند. همه اين مطالب را گفتيم تا به اين نتيجه برسيم كه خانم ها بايد بيشتر مراقب گرمازدگي باشند.

در طي گرمازدگي، آب بدن در اثر گرماي زياد محيط به صورت تعريق يا تبخير از دست مي رود و

از آن جايي كه 50 درصد وزن خانم ها را آب تشكيل مي دهد، اين وضعيت باعث علايم مختلفي (از احساس آشفتگي و تهوع گرفته تا تنگي نفس و كاهش سطح هوشياري و حتي كما و مرگ) مي شود. به همين دليل، جبران آبِ از دست رفته بدن در گرماي تابستان اهميت حياتي دارد و براي اين منظور، هرچند مصرف بستني و ميوه هاي آبدار و... مفيد است، اما هيچ چيز جاي خود آب را نمي گيرد. متخصصان تغذيه توصيه مي كنند كه در روزهاي گرم تابستان، همه افراد بايد روزانه حداقل 8 ليوان آب (خود آب، نه چيز ديگر) مصرف كنند.

اما براي خانم هاي پا به سن گذاشته اي كه گاه و بيگاه دچار حملات گرگرفتگي مي شوند هم يك سري توصيه هاي ويژه داريم:

با لباس كمتري به رختخواب برويد و از پنكه و كولر براي خنك كردن محيط استفاده كنيد. البته سعي كنيد در مقابل باد مستقيم كولر قرار نگيريد.

اضافه وزن، يك عامل زمينه ساز قطعي براي گرگرفتگي است. پس وزن خود را كاهش دهيد.

خانم هايي كه فعاليت جسمي بيشتري دارند، كمتر دچار گرگرفتگي مي شوند. البته انجام ورزش هاي سنگيني كه عرق آدم را درمي آورند، قطعاً باعث احساس گرماي شديد مي شوند.

هرچند نيازي به گفتن ندارد ولي از مصرف نوشيدني هاي داغ خودداري كنيد.

زنان خانه دار پياده روى را در برنامه روزانه خود قر

كارشناس تغذيه انجمن بهبود تغذيه ايران گفت: براى رفع چاقى پياده روى بسيار موثر است و زنان خانه دار بايد پياده روى را در برنامه روزانه خود قرار دهند تا به اضافه وزن مبتلا نشوند.اليزا رفوآ افزود: علت اضافه وزن در زنان، عدم تحرك است كه با ورزش رفع مى شود. وى خاطر نشان كرد: رژيم درمانى نيز سبب كاهش وزن و در نتيجه سلامت جسم و

روح فرد مى شود. اين كارشناس تندخورى و ريزه خورى در طول روز را يكى ديگر از عوامل افزايش وزن ذكر كرد. وى گفت: بسيارى از افراد گمان مى كنند ريزه خوارى در سيرى آن ها موثر است در حالى كه فرد نه تنها سير نمى شود، بلكه دچار اضافه وزن نيز خواهد شد.رفو ادامه داد: زنان براى پيشگيرى از ريزه خوارى در هنگام طبخ غذا و يا دادن غذاى كودك، بايد از خوردن خوددارى كنند.وى با تاكيد بر استفاده از غذاهاى كم چرب، افزود: مصرف غذاهاى خانگى سرخ نشده در كاهش وزن و سلامتى نقش موثرى دارد.

قرص هاي لاغري واقعا در زندگي خانمها چقدر كارآيي دا

قرصهاي لاغري و به طور كلي انواع قرص هاي رژيم غذايي مباحث و سئوالات فراواني را در محافل پزشكي و تخصصي موجب شده اند. مهمترين اينگونه سئوالها چنين است: آبا براستي همانگونه كه تبليغات و اطلاعيه ها ادعا مي كنند، اين قرص ها نتايج تضمين شده و مطمئن دارند؟ آيا واقعا با خوردن چند قرص كوچك مي توان به همين راحتي بر چاقي و اضافي وزن غلبه كرد؟ و آيا مصرف اينگونه قرصها عوارضي را در پي داشته اند و موجب خطرات جسمي هم شده اند؟ بعد از اينكه قرص هاي لاغري و انواع مختلف قرص هاي رژيم غذايي در قفسه هاي داروخانه ها و عطاري ها به صورت يك كالاي تجاري درآمد كه غالبا هم بدون نسخه و اساسا بدون تجويز پزشك در اختيار مصرف كنندگان و مشتريان قرار داده شد اين سئوالات هم صورت جدي تري به خود گرفت.

قرص هاي لاغري از تركيباتي تشكيل شده اند كه سيراتونين مغز كه مسئوليت احساس گرسنگي و

سيري را بر عهده دارد تاثير مي گذارد. يعني اين تركيبات احساس گرسنگي و ميل غذا را در شخص تا حدود بسياري از بين مي برند. پزشكان امريكايي در 18 مورد بررسي بر روي كساني كه اضافه وزن و چاقي مفرط داشتند و از قرص هاي لاغر كننده استفاده مي كردند انجام دادند. اغلب اين افراد از قرص هاي DEXFENFIURANINJI)) و خوراكيهايي كه كالري حرارتي آنها را كاهش مي داد استفاده مي كردند كه اين مواد وزن آنها را حدود 3 تا 11 كيلو گرم پايين مي آورد. علي رغم اينكه اين قرص ار كم خطرترين انواع قرصهاي لاغري به شمار مي آمد اما يك رشته تاثيرات جانبي بر مصرف كنندگان عارض شد به طوريكه 15 درصد از مصرف كنندگان دچار اسهال شده، 3 درصد دچار خشكي دهان و عده اي نيز از سر دردهاي شديد و بي خوابي و در موارد نادري از فراموشي موقت شكايت داشتند. حالا در اين گزارش مي خواهيم اين قرص ها را بشناسيم.

هر سه ماه 15 كيلو كاهش وزن اما ....

فنوگلرامين و فنوترمين: از جمله قرصهاي لاغر كننده تركيبي از دو قرص فنوترمين و فنوگلرامين است كه اين قرص ها مي توانند در طول سه ماه تا 15 كيلو وزن مصرف كننده را كاهش دهند. اما عوارض جانبي كه در سه چهارم يا 75% مصرف كنندگان مشاهده شده است؛ خشكي حلق، احساس سستي و كسالت، سرگيجه و اسهال همراه با آشفتگي هاي عصبي و خستگي و بي خوابي بوده است. تمامي قرصهاي رژيم چاقي و لاغري از جمله فنوگلرامين باعث بروز التهابات ريوي مي شود لذا پزشكان توصيه

مي كنند كه خوردن قرص هاي فنوگلرامين بسيار كم باشد و يا بهتر است كه كلا از آن اجتناب شود. اما در مورد فنوترومين پزشكان احتمال داده اند كه اين قرص در بروز بيماريهاي قلبي نقش داشته باشد به همين دليل اغلب پزشكان از تجويز اين دارو و يا استفاده از آن را به مدت بيش از سه ماه اجتناب مي كنند.

فقط سه ماه فقط سه كيلو!

PPA-Phenylpropanolamine: از جله قرص هاي لاغري است كه در تركيب آن موادي چون اكوتريم و ديكساتريم وجود دارندكه اين تركيبات تا حدود زيادي احساس گرسنگي را كنترل مي كنند. مصرف اين قرص باعث مي شود كه مصرف كننده هر هفته نيم كيلو يعني ماهي 2 كيلو و در يك فصل 6 كيلو كاهش وزن داشته باشد. در مقابل باعث بروز عصبانيت سريع و سرگيجه شخص مصرف كننده مي شود. اين قرص براي مدت كوتاهي كارايي دارد زيرا مدت استفاده از اين قرص ها محدود به سه ماه است و استفاده از اين قرص بيشتر از سه ماه براي بيشتر از همان 6 كيلو كاهش وزن تاثيري در كنترل گرسنگي و غلبه بر ميل شديد به غذا نخواهد داشت. بنابراين بعد از مدتي روند افزايش وزن آغاز خواهد شد و دوبار به ميزان اوليه خواهد رسيد.

15مورد مرگ در مورد يك قرص آمريكايي!

افيورا: اين قرص با وجود اينكه مدت زيادي است كه به بازار آمده ولي همچنان تحت آزمايش ها و بررسي هاي كارشناسان قرار دارد. طبق گزارش هاي دقيق مصرف اين قرص در امريكا 400 مورد نتايج عكس داشته و در 15 مورد موجب مرگ مصرف كننده شده است. مصرف

اين قرص در حين اينكه ميل به غذا را كم مي كند باعث تند شدن ضربان قلب نيز مي شود و مصرف كننده را عصبي مزاج كرده و حتي باعث سكته مغزي نيز مي شود. در حال حاضر مصرف اين قرص و يا حتي داروهايي كه شامل «افيدرمين» هستند در برخي ايالت هاي آمريكا از جمله نيويورك ممنوع شده است. «كروميوم بيكولينات» اين قرص از دسته قرص هايي است كه مي توان آن را در اغلب عطاري ها يافت كه بيشتر هم به صورت يك ماده غذايي و بدون نسخه پزشك در اختيار متقاضي قرار ميگيرد. اين قرص احتمال ابتلا به انواع سرطان را در شخص افزايش داده و قند خون را افزايش مي دهد. FDA)) يا سازمان بهداشت و تغذيه آمريكا بعد از مدتي تحقيق و بررسي بر روي انواع قرص هاي لاغري اعلام كرد كه حتي جديدترين و پيشرفته ترين قرص هاي لاغري هم مي تواند داراي عوارض جانبي باشد به همين خاطر تاكيد كرد نبايد خودسرانه و بدون تجويز پزشك از اين نوع قرص ها استفاده كرد و بلكه اين قرص ها لازم است حتما تحت نظارت پزشك مصرف شود.

نتايج استفاده از قرص هاي لاغري

كساني كه وزن آنها 30% بيشتر از حد طبيعي باشد اگر به پزشك مراجعه كنند به احتمال بسيار زياد پزشك به آنها قرص هاي لاغر كننده را تجويز مي كند. البته پزشكان بر خطرات قرصهاي لاغري واقفند و در صورتي اين قرص هاي را تجويز مي كنند كه خطرات ناشي از افزايش وزن بيشتر از عوارض مصرف اين قرص ها باشد. در صورتي كه چاقي و اضافه

وزن مشكل خاصي را براي شخصي ايجاد نكرده باشد، بهتر است از قرص هاي لاغر كننده استفاده نشود. به طور كلي تحقيقاتي كه بر روي اين قرص ها انجام شده است نشان مي دهد كه كاركرد اين قرص ها بسيار محدود است و اغلب پزشكان معتقدند كه استفاده از قرص هاي لاغري زماني كارآمد خواهد بود كه در كنار آن رژيم غذايي مناسب و تمرينات ورزشي هم وجود داشته باشد، چرا كه اگر فقط به قرص هاي لاغري اكتفا شود بعد از مدتي اين قرص ها كنار گذاشته مي شود و مصرف آنها قطع مي شود و وزن اوليه انسان دوباره به ميزان قبلي خود بازخواهد گشت. در برخي موارد هم اين قرص ها با تركيبات شيميايي آميخته شده اند كه به نوبه خود خطرات ديگري را هم در پي خواهند داشت. برخي چنين تصور مي كنند كه خوردن قرص هاي لاغر كننده به سرعت وزن آنها را از بين خواهد برد و وزن آنها را به حد عادي خواهد رساند، به همين خاطر با تمايل تام و كامل به مصرف اين قرص ها روي مي آورند و حتي با فواصل بسيار كمي و بدون زمان بندي خاصي اين قرص ها را مي بلعند. همين ميل به مصرف قرص مقدمه يي براي خطرات جسمي بزرگ خواهد بود.در هر صورت اگر مي خواهيد اضافه وزن خود را از بين ببريد و دچار مشكلات جسمي و ناراحتي هاي ناشي از مصرف قرص هاي لاغر كننده نشويد بهترين طريق اين است كه با استفاده از رژيم غذايي مناسب و انجام تمرين هاي ورزشي منظم و با برنامه وزن

خود را كاهش دهيد. تجربه نشان داده است كسانيكه اضافه وزن داشته و برنامه غذايي و ورزشي مناسبي را براي خود اتخاذ كرده اند بدون استفاده از هيچ قرص و يا داروي شيميايي توانسته اند وزن خود را در مدت كوتاهي از 5 تا 10 كيلو كاهش دهند.

يك جدول استثنايي براي اينكه خطرات افزايش وزن و بيماري هاي ناشي از آن را بشناسيم

آيا شما هم در معرض خطر ناشي از افزايش وزن و بيماريهاي ناشي از آن قرار داريد؟ براي اينكه به ارتباط قد و ميزان چربي موجود در بدن خود پي ببريد كافي است نگاهي به ستون جدول زبر بياندازيد. در ستون اول از سمت راست ميزان طول قد به سانتيمتر و در ستونهاي بعدي ميزان احتمالي وزن و در بالاي هر كدام از ستونها درصد چربي موجود در آن وزن، درج شده است. به عنوان مثال اگر قد 1.76و وزن 65 باشد ميزان چربي موجود در بدن 23% خواهد بود. اگر شاخص ميزان چربي موجود در بدن از 27% گذشت نسبت ابتلا به مرض قند و بيماريهاي قلبي و سرطان بالا خواهد بود و لازم است كساني كه وزن و ميزان چربي در منطقه خطر قرار دارد نسبت به كاهش وزن و ميزان چربي بدن آنها در منطقه خطر قرار دارد نسبت به كاهش وزن و كنترل برنامه غذايي خود اهتمام بيشتري بورزند.

منبع: مجله آهنگ زندگي

دختران آينه زندگي مادران

نويسنده:روشنك مراحمي

پايه هاي اساسي سلامتي را از دوران جواني بايد ساخت .اگر به هنگام جواني خوب غذا بخوريد و ورزش كنيد بدن و ذهن خود را با عادتهايي آشنا ساخته ايد كه براي هميشه در

شما باقي ميماند .

كيسي هاروود ( Cassie Harwood ) نمونه كامل يك دختر سالم است .او يك دختر 13 ساله و بسيار علاقمند به فوتبال است. او مانند يك پسر سريع مي دود و مانند يك پسر به خوبي بازي ميكند .سه برادر او هميشه با او شوخي كرده و مي گويند او بيش از همه اعضاي خانواده غذا مي خورد .

اين شادابي و سلامتي كيسي بر اساس تصادف و اتفاق به وجود نيامده است .مادر او نقش بسيار مهمي در سلامتي جسمي او داشته است . ليزا هاروود ( Lisa Harwood ) كه يك بازارياب اجرايي است نقش مهمي را در زندگي او ايفا مي كند .اگر چه ليزا به شدت مراقب وزن خود است اما به هيچ وجه از لغت رژيم غذايي در خانه خود استفاده نمي كند .در عوض او سعي مي كند تا غذاهايي پرانرژي و سالم براي خانواده تهيه كند .ليزا كه سابقاً قهرمان مدرسه بوده است هر روز ورزش مي كند و به ورزشهايي مانند دوچرخه سواري و واليبال كه همه اعضاي خانواده در آن شركت دارند علاقمند است .دوست و همراه مطلوب ورزش او كيسي است .ليزا كه اكنون 41 سال سن دارد معتقد است كه انجام ورزش به همراه دخترش باعث مي شود دختر وي به راههاي مختلف استقرار يك زندگي خوب پي ببرد .

نخستين دانه هاي رشد و سلامتي كامل در آغاز دوران نوجوان كاشته مي شوند .مهم ترين و اساسي ترين پيام براي مادران و دختران اين است كه : براي داشتن سلامتي كامل و بدن قوي ورزش را از سنين نوجواني آغاز كنيد و

آن را بدرستي انجام دهيد .

براي دستيابي به يك رژيم غذايي درست هر روز يك ليوان شير براي دختر خود آماده كنيد .علاوه بر مواد غذايي چون منيزيم، ويتامين D و پتاسيم ،شير داراي كلسيم است كه عامل اساسي براي جلوگيري از ابتلا به نرمي استخوان است .اين بيماري فلج كننده كه حدود 8 ميليون زن آمريكايي بدان دچار هستند بدليل كمبود توده هاي استخواني شخص را مبتلا مي كند .و اغلب بعد از دوران يائسگي روي مي دهد .مطالعات نشان مي دهد كه 85 درصد از دختران نوجوان در هفته 4 يا 5 ليوان شير مورد نياز بدن را صرف نمي كنند چون بر اين باورند كه شير باعث چاق شدن آنها مي شود .آنها ورزش هم نمي كنند .تا سن نه سالگي دختران از قدرتي به ميزان مساوي با پسران برخوردار هستند اما هنگامي كه به دوران بلوغ نزديك مي شوند ،بدنهاي چابك و فرز آنها به تدريج به صورت خميره در مي آيد .نتيجه عدم توجه به ورزش و سلامتي اين است كه دختران بيشتر بر روي ظاهر خود تمركز مي كنند تا بر روي احساس خود .

در نتيجه بسياري از دختران نوجوان عادت منفي بسيار بدي چون عدم فعاليت جسماني و رژيم هاي غذايي مخرب پيدا مي كنند .تنها دو سوم از دختران دبيرستاني سه بار در هفته به ورزش مي پردازند .بيش از نيمي از آنها به طور مكرر رژيم مي گيرند .دختراني كه از نظر جسماني فعال هستند به عادات خطرناكي چون سيگار كشيدن، نوشيدن مشروبات الكلي و استفاده از مواد مخدر دچار نمي شوند .

يكي از راههايي كه

ميتوان از آن استفاده كرد مشغول ساختن دختران به ورزش و هنر است.اگر دختري بعد از نرمش به تمرين دروس موسيقي بپردازد وقت كمتري را صرف ظاهر خود ميكند .دختراني كه در مسابقات رقابتي شركت مي كنند يا به موسيقي مي پردازند از اعتماد به نفس بالاتري برخوردار هستند .

دكتر رني جنكينز ( Dr Renee Jenkins )براي دختر خود برنامه اي تنظيم كرد .بدين ترتيب كه در ساعت شش كريستينزا ( Kristinza ) به كلاس ويولون مي رفت و در ساعت 9 به ورزش مي پرداخت . در دوران دبيرستان كريس در كنسرت جوانان و تورنومنت هاي تنيس شركت جست. كريس درباره خود مي گويد : اين تمرين ها و كلاسها باعث مي شود كه احساس بهتري نسبت به خودم پيدا كنم .

در حقيقت مادران از هنگامي شروع به پايه ريزي سلامت كودك خود مي كنند كه كودك آنها هنوز متولد نشده است .امروز بر اين باورند كه احتمال ابتلا به بيماريهايي چون ديابت و بيماريهاي قلبي در طول دوران بارداري پايه ريزي مي شود .

اگر زني كه قرار است مادر شود ،به خوبي غذا بخورد و ورزش كند و از نگرانيهاي زياد بپرهيزد احتمال ابتلا فرزند خود را به فشار خون و يا كلسترول بالا در سنين پيري كاهش مي دهد .اين بدين دليل است كه جنين در محيط اطراف خود پيامهايي دريافت مي كند و خود را با آن پيامها تطبيق مي دهد .جنيني كه از اكسيژن كافي و غذاي كافي محروم شده است جريان خون خود را به گونه اي تنظيم ميكند كه خون بيشتري به قسمتهاي حياتي چون مغز برسد .در

نتيجه به ساير قسمتها چون شكم خون كمتري مي رسد .نوزاد متولد شده داراي سر بزرگ و قسمتهاي شكمي كوچكي خواهد بود .چنين نوزاداني در سنين پيري گرايش بيشتري به ابتلا به كلسترول و فشارخون و ديابت دارند .خطر ابتلا به بيماريها با رژيم ها و عادتهاي غذايي درست و جديد كاهش مي يابد .بنابراين حتي اگر مادر شما مشكلات وزني و فشارخون خود را به شما انتقال داده باشد شما ميتوانيد با عادتهاي غذايي درست و موثر زندگي دختران و نوه هاي خود را تغيير دهيد .

اين همان چيزي است كه مري كيم ( Mary Kimm ) به آن معتقد است .در سن 44 سالگي او با مشكلات ناشي از اضافه وزن دست و پنجه نرم مي كرد .سه سال قبل وزن دختر دختر وي اما (Emma ) نيز رو به افزايش گذاشت هنگامي كه اما هشت سال داشت توسط همكلاسيهايش مورد تمسخر قرار مي گرفت و با چشمان اشك بار به خانه مي آمد .مري مي گويد اينجا بود كه به فكر افتادم تا مشكل خود و دخترم را به طريقي حل كنم .سال قبل با كمك يك پزشك مري و اما سبك زندگي خود را عوض كردند .از غذاهايي استفاده مي كردند كه چربي كم داشت و روزانه ورزش مي كردند .با اين روش آنها توانستند 60 پوند وزن كم كنند .البته انجام اين كار آسان نبود زيرا بايد از خوردن غذاهاي پرچرب مورد علاقه خود مي گذشتند اما مطمئناً اما در 50 سالگي براي نوه خود تعريف خواهد كرد كه داشتن سلامتي كامل ارزش آن همه سختي را داشته است

منبع

:روزنامه فتح

ميزتحرير خانمها محل تجمع باكتريها

تحقيقات نشان مي دهد كه ميز كار زنان بطور متوسط ? تا ? برابر مردان ميزبان باكتري ها است.

بنا بر يك تحقيق تازه، ميز كار خانمها مستعد داشتن ميكربهاي بيشتري از ميز آقايان همكارشان است!

علاوه بر اين، آنها متوجه شدند كه زنان به طور متوسط ميزبان ? تا ? برابر باكتري بيشتري بر روي ميز و محيط كار خود هستند.

كيف پول آقايان نيز پر بركت ترين زمين براي زاد و ولد موجودات ميكروسكوپي و ميكربها شناخته شده است.

محققين چنين توضيح دادند كه عادت قرار دادن خوراكي در كشوي ميز كار ميتواند وجود ميكرب و باكتري بيشتر در ميز كار خانمها را توجيه كند. از طرفي مواد آرايشي، كرمها و لوسيونها هم در جابجايي باكتريها موثرند.

پروفسور چارلز جربا (Charles Gerba) سرپرست اين تيم تحقيقاتي متوجه شد كه ??% از كارمندان خانم عادت دارند در محوطه كار خود - اعم از ميز تحرير، كشوها يا كازيه و…- خوراكي نگهدارند.

او ميگويد: "من شك ندارم كه مردان ‘ميكربي تر’ هستند، اما زنان به خاطر تماس بيشتر با كودكان و نگهداري غذا در ميز تحريرشان، در معرض فعل و انفعالات ميكربي بيشتري هستند.

يك مشكل ديگر هم لوازم آرايش است.”

او افزود: "من واقعا از ديدن مقدار خوراكيهاي موجود در كشوهاي ميز خانمها متعجب شدم و اگر قحطي شود، اين كشوها اولين جايي خواهند بود كه در آن به دنبال غذا خواهم گشت.”

پروفسور جربا اضافه كرد كه كيف پول آقايان ميزباني بسيار جذاب براي انواع ميكربها و حشرات بسيار ريز است. "وقتي كيف را در جيب شلوارتان ميگذاريد، محلي راحت، گرم و تاريك براي زاد و ولد باكتريها

ايجاد ميكنيد.”

پروفسور سالي بلومفيلد (Sally Bloomfield) مدير مجمع بين المللي بهداشت منزل در اينباره ميگويد كه مردم نبايد بيش از حد نگران اين يافته هاي جديد باشند چرا كه بيشتر اين باكتريها بي آزار بوده و حامل بيماري نيستند.

او افزود: "مهم اين نيست كه در جايي باكتري باشد و يا تعداد اين باكتريها چقدر است، آنچه بسيار اهميت دارد اين است كه اين باكتريها از چه نوعي هستند.”

"البته اگر شما آن دسته از مواد خوراكي را كه معمولا در يخچال نگهداري ميكنيد را روي ميز يا داخل كشو بگذاريد، معلوم است كه دنبال دردسر ميگرديد.”

گروه تحقيقاتي دانشگاه آريزونا، نمونه هايي از ??? دفتر كار واقع در دانشگاه خود و همچنين دفاتر كار نيويورك، لوس آنجلس، سن فرانسيسكو، اورگون و واشنگتن تهيه كردند.

آنها در هر ميز كار از ? منطقه نمونه برداري كردند؛ تلفن، ماوس كامپيوتر، صفحه كليد كامپيوتر، كليد علامت تعجب در صفحه كليد، قلم، ته كشوي ميز و دستگيره كشوي ميز. آنها نمونه هايي از وسايل شخصي افراد نيز تهيه كردند.

بنابر نتيجه اين گزارش، پر باكتري ترين محل، ته كشوي ميز تحري - جايي كه افراد بسياري در آن خوراكي ميگذارند - بود.

رابطه فرسودگى شغلى با سلامت روان زنان

منبع:روزنامه جوان

نتايج يك پژوهش نشان داده است كه فرسودگى شغلى اثرات مخربى بر سلامت روان زنان شاغل برجاى مى گذارد در اين پژوهش به بررسى ارتباط فرسودگى شغلى و وضعيت سلامت روانى در زنان شاغل پرداخته شده است. آن ها مخاطرات شغلى را از مهمترين مسايلى مى دانند كه در حيطه سلامتى خانم هاى شاغل بايد به آن توجه جدى شود. از جمله اين مخاطرات، فرسودگى شغلى است كه

امروزه به يكى از مهمترين مسايل در سيستم هاى بهداشتى و درمانى تبديل شده است و خانم هاى شاغل به دليل وضعيت خاص روحى و روانى خود بيشتر در معرض ابتلا به آن قرار دارند. اين پژوهش توسط ?? نفر از خانم هاى ماما و پرستار شاغل در دانشگاه علوم پزشكى انجام شد. در اين پژوهش سه فرم پرسشنامه مشخصات فردى، پرسشنامه فرسودگى شغلى و مقياس روانى به روش طبقه اى- تصادفى مبتنى بر حجم نمونه انتخاب شده بودند، تكميل شده و اطلاعات آن مورد تجزيه و تحليل آمارى قرار گرفت. نتايج تحقيق نشان داد كه ??/? درصد واحدهاى پژوهشى در طبقه متوسطه فرسودگى شغلى جاى داشتند همچنين ??/?? درصد افراد تحت مطالعه مشكوك به اختلالات روانشناختى بودند. ديگر يافته ها بيانگر آن بود كه فرسودگى شغلى و ثمرات جسمانى، اضطراب و افسردگى در سطح مختلف فرسودگى شغلى اختلاف آمارى معنا دارى را نشان مى دهد.

سليوليت در زنان و راههاي درمان آن

نويسنده:آمنه اسفندياري

منبع:روزنامه قدس

سليوليت يا چاقي قسمت رانها در دخترها از سن 14 سالگي شروع مي شود و با بالا رفتن سن افزايش يافته و لايه هاي پوست نازك تر مي شوند. چاقي ران يا سليوليت بيشتر در خانم ها بعد از زايمان و همچنين در افرادي كه از قرصهاي ضد حاملگي استفاده مي كنند ايجاد مي شود. همچنين اين عارضه مي تواند بعد از به وجود آمدن جراحت در بدن كه سيستم گردش خون را مختل مي كند ايجاد شود. در افرادي كه پيوسته در حالت نشسته هستند نيز بافتهاي پيوندي سخت تر شده و در پوست فرورفتگي ايجاد مي كند.

مردها كم تر دچار اين عارضه

مي شوند، به اين علت كه شبكه سلولهاي چربي آنها در عمق پوست وجود دارد. در حالي كه در زنان اين سلولها شكل بسيار صافي دارند و بسيار به سطح پوست نزديك هستند. اين مسأله باعث گود رفتگي در پوست مي شود. اما سلولهاي بدن مرد شكل تيزتري داشته و با فاصله بيشتري از پوست واقع شده اند كه باعث مي شود به ندرت به اين عارضه مبتلا شوند.

بعضي عوامل كه ابتلا به سليوليت يا چاقي ران را تشديد مي كنند:

وراثت: برخلاف استحكام ناخنها و رنگ و بافت مو كه نمي توان كاري در موردشان كرد، براي مبارزه با چاقي ران راههاي بسياري وجود دارد.

كمبود جذب آب: آب كمك مي كند كه سيستم دفعي به خوبي عمل كند و تمامي سموم و مواد زائد را از بدن خارج كند. سعي كنيد روزي 7 ليوان آب بنوشيد. رژيمهاي غذايي نامناسب و نيز عادتهاي بد غذايي (الكل، كافئين،...): اين موارد به ايجاد چاقي ران كمك مي نمايند چون مواد دفعي و سمومي كه توليد مي كنند در بافتهاي چربي باقي مانده و خارج نمي شوند. برخلاف آنچه كه شنيده ايد، رژيمهاي غذايي هرگز با اين عارضه مقابله نمي كنند. در واقع، رژيمهاي غذايي حتي خطر ابتلا به آن را نيز افزايش مي دهند چون فكر مي كنيم كه بدن بي غذا مانده است و در صدد جبران آن برمي آييم كه اين به چاقي ران كمك مي كند. همه چربيهاي اشباع شده به ايجاد سليوليت يا چاقي ران كمك مي كنند. اين چربيها راه شاهرگ ها را مي بندند و در بافتها باقي مي

مانند و باعث اختلال در سيستم دفعي بدن مي شوند.

سيگار كشيدن: سيگار نه فقط براي پوست و ريه ها ضرر دارد، بلكه با منقبض كردن مويرگها باعث ضعيف تر شدن پوست مي شوند. همچنين باعث خراب كردن بافتهاي پيوندي شده و به ايجاد فرورفتگي و چاقي ران كمك مي كند.

استرس و فشار: فشارهاي عصبي باعث دردهاي عضلاني و همچنين مسدود شدن بافتها شده و سيستم دفعي بدن را مختل مي كند.

معالجات و درمانهاي مختلف: گاهي درمانها نيز باعث مختل شدن عمليات طبيعي بدن مي شود و به سيستم دفعي بدن آسيب مي رساند. قرصهاي رژيمي، قرصهاي خواب آور و قرصهاي ادرارآور، همه مي توانند باعث چاقي رانها شوند.

ورزش نكردن: يك جا نشستن نيز هميشه به اين عارضه كمك مي كند. ورزش، بسياري از خطرات را براي سلامتي شما كاهش مي دهد و باعث مي شود كه كمتر به آن عارضه دچار شويد. ورزش قدرت عضله ها را بالاتر برده و سيستم گردش خون را تنظيم مي كند و سلامتي عمومي بدن را بالاتر مي برد. گروهي از خانمها فكر مي كنند بعضي مكملهاي رژيمي براي مبارزه با چاقي رانها مؤثر هستند. در حالي كه اين مسأله به تنهايي كارساز نيست.

منبع

/com.iranmania.www//:http

asp.cellutite/fat/dietrecipes/nutrition

يائسگي: هورمون ها، ميل جنسي و شما

تعداد زناني كه يائسه ميشوند، روز به روز در حال افزايش است. طول عمر ما بيشتر شده است اما بين زماني كه در زندگي متكي به خود هستيم و زماني كه به ديگران وابسته مي شويم، 10 سال فاصله است.

هنوز سر در گم هستيم كه واقعاً يائسگي چيست و چطور بايد با آن كنار آمد. در اين مقاله

اين موضوع را از ديدگاه دكتر جنيفر بليك، استاد دانشگاه تورنتو و رئيس انجمن بيماري هاي زنان و زايمان بررسي مي كنيم.

زنان هنگام تولد همه ي تخمك هايي را كه در طول عمر آزاد مي كنند در خود دارند، در حاليكه مردها در طي عمر خود همواره اسپرم هاي جديد توليد مي كنند. در طي دوران پيش از يائسگي هورمون هايي كه باعث قاعدگي مي شوند در زنان رو به كاهش ميرود. دوران پيش-قاعدگي معمولاً در حدود سن 47 سالگي آغاز مي شود و حدود 4 سال طول مي كشد تا به يائسگي بينجامد—كه 12 ماه قاعده نشدن به طور متوالي است. براي بيشتر زنان انتقال به يائسگي تدريجاً انجام مي گيرد. اما در 10 درصد زنان اين عمل آني و ناگهاني است.

كاهش استروژن روي وضعيت رحم، سينه ها، استخوان ها، كبد، مغز و روده ها تاثير مي گذارد. 75 درصد از زنان در اين دوره دچار گر گرفتگي شده و براي 10 درصد اين زنان اين مسئله حتي بيش از 5 سال طول مي كشد. علاوه بر گر گرفتگي علائم ديگري نيز براي يائسگي وجود دارد كه شامل درد مفصل ها، سختي در تمركز كردن، عرق كردن بيش از حد، خشكي مهبل، تغييرات خلق و خو، بي خوابي يا كم خوابي، احساس تعرق در شب، تكرر ادرار و در 50 درصد خانم ها، كاهش ميل جنسي مي باشد.

از آنجا كه سطح پروژسترون نيز در بدن كاهش مي يابد، عادات ماهانه نامنظم شده و حاملگي دشوارتر مي شود. همچنين ميزان توليد تستوسترون كه ميل جنسي ما را باعث مي شود، كاهش مي

يابد. براي اكثر خانم ها HRT درماني مناسب شناخته شده است چون هم به آسان تر كردن اين علائم كمك مي كند و هم احساس سلامتي را در فرد بالا مي برد. درمان تستوسترون نيز كمك كننده بوده است اما هنوز بي نتيجه و غير قطعي است. درمان آندروگن برخلاف كانادا، در امريكا بسيار مورد استفاده قرار مي گيرد و در مورد يائسگي هاي ناگهاني نتيجه بخش بوده است.

كمبود ميل جنسي شكايتي است كه بيشتر زنان يائسه دارند ولي ما نمي توانيم آن را فقط به گردن تغييرات هورموني بيندازيم. ميل جنسي علاوه بر هورمون ها، تحت تاثير خستگي، وضعيت سلامتي و جسمي، انتظارات اجتماعي، تجربه هاي جنسي قبلي، سلامتي همسر، استرس و مسائل زماني نيز مي باشد. مسئله ي بغرنجي است...

براي كنار آمدن با يائسگي و حفظ صميميت جنسي بعد از بالا رفتن سن چه بايد كرد؟ دكتر بليك توصيه هايي در اين زمينه دارد:

• بدنتان را روي فرم نگاه داريد.

• در مورد يائسگي اطلاعات لازم كسب كنيد.

• زندگي خود را بازسازي كنيد.

• به تفريح فكر كنيد.

• از فعاليت هاي غير جنسي نيز لذت ببريد.

• به ياد داشته باشيد كه مهمترين آلت جنسي مغز شماست.

دكتر بليك همچنين در مورد درمان HRT نيز صحبت مي كند. در جولاي 2003 انجمن سلامتي زنان به اين نتيجه رسيد كه اين درمان هيچ تاثيري در كاهش بيماري هاي قلبي نداشته و درصد ابتلا به سرطان سينه و سكته را افزايش داده و احتمال وقوع سرطان روده و پوكي استخوان را كاهش داده و كلسترول را نيز بالا مي برد.

جالب است بدانيد كه در

همه ي گروه هاي مورد آزمايش، ورزش نقش بسيار مهمي در پايين آوردن احتمال سكته داشته است. درصد ابتلا به سرطان سينه از 30 تا 38 مورد افزايش داشته است، در حاليكه براي خانم هايي كه اين درمان را كمتر از 4 سال استفاده مي كردند، اين درصد افزايشي نداشته است. خوب است كه بدانيد با علم امروزي حداقل 10 سال زمان لازم است كه هر نوع سرطاني شناخته شود. پس بهترين راه براي پايين آوردن احتمال ابتلا به سرطان سينه در خانم ها اين است كه وزن خود را كنترل كنند و به وضعيت جسمي خود رسيدگي لازم را داشته باشند و از مصرف الكل هم جداً خودداري كنند.

ورزش بهترين راه براي پايين آوردن خطر ابتلا به سرطان، بالا بردن ميل جنسي و سرزندگي است. دكتر بليك همواره به خانم ها يادآور مي شود كه دنبال كسب اطلاعات بيشتر در اين زمينه باشند و سطح دانش خود را بالاتر ببرند و همواره در راه حفظ سلامتيشان تلاش كنند

نقش هورمون هاي زنانه در پيشگيري از ساييدگي م

نتايج يك بررسي جديد نشان مي دهد براي انكه مفصل هاي مختلف در زنان دچار اسيب نشود وجود مقادير كافي از هورمون هاي زنانه در انان ضرورت دارد به نوشته تازه ترين شماره نشريه بيماري هاي مفاصل ساييدگي مفاصل مختلف بدن بيماري بسيار شايعي است كه به ويژه در سنين بالا موجب بروز ناتواني حركتي زيادي مي شود و اشخاص بيمار را به ديگران وابسته مي كند محققان براي بررسي نقش عوامل هورموني در ايجاد ساييدگي مفصل تعدادي از زنان را كه مقادير هورمون هاي زنانه در خون انان با يكديگر متفاوت بود

مورد بررسي قرار دادند.

نتايج اين بررسي نشان داد رابطه واضحي بين كم بودن مقادير هورمون در خون و بروز ساييدگي مفصل وجود دارد.

به طور معمول مقادير هورمونهاي زنان و به ويژه هورمون استروژن خون با اغاز دروان يائسگي در زنان شروع به كاهش مي كند و انان را در معرض اسيب هاي مختلف و از جمله پوكي استخوان قرار مي دهد كه مي تواند موجب بروز شكستگي هاي ناتوان كننده اي در آنان شود. كم بودن مقادير هورمون خون هم چنين در شدت علائم ناشي از ساييدگي مفاصل در زنان موثر است و با كاهش مقادير هورمون شدت علائم افزايش پيدا مي كند.

درد ناشي از ساييدگي مفاصل به علت انكه در مواردي موجب زمين گير شدن بيماران مي شود در بروز بيماري هاي ريوي و قلبي موثر است از سوي ديگر مصرف كليه هورمونها در دوران هاي مختلف زندگي زنان بايد با نظر پزشك انجام بگيرد.

وجود ارتباط بين انواع بيماري هاي سرطاني در زن

محققان مي گويند برخي ويژگي هاي خاص مربوط به سرطانهاي زنان موجب شده است تا ارتباط زيادي بين انواع سرطان هاي زنان با يكديگر وجود داشته باشد.

بر اساس بررسي هايي كه به تازگي انجام شده ضروري است همه زناني كه به تومور بدخيم رحم مبتلا مي شوند از نظر وجود ساير اختلالات ژني نيز مورد بررسي قرار گيرند .

در مطالعه اي كه به تازگي انجام شد محققان دريافتند حدود دو درصد از زناني كه به تازگي تومور بدخيم رحم در انان تشخيص داده شده است مبتلا به نوعي جهش ژني هستند كه انان را در معرض ابتلا به سرطان لوله گوارشي نيز قرار مي دهد.

در

واقع اين اختلال ژني در ژني اتفاق مي افتد كه موجب بروز سرطان هاي متعددي از جمله سرطان هاي ديگر زنان و گوارشي نيز مي شود با اين حال تومور بدخيم رحم رايج ترين مورد سرطان از اين گونه است كه در زنان اتفاق مي افتد و وقوع ساير موارد سرطان كمتر است .

در صورتي كه سرطان لوله گوارش در اين گروه از زنان اتفاق بيافتد به علت انكه به طور معمول دير تشخيص داده مي شود به خوبي قابل درمان نيست و خطر مرگ و مير بيماران مبتلا افزايش قابل ملاحظه اي پيدا خواهد كرد به همين علت محققان توصيه مي كنند در اين گروه از بيماران پيشگيري از بروز ساير سرطان ها به عنوان يك اصل مهم در نظر گرفته شود.

چاقي در زنان خطر ابتلا به سرطان را افزايش مي دهد

براي دومين بار طي 10 روز يك مطالعه علمي نسبت به وجود ارتباطي ميان چاقي و بيماري سرطان هشدار داده است.

براساس مطالعه تازه هر ساله حدود شش هزار زن ميانسال يا مسن تر در بريتانيا به خاطر چاقي مفرط يا داشتن اضافه وزن به سرطان مبتلا مي شوند.

اين مطالعه كه با بررسي 45 هزار مورد سرطان در يك ميليون زن طي دوره اي هفت ساله انجام شد، مي گويد كه حدود پنج درصد از كل موارد سرطان به چاقي مربوط مي شود.

اين مطالعه كه نتيجه آن در نشريه "بريتيش مديكال ژورنال" چاپ شده است، چربي زائد بدن را عامل 50 درصد موارد سرطان رحم و نوعي سرطان مري مي داند.

هفته گذشته يك مطالعه بين المللي به ارتباط ميان سرطان و چاقي اشاره كرده بود.

"صندوق جهاني تحقيقات سرطان" اخطار داد كه داشتن اضافه

وزن خطر سرطان را به طور محسوسي افزايش مي دهد.

ارقام حاكي از آن است كه حدود 23 درصد كل زنان در انگلستان چاقي مفرط و 34 درصد اضافه وزن دارند.

مطالعه تازه تعداد موارد سرطان در ميان 2/1 ميليون زن بريتانيايي 50 تا 64 ساله را طي دوره اي هفت ساله بررسي كرد.

در اين دوره بيش از 45 هزار مورد سرطان و 17 هزار مورد مرگ ناشي از سرطان ثبت شد.

دكتر گيليان ريوز، از دانشگاه آكسفورد، گفت: "ما تخمين مي زنيم كه اضافه وزن داشتن يا چاقي مفرط عامل بروز حدود 6 هزار از مجموع سالانه 120 هزار مورد تازه سرطان در ميان زنان ميانسال و مسن تر در بريتانياست."

"تحقيقات ما همچنين نشان مي دهد كه داشتن اضافه وزن تاثير بسيار بزرگتري بر خطر برخي سرطان ها از ساير سرطان ها دارد."

"از 6 هزار مورد سرطان اضافي كه هر ساله در اثر اضافه وزن يا چاقي مفرط روي مي دهد، دو سوم آنها به سرطان هاي رحم يا سينه مربوط مي شود."

اين تحقيقات دريافت كه ارتباط ميان وزن و خطر سرطان به مقطعي از زندگي كه زن در آن است بستگي دارد.

براي مثال، اضافه وزن داشتن خطر سرطان سينه را تنها پس از يائسگي افزايش مي دهد و خطر سرطان روده را تنها پيش از يائسگي.

سارا هيوم از مركز تحقيقات سرطان بريتانيا گفت: "درحالي كه اكثر مردم داشتن اضافه وزن را يك خطر عمومي براي سلامتي مي دانند، اما آنها هيچ ارتباط مشخصي ميان اضافه وزن و خطر سرطان قائل نيستند."

دكتر ايان كمپبل مدير پزشكي موسسه خيريه "نگراني وزن" گفت: "زماني تصور مي شد كه كار

زيادي نيست كه فرد بتواند براي جلوگيري از سرطان بكند، اما اكنون روشن است كه سبك زندگي به شدت بر خطر كلي سرطان تاثير مي گذارد."

"پيام روشن است: امروز روي يك سبك زندگي سالم تر سرمايه گزاري كنيد و فردا مي توانيد فوايد آن را در قالب كاهش خطر بيماري و زندگي طولاني تر درو كنيد."

جمجمه زنان ضخيمتر از جمجمه مردان است

دانشمندان چيني و آمريكايي در مطالعات تازه اي دريافته اند كه جمجمه زنان ضخيمتر از جمجمه مردان است.

به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا، در اين تحقيقات، پژوهشگران شركت فورد موتور و دانشگاه علوم و فن آوري تيانجين، يك روش غيرمهاجم براي اندازه گيري ويژگي هاي هندسي جمجمه انسان ها ابداع كرده اند.

اين پژوهشگران با اين روش، تصاوير اسكن مغزي 3000 بيمار را در بيمارستان مركزي تيانجين در چين مورد بررسي و مطالعه قرار دادند.

اين دانشمندان دريافتند كه متوسط ضخامت جمجمه زنان 1/7 ميلي متر است و 9 درصد از متوسط ضخامت جمجمه مردان كه 5/6 ميلي متر تخمين زده شده، بيشتر است اما در عين حال جمجمه مردان در فاصله جلو به عقب سه درصد بزرگتر و چهار درصد عريض تر از جمجمه زنان است.

پژوهشگران همچنين تعيين كرده اند كه جمجمه هر دو جنس پس از رسيدن به سن بزرگسالي به آرامي رو به كوچكتر شدن مي رود.

دانشمندان خاطر نشان مي كنند كه يافته هاي آنها در طراحي ابزار موثرترو كارآمدتر براي حفاظت از مغز در حين تصادفات رانندگي و ساير حوادث، سودمند خواهد بود.

نتايج اين پژوهش در مجله بين المللي "ايمني خودرو" منتشر شده است

ميزان و تعداد شيردهي در طول شبانه روز

شيرمادر هضم آساني دارد و زمان و برنامه مشخصي براي تغذيه شيرخوار نمي توان ارائه كرد . اين واقعيت طبيعي است كه وقتي شكم شيرخوار بطور مرتب پر باشد و پستان ها پي در پي تخليه شوند از بسياري مشكلات شيردهي پيشگيري مي شود . هيچ جدول زماني نمي تواند مشخص كننده زمان شيردهي باشد . برخي كودكان زودتر از 2 ساعت يكبار و برخي ديگر

فواصل زماني طولاني تر نياز به تغذيه دارند .

آنچه مسلم است اگر كودك از نظر افزايش وزن مشكلي نداشته باشد مي تواند بعد از حدود 20 دقيقه عمل شيردادن را قطع كنيد و مطمئن باشيد كه كودك گرسنه نخواهد ماند .

در مورد كودكاني كه بعد از خوردن چند دقيقه شير تمايل به خوابيدن پيدا مي كنند و مادر مطمئن است كه هنوز كودك سير نشده است توصيه مي شود كه با عوض كردن پستان و يا گرفتن آروغ و نيز تعويض پوشك كودك را بيدار نگه داشته تا به شيرخوردن ادامه دهد . البته ميزان خيس و كثيف شدن پوشك كودك معيار خوبي براي ميزان سيرشدن كودك خواهد بود .

در مورد بچه اي كه فقط مدت كوتاهي شيرمي خورد بهتر است سعي كنيد در فواصل زماني كوتاهتر يا بطور مكرر و پي درپي به او شير بدهيد .

يكي از معيارهاي مهم در ميزان كافي بودن شيرمادر جدول رشد كودك است هر كودك شيرخوار ماهانه حدوداً بين 600- 500 گرم وزن اضافه مي كنند كه نشان دهنده سلامت كودك و كافي بودن شيرمادر است . البته كودك در 2 هفته اول تولد وزن كم مي كند .

معيار ديگر در كافي بودن شيرمادر تعداد پوشك خيلي خيس كودك در شبانه روز است كه بين 6 تا 8 عدد مناسب است . كودك براي ? هفته اول معمولاً 2 تا 5 بار مدفوع در طول روز خواهد داشت .

حقايقي در مورد حاملگي و ناباروري

1- باردار شدن سهل است. خير اينطور نيست شانس حاملگي در يك زوج بارور تن_ها 25% در هر ماه است.

2- اگر بطور مرتب

مقاربت داشته باشيم حاملگي رخ ميدهد. خير برنامه ريزي زماني در امر بارداري بسيار مهم است. اسپرم قادر است 5-3 روز درون بدن زن زنده باقي بماند. بهترين زمان مقاربت هنگام تخمك گذاري زن ميباشد (معمولا 12 تا 15 روز پيش از آغاز قاعدگي بعدي). توصيه ميشود كه اين آميزش جنسي يك روز درميان صورت گيرد.

3- ناباروري مشكل زنان است. ثابت گرديده 35% زنان ، 35% مردان،20% هر دو و 10% عوامل ناشناخته، عامل ناباروري ميباشند.

4- ناباروري به مرور زمان رفع ميگردد. خير ناباروري يك نارسايي سيستم توليد مثلي بوده و نياز به درمان پزشكي دارد.

5- ناباروري يك اختلال روانشناختي است. خير اينگونه نيست كه با القاء ذهني بتوان ناباروري را درمان كرد.

6- ناباروري يك اختلال نادر است. خير از هر 7 زوج يكي مشكل ناباروري دارند. اما با پيشرفت علم درمان 80 تا 90 درصد اين زوجها موفقيت آميز بوده و ميتوانند صاحب فرزند شوند.

7- سن و ناباروري ارتباط چنداني با هم ندارند. خير اوج قدرت باروري زن در سن 20 سالگي ميباشد كه اين وضعيت تا سن 30 سالگي تقريبا ثابت مي ماند. اما از 35 سالگي به بعد قدرت باروري زن با سرعت بيشتري كاهش مي يابد. يك زن 25 ساله كه رابطه جنسي غير محافظت شده دارد در ظرف يك سال 86% شانس حاملگي دارد. اين شانس در سن 35 سالگي به 52% و در سنين 40 تا 45 سال به 50 تا 10 درصد كاهش مي يابد. احتمال ناباروري، افزايش نواقص ژنتيكي در نوزاد و عوارض بارداري پس از سن 35 سالگي در زنان و

سن 50 سالگي در مردان افزايش مي يابد.

8- بلافاصله پس از قطع قرصهاي ضد بارداري حاملگي روي ميدهد. خير پس از قطع مصرف اينگونه قرصها 1 تا 6 ماه (بطور متوسط 3 ماه) طول ميكشد تا زن قدرت باروري خود را باز يابد.

9- چنانچه زوجي پس از چند ماه موفق نشدند بچه دار شوند نابارور تلقي ميگردند. خير زوجي نابارور تلقي ميگردند كه پس از يك سال تلاش زن باردار نشده باشد.بنابراين چنانچه تا يكسال نزديكي جنسي (بدون پيشگيري و به قصد توليد مثل) موفق به بچه دار شدن نشديد نگران نشويد اما پس از يكسال به پزشك مراجعه كنيد.

10- اگر نخستين فرزند براحتي متولد شده باشد احتمال ناباروري در زوج منتفي ميگردد. خير بسياري از زوجين پس از متولد شدن نخستين فرزندشان دچار مشكلات ناباروري ميگردند.

چند نكته مهم در رابطه با حاملگي:

1- اگر تصميم داريد صاحب فرزند شويد حين مقاربت از مواد لغزنده كننده (حتي محلول در آب) و يا بزاق دهان استفاده نكنيد. زيرا كه اين دو موجب كشته شدن اسپرم ميشوند.

2- براي باردار شدن زن، رسيدن به مرحله ارگاسم (اوج لذت جنسي) در مردان ضروري اما براي زنان غير ضروري ست.

3-كشيدن سيگار جنبندگي و تحرك اسپرمها را كاهش ميدهد-مصرف الكل از كيفيت و كميت اسپرم ميكاهد-مصرف مواد مخدر شمار و كيفيت اسپرمها را تا 50 درصد كاهش ميدهد-بنابراين مرداني كه قصد دارند پدر شوند حداقل از 6 ماه قبل از حاملگي همسرشان مي بايست از استعمال سيگار، الكل، هر گونه مواد مخدر و كافئين جدا خودداري كنند. همچنين مردان بايد رژيم غذايي و تناسب اندام

خود را بهبود بخشيده و از مصرف هر گونه دارو (مگر به تجويز پزشك) خودداري كنند. همچنين مردان بايد سعي كنند كمتر در معرض محيطهاي آلوده به مواد سمي قرار گيرند. وان آب داغ، جكوزي و سونايي كه بيش از 30 دقيقه بطول انجامد بطور موقت توليد اسپرم را كاهش ميدهد. مصرف ويتامين E و روي توليد اسپرم را افزايش ميدهد.

4- زنان نيز ميبايست شديدا از سيگار، مشروبات الكلي، كافئين و هر گونه مواد مخدر حداقل از 6 ماه پيش از باردار شدن اجتناب كنند. تناسب اندام در زنان از اهميت بيشتري برخوردار است اضافه وزن و يا كاهش وزن در كيفيت زايمان تاثير گذار است. زنان مي بايست در رژيم غذايي خود حتما كلسيم، فوليك اسيد، روي، آهن و ويتامينها را بگنجانند و از مصرف غذاهاي دريايي خودداري كنند (به علت تجمع جيوه در بدن آبزيان). زنان پيش از حاملگي ميبايست تست پاپ اسمير و معاينات لگني را انجام دهند. همچنين بايد از سلامتي دندانهاي خود اطمينان يابند.

5- پيش از بارداري زن و مرد هر دو مي بايست از سلامتي جسمي و رواني برخوردار باشند. نبايد به هيچ يك از بيماريهاي منتقله از راه جنسي مبتلا باشند. و حتما مشاوره ژنتيكي را انجام داده باشند.

6- توصيه ميگردد زنان پيش از بارداري واكسن سرخك وسرخجه، آبله مرغان، يادآور كزاز-ديفتري و هپاتيت B را بزنند. فاصله واكسيناسيون و حاملگي بايد حداقل 3 ماه باشد.

7-با آزمايش ادرار و تعيين سطح hCG خون ميتوانيد از باردار بودن خود مطمئن گرديد. تست حاملگي ادرار پس از دو هفته (10 تا 14 روز) از لقاح قابل

انجام است. تست حاملگي از طريق خون نيز ميسر است. تست خون دقيق تر بوده و پس از گذشت 7 تا 12 روز حاملگي قابل تشخيص است.

8- زناني كه از فشار خون بالا، ديابت و صرع رنج ميبرند ميبايست زير نظر پزشك اقدام به بارداري كنند.

9-فاصله زماني ميان دو زايمان حداقل بايد 3 سال باشد.

10-چنانچه قصد داريد صاحب فرزند شويد حداقل از 6 ماه قبل خود را آماده كرده و براي اين امر سرنوشت ساز برنامه ريزي كنيد. حتما از 6 ماه قبل و تا بدنيا آمدن فرزندتان تحت نظر يك متخصص زنان و زايمان قرار گيريد

مزيتهاي زايمان طبيعي

منبع: http://ninisite.com

اگر مي خواهيد كه حداكثر كنترل ممكن را بر بدن خود داشته باشيد، فعالانه در فرآيند زايمان شركت كنيد و كمترين ميزان مداخل? غير طبيعي در فرآيند تولد كودك تان صورت پذيرد، استفاده از يك روش طبيعي و بدون استفاده از دارو جهت كنترل درد زايمان بهترين گزينه براي شما خواهد بود. اگر اين روش را انتخاب كنيد، درد و ناراحتي را به عنوان بخشي از فرآيند تولد كودك مي پذيريد: تجربه اي كه شامل همكاري فعالان? شما در هر يك از مراحل زايمان مي شود. اما در صورتي كه با آمادگي و حمايت مناسب به اين مرحله برسيد مي توانيد احساس قدرت و رضايتي عميق از زايمان طبيعي به دست آوريد.

مزاياي زايمان طبيعي عبارتند از:

• اكثر روشهاي زايمان طبيعي تهاجمي نيستند و در نتيجه احتمال خطر يا آسيبهاي جانبي براي شما يا كودكتان كم است.

• بسياري از خانمها در هنگام زايمان طبيعي و بعد از آن احساس قدرت مي كنند و علي رغم اينكه مجبورند درد را تحمل

كنند بسياري از آنها مي گويند كه براي زايمان بعدي خود نيز همين روش را انتخاب خواهند كرد. در برخي از خانمها احساس اينكه مسووليت اين امر بر دوش آنهاست موجب مي شود تصور آنها از درد كاهش يابد.

• در اين روش بيهوشي يا بي حسي در كار نخواهد بود. شما در هنگام زايمان و تولد كودك، بيدار و هوشيار خواهيد بود؛ پس مي توانيد وضعيت بدن خود را تغيير داده و در حالتي قرار بگيريد كه بيشتر احساس راحتي كرده و هنگامي كه زمان بيرون آمدن كودك فرا مي رسد به انجام اين كار كمك كنيد.

• در برخي از بيمارستانها همسر شما نيز مي تواند همراه شما بوده و به شما كمك كند و موجب كاهش احساس درد در شما شود.

• در صورت انجام زايمان به روش طبيعي احتياجي به تزريق سرم يا وصل كردن دستگاههاي مانيتورينگ الكترونيكي به شما نيست؛ بنابراين حركت براي شما آسان تر خواهد بود، مي توانيد راه برويد، دوش بگيريد و در صورت امكان، از توالت فرنگي (به جاي لگن بيمار) استفاده كنيد.

• در مقايسه با زناني كه از بي حسي موضعي (اپي دورال) استفاده مي كنند، احتمال كمتري وجود دارد كه به استفاده از روشهاي كمكي براي القاء يا تسريع زايمان از قبيل پيتوسين ((Pitocin، واكيوم(vacuum) يا فورسپسforceps) ) يا سونداژ مثانه نياز داشته باشيد.

• تمرينهاي تنفسي و ساير روشهاي خودهيپنوتيزمي را مي توانيد پيش از فرا رسيدن زمان زايمان تمرين كنيد و آنها را بعدا نيز تكرار نماييد. برخي از خانمهايي كه به تازگي مادر شده اند، در اولين روزهاي شير دادن به نوزاد هنگامي كه كنار آمدن با مشكلات پس از زايمان يا

مراقبت از نوزاد واقعا استرس زا مي شود، از تكنيكهاي آرامش بخشي و تمدد اعصاب (Relaxation) استفاده مي كنند.

رويه صحيح شيردهي روزانه به كودك

آي_ا در م_ورد م_دت زم_ان و چگون_گي شيردادن به نوزاد خود سردرگم هستيد؟ نميدانيد چه برنامه اي را بايد اجرا كنيد؟

آي_ا ب_ايد منتظر شويد تا گريه كند و يا اين ك_ه هن_گ_امي ك_ه خوابيده او را بيدار كنيد و به او شير دهيد؟ اگر تازه به جمع م_ادره_اي شي_رده اض_اف_ه شده اي_د، م_ط_م_ئ_نا اين يكي از سوالاتي است كه اخيرا به ذهنتان خطور كرده.

چند وقت يكبار بايد به كودك خود شير بدهم؟

بيشتر نوزادان بايد 8 تا 12 بار در يك شبانه روز از شير مادر تغذيه كنند. اين روند بايد از دو سه روزگي كودك شروع شود و تا 3-6 ماهگي نيز ادامه پيدا داشته باشد. شير دهي به نوزاد را نبايد بر اساس فاصله هاي زماني معين و از روي ساعت تنظيم كنيد.

فاصله زماني بين وعده هاي غذايي و مدت زماني كه كودك از شير مادر استفاده ميكند، در نوزادان مختلف متفاوت است. هر دفعه شيردهي مي تواند در حدود 10 تا 45 دقيقه با دفعه بعدي فاصله داشته باشد.

آيا بايد براي شيردهي، كودك را از خواب بيدار كرد؟

براي چند هفته اوليه من معمولا به مادرها توصيه مي كنم كه فرزندان خود را براي شيردهي حداقل هر دو سه ساعت يكبار از خواب بيدار كنند. اين فاصله از شروع اولين شيردهي تا آغاز تغذيه مجدد حساب مي شود. (در طول روز و شب هيچ تفاوتي نميكند) اگر كودك شما مي تواند شب ها قدري طولاني تر بخوابد هيچ اشكالي ندارد، مي توانيد در

اين فاصله به او شير ندهيد.

اگر كودك زودتر از زمان مقرر براي شيردهي بيدار شد، چه كار بايد كرد؟

اگر كودك شما به شير خوردن تمايل نشان دهد و به عنوان مثال شروع كند به گريه كردن و مكيدن انگشتانش شما به هيچ وجه نبايد او را دو سه ساعت منتظر نگه داريد تا زمان شير دادن فرا برسد. اگر كودك نياز به شير خوردن داشت لازم نيست صبر كنيد و مي توانيد همان موقع به او شير دهيد، حتي اگر زمان كوتاهي از تغذيه شدن قبلي گذشته باشد. اصلا نگران نباشيد كه شير موجود در سينه ها "تخليه" مي شود. شير به طور مكرر در سينه ها درست شده و هميشه به اندازه كافي براي سير شدن كودك شير در آنها وجود دارد.

آيا كودك بايد مدت زمان معيني از هر سينه شير بخورد؟

اگر كودك در حال شير خوردن است، نبايد سينه را از دهان او جدا كنيد. اجازه دهيد تا او خودش سينه را رها كند. او يا سر خود را به سمت عقب مي كشد و يا براي مدت زمان نسبت طولاني مكيدن را متوقف مي كند. هيچ مدت زمان مشخصي براي تغذيه كودك از هر سينه وجود ندارد. اگر خواست از سينه ديگر هم استفاده كند، به او اجازه دهيد. اگر هم نخواست باز هم هيچ اشكالي ندارد. بايد به كودك اجازه دهيد كه خودش شير خوردن را متوقف كند. در مراحل آخر شير چرب تر و خامه اي تر مي شود؛ اگر شما كودك را از مكيدن بازداريد او نمي تواند از شير پر چرب و خامه اي استفاده

كند.

چه موقع مي توانم كودك را براي شير دادن بيدار نكنم؟

زماني كه امر شير دهي براي شما جا افتاد، بايد كودك را يكي دو مرتبه نزد متخصص اطفال ببريد تا مطمئن شويد كه به اندازه كافي رشد كرد. از اين زمان به بعد مي توانيد هر زمان كه خودش درخواست كرد او را تغذيه كنيد. زماني كه رشد كودك كافي باشد، پوشك خود را مكررا خيس و كثيف كند، آنگاه ديگر مجبور نيستيد كه او را براي تغذيه شدن از خواب بيدار كنيد.

چگونه مي توان تشخيص داد كه كودك درخواست شير مي كند؟

كودك با "قار و قور" كردن، مكيدن انگشت هاي دست، حركت دادن لب ها، باز كردن دهان، توليد صداهاي خفيف و يا گريه كردن شما را صدا مي زند. خيلي بهتر است كه در همان مراحل اوليه و با مشاهده علائم ابتدايي، شير دادن را شروع كنيد و منتظر شروع گريه او نباشيد. زماني كه شروع به گريه كند، شير دادن سخت تر مي شود، چرا كه ابتدا بايد او را آرام كنيد و بعد شروع كنيد به تغذيه كردن او.

چرا كودك من علاقه زيادي به شير خوردن در شب دارد؟

اين مسئله كاملا طبيعي و قابل پيش بيني مي باشد. نوزادان يك زمان مشخصي را براي تغذيه كلي انتخاب مي كنند كه نام " تغذيه زنجيره اي" بر روي آن گذاشته اند. در اين حالت كودك تمايل دارد تا در فواصل زماني متعدد از شير مادر تغذيه كرده و در بين آنها استراحت كوتاهي نيز داشته باشد. امكان دارد كه براي چندين ساعت بخواهد بدون توقف شير

بخورد. متاسفانه بسياري از خانواده ها در مورد اين نوع رفتار نظر مساعدي ندارند و تصور مي كنند كه اين امر به دليل مغذي نبودن شير مادر اتفاق مي افتد. بايد به خاطر داشته باشيد كه تنها از روي واكنش هاي كودك نمي توانيد تشخيص دهيد كه او چه ميزان از شير مادرش را مصرف مي نمايد.

چگونه مي توانم تشخيص دهم كه كودك به اندازه كافي شير خورده؟

يكي از معتبرترين راهها از روي نمودار رشد كودك و ادرار و مدفوع او مي باشد. اگر وزن او به اندازه كافي اضافه شود، بدون توجه به داد و بيدادهايي كه راه مي اندازد و درخواست هاي شبانه اش براي شير، مي توان تشخيص داد كه به اندازه كافي تغذيه شده است.

اما اگر بخواهيد به طور روزانه از اين مسئله آگاهي پيدا كنيد، بهترين راه توجه به ادرار و مدفوع او مي باشد. از 5 روزگي تا 6-8 هفتگي بايد حداقل 5 تا 6 مرتبه خود را خيس كند و در هر 24 ساعت 3-4 تكه مدفوع زرد رنگ به اندازه كف دست، دفع كند. پس از 6 تا 8 ماهگي ميزان مدفوع اغلب كودكان كمتر شده، اما همان 5-6 بار ادرار را دارند. به علاوه نمودار رشد نيز به خوبي بالا مي رود.

چرا كودكاني كه از شير مادر تغذيه مي كنند، دائما عادات غذايي خود را تغيير ميدهند؟

دليل قطعي اين مسئله مشخص نيست، اما تا آنجايي كه ما مي دانيم به دليل سطح چربي شير مادر است. ميزان چربي موجود در شير در هر زمان تغيير مي كند. اگر مدت زمان زيادي

از آخرين مرحله شير دهي سپري شده باشد، شيري كه در ابتدا از سينه مي ايد كم چرب بوده و حالت سر شير دارد، سپس كمي غلظ تر شده و مثل شير طبيعي مي شود و پس از مدتي چرب تر شده و حالت خامه اي پيدا مي كند. زماني كه فواصل زماني بين شيردهي ها كمتر باشد ( مثل تغذيه زنجيره اي) شيري كه مي آيد غليظ و پر چرب تر مي باشد. كودك براي رشد جسمي و ذهني بايد حتما از اين شير پرچرب خامه اي استفاده كند. خوشبختانه زماني كه كودك اين شير را مصرف كند مدت زمان بيشتري به خواب فرو مي رود، چرا كه هضم آن روند آرامي دارد و به كودك احساس سيري مي دهد. پس از اينكه كودك از " تغذيه زنجيره اي" بهره برد، اشكالي ندارد به او اجازه دهيد تا مدت زمان بيشتري استراحت كند. مي توانيد تا دو، سه ساعت او را از خواب بيدار نكنيد - از اين وقفه نهايت استفاده را ببريد!

آيا بايد برنامه زمانبندي شده را به كودك تحميل كنيم؟

تحقيقات نشان مي دهد كه دخالت در روند تغذيه طبيعي كودك (به ويژه منتظر گذاشتن او براي تغذيه) مشكلات زيادي از قبيل ذخيره شدن شير رقيق در سينه ها و ناتواني در افزايش وزن نوزاد را به همراه دارد. هر چه مدت زمان بين شيردهي بيشتر باشد، شير كمتري در سينه ها درست مي شود. شير دهي مكرر، هم منبع شير شما را افزايش مي دهد و هم سلامت كودك را تضمين مي كند.

زماني كه نوبت به برنامه ريزي براي

شير دهي به كودك مي رسد، بايد به خاطر داشته باشيد كه تغيير و تنوع نمك زندگي است! فرزند شما آواها و عكس العمل هاي طبيعي از خود بروز مي دهد و شما بدون اينكه نيازي به ساعت داشته باشيد و تنها با توجه داشتن به خود او به راحتي مي توانيد تشخيص دهيد كه چه موقه گرسنه است.

مصرف بيش از حد گوشت قرمز در دوران بارداري كودك را

منبع:http://www.nioc.org

تحقيقات نشان مي دهد مصرف بيش از اندازه پروتئين به ويژه گوشت قرمز در مادران باردار عاملي براي بروز طيفي از اخلالات عصبي و اضطراب كودك در آينده است.

دكتر مليحه حقيقي، متخصص زنان به باشگاه خبرنگاران گفت: مصرف فراوان پروتئين و به دنبال آن كاهش مصرف كربوهيدرات ها باعث افزايش هورمون مسبب استرس "كورتيزول" در زنان باردار و متعاقب آن بر روي جنين مي شود.

وي افزود: استفاده محدود از گوشت قرمز به تمام زنان باردار توصيه مي شود و تاثير كورتيزول بيش از حد موجود در خون مادر، بيشترين تاثير خود را حدود 20 سال بعد از تولد كودك ايجاد كرده و باعث عصبي شن فرد مي شود.

حقيقي خاطر نشان كرد: پيگيري وضعيت اين مادران ما را به اين نتيجه رساند كه بروز وضعيت خطرناكي موسوم به پره اكلامپسي فشار خون حاملگي در مادران باردار نيز علاوه بر مصرف گوشت قرمز مي تواند عاملي براي عصبي شدن فرد باشد.

خانمها: افزايش سن و هورمونها

هورمون ها فرستنده هاي شيميايي بسيار نيرومندي هستند كه توسط بدن توليد ميشوند و به سلول ها فرمان مي دهند كه چه كاري بايد انجام دهند. از ديگر وظايف هورمون ها، تعديل و تنظيم عملكرد كليه اندام هاي بدن، و كنترل ساير سيستم هاي پيچيده بدن مي باشد. هورمون ها در تمام عرصه ها از خوابيدن گرفته تا هماهنگ كردن حالات دروني، توانايي تفكر، ميزان كلسترول، واكنش نشان دادن نسبت به استرس، و حتي سرعت فرايند سالخوردگي شما نقش مهمي را ايفا مي كنند.

به موازات افزايش سن، سطح هورمون هاي داخلي بدن كاهش پيدا مي كند. اين امر سبب مي شود بيماري بيشماري

از جمله: افسردگي، پوكي استخوان، انسداد شرائين و از دست دادن ميل جنسي سراغ فرد بيايد.

خطرات ناشي از كاهش هورمونها

زماني كه خانم ها به دوران يائسگي مي رسند تا آن زمان دو دهه عدم تعادل هورمون ها را پشت سر گذاشته اند. پس از دوران ياسئگي زمانيكه كليه سطوح هورمون هاي فرد به طور فاحش كاهش پيدا كرد، ريسك ابتلا به بيماري هاي جدي تر به شدت افزايش پيدا مي كند. از جمله آنها مي توان به موارد زير اشاره كرد.

بيماري هاي قلبي – ميزان ناراحتي هاي قلبي در دوران پس از يائسگي آنقدر افزايش پيدا مي كند كه تقريباً با مردها هم تراز مي شود. براساس اطلاعات انجمن ملي قلب امريكا يكي از علت هاي مرگ و مير خانم ها در امريكا بيماري هاي قلبي است. (انجمن ملي قلب امريكا 2004)

پوكي استخوان – كمبود هورمون ها به طور مستقيم با از دست دادن استخوان ها و پوكي استخوان در ارتباط است. اين امكان وجود دارد كه اين بيماري در سه دهه اول زندگي خانم ها نيز روي دهد. زماني كه يك خانم به سن 50 سالگي مي رسد، ريسك ابتلا به پوكي و شكستگي استخوان به طور قابل ملاحظه اي در او افزايش پيدا مي كند.

آلزايمر و زوال عقل – زوال عقل ارتباط مستقيمي با تخريب سلول هاي عصبي و افزايش ريسك از دست دادن حافظه و حتي در برخي موارد پاركينسون دارد.

فوايد ضد سالخوردگي مكمل هاي هورموني

تعداد بسيار زيادي از پزشكان پذيرفته اند كه كاهش سطح هورمون ها به هر حال يك فرايند غير قابل اجتناب

است و تحت هر شرايطي با بالا رفتن سن در همه افراد رخ مي دهد. از جمله اين هورمون ها مي توان به هورمون هاي ضد سالخوردگي اشاره كرد. پژوهشگران معتقدند كه با مشاهده علائم يائسگي بايد ميزان هورمون هاي مورد نياز بدن را به طور مصنوعي به حدي رساند كه شخص دچار اختلالاتي نظير: پوكي استخوان، افسردگي، چاقي، افزايش وزن، و يا بيماري قلبي نشود.

در ميان مهم ترين هورمونهايي كه خانم ها مي بايست براي آنها اهميت فراواني قائل باشند، مي توان به استروژن، تستوسترون، و DHEA اشاره كرد.

استروژن مهمترين عامل جلوگيري از پوكي استخوان

استخوان هاي سالم و محكم در حالي ايجاد مي شوند كه بافت هاي كهنه استخوان ها به وسيله بافت هاي جديد جايگزين شوند. مي توان اظهار داشت كه استروژن در اين فرايند نقش حائز اهميتي دارد. البته ميزان كافي پروژسترون و تستوسترون نيز در اين روند مورد نياز مي باشد. ريسك ابتلا به شكستگي استخوان و پوكي آن در خانم ها پس از يائسگي چند برابر مي شود چرا كه ميزان استروژن و پروژستون در آنها به شدت كاهش پيدا مي كند. اولين راه حل براي پيشگيري از چنين عارضه اي، هورمون درماني است. تحقيقات آماري حاكي از اين امر هستند كه اين راه حل درماني ميتواند تا 80% از شكستگي استخوان هاي مهره ها و تا 50% از شكستگي استخوان لگن جلوگري كند.

استروژن مي تواند شفافيت ذهني را ارتقا بخشيده و از آلزايمر جلوگيري كند

تحقيقات متعدد اثبات كرده اند كه خانم هايي كه پس از يائسگي از استروژن استفاده نموده اند تا ميزان بسيار

زيادي از ابتلا به آلزايمر در امان مانده اند. حتي خانم هايي كه به آلزايمر مبتلا شده بودند به هنگام استفاده از استروژن علائم كمتري را نشان داده و تشديد بيماري در آنها روند كند تري را دنبال كرده.

ساير تحقيقات نيز اثبات كرده اند كه خانم هايي كه از شيوه درماني هورموني بهره مي بردند، نمره بهتري را در تست هاي حافظه كسب كرده و عملكرد كلي ذهن آنها با سرعت كمتري رو زوال رفته.

تستوسترون مي تواند ميزان ميل جنسي و سلامت كلي بدن را ارتقا بخشد

هر چند خانم ها تنها به ميزان كمي تستوسترون نياز دارند، اما همان مقدار ناچيز از اين هورمون مهم به آنها كمك مي كند تا از قوت ماهيچه اي، توده استخواني، و عملكرد جنسي سالمي برخوردار شوند. ميزان تستوسترون يك خانم در سنين ميانسالي به مرور كاهش پيدا مي كند و پس از يائسگي تقريباً 50 درصد نسبت به سن 20 سالگي كمتر شده.

در نتيجه پژوهش هايي كه در ژورنال پزشكي نيوانگلند در سپتامبر سال 2000 به چاپ رسيد، مقداري تستوسترون به 75 زني كه بر اثر جراحي يائسه شده بودند و ميل جنسي خود را از دست داده بودند تزريق شد. ميل جنسي افراد مورد آزمايش 2 تا 3 مرتبه بيش از قبل شد، و در مقايسه با افراديكه اين كار را انجام نداده بودند نيز از تحريك جنسي بالاتري برخوردار شدند.

هورمون درماني مي تواند سبب زيبايي پوست و از بين بردن چين و چروكها شود

در زمان يائسگي ميزان هورمون هاي موجود در تخمدان ها كاهش پيدا مي كند و به جايي

مي رسد كه به طور كلي متوقف مي شود. تعجبي ندارد كه بيشتر خانم ها پس از يائسگي تغييرات اساسي را در پوست خود مشاهده مي كنند؛ به ويژه خشكي و چين و چروك. تحقيقات نشان مي دهند كه پوست به مرور زمان قابليت ارتجاعي خود را از دست مي دهد به همين دليل چين و چروك ها عميق تر مي شوند و پروسه تجديد سلول هاي پوست با سرعت كمتري پيش مي رود. آمار و ارقام نشان مي دهند كه پوست تقريباً 39% از كلاژن هاي سطحي خود را در همان 5 سال اول يائسگي از دست مي دهد و وضعيت پوست همچنان رو به وخيم تر شدن مي رود.

دارا بودن بهترين ميزان استروژن تاثير شديدي بر روي جلوگيري از سالخورگي پوست دارد. خانم هايي كه پس از يائسگي از استروژن استفاده مي كنند، پوست ضخيم تر و سالم تري خواهند داشت. دانشمندان طي تحقيقات خود كه در يك ژورنال پزشكي انگليسي به چاپ رسيده به اين نتيجه دست پيدا كردند كه كلاژن سطحي پوست خانم هايي كه پس از يائسگي از استروژن استفاده مي كنند 48% بيش از خانم هايي است كه چنين كاري را انجام نمي دهند؛ و به نظر مي رسد كه استروژن در خانم هاي سالخورده همانطور كه مي تواند از استخوان ها محافظت كند مي تواند در سلامت پوست نيز نقش مهمي را ايفا كند. همچنين استروژن بر روي ميزان كلاژن و قابليت ارتجاعي پوست نيز بي تاثير نيست. همچنين دانشمندان به اين نتيجه دست پيدا كردند كه خانمهايي كه علاوه بر استروژن از پروژستون نيز استفاده ميكنند

48% پوست محكم تر، ضخيم تر و سالم تري نسبت به خانم هايي كه از اين شيوه درماني بي بهره اند، دارا هستند.

استروژن به بقاي بافت سالم واژن كمك كرده و از ادرار ناخودآگاه جلوگيري مي كند.

خشكي واژن و تحليل رفتن آن، تكرر ادرار، ناخودادراري، و عفونت هاي مكرر ادراري از جمله مشكلاتي هستند كه تعداد بسيار زيادي از خانم ها اندكي قبل، و بعد از يائسگي با آن مواجه مي شوند. زمانيكه سطح استروژن كاهش پيدا مي كند، ماهيچه هاي دروني واژن نيز به مثانه آن ضعيف مي شوند.

مكمل هاي استرويل تاثير شگرف موضعي بر روي بسياري از گيرنده هاي استروژن در بافت هاي ذكر شده دارند و مي توانند در كاهش خشكي واژن و تحليل غشاي مخاطي نقش پيشگيرانه داشته باشد و ظرف چند روز آن را به حالت اوليه خود بازگردانند.

تحقيقات نشان مي دهند كه استرويل ميزان PH واژن را كاهش مي دهد، محيط را براي رشد فلور محافظ مهيا مي كند و همين امر خود سبب كاهش عفونت هاي ادراري ميشود.

DHEA – سردسته هورمون هاي جواني

DHEA هورموني كه توسط غدد ادرنالين ترشح مي شود، به نام "سرچشمه جواني" شناخته مي شود، چراكه تاثيرات مثبت همه جانبه آن در نگه داشتن شادابي و جواني، از دامنه وسيعي برخوردار است. ميزان اين هورمون در سن 20 سالگي به بالاترين حد خود مي رسد، سپس كاهش چشمگيري پيدا مي كند كه سبب ضعف دستگاه ايمني بدن، كاهش تحريك جنسي، حافظه و انرژي مي شود. همچنين مقاوت بدن در ابتلا به بيماري هاي وابسته به افزايش سن را نيز

تقليل مي دهد. DHEA همچنين نقش مهمي در ميزان استرس و تراكم مواد معدني در استخوان ها دارد.

در حاليكه قرص هاي مكمل DHEA به وفور يافت مي شوند و مصرف آن به افراد مسن توصيه مي شود، اما استعمال بيش از اندازه آن مي تواند ميزان هورمون هاي ديگري را در بدن افزايش دهد و منجر به ايجاد نوعي عدم تعادل در هورمون ها شود. البته بايد توجه داشته باشيد كه اگر ميزان DHEA را كاهش دهيد ميزان هورمون هاي وابسته به آن نيز خود به خود پايين مي آيد. در آخر بايد اين نكته را هم ذكر كنيم كه پيش از استفاده از هر گونه هورمون مكمل، بايد ابتدا ميزان هورمون هاي بدن خود را اندازه بگيريد.

زنان چپ دست عمر كوتاه تري از زنان راست دست دارند

نتايج يك تحقيق نشان داد زنان چپ دست در مقايسه با زنان راست دست از عمر كوتاه تري برخوردار هستند.

بر اساس يك تحقيق كه توسط دانشمندان هلندي در اخرين شماره نشريه اپيدميولژي به چاپ رسيد زنان چپ دست به ميزان بيشتري در معرض امراضي همچون سرطان و انسداد عروق مغزي قرار دارند. اگرچه در اين گزارش امده است هنوز هيچ قطعيتي درباره نتيجه اين تحقيقات وجود ندارد اما تحقيقلات مشابه ديگر نيز نشان مي دهد زنان چپ دست با اختلالات و بي نظمي هاي فيزيولوژيك بيشتري مواجه هستند. در اين تحقيق كه طي 13 سال بر روي دوازده هزارو يكصدو هفتاد و هشت زن چپ دست در هلند انجام شده است / مشخص شد دويست و پنجاه و دو نفر از انها به دليل سرطان و يا اختلال در سيستم گردش خون جان خود

را از دست داده اند كه در مقايسه با زنان راست دست با همان ميزان پراكندگي/ 40 درصد بشتر بوده است. بر اين اساس هفتاد درصد اين زنان چپ دست بر اثر سرطان و 30 درصد ديگر بدليل اختلال درسيستم گردش خون جان خود را از دست داده اند. همچنين زنان چپ دست دو برابر بيشتر از زنان راست دست در معرض سرطان سينه قرار دارند و خطر ابتلا ي انها به سرطان روده بزرگ 5 برابر بيشتر از هم جنسان راست دستشان است. اگرچه دلايل اين موضوع هنوز مشخص نشده است اما اين گزارش مي افزايد عوامل ژنتيك و محيطي مي تواند موثر باشد.

عوارض دوران باردارى

بهبود شرايط تغذيه در باردارى علاوه بر اينكه بر سلامت مادر و جنين تاثير مى گذارد از بروز برخى عوارض باردارى كه از تغييرات هورمونى حاصل مى شوند پيشگيرى مى كند.يكى از عوارض شايع دوران باردارى، تهوع و استفراغ است. نخستين اقدام براى رفع آن مصرف يك تكه نان و پنير يا بيسكويت پيش از خارج شدن از بستر و سپس خوردن صبحانه سبك و زودهضم شامل نان، مربا، سيب زمينى پخته و غلات پخته است. كاهش تعداد وعده هاى غذايى از ديگر اقدامات رفع تهوع و استفراغ حاملگى به شمار مى رود. يكى ديگر از عوارض دوران باردارى سوزش پشت جناغ يا اصطلاحاً ترش كردن است كه به علت برگشت غذا از معده به مرى به علت بزرگ شدن رحم و فشار بر روى معده رخ مى دهد.براى درمان اين عارضه توصيه مى شود وعده غذا را زياد و حجم آن را كم كرده و از غذاهاى

نفاخ و گازدار و پرچرب كمتر استفاده كنيد. توصيه هاى زير را نيز فراموش نكنيد.

بلافاصله بعد از صرف غذا، نخوابيد .

طى روز زياد دولا و راست نشويد.

در موقع خوابيدن نيز به پهلوى راست و كمى خميده بخوابيد و سر را نسبت به تنه بالا قرار دهيد.

براى پيشگيرى از يبوست كه يكى از شايع ترين عوارض باردارى است از مصرف غذاهاى پرفيبر مثل سبزيجات، ميوه جات و ملين هاى طبيعى مثل آب آلو و انجير غافل نشويد. مصرف غلات و نان هاى سبوس دار و انجام روزانه پياده روى نيز در رفع اين عارضه بسيار مفيد است.

سرطانهاي شايع در زنان و راههاي پيشگيري

نويسنده:منور ميرشجاعان

منبع:روزنامه قدس

با پيشرفت جوامع بشري، صنعتي شدن و گذار از زندگي سنتي به سمت مدرنيته، مسايل و مشكلات انساني نيز تحت تأثير اين تغييرات متحول شده است. زماني "وبا" و "طاعون" در كمين جمعيتهاي انساني بود و امروز بيماريهاي ديگري چون ناراحتيهاي قلبي و اعصاب، ايدز، سرطانها و... گريبانگير انسانهاست.سرطانها از جمله بيماريهايي هستند كه دانش و تحقيقات پيشرفته پزشكي هنوز نتوانسته است راهكارهايي اساسي براي پيشگيري از آنها بيابد.سرطانهايي چون ريه، خون، معده، روده، پوست، پروستات، استخوان و مري از شايعترين اين نوع بيماري هستند كه عموم مردم، در معرض ابتلاي به آن قرار دارند، ولي در اين ميان چند نوع سرطان به طور اختصاصي سلامت زنان را تهديد مي كند.سرطانهاي تخمدان، دهانه رحم، رحم و سينه مواردي هستند كه در كمين سلامت زنان بوده و مراقبت و تشخيص به موقع آن، مي تواند گامي بزرگ در حفظ سلامت آنان باشد.

سرطان سينه

سرطان سينه در بسياري از كشورهاي جهان، شايعترين علت مرگ و

مير زنان است. به طوري كه در برخي از كشورها، مرگ و مير زنان بر اثر سرطان سينه پس از سرطان ريه در رتبه دوم قرار دارد. اين نوع سرطان در كشورهاي پيشرفته و صنعتي بيشتر بروز مي كند و با بالا رفتن سن، خطر شيوع آن افزايش مي يابد.سازمان جهاني بهداشت نيز سرطان سينه را شايعترين سرطان در بين زنان در سراسر جهان اعلام كرده است.آمارها نشان مي دهد كه در حال حاضر بيش از 22 ميليون نفر در دنيا به سرطان سينه مبتلا هستند و ساليانه حدود يك ميليون زن در جهان به اين بيماري مبتلا مي شوند.

دكتر فاطمه قائم مقامي، متخصص زنان و زايمان و فلوشيپ سرطانهاي زنان درباره اين سرطان به خبرنگار ما مي گويد: معاينه توسط خود بيمار، معاينه توسط پزشك و ماموگرافي 3 مرحله تشخيص اين سرطان در بين زنان است. آمارها نشان مي دهد كه در تمام دنيا 70 درصد موارد سرطان سينه را خود بيمار تشخيص داده و به پزشك مراجعه كرده است. بنابراين توصيه مي شود خانمها درباره هر حالت غير طبيعي در سينه ها با پزشك مشورت كنند.

وي مي افزايد: علاوه بر اين معاينه سينه بايد هر 6 ماه يك بار توسط پزشك انجام شود. چون اين سرطان معمولاً در سنين بالاي 50 سال پيش مي آيد، پزشكان خيلي زودتر توده هاي بيماري زا را تشخيص مي دهند.

دكتر قائم مقامي خاطرنشان مي كند: زنان 40 تا 50 ساله هر يك تا دو سال و بالاي 50 سال به صورت ساليانه ماموگرافي انجام دهند و البته در افرادي كه ريسك فاميلي اين سرطان را دارند لازم

است در سن 35 ساگي يك بار ماموگرافي انجام دهند و بعد به فاصله 2 تا 3 سال يك بار ماموگرافي را تكرار كنند.

وي اظهار مي دارد: ديده شده كه برخي از بيماران براي تشخيص اين بيماري تقاضاي سونوگرافي مي كنند در حالي كه سونوگرافي براي غربالگري سرطان سينه انجام نمي شود، سونوگرافي فقط توده ها را مي تواند مشخص كند كه سفت يا داراي كيست هستند.

اين متخصص زنان و زايمان با اشاره به اينكه بسياري از افراد از ماموگرافي به خاطر استفاده اشعه اي مي ترسند، مي گويد: اشعه اي كه در ماموگرافي استفاده مي شود خيلي جزيي است، ولي به خانمهاي جوان زير 35 سال انجام ماموگرافي توصيه نمي شود و به طور كلي اين سرطان در سنين زير 25 سال اصلاً ديده نشده و خيلي بعيد است.

براساس نتايج يك پژوهش دانشگاهي، اقتصاد و زندگي 24 ساعته جامعه امروز، زنان را بيشتر در خطر ابتلا به سرطان سينه قرار داده است.طبق نظر پژوهشگران دانشگاه هاروارد، كار كردن مستمر در شيفت شب، خطر ابتلا به سرطان سينه را به مقدار 50 درصد افزايش مي دهد. هر چه زنان بيشتر در شيفت شبانه به كار مشغول باشند، به همان ميزان خطر بيماري بيشتر است و اين پژوهش نور مصنوعي محل كار را عامل اصلي مي داند.

سرطان دهانه رحم

سرطان دهانه رحم تنها سرطان قابل پيشگيري زنان است، غربالگري منظم و مرتب در كشورهاي پيشرفته دنيا باعث شده اين نوع سرطان به طور كلي ريشه كن شود. ولي در كشور ما براساس آمار بيماران بستري شده، تعداد مبتلايان به اين نوع سرطان بالاست.

دكتر قائم مقامي درباره اين

نوع سرطان نيز اظهار مي دارد: سرطان دهانه رحم صد در صد قابل پيشگيري است، چون عامل ايجاد كننده آن نوعي ويروس است كه قبل از ايجاد سرطان، باعث تغييراتي در دهانه رحم مي شود كه براي تبديل اين ضايعات پيش سرطاني به سرطان دهانه رحم 10 تا 15 سال وقت نياز است.

وي مي گويد: بنابراين اگر ضايعات پيش سرطاني به موقع تشخيص داده شود، قطعاً با درمانهاي ساده اي چون برداشتن مخاط دهانه رحم يا با ليزر درماني مي توان از اين سرطان پيشگيري كرد. ولي متأسفانه در كشور ما زماني خانمها به پزشك مراجعه مي كنند كه بيماري در وضعيت پيشرفته خود است.

اين متخصص زنان و زايمان درباره پيشگيري از اين سرطان، خاطرنشان مي كند: به تمامي خانمهايي كه ازدواج كرده اند و بالاي 18 سال سن دارند، توصيه مي شود ساليانه تست "پاپ اسمير" انجام دهند كه در صورت منفي بودن نتايج، بعد از 3 بار مي توانند با فاصله هاي طولاني تر اين آزمايش را انجام دهند.

به گفته وي يكي از عوامل شيوع بالاي اين بيماري در كشور ما، بي توجهي و ناآگاهي زنان به انجام اين تست است به خصوص در مناطق دور افتاده و روستاها كه افراد زماني به پزشك مراجعه مي كنند كه سرطان در مراحل پيشرفته قرار گرفته است.

سرطان رحم

سرطان رحم در بسياري از كشورهاي جهان از بيماريهاي رايج و خطرناك زنان است و هر ساله دهها هزار نفر مبتلاي جديد دارد كه بيش از 30 درصد آن به مرگ مي انجامد.

هر چند كه به تازگي پزشكان چندين مركز تحقيقاتي اروپا در كاري مشترك، موفق به كشف

واكسن جديدي براي جلوگيري از سرطان رحم شده اند و آن را گامي مثبت براي استفاده در كشورهايي كه از امكانات پزشكي كمتري برخوردارند، عنوان كرده اند. اما تا فراگير شدن آن، راه درازي پيش روست. دكتر فاطمه قائم مقامي درباره علايم اين سرطان مي گويد: سرطان رحم چون با خونريزي غير طبيعي بروز پيدا مي كند، در مرحله اوليه تشخيص داده مي شود. بنابراين پيش آگهي خوبي داشته و علاج پذير است.

وي مي افزايد: به طور كلي به خانمهايي كه در وضعيت طبيعي قرار دارند، غربالگري سرطان رحم توصيه نمي شود، و غربالگري تنها در بيماران چاق با سابقه فاميلي سرطان رحم، سينه و تخمدان و بيماران با سابقه سيكل هاي بدون تخمك گذاري توصيه مي شود.

به گفته اين استاد دانشگاه، در صورت بروز هر گونه خونريزي بعد از يائسگي و خونريزي غير طبيعي بعد از 35 سالگي، نمونه برداري از رحم به طور سرپايي و يا كورتاژ تشخيصي توصيه مي شود.

نتايج تحقيقات دانشمندان مركز تحقيقات سرطان لندن حاكي است، احتمال ابتلا به سرطان رحم در زنان بالاي 60 سال بيشتر شده است.

اين تحقيقات نشان مي دهد كه افزايش وزن بدن، بلوغ زودرس، يائسگي دير هنگام، هورمون درماني جايگزين تنها با استروژن، موجب افزايش خطر ابتلا به سرطان رحم مي شود و اين سرطان در زنان چاق 2 تا 3 برابر افزايش مي يابد. گفتني است، 60 درصد مرگ ناشي از سرطان رحم در كشورهاي توسعه يافته رخ مي دهد.

سرطان تخمدان

پس از سرطان سينه، سرطان تخمدان، از مرگبارترين نوع سرطان در زنان است. هر چند كه سرطان تخمدان، 5 درصد از سرطانهاي زنان را

تشكيل مي دهد ولي بيش از نيمي از مرگ و مير سرطانهاي ويژه زنان را در برمي گيرد. چون در 75 درصد موارد، علايم آن با پيشرفت بيماري ظاهر مي شود.

آمارها نشان مي دهد، سالانه 14 هزار زن مبتلا به سرطان تخمدان در جهان جان خود را از دست مي دهند.

دكتر قائم مقامي عوامل اصلي چون عوامل ارثي و غير ارثي را در بروز اين بيماري مؤثر مي داند و مي گويد: عوامل فرعي چون محيط صنعتي و غيرصنعتي اجتماع، فرهنگ و تغذيه همچون غذاهاي چرب نيز زمينه ساز شيوع سرطان تخمك هستند.

وي با اشاره به اينكه روش غربالگري مناسبي مانند سرطان دهانه رحم براي تشخيص سرطان تخمدان وجود ندارد، مي افزايد: معاينه 6 ماه يك بار، سونوگرافي و آزمايش خون مي تواند در تشخيص اين بيماري كمك كند ولي انجام معاينه 6 ماه يك بار درست است كه ساده ترين و منطقي ترين راه تشخيص سرطان تخمدان در مراحل اوليه است، ولي 10 هزار مورد آزمايش بايد انجام شود تا يك مورد سرطان تخمدان كشف شود.

اين متخصص زنان و زايمان تصريح مي كند: روشهاي پاراكلينيكي مثل سونوگرافي واژينال و آزمايش خون مي تواند در تشخيص مراحل اوليه سرطان تخمدان مؤثر باشد، اما مطالعات انجام شده نشان مي دهد، انجام اين روشها براي همه مقرون به صرفه نيست.

وي اظهار مي دارد: بنابراين توصيه مي شود از آزمايش خون و سونوگرافي واژينال براي كساني كه در خطر ابتلاي بالا به اين سرطان هستند و سابقه خانوادگي اين سرطان را در فاميل درجه يك خود دارند، بين سن 25 تا 35 سالگي هر6 ماه يك بار براي

تشخيص وضعيت تخمدانها و اندازه گيري آنتي ژنها استفاده شود.

دكتر قائم مقامي مي افزايد: افراد بالاي 35 سال كه سابقه فاميلي مثبت دارند، بعد از تكميل خانواده، تحت جراحي برداشتن تخمدان قرار مي گيرند تا از بروز اين بيماري پيشگيري شود. البته كمبود هورمون با مصرف جانشيني هورمون تأمين مي شود و برداشتن تخمدانها منجر به پوكي استخوان و عوارض ناشي از آن نمي شود.

وي اظهار مي دارد: با اولين بارداري خطر ابتلا به سرطان تخمدان تا 40 درصد كاهش مي يابد و در هر يك از بارداريهاي بعد نيز 14 درصد كاهش خطر وجود دارد. مشاهده شده كه زنان با سابقه نازايي 15 سال به بالا، بيشتر در معرض سرطان تخمدان هستند.

اين استاد دانشگاه خاطرنشان مي كند: نوعي ديگر سرطان تخمدان وجود دارد كه در زنان جوان پيش مي آيد كه متفاوت از نوع اخير است و اين سرطان از نظر آسيب شناسي حدود 5 تا 10 درصد كل سرطانهاي تخمدان را تشكيل مي دهد.

وي مي افزايد: اين نوع سرطان تخمدان پيش آگهي خوبي دارد و نياز به عمل جراحي وسيع نيست زيرا با برداشتن همان تخمدان مبتلا، باروري فرد حفظ مي شود و بعد در صورت لزوم اگر اعضاي ديگر نيز گرفتار شده باشند با شيمي درماني مي توان سلولهاي سرطاني را ريشه كن كرد. افراد مبتلا به اين نوع سرطان تخمدان حتي بقاي عمر صد در صد داشته اند.

شايان ذكر است، براساس تحقيقات جهاني، زنان آمريكايي 3 برابر بيشتر از زنان آسيايي به سرطان تخمدان مبتلا مي شوند.

بقاي عمر در سرطانهاي زنان

دكتر قائم مقامي درباره بقاي عمر در انواع مختلف سرطان زنان

تصريح مي كند: همان طور كه گفته شد، سرطانهاي زنان شايعترين علت مرگ و مير آنان را تشكيل مي دهد. كسي كه به سرطان تخمدان دچار مي شود، چون بيماري در مراحل پيشرفته تشخيص داده مي شود، بقاي عمر زيادي ندارد و ممكن است 30 تا 40 درصد بقاي عمر 55 سال داشته باشند.

وي مي افزايد: در سرطان دهانه رحم، اگر بيماري در مراحل اوليه تشخيص داده شود، افراد تا 85 درصد بقاي عمر دارند.

به گفته اين متخصص زنان و زايمان، در ميان سرطانهاي زنان، خوش خيم ترين آن سرطان رحم است كه چون در مرحله اوليه تشخيص داده مي شود، بقاي عمر در اين مورد خيلي بيشتر از موارد ديگر يعني در حدود 90 درصد است.

كم خونى تهديدى براى سلامت زنان

نويسنده:الهام آرمان

از شدت خستگى چشم هايش را به هم مى فشرد.نفس هاى كوتاه امانش را بريده بود.درد در قفسه سينه اش فرياد مى زد. با نگاهى گيج و كرخت به ضربان كوتاه قلبش گوش مى داد.از خيلى وقت پيش حال و حوصله ديدن هيچ موجود زنده اى را نداشت. بى دليل از كوره در مى رفت و فكر مى كرد اين جا آخر دنياست.وسوسه يك لحظه آرامش در دستان ناتوانش جا مى ماند.به قول مادر، خوب مى خورد اما انگار هميشه گرسنه بود و دست و پايش پى در پى خواب مى رفت!بوى خاك را دوست داشت و دور از چشم همه حتى خاك هم مى خورد.

بر اساس آخرين تحقيقات پزشكى از هر 5 زن ايرانى يك نفر مبتلا به كم خونى است و عوامل ذكر شده مربوط به يكى از همين بيماران خاموش است.بيمارى اى

كه از جانب بسيارى از افراد ساده گرفته مى شود اما سلامت نيمى از زنان باردار كشور و انسان هاى پير و جوان را نشانه رفته است.بدن براى خون سازى نيازمند مواد اوليه مانند آهن و ويتامين ها، بخصوص اسيد فوليك است، اما اكثر مردم در سراسر جهان دسترسى كمى به منابع غذايى آهن (ويتامين B12 مانند گوشت) دارند. بنابراين كم خونى ناشى از فقر آهن شايع ترين و مهم ترين كم خونى مردمان دنيا به شمار مى رود.بخش اصلى خون سازى بدن از طريق مغز استخوان صورت مى گيرد. به همين خاطر عواملى كه موجب صدمه به مغز استخوان مى شود، مى توانند سبب كم خونى شوند.

ريشه كم خونى در سوء تغذيه

مدير گروه تغذيه دانشگاه علوم پزشكى تهران 50درصد كم خونى ايرانيان به ويژه زنان را ريشه در سوء تغذيه مى داند.

دكتر سيدعلى كشاورز مى گويد: «دو سوم مشكلات تغذيه اى ايرانيان ناشى از كمبود و مشكل دريافت آهن است.كم خونى در كودكان از دوران پس از 6 ماهگى شروع مى شود و بر ضريب هوشى افراد تأثير منفى مى گذارد.قدرت يادگيرى و تمركز دختران بويژه در دوره بلوغ تحت الشعاع عوارض ناشى از كم خونى قرار مى گيرد.

اين امر بازدهى كارى افراد را دچار افت كرده و دقت آنان را به شدت پايين مى آورد.اين در حالى است كه عوامل اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى در كم خونى آدميان تأثير مستقيم و غير مستقيم دارد.عادات غذايى نادرست نيز در ايجاد بيمارى كم خونى نقش عمده اى ايفا مى كند.»

به گفته دكتر كشاورز، بيشتر ايرانيان بلافاصله پس از مصرف وعده هاى غذايى روزانه و

شبانه چاى مصرف مى كنند و اين در حالى است كه مصرف يك فنجان چاى پس از غذا بيش از ?? درصد جذب آهن را كاهش مى دهد و مصرف يك پرتقال يا دو عدد نارنگى بلافاصله پس از غذا درصد جذب آهن مواد خوراكى را افزايش خواهد داد.

فقر، فقر مى آورد

بر اساس اظهارات اين متخصص تغذيه، رعايت نكردن نكات بهداشتى معمولاً در اثر فقر فرهنگى و اقتصادى افراد پديد مى آيد وكمبود بهداشت انسان ها با عادات غذايى نادرست آنان دست به دست هم مى دهد تا افراد گرفتار اين بيمارى خطرناك شوند.

به اعتقاد پزشكان، بى حالى، ضعف، بى حوصلگى و عصبانيت، سرگيجه، ترك گوشه لبها، قاشقى شدن ناخن ها، درد دهان، تمايل به خوردن خاك در كودكان، اختلال رشد و افت تحصيلى مى توانند زنگ هاى خطر ابتلا به اين بيمارى را براى انسان ها به صدادر آورد.

گوشت، مهم ترين و راحت ترين منبع قابل جذب آهن است اما آهن موجود در گياهان (حتى عدس و اسفناج) كمتر جذب بدن مى شود.تعدادى از غذاها موجب جذب بيشتر آهن از روده مى شود در حالى كه خوردن خوراكى هاى مردم پسندى مانند چاى و قهوه و بعضى داروها مانع جذب آهن شده و فرد را مستعد كم خونى مى كند.به اعتقاد پزشكان، بدن كودكان در سن رشد و خانم هاى باردار به آهن نياز بيشترى دارد.ناراحتى هاى گوارشى مانند زخم معده و اثنى عشر و سنگ كليه دفع خون همراه با ادرار و... كم خونى هاى شايع پديد مى آورد.

رئيس هيأت مديره انجمن تالاسمى ايران نيز با ابراز نگرانى از فقر آهن

و شيوع كم خونى و چاقى در كشور انباشته شدن شكم را از انواع پلوها، نان، پفك و چيپس هاى مختلف فاقد خاصيت غذايى، دغدغه اى ملى مى داند.

دكتر مينا ايزديار با نگاهى به نوع شديدى از كم خونى (تالاسمى) دستپاچگى جوانان را در هنگام ازدواج دليل عمده تكثير اين بيمارى در نسل هاى آينده معرفى مى كند.

متخصص خون و سرطان كودكان با تأكيد بر انجام آزمايش هاى ژنتيك قبل از ازدواج تصريح مى كند : اگر دختران و پسران جوان مبتلا به كم خونى قبل از اقدام به ازدواج با يكديگر پاى درد و دل هاى بيماران تالاسمى بنشينند به طور حتم از ازدواجى با حاصل فرزند تالاسمى پرهيز مى كنند.

تفاوت كم خونى و كاهش فشار خون

شمار زيادى از مردم هنوز از تفاوت هاى ميان كم خونى و كاهش فشار خون آگاهى چندانى ندارند و نمى دانند كه اين دو موضوع با يكديگر ارتباط زيادى ندارند.

به اعتقاد دكتر ايزديار، كم خونى با كاهش هموگلوبين هاى خون همراه است و افراد دچار خون ريزى به دليل از كار افتادگى مغز استخوان به آن مبتلا مى شوند و بيمارى هاى ارثى نظير تالاسمى سيستم خون سازى بدن را دچار اختلال مى كنند.خستگى، زود رنجى، اختلال خواب و پرخوابى، ضعف حافظه و فراموشى، بالابودن تپش قلب پس از طى مسافت هاى كوتاه مدت، تمايل به خاك خورى، يخ جوى، تمايل زياد به خوردن كشك و برنج خام از ديگر نشانه هاى اين بيمارى به شمار مى روند.

در اين ميان بسيارى از افراد به توصيه بزرگتر هاى فاميل به مصرف داروهاى گياهى روى مى آورند.

اين در

حالى است كه متخصص خون و سرطان كودكان با مصرف داروهاى گياهى (در زمينه رفع كم خونى) موافقتى ندارد. وى معتقد است در اين مورد، كمبود آهن، پروتئين و ويتأمين (ب 12) بايد از طريق منابع گوشتى و حيوانى تأمين شود.

با اين حال ايزديار بر مصرف كاهو، انگور، كشمش، توت فرنگى و هلو تأكيد مى كند.

وى شيوع اين بيمارى را از 6 ماهگى تا 2 سالگى مى داند و با اظهار تأسف مشكلات گوارشى و روده اى افراد (بويژه مردان) را دليل عمده افت آهن مى داند.

رئيس هيأت مديره انجمن بيماران تالاسمى از زنان ايرانى مى خواهد با رعايت نكات تغذيه اى ورزش را فراموش نكنند.

ايزديار با اشاره به بيمارانى كه تحمل مصرف قرص هاى آهن را ندارند، مى گويد : مقاومت در برابرخوردن اين قرص به معناى تكميل نشدن درمان است و بايد افراد به هر ترتيب ممكن درمان خود را به پايان برسانند.

به نظر متخصصان تغذيه براى درمان كم خونى فقر آهن مى توان از قرص هاى آهن يا آهن تزريقى استفاده كرد.

در فرد مبتلا به كم خونى ذخاير آهن بدن تقريباً تمام مى شود. بنا براين هنگام درمان كم خونى بايد اين ذخاير جايگزين شوند به همين علت است كه معمولاً درمان كم خونى فقر آهن 4الى 6 ماه طول مى كشد.

تحقيقات نشان مى دهد كار اصلى خون رساندن مواد تغذيه كننده (اكسيژن، گلوكز) و سازنده به بافت ها و برطرف كردن مواد اضافى وزباله اى (همچون دى اكسيد كربن و اسيد لاكتيك) از بافت هاى بدن است.

خون، بافت پيوندى تخصص يافته اى است كه سلول هاى آن در داخل ماده

زمينه اى مايعى به نام پلاسما شناورند. حجم خون در يك فرد بالغ بطور متوسط 5 ليتر است. خون به واسطه گردش در داخل رگ هاى خونى اصلى، مواد غذايى و حرارت را در بدن توزيع كرده و اكسيژن و دى اكسيد كربن را بين سلول ها و ريه ها انتقال مى دهد و مواد زايد حاصل از فعاليت سلول ها را به ارگان هاى دفعى مى رساند. خون در محيط خارج از بدن منعقد شده و به صورت لخته در مى آيد و قسمت محلول آن به صورت مايعى زرد و روشن به نام پلاسما، از آن جدا مى شود.

همچنين انجام آزمايش C.B.C در تشخيص دقيق كم خونى و شدت آن بسيار مؤثراست و در اين آزمايش تعداد كل سلول هاى خونى توسط دستگاه مخصوصى شمارش مى شود و ميزان هموگلوبين و يك سرى ايندكس هاى ديگر ارزيابى مى شود.

در هر حال حال اگر زود رنجى بى دليل و هزار و يك عامل ناشناخته براى بيرون رفتن از كوره احساسات خود داريد حتماً يك آزمايش كم خونى را در برنامه هاى كارى خود قرار دهيد.سبزيجات با برگ سبز، آجيل، ميوه جات خشك شده و لوبياى سرشار از آهن و آب انواع مركبات، انواع سبزيجاتى كه برگ هاى پهن و سبز دارند و حبوبات، سرشار از ويتامين ها و اسيد فوليك را فراموش نكنيد.يادتان باشد افزايش بيش از حد آهن نيز مى تواند عواقب وخيمى براى بدن به همراه داشته باشد به همين لحاظ مصرف مكمل هاى حاوى آهن بدون نظر و تجويز پزشك مى تواند براى افراد خطرناك باشد.نوشيدن چاى پررنگ و زياد موجب

بروز و شيوع كم خونى در افراد مى شود، نوشيدن چاى موجب جذب آهن بدن شده و چنانچه افراد تمايل به نوشيدن «چاى» دارند، بهتر است آن را كم رنگ بخورند و ريزش موى خود را نيز در ارتباط مستقيم با كم خونى ببينند.

بهترين مواد غذايى براى خانم ها

نويسنده:دكتر الهه مهاجرين

منبع:sharghnewspaper.ir

اگرچه خانم ها نيز بر سر همان ميز غذايى مى نشينند كه ساير افراد خانواده مى نشينند ولى اكثراً كمترين اهميت را به نياز هاى تغذيه اى خود مى دهند.براساس تحقيقات متخصصين تغذيه در كانادا خانم ها به طور اخص در برابر خطر احتمال ابتلا به بيمارى ها و موقعيت هاى مربوط به تغذيه هستند. سهمى از آن بدين علت است كه بدن خانم ها نياز هاى تغذيه اى مخصوص دارند به دليل هورمون هاى زنانه و سيستم باردارى و بارورى خاص. ولى ديده شده كه خانم ها بيشتر تمايل دارند مواظب سلامت ساير افراد خانواده باشند و نياز هاى تغذيه اى آنها را برآورده كنند تا به خود برسند.

مى دانيم كه سلامتى بدون تغذيه مناسب ناممكن است.

چه موادى را خانم ها بايد مصرف كنند؟

روغن زيتون و روغن كانولا كه اصطلاحاً به نام چربى هاى خوب معروفند مى توانند كلسترول خون را پايين نگاه دارند و داراى ماده اى به نام پولى فنول هستند كه احتمال خطر بيمارى قلبى و سكته مغزى را پايين مى آورد. روغن زيتون هاى به اصطلاح Extra Virgiu به خصوص شامل انواعى از عوامل هستند كه خطر سكته را مى كاهند.

ماهى هفته اى سه بار: اسيد هاى چرب امگا -? در غذا هاى دريايى نيز ريسك مرگ در اثر بيمارى هاى

قلبى _ عروقى با پايين آوردن ترى گليسيريد ها و فشار خون و نيز جلوگيرى از لخته شدن خون پايين مى آورند. بسيارى از خانم ها هنوز نمى دانند كه بيمارى هاى قلبى- عروقى (مثل حمله قلبى و مغزى) بيشترين تهديد و خطر را براى سلامت آنها دارند و خانم هاى بسيارى در اثر اين بيمارى ها هرساله از بين مى روند. آمار اين مرگ و مير ها بيشتر از سرطان ها است. اسيد هاى چرب ضرورى همچنين مانع از افسردگى مى شوند كه در بين خانم ها بسيار رايج است.

بادام و تخمه آفتابگردان

ويتامين E كه عمل آنتى اكسيدان را به عهده دارد باعث پيشگيرى از سكته هاى مغزى مى شود ولى فقط زمانى كه منبع آن مواد غذايى باشند يعنى به طور طبيعى. خوردن مكمل هاى ويتامين E به نظر نمى رسد كه همان تاثير را داشته باشند. ويتامين E موجود در مواد غذايى ممكن است ريسك سرطان به خصوص سرطان كولون را در افراد مسن پايين بياورد و نيز كمك به پيشگيرى از آب مرواريد مى كند.

?? گرم بادام يا دانه آفتابگردان هفت واحد بين المللى ويتامين E را دارا است كه يك سوم نياز روزانه است. سبوس و فيبر= مصرف فراوان سبوس و فيبر نشان داده كه خطر بيمارى هاى قلبى و سرطان هاى كولون و روده را پائين مى آورد. ويتامين Bq يا Folate نيز خطر حمله قلبى و بعضى نارسايى هاى جنينى را پايين مى آورد .مصرف يك قاشق روغن گندم نود درصد نياز ويتامين E و چهل درصد Folate روزانه بدن را تامين مى كند. خانم ها بعد از

يائسگى چنانچه بيش از يك وعده از حبوبات كامل (سبوس دار) در طول روز مصرف كنند خطر بيمارى هاى قلبى را تا يك سوم در خود مى كاهند.

حبوبات كامل مانند نان هاى سبوس دار يا نان جوى دو سر _ برنج قهوه اى و پاستا هاى سبوس دار بهترين غذا ها هستند.

محصولات سويا

پروتئين سويا (چه به صورت شير سويا و يا توفو كه نوعى غذاى چينى است) مى توانند كلسترول بد خون را كاسته و كلسترول خوب را بالا ببرند (به خصوص در خانم هاى يائسه) كه خطر ابتلا به سرطان را پايين مى آورد و نيز عوارض ناراحت كننده يائسگى را نيز مى كاهد. توفو كه نوعى غذاى چينى قابل عرضه در فروشگاه ها است و شير سوياى غنى شده منابع خاص كلسيم قابل جذب هستند كه براى جلوگيرى از پوكى استخوان اساسى هستند.استفاده از سويا در غذاى روزانه به نظر مى رسد كه موثرتر باشد تا به صورت مكملى به نام ايزوفلوون مصرف شود. استفاده از ايزوفلوون در زنانى كه تاريخچه سرطان هاى حساس به استروژن مثل سرطان سينه دارند و يا زمانى كه دارو هاى بلوك كننده هورمون مصرف مى كنند توصيه نمى شود.

دانه كتان ريسك ابتلا به سرطان هاى مربوط به هورمون مثل سرطان سينه ، رحم و تخمدان ها با افزودن فرآورده هاى دانه كتان به غذا كاسته شده است زيرا حامل لينين و آنتى اكسيدان هستند و روى سندرم روده تحريك پذير نيز اثر مثبت دارند. البته جذب دانه كتان مشكل است زيرا به سرعت پس از آسياب شدن اكسيده مى شود.بايد دانه كامل را فراهم كرده و آن

را قبل از مصرف آسياب كرد و يا در يخچال تا مدت ? ماه قابل نگهدارى است. مصرف روزانه حدود ? قاشق غذاخورى آردكتان خام است.

سبزيجات و ميوه هاى رنگين

فيتوكميكال ها مانند كاروتن در سبزيجات زرد، قرمز و نارنجى در جلوگيرى از سرطان به خصوص سرطان سينه موثرند. ليكوين ها كه در گوجه فرنگى فراوانند نيز اثرات محافظتى دارند.

سبزيجات سبز تيره يكى از منابع فيبر بسيار مهم هستند و همان تاثير لوتئين و سلنيوم Lutein -and- Selenium را در مبارزه با سرطان دارند.

محصولات لبنى كم چربى

كلسيم قابل جذب را مى توان با مصرف مواد لبنى، سبزيجات و انواعى از سويا به استخوان ها رساند. محصولات لبنى مى توانند حاوى چربى هاى اشباع شده باشند. براى بالا بردن ميزان كلسيم بدن بايد از شير و ماست و ساير محصولات لبنى كم چرب استفاده كرد.

از چه موادى بايد اجتناب كرد؟

چربى هاى سازنده كلسترول

چربى هاى اشباع شده (گوشت خوك، كره گوشت هاى چرب، روغن هاى تردكننده شيرينى) و چربى هاى هيدروژنه كه براى آماده كردن چيپس و كراكر و غيره به كار مى روند، مى توانند كلسترول بد خون را بسيار بالا ببرند. همان كلسترولى كه باعث حمله قلبى و مغزى مى شود.

كربوهيدرات هاى تصفيه شده

كربوهيدرات هايى مانند شيرينى ها، بيسكويت ها، چيپس، سيب زمينى و نان سفيد سطح انسولين خون را نامتعادل مى سازند كه نه تنها اشتهاى غذايى ما را مى افزايند كه باعث پرخورى نيز مى شوند و ريسك ابتلا به بيمارى ديابت نوع ? را بالا مى برند كه آن هم به نوبه خود خطر بيمارى قلبى را بالا مى برد.

نوشابه هاى گازدار: كولاها و نوشابه هاى گازدار محتوى اسيدفسفريك زياد هستند كه باعث دفع كلسيم از طريق ادرار مى شوند.

كم خوابي زنان ممكن است موجب افزايش فشار خون در آنه

منبع:isna.ir

يك مطالعه جديد نشان مي دهد: زناني كه كمتر از هفت ساعت در شب مي خوابند، بيشتر از سايرين در معرض خطر افزايش فشار خون قرار دارند. در يك مطالعه پنج ساله كه توسط پژوهشگران انگليسي بر روي بيشتر از 10 هزار زن نجام شد، نشان داد: زناني كه شش ساعت يا كمتر مي خوابند نسبت به زناني كه ساعت خواب كافي دارند، علائم بيشتري از افزايش فشار خون در آنها وجود دارد.

در اين گزارش آمده است كه هيچ ارتباطي بين ميزان خواب و تاثير آن بر فشار خون مردان يافت نشده است.

دكتر « فرانسيسكو » با بيان اين كه علت اصلي اين موضوع هنوز كاملا مشخص نشده است، گفت: تعدادي از مطالعات ارتباط كيفيت خواب با خطر افزايش فشار خون، ديابت و بيماري هاي قلبي را نشان مي دهد. بخش اعظم اين مطالعات بر روي افرادي با اختلالات تنفسي در هنگام خواب انجام شده است؛ اما شواهد حاكي از آن است كه هر گونه اختلال در خواب مي تواند عوارضي را بر روي سلامتي داشته باشد.

متخصصان بر اين باورند كه كم خوابي مي تواند به پركاري سيستم عصبي منجر شده و به اين ترتيب موجب افزايش فشار خون شود، زيرا اين پركاري مي تواند مستقيما بر قلب و عروق خوني اثر داشته باشد.

به گفته دكتر فرانسيسكو، مطالعات بيشتري براي تاييد ارتباط مدت زمان خواب و تاثير مستقيم آن بر سطح فشار خون و همچنين علت متفاوت بودن اين اثر در مردان و

زنان لازم است

دختران خردسال امروز- مادران نابارور فردا

منبع:روزنامه قدس

محققان مي گويند احتمال سقط جنين در زناني كه هنگام خردسالي در معرض دود سيگار والدينشان بوده اند، بسيار زيادتر از ديگران است. در مطالعه اي كه بر روي 2200 نفر از زنان باردار غير سيگاري صورت گرفته است، محققان دريافتند خطر سقط جنين در آنان كه در هنگام خردسالي در معرض دود سيگار والدينشان بوده اند، 80 درصد بيشتر از كساني است كه والدينشان سيگاري نبوده اند. سيگار كشيدن والدين باعث صدمه ديدن كودكان در خردسالي شان نيز مي شود؛ صدماتي از قبيل به دنيا آمدن كودك با وزن كم و يا تنگي نفس.

بنابر گزارش دكتر «جان ميكر» از دانشگاه ميشيگان و همكارانش اين تحقيق اولين پژوهشي است كه نشان مي دهد رابطه اي ميان كودكان در معرض دود سيگار و توانايي باروري آنان در بزرگسالي وجود دارد. اين آزمايش همچنين نشان مي دهد محركهاي محيطي از قبيل دود سيگار براي خردسالان ممكن است در بزرگسالي آنها را دچار امراض مختلف كند. اين يافته ها براساس آزمايشهايي است كه بر روي 2162 زن باردار در يكي از كلينيكهاي باروري بوستون صورت گرفته است. با توجه به نتايج اين بررسي زنان بارداري كه در كودكي هر دو والدينشان سيگاري بوده اند بيشتر در معرض خطر سقط جنين مي باشند. دكتر ميكر و همكارانش معتقدند دود سيگار شامل هزاران ماده شيميايي است كه برخي مانند سرب، بنزن و كادميوم براي بارداري مضرند. وي مي گويد: يافته هاي ما نشان مي دهد سيگار كشيدن نه تنها بر سلامت كودكانمان تأثير مي گذارد، بلكه سلامتي نوه هايمان را نيز تهديد مي

كند.

خطرات زخمهاى پيش سرطانى در بانوان

منبع:روزنامه رسالت

پژوهشگران سوئدى مى گويند زنانى كه در سنين جوانى به دليل نشانه هاى سرطان گردن رحم تحت درمان قرار گرفته اند، در معرض خطر بالايى از ابتلا به بيمارى سرطان در دهه هاى بعدى قرار دارند.آنان انجام منظم «آزمون گستره» يا Pap smear test براى چنين افرادى كه با زخم هاى پيش سرطان مشاهده مى گردند، دستكم به مدت 25 سال ضرورى مى دانند.رهنمودهاى جارى در بريتانيا به زنانى كه تحت درمان آماس سرطانى در وضعيت عادي»(1) قرار گرفته اند، آزمون هاى غربالگرى ساليانه را به مدت ده سال توصيه مى نمايد.

اين مطالعه بر روى 133000 تن از زنان انجام پذيرفته كه نتايج آن در مجلات پزشكى به چاپ رسيده است. روش غربالگرى پيشنهادى به زنان بريتانيايى ميان سنين 25 تا 49 سال هر 3 سال و پس از آن تا سن 64 سالگي، هر 5 سال يك بار انجام بايد پذيرد. اين عمل براى آن انجام مى گيرد تا جلوى تغييراتى كه در سلول هاى لايه سطحى گردن رحم روى مى دهد و ممكن است موجب پديدارى و گسترش سرطان گردد، گرفته شود. در اين حالت اگر سلول هاى غير طبيعى آشكار شوند، مى توانند كنترل شده و تخريب و يا بيرون آورده شوند.

پژوهشگران سوئدى سوابق زنانى را كه با شديدترين زخم هاى پيش سرطانى تشخيص داده شده بودند، در ميان سال هاى 1958 تا 2002 مورد مشاهده و بررسى قرار دادند. اين زخم ها مشتركا آماس سرطانى در وضعيت عادي» ناميده مى شود. محققان دريافتند كه اين زنان دو برابر بيش از جمعيت عمومى زنان تمايل به رشد سرطان گردن رحم داشته و همچنين به ميزان 7 برابر بيشتر، تمايل به گسترش سرطان را

در ناحيه مجراى تناسلى از خود نشان مى دهند.

نتايج پژوهش نشان مى دهد كه اين خطر تا 20 سال و يا بيشتر در اين زنان باقى مى ماند. پژوهشگران همچنين دريافتند كه خطر فزاينده اى از سرطان گردن رحم در زنانى كه در زمان تشخيص مسن تر بوده اند نيز، با ميزان خطرات بسيار بالاترى براى زنان بالاى 50 سال وجود دارد.

پژوهشگران مى گويند، اين موضوع بايد مورد بررسى قرار گيرد كه خطاى مراقبت هاى پزشكى كجاست، هنگامى كه زنان درآزمون هاى غربالگرى مشاركت مى نمايند، زخم هاى پيش سرطانى آنان مشخص شده و آنان خود را به منظور درمان اين زخم ها موضوع آزمايش هاى متعدد قرار داده و با دقت در تعقيب برنامه ها مشاركت مى نمايند، اما چرا هنوز در معرض گسترش سرطان مهاجم قرار دارند.آنان مى افزايند كه مراقبت پيگيرى شده تا اين تاريخ كفايت لازم را نداشته و زنان موكدا بايد دستكم براى 25 سال پس از درمان، تحت آزمون هاى غربالگرى با فواصل منظم قرار گيرند. اين محققان معتقدند، درمان هاى هاى كم تهاجمى ترى براى درمان ناهنجارى هاى گردن رحم در طى 20 سال گذشته مورد استفاده قرار گرفته اند كه به همين دليل نيز زنان را در دراز مدت،بيشتر در معرض خطر گسترش سرطان قرار داده اند. آنان مى گويند اين خطر ضمن استفاده از آزمون هاى غربالگري، بايد براى زنان بسيارى كه از عمل برداشتن رحم يا Hysterectomy مى پرهيزند و نيز ساير درمان هايى كه به بارورى آنان آسيب مى رساند، در برابر شانس عظيم استفاده از روش هاى اخير تعديل شود.

بايد ياد آور شد كه اكثريت زنان درجات بالايى از ناهنجارى هاى گردن رحم را در سنين 30 و ابتداى 40 سالگى شان از خود نشان مى دهند. سنينى كه ممكن است هنوز

خانواده خود را به لحاظ فرزند تكميل نكرده و يا حتى ازدواج ننموده باشند. پيگيرى درمان در اين زنان و در دراز مدت، يقينا بايد مورد بررسى قرار گيرد. از اين رواين موضوع اهميت بسيار دارد كه زنان براى استفاده از روش غربالگرى اطمينان لازم را براى درمان بيابند و بدانند كه به منظور حصول نتيجه قطعى تا چه سنى بايد تحت آزمون هاى غربالگرى قرار گيرند.

پى نوشت مترجم:

(1situ -in-Carcinoma )يا آماس سرطانى در وضعيت عادى كه در آن كارسينوم عبارت است از يك توده رشد يابنده جديد و بد خيم، متشكل از ياخته هاى پوششى كه گرايش به ترشح نمودن در بافت هاى اطراف و فرستادن متاستاز دارند.

منابع پى نوشت:

فرهنگ جديد پزشكى دورلند - دكتر فريد مدرس موسوي، دكتر محسن ارجمند

مراقبت هاي قبل و بعد از بارداري

منبع:روزنامه كيهان

زماني كه قصد باردار شدن دارند، بايد حداقل يك بار به پزشك مراجعه كنند تا از نظر احتمال ابتلا به هرگونه بيماري مورد معاينه قرار بگيرند.

اين امر در تشخيص امراض مختلفي كه ممكن است سلامت جنين را در طي بارداري به خطر اندازد، بسيار موثر است. در روند مراقبت هاي قبل از بارداري، احتمال دارد كه يك فرد به انجام يك بار معاينه نياز داشته باشد و فرد ديگر در كنار اين معاينات، به برخي آزمايشات تكميلي هم نيازمند باشد كه در هر صورت انجام اقدامات مراقبتي لازم از سوي مادر در دوران بارداري از اهميت بسيار بالايي در پيشگيري از بيماريهاي گوناگون در جنين دارد.انجام معاينات پزشكي، كمبود ويتامين ها، مواد معدني و بسياري مواد موثر ديگر در آماده سازي بدن براي باردار شدن را مشخص مي كند. علاوه بر اين كه

زنان بايد سه ماه قبل از اقدام به بارداري مصرف روزانه اسيدفوليك را آغاز كنند، رعايت مراقبت هاي پزشكي، تاثير به سزايي در تشخيص كمبود ساير مواد مورد نياز بدن كه تنها با مصرف دارو تامين مي شوند نيز دارد.

معاينات پزشكي با نزديك شدن به زمان زايمان بيشتر مي شود.زنان بايد پس از ازدواج، حتي در صورتي كه هيچ مشكل خاصي نداشته باشند، حداقل سالي يك بار به متخصص مراجعه كنند. اگرچه انجام معاينات پزشكي پس از ازدواج و قبل از بارداري در تامين سلامت زنان بسيار موثر است با اين وجود اين مراقبت ها در طي دوران بارداري اهميت بيشتري پيدا مي كند.

علاوه بر اين كه پزشك، مراقبت هاي لازم در اين دوران را از نظر استراحت، تغذيه، بسياري مواد ديگر مشخص مي كند، الزاميست زنان باردار حداقل تا ماه هفتم، ماهي يك بار به پزشك مراجعه كنند.اين معاينات در ماه هفتم و هشتم به دو بار در ماه و در ماه نهم به هفته اي يكبار مي رسد كه الزاميست همه زنان باردار انجام اين معاينات را جدي بگيرند.

يك هفته پس از زايمان حتما به پزشك مراجعه كنيد.

در كنار مراقبت هاي دوران بارداري كه هم شامل مراقبت هاي شخصي و هم معاينات پزشكي است برنامه ريزي براي معاينات پزشكي پس از زايمان نيز اهميت دارد.

مادران بايد يك هفته پس از زايمان حتما به پزشك مراجعه كنند تا احتمال وقوع هرگونه عارضه براي مادر و نوزاد تشخيص داده شود.

معاينات پزشكي پس از زايمان، در ادامه به شش هفته بعد از اولين معاينه مي رسد.توجه و دقت به اين

مراقبت ها علاوه بر تشخيص امراض احتمالي، در تعيين روش هاي پيشگيري از بارداري طبق شرايط جسمي مادر نيز مهم است.

شما هم تصميم به بارداري داريد؟

منبع:روزنامه كيهان

وضعيت سلامتي و تغذيه شما قبل از بارداري نه تنها توانايي شما را براي بارداري تحت تأثير قرار مي دهد بلكه روي سلامتي نوزاد و سلامتي خودتان بعد از بارداري نيز مؤثر مي باشد. براي آنكه دوران بارداري و زايمان مطمئني داشته باشيد و سلامت خودتان و كودكتان حفظ شود، شما بايد وزنتان را هميشه در محدوده نرمال نگه داريد، حتي زماني كه قصد داريد باردار شويد. اگر خوب تغذيه نكنيد و دچار كمبود وزن باشيد، ممكن است عادت ماهيانه تان قطع شده و توانايي بارداري را از دست بدهيد. اگر در زماني كه دچار سوء تغذيه هستيد باردار شويد ذخاير مواد مغذي تان براي شما و فرزندتان كافي نخواهد بود. براي آنكه كودكتان دچار ناهنجاري هاي مادرزادي، وزن كم درحين تولد و نارس بودن نشود لازم است كه قبل از بارداري وضع تغذيه تان را اصلاح كنيد. زناني كه اضافه وزن دارند نيز در طي بارداري با مشكلات زيادي مواجهند و بايد بدانند كه بيشتر از زناني كه وزنشان در محدوده نرمال است، اضافه وزن خواهند داشت. اگر شما چاق هستيد. در معرض خطر بيشتري از نظر ابتلا به فشار خون يا ديابت بارداري (يكي از انواع ديابت كه در طي بارداري ايجاد مي شود و معمولاً بعد از آن از بين مي رود و خطراتي را براي مادر و فرزندش به همراه دارد) قرار داريد. همچنين ممكن است كه يك فرزند چاق به دنيا آوريد. براي آنكه وزنتان در

حين بارداري بيش از حد طبيعي افزايش نيابد لازم است كه بيشتر فعاليت كنيد.

وزن:

به زنان بارداري كه در محدوده وزن طبيعي قرار دارند، توصيه مي شود كه 25تا 35پوند (11تا 16كيلوگرم) اضافه وزن داشته باشند. زناني كه وزنشان كمتر از مقدار طبيعي است تا 40پوند (18كيلوگرم) اضافه وزن داشته باشند و زنان چاق تنها 15 پوند (6تا 7كيلوگرم) زماني كه باردار مي شويد پزشكتان بر مبناي سن، قد و وزنتان اضافه وزن مجازتان را درحين بارداري به شما خواهد گفت.

انرژي مورد نياز:

براي آنكه بدون پرخوري تمام مواد مغذي موردنيازتان را در حين بارداري به دست آوريد لازم است كه در انتخاب غذا بسيار دقت كنيد. به هرم راهنماي غذايي توجه كنيد. لازم است كه 2وعده از شير و فرآورده هاي لبني (گوشت و جانشين هاي آن) به غذاي روزانه تان اضافه كنيد. به علاوه شما به 300كيلو كالري انرژي اضافي در طي روز نياز داريد كه لازم است آن را از 4گروه غذايي ديگر تأمين كنيد. كفايت انرژي دريافتي براي رشد و نمو جنين و تقويت قدرت مقابله با استرس هايي مثل عفونتها و خونريزي بعد از زايمان در مادر ضروري است. انرژي اضافي در طي بارداري صرف رشد و نمو جنين و سوخت و ساز اضافي بافتهاي جديد ميشود. بدن يك زن باردار در حدود 20درصد افزايش حجم يافته است و به حركت درآوردن بدن در اين حالت به بيش از 20درصد افزايش انرژي نياز دارد. بر مبناي آنچه گفته شد در حدود 80000كيلو كالري در كل دوران بارداري و يا 300كيلوكالري اضافه بر نياز طبيعي در هر روز، انرژي لازم است. دريافت كالري

بيش از اين مقدار به فعاليت جسمي فرد بستگي دارد. به دليل آنكه مصرف انرژي در افراد مختلف بسيار متفاوت است، بهترين شاخص براي تشخيص كفايت تغذيه اي، افزايش وزن به ميزان رضايتبخش مي باشد. به دليل نياز بدن به پروتئين، ويتامين هاي B، ويتامينD و مواد معدني نظير كلسيم، فسفر، آهن و روي اضافه بر نياز طبيعي لازم است كه 300كالري انرژي اضافي در دوران بارداري از شير و فرآورده هاي لبني بدون چربي، گوشتهاي كم چرب، حبوبات، نانهاي كامل و غلات، مركبات، سبزيجات برگ سبز و ساير غذاهاي غني شده با مواد مغذي تأمين شود. اگر شما گياهخوار هستيد بايد در دريافت كافي پروتئين، آهن و ويتامين12B بسيار توجه كنيد. در اين موارد معمولاً پزشكتان براي شما مكمل مولتي ويتامين- مينرال و آهن تجويز مي كند تا از دريافت تمام مواد مغذي موردنيازتان مطمئن شويد.

پروتئين مورد نياز:

ساخت تركيبات جديد و بافتها در بارداري بيش از هر زمان ديگر از زندگي يك زن، صورت مي گيرد. براي رسيدن به اين هدف مصرف پروتئين ضروري است اما در دوران بارداري نمي توان نياز به پروتئين را از نياز به كالري و مواد معدني ديگر جدا نمود به دليل آنكه در دوران بارداري دريافت كافي انرژي ارجحيت دارد، در صورت عدم كفايت كربوهيدراتها و چربي، پروتئين به عنوان منبع انرژي مصرف خواهد شد. افزايش انرژي دريافتي، استفاده از پروتئين ها را بهبود مي بخشد. توصيه شده است كه زنان باردار در روز 10گرم اضافه بر نياز طبيعي خود پروتئين دريافت كنند كه اين مقدار معادل است با 5/1اونس گوشت، ماهي، ماكيان يا دو فنجان شير كم

چرب.

ويتامين ها و مواد معدني:

مهمترين ويتامين ها و مواد معدني كه در طول بارداري مصرفشان به ميزان كافي ضروري است، فولات، آهن و كلسيم است. درباره نقش فولات در صفحه هاي قبل توضيحاتي داده شد اگر درباره فولات در رژيم غذايي سؤالي داريد، مي توانيد با پزشكتان درباره غني سازي رژيم غذايي با فولات صحبت كنيد. آهن براي تأمين نيازهاي خوني مادر و جنين ضروري است. براي تأمين آهن، مقدار كمي گوشت قرمز كم چرب بهترين منبع مي باشد و يا تركيبي از حبوبات، سبزيجات برگ سبز و غلات غني شده با آهن به همراه ويتامينC كه جذب آهن را بهبود مي بخشد، مي توان مصرف نمود.

مصرف چاي و قهوه را در زمان صرف غذا محدود كنيد چون ممكن است در جذب آهن تداخل ايجاد كنند.به دليل اهميتي كه كلسيم در ساخت استخوانهاي مادر و كودكش دارد، مصرف غذاهاي غني از كلسيم بايد حتماً در رژيم غذايي گنجانده شود.

نان و پنير و سبزي غذايي سبك ولي كامل

منبع:روزنامه كيهان

تعطيلات نوروز در پيش است و خانواده ها كماكان خود را براي استقبال بهار و انجام ديد و بازديدها آماده مي كنند. اكثر ما بعد از تعطيلات نسبتاً طولاني نوروزي از وضعيت جسماني خود و گهگاه ناراحتي هايي كه بر اثر بدخوري پيدا مي كنيم، ناراضي و دلخور هستيم. رعايت اصول تغذيه و شيوه هاي صحيح تهيه غذا در ايام تعطيلات سوژه اصلي ما براي انجام مصاحبه با دكتر كشاورز استاد و مدير گروه تغذيه و بيوشيمي دانشگاه علوم پزشكي تهران مي باشد.

دكتر سيدعلي كشاورز در پاسخ به نخستين سوال ما مبني بر اينكه در طول تعطيلات عيد الگوي رفتاري بيشتر مردم

تغيير مي كند و كار روزانه جاي خود را به استراحت، ديد و بازديد و شب زنده داري مي دهد، آيا اصولا لازم است كه رژيم غذايي خاص از سوي هموطنان رعايت شود؟

- بله! در هر شرايطي بايد تعادل تغذيه اي را رعايت كنيم، بايد اشاره كنم كه مواد خوراكي براساس ارزش غذايي به 4 دسته تقسيم مي شوند، اگر ما بخواهيم نيازهاي بدن خود را مرتفع كنيم، ايده آل آن است كه در هر وعده غذايي حداقل سه ماده غذايي از گروه هاي چهارگانه را در برنامه غذايي خود بگنجانيم

اين گروه هاي غذايي كدامند؟

-گروه اول شامل: نان، برنج، سيب زميني و به طور كلي غلات است كه تركيب عمده اينها، نشاسته است و البته همه آنها مقداري پروتئين و ويتامين و املاح دارند.

گروه دوم شامل شير، ماست، پنير، كشك و به طور كلي لبنيات كه منبع پروتئين كلسيم دار محسوب مي شود. متهسفانه ، مصرف لبنيات در كشور ما بسيار اندك است آمارها حاكي از آن است كه 80درصد خانم هاي ايراني از 35 سالگي مشكلات استخواني پيدا مي كنند علتش همين مصرف اندك لبنيات است.

معمولا به طور روزانه خانم ها بايد 3 واحد لبنيات و آقايان 2 واحد لبنيات مصرف كنند تا نياز ضروري بدنشان تهمين شود، هر واحد لبنيات شامل يك ليوان شير يا به اندازه يك قوطي كبريت پنير كه حدود 30 تا 45 گرم مي شود و يا دو پياله ماست كه به اندازه يك ليوان سرخالي است.

گروه سوم مواد غذايي ماهي، مرغ، گوشت قرمز، حبوبات و تخم مرغ را شامل مي شود كه منبع غذايي پروتئيني آهن دار

را تشكيل مي دهند.

و گروه چهارم مواد غذايي شامل سبزي ها و ميوه ها يا منبع ويتامين و عناصر نمكهاي معدني، الياف، فيبرها و رنگدانه هاست.

بنابراين اگر ما مي خواهيم رويه درست غذايي را در پيش بگيريم بايد هر روز يكي از گروه هاي چهارگانه غذايي را مصرف كنيم.

بپردازيم به سوال اصلي در تعطيلات نوروزي رعايت چه نوعي رژيم غذايي را توصيه مي كنيد؟

به طور طبيعي در ايام عيد ديد و بازديدها و مهماني ها بيشتر از ساير روزها انجام مي شود در اين ديد و بازديدها غذا مفصل تدارك ديده مي شود به خصوص با توجه به فرهنگ ما ايرانيها كه تدارك مفصل به منزله احترام به ميهمان تلقي مي شود مثلاً در روزهاي عادي مهماني ها به يك روز خاص مثلاً جمعه منحصر مي شود ولي در ايام نوروز هر روز مهماني است، هر روز ديد و بازديد و شب زنده داري برقرار است، در چنين اوضاعي توجه به چند نكته ضروري است، در وهله اول بايد سعي كنيم سالاد بدون سس و همراه آب ليمو و نيز سبزي خوردن حتماً در سفره هاي رنگارنگ ما جايي داشته باشند.

نكته مهم ديگر كه متهسفانه كمتر به آن توجه مي شود استفاده از سبزي هاي آب پز مثل كدو، بادمجان، لوبيا سبز، نخود فرنگي، قارچ، كرفس و كلم است.

سبزي هاي آب پز اگر در كنار بشقاب ما وجود داشته باشد و سهمي از معده ما را به خود اختصاص دهد، ولع ما به خوردن غذاهاي ديگر كم مي شود، بايد سعي كنيم غذاها را خيلي پرچرب و پرسس تدارك نبينيم، خانم هاي با سليقه ايراني

مي توانند غذاها را به صورت فرپز، بخارپز و يا كباب به سيخ تهيه كنند و در مورد كباب، گوشت كمتر كوبيده شده باشد، بهتر است. نكته مهم اينكه از غذاي سرخ كرده كمتر استفاده شود. معمولا در ايام عيد نوروز ديد و بازديدها زياد است و غذاي زيادي در اين مجالس تناول مي شود و پس از فراغت از غذا خوردن هم صرف آجيل و شيريني امري عادي است، خوب است يك برنامه فعاليت بدني روزانه را به طور منظم براي خودمان پيش بيني كنيم، پياده روي مثال خوبي است، در غير اين صورت غذا كه هر روز در مهماني ها به اندازه زياد مصرف مي شود، اگر قرار باشد در كنار غذا، آجيل و شيريني هم مصرف شود، تحرك هم كمتر از سابق باشد خوب طبيعي است كه در مدت اين تعطيلات دو سه هفته اي، 5 تا 6 كيلوگرم اضافه وزن گريبان ما را بگيرد.

¤ علاوه بر رعايت رژيم غذايي خاص و گنجاندن فعاليت بدني روزانه آيا امساك غذايي خاصي را هم به عزيزان توصيه مي كنيد

بله- توصيه مي شود در ديد و بازديدها حتي الامكان ميوه مصرف شود، و در ميان ميوه ها خيار مثال خوبي است كه جزو سبزي ميوه هاست، زيرا مقدار انرژي آن كه جذب مي شود تقريباً برابر است با مقدار انرژي كه هضم مي شود يعني اين ميوه سبزي، عملاً خاصيت چاق كنندگي ندارد، بعد از آن، سيب ميوه بسيار خوبي است و به هر حال تا جايي كه مي شود بهتر است از ميوه ها و سبزيجات استفاده شود و در كنار آن مصرف آجيل

شامل پسته و تخمه كاهش يابد، يعني كه ننشينيم ساعتها پاي تلويزيون و وقت خود را به تخمه شكاندن و خوردن آجيل سپري كنيم.

¤ در مورد آجيل، انواع مختلفي وجود دارد، آجيل شور، شيرين، شما به عنوان يك متخصص تغذيه مصرف كدام نوع را توصيه مي كنيد؟

سؤال خوبي است، عموماً آجيل هايي كه بو داده و يا شور هستند از تنقلاتي تشكيل مي شود كه مانده و كهنه هستند بنابراين بهتر است حتي الامكان از آجيل هاي خام استفاده شود در مورد آجيل شور، همين نمك سود كردن باعث چاقي مي شود و افرادي را كه دچار فشارخون هستند، مشكل دار مي كند حتي اگر فرد فشار خون هم ندارد به عنوان يك كار احتياطي و پيش گيري بهتر است هموطنان آجيل شور مصرف نكنند.همه مي دانيم كه مصرف مغز گردو مفيد است، چون چربي آن چربي مفيدي است اما سؤال اين است كه چه مقدار بايد مصرف كرد؟ آيا مصرف گردو همراه پنير صبحانه مفيد است؟ جواب مثبت است اما به شرطي كه 10 تا 20 گرم باشد (آنگاه روي چربي خون اثر مفيد دارد) نه اينكه فكر كنيم يك پياله 100 گرمي مغز گردو مصرف كنيم در اين صورت نه تنها چربي گردو مفيد نيست كه مضر هم هست.

¤ آقاي دكتر آيا اصولاً آجيل و شيريني ارزش غذايي دارد؟

- ببينيد، هر خوردني ارزش غذايي دارد ولي ارزش غذايي به معناي سلامت تغذيه اي شايد نداشته باشد، مصرف آجيل به مقدار كم بد نيست چون چربي اقلام آجيل مايع است به شرط آنكه آجيل مانده نباشد، آجيل اگر مانده باشد بوي خاك مي دهد

در چنين وضعيتي خطر رشد قارچ «آسپرژيلوس فلاووس» بر روي آن زياد است، اين قارچ ، سمي توليد مي كند به نام «آفلا توكسين» كه بسيار سرطان زاست، پس توصيه مي شود آجيل مانده و كهنه مصرف نكنيم، آجيل را اصولاً به همين دليل كم بخوريم حتي آجيلي كه ظاهري آراسته داشته باشد ممكن است كهنه باشد و فقط شسته شده باشد و يا ظاهر آن بزك شده باشد، بنابراين آجيل ضمن اينكه چاق كنندگي بالايي دارد اين خطرات هم در موردش صدق مي كند.

¤ و در مورد شيريني.

شيريني ارزش غذايي دارد، اما چاق كننده بالقوه است، چربي شيريني، چربي خون را بالا مي برد، قند آن چربي خون را بالا مي برد، رنگهاي شيريني هم مضر است.

¤ يعني مصرف شيريني را توصيه نمي كنيد

- ببينيد خود من شيريني استفاده مي كنم ولي شيريني منزل را از مغازه اي تهيه مي كنم كه براي پختن شيريني از قالبهاي بسيار ريزي استفاده مي كنند، شيريني در حد يك تا دو گرم، اين شيريني مناسب تغذيه است، حتي اگر پنج شش عدد مصرف شود، كالري آن بيشتر از يك شكلات 5 گرمي كاكائوي نيست يا حتي 10 عدد آن كالري يك عدد قطاب يا باقلواي يزدي را ندارد.بنابراين حتي اگر به تعداد استفاده شود با توجه به اينكه افراد در مهماني ها بالاخره رعايت بعضي مسائل را مي كنند، باعث چاقي نمي شود، مصرف اين شيرين هم كام آدم را در عيد شيرين مي كند هم باعث چاقي نمي شود.

¤ آقاي دكتر تعطيلات نوروز فرصت مناسبي براي مسافرت است بسياري از هموطنان در اين روزها به اتفاق

خانواده سفر مي كنند چه توصيه هاي غذايي را به اين هموطنان مي كنيد تا در طول سفر دچار مشكل نشوند

اگر در طول سفر غذا زياد مصرف شود خب طبيعي است اين آدم اگر پشت فرمان ماشين بنشيند خوابش مي برد بنابراين در طول سفر حتي الامكان غذا بايد سبك و ساده مصرف شود. مثلاً نان و پنير و سبزي در عين اينكه ساده و سبك است يك وعده غذايي كامل و مفيد محسوب مي شود تا اينكه غذاي سنگين بخوري و پشت فرمان خوابت ببرد و در اين ايام شاد و مفرح خداي ناكرده حوادث ناخوشايندي اتفاق بيفتد.

زايمان در آب

منبع:روزنامه جوان

فرآيند زايمان در آب به دو صورت انجام مى شود. در يك روش، مادر قبل از زايمان در آب قرار مى گيرد و در زمان خروج جنين از آب خارج مى شود. در شيوه ديگر، مادر از زمان شروع درد زايمان در آب قرار مى گيرد و تا زمان خروج جنين در آب مى ماند. در واقع، مادر تحت نظر عامل زايمان، زمانى كه دهانه رحم به اندازه چهار تا پنج سانتى متر باز شد (مرحله فعال زايمان)، وارد آب مى شود. ورود به آب قبل از اين زمان به دليل اثر تسكين دهنده زياد آب ممكن است به تاخير در مراحل بعدى زايمان منجر شود.

مزاياى زايمان در آب براى مادر

افزايش ترشح اكسى توسين درون ساز:

در زايمان طبيعى، براى اينكه فرآيند زايمان زودتر به پايان برسد و مادر درد كمترى تحمل كند، به او آمپول فشار تزريق مى شود، اما در زايمان در آب به تزريق آمپول فشار نيازى نيست، زيرا آب

به دليل خاصيتى كه دارد موجب تنظيم انقباضات مى شود. نياز كمتر به اپيزيوتومى (برش ناحيه پرينه) هنگام زايمان، گاهى براى اينكه نوزاد راحت تر به دنيا بيايد، لازم است برش كوچكى در ناحيه پرينه ايجاد شود. اما در زايمان در آب به اين برش نيازى نيست. آب حالت ارتجاعى و انقباضى بيشترى به عضلات دهانه رحم مى دهد و در برخى موارد كه لازم است دهانه رحم حدود چند ميلى متر ديگر باز شود، نيازى به اپيزيوتومى نيست.

كاهش مداخلات پزشكى:

در زايمان طبيعى، بسيار پيش مى آيد كه فرآيند زايمان كند و گاه حتى متوقف مى شود. در اين مواقع، عامل زايمان مجبور به مداخلات پزشكى و گاهى نيز انجام سزارين مى شود. ازجمله مداخلات پزشكى مى توان به تزريق اكسى توسين (آمپول فشار)، داروهاى تسكين دهنده و مخدر، ضداسپاسم ها، انجام جراحى، استفاده از دستگاه مكنده براى بيرون كشيدن نوزاد، استفاده از فورسپس (چنگك)، يا انجام سزارين نام برد. اما حين زايمان در آب، در اكثر موارد، به اين گونه مداخلات پزشكى نيازى نيست. كاهش نياز به مسكن ها: ازجمله خواص ديگر آب خاصيت آرامش بخشى آن است. آب تا حد قابل توجهى موجب آرام شدن عضلات مى شود و بنابراين به استفاده از مسكن ها نيازى نيست.

كاهش قابل توجه زمان زايمان:

از آنجا كه دهانه رحم بايد حدود ?? سانتى متر باز شود تا نوزاد قادر به متولد شدن باشد، هرچه اين زمان طولانى تر شود، مادر درد بيشترى را متحمل خواهد شد. در زايمان طبيعى، اين زمان به حدود ?? ساعت مى رسد اما در زايمان در آب مدت زمان زايمان

حدود يك ونيم تا دو ساعت كاهش مى يابد. كاهش فشار بر بزرگ سياهرگ زيرين: بزرگ سياهرگ زيرين وظيفه خون رسانى به قسمت هاى پايين بدن مادر را برعهده دارد و از پشت رحم عبور مى كند. هنگام زايمان در آب، با توجه به اينكه بدن مادر و جنين در آب سبك تر مى شود، اين رگ كه در واقع از زير جنين عبور مى كند تحت فشار جنين نخواهد بود و خون رسانى به قسمت هاى تحتانى راحت تر انجام مى شود. ضمن اينكه جريان خون جفت نيز افزايش مى يابد و باعث بهبود اكسيژن رسانى به جنين مى شود. از ديگر مزاياى زايمان در آب عبارت اند از: افزايش انقباضات موثر رحم، افزايش گردش خون در رحم، افزايش ترشح آندروفين ها، كاهش تحريكات حسى، كاهش خفيف فشار خون، و افزايش قطر لگن. مزاياى روان شناختى زايمان در آب نيز عبارت اند از: احساس بى وزنى و شناورى، توانايى تحرك بيشتر و قرار گرفتن در وضعيت هاى مختلف، احساس رضايتمندى از زايمان، مشاركت فعال در روند زايمان، كاهش ترس و خشم و اضطراب، افزايش ميزان خودآگاهى و هوشيارى هنگام زايمان. افزايش حس پذيرش نوزاد، احساس آرامش و اطمينان و لذت به دليل ويژگى آرامش بخشى آب، و افزايش ارتباط متقابل مادر و كودك (رابطه سمبليك). مزاياى زايمان در آب براى نوزاد درد زايمان همواره موجب ترس مادران از زايمان بوده و در بسيارى مواقع نيز آنها را از تولد فرزند دوم ترسانده است. گاه اتفاق مى افتد كه مادر به دليل درد زايمان رغبتى به بغل كردن نوزاد خود ندارد. اين در حالى است

كه هرچه فاصله بين به دنيا آمدن و شير خوردن نوزاد كمتر باشد، احتمال بروز عفونت در نوزاد نيز كمتر خواهد بود. از سوى ديگر، نوزاد پس از تولد به شدت به قند نياز دارد كه اين ماده در شير مادر به وفور يافت مى شود. بنابراين، زايمان در آب، به دليل كاهش چشمگير درد، مادر را قادر مى سازد به محض تولد نوزاد او را در آغوش بكشد و شير بدهد. مساله ديگرى كه گهگاه هنگام زايمان طبيعى رخ مى دهد خطر افتادن نوزاد و برخورد او با اجسام است كه ممكن است به آسيب ديدن نوزاد منجر شود. علاوه بر اين، عامل زايمان بايد براى شروع تنفس نوزاد اقداماتى انجام دهد كه اين مسايل در زايمان در آب لزومى ندارد. در زايمان طبيعى، عامل زايمان به محض به دنيا آمدن نوزاد از روش هايى مانند مالش كف پا و كمر نوزاد براى تحريك شروع تنفس استفاده مى كند كه در زايمان در آب اين كارها لزومى ندارد. بنابراين، نوزاد احساس آرامش بيشترى خواهد كرد. زايمان در آب موجب بهبود جريان خون مادر مى شود و جريان خون نوزاد را نيز افزايش مى دهد. اين وضعيت، هوشيارى نوزاد و افزايش تحرك وى را به همراه خواهد داشت. زايمان در آب يكى از راه هاى كاهش درد زايمان است. در سايت انجمن درد ايران آمده است كه، در صورت تشخيص طبيعى بودن زايمان، روش هاى بسيارى براى كاهش درد زايمان و احساس رضايتمندى از فرآيند آن وجود دارد.

ازجمله اين روش ها مى توان به استفاده از تكنيك هاى تنفسى، تن آرامى و تمركز، انتخاب

وضعيت هاى مختلف زايمانى، استفاده از ماساژ، استفاده از گرما يا سرماى موضعى، گذراندن مراحل قبل از زايمان در وان آب گرم، و زايمان در آب اشاره كرد. همچنين استفاده از رايحه هاى طبيعى چون عطر گل شمعدانى، اسطوخودوس و رز، استفاده از آواهاى مذهبى، آواى قرآن و موسيقى، برخوردارى از حمايت همراه در هنگام زايمان، استفاده از طب فشارى، استفاده از طب سوزنى، تزريق زيرجلدى آب مقطر در ناحيه ساكروم، يوگاتراپى، و استفاده از هيپنوتيزم از ديگر روش هاى موثر براى كاهش درد زايمان هستند. سخن آخر اينكه شناخت و انتخاب هر كدام از اين روش ها به مادران كمك مى كند كه درد كمترى را طى فرآيند زايمان تحمل كنند. براى اثربخشى برخى از روش هاى فوق نياز است كه دردوران باردارى اقدام شود. مادران عزيز براى انتخاب و استفاده از هريك از اين روش ها مى توانند با پزشك يا ماماى خود مشورت كنند.

فنيل كتونوري- در ماههاي اوليه حاملگي قابل تشخيص ا

نويسنده:پروين محمدي

منبع:روزنامه قدس

آمارها نشان مي دهد تنها در يكي از كشورهاي جهان (آمريكا) سالانه هزينه اي معادل 5/2 ميليارد دلار صرف تشخيص و درمان مشكلات كودكان مبتلا به نقصهاي مادرزادي مي شود كه برخي از اين بيماريها كشنده و مرگبار هستند به عقيده پژوهشگران، مشكلات و دردسرهاي اقتصادي ناشي از ناهنجاريهاي مادرزادي تنها بخشي از آسيبهايي است كه اين بيماريها به خانواده ها و جوامع وارد مي كنند، در حالي كه بخش مهم ديگر، مشكلات رواني و اجتماعي و عاطفي حاصل از آنهاست. در ضمن وجود اين بيماران باعث مي شود بخش مهمي از نيروهاي بهداشتي و بودجه و اعتبارات درماني جوامع صرف آنان شود

و به ديگر بخشهاي جامعه كمتر اختصاص يابد، به همين دليل هرگونه تلاش براي كاستن از ميزان اين نقايص در نهايت به نفع كل جامعه خواهد بود.

به اعتقاد دكتر «گرين» محقق طرح بررسي نقايص مادرزادي در آمريكا اين آمارها به معناي آن نيست كه زنان باردار بايد درباره وضعيت جنين خود و يا بارداري نگران باشند اما در هر صورت اين موارد از واقعيتهايي است كه بايد قبول كنيم و درصدد چاره آن برآييم.وي معتقد است: اگر درباره اين بيماريها اطلاع رساني كافي شود مي توان با آگاه سازي مردم درباره علل ايجاد كننده آنها، راههاي پيشگيري، تشخيص و درمان به موقع و... تا حدود زيادي از مشكلات و دردسرهاي عاطفي، اجتماعي و اقتصادي ناشي از ناهنجاريهاي مادرزادي و آسيبهايي كه به خانواده ها و جامعه وارد مي شود جلوگيري كرد. «فنيل كتونوري» يكي از اين نوع بيماريهاست كه بد نيست درباره آن بيشتر بدانيم.

* خانم دكتر اشرف زاده «فنيل آلانين» چيست و چه نقشي در بدن دارد؟

** مواد گوشتي (پروتئين ها)، لبنيات و حبوبات داراي اسيد آمينه اي هستند كه «فنيل آلانين» نام دارد. اين ماده پس از ورود به بدن توسط آنزيمي به نام «فنيل آلانين هيدروكسيلاز» شكسته و به تيروزين تبديل مي شود. تيروزين نيز سپس شكسته شده و مواد متعددي از جمله رنگ دانه پوست و مو از آن ساخته شده و متابوليت هاي نهايي آن از بدن دفع مي شود.پس چنانچه آنزيم «فنيل آلانين هيدروكسيلاز» كه فقط در كبد ساخته مي شود به دليل اختلالات ژني وجود نداشته باشد «فنيل آلانين» وارد شده به بدن، در بافتهاي مختلف از جمله

مغز تجمع يافته و سبب آسيبهاي متعددي به اين بافت (مغز) مي شود اين بيماري كه «فنيل كتونوريا» نام دارد به صورت اتوزومال مغلوب به ارث مي رسد.

* در چه كساني اين بيماري مشاهده مي شود و شيوه انتقال بيماري چگونه است؟

** ژن اين بيماري بر روي كروموزم 12 قرار گرفته است. چنانچه والدين هر دو حامل اين ژن باشند (كه معمولاً در ازدواجهاي خويشاوندي اين احتمال بالاتر است) 25 درصد فرزندانشان احتمال دارد كه به فنيل كتونوريا مبتلا باشند. شيوع اين بيماري يك در 10 تا پانزده هزار است.

* علايم بيماري «فنيل كتونوريا» چيست؟

** كودك مبتلا به بيماري «فنيل كتونوري» در ابتداي تولد بدون علامت است، اما بتدريج در پايان چند ماه اول دچار تأخير در تكامل، استفراغ، كاهش رشد، روشن شدن رنگ موهاي سر و چشم و تشنج مي شود. سپس با افزايش سن، كوچكي دور سر، بيقراري، كاهش توجه، حركات تكراري دستها و اندام ها و عقب ماندگي ذهني بروز مي كند.

* آيا قبل از اينكه علايم بروز كند مي توان تشخيص داد كودك به «فنيل كتونوري» مبتلا است؟

** در روز دوم يا سوم تولد با آزمايش تشخيصي كه هم از طريق ادرار و هم از طريق دو قطره خون ميسر است مي توان بيماري را تشخيص داد، البته اگر از طريق خون آزمايش انجام شود بهتر است. براي اندازه گيري سطح «فنيل آلانين» خون بايد 48 تا 72 ساعت بعد از تولد كودك تست انجام پذيرد. اگر سطح «فنيل آلانين» بالاتر از 20 ميلي گرم در دسي ليتر باشد و سطح تيروزين نرمال و متابوليت هاي ادراري «فنيل آلانين» بالا باشد

و از طرفي غلظت فاكتور تتراهيدروبيوپترين هم نرمال باشد، تشخيص «فنيل كتونوريا» مسجل است.

* آيا اين بيماري درمان شدني است؟

** اين بيماري درمان دارويي ندارد، ولي از طريق رژيم مناسب غذايي مي توان سطح «فنيل آلانين» را در حد نرمال نگه داشت و از اين رو با تشخيص زودرس بيماري (از روز سوم تولد) و شروع تغذيه كودك با شيرهاي مخصوص تحت عنوان phenylalanine يا Lofenalae و... سطح «فنيل آلانين» در حد 3 تا 15 ميلي گرم در دسي ليتر نگه داشته مي شود، ولي بايد به موازات آن ويتامين ها، كلسيم و كالري كافي به كودك برسد. بعد از 6 ماهگي نيز غذاهاي مخصوص بتدريج شروع مي شود.

* كودك بعد از شيرخوارگي با توجه به مشكلي كه در تغذيه با مواد پروتئيني دارد بايد از چه موادغذايي استفاده كند؟

** با افزايش سن چون كودك به تغذيه نياز بيشتري دارد مي تواند از سيب زميني، سبزيها، انواع ميوه، نشاسته، چربي، برنج و نان ها و به مقدار كمتر از حبوبات و شير مخصوص استفاده نمايد. البته در فواصل منظم بايد سطح «فنيل آلانين» سرم اندازه گيري شود.

* با توجه به نياز انسان به تمام مواد غذايي و به خصوص سن رشد كودك و دوران بلوغ آيا در زمينه ساير مواد غذايي كمبودي پيدا نمي كند؟

** ادامه رژيم غذايي مخصوص 10 تا 12 سالگي پيشنهاد مي شود و بعد از اين سن (10 سال به بالا) مي توان يك روز تعطيل براي رژيم غذايي در نظر گرفت تا كودك از رژيم غذايي آزاد استفاده نمايد و در واقع هر چه دلش مي خواهد بخورد. در بيشتر

مجامع علمي پيشنهاد مي شود رژيم غذايي تا دوران بلوغ ادامه يابد.

* در خصوص درمان بيماران مبتلا به «فنيل كتونوري» زمان چقدر نقش دارد؟ يعني بهتر است هر چه سريعتر در انديشه درمان باشند يا تأخير در درمان، تأثيري در بهبود ندارد؟

** در صورت تشخيص زودرس و شروع شير مخصوص «فنيل كتونوري» از ابتداي نوزادي پيش آگهي خوب خواهد بود و كودك مبتلا مي تواند از هوش خوب و رفتار مناسب برخوردار شود، ولي تأخير در درمان به بروز عقب ماندگي ذهني، كوچكي دور سر و اختلالات رفتاري منجر خواهد شد.

* آيا تشخيص قبل از تولد امكان پذير است؟

** خوشبختانه با شناخت ژن اين بيماري امروزه تشخيص آن در ماههاي اول حاملگي امكان پذير است.در بسياري از كشورها و حتي در بعضي از شهرهاي ايران غربالگري براي فنيل كتونور يا از طريق دو قطره خون به صورت روتين براي تمامي نوزادان پس از تولد انجام مي شود (مانند هيپوتيروئيدي)

* آيا دختراني كه به فنيل كتونوري مبتلا هستند مي توانند ازدواج كنند و حامله شوند؟

** دختران مبتلا به فنيل كتونوري كه به موقع تشخيص داده شده و بزرگ شدند و از عقل نرمال برخوردارند مي توانند ازدواج كنند، اما در هنگام حاملگي بايد تحت اندازه گيري سرمي فنيل آلانين سرم قرار گيرند، چون اگر سطح فنيل آلانين سرم در اين افراد بالا باشد. ممكن است فرزندشان با دور سر كوچك و عقب مانده به دنيا بيايد.

تشخيص كافي يا كم بودن شير مادر

بهترين راه براي تشخيص آن،كنترل هفته اي وزن كودك و روند طبيعي افزايش آن مي باشد. توجه به رضايت خاطر و آرامش كودك نيز از فاكتورهاي مهم ديگر در

اين زمينه محسوب مي گردد.

كودكي كه شير مادر او را سير نمي كند، دائما ً بيقراري مي كند و با اين كه چند لحظه اي از شير خوردن او نگذشته است، از خواب بيدار مي شود و گريه مي كند. البته تنها گريه ملاك تشخيص نيست، زيرا ممكن است گريه او ناشي از دل درد باشد و همان طور كه در بالا نيز اشاره شد، كنترل وزن او راهنماي مناسبي است. در صورتي كه روند افزايش وزن طبيعي كودك كندتر ازحد معمول بوده و طفل مرتباً بيقراري مي كند، با نظر متخصص اطفال مي توان نوع و مقدار شير كمكي را مشخص نمود.

منبع: كتاب كودك من

چگونه ويار را كنترل كنيم؟

نويسنده:مهرنوش نصوري

ويار يا بيماري صبحگاهي با حالت تهوع و استفراغ مشخص مي شود و معمولاً در 50تا 90 درصد از زنان حامله بوجود مي آيد.

ويار صبحگاهي بدليل تغييرات هورموني بدن در دوران حاملگي صورت مي گيرد.

موارد زير مي تواند در بهبود اين حالت كمك نمايد:

* از خوردن غذاهاي پر ادويه خودداري نماييد.

* بالاي سر خود مقداري شيريني خشك قرار دهيد تا قبل از اينكه از تخت پايين بياييد ميل نماييد.

* غذا را در وعده هاي كوچك تر تقسيم نماييد و بين آنها آب بنوشيد.

* از خوردن غذاهاي چرب خودداري كنيد.

* قبل از رفتن به رختخواب از غذاهاي ساده و پر كالري استفاده كنيد مانند كره بادام زميني و شيريني.

منبع: گروه سلامت سيمرغ

هشت روش طلائي درمان دردهاي پيش از قاعدگي

نويسنده:دكتر سميرا سرخوش

دردهاي پيش از پريود(قاعد گي) يكي از شايعترين شكايات خانمها درطول اين دوره مي باشد ، همچنين تغييرات خلق و يا احساس فقدان انرژي گاهي به حدي است كه فرد را از انجام زندگي روزمره عاجز مينمايد. البته از جمله راههاي درماني توصيه شده توسط پزشكان مصرف قرصهاي ضدبارداري و ضدافسردگي است كه شايد خيلي از شما مصرف كرده باشيد اما در اين مقاله ما به چند توصيه غير دارويي كه توسط دكتر مائو پزشك مشهور طب چين نوشته شده است جلب مي نماييم.

1- اسيدهاي چرب اساسي بيشتري مصرف نماييد :

مطالعات زيادي نشان داده، كه مصرف اين اسيد هاي چرب كه عمدتا در غذاهايي مانند ماهي هاي آبهاي سرد مثل سالمون و همچنين آجيل ها مثل گردو ، بادام و يا دانه هايي مانند كنجد و قلوس وجود دارد،سبب كاهش علائم ديسمنوره (علائم قبل از قاعدگي)مي گردد.

2-غذاهايي كه بايد يك هفته قبل از

شروع قاعدگي مصرف نماييد:

يك هفته قبل از شروع پريود بهتر است ازاسفناج(مي توانيد آنرا بخارپز كرده وبا ماست ميل نماييد كه بسيار هم خوشمزه است)

،تمشك وگردواستفاده كنيدوهمچنين از زعفران ،رازيانه ، ترخون ،تره فرنگي، موسير،فلفل سياه ،دارچين و پوست پرتقال بيشتري در موقع طبخ غذاها استفاده نماييد.

3-از چاي هاي زير استفاده نماييد :

چايي بابونه ، سنبل الطيب و گل گاوزبان، تمشك وسرخ وليك در كاهش درد وايجاد آرامش در شما بسيار موثرند.هريك از اين دم كرده ها را مي توانيد بطور مجزا تهيه وبه دلخواه خود مصرف نماييد. لازم به ذكر است كه اين چاي هاي گياهي در واقع گنجينه هاي علم پزشكي شرق است كه به ما به ارث رسيده وبا مصرف بجا مي توانيد از آنها بسيار بهره ببريد.

4- مكملهاي منيزيوم مصرف نماييد :

در بعضي از خانمها به دليل كاهش سطح منيزيوم خون ، دچار دردهاي پيش ازقاعدگي مي گردند ، لذا توصيه مي گردد، يك هفته قبل از پريود، شروع به مصرف روزانه 500 ميلي گرم به علاوه 50 ميلي گرم ويتامين B6 نماييد كه بسيار در كاهش دردو گرفتگي هاي زير شكم بسيار مفيد است.

5- يك ليست تهيه كنيد:

حتما تا حالا متوجه شديد كه يك هفته قبل از پريود به بعضي غذاها حساسيت و واكنش نشان مي دهيد و گاهي سبب تشديد ناراحتي

شما در طول دوره قاعدگي مي گردد، لذا به شما توصيه مي كنيم تا ليستي از اين غذاها تهيه نموده ودر دوره هاي بعد از مصرف آنها خودداري نماييد

6-تمرينات ورزشي وفكري انجام دهيد:

برخلاف گذشته كه توصيه به استراحت مي شد اما در طب چيني توصيه به انجام ورزشهاي

فيزيكي و فكري آرام و در حد متوسط مي گردد(مانند ورزشهاي تايي چي ، يوگا ). اين سبب مي گردد تا شمادر آرامش و تعادل بيشتري به سر ببريد.

7-از خوردن نمك، الكل، كافئين، و........خودداري نماييد :

ممكن است شما نسبت به خوردن اين مواد اشتياق زيادي داشته باشد اما بايد بدانيد كه بسيار در تشديد مشكلات شما موثرند واگر واقعا نمي توانيد در برابر آنها مقاومت كنيد، حداقل مصرف متوسط و كمي از آنها داشته باشيدوياشكلات بخوريد!

8- نفس عميق :

در مواقعي كه بسيار كلافه و مضطربيد، پنج باراز راه بيني نفس عميق بكشيد و بيرون دهيد ، خواهيد ديد كه در تخفيف درد وعلائم شما بسيار موثراست.

منبع: گروه سلامت سيمرغ

نقش تغذيه در كاهش عوارض دوران بارداري

حالت تهوع

بعضي از افراد حالت تهوع خفيفي در دوران بارداري دارند و برخي ديگر دچار استفراغ مداوم مي شوند. علت آن احتمالاً ناشي از تغييرات عديده اي است كه در بدن فرد رخ مي دهد، مانند افزايش ميزان برخي هورمون ها. در صورت بروز اين مشكل مادر بايد صبور باشد و بداند كه اين دوران زودگذر است.

چه بايد كرد :

* در برنامه غذايي خود از مواد غذايي كم چرب و كم آب مانند پنير، نان برشته، مربا، تخم مرغ پخته شده و سيب زميني استفاده كنيد.

* از خوردن غذاهاي سرخ كرده بپرهيزيد.

* قبل از بلندشدن از رختخواب مقداري نان خشك يا بيسكوييت مصرف كنيد.

* از بوهاي مشمئز كننده و نامطبوع دوري نماييد.

* غذاها و نوشيدني هاي كاهش دهنده تهوع را بيابيد و آنها را مصرف نماييد. حتي اگر اين مواد غذايي، نوشابه هاي گازدار و چيپس هم باشد، خوردن آن بهتر از هيچ نخوردن است.

* تهوع

و استفراغ موجب كاهش حجم مايعات بدن مي گردد. براي جبران آن، به اندازه كافي مايعات بنوشيد.

* بيش از حد گرسنه نمانيد. بسياري از خانم ها اگر معده خود را با خوراكي هاي سبك پر نگه دارند تا حدودي از حالت تهوع جلوگيري مي كنند.

سوزش سردل

اين عارضه هيچ ارتباطي با قلب شما ندارد، بلكه مربوط به مري و معده است. اين حالت ناخوشايند و ترش كردن ناشي از افزايش اسيد معده و برگشت آن به مري است.همچنان كه حاملگي پيش مي رود، اندازه بچه و حجم رحم افزايش پيدا مي كند . با افزايش حجم رحم به معده مادر فشار وارد مي شود و باعث رانده شدن اسيد معده به مري مي گردد.

چه بايد كرد :

* بلافاصله بعد از خوردن غذا دراز نكشيد؛ چرا كه اين كار مي تواند ترش كردگي يا سوزش سردل را بدتر كند.

* طوري بخوابيد كه سر شما بالاتر از تنه قرار گيرد تا برگشت اسيد معده كاهش يابد.

* سعي كنيد مكرراً غذا، آن هم غذاهاي سبك ميل نماييد، مخصوصاً در سه ماهه دوم بارداري .

* از مصرف تحريك كننده هايي مانند (قهوه و كافئين )، شكلات و غذاهاي پرادويه و هر غذاي ديگري كه شما را اذيت مي كند، بپرهيزيد.

* نظر پزشك خود را در خصوص مصرف داروهاي آنتي اسيد معده جويا شويد.

* غذا را به آرامي و در محيط آرام ( 6 بار در روز ) مصرف كنيد.

* از خوردن غذاهاي نفخ آور خودداري كنيد.

* از خوردن غذاهاي حجيم قبل از خواب خودداري نماييد.

* از خوابيدن به پشت خودداري كنيد.

يبوست

از ديگر عارضه هاي دوران بارداري، يبوست است . حاملگي، حركت موادغذايي را در طول دستگاه گوارش

شما آهسته مي سازد .علاوه بر اين، يبوست يكي از عوارض جانبي مصرف مكمل هاي آهن مي باشد. مصرف ناكافي فيبر و مايعات و انجام ناكافي تمرينات بدني نيز مي تواند از علل ديگر يبوست باشد.

چه بايد كرد:

* به مصرف مكمل هاي تجويز شده ادامه دهيد.

* غذاهايي كه فيبر زيادي دارند را مصرف كنيد.

* روزانه حداقل 8 ليوان مايعات فاقد كافئين بنوشيد تا اثرات ملين فيبر را افزايش دهد.

* انجام فعاليت منظم ورزشي باعث تحريك دستگاه گوارش مي شود و حركات منظم روده را افزايش مي دهد.

* از گلابي، آلو ، انجير ، انگور ، زردآلو و ... استفاده نماييد.

* نان سبوس دار مثل( نان سنگك ) مصرف كنيد.

* از روغن زيتون در سالاد استفاده كنيد.

* استراحت و خواب كافي داشته باشيد.

* ميوه ها مخصوصاً ميوه هاي خشك مانند انجير خشك، قيسي، آلوي خيسانده و ... و سبزيجاتي مانند كاهو، خيار و نخود سبز پخته را بيشتر مصرف نماييد.

بواسير

بواسير به گشاد شدن و تورم سياهرگ هاي اطراف راست روده اطلاق مي گردد كه موجب خارش و گاهي درد شديد مي شود.هنگامي كه يبوست داريد و براي اجابت مزاج به خود فشار مي آوريد و يا موقع زايمان، متحمل فشار مي شويد بواسير ايجاد مي شود.

چه بايد كرد :

* موارد مربوط به يبوست را رعايت نماييد.

* مقدار زيادي فيبر و مايعات را در رژيم غذايي خود بگنجانيد تا مدفوع نرم بماند.

* در صورتي كه دچار مشكل شديد، با پزشك خود مشورت كنيد.

خانم هاي باردار در شرايط طبيعي بايد از ماه اول بارداري تا پايان ماه ششم هر ماه يك بار و در ماه هاي هفتم و هشتم 15 روز يك بار

و در ماه نهم هفته اي يك بار به مركز بهداشت، ماما يا پزشك جهت معاينه مراجعه نمايند.

ورم كردن

آب اضافه اي است كه در داخل و اطراف سلول هاي بدن نگه داشته شده است. در دوران بارداري حجم خون شما زياد مي شود و آب سلول ها نيز افزايش مي يابد. البته برخي از ورم ها طبيعي هستند و برخي نيستند.

چه بايد كرد :

* از ايستادن به مدت طولاني اجتناب كنيد و گاهي پاهاي خود را بالا نگه داريد.

* مصرف سديم ( نمك ) را محدود كنيد.

تنفر از غذا

به طور كاملاً ناگهاني، مزه و بوي غذاهاي خاصي را نمي توانيد تحمل كنيد. حتي ممكن است غذايي باشد كه قبلاً آن را دوست داشتيد و دائماً مصرف مي كرديد. علت اين امر هنوز مشخص نشده و ممكن است به همان سرعتي كه ايجاد شده از بين برود.

چه بايد كرد :

* نگران نباشيد. شما مي توانيد در يك گروه از مواد غذايي مثل لبنيات، بعضي را به جاي بعضي ديگر مصرف كنيد. مگر اين كه نتوانيد كل يك گروه مواد غذايي را تحمل كنيد.

* در صورت امكان به جاهايي كه غذا را طبخ مي كنند نزديك نشويد.

* سعي كنيد غذاهايي را كه مي خوريد سرد و يا در حد درجه حرارت اتاق باشد؛ چرا كه در اين حالت بوي آن ها به حداقل مي رسد.

* اگر پي برديد كه نمي توانيد انواع غذاها را مصرف نماييد با يك متخصص رژيم درماني مشورت نماييد تا براي شما برنامه غذايي مناسب تنظيم كند.

فشار خون

فشار خون از اختلالات شايع دوران بارداري است كه پيشرفت آن منجر به علائم مسموميت حاملگي و مسموميت هاي شديد حاملگي مي شود.

مسموميت حاملگي پس از هفته بيستم بارداري بروز مي كند و علامت آن افزايش فشار خون همراه با دفع پروتئين از ادرار ( به ميزان 300 ميلي گرم يا بيشتر در 24 ساعت ) و ورم دست و صورت است.در مسموميت شديد حاملگي، فشار خون به 16 روي 10 يا بالاتر مي رسد و ميزان دفع پروتئين از ادرار در 24 ساعت به 5 گرم يا بيشتر مي رسد. در اين حالت زن باردار دچار تاري ديد، سردرد و در حالت شديدتر حملات غش در نزديك زايمان مي شود.

چه بايد كرد :

* معمولاً استراحت مطلق در وضعيت خوابيده به پشت توصيه مي شود.

* رژيم بدون نمك يا حداقل 4 تا 5 گرم سديم در روز مي تواند مفيد باشد.

* كنترل دقيق فشار خون در طي بارداري و مراجعه منظم به پزشك لازم است.

توصيه هاي كلي :

• به محض اين كه از حاملگي خود مطلع شديد به يكي از مراكز بهداشتي- درماني يا پزشك مراجعه نماييد.

• افزايش وزن در دوران بارداري بايد كم كم صورت گيرد، چون افزايش ناگهاني وزن خطرناك است.

• در صورتي كه در دوران بارداري به خصوص سه ماه آخر به اندازه كافي وزن اضافه نكرديد، مي توانيد از نان، برنج، ماكاروني، سيب زميني و چربي ها استفاده نماييد.

• همه زنان باردار با هر شرايطي اعم از لاغري و چاقي، در دوران بارداري بايد افزايش وزن داشته باشند، ولي ميزان افزايش وزن آنان بايد زيرنظر ماما يا پزشك باشد.

منبع: گروه سلامت سيمرغ

چگونه از بوجود آمدن كم خوني در ورزشكاران زن جلوگير

نويسنده:مهرنوش نصوري

فقر آهن مشكلي عادي در ورزشكاران زن محسوب مي شود. محققان به اين نتيجه رسيده اند كه اكثر ورزشكاران، خصوصاً ورزشكاران زن دچار فقر

آهن مي باشند. بنابراين ورزشكاران (خصوصاً ورزشكاران حرفه اي) به آهن نياز دارند.يكي از كارهاي مهمي كه آهن در بدن انجام مي دهد حمل اكسيژن و دي اكسيد كربن از همه سلولهاي بدن مي باشد. مغز انسان همواره نيازمند اكسيژن است پس در صورت فقر آهن، اكسيژن كافي به مغز نمي رسد و فرد احساس خستگي مي كند و بسيار عصبي و زود رنج مي گردد. همچنين سيستم ايمني بدن نيازمند آهن است زيرا اگر به اندازه كافي آهن به بدن نرسد، بدن مستعد ابتلا به عفونت مي گردد.

ورزشكاران و كمبود آهن

تركيب فاكتورهاي زير با يكديگر در ورزشكاران مبتلا شدن به كم خوني را افزايش مي دهد.

1.نخوردن مواد حاوي آهن: ورزشكاراني كه از خوردن گوشت قرمز امتناء مي كنند همواره با كمبود آهن مواجهند.

2.افزايش نياز بدن به آهن: ورزشهاي سخت باعث افزايش گلبولهاي قرمز خون در رگها مي شود و اين عمل نياز به آهن را افزايش مي دهد.

3.از دست دادن آهن به مقدار زياد: از دست دادن خون از طريق زخمها ، قاعدگي، ضربه هايي كه به پا وارد مي شود و دويدن بر روي سطوح سخت با كفشهايي كه كيفيت پاييني دارند، به سلولهاي قرمز خون صدمه مي زند و باعث كمبود آهن مي شوند و در آخر به اين دليل كه آهن خون از طريق عرق كردن نيز از بين مي رود، وقتي در اثر ورزش، به شدت عرق مي كنيم به فقر آهن شديدي دچار مي شويم.

علائم بيماري:

علائم فقر آهن عبارتند از پايين آمدن تحمل، خستگي هاي مفرط، كم شدن انرِژي، عود بيماريها، صدمات مكرر، كاهش علاقه به ورزش و عصبي شدن. باقي علائم نظير كاهش اشتها و افزايش بيماريها و طولاني شدن مدت زمان سرماخوردگي و عفونتها مي باشد.

بهترين راه براي مطمئن شدن از وجود فقر آهن، انجام تست خون است اگر يكي از علائم گفته شده را در خود مشاهده مي كنيد و از اين موضوع به شدت رنج مي بريد، بهتر است يك آزمايش خون بدهيد.

درصورتيكه پزشك شما كمبود آهن را تشخيص دهد، مطمئناً، راههاي افزايش آهن از طريق غذا را به شما خواهد گفت و اگر فقر آهن شما بسيار شديد باشد نياز به مكملهايي براي جبران آن خواهيد داشت. هيچ گاه بدون تجويز پزشك از مكملها استفاده نكنيد زيرا آهن بيش از اندازه باعث خسارتهاي جبران ناپذيري مي شود و ريسك ابتلا به سرطان و بيماريهاي قلبي _ عروقي را افزايش مي دهد.

منابع خوب براي تهيه آهن

شما مي توانيد آهن مورد نياز بدن را از طريق گوشت حيوانات و غذاهاي گياهي بدست آوريد، اما بدن مي تواند تنها 15? آهن موجود در گوشت و 5? آهن موجود در غذاهاي گياهي را جذب كند.

بنابراين بهترين راه براي كسب آهن استفاده از فرآورده هاي گوشتي مانند گوشت كم چرب، گوشت مرغ ماهي يا جگر مي باشد. اگر چه استفاده از مركبات بعد غذا جذب آهن را بالا مي برد. بهترين منابع براي جذب آهن، گوشت كم چرب، آجيل و حبوبات مي باشد.( اين مواد را همراه با موادي كه ويتامين C بالايي دارند مصرف نماييد. )

منبع:گروه سلامت سيمرغ

مامان جون لطفا ماست بخور

رشد و نمو كامل جنين، رابطه تنگاتنگي با تغذيه مادر دارد و تغذيه درست مادر تنها راه برآوردن نيازهاي كودكي است كه در حال شكل گيري است.

وقتي جواب آزمايش را از آزمايشگاه گرفت و مطمئن شد باردار است خيلي خوشحال شد. با خودش فكر كرد از اين پس بايد بيشتر به

خودش و كودكي كه او را مي پروراند، توجه كند. درست است كه سعي كرده بود وزنش را به حد طبيعي بر گرداند و به خاطر اضافه وزني كه داشت مجبور بود رژيم غذايي اش را تعديل كند و كمتر غذا بخورد اما حالا كه ديگر وزنش نسبتا طبيعي بود و مخصوصا اينكه باردار هم شده بود، ديگر نبايد رژيم مي گرفت. اين را دكتر به او گفته بود و تاكيد هم كرده بود كه در دوران بارداري بدنش به غذاهاي مقوي نياز دارد تا هم خودش سالم باشد و هم نوزاد سالمي به دنيا بياورد.

داشتن تغذيه صحيح و مناسب در دوران باروري يكي از مهمترين نكات براي داشتن يك بارداري سالم و بالطبع يك نوزاد سالم است. همان طور كه ابتلاي مادر به برخي بيماري ها ممكن است بر جنين تاثير بگذارد، در صورتي كه مادر غذاي كامل و مناسب مصرف نكند نيز ممكن است نوزادي كوچك، كم وزن و ضعيف به دنيا بياورد. البته تعدادي از زنان تصور مي كنند اگر در اين دوران غذاي زياد و پرحجم و به اصطلاح مقوي بخورند نوزادي تپل و سالم خواهند داشت، درصورتي كه اين ايده غلط است. غذا در دوران بارداري به دليل رشد و شكل گيري بدن نوزاد بايد كمي بيشتر از معمول باشد.

عده اي هم تصور مي كنند نبايد زياد غذا بخورند چون ممكن است جنين بيش از حد بزرگ شده، زايمان را سخت و دشوار كند. در صورتي كه اگر تغذيه مادر خوب و كافي باشد مادر و نوزاد هر دو سالم و قوي خواهند بود و زايمان هم راحت انجام مي شود.

? چه بخورم؟

براي ساخته شدن بافت ها

و قسمت هاي مختلف بدن جنين مانند استخوان ها، خون، ماهيچه ها و... نياز به غذاهاي خاصي است. بنابراين چنانچه زن باردار غذاي كافي مصرف نكند، نوزادش ضعيف و كم وزن مي شود. زن باردار بايد به غذاي خود توجه داشته باشد و از رژيم گرفتن بپرهيزد. او به يك رژيم غذايي پركالري و در عين حال متنوع نياز دارد و بايد غذا را به دفعات بيشتر ولي با حجم كمتر مصرف كند. انرژي مورد نياز زن باردار بيش از دوران قبل از بارداري است و در دوران شيردهي نيز مقدار آن نسبت به دوران بارداري افزايش مي يابد.

رشد و نمو كامل جنين رابطه تنگاتنگي با تغذيه مادر دارد و تامين نيازهاي مادر تنها راه برآوردن نيازهاي كودكي است كه در حال شكل گيري است. زيرا موادمغذي به واسطه جفت به جنين مي رسد. براي تامين كالري مورد نياز بدن مي توان از حبوبات (لوبيا و نخود) و غلات (گندم و جو) و سيب زميني استفاده كرد.

الف) سبزيجات و ويتامين ها

يك خانم باردار بايد روزانه حدود ??? گرم ميوه و سبزي در انواع مختلف مصرف كند و بهتر است ميوه و سبزي طبيعي باشد و داراي اسانس و يا به صورت آب ميوه، همراه شكر نباشد. ميوه و سبزيجات، سرشار از ويتامين هاي ضروري براي رشد و نمو جنين است.

سبزيجات مي توانند ويتامين A و C و مواد معدني و فيبر بدن را فراهم كنند. از آنجايي كه يكي از مشكلات خانم هاي باردار يبوست است، خوردن سبزي مي تواند مانع آن شود. نياز به مصرف ويتامين C در بارداري بيشتر است. رژيم معمولي اي كه خانم ها قبل از بارداري دارند، نمي تواند نياز به ويتامين C

را برطرف كند.

كلم، گل كلم، كلم قرمز و لوبيا، اسفناج و گوجه فرنگي و كاهو همگي منابع خوبي براي تامين ويتامين B? ، منگنز و ويتامينC هستند. گندم و جو نيز سرشار از ويتامين هاي گروه B و روي است.

ويتامين B?? در غذاهاي حيواني و فراورده هاي سويا يافت مي شود. اين ويتامين در تخم مرغ بيشتر بوده و در شير، پنير، ماهي و جگر و قلوه هم يافت مي شود.

سبزيجات سبز تيره و زرد مانند هويج و سيب زميني، فلفل سبز و كلم بروكلي سرشار از ويتامين A هستند كه براي رشد جنين لازم است.

ميوه هايي مانند پرتقال، نارنگي و ليمو و انگور نيز منبع خوبي از ويتامين C هستند.

ب) دانه ها و آجيل

آجيل ها و دانه ها مانند بادام زميني و بادام و گردو و پسته سرشار از ويتامين و براي زن باردار لازم است. حدود ?? گرم كشمش داراي ? گرم فيبر است و مي تواند تا ? درصد ميزان آهن توصيه شده و يك گرم پروتئين را در بارداري فراهم كند.

ج) شير و لبنيات

ماست و لبنيات و شير، مواد بسيار مهم و مغذي براي دوران بارداري است. لبنيات و ماست ?? درصد از نياز به كلسيم و پروتئين و فيبر و موادمعدني و ويتامين ها را تامين مي كند.

محصولات لبني ميزان زيادي از احتياجات غذايي را برآورده مي كند، به خصوص كلسيم و پروتئين كه در بدن مادر ذخيره مي شود، براي استخوان سازي بدن جنين لازم است. كلسيم ماده اصلي تشكيل دهنده استخوان و دندان است و در صورتي كه كلسيم مادر كافي نباشد جنين از كلسيم استخوان هاي مادر استفاده مي كند كه باعث مي شود مادر در آينده

دچار پوكي استخوان شود.

هر زن باردار حداقل روزانه بايد يك ليوان شير بخورد و در صورتي كه از مزه شير راضي نيست مي تواند به صورت شير كاكائو و يا با ريختن در سوپ يا هر روش ديگر آن را مصرف كند.

آن دسته از مادراني كه مشكل گوارشي دارند و شير برايشان قابل تحمل نيست، مي توانند معادل آن يعني يك فنجان، ماست يا پنير مصرف كنند.

بستني هم به علت داشتن شير منبع خوبي از كلسيم است اما از آنجايي كه زن باردار بايد معادل يك فنجان و نيم از آن را مصرف كند و بستني سرشار از شكر است براي سلامت مادر ضرر دارد و بايد توجه داشت زياد از اندازه مصرف نشود.

د) شكر

زنان باردار بايد سعي كنند ميزان شكر و قند مصرفي را در چاي و قهوه و كيك كم كرده، به جاي قهوه يا چاي شيرين از آب ميوه استفاده كنند. ميوه هاي تازه، آجيل و بيسكويت به عنوان نيز وعده هاي غذايي خوبي به جاي چاي و شكر هستند.

و) چربي و روغن ممنوع

يكي از مهمترين تغييرات رژيم غذايي دوران بارداري تغيير در نوع چربي مصرفي است. در غذاهايي مانند پنير، ماهي، آجيل و گوشت مقدار زيادي چربي وجود دارد. بنابراين اگر از روغن استفاده مي كنيد لازم است ميزان اين ماده در برنامه غذايي كاهش يابد.

بهتر است از خوردن كنسرو و غذاهاي آماده پر از سس و سرخ شده پرهيز كنيد. زيرا اين غذاها اكثرا مواد معدني و مغذي خود را از دست داده اند. از آب سبزيجات براي پختن سوپ استفاده كنيد.

ه_) پروتئين

حداكثر رشد و نمو اعصاب

در دوران بارداري و در سال اول زندگي صورت مي گيرد و كمبود پروتئين در اين دوره سبب ايجاد ضايعاتي در مغز مي شود. مطالعات نشان مي دهد كمبود پروتئين در دوران بارداري موجب اختلال رشد مغزي جنين مي شود. مغز جنين موش هايي كه مادران آنها در دوران بارداري تحت رژيم كم پروتئين بوده اند از نظر كمي و كيفي با مغز جنين موش هايي كه مادرانشان در اين دوران از پروتئين كافي بهره مند بوده اند متفاوت است و سلول هاي مغز آنها كاهش مي يابد.

پروتئين را مي توان از منابع حيواني و گياهي تامين كرد. پروتئين گياهي در غلات و حبوبات و پروتئين حيواني در شير، پنير، تخم مرغ، ماهي، مغز، جگر، گوشت و مرغ يافت مي شود.

مادران باردار بايد حداقل هفته اي يك بار ماهي، جگر و تخم مرغ و جوجه مصرف كنند.

پروتئين مورد نياز زنان باردار از لبنيات و پنير نيز تامين مي شود.

ي) مواد معدني و ويتامين ها

مواد معدني مهم مورد نياز بدن عبارتند از: كلسيم، سديم، پتاسيم، آهن، روي، مس، منگنز، كبالت، فسفر، فلوئورويد. در دوران بارداري با توجه به اينكه استخوان هاي جنين در حال شكل گيري است نياز مادر به كلسيم بيشتر است و در انتهاي بارداري، حداكثر كلسيم مصرفي مادر، صرف جنين مي شود.

در دوران بارداري نياز به آهن به دليل رشد جنين و جفت و افزايش گلبول هاي قرمز بيشتر مي شود. همچنين در بارداري دوقلويي، اواخر دوران بارداري و در زن بارداري جثه درشت و كم خوني ناشي از كمبود آهن دارد، نياز به اين مواد بيشتر مي شود. همانطور كه گفتيم كمبود ويتامين ها در رژيم غذايي مادر سبب بروز ناهنجاري هايي چون نارس بودن جنين، سقط جنين و نرمي استخوان مي شود.

ويتامين C براي رشد جنين ضروري است.

? چه مقدار آب لازم است؟

لازم است زنان باردار ? تا ? ليوان آب روزانه بنوشند و در صورتي كه فعاليت فيزيكي دارند بايد مقداري بيشتر آب بنوشند - آب ميوه ها هم مي توانند جايگزين آب شوند اما بايد به خاطر داشت كه آب ميوه داراي كالري بيشتري است.

آب نقش مهمي در بارداري سالم دارد. آب عاملي است كه در هضم و جذب غذا و رساندن موادمغذي و دفع سموم از بدن نقش اساسي دارد - همچنين نوشيدن آب مانع از عفونت مثانه مي شود. عفونتي كه مي تواند در حاملگي بسيار خطرناك باشد. همچنين نوشيدن آب و مايعات مي تواند از يبوست و كم آبي بدن زن باردار جلوگيري كند.

? پرهيزهاي بارداري

در دوران بارداري لازم است برخي غذاها از برنامه غذايي زن باردار حذف شود، مانند:

? غذاهايي كه حاوي مواد افزودني باشد.

? از نوشيدن الكل، كافئين و شكر در صورتي كه زياد مصرف شود بايد اجتناب كرد.

? انواع گوشت هاي ادويه زده شده، همبرگر، سس، كالباس و سوسيس بهتر است از رژيم غذايي حذف شود.

? غذاهايي كه حاوي مواد رنگي است نبايد خورده شود.

? بهتر است شيريني هاي مصنوعي نوشابه حذف شود و به جاي آن خرما و عسل كه داراي كالري فراواني است مصرف شود.

? خوردن نمك به مقدار زياد براي زنان باردار مضر است همچنين بهتر است مواد نشاسته اي مانند چيپس، كه داراي نمك فراوان است مصرف نشود.

? رژيم پر نمك منجر به تجمع مايعات در بافت هاي بدن شده و منجر به افزايش فشارخون مي گردد.

? گوشت هاي پرچربي، سرخ كردني ها، خامه، پيراشكي

نيز بهتر است مصرف نشود.

منبع: http://www.koodakaneh.com

توصيه به زنان باردار در مورد مصرف سيب زميني

نتايج تحقيقات دانشمندان استراليايي نشان داده است كه مصرف زياد و بيش از حد سيب زميني توسط زنان باردار خطر ابتلا به ديابت نوع اول را در فرزندانشان افزايش مي دهد.

پژوهشگران موسسه بين المللي ديابت در ملبورن معتقدند كه ماده سمي " بافيلومايسين" كه در سيب زميني و ديگر سبزيجات ريشه اي يافت مي شود، مي تواند دركودكاني كه زمينه ابتلا به ديابت نوع اول را دارند باعث بروز اين بيماري شود. ميتلايان به ديابت نوع اول با اين بيماري متولد مي شوند، در حالي كه ديابت نوع دوم با چاقي و شيوه زندگي مرتبط است.

مبتلايان به ديابت نوع اول بايد از نظر قند خون و انسولين تحت نظر قرار بگيرند. اين افراد بيشتر در معرض خطر نابينايي، قطع عضو، بيماري كليوي و قلبي قرار دارند. محققان دريافتند موشهاي بارداري كه مقادير اندكي بافيلومايسين دريافت كردند، احتمال اينكه نوزادان آنها بعدها به ديابت نوع اول دچار شوند بيشتر است.

بين 5 تا 10 درصد از مردم حامل ژني هستند كه آنها را مستعد ابتلا به ديابت نوع اول يا ديابت وابسته به انسولين مي كند. 15 درصد از استراليايي ها به اين بيماري مبتلا هستند و معمولا در كودكان 5 تا7 سال يا در دوران بلوغ تشخيص داده مي شود. البته نتايج اين مطالعه در مورد تمام زنان باردار صادق نيست.تنها كساني كه از نظر ژنتيكي در برابر اين عامل محيطي آسيب پذير هستند، به ديابت نوع اول دچار مي شوند.بنابراين بيشتر مردم مي توانند بدون نگراني سيب زميني بخورند.

13 درصد از سيب زميني هاي عرضه شده در بازار استراليا

حاوي ريشه است كه نشانه وجود بافيلومايسين است. اين ماده سمي با پختن نابود نمي شود. به زنان بارداري كه سابقه ابتلا به ديابت نوع اول در خانواده خود را دارند توصيه مي شود سيب زميني را كاملا پوست بكنند. در كشورهايي كه ميزان مصرف سبزيجات ريشه اي بالا است ميزان ابتلا به ديابت نوع اول هم بالا است. بالاترين ميزان ابتلا به ديابت در جهان، متعلق به كشور فنلاند و ايالت ساردني در ايتاليا است. فنلاندي ها خيلي سيب زميني مي خورند و ساردني ها هم چغندر زياد مصرف مي كنند كه معمولا اين دو نوع سبزي اين نوع آلودگي را دارند.

منبع: http://www.koodakaneh.com

مادران شيرده روزانه 3 ليوان شير مصرف كنند

يك متخصص كودكان و نوزادان گفت: دفعات تغذيه از پستان مادر بايد بر مبناي خواست نوزاد حدود 8 تا 12 بار در طول 24 ساعت باشد.

دكتر بهروز محمدي در گفت وگو با خبرنگار «بهداشت و درمان» خبرگزاري دانشجويان ايران، با اشاره به اين كه در روزهاي اول تولد شير تمام مادران كم است، اظهار داشت: در اين مدت نوزاد نيز احتياج كمتري به شير دارد، اما تداوم شير دادن از پستان با فواصل كوتاه، مهمترين عامل ترشح و افزايش شير مادر است.

وي تاكيد كرد: در روزهاي نخست تولد به هيچ وجه نبايد به نوزاد شيرخشك داده شود مگر در موارد استثنايي به علت بيماري نوزاد كه بايد حتما توسط پزشك معالج توصيه شده باشد.

اين متخصص خاطرنشان كرد: تجويز چند نوبت شيرخشك در روز به نوزاد به تصور كم بودن شير مادر و يا بهانه هاي غيرمعقول ديگر موجب كاهش تدريجي و قطع شير مادر مي شود.

وي به مادران توصيه

كرد كه از تجويز آب قند، داروهاي خانگي مثل ترنجبين، شيرخشت و غيره به نوزاد بايد خودداري كنند.

محمدي در ادامه با تاكيد بر اين كه رعايت بهداشت براي پيشگيري از عفونت در نوزاد كه در برابر عفونت بسيار آسيب پذيرست، الزاميست، اظهار داشت: قبل از شير دادن دستها را بايد با آب و صابون و نوك سينه را با آب ولرم تميز كرد.

اين متخصص به مادران توصيه كرد كه آنها روزانه سه ليوان شير يا مشتقات شير مانند ماست و دوغ مصرف كنند و در طول شبانه روز استراحت كافي داشته باشند.

محمدي در پايان تاكيد كرد: تمام نوزادان بايد هنگام تولد، هفته اول و پايان ماه اول تولد، توسط متخصص كودكان معاينه شوند تا در صورت وجود بيماري مادرزادي و اكتسابي مداوا شوند.

زنان باردار از مصرف اسيدفوليك غافل نشوند

به رغم توصيه هاي مداوم پزشكان ، بسياري از زنان در سن باروري مكمل اسيد فوليك مصرف نمي كنند.

به گزارش خبرگزاري ايسنا، واحد علوم پزشكي ايران به نقل از health day ، تازه ترين تحقيقات پژوهشگران آمريكايي نشان مي دهد، تعداد كمي از زنان از فوايد مصرف اسيد فوليك در سن باروري اطلاع دارند و به مصرف آن علاقه نشان مي دهند.

اسيد فوليك يكي از عناصر حياتي است كه مصرف آن طي بارداري جهت جلوگيري از بروز نقايص جنيني، خصوصا نقص در لوله عصبي الزامي است.

پزشكان معتقدند مصرف 400 ميكروگرم اسيد فوليك به طور روزانه براي يك زن باردار جهت رشد كامل سلولهاي جنين خصوصا سلولهاي عصبي ضروري بوده و با در پيش گرفتن روش مزبور مي توان شمار كودكان عقب مانده ذهني و جسمي را به طور قابل

توجهي كاهش داد.

گرسنگى و پرخورى باعث افزايش تهوع در زنان باردار مى

بررسى ها نشان مى دهد مصرف غذاهاى چرب و سنگين نيز مانند عدم مصرف غذا باعث افزايش شدت تهوع در دوران باردارى مى شود .

به گزارش مهر به نقل از هرالدنيوز چنان چه زنان باردار از ترس تهوع چيزى نخورند اين حالت در آنها تشديد شده و دليل آن نيز افزايش اسيد معده است بنابراين بهتر است تعداد وعده هاى غذايى را افزايش و حجم آن را كاهش دهند.بنابر همين گزارش رعايت مواردى همچون پرهيز از مصرف كربوهيدرات هاى پيچيده ،عدم نوشيدن مايعات همراه با غذا، اجتناب از مصرف غذاهاى سرخ شده و بوهاى تند مواد غذايى و ادويه جات تهوع صبحگاهى را تشديد مى كند.در ضمن از آنجايى كه بلند شدن ناگهانى از رختخواب نيز مى تواند ايجاد حالت تهوع را تشديد كند لذا توصيه مى شود افراد در حالت خوابيده مقدارى نان خشك ، نان برشته يا بيسكويت شور ميل كنند وپس از گذشت لحظاتى به آرامى از رختخواب بلند شوند.

مكمل هاي ويتاميني دوران بارداري

اگر برنامه غذائي شما كامل است و همه مواد غذائي مثل گوشت، لبنيات، ميوه ها، سبزيجات و غلات را مي خوريد، پس تمام مواد مورد نياز خود و فرزندتان را دريافت مي كنيد. اما واقعيت اين است كه اغلب خانمها به دليل ويارهاي صبحگاهي بهتر است از مكمل هاي ويتاميني و مواد معدني استفاده كنند و ترجيحا قبل از دوران حاملگي استفاده از اين مواد را شروع نمايند. بنابراين استفاده از اين مواد يك راهكار مطمئن و تضمين شده براي دريافت مقدار مورد نياز ويتامينها و مواد معدني است. خانم هائي كه مشكلات خاص و يا محدوديت هاي غذائي داشته و يا از عوارض مختلف حاملگي رنج مي برند، حتما بايد ويتامين هاي مختلف را

در دوران حاملگي دريافت كنند؛ مثلا گياهخواران، افرادي با عدم تحمل نسبت به برخي مواد غذايي مانند لاكتوز، بارداري دوقلويي يا تعداد قل هاي بيشتر، مبتلايان به انواع مشكلات خوني يا بيماريهاي مزمن جزو اين دسته از افراد مي باشند.

چه موادي درمكمل ها وجود دارد كه من از طريق غذاها نمي توانم آنها را دريافت كنم؟

اگر شما همواره تغذيه خوبي داريد و قوانين تغذيه اي را رعايت مي كنيد، معمولا همه مواد مورد نياز خود را از طريق غذا دريافت مي كنيد به جز دو مورد بسيار مهم:

1- اسيد فوليك: خوردن يك داروي مكمل تنها راه مطمئن دريافت مقدار كافي اسيد فوليك در روز است. تمام مقالات پزشكي پيشنهاد مي كنند اقلا" يك ماه قبل از حاملگي خوردن 400 ميكروگرم از اين ماده را آغاز كنيد و با شروع حاملگي ميزان آن را به 600 ميكروگرم در روز افزايش دهيد (البته اين مقدار علاوه بر مقداري است كه شما از طريق غذاها اسيد فوليك دريافت مي كنيد و البته جذب اين نوع نيز به سادگي قرص هاي تكميلي نخواهد بود). تحقيقات نشان داده اند كه دريافت اين مقدار اسيد فوليك مي تواند تا 70% سبب كاهش اختلالات لوله عصبي شود. اغلب داروهاي تكميلي براي دوران حاملگي حاوي 600 تا 1000 ميكروگرم اسيد فوليك هستند. اگر شما يك قرص كامل از اين مكمل ها را نمي خوريد، قرص جداگانه اسيد فوليك استفاده كنيد. اگر شما سابقه به دنيا آوردن نوزادي با اختلالات لوله عصبي داريد بايد روزانه 4000 ميكروگرم يا 4 ميلي گرم اسيد فوليك دريافت كنيد. در مورد انتخاب داروي تكميلي مناسب با پزشك خود مشورت كنيد.

2- آهن: داروي هاي تكميلي دوران حاملگي مي تواند ضامن دريافت مقدار كافي

آهن در اين دوران باشد. معمولا اغلب خانم ها نمي توانند آهن مورد نياز بدن خود و جنين را تنها از مواد غذائي مصرفي روزانه تامين كنند. چرا اين اتفاق مي افتد؟ چون بدن در دوران حاملگي مقدار بيشتري خونسازي مي كند تا بتواند از جنين در حال رشد حمايت كند. بنابراين ذخائر آهن بدن شما كاهش مي يابد و براي جلوگيري از ايجاد كم خوني فقر آهن در دوران حاملگي اغلب خانم ها بايد آهن تكميلي دريافت كنند. مقدار تجويز شده براي دوران حاملگي 27 ميلي گرم است، 50% بيشتر از زماني كه شما حامله نيستيد. متخصصين توصيه مي¬كنند كه در اولين ويزيت حاملگي به خانم ها آهن با دوز 30 ميلي گرم در روز داده شود، چه در يك قرص جداگانه چه به همراه ساير مواد مورد نياز. اغلب مكمل هاي دوران حاملگي حاوي 27 تا 60 ميلي گرم آهن هستند. (مطمئن شويد كه اين داروها را دور از دسترس بچه ها قرار مي دهيد چون براي آنها بسيار خطرناك است.) بعضي از خانم ها نياز دارند كه مقدار بيشتري آهن دريافت كنند. بعد از آزمايش خون اوليه پزشك شما تشخيص مي دهد كه آيا به آهن بيشتري نياز داريد يا خير؟ به خانم هائي كه كم خوني فقر آهن دارند توصيه مي شود كه روزانه علاوه بر مكمل دوران حاملگي، 60 تا 120 ميلي گرم آهن اضافه دريافت كنند. اگر شما هنوز حامله نشده ايد اما كم خوني فقر آهن داريد معمولا پزشكتان توصيه مي كند كه از هم اكنون قرص آهن دريافت كنيد.

آيا موادي هستند كه در قرصهاي مكمل دوران حاملگي وجود ندارند؟

كلسيم يكي از مواد معدني است كه ممكن است مقدار

مورد نياز روزانه در قرصهاي مكمل وجود نداشته باشد. اغلب قرص هاي مكمل دوران حاملگي حاوي 100 تا 200 ميلي گرم از كلسيم هستد اما بعضي از آنها هيچ كلسيمي ندارند. دليل اين مسئله اين است كه كلسيم خيلي حجيم است و خود اين قرص ها به حد كافي بزرگ هستند. مقدار مورد نياز كلسيم شما در اين دوران 1000 ميلي گرم است يعني همان مقداري كه در دوران قبل از حاملگي به آن نياز داشته ايد.

(اگر شما 18 ساله يا جوانتر هستيد روزانه به 1300 ميلي گرم كلسيم احتياج داريد). اما حتما بايد ميزان مورد نياز كلسيم روزانه خود را دريافت كنيد زيرا بدن شما با مصرف جنين تان احتياج به كلسيم بيشتري دارد در غير اين صورت در دورانهاي بعدي زندگيتان مستعد پوكي استخوان خواهيد بود. خوشبختانه شما از روش هاي مختلفي مي توانيد اين ماده را دريافت كنيد. به عنوان مثال هر ليوان شير يا ماست حاوي 300 تا 350 ميلي گرم كلسيم است. اما اگر معده شما نمي تواند مواد لبني را تحمل كند مي توانيد از قرص هاي تكميلي ديگري براي دريافت كلسيم استفاده كنيد. بعضي از انواع جويدني اين قرص ها طعم خوبي دارند.

قرص هاي مكمل همچنين حاوي اسيد هاي چرب مورد نياز بدن نيستند. DHA كه يكي از انواع اسيدهاي چرب امگا-3 است، براي رشد بافت عصبي، مغز و چشم جنين شما بسيار مهم است. ميزان مناسب DHA روزانه 300 ميلي گرم است، مقداري كه با خوردن 150 تا 300 گرم ماهي هاي آب سرد مثل قزل آلا تامين مي شود. در رژيم غذائي اغلب مردم اين مقدار ماهي خورده نمي شود بنابراين در مورد دريافت مكمل هاي حاوي امگا-3 يا DHA با

پزشك خود مشورت كنيد.

از كجا متوجه شوم كه كدام داروي تكميلي براي من مناسب است؟

اين مسئله كاملا وابسته به نظر شما و پزشك تان است. در اولين ويزيت دوران حاملگي يا در ويزيت هاي قبل از آن به احتمال زياد پزشك تان يك مكمل ويتاميني مناسب را براي شما تجويز خواهد كرد. توجه داشته باشيد كه از مكمل ويتاميني ديگري غير از آن كه پزشك تان تجويز كرده استفاده نكنيد مگر اين كه او دستور داده باشد. شما الان به خوبي مي دانيد كه داروي تكميلي تان بايد حاوي بعضي از مواد مغذي مانند اسيد فوليك و آهن باشد كه احتمالا مقدار مورد نياز آن را با غذا دريافت نخواهيد كرد و به همان اندازه مهم است كه بدانيد بعضي از مواد مانند ويتامين آ در صورت زياد بودن در دارو براي جنين شما خطرناك است. براي همين است كه اغلب قرص هاي تكميلي داراي بتا كاروتن (ماده ايكه در سبزي ها و ميوه جات وجود دارد) هستند كه در بدن تبديل به ويتامين آ مي شود. بر خلاف ويتامين آ با منبع حيواني كه مي تواند با دوزهاي بالا ايجاد نقص در جنين كند، بتا كاروتن ماده اي است كه حتي در دوز هاي بالا اثرات سمي ندارد.

چه اتفاقي مي افتد اگر من در يك روز اشتباها دو تا از مكمل هاي ويتاميني را بخورم؟

نگران نباشيد. اين مورد اگر فقط يك روز باشد خطري براي شما و جنين تان ندارد. اما اگر به طور مرتب اين كار را بكنيد براي شما و جنين تان مسئله ساز مي شود. اگر پزشك تان گفته است كه بنا به دلايلي شما به بعضي از مواد بيشتر احتياج داريد سعي كنيد كه

آن را به صورت يك قرص جداگانه دريافت كنيد. قرص هاي مولتي ويتامين طوري ساخته شده اند كه مواد مورد نياز روزانه شما را تامين كنند.

چه كار مي توانم بكنم اگر در بلعيدن اين قرص ها مشكل داشته باشم؟

اغلب مكمل هاي ويتاميني كه براي دوران حاملگي ساخته شده اند اندازه بزرگي دارند و بلع آنها براي بعضي از خانم ها به خصوص آنهائي كه حالت تهوع دارند مشكل است. اگر اين مشكل شما نيز هست پزشكتان مي تواند قرص هاي كوچكتر يا با پوشش ليزتر تجويز كند. (قرص هائي كه كلسيم ندارند معمولا اندازه هاي كوچكتري دارند و شما مي توانيد كلسيم را از روش هاي ديگري دريافت كنيد.) انواع جويدني مكمل هاي ويتاميني هم وجود دارد كه اغلب چندان طعم خوبي ندارند.

چه كار مي توانم بكنم اگر با خوردن قرص ها دل بهم خوردگي پيدا كنم؟

اگر شما يك مكمل با دوز بالاي آهن دريافت مي كنيد امكان دارد كه دچار دل بهم خوردگي شويد. (اگر مكمل ها دوز آهن شان بيشتر از ميزان مورد نياز يعني 30 ميلي گرم نباشد معمولا مشكل خاصي ايجاد نمي كنند.). در ضمن دريافت آهن زياد مي تواند باعث يبوست- يكي از مشكلات جدي اغلب خانم ها در دوران بارداري- و همچنين تهوع و در موارد نادري باعث اسهال شود.

اگر آهن براي شما مشكل آفرين است با پزشك خود مشورت كنيد. اگر شما كم خون نباشيد او مي تواند دوز آهن شما را كاهش دهد. اما اگر اين ممكن نباشد شايد به شما توصيه كند كه دارو را با آب آلو يا شب و هنگام خوابيدن بخوريد كه مانع تهوع شود. يا ممكن است از شما بخواهد كه دارو را بعد از غذا بخوريد چون با معده پر

بهتر مي توانيد آن را تحمل كنيد.

توصيه هاي غذائي به زنان باردار

در رژيم غذايي زن باردار، قد، وزن، سن، فعاليت جسمي، سلامتي و درگيريهاي روحي ورواني زن باردار بايد در نظر گرفته شود

رساندن وعده هاي غذايي به4 تا6 نوبت در روز و كم كردن حجم غذا در هر وعده، در ساعات معين غذا خوردن،آهسته خوردن و جويدن كامل غذا، استراحت كردن چند دقيقه قبل و بعد از خوردن غذا توصيه ميشود

كليه زنان باردار بايد روزانه حتما از شير و يا از جايگزين هاي آن مانند: ماست، و دوغ به ميزان مناسب استفاده نمايند.

زنان باردار بايد روزانه چند واحد از ميوه ها و سبزي هاي خام و پخته سبزتيره و زرد كه حاوي ويتامينC و ويتامينA هستند استفاده كنند.

از گوشت قرمز يا ماكيان و يا ماهي و تخم مرغ استفاده نمايند. ويااز جانشين آنها مانند: انواع حبوبات استفاده كنند.

از نان و غلات استفاده نمايند. كه ترجيحاً حاوي سبوس و يا از دانه هاي كامل باشد.

مادران باردار بايد روزانه 6 تا 8 ليوان آب سالم بنوشند.

نخوردن غذاهاي سنگين و پرچرب و غذاهاي ناسازگار با مزاج، خواب كافي در شب و مراجعه منظم به دندانپزشك از سوءهاضمه تا حدزيادي مي كاهد.

مصرف غلات سبوس دار و غلات همراه با حبوبات(مانند عدس پلو،لوبيا پلو) مفيدتر است.

خانمهاي باردار بايد توجه داشته باشند كه افزايش ناگهاني وزن خطرناك است و به محض مشاهده افزايش وزن ناگهاني و ورم دست و صورت به پزشك مراجعه كنند.

مادران باردار كه به شير عدم تحمل دارند و يا گياهخوار هستند مي توانند از منابع گياهي كلسيم مانند: بادام، فندق ، سبزيهاي برگ سبز مانند: پونه خشك، برگ مو، كلم، لوبيا،

سويا ونخود بدست آورند.

در زنان باردار كه مبتلا به فشار خون نيستند عدم مصرف نمك توصيه نمي شود.

مادر باردار بايد روزانه 6 تا 8 ليوان آب سالم بنوشند.

داشتن رژيم غذايي مخصوص و جداگانه براي زمان بارداري لازم نيست.تغذيه زن باردار در دوران بارداري بايد متعادل باشد و از كم خوري و پرخوري پرهيز كند.آنچه مهم است اينست كه زن باردار بايد بيشتر از زماني كه باردار نبوده غذا بخورد.

نشانه هاي حاملگي

نشانه هاي حاملگي: 10 نشانه اصلي كه بيانگر بارداري احتمالي است.

آيا حامله شده ايد؟ به احتمال زياد تا موعد اولين پريود بعدي يا حتي يكي دو هفته بعد از آن، نشانه خاصي را مشاهده نخواهيد كرد.

در صورتي كه در چند ماه اخير وضعيت قاعدگي خود را به دقت زير نظر نداشته ايد، يا اگر پريود شما نامنظم بوده و هر ماه تغيير مي كرده است، ممكن است نتوانيد موعد دقيق قاعدگي بعدي خود را مشخص نماييد. اما اگر برخي از نشانه هاي زير در شما ظاهر شدند و تا مدتي هم پريود نشديد، ممكن است باردار شده باشيد. دقت كنيد كه همه خانمهاي حامله اين نشانه ها را مشاهده نخواهند كرد. در اين حالت مي توانيد از تستهاي حاملگي خانگي استفاده كنيد تا مطمئن شويد!

توجه كنيد كه اين نشانه ها به ترتيب عكس اهميت چيده شده اند و شماره 10 كم اهميت ترين و شماره 1 مهمترين علامت هستند.

1- تورم و حساسيت در پستانه

يكي از نشانه هاي اوليه حاملگي، حساس و دردناك شدن پستانها به علت افزايش سطح هورمونها است. درد پستانها ممكن است شبيه به درد آنها در هنگام پريود، يا كمي شديدتر

باشد. اين عارضه پس از سه ماهه اول حاملگي و با عادت كردن بدن به تغييرات هورموني، تا حد زيادي از بين مي رود.

2- خستگي

ناگهان احساس خستگي مي كنيد؟ يا نه، احساس كوفتگي و ضعف عمومي شديد داريد؟ هيچ كس به درستي نمي داند كه علت بروز اين خستگي هاي ناگهاني در اوائل حاملگي چيست، اما احتمالا افزايش ناگهاني سطح هورمون پروژسترون مي تواند يكي از عوامل بروز خواب آلودگي باشد.

با ورود به سه ماهه دوم حاملگي احتمالا سرحال تر شده و احساس انرژي بيشتري خواهيد كرد، اما احساس ضعف و خستگي در اواخر دوران حاملگي دوباره باز خواهد گشت، زيرا در آن دوران وزن نسبتا زيادتري را بايد حمل كرده و همچنين به علل مختلف ممكن است خواب كافي نداشته باشيد.

3- خونريزي ناشي از لانه گزيني

برخي از خانمها در حدود روزهاي يازدهم يا دوازدهم پس از باردار شدن (يعني تقريبا همزمان با زمان پريود بعدي)، مقدار كمي خونريزي يا لكه بيني مشاهده مي كنند. اين خونريزي ممكن است ناشي از ورود تخمكِ بارور شده به بافت پر خونِ رحم شما باشد، اما كسي دليل قطعي آن را نمي داند. حركت تخم لقاح يافته به سمت رحم، 6 روز پس از بارور شدن آغاز مي شود و هنگامي كه مي خواهد در ديواره رحم، محلي را براي استقرار خود برگزيند، مختصر خونريزي اتفاق مي افتد.

اين خونريزي بسيار كم و اغلب به صورت لكه هاي قرمز يا قهوه اي مايل به قرمز خواهد بود و تنها يك يا دو روز طول خواهد كشيد. در صورت مشاهده خونريزي يا لكه بيني، خصوصا اگر همراه با درد باشد،

پزشك خود را در جريان بگذاريد؛ زيرا اين موارد ممكن است نشانه هاي حاملگي خارج رحمي باشند.

4- تهوع يا استفراغ

در اكثر خانمها، تهوع صبحگاهي تا حدودا يك ماه پس از باردار شدن رخ نمي دهد. حتي برخي از خانمها آنقدر خوش شانس هستند كه هيچ گاه اين عارضه را تجربه نمي كنند. اما احساس تهوع در تعدادي از خانمهاي حامله، بسيار زودتر آغاز مي شود؛ همچنين اين تهوع ممكن است فقط در صبحگاه رخ ندهد. عارضه ويار بارداري ممكن است صبح، ظهر يا حتي شب هنگام بروز كند.

تقريبا نيمي از خانمهايي كه به اين عارضه دچار مي شوند، با آغاز سه ماهه دوم حاملگي، به كلي بهبود پيدا مي كنند. شدت اين عارضه در بقيه خانمها نيز غالبا در ماه چهارم يا پنجم حاملگي كاهش مي يابد.

5- افزايش حساسيت نسبت به بوه

اگر در اوائل دوران حاملگي به سر مي بريد، ممكن است احساس خوشايندي نسبت به برخي بوها، مثلا بوي ساندويچ يا حتي يك فنجان قهوه نداشته باشيد؛ و حتي ممكن است برخي بوهاي خاص موجب بروز حالت تهوع در شما شوند. اين امر ممكن است ناشي از افزايش سريع ميزان هورمون استروژن در بدن شما باشد، اما اين صرفا يك احتمال است و كسي از علت قطعي آن خبر ندارد. همچنين ممكن است مشاهده كنيد برخي از غذاهايي كه قبلا بسيار دوست داشته ايد، اكنون حال شما را به هم مي زنند؛ اين هم كاملا طبيعي است!

6- نفخ شكم

تغييرات هورموني در اوائل حاملگي ممكن است موجب بروز حالت نفخ در شما بشوند؛ كه اين حالت مشابه با همان وضعيتي است كه برخي از خانمها

پيش از آغاز پريود ماهانه خود تجربه مي كنند. به همين دليل، حتي در اوائل حاملگي كه رحم شما هنوز هم بسيار كوچك است، ممكن است احساس كنيد كه اندازه دور كمر لباسها براي شما كوچك شده است!

7- تكرر ادرار

اندكي پس از باردار شدن، ممكن است احساس كنيد كه به طور مرتب نياز به ادرار كردن داريد. چرا؟ علت عمده اين مطلب آن است كه در دوران حاملگي، حجم خون و مايعات در بدن شما افزايش پيدا مي كند، كه در نتيجه حجم بيشتري از مايعات به كليه ها و در نتيجه مثانه شما وارد مي شود.

اين عارضه ممكن است از هفته ششم حاملگي آغاز شده و در طول دوران حاملگي ادامه پيدا كرده يا حتي وخيم تر شود، البته رحم در حال رشد شما نيز فشار بيشتري بر مثانه وارد خواهد كرد.

8- تاخير پريود

اگر پريود شما معمولا منظم بوده اما اين بار به موقع شروع نشده است، مي توانيد پيش از آنكه ساير نشانه هاي فوق را مشاهده كنيد، از تست حاملگي استفاده نماييد. اما اگر قاعدگي شما منظم نبوده يا اينكه زمان پريودهاي قبلي خود را يادداشت نكرده ايد، تهوع، حساسيت پستانها يا افزايش دفعات استفاده از دستشويي مي توانند نشانه هاي حاملگي باشند.

9- دماي پايه بدن شما بالا مانده است

اگر دماي پايه بدن خود را يادداشت مي كرده ايد و اكنون مشاهده مي كنيد كه اين دما به مدت 18 روز در مقدار بالاتر از معمول باقي مانده است، احتمالا حامله شده ايد.

و نهايتا:

10- تست حاملگي خانگي كه نتيجه مثبت بدهد

علي رغم تبليغاتي كه روي جعبه هاي اين تستها ديده مي

شود، اكثر آنها تنها يك هفته پس از موعد پريود بعدي مي توانند حاملگي را تشخيص دهند. پس اگر زودتر از اين موعد از اين تستها استفاده كرده و نتيجه منفي گرفتيد، بهتر است چند روز بعد دوباره تست را تكرار نماييد. البته اگر هنوز پريود نشده باشيد!

پس از اينكه يكي از اين تستها نتيجه مثبت داد، با پزشك خود قرار ملاقات بگذاريد. هنوز هم قطعي ترين روش اثبات بارداري، حداقل در ايران، انجام آزمايش خون و اندازه گيري -hCG? است. شايد هم پزشك شما ترجيح دهد براي پيگيري هاي آينده، از حالا مقدار آنرا اندازه گيري كند.

ناگفته هاي دوران بارداري

وقتي قبل از بارداري نزد پزشك متخصص مي رويد نكاتي را به شما يادآوري مي كند كه در دوران بارداري به ياد داشته باشيد. اما اين يك تجربه عجيب است كه ممكن است در هر فردي با فرد ديگر تفاوت داشته باشد بنابر اين همه چيز را نمي توان در چند صفحه يا چند كتاب گفت. اما در اين قسمت قصد داريم شما را با نكاتي در اين زمينه آشنا كنيم:

¤ آنچه ممكن است پزشك نگويد

پزشكان موارد مهم را يادآوري مي كنند اما احساسات مختلف مادر در اين دوره 9 ماهه ممكن است از قلم بيفتد. براي مثال احساس حالت تهوع مادران كه عموما صبح اتفاق مي افتد. در برخي ها عصر و در برخي افراد نيز هرگز اتفاق نمي افتد.

از ديگر مواردي كه اصولا در اين دوران اتفاق مي افتد نيز مي توان به ورم در ناحيه پاها و بزرگ شدن حجم سينه ها اشاره نمود كه مي توان اين موارد را با استفاده از

كفش و لباس زير مناسب و راحت برطرف نمود.

¤ تغييرات غيرجسمي

لازم به يادآوري است كه تغييرات دوران بارداري به تغييرات جسمي و وزني مادر محدود نمي شود و جنبه هاي گوناگوني از وجود فرد تحت تأثير قرار مي گيرد تا او را مبدل به يك مادر كند:

¤ حس مادري: بسياري از خانم ها در دوران بارداري به واسطه تغييرات روحي درصدد آماده كردن محيط و عوامل به منظور تولد و رشد فرزند جديدشان هستند. آنها به نظافت و تغيير دكوراسيون منزل مي پردازند تا جايي كه احساس كنند حالا ديگر خانه آماده پذيرايي از عضو جديد مي باشد. و هر چه زمان زايمان نزديك تر شد اين احساس نيز در مادران قوت مي گيرد.

¤ عدم تمركز نيز از ديگر مواردي است كه مادران در دوران بارداري كم و بيش با آن مواجه هستند و امري طبيعي است. مادران عموما در هنگام صبح به دليل حالت تهوع و يا در مواردي سرگيجه و ضعف و بي حالي و خستگي به ويژه در سه ماهه اول توانايي تمركز كمتري دارند و در مواردي هم دچار فراموشي هاي موقت مي شوند كه جاي نگراني نيست و ناشي از تغييرات هورموني مي باشد.

¤ نوسانات خلق و خو در نتيجه تغييرات بدني و هورموني نيز عادي تلقي مي شود. مادران در زمان بارداري به ويژه در ماههاي اول ممكن است يك دقيقه خوشحال و راضي باشند و لحظه اي ديگر احساس كنند تمايل به گريه كردن دارند. حتي ممكن است بدون دليل خاصي از دست همسرشان عصباني شوند. در ضمن اين حالت در سه ماهه اول و سه ماهه آخر

بارداري شدت مي گيرد و در اواسط اين خفيف تر مي شود.

در ضمن در حدود 10 درصد از خانم ها نيز در دوران بارداري دچار افسردگي مي شوند كه اگر اين افسردگي در عادات غذايي و خواب آنها اختلال ايجاد كند و حالتهاي ناراحت كننده را بيشتر از 2 ماه تجربه كنند بايد حتما موضوع را با پزشك متخصص در ميان بگذارند.

¤ پوست شما نيز ممكن است در دوران بارداري تغيير كند كه اين مورد هم به واسطه تغييرات هورموني است. ممكن است به دليل افزايش چربي و رطوبت پوست از شفافيت بيشتري برخوردار شود و يا دچار خشكي بيشتر شود.

در ضمن در مواردي نيز به واسطه تغييرات رگهاي خوني ممكن است رنگ پريده تر يا قرمزتر به نظر برسيد.

در عين حال در برخي از قسمتها به ويژه شكم و اطراف ناف و برخي مناطق ديگر ممكن است خطوط و حلقه هاي قهوه اي رنگي ديده شود كه دليل آن نيز تغيير در رنگدانه هاست. البته اين موارد قابل پيشگيري نيست اما مي توان از طريق استفاده از عينك آفتابي و كرمهاي ضدآفتاب حساسيت پوست را كاهش داد.

هم چنين در برخي از مناطق نيز ممكن است پوست نازك تر و يا اندكي كلفت تر از قبل شود.

¤ تغييرات بافت در ناحيه مو و ناخن در بارداري ايجاد مي شود. اين تغييرات ممكن است موجب رشد كندتر يا تندتر موها يا ناخنها شود. در ضمن به دليل كاهش ريزش مو در بارداري موها پرپشت تر شده و پس از يكي دو ماه بعد از شيردهي نيز دچار ريزش موي شديد مي شوند كه باز هم طبيعي

است.

در برخي افراد رويش موهاي زائد در دوران بارداري افزايش مي يابد و مدتي بعد از زايمان عموما تنظيم مي شود.

ناخنها نيز در دوران بارداري قوي تر و محكم تر مي شوند و پس از زايمان مانند موها شكننده تر و ضعيف تر مي شوند. پس بهتر است پس از زايمان ناخنها كوتاه نگاه داشته شوند و از مواد شيميايي نيز روي آنهااستفاده نشود.

¤ در دوران بارداري ممكن است نتوانيد برخي از كفشهايي را كه قبلا مي پوشيده اند استفاده كنيد اما جاي نگراني نيست. زيرا حجم مايعات درون بدن افزايش يافته و بخشي از اين تجمع زير پوست مي باشد و موجب ورم به ويژه در ماههاي آخر بارداري مي شود. پس بهتر است در اين زمان از كفشهاي نرم و گشاد استفاده شود.

¤ با توجه به اينكه بدن در دوران بارداري هورموني به نام ريلاكسين ترشح مي كند كه موجب آماده سازي و نرم شدن مفاصل لازم به ويژه در ناحيه اتصال لگن مي باشد ممكن است بدن در اين دوران ثبات و استحكام قبل را نداشته باشد. از اين رو بايد بيشتر مراقب بود زيرا ممكن است به واسطه لغزش پا يا ليز خوردن شخص تعادل خود را از دست بدهد و به زمين بيفتد. در ضمن بد نيست در هنگامي كه نشسته ايد با انقباض و انبساط مفاصل زانوي خود را تقويت سازيد.

¤ مشكلات گوارشي از جمله مسائلي هستند كه بسياري افراد در دوران بارداري با آن رو به رو هستند. ممكن است افراد در اين دوران بيشتر دچار نفخ و يبوست شوند.

¤ مشخص شدن رگهاي خوني از روي پوست به

دليل فشاري كه به آنها مي آيد طبيعي است به ويژه در ناحيه پاها رگها به دليل فشار منسبط مي شوند و قابل مشاهده مي شوند. به اين عارضه واريس بارداري نيز گفته مي شود.

استخوان مادر شيرده پوك مي شود مگر اينكه...

تراكم استخواني در مادران شيرده كم مي شود ولي اين وضعيت دائمي نيست و با تكميل دوران شيردهي استخوان ترميم مي شود. در مركز تحقيقات تغذيه كودكان در دانشكده پزشكي هاستون به بررسي اين مسأله پرداخته شده است. در يك بررسي تغييرات استخواني 76 مادر تازه زايمان كرده در طول 2 سال ثبت شده است، كه نيمي از آنها تغذيه با شير مادر و بقيه تغذيه با شير خشك را انتخاب كردند.

تحقيقات قبلي نشان داده بودند كه شيردهي موجب كاهش تراكم استخواني مي شود كه خطر بروز پوكي استخوان را افزايش مي دهد. در حقيقت 4 تا 6 درصد كاهش تراكم استخواني در مهره هاي كمر حاصل مي شود زيرا مادر شيرده هر روز حدود 210 ميلي گرم كلسيم از طريق شير از دست مي دهد. تحقيق اخير هم همين مطلب را تأييد مي كند و ليكن ادامه تحقيقات نشان داد، مادراني كه شيردهي را تا 9 ماهگي ادامه داده اند، تراكم استخواني آنها نسبت به زماني كه تازه زايمان كرده بودند 3 درصد بيشتر شده و با 2 سال شيردهي كامل ، تراكم استخوانها به مرور افزايش يافته و به حالت اوليه باز مي گردد.

اگرچه تراكم استخواني در مادراني كه با شير خشك كود كشان را تغذيه كرده بودند تغييري نداشت و كاسته نشد وليكن عقيده محققين بر اين است كه اين كاهش خفيف و افزايش

مجدد تراكم استخوان با شيردهي موجب محكم ترشدن استخوان مادرمي شود. البته بايد توجه داشت مادر شيرده ، روزانه به 3 ليوان لبنيات مقداري بادام و سبزيجاتي چون اسفناج و جعفري و نعناع و كرفس و كلم نياز دارد تا 1000 ميلي گرم نياز كلسيم او تأمين شود.

افزايش وزن در بارداري

مهمترين نكته اي كه بايد مورد توجه قرار دهيد اين است كه شما بپذيريد كه در اين دوران به تدريج وزن اضافه خواهيد كرد! اين افزايش وزن براي شما ضروري است چرا كه بدن شما بايد تغيير كند تا پذيراي فرزندتان براي شروع زندگي باشد. اگر در گذشته با انواع رژيمهاي لاغري دست و پنجه نرم كرده ايد يا حتي اگر تاكنون هيچ رژيمي را امتحان نكرده ايد، شايد برايتان مشكل باشد كه بپذيريد افزايش وزن در طول حاملگي امري طبيعي است و بايد رخ دهد. شايد وقتي روي ترازو مي رويد و مي بينيد كه عقربه آن هر بار وزن بيشتري را نشان مي دهد احساس نارضايتي كنيد. بهتر است بدانيد بخش عمده اي از اضافه وزن شما مربوط به موارد زير خواهد بود:

• هنگام تولد، نوزاد شما حدود 3000 تا 3500 گرم وزن خواهد داشت.

• در طول بارداري، لايه عضلاني رحم شما بطور قابل ملاحظه اي رشد كرده و حدود 900 گرم به وزن آن اضافه خواهد شد.

• جفت و ضمائم آن، كه مواد غذايي را به جنين شما مي رساند حدود 600 گرم وزن دارد.

• سينه هاي شما حداقل 400 گرم اضافه وزن پيدا مي كند.

• حجم خون در بدن شما بالغ بر 1200 گرم افزايش مي يابد.

• مقاديري مايع در لابلاي بافتهاي بدن شما و بصورت مايع آمنيوتيك در اطراف جنين ايجاد مي شود كه حدود 2600 گرم وزن خواهد داشت.

• بعلاوه ممكن است مقاديري بافت چربي در طول بارداري در بدن شما تجمع يابد كه بعنوان ذخيره انرژي براي دوران شيردهي كاربرد خواهد داشت و مي تواند حدود 2500 گرم در نظر گرفته شود.

به اين ترتيب در پايان دوران حاملگي شما بيش از 11 كيلوگرم نسبت به زمان قبل از حاملگي اضافه وزن خواهيد داشت و بسيار مهم است كه به ياد داشته باشيد افزايش وزن حين بارداري براي سلامت شما و جنين ضروري است و بخش عمده اي از اين اضافه وزن با تولد نوزادتان و بخش ديگر با گذشت زمان كوتاهي پس از زايمان از بين خواهد رفت. بهتر است بيش از آنكه به فكر اضافه وزن باشيد، به آنچه مي خوريد توجه نشان دهيد. حذف غذاهاي آماده و بي ارزش و نيز انجام منظم فعاليت و ورزشهاي دوران بارداري (بهتر است در اولين جلسه مراقبتهاي بارداري در مورد ورزشهايي كه مي توانيد انجام دهيد سوال نمائيد) مي تواند تاثير مثبتي در احساس شما نسبت به افزايش وزن بارداري ايجاد كند.

چقدر افزايش وزن براي من مناسب است؟

مقدار افزايش وزن براي خانمهاي باردار متفاوت است و بستگي به قد و وزن پيش از بارداري آنها دارد. معمولا اين مقدار بصورت يك محدوده و نه يك عدد ثابت در نظر گرفته مي شود و بر اساس شاخص توده بدني يا BMI محاسبه مي شود. شما نيز مي توانيد با استفاده از محاسبگر ني ني سايت و با

وارد كردن قد و وزن قبل از حاملگي BMI خود را محاسبه كرده و مقدار افزايش وزن مطلوب خود را در دوران بارداري بدست آوريد.

آيا لازم است كه در دوران بارداري وزن خود را اندازه گيري كنم؟

در گذشته نه چندان دور، حانمهاي باردار در هر ويزيت مراقبتهاي دوران بارداري بايد وزن كشي مي شدند. اين موضوع بسياري از خانمها را دلخور مي كرد و با توجه به اينكه در بسياري از موارد پزشك يا ماما از وزن پيش از حاملگي خانم حامله آگاهي نداشتند، نمي توانستند در مورد سلامت و افزايش وزن مورد انتظار وي نظر قطعي داشته باشند. امروزه توصيه مي شود كه در اولين قرار ملاقات (و حتي قبل از آن) اندازه گيري وزن انجام شود و با محاسبه BMI افزايش وزن مطلوب در دوران بارداري محاسبه شود.

اندازه گيري هفتگي وزن به شما كمك خواهد كرد كه كنترل بيشتري بر اضافه وزنتان داشته باشيد و ممكن است در برخي مواقع لازم باشد قبل از اينكه ميزان افزايش وزن از كنترل شما خارج شود، مقدار يا نوع خوراك خود را تعديل كنيد.

افزايش وزن بيش از حد چه عواقبي خواهد داشت؟

بعضي از دردها و ناراحتي هاي دوران بارداري با افزايش وزن ارتباط دارند. كمر درد و احساس زمختي و بيقوارگي از موارد شايع اين عوارض هستند. البته بايد شكرگزار باشيم كه مركز حفظ تعادل به هر حال با اين افزايش وزن سريع تطابق كرده و مركز ثقل بدن ما را مجددا تنظيم مي كند. بسياري از خانمها از تورم پاها و بخصوص در قسمت مچ و قوزك پا شكايت دارند، البته

اين تورم ناشي از افزايش مقدار خون و آب بين بافتهاي بدن است و بطور طبيعي در طول بارداري رخ مي دهد و با افزايش وزن ناشي از چاق شدن در حاملگي تفاوت دارد.

نكته بسيار مهم: در صورت مشاهده تورم ناگهاني در دستها و صورت بلافاصله با پزشك يا ماماي خود تماس بگيريد، ممكن است دچار يكي از عوارض خطرناك دوران بارداري به نام پره اكلامپسي شده باشيد.

چگونه از شر اين همه اضافه وزن خلاص خواهم شد؟

قبل از هر چيز، داشتن يك رژيم غذايي سالم در طول حاملگي بسيار كمك كننده خواهد بود، بعلاوه مي توانيد انواعي از فعاليتهاي ورزشي مناسب در دوران بارداري را با نظر پزشك معالجتان انجام دهيد. بخش عمده اي از اضافه وزن بارداري شما همچنانكه پيشتر ذكر شد، پس از زايمان از بين مي رود. معمولا بيشتر مادران از در طول 6 هفته پس از زايمان كاهش وزن قابل ملاحظه اي پيدا مي كنند. بعد از زايمان نيز همان تغذيه سالم را ادامه دهيد با اين تفاوت كه بهتر است با يك متخصص تغذيه نيز مشورت كنيد تا بخصوص در صورت شيردهي رژيم مشخصي را براي شما در نظر بگيرد. به اين ترتيب مقادير زيادي از اضافه وزن دوران بارداري را در مذت زمان مناسب از دست خواهيد داد. با اين حال نبايد انتظار داشته باشيد كه اضافه وزني كه طي 9 ماه ايجاد شده بسرعت كاهش يابد، گاهي به همان مدت زمان يا بيشتر نياز داريد تا به وزن اوليه خود باز گرديد.

اسيد فوليك: پيشگيري از نقصهاي عصبي در جنين

مصرف فوليك اسيد كه به آن فولات يا ويتامين B9 نيز گفته مي

شود، يكي از موادي است كه سبب پيشگيري از بروز اختلالات در تكامل لوله عصبي در جنين مي شود؛ اتفاقي كه سالانه از هر 1000 بارداري ممكن است يكي را درگير كند. مطالعات نشان مي دهند كه مصرف فوليك اسيد طي بارداري موجب كاهش يا پيشگيري از بروز اختلالات عصبي در جنين مي شود كه ناشي از بسته شدن نامناسب لوله عصبي در اوايل بارداري است. برخي از اين اختلالات عبارتند از : اسپينا بيفيدا ( باز باقي ماندن قاعده مهره ها كه سبب نمايان شدن نخاع و اعصاب مي شود)؛ انانسفالي (عدم وجود مغز و نخاع به صورت مادرزادي)؛ و انسفالوسل (بيرون زدگي مغز داخل حفره اي در جدار جمجمه). در مادراني كه يك ماه پيش از باردار شدن مقدار دوز پيشنهاد شده (400 ميكروگرم روزانه) اسيد فوليك را مصرف كرده و آنرا تا پايان سه ماهه اول ادامه داده اند وقوع اين بيماريها در جنين كمتر گزارش شده است. همين يك دليل كافيست تا هر خانم باردار حتي پيش از بارداري مصرف اين ماده را آغاز كند. به علاوه برخي از مطالعات نيز افزايش احتمال وقوع سقط، شكاف لب يا كام، اختلالات اندامها و انواع خاصي از اختلالات قلبي را در نوزادان مادراني كه به نظر مي رسيده در طول بارداري به اندازه كافي فوليك اسيد مصرف نكرده اند، نشان داده است.

بدن شما براي ساختن، ترميم و عملكرد مناسب DNA به اين ماده غذايي نياز دارد. DNA نقشه ژنتيك ما را تشكيل مي دهد و سنگ بناي اوليه سلولهاست، بنابراين در وضعيت بارداري كه سلولها بشدت در حال تكثير و رشد هستند

به مقدار زيادي اسيد فوليك نياز خواهد بود. از سوي ديگر اسيد فوليك در يك روند متابوليك پيچيده ديگر نيز نقش دارد كه در آن يك اسيد آمينه به نوع ديگري تبديل مي شود و در صورت كمبود فولات در بدن ممكن است ازدياد آن منجر به اختلالاتي در لخته شدن خون، جدا شدن جفت، سقط هاي مكرر و مرده زايي شود. در آخر اينكه فوليك اسيد در ساخته شدن گلبولهاي قرمز خون هم نقش دارد و كمبود فوليك اسيد موجب بروز كم خوني در مادر نيز مي شود. ممكن است در چند قلويي ها و يا هنگامي كه مادر نياز بيشتري به اين ماده دارد (مانند بيماري كرون يا اعتياد به الكل)، مصرف فوليك اسيد اضافي ضرورت پيدا كند.

علائم كمبود اين ماده چيست؟

علائم ناشي از كمبود اسيد فوليك ممكن است بصورت مخفي باشد و علائم اختصاصي براي تشخيص آن وجود نداشته باشد. ممكن است فرد دچار اسهال، كاهش اشتها، از دست دادن وزن، ضعف، زخم در دهان و زبان، سردرد، تپش قلب و تحريك پذيري شود. اگر مقدار كمبود اسيد فوليك در بدن شما در حد خفيف باشد حتي ممكن است هيچ علامت بارزي نداشته باشيد، در حاليكه تاثير نامناسب بر جنين در حال رشد و تكامل بسيار قابل توجه و وخيم خواهد بود. به همين دليل است كه همه زنان در سنين باروري بايد اسيد فوليك مصرف كنند حتي اگر به نظر مي رسد از نظر سلامتي مشكلي ندارند.

به چه مقدار اسيد فوليك نياز دارم؟

يك ماه قبل از اينكه اقدام به شروع بارداري كنيد، بايد روزانه 400 ميكروگرم اسيد

فوليك را براي كاهش خطر اختلالات لوله عصبي در جنين مصرف كنيد. تكامل لوله عصبي از حدود هفته سوم پس از لقاح آغاز مي شود و اين ممكن است همزمان با وقتي باشد كه شما تازه از بارداري خود با خبر شده ايد. از آنجا كه نسبت زيادي از بارداري ها ممكن است بدون برنامه ريزي قبلي اتفاق افتد صاحب نظران بهداشت عمومي معتقدند كه كليه زنان در سنين باروري بهتر است بطور روزانه اسيد فوليك مصرف كنند.

از زماني كه شما باردار مي شويد اين مقدار حتي افزايش مي يابد و شما بايد روزانه 600 ميكروگرم تا 1 ميلي گرم اسيد فوليك مصرف كنيد. از آنجا كه اسيد فوليك يك ويتامين محلول در آب است، بدن مقادير بيشتر از نياز را دفع مي كند و به همين دليل نيز براي مدت زيادي در بدن ذخيره نمي شود و بايد هر روز آن را جايگزين كرد.

يك مطالعه نشان داده است كه ميزان فولات در خون زنان باردار چاق كمتر از زنان لاغر و كوچك جثه است و همچنين احتمال بروز اختلالات لوله عصبي در نوزادان مادران چاق بيشتر است. اما هنوز رابطه قطعي ميان اين دو موضوع كاملا مشخص نشده است.

خانمهايي كه داراي فرزندي با اختلال لوله عصبي هستند ريسك بالاتري دارند تا در بارداري بعدي نيز اين مساله براي جنين بوجود آيد. بنابراين به اين گروه از زنان باردار توصيه مي شود كه حدود ده برابر افراد عادي يعني روزانه 4 ميليگرم اسيد فوليك مصرف كنند و مانند سايرين مصرف آنرا از يك ماه قبل از بارداري شروع كرده و تا حداقل پايان

سه ماهه اول بارداري ادامه دهند.

آيا لازم است كه قرصهاي مكمل ويتاميني مصرف كنم؟

قطعا شما به مصرف روزانه اسيد فوليك بصورت قرص مكمل نياز داريد. حتي اگر فردي باشيد كه از ميوه ها و سبزيجات تازه به اندازه كافي مصرف مي كنيد بهتر است اين ماده را بصورت قرص نيز به تغذيه روزانه خود اضافه كنيد. اگر تهوع اوايل بارداري مانع از مصرف مرتب ويتامينهاي مخصوص اين دوره مي شود حداقل مي توانيد قرص اسيد فوليك را بطور جداگانه تهيه كرده و با توجه به كوچك بودن آن به سادگي ميل نمائيد.

بهترين منابع غذايي آن كدامند؟

برخي فرآورده هاي غلات مانند برخي انواع آرد، غلات مورد مصرف در صبحانه و پاستاها با فوليك اسيد غني مي شوند. اتخاذ يك رژيم غذايي متعادل مي تواند به شما در رفع نياز به اسيد فوليك كمك كند. مصرف روزانه يك فنجان غلات غني شده با صبحانه همراه شير و نوشيدن يك ليوان آب پرتقال مي تواند نيمي از نياز روزانه شما به فوليك اسيد را برآورده كند. برخي مواد ديگر كه به صورت طبيعي حاوي اسيد فوليك هستند عبارتند از : ميوه ها مانند پرتقال و توت فرنگي، بنشن مانند عدس، مخمر آبجو، سويا، فرآورده هاي غلات و سبزيجات با برگ هاي سبز تيره مانند كلم بروكلي، نخود فرنگي و مارچوبه.

افزايش وزن در دوران بارداري

تغييرات وزن در دوران بارداري متغير است و نژاد، سن، وزن قبلي، قد و عوامل ديگر در آن دخالت مستقيم دارند.

به طور طبيعي، در سه ماهه اول بارداري، 2-1 كيلوگرم افزايش وزن وجود دارد. در شش ماهة بعد، هفته اي 400 گرم يا

ماهي 5/1 كيلو گرم به وزن باردار افزوده مي شود.

بنابراين افزايش وزن در دوران حاملگي به ميزان 12-10 كيلوگرم طبيعي است.

كار و استراحت

اغلب زنان باردار حداقل به 8 ساعت خواب شبانه و همچنين به استراحت بعدازظهر احتياج دارند. فعاليت براي حاملگي زيان آور نيست، اما بايد از انجام كارهاي سنگين و جابه جا كردن وسايل سنگين خودداري كرد.

آرامش روحي

وضعيت روحي و رواني مادر در دوران بارداري به طور مستقيم روي سلامت جنين تأثير مي گذارد.

ورزش

ورزش در دوران بارداري براي مادر و جنين مفيد است. به طور كلي لازم نيست زن حامله تمرينات ورزشي خود را محدود كند به شرطي كه خود را خسته نكند. بنابراين بايد از انجام ورزش هاي سنگين كه خطر افتادن، زمين خوردن و ضربه ديدن دارد پرهيز شود.

استحمام

دوش گرفتن در طول حاملگي مشكلي ايجاد نمي كند. معمولاً خانم هاي حامله بيشتر عرق مي كنند و ترشحات مهبلي بيشتري دارند. بنابراين حمام روزانه نه تنها آرام بخش است، بلكه از عفونت هاي مختلف نيز جلوگيري مي كند. ولي بايد توجه داشت كه از حمام كردن در وان يا حمام هاي لغزنده و پوشيدن دمپايي هاي ابري در حمام خودداري شود زيرا احتمال بهم خوردن تعادل و لغزيدن زياد است.

لباس پوشيدن

لباس دوره بارداري بايد آزاد و راحت باشد. بايد از پوشيدن جوراب هاي تنگ و كشدار و استفاده از كمربند و سينه بند تنگ خودداري كرد. بهتر است در اين دوران خانم باردار از كفش هاي پاشنه كوتاه استفاده كند و روزانه لباس هاي زير خود را عوض كند.

مراقبت از دهان و

دندان

بايد از خوردن شيريني ها و آب نبات هاي سفت و نوشابه هاي رنگي خودداري كرد. در ضمن بايد بعد از خوردن هر ماده غذايي، دهان خود را شست و دندان ها را مسواك زد و در صورت لزوم دندانپزشك مراجعه كرد.

مسافرت

معمولاً در دوران بارداري مسافرت هاي طولاني توصيه نمي شود. قبل از سفر بايد با پزشك مشورت كرد. خانم هايي كه سابقه سقط يا زايمان زودرس دارند، بايد از مسافرت در ماه هاي اول و آخر بارداري خودداري كنند.

اجابت مزاج

معمولاً در دوران بارداري به علت تغييرات دستگاه گوارش، يبوست ايجاد مي شود. براي بهبود اين حالت، خانم باردار بايد از مايعات، سبزيجات و ميوه جات استفاده كند. حركت و فعاليت نيز بهبود وضع اجابت مزاج مؤثر است. در دوران بارداري نبايد داروي مسهل مصرف شود.

روابط زناشويي

يك خانم باردار سالم مي تواند روابط جنسي خود را ادامه دهد. در مواردي كه خطر سقط، زايمان زودرس وپارگي كيسة آب وجود دارد، مقاربت نبايد انجام گيرد. توصيه مي شود در ماه آخر حاملگي روابط زناشويي محدود شود.

واكسيناسيون

تزريق هر نوع واكسن در دوران بارداري حتماً بايد با نظر پزشك باشد. تنها واكسني كه معمولاً در دوران بارداري تزريق مي شود واكسن كزاز است.

مصرف سيگار

مادراني كه در طول بارداري سيگار مي كشند در مقايسه با غير سيگاري ها، نوزادان كوچكتري به دنيا مي آورند. مصرف سيگار و مواد مخدر براي جنين مضرّ است و خانم هاي باردار بايد به طور كامل از كشيدن سيگار پرهيز كنند.

مصرف الكل و داروها

مصرف الكل توسط خانم باردار در جنين ايجاد ناهنجاري مي كند. زايمان

زودرس در خانم هايي كه الكل مصرف مي كنند بيشتر مشاهده مي شود.

خانم هاي باردار بايد قبل از مصرف هر نوع دارو با پزشك مشورت كنند زيرا برخي از داروها بر روي سير طبيعي حاملگي و رشد جنين تأثير مي گذارند.

پرتو نگاري

دريافت هر نوع اشعه (مثل عكسبرداري با اشعه ايكس) در حاملگي ممنوع است زيرا احتمال ايجاد ناهنجاري در جنين را افزايش مي دهد.

تماس با حيوانات اهلي

برخي از حيوانات اهلي مانند گربه منتقل كنندة بيماري هايي هستند كه بر روي بارداري و جنين اثر مي گذارند. انتقال عفونت از گربه به خانم باردار معمولاً منجر به از بين رفتن جنين مي شود. در صورت باقي ماندن جنين نيز، ناهنجاري هايي از قبيل اشكالات مغزي، عقب ماندگي ذهني و غيره ايجاد خواهد شد. بنابراين خانم باردار بايد از تماس با حيوانات اهلي جداً خودداري كند.

تماس با عوامل بيماري زا

خانم باردار بايد از تماس با افراد مبتلا به بيماري هاي عفوني، رفت وآمد در اماكن عمومي و شلوغ و سربسته و مكانهايي كه احتمال آلودگي وجود دارد و استفاده از مواد غذايي تهيه شده در خارج از منزل، جداً خودداري كند.

علائم خطر

خانم باردار بايد به محض مشاهده هر يك از علائم زير به مراكز بهداشتي – درماني يا پزشك يا ماما مراجعه كند:

• خونريزي از دستگاه تناسلي

• افزايش ناگهاني وزن بدن

• اختلالات بينايي و تاري ديد

• تهوع و استفراغ مداوم و شديد

• احساس تغيير حركات جنين

• مشكل ادراري

• درد زير دل

• لاغري و چاقي بيش از حد

• ورم به خصوص در دستها

و صورت

• سردردهاي شديد

• درد سردل

• تب و لرز

• تنگي نفس و طپش قلب

• سرفه مداوم و شديد

• دردهاي منظم شكم

• آبريزش و هر نوع ترشح بدبو و چركي از ناحيه تناسلي

بارداري درزنان ديابتي

محققان دانماركي مي گويندزنان مبتلابه ديابت نوع اول كه در دوران بارداري وقبل ازآن ميزان قندخون خودرابه طورروزانه كنترلمي كنندبارداري ووضع حمل بهتري خواهندداشت .

ةبه گزارش پايگاه اينترنتي رويترزازنيويورك ,دكتر"دورت جنسن " ازبيمارستان دانشگاهي اودنس وهمكارانش دربزرگترين تحقيقي كه تاكنون برروي زنان باردارديابتي انجام شده است دريافتندفقط يك سوم ازاين زنان ميزان قندخون راكنترل مي كنند

كنترل منظم وروزانه ميزان گلوكزخون خطربروزنقايص مادرزادي ومرگ نوزادان راكاهش مي دهد

محققان ميزان بروزعوارض بارداري دركل جمعيت رابا 1218 بارداري پي درپي در 999 زن مبتلابه ديابت نوع اول مقايسه كردند

3/1 درصدنوزادان مادران ديابتي بلافاصله بعدازتولدجان سپردند

كه اين ميزان دركل جمعيت 0/75 درصدبود ميزان مرده زايي درگروه اول

2/1 درصدودركل جمعيت 0/45 درصدبود نقايص مادرزادي نيزدرگروه

اول 5 درصدودركل جمعيت 2/8 درصدمشاهده شد

دربين 93 زن ديابتي كه نوزادآنهامرده ياباناهنجاري متولدشد

22 درصددرزمان لقاح قندخون خودراكنترل مي كردند اما 35 درصداززناني

كه زايماني بدون مشكل داشتندقندخودخودراكنترل مي كردند

نتايج اين مطالعه بيانگرلزوم كنترل قندخون ,مراقبت وآموزش بيماران است .

نكاتي مفيد در مورد سلامت دندان زنان باردار

حالا ديگر اين روايت تبديل به ضرب المثل شده است كه مادران مي گويند: هر كدام از دندان هايم را به خاطر تولد يكي از فرزندانم از دست دادم!اگرچه كاملا واضح است كه سرنوشت تلخ اين دندان هاي ناكام را بايد در تنبلي و بي مبالاتي مادران جست و جو كرد تا تولد يك نوزاد تازه، اما دغدغه دندان و درد دندان، سايه شومي است كه با توجه به شرايط دوران بارداري، هميشه بالاي سر مادران ايستاده است؟

? مراجعه به دندانپزشك در دوران بارداري و شيردهي

بر خلاف تصور بسياري از خانم ها، انجام درمان هاي دندانپزشكي در طول دوران بارداري و شيردهي

براي كودك آنها هيچ خطري ندارد، اگرچه در مورد نوع درمان و زمان انجام آنها، اولويت ها و الزاماتي وجود دارد كه بايد به آنها توجه كرد.

اگر دوره ? ماهه بارداري را به ? قسمت تقسيم كنيم، بهترين زمان براي انجام درمان هاي دندانپزشكي ? ماهه دوم حاملگي است.

درمان هاي دندانپزشكي در طول مدت بارداري شامل درمان هاي ساده و پيشگيرانه، مانند جرم گيري و ترميم پوسيدگي هاست. انجام درمان هاي پيچيده تر معمولا به بعد از اين دوران موكول مي شود، مگر آنكه به دليل ابتلاي مادر به درد دندان، گريزي از آنها نباشد. در ? ماهه اول بارداري جنين در رحم مادر، در حال شكل گيري است و از آنجا كه مصرف برخي داروها (از جمله داروهاي مسكن) و احتمال بروز عفونت هاي دنداني مي تواند روي روند رشد و تكامل جنين اثر بگذارد، ترجيح بر آن است كه مادران درمان هاي دندانپزشكي را به ? ماهه دوم موكول كنند. در اين دوران خانم ها بايد احتمال حاملگي خود را با دندانپزشك در ميان بگذارند چراكه طرح درمان انتخابي و نوع داروهاي تجويزي توسط دندانپزشك ممكن است روي سلامت جنين اثر مستقيم يا غيرمستقيم داشته باشد.

در ? ماهه سوم بارداري، تحمل مادر براي نشستن روي يونيت (صندلي) دندانپزشكي كاهش مي يابد؛ چراكه بزرگ شدن جنين، روي مثانه مادر و وريد اجوف تحتاني او فشار وارد مي كند. در اين حالت ممكن است نياز باشد مادر هر از گاهي از حالت خوابيده به حالت نشسته به پهلو، در آيد و يا با فواصل زماني كوتاه به دستشويي برود.

? نكات مورد توجه هنگام مراجعه به دندانپزشك؟

از شايع ترين داروهايي كه در دوران بارداري يا شيردهي منع مصرف

دارند مي توان به مسكن ها (بروفن و استامينوفن كدئين) اشاره كرد كه بسياري از خانم ها به مصرف روزانه آنها اعتياد پيدا كرده اند!حتي پني سيلين نيز براي مادران شيرده منع مصرف دارد. سفالكسين، جايگزيني است كه معمولا پزشكان و دندانپزشكان در صورت نياز به آنتي بيوتيك آن را تجويز مي كنند.

دغدغه خاطر ديگر مادران در اين موارد، اثر تابش اشعه ايكس حين تهيه كليشه راديوگرافي است كه ممكن است براي جنين خطرناك باشد اما تحقيقات نشان مي دهند كه در صورت استفاده مادر از روپوش سربي كه حين انجام راديوگرافي از آن استفاده مي شود، هيچ خطري متوجه جنيني كه در شكم دارد نيست؛ مخصوصا اگر مادر در سه ماهه مياني بارداري باشد. با اين وجود اغلب دندانپزشكان، تا حد امكان، از انجام راديوگرافي براي مادران حامله اجتناب مي كنند.

? بهداشت دهان براي مادران

در دوران بارداري، تغييرات هورموني بدن مادر، او را مستعد ابتلا به بيماري و التهاب لثه مي كند. روي همين اصل دندانپزشكان به زنان حامله توصيه مي كنند بيش از ساير دوران زندگي به رعايت بهداشت دهان و دندان خود بپردازند.

اين توصيه زماني جدي تر مي شود كه مادران جوان به دليل دغدغه هاي تازه اي كه در جريان زندگي مشمول آن شده اند، از انجام بسياري از وظايف روزانه خود، نظير مسواك زدن و شست وشوي دهان، غفلت مي ورزند. مراجعه دوره اي به دندانپزشك براي بررسي وضعيت سلامت دندان ها توصيه ديگر دندانپزشكان به زنان حامله و شيرده است، تا پوسيدگي و بيماري هاي احتمالي دهان و دندان ايشان در همان مراحل ابتدايي متوقف يا درمان شوند و نياز به درمان هاي پيچيده و پر هزينه در اين دوران مرتفع گردد.

نياز مبرم زنان به ذخيره كلسيم و آهن

«زنان نياز مبرمي

به ذخيره كلسيم، دريافت آهن و بسياري از مواد غذايي دارند و اين ذخيره سازي بايد از سنين خيلي كم و حتي نوزادي شكل بگيرد.» اين را دكتر سيد ضياءالدين مظهري رئيس انجمن تغذيه ايران مي گويد كه معتقد است زنان در سنين مختلف و به خصوص در دوران كودكي، دوران پيش از بلوغ و دوران بلوغ بايد برنامه غذايي شان متنوع باشد و تمامي مواد لازم از جمله اسيدهاي چرب، انواع ويتامين ها، پروتئين ها، سبزيجات و ميوه ها در آن قرار بگيرد. متخصصان تغذيه معتقدند لازمه تأمين چنين موادي استفاده از يك تغذيه متعادل، متناسب و متنوع است. اما تغذيه متعادل و متناسب يعني چه؟ دكتر مظهري در پاسخ به اين سؤال مي گويد منظور از تغذيه متناسب، تأمين انرژي لازم بدن هر شخص با توجه به سن و سال، وزن و فعاليت اوست و همچنين وضعيت غذايي متعادل از آن جهت مورد بحث قرار مي گيرد كه بتواند 50 ماده حياتي مورد نياز ميلياردها سلول بدني را در اختيارش بگذارد و با توجه به اين كه هيچ گروه غذايي دربردارنده همه اين عناصر حياتي نيست لازم است برنامه ريزي صحيح غذايي شامل تأمين غذا از 4 گروه اصلي شير و لبنيات، غلات و فرآورده هاي گوشتي يا حبوبات جايگزين و مغزها و دانه ها باشد.

متخصصان بر اين باورند كه عدم استفاده از اين مواد لازم در سنين جواني باعث عدم مقابله مناسب بدن در برابر بيماري هاي جسمي و روحي و كنش هاي عصبي مي شود و با گذشت زمان به دردهاي استخواني و مفاصل مي انجامد. در چنين شرايطي وقتي فرد ازدواج مي كند و لازم مي شود كه از ذخاير بدن خود در اختيار جنين بگذارد، مشكلات

بيشتري در وي ظاهر مي شود. دكتر مظهري تقسيم سلولي در دوران بلوغ را شبيه به دوران نوزادي مي داند و مي گويد همان طور كه بعد از تولد تقسيم سلولي بسيار سريع است و نياز به مواد مغذي را در بدن افزايش مي دهد، در دوران بلوغ نيز درست همين اتفاق مي افتد و چون دختر خانم ها زودتر به اين دوران مي رسند تأمين نياز مواد مغذي برايشان ضروري تر است ولي چون توجه به تناسب اندام نيز در اين سنين بيشتر مي باشد گاهي افراد اقدام به گرفتن رژيم هايي مي كنند كه جهش رشدي آنان را كاهش مي دهد؛ براي مثال قد آن ها كوتاه تر مي ماند و به رشد كافي خود نمي رسد يا استخوان هاي نازك تر و كم توان تري برايشان شكل مي گيرد و اين مشكلات وقتي بيشتر ظاهر مي شوند كه نسلي از آن ها به وجود آيد. اين متخصص تغذيه و استاد دانشگاه در پايان تأكيد مي كند كه تأمين تغذيه اي مناسب زنان بسيار مهم تر از مردان است، زيرا اگرچه نيمي از جمعيت فعلي را زنان تشكيل مي دهند ولي صد درصد نسل آينده از آنان به وجود مي آيد و شرايط نامناسب جسمي آن ها مي تواند هم در مشكلات جسمي و هم روحي فرزندانشان مؤثر واقع شود.

http://www.persianv.com

لكه بيني در دوران حاملگي

حتي اگر به نظر برسد كه خونريزي قطع شده است بلافاصله با دكتر يا ماماي خود تماس بگيريد. اگر چه ممكن است كه خونريزي واژينال يا لكه بيني به دليل يك مسئله جزئي باشد، اما احتمال مسائل جدي نيز وجود دارد. احتمالا براي رد هر گونه عوارض و اطمينان يافتن از سلامت شما و فرزندتان، انجام معاينه ضروري است. (اگر خونريزي شما ادامه دارد و يا درد شديد به هر شكلي داريد و

دسترسي فوري به پزشك خود نداريد، سريعا" به بخش مراقبتهاي فوري (اورژانس) مراجعه كنيد.)

فرق بين لكه بيني و خونريزي چيست؟

لكه بيني خونريزي خفيفي است مشابه آن چيزي كه احتمالا در اوايل يا اواخر قاعدگي مشاهده مي كنيد. رنگ آن مي تواند از صورتي تا قرمز مايل به قهوه اي تغيير كند (رنگ خون خشك شده).

علل لكه بيني چيست؟

به دليل افزايش ميزان جريان خون دهانه رحم و بافت هاي اطراف، شما ممكن است بعد از پاپ اسمير (آزمايش سرطان دهانه رحم)، معاينه داخلي و يا رابطه جنسي لكه بيني داشته باشيد. علل ديگر شامل:

1. خونريزي مربوط به لانه گزيني: ممكن است شما خونريزي كم و خفيفي مربوط به لانه گزيني كه احتمالا 11 تا 12 روز بعد از باروري اتفاق مي افتد داشته باشيد (نزديك به زماني كه شما متوجه رخ ندادن سيكل قاعدگي مي شويد). ممكن است كه علت آن لانه گزيني تخم بارور شده در ديواره رحم باشد، پديده اي كه معمولا 6 روز بعد از قاعدگي اتفاق مي افتد اما نمي توان به طور قطع مطمئن بود كه خونريزي ناشي از لانه گزيني است. خونريزي خيلي خفيف بوده، در عرض 1 تا 2 روز تمام شده، و فقط تعداد كمي از زنان حامله اين نوع از لكه بيني را دارند.

2. سقط خود به خودي يا حاملگي نابجا: لكه بيني مي تواند جز علائم اوليه يك سقط خود به خودي يا حاملگي نابجا باشد به خصوص اگر با درد يا انقباضات ( كرامپ) شكمي همراه باشد. در حدود يك چهارم زنان حامله در اوايل حاملگي خونريزي يا لكه بيني دارند و در حدود

نيمي از اين افراد دچار سقط خود به خودي مي شوند. اما اگر سونوگرافي كه از جنين شما در حدود هفته هاي 7 تا 11 انجام مي شود نشان دهنده ضربان قلب باشد، شانس ادامه حاملگي شما بيشتر از 90% است.

3. عفونتها: لكه بيني ممكن است به دلايل غير مرتبط با حاملگي باشد. عفونتهاي واژينال ( مانند عفونتهاي قارچي يا باكتريال) يا عفونتهاي منتقله از راه مقاربت ( مانند تريكومونا، گنوره ، كلاميديا و يا هرپس) ممكن است باعث تحريك و يا التهاب دهانه رحم شوند. دهانه ملتهب رحم، مستعد خونريزي بعد از پاپ اسمير يا رابطه جنسي است. همچنين ممكن است به دليل وجود پوليپ (يك نوع توده خوش خيم)، شما بعد از پاپ اسمير يا نزديكي جنسي خونريزي يا لكه بيني داشته باشيد.

4. مشكلات جفت يا زايمان زود رس: در سه ماهه دوم و سوم حاملگي، خونريزي يا لكه بيني مي تواند نشانه يك مشكل جدي مثل جفت سر راهي، جداشدن جفت (كه در اين پديده جفت از رحم جدا مي شود) و سقط خود به خودي ديررس (بين 13 هفتگي و اواسط حاملگي) يا زايمان زودرس (بين نيمه حاملگي و 37 هفتگي) باشد.

5. زايمان طبيعي: ترشح موكوسي كه بر اثر وجود خون تغيير رنگ يافته بعد از 37 هفتگي به احتمال زياد نشانه جدا شدن يك پلاك موكوسي در اثر نرم و گشاد شدن دهانه رحم و آماده شدن آن براي مراحل زايمان مي باشد.در اين مرحله نيز شما هر لكه بيني و يا خونريزي را بايد به پزشك خود اطلاع دهيد.

6. علل ناشناخته: در بعضي از موارد

علت لكه بيني در نهايت نيز مشخص نمي شود. تنها كاري كه پزشك در اين موقع مي كند تجويز دستورات احتياطي شامل ورزش نكردن، خودداري از نزديكي و خودداري از بلند كردن اشياء سنگين و موارد ديگر است.

توجه: اگر گروه خوني شما Rh منفي است، هر زماني كه شما دچار لكه بيني يا خونريزي از مهبل مي شويد احتياج به تزريق ايمونو گلوبولين Rh داريد (مگر اينكه مطمئن باشيد كه گروه خوني پدر بچه نيز Rh منفي است).

گرفتگي (كرامپ يا اسپاسم) عضلات پا در زمان حاملگي

گرفتگي يا كرامپ عضلات پا در زمان حاملگي به احتمال زياد ناشي از اضافه وزن حاملگي است. اين گرفتگي ها معمولاً در سه ماهه دوم شروع شده و در ادامه حاملگي بدتر مي شود. فشار رحم بر روي عروق خوني كه خون را از پاها به سمت قلب بر مي گردانند و نيز بر روي اعصابي كه از تنه به سمت پاها مي روند ممكن است كرامپ عضلاني را تشديد كند. كرامپ ها ممكن است در روز هم اتفاق بيفتند ولي بيشتر شبها رخ مي دهند.

ممكن است جايي خوانده باشيد كه مصرف كم كلسيم و پتاسيم مي تواند سبب گرفتگي عضلات پا شود و يا اينكه مصرف بيش از حد فسفر (كه در گوشت خوابانده شده، تنقلات، و سودا يافت مي شود) بدليل اينكه مانع جذب كلسيم به مقدار كافي مي شود مي تواند در كرامپ نقش داشته باشد؛ ولي بايد گفت كه مطالعات معتبر اين مسايل را تأييد نمي كنند. با اين حال بهتر است در زمان حاملگي كلسيم كافي مصرف شود. در صورتيكه كلسيم كافي مصرف نشود كلسيم مورد نياز جنين از استخوان

هاي مادر تأمين مي شود و اين مسئله سبب افزايش خطر ابتلا به پوكي استخوان در سنين بالاتر مي شود. از مصرف قرص هاي كلسيم حاوي آرد استخوان يا دولوميت (تركيبي از كلسيم و منگنز كه در سنگ يافت مي شود) خودداري كنيد زيرا ممكن است مقادير خطرناكي از سرب در آن ها باشد. در واقع، بهتر است از مصرف هر گونه ويتامين يا داروي گياهي بدون مشورت با پزشك خودداري كنيد.

براي بهبود گرفتگي عضله چه بايد كرد؟

• از ايستادن طولاني مدت و يا نشستن طولاني مدت بصورتي كه پاهايتان را روي هم انداخته ايد خودداري كنيد.

• در طول روز و چند بار قبل از خواب عضلات پشت ساق پا را بكشيد (روش آن در زير آمده است).

• در حاليكه نشسته ايد، يا در حال تماشاي تلويزيون هستيد، و يا داريد شام مي خوريد مچ پا را بچرخانيد و انگشتان پاهايتان را تكان دهيد.

• هر روز كمي قدم بزنيد مگر آنكه پزشك شما را از فعاليت منع كرده باشد.

• سعي كنيد خيلي خود را خسته نكنيد. به پهلوي چپ دراز بكشيد تا جريان خون پاها بهتر باشد.

• مايعات به اندازه كافي مصرف كنيد.

• قبل از خواب يك وان آب گرم بگيريد چون به شل شدن عضلات كمك مي كند.

• شواهدي دال بر اين مسئله وجود دارد كه مصرف قرص هاي كمكي حاوي منيزيم بعلاوه ويتامين هاي زمان حاملگي ممكن است سودمند باشند. به هر حال قبل از مصرف هر داروي تكميلي با پزشك خود مشورت كنيد.

اگر عضله پايتان گرفت بلافاصله عضلات پشت ساق پا را بكشيد: براي

اين كار پايتان را صاف كنيد و آرام انگشتان را به طرف ساق پا خم كنيد. اين كار ممكن است ابتدا كمي دردناك باشد ولي اسپاسم را برطرف مي كند و درد كم كم از بين مي رود. ماساژ عضلات دچار اسپاسم و همچنين گرم كردن با كيسه آب گرم هم مي تواند به از بين رفتن اسپاسم عضلاني كمك كند. چند دقيقه قدم زدن هم مي تواند كمك كننده باشد.

اگر درد باقي ماند چه بايد كرد؟

اگر درد برطرف نمي شود و گرفتگي ايجاد شده مثل هميشه نيست و يا متوجه تورم يا حساسيت پا شديد به پزشك مراجعه كنيد. در بعضي موارد نادر اين مسئله ممكن است ناشي از گير كردن لخته خون در عروق باشد كه مسئله اي بسيار مهم بوده و مي تواند جان مادر را به خطر اندازد. بنابراين سريعاً به پزشك مراجعه كنيد.

شكايات شايع دوران بارداري

ويار؛ تهوع و استفراغ حاملگي

ويار عبارت است از حساس شدن خانم باردار نسبت به برخي بوها و يا تمايل به خوردن بعضي از مواد غذايي. علت آن در بارداري كاملاً مشخص نيست. ويار در زناني كه رژيم غذايي مناسبي دارند و از نظر وضع روحي در شرايط خوبي هستند، كمتر ديده مي شود. تهوع و استفراغ ويار در نيمه اول حاملگي شايع است كه بتدريج با پيشرفت بارداري از شدت آن كم مي شود و بهبود مي يابد. اين حالت صبح ها شديدتر است ولي ممكن است در طول روز ادامه داشته باشد. براي پيشگيري و بهبود، بهتر است خانم باردار نيم ساعت قبل از بلند شدن از رختخواب، يك تكه نان برشته مصرف كند و

به آهستگي فعاليت خود را آغاز كند. غذاهاي روزانه را در وعده هاي بيشتر و با حجم كمتر بخورد. از خوردن غذاهاي چرب، سرخ كرده و پرادويه پرهيز كند. نوشيدن مايعات خنك بين وعده هاي غذا (ونه همراه غذا) توصيه مي شود.

ترش كردن و سوزش سردل

اين حالت اغلب به علت فشار رحم بزرگ شده بر روي معده و برگشت محتويات معده ايجاد مي شود. مصرف غذاي كم حجم، در وعده هاي بيشتر موجب بهبود اين حالت مي شود. بهتر است خانم باردار در موقع خواب چند بالش زير سر بگذارد تا سر و سينه بالاتر از معده قرار گيرد.

ضعف، سرگيجه و غش

اين حالت غالباً به دليل افت فشارخون اتفاق مي افتد. در مواردي كه خانم باردار به طور ناگهاني از حالت خوابيده به پشت به حالت نشسته و يا حالت ايستاده تغيير وضعيت مي دهد، اين عارضه بيشتر مشاهده مي شود. در صورت شديد بودن بايد به پزشك مراجعه شود.

سردرد

بروز سردرد در اوايل بارداري شايع است و اكثراً علت مشخصي ندارد. اين حالت معمولاً در اواسط بارداري از بين مي رود. چون سردرد مي تواند در بسياري از بيماري هاي جدي و خطرناك (مثل مسموميت بارداري) بروز كند، بنابراين در صورت وجود سردرد شديد و مداوم، بايد به پزشك مراجعه كرد.

تنگي نفس

تنگي نفس در اوايل بارداري به دليل تغييرات هورموني و در آخر بارداري به علت بزرگي شكم تشديد مي شود. تنگي نفس با فعاليت و بالا رفتن از پله ها شديدتر مي شود. تنگي نفس همراه با طپش قلب و درد ناحيه سينه و گردن باشد و يا

در حالت استراحت نيز ادامه داشته باشد، حتماً بايد به پزشك مراجعه كرد.

تغييرات پوست

طي بارداري خطوط صورتي رنگي بر روي شكم و رانها و پستانها ظاهر مي شود و علت آن كشيدگي بافت هاي زير پوست است. اين امر طبيعي است و قابل پيشگيري نيست. اين خطوط معمولاً بعد از زايمان به رنگ نقره اي درمي آيند و به درمان خاصي نياز ندارند.

ورم

ورم در بارداري بيشتر در ناحيه پاها (به خصوص قوزك پا) ايجاد مي شود. اما ورم كل بدن به خصوص دست ها و صورت و ورم صبحگاهي پاها مي تواند علامت بيماري مسموميت بارداري باشد.

پس خانم باردار در صورت مشاهده چنين علائمي بايد فوراً به پزشك مراجعه كند.

گرفتگي پاها

اين حالت بيشتر در ماه هاي آخر حاملگي شايع است و معمولاً ناشي از فشار رحم بزرگ شده بر روي رگ ها و اعصاب لگني است. گرفتگي پاها معمولاً هنگام دراز كشيدن اتفاق مي افتد. گرم كردن و ماساژ دادن به بهبود اين عارضه كمك مي كند.

كمردرد

كمردرد در بعضي از خانم هاي باردار رخ مي دهد. علت آن خستگي، خم شدن زياد، بلند كردن اشيا يا قدم زدن است. معمولاً در ماه هاي آخر حاملگي به دليل بزرگي شكم، گودي كمر بيشتر مي شود و شانه ها و پشت به سمت عقب متمايل مي شوند. در اين موارد استفاده از كيسه آب گرم، انجام برخي از حركات ورزشي، استفاده از كفش هاي پاشنه كوتاه، ماساژ ملايم، استفاده از تشك محكم و بدون فنر و جلوگيري از افزايش بيش از حد وزن توصيه مي شود. خوابيدن به پشت مناسب نيست، زيرا رحم

بزرگ شده بر روي رگ هايي كه به جفت و رحم خون مي رسانند، فشار مي آورد. لذا توصيه مي شود كه خانم باردار به پهلوها بخوابد.

دردهاي قسمت پاييني شكم

در دوران حاملگي رحم بزرگ مي شود و روي تاندون هاي نگهدارنده رحم فشار مي آورد. در نتيجه، خانم باردار در دو طرف شكم احساس درد مي كند. در اين حالت خانم باردار بايد وضع نشستن و يا خوابيدن خود را تغيير بدهد. يكي ديگر از علل اين دردها، شل شدن مفاصل لگن در اثر هورمون هاي بارداري است.

تكرر ادرار

تكرر ادرار يكي از علائم اوليه بارداري است. اين ناراحتي پس از سه ماهه اول بارداري كاهش مي يابد ولي در ماه آخر حاملگي به علت بزرگي رحم و فشار آن بر روي مثانه مجدداً بروز مي كند. خانم باردار هرگز نبايد ادرار خود را نگه دارد چون اين عمل باعث افزايش احتمال عفونت ادراري مي شود.

اگر تكرر ادرار همراه با درد، سوزش و يا وجود خون در ادرار باشد، بايد حتماً به پزشك مراجعه شود.

يبوست

يبوست به دليل تغييرات هورموني و كاهش حركات معده و روده ايجاد مي شود و در اواخر حاملگي مي تواند ناشي از فشار رحم بزرگ شده روي روده ها باشد. پياده روي، استفاده از غذاهاي گياهي، ميوه جات، سبزيجات و نان سبوس دار، نوشيدن 8-6 ليوان مايعات در روز مخصوصاً يك ليوان آب سرد قبل از صبحانه، در بهبود آن مؤثر است. ملين هاي دارويي و روغني نبايد در بارداري مصرف شوند.

بواسير

پرخوني رگ هاي اطراف مقعد را بواسير مي گويند. يبوست مي تواند در ايجاد

بواسير مؤثر باشد. در اين حالت اجابت مزاج دردناك است و با سوزش و خارش همراه است. ايم مشكل را مي توان با مصرف غذاهاي ملين (نه دارو) و اصلاح رژيم غذايي تسكين بخشيد.

براي كم كردن درد بواسير مي توان از كمپرس آب سرد استفاده كرد. استراحت كافي در پايان روز باعث مي شود فشار رحم به قسمت پايين روده كاهش بيابد و در نتيجه، بهبود سريعتر اتفاق بيفتد.

افزايش ترشحات ناحيه تناسلي

خانم هاي باردار معمولاً از اين حالت شاكي هستند كه در بسياري از موارد علت مرضي ندارد. براي كاهش ترشحات، استفاده از لباس هاي زيرنخي، خشك نگه داشتن ناحيه تناسلي پس از هر بار شستشو و عوض كردن مرتب لباس زير توصيه مي شود.

اگر ترشحات، به مقدار زياد، بدبو، رنگي (سبز يا زرد) و همراه علامت هايي چون سوزش و خارش باشد، خانم باردار بايد به مركز بهداشتي درماني يا پزشك يا ماما مراجعه كند.

واريس

علت واريس در بارداري، تغييرات هورموني و در ضمن فشار رحم بزرگ شده بر روي منشا رگ هاي خوني پاها است. در اغلب موارد، واريس چند هفته بعد از زايمان به تدريج از بين مي رود. معمولاً پيشگيري از واريس آسانتر و مؤثرتر از درمان آن است. به خانم هاي باردار توصيه مي شود از پوشيدن جوراب هاي كش دار و سفت و لباس هاي تنگ پرهيز كنند. در ضمن ايستادن براي مدت طولاني در يك محل براي خانم هاي باردار مناسب نيست. بهتر است در هر ساعت براي چند دقيقه قدم بزنند تا خون در پاهايشان به گردش درآيد و در صورت امكان براي چند

دقيقه بنشينند و يا دراز بكشند و پاهاي خود را بالاتر از سطح بدن قرار دهند. در صورت ايجاد واريس، پوشيدن جوراب هاي واريس مفيد است.

منبع: كتاب مراقبتهاي دوران بارداري-مجموعه آموزش عمومي بهداشت باروري انجمن تنظيم خانواده جمهوري اسلامي ايران

عوامل كاهش دهنده شير مادر

استرس در شرايط بسيار متفاوتي از لحاظ جسمي يا روحي ايجاد مي شود. اين پديده ممكن است در اثر اتفاقاتي ناخوشايند، خوشايند و يا تغيير در شرايط زندگي مثل بچه دار شدن به وجود آيد. تأثير استرس بر توليد شير الزاماً مستقيم نيست، بلكه ممكن است در اثر آن، تداخل بسيار كمي بين رفتار و توجهات مادر و نيازهاي كودك ايجاد شود. براي مثال ممكن است مادر به دليل محدوديت هاي زماني يا عدم آگاهي از نيازهاي كودكش به ميزان كافي به كودك شير ندهد كه باعث گرسنه ماندن و بي قراري كودك و نيز كاهش ميزان توليد شير مادر مي شود.

مهم ترين نكته براي ادامه ي شيردهي بدون مشكل، در نظر گرفتن نيازهاي كودك است. ادامه ي شيردهي حتي در شرايط پرتنش نيز ضروري است.

بسياري از مادران حتي در هنگام مرگ ناگهاني همسر و يا يكي از افراد فاميل موفق به ادامه ي شيردهي شده اند و مادراني كه كودك خود را در دوران شيردهي از دست داده اند به دليل ادامه ي ترشح شير دچار مشكلاتي مثل احتقان و التهاب پستان ها شده اند.

عملكرد بدن

يك بررسي دقيق در مورد مشكلات روحي در دوران بعد از زايمان نشان مي دهد كه ادامه ي شيردهي تأثير بسزايي در ايجاد ارتباط روحي بين مادر و كودك و بهبودي حال مادر دارد.

علائم

افسردگي و عصبانيت غالباً

همراه با كاهش اعتماد به نفس و ناتواني در سازگاري با ديگران است و قطع شيردهي، بيشتر اوقات به دنبال اين مسائل ايجاد مي شود. مادراني كه يك مشكل روحي را تجربه مي كنند ، براي ادامه ي شيردهي احتياج به حمايت دارند كه اين حمايت بايد تا زمان از شير گرفتن كودك ادامه يابد.

شوك، ترس، نگراني و استرس هاي مشابه

حتي در مواقعي كه جريان شيردهي به خوبي پيش مي رود، بروز وقايع خارجي ممكن است سبب تنش شود و توليد شير را تحت تأثير قرار دهد. از دست دادن يكي از افراد فاميل به ويژه همسر و يا يكي از فرزندان ، تنش بسيار بزرگي است. مشكلات مالي و زناشويي، مسافرت هاي كاري يا تغيير محل زندگي و يا بيماري فرزند ديگر ممكن است شرايطي را ايجاد كند كه توليد شير را كاهش دهد. براي مثال مراجعات متعدد به بيمارستان جهت عيادت يا مراقبت از يكي از افراد خانواده يا يكي از نزديكان و داشتن مسئوليت مراقبت از خانواده، بيش از خودِ استرس سبب اختلال در شيردهي مي شود. داروهايي كه براي درمان بي خوابي در طي دوره ي سوگواري داده مي شود مي تواند شيوه مكيدن كودك را تحت تأثير قرار دهد.

همچنين ترس و نگراني دائمي واكنش خروج شير را متوقف مي كند. در مواقعي كه تحمل استرس اجتناب ناپذير است، بايد راه حلي براي ادامه ي شيردهي پيدا كرد ؛ از جمله :

- بهتر است مادر با يك نفر در مورد احساساتش صحبت كند.

- افراد خانواده مادر را حمايت كنند.

- لازم است مادر با يك مشاور مناسب ذي صلاح و خبره مانند

كاركنان بهداشتي، پزشك، انجمن ترويج تغذيه با شير مادر و ساير صاحب نظران مشورات كند.

- با پزشك خود در مورد نوع داروي مصرفي (در صورت استفاده) مشورت نمايد.

- از مشاور بخواهد كه فنون ايجاد آرامش را به او آموزش دهد و او نيز از اين روش ها به خوبي استفاده كند.

با برخورداري از اين امكانات، مادر از عهده ي شيردهي فرزند خود بر مي آيد.

استرس هاي فيزيكي

شيردهي موفق مادراني كه تغذيه ي ناكافي داشته اند نشان مي دهد كه كيفيت شيردهي تحت تأثير تغذيه ي نامناسب قرار نمي گيرد. تحقيقات اخير نشان مي دهد، تنها زماني كه مادر دچار سوء تغذيه ي شديد باشد كيفيت شيرش كاهش مي يابد، اگر چه ضعف در نتيجه ي تغذيه ي ناكافي ممكن است كودك را تحت تأثير قرار دهد؛ زيرا وقتي مادر خسته است دفعات كمتري به كودك خود شير مي دهد، از طرف ديگر اگر از پستانك، شيشه و شير مصنوعي استفاده كند، چون مكيدن پستان و تحريك آن براي توليد شير كم مي شود، ميزان توليد و ترشح شير نيز كاهش مي يابد.

كشيدن سيگار

به نظر مي رسد كه رابطه ي مستقيمي بين

سيگار كشيدن و زود از شير گرفتن شيرخوار وجود دارد. ميزان هورموني كه در بدن سبب توليد شير مي شود (پرولاكتين) در زناني كه سيگار مي كشند پايين تر است. در نتيجه سبب كاهش توليد و ذخيره ي شير مي شود. در اثر سيگار كشيدن ماده اي در بدن مادر آزاد مي شود (هورمون آدرنالين) كه واكنش خروح شير را تحت تأثير قرار مي دهد؛ هم چنين نيكوتين در شير ترشح مي شود. كودكان

زنان سيگاري در هنگام تولد، كم وزن تر هستند و شيوع دردهاي قولنجي در آنها بيشتر است. ممكن است دليل ناراحتي و توجيه كننده ي بي قراري كودك، شير ناكافي باشد.

مصرف الكل

مصرف الكل مي تواند بر روي واكنش خروج شير مؤثر باشد. بيشتر اوقات خروج شير در مادران معتاد به الكل، دچار اختلال است. اين مادران، كمتر كودك را به پستان مي گذارند . كودك نيز بر اثر الكل دچار خواب آلودگي ، استرس و دردهاي قولنجي مي شود. مادر الكلي كه با پستانك و شيشه، كودك خود را تغذيه مي كند، براي انجام موفق مسئوليت مادري احتياج به كمك دارد.

كافئين

كافئين از طريق شير مادر دفع شده و در بدن نوزاد تجمع مي يابد. مصرف 6 تا 7 فنجان

قهوه در روز سبب پيدايش علائمي در كودك مانند بيداري و فعاليت بيش از حد او مي شود.

نوشابه هاي كولادار (سياه ) و چاي نيز داراي كافئين هستند كه مصرف بيش از حد آنها موجب بي قراري در شيرخوار مي گردد. سيگار كشيدن هم سبب تشديد تأثير كافئين مي شود.

مصرف داروهاي انرژي زا

اين داروها ممكن است تأثيرات بسيار اندكي بر كودك داشته باشند، ولي همين ميزان نيز ممكن است موجب بروز مشكلاتي در توليد شير شود. مصرف داروهايي كه سبب كاهش مكيدن پستان ها مي شوند، با تأثير بر مادر، كودك يا هر دو، بر روي توليد شير تأثير منفي دارند. كمك كردن به مادر براي پرهيز يا كاهش مصرف اين داروها در حين ادامه ي شيردهي نتيجه ي بهتري براي مادر و كودك دارد و در شرايط بسيار خاصي ممكن است (با نظر پزشك) نياز

به قطع موقت شيردهي باشد.

بيماري

بعضي از مادران با وجود بيماري شديد و يا بستري شدن در بيمارستان به خوبي به تغذيه ي كودك با شير خود مي پردازند. اگر مادر بسيار ضعيف باشد يا از لحاظ جسمي در شرايطي نباشد كه بتواند كودك خود را بغل كند ( مثلاً پس از عمل جراحي ) ، پرسنل پرستاري بايد به وي كمك كنند تا شيرخوار، درست به پستان مادر گذاشته شود. مراقبت از كودك نيز بايد بر اساس نوع ، ميزان دارو و زمان مصرف آن باشد تا تأثير دارو بر نوزاد به حداقل برسد. مادري كه ميزان زيادي خون از دست داده و يا بدنش كم آب باشد، ميزان ذخيره ي شيرش كاهش مي يابد. اگر مادر و كودك از ادامه شيردهي مطمئن شوند ، بهبودي سريع تر صورت مي گيرد.

كاركنان بيمارستان بايد روش هاي معمولي خود را با مادر شيرده و كودك تطبيق دهند. بسياري از مادران اذعان دارند كه در زمان هايي كه فرزندشان دچار بيماري خفيفي بوده، به دفعات بيشتر شيردهي احتياج داشته است.

منبع: http://www.koodakaneh.com

متوقف كردن روشهاي جلوگيري از بارداري

احتمال دارد شما نيز مانند بسياري ديگر زمان زيادي از بزرگسالي خود را صرف اين كرده باشيد كه براي باردار نشدن چه بايد كرد! حال وقت آن رسيده كه فارغ از هر روش جلوگيري از بارداري باشيد. ممكن است لازم باشيد نكاتي را در مورد ترك روش جلوگيري كه اتخاذ كرده بوديد بدانيد؛ بعضي از افراد دوست دارند بدانند بعد از ترك يك روش چه مدت نبايد يا نمي توانند باردار شوند. در اينجا به برخي از اين موارد بر حسب شيوه جلوگيري از حاملگي اشاره

مي كنيم:

روشهاي طبيعي جلوگيري از بارداري براي باردار شدن بعد از استفاده از هر يك از روشهاي طبيعي و سنتي جلوگيري از بارداري مانند خروج قبل از انزال يا امتناع دوره اي از مقاربت با استفاده از تقويم قاعدگي يا درجه حرارت بدن، تنها كاري كه بايد انجام دهيد اين است كه ديگر آنرا انجام ندهيد؛ بدن شما آماده بارداري است. بخصوص اگر از يكي از روشهاي امتناع دوره اي استفاده مي كنيد و يا قاعدگي كاملا منظمي داريد با توجه به شناختي كه از سيكل قاعدگي و زمان تخمك گذاري خود داريد شانس بارداري شما افزايش خواهد يافت. روشهاي ايجاد مانع (Barrier) در اين نوع روشهاي جلوگيري از بارداري از يك مانع يا سد مكانيكي جهت جلوگيري از تلاقي اسپرم و تخمك استفاده مي شود؛ مانند كاندوم مردانه، كاندوم زنانه، ديافراگم و اسفنج هاي واژن و كلاهك دهانه رحم (Cervical Cap). كليه اين وسايل تاثيري بر باروري شما نخواهند داشت؛ بنابراين اگر شما از يكي از اين روشها استفاده مي كنيد و تصميم به باردار شدن داريد كافيست استفاده از آن را متوقف كنيد.

حتي برخي از مواد اسپرم كش (مانند كف و ژل واژينال) كه بطور همراه با برخي از اين لوازم استفاده مي شوند در صورت بارداري هيچ تاثيري نامطلوبي بر جنين نخواهند داشت. روشهاي هورموني تركيبي مانند قرص هاي خوراكي و چسب هاي ضد بارداري در اين موارد نيز كاري كه بايد بكنيد عدم استفاده از آنهاست. مثلا اگر قرص مي خوريد و تصميم گرفته ايد كه باردار شويد، مي توانيد تا انتهاي سيكل صبر نكنيد و بسته قرصتان را كامل

نخوريد. معمولا چند روز پس از قطع مصرف پريود مي شويد. در بسياري از خانمها تخمك گذاري و باروري بلافاصله پس از قطع دارو باز مي گردد. البته در برخي نيز ممكن است چند ماه طول بكشد تا تخمك گذاري اتفاق بيافتد. در واقع تخمك گذاري زماني اتفاق مي افتد كه عادات ماهيانه شما به وضعيت منظم مانند گذشته بازگردد.

با اين حال اغلب پزشكان پيشنهاد مي كنند كه پس از قطع مصرف قرص ها يا چسب هاي ضد بارداري، ابتدا صبر كنيد و حتي از يك روش غير هورموني (مانند طبيعي يا كاندوم) استفاده كنيد تا دو يا سه عادت ماهانه طبيعي پيدا كنيد و سپس باردار شويد. اگر بلافاصله پس از قطع اين فرآورده هاي ضد بارداري باردار شويد، تعيين زمان لقاح و نيز زمان زايمان دشوار خواهد بود. ممكن است اين امر در ابتدا مهم به نظر نرسد ولي در طول بارداري و بخصوص در انتهاي آن، اهميت خاصي پيدا مي كند. قرصهاي پروژستين يا Minipill اين قرصها حاوي مقدار كمي پروژسترون صناعي هستند كه بسرعت از بدن دفع مي شوند و اثر ضد بارداري آنها بيش از 24 ساعت پس از مصرف آخرين قرص باقي نخواهد ماند (به همين دليل است كه استفاده كنندگان بايد در دوران جلوگيري در مورد زمان مصرف آن نيز دقت كنند). نورپلانت اگر از نورپلانت استفاده مي كنيد بايد پس از برداشتن آن حداقل دو يا سه قاعدگي طبيعي داشته باشيد و سپس باردار شويد. ممكن است پس از برداشت نورپلانت چند ماهي طول بكشد تا قاعدگي شما به حالت طبيعي برگردد اما اين احتمال كمتر از

روشهاي تزريقي ضد بارداري است. اگر بلافاصله پس از برداشت نورپلانت باردار شويد، تعيين زماني كه باردار شده ايد و نيز زمان زايمان دشوار خواهد شد. دپو پروورا نوعي هورمون پروژسترون است كه جهت جلوگيري از بارداري هر 12 هفته تزريق مي شود. مصرف آن را بايد 3 تا 6 ماه پيش از تلاش براي بارداري قطع كرد زيرا حداقل 13 هفته طول مي كشد تا تخمك گذاري اتفاق بيافتد. در بعضي موارد نيز تاخير در باروري يك سال يا بيشتر به طول مي انجامد اما بطور متوسط 10 ماه بعد از آخرين تزريق فرد تخمك گذاري مي كند. بهتر است تا زماني كه حداقل دو يا سه قاعدگي طبيعي داشته باشد، صبر كنيد. اگر بعد از يكسال هنوز پريود رخ نداد با پزشك خود تماس بگيريد. وسايل داخل رحمي يا IUD اگر از آي. يو. دي استفاده مي كنيد، بايد آن را پيش از اقدام به بارداري برداريد.. اين كار را مي توانيد در هر زمان از سيكل قاعدگي انجام دهيد، با اين حال متخصصين معتقدند بهترين زمان براي خارج كردن آي. يو. دي هنگام عادت ماهانه است و در سيكل بعد وضعيت قاعدگي و تخمك گذاري شما مانند قبل خواهد بود. اگر هر گونه علامتي دال بر وجود عفونت ناشي از آي .يو. دي داريد، پيش از تلاش براي بارداري حتما به مداواي آن بپردازيد

منبع: http://www.koodakaneh.com

علائم و نشانه هاي بارداري

1- قطع قاعدگي: معمولاً اولين و شايع ترين علامت بارداري، قطع قاعدگي است. بنابراين كليه خانم ها بايد در صورت عقب افتادن قاعدگي به مركز بهداشتي درماني مراجعه كنند.

2- تهوع با يا بدون استفراغ: بيشتر

در اوايل صبح رخ مي دهد و پس از چند ساعت رفع مي شود. اين حالت در ماه هاي اول بارداري وجود دارد و معمولاً خودبخود تا اواخر ماه سوم از بين مي رود.

3- تكرر ادرار: زن باردار ممكن است در سه ماهة اول بارداري، تكرر ادرار داشته باشد. اين حالت با افزايش سن بارداري كاهش مي يابد و دوباره در اواخر بارداري ظاهر مي شود. ولي در صورت اضافه شدن هر نوع ناراحتي ديگري، بايد به مراكز بهداشتي درماني مراجعه كرد.

4- خستگي: معمولاً خانم باردار در اوائل بارداري احساس خستگي مي كند. اين مورد نياز به درمان خاصي ندارد.

5- احساس حركت جنين: معمولاً مادران باردار از ماه چهارم حاملگي حركت جنين خود را حس مي كنند. در اواخر بارداري جنين بزرگترشده، حركاتش شديدتر مي شود و به همين علت براي مادر درد ايجاد مي كند.

6- بزرگ شدن شكم: در اواخر ماه سوم بارداري، مادر احساس مي كند كه شكمش بزرگ شده است. البته بزرگي شكم هميشه دليل بر حاملگي نيست. مادر در اين دوران بايد از پوشيدن لباس هاي تنگ و كمربند خودداري كند.

7- حساس شدن پستان ها: پستان ها معمولاً در خانمي كه براي بار اول باردار شده است، حساس تر هستند. با پيشرفت بارداري پستان ها بزرگ مي شوند تا براي شيردهي آماده شوند. از ماه پنجم بارداري ممكن است مايع زرد و شفافي از پستان ها ترشح شود.

8- تغيير رنگ پوست: در دوران بارداري، هاله و نوك پستان بزرگ تر و پررنگ تر مي شود. بر روي صورت بعضي از زنان (بيشتر در ناحيه گونه ها و پيشاني)، لكه

هاي قهوه اي رنگ ظاهر مي شود كه نسبت به نور آفتاب حساس هستند و در معرض نور آفتاب پررنگ تر مي شوند. همچنين در برخي از افراد خطوطي بر روي پوست شكم، پستان ها و رانها ظاهر مي شوند كه معمولاً به رنگ صورتي هستند. اين خطوط پس از زايمان به صورت خطوط نقره اي رنگي باقي مي مانند.

خارش پوست در دوران بارداري

وجود خارش در دوران بارداري در بعضي از نواحي بدن بخصوص دور شكم و پستانها كه در حال بزرگ شدن هستند نادر نيست زيرا پوست بايد براي هماهنگي با رشد اين نواحي كشيده شود. هورمون هاي دوران بارداري نيز تا حدي در اين امر مؤثرند.

در حدود دوسوم از خانم هاي باردار در طول دوران بارداري دچار قرمزي و گاه_ي خارش ك_ف دست ها و پاها مي شوند. كارشن_اس_ان براين باورند كه علت اين اختلالات كه بلافاصله پس از زايمان از بين مي رود افزايش سطح استروژن خون است. خانم هاي سياهپوست نسبت به سفيد پوستان كمتر دچار اين حالت مي شوند. گاهي ممكن است بيماريهاي پوستي كه بطور طبيعي با خارش همراه است نظير خشكي پوست، اگزما، يا آلرژي غذايي در دوران بارداري، با خارش شديدي بروز كند.

چگونه ميتوان خارش را تسكين داد؟

از گرفتن دوش و حمام داغ بپرهيزيد زيرا مي تواند پوست را خشك تر كرده و خارش را تشديد كند. از صابون هاي ملايم استفاده كنيد و دقت كنيد كه آنرا بخوبي آب كشي كنيد و سپس به آرامي پوست را خشك كنيد. پس از استحمام از كرم هاي مرطوب كننده استفاده كنيد و ترجيحاً انواعي را كه معطر

نيستند انتخاب كنيد زيرا بعضي از انواع عطريات مي توانند پوست را تحريك كنند. گاهي از وان شاه بلوط استفاده كنيد (فرآورده هاي شاه بلوط مخصوص استحمام را مي توانيد از داروخانه ها تهيه كنيد). لباسهاي نخي و گشاد بپوشيد و هنگام گرماي روز از خانه خارج نشويد زيرا حرارت خارش را تشديد مي كند.

آيا بروز بثورات برآمده و خارش دار بر روي شكم امري شايع است؟

در حدود 1 درصداز خانم ها به چنين عارضه اي دچار مي شوند. اين بثورات بصورت لكه هاي قرمز رنگ، برآمده و خارش دار شبيه به كهير در طول ماه آخر يا دو ماه آخر سه ماهه دوم بارداري بر روي شكم ظاهر مي شوند. اين بثورات كه پاپول ها يا كهيرهاي خارش دار دوران بارداري (PUPPP) يا بثورات چند شكلي دوران بارداري ناميده مي شوند، ابتدا در محل خطوط كشيدگي پوست شكم ظاهر مي شوند و بعد به ران ها، باسن و گاهي بازوها كشيده مي شوند. اين بثورات خطري براي شما يا جنين ندارند ولي ممكن است خارش شديدي داشته باشند.

پزشك يا ماما پوست شما را معاينه مي كند و احتمالاً يك پماد تجويز مي كنند تا خارش تسكين يابد. در موارد شديد بايد يك دوره استروئيد خوراكي به شما تجويز شود. PUPPP در اكثر خانم ها در عرض چند روز پس از زايمان از بين مي رود و ناپديد مي شود و خوشبختانه بندرت در بارداري هاي بعدي ظاهر ميگردد.

بيماري پوستي كه با شيوع كمتري خانم هاي باردار را گرفتار مي كند خارش بارداري (prurigo gestationalis) نام دارد كه با برآمدگي هاي كوچك و

متعدد شبيه گزش حشره تظاهر مي كند. اين بثورات ممكن است هر يك از نواحي بدن را گرفتار سازد ولي احتمال بروز آنها در روي دست ها، پاها، بازوها، و ساق پاها بيشتر است. اين بثورات با وجود اينكه آزاردهنده و خارش دار هستند خطري براي جنين ندارند. خارش بارداري در هر زماني در طول بارداري ممكن است بوجود آيد ولي احتمال بروز آن در سه ماهه دوم بارداري بيشتر است.

در موارد بسيار نادر بثورات بسيار خارش داري بوجود مي آيند كه ابتدا به شكل كهير هستند و بعد تبديل به تاول هاي بزرگي مي شوند. اين بثورات كه به نام pemphigoid gestationalis ناميده مي شوند (عليرغم آنكه اين بيماري هيچ ارتباطي با ويروس تبخال (هرپس) ندارد herpes gestationalis نيز ناميده مي شود)، معمولاً از ناحيه شكم و اغلب دور ناف شروع مي شوند و گاهي به بازوه_ا و ساق پاها كشيده مي شوند. اين بيماري جدي تر از PUPPP است زيرا احتمال زايمان زودرس و نيز احتمال اختلال رشد جنين در آن بيشتر است. اين بيماري معمولاً در سه ماهه سوم بارداري شروع مي شود ولي ممكن است در هر زمان ديگري حتي در هفته اول پس از زايمان نيز شروع شود. اين بثورات در طول دوران بارداري ممكن است چند بار ظاهر شوند و سپس فروكش كنند و اغلب بعد از زايمان نيز شعله ور مي شوند. بروز اين بثورات در بارداري هاي بعدي امري شايع است و معمولاً در بارداري هاي بعدي شديدتر خواهد بود.

در صورت وجود هر گونه بثورات آن را به اطلاع پزشك خود برسانيد. حتما اگر بثورات به

بارداري مربوط نباشد بازهم بهتر است كه پزشك آن را بررسي كند و در اين زمينه توصيه هاي لازم را به شما بدهد و يا شما را به متخصص پوست ارجاع دهد.

آيا مي توان خارش شديد را نشانه اي از يك اختلال شديد تلقي نمود؟

خارش شديد در سه ماهه دوم و يا از آن شايعتر، در سه ماهه سوم مي تواند نشانه اي از كلستاز داخل كبدي در دوران بارداري محسوب شود كه اختلالي كبدي است كه 2% خانم هاي باردار به آن مبتلا مي شوند و جنين را در معرض خطر قرار ميدهد. اين اختلال هنگامي بوجود مي آيد كه صفرا بطور عادي در داخل مجاري صفرا به جريان در نمي آيد و در نتيجه املاح صفراوي در پوست تجمع مي يابند و به خارش كلي بدن مي انجامد.

خارش ممكن است خيلي شديد باشد. اين حالت بخودي خود بثوراتي ندارد ولي ممكن است بعلت خاراندن، پوست قرمز و ملتهب شود و خراشيدگي هايي در آن ديده شود. اگر تصور مي كنيد كه كلستاز داريد، بايد خيلي سريع به پزشك يا ماما خبر دهيد و تحت آزمايشات كبدي براي بررسي كار كبد و سونوگرافي براي كنترل وضعيت جنين قرار گيريد. درمان بستگي به جواب آزمايش و وضعيت جنين دارد و ممكن است لازم باشد كه زايمان زودتر از موقع انجام گيرد. بعد از زايمان مشكل از بين مي رود و البته ممكن است در بارداري هاي بعدي مجدداً اين مشكل بوجود آيد.

تيرگي پوست در زمان حاملگي

قطعاً. تيرگي پوست بصورت لكه هاي نامنظم در حدود 70% از زنان حامله ديده مي شود. زناني كه پوست

تيره دارند بيشتر در معرض اين لكه ها قرار دارند. اين لكه ها بيشتر در نواحي دور لب بالا، بيني، بالاي گونه ها، و پيشاني ديده مي شوند و گاهي به صورت يك ماسك صورت را مي پوشانند. اين لكه ها كه عموماً "ماسك حاملگي" خوانده مي شوند (ولي نام علمي آنها كلوآسما يا ملاسما [chloasma or melasma] است ممكن است در نواحي ساعت و ديگر قسمت هاي بدن كه در معرض نور آفتاب قرار ديده شوند و با هر حاملگي واضح تر مي شوند.

علاوه بر اين، نوك پستان، كك مك يا خال، محل زخم ها، پوست دور ناحيه تناسلي، و نواحي از پوست كه در معرض اصطكاك قرار دارند (نظير زير بغل و كشاله ران) در زمان حاملگي تيره تر يا اصطلاحاً هيپرپيگمانته (Hypertigmanted) مي شوند. تمام اين تغييرات ناشي از افزايش موقتي (و بي ضرر) توليد ملانين در بدن است. ملانين ماده اي است كه رنگ مو، پوست و چشم از آن ناشي مي شود. تيرگي پوست ظرف چند ماه پس از حاملگي از بين مي رود، هر چند در بعضي از زنان اين تغييرات رنگدانه هيچگاه كاملاً برطرف نمي شوند.

خط تيره روي شكم چيست؟

اين خط كه "خط سياه" يا Linea Nigra خوانده مي شود در واقع همان "خط سفيد" يا Linea Alba است كه بطور طبيعي از بالاي شكم و زير آبگاه تا قسمت پاييني شكم و استخوان عانه ادامه دارد و در حالت طبيعي به رنگ پوست بوده و ديده نمي شود. افزايش توليد ملانين باعث سبب تيره شدن اين خط مي شود. اين خط نيز در بيشتر موارد چند ماه

پس از زايمان رنگ قبلي خود را باز مي يابد.

براي جلوگيري از تيرگي پوست در زمان حاملگي چه مي توان كرد؟

تيرگي پوست معمولاً بعد از زايمان برطرف مي شود ولي براي به حداقل رساندن آن در زمان حاملگي مي توان توصيه هاي زير را بكار بست:

• دوري از آفتاب: اين نكته بسيار مهم است زير قرار گرفتن در معرض آفتاب تغييرات رنگدانه ها را تشديد مي كند. سعي كنيد از يك ضد آفتاب با طيف وسيع كه در مقابل هر دو نوع اشعه هاي UVA و UVB محافظت ايجاد مي كند و SPF آن 30 يا بيشتر باشد بصورت روزانه استفاده كنيد. (SPF خصوصيتي از كرم هاي ضد آفتاب است كه قدرت آنها را در محافظت از پوست در مقابل اشعه نشان مي دهد. اين عدد معمولاً روي جعبه ضد آفتاب نوشته شده است و هر چه عدد آن بزرگتر باشد نشان دهنده قدرت محافظت بيشتر است.) اگر حتي هوا آفتابي هم نباشد بايد از ضد آفتاب استفاده كرد و در صورتيكه ساعاتي را بيرون از منزل مي گذرانيد مي توانيد بيش از يك بار در روز هم استفاده كنيد. در واقع، حتي اگر برنامه نداريد از خانه خارج شويد سعي كنيد ماليدن ضد آفتاب را به برنامه روتين هر روز صبحتان تبديل كنيد. اگر بيرون مي رويد علاوه بر ضد آفتاب از كلاه لبه دار هم استفاده كنيد. همچنين سعي كنيد مدت قرار گرفتن در معرض نور آفتاب را بويژه بين ساعت 10 صبح و 2 بعد از ظهر كاهش دهيد.

• از كرم ها و تميز كننده هاي پوستي ملايم استفاده كنيد. از

بكار بردن كرم هايي كه پوستتان را تحريك مي كنند خودداري كنيد زيرا باعث بدتر شدن تيرگي مي شوند.

بعد از زايمان

بعد از زايمان هم به محافظت پوست خود از نور آفتاب ادامه دهيد. در بيشتر موارد، تيرگي هاي بوجود آمده به آهستگي و بدون هيچگونه درماني برطرف مي شوند. اما بايد توجه داشت كه در تعداد كمي از زنان، داروهاي ضد بارداري كه حاوي استروژن هستند (نظير قرص هاي ضد حاملگي) مي توانند سبب ايجاد كلوآسما شوند. در صورتيكه تيرگي پوست در حد ناراحت كننده باشد بهتر است روش ديگري براي جلوگيري از بارداري بكار رود.

اگر بعد از گذشت چند ماه از زايمان، لكه هاي تيره همچنان وجود داشته باشند مي توان از كرم هاي روشن كننده پوست نظير هيدوركينون (كه بعضي از انواع آن ضد آفتاب هم در خود دارند) و يا يك داروي موضعي حاوي ترتينوئين (Retin-A) و يا داروهاي خوراكي نظير گلوكوليك اسيد استفاده كرد. اگر به متخصص پوست مراجعه كنيد احتمالاً براي شما داروهاي تركيبي تحويز مي كند. البته نبايد انتظار داشته باشيد بسرعت نتيجه بگيريد. درمان ممكن است چندين ماه طول بكشد. (در بعضي موارد نادر، متخصصين پوست براي از بين بردن لكه ها از ليزر استفاده مي كنند ولي اين درمان قدم اول نيست.) درمان هر چه باشد، محافظت در مقابل اشعه خورشيد در طول درمان و بعد از آن نكته اي حياتي است كه بايد به آن توجه داشت.

اگر شير مي دهيد و يا برنامه داريد دوباره به فاصله كوتاهي حامله شويد حتماً قبل از مصرف هر گونه دارو و يا انجام درمان با پزشك مشورت كنيد.

آيا

اين لكه ها نشانه اي از يك بيماري هستند؟

بعضي از تغييرات رنگ پوست ممكن است علائمي از بيماري هاي پوستي نظير سرطان پوست يا ديگر مشكلات باشند، بنابراين در صورتيكه همراه با تغيير رنگ پوست درد، حساسيت، قرمزي و يا خونريزي وجود داشت و يا متوجه تغيير رنگ، شكل يا اندازه خالي كه از قبل داشته ايد شديد به متخصص پوست مراجعه كنيد.

تغييراتي كه بايد هنگام اقدام براي بارداري در رژيم

ژيم غذايي خود را بهبود ببخشيد.

هرچه زودتر "بهتر غذا خوردن" را آغاز كنيد، احتمال حامله شدن شما افزايش پيدا مي كند. در مردان و زنان (هر دو)، باروري و غذا به هم مرتبط است. شما بايد به استفاده از يك رژيم غذايي متعادل پايبند باشيد تا احتمال حامله شدن و به دنيا آوردن يك فرزند سالم را افزايش دهيد.

هر روزه چندين وعده ميوه، سبزيجات، غلات (مانند نان گندم كامل)، و غذاهاي سرشار از كلسيم (مانند ماست، پنير و شير) مصرف كنيد. برخي مواد غذايي و ويتامين هاي خاص (مانند ويتامين هاي C و E، روي، و اسيد فوليك)، براي توليد اسپرم سالم بسيار اهميت دارند. دريافت نكردن مواد غذايي كافي ممكن است بر پريود شما تاثير بگذارد و پيش بيني زمان تخمك گذاري را دشوار كند. همچنين اگر مقدار زيادي وزن از دست داده باشيد يا بيش از حد چاق شده باشيد، ممكن است اصلا باردار نشويد.

از چه چيزهايي بايد اجتناب كنيد؟

در صورتي كه هنوز هم چيزهاي زيادي را مي توانيد بخوريد و عوارض ناشي از حاملگي موجب نشده اند كه خوردن بسياري از مواد غذايي را فراموش كنيد، بايد برخي تغييرات را در برنامه غذايي خود اعمال كنيد. چند توصيه

مهم اين است كه مصرف الكل را متوقف كرده يا به ندرت الكل بنوشيد؛ استفاده از داروهاي روانگردان را متوقف كنيد و در صورتي كه دخانيات مصرف مي كنيد، از مصرف آن نيز پرهيز نماييد. همه اين مواد يا عادتها ممكن است اثرات سوئي بر جنين در حال رشد در شكم شما بگذارند.

همچنين ممكن است مايل باشيد كه استفاده از چاي و قهوه را نيز متوقف نماييد. نتايج تحقيقات در مورد اثرات كافئين و تئين بر باروري، يكدست و صريح نيست. متخصصان عموما بر اين باورند كه مصرف كم تا معتدل كافئين (يعني كمتر از 200 ميليگرم در روز، يا برابر با سه فنجان قهوه يا چاي پررنگ)، بر قدرت باروري شما تاثير نخواهد گذاشت؛ اما پزشك شما ممكن است توصيه كند كه مصرف آنها را كاملا قطع كنيد تا از سلامت خود و جنين خود مطمئن باشيد.

انواع ماهي در حالت كلي يك غذاي بسيار سالم است، اما ميزان جيوه در برخي از آنها بسيار بالا است، كه ممكن است براي كودكي كه در شكم داريد خطرناك باشد. از آنجا كه جيوه مي تواند در بدن شما انباشته شده و تا يك سال از بدن خارج نشود، بهتر است استفاده از ماهيهايي كه ميزان زيادي جيوه در گوشت خود دارند (مانند كوسه ماهي، swordfish، king mackerel و tilefish) را پيش از اقدام براي حامله شدن، متوقف كنيد. در عوض، مي توانيد از ماهيهايي كه سطح كمتري از جيوه در گوشت خود دارند (مانند ماهي آزاد يا قزل آلا) يا كنسرو ماهي تون، يك تا دو بار در هفته، استفاده نماييد.

در دوران حاملگي، از

گوشتهاي فرآوري شده مانند كالباس يا بوقلمون پروسس شده به ميزان بسيار كم استفاده كنيد و گوشتهاي دودي يا خام را نيز كلا كنار بگذاريد. در صورتي كه حامله هستيد، حتي هات داگ يا غذاهاي آماده را نيز بايد آنقدر گرم كنيد تا بخار از آنها بلند شود.

از يك مكمل غذايي حاوي ويتامين و مواد معدني استفاده نماييد

هرچند شما مي توانيد اكثر نيازهاي غذايي خود را با استفاده از يك رژيم غذايي متعادل تامين كنيد، اما بسياري از متخصصين بر اين باورند كه حتي كساني كه سالمترين و مناسب ترين رژيم غذايي را دارند نيز مي توانند از مكملها استفاده نمايند. شما ممكن است به اين نتيجه برسيد كه استفاده از يك رژيم غذايي خوب و مكفي خصوصا هنگامي كه سر كار مي رويد يا از بقيه كودكانتان مراقبت مي كنيد، دشوار خواهد بود؛ در نتيجه با استفاده از ويتامين هاي مكمل دوران حاملگي مي توانيد اطمينان حاصل كنيد كه اسيد فوليك و ساير مواد مغذي اساسي را به ميزان كافي دريافت مي كنيد كه در نتيجه شانس حاملگي سالم در شما افزايش پيدا مي كند.

به خاطر داشته باشيد كه اين مواد صرفا به عنوان مكمل مناسب هستند و نمي توانند جايگزيني براي يك رژيم غذايي مناسب باشند. همچنين از آنجايي كه مولتي ويتامين هايي كه بدون نسخه نيز به فروش مي رسند ممكن است حاوي مقادير بسيار زيادي از ويتامين ها و مواد معدني باشند كه احتمالا براي كودك در حال رشد شما مناسب نبوده يا حتي مي تواند خطرناك نيز باشد، بهتر است از قرصهايي كه ويژه خانمهاي حامله تهيه شده اند استفاده

كنيد. كساني كه از رژيمهاي غذايي گياهي استفاده مي كنند نيز ممكن است به مكملهاي ويتامين هاي D و B12، به همراه پروتئينهاي اضافي، نياز داشته باشند. بهتر است درباره مكملهاي غذايي دوران حاملگي كه براي شما مناسب يا ضروري است، با پزشك خود مشورت كنيد.

حداقل 400 ميكروگرم در روز اسيد فوليك مصرف كنيد

ثابت شده است كه استفاده از اين ويتامين ، خطر بروز بيماريهاي مادرزادي در مجاري عصبي كودك مانند Spina Bifida را كاهش مي دهد؛ همچنين استفاده از اين ويتامين به كاهش ميزان بروز سكته هاي قلبي و مغزي، سرطان و ديابت، مربوط مي باشد.

اكثر خانمهايي كه حامله هستند بايد حداقل روزانه 400 ميكروگرم (0.4 ميلي گرم) از اين ويتامين را مصرف كنند. اگر در خانواده شما سابقه بروز بيماريهاي مادرزادي مجاري عصبي وجود دارد يا از داروهاي مربوط به حملات صرعي استفاده مي كنيد، ممكن است پزشك به شما توصيه كند كه مصرف روزانه خود از اين ويتامين را تا 4000 ميكروگرم (4 ميلي گرم) افزايش دهيد، و مصرف آن را از يك ماه پيش از حاملگي آغاز كرده و تا انتهاي سه ماهه اول حاملگي ادامه دهيد.

ويتامين هاي دوران حاملگي كه بدون نسخه فروخته مي شوند در صورتي خوب هستند كه مقدار اسيد فوليك آنها بيشتر از حداقل توصيه شده (بين 600 تا 800 ميكروگرم) باشد؛ شما در كل طول حاملگي به اين مكملها نياز خواهيد داشت. بعلاوه مي توانيد از غذاهاي سرشار از فولات (سبزيجاتي كه رنگ برگهاي آنها سبز تيره است مانند اسفناج يا كلم پيچ، مركبات، حبوبات، سبزيجات، حبوبات كامل، و نانها يا غلات غني شده) استفاده كنيد.

اسيد فوليك از جمله اسيدهاي محلول در آب است، در نتيجه اگر مقدار بيش از حدي از آن را استفاده كنيد، بدن شما قادر است تا مقدار اضافي را دفع نمايد. اما محلول بودن اين اسيد در آب، يك جنبه منفي نيز دارد: در حين پختن سبزيجات با آب، مقدار نسبت زيادي از اين اسيد در آب حل شده و به بدن شما نخواهد رسيد؛ پس بهتر است سبزيجات را در مقدار كمي آب پخته يا بخارپز كنيد تا فولات موجود در آنها حفظ شود.

برخي از خانمها از اين قاعده كلي مستثني هستند: استفاده از مقادير زياد از فولات، ممكن است موجب شود كه كمبود B12 به چشم نيايد، كه اين مشكل گاهي اوقات در كساني كه از رژيمهاي غذايي سبزيجات استفاده مي كنند، مشاهده مي شود. در صورتي كه گمان مي كنيد اين خطر براي شما وجود دارد، با پزشك يا ماماي خود مشورت نماييد.

وزن ايده آل براي بدن خود را مشخص نماييد

هنگامي كه مي خواهيد حامله شويد، بهتر است در وزن ايده ال خود باشيد ؛ در اين صورت وزن بدن شما در زمان حامله شدن به وزن استاندارد و توصيه شده نزديكتر خواهد بود. اگر اضافه وزن يا كمبود وزن داشته باشيد، حامله شدن براي شما دشوارتر خواهد بود. همچنين خانمهايي كه اضافه وزن دارند با عوارض بيشتري در دوران حاملگي يا زايمان مواجه خواهند شد؛ احتمال به دنيا آوردن كودك كم وزن نيز در خانمهايي كه كمبود وزن دارند، بيشتر است.

شما مي توانيد از ابزار تعيين وزن يا BMI كه براي اين كار در سايت ما ارائه شده است استفاده كنيد

تا متوجه شويد كه آيا به كاهش يا افزايش وزن نياز داريد يا خير.

مادامي كه از يك برنامه غذايي مناسب (كه چربي آن كم بوده و ميزان غذاهاي فيبردار در آن زياد باشد) استفاده مي كنيد، يك برنامه ورزشي منظم نيز براي خود طراحي كنيد. در صورتي كه اضافه وزن داريد، سعي كنيد هفته اي نيم تا يك كيلو گرم وزن كم كنيد، كه اين سرعت كاهش وزن مناسب و ايمن است. در صورتي كه از يك رژيم غذايي شديد استفاده كرده و سعي كنيد وزن خود را به سرعت كاهش دهيد، ممكن است ذخيره مواد مغذي بدن شما به سرعت تمام شود، كه مسلما براي باردار شدن و آغاز حاملگي مناسب نخواهد بود.

خستگي در زمان حاملگي

بيشترين چيزي كه بسياري از زنان از اوايل دوران حاملگي خود بياد دارند احساس دائمي خستگي است. حاملگي فشار مضاعفي بر بدن وارد كرده و مي تواند با خستگي بسيار همراه باشد. حتي زنان شب زنده دار نيز ممكن است از فرط خستگي بيشتر از ساعت 8 شب نتوانند بيدار باشند.

اين خستگي ناشي از تغييرات بدن بويژه تغييرات هورموني بدليل حاملگي است. بد خوابي شبانه بويژه در صورتيكه خانم حامله مجبور باشد چند بار براي ادرار كردن بيدار شود چندان غير شايع نيست. تهوع و استفراغ هم مي تواند مزيد بر علت باشد. و نهايتاً اينكه خانم حامله ممكن است در رابطه با حاملگي، افسرده و يا مضطرب باشد و نتواند خوب بخوابد. اگر فعاليت روزانه هم زياد باشد نيز خستگي بيشتر خواهد بود.

خستگي تا چه موقعي از حاملگي وجود خواهد داشت؟

اين زمان در افراد مختلف متفاوت است ولي بطور

كلي معمولاً تا سه ماهه دوم حاملگي ادامه مي يابد. البته متأسفانه اين وضعيت در حدود ماه هفتم مجدداً تكرار مي شود. در آن زمان زن حامله بار سنگيني را با خود حمل مي كند و ممكن است بدلايل متعدد از جمله كمردرد، سوزش سر دل، گرفتگي عضلات پا، حركات جنين و بويژه تكرر ادرار نتواند در طول شب خوب بخوابد.

در صورتيكه چند هفته از سه ماهه دوم حاملگي بگذرد و هنوز احساس خستگي وجود داشته باشد بهتر است با پزشك خود مشورت كنيد. بعضي زنان در تمام طول دوران حاملگي احساس خستگي دارند ولي براي مطمئن شدن از اينكه مشكل ديگري وجود ندارد بهتر است حتماً با پزشك خود مشورت كنند.

براي كنار آمدن با خستگي دوران حاملگي چه بايد كرد؟

به هشدارهايي كه بدنتان مي دهد توجه كنيد. براي شروع سعي كنيد زودتر بخوابيد و در طول شب خواب كافي داشته باشيد (حداقل 9 تا 10 ساعت، البته در صورتيكه بتوانيد بخوابيد). همچنين سعي كنيد در طول روز نيز چرتي بزنيد. اگر سر كار مي رويد يك چرت 15 دقيقه اي هم خيلي كمك كننده است. حتي اگر در محل كارتان امكان دراز كشيدن (مثلاً در نمازخانه) هم نيست سرتان را روي ميز بگذاريد و استراحت كنيد. حتي مي توانيد اگر ماشين داريد صندلي آن را خوابانده و داخل ماشين استراحت كوتاهي بكنيد.

سعي كنيد برنامه هايتان را تنظيم كنيد.در صورتيكه امكان داشته باشد سعي كنيد از تعهدات كاريتان كم كنيد و كارهايتان را براي آخر هفته به خانه ببريد. بدين صورت شايد بتوانيد يكي دو ساعت زودتر به خانه برويد. اگر مي توانيد يك روز

وسط هفته را هم مرخصي (استحقاقي و يا اگر حالتان خوب نيست استعلاجي) بگيريد. اگر خانه دار هستيد هر از گاهي استراحتي بخود بدهيد و نگهداري كودكان ديگرتان را به كس ديگري بسپريد تا بتوانيد استراحت كنيد.

مطمئن شويد تغذيه تان درست است. بدن شما به 300 كالري اضافه در روز نياز دارد كه البته نبايد از مواد غذايي نظير چيپس و شكلات تأمين شود. يك رژيم غذايي سالم از سبزيجات، ميوه جات، غلات (با سبوس)، شير كم چربي و گوشت بدون چربي و لخم مي تواند انرژي زا باشد. در مقابل، هله هوله در واقع انرژي شما را تحليل مي برد. تنقلات مناسب در يك رژيم غذايي سالم شامل ميوه و ماست است. همچنين سعي كنيد كافئين كمتري مصرف كنيد (اگر قهوه خور هستيد كمتر بخوريد) و آب نيز زياد بنوشيد.

هر روز كمي ورزش سبك كنيد. ممكن است حس كنيد امكان ندارد كه تواني براي ورزش كردن داشته باشيد با اين حال سعي خود را بكنيد. توجه داشته باشيد كه يك ورزش سبك نظير پياده روي كوتاه مي تواند حالتان را بهتر كند. سعي كنيد در طول روز چندين بار حركات كششي و تنفس عميق انجام دهيد.

شنا در بارداري

شنا كردن جريان خون را بهبود مي بخشد، كشيدگي طبيعي و توان ماهيچه ها را افزايش مي دهد، و استقامت عضلات را به ارمغان مي آورد. اما دليل اصلي پيشنهاد شنا به عنوان ورزش براي دوران حاملگي آن است كه در حين شنا، شما كه افزايش وزن دوران بارداري را تحمل مي كنيد در هنگام ورزش احساس بي وزني مي كنيد و از طرف ديگر مي توان

گفت كه تقريبا احتمال صدمه و جراحت در اين ورزش وجود ندارد. وقتي كه در حالت شناور در آب قرار داريد، احساس مي كنيد كه هيچ اضافه وزني نداريد. بعلاوه، شنا موجب مي شد كه عضلات نيز قدرت و وضعيت بهتري پيدا كنند.

قبل از شروع اين ورزش، ابتدا با پزشك يا ماماي خود مشورت نماييد. اگر پيش از دوران حاملگي، يك شناگر دائمي بوده ايد، احتمالا مشكلي براي ادامه برنامه ورزشي خود نخواهيد داشت. حتي اگر شنا براي شما ورزشي جديد است، باز هم در صورت مراقبتهاي لازم مي توانيد به آن بپردازيد.

ورزش را به آرامي آغاز كنيد، گرم كردن (پيش از ورزش) و خنك كردن (بعد از آن) را فراموش نكنيد، و بيش از حد به خود فشار نياوريد. فقط به ياد داشته باشيد: شما تنها مي خواهيد سالم و سرحال بمانيد، پس فعاليتهاي شديد ورزشي را كنار بگذاريد و چند دور شنا در طول يا عرض استخر به طور مداوم را براي بعد از زايمان بگذاريد، زيرا شما را بيش از حد خسته خواهد كرد.

نوعي از شنا را انتخاب كنيد كه برايتان راحت تر باشد. تركيب متناوبي از شناي پروانه با شناور شدن بر سطح آب به روي پشت در حالي كه با پا ضربات آرامي به آب مي زنيد، مي تواند يك تمرين مناسب باشد. دقت كنيد كه اگر در ناحيه مفصل شرمگاهي خود (در جلوي لگن) احساس درد مي كنيد، از شناي پروانه خودداري كنيد.

سه ماهه اول:

در صورتي كه توان بدني شما اجازه مي دهد، به صورت يك روز در ميان به مدت 20 دقيقه شنا

كنيد تا بهترين بهره را از اين ورزش ببريد. در صورتي كه شنا، اولين فعاليت صبحگاهي شما باشد، مي تواند حالت تهوع صبحگاهي (ويار) را از بين ببرد و انرژي كافي براي طول روز به شما بدهد.

سه ماهه دوم:

با افزايش دوران حاملگي، نيازي به متوقف كردن شنا نيست، زيرا اين فعاليت ورزشي براي شما آسان است. آب در حين تمرين از مفاصل و رباطهاي شما محافظت مي كند و از بروز آسيب ديدگي يا گرم شدن بيش از حد بدن شما جلوگيري خواهد كرد.

سه ماهه سوم:

احتمالا شما نيازي به تغيير برنامه ورزشي خود نخواهيد داشت، اما استفاده از مايو مخصوص يا لباس شناي دوران حاملگي مي تواند وضعيت بهتري را براي شما ايجاد كند. به دنبال كلاسهاي ورزشهاي سبك آبي بگرديد كه در اطراف محل سكونت شما برگزار شده و مربي لايقي داشته باشد. از دستورالعملهاي كلي براي جلوگيري از گرم شدن بيش از حد بدن، استفاده كنيد.

درد شكمي در دوران حاملگي

درد گهگاهي شكم در حاملگي شكايت شايعي است. هر چند درد شكم در زمان حالگي مي تواند مشكلي ايجاد نكند ولي ممكن است نشانه اي از يك عارضه جدي نيز باشد. (درد شديد يا مستمر هيچگاه طبيعي نيست.) در اين مقاله شايعترين دلايل درد شكمي در زمان حاملگي توضيح داده مي شود. در صورتيكه درد شكمي يا دل پيچه همراه با لكه بيني، خونريزي، تب، لرز، ترشحات مهبلي، احساس غش كردن، ناراحتي هنگام ادرار كردن، تهوع و استفراغ بوده و يا درد بعد از چند دقيقه استراحت از بين نرود بايد به پزشك مراجعه كرد.

مشكلات مهمي كه درد شكمي ايجاد مي

كنند

حاملگي خارج رحمي

حاملگي خارج رحمي زماني اتفاق مي افتد كه تخمك لقاح يافته در جايي خارج از رحم لانه گزيني كند كه اين محل معمولاً يكي از لوله هاي رحمي (لوله هاي فالوپ) است. اين عارضه معمولاً در سه ماه اول حاملگي يا قبل از آنكه حتي بيمار بداند حامله است رخ مي دهد. اين عارضه در صورتيكه درمان نشود مي تواند موجب پارگي لوله رحمي شده و خطر مرگ بدنبال داشته باشد. در صورت مشاهده هر يك از علائم زير سريعاً به پزشك مراجعه كنيد: درد يا حساسيت شكمي و/يا لگني، لكه بيني يا خونريزي از مهبل (مي تواند قرمز يا قهوه اي، كم يا زياد، و يا مستمر يا متناوب باشد)، دردي كه با حركت يا سرفه كردن بدتر مي شود، درد نوك شانه، يا هر علامتي مبني بر شوك (نبض ضعيف، رنگ پريدگي، بي حالي يا غش).

سقط

خونريزي معمولاً اولين علامت سقط است و پس از آن به فاصله چند ساعت تا چند روز درد شكمي رخ مي دهد. خونريزي ممكن است خفيف يا شديد باشد. درد ممكن است بصورت درد هاي كرامپي بگيرد و ول كند (شبيه به درد هاي قاعدگي يا اغلب شديدتر) يا ريتميك باشد. درد در بعضي از بيماران بصورت كمر درد و در بعضي ديگر بصورت درد مبهم شكمي و يا احساس فشار در لگن احساس مي شود. در صورتيكه با اين علائم مواجه شديد به پزشك مراجعه كنيد. در صورت درد شديد يا خونريزي با حجم زياد، در اسرع وقت به پزشك مراجعه كنيد.

شروع زودرس درد هاي زايماني

بروز انقباضات زايماني كه

موجب باز شدن و اتساع گردن رحم شود قبل از هفته 37 حاملگي شروع زودرس دردهاي زايمان تلقي مي شود. در صورت مشاهده هر يك از علائم زير در سه ماهه دوم يا سوم (قبل از هفته 37 حاملگي) بلافاصله به پزشك مراجعه كنيد: افزايش ترشحات مهبلي يا تغيير قوام آن (بويژه اگر آبكي، چسبناك، يا خوني باشد - يا حتي اگر صورتي باشد و كمي به خون آغشته شده باشد)؛ لكه بيني و خونريزي مهبلي، درد شكمي؛ دردهاي شبيه به دردهاي قاعدگي يا بيش از 4 انقباض در يك ساعت؛ افزايش فشار در ناحيه لگن؛ يا كمر درد بويژه در صورتيكه بيمار سابقه كمر درد نداشته باشد.

پارگي جفت

پارگي جفت به جدا شدن نسبي يا كامل جفت از رحم قبل از بدنيا آمدن كودك اطلاق مي شود. علائم پارگي جفت بسيار متغيرند. بعضي اوقات پارگي جفت مي تواند سبب خونريزي ناگهاني و واضح شود ولي در بعضي موارد ممكن است در ابتدا خونريزي واضحي وجود نداشته باشد و يا در حد خونريزي خفيف يا لكه بيني باشد. بيمار ممكن است درد رحمي، كمر درد يا انقباضات متعدد داشته و يا رحم منقبض شده و در همان وضعيت بماند (شبيه گرفتگي يا انقباضي كه برطرف نمي شود). تحرك جنين نيز ممكن است كم شود. اين وضعيت نيازمند مراجعه فوري به پزشك است.

پره اكلامپسي

پره اكلامپسي عارضه اي است كه سبب بروز اسپاسم و تغييرات ديگر در عروق خوني شده و مي تواند قسمت هاي مختلفي از بدن از جمله كبد، كليه، مغز و جفت را تحت تأثير قرار دهد. تشخيص پره اكلامپسي بر

اساس فشار خون بالا و وجود پروتئين در ادرار بعد از هفته 20 حاملگي صورت مي گيرد. بيمار همچنين ممكن است دجار تورم صورت و پف آلودگي دور چشم ها، تورم در دست ها و تورم شديد يا ناگهاني در پاها و قوزك پا شود. (احتباس آب مي تواند سبب افزايش سريع وزن نيز بشود.) در پره اكلامپسي شديد، بيمار ممكن است درد و حساسيت شديد در قسمت فوقاني شكم، سردرد شديد، اختلال ديد (نظير تاري ديد يا ديدن نقاط شناور) يا تهوع و استفراغ هم داشته باشد. در صورت بروز علائم پره اكلامپسي مراجعه فوري به پزشك ضروري است.

عفونت ادراري

حاملگي احتمال تمام انواع عفونت ادراري از جمله عفونت كليه را افزايش مي دهد. علائم عفونت مثانه عبارتند از: درد، ناراحتي، يا سوزش در هنگام ادرار كردن؛ ناراحتي لگني يا درد ناحيه تحتاني شكم (اغلب درست بالاي استخوان عانه)؛ احساس نياز مكرر و غير قابل كنترل به ادرار كردن، حتي هنگاميكه مقدار بسيار كمي ادرار در مثانه وجود دارد؛ و ادرار كدر يا بد بو. در صورت مشاهده هر يك از اين علائم به پزشك مراجعه كنيد زير عفونت مثانه در صورتيكه درمان نشود مي تواند سبب عفونت كليه و زايمان زودرس شود. علائم انتشار عفونت به كليه ها (كه نيازمند مراجعه اورژانس است) عبارتند از: تب بالا (اغلب همراه با لرز و تعريق)؛ درد در ناحيه كمر يا پهلو، درست زير دنده ها در يك طرف يا بصورت دو طرفه (و احتمالاً در شكم)؛ تهوع و استفراغ؛ و احتمالاً وجود خون در ادرار.

دلايل ديگر

عوامل متعدد ديگري نيز مي توانند سبب

درد شكمي شوند كه ممكن است ارتباطي نيز به حاملگي نداشته باشند. از جمله شايعترين اين بيماري ها كه معمولاً پزشك ابتدا به آنها توجه مي كند مسموميت غذايي، آپانديسيت، سنگ كليه، هپاتيت، بيماري هاي كيسه صفرا و پانكراتيت (كه هر دو معمولاً ناشي از سنگ كيسه صفرا هستند كه در حاملگي شايعتر است)، و انسداد روده (كه ممكن است ناشي از فشار رحم در حال رشد بر روي روده باشد و در سه ماهه سوم حاملگي محتمل تر است).

شايعترين مشكلات كم اهميتي كه درد شكمي ايجاد مي كنند

درد شكمي در زمان حاملگي هميشه نشان دهنده يك مشكل جدي نيست. در زير تعدادي از شايعترين مشكلاتي كه سبب درد شكمي مي شوند آورده شده است. توجه داشته باشيد كه در صورتيكه درد شكمي شديد و يا مستمر باشد بايد به پزشك خود مراجعه كنيد.

دل پيچه و نفخ

دل پيچه و نفخ در زمان حاملگي بيشتر ديده مي شود زيرا هورمون ها و نيز فشار رحم بر روي معده و روده ها سبب كند شدن كار دستگاه هاضمه مي شود.

يبوست

يبوست از ديگر عوامل شايع درد شكم در دوران حاملگي است كه بر اثر كاهش حركات روده اي و فشار رحم بر روي راست روده (ركتوم) ايجاد مي شود.

درد ليگامان گرد

اين درد معمولاً دردي خفيف، ناگهاني و تيز يا مستمر و مبهم است كه در هر دو طرف قسمت تحتاني شكم يا بصورت عمقي در كشاله ران احساس مي شود و معمولاً در سه ماهه دوم شروع مي شود. علت آن كشيده شدن و ضخيم شدن ليگامان هايي است كه

رحم را در لگن نگه مي دارند. درد ممكن است مثل فرو رفتن يك چيز تيز به بدن بخصوص هنگام تغيير ناگهاني وضعيت نظير بلد شدن از تخت يا از روي صندلي يا هنگام سرفه كردن و غلت زدن در رختخواب باشد. همچنين ممكن است بيمار درد را بصورت يك درد مبهم بعد از فعاليت بدني روزانه يا راه رفتن زياد احساس كند. در صورتيكه درد با استراحت باز هم ادامه پيدا كرد با پزشك خود تماس بگيريد.

سوزش سر دل در حاملگي

به احتمال زياد. بسياري از زنان اولين بار در دوران حاملگي احساس سوزش سر دل دارند و اگر چه اين سوزش شايع و بي خطر است اما احساس ناخوشايندي مي باشد. سوزش سر دل (كه همچنين برگشت اسيد يا عدم هضم اسيدي ناميده مي شود) احساس سوزشي است كه معمولا از انتهاي جناغ سينه شروع شده و تا قسمت پايين گلو كشيده مي شود.علت اين پديده تغييرات هورموني و فيزيكي، و يا هردو، مي باشد.

در دوران حاملگي، جفت هورمون پروژسترون توليد مي كند كه باعث شل شدن عضلات صاف رحم مي شود. اين هورمون همچنين باعث شل شدن دريچه بين مري و معده شده كه باعث برگشت اسيد معده به داخل مري و احساس ناخوشايند سوزش مي شود. همچنين در اواخر حاملگي جنين در حال رشد فضاي شكمي را اشغال كرده، باعث كند شدن تخليه معده و بالا رانده شدن اسيد معده و احساس سوزش سر دل مي شود. بسياري از زنان احساس سوزش سر دل و عدم هضم غذا را در نيمه دوم حاملگي تجربه مي كنند. متاسفانه اين مشكل تا زمان تولد فرزندتان

با شما خواهد بود.

در ارتباط با اين مشكل چه مي توانم بكنم؟

با وجود اين كه شما نمي توانيد كاري كنيد كه سوزش سر دل كاملا از بين برود، اما راهكارهائي وجود دارد كه اين مشكل را كاهش مي دهد:

• از خوردن غذاها و نوشيدنيهائي كه باعث ايجاد ناراحتي در معده مي شوند خودداري كنيد. بيشترين احتمال مربوط به نوشيدنيهاي گازدار، الكل (كه در هر صورت شما بايد از خوردن آن اجتناب كنيد)، كافئين، شكلات، مواد ترش و اسيدي مانند مركبات و آب ميوه ها، گوجه فرنگي، خردل و سركه، گوشتهاي فر آوري شده، مواد حاوي نعنا، غذاهاي ادويه دار، غذاهاي تند و شور، غذاهاي سرخ شده و غذاهاي چرب مي باشد.

• از خوردن زياد در يك وعده غذائي بپرهيزيد. به جاي آن وعده هاي كوچك و متعدد را در طول روز جايگزين كنيد. وقت كافي براي خوردن و جويدن غذا در نظر بگيريد.

• از آن جائي كه نمي خواهيد معده تان حجيم شود از خوردن مايعات زياد در هنگام غذا خوردن بپرهيزيد. (البته اين مهم است كه در دوران حاملگي روزانه 8 تا 10 ليوان آب بنوشيد، اما در بين وعده هاي غذائي)

• بعد از غذا آدامس بجويد. اين كار باعث تحريك غدد بزاقي شده و بزاق اسيد را خنثي مي كند.

• حداقل 2 تا 3 ساعت قبل از به خواب رفتن چيزي نخوريد تا زمان كافي براي هضم غذا وجود داشته باشد.

• با گذاشتن چند بالش در زير سر خود و بالا آوردن قسمت فوقاني بدن كمك كنيد كه اسيد معده همان جائي بماند كه بايد

باشد و با اين كار به هضم غذا كمك كنيد.

• وزن مناسب را در دوران حاملگي كسب كنيد و به پيشنهاداتي كه پزشكتان به شما مي دهد توجه كنيد.

• لباس راحت و گشاد بپوشيد و از ايجاد هر نوع فشار در اطراف كمر و شكم خودداري كنيد.

• به جاي خم شدن از كمر، از زانو خم شويد.

• سيگار نكشيد (سيگار كشيدن عادتي است كه قبل از حامله شدن بايد ترك كنيد)

• داروهاي ضد اسيدي كه در داروخانه ها در دسترس هستند و حاوي منيزيم و كلسيم مي باشند ممكن است كه اين مشكل را كاهش دهند، اما اول با پزشك خود مشورت كنيد زيرا بعضي از انواع آنها داراي مقدار زيادي سديم مي باشند. اگر هيچيك از راهكارهاي بالا موفقيت آميز نبود بايد به پزشك مراجعه كنيد.

استراحت مطلق در زمان بارداري

تقريباً از هر 5 خانم باردار در آمريكا به يك نفر در طول دوران بارداري استراحت مطلق تجويز مي شود. اين بدان معناست كه پزشك توصيه مي كند كه اكثر اوقات يا تمام اوقات روز را بايد در بستر بماند. استراحت مطلق ممكن است از چند روز تا چند ماه طول بكشد. در صورتي كه شما واقعاً خسته و بي انرژي باشيد استراحت مطلق توصيه خوبي است ولي اكثر خانم هاي باردار بعد از چند روز از اين كار ناراحت و ناراضي مي شوند و اگر چند روز استراحت تبديل به چند هفته شود بيش از آنكه جنبه استراحت داشته باشد حالت شكنجه خواهد داشت.

آيا استراحت مطلق بدين معناست كه شما بايد تمام مدت در رختخواب باشيد؟

اين مسئله بستگي به عوامل

زيادي دارد. براي استراحت مطلق تعريف استانداردي وجود ندارد بنابراين به تشخيص پزشك بستگي خواهد داشت. به طور كلي، استراحت مطلق يعني اينكه شما 24 ساعت شبانه روز را در رختخواب بمانيد و فقط براي رفتن به دستشوئي از جا برخيزيد (و حتي بعضي از خانمها از پوشكهاي مخصوص استفاده مي كنند). پزشك به شما توصيه خواهد كرد كه اكثر ساعات بر يك پهلو بخوابيد زيرا فشار رحم از روي وريد اجوف تحتاني كه خون را از قسمت پائين بدن به قلب مي رساند برداشته مي شود.

بعضي از پزشكان انواع ديگري از استراحت را كه تا اين اندازه شديد نيست توصيه مي كنند. مثلاً شما مي توانيد در منزل بمانيد و در رختخواب استراحت كنيد و گاهي نيز بيرون رفته و البته با اتومبيل به گردش بپردازيد (معمولاً فقط براي مراجعه به پزشك) و در منزل نيز غذا بپزيد و دوش بگيريد. حتي ممكن است به شما توصيه شود كه كمي از فعاليتهاي خود بكاهيد و فقط چند ساعت در روز در رختخواب بمانيد.

چرا استراحت مطلق توصيه مي شود؟

از چندين دهه قبل تا كنون، استراحت مطلق در بسياري از عوارض بارداري توصيه مي شود. بارداريهاي دو يا چند قلوئي و مواردي كه در آن احتمال زايمان زودرس مي رود (نظير نارسايي دهانه رحم)، شايعترين مواردي هستند كه استراحت مطلق در آنها تجويز مي شود. همچنين اگر پزشك به عدم رشد صحيح جنين مشكوك باشد (محدوديت رشد در داخل رحم) و يا جفت سرراهي (قرار گرفتن جفت در قسمت پائين رحم و يا در دهانه رحم) وجود داشته باشد، استراحت مطلق تجويز خواهد

كرد. و بالاخره اگر افزايش فشار خون بارداري يا پره اكلامپسي خفيف وجود داشته باشد به شما توصيه مي شود كه در منزل در رختخواب بمانيد تا فشار خون تحت كنترل درآيد.

در رابطه با مفيد بودن استراحت مطلق مطالعات بسيار كمي انجام گرفته است بنابراين مشخص نيست كه استراحت مطلق در بسياري از موارد فايده اي داشته باشد. تا امروز اطلاعات كافي جهت تاييد يا رد مزاياي استراحت در جفت سرراهي، افزايش خفيف فشار خون بارداري يا پره اكلامپسي، نارسائي دهانه رحم، و يا احتمال زايمان زودرس در بارداري هاي تك قلو در دست نيست. از طرف ديگر، بسياري از مطالعات مزاياي استراحت مطلق در بيمارستان را درمورد بارداريهاي دوقلو مورد بررسي قرار داده اند و هيچكدام به اين نتيجه نرسيده اند كه اين عمل خطر زايمان زودرس را مي كاهد. در حقيقت در يك مطالعه حتي نشان داده شد كه استراحت مطلق در بيمارستان خطر زايمان زودرس را افزايش مي دهد. (متاسفانه تاكنون مطالعه خوبي در مورد استراحت مطلق در منزل براي بارداري هاي دوقلو انجام نگرفته است). تنها يك مطالعه كوچك تا به امروز تاثير استراحت مطلق را در محدوديت رشد در داخل رحم مورد بررسي قرار داده است و به اين نتيجه رسيده است كه به نظر نمي رسد استراحت مطلق كمكي به اين امر بكند.

در اين زمينه مطالعات علمي بيشتري لازم است. در عين حال كارشناسان در مورد زنان و چگونگي استراحت مطلق اختلاف نظر دارند. بسياري از پزشكان معتقدند كه تا زماني كه شواهد كافي بر عليه استراحت مطلق وجود ندارد، امتحان آن ارزشمند است. بعضي ديگر معتقدند كه

استراحت مطلق خود مي تواند داراي آثار منفي باشد و نبايد آن را به خانمها توصيه نمود مگر آنكه مطمئن باشيد فوايد آن بيش از ضررش است. اين پزشكان بر اين عقيده اند كه استراحت مطلق بايد در موارد بسيار محدودي تجويز شود ودر بسياري از موارد تنها كافي است خانم ها از فعاليت خود بكاهند، شغل خود را رها كنند، از بلند كردن اشياء سنگين و يا ايستادن به مدت طولاني بپرهيزند، و فقط روزي چند ساعت در رختخواب استراحت كنند.

درچه مواردي استراحت مطلق مضر است؟

استراحت در رختخواب ممكن است به سلامت شما لطمه وارد كند. استراحت مطلق به مدت طولاني خطر تشكيل لخته را افزايش مي دهد. (در بعضي شرايط ممكن است حتي هپارين براي پيشگيري از تشكيل لخته تجويز شود. به علاوه، از آنجايي كه شما از عضلات، قلب و ريه هايتان به اندازه كافي استفاده نمي كنيد، توان و نيروي خود را تا حد زيادي از دست مي دهيد وخيلي زود خسته مي شويد.

بي خوابي از ديگر عوارض استراحت مطلق است. تغييرات متابوليسم، از دست رفتن توده استخواني، به وجود آمدن انواع دردها، احساس بي حوصلگي و تنهايي به سلامت رواني شما آسيب وارد مي كند. وقتي رفته رفته دوران استراحت مطلق به سر مي رسد هفته ها طول مي كشد تا نيروي شما بازگردد و اين امر نگهداري از نوزاد را مشكل مي سازد.

زندگي محدود به بستر مي تواند كابوس و خسران مالي به شما و خانواده تان وارد سازد. ممكن است شما مجبور شويد قبل از زماني كه پيش بيني كرده بوديد شغلتان را ترك كنيد

و يا كسي را استخدام كنيد كه از كودكانتان مراقبت كند. هنگام استراحت مطلق بايد يك نفر 24 ساعته در خدمت شما باشد تا غذا و ساير مايحتاج را به شما برساند.

افزايش ترشح بزاق در دوران بارداري

ترشح بيش از حد بزاق هنگام بارداري بخصوص در افرادي كه دچار حالت تهوع هستند امر نادري نيست. بعضي از خانم ها ممكن است بزاقشان در حدي زياد شود كه مجبور شوند آب دهان را در ليوان يا دستمال خالي كنند. اين حالت شديد پتياليسم ptyalism يا سيالوره sialorrhea نامي_ده مي شود و در خ_انم هايي كه دچار است_فراغ هاي ش_ديد دوران بارداري يا hyperemesis gravidarum هستند، شايعتر است.

كارشناسان بدرستي نمي دانند كه علت افزايش ترشح بزاق در اوائل بارداري چيست ولي ممكن است تغييرات هورموني يكي از علل آن باشد. ممكن است تهوع باعث شود كه بعضي از خانم ها نتوانند عمل بلع را براحتي انجام دهند كه در نتيجه موجب افزايش بزاق خواهد شد. بطور طبيعي غدد بزاقي درحدود يك ليتر بزاق در روز ترشح مي كنند ولي بعلت انجام عمل ناخودآگاهِ بلع بطور مداوم، ما متوجه آن نمي شويم. بنابراين اگر ميزان بزاق بطور ناگهاني زياد شود، ممكن است دليل آن افزايش ترشح و يا كاهش بلع و يا تركيبي از هر دو باشد.

ممكن است افزايش ترشح بزاق به سوزش سردل كه در دوران بارداري علامتي شايع است نيز مربوط باشد. از آنجائيكه محتويات معده اسيدي است، ورود آن بداخل مري باعث تحريك گيرنده هاي اسيد موجود در مري مي شود كه خود غدد بزاقي را تحريك مي كند. بزاق حاوي مقادير زيادي بيكربنات است و قليائ

است. بزاق با هر نوبت عمل بلع، جدار مري را شستشو ميدهد و به خنثي شدن اسيد معده كمك مي كند. اين دليل ممكن است توجيه كننده علت افزايش ترشح بزاق در خانم هايي كه دچار استفراغ بارداري هستند نيز باشد.

ممكن است افزايش ترشح بزاق تا حدي ناراحت كننده باشد اما بزاق داراي عملكردهاي مهم ديگري نيز هست كه مرطوب نگه داشتن محيط دهان، توليد آنزيم هاي كمك كننده به هضم، و وجود پروتئين هاي داراي خواص ضد ويروسي، ضد قارچي و ضد باكتريائي براي محافظت از دهان و دندان ها از آن جمله اند.

چگونه ميتوان اين حالت را برطرف كرد؟

به غير از درمان تهوع، استفراغ يا سوزش سردل، درمان ديگري براي افزايش ترشح بزاق وجود ندارد. با اينحال در بعضي از خانم ها روش هاي زير سودمند بوده است:

• چندين نوبت در روز دندانها را مسواك بزنيد و از دهانشويه استفاده كنيد.

• مقدار دفعات صرف غذا را بيشتر و حجم هر وعده را كمتر كنيد.

• آب بيشتري بنوشيد. يك شيشة آب كنار دست خود بگذاريد و مكرراً جرعه اي كوچك بنوشيد.

• آب نبات سفت بمكيد يا آدامس بدون قند بجويد. اين عمل از ميزان ترشح بزاق نمي كاهد ولي بلع آن را آسانتر مي سازد. از مصرف آدامس و آب نبات هاي ترش خودداري كنيد زيرا ترشح بزاق را افزايش ميدهد.

در اغلب موارد بايد بزاق اضافي را بلع نمود ولي اگر حجم بزاق خيلي زياد باشد و بلع آن حالت تهوع را افزايش دهد ميتوان آن را درون يك دستمال يا يك ليوان ريخت كه در

اينصورت بايد براي پيشگيري از كاهش آب بدن مصرف آب را افزايش داد. در بسياري از خانم ها، اين مشكلِ بي خطر ولي ناراحت كننده- و در موارد بسيار شديد، استرس زا- با فروكش كردن حالت تهوع در پايان سه ماهة اول از بين مي رود و يا بسيار كاهش مي يابد. با اينحال افزايش ترشح بزاق نيز مانند استفراغ بارداري ممكن است در تعداد كمي از خانم ها تا پيان دوران بارداري باقي بماند.

زنان و پوكي استخوان

نويسنده: ماندانا سلحشور

پوكى استخوان يا استئوپروز (Osteoporosis) بيمارى خاموشى است كه استحكام استخوان ها را به تدريج از بين مى برد. استخوان داراى بافت زنده اى است كه مرتب بازسازى مى شود. بافت هاى استخوانى قديمى از بين مى روند و بافت هاى جديد استخوانى جايگزين آنها مى شوند. روند استخوان سازى در بدن از هنگام تولد آغاز مى شود و به طور متوسط تا حدود ??- ??سالگى ادامه دارد و از آن پس رو به كاهش مى گذارد و در نتيجه بافت استخوانى نازك تر و ضعيف تر مى شود.

اين بيمارى را از آن جهت بيمارى خاموش مى نامند زيرا تا زمانى كه فرد دچار شكستگى استخوان و يا مجبور به سنجش تراكم بافت استخوانى نشده باشد، هيچ علامت و نشانه به خصوصى ندارد. استئوپروز در لغت به معناى استخوان سوراخ سوراخ و يا استخوانى است كه داراى منافذ ريز است، و به دليل همين كاهش بافت استخوانى است كه شكستن آن آسان تر و جوش خوردن آن ديرتر صورت مى گيرد. فردى كه پوكى استخوان دارد، ممكن است با كمترين ضربه، افتادن و يا فشار شديدى

دچار شكستگى و آسيب استخوانى شود. اغلب اين آسيب ها در ناحيه لگن، ستون فقرات (مهره هاى پشتى و كمرى)، استخوان ران، مهره هاى گردن و مچ دست است كه معمولاً با درد فراوان توام است.

•فرآيند استخوان سازى

استخوان ها ستون و نگهدارنده بدن هستند. استخوان مواد معدنى لازم براى حفظ حيات آدمى را در خود انبار مى كند. استخوان از دو نوع سلول ساخته شده است. گروه اول، بافت استخوانى را مى سازد تا كلسيم و ساير مواد معدنى را از جريان خون جذب كند و گروه دوم كلسيم را آزاد مى كند تا امكان مصرف آن را براى ساير اعمال اساسى بدن ممكن سازد. به عبارت ديگر زمانى كه در برنامه غذايى روزانه فرد به اندازه كافى از اين مواد نباشد، بدن اين مواد را از ذخيره استخوان ها برداشت مى كند. در نتيجه ضعيف شدن استخوان ها، بيمارى هاى خاص استخوانى نيز عارض مى شوند. تحقيقات نشان مى دهند كه در مردان آسيب هاى استخوانى از سن ?? سالگى شروع مى شود و هر سال به نسبت ? درصد ادامه مى يابد. به همين دليل آنان تا سن ?? سالگى ناتوان و ضعيف نمى شوند. اما در زنان اين مسئله كمى فرق مى كند زيرا شروع اين آسيب ها زودتر است (حدود ?? سالگى) و بعد از يائسگى (?? سالگى) نيز شدت مى يابد. تا حدى كه اگر جلوى آن گرفته نشود مى تواند هرساله ?درصد پيشرفت داشته باشد. به عبارت ديگر، زنان در ??سالگى، ?? درصد اندوخته استخوانى خود را از دست مى دهند. همچنين شكل هندسى استخوان ها در

زنان و مردان متفاوت است و همين امر سبب مى شود كه تراكم استخوانى در آنان كاهش يابد و تغييراتى در بافت استخوانى آنها پديد آيد. پژوهش هاى مختلف نشان مى دهند كه از هر سه نفر زن، يك نفر و از هر ?? مرد، يك نفر به پوكى استخوان مبتلا مى شوند.

• عوامل موثر در بروز پوكى استخوان

عوامل گوناگونى مى توانند موجب گسترش بيمارى پوكى استخوان و بيمارى هاى ناشى از آن در افراد شوند. خوشبختانه با برخى از اين عوامل خطرزا مى توان به راحتى مقابله كرد و روند پوكى را كاهش داد. مهمترين عوامل موثر در بروز پوكى استخوان عبارتند از :

- افزايش سن (شروع از سال هاى ميانه ?? و بعد از

??سالگى)

- ساختار ضعيف استخوان بندى

- داشتن سابقه خانوادگى در پوكى استخوان (بين خواهر و برادر ها و يا والدين)

- كاهش هورمون هاى جنسى در زنان و مردان (به ويژه هورمون استروژن در زنان يائسه)

- بى اشتهايى عصبى

- سيگار كشيدن

- نوشيدن الكل

- فقر غذايى (كاهش مصرف كلسيم و ويتامين D )

- شيوه زندگى كم تحرك

- مصرف داروهاى خاص

علاوه بر عوامل فوق، عوامل ديگرى در زنان وجود دارند كه موجب شدت روند پوكى در آنان مى شوند. اين عوامل عبارتند از :

- لاغرى مفرط و كوچك اندامى

- ذخيره استخوانى ناچيز

- فرسودگى ناشى از حاملگى

- تحليل رفتن ذخيره كلسيم بدن در اثر شير دادن

- رژيم هاى سخت غذايى و نرسيدن مواد معدنى لازم به بدن

- يائسگى هاى زودهنگام (برداشتن تخمدان ها)

•روش هاى تشخيص

پوكى استخوان

براى تشخيص ميزان پوكى استخوان روش هاى گوناگونى وجود دارد، از جمله عكسبردارى با اشعه ايكس كه تا زمانى كه اين بيمارى ?? جرم استخوان را تحليل نبرده است، چيزى نشان نمى دهد. اما آزمون هاى تخصصى ترى نيز در اين زمينه وجود دارند كه مى توانند جرم استخوانى را تعيين كنند. بهترين، ساده ترين و راحت ترين آنها سنجش تراكم استخوان يا دنسيتومترى (Densitometery) است. در اين روش نيازى به آمادگى قبلى و يا خوردن داروى به خصوصى نيست و پزشك را قادر مى سازد ميزان پوكى را با دقت تشخيص دهد و درمان لازم را براى بيمار تجويز كند. علاوه بر آن، دستگاه تراكم سنج استخوان فقط يك صدم تابش اشعه ايكس استاندارد را به كار مى برد و مى توان به وسيله آن كمترين تغيير در ذخيره استخوانى بدن را تشخيص داد. با استفاده از اين روش، همچنين مى توان از مصرف بى مورد هورمون استروژن نيز پرهيز كرد .

• پيشگيرى از پوكى استخوان

پيشگيرى از اين بيمارى بايد در تمام طول زندگى انجام گيرد و هدف از آن نيز افزايش تراكم بافت استخوان در سنين كودكى و نوجوانى و كاهش روند پوكى استخوان است. نكات مهمى كه براى پيشگيرى از پوكى استخوان بايد در نظر داشت، عبارتند از:

?- مصرف كلسيم لازم: مصرف روزانه ???? ميلى گرم كلسيم در روز براى زنان ضرورى است. اين ميزان براى زنان ?? سال به بالا به ???? ميلى گرم بايد افزايش يابد. همچنين زنان حامله و شيرده بايد حداقل ???? ميلى گرم كلسيم در روز مصرف كنند. مواد غذايى غنى از كلسيم

شير، ماست، پنير و ماهى هستند. يك ليوان شير كم چرب ??? ميلى گرم و يك ليوان ماست كم چرب ??? ميلى گرم كلسيم دارد. درصورت عدم دسترسى به مواد حاوى كلسيم، مى توان از مكمل هاى غذايى به همراه ويتامين D استفاده كرد. اين مكمل ها را بهتر است به همراه وعده هاى غذايى و يا هنگام خواب خورد تا بيشتر جذب بدن شوند. در نظر داشته باشيد، موادى مثل قهوه، سيگار، گوشت قرمز و نوشيدنى هاى كافئين دار مانع از جذب كامل كلسيم دريافتى مى شوند.

?- مصرف ويتامينD : مصرف اين ويتامين همراه با كلسيم موجب جذب بهتر كلسيم در بدن مى شود. افرادى كه دچار فقر ويتامين D هستند، به نرمى و يا پوكى استخوان دچار مى شوند. بيمارى نرمى استخوان يا راشيتيسم (Rashitism) نيز شبيه پوكى استخوان است با اين تفاوت كه كمبود كلسيم منجر به نرم شدن استخوان ها و انحناى شديد آنها مى شود. بدين منظور پزشكان توصيه مى كنند كه براى جذب بهتر كلسيم مصرفى بدن ويتامين D تجويز شود. به ويژه براى افرادى كه كمتر از نور آفتاب بهره مى گيرند و مجبور به استراحت در خانه هستند.

? - انجام تمرينات ورزشى: داشتن تحرك و فعاليت هاى جسمانى مى تواند موجب استخوان سازى و افزايش نيروى عضلانى فرد شود. شنا كردن موجب سفت شدن مفاصل مى شود و از دردهاى استخوانى مى كاهد. پياده روى ورزش ساده اى است كه بايد حداقل روزى ?? دقيقه انجام شود تا اثر خود را بر بافت هاى استخوانى فرد بگذارد. براى پياده روى توجه به چند اصل مى

تواند مفيد باشد:

- مسافتى را انتخاب كنيد كه متناسب با توان جسمانى شما باشد.

- مسير خود را ابتدا با قدم هاى آهسته طى و به تدريج گام هاى خود را تند كنيد.

- چنانچه آمادگى بدنى كافى پيدا كرديد، مسافت خود را بيشتر كنيد.

- سعى كنيد از راهپيمايى خود لذت ببريد، مسيرهاى متنوع انتخاب كنيد، به خودتان فشار نياوريد و دوست و همراهى خوب براى خود برگزينيد.

- سعى كنيد مسافتى معين- و نه زمانى معين- را براى پياده روى انتخاب كنيد.

پياده روى موجب رسيدن اكسيژن كافى به تمام سلول هاى بدن و ساختن مويرگ هاى جديد و به دنبال آن گردش خون بهتر در بدن مى شود.

?- نشستن، ايستادن و خوابيدن صحيح: از جمله نكاتى است كه مى تواند موجب حفظ قامت و استخوان بندى بدن شود. هنگام نشستن، باسن خود را به سمت عقب بكشيد و صاف بنشينيد. هنگام ايستادن قوز نكنيد تا ستون مهره ها انحنا پيدا نكند، و هنگام خوابيدن سعى كنيد بالش، زير سر خود نگذاريد تا ستون مهره ها شكل خود را حفظ كنند.

?- انجام ورزش هاى خاص پيشگيرى از پوكى: سعى كنيد اين ورزش ها را به طور مستمر انجام دهيد. اين ورزش ها همگى براى استحكام بيشتر استخوان ها، تقويت عضلات، حفظ تعادل بدن، گوارش بهتر و جلوگيرى از بيمارى هاى قلبى- عروقى و ماهيچه اى- مفصلى هستند.

?- دارودرمانى: دارودرمانى با تجويز پزشك معالج نيز مى تواند روند پوكى استخوان را در افراد- حتى سالخوردگان- كاهش دهد. براى مقابله با پوكى استخوان و پيامدهاى ناشى از آن هيچگاه دير نيست.

زمانى پوكى استخوان را بيمارى اى درمان ناپذير مى دانستند، ولى امروزه با استفاده از روش هاى نوين پزشكى، تشخيص زودهنگام، رژيم غذايى مناسب و فعاليت هاى بدنى گوناگون نه تنها مى توانند روند بيمارى را كاهش دهند، بلكه موجب تقويت بافت هاى استخوانى و ترميم آنها نيز مى شوند.

منبع:روزنامه شرق

فعاليت زياد زنان باردار منجر به كم وزني غير عادي ن

زنان بارداري كه در فعاليت هاي پرتحرك شركت دارند و يا بارهاي سنگين را بلند مي كنند و يا مدت هاي طولاني به حالت ايستاده به كار مي پردازند ممكن است هنگام زايمان كودك آنان دچار كم وزني غير طبيعي باشد.پس از سه سال مطالعه بر روي پانصد زن باردار نتيجه گيري شده است كه مهم ترين عاملي كه منجر به كم وزني غير طبيعي نوزاد در هنگام تولد مي شود فعاليت بيش از حد مادر است. پس از مطالعه بر روي كليه عواملي كه ممكن است به كم وزني نوزاد منجر شوند از جمله سيگار، مواد مخدر و ...، ايستادن بيش از حد مادر، برداشتن بارهاي سنگين عامل اصلي كم وزني غير طبيعي در نوزادان است.

خطر اين عوامل در سه ماهه دوم بارداري بيشتر متوجه نوزاد است چرا كه در اين مدت جنين بيشترين ميزان رشد را دارد و در سه ماه دوم بارداي، بهداشت و سلامت مادر بيش از هر زماني حايز اهيمت است و در اين مدت مادران باردار بايد مرتبا دست از كار كشيده و در خوردن به موقع غذا سستي نكنند.

منبع: http://www.taamasrar.com

قرص پيشگيري از بارداري

مقدمه

قرص پيشگيري از بارداري كه به نام "قرص" مشهور است، روشي مؤثر، متداول و مطمئن در پيشگيري از بارداري است. قرص روزانه توسط خانمها مصرف مي شود و داراي هورمونهاي استروژن و پروژسترون (هورمونهاي زنانه) است. هورمونها مواد شيميايي هستند كه كنترل كاركرد اعضاي مختلف بدن را بر عهده دارند. هورمونهاي زنانه فعاليت تخمدانها و رحم را در زنان كنترل مي كنند. قرص پيشگيري از بارداري به نحوي اين هورمونها را به بدن مي رساند كه كنترل تخمدان و رحم را از هورمونهاي بدن

مي گيرد و با نظم جديدي كه با هورمونهاي خود ايجاد مي كند مانع بارداري مي گردد.

قرص چگونه كار مي كند؟

تخمك گذاري آزاد شدن تخمك در حدود اواسط هر دورة يك ماهة قاعدگي در خانمهاست. در صورتيكه بدنبال مقاربت تخمك با اسپرم تركيب شود، تخم جنين بوجود مي آيد. اگر تخمك آزاد نشود حاملگي نيز امكان پذير نيست. قرص پيشگيري از بارداري با در دست گرفتن نظم هورمونهاي زنانه در بدن خانم، علاوه بر جلوگيري از تخمك گذاري، مخاط دهانه رحم را ضخيم مي كنند كه خود از وارد شدن اسپرم به رحم جلوگيري مي كند.

انواع قرص هاي پيشگيري از بارداري

قرص هاي تركيبي: اكثر قرص هاي پيشگيري از بارداري "قرص هاي تركيبي" هستند كه از تركيب هر دو هورمون استروژن و پروژسترون ساخته شده اند. اين قرصها بسته به ميزان هورمون موجود، به انواع كم هورمون (LD) ، نوع با هورمون زياد (HD) و نوع چند مرحله اي با ميزان هورمون متغير تقسيم بندي مي شوند.

-امروزه مصرف نوع LD كه بدليل ميزان هورمون كم داراي عوارض كمي است، متداولتر است.

-قرص HD به دليل ميزان هورمون زياد عوارضي را براي بيمار بوجود مي آورد و غير از موارد خاصي كه توسط پزشك تجويز مي شود، به هيچ كس توصيه نمي شود.

-در نوع چند مرحله اي ميزان هورمون موجود در هر قرص با قرص روز بعد متفاوت است و ميزان هورمون استروژن و پروژسترون شبيه به يك دوره قاعدگي يك ماهه طبيعي تعيين شده است. مصرف اين قرصها بدليل عوارض كم بويژه در كشورهاي پيشرفته رو به افزايش است.

اكثر قرص هاي تركيبي در بسته بندي هاي 21- روزه يا 28-

روزه در بازار موجودند. در نوع 21- روزه، روزانه براي 21 روز، در زمان ثابتي از هر روز، يك قرص مصرف مي شود. در نوع 28 – روزه، 21 قرص اول حاوي هورمون است كه مانند بسته بندي قبلي است و 7 قرص بعدي فاقد هورمون است كه ممكن است حاوي آهن و بعضي مواد مفيد ديگر باشد. در هر حال پس از اتمام 21 قرص حاوي هورمون، قاعدگي اتفاق مي افتد. مصرف بسته هاي 28 روزه كمك مي كند كه فرد عادت مصرف روزانه قرص را هميشه داشته باشد و ريزمغزيها را نيز دائما دريافت كند.

قرص هاي تك هورموني (پروژستروني): نوع ديگر قرص كه به قرص پروژستروني شهرت دارد با قرص هاي تركيبي اين فرق را دارد كه فقط حاوي هورمون پروژسترون است. روش كار آن مشابه قرصهاي تركيبي است اما ممكن است كارآيي آن از نوع قبلي كمتر باشد. مزيت آن كمتر كردن تعداد قاعدگي هاست كه ممكن است با مصرف اين قرصها، قاعدگي هر چند ماه يك بار اتفاق بيفتد. با اين حال، قرصهاي پروژستروني به دليل لكه بيني مكرر چندان مورد علاقه خانمها نيست. اين قرص ها روزانه بدون توقف مصرف مي شوند. همانگونه كه گفته شد خانمي كه از اين روش استفاده كند ممكن است ماهها قاعده نشود كه خود به معني عدم تخمك گذاري است. در صورتيكه علي رغم مصرف اين قرص ها، فرد همانند گذشته قاعده شود به معني تخمك گذاري و در نتيجه خطر حاملگي است و بنابراين مي بايست با مشورت پزشك يا ماما از نوع ديگر قرص و يا روش ديگر استفاده نمايد.

نحوه مصرف قرص و مسائل مرتبط با آن

روز آغاز خونريزي قاعدگي روز اول

محسوب مي شود و روز پنچم -چه خونريزي تمام شده و يا هنوز ادامه داشته باشد- اولين قرص را بخوريد. پس از آن، هر شب در ساعت معيني كه ترجيجا پس از شام و قبل از خواب است، يك قرص مصرف كنيد تا 21 قرص هورمون دار موجود در بسته تمام شود. پس از پايان 21 قرص حاوي هورمون، هفت روز كامل هيچ قرصي نخوريد (در بسته بندي 21 روزه) و يا تنها قرص هاي تقويتي فاقد هورمون مصرف كنيد (در بسته بندي 28 روزه) .

توجه: در طي اين هفت روز كه هورمون به بدن نمي رسد بايستي قاعدگي اتفاق بيفتد. در غير اينصورت بايد مصرف قرص را قطع كرده و به پزشك مراجعه كنيد.

پس از گذشت 7 روز كامل، مصرف قرص هاي بسته بعدي را آغاز كنيد. براي مصرف قرص پس از اين 7 روز، تنها شرط اتفاق افتادن قاعدگي است. زمان خونريزي و اينكه آيا هنوز خونريزي ادامه دارد يا خير تأثيري در زمان شروع مصرف دوره بعدي قرص ندارد.

نكته مهم در مصرف قرصهاي پيشگيري از بارداري آن است كه قرص هاي ضد بارداري بايد هر روز در ساعت معيني بدون توجه به اينكه آيا فرد رابطة جنسي دارد يا خير مصرف شوند تا بهترين كارآيي را داشته باشند.

هرگز نبايد از قرص هاي خواهر يا دوست خود استفاده كنيد زيرا بسته بندي ها به نحوي آماده شده اند كه مطابق برنامة مشخصي به صورت روزانه مقدار مناسبي هورمون را به بدن برسانند و بنابراين قرصهاي مربوط به يك روز با قرص روز بعد ممكن است تركيب مختلفي داشته باشد. پس هميشه قرص هر روز

را در همان روز مصرف كنيد.

اگر خانمي فراموش كرد كه يك قرص را مصرف نمايد ممكن است خطر حاملگي وجود داشته باشد.

در مورد فراموشي قرصهاي LD يا HD:

1. در صورت فراموش شدن قرص يك شب، بايستي تا نوبت بعدي هر موقع به ياد آمد، قرص فراموش شده را بخوريد. چنانچه تا شب بعد به ياد نيامد، شب بعد دو قرص با هم مصرف كنيد.

2. در صورتي كه خوردن قرص دو شب فراموش شود، تا دو شب متوالي هر شب دو قرص بخوريد و تا آخر بسته، همزمان از روش جلوگيري ديگري مانند كاندوم هم استفاده كنيد.

3. در صورت فراموشي قرص 3 شب متوالي يا بيشتر، از خوردن بقيه قرصها خودداري كنيد و تا شروع خونريزي و آغاز دوره قاعدگي جديد از روش جلوگيري ديگري استفاده كنيد. از روز پنجم قاعدگي بسته جديد را شروع كنيد

در مورد فراموشي قرصهاي چند مرحله اي:

در صورتيكه در فاصله 12 ساعت پس از زمان هميشگي مصرف به خاطر آمد، قرص فراموش شده را مصرف كنيد. اگر پس از 12 ساعت بخاطر آمد، نيازي به مصرف قرص فراموش شده نيست. ولي بايد تا پايان بسته، بقيه قرصها را همراه با استفاده از يك روش ديگر مانند كاندوم مصرف كنيد.

قرص نبايد به صورت ناپيوسته، مثلا يك ماه درميان و يا دوماه درميان و يا چند روز در ميان مصرف شود.

وجود لكه بيني همزمان با مصرف مرتب قرص براي 2 تا 3 ماه اهميتي ندارد. در صورت تداوم بيشتر بايد به پزشك مراجعه كرد.

علائمي مانند تهوع، استفراغ و سردرد همراه با مصرف قرص به تدريج پس از 2 تا

3 ماه برطرف مي شود. براي پيشگيري از اين عارضه بهتر است قرصها را پس از شام و قبل از خواب مصرف كنيد.

كم شدن حجم خونريزي قاعدگي پس از قطع قرص در مقايسه با حالت قبل از مصرف قرص طبيعي است. اما در صورت كم شدن بيش از حد و لكه بيني يك روز درميان و يا قطع كامل بايد به پزشك مراجعه نمود.

براي مصرف قرص LD محدوديت سني وجود ندارد و مي توان آن را تا سن 45 سالگي و حتي بيشتر تحت نظارت پزشك مصرف كرد. ليكن در مواردي نظير فشارخون كنترل نشده و مصرف سيگار توصيه مي شود كه مصرف قرص به سن كمتر از 35سال محدود گردد.

زنان شيرده بهتر است از قرصهاي پروژستروني كه ترشح شير را كم نمي كند، استفاده كنند.

بيماريهاي قلبي-عروقي، بيماريهاي عروقي مغز، بيماريهاي حاد كبد، سرطان پستان و سرطان رحم، خونريزي رحمي با علت ناشناخته، احتمال حاملگي يا حاملگي ثابت شده موارد منع مصرف قرصهاي ضد بارداري است كه پزشك پيش از تجويز اين قرصها آنها را مد نظر دارد.

قرص تا چه ميزان مؤثر است؟

در طي يك سال، ممكن است 8-5 زوج از 100 زوجي كه تنها از قرص براي پيشگيري از بارداري ناخواسته استفاده مي كنند، حامله شوند. البته علت اكثر اين موارد مصرف نادرست قرص است. حتي فراموش كردن قرص براي 1 روز مي تواند احتمال حاملگي داشته باشد. به هر حال قرص يك روش مؤثر پيشگيري از بارداري است. توجه داشته باشيد كه بعضي مسائل ديگر نيز ممكن است در كارآيي قرص تأثير گذار باشد. بعضي از داروهايي كه فرد مصرف مي كند و يا

حتي بعضي از تركيبات گياهي و مكمل ها ممكن است با قرض تداخل داشته باشند و اثر آنرا كم كنند. مثلاً بعضي از آنتي بيوتيك ها با قرص تداخل دارند. بهتر است در صورت مصرف اينگونه مواد حتماً با پزشك خود مشورت نماييد.

فراموش نكنيم كه اصل اساس در كارآيي روش هاي پيشگيري از بارداري ناخواسته، انتخاب روش مناسب جهت هر فرد و استفاده دائمي و مناسب از آن روش مطابق دستورالعمل آن است.

كم خوني و بارداري

كم خوني فقر آهن شايع ترين علت كم خوني زنان باردار است كه در 15 تا 25درصد حاملگي ها رخ مي دهد. اثرات كم خوني فقر آهن بر جنين ناچيز است چرا كه آهن به صورت فعال از جفت انتقال مي يابد. بنابراين سطح آهن و فريتين جنين سه بار بيشتر از سطح آن در مادر مي شود. به سه دليل جذب مناسب آهن مهم است اول اينكه آهن براي ايجاد هموگلوبين در مادر و جنين مورد نياز است و با توجه به اينكه حجم خون مادر حدود 25تا 40 درصد طي حاملگي افزايش مي يابد، نياز به آهن، مادر را در معرض كم خوني قرار مي دهد.

دومين مورد اين است كه در سه ماهه آخر بارداري نوزاد قسمتي از ذخاير آهن مادر را جذب مي كند و سوم اينكه افزايش حجم خون و ذخاير آهن كمك مي كند كه بدن از دست دادن خون را طي دوره زايمان جبران كند. بنابر اظهارات دكتر رباب بهداني متخصص زنان و زايمان و نازايي و عضو هيات علمي دانشگاه تهران ميزان كل آهن مورد نياز دوران حاملگي يك ميلي گرم است كه از اين مقدار

500 ميلي گرم براي افزايش حجم گلبو ل هاي قرمز مادر مصرف و 300 ميلي گرم به جنين و جفت منتقل مي شود. ضمن اينكه 200ميلي گرم براي جبران خون از دست رفته در هنگام وضع حمل مورد استفاده قرار مي گيرد.

ميزان مورد نياز آهن در دوران حاملگي به طور متوسط 53 ميلي گرم در روز است. ميزان آهن تكميلي توصيه شده براي زنان حامله غيركم خون 300ميلي گرم قرص فروس سولفات در روز است كه 60ميلي گرم حالت عنصري دارد. زنان حامله با كم خوني فقر آهن بايد روزانه دو تا سه بار فروس سولفات به ميزان 300 ميلي گرم مصرف كنند. كه البته در رابطه با زناني كه عدم تحمل به قرص هاي معمولي دارند قرص هاي روكش دار يا محلول سوسپانسيون به كار مي رود. سه هفته پس از شروع درمان مي توان منتظر شروع نتايج بود، كه البته بيمار با كم خوني شديد ممكن است به درمان تزريقي به شكل آهن دكستران داخل عضلاني يا داخل رگي نياز داشته باشد. از آنجا كه 20 تا 30 درصد بيماران حساسيت به صورت شوك حساسيتي آنافيلماكسي به آهن دكستران دارند، تمام بيماران بايد يك ساعت قبل از آغاز درمان ميزان كمي از اين آهن را به صورت آزمايشي دريافت كنند.

علائم

خانم حامله با كم خوني ممكن است علامت مشخصي نداشته باشد به جز اينكه تعداد گلبول قرمز خون وي كاهش يافته است اما به طور كلي شايع ترين علائم كم خوني را دكتر بهداني متخصص زنان و زايمان موارد زير ذكر مي كند:لب، پوست و ناخن رنگ پريده، پلك هاي فرورفته،

خستگي، سرگيجه، ضربان بالاي قلب، تنگي نفس كه اين علائم مي توانند شبيه علائم بيماري هاي ديگر باشند.

افراد در معرض خطر

به گفته هاي اين عضو هيات علمي دانشگاه تهران خانم هايي با استفراغ هاي مكرر، دو يا چند حاملگي نزديك به هم مادراني با بيش از يك فرزند و يا خانم هايي كه خونريزي زياد طي دوره هاي قاعدگي پيش از حاملگي داشته اند طي حاملگي در معرض خطر بالاي كم خوني فقر آهن قرار دارند.

عوارض كم خوني فقر آهن

كم خوني فقر آهن در مادر با افزايش بروز كم خوني كودك طي سال اول زندگي همراه است. همچنين كم خوني فقر آهن به ويژه در سه ماهه اول و دوم بارداري با افزايش زايمان زودرس و زايمان نوزادي با وزن كم همراه است. دكتر بهداني افزود: «رابطه بين كم خوني و وزن تولد مورد بررسي قرار گرفته است. در چند مطالعه، هموگلوبين بالا معمولا نشانگر كمبود افزايش در حجم پلاسما است كه خطر وزن كم نوزاد هنگام تولد را افزايش مي دهد. همچنين در چندين مطالعه رابطه كم خوني فقر آهن مادر با زايمان زودرس مشخص شده است و نشان داده شده است آنمي در هفته 13 تا 24 حاملگي خطر احتمالي زايمان زودرس و وزن كم نوزاد هنگام تولد را 181 تا 751 بار افزايش مي دهد. در تعدادي از مطالعات رابطه اي بين كم خوني مادري و نمره سلامتي نمره آپگار پايين نوزادي نشان داده شده است. مشخص شده نوزاد مادري كه آهن كمكي دريافت نكرده حدود 50درصد شانس بالاتر مرگ و مير را در سال اول زندگي دارد.

توصيه ها

اگر آهن كمكي با غذاي حاوي ويتامين ث مصرف شود بهترين جذب را دارد ولي اگر با آنتي اسيد يا غذاهاي حاوي كلسيم مصرف شد جذب آهن مختل مي شود. آهن كمكي گاهي سبب تورم معده، يبوست و تهوع مي شود. اگر اين موارد سبب مشكل براي مادري شد وي به ياد داشته باشد كه مي تواند بيشتر آهن مورد نياز خود را از غذاهاي غني از آهن مثل جگر، گوشت قرمز، زرده تخم مرغ، حبوبات و مغزهاي گياهي خشك شده دريافت كند.

منبع: http://www.koodakaneh.com

مزاياي فعال ماندن در دوران حاملگي

اگر احساس نفخ يا تهوع صبحگاهي داشته باشيد، احتمالا لباس پوشيدن روزانه هم براي شما به اندازه كافي سخت خواهد بود! اما بايد بدانيد كه كمي ورزش و فعاليت، مي تواند انرژي بيشتري به شما ببخشد و احتمالا موجب شود كه احساسي همانند دوران پيش از حاملگي خود داشته باشيد.

از آنجا كه ورزش موجب بهبود كشيدگي طبيعي عضلات، قدرت و استقامت آنها مي شود، به شما در تحمل اضافه وزن دوران حاملگي كمك مي كند. شما را براي فشار زايمان آماده كرده و بازگشت بدن شما را پس از زايمان به حالت طبيعي بسيار آسانتر خواهد كرد. قبل از آغاز هرگونه برنامه ورزشي، اطمينان حاصل كنيد كه دستورالعملهاي مربوط به سلامتي و ايمني را رعايت كرده ايد، خصوصا حالا كه حامله هستيد!

ورزش كردن در اين دوره، مزاياي زير را به ارمغان خواهد آورد:

به شما انرژي بيشتري خواهد داد.

حاملگي موجب از دست دادن انرژي بدن شما مي شود، اما تمرينهاي منظم ورزشي، مانند پياده روي سريع، شما را قادر خواهد ساخت كه فعاليتهاي روزانه خود را انجام دهيد.

ورزش، سيستم قلبي- عروقي شما را تقويت خواهد كرد، در نتيجه شما به سادگي خسته نخواهيد شد. با عضلات قوي و كشيده، شما به تلاش كمتري براي انجام فعاليتهاي روزمره خود از قبيل خريد يا ملاقاتهاي كاري نياز خواهيد داشت.

به شما كمك مي كند تا براي مرحله دشوار زايمان آماده شويد.

اين نتيجه را به خوبي خواهيد ديد، هر چه وضعيت بدني بهتري داشته باشيد، قويتر خواهيد بود و بهتر از عهده زايمان برخواهيد آمد. زايمان مشابه با دويدن در دوي ماراتن است؛ به استقامت، اراده و توجه نياز دارد. فعاليت فيزيكي در دوران حاملگي، آمادگي خوبي براي مرحله سخت زايمان است. بعلاوه، برخي محققان نشان داده اند كه جنين خانمهايي كه در دوران حاملگي ورزش مي كرده اند، مراحل دشوار زايمان را بهتر از ساير خانمها تحمل مي كنند.

ناراحتيهاي حاملگي را كاهش مي دهد.

ورزش و تمرين موجب تقويت و كشيده شدن عضلات شما مي شود، كه به شما كمك خواهد كرد تا بهتر از عهده دردها و ناراحتيهاي دوران حاملگي برآييد. حركتهاي كششي دردهاي پشت و كمر را كاهش مي دهد، پياده روي موجب بهبود گردش خون و شنا موجب تقويت عضلات شكمي مي شوند.

افسردگيهاي دوران حاملگي را از بين مي برد.

حاملگي را مي توان يك تمرين 9 ماهه براي يك واقعه بزرگ (زايمان و تولد كودك) دانست؛ پس از آنكه هيجان اوليه اطلاع دادن حاملگي به اطرافيان از بين برود، شما مي مانيد و انتظار! در ماههاي ششم يا هفتم، بارداري مي تواند ملالت آور يا حتي كسل كننده شود و افزايش وزن و خستگي (كه فعاليتهاي اجتماعي شما را محدود

مي كند) ممكن است موجب بي حوصلگي مضاعف گردد. پيدا كردن يك فعاليت سازگار وضعيت بارداري، مي تواند راه حلي براي اين مشكلات باشد.

به شما كمك مي كند تا خواب بهتري داشته باشيد.

وقتي در تما روز وزنه اي را در جلوي شكم خود حمل مي كنيد، پيدا كردن وضعيت مناسبي كه بتوانيد در شب، خواب راحتي داشته باشيد، يك مشكل اساسي خواهد بود. ورزش به شما كمك مي كند تا تمام انرژي اضافي خود را بسوزانيد، و آنقدر شما را خسته خواهد كرد تا بتوانيد به يك خواب آرام و راحت برويد.

استرس را كاهش داده و توان روحي شما را افزايش مي دهد.

بارداري و به دنيا آوردن يك كودك، واقعه مهمي است كه زندگي شما را تغيير خواهد داد و مي تواند موجب هيجان و در عين حال دستپاچگي شما شود. يك مطالعه نشان داده است كه ورزش مي تواند ميزان هورمون سرتونين را افزايش دهد. اين هورمون، يك ماده شيميايي است كه در مغز ترشح مي شود و به خلق و خو و اخلاق ربط دارد. در نتيجه ورزش مي تواند روح تازه اي به شما ببخشد. هنگامي كه احساس افسردگي مي كنيد، موسيقي مورد علاقه خود را بگذاريد و يك رقص آرام را در اطاق نشيمن آغاز كنيد يا در يك كلاس رقص آرام ثبت نام كنيد. همچنان به تمرينهاي سبك آيروبيك ادامه دهيد و به مربي خود اطلاع دهيد كه حامله هستيد.

تصورتان را از خودتان و شخصيتتان بهبود مي بخشد.

تصور كنيد اندام شما به ظريفي و نازكي گذشته نيست و هرچند كه مي دانيد اين اتفاق دليلي كاملا

دلچسب و شيرين دارد، اما مشاهده اينكه سايز اندامهاي بدن شما مرتبا افزايش مي يابد و به اندازه اي مي رسد كه قبلا هرگز نبوده است، مي تواند شما را دلسرد يا افسرده كند! ورزش و فعاليت به شما كمك مي كند كه كمتر احساس افسردگي كنيد. همچنين، ورزش به بدن شما كمك خواهد كرد تا پس از زايمان، به سرعت به وزن و شكل طبيعي خود بازگردد.

به شما كمك خواهد كرد تا پس از زايمان، اندام خود را سريعتر به حالت طبيعي برگردانيد.

همين انگيزه مي تواند براي بسياري از خانمها كافي باشد تا برنامه ورزشي منظمي را در طول دوران حاملگي خود پيگيري كنند. اگر به گونه اي برنامه ريزي كرده باشيد كه ماهيچه هاي بدنتان در تمام دوران حاملگي، قدرت و كشيدگي مناسبي داشته باشند، پس از زايمان، بدن شما راحت تر مي تواند به حالت طبيعي خود باز گردد

در دوران بارداري خواب كافي فراموش نشود

نتايج مطالعات نشان مي دهد، بسياري از زنان در دوران بارداري با مشكلات خواب مواجه مي شوند، در صورتي كه خواب كافي در اين دوران بسيار حايز اهميت است.

به نقل از مجله ساينس سازمان ملي خواب براي اينكه زنان در دوران بارداري خواب راحتي داشته باشند، موارد زير را توصيه مي كند:

در دوران بارداري براي بهتر جريان داشتن خون بيشتر، به سمت پهلوها بخوابند. در طول روز بيشتر مايعات بنوشند و در غروب و قبل از خواب كمتر مايعات بنوشند.

از خوردن غذاهايي كه فعاليت قلب را افزايش مي دهد، خودداري كنند.

خواب نيم روزي در هنگام عصر فراموش نشود. قبل از خواب با دوش گرفتن و كشيدن نفس عميق

با آرامش به رختخواب بروند.

توصيه هاي دوران بارداري

چگونگي مراجعه به پزشك در دوران حاملگي

اولين مراجعه بايد بلافاصله پس از مثبت شدن جواب آزمايش بارداري صورت گرفته تا اقدامات اوليه از قبيل تشكيل پرونده، آزمايش روتين بارداري، معاينات لازم واكسيناسيون و...انجام مي شود.اگر خانم باردار جزء گروه در معرض خطر نباشد، ملاقاتهاي بعدي در طي شش ماه اول هر ماه يك بار، طي ماههاي هفتم و هشتم هر دو هفته يك بار و پس از آن تا زمان زايمان هرهفته بايد صورت پذيرد.چنانچه خانم باردارجزء گروه هاي درمعرض خطر باشد، اين ملاقاتها در فواصل كمتري انجام خواهد شد.

خانمهاي در معرض خطر عبارتند از:

?- داراي سن كمتر از ?? سال يا بيشتر از ?? سال

?- خانمهايي كه بارداري اولشان است

?-خانمي كه اولين مراجعه آنها درماه هفتم صورت بگيرد

?- خانمهاي بسيار چاق و يا لاغر

?- خانمهايي كه سيگار يا الكل يا مواد مخدر مصرف مي كنند

?- داراي مشكلات اقتصادي و اجتماعي

?- داراي فقر آهن يا كم خوني يا شواهد دال بر تغذيه ناكافي مادر

?- داراي مشكلات عصبي

?- داراي فاكتور مامائي از قبيل: نازائي بيشتراز دوسال، سابقه سقط، سابقه مرده زائي، سابقه زايمان نارس، سابقه سزارين، سابقه عقب افتادگي ذر فرزندان ديگر، زايمان جنين كم وزن ( تاخير در رشد جنين)، حوادث جفتي يا خونريزي مادر و نارسايي يا مشكلات دهانه رحم.

علائم هشداردهنده مهم طي دوران حاملگي

غير از دستورات لازم در مورد حاملگي و مسائل مربوط به تغذيه، استراحت، خواب، اجابت مزاج، حمام كردن، لباس پوشيدن، سيگاركشيدن، مصرف دارو و الكل و مقاربت، به بيمار گوشزد مي شود در صورت مشاهده موارد زير سريعا به پزشك مراجعه نمايد:

1-هرگونه خونريزي از

واژن يا لكه بيني

?- تورم صورت ياانگشتان (ورم قسمت فوقاني بدن)

?- سردرد شديد يا مداوم

?- تاري ديد

?- دردشكم استفراغ مداوم

?- تب يا لرز

?- دفع ادرار دردناك

?- خروج مايع از واژن

?- تغيير محسوس در شدت يا تناوب حركات جنين

روزه داري زنان شيرده با تغذيه مناسب اشكال ندارد

يك عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي قزوين گفت: روزه داري زنان شيرده درصورت رعايت برنامه تغذيه اي مناسب، در رشد كودكان اختلالي ايجاد نمي كند.

اما وي توصيه كرد كه زنان در شش ماه اول شيردهي روزه نگيرند زيرا كودك وابسته به شير مادر است و گرسنگي طولاني مدت مادرشيرده در رشد كودكان اختلال ايجاد مي كند.

''مريم جوادي'' روز چهارشنبه در گفت وگو با ايرنا گفت اگر حجم غذايي مورد نياز بدن مادر شيرده به خوبي در وعده هاي افطار، سحر و ميان اين دو وعده تقسيم شود، آرامش خاطر ايجاد شده در مادران اثر مفيدي براي كودك خواهد داشت.

به گفته وي رژيم غذايي مادران شيرده بايد از پروتئين، كلسيم، آهن و ويتامين ها غني باشد كه درصورت لحاظ نكردن اين مواد غذايي دچار كمبود شديد مواد مغذي شده و رشد كودك و سلامتي مادر را به خطر مي اندازد.

جوادي ادامه داد البته در صورتي كه مادران احساس كردند روزه داري موجب كاهش شير آنها شده نبايد روزه بگيرند.

عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي قزوين گفت: زنان شيرده بايد هنگام افطار و سحري از مواد غذايي سرشار از آهن(گوشت و حبوبات) و كلسيم(شير و لبنيات) استفاده كنند و از مصرف ادويه و سير در سحري به علت بدبو كردن شير خودداري نمايند.

جوادي با اشاره به اينكه ''زنان شيرده روزه دار بايد غذاي باكيفيت بخورند''، گفت: مصرف سبزي، لبنيات كم چرب، آجيل خام و انواع گوشت

در افزايش ترشح شير موثر خواهد بود

مراقبت هاي پيش از بارداري

وجود پيشرفت چشمگير مراقبت هاي بارداري طي دو دهه اخير، هنوز هم پيامدهاي ناگوار حاملگي يك مشكل جدي محسوب مي شود.

عادت هاي خوب مادر، پيش از باردار شدنش مي تواند به سلامت مادر و جنين كمك كند. معمولا اولين مراجعه خانم هاي باردار به پزشك حداقل 8 هفته بعد از انعقاد نطفه جنين صورت مي گيرد. تا اين زمان ممكن است بسياري از مشكلات برگشت ناپذير، براي جنين پيش آمده باشد، چون اغلب اعضاي حياتي جنين در چند هفته اول حاملگي شكل مي گيرند و بيشترين ناهنجاري هاي جنيني و نقايص فيزيكي هم بين هفته دوم تا هشتم حاملگي به وجود مي آيند. به همين علت اغلب زماني كه خانم باردار به پزشك مراجعه مي كند، به قول معروف كار از كار گذشته است!

برنامه ريزي براي بارداري و مراقبت هاي آن بايد از ماه ها قبل از اقدام براي حامله شدن انجام شود. بر اساس بعضي تحقيقات، اين زمان حداقل 3 ماه است. يعني زوج هاي جوان بايد حداقل 3 ماه قبل از اقدام به بچه دار شدن، فعالانه خود را براي اين منظورآماده كنند.

بسياري از متخصصان معتقدند، همين تاخير در شروع مراقبت ها باعث شده است كه با وجود پيشرفت بسيار سريع مراقبت هاي بارداري در دو دهه اخير، هنوز پيامدهاي ناگوار حاملگي، يك مشكل عمده به حساب آيد. در آمريكا هر سال نزديك به 500 هزار كودك نارس و 120 هزار كودك با نقايص مهم حين تولد به دنيا مي آيند. اين آمار متخصصان را بر آن داشته تا براهميت حاملگي برنامه ريزي شده تاكيد كنند و طرح ها و مجامعي براي رواج آن در بين مردم و جامعه پزشكي برگزار كنند. گفته مي شود حدود

نيمي از حاملگي ها ناخواسته و پيش بيني نشده است و اين باعث مي شود كه زوج مورد نظر فرصتي براي مراقبت هاي پيش از بارداري نداشته باشند.

متخصصان بر اين باورند كه هر بارداري، بايد لزوما برنامه ريزي شده باشد و با يك پزشك يا ماما در مورد آن هماهنگي شده باشد تا مراقبت هاي لازم پيش از بارداري انجام گيرد. بسياري از مشكلات با بررسي سلامت زوجين پيش از حاملگي و توصيه آنها به داشتن روش زندگي مناسب، قابل پيشگيري هستند. براي رسيدن به سلامت پيش از تصميم به بارداري، يكسري نكات منطقي و علمي بايد رعايت شود.

سيگار كشيدن مادر باردار

از نظر علمي ثابت شده است كه سيگار كشيدن مادر باردار، رشد جنين را كند كرده و احتمال تولد نوزاد با وزن كم را تقريبا دوبرابر مي كند. همچنين سيگاري بودن زن باردار تاثير زيادي در سقط خودبه خودي، زايمان زودرس و تولد نوزاد مرده دارد. سرويس سلامت عمومي آمريكا تخمين زده است كه اگر همه زنان حامله در اين كشور دست از سيگار كشيدن بردارند، ميزان مرده زايي تا 11 درصد و ميزان مرگ نوزادان تا 5 درصد كاهش مي يابد. با اين وجود فقط يك پنجم زنان سيگاري در ترك اين عادت خود در طول بارداري موفق مي شوند. به همين علت متخصصان توصيه مي كنند، اگر تصميم به بارداري داريد حتما پيش از اقدام به آن، اعتياد به سيگار و ساير مواد را ترك كنيد و گرنه بهتر است تا ترك كامل، بچه دار نشويد.

مصرف ويتامين ها، در دوران بارداري عامل سلامت جنين است

بر اساس تحقيقات انجام شده، كودكان زناني كه ميزان كافي اسيد فوليك در دوران پيش از بارداري استفاده كرده اند،

كمتر دچار نقايص طناب نخاعي و نوعي ناهنجاري مادرزادي ستون فقرات و نخاع) شده اند. بنابراين هر خانمي قبل از حاملگي بايد مولتي ويتامين حاوي اسيد فوليك و ويتامين B مصرف كند تا از ناهنجاري هاي بالقوه اي كه مغز و نخاع را تهديد مي كند، پيشگيري به عمل آورد. مطالعات نشان داده در صورت مصرف كافي اسيدفوليك در همه زنان در دوران قبل از بارداري و اوايل حاملگي، حدود 70 درصد اين نقايص ديگر رخ نخواهند داد.

واكسيناسيون مادر پيش از بارداري

همه خانم ها قبل از حاملگي بايد از نظر ايمني نسبت به سرخجه آزمايش شدند. سرخجه يك بيماري ويروسي واگيردار است كه در صورت ابتلاي مادر در حاملگي، تهديدي جدي براي جنين او در برخواهد داشت. بنابراين بايد حداقل سه ماه پيش از بارداري واكسن سرخجه براي زناني كه ايمني ندارند، تجويز شود. واكسن ديگري كه معمولا از آن غفلت مي شود يادآوري ديفتري- كزاز است كه بايد هر 10 سال يك بار تزريق شود.

در برخي كشورها ايمني نسبت به ويروس آبله مرغان هم بررسي مي شود و در صورت نياز، به زنان مستعد واكسن تزريق خواهد شد. اين بيماري نيز در صورت ابتلاي مادر در اوايل حاملگي، مي تواند نقايص جدي در نوزاد ايجاد كند و در اواخر حاملگي موجب ابتلاي نوزاد به آبله مرغان كشنده شود. زناني كه آسم، مشكلات قلبي، ايدز و شرايط ديگري دارند كه آنها را مستعد عفونت مي كند، نيز لازم است واكسن هپاتيت B بزنند و حتي براي آنها واكسن ضدآنفلوآنزا نيز توصيه مي شود.

تست غربالگري ژنتيكي

تست غربالگري ژنتيكي در ايران معمول نيست اما در شرايط نادر مثل خانواده هايي كه سابقه نقص لوله عصبي و

يا نقايص مادرزادي قلب دارند، توصيه مي شود. علاوه بر اين، خانواده هايي كه در آنها نشانگان داون، تي ساكس، بيماري خوني سلول داسي شكل و تالاسمي، هموفيلي، ديستروفي عضلاني و فيبروزكيستيك وجود دارد، نيز بايد آزمايش ژنتيكي بدهند. افرادي كه سابقه عقب افتادگي ذهني و اختلالات نادر كروموزومي و ژنتيكي داشته اند نيز براي اطمينان از سلامت جنين و نوزاد آينده، لازم است از نظر ژنتيكي بررسي شوند.

بيماري مادر قبل از بارداري

ممكن است هر زني قبل از حاملگي دچار نوعي بيماري باشد كه با شروع بارداري، بيماري اش تشديد شود و بر سلامت او و جنين اثر سوء بگذارد. بنابراين هر زن بيماري كه تصميم به بارداري دارد، نبايد صبر كند تا بعد از حاملگي به پزشك مراجعه كند، بلكه بايد از قبل با پزشك مشورت كند تا بيماري اش قبل از حاملگي مهار شود. مثلا اگر ديابت مادر در بارداري كنترل نشده باشد، سطح بالاي گلوكز در خون مي تواند منجر به ناهنجاري جنيني شود.

زناني كه آلوده به ويروس ايدز هستند اگر در طول بارداري به طور مناسب درمان شوند، مي توانند احتمال انتقال ويروس به جنين خود را كاهش دهند. علاوه بر اين، زناني كه آسم، صرع، لوپوس، بيماري كليوي، قلبي و فشارخون بالا دارند نيز بايد قبل از تصميم به بارداري با پزشك خود مشورت كنند.

قطع داروهاي مضر براي جنين در مادران باردار

خانم ها بايد پيش از بارداري، مصرف داروهايي را كه ممكن است براي رشد و تكامل جنين مشكل ايجاد كند، قطع كنند. مثلا داروي رآكوتان كه براي درمان جوش صورت استفاده مي شود، مي تواند منجر به نقايص شديد در جنين شود وحتما بايد حداقل يك ماه قبل از

شروع بارداري قطع شود.

داروهايي (مانند لووستاتين) كه براي كاهش كلسترول خون به كار مي روند و برخي داروهاي فشار خون هم بالقوه خطرناكند. اگر نمي شود دارويي را كاملا قطع كرد، لازم است آن را با انواع بي خطرتر (طبق توصيه پزشك جايگزين كرد. درخانم هايي كه به دليل بيماري هاي اعصاب و روان، داروهاي ثبات دهنده روان مصرف مي كنند، تصميم نهايي براي قطع يا ادامه مصرف دارو نياز به بررسي دقيق وضع بيمار و شرايط او دارد.

حتي داروهاي بدون نسخه هم ممكن است خطرآفرين باشند. بنابراين، به خصوص پيش از بسته شدن نطفه جنين، هيچ دارويي را بدون مشورت پزشك مصرف نكنيد.

مادران باردار بايد از وزن خود بكاهند

خانم هاي چاق بايد قبل از حامله شدن وزن خود را كم كنند ، زيرا چاقي خطر زايمان زودرس و عوارض زايمان را افزايش مي دهد. طبق تحقيقات، نوزادان زنان چاق، بيشتر در معرض خطر نقايص هنگام تولد مثل ناهنجاري هاي طناب نخاعي و قلب هستند. در ضمن چاقي مي تواند عارضه فشارخون بالا در حاملگي را هم افزايش دهد. بنابراين به زنان چاق توصيه مي شود، خود را به وزن مناسبي برسانند و اين كار حتما بايد زير نظر پزشك باشد تا رژيم غذايي مناسب و حاوي پروتئين و ويتامين كافي براي آنها در نظر گرفته شود. براي اطمينان از سلامت حاملگي بايد از يك رژيم غذايي سالم، متعادل و سرشار از انواع مواد مغذي استفاده كنيد. مصرف ميزان كافي غذاهاي حاوي كلسيم، فوليك اسيد، آهن، ويتامين C و A اهميت نيز دارد. ورزش و تحرك هميشه براي سلامت توصيه شده است و افرادي كه قبل از حاملگي فعاليت و تحرك بيشتري داشته باشند به

دليل قوي بودن عضلات دور مفصل، كمتر دچار درد و مشكلات مفصلي شايع در دوران بارداري مي شوند.

البته معمولا به زنان ورزشكار توصيه نمي شود كه هنگام بارداري ورزش را كنار بگذارند، بلكه فقط لازم است ورزش هاي سنگين را قطع كرده و به نرمش هاي سبك ادامه دهند. برعكس، زناني كه تا قبل از بارداري ورزش نمي كردند، لازم نيست در زمان بارداري ورزش كنند چون به اين گونه فعاليت ها عادت ندارند و اين كار، بالقوه براي آنها و جنينشان خطرناك است.

سهم پدران در دوران بارداري

علاوه بر تاثير رفتار مرد در سلامت روان و جسم زن حامله، روابط شغلي مرد، مصرف سيگار، الكل و مواد مخدر، بيماري هاي ژنتيكي، ايدز و بيماري هاي عفوني مقاربتي در مرد مي تواند در سلامت مادر و جنين نقش داشته باشد. بنابراين لازم است پدران آينده هم خود را براي بارداري و مراقبت هاي آن آماده كنند.

پيشگيري از بارداري بصورت اضطراري

روش جلوگيري از بارداري بصورت اضطراري به مجموعه اي از روشها و تكنيكهايي اطلاق مي شود كه در صورتي كه نزديكي بدون استفاده از يكي از راههاي مطمئن پيشگيري از بارداري انجام شود و يا عليرغم استفاده از يك روش مشخص، اتفاقي مانند پاره شدن كاندوم و يا نظير آن رخ دهد، مي توان از آن استفاده كرد. البته بايد در نظر داشت كه اين روش به هيچ وجه از انتقال بيماريهاي مقاربتي جلوگيري نمي كند.

رايجترين روش پيشگيري بصورت اضطراري، مصرف قرصهاي معمولي خوراكي ضد بارداري HD است كه به نام "قرص صبح روز بعد" مشهور شده اند. البته اين نام مناسبي نيست چون نيازي به صبر كردن تا صبح روز بعد نيست و بهتر است

در اولين فرصت بعد از نزديكي بدون محافظت، از اين روش استفاده شود.

در چه مواقعي مي توان يا بايد از اين روش استفاده كرد؟

موارد استفاده از اين روش زماني است كه نزديكي از طريق واژن صورت گيرد در حاليكه هيچ روش پيشگيري از بارداري استفاده نشده يا بطور ناصحيح و غير كارآمد استفاده شده باشد. اين موقعيت ها مي تواند شامل موارد زير باشد:

• زماني كه عليرغم استفاده از كاندوم مردانه، در زمان نامناسبي خارج شود يا پاره شود.

• زماني كه عليرغم استفاده از ديافراگم يا كلاهك دهانه رحم، بطور زودهنگام بيرون آيد و يا بعد از نزديكي بلافاصله خارج شود.

• مقاربت بعد از فراموش كردن اتفاقي يك قرص از دوره قرصهاي جلوگيري از بارداري انجام شود.

• در صورت استفاده از روش تقويمي، محاسبه زمان تخمك گذاري بطور ناصحيح انجام شود و نزديكي كامل در زمان باروري زن انجام شده باشد.

• برنامه استفاده از روش طبيعي يا انقطاع در نزديكي با شكست مواجه شود.

• نزديكي بدون استفاده از هيچ روش پيشگيري در حاليكه تصميم براي بارداري وجود ندارد.

روش اضطراري پيشگيري از بارداري چقدر موثر است؟

اثربخشي اين روش به نحوه صحيح استفاده و بخصوص زمان مصرف قرصها بستگي دارد. اين روش صد درصد موثر نيست، اما تقريبا در 98% موارد از حاملگي پيشگيري مي كند. يعني از هر 100 خانمي كه از اين روش براي پيشگيري از بارداري استفاده مي كنند حدود 2 نفر در طول يكسال حامله مي شوند. اگرچند بار از اين روش استفاده شود، تاثير آن كمتر شده و احتمال بارداري بيشترمي شود. بنابراين اين روش فقط

براي موارداضطراري بكار مي رود و نبايد بطور مداوم، بعنوان يك روش پيشگيري بكار رود. بلكه پس از استفاده از اين روش، فرد بايد به پزشك يا مراكز بهداشتي درماني مراجعه كرده و پس از مشاوره، يكي از روشها را بصورت دائمي انتخاب كند.

زمان و نحوه مصرف آن چگونه است؟

بايد در دو نوبت با فاصله 12 ساعت هر بار 2 قرص HD خورده شود.

در واقع بعد از مقاربتي كه احتمال بارداري دارد در اولين فرصت 2 قرص خوراكي HD همراه با شير يآب زياد مصرف مي شود. بايد دقت كرد كه قرص نوبت اول در زماني خورده شود كه نوبت دوم را بتوان 12 ساعت پس از آن مصرف كرد. مصرف نوبت اول را نبايد بي دليل به تاخير انداخت، زيرا ميزان تاثير ممكن است با گذشت زمان كاهش يابد.

اگر قرص نوع LD در دسترس باشد، بايد در هرنوبت 4 قرص مصرف كرد.

نكته مهم: اگر بيش از 72 ساعت (3 روز) از مقاربت گذشته باشد، استفاده از روش اضطراري توصيه نمي شود و بايد در اين موارد با پزشك مشورت كرد.

عملكرد آن بر بدن به منظور پيشگيري از بارداري چيست؟

مصرف اين قرصهاي هورموني با متوقف كردن تخمك گذاري يا تداخل در جايگزيني تخمك لقاح يافته در رحم مي تواند مانع حاملگي شود. از آنجا كه تخمك لقاح يافته ظرف مدت كودتاهي در قسمتي از رحم جايگزين مي شود، زمان استفاده از اين روش بسيار حائز اهميت است. در واقع اگر عمل جايگزيني اتفاق افتاده باشد استفاده از اين روش مانع از پيشرفت روند بارداري نشده و موجب بروز سقط نخواهد شد.

عوارض جانبي

آن چه خواهد بود؟

قرصهاي خوراكي اگر به روش اضطراري ذكر شده در بالا مصرف شوند، معمولا عارضه جانبي خطرناكي ندارند. با اين حال ممكن است باعث عوارض جانبي موقتي شوند كه رايج ترين آنها تهوع است و مي توان براي پيشگيري يا برطرف كردن آن از يك داروي ضد تهوع نيز استفاده كرد. تقريبا در نيمي از مصرف كنندگان از اين روش تهوع ديده مي شود و ممكن است در تعداي از مصرف كنندگان استفراغ هم وجود داشته باشد. گاهي ممكن است سردرد، سرگيجه، گرفتگي شكم و يا احساس پري و درد در سينه ها نيز رخ دهد كه البته همه عوارض جانبي گذرا بوده و معمولا پس از يك تا دو روز رفع مي شوند. بعلاوه استفاده از اين روش تاثير در ميزان باروري فرد در آينده نخواهد داشت.

اگر بلافاصله بعد از خوردن قرصها، استفراغ كردم چه بايد بكنم؟

اگر فرد در طول دو ساعت پس از مصرف قرصها در نوبت اول يا دوم، دچار استفراغ شد، در اولين فرصت بايد 2 قرص ديگر HDمصرف كند. اگر اين اتفاق بعد از خوردن قرصها در نوبت اول رخ دهد، قرصهاي نوبت دوم كماكان بايد 12 ساعت بعد از نوبت اول مصرف شوند. تزريق يك آمپول ب 6 بصورت عضلاني ميتواند در كاهش تهوع موثر باشد. استفراغ اگر بيش از دو ساعت بعد از مصرف قرصها رخ دهد، اهميتي ندارد زيرا دارو جذب شده است.

آيا مصرف بعضي از داروها ممكن است كارآيي اين روش را كاهش دهد؟

بعضي از داروهايي كه بطور كلي اثربخشي قرصهاي ضدبارداري را كاهش مي دهند ممكن است در كارآيي اين روش نيز

اختلال ايجاد كنند. برخي از اين داروها عبارتند از ريفامپين (نوعي آنتي بيوتيك)، گريزوفولوين (داروي ضد قارچ خوراكي)، باربيتوراتها و برخي از داروهاي ضد صرع.

چه مدت بعد از اين روش بايد پريود شوم؟

پس از مصرف هيچ علامت فوري كه نشان دهد قرصها اثر كرده يا نكرده اند، وجود ندارد و فقط قاعدگي بايد به موقع، چند روز زودتر يا ديرتر رخ دهد. اگر شروع قاعدگي، بيش از يك هفته به تاخير افتد و يا هر مورد خاص ديگر وجود داشته باشد، بايد به پزشك مراجعه كرد. نكته مهم اين است كه اگر بعد از مصرف قرصها، دوباره مقاربتي انجام شود كه احتمال بارداري در آن وجود داشته باشد، قرصهاي قبلي خورده شده از بارداري مجدد جلوگيري نمي كنند.

آيا استفاده از اين روش در دوران شيردهي بي خطر است؟

مقدار استروژن موجود در قرصهاي تركيبي ضد بارداري مي تواند در مقدار و كيفيت شير مادر تاثير منفي داشته باشد. اما بنظر نمي رسد كه استفاده كوتاه مدت آن اين تاثير را بگذارد. بعلاوه هورمون ترشح شده در شير آثار نامطلوبي در شيرخوار نخواهد داشت.

در صورت استفاده از اين روش چه زماني نياز به مراجعه به پزشك خواهم داشت؟

• تاخير در قاعدگي بيش از يك هفته.

• ادامه خونريزي نامنظم يا وجود دردهاي كرامپي شكم بطور مداوم.

• درد شديد در ناحيه شكم يا لگن.

• احتمال بارداري.

• احتمال ابتلا به بيماريهاي مقاربتي

تغييرات پستان در دوران بارداري

درد پستان بيشتر به علت توليد بيش از حد هورمون هاي استروژن و پروژسترون است. افزايش ترشح اين هورمون ها موجب افزايش جريان خون و تغييرات نسج پستان مي شوند و

در نتيجه ممكن است شما در پستان هايتان احساس تورم، درد، سوزش و گز گز، و حساسيت غيرعادي در لمس داشته باشيد. بعضي از خانم ها معتقدند كه اين ناراحت_ي مانند حالت تش_ديد شده درد پستان ها درست قبل از شروع قاعدگي است. حساسيت پستان در لمس يكي از علائم اوليه بارداري است و معمولاً حدود هفته 4 تا 6 بارداري شروع شده و در تمام طول سه ماهه اول باقي مي ماند.

چه تغييرات ديگري ممكن است رخ دهد؟

در حدود 8 هفتگي پستان ها شروع به بزرگ شدن مي كنند و در تمام دوران بارداري مرتب بزرگتر مي شوند. ممكن است پستان هايتان يك يا دو سايز بزرگتر شود. بخصوص اگر اولين بار است كه باردار شده ايد. ممكن است پستان هايتان خارش داشته باشد زيرا پوست روي آن مرتباً در حال كش آمدن است. حتي ممكن است خطوطي نيز روي آن ها بوجود آيد. ولي اگر پستان هايتان خيلي بزرگ نشد نگران نشويد. اين حالت نيز طبيعي است و به هيچ وجه به معناي آن نيست كه شما قادر به شير دادن نخواهيد بود. ممكن است وريدها از زير پوس_ت قابل رويت باشند و نوك پستان نيز پر رنگ تر و بزرگتر شود (رنگدانه هايش بيشتر شود). بعد از اولي_ن ماه ها، آرئول ها- يعن_ي قسمت دايره اي رنگدانه دار دور نوك پستان- نيز پر رنگ تر و بزرگتر مي شود. ممكن است پيش از اين متوجه برآمدگي هاي كوچك در آرئول نشده باشيد ولي در دوران بارداري اين برآمدگي ها كه نوعي تجمع چربي هستند و توبركول هاي مونت گومري خوانده مي

شوند، خيلي بزرگتر مي شوند. اين تغييرات، پستان هاي شما را آماده شيردهي مي كند.

در طول آخرين ماههاي بارداري ممكن است ماده زرد رنگ غليظي از سينه شما نشت كند. اين ماده كولوستروم يا آغوز (Colostrum) خوانده مي شود و نوعي شير مخصوص است كه در روزهاي اول شيردهي ترشح ميشود. با اينحال اگر چنين نشتي بوجود نيامد نگران نشويد. پستان هاي شما درحال توليد كولوستروم است حتي اگر شما آثاري از آن مشاهده نكنيد.

چگونه ميتوان درد را كاهش داد؟

بهترين راه، استفاده از سينه بندهاي مناسب است. ممكن است در دوران بارداري استفاده از سينه بندهاي فنردار براي شما ناراحت كننده باشد. سينه بندهاي نخي بهتر و راحت تر از انواعي هستند كه از الياف مصنوعي تهيه شده اند. براي پيشگيري از سائيدگي، سينه بندي را انتخاب كنيد كه از پارچه ن_رمي تهي_ه شده و ن_زدي_ك نوك پست_ان درز ن_دارد. سينه بندي كه در طول روز استفاده مي كنيد بايد به نگهداشتن پستان ها كمك كند بنابراين از يك سينه بند مخصوص بارداري استفاده كنيد. (در طول سه ماهه سوم ميتوانيد يك سينه بند مخصوص شيردهي تهيه كنيد چون در صورتيكه بخواهيد فرزندتان را شير بدهيد بزودي به آن نياز خواهيد داشت.) در طول شب از سينه بندهاي مخصوص خواب در دوران بارداري استفاده كنيد كه از الياف نخي و نرم تهيه شده و در فروشگاه لوازم بارداري موجود است. هنگام انجام حركات ورزشي بخصوص لازم است كه از يك سينه بند كاملاً اندازه و نگهدارنده استفاده كنيد زيرا پستان هاي شما سنگين تر شده اند. سينه بندي كه مخصوص حركات ورزشي تهيه شده باشد

به نگهداش__تن پستان ها كمك بيشتري كرده و ناراحتي شما را به حداقل مي رساند. هنگام خريد سينه بند دقت كنيد كه آنها را كمي بزرگتر از اندازه خود تهيه كنيد تا جاي اضافي براي رشد پستان ها و بزرگتر شدن شكم در حد يك يا دو سايز (هم در سطح cup سينه بند و هم در سطح دوره آن) را داشته باشد. بهترين كار آنست كه سينه بندي را بخريد كه اگر قزن قفلي آن را در حد تنگترين اندازه ببنديد كاملاً مناسب و اندازه باشد. بنابراين جاي كافي براي گشاد كردن خواهد داشت. بهتراست درست قبل از زايمان يك سينه بند مخصوص شيردهي بخريد.

تغييرات مو و ناخن هنگام بارداري

بسياري از خانم هاي باردار متوجه پرپشت شدن موها مي شوند. ولي در واقع تعداد موها اضافه نمي شود بلكه كمتر از دوران غيربارداري مي ريزد. آنچه رخ ميدهد در حقيقت اين است كه بطور طبيعي همواره 85 تا 95% موهاي شما در حال رشد است و 5 تا 15 درصد بقيه در مرحله استراحت قرار دارد. موهاي در حال استراحت پس از طي اين دوره مي ريزند (اغلب هنگام برس كشيدن يا شستن) و به جاي آن ها موهاي جديد مي رويد. در خانم ها بطور متوسط روزي 100 تار مو مي ريزد.

هنگام بارداري مقادير زياد استروژن موجب طولاني شدن دوران رشد مو مي شود و بنابراين مقدار كمتري از موها وارد مرحله استراحت مي شوند. در نتي_جه تعداد كمت_ري از موها مي ريزد و آنها پرپشت تر و در عين حال خوش حالت تر به نظر مي رسند. (بعد از زايمان سطح استروژن در خون پائين

مي آيد و تعداد بيشتري از موها وارد مرحله استراحت شده سپس مي ريزند). بعضي از خانمها متوجه تغييراتي در بافت مو و يا براق شدن آنها نيز مي شوند.

البته در تمام خانم ها قبل و بعد از زايمان تغييرات چشمگيري در موها بوجود نمي آيد. تغييرات عمده اغلب در خانم هايي ديده ميشود كه داراي موهاي بلند هستند.

آيا افزايش موهاي صورت و بدن امري طبيعي است؟

متأسفانه در دوران بارداري ممكن است رشد موهاي بدن زياد شود كه احتمالاً به علت افزايش ترشح هورمون هايي است كه آندروژن خوانده مي ش_وند. علاوه بر م_وهاي جديدي كه بر صورت مي رويد ممكن است شما شاهد رويش موهايي در روي پستان ها، شكم و يا پشت نيز باشيد. براي رهايي از شر اين موها مي توانيد آن ها را از ريشه بيرون بكشيد يا با تيغ و يا موم آنها را از بين ببريد. استفاده از روش هايي كه موها را براي هميشه از بين مي برد نظير ليزر و الكتروليز در دوران بارداري خطري ندارد ولي دردناك است و مي تواند به ناراحتي شما كه به علت بارداري تحمل بعضي شرايط تا حدي برايتان دشوار است، بيفزايد. در اغلب موارد 3 تا 6 هفته پس از تولد نوزاد، اين موها از بين مي روند.

آيا رشد ناخن ها تسريع مي شود؟

بله ولي ممكن است شما متوجه اين تغيير نشويد. در بعضي خانم هاي باردار ناخن ها محكم تر نيز مي شوند ولي در بعضي ديگر نرم تر و شكننده تر مي شوند. اين تغييرات موقتي است و مدتي پس از زايمان به حالت قبل باز مي

گردد. ميتوان با استفاده از دستكش هاي پلاستيكي هنگام شستن ظروف و نظافت منزل و مصرف كرم هاي مرطوب كننده، از ناخن ها مراقبت كرد، بخصوص اگر شكننده هستند.

فشار خون بالا در دوران بارداري

مطالعات نشان داده است، 5 درصد زنان با فشارخون بالا مواجه اند؛اما اين مشكل پس از بارداري در 10 درصد زنان مشاهده مي شود.

دكتر زهره شاهوردي، متخصص زنان و زايمان در اين باره به خبرنگار ايسنا علوم پزشكي ايران گفت: فشار خون زنان باردار بايد كمتر از 13 بر روي 5/8 باشد كه اگر اين رقم به 14 بر روي 9 يا بيشتر افزايش يابد، فشارخون بالا محسوب مي شود.وي افزود: هر چند اين مشكل بعد از زايمان برطرف مي شود، اما ممكن است خطر فشارخون بالاي مزمن را در آينده افزايش دهد، به همين دليل كنترل بيماري در دوران بارداري توسط پزشك ضروري است.وي به علائم فشارخون بالا در زنان باردار اشاره و اظهار كرد: ورم دست و صورت و افزايش وزن ناگهاني از عمده ترين پيامدهاي فشارخون بالاست كه با مراجعه مداوم به پزشك و در نتيجه شناسايي علل ايجاد فشارخون و تجويز داروهاي كم خطر، از روند بيماري كاسته مي شود.گفتني است، با رعايت رژيم غذايي سالم و كم نمك، استراحت كافي، اجتناب از حضور در هواي آلوده و عدم استعمال سيگار، ميتوان از افزايش فشارخون در دوران حاملگي جلوگيري كرد.

چگونگي بر خورد با مشكلات شايع دوران حاملگي

تهوع و استفراغ:

اين شكايت در نيمه اول حاملگي يعني ? يا ? هفته بعد از قطع قاعدگي ظاهر مي شود و تا حدود هفته ?? تا ?? حاملگي ادامه مي يابد و شدت آن متفاوت است. براي كاهش آن رعايت نكات زير موثر است:

?- قبل از بلند شدن ازرختخواب يك ماده غذائي جامد مثل بيسكويت يا كمي نان و پنير بخوريد و بعد از1 تا 20 دقيقه از رختخواب بلند شويد.

2-

هنگام صرف صبحانه مايعات مثل چاي شيرين ميل نكنيد.

?- مايعات را در بين دو وعده غذائي مصرف كنيد.

?- بعد از صرف غذا تا يك ساعت درازنكشيد.

?- تعداد وعده هاي غذائي را زياد و حجم غذاها را كم كنيد.

6- خوردن غلات، سيب زميني نپخته، نان برشته وبيسكويت ارجح است.

?- در موقع صرف غذا روي صندلي نشسته تا فشاررا از روي شكم ومعده كم كنيد. كمربند لباس را شل كنيد و يا لباس راحت بپوشيد.

?- اگر بوي بعضي از غذاها موجب تشديد علائمتان مي شود از مصرف چنين غذاهايي تاحد امكان خودداري كنيد

?- بخاطر داشته باشيد عوامل رواني در تشديد آن بسيار موثر است.

ويار و مشكلات آن: گاهي در دوران بارداري تمايل شديد به خوردن غذاهاي عجيب و گاه مواردي چون پودر لباسشويي، خاك، يخ يا برفك يخچال، نشاسته يا موارد مشابه آن در زنان بارادر پيدا مي شود. عده اي از محققين معتقدند خوردن نشاسته، خاك،تكه هاي يخ و ...ناشي ازفقرآهن مي باشد. البته تمامي خانمهاي بارداري كه ويار دارند، الزاما دچار فقر آهن نيستند.

سوزش پشت جناغ يا ترش كردن: يكي ديگر از عوارض حاملگي سوزش پشت جناغ سينه يا در اصطلاح عاميانه ترش كردن در ماههاي بالاتر است كه به علت برگشت غذا از معده به مري به علت بزرگ شدن رحم وفشار بر روي معده تشديد مي شود.

توصيه هاي لازم:

?- بعد از غذا تاق باز نخوابيد.

?- تعداد دفعات وعده غذا را زياد و حجم آنرا كم كرده كه معده زياد پر نشود.

?- بعد ازغذا در وضعيت زانو در بغل ننشينيد.

?- در طي روز زياد دولا و راست نشود.

?- به پهلوي راست و

كمي خميده بخوابيد.

6- غذاي زياد چرب مصرف نكنيد.

?- در موقع خوابيدن سر را نسبت به تنه بالاتر قرار بدهيد.

در صورت شدت آن نياز به داروهاي آنتي اسيد است.

يبوست دوران حاملگي: براي پيشگيري ازيبوست، مصرف غذاهاي پرفيبر مثل سبزيجات، ميوه جات و ملين هاي طبيعي (مانند آب آلو يا آب انجير يا روغن زيتون) بسيار موثر است. مصرف مايعات و پياده روي و تجويز مسهل ها در خانمهايي كه سابقه مصرف زياد مسهل را داشته اند نيز موثراست. همچنين كاهش مصرف موادغذائي يبوست زا(مانند برنج، كاچي، سيب زميني و...) نيز در كاهش يبوست تاثير گذار مي باشد.

تكرر ادرار در زمان حاملگي

تكرر ادرار جزو شايعترين علائم اوليه حاملگي است كه در حدود هفته ششم حاملگي شروع مي شود. عمده ترين دليل تكرر ادرار افزايش حجم خون در حاملگي است كه سبب افزايش ادرار مي شود. بزرگ شدن رحم در ادامه حاملگي نيز ممكن است سبب فشار بر روي مثانه و تكرر ادرار شود.

بعضي عقيده دارند كه در سه ماهه دوم با رشد رحم به خارج از لگن تكرر ادرار كمتر مي شود ولي تحقيقات شواهدي در اين زمينه نشان نداده اند. واقعيت اين است كه تكرر ادرار در سه ماهه دوم ممكن است اصلاً كم نشود. در يك مطالعه كه در آن زنان حامله دفعات و حجم ادرار خود را اندازه مي گرفتند، محققين دريافتند كه هم تعداد دفعات و هم حجم ادرار در طول حاملگي افزايش مي يابد و كاهشي در سه ماهه دوم ديده نمي شود.

چگونه مي شود دفعات ادرار كردن را كم كرد؟

سعي كنيد چاي و قهوه كمتر مصرف كنيد زيرا اين مواد تا حدي مدر

(زياد كننده ادرار) هستند. همچنين براي اينكه تعداد دفعات دستشويي رفتن در شب را كم كنيد روزها مقدار زيادي آب بنوشيد ولي در ساعات قبل از خواب آب ننوشيد. يك راه ديگر اين است كه هنگام ادرار كردن كمي به جلو خم شويد تا مثانه كاملاً تخليه شود. بيشتر از اينها كار ديگري نمي توان كرد. به قول يكي از مادران "طبيعت به اين شكل دارد مادر را به بيدار شدن هاي شبانه بعد از بدنيا آمدن كودكش عادت مي دهد!"

چه زماني تكرر ادرار مشكلي جدي محسوب مي شود؟

در صورت وجود درد و سوزش هنگام ادرار كردن و يا در صورتيكه بعد از ادرار كردن همچنان احساس نياز به دستشويي رفتن داريد به پزشك مراجعه كنيد. اينها ممكن است علائمي از عفونت ادراري باشند. عفونت هاي ادراري شايعترين عفونت هاي باكتريال در زنان حامله هستند و در صورتيكه درمان نشوند مي توانند سبب عفونت كليه و زايمان زودرس شوند.

آيا "نگه داشتن" ادرار سبب بي اختياري مي شود؟

بسياري از زنان در طول حامگي دچار "بي اختياري فشاري" مي شوند. در اين نوع بي اختياري، هنگام سرفه، خنده، عطسه و بلند كردن اجسام سنگين مقداري ادرار از مثانه خارج مي شود. اين عارضه در سه ماهه سوم شايعتر است. براي جلوگيري از اين عارضه بهتر است قبل از پر شدن بيش از حد مثانه، به دستشويي برويد.

انجام ورزش هاي كگل كه سبب تقويت عضلات كف لگن مي شود نيز مي تواند به كاهش بي اختياري فشاري كمك كند. بهتر است ورزش هاي كگل را در اويل حامگل شروع كنيد و تا بعد از زايمان ادامه دهيد .

(در واقع اگر غير از زمان حامگلي نيز اين ورزش ها را انجام دهيد بسيار مفيد خواهد بود.) به خاطر داشته باشيد كه قبل از شروع ورزش مثانه خود را تخليه كنيد. در صورت نياز مي توانيد از پد نيز استفاده كنيد.

تكرر ادرار تا چه زماني ادامه مي يابد؟

تكرر ادرار به فاصلي كوتاهي پس از زايمان برطرف مي شود. چند روز اول بعد از زايمان حجم و دفعات ادرار زياد مي شود زيرا بدن در حال دفع مايعات اضافي است كه در طول حاملگي در بدن جمع شده است. ولي بعد از چند روز وضعيت به حالت زمان قبل از حاملگي بر مي گردد.

تكان خوردن جنين در رحم (لگد زدن)

هر چند جنين از هفته هفتم يا هشتم شروع به تكان خوردن مي كند و در سونوگرافي مي توان اين مسئله را مشاهده كرد ولي تكان خوردن جنين در داخل رحم معمولاً قبل از هفته هاي 16 تا 22 احساس نمي شود. مادراني كه قبلاً حامله بوده اند زودتر از مادران شكم اول اين تكان هاي كوچك را كه اصطلاحاً "لگد زدن" خوانده مي شوند حس مي كنند. وضعيت فيزيكي هم در احساس كردن اين تكان ها نقش دارد؛ زنان لاغر تكان ها را راحت تر از زنان چاق حس مي كنند.

تكان ها چه حسي دارند؟

زنان حامله حس خود از تكان خوردن جنين را به اين صورت توصيف كرده اند: حس تركيدن پاپ كورن، شنا كردن ماهي در شكم، و يا پر زدن پروانه. احتمال دارد كه در اولين تكان ها مادر خيال كند كه اين احساس ناشي از حابجايي گاز هاي روده و يا ناشي از گرسنگي است ولي

با زياد شدن تكان ها مادر بهتر مي تواند تفاوت را تشخيص دهد. در صورتيكه مادر آرام در جايي بنشيند يا دراز بكشد بهتر مي تواند تكان ها را حس كند.

تكان ها چند وقت يك بار احساس مي شوند؟

در ابتدا تعداد تكان ها كم و فاصله آنها زياد است و ممكن است در حد چند تكان در روز باشد. در واقع جنين مرتب تكان خورده و ضربه مي زند ولي بيشتر ضربه ها قدرت كافي براي حس شدن توسط مادر را ندارند. ولي در سه ماهه دوم ضربات شديد تر و بيشتر مي شوند. نكته اي كه بايد به آن توجه داشت اين است كه الگوي تكان خوردن همه جنين ها يكسان نيست بنابراين تجارب مادران در اين زمينه ممكن است متفاوت باشد. تا زمانيكه حركات جنين يك الگوي ثابت داشته و چندان تغيير نكند مي توان گفت كه مشكلي وجود ندارد.

آيا كنترل مرتب ضربه زدن جنين لازم است؟

تا زمانيكه ضربه زدن جنين بطور منظم اتفاق مي افتد بايد به آن توجه كرد. به محض اينكه مادر متوجه كاهش حركات جنين شد بايد به پزشك خود اطلاع دهد. كاهش حركات جنين ممكن است نشانه بروز مشكل باشد و ممكن است براي اطمينان از سلامت جنين نياز به انجام non-stress test و بيوفيزيكال پروفايل باشد. در سه ماهه سوم بعضي پزشكان توصيه مي كنند كه مادر هر روز تعداد ضربه زدن هاي جنين را بشمارد. براي شمارش تعداد ضربه زدن ها چندين راه وجود دارد كه مي توان آنها را از پزشك معالج پرسيد.

يكي از روش هاي رايج به اين شكل است: زماني از روز را

كه جنين فعال است انتخاب كنيد. (بهتر است كه شمارش روزانه در زمان مشخصي از هر روز انجام شود.) آرام بنشينيد و يا به پلو دراز بكشيد. مدت زماني را كه طول مي كشد تا 10 ضربه مجزا را احساس كنيد اندازه بگيريد. (ضربه، تكان ناگهاني، و حركت تمام بدن جنين همگي محاسبه مي شوند.) در صورتيكه در عرض 2 ساعت حداقل 10 تكان را حس نكرديد بهتر است با پزشك خود تماس بگيريد.

وضيعت حركات جنين در رحم مادر يكي از شاخص هاي سلامت جنين در دوران حاملگي است. در اين مقاله اطلاعاتي راجع به اين موضوع و نكاتي كه بايد زنان حامله به آنها توجه داشته باشند آمده است.

مراقبت هاي پس از زايمان

پس از زايمان

مراقبت هاي معمول پس از زايمان، طي ? ملاقات انجام مي شود كه ملاقات اول در روزهاي ? تا ?، ملاقات دوم در روزهاي ?? تا ?? و ملاقات سوم در روزهاي ?? تا ?? پس از زايمان انجام مي شود. مراقبت هاي نوزاد نيز در? نوبت شامل مراقبت بدو تولد، مراقبت روزهاي ? تا ? و مراقبت روز ?? انجام مي شود.

براي مادري كه در بيمارستان زايمان مي كند، مراقبت پس از زايمان در بيمارستان را مي توان مراقبت بار اول پس از زايمان محسوب كرد.

نوزاد مادري كه به هر دليل تحت درمان داروهاي روان گردان است، بايد تحت مراقبت متخصص اطفال قرار بگيرد.

آموزش و توصيه:

طي ملاقات هاي پس از زايمان در مورد بهداشت فردي و روان و جنسي، علائم خطر، شكايت شايع، تغذيه و مكمل هاي دارويي، نحوه شيردهي و مشكلات و تداوم آن، مراقبت از نوزاد و علائم خطر

نوزاد، مشاوره تنظيم خانواده، مراجعه براي انجام پاپ اسمير در صورت نياز و مراجعه براي دريافت خدمات تنظيم خانواده، بهداشت دهان و دندان به مادر آموزش دهيد.

نكته: در هر ملاقات، علائم خطر را به مادر گوشزد كنيد و مطمئن شويد كه اين علائم را فراگرفته است.

اختلال هوشياري:

عدم پاسخگويي مادر به تحريكات وارده (نيشگون، ضربه، نور و…) يا عدم درك زمان و مكان

ارزيابي علائم خطر فوري:

در ملاقات اول و دوم، ابتدا مادر را از نظر وجود علائم خطر فوري بررسي كنيد.

التهاب لثه: متورم، پرخون و قرمز شدن لثه

بررسي پرونده و آشنايي با وضعيت مادر:

در ملاقات دوم و سوم، فرم مراقبت را مرور كرده و نقايصي مانند تكميل نبودن قسمتهاي مختلف را رفع كنيد.

بيماري زمينه اي:

منظور بيماري هاي قلبي، كليوي، ديابت، فشارخون بالا، صرع،… است.

پاپ اسمير:

در ملاقات سوم طبق راهنما و با تأكيد به اين نكته كه مادر لكه بيني نداشته باشد، از دهانه رحم نمونه بگيريد.

پوسيدگي دندان:

تخريب ساختمان دندان به دنبال فعاليت ميكروب هاي پوسيدگي زاي دهان كه علائم آن عبارتند از:

تغيير رنگ ميناي دندان به رنگ قهوه اي يا سياه

سوراخ شدن دندان

حساس بودن يا درد گرفتن دندان هنگام مصرف غذاهاي سرد و گرم يا ترش و شيرين

حساس بودن يا درد گرفتن دندان هنگام فشردن دندانها بر همديگر

تاريخ مراجعه بعدي:

تاريخ مراجعه بعدي مادر را تعيين و يادآوري كنيد.

ترشحات مهبل:

خروج ترشحات چركي و بد بو را از مهبل سئوال كنيد.

تزريق رگام:

آمپول رگام را در مادر ارهاش منفي با همسر ارهاش مثبت درصورتي كه هنگام زايمان دريافت نكرده باشد، طي ?? ساعت اول پس از زايمان به صورت عضلاني تزريق كنيد.

تجويز مكمل هاي دارويي: مكمل هاي دارويي را

طبق راهنما براي مادر تجويز كنيد.

نكته: توجه داشته باشيد كه مادر بايد تا ? ماه پس از زايمان مكمل مصرف كند. بنابراين مطمئن شويد كه مادر به ميزان مورد نياز قرص آهن و مولتي ويتامين دارد.

تشكيل پرونده:

براي تشكيل پرونده، «فرم مراقبت پس از زايمان» را تكميل كنيد.

تشنج:

انقباضات تونيك و كلونيك تمام يا قسمتي از بدن

تنفس مشكل:

مادر به هر دليلي نمي تواند به راحتي نفس بكشد.

جرم دنداني:

چنانچه پلاك ميكروبي به وسيله مسواك زدن و يا نخ كشيدن از سطح دندانها پاك نگردد و مدت طولاني روي دندان باقي بماند، به لايه اي سفت به رنگ زرد يا قهوه اي تبديل مي گردد.

خونريزي:

معمولاً در روزهاي پس از زايمان به تدريج از مقدار ترشحات خوني مهبل كاسته شده و كم رنگ مي شود. در ملاقات سوم خروج ترشحات خوني از مهبل را سئوال كنيد.

درد شكم و يا پهلوها:

هر نوع درد خفيف يا شديد، متناوب يا متوالي در هر ناحيه از شكم و پهلوها

سرگيجه:

حالتي از دوران و يا گيج رفتن سر است. در صورت شكايت مادر از سرگيجه، فشارخون و تعداد نبض او را ابتدا در حالت خوابيده و سپس در حالت نشسته اندازه گيري كنيد. اگر ميزان فشارخون سيستوليك ازحالت خوابيده به نشسته به ميزان ?? ميليمتر جيوه كاهش يابد و تعداد نبض ازحالت خوابيده به نشسته ?? بار افزايش يابد، نياز به بررسي دارد.

شرح حال:

شرح حال شامل موارد زير است:

- تاريخچه پزشكي:

سابقه يا ابتلا فعلي به بيماري هاي زمينه اي(ديابت، فشارخون بالا، صرع، كليوي، آسم، قلبي، سل و …)، اختلالات رواني

- تاريخچه زايمان:

تاريخ، نوع و محل زايمان

- تاريخچه اجتماعي:

سن، همسرآزاري، مصرف داروها در شيردهي، مصرف الكل، كشيدن

سيگار و دخانيات، اعتياد به مواد مخدر و داروهاي مخدر

شكايت هاي شايع:

اين شكايت ها شامل خستگي، سردرد، كمردرد و يبوست است.

شوك:

اختلالي در گردش خون بدن كه با علائم حياتي غير طبيعي مشخص مي شود. (علائم اصلي شامل نبض تند و ضعيف ??? بار دردقيقه يا بيشتر و فشارخون سيستوليك كمتر از?? ميليمتر جيوه مي باشد كه ممكن است با رنگ پريدگي، عرق سرد و سردي پوست، تنفس تند ?? بار در دقيقه يا بيشتر و بي قراري و گيجي همراه باشد.)

عفونت دنداني، آبسه و درد شديد:

از فوريت هاي شايع دندان پزشكي است. پيشرفت شديد پوسيدگي و عفونت دندان معمولاً با دردهاي شبانه، شديد، مداوم و خود به خودي همراه است كه مي تواند باعث تورم صورت و لثه ها(آبسه) شده و گاهي با فيستول(دهانه خروجي چرك آبسه دندان) همراه شود.

علائم حياتي:

در هر ملاقات، علائم حياتي مادر را اندازه گيري كنيد

فشارخون را در يك وضعيت ثابت (نشسته يا خوابيده) و از يك دست ثابت (راست يا چپ) اندازه گيري كنيد. فشارخون??/???ميليمتر جيوه و بالاتر «فشارخون بالا» است.

درجه حرارت بدن را از راه دهان اندازه گيري كنيد. دماي بدن به ميزان ?? درجه سانتيگراد يا بالاتر ( بجز ?? ساعت اول پس از زايمان ) «تب» است.

تعداد نبض را به مدت يك دقيقه كامل اندازه گيري كنيد. تعداد طبيعي نبض،?? تا ??? بار در دقيقه است.

تعداد تنفس را به مدت يك دقيقه كامل اندازه گيري كنيد. تعداد طبيعي تنفس، ?? تا ?? بار در دقيقه است.

علائم رواني:

وضعيت رواني مادر را با ارزيابي علائم به شرح زير تعيين كنيد:

علائم خطر فوري رواني:

افكار يا اقدام به خودكشي، تحريك پذيري

و پرخاشگري شديد، فرار از منزل، امتناع از خوردن، پرفعاليتي، توهم و هذيان با محتواي آسيب رساندن به خود و ديگران

علائم در معرض خطر رواني:

روحيه افسرده، انرژي كم، كم حوصلگي، عصبانيت، بي قراري، اختلال در خواب و اشتها (پرخوابي، كم خوابي، پراشتهايي، كم اشتهايي)، توهم و هذيان با محتواي غير آسيب رسان به خود و ديگران

محل بخيه ها:

در هر ملاقات، محل بخيه ها (برش اپي زياتومي يا سزارين) را بررسي كنيد. ناحيه برش معمولا بدون درد، التهاب و كشش مي باشد. محل برش اپي زياتومي معمولاً پس از ? هفته ترميم مي شود و نخ بخيه محل برش سزارين پس از ? تا ??روز نياز به كشيدن دارد.

مشاوره تنظيم خانواده:

در ملاقات دوم، با مادر طبق راهنما مشاوره كنيد. در صورتي كه در ملاقات دوم با مادر در مورد انتخاب روش پيشگيري از بارداري مشاوره نكرده ايد، در ملاقات سوم انجام دهيد.

نكته: مراجعه براي دريافت خدمات تنظيم خانواده را تأكيد كنيد.

مشكلات شيردهي:

در صورت وجود مشكلاتي چون نوك فرورفته، صاف، دراز و مجاري بسته و شقاق به مادر آموزش دهيد.

مصرف مكمل ها:

در هر ملاقات، مصرف منظم مكمل هاي دارويي را از مادر سئوال كنيد.

معاينه اندام ها:

در هر ملاقات، پاها (ساق و ران) را از نظر وجود ورم يك طرفه بررسي كنيد.

معاينه پستان:

پستان ها را از نظر تورم و درد بررسي كنيد.

معاينه چشم:

در هر ملاقات، رنگ ملتحمه را بررسي كنيد.

نكته: كم رنگ بودن مخاط ملتحمه چشم به همراه كم رنگ بودن زبان، بستر ناخنها و يا كف دست «رنگ پريدگي شديد» است.

معاينه دهان و دندان:

در ملاقات سوم، دهان و دندان مادر را از نظر وجود جرم، پوسيدگي، التهاب

لثه، عفونت دنداني و آبسه معاينه كنيد.

معاينه شكم(رحم):

در هر ملاقات، وضعيت رحم را از روي شكم بررسي كنيد. پس از زايمان، رحم به تدريج به داخل لگن باز مي گردد. در هفته اول رحم پايين تر از ناف، سفت و جمع است و از هفته سوم به بعد، رحم از روي شكم قابل لمس نيست.

نكته: در برخي از مادران ممكن است انقباضات رحم در دوره پس از زايمان ادامه داشته باشد كه به آن «پس درد» مي گويند.

ملاقات اول: ملاقات با مادر در يكي از روزهاي ? تا ? پس از زايمان

ملاقات دوم: ملاقات با مادر در يكي از روزهاي ?? تا ?? پس از زايمان

ملاقات سوم: ملاقات با مادر در يكي از روزهاي ?? تا ?? پس از زايمان

وضعيت ادراري- تناسلي و اجابت مزاج:

از مادر در مورد وضعيت دفع ادرار(سوزش، درد، فشار، تكرر، احساس دفع سريع، بي اختياري) و اجابت مزاج(يبوست، خوني بودن مدفوع، درد مقعد، بواسير، بي اختياري) و سوزش و خارش ناحيه تناسلي سئوال كنيد.

وضعيت رواني(خلق و خوي):

در مورد وضعيت روحي و رواني يا سابقه بيماري رواني مادر سئوال كنيد. برخي مادران ممكن است در روزهاي ? تا ? و حداكثر تا روز ?? پس از زايمان دچار افسردگي خفيف و گذرا (اندوه پس از زايمان) شوند كه علائم آن به صورت گريه و بي قراري، اختلال در خواب و اشتها و احساس غمگيني تظاهر مي كند. دوره پس از زايمان، دوره پرخطري از نظر عود بيماري رواني قبلي و يا بروز بيماري رواني جديد است. بنابراين چنانچه فاكتورهاي خطر بيماري رواني مثل سابقه بيماري رواني در مادر وجود دارد و در

حال حاضر با علائم اندوه پس از زايمان مراجعه كرده است، او را تحت نظر بگيريد. اگر علائم طولاني و شديدتر شود مانند تمايل به خودكشي و آزار به نوزاد «سايكوز يا جنون پس از زايمان» مطرح است. در مراحل اوليه بروز سايكوز بعد از زايمان، علائم مانند «اندوه و يا افسردگي پس از زايمان» است و بيماري به صورت بي خوابي، بي قراري، تغييرات سريع خلق و خو خود را نشان مي دهد. بنابراين اگر « سابقه جنون پس از زايمان» در مادر و يا خانواده او و يا ساير عوامل خطر وجود دارد، ويزيت روان پزشكي الزامي است و مادر بايد ارجاع شود.

وضعيت شيردهي:

در هر ملاقات، از مادر در مورد تداوم شيردهي سؤال كنيد.

همسرآزاري:

هر رفتار خشن وابسته به جنسيتي است كه موجب آسيب شده يا با احتمال آسيب جسمي، جنسي يا رواني و يا رنجش زن همراه گردد. چنين رفتاري مي تواند با تهديد، اجبار يا سلب مطلق آزادي و اختيار صورت گرفته و در جمع يا در خفا رخ دهد.

خشونت جسمي:

هر گونه اقدام عمدي از سوي شوهر كه منجر به وارد شدن آسيب بدني به همسرش گردد مانند مشت زدن، سيلي زدن و لگد زدن، هل دادن، كشيدن موها، اقدام به خفه كردن، ضربه زدن با چاقو

خشونت جنسي:

هر گونه عمل جنسي يا اقدام براي به دست آوردن يك عمل جنسي، هر گونه پيشنهاد براي انجام عمل جنسي ناخواسته و يا اعمالي كه در راستاي تجارت جنسي از فرد باشد، استفاده از زورگويي و تهديد به آسيب رساندن براي تعرض جنسي بدون توجه به اين كه فرد معارض همسر وي يا فرد

ديگري است و در هر محلي كه فقط محدود به خانه و محل كار نمي شود.

خشونت رواني:

رفتار خشونت آميزي است كه شرافت، آبرو و اعتماد به نفس زن را خدشه دار مي كند. اين رفتار به صورت انتقاد ناروا، تحقير، بد دهاني، تمسخر، توهين، فحاشي، متلك و تهديدهاي مداوم اعمال مي شود.

http://www.pezeshk.us

خونريزي پس از زايمان

خونريزي بعد از زايمان امري طبيعي است. ترشحات بعد از زايمان (نفاس يا lochia) سبب خروج خون باقيمانده، موكوس، و بافت جفت از رحم مي شود. منبع اين ترشحات محل اتصال جفت به ديوراه رحم است و ممكن است با حجم زياد و ناگهاني بيرون آيد و يا جرياني آهسته مثل خون قاعدگي داشته باشد. بعد از آهسته شدن خونريزي اوليه و با ادامه ترميم، ترشحات خارج شده از قرمز روشن به صورتي و تدريجاً به زرد تغيير رنگ مي دهند.

خونريزي بعد از زايمان چه مدت طول مي كشد؟

خونريزي بعد از زايمان ممكن است 2 تا 3 هفته و يا تا 6 هفته ادامه پيدا كند. ميزان ترشحات بسيار تدريجي كم مي شود. ترشحات قرمز رنگ نبايد بيش از 2 هفته باقي بمانند هر چند اگر استراحت كافي نبوده و فعاليت بدني زود شروع شود و زياد باشد خونريزي ممكن است دوباره شروع شود.

چه كاري بايد براي اين خونريزي انجام داد؟

كار خاصي لازم نيست. اگر زايمان در بيمارستان انجام شده باشد بيمار احتمالاً با پد هاي بهداشتي بسيار ضخيم كه قدرت جذب بالايي دارند به خانه فرستاده مي شود. وقتي به خانه مي رويد مقدار زيادي پد بهداشتي تهيه كنيد. در شش هفته اول نبايد از تامپون استفاده كرد زيرا ممكن است سبب

عفونت شود. (تامپون: توده پنبه و غيره كه در سوراخ بدن يا زخم مي گذارند تا خون و غيره را جذب كند.)

در موارد زير به پزشك مراجعه كنيد:

• خيس شدن كامل بيش از يك پد در هر ساعت

• ادامه خونريزي شديد و قرمز روشن بعد از هفته اول

• تغيير رنگ مجدد خونريزي به قرمز روشن بعد از روز چهارم پس از زايمان و برطرف نشدن آن با استراحت

• خونريزي همراه با تكه هاي بزرگ لخته با اندازه اي بزرگتر از يك سكه

• بوي بد ترشحات، تب و/يا لرز

در بعضي موارد نادر بعضي زنان دچار خونريزي تأخيري پس از زايمان مي شوند. در صورت وجود خونريزي شديد (در حدي كه پد بهداشتي ظرف يك ساعت كاملاً از ترشحات اشباع شود) بايد بلافاصله به پزشك مراجعه كرد زيرا ممكن است علائمي از باقي ماندن تكه اي از جفت در درون رحم و يا انقباض ناكافي رحم باشد. در صورتيكه خونريزي خيلي شديد باشد و احساس ضعف بوجود آيد بلافاصله بايد به اورژانس مراجعه كرد.

علائم هشدار دهنده پس از زايمان

درصورت بروز هر يك از موارد زير بلافاصله به پزشك خود اطلاع دهيد:

• احساس غم و اندوه فراوان و يا توهم و يا افكار صدمه به خود يا نوزاد.

• ادامه خونريزي بصورت خون روشن بعد از 4 روز و يا شروع مجدد آن پس از بند آمدن و يا خونريزي حاوي لخته هاي بزرگتر از يك بند انگشت و يا خونريزي با بوي بسيار بد.

• تب حتي خيلي خفيف. تب خفيف ممكن است خوش خيم باشد ولي ممكن است علامتي از يك عفونت جدي

باشد بنابراين عاقلانه تر آنست كه به پزشك اطلاع دهيد.

• درد شديد يا مداوم در شكم يا لگن و يا پس دردهايي كه به جاي بهتر شدن بدتر شوند.

• دردهاي تشديد شونده كه بيش از چند هفته طول بكشد و يا قرمزي و تورم و ترشح در محل سزارين.

• درد شديد در واژن يا پرينه، ترشح و تورم محل اپي زيوتومي و يا پارگي.

• درد يا حساسيت در يك منطقه از پستان كه با كمپرس گرم يا شيردادن بهبود نيابد و يا تورم و قرمزي در يك منطقه كه احتمالا با علائم آنفلونزا يا تب همراه باشد.

• درد و سوزش هنگام دفع ادرار و يا تكرر ادرار. ممكن است ادرار تيره، كدر و خون آلود باشد (اگر سوزش در اثر تماس ادرار با محل خراشيدگي يا زخم پيش آيد، طبيعي است).

• درد شديد يا مداوم همراه با تورم و قرمزي در يك ناحيه از ساق پا و يا اينكه يك پا از پاي مقابل ورم بيشتري داشته باشد.

• سردرد شديد يا مقاوم.

• محل تزريق وريدي دردناك، حساس و متورم.

چه موقع بايد با اورژانس تماس گرفت؟

درصورت بروز هريك از موارد زير به اورژانس اطلاع دهيد:

• تنگي نفس يا درد قفسه سينه و يا خونريزي همراه سرفه كردن

• خونريزي شديد

• وجود علائم شوك نظير سرگيجه، ضعف، تندي نبض يا طپش قلب، تنفس كم دامنه، سردي پوست، بيقراري يا گيجي و منگي

گرسنگي مادر در دوران بارداري موجب بروز بيماري در ف

بررسي ها نشان مي دهد عدم مصرف كافي مواد غذايي توسط مادران باردار موجب تولد فرزنداني مي شود كه در سالهاي بعدي بيشتر

در معرض اعتياد و بيماريهاي قلبي و روحي مي باشند.

به گزارش سلامت نيوز به نقل از ساينس ديلي ، بسياري از مادران به دليل حالت تهوع ناشي از بارداري و يا نگراني از افزايش زياد وزن در ماههاي اول بارداري غذاي كافي نمي خورند و همين امر فرزندانشان را مستعد انواع مشكلات جسمي و روحي در سالهاي بعد زندگي مي كند.

بنا برهمين گزارش ، اين گرسنگي مادران موجب بروز عوارض زيادي از جمله بيماريهاي قلبي و عروقي و مشكلات روحي مانند افسردگي و حتي اعتياد و انواع توهم در فرزندان مي شود.

لازم به ذكر است كه مادران باردار بايد روزانه در حدود 2300 كالري مصرف كنند و چنانچه اين ميزان به 1000كاهش يابد خطرات فوق فرزندان را تهديد مي كند.

مطالعات اخير بر روي مغز جنين نشان مي دهد چنانچه مادران در ماههاي اول بارداري غذاي كافي مصرف نكنند انرژي كافي جهت فعاليتهاي مناسب مغزي تامين نمي شود و همين امر تاثيراتي دارد كه ميتواند احتمال بروز مواردي از جمله اعتياد را در سالهاي آينده براي فرد افزايش دهد.

http://www.salamatnews.com

رحم مصنوعي براي نگهداري تخمك هاي بارورشده

منبع: همشهري آنلاين

دانشمندان ژاپني "رحمي" را براي نگهداي تخمك هاي به طور مصنوعي بارورشده در روزهاي اول اختراع كرده اند.

اين "رحم مصنوعي به اين تخمك ها امكان مي دهد با همان سرعتي رشد كنند كه در رحم طبيعي رشد مي كنند.

در حال حاضر رويان هاي به وجود آمده در آزمايشگاه در "مايكرودراپلت هايي نگهداري مي شوند كه متشكل از مخلوطي از روغن معدني و مايع كشت است تا از خشك شدن محافظت شوند.

اما در اين شرايط تخمك هاي بارورشده نسبت به محيط طبيعي رحم بسيار كندتر رشد مي كنند. چنين وضعيتي مطلوب نيست

زيرا عقيده بر آن است كه رويان هاي بزرگتر و با رشد سريع تر از بخت بيشتري براي بقا پس از كاشته شدن مجدد درون رحم مادر برخوردارند.

بر اساس گزارشي كه در آخرين شماره مجله نيوساينتيست به چاپ رسيده است، پژوهشگران در ژاپن مي گويند "تراشه اي به قطر 2 ميلي متر و ارتفاع نيم ميلي متر طراحي كرده اند كه كاملا شرايط رحم طبيعي را تقليد مي كند.

رويان هاي تازه توليد شده با باروري آزمايشگاهي (IVF) به درون اين تراشه ها وارد مي شوند و بر روي غشايي از سلول هاي رحمي كشت داده شده قرار مي گيرند. هنگامي كه اين رويان ها آماده كاشته شدن در رحم مادر شدند، به آنجا منتقل مي شوند.

تورو فوجي سرپرست اين پژوهش از موسسه علوم مهندسي دانشگاه توكيو مي گويد: " ايده اين است كه محيط زيست مناسب تري براي اين رويان ها فراهم شود ... اين تراشه مانند بستري براي اين رويان ها عمل مي كند."

گروه فوجي رويان هاي موش را مورد آزمايش قرار دادند و دريافتند كه رويان ها در اين تراشه ها نسبت به "مايكرودراپلت ها سريع تر رشد مي كنند و آماده جايگزيني در رحم مادر مي شوند.

اين پژوهشگران اميدوارند نهايتا از اين تراشه براي رويان هاي انساني هم استفاده كنند.

تورم اندام ها در زمان حاملگي

آن چيزي كه شما تجربه مي كنيد ادم ناميده مي شود كه يك واژه متداول در پزشكي و به معناي تجمع مايع در بافتها مي باشد. اين طبيعي است كه شمادرجاتي از اين تورم را در دوران حاملگي تجربه كنيد زيرا در اين دوران بدن شما آب بيشتري را در خود نگه داشته و بعضي از تغييرات شيميائي اتفاق افتاده در خون باعث حركت مايعات به داخل بافتها مي شود.

چرا اين مايع در پاها تجمع پيدا مي كند؟ وقتي

شما حامله هستيد رحم كه به تدريج بزرگ مي شود باعث ايجاد فشار بر روي وريدهاي لگني و وريد ونا كاوا ( وريد بزرگي در قسمت راست بدن كه خون اندام تحتاني را دريافت و آن را به سمت قلب هدايت مي كند) مي شود. اين فشار باعث كند شدن جريان خون و تجمع آن در اندام تحتاني شده و باعث رانده شدن مايعات از داخل وريدها به داخل بافت هاي پا و مچ پا مي شود. اين افزايش فشار با دراز كشيدن به پهلو بهبود مي يابد و از آن جائي كه وريد ونا كاوا در سمت راست بدن است، استراحت به پهلوي چپ بهتر است.

ادم بخصوص در سه ماهه سوم و به ويژه در پايان روز توجه شما را جلب مي كند و احتمالا در تابستان بدتر ميشود. بعد از تولد فرزندتان، ادم تقريبا به سرعت با دفع مايعات اضافي از بين ميرود در نتيجه ممكن است شما متوجه افزايش ادرار يا تعريق زياد خود در روزهاي اول بعد از زايمان شويد.

چه زماني بايد نگران وجود ادم شد؟

مقداري ادم در اطراف مچ پاها و پاها در دوران حاملگي طبيعي است. شما ممكن است كه ادم خفيفي در دستها داشته باشيد. اما هر زمان كه متوجه ورم صورت يا پف كردن اطراف چشمها شديد يا اگر ادم دستهاي شما بيشتر شد يا اگر متوجه ادم بيش از حد يا ناگهاني در پاها و مچ پاهاي خود شديد با پزشك خود تماس بگيريد. اينها ممكن است علامتي از پرهاكلامپسي باشد كه يك مشكل جدي پزشكي است. از طرفي هر گاه متوجه شديد كه يكي از

پاهاي شما بيشتر از ديگري ورم كرده، يا اگر درد يا حساسيتي را در رانها يا ساق پاهاي خود احساس كرديد با پزشك خود تماس بگيريد.

چه كار مي توانم بكنم تا ادم را كاهش دهم؟

• هر وقت كه مي توانيد پاها را بالا بگذاريد. سر كار در زير ميز يك چهارپايه كوچك يا چند تا كتاب كه روي هم چيده شده اند مي تواند كمك كننده باشد. در خانه هر زمان كه مي توانيد به پهلوي چپ دراز بكشيد. همچنين در هنگام نشستن پاها و مچ پاها را روي هم نياندازيد.

• گه گاه در هنگام نشستن پاهاي خود را بكشيد. براي اين كار پايتان را صاف كنيد، پاشنه پا را كشيده و انگشتان پا را به طرف ساق پا خم كنيد تا عضلات ساق پا كشيده شوند. مچ پاها را بچرخانيد و انگشتان پاهايتان را تكان دهيد.

• بين نشستن ها و ايستادن هاي خود استراحت كنيد. قدم زدن حتي يك مسافت كوتاه باعث به جريان افتادن خون مي شود.

• كفشهاي راحتي بپوشيد كه فضاي كافي براي پاهاي متورم شما دارند. از پوشيدن جورابهائي كه بندهاي سفت در اطراف رانها و مچ پاها دارند اجتناب كنيد.

• جوراب هاي ساپورت حاملگي كه تا كمر بالا مي آيند بپوشيد. قبل از اينكه صبح از تخت بلند شويد آنها را بپوشيد تا تورم اصلاً اتفاق نيفتد.

• به مقدار كافي آب بنوشيد. در كمال تعجب، اين كار باعث كاهش تجمع آب در بدن مي شود.

• به طور مرتب ورزش كنيد، به خصوص راه رفتن، شنا كردن و يا دوچرخه سواري. يا در يك

كلاس تمرينهاي اروبيك (هوازي) در آب شركت كنيد. بودن در آب باعث كاهش تورم در شما مي شود، به خصوص اگر سطح آب تا حدود شانه هاي شما باشد.

• خوب غذا بخوريد و از خوردن غذاهاي با ارزش غذائي پايين بپرهيزيد.

سعي كنيد كه روحيه شما پايين نيايد. اگر چه مچ هاي ورم كرده پا باعث مي شود كه احساس زيبا نبودن تشديد شود، اما به ياد داشته باشيد كه ادم يك وضعيت موقتي است كه بعد از تولد فرزندتان خيلي زود از بين مي رود.

مصرف ويتامين B6 از بروز افسردگي در دوران بارداري

مصرف ويتامين B6 در متابوليسم پروتئين و سنتز نقش مهمي دارد و از افسردگي هاي دوران بارداري نيز جلوگيري كرده، همچنين تهوع و استفراغ اين دوران را از بين مي برد.

« نيلوفر تيموري » كارشناس تغذيه و عضو مركز مطالعات رشد و سلامت كودك جهاد دانشگاهي علوم پزشكي ايران در گفت وگو با ايسنا در خصوص نقش تغذيه در دوران بارداري گفت: توجه و اهميت دادن به تغذيه مادر در دوران بارداري نه تنها منجر به تولد نوزادي سالم از نظر وزن و قد و فاكتورهاي تغذيه اي مي شود بلكه باعث سالم ماندن و حفظ سلامت بافت هاي بدن مادر باردار نيز مي شود.

تيموري در ادامه افزود: تغذيه سالم همچنين باعث وزن گيري مناسب مادر باردار و نوزاد شده و از كمبودهاي تغذيه اي كه شايع ترين آنها كمبود آهن است، جلوگيري به عمل مي آورد.

وي با تاكيد بر اهميت افزايش وزن مادر در اين دوران گفت: وزن مادر با توجه به BMI (نمايه توده بدني) قبل از بارداري سنجيده مي شود. به طور كلي بايد افزايش وزن مادر بين 5/11 تا 17 كيلوگرم باشد.

اين

كارشناس تغذيه در خصوص ويتامين ها و مواد معدني مورد نياز بدن در دوران بارداري مادران گفت: ويتامين هاي مورد نياز در دوران بارداري ويتامين هاي گروه B به خصوص B6 و B12 هستند.

وي با اشاره به خواص ويتامين B6 در خصوص ميزان مصرف آن گفت: ميزان مورد نياز اين ويتامين، 2/2 ميلي گرم در روز است. همچنين ويتامين B12 در خون سازي نقش مهمي داشته و ميزان مورد نياز آن 4 ميكرو گرم در روز برآورد مي شود.

عضو مركز مطالعات رشد و سلامت كودك جهاد دانشگاهي علوم پزشكي ايران در ادامه افزود: ويتامين D در جذب كلسيم مادر نقش موثر داشته و مورد نياز آن 10 ميكروگرم در روز است. از سوي ديگر، ويتامين A نيز در رشد سلولي و حفظ استحكام بافت اپيتليان و رشد و تشكيل استخوان ها بسيار موثر بوده و ميزان موردنياز آن 800 ميكروگرم در روز است.

وي در پايان در خصوص كلسيم به عنوان ماده معدني مورد نياز بدن به خصوص در زنان باردار افزود: كلسيم در تشكيل و حفظ دندان ها و استخوان ها، همچنين فعاليت ماهيچه ها نقش مهمي دارد.

http://www.salamatnews.com

سقط جنين و زايمان زودهنگام كاربران زن رايانه را ته

سقط جنين در زناني كه در معرض ميدان هاي مغناطيسي حاصل از رايانه با قدرت بيش از 9/0 ميكروتسلا قرار دارند، شايع تر است. بنابراين هنگام خريد يا استفاده از رايانه بايد دقت كنيد كه رايانه شدت ميدان مغناطيسي زيادي نداشته باشد.

استفاده از رايانه اين روزها يكي از الزامات زندگي شده است. استفاده از اين دستگاه نه فقط در محيط هاي كاري بلكه در خانه ها هم به شدت افزايش پيدا كرده است. رايانه با تمام كارگشايي كه براي بشر داشته ضررهاي جبران ناپذيري هم به جسم او

وارد مي كند.

كارشناسان بهداشت حرفه اي و ارگونومي معتقدند كار با رايانه عوارضي به همراه دارد. از جمله مهم ترين آنها، به مشكلات بينايي براي كاربر، عوارض مفصلي و عضلاني، مشكلات زايماني در دوران بارداري، عوارض پوستي، استرس و تنفس گازهاي مضر متصاعد شده از رايانه اشاره مي كنيم.

مشكلات بينايي

مشكلات بينايي، از شايع ترين مشكلاتي است كه در اثر كار زياد با رايانه بروز مي كند. درد، سرخي و سوزش چشم و آب ريزش آن، دوبيني، احساس تاري ديد كه به كاهش قدرت بينايي، خستگي و درد چشم و سردرد منجر مي شود، از جمله اين عوارض است.

چشم هاي انسان عادت دارند تا بسيار راحت روي اشياي دور و نزديك متمركز شوند، به همين دليل احتمال خستگي ماهيچه چشمي كه روي كاغذ و صفحه مانيتور متمركز شده وجود دارد. همچنين ماهيچه هاي ديگر چشم، از تغييرات نور يا درخشندگي يا از تغيير مسير ديد بين صفحه نمايشگر و نوشته هاي در حال تايپ خسته مي شوند و به دليل جابه جايي زياد كلمات، چشم قدرت تطابق خود را به مرور از دست مي دهد. افرادي كه داراي اختلالات انكساري اصلاح نشده هستند، بيشتر در معرض خطرند.

عوارض مفصلي و عضلاني

يكي ديگر از شايع ترين عوارض كار با رايانه، دردهاي عضلاني و درد مچ دست و بازوها است. درد گردن و كمر در طولاني مدت، خميدگي پشت از عوارض ديگر كار زياد و طولاني با رايانه است. به طور معمول، كاربران رايانه، ساعدها، دست ها، بازوان، پشت و گردن خود را در يك حالت ثابت قرار مي دهند و اين عمل سبب وارد شدن فشار زياد در زمان طولاني، روي ماهيچه ها و تاندون هاي فرد مي شود و در نهايت مي تواند به مشكلات عضلاني و مفصلي

نيز منجر شود.

در اين رابطه، عوامل ارگونوميكي مانند بار كاري، حركات تكراري، طرز نشستن، زاويه ديد، وضعيت ميز و صندلي، ارتفاع صفحه كليد و مانيتور، وضعيت نوري، سرعت تايپ و نداشتن آرامش رواني مي تواند از مشكلات جدي به شمار رود.

مشكلات دوران بارداري و زايمان

برخي پژوهشگران بر اين باورند كه زايمان ها و بارداري هاي غيرعادي و تولد نارس و ناقص به استفاده از صفحه نمايش رايانه و وجود تشعشات آن مربوط است. برخي تحقيقات نشان دهنده اين مطلب است كه سقط جنين در زماني كه در معرض ميدان هاي مغناطيسي حاصل از رايانه با قدرت بيش از 9/0 ميكروتسلا قرار دارند، شايع تر است. بنابراين هنگام خريد يا استفاده از رايانه بايد دقت كنيد كه رايانه شدت ميدان مغناطيسي زيادي نداشته باشد.

مشكلات پوستي

ولتاژ زياد لامپ تصوير در انواع نمايشگرهاي قديمي موجب توليد ميدان الكترواستاتيك و بارهاي الكتريكي مثبت در سطح خارجي صفحه نمايش مي شود. در ميدان بين بارهاي مثبت و صورت كاربر، گرد و خاك و ذرات در تمامي جهات حركت مي كنند. اگرچه ميزان گرد و خاك و ذرات بسته به نوع تهويه اتاق، كف پوش و عوامل ديگر تغيير مي كند، هميشه وجود دارند. جريان بارهاي مثبت حاصل در اين ميدان ممكن است در افرادي كه حساسيت پوستي دارند، موجب خشك شدن پوست دست و صورت و ترك خوردن آن شود.

همچنين بررسي ها نشان داده اند افرادي كه از حساسيت هاي پوستي شكايت دارند و هنگام كار بيشتر تحت فشارهاي فكري و عصبي قرار مي گيرند، فشارها و استرس ها موجب تغييرات هورموني مانند تيروكسين و پرولاكتين و همچنين ضايعات پوستي در آنها مي شود. در يك مطالعه ديگر نيز ارتباط ميان ضايعات پوست صورت و

كار با رايانه را به عوامل رواني اجتماعي و مسايل محيط كار نسبت داده اند. البته عوامل شخصي هم در بروز اين ضايعات دخالت دارند.

استرس و مشكلات عصبي، رواني

حجم كار زياد و دوري از همكاران در محيط كار مي تواند به بروز مشكلات رواني منجر شود. البته كار با رايانه افسردگي زا به شمار نمي رود بلكه حجم زياد كار است كه در ايجاد استرس رواني نقش دارد.

تنفس گازهاي رايانه

بدنه رايانه ها و نمايشگرها بر اثر گرم شدن، بوي مخصوصي از خود متصاعد مي كنند. از جمله اين بوها، گاز ديوكسين است كه به وسيله بدنه رايانه و صفحه نمايشگر توليد مي شود. اين مواد به عنوان مواد ضدحريق در بدنه نمايشگر و بردهاي رايانه به كار مي روند. همچنين گاز اوزن به هنگام كار چاپگر ليزري توليد مي شود كه به بافت مخاطي بيني، چشم و گلو آسيب مي رساند. بنابراين رعايت استانداردهاي مربوط در اين خصوص از سوي واردكنندگان يا توليدكنندگان رايانه ضروري است.

http://www.salamatnews.com

زناني كه دوران بارداري سالمتري دارند

زناني كه امگا 3 مصرف مي كنند دوران بارداري سالمتري دارند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از خبرگزاري آلمان، متخصصان به زنان باردار و شيرده توصيه مي كنند كه دوبار در هفته ماهي هاي چرب حاوي امگا 3 فراوان مصرف كنند.

بنابراين گزارش،متخصصان كلينيك كودكان دانشگاه مونيخ آلمان دريافتند، زناني كه در دوران بارداري شان تغذيه سرشار از اسيد چرب امگا 3 DHA دارند موارد بروز زايمان زودرس بسيار كم بوده و نوزاد آنها هنگام تولد وزن بالايي دارد.

اين گزارش مي افزايد،توجه به مصرف DHA در دوران شيردهي نيز تاثير مثبتي بر رشد كودك بخصوص برقراري ارتباط بين چشم ها و مغز كودكان دارد.

براساس اين گزارش، متخصصان كلينيك كودكان دانشگاه

مونيخ آلمان مصرف به طور متوسط حداقل 200 ميلي گرم DHA در روز را به زنان باردار و شيرده توصيه مي كنند.

يادآور مي شود، DHA يا اسيد چرب امگا3 جزو چربي هاي خوب محسوب مي شود كه در بدن وجود دارد و يكي از مهمترين سازه هاي مغزي و شبكيه چشم است.

بارداري و 9 ماه انتظار

نويسنده: محمدحسين جاجبي

شما در انتظار يك كودك، يك شيريني زندگي هستيد. اين انتظار شما طولاني است، شروع نه ماه انتظار شما از وقتي است كه احساس حاملگي در شما پيدا مي شود. شما كه مي خواهيد به سلامتي اين دوران را طي كنيد و فرزند آينده شما از سلامت كامل برخوردار باشد، ضرورت دارد به اين دستورات و نكات توجه خاصي مبذول داريد.

1. داروها

در طي ماههاي بارداري، مخصوصاً چهار ماه اول آن، خانم حامله بايد از خوردن هر نوع دارويي، حتي قرص ها و داروهاي مسكن خودداري كند.

اگر زني به علت ابتلا به بيماري مجبور است مرتباً دارويي را مصرف نمايد، به محض آن كه احساس كرد حامله شده است، بايد فوراً مصرف دارو را متوقف كند و با پزشك خود مشورت نمايد. راه صحيح تر اين است كه زن از دو هفته قبل از آنكه بخواهد حامله شود، مصرف هر نوع دارويي را از جمله داروهاي مسكن و يا خواب آور قطع كند.

در ماههاي بارداري فقط مصرف داروهايي كه پزشك تجويز كرده باشد، مجاز است. اگر پزشك نمي داند شما حامله هستيد، بايد به او بگوييد.

2. عكسبرداري داخلي

در دوران حاملگي از هر نوع عكسبرداري با اشعه ايكس هم بايد خودداري شود. اما عكسبرداري با اشعه ايكس از دندان و يا از

ريه ها توسط پزشكي كه بداند شماحامله هستيد اشكالي ندارد. در اينگونه مواقع پزشك بايد پوشش مخصوص روي شكم زن حامله بيندازد كه مانع رسيدن اشعه ايكس به جنين بشود. عكسبرداري از شكم و لگن خاصره به هر صورت نبايد انجام گيرد.

اكنون از زنان حامله و جنين داخل رحم او با امواج مافوق صوت عكسبرداري مي شود كه بي ضرر است. (سونوگرافي)

3. واكسيناسيون

به طور كلي بايد از هر نوع واكسيناسيوني هم در دوران حاملگي خودداري شود و اين امر مخصوصاً در مورد كوبيدن آبله و واكسن وبا بايد مراعات گردد.

خطرناكترين بيماري كه يك زن ممكن است در دوران حاملگي به آن مبتلا بشود، سرخجه است (با سرخك اشتباه نشود) اگرچه ابتلا به سرخك هم خطرناك است. به اين دليل حتماً بايد قبل از ازدواج واكسن سرخك و سرخجه زده شود. در غير اين صورت زن بايد شش ماه قبل از حامله شدن، عليه اين دو بيماري واكسينه شود.

4. غذا

خوردن غذاهاي مناسب در دوران حاملگي موجب تأمين سلامت طفل مي شود. اين فكر قديمي كه توجيه مي كند زن حامله به جاي دو نفر غذا بخورد، درست نيست؛ زيرا در اين صورت زن به قدري چاق مي شود كه نه تنها موجب ناراحتي هاي فراوان او در دوران حاملگي مي گردد، بلكه بعداً زايمان را نيز با مشكلاتي مواجه مي سازد.

زن حامله بايد كاري كند كه در سراسر دوران بارداري بيش از هفت يا هشت يا ده كيلو به وزنش اضافه نشود.

5. مراقبت از دندان ها

بدن جنين براي رشد، مقدار زيادي از كلسيم بدن مادر را جذب مي كند و احتمال اينكه مادر با كمبود

كلسيم مواجه شود، وجود دارد. كمبود كلسيم هم به نوبه خود مي تواند روي سلامت دندان ها اثر سوء بگذارد.

به طور كلي زن حامله بايد در دوران بارداري بيشتر از حد معمول مراقب سلامت دندان ها و دهان خود باشد، لااقل سه بار مراجعه به دندان پزشك در ماههاي حاملگي ضروري است.

6. ويار

در برخي از زنها طي چهارده هفته اول حاملگي عادت عجيبي پيدا مي كند. به اين ترتيب كه زن حامله در خود علاقه غير قابل مقاومتي براي خوردن موادي احساس مي كند كه در حالت عادي اصلاً علاقه اي به خوردن آنها ندارد. اين علاقه حتي نسبت به موادي نظير گچ، زغال، صابون و اين جور چيزهاست.

اگر ماده اي كه زن به خوردن آن علاقه نشان مي دهد، خوراكي نيست، اطرافيانش بايد مراقبت كنند كه حتي المقدور آن ماده كمتر در دسترس يا ديد او قرار گيرد.

7. ورزش

براي ورزش در ايام بارداري قاعده و قانون مشخصي وجود ندارد، برخي از متخصصين زنان معتقدند كه زن مي تواند پس از حامله شدن به همان ورزش هاي قبل از بارداري خود ادامه بدهد. اما گروهي هم معتقدند كه ورزش هاي شديد براي زن حامله خيلي مناسب نيست و او را خسته مي كند. اما هر دو دسته متفق القول هستند كه ورزش هايي مانند اسكي، اسب سواري و مانند آنها كه انرژي زيادي لازم دارند بايد كنار گذاشته شوند.

به هر حال روزي يكي دو ساعت پياده روي بهترين ورزشي است كه هر زن حامله اي مي تواند انجام دهد.

8. مراقبت از پستان ها

در دوران حاملگي، پستان ها نيازمند مراقبت مخصوص هستند. در بافت پستان

ها هيچ نوع عضله اي وجود ندارد؛ در نتيجه وقتي در اثر حاملگي بزرگ و سنگين شوند، كش مي آيند و آويخته مي شوند. براي جلوگيري از اين حالات بايد از همان ابتدا از پستان بند مناسبي استفاده كنيد.بندهاي اين پستان بند نبايد كشي باشند. البته اگر بتوانيد شب ها هم با پستان بند بخوابيد بهتر است. در غير اين صورت، بستن پستان بند در شب ها الزامي نخواهد بود.

در اوايل بارداري نوك پستان ها خيلي حساس مي شوند ولي اين حالت احتياجي به مراقبت مخصوص ندارد. شايد بعداً لازم شود كه آنها را با روغن لانولين ماساژ بدهيد.

9. يبوست

يكي از مسائل دوران بارداري كه در اغلب زن ها ديده مي شود، ابتلا به يبوست است و علت هم اين است كه توليد يكي از هورمون هايي كه توسط تخمدانها ساخته مي شود، كاهش مي يابد و موجب يبوست مي گردد. مناسبترين راه براي از بين بردن اين يبوست، خوردن غذاهاي ملين است. مقدار زيادي ميوه، سالاد و يا يكي دو قاشق روغن زيتون و انواع سبزي ها مي تواند خيلي مفيد باشد.

10. سيگار و الكل

لازم به تذكر اين واقعيت نيست كه سيگار و مخصوصاً مشروب هاي الكلي در هر دوره اي از زندگي بد هستند و اين بدي و نامناسبي مخصوصاً در دوران حاملگي بيشتر است؛ زيرا هر دو به سلامت جنين لطمه وارد مي كنند. اصولاً هر چيزي كه براي سلامتي مادر مضر باشد، براي سلامت جنين هم مضر است.

11. روابط زناشويي

در سه چهار ماه اول حاملگي روابط زناشويي مي تواند بي خطر باشد. ولي پس از آن بايد از مقاربت جلوگيري كرد.

به علاوه اگر پس از هم بستري خون يا لك ديده شد، بايد فوري به پزشك مراجعه شود. در برخي از زنان در دوران حاملگي نوعي سرد مزاجي خاص پيدا مي شود كه بي خطر است و پس از زايمان رفع خواهد شد.

چاقي پس از زايمان

نويسنده:طيبه فرقاني

امروز كمتر كسي است كه تناسب اندام برايش اهميت نداشته باشد. از سوي ديگر، چاقي، بداندامي و به هم خوردن اين تناسب مورد اهميت به عنوان يك همراه هميشگي، بسياري از افراد را آزار مي دهد. خارج شدن اندام از حالت طبيعي خود، علاوه بر پرخوري و پيري دلايل ديگري هم دارد كه در خانم ها يكي از انواع شايع آن، بزرگ شدن شكم پس از زايمان است. اما بزرگي شكم، آن قدرها نگران كننده نيست كه بخواهد به عنوان يك دغدغه آزاردهنده، ذهن بانوان را مشغول نمايد.

اما چرا پس از زايمان، شكم بزرگ مي شود؟ پس از زايمان ماهيچه هاي شكم كاملاً شل مي شوند و پوست اضافي زيادي باقي مي ماند. برخي زنان با اين كه وزنشان متناسب مي شود و تقريباً به وزن پيش از حاملگي و زايمانشان برمي گردند ولي تناسب بدنشان به هم مي خورد و شكمشان تو نمي رود.

زمان حاملگي پوست شكم درست مثل بادكنكي كه كاملاً پر از باد شده، كشيده مي شود و با به دنيا آمدن بچه، اين بادكنك پر از باد، يكباره خالي مي شود و نسبت به حالت اول و پيش از بارداري، پوست شل و كشيده اي پيدا مي كند كه براي بيشتر خانم ها ناخوشايند است. در برخي زنان خاصيت الاستيسيته پوست كم است و پوست هنگام حاملگي

خيلي زود دچار كشيدگي و خطوطي به نام استريا مي شود كه در آن پوست شكم حالت خط خطي پيدا مي كند درحالي كه در برخي زنان خوش شانس، اين خطوط اصلاً ايجاد نمي شود، علاوه بر اين سايز شكم و وزن بچه هم در حين حاملگي بسيار مهم است.

در مادراني كه زمان حاملگي اضافه وزن زيادي پيدا مي كنند و بچه هاي درشت تري دارند يا مثلاً حاملگي دو قلو را پشت سر گذاشته اند، مسلماً شكم بيشتر بزرگ مي شود و پوست هم تحت كشش بيشتري قرار مي گيرد ولي اين به معناي غيرقابل برگشت بودن فرم طبيعي شكم نيست و فقط به سعي و تلاش بيشتر نياز دارد.

چه بايد كرد؟

ورزش كردن و رژيم غذايي براي بانواني كه نوزاد خود را شير مي دهند، بي خطر است. خانم هايي كه از مشكل اضافه وزن رنج مي برند، مي توانند در دوران شيردهي نيز براي كاهش وزن خود برنامه ريزي كنند.

البته شيردهي، خود در كاهش وزن خانم ها و رسيدن به تناسب اندام مؤثر است و معمولاً خانم ها پس از 6ماه شيردهي مي توانند به وزن خود در زمان قبل از بارداري برسند. البته در صورتي كه در غذا خوردن زياده روي نكنند.

زناني كه دوران شيردهي خود را سپري مي كنند چه بايد بكنند كه نه در شيردهي آنها خللي وارد شود و نه دچار اضافه وزن شوند و تناسب اندام خود را از دست بدهند؟ پاسخ اين سؤال اين است كه اين دسته از خانم ها، نبايد رژيم غذايي سفت و سخت بگيرند تنها كاري كه زنان شيرده بر داشتن يك رژيم

غذايي مناسب بايد انجام بدهند تا نه در شيردهي آنها اختلال ايجاد شود و نه وزن و تناسب اندامشان به هم بخورد اين است كه از رژيم غذايي كم چرب استفاده كنند و از مصرف چيپس و نوشابه و شيريني و گوشت پر چرب و لبنيات پر چرب پرهيز كنند و سعي كنند در رژيم روزمره خود ميوه و سبزي فراوان، غلات سبوس دار و گوشت كم چرب و لبنيات كم چرب بگنجانند.

جالب است بدانيد كه نتايج يك مطالعه جديد نشان مي دهد خانم هاي چاق مي توانند در اين دوران با كاهش مصرف شيريني، شكلات و غذاهاي حاضري به كاهش وزنشان كمك كنند. در عين حال 45 دقيقه پياده روي روزانه، 4روز در هفته، گام مؤثري براي رهايي از اضافه وزن خانم هاي شيرده است. براي اين كه ماهيچه هاي شل شده و كشيده شكم محكم و سفت شوند بايد برخي ورزش هاي خاص و تكرار شونده را انجام داد.

پيشنهادهايي براي حركت هاي ورزشي:

ابتدا مي توانيد از 10 حركت در هر نوبت شروع كنيد و سپس تعداد حركات را به سه سري 20تايي برسانيد. حركت هاي مختلفي مي توانند براي رسيدن به اين هدف صورت گيرند. مثلاً مي توانيد آرنج دست چپ را بلند كنيد و بكشيد و به زانوي پاي راست مقابل برسانيد و سپس اين كار را با دست مقابل انجام دهيد. اين كار به خصوص در تقويت نواحي جانبي شكم بسيار كمك كننده است. ورزشهايي چون شنا، حركات موزون، كوه پيمايي و دويدن آرام، مي تواند علاوه بر تأثير در كاهش وزن به ايجاد روحيه خوب و سلامت روان مادران در

دوران شيردهي كمك كند.

تحقيقات نشان داده است، زناني كه در عرض شش ماه بعد از زايمان نتوانند بر اضافه وزن خود غلبه كنند، تقريباً در 10 تا 15 سال بعد هم، اضافه وزن آنها را همراهي مي كند. بنابراين بهتر است فرصت هفته هاي اول پس از زايمان را از دست نداد و با تصحيح رژيم غذايي، ورزش كردن و از همه مهم تر شيردهي صحيح، از شر اين اضافه وزن خلاص شد.

دو برابر شدن احتمال سقط جنين با مصرف روزانه دو فنج

پزشكان خطرات مصرف كافئين در دوران بارداري را به شاخه هاي متعددي تقسيم كرده اند.

مدت ها بود كه نوشيدن دو فنجان قهوه در روز در دوران بارداري، بي خطر تلقي مي شد، اما تحقيقات جديد نشان مي دهد كه كافئين، حتي به ميزان نسبتا كم، ممكن است خطر سقط جنين در زنان باردار را دو برابر نمايد.

به طور كلي پزشكان در مورد مصرف كافئين در زنان باردار اختلاف نظر دارند، دسته اي بر پرهيز از مصرف آن به شدت تاكيد دارند و دسته اي ديگر مصرف نوشيدني هاي محرك به ميزان متوسط را بي خطر تلقي مي كنند.

هر چند مطالعاتي كه پيش از اين انجام شده، ارتباط بين مصرف كافئين با افزايش احتمال سقط جنين را به اثبات رسانده است ، اما اين مطالعات تنها بر روي مصارف بالا متمركز بوده اند؛ از آنجاكه در اين ارتباط، علل بروز حالت تهوع در ساعات اوليه صبح عنوان نشده بود، متخصصان آن را بحث برانگيز و داراي شبهه برشمردند.

دل آشوبگي و حالت تهوع در ساعات اوليه صبح كه دليل اصلي اش افزايش ميزان هورمونهاست، نه تنها به عنوان يكي از نشانه هاي

كاهش خطر سقط جنين به شمار مي رود، بلكه ممكن است منجر به ترك عادت نوشيدن قهوه يا ديگر نوشيدني هاي حاوي كافئين در زنان باردار گردد. نكته جالب توجه اين است كه كاهش يا قطع مصرف كافئين در زنان باردار مي تواند به روشني بيانگر ارتباط بين سقط جنين و مصرف كافئين باشد.

به منظور حل اين معما، يك تيم تحقيقاتي به رهبري دكتر لي (De-Kun Li)، يكي از محققين مركز Kais Permanente واقع در اوكلند كاليفرنيا، براي اولين بار مطالعه در زمينه يافت و بررسي علل تهوع صبحگاهي را آغاز نمود. نتيجه نشان داد كه روزانه نوشيدن ??? ميلي گرم كافئين¬¬¬ – مقدار كافئين موجود در دو فنجان قهوه - به ميزان قابل توجهي خطر سقط جنين را افزايش مي دهد.

دكتر لي در اين باره معتقد است :” زنان باردار يا آن دسته از زناني كه قصد باردار شدن دارند، لازم است به طور جدي به ترك مصرف كافئين بينديشند - حداقل در سه ماهه اول بارداري - زمانيكه بيشترين سقط جنين اتفاق مي افتد.”

او مي افزايد: "زناني كه به طور جدي عادت به قهوه دارند و ناچار به نوشيدن آن هستند، بايد ميزان مصرفشان را به يك فنجان قهوه در روز محدود نمايند.”

قهوه، چاي و ليموناد از خطرات يكساني برخوردارند

منبع كافئين مصرفي چه قهوه يا چاي باشد چه ليموناد، تفاوت چنداني نمي كند. مسئله اي كه بايد در نظر گرفته شود اين است كه يك فنجان قهوه بسته به نحوه دم كردن آن، ممكن است مقادير مختلفي كافئين دارا باشد. برخي از مارك هاي قهوه حاوي مواد اعتيادآور بيشتري هستند. به

عنوان مثال يك ليوان متوسط قهوه دم كرده استارباكس، محتوي ??? ميلي گرم كافئين است در صورتيكه يك ليوان شير قهوه با همان سايز ، تنها شامل ?? ميلي گرم كافئين است.

گزارشي از تحقيقات فوق در نشريه زنان و زايمان امريكن ژورنال (American Journal) به چاپ رسيده است كه طي آن تيم تحقيقاتي دكتر لي تعداد ???? زن ساكن سانفرانسيسكو را كه مابين سالهاي بين ???? تا ???? باردار شده بودند، براي مصاحبه در مورد ميزان كافئين مصرفي در نظر گرفتند. تعداد ??? نفر از اين زنان روزانه حداقل ??? ميلي گرم كافئين مصرف كرده اند، ??? نفر، كمتر از ??? ميلي گرم كافئين در روز نوشيده اند و نهايتا ??? نفر باقيمانده، هيچ كافئيني مصرف نكرده اند.

آمار نشان داد كه در مجموع ??? نفر از اين زنان سقط جنين داشته اند؛ خطر سقط جنين در زناني كه روزانه حداقل ??? ميلي گرم كافئين مصرف كرده اند به بيش از دو برابر افزايش يافته است. در اين دسته از زنان باردار، احتمال سقط جنين ?? درصد است درحاليكه در زنان بارداري كه كافئين مصرف نكرده اند اين احتمال به ?? درصد كاهش يافته است.

روشهاي آگاهي از زمان بارداري

به گزارش سامانه خبري سلامت نيوز : در روش آگاهي از زمان باروري ، مجموعه اي از اطلاعات به خانمها داده مي شود تا آنها بدانند كه در چه روزهايي از ماه به احتمال زياد مي توانند در صورت انجام مقاربت حامله شوند ودر چه روزهايي اين احتمال كم مي باشد .

خانمها مي توانند با مشاهده تغييراتي كه در بدنشان ايجاد مي شود بفهمند كه زمان تخمك گذاري (آزاد شدن

تخمك از تخمدانها ) چه موقعي مي باشد . سپس آنها مي توانند با استفاده از اين اطلاعات از بروز حاملگي جلوگيري نمايند .

موثر ترين راه براي كشف اين موضوع كه زمان باروري هر شخصي در چه روزهايي از ماه مي باشد ، استفاده از هر سه روشي است كه در اينجا توضيح داده مي شود .

آگاهي از زمان باروري ، ميزان درك خانمها را در مورد بدن و سيكل (چرخه) قاعدگي شان افزايش مي دهد . براي اينكه اين روش بعنوان يك روش جلوگيري از بارداري موثر واقع شود ، بايد خانمها در روزهايي كه احتمال باروري زيادي وجود دارد از انجام مقاربت خودداري نمايند و يا اينكه از ساير روشهاي جلوگيري از بارداري (مثل كاندوم) استفاده كنند . بطور كلي تقريبا يك سوم از روزهاي هر ماه را روزهاي باروري تشكيل مي دهد .

روش آگاهي از زمان باروري متكي به اطلاعات زير مي باشد :

* چهار ده روز قبل از اينكه خونريزي عادت ماهانه بعدي شروع شود ، يك تخمك از تخمدان رها مي شود ( به اين وضعيت اصطلاحا تخمك گذاري گفته مي شود ).

* بعد از انجام مقاربت ، اسپرمهاي آقايان مي توانند تا پنج روز نيز در دستگاه تناسلي خانمها زنده بمانند ( اگر چه اكثر آنها بعد از دو روز از بين مي روند ) .

* در صورتي كه از سه روز قبل تا سه روز بعد از زمان تخمك گذاري مقاربت انجام شود احتمال وقوع حاملگي زياد مي باشد.

* از آنجايي كه زمان دقيق تخمك گذاري (آزاد شدن تخمك از تخمدان) را نمي توان دقيقا پيش بيني نمود

، بنابراين 2 تا 3 روز نيز به شروع و انتهاي اين دوره بايد اضافه نمود . روش آگاهي از زمان باروري براي خانمهايي كه داراي زمانهاي قاعدگي منظم در هر ماه مي باشند بسيار موثر مي باشد.

روش تقويمي (روش ريتم)

در روش تقويمي ، خانمها مي توانند از سوابق قاعدگي هاي قبلي خود به عنوان يك راهنما استفاده نمايند. در اين روش هر خانمي مي تواند ميانگين روزها را در سيكل قاعدگي خود حساب نموده و زمانهاي باروري آينده خود را تخمين بزند.

شروع به نوشتن دوره هاي قاعدگي خود به مدت 8 تا 12 ماه نماييد . اولين روز قاعدگي (اولين روز خونريزي) را بعنوان "روز يك" دوره قاعده گي در نظر بگيريد.

كوتاهترين و بلند ترين چرخه قاعدگي را در نظر بگيريد . عدد 18 را از كوتاهترين چرخه قاعدگي خود كم نماييد و آن را بعنوان اولين روز باروري يادداشت نماييد . عدد 11 را از بلند ترين چرخه قاعدگي كم نموده و آن را بعنوان آخرين روز بارداري در نظر بگيريد.

مثال: تعداد روزهاي بين "روز يك" يك چرخه قاعدگي تا "روز يك" چرخه قاعدگي بعدي در يك خانم عبارتند از :

فروردين 29 روز- ازديبهشت 26 روز(كوتاه ترين چرخه)- خرداد 30 روز – تير 31 روز(بلند ترين چرخه )- مرداد 30 روز

در اين مثال مي بينيم كه كوتاهترين چرخه قاعدگي در اين خانم 26 روز و بلند ترين آن ، 31 روز مي باشد .

عدد 18 را از26 كم مي كنيم تا اولين روز باروري بدست آيد (روزهشت) . عدد 11 را هم از 31 كم مي كنيم تا آخرين روز باروري بدست آيد

( روز بيست) . بنابراين در اين خانم روزهاي 8 تا 20 هر چرخه قاعدگي روزهاي باروري هستند يعني احتمال حاملگي در اين روزها زياد مي باشد و بايد در اين روزها يا از مقاربت خود داري نمايد و يا اينكه از ساير روشهاي جلوگيري از بارداري استفاده نمايد.

ارزيابي ترشحات دهانه رحم

در طي يك دوره قاعدگي ، قوام يا غلظت ترشحات دهانه رحم در روز هاي قبل از تخمك گذاري ، ترشحات دهانه رحم به بالا كشيدن و بالا بردن اسپرمها به داخل رحم و از آنجا به لوله اي فالوپ يعني جايي كه معمولا لقاح انجام مي شود كمك مي نمايد .

ترشحات گردن رحم همچنين به بقاي اسپرمها در داخل رحم كمك مي كند .

در يك چرخه قاعدگي طبيعي معمولا بعد از پنج روز خونريزي قاعدگي ، سه يا چهار روزمهبل خشك مي باشد ، سپس با ترشحات مايعي سفيد يا زرد رنگ و چسبناك روزهاي خيس بودن آغاز مي گردد . اين خيس بودن به تدريج افزايش يافته تا به روزي مي رسيم كه خيس ترين روز مي باشد . در اين روز ترشحات فراوان ، صاف ، ليز و لغزنده و خيلي كش مي آيد ( مثل سفيده تخم مرغ ) . معمولا تخمك گذاري از دو روز قبل تا دو روز بعد از پيدا شدن چنين حالتي رخ ميدهد . با يادداشت نمودن ميزان ترشحات و پيدا كردن خيس ترين روز هر دوره قاعدگي مي توانيد روزهاي تخمك گذاري را مشخص نماييد .

با استفاده از يك اسپكولوم (speculum) پلاستيكي مي توانيد خودتان ترشحات دهانه رحم را از نظر قوام و غلظت

آن ارزيابي نماييد .

روش اندازه گيري دماي پايه اي بدن

هنگامي كه يك خانم هر روز دماي بدن خود را اندازه مي گيرد متوجه مي شود كه وقتي تخمك گذاري انجام ميشود تغييراتي در دماي بدنش ايجاد مي گردد . درست قبل از زمان تخمك گذاري ، دماي بدن بطور موقتي به مدت كوتاهي پايين مي آيد .

در عرض 12 ساعت كه تخمك گذاري انجام مي شود دماي بدن چند دهم درجه بالا مي رود و تا هنگام قاعدگي بعدي به همان حالت بالا باقي مي ماند . وقتي درجه حرارت به مدت سه روز در همان حد بالا باق بماند ، روزهاي باروري پايان يافته و روزهايي كه مي توان بدون هيچگونه وسيله جلوگيري از بارداري مقاربت انجام داده و حامله نشد شروع مي گردد .

همانند روش تقويمي ، در روش اندازه گيري دماي پايه اي بدن ، شما بايد به مدت 8 تا 12 ماه دماي بدن خود را اندازه گيري و يادداشت نماييد تا بتوانيد از آن بعنوان يك روش نسبتا مطمئن جلوگيري از بارداري استفاده نمائيد .

يكي از اشكالات اين روش آن است كه دماي بدن افراد ممكن است بر اثر بيماريهاي مختلف ، كم خوابي يا مصرف داروها نيز تغيير يابد .

ساير علائمي كه در هنگام تخمك گذاري در بدن تغيير مي يابند عبارتند از :

* تغييراتي در وضعيت قرار گيري رحم

* درد خفيف يا انقباضات خفيفي در يك طرف قسمت تحتاني شكم ( در محل يكي از تخمدانها)

* نرم شدن دهانه رحم

* حساس شدن دهانه رحم

* حساس شدن پستانها

بنابراين براي جلوگيري از بارداري به روش "آگاهي از زمان باروري"

بايد در زمانهاي باروري يعني از 5 روز قبل تا 3 روز بعد از تخمك گذاري از مقاربت نمودن پرهيز نمود و يا اينكه از ساير روشهاي جلوگيري از بارداري مثل كاندوم در طي اين روزها استفاده نمود .

مزاياي جلوگيري از بارداري به روش "آگاهي از زمان باروري"

* هيچگونه عوارض جانبي ندارد

* در خانمهايي كه داراي دوره هاي قاعدگي منظمي هستند بسيار موثر مي باشد

* اطلاعات خانمها را نسبت به بدن خود افزايش مي دهد

معايب جلوگيري از بارداري به روش " آگاهي از زمان باروري"

* آموختن اين روش زمان نسبتا زيادي مي خواهد

* اين روش نياز به محاسبه و همكاري طرفين دارد

* شكست اين روش نسبت به ساير روشها بيشتر مي باشد.

كيست هاي تخمداني و تأثير آن بر بارداري

مترجم: مريم سادات كاظمي

كيست هاي تخمدان يكي از مشكلات رايج خانمهاي جوان است، به طوري كه 5 تا 10 درصد آنها گرفتار آن هستند.

يكي از نشانه هاي اين مشكل، كاهش يا قطع كامل تخمك گذاري است. از جمله تأثيرات مختلف اين كيست ها، مي توان به موارد زير اشاره كرد:

1- ترشح هورمون هاي مردانه و در نتيجه بروز ويژگي ها و علايم مردانه؛

2- عدم تخمك گذاري يا در سطح پايين؛

3- فقدان قاعدگي در اين افراد بسيار رايج است كه نتيجه مستقيم وجود كيست ها محسوب مي شود؛

4- تأثير بر متابوليسم عمومي بدن و بخصوص بر ترشح انسولين كه ممكن است به چاقي و ديابت مربوط باشد.

از نظر فيزيولوژيك، پزشك با انجام اكوگرافي، مشكل را تشخيص مي دهد كه تخمدان ها از اندازه عادي بزرگتر و پر از كيست است. او بايد احتمال ديگر بيماريها با علايم

مشابه (تومور، مشكلات ترشح كورتيكوستروئيد و...) را كنار بگذارد.

راه درمان

اولين نكته در درمان كيستهاي تخمداني در اغلب موارد، كاهش اضافه وزن است. در واقع چاقي تأثير مستقيمي در كاهش ترشح آندروژن دارد و در اكثر موارد موجب بروز اختلال در سيكل قاعدگي و تأخير در تخمك گذاري مي شود.

براي برقراري تعادل هورموني، اگر خانم قصد بارداري نداشته باشد، قرص ضدبارداري استروپروژستروني تجويز مي شود. داروهاي مخصوص ضد هورمون هاي مردانه نيز ممكن است توصيه شود. قرص هاي خوراكي ديابت نيز براي مشكلات مقاومت انسولين نيز در بعضي موارد تجويز مي شود.

باروري

كاهش وزن در اين باره بسيار مهم است، زيرا در اكثر موارد موجب تخمك گذاري مجدد مي شود. به نظر مي رسد مصرف قرصهاي ديابت؛ متفورمين اين امر را تسهيل مي كند. پس از آن، قرص هاي القاكننده تخمك گذاري كه در رأس آنها «سيترات كلوميفن» قرار دارد، تجويز مي شود.

موضوع مهم درباره مصرف اين دارو، مقدار دوز آن است كه در هر خانم متفاوت است. معمولاً دوز 50 ميلي گرم در روز دوم و ششم قاعدگي، در 50 درصد بيماران باعث آزاد شدن تخمك ها مي شود. در مورد ديگر نيز دوز دارو بتدريج تا مقدار حداكثر 150 ميلي گرم افزايش مي يابد. تنها در 30 درصد بيماران، درمان مؤثر نمي شود. كساني كه به دارو جواب داده اند، پس از شش دوره قاعدگي، در 60 درصد موارد باردار مي شوند.

زنان باردار از مصرف زياد شكر و مواد نشاسته اي پرهي

مصرف زياد شكر و مواد نشاسته اي در دوران بارداري باعث بروز نقايص دستگاه عصبي در جنين مي شود.

به گزارش سلامت نيوز به نقل از ايسنا، مصرف بيش

از اندازه مواد قندي و نشاسته يي به ويژه در سه ماهه نخست بارداري، خطر بروز نقص لوله عصبي و نخاعي را در فرزندان آنها افزايش مي دهد.

بر اساس اين تحقيق، پزشكان اكنون فرضيه ارتباط بيماري ديابت و افزايش قند خون در ابتداي دوران بارداري را با ناهنجاري ها و نقايص عصبي جنيني تاييد مي كنند.

افزايش قند خون و اختلال تحمل گلوكز در دوران بارداري خطر آسيب هاي جنيني را بيشتر مي كند؛ از اين رو كنترل و آزمايش قند خون در اين دوران از اهميت ويژه اي برخوردارست.

http://www.salamatnews.com

عوارض افزايش كلسترول خون در بانوان

كلسترول نوعى چربى است كه در بدن همه ما وجود دارد و وجود آن براى بدن اهميت فراوان دارد از جمله اينكه بعضى هورمون ها از كلسترول، ساخته مى شوند و در ساختمان برخى از سلول هاى بدن ما كلسترول به كار مى رود. اما زيادى كلسترول در خون بسيار خطرناك است چون اين ماده مى تواند درون رگ ها رسوب كرده، رگ ها را سخت كند، عبور خون را با دشوارى روبرو ساخته، يا آن را بند بياورد. بسته شدن رگ هايى كه به قلب يا مغز خون مى رسانند، باعث سكته قلبى يا سكته مغزى مى شود.

كلسترول خون از كجا مى آيد؟

بيشتر كلسترولى كه در بدن ما وجود دارد، به وسيله كبد (جگر سياه) ساخته مى شود. خوردن غذاهاى كلسترول دار، مانند گوشت چربى دار، لبنيات (كره، پنير، شير، ماست) و تخم مرغ به مقدار كلسترول بدن مى افزايد.

ممكن است زياد بودن كلسترول بدن ما ارثى باشد چون بعضى اشخاص با اينكه بسيار كم از غذاهاى كلسترول دار مصرف مى كنند اما به افزايش كلسترول خون مبتلا هستند.

كلسترول در بدن بانوان

زيادى كلسترول هم براى زنان و هم براى مردان خطرناك است، اما هورمون زنانه استروژن از زنان در برابر اثرهاى

بد كلسترول محافظت مى كند پس از يائسگى ميزان استروژن خون كاهش و برعكس اثرهاى بد كلسترول افزايش مى يابد بنابراين زنان بايد بويژه پس از يائسگي، مواظب مقدار كلسترول خون خود باشند.

پيشگيرى

خانم ها، بايد هميشه مقدار كلسترول خون را به طور منظم تحت آزمايش قرار دهند. آنهايى كه مقدار كلسترول خون آنها عادى است، هر 5 سال يكبار و خانم هايى كه هريك از ويژگى هاى زير را نشان مى دهند، هر سال يا حداكثر هر دو سال يكبار بايد تحت آزمايش خون قرار گيرند:

1- خانم هايى كه مقدار كلسترول خون آنها زياد است، يا سابقه خانوادگى كلسترول بالاى خون دارند2- خانم هايى كه به بيمارى هاى قلبي، عروقى مبتلا هستند يا سابقه خانوادگى بيمارى هاى قلبي، عروقى دارند3- خانم هايى كه سيگار مى كشند 4- خانم هايى كه بيمارى ديابت (بيمارى قند) دارند

عوامل خطرساز:

اگر شما حداقل يكى از ويژگى هاى زير را داريد خطر افزايش كلسترول در خون شما وجود دارد؛

1- سن شما 55 سال يا بيشتر از آن است2- مادر، پدر، برادر يا خواهر شما قبل از 50 سالگى دچار حمله قلبى يا مرگ ناگهانى شده است3- دخانيات مصرف مى كنيد4- فشار خون بالا داريد 5- مقدار كلسترول پرتراكم شما كمتر از 35 ميلى گرم در دسى ليتر است6- ديابت داريد7- تحرك كافى نداريد8- چاق هستيد

راه هاى كاهش كلسترول خون:

1- ورزش كنيد2- اگر چاق هستيد وزن بدن خود را كاهش دهيد3- سيگار نكشيد4- غذاهاى بدون كلسترول يا كم كلسترول مصرف كنيد يعنى در واقع رژيم غذايى تان را تغيير دهيد

مواردى كه بايد بيشتر مصرف كنيد؛

مركبات (پرتقال، گريب فوروت و ...) سيب، گلابي، زردآلو، گيلاس، توت، توت فرنگي

سبزى هايى كه پربرگ هستند و برگ هاى آنها سبز تيره است، مانند اسفناج، كلم، كاهو و سبزى هايى كه

رنگ زرد، نارنجى دارند مانند ريشه هويج و سيب زميني

گندم، جو، نان هاى سبوس دار، انواع ماكاروني، شير بدون چربى يا كم چربى و مشتقات آنها،

مرغ يخ زده، كنسرو، گوشت بدون چربى و سفيده تخم مرغ، زرده تخم مرغ

نخود، حبوبات پخته شده

موادى كه بايد كمتر مصرف كنيد؛

نارگيل، سبزى هايى كه با كره يا روغن يا با سس هاى كرم مانند تهيه شده اند

بيسكويت، كيك، شيريني، چيپس، كلوچه، شيرپرچربى و مشتقات آنها

گوشت گوساله و گوسفند پرچربي، مرغابى و غاز و مرغ پرچربي، جگر، دل و قلوه، سوسيس سرخ شده كنسرو ماهى پر روغن و زرده تخم مرغ،بادام زميني

درمان با دارو:

اگر چند ماه ورزش، رعايت رژيم غذايى مناسب و ترك سيگار اثرى در كاهش كلسترول خون شما نداشت، آن گاه ممكن است پزشك براى كاهش آن داروهايى براى شما تجويز كند. فراموش نكنيد همراه با مصرف دارو بايد رژيم غذايى كم چربى و كم كلسترول خود را ادامه دهيد.

اسمير دهانه رحم

در آزمايش پاپ اسمير، با نمونه برداري از سلولهاي سرويكس، احتمال بروز ناهنجاري يا بيماري در اين بخش از دستگاه تناسلي زنانه بررسي مي گردد. سرويكس، به محل اتصال رحم به واژن گفته مي شود و ازجمله شايعترين مكانهاي بروز سرطان در زنان است.

- پاپ اسمير، راهي مناسب جهت تشخيص زودهنگام يا جلوگيري از بروز سرطان سرويكس است.

- در روش پاپ اسمير، به كمك يك برس ظريف و كوچك، از سلولهاي مخاط سرويكس نمونه برداري مي شود و بررسي لازم بعمل مي آيد.

- توصيه مي شود تمامي بانوان متأهل بين ?? تا ?? سالگي، هر ? تا ? سال تحت آزمايش پاپ اسمير قرار گيرند.

- چنانچه آزمايش پاپ اسمير، دچار درجاتي از تغييرات باشد، ممكن است بنا

به صلاحديد پزشك، نياز به دفعات بيشتري از پاپ اسمير، يا آزمايشهاي ديگر باشد.

- چنانچه آزمايش پاپ اسمير به موقع انجام شده باشد، بيش از ??% از تغييرات گزارش شده در پاپ اسمير، به حالت طبيعي برمي گردند و ساير موارد نيز بخوبي قابل درمان مي باشند.

هورمونهاي جنسي زنانه:

غدد هيپوتالاموس و هيپوفيز در مغز، با كنترل عملكرد تخمدان، سطح هورمونهاي جنسي زنان را تنظيم مي نمايند.

- با توجه به شيوع بالاي نازايي در زوجهاي سراسر جهان، يكي از آزمايشهاي اوليه در بررسي نازايي، سنجش هورمونهاي جنسي زنانه است.

- مقادير غيرطبيعي هورمونهاي جنسي بطور شايع ديده مي شود و لزوماً به معني نازا بودن نمي باشد.

- در طي هر دوره قاعدگي، سطح هورمونهاي جنسي زنانه بشدت تغيير پيدا مي كند بهمين دليل، هنگام بررسي پاسخ آزمايش، دانستن زمان چرخه قاعدگي اهميت بسياري دارد.

- هنگام نزديك شدن به سن يائسگي، مقادير برخي از اين هورمونها (FSH LH,) بالا مي رود. از اين آزمايشها مي توان جهت تاييد تشخيص فرارسيدن سن يائسگي استفاده كرد.

- توجه داشته باشيد كه مقادير طبيعي ذكر شده در ذيل، تقريبي هستند و در آزمايشگاههاي مختلف، متفاوت مي باشند.

مراقبتهاي دنداني در دوران حاملگي

ملاحظات كلي

بعضي خانمها معتقدند كه با هر حاملگي و با تولد هر بچه تعدادي از دندانهايشان پوسيده و از بين رفته است . زيرا جنين كلسيم خود را از دندانهاي مادر تأمين مي كند ! اين عقيده اعتبار علمي ندارد و تحقيقات نشان داده است كه حاملگي بطور مستقيم در ايجاد پوسيدگي دندانهاي مادر نقش ندارد

پوسيدگي و از دست دادن دندانها در دوران حاملگي به دليل رعايت نكردن اصول بهداشت دهان اتفاق مي .افتد

خانمهاي باردار بايد توجه داشته باشند كه در دوران حاملگي بايد بيشتر بهداشت دهان را رعايت كنند . زيرا در اين دوران شرايطي بوجود مي آيد كه احتمال پوسيدگي و بيماري لثه افزايش مي يابد . بعضي از اين شرايط عبارتست از

حساسيت و تورم لثه

به دليل تغييرات هورموني دوران بارداري لثه حساس مي شود و ممكن است يك تورم و برجستگي در قسمتي از بافت لثه از ماه سوم حاملگي به بعد ايجاد شود و روي بعضي از دندانها را بپوشاند كه به آن تومور حاملگي مي گويند . حساسيت لثه و تومور حاملگي ممكن است باعث شود خانم حامله بخوبي از مسواك يا نخ دندان استفاده نكند . در نتيجه پلاك ميكروبي كه عامل پوسيدگي است مدت زيادي روي سطح دندانها باقي مي ماند

بيماري صبحگاهي

در سه ماهه اول بارداري ممكن است صبحها نوعي حالت كسالت ، تهوع و استفراغ وجود داشته باشد كه به آن « بيماري صبحگاهي » مي گويند . اين حالت در اثر استشمام بوي بعضي مواد يا غذاها تشديد مي شود . استفراغ مكرر باعث مي شود سطح دندان بطور متناوب در معرض اسيد معده قرار گيرد

مصرف مواد شيرين يا ترش به مقدار زياد

خانم حامله ممكن است نوعي عادت غيرطبيعي داشته باشد كه عامه مردم به آن « ويار » مي گويند . بدين ترتيب كه از مواد ترش يا شيرين بطور مكرر و زياد استفاده كند . اين مواد مي تواند باعث پوسيدگي دندانها شود

كاهش ظرفيت معده

در دوران بارداري ، بخصوص در ماههاي آخر ظرفيت معده كاهش مي يابد . خانم حامله مقادير كمتر ولي در دفعات بيشتري غذا مي خورد وكمتر هم مسواك مي زند . بنابراين امكان تشكيل پلاك ميكروبي كه عامل پوسيدگي است افزايش مي يابد

چگونه مي توانيم از پوسيدگي دندان و بيماري لثه در دوران بارداري جلوگيري كنيم

؟

بهتر است در همان ماههاي اول بارداري جهت معاينه دندانها به دندانپزشك مراجعه كنيد تا دندانپزشك روشهاي بهداشتي لازم جهت پيشگيري از پوسيدگي و بيماري لثه را به شما آموزش دهد

بعد از هر بار مصرف مواد غذايي ، بخصوص مواد قندي دندانهايتان را مسواك كنيد -

بعد از هر بار استفراغ دندانها را مسواك كنيد و يا حداقل دهان را بطور كامل با آب بشوييد -

زمان مناسب جهت درمان دندانپزشكي خانم باردار

بطور كلي دوران حاملگي را كه تقريباً نه ماه است به سه دوره سه ماهه تقسيم مي كنند كه به نامهاي سه ماهه اول ، دوم و سوم موسوم است . زمانهاي مناسب مراجعه به دندانپزشك شامل دو بار در سه ماهه اول ، حداقل يكبار در سه ماهه دوم و يكبار در سه ماهه سوم است

در طول اين دوره تغييرات مختلفي در بدن مادر و جنين ايجاد مي شود

سه ماهه اول : بافتهاي مختلف بدن جنين در اين دوره تشكيل مي شود و جنين به مواد و تحريكات مختلف بسيار حساس است و احتمال سقط جنين زياد است

همچنين در اين دوره مادر از كسالتهايي چون تهوع و استفراغ صبحگاهي ، بي ميلي به غذا و تغييرات قلبي عروقي رنج مي برد . بنابراين بهتر است درمانهاي دندانپزشكي طولاني مدت در اين دوره انجام نشود

در ملاقات اول ، دندانهاي مادر معاينه و راديوگرافي هاي دنداني كه قبل از بارداري گرفته شده اند بررسي مي شود و دندانهايي كه قبل از زايمان ممكن است براي مادر مشكل ايجاد كند معين مي شود و جهت ترميم آنها در سه ماهه دوم

حاملگي به بيمار نوبت داده مي شود . همچنين چگونگي مسواك زدن صحيح و استفاده از نخ دندان به خانم حامله آموزش داده مي شود . ملاقات دوم سه ماهه اول جهت ارزيابي رعايت بهداشت دهان توسط خانم حامله است . تغييرات بافتهاي لثه در اثر هورمونها بررسي مي شود و دستورات بهداشتي لازم داده مي شود

سه ماهه دوم : اين دوره بهترين زمان جهت انجام درمانهاي دندانپزشكي است چون بافتهاي مختلف بدن جنين تشكيل شده اند و در حال رشد و تكال هستند . هم چنين حالت كسالت و تهوع ابتداي حاملگي تا حدودي برطرف شده است . خانم حامله معمولاً راحت تر از سه ماهه اول مي تواند در وضعيت مناسب روي صندلي دندانپزشكي قرار گيرد . در اين دوره مي توان تمام درمانهاي دنداني لازم را انجام داد

استفاده از بي حس كننده موضعي مانعي ندارد . همچنين در صورت لزوم دندانپزشك ممكن است بعد از درمان ، آنتي بيوتيك يا مسكن تجويز كند كه استفاده از آنها بلامانع است.

بايد توجه داشت كه درمان دندانهايي كه قبل از زايمان براي خانم حامله مشكلي ايجاد نمي كنند ، بايد به بعد از زايمان موكول شود

سه ماهه سوم : در اين دوره رشد و تكامل جنين ادامه دارد و سرعت آن بيشتر از شش ماهه اول حاملگي است . خانم حامله به دليل افزايش وزن جنين نمي تواند مدت زيادي در حالت خوابيده به پشت روي صندلي دندانپزشكي قرار گيرد

بنابراين بهتر است فقط درمانهاي كوتاه مدت و اورژانسي در اين دوره انجام شود . همچنين در ملاقات دندانپزشكي اين دوره

نكات لازم در مورد چگونگي رويش دندانهاي نوزاد ، مراقبتهاي منزل و زمان مراجعه جهت معاينه دندانپزشكي نوزاد توصيه خواهد شد.

خانمهاي حامله بايد توجه داشته باشند كه درمانهاي اورژانس دندانپزشكي در هر دوره و زماني از حاملگي مي تواند انجام شود . بنابراين به هيچ وجه نبايد براي تسكين درد دندان خود به مدت طولاني از مسكن ها استفاده كنند ، بلكه بايد سريعاً به دندانپزشك مراجعه نمايند . همچنين بايد توجه داشته باشند كه مصرف خودسرانه هر دارويي ممكن است براي مادر و جنين خطرناك باشد . بنابراين لازم است هيچ دارويي را بدون اجازه پزشك يا دندانپزشك استفاده نكنند

در موارديكه پزشك يا دندانپزشك معالج با اطلاع از حاملگي بيمار دارويي را تجويز مي كنند مصرف آن دارو بلامانع و حتي ضروري است و اجتناب از مصرف آن ممكن است براي بيمار و جنين زيان داشته باشد

منبع:http://www.atwis.com

مشكل 10 درصد زنان 15 تا 45 ساله

پرمويي در گفتگو با دكتر سيد محسن خوش نيت فوق تخصص بيماري هاي غدد

پرمويي ( به قول پزشكان : هيرسوتيسم ) عارضه اي است كه در ميان زنان ايراني نسبتاً شايع است و از دو جنبه ي زيبايي و درماني قابل بررسي است . در گفتگو با دكتر سيد محسن خوش نيت ، فوق تخصص بيماري هاي غدد و عضو هيات علمي مركز تحقيقات غدد و متابوليسم دانشگاه علوم پزشكي تهران ، كوشيده ايم جنبه هاي طبي اين مشكل را بيشتر بشكافيم . با ما همراه شويد .

سلامت : آقاي دكتر ! چه اتفاقي مي افتد كه يك فرد دچار پرمويي مي شود ؟

اجازه بدهيد اول ، صورت مساله را تعريف كنيم .

افزايش موهاي زايد زبر و خشن در بدن خانم ها ( در جاهايي كه نبايد چنين موهايي ايجاد شود مانند پشت لب ، چانه ، ناحيه جلوي گوش در زاويه ي فك تحتاني ، گردن ، سينه ، شكم ، بالاي پشت بدن ، ناحيه كمر ، بازوها و ران ) را پرمويي مي گويند . در ناحيه ي ساق پا و ساعد به طور طبيعي ممكن است موها كمي ضخيم و خشن باشند كه مهم نيست يا بعضي از خانم ها مي گويند در پيشاني شان موهاي خشن دارند كه اينها موي زايد محسوب نمي شود . در هر زمان در نواحي فوق موهاي زايد ايجاد شود ، دليل بر اين است كه هورمون هاي مردانه در بدن زنان زياد شده اند يا تاثيرشان روي گيرنده هاي فوليكول هاي مو در پوست افزايش پيدا كرده است ، يعني حتما يك اختلال هورموني وجود دارد . گاهي سطح هورمون در خون طبيعي است ولي به دلايل ژنتيكي ، گيرنده ي هورمون ، حساسيت بيش از حد به هورمون نشان مي دهد و مثل اين است كه هورمون زياد ترشح مي شود . بنابراين موهاي نرم و كركي به موهاي زبر و خشن تبديل مي شوند و شروع به زياد شدن مي كنند .

سلامت : اين درست است كه مي گويند پرمويي در زنان ايراني بيشتر ديده مي شود ؟

ببينيد ؛ در بعضي از نژادها ممكن است كه موهاي بدن خانم ها به طور طبيعي بيشتر باشد و در بعضي از نژادها كمتر و حساسيت رواني خانم ها در نژادهاي مختلف نسبت به اين

موها متفاوت است . مثلاً در بعضي از قوميت ها ديده شده است كه اين موهاي زايد در صورت ، خيلي برايشان مهم نيست . در نژاد ايراني موهاي زايد در ناحيه ي زاويه فك و گردن بيشتر از ساير نژادها ديده مي شود . در كل ، شيوع موهاي زايد در خانمها حدود 10 تا 15 درصد جمعيت شان در سنين باروري يعني سنين بين 15 تا 45 سال است . در ايران در چند مطالعه انجام شده در بعضي نواحي تا 15 درصد هم گزارش شده است .

سلامت : چه عواملي موجب افزايش توليد هورمون مردانه در زنان مي شود ؟

شايع ترين علت ايجاد موهاي زايد ، نشانگان تخمدان پلي كيستيك است كه حدود 6/5 تا 8 درصد خانم ها به آن مبتلا هستند . در اين بيماري به علت اختلالي كه در تخمدان ها ايجاد مي شود تخمدان شروع به توليد هورمون هاي مردانه و به خصوص تستوسترون مي كند كه قوي ترين هورمون مردانه است . بايد بدانيد كه هورمون هاي مردانه به مقادير كمي در بدن تمام زنان توليد مي شود ، چنان كه هورمون هاي زنانه هم به مقادير كم در بدن تمام مردان ترشح مي شود ولي وقتي ميزان اين هورمون ها از يك حدي بيشتر شود ، عوارضي همچون موي زايد ، ريزش موي هورموني در ناحيه ي جلو تا فرق سر ، ايجاد آكنه در ناحيه صورت ، بازوها ، سينه و پشت ايجاد مي كند . در نشانگان تخمدان پلي كيستيك با افزايش توليد تستوسترون و هورمون هاي مردانه ديگر ، هورمون هاي

جنسي زنانه و به خصوص پروژسترون نامنظم ساخته مي شوند و به همين جهت علاوه بر پرموي ، عادت ماهيانه نامنظم و با فواصل طولاني مي شود . گاهاً چاقي و ناباروي از علايم ديگر اين نشانگان هستند .

سلامت : اينكه مي گويند كندن مو و بند انداختن و تراشيدن مو بر افزايش موها و زبري آنها تاثير دارد ، درست است ؟

نه . با روش هاي مختلف اصلاح كه امروزه رايج است ، تعداد موها و ضخامت آنها افزايش پيدا نمي كند . ممكن است به مرور زمان اين موها زياد شود . علت اين امر اختلال هورموني زمينه اي است كه در بدن وجود دارد و سبب مي شود تعداد اين موها به تدريج زياد ، خشن و زبر شود . در چنين حالتي فرد اگر اصلاح هم نكند ، اين اتفاق مي افتد چون در هر حال اين اختلال هورموني در بدن شروع شده و در حال پيشرفت است ولي چون اصلاح مي كند ، فكر مي كند به خاطر آن است .

سلامت : در بعضي از آرايشگاه ها تبليغ مي كنند كه با برخي مواد خاص مي توانند اپيلاسيون دايمي انجام بدهند و موهاي زايد را براي هميشه از بين ببرند . نظر شما در اين باره چيست ؟

ما اصلاً اپيلاسيون دايمي نداريم ، مگر اينكه با روش خاصي مثل الكتروليز يا ليزر ريشه مو را بسوزانيم ولي حتي وقتي ريشه موهاي زايد را به دليل اينكه اختلال هورموني در بدن وجود دارد و موها در حال زياد شدن هستند ، مي سوزانيم از كنار آن يك

موي جديد ديگر مي رويد بنابراين تا اختلال هورموني درمان نشود حتي الكتروليز و ليزر هم جواب نمي دهد . اپيلاسيون دايم هم نداريم چون اپيلاسيون ريشه مو را از بين نمي برد .

سلامت : يك باور ديگر هم در بين خيلي ها هست كه خوردن پوست مرغ موجب افزايش موهاي زايد مي شود . اين باور ، درست است ؟

نه ! اين مساله اثبات نشده . امروزه در طيور ، از هورمون هاي مشابه تستوسترون كمتر استفاده مي شود .

سلامت : به نظر شما دو قلو بودن يك دختر با پسر در ايجاد موهاي زايد در بدن وي نقشي دارد ؟

در بعضي از خانواده ها پدر يا مادر دچار ريزش موهاي هورموني هستند . در افراد مونث اين خانواده ها ممكن است اين تغييرات هورموني به صورت افزايش موهاي زايد يا ريزش موي هورموني وجود داشته باشد . ولي اينكه دختري با پسري دو قلو بوده اند ارتباطي با پرمويي در بدن ندارد .

سلامت : مصرف كورتون ها مي تواند سبب ايجاد موي زايد شود ؟

مصرف كورتون بيشتر موجب افزايش موهاي نرم و كركي مي شود ولي گاهي ممكن است همين موهاي كركي را هم زبر كند .

سلامت : آقاي دكتر ! لطفاً در مورد ارزيابي هاي تشخيصي پرمويي هم برايمان بگوييد .

ما معمولاً يك بررسي هورموني ، به خصوص در مورد هورمون هاي مردانه در زنان انجام مي دهيم . اگر اختلالات عادت ماهيانه هم وجود داشته باشد ، بررسي هاي هورموني ديگر از جمله بررسي تيروئيد و اندازه گيري پرولاكتين خون براي بيمار انجام مي

دهيم و از نظر كارايي غده هيپوفيز هم بررسي كنيم ، به خصوص اگر فاصله عادت ماهيانه خيلي طولاني شده باشد . در بعضي از موارد ممكن است سونوگرافي از رحم و تخمدان ها هم لازم باشد . ما با اين بررسي ها بيشتر سعي داريم كه تومورها و بدخيمي ها و بيماري هاي غده فوق كليوي را كه سبب افزايش ترشح هورمون هاي مردانه مي شود را كنار بگذاريم و بعد به تشخيص تخمدان پلي كيستيك بر اساس علايم موجود مي پردازيم . البته الزامي براي وجود اختلالات هورموني واضح در آزمايش يا سونوگرافي نيست و ممكن است اصلاً سونوگرافي يا آزمايش اين اختلال هورموني را نشان ندهد . اصل تشخيص بر اساس علايم باليني است . پس از طي اين مراحل ، درمان را شروع مي كنيم . در زمينه ي درمان اين نكته را بايد بگويم كه قدم اول درمان ، استفاده از برخي از انواع قرص هاي ضدبارداري يا تركيبات حاوي استروژن است . اين قرص ها سبب كاهش هورمون هاي مردانه در خانم ها مي شوند . اين قرص ها را خانم ها مي توانند در تمام سنين ، مجرد يا متاهل استفاده كنند . فقط در خانم هاي بالاي 35 سال كه سيگار مي كشند، نبايد مصرف شود . مهم اين است كه اين قرص هاي ضدبارداري سبب نازايي و سرطان پستان نمي شوند . البته داروهاي ديگري هم هست كه با كاهش هورمون هاي مردانه در درمان كمك مي كنند ولي آنچه مهم است ، اين است كه اين داروها بايد به صورت طولاني مدت استفاده شده و

توسط بيمار به طور ناگهاني قطع نشود . پس از اينكه دوره ي درمان كامل شد و اختلالات هورموني تصحيح شد موهاي زايد هم از بين مي روند . طول مدت درمان حداقل 5 سال است . توجه داشته باشيد موهايي كه ريشه هاي خيلي سفت دارند در كنار درمان دارويي بايد ليزر هم بشوند .

منبع:روزنامه ي سلامت شماره ي 229 /س

شيوع سكته مغزي در زنان ميانسال دو برابر مردان است

سكته مغزي در زنان ميانسال دو برابر شايع تر از مردان است.

تقريباً ?? درصد از سكته هاي مغزي در زنان در سنين زير ?? سال رخ مي دهد كه اين رقم در مردان بسيار كمتر است.

يك مطالعه اخير روي ????? نفر نشان مي دهد كه برخلاف انتظار ما كه تصور مي كنيم سكته مغزي بايد در تمام گروههاي سني در مردان شايع تر باشد، در افراد ميانسال (يعني ?? تا ?? ساله) ميزان بروز سكته مغزي در زنان دو برابر مردان است.

يك تفاوت جالب ديگر بين سكته مغزي زنان ميانسال با مردان آن است كه سابقه سيگار كشيدن در اين گروه جنسيتي، به عنوان يك عامل پيش بيني كننده مستقل سكته مغزي مطرح نيست، در حاليكه سابقه بيماري عروق قلبي و اندازه دور كمر نقش مهمي را ايفا مي كند.

يك عامل خطر جالب توجه ديگر در سكته مغزي زنان ميانسال سابقه اخير ميگرن (به خصوص ميگرن هاي همراه با علائم پيش درآمدي مثل جرقه هاي بينائي و …- aura-) يا ساير سردردهاي شديد است.

نتايج اين مطالعه به ما هشدار مي دهد كه با تغيير روندهاي همه گير شناسي (اپيدميولوژيك) و برخلاف باورهاي قديمي ما، زنان ميانسال ديگر جزو گروههاي كم

خطر از نظر بيماري هاي عروقي محسوب نمي شوند و بايد به طور جدي از نظر بروز بيماري هاي عروقي به خصوص سكته مغزي تحت نظر باشند.

علائم سكته مغزي مي تواند به صورت اختلال حسي يا حركتي يا هر دو در اندام (دست و پا) يا صورت و يا اختلال در گفتار، حواس پنجگانه و حتي صرع و علائم مشابه آن بروز كند.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

مصرف «شيشه»در بين زنان رو به افزايش است .

رئيس مركز مشاوره و مددكاري نيروي انتظامي از افزايش گرايش به مصرف شيشه در زنان خبر داد و گفت: تبليغات نادرست و اشتباه، مصرف شيشه را در زنان كشور رواج داده است.

محمد رضا حاجي لو در گفتگو با فارس با اشاره به مصرف رو به افزايش زنان به مواد مخدر گفت: گرايش به شيشه در بين زنان به دليل تبليغات سوء و نادرستي است كه از سوي موادفروشان صورت مي گيرد.

رئيس مركز مشاوره و مددكاري نيروي انتظامي با بيان اينكه در محيط هاي زنانه بيشترين تبليغات براي استفاده از شيشه است، افزود: در اماكن زنانه همچون آرايشگاه ها و باشگاه هاي ورزشي به منظور رفع امراضي همچون افسردگي، لاغري و. ….. استفاده از اين مواد توصيه مي شود.

حاجي لو اظهار داشت: شيشه از خانواده قرص هاي روانگران است و مصرف آن رفتارهايي همچون پرخاشگري و هنجارشكني را در پي دارد.

وي با بيان اينكه مصرف شيشه بيشتر در افراد مناطق پايين شهر شيوع دارد گفت: استفاده از شيشه در ملاء عام و در سطح جامعه در مناطق بالاي شهر كمتر مشهود است و بيشتر حالت پنهاني و مخفي دارد.

حاجي لو تصريح كرد: قيمت هر سوت شيشه در حدود ?? هزار تومان است و اين مبلغ شايد براي اوايل

مصرف خيلي زياد نباشد ولي به تدريج كه شخص به شيشه وابسته شد مجبور است براي مصرف روزي چندين سوت شيشه خريداري كند.

رئيس مركز مشاوره و مددكاري نيروي انتظامي تأكيد كرد: مصرف شيشه در شهرستان هاي كوچك به نسبت كلان شهرها كمتر است ولي با روند روبه افزايش گرايش به شيشه نمي توان خيلي به اين آمار تكيه كرد.

وي روانگردي و عدم تعادل را بارزترين نوع رفتار در معتادان شيشه بيان كرد و گفت: بسياري از معتادان به شيشه خود را معتاد ندانسته و هنگامي كه براي مشاوره ارجاع داده مي شوند در صدد تكذيب اين حقيقت هستند.

رئيس مركز مشاوره و مددكاري نيروي انتظامي خاطرنشان كرد: متوسط سن معتادان زن به شيشه ??تا ?? سال است كه متأسفانه بيشتر اين معتادان به منظور حفظ اندام و جلوگيري از چاقي به شيشه روي آورده ولي بعد از مدت كمي كاملاً به آن وابسته مي شوند.

بر اساس گزارش ناجا به نقل از موسسه داريوش كه در سال ?? صورت گرفته است، حدود يك ميليون و ??? هزار معتاد در كشور وجود دارد كه ?درصد آنان را زنان تشكيل مي دهد، ??درصد معتادان به روش دودي استعمال مي كنند ??درصد تزريقي هستند، ??درصد هروئين تزريق نمي كنند و ?? درصد مصرف كنندگان كراك ايراني يا هروئين فشرده هستند. حتي ??درصد مصرف كنندگان شيشه نيز اين ماده شيميايي را تزريق مي كنند.

بر اساس اين گزارش ميانگين مصرف و مبلغ هزينه كرد هر معتاد به طور متوسط هر ماه ??? هزار تومان است اما اين ميزان از هزار تومان تا ? ميليون تومان متغير است .

سونامي «شيشه»شروع شده است

مسئول سازمان مردم نهاد كنگره ?? گفت: سونامي اعتياد به «شيشه»در

كشور شروع شده است، پيش قراول هاي اين سونامي همه جا هستند، شيشه يك ديوانه خانه سيار است كه عامل همسركشي، قتل، جنايت و متلاشي شدن خانواده هاست.

حسين دژاكام، مسئول و نگهبان كنگره ?? كه در زمينه بهبود و اصلاح معتادان فعاليت مي كند ، افزود: متاسفانه درچند سال اخير شاهد گرايش و رواج مصرف شيشه در كشور هستيم اما هنوز عمق اين فاجعه به درستي درك نشده است، ما با يك سونامي مواجه هستيم، كه اصلاً قابل مقايسه به ترياك يا حتي هروئين نيست.

وي گفت: كسي كه مصرف كننده شيشه شد، ديگر هيچ چيز جلودارش نيست، نه گراني اين ماده و نه روشهاي ترك و درمان اعتياد، قيمت هر گرم شيشه ?? تا ??? هزار تومان است اما مصرف كننده براي هر بار مصرف نيم سوت شيشه كه معادل ? هزار تومان است تهيه مي كند، اولين بار حتي اين مبلغ را هم نمي پردازد، چون به دعوت رفقا مصرف مي كند.

وي افزود: دفعه بعد ? هزار تومان را براي نيم سوت شيشه مي پردازد، بعد كه معتاد شد، براي تامين مخارج اعتيادش به هر كاري دست مي زند، به اين ترتيب به وادي خريد و فروش و معامله شيشه مي افتد و به فروشنده تبديل مي شود، اين طوري هم خرج خودش را تامين مي كند و هم مشتري جور مي كند به اين ترتيب گراني شيشه هيچ مانعي براي اعتياد به آن نيست.

وي گفت: مصرف كننده شيشه خود را معتاد هم نمي داند، مي گويد من كه ترياكي نيستم، درحالي كه تخريب آن اصلاً با ترياك قابل مقايسه نيست، حالا ما چسبيده ايم به اينكه ورود شربت ترياك قبح مصرف را از بين مي برد، البته دسترسي به شربت

ترياك نبايد آسان باشد اما بايد در مراكز خاصي با تجويز پزشك در اختيار معتادان قرار گيرد، اين كار نيازمند طراحي يك ساز و كار مشخص و آموزش به مردم و معتادان است و متخصصان هم بايد در اين زمينه آموزش كافي ببينند و بر اساس يك پروتكل مشخص كار كنند.

پيش از اين محمد اسماعيل عليپور، رئيس مركز ترك اعتياد تهران به خبرنگار فارس گفته بود: مصرف ماده «شيشه» به شدت در جامعه در حال افزايش است، برخلاف تصور، شيشه به شدت اعتياد آور است، اعتياد به اين ماده محرك هيچ راه درماني ندارد و فرد را به مرز خودكشي و همسركشي مي كشاند.

وي افزود: شيشه يك ماده محرك و از خانواده آمفتامين هاست، متاسفانه بسياري از مصرف كنندگان اين ماده تصور مي كنند، شيشه اعتياد آور نيست اما اين ماده به شدت اعتياد آور است و حتي مصرف تفنني آن نيز فرد را معتاد مي كنند.

وي گفت: شيشه علاوه بر اينكه اعتياد آور است به شدت فرد مصرف كننده را دچار وابستگي فكري و رواني مي كند و شواهدي كه در معتادان به اين ماده مشاهده شده است، نشان داده است كه عوارض مصرف اين ماده بسيار بيشتر از هروئين و كراك است.

وي افزود: اعتياد به شيشه هيچ گونه روش درماني ندارد و در هيچ جاي دنيا نيز تاكنون روش درمان دارويي براي اعتياد به اين ماده خطرناك پيدا نشده است، نه متادون و نه بوپرنورفين كه داروهاي شناخته شده درمان جايگزين براي هروئين، كراك و ترياك شناخته شده اند، در درمان اعتياد به شيشه تاثيري ندارند،فقط مي توان از درمان هاي غير دارويي مانند روان درماني و مشاوره براي اين افراد استفاده

كرد كه تاثير اين روش ها نيز در درمان اعتياد به شيشه بسيار كم است.

عليپور گفت: ماده شيشه كه امروزه در ايران توليد مي شود، معمولاً به صورت دست ساز در خانه ها توليد مي شود و متاسفانه شدت توهم و هذيان در مصرف كنندگان شيشه ايراني به مراتب بيش از آن چيزي است كه در گزارش هاي بين المللي اعلام شده است.

وي ادامه داد: مهمترين اثر ناشي از مصرف شيشه اين است كه معتادان به اين ماده را دچار بدبيني نسبت به اطرافيان و به خصوص همسر مي كند و در مواد متعدد... فرد اقدام به همسركشي كرده و بعد از اين كار اعلام كرده كه من مي دانستم كه زنم خطايي مرتكب نشده اما بعد از مصرف شيشه انگار فردي در ذهن من مي گفت همسرت را بكش.

اين روانپزشك اضافه كرد: متاسفانه شاهد اين هستيم كه تعداد زيادي از معتادان به ترياك، هروئين و كراك كه تحت درمان با متادون بودند، به مصرف شيشه رو آورده اند و به اين ترتيب روند درمان آنها نيز شكست خورده است.

وي گفت: مصرف شيشه باعث اختلال در عملكرد شغلي، خانوادگي و اجتماعي فرد مي شود، به شدت عملكرد مغز و روان فرد را تخريب مي كند، پرخاشگري و عصبيت از جمله عوارض حتمي مصرف اين ماده است.

وي افزود: برخي به اشتباه تصور مي كنند كه مصرف شيشه باعث بي اشتهايي و لاغري مي شود، درحالي كه مصرف اين ماده تا ?? ساعت فرد را دچار بي اشتهايي، بي خوابي و عصبيت مي كند و بعد از آن به شدت فرد دچار پرخوري، پرخوابي و اشتهاي زياد مي شود و افسردگي و حتي تمايل به خودكشي نيز به دنبال آن بروز مي كند.

وي

گفت: براي لاغري داروهاي خاصي كه مجوز وزارت بهداشت و FDA را دارند در بازار وجود دارد كه آن هم بايد پس از مشورت با پزشك يا متخصص تغذيه و در كنار رژيم غذايي مناسب استفاده شود و گر نه مصرف سم چون باعث ضعف بدن و لاغري مي شود روش مناسبي براي اين كار نيست.

وي تاكيد كرد: اعتياد به شيشه هيچ روش درماني ندارد.

تغيير الگوي مصرف مواد مخدر از سنتي به مواد صنعتي و شيميايي و استفاده از قرصهاي روانگردان تهديدي جدي است كه كشور ايران را با بحران مواجه كرده است.

شناسايي بيش از ??? هزار انواع قرص روانگردان طي سال جاري در كشور ، نشان از گرايش نسل امروز به مصرف مخدرهاي شيميايي و صنعتي دارد و اين در حالي است كه مضرات اين گونه مخدرها ، به مراتب بيشتر و ناگوارتر از مخدرهاي سنتي است. به عقيده پزشكان ، مصرف يك ماده كه باعث شود فرد به مصرف دوباره آن روي بياورد ، مي تواند به عنوان ماده اعتياد آور تلقي شود و از همين رو ، مخدرهاي صنعتي نيز از اين قاعده مستثني نيستند.

امروزه مواد مخدر به عنوان يكي از پرسودترين تجارت هاي غير قانوني در جهان مطرح است و گردش مالي سالانه آن بين ???? تا ???? ميليارد دلار برآورد شده است.

مخدرهاي صنعتي در واقع تركيبي از مخدرهاي سنتي با مواد شيميايي هستند. براي نمونه مخدر سنتي مانند ترياك تنها سستي زا و يا ماده اي همچون حشيش توهم زاست اما مخدر صنعتي مانند شيشه ، اثري تركيبي از توهم زايي و تحرك بخشي دارد ، اين در حالي است كه

هريك از اين تاثيرها در مخدرهاي سنتي بر عهده يك ماده بوده كه اكنون در نوع صنعتي با تجميع خاصيت ها ، به شكل متقابل مشكل و ضررها نيز به يكباره بر روي فرد عارض مي شوند.

مخدرهاي جديد به علت تركيب شيميايي كه دارند ، سيستم مركزي اعصاب را تحريك كرده و باعث بروز نوعي تشنج و حركات غير قابل كنترل به همراه تعريق ، گشادي مردمك چشم و در مجموع ، كنش هاي شديد رفتاري مي شوند.

بر خلاف مخدرهاي افيوني مانند ترياك كه عموما آرام بخش هستند و استعمال كننده را به سمت سكون و كندي حركت مي برند ، مخدرهاي نوين با تحريك هاي مغزي كه دارند ، به فرد انرژي مضاعف مي دهند. اين تحرك زايي و افزايش انرژي ها پس از استعمال ، سبب مي شود تا جوانان نسبت به چنين موادي گرايش بيشتري پيدا كنند.

از ديگر تاثيرات مخدرهاي صنعتي ، ايجاد اختلال در سيستم پردازش مغزي فرد است. اين حالت به گونه اي است كه مصرف كننده به دليل توهمي كه در آن به سر مي برد ، صداي هاي گوشخراش ، حركت هاي تند و… را كاملا عادي مي پندارد.

در كنار انواع مخدرهاي صنعتي مثل كراك ، شيشه ، كريستال و… ، مي توان از مصرف "پان” به عنوان خوشبو كننده دهان و قرص نشاط آور در بين دانشجويان و دانش آموزان نگران بود كه موجب سرطان لثه ، روده بزرگ و بيماري هپاتيت در مصرف كننده مي شود.

مخدرهاي شيميايي با بيش فعال كردن بخشي از مغز ، به فرد توانايي كاذب و زودگذر انديشيدن به چند موضوع را

مي دهند و شخص با انباشت فكرهاي گوناگون به شكل همزمان ، دچار توهم مي شود و در يك لحظه به نتيجه دارا بودن توانايي در پرواز از روي برجي بلند مي رساند.

برخلاف مخدرهايي مانند ترياك كه با تاثير آرام كنندگي كه بر مصرف كننده مي گذارند ، وي را به سوي بي تفاوتي در برابر كنش هاي جامعه وا مي دارند ، مخدرهاي صنعتي باعث واكنش هاي شديد رفتاري فرد در برابر توهم هاي ذهني مي شوند.

در مخدرهاي صنعتي كه جديد هم هستند ، نياز به داشتن اطلاعات دو چندان است. در اين ميان ، با توجه به نبود آشنايي كافي با مخدرهاي نوين ، مسئله آموزش جايگاهي اساسي دارد. در صورت عدم تجهيز اطلاعاتي نيروهاي درگير با اين مسئله ، ممكن است جلوي يك سري رفتار مجرمانه توسط مجريان قانون گرفته نشود و خسارت هاي جبران ناپذيري به جامعه وارد شود.

به گفته سرهنگ علي سماواتي ، رئيس مركز آموزش پليس مبارزه با مواد مخدر نيروي انتظامي ، يكي از بحث هاي مهم در مبارزه با مواد مخدر ، داشتن آگاهي لازم براي مواجه و از بين بردن آن است.

وي مي گويد: هم اكنون علاوه بر آموزش دوره اي كاركنان ناجا ، در صورت نياز ويژه برخي استانها كه پس از كار كارشناسي مشخص شده ضعف هايي دارند ، آموزش هاي لازم با اعزام نيرو داده مي شود.

اين مقام آموزشي مواد مخدر ناجا ، با اشاره به اينكه اعتياد چهارمين بحران بشريت به حساب مي آيد ، مي افزايد: بايد تمامي مسئولان و برنامه ريزان در زمينه كاهش تقاضاي مواد به ويژه مخدرهاي صنعتي

تلاش ويژه اي كنند ؛ زيرا با برخورد فيزيكي نمي توان تمام حجم مقابله با اين معضل را انجام داد.

همسايگي ايران با افغانستان و افزايش كشت خشخاش در اين كشور تهديدي جدي براي كشور است ، به طوري كه افزايش تعداد معتادان و از سوي ديگر گسترش كشت خشخاش تا سطح ? هزار و ??? تن در افغانستان ، نشان از برنامه ريزي هاي خارجي براي افزايش سطح اعتياد در اين منطقه است. وجود مرزهاي طولاني با كشورهاي افغانستان و پاكستان ، كشور ما را در معرض خطرات بسياري قرار داده و همه اينها مبيين اين ضرورت است كه بايد راهكارهاي نويني براي مقابله با مواد مخدر پيش بيني شود.

دبيركل ستاد مبارزه با مواد مخدر كشور ايران ؛ تغيير الگوي مصرف مواد مخدر از مواد سنتي از قبيل ترياك ، حشيش و هروئين به مواد صنعتي و شيميايي و استفاده از قرص هاي روان گردان را تهديدي جدي مي داند و مي گويد: رشد روز افزون مواد مخدر شيميايي جوامع امروز را با بحران مواجه كرده است.

دكتر فداحسين مالكي مي افزايد: مسئولان براي مقابله و پيشگيري از گرايش جوانان به اين مواد نيازمند استفاده از تمام توان علمي و فرهنگي كشور هستند.

وي با اشاره به اينكه ، جايگزيني مواد مخدر صنعتي و شيميايي به جاي مواد مخدر سنتي تهديدات جدي را به دنبال دارد ، مي گويد: استفاده از مواد مخدر سنتي در كشور با اقدامات مفيدي كه انجام شده كاهش يافته اما گرايش به مواد شيميايي رو به افزايش است.

مالكي با بيان اين مطلب كه رسانه ها و دستگاههاي فرهنگي نقش به سزايي در

پيشگيري و استفاده از اين مواد برعهده دارند ، مي افزايد: براي پيشگيري و مقابله با مصرف مواد مخدر بايد خانواده ها و والدين را درگير اين موضوع كرد.

اعتياد و مواد مخدر مرز نمي شناسد و در مبارزه با آنها نبايد به مخدرهاي سنتي اكتفا كرد ؛ زيرا هر فردي كه در فرايند اعتياد قرار بگيرد ، ممكن است آلوده به يكي از ماده هاي تخديري (چه سنتي - چه نوين) شود. تبليغات و آگاه سازي ، نقش بسيار مهمي در كاهش تقاضا دارند. بايد اعتياد را به همه شناساند. در اين صورت ، بسياري به علت عارضه هاي ناشي از اين سم مهلك ، ممكن است مصرف اين مخدرهاي جديد را كنار بگذارند.

از آنجا كه ترك استفاده ماده مخدر از سوي فرد استعمال كننده داراي ? مرحله تمايل براي ترك ، سم زدايي ، روان درماني و ايجاد تغيير نگرش است و برخي مرحله هاي آن مانند سم زدايي ممكن است تا يك سال نيز ظول بكشد ؛ ترك مخدر صنعتي در اين مدت طولاني ، كار بسيار دشواري است و بايد چاره بهتري براي رويارويي با آن انديشيد. تجربه نشان داده است كه متاسفانه به رغم تلاش هاي فراواني كه براي بازگرداندن معتادان انجام مي شود ، درصد بسيار ناچيزي از آنها از چرخه درمان سربلند بيرون مي آيند.

لذا ، بهترين راه مقابله با مخدرهاي نوين ، آشنا كردن شهروندان با خطرهاي وحشتناك استفاده و آموزش نوجوانان براي روبرو شدن درست با آنها توسط آگاهي دهي همه جانبه است.

كارشناس ارشد آموزش مركز آموزش پليس مبازره با مواد مخدر ناجا مي گويد: در اطلاع

رساني مواد مخدر به ويژه نوع صنعتي آن ، نبايد صرفا كارشناسان و دست اندركاران را مورد توجه قرار داد و از قشر نوجوان و جوان جامعه غافل شد. از اينكه در مورد قرص اكس ، شيشه و… در كتاب دانش آموزان صحبت شود ، نبايد واههمه داشت ؛ زيرا اگر ما از عنوان شدن اين موضوع بترسيم و آنها را بيان نكنيم ، قاچاقچي و مواد فروش محل بدون ترس و نگراني اطلاعات غلطش را در اختيار نوجوانان قرار مي دهد.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

كنترل ديابت بارداري

ديابت بيماري است كه در آن تنظيم قند خون با مشكل مواجه مي شود . در اين بيماري به دليل اختلال در ترشح انسولين كه هورمون تنظيم كننده قند خون است ، يا به دليل اختلال در گيرنده هاي آن ، ورود قند به درون سلول ها با مشكل مواجه مي شود .

در اين هنگام مولكول هاي قندي كه نمي توانند وارد سلول ها شوند ، در درون خون تجمع پيدا كرده ، مشكلاتي را براي دستگاه هاي مختلف بدن ايجاد مي كنند .

ديابت بارداري حالتي كه كه اين اتفاق در دوران بارداري و به دليل تغييرات هورموني ناشي از آن بروز مي كند . در واقع توليد برخي هورمون هاي خاص دوران بارداري موجب اختلال در كار انسولين مي گردد. معمولا در چنين مواردي بدن زن باردار مقدار بيشتري انسولين توليد مي كند تا مشكل را حل نمايد ، اما در برخي از زنان نيز مقدار انسولين توليدشده كافي نيست و پديده اي با عنوان ديابت ناشي از بارداري يا به عبارت ساده تر ديابت بارداري رخ خواهد

داد .

خوشبختانه با پايان دوران بارداري و طبيعي شدن فعاليت سيستم هورموني بدن ، مشكل برطرف مي شود. اما رعايت چند نكته كليدي در دوران بارداري به مادران كمك خواهد كرد كه از پس مشكلات ناشي از ديابت بارداري برآيند و از صدماتي كه اين بيماري ممكن است براي جنين شان ايجاد نمايد جلوگيري كنند .

اگر با چنين پديده اي مواجه هستيد رعايت اين نكات را به شما توصيه مي كنيم .

با يك متخصص تغذيه براي تهيه يك طرح رژيم غذايي كه هم براي شما و هم براي كودكتان مناسب باشد، مشورت كنيد.

از خوردن مواد شيرين خودداري كنيد، غذاي روزانه تان را در وعده هاي كوچك و متعدد مصرف كنيد.

مقدار كافي ميوه، سبزي تازه و غلات كامل مصرف كنيد.

دست كم ?? دقيقه در روز ورزش كنيد. درباره مقدار و نوع ورزشي كه براي شما مناسب است، با دكترتان مشورت كنيد.

قند خون تان را به طور مكرر مطابق با توصيه دكتر اندازه بگيرد و نتايج آن را ثبت كنيد، تا دكترتان بتواند ميزان قند خون تان را زير نظر داشته باشد.

داروهاي تجويزشده براي ديابت را دقيقا مطابق با تجويز دكتر مصرف كنيد.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

اختلالات رحمي

نويسنده: دكتر فاطمه قائم مقامي

خونريزي هاي غيرطبيعي رحمي از ديدگاه متخصص زنان چه اهميتي دارد؟

خونريزي هاي غيرطبيعي رحمي از شكايت هاي عمده ي بيماران مراجعه كننده به كلينيك هاي زنان است؛ به طوري كه علت 15درصد مراجعات پزشكي را به كلينيك هاي زنان و 25درصد اعمال جراحي آنان را تشكيل مي دهد.

خصوصيات پريود (قاعدگي) طبيعي چگونه است؟

ميزان متوسط طول سيكل قاعدگي (پريود) 28 روز با متوسط زمان خونريزي 4 روز

است . ميزان از دست دادن خون حدود 35 ميلي ليتر است (يا حدود استفاده از يك بسته يا 10 عدد نوار بهداشتي)

تعريف خونريزي غيرطبيعي رحمي چيست؟

خونريزي غيرطبيعي با خونريزي در زمان ها غيرقابل پيش بيني با خونريزي زياد در زمان پريود قابل پيش بيني، مشخص مي شود. تعاريفي كه براي خونريزي هاي غير طبيعي مختلف استفاده مي شود در جدول زير نشان داده شده است.

حجم خونريزي: متوسط: 35 ميلي ليتر، محدوده نرمال:80 - 20 ميلي ليتر، ميزان غيرطبيعي: بيشتر از 80 ميلي ليتر

مدت خونريزي: متوسط: 4 روز، محدوده نرمال: 8 - 1 روز، ميزان غيرطبيعي: بيشتر از 8 روز

طول سيكل: متوسط: 28 روز، محدوده نرمال: 35 - 21 روز، ميزان غيرطبيعي: كمتر از 21 روز بيشتر از 35 روز

به اين ترتيب خونريزي هاي زياد در فواصل منظم، خونريزي در فواصل دو پريود، خونريزي هاي طولاني و نامنظم، خونريزي با فواصل كمتر از 21 روز، خونريزي پس از يك سال از قطع پريود در اثر يائسگي يا بروز خونريزي غيرقابل پيش بيني در خانم هاي يائسه اي كه تحت هورمون درماني هستند ، انواع خونريزي هاي غير طبيعي رحمي را شامل مي شوند.

علت هاي خونريزي هاي غيرطبيعي رحمي چيست؟

خونريزي هاي غيرطبيعي رحمي به 2 گروه تقسيم مي شوند:

اول: به دليل بيماري هاي ساختماني رحم مثل پوليپ كه به دليل افزايش ضخامت مخاط داخل رحم ايجاد مي شود يا فيبروم (ميوم) رحمي كه تومور خوش خيم عضله جسم رحم است يا مثلا به دليل بزرگي رحم كه در اثر زايمان هاي متعدد ايجاد مي شود يا بروز

سرطان رحم كه بيشتر در خانمهاي بالاي 50 سال و بعد از يائسگي بروز مي كند.

دوم؛ خونريزي هاي غيرطبيعي به دليل اختلالات هورموني و عدم تخمك گذاري: به طوري كه با وجود طبيعي بودن ساختمان رحم اين خونريزي ها ايجاد مي شوند و به آنها خونريزي هاي اختلال عملكرد رحم ( Disfunational Uterine Bleeding) مي گويند.

آيا علت هاي خونريزي غيرطبيعي رحمي در سنين مختلف با هم فرق مي كند؟ در گروه هاي سني مختلف چگونه است؟ براي تشخيص و درمان چه بايد كرد؟

علت هاي خونريزي غيرطبيعي رحمي در سنين مختلف زندگي متفاوت است. در هر دوره ي سني از زمان تولد تا بعد از يائسگي علت ها ي مختلفي باعث خونريزي هاي غيرطبيعي در جنس مونث مي شود. بهتر است در گروه هاي سني قبل از بلوغ، دوران بلوغ، سنين باروري، سالهاي قبل از يائسگي و بعد از آن اين علت ها بررسي شوند.

علت هاي خونريزي هاي غيرطبيعي در دختران قبل از بلوغ:

در نوزاد دختر تازه متولد شده گاهي خونريزي كمي در روزهاي اوليه بعد از تولد ممكن است وجود داشته باشد كه اين خونريزي به دليل قطع سطوح بالاي هورمون استروژن از جفت است كه در خلا ل چند روز بعد از تولد ايجاد مي شود. در صورت عدم وجود توده هاي لگني يا ضربه بايد به والدين اطمينان داد كه اين علامت در خلال چند روز بعد از بين مي رود. خونريزي غيرطبيعي رحمي زير 10 سالگي در دختران نادر است. در صورت بروز چنين مواردي بايد توجه داشت كه آيا صفات ثانويه ي جنسي مثل رشد و

تكامل سينه ها و افزايش قد وجود دارد يا خير؟

در صورتي كه با علائم رشد و تكامل صفات ثانويه جنسي همراه نباشد، بايد از نظر وجود جسم خارجي داخل واژن كه گاهي دختربچه ممكن است حين بازي وارد بدن خود كرده باشد يا تومورهايي كه باعث خونريزي غيرطبيعي مي شوند كودك معاينه شده و از نظر پزشك زنان بررسي شود. در صورتي كه خونريزي در اين گروه سني به همراه رشد صفات ثانويه ي جنسي، يعني رشد سينه ها و افزايش قد و ساير علائم باشد بلوغ زودرس محسوب مي شود كه ممكن است سرشتي يا به دليل بعضي از توده هاي ترشح كننده ي هورمون در تخمدان يا تومورها و بيماريهاي مغزي باشد كه فرمان ترشح هورمون هاي تحريك كننده تخمدان را صادر مي كنند و به بررسي تخصصي با روش هاي تصويربرداري از قبيل سونوگرافي شكم و لگن يا استفاده از سي تي اسكن و ام . ار . آي نياز است.

علت هاي خونريزي غيرطبيعي در سنين بلوغ:

در اين گروه سني خونريزي هاي غيرطبيعي رحمي در سالهاي اوليه ي بعد از بلوغ به دليل اختلال تخمك گذاري ناشي از عدم تكامل مغزي كه تخمدان ها را تحت تأثير قرار مي دهند ايجاد مي شود و سيكل هاي طبيعي تخمك گذاري در خلال دو تا سه سال بعد از بلوغ تثبيت مي شوند . خونريزي هاي غيرطبيعي بعد از اين زمان، يعني دو تا سه سال بعد از بلوغ نياز به بررسي دارند. خونريزي هاي غيرطبيعي رحمي به دليل اختلالات انعقادي در اين گروه سني نادر نيست و سابقه ي خونريزي

غيرطبيعي از لثه، زخم هاي سطحي و خونريزي طولاني بعد از بريدگي كوچك يا جراحي دندان به احتمال بروز اين مساله كمك مي كند كه با بررسي آزمايش هاي خوني و انعقادي تشخيص قطعي داده مي شود.

علت هاي خونريزي هاي غيرطبيعي رحمي در سنين باروري (40 - 18 سال) :

شايع ترين علت خونريزي هاي اين دوران خونريزي هاي ناشي از عدم تخمك گذاري و هورمون هاست كه به صورت خونريزي هاي طولاني يا شديد به دنبال قطع يك دوره عادت (پريود) تظاهر مي كند. خونريزي هاي ناشي از عدم تخمك گذاري ممكن است در اثر استرس رواني يا فيزيكي، تغيير در تغذيه يا افزايش يا كاهش قابل توجه وزن ايجاد شود.

در بعضي مواقع اختلالات تخمك گذاري ممكن است به دليل اختلالات تيروئيد باشد ؛ به طوري كه بيماران با افزايش وزن زياد ، خستگي ، يبوست ، ورم و ريزش مو از نظر تستهاي تيروئيدي بايد بررسي شوند . در بعضي از بيماران سر درد و ترشحات پستان ممكن است با اختلالات پريود و خونريزي هاي غيرطبيعي رحمي همراه باشد كه بايد از نظر هورمون هاي ترشح كننده شير و همچنين از نظر مشكلات مغزي بررسي شوند .

گاهي چاقي و پرمويي به همراه اختلال تخمك گذاري و خونريزي غيرطبيعي است كه به دليل اختلال عملكرد تخمدان ها و سندرم پلي كيستيك تخمداني بررسي مي شود و بررسي هورموني و سونوگرافي از تخمدان ها آن را مشخص مي كند . در بعضي مواقع در اين گروه سني علت خونريزي غيرطبيعي بروز عوارض و مشكلاتي به همراه حاملگي هايي است كه ممكن است

بيمار از آن آگاه نباشد مثلا سقط ناقص يا فراموش شده ، حاملگي خارج رحمي و ساير حاملگي هاي غيرطبيعي ممكن است به همراه خونريزي غيرطبيعي رحمي باشد كه از اين نظر بيمار و پزشك بايد توجه كنند.

علت هاي ديگر خونريزي هاي غيرطبيعي در دوران و سنين باروري ، خونريزي به دليل مصرف هورمون هاست . مثلا مصرف قرص هاي پيشگيري از بارداري كه تركيبات هورموني دارند در 30درصد موارد با بروز خونريزي هاي غيرطبيعي در اولين سيكل مصرف دارو همراه است كه معمولا در بروشور قرص ها ذكر مي شود .

گاهي ممكن است خونريزي به دليل فراموش كردن يا قطع قرص به دليل عدم تحمل آن باشد كه بايد خانم هاي مصرف كننده ي اين قرص ها به آن توجه كنند ؛ علاوه بر اين بعضي از روش هاي پيش گيري از بارداري هورمونال مثل آمپول هاي تزريقي سه ماه يك بار يا استفاده از كپسول هاي زير پوستي هورموني براي پيشگيري از بارداري ممكن است با خونريزي هاي غيرطبيعي رحمي همراه باشند . اختلالات انعقادي اگر چه بيشتر باعث خونريزي هاي غيرطبيعي در سنين بلوغ مي شوند ؛ ولي به هر حال در اين گروه سني ممكن است در بعضي مواقع علت خونريزي باشند كه البته نادر است . بعضي از عفونت هاي مقاربتي با التهاب دهانه ي رحم ممكن است باعث خونريزي بعد از مقاربت يا خونريزي هاي نامنظم شوند .

بالاخره اختلالات ساختمان رحم به دليل ميوم يا فيبروم رحمي علت ديگر خونريزي هاي غيرطبيعي است كه معمولا در اين موارد خونريزي كه به صورت پريود شديد با فواصل

نزديك به هم است . اگر چه در 50درصد خانم هاي بالاتر از 35 سال فيبروم رحمي وجود دارد ولي معمولا بدون علامت هستند و نيازي هم به درمان نيست ؛ ولي اگر باعث خونريزي هاي غيرطبيعي شود به درمان نياز دارد .

بالاخره سرطان ، علت نادري از خونريزي هاي غيرطبيعي رحمي خانم ها در سنين باروري است ؛ به طوري كه سرطان دهانه رحم در مرحله پيشرفته باعث خونريزي هاي غيرطبيعي مي شود كه خوشبختانه امروزه با انجام تست پاپ اسمير ساليانه ، مي توان قبل از بروز مرحله ي پيشرفته سرطان دهانه ي رحمي تشخيص داده و درمان شود . 5درصد موارد سرطان جسم رحم در سنين قبل از 40 سال بروز مي كند ؛ ولي به هر حال در مواردي كه حالت هاي غيرطبيعي در معاينه و سونوگرافي وجود ندارد كه خونريزي غيرطبيعي رحمي را توجيه كند و به خصوص در مواردي كه با سه ماه درمان هورموني خونريزي غيرطبيعي رحمي كنترل نمي شود و بيمار بالاي سن 53 سال است انجام يك نمونه برداري ( بيوپسي ) سرپايي در كلينيك از رحم يا كورتاژ تشخيصي براي رد سرطان و يا موارد پيش سرطاني رحم توصيه مي شود.

خونريزي هاي سنين قبل از يائسگي (50 - 40 سال) :

قبل از يائسگي مانند زمان بلوغ ، شيوع دوره هاي بدون تخمك گذاري بيشتر است و چگونگي خونريزي در اين دوران به صورت خونريزي هاي با فواصل كوتاه و شدت كمتر است كه با علائم كمبود هورمون استروژن از جمله گر گرفتگي، خشكي مخاط واژن و اختلالات خلق و خو همراه است

. معاينات لگني و آزمايشات هورموني به تشخيص كمك مي نمايد ؛ اما علت هاي ساختماني خونريزي غيرطبيعي رحمي مثل فيبروم و بزرگي يكنواخت رحمي علل ديگر خونريزي هاي غيرطبيعي را در اين دوران تشكيل مي دهد كه با انجام سونوگرافي مي توان به آن پي برد و با تاييد و تشخيص پزشك اقدام به درمان جراحي كرد .

20درصد موارد سرطان رحم در اين گروه سني ديده مي شود ؛ به اين دليل هر نوع خونريزي غيرطبيعي در اين گروه سني به بررسي آسيب شناسي مخاط رحم به صورت نمونه برداري سرپايي از رحم يا كورتاژ تشخيصي در بيمارستان نياز دارد .

خونريزي هاي بعد از يائسگي :

خونريزي هاي بعد از يائسگي به خونريزي هاي غيرطبيعي كه يك سال بعد از توقف عادت ماهيانه (پريود) ايجاد شود مي گويند . هر گونه خونريزي رحمي در اين گروه سني غيرطبيعي محسوب مي شود . اگر چه حدود 20درصد خونريزي هاي اين دوران به دليل بدخيمي دستگاه تناسلي است بيمار از اين نظر بايد بررسي شود . ساير علت هاي خونريزي هاي بعد از يائسگي عبارتند از : خونريزي به دليل مصرف هورمون جانشيني در اين دوران ، خونريزي ناشي از كمبود هورمون استروژن و خونريزي به دليل افزايش مخاط رحم ( پوليپ رحم ) .

75درصد سرطان هاي رحمي در سنين بعد از يائسگي بروز مي كنند و از اين رو در تمام موارد ، خونريزي هاي بعد از يائسگي به بررسي بافت شناسي مخاط رحمي با انجام نمونه برداري رحمي به صورت كورتاژ تشخيصي نياز دارد تا بر حسب نوع بيماري ، درمان

انجام شود .

منبع: ماهنامه ي تخصصي دنياي سلامت شماره 32

مادران شاغل سالم ترين زنان هستند .

مطالعه جديدي نشان مي دهد مادران شاغل كه روابط زناشويي پايداري دارند سالم ترين زنان هستند و زنان خانه دار بيشتر از همه در معرض چاق شدن هستند، كارشناسان در اين مطالعه 1200زن 15 تا 45 ساله را مورد مطالعه قرار دادند.

در اين مطالعه ديده شد 23 درصد زناني كه چند نقش بر عهده داشتند چاق بودند كه اين رقم با چاقي 38 درصدي زناني كه مدت زمان طولاني را در خانه سپري مي كردند، قابل مقايسه است.

محققان اطلاعات مربوط به زناني را كه در "مطالعه ملي بهداشت و توسعه شوراي تحقيقات پزشكي” شركت كرده بودند، بررسي كردند.

در اين مطالعه با استفاده از پرسشنامه هايي كه در آنها اطلاعاتي درباره سابقه اشتغال، وضع تاهل و تعداد فرزندان از حدود 25 سالگي در هر دهه عمر پرسيده شده بود، سلامت زنان را سنين 24 و 54 سالگي ارزيابي ارزيابي كردند.

وزن و قد اين افراد نيز در فواصل منظم اندازه گيري شد.

تحليل اين اطلاعات نشان داد احتمال بيمار شدن در زناني كه در سن 54 سالگي همسر،مادر و شاغل بودند بسيار كمتر از زناني است كه هيچ يك از اين سه نقش را بر عهده نداشتند.

اين در حالي است كه بيشترين احتمال بيماري و افت سلامتي در زناني مشاهده شد كه در تمامي مدت زندگي خود و يا قسمت اعظم آن خانه دار بودند پس از آن مادران تنها و زنان بدون بچه قرار داشتند.

همچنين در اين مطالعه ديده شد 38 درصد زناني كه مدت طولاني خانه دار بودند چاق هستند اين رقم با چاقي 23 درصدي در مادران شاغل كه

از روابط زناشويي پايداري برخوردار بودند، قابل مقايسه است

همچنين ديده شد زنان خانه دار سريعتر چاق مي شوند.

اين محققان به سرپرستي دكتر "آن مكمون” از بخش اپيدميولوژي و بهداشت عمومي دانشگاه يونيورسيتي كالج لندن گفتند اين نتايج نتيجه بر عهده گرفتن چند نقش در زندگي زنان است نه علت آن.

مكمون گفت: اين مطالعه نشان مي دهد احتمالا بايد از زنان حمايت كنيم تا بتوانند بخشي از بازار كار باشند و هم زمان به وظايف مادري خود نيز برسند.

وي افزود: اين مطالعه نشان مي دهد زناني كه اشتغال را با وظايف مادري و همسري در زندگي تلفيق مي كنند، سالم ترند.

اين محقق گفت: احتمال افزايش وزن در زنان خانه دار بيشتر است زيرا اين افراد تحرك كمتري دارند و مقدار غذاي بيشتري مصرف مي كنند كه اين امر احتمالا ناشي از آشپزي در خانه و خوردن باقي مانده غذاي كودكان است.

منبع: اولين خبر

در دوران بارداري آب بيشتري بنوشيد

زنان بايد در دوران بارداري بيشتر از ساير مواقع آب بنوشند.

به گزارش سلامت نيوز به نقل از خبرگزاري آلمان؛ به گفته متخصصان اتحاديه متخصصان زنان آلمان در مونيخ نوشيدن حداقل دوليتر آب در روز به زنان باردا توصيه مي شود.

بنابراين گزارش علت آن است كه در زنان باردار ميزان خون حدود يك ليتر افزايش مي يابد تا بدين وسيله جنين از طريق جفت بتواند موادغذايي و اكسيژن مورد نياز خود را دريافت كند.

اين گزارش مي افزايد؛ با نوشيدن آب بيشتر بدن مايعات بيشتري ذخيره مي كند و در كنار آن زنان باردار اغلب تعريق بيشتري دارند.

متخصصان معتقدند نوشيدن بيشتر آب باعث مي شود بدن مواد معدني مهم و موردنياز خود را بدست آورد.

براساس اين گزارش زنان باردار با نوشيدن

شير مي توانند بخش زيادي از نياز به كلسيم بدن خود را تامين كنند كه اين كلسيم براي شكل گيري استخوان هاي جنين نيز از اهميت زيادي برخوردار است.

همچنين نوشيدن آب معدني سرشار از منيزيم به عملكرد و ساختار عضلات مادر كمك مي كند و از بروز واريس در او پيشگيري مي نمايد. متخصصان براي رفع تشنگي نوشيدن آب ميوه را به مادران باردار توصيه مي كنند.

آيا قرص ضدباردارى سرطان زاست

مترجم: جمشيد سلمانيان

منبع: "ساندى تايمز دهلى نو”

از حدود 35 سال قبل، كه قرص هاى ضدباردارى به بازار آمد تاكنون هزاران گزارش در مورد خطرات احتمالى ناشى از مصرف اين قرص ها منتشر شده است در نتيجه ميليون ها نفر از زنان از خطرات احتمالى مربوط به استفاده از قرص هاى ضدباردارى برداشت غيرواقعى دارند و به منفعت هاى شناخته شده اى كه اين داروها در كنار توانايى مسلم در جلوگيرى از باردارى دارند توجهى ندارند. اخيرا دانشمندان پس از انجام تحقيقات و تحليل دقيقى در اين باره متوجه شده اند كه درباره وجود ارتباط ميان قرص هاى ضدباردارى و سرطان سينه كه تصور مى شد از خطرناك ترين عوارض ناشى از استفاده از اين قرص ها باشد، فوق العاده اغراق شده است و در واقع شايد بتوان گفت اصلا چنين ارتباطى وجود ندارد. اين تحليل 54 تحقيق مختلف را كه بر روى بيش از 150 هزار زن از 25 كشور صورت گرفته است در بر مى گيرد و نشان داده است كه خطر ابتلاى زنانى كه از قرص ضدباردارى استفاده مى كنند، به سرطان سينه در دراز مدت افزايش نمى يابد.

افزايش خفيف در ميزان ابتلا به اين سرطان در ميان زنانى كه قرص ضدباردارى مصرف مى كنند نتيجه افزايش آگاهى و مراقبت هاى

پزشكى است كه منجر شده است به اينكه نسبت به گذشته موارد بيشترى از ابتلا به سرطان سينه كشف شود.

پس اين امر نشانگر وجود ارتباط مستقيم ميان مصرف قرص هاى ضدباردارى و سرطان سينه نيست. در همين حال دانشمندان در تحقيقات خود شيوه هاى آزمايش خطرات ناشى از اين قرص ها را اصلاح كرده اند. يكى از نتايج عمده اين كار آن بود كه معلوم شد ناراحتى قلبى كه خانم ها آن را به استفاده از قرص ضدباردارى نسبت مى دهند تنها گريبانگير زنانى است كه بالاى 35 سال بوده و سيگارى هستند. اكنون پزشكان مى گويند خانم هاى سالم و تندرستى كه سيگار نمى كشند مى توانند با خيال راحت و بدون نگرانى از خطر بروز حمله يا سكته قلبي، تا فرا رسيدن دوره يائسگى از قرص ضدباردارى استفاده كنند.

اكنون با رفع اين نگرانى ها وقت آن رسيده است كه بانوان خواص مفيد اين قر ص ها را مورد توجه قرار دهند. آنچه كه در پى مى آيد، خلاصه اى از يافته هاى تحقيقات پزشكى اخير در مورد منفعت هاى استفاده از قرص ضدباردارى است.

سرطان رحم و تخمدان

تحقيقات متعدد دانشمندان نشان داده است كه استفاده از قرص هاى جلوگيرى از بارداري، حتى به مدت فقط چند سال، خطر ابتلا به سرطان تخمدان را در زنان كاهش مى دهد مهمتر اينكه خطر ابتلاى زنانى كه از اين قرصها استفاده كرده اند، به سرطان تخمدان، نسبت به زنانى كه هرگز از آن استفاده نكرده اند نصف و خطر ابتلاى زنانى كه به مدت 10 سال يا بيشتر قرص جلوگيرى از باردارى مصرف كرده اند يك سوم زنان ديگر است. به نظر مى رسد خطر ابتلا به اين سرطان در خانم هايى كه هميشه از اين قرص ها استفاده مى كنند هر سال

هشت درصد كاهش مى يابد. استفاده از قرص هاى ضدبارداري، خانم ها را در مقابل ابتلا به سرطان ديواره رحم نيز مصون مى كند.

التهاب ناحيه لگن

احتمال ابتلا به اين ناراحتى كه از عوامل عمده نازا شدن زنان است در زنانى كه از قرص جلوگيرى از باردارى استفاده مى كنند كمتر است. استفاده از دستگاه آي يو.دي، احتمال ابتلا به التهابات و ناراحتى هاى ناحيه لگن را افزايش مى دهد اما ظاهرا استفاده از قرص جلوگيرى از حاملگى كه باعث ضخيم تر شدن عضلات گردن رحم مى شود حتى سرايت بيمارى هاى ارگانيسمى مقاربتى به جوارح ناحيه لگن را نيز دشوارتر مى كند.

حاملگى خارج از رحم

در مقايسه با زنانى كه از شيوه هاى ديگر تنظيم خانواده استفاده مى كنند احتمال آبستنى خارج از رحم در خانم هايى كه از قرص استفاده مى كنند 90 درصد كمتر است (در اين نوع حاملگى جنين در لوله هاى رحم تشكيل شده و رشد مى كند و پس از شش هفته با پاره كردن لوله، فوريت جراحى به وجود مى آورد - م)

كيست و تومورهاى رشته اي

استفاده از قرص هاى ضدباردارى خطر ابتلا به كيست تخمدان را كه معمولا باعث از بين رفتن تخمدان مى شود، كاهش مى دهد. همچنين ابتلا به كيست سينه در ميان زنانى كه براى جلوگيرى از باردارى قرص مصرف مى كنند، كمتر است. به علاوه احتمال اينكه در اين عده از خانم ها تومورهاى رشته اى تشكيل شود كمتر است. اين تومورها كه به "فيبروئيد” معروف اند، تومورهاى خوش خيمى هستند كه گاهى پزشك را ناچار مى سازند رحم را بردارد.

اندومتريوسيس

(اين ناهنجارى حالتى است كه در آن بافت هاى شبيه مخاط داخل رحم رشد كرده و به طور نابجا در كانون هاى مختلف در حفره لگن پديدار مى شوند - م.)

"اندومتريوسيس” يكى ديگر از دلايل عمده

نازايى است، كه در ميان زنانى كه از قرص ضدباردارى استفاده مى كنند كمتر ديده مى شود اين ناهنجارى موجب مسدود شدن مجراى قاعدگى و درد شديد ناحيه لگن مى شود.

عمل تخمك گذارى باعث رشد بافت هاى شبيه مخاط داخل رحم مى شود و از آنجا كه استفاده از قرص هاى ضدباردارى عمل تخمك گذارى را متوقف مى كند با اين كار احتمال بروز ناهنجاى فوق كاهش مى يابد.

درد عادت ماهانه

سلول هاى جداره داخلى رحم هرماه يكبار ريزش كرده و دفع مى شود، اما وقتى عمل تخمك گذارى متوقف شود، سلول هاى كمترى در ديواره رحم تشكيل مى شود، پس حجم ديواره اى كه بايد دفع شود كمتر خواهد بود. در نتيجه معمولا دوره عادت ماهانه كوتاهتر و سپرى كردن آن راحت تر خواهد بود.

به عبارت ديگر استفاه از قرص ضدباردارى اغلب باعث كاهش يافتن ناراحتى در اين دوره مى شود.

در دوران بارداري سيب بخوريد

تحقيقات نشان داده است كه كودكاني كه مادرانشان در دوره بارداري مقادير زيادي سيب مصرف كرده اند كمتر به آسم (تنگي نفس) مبتلا مي شوند.

دانشگاه آبردين در بريتانيا از 2000 زن باردار در مورد رژيم غذايي آنها سؤال كرده و بعد از پنج سال ميزان سلامتي فرزندان آنها را نيز مورد سنجش قرار داده است.

محققان اين دانشگاه در جريان اين مطالعه متوجه شده اند كه ميزان خطر بروز بيماري آسم در فرزندان زناني كه در زمان بارداري روزانه چهار سيب يا بيشتر مصرف كرده بودند، پنجاه درصد كمتر از كودكان زناني بوده كه كمتر سيب خورده اند.

اين محققان همچنين رابطه اي مستقيم ميان مصرف بيشتر ماهي در دوره بارداري و كاهش ابتلا به بيماري پوستي اگزما كشف كرده اند.

فرزندان زناني كه در حين بارداري يك وعده (يا بيشتر) ماهي در هفته مصرف

كرده بودند تا پنجاه درصد كمتر به اگزما مبتلا شدند.

هنوز سرنخ محكمي در مورد اين كه مصرف سيب و ماهي چگونه مي تواند مانع از بيماري هاي آسم و اگزما شود در دست نيست و ماده غذايي ديگري نيز چنين خاصيتي را از خود بروز نداده است.

با اين حال، پيشتر ثابت شده بود كه مصرف سيب در بزرگسالان به سلامت ريه ها كمك مي كند كه شايد دليل آن عملكرد اين ميوه به عنوان يك آنتي اكسيدان باشد؛ ماهي روغني به ويژه حاوي چربي ها مفيد «اومگا-3» است، كه گفته مي شود مزاياي زيادي براي حفظ سلامتي بدن دارد.

اما هنوز هم باتوجه به عوامل عديده اي كه در بروز بيماري هاي آسم و اگزما دخيل هستند، يافتن ارتباط ميان سلامت نوزاد و سلامت مادر بسيار دشوار است.

ورزش

حركت كبري

نويسنده: مهرنوش نصوري

حركت كبري براي افرادي كه در قسمت پايين ستون فقرات خود احساس درد مي كند مفيد مي باشد. اين حركت سفتي قسمت پايين ستون مهره ها را كاهش مي دهد، قفسه سينه را باز مي كند و در كاهش استرس موثر است.اين وضعيت يوگا، انعطاف پذيري ستون فقرات را تقويت مي كند و به ماهيچه هاي بازوها و كمر نيرو مي بخشد. همچنين اين حركت براي قاعدگيهاي نامنظم و يبوست موثر است .

1. بر روي شكم بخوابيد و سر خود را روي پشت دستانتان بگذاريد.

2. كف دستانتان را كنار سر قرار داده و سرتان را بالا بياوريد.(قبل از انجام اين حركت باسن خود را منقبض كنيد.اين حركت بسيار مهم است و در صورت منقبض نكردن باسن در هنگام حركت كبري، به كمر شما صدمه وارد مي شود.)

3. سعي كنيد با

فشار آوردن بر كف دستان قفسه سينه را تا لگن بالا بياوريد . (لگن حتماً بايد منقبض باشد.)

4. آرنج خود را صاف كنيد و به بدن كشيدگي بيشتري دهيد.(لازم نيست كه اين حركت را بصورت كامل انجام دهيد . سعي كنيد به اندازه توانايي بدنتان به آن كشش دهيد.)

5. آرنج خود را خم كنيد و به ترتيب لگن ،قفسه سينه و سر خود را به حالت اول بر گردانيد.

اين طبيعي است كه در طول انجام اين حركت به علت سفتي ستون فقرات و پشت خود احساس درد در اين دو ناحيه داشته باشيد.با انجام مكرر حركات يوگا اين مشكل بر طرف مي شود.

فوايد حركت:

• قوي كردن ستون فقرات

• كشيدگي در قفسه سينه و ششها، شانه ها و ماهيچه هاي شكمي

• سفت كردن باسن

• تحريك ارگانهاي شكمي

• كمك به از بين بردن خستگي و استرس

• باز كردن قلب و ششها

• تسكين عصب سياتيك

• درمان آسم

• در متون قديمي آمده است كه حركت كبري گرماي بدن را افزايش مي دهد و بيماريها را از بين مي برد.

موارد منع:

• صدمه ديدگي كمر

• سر درد

• حاملگي

حركت نيلوفر آبي

نويسنده: مهرنوش نصوري

حركت نيلوفر آبي حركتي مناسب براي مراقبه و افزايش تمركز است.اين حركت ، فوايد بسياري نظير آرامش ، افزايش آگاهي و تحريك اعضاي مختلف بدن دارد.

1. روي زمين بنشينيد و پاهاي خود را صاف بر روي زمين قرار دهيد.

2. پاي راست خود را روي كشاله ران چپ قرار دهيد.

3. با دست راست زانوي راست خود را بگيريد در صورتي كه دست چپتان پاي راست را گرفته است.

4. وقتي پاي راستتان در جاي درست خود روي ران چپ قرار گرفت پاي چپ

را با هر دو دست گرفته و روي ران پاي راست قرار دهيد.

5.شما ميتوانيد كف دستان خود را براي انرژي گرفتن رو به بالا قرار دهيد و يا براي اينكه راحتتر بنشينيد آنها را روي زمين قرار دهيد.

اين حركت يكي از معمولي ترين حركات يوگا مي باشد.جدا از تاثيرات فيزيولوژيكي كه دارد به شما در پيشرفت كردن در بقيه وضعيتهاي يوگا كمك مي كند.

محل تاثير حركت:

• ستون فقرات

موارد درماني:

• سياتيك

فوايد:

• آرامش ذهن

• تحريك لگن،ستون فقرات، شكم و مثانه

• كشش در زانوها و قوزك پا

• كم كردن درد در دوران قاعدگي و درد سياتيك

• مقالات قديمي گفته اند كه اين حركت بيماريها را از بين مي برد.

موارد منع:

• صدمه ديدگي قوزك پا

• صدمه ديدگي زانو

تمرينهاي مخصوص تقويت عضلات كف لگن

ماهيچه هاي كف لگن" گروهي از عضلات بين پاها هستند كه از مقابل استخوان شرمگاهي (در جلوي بدن) تا انتهاي ستون فقرات (در پشت) كشيده شده اند و به نگه داشته شدن مثانه، رحم و روده ها در جاي خود و نيز به ماهيچه هايي كه مقعد، مجاري ادراري و واژن را مي بندند، كمك مي كنند. ضعيف شدن يا آسيب ديدن اين ماهيچه ها، مثلا در نتيجه زايمان، موجب مي شود كه ديگر نتوانند وظايف خود را به خوبي انجام دهند. اين امر ممكن است منجر به بي اختياري ادرار ، كاهش ميزان لذت جنسي هنگام آميزش و همچنين بروز عارضه پايين افتادگي رحم شود. بي اختياري ادرار بدين معناست كه ممكن است در زمان سرفه، عطسه، خنده يا حركات ورزشي، مقدار كمي از ادرار فرد خارج شود. تخمين زده مي شود كه حدودا 25% خانمهاي حامله به اين

عارضه دچار مي شوند.

اين تمرينها چه كمكي به من مي كنند؟

اين تمرينها به تقويت عضلات كف لگن كمك مي كنند و نهايتا منجر به بهبود فعاليت آنها مي شود. مانند هر عضو عضلاني ديگر، اين ماهيچه ها نيز هر چه بيشتر به كار گرفته شوند، قويتر خواهند شد.

اگر اين عضلات به اندازه كافي قوي باشند، مي توانند به تحمل اضافه وزن دوران حاملگي كمك كنند، در مرحله دوم زايمان سودمند باشند و با افزايش گردش خون، موجب بهبود سريعتر پرينه (ناحيه بين مقعد و واژن) پس از زايمان شوند. با انجام منظم اين تمرينات از بروز بي اختياري ادرار و افتادگي رحم پس از زايمان، به ميزان زيادي جلوگيري مي شود. يكي ديگر از مزاياي اين تمرينها آن است كه قويتر بودن ماهيچه هاي كف لگن در خانمها موجب ارگاسمهاي بهتر و زندگي جنسي رضايت بخش تر خواهد شد!

چگونه مي توانم ماهيچه هاي كف لگني خود را پيدا كنم؟

تصور كنيد كه مي خواهيد از خروج باد شكم خودداري كرده و همزمان، از خروج جريان معمولي ادرار نيز خودداري نماييد. در اين حالت، احساسي مشابه با "فشردن و بالا كشيدن" به شما دست مي دهد كه حس خواهيد كرد مقعد و محل خروج ادرار در حال بسته شدن و بالا كشيده شدن هستند. اگر براي مدتي اين تمرين را تكرار كرده باشيد، مي توانيد در زمان مقتضي همين عمل را براي واژن هم بكار بريد!

مسلما اين كار، ساده به نظر مي رسد. اما نكته اين است كه شما بايد حركات "فشردن و بالا كشيدن" را بدون:

• فرو دادن شكم به سمت داخل

• فشار دادن شديد

پاها به يكديگر

• منقبض كردن كفلها

• نگه داشتن نفس

انجام دهيد. به بيان ديگر، فقط بايد ماهيچه هاي كف لگني شما كار كنند و نه عضلات شكم، رانها يا باسن.

دقيقا همانطور كه كودكان در ابتدا ياد مي گيرند با حركت دادن ماهيچه هاي صورت خود چشمك بزنند، استفاده از عضلات كف لگني به صورت جداگانه از ساير ماهيچه هاي بدن نيز ممكن است در ابتدا كمي دشوار باشد، اما با تمرين و تكرار ساده تر مي شود. ممكن است به اين نتيجه برسيد كه قرار دادن يك دست بر روي شكم خود در هنگام تمرين (به منظور اطمينان از راحتي و آرام بودن وضعيت شكم)، برايتان مفيد است.

اگر مي خواهيد مطمئن شويد كه تمرين را به نحو صحيح انجام مي دهيد، اين كار را امتحان كنيد: در صورتي كه نشانه اي مبني بر مشكل در اين زمينه وجود نداشته باشد، و با فرض اينكه شما دوران نقاهت پس از زايمان را گذرانده ايد، يك يا دو انگشت خود را در حمام در واژن خود فرو كرده و همين تمرين را انجام دهيد. در اين صورت بايد مختصري فشار (شبيه نشگون گرفتن) حس كنيد.

چه زماني بايد اين تمرينها را انجام دهم؟

شما مي توانيد اين تمرين را هنگامي كه نشسته، ايستاده يا دراز كشيده ايد و يا هنگامي كه مشغول فعاليتهاي روزمره از قبيل جوشاندن آب در كتري، صحبت با تلفن و يا مشاهده تلويزيون مي باشيد، انجام دهيد. اين تمرينها را مي توانيد به اين صورت انجام دهيد:

• ماهيچه هاي مقعد و ماهيچه هاي اطراف واژن را در حالت فشرده نگاه داريد، به نحوي

كه گويا مي خواهيد از رفتن به توالت خودداري كنيد.

• اين ماهيچه ها را يك بار، دوبار و سه بار منقبض كنيد.

• آنها را در همين حالت نگه داريد، اما به تنفس خود ادامه دهيد.

• آنها را رها كنيد.

• هنگامي كه بدن شما به حالت طبيعي بازگشت، ماهيچه ها را به سمت بيرون فشار دهيد (اين آخرين حركتي است كه مي تواند به شما در بيرون راندن كودك از مجراي واژن - در هنگام زايمان- كمك كند و از پاره شدن اين قسمت جلوگيري نمايد). آنگاه مجددا اين عضلات را فشرده و منقبض كنيد.

• اين تمرين را هر روز چند مرتبه، هنگام انجام كارهاي روزمره، تكرار كنيد.

اكنون وقت آن است كه تمرين "فشردن و بالا كشيدن" را به دو صورت "آرام" و "سريع" انجام دهيد. مي توانيد در هر يك از حالات دراز كشيده، نشسته و ايستاده باشيد فقط بايد پاهاي خود را كمي از هم جدا نماييد. آنگاه بصورت زير عمل كنيد:

• "فشردن و بالا كشيدن آرام" : ماهيچه هاي كف لگني را به آرامي، تا جايي كه مي توانيد، منقبض و فشرده كنيد. سپس آنها را تا زماني كه مي توانيد در همين حالت نگه داشته و سپس به آرامي آنها را شل و رها كنيد. براي درك بهتر كف لگن خود را مانند آسانسوري در نظر بگيريد كه با بالا كشيدن بايد 5 طبقه را طي كند. به آرامي از يك تا 5 بشماريد و آسانسور را در طبقه پنجم تا جايي كه مي توانيد نگه داريد. سپس عضلات كف لگن را به آرامي شل كنيد،

گو اينكه آسانسور با هر شماره يك طبقه پايين مي رود تا به شماره 1 برسيد.

• "فشردن و بالا كشيدن سريع" : مراحل كشش و رهاسازي را مانند حالت قبل ولي به سرعت انجام دهيد. مي توانيد با شماره 1 بالا بكشيد و با شماره 2 رها كنيد. اين عمل را مكررا و با سرعت انجام دهيد.

هر دو تمرين فوق را 5 بار يا تا زماني كه خسته شويد، انجام دهيد.

با قويتر شدن عضلات، مي توانيد اين تمرين را در دفعات بيشتر انجام داده و هر بار، عضلات را به مدت زمان بيشتري در حالت فشرده نگه داريد. پس از چند هفته، بايد پيشرفت قابل توجهي داشته باشيد؛ اما بايد اين تمرينها را به مدت چند ماه انجام دهيد تا آنها به ميزان حداكثر قدرت خود برسند.

چه تعداد دفعاتي بايد تمرينهاي مربوط به ماهيچه هاي كف لگن را انجام بدهم؟

بسته به ميزان ضعيف بودن اين ماهيچه ها در هنگام آغاز تمرينات، متفاوت است؛ اما تلاش كنيد تا اين تمرينها را با 50 مرتبه در روز آغاز كرده و ظرف چند هفته به ميزان 120 بار در روز برسانيد. اگر با مشكل ترشح ادرار مواجه هستيد، اين تمرينها را آنقدر انجام دهيد تا مطمئن شويد كه اين عارضه مجددا بروز نمي كند.

گاهي قدرت ماهيچه هاي كف لگن خود را با جلوگيري از خروج ادرار و منقطع كردن جريان ادرار چك كنيد؛ البته اين كار را نبايد در ابتداي صبح يا بعد از نزديكي انجام دهيد، چون احتمال ابتلا به عفونت مثانه را افزايش مي دهد.

هنگامي كه در آزمايش فوق كنترل مناسب را به دست

آورديد، آنگاه مي توانيد ماهيچه هاي خود را به اين ترتيب امتحان كنيد:

• اول اطمينان حاصل كنيد كه مثانه شما تقريبا پر شده است،

• بعد چند بار روي يك خط در جا بپريد،

اگر ادرار از شما خارج نشد، تمرينها را براي حداقل يك ماه ديگر نيز ادامه دهيد. هنگامي كه ماهيچه هاي كف لگن شما به اندازه كافي تقويت شدند، بايد اين قدرت را در آنها تثبيت كنيد؛ پس تمرينها را روزانه 2 يا 3 بار براي تمام عمر ادامه دهيد.

چند نكته سودمند ديگر

• از اين تمرينها در زماني كه نگران ترشح ادرار هستيد (مثلا قبل از عطسه يا بلند كردن اشياء سنگين)، استفاده كنيد. به تدريج كنترل ترشح ادرار در شما بهتر خواهد شد.

• از انجام حركت دراز و نشست با پاهاي كاملا كشيده و همچنين از بالا آوردن و بالا نگه داشتن دو پا خودداري كنيد، زيرا فشار شديدي بر كف لگن و پشت شما وارد خواهد كرد.

• به مقدار معمول آب بنوشيد، و به طور مرتب و دائم به توالت نرويد؛ تنها هنگامي به توالت برويد كه احساس مي كنيد مثانه شما كاملا پر شده است.

• وزن خود را تحت نظر داشته باشيد: اضافه وزن، فشار اضافي بر ماهيچه هاي كف لگن شما وارد مي كند.

اگر ظرف چند هفته پس از زايمان، وضعيت كف لگن شما به حالت طبيعي برنگشت، بهتر است آن را با پزشك خود در ميان بگذاريد. تمرينها را به مدت طولاني رها نكنيد. هر چه مدت زماني كه شما اين تمرينها را رها مي كنيد طولاني تر باشد، بازگشت كف لگن به

حالت طبيعي نيز سخت تر خواهد شد. البته به ياد داشته باشيد كه اولين سوالي كه پزشك از شما مي پرسد، اين خواهد بود كه: آيا تمرينهاي خود را انجام مي دهيد؟

اگر شما يكي از معدود مادراني باشيد كه هنوز پس از گذشت 3 ماه از زايمان نيز از عارضه بي اختياري ادرار رنج مي بريد، از پزشك خود بخواهيد تا شما را به يك فيزيوتراپيست كه در زمينه عوارض پس از زايمان تخصص دارد، معرفي كند.

ورزش و آسيب نخاعى

بيش تر مردم براى يكى از اين موارد ورزش مى كنند: افزايش انعطاف، بهبود وضعيت تنفسى، افزيش قدرت و با اين اوصاف آسيب نخاعى، رسيدن به هر كدام يا تمام اين اهداف را مشكل مى سازد، البته نيازى نيست كه يكى يا تمام اهداف به طور كامل به دست بيايند.

انعطاف

درد مراحل اوليه ى توانبخشى، شما دامه حركتى يا كشش ها را تمرين مى كنيد. هر دوى اين روش ها منجر به كاهش درد و خشكى و سفتى مفاصل، بهبود وضعيت و حالت بدن مى شوند و به شما اجازه مى دهند كه بهتر از قدرت عضلات شما ( مثل عضله ى دو سر بازو كه در جلوى بازو قرار دارد) در مقابل عضله ى مخالف آن ( مثل عضله ى سه سر كه در پشت بازو قرار دارد) قوى تر مى شود. وقتى اين اتفاق مى افتد، بدن شما دچار خشكى و سفتى مفاصل و كاهش دامنه حركتى مى شود.

باقى ماندن در كى وضعيت و انقباض عضلات وزن بدن همه باعث مى شوند شما انعطاف بدنى خود را از دست بدهيد. براى مثال، نشستن در طول روز موجب سفت تر شدن مفاصل لگن، وضعيت بدن و وزن باعث سفت تر شدن مفصل

قوزك تان مى شود. وضعيت بد بدن باعث تغيير درد انحناى ستون مهرها شده و تنفس را مشكل مى سازد و متعاقب آن جابه جايى، دسترسى به اجسام و خم و راست شدن مشكل تر مى شود.

چه كارى مى توانيد انجام دهيد؟

تمرينات كششى را در نظر داشته باشيد. مراكز درمانى و كار درمانگرها مى توانند روش هاى مناسبى را به شما آموزش دهند تا به اين مهم دست پيدا كنيد. دامنه ى حركت غير فعال كه با كمك فرد ديگرى انجام مى شود، بسيار كمك كننده است. در اين تمرين به جاى اين كه شما اندام خود را حركت دهيد، هميار يا يكى از اعضاى خانواده اندام شما را به حركت در مى آورند تمرين هاى يوگا كه البته با وضعيت شما وبدن تان متناسب باشد، مفيد است .

به چند نكته درباره ى تمرين هاى كششى توجه كنيد . اين كه چه موقع و تا چه حد كار كنيد، بسيار پر اهميت است. اين موضوع را از مربى يا درمانگر خود سؤال كنيد. مراقب باشيد كه در هنگام كشش بيش از حد به خودتانه فشار نياوريد. زيرا در اين زمان احساس درد نخواهيد كرد و ممكن است كشش بيش از مقدار لازم باشد و عوارض ناخواسته اى مثل پارگى عضله يا تاندونرا به همراه بياورد. به ياد داشته باشيد عضله و تاندون ضعيف را نمى توان خيلى كشيد .

افزايش قدرت

افزايش قدرت باعث مى شود كه فرد بهتر بتواند پاشنه هاى خود را بالا ببرد و يا در رختخواب جابه جا شود و نيز بهتر خود را از جايى به جاى ديگر منتقل نمايد. قدرت و توانايى بالا به شما كمك مى كند امورى را كه طولانى و سخت هستند، در زمان كم ت

رو با ناراحتى كم ترى انجام دهيد. احساس بهترى داريد و مقاومت تان در مقابل بيمارى ها بيش تر مى شود.

با عضلات خود كار كنيد و آن ها را به حركت در آوريد. براى اين كار مى توانيد از وزنه يا وزن بدن استفاده كنيد. براى برخى افراد جابه جايى و تحرك به وسيله ى صندلى چرخ دار كافى است. چه گونگى انجام صحيح آن را بياموزيد. با تكرار بالا بردن يك وزنه ى سبك هم مى توان انقباض عضلانى و قطر عضله را افزايش داد. استفاده از وزنه هاى سنگين به دفعات كم ، عضلات را قوى تر، بزرگ تر و قدرتمند مى سازد. اما نكته ى مهم اين است كه وزنه هر قدر سنگين تر شود، احتمال آسيب ديدگى بالاتر مى رود. اگر تازه كار هستيد حتما زير نظر يك مربى پر سابقه و يك درمانگر (توانبخشى) تمرين كنيد.

وقتى وزنه اى را بلند مى كنيد اطمينان داشته باشيد كه بر روى يك سطح مستقر، ثابت و محكم شده ايد، زيرا در موقع تمرين امكان دارد جابه جا شويد و به خود آسيب برسانيد. مراقب باشيد روزهاى متمادى تنها با يك عضله كار نكنيد؛ زيرا اين كار به مفاصل شما صدمه مى رساند. در واقع عضلات قدرتمند يا مفاصل ناتوان كارآيى ندارند. درد و خستى نشانه ى اين است كه شما با عضله تان زياد كار كرده ايد..

بهبود ظاهرى

ظاهر فردى شما تركيبى از وزن، وضع بدن، فيزيك و موارد، بسيار ديگرى است. شانس و ژن ها عوامل كليدى در اين مقوله هستند. اما شما با چيزهايى مثل تغذيه بهتر، انعطاف پذيرى ،طرز قرار گرفتن بدن و قدرتمندى آن را مى توانيد بهبود بخشيد.

چه كارى مى توانيد انجام دهيد ؟

بزرگ شدن و باد كردن عضلات بازوا با بالا بردن

وزنه بسيار زيبا وفريبنده است، اما اگر قصد داريد ظاهرى منتاسب داشته باشيد، باورزش سنگين و افزايش حجم عضلات خود در حالى كه شكم تان مثلا يك توپ بر آمده است، نمى توانيد به خواست واقعى تان برسيد. با كم خوردن و كاهش وزن نيز چيزى تغيير نمى كند . پس بهتر است براى شكل دهى عضلات شكم خود ورزش هايى را انجام دهيد كه آن را تغيير دهد. البته، نكته ى مهم ديگر وضعيت بدن شما در حالت هاى مختلف است كه اين نوع نشستن ها ممكن است ظاهرى نامناسب را ايجاد كنند. در واقع به حالت و وضعيت بدن خودتان در طول روز توجه داشته باشيد؛ زيرا علاوه بر اين كه در كاركرد اعما و احشاى شما مؤثر است، خواهيد ديد معده ى شما بهتر عمل مى كند. بانگاهى ديگر بر وضعيت صحيح نشستن، شما را قد بلندتر، سرحال و شاداب سالم و پر انرژى نشان مى دهد. اين امر در برقرارى ارتباط با ديگران بسيار اهميت دارد و اطرافيان به گونه اى ديگر به شم مى نگرند.

آمادگ يسيستم قلبى- عروقى- و تنفسى

نرمش ها و تمرين هاى خاصى وجود دارند كه با انجام آن ها ، البته زير نظر مربى يا فيزيوتراپ، مى توانيد توان سيستم قلبى - عروقى و نيز تنفسى خود را بالا ببريد. بزرگ ترين حسن و فايده ى اين كار كاهش خطرات بيمارى هاى قلبى است. براى اين كه بتوانيد توانايى لازم را به سيستم هاى ياد شده ببخشيد، بايد باعضلات بزرگ خود به قدرى ورزش و كار كيندكه ضربان قلب و سرعت تنفس شما به اندازه ى كافى افزايش يابد. البته عضلات بزرگى چون عضلات ران و ساق پا نقش مهمى را در اين امر ايفا مى كنند

. با آسيب نخاعى اين موقعيت از شما سلب شده و دست يابى به ضربان قلب و سرعت تنفس مناسب بسيار مشكل است. در كسانى كه قطع نخاع يا ضايعه در رده T-6 دارند، به علت اختلال در سيستم عصبى اتونوميك، بالا بردن ضربان قلب مشكل تر از كسانى مى باشد كه ضايعه شان زير اين رده است و علاوه بر اين، تعريق شان نيز مشكل انجام مى شود. اين افراد نمى توانند به راحتى بدن شان را خنك كنند و دماى بدن شان بالا خواهد رفت، در اين وضعيت بايد مراقب حمله اتونوميك ديس رفلكسى باشند.

مطالعات نشان مى دهند اگر ورزش و نرمش هاى شما در حد معمول و متوسط باشند، درتناسب و افزاش توان قلبى - عروقى بسيار تأثر گذار است. د رواقع نيازى نيست كه به صورت حرفه اى و سخت ورزش كنيد. بر اساس توانايى و وضعيت جسمى خود و با توصيه ى متخصص مى توانيد از چرخ دستى، ويلچر ورزش يا تمرينات تنفسى براى اين منظور استفاده كنيد.

در اين جا مهم ترين مسأله حفظ سلامتى است. يعنى اگر تاكنون ورزش نكرده ايد، بايد با پزشك خود مشورت كنيد و از او راهنمايى بخواهيد و علاوه بر اين مراقب نشانه هايى مثل سر درد، درد قفسه سينه، درد مفاصل، دل درد و دل پيچه و افزايش فشار خون باشيد. اين نشانه ها در افراد عادى نشانه اى از كم آبى يا سوي تغذيه هستند ولى در يك فرد با آسيب نخاعى نشانه ى وضعيت هاى خطرناكى مثل اتونوميك ديس رفلكسى مى باشند. مراقب باشيد زياده روى نكنيد، زيرا عضلات شما تا يك محدوده ى زمانى مشخصى تحمل دارند.در نهايت توجه كنيدكه در چه محلى ورزش مى كنيد. اگر در هواى آزاد

و يك فضاى باز تمرين مى كنيد، حتما لباس كافى و مناسب به تن داشته باشيد. چه چيزهايى در اطراف شما وجود دارد؟ آيا اتومبيل رفت و آمد مى كند؟ و ... در هر حال نكات ايمنى را كاملا رعايت كنيد. مقدارى آب آشاميدنى همراه داشته باشيد.

با انديشه

چه مى خواهيد بكنيد؟ اگر نمى توانيد، چرا مى خواهيد ورزش كنيد و چه گونه بايد اين كار را انجان دهيد. هرگز به تنهايى دست به اين كار نزنيد و از يك مربى دوره ديده ورزش هاى معلولان يا فيزيوتراپ راهنمايى و كمك بخواهيد. ورزش براى شما هدف نيست، يك برنامه براى رسيدن به هدف است.

پي نوشت :

اين مقاله توسط پژوهشكده مهندسى و علوم پزشكى جانبازان تهيه شده است

ورزش هايي جهت هماهنگي ماهيچه هاي چشم

ورزشهاي بينايي كه مطالعه مي كنيد تمريناتي است كه معمولا به بيماران توصيه مي شود. اين ورزشها براي درمان اختلال خاصي نيستند، بلكه براي هماهنگ كردن و تصحيح دستگاه بينايي مفيدند. اين ورزشها براي همه در هر سن و سالي مناسب و حتي براي كودكان قابل فهمند. شما نيز چه اختلال بينايي داشته باشيد و چه نه از اين ورزشها سود خواهيد برد. اين تمرينات با همه سادگي به علت افزايش هماهنگي ماهيچه هاي چشم بسيار موثر هستند. ابتدا تمرينهايي توصيه مي شود كه هركس مي تواند به تنهايي انجام دهد و سپس تمرينهاي ديگري را كه همه افراد خانواده مي توانند باهم بكار بندند پيشنهاد مي گردد.

براي انجام اين ورزشها بايد در حالت تعادل قرار گيريد. براي قرار گرفتن در حالت تعادل بايد چنان بايستيد كه دو پايتان از هم اندكي فاصله داشته باشند و وزن بدنتان بطور مساوي به دو نيمه بدن وارد شود. يكي از

انواع حالتهاي تعادل اين است كه پاها را به فاصله 20 تا 30 سانتيمتر از هم باز كنيد و سپس به روي انگشتان پا بلند شويد و بدنتان را به سوي سقف بكشيد به نحوي كه ماهيچه هاي ساق پا كاملا كشيده شوند. سپس پاشنه ها را به زمين برسانيد. قانون كلي در اين ورزشها اين است كه به محض احساس هرگونه ناراحتي مانند سرگيجه و يا تهوع، از ادامه ورزشها خودداري كنيد. يادداشت كنيد كه تا چه اندازه قادر به انجام يك ورزش بوده ايد و سپس به انجام ورزش بعدي بپردازيد.

تنفس عميق

به حالت تعادل و استراحت بايستيد. از راه بيني در حالي كه سر خود را بالا گرفته ايد دم عميقي به مدت سه ثانيه انجام دهيد. سپس در حالي كه سر را پايين مي آوريد عمل بازدم را از راه دهان انجام دهيد. هدف نهايي انجام ده تنفس عميق به طريق ذكر شده است، هرچند كه در اوايل ممكن است فقط قادر به انجام دو يا سه تنفس باشيد.

چرخش گردن

اين يك ورزش قديمي است كه فوتباليستها انجام مي دهند. در حالي كه ايستاده ايد، چشمان خود را به آرامي ببنديد و سر خود را سه بار در جهت گردش عقربه ساعت و سه بار برخلاف آن بچرخانيد. سپس چشم خود را باز كنيد و نگاه كنيد اگر هيچگونه سرگيجه يا ناراحتي ديگر احساس نمي كنيد، عمل گفته شده را سه بار تكرار كنيد. پس جمعا نه گردش سر را در هر جهت، براي مرتبه اول انجام داده ايد. وقتي كه توانستيد اين تعداد چرخش را به سادگي انجام دهيد، به چرخش چهارم بپردازيد. پس چشمانتان را باز كنيد و نگاه كنيد

و سپس تمامي چيزهاي گفته شده را دوباره و سه باره تكرار كنيد. هدف اين است كه در مجموع 12 چرخش در هر جهت انجام دهيد و هر بار پس از چهار بار چرخش چشمان را باز كنيد. حركات شما در ابتدا ممكن است كمي خشك باشد. حركات را تا حد امكان نرم و كامل انجام دهيد اما سعي كنيد كه فقط گردنتان بچرخد و تمام بدن خود را تاب ندهيد.

چشمك منظم

قبل از انجام اين ورزش بايد يك نشانه براي خود درست كنيد. براي اين منظور روي يك كارت سفيد به طول 5 و عرض 3 سانتيمتر يكي از حروف الفبا را بنويسيد و آن را در هم سطح چشم خود به ديوار بچسبانيد و خود 150 سانتيمتر با آن فاصله بگيريد و به حالت تعادل بايستيد. بي آنكه چشمتان را از نشانه برداريد، بطور متناوب (اول چشم راست و سپس چشم چپ) روي هم رفته 40 بار چشمك بزنيد. در طول اين تمرين قصد عمده اين است كه هدف همواره روشن و ثابت ديده شود. هرگاه به نظر رسيد كه نشانه كمي از جاي خود مي پرد يعني چشم شما در يافتن محل نشانه خطا مي كند. آن چه در اين تمرين مهم است منظم انجام دادن آن است.

چرخش چشمان بسته

همانطور كه در حالت تعادل ايستاده ايد، به آرامي چشمان خود را ببنديد و صحنه گرد بزرگ دواري را در نظر آوريد. سپس مجسم كنيد كه نقطه رنگيني در پيرامون صفحه وجود دارد كه با دوران صفحه آن نيز به چرخش در مي آيد. آنگاه چرخش اين نقطه رنگين را بر روي صفحه دنبال كنيد (گردش چشمان به دنبال اين نقطه بايد چنان باشد

كه اگر شخص ديگري به شما نگاه كند چرخش كره چشم را در پس پلك ها ببيند).

حالا در همين حال، شست و انگشت اشاره خود را به طرف نقطه رنگين نشانه كنيد و نقطه رنگين خيالي را در حالي كه دو انگشت را روي هم مالش مي دهيد دنبال كنيد. مهم نيست كه از دست راست خود استفاده كنيد يا چپ، ولي از شما مي خواهيم كه جهت گردش دست خود را تغيير دهيد. به اين معنا كه گاه چرخش نقطه رنگين خيالي را از راست به چپ و گاه از چپ به راست مجسم كنيد. چرخش چشمان به دنبال نقطه رنگين در هر جهت بايد يك دقيقه ادامه پيدا كند.

چرخش سر

به حالت تعادل بايستيد و نشانه اي را كه در تمرين قبل به روي آن حرف الفبا نوشته بوديد دوباره به ديوار رو برو آويزان كنيد و خود در 150سانتيمتري آن بايستيد. انگشتان دو دست را در پشت سرتان به هم جفت كنيد. اينك درحالي كه چشمانتان باز و نگاهتان به روي نشانه ثابت شده است، سرتان را در يك دايره كوچك بچرخانيد. به تدريج در حالي كه نشانه را همچنان به وضوح مي بينيد، مي توانيد دايره چرخش سر را بزرگتر كنيد ولي ممكن است كه مدت زيادي طول بكشد تا قادر به اين كار باشيد.

مي توان اين تمرين را به مدت يك دقيقه در هر جهت انجام داد.

حركت چشم بسته در جهات چهارگانه

منظور از اين تمرين تغيير وضعيت كره چشم است كه بايد با نظم مشخصي انجام شود. حركت كره چشم بايد چنان باشد كه انگار با چشمان باز از يك جسم به جسم ديگر نگاه مي كنيم. به حالت تعادل

بايستيد و چشمان خود را ببنديد. سپس با نظم مشخص چشمان خود را تا آنجا كه مقدور است به راست، چپ، بالا و پايين حركت دهيد. اگر يكي از افراد خانواده جهت حركت را با صداي بلند برايتان تكرار كند و مثلا بگويد راست، چپ، بالا، پايين سودمند است. مي توانيد نظم ورزش را روز به روز تغيير دهيد ولي نظم كار خود را در هر روز معين ثابت نگه داريد.

اين تمرين بايد به مدت دو دقيقه ادامه يابد.

اين ورزشها را مي توانيد تا دوبار در روز انجام دهيد و همچنين حالا كه با روش كار آشنا شده ايد، خود مي توانيد راههاي مشابهي را ابداع كنيد و بطور دست جمعي انجام دهيد. مثلا مي توانيد در يك گاراژ يا اتاقي كه بازي با توپ در آن اشكال نداشته باشد، توپي پلاستيكي را آنچنان به بالا پرت كنيد كه به آرامي به سقف بخورد. براي اين كار هماهنگي بين ماهيچه هاي دست و تشخيص دقيق فاصله سقف ضروري است و چون معمولا سقف بطور يكنواخت رنگ شده است تشخيص فاصله آسان نيست. مي توانيد طنابي از يك ديوار به ديوار مقابل وصل كنيد و به جاي زدن توپ به سقف، توپ را به طناب بزنيد و قبل از اين كه توپ به زمين بخورد دوباره آن را بگيريد و با دقت چنان به بالا پرت كنيد كه فقط با سقف يا طناب به آرامي برخورد كند. اگر افرادي كه در اين تمرين شركت مي كنند براي حركت موفقيت آميز امتياز كسب كنند، اين تمرين به يك بازي مفرح تبديل مي شود.

اينك اين پرسش پيش مي آيد كه آيا اين تمرينهاي ساده، واقعا بينايي را بهبود مي بخشند؟ پاسخ اين

پرسش مثبت است. البته اين ورزشها هيچ اختلال يا بيماري خاصي را درمان نمي كنند ولي به ماهيچه هاي چشم هماهنگي مي بخشند و اختلالهاي ناشي از ناهماهنگي ماهيچه هاي چشم را ممكن است منجر به اختلال در تطابق شوند از بين مي برند. در واقع همانگونه كه شنا عضلات بدن را قوي مي كند، اين تمرينها نيز دستگاه بينايي را تقويت مي كنند. البته اين تمرينها زماني واقعا اثر مي بخشد كه بطور مرتب و مداوم انجام شوند، در حالي كه سادگي آنها اغلب افراد را فريب مي دهد و به موثر بودن آنها مشكوك مي سازد. من خود اثر مثبت اين تمرينها را در بيماران متعدد ديده ام و از اينرو آنها را به همه توصيه مي كنم.

نتيجه نهايي اين ورزشها به صورت نمره هاي بهتر در درس، مطالعه راحت تر، برطرف شدن سردردها، و موفقيت در ورزش نمايان مي شود.

ورزش كنيد حتي پشت ميز كارتان

اين روزها ما بيشتر وقتمان را پشت ميز كار و خيره به صفحه مانيتور كامپيوتر ميگذرانيم. در اين ساعات مجبوريد پشت تلفن با مشتري ها صحبت كنيد، ايميل ها را بخوانيد، گزارش هايتان را تايپ كنيد، يا يك پروژه را ارزيابي كنيد. اينكه مجبوريد اينهمه كار را باهم انجام دهيد به اين معني نيست كه نمي توانيد چند دقيقه اي هم در روز براي خودتان وقت بگذاريد.

ورزش هاي ساده اي هست كه مي توانيد نشسته پشت ميز كار يا ايستاده كنار آن انجام دهيد. اين ورزش ها به شما كمك ميكند گردش خونتان را تقويت كنيد تا ذهنتان هوشيارتر شود و هم بازده كاريتان و هم اعتماد به نفستان افزايش يابد.

اين ورزش بخصوص يك حركت اصلاحي از تمرينات پيلاتس است كه قدرت عضلات شكم و كمر شما

را تقويت مي كند. صاف بنشينيد، به صورتيكه شانه ها كاملاً ريلكس باشند. سپس روي نافتان تمركز كنيد، يك نفس عميق داخل ريه بكشيد و با تجسم اينكه نافتان را به سمت پايين يعني به سمت كف صندلي هل مي دهيد، نفس را بيرون دهيد. همانطور كه آرام نفس مي كشيد شكم را به همان وضعيت نگه داريد. سعي كنيد تا ?? ثانيه به همان وضعيت بمانيد. اگر اين حركت را فقط روزي ? مرتبه انجام دهيد مطمئن باشيد كه بعد از يك هفته تفاوت ايجاد شده را احساس مي كنيد.

تمرينات كِگِل (Kegel) را هم مي توانيد بدون اينكه همكارانتان متوجه شوند انجام دهيد. مي توانيد با كشيدن عضلات لگن خاصره به سمت بالا در عين تو كشيدن و سفت كردن عضلات شكم اين تمرينات را انجام دهيد. اين احساس بايد به شما دست بدهد كه انگار مي خواهيد ادرارتان را نگه داريد. سعي كنيد تا ?? ثانيه اين وضعيت را نگه داريد و اين حركت را نيز حداقل سه مرتبه در روز انجام دهيد.

روي دستها و بازوهايتان هم كار كنيد. اين تمرين قدرتتان را بيشتر كرده، گردش خونتان را تقويت مي كند و ميزان هوشياريتان را نيز ارتقاء مي بخشد. توپ هاي فشاري هم براي تسكين استرس و هم براي قوي كردن دست ها تمرين بسيار خوبي است. وقتي مشغول صحبت با تلفن هستيد، با مشتريانتان حرف مي زنيد، يا فكر ميكنيد، اين تمرين را انجام دهيد. همچنين مي توانيد از وزنه هاي سبك براي تقويت عضلات جلوبازوي خود استفاده كنيد. اين حركت ها را فقط يك مرتبه در روز (? ست ?? تكرار)

و سه مرتبه در هفته انجام دهيد.

از وزنه مخصوص پا هم مي توان بعنوان يك حركت اصلاحي ديگر براي عضلات جلوبازو استفاده كرد. مي توانيد از آن در حالت نشسته براي تقويت عضلات جلوپا و پشت پا استفاده كنيد. در حالت نشسته يك پا را بالا بياوريد، آن را مستقيم بالا بياوريد و بعد پايين ببريد. اين حركت را در ? ست ?? تكرار براي هر پا انجام دهيد. در تمرين ديگر، پايتان را بالا آورده و با تمام قدرت و فشار به عقب هل داده و بعد پايين ببريد.

از همه مهمتر، حركات كششي را فراموش نكنيد. ممكن است باعث شود همكارانتان متعجب به شما نگاه كنند اما وقتي بازده كارتان بالا رود و مثل بقيه پشت ميز چرت نزنيد، خيلي زود مي بينيد كه آنها هم از روي شما تقليد مي كنند. حركت كششي هم فشار وارد بر عضلات را تسكين مي دهد و هم گردش خون را در بدنتان تقويت ميكند.

حركت كششي مخصوص دونده ها را مي توانيد با ايستادن كنار ديوار انجام دهيد. دست ها را روي ديوار قرار داده و پاها را عقب ببريد. پشتتان را كاملاً صاف نگه داشته، به سمت ديوار خم شويد و وزنتان را روي دست هايتان بيندازيد.

براي انجام حركات كششي مربوط به گردن، صاف روي صندليتان بنشينيد، به آرامي گردنتان را به هر چهار طرف اصلي بگردانيد: اول به جلو، بعد به عقب، بعد به راست و بعد به چپ. در هر طرف حداقل ?? ثانيه مكث كنيد.

حركات كششي شانه ها و دست ها را با بلند كردن يك دست درست بالا سر و بعد مشت

كردن آن به صورتيكه شست بيرون باشد، انجام دهيد. مشت را رها كنيد و دوباره مشت كنيد. اين حركت را ? مرتبه براي همان دست انجام دهيد و بعد دستتان را عوض كنيد.

در محل كار از صندلي استفاده كنيد كه كاملاً استاندارد ميز كامپيوتر باشد تا عضلات در حالت تعادل قرار گيرند و هيچ صدمه اي به كمر و گردتان وارد نشود.

ورزش دست براي كاستن از دردهاي آرتروز

ورزشهاي زير براي كاستن از دردهاي آرتروز در كف و انگشتان دست طراحي شده اند. اگر اين ورزشها، هر روز و ترجيحا چند مرتبه در روز انجام شوند، ميتوانند تاثير فراواني در كم كردن درد ناشي از آرتروز داشته باشند.

انجام دادن اين حركات در حالتي كه دست خود را در آب گرم غوطه ور كرده باشيد بسيار ساده تر خواهد بود. با اين حال مراقب باشيد و در محدوده توانايي خود عمل كنيد. ورزش دست نبايد طوري انجام شود كه در حين اجرا موجب درد شود.

خم كردن انگشتان

ورزشهاي دست را با شل كردن عضلات دست آغاز كنيد. سپس انگشتان را به صورت صاف و نزديك به يكديگر نگهداريد. حالا بند اول و وسط انگشتان خود را خم كنيد. مچ و مفاصل دست را صاف و مستقيم نگهداريد. نرم و آهسته دست خود را به حالت اول برگردانيد. همين حركت را با دست ديگر تكرار كنيد. اگر ميتوانيد حركت را چند بار براي هر دست تكرار كنيد.

مشت كردن دست

حركت را با نگهداشتن انگشتان در حالت كشيده و دور از هم آغاز كنيد. سپس انگشتان را به شكل مشتي نرم و آزاد مشت كرده و شست خود را بر روي باقي انگشتان قرار دهيد. مراقب

باشيد كه انگشتان را محكم به يكديگر فشار ندهيد. نرم و آهسته به حالت اوليه باز گرديد. اين تمرين را براي هر دو دست انجام دهيد.

باز و بسته كردن انگشتان

انگشتان خود را تا جاي ممكن (بدون درد گرفتن) از يكديگر دور كرده و چند ثانيه به همين حالت نگه داريد. به نرمي انگشتان را شل كرده و به يكديگر نزديك كنيد. دوباره به حالت باز برگرديد. اين حركت را با هر دو دست انجام داده و به تدريج تعداد دفعات آنرا افزايش دهيد.

لمس نوك انگشتان

انگشتان خود را صاف نگهداريد. شست خود را در عرض كف دست خم كرده و با نوك آن برآمدگي پايين انگشت كوچك را لمس كنيد. اگر نميتوانيد شست را تا جايي كه اين محل را لمس كند بكشيد، تنها آن را تا جاي ممكن خم كنيد. سپس شست را به حالت اوليه برگردانيد. (تصوير ?).

سپس يك يك انگشتان را به نوك شست رسانده و شكلي مانند حرف O بسازيد. اين حركات را نرم و آرام انجام دهيد و پس از انجام حركت با تمام انگشتان، كل تمرين را با دست ديگر انجام دهيد.

راه بردن انگشتان

كف دست خود را بر روي سطح صافي مانند ميز قرار دهيد به طوري كه انگشتان اندكي با هم فاصله داشته باشند. انگشتان را يك به يك به سمت شست حركت دهيد. حركت را با بلند كردن و حركت دادن انگشت اشاره آغاز كرده و به ترتيب با ديگر انگشتان ادامه دهيد. در طي انجام اين تمرين مچ دست و شست خود را ثابت نگهداريد.

حركت را با دست ديگر خود انجام دهيد.

روشهايي براي ترك نكردن ورزش

چاق ماندن، لاغر

و يا ضعيف باقي ماندن به خود شما بستگي دارد و حق انتخاب حق شماست، اما بايد بدانيد كه هر جلسه ورزشي كه از آن شانه خالي ميكنيد يا به هر دليل از برنامه روزانه خود حذف ميكنيد، در راه بزرگ شدن شكم، كوچك و ضعيف شدن عضلات و كوتاه شدن زندگي خود قدمي ديگر برداشته ايد. متاسفانه در سراسر جهان اكثر افراد ورزش نكردن را حق مسلم خود ميدانند.

تحقيقات نشان ميدهد در ايالات متحده مرداني كه به طور منظم ورزش ميكنند (سه جلسه ?? دقيقه اي ورزش پر تحرك و سخت در هفته)، تنها ??% از كل جمعيت را تشكيل ميدهند، ?? درصد از جمعيت- كه تقريبا جمعيت چاق آمريكا را تشكيل ميدهند- اعتقاد دارند كه ورزش آنها را سلامت تر، لاغرتر و كم تنش تر خواهد كرد، اما به يك دليل اساسي كه نبودن انگيزه است، ورزش نميكنند.

ميان تمايل داشتن به ورزش و پرداختن به آن تفاوت بسياري وجود دارد. به همين دليل توصيه هايي كه در اينجا آمده واقعا ذيقيمت هستند. در اينجا ما به ارايه راه حلهايي براي ايجاد انگيزه پرداخته ايم كه توسط بهترين مربيان ورزش پيشنهاد شده اند و نتيجه آنها نيز آزموده شده است. فراموش نكنيد كه زندگي حرفه اي مربيان به ارايه توصيه هاي كارامد بستگي دارد و اين روشها واقعا جواب ميدهند. شايد تعدادي از اين توصيه ها براي جامعه ما كاربرد چنداني نداشته باشد يا در وهله اول به نظر انجام نشدني برسد، اما با توجه به اينكه خوانندگان مجلات اينترنتي در همه جا هستند، تمام موارد را ذكر ميكنيم:

?. شرط بندي دوستانه

با كسي

كه دوستش نداريد- همكاري كه ايده هاي شما را ميدزدد يا همسايه اي پر سر و صدا و بهتر از آن با همكلاس ورزشي لاف زن خود- بر سر چيزي چون يك پيراهن ساده يا هر مورد ارزان ديگر-شرط بندي كنيد. اولين كسي كه ? كيلو كم كند، ? دقيقه بدود يا ??? پرس سينه انجام دهد برنده خواهد بود.

به گفته مايكل (Michael Mejia) مشاور ورزش و سلامت، نكته اينجاست كه شما بايد كسي را به مبارزه دعوت كنيد كه از او بدتان ميايد- البته اشكالي ندارد كه او تصور كند دوستش داريد- تا مورد شرط بندي هرقدر كوچك باشد، باز هم ميل شديدي به برنده شدن داشته باشيد.

?. ورزش را به سلامت خود متصل كنيد

كلسترول خون خود را چك كنيد. سپس هدف خود را كاهش ?? درجه از كلسترول بد يا LDL و افزايش ? درجه كلسترول خوب يا HDL قرار دهيد. به گفته جان تيفالت (John Thyfault) پزشك و محق ورزش در دانشگاه كاليفرنيا ” شما خطر ابتلا به نارسايي قلبي را كاهش داده و در عين حال خود را با هدفي بسيار مهم و محكم مسلح كرده ايد.” پس از يك ماه ورزش، از پزشك خود بخواهيد نسخه اي براي آزمايش مجدد خونتان بنويسد. بررسي تفاوت ميزان كلسترول قبل و بعد از ورزش، انگيزه لازم براي ادامه دادن را به شما خواهد داد.

?. همراه ورزشي خود را عوض كنيد

پرداختن به تمرينهاي ورزشي با همراهي كه شما را وادار ميكند هر جلسه سر ساعت در كلاس حاضر شويد تا مدتي مفيد خواهد بود. اما هرچه شما با يار ورزشي خود رفاقت بيشتري پيدا

كنيد، غيبت از جلسات ورزشي برايتان آسانتر ميشود. به گفته ژاكلين واگنر (Jacqueline Wagner)مربي ورزش اهل نيويورك ” دوستان صميمي و اعضاي خانواده هميشه يار ورزشي خيلي خوبي نيستند زيرا به شما اجازه ميدهند در انجام حركات سستي كرده يا در جلساتي حاضر نشويد.” براي احتراز از چنين وضعيتي، هر چند ماه با يار ورزشي جدي و جديدي به تمرين بپردازيد.

?. رقابت كنيد

در زمينه ورزش يا فعاليتي كه دوست داريد و از آن لذت ميبريد به طور جدي به تمرين پرداخته و در آن آموزش ببينيد تا بتوانيد در مسابقات شركت كنيد. مسابقات ورزشي در سطح آماتوري معمولا به نوعي در هر كشور، شهر و شهرستان اجرا ميشود، با يك تحقيق از باشگاهها يا اداره تربيت بدني شهر خود ميتوانيد از چنين مسابقاتي باخبر شده براي شركت در آنها آماده شويد. بيشترين موارد رقابتي در زمينه شنا، فوتبال، واليبال، زيبايي اندام، ورزشهايي چون دو و در كل ورزشهايي هستند كه امكان شركت افراد آماتور در آنها وجود داشته باشد.

?. به چربيها فكر كنيد

بدن شما چربي را در يك زمان ذخيره كرده و ميسوزاند، اما همواره يكي از اين دو كار را سريعتر از ديگري انجام ميدهد. درك اين مطلب كه در هر زمان به خصوص بدن شما در حال چاقتر شدن يا لاغرتر شدن است، موجب ميشود كه شما نسبت به بدن خود آگاه بوده و از پرخوري و كم تحركي اجتناب كنيد.

?. هر روز شكم خود را معاينه كنيد

انگشتان خود را روي شكم خود قرار داده و نفس عميقي بكشيد به طوري كه شكم حجيم شود. در حالي كه نفس را بيرون ميدهيد،

عضلات شكم را منقبض كرده و انگشتان خود را به سمت عضلات منقبض شكم فشار دهيد. حالا انگشتان را ببنديد و شكم خود را بين انگشتان بگيريد، به گفته تام سيبورن (Tom Seabourne) پزشك و نويسنده، بخشي كه در ميان انگشتانتان گرفته ايد، چربي خالص است. اگر هر بار ?? دقيقه قبل از ورزش اين كار را انجام دهيد و مقدار چربي شكم خود را "لمس” كنيد، به ندرت از رفتن به جلسه ورزشي منصرف خواهيد شد.

?. با همسر و فرزندانتان قراردادي ببنديد

قانون اين است: شما روزي يك ساعت زمان آزاد داشته باشيد، به شرط آنكه اين زمان را به ورزش اختصاص دهيد و در مقابل چنين فرصتي هم به همسر و فرزندتان بدهيد. به اين ترتيب شما ميتوانيد در اين يك ساعت، بدون هيچ فشاري از جانب امور جاري منزل به ورزش بپردازيد يا اين زمان را هدر داده و همچنان يك شوهر چاق و فرسوده باقي بمانيد. دارن (Darren Steeves) مربي ورزش كانادايي ميگويد:” از آنجايي كه اين برنامه در راه سلامتي شما عمل ميكند، دليلي براي رد آن وجود ندارد و شما علاوه بر اينكه ميتوانيد بدون احساس گناه ورزش كنيد، الگوي مناسبي نيز براي فرزندان خود خواهيد بود.”

8. براي ورزش خود از قبل برنامه ريزي كنيد

در ابتداي هر ماه، تمام برنامه ورزش خود را به طور كامل مشخص كرده و يادداشت كنيد و با انجام شدن هر يك، آن را در فهرست علامت بزنيد. براي يك ماه عادي، شما ميتوانيد مجموعه اي از ?? جلسه ورزش را اجرا كنيد. اگر هر يك از اين برنامه ها اجرا نشد، آن را در

ماه بعدي بگنجانيد. از ابتدا حواستان به وضعيت هوا باشد و براي اتفاقات غير منتظره نيز وقتي بگذاريد. اگر بتوانيد از قبل براي هر مورد احتمالي آمادگي داشته باشيد، پرداختن شما به ورزش ??% بيش از حالتي خواهد بود كه ماه را بدون برنامه آغاز كنيد.

9. ورزش سنگين را براي اول كار بگذاريد

اگر براي به پايان رساندن تمرينهاي با وزنه خود مشكل داريد، برنامه ورزشي خود را از همين قسمت سخت آن آغاز كنيد. به گفته جان ويليامز (John Williams) "به اين ترتيب شما پس از انجام اين بخش، به مرحله اي ميرسيد كه تمرينهاي آن را دوست داريد و براي زودتر رسيدن به اين بخش سعي ميكنيد مرحله اول را حتما به پايان برسانيد.

?0. هر دو ماه يك تست چربي سنجي انجام دهيد

اين كار به شما امكان ميدهد تا در زماني مشخص از آخرين اطلاعات مربوط به وضعيت بدن خود مطلع شويد و ببينيد كه آيا چربي از دست داده و عضله آورده ايد يا خير. هنگامي كه نتيجه كوششهاي شما ملموس و مستند باشد، بهترين انگيزه را به دست آورده ايد. معمولا باشگاهها اين كار را به صورت رايگان يا با دريافت مبلغ مختصري انجام ميدهند. فقط متوجه باشيد كه اين تست هر مرتبه توسط همان شخص قبلي انجام شود.

?1. كاري كه دوست نداريد را انجام ندهيد

دكتر جان راگلين (John Raglin)، روانشناس ورزشي ميگويد” هرگاه احساس كرديد كه ورزش خود را دوست نداريد، ورزش ديگري را جايگزين آن كنيد. اگر از رفتن به باشگاه بدتان ميايد، به ورزش در منزل بپردازيد، اگر از تردميل خوشتان نمي آيد، طناب بزنيد، با دمبل ورزش كرده

يا اصلا به سراغ ورزشي جديد چون بسكتبال برويد. در يك كلام: اگر از برنامه ورزشي خود خسته شده ايد، يك برنامه جديد پيدا كنيد.

?2. حركت كنيد

در روزهايي كه در حال و هواي ورزش كردن نيستيد، به باشگاه برويد و تنها حركات مورد علاقه خود را انجام داده يا با دستگاه محبوبتان مقداري كار كنيد. احتمال اينكه با آغاز به حركت، كل برنامه ورزشي را انجام بدهيد هم وجود دارد. مهم اين است كه رو مبل ننشينيد و تنبلي نكنيد. حركت كنيد و اگر نميتوانيد به طور كامل ورزش كنيد، مقداري جنب و جوش داشته باشيد.

?3. بدن خود را از دريچه چشم همسرتان ببينيد

از همسر خود بخواهيد كه كمي بدجنس باشد و ناخوشايندترين مشخصات بدني شما را عنوان كند. اين قسمتهاي غير جذاب-شكم، بازوهاي افتاده، چربي پهلو و…- براي همسرتان را در دستور كار ورزش خود قرار دهيد و ? هفته تنها به كار بر روي آن بپردازيد. سپس مجددا نظر وي را جويا شويد. تغيير نظر همسرتان از منفي به مثبت، يكي از قويترين انگيزه هاست

شش عادت بد ورزشي

فايده بعضي از تمرينها و برنامه هاي بسيار عادي و معمول در باشگاههاي ورزشي ميتوانند با عادتهاي نادرستي كه اتفاقا در ميان اهالي ورزش باشگاهي بسيار رايج هستند، به باد برود. در حالي كه هنگام حضور در باشگاه، بايد از هر دقيقه به نفع خود استفاده كنيد.

تنها رفتن به باشگاه تضمين كننده يك جلسه ورزش عالي و مفيد نيست. مطالعه هنگام راه رفتن بر روي تردميل، نخوردن صبحانه و انجام ندادن حركات با وزنه، از جمله اين عادات هستند. در اينجا شش مورد از شايعترين موارد را به

شما يادآوري ميكنيم تا حضورتان در باشگاه، بي نتيجه نماند:

اينجا كتابخانه نيست:

اگر هنگام كار با دستگاهها، توجه خود را بر روي مطلبي در مجله يا يك فصل كتاب متمركز كنيد، به احتمال فراوان به اندازه كافي به ورزش توجه نخواهيد كرد. به گفته مربيان، مطالعه هنگام ورزش يكي از بدترين كارهاي ممكن است. اگر براي ورزش امده ايد بايد بر روي كار كشيدن از بدن خود متمركز شويد نه تقويت مغز! اگر ميخواهيد هنگام كار با تردميل يا دوچرخه ثابت، سرتان گرم شود، با هدفون موسيقي بشنويد يا در صورت امكان تلويزيون تماشا كنيد. اين كارها به توجه كمتري نياز دارند و ميتوانيد در حين تماشا، سرتان را بالا گرفته و فعاليت كنيد.

مايعات بدن را حفظ كنيد:

هرچند تعريق هنگام ورزش، به خصوص "خيس عرق شدن” حس بهتر ورزش كردن را در ما ايجاد ميكند، اما از دست دادن آب بدن، به هيچ وجه سالم نيست. مربيان كاركشته و قديمي ميگويند كه در طي تجربيات خود بارها با افرادي مواجه شده اند كه بدون نوشيدن آب، در هواي گرم ورزش كرده و تصور ميكنند اين كار موجب آب شدن چربي و كاهش وزن ميشود، در حالي كه آنها تنها بدن خود را از مايعات حياتي تخليه ميكنند. تعرق زياد و كاهش شديد آب بدن ميتواند به گرفتگي عضلات و آسيبهاي ورزشي و غير ورزشي شديد منجر شود. هنگام ورزش بايد مدام يك بطري آب در دسترس داشته و در حد فاصل حركات ورزشي، آب بنوشيد.

ورزشهاي استقامت را فراموش نكنيد:

تنها پرداختن به ركاب زدن روي دوچرخه ثابت يا دويدن بر روي تردميل، به اين معناست كه

شما خود را از محسنات تمرينهاي استقامت محروم ميكنيد. تمرينهاي استقامت تاثير بسيار بيشتري بر سوزاندن كالري و كاهش وزن دارند. ممكن است شما با ?? دقيقه راه رفتن بر روي تردميل ??? كالري بسوزانيد، اما در همين مدت ميتوانيد با انجام حركات استقامت با دستگاههاي وزنه دار چندكاره، حدود ??? تا ??? كالري بسوزانيد. تمرينهاي استقامت عضلات را نيز تقويت كرده و بدن را براي فعاليتهاي روزمره مانند بالا رفتن از پله، حمل ساكهاي خريد و… آماده كرده و بدن را در سنين بالا، متناسب نگه ميدارند.

وزنه برداري:

آيا از اين نگران هستيد كه كار با دمبل و دستگاههاي سنگين عضلات شما را به آرنولد شبيه كند؟ اما اين نگراني هر چند بسيار شايع است، اما صحت ندارد. ورزش با دمبل و دستگاههاي وزنه دار، موجب درشت شدن و برجسته شدن عضلات زنان نميشود. به گفته متخصصين، ماهيچه هاي زنان تنها در صورتي به شكل قهرمانان زيبايي اندام درمي آيد كه از هورون رشد استفاده كنند. پس عضلات خود را بدون نگراني تقويت كنيد.

چيزي بخوريد:

ورزش با معده خالي مانند راندن اتوموبيلي با باك بنزين خالي است. بدن براي حركت و فعاليت به انرژي نياز دارد. يك خوراكي سالم مانند موز و مقداري برشتوك و شير در فاصله رسيدن شما تا باشگاه و آماده شدنتان، هضم ميشود و انرژي مورد نياز بدن را تامين ميكند. خوردن چنين غذايي، به خصوص هنگام صبح بسيار مهم است. زيرا بدن در طول شب بدون غذا بوده و شما بايد سوخت صبحگاهي را به آن برسانيد.

سؤال كنيد:

كوشش براي وارد و ماهر به نظر رسيدن ميتواند موجب بروز مشكلاتي شود. تازه

واردين به باشگاه بايد بدانند كه بدترين كار ممكن، نگاه كردن به ديگران و سعي در تقليد كردن حركات ورزشي آنان است. ممكن است شخصي با يك دستگاه اشتباه كار كند يا به خاطر شرايط بدني خاص، شيوه تمرين مخصوص به خود داشته باشد. بهترين كار اين است كه براي استفاده از هر وسيله، از مربياني كه هميشه در باشگاه حضور دارند كمك بگيريد. در هنگام آغاز كار ورزشي با هر مربي، مشكلات بدن خود را با آنها درميان بگذاريد، اگر كمر درد داريد، اگر به تازگي جراحي كرده يا نميتوانيد به جهت خاصي خم شويد، مربي را آگاه كنيد تا ناخواسته موجب آسيب ديدگي شما نشود.

7 اشتباه در ورزشهاي قلبي عروقي

اگر براي سوزاندن چربي ورزش هاي مربوط به قلب و عروق ان_جام م_ي ده_يد، ح_ت___ماً نظريه هاي بسياري كه در موردتكنيك هاي س_وزاندن چربي وجود دارد مثل ان_جام تمرينات ورزش___ي ب___ا ش__دت ك___م ي__ا ان__ج_ام آن ب_ا شكم خالي را شنيده ايد.

متخصصين مختلف، نظريه هاي متفاوتي دارند و اين تناقض در اط_لاعات م_ي ت__واند باعث ايجاد سوء تفاهمات شود. ازاي___ن رو، من سعي ميكنم تا راه حل هايي براي اشتباهات متداول و استنباط هاي غلط در زمينه ورزش هاي سوزاندن چربي به شما معرفي كنم.

در اينجا به وضوح خواهيم ديد كه اين تمرينات ورزشي چه تاثيري بر سوختن چربي دارند.

اشتباه اول: انجام اين ورزش ها با شدت كم و به مدت طولاني

از آنجا كه ضربان قلبتان به ميزان كافي بالا نيست، بدن نتيجه اي از اين تمرينات نخواهد گرفت.

راه حل: تمرينات ورزشي تند/كند (همراه با فاصله ي زماني)، كه در آن 1

دقيقه ميدويد و 2 دقيقه راه مي رويد. ضربان قلب بالا بيشتر باعث سوزاندن چربي مي شود. به طور مثال، شما دريك تمرين ورزشي با شدت كم در 20 دقيقه، 100 كالري ميسوزانيد در حاليكه در تمرينات ورزشي با شدت زياد در 10 دقيقه، 160 كالري ميسوزانيد. در كل در تمرينات ورزشي شدت بالا در زماني كم، چربي بسياري خواهيد سوزاند.

مانند ورزش هاي غير هوازي (ورزش هايي كه در آن بدون اكسيژن چربي مي سوزانيد، تركيب دو با شدت زياد (غير هوازي) به مدت يك دقيقه با راه رفتن (ورزشي هوازي كه در آن چربي با اكسيژن مي سوزد) به مدت 2 دقيقه، متابوليسم بدن شما را حتي بعد از انجام تمرينات افزايش داده و به همين دليل حتي ساعت ها بعد از انجام تمرينات چربي و كالري مي سوزانيد.

اشتباه دوم: وارد نكردن قد و وزن دقيق خود را در دستگاه كارديو

دستگاه نخواهد توانست خود را با اطلاعات مربوط به شما تنظيم كند و بنابراين پاسخ درستي هم نخواهد داد.

راه حل: وزن حقيقي شما بايد اول صبح اندازه گيري شود، قبل از اينكه غذا يا نوشيدني استفاده كنيد. آن وزن را در دستگاه وارد كنيد—و در صورت امكان قدتان را هم وارد كنيد—اگر دستگاه پيغام داد كه شما 150 كالري سوزانده ايد، اما وزن شما 250 پوند مي باشد و دستگاه با وزن 180 پوند تنظيم شده است، اين عدد مطمئناً اشتباه است.

اشتباه سوم: انجام تمرين ورزشي تند و تصور اينكه چربي سوزانده ايد

اگر هدف شما سوزاندن چربي است، به خاطر داشته باشيد كه شما حداقل 20 دقيقه بعد

از انجام تمرينات شروع به سوزاندن چربي مي كنيد.

راه حل: بعد از گرم كردن خود با شدت كم روي دستگاه ترد ميل يا دوچرخه به مدت 2 دقيقه، سرعت خود را تا حد متوسط بالا برده و 10 دقيقه ادامه دهيد، بعد از آن 2 دقيقه با سرعت پايين انجام داده، بعد 5 دقيقه با شدت و سرعت بالا، و تمرينات را با 5 دقيقه متوسط، 2 دقيقه آرام به اتمام برسانيد. كل زمان اين تمرين 26 دقيقه مي باشد.

وب سايت www.fitstep.com راهنمايي هاي ساده اي براي اين منظوردارد: اگر ميخواهيد وزن كم كنيد، بايد بسيار بيشتر از كسي كه مي خواهد وزن اضافه كند ورزش كنيد. براي كاهش وزن 3 تا 5 مرتبه در هفته تمرينات 20 تا 40 دقيقه اي انجام دهيد.

اشتباه چهارم: نوشيدن نوشابه هاي انرژي زا قبل از انجام تمرينات

با انجام اين كار، سوزاندن آن كالري هايي را كه قبل استفاده كرده ايد متوقف مي شود. بياد داشته باشيد كه نوشابه هاي انرژي زا براي ورزشكاران استقامت ساخته شده اند و با توجه به كالري بالايي كه دارند، مطمئناً قند و چربي اضافي دارند.

راه حل: به جاي آن سعي كنيد يك ساعت قبل از شروع تمرينات از خوراكي سرپايي با كالري پايين تر مثل سيب يانصف فنجان ماست كم چرب استفاده كنيد. با اين كار در طي انجام تمرينات با كمبود انرژي مواجه نخواهيد شد و كالري پاييني كه مصرف كرده ايد خيلي زود در طي 20 تا 30 دقيقه ي اول ورزش مي سوزد.

اشتباه پنجم: انجام تمرينات ورزشي با شكم خالي

افراد زيادي دچار اين

تصور نادرست هستند كه با اين كار، به طور خودكار شروع به سوزاندن بافت هاي چربي مي كنند.

راه حل: تحقيقات بسياري نشان داده است كه شما نبايد خود را از گرسنگي هلاك كنيد، اما خوب است كه 45 دقيقه الي يك ساعت قبل از شروع تمرينات چيزي نخوريد. حتي كربوهيدراتها هم حداقل يك ساعت طول مي كشد تا هضم شوند. هضم چربي ها هم 2 تا 4 ساعت طول مي كشد. زماني كه بدن شما براي هضم انرژي مصرف كند، قدرت و انرژي شما را براي انجام تمرينات كمتر كرده و از اينرو ورزش شما بي نتيجه خواهد بود. سعي نكنيد كه قبل از تمرين اصلاً چيزي نخوريد. ورزش كردن با شكم خالي مثل اين است كه ماشيني بخواهد بدون بنزين حركت كند.

اشتباه ششم: بالابردن درجه حرارت بدنتان

تصور نادرستي كه وجود دارد اين است كه شما با بالا بردن درجه حرارت بدنتان و بيشتر عرق كردن، متابوليسم بدن را بالاتر مي بريد و كالري بيشتري مي سوزانيد. اما با اين كار فقط آب بدن خود را از دست خواهيد داد بدون اينكه هيچ كالري بسوزانيد.

راه حل: بهترين را براي انجام تمرينات پوشيدن لباسهايي راحت (شرتك ورزشي، تي-شرت و كفش هاي پارچه اي) با دماي مناسب (68 تا 72 درجه ي فارنهايت) و انجام تمرينات ورزشي حداقل 20 دقيقه مي باشد. در اين حالت شما عرق هم خواهيد كرد و بنابراين هم كالري و هم چربي خواهيد سوزاند و متابوليسم بدنتان نيز بالاتر خواهد رفت.

اشتباه هفتم: تصور اينكه انجام اين تمرينات ورزشي مي تواند جبراني براي عادات بد زندگي باشد

خوردن

غذاهاي ناسالم و هله هوله، خوردن مشروبات الكلي و نداشتن خواب كافي از جمله عادات بدي هستند كه بعضي حين انجام اين تمرينات در نظر دارند.

راه حل: تغذيه متعادل، خواب كافي و ورزش مداوم براي داشتن اندامي مناسب و ايدآل و نگاه داشتن وزن دلخواه ضروري است و از جمع شدن چربي در بدن جلوگيري ميكند.

در اينجا به چند نكته اساسي ديگر اشاره مي كنيم:

• همانطور كه در بالا اشاره شد، اگر مي خواهيد وزنتان را كاهش دهيد، بايد بسيار بيشتر از فردي كه مي خواهد وزن اضافه كند اين تمرينات را انجام دهيد. براي كاهش چربي، 3 تا 5 مرتبه در هفته به مدت 20 تا 40 دقيقه ورزش كافي مي باشد.

• اگر مي خواهيد وزن اضافه كنيد، بايد به سمت ورزش بخصوصي برويد. با انجام اين تمرينات ورزشي قلبي و عروقي به نتيجه نخواهيد رسيد. اما هفته اي دو بار پياده روي به مدت 20 دقيقه ممكن است اثربخش باشد.

• به ياد داشته باشيد كه كيفيت كالري هاي مختلف (پروتئين ها، كربوهيدرات و چربي) و ميزان كالري مصرفي و مقدار و نوع ورزش يا فعاليت بدني همه در جسم شما تاثير دارند. و محققين يافته اند كه كمبود خواب باعث ذخيره ي چربي در بدن مي شود چون سوخت چربي را پايين مي آورد.بنابراين اگر 7 تا 8 ساعت خواب كافي نداريد، بسيار سخت تر چربي خواهيد سوزاند. بايد اضافه كنم كه خواب كافي باعث مي شود كه براي انجام تمرينات انرژي بيشتري نيز داشته باشيد.

در كل بايد بگويم، انجام تمرينات با شدت بيشتر در مدت زمان كمتر، تغذيه ي

مناسب، نوشيدن آب كافي و خواب كافي همه براي به دست آوردن نتيجه ي دلخواه شما ضروري هستند.

ورزش و سلامتي قلب

مهم نيست كه چقدر به رژيم غذاييتان توجه داريد، اگر ورزش نكنيد حتماً در معرض ابتلا به بيماري هاي قلبي قرار مي گيريد.

ورزش نكردن يكي از بدترين عوامل ابتلا به بيماري هاي قلبي هم در زنان و هم در مردان است، درحاليكه 7 نفر از هر 10 نفر از افراد بزرگسال ورزش نمي كنند.

براي ورزش كردن لازم نيست حتماً برويد و در باشگاه محل ثبت نام كنيد: كمي هم فعاليت جسميتان را بالا ببريد، كلي به نفعتان خواهد بود.

به ورزش بايد به عنوان يك فعاليت روزانه نگاه كنيد. هرچه بيشتر ورزش كنيد، وضعيت تناسب اندامتان بهتر شده و خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي نيز در شما پايين مي آيد.

ورزش چطور به سلامت قلب كمك مي كند؟

مي توان گفت كه فعاليت فيزيكي احتمال ابتلا به بيماري هاي قلبي را در شما به نصف مي رساند. دليل آن اين است:

• ورزش فشارخون را كه يكي از بزرگترين عوامل در ابتلا به بيماري هاي قلبي است را پايين مي آورد.

• ورزش ميزان كلسترول HDL (كلسترول خوب) را كه چربي هاي بدن را از درون رگ ها بيرون برده و براي فرايند دوباره به كبد برمي گرداند، بالا مي برد.

• ورزش ميزان كلسترول LDL (كلسترول بد) كه كه چربي ها را در رگ ها ته نشين مي كند و منجر به بيماري هاي قلبي مي شود را پايين مي آورد.

• ورزش با جلوگيري از لخته شدن خون كه يكي از

عوامل ابتلا به بيماري هاي قلبي به شمار مي رود، گردش خون را تقويت مي كند.

• ورزش چربي سوزي را افزايش مي دهد.

• ورزش به كاهش وزن كمك مي كند.

• ورزش عضله سازي مي كند.

همچنين ورزش با ترشح هورمون هاي اندورفين كه در بدن حسي خوب ايجاد ميكند، استرس را كاهش مي دهد.

چقدر ورزش كافي است؟

40-30 دقيقه پياده روي تند، سه بار در هفته براي ارتقاء سطح تناسب اندام و كاهش خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي-عروقي كافي است.

اگر در معرض ابتلا به بيماري هاي قلبي و سكته قرار داريد، بايد حداقل هر روز هفته را (يا حداقل 5 روز در هفته را) 30 دقيقه به پياده روي برويد.

هريك از موارد زير خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي را بالا مي برد:

• كشيدن سيگار

• اضافه وزن

• ديابت

• بالا بودن كلسترول

• بالا بودن فشار خون

• سابقه خانوادگي از بيماري هاي قلبي

چطور ميزان فعاليت فيزيكي خود را ارتقاء دهيم؟

چند راه ساده براي بالا بردن ميزان فعاليت جسمي:

• براي لاغر كردن و شكل دادن به پاها و باسن به جاي استفاده از آسانسور از پله ها استفاده كنيد.

• به جاي راندن اتومبيلتان به مراكز خريد، پياده برويد تا هم پياده روي كرده باشيد و هم با حمل كردن كيسه هاي خريد به بازوان و دست هايتان كمي ورزش داده باشيد.

• به جاي استفاده از اتومبيل، با دوچرخه به محل كار برويد.

• يك ايستگاه جلوتر از اتوبوس يا تاكسي پياده شويد.

• از استراحت ساعت ناهار استفاده كرده و

كمي در محل پياده روي كنيد.

مي توانيد مقدار 30 دقيقه توصيه شده براي پياده روي را به چند قسمت تقسيم كنيد—مثلاً 10 دقيقه از ايستگاه اتوبوس تا محل كار و برگشت از آن، به اضافه 5 دقيقه پياده روي تا بازار و برگشت آن.

كارهاي خانه كه انرژي زيادي مي گيرد، مثل جاروبرقي كردن، شستن پنجره ها، و باغباني هم ورزش محسوب مي شود.

آخر هفته ها هم وقت بسيار خوبي براي فعاليت بيشتر است. از پياده روي و دوچرخه سواري گرفته تا سفرهاي درون شهري براي خريد، همه و همه به افزايش ميزان فعاليت بدني شما كمك مي كنند.

چطور شروع كنيم؟

اگر خيلي وقت باشد كه فعاليت فيزيكي نداشته باشيد، شروع يك برنامه ورزشي كمي برايتان دشوار خواهد بود.

اگر سنتان بالاي 40 سال است، و نمي دانيد كه چه مقدار فعاليت فيزيكي برايتان مناسب است حتماً با پزشكتان مشورت كنيد.

افراديكه فشارخون، آنژين (گلودرد) يا بيماري قلبي دارند حتماً بايد قبل از شروع يك برنامه ورزشي با پزشك مشورت كنند.

اكثر افراد مي توانند فعاليت فيزيكي را در سطحي كه برايشان مناسب است شروع كنند. ممكن است اول كار اين مقدار بيشتر از 5 دقيقه پياده روي نباشد اما كم كم مقدار آن بيشتر و بيشتر خواهد شد.

از كجا بفهميم كه موثر است؟

ورزش يعني ضربان قلبتان بايد بالا برود—اين مسئله مي تواند با يك پياده روي تند يا حتي يك پياده روي آرام ايجاد شود.

بايد سختي تمرينات را در بدنتان احساس كنيد، اما هنوز بتوانيد موقع پياده روي حرف بزنيد.

يكنواخت راه نرويد: سرعتتان را از كند شروع

كرده، كم كم به ماكسيمم برسانيد و در آخر باز كند كنيد.

هميشه قبل از شروع بدنتان را گرم كنيد و در آخر نيز كم كم دماي بدنتان را پايين بياوريد و حركات كششي را در ابتدا و انتهاي تمرين فراموش نكنيد.

5 راه براي تناسب اندام

1. براي ورزش يك دوست و همراه پيدا كنيد. اين مسئله انگيزه شما را براي شركت در كلاس هاي ورزشي و باشگاه بيشتر مي كند.

2. در يك كلاس ورزشي ثبت نام كنيد. انواع و اقسام ورزش ها وجود دارد. مي توانيد برحسب علاقه خود در يكي از آنها شركت كنيد. دقت كنيد كه در انتخاب رشته ورزشي حتماً شرايط جسماني خود را در نظر داشته باشيد.

3. در انجمن هاي سلامتي عضو شويد. در اين انجمن ها مي توانيد از آموزش هاي لازم بهره مند شويد.

4. يوگا و پيلاتس را امتحان كنيد. اين ورزش ها براي بالا بردن قدرت عضلاني، شكل دهي به بدن و بالا بردن قدرت انعطاف عالي هستند.

5. از تخيلتان استفاده كنيد. مثلاً كلاس هاي رقص هم به همان اندازه كلاس هاي ورزشي براي شما مفيد است.

توصيه هائي براي پياده روي

منبع:افتاب

تعداد زيادي از پزشكان مشوق هر نوع پياده روي هستند، پياده روي امكان بيماريهاي قلبي را كاهش ميدهد و ميتواند راه مطمئني براي حفظ تناسب اندام و در نتيجه سلامتي بيشتر شود. بعلاوه پياده روي كاري است آسان كه ميتوانيد برايش به راحتي برنامه ريزي كنيد و اين برنامه را ادامه دهيد. در اينجا به چند نكته كه شما را در مسير صحيح قرار ميدهند اشاره ميكنيم:

? چه بپوشيم

?- از يك جفت كفش

راحت و كاملا اندازه شروع ميكنيم. يك فروشگاه مطمئن كفش ورزشي ميتواند به شما در انتخاب كفش مناسب كمك كند.توجه كنيد كه كفش كف طبي متناسب با گودي كف پا و كنارههايي محكم داشته باشد. از آنجايي كه معمولا يك پا كمي بزرگتر از پاي ديگر است،كفش خود را متناسب با اندازه پاي بزرگتر خود انتخاب كنيد.

?- جورابهايي را انتخاب كنيد كه بيشتر ميپسنديد،ممكن است شما جورابهايي با بافت متراكم و ضخيم انتخاب كنيد كه چسبان هستند و از ميزان اصطكاك پا و كفش كم ميكنند و يا نوع نازك كه جاذب رطوبت هستند ويا نوع نخي را ترجيح دهيد.

?- لباسهاي آزاد و راحت بپوشيد و اگر هوا سرد است به جاي يك پوشش ضخيم از چند پوشش نازك و سبك استفاده كنيد تا بتوانيد پس از گرم شدن از تعداد آنها كم كنيد

? چگونه شروع كنيم تا بتوانيم ادامه دهيم

? - با يك ميزان متناسب و نسبتا كوتاه شروع كنيد.براي مثال ?? تا ?? دقيقه با سرعت متوسط راه برويد.

? - پياده روي شما بايد شامل سه بخش باشد: گرم كردن، طي كردن مسافت مورد نظر و حركات پاياني براي خنك كردن بدن.

?- براي گرم شدن ? دقيقه اول را با سرعت كم،در حدود نصف سرعت عادي خودتان راه برويد. بعد مكث كنيد و مقداري حركات كششي انجام دهيد. تمركز حركاتتان روي مچ پا رانها و پشت ساق پا باشد.اين كار موجب نرمي و انعطاف پذيري ماهيچه هايتان ميشود.اما توجه كنيد كه اين كار تنها در صورتي مفيد است كه بدنتان را گرم كرده باشيد.كششها بايد آرام و با مكث باشد و فشار بيش

از حد بر ماهيچه ها وارد نكند.

?- پس از حركات كششي با سرعت عادي شروع به راه رفتن كنيد.سرعت و مسافت پياده روي بايد متناسب با سن و شرايط عمومي بدنتان باشد.هرگز از حد تعادل خارج نشويد. زماني كه قادر باشيد بدون تنگي نفس هنگام راه رفتن گفتگو كنيد،از سرعت مناسب خارج نشده ايد.

?- شانه هاي خود را عقب نگه داريد و عضلات خود را آزاد كنيد.بگذاريد دستهايتان آزادانه در كنارتان تاب بخورند.

?- قدمهاي خود را به صورت پاشنه – پنجه برداريد. كف پا را بر زمين نكوبيد.

?- گامهاي منظم برداريد تا سرعتتان يكنواخت باشد.

?- در ? دقيقه آخر پياده روي، به تدريج گامهايتان را كوتاه و سرعتتان را كم كنيد تا به سرعت اوليه زمان گرم كردن برسيد. پياده روي خود را با تعدادي حركت كششي تمام كنيد. اين كار ماهيچه ها را از انقباض خارج كرده و ضربان قلب را به حالت طبيعي برميگرداند.

? انتخاب سرعت مناسب

? به تدريج، براي مثال در طول يك هفته، ? دقيقه به زمان پياده روي خود اضافه كنيد.حركات كششي را هرگز حذف نكنيد.

? هنگامي كه زمان پياده روي شما به ?? دقيقه يا بيشتر رسيد، سعي كنيد مسافت حركت خود را در همين چهارچوب زماني افزايش دهيد .

? براي بدست آوردن بهترين نتيجه، حداقل ? مرتبه در هفته و هربار به مدت ?? دقيقه يا بيشتر پياده روي كنيد.

? از هر فرصتي براي بيشتر راه رفتن استفاده كنيد، حتي اگر در اين حد باشد كه در مدت پخش تبليغات از تلويزيون از جاي خود بلند شويد و كاري انجام دهيد.(يادتان باشد كه اين كار رفتن به سراغ

يخچال نباشد!)

? چگونه از صدمات احتمالي پيشگيري كنيم

?- عدم ثبات يكي از دلايل اصلي بروز صدمات بدني در ورزش است. كليد موفقيت در افزايش تدريجي شدت و مقدار (زمان و مسافت) است. امكان اينكه در جلسه اول پياده روي در ماهيچه هاي خود احساس كوفتگي كنيد وجود دارد و كاملا طبيعي است و در عرض ??- ?? ساعت برطرف ميشود.

?- مراقب باشيد كه زودتر از زمان مناسب زمان،سرعت و مسافت پياده روي خود را افزايش ندهيد.

?- اگربراي مدت چند هفته به دليلي موفق به پياده روي نشديد، انتظار نداشته باشيد كه بتوانيد با همان سرعت و قدرت قبل ادامه دهيد، طبعا مدتي زمان براي بازگشت به حالت قبل لازم است.

?- در صورتي كه پاشنه كفشهايتان ساييده شده است، بخصوص اگر اين ساييدگي نا منظم است، بايد به فكر تهيه كفش جديد باشيد.

? پياده روي مزاياي بيشماري دارد

?- قلب شما را سالم نگه ميدارد. فعاليتهاي بدني موجب كاهش فشار خون بالا شده و ميزان كلسترول "مفيد" را در خون افزايش مي دهد كه خود عاملي براي جلوگيري از حمله قلبي است. داشتن اندام مناسب خطر ابتلا به ديابت، سكته قلبي و فشار خون بالا را كاهش ميدهد.

?- انرژي شما را افزايش ميدهد. پياده روي قابليتهاي شما را در انجام كارهاي روزانه و مقابله با تنشهاي روحي افزايش ميدهد.

?- به خوابيدن شما كمك ميكند. اگر از بيخوابي رنج ميبريد، پياده روي كمك بزرگي براي داشتن يك خواب راحت و بدون تنش است.

?- استخوانهاي شما را سالم نگه ميدارد. پياده روي از پوكي استخوان جلوگيري ميكند و اصولا هر ورزشي كه موجب مقاومت بدن در برابر نيروي جاذبه

شود، در استحكام استخوانها بسيار موثر است.

يك نكته مهم :اگر بالاي ?? سال سن داريد و قبلا هرگز ورزش نكرده ايد، حتما قبل از شروع پرزش با پزشك خود مشورت كنيد.

ورزش براي ورم مفاصل زنان مفيد است

منبع:www.salamatiran.com

سلامتيران: اثرات مفيد ورزش تنها به بهبود كاركرد قلب و جوان ماندن زنان محدود نمي شود بلكه ورزش كردن مي تواند در جلوگيري از درد ورم مفاصل در زنان نيز مفيد و موثر باشد.

سلامتيران: اثرات مفيد ورزش تنها به بهبود كاركرد قلب و جوان ماندن زنان محدود نمي شود بلكه ورزش كردن مي تواند در جلوگيري از درد ورم مفاصل در زنان نيز مفيد و موثر باشد.

محققان استراليايي در مطالعات خود به اين نتيجه رسيدند كه زنان سالمند هر چه بيشتر ورزش كنندشانس اينكه از شر درد ورم مفاصل، شايع ترين بيماري در كشورهاي توسعه يافته، خلاص شوند بيشتر مي شود. ورزش كردن حتي به مدت 75 دقيقه در هفته مي تواند در مدت زمان سه سال درد مفاصل زنان سالمند را به طرز حيرت آوري كاهش دهد.

اثرات ورزش منظم بر سلامت سرخرگ ها

پژوهشگران اعلام كردند كه ورزش منظم به سلامت سرخرگ ها و تسهيل گردش خون كمك مي كند.

پژوهشگران با بررسي موش هاي آزمايشگاهي دريافتند ورزش با تحريك سلولهاي مغز استخوان به ساخت سلول هاي جديدي براي جدار داخلي سرخرگ ها، شريان هاي آسيب ديده را ترميم مي كنند. پژوهشگران اعلام كردند كه افزايش سن برسلامت سرخرگ ها در افراد تاثير مي گذارد. با بالا رفتن سن، سرخرگ ها سخت تر، چسبنده تر و باريكتر مي شوند. فقط دو تا چهار كيلومتر پياده روي سريع در روز به حفظ جواني سرخرگ ها كمك مي كند. افزايش سن در افرادي كه بطور منظم ورزش مي كنند تاثير بسيار كمتري بر سرخرگ ها مي گذارد.

خطرات مصرف زياد مايعات براي ورزشكاران

دوندگان ماراتن و ساير ورزشكاران استقامتي كه در حين ورزش مايعات زيادي مصرف مي كنند، ممكن است دچار بيماري خطرناك شوند يا حتي جان خود را بر اثر عارضه اي موسوم به HYPONATRAEMIC ENCEPHALOPATHY از دست بدهند. اين عارضه نادر تا به حال دست كم 7 نفر را به كام مرگ فرستاده و باعث بيماري 250 نفر ديگر شده است.

مطالعات نشان مي دهد زنان ورزشكار، بيش از سايرين در برابر اين بيماري آسيب پذير هستند. عارضه يادشده نوعي "تورم مغز" است كه از عدم تعادل "ميزان سديم" در گردش خون ناشي مي شود. اين عارضه زماني مورد توجه قرار گرفت كه يك دونده زن در ماراتن سل 2002 بوستن، پس از مصرف مقادير زيادي مايع حاوي سديم دچار ضعف شديد جسماني شد و سپس جان خود را از دست داد. گروهي از كارشناسان بر اين باورند توصيه هاي قبلي درمورد مصرف حداكثر

مايعات در حين ورزش نادرست است. آنان توصيه مي كنند هر كس بنابر نيازهاي جسمي خود مايعات مصرف كند. اين ميزان حدود 400 تا 800 ميلي ليتر در هر ساعت است.

آيا دستگاه هاي لرزاننده بدن موثرند؟ Body vibrator

منبع: آفتاب

تبليغات دستگاه هاي لرزاننده اي كه براي تناسب اندام استفاده مي شود، چقدر واقعي است؟

با شروع سفر انسان به فضا در قرن بيستم، دانشمندان متوجه شدند تراكم استخوان فضانوردان در فضا به طور واضحي كمتر مي شود. درمان با لرزش روشي بود كه براي بازگرداندن تراكم استخوان آنها در راه بازگشت به زمين به كار گرفته شد. از اين جا بود كه محققان به فكر افتادند از اين روش براي درمان پوكي استخوان سالمندان استفاده كنند.

تحقيقات بيشتر در اين زمينه نشان داد كه ارتعاش مي تواند با ايجاد يك كشش رفلكسي در عضله، انقباض مداومي ايجاد كند. متخصصان شوروي سابق، از اين اصل براي بالا بردن قدرت عضلات در ورزشكاران استفاده كردند تا اين كه در ???? دانشمندان روسي دريافتند كه اين ارتعاش مي تواند قدرت و انعطاف پذيري عضله را زياد كرده و زمان بهبود درد پس از نرمش را كم كند.

سپس محققان غربي وارد گود شدند و از اين وسيله براي ورزش، بازتواني و كاهش درد استفاده كردند. اين قصه ادامه يافت تا امروز كه انواع مختلفي از دستگاه هاي لرزاننده ساخته شده كه عمدتاً براي تناسب اندام و تقويت عضلات به كار مي روند و تبليغاتشان را در خيلي جاها مي توان ديد.

اما آيا اين وسايل واقعاً تأثيري در تناسب اندام دارند؟

امروزه استفاده از دستگاه براي لاغر شدن، رواج بيشتري در جامعه پيدا كرده است. ورزشگاه ها هم براي جلب نظر مردم سعي مي كنند روز به روز در تهيه وسايل جديد با هم

رقابت كنند. شما طرفدار كدام يك از دستگاه هاي تناسب اندام هستيد؟ تردميل؟ دوچرخه؟ يا اين كه ترجيح مي دهيد از دستگاه لرزاننده استفاده كنيد كه جديدترين مدل آن به تازگي شهرت زيادي در كشورهاي غربي برهم زده است؟!

متأسفانه در عمل، هيچ معيار صحيحي براي استفاده از اين وسايل و كاربرد آن براي افراد مختلف وجود ندارد و اگر هم دارد، در مراكز ورزشي اجرا نمي شود.

اگرچه مربيان در سالن هاي ورزشي حضور دارند و در مورد تعداد حركات و كاربرد آن براي تناسب اندام راهنمايي لازم را ارائه مي دهند، اما معمولاً كارشناسي وجود ندارد كه با توجه به وضعيت جسمي و سوابق بيماري هاي شما، در انتخاب دستگاه مناسب و بي خطر براي سلامت تان، شما را راهنمايي كند.

شماري از محققان، مي گويند هنوز اطلاعات دانشمندان در زمينه اثار لرزش با شدت هاي مختلف روي بدن انسان فاقد عمق كافي است و براي استفاده از اين شيوه بايد تامل كرد.

در نهايت اين خود شما هستيد كه بايد انتخاب كنيد براي لاغر شدن از كدام وسيله استفاده كنيد. پس بهتر است درباره جديدترين دستگاه لرزاننده كه موجب شگفتي خيلي از كاربران شده است، چيزهايي بدانيد.

? دستگاه جديد چه مي كند؟

دستگاه جديدي كه در آمريكا معرفي شده، صفحه اي مانند اسكيت برد (skateboard) است كه در هر ثانيه، ?? تا ?? بار در سه جهت مي لرزد و بدن فردي را كه روي آن ايستاده است، به اين ترتيب مي لرزاند.

شركت سازنده اين دستگاه مي گويد اين لرزش عملكرد ريه ها و پاها را بهتر مي كند، ماهيچه مي سازد، قابليت انعطاف و قدرت بدن را بيشتر مي كند، درد و اضطراب را كاهش مي دهد و روند پوكي استخوان را متوقف و فعاليت استخوان سازي را تشديد مي كند.

با

اين حال عده اي از محققان از خطرات احتمالي اين دستگاه، از كمردرد گرفته تا تخريب غضروف ها، خبر مي دهند و حتي معتقدند لرزش هاي شديد مي تواند به مغز هم آسيب برساند. اين گروه از محققان مي گويند علم هنوز آن قدر در اين باره بررسي نكرده كه در مورد عواقب درازمدت استفاده از اين دستگاه نظر بدهد.

با وجود اين نگراني ها، سازمان فضايي آمريكا(ناسا) استفاده از دستگاه لرزاننده را به عنوان ابزاري براي كاستن از آتروفي ماهيچه و از بين رفتن سلول هاي استخواني در سفرهاي طولاني فضانوردان در حالت بي وزني، مورد بررسي قرار داد و متوجه شد استفاده از صفحه لرزان، باعث تشديد فعاليت ماهيچه ها مي شود، اما در اين مورد كه آيا اين كار مي تواند باعث دويدن سريع تر يا پرش هاي بلندتر در ورزشكاران شود، تحقيقي صورت نگرفت.

اين دستگاه مانند ورزش هاي هوازي (آئروبيك) عمل نمي كند، بلكه سيستم آن بيشتر مانند يك وزنه برداري بدون بلند كردن وزنه است.

عوارض اين دستگاه ها شامل كمردرد، آسيب به غضروف ها، تاري ديد، كاهش قدرت شنوايي و حتي آسيب مغزي است.

? طراحي مشتري پسند!

سازندگان اين دستگاه، علاوه بر مدل هايي كه در سالن هاي ورزشي به كار مي رود، مدل هايي را هم براي استفاده در منزل طراحي كرده اند. البته با قيمت بالاي آن (از ? هزار تا ?? هزار دلار) هركسي از پس تهيه اش برنمي آيد.

نكته ديگر اين است كه كساني كه از سر و صدا خوششان نمي آيد بهتر است براي خريد اين دستگاه عجله نكنند، چون موتور اين دستگاه صداي همهمه خفيفي ايجاد مي كند كه ممكن است به تناسب اندامش هم نيارزد، ضمن اين كه كلي پول بايد در گوشه خانه بخوابد.

جالب اين جاست كه مربيان تناسب اندام هم طرفدار اين دستگاه ها هستند،

چون احتمالاً زودتر مي توانند از شر شاگردان تنبل خود خلاص شوند و پول بيشتري هم گيرشان مي آيد!

? فروشندگان ادعا مي كنند!

بعضي از فروشندگان اين دستگاه ادعا مي كنند كه اين وسيله مي تواند علاوه بر افزايش قدرت بدني و بهبود خواب، باعث از بين رفتن دردهاي افراد شده و مشكل بي اختياري ادرار آنها را هم حل كند.

البته محققان معتقدند نبايد تمام ادعاهاي فروشندگان را به راحتي باور كرد، چون بيشتر اين تبليغات، تنها بازارگرمي بوده و الزاماً حقيقت ندارد. اين محققان بر اين باورند كه لرزش هاي شديد و پر نوسان در درازمدت مي تواند خطرناك باشد، زيرا اين لرزش ها مي توانند در سراسر بدن موج هاي شديد ايجاد كنند.

حتي سازندگان اين دستگاه هم توصيه مي كنند كه روزانه حداكثر ?? دقيقه از اين دستگاه استفاده شود، چون استفاده بيش از حد، برخلاف استاندارد صنعتي تعيين شده در مورد ايمني لرزه ها در محل كار ست. اين در حالي است كه اداره ايمني و سلامت در محل كار، براي تجهيزات تناسب اندام يا ? fitness سطح ايمني تعيين نمي كند.

سازندگان اين دستگاه ها مي گويند:" زنان باردار، افراد دچار انفصال شبكيه (جداشدگي لايه هاي داخلي شبكيه از لايه رنگدانه)، لخته خون، تومور استخوان و برخي ديگر از مشكلات پزشكي، نبايد از دستگاه هاي لرزاننده جديد استفاده كنند."همچنين توصيه مي كنند كه روزانه حداكثر ?? دقيقه از اين دستگاه ها استفاده شود.

به اعتقاد كلينتون روبين، استاد مهندسي زيست پزشكي (بيومديكال) در دانشگاه ايالتي نيويورك دستگاه هاي لرزاننده ديگري كه در بازار هستند و تأييد اداره غذا و دارو (FDA) آمريكا را گرفته اند لرزش هاي بسيار خفيف تري ايجاد مي كنند. اما ميزان لرزش دستگاه هاي جديد (?? تا ?? بار در ثانيه)، در حدي است كه مي تواند

باعث كمردرد، آسيب به غضروف ها، تاري ديد، كاهش قدرت شنوايي و حتي آسيب مغزي شود. او به عنوان يك دانشمند، نگران آن است كه مردم بر پايه معرفي نادرست و غير علمي يك دستگاه از آن استفاده كنند، بدون آنكه از خطرات احتمالي آن آگاه باشند.

به هر حال، اگر با همه اين توضيحات هنوز تكليف را متوجه نشده ايد، بايد گفت فقط خود شما مي توانيد مراقب سلامت تان باشيد! فراموش نكنيد حتي در دسترس ترين دارو- مانند آسپرين- هم براي همه مناسب نيست!

آهسته دويدن و دويدن

اين تمرينها را براي سه دوره بررسي مي كنيم: سه ماهه اول، سه ماهه دوم و سه ماهه سوم.

دويدن آرام مي تواند سريعترين و موثرترين راه براي به فعاليت درآوردن قلب و بدن باشد. همچنين، مي توانيد اين فعاليت را در هر بخش از برنامه روزانه كه وقت كافي داريد انجام دهيد: يك روز كه وقت كافي نداريد 15 دقيقه بدويد، و روز ديگر كه وقت كافي داريد حدودا نيم ساعت را به دويدن اختصاص دهيد. با اين حال، اگر پيش از حامله شدن تجربه اين ورزش را نداشته ايد، اين فعاليت احتمالا نمي تواند گزينه مناسبي براي شما باشد. در دوران حاملگي، بدن شما ميزان بيشتري از هورمون ريلكسين را ترشح مي كند، كه مفاصل شما را شل كرده و احتمال مصدوميت را در شما افزايش مي دهد. پس اگر يك دونده حرفه اي نيستيد، بهتر است حداقل تا زمان زايمان، از اين كار صرف نظر كنيد. بارداري دوران مناسبي براي شروع اين فعاليت نيست و بهتر است به پياده روي يا فعاليتهاي ديگري كه براي خانمهاي حامله ايمن و بي خطر

است بپردازيد. دويدن فشار زيادي بر لگن شما وارد مي كند، پس انجام تمرينهاي لگني را در حين دويدن فراموش نكنيد: انجام اين تمرينها تنها چند دقيقه قبل و بعد از دويدن، كافي نخواهد بود.

سه ماهه اول:

موارد احتياطي و پيشگيري معمول را (از قبيل زير نظر گرفتن ضربان قلب، و نوشيدن مقادير زياد آب قبل، بعد و در حين دويدن) مراعات نماييد. در غير اين صورت، ممكن است بدن شما مقادير زيادي آب را از دست بدهد، كه در نتيجه ممكن است خونرساني به رحم كاهش يافته و حتي موجب بروز انقباضات زودرس زايماني نيز شود. از دويدن در هواي گرم و مرطوب خودداري كنيد. گرم شدن بيش از حد بدن، خصوصا در سه ماهه اول، ممكن است خطرات بالقوه اي براي كودك شما داشته باشد؛ شما بايد از گرم شدن بيش از حد بدن خود جلوگيري نماييد. بعلاوه، كفشهاي مناسبي را انتخاب كنيد كه پاهايتان را به ميزان كافي حمايت كنند.

سه ماهه دوم:

محل مركز ثقل بدن شما در حال تغيير است و شكم شما در حال بزرگ شدن مي باشد؛ در نتيجه احتمال ليز خوردن و افتادن براي شما زياد شده است. براي ايمني بيشتر تنها در مسير پياده روهاي صاف و مسطح به دويدن بپردازيد. اگر تعادل خود را از دست داديد، سعي كنيد كه در جهت مناسبي بر روي زمين بيفتيد: به پهلو، يا روي دستها و زانوها؛ از افتادن بر روي شكم به شدت جلوگيري كنيد.

سه ماهه سوم:

همانند سه ماهه اول و دوم، مراقب خود باشيد. به ياد داشته باشيد كه اگر خيلي خسته هستيد، به سراغ

اين فعاليت نرويد. هرچند عدم تحرك براي شما نامناسب است، تحرك بيش از حد نيز مي تواند خطرناك باشد. خانمهايي كه پيش از بارداري نيز دويدن يا آهسته دويدن را انجام مي دادند، مي توانند با لذت به اين كار ادامه دهند. اگر چه با افزايش سن حاملگي بهتر است مسافت، زمان و شدت فعاليت خود را كاهش دهيد. به بدن خود فشار نياوريد و مراقب علائم خطر احتمالي باشيد.

--------------------------------------------------------------------------------

سايت هاي مرتبط با اين مقاله

حداقل روزي 20 دقيقه پياده روي براي مبارزه با پوكي

سن بالا، رفتارهاي ماشيني ، فعاليت بدني كم و سابقه ژنتيكي از جمله علل ايجاد پوكي استخوان هستند.

دكتر عبدالرحمان رستميان، فوق تخصص روماتولوژي و عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران در مصاحبه با خبرگزاري دانشجويان ايران - واحد علوم پزشكي تهران گفت: چند سال پيش WHO از سال 2001 تا 2010 را دهه بيماري هاي اسكلتي - عضلاني نامگذاري كرد. اين نامگذاري به علت اهميت موضوع باتوجه به تعداد بيماران روماتولوژي و اختلالاتي كه در صورت عدم درمان پيش مي آيد و ممكن است منجر به ناتواني فردي گردد، صورت گرفت.

وي گفت: حدودا تا سن 35 سالگي استخوان ساخته مي شود و دانسيته استخوان افزايش مي يابد، ما بايد بتوانيم دانسيته استخواني را به بالاترين حد خود برسانيم تا از پوكي استخوان جلوگيري كنيم.

وي افزود: با تغذيه مناسب، يعني غذاهايي كه حاوي ويتامين D و كلسيم باشد و يا فعاليت بدني مناسب مي توان دانسيته استخوان را افزايش داد. از 35 سالگي به بعد دانسيته استخواني كاهش مي يابد، در اين سنين نيز ما بايد كاري كنيم كه سرعت كم شدن دانسيته استخواني را تا حد ممكن كاهش

دهيم، اين نيز با فعاليت بدني و تغذيه مناسب و پرهيز از رفتارهاي مضر چون مصرف الكل، سيگار يا مصرف زياد قهوه و يا بعضي داروها كه منجر به پوكي استخوان مي شوند، ميسر مي گردد.

ژنتيك نيز نقش مهمي در استئوپروز ( پوكي استخوان) دارد و كساني كه زمينه ارثي دارند بايد بيشتر توجه داشته باشد. همچنين با توجه به اين كه اين بيماري علامت ندارد، مي تواند با شكستگي ستون فقرات و يا گردن فمور ( كه با مرگ و مير و ناتواني همراه است) ؛ شروع شود، از اين رو ضرورت پيش گيري و درمان به موقع ، بيشتر آشكار مي شود.

دكتر رستميان خاطر نشان كرد: براي تشخيص مي توانيم از راديولوژي ساده (براي احتمال وجود پوكي استخوان) و BMD يا همان سنجش تراكم استخوان ( براي تشخيص نهايي) استفاده كنيم . مثلا يكي از موارد استفاده از انديكاسيون سنجش تراكم استخوان زناني هستند كه عادت ماهيانه شان قبل از سن 45 سالگي قطع شده است ( به خاطر كاهش استروژن، در معرض ابتلا به پوكي استخوان هستند) و هر كشوري مي تواند با توجه به وضعيت خود خط مشي هايي را براي انجام اين آزمايش داشته باشد.

وي با اشاره به اين كه پوكي استخوان در زنان شايع تر است، گفت: روزانه 20 دقيقه پياده روي يا ايستادن و مصرف مواد غذايي حاوي ويتامين D و كلسيم مثل شير مي تواند در پيش گيري از اين بيماري مناسب باشد.

وي در پايان گفت : پوكي استخوان با توجه به نژاد كشورها و ميزان رعايت دستورالعمل هاي مناسب مي تواند در سنين مختلف

روي دهد و ما اميدواريم در كشور ما در صورتي كه از دانش پيش گيري استفاده شود سن ابتلا به اين بيماري را بالاتر ببريم .(1)

پي نوشت:

1. روزنامه جمهوري اسلامي، 1385/9/2.

منبع:نشريه جامعه الزهرا (عليهاالسلام)، ماهنامه فرهنگي، اجتماعي نامه ي جامعه

كنترل فشار خون با ورزش

نويسنده: اميد صالحيان

مقدمه:

فشار خون بالا به فشار خون سيستولي كه دائما بالاتر از 140mmHg و فشار خون دياستولي كه دائما بالاتر از 90mmHg باشد اطلاق مي شود. شيوع فشار خون بالا با بالا رفتن سن افزايش مي يابد و در بين سياه پوستان شايع تر از سفيدپوستان است. تقريبا 45 ميليون نفر از مردم آمريكا از فشار خون بالا رنج مي برند و فقط 25 درصد آنها فشار خون خطرناك خود را كنترل مي كنند. به ياد داشته باشيد حتي فشار خون خفيف بايد درمان شود. فشار خون سيستولي mmHg140-150 مي تواند باعث افزايش 42 درصدي خطر سكته مغزي و افزايش 56 درصدي بيماري قلبي شود. افزايش فشار خون (چه سيستولي و چه دياستولي) بايد درمان شود. بالا بودن فشار خون در يك نوبت اندازه گيري چندان مهم نيست بلكه تشخيص بالا بودن فشار خون زماني مسجل مي شود كه در سه مورد جداگانه و در دوره اي چند ماهه كنترل شده و بالا بوده باشد (مگر آنكه فشار خون در همان موعد اول خيلي بالا باشد.) اگر فشار خون سيستولي در حدود mmHg140-150 و دياستولي در حدود 99 تا 90 mmHg باشد لازم است در طي دو ماه، دو بار بررسي مجدد انجام شود و اگر فشار سيستولي بيشتر از 160mmHg و فشار دياستولي بيشتر از 10mmHg باشد بايد حداكثر بعد از يك هفته

تا يك ماه فشار خون ارزيابي شود و چنانچه به طور مداوم بالا باشد بيمار بايد تحت درمان و ارزيابي جدي قرار گيرد.

فشار خون بالا در جوامعي كه كلرورسديم (نمك) كمتر مصرف مي كنند اصولا وجود ندارد. به نظر مي رسد كه مصرف كلرورسديم تا حد مورد لزوم براي سلامتي فرد ضروري است اما مصرف زياد آن به همراه وجود ساير عوامل مي تواند در ايجاد اين ضايعه مؤثر باشد. همان طور كه گفته شد وجود عوامل خطر در ايجاد فشار خون بسيار مهم است، چون بيشتر ما مي توانيم بدون ايجاد پرفشاري خون، رژيم غذايي پر نمك را مصرف نماييم. ژنتيك و چاقي نقش مهمي را در بروز فشار خون دارد و داشتن هر يك از افراد خانواده مبتلا به فشار خون بالا، خطر ابتلا به آن را افزايش مي دهد. براي مثال كودكان مبتلا به فشار خون بالا به احتمال زياد متعلق به خانواده هايي داراي سابقه چاقي و پرفشاري خون هستد. ساير عوامل مستعد كننده شامل سيگار كشيدن، مصرف مشروبات الكلي (بيشتر از 3 بار در روز) و برخي داروها مانند قرص ضد بارداري و داروهاي ضد التهابي غير استروييدي است.

رابطه ورزش و فشار خون

دلايل حاكي از آن است كه ورزش بروز و شدت عوامل خطرزاي قلبي عروقي، همچنين پرفشاري خون را تقليل مي دهد و كاهش مصرف داروي ضد پرفشاري خون را امكان پذير مي كند و متعاقب آن از ريسك مرگ زودرس مي كاهد. تصميم به درمان يا عدم درمان بيمار با پرفشاري خون خفيف توسط ورزش مي تواند از طريق ارزشيابي نتايج خاص از يك برنامه ورزشي ارائه شده

مشخص شود.

شواهد اخير نشان مي دهد كه آمادگي جسماني حد مطلوب با پايين بودن فشار خون سيستولي در حالت استراحت ارتباط دارد و كم شدن وزن و پرهيز از مصرف دخانيات و مشروبات الكلي به كاهش بيشتر فشار خون كمك مي كند. بررسي متون نشان داده است كه كم شدن فشار خون با انجام ورزش با شدت متوسط ميسر است و انجام فعاليت فيزيكي سبك مانند راه رفتن يا باغباني كردن كه مجموعا به سبك زندگي كم تحرك مرتبط است در كاهش آن نقش زيادي ندارد. در اين مورد افراد سالمند استثنا هستند، براي مثال تمرين كردن با شدت متوسط برابر 50 درصد مصرف اكسيژن بيشتر يا حد ميزان آمادگي نهايي تقريبا به طور كامل فشار خون صبح هنگام را در فرد پايين مي آورد و همچنين بر كيفيت تمرين فيزيكي تأثير مفيد دارد. كم شدن فشار خون صبح هنگام به طور خاص مهم است زيرا در اين زمان به علت تغيير يافتن كنترل اعصاب سمپاتيك به پاراسمپاتيك احتمال خطر ناتواني و مرگ ناشي از قلبي عروقي بيشتر است.

توصيه هاي ورزشي ارائه شده به بيماران با پرفشاري خون (تعداد جلسه اي ورزش در هفته، نوع، مدت و شدت آن) اختلاف قابل توجهي با افراد سالم ندارد.

از نتايج بررسي هاي انجام شده تاكنون چنين بر مي آيد كه تجويز نسخه ورزشي به ميزان 70-40درصد حد نهايت آمادگي جسماني يا به ميزان حد 13-11 درصد شدت تمرين (RPE) تأثير زيادي در پايين آوردن فشار خون در مقايسه با ورزش با ميزان شدت زياد دارا مي باشد. كاهش فشار خون ناشي از ورزش كردن معمولا در طي 5-4

هفته حاصل مي شود و تا زماني كه برنامه ورزشي ادامه دارد حفظ مي گردد. افرادي كه به طور مشخص در حالت استراحت داراي فشار خون بالا هستند (سيستول 209-180 mmHg ، دياستول 119-110 mmHg) نبايد قبل از دارو درماني اقدام به انجام ورزش كنند.

مكانيسم كاهش فشار خون به وسيله ورزش

شايع ترين مكانيسم توضيح داده شده اثر روي شبكه عصبي سمپاتيك است. چندين مطالعه بزرگ طولاني مدت نشان داد است كه كاهش تون آدرنرژيك با كاهش فشار خون همراه است (از ميزان كاتكولامين هاي سرم به عنوان نشانه تون آدرنرژيك در تعدادي از اين مطالعات استفاده شده بود.) كاهش تون سمپاتيك كه با مكانيسم هاي مختلف باعث افزايش فشار خون مي شود احتمالا از مهمترين علل كاهش فشار خون به وسيله ورزش است. كاهش مقاومت محيطي نسبت به انسولين يكي ديگر از مكانيسم هاي احتمالي است. ورزش با كاهش مقاومت محيطي نسبت به انسولين باعث كاهش انسولين سرم مي شود

كاهش وزن ايجاد شده به وسيله ورزش نيز يكي از مكانيسم هاي احتمالي مطرح شده است كه احتمالا كاهش چربي بدن ركن مهم اين كاهش وزن است. هر چند تعدادي از مطالعات نشان مي دهد كه كاهش فشار خون همراه با 18 ماه برنامه تغذيه اي و پياده روي وابسته به ميزان كاهش وزن است اما ضرورتا كاهش درصد چربي بدن در آن مؤثر نيست.

ارتباط بين كاهش وزن و كاهش فشار خون قطعي نيست زيرا در بررسي هاي انجام شده تمامي بيماراني كه كاهش وزن داشته اند كاهش فشار خون را نشان ندادند و همچنين همه بيماراني كه به طور قطعي در آنها كاهش فشار خون

ايجاد شده كاهش وزن نداشته اند.

پاسخ ريلاكسيشن كه به صورت افت فشار خون بعد از ورزش مشخص مي شود؛ مكانيسم احتمالي ديگري مي باشد. مطالعات اخير نشان داده اند كه سيستم عصبي مركزي و سرتونرژيك كه با واسطه اپيوئيدهاي درونزا پاسخ مي دهند ممكن است نقش كليوي در اين پاسخ بازي كنند. يك مطالعه بزرگ نشان داد در افرادي كه بعد از جلسات ورزش هوازي با شدت متوسط كاهش فشار خون داشته اند 40 درصد كاهش در ترافيك عصب سمپاتيك ايجاد شده است. نتايج يك سري از مطالعات انجام شده به وسيله Hoffman نشان مي دهد كه هر دو مكانيسم محيطي و مركزي درگير در فعاليت راه هاي سرتونرژيك و اپيوئيدهاي درونزا، به عنوان جلوگيري كننده سيستم عصبي سمپاتيك و در نتيجه به عنوان كاهنده فشار خون عمل مي كنند.

در مورد نقش بارورسپتورهاي شرياني در كنترل فشار خون اختلاف نظر وجود دارد. اينكه آيا ورزش طولاني مدت بر روي بارورسپتورها اثر دارند و عمل اين رسپتورها در اثر اين فعاليت ها افزايش يا كاهش مي يابد اختلاف نظر است. اما مطالعات متعدد نشان داده است كه ورزش مداوم كنترل بارو رفلكس را خفيف و ترافيك عصب سمپاتيك را كم كرده در نتيجه باعث كاهش فشار خون مي گردد.

تغييرات ساختماني و آنابوليك اوليه در عروق محيطي (افزايش نسبت ديواره به قطر داخلي شريانچه ها) در پاسخ به افزايش گذراي فشار خون، مي تواند باعث افزايش مقاومت عروق محيطي گردد. كه مكانيسم پاتوفيزيولوژيكي ديگري جهت افزايش فشار خون است. همچنين افزايش گذرا در مقاومت كل عروق محيطي باعث تغييرات مركزي در برون ده قلب مي گردد كه

در افزايش فشار خون مؤثرند. نشان داده شده است كه طي ورزش با شدت پايين تا متوسط (60-50% حداكثر ضربان قلب) يك اثر كاهنده بر روي فشار خون دياستولي ايجاد مي شود. احتمالا در ورزشهاي با شدت كم، قبل از آنكه فشار كاري بالا منجر به افزايش قابل ملاحظه برونده قلبي شود، يك كاهش در مقاومت محيطي كل عروق رخ مي دهد كه باعث اين فشار خون مي شود.

يكي ديگر از اثرات ورزش در كاهش فشار خون تأثير بر نسبت رشته هاي سمپاتيك است. ورزش هاي ايزوتونيك مي تواند باعث كاهش نسبت به اين رشته ها گردند كه حساسيت نسبت به انسولين را افزايش داده در نتيجه فشار خون را كم مي كند در مجموع مكانيسم هاي مختلفي اثر ورزش را در كاهش فشار خون حالت استراحت توضيح مي دهند كه شامل كاهش تون سمپاتيك، كاهش وزن، كاهش سطح انسولين سرم، ضعيف شدن بارورسپتورها، ترشح اپيوئيدهاي درون زا و تغييرات در مقاومت عروق سيستميك مي باشند.

توصيه جهت شركت مبتلايان به فشار خون بالا در فعاليت هاي ورزشي

قبل از آنكه در رابطه با توصيه هاي لازم براي شركت افراد مبتلا به فشار خون بالا در فعاليت ورزشي بحث شود، لازم است توصيه هاي مربوط به حضور افراد طبيعي جامعه در ورزش بررسي گردد. توصيه هاي كالج پزشكي ورزشي آمريكا و مراكز كنترل بيماري را در زير مشاهده نماييد.

نوع ورزش: ورزش هوازي

تعداد جلسات:3-4 بار در هفته

مدت: 20-30 دقيقه در هر جلسه

شدت: 60-85% حداكثر ضربان قلب

آيا اين توصيه هاي پيشنهادي قابل اجرا براي افراد با فشار خون بالا است؟

نكته مهم در تغيير توصيه هاي ورزشي در مبتلايان به

فشار خون بالا، اين عقيده است كه احتمالا شدت ورزش متوسط (55-60%) و نه شديد (70-90%) حداكثر اثر مطلوب را در كنترل فشار خون دارد. مطالعه بر روي رتها كه به صورت ژنتيكي فشار خون بالا داشتند، نشان داده كه فعاليت ورزشي با شدت متوسط، فشار خون در حال استراحت را كاهش و فعاليت ورزشي با شدت زياد فشار خون در حال استراحت را افزايش مي دهد.

در مطالعات بر روي بيماران با فشار خون خفيف، طي فعاليت حاد با 55-60% حداكثر ضربان قلب، فشار خون دياستوليك 15-20 ميلي متر در مقايسه با حال استراحت كاهش نشان مي دهد و وقتي كه شدت ورزش افزايش يابد بالاي (70%) يك افزايش حاد در فشار خون دياستولي ايجاد مي گردد. فشار خون سيستولي تقريبا بصورت خطي با افزايش درجه شدت ورزش افزايش مي يابد در حالي كه فشار متوسط شرياني مانند فشار دياستولي يك نزول و صعود را نشان مي دهد.

مكانيسم احتمالي اين گونه است كه كاهش فشار خون در ورزش با شدت كم به علت كاهش حاد در مقاومت محيطي كل، قبل از آنكه برون ده قلب به طور مشخص افزايش يابد، ايجاد مي شود و وقتي با افزايش شدت فعاليت برون ده قلب افزايش يافت، كاهش مقاومت محيطي جبران شده و سپس فشار خون افزايش مي يابد. مطالعات تجربي نشان داده كه اجراي جلسات منظم ورزشي با شدت متوسط نه فقط باعث كاهش حاد در فشار مي شود، بلكه باعث كاهش پيوسته در فشار خون در حال استراحت نيز مي گردد.

پياده روي

پياده روي يكي از بهترين ورزشها براي خانمهاي حامله است كه بدون وارد آوردن

فشار بيش از حد بر زانو و قوزك پا، وضعيت بدني آنها را در حالت مناسبي نگه مي دارد. اين فعاليت براي تمام 9 ماه حاملگي، سالم و ايمن ارزيابي مي شود و در صورتي كه شما قبلا به طور منظم ورزش نمي كرديد، يكي از آسانترين راههاي آغاز ورزش كردن است.

در صورتي كه قبلا هم پياده روي مي كرديد، برنامه خود را ادامه دهيد. اگر پيش از حاملگي، براي مدتي طولاني فعاليت چنداني نداشته ايد، از پياده روي آرام آغاز كنيد و به تدريج ميزان آن را به 20 تا 30 دقيقه پياده روي تند برسانيد. مي توانيد هر چند دقيقه يكبار، پياده روي خود را از حالت آرام به سريع و بالعكس تغيير دهيد. بهتر است اين تمرين را حداقل سه بار در هفته انجام دهيد. در صورتي كه به طور منظم و مداوم به ورزش نپردازيد، خطر بروز آسيب ديدگي در شما افزايش مي يابد؛ بعلاوه در صورتي كه گهگاهي به ورزش بپردازيد، از مزايا و منافع ورزش بهره نخواهيد برد. انجام تمرينهاي مربوط به ماهيچه هاي كف لگن خود را در حين پياده روي فراموش نكنيد.

هنگامي كه عازم پياده روي هستيد، مقداري آب با خود ببريد تا بدن شما مقادير زيادي آب از دست ندهد، زيرا اين امر ممكن است موجب بروز برخي انقباضات عضلاني و همچنين افزايش دماي بدن شود، كه اين دو عارضه ممكن است به حدي برسند كه براي شما و كودكتان خطرناك باشند.

سه ماهه اول: براي شما لازم نيست كه عادتهاي پياده روي معمولي خود را خيلي تغيير دهيد، فقط اطمينان حاصل كنيد كه كفشهاي شما براي

پياده روي مناسب باشند و حمايت كافي را از پاهاي شما به عمل مي آورند. اگر هواي بيرون گرم و مرطوب است، از پياده روي صرف نظر كنيد. اين وضعيت آب و هوايي، احتمال گرمازدگي شما را افزايش مي دهد. هر چند مطالعه اي كه خطرات گرم شدن بيش از حد بدن براي بارداري انسان را اثبات كند وجود ندارد، اما برخي مطالعات بر روي حيوانات نشان داده اند كه اين عامل مي تواند منجر به بروز اختلالاتي شود. قبل از آغاز هر گونه برنامه ورزشي در دوران حاملگي، راهنماي مربوط به سلامتي و امنيت را مطالعه و رعايت كنيد.

سه ماهه دوم: وضعيت بدني شما ممكن است در اين دوره تغييرات زيادي كرده و از حالت طبيعي خارج شده باشد، پس با توجه به وضعيت راه رفتن خود، از وارد آوردن فشار بيش از حد بر پشتتان جلوگيري كنيد. سرتان را صاف بگيريد، چانه خود را به صورت افقي نگه داريد، باسن خود را دقيقا زير شانه نگه داريد تا از خم شدن پشت خود جلوگيري كنيد و مستقيم به مسير روبروي خود نگاه كنيد. دستهاي خود را به طور هماهنگ با بدن و با ريتم پياده روي خود، حركت دهيد تا هم تعادل بدن را حفظ كنيد و هم سرعت پياده روي را افزايش دهيد.

سه ماهه سوم: برنامه ورزشي خود را در همان مدت زمان قديمي كه به آن عادت كرده ايد، ادامه دهيد. با توجه به اينكه به علت بزرگ شدن شكم، نمي توانيد پاهاي خود را ببينيد، از پياده روي دسته جمعي (پشت سر افراد ديگر) و يا پياده روي در زمينهاي

نامسطح كه مي تواند شما را در خطر از دست دادن تعادل و زمين خوردن قرار دهد، خودداري كنيد.

چگونه در حاليكه پشت كامپيوتر خود نشسته ايم نرمش كن

كاركردن با رايانه در تمام طول روز براي بدن ما مناسب نيست.اگر مجبور هستيد در تمام طول روز پشت ميز بنشينيد، انجام برخي نرمش هاي ساده باعث بهبود سلامتي و وضعيت جسمي شما مي گردد.

نحوه نرمش:

?) بصورت صحيح و درست پشت يك ميز كار يا اداري بنشينيد.كمر خود را صاف كرده، شانه ها را به عقب برده، قسمت فوقاني صفحه نمايشگر بايد با چشمان شما در يك راستا قرار گيرد.اگر بايد به بالا و پايين كنيد، كافيست ارتفاع صفحه نمايش خود را تنظيم كنيد.در اينحالت اگر مجبور هستيد كه به طرف جلو مايل شويد تا صفحه مانيتور را ببينيد،ابتدا ديد چشمانتان را امتحان كرده و سپس فاصله را تنظيم نماييد. بعد از مدتي اين وضعيت نشستن در بدن شما جا افتاده و نيازي به تمرين و دقت هميشگي نيست.

--------------------------------------------------------------------------------

?) وقتي مشغول تايپ كردن هستيد بدن خود را در يك وضعيت متعادل و مناسب نگه داريد.ااطمينان حاصل كنيد كه مچ دستان شما اندكي از آرنج شما پايين تر باشد.اين عمل از ابتلا به نوعي سندرم تونلي درمچ دست شما جلوگيري مي كند. پاهايتان را از زانو خم كرده، طوري كه زانو از باسن اندكي بالاتر قرار گيرد.كف پا را صاف روي زمين قرار داده يا روي يك چارپايه يا وسيله ديگري قرار دهيد.

--------------------------------------------------------------------------------

?) هر نيم ساعت يكبار از جاي خود بلند شده و با حركات كششي بدن خود را نرمش داده يا براي چند لحظه قدم بزنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

?) ساق پاهايتان را بكشيد و در اين حين براي

چند لحظه از نگاه كردن و خيره شدن به صفحه نمايشگر بپرهيزيد. اين عمل باعث جلوگيري از پخش شدن لخته هاي خون در پاهاي شما مي گردد.بخاطر داشته باشيد كه لخته شدن خون در كاربران ميانسال رايانه بسيار معمول است.

--------------------------------------------------------------------------------

?) ياد بگيريد كه چگونه اعضاي بدن خود را نرمش دهيد.براي نرمش دادن گردن، سر خود را به جلو و عقب و چپ و راست و طرفين خم كنيد. هرگز سر خود را در اطراف گردن به صورت دايره وار نچرخانيد. اين عمل باعث صدمه زدن به مفاصل گردن شما مي شود.

--------------------------------------------------------------------------------

?) اگر مدت زيادي به تايپ كردن مشغول شديد براي چند لحظه مچ دستان خود را به صورت دايره وار چرخانده و ورزش دهيد. اينكار باعث جلوگيري از ابتلا به سندرم تونلي مچ دست مي شود.

--------------------------------------------------------------------------------

?) از قوز كردن به سمت جلو و روي صفحه كليد خودداري نماييد. اگر عادت به چنين كاري داريد اين تمرين را انجام دهيد: ابتدا دستان خود را باز كنيد تا حدي كه مثلا مي خواهيد كسي را در آغوش بگيريد. مچ دستان را چندين بار به طرف خارج بچرخانيد، بصورتيكه انگشت شصت شما به طرف به طرف بالا و عقب بازي كند، و نيز شانه هاي خود را به عقب بدهيد.اين حركت كششي اعضاي بدن شما را در خلاف جهتي كه قوز مي كنيد بازي مي دهد.در اين حين شما كشش خوبي را در قسمت بالاي سينه خود احساس مي كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

?) ماهيچه هاي سريني و بطني خود را منقبض كنيد و چند لحظه همانطور منقبض آنها را نگه داشته و سپس رها كنيد. در طول روز هر چند دقيقه

يكبار اين كار را را تكرار كنيد.

--------------------------------------------------------------------------------

?) با حركات كششي بازوان و پاها و گردن خود را نرمش دهيد و همانطور كه نشسته ايد آنها را بچرخانيد. در زمان راه اندازي مجدد رايانه يا در زمان اخذ فايل هاي با حجم بالا از يك شبكه، از فرصت پيش آمده استفاده بهينه كرده و استراحت كنيد.از جاي خود بلند شويد و نرمشهاي ديگري را امتحان كنيد مثل بلند شدن و نشستن، جلو عقب رفتن، پريدن البته مواظب پوز خند همكاران خود نيز باشيد .

--------------------------------------------------------------------------------

??) از ابزار ورزشي استفاده كنيد .يك نوع ابزار ورزشي سبك و ارزان و كوچك هستند كه براي تقويت عضلات ساعد و بازو مناسب هستند . مواقعي كه بايد چيزي را هم از روي كاغذ و هم از روي صفحه نمايش بخوانيد معمولا از دستان خود استفاده نمي كنيد. در اين هنگام مي توانيد از اين ابزار استفاده كنيد .

--------------------------------------------------------------------------------

??) باند هاي پلاستيكي ارزان و سبك و كوچكي هستند كه ميتوانند براي مواردي كه در مرحله شماره ? گفته شد استفاده نمائيد. براي مثال زماني كه حركات كششي براي بازو انجام مي دهيد ميتوانيد از اين باند پلاستيكي استفاده نمائيد .

--------------------------------------------------------------------------------

??) هر چند لحظه يكبار چند نفس عميق بكشيد. اگر برايتان امكان دارد جايي اين نفس ها را بكشيد كه مقداري هواي تازه وارد شش هاي شود.

--------------------------------------------------------------------------------

??) نوعي توپ وجود دارد كه به عنوان صندلي و نشيمنگاه استفاده مي شود و ميز و صندلي هايي است كه در محل نشيمنگاه خود داراي اين توپ ها هستند . اگر از اين نوع صندلي ها استفاده مي كنيد سايز بزرگ ان را تهيه

نموده كه فضاي نشستن بيشتري داشته باشد. طوري روي صندلي بنشينيدكه كمرتان صاف و ثابت باشد. استفاده از خود اين توپ ها موثر تر است هر چند صندلي كه داراي اين توپ ها مي باشد براي محيط دفتر مناسبتر و كارامد تر است .

در زماني كه مشغول تماشاي تلويزيون يا در حال حرف زدن با تلفن هستيد بنشينيد و با حركت موزون و تمارين هماهنگ به سمت بالا و پائين بدن خود را بازي دهيد. هنگامي كه مشغول تايپ كردن هستيد ميتوانيد از خود توپ استفاده كنيد، البته بايد بدانيد كه اين روش بهترين روش نشستن جهت جلو گيري از ابتلا به سندرم تونلي مچ ها و زرد پي نيست.

چگونه در حاليكه پشت كامپيوتر خود نشسته ايم نرمش كن

در اين قسمت نيز، نرمش هاي ساده اي كه باعث بهبود سلامتي و وضعيت جسمي شما هنگام كاركردن با رايانه مي شود را پيش مي گيريم .

??) در زماني كه نشسته ايد ، پاهاي خود را به روي پنجه برده و دوباره به زمين بگذاريد ,آن قدر اين كار را انجام دهيد كه پاهايتان كمي خسته شود، ده دقيقه ديگر اين كار را ادامه دهيد و اين كار را براي يك ساعت به صورت مدام انجام دهيد . اين حركت باعث تقويت ساق پا هاي شما مي شود .

?? ) يك بطري آب در كنار خود داشته باشيد و عادت كنيد كه هر نيم ساعت آب بنوشيد . اگر اين عمل را دائما انجام دهيد احساس خواهيد كرد كه هوشيار تر هستيد و در دراز مدت لاغر خواهيد شد .

نكات

• صندلي خود را به عقب برده و به كمر خود زاويه بيشتري

از نود درجه بدهيد .

• از سلامت چشمان خود غافل نشويد . خيره شدن به يك چيز مثل يك صفحه نمايش براي يك مدت طولاني براي چشمان شما مضر است، پس به چشمان خود استراحت داده و از پنجره به بيرون نظاره كنيد و به چيز هايي با مصافت هاي دور تر نگاه كنيد تا سلامت چشمي خود را حفظ نمائيد .اگر از نمايش گر هايLCD استفاده كنيد بهتر است . چون ديدن صفحه آنها براي چشم آسانتر است . اپتومتريست ها به شما پيشنهاد مي كنند اگر زمان طولاني را به تماشاي صفه نمايشگر مشغول هستيد از قانون ?? - ?? -?? پيروي كنيد،اين قانون مي گويد كه پس از هر بيست دقيقه نگاه كردن به صفحه نمايش،بايد بيست ثانيه به شيئي كه بيست فوت از شما دور تر است نگاه كنيد .

• تا زماني كه چيزي در حال حركت است ،به شما كمك خواهد شد تا اندامتان در وضعيت بهتري نگه داشته شود . حركات ثابت باعث سوختن كالري و كمك كردن به سلامت شما مي شود . بايد توجه داشت كه انجام اين تمارين در حين كار كردن با كامپيوتر با وجود موثر و كمك بخش بودن هيچ گاه جايگزين مناسبي به جاي باشگاه رفتن و يك ورزش مستمر نيست .

• ثابت و بي حركت ننشينيد .تحرك و جا به جا شدن در زمان نشستن راه مناسبي براي حفظ سلامت حركت بدن است و همينطور ضربه زدن به پا،زياد سرو صدا نكنيد چون سر وصدا ديگران را اذيت مي كند .

• هميشه آب براي نوشيدن در كنار خود داشته باشيد .

• اگر

تنها هستيد براي چند لحظه كامپيوتر را خاموش كنيد و نرمش كنيد . اگر با موبايل حرف ميزنيد بايستيد و حركات كششي انجام دهيد , پاهاي خود را بالا ببريد و يا هر كاري كه موجب جنب و جوش خود در زمان استراحت مي شود، ادامه دهيد و حركت كنيد .

• از نرمش هايي استفاده كنيدكه ماهيچه هاي رو به روي هم و متضادرا تركيب مي كند ( عضله خم كننده و عضله منبسط كننده ها مثل عضله هاي دو سر و سه سر ) اين يك تمرين خوب و مناسب است. دستان خود را به هم قلاب كنيد طوري كه كف دستهايتان رو به روي هم باشد. با كف يك دست به سمت پائين و با كف دست ديگر به سمت بالا فشار بياوريد .

• اگر يك دونده هستيد ميتوانيد روي زمين بنشينيد و همزمان حركات كششي را در حين كار با كامپيوتر انجام دهيد . با اين كار در وقت خود نيز صرفه جويي كرده ايد .

• گوش كردن به موسيقي در حين كار باعث تحريك شدن بدن به تكان خوردن و دور كردن استرس از ان است. يك دستگاه پخش موسيقي كوچك براي اين كار مناسب تر است .

• توپ هاي تعادلي وجود دارند كه با نشستن روي آنها در حين انجام كار و ثابت نگه داشتن بدن روي آن به سوختن كالري بدن كمك مي كند . اگر امكان تعويض صندلي خود با اين توپ ها را در محيط كار نداريد آن را با صندلي كامپيوتر خود در خانه عوض كنيد .

• از نرمش هاي Kegel در حال نشستن و كار

كردن با كامپيوتر استفاده كنيد .

توجه :

• بدن شما به نرمش هاي بيشتر از آنچه كه گفته شد نياز دارد اما پيروي از مراحل مذكور باعث كمك كردن به سلامت و تعادل نحوه زندگي شما مي شود .

• اگر اين نرمش ها به صورت متعادل انجام نشود ممكن است باعث عرق كردن شود كه چهره خوشي در محيط كاري ندارد . به خاطر داشته باشيد كه اين نرمش ها براي جلو گيري از خشك شدن بيش از حد بدن است،پس جديت خود را براي رفتن به باشگاه ورزشي از دست ندهيد .

دوساعت پس از تمرينات ورزشي بايد از مواد قندي استفا

منبع: http://www.khodkar.ir/view/632210/

داخلي. ورزشي. علمي.

يك كارشناس:دوساعت پس از تمرينات ورزشي بايد از مواد قندي استفاده كرد .

يك كارشناس ارشد تربيت بدني استان قزوين گفت: حداكثر تا دو ساعت پس از تمرين سنگين ورزشي بايد از مواد قندي و پروتئيني زود جذب استفاده كرد.

مينا شريفي روز چهارشنبه در گفت وگو با خبرنگار ايرنا افزود: مواد قندي مانند آب ميوه هاي تازه، پودر سيب زميني و مواد پروتئيني زودجذب مانند سفيده تخم مرغ ترشح هورمون رشد را افزايش مي دهد ومحرك مفيدي براي فعاليت هاي ورزشي است.

وي خاطرنشان كرد: مصرف قند جامد مانند آب نبات و شكلات بايد حداقل تا يك ساعت پيش از ورزش باشد، زيرا اگر نزديك به زمان ورزش استفاده شود فشار خون كاهش يافته و اين افت فشار باعث سستي در ورزش مي شود.

اين كارشناس ادامه داد: استفاده از سيب زميني شيرين و حريره جو پيش از فعاليت ورزشي مفيد است، زيرا به آرامي هضم شده و ترشح انسولين را كه هورموني براي جذب و كنترل قند خون است بتدريج افزايش

مي دهد.

شريفي افزود: نوشيدن قهوه نيز به عنوان محركي مفيد براي افزايش نيروي انقباض عضلات كه باعث ترشح هورمون رشد مي شود قبل از ورزش مفيد است.

وي با اشاره به اين كه "كمبود آهن باعث احساس خستگي، ضعف و تنبلي در افراد مي شود:، گفت: آهن ماده معدني مهمي است كه كمبود آن منجر به كم خوني شده و اين ماده در انواع گوشت ها، سبزي هاي برگ دار، تخم مرغ و غلات سبوس دار وجود دارد.

كارشناس ارشد تربيت بدني استان قزوينافزود: براي جذب آهن ساير مواد غذايي مصرف ميوه و سبزي سرشار از ويتامين ? c?همراه غذا بسيار مفيد است.

وي گفت: آهن باعث مي شود سلول هاي خوني اكسيژن كافي را به مغز و بافت هاي بدن برسانند و موجب افزايش هوشياري ذهني در فرد شود.

وي خاطرنشان كرد: نوشيدن آب هنگام ورزش و فعاليت هاي بدني به خاطر اينكه توليد اسيدلاكتيك را در بدن كاهش مي دهد از اهميت خاصي برخوردار است.

شريفي گفت: مصرف گوشت قرمز، مرغ و حبوبات به علت داشتن پروتئين به تحرك فرد و بالا رفتن انرژي او هنگام فعاليت بخصوص فعاليت ورزشي كمك مي كند.

اين كارشناس با اشاره به اهميت تغذيه در همه رشته هاي ورزشي، افزود: با تغذيه مناسب و رساندن مواد غذايي مفيد به بدن و ورزش مداوم جسم و روحي سالم و با نشاط خواهيم داشت. ك/???

گرفتگي ناگهاني عضلات هنگام پياده روي

اگر بعد از 5 دقيقه پياده روي يا بيشتر، عضلات ساق پاي شما دچار گرفتگي و درد شد، ولي ساير اوقات اينگونه نبود، نشان مي دهد شما دچار لنگي پا بصورت متناوب هستيد كه در اثر نرسيدن خون كافي به پاها اتفاق مي افتد.

هنگام پياده روي، اگر

سرخرگ هايي كه خون را به سمت پاها مي برند، دچار گرفتگي شوند، ديگر نمي توانند مقدار زيادي خون را به سمت پاها عبور دهند و در نتيجه عضلات ساق پاي شما دچار آسيب و درد مي شود.

هنگام پياده روي، عضلات پاهاي شما نياز به مقدار زيادي خون دارند. بنابراين اگر سرخرگ هايي كه خون را به سمت پاهاي شما مي برند، دچار گرفتگي شوند، ديگر نمي توانند مقدار زيادي خون را به سمت پاها عبور دهند و در نتيجه عضلات ساق پاي شما دچار آسيب و درد مي شود.

براي بهبود گرفتگي عضلات پا، آنقدر پياده روي كنيد تا عضلات پاي شما درد بگيرد، سپس استراحت كنيد و بعد از برطرف شدن درد، مجددا” پياده روي را شروع كنيد. همچنين بايستي مصرف چربي را كاهش دهيد.

اگر ? هفته بطور منظم و با برنامه ورزش كنيد، مي توانيد بدون احساس هيچ دردي، سه برابر حالت عادي پياده روي كنيد. ولي افرادي كه علي رغم اين ? هفته ورزش منظم، باز هم دچار گرفتگي و دردساق پا مي شوند، حتما” دچار گرفتگي سرخرگ ها در ساير قسمتهاي بدن خود هستند، بنابراين قبل از شروع برنامه ورزشي نزد پزشك برويد تا از سلامتي خود مطمئن شويد.

براي بهبود اين حالت، آنقدر پياده روي كنيد تا عضلات پاي شما درد بگيرد، سپس استراحت كنيد و بعد از برطرف شدن درد، مجددا” پياده روي را شروع كنيد. همچنين بايستي مصرف چربي را كاهش دهيد. حتي ممكن است براي كاهش كلسترول ( چربي ) خون نياز به مصرف دارو داشته باشيد.

آسيب هاي عضلات پشت ساق پا شايع است و مي توانند

هر فردي از جمله نوجوانان، ورزشكاران و سالمندان را مبتلا كنند. اين آسيبها اغلب افرادي را گرفتار مي كنند كه قبل از ورزش و فعاليت شديد بدني، بدن خود را گرم و آماده نمي كنند.

جراحان ارتوپدي معتقدند بهترين راه براي محافظت از عضلات بدن اين است كه قبل و بعد از ورزش، بتدريج و با ملايمت عضلات را تحت كشش قرار دهيم. تحت كشش قراردادن عضلات ساق پا و پا ، علاوه بر كمك در پيشگيري از صدمات آنها، خطر آسيبهاي كمر را نيز كاهش مي دهد. براي انجام اين كار بر روي زمين بنشينيد و يك ساق پايتان را به حالت كشيده قرار دهيد كف پاي ديگرتان را بر روي سطح داخلي ساق پاي كشيده قرار دهيد اندكي به جلو خم شويد و در حالي كه پنجه پاي كشيده تان را به آرامي به طرف بالا نگه داشته ايد آنر با انگشتان دست لمس كنيد.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

نقش ورزش در زندگي افراد هموفيل

نويسنده: رويا روانبد _ فيزيوتراپيست

ورزش براي بيماران هموفيلي نقشي اساسي دارد. زندگي يك بيمار هموفيل بدون ورزش كردن شكل و محتوايي متفاوت با زمان ورزش كردن دارد. يك بيمار هموفيل نمي تواند ورزشي را كه بدان علاقه مند است انتخاب كند، بلكه حجاب به پذيرفتن تعدادي خاص از ورزش هاست. اين ورزش ها در واقع مفاصل هدف او را تقويت نموده و از تخريب بي رويه آنها جلوگيري مي نمايد.

هر زمان كه كودكي علاقه مند به دويدن باشد، همان زمان براي اينكه او را به سمت ورزش سوق دهند فرا رسيده است. تمام كودكان عاشق بازي و تحرك هستند و از دويدن به دنبال توپ، حتي بي هدف دچار شعف و شادي

مي شوند. هر گز نميتوان كودكي را به خاطر اينكه والدين او نگران هستند از بابت سلامتي نسبي كه مي تواند در خطر بيفتد از بازي و شادي كردن منع كرد. به نظر مي رسد اگر تحرك و فعاليت كودكان را جهت و پوشش صحيح ندهيم و آنها را در مجراي صحيح نوع ورزشي كه مي تواند برايشان مفيد فايده باشد راهنمايي نكنيم، كودكانمان را از تحرك بازداشته ايم و توجيه آن دور از خطر نگاه داشتن آنها است و اين منصفانه نيست.

بايد بپذيريم به عنوان والدين فرزندان هموفيلي كه ورزش هاي ايمن را به آنها بشناسانيم و آنها را در اين سمت و سو تشويق كنيم. يكي از ايمن ترين ورزش ها براي افراد هموفيلي، شنا است. تمامي كودكان در سنين خاصي به آب و بازي با آن علاقه مند هستند، اين علاقه مندي را مي توان با ورزش شنا، كاناليز، كرد. شنا ورزش مفرحي است كه تمامي عضلات بدن فرد را درگير كرده و با انجام آن، شادي و نشاط را نيز به شناگر منتقل مي كند.

بسيار سخت است به جواني بگوييم كه فوتبال بازي نكن. فوتبال ورزشي پرهيجان براي جوانان و نوجوانان است. بدون ترديد يك نوجوان علاقه مند به فوتبال، حاضر است ?? فاكتور خوني را مصرف كند اما از فوتبال دوري نكند. با آموزش صحيح او مي تواند با عضلاتي تقويت شده فوتبال بازي كند. اما بايد از هيجانات، تنه زدن و تنه خوردن و بعضي ديگر از حركات جانبي دوري كند.

ورزش، سطح فعاليت فاكتور ? را بالا مي آورد. در مورد افراد هموفيل شديد نمي توان بحث كرد. روي افراد هموفيل شديد جواب نمي دهد. اما در مورد افراد هموفيل خفيف بسيار

مثبت است. براي مثال، زماني كه بيمار هموفيل ضربه ديده را براي فيزيوتراپي آوردند و به او پيشنهاد شنا دادم و او بعد از مدتي انجام اين ورزش، بهبودي حاصل كرد، احساس كردم خستگي ام بيرون رفت. تزريق فاكتور، براي يك هموفيل شديد يك پروفيلاكسي است. يك پيشگيري است.

فوتبال و بوكس، ورزش هاي با ريسك بسيار بالا براي بيمار هموفيل هستند. در ورزش هايي كه سه مرحله دارد، مبتدي بودن خطر خونريزي پيش رونده دارد. ورزشكاران حرفه اي معمولا دچار خونريزي زياد مي شوند. مثل آن فوتباليستي كه در زمين ورزش دچار حمله قلبي شد. انعقاد خون او به قدري زياد شد كه قلبش توان پلمپ كردن نداشت و منجر به ايست قلبي شد. مثال ديگر اينكه، دوچرخه سوار معمولي، ريسك فاكتور ندارد. اما دوچرخه سواري Race (مسابقه سرعت) خطر خونريزي زيادي دارد. دوچرخه سواري معمولي خطر خونريزي كمتري دارد. كسي هم كه به طور نامرتب دوچرخه سواري مي كند، طبيعتا خطر خونريزي كمتري دارد و در پايان بايد گفت براي بيمار هموفيلي هر ورزشي مناسب نيست، اما اين معنا، نبايد افراد هموفيل را از ورزش كردن دور نگه دارد و يا آنها را از انجام تحركاتي كه براي عضلات آنها مفيد است مبرا كند. ورزش هايي با تحرك كمتر كه مي تواند عضلات را تقويت نمايد. براي جلوگيري از زوال عضلات در افراد هموفيل همواره مفيد است.

منبع:زندگي / ارگان سراسري كانون هموفيلي ايران

هموفيلي و ورزش

ورزش و فعاليت بدني ، خاصه اگر جنبه تفريحي و لذت بخش هم داشته باشد ، براي حفظ نشاط جسمي و روحي همه انسانها ضروري است و اين ضرورت براي كساني كه در معرض استرس هاي شديد

و مستمر رواني هستند ، اهميتي دو چندان دارد بيماران هموفيل به دليل استعداد ارثي به خونريزي خودبه خود يا استمرار خونريزيهاي ضربه اي ، وضعيت خاصي دارند . شايع ترين شمكل بيماران هموفيل ، خونريزي در داخل مفاصل اندامها بخصوص زانو ، مچ پا و آرنج هاست ، خونريزي ممكن است خود به خود ، يا در اثر ضربات معمولي مانند بالا رفتن از پله يا رانندگي و يا ... اتفاق افتد .

خونريزي مفصل منجر به درد شديد و تورم در مفصل مبتلا و اسپاسم و بي حركتي در عضلات دو طرف مفصل مي شود . بي حركتي طولاني باعث آتروفي و لاغري عضلات مي گردد .

مفصلي كه يك بار دچار خونريزي شد ، استعداد بيشتري براي خونريزي دارد . لاغري و ضعف در عضلات و بافتهاي حمايت كننده مفصل باعث افزايش آسيب پذيري در همان مفصل مي گردد . چرخه معيوبي آغاز مي شود تا در نهايت به ناتواني و زمين گير شدن بيمار هموفيل منجر مي گردد . تكرار حملات و خونريزي و حوادث دردناك و عدم تحرك ، بيمار را از درس و مشق و مدرسه و تحصيل بازداشته و فردي ناتوان ، وابسته به ويلچر ، وامانده از تحصيل ، سرخورده از زندگي ، افسرده ، پرخاشگر و نااميد به خانواده و جامعه تحويل دهد .

اين حلقه معيوب در شرايط امروز طب و تمدن بشري ديگر پذيرفته نيست . وظيفه سيستم بهداشتي آن است كه بيمار و خانواده را هدايت و كمك نمايند تا هر دو به سمت يك زندگي عادي پيش بروند .

با درك و رعايت

محدوديتهاي متوسطي كه بيماري به طور ناگزير به فرد تحميل مي كند ، دستيابي به اين هدف كار مشكلي نيست . تفكر محروم سازي بيمار از فعاليت و تحصيل و تغذيه و تفريح و ممارست اجتماعي ، ازدواج ، كار و ... مربوط به زمانهايي بود كه آلات و ابزارهاي مؤثر درماني در دست بشر نبود .

امروزه پزشك به عنوان مشاوره بيمار محسوب مي گردد و بخصوص در زمينه امراض مزمن و مادام العمر مانند هموفيلي ديابت و ... ؟ ) موظف است روش « زندگي بهتر با بيماري » را به او بياموزد .

اگر ما مدعي شويم كه بيماران هموفيل مي توانند به هر نوع ورزش و فعاليت جسماني كه مي خواهند ، بپردازند ، ادعاي باطلي است اما براي بخش عظيمي از بيماران هموفيل ، پرداختن به نوعي از ورزش بدني هم ممكن و هم بسيار مفيد خواهد بود . اين حقيقت كه پرداختن به نوعي از فعاليت ورزش در طولاني مدت باعث بهبود وضعيت جسمي و روحي بيماران هموفيلي مي گردد را بيماران به ما آموختند .

چند دهه پيش ، بدليل فقدان روش مؤثر درماني كليه بيماران هموفيل ، از هر گونه فعاليت بدني و ورزشي و حتي رفتن به مدرسه و مسواك زدن و ... به بهانه اقدامات احتياطي منع مي شدند ، امروزه با توجه به وجود مواد و روشهاي درماني مؤثر ، در پيشگيري از خونريزي ها دليلي براي اعمال محدوديت هاي شديد بر بيماران هموفيلي وجود ندارد . برعكس ، اگر نظام درماني بتواندبه بيمار امكان و اجازه پرداختن به ورزشها و تفريحات مورد

علاقه اش را بدهد ، در آن صورت علاقه و تمايل بيشتري براي همكاري با نظام و اصول درماني در بيمار فراهم خواهد شد . شنا ، پياده روي ، تنيس ، تنيس روي ميز ، دوچرخه سواري ، نرمشهاي مختلف از جمله ورزشهايي هستند كه ضمن برآوردن نيازهاي جسمي و روحي بيمار ، استرس چنداني بر سيستم انعقادي و مفاصل او ايجاد نمي كند . فوتبال ، بسكتبال ، كشتي ، ورزشهاي رزمي ، سنگ نوردي و كوهنوردي خشن ، در شرايط امروز جامعه ما به نفع بيمار هموفيل نيست .

هدف ميان مدت و قابل دسترس در شرايط فعلي ، براي بيماران هموفيل بخصوص كودكان ، آن است كه بيمار تعدادي فاكتور انعقادي در دسترس داشته باشد و در اولين ساعات صبح ، پس از انجام تزريقات پيشگيرانه ، به ورزش مورد علاقه خود بپردازد و اين ورزش كردن را لااقل سه روز در هفته ، بطور منظم و مستمر ادامه دهد . براي بيماران مبتلا به كمبود فاكتورهاي هشت و نه انعقادي ، تزريق پيشگيرانه مقدار ?? تا ?? واحد از فاكتور مورد نياز به ازاي هر كيلوگرم از وزن بيمار ، كفايت مي كند.

بهتر است والدين با ايجاد جو تبليغي مثبت به سمت ورزشهاي غيرضربه اي ( كه ذكر آنها در فوق آمده است ) توجه و تمايل بيمار را به آن نوع ورزش بخصوص ، جلب و از انواع خطرناك منحرف سازند . اگر تمرينات ورزشي به صورت اردويي و دسته جمعي انجام شود ، نتايج بهتري خواهد داشت . براي راه افتادن و انسجام اوليه ، بهتر است

ابتدا پزشك يا پرستار آموزشي هموفيلي در اردو شركت نمايد تا شرايط آرام و اطمينان بخش براي بيمار و خانواده فراهم گردد .

بيماراني كه علاوه بر هموفيلي دچار مهاركننده انعقادي هستند لازم است در انجام فعاليتهاي بدني احتياط بيشتري كرده و براي انتخاب ورزش قابل انجام و مفيد با پزشك خود ، مشورت نمايند .

منبع: بخش سلامت صدا و سيما

نكات بهداشتي در اسلام

تأثير نماز بر بهداشت خواب

مطالبي كه در مورد فوايد علمي نماز گفته مي شود، همگي دربرگيرنده بعد كوچكي از ابعاد متعدد نماز است و پرداختن به فوايد دنيوي و مزاياي مادي نماز، هرگز نبايد انسان را از توجه به درياهاي نور و معنويت همراه با نماز، غافل كند و بر اين اساس بايد مراقب بود كه توجه به مزاياي پزشكي نماز و اين قبيل مقولات، تنها به عنوان تأييدات علمي و دنيايي بر اين عبوديت محض شود و خداي نكرده، حدود فوايد و مزاياي اين فرضيه نوراني، در حد خاك و دنيا باقي نماند و حكايت آن گروه گمراه كه نماز را به يك نوع ورزش سوئيسي تشبيه كرده بودند و دل خوش داشتند كه فلسفه نماز را دريافته اند، نشود.

هر انسان طبيعي در حدود 3/1 عمر خود را در خواب به سر مي برد و تأثير خواب بر روان و جسم انسان از دانسته هاي مسلم علم پزشكي است. به طوري كه امروزه تغييرات خواب انسان از پيش آگهي هاي مهم و قابل توجه در زمينه ابتلا به بيماري ها، به حساب مي آيد.

به عنوان مثال، در اشخاص مبتلا به افسردگي، ميزان خواب به نحو چشمگيري افزايش و يا به ندرت كاهش پيدا مي

كند. تغييرات خواب انسان در بيماري هاي جسمي نيز بسيار چشمگير است، به خصوص اگر تأثير ناراحتي هاي روان انسان بر جسم او را در نظر داشته باشيم و به ياد آوريم كه بيش از 60 درصد مراجعه كنندگان به بيمارستان هاي عمومي، در واقع از يك مشكل رواني رنج مي برند.

به اين ترتيب ايجاد بهداشت خواب، در واقع يك ركن مهم بهداشت رواني و جسمي به حساب مي آيد و هر عاملي كه در تنظيم بهداشت خواب مؤثر باشد، پيشگيري كننده و حتي درمانگر بسياري از بيماري هاي جسمي و رواني است.

امروزه نخستين اصلي كه در ايجاد بهداشت خواب، توسط جديدترين منابع علمي دنيا توصيه مي شود "بيدار شدن هر صبح سر يك موقع مشخص از خواب است".

يك نگاه كلي به جدول اوقات شرعي نشان مي دهد، كه وقت نماز صبح، در تمام طول سال، با در نظر گرفتن تغييرات ناشي از حركات وضعي و انتقالي زمين، زمان ثابتي است و اقامه كننده نماز صبح، با برخاستن پس از اذان، در واقع اساسي ترين گام را در جهت رعايت بهداشت خواب و در نتيجه آن، سلامت بدني و تعادل رواني برداشته است .

آثار بهداشتي و درماني وضو

نويسنده:علي اكبر پناهي

يكي از مستحبات وضو، شست و شوي دست و صورت با آب خنك و خشك نكردن آن با حوله است. در بيان فايده هاي اين سفارش ديني گفته شده است: صرف نظر از اين كه ممكن است، حوله عاري از باكتري نباشد، آب خنك كه حاوي اكسيژن محلول درآن است، مي تواند، نقش بسزايي در زدودن باكتري ها داشته باشد. بعضي ديگر از آثار «فيزيولوژيك» و

جسماني وضو اين است كه شستن قسمت هايي از بدن، آن هم روزي چندبار و با فاصله ي زماني، سبب استراحت و آرام سازي «عضلات» و كم شدن «تشنجات» جسمي و رواني مي شود.

منبع: كتاب بشارت

خواب و استراحت در سيره ي نبوي صلي الله عليه و آله

نويسنده: محمدرضا جباري

چكيده

خواب و استراحت از بخش هاي اجتناب ناپذير حيات هر موجود زنده است. بدين لحاظ، براي ما انسان ها شناخت چگونگي و آداب مربوط به خواب و استراحت بندگان برگزيده ي الهي، جالب، جذاب و درس آموز است. درباره ي چگونگي و آداب خواب و استراحت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله روايات متعدد و متنوعي از طريق اهل بيت عليهم السلام و غير آنان نقل شده است. اين روايات را مي توان در شش محور دسته بندي كرد:

زمان، مقدار، مكان، چگونگي خواب و استراحت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و حالات قبل و بعد از آن. توجه بيش از پيش به سيره ي حضرات معصومان عليهم السلام در زندگي فردي و اجتماعي ايشانف كه حاوي نكات بسيار آموزنده و تربيتي است، همواره براي رهپويان و انسان هاي تشنه و شيفته ي كمال و سعادت، جذاب و پررمز و راز بوده است. باشد كه از اين خوان تحفه اي برگيريم.

كليد واژه ها: خواب و استراحت، زمان خواب و استراحت، چگونگي خواب و استراحت، مسواك، تلاوت قرآن، وضو.

مقدمه

خواب و استراحت يكي از بخش هاي اصلي و ضروري براي استمرار حيات طبيعي هرموجود زنده است. به دليل آنكه ما انسان ها به صورت روزمزه با چنين نيازي ارتباط داريم، شناخت چگونگي خواب و استراحت برترين شخصيت بشري، يعني پيامبر

اعظم صلي الله عليه و آله هم جذاب و هم درس آموز و راه گشاست. آن حضرت در اين زمينه نيز چون ديگر محورهاي حيات فردي و جمعي اش داراي آداب و اصولي بوده است. كشف و استخراج اين اصول نيازمند نگاه جامع و دقيق به روايات حاكي از سيره ي آن حضرت و نيز تحليل و جمع بندي آنهاست.

سيره ي نبوي صلي الله عليه و آله در اين خصوص را مي توان در شش عنوان پي گرفت كه در ذيل، به هر يك از آنها مي پردازيم:

1. زمان خواب و استراحت

تعيين زمان مناسب براي خواب، آثار جسمي و روحي فراواني به دنبال دارد. آنان كه - همچون پيامبر اعظم صلي الله عليه و اله - بخشي از شب را به عبادت و شب زنده داري اختصاص مي دهند، مي كوشند زمان خواب خود را به تأخير نيندازند تا جسمشان قوت و نشاط لازم براي بيداري در بخشي از شب را داشته باشد. اين مهم در سيره ي پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله نيز به چشم مي خورد.

بنابر روايت نقل شده از برخي همسران پيامبر، آن حضرت اول شب را براي خواب و استراحت خود برمي گزيد و بعد ازمقداري استراحت برمي خاست و به تهجد مشغول مي شد.(1) اين رفتار، به ويژه با توجه به وجوب تهجد و شب زنده داري بر آن حضرت، بيشتر قابل فهم و تحليل خواهد بود؛ چرا كه توفيق تهجد در نيمه و انتهاي شب در صورتي فراهم مي آيد كه اوايل شب براي استراحت انتخاب شود.

2. مقدار خواب و استراحت

بنابر

آنچه از قرآن كريم و روايات قابل استنباط است، پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله به مقدار اندكي در شب استراحت كرده و بخش بيشتر شب را به عبادت و تهجد مشغول بود. اصولا خواب اندك، و پرهيز از پرخوابي جزء تعاليم اسلامي است. براي مثال، در روايتي از امام كاظم عليه السلام آمده كه خداوند، فرد پرخواب و بي كار را دوست ندارد. (2)

بنابر آيات اوليه سوره ي مزمل، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مكلف به بيداري در بخش عمده اي از شب بود: (يا أيها المزمل قم الليل الا قليل نصفه أو انقص منه قليلا أو زد عليه ورتل القرآن ترتيلا) (مزمل: 1-4)؛ اي جامه به خويشتن فرو پيچيده، به پا خيز شب را مگر اندكي، نيمي از شب يا اندكي از آن را بكاه، يا بر آن [نصف] بيفزاي، و قرآن را شمرده شمرده بخوان.

از آيه ي آخر همين سوره نيز چنين برمي آيد كه پيامبر صلي الله عليه و آله و جمعي از مؤمنان خاص، بر اساس اين دستورالعمل، بخش زيادي از شب را به تهجد و عبادت برمي خاستند: (ان ربك يعلم انك تقوم أدني من ثلثي الليل و نصفه و ثلثه و طائفه من الذين معك و الله يقدر الليل و النهار... ) (مزمل: 20)؛ در حقيقت، پروردگارت مي داند كه تو و گروهي از كساني كه با تواند، نزديك به دو سوم از شب يا نصف آن يا يك سوم آن را [به نماز] برمي خيزند و خداست كه شب و روز را اندازه گيري مي كند... .

البته بنابر بعضي روايات، پس

از نزول اين سوره، به مدت يك سال (يا ده سال)، (3) پيامبر صلي الله عليه و آله و برخي از مؤمنان، گاه تمام شب را بيدار مي ماندند تا به طور كامل به دستورالهي در ابتداي سوره ي مزمل عمل كرده باشند، (4) به گونه اي كه به خاطر ايستادن هاي طولاني در شب، پاهاي آنان ورم كرد. (5) از اين رو، آخرين آيه اين سوره نازل شد و به گونه اي، تخفيف در اين تكليف را صادر فرمود: قيام و عبادت در شب به قدر طاقت و ميسور آن حضرت و مؤمنان نزديك به ايشان. معناي آيه ي مزبور چنين است: «... خداوند مي داند كه [شما] هرگز حساب مقدار [شب را براي عبادت، به دقت] در دست نداريد، پس بر شما ببخشود، [اينك] هر چه از قرآن ميسر شود بخوانيد. [خدا] مي داند كه به زودي در ميانتان بيماراني خواهند بود و [عده اي] ديگر در زمين سفر مي كنند [و] در پي كسب روزي خدا هستند و [گروهي] ديگر در راه خدا پيكار مي كنند، پس هر چه از [قرآن] ميسر شد تلاوت كنيد و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و وام نيكو به خدا دهيد و هر كار خوبي براي خويش از پيش فرستيد آن را نزد خدا بهتر و با پاداشي بيشتر باز خواهيد يافت و از خدا طلب آمرزش كنيد كه خدا آمرزنده مهربان است.»

با توجه به آنچه از آيات آخر سوره ي مزمل برمي آيد پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله موظف بوده در حد ميسور و توان، شب ها را به

تهجد و قرائت قرآن مشغول باشد و همين امر نيز موجب تقليل خواب و استراحت آن حضرت بود.

به گفته ي قاضي عياض، روايات صحيحه اي حكايت از اندكي خواب آن حضرت دارند. با وجود اين، پيامبر صلي الله عليه و اله مي فرمود: دو چشمم مي خوابند ولي قلبم نمي خوابد. (6) وي سپس با اشاره به چگونگي خواب حضرت و اينكه بر پهلوي راست مي خوابيده، اين گونه خوابيدن را وسيله اي براي تقليل خواب دانسته است؛ چرا كه خواب بر پهلوي چپ موجب آرامش قلب و اعضاي باطني، و در نتيجه، سنگيني و طول خواب مي شود؛ اما خواب بر پهلوي راست موجب حالتي عكس حالت ياد شده و در نتيجه، سبك بودن و اندكي خواب مي شود. (7)

در روايت ابن عباس نيز آمده كه پيامبر صلي الله عليه و آله در نيمه ي شب يا كمي قبل يا بعد از آن از خواب برخاست و پس از قرائت ده آيه آخر سوره آل عمران، وضو ساخته و مشغول نماز شد. (8)

3. مكان خواب و استراحت

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله براي خواب و استراحت خويش از ساده ترين ابزاري ك در آن زمان رايج بود، استفاده مي كرد. بنابر بعضي روايات ، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله بر روي حصير استراحت مي كرد و چيز ديگري بجز آن در زير خود پهن نمي كرد. (9) ازاين رو، گاه برآمدگي هاي حصير بر جسم حضرت اثر مي گذاشت. پيامبر صلي الله عليه و آله در برابر درخواست بعضي اصحاب مبني بر تهيه ي زير اندازي نرم

تر، مي فرمود: «مرا با دنيا چه كار؟ مثل من و دنيا مثل مسافري است كه در روزي گرم، به زير يك درخت، ساعتي استراحت كرده و راه خود را رد پيش گيرد و آنجا را ترك گويد. ) (10)

بنابرروايتي ديگر، هنگامي كه يكي از اصحاب، حضرت را در حال استراحت بر حصير ديد و اثر حصير را بر جسم مبارك ايشان مشاهده كرد، عرضه داشت: شهادت مي دهم كه تو رسول خدايي و نزد خدا با كرامت تر از كسرا و قيصري؛ آنان از دنيا بهره مندند و شما اينچنين بر حصير استراحت مي كنيد، به گونه اي كه اثر آن بر جسمتان باقي مي ماند. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در پاسخ فرمود:

«آيا راضي به اين نيستي كه دنيا را براي ايشان و آخرت از براي ما باشد؟» (11)

يكي از همسران پيامبر صلي الله عليه و آله نيز مكان خواب حضرت را قطعه پوستي انباشته از الياف خرما، گزارش كرده است. (12) در برخي روايات، همين توصيف براي بالش آن حضرت ذكر شده است. (13)

4. حالات قبل از خواب واستراحت

پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله پيش از خواب و استراحت، آداب و مسائلي را رعايت مي كرد كه در ذيل، به برخي از آنها اشاره مي شود:

الف. مسواك: بنا به نقل طبرسي، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله هر شب سه بار مسواك مي كرد: يك بار قبل از خواب، يك بار پس از خواب (و قبل از وضو براي تهجد) و يك بار نيز هنگام خروج براي نماز صبح. و چوب مسواك حضرت

نيز بنا به توصيه ي جبرئيل، چوب «اراك» بود. (14)

همچنين بنابر برخي روايات، آن حضرت در يك شب چندين بارمسواك مي كرد، (15) كه از جمله، بين هر دو ركعت نماز شب بود (16) و نيز پس از هر بار برخاستن از خواب. (17)

ب. وضو: در روايت حسن بن علي از امام هادي عليه السلام، آن حضرت درباره ي آداب خواب اهل بيت عليهم السلام به ده خصلت اشاره فرمود كه از جمله ي آنها طهارت پيش از خواب بود. (18) خصلت هاي ديگر مربوط به چگونگي خواب و دعا و اذكار پيش از خواب است كه در ادامه خواهد آمد. با توجه به اينكه پيامبر صلي الله عليه و آله اين ويژگي ها را براي اهل بيت عليهم السلام معرفي كرد، شامل شخص خود آن حضرت نيز مي شود.

ج. تهيه مقدمات عبادت شبانه: از برخي روايات برمي آيد كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله پيش از خواب، مقدمات مربوط به عبادت شبانه را تهيه و در كنار خود مي نهاد؛ از جمله: تهيه آب براي وضو ساختن پس از بيداري، و نيز مسواك. در روايت معاويه بن وهب ازامام صادق عليه السلام، آن حضرت ضمن توصيف حالات شبانه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله، فرمود: «آب وضو نزد سر حضرت، و مسواك زير تشك حضرت نهاده مي شد، سپس مي خوابيد... . » (19) در ادامه اين روايت، به چگونگي عبادت شبانه ي پيامبر صلي الله عليه و آله و حالات حضرت پس از بيداري اشاره شده است.

د. دعا و اذكار قبل از خواب: بنابر روايت امام

هادي عليه السلام - كه پيش تر به آن اشارت رفت- اهل بيت عليهم السلام پيش از خواب، به قرائت فاتحه الكتاب، آيه الكرسي، آيه ي (شهد الله أنه لااله الا هو و الملائكه) (آل عمران: 18) و تسبيح حضرت زهرا عليها السلام مقيد بودند. (20)

درباره قرائت آيه الكرسي نقل شده كه پيامبر صلي الله عليه و آله هنگام خواب، آن را قرائت كرده و مي فرمود: «جبرئيل به نزد من آمد و عرضه داشت كه عفريتي از جن، در عالم رؤيا تو را در معرض كيد خود قرار مي دهد، از اين رو، بر تو باد قرائت آيه الكرسي.» (21) و بنا به نقل كليني از امام صادق عليه السلام، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله پس از قرائت آيه الكرسي، مي فرمود: « بسم الله، آمنت بالله و كفرت بالطاغوت اللهم احفظني في منامي و في يقظني»؛ (22) به نام خدا، به حق ايمان آوردم و به طاغوت كافر شدم، خدايا در خواب و بيداري مرا حفظ فرما.

از ديگر آياتي كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله پيش از خواب قرائت، مي فرمود، سوره هاي توحيد، فلق و ناس بود. آن حضرت، هنگام تلاوت اين سوره ها، كف هر دو دست خود را مقابل دهان مباركش مي گرفت و به آنها مي دميد و سپس به قسمت هاي مختلف جسم شريفش مي ماليد؛ از سر مبارك شروع كرده، به صورت و ديگر قسمت هاي بدن مي كشيد، و اين كار را سه بار تكرار مي كرد. (23)

به جز اذكار، آيات و سوره هاي ياد شده در روايات سيره

به دعاهايي نيز برمي خوريم كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله پيش از خواب و به هنگام رفتن به محل خواب، آنها را قرائت مي كرد. (24) بخشي ازاين دعاها بدين قرار است:

«اللهم قني عذابك يوم تبعث عبادك» ؛ (25)خداوندا، در روزي كه بندگانت را مبعوث مي كني، مرا از عذابت حفظ فرما.

«اللهم اين أعوذ بمعافاتك من عقوبتك، أعوذ برضاك من سخطك، و أعوذ بك منك، اللهم اني لا استطيع أن أبلغ في الثناء عليك و لو حرصت، أنت كما أثنيت علي نفسك»؛ (26) خداوندا، از عقوبت به عفوت، و از غضبت به رضايت، و از تو به تو پناه مي برم. خداوندا، مرا توان آن نيست كه تا نهايت ثناي تو پيش روم. حتي اگر چنين تلاشي كنم. تو همان گونه اي كه خود ثاي خويش گفته اي.

«بسم الله أموت و أحيا و الي الله المصير، اللهم آمن روعتي و استر عورتي و أد عني أمانتي»؛ (27) به نام خدا مي ميرم و زنده مي شوم و بازگشت به سوي اوست. خداوندا، ترسم را به ايمني تبديل كن، و عورتم را بپوشان و امانتم ادا كن.

«الحمد لله الذي اطمعنا و سقانا و كفانا و آوانا فكم ممن لا كا في له و له مؤوي»؛ (28) حمد خدايي را كه ما را سير وسيراب و كفايت كرد و پناه داد. پس چه بسيارند كه نه كفايت كننده دارند نه پناه دهنده.

پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله براي كسب توفيق تهجد، دعايي تعليم مي كرده كه امام صادق عليه السلام آن را چنين نقل كرده است: «بسم الله

اللهم لا تؤمني مكرك، و لا تنسني ذكرك، و لا تعجعلني من الغافلين، اقوم ساعه كذا و كذا»؛ (29) به نام خدا. خداوندا، مرا از مكرت ايمن مساز و نسبت به يادت دچار فراموشي ام مكن، و از غافلان قرارم مده؛ [تا] در ساعت فلان بيدار شوم . سپس فرمود: در صورت قرائت اين دعا، خداوند ملكي را براي بيدار كردنش موكل سازد.

5- چگونگي خواب واستراحت

وضعيت خواب پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نيز داراي ويژگي هايي بوده كه مي توان آن را در امور ذيل خلاصه كرد:

الف. رو به قبله و بر پهلوي راست و با نهادن دست راست زير گونه ي راست: حيات توحيدي انسان هاي الهي، اقتضاي آن دارد كه در همه لحظات رو به خداوند داشته باشند. آنان علاوه بر آنكه چهره ي قلب و جانشان همواره رو به خداست، (30) سعي بر آن دارند كه با توجه دادن جسم به سوي قبله در حالات مختلف، كمال توحيد را در حركات خود جلوه گر سازند. در روايات سيره، نقل شده كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به هنگام نشستن، رو به قبله مي نشست، (31) و بنابر روايت امام هادي عليه السلام - كه پيش تر به آن اشاره شد- اهل بيت عليهم السلام به هنگام خواب رو به قبله مي خوابيدند. (32) با توجه به ديگر روايات نيز مشخص مي شود كه نوع خواب آنان، همچون خواباندن ميت در قبر، بر پهلوي راست و رو به قبله بوده است، در حالي كه دست راست را زير گونه ي راست مي نهادند. (33)

ب. پرهيز

از خواب مداوم و پيوسته: از برخي روايات چنين برمي آيد كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله از خواب مداوم و پيوسته در شب اجتناب داشت. اين حالت، بي ارتباطي با جمله نقل شده ي معروف از آن حضرت نيست كه فرمود:« دو چشمم مي خوابند، اما قلبم نمي خوابد. » (34) در روايت نقل شده توسط شيخ طوسي، امام صادق عليه السلام به معاويه بن وهب درباره ي حالات پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به وقت خواب و پس از بيداري، چنين فرمود: « آب وضو نزد سرش، و مسواكش زير جاي خوابش نهاده مي شد. سپس به قدري كه خدا مي خواست مي خوابيد، و چون بر مي خاست ابتدا مي نشست و سپس نگاه به آسمان كرده و آياتي از سوره ي آل عمران را تلاوت مي كرد(آيه ي 190 به بعد)، سپس مسواك كرده و وضو ساخته و به مسجد (محل عبادتش) مي رفت و چهار ركعت نماز مي گزارد كه ركوع آنها به مقدار قرائتشان و سجود آنها نيز به قدر ركوعشان بود، و آن قدر ركوع و سجود را طول مي داد كه بيننده مي پرسيد چه وقت برمي خيزد؟ سپس بر مي خاست و به جاي خواب خويش رفته و به مقداري كه خدا مي خواست مي خوابيد. سپس برمي خاست و با نگاه به آسمان آيات سوره ي آل عمران را تلاوت مي كرد و مسواك كرده و وضو ساخته و به مسجد (محل عبادتش) مي رفت و همچون نوبت قبل، چهار ركعت نماز مي گزارد، و سپس به محل خواب خويش رفته

و به قدري كه خدا مي خواست مي خوابيد و سپس برمي خاست و مي نشست و آيات سوره ي آل عمران را با نظر به آسمان تلاوت مي كرد و پس از مسواك كردن و وضو ساختن به مسجد (محل عبادتش) رفته و نماز وتر و دو ركعت (شفع) را به جاي آورده و براي اقامه نماز [صبح به سوي مسجد] خارج مي شد. » (35)

6. حالات بعد ازخواب و استراحت

پس از بيداري از خواب شبانه، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله آداب و حالاتي داشت كه شايد بتوان آنها را به ترتيب ذيل بيان كرد:

الف. سجده: بنا به نقل طبرسي از امام باقر عليه السلام پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله از هيچ خوابي برنمي خاست، جز آنكه در برابر خداي عزوجل به سجده مي افتاد. (36) شايان ذكر است كه اطلاق كلام امام باقر عليه السلام و تصريح آن حضرت شامل خواب شبانه و نيز روزانه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي شود.

ب. حمد و سپاس الهي: آن حضرت پس از برخاستن از خواب نيز همچون قبل از خوابف زبان به حمد و سپاس الهي مي گشود و خداي را به خاطر بازگرداندن روح به بدن، پس از حالت شبيه به مرگ در خواب، بدين گونه سپاس مي گفت: (37)

-«الحمد لله الذي أحياني بعد موتي ان ربي لغفور شكور»؛ حمد خدايي را كه مرا پس ازمرگ زنده كرد، همانا پروردگارم، بسيار بخشاينده و قدردان است.

- «اللهم اني أسألك خير هذا اليوم و نوره و هداه و بركته و طهوره و معافاته، اللهم

اني أسألك خيره وخير ما فيه و أعوذبك من شرعه و شر ما بعد»؛ خداوندا، ازتو خير اين روز و نور و هدايت و بركت و پاكي و بخشودگي اش را خواستارم. خدايا، از تو خير اين روز و خير آنچه در آن است مي طلبم، و از شر اين روز و شر آنچه در آن است به تو پناه مي برم.

-«الحمد الله الذي أحيانا بعد ما أماتنا و اليه النشور» (38) حمد خدايي را كه را حيات بخشيد بعد از آنكه ما را ميراند، و بازگشت به سوي اوست.

ج. تلاوت آياتي از سوره ي آل عمران: در روايات نقل شده توسط شيخ طوسي از امام صادق عليه السلام - كه پيش از اين گذشت - آمده كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله پس از بيدار شدن از خواب شبانه، نظر به آسمان كرده و ده آيه ي آخر سوره ي آل عمران « آيات 190 تا 200) را تلاوت مي فرمود. (39)

د. مسواك كردن: پيش از اين، گفته شد كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در طول يك شب چندين بار مسواك مي كرد؛ از جمله قبل از خواب. آن حضرت چوب مسواك را، كه معمولا چوب «أراك» بود، زير جاي خواب خويش مي نهاد. ايشان در هر نوبت از شب كه برمي خاست، اقدام به مسواك كردن مي نمود، و سپس وضو مي ساخت. و بنابر بعضي روايات، بين هر دو ركعت نماز و نيز پيش از خروج براي نماز صبح نيز اقدام به اين كار مي كرد. (40)

ه. وضو و نماز: همان گونه كه

در حالات قبل از خواب گذشت، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله آب وضو را بالاي سر خود مي گذاشت (41) تا پس از برخاستن، وضو ساختن ممكن و آسان باشد،به ويژه آنكه آن حضرت به طور مكرر از خواب برمي خاست و نياز به وضو ساختن پيدا مي كرد. از اين رو، آماده بودن آب وضو موجب تسهيل در اين كار مي شد. وضو ساختن نيز مقدمه نمازهاي شبانه ي آن حضرت بود كه متشكل از نمازهايي سنگين و طولاني و نمازهايي سبك تر و كوتاه تر بود.

بنابر يك روايت، پيامبر صلي الله عليه و اله مي فرمود: «آن گاه كه يكي از شما به هنگام شب از خواب برخاست، نمازش را با دو ركعت نماز سبك آغاز كند. »(42) خود آن حضرت نيز چنين مي كرد؛ ابتدا دو ركعت نماز سبك مي خواند و سپس سه نماز دو ركعتي طولاني به جاي مي آورد، و ركعات بعدي را خفيف تر مي خواند. (43)

جمع بندي

سيره ي معصومان عليهم السلام- به ويژه سيره ي پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله - حاوي نكات ريز و درشت فراواني است كه پس از آن حضرت توسط اهل بيت او و نيز صحابه اي كه شاهد رفتار آن حضرت در زمينه هاي گوناگون بودند براي ديگران نقل شد. انسان هاي تشنه و شيفته ي كمال همواره در صدد يافتن راه هاي درست و مناسب براي نيل به سرمنزل مقصود هستند. روشن است كه سيره، يعني عملكرد برترين انسان - يعني پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله- در صورتي كه به درستي تحقيق

و تبيين شود براي چنين كساني هم جالب و هم راهگشاست.

چنانكه از مقاله ي حاضر بر مي آيد، پيامبر اعظم صلي الله عليه و اله در خواب و استراحت خويش - كه نزد بسياري از انسان ها يك حركت عادي روزمره است- داراي برنامه و نظم خاصي بوده است. نكته ي شايان توجه آنكه همچون ديگر بخش هاي زندگي آن حضرت، روح توحيد و خدامحوري و خداگرايي بر اين بخش از حيات طبيعي آن حضرت نيز حاكم بوده است. با توجه به ضعف ما مسلمانان در شناخت سيره ي معصومان عليهم السلام پژوهش هايي از اين دست براي شيفتگان مسير كمال همچنان ضروري به نظر مي رسد.

پي نوشت :

1-محمد بن عيسي بن سوره ترمذي، الشمائل المحمديه، تحقيق سيد عباس الجليمي، بيروت، مؤسسه الكتب الثقافيه، 1412، ص 223/ ابي داود الطيالسي، مسند ابي داود، بيروت، دارالحديث، ص 198.

2- محمد بن يعقوب كليني، الكافي، تحقيق علي اكبر غفاري، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1367، ج 5، ص 84، ح 2/ شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، تحقيق علي اكبر غفاري، قم، جامعه ي مدرسين، 1404، ج 3، ص 168، ح 3635.

3- جلال الدين سيوطي، الدر المنثور، بيروت، دارالمعرفه للطباعه و النشر و التوزيع، ج 6، ص 276/ ابن حجر عسقلاني ، فتح الباري، بيروت، دارالمعرفه، ج 3، ص 18.

4- علي بن ابراهيم قمي، تفسير القمي، تحقيق سيد طيب الموسوي الجزائري، قم، دارالكتاب، 1404، ج 2، ص 392.

5- محمد بن جرير طبري، جامع البيان عن تأويل آي القران، تحقيق صدقي جميل العطار، بيروت، دارالفكر، 1415، ج 29، ص 156.

6- «ان عيني تنامان

و لا ينام قلبي.»

7- قاضي ابن الفضل عياض، الشفاء بتعريف حقوق المصطفي صلي الله عليه و اله، بيروتف دارالفكر ، 1409، ج 1، ص 86-87.

8- احمد بن حنبل، مسند احمد، بيروت ، دار صادر، ج 1، ص 242.

9- رضي الدين حسن بن فضل طبرسي، مكارم الاخلاق، بيروت، مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، 1392ق، ص 38.

10- همان، ص 25/ محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، 1403، ج 16، ص 253.

11- رضي الدين حسن بن فضل طبرسي، پيشين، ص 123.

12- احمد بن حنبل، پيشين، ج 6، ص 48 ، 56، 207 و 213/ مسلم بن حجاج نيشابوري، صحيح مسلم، بيروت دارالفكر، ج 6، ص 145 / محمد بن يزيد القزويني، سنن ابن ماجه، تحقيق محمد فؤاد عبدالباقي، بيروت، دارالفكر، ج 2، ص 1390.

13- احمد بن حنبل، پيشين، ج 1، ص 369.

14- ابن ابي شيبه كوفي، المصنف، تحقيق سيد محمد اللحام، بيروت، دارالفكر، 1409، ج 1، ص 195، ح 7.

15- همان، ج 1، ص 196، ح 17.

16- محمد عبدالرؤوف مناوي، فيض القدير شرح الجامع الصغير، تحقيق احمد عبدالسلام، بيروت، دارالكتب العلميه، ج 5، ص 285.

17- محمد بن يعقوب كليني، پيشين، ج 3، ص 445، ح 13.

18- ابن طاووس، فلاح السائل، ص 280.

19- محمد بن حسن طوسي، تهذيب الاحكام، چ چهارم، تحقيق سيد حسن خرسان و شيخ محمد آخوندي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1365، ج 2، ص 334، ح 1377.

20- ابن طاووس، پيشين، ص 280.

21- رضي الدين حسن بن فضل طبرسي، پيشين، ص 38.

22- محمد بن يعقوب كليني، پيشين، ج 2، ص 536، ح 4.

23-

محمد بن عيسي بن سوره ترمذي، پيشين، ص 218.

24- بنگريد به: محمد بن يعقوب كليني، پيشين، ج 2، ص 539-540، ح18-16/ رضي الدين حسن بن فضل طبرسي، پيشين، ص38.

25- محمد بن عيسي بن سوره ي ترمذي، پيشين، ص 216-218.

26- احمد بن شعيب نسائي، السنن الكبري، تحقيق عبدالغفار سليمان بنداري و سيد كسروي حسن، بيروت، دارالكتب العلميه، 1411، ج 6، ص 222/ رضي الدين فضل بن حسن طبرسي، پيشين، ص 38.

27- رضي الدين حسن بن فضل طبرسي، پيشين، ص 38.

28- محمد بن عيسي بن سوره ي ترمذي، پيشين، ص 218.

29- محمد بن يعقوب كليني، پيشين، ج 2، ص 540، ح 18. با توجه به اينكه پيامبر صلي الله عليه و آله به آنچه مي گفت خود عمل مي كرد، مي توان اين دعا را جزء سيره ي آن حضرت برشمرد.

30- «وجهت وجهي للذي فطر السماوات و الارض حنيفا و ما انا من المشركين. » (انام: 79)

31- ابن شهر آشوب، مناقب آل ابي طالب، تحقيق لجنه من اساتذه النجف الاشرف، نجف، مطبعه محمدكاظم حيدري، 1376 ق ، ج 1، ص 127.

32- ابن طاووس، پيشين، ص 280.

33- محمد بن عيسي بن سوره ي ترمذي، پيشين، ص 216 و 220/ رضي الدين حسن بن فضل طبرسي، پيشين، ص 38/ قاضي ابي الفضل عياض، پيشين، ج 1، ص 86/ محمدباقر مجلسي ، پيشين، ج 16، ص 253/ ميرزا حسين نوري طبرسي، مستدرك الوسائل، چ دوم، قم، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، 1409، ج 5، ص 115.

34- قاضي ابي الفضل عياض، پيشين، ج 1، ص 86.

35- محمد بن حسن

طوسي، پيشين، ج 2، ص 334، ح 1377.

36- رضي الدين حسن بن فضل طبرسي، پيشين، ص 39/ محمدباقر مجلسي، پيشين، ج 16، ص 253.

37- رضي الدين حسن بن فضل طبرسي، پيشين، ص 39.

38- محمد بن عيسي بن سوره ي ترمذي ، پيشين، ص 218.

39- همان، ص 225/ محمد بن حسن طوسي، پيشين، ج 2، ص 334.

40- نك. به. محمد بن يعقوب كليني، پيشين، ج 3، ص 445، ح 13/ رضي الدين حسن بن فضل طبرسي، پيشين/ ص 39/ ابن ابي شيبه، پيشين، ج 1، ص 7، ص 5 و 196، ح 17/ محمدباقر مجلسي ، پيشين، ج 16، ص 253/ محمد عبدالرؤوف مناوي، پيشين، ج 5، ص 285.

41- ابن طاووس، پيشين، ص 280.

42- محمد بن عيسي بن سوره ترمذي، پيشين، ص 226.

43- همان، ص 226-227.

منبع: مجله معرفت

نظام بهداشتي اسلام

منبع:نگرشي به مفهوم طب اسلامي سال پنجم

امروزه، موضوع بهداشت و ضرورت حفظ آن، از چنان اهميتي برخوردار گرديده است كه سازمان ها و نهادهايي در سطح جهاني، منطقه اي و كشوري درباره اين موضوع، مشغول فعاليت شده اند و تلاش وسيعي صورت گرفته است تا با بيان برنامه هاي مناسب، ارائه راه كارها و تشويق افراد، سطح بهداشت را در تمامي زمينه ها بالا ببرند. نگرش جديدي كه ميزان بهداشت هر جامعه را يكي از شاخص هاي رشد آن مي داند، ناشي از همين تلاش جهاني است.

در قرن اخير، مسئله بهداشت از ابتدايي ترين موضوع؛ يعني بهداشت فردي و جسمي آغاز گرديد؛ اما به مرور زمان و با روشن شدن ساير ابعاد انسان و زندگي او، موضوعات

بهداشتي و شعاع آن، گسترش يافته است. امروزه، اصطلاحات و موضوعاتي مانند بهداشت رواني، بهداشت خانوادگي، بهداشت اجتماعي، بهداشت اقتصادي، بهداشت تغذيه، بهداشت كار، بهداشت محيط و بهداشت مسكن و محيط زيست رايج گرديده و هريك، داراي حيطه تخصصي خود مي باشند. اكنون بايد ديد كه دين اسلام، به موضوع مهم بهداشت، چگونه نگريسته است.

دين اسلام در همه ابعاد، پيش رفته و فراگير است. به انسان و اجتماع همه جانبه مي نگرد و آموزه هاي آن شامل همه ضروريات زندگي مي باشد. بنابراين، لازم است به امر بهداشت كه يكي از امور مهم زندگي انسان به شمار مي آيد، نيز به طور ويژه، توجه داشته باشد. به همين جهت در آيات و روايات، احكام و راهنمايي هاي فراواني پيرامون اين موضوع وجود دارد كه مي توان با كنكاش در آنها نظام بهداشتي دين اسلام را به دست آورد.

در اين نوشتار مختصر نمي توان تمامي جهت نظام بهداشتي دين اسلام را آورد؛ ولي مي توان ويژگي هاي اين نظام را برشمرد:

1. ايجاد انگيزه قوي براي رعايت بهداشت:اسلام بر موضوع بهداشت و نظافت تأكيد فراوان كرده و رساترين تعبير ممكن را در اين زمينه، به كار برده و نظافت را جزئي از ايمان و لازمه ايمان معرفي نموده است. در واقع يكي از ويژگي هاي دين اسلام، تشويق انسان به رعايت پاكي در ابعاد گوناگون زندگي است؛ زيرا خواسته ذاتي و فطري هر انسان، دوري از آلودگي هاي جسمي و روحي است. اسلام با قراردادن نظافت در برنامه عبادي فرد مسلمان، انگيزه لازم را در او ايجاد نموده است تا بهداشت و پاكيزگي را

رعايت نمايد.

پيامبر اسلام (صلي الله عليه واله) مي فرمايند:

«تنظفوا بكل ما استطعتم فان الله تعالي بني الاسلام علي النظافه و لن يدخل الجنه الا كل نظيف؛»

به هر مقدار كه مي توانيد نظافت را رعايت كنيد؛ زيرا خداوند متعال، اسلام را برپايه نظافت بنا نهاده و هرگز كسي وارد بهشت نمي گردد؛ مگر آنكه پاكيزه باشد.

بنابراين، نظافت و بهداشت در اسلام، ضابطه مند و تحت نظام خاصي است. به طوري كه فرد مسلمان، خود را ملزم مي داند بهداشت را امري شرعي و ديني بداند و آن را در هرحال و به طور مستمر رعايت نمايد.

2. جامعيت: نظام بهداشتي اسلام، برنامه اي فراگير مي باشد كه از بهداشت فردي در بعد جسمي (شامل بهداشت اعضاي بدن و ابزار و لوازم فردي) و رواني آغاز مي گردد و آن گاه به ارتباط فرد با ساير افراد مي پردازد كه با عنوان بهداشت خانوادگي، بهداشت اجتماعي، بهداشت حرفه اي، بهداشت محيط، بهداشت مسكن، بهداشت تغذيه، بهداشت اقتصادي و ... مي توان آموزه هاي فراواني در دين اسلام يافت.

3. داراي ضمانت اجرايي:در نگاهي گذرا به آموزه هاي ديني مي توان دريافت كه بسياري از نظام آموزشي اسلام در قالب احكام شرعي (وجوب، استحباب، حرمت و كراهت) بيان گرديده است. اين گونه بيان، مي تواند براي فرد مسلمان به عنوان يك تكليف مطرح باشد كه خود را ملزم به رعايت آن بداند. به عبارتي ديگر، قرار دادن مسائل بهداشتي در برنامه عبادي فرد مسلمان، انگيزه لازم را در وي براي اجراي اين امور ايجاد مي نمايد و در حقيقت نوعي ضمانت اجرا است.

4.

سازگاري با فطرت:قوانين بهداشتي در اسلام با ظرافتي خاص طراحي و بيان گرديده است تا با طبيعت و فطرت انساني سازگار باشد. شايد قراردادن بهداشت و پاكيزگي در بطن دين به اين جهت باشد كه خداوند در فطرت آدمي، طلب پاكي و بيزاري از ناپاكي (اعم از جسمي، رواني، روحي و...) يا ميل و گرايش به پاكيزگي و تنفر از ناپاكي ها را به وديعت نهاده است. توصيه هاي مطرح در آموزه هاي ديني نيز بيانگر اين امر فطري و يادآوري آن به انسان مي باشد.

محيط زيست در اسلام

گستره رهنمودهاي بهداشتي اسلام، آن چنان فراگير است كه شامل تعدادي ابعاد زندگي فردي و جمعي انسان ها مي شود. از آنجا كه اين نوشتار مختصر، مجال بيان تمامي ابعاد بهداشتي در دين اسلام را نمي دهد، فقط به ذكر يك نمونه بسنده مي گردد:

به مناسبت سمينار حفظ محيط زيست از ديدگاه اديان، اين سؤال مطرح شد كه دين اسلام پيرامون موضوع محيط زيست، چه آموزه هايي دارد؟ در نگاه اوليه، فقط كاشت درخت و حفظ فضاي سبز به ذهن مي آمد؛ اما با مرور منابع ديني، موارد زير به عنوان محيط زيست در اسلام، مطرح گرديد:

1. نعمت دانستن عوامل طبيعي

تاريخ بشر، فراز و فرودهاي فراواني را در برخورد با طبيعت به خود ديده است. دين اسلام با «نعمت دانستن» همه عوامل طبيعت (آب، هوا، خاك و...) توجه انسان را به اهميت طبيعت جلب نموده و با سفارش به استفاده درست از نعمت هاي الهي، مسلمانان را از تخريب نعمت هاي طبيعي بر حذر داشته و با بيان دستورات ديني، آنان را به حفظ

محيط زيست دعوت نموده است.

2. ارائه راه كار

اسلام فقط به بيان مطالب كلي در زمينه محيط زيست اكتفا ننموده؛ بلكه راه كارهاي فراواني براي حفظ محيط زيست بيان نموده است كه گاهي در قالب احكام پنج گانه شرعي قرار گرفته اند. هنر دين اسلام در همراه كردن رعايت نكات بهداشتي با احكام شرعي، موجب شده مسلمانان از زير پا گذاشتن اين اصول بهداشتي كه اسلام به رعايت آن تأكيد ورزيده و مي تواند از راه كارهاي حفظ محيط زيست نيز به شمارآيد، به اين شرح است:

الف) احياي اراضي موات: شايد به ذهن نيايد كه باب فقهي «احياي اراضي موات» بتواند راه كاري براي حفظ محيط زيست باشد؛ اما در مباحث محيط زيست ثابت شده كه زمين هاي موات و باير كه بدون استفاده رها شده اند، خود يك پديده ضد طبيعت محسوب مي گردند و بايد آنها را به محيط طبيعي و قابل استفاده تبديل نمود. جالب آن است كه اين امر نيز مورد توجه دين اسلام بوده و با گشودن راه كار مهم احياي اراضي موات و قوانين ويژه آن (از قبيل مالك دانستن فرد آباد كننده يا اجازه تصرف در آن زمين) افراد را به آباد كردن زمين هاي راكد تشويق نموده است.

امام باقر(عليه السلام) در اين باره مي فرمايد:

«ايما قوم احيوا شيئاً من الارض و عمروها فهم احق بها و هي لهم؛»

هر گروهي كه مقداري از زمين را زنده نمايند و آباد گردانند، آنان به [مالكيت] آن زمين سزاوارتر هستند و زمين مال ايشان است.

نكته بسيار جالب آن است كه مالكيت فرد يا اولويت وي براي تصرف

در اين گونه زمين ها تا زماني است كه فرد در آباد نگه داشتن آن تلاش مي كند و در صورت رهايي زمين و خارج شدن آن از حالت آباداني، مالكيت آن نيز منتفي مي گردد.

ب) حفظ انفال: باب ديگري كه ممكن است در زمينه محيط زيست به كار آيد، باب «انفال» است؛ يعني اموال عمومي كه در اختيار حكومت اسلامي است و از آنها بايد به سود همگان بهره برداري نمود. برخي از مصاديق انفال عبارتند از: كوه ها، درياها، جنگل ها و نيزارهاي طبيعي، درياها و سواحل آن و رودخانه هاي بزرگ، اسلام حفظ انفال را از هرگونه تجاوز و آفت و زيان طبيعي و غيرطبيعي وظيفه همه مي داند و مردم را نيز با رعايت شرايط و قوانين ويژه، در بهره بردن و استفاده از اين منابع طبيعي يكسان مي داند.

ج) دفن مواد آلوده كننده: روايت هاي موجود، بر دفن موادي مانند مردار، جفت، خون و ناخن تأكيد نموده است؛ از جمله اين روايت:

«ان رسول الله(صلي الله عليه واله) كان يأمر بدفن سبعه اشياء من الانسان: الشعر و الظفر و الدم و الحيض و المشيمه و السنّ و العلقه.»

پيامبر(صلي الله عليه واله) انسان را به دفن هفت چيز امر مي فرمودند: مو، ناخن، خون، [خون] قاعدگي، جفت، دندان و جنين [در مرحله خون بسته شده].

د) رعايت فاصله مناسب بين چاه آشاميدني و چاه فاضلاب:

نمونه اي از روايت هاي موجود در اين باره، عبارت است از:

راوي از امام صادق(عليه السلام) پرسيد: كم ادني مايكون بين البئر بئر الماء و البالوعه؟ كمترين [فاصله] بين چاه آشاميدني و فاضلاب

چه مقدار باشد؟

حضرت فرمود:

ان كان سهلاً فسبعه اذرع و ان كان جبلاً فخمسه اذرع؛

اگر زمين نرم و هموار است [فاصله] هفت ذرع [هر ذرع50-70 سانتي متر] باشد و اگر زمين كوهستاني و سفت است [فاصله] پنج ذرع باشد.

ه) بهداشت اماكن عمومي: آموزه هاي ديني بر رعايت بهداشت و پاكيزگي مكان ها و محيط هاي همگاني تأكيد فراوان دارند كه به نمونه اي از آنها اشاره مي شود:

امام صادق(عليه السلام) فرمود:

قال رجل لعلي بن الحسين اين يتوضاً الغرباء؟ قال: يتقي شطوط الانهار و الطرق النافذه و تحت الاشجار المثمره و مواضع اللعن؛ فقيل له: و اين مواضع اللعن؟ قال: ابواب الدور؛

مردي به امام سجاد گفت: افراد غريب [ناآشنا به شهر و بدون داشتن محل سكونت در شهر] كجا دستشويي بروند؟ حضرت فرمود: از كرانه هاي رودها و راه هاي پررفت و آمد و زير درختان ميوه و مكان هاي لعن خودداري شود. به حضرت گفته شد: مكان هاي لعن كجا است؟ حضرت فرمود: درهاي منازل.

و) اجتناب از آزار حيوانات (كشتن و صدمه زدن): در دين اسلام پيرامون رعايت حقوق حيوانات سفارش هاي فراوان وجود دارد كه به يك نمونه بسنده مي شود:

«نهي [رسول الله] ان يحرق شيء من الحيوان بالنار؛»

پيامبر(صلي الله عليه واله) نهي نمودند از اينكه جزئي از حيوان با آتش سوزانده شود.

بنابراين، براساس آموزه هاي دين اسلام فرد مسلمان نه تنها مخرب محيط زيست نيست؛ بلكه حافظ محيط زيست در مفهوم گسترده آن مي باشد.

سلامتي

سلامتي تن و روان، شرط اول سعادت و خوش زيستن انسان است. بشر در اين جهان، فقط با وجود سلامتي

مي تواند لذت زيستن را درك كند. در روايات اسلامي، از سلامتي به عنوان نعمتي مخفي ياد شده است كه انسان تا زمان برخورداري از اين نعمت، ارزش آن را نمي داند و تنها زماني به ارزش آن پي مي برد كه سلامت خود را از دست داده باشد. براي همين، در متون ديني از انسان خواسته شده اين نعمت را غنيمت شمارد، در حفظ آن بكوشد و در شكرگزاري اين نعمت تلاش نمايد.

تأمين سلامتي و حفظ آن، موجب پرورش انسان هاي سالم و رشد فكري آنان مي شود تا كارآيي بيشتري در انجام وظيفه انساني خويش داشته باشند. از سوي ديگر، دارابودن از نعمت سلامتي، مي تواند فرصت مناسبي براي فرد ايجاد نمايد تا با انجام تكاليف الهي، در مسير تكامل حركت كند و سعادت اخروي خويش را تأمين نمايد. امير مؤمنان(عليه السلام) در اين زمينه مي فرمايد:

زكاه الصحه السعي في طاعه الله؛

زكات سلامتي دنيوي، تلاش در راه اطاعت خداوند است.

اسلام، به دليل آنكه سلامتي را يك نياز اساسي دانسته كه ضامن بقاي نسل آدمي است. براي حفظ اين نعمت و تأمين آن، راه كارهايي فراروي بشر قرار داده است. در آموزه هاي ديني به صدها رهنمود در زمينه تغذيه، خواب، آميزش جنسي و... برمي خوريم كه در صدد سوق دادن انسان به سمت سلامتي فردي مي باشند. علاوه بر اين، رهنمودهاي فراواني درباره سلامت رواني، روحي، خانوادگي، اجتماعي و... وجود دارد كه بيان كننده جامع نگري اسلام به موضوع سلامت مي باشد.

بيماري

امير مؤمنان(عليه السلام) در بيان اهميت پيشگيري از بيماري فرموده است:

لاوفايه امنع من السلامه .

اين نكته

حائز اهميت است كه اسلام با بيان قانون كلي «پيشگيري بهتر از درمان است.» همگان را به حفظ سلامتي دعوت نموده تا از بروز بيماري پيشگيري نمايد؛ اما اين حقيقت را نيز يادآور شده است كه بيماري - با شدت و ضعف- براي همه انسان ها وجود دارد و همگان در معرض گرفتاري و بيماري هستند. در همين باره، امير مؤمنان(عليه السلام) مي فرمايد:

ليس للاجسام نجاه من الاسقام .

نكته مهم، وجود نگرش هاي مختلف و گاهي متضاد پيرامون بيماري است كه در فرهنگ ها و تمدن هاي گوناگون، هريك به گوشه اي از اين موضوع پرداخته اند و بيماري را از يك جنبه مورد توجه قرار داده اند. در حالي كه متون اسلامي، نگرش جامعي به موضوع بيماري شده است و با بيان حكمت هاي بيماري (ابتلا، اختبار، فنا) سعي گرديده به تمامي جوانب آن نظري افكنده شود.

در نگرش ديني، توجه خاصي نيز به خود بيمار شده است كه با بيان يكسري وظايف مانند رعايت بيماري خويش و سرايت ندادن آن به ديگران، همكاري با پزشك در جهت تشخيص، ضرورت درمانت و تحمل دوره درمان، درصدد آن است كه بهبودي هرچه سريع تر به بيمار بازگردد؛ زيرا بيماري زماني به سرعت بهبود مي يابد كه بيمار وظايف خويش را به خوبي بداند و به آن عمل نمايد.

جالب است بدانيم كه اسلام براي ايجاد روحيه اميدواري - كه امروزه به آن اميدوار درماني مي گويند- به موضوع مهم «عيادت بيمار» پرداخته است. در برنامه عيادت كه در متون ديني وجود دارد، به سودمند بودن عيادت براي بيمار و عيادت كننده توجه فراوان

شده است. علاوه بر اين، به رهنمودهاي ذيل در برنامه عيادت نيز توجه شده است:

الف) پاداش عيادت بيمار: در برخي روايات، مقدار پاداشي كه براي عيادت بيمار در نظر گرفته شده است، قابل شمارش و تصور نمي باشد تا انگيزه قوي در افراد براي عيادت ايجاد گردد.

پيامبر(صلي الله عليه واله) مي فرمايند:

عائد المريض يمشي في طريق الجنه حتي يرجع؛

عيادت كننده بيمار در راه بهشت گام برمي دارد تا زماني كه از عيادت بازگردد.

امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند:

اي مؤمن عاد مؤمناً في الله عزّ و جلّ في مرضه، و كلّ الله به ملكا من العواد يعوده في قبره و يستغفر له الي يوم القيامه؛

هر فرد مؤمني كه براي خداوند - عزوجل- مؤمن ديگري را در حال بيماريش عيادت نمايد، خداوند برايش فرشته اي از عيادت كنندگان را مي گمارد كه او را در قبرش عيادت نمايد و براي او تا روز قيامت طلب آمرزش كند.

ب) كوتاه بودن مدت عيادت: در صورتي كه بيمار به طور واقعي خواستار طولاني شدن عيادت باشد، طول دادن عيادت اشكالي ندارد و در غير اين صورت، عيادت طولاني ناشي از حماقت دانسته شده كه گاهي ضرر آن براي بيمار بيش از خود بيماري مي باشد.

پيامبر(صلي الله عليه واله) مي فرمايند:

خيرالعياده اخفها؛

بهترين عيادت، سبكت ترين آنها مي باشد.

امير مؤمنان(عليه السلام) مي فرمايند:

انّ من اعظم العواد اجراً عندالله لمن إذا عادد اخاه خفف الجلوس، إلا ان يكون المريض يحب ذلك و يريده و يسأله ذلك؛

به راستي، از عيادت كنندگاني كه پاداش بيش تري نزد خداوند دارند، كسي است كه هرگاه برادرش را عيادت

مي نمايد نشستن را كوتاه نمايد. مگر آنكه بيمار، نشستن و ماندن عيادت كننده را دوست داشته باشد و آن را از عيادت كننده درخواست نمايد.

ج) كيفيت عيادت: آموزه هاي فراواني درباره كيفيت عيادت از بيمار در متون ديني وجود دارد. به عنوان نمونه، از عيادت كننده خواسته شده است كه در هنگام عيادت، دست خود را بر روي دست بيمار يا پيشاني بيمار قرار دهد كه خود نوعي تفقدجويي از بيمار است. امروزه اين گونه عيادت از بيمار را به عنوان بخشي از «اميدوار درماني» مي دانند.

امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند:

تمام العياده للمريض ان تضع يدك علي ذراعه؛

كامل بودن عيادت براي بيمار آن است كه دست خودت را بر بازوي بيمار قرار دهي.

د) هديه براي بيمار: در برنامه عيادت از بيمار، سفارش هاي فراواني در متون ديني وجود دارد كه عيادت كننده با دست خالي به عيادت بيمار نرود و با بردن هديه اي براي بيمار احساس آرامش در وي ايجاد نمايد.

عن مولي الصادق(عليه السلام):

مرض بعض مواليه فخرجنا اليه نعوده و نحن عده من موالي الصادق(عليه السلام) فاستقبلنا الصادق(عليه السلام) في بعض الطريق فقال(عليه السلام) لنا: اين تريدون؟ فقلنا: نريد فلاناً نعوده. فقال لنا: قفوا. فوقفنا. فقال(عليه السلام): مع احدكم تفاحه او سفرجله او اترجه او من طيب او قطعه من عود بخور؟ فقلنا: ما معنا شيء من هذا. فقال(عليه السلام): اما تعلمون ان المريض يستريح الي كل ما ادخل به عليه؛

فردي از ياران امام صادق(عليه السلام) گفت: يكي از ياران امام صادق(عليه السلام) بيمار شد و ما تعدادي از ياران آن حضرت از منزل خارج شديم تا

وي را عيادت نماييم كه با امام صادق(عليه السلام) در راه مواجه شديم. حضرت به ما فرمود: كجا مي رويد؟ گفتيم: مي خواهيم فلاني را عيادت كنيم. حضرت به ما فرمود: بايستيد و ماهم ايستاديم. حضرت فرمود: [آيا] همراه يكي از شما، سيب، به، ترنج [بالنگ] يا اندكي از مواد خوش بو كننده (عطر) يا قطعه اي و جزئي از درخت عود بخور هست؟ گفتيم: هيچ يك از اينها همراه ما نيست. حضرت فرمود: آيا نمي دانيد كه بيمار با هرآنچه كه بر او برآورده مي شود، آرامش و آسايش مي يابد.

ه) برآوردن نياز بيمار: متون ديني، عيادت را يكي از حقوق مسلمانان نسبت به يكديگر برشمرده و بر اين نكته تأكيد ورزيده است كه در ياري رساندن به بيمار نيايد كوتاهي صورت گيرد و بايد نيازهاي بيمار را در حد امكان تأمين نمود.

پيامبر(صلي الله عليه واله) مي فرمايند:

من سعي لمريض في حاجه فقضاها خرج من ذنوبه كيوم ولدته امه؛

هركس كه در [رفع] نياز فرد بيمار تلاش نمايد و آن را برطرف سازد، از گناهان خويش به در مي آيد مانند روزي كه از مادرش زاده شد.

و) روحيه دادن به بيمار: يكي از مهم ترين وظايف شخص عيادت كننده آن است كه به بيمار روحيه بدهد و عمر او را طولاني بشمارد و در به دست آوردن سلامتي، وي را اميدوار سازد.

پيامبر(صلي الله عليه واله) مي فرمايد:

اذا دخلتم علي المريض فنفسوا له في الاجل فان ذلك لا يردّ شيئاً و هو يطّيب نفس المريض؛

هرگاه بر بيماري وارد گشتيد براي او در ادامه عمر، ترغيب ايجاد نماييد؛ زيرا اين كار،

چيزي را بازنمي گرداند [اگر قضا الهي بر مرگ او رقم خورده باشد تغيير نمي يابد] ولي بيمار را آرامش مي دهد.

ز) ممنوعيت عيادت: علي رغم تأكيد فراواني كه بر عيادت بيماران در متون ديني آمده، مواردي مانند بيماري هاي عفوني، چشم درد، دندان درد و بيماري هاي طولاني نيز مطرح گرديده است كه عيادت را منع و بر ضرورت عيادت نكردن از بيماران تأكيد دارد. در اين موارد، حكمت هاي متعددي نهفته است؛ مانند استراحت بيمار و خانواده وي، عدم سرايت بيماري به عيادت كنندگان، آسيب رساندن عيادت به بيماري، طولاني شدن روند بيماري و... .

پيامبر(صلي الله عليه واله) مي فرمايند:

ثلاثه لايعادون: صاحب الدمل و الرمد و الضرس؛

سه گروه عيادت نمي گردند: فرد داراي دمل، چشم درد و دندان درد.

نكته ديگري كه در ايين بخش قابل ملاحظه مي باشد، اين است كه در متون ديني، اشاراتي ظريف به انواع كلي بيماري (جسمي و رواني) شده است. اين اشاره ها، رابطه متقابل و تأثير شديد هريك از ابعاد انسان را بر ديگري تأييد كرده است؛ مانند «اندوه» كه يك بيماري رواني است و چنان سيستم جسم را تحت تأثير قرار مي دهد كه باعث پيري زودرس مي گردد يا «حسادت» كه يك بيماري روحي است و به رنجوري و لاغري بدن منجر مي شود. دين اسلام - قبل از اينكه امروزه ثابت شود بسياري از بيماري هاي جسمي معلول اختلالات رواني هستند و اصطلاح بيماري هاي «روان تني» طيف گسترده اي از اين بيماري ها را شامل شود- به اين ارتباط اشاره نموده است.

فوايد كم خوري از نظر اسلام

خلاصه : نزديكترين حالت بنده به

خدا زماني است كه شكمش سبك باشد

پيامبر اكرم (ص) : نزديكترين حالت بنده به خدا زماني است كه شكمش سبك باشد

پيامبر اكرم (ص): هركس خوراكش فراوان باشد تنش بيمار و دلش سخت مي گردد .

امام علي (ع) : هر كس خوراكش كم باشد ،انديشه اش صفا مي يابد .

امام علي (ع) :برشما باد ميانه روي در خوردني ها چرا كه اينكاراز اسراف دورتر است و مايه سلامت بيشتر تن مي گردد ودر پرستش بيشتر ياري مي رساند .

امام علي (ع) :هر كس مي خواهد هيچ غذايي به او زيان نرساند تنها هنگامي غذا بخورد كه گرسنه شده و معده او از خوراك پيشين پاك شده باشد .

لقمان حكيم :اگر خوراك انسان اندك باشد ،زياد زنده مي ماند .

بيمارستانها در اسلام

نويسنده: علامه سيد جعفر مرتضي عاملي

رازى و تأسيس بيمارستان

گوستاولوبون مى گويد : بيمارستانهاى اسلامى ، درست مطابق با اصول بهداشتى ساخته مى شد و آنها بهترين بيمارستانهايى بودند كه تا به امروز به وجود آمده اند. ماجراى رازى ، زمانى كه بر آن بود تا مكانى را براى بناى بيمارستان برگزيند، معروف و مشهور است . طريقى كه وى از آن بهره جست ، مورد تأ ييد متخصصين امروزى بيماريهاى گوارشى است . وى ، تكه هايى گوشت را به دست پسر بچه هايى سپرد تا آن را در جاهاى مختلف بغداد بگذارند تا بتواند دريابد كه در كدام جاى است كه گوشت ديرتر مى پوسد و مى گندد و در نتيجه ، همانجا، مكانى مناسب براى ساخت بيمارستان باشد .1و گويند : اين بيمارستان ، همان بيمارستان عضدى است .

لكن ، ابن ابى اصيبعه

مى گويد : رازى پيش از عضد الدوله بوده است . 2 بنابراين بايد بيمارستانى كه رازى تصميم داشته آن را بسازد، غير از بيمارستان عضدالدوله باشد؛ زيرا رازى در سال 320 هجرى وفات يافته است .

حسن بن سوار بن بابا كه نزديك به دوره وى مى زيسته ، مى گويد : وى در سال دويست و نود و اندى و يا سال سيصد و اندى 3 از دنيا رفته است و عضدالدوله چنانكه معلوم است به سال 372 هجرى در گذشته است . و لكن قفطى ذكر كرده است كه رازى به سال 364 از دنيا رفته و در زمان المكتفى و اندكى نيز در زمان المقتدر4 زيسته است . بنابراين ، مانعى در كار نيست كه رازى در انتخاب مكان بناى بيمارستان عضدى - چنانكه ذكر كرده اند- شركت داشته باشد .

پاره اى از خصوصيات بيمارستانها

درباره چگونگى بيمارستانها در عهد اسلامى ، پيش از اين گذشت كه گوستاولوبون گفت: آنها با اصول بهداشتى مطابق بودند و از بيمارستانهاى اين روزگار ما نيز بهتر بودند؛ چنانكه آنان در هر شهرى ، بيمارستانهايى عمومى بنا نمودند. 5 و براى هرنوع بيمارى ، بخش - و يا چند بخش - اختصاص داده شده بود. اطبايى كه داراى تخصص در آن بيمارى بودند، در بخش مربوطه به اين سو و آن سو مى رفتند. سرپرستها و كاركنان آن بخش نيز همراه با پزشك بودند و به بيماران خدمت مى كردند. پزشك از حال بيماران با خبر مى شد و برايشان داروى لازم را تجويز مى نمود.6

در بيمارستانها ، همه مردم كشور پذيرفته مى شدند و

تفاوتى نداشت كه مسلمان باشند يا نه . بيماران را به كاملترين شكل ممكن تأمين مى كردند و براى آنان جيره غذايى ، پتو و ... اختصاص مى دادند.7

مقريزى در باره بيمارستان ابن طولون كه به سال 259 هجرى در قاهره تأ سيس كرد، مى گويد : در اين بيمارستان شرط و مقرر كرد كه نه نظاميان در آن معالجه شوند و نه بردگان . دو حمام براى آن بنا كرد كه يكى براى مردان مى باشد و ديگرى براى زنان و آن دو را براى بيمارستان و غير آن وقف نمود. و شرط كرد كه چون شخص بيمارى را به بيمارستان مى آورند، لباس و اثاثيه و لوازمش را از او بگيرند و در بيمارستان به امانت نگه دارند. سپس لباسى به تنش كنند و فرشى برايش بگسترانند و صبح و شب به وسيله دارو و غذا و پزشكان ، از وى پرستارى نمايند تا آنكه خوب شود و چون خوب شد، لباس را بدو بدهند و ترخيصش كنند. 8

و در باره بيمارستان منصورى كه در قاهره به سال 683 هجرى بنا گشت ، مى گويد: ... و در آنجا دارو و پزشك فراهم بود و نيز ساير نيازمنديهايى كه يك بيمار بدان نياز دارد. سلطان ، در بيمارستان دو نوع خدمتكار به خدمت گماشت ؛ يكى زن و ديگرى مرد تا به بيماران خدمت كنند و براى آنان نشانهايى مقرر كرد و براى بيماران تخت تهيه نمود و تختها را به لوازمى كه مورد نياز بيمار است ، مجهز كرد .

و براى هر گروهى از بيماران ، مكانى مشخص كرد.

ايوانهاى چهارگانه بيمارستان را براى بيماران مبتلا به تب مختص گردانيد و سالنى را براى بيماران چشمى و سالنى ديگر را براى مجروحين و سالنى را براى مبتلايان به اسهال و سالن ديگر را براى زنان ، و مكانى را براى سرماخورده ها اختصاص داد و هر سالن به دو بخش زنان ومردان تقسيم مى شد. آب به تمام اين بخشها مى رسيد و در آنها جارى بود .

و مكانى را براى آشپزخانه و تهيه دارو و نوشيدنى مختص گردانيد و مكانى را براى تركيب و به دست آوردن معجونها، سرمه ، شياف و مانند آن ، و مواضعى ديگر را نيز به ذخيره اين مواد اختصاص داد .

مكانى بود كه نوشيدنى ، شربتها و داروها به طور جداگانه نگهدارى مى شدند و جايى نيز كه رئيس الاطباء براى تدريس طب جلوس مى كرد .... و اين بيمارستان ، وقف عام بود. 9

بيمارستانهاى صحرايى

نظاميان مسلمان ، داراى بيمارستانهايى سيّار بوده اند. ابن خلكان و نيز قفطى در باره ابى الحكم عبيداللّه بن مظفر مغربى متوفاى 549 هجرى مى گويند : و عماد اصفهانى در خريده ذكر مى كند كه ابوالحكم مذكور، پزشك بيمارستانى بوده است كه چهل شتر آن را حمل مى كرده و همراه با سپاه سلطان محمود سلجوقى بوده و هر جا كه او خيمه مى زده ، برده مى شده است . سپس از خدمت ابن مرخم در آنجا به عنوان پزشك و حجّام ياد مى كند. 10

و سيد امير على مى گويد: در جنگها، گروهى از پزشكان با بيمارستانى بسيار مجهّز سپاهيان را همراهى مى كردند

و با وسايلى كه شتران جابجا مى نمودند مجروحان را حمل مى كردند.

بيمارستان صحرايى رشيد و مأمون ، داراى شمار بسيارى شتر و قاطر بود تا خيمه ها، لوازم و داروها را حمل نمايند. و حتى در دوره هاى بعد كه زمان حكومت ملوك ضعيفى چون سلطان محمود سلجوقى فرا رسيد، لوازم بيمارستان نظامى بر چهل شتر حمل مى گشت . 11

بيمارستانهاى اورژانسى

خدمات پزشكى مسلمانان تنها برآنچه ذكر گشت محدود نمى گردد، بلكه خدماتى ديگر نيز هست كه شايان ذكر است ؛ مثلاً ايجاد مراكزى براى حوادث غير مترقبه اى كه ممكن است براى اجتماعات عمومى انسانى پيش آيد .

مؤلف جامع السيرة الطولية در باره مسجد ابن طولون مى گويد: در آخر آن مخزنى براى آشاميدنيها و دواها ساختند كه خدمتگزارانى داشت و دكترى روز جمعه در آنجا مى نشست تا اگر حادثه اى براى نمازگزاران اتفاق افتاد درمان نمايد. 12

اولين بيمارستان در اسلام

ما مى توانيم بگوييم كه نخستين محلى كه براى نگاهدارى بيماران و درمان آنان پس از ظهور اسلام ، مخصوص گشت ، مسجد رسول اكرم صلى الله عليه و آله در مدينه بود .

دكتر جواد على مى گويد : در مسجد رسول ، مكانى بود كه بيماران و مجروحان درمان مى شدند و رسول و صحابه از بيمارانى كه در آنجا بودند، تفقد به عمل مى آوردند. 13

از آنچه ذكر گشت ، بطلان قول بعضى روشن مى شود كه گفته اند : اوّلين بيمارستان اسلامى ، بيمارستان وليد بن عبدالملك بود.14 البته شايد وليد نخستين كسى بود كه به دليل مناسب بودن وضع اقتصادى در زمانش

، به توسعه بيمارستانها اقدام ورزيد .

جريمه اموى

ابن قتيبه مى گويد: ابوالحسن گفته است : روزى سليمان بن عبدالملك در ميان راه مكه به عده اى جذامى برخورد و دستور داد تا آنان را آتش بزنند! و گفت : اگر خداوند خير اين قوم را مى خواست ، آنان را به چنين مرضى مبتلا نمى كرد. 15 به راستى كه اين جريمه اى است بس سخت و غير عادلانه كه بر پيشانى هر انسان آزاده اى عرق درد و شرم مى نشاند . و شكى نيست كه اعمال و افعال حكام جائر اسلام و شجره ملعونه مذكور در قرآن ، بسيار نزديك به اعمال و افعال كسانى چون فراعنه مصر است . در حالى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و ائمه اطهار : مردم را چنين امر مى فرمودند كه به چنين كسانى جذامى به صورتى بنگرند كه موجب ناراحتى آنان نشود . و على عليه السلام در عهدنامه مالك اشتر مى نويسد كه او بايد به امور دردمندان و ناتوانان رسيدگى كند و مواجب و رزق و روزى شان را متكفل شود چه آنان كه نزديكند و چه آنان كه در نقاط دور دست مى باشند . 16

بيمارستانها در قرن اوّل و دوّم هجرى

1-وليد بن عبدالملك به سال 88 هجرى بيمارستانى در دمشق ساخت و اطبايى را در آن به خدمت گرفت و برايشان مقررى تعيين نمود. وى دستور داد جذاميان را قرنطينه كنند و براى آنان و نيز نابينايان مقررى تعيين كرد. 17

2-در زمان رشيد تيمارستان وجود داشته است .18 و معلوم نيست كه پيش از

وى نيز تيمارستانى وجود داشته است و يا همو بوده كه به تأ سيس آن اقدام نموده است ؟ بنابراين سخن جرجى زيدان كه مى گويد : منصور يا كسى كه پس از وى آمد، اقدام به تأسيس تيمارستان نمود، 19سخنى نادرست است .

3-سپس ، رشيد بيمارستان بغداد را تأسيس كرد و زمانى كه مى خواست آن را افتتاح كند، بختيشوع را از جندى شاپور فراخواند. وى در آنجا رئيس بيمارستان بود. بدو پيشنهاد كرد تا اين وظيفه مهم را بر عهده گيرد، ولى او با كمال شگفتى از قبول آن سرباز زد و به اشاره چنين گفت كه براى اين امر، كسى ديگر را برگزيند و او نيز چنين كرد. 20

بعضى بر اين باورند كه اين بيمارستان را نخستين بيمارستان بدانند، البته اگر بيمارستانى را كه عبدالملك بنا نمود اوّلين بيمارستان ندانيم . 21

4-برمكيان بيمارستانى به نام خود تأسيس كردند كه ابن دهن هندى متولى آن بود. 22

5-طاهر بن حسين خطاب به فرزندش ، عبداللّه مى نويسد : براى بيماران مسلمان ، خانه اى بنا كن تا در آن محفوظ باشند و كسانى را برايشان به خدمت گمار كه به امورشان برسند و پزشكانى كه به درمان دردهايشان بپردازند.23

6-در بغداد، بيمارستانى بوده است مخصوص ديوانگان . اين محل ، همان دير هرقل قديم بوده است .24

بيمارستانها در قرن سوم و پس از آن

بعضى مى گويند : سپس يك قرن به تمام و كمال گذشت و كسى تا آن وقت نشنيد كه دوباره مؤ سسه اى اين چنين در پايتخت - بغداد - ساخته شود. اين قرن ، همان

وقتى است كه پزشكان معروف بيمارستانهاى جندى شاپور به قصر خليفه خوانده شدند. و شايد سبب ، توجهى باشد كه به سامرا مبذول گشت ؛ شهرى كه در نظر خلفا، پس از پايتخت ، مقام دوّم را كسب كرد.25

به هر حال ، مسلمانان قرن سوم ، توجه فراوانى به ساخت بيمارستانهاى بسيار در مناطق مختلف مبذول مى داشتند. به عنوان نمونه مى توان از موارد ذيل نام برد:

1- بيمارستان ساخته شده به وسيله احمد بن طولون در مصر به سال 259 يا 261 هجرى كه پيش از اين سخن درباره اش رفت .

2- پيش از به پايان رسيدن قرن سوم ، در مكه و مدينه ، بيمارستانهايى ساخته شد.26

3- سپس بدر مولى المعتضد در بغداد بيمارستانى بنا نمود.27

4- در سال 302 هجرى ، وزير، على بن عيسى ، بيمارستانى ديگر بنا نمود كه سعيد بن يعقوب دمشقى رياستش را همراه با بيمارستانهاى بغداد، مكه و مدينه برعهده گرفت .28

5- در سال 306 هجرى سنان بن ثابت بيمارستان السيدة را تأ سيس كرد و مقتدر، بيمارستانى ديگر بنا نمود. 29 و گويند كه همين سنان ، پنج بيمارستان را در سال 304 هجرى سرپرستى مى كرده است . 30

6- در سال 313 هجرى ابن الفرات ، دشمن سياسى على بن عيسى بيمارستانى ساخت و رياستش را به ثابت بن سنان واگذار كرد. 31

7- سپس امير الا مراى تركى ، ابوالحسن ، پيش از مرگش به سال 329 هجرى بيمارستانى تأ سيس نمود و رياستش را به دست سنان بن ثابت سپرد.32

8- در سال 355 هجرى معزّالدوله ، بيمارستانى در

بغداد تأ سيس كرد.33

9- عضدالدوله در سال 368 هجرى بيمارستان مشهور بغداد را بنا نمود. در اين بيمارستان ، 24 پزشك خدمت مى كردند كه داراى تخصصهاى مختلف بودند. رياست بيمارستان را به ترتيب ، بيش از 24 پزشك بر عهده گرفتند.34

جهانگرد اندلسى ، ابن جبير از اين بيمارستان به سال 580 هجرى در بغداد ديدار كرده است . بيمارستان مذكور، همچنان به فعاليت مى پرداخته و در زمان يورش مغولان به سال 656 هجرى نيز خراب نشده است .35 سپس بيمارستانهاى بسيارى در شهرها و مناطق مختلف ساخته شد ....

پي نوشت :

1- ر . ك : تمدن اسلام و عرب ، ص 614 . عيون الانباء، ص 415. موجز تاريخ الشرق الادنى ، ص 192 .

2- عيون الانباء، ص 415 .

3- عيون الانباء، ص 420 .

4- تاريخ الحكماء، ص 272. تاريخ الاطباء والحكماء، ص 153 (ترجمه فارسى)

5- مختصر تاريخ العرب ، ص 283 .

6- تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 207 ، نقل از طبقات الاطباء، ج 1، ص 155 .

7- تاريخ الحكماء، ص 194. عيون الانباء، ص 301 و 302 .

8- مقريزى ، الخطط، ج 2، ص 405 .

9- همان مدرك ، ص 406 .

10- وفيات الاعيان ، ج 1، ص 274، چاپ 1309. تاريخ الحكماء، ص 405. تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 207.

11- مختصر تاريخ العرب ، ص 369 .

12- الخطط مقريزى ، ج 2، ص 405. الحضارة الاسلامية فى القرن الرابع الهجرى ، ج 2، ص 206.

13- المفصل فى تاريخ العرب قبل الاسلام ، ج 8 ، ص 412. التراتيب الادارية ، ج 1،

ص 453 و 454. تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 763 .

14- مقريزى ، الخطط، ج 2، ص 405.

15- ابن قتيبه ، عيون الاخبار، ج 4، ص 69 .

16- نهج البلاغه فيض الاسلام ، نامه ها، عهد نامه مالك اشتر. بحارالا نوار، ج 77، ص 259 .

17- همان مدرك .

18- شيخ بهايى ، كشكول ، ص 213. تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 206 .

19- تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 206 .

20- تاريخ الحكما، ص 383 و 384. عيون الانباء، ص 245 .

21- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 158 .

22- ابن نديم ، الفهرست ، ص 356 .

23- التراث اليونانى فى الحضارة الاسلامية ، ص 91 .

24- ر . ك : حموى ، معجم البلدان ، ج 2، ص 540 .

25- التراث اليونانى فى الحضارة الاسلامية ، ص 91 .

26- عيون الانباء، ص 316 .

27- تاريخ البيمارستانات فى الاسلام ، ص 180. التراث اليونانى فى الحضارة الاسلامية ، ص 91.

28- عيون الانباء، ص 316. تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 288 .

29- همان مدرك .

30- الحضارة الاسلامية فى القرن الرابع الهجرى ، ج 2، ص 206 .

31- عيون الانباء، ص 305 .

32- التراث اليونانى في الحضارة الاسلامية ، ص 92 .

33- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 775. الحضارة الاسلامية فى القرن الرابع ، ج 2، ص 207، المنتظم ، ج 7، ص 33.

34- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 775 .

35- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 775. تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 207. التراث

اليونانى فى الحضارة الاسلامية ، ص 92 .

منبع: آداب طب و پزشكي در اسلام

اخلاق پزشكى در اسلام

نويسنده:علامه سيد جعفر مرتضي عاملي

احكام اسلام

بى ترديد خداوند متعال آفريننده همه چيز است ، اوست كه دانا و ناظر بر هرآنچه در جهان است . به بندگانش دانا و بصير است ، فرموده: مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين از آن اوست ؛ زنده مى كند و مى ميراند و او بر هر چيز تواناست ، اوّل و آخر و پيدا و پنهان آن است و او بر هر چيز داناست ، او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز شش دوران آفريد، سپس بر تخت قدرت قرار گرفت و به تدبير جهان پرداخت ؛ آنچه را در زمين فرو مى رود مى داند و آنچه را كه از آن خارج مى شود و آنچه از آسمان نازل مى گردد و آنچه به آسمان بالامى رود و هر جا باشيد او با شماست و خداوند نسبت به آنچه انجام مى دهيد بيناست . 1 كه در اين رابطه آيه هاى بسيارى نازل شده است .

خداوند متعال نسبت به بندگانش بخشنده و آمرزنده است و خير و صلاح و سعادت آنان را مى خواهد، خداوند متعال فرموده است : او كسى است كه آيات روشنى بر بنده اش محمَّد] نازل مى كند تا شما را از تاريكيها به سوى نور ببرد و خداوند نسبت به شما مهربان و رحيم است . 2

و در سوره اى ديگر فرموده است : به نام خداوند بخشنده بخشايشگر، ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است خداوندى كه بخشنده و

بخشايشگر است و رحمت عام و خاصش همگان را فرا گرفته 3 كه در اين مورد نيز آيه هاى بسيارى نازل شده است .

اگر خداوند متعال احكامى را كه امور معاش و معاد از جمله احكام قصاص را براى بندگانش تشريح كرده است ، به وسيله اين احكام سعادت و كمال و حفظ آنان را از لغزش يا سقوط در دره هاى سركشى و گمراهى و ضلالت ، مى خواهد، همانطورى كه اوّلين آيه از سوره حديد به اين مطلب اشاره كرده است .

هنگامى كه از امام باقر عليه السلام در رابطه با علت تحريم ميته ، خمر، گوشت خوك و خون سؤ ال شد، امام در جواب فرمودند: خداوند متعال آنها را بر بندگانش حرام نكرده است بلكه ماوراى آنها را نيز از رغبات حلال كرده است و پرهيزى از آنچه حرام كرده است نيست ، ولى او خلق را آفريد و به آنان آنچه بدنهايشان انجام مى دهند و آنچه به صلاح آنان است ، آموخت و آن را بر بندگانش حلال كرد و آن را مباح دانست و آنچه به زيانشان هست نيز آموخت و آنان را از انجام آن برحذر داشت ، سپس آن را بر كسى كه ناچار و بدنش جز با آن نمى تواند دوام بياورد، حلال كرد.4

از امام رضا عليه السلام روايت شده است كه فرموده اند : آنچه خداوند حلال كرده است صلاح و بقاى بندگان در آن است و به آن نيازمندند، و چيزهايى را يافتيم كه حرام هستند و بندگان از آنها بى نيازند گرچه در آنها فايده اى است .

حرّ عاملى فرموده :

احاديثى كه در اين رابطه اند، بسيارند.5

خداوند متعال ، اسلام را نعمتى دانست كه او بر بندگانش نازل كرده است و اين نعمت را با قرار دادن على عليه السلام امام و رهبرى بر مسلمانان در روز غدير كامل كرده است ؛ چنانچه در آيه سوم از سوره مائده فرموده است : امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين جاودان شما پذيرفتم .

حق تشريع از آن كيست ؟

اگر خداوند متعال تنها آفريننده و صاحب اين جهان و انسان است و آگاه و دانا بر تمام روابطى كه در آن هست و دانا بر آنچه به صلاح يا به زيان آنان باشد، پس تنها اوست كه اختيار تام در وضع قانون و تشريع دارد و تنها اوست كه سعادت و كمال انسان را تضمين مى كند و بر تمام حالتها و رفتارهاى انسان واقف است .

هر كس ديگرى ، جز خداوند سبحان و متعال متصدى اين امور گردد كه چيز قابل ذكرى از اين جهان و انسان نمى داند، بيرون از جاده انصاف و مناسبات يا مقتضيات عقلى و فطرى خواهد بود. بلكه ظالم و متجاوز است و نمى تواند نظام كامل و شاملى را وضع كند كه با رفتار و كردار انسان مطابقت داشته باشد؛ البته اگر نگوييم كه او در بيشتر موارد آنچه به ظلم و شقاوت انسان يا نابودى و هلاكت او مى انجامد، وضع خواهدكرد.

در اين مورد مثالى ذكر مى كنيم : اگر شخصى وسيله اى را در كمال دقت و پيچيدگى بسازد كه نسبت به اطرافش

تأ ثيرات مختلفى از خود نشان بدهد، آيا كسى كه از حقيقت تركيب اين وسيله اطلاعى ندارد، حق منع سازنده اش را در استفاده از آن دارد؟ و يا حق دارد نظم و قانونى ايجاد كند كه سلامت و دوام آن را با تمام جزئيات و ويژگيهايش حفظ نمايد؟! و در نتيجه اين انسان ناآگاه به آن وسيله يا به برخى از اجزايش خود را قانون گذار بشمار آورد؟ آيا كسى او را به خاطر انجام اين كار ستايش مى كند؟ يا او را ملامت يا سرزنش خواهد كرد؟ آيا ممكن نيست كه از هر عاقل يا منصفى درخواست شود تا او را از اين كار باز دارند و به علت خسارتها و كمبودهايى كه از سركشى اش بروز مى كند جريمه شود، اينها علاوه بر عقاب و جزاى برابرى است كه در انتظارش خواهد بود6 تا موعظه اى براى خود و پندى براى ديگران ، باشد .

نتيجه اى كه مى گيريم اين است كه خداوند متعال و سبحان حق تشريع و قانونگذارى را بر تمام جهان و بر هر چيز دارد و تنها اوست كه بر تمام بندگانش شاهد است و احاطه دارد .

گستردگى قوانين اسلام

قوانين الهى و تعاليم قرآنى ، علاوه بر تكامل انسان در انسانيتش و در قربش به ذات حق تعالى و پيروزى در رضاى پروردگار، براى تحقق كمال و سلامت و سعادت كمال سعادت و خوشبختى براى انسان ، وضع شده اند .

بديهى است هر چه نظامها دقيقتر و گسترده تر باشند، سعادت و سلامت انسان نيز كاملتر و رسيدنش به آن هدف والا، سريعتر و آسانتر

خواهد بود. و براى همين ، تعاليم و قوانين اسلامى دقيق و گسترده براى تمام كارها و احوال و اوضاع انسان ؛ چه سياسى ، اقتصادى ، رفتارى ، نفسى و يا غيره وضع شده اند، خلاصه هر آنچه به فرد يا جامعه تعلق داشته باشد از دايره قوانين اسلامى خارج نيست .

هر چيزى تابع قانونى است و نظامى بر آن حاكم است كه آن نظام ، قانون را در خدمت و سعادت و خير و صلاح انسان توجيه مى كند. بله از هر چيزى كه به انسان تعلق داشته باشد، از خوردن و نوشيدن و ايستادن و نشستن گرفته تا راه رفتن و تارهاى صدايش نيز غافل نشده است . بلكه قوانين پروردگار در انتخاب و ابعاد خانه اى كه انسان در آن زندگى مى كند و لباسهايى كه مى پوشد و در رفتارهايش حتى در خواسته هاى قلبى انسان و كارهاى پشت پرده اش نيز دخالت دارند .

اسلام هيچ قانونى را كه به جايگاه اجتماعى انسان يا به سليقه او و خواسته هايش يا به روح و حالت نفسانيش يا به سلامت بدنى اش لطمه اى بزند، تشريع نكرده است . براى مثال : به تعاليم اسلام كه به گرفتن ناخن انسان و آرايش مو و دستوراتى كه به پاكيزگى و طهارت داده شده اند، اشاره مى كنيم .

مثلا: خداوند متعال از مرد كثيف متنفر است .7

و نيز آمده است كه : پاكيزگى نشانه ايمان است.8

و از پيامبراسلام صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمودند : واى بر بنده كثيف !.9

خداوند بعضى از لباسهايى كه به جايگاه

اجتماعى انسان لطمه اى مى زنند و باعث خوار شدنش در چشم ديگران مى شوند، حرام كرده است .

علاوه بر اينها بسيارى از موارد و حالتهايى كه برانسان پيش مى آيد ذكر كرده است كه غير از قانونگذارى الهى هر قانونگذار ديگرى از آنان غافل مانده است ؛ چون قانونگذارى الهى از ساحت مقدس حق سرچشمه مى گيرد.

امام صادق عليه السلام فرمودند : جامعه نزد ماست ، پرسيدم : جامعه چيست ؟ گفت : صحيفه اى است كه هر حرام و حلالى در آن است و هر چيزى كه انسان نيازمند اوست حتى ديه خراش ، سپس دستهايش را به هم زد و گفت : ابامحمَّد! رخصت مى دهيد؟ گفتم : فدايت شوم در نزد شمايم ، پس هر چه مى خواهيد انجام بدهيد، با دست مبارك ويشگونى گرفت و گفت : حتى ديه اين اثر.10

طبيعت قوانين اسلام

در اينجا نمى خواهيم ادعا كنيم كه گستردگى قوانين اسلام بر اساس نص واضح و صريح بر هر امر كوچك و بزرگى ، استوار است ؛ چون آن كارى است بس دشوار، ولى كمال گستردگى دراينجا اين است كه او به انسان ، روحيّه وحالاتش نگاهى آگاهانه دارد.

ديده مى شود : اوّلاً : كارهاى ثابتش كه هيچ تغيير و تبديلى در هيچ برهه اى از زمان و احوال در آن به وجود نمى آيد، براى آنها قوانينى ثابت و نظامهاى محدودى تعيين كرده است . از جمله قوانين ميراث ، ازدواج و طلاق و غيره مى توان نام برد. و ممكن است در آن ، تمام احكام ثابت در موضوعها با عنوانهاى نخستين ، طبق اصطلاح

اصولى ، وارد كرد .

دوم : كارهايى كه قابل تغيير و تبديل باشند كه ممكن نيست داراى چهارچوبى معين و ثابت باشند، پس بايد اصول و قوانين عامى قرار دهد كه لسانشان تغييرپذير باشد.

در نتيجه اين قوانين و ضوابط ثابتند و تنها مصاديق و افراد آنها، متغير است .

ممكن است ديگر موضوعاتى كه در اصول به آنها عناوين ثانويه اطلاق مى شود در اين محدوده وارد ساخت . اينجاست كه اسلام نسبت به فرهنگها و علومى كه به سود جامعه اسلامى است و نسبت به امور داخلى و امنيتى كشورهاى اسلامى كه بر اثر ظرفيت هاى گوناگون مختلف مى باشد نظرى خاص دارد. و اين امر به اسلام نيروى خاصى داده است تا هر چيز جديدى را در بر بگيرد و گام به گام با پيشرفتهاى مدرن و پيشرفت زمان همراه باشد . و همواره بتواند در حالتها در احوال مختلف تصميمى مناسب اتخاذ كند . و در آينده نيز اين نيرو را خواهد داشت . و اسلام تنها قانونى است كه مى تواند، انسانى و مدرن و جهانى و هميشگى باشد .

فقيه و غير فقيه

1- وظيفه فقيه كشف احكام ثابت الهى براى موضوعهايش و تطبيق قواعد و كليات ثابت بر مصداقهاى متحول و متغيرش مى باشد. پس فقيه احكام شرعى را جعل و تشريع نمى كند، بلكه از آنها پرده بر مى دارد وقاعده را بر مواردش تطبيق مى دهد.

2- شكى نيست كه فطرت ، عقل و عقلا در جايى كه احتياط و عمل به آن ممكن نباشد12 حكم مى كنند به رجوع كردن به كسى كه قدرت بر كشف و تطبيق

دارد؛ زيرا اوست كه در اين زمينه تخصص دارد و آمادگى آن را دارد تا در آينده مرجعى براى كسانى كه فاقد اين تجربه هستند باشد. همانطور كه شخص عادى به پزشك يا مهندس در آنچه به آنان تعلق دارد مراجعه مى كند؛ چون او تجربه اى در اين دو مورد به دست نياورده است .

3- همانطور كه انسان طبق فطرت و سجيه و عقلش ، ماهرترين دكتر و متخصصان را برتر مى داند و جز به آنان به كسى ديگر مراجعه نمى كند، مگر در مواردى كه نمى تواند از آنان استفاده اى ببرد كه خداوند متعال براى رهنمود اين گونه افراد فرموده است : اگر نمى دانيد، از آگاهان بپرسيد13.

همچنين خداوند متعال در اشاره به اينكه اين امر در سرشت و ذات انسان وجود دارد، فرموده اند: آيا كسانى كه مى دانند با كسانى كه نمى دانند يكسانند؟.14

4- از سوى ديگر : سرشت و ذات انسان او را در مراجعه به كسانى كه به راستگويى و اخلاصشان از متخصصان اطمينان دارد، سوق مى دهد و هر چه ، كارى كه مى خواهد انسان آن را به بهترين وجه و كاملترين شكل انجام دهد، مهمتر باشد، اهميت كسى كه داراى بيشترين شرايط مناسب باشد، مهمتر است .

5- دين و شرع ، بزرگترين مسأ له اى است كه ممكن است در پيش روى انسان باشد، چون دستورات آن تمام موارد اجتماعى ، حياتى و فردى او را در بر مى گيرد و آينده و سرنوشتش به آنها بستگى دارد دنيوى و اخروى ، هر خللى يا تجاوزى كه حاصل شود به طور مستقيم بر

زندگى انسان و آينده اش تأ ثير مى گذارد .

اگر اين طور باشد - پس بر انسان است كه سعى كند تا تمام شرايط و ضمانتهايى را كه باعث مى شود تا به آن درجات از اطمينان كامل در باره كسى برسد كه او را رهبر و معلم و مرشدى براى خود دراين راه مى بيند - چه از ناحيه علمى يا رفتارى يا غيره .

او جز شخص مجتهد و عادل نيست ، كسى كه نخست نفسش را از درون تزكيه كرده است و سپس به بيرون پرداخته ؛ كسى كه ظاهرش انعكاس باطنش باشد . كسى كه والاترين و عظيمترين مهارتهاى علمى را در اين زمينه دارا باشد. علاوه بر آنچه فقها در كتابهايشان به آن اشاره كرده اند .

پزشكى و فقيه

اگر پزشكى يكى از موارد گسترده اى باشد كه گاهى به احكام و قوانين اسلامى به طور مستقيم يا غير مستقيم ، راجع است ، پس طبيعى است كه دكتر يا مريض و كسانى ديگر كه با اين موارد رابطه اى دارند، بايد پيوسته به كتابهايى كه مرد اعلم در قانونگذارى اسلامى براى آشنايى با احكام شرعى ، نوشته است مراجعه كنند؛ چون اين امر در بيشتر موارد بر نظرها و رفتارهايشان به طور قابل توجهى تأ ثير مى گذارد .

پزشكى در اعتبار شرعى

پزشكى يك وظيفه اى شرعى محسوب مى شود و واجب كفايى است . همه از تركش مجازات مى شوند و با عمل بعضى به آن ، از ديگران ساقط مى گردد كه موارد زير صحت اين گفته را تأ ييد مى كنند :

1-از امام صادق عليه السلام نقل

شده است كه فرمود: مردم هر سرزمينى از سه چيز بى نياز نمى شوند كه هم در دنيا و هم در آخرت نجات دهنده آنان است ، اگر از آنها روى برگردانند، نادانند: فقيه عالم و دانا و اميرى نيكوكار و اطاعت شونده و طبيبى بينا و مطمئن .15

2-از ابى عبداللّه عليه السلام روايت شده است كه فرمود : حضرت مسيح عليه السلام فرموده است : كسى كه مداواى شخص زخمى را ترك كند بناچار شريك زخم زننده است و چون زخم زننده خواستار فساد مجروح شد، كسى كه از درمان او دورى كند خوبى او را نمى خواهد پس اگر خوبى او را نمى خواهد به ناچار خواستار فسادش شده است .16

علاوه بر اينها اسلام ، مؤ منين را برادر يكديگر مى داند و بايد در امور آنان اهتمام ورزيد و نيازشان را برآورد و به آنان غذا رساند و اين كه دست همديگر را در موارد بلا بگيرند و مؤ من برادرش را سود برساند و از دلتنگى اش بكاهد، علاوه بر خيلى از چيزهاى ديگر كه گنجايش آنها در اين چند خط ممكن نيست .

موارد پزشكى در هر حالت نمى تواند از اين قاعده مستثنا باشد. اگر نگوييم كه از والاترين و كاملترين مصداقها در بسيارى از موارد بالا مى باشد.

اهميت پزشكى در اسلام

علاوه بر اينكه پزشكى مسؤ وليتى دينى است كه به حد وجوب كفايى مى رسد، كافى است بگوييم اهميت دادن اسلام به اين علم تا آن حد است كه آن را با علم اديان وغيره از علوم همانطور كه در متنها آمده ، مقايسه كرده است

. و اين دو علم تنها علمهايى هستند كه مى بايست به آنها توجه خاصى كرد و براى رسيدن به آنها بايد سعى و تلاش كرد. از امير مؤ منان على عليه السلام روايت شده است كه فرموده اند : علم دو نوع است : علم اديان و علم ابدان .17

همچنين از آن حضرت روايت شده است كه : علم سه نوع است ؛ فقه براى اديان ، پزشكى براى ابدان و نحو براى زبانها مى باشد.18

و درعبارت كراجكى درجواهرش آمده است : علوم چهار نوعند: فقه براى اديان ، پزشكى براى ابدان ، نحو براى زبانها و علم نجوم براى شناخت زمانها مى باشد.19

وظيفه پزشك

علاوه بر اينكه پزشكى يك مسؤوليت دينى است ، يك ضرورت اجتماعى و انسانى و رسالت اخلاقى و مسؤوليت عقلى نيز مى باشد؛ چون:

1- ضرورتى است انسانى و اجتماعى ؛ زيرا برانسان واجب است تا در پيشبرد روند انسانى به سوى تحقق اهداف و بينشهايش و آرزوى رسيدن به سعادت و خوشبختى ، سعى و تلاش كند تا به بالاترين درجات كمال انسانى برسد كه با رسيدن به آنجا عوامل و نشانه هاى بدبختى و خستگى از بين خواهد رفت .

2- مسؤ وليتى عقلى است كه به ناچار بايد باشد تا انسانها باقى بمانند و براى كاهش بد بختى و بلا و دردها به آن نيازمنديم .

3- بالا خره رسالتى است اخلاقى ؛ جاى شك و بدگمانى در آن نيست ، چون از والايى و كمال نفسى صحبت مى كند كه نفوس ديگران را راضى كرده و به آنان آرامش و اطمينان مى بخشد و براى

همين است كه هيچ كس پزشكى را، كه از درمان مريض امتناع مى ورزد؛ نمى بخشد. البته اگر توانايى آن را داشته باشد، يا به علت كمبود پول مريض امتناع كند، پس تمام مردم ، آن پزشك را فاقد اخلاق والا و پاك مى دانند .

پزشك و تجارت

از نظر اسلام ، پزشكى حرفه اى نيست كه به وسيله آن ثروت اندوزى كرد و به خاكستر دنيا دست يافت . بلكه رسالتى است انسانى و مسؤ وليتى شرعى در درجه اوّل است ؛ چون هر حرفه اى كه صاحبش قصد دارد از آن به پول برسد، مختار است كه با اين يا آن معامله كند، اگر قانع شود كه اين معامله اش او را به پول قانع كننده اى مى رساند. و اگر دريافت كه اين معامله نمى تواند گرسنگى و احتياجش را برآورده سازد، مى تواند با او معامله نكند. قطعاً اينها شامل حال پزشك نمى شود؛ چون كسى كه از درمان مجروحى دست بكشد - همانطور كه قبلاً ذكر شد - قطعاً شريك زخم زننده است . و براى گرفتن مزد يا زيادى آن يا به هر علتى ديگر، حق آن را ندارد كه در درمان تعلل كند. همچنين در درمان بيمار نمى تواند سهل انگارى يا سستى از خود نشان بدهد، همانطور كه بعداً خواهيم ديد .

اجرت پزشك

آنچه ذكر كرديم به معناى اين نيست كه پزشك اصلاً نبايد مزد خود را بگيرد؛ چون در اين صورت بيشتر پزشكان سربار ديگران خواهند بود و ديگر اينكه باعث مى شود بيشتر مردم به فراگيرى اين علم روى نياورند. جداى از نبوغ و ابداع

كه در آن به وجود نمى آورند، در نهايت انسانيت را از يك عنصرى مهم ، بلكه مى توان گفت از مهمترين عناصر آسايش و سعادتبخش انسانيت و پيش برنده آن به پله هاى مختلف كمال و عظمت ، محروم خواهد كرد. براى همين مى بينيم امام حسن عسكرى عليه السلام به پزشكى كه حضرت نزد او حجامت كرده بود، يك كمد لباس و پنجاه دينار مى دهد.20

و بار دوّم - ظاهراً - به او سه دينار مى دهد البته اين پزشك نصرانى بوده است .21

و از امام على عليه السلام روايت شده است كه فرمودند: مزد پزشك كمتر از ضخامت پوست سر كنايه از اينكه پزشك از بيمار خود حدّاقل اجرت را دريافت نمايد است .22

و از ابن عباس روايت شده است كه : رسول اكرم صلى الله عليه و آله حجامت كردند و مزد حجّام را دادند.23

و روايات زيادى از مزد حجامت كردن نقل شده است كه در بسيارى از مصادر وجود دارند. مگر اينكه روايت سماعه مخالف آن است ، لذا شيخ طوسى آن را حمل بر كراهت كرده است .24

علاّمه در پايان افزوده : دادن مزد براى ختنه كردن مجاز است ، و پانسمان و قطع اجزا و گرفتن مزد آنها، مجاز است و خلافى در آن نمى بينيم ؛ چون كارى كه شرعاً مجاز است و شخص محتاج به آن است . و از انجام آن ناچار است پس مزد گرفتن در آن مانند ساير كارهاى مباح ، مجاز است . همچنين عقد استيجار براى سرمه كردن چشم ، چه سرمه كردن از طرف پزشك

يا ديگر افراد باشد، مجاز است . بعضى از اهل سنّت گفته اند شرط قرار دادن براى پزشك جايز نيست .25

امّا نسبت به دوا، محمد بن مسلم از امام موسى كاظم عليه السلام نقل كرده است كه : راوى گفت : از امام در رابطه با مردى كه مردم را با دوا درمان مى كند و به جاى آن مزد مى گيرد، پرسيدم ؟ امام فرمودند : مانعى ندارد.26

پزشكى در دايره تجارت

اگر هدف از آموختن پزشكى به دست آوردن مال و منال باشد، در اين صورت ، دورى از احساس انسانى و عاطفه اى و مسؤ وليت هاى شرعى و اخلاقى را به دنبال خواهد داشت و علاوه بر آن ممكن است اين علم و همچنين علوم بسيار ديگر وبالى بر انسان و انسانيت شود و بناچار، نسبت ابداع و ژرف نگرى در آن جامعه با حجم عمل و عاملان آن در آنجا هماهنگ نيست در نتيجه براى جامعه و نسلهاى آينده از معارف دقيق و مهم چيزى باقى نمى ماند تا به آنان ارائه شود، و به روى جامعه آفاق جديدى در زمينه هاى مختلف گشوده نخواهد شد.

همچنين مؤ سسه هاى پزشكى ، حرفه هايى خشك خواهند شد كه به غارت ثروت و نابودى انسان اهميت بيشترى مى دهد تا به سعادت او كه در اين صورت بر گرفتارى و مصيبتهايش مى افزايد. بله در اين صورت شمارش معكوس رونق گيرى علوم پزشكى شروع خواهد شد و بيشتر آموزش يافتگان ، بدون درك به روخوانى خواهند پرداخت ، سپس به جهل و نادانى كه بيشتر، سستى و سهل انگارى را

در پى دارد، خواهد انجاميد. به دنبال آن ، انسان اخلاق و انسانى بودنش را از دست مى دهد و به موجودى خسيس و خوار مبدّل مى شود و به گفته امام على عليه السلام : چون چارپايى بسته مى شود كه همّ و غمش علفش خواهد شد.

زندانى ساختن پزشكان نادان

به خاطر آنچه گفته شد اسلام ، با قدرت و دورانديشى در مقابل اين مساءله ايستاده است . از امام على عليه السلام نقل شده است كه فرمودند: بر امام واجب است دانشمندان فاسد و پزشكان نادان را زندانى نمايد.27

بله واجب است ؛ زيرا اشتغال نادان در امر پزشكى ، بيشتر به افزايش درد و رنج هاى مريض منجر مى شود و آسايش و آينده اش را اگر نگوييم زندگى بسيارى را به خطرات زيادى مى كشاند. و همان طور كه علماى فاسد، دين را به فساد مى كشانند، پزشكان نادان نيز بدن ها را فاسد مى كنند و آسايش و سعادت انسان را در دنيا مى ربايند، پس جلوگيرى از آنان و ايستادگى در مقابل آنان با تمام قدرت ، واجب است .

ضمانت پزشك نادان

علاوه بر آنچه گفته شد، اگر نادانان به مداواى مريض بپردازند و آنچه را بايد اصلاح كنند، فاسد نمايند؛ عقلاً، عرفاً و شرعاً مسؤ ولند بنا برقاعده ضمانت بر هر تلف شده اى كه اگر اين كار منجر به مرگ شد، همانطور كه معلوم است ، بايد ديه خطا را ضمانت كرد. و اين امر بين فقها بدون خلاف در آن متداول است ، بلكه در تنقيح آمده است : پزشكى كه دانش كمى دارد، به

اجماع فقها ضامن فساد در درمان خود است . 28 در اين امر، علماى غير شيعه اهل بيت : نيز به طور اجماع بر آن متفق القولند.29

و از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمودند: كسى كه بدون اطلاع كافى از علم طبّ، پزشك شود، ضامن است .30

و در نص ديگرى آمده است : اگر كسى خود را پزشك جا بزند و حال آنكه به طبابت شهرتى ندارد و جان انسانى را بگيرد يا به او زيان برساند، ضامن است .31

واژه تطبب نشانگر ورود به كارى است با سختى و مشقّت مانند واژه تشجّع و تصبر.

ضمانت پزشك دانا

اگر كسى به پزشكى آگاه باشد و در اداى كارى كه بر عهده اوست كوتاهى كند، افزون بر مسؤ وليت شرعى ، چه براءت از مريض يا وليش گرفته باشد يا نگرفته باشد، ضامن است ؛ چنانچه از امام على عليه السلام نقل شده است كه حضرت ختنه كننده اى را در بريدن نوك آلت غلامى به علت كوتاهى در انجام وظيفه اش ، ضامن بشمار آورد.32

ابن ادريس گفته : اين روايت صحيح است و هيچ خلافى در آن نيست 33 البته اين روايت را بر مورد تفريط حمل نموده است .

و اگر پزشك در انجام وظيفه اش كوتاهى نكند و پزشك با هوش و ماهرى باشد و به سبب او مريض تلف شود يا يكى از اعضاى بدنش از كار بيفتد، اگر مريض كوچك يا ديوانه باشد و پزشك از ولى امرش اجازه گرفته باشد، يا مريض بالغ باشد و پزشك از او اجازه براءت از

ضمانت گرفته باشد؛ در اين صورت او ضامن نيست .

از ابى عبداللّه روايت شده است كه فرمودند : امير مؤ منان عليه السلام فرمود : كسى كه به پزشكى يا دامپزشكى اشتغال يافت ، بايد از ولى اجازه بگيرد و گر نه او ضامن است.34 البته ضعف اين روايت به خاطر عمل مشهور، جبران شده است ، بلكه ادعاى اجماع بر اين روايت شده است 35 و اين به معناى براءت قبل از اثبات حق نيست ، بلكه اين به معناى اجازه گرفتن در چيزى تلقى مى شود كه اقتضا مى كند عدم اثبات حق را، علاوه براين كه اگر اجازه داده نشود، پزشك به درمان مريض اقدام نمى كند.36

آيا اجازه مريض يا ولى اش در درمان بدون براءت از ضمانت ، كافى است ؟ شايد گفته شود كه پزشك در اين صورت ضامن نيست ؛ چون ضمانت با اجازه ولى يا مريض ساقط مى شود. و اين كارى است كه شرعاً متداول است ، پس ضمانتى به دنبال ندارد.37

ولى اين حجت كافى نيست ؛ چون اگر شرعاً جايز باشد، به معناى ساقط شدن ضمانت نيست .38 و آنچه جايز است معالجه كردن است نه تلف كردن كه به آن اجازه داده نمى شود ... ولى از سخنش كه ضمانت با اجازه ساقط مى شود شايد تعبير ديگرى داشته باشد. و آن اينكه اگر بگوييم : اقدام مريض يا ولى اش بر تحمّل نتايج كار پزشك و رضايت بر انجام عمل داده باشند، در اين صورت آن را از جمله براءتها به شمار مى آوريم . ولى ظاهر امر اين است كه اجازه

آنان دليل بر عدم خواستن ديه و ضمانت در صورت اتلاف مريض نيست ، آنان اجازه درمان را به اين علت مى دهند كه شارع ضمانت حقشان را در صورت اتلاف مريض يا عضوى از بدنش توسط پزشك داده است . پس قاعده اى مى ماند و آن ، ضمانت است بر آنچه تلف شود. بنابر اينكه اين امر در عرف پابرجاست مى بينيم اگر كسى پسرش را به پزشك ببرد و درمانش كند، ولى به علت درمان بميرد، از پزشك شكايت مى كند واو را در تلف كردن پسرش مسؤ ول مى داند.

امّا در اينجا استدلال بر ضمانت به اجماع ، بى جاست ؛ چون ظاهر امر، يا لااقلّ احتمال مى رودكه اجماع برقاعده ضمانت برآنچه تلف شودباشد، درنتيجه حجت نيست .

همچنين استدلال بر روايتى كه امام على عليه السلام ختنه كننده اى را ضامن كرده است ، صحيح نيست ؛ چون اين قضيه به طور مطلق نيست و به احتمال زياد تضمين امام به اين علت بوده كه او در كارش بسيار كوتاهى كرده است ، همانطور كه قبلاً اشاره كرديم . و در جواهر نيز به آن اشاره شده است ، پس مراجعه كنيد .

اگر پزشك ماهرى بر درمانى ، بدون كسب اجازه اقدام كند، بنابراينكه آن كار بر او واجب باشد و بنابراين روايتى كه گفت : كسى كه از درمان مجروحى دست بكشد، بدون شك شريك زخم زننده است كه مقدمه اى است بر حفاظت از نفس محترم ، اگر مريض تلف شود، در اين صورت نيز او ضامن خواهد بود، چون تلف شدن علتى است بر ضمانت . از

جمله مى توان از ادب كردن پسر يا غيره نام برد كه اينها نيز ضمانت دارد.39

دو روايتى كه ربطى به ضمانت ندارند

در روايتى ، راوى مى گويد : به امام صادق عليه السلام گفتم : ما زخم را مى شكافيم و آن را با آتش مى سوزانيم ؟

امام فرمود : اشكالى ندارد.

به حضرت گفتم : به او اين اسمحيقون و غاريقون را مى خورانيم .

امام فرمودند : اشكالى ندارد.

گفتم : شايد او بميرد.

امام گفت : حتى اگر بميرد.40

حمدان بن اسحاق گويد : پسرى داشتم كه به سنگ مثانه مبتلا بود، به من گفتند وى درمانى ندارد، مگر اينكه او را عمل جراحى كنى . پس وى را جراحى نمودم كه جان باخت . شيعيان گفتند تو در خون پسرت شريك هستى .

گفت : براى امام حسن عسكرى عليه السلام جريان را نوشتم ، حضرت عليه السلام در پاسخ نوشتند: اى احمد! از كارى كه كردى هيچ بر تو نيست ، تو مى خواستى او را درمان كنى ، اجل وى در همان كارى بوده كه انجام دادى.41

روايت اوّل ناظر بر ضمانت يا عدم ضمانت نيست ، بلكه ناظر بر اجازه اقدام بر عمل يا عدم آن است ، حتى اگر منجر به مرگ مريض شود.

و در روايت دوّمى ، كسى كه اقدام به شكافتن زخم كرد خود ولى بوده است . و اينكه امام عليه السلام فرمود : تو خواستار درمان بودى و اجلش در كارى كه كردى ، بوده ، اين سخن اثبات عدم ضمانت نيست تا به عموم آن استدلال كنيم بلكه ناظر بر نفى عقاب اخروى است ؛

چون شيعيان ، حمدان بن اسحاق را شريك خون پسرش مى دانستند. افزون براين ، سند اين روايت نيز واضح و روشن نيست .

خلاصه : بهتر است پزشك ماهر، اگر مى خواهد به عملى اقدام كند كه احتمال مى دهد براى مريض خطرى در برداشته باشد، از ولى مريض اگر كودك يا ديوانه باشد يا از خود مريض اگر بالغ و عاقل باشد، براءت بگيرد .

پي نوشت :

1- حديد / 1 - 4 .

2- حديد / 9 .

3- حمد / 1 - 3 .

4- كافى ، ج 6، ص 242. محاسن ، ص 334. تهذيب ، ج 9، ص 128. من لايحضره الفقيه ، ج 3، ص 218. وسائل ، ج 17، ص 2 .

5- الفصول المهمة ، ص 541 از علل الشرايع . بحارالا نوار، ج 6، ص 93. علل الشرايع ، ج 1، ص 250 و 252 .

6- كسى كه سنّت حسنه اى را پايه گذارى كند، اجرش و اجر هر كس كه به آن عمل مى كند تا روز قيامت ، به او بر مى گردد و كسى كه سنّت بدى را بنا نمايد، گناه آن و گناه هر كسى كه به آن عمل كند تا روز قيامت ، به او بر مى گردد.

7- بحارالا نوار، ج 76، ص 84 و ج 80، ص 106 از كنزالفوائد كراجكى و ج 99، ص 303. فقه الرضا، ص 48، 99 و 84. خصال ، ج 2، ص 620. تحف العقول ، حديث الاربع مائة چهارصد حديث ، ص 73.

8- بحارالا نوار، ج 62، ص 291 به نقل از طب نبى ، تأ ليف مستغفرى

.

9- الفصول المهمة ، ص 441. طب صادق ، ص 15 از دعائم .

10- وسائل الشيعه ، ج 19، ص 272، حديث 1 .

11- همچنان كه در بيشتر موارد عام : سياسى ، اجتماعى ، ادارى ... و غيره چنين است .

12- نحل / 43 .

13- زمر / 9 .

14- تحف العقول ، ص 238. بحارالا نوار، ج 78، ص 235 . سفينة البحار، ج 2، ص 78 .

15- روضة الكافى ، ص 345. الفصول المهمة ، ص 404. الوسائل ، ج 2، ص 629 و ج 11، ص 401.

16- طب امام صادق عليه السلام ، ص 17 . تسترى ، قضاء اميرالمؤ منين عليه السلام ، ص 144 .

17- تحف العقول ، ص 144. طب امام صادق عليه السلام ، ص 17. بحارالا نوار، ج 78، ص 45 .

18- طب امام صادق عليه السلام ، ص 17. كنزالفوائد كراجكى ، ص 240. بحارالا نوار، ج 2، ص 218.

19- وسائل الشيعه ، ج 12، ص 75 به نقل از الخرائج و الجرائح .

20- وسائل الشيعه ، ج 12، ص 74. الخرائج و الجرائح ، ص 213 و از اصول كافى ، ص 285.

21- تهذيب ، ج 10، ص 293. وسائل الشيعه ، ج 19، ص 294 و 304 .

22- موطاءمع تنوير الحوالك ، ج 3، ص 141. ابن قيم ، طب نبوى ، ص 41. و در پايين صفحه اش از ترمذى و ابى داوود و ابن ماجة ؛ عبدالرزاق ، المصنف ، ج 11، ص 30 و در پايين صفحه اش از بخارى ، كتاب اجاره ، ج 4، ص 308 و همچنين از

مسلم .

23- ر . ك : قرب الاسناد، ص 52 و 53 و استبصار، ج 3، ص 58، 60 و 64. وسائل الشيعه ، ج 12، ص 71 - 74 . و در پايين صفحه اش از: تهذيب ، ج 2، ص 107 و 109 و از فروع كافى ، ج 1، ص 360. فقيه ، ج 2، ص 52 و 56. بحارالا نوار، ج 10، ص 267. علل و بسيارى ديگر ...

24- بحارالا نوار، ج 62، ص 65 .

25- من لا يحضره الفقيه ، ج 3، ص 107. بحارالا نوار، ج 62، ص 72 .

26- من لايحضره الفقيه ، ج 3، ص 20. تهذيب ، ج 6، ص 319. النهايه ، ص 62. وسائل الشيعه ، ج 18، ص 221. قصار الجمل ، ج 1، ص 299 .

27- ر . ك : جواهر الكلام ، ج 43، ص 44 و 45. مسالك ، كتاب ديات ، موجبات ضمانت . رياض ، ج 2، ص 537. مبانى تكملة المنهاج ، ج 2، ص 222. مجمع برهان ، كتاب ديات ، ص 1. تمام اينها بر عدم خلاف در آن تأ كيد كرده يا اجماع از تنقيح را نقل كرده اند.

28- ابن القيم ، طب النبوى ، ص 109 .

29- كنزالعمال ، ج 10، ص 16. و رمزالى : حاكم ، مستدرك . ابى داوود، سنن ، ابن ماجة ، بيهقى ، نسائى و طب النبوى ، ص 107 از بعضى از ذكر كنندگان . تراتيب الادارية ، ج 1، ص 466 از دار قطنى وغيره ...

30- تراتيب الادارية ، ج 1، ص 266.

كنزالعمال ، ج 10، ص 17. از ابن عدى در الكامل و ابن سنى و بيهقى . ابن نعيم در الطب . عبدالرزاق ، المصنف ، ج 9، ص 470 .

31- ر . ك : تهذيب ، ج 10، ص 234. سرائر، ص 429. كافى ، ج 7، ص 364. وسائل الشيعه ، ج 19، ص 195. مسالك ، كتاب ديات ، يجب موجبات ضمانت . رياض ، ج 2، ص 539. قصارالجمل ، ص 404. مبانى تكملة المنهاج ، ج 2، ص 233 .

32- سرائر، ص 429 .

33- كافى ، ج 8، ص 364. تهذيب ، ج 10، ص 234. وسائل الشيعه ، ج 19، ص 195. النهاية ، ص 762. قصارالجمل ، ج 1، ص 404. مسالك ، كتاب ديات ، در موجبات ضمانت . شرايع ، ج 4، ص 249. رياض ، ج 2، ص 537. مبانى تكملة المنهاج ، ج 2، ص 222. و به اين معنا از على عليه السلام در كتاب مصنف عبدالرزاق ، ج 9، ص 471 نقل شده است .

34- مسالك ، ج 2، كتاب ديات ، باب موجبات ضمانت . جواهر، ج 43، ص 46 و 47 .

35- جواهرالكلام ، ج 43، ص 47و48. وسائل الشيعة ، ج 19، ص 195. شرايع ، ج 4،ص 249.

36- شرايع ، ج 4، ص 249. جواهر، ج 43، ص 45 .

37- جواهرالكلام ، ج 43، ص 46 .

38- همان ، ص 45 .

39- روضه كافى ، ص 193. فصول المهمه ، ص 402. بحارالا نوار، ج 62، ص 67. وسائل الشيعه ، ج 17، ص 177. طب امام صادق

عليه السلام ، ص 59 .

40- كافى ، ج 6، ص 53 . بحارالا نوار، ج 62، ص 68 .

41- غررالحكم ، ج 2، ص 718

آناتومى از ديدگاه فقه و پزشكى

«آناتومى Anatomy در اصل، كلمه اى است يونانى و همچون معادل لاتينش ,(desectio) به معناى «برش Cutting up بوده و اصولا به مطالعه وضعيت اجزاى مختلف بدن اطلاق مى گردد.» (1) تكيه گاه اصلى در اين تعريف، «كالبد شكافى براى كالبدشناسى است. براى آناتومى تعاريف ديگرى نيز ذكر شده است كه صرفا شامل مفهوم «كالبدشناسى است; از جمله: «كالبدشناسى يا آناتومى، عبارت است از مطالعه و شناخت ساختمان بدن انسان و اندامهاى مختلف تشكيل دهنده آن و بالاخره روابط فيمابين اندامها.» (2)

مباحث آناتوميك و كالبد شناختى، در راستاى بازشناسى جايگاه واقعى دستگاهها، فيزيولوژى و تن كاركردشناسى انسان، سابقه اى چند هزار ساله دارد; از فلاسفه آناتوميست عهد باستان مى توان «آلكمائيون كره تونايى (535ق م) را نام برد. و هر چند به عنوان پزشك كارى انجام نداده ولى بخصوص براى تحقيق در فرآيند بينايى به تشريح كاسه چشم پرداخته است.

در عصر شكوفايى علمى مسلمانان، تشريح، جايگاه رفيعى يافت. افزون بر «قانون بوعلى و «حيات الحيوان دميرى، نمونه هاى شگفت آورى از جراحى بى حسى (انسترنى)، سوراخ كردن ناى براى رهايى از خفگى (تراكئوتومى) و تغذيه بيمار از طريق لوله، در كارنامه طب مسلمانان در قرن دوم و سوم هجرى ثبت گرديده است. آناتومى، براى خردمندان دين گرا و انديشمندان خدا باور نيز ره آوردى دلپذير داشته، و بيش از هر دانش تجربى ديگر، نقاب از چهره ناسوتى آيات انفسى برگرفته و گوشه اى از اسرار «تبارك الله احسن الخالقين

را به نمايش گذارده، و برترين شواهد را در جهت استحكام پايه هاى برهان نظم و اتقان صنع، گرد آورده است. غزالى مى گويد: «... و كمال معنى اين آيه كه "يا ايها الانسان ما غرك بربك الكريم. الذى خلقك فسويك فعدلك. فى اى صورة ما شاء ركبك"، نداند مگر كسى كه علم تشريح آدمى از روى ظاهر و باطن بداند، و عدد وى و انواع وى و حكمتها و منافع وى در قرآن بداند. و اين از علمهاى پيشينيان و پسينيان است.» (3)

آناتومى دوران پيش از رنسانس را مى توان آناتومى كلاسيك (classical Anatomy) ناميد، كه با مشخصه اصلى «كاوش عقلانى - تجربى در پيكرشناسى انسان و حيوان قابل معرفى است. از آن پس، آناتومى سه قرن اخير را مى توان «آناتومى تجربى (Empiriacal Anatom نام نهاد; چه در آن; تاكيد فراوان بر پيكرشناسى تجربى بويژه از طريق كالبد شكافى مى رود. در دنياى نو، آناتومى در عرصه پزشكى، گستره اى بس فراتر از گذشته يافته و بويژه در چند دهه اخير، مكاتب و رويكردهاى گوناگونى در باب چگونگى و قلمرو آن، تولد يافته است; از جمله: مذاهب سنت گروى ,( Traditionlism پويايى گروى (Progressive و محافظه گرايى .(conservatism اينك در پايان قرن بيستم، دانش پزشكى به نقطه اى رسيده است كه آناتومى، محور اصلى و پايه آن را تشكيل داده است; به گونه اى كه رويگردانى از آن، به منزله از گردونه خارج ساختن دانش پزشكى است. در اين دوره، پزشكى در درمان بيماران موفقتر خواهد بود كه از آناتومى هر اندام همچون ساير علوم پايه و بالينى بخوبى آگاهى داشته باشد.

كاربردهاى آناتومى

در جهان كنونى، آناتومى

در دو عرصه مهم كاربرد دارد:

الف - در عرصه پزشكى

در دانش پزشكى، سه نقش اساسى براى آناتومى ترسيم شده است كه عبارتند از:

1- آموزش; در آناتومى آموزشى، اجزاى بدن، كاركرد و جايگاه هر يك در جغرافياى كلى پيكر و نيز مناسبات هر عضو با ديگر اجزا، به دقت بازشناسى مى گردد. اين فرايند، در قالب مباحث تئوريك از طريق كتاب، تصوير، مولاژ و كامپيوتر انجام مى پذيرد; اما تقريبا همه متخصصان، برناكافى بودن اين آموزشها و بر لزوم تماس عملى مستقيم دانشجو با جسد - از طريق كالبد شكافى - اتفاق نظر دارند. اين ديدگاه، زمانى واقع بينى خود را نشان داد كه كشورهاى توسعه يافته صنعتى، راه تشريح بدن آدمى را براى محققان و دانشجويان باز نموده و به موفقيتهاى چشمگيرى در امر آموزش پزشكى، دست يافتند. در حال حاضر، دسترسى دانشجويان پزشكى به اجساد انسان و تشريح آنها در حد لزوم، ضرورتى انكارناپذير در امر آموزش قلمداد مى شود.

2- كارورزى; در قرن بيستم، چاقوى تشريح و جراحى، به كمك مهندسى و تكنولوژى پزشكى، انقلابى شگرف در اين دانش پديد آورد. ثمربخشى آموزشهاى پزشكى در گرو كارورزى با اجساد انسانى است; زيرا بدين سان در مقام تشخيص، درمان و جراحى مى توان كوتاهترين راه صحيح را براى سالم سازى بيمار پيمود. معمولا در مرحله كارورزى، دو هدف را مد نظر قرار مى دهند:

الف - طرز صحيح برخورد دانشجو با جسم انسان; مثلا ممكن است از دانشجو خواسته شود كه يك رگ كرونر قلب را بدون باز كردن تمام سينه و رگها، نشان دهد; و اين فقط هنگامى ممكن است كه وى جغرافياى بدن را چنان دقيق

بداند كه مستقيما در همان محل، نسج را باز نمايد و در مقام جراحى، كاركردى صحيح ارائه كند.

ب - فراگيرى تفاوتهاى نژادى و ژنتيكى ارگانيسم انسان; در ارگانهاى بدن چه بسا تفاوتهاى چشمگيرى وجود داشته باشد. اين دگرگونيها، در كشورها، قاره ها و نژادهاى مختلف رخ مى نمايد. براى دانشجو، آشنايى با ميزان اين دگرگونيها لازم است، و كسب اين آگاهى با تشريح يك جسد ممكن نيست; بلكه تشريح پيكرهاى متعدد و مقايسه آنها با يكديگر را مى طلبد. در ميان آناتوميستهاى فرانسوى، معروف است كه: «هر جسد، كتابى مستقل است.»

در مرحله كارآموزى، هيچ چيز - حتى كارورزى بالينى - نمى تواند جايگزين كالبد شكافى مستقيم، كه نقش حياتى در آماده سازى پزشك دارد، بشود. زيرا كارورزى تشريحى، بيشترين مهارت، خونسردى و آمادگى روحى لازم را براى پزشك جراح به دنبال مى آورد.

امروزه در برخى از كشورهاى جهان سوم، معمولا كارورزى پزشكان جراح، بدون شناخت آناتومى (به سبب نداشتن امكانات تشريح) و فقط با كارورزى بيماران زنده به دست مى آيد، كه بدون آگاهى از آناتومى - حتى با وجود استفاده از امكانات كمك آموزشى همچون فيلم، كتاب، مولاژ و... - روشى بسيار ناقص و خطرناك است. در كشور ما نيز، گاهى عدم كارورزى صحيح بريخ از پزشكان در زمنيه كار عملى با جسم انسان، موجب شده است كه در مواردى از جراحيهاى فورى و ضرورى، چاقوى جراحى به خطا رفته و مشكل آفرين است; بويژه در بعضى از سزارينهاى اضطرارى در مراكز آموزشى، بر روى صورت كودك تازه تولد يافته، آثار برش چاقو باقى مانده است، و گاه به ناقص العضو شدن كودك يا مادر انجاميده است.

3 - توسته دانش پزشكى و رسيدن به افقهاى نو; با توجه با نقش محورى تشريح، رشد داشتن پزشكى بدون تكيه اساسى بر آناتومى، ممكن نيست. مشعل اين علم اكنون در دست كشورهايى است كه به طور جدى و با برنامه اى دقيق و سازمان يافته در زمينه تشريح و اتوپسى بيماران فوت شده توسط بيماريهاى شناخته نشده، فعاليت دارند و پژوهشگران خود را در تحقيق بر روى اجساد انسانها و كشف تازه هاى پزشكى، يارى مى دهند. به عكس، كشورهايى كه فاقد برنامه تشريح كافى هستند از گردونه پيشتازان اين دانش، كنار مانده و صرفا به استفاده كنندگان يافته هاى نوين كشورهاى پيش رو، تبديل شده اند. وجود چنين ضعفى، كاركرد مثبت پزشكى آنها را به شدت تقليل داده و در بسيارى از موارد، ناچارند بيماران خود را براى درمان به كشورهاى پيشرفته انتقال دهند.

ب) در عرصه حقوق

در رابطه با مسالئحقوقى، دو كاربرد اساسى براى تشريح وجود دارد:

1 - اتوپسى، كه هدف از آن تعيين علت مرگ مى باشد، براى تشخيص علمى جرم و مجرم به كار مى آيد. اتوپسى در همه موارد، وابسته به تشريح يكايك اعضا نيست، اما در عين حال، در موارد بسيارى نيز سخت بدان نيازمند است.

2 - تعيين ميزان ديه; براى مثال، هرگاه كسى زن باردارى را با حملش به قتل رساند، در صورتى كه جنين كامل گرديده و جنسيت يافته باشد، يكى از راههاى تعيين ديه جنين، شكافتن بدن و بيرون آوردن حمل است.

آنچه بيان شد، صرفا كاربردهاى علمى آناتومى، فارغ از هنجارهاى دينى بود. از سوى ديگر، چنين فرايندى خالى از برخى محدوديتها نيست، محدوديتهاى پزشكى، دينى و اخلاقى.

الف) محدوديت

پزشكى; هنگامى كه در دانش پزشكى سخن از تشريح به ميان مى آيد، نبايد چنين تصور كرد كه پژوهشگران، در سالنهاى تشريح به انتظار نشسته تا هر جسدى را كه از راه مى رسد، به چاقوى تشريح سپارند. بلكه مقررات پزشكى، تشريح را فقط در صورتى مجاز مى دارد كه اغراض صحيح و عقلايى ياد شده، جز از اين طريق، حاصل نشود. برخى از اين مقررات عبارتند از:

1 - تشريح جسد، موجب عواقب ناگوار براى اوليا و بازماندگان ميت نشود; و حتى الامكان، رضايت خود شخص قبل از فوت و يا رضايت بازماندگان وى جلب شده باشد.

2 - جسد، سالم باشد و قبلا باز و متلاشى نشده باشد.

3 - جسد، قبل از تشريح طى فرايندى، ثابت و ضد عفونى گردد.

4 - تشريح اجساد، فقط به ميزان مورد نياز باشد.

ب) محدوديت اخلاقى; فطرت آدمى پاره پاره ساختن پيكر انسان را - بدون دليل - روا نمى دارد و همواره در طول حيات بشرى، حفظ حرمت كالبد آدمى، مقبول همگانى بوده است.

البته در دنياى متجدد غرب، چندى است كه ارزش اخلاقى، به سستى گراييده است، تا آنجا كه افرادى براى دريافت مبلغى پول، جسد خود يا برخى از نزديكان خويش را طى قراردادهايى به فروش رسانده تا پس از مرگ، مورد كالبد شكافى قرار گيرد.

ج) محدوديت دينى; همه اديان الهى بويژه دين مبين اسلام، در زمنيه احترام به پيكر انسان، وحدت نظر دارند و در اين رابطه، تعاليم و آيينهاى خاصى دارند. در اين نوشتار، برآنيم كه حكم تشريح را با توجه به كاربردهاى مختلف ذكر شده، از نظرگاه اسلام، مورد كاوش و بررسى قرار دهيم.

تشريح

در اسلام

اصل اولى در چشم انداز اسلامى، به اجماع فقها و با استناد ادله قطعى، عدم جواز شكافتن پيكر ميت مسلمان است، و مبادرت به چنين عملى موجب تعلق ديه مى گردد. (4) اما آنچه ما را به تحقيقى ژرف و تدقيقى بايسته فرا مى خواند، شناخت حدود واقعى و قلمرو اين حكم است; چه بدون كشف آن، نمى توان پاسخ در خور و متناسب با نيازهاى جهان كنونى به دست آورد. در راستاى اين پژوهش، نگرش كلى اسلام به نيازها و مقتضيات جوامع بشرى در هر عصر، فلسفه و ماهيت حكم و نيز قيود و قرائن مقارن آن، هر يك نقش ويژه اى خواهند داشت.

فلسفه و ماهيت حرمت

اولين مساله در خور توجه، آن است كه بدانيم عدم جواز تشريح پيكر مسلمان، چگونه حكمى است و داراى چه ويژگيهايى مى باشد. در اين زمينه، احتمالات و آراى گوناگونى وجود دارد كه هر يك، ثمرات و نتايج ويژه اى در پى دارد:

الف) حرمت ذاتى

نگرش نخست آن است كه واژه «حرمت به معناى «ممنوعيت است (5) و استعمال آن در نصوص - در صورت فقدان قرينه بر استعمال در معناى ديگر - حرمت تكليفى را افاده مى كند و يكى از حدود مستقل الهى است. چنين فرضى، با قراينى كه در ديدگاه بعدى بيان خواهد شد، بعيد مى نمايد. به هر روى، پذيرش آن نتايج و پيامدهايى دارد كه در ذيل اشاره مى شود:

1- بر اين اساس، رضايت پيشين صاحب جسد يا اذن اوليا و وارثان، هيچ نقشى ندارد و وصيت بدان نافذ نيست. زيرا رضايت و اذن، فقط در قلمرو سلطه و مالكيت شخص، نافذ است، نه در دايره حدود الهى.

2-

در فرض فوق، آيا مى توان از قاعده «اهم و مهم يا «اضطرار» براى جواز تشريح يا قطع عضو سود جست؟ براى مثال، چنانچه كسى گرفتار مرگ مغزى گرديده و قلبش تا لحظاتى ديگر، قطعا از كار خواهد افتاد، آيا مى توان با پيوند زدن قلب او به ديگرى جان شخص دوم را از خطر رهانيد؟ در چنين موردى، آيا نسبت به حفظ جان يك مسلمان - افزون بر رعايت حرمت تكليفى قطع اعضاى ديگرى، كه در حال مرگ است يا تازه از دنيا رفته است - وظيفه اى نداريم؟ همچنين آيا رشد علم و دانش كه براى جامعه نتايج سودمند بسيارى در پى دارد، داراى مصلحتى برتر از ملاك ممنوعيت شكافتن پيكر مسلمان نيست؟ در اين رابطه دو ديدگاه متفاوت وجود دارد:

1-2- برخى از فقها مى گويند در مواردى كه حفظ جان مسلمان وابسته به تشريح يا قطع عضو پيكر مسلمانى ديگر است، در اصل تكليف نسبت به حفظ جان او - با چنين مقدمه حرامى - شك داريم. از طرفى، دليل خاصى در اين زمينه وجود ندارد و اطلاقات موجود، از شمول آن قاصر است. لذا اين مساله، مصداق «شك در ثبوت تكليف است و قاعده اوليه در چنين مواردى «برائت است. با وجود چنين اصلى، ادله حرمت تشريح بلا معارض مى مانند و حرمت ثابت خواهد بود; (6) و اين عمل فقط در مواردى جايز خواهد بود كه منتهى به شكافتن يا جداسازى سطحى و رويين شود، يعنى مقدارى از پوست يا گوشت، در حدى كه عرفا جنايت بر ميت يا شخص زنده صدق نكند، از بدن جدا مى شود.

2-2- نظر برخى ديگر آن است كه بدون ترديد، در اسلام مصالح اجتماعى و

گسترش علم، ارزشى فراتر از احكام و مصالح فردى دارند. (7) از سوى ديگر، بديهى است كه شارع مقدس، براى حفظ جان مسلمانان اهميت والايى قائل است، تا آنجا كه تقيه كردن براى حفظ جان خود يا ديگرى را، به عنوان يكى از فرايض بزرگ معرفى كرده است; (8) و مسؤوليت پذيرى از ناحيه حاكم ستم پيشه را - كه در شرايط عادى شديدا محكوم مى دارد - در راستاى چنين هدفى، مجاز مى شمارد. (9) همچنين، بسيارى از محرمات را در صورت تزاحم با حفظ جان خود يا ديگرى، جايز شمرده و واجباتى را حرام دانسته است. از مجموع اين احكام و ساير مقررات اجتماعى اسلام، مى توان دريافت كه اگر رشد علمى جهان اسلام يا حفظ جان مسلمان، بر امر حرامى همچون تشريح يا قطع عضو ميت متوقف گردد نه تنها جايز، بلكه در مواردى نيز واجب است. بهترين گواه آن در متون دينى، ادله مربوط به زنان باردارى است كه جنينشان داراى روح گرديده، و بدين لحاظ دستور به شكافتن پهلوى مادر و بيرون آوردن فرزند مى دهد. (10) اين ديدگاه نتايجى چند در بر دارد، از جمله:

- در صورت وجوب و تعين تشريح يا قطع عضو، كسب اجازه و جلب رضايت لزومى ندارد، زيرا رضايت در زمانى لازم است كه حقى براى صاحب جسد يا اوليا وجود داشته باشد، در صورتى كه اگر عدم جواز تشريح از حدود الهى بوده و در موارد خاصى هم - بر اساس ضرورت يا اهميت مورد - حكم وجوب صادر كند، پس در واقع، حقى براى ديگرى نمى ماند مگر آنچه شارع وضع كرده باشد، مانند لزوم پرداخت ديه.

- با امكان رفع نياز از طريق تشريح يا قطع عضو بدن كافر، تشريح مسلمان جايز نيست، زيرا بر اين اساس، جواز تشريح مسلمان مبتنى است بر ضرورت و رعايت قاعده اهم و مهم; و در صورت عدم تعين تشريح بدن مسلمان، ضرورت و اهميت منتفى خواهد بود.

- تشريح و قطع عضو، لزوما بايد در جهت استفاده مسلمانان باشد، زيرا در غير اين صورت، اهميت آن در چشم انداز اسلامى ثابت نيست.

ب) حرمت عارضى

ديدگاه ديگر آن است كه حرمت شكافتن جسد، به دليل حفظ احترام پيكر مسلمان است; زيرا احترام ويژه اى كه در زمان حيات دارا بود، پس از مرگ نيز داراست. (11)

از نظر لغوى نيز، يكى از معانى حرمت «احترام (12) است و اين كلمه در نصوص دينى مربوطه فقط به همين معنا قابل تفسير است; زيرا در آنها، پرداخت ديه تشريع گرديده است (13) و اين نشان مى دهد كه شكافتن پيكر ميت، پاينال ساختن حقى از اوست و بايد با پرداخت «ديه جبران شود; در صورتى كه اگر حرمت آن، يك حكم تكليفى مستقل و از حقوق و حدود خاص الهى بوده، مى بايست به جاى ديه، «حد» يا «تعزير» وضع مى شد و يا به عذاب اخروى اكتفا مى گرديد. اين ديدگاه نيز نتايجى چند در پى دارد، از جمله:

1- اگر حرمت كالبد شكافى به خاطر حفظ احترام شخص باشد، در نتيجه با احراز رضايت و ميل او، حرمت برداشته مى شود. پس، چون «شخص صاحب حق است، مى تواند اين حق را از خود سلب نمايد و اگر چنين كرد، مانعى براى تشريح باقى نمى ماند. به بيان ديگر، حق شخص بر اعضاى

بدن خود پس از مرگ، مانند حق او در حال حيات است و همانگونه كه در زمان حيات و بر اساس اغراض عقلايى، حق هر گونه تصرف در بدن خويش را دارد - مگر آنكه منع خاصى رسيده باشد - چنين حقى را پس از مرگ نيز داراست. ممكن است اين توهم پيش آيد كه چنين تصرفاتى، از مصاديق «اضرار به نفس است و به حكم «لاضرر و لاضرار» ممنوع گرديده است. پاسخ اين است كه، قاعده «ضرر» در جايى مصداق دارد كه غرض عقلايى اهمى در كار نباشد.

2- بر مبناى فوق، تعلق ديه منوط است به نظر و خواست صاحب جسد. بنابراين، اگر شخص وصيت كند كه پيكرش را مجانا و يا با قيمتى بيش از مقدار ديه در خدمت آموزشهاى پزشكى يا معالجات و...قرار دهند، وصيتش نافذ است و تخطى از آن جايز نخواهد بود; اما اگر وصيت مطلق باشد، اصل جواز تشريح ثابت مى شود و لزوم ديه نفى نمى گردد.

3- طبق اين ديدگاه، تشريح جسد نه فقط پس از مرگ جايز مى گردد، بلكه در زمان حيات نيز قطع برخى از اجزاى بدن براى پيوند به ديگران در صورتى كه موجب خطر جدى براى شخص نگردد، جايز مى شود.

4- جواز تشريح و قطع عضو مبتنى بر اضطرار و ضرورت نيست; بنابراين، به صرف وجود غرض صحيح عقلايى و مصالح اهم عرفى - در صورت رضايت شخص - تشريح جايز مى گردد، هر چند اضطرارى در بين نباشد.

5- حد مجاز تشريح و شرايط آن بستگى دارد به نظر و رضايت صاحب جسد; بنابراين مى تواند وصيت كند كه قسمتهاى خاصى از بدنش، با كيفيت و

در شرايط خاصى تشريح مى گردد. در اين صورت تخلف از شرايط جايز نيست.

6- حرمت تشريح بر اساس نگرش فوق داير مدار صدق اهانت و بى احترامى است. بنابراين، اگر تشريح به گونه اى و يا در اعضايى انجام شود كه بى احترامى به ميت تلقى نشود، انجام آن جايز است، اگر چه صاحب جسد به آن وصيت نكرده و اجازه نداده باشد. اين امر نسبت به جوامع و اشخاص مختلف، ممكن است تفاوت پيدا كند. مثلا نوعى تصرف خاص در بدن ممكن است نسبت به يك شخص اهانت تلقى شود اما نسبت به ديگرى چنين نباشد; و يا در جامعه اى آن را اهانت تلقى كنند و در جامعه اى ديگر، نه.

7- بر اين مبنا، جواز تشريح به موارد علاج و پيوند به بدن ديگرى منحصر نمى شود بلكه ساير كاربردهاى علمى، آموزشى و تحقيقاتى نيز مجاز خواهد بود.

8- جواز تشريح پيكر مسلمان، در اين صورت، منحصر به زمان عدم دسترسى به اجساد كفار نيست و در صورت اجازه شخص مى توان بدن وى را تشريح نمود، اگر چه استفاده از اجساد غير مسلمان به جاى آن ممكن باشد.

البته هر يك از آثار فوق در صورتى مرتب است كه براى كالبد شكافى، قيد و محدوديتى از طريق ادله ديگر شرعى به دست نيايد; اما اگر شارع، راههاى ديگرى براى اين منظور وضع نموده و يا محدوديتهايى ايجاد كرده باشد، نمى توان از كالبد شكافى استفاده كرد. براى مثال، چنانچه كسى زن باردارى را به قتل رساند و موجب مرگ جنين نيز گردد، براى تعيين ديه جنين - با فرض امكان شكافتن كالبد مادر و تشخيص جنسيت فرزند - نصف ديه پسر و

نصف ديه دختر تعيين گرديده است: «...و ان قتلت امراة و هى حبلى متم فلم يسقط ولدها و لم يعلم اذكر هو او انثى و لم يعلم ابعدها مات ام قبلها فديته نصفين: نصف دية الذكر و نصف دية الانثى، و دية المراة كاملة...» (14) چنين حكمى به ضميمه ادله حرمت تشريح، مفيد عدم جواز شكافتن كالبد است. (15) در چنين مواردى كه هدف، تامين عدالت است، در احكام نورانى اسلام، هم عدالت تامين شده است و هم از سوى ديگر، احترام صاحب جسد و نيز عواطف پاك انسانى، ملاحظه گرديده است.

ج) مثله كردن

احتمال ديگر آن است كه شكافتن كالبد، همان «مثله است، چه آن نيز چيزى جز پيكر شكافى و قطع برخى از اعضاى بدن نيست، چنين عمل نكوهيده اى شديدا منع و تحريم شده است. (16)

در نفى اين احتمال، همين بس كه صرف شباهت ظاهرى، بدون ملاحظه خاستگاههاى روانى و برآيندهاى متفاوت اجتماعى، نمى تواند تشريح را تحت عنوان «مثله قرار دهد; زيرا بر اساس شواهد تاريخى و تصريح ارباب لغت، مثله كردن عملى انتقام آميز و كينه جويانه در برابر دشمنان و نوعى جنگ روانى بوده است. (17) از همين رو، مكتب انسان ساز اسلام، با چنين روش خردناپسندى كه ناشى از خصلت درنده خويى و كينه ورزى است، سخت به پيكار بر خاسته است; در حالى كه «تشريح عملى انسانى، خردپذير و دور از هرگونه گرايشات منفى و ضد انسانى است. بنابراين مى توان گفت كه موضوعا از آن جداست و يا دست كم، صدق عنوان «مثله بر آن مشكوك است و افزون بر اين، در حكم مثله فرقى بين مسلمان و كافر نيست

و همه روايات و متون مربوط به آن، تعيين كننده چگونگى برخورد مسلمانان با دشمنان پيكارجو مى باشد. از اين رو اگر حرمت تشريح از باب مثله كردن باشد، تشريح سرسخت ترين معاندان نيز جايز نبود.

د) تاخير دفن

وجوب دفن پيكر مرده مسلمان از ضروريات دين است (18) و تاخير در آن براى مدت طولانى، جايز نيست; و چون تشريح موجب تاخير يا عدم دفن است، حرام مى باشد.

با اندك تاملى به دست مى آيد كه مساله فوق هرگز نمى تواند دليلى مستقل به حساب آيد; زيرا در اين صورت، اگر بتوان كالبد شكافى را بدون صرف زمان طولانى انجام داد و سپس جسد را براى تدفين آماده ساخت، خالى از هرگونه اشكال خواهد بود. نيز اگر با صرف وقت اندك بتوان عضوى از بدن تازه گذشته را به بدن ديگرى پيوند زد، كاملا بى اشكال خواهد بود; زيرا اولا اين عمل در فاصله زمانى اى انجام گرفته كه تاخير جايز است و حتى مى توان برخى از اين فعاليتها را در مسير دفن انجام داد; ثانيا، پس از پيوند با بدن شخص ديگرى، ديگر عضو ميت به حساب نمى آيد و از موضوع لزوم دفن، خارج مى گردد.

بنابراين، دليل فوق فقط مواردى را شامل مى شود كه جسد براى مدتهاى طولانى در سالن تشريح بماند و يا اصلا دفن نشود. در چنين مواردى نيز بسيار بعيد است كه در نظر شارع مقدس اسلام اهميت دفن بيشتر از ثمرات ارزشمند و حياتبخش تشريح باشد. علاوه بر اين، مجموع عللى كه در روايت فضل بن شاذان از امام رضا (ع) پيرامون وجوب دفن آمده است، به دو دسته تقسيم مى شوند: 1- آنكه زندگان از اثرات

فساد و آلودگيهاى جسد بركنار مانده و متاذى نگردند; 2- حرمت صاحب جسد محفوظ بماند. (19)

از تعليل فوق كه با لفظ «انما» آمده و مفيد انحصار علت است مى توان بخوبى نتيجه گرفت كه حكم وجوب دفن فورى، شامل تشريح - در صورت رعايت شرايط - نمى شود; زيرا اولا، چنانكه مذكور افتاد، هنگام كالبد شكافى، پيش از هر چيز نخست بدن طى فرايندى، ثابت و ضدعفونى مى گردد و آنچه در روايت فوق بيان گرديده در آن رخ نخواهد داد; و ثانيا، مساله حرمت صاحب جسد نيز بحث را وارد در ديدگاه «ب مى كند، كه بحث آن گذشت. بنابراين، با استناد به روايت فوق و ادله مشابه آن در جواز كالبد شكافى، ديگر نيازى به استناد به قاعده اهم و مهم نيز نخواهد بود; زيرا تاخير يا عدم دفن در روند تشريح به گونه اى است كه علل و موجبات وجوب تسريع در دفن را منتفى مى سازد.

تشريح در روند قضايى

شكافتن كالبد براى تشخيص جرم يا مجرم از دو جهت قابل بررسى است:

1- از نظر حقوق فردى; در نگرش فردگرايانه در صورتى مى توان كالبد را براى تحقيقات قضايى تشريح نمود كه براى اولياى صاحب جسد، همان حقى است كه خود او داراست قائل باشيم و يا دست كم، پى گيريهاى قضايى آنان را تامين حقوق ميت قلمداد نماييم. بدين ترتيب و بر اساس مبناى «ب تشريح جسد بنا به درخواست اوليا مانعى ندارد. البته در اين صورت نيز برخى بين صورت قطع به كشف و ترديد نسبت به آن، تفصيل قائل شده اند. (20) بر اساس ديگر مبانى ذكر شده، مشكل تزاحم حق اوليا (يا ميت) با

حرمت تكليفى پديد مى آيد و تشريح در صورتى جايز خواهد بود كه قائل به تقدم حق اولياى ميت شويم.

2- از نظر حقوق اجتماعى; مساله حاكميت عدالت و ريشه كن سازى فساد و بزه كارى، يكى از اهداف اسلام است و ادعاى اقوا بودن ملاك آن نسبت به حرمت تشريح، بر اساس هر يك از مبانى پيشين، سخنى گزاف نيست; بنابراين، هرگاه رسيدن به آرمان فوق، شكافتن كالبد را طلب كند، بلامانع خواهد بود، اگر چه مورد درخواست اولياى مقتول نباشد; زيرا حاكم اسلامى، دادستان عموم است و موظف به ريشه كن سازى تبهكارى، تنبيه مجرمان و برقرارى عدالت است.

تدوين مقاله حاضر، حاصل سعى و تلاش جمعى از پژوهشگران است. در بخش آناتومى، از مشورتها و راهنماييهاى آقايان دكتر مسلم بهادرى و دكتر اكبرى از دانشگاه تهران و آقاى دكتر ابراهيم اسفنديارى از دانشگاه علوم پزشكى اصفهان و آقاى دكتر محسن فاطمى از قم در جهت موضوع شناسى مساله استفاده شده و بخشهاى فقهى، به مساعدت گروه فقه دفتر بويژه حجة الاسلام محمود عبداللهى، به انجام رسيده است. آنگاه مجموعه مطالب همراه با اضافاتى به قلم حجة الاسلام حميد رضا شاكرين به رشته تحرير درآمده است.

پي نوشت :

1- Dr. Ali Esfandiair, An Education on study in learning andTeaching of anatomay p .26.

2 - نورانى، مهدى; كالبدشناسى; ج 14، شركت سهامى چهر، 1368.

3 - غزالى، امام محمد; جواهر القرآن; به كوشش حسين خديو جم; ص 51.

4 - ر.ك: وسايل الشيعه; ج 19، ص ص 247-249، 251.

5 - در «مقاييس اللغة ذيل كليد واژه «حرم آمده است: «المنع الشديد، فالحرام ضدالحلال ; نيز در «مفردات راغب آمده است:

«الحرام الممنوع منه...»

6 - برگرفته از درسهاى خارج فقه آية الله تبريزى; نيز: لمسائل المنتخبة; ج 1، ص 424.

7 - مطهرى، مرتضى; اسلام و مقتضيات زمان; ص 141.

8 - وسايل الشيعه; ج 11، ص ص 473،475.

9 - همان; ج 12، ص ص 55، 135، 139.

10 - همان; ج 2، ص 673، 11674 - مانند «حرمة المسلم ميتا كحرمته و هو حى . وسايل الشيعه; ج 19، ص 251 «ديات الاعضاء».

12 - المصباح المنير: «الحرمة بالضم، اسم من الاحترام .

13 - ر.ك: وسايل الشيعه; ج 19، ص ص 247-251.

14 - همان; ج 19; ص ص 237-238.

15 - مؤمن، محمد; «بهره گيرى از كالبد شكافى...» مجله فقه اهل بيت; ش 1 (بهار 1374)، ص ص 111-145.

16 - وسايل الشيعه، ج 11، ص 43، ح 2 و 3.

17 - تفاوت اين ديدگاه با ديدگاه «ب در همين است كه انگيزه انتقامجويى را مقوم معناى مثله كردن بدانيم; در غير اينصورت، ميان آنها تمايزى نيست.

18 - ر.ك: وسايل الشيعه; ج 2، ص ص 815-816 «ابواب صلوة الجنازه ، ح 1، 5 و 6.

19 - همان; ج 2، ص 819.

20 - ر.ك: «بهره گيرى از...» مجله فقه اهل بيت; (بهار 1374)، ص 141.

منبع: گنجينه معرفت

با بيمارى چگونه برخورد كنيم؟

نويسنده: آيه الله حاج سيد محمد تقى مدرسى

احاديث شريف:

1 - امام صادق عليه السلام فرمود:

قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: يقول اللَّه عزّوجلّ للملك الموكّل بالمؤمن إذامرض: اكتب له ما كنت تكتب له في صحّته، فإنّى أنا الذي صيّرته في حبالي"(1).

"پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود: خداوند عزّوجلّ به فرشته اى كه موكل به شخص مؤمن است، در زمانى كه او مريض شود

مى گويد در پرونده اعمال او همان چيزى را بنويس كه در هنگام صحّت و سلامتى اومى نوشتى، زيرا اين من هستم كه او را در دام خود كشيده ام به بندبيمارى درآورده ام."

2 - امام صادق عليه السلام فرمود:

قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: الحمى رائد الموت، وسجن اللَّه في الأرض ، وفورها من جهنم ، وهي حظّ كلّ مؤمن من النار"(2).

پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله فرمود: تب، پيشاهنگ مرگ و زندان خدا درزمين است و فوران و غليان آن از آتش جهنم است. نصيب و قسمت هر مؤمن از آتش، تب است."

3 - زراره از امام صادق عليه السلام يا امام باقرعليه السلام روايت مى كند:

سهر ليلة من مرض أو وجع أفضل وأعظم أجراً من عبادة سنة"(3).

پاداش يك شب بى خوابى از جهت بيمارى يا درد، بهتر وبيشتراز يك سال عبادت كردن است."

4 - امام صادق عليه السلام از پدرانش عليهم السلام از وصيت پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله به حضرت على عليه السلام نقل مى كند:

قال: يا علي ، أنين المؤمن تسبيح ، وصياحه تهليل ، ونومه على الفراش عبادة ، وتقلّبه من جنب إلى جنب جهاد في سبيل اللَّه ، فإن عوفي مشى في الناس وما عليه من ذنب"(4).

"پيامبراسلام صلى الله عليه وآله فرمود: اى على! ناله كردن مؤمن، تسبيح وفريادكردنش تهليل و خوابيدن او در بستر بيمارى، عبادت و پهلو به پهلوشدن او جهاد در راه خدا است. پس اگر عافيت و بهبودى پيدا كرد،در ميان مردم به زندگى خود ادامه مى دهد و هيچ گناهى بر اونيست."

5 - جابر از امام باقرعليه السلام روايت مى كند:

إذا أحبّ اللَّه عبداً نظر إليه، فإذا نظر إليه أتحفه بواحدة من ثلاث : إمّا صداع ، وإمّا حمى ، وإمّا رمد"(5).

وقتى

خدا بنده اى را دوست بدارد، به سوى او نگاه مى كند ، ووقتى به سوى او نگاه كند، يكى از سه چيز را به عنوان هديه به اومى بخشد: يا سردرد يا تب يا چشم درد."

6 - رسول اللَّه صلى الله عليه وآله فرمود:

حمى ليلة كفارة سنة"(6).

يك شب تب كردن، كفاره يك سال است."

7 - حضرت على عليه السلام درباره مريضى طفل گفت:

كفارة لوالديه"(7).

"بيمارى كودك، كفاره پدر و مادر او است."

8 - امام صادق عليه السلام فرمود:

قال اللَّه عزّو جلّ: أيّما عبد ابتليته ببليّة فكتم ذلك عوّاده ثلاثاً أبدلته لحماً خيراً من لحمه، ودماً خيراً من دمه، وبشراً خيراً من بشره، فإن أبقيته أبقيته ولا ذنب له، وإن مات، مات إلى رحمتي"(8).

خداوند عزّ و جلّ فرمود: هر بنده اى كه او را به بيمارى مبتلا كنم و او اين بيمارى را از عيادت كنندگان خود تا سه روز پنهان كند ،گوشت بدن او را به گوشت بهتر و خون او را به خون بهتر و پوست بدن او را به پوست بهتر، تبديل خواهم كرد. پس اگر او را در قيدحيات باقى بگذارم ، زنده مى ماند در حاليكه هيچ گناهى ندارد. اگرهم بميرد به جوار رحمتم منتقل خواهد شد."

9 - حضرت على عليه السلام فرمود:

من كتم وجعاً أصابه ثلاثة أيام من الناس وشكى إلى اللَّه عزّ وجلّ كان حقّاً على اللَّه أن يعافيه منه"(9).

"كسى كه گرفتار دردى شده است و تا سه روز آن را از مردم كتمان كند و تنها به خداوند شكوه نمايد ، بر خداوند لازم است كه او را از آن بيمارى بهبود بخشد."

10 - امام ابوالحسن موسى بن جعفرعليه السلام فرمود:

" ليس من دواء إلّا و يهيّج داء ،

وليس شي ء أنفع في البدن من إمساك اليد إلّا عمّا يحتاج إليه"(10).

"هيچ دوايى نيست مگر اينكه دردى را تحريك و تهييج مى كند و هيچ چيزى نافع تر به بدن از اين نيست كه انسان پرهيز كند مگر ازچيزى كه واقعاً بدن به آن احتياج دارد."

11 - حسن بن فضل طبرسى در كتاب "مكارم الاخلاق" مى گويد:امام عليه السلام فرمود:

تجنّب الدواء ما احتمل بدنك الداء فإذا لم يحتمل الداء فالدواء"(11).

تا زمانى كه بدن تو تحمل درد را دارد از مصرف دوا و دارو پرهيزكن و اگر درد غير قابل تحمل بود آنگاه بايد دوا مصرف كرد."

12 - امام صادق عليه السلام فرمود:

"إنّ نبياً من الأنبياء مرض فقال: لا أتداوى حتى يكون الذي أمرضني هو الذي يشفيني، فأوحى اللَّه إليه: لا أشفيك حتّى تتداوى ، فإن الشفاء منّي"(12).

"پيامبرى از پيامبران الهى بيمار شد پس گفت: من مداوا نمى كنم تا اينكه آن كس كه مرا بيمار ساخته ، شفايم دهد. خداوند به او وحى فرمود: ترا شفا نمى دهم مگر اينكه خود را مداوا كنى زيرا شفا دادن ازمن است."

13 - امام صادق عليه السلام فرمود:

ليست الشكاية أن يقول الرجل: مرضت البارحة أو وعكت البارحة ولكن الشكاية أن يقول: بليت بما لم يبل به أحد"(13).

شكايت كردن اين نيست كه شخص بگويد: ديروز مريض ياكسل و ناخوش شدم بلكه شكايت اين است كه بگويد من به مرضى مبتلا شدم كه هيچ كس به آن مبتلا نشده است."

14 - امام صادق عليه السلام فرمود:

"يا حسن ، إذا نزلت بك نازلة فلا تشكها إلى أحد من أهل الخلاف ولكن اذكرها لبعض اخوانك فإنّك لن تعدم خصلة من خصال أربع: إمّاكفاية بمال ، وإمّا معونة بجاه ، أو دعوة تستجاب ، أو

مشورة برأي"(14).

اى حسن! اگر گرفتارى و مصيبتى براى تو پيش آمد، به هيچ كس از مخالفين شكوه نكن، ولى به برخى از برادرانت ياد آورى كن حتماً با يكى از چهار چيز تو را كمك خواهد كرد: يا با مالش يا با جاه ومقامش يا با دعاى مستجابش و يا با نظر و مشورتش."

15 - امام صادق عليه السلام فرمود:

إنّ المشي للمريض نكس. إنّ أبي عليه السلام كان إذا اعتلّ جعل في ثوب فحمل لحاجته -يعني الوضوء- وذاك أنّه كان يقول: إنّ المشي للمريض نكس"(15).

"راه رفتن براى مريض موجب عودت مرض مى شود. پدرم عليه السلام وقتى عليل و بيمار مى شد، در جامه اى قرار داده مى شد، و براى وضو گرفتن، كسى ديگر حضرت را بر دوش حمل مى كرد، زيرا آن حضرت مى فرمود: راه رفتن بيمار باعث بازگشت بيمارى اومى شود."

16 - امام ابوالحسن موسى كاظم عليه السلام فرمود:

إذا مرض أحدكم فليأذن للناس يدخلون عليه فإنّه ليس من أحد إلّاوله دعوة مستجابة"(16).

اگر كسى از شما بيمار شد بايد به مردم اجازه دهد كه به عيادت او بيايند، زيرا هيچ كسى نيست مگر اينكه يك دعاى مستجابى دارد."

پي نوشت :

1) وسائل الشيعه، ج 2، ص 621، حديث 2.

2) همان، ص 622، حديث 5.

3) همان، حديث 6.

4) همان، ص 623، حديث 11.

5) همان، حديث 12.

6) همان ص 625، حديث 22.

7) همان، ص 626، باب 2، حديث 1.

8) همان، ص 627، باب 3، حديث 1.

9) همان، ص 628، حديث 9.

10) همان، ص 629، باب 4، حديث 1.

11) همان، ص 630، حديث 5.

12) همان، حديث 7.

13) همان، ص 631، باب 5 حديث 3.

14) همان، باب 6، حديث 2.

15) همان، ص 632، باب 7، حديث 1.

16) همان، ص 633، باب 9، حديث 1.

منبع: آداب بيمارى و احكام وفات

پزشكى در دوره اسلامى قرنهاى اوّل و دوّم هجرى

نويسنده: سيد جعفر مرتضي عاملي

مترجم: لطيف راشدي و حسين برزگري

عرب صدر اسلام و پزشكى

اسلام زمانى ظهور يافت كه دانش پزشكى ، مراحل طفوليت خود را طى مى كرد، عرب بخصوص

، از ملتهاى ديگر در اين زمينه ضعيفتر بود؛ زيرا حكومتى مركزى كه در زير سايه اش امنيت و آرامشى استقرار بيابد، وجود نداشت ؛ امنيتى كه زمينه رقابت و كوشش در راه به دست آوردن خواسته ها و آرزوهايى باشد كه ممكن است در دل بسيارى از مردم به علل و اسباب مختلف ، آشيانه كند.

جز حارث بن كلده كه بهره اى از شهرت برده بود و البته اگر پزشكى را نزد جندى شاپوريان نمى آموخت ، از اين شهرت نيز بى نصيب مى ماند. و نيز جز ابن حذيم ، كسى ديگر را نمى توان يافت كه ما را بر آن وادارد كه آنان را داراى سهمى در پيشرفت اين دانش بدانيم . بلكه سببى هم در بين نيست كه بتوانيم آنان را داراى پزشكانى به معناى واقعى كلمه فرض نماييم . حتى ابن كلده و ابن حذيم نيز معلوم نيست كه تا چه اندازه در اين زمينه متبحّر و حاذق بوده اند. از آنان نه اثرى علمى به جاى مانده ، نه در تاريخ چيزى هست كه در اين باره ما را رهنما باشد.

پزشكى در صدر اسلام

پيشتر اشاره شد كه اسلام ، پزشكى را وظيفه اى شرعى و يكى از واجباتى مى داند كه كوتاهى در آن به هيچ وجه روا نيست ؛ چنانكه در فرمايشهاى پيامبرصلى الله عليه و آله و ائمه اطهار: كه در باره پزشكى وارد شده است ، نيز مشهود است . اين روايات ، حقيقتاً ثروتى عظيم است ، و به هيچ وجه تناسبى با حركتى كه علم پزشكى در قرن نخست و نيمه اوّل قرن

دوّم هجرى داشته است ، ندارد . البته كسى كه بدين روايات مراجعه كند، به اين حقيقت مهم خواهد رسيد كه آن بزرگواران برآن بوده اند كه نهضتى شامل در اين زمينه به راه اندازند؛ نهضتى همه جانبه ، عميق و دقيق ؛ نهضتى كه از حقيقت و واقعيتى كه بر آن متكى است و نيز از معانى والاى انسانى كه بدان متوجه است مدد مى گيرد.

ولى ظاهراً قوم عرب ، در سطح مناسبى نبود كه از اين حادثه جديد كه همانا ظهور اسلام است ، بهره كافى ببرد. ميل و توجه آنان بر زمينه هاى ديگرى معطوف بود؛ زمينه هايى كه با تأ ثرات و تغييرات ذهنى و فكرى و غيره كه پس از ظهور اسلام برآنان وارد گشته بود، مناسب مى نمود .

زياد دور نرفته ايم اگر اين حقيقت را بيان كنيم كه : گرايشها و توجهات جديدى كه در اثر آرزوها و خواسته هاى جديدشان به وجود آمد، در اين ميان اثرى بس بليغ داشته است . و اين خواسته ها و آمال ، در شرايط و اوضاع متعدد و معين پس از ظهور اسلام ، پاى بر عرصه وجود نهاد.

بعضى از سياستهاى حكّام پس از رسول اكرم صلى الله عليه و آله جز امام على عليه السلام نيز به شكل مؤ ثر، يارى بخش اين جريان بودند. اين حكّام ، هيچ نيازى نمى ديدند كه از ملل غير عرب مدد جويند و از آنان استفاده كنند جز به اندازه اى كه ضرورى و لازم بود و هيچ توجهى به نيازهاى ملت خويش نداشتند و اصلاً به آن فكر نمى كردند .

علاوه

بر اين ، آنان مردم و حكامى بودند كه عقل و فكرشان چنان روشن نبود كه به سطح مطلوب آن حادثه عظيم برسد؛ حادثه اى كه به مثابه جهشى بس بزرگ بود كه با ظهور اسلام در ميان آنان خود را در صحنه زندگى و حيات آنان آشكار كرده بود.

در كنار اين عوامل ، بايد عدم توجه و عنايت آنان را به اهداف و تعاليم پيامبر و دينشان و بى همتى شان را در عمل به آن و به تحقق رسانيدنش را مدّ نظر داشت .

علوم بسيارى - كه پزشكى نيز يكى از آنها بود - در ميانشان به صورتى مهمل و مطرود، باقى ماند، اگر چه اين علوم از ميان نرفت . و اين جريان تا آغاز حكومت عباسى ادامه داشت . اين حكومت كه پس از حكومت اموى روى كار آمد در بر انگيختن ميل بر سلطه و حكمرانى سهيم و شريك بود. از اينجا، ثبات و رفاه در فراروى شان قرار گرفت و مظاهر و مقتضيات فرهنگ و تمدن روى به سوى آنان نهاد كه اين امر، باعث شد تا ايشان اين مقتضيات و نيازها را با رويى باز پذيرا شوند؛ مقتضيات و نيازهايى كه بى توجهى و ناديده انگاشتن شان به هيچ وجه روا نبود .

پس بدينسان نهضت علمى آغاز گشت و عصر طلايى ظاهر شد و مسلمانان در اندك زمانى به شكلى جدّى و اساسى در ميدان علم و معرفت به پيشرفتها و دستاوردهايى دست يافتند كه رسيدن به آن براى هر ملتى در چنين زمانى ممكن نبود.

نقش ملل غير مسلمان در نهضت علمى

طبيعى است كه شكوفايى و ظهور

دانش پزشكى و طبابت ميان مسلمانان در چنين جوّى و در شروع حكومت عباسيان ، با همكارى متخصصين ملل ديگر همراه بوده است ؛ بخصوص كسانى كه در اين دوره ، معارف و علوم پزشكى بدانان رسيده و منتهى شده بود. اينان همان جندى شاپوريانند .

جندى شاپوريان و كسانى ديگر، بسيارى از كتابهاى پزشكى را ترجمه كردند، در دربار خلفا و اعيان و اشراف به پزشكى پرداختند و به اموال كلان با ارقامى نجومى دست يافتند. و شگفت نيست كه ببينيم حكام و خلفا اهتمام تام داشتند كه پزشكانشان از ملل غير مسلمان باشند؛ مانند يهوديان ، مسيحيان و زرتشتيان . حتى پزشكان متوكل همگى مسيحى بوده اند1 ؛ چه اينان جز به چنين پزشكانى اعتماد نداشتند و در تحقّق حوائج سياسى خويش همچون حل مناقشات جز به غير مسلمانان اعتماد نمى نمودند.

اگر چه پزشكانى ماهر در ميان مسلمانان موجود بودند كه مهارت كافى در ابداع ، اختراع ، جامعيت و ژرف انديشى در اين علم داشتند؛ كسانى چون احمد بن ابى الاشعث ، على بن عيساى كحال ، احمد بن محمد طبرى ، ابن صورى و ديگران كه تعداد آنان به دهها و صدها نفر مى رسد . عالمان مسلمان نيز خلفا را به همين سبب كه مسيحيان را به دليل طبابتشان بزرگ مى شمردند، ملامت مى كردند.2

آرى ، مسلمانان در زمينه پزشكى ، از ملل ديگر مدد جستند، ولى هنوز مدتى كوتاه نگذشته بود كه خود، به پيشرفتهاى عظيمى نايل گشتند؛ و دستاوردهايى كه نيل بدانها براى ملتى چون مسلمانان ، با آن شرايط و اوضاع ممكن مى نمود .

آنان براى نهضت

پزشكى كه در قرن حاضر - يعنى قرن چهاردهم هجرى - شكل يافته و ظاهر گشته است ، اساس و قواعدى درست و محكم پى ريختند و بر همين قواعد، اصول و دستاوردهاى عظيم است كه اروپائيان و ديگران ، در نهضت پزشكى حاضر تكيه نموده اند؛ چنانكه اين حقيقت آشكار است و نياز به بيان ندارد .

البته ما در اينجا، تنها مى توانيم اشاره اى اجمالى به حركت و جريان علمى پزشكى اسلامى و آنچه با آن مرتبط است ، داشته باشيم و ناچاريم به مقتضاى مقام ، بسيار مختصر سخن برانيم .

پزشكى در قرن اوّل هجرى

پيش از اين به برخى از پزشكان معروف و نيز علوم و معارف آنان كه در عصر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله زندگى مى كردند، اشارتى رفت . حال اندكى ديگر در اين باره بحث مى كنيم . گروهى از انصار به پيامبر عرض كردند : اى رسول خدا! ما را همسايه اى است كه از درد شكم شكايت دارد، آيا اجازه مى فرمايى مداوايش كنيم ؟ .

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: چگونه مداوايش مى كنيد؟.

گفتند : شخصى يهودى هست كه اين بيمارى را مى تواند درمان كند .

حضرت فرمود : چگونه ؟ .

گفتند : شكمش را مى درد و چيزى از آن بيرون مى آورد .

پيامبر اين عمل را ناخوش داشت و بدانان پاسخ مثبت نداد. آنان چند بار ديگر نزد او آمدند تا به سه مرتبه رسيد . پيامبر فرمود: هر چه خواهيد انجام دهيد.

آنان يهودى را بر بالين وى خواندند. يهودى ، شكم او را دريد و عفونت بسيارى از

آن خارج كرد. سپس شكم را شست و بدوخت و بر آن دارو ماليد. پس بيمار شفا يافت و پيامبر را از او خبر دادند. حضرت فرمود: همان كس كه بيماريها را آفريده ، درمانشان را نيز آفريده است.3

و ابن سنان نقل مى كند كه از امام صادق عليه السلام در باره مردى پرسيد كه دندانش شكسته بود، آيا مى توان با تكه اى طلا آن را وصل كرد؟ و اگر امكانش نبود و دندان ساقط شد آيامى توان به جايش دندان گوسفند بكارند؟ حضرت فرمود: آرى ،اگر بخواهد مى تواند دندان گوسفند را پس از آنكه به ذبح شرعى ، ذبح شود در دهانش جاى دهند.

حلبى نيز روايتى مانند همين روايت را نقل كرده است.4

زراره نيز از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه پدرم در حالى كه من نيز حاضر بودم از امام صادق در باره مردى كه دندانش بيفتد پرسيد كه آيا مى توان دندان [حيوان ] مرده اى را به جايش نهند ؟

حضرت فرمود : باكى نيست.5

و نيز گذشت كه پيامبر صلى الله عليه و آله ضحاك را امر فرمود كه بينى اى از طلا بسازد و...، همچنين بيان شد كه حارث بن كلده - كه در اسلامش اختلاف نموده اند - كتابى در علم پزشكى نگاشته است .

در غير اين موارد، چيز ديگرى كه حاكى از فعاليتهاى پزشكى مسلمانان در قرن اوّل هجرى باشد نمى يابيم . بلكه حتى مى توان در طليعه حكومت عباسيان نيز اين وضعيت را يافت . البته جز آنچه از پيامبر و ائمه معصوم نقل شده است و نيز پزشكانى كه

در دوره جاهليت مى زيسته اند، مانند ابن ابى رمثه ، حارث بن كلده ، نضر بن حارث و چند نفر ديگر كه ذكرشان گذشت . و يا ماجراى ضربت خوردن امير مؤ منان كه پزشكانى براى مداوايش گرد آمدند و حاذقترين آنان ابن عمريا و اثير بن عمر و السكونى بود. وى در پزشكى ، صاحب كرسى بوده است.6 ؛ چنانكه براى درمان عمر هنگامى كه بدو زخم زدند، كسى از انصار و بنى معاويه را بر بالينش آوردند.7

ولى در عهد بنى اميه ، حكامى را خواهيم يافت كه بر بعضى پزشكان اديان ديگر، مانند ابن اءثال نصرانى ، ابى الحكم نصرانى ، ثياذوق و ابن أ بجر مسيحى8 پزشك شخصى عمر بن عبدالعزيز، اعتماد مى كردند. اگر چه بعضى ادعا كرده اند كه خالد بن يزيد نيز در پزشكى ماهر بوده است ،9 ولى اعتمادى بر اين قول نيست . البته -چنانچه خواهد آمد مى توان محتمل دانست كه وى مترجمان را در ترجمه بعضى از كتابهاى پزشكى تشويق كرده است ، البته اگر بتوان او را داراى دستى در اين فن دانست . بى شك مهارت او فقط جنبه نظرى داشته و هيچ گاه عملاً به طبابت نپرداخته است . ولى آنچه از او مشهور مى باشد اين است كه وى به كيمياگرى تمايل داشته است و در باره مهارتش در علم پزشكى جز آنچه ابن خلكان بيان نموده ، چيزى يافت نشده است .

در ميان كسانى كه جزء عالمان دانش پزشكى ذكر گشته اند، مى توان زنانى را نيز يافت كه در دوره رسول خدا صلى الله عليه و آله

مى زيسته اند. رفيده يكى از اينان است كه در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله براى مداواى بيماران و مجروحان ، خيمه داشته است . همچنين مى توان زنى از قبيله عذره ؛ ليلاى غفاريه ، ام سليم ، ام عطيه ، ربيع بنت معوذ و كسانى ديگر را نام برد كه در فصل پنجم از بخش دوّم كتاب حاضر در آنجا كه سخن از معالجه و پرستارى مرد توسط زن مى رود، نامشان را خواهيم آورد .

ام جميله بيمارى كلف نوعى بيمارى پوستى را درمان مى كرده است ؛ ازاين رو از عايشه در اين باره كسب تكليف مى كند و عايشه او را به ادامه كار امر مى نمايد.10 و در عهد بنى اميه ، زينب اوديه به طبابت مشغول بوده و چشم و جراحت بدن را درمان مى كرده است .

كوتاه سخن آنكه در تحقيقمان پيرامون فعاليتهاى پزشكى اين دوره ، فايده چندانى نمى توانيم عايد خود كنيم ؛ زيرا اين فعاليتها جدّاً ضعيف و بلكه مى توان گفت در حدّ صفر بوده است .

البته در اينجا نكته اى را به عنوان استدراك بايد ياد آور شد و آن اينكه مرة بن شراحيل پزشك را در زمره پزشكان قرن اوّل دانسته اند؛ چنانكه بلاذرى در كتاب اءنساب الاشراف11 براين رأ ى رفته است . همچنان كه رواية بن سنان انفه را نيز در ميان پزشكان قرن دوّم يادكرده اند، ولى رواية بن زرارة ممكن است از پزشكان قرن اوّل يا دوّم باشد.

پزشكى در سخنان معصومين عليهم السلام

شايسته و بايسته است در احاديث و روايات پيامبر صلى الله عليه و

آله و اهل بيت گرامى اش كه ثروتى عظيم از دانش پزشكى در دل آنان نهفته است ، تحقيق و تدبّر كنيم ؛ زيرا آن بزرگواران در شؤ ون مختلف و متعدد طب و طبابت به شكلى همه جانبه و كامل سخن گفته اند، حتى زمانى كه ركود فكرى و علمى - در عهد امويان - بر جامعه حاكم بود همچنان كه قبلاً اشاره شد.

از اين روست كه بايد اين ثروت علمى را بررسى كرد تا گنجهاى با ارزش و حقايق پربهايى كه در آنها نهفته است ، ظاهر شود .

ما براين اعتقاديم كه اگر توجه و اهتمامى كه شايسته اين روايات است بر آنها معطوف شود، نتايج و ثمراتى كه بسيار پر اهميت اند - حتى براى دانش پزشكى امروزى - به دست خواهد آمد .

و با چه زبانى مى توانيم تأ سف خود را ابراز نماييم ، هنگامى كه مى بينيم مسلمانان معاصر پيامبر صلى الله عليه و آله وائمه معصومين : و حتى شيعيانشان جز به پاره اى از علوم دينى كه كوشش و جهد خويش را در تمام اوقات بر آن معطوف كرده بودند، به دانشها و علوم ديگر نپرداخته اند. حتى مى بينيم ائمه اطهار : برآنند تا توجه مسلمانان را به سوى بحث و تدقيق در علل و اسباب جلب فرمايند. امام باقر عليه السلام چون فتوايى براى اصحاب صادر مى كند، بدانان امر مى كند از او بپرسند كه مأ خذ و مخرج اين فتوا در كجاى قرآن كريم است . ولى كوشش امام در تشويق و ترغيب آنان آن طور كه بايد در آنان مؤ ثر نمى

افتد؛ چرا كه با اين حال ، آنان فقط پاسخ مسأ له خويش را مى ستانند و بس !!

شايد همين بى توجهى اصحاب ، علت آن باشد كه مى بينيم روايات وارد شده در پزشكى ، خوردنيها، داروها و مانند آن - غالباً - از داشتن سند صحيح محرومند و متخصصين علم حديث به نقد و تصحيح سندهايشان نپرداخته اند. به هر حال ، در باره طب قرن اوّل هجرى ، به طور خلاصه بايد گفت:

مسلمانان و طب

بعضى برآنند تا - براى نيل به اهدافى كه چندان پوشيده نيست - ابداعات و پيشرفتهاى پزشكى و هرآنچه را كه ذكر گشت داراى ويژگى قومى بدانند. بعضى بر يونانيان تأ كيد مى ورزند، برخى بر مصريان ، پاره اى بر ايرانيان ، بعضى بر عربها و...

جاى آن است كه بدانان بگوييم : چگونه است كه اين ملل در تاريخ چند هزار ساله شان كه پيش از ظهور اسلام داشته اند، نتوانسته اند به شكوفايى و پيشرفتى موازى و حتى نزديك به آنچه در مدت بسيار اندك پس از ظهور اسلام نصيب اين دانش شد، دست يابند؟! بلكه بايد گفت : همه نتايج و پيشرفتهاى طب ، بدون اسلام چيزى نيست كه شايسته ذكر باشد. علاوه بر اين ، ملتهاى ياد شده - بنا به ادعاى خودشان - پيش از اسلام از حكومتهايى توانا و امكانات مادى غنى و معنوى بسيار عالى و همت ها و آرزوهايى بلند برخوردار بوده اند و شايد هم اين ادعا فقط، حربه اى باشد كه به واسطه اش برآنند مردم ساده و زود باور را فريب دهند .

بنا براين ، بايد

دستاوردها و پيشرفتهايى را كه ملتهاى مسلمان - با مليّتهاى مختلفشان - به تحقيق رسانيدند، ارج نهاد و آن را عامل اساسى شكوفايى و ثمردهى نيروها و امكانات موجود و نيل به آرمانها و آرزوها دانست ، بلكه ملل ديگرى كه مسلمان نبودند - يعنى جندى شاپوريان و نيز معتقدين به اديان ديگر - على رغم اينكه اوّلين معلمين طب مسلمانان بودند، همچنانكه خورشيد معارف طبى عالم اسلامى با سرعتى بسيار به ميان آسمان مى آمد، به تدريج سايه شان رو به كوتاهى و ستاره بختشان رو به افول نهاد .

آرى ، سايه آنان رو به كوتاهى نهاده و ستاره بختشان افول نمود، اگر چه حكام و خلفاى مسلمان عنايتى بسيار بدانان مبذول مى داشتند و به صورتى بى نظير به شأ ن و امورشان اهتمام مى ورزيدند .

حال وقت آن است كه بدانچه ياد آور شديم اكتفا كرده ، به بحث از نهضت علمى مسلمانان بپردازيم ؛ بحثى كه بايدبرچندنقطه كه درذيل به آن اشاره مى گردد، متمركزشود:

1-حركت ترجمه در علوم پزشكى و غيره .

2-حركت تأ ليف و شكوفايى علم پزشكى در ميان مسلمانان .

3-پاره اى از پيشرفتهاى مسلمانان و تأ ثير مسلمانان در نهضت جديد طبى .

4-تأ ثير مسلمانان در داروسازى .

5-اشاره به پاره اى از خدمات پزشكى مسلمانان از قبيل ساختن بيمارستانها و مانند آن و نيز امورى ديگر كه شايسته بحث است و ندانستن آنها به هيچ وجه روا نيست .

حركت ترجمه

ترجمه در واقع ، در قرن اوّل هجرى آغاز گشت ، البته به شكلى بسيار محدود. اين جريان در ابتداى حكومت عباسيان سال 132 . ه نيرويى گرفت و

در زمان هارون متوفاى 193 شدت گرفت و در دوره مأ مون متوفاى 218 به شكوفايى تمام رسيد .

با شروع جريان تأ ليف و ابداع در ميان مسلمانان ، جريان ترجمه رو به افول نهاد، به طورى كه در اواسط قرن سوم و پس از آن ، اين جريان چندان به چشم نمى آيد - اگر نگوييم اصلاً به چشم نمى خورد - بلكه بعضى برآنند كه بيشتر ترجمه ها در اواسط نيمه اوّل قرن دوّم و حتى نيمه اوّل قرن سوم شكل يافته است.12

به هر حال ، غير مسلمانان - يعنى يهوديان ، مسيحيان و ... - بودند كه به شكلى عام به امر ترجمه پرداختند. پس طلايه داران اين حركت ، همينان بوده اند، ولى نبايد نقش نوبختيان را ناديده انگاشت . نوبختيان ، طايفه اى ايرانى ، مسلمان و شيعه بوده اند كه خدمات آشكارى در اين زمينه ارائه كرده اند.

گوستاولوبون مى گويد : نخستين كسى كه كتابى در زمينه طب ترجمه كرد، هارون در سال 685 بود. ولى به اعتقاد ما اين رأ يى است غلط؛ زيرا اوّلاً: اين كتاب عبارت است از كناش مجموعه اى از قواعد و فوايد پزشكى تأ ليف اهرن . اين كتاب را ماسرجويه در زمان عمر بن عبدالعزيز و يا مروان بن حكم ترجمه كرده است و ترجمه او در مخزنهاى كتاب باقى مانده تا اينكه : عمر بن عبدالعزيز آن را بيرون آورده و در اختيار مردم نهاده است.13

و ثانياً : ما مى بينيم كه آنان مى گويند : ابن اءثال ، پزشك معاويه - كه در زمان همو به قتل

رسيد - پيشتر به ترجمه كتابى در باره داروها، از زبان يونانى به عربى ، اقدام نموده بود.14 اين اشكال برآن كس نيز كه خالد بن يزيد را اوّلين مترجم كتابهاى طبى و نجومى مى داند، وارد است.15

وجدى گويد : ابن وحشيه ، كتابى را از زبان كلدانى در باره سموم به سال 170 ميلادى ترجمه كرد 16.

اين راءى نيز غلط است ؛ زيرا وى در اواخر قرن سوم و شروع قرن چهارم مى زيسته است.17 البته از آنچه ذكر كرديم نادرستى اين سخنشان نيز آشكار مى شود كه مى گويند: جورجس اوّلين كسى بود كه بنا به درخواست منصور ترجمه كتابهاى طبى را به عربى آغاز كرد.18

به هر حال ، اينان مى گويند: خليفه عباسى هارون ، كسانى را براى يافتن كتابهاى خطى طبى ، به سوى روم گسيل داشت ؛ چنانكه همو خود، كتابهاى خطى بسيارى را از شهرهاى روم - يعنى آنكارا و عموريه - به چنگ آورد و از يوحنا بن ماسويه درخواست كرد تا آنها را از يونانى به عربى ترجمه نمايد.19

در زمان هارون كار ترجمه رونق يافت ، به طورى كه حتى ذكر كرده اند كه وى به وزن كتاب ترجمه شده ، طلا اجرت مى داده است20 بلكه وجدى مى گويد: مأ مون ، يكى از شروط صلحش با يونانيان اين بود كه كتابى نادر و كمياب را بدو تقديم كنند.21

همين طور، وى گروهى را به بلاد روم گسيل داشت تا برايش كتابهايى خطى گرد آورند22 او، دارالحكمه مشهور را تأ سيس كرد كه در آن بخشى مخصوص ترجمه بود. البته بعضى تأ سيس

دارالحكمه را به رشيد نسبت مى دهند.23 لكن اين مسلّم است كه اين مؤسسه در عهد مأ مون به اوج عظمت خود رسيد.24 همچنانكه اهتمام به جمع آورى نسخه هاى خطى را نمى توان تنها منحصر به خلفا دانست.25

در اين دوره به ترجمه كتابهاى جالينوس ، بقراط و ديگران به عربى اقدام شد. از جمله مترجمين معروف عبارتند از: حنين بن اسحاق ، جيش الاعسم ،26 اصطفان بن بسيل ، ثابت بن قرة ، اسحاق بن سليمان ، ابن البطريق ، منكه الهندى ، قسطابن لوقابعلبكى ، ابن دهن و بسيارى ديگر كه مى توان براى اطلاع بيشتر به باب نهم عيون الانباء مراجعه كرد.

پزشكان عصر ترجمه

كسانى كه در عصر ترجمه به طب اشتغال داشته اند، بيشتر غير مسلمان بوده ، در ترجمه كتب به زبان عربى مهارت داشتند. در اين دوره از ميان اينان ، آل بختيشوع به شهرتى دست يافت . اين اشتهار، از جرجيس كه منصور، وى را از جندى شاپور فراخواند، شروع شد و سپس فرزندش بختيشوع كه رشيد، وى را بزرگ و رئيس اطبا كرد و پس از وى فرزندش جبرئيل و پس از او پسرش بختيشوع بود كه واثق بر او غضب كرد وبه جندى شاپور گسيلش داشت وهمه اموالش رامصادره نمود، ولى او پس از مدتى بازگشت و اموال خويش را مطالبه كرد و زمانى كه واثق درگذشت به اموال خويش دست يافت و متوكل از وى دلجويى نمود. پس از وى نوبت به عبيداللّه بن بختيشوع مى رسد.

از مشاهير اطباى آنان مى توان از يوحنا بن ماسويه نام برد كه مأ مون وى را به

سال 215 رئيس بيت الحكمه كرد. و نيز قسطا بن لوقا بعلبكى و ثابت بن قرة ، و سعيد بن يعقوب و افراد بسيار ديگرى .

شهرت يا واقعيت ؟

جندى شاپوريان در ابتداى امر، به شكلى بى سابقه ، به صناعت طب شهرت داشته اند. از اين رو، در تأ ييد حكام و سلاطين از سهمى بسيار برخوردار بودند. براى اينكه ميزان توان و تسلّط غير مسلمانان در ميدان طب و طبابت و بهت زدگى و تبعيت مردم نسبت بدانان را بخصوص در جندى شاپور، روشن نماييم ، به ذكر ماجرايى مى پردازيم كه جاحظ، متوفاى 255 هجرى آن را نقل كرده و يا آن را خود، ساخته است .

وى مى گويد : اسد بن جانى ، مردى طبيب بود. در روزهايى كه كار و بازارش در حال كساد و بى رونقى بود، كسى او را گفت : امسال ، بيمارى فراوان است و مريضى هاى بسيارى در ميان مردم شايع شده ، از طرفى تو مردى دانشمند و داراى صبر و شكيبايى ؛ چنانكه خدمتگزار مردم و سخنگويى خوب نيز هستى و به احوال مردمان آگاهى ، ولى با اين حال نمى دانم چرا بازارت كساد است ؟

اسد بن جانى در پاسخ گفت : اوّلاً من مسلمانم و مردم پيش از آنكه من پزشك شوم و بلكه پيش از تولد من معتقد بوده اند كه مسلمان نمى تواند پزشك خوبى شود. و ثانياً نام من اسد است در حالى كه بايد چيزى مثل صليب ، مرابل ، يوحنا، بيرا و مانند آن باشد. و كنيه ام ابوحارث است ، در حالى كه بايد چيزى چون

ابوعيسى ، ابوزكريا يا ابوابراهيم باشد و من عبايى از كتان سبز27 در بر دارم ، در حالى كه مى بايد عبايى از حرير سياه مى پوشيدم .

آرى ، اين چنين مردم به غير مسلمان معتقد بودند به خصوص جندى شاپوريان ؛ چنانكه چنين امرى را آنان خود براى خود خواسته بودند و نيز حكام سلطه گرشان . و چنانكه گذشت علماى مسلمان ، خلفا را به جهت احترامى كه براى پزشكان غير مسلمان قايل بودند، ملامت مى كردند .

لكن اگر به وقايع تاريخى مراجعه كنيم و بخواهيم به صورتى منصفانه و به دور از هوا و هوس در باره آنان حكم كنيم ، در خواهيم يافت كه : پزشكان غير مسلمان ، بدين صورت كه شهرت يافته اند، داراى مهارت و نو آوريهاى خارق العاده نبوده اند؛ اگر چه در انتقال آثار ملل ديگر به زبان اسلام ، مقام برتر را از آن خود كرده اند؛ مثلاً، سلمويه يوحنا بن ماسويه را -كه مشهورترين پزشك عهد مأ مون است - از جاهلترين خلق نسبت به درد و دوا مى دانست28 ؛ چنانكه ابوقريش 29 نزد مهدى ، در مرتبه اى چون جرجس بن جبرائيل بود و بلكه مرتبه اى بالاتر داشت و مهدى كه مُرد، هارون الرشيد به جايش نشست . و جرجس نيز بمرد و پسرش يعنى بختيشوع به پيروى از ابو قريش به خدمت رشيد در آمد.30 لكن تجليل و تعظيم و آوازه بسيار، از آنِ بختيشوع گشت ، نه ابوقريش ؛ چنانكه مى بينيم اين آوازه و شهرت فراگير طبيبان غير مسلمان ، بر تاريخ نيز اثر گذاشته است و اين

حقيقت را مى توان در دايرة المعارف ها و كتب شرح حال ها ملاحظه كرد . آنان در پرداختن به شرح حال پزشكان غير مسلمان ، بسيار كوشيده و در آن زياده گويى كرده اند. اما در باره پزشك بزرگ و حاذق مسلمان جز چند سطرى ننوشته اند مگر درباره كسانى چون رازى و ابن سينا كه نمى توان آنان را ناديده انگاشت .

براى اثبات اين حقيقت ، كافى است ذكر نماييم اين كتابها در باره زهراوى كه اروپاييان در طب جراحى و غير آن بر او اعتماد كرده و از او استفاده ها برده اند، جز سه سطر ننوشته اند. همچنين است وضعيت على بن عباس .

پيش از اين اشاره شد و ذكر كرديم كه جندى شاپوريان بسيار بر خود مى باليدند و مغرور بودند. حتى توان خويش را بسى بالاتر از آنچه وجود داشت ، مى پنداشتند، به طورى كه قفطى مى گويد : جندى شاپوريان ، معتقد بودند كه تنها آنانند كه شايسته اين دانشند و آن را از فرزندان و همگنانشان به كسى ديگر انتقال نمى دادند.31

هر چند وضعيت چنين بود امّا، بالا خره ستاره جندى شاپور با ظهور استادان و استوانه هاى مسلمان ، رو به افول رفت و نورش به تاريكى گراييد. آخرين كسى كه به عنوان رئيس بيمارستان جندى شاپور نامش به ميان آمده است ، سابور بن سهل متوفاى سال 255 است.32

همچنين آخرين واقعه اى كه نام جندى شاپور در آن برده شده است ، مربوط به سالهاى ميان 262 تا 265 است كه يعقوب بن ليث صفار، اين شهر را مقر خويش قرارداد تا

از آنجا به خوزستان يورش برد.33

سير تأ ليف و شكوفايى طب در ميان مسلمانان

علوم در دوره حركت ترجمه ، اندك اندك در ميان مسلمانان استحكام مى يافت . در اين ميان ، نوشتارهاى علمى نيز كم كم به راه افتاد و در نيمه دوّم قرن سوم ، نشاط بسيارى گرفت . حركت ترجمه نيز با جان گرفتن جريان نوشته هاى علمى در مناطق مختلف ، عقب نشينى كرد و رو به افول نهاد .

ظاهراً تأ ليف در ميان مسلمانان ، از نيمه اوّل قرن سوّم شروع شده است ؛ زيرا آثارى از على بن ربن طبرى و بعضى ديگر ذكر شده است كه در قرن دوّم و شروع قرن سوّم مى زيسته اند. البته اين احتمال در صورتى مى تواند درست باشد كه حارث بن كلده را اوّلين مؤ لف آثار پزشكى ندانيم كه پيش از اين سخن در اين باره گفته شد.34

آنچه در اين مجال ، مهم است اين است كه مسلمانان عنايت و توجه بسيارى به علم پزشكى مبذول داشتند و دانشمندان بزرگى در اين موضوع در ميانشان به وجود آمد، به طورى كه گذشتگانشان در هاله فراموشى ، ناپديد شدند. اينان راه را براى آيندگان باز كردند و براساس نظريه ها، ابتكارات و دستاوردهاى همين افراد، نهضت بزرگ قرن بيستم شكل يافت ؛ يعنى قرن چهاردهم هجرى . پس پدران دانش پزشكى ، همانانند چنانكه پدران علوم ديگر عصر جديد نيز همان بزرگان بوده اند.

بغداد، مقرّ خلافت عباسيان ، تنها مركز پزشكى مسلمانان نبود. تقسيم كشور بزرگ اسلامى به ممالك مستقل كوچكتر، با خود پديده اى به ارمغان آورد

كه مراكز بسيارى براى علوم پزشكى در مناطق مختلف جهان اسلام پاى به عرصه وجود نهاد؛ مناطقى مانند غزنه ، قيروان ، مصر و غير آن . اين امر، جوّى مناسب را براى ظهور نوابغ دانش پزشكى در نواحى مختلف كشور اسلامى موجب گشت و راه را براى به وجود آمدن تعداد بسيار زيادى از پزشكان و دانشمندان علم پزشكى باز نمود. در نتيجه ، تأ ليفات فراوانى به نگارش در آمد؛ به طورى كه كتابهاى شرح حال و دايرة المعارف على رغم كوشش فراوان ، حتى از نوشتن و شمارش نام آنان ناتوان مانده اند. در حقيقت ، نهضت پزشكى معاصر، بر پايه تاءليفات و مايه هاى علمى مسلمانان بنا شده است ؛ چنانكه براين حقيقت درآينده اشاره خواهيم كرد وموفق خواهيم گشت كه از مظاهر تمدن اسلامى در مجال دانش پزشكى و تأ ثير مسلمانان در نهضت بزرگ پزشكى به اجمال سخن برانيم .

تأ ليفات پزشكى و تأ ثير آنها در نهضت اخير

دكترفيليپ مى گويد: در قرن دهم ميلادى پزشكان مسلمان درمرتبه اى عالى ظهور يافتند كه ميراث پزشكى شرق و غرب به واسطه تاءليفات آنان ، غنا و ثروت بسيارى يافت .بيشتر اين پزشكان ، ايرانى بودند كه كتابهاى خويش را به زبان عربى مى نوشتند.35

و در باره كتاب قانون ابن سينا مى گويد : جرارد كرمونى در آغاز قرن دوازدهم آن را به زبان لاتينى ترجمه نمود و اين كتاب ، جاى كتابهاى درسى پزشكى قديم را اشغال كرد و قرنهاى بسيارى همچنان به صورت كتابى درسى باقى ماند. امّا در شرق ، كتاب قانون ، يگانه مرجع دانش

پزشكى بود تا اينكه كتابهاى پزشكى عصر جديد كه در قرن نوزدهم ظاهر گشتند و جاى آن را گرفتند.36

محمد خليلى مى گويد : در سال 1593 ميلادى در روم و نيز در سال 1877 ميلادى در بولاق مصر و به سال 1323 در هند، نسخه عربى كتاب قانون منتشر گشت .

در قاره اروپا، شرحهاى متعددى بر آن نوشته ، بخشهايى از آن به زبانهاى فرانسوى ، آلمانى ، انگليسى و ديگر زبانهاى اروپايى ترجمه شد؛ چنانكه به زبانهاى تركى و فارسى نيز ترجمه شده است .

خلاصه آنكه : كتاب قانون ، از بزرگترين كتابهايى است كه در دانشگاه مون پليه و لوفان در اواسط قرن هفدهم ميلادى تدريس مى شده است ؛ چنانكه برنامه هاى پزشكى قينا به سال 1520 ميلادى و فرانكفورت به سال 1558 ميلادى بيشتر بر كتاب قانون و منصورى مبتنى بوده است .

علاّمه سازبورى در كتابش تاريخ علم مى گويد : كتاب قانون - اين معلم عظيم دانش پزشكى - تورات دانش طب است ؛ يعنى دستور مقدس آن مى باشد .

دكتر ماكس مايرهوت در كتابش تراث الاسلام ، مى گويد: ابن سينا در كتاب قانون ، ميراث علمى يونان را به تجربه عرب درآورد، اين كتاب ، والاترين تأ ليف علمى عربى است .

سپس در جايى ديگر مى گويد: قول مرجح آن است كه در تاريخ پزشكى ، كتابى كه مثل كتاب قانون ، مورد توجه و تدريس دانشمندان قرار گرفته باشد، موجود نيست . لكن در فاصله ميان قرن هفدهم تا قرن نوزدهم كتابهايى به زبان فرانسوى نگاشته شد كه نفوذ كتاب قانون را رو به زوال بُرد،

اگر چه تأ ثير اين كتاب ، تماماً از ميان نرفت ....37

كوتاه سخن آنكه كتابهاى شيخ الرئيس قرنهاى متمادى تنها مرجع اروپاييان در تحقيقات طبى و فلسفى بود.38 ابن سينا در اروپا ملقب به سلطان اطبا گشته است و كتابش همچنان تا سال 1650 ميلادى در دانشگاه لوون بلژيك و مون پليه فرانسه تدريس مى شد.39

فيليپ درباره كتاب ملكى نوشته على بن عباس مى گويد: اين اثر، يگانه كتابى است كه صليبيان آن را به زبان لاتينى ترجمه كردند و همچنان در شرق و غرب كتابى درسى بود تا اينكه كتاب ابن سينا جاى آن را گرفت ؛ كتابى كه شبيه به دائرة المعارف طبى است.40

گوستاولوبون مى گويد : كتاب ملكى ، در سال 1127 ميلادى ترجمه شد و به سال 1523 ميلادى به چاپ رسيد.41

چنانكه كتاب الحاوى ، نوشته رازى به زبان لاتينى ترجمه شده و بارها به چاپ رسيده است . اين كتاب ، در مجامع پزشكى اروپا، حكم كتاب درسى را داشته است . دانش و فضل رازى در علوم پزشكى منزلت وى را بسى والا برده و او را در رديف متفكرين خلاّق بزرگ اروپاى قرون وسطى قرار داده است.42

به هر حال ، كتابهاى رازى براى مدتهاى مديدى تا قرن هفدهم ، جزء كتابهاى درسى بود و همچنين كتابهاى ابن سينا.43

درآن كتاب دستورى براى مدرسه دارالفنون به تاريخ سال 1617 . م ديده مى شود.

تنها،كتاب الحاوى رازى نيست كه چنين وضعيتى داشته است ،بلكه بيشترمصنفات وى ، از سال 1509 ميلادى به زبان لاتينى ترجمه شده و مكرر به چاپ رسيده است.44

گوستاولوبون از آنچه

گفته شد به اجمال ياد كرده ، مى گويد : كتابهاى ابن سينا به زبانهاى مختلف جهان ترجمه شده و حدود شش قرن ، همچنان به اصول و مبانى طب اعتبار بخشيده است ؛ چنانكه مدارس طب و خصوصاً دارالفنون فرانسه و ايتاليا تنها كتب او را تدريس مى كرده اند و مدتى كه آثار وى از گردونه تدريس در فرانسه خارج شده ، هنوز به پنجاه سال نرسيده است .

اروپاييان تنها به ترجمه و تدريس آثار رازى اهتمام نداشته اند، بلكه كتابهاى طبى ابن رشد كه بارها در اروپا به چاپ رسيده و نيز كتاب على بن عباس نيز مورد توجه آنان بوده است ...

بالاتر از اين ، تمام كسانى كه پس از قرن دهم ميلادى پاى در ميدان جراحى نهاده اند - چنانكه هالر مى گويد - بر كتاب زهراوى اندلسى معروف بالبقاسس صاحب كتاب التصريف لمن عجز عن التأ ليف ، متوفاى سال 1107 تكيه كرده اند. وى ، بسيارى از ابزار جراحى را خود اختراع كرده و از خُرد كردن سنگ كليه به شكلى كامل بحث نموده است اگرچه انجام اين عمل را امروزه درست نمى دانند. نخستين چاپ كتاب وى به زبان لاتينى در سال 1497 وآخرينش در سال 1861 ميلادى بوده است.45

فرانسويان از كتاب التيسير، اثر ابن زهر اندلسى كه در قرن ششم هجرى مى زيسته در نهضت جديدشان بهره برده اند.46

بوركلمان در باره كتاب زهراوى - كه منسوب به الزهراء ناحيه اى در قرطبه است و در سال 1023 وفات يافته - مى گويد : حقيقتاً نسلهاى گذشته ، اهميتى خاص براى بخشى از اين كتاب

كه در باره جراحى است ، قايل بوده اند؛ زيرا در آن ، در باره ابزار جراحى ، توضيحى مفصّل آمده است . اين كتاب در قرن پانزدهم به زبان لاتينى ترجمه و در چند نوبت به چاپ رسيد47.

اگر به اسامى تاءليفات و آثار پزشكان مسلمان و رشته هايى كه در آن ، كتاب نگاشته اند مراجعه كنيم ، آشكار خواهد گشت كه در دانش پزشكى و رشته ها و فروع مختلفش در چه درجه والايى بوده اند. كافى است كه يادآور شويم بعضى برآنند كه پس از آنكه مسلمانان شروع به فعاليت به صورت مستقل نمودند، نتيجه و ثمره ابتكارى شان به شكلى خاص درزمينه پزشكى ، رياضيات وجغرافى بارز گشت وخودراآشكاركرد.48

ولى گويا گوينده اين سخن ، از اين نكته غافل مانده است كه مسلمانان در علوم ديگرى چون شيمى نيز دستى داشته اند و ابتكارات آنان در علوم مورد نظر، بيش از ابتكاراتى است كه از آن غير مسلمانان است .

وبالا خره ، گوستاولوبون مى گويد : از آنجا كه كتابهاى طبى عربى ، به زبانهاى اروپايى ترجمه شده اند، غالباً از تباهى و از ميان رفتن ، در امان ماندند؛ چنانكه ساير كتب آنان نيز چنين بوده است. 49

ولى حقيقت اين است كه هر كس به دائرة المعارف ها و تراجم مراجعه كند نام هزاران كتاب پزشكى را در آنها خواهد يافت - كه البته آنها هم جز بخش محدودى از اين آثار را ذكر نكرده اند - ولى امروزه هيچ نام و اثرى از آنها نيست . به عنوان نمونه ، بايد به كتابهايى چون كشف الظنون ،

عيون الانباء، تاريخ الحكماء، فهرست ابن النديم و غير آن مراجعه نمود تا دريافته شود كه جز نام تعدادى محدود از بخش معظم كتابهاى طبى اسلامى ، چيزى ثبت و ضبط نشده است.

پاره اى از نوآوريهاى پزشكى مسلمانان

شكى نيست كه علم پزشكى در شرق و غرب ممالك اسلامى از جمله علومى بوده است كه برايش بالاترين شأ ن و مقام را قايل بوده اند، چنانكه بعضى بدان اشاره كرده اند.50

همچنين شكى نيست كه مسلمانان را در دانش پزشكى تحقيقات و بحثهايى عميق است و آنان در اين دانش به نتايجى بزرگ رسيده 51 و دانش پزشكى و جراحى را به پيشرفت و درجاتى بالا و در خور، رسانيده اند.52

اروپا همچنان تا همين اواخر در جراحى بر آثار مسلمانان تكيه داشت و نيز طريق بيهوشى اى كه مسلمانان در جراحى به كار مى بردند... مسلمانان ، بسيارى از روشهاى معالجه را كه تا به امروز از آنها استفاده مى شود، كشف كرده اند53 ؛ چنانكه رازى اولين كسى بود كه از الكل و فتيله دو طرفه در درمان مجروحان بهره جست و نيز در درمان تب از آب سرد استفاده نمود 54 محمد خليلى در باره رازى مى گويد : او نخستين كسى است كه ماده شيميايى H2 so4 كه امروزه آن را حامض الكبريتيك مى گويند و در عربى الزاج الاخضر ناميده مى شود، كشف نمود و پيشتر آن را زيت الرازى مى ناميدند. وى ، آن را از گوگرد آهن استخراج كرده بود و روش استفاده از اين ماده همچنان به همان صورت باقى است .

همچنين ، رازى نخستين كسى

است كه به استخراج الكل موفق گشت و آن را از مواد نشاسته اى و قندى تخمير شده به دست آورد. او اولين كسى است كه بيمارى آبله را شناخت و مبتلايان به آن را در بيمارستان قرنطينه كرد، دستور داد آنان را در خانه ها نگاه دارند و از ديگران جدا كنند . همچنين ، رازى نخستين كسى است كه به شناخت بيماريهاى مسرى نايل شد و نيز همو اولين كسى است كه روش خلال را كه نزد اطباى عرب مشهور است اختراع نمود. در اين روش ، پوست بيمار سوراخ مى شود و نخى باريك را از آن مى گذرانند تا عفونت از موضع تعفن خارج شود و يا هر گونه تورمى كه در آن موجود است ، رفع گردد.55

به هر حال ، كشف الكل و اسيد سولفوريك به وسيله رازى ، خدمت بسيار ارزشمندى به دانش طب بوده است. 56

فتيله هاى دو طرفه - كه پيشتر بدان اشارت رفت - تا اواسط نيمه اول قرن چهاردهم هجرى همچنان مورد استفاده بود.

همچنين رازى نخستين كسى بود كه شبكه هاى اعصاب سر و گردن را به شكلى كافى و واضح شرح داد و نيز او اولين كسى بود كه با پيوند شكنبه گوسفند، جراحت و زخم معده را درمان كرد؛ چنانكه همو اولين كسى بود كه طب مفاصل را بنيان نهاد و در طب ، از پنبه كمك گرفت.57 فيليپ حتى در باره وى مى گويد : رازى ، مؤ لف قديمى ترين كتاب پزشكى است كه در آن ميان حصبه و بيمارى آبله تفاوت قايل شده است و ما نمى دانيم كه

آيا يونانيان و يا ملل ديگر، پيش از رازى به چنين معرفتى نايل شده بودند يا نه ؟ 58

وى اضافه مى كند : فضل و دانش رازى در علوم پزشكى مقام و ارج وى را بالا برده ، مرتبتى ميان متفكرين بزرگ و خلاق اروپاى قرون وسطى نصيبش كرده است. 59

نمى دانم اين بزرگان خلاق اروپاى قرون وسطى كيانند؟ و آيا مى توان كسى را در اروپاى آن زمان ، بزرگ دانست ؟! و آيا چنين نيست كه اروپا تا همين گذشته نزديك بر دانش رازى و عالمان مسلمان ديگر تكيه داشته است ؟!

آيا همانان نيستند كه مى گويند : محمد بن احمد حتاتى كه در قاهره متولد شد و در سال 1052 هجرى وفات يافت ،به روم رفت ومدتى طولانى درآنجارحل اقامت افكند، ولى روزگار با او همراه نبود، از اين رو از مدرسه اى به مدرسه اى ديگر منتقل مى گشت تا اينكه عاقبت به مقام رياست پزشكان اسكى سرايا رسيد و سپس به قاهره بازگشت ؟!60

و حتى فيليپ مدعى است كه يكى از ابتكارات كتاب الملكى ، اثر على بن عباس اين است كه در اين كتاب به وجود حركت مويرگى اشارت رفته است و نيز بيان شده است كه جنين به هنگام تولد، خود اقدام به خروج از رحم مادر نمى كند، بلكه حركات عضلانى رحم مادر است كه او را خارج مى نمايد061

ولى ، گويا نويسنده فوق الذكر از اين حقيقت غافل است كه اولين كسى كه خبر از جريان گردش خون داد و به شرح و توضيح آن به شكلى كامل و كافى اقدام كرد امام

صادق عليه السلام بود؛ چنانكه اين حقيقت را محمد خليلى در كتابش موسوم به طب الامام الصادق عليه السلام 62 به اثبات رسانيده و بيان نموده است كه آن حضرت در اين امر، بر هارفى كه بسيارى به تمجيد و تجليل وى پرداخته اند، مدام نامش را بر زبان مى آورند كه اوكاشف جريان گردش خون است وكسى پيش از وى برچنين كشفى نايل نشده است پيشى گرفته است .

نوآوريهاى پزشكى ابن سينا

آنان در باره ابن سينا و كتاب قانونش در پزشكى مى گويند: يكى از محسنات اين كتاب ، آن است كه ميان التهاب ميانه سينه حيزوم و التهاب پهلو تفاوت قايل شده است . همچنين تصريح مى كنند كه بيمارى سخاق مسرى است و امراض به واسطه آب و خاك به ديگران سرايت مى كند.63

استاد محمد خليلى مى گويد : ابن سينا به واسطه دقتش در حالات بيمارى و مهارتش در تشخيص آن و مبحث علل بيماريها، از بقراط، ارسطو و جالينوس متمايز است . بنابر اين ، وى اوّلين كسى است كه التهاب سحائى - يعنى برسام حاد - را توصيف كرده و آن را از بيماريهاى حاد ديگرى كه همراه با هذيانند، تمايز داده است و اين مسأ له اى است كه بر يونانيان مشتبه بوده است . همچنين وى نخستين كسى است كه بيان نموده كه التهاب بلورا - يعنى ذات الجنب - و التهاب ريه - يا ذات الريه - موجب عوارض سرسامى مى شوند، و التهاب سحايا در اين حالات خبر از مرگ مى دهد .

و او نخستين كسى بود كه به نيكى تمام ،

بيماريهاى دستگاه تنفسى را شرح كرده و به استوارى كامل ، بيماريهاى عصبى را به وصف آورده است . وى در بسيارى از روشهاى درمان روانى ، داراى ابتكاراتى بوده است .

و همو اوّلين كسى است كه گفت : بيمارى حصبه ، بيشتر در بهار و پاييز قابل سرايت بوده ، بيشترين مواقعى كه افراد بدان مبتلا مى شوند در اين دو فصل است و كودكان بيشتر از ديگران گرفتار آن مى گردند. و او اوّلين كسى بود كه درمان بيمارى بواسير به وسيله جراحى را توصيف نمود .

همچنين او نخستين كسى است كه عارضه از ميان رفتن عضلات چشم را كشف نمود و داروهاى بسيارى را براى درمان ، وارد عالم پزشكى كرد كه پيش از آن از آنها استفاده نمى شد .

او نخستين كسى است كه انگلها يا ميهمانان ناخوانده را كشف كرد؛ يعنى كرم هاى موجود در شكم انسان كه در اصطلاح پزشكى جديد، بدان انگلستوما گويند و از اين موضوع در فصل كرم هاى معده از كتاب قانون ، ياد كرده است . زويينى ايتاليايى ، در قرن نوزدهم به كشف آنها نايل گشت ؛ يعنى پس از آنكه از كشف ابن سينا، مدت نُه قرن مى گذشت . همه نويسندگان غربى در نوشته هاى جديدشان ، اين رأ ى را پذيرفته اند - بخصوص محققين مؤ سسه روكلفلر - و اعتراف كرده اند كه ابن سينا پيش از او بدين كشف رسيده است .

و او نخستين كسى بود كه ابزارى را اختراع كرد كه امروزه آنها را وارينه مى نامند. اين وسيله ، براى اندازه گيرى طول اجسام به كار

مى رود ودقتى بسيار دارد.

همچنين وى نخستين كسى بود كه قلب جنين را تشريح و آن را به همان اقسامى كه امروزه نزد ما شناخته شده است ، تقسيم نمود و روزنه موجود در جدار فاصل دو گوش را توصيف كرده و گفت : اين روزنه هنگامى كه انسان متولد مى شود و براى اوّلين بار نفس مى كشد، بسته مى شود و در نتيجه ، جريان گردش ريوى خون آغاز مى گردد. 64

ابن سينا در تشريح چشم و توصيف عضلات حدقه ، سخنانى دارد كه تماماً با آنچه امروزه در پزشكى ثابت شده ، منطبق است ؛ چنانكه او به خوبى اهميت عصب چشم را دريافت و تا آنجا كه مى دانيم او نخستين كسى بود كه از اين مساءله آگاه شد. چنانكه هر چه ابن سينا در باره بيمارى سل و آسم گفته است ، همان است كه پزشكان امروز بدان رسيده اند.65

جرجى زيدان و همچنين آنان مى گويند : امّا آنچه آنان خود ابداع كردند، احاطه بدان به طور كامل ، بسيار مشكل است و تحقيقش بس مشكل مى نمايد، بنابراين ، به عنوان نمونه ، آنچه را كه درستى اش نزد ما به تحقيق رسيده بيان مى نماييم .

از جمله : آنان در دانش پزشكى ، نظريه هاى جديد ابداع كردند كه با آراى قدما در درمان بيماريها مخالف است ، اگر چه از اين نوآورى ، اطلاع و خبرى جز اندك به ما نرسيده است ؛ مثلاً آنان بيشتر بيماريهايى را كه قبلاً - به اصطلاح خودشان با داروهاى گرم معالجه مى شدند، با داروهاى سرد معالجه نمودند؛

مانند يرقان ، لقوه فلج صورت ، سستى و بى حالى و مانند آن . عربها اوّلين كسانى بودند كه افيون را در طب استعمال كردند و همچنين خلال را. محققان اروپايى دريافتند كه عربها نخستين كسانى بودند كه كاويات را به روش كاربرد امروزه استعمال كردند. و عربها اوّلين كسانى بودند در معاينه كسانى كه به درد و بيمارى سينه دچار بودند، به ناخن ها مى نگريستند. آنان اوّلين كسانى بودند كه روش درمان يرقان و باد زرد را شرح دادند و از ماده افيون جهت درمان بيمارى جنون در شكلى وسيع استفاده كردند. و روش استفاده از آب سرد براى قطع خونريزى را كشف و وصف كردند و در رفتگى شانه را به طريق كشيدن ناگهانى كه در جراحى معروف است درمان كردند و بيمارى آب مرواريد چشم را به توصيف آوردند و به عمل خرد كردن سنگ كليه اشاره كردند. 66

گوستاولوبون اضافه مى كند كه : مسلمانان با عملهاى جراحى ، آب را از چشم خارج و لكه سفيد آن را برطرف مى كردند؛ چنانكه زهراوى شرحى وافى در عمل خرد كردن سنگ و استفاده از آب سرد براى جلوگيرى از خونريزى و بهره بردن از اشياى داغ وفتيله وسوزاندن باآتش براى مداواى مجروحين ، به نگارش درآورده است .

مسلمانان ، به دستورهاى بهداشتى بسيار اهميت مى دادند و به شكلى كامل از آنها آگاه بوده اند. آنان بيشتر از طبيعت بهره مى جستند و مسأ له رژيم غذايى كه يكى از آموزشهاى اكيد در پزشكى جديد است ، به عنوان يك اصل ، پذيرفته بودند. آنان در مقايسه با عصر حاضر،

در پزشكى بسيار موفق بودند؛ بلكه مى توان گفت آن قدر كه بيماران آنان در قرن دهم ميلادى قربانى مى شدند، به مقدارى كه پزشكان امروزى قربانى مى دهند، نبوده است . احكام قرآن ، مانند وضو، غسل ، تيمم ، تحريم مشروبات الكلى و ترجيح غذاهاى گياهى بر غذاهاى حيوانى در مناطق حاره ، جدّاً كه حكيمانه و سودمند بوده است ؛ چنانكه تعاليم بهداشتى اى كه از خود پيامبر صلى الله عليه و آله صادر گشته ، در نهايت دقت و متانت است و وارد ساختن هرگونه اعتراض بدانها غير ممكن مى باشد. اين سخنان ، به شكل جمله هاى كوتاه و مختصر وارد شده است به گونه اى كه براى هر كس حفظ آنها به آسانى ميّسر است. 67

داروسازى

مسلمانان در داروسازى ، داراى نبوغ بوده و به گياهان و شناخت خاصيت آنها اهتمام مى ورزيده اند. از كسانى كه در گياه شناسى بهره اى وافر داشته اند، ابن صورى ، ابن بيطار، ابن ابى اصيبعه و غير اين افراد است . در اين باره بعضى مى گويند : اينان ، همانانند كه دانش داروسازى را اختراع كرده ، مزارعى منظم در بغداد و شهرهاى ديگر، براى تحقيقات گياه شناسى ترتيب دادند. 68

مسلمانان ، بسيارى از انواع گياهان را كه جز خود آنان كسى از آن گياهان شناختى نداشت ، در زمره داروهاى پزشكى وارد ساختند. 69

رشيدالدين بن صورى متوفاى سال 639، كتابى دارد به نام الادوية المفردة كه در آن داروها را به استقصا آورده است . در اين كتاب ، از داروهايى ياد كرده كه بر آنها

و منافعشان معرفت داشته است و گذشتگان ذكرى از آنها نكرده اند. 70 همين رشيد، براى تحقيق در باره گياهان ، به محل رويش آنها مى رفته و با او، مردى نقاش با رنگهاى متعدد و متنوع همراه مى شده است . وى به مناطقى در كوهستان لبنان و جاهاى ديگر كه رويشگاه گياهان بوده ، مى رفته و گياهان را مى جسته و مشاهده مى كرده و به شخص نقاش نشان مى داده است . بدينسان ، رنگ ، مقدار برگ ، شاخه و ساقه هاى گياه ثبت و با دقت نقاشى مى شده است .

او در كشيدن تصوير گياهان ، سبكى سودمند داشته است . طبق روش وى ، ابتدا گياه مورد نظر در ابتداى رشد و طراوت به نقاش نمايانده و تصويرش كشيده مى شد و سپس هنگام رشد كامل و بذر دهى و پس از آن ، هنگام خشك شدنش ، در نتيجه ، خواننده كتاب ، به صورتهاى مختلفى كه گياه مى تواند در سطح زمين داشته باشد، آگاهى خواهد يافت و اطلاعاتش در باره گياه مورد نظر كاملتر و واضحتر مى شود. 71 زيدان مى گويد: و اين ، نهايت كارى است كه محققين در اين علم تا به امروز به انجام رسانيده اند. 72

و ابن ابى اصيبعه مى گويد : رشيدالدين بن صورى ، بر بسيارى از خواص داروهاى مفرده نيز دست يافت به طورى كه بر بسيارى از داروشناسان برترى يافت و علم و دانش اش بر ساير كسانى كه در اين باره كوشش كرده اند و بدان اشتغال داشتند، فزونى يافت .

ظاهراً ابن صورى

شيعه بوده است ؛ زيرا وى اهل صور جبل عامل مى باشد كه از قديم الايام منطقه اى شيعه نشين است .

به هر حال ، مسلمانان سهم بسيارى در داروشناسى داشته اند. آنان از زمان يحيى بن خالد برمكى ، كوشش بسيارى در تهيه داروها از هند و مناطق ديگر مبذول داشته اند. مسلمانان ، اساس دانش داروشناسى را بنيان نهاده و همچنين نخستين كسانى بودند كه به تهيه داروها و مضافا بر بدست آوردن داروهاى جديد همت گماشتند. او نخستين كسى است كه اءقرباذين را تاءليف نمود.

آنان ابتدا بر اءقرباذين سابور بن سهل متوفاى سال 255 هجرى متكى بودند تا اينكه اقرباذين امين الدولة بن تلميذ متوفاى سال 560 هجرى در بغداد ظهور يافت .

در زمينه گياهان ، لازم است از ابن بيطار ذكرى به ميان آوريم كه براى تحقيقات گياه شناسى ، به اسپانيا، شمال آفريقا، مصر، سوريه و آسياى ميانه سفر كرد. وى در كتابش 1400 گونه گياه نام برده است كه دويست گونه از آنها را پيشتر مردم نمى شناختند. 73

اروپاييان در دوره نهضت جديد علمى شان - چنانكه جرجى زيدان مى گويد - بر كتاب طبى ابن بيطار مالقى اعتماد داشته اند؛ همان طور كه همو مى گويد: اسامى گياهانى را كه فرانسويان از عربها آموختند، همچنان با همان شكل عربى ، فارسى و يا هندى مورد استفاده قرار مى گيرد. 74

بلكه : بيشتر دانشمندان و گياه شناسان لهستان ، در تأ ليفات خود، به طور كامل برآثار ابن سينا تكيه دارند؛ مانند شيمون لونج ، گياه شناس بزرگ هلندى ؛ چنانكه پرفسور آنانباچ زايا چوفسكى ، استاد

دانشگاه ورشو و رئيس اتحاديه خاورميانه در لهستان ، داراى تحقيقاتى با ارزش در باره كتابهاى ابن سينا و خصوصاً گياهان طبى كتاب قانون است. 75

همچنين ، گوستاولوبون مى گويد: پيشرفت پزشكى عرب ، در زمينه هاى جراحى ، تشخيص علايم بيمارى و دستورات دارويى ، بيشتر از زمينه هاى ديگر بوده است . آنان بسيارى از روشهاى درمانى را كه تا به امروز متداول مى باشند، كشف كرده اند؛ چنانكه بيشتر داروهايى كه ساخته اند، هنوز مورد استفاده است . همچنين آنان در چگونگى استفاده از داروها، اكتشافاتى داشته اند كه بعضى از آنها امروزه نادرست تشخيص داده شده است...76

و بالا خره آنان مى گويند : مسلمانان اوّلين كسانى بودند كه به تأ سيس داروخانه به صورت امروزى پرداخته اند؛ چنانكه شيخ الرئيس ، ابن سينا بسيارى از مواد پزشكى را ذكر كرده كه براى قدما شناخته شده نبوده اند، بلكه از كشفيات خود او بوده است و بخشى از كتاب او كه به گياهان دارويى مورد استفاده در بيماريهاى كبد مربوط مى شود، جدّاً چشمگير است . اين بخش ، تماماً با طب جديد منطبق و همراه است. 77

داروسازى ، شديداً بر دانش شيمى متكى است و البته مسلمانان در اين زمينه راه بسيارى را طى كرده بودند. اين امر، همان است كه آنان را در ساختن بسيارى از داروها كه تا امروز مورد استفاده است ، توان و قدرت بخشيد .

آزمايش داروسازان

در آن زمان ، تعداد داروسازان رو به فزونى نهاد و از اين رو، بسيارى از آنان در ساختن داروها دست به غش و تقلب مى زدند.

بدين سبب بود كه لازم شد از آنها آزمايش به عمل آيد و بدانان مجوز و جواز كار داده شود تا كسانى كه صلاحيت و درستكارى لازم را براى داروسازى دارند، به اين كار مشغول شوند و اشخاص ديگر از پرداختن به اين حرفه منع گردند .

مسلمانان از همان ابتدا بر اهميت اين امر واقف گشتند؛ يعنى از عهد مأ مون عباسى . وى نامى بى معنا را كه نه كسى آن را مى شناخت و نه شنيده بود بر كاغذى نوشته ، به سوى داروفروشان ارسال نمود تا از آنها خريدارى كنند. همه داروفروشان اعلام كردند كه اين دارو، نزد ما موجود است . بعضى از آنان دانه هايى براى او فرستادند و بعضى تكه اى سنگ و بعضى ديگر مقدارى پشم و موى .

در زمان معتصم عباسى ، افشين خطاب به زكرياى طيفورى مى گويد : اى زكريا! ضبط و ثبت اسامى اين داروسازان برايم از كارى كه تو بدان مشغولى مهمتر است . پس آنان را بيازماى تا بتوانيم خيرخواه آنان را از غير خيرخواهشان و ديندارشان را از غير ديندارشان تشخيص دهيم .

افشين نيز آزمونى چون آزمايش مأ مون بر آنان مقرر كرد و همانان كه به اشتباه افتاده بودند، دوباره اشتباه كردند. نتيجه اين شد كه افشين هرآن كس را كه بدين وسيله به تله انداخته بود، از سپاه خويش بيرون كرد. منادى نيز فرياد برآورد كه آنان رانده شده اند، هر كس از آنان كه در سپاه يافت شوند، خونش حلال است. 78

پي نوشت:

1- تاريخ تمدن اسلامى ، ج 2، ص 200 .

2- بحار، ج 81 ، ص

209 به نقل از الدعوات راوندى .

3- بحارالا نوار، ج 62، ص 73 . طب الامام الصادق (عليه السلام ) ، ص 16 .

4- بحارالا نوار، ج 66، ص 51 و 52 .

5- برقى ، محاسن ، ص 644. بحارالا نوار، ج 66 ، ص 50 و 54 . مكارم الاخلاق ، ص 109.

6- معجم البلدان ، ج 1، ص 93. تلمسانى برى ، الجوهرة فى نسب على بن ابى طالب وآله ، ص 115 و116.

7- ابن جوزى ، تاريخ عمر، ص 245 .

8- ر . ك : به برخى از منابع گذشته پيرامون نقش اين پزشكان در ترورهايى كه حاكمان وقت به دست آنان بر ضد مخالفين سياسى انجام مى دادند .

9- وفيات الاعيان ، ج 1، ص 168. التراتيب الادارية ، ج 2، ص 263 .

10- كنزالعمال ، ج 10، ص 45. التراتيب الادارية ، ج 1، ص 463 .

11- ج 2، ص 357 .

12- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 194 .

13- عيون الانباء، ص 232، نقل از ابن جلجل . تاريخ الحكماء، ص 324 و 325. تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 194 و 215. ابن جلجل ، تاريخ الحكماء (ترجمه فارسى و حواشى ). التراتيب الادارية ، ج 2، ص 269 و 270 از تاريخ آداب اللغة العربية ، ج 1، ص 233 .

14- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 141 .

15- البيان و التبيين ، ج 15، ص 258. التراتيب الادارية ، ج 2، ص 268 و 269 .

16- دائرة المعارف قرن العشرين ، ج 5، ص 665 .

17- تاريخ طب در ايران

، ج 2، ص 294 .

18- عيون الانباء، ص 279 .

19- تاريخ الحكماء، ص 380. عيون الانباء، ص 246. تاريخ طب در ايران ، ج 1، ص 242 .

20- عيون الانباء، ص 260. تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 242 .

21- دائرة المعارف القرن العشرين ، ج 5، ص 665 .

22- الفهرست ابن نديم ، ص 353. عيون الانباء، ص 260 .

23- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 302 و ...

24- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 302 و ...

25- تاريخ تمدن اسلامى ، ج 2، ص 175. تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 207 - 242 .

26- شايد بعضى از ترجمه هاى وى را به حنين نسبت داده باشند، اين اشتباه ممكن است به دليل تشابه ظاهرى نام آنان باشد .

27- ر . ك : عيون الانباء، ص 654 .

28- تاريخ الحكماء، ص 385. عيون الانباء، ص 237 .

29- گويند : مهدى با اين كنيه كه بدو داد، اشارت داشت به اينكه او چنان مرتبتى دارد كه چون پدر عرب مى ماند (ر . ك : تاريخ الحكماء، عيون الانباء) .

30- همان مدرك .

31- تاريخ الحكماء، ص 147. محمد محمدى ، مجلّه الهادى ، سال 2، ص 62 ((دانشگاه جندى شاپور)) .

32- ر . ك : ابن نديم ، الفهرست ، ص 413 .

33- طبرى ، تاريخ ، ج 8، ص 34. محمد محمدى ، مجله الهادى ، سال 2، شماره 62 . معجم البلدان ، ج 2، ص 170 و 171 .

34- اسحاق بن حنين ، كتابى تأ ليف كرده است (الفهرست ،

ص 429) و...

35- موجز تاريخ الشرق الادنى ، ص 192 .

36- همان مدرك ، ص 194 .

37- ر . ك : معجم ادباء الاطباء، ج 1، ص 116 .

38- همان مدرك ، ج 1، ص 115 .

39- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 569 .

40- موجز تاريخ الشرق الادنى ، ص 193. ر . ك : تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 199 .

41- تمدن اسلام و عرب ، ص 611 .

42- ر . ك : موجز تاريخ الشرق الادنى ، ص 193 .

43- ر . ك : تمدن اسلام و عرب ، ص 610 .

44- همان مدرك .

45- تمدن اسلام و عرب ، ص 609 - 614 (با تغيير و تلخيص ) .

46- تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 200 .

47- تاريخ الشعوب الاسلامية ، ص 314 .

48- موجز تاريخ الشرق الادنى ، ص 191 .

49- تاريخ اسلام و عرب ، ص 608 .

50- بروكلمان ، تاريخ الشعوب الاسلامية ، ص 314 .

51- تمدن اسلام و عرب ، ص 608 .

52- مختصر تاريخ العرب ، ص 283. تمدن اسلام و عرب ، ص 616 .

53- ر . ك : تمدن اسلام و عرب ، ص 616 .

54- تمدن اسلام و عرب ، ص 609 .

55- معجم ادباء الاطباء، ج 2، ص 74 .

56- تاريخ طب در ايران .

57- ر . ك : همان مدرك ، ج 2، ص 421 و 428 .

58- موجز تاريخ الشرق الادنى ، ص 192. ر . ك : تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 203 .

59- موجز تاريخ الشرق الادنى ، ص 193

.

60- معجم الادباء، ج 2، ص 55 .

61- موجز تاريخ الشرق الادنى ، ص 193 .

62- طب الامام الصادق (عليه السلام ) ، ص 30 و 31 .

63- موجز تاريخ الشرق الادنى ، ص 194 .

64- معجم الادبا الاطباء، ج 1، ص 117 و 118 .

65- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 589 و 592 . و در صفحه هاى 600 تا 605 آمده است كه بعضى از تحقيقات و نظريه هاى ابن سينا، همچنان تا به امروز معتبر است و تجربه هاى جديد، مؤ يد آنها مى باشد .

66- عرب ، پيش از اسلام ، اهل ابداع و علم نبود، بلكه اين اسلام بود كه آنان و غير آنان را به كشف و نوآورى وادار نمود. مسلمانان هم در علم پزشكى و هم در ديگر علوم اكتشافات بسيارى داشته اند و نوآوريهاى فراوانى به بار آورده اند .

67- ر . ك : تمدن اسلام و عرب ، ص 614 - 616 (باتصرف ) .

68- مختصر تاريخ العرب ، ص 283. ر . ك : تاريخ تمدن اسلام (مترجم )، ج 2 ص 607 .

69- دائرة المعارف القرن العشرين ، ج 5، ص 666 .

70- عيون الانباء، ص 703 .

71- عيون الانباء، ص 703. ر . ك : تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 205 .

72- تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 205 .

73- موجز تاريخ الشرق الادنى ، ص 194 و 195 .

74- تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 203 .

75- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 605 .

76- تمدن اسلام و عرب ، ص 616 (به

اختصار) .

77- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 571 - 587 .

78- ر . ك : عيون الانباء، ص 224 و 225. تاريخ الحكماء، ص 188 و 189. تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 201 . مختصر تاريخ الدول ، ص 140 و 141 .

منبع:كتاب آداب طب و پزشكي در اسلام

توصيه هاي تغذيه اي در روايات

1- امام صادق (ع) :

شستن دستها قبل از غذا و بعد از آن، عمر را طولاني، و بوي بد لباس را دفع كرده و چشم را جلا مي بخشد.

2- امام محمد باقر (ع) :

اگر دوست داريد غذا براي شما ضرر نداشته باشد، تا گرسنه نشده ايد غذا نخوريد. اول با بسم ا... شروع كنيد و كاملا غذا را بجويد و قبل از آن كه سير شويد دست از غذا خوردن برداريد.

3- امام صادق (ع) :

اگر كسي همراه اولين لقمه غذا نمك بخورد، لكه هاي سياه و سفيد صورت او برطرف مي شود.

4- امام علي (ع):

اول غذا نمك بخوريد. اگر مردم مي دانستند نمك چه خاصيتي دارد، به جاي داروهاي مجرب ديگر، آن را انتخاب مي كردند.

5- پيامبر اكرم (ص) :

دندان هاي خود را خلال كنيد. چون سبب سلامتي لثه و دندان مي شود.

6- امام رضا (ع) :

آرد غذاي خوبي است. اگر گرسنه باشي تو را سير مي كند و اگر سير باشي غذا را هضم مي كند.

7- پيامبر اكرم (ص) :

بهترين آشاميدني ها عسل است. زيرا محافظ قلب است و سردي سينه را از بين مي برد.

8- امام صادق (ع) :

هر كس ضعفي در قلب يا بدن احساس كرد،

خوردن گوشت گوسفند و شير را مداومت كند . زيرا هر بيماري و ضعفي را از درون جسمش بيرون مي آورد و بدنش را نيرو مي بخشد و قوي مي سازد.

9- امام صادق (ع) :

كاهو خون را صاف و پاكيزه مي سازد.

10- امام صادق (ع) :

سركه لثه را محكم مي كند. جانوران داخل شكم را مي كشد و عقل را تقويت مي كند.

11- امام رضا (ع) :

نخود براي درد كمر، بسيار مفيد است.

12- امام صادق (ع) :

عدس باعث رقت قلب مي شود.

13- امام رضا (ع) :

خوردن باقلا موجب جلوگيري از پوكي استخوان ها مي شود و خون ساز است.

14- امام صادق (ع) :

به كودكان خود انار بخورانيد، زيرا موجب رشد سريع آن ها مي شود.

15- امام صادق (ع) :

خربزه سنگ مثانه را مي برد.

16- امام علي (ع) :

سيب باعث تقويت معده مي شود.

17- پيامبر اكرم (ص) :

به باعث تقويت قلب مي شود.

18- امام رضا (ع) :

انجير بوي بد دهان را مي برد، استخوان ها را محكم مي كند و موجب رويش مو مي شود.

19- امام صادق (ع) :

كاسني، صورت را زيبا مي كند.

20- امام علي (ع) :

كاهو خواب آور است و غذا را هضم مي كند.

21- امام صادق (ع) :

اگر پنير و گردو با هم خورده شوند، شفا دهنده اند و اگر جداگانه خورده شوند، هر كدام موجب بيماري و مرض مي شوند.

22- پيامبر اكرم (ص) :

كدو عقل را هوشمند و مغز را افزون مي كند.

توصيه هاي غذايي براي روزه داران

اگرچه براي روزه داران واقعي فوايد روزه

و آثاري كه بر جسم آنها دارد هدف اصلي نيست ، اما به هرحال در روايات بر اين نكته تاكيد شده است كه گذشته از آثار معنوي، روزه ماه رمضان در سلامت جسمي روزه داران هم مؤثر است. اما نبايد فراموش كرد كه تنها در شرايطي مي توان انتظار داشت كه روزه دار سلامت جسم و روح را به دست آورد كه مطابق اصول صحيحي باشد. مثلاً روزه مي تواند با كاهش وزن بدن، سبب كاهش فشار بر مفاصل استخواني پا، كمر و ساير اندام شود؛ البته در صورتي كه شخص روزه دار در خوردن افطاري و سحري طوري زياده روي نكند كه بعد از پايان ماه رمضان اضافه وزن پيدا كند. رعايت توصيه هاي زير مي تواند به يك روزه داري سالم كمك كند.

توصيه هايي براي افطار

1 – بيشتر انرژي بدن بايد با خوردن سحري تامين شود. پس افطار را سبك بخوريد تا شكم سنگين نشود.

2 – غذاي افطار بايد سبك و پركالري بوده و سريع هضم شود. مثل: خرما ، شله زرد ، مقداري كمي شير و چاي كمرنگ. شما هم حتماً از غذاهاي كم حجم استفاده كنيد تا به معده فشاري وارد نشود.

3 – بهتر است با چاي شيرين و خرما روزه خود را باز كنيد و حتي المقدور از نوشيدن آب زياد بپرهيزيد؛ چون اين كار باعث بي حالي، ضعف و درد معده خواهد شد.

غذاي افطار بايد سبك و پركالري بوده و سريع هضم شود. مثل: خرما ، شله زرد ، مقداري كمي شير و چاي كمرنگ.

4 – موقع افطار مايعات زيادي مصرف نكنيد؛ چرا كه مصرف

مايعات در اين زمان، سبب سوء هاضمه مي شود، اگرچه در ساعات بعد از افطار نوشيدن آب زياد مفيد است.

5 – در زمان افطار و سحر از خوردن غذاهاي پرچرب خودداري كنيد.

توصيه هايي براي سحري

1 – فراموش نكنيد كه پرخوري در هنگام سحر نه تنها از احساس گرسنگي در ساعات انتهايي روز جلوگيري نمي كند، بلكه در ساعات ابتدايي بعد از سحر، فشار زيادي را به معده و دستگاه گوارشي فرد وارد مي كند كه سبب بروز علائمي نظير سوء هاضمه، درد و نفخ معده مي شود.

2 – در ماه رمضان سعي كنيد شب ها زود بخوابيد تا بتوانيد سحر به موقع ( تقريباً 5/1 ساعت قبل از اذان صبح ) بيدار شويد. با اين روش از ورود مقدار زيادي غذا و مايعات به معده و تجمع آنها جلوگيري مي كنيد و هضم غذا نيز راحت تر خواهد بود.

3 – بيدار نشدن براي سحري كاملاً اشتباه است و در طولاني مدت سبب ضعف و بي حالي روزه داران خواهد شد.

4 – در سحر از مواد غذايي پروتئين دار ( تخم مرغ ، حبوبات ، لبنيات و گوشت ) استفاده كنيد و به جاي نوشيدن آب زياد، ميوه هاي آب دار بخوريد.

5 – مايعات توصيه شده براي سحري بايد به تدريج نوشيده شوند. يك ليوان آب ميوه و يك ليوان شربت عسل يا قند اثر مفيدي خواهد داشت.

در سحر از مواد غذايي پروتئين دار ( تخم مرغ ،حبوبات ، لبنيات و گوشت ) استفاده كنيد و به جاي نوشيدن آب زياد، ميوه هاي آب دار بخوريد.

6 – رژيم غذايي

سحر بهتراست شامل مواد غذايي متنوع باشد. اين نكته براي نوجوانان اهميت بيشتري دارد و بايد از مواد غذايي قندي، پروتئين دار و پر انرژي استفاده كنند.

7 – از مصرف نمك زياد خودداري كنيد، چون نمك زياد سبب دفع مايعات از بدن و احساس تشنگي در ساعات روز خواهد شد. با يك رژيم غذايي معمولي، نمك كافي به بدنتان خواهد رسيد و نيازي به مصرف نمك اضافي نيست.

8 – بعد از خوردن سحري حتي الامكان نخوابيد، چون وضعيت درازكش، سبب برگشت مواد به مري و ترش كردن مي شود و گذشته از آن فرداي آن روز احساس خوبي نخواهيد داشت. اين كار در دراز مدت باعث سوزش سردل و بيماري " رفلكس معده و مري " مي شود. در اين بيماري غذا از معده و مري بر مي گردد و به اصطلاح احساس " ترش كردن" را گويند.

توصيه هايي ديگر براي روزه داران

1 –اول ساعات بعد از سحري و سپس ساعات بعد از افطار به ترتيب براي مطالعه دانش آموزان و دانشجويان وقت مناسبي است.

2 – ورزشكاران در ماه رمضان نسبت به افراد عادي نياز بيشتري به پروتئين ، قند و ويتامين ها دارند. بايد حدود 3 ساعت بعد از افطار ورزش را شروع كرد تا غذاي مصرف شده فرصت هضم پيدا كند. بين خوردن غذا و شروع ورزش بايد فاصله اي باشد كه جريان خون بتواند به راحتي به عضلات بدن برسد.

3 – درماه رمضان تمرينات ورزشي سبك تر باشد، زيرا بدن نمك و آب زيادي در جريان ورزش از دست مي دهد و در ورزش هاي شديد منجر

به ضعف شديد بدن مي شود. ورزشكار بايد تا سحر به تدريج مايعات زيادي مصرف كند كه نيازهاي بدنش تامين شود.

4 – خرما ، سوپ، سبزيجات و شير براي افطار ورزشكاران توصيه مي شود.

5 – در صورتي كه فردي بعد از افطار قصد تمرين ورزش سنگين يا مسابقه ورزشي را دارد بهتر است قبل از شروع مسابقه، هنگام افطار از گوشت، زرده تخم مرغ و ماهي استفاده كند. مصرف مايعات فراوان از جمله آب ميوه ها قبل از ورزش هم مناسب است.

6 – ميزان انرژي تامين شده از پروتئين در ورزشكاران بايد حدود 15 درصد و حداكثر 20 درصد باشد؛ چون پروتئين زياد، مناسب نيست و سبب توليد مواد زايد در خون و احساس خستگي در حين ورزش مي شود.

خرما؛ ميوه اي مغذي و پر انرژي

خرما ميوه بسياري مغذي و كامل مي باشد كه مي توانيد به همراه چاي يا آب جوش در افطار آن را ميل كنيد. اين ميوه داراي قند زيادي است. حدود70 درصد آن را كربوهيدرات تشكيل مي دهد كه 60 تا 65 درصد آن قندهاي گلوكز و فروكتوز و 5/2 درصد فيبر غذايي است. به همين دليل براي افرادي كه نمي توانند ساكاروز را تحمل كنند، مناسب است. گلوكز و فروكتوز از ساكاروز مشتق مي شوند. اين قندها به راحتي و فوراً توسط بدن جذب شده، بدون نياز به هضم در بدن توليد انرژي كرده و يا ذخيره مي شوند.

همچنين منبع مناسبي از املاح زير است:

آهن- پتاسيم- منيزيم ( براي عمل ماهيچه هاي ارادي لازم است )- گوگرد- مس- كلسيم و فسفر ( براي ساخت عضله و

بافت هاي عصبي لازم است ).

ويتامين هاي موجود در آن شامل: ويتامين هاي

B1،B2 ،A ، بيوتين ، اسيد فوليك و ويتامينC است.

8/13 درصد آن را آب و 3درصد آن را پروتئين تشكيل مي دهد.

بلافاصله بعد از خوردن يك كيلوگرم خرما، 3470 كالري انرژي در بدن توليد مي شود. به همين دليل مصرف خرما در افطار مناسب است، زيرا گرسنگي شما را فرو مي نشاند..

اين مقدار انرژي در مقايسه با ساير ميوه ها بسيار بالاست. مقدار انرژي توليد شده در يك كيلو گرم از مواد غذايي زير به شرح زير است :

زرد آلو : 520 كالري

پرتقال : 480 كالري

برنج پخته : 1800 كالري

نان گندم : 2295 كالري

موز : 970 كالري

گوشت بدون چربي : 2245 كالري

ولي همانطور كه گفته شد يك كيلو خرما بيش از 3000 كالري انرژي توليد مي كند.

15 تا 30 در صد آن را آب تشكيل مي دهد . ميوه خرما 2 درصد پروتئين و كمتر از 2 درصد چربي و املاح دارد. پروتئين و آب موجود در آن بسته به نوع خرما و مرحله رسيدن آن فرق مي كند. سديم كمي نيز دارد.

همچنين مي توان گفت خرما به تنهايي يك منبع و معدن غني است زيرا حاوي املاح معدني فراواني است.مقدار فسفر موجود در خرما به اندازه مجموع فسفر موجود در زردآلو، گلابي و انگور است.

حجم بالاي منيزيوم موجود در خرما باعث كاهش انواع سرطان مي شود.

به دليل سديم كم آن ( 1ميلي گرم در 100گرم خرما )، براي افراد دچار فشار خون بالا كه بايستي رژيم كم سديم داشته باشند، مفيد است. آهن موجود در آن ( 3ميلي گرم در 100

گرم خرما ) يك سومRDA يا نياز روزانه به آهن را براي مردان تامين مي كند.

فيبر موجود در آن براي بهبود عملكرد سيستم گوارش و هضم و دفع مواد غذايي مفيد است. مطالعات فراوان نشان مي دهد براي بيشتر افراد رژيم پرفيبر بسيار بهتر و سالم تر از رژيم غذايي كم فيبر است.

مطلب كاملي نيز قبلاً در مورد ارزش غذايي خرما تهيه كرده بوديم كه در سايت به نمايش درآمد. براي مشاهده اين مطلب اينجا را

اهميت افطار با خرما

افطار با شيريني هاي طبيعي بدون آنكه باعث انباشته شدن چربي بدن گردد براي مواد سفيده اي بدن رل حفاظتي را داشته ، نيرودهنده خوبي براي بدن است، خستگي را به تاخير مي اندازد و بسرعت وسهولت هضم و جذب مي شود.

نبي گرامي اسلام( ص ) خرما و كشمش و ... را انتخاب مي فرمودند.

افطار با خرما يا كشمش شروع خام خوري است و باعث جلوگيري از زياد شدن گلبول هاي سفيد و ورم ... مي گردد.

افطار با اين دو آسان است. تهيه آنها دشواري ندارد، فقير وغني هر دو امكاناتي دراين باره دارند!

ميوه جات را بايد تازه خورد خرما در فصل خود تازه است و در غير فصلش نيز كهنگي بر آن اثري نمي گذارد. كشمش هرچه كهنه تر شود اسيد الكل هاي موجود در آن به شيريني تبديل شده براي افطار بهتراست لذا افطار با اين دو براي هميشه يكنوع تازه خوري است.

هر دو سرشار از ويتامين ها و بسياري مواد معدني لازم مي باشند. درهر دو مواد معدني كه كاتاليزور محسو بند و براي عمل هضم و جذب كمك مي نمايند موجود است.

با

آمارگيري از نقاطي كه در سال اهالي آن مقداري خرما مي خورند و سرطان ديده نمي شود، خرما را بعضي يك عامل ضد سرطاني مي دانند. خرما و كشمش قند خود را زود ببدن مي رسانند زيرا گلوكز درآنها بوده و در بدن هم سازگارترين نوع قند محسوب مي شود.

بدن مواد قندي را زودتر از چربي و پروتئين بمصرف متابوليسم مي رساند وچربي نيز زودتر ازپروتئين مي سوزد و لذا روزه دار از قند خرما و كشمش زودتر بهره مند خواهد شد (بين دونماز از قند طبيعي به نحو احسن برخوردار شده تا آنكه بمائده افطاري برسد).

چربي ها تنها غذاي مولد مواد ستوني نيستند بلكه مواد نيز ستوژن مي باشند حتي در نزد مرض قندي ها گوشت و مواد سفيده اي استون را بالا مي برند در صورتي كه نشاسته اي ها (كه خرما را مي توان از آنها حساب كرد) از توليد اين مواد جلوگيري مي نمايند ولذا خرما يك نوع فرياد رسي براي بدني است كه حتي تصور شود استون در آن ايجاد شده است.

تا كنون عقيده داشتند كه مواد سلولزي جذب بدن نمي شوند اما امروز مي گويند درمحيط روده ها باكتري هايي يافت مي شود كه سلولزها را هم حل مي كند لذا مقداري از مواد سلولز بوسيله روده ها جذب مي شود و قسمت ديگر كه قابل جذب نيست دو فايده دارد : يكي كه مدفوع را از حالت مايعي در مي آورد و با حجم خود روده ها را پاك مي كند، ديگر آنكه مقدار زيادي ازسموم روده ها را جذب و با خود به خارج دفع مي كند.

براي

هضم و جذب مواد قندي بايد ويتامين ث در محيط باشد تا گلولز در معيت ويتامين ث آنجا كه فسفر نيز وجود دارد از جدار روده ها عبور نموده به جريان خون وارد شده ...رسيده آنچه لازم است (درحدود يك گرم در ليتر خون) به خون داده شده و بقيه در كبد ذخيره گردد.

دستگيري ويتامين ث از مواد قندي در محيط فسفردار بوسيله ترشحات غده هيپوفيزي نظارت و كنترل و تنظيم مي گردد.

آيا كدام افطاري خواهيد يافت كه علاوه برداشتن – قند وويتامين ث – فسفر بتواند چون خرما به سرعت سه عنصر موجود در خود را براي تقويت روزه دار به هضم و جذب مقصود بدن رسانده، به علاوه وجود ويتامين هايD2,C,B2,B1,A و بعضي از عناصر فلزي بويژه وجود فوليكولين در آن از ضعف هاي گوناگون جلوگيري به عمل بياورد ( فوليكولين ماده مخصوص زنانگي است كه در ترشحات مردان نيز به مقدار ناچيزي يافت مي شود) و وجود آهن كه خود موجبات ترميم ديگري را فراهم مي سازد.

مواد آلبوميني " سفيده مانندي " به اندازه اي براي بدن ضرورت دارد كه رشد و نمو و نگهداري بدن تامين گردد و اين مقدار آلبومين حداقل لازم است و يكي از آنها بستگي به مواد غذايي ديگري دارد كه انسان با آن خواهد خورد چنانچه هيدرات دو كربن اين حداقل را پائين و چربي ها را بالا مي برد و در نتيجه خرماي سرشار از هيدرات دو كربن سبب مي شود اگر مواد بياض البيضي خورده شود بدن بهتر از آن استفاده نمايد.

مي دانيم كه چربي ها مولد اساسي و مهم اجسام ستوني هستند و

اين اجسام كه سميت دارند فقط در برابر هيدرات دو كربن مي سوزند و تبديل به آب و اسيد كربونيك مي شوند.

لذا همين دو سه دانه خرماي وسط دو نماز تا فاصله افطار كامل بعدي شايد بتواند سميت اجسام ستوني را اگر بوجود آمده بر طرف سازد.

اسيدهاي موجود در خرما (و ساير ميوه جات) با فلزات تركيب نشده كه تشكيل املاح بدهند و اثرات خاص و مفيدي دارند از جمله اگر اجسام ستوني در خون بالا رود خوردن آن ميوه جات به خصوص آنها كه اسيد سيتريك دارند نافع است. بعلاوه پنج درصد ميوه جات را سلولز تشكيل مي دهد و به همين علت طبيعي ترين و بهترين ملين ها بوده و جلوگيري از ابتلاء بيماري تمدن ( يبوست) مي نمايد.

يك كار ديگر خرما اينست كه اگر موقع افطار غذايي پخته خورده شود چون تمام فرمان هاي در آن با حرارت 60 درجه از بين رفته خرما مقداري فرمان مشابه دياستازهاي مترشحه بدن را به همراه آورده حل و هضم را آسان تر مي سازد.

چرا نبايد با قند مصنوعي افطار كرد ؟

با قند مصنوعي نبايد افطار كرد،به دليل آنكه اين گونه شيريني هابا داروهاي شيميايي سفيد مي شوند و زيان آنها بسيار واضح است .

قند وشكر در همه خانه ها ي جهان مصرف مي شود – هيچ طبيبي بيمار خودرا از خوردن شكر و قند منع نمي كند .

نشاسته كه در نان و سيب زميني و سبزيجات وجود دارد جزو گلوسيدها بوده و سپس از خوردن ابتدا به دكسترين Dexterrineو سپس به گلوكز تبديل شده بمصرف بدن مي رسد .

قند و

شكري كه از شيره چغندر درست مي شود مانند قند طبيعي كه در ميوه جات بافت مي شود نيست زيرا مواد معدني مفيد آن در قسمت كارخانه از بين مي رود ( تركيب با مواد ديگر و حرارتهاي شديد و ...)

قند واقعي در ميوه جات مي باشد زيرا بهمراه آنها مواد ديگري كه جذب قند ميوه لازم است موجوديت دارد .

قند و شكر معمولي مواد لازم را بهمراه ندارد و چون به كودك داده شود از مواد معدني ذخيره شده بدن كودك بر ميدارد مثلا از كلسيم بدنش استفاده مي نمايد و بهمين جهت است كه دندان كودكاني كه زياد شيريني ميخورند زود خراب مي شود .

دكتر كارتن مي گويد طبيعت قند و شكر را در ميوه جات در اختيار بشر گذاشت زيرا بشر به آن احتياج داشت و تهيه قند و شكر معمولي كاري است بر خلاف طبيعت .

جمعي از دانشمندان يك عده را كه نسبت به قند صنعتي حساسيت داشتند و با خوردن 150 گرم قند در ادرا شان قند پيدا ميشد روزي 150 گرم قند طبيعي بصورت ميوه و عسل دادند و مشاهده كردند كه پس از چندي قند ادارشان بكلي برطرف شده است .

در يك تحقيق معلوم گرديدكبد انسان از اسيد استيك كلسترول مي سازد و مستقيماً آنرا تحويل خون مي دهد.

اسيد استيك تقريبا ً در همه خوراكهاي بشري كم و بيش وجود دارد و انسان هرچه كمتر غذا بخورد طبعاً ميزان كلسترول خونش كم تر است و اين قند و شكر تصفيه شده است كه از هم اسيد استيك ايجاد مي كند و بطور

غير مستقيم كلسترول در جدار رگها رسوب مي نمايند . پس اگر به عنوان ثواب و افطاري ، قند و شكر به معده خالي مسلمانان رسانيده شود ، گام موثري در راه پيشرفت آنها بسوي بيماريهاي عروق و قلب برداشته شده است. !!

افطاربا شيريني طبيعي

پس براي افطاري چه خوراكي انتخاب كنيم كه مورد تائيد دين و دانش باشد ؟

چرا حضرت صادق (ع ) فرمود : المومنون حلويون ، مومن شيرين پسند است؟

با توجه به اينكه در آن زمان قند و شكر مصنوعي وجود داشته و از قند ميوه جات به ويژه خرما و كشمش استفاده مي شد و چنانچه بزودي خواهيد ديد اسلام با پر خوري سخت مخالف است ديگر جاي هيچ ايراد و اشكالي باقي نمي ماند حتي گفته نخواهد شد ازقند ميوه جات كلسترول به قدر كافي ساخته مي شود زيرا كم خوري و با اعتدال خوري اسلامي اجازه رسوب كلسترول را نخواهد داد .

در اينجا با ذكر فقط دو سه روايت نشان خواهيم داد :

در اسلام فرمول كلي اين است كه افطار با شيريني به عمل آيد و نبي گرامي به ترتيب خرما – كشمش-و... را انتخاب مي فرمودند و تقريبا ًاصرار در خرما بعنوان افطار در اخبار مشاهده مي گردد.

"عن رسول الله (ص) انه كان اذا قدم اليه الطعام و فيه التمر بدء بالتمرو و كان يفطر علي التمر زمن التمر و علي الرطب في زمن الرطب"

"و قال صلي الله عليه وآله و سلم افضل ما يبد الصائم به الزبيب اوالتمرا وشي حلو"

قال (ص) من وجد التمر فليفطر و من لم يجد فليفطر

علي المائده .

مطالب زير از سه قسمت فوق نتيجه و معلوم مي گردد:

1- در هر صورت افطار به شيريني توصيه شده است .

2- نبي گرامي علاوه بر اينكه خرما را در ابتداي افطار انتخاب مي فرمودند هر وقت بطعام ديگري مي نشستند ابتدا بخوردن خرما مينمودند .

3- اگر شيريني وجود نداشت افطار بمائده جايز است .

4- نامبردن از دو ميوه ( خرما- كشمش ) و اثر تقريباً يكنواخت هر دو بر بدن بما اجازه مي دهد نسبت به هريك آز آنها بچشم تساوي بنگريم ولي به هر صورت خرما را ترجيح دهيم زيرا در قرآن مجيد به كرات از او ياد شده و چنانچه ملاحظه فرموديد نبي گرامي آنرا براي افطار بر بقيه ترجيح مي دادند.

با آنكه انتخاب شيريني براي افطار قصد و مقصود اوليه اسلامي تصور مي شود ولي مزايا و

خصو صيات خرما براي افطار در رديف نخست قرار دارد ( آزمايشهاي مختلفي درباره تاثير قند خرما نموده اند يكي از آنهاست موشهائي را كه فقط با قند تغذيه نموده و در نتيجه به بيماريهاي فقدان ويتامين ( آويتامينوز) و عوارض آن مبتلا شده بودند به آنها خرما دادند و عوارض بكلي رفع شد ).

در قرآن قند خرما و كشمش ، رزق حسن و سكر ناميده شده و از اين لحاظ كه علاوه بر رزق حلال و طيب ، رزق حسني هم بطور خصوصي در قرآن هست آز آنها تعريف گرديده است " و من ثمرات النخيل و الاعناب تتخذون منه سكرا و رزقا حسنا "( سوره النحل) همچنين در تعريف آنها از پيشوايان دين مطالب

ديگري نيز در كتابها ديده مي شود كه در جاي خود گفته خواهد شد و مهمتر از همه ذكر اين مطلب است : شايد موجب تعجب باشد با آنكه همه جا انتخاب ميوه تازه سفارش شده است براي افطار و حتي در مواردي صبحانه با مويز توصيه شده است ولي بايد متوجه بود همانطور كه گفتيم چون نظر اصلي به قند و شيريني موجود در خرما و انگور مي باشد و خرما هميشه تازه است و مواد معدني و مغذي براي جذب بهتر بهمراه دارد و انگور برعكس ساير ميوه جات هرچه بماند و اسيد الكل هاي موجود در آن به قند مبدل گرديده شيرين تر مي شود لذا توصيه در باره خوردن ايندو ( خرما و انگور ) مشحون از اعجاز است .

با چنين توصيه از قند كشمش و خرما كه مزيت قندي آنها را بر قند موجود در ديگر ميوه جات مسلم است ، ما را با ين نكته متوجه مي سازد كه براي خرما و انگور مزاياي ديگري است كه انتخابش براي افطار ارجح و يكي از مزيت هاي آن سر شار از قند از همان روزهاي اول تا زمانهاي متمادي بعد مي باشد كه تقريباً هميشه پرو يكسان است .

چنانچه ميدانيم مايعات بدن ما قليايي است ( نسبت قليائيت بدن به اسيد 80به 20 مي باشد )و اگراسيدي هم وارد بدن شود مازاد آن بوسيله املاح قليائي كه در بعضي غذاها ست خنثي مي گردد ( اين املاح قليائي پتاسيم است و سديم و كلسيم و منيزيم )تنها عضوي كه مي تواند اسيد را تحمل كند معده است و

ساير اعضاء طاقت تحمل اسيدها را ندارند و لذا براي خنثي كردن آن فعاليت بدن آغاز مي شود بدين ترتيب بايد كوشيد در انتخاب غذا دقت نمود و غذاهايي كه ايجاد اسيد مي كنند متعادل مصرف شود تا ذخيره قليائي بدن هم متناسب مصرف گردد و اينك خرما يا كشمش يا ...خام خوري قبل از غذا بوده و تا حدي اين قسمت را جبران مي نمايد .

توصيه هاي سلامتي در ماه مبارك رمضان

برنامه غذايي ما در ماه مبارك رمضان نبايد نسبت به قبل خيلي تغيير كند و در صورت امكان بايد ساده باشد. دهمچنين بايد طوري تنظيم شود كه بر روي وزن طبيعي تأثير زيادي نداشته باشد .

با توجه به ساعات طولاني گرسنگي در روز ، بايد غذاهايي را مصرف كنيم كه به كندي و دير هضم مي شوند مثل غذاهاي حاوي فيبر زياد . غذاهاي ديرهضم معمولاً 8 ساعت در دستگاه گوارش مي مانند، در حاليكه غذاهاي زود هضم فقط3 تا4 ساعت در معده باقي مي مانند و فرد خيلي زود احساس گرسنگي خواهد كرد.

غذاهاي دير هضم عبارتند از : حبوبات و غلات مثل جو ، گندم ، جو دوسر ، لوبيا ، عدس ، آرد سبوس دار ، برنج با پوست و غيره ( كه كربوهيدرات هاي پيچيده ناميده مي شوند ) .

غذاهاي زود هضم عبارتند از : غذاهايي كه حاوي قند ، آرد سفيد و غيره هستند ( كه به اين گروه كربوهيدرات هاي تصفيه شده گفته مي شود ).

غذاهاي حاوي فيبر غذايي عبارتند از : غذاهاي حاوي سبوس ، گندم سبوس دار ، غلات و حبوبات ، انواع سبزي ها مانند

لوبياي سبز ، نخود ، ذرت ، اسفناج ، برگ چغندر ، ميوه هاي با پوست ، ميوه خشك شده مثل برگه زردآلو ، انجير ، آلو خشك ، بادام و غيره .

غذاهاي مصرفي بايد در حالت تعادل با يكديگر باشند و از همه گروه هاي غذايي مثل ميوه، سبزيجات گوشت و مرغ و ماهي ، نان و غلات و گروه شير و لبنيات بايد در برنامه غذايي ما وجود داشته باشد .

غذاهاي سرخ شده بايد به مقدار كم مصرف شوند، زيرا باعث عدم هضم ، سوزش سردل و اختلال در وزن مناسب مي شوند .

از چه غذاهايي پرهيز كنيم ؟

1 - غذاهاي سرخ كردني و چرب

2- غذاهاي حاوي قند زياد

3 - خوردن غذاي زياد بخصوص هنگام سحر

4 - خوردن چاي زياد هنگام سحر. چاي باعث افزايش ادرار شده و از اين طريق نمك هاي معدني كه در طول روز بدن به آنها نياز دارد، دفع مي شوند .

5 - سيگار : اگر شما نمي توانيد كشيدن سيگار را يك دفعه قطع كنيد از هفته هاي قبل از ماه رمضان مصرف آن را به تدريج كاهش دهيد.

چه غذاهايي را مصرف كنيم ؟

1 - مصرف كربوهيدرات هاي مركب در سحر كه مدت طولاني تري هضم مي شوند و باعث مي شوند كه كمتر گرسنه شويد .

2- حليم يك منبع عالي پروتئين بوده و از غذاهائي است كه دير هضم مي شود .

3 - خرما منبع عالي قند ، فيبر ، كربوهيدرات ، پتاسيم و منيزيم مي باشد .

4 - مغز بادام غني از

املاح خصوصا كلسيم و فيبر مي باشد .

5 - موز منبع غني پتاسيم ، منيزيم و كربوهيدرات مي باشد .

6- مصرف زياد آب يا آب ميوه در فاصله بين افطار و زمان خواب باعث تأمين آب مورد نياز بدن مي شود .

مشكلات سلامتي ، علل و درمان آن

يبوست

يبوست مي تواند باعث ايجاد بواسير ، شقاق هاي دردناك مقعد و سوء هاضمه به همراه نفخ شود .

علل : مصرف كربوهيدرات هاي تصفيه شده ، مصرف كم آب و فيبر غذايي.

درمان : مصرف كم كربوهيدرات هاي تصفيه شده ، افزايش مصرف آب ، استفاده از سبوس در پخت نان ها ، استفاده از آردهاي قهوه اي و سبوس دار

سوء هاضمه و نفخ

علل : پرخوري ، مصرف زياد غذاهاي چرب و سرخ شده ، غذاهاي تند و ادويه دار، غذاهايي كه ايجاد نفخ مي كنند مثل تخم مرغ ، كلم ، لوبيا، عدس و نوشابه هاي گازدار

درمان : پرخوري نكنيد ، آب ميوه يا آب بنوشيد . از غذاهاي سرخ كردني اجتناب كنيد .

ضعف ( افت فشار خون )

علائم : افزايش تعريق ، ضعف ، خستگي ، كم شدن انرژي ، سرگيجه بخصوص هنگام برخاستن ، ظاهر رنگ پريده و احساس افتادن كه اين علائم بيشتر هنگام بعد از ظهر اتفاق مي افتند .

علل : مصرف كم مايعات و كاهش مصرف نمك

درمان :به مكان هاي گرم نرويد . مصرف نمك و مايعات را افزايش دهيد .

توجه : افت فشار خون بايد با گرفتن فشار خون در هنگام بروز علائم تأييد شود . افراد داراي فشار خون بالا

ممكن است در طول ماه رمضان نياز به تنظيم مجدد داروهاي خود توسط پزشك داشته باشند .

سردرد

علل : عدم مصرف كافئين و تنباكو انجام كار زياد در طول روز ، كم خوابي ، گرسنگي كه معمولاً در طول روز بيشتر شده و در انتهاي روز بدتر مي شود . سردرد وقتي با افت فشار خون همراه شود، مي تواند منجر به سردرد شديد و حالت تهوع قبل از افطار شود .

درمان : در طول يك تا دو هفته قبل از ماه رمضان به تدريج مصرف كافئين و تنباكو را قطع كنيد . چاي سبز و بدون كافئين ممكن است جايگزين خوبي باشد . همچنين برنامه خود را در طول ماه رمضان طوري ترتيب دهيد تا خواب كافي داشته باشيد .

كاهش قند خون

علائم : ضعف ، سرگيجه ، خستگي كاهش تمركز ، تعريق زياد ، لرزش بدن ، عدم توانائي براي انجام فعاليت هاي بدني ، سردرد و تپش قلب.

علل در افراد غير ديابتي : مصرف زياد قند مثل كربوهيدرات هاي تصفيه شده مخصوصاً در هنگام سحر باعث مي شود كه بدن مقدار زيادي انسولين توليد كرده و باعث افت قند خون شود .

درمان : خوردن غذا هنگام سحر و كاهش مصرف نوشيدني ها و غذاهاي حاوي قند .

توجه : افراد ديابتي ممكن است به تنظيم مجدد داروهاي خود در ماه رمضان احتياج داشته باشند و بايد با پزشك خود مشورت كنند .

انقباضات عضلاني

علل : مصرف كم غذاهاي حاوي كلسيم ، پتاسيم و منيزيم

درمان : خوردن غذاهاي غني از املاح بالا مثل : سبزيجات ، ميوه

جات ، شير و لبنيات ، گوشت و خرما

توجه : افراد داراي فشار خون بالا كه تحت درمان هستند و افراد دچار سنگ كليه ، بايد با پزشك خود مشورت كنند .

زخم معده ، سوزش سردل ، التهاب معده

افزايش سطح اسيد در معده خالي در ماه رمضان باعث تشديد زخم و التهاب معده مي شود كه به صورت احساس سوزش در ناحيه معده و زير دنده ها ظاهر شده و مي تواند بطرف حلق گسترش يابد . غذاهاي تند ، قهوه و نوشابه هاي سياه اين حالت را بدتر مي كنند .

درمان هاي پزشكي براي كنترل سطح اسيد معده وجود دارند وافراد مبتلا، قبل از روزه گرفتن بايد با پزشك خود مشورت كنند .

سنگ كليه

سنگ كليه ممكن است در افرادي كه به مقدار كم آب مي نوشند ايجاد شود . بنابراين مصرف زياد مايعات براي جلوگيري از تشكيل سنگ ضروري مي باشد .

درد مفاصل

علل : در طول ماه رمضان كه نمازهاي بيشتري خوانده مي شود، فشار روي مفاصل زانو افزايش مي يابد . در افراد مسن و يا افراد دچار التهاب مفاصل اين مسئله باعث درد ، سفتي ، تورم و احساس ناراحتي مي شود.

درمان : وزن را كم كنيد تا زانوها مجبور نباشند وزن زيادي را تحمل كنند . قبل از ماه رمضان اندام تحتاني را ورزش دهيد تا براي فشار اضافي وارده، آماده باشند . آمادگي بدني باعث مي شود تا نماز راحت تر خوانده شود .

اثر روزه بر چربي هاي خون

مقايسهُ اثرات روزه ماه مبارك رمضان باالگوي غذايي كم چرب و نسبتا" كم كالري برليپيدهاي

پلاسمائي افراد هيپرليپيدميك ( چربي خون بالا )

درماه مبارك رمضان مسلمانان رژيم غذائي خود را از سه وعده صرف غذا (صبح، ظهر و شب ) به دو وعده (قبل از صبح وابتداي شب) تغيير مي دهند.

براي بررسي تاثيرالگوي غذائي ماه مبارك رمضان (دو وعده) برروي پارامترهاي بدن سنجي و مقادير چربي هاي خون وارزيابي تاثيرات فوق تا يكماه بعد از رمضان، تعداد 38 مرد دچار چربي خون بالا (هيپرليپيدميك) از افراد مختلف جامعه انتخاب شدند كه از اين تعداد 28 نفر در گروه روزه دار و 10 نفر ديگر در گروه غير روزه دار قرار داشتند. به اين افراد در مورد رعايت الگوي غذايي كم چرب و نسبتا" كم كالري آموزش داده شد. اين بررسي 20 روز قبل از رمضان شروع و تا يكماه بعد ازرمضان ادامه يافت. در ماه مبارك رمضان گروه روزه دار در طول شبانه روز از دو وعده غذا و گروه كنترل يا غير روزه دار از سه وعده غذا استفاده مي كردند . جهت ارزيابي هاي تغذيه اي و كنترل رعايت الگوي غذائي فوق از افراد تحت مطالعه 12 بار ياد آمد 24 ساعته خوراك در طول انجام طرح بعمل آمد. اندازه گيري هاي بدن سنجي و آزمايش هاي خوني شامل اندازه گيري مقادير كلسترول -LDL ، كلسترول -HDL ، كلسترول تام و تري گليسريد در چهار نوبت ( 20 روز قبل از ماه رمضان ، اول ، آخر و يكماه بعد از رمضان) انجام گرديد. هدف از اين مطالعه مقايسه بين اثرات روزه ماه مبارك رمضان و الگوي غذايي كم چرب و نسبتا" كم كالري بر چربي

هاي پلاسمايي افراد هيپرليپيدميك بود.

بررسي نتايج حاصل نشان داد كه گروه روزه دار در طي ماه رمضان كاهش معني داري در ميزان انرژي و مواد مغذي دريافتي خود داشتند، ولي در گروه كنترل ( غير روزه دار) تغييري در مقادير فوق در طي بررسي مشاهده نگرديد. همچنين در گروه روزه دار در پايان ماه رمضان مقادير وزن، نمايه توده بدن ، كلسترول –LDL ، كلسترول تام و تري گليسريد كاهش يافته بود، ولي مقدار كلسترول-HDL افزايش مختصري نشان داده بود و اين تغييرات تا يكماه بعد از رمضان نيز ادامه داشت. در گروه غير روزه دار تغيير معني داري در مقادير مذكور مشاهده نگرديد.

بنابراين به نظر مي رسد رعايت الگوي غذايي مناسب، همراه با كاهش انرژي دريافتي در ماه مبارك رمضان تاثير معني داري در كاهش مقادير چربي خون و پارامترهاي بدن سنجي در افراد هيپرليپيدميك مي تواند داشته باشد.

نقش روزه در مبارزه با چاقي

برنامه معين و مشخص ساليانه اي كه اسلام تحت عنوان « روزه و روزه داري » براي پيروان خود جزء اهم وظايف و افضل فرايض قرار داده است، بر خلاف آنچه كه ظاهربينان از قضاوت هاي عاميانه خود، يك عبارت صوري و يك رژيم ساده و عادي نتيجه مي گيرند، برنامه اي است كاملاً منظم و اصولي كه از جهات مختلف براي تأمين سلامتي بشر مفيد و ضروري است.

روزه داري با آن اصول و روشي كه در اسلام مطرح شده و به موازات ساير تعاليم اسلامي به معرض اجرا گذارده مي شود، نه تنها از نظر تأمين سلامت جسمي حائز اهميت است، بلكه از نظر تأمين سلامت روحي

نيز قابل توجه بوده و در حقيقت برنامه روزه داري عبارتست از اجراي يك برنامه بهداشتي كامل از نظر بهداشت رواني و جسمي و بدينوسيله است كه امنيت فردي و اجتماعي خصوصاً اگر به موازات ساير تعاليم عاليه اسلامي اجرا شود، به معني كاملي تأمين خواهد گرديد.

مبارزه با چاقي در اسلام

در اسلام دو روش خاص براي مبارزه با چاقي وجود دارد كه باصطلاح پزشكي يكي پيش گيري و ديگري درماني است:

1- در پيشگيري از ازياد چربي، روش اسلام يك مبارزه روزانه است كه نه تنها روزي يك بار بلكه روزي دو سه بار انجام مي شود؛ يعني در هر وعده غذا يك بار ميبايست مورد توجه پيروان اين مكتب قرار گيرد و آن عبارتست از اينكه" مستحب است انسان نيمه سير از سر سفره بلند شود" يعني همانطوري كه محافل پزشكي غرب امروزه پس از طي مراحل مختلف علمي و تجربي و پس از تحمل خسارت سنگين ناشي از مرگ و ميرها و بيماريهاي مختلفي مثل تصلب شرائين و ازدياد كلسترول خون و چاقي و غيره به اين نتيجه رسيده اند كه تنها راه مبارزه با چاقي عبارتست ازكم خواري.

دستور ديگر اسلام از نظر پيشگيري عبارت است از" منع افراط در هر چيزي اعم از خواب و خوراك و غيره".

همچنين در رديف مكروهات و مستحبات آداب غذا خوردن در اسلام دستوراتي است كه از لحاظ مبارزه با چاقي و بيماريهاي وابسته اش حائزاهميت بوده و كاملاً بر اصول علمي و موازين فطرت و طبيعت منطبق است كه موارد چندي را ذيلاً اشاره مي نمائيم:

از مستحبات آداب غذا خورن در اسلام

يكي عبارتست از: " خوردن غذا بعد ازغالب شدن گرسنگي" يعني مستحب است تا انسان گرسنه نشده است ، لب به غذا نگشايد.

اصولا ميل و هوس بيش از عقل و منطق در تغذيه اعمال نفوذ مي كند و لذا مراعات اصل اينكه عارضه گرسنگي، احتياج طبيعي بدن را به غذا را اعلام كند نه ميل و هوس به غذا، خود راه هر گونه افطار و تفريط را بسته و از ظهور هر نوع اختلالي جلوگيري مي نمايد، و به علاوه ميزان غذاي روزانه همواره متغير بوده و بر حسب نوع كار و فعاليت، درجه حرارت محيط زندگي، حدود سن، حالات سلامتي و بيماري، اختلالات دروني و غيره فرق مي كند كه احساس گرسنگي سهل ترين و طبيعي ترين وسيله تشخيص احتياجات بدن است. البته در دستور فوق غرض از گرسنگي و غلبه آن عبارتست از گرسنگي طبيعي و اشتهاي حقيقي نه اشتهاي كاذب حاصله از ميل و هوس.

2- روش دوم مبارزه اسلام با چاقي، يك مبارزه ساليانه تحت عنوان برنامه " روزه داري " است تا اگر انسان در عرض سال به علت طمع يا غفلت يا به هرعلتي از شكم پرستي و پرخوري خودداري نكند و ذخائر بدني خود را انباشته كند، هنوز فرصت آن را دارد كه سالي يك بار چربيهاي ذخيره را در طول مدت يكماه روزه داري تدريجاً ، بدون كمترين عوارض و عواقب وخيمي هضم كرده و بار بدن را سبكتر كند، قبل از اينكه سالها چربي به دور اعضاي بدن جمع شده و سال به سال كهنه و سفت و سخت شود.

نكته مهم و حساسي كه

در اينجا نبايد فراموش كرد اينست كه علي رغم تصورات ظاهر بينان اساساً برنامه روزه داري در اسلام انتخاب رژيم براي لاغري نيست يعني روزه داري از نظر اسلام بمنظور طرح برنامه هائي براي لاغر شدن نيست، بلكه هدف اصلي و حقيقي اسلام از روزه داري طرح يك برنامه عالي تر است كه برخورداري از اثرات مثبت روزه براي لاغر شدن، يك فايده ضمني از اين فريضه است و براي اينكه بدانيم حذف چربي اضافي و مبارزه با چاقي، هنوز هدف اصلي روزه داري در اسلام نيست، كافي است يادآوري كنيم كه صحت عمل در روزه داري تابع شرايط چندي است كه پرهيز از خوردن يكي از آنها است، مثلا" نيت" قبل از اقدام به روزه گرفتن براي صحت روزه يك شرط اصلي است كه بدون آن ، حتي اگر روزه داري از تمام جهات ديگر هم صحيح و مقبول باشد ، روزه باطل است.

اگر فرض كنيم دستورات محافل بهداشتي جهان در مورد مبارزه با چاقي كاملاً اصولي بوده و در اين مورد مفيد و موثر هم باشند، ولي تعليم آنها به افكارعمومي و اجراي آن تعاليم خالي از اشكال نيست زيرا تنها تعليم دستورات، براي اجراي آنها كافي نيست، يعني حتي اگر براي مبارزه با چاقي و عوارض ناشي از آن، روش صحيح و اصولي هم پيدا شود، اما بايد ديد اجرا كننده كيست؟ و چگونه افراد از عهده اميال و هوسهاي خود مي توانند برآيند؟ و آيا واقعاً آنطور كه مي دانند، عمل مي كنند؟ مگر تنها دانستن يك چيز براي اجراي آن كافي است؟

مگر خود اطباء اروپا و امريكا مضرات

سيگار يا مشروبات الكي را نمي دانند؟ يا بيماراني كه با راهنمايي اطباء دلسوز بايد از انجام بعضي كارها پرهيز كنند، چنين مي كنند؟ پس علم به تنهائي براي اجتناب از ارتكاب كار كافي نيست و بيشتر افراد حتي با داشتن علم و اطلاع، در اثر غفلت وسهل انگاري هاي غيرقابل اجتناب، دائماً به خطا مرتكب مي شوند.

اسلام در روزه داري ،موضوع هضم چربي زايد را هدف اصلي قرار نداده است. همچنين حتي اگر اجرا كنندگان اين حكم آسماني افرادي بيسواد و عامي بوده و از ساختمان شيميايي چربي ها و از فرمول سوخت و ساز آنها بيخبر باشند، ولي دراجراي اين دستور، به اتكاء ايمان راسخ خود همواره موفق مي باشند.

ناگفته نماند كه هنوز مسلمانان به علت غفلت و سهل انگاري ، اجراي مستحبات و اجتناب از مكروهات مانند مسئله " نيمه سير برخاستن از سر سفره" را فراموش كرده و يا به طور غلط ، به خاطر دوري از لذتهاي مضر و نا مشروع، در خوردن غذاهاي حلال و مشروع افراط مي كنند، ولي با اين همه آمار مبتلايان به امراض ناشي از چاقي، در بين مسلمانان به مراتب كمتر از ملل غرب است.

روزه گرفتن عوارض بيماري ام. اس را كاهش مي دهد

تحقيقات يك گروه از پژوهشگران ايتاليايي نشان داده است كه روزه گرفتن عوارض بيماري ام. اس يا MS* را كاهش مي دهد.

بررسي موش هاي مبتلا به نوعي بيماري نظير بيماري MS نشان داد كه گرسنه نگه داشتن آنها براي مدت 48 ساعت، مقدار آسيب هاي مغزي را كاهش مي دهد و اين حيوانات مي توانند به نحو بهتري

تعادل خود را هنگام راه رفتن حفظ كنند. همچنين از شدت عوارضي نظير فلج شدن يا ضعف عمومي در آنها كاسته مي شود.

به گفته رئيس گروه پژوهش ، هر چند روزه گرفتن بيماري MS را درمان نمي كند، اما استفاده از اين روش به همراه دارو مي تواند عوارض بيماري را كاهش دهد. البته بيماراني كه قصد روزه گرفتن دارند، بايد از يك رژيم غذايي مناسب تحت نظر پزشك يا متخصص تغذيه استفاده كنند تا همه مواد لازم به بدن آنها برسد.

بر اساس نظريه هاي موجود، بيماري MS زماني بروز مي كند كه عوامل دفاعي سيستم ايمني بدن به بافت هاي مغز و نخاع شخص حمله ور مي شوند و باعث از بين رفتن آنها شوند. اين بيماري به طور معمول در سنين 20 تا 40 سالگي ديده مي شود.

سلول هاي سيستم ايمني با حمله به سلول هاي عصبي و نابود كردن سد دفاعي آنها، انجام فعاليت هايي مثل راه رفتن را براي شخص دشوار مي سازند. همچنين عوارضي نظير خستگي، لرزش و فلج را باعث مي شوند.

تحقيقات جديد، توجه دانشمندان را به هورمون لپتين ** كه در كاهش اشتها نقش دارد، جلب كرده است. اين هورمون مي تواند نحوه فعاليت سيستم ايمني را تغيير دهد.

محققان ايتاليايي در بررسي خود مشاهده كردند كه قبل از بروز بيماري در موش ها، ميزان هورمون لپتين در بدن آنها به دو برابر افزايش يافت، اما در موش هايي كه 48 ساعت گرسنگي كشيده بودند ( كه معادل 7 تا 10 روز روزه گرفتن در انسان است ) مقدار هورمون لپتين كاهش يافت.

پي نوشت

:

* MULTIPLE SCLEROSIS : M.S بيماري سيستم عصبي كه با تحليل تدريجي اعصاب همراه است.

** LEPTIN : لپتين پروتئيني كه توسط سلول هاي چربي در بدن توليد مي شود و در پلاسما وجود دارد.

اصول تغذيه در سيره پيامبر اعظم ص» (2)

نويسنده: محمد رضا جبارى

7 _ 10. عدم تقيّد به وجود لوازم اضافى

در برخى روايات آمده است كه پيامبر اكرم … تقيدى به وجود سفره و لوازم آن نداشت و غذا را روى زمين نهاده و تناول مى كرد، 75 به ويژه در صورتى كه چيزى يافت نمى شد تا آن را به عنوان سفره يا در حكم سفره قرار دهد. به عنوان مثال روزى يكى از انصار مقدارى خرما براى حضرت هديه آورد و چون در خانه ظرفى نيافتند، حضرت با لباس ِ خود زمين را جارو كرده و فرمود:

اين جا بريز؛ به خدا قسم اگر دنيا نزد خدا به قدر بال مگسى ارزش داشت چيزى از آن را به كافر و منافق نمى داد. 76

7 _ 11. خوردن با دست

در راستاى پرهيز پيامبر اكرم … از هرگونه رفتارى كه به گونه اى شائبه تشبّه به سلاطين و اهل كبر راتقويت مى كرد، آن حضرت هنگام غذا خوردن نه هم چون آنان از دو انگشت بلكه _ بسته به اقتضاى مورد _ از سه ياچهار انگشت و گاه از تمام دست يا هر دو دست براى تناول غذا بهره مى جست 77 امام صادق عليه السلام) دراين خصوص فرموده است

پيامبر اكرم … هم چون عبد مى نشست و دست بر زمين مى نهاد و با سه انگشت غذا مى خورد؛ او هم چون جبابره با دو انگشت نمى خورد. 78

طبرسى نيز در توصيف اين معنا گفته است

پيامبر اكرم …

با سه انگشت ابهام و دو انگشت كنار آن و گاه با كمك گيرى از انگشت چهارمى و [گاه باتمام دست غذا مى خورد، و با دو انگشت نمى خورد و مى فرمود: خوردن با دو انگشت [هم چون خوردن شيطانى است 79

7 _ 12. اسراف گريزى

پيامبر اكرم … پس از صرف غذا، انگشتانى را كه با آن ها غذا خورده و باقى مانده غذا به آن ها چسبيده بود، و هم چنين باقى مانده غذاى ظرف را مصرف كرده و دست خود را پس از خوردن غذا و پاك كردن تمام انگشتان با دستمال پاك مى كرد و مى فرمود: «معلوم نيست كه بركت در كدام انگشت [نهاده شده است . 80 آن حضرت درباره مصرف غذاى مانده در ظرف نيز مى فرمود: «بيشترين بركت در آخر غذاست . 81 از امام صادق عليه السلام نيز نقل شده است كه فرمود:

پيامبر اكرم … ظرف غذا را مى ليسيد و مى فرمود: كسى كه چنين كند گويا به اندازة غذاى آن ظرف صدقه داده است 82

بنا به روايت ديگرى از امام صادق عليه السلام) پيامبر اكرم … مى فرمود:

آن گاه كه يكى از شما پس از خوردن غذاى باقى مانده در انگشتان را بليسد خداوند خطاب به او مى فرمايد: بركت خداوند برتو باد. 83

اين كه ليسيدن انگشتان يا ظرف غذا منشأ بركت دانسته شده مى تواند ناشى از آن باشد كه در اين كار به نوعى شكرنعمت و پرهيز از اسراف و كفران نعمت نهفته است و از اين رو، صاحب چنين عملى مشمول «لئن شكرتم لازيدنّكم 84 مى شود.

بنا بر روايتى ديگر، پيامبر اكرم … ظرف غذا را مى ليسيد و مى فرمود آخر غذا بيشترين بركت

رادارد، و فرشتگان بر كسانى كه چنين مى كنند درود فرستاده براى وسعت روزى آنان دعا مى كنند. و چنين كسى حسنه اى دوچندان دارد. 85

از آن جا كه حكمت ليسيدن انگشتان توسط پيامبر… و ديگر معصومان … پس ازصرف غذا، پرهيز از اسراف و اداى شكر نعمت هاى الهى بود، آنان قبل از پاك شدن كامل دستان از غذا، آن ها را بادستمال پاك نمى كردند. بنا به نقل عياشى امام صادق عليه السلام) فرمود:

پدرم اكراه داشت از اين كه دستانش را در حالى كه چيزى از غذا بر آن مانده بود، پاك كند مگر پس از مكيدن انگشتان توسط خود ايشان يا كودكى كه حضور داشت و اين به خاطر تعظيم [و رعايت حرمت غذا بود. 86

روشن است كه اين گونه رفتارها براى تواضع در برابر خداوند، رعايت عظمت و حرمت رزق او، پرهيز از تشبّه به ملوك و رفتار جباران بوده است 87

7 _ 13. رعايت بهداشت غذايى

از جمله ويژگى هاى مهم پيامبر اكرم … توجه به بهداشت در ابعاد مختلف بود. در همين راستا، درخوردن و آشاميدن نيز نمودهاى اين امر ديده مى شود. به عنوان مثال ايشان بر شستن دست ها، هم قبل و هم بعد ازغذا، بسيار تأكيد مى كرد، به ويژه كه در آن عصر، معمولاً غذا را با دست تناول مى كردند. بنا بر روايتى آن حضرت فرموده است

شستن دست ها قبل و بعد از غذا موجب از بين رفتن فقر و جلب روزى است 88

و در برخى روايات نيز بر داشتن وضو قبل و بعد از غذا تأكيد شده است 89 بنا بر نقل اميرالمؤمنين عليه السلام) پيامبر

اكرم … فرمود:

كسى كه مى خواهد فزونى در خير يابد، هنگام حاضر شدن غذا وضو سازد. 90

و در روايتى ديگر، فرمود:

وضو قبل از غذا موجب نفى فقر، و وضوى بعد از غذا موجب نفى جنون و موجب صحت بينايى است 91

و نيز فرمود:

كسى كه قبل از غذا وضو سازد با وسعت روزى زندگى كرده و از بيمارى جسم رهايى مى يابد. 92

نمود ديگر بهداشت غذايى در سيره نبوى … تأكيد حضرت بر بهداشت ظرف آب و غذاست بنا برروايتى از امام صادق عليه السلام) پيامبر اكرم … دوست داشت كه از ظروف شامى كه از شام برايش هديه مى آوردند، آب بنوشد93 و مى فرمود كه «اين نظيف ترين ظرف هاى شماست . 94

هم چنين آن حضرت در ظروف چوبى پوستى و سفالى و هم در كف دو دست آب مى نوشيد و مى فرمود: «هيچ ظرفى تميزتر از كف دست نيست . 95 پيش از اين گذشت كه توصيه و عمل حضرت بر نوشيدن با كف دودست بايد در كنار توصيه و عمل حضرت بر شستن دستان قبل از خوردن و آشاميدن مورد توجه قرار گيرد.

بنا بر بعضى روايات پيامبر اكرم … از اين كه كسى در مشك را خم كرده و آب بنوشد نهى مى فرمودو خود نيز چنين نمى كرد و مى فرمود: اين عمل آن را بدبو و متعفن مى كند. 96 گفته شده كه اين نهى ممكن است ناشى از دو چيز باشد: نخست اين كه ممكن است در چنين حالتى حيوانى كه داخل مشك رفته به اين وسيله داخل دهان شود. دوم _ چنان كه ذيل روايت تصريح شده _ ممكن است به

سبب بدبو شدن آب مشك در نتيجه خم شدن و كثيفى و آلودگى تدريجى قسمت خم شده باشد، چرا كه با وجود مرطوب بودن مشك و خم شدن يك قسمت و مرطوب ماندن طولانى و مكرر دهانة آن امكان كثيفى و عفونت آن قسمت بيشتر است 97 و اين نكته بهداشتى ظريفى است

پيش از اين اشاره به روايتى شد كه طبق آن پيامبر اكرم … هنگام تنفس در اثناى نوشيدن آب ظرف آب را از مقابل دهان دور كرده و پس از تنفس آن را مجدداً به دهان نزديك مى كرد، 98 و اين مى تواند ازتوجه آن حضرت به ظريف ترين اصول بهداشتى و تربيتى حكايت كند، زيرا تنفس در ظرف آب به ويژه اگر ديگرى نيزبخواهد از آن بنوشد، با ادب و اصول بهداشتى هم خوان نيست

نتيجه

مى توان با تأمل در آنچه گذشت به اين حقيقت دست يافت كه رفتار به ظاهر طبيعى و ساده اى كه موجودات زنده چون انسان و حيوان در آن مشتركند، مى تواند از آداب و قواعدى برخوردار باشد كه انسان هاى برجسته اى چون انبياء _ ازجمله پيامبر خاتم … _ و نيز امامان معصوم(عليهم السلام) مقيد به رعايت آن ها بوده اند. اين رفتار طبيعى وساده نيز همچون ديگر نمودهاى حيات اين بزرگان جلوة توحيدى داشته و مقدمة حركت و سلوك معنوى شان بوده است در نوع غذا، تنوع مقدار، زمان و چگونگى مصرف آب و غذا، آداب دقيق و قابل تأملى وجود داشته كه براى بشر امروز از ضرورى ترين دستورات زندگى دنيايى است بشر ناچار از تغذيه است و بسيارى از مشكلات بهداشتى _ وحتى روانى _

او به دنبال سوء رفتار او در تغذيه پديد مى آيد، و معصومان(عليهم السلام) در سيره و سخن خود تلاش داشته اند الگوهايى ثابت و ماندگار در اين باره از خود برجاى نهند.

كتاب نامه

. ابن حنبل احمد (م 241 ق ، مسند احمد، بيروت دارصادر.

. ابن عساكر، على بن حسن بن هبة الله (م 571ق ، تاريخ مدينة دمشق تحقيق على شيرى بيروت دارالفكر، 1415 ق

. بخارى محمد بن اسماعيل (م 256 ق ، صحيح البخارى بيروت دارالفكر، 1401 ق

. برقى احمد بن محمد بن خالد (م 274 ق ، المحاسن تحقيق سيد جلال الدين حسينى دارالكتب الاسلاميه

. بغدادى احمد بن على خطيب (م 463 ق ، تاريخ بغداد، تحقيق مصطفى عبدالقادر عطا، بيروت دارالكتب العلميه 1417 ق

. بيهقى احمد بن حسين بن على (م 458 ق ، السنن الكبرى بيروت دارالفكر، [بى تا].

. ترمذى محمد بن عيسى بن سوره (م 279 ق ، الشمائل المحمديّه … تحقيق سيد عباس جليمى بيروت مؤسسة الكتب الثقافيه 1412 ق

. ترمذى محمد بن عيسى (م 279ق ، سنن ترمذى تحقيق عبدالوهاب عبداللطيف بيروت دارالفكر، 1403 ق

. تميمى مغربى نعمان بن محمد بن منصور بن احمد بن حيون (م 363 ق ، دعائم الاسلام تحقيق آصف بن على اصغر فيضى دارالمعارف 1383 ق / 1963م

. حرّ عاملى محمد بن حسن (م 1104 ق ، وسائل الشيعة تحقيق

محمد رازى تهران اسلاميه

. حسنى راوندى فضل الله بن على (م 571 ق ، النوادر، تحقيق سعيدرضا على عسكرى قم دارالحديث 1377.

. حميرى بغدادى ابوالعباس عبدالله بن جعفر (م 300 ق ، قرب الاسناد، تحقيق و نشر مؤسسة آل البيت لاحياء التراث قم 1413 ق

. راوندى قطب الدين (م 573 ق ، الدعوات قم مدرسة الامام المهدى عليه السلام) 1407 ق

. سرخسى شمس الدين (م 483 ق ، المبسوط تحقيق جمعى از فضلا، بيروت دارالمعرفه 1406 ق

. سيدمرتضى على بن حسين موسوى (م 436 ق ، الانتصار، قم مؤسسة النشر الاسلامى 1415 ق

. سيد مرتضى على بن حسين موسوى (م 436 ق ، امالى المرتضى تحقيق احمد بن امين شنقيطى قم كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى 1403ق

. شيخ صدوق محمد بن على بن بابويه قمى (م 381ق ، من لايحضره الفقيه تحقيق على اكبر غفارى قم نشر جامعه مدرسين 1404 ق

. طبرسى حسن بن الفضل (قرن ششم ، مكارم الاخلاق بيروت مؤسسة الاعلمى للمطبوعات 1392 ق / 1972م

. طبرى محمد بن جرير بن رستم (قرن چهارم ، دلائل الامامه قم مؤسسة البعثه 1413 ق

. طوسى محمد بن حسن (م 460 ق ، الامالى تحقيق مؤسسة البعثه قم دارالثقافة للطباعة و النشر و التوزيع 1414 ق

. قضاعى قاضى ابى عبدالله محمد بن سلامه (م 454 ق ، مسند الشهاب تحقيق حمدى عبدالمجيد سلفى بيروت مؤسسة الرساله 1405ق

. كلينى محمد بن يعقوب (م 329 ق ، الكافى تحقيق على اكبر غفارى چاپ سوم تهران دارالكتب الاسلاميه 1367 ق

. كوفى ابن ابى شيبه (م 235 ق ، المصنف تحقيق سيد محمد لحام چاپ اول بيروت دارالفكر، 1409 ق

. كوفى اهوازى حسين بن سعيد (قرن 2 و 3)، كتاب الزهد، تحقيق غلامرضا عرفانيان قم علميه 1399 ق

. مجلسى محمد باقر (م 1110ق ، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم بيروت 1403ق

. نورى طبرسى ميرزا حسين (م 1320 ق ، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل چاپ دوم قم مؤسسة آل البيت لاحياء التراث 1409 ق

. نيسابورى محمد بن فتال (شهيد در 508 ق ، روضة الواعظين با مقدمة سيد حسن خرسان قم منشورات الرضى [بى تا].

. يحصبى قاضى ابى الفضل عياض (م 544 ق ، الشفاء، بتعريف حقوق المصطفى … بيروت دارالفكر، 1409 ق

پي نوشتها:

1 دكترى علوم قرآن و حديث.

2 قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: «بارك لنا فى الخبز و لاتفرّق بيننا و بينه، فلولا الخبز ما صلينا و لا صمنا و لا ادّينا فرائض ربنا» (كليني، الكافي، ج 5، ص 73، ح 13 و ج 6، ص 287، ح 6).

3

«انما بنى الجسد على الخبز»؛ (همان، ج 6، ص 286، ح 3 و 7).

4 «قال ابوذر حين سأله رجل عن أفضل الأعمال بعد الايمان. فقال: الصلوة و اكل الخبز. فنظر اليه الرجل كالمتعجب. فقال: لولا الخبز ما عبداللَّه تعالي؛ يعنى بأكل الخبز يقيم صلبه فيتمكن من اقامة الطاعة» (شمس الدين سرخسي، المبسوط، ج 30، ص 258).

5 «... و كان يأكل ما احلّ اللَّه له مع أهله و خدمه أذا أكلوا... » (طبرسي، مكارم الاخلاق، ص 26 و مجلسي، بحار الانوار، ج 16، ص 241).

6 «... كان يأكل كل الاصناف من الطعام... » (طبرسي، همان، ص 26 و مجلسي، همان، ج 16، ص 241).

7 و عن ابى الحسن الرضاعليه السلام: «ما من نبى الاّ و قد دعى لأكل الشعير و بارك عليه. و ما دخل جوفا الاّ اخرج كل داء فيه، و هو قوت الانبياء و طعام الابرار، ابى اللَّه ان يجعل قوت انبيائه الا شعيراً» (كليني، همان، ج 6، ص 305، ح 1).

8 «عن قتادة: كنّا نأتى الانس و خبازه قائم، فقال يوما: كلوا فما اعلم رسول اللَّه رأى رغيفاً مرققا و لا شاة سميطا قطُّ» (مسند احمد، ج 3، ص 134 و صحيح البخاري، ج 6، ص 206).

9 «دخل رسول اللَّه صلى الله عليه وآله الى ام سلمه رضى اللَّه عنها فقربت اليه كسرة، فقال: هل عندك ادام؟ فقالت: لا يا رسول اللَّه، ما عندى الّا خلّ، فقال: نِعْمَ الإدام الخلّ ما اقفر بيت فيه خل» (كليني، همان، ج 6، ص 329، ح 1 و مجلسي، همان، ج 16، ص 267، ح 70).

10 عن ابى عبداللَّه عليه السلام قال: «قال اميرالمؤمنين عليه السلام: اقرّوا

الحار حتى يبرد فان رسول اللَّه قرب اليه طعام حارّ فقال: اقروه حتى يبرد ما كان اللَّه عز و جل ليطعمنا النار و البركة فى البارد» (ر. ك: كليني، همان، ج 6، ص 322، ح 4-1، باب الطعام الحارّ).

11 مراد از مغافير، بقاياى گياهان در شكم زنبور عسل است كه آن را در عسل داخل مى كند.

12 «... و كان صلى الله عليه وآله لا يأكل الثوم و لا البصل و لا الكرات و لا العسل الذى فيه المغافير، و هو ما يبقى من الشجر فى بطون النحل فيلقيه فى العسل فيبقى ريح فى الفم» (طبرسي، همان، ص 30 و ر. ك: طبري، دلائل الامامه، ص 11 و بيهقي، السنن الكبري، ج 7، ص 50 و خطيب بغدادي، تاريخ بغداد، ج 2، ص 262).

13 كليني، همان، ج 6، ص 305، ح 1.

14 عن خالد بن نجيح عن ابى عبداللَّه عليه السلام قال: «اللبن من طعام المرسلين» (برقي، المحاسن، ج 2، ص 491)؛... عن خالد بن نجيح عن ابى عبداللَّه عليه السلام قال: «الخلّ و الزيت من طعام المرسلين» (همان، ص 482)؛... عن خالد بن نجيح عن ابى عبداللَّه عليه السلام قال: «السويق طعام المرسلين» (كليني، همان، ج 6، ص 306)؛ عن هشام بن سالم عن ابى عبداللَّه عليه السلام قال: اللحم باللبن مرق الانبياء» (برقي، همان، ج 2، ص 467).

15 كان احبّ الطعام اليه اللحم، و كان يقول: «هو يزيد فى السمع و البصر». و «اللحم سيد الطعام فى الدنيا و الاخرة، و لو سألت ربّى أن يطعمينه كلّ يوم لفعل» (طبرسي، همان، ص 30).

16 «وكان صلى الله عليه وآله يأكل اللحم طبيخاً بالخبز و يأكله مشوياً بالخبز» (همان).

17 «و كان صلى الله عليه وآله يأكل البرد و يتفقد ذلك اصحابه فيلتقطونه له فيأكله و يقول انه يذهب بأكلة الأسنان» (همان، ص 31).

18 عن الصادق عليه السلام: ان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله كان يفطر على الحلو، فاذا لم يجده يفطر على الماء الفاتر و كان يقول: «انه ينقى الكبد و المعده و يطيّب النكهة و الفم و يقوى الاخراس و الحدق، و يحدّ الناظر و يغسل الذنوب غسلا، و يسكن العروق الهائجة و المرة الغالبة و يقطع البلغم، و يطفى ء الحرارة عن المعدة و يذهب بالصداع» (نيسابوري، روضة الواعظين، ص 341؛ طبرسي، همان، ص 27 و 28 و مجلسي، همان، ج 16، ص 242). در برخى از آثار ياد شده براى افطار با آب ولرم در روايتى از امام صادق عليه السلام نيز آمده است:... عن ابن ابى عمير عن رجل عن ابى عبداللَّه عليه السلام «اذا افطر الرجل على الماء الفاتر نقى كبده و غسل الذنوب من القلب و قوى البصر و الحدق» (كليني، همان، ج 4، ص 152).

19 عن ابى عبداللَّه: «كان النبى صلى الله عليه وآله يأكل العسل و يقول: آيات من القرآن، و مضغ البان، يذيب البلغم» (همان، ج 6، ص 332). در روايتى مشابه، از امام صادق عليه السلام درباره اميرالمؤمنين عليه السلام چنين نقل شده است:... عن محمد بن مسلم عن ابى عبداللَّه عليه السلام قال: «قال اميرالمؤمنين عليه السلام: لعق العسل شفاء من كل داء. قال اللَّه عز و جل: يخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فيه شفاء للناس و هو مع قرائة القرآن. مضغ اللبان يذهب البلغم» (همان).

20 و لقد جاءه صلى الله عليه وآله بعض اصحابه يوماً بفالوذج فأكل منه و قال: ممّ هذا يا اباعبداللَّه؟ فقال:

بابى انت و امّي، نجع السَّمْن و العسل فى البُرْمة و نضعها على النار ثم نقليه ثم نأخذ الحنطة اذا طحنت فنلقيه على السمن و العسل ثم نسوطه حتى ينضج فيأتى كما تري. فقال عليه السلام: «ان هذا الطعام طيّب» (طبرسي، همان، ص 28).

21 محمد بن يعقوب الكليني، عن على بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابى عمير عن عبدالرحمن بن الحجاج عن ابى عبداللَّه عليه السلام قال: «أفطر رسول اللَّه صلى الله عليه وآله عشيّة خميس فى مسجد قبا فقال: هل من شراب؟ فأتاه أوس بن خولى الانصارى بُعسّ مخيض بعسل، فلما وضعه على فيه نحّاه، ثم قال: شرابان يكتفى بأحدهما من صاحبه، لا أشربه و لا احرّمه، و لكن أتواضع للَّه فان من تواضع للَّه رفعه اللَّه، و من تكبّر خفضه اللَّه، و من اقتصد فى معيشة رزقه اللَّه، و من بذر حرمه اللَّه، و من اكثر ذكر الموت احبّه اللَّه» (كليني، همان، ج 2، ص 122، ح 3؛ شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 11، ص 219، ح 31 و مجلسي، همان، ج 16، ص 265 و ج 75، ص 126، ح 25). اين روايت را حسين بن سعيد اهوازى نيز در كتاب الزهد، ص 55، ح 148، از ابن ابى عمير و او از عبدالرحمان بن حجاج نقل كرده است و در بحارالانوار، ج 16، ص 265، ح 64، ج 75، ص 126 در ادامه روايت 25 آمده است.

22 ولكن بعثنى بالحنيفة السهلة السمحة» (كليني، همان، ج 5، ص 494)؛ «جئتكم بالشريعة السهلة السمحاء» (سيد مرتضي، الانتصار، ج 9، ص 407).

23 قال ابوجعفرعليه السلام: «ما من شى ء ابغض الى اللَّه عز و جل

من بطن مملوء» (الكافي، ج 6، ص 270، ح 11).

24 عن ابى جعفرعليه السلام: «اذا شبع البطن طغي» (همان، ح 10).

25 قال بعض السلف: «لا تأكلوا كثيراً فتشربوا كثيراً فترقدوا كثيراً فتحسروا كثيراً» (يحصبي، الشفاء بتعريف حقوق المصطفى صلى الله عليه وآله، ج 1، ص 85).

26 نوري، مستدرك الوسائل، ج 16، ص 221-209.

27 عن المقدام بن معديكرب: قال سمعت رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يقول: ما ملأ ابن آدم وعاء شرّاً من بطن، حسب ابن آدم أكلات يقمن صلبه، فان كان لا محالة فثلث لطعامه و ثلث لشرابه و ثلث لنفسه» (احمد بن حنبل، مسند، ج 4، ص 133). روايت مشابهى با همين مضمون از امام صادق عليه السلام نقل شده است (ر. ك: برقي، همان، ج 2، ص 440 و كليني، همان، ج 6، ص 269).

28 و عن عايشه: لم يمتلى ء جوف النبى عليه السلام شبعا قطّ» (يحصبي، همان، ج 1، ص 85).

29 «و كان احبّ الطعام اليه ما كان على ضفف، فلا يأكل مع الشبع» (طبرسي، همان، ص 27 و مجلسي، همان، ج 16، ص 241). «ضفف» را گاه حاجت و نياز معنا كرده اند و گاه به اجتماع چند نفر بر غذا، و بنا بر معناى دوم، اين روايت به مبحث بعد مربوط خواهد بود (ر. ك: صحاح جوهري، ماده ضفف و مجلسي، همان، ج 16، ص 254 و 255).

30 و قال صلى الله عليه وآله: «كل و أنت تشتهي، و أمسك. و أنت تشتهي» (نوري، همان، ج 16، ص 221).

31 «عن انس: انه صلى الله عليه وآله لم يجتمع عنده غداء و لا عشاء من خبز و لحم الاعلى ضفف» (مسند

احمد، ج 3، ص 270 و ترمذي، الشمائل المحمديه، ص 318).

32... عن منصور بن زادان عن الحسن قال: «كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يؤاسى الناس بنفسه حتى جعل ]يرقع ازاره بالأدم و ما جمع بين عشاء و غداء ثلاثة ايام حتى قبضه اللَّه» (ابن ابى شيبه، المصنف، ج 8، ص 143، ح 126).

33 عن ابى اخى شهاب بن عبدربه، قال: شكوت الى ابى عبداللَّه عليه السلام ما القى من الاوجاع و التخم، فقال: تغد و تعش، و لا تأكل بينهما ]شيئا[ فان فيه فساد البدن. اما سمعت اللَّه عز و جل يقول: «لهم رزقهم فيها بكرة و عشيّا» (كليني، همان، ج 6، ص 288، ح 2).

34 عن الصادق عليه السلام: «لا تدع العشاء ولو بثلاث لقم بملح و من ترك العشاء ليلة، مات عرق فى جسده لا يحيى ابداً» (طبرسي، همان، ص 195).

35... عن انس بن مالك عن النبى صلى الله عليه وآله، انه قال: «تعشوا ولو بكفّ من حشف، فان ترك العشاء مهرمة» (سنن الترمذي، ج 3، ص 188 و مجلسي، همان، ج 66، ص 346، ح 22).

36 عن ابى حمزة عن ابى جعفرعليه السلام قال: خطب رسول اللَّه صلى الله عليه وآله الناس فقال: «الا أخبركم بشراركم؟ قالوا بلى يا رسول اللَّه، قال: الذى يمنع روزه، يضرب عبده و يزود وحده... » (كليني، همان، ج 2، ص 290).

37 عن عبداللَّه بن مسكان عن ابى عبداللَّه عليه السلام قال: قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: «الطعام اذا جمع أربعا فقد تمّ: إذا كان من حلال و كثرت الايدى عليه و سمّى اللَّه فى اوله و حمداللَّه فى آخره» (برقي، همان، ج 2، ص 398).

38

قال صلى الله عليه وآله: «أحبّ الطعام الى اللَّه ما كثرت عليه الايدي» (نوري، همان، ج 16، ص 227، ح 11، به نقل از: مستغفرى سمرقندي، طب النبى صلى الله عليه وآله).

39 الجعفريات باسناده عن جعفر بن محمد عن ابيه عن جده على بن الحسين عن ابيه على بن ابيطالب عليه السلام قال: قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: «الجماعة بركة و طعام الواحد يكفى الاثنين، وطعام الاثنين يكفى الاربعة» (نوري، همان، ج 16، ص 230، ح 1، به نقل از: الجعفريات، ص 159). هم چنين از امام صادق عليه السلام از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله روايتى مشابه بدين صورت نقل شده است:... عن غياث بن ابراهيم عن ابى عبداللَّه عليه السلام قال: قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: «طعام الواحد يكفى الاثنين و طعام الاثنين يكفى الثلاثة و طعام الثلاثة يكفى الاربعه» (برقي، همان، ج 2، ص 398 و كليني، همان، ج 6، ص 273 باب اجتماع الايدى على الطعام).

40 قاضى نعمان ذيل روايتى مشابه از امام صادق عليه السلام، سخنى شبيه آن چه گفته شد، دارد. روايت و نيز سخن قاضى نعمان چنين است: و عن جعفر بن محمدعليه السلام انه قال: «الثريد بركة، و طعام الواحد يكفى الاثنين»، يعنى عليه السلام انه يقوتهم، لا على الشبع و الاتساع (تميمى مغربي، دعائم الاسلام، ج 2، ص 111).

41 «كان صلى الله عليه وآله يأكل كل الاصناف من الطعام، و كان يأكل ما احلّ اللَّه له مع اهله و خدمه إذا أكلوا، و مع من يدعوه من المسلمين على الارض و على ما أكلوا عليه و مما أكلوا، الاّ أن ينزل بهم ضيف فيأكل مع ضيفه... » (طبرسي، همان، ص 26 و 27 و

مجلسي، همان، ج 16، ص 241).

42 سأل رجل رسول اللَّه صلى الله عليه وآله، فقال: يا رسول اللَّه صلى الله عليه وآله، انا نأكل و لا نشبع! قال: «لعلكم تفترقون عن طعامكم، فاجتمعوا عليه، و اذكروا اسم اللَّه عليه، يبارك لكم ]فيه » (طبرسي، همان، ص 149 و نيز ر. ك: ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، ج 62، ص 420).

43 ابوالبختري، عن جعفر، عن أبيه عليه السلام، «أنّ المساكين كانوا يبيتون فى المسجد على عهد رسول اللَّه صلى الله عليه وآله، فأفطر النبى صلى الله عليه وآله مع المساكين الذين فى المسجد ذات ليلة عند المنبر فى بُرْمة، فأكل منها ثلاثون رجلا، ثم ردّت الى ازواجه شبعهن» (حميرى بغدادي، قرب الاسناد، ص 148 و مجلسي، همان، ج 16، ص 219، ح 9).

44 «كان صلى الله عليه وآله اذا أكل سمّي... » (طبرسي، همان، ص 27).

45 برقي، همان، ج 2، ص 398.

46 «و كان صلى الله عليه وآله اذا وضعت المائدة بين يديه قال: بسم اللَّه، اللهم اجعلها نعمة مشكورة نصل بها نعمة الجنة»؛ «و كان صلى الله عليه وآله اذا وضع يده فى الطعام قال: بسم اللَّه، اللهم بارك لنا فى ما رزقتنا و عليك خلفه» (طبرسي، همان، ص 27 و مجلسي، همان، ج 16، ص 242-241).

47 «و كان صلى الله عليه وآله اذا شرب بدء فسمّى و حساحسوة و حسوتين ثم يقطع فيحمد اللَّه ثم يعود فيسمّى ثم يزيد فى الثالثة، ثم يقطع فيحمداللَّه فكان له فى شربه ثلاث تسميات و ثلاث تحميدات... » (طبرسي، همان، ص 31 و مجلسي، همان، ج 16، ص 246).

48 «الحمدللَّه منزل الماء من السماء و مصرف الامر كيف

يشاء، بسم اللَّه خير الاسماء» (طبرسي، همان، ص 151 و مجلسي، همان، ج 16، ص 475).

49 و عن على عليه السلام: «تفقدت رسول اللَّه صلى الله عليه وآله غير مرة و هو يشرب الماء، تنفس ثلاثا، مع كل واحدة منهنّ تسمية إذا شرب، و حمد اذا قطع» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 453).

50 و عن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله انه كان اذا شرب اللبن قال: اللهم بارك لنا فيه و زدنا منه، و إذا شرب الماء قال: الحمدللَّه الذى سقانا عذبا زلالاً برحمة، و لم يسقنا ملحا أجاجا بذنوبنا» (همان، ح 456).

51 و عن ابى جعفر و ابى عبدالله عليهماالسلام انهما قالا: «ثلاث انفاس فى الشراب افضل من نفس واحدة. » و كرها أن يتشبّه الشارب بشرب الهيم، يعنيان الابل الصادية، لاترفع رؤوسها من الماء حتى تروي» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 454).

52 عن ابن عباس: «ان النبى صلى الله عليه وآله كان اذا شرب تنفّس مرّتين» (همان).

53 «... و كان صلى الله عليه وآله ربّما شرب بنفس واحد حتى يفرغ» (طبرسي، همان، ص 31).

54. و عن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله انه مرّ برجل يكرع فى الماء بفيه، يعنى بشربه من اناء أو غيره من وسطه، و قال: «أتكرع ككرع البهيمة؟ ان لم تجداناء فاشرب بيديك، فانهما من أطيب آنيتك» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 451).

55. و عنه صلى الله عليه وآله انه قال: «مصوّا الماء مصّاً و لا تعبّوه عبّا، فان منه يكون الكباد» (همان، ح 452 و طبرسي، همان، ص 31).

56. «و كان صلى الله عليه وآله لايتنفس فى الاناء

اذا شرب، فان أراد أن يتنفس، أبعد الاناء عن فيه حتى يتنفس» (طبرسي، همان، ص 31).

57. «كان صلى الله عليه وآله اذا اكل سمّى و يأكل بثلاث اصابع و ممايليه و لا يتناول من بين يدى غيره» (همان، ص 23 و 28).

58. «و كان صلى الله عليه وآله إذا أكل مع القوم، كان أول من يبدء و آخر من يرفع يده» (همان، ص 23).

59. «و كان صلى الله عليه وآله إذا أكل اللحم لم يطأطى ء رأسه اليه و يرفعه الى فيه ثم ينتهشه انتهاشاً» (همان، ص 30).

60. «فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ... فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ... » (واقعه(56) آيه 8)؛ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ فسلام لك من اصحاب اليمين... » (همان، آيه 90)؛ «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ * فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً... » (انشقاق (84) آيه 7).

61. «... و كان يمينه صلى الله عليه وآله لطعامه و شرابه و اخذه و اعطائه، فكان لا يأخذ الا بيمينه، و لا يعطى الا بيمينه، و كان شماله لما سوى ذلك من بدنه، و كان يحبّ التيمّن فى كل اموره: فى لبسه و تنعّله و ترجّله... » (طبرسي، همان، ص 23).

62. روينا عن جعفر عن ابيه عن آبائه عليهم السلام: «ان رسول الله صلى الله عليه وآله نهى عن الشرب و الاكل بالشمال، و أمر أن يسمّى الشارب اذا شرب، و يحمده اذا فرغ، يفعل ذلك كلما تنفس فى الشراب أو ابتدء او قطع» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 447).

63. و عن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: «انه نهى أن يأكل أحد بشماله او يشرب بمشاله، او يمشى فى نعل واحد.

و كان يستحب اليمين فى كل شى ء» (همان، ج 2، ص 119، ح 399 و نيز ر. ك: نوري، همان، ج 16، ص 228، باب كراهة الاكل و الشرب و التناول بالشمال مع عدم العذر).

64.... عن معاوية بن وهب عن ابى عبداللَّه عليه السلام: «ما أكل رسول اللَّه صلى الله عليه وآله متّكئا منذ بعثه اللَّه عز و جل نبيّاً حتى قبضه اللَّه اليه متواضعاً للَّه تعالي.... » (كليني، همان، ج 6، ص 164، ح 175؛ طبرسي، همان، ص 23 و 27 و مجلسي، همان، ج 16، ص 242 و ج 41، ص 130، ح 41).

65.... عن محمد بن مسلم قال: دخلت على ابى جعفرعليه السلام ذات يوم، و هو يأكل متكئاً، و قد كان بلغنا أن ذلك يكره، فجعلت انظر اليه، فدعانى الى طعامه، فلما فرغ، قال: يا محمد، لعلك ترى ان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله ما رأته عين و هو يأكل متكئاً منذ بعثه اللَّه الى أن قبضه؟ ثم ردّ على نفسه فقال: لا واللّه ما رأته عين و هو يأكل متكئاً منذ بعثهاللّه الى أن قبضه... فيختا را التواضع لربه عز و جل... » (كليني، همان، ج 8، ص 129، ح 100؛ شيخ طوسي، الامالي، ج 2، ص 629 و مجلسي، همان، ج 16، ص 277، ح 116 و ج 40، ص 339، ح 25).

66.... عن ابى خديجه قال: سأل بشير الدهان ابا عبداللَّه عليه السلام و انا حاضر، فقال: هل كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يأكل متكئاً على يمينه و على يساره؟ فقال: ما كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يأكل متكئاً على يمينه و لا على يساره، ولكن كان يجلس جلسة العبد.

قلت: و لم ذلك؟ قال: تواضعاً للَّه عز و جل» (كليني، همان، ج 6، ص 271، ح 7 و مجلسي، همان، ج 16، ص 262، ح 53).

67.... عن المعلى بن خنيس قال: قال ابوعبداللَّه عليه السلام: «ما أكل نبى اللَّه و هو متكى ء منذ بعثه اللَّه عز و جل، و كان يكره أن يتشبه بالملوك، و نحن لا نستطيع ان نفعل» (كليني، همان، ج 6، ص 272، ح 8).

68. و كان صلى الله عليه وآله يقول: «انما أنا عبد آكل كما يأكل العبد و أجلس كما يجلس العبد» (يحصبي، همان، ج 1، ص 86).

69.... عن جابر عن ابى جعفرعليه السلام قال: «كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يأكل أكل العبد، و يجلس جلسة العبد، و كان يأكل على الحضيض و ينام على الحضيض» (كليني، همان، ج 6، ص 271، ح 6؛ برقي، همان، ج 2، ص 457، ح 387 و مجلسي، همان، ج 16، ص 262، ح 55).

70.... عن ابى جعفرعليه السلام، قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: «خمس لا أدعهنّ حتى الممات: الأكل على الحضيض مع العبيد، و ركوبى على الحمار مؤكفا، و حلبى العنز بيدي، و لبس الصوف، و التسليم على الصبيان، لتكون سنّة من بعدي» (شيخ صدوق، الأمالي، ص 130 و مجلسي، همان، ج 16، ص 215، ح 2).

71.... عن ابن عباس: «كان صلى الله عليه وآله يجلس على الارض و يأكل على الارض ويعتقل الشاة، و يجيب دعوة المملوك على خبز الشعير» (طبرسي، همان، ص 16 و مجلسي، همان، ج 16، ص 222، ح 19).

72.... عن ابى بصير عن ابى عبداللَّه عليه السلام قال: «كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يأكل اكل

العبد، و يجلس جلوس العبد و يعلم انه عبد» (برقي، همان، ج 2، ص 456، ح 386 و مجلسي، همان، ج 16، ص 225، ح 29).

73. «و كان صلى الله عليه وآله كثيراً اذا جلس ليأكل أكل ما بين يديه و يجمع ركبتيه و قدميه كما يجلس المصلّى فى اثنتين، الا أنّ الركبة فوق الركبة و القدم على القدم، و يقول صلى الله عليه وآله: أنا عبد آكل كما يأكل العبد، و اجلس كما يجلس العبد» (طبرسي، همان، ص 27).

74. و عن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله انه نهى عن ثلاث أكلات: أن يأكل احد بشماله، او مستلقياً على قفاه، او منبطحاً على بطنه» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 119، ح 399).

75. «و روى أن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله لم يأكل على خوان قطّ حتى مات... » (همان، ص 28).

76. مجلسي، همان، ج 16، ص 284، ح 133.

77. «و يستعين باليدين جميعاً» (طبرسي، همان، ص 29 و نيز ر. ك: تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 119، ح 402).

78.... عن ابى عبداللَّه عليه السلام: «كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يجلس جلسة العبد و يضع يده على الارض و يأكل بثلاث اصابع، و ان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله كان يأكل هكذا، ليس كما يفعل الجبّارون، أحدهم يأكل باصبعيه» (كليني، همان، ج 6، ص 297، ح 6؛ برقي، همان، ج 2، ص 442 و مجلسي، همان، ج 63، ص 414).

79. و كان صلى الله عليه وآله يأكل باصابعه الثلاث، الابهام و التى تليها و الوسطي، و ربما استعان بالرابعة، و كان صلى الله عليه وآله يأكل بكفّها كلها

و لم يأكل باصبعين و يقول: ان الأكل باصبعين هو أكلة الشيطان» (طبرسي، همان، ص 28).

80. «و كان صلى الله عليه وآله اذا فرغ من طعامه، لعق اصابعة الثلاث التى اكل بها، فان بقى فيها شى ء عاوده فلعقها حتى تنظف، و لا يمسح يده بالمنديل حتى يلعق اصابعه واحدة واحدة و يقول: انه لا يدرى فى اى الاصابع البركة» (همان، ص 30).

81. «و كان صلى الله عليه وآله يلحس الصحفة و يقول: آخر الصحفة اعظم الطعام بركة» (همان).

82.... عن عمرو بن جميع عن ابى عبداللَّه عليه السلام قال: «كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يلطع القصعة و يقول: من لطع قصعة فكأنما تصدق بمثلها» (كليني، همان، ج 6، ص 297، ح 4؛ برقي، همان، ج 2، ص 443، ح 318 و شيخ حر عاملي، همان، ج 16، ص 496، ح 1).

83.... عن ابى عبداللَّه عليه السلام قال: قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: «إذا اكل احدكم طعاماً فمصّ اصابعه التى أكل بها، قال اللَّه عز و جل: بارك اللَّه فيك» (برقي، همان، ج 2، ص 443، ح 315).

84. ابراهيم (14) آيه 7.

85. و عنه صلى الله عليه وآله انه كان يلعق الصحفة، و قال: «آخر الصحفة اعظمها بركة. و ان الذين يلعقون الصحاف تصلى عليهم الملائكة و يدعون لهم بالسعة فى الرزق، و للذى يلعق الصحفة حسنة مضاعفة. » و كان صلى الله عليه وآله اذا أكل لعق اصابعه حتى يسمع لها مصيص (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 120، ح 405).

86. عن جعفر بن محمدعليه السلام قال: «كان أبى يكره أن يمسح بالمنديل و فيها شى ء من الطعام تعظيماً له، الا أن يمصّها أو يكون الى جانبه

صبّى فيعطيه انامله يمصّها» (همان، ج 2، ص 120، ح 406).

87. همان.

88. ابوالقاسم الكوفي، فى كتاب الاخلاق، عن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله، انه قال: «غسل اليدين قبل الطعام و بعده ينفى الفقر و يجلب الرزق» (نوري، همان، ج 16، ص 269، ح 11).

89. گفتنى است كه برخى انديشمندان وضو در اين روايات را به معناى لغوى آن، يعنى شستن دست ها دانسته اند (ر. ك: سيد مرتضي، الأمالي، ج 2، ص 58).

90.... ان عليّاعليه السلام قال: قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: «من سرّه أن يكثر خير بيته فليتوضاً عند حضور طعامه» (الجعفريات، ص 27؛ شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 358 و نوري، همان، ج 16، ص 267). ]90[

91. سهل ابن ابراهيم مروزى عن موسى بن جعفرعليه السلام عن ابيه عن جدّه متصلا قال: قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: «الوضوء قبل الطعام ينفى الفقر، و بعده ينفى اللمّ و يصح البصر» (قضاعي، مسند الشهاب، ج 1، ص 205 و ر. ك: قطب الدين راوندي، الدعوات، ص 142).

92. قال جعفرعليه السلام عن ابيه عن آبائه عن على عليه السلام قال: قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: «من توضأ قبل الطعام، عاش فى سعة، و عوفى من بلوى فى جسده» (فضل اللَّه راوندي، النوادر، ص 222).

93.... عن طلحة بن زيد عن ابى عبداللَّه عليه السلام قال: «كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يشرب فى الاقداح الشامية يجاء بها من الشام و تهدى له صلى الله عليه وآله» (كليني، همان، ج 6، ص 385، ح 1 و مجلسي، همان، ج 16، ص 268، ح 79).

94.... عن طلحة بن زيد عن ابى عبداللَّه عليه السلام قال: «كان النبى صلى الله عليه

وآله يعجبه ان يشرب فى الاناء الشامي، و كان يقول: هذا انظف آنيتكم» (كليني، همان، ج 6، ص 386، ح 8 و مجلسي، همان، ج 16، ص 286، ح 80).

95. «و كان صلى الله عليه وآله يشرب فى الاقداح التى يتخذ من الخشب، و فى الجلود، و يشرب فى الخزف، و يشرب بكفّيه، يصبّ فيهما الماء و يشرب و يقول: ليس اناء اطيب من الكف» (طبرسي، همان، ص 31).

96. «و كان صلى الله عليه وآله يشرب من افواء القرب و الاداوى و لا يختنثها اختناثاً و يقول: «ان اختناثها ينتنها» (همان).

97. و عن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: أنه نهى عن اختناث الاسقية، و هو أن يثنّى افواه القرب ثم يشرب منها. و قيل ان ذلك نهى عنه لوجهين: احدهما انه يخاف أن تكون فيها دابّة أو حيّة فتنساب فى فم الشارب، و الثانى ان ذلك ينتنها (و هو الاحسن) (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 129، ح 448).

98. «و كان صلى الله عليه وآله لا يتنفّس فى الاناء اذا شرب، فان أراد أن يتنفس أبعد الاناء عن فيه حتى يتنفس» (طبرسي، همان، ص 31).

اصول تغذيه در سيره پيامبر اعظم صلي الله عليه و

نويسنده: محمد رضا - جبارى

تغذيه از نيازهاى اجتناب ناپذير هر موجود زنده اى است و انسان نيز از اين قانون مستثنا نيست از اين روآگاهى از روش و شيوه بزرگان دين در اين زمينه شايان توجه و تأمل است نوشتار حاضر درصدد پاسخ گويى به چند پرسش محورى و مهم دربارة تغذيه بر اساس سيرة پيامبر اعظم … است پرسش هايى چون چرايى تغذيه نوع غذا، تنوع و مقدار آن زمان تغذيه همراهى

با ديگران در تغذيه وبالاخره چگونگى انجام تغذيه

در سيرة نبوى … غذا خوردن با هدف كسب توان براى طاعت و عبادت بوده است غذاهاى آن حضرت ويژگى هايى چون حلال بودن تنوع سادگى مضرّ نبودن و سودمندى را داشته است آن حضرت از صرف بيش از يك نوع غذا در يك وعده _ به منظور زهد _ پرهيز داشته مقدار غذاى مصرفى اش نيز در حد نياز بدن بوده است وقت غذاى حضرت هنگام گرسنگى بوده و اصرار بر صرف غذا به همراه ديگران داشته است نيز آن حضرت در شروع و پايان صرف غذا نام خدا را بر زبان جارى و در اين زمينه آداب خاص ديگرى را رعايت مى فرمود.

خوردن و آشاميدن از لوازم اصلى استمرار حيات مادى انسان است و بدون آن هيچ انسانى قادر به انجام تكاليف اساسى خويش و حركت در مسير كمال يابى نخواهد شد. جسم انسان هم چون مركبى است كه روح را حمل مى كند واختلال در كار اين مركب اختلال در كار روح پديد مى آورد. اين حقيقت اقتضاى آن داشته كه حتى برترين موجودات نظام هستى يعنى انبيا و اولياى الهى نيز وجود را بى نياز از خوردن و آشاميدن ندانند و با بهره گيرى از شيوه هاى صحيح و در عين حال ضرورى لوازم استمرار حيات و حركت جسم خويش را فراهم كرده و آن را در خدمت روح بلندشان قرار دهند.

با توجه به آن چه گفته شد، در اين نوشتار به بررسى روايات حاكى از سيره نبوى در اين باره مى پردازيم مجموع اطلاعات موجود در اين زمينه در حقيقت پاسخ

به اين سؤال هاست كه پيامبر اكرم … چرا، چه نوع چند نوع به چه ميزان چه هنگام تنها يا با ديگران و چگونه مى خورد و مى آشاميد.

1. چ_را؟

سخن از چرايى خوردن و آشاميدن در سيره نبوى … منطقاً بايد پيش از ديگر مسائل مربوط به سيره آن حضرت در خوردن و آشاميدن مورد توجه قرار گيرد. اين كه چرا انسان به خوردن و آشاميدن رو آورده پرسشى است كه پاسخ آن ابتدا بديهى مى نمايد، زيرا به محض طرح چنين پرسشى اين پاسخ به ذهن مى رسد كه خوردن وآشاميدن لازمه طبيعى زندگى بشر و زنده ماندن اوست اين سخن در عين درستى تمام پاسخ نيست زيرا فلسفه خوردن و آشاميدن در نگاه اولياى دين صِرف تأمين نيازهاى جسمانى نيست بلكه مسئله اى مهم تر و برتر مطرح است طبق اين ديدگاه جسم نقش آلى و ابزارى براى حقيقت انسان يعنى روح او دارد، از اين رو براى اين كه روح بتواند مسير كمال يابى خود را طى كند بايد نيازهاى جسم به عنوان مركب و ابزار روح تأمين شود. بر اساس ديدگاه اول انسان و حيوان مشترك و هم سان مى شوند، اما در اين نگاه انسان در تأمين نيازهاى جسم در پى تأمين هدفى بس والاست در برخى روايات به نقش ابزارى خوردن در راستاى عبادت و انجام فرائض و تكاليف اشاره شده است درروايتى از پيامبر اكرم … چنين نقل شده است كه به خداوند عرضه داشت

در نان به ما بركت عطا كن و بين ما و نان جدايى ميفكن چرا كه

اگر نان نباشد قادر به اداى نماز و گرفتن روزه و انجام فرايض پروردگارمان نخواهيم بود. 2

و در روايت امام صادق عليه السلام) نيز آمده است

بنيان جسم بر نان نهاده شده است 3

بنا بر روايتى ديگر، هنگامى كه مردى از ابوذر درباره برترين اعمال پس از ايمان پرسش كرد وى پاسخ داد: «نماز وخوردن نان » و هنگامى كه آن مرد با شگفتى به ابوذر نگريست وى ادامه داد: «اگر نان نباشد خداوند عبادت نمى شود». و مراد ابوذر اين بود كه انسان براى كسب توانايى انجام عبادت بايد از نان بهره ببرد. 4

با توجه به اين گونه روايات هدف انسان مؤمن از خوردن غذا، آماده سازى جسم براى انجام تكاليف عبادى وفرايض دينى است و _ چنان كه گذشت _ اين نوع نگاه به خوردن به مراتب والاتر از نگاه طبيعى به آن است

2. چه نوع

پرسش ديگر درباره سيره نبوى … در خوردن و آشاميدن مربوط به نوع غذاى آن حضرت است بنابرروايات سيره مى توان ويژگى هايى را در مورد غذاى پيامبر اكرم … استنباط كرد كه عبارت اند از:

حلال بودن

از مهم ترين اين ويژگى ها حلال بودن غذاست طبيعى است پيامبر اكرم … با توجه به جايگاه هدايتى اش در ميان انسان ها، بارزترين مصداق براى رعايت اين اصل است در برخى روايات آمده است كه آن حضرت آن چه را خداوند برايش حلال كرده بود به همراه خانواده و خدمتكار تناول مى كرد. 5

تنوع

ويژگى ديگر در غذاهاى پيامبر اكرم … آن بود كه اصرار بر نوع خاص و برجسته اى از غذاها نداشت وغذايى هم چون غذاى متعارف

همه مردم را مصرف مى كرد، و در اين ميان به ساده ترين نوع آن قناعت مى كرد و بر آن شاكر بود. بنا به نقل طبرسى آن حضرت گونه هاى مختلف از غذاها را مصرف مى كرد. 6 معناى اين سخن مى تواند آن باشد كه حضرت اصرار بر نوع خاصى از غذاها نداشت و در اين زمينه تكلف نمى ورزيد و در صورت دست رسى به غذاهاى نافع براى تأمين نياز جسم از آن ها بهره مى برد.

سادگى

در بيشتر موارد، آن حضرت نان جو، با آرد سبوس دار، و در حدّ عدم سيرى مصرف مى كرد. در برخى روايات از نان جو به عنوان غذاى انبيا ياد شده است به عنوان نمونه در روايتى به نقل از امام رضا(عليه السلام) چنين مى خوانيم

هيچ پيامبرى نبوده جز آن كه مردم را به خوردن [نان جو فرا خوانده و براى آن بركت طلبيده است و [اين غذا] در هيچ شكمى داخل نشده جز آن كه بيمارى را از ميان برداشته است و اين غذاى پيامبران است و طعام نيكان و خداوند ابا كرده ازاين كه غذاى انبيا را چيزى غير از جو قرار دهد. 7

از ديگر روايات مربوط به سادگى غذاى پيامبر… روايت قتاده است وى گويد: ما گاه نزد انس بن مالك مى رفتيم و مى ديديم كه خدمتكار او مشغول پختن نان بود. روزى انس در همين حال رو به ما كرده گفت [از اين نان ها] بخوريد، اما نسبت به پيامبر، من سراغ ندارم كه حضرت نان با آرد الك كرده و بدون سبوس و گوشت گوسفندكباب شده مصرف كرده باشد. 8

خورش ِ غذاى پيامبر… نيز معمولاً بسيار ساده بود. بنا به نقل كلينى از امام صادق عليه السلام) روزى پيامبر اكرم … به حجره ام سلمه وارد شد. ام سلمه قطعه نانى نزد حضرت آورد. پيامبر فرمودند: آياخورش نيز دارى گفت خير يا رسول الله، جز سركه ندارم فرمود: سركه خوب خورشى است و خانه اى كه سركه درآن هست بى چيز نيست 9

مضرّ نبودن

ويژگى مهم ديگر در غذاهاى مورد استفاده پيامبر اكرم … مضرّ نبودن است از نظر آن حضرت گذشته از مفيد و نافع بودن يك غذا _ كه در ادامه به آن خواهيم پرداخت _ مى بايست فاقد آثار منفى بر بدن باشد. به عنوان مثال بنا به نقل كلينى از امام صادق عليه السلام) و آن حضرت از اميرالمؤمنين عليه السلام) هنگامى كه براى پيامبراكرم … غذاى داغى آوردند، فرمود:

آن را بگذاريد تا سرد شود، خداوند آتش را غذاى ما قرار نداده و بركت در غذاى غير داغ است 10

بنا بر بعضى روايات آن حضرت از خوردن برخى غذاها يا گياهان كه بوى آن ها در دهان مى ماند نيز اجتناب مى كرد. البته اين پرهيز، ناشى از آثار خانوادگى يا اجتماعى بقاى بوى اين غذاها در دهان بود و نه به سبب ضرر آن براى بدن بنا به نقل طبرسى پيامبر اكرم … سير، پياز، تره و عسلى كه مغافير11 در آن بود تناول نمى كرد، زيرا بوى آن ها در دهان مى ماند. 12

سودمندى

ويژگى ديگر غذاهاى مورد استفاده پيامبر اكرم … ميزان نافع بودن غذا براى بدن بود. بنا بر روايتى كه پيش از اين

گذشت حضرت سادگى را در مجموع زندگى و از جمله تغذيه رعايت مى كرد، اما اين منافات با توجه به سودمندى غذاها ندارد و در مواردى كه گشايش اقتصادى براى مسلمانان و خود حضرت پديد مى آمد با تنوع بخشى به غذاى خود و خانواده از غذاهاى سودمند بهره مى برد. در برخى روايات ضمن اشاره به اين موارد، از زبان پيامبر… و ديگر معصومان(عليهم السلام) فوايدى براى برخى غذاها بيان شده است مجموع اين روايات حكايت از آن دارند كه پيامبر اكرم … به علت اتصال به منبع علم الهى و آگاهى از خواص غذاها، نافع ترين آن ها را براى بدن _ در صورت دست رسى به آن ها _ بر مى گزيده ضمن آن كه در ميزان مصرف نيزاصول سلامت را رعايت مى كرد.

در روايتى كه پيش از اين از امام رضا(عليه السلام) نقل كرديم به خاصيت درمانى نان جو اشاره شد. 13 به جزآن در برخى روايات امام صادق عليه السلام) شير، سركه روغن و سويق (نوعى حليم از گندم يا جو، و شكر و خرما) راغذاى پيامبران و گوشت و شير را، شورباى (آبگوشت آنان معرفى كرده است 14

هم چنين گفته شده است كه محبوب ترين غذاها نزد پيامبر اكرم … گوشت بود و مى فرمود: «گوشت موجب افزونى قوه شنوايى و بينايى مى شود». و در كلامى ديگر فرمود:

گوشت سرآمد غذاها در دنيا و آخرت است و اگر از خدايم مى خواستم كه هر روز مرا با آن اطعام كند چنين مى كرد. 15

آن حضرت گوشت را گاه به صورت پخته [با آب و گاه به صورت كباب همراه نان مصرف

مى كرد. 16

بنا به نقل طبرسى پيامبر اكرم … تگرگ را جمع كرده و تناول مى كرد و مى فرمود: اين موجب نابودى عوامل فساد دندان ها مى شود. 17

نيز از امام صادق عليه السلام) نقل شده است كه پيامبر اكرم … در صورت دست رسى به شيرينى جات با آن افطار مى كرد، و اگر بدان دست رسى نداشت با آب گرم افطار مى كرد و مى فرمود:

اين باعث پاكسازى كبد و معده و موجب خوشبو شدن بوى دهان و سبب تقويت دندان ها و چشم و عامل تيزى بينايى مى شود؛ و گناهان را مى شويد و عروق تحريك شده را ساكن و تلخى غالب را از بين مى برد و بلغم را قطع مى كند و حرارت را ازمعده فرو نشانده و سردرد را زايل مى كند. 18

گفتنى است تأثير افطار با آب ولرم در شسته شدن گناهان مى تواند به لحاظ فضيلتى باشد كه شخص روزه دار در اثرگرسنگى و سپس افطار با نوشيدنى ساده اى چون آب به دست مى آورد.

پيامبر اكرم … عسل را بسيار دوست داشت و خوردن آن را همراه با قرائت آياتى از قرآن و جويدن كُندر موجب زوال بلغم مى دانست 19

پيامبر اكرم … مطلوبيت بعضى غذاها را گاه با تعبير «طيّب تأييد مى كرد. به عنوان مثال هنگامى كه يكى از اصحاب حضرت فالوده اى به ايشان هديه كرد و حضرت قدرى تناول كردند، پرسيدند: «اى ابا عبدالله، اين را از چه چيزى فراهم كرده اى » عرض كرد: پدر و مادرم فدايت روغن و عسل را در ظرفى سنگى ريخته با آتش تفت مى دهيم و سپس مغز گندم را آسياب كرده و با آن مخلوط مى كنيم تا به خوبى با هم

عجين شوند و چنين چيزى فراهم آيد. حضرت فرمود: «اين غذايى نيكو و گواراست . 20

3. چن _ د ن _ وع

روح ساده زيستى در پيامبر اكرم … مانع از آن بود كه بر سر سفره غذاى آن حضرت بيش از يك نوع غذا يافت شود. علت اين امر در روايت صحيحة كلينى از امام صادق عليه السلام) بيان شده است بنا بر اين نقل پيامبراكرم … در شام گاه پنجشنبه اى كه در مسجد قبا حضور داشت براى افطار، نوشيدنى طلب كرد و اوس بن خولى انصارى كاسة بزرگى حاوى شير مخلوط با عسل آورد. حضرت چون آن را به لب هاى مبارك رسانيد ناگاه آن را كنار نهاد و فرمود:

اين دو نوع نوشيدنى است كه به يكى از آن ها نيز مى توان بسنده كرد. من آن دو را با هم نمى نوشم اما تحريم نيز نمى كنم لكن من براى تواضع در برابر خداوند چنين مى كنم و هر كس براى خدا تواضع كند خداوند او را بلند مرتبه سازد، و هر كس تكبّر ورزد خداوند او را فرود آورد. و هر آن كس كه در معيشت راه ميانه برگزيند خداوند روزى اش دهد، و هر آن كه اهل تبذيرباشد خداوند او را محروم سازد، و هر آن كه فراوان ياد مرگ كند خداوند دوستش دارد. 21

اين روايت چندين پيام دارد:

. قناعت پيامبر اكرم … بر يك نوع از نوشيدنى و غذا؛

. اين قناعت بُعد استحباب و ترجيح داشته و ترك آن حرام نيست و اين در حقيقت ناشى از شريعت سهله اى است كه پيامبر… خود را مروّج و آورنده آن معرفى كرد.

22 و از اين رو فرمود: من اين دونوشيدنى را با هم نمى نوشم اما تحريم نيز نمى كنم

. زهد مثبت در سيره معصومان(عليهم السلام) و اولياى صالح خداوند عبارت از همين است كه با وجود دست رسى به مواهب دنيوى جز در حد ضرورت از آن ها چشم پوشى مى كردند؛

. پيامبر اكرم … سرّ اين اقدام خويش را تواضع در برابر خدا معرفى مى كند، و اين جلوه اى ديگر ازصفت تواضع است كه عبارت از تواضع در برابر خداست افراد متكبّر و دنيازده با گردن كشى و روحية طلب كارانه دربرابر خداوند ظاهر شده و نعمت هاى الهى را بى توجه به مُنْعِم مصرف مى كنند، در حالى كه بندگان حقيقى خداوند بااظهار كوچكى و تواضع در برابر خداوند، خود را مستحق كوچك ترين نعمت ها نيز نديده و نسبت به توان برشكرگزارى براى كمترين نعمت نيز اظهار عجز مى كنند و درصدد افزون خواهي ِ همراه با ناسپاسى نيستند؛

. توصيه كلى پيامبر اكرم … در اين حديث به اعتدال و ميانه روى در زندگى و ترك تبذير است

. و نهايتاً در راستاى اصول و سيره و شيوه تربيتى پيامبر اكرم … مسئله ياد مرگ مطرح مى شود كه بهترين وسيله حفظ انسان ها از كژى است

4. به چ_ه ميزان

اولياى دين و نيز حكيمان همواره به كم خورى و پرهيز از پرخورى سفارش اكيد داشته اند. اين مسئله امروزه نيز موردتأكيد پژوهشگران علوم پزشكى است و به عنوان راز سلامت و پيش گيرى از بيمارى ها مطرح است در روايت كلينى ازامام باقر(عليه السلام) آمده است

چيزى نزد خداوند، مبغوض تر و ناپسندتر از شكم پر نيست 23

در

روايتى ديگر از آن حضرت آمده است

آن گاه كه شكم پر شود، ره طغيان در پيش گيرد. 24

و به گفته برخى حكما:

زياد نخوريد تا زياد بنوشيد تا زياد بخوابيد تا زياد حسرت بخوريد. 25

در روايات نبوى … نيز بر اين امر تأكيد شده است آن حضرت پرخورى را موجب فساد بدن بروزبيمارى كسالت در عبادت قساوت و مردن قلب دورى از خدا، مبغوض خداوند واقع شدن ضرر زدن به دين فرد واز ويژگى هاى افراد كافر و منافق معرفى فرموده است 26 در بعضى روايات آن حضرت ميزان مناسب براى خوردن را چنين تعيين كرده است

فرزند آدم هيچ ظرفى بدتر از شكم را پر نكرده براى او تنها چند لقمه كه سبب قوام وجودش شود كافى است و اگر ناچار ازغذا خوردن شد، پس ثلث [معده براى غذايش و ثلث آن براى نوشيدنى اش و ثلث ديگر را براى نفس بگذارد. 27

در اين زمينه از بعضى همسران پيامبر اكرم … نقل شده است كه «هيچ گاه شكم پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم از غذا پر نشد». 28

5. چه هنگام

پرسش ديگر دربارة سيره نبوى … در تغذيه اين است كه آن حضرت در چه اوقاتى غذا صرف مى كرده است از برخى روايات مى توان اصلى كلى در اين باره استنباط كرد و آن اين كه آن حضرت جز به وقت گرسنگى و احساس نياز بدن اقدام به صرف غذا نمى كرده است 29 در روايتى از آن حضرت نقل شده است كه فرمود:

بخور در حالى

كه اشتها به خوردن دارى و دست بكش در حالى كه هنوز اشتها به خوردن دارى 30

و بنا به نقل انس بن مالك

هيچ گاه در روز يا شب آن حضرت گوشت يا نان مصرف نكرد مگر هنگامى كه بدن نياز به آن داشت 31

بر اين اساس نقل شده است كه پيامبر اكرم … شخصاً با مردم مواسات و همراهى مى كرد، به گونه اى كه ازار (لنگ خود را با پوست وصله مى كرد و هيچ گاه هم صبحانه (يانهار) و هم شام نخورد تا اين كه از دنيا رحلت فرمود. 32

بنا بر بعضى روايات معصومان(عليهم السلام) دو وعده غذايى را در طول شبانه روز سفارش مى كردند و از صرف غذابين آن دو وعده نهى مى كردند. 33 و از برخى روايات بر مى آيد كه معصومان(عليهم السلام) تأكيد بر آن داشتند كه افراد، شب هنگام چيزى خورده و بخوابند، ولو بسيار اندك باشد. امام صادق عليه السلام) در اين زمينه فرموده است

خوردن شام را ترك نكن حتى اگر سه لقمه به همراه نمك باشد. و كسى كه شام خوردن را [به كلى ترك گويد رگى در بدنش مى ميرد كه هرگز احيا نخواهد شد. 34

پيامبر اكرم … نيز مى فرمود:

شام بخوريد هر چند يك مشت خرماى غيرمرغوب باشد، چرا كه ترك شام خوردن موجب پيرى است 35

6. تنها يا با ديگران

بخش ديگرى از روايات سيره نبوى … در باب خوردن و آشاميدن از آن حكايت دارد كه پيامبراكرم … در حدّ امكان به تنهايى غذا نمى خورد و مى فرمود: آيا شما را از بدترينتان

خبر دهم كسى كه به تنهايى بخورد و برده اش را بزند و ميهمانش را ردّ كند. 36 آن حضرت غذا خوردن جمعى حلال بودن غذا، و گفتن بسم الله در ابتدا و حمد خدا در پايان را از اسباب كمال در غذا خوردن معرفى مى فرمود. 37 و نيزمى فرمود:

بهترين غذاها نزد خداوند آن است كه دستان زيادى آن را بخورند. 38

و بنا به نقل امام صادق عليه السلام) از اميرالمؤمنين عليه السلام) پيامبر اكرم … مى فرمود:

جماعت موجب بركت است و غذاى يك نفر، دو نفر را، و غذاى دو نفر، چهار نفر را كفايت مى كند. 39

گفتنى است كه هر چند زيادتر شدن افراد ممكن است سهم هر فرد از غذا را كاهش دهد، اما مراد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مى تواند آن باشد كه حتى با وجود عدم سيرى نياز بدن همراه با كم خورى كه مطلوب است تأمين مى شودو اين مى تواند در نتيجه ايثار افراد در اختصاص سهم خود به ديگران باشد. 40 امروزه نيز ثابت شده است كه صرف غذا باديگران همراه با نشاط و گوارايى مى شود و اين امر، در جذب نيكوى غذا و تعادل گوارش نقش مهمى دارد.

بنا به نقل طبرسى پيامبر اكرم … آن چه را خوردنش بر وى حلال بود، همراه اهل و خادم يا همراه كسانى كه حضرت را دعوت به غذا خوردن مى كردند، روى زمين يا آن چه دعوت كنندگان بر آن غذا مى خوردند، و ازآن چه آنان مى خوردند تناول مى فرمود، مگر آن كه ميهمانى بر حضرت وارد مى شد كه در اين صورت به همراه ميهمان غذا مى خورد. 41 بنابه نقل

ديگر طبرسى هنگامى كه كسى به پيامبراكرم … عرض كرد: ماغذا مى خوريم اما سير نمى شويم حضرت فرمود:

شايد به صورت متفرق غذا مى خوريد؛ در حال غذا با هم جمع شويد و نام خداى بر زبان آريد تا موجب بركت براى شماشود. 42

آن حضرت گاه غذا را در ميان مساكين و نيازمندان و همراه آنان ميل مى كرد و از بركت حضور حضرت آنان نيز سيرمى شدند، بنا به نقل حميرى از امام باقر(عليه السلام) شبى پيامبر اكرم … همراه مساكينى كه در مسجدمى خوابيدند در كنار منبر، روزه خود را افطار كرد و از غذايى كه در ديگى سنگى نهاده شده بود ميل فرمود، و به بركت حضور حضرت سى نفر از آنان از آن غذا خورده و سير شدند، سپس آن ظرف نزد همسران حضرت باز گردانده شد وهمه آنان نيز سير شدند. 43 اين گونه روايات هرچند از يكى از معجزات آن حضرت حكايت دارد، اما پيش ازآن _ با توجه به آن چه گذشت _ حاكى از اهتمام حضرت بر ايثار و نيز توجه به غذا خوردن در جمع مى باشد.

7. چ_گونه

درباره اين كه پيامبر اكرم … چگونه غذا مى خورد و چه آدابى را رعايت مى كرد روايات زيادى دردست است و طبيعى است كه سيره نبوى … در اين زمينه نزد مسلمانان جذابيت بسيارى دارد، چراكه آنان مايلند در آداب و شيوه عمل به آن حضرت تأسّى كنند.

ويژگى ها و آدابى كه براى غذا خوردن يا نوشيدن حضرت نقل شده بدين قرار است

7 _ 1. شروع با نام خدا و دعا؛ و ختم با حمد خدا

پيامبر اكرم … هم چون

ديگر كارها، خوردن و آشاميدن را نيز با جارى كردن نام خدا بر زبان آغازمى كردند. 44 پيش از اين از آن حضرت نقل شد كه مى فرمودند: هنگامى كه غذا چهار ويژگى بيابد كامل شود: حلال باشد، و دستانى كه از آن مى خورند زياد باشند، و با بسم الله آغاز شود، و با حمد ختم شود. 45

هنگامى كه مقابل حضرت غذا نهاده مى شد مى فرمود:

بسم الله، خدايا آن را نعمتى مورد سپاس قرار ده كه به واسطه اش نعمت بهشت را دريابيم

و يا مى فرمود:

بسم الله، خدايا در آن چه به ما روزى كرده اى بركت عطا كن وآن را استمرار بخش 46

نكتة قابل توجه در اين روايت اين است كه برخلاف عادت رايج پيامبر اكرم … پيش از شروع غذادست به دعا بر مى داشته است كه قابل حمل بر پيش دستى در شكر پيش از تنعم و در آستانه آن است

آن حضرت به وقت نوشيدن نيز نام خدا و دعا را در ابتدا، و حمد خدا را در پايان بر زبان جارى مى ساخت و چون آب را در سه نفس مى نوشيد، لذا سه بسم الله و سه حمد اشت 47 و هنگام شروع به نوشيدن چنين دعامى كرد:

حمد خدايى را كه نازل كننده آب از آسمان و تبديل كننده امور است به هرگونه كه بخواهد. به نام خدا كه بهترين نام هاست 48

در روايت امام صادق عليه السلام) از پدران گرامى اش از اميرالمؤمنين عليه السلام) نيز آمده است

بارها ديدم پيامبر اكرم … هنگام نوشيدن سه بار نفس مى كشيد، و با شروع به نوشيدن بسم الله، و درپايان

آن حمد خدا مى گفت 49

بنا به نقلى ديگر، پيامبر اكرم … هنگام نوشيدن شير مى فرمود:

خدايا، براى ما در آن بركت ده و بيشتر از اين روزى كن

و هنگام نوشيدن آب مى فرمود:

حمد خدايى را كه با رحمتش ما را از آب گوارا و زلال سيراب كرد و به واسطه گناهانمان آب شور و تلخ بر ماننوشانيد. 50

7 _ 2. نوشيدن در سه جرعه

آن سان كه گذشت روش و سيره پيامبر اكرم … در نوشيدن چنين بود كه هر وعده نوشيدن را در سه جرعه تقسيم مى كرد، و در هر جرعه نيز نام و حمد الهى را بر زبان جارى مى نمود. در روايات معصومان(عليهم السلام)، تفاوت انسان و حيوانات در نوع نوشيدن چنين معرفى شده است كه انسان هم چون بهائم به يك باره آب ننوشد. ازامام باقر و امام صادق ‡ نقل شده است كه فرمودند: نوشيدن در سه نفس بهتر از يك نفس است و آن دوبزرگوار اكراه داشتند از اين كه انسان هم چون شترِ بسيار تشنه سر در آب فرو بَرَد و سر بر ندارد تا سيراب شود. 51 اما از ابن عباس نقل شده است كه پيامبر اكرم … هنگام نوشيدن دو بار نفس مى كشيد. 52 نيز بنا به نقلى از طبرسى آن حضرت گاه با يك نفس مى نوشيد. 53 البته اين دو روايت رامى توان بر مواردى حمل كرد كه حضرت آب اندكى مى نوشيده و نوشيدن با سه نفس لزومى نداشته است

7 _ 3. پرهيز از نوشيدن از داخل ظرف

از ديگر آداب نوشيدن كه مورد تأكيد پيامبر اكرم … بود، پرهيز از نوشيدن از داخل

ظرف است آن حضرت هنگامى كه مردى را ديدند كه دهان در آب كرده و هم چون حيوانات از وسط آب مى نوشد به وى فرمودند:

آيا مثل بهائم سر در آب كرده و مى نوشى اگر ظرف ندارى با دستانت بنوش كه از پاكيزه ترين ظروف تو به شمارمى روند. 54

البته روشن است كه توصية حضرت به نوشيدن با دست هنگام پاكيزگى دستان است كه نكتة بهداشتى مهمى است

از ديگر شيوه هاى پيامبر… در نوشيدن اين بود كه آب را با حال مكيدن تناول مى نمود ومى فرمود:

آب را با مكيدن بنوشيد و به يك باره سر نكشيد كه موجب درد كبد مى شود. 55

امروزه نيز از نظر علمى ثابت شده كه نوشيدن تدريجى آب در رفع تشنگى مؤثرتر است

7- 4. عدم تنفس در ظرف آب

پيامبر اكرم … هنگام نوشيدن براى نفس كشيدن ظرف آب را از دهانش دور مى كرد. 56 واين شيوه به خوبى گوياى رعايت دستورات بهداشتى توسط آن حضرت در شرايطى است كه مردم عرب جاهلى درشرايط نامناسب بهداشتى مى زيستند و با اين گونه نكته هاى ظريف بهداشتى كاملاً بيگانه بودند.

7 _ 5. خوردن از غذاى مقابل و نزديك خود

ويژگى ديگر اخلاق نبوى در تغذيه اين بود كه در صورت حضور ديگران بر سر غذا، آن حضرت به غذاى متقابل خودبسنده كرده و دست به سمت غذايى كه در مقابل ديگران بود، دراز نمى كرد. 57 اين نوعى ادب اجتماعى است كه از ظرافت خاصى برخوردار است و گرچه به اخلاق اجتماعى حضرت مربوط است اما به لحاظ ارتباط آن باسيره حضرت

در تغذيه در اين جا بدان اشارت رفت

7 _ 6. شروع قبل از ديگران و ختم بعد از ديگران

اين ويژگى _ به خصوص _ در آن جا كه ديگران ميهمان حضرت بودند، بيشتر نمود مى يافت 58 روشن است كه اين اقدام حضرت نه براى پرخورى بلكه براى رفع حجب و حيا در ميهمان و آسودگى وى در خوردن بود. اين صفت نيز از ظرافت خاص اخلاقى برخوردار است و همواره مى تواند مورد توجه پيروان آن حضرت باشد.

7 _ 7. رعايت ادب در خوردن

به عنوان نمونه در برخى روايات درباره چگونگى گوشت خوردن پيامبر… آمده است كه حضرت سر را به سوى غذا خم نمى كرد، بلكه گوشت را به دهان نزديك كرده و با دندان آن را جدا مى كرد. 59 اين مى تواند ناشى از آن باشد كه حضرت هم چون برخى افراد، حرص بر خوردن از خود نشان نمى داد و تأنّى و ادب را درخوردن رعايت مى كرد.

7 _ 8. خوردن و آشاميدن با دست راست

در فرهنگ دينى ما دست راست به عنوان نماد و سمبل يُمن و بركت مطرح است در قرآن كريم «اصحاب الميمنه يا«اصحاب اليمين به فلاح و رستگارى معرفى شده اند، و نيز آمده است كه نامة اعمال نيكان نيز به دست راست ايشان داده مى شود. 60 پيامبر اكرم … نيز كارها، از جمله خوردن و آشاميدن را با دست راست انجام مى داد. طبرسى ضمن برشمارى مكارم اخلاق حضرت چنين گفته است

... و دست راست حضرت براى خوردن و نوشيدن و گرفتن و دادن بود و جز به دست راست نمى گرفت و جز به دست راست

عطانمى كرد، و دست چپ حضرت براى كارهاى ديگر بود. و آن حضرت تيمّن (عمل با دست راست را در تمام كارهايش دوست داشت در لباس پوشيدن در كفش پوشيدن در حركت كردن و.... 61

هم چنين بنا بر روايت امام صادق عليه السلام) از پدران گرامى اش پيامبر اكرم … از خوردن و آشاميدن بادست چپ نهى كردند. 62 روايات ديگرى نيز وجود دارد كه حاكى از تأكيد پيامبر اكرم … دراين زمينه است 63

7 _ 9. تواضع در نشستن براى غذا

رواياتى حاكى از آن است كه پيامبراكرم … به وقت خوردن به حال تواضع و هم چون برده و بدون تكيه و بى شباهت به وضع نشستن ملوك و پادشاهان مى نشستند. از امام صادق عليه السلام) در اين باره چنين نقل شده است

پيامبراكرم … از آن گاه كه به نبوت مبعوث شد تا وقت مرگ هيچ گاه در حال تكيه كردن غذا نخورد، و اين به سبب تواضع در برابر خداوند بود.... 64

در روايت محمد بن مسلم از امام باقر(عليه السلام) نيز آن حضرت ضمن تأكيد بر اين كه پيامبر… هيچ گاه با حال تكيه كردن غذا نخورد، اين گونه حالات را نتيجه تواضع خاص پيامبر… در برابر خداونددانسته اند. 65

در روايتى ديگر، بشير دهّان از امام صادق عليه السلام) پرسيد: آيا رسول الله… با حال تكيه بر چپ ياراست غذا مى خورد؟ آن حضرت در پاسخ فرمود:

رسول الله… هيچ گاه چنين نبود كه در حال تكيه كردن بر سمت راست يا چپ خويش غذا بخورد، بلكه اوهم چون عبد مى نشست و اين به سبب تواضع در برابر خدا بود. 66

نيز امام صادق عليه

السلام) به معلى بن خنيس فرمود:

پيامبر… از وقتى كه به پيامبرى مبعوث شد با حال تكيه كردن غذا نخورد، و آن حضرت اكراه داشت كه شبيه پادشاهان و ملوك رفتار كند. 67

اين كه مراد از نخوردن در حال تكيه كردن چيست آن چه ابتدا از واژة «متكى ء» به ذهن مى رسد، تكيه به پشت يا چپ وراست در حال خوردن است و دليل پرهيز از اين گونه خوردن نيز _ چنان كه از روايات ياد شده بر مى آيد _ پرهيز از تشبّه به ملوك و اظهار تواضع در برابر حق است

نوع نشستن متواضعانه پيامبر اكرم … بر سر سفرة غذا، در روايتى از خود آن حضرت و ديگرمعصومان(عليهم السلام) به نشستن عبد تشبيه شده است يعنى همان گونه كه بندگان نه با حال تبختر و غرور، بلكه با حال تذلل و خشوع بر سر سفرة غذا حاضر مى شوند، پيامبر… نيز چنين بود. خود آن بزرگوار در اين باره مى فرمود:

من بنده اى هستم كه هم چون بندگان مى خورم و چون آنان مى نشينم 68

امام باقر(عليه السلام) نيز در اين باره فرمود:

پيامبر اكرم … هم چون بندگان مى خورد و چون آنان مى نشست و روى زمين غذا مى خورد ومى خوابيد. 69

نيز از امام باقر(عليه السلام) از پيامبر اكرم … چنين نقل شده است

پنج چيز است كه تا هنگام مرگ آن ها را ترك نخواهم كرد: خوردن روى زمين همراه بردگان سوارى بر چهارپاى بى پالان دوشيدن شير بز با دستانم پوشيدن لباس پشمينه و سلام كردن بر كودكان تا اين ها پس از من سنّت شوند. 70

روشن است كه مرادِ حضرت از سنّت شدن اين

امور، پيامى است كه در پس اين رفتارهاى ظاهرى نهفته است كه همان داشتن روحيه تواضع در برابر بندگان است چراكه امروزه زمينة عمل به برخى از موارد ياد شده براى بسيارى از افراد_ به ويژه شهرنشينان _ وجود ندارد و طبعاً هر فردى بايد به تناسب وضعيتى كه در آن زندگى مى كند تلاش كند خود رادر داشتن روحية تواضع با پيامبر اكرم … منطبق سازد.

از ابن عباس نيز نقل شده است كه

پيامبر اكرم … بر زمين مى نشست و روى زمين غذا تناول مى كرد و شخصاً گوسفندان را مى بست و دعوت بردگان را براى صرف نان جو مى پذيرفت 71

امام صادق عليه السلام) نيز فرمود:

پيامبر اكرم … هم چون عبد غذا مى خورد و هم چون عبد مى نشست و مى دانست كه عبداست 72

نشستن حضرت هم چون عبد را چنين تفسير كرده اند كه حضرت مثل بردگان به نشانه تذلل در پيشگاه الهى بر دو زانومى نشستند. اين معنا در نقل طبرسى چنين آمده است

پيامبر اكرم … در غالب اوقات هنگام غذا خوردن از غذاى مقابل خود مى خورد و دو زانو و دو پا را جمع مى كرد همان گونه كه نمازگزار هنگام تشهد مى نشيند، جز آن كه حضرت يك زانو را روى زانوى دگر، و يك پا را بر پاى ديگرمى نهاد و مى فرمود: من بنده اى هستم كه چون عبد مى خورم و چون عبد مى نشينم 73

به جز آن چه گذشت در بعضى روايات مى خوانيم كه پيامبر اكرم … از خوردن در حال خوابيده بر قفايا بر شكم نيز نهى مى فرمود، و اين نيز علاوه بر جهت ادب و تواضع ناشى از رعايت مسائل

طبّى در خوردن بوده است 74

ادامه دارد ...

مستحبات و مكروهات غذا خوردن از منظر اسلام

بخش اوّل: مواردي كه بايد هنگام خوردن غذا رعايت شوند و آنها عبارتند از:

الف. تدبّر در اين كه انواع خوراكي هاي مورد نياز انسان، چگونه در نظام آفرينش پديد آمده اند؟ و چه عواملي دست به دست هم داده اند تا آنچه در سفره نهاده شده، آماده گردد كه اكنون مي توان با ميل و اشتها از آن استفاده نمود.

ب. آغاز كردن خوردن غذا با نام و ياد آفريدگار مهربان كه انواع غذاهاي مفيد را براي تامين نيازهاي انسان، در نظام آفرينش قرار داد. نيز تكرار نام خدا به هنگام خوردن هر نوع غذا و تكرار آن هرگاه كه در ميان غذا خوردن، سخن گفته شود و همچنين شكرگزاري فراوان در هنگام خوردن.

ج. آغاز كردن غذا با نمك، البته در صورتي كه خوردن نمك براي انسان ضرر نداشته باشد.

د. آغاز كردن از سبك ترين غذاها.

ه. نخوردن غذاي داغ و خوردن غذاي نيم گرم، پيش از آن كه سرد شود.

و. خوردن با دست راست.

ز. كوچك گرفتن لقمه.

ح. خوب جويدن غذا.

ط. طولاني كردن نشستن بر سر سفره.

ي. گرامي داشتن نان و نگذاشتن آن زير ظرف غذا.

ك. استفاده كردن از آنچه از سفره مي ريزد. اين براي وقتي است كه غذا در منزل ميل مي شود، آن هم در صورتي كه آلوده نشده باشد؛ ولي اگر كسي دربيرون از منزل غذا ميل نمود، بهتر است كه آنچه را از سفره مي ريزد، براي حيوانات بگذارد.

ل.دست كشيدن از خوردن غذا، پيش از سير شدنِ كامل و در حالي كه مقداري از اشتها باقي است.

بخش دوم: اموري كه هنگام غذا خوردن،

ترك آنها شايسته است، و آنها عبارتند از:

الف. زياده روي در كيفيت و كميت خوراك.

ب. نكوهش غذايي كه نسبت به آن بي ميل است.

ج. دميدن در غذا.

د. خوردن با دست چپ.

ه. خوردن با يك انگشت يا دو انگشت.

و. بلند آروغ زدن.

ز. پاك كردن كامل استخوان هاي موجود در غذا.

ح. آب خوردن در بين غذا.

ط. آب خوردن پس از خوردن گوشت.

ي. خوردن در حال سيري.

بخش سوم: حالاتي كه غذا خوردن در آنها نكوهش شده است:

در اسلام، به طور كلي، ميل كردن غذا در حالات غير بهداشتي، يا به شيوه غير اخلاقي، مانند غذا خوردن به شيوه متكبران و يا به گونه اي كه عرف جامعه برنمي تابد، نكوهيده است.

بخش چهارم:

توصيه به هم غذا شدن با ديگران.

در روايات اسلامي، غذا خوردن به تنهايي، مذموم شناخته شده و توصيه شده كه انسان هر قدر مي تواند، ديگران را در غذاي خود سهيم نمايد. نيز غذا خوردن با خانواده، خدمتگزاران و يتيمان، مورد تاكيد قرار گرفته است.

آدابي كه رعايت آنها به هنگام غذا خوردن با ديگران ضروري است، عبارتند از:

الف. خوردن از قسمت جلوي خود.

ب. خوردن از اطراف ظرف و نه از وسط آن، در جايي كه غذا براي همگان آماده شده است.

ج. نگاه نكردن به لقمه ديگران.

د. رعايت حقوق ديگران در آنچه بر سر سفره است.

ه. آغاز شدن غذا خوردن به وسيله صاحب سفره يا بهترين شخص حاضر بر سر سفره.

و. ادامه دادن صاحب سفره به خوردن تا سيرشدن همه كساني كه بر سر سفره نشسته اند.

ز. بلند شدن از سر سفره، قبل از برچيدن آن.

آداب پايان غذا و برچيدن سفره

پايان غذا خوردن همانند آغاز آن، آدابي

دارد كه رعايت آنها براي سلامت جسم و جان، سودمند است. اين آداب رابه آداب عرفاني، اجتماعي و بهداشتي مي توان تقسيم كرد:

الف. آداب عرفاني عبارتند از: سپاسگزاري از ولي نعمت حقيقي كه خداوند متعال است و دعا كردن براي بركت يافتن روزي.

ب. آداب اجتماعي عبارتند از: يادآوري گرسنگان و مسئوليتي كه افراد سير در برابر آنان دارند و اقدام جهت كاستن فقر و گرسنگي از جامعه در حد توان.

ج. آداب بهداشتي عبارتند از: شستن دست ها، خلال كردن و مسواك زدن دندان ها، جارو كردن آنچه زير سفره ريخته است، مقداري استراحت بر پشت و نخوابيدن بلافاصله پس از خوردن غذا

جنين شناسي پزشكي و انطباق آن با آيات قرآن

نويسنده: مريم شمس

با كشف حقايق جديد در علم جنين شناسي، انسان در برابر اعجاز نهفته در قرآن كه به مراحل آفرينش جنين اشاره نموده سر فرود آورده، چرا كه اينگونه مطالب در چهل و اندي آيه و ده ها حديث شريف آمده و در طول پانزده قرن خطوط اصلي در زمينه اين علم را ترسيم نموده و هم اكنون آن را علم جنين انساني مي نامند. هرقدر كه انسان در مطالعه ي آيات كريمه ي قرآن كه به علوم مختلف اشاره نموده، تعمق كند و آن را با حقايق ثابت علمي كه به تدريج كشف مي شود مقايسه نمايد، ايمان و يقين وي به خداوند و قرآن و آنچه رسول خدا (ص) از جانب خداوند آورده مي شود. دكتر كيث مور استاد تشريح و جنين شناسي در دانشگاه اوتاواي كانادا بر اين عقيده است كه: «هر چه انسان حقايق جديدتري را كشف كند در واقع مي بيند كه همان حقايق موجود در قرآن را تكرار كرده است1. »

علم جنين شناسي مطالعه خلقت انسان

از ابتداي تشكيل تخمك لقاح يافته با اسپرم تا انتهاي تشكيل جنين و خروج آن از رحم مادرش بعد از نه ماه است.

تاريخ شروع اين علم با چنين معنايي به قرن هفدهم بر مي گردد، زمانيكه ميكرسكوپ به دست دو دانشمند به نام هاي هام و هوك در سال 1677 اختراع شد كه درخلال آن اسپرم مرد را كشف كردند. سپس دانشمندي به نام دوگراف، تخمك را كشف كرد كه نام وي را بر آن گذاشتند و فوليكول دوگراف نام گرفت. نقش اصلي تخمك و اسپرم، در اواخر قرن هفدهم شناخته شد و مراحل مختلف تكامل جنين و تفاصيل دقيق تشريحي آن در قرن بيستم آشكار شد و علم روز به روز در اين زمينه مطالب جديدتري را كشف مي كند.

اگر بعضي از دانشمندان اسلامي را كه تكوين جنين را از طريق آيات كريمه و احاديث شريفه، شرح دادند استثناء كنيم، بشر تا اواسط قرن هفدهم از اين علم اطلاعات ناقص و غلطي داشت. ارسطو در قرن چهارم قبل از ميلاد كسي بود كه نظرات و كتابهاي وي تا قرن هفدهم ميلادي در مجامع علمي، مقدس به شمار مي رفت. وي عقيده داشت كه جنين از اتحاد مني با خون حيض تشكيل مي شود و حال آنكه در قرآن كريم همين بس كه اينگونه تذكر مي دهد: «ويسئلونك عن المحيض قل هو أذي فاعتزلوا النساء في المحيض... 2 »

پزشك انگليسي به نام هاروي كه گردش بزرگ خون را كشف كرد (و قبل از وي دانشمندي به نام ابن النفيس گردش كوچك خون راكشف كرده بود) در سال 1651 عقيده داشت كه رحم، جنين را ترشح مي كند. و حال

آن كه اين مطلب يك خطاي فاحش علمي است. و طبق فرموده قرآن كريم، رحم قرار مكين براي نطفه است: «ولقد خلقنا الانسان من سلاله من طين، ثم جعلناه نطفه من قرار مكين3» و يا: « ألم نخلقكم من ماء مهين، فجعلناه في قرار مكين4»

در سال 1675 ميلادي، پزشكي بنام مالپيگي عقيده داشت كه جنين به شكل بسيار كوچكي در داخل تخمك قرار دارد و اسپرم وظيفه اي جز فعال كردن تخمك ندارد. و دانشمنداني به نام هام وهوك كه كاشف ميكرسكوپ و اسپرم بودند، عقيده داشتند كه جنين به شكل بسيار كوچكي در داخل اسپرم قرار دارد و تخمك وظيفه اي جز تغذيه و فعال كردن آن ندارد. تا اينكه در قرن هجدهم دو دانشمند به نامهاي ولف و اسپالانزاني آمدند و ثابت كردند كه جنين از نطفه زن و مرد به طور يكسان تشكيل مي شود؛ همان حقيقت علمي كه امروزه شناخته شده است و مسلمانان از زمان نزول قران كريم، آن را در كتاب خدا مي خوانند و همين حقيقت باعث خضوع و خشوع و يقين آنها هر روز بيشتر از روز قبل مي شود: «يا ايها الناس إنا خلقناكم من ذكرو أنثي5» يا « انّا خلقنا الانسان من نطفه أمشاج نبتليه فجعلناه سميعاً بصيراً6»

درهمان زماني كه يك شخص يهودي از پيامبر درباره خلقت انسان مي پرسد و پيامبر (ص) در جواب مي فرمايد: «يا يهودي من كلِّّّ يخلق، من نطفه الرجل و نطفه المرأه7»

در سال 1839 دو دانشمند به نامهاي شوآن و اشليدن، كشف كردند كه بدن انسان مجموعه اي از سلولها است و جنين از سلول واحدي تشكيل يافته كه همان تخمك لقاح يافته است كه

تقسيم و تكثير مي شود. يعني در واقع جسم انسان كه تقريباً از صدها ميليارد سلول تشكيل شده، از يك سلول بنام سلول تخم نشأت گرفته است. قرآن هم تكثير سلولي را اساس تكثير حيات مي داند: «انّ الله خالق الحبّ و النوي، يخرج الحيّ من الميّت و مخرج الميّت من الحيّ ذلكم الله فأنّي تؤفكون8»

تقسيم سلولي كه تمايز سلولي ( يا انفلاق سلولي) عبارت بهتري براي آن است، به معني تقسيم و تمايز سلول به دو قسمت مساوي است و اين يك عمل اصلي فيزيولوژي است كه بواسطه آن موجودات زنده تكثير مي شوند لذا خداوند تعالي از خودش با صفت «برب الفلق» ياد كرده يعني سبب زندگي و تكثير آن و سوره اي را با نام «فلق» نامگذاري كرده است.

تا اواسط قرن بيستم، نقش تخمك و اسپرم در تعيين جنسيت ژنتيكي جنين در انسان شناخته نشده بود اما پس از كشف كروموزمهاي جنسي توسط دانشمنداني به نامهاي «ون وينوانتر» و «پانتر» و «تئوليدان» اين پديده شناخته شد. يونانيها معتقد بودند كه تعيين جنسيت با اسپرم مرد است، اگر اسپرم از بيضه راست خارج شود، جنس نوزاد مذكر مي شود و اگر از بيضه چپ خارج شود نوزاد مونث مي شود. و بعضي ديگر گمان داشتند كه اگر جنين در سمت راست رحم رشد كند مذكر مي شود و اگر در سمت چپ رشد كند مؤنث مي شود. ارسطو هم كه معتقد بود فرزند مذكر مربوط به هيجان روحي مرد هنگام آميزش است و اگر فاقد آن باشد، فرزند مؤنث مي شود.

در قرآن كريم به وضوح اشاره شده كه نطفه (چه نطفه مرد باشد چه زن) اساس تعيين جنسيت جنين

است كه مذكر شود يا مؤنث: «و انّه خلق الزوجين الذكر و الانثي، من نطفه اذا تمني9» مراحل اساسي تكامل جنين از مرحله ي نطفه امشاج تا مرحله ي علقه، مضغه، عظام و لحم (كه قرآن كريم اين نامهاي علمي را به آنها داده) در واقع با شكل و خصوصيات ميكروسكپي آنها مطابقت دارد با توجه به اينكه در طول همه اين مراحل جنين از چند ميليمتر تجاوز نمي كند و علم جنين شناسي كه در نيمه دوم قرن بيستم پديد آمد، چنين وصف قرآني را از طريق ميكروسكوپ تأييد نمود.

احاديث شريفه اي نيز بعضي از اين آيات كريمه را در مورد جنين توضيح مي دهد، مانند تعيين مدت زماني كه در آن اعضاي جنين تشكيل مي شود در اواخر قرن بيستم توسط علم جنين شناسي اين مطلب كشف شد كه لحم و عظام و سمع و بصر و اعضاي جنسي از هفته هفتم بارداري شروع به تشكيل شدن نموده و تا ماه ششم كامل مي شود. و اين مصداقي است براي قول رسول اكرم (ص) كه فرمود:

«اذا مرّ بالنطفه اثنتان و أربعون ليله بعث الله اليها ملكاً فصوّرها و خلق سمعها و بصرها و جلدها و لحمها و عظامها. ثم قال يا رب أذكر أم أنثي؟ فيقضي ربّك ماشاء و يكتب الملك10»

هر گاه چهل و دو شب از انعقاد نطفه بگذرد خداوند فرشته اي را مأمور مي كند تا آن را صورت نگاري كرده و گوش و چشم و پوست و گوشت و استخوان آن را بيافريند، سپس مي گويد پروردگارا، او مرد باشد يا زن؟ و خداوند آنچه را كه بخواهد حكم مي دهد و فرشته مي نويسد.

بنابراين در بسياري از آيات قرآن

اعجاز طبي در زمينه جنين شناسي پزشكي به خوبي مشهود است. در اينجا به بررسي اينگونه آيات پرداخته و پس از آوردن نظرات متفاوت در اين زمينه، به نقد و بررسي آنها پرداخته و نظر معتدل بيان خواهد شد. برخي از اينگونه آيات به خوبي نشانگر اعجاز طبي قرآن بوده و برخي ديگر، در چارچوب تعريف اعجاز قرار نمي گيرند فلذا مي توان از آنها به عنوان «شگفتيهاي آفرينش انسان در قرآن» ياد كرد.

پي نوشت:

1- من علم الطب القرآني، ص 32.

2- بقره/ 222.

3- مؤمنون/ 12 و 13.

4- مرسلات/ 2 و 21.

5- حجرات/ 13.

6- انسان/ 2.

7- مسند احمدبن حنبل.

8- انعام/ 95.

9 - نجم/ 45 و 46.

10- من علم الطب القرآني/ ص 36.

آداب خوردن گوشت در اسلام

انتخاب سر دست يا قسمت هاي جلو

* امام علي (ع): دوست داشتني ترين عضو گوسفند براي پيامبر(ص)، سر دست بود.(التاريخ الكبير،ج6،ص391)

* امام باقر(ع): پيامبر خدا، سردست را خوش مي داشت.(الكافي،ج6،ص315،ح2)

* مسند ابن حنبل _ به نقل از يحيي بن ابي اسحاق، از مردي از بني غفار_ : فلان كس برايم نقل كرد كه براي پيامبر خدا، غذايي از نان و گوشت آوردند. فرمود: «سردست آن را به من بده ».سر دست، به ايشان داده شد و ايشان آن را خوردند.

يحيي مي گويد: از اين خبر فقط به همين صورت، آگاهي دارم.(مسند ابن حنبل،ج2،ص305،ح5089،البداية والنهاية،ج6،ص121)

شستن گوشت پيش از پختن آن

* پيامبر خدا(ص): برادرم عيسي، از شهري گذر كرد و ديد كه رنگ چهره هاي مردم آنجا زرد و چشم هايشان كبود است. آنان از بيماري هايي كه داشتند، نزد وي اظهار ناراحتي كردند. گفت:«درمان شما

نزد خودتان است. شما گوشت را نمي شوييد و مي پزيد و همانطور آن را مي خوريد. در حالي كه هيچ چيزي بدون نوعي جنابت، از دنيا نمي رود».

اين مردم از آن پس ،گوشت هاي مصرفيِ خود را شستند و در نتيجه بيماري هايشان از بين رفت.(بحار الانوار،ج14،ص321،ح28 و ج62،ص161،ح6)

نهي از خوردن گوشت خام

* امام باقر(ع): پيامبر خدا از اين كه گوشت، خام خورده شود، نهي كرده و مي فرمودند: " تنها درندگان، چنين گوشتي مي خورند.گوشت را هنگامي بخوريد كه آفتاب يا آتش، آن را دگرگون ساخته باشد".(الكافي،ج6،ص313،ح1)

*الكافي - به نقل از هشام بن سالم- : از امام صادق(ع) دربار? خوردن گوشت خام پرسيدم.فرمود:" اين، خوراك درندگان است".(الكافي،ج6،ص314،ح2)

* امام رضا(ع): خوردن گوشت خام،در شكم، كِرم پديد مي آورد.(بحارالانوار،ج62،ص321)

هركس چهل روز پيوسته گوشت بخورد،سنگ دل مي شود و هركس چهل روز آن را اصلاً نخورد، بدخوي مي گردد.

پرهيز از خوردن گوشت به طور پيوسته و زياد

*پيامبر خدا(ص): هر كس چهل روز پيوسته گوشت بخورد، سنگ دل ميشود.(بحار الانوار،62،ص294)

*امام علي(ع): شكم هايتان را گورستان جانوران نكنيد.(شرح نهج البلاغة،ج1،ص26)

*امام صادق(ع): علي (ع) اعتياد به خوردن گوشت را بد مي شمرد و آن را اعتيادي همچون اعتياد به شراب مي دانست».(بحار الانوار،ج66،ص69،ح57)

* در حديث است كه:«هركس چهل روز پيوسته گوشت بخورد،سنگ دل مي شود و هركس چهل روز،آن را اصلاً نخورد،بدخوي مي گردد».(ربيع الابرار،ج2،ص706)

نهي از نخوردن گوشت به مدّت چهل روز

*پيامبرخدا (ص): هر كس چهل روز گوشت نخورد، بدخوي مي شود.گوشت بخوريد؛چرا كه بر شنوايي تان مي افزايد.(الفردوس،ج3،ص627،ح5960عن الامام علي(ع) )

*پيامبر خدا(ص): بر شما باد خوردن گوشت؛ چرا كه گوشت بدن آدم را مي روياند. هر كس چهل

روز گوشت نخورد،بدخوي مي شود.(بحار الانوار ،ج66،ص56،ح1و ص58،ح6)

*پيامبر خدا(ص): بر شما باد گوشت؛ چرا كه گوشت مي روياند.هر كس بر او چهل صبح بگذرد وگوشت نخورد،بدخوي مي شود.هر كس بدخوي شد،به او گوشت بخورانيد.هر كس چربي آن را بخورد،آن چربي براي او بيماري فرود مي آورد.(بحار الانوار،ج66،ص67،ح43)

*پيامبر خدا(ص): بر شما باد گوشت؛ چرا كه هر كس گوشت را چهل روز واگذارد،بدخوي مي شود وهر كس بدخوي شود،خويش را مي آزارد و هر كس خويش را آزُرد، در گوش وي اذان بگوييد.(بحار الانوار،ج66،ص75،ح71)

*پيامبرخدا(ص): هر كس بر او چهل روز بگذرد و گوشت نخورد،بايد به اميد خداوند وام بگيرد و گوشت[بخرد و]بخورد.(بحار الانوار، ج66،ص65،ح36)

* امام علي(ع): گوشت بخوريد؛چرا كه گوشت،از گوشت است و گوشت، گوشت مي روياند.هر كس چهل روز گوشت نخورد،بدخوي ميشودو اگر كسي از شما(خواه از انسان ها و خواه از چارپايان) بدخوي شد،در گوشش اذاني كامل بگوييد.(بحار الانوار،ج66،ص67،ح45 و ج84،ص151،ح46)

*امام صادق(ع): گوشت، گوشت مي روياند.هر كس گوشت را چهل روز واگذارد،بد خوي مي شود و هر كس بدخوي شد، در گوشش اذان بگوييد.(بحار الانوار،ج62،ص293)

*امام صادق(ع): گوشت،از گوشت است.هر كس آن را چهل روز واگذاردبدخوي ميشود.آن را بخوريد؛چرا كه بر قدرت شنوايي و بينايي مي افزايد.(بحار الانوار،ج66،ص66،ح37 و ج2،ص145،ح511)

*امام صادق(ع): گوشت، گوشت مي روياند وعقل را افزون مي سازد.هر كس آن را وا گذارد،عقلش تباه مي شود.(بحار الانوار،ج66،ص72،ح68)

*الكافي - به نقل از حسين بن خالد- : به امام رضا(ع) گفتم : مردم مي گويند كه هر كس سه روز گوشت نخورد،بدخوي ميشود. فرمود:« دروغ گفته اند. امّا هر كس چهل روز گوشت نخورد،خوي و بدن او دگرگون مي شود، چرا كه نطفه در مدّت چهل

روز [از حالتي به حالت ديگر] تغيير مي يابد».(بحارالانوار،ج66،ص67،ح46)

دفعات خوردن گوشت

*امام صادق(ع): در هر هفته، يك بار گوشت بخوريد و خود و فرزندانتان را بدان عادت ندهيد؛ زيرا موجب اعتيادي همچون اعتياد به شراب مي گردد.نيز آنان را بيش از چهل روز، از آن محروم مداريد؛ چرا كه آنان را بدخوي مي كند.(الاصول الستة عشر، ص12عن زيد الزرّاد)

*المحاسن- به نقل از ادريس بن عبداللّه- : نزد امام صادق(ع) بودم. از خوردن گوشت سخن به ميان آورد و فرمود:«[غذا را] يك روز با گوشت بخور، يك روز با شير، و يك روز با چيزي ديگر».(بحار الانوار،ج66،ص70،ح59)

تكمله

*شهيد در الدروس گفته است:

مكروه بودن اعتياد به خوردن گوشت، روايت شده است و نيز اين كه اعتيادي همچون اعتياد به شراب مي آورد. همچنين مكروه بودن نخوردن گوشت به مدّت چهل روز و اين كه در هر سه روز يك بار خوردن آن مستحب است، روايت شده است. البته اگر به دليل بيماري يا به سبب روزه داشتن ، دو هفته پيوسته گوشت بخورد، اشكالي ندارد. دو بار خوردن گوشت در يك روز هم مكروه است.

نهي از خوردن مغز استخوان

پيامبر خدا(ص): بَدانِ امّت من، كساني هستند كه مغز استخوان را مي خورند.(بحار الانوار،ج62،ص293(

پيامبرخدا(ص): نرم? سر استخوان هاي پرندگان را نخوريد؛چرا كه سِل مي آورد.(كنز العمّال،ج15،ص264،ح40889(

آداب غذا خوردن از نظر اسلام

خلاصه : رهنمودهاي اسلام در مورد خوردن تنها سلامت جسم را تضمين نمي كند بلكه تضمين كننده سلامت هم جسم و هم جان است .

از آنجا كه عقل و علم ،برهمه رازهاي آفرينش احاطه ندارند ،چه بسا حكمت برخي از رهنمودهاي اسلام براي دانش امروز ،مجهول باشد ولي بي ترديد اين به معناي

بي دليل بودن آن رهنمودها نيست ،چنان كه فلسفه شماري از احكام اسلام ،در گذشته مجهول بود و امروزه علم به راز آنها پي برده است .

مهمترين رهنمود اسلام درمورد غذا خوردن :

نخستين و مهمترين رهنمود اسلام اينست كه :

آنچه انسان مصرف مي كند بايد از راه مشروع تهيه شده و حلال باشد .

دوم: آداب غذا خوردن

آنچه رعايت آنها در هنگام غذا خوردن سفارش شده است :

الف: تدبر در اينكه انواع خوراكيها چگونه در نظام هستي پديد آمده اند .

ب: آغاز خوردن غذابا نام وياد خدا

ج :آغاز كردن غذا با نمك ( در صورتيكه فرد سالم بوده و نمك برايش ضرر نداشته باشد .

د: آغاز كردن از سبك ترين غذاها

ه : نخوردن غذاي گرم و خوردن غذاي نيمه گرم قبل از سرد شدن

و:خوردن با دست راست

ز : كوچك گرفتن لقمه

ح:خوب جويدن غذا

ط: طولاني كردن نشستن برسر سفره

ي:گرامي داشتن نان و نگذاشتن آن زير ظرف غذا

ك: دست كشيدن از خوردن غذا پيش از سير شدن كامل و در حالي كه قدري از اشتها با قي است .

ن: خوردن از قسمت جلوي خود

ل: نگاه نكردن به لقمه ديگران

ر:رعايت حقوق ديگران در آنچه برسر سفره است .

ق: آغاز شدن غذا به وسيله كسي كه صاحب سفره است و يا كسي كه بزرگتر مجلس است .

و: ادامه دادن صاحب سفره به خوردن تا سير شدن همه كساني كه بر سر سفره نشسته اند .

ز: بلند شدن از سر سفره ،قبل از برچيدن آن

آنچه هنگام غذا خوردن بايد ترك كرد :

الف : زياده روي در كيفيت و كميت غذا

ب: نكوهش غذايي كه نسبت به آن بي ميل است .

ج: دميدن

در غذا

د: خوردن با دست چپ

ه : خوردن با يك انگشت يا دو انگشت

و : بلند آروغ زدن

ز: پاك كردن زياداستخوانها

ح:آب خوردن در ميان غذا

ط: آب خوردن ،پس از خوردن گوشت

ي: خوردن ،در حال سيري

سوم : حالاتي كه غذا خوردن در آن حالات نهي شده است :

غذا خوردن به شيوه متكبران مثلاً در حال "تكيه زده " ،" خوابيده به شكم " ، " دراز كشيده " ،" ايستاده" همچنين غذا خوردن درحال راه رفتن و جنابت نيز بسيار نهي شده است .

چهارم : توصيه به هم غذا شدن با ديگران

تاثير نماز بر بيماري هاي دهان و دندان

نويسنده: دكتر مجيد ملك محمدي

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي فرمايند : دو ركعت نماز با مسواك بهتر از هفتاد ركعت بدون آنست .

نكته اي كه در مورد نماز قابل توضيح است ، توجه دادن به اين حقيقت متعالي است كه روح حقيقي نماز و فلسفه شكوهمند آن چيزي جز عبوديت محض در مقابل آفرينشگر يگانه هستي و ابراز خشوع بنده ناتوان در پيشگاه قادر متعال نيست و هر آنچه كه انديشمندان و قلم به دستان ، پيرامون فوايد گوناگون نماز در عرصه هاي مختلف بگويند و بنويسند تنها به منزله حاشيه اي بر اين متن گهر بار خواهد بود .

دهان انسان را برخي قلب دوم بدن ناميده اند و توجه به اين نكته كه چنانچه محيط دهان فردي تميز باشد ، آن فرد از ابتلا به بسياري از بيماري ها در امان است ، اين نامگذاري را بسيار مناسب جلوه مي دهد .

به عنوان مثال عفونت هاي دهان و دندان

به ويژه در كودكان ، نقش مهمي در ايجاد بيماري هاي روماتيسمي دارد و نقش دندان ها در حفظ و زيبايي و قدرت جويدن و صحبت كردن به خوبي مشخص است و حتي نبودن دندان هاي سالم و زيبا براي بانوان و دوشيزگان ( به خصوص ) اثرات رواني زيادي باقي مي گذارد . چرا كه در كتاب هاي علمي دندانپزشكي مي خوانيم : نيمي از زيبايي بشر منوط به صورت او و از اين مقدار ?/? آن مربوط به دهان و دندان ها است .

رعايت بهداشت دهان و دندان و پيشگيري از بيماري هاي مختلف آن ، از جمله پوسيدگي دندان ها و بيماري هاي پريودنتال ( بيماري هاي لثه و بافت هاي پشتيبان ) و .. به بهترين شكل بوسيله مسواك زدن ، انجام مي پذيرد.

اما دين مبين اسلام ، از قرن ها پيش با توصيه هاي مؤكد ، مسلمانان را به طرف اين نكته درخشان بهداشتي هدايت نموده است تا جايي كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله)مي فرمودند : " اگر بر امتم سخت نمي شد مسواك زدن را واجب مي كردم " و حتي در حديثي ديگر نحوه مسواك زدن را از بالا به پايين و از پايين به بالا نموده اند كه مطابق با جديدترين توصيه هاي علمي درباره روش مسواك زدن است .

علاوه بر آن در كتب گوناگون فقهي و عبادي اسلام ، دستورات مؤكد مبني بر مسواك زدن هنگام ساختن وضو و نماز آمده است و با توجه به اين كه نمازگزار روزانه حداقل ? بار وضو مي گيرد ، چنانچه قبل از هر

وضو اقدام به مسواك زدن بكند ، از حد اكثر پاكيزگي لازم براي پيشگيري از تمامي بيماري هاي دهان و دندان برخوردار مي شود.

منبع:http://www.sibtayn.com

تأثير نماز بر بيماري فشار خون

نويسنده:دكتر مجيد ملك محمدي

افزايش فشار خون يكي از شايع ترين دلايل مراجعه به پزشك در سرتاسر دنياست. به علت عوارض خطرناك و متعددي كه اين بيماري براي بسياري از اعضاي بدن از جمله قلب، مغز، كليه و چشم و .. دارد، سعي و اهتمام فراواني در دانش پزشكي براي پيشگيري و كنترل اين بيماري وجود دارد.

در تمامي منابع معتبر علمي، براي پيشگيري از ابتلا به افزايش فشار خون و همچنين كنترل تعداد زيادي از بيماران كه افزايش فشار خوني در حد خفيف يا متوسط دارند، رعايت برخي اصول و استفاده از درمان هاي غير دارويي توصيه مي شود. درمان هاي غير دارويي ضمن آن كه هزينه چنداني را بر بيمار تحميل نمي كنند، در پايين آوردن فشار خون و ممانعت از بروز و پيشرفت آن مؤثرند.

چهار درمان اوليه و بسيار مهم غير دارويي كه در منابع جديد علمي براي كنترل فشار خون مورد توجه قرار مي گيرند ، عبارتند از:

?. كاهش اضطراب و استرس

?. كاهش يا عدم مصرف الكل

?. كم كردن وزن

?. انجام ورزش هاي سبك به طور منظم در شبانه روز

اما با توجه به نقش بسيار مهمي كه نمازهاي واجب يوميه، در ايمن كردن انسان در مقابل استرس ها و مشكلات گوناگون زندگي ايفا مي كنند( از جمله تأثير نماز بر اضطراب كه در قسمت هاي بعدي مورد توجه قرار خواهد گرفت ) و نيز با توجه به الزامي كه

نماز به شخص نمازگزار مبني بر عدم مصرف مشروبات الكلي مي دهد، مي توان اين امر را قدم مؤثري در پيشگيري و كنترل فشار خون تلقي كرد.

از طرفي نماز با حركات موزون و قيام و قعود و ركوع و سجود منظمي توأم است كه قابل مقايسه با يك نرمش سبك روزانه مشابه آنچه كه در درمان هاي غير دارويي فشار خون توصيه مي شود، مي باشد. همچنين اگر به ياد آوريم كه مسلمان نمازگزار، رو به قبله مكتبي نماز مي خواند كه خداي آن مكتب از پُرخوري و شكم پارگي بيزار است و مثلاً "عالمان فربه و چاق را دشمن مي انگارد " متوجه خواهيم شد كه هر چهار درمان غير دارويي مذكور، براي كنترل و پيشگيري افزايش فشار خون، در وراي احكام نوراني نماز نهفته است.

منبع:منبع:http://www.sibtayn.com

تاثير نماز بر بيماري هاي پوستي

نويسنده:دكتر مجيد ملك محمدي

در وضو ، فرمان الهي بر مسح سر و پا قرار گرفته است .(?)

هر چند مي توان در بعد نمادين و از ديدگاه زيبايي شناسي ، مسح سر و پا در پايان وضو را سمبلي جسم ، از سر تا پا و از فرق تا قدم به حساب آورد و به عنوان عاملي در ياد آوري پيوسته مسلمانان مبني بر نظافت تمام بدن تلقي كرد، اما در باره بيماري ها نيز مي توان به نكاتي چند توجه نمود .

پاها و سر انسان بر خلاف دست و صورت، از اعضايي هستند كه در بخش قابل توجهي از شبانه روز پوشيده هستند، تا حدي كه حتي خود نيز معمولا توجه كمي به آنها دارند .(?)

اما امروزه دانش بشر، گروهي از

بيماري ها را مي شناسد كه شروع تظاهرات اين بيماري ها از پوست سر و پاهاست، به عنوان مثال برخي بيماري هاي قارچي پوست از حد فاصل ميان شست و ديگر انگشتان پا آغاز مي گردد كه اتفاقا درست محل اين ناحيه، مسح واجب دارد و به همين ترتيب مسح سر نيز مي تواند توجه انسان را به آلودگي يا ضايعه عفوني در مو و پوست سر توجه دهد و در نتيجه انسان را براي رفع آن به اقدام وادارد.

در ضمن وجوب مسح سر و پا فرصتي است براي برداشته شدن پوشش پا و سر و در معرض هوا و اكسيژن قرار گرفتن اين اعضاء كه علاوه بر شادابي پوست، به نوبه خود مانع رشد ارگانيزم هاي بي هوازي در منافذ پوست خواهد شد.

البته لازم به توجه است كه بسياري از بيماري هاي پوست (به ويژه عفونت ها) بوسيله غسل هاي متعدد اعم از واجب و مستحب كه شخص نمازگزار در طول زندگي خود به جا مي آورد، قابل پيشگيري هستند كه براي پرهيز از اطاله كلام تنها به همين اشاره بسنده مي كنيم.

پي نوشت :

?. آيه شريفه ? سوره مباركه مائده

?. پوشش پا به صورت جوراب و كفش امروزه در اكثر فرهنگ ها متداول شده است و پوشش سر به صورت هاي مختلف از چادر و عمامه گرفته تا كلاه و روسري از دير باز معمول بوده است.

منبع:http://www.sibtayn.com

تاثير نماز بر بيماري تيروئيد

نويسنده:دكتر مجيد ملك محمدي

در اصطلاح لغوي مردم كرمان (به ويژه در گويش سيرجاني)، از بيماري گواتر تيروئيد باعنوان "غمباد" غم + باد) نام برده مي شود. چرا كه

تجربه به آنها نشان داده است اين بيماري كه تظاهر عمده ي آن به صورت بزرگي منتشر غده تيروييد است، بيشتر در اشخاصي بروز مي كند كه در معرض غم و غصه و ناراحتي بيشتري در طول زندگي خود بوده اند!

اين باور قديمي كرمانيان، توسط منابع علمي جديد نيز تا حدودي تأييد مي شود. چرا كه" طي ساليان دراز، پزشكان بروز پُركاري تيروييد را متعاقب ناراحتي هاي هيجاني، استرس و شوك هاي مختلف، گزارش كرده اند؛ مثل داغديدگي، گرفتاري ها و بحران هاي زناشويي، نگراني هاي خانوادگي و مالي، تصادف و ... . (?)

هر چند كه عوامل مختلفي، بصورت پديده هاي زنجيره اي و پي درپي، در تيروييد، بيماري ايجاد مي كنند، ولي شواهد محكم نشان مي دهد كه استرس هاي رواني _ اجتماعي و گرفتاري هاي هيجاني مي تواند اثر آشكاري در شروع بيماري داشته باشد.

بنابراين هر عاملي كه سبب تخفيف و كاهش استرس ها شود، مي تواند به عنوان پيشگيري كننده از برخي بيماري هاي غده تيروييد مطرح گردد.

تلقين هاي اميد بخش و زندگي ساز توام با نماز كه در صورت حضور قلب و توجه به مفاهيم نماز تجلي مي كنند، به نمازگزار حس همه جانبه امنيت رواني را هديه مي دهد كه در مطلب قبلي به اختصار پيرامون، آن سخن گفته ايم.

در اينجا نيز بد نيست اشاره كنيم، در پاييز ???? يك پزشك محقق آمريكايي به نام"ارنست - لي _ رسي" پس از سال ها تحقيق، مقوله اي به نام "پزشكي انساني" را پيشنهاد داد كه در آن "احساس" به عنوان پل ارتباطي ميان "جسم و روح"

معرفي شده است. بدين معنا كه اين محقق آمريكايي و همكارانش به اثبات رسانده اند كه روان از طريق تصورات و احساسات انسان بر "ژن ها" تاثير مي گذارد و انقلاب نوين كه متحول كننده عرصه علم خواهد بود، ورود احساس و روان در دنياي پزشكي است. (?)

بدين ترتيب روح و روان قدرتمند نمازگزار مي تواند پيشگيري كننده و حتي درمانگر بسياري از بيماري هاي جسمي(از جمله بيماري هاي تيروئيد) باشد.

پي نوشت :

(?) روانپزشكي لينفورد _ ريس(ويراستار:دكترعظيم وهابزاده) _ ص ???

(?) شرح تحقيقات اين پزشك و همكارانش در سال هاي اخير در ماهنامه اي موسوم به "پيشنهاد" به چاپ مي رسيد. هر چند كه نتايج او با امكانات امروزي علم بشر كمي غلو آميز به نظر مي رسد و شايد به همين دليل نتايج او هنوز در منابع معتبرتر علمي، به چاپ نرسيده اند.

منبع:http://www.sibtayn.com

سلامت موها با حجاب

نتايج جديدترين مطالعات نشان مى دهد: پوشش سر و حجاب زنان نه تنها باعث ريزش مو نمى شود، بلكه به حفظ مو نيز كمك مى كند. در اين تحقيق كه در كشورهاى غربى انجام شده، به زنان توصيه شده است در طول روز براى حفظ سلامت موهايشان آن را بپوشانند. براساس اين تحقيق پوشاندن سر باعث مى شود ، مو از ذرات گرد و غبار و ديگر آلاينده هاى هوا محفوظ بماند.

همچنين پوشاندن سر به حفظ مو در برابرتغييرات آب و هوايى به ويژه در برابر رطوبت كه در ضعيف شدن مو موثر است ، كمك مى كند.

مطالب متفرقه

چربي هاي شكمتان را از بين ببريد

خلاصه : با برنامه علمي سه قسمتي ما مي توانيد در 3 الي 6 هفته شكمتان را صاف تر كرده و چربي هاي آن را از بين ببريد. به نظرتان آشنا مي آيد؟ شما ورزش مي كنيد و تغذيه تان هم درس_ت است، اما سايز دور كمرتان هيچ تفاوتي نمي كند. و متاسفانه بعد از 40 سالگي، بايد خي_لي بيشتر كار كنيد تابتوانيد ميان تنه تان را صاف و متناسب كنيد. اما با برنامه علمي سه قسمتي ما مي توانيد در 3 الي 6 هفته شكمتان را صاف تركرده و چربي هاي آن را از بين ببريد.تحقي_قات جديد نشان مي دهد كه برنامه اي كه شامل تمرينات بدنسازي شديد ، تمرينات كارديو/ ايروبيك شديد، و ايجاد تغييراتكوچ_ك در انتخ_اب ه_اي غ_ذايي (الب___ته نه رژي_م غذايي) باشد،چربي هاي شكم را دو برابر برنامه هايي كه شامل رژيم هاي غذايي كم كربوهيدرات و تمرينات ايروبيك است، از بين مي برد. برنامه ما شامل تمرينات موضعي pilate، پياده

روي هاي خيلي قدرتي، و موادغذايي چربي سوز براي لاغر كردن قسمت ميان تنه براي كم كردن احتمال ابتلاي شما به ديابت، بيماري هاي قلبي، و ساير مشكلات و بيماري هاي خطرناك، مي باشد.

در اين 3 هفته بايد چربي سوزي و عضله سازي كنيد. در 6 هفته، خواهيد ديد كه سانتيمتر ها از دور كمرتان كم مي شود و شايد وزنتان هم در اين مدت 5 تا 7 كيلو پايين آمد. و با ادامه اين برنامه براي 6 ماه خواهيد ديد كه شكمي كاملاً تخت و سفت پيدا مي كنيد.برنامه در يك نگاه هفته اولپياده روي قدرتي: سه روز، 20 دقيقه پياده روي سه مرحله اي: يك روز، 18 دقيقه حركت هاي pilate : سه روز، حركات اوليه و اصليهفته دوم پياده روي قدرتي: سه روز، 25 دقيقه پياده روي سه مرحله اي : يك روز، 24 دقيقهحركت هاي pilate : پنج روز، حركات اوليه و اصليهفته سومپياده روي قدرتي: سه روز، 30 دقيقه پياده روي سه مرحله اي: يك روز، 30 دقيقه حركت هاي pilate : سه روز، حركات اصلي هفته چهارم پياده روي قدرتي: سه روز، 30 دقيقه پياده روي سه مرحله اي: 2 روز، 18 دقيقه حركت هاي pilate : پنج روز، حركات اصلي هفته پنجمپياده روي قدرتي: سه روز، 30 دقيقه + پياده روي سه مرحله اي: 2 روز، 24 دقيقه حركت هاي pilate : سه روز، حركات شديدترهفته ششم (به بعد) پياده روي قدرتي: سه روز، 30 دقيقه + پياده روي سه مرحله اي:2 روز، 30 دقيقه + حركت هاي pilate : پنج روز، حركات شديدتر 5 نكته ساده،

7 روز در هفته: تغييرات ساده اي در انتخاب هاي غذاييتان انجام دهيد تا بدون احساس گرسنگي چربي هاي شكمتان سريعتر از بين برود. پياده روي هاي قدرتي توانايي كالري سوزي بدنتان و جمع شدن سلول هاي چربيتان را ارتقاء دهيد. با بيست دقيقه شروع كنيد اما اگر توانايي بيشتر از اين را داريد، با هر مدت زمان كه راحتيد شروع كنيد. مهم اين است كه با تمركز راه برويد، و براي كالري سوزي بيشتر، دست ها و كليه عضلات بدن را منقبض كنيد.قدم هايتان را بلند برداريد. ابتدا روي پاشنه رفته، بعد كف پا و بعد روي پنجه. تنفستان بايد منظم و كنترل شده باشد. سرعت راه رفتنتان هم بايد تا حدي باشد كه دنبال كردن يك مكالمه برايتان دشوار باشد. سرعت پياده رويتان را با توانايي و آمادگي جسماني خود كنترل كنيد. براي شديدتر كردن تمرينتان مي توانيد پله نوردي كنيد يا اگر پياده روي را روي تردميل انجام ميدهيد، شيب آن را افزايش دهيد. پياده روي سه مرحله اي اين سه مرحله باعث مي شود براي مدت زمان طولاني تري كالري بيشتري بسوزانيد. گرم كردن، 3 دقيقه: با سرعت ملايم شروع كنيد به حدي كه بتوانيد به راحتي آواز بخوانيد. مرحله 1، 2 دقيقه: به راحتي اما با تمركز قدم بزنيد. سرعتتان نبايد آنقدر زياد باشد كه نتوانيد به مكالمه تان ادامه هيد. مرحله 2، 2 دقيقه: با بالا رفتن از پله يا افزودن شيب تردميل، ضربان قلبتان را بالا ببريد. مرحله 3، 2 دقيقه: شيب را كمي بيشتر كرده يا سرعتتان را افزايش دهيد. سرد كردن، 3 دقيقه: آرام قدم برداريد

به حدي كه بتوانيد حين راه رفتن به راحتي آواز بخوانيد.هفته 1 و 4: هر مرحله را دو بار تكرار كنيد. هفته 2 و 5: هر مرحله را 3 بار تكرار كنيد. هفته 3 و 6: هر مرحله را 4 بار تكرار كنيد.6 حركت pilate قدرتياين 6 حركت تمريني عليرغم سادگي بسيار قدرتي و شديد هستند. دقت و تمركز نقش بسيار مهمي دارد، پس آرام شروع كنيد. ابتدا حركات اصلي را امتحان كنيد، اگر برايتان شديد بود، با انواع ساده تر شروع كنيد و حول و حوش هفته سوم كمي شدت تمريناتتان را بالا ببريد.در مقايسه به حركات درازنشست، حركات pilate فشار بيشتري روي عضلات شكم وارد مي كند. براي سريعتر و شدتي كردن تمرينات، توصيه مي كنيم كه حركات را با كش ورزشي انجام دهيد. تحقيقات نشان داده است كه افزودن مقاومت بيشتر به حركات بدنسازي، فوايد آن را سه برابر مي كند. 1. قيچي (روي شكم، عضلات چهارسر زانو، عضلات پشت پا، عضلات جلوبازو و سرشانه كار مي كند) حركت اصلي: در حالت نشسته، كش را دور مچ پاي چپ ببنديد، و سر ديگر را با دست بگيريد. به پشت روي زمين بخوابيد، پاها كاملاً باز و كشيده باشد. سر، گردن و شانه ها را به سمت بالا خم كنيد و شكمتان را خيلي خوب تو بكشيد. با قرار دادن بازوها روي زمين،آرنج ها را خم كنيد و مچ ها را به سمت سينه بكشانيد. پاي چپ را صاف بالا ببريد. حركت را سريع و كاملاً تمركزي انجام دهيد. نفس را داخل ريه كرده و پاي چپ را دوباره به سمت زمين برگردانيد

تا جايي كه فقط چند سانتيمتر با زمين فاصله داشته باشد. حركت را 8 بار تكرار كنيد. كش را باز كرده و دور پاي راست ببنديد و همين حركت را تكرار كنيد. ساده تر كردن تمرين: سر و شانه ها روي زمين قرار دهيد.دشوارتر كردن تمرين: براي بالاتر بردن مقاومت، كش را پايين تر ببنديد. 2. چرخش پهلو نشسته با عضلات پشت بازو(روي پهلوها، زيربغل، عضلات چهارسر زانو، عضلات پشت بازو و سرشانه كار مي كند) حركت اصلي: صاف بنشينيد، پاها كاملاً باز باشد و پنجه ها را كاملاً به جلو بكشيد. زانوي چپ را خم كنيد، پا روي زمين باشد، و وسط كش را زير پا قرار دهيد و سرهاي كش را در دست چپ نگه داريد. بالاتنه را طوري بپرخانيد تا زانوي چپ مقابلتان قرار گيرد. دست راست را دور زانوي چپ ببنديد و پهناي شانه را به هم فشار دهيد. نفس را بيرون دهيد و پاي چپ را با زاويه 45 درجه با زمين باز كنيد، درحاليكه دست چپ را هم صاف كرده و تا ارتفاع شانه باز كنيد (دست چپ در مقابل صورت باشد). پشتتان را صاف نگه داشته، نفس را داخل بكشيد و پا و دستتان را پايين ببريد. اين حركت را در 8 تكرار انجام دهيد و بعد پا را عوض كنيد. ساده تر كردن تمرين: هر دو پا را روي زمين قرار دهيد. دشوارتر كردن تمرين: به جاي نگه داشتن زانو، در كل حركت دست آزاد را به سمت پنجه پا با ارتفاع شانه بكشانيد. 3. حركت X دوبل (روي عضلات شكم، زيربغل، سرشانه، عضلات چهار سر زانو،

ران ها، و عضلات جلوبازو كار مي كند) حركت اصلي: با زانوهاي خم بنشينيد، و وسط كش را زير هر دو پا قرار دهيد. كش را ضربدري كنيد و هر سر را در يك دست بگيريد. آرام آرام عقب برويد تا جايي كه پشتتان روي زمين قرار گيرد. زانوها را همچنان خم نگه داريد و رانها را نزديك سينه بياوريد. بازوها را روي زمين قرار داده، آرنج ها را خم كرده، و سر و سرشانه ها را بالا بياوريد. اين نقطه شروع است. نفس را داخل بكشيد و پاها را به طرفين باز كنيد و دست ها را نيز به بالا سر برده و حرف X را بسازيد. به دقت روي حركت تمركز داشته باشيد. يك ثانيه به آن حالت بمانيد و بعد دوباره به نقطه شروع برگرديد. حركت را در 8 تكرار انجام دهيد. ساده تر كردن حركت: براي 5 تكرار اول، پاها را روي زمين قرار دهيد دشوارتر كردن حركت: حالت X را براي 5 ثانيه حفظ كنيد و بعد به نقطه شروع برگرديد. 4. شناي قورباغه (روي عضلات زيربغل، شكم، سرشانه، دست ها و ران ها كار مي كند)حركت اصلي: زانو بزنيد، طوري كه پنجه هاي پا زيرتان خم شود، وسط كش را زير وسط پا قرار دهيد، و هر سر كش را در يك دست نگه داريد. به آرامي روي دست ها جلو برويد و با صورتتان كه به سمت زمين است بخوابيد. پاها خم باشد و دست ها دقيقاً در زير شانه ها روي زمين قرار گيرد. عضلات شكم و زيربغل را براي بلند كردن سر و شانه ها منقبض

كنيد. نفس را بيرون دهيد و دست ها را تا سطح شانه ها به جلو باز كنيد و در همان حال پاها را بالا ببريد. دست ها را به طرفين گرد بپرخانيد و بعد به داخل پاها و پايين بياوريد. نفس را داخل بكشيد و براي برگرداندن دست ها به روي زمين زير شانه ها، مچ را گرد كنيد و پاها را نيز پايين بياوريد. 8 مرتبه حركت را تكرار كنيد.ساده تر كردن حركت: سينه را نزديك تر به زمين نگه داريد.دشوارتر كردن حركت: همانطور كه دست ها را به سمت طرفين مي چرخانيد، پاهايي كه بالا برده ايد را از هم باز كنيد و قبل از پايين آوردن تا 3 ثانيه صبر كنيد و بعد چرخش را كامل كنيد. 5. ستاره دريايي (روي عضلات پهلو، پشت، بيرون ران، و سرشانه كار مي كند) حركت اصلي: با زانوهاي خم بنشينيد، پاها صاف روي زمين قرار گيرد و كش را دور مچ پاي راست ببنديد و سر ديگر را در دست راست قرار دهيد. به سمت چپ بچرخيد پاها صاف و زانوها كمي خم باشد. دست راست را روي ران استراحت دهيد. دست چپ را به جلو بكشيد و براي تكيه انگشت ها را باز كنيد. ران را تا جايي بالا بياوريد كه از زانو تا سر در يك راستا قرار گيرد. با بالا آوردن پاي راست نفس را بيرون دهيد. زانوها را صاف كرده و دست راست را بالاي سر بالا ببريد. با رها كردن آن نفس را داخل كنيد. چهار مرتبه تكرار كنيد و بعد پهلو را عوض كنيد. ساده تر كردن حركت: ران

ها روي زمين نگه داريد. دشوارتر كردن حركت: پاي زيري را صاف كنيد تا از پا تا سر در يك راستا قرار گيرد.6. صد(روي عضلات شكم، عضلات پشت بازو، و سرشانه كار مي كند) حركت اصلي: با زانوهاي خم بنشينيد، وسط كش را زير ساق پا كمي پايين تر از زانو قرار دهيد. كش را روي پا ضربدري كنيد و هر سر را در يك دست كنار پاها نگه داريد. با برخورد نوك انگشتان دست با پشت ران، نفس را بيرون دهيد و آرام آرام عقب برويد تا پشتتان كاملاً روي زمين قرار گيرد. زانوها را تا بالاي ران بلند كرده، به صورتي كه پايين پا به موازات زمين باشد. سر، گردن و شانه ها را بالا بياوريد و شكم را خوب تو بكشيد. با گرفتن سر كش در دست ها، دست ها را صاف به موازات زمين قرار دهيد. نفس را داخل بكشيد، دست ها را به سرعت پنج مرتبه بالا و پايين كنيد. نفس را بيرون دهيد و باز 5 مرتبه دست ها را بالا پايين كنيد. حركت را براي 10 تنفس انجام دهيد (100 پامپ يا بالا پايين كردن دست). ساده تر كردن حركت: طي تمرين سر و شانه ها را روي زمين قرار دهيد. دشوارتر كردن حركت: براي افزايش مقاومت، كش ها را نزديك تر به پا در دست گيريد.

چگونه مي توانم قد بلندي داشته باشم؟

به عقيده ي بيشتر افراد ، قد بلند مشخصه ي بسيار خوبي است و پسران ما عموماً آرزو دارند بلندتر و درشت اندام تر باشند. اما بلند قد شدن به عوامل متعددي بستگي دارد. سايز بدن افراد نتيجه اي از

تداخل عوامل داخلي و محيطي در طول دوران رشد است. عوامل داخلي تعيين كننده قد ، فاكتورهاي ژنتيكي است كه فرد از والدينش دريافت مي كند و قابل تغيير نيست ، عوامل محيطي تاثير گذار نيز عبارتند از : تغذيه ، آب و هوا ، اقليم و بيماريها و .... مثلاً شواهد موجود نشان مي دهد نزديكي يا دوري به خط استوا در اندازه بدن افراد موثر است . اگر چه نمي توان عوامل محيطي و ژنتيكي را به راحتي جدا كرد ولي با بررسي ملل مختلف ، نژادها و سرزمينهاي گوناگون اين نتيجه به دست مي آيد كه عوامل محيطي بسيار مهم اند . ضمنا افراد نيز مي توانند رژيم غذايي مناسبي را انتخاب كنند تارشدي آرام و طولاني تر داشته باشند. طي تحقيقاتي مشخص شده كه انسان كنوني از انسان اوليه بسيار بلند قامت تر است ؛ اين نتيجه كه با مقايسه ستون مهره ها در سنگواره هاي به دست آمده حاصل شده است . از لحاظ فيزيولوژيك ، يك مادر بلند قد ، نوزادي با وزن گيري بهتر خواهد داشت زيرا فضاي لگن مادر بيشتر است و جنين رشد بهتري در رحم دارد . بلند قد بودن مردان يكي از معيارهاي خانم ها براي انتخاب همسر است ، مرد بلند قد ، قوي تر به نظر مي رسد. در ميان مواد مغذي مورد نياز براي رشد قدي ، مصرف به اندازه پروتئين ها و املاح از اهميت ويژه اي برخوردار است . بيشتر رشد قدي با افزايش طول استخوانهاي دراز بدن صورت مي گيرد بدين ترتيب كه در سنين كودكي در انتهاي

استخوانهاي دراز بدن مثل استخوان ران و ساق پا ، منطقه اي بنام اپي فيز موجود است كه هنوز استخواني نشده و از جنس غضروف است. اين بخش مولد با تكثير سلولي موجب افزايش قد استخوانها مي شود و در انتهاي سنين بلوغ ، اين بخش استخواني شده و در اين مرحله رشد قدي فرد متوقف مي شود ، لذا قد فرد بلندتر نخواهد شد. در بدن ، هورموني به نام هورمون رشد موجود است كه در سنين كودكي و نوجواني تكثير سلولي ، در اين مناطق غضروفي را تحريك و موجب افزايش استخوان سازي مي شود. استخوان سازي تا پايان سنين بلوغ ، ادامه دارد يعني تا اوايل 20 سالگي هنوز امكان افزايش قد وجود دارد. يكي از عوامل تاثيرگذار بر رشد قدي تغذيه است . ژاپني ها توانسته اند با تغذيه سالم ، متوسط قد جوانانشان را افزايش دهند. در ميان مواد مغذي مصرف به اندازه ي پروتئين ها و املاح بسيار اهميت دارد. يك نوجوان بايد پروتئين مورد نيازش را هر روز و به خصوص چند مرحله در طول روز دريافت كند. بهتر است پروتئين مصرفي از منابع پروتئين حيواني باشد مثل گوشت گوسفند و گاو ، مرغ و ماهي ، تخم مرغ و شير. در ميان املاحي كه براي رشد قدي لازم اند كلسيم ، فسفر ، منيزيم ، روي و فلوئور از اهميت ويژه برخوردار هستند. منابع كلسيم: لبنيات مثل شير ، ماست ، پنير خامه و بستني است . فسفر و منيزيم در گوشت و ديگر منابع پروتئين و حبوبات فراوان است. فلوئور نيز در آب موجود است و

آب مصرفي بايستي محتوي ppm 1 فلوئور باشد. تحقيقات اخير ، اذعان مي دارد كه مصرف " روي " به مقدار كافي موجب رشد قدي مناسب خواهد شد ، در خاورميانه و خصوصاً ايران مصرف كم روي موجب كوتاه قدي و قدرت جنسي پايين مردان جوان مي شود. به علاوه با كمبود روي سطح توانايي هاي مغزي و ايمني بدن پائين آمده و ابتلا به بيماريهاي مسري زياد تر رخ مي دهد. توصيه متخصصان تغذيه براي نوجوانان ، مصرف روزانه 150 گرم گوشت ، نصف تا 1 ليوان حبوبات پخته ، 2 تا 3 ليوان شير و لبنيات ديگر به همراه سبزيجات فراوان است.نوجواناني كه در سنين رشد هستند و افزايش قد خوبي ندارند مي توانند با مصرف مكمل ويتامينها و املاح ، طبق دستور و مصرف هفتگي آهن ، رشد قدي شان را بهبود بخشند. پس توصيه مي شد كساني كه مي خواهند قد بلند تري داشته باشند هفته اي يكبار جگر و دو بار غذاي دريايي ميل كنند و هر روز چند عدد ، بادام ، بادام زميني و گردو بخورند . غذاهاي دريايي مثل ماهي ، ميگو ، جگر و دانه هاي روغني حاوي املاح زيادي هستند و فوائد بسياري براي نوجوانان دارند. پس توصيه مي شود كساني كه مي خواهند قد بلندتري داشته باشند هفته اي 1 مرتبه جگر و 2 مرتبه غذاي دريايي ميل كنند و هر روز چند عدد بادام و بادام زميني و گردو بخورند . يك نكته بسيارمهم در افزايش قد ، انجام فعاليت هاي ورزشي است . هر چه تحرك ما بيشتر باشد گردش املاح استخواني

بيشتر خواهد بود و اين مساله به رشد قدي كمك خواهد كرد.ورزشهايي مثل بسكتبال ، واليبال ، شنا ، بدمينتون و تنيس براي كمك به افزايش قد بسيار مفيد اند. در دهه ي اخير با انجام عملي بر روي افراد كوتاه قد ، به طور مصنوعي طول استخوانهاي درازشان را افزايش مي دهند ، بدين ترتيب كه استخوانهاي پا را شكسته و محل شكستگي را به پوششي از جنس استيل متصل مي كنند . در نهايت بهتر است با تامين رژيم غذايي مناسب و با تشويق آنها به فعاليت بيشتر زمينه رشد قدي نوجوانان را فراهم سازيم.

رابطه جوش صورت بايد

مصرف بيش از اندازه يد باعث ايجاد آكنه و جوش هاي پوستي مي شود. افراد در سنين نوجواني به دليل وضعيت خاص هورموني بدن بيشتر مستعد بروز اينگونه جوش ها هستند و چنانچه در غذاهاي مصرفي از يد زياد استفاده شده باشد، اين عارضه تشديد مي شود. از طرفي به دليل لزوم مصرف شير و محصولات لبني در سنين رشد نمي توان مصرف آنها را محدود نمود، پس بايد از عدم وجود يد زياد در آن اطمينان خاطر حاصل كرد. تا مدتي قبل تصور مي شد مصرف زياد شير و محصولات لبني موجب بروز چنين جوش ها و عوارض پوستي مي شود اما محققان دانشگاه نيويورك دريافتند كه در بسياري از دامداري ها علاوه بر ضد عفوني ظروف دوشيدن شير بايد به منظور جلوگيري از بروز عفونت در دامها نيز به آنها يد داده مي شود كه عامل اصلي در ايجاد جوش ها در واقع يد است نه صرفا مصرف زياد شير و لبنيات. مطالعات انجام شده حاكي

از آن است كه توليد شير در كشورهايي نظير آمريكا، انگلستان، دانمارك، نروژ و ايتاليا از دهه 60 با استفاده از مقادير قابل ملاحظه يد همراه بوده است. البته آزمايشات نشان مي دهند كه جوش ها و آكنه هاي پوستي ناشي از مصرف يد زياد بسيار سريعتر از جوش هاي ناشي از اختلالات هورموني به روشهاي درماني پاسخ مي دهند اما به منظور قطعيت بيشتر در مورد ارتباط مقدار دقيق يد و بروز عوارض پوستي نياز به آزمايشات بيشتر در آينده است.

سركه هاي آرايشي

سركه يكي از موثرترين مواد زيبايي بخش پوست و مو است. براي اين منظور، از سركه ي سيب استفاده مي شود. افزون بر استفاده ي خارجي، اگر صبح ها پيش از صبحانه، مقدار كمي سركه را با كمي عسل در يك ليوان كوچك آب گرم بريزيد و بنوشيد، اثر خوبي بر روي پوستتان خواهد داشت.o سركه ي نرم كننده پوست اگر يك فنجان سركه ي سيب به آب وان بيافزاييد و در آن حمام كنيد، پس از مدتي خواهيد ديد كه پوستتان بسيار نرم و لطيف شده است. o سركه براي موهااگر هنگام آبكشي قدري سركه به آب اضافه كنيد، موهايتان ابريشمين و زيبا خواهد شد. سركه ي سيب در از بين بردن شوره ي سر هم بسيار موثر است. كساني كه با اين مشكل رو به رو هستند، مي توانند هنگام آبكشي موها مقداري سركه به آب اضافه كنند. يكي ديگر از خواص سركه ي سيب اين است كه خستگي را رفع مي كند. اگر با مقدار كمي سركه و گلاب پشت و گردن و شانه و بازوها را به آرامي ماساژ

دهيد، سر حال خواهيد آمد. اين كار پس از يك روز كار و فعاليت مي تواند آرام بخش باشد و رفع خستگي كند، بي آن كه زياني به بار آورد.o سركه هاي خوشبو براي خوشبو كردن سركه، مي توانيد از گياهان خشك خوشبو مانند گل بنفشه، گل سرخ، اكليل كوهي يا عرق نعنا استفاده كنيد. o سركه با گل هاي تازه براي خوشبو كردن سركه مي توانيد از گل هاي تازه ي معطر نيز استفاده كنيد و قبل از هر آرايشي آن را به صورت بماليد تا صورت شاد و روشن و مرطوب شود. o سركه با گل سنبل يا ياس اين دو گل عطر بهتري به سركه مي دهند. از يك پيمانه سركه ي سفيد سيب و شش قاشق غذاخوري گلبرگ گل سنبل يا گل ياس و دو پيمانه آب استفاده كنيد. سركه و گل را مخلوط كنيد و به مدت دو هفته در ظرف در بسته اي نگهداري كنيد. سپس آب را به آن بيفزاييد. مي توانيد از سركه هاي معطر براي پوست و مو استفاده كنيد.o نكاتي درباره استحمام كردن هرگز در آب داغ به مدت طولاني حمام نكنيد. اگر پوست حساسي داريد و يا مويرگ هاي پوستتان به چشم مي خورد، هرگز با آب داغ حمام نكنيد. حرارت آب بايد كمي پيش از حرارت بدنتان باشد تا به پوست لطمه اي نخورد. اگر مي خواهيد استراحت كنيد و آرامش بيابيد، به مدت 15 دقيقه در وان آب نيم گرم دراز بكشيد، چشم هايتان را ببنديد و دو حلقه ي خيار روي آن ها بگذاريد. اگر از گياهان براي لطافت و پاكيزگي

پوست استفاده مي كنيد، هرگز گياه مورد نظر را در وان نريزيد؛ زيرا پس از حمام گرفتن، ناگزير خواهيد بود مدتي وقت صرف كنيد تا مقدار گياهي را كه به بدنتان چسبيده است، جدا كنيد و بشوييد. براي استفاده از گياهان بهتر است گياه مورد نظر را در كيسه اي نخي بريزيد و در آب وان قرار دهيد.به جاي خود گياه، مي توانيد از عصاره يا آب آن استفاده كنيد. در اين صورت، عصاره ي گياه يا آب آن را به آب وان بيفزاييد. بسياري از گياهان مي توانند براي پوست مفيد باشند. مي توانيد از اين نوع گياهان در حمام استفاده كنيد. بهترين گياه از اين دسته گل بابونه است. مي توانيد گل بابونه را به صورت خشك يا تازه مورد استفاده قرار دهيد. اين گياه پاك كننده ي پوست است و به آن لطافت مي بخشد. از گل بابونه براي رنگ كردن موها هم استفاده مي شود.

علت جوش ها در دوره نوجواني چيست؟

يكي از اختلالات شايع خصوصاً در سنين نوجواني جوش صورت است. تغييرات هورموني در هنگام بلوغ، منجر به افزايش فعاليت غددي در پوست مي گردد، كه آنها را غدد سباسه مي گويند، به طوري كه اين غدد بزرگتر شده و سموم بيشتري ترشح مي كنند و اين تغييرات به قدري در بلوغ شايع است كه آن را ضميمه طبيعي و فيزيولوژيك بلوغ مي دانند و گاهي به آن آكنه يا جوش جواني گفته مي شود. معمولاً جوش ها در صورت بروز مي كند ، اما گاهي به سينه، بازو و پشت كمر هم كشيده مي شوند. اين آكنه ها اكثراً با ميكروارگانيسم هاي طبيعي پوست، عفونت

پيدا كرده و جوش هاي چركي را موجب مي شوند.اين جوش ها در نوجواني شايع تر بوده و با اضافه شدن سن به تدريج از بين مي رود ، ولي در بعضي افراد هم ممكن است ادامه يابد. عوامل موثر بر جوش چيست؟ اولين عامل : جوش تغييرات هورمون ها است و مهمترين هورمون، در اين ميان، هورمون هاي مردانه يا آندروژنيك است. خصوصاً تستوسترون كه يك هورمون مردانه بوده و در زنان كمتر يافت مي گردد ولي در برخي از زنان اين هورمون افزايشي بيش از حد طبيعي داشته و باعث جوش هاي صورت در آنان مي گردد. پس هورمون اول تستوسترون است.هورمون دوم هورمون تيروئيد است كه افزايش فعاليت غدد تيروئيدي ممكن است باعث افزايش جوش هاي صورت و بدن بشود.بهتر است بدانيد هورمون هاي زنانه خصوصاً استروژن از ايجاد جوش هاي صورت جلوگيري كرده و در درمان جوش هاي صورت زنان موثر مي باشد. عامل دوم : جوش هاي صورت استرس هاي رواني است. لازم است بدانيد كه پوست بسيار تحت تاثير مشكلات رواني قرار مي گيرد، لذا ديده شده كه در افراد افسرده و يا عصبي ، اختلالات پوستي شايع تر است. لازم به ذكر است كه مشكلات رواني و استرس هاي دروني. (مثلاً امتحان) باعث افزايش جوش هاي صورت شده و درمان را مشكل تر مي كند. عامل سوم : آب و هواي مرطوب، گرما و تعريق زياد است كه باعث افزايش جوش مي گردد و بايد از آنها پرهيز نمود. عامل چهارم : تحريك فيزيكي و دستكاري جوش هاي صورت است . فشار دادن و ماساژ مكرر و مداوم

پوست، جوش هاي صورت را افزايش مي دهد، لذا بهتر است از اين كار كاملاً خودداري گردد. عامل پنجم: برخي از داروهاي مصرفي همانند داروهاي كورتوني، داروهاي ضد تشنج، داروهاي ضد افسردگي (ليتيوم) و مقادير زياد ويتامين ها (همانند 12B ، 6B ، 1B) كه باعث افزايش جوش هاي صورت مي گردد. عامل ششم: لوازم آرايشي و بهداشتي كه پوست را چرب مي كنند و مي توانند باعث افزايش جوش هاي صورت گردند، لذا افرادي كه جوش دارند بهتر است از اين مواد استفاده نكنند .

وقتي استرس چاق مي كند ...

قرن 21 ، قرن پراسترسي است و حتماً براي شما پيش آمده كه پس از پشت سر گذاشتن يك موقعيت استرس زا در يخچال را باز كرده و يك خوراكي شيرين و پركالري نوش جان كرده باشيد . اين غذا كه اعصاب شما را راحت مي كند ، پر از كالري و سرشار از قند و چربي است و به نظر مي رسد بهترين راه حل براي همه مشكلات دنيا و متاسفانه بهترين روش براي ايجاد چاقي و اضافه وزن باشد .

اين خوردن عاطفي واكنشي آني به استرس براي آرام كردن شماست كه هيچ مزاحمتي نداشته ، بلافاصله تاثير مي گذارد و معمولاً پوششي است براي مشكلات زمينه اي . اينگونه خوردن يك مشكل پيچيده اي است كه بسياري افراد از دوران كودكي با اين الگو بزرگ شده اند و با آن درگيرند ؛ ولي به هر حال قابل كنترل است و بهتر است بدون خوردن غذاهاي پر از قند و چربي و چاق كننده ، به جنگ مشكلات زندگي برويد . پژوهش ها نشان داده كه آنچه

فرد را وامي دارد اين عادت ناپسند را بارها و بارها تكرار كند ، رفع احساس گرسنگي نيست ، بلكه پاسخ به يك حس و نياز به خوردن است كه در اصطلاح آن را « خوردن احساسي » مي نامند . متاسفانه ، خوردن احساسي بخشي از فرهنگ ماست . ما براي جشن گرفتن ، رفع خستگي ، رفع كسالت ( مثل زماني كه پاي تلويزيون نشسته ايم ) و براي خلاص شدن از شر مشكلات به خوردن پناه مي بريم . اين عادت نوعي اختلال خوردن به شمار مي آيد و از عوامل ثابت شده چاقي ، اضافه وزن و خطرات ناشي از آن است . خوردن احساسي مثالي از اعتياد به خوردن است كه غلبه بر آن كار راحتي نيست .

حال چه بايد كرد تا در اينگونه موارد سراغ غذا خوردن نرويم ؟

اين كار بايد گام به گام انجام شود و اولين گام اين است كه درك كنيم در حالي كه غذا براي سلامتي لازم است ، افراط در آن مضر مي باشد . به طور كلي شخصي كه عادت به خوردن احساسي دارد ، باور كرده كه اگر اينگونه غذا نخورد ، از شر آن احساسات بد و افكار منفي خلاص نمي شود . پس گام دوم از بين بردن اين باور غلط مي باشد .

اگر شما هم عادت به خوردن احساسي داريد ، به جاي اينكه در يك موقعيت استرس زا سراغ يخچال برويد ، قدري قدم بزنيد ، با دوست خود صحبت كنيد ، يوگا يا دوچرخه سواري كنيد ، احساساتتان را بنويسيد ، اتاقتان را مرتب

كنيد يا دوش بگيريد . ورزش اندورفين و آدرنالين را در خون آزاد كرده و احساس خوبي ايجاد مي كند و باعث مي شود كه ذهن براي دقايقي از افكار ناراحت كننده و احساسات ناخوشايند خلاص شود . ورزش ميزان ترشح مواد منتقل كننده پيام هاي عصبي ( نوروترانسميترها ) را افزايش مي دهد و باعث مي شود كمتر از روي احساسات تصميم بگيريد و بتوانيد به آنچه واقعاً ناراحتتان كرده پي ببريد و با آن رو به رو شويد .

سعي كنيد به جاي اينكه بدون فكر غذا بخوريد و با غذا از احساسات منفي دوري كنيد ، با آنها رو به رو شويد .

در واقع ، كسي كه عادت به خوردن احساسي دارد ، بايد به جاي استفاده از خوردن به عنوان راهي براي مبارزه با افكار منفي ، روش درست برخورد با يك موقعيت استرس زا را ياد بگيرد . اين كار به آموزش نياز دارد و اگر مي بينيد كه خودتان نمي توانيد از پس اين كار برآييد ، به يك مشاور و رفتار درمانگر مراجعه كنيد .

كساني كه از روي احساس و براي فرار از استرس ، احساس ترس ، اندوه يا نگراني به خوردن روي مي آورند ، در طولاني مدت دچار عوارضي مي شوند كه ساده ترين آنها چاقي است و به دنبال آن كلسترول خون و ريسك ابتلا به بيماري هاي قلبي _ عروقي نيز افزايش مي يابد . يافتن راه حل هاي علمي و جديد براي برخورد با موقعيت هاي استرس زا مي تواند از خوردن احساسي جلوگيري كند . زماني كه بتوانيد اين

عادت ناسالم را ترك كنيد ، از زندگي لذت بسياري خواهيد برد .

منبع:مجله دنياي تغذيه، شماره ي 86

ارگونوميك چيست ؟

ارگونوميك ( Ergonomic ) شاخه اي از علم مهندسي اي كه به طراحي ابزار و لوازمي براي حفظ سلامت فيزيكي بدن هنگام كار مي پردازد . درد غالباً در اثر حفظ مداوم يك حالت نادرست قرارگيري بدن ايجاد مي شود . مثال هاي رايج آن شامل تايپ همزمان با صحبت تلفني ( نگه داشتن گوشي تلفن در گودي گردن ) چرخاندن مداوم سر از چپ به راست هنگام تايپ از روي يك متن و نگاه كردن به صفحه كامپيوتر يا نشستن به مدت طولاني هستند.

_ ميز كار كامپيوتر :

يكي از شاخص هاي استقرار تجهيزات ، ميز كار رايانه است . ميزكار رامي توان به سه قسمت تقسيم كرد :

ناحيه اول : ناحيه اي كه به ندرت از آن استفاده مي شود ( قسمت عقب سطح ميز كار )

ناحيه دوم : ناحيه اي كه گاهي از آن استفاده مي شود ( قسمت وسط سطح ميز كار )

ناحيه سوم : ناحيه اي كه همواره از آن استفاده مي شود ( قسمت جلويي سطح ميز كار )

_ نحوه ي استقرار ميز كار كامپيوتر :

ناحيه اول كه سطح انتهايي ميز كار است و به ندرت از آن استفاده مي شود ، فقط مكاني جهت نمايش است . اشيايي همچون مانيتور ، عكس ، ساعت ، گلدان ، جاي مداد و خودكار و بلندگو در اين ناحيه قرار مي يگرند .

ناحيه دوم ، سطح مياني ميز كار است . در اين ناحيه اشيايي قرار

مي گيرند كه گاهي از آنها استفاده مي شود؛ لوازمي همچون تلفن ، ماشين حساب ، سيني و ...

ناحيه ي سوم ، سطح آغازين يا جلويي ميز كار است . در اين منطقه ادواتي قرار مي گيرند كه همواره كاربرد دارند ؛ ادواتي همچون كيبورد ، موس و موس پد .

در مورد ميزكار ذكر اين نكته الزامي است: ميزهايي كه صفحات جداگانه اي براي صفحه كليد و موس دارند ، به هيچ عنوان مناسب كار كاربران نيستند .

_ نحوه ي استقرار مانيتور :

مانيتور بايد به صورتي استقرار يابد كه اولاً در ناحيه اول باشد و ثانياً روبه روي صورت باشد ، به گونه اي كه هنگام كار با آن بتوان بالاترين نقطه مانيتور را مشاهده كرد يا به عبارتي ديگر چشم كاربرد به موازات بالاترين قسمت مانيتور باشد و فاصله مانيتور از چشم كاربر نيز بين چهل و هفتاد سانتي متر باشد .

_ نحوه ي استقرار صفحه كليد :

صفحه كليد هرگز نبايد در ارتفاعي بالاتر يا پايين تر از سطح ميز كار باشد . به عبارت ديگر صفحه كليد بايد دقيقاً روي ميز كار و در قسمت سوم و روبروي مانيتور باشد . در اين حالت زاويه بين بازو و ساعد در هنگام كار نبايد از نود درجه تجاوز كند . نكته ديگر در مورد صفحه كليد ، نحوه ي استقرار مچ دستها روي آن است . خيلي مهم است كه هر دو مچ كاملاً به موازات هم روي صفحه كليد به نحوي قرار بگيرند كه هر يك ، سهمي از صفحه كليد را به گونه مساوي تقسيم كند

. جمع شدن مچ دست به سمت داخل يا خارج ، هرگز اصولي نيست . زاويه گرفتن كف دست از مچ نيز باعث آسيب خواهد شد . نكته بسيار مهم و قابل اشاره اين است كه بسياري از كاربران ، پايه هاي زير صفحه كليد را باز مي كنند تا به كيبورد زاويه بدهند . اين كار بدترين حالت براي مچ دست است . مهمترين حالت براي كيبورد آن است كه صفحه كليد ، كمترين زاويه را داشته باشد .

_ نحوه استقرار موس :

مانند صفحه كليد بيشترين كاربرد را دارد . محل استقرار آن براي كاربران چپ دست ، سمت چپ و براي كاربران راست دست ، سمت راست و در ناحيه ي سوم است . ديده شده كه بسياري از كاربران ، موس و موس پد را در ناحيه ي دوم ميز قرار مي دهند و اين باعث مي شود كه زاويه بين بازو و ساعد بيش از نود درجه شود . در مورد مچ دست نيز به اين نكته بايد اشاره كرد كه هنگام كار با موس ، دست بايستي با موس در يك امتداد باشد ، يعني خم شدن مچ به سمت چپ يا راست يا بالا و پايين صحيح نيست . محل استقرار انگشتان روي موس نيز به اين قرار است كه سه انگشت وسطي بر روي موس و انگشت هاي شست و كوچك در دو طرف موس قرار مي گيرند .

_ صندلي كامپيوتر :

برخي از عزيزان پس از خريداري رايانه در منزل يا محيط كار به منظور صرفه جويي اقتصادي اقدام به خريد صندلي كامپيوتر يا

صندلي مهندسي نمي كنند و از صندلي هاي معمولي منزل بهره مي برند . اين موضوع وقتي خطرناك مي شود كه از صندلي چوبي و صندلي غير متحرك بهره مي بريد . اگر از نگاه اقتصادي به اين موضوع نگاه مي كنيد ، مطمئن باشيد با استفاده از صندلي هاي چوبي و غيراستاندارد در آينده دچار بيماري ها شده كه علاوه بر اعمال هزينه هاي گزاف ، دردهاي غيرقابل درماني را بروز مي دهد . پس توصيه اكيد مي شود هنگام خريد كامپيوتر ، يك ميز و صندلي مخصوص كامپيوتر خريداري كنيد كه علاوه بر زيبايي و ظرافت در مبلمان محل كار و منزل يا اتاق شخصي شما باعث جلوگيري از بروز خطرناك و بيماري هاي ناشي از كار با كامپيوتر مي شود .

1 _ صندلي شما بايد متحرك و دوار و با پايه چرخدار باشد .

2 _ ارتفاع صندلي نيزقابل تغيير باشد تا بر اساس قد و طول بدن شما و نسبت آن باطول دست هاي تان به گونه اي تنظيم گردد كه به راحتي با صفحه كليد كامپيوتر كار نموده و صفحه نمايشگر را رويت كنيد .

3 _ صندلي بر اساس وزن شما ، داراي مفصل هايي باشد كه بتواند حركات شما را تنظيم كنيد .

4 _ پشتي صندلي بايد به صورتي طراحي شده باشد كه از بروز كمر درد و دردهاي مفصلي جلوگيري كند . محل نشستن آن قابل تنظيم به جلو و عقب باشد .

5 _ محل نشستن آن از جنسي باشد كه قابل سر خوردن نباشد .

6 _ حداقل چهار پايه باشد ( تعداد

بيشتر بهتر است ) و قابليت چرخش 360 درجه داشته باشد . صندلي هايي كه داراي تكيه گاه براي دست ها هستند ، مناسب نيستند .

_ نحوه ي استقرار صندلي كامپيوتر :

چگونگي تنظيم صندلي كامپيوتر هم قابل تامل است كه بايد به صورت جدي تلقي شود :

مرحله ي اول : درست روبه روي صندلي بايستيد . در اين حالت زانوها بايد با محل نشستن در يك راستا باشند . به عبارتي زانوها با محل نشستن تماس داشته باشد . در اين حالت محل نشستن تنظيم شده است .

مرحله ي دوم : روي صندلي بنشينيد . در اين حالت قسمت داخلي زانو با لبه صندلي بايستي به اندازه ي يك مشت جمع شده كاربر فاصله داشته باشد . توجه داشته باشيد كه زانو بايستي زاويه اي حدوداً نود درجه بين ساق و ران داشته باشد .

مرحله ي سوم : تكيه گاه يا پشتي بايد به نحوي تنظيم شود كه دقيقاً قسمت انحنا يا تو رفتگي كمر را پر كند .

_ چگونگي نشستن روي صندلي كامپيوتر :

هنگام نشستن ، كف پاها بايد به طور كامل روي سطح زمين قرار بگيرد . در اين حالت دست ها از دو طرف به سمت پايين نگه داشته شود ، آرنج ها بايد باسطح ميز در يك امتداد باشد و حتي الامكان هيچ چيزي را زير پاها استفاده كرد كه اين سطح بايد از عرض هر دو پا بيشتر باشد ( دو برابر سطح هر دو پا ) لازم به توضيح است كه سطح مسطح فوق نبايد هيچ زاويه اي داشته باشد .

منبع:مجله

خدايا كمكم كن،شماره 6

يك صندل و صد مشكل

ترجمه: نازنين دربندي

تابستان كه مي شود، بازار فروش صندل و كفش هاي روباز داغ مي شود و جلوي ويترين فروشگاه هاي كفش، هر از گاه خانم هايي را مي بينيم كه مرددند كدام صندل را انتخاب كنند؛ صندل هايي كه هر كدام زيبايي خاصي دارند و مي توانند جلوه ديگري به لباس هاي تابستاني ما ببخشند. اما پزشكان مي گويند اگر چه صندل هاي پاشنه بلند و لاانگشتي زيباتر از بقيه به نظر مي رسند، ولي اين صندل هاي غير استاندارد مي تواند سلامت ما را قرباني زيبايي كنند. التبه اگر فقط گهگاهي از اين قبيل صندل ها استفاده شود، مشكلي پيش نمي آيد ولي اگر يك جفت صندل لاانگشتي زيبا و پرنگين براي تابستان خريده ايد و با خودتان عهد كرده ايد تا پايان تابستان آن را از پايتان بيرون نياوريد، بدانيد كه زنگ خطر براي شما به صدا درآمده است.

مجله نيويورك تايمز، در يك گزارش خبري به تمام كساني كه اين پاپوش تابستاني را مي پوشند هشدار مي دهد كه كم كم بايد منتظر احساس درد در پاهايشان باشند. به تازگي، گروهي از محققان در دانشگاه ابرون در الاباما، بيومكانيك صندل هاي لاانگشتي و آسيبي را كه به پاهاي افراد وارد مي كنند؛ مورد بررسي قرار داده اند. سرپرست اين گروه تحقيقاتي را مي گويد: «وقتي ما راه رفتن كساني را كه دمپايي لاانگشتي پوشيده اند را مورد بررسي قرار داديم متوجه شديم بيشتر افراد وقتي اين نوع كفش هاي تابستاني را مي پوشند مدل راه رفتن شان تغيير مي كند. همين بد راه رفتن موجب بروز دردهايي

در پاشنه پا، ساق پا و حتي ران و لگن و كمر افراد مي شود.» نتايج اين مطالعه جديد در كنگره سالانه طب ورزش در ايندياناپليس ارايه شده است. محققان مي گويند شايد صندل هاي لاانگشتي زيبا باشند ولي وقتي شما آنها را مي پوشيد قدم هايتان را كوتاه تر ار حالت عادي برمي داريد و پاشنه پاي شما هنگام برخورد با زمين نيروي كمتري بر زمين وارد مي كند. همچنين شما براي حفظ موقعيت دمپايي لاانگشتي در پايتان نمي توانيد هنگام راه رفتن پنجه پايتان را مانند حالت عادي به سمت بالا حركت دهيد.

صندل هايتان را دور نيندازيد!

محققان مي گويند اين هشدارها اصلاً به اين معنا نيست كه شما دمپايي هاي لاانگشتي تان را دور بيندازد. دمپايي هاي لاانگشتي براي راه رفتن كوتاه مدت در كنار دريا و استخر مناسب اند. همچنين پوشيدن آنها پس از يك مسابقه ورزشي و استراحت دادن به پاها اشكالي ندارد ولي اگر صندل هاي لاانگشتي را مي خواهيد براي خريد و يا پياده روي هاي تابستاني بپوشيد، بهتر است آن را با يك كفش استاندارد تابستاني جايگزين كنيد. نكته مهم اين است كه پا به هنگام حركت بايد در يك حالت ثابت بماند. در كفش هاي كه پشت باز هستند هنگام حركت، يك انرژي صرف بيرون نيفتادن آنها از پا مي شود و اين كفش ها موجب خستگي بي مورد مي شود. بنابراين توصيه مي شود كه اگر قصد پياده روي هاي طولاني تر از 20 دقيقه را داريد، به هيچ وجه صندل نپوشيد. همچنين بعضي از محققان مي گويند پوشيدن يك جفت صندل لاانگشتي زيبا احتمال

لغزش و زمين خوردگي را افزايش مي دهد چون اين صندل ها كف بدون عاجي دارند و حفظ تعادل با آنها هنگام راه رفتن مشكل است. از طرف ديگر مي گويند پوشيدن اين صندل تابستاني موقع رانندگي هم خطرناك است چون ممكن است صندل زير گاز يا ترمز گير كند و شما نتوانيد به موقع وسيله نقليه خودتان را كنترل كنيد.

صندل و سرطان پوست

گويا كار صندل هاي تابستاني خيلي بيش از اينكه فكر مي كرده ايم با مشكل روبرو شده؛ چون در مطالعه اي ديگر، پزشكان انگليسي به صندل پوش ها هشدار مي دهند پوشيدن صندل هاي روباز دمپايي لاانگشتي، خطر ابتلا به سرطان پوست را افزايش مي دهد چون اين كفش هاي تابستناني روباز هستند كه پوست در برابر اشعه آفتاب قرار داده و احتمال ابتلا به اين سرطان را در پوست پاها افزايش مي دهند. پزشكان معتقدند سرطاني كه در پاها ايجاد مي شود ملانوم انتهاي پا نام دارد كه از هر دو نفر مبتلا به اين بيماري يك نفر زنده مي ماند. پزشكان توصيه مي كنند اگر در تابستان صندل و لاانگشتي به پا مي كنيد، حتماً روي پوست پاهايتان كرم ضدآفتاب با 15spf بماليد.

صندل با كف صاف، ممنوع!

صاف بودن كف صندل ها هم دردرسر ديگر اين پاپوش هاي شيك تابستاني است. پزشكان توصيه مي كنند كه بهتر است كف، اندكي پاشنه داشته باشد و از قوس طبيعي پا تبعيت كند اما صندل هاي لاانگشتي كاملاً صاف اند كه همين تخت بودن كف آنها مي تواند موجب بروز دردهايي در پاها شود. در اين ميان نبايد تصور كنيد حالا كه صندل

هاي لاانگشتي حرف و حديث هاي طولاني پشت سرشان است، صندل هاي تابستاني شيك و زيبا پاشنه بلند را با آنها جايگزين كنيد. هر چند از نظر بسياري از طراحان مد و لباس، پوشيدن كفش تخت در فهرست «نبايدها» قرار مي گيرد ولي پوشيدن صندل هاي پاشنه بلند زيبا و پرنقش و نگار هم دردسرهاي خاص خودش را دارد. وقتي چنين صندل هايي را مي پوشيد، تمام وزن بدن روي يك پاشنه قرار مي گيرد و حفظ تعادل بدن دشوار شده و امكان زمين خوردن افزايش مي يابد. ورم كيسه هاي مفصلي التهاب كپسول هاي مفصلي و آرتروز از عوارض استفاده طولاني مدت از صندل هاي پاشنه بلند است.

نشانه هاي قارچ پا

در اين فصل گرم هيچ بعيد نيست كه اگر كفش و يا صندل نامناسبي به پا داشته باشيد، سر و كله قارچ ها روي پاي شما پيدا شود ولي نشانه هاي مشخصي براي كساني كه تصور مي كنند دچار قارچ هاي پوستي شده اند، وجود دارد. ببنيد شما اين نشانه ها را در ميان انگشتان پا و يا اطراف ناخن هايتان پيدا مي كنيد؟ اگر جواب شما مثبت است، هر چه زودتر به يك متخصص بيماري هاي پوستي مراجعه كنيد:

ناخن هاي پايتان كلفت شده باشند.

ناخن هاي پايتان ترد و شكننده شده باشند.

ناخن هاي پايتان تغيير رنگ داده باشند.

پوست لاي انگشتان پايتان خراش بيفتد و خراش داشته باشد.

پوست لاي انگشتان پاي شما خيلي گرم باشد.

پاهايتان بوي نامطبوعي بدهند.

بيماري هاي قارچي پا در فصل تابستان ممكن است از پوست پا آغاز شوند و به ناخن هاي پا گسترش پيدا كنند و

يا برعكس ابتداع ناخن هاي پا را درگير كرده و به پوست اطراف آن گسترش پيدا كنند. فراموش نكنيد اگر يكي از اعضاي خانواده دچار قارچ هاي پوست پا باشد، اين بيماري هاي قارچي خيلي آسان به ديگر اعضاي خانواده منتقل مي شود چون اعضاي خانواده روي يك فرش راه مي مي روند، در حمام و دست شويي از دمپايي هاي مشتركي استفاده مي كند و يا رخت خواب مشتركي دارند.

6 توصيه ضدقارچ

1- اگر به استخر يا حمامي مي رويد؛ هيچ وقت پا برهنه روي لبه استخر و يا كف حمام راه نرويد. پابرهنه راه رفتن زير دوش حمام و يا داخل وان هم اصلاً مناسب نيست.

2- هميشه پوست اطراف ناخن هايتان را با يك ماده نرم كننده، نرم كنيد ولي دقت كنيد كه پوست اطراف ناخن پاهايتان را با قيچي نبريد و برنداريد چون از اين محل قارچ ها به ناخن هاي شما حمله مي كنند و دچار قارچ هاي ناخن مي شويد.

3- به پوست پاهايتان برسيد. پوست پا مانند پوست نقاط ديگر بدن نياز به مراقبت هاي ويژه اي دارد. ميكروابريژن پوست، ترك ها و شيارها و شكاف هاي سطح پوست را از ميان مي برد و قارچ ها نمي توانند از اين راه ها به داخل پوست نفوذ كنند. البته مراقبت هاي پوست بايد زير نظر متخصصين پوست انجام شود.

4- اگر پوست پاشنه پاهايتان در اثر پوشيدن صندل و دمپايي ترك خورده است، از پمادهاي مخصوص براي درمان و نرم كردم پوست اين ناحيه استفاده كنيد.

5- اگر شما پيش از اين دچار قارچ هاي پوست پا و ناخن پا بوده ايد

و دوباره پس از درمان آن به اين قارچ ها مبتلا شده ايد، بايد به فكر درمان اساسي اين قارچ ها باشيد چون شما مستعد ابتلا به اين بيماري هاي قارچي هستيد.

6- به طور معمول قارچ هاي پوست پا و ناخن با ماليدن پمادها به پوست بهبود مي يابند ولي گاهي لازم است داروهاي خواركي مصرف كنيد. مصرف اين داروها بايد زير نظر متخصص پوست باشد.

راهنماي خريد صندل

صندل هاي بنددار: اين صندل ها راحت و ارزان قيمت هستند و براي كنار دريا بسيار مناسب اند. اين صندل ها ساده اند و سطح يكنواختي دارند. بهتر است اين مدل صندل را فقط با شلوارك بپوشيد و يادتان باشد كه هيچ وقت اين مدل صندل بنددار را با جوراب نپوشيد!

صندل هاي اسپرت: اين صندل ها ضدآب هستند و داراي كفه ورزشي خاصي هستند كه به كشش و انقباض آن كمك مي كند. صندل هاي ورزشي معمولاً چند نوار عرضي پهن دارد تا روي پا را محافظت كند. صندل اسپرتي كه به خوبي طراحي شده باشد و سبك و راحت باشد، براي قايق سواري، پياده روي و همچنين براي ساير فعاليت هاي بيرون از منزل در فصل تابستان بسيار خوب و مناسب است. اين صندل ها از جنس لاستيكي، پلي اورتان يا وينيل است و در انواع رنگ ها موجود است.

صندل هاي رسمي: يك مدل صندل هم وجود دارد كه از انواع ديگر آن كمي رسمي تر است. جايگزين كردن چرم به جاي لاستيك و سگك هاي فلزي به جاي نوارهاي نايلوني باعث مي شود تا صندل هاي اسپرت به مدل هاي رسمي تري تبديل بشوند.

با رسمي تر كردن اين صندل ها مي توان آنها را در مراسمي كه در فصل بهار و تابستان در بيرون از منزل برگزار مي شود، پوشيد. مي توانيد اين مدل صندل را با كت شلوار كتاني ست كنيد.

روزنامه سلامت شماره 225

سنگفرش بدنت را بشناس

نويسنده: دكتر هومن خليقي

همه ما وقتي از زيبايي صحبت مي كنيم به پوست زيبا فكر مي كنيم. پوست يكي از بزرگ ترين اعضاي بدن است كه 16 درصد وزن هر فرد را تشكيل مي دهد. بياييد براي يك دفعه هم كه شده از منظر بافت شناسي و علمي به اين عضو مهم و محافظ بدن بپردازيم.

پوست از سه لايه اصلي روپوست يا اپيدرم و ميان پوست يا درم و زيرپوست يا هيپودرم تشكيل شده است.

لايه هاي پوست

*اپيدرم: بافت پوششي سنگ فرشي مطبق ساده شده اي است كه ضخامت آن در پوست ضخيم (كف دست و پا) به حدود يك ميلي متر و در پوست هاي نازك به يك دهم ميلي متر مي رسد. اپيدرم عمدتاً از سلول هاي شاخي شونده به نام سلول هاي كراتيني و سه نوع سلول ديگر به نام هاي ملانوسيت، سلول هاي مركل و سلول هاي لانگرهانس تشكيل شده است.

*درم: متشكل از بافت هم بندي است كه بلافاصله در زير اپيدرم قرار گرفته است. ضخامت درم در پوست نواحي مختلف متفاوت و از 0/4 تا 4 ميلي متر متغير است. درم مانند ساير بافت هاي هم بند از ماده زمينه اي، الياف كلاژن، شبكه اي، بافت ارتجاعي و سلول هاي بافت همبند تشكيل شده است. كاهش الياف ارتجاعي و متراكم شدن الياف كلاژن مسوول پيدايش

چين و چروك هاي پوستي با افزايش سن است.

*هيپودرم: نوعي بافت هم بند حاوي مقدار زيادي سلول چربي است و بافت زيرجلدي نيز ناميده مي شود. كار اصلي اين لايه، چسباندن پوست به اندام هاي زيرين خود است. همچنين لغزش پوست روي آنها را امكانپذير مي سازد. اين لايه حاوي رگ هاي خوني بزرگ، فوليكول مو و شبكه هاي عصبي حسي است.

شگفتي هاي پوست

*پوست با دارا بودن سطح متوسطي حدود دو متر مربع (2/5 يارد مربع)، يكي از بزرگ ترين اعضاي بدن است

* پوست يك سد محافظتي بين جهان اطراف با عضلات، اعضاي دروني و رگ هاي خوني و اعصاب بدن تشكيل مي دهد.

* مو و ناخن ها از پوست منشأ گرفته و يك حفاظت اضافي ايجاد مي كنند.

* ظاهر پوسن به طور گسترده اي تغيير مي كند كه اين تغيي نه تنها به دليل عواملي همچون افزايش سن بوده، بلكه نمايش دهنده نوسانات هيجاني و سلامت عمومي فرد نيز مي باشد.

* پوست يك عضو زنده است. فوقاني ترين لايه آن روپوست (اپيدرم) بوده كه سطح پوست را تشكيل مي دهد و متشكل از سلول هاي مرده است و در هر فرد حدود 30 هزار عدد از اين سلول ها در هر دقيقه ريزش مي كند. اكثر قسمت هاي پوست ضخامتي كمتر از 6 ميلي متر دارند اما پوست يك لايه محافظتي قوي است.

* در هر ثانيه، ميلياردها پيام از تحريكات دريافت شده در سرتاسر بدن به مغز ارسال شده و در آنجا اين پيام ها به صورت يك تصوير حسي در مي آيد و فرد را از خطرهايي مثل يك

وسيله داغ، آگاه مي سازند. بعضي نواحي حسي مثل انتهاي انگشتان، داراي تراكم بالايي از گيرنده ها هستند.

* پوست همچنين يك نقش اساسي در تنظيم دماي بدن ايفا مي كند و زماني كه در معرض تابش نور خورشيد قرار مي يگرد، ويتامين D توليد مي نمايد كه براي ايجاد استخوان هاي قوي لازم است.

* سبوم كه مايع روغني است و از غدد سباسه موجود در درم تشكيل مي گردد، به حفظ حالت ارتجايي پوست و دفع آب، كمك مي نمايد. به دليل اينكه پوست ما حالت ضد آب (واترپروف) دارد، آب را به هنگام دوش گرفتن مثل يك اسفنج، جذب نمي كنيم.

ضمايم پوست

* غدد عرق معمولي يا اكرين: اين غدد در تمام سطح بدن به استثناي كنار لب و سر آلت تناسلي مردان ديده مي شوند. تعداد آنها در پيشاني و زير بغل زياد و در كف دست و پا بيشتر از ساير نواحي است.

* غدد عرق آپوكرين: غدد آپوكرين بسيار كمتر از غدد عرق معمولي اند و عمدتاً در نواحي زير بغل، اطراف اندام هاي تناسلي و مقعد و هاله پستان متمركز شده اند. اين غدد قبل بلوغ كوچك هستند و فعاليت خود را بعد از بلوغ شروع مي كنند. از نظر ساختماني غدد آپوكرين به فوليكول مو يا به سطح پوست باز مي شوند.

* غدد چربي: غددي هستند كه در همه جاي بدن به استثناي كف دست و پا يافت مي شوند و همواره با مو ديده مي شوند (به غير از پلك ها) و در زاويه بين عضله راست كننده و مو قرار مي گيرند. ترشحات غدد چربي بعد از

بلوغ و تحت تأثير هورمون هاي جنسي شروع مي شود كه ماده اي روغني و متشكل از تري گليسيريدها و مو به نام سبوم است. غدد چربي در ناحيه سر بيشتر از ساير قسمت ها ديده مي شوند و تشرح زياد آنها باعث پيدايش سبوره يا شوره سر مي شود. انسداد مجاري اين غدد باعث پيدايش جوش يا آكنه مي شود كه در زمان بلوغ، جوش جواني نيز ناميده مي شود.

* مو: رشته هاي طويل، متشكل از سلول هاي شاخي شده هستند كه از سطح پوست بيرون آمده اند و اندازه آنها از نظر طول و قطر بسيار متغير است. موها غير از كف دست و پا و سر اندام هاي تناسلي تقريباً در تمام قسمت هاي بدن يافت مي شوند و تعداد آنها در نواحي مختلف بدن متفاوت است. مو از ساختمان لوله اي شكل و مشتق از اپيدرم به نام فوليكول به وجود مي آيد. ساقه مو از سه قسمت مغز، قشر و كوتيكول تشكيل شده است. فوليكول مو ساختماني لوله اي است كه از سطح اپيدرم شروع و انتهاي عمقي آن در هيپودرم است.

* ناخن: ناخن ها صفحاتي متشكل از سلول هاي شاخي شده هستند كه در سطح پشتي نوك انگشتان دست و پا ديده مي شوند و داراي نقش حفاظتي هستند. ماده شاخي ناخن از نوع سخت است و پوسته پوسته نمي شود. هر ناخن داراي يك قسمت نمايان جسم يا صفحه ناخن و يك قسمت درون پوستي به نام ريشه ناخن است. در عمق ريشه ناخن، ماتريكس ناخن قرار دارد كه سلو هاي آن از طبقه پايه اي

اپيدرم نشأت مي گيرند و با تقسيم فعالانه و مداوم خود، ناخن را به وجود مي آورند.

ترميم پوست

زماني كه پوست آسيب مي بيند، از طريق ترميم بافت آسيب ديده و جايگزين ساختن بافت از دست رفته با سلول هاي جديد، پاسخ مي دهد. طي روند ترميم، بافت مرده يا آسيب ديده، ابتدا توسط بافت اسكار و به تدريج با سلول هاي جديد سالم جايگزين مي شود.

يك لايه واكنش گر

پوست ما به شيوه زندگي ما واكنش نشان مي دهد، براي مثال، پوست دستان يك باغبان ضخيم شده تا حفاظت بيشتري ايجاد كند. طي روند پيري، پوست چروكيده شده و خاصيت ارتجاعي آن كنتر مي شود كه اين حالت مي تواند در نتيجه سيگار كشيدن يا تماس بيش از حد با نور خورشيد، تسريع شود.

خصوصيات سطح پوست

سطح پوست حاوي شيارها و برآمدگي هاي متعددي است كه در مجموع به نام خطوط پوستي موسوم اند. الگوي اين خطوط در افراد مختلف متفاوت بوده و به طور ژنتيكي كنترل مي شود. الگوي اختصاصي اين خطوط در انگشتان افراد براي انگشت نگاري و تشخيص هويت و در كف دست براي كف بيني مورد استفاده قرار مي گيرد.

سلول هاي پوستي

* كراتينوسيت ها: اينها سلول هايي اند با منشأ اكتودرمي كه فراوان ترين سلول اپيدرم است. اين سلول ها به طور مداوم از طبقه پايه اي حاصل مي شوند و وظيفه اصلي آنها توليد پروتئين رشته اي به نام كراتين است. اين سلول ها ضمن متمايز شدن و حركت به لايه هاي سطحي تر اپيدرم، حاوي كراتين بيشتر مي شوند.

* ملانوسيت ها: كار اصلي ملانوسبت ها توليد رنگدانه اي

به نام ملانين است كه هم در تعيين رنگ پوست نقش دارد و هم سلول ها را از اثر زيان آور اشعه ماوراي بنفش حفظ مي كند. ملانوسيت ها با الگوي نامنظم در بين كراتينوسيت هاي طبقه پايه اي پخش شده اند. با وجود اين، توزيع آنها در پوست قسمت هاي مختلف بدن يكنواخت نيست. بلكه در نواحي تيره رنگ مانند هاله پستان و اندام هاي تناسلي، حداكثر و در كف دست و پا حداقل است. نكته قابل توجه اينكه تعداد ملانوسيت ها در نژادهاي مختلف سفيدپوستان و سياه پوستان يكسان و فقط ميزان فعاليت آنها در نزد سياه پوستان زياد است. فعاليت ملانوسيت ها تحت تأثير اشعه ماوراي بنفش خورشيد افزايش مي يابد و اين موضوع، سبب تيره شدن رنگ پوست پس از قرارگيري در معرض نور خورشيد مي شود.

* سلول هاي مركل: اين سلول ها در طبقه پايه اي و يا مجاورت آن به طور پراكنده در مجاورت كراتينوسيت ها و به ندرت در زير غشاي پايه ديده مي شوند. سلول هاي مركل همچنين با انتهاهاي عصبي سيناپس حاصل مي كند. بنابراين عقيده بر اين است كه اين سلول ها به عنوان گيرنده مكانيكي عمل مي كنند.

* سلول هاي لانگرهانس: اين سلول ها كه از مغز استخوان نشأت مي گيرند، همانند سلول هاي موجود در بافت لنفي به عنوان سلول هاي معرفي كننده آنتي ژن جسم خارجي در اپيدرم و ساير اپي تليوم هاي سنگفرشي مطبق عمل مي كنند.

منبع:روزنامه سلامت شماره 225

زباله، پول، مافيا

نويسنده: اشپيگل ، مارليس اوكن

مترجم: فاطمه اتراكي

كشتي هاي باري اروپايي نخاله ها را به آفريقا مي برند و در آنجا به صورت

غير قانوني تخليه مي كنند. فلزات سنگين و سمي، زمين ها، رودخانه ها و ماهي ها را آلوده مي كنند و در اين ميان دلالان سود ميلياردي به جيب مي زنند و اين كار از هر طرف كه نگاه كني، كار كثيفي است.

هامبورگ / آكرا- مرد جواني دو تلويزيون قديمي را روي چرخ دستي مي گذارد، آنها هم جزو ليست هستند. او كه اهل كامرون است، تلويزيون ها را به زحمت در وسيله نقليه كوچكش كه حالا پر است از رايانه هاي قديمي، صفحه نمايش و صفحه كليد، جابجا مي كند. تلويزيون ها حالا خوب جاگير شده اند. جوان تنومندي با كاپشن چرمي سياه رنگ است و مي گويد: «سالي سه بار به هامبورگ مي آيم و وسايل اسقاطي مي خرم.» بعد سيگاري روشن مي كند و نگاهي از روي رضايت به گاري دستي زنگ زده اش مي اندازد، چيزي شبيه يك چرخ خريد غول آسا و اضافه مي كند: «در كامرون از هر سه تلويزيون كهنه يك تلويزيون سالم و نو درست مي كنم.»

تلويزيون هاي كهنه از هامبورگ به كشورهاي آسيايي و آفريقايي منتقل مي شوند. در آنجا افرادي هستند كه فلزات به درد بخور آن ها را جدا مي كنند و بقيه را دور مي ريزند.

آنها اين كار را به هر قيمتي انجام مي دهند، كاري هم به استانداردهاي شغلي يا قوانين حفاظت محيط زيست ندارند. تجارت ميلياردي كه در هامبورگ و يا بسياري از شهرهاي اروپايي آغاز مي شود، در زباله داني هاي غنا پايان مي پذيرد. اين را مي گويند جهاني سازي زباله ها.

تنها در سال 2005 حدود هفت و نيم ميليون تن زباله به صورت كاملاً قانوني از آلمان به سراسر دنيا فرستاده شده است.

از آنجا كه موضوع انتقال زباله ارتباط نزديكي با پول دارد، قاچاقچي ها هم در اين تجارت كثيف سهيم اند. گزارشي

در سال 2006 نشان داد كه در بنادر اروپايي از هر دو كانتينر يكي حامل زباله هاي غير قانوني بوده است: از يخچال هاي كهنه با مواد شيميايي خطرناك گرفته تا كابل هاي پوسيده زير زميني.

يكي از انواع زباله ها كه روز به روز بر مقدار آن افزوده مي شود، زباله هاي الكترونيكي است. بر اساس گزارش ايالات متحده، سالانه حداقل 20 ميليون تن زباله الكترونيكي توليد مي شود؛ رقمي كه گاه به 50 ميليون تن در سال هم مي رسد. از آنجا كه در اين وسايل از فلزات سنگين بسيار آلوده استفاده مي شود، اتحاديه اروپا اجازه نمي دهد كه همين طور در محيط رها شوند. هرچند تاكنون بخش بسيار كوچكي از اين زباله ها بازيافت شده اند، اما بخش اعظم آنها به صورت رايگان به آفريقا فرستاده مي شود و در آنجا هم چون اين زباله ها داراي فلزات قابل خريد و فروش هستند، مردم از آن ها استقبال مي كنند.

بر اساس كنوانسيون مصوب سال 1989 در بازلر، صدور زباله هاي خطرناك، از جمله تلويزيون و صفحه نم_ايش كه حاوي سرب و اشعه هاي خطرناك اند، به كشورهاي در حال توسعه ممنوع است.

وسايل دست دوم يا آشغال؟

كساني كه به اين كار مشغول اند مي گويند: «هميشه معلوم نيست كه آيا يك وسيله دست دوم شده است يا اسقاطي.»

هيچ كدام از آنها گمان نمي كنند كه با زباله سر و كار داشته باشند. در واقع برايشان افت دارد. آنها خود را تاجران وسايل دست دوم مي دانند.

از هامبورگ نه تنها وسايل الكترونيكي كه اتومبيل هاي قديمي هم با كشتي به جاهاي ديگر فرستاده مي شوند. ماهانه 11 هزار اتومبيل كهنه با كشتي از اروپا به آفريقا مي روند.

كودكاني با مشكل تنفسي

آنچه آفريقا تحت عنوان بازيافت زباله مي شناسد، در آكرا،

پايتخت غنا به خوبي قابل مشاهده است. يكي از محله هاي آكرا به نام آگبوگبلوشي به زباله دان عصر ديجيتال تبديل شده است. در زميني به مساحت يك كيلومتر مربع تلويزيون ها، دي وي دي پلير ها و ضبط صوت ها روي هم تلنبار شده اند. تعدادي نوجوان هم در ميان آنها پرسه مي زنند و سطل هاي پر از كابل را بر روي سر به اين طرف و آن طرف مي برند. در زير پاهايشان صداي خرد شدن صفحه ه__اي مانيت__ور لپ تاپ به گوش مي رسد. اينجا و آنجا دود خفه كننده و گزنده اي پراكنده است.

بچه ها از صبح زود دست به كار مي شوند. آنها با آچار پيچ گوشتي مانيتورها را باز مي كنند. بعد آتشي روشن مي كنند و سيم ها و هارد درايوها را مي سوزانند تا مسي كه در آنها به كار رفته است را بيرون بكشند.

آنها با اين كار روزانه حدود دو دلار به دست مي آورند و البته سلامتي شان را هم در قبال آن مي پردازند. در كنار اين آتش گازهاي فوق العاده سمي ايجاد مي شود و به همين خاطر بسياري از اين كودكان از ناراحتي تنفسي رنج مي برند. آنها پس از آتش زدن سيم ها و هارددرايوها باقي مانده را همان جا رها مي كنند. باران فلزات سنگين موجود در اين زباله ها را مي شويد و با خود به درون زمين و رودخانه ها و به ماهي ها مي رساند و در آخر بر سر سفره اهالي قرار مي گيرد.

ماهانه بيش از 100 كانتينر از اروپا و آمريكا راهي غنا مي شود كه بارشان را دلالان از بازارهاي لوازم الكترونيكي جمع آوري كرده اند. هرچه زودتر نسل خاصي از كامپيوترها از مد بيفتد، اين كوه زباله هم سريع تر رشد مي كند.

يكي از كارشناسان

انجمن صلح سبز در اين باره مي گويد: «كامپيوتر ها به عنوان اجناس دست دوم و براي استفاده اين مردم وارد غنا مي شوند ولي هيچ كس نمي پرسد اين همه كامپيوتر دست دوم در كشوري كه حتي در همه جاي آن جريان برق وجود ندارد، به چه دردي مي خورد!»

منافع برخي كشورها

داويد پلو، استاد جامعه شناسي، سالهاست كه در آمريكا بر روي رسوايي زباله ها پژوهش مي كند. او در اين زمينه بيش از هر چيز توجه خود را به عدالت اجتماعي معطوف مي سازد. پلو مي گويد: «غرب مي خواهد با فرستادن زباله هايش به كشورهاي در حال توسعه از شر آنها خلاص شود و برخي از كشورها با غرب همكاري مي كنند چون مي خواهند به هر قيمتي منافعي به دست بياورند و در زمره توسعه يافته ها قرار بگيرند.»

در اين ميان كنوانسيون بازلر هم جالب توجه است. قانوني كه به موجب آن صدور زباله هاي سمي به هر كشوري ممنوع است. از ميان همه كشورهاي جهان سه كشور هستند كه با وجود پذيرش اين كنوانسيون به طور ضمني، آن را امضا نكرده اند: هاييتي، افغانستان و بزرگ ترين توليد كننده وسايل الكترونيكي در دنيا، ايالات متحده آمريكا.

افزايش سريع قيمت مس دلالان آفريقايي زباله را به سمت اين تجارت جلب كرده است. اما اين موضوع خود تضاد برانگيز است؛ چرا كه قاره آفريقا صاحب بزرگ ترين معادن مس در جهان است.

هرچند ماده خام مس همچنان در جهان خواستاران زيادي دارد اما بهاي آن در نهايت بسيار پايين است. در ماه مارس 2009 هر تن مس در بازار جهاني حدود 3400 دلار به فروش رفت.

مافياي زباله و پول تجارت پرمنفعتي را براي خود دست و پا كرده است. تجارتي كه

با كثافت و آلودگي سر و كار دارد. آنها سالانه 4/4 ميليارد يورو بابت اين كار غير قانوني به دست مي آورند.

آنتونيو پرگوليستي، كارشناس محيط زيست اهل رم در اين باره مي گويد: «شركت هاي مافيايي ارزان تر از شركت هاي قانوني زباله كار خود را انجام مي دهند. آنها به كارمندان سازمان هاي مربوطه رشوه مي دهند تا مجوز مورد نياز خود را آسان تر به دست آورند. طي 15 سال گذشته مافياي زباله اين مواد را به بيش از دوازده شهر دنيا در چين، اتيوپي و سوريه فرستاده است.»

كشف سرنخ اين شبكه ها و متلاشي كردن آنها كار آساني نيست. انگار هميشه همه به دنبال دست هاي پشت پرده مي گردند اما هر از گاهي كه گروهي دستگير مي شوند، گروهي ديگر از جايي ديگر سر بر مي آورند.

آمار قربانيان

جريان زباله پيامدهاي ناگوار زيادي داشته است. در سال 2006 كشتي انگليسي ترافيگورا با بيش از صد بشكه زباله سمي وارد ابيجان، پايتخت ساحل عاج، شد. در اين ماجرا 15 نفر بر اثر استنشاق گازهاي سمي جان باختند و بيش از صد هزار نفر با ناراحتي هاي تنفسي و بيماري هاي گوارشي راهي بيمارستان شدند.

حال بيش از يك سال است كه مارتين دي بر روي اين موضوع كار مي كند. اين وكيل 51 ساله كه بر اساس برآورد نشريه تايمز جزو صد وكيل برجسته انگلستان به شمار مي رود، وكالت 2200 نفر از قربانيان بحران زباله را بر عهده دارد. او براي هر يك از قربانيان از دادگاه عالي انگلستان درخواست چندين هزار پوند غرامت كرده است. اين بيشترين درخواست غرامت در طول تاريخ انگلستان است. هرچند اينترپل در آمريكا، آفريقا، چين و اروپا در حال پيگيري موضوع است، ولي در محله هاي

فروش اجناس دست دوم در اروپا كار به همان روال در حال انجام است.

يك اتومبيل بدون پلاك جلوي در ورودي مغازه مي ايستد. مردي كه بر روي صندلي كنار راننده نشسته، در جيب هايش به دنبال چيزي مي گردد و زني كارتني پر از كيبورد را در صندوق عقب مي گذارد. محموله بعدي به زودي آماده مي شود.

منبع: روزنامه اطلاعات

فصل گرما و سلامت فضاي خانه

با نزديك شدن به فصل گرما محيط خانه مي تواند محل مناسبي براي رشد ميكروب ها فراهم آورد. اگر خانه مرتب و تميز نگه داشته شود بي شك تأثير خوب آن بر روح و روان و سلامت ما بيشتر خواهد شد. ابتدا از قلب خانه يعني آشپزخانه شروع مي كنيم.

با گرم شدن هوا سروكله ميكروب ها نيز در خانه پيدا مي شود و بهترين جا را انتخاب مي كنند، جايي گرم و مرطوب و پر از مواد غذايي. آشپزخانه هميشه بايد مرتب، تميز و عاري از هر گونه آلودگي باشد. هرگاه اقدام به پخت غذا مي كنيد هود يا تهويه آشپزخانه را روشن كنيد. Co و No2 و نيز آلاينده هايي كه از سوختن روغن در آشپزخانه انتشار مي يابند با روشن كردن تهويه از محيط آشپزخانه خارج مي شوند و فضاي خانه را عاري از هر گونه بو و دود مي كند.

جريان مداوم هواي تميز در آشپزخانه و خانه از بروز بعضي ناراحتي ها جلوگيري مي كند كه يكي از اين بيماري ها آلرژي هاي خانگي است كه در گروهي از مردم كه با گرد و خاك خانگي، گل و گياه و يا حيوانات خانگي سروكار دارند، ايجاد حساسيت مي كند. اگر كف آشپزخانه سراميك است بعد از هر باز پخت و پز سطح سراميك ها را از چربي ها و مواد لغزنده پاك كنيد

چرا كه امكان ليز خوردن در اين مكان بسيار است.

اطراف خود را از اشياء و اسباب اضافي خلوت كنيد. براي زيباتر شدن فضاي خانه به جاي گل هاي مصنوعي از گل هاي طبيعي استفاده كنيد زيرا فضاي خانه را زيباتر و از لحاظ روحي و رواني تأثير مثبتي خواهد داشت، همچنين استفاده از گل هاي طبيعي همانند يك تهويه طبيعي عمل مي كند و ميزان اكسيژن را در محيط افزايش مي دهد.

حمام و دستشويي به علت گرم و مرطوب بودن محل مناسبي براي رشد قارچ ها به حساب مي آيند كه زمينه بروز آلرژي خانگي براي برخي افراد را نيز ايجاد مي كند. شستشوي هفتگي اين فضاها و خشك نگه داشتن اين محيط ها مي تواند مفيد باشد.

منبع: روزنامه اطلاعات

نحوه مقابله با اشعه فرابنفش B و A در برابر پوست

نويسنده:دكتر رضا محمود رباطي متخصص پوست و مو

پوست اولين و مهمترين ثبت كننده آثار تخريبي پرتوهاي فرابنفش نورخورشيد مي باشد.حداقل 90% سرطانهاي پوستي ناشي از تماس دراز مدت با اشعه فرابنفش نور خورشيد است. همچنين آفتاب موجب بوجود آمدن چين و چروك پوست، لك قهوه اي و تيره، خشكي چرم گونه شدن و نهايتاً پيري پوست مي گردد.هر چند كه قرار گرفتن در برابر آفتاب مي تواند انرژي بخش و لذت بخش باشد). اما با آگاهي يافتن از عوارض اشعه فرابنفش خورشيد بيشتر مي توانيم خود را از اثرات ناخوشايند اين تشعشعات حفظ نمائيم. بهترين راه مقابله با اين آسيب ها، محدود كردن زمان تماس با آفتاب و محافظت از خود در برابر تابش نور خورشيد است.

هر كس با هرسن و رنگ پوستي نيازمند مراقبت از پوست خود در برابر نور آفتاب مي باشد.اما كساني كه داراي پوست روشن، موهاي بور و چشمان آبي

يا سبز هستند، بيشتر در معرض خطر آفتاب سوختگي و همچنين سرطان پوست مي باشند.همچنين كساني كه در پوست خود كك و مك داشته يا براحتي دچار آفتار سوختگي مي شوند و نيز اشخاصي كه مدت زمان طولاني در معرض تابش آفتاب قرار مي گيرند (چه براي تفريح و چه براي كار) و آنهايي كه يك بار به سرطان پوست دچار شده اند، خطر بيشتري براي ابتلا به سرطان پوست دارند.

شيرخواران و كودكان، هم به دليل پوست لطيف و حساسي كه دارند و هم به اين خاطر كه براي تماس با اشعه مخرب خورشيد سالهاي بسياري را در پيش رو دارند، بايد در برابر آفتاب محافظت شوند. بعلاوه اين افراد بسيار بيشتر از افراد بزرگسال در فضاي باز قرار مي گيرند. بيشترين تماس هر فرد با آفتاب قبل از 18 سالگي است، بطوريكه بيش از 50% كل اشعه تابيده شده به پوست يك فرد مسن، قبل از 18 سالگي به پوست وي تابيده شده است.

بسياري از ما عادت كرده ايم كه فقط هنگامي از ضدآفتاب استفاده كنيم كه مي خواهيم به كنار دريا يا استخر برويم، بدون اينكه توجه كنيم كه خورشيد در تمام 365 روز سال بالاي سر ما قرار دارد. پس براي كاهش اثرات زيانبار آفتاب در تمام ساعات روز به محافظت احتياج دارم.تنها حمام آفتاب گرفتن نيست كه باعث صدمه به پوست مي شود.بلكه تماس روزمره با نور خورشيد هم به پوست آسيب مي رساند. براي شما نبايد تعجب آور باشد كه در كشور ما بسياري از افرادي كه مبتلا به سرطان پوست مي شوند، افراد زحمتكش كشاورز هستند كه ساليان

متوالي بدون محافظت در برابر نور خورشيد مشغول به كار و فعاليت بوده اند. قبل از پرداختن به فرآورده هاي ضدآفتاب با هم اصولي را كه موجب كاهش احتمال آسيب رسيدن به پوست در اثر نور خورشيد مي شود را مرور مي كنيم.

1-بدون توحه به فصل و ساعت، مدت زمان تماس خود را با آفتاب كاهش دهيد.

2-در ساعات مياني روز (10 صبح تا 4 بعد از ظهر) كه اشعه خورشيد از هميشه تندتر است، حتي المقدور بيرون نرويد.

3-حساب مدتي را كه در معرض نور خورشيد بوده ايد، داشته باشيد و براي مدت طولاني در جايي كه سايه نيست توقف نكنيد.

4-هرگاه از منزل خارج مي شويد، از ضدآفتاب با عيار حفاظتي 30 يا بالاتر (با توجه به صلاحديد متخصص پوست) استفاده كنيد. اين مسأله شامل همه فعاليت هاي خارج از منزل شامل خريد، گردش كردن، پياده روي، دويدن،باغباني و حتي منتظراتوبوس ماندن نير مي شود.

5-از ضدآفتاب هايي استفاده كنيد كه مانع نفوذ هر دو نوع اشعه فرابنفش A,B مي شوند.

6-ضدآفتاب را سخاوتمندانه و بطور يكنواخت به همه قسمتهاي روباز بدن بماليد.اگر فرد بزرگسالي بخواهد، هنگام شنا به همه قسمت هاي بدن ضدآفتاب بمالد، بايد حدود 30 گرم ضدآفتاب مصرف كند. اگر كمتر از مقدار لازم مصرف شود از قدرت حفاظتي آن كاسته خواهد شد.

7-دقت كنيد كه قسمتهايي كه معمولاً فراموش مي شوند را با كرم بپوشانيد. شامل لب ها، گوشها، اطراف چشم ها، پوست سر (در افراد طاس) و پشت دست ها). ضدآفتاب را 20 دقيقه قبل از تماس با آفتاب مصرف نماييد.

8-حداقل هر 2 ساعت يك بار مجدداً استفاده از ضدآفتاب

را تكرار كنيد. هنگام شنا، تعريق يا خشك كردن با حوله دفعات مصرف را بيشتر كنيد.

9-محصولي را انتخاب كنيد كه متناسب با پوست و فعاليت شما باشد. ضدآفتاب ها بصورت لوسيون، ژل، اسپري، كرم و شكلهاي ماتيكي موجود هستند. بعضي از آنها در مقابل آب و عرق مقاوم بوده و يا مخصوص زمان ورزش هستند. بعضي ديگر غير معطر،غير حساسيت زا و يا مخصوص پوست هاي حساس و بچه ها مي باشند. اگر مبتلا به جوش صورت هستيد و پوست چربي داريد. بايد از انواع فاقد چربي (OIL FIRE) استفاده نماييد. در موارد انتخاب نوع ضدآفتاب بهتر است با يك متخصص پوست و مو مشورت نماييد.

10-از پيراهن آستين بلند و شلوار بلند استفاده كنيد. هر چه بافت پارچه لباس ريزتر و متراكم تر و رنگ آن روشن تر باشد، محافظ بهتري محسوب مي شود. آب نفوذپذيري پارچه را افزايش مي دهد، لذا پيراهن خيس براي محافظت ار آفتاب مناسب نيست.

11-كلاههايي كه لبه پهن دارند تا حد زيادي مي توانند محافظ پوست گردن، گوش، پوست سر و صورت باشند. دنبال كلاهي باشيد كه دور تا دور آن لبه اي به پهناي 12-7/5 سانتي متر داشته باشد. كلاههايي كه فقط جلوي آنها لبه دارد(مثل كلاه افراد نظامي)،صورت را پوشش مي دهد. اما گوش ها، و گردن بيرون مي ماند.

12-عينك هاي آفتابي با اشعه فرابنفش باشند، مي توانند پلك ها و پوست حساس دور چشم را محافظت نمايند. اين مناطق جاهاي مناسبي براي بروز سرطان پوست و چروك ناشي از آفتاب مي باشند. عينك هاي آفتابي به كاهش خطر بروز بيماري آب مرواريد كه معمولاً در

سنين پيري رخ مي دهد نيز كمك مي كنند.

13-توجه داشته باشيد كه حتي زماني كه زير سايه چتر يا درخت ايستاده ايد، امكان رسيدن انعكاس اشعه فرابنفش را روي سطوح صيقلي به شما وجود دارد.

14-برنزه شدن سالم و بي خطر وجود ندارد. برنزه شدن در حقيقت عكس العمل پوست در مقابل اشعه زيانبار نور خورشيد است. بنابراين از حضور درسالن هاي مخصوص برنزه كردن (سولاريوم) بپرهيزيد. اشعه فرابنفش چراغهاي مخصوص برنزه كننده خصوصاً در محل هاي سرپوشيده به مراتب خطرناكتر از نورطبيعي آفتاب مي باشد.

15-عادت هاي خوبي نظير پرهيز از آفتاب را به كودكان خود آموزش دهيد، چرا كه عادت هاي خوب و سالم را در سنين پايين بهتر مي توان فراگرفت.

16-درجه حرارت، معيار مناسبي براي اندازه گيري قدرت تخريب اشعه فرابنفش خورشيد نيست. حتي وقتي كه نور خورشيد گرماي هميشگي را ندارد درحال فرستادن مقادير فراواني اشعه فرابنفش مي باشد.

17-ابر و مه رقيق با وجود اينكه مقدار زيادي از گرماي خورشيد را جذب مي كنند، اما تنها جلوي تابش 20% اشعه فرابنفش را مي گيرند. اگر در هواي ابري قصد خروج از منزل را داريد باز هم بهتر است از كرم ضدآفتاب استفاده نماييد.

18-اشعه فرابنفش به ازاء هر 300 متر افزايش از سطح دريا به ميزان 5-4% افزايش پيدا مي كند. به همين جهت اسكي بازان، كوه نوردان و كسانيكه در ارتفاعات زندگي مي كنند، بايد در تمام طول سال هر زمان كه بيرون مي روند خود را بپوشانند يا از ضدآفتاب استفاده كنند.

19-شن، بتون، برف و سنگ هاي صاف و صيقلي (به خصوص سفيد رنگ ها) و ساختمان ها بخوبي نور

را منعكس كرده و تا ميزان 90% اشعه خورشيد را به اطراف پخش مي كنند و در اين شرايط صدمات پوستي ناشي از تابش اشعه فرابنفش افزايش مي يابد.

با توجه به مطالب فوق دريافتيم كه يكي از روش هاي مفيد محافظت از نور آفتاب، استفاده از ضدآفتاب هاست. براي انتخاب يك ضدآفتاب مناسب بايد نكاتي را در نظر داشت:

1-ضدآفتاب بايد در برابر نور خورشيد دچار تغيير شيميايي نشود.

2-هر دو نوع اشعه فرابنفش A و B را مهار كند.

3-ايجاد حساسيت و آلرژي در پوست نكند.

4-اثرات جانبي در بدن نداشته باشد.

5-در برابر شستشو و تعريق مقاوم باشد.

6-احساس خوبي در مصرف كننده ايجاد نمايد.

امواج فرابنفش B با طول موج 320-290 نانومتر، توسط سلولهاي اپيدرم (لايه سطحي پوست) جذب بيشتري داشته و در همين لايه به پوست آسيب مي رسانند. عامل اصلي آفتاب سوختگي و ايجاد سرطانهاي پوست بيشتر همين اشعه مي باشد. امواج فرابنفش A طول موج بلندتري دارند (400-320 نانومتر)و عميق تر در پوست نفوذ مي كنند. و علاوه بر سلولهاي سطحي، سلولهاي عمقي تر (فيبروبلاست هاي درم) را نيز تحت تأثير قرار مي دهند.

امواج A برخلاف نوع B مي تواند از شيشه عبور كنند و محافظت از آنها حتي در داخل منزل يا اتومبيل هم اهميت پيدا مي كند. امواج A عامل اصلي پيري زودرس پوست ناشي از آفتاب بوده و همچنين در ايجاد سرطان پوست، به امواج B كمك مي رساند.

اولين تركيبات ضدآفتاب، تنها مي توانستند مانع از نفوذ امواج B شوند اما اكنون تركيباتي به بازار عرضه شده اند كه امواج A و B و نيز مادون قرمز را مهار كرده و

كيفيت بسيار مطلوب تري براي مصرف كننده دارند.

ضدآفتاب ها را به دو دسته انواع فيزيكي و شيميايي تقسيم بندي مي كنند.

انواع ضدآفتاب هاي فيزيكي:

استفده صحيح از ضدآفتاب هاي فيزيكي باعث مي شود پوست در برابر نور آفتاب برنزه نشود و دچار آفتاب سوختگي نگردد. اين تركيبات حاوي مواد غيرمحلولي هستند كه بر روي پوست گسترانيده شده و باعث مي شوند اشعه هاي نور خورشيد قبل از رسيدن به پوست، متفرق شده و بازتاب يابند. موادي كه در اين ضدآفتاب ها بكار مي روند شامل اكسيد روي _ اكسيد زيركونيوم _ اكسيد منيزيوم _ دي اكسيد تيتانيوم و غيره مي باشد. در صورتيكه ضدآفتاب فيزيكي به مقدار لازم استفاده شوند و به مدت كافي نيز روي پوست بمانند، مي تواند اشعه هاي A و B هر دو را مهار نمايند. مزيت همه اين ضدآفتاب ها اين است كه چون با پوست واكنش شيميايي انجام نمي دهند،خطر بروز واكنش هاي حساسيتي اندك بوده و براي پوست هاي حساس و بچه ها بسيار مناسبند. بدلايلي ممكن است اين ضدآفتاب ها چندان مطلوب واقع نگردند. مثلاً ممكن است بدليل لايه ماتي كه روي پوست ايجاد مي كنند، مانع تعريق پوست شده پوست را گرم كنند يا پوست دچارحالت عرق سوز و فوليكوليت شود. از طرفي رنگ مات و كرم پودري آنها ممكن است از نظر زيبايي مطلوب مصرف كننده نباشد. امكان رنگي شدن لباس ها نيز وجود دارد. اين تركيبات با آب شسته نمي شوند و نيز ممكن است در برابر نور خورشيد شل شده و اثرمحافظتي آنها كاهش يابد.

ب)ضدآفتاب هاي شيميايي

اين ها حاوي مواد محلول در

آب يا چربي هستند و با جذب انرژي برخي فوتون ها باعث محافظ شيميايي در برابر نور خورشيد مي شوند. اين موارد لايه اي نامرئي بر سطح پوست مي گسترانند و لذا ديده نمي شوند. بنابراين از نظر ظاهري نسبت به ضدآفتاب هاي فيزيكي بيشتر مورد پسند قرار مي گيرند (به خصوص براي آقايان).ضدآفتاب هاي شيميايي براساس موادي كه در ساخت آنها بكار رفته ممكن است جاذب امواج فرابنفش A و B باشند.

ضدآفتاب هايي مي توانند اثر محافظت كنندگي كافي داشته باشند كه هر دو نوع اشعه فرابنفش A و B را جذب كنند، اثرات جانبي روي پوست نداشته و در برابر نور خورشيد پايدار باشند.

ميزان حفاظت ضدآفتاب ها در برابر اشعه فرابنفش را با عددي كه آنرا عيار حفاظتي (SPF) يك ضدآفتاب بيشتر باشد، محافظت بيشتري در برابر اشعه فرابنفش بعمل مي آورد. مثال ساده اي براي درك اين عدد بدين صورت است كه اگر شخصي بدون ضدآفتاب بعد از 20 دقيقه در برابر نور آفتاب دچار سرخي پوست شود، اكنون با استفاده از ضدآفتاب با SPF10 اين زمان 10 برابر يعني 200 دقيقه مي شود. معمولاً اگر به ميزان كافي از ضدآفتاب استفاده شود (يعني در هر سانتي متر مربع پوست 2 ميلي گرم بكار رفته باشد، عيارحفاظتي 30-15 كافي خواهد بود. و با افزايش SPF بيش از 30 تنها اندكي به ميزان محافظت در برابر اشعه فرابنفش افزوده مي شود، بنابراين SPFهاي بالاتر از 30 بايد با نسخه پزشك متخصص پوست براي بيماران بسيار حساس به نور و يا افراد مبتلا به برخي بيماري هاي پوستي حساس به نور مثل لوپوس

باشد، چرا كه عيار حفاظتي ضدآفتاب بالاتر مي رود، در مورد ضدآفتاب هاي شيميايي، احتمال حساسيت هاي پوست نيز افزايش مي يابد.

منبع:فصل نامه بهداشت پوست و مو(شماره 21)

خال سرطاني و غير سرطاني

خال ها انواع مختلفي دارند و بعضي از آنها شانس بيشتري براي سرطاني شدن دارند. ملانوم كه خطرناكترين سرطان پوستي است، مي تواند روي بعضي از انواع خال ايجاد شود. خال هاي مادرزادي با قطر بيشتر از 20 سانتي متر، بالاترين خطر را از نظر تبديل شدن بدخيمي دارند. خال هاي غيرعادي و بدشكل (ديس پلاستيك) نيزشانس زيادي براي تبديل به ملانوما دارند. ابتلا به اين نوع خال مي تواند زمينه ارثي داشته باشد و در افرادي كه سابقه فاميلي رخداد ملانوم در آنها وجود دارد، احتمال ابتلا به ملانوم بالاست.

براي افتراق يك خال خوش خيم از خال سرطاني، بايد خال را خوب نگاه كرد و توجه خاصي به اندازه، شكل، لبه ها و رنگ آن داشت. تشخيص زودرس ملانوم، كه احتمال علاج كامل آن را بسيار بالا مي برد ولي در مراحل ديرتر، درمان نمي تواند جلوي پيشامدهاي بد سرطان را بگيرد.

معيارهايي كه در افتراق ملانوم از خال معمول كمك مي كنند، عبارتند از:

الف)عدم تقارن: خال هاي معمولي اغلب مدور و قرينه هستند ولي ضايعات ملانوم معمولاً شكل نامتقارن دارند. بدين ترتيب كه اگر خطي فرضي از وسط ضايعه بخواهيم رسم كنيم، قادر به تقسيم مساوي و قرينه به دو قمست نخواهيم بود.

ب)نامنظمي لبه ها: لبه هاي ضايعات خوش خيم معمولاً يكنواخت هستند ولي لبه هاي ضايعات بدخيم (ملانوم) اغلب نامنظم و مضرس و دندانه دار مي باشند.

ج)رنگ: ضايعات خوش خيم معمولاً بطور يكنواخت

و رنگ قهوه اي روشن يا تيره و يا سياه دارند اما در ضايعات بدخيم ملانوما، اغلب طيفي از رنگ هاي مختلف وجود دارد (قهوه اي روشن يا تيره، سياه و حتي آبي يا قرمز)

د)قطر:خال هاي معمولي اكثراً كمتر از 6 ميلي متر قطر دارند. اما ملانوم از نظر اندازه بزرگتر بوده و اغلب بيش ار 6 ميلي متر قطر دارد.

اگر به صورت يا پوست بدن خود نگاهي بياندازيد متوجه خال يا خال هاي متعددي روي صورت خواهيد شد. بايد توجه كنيد كه هر تغيير رنگي كه قهوه اي يا سياه باشد لزوماً خال نيست. به عوان مثلا كك و مك، لنتيگوو سبورئيك كراتوز از جمله ضايعاتي هستند كه توسط افراد غير متخصص ممكن است خال تشخيص داده شوند. اكثر خال ها در طي 20 سال اول زندگي ظاهر مي شوند، گرچه بعضي خال ها ممكن است تا سنين بالاتر نيز ظاهر نگردند. بعد از سن 35 سالگي پيدايش خال جديد نادر است. هرخال، الگوي رشد خاص خود را دارد. خال ها، معمولاً در ابتدا داري سطح صاف و به رنگ قهوه اي يا سياه مي باشند و با گذشت زمان معمولاً به كندي بزرگ و برجسته شده و رنگشان كمي ملايم تر مي شود. در سنين بالاتر خال به رنگ پوست در مي آيد. دوره متوسط اين تغييرات حدود 50 سال است. بعد از تماس يا نور خورشيد در سنين نوجواني و جواني، هنگام بارداري و يا به دنبال مصرف برخي داروها يا هورمون ها، خال ها مي توانند بزرگتر و تيره تر شوند و يا خال هاي جديدي ظاهر شوند.

متخصصين پوست

و مو به كرات با بيماراني مواجه مي شوند كه تقاضاي برداشتن خال هايشان را دارند. بسياري از آنها از پزشك خود تقاضاي استفاده از ليزر را دارند. اما بايد ببينيم كه چه روشهايي براي برداشت خال وجود دارد و اصولاً بهترين روش درماني كدام است؟

اكثر خال ها خوش خيم و غيرسرطاني هستند و تنها ضايعاتي نياز به اقدامات درماني دارند كه به نحوي غيرعادي باشند و يا بيمار به لحاظ زيبايي تقاضامند برداشتن خال هايش باشد. هر لكه يا خالي كه بطور ناگهاني دچار تغييراتي در اندازه، شكل و يا رنگ شود و يا دچار خونريزي، خارش يا درد شده و يا زخمي گردد،نياز به بررسي بيشتر دارد. همچنين خال هايي كه بعد از 20 سالگي ظاهر مي شوند نياز به توجه دارند. پزشك متخصص پوست، به مجرد اينكه شك كند كه يك خال ممكن است غيرمعمول باشد. براي كسب اطمينان تمام يا قسمتي از خال را با جراحي برمي دارد آن را براي آزمايش به آزمايشگاه آسيب شناسي مي فرستد. اگر فقط قسمتي از خال برداشته شده باشد و جواب آسيب شناسي، سرطان خال باشد بايد كل ضايعه همراه با قسمتي از پوست سالم اطراف آن مجدداً برداشته شود. نمونه برداري از يك خال هرگز منجر به سرطاني شدن آن نمي شود.

خوانندگان گرامي بايد بدانند كه بهترين و علمي ترين راه براي برداشتن خال ها، جراحي و خارج كردن كل خال تا چربي زيرجلدي و سپس دوختن پوست توسط بخيه مي باشد و اگرجراح (جراح متخصص پوست و يا جراح پلاستيك) ماهر باشد، عموماً نتيجه زيبايي عمل بسيار قابل قبول خواهد بود. روش

ديگر، تراشيدن ضايعه توسط تيغ جراحي است براي آزمايش براي آسيب شناسي فرستاده شود. البته با اين روش احتمال عود وجود دارد كه در اين صورت بايد به متخصص پوست جهت درمان تكميلي مراجعه نمود اما امروزه از ليزرها نيز براي برداشتن خال ها استفاده مي شود. تأكيد مي نماييم كه هرگز اين روش و نيز روش هاي غيرجراحي ديگر مثل سوزاندن توسط دستگاه كوتر نبايد توسط افراد غير متخصص پوست انجام شود. زيرا تنها اين افراد هستند كه مي توانند از ابتدا تشخيص دهند كه آيا يك خال كاملاً خوش خيم است و يا نه و در صورت هرگونه شك به بدخيمي هرگز استفاده از روش هاي غيرجراجي مثل ليزر صلاح نيست.

نقص بزرگ ليزردرماني خال اين است كه نمونه اي براي فرستادن به آزمايشگاه آسيب شناسي باقي نمي ماند. در صورتي كه به عنوان يك قانون، هر بافتي از بدن (به خصوص خال)كه برداشته مي شود بايد براي آسيب شناسي به آزمايشگاه فرستاده شود. استفاده از ليزرهاي مورد استفاده براي پاك كردن خال كوبي ها در مورد خال ها به هيچ وجه صلاح نيست. زيرا فقط رنگ خال از بين مي رود و هنوز سلول هاي خال باقي مي مانند و لذا اگر روزي سرطاني شوند، تشخيص آن بسيار مشكل و ديررس خواهد بود. به هرحال توجه كنيد كه اغلب مجامع علمي دنيا، برداشتن خال با ليزر را مورد تأييد قرار نمي دهند، زيرا تأثير اشعه ليزر بر روي سلول هاي رنگدانه ساز خال در دراز مدت هنوز كاملاً مشخص نيست.

براي خال هاي مادرزادي (كه اغلب نيز مودار مي باشند) بهترين راه جراحي

و برداشتن كامل آنهاست. زيرا خطر سرطاني شدن اين خال ها در صورت باقي ماندن از ساير خال ها بيشتر است. هر چه سايز خال مادرزادي بزرگتر باشد، خطر تبديل آن به ملانوم نيز بيشتر مي شود.

منبع:فصل نامه بهداشت پوست و مو(شماره 21)

مسموميت با سموم دفع آفات

نويسنده: دكتر عبدالكريم پژومند

سموم دفع آفات دسته مواد شيميايي هستند كه كاربري آنها در دفع آفات كشاورزي، دام، حشرات خانگي، جونده هاي محيط خانگي و كشاورزي است. اين مواد به ترتيب اهميت مسموميت زايي به گروههاي متنوع زير تقسيم مي شوند.

1- ارگانو فسفره ها يا هسته اسيد فسفريك دوباروي آلي و يك باروي اضافي كه مي تواند با موادي نظير سيانيد تركيب شود. اول بار درسال 1854 توسط آلمان ها سنتز شد. به دليل پايداري نبودن آن در طبيعت بسيار پرمصرف و اگر چند ساعتي از برخورد آن با محصولات گذشته باشد و محصول كشاورزي بخوبي شسته شود مشكل زيست محيطي ندارد و مصرف محصول نيز بدون اشكال است.

درميادين جنگ نيز به نام گاز اعصاب ناميده مي شود كه شامل موادي نظيرSarin- Samon- tabon-Vx است.

مكانيسم تاثير بلوك كردن آنزيم كولين استراز در بدن است و مسموميت عمدي و حاد آن كشنده است.

2- كاربامات ها

با همان مكانيسم بلوك كنندگي كولين استراز اثر مي كند. تركيبات اين دسته همان حشره كش هاي خانگي است كه به صورت Spray و پودر و گچ هاي حشره كش كناره هاي ديوارها در منازل استفاده مي شود. تفاوت آن با اروگانو فسفره در آنست كه خود به خود بعد از حدود 6 ساعت كوليت استراز بلوك شده رها مي كند و خطر چنداني ندارد به خصوص اگر مسموميت

آن در حد آلودگي باشد. علائم به صورت افزايش ترشحات دهاني و بزاق اسپاسم روده اي، تهوع و استفراغ در مواردي اسهال است كه با داروهاي ضداسپاسم آتروپيني كه در حقيقت پادزهر آن مي باشد مسموميت متوقف و كنترل مي شود.

3- ارگانو كلرينه ها

همانند DDT كه براي كنترل حشرات و به خصوص مالاريا كاربرد دارد، بر خلاف دو دسته داروي شيميايي فوق متابليت هميشه پايدار در طبيعت باقي مي گذارند. علاوه بر آن اثرات سرطان زايي در آنها نيز گزارش شده است.

مسموميت با آن تحريكات سيستم اعصاب، بيقراري، تحريك پذيري در درمان آن استفاده از آرام بخش ها نظير ديازپانم است.

4- حشره كشهايي كه سابقه طولاني در مصرف دارند، نظير Pyrethroid كه همان امشي معروف است، آلودگي محيطي چنداني ندارد. مسموميت شديد نيز نمي دهد ولي تماس طولاني در بدن باعث حساسيت هاي جدي مي شود كه درمان هاي علامتي كافي است.

5- نيكوتين يا همان تنباكو نيز خاصيت ضدحشره دارد. مسموميت و برخورد آن در صورتي كه شديد نباشد قابل گذشت است.

6- فسفيدها

فسفيد آلومينيوم با تجاريCelphos يا قرص برنج كه بسيار خطرناك است. يك دوم قرص آن خطر مرگ دارد. ولي استفاده آن در دانه اي شبيه برنج براي كنترل حشرات نافع است. هيچ آلودگي به خود برنح مصرفي نمي دهد به خصوص اگر به درستي شسته شود. بعداز مدتي كه قرص درون كيسه برنج قرار داشت به تدريج از خود گاز فسيفن يا PH3 آزاد مي كند كه باعث از بين بردن حشرات مي شود.

استفاده مقادير زياد از اين قرص ها درفضاي باز كه بتواند شرايط تصعيد گاز فسفين ايجاد كند ممكن است باعث

آلودگي محيط و حتي مسموميت شود.

بنابراين قرص برنج در ميزان كم و در كيسه و گوني برنج پتانسيل مسموميت ندارد.

به طور كلي سموم دفع آفات كشاورزي براي كشاورز و نيز كاركنان سازنده اين سموم بايد با احتياط همراه باشد.

سموم در شيشه هاي مشخص و برچسب دار نگهداري شود. در موقع سم پاشي درمقابل مخالفت باد قرار نگيرد. آلودگي دستها و البسه ها مي تواند باعث مسموميت شود. سموم دفع آفات از دسته اروگانو فسفره ها تمامي راههاي بدن از جمله گوارشي، پوستي، ملتحمه، مخاطات ريوي قابل جذب و خطرناك است. در منازل استفاده از سموم كشاورزي حرفه اي بايد اجتناب شود و از نوع كاربامات يا حشره كش هاي اسپري مانند استفاده گردد.

چنانچه لازم به مصرف ميزان كم از سموم ارگانو فسفره است احتياط لازم از آن جمله دور از دسترس بودن اطفال و شيشه هاي مخصوص نگهداري كردن در دستوركار باشد.

سموم اگانو كلرينه هيچ كاربري منطقي در منازل ندارند بخصوص از نوع د.د.ت در مورد قرص برنج كه بنام فسفيد آلومينيوم نامگذاري شده است بهتر است با احتياط مورد استفاده قرارگيرد.

منبع:روزنامه كيهان

ظروف يكبار مصرف گياهي همسو با محيط زيست

نويسنده: ليلا يارمحمدي

رفع آلودگي محيط زيست از تقريباً دو دهه قبل با ورود بي رويه مواد پلاستيكي غيرقابل برگشت به طبيعت به حالت بغرنجي رسيده است. شايد كمتر محل و نقطه اي از شهرهاي كشورمان را بتوان يافت كه در آن يك ظرف پلاستيكي و يا يك كيسه پلاستيكي وجود نداشته باشد.

در جريان بازديد از ديوار مرزي در مرز ايران و پاكستان در ميرجاوه، حتي روي بلنداي ديوار مرزي مان و بر روي سيم خاردارها شاهد بازي هزاران قطعه پلاستيكي در باد بودم. ضايعات پلاستيكي كه

سالها باقي مي مانند و نابود نمي شوند. حتي وقتي براي استراحت و تفريح به كوه و دشت هم مي رويم منظره كيسه ها، ظروف و ضايعات پلاستيكي چشم انداز زيبايمان را مخدوش مي كند.

شيوع مصرف مواد يك بار مصرف پلاستيكي چنان گستردگي يافته كه حتي برخي افراد ترجيح مي دهند در خانه نيز از اين ظروف استفاده كنند، در حالي كه نمي دانند آيا اين ظروف مانند ساير زباله هاي توليدي قابل تجزيه و بازگشت به طبيعت است يا نه!

عمده ضرر اين مصرف گرايي بدون تدبير، آسيب جدي به محيط زيست، منابع ملي و سلامت انساني است.

دكتر اميررضا هاشمي كه طراح تهيه ظروف يكبارمصرف گياهي است و آن را به نام خود به ثبت رسانده است، در اين باره مي گويد: كشور ما در دنيا جزو پنج كشور اول در زمينه مصرف سرانه پلاستيك است، اين در حالي است كه براي تجزيه ظروف پلاستيكي 30 تا 50 سال زمان لازم است كه اين زمان آسيب جدي و فاجعه به محيط زيست وارد مي كند.

وي مي افزايد: مزيت پليمر گياهي و توليد ظروف و كيسه يك بارمصرف از آن، قابليت تجزيه شدن در مدت 6 تا 8 ماه را دارد كه زياني نيز متوجه طبيعت نمي كند.

هاشمي مزيت اصلي استفاده از اين مواد گياهي را كه از نشاسته، ذرت، موم عسل، روغن هاي گياهي، فيبر و سلولز و افزودني هاي طبيعي ساخته شده است حفظ سلامتي افراد و كاستن از آلودگي محيط زيست مي داند.

وي با بيان اينكه محدوديتي براي بسته بندي و استفاده از ظروف يك بار مصرف گياهي از نظر خطرات بهداشتي وجود ندارد، خاطرنشان مي كند: ظروف يكبار مصرف پلاستيكي در تماس با مواد غذايي گرم، مواد شيميايي از خود آزاد و وارد غذا مي كنند و سبب

بروز بسياري از بيماري ها با علائمي از قبيل خستگي عضلاني، تحريك سيستم عصبي و... مي شوند و در درازمدت مي توانند سرطان زا باشند، به طوري كه بيماريهايي مانند يرقان و سرطان ريه، كبد و پروستات در كساني كه استفاده مستمر از ظروف يكبارمصرف پلاستيكي داشته اند، مشاهده شده است.

هاشمي جايگزيني ظروف گياهي را عامل مؤثر براي كاهش اين خطرات عنوان مي كند و مي افزايد: مواد تشكيل دهنده اين ظروف طبيعي هستند و اثر شيميايي ندارند.

وي با اشاره به اينكه ظروف گياهي توليد شده از استاندارد وزارت بهداشت برخوردار است، مي گويد: براساس بخشنامه هاي وزارت بهداشت به تمامي سازمان ها درخصوص جايگزيني ظروف يكبارمصرف گياهي با پلاستيكي توجه و تأكيد شده است.

مخترع ظروف يك بار مصرف گياهي اضافه مي كند: اين ظروف براساس استاندارد اروپايي فرموله شده و بايد ظرف 6 ماه تا 90درصد آن از بين برود.

وي با اشاره به اينكه سازمان محيط زيست در حمايت از ظروف يكبارمصرف گياهي ماده واحده اي به هيأت دولت ارائه كرده است، مي گويد: در اين ماده واحده به جايگزين كردن استفاده از اين ظروف به جاي ظروف يك بار مصرف پلاستيكي در تمامي ادارات، حمايت وزارت صنايع از توليد اين محصولات و سرمايه گذاري در اين بخش، همكاري صدا و سيما در فرهنگ سازي براي استفاده از اين ظروف با وزارت بهداشت تأكيد شده است.

هاشمي با اشاره به اينكه در حال حاضر 10 كارخانه در كشور در كار توليد ظروف يكبار مصرف گياهي فعال هستند، مي گويد: قيمت اين ظروف تفاوتي با ظروف پلاستيكي ندارد و نكته مهم در اين ميان اين است كه ظروف پلاستيكي ممكن است از مواد كهنه تهيه شود و با قيمت بالا عرضه شود، اما

درخصوص ظروف گياهي اين امر شدني نيست.

وي در ادامه با اشاره به اينكه فرآيند تجزيه پذيري اين ظروف گياهي در دانشگاه شهيد بهشتي با همكاري محيط زيست بررسي شده است، خاطرنشان مي كند 4 عامل در اين خصوص تأثيرگذار است؛ ميكروارگانيسم خاك، تأثيرپذيري دماي خاك، رطوبت خاك و عمق دفن پسماند.هاشمي مي افزايد: اين عوامل در تشديد سرعت تجزيه شدن اين ظروف بسيار تأثيرگذار است و حتي مي تواند در بهترين شرايط زمان تجزيه را كوتاه تر نيز كند.

وي با اعلام اينكه پس از آمريكا، انگليس و آلمان، ايران نيز از سال 84 جزو كشورهاي توليدكننده اين ظروف گياهي شده است، مي گويد: توليد اين ظروف در ژاپن نيز شروع شده است.

هاشمي درخصوص كاربردهاي ديگر پليمرهاي گياهي مي گويد: اين ظروف مي توانند به صورت گلدان نشا و روكش نشاكاري و سبزي كاريها در توليد محصولات كشاورزي باغي و جنگلي استفاده شوند و هنگام كاشت نيز نيازي به خارج كردن نهال و نشاء از داخل گلدان نيست.

وي مي افزايد: در صنايع پزشكي نيز از اين پليمرها مي توان در ساخت ظروف يكبار مصرف پزشكي، روكش هوشمند داروها استفاده كرد.

ساخت اسباب بازيهايي از جنس گياهي نيز مي تواند خطر مواد شيميايي را به خصوص براي كودكان كاهش دهد.مخترع ظروف يك بار مصرف گياهي عرضه كيسه هاي دستي گياهي در مراكز فروش را از ديگر اقدام ها براي همه گيري استفاده از اين پليمرهاي گياهي اعلام مي كند و مي افزايد: در تمامي مراكز عرضه و فروش مي توان براي بسته بندي از اين پليمرهاي گياهي استفاده كرد.هاشمي در پايان اظهار اميدواري مي كند كه همزمان با سال 2015 كه 70درصد از مواد گياهي جايگزين مواد پلاستيكي در دنيا مي شود، كشور ما نيز در رديف اول استفاده كنندگان از اين

محصولات كم خطر باشد.

گربه ناقل انگل به انسان

توكسو پلاسموز نوعي بيماري است كه توسط ويروس يا باكتري انتقال پيدا نمي كند چرا كه عامل انتقال آن يك نوع انگل است كه توسط گربه به انسان سرايت مي كند.

گربه ناقل به اين انگل خاك يا سبزيجات كشت شده را آلوده كرده كه در نهايت انسان را مبتلا مي كند. اين انگل در بدن گربه مي ماند و با مدفوع از بدن آن خارج مي شود و چون گربه مدفوع خود را در زير خاك پنهان مي كند خاك را به اين انگل آلوده مي كند كه انسان با مصرف سبزيجات خوراكي كه در اين خاك ها كشت مي شود بيمار مي شود. اين بيماري از طريق گوشت آلوده به اين انگل نيز سرايت مي كند به گونه اي كه اگر سبزيجات آلوده توسط گوسفند خورده شوند اين انگل در عضلات گوسفند لانه گزيني مي كند و به صورت كيست تا مدت ها باقي مي ماند.

اگر در حين طبخ گوشت حرارت در حدي نباشد كه اين انگل را از بين ببرد مي تواند باعث بيماري در انسان شود. در صورتي كه گوشت به صورت كباب مصرف مي شود حتماً به اين نكته بايد دقت كرد كه وسط گوشت حتماً پخته شود و خام نباشد.

علائم اين بيماري تب خفيف، بزرگ شدن غدد لنفاوي، عفونت هاي چشمي و تاري ديد است. اگر اين انگل در دوران بارداري وارد بدن شود ايجاد ناهنجاري مادرزادي و يا عقب ماندگي ذهني را براي نوزاد مي شود.

بنابراين در شستشوي سبزيجات خوراكي بايد دقت كرد. از مصرف گوشت هاي قرمز نيمه پخته بخصوص در دوران بارداري پرهيز شود. مصرف سوسيس و كالباس را هم بايد به حداقل رساند.

منبع: روزنامه اطلاعات

تهديد لامپ هاي كم مصرف براي انسان و محيط زيست

نويسنده: مرتضي جوهري

لامپ هاي كم مصرف يا لامپ هاي مهتابي

فشرده كه نام تجاري و بين المللي آن (CFL (Compact Fluorescent lamps است در دسته لامپ هاي فلورسنت قرار مي گيرند. اين لامپ ها علاوه بر محاسني كه دارند، به طور قابل توجهي زيان آور هستند و اين زيان بيشتر متوجه طبيعت خواهد شد.

امروزه لامپ هاي مهتابي فشرده يا همان لامپ هاي كم مصرف به دليل داشتن نور سفيد، توليد گرماي كمتر و مصرف انرژي كمتر در مقايسه با لامپ هاي رشته اي كاربرد فراواني در منازل، ادارات، فروشگاه ها و ساير اماكن دارند. چرا كه مصرف كنندگان به دنبال مصرف كمتر انرژي با بازدهي بالا هستند. اما كمتر به زيان هاي اين لامپ ها فكر مي كنيم. حباب لامپ هاي كم مصرف داراي جيوه اندك هستند ولي همين جيوه اندك مي تواند مشكلات فراواني را پديد آورد.

حال اگر اين لامپ ها دورريخته و بر اثر شرايطي شكسته شوند، محتويات آن وارد طبيعت مي شود. لامپ هاي كم مصرف همانند لامپ هاي مهتابي لوله اي شكل حاوي مقدار كمي جيوه در حدود 5 ميلي گرم هستند كه اين جيوه به منظور توليد نورسفيد در اين گونه لامپ ها به كار مي روند. جيوه فلز سنگيني است كه در دماي متعارف به حالت مايع است، اين ماده لغزنده اگر بر روي زمين ريخته شود به صورت گوي هاي ريز پخش مي شود. جيوه داراي بخارات سمي است. در صورتي كه لامپ كم مصرفي در طبيعت رها شود و اين لامپ بر اثر ضربه اي بشكند، جيوه به صورت بخار رها مي شود و يا به صورت پودرهاي ريز درون خاك فرو مي رود و يا در درون آب ها رسوب مي كند. بخارات سمي جيوه ناشي از شكستن لامپ هاي كم مصرف به حدي است كه موجب مسموميت حيوانات اعم از پرندگان، خزندگان، پستانداران و حشرات مي شود. اين بخارات بر روي گياهان

تأثير قابل توجهي دارد.

نفوذ پودرهاي جيوه به درون خاك موجب نابودي تمامي ارگانيسم هاي زندة خاك تا شعاع چند ده متر مي شود و اگر باراني ببارد و اين مواد بر روي زمين جاري شوند در نواحي ديگر نيز تأثير مي گذارند و در نهايت ممكن است كه اين مواد سمي وارد رودخانه ها و درياها شوند كه از آن به بعد براي هميشه يك ماده سمّي در چرخه هاي زيستي باقي مي مانند. حال اگر اين جيوه ها در منافذ خاك وجود داشته باشند و آب باران اين مواد را همراه خود به سفره هاي زيرزميني ببرد، فاجعه اي ديگر به وجود خواهد آمد. سفره هاي زيرزميني يكي از منابع تأمين آب آشاميدني براي انسان ها و حيوانات اند كه اگر آلوده به اين مواد سمي باشند موجب انتقال اين مواد به بدن موجودات زنده مي شوند و در نهايت ما انسان ها نيز در اين چرخه مواد سمّي شريك خواهيم بود. اگر لامپ كم مصرف كه حاوي جيوه هستند، درون خانه اي بشكند، باعث آلودگي ساكنان آن خانه خواهد شد به ويژه كودكان كه در برابر اين مواد حساس هستند و نيز مغز جنين مادران باردار نيز ممكن است بر اثر اين آلودگي آسيب ببيند.

بخارات سمّي جيوه براي اعصاب و مغز بسيار مشكل آفرين هستند. جيوه به صورت بخار مي تواند استنشاق شود و يا به صورت پودرهاي ريز درون فرش و پوشاك قرار گيرد و باعث مسموميت هاي تنفسي و يا التهاب هاي پوستي گردد و اگر از طريق گوارش به بدن راه يابد، بازهم موجب مسموميت مي شود. حال بايد ديد كه اگر اين جيوه ها در درون طبيعت به مقدار انبوه رها شوند چه اتفاقي براي موجودات زنده خواهد افتاد.

با كمال تأسف در ايران هيچ گونه اقدامي براي بازيافت اين لامپ ها نمي شود و فقط تبليغ براي مصرف آنها صورت مي گيرد و هيچ گاه نشده است كه در كنار تبليغ براي استفاده از اين لامپ ها، توصيه هايي نيز ارائه شود كه اين لامپ ها را در طبيعت رها نكنيد و يا همراه با ساير زباله ها دور ريخته نشوند. در اكثر كشورهاي پيشرفته در كنار توليد و فروش اين لامپ ها ترتيبي براي بازيافت اين لامپ ها و جلوگيري از وارد شدن آنها به طبيعت صورت مي گيرد. به طوري كه برخي از شركت ها در كنار توليد پيشنهاد مي كنند كه فروشگاه ها به طور رايگان لامپ هاي كم مصرف سوخته را پس بگيرند. در بيشتر كشورها ظروف شيشه اي را براي جمع كردن لامپ هاي كم مصرف و بلااستفاده در كنار زباله داني ها به طور اختصاصي در نظر گرفته اند كه براي نگهداري و بازيافت اين لامپ ها مفيد هستند.

باقي مانده جيوة تقطير شده به صورت پودر فسفري است كه اين پودر آسيب جدي به ارگانيسم هاي زندة خاك و به ويژه آبزيان وارد مي كند. بر طبق پژوهش هاي به عمل آمده توسط مؤسسة Lamparc انگلستان، جيوة موجود در يك لامپ كم مصرف مي تواند تا 30 هزار ليتر آب را به سطح آلودگي بالا برساند. جيوه زماني كه وارد بدن يك موجود زنده مي شود فوراً جذب سلول ها شده و دائماً در چرخة طبيعت شركت مي كند. در حال حاضر پژوهش هاي فراواني در زمينه بازيافت و نابودي اين لامپ ها در جهان انجام مي شود و زماني ايده هاي جديدي ارائه مي شود كه اميد مي رود در كشور ما نيز راه حلي براي اين مشكلات فراهم شود تا ضربة مهلك و غيرقابل جبراني به محيط زيست وارد نگردد و آن اندازه از اكوسيستم باقي

مانده و نيمه سالم را از نابودي حفظ كنيم.

منبع: روزنامه اطلاعات

اكولوژي انساني و حفاظت محيط زيست

نويسنده: سعيد ميرزايي

موضوع حفاظت محيط زيست براي جوامع يا افرادي از جامعه كه فقر فرهنگي دارند، موضوعي جداگانه قلمداد مي شود و از ديدگاه چنين افرادي حفاظت از حيات وحش محدود به فعاليت ادارات و يا سازمان هاي دولتي است.

بسياري از عوامل مي تواند حفاظت حيات وحش را تحت تأثير قرار دهد، مهم ترين موضوعي كه مي توان به آن اشاره كرد، فرهنگ جامعه است. تأثير فرهنگ جامعه روي حيات وحش را مي توان از جنبه هاي مختلف مورد بررسي قرار داد. به طور كلي فرهنگ جامعه رابطه مستقيمي با حيات وحش دارد. هرچه فرهنگ جامعه غني تر باشد، حفظ حيات وحش نيز راحت تر خواهد بود. فرهنگ هر جامعه رابطه مستقيم با بسياري از فاكتورها از قبيل مسائل اقتصادي، سياسي، مذهبي، ناحيه اي و... موجود در جامعه دارد. هر كدام از فاكتورهاي بالا در كنش با همديگر هستند و مي توانند مسير همديگر را تعيين كنند يا تغيير دهند. اين مسير بسيار سرنوشت ساز است و جامعه را به سويي مي كشاند كه بر نسل آينده تأثيرگذار باشد. نتايج اين برهم كنش ها مي تواند مثبت يا منفي باشد و به طور مستقيم و يا غيرمستقيم حفاظت حيات وحش طبيعي و محيط زيست ايران را تحت تأثير خود قرار مي دهد. اين موضوع را مي توان به عنوان اكولوژي انساني قلمداد كرد. هدف از بحث نيز بررسي اكولوژي انساني و تأثير آن روي حيات وحش است.

متأسفانه عوامل فوق، حيات وحش ايران را در عصر حاضر به شدت تحت تأثير قرار داده و نتايج سوء زيست محيطي آن را مي توان به وضوح در طبيعت حاضر فلات ايران مشاهده كرد. از بين

رفتن بسياري از گونه هاي جانوري به خصوص پستانداران وخيلي وحشتناك تر، قرار گرفتن بسياري از گونه هاي جانوري در Red List يا ليست قرمز واحد حفاظت حيات وحش جهاني (IUCN 2007) رامي توان از نتايج سوء فاكتورهاي بالا ذكر كرد نتايج برخي تحقيقات روي گونه هاي جانوري ايران (Torki 2007 a,b) نشان داد كه سه عامل اساسي(1) فقر فرهنگي در نتيجه ناآگاهي مردم، (2) نبود برنامه هاي پايستار و مدون دولتي، و (3) وضعيت اقتصادي در تهديدگونه هاي جانوري فلات ايران تأثير به سزايي دارند، اما نياز است كه به تشريح عوامل ذكر شده و ديگر عوامل پرداخت. در زير به طور اجمالي به بررسي تأثير و نقش برخي فاكتورها روي حيات وحش ايران مي پردازيم.

خانواده

خانواده بنيانگذار اكولوژي انساني است. سبك زندگي و رفتار فرزند يا فرزندان (در سنين پايين) هر خانواده در راستاي رفتار و سبك زندگي والدين خانواده است. هر خانواده اي بدون شك آداب و رسوم فرهنگي خود را به فرزند خويش انتقال مي دهد. سؤالي كه در اينجا مطرح مي شود، اين موضوع است كه والدين هر خانواده تا چه اندازه فرزند يا فرزندان خويش را از محيط زيست و مسائل زيستي آگاه مي سازند؟ آيا اصولاً برنامه هايي در اين راستا وجود دارد؟ جواب اين سؤال را به خوانندگان محترم كه همانا موضوع مورد بحث اند، واگذار مي كنيم.

آموزش و پرورش و آموزش عالي

فرزندان پس از خانواده از طريق مدرسه به طور رسمي وارد جامعه مي شوند. اين دومين گامي است كه بايستي براي حفاظت از محيط زيست برنامه ريزي كرد. اهميت اموزش و پرورش در ياد دادن مسائل و مشكلات زيست محيطي بسيار بالا است. نقش معلمان نيز در راستاي آموزش و پرورش است. دو سؤال اساسي در اينجا طرح مي شود:

1)

ميزان برنامه ريزي آموزش و پرورش به خصوص در دوره دبستان چه اندازه است؟

2) آيا معلمان به عنوان ركني اساسي تا چه اندازه دانش آموزان خويش را از مسائل و مشكلات زيست محيطي آگاه مي كنند؟

بدون شك، داشتن برنامه اي كاربردي از سوي وزارت آموزش و پرورش و بحث آموزگاران در مورد زيست محيط بسيار مهم و تأثيرگذار است.

رسانه هاي جمعي

رسانه هاي عمومي از قبيل صدا و سيما، روزنامه ها، اينترنت و..... نقش ارزنده اي را پس از موضوعات بالا مي توانند ايفا كنند. نقش صدا و سيما در اين زمينه پررنگ تر است. تهيه برنامه هاي جذاب كه در آن مسائل زيست محيطي را مورد بحث قرار دهد، نقش مثبتي در حفاظت منابع طبيعي دارد. اما، رسانه هاي عمومي تا چه اندازه به تحليل مسائل زيست _ محيطي مي پردازند؟ و تا چه اندازه مردم را از وقايع زيست محيطي اطراف خودشان آگاه مي كنند؟

فقر

فقر مالي به طور كلي متناسب با فقر فرهنگي است. مسلماً در جامعه اي كه فقر فرهنگي آن بالاست، نمي توان انتظار طبيعتي زيبا را داشت. به بياني ديگر، فرهنگ ضعيف نمي تواند پشتوانه محيط زيستي غني باشد. موضوع حفاظت محيط زيست براي جوامع يا افرادي از جامعه كه فقر فرهنگي دارند، موضوعي جداگانه قلمداد مي شود و از ديدگاه اين چنين افرادي (يا جامعه اي) حفاظت از حيات وحش محدود به فعاليت ادارات و يا سازمان هاي دولتي (به خصوص سازمان محيط زيست) است. از طرفي ديگر شكار حيوانات وحشي (به عنوان غذا و يا معامله) توسط افراد سودجو موضوع بسيار حساسي است كه امروزه سازمان محيط زيست پيگير اين قضيه است و افراد سودجود و خائن به طبيعت را دستگير، جريمه و حتي زنداني مي كند. عكس العمل سازمان محيط زيست در اين

رابطه بسيار تحسين برانگيز است.

باورهاي جامعه

باورهاي جامعه را مي توان به خرافات و شايعات محدود كرد. متأسفانه در جامعه ما شايعات و خرافات فراواني به چشم مي خورد كه در ارتباط مستقيم و يا غيرمستقيم با محيط زيست است. مثال خرافات را مي توان به كشتن مار و له كردن سر جانور محدود كرد. مواردي شبيه اين موضوع در كشور ما (ايران) به طور فراواني به چشم مي خورد. مثال شايعات را مي توان به سمي بودن مارمولك هاي خانگي محدود كرد (براي اطلاع بيشتر مي توان عبارت زير را در سايت آفتاب يا گوگل «شايعه سمي بودن مارمولك هاي خانگي» جستجو كرد). خرافات و شايعات موجود در فرهنگ جامعه ما متأسفانه برخي از گونه هاي جانوري را منقرض كرده و خيلي از آنها را به مرحله انقراض كشانده است.

برنامه هاي دولتي و پايستاري آن

ادارات و يا سازمان هاي دولتي برنامه هاي بسيار جالبي را براي حفاظت محيط زيست طرح ريزي مي كنند اما متأسفانه مشكلي كه در اين راستا وجود دارد اين است كه خيلي از اين برنامه ها كاربردي نيست و يا اين كه در اجراي آن مشكلاتي به وجود مي آيد. البته آنچه كه در جامعه ديده مي شود، برنامه هاي توسعه اي و اقتصادي است كه برتر از برنامه هاي حفاظتي در نظر گرفته مي شود و در خيلي از موارد برنامه هاي اقتصادي پيروز بر برنامه هاي زيست محيطي مي شود. براي مثال زدن سد در رودخانه ها موضوعي است كه جنبه اقتصادي آن بر جنبه زيست محيطي اش غلبه مي كند. هرچند كه از طرف سازمان و يا ادارات مربوطه مخالفت هايي صورت مي گيرد اما به دليل منفعت بالاي اقتصادي طرح بايستي به مرحله اجرا برسد.

نتيجه كلي كه مي توان گرفت، اين است كه فرهنگ هر جامعه با حفاظت حيات

وحش رابطه مستقيمي دارد و هرچه فرهنگ جامعه ضعيف باشد، حيات وحش نيز وضعيت بسيار بدي پيدا خواهد كرد و در آينده برتر خواهد شد.

منبع: روزنامه اطلاعات

چرخه ي زندگي چيست؟

چرخه ي زندگي تمام جانداران مراحل يكساني دارد. تولد، رشد و بلوغ. پس چرخه ي زندگي مراحلي است كه يك جاندار از تولد تا بلوغ مي گذراند. بدن تمام موجودات در طول اين دوران رشد مي كند و تغييراتي در داخل و خارج آن ايجاد مي شود. هنگامي كه تغييرات كامل شد، موجود زنده به بلوغ مي رسد. گياهان بالغ دانه توليد مي كنند و جانوران بالغ آماده توليد مثل مي شوند.

چرخه ي زندگي گياهان:

چرخه ي زندگي در بسياري از گياهان از دانه شروع مي شود. درون هر دانه يك گياه كوچك (يا رويان) و مقداري غذا براي تغذيه و رشد رويان وجود دارد. معمولا دانه ها بعد از افتادن بر روي زمين رشد نمي كنند و بسياري از رويان هاي گياهان مدتي به حال نهفته و غير فعال باقي مي مانند تا زماني كه آب و نور آفتاب مناسب به آنها برسد و بعد رشد آنها شروع مي شود. پوسته دانه از خشك شدن رويان جلوگيري مي كند.

چرخه ي زندگي پستاندارن:

تولد و تغذيه بچه هاي پستانداران با ديگر جانوران متفاوت است. بسياري از پستانداران درون بدن مادرانشان رشد مي كنند و زنده از مادر زاده مي شوند و نوزاد پستانداران تنها جانوراني هستند كه از شير مادر تغذيه مي كنند و طول دوره شيرخواري متفاوت است. به عنوان مثال توله سگ ها شش هفته شير مي خورند در حالي كه بچه فيل ها تا دو سال از شير

مادر تغذيه مي كنند. بسياري از پستانداران بعد از تولد بچه ها از آنها مراقبت مي كنند و به آنها راز بقا ياد مي دهند.

چرخه ي زندگاني پرندگان:

همه ي پرندگان براي تخم گذاري به خشكي مي آيند حتي اردك و مرغ دريايي كه قسمت زيادي از عمر خود را در آب مي گذرانند. تقريبا تمام پرندگان بعد از تخم گذاري روي تخم ها مي خوابند تا آنها را گرم نگه دارند زيرا رويان داخل تخم احتياج به گرما دارد تا بتواند رشد كند. وقتي جوجه به اندازه كافي بزرگ شد، تخم را شكسته و از آن بيرون مي آيد و چرخه زندگي جديدي شروع مي شود. بسياري از پرندگان هر بار مقدار كمي تخم مي گذارند و از تخم ها و جوجه هايشان مراقبت مي كنند و به آنها غذا مي دهند تا آنها بتوانند لانه را ترك كنند.

چرخه ي زندگي خزندگان:

خزندگان جانوراني هستند كه پوست چرمي آنها از فلس پوشيده شد و بسياري از آنها زندگي خود را در تخم شروع مي كنند. نوزاد خزنده، دگرديسي نمي كند، زيرا از نظر شكل ظاهري شبيه والدينش دارد التبه براي بالغ شدن بايد رشد كند. لايه خارجي پوست خزندگان رشد نمي كند؛ بنابراين، آنها بعد از مدتي پوستشان را دور مي اندازند. رشد و پوست اندازي خزندگان تا هنگام مرگشان ادامه مي يابد.

چرخه ي زندگي دوزيستان:

دوزيست به جانداري مي گويند كه زندگاني دوگانه دارد. بسياري از دوزيست ها، بخش اول زندگي خود را زير آب مي گذارنند و بعد از بالغ شدن به خشكي مي آيند. لارو دوزيستان بسيار متفاوت از والدينش است. لاروها زير آب

زندگي مي كنند و با آبشش نفس مي كشند. آنها گياهخوار هستند و از دم دراز خو براي شنا كردن استفاده مي كنند. در هنگام دگرديسي شش ها و پاها رشد مي كنند و دم از بين مي رود. جانور بالغ در خشكي زندگي مي كند و حشره مي خورد. چرخه ي زندگي دوزيستان در همه ي مراحل وابسته به آب است. تخم بسياري از دوزيستان با پوششي ژله اي پوشيده شده است. تخم ها براي مرطوب نگه داشتن پوست نياز، به هواي مرطوب يا آب دارند.

چرخه ي زندگي بندپايان:

بندپايان جانداراني هستند كه پوشش سختي مانند زره از بدن جاندار محافظت مي كند. حشرات، عنكبوت ها، هزار پايان و سخت پوستان مثل خرچنگ، بندپا هستند. تقريبا تمام بندپايان تخم مي گذارند. جاندار ماده معمولا نزديك منابع غذايي تخم گذاري مي كند، زيرا بسياري از والدين بعد از تخم گذاري تخم ها را ترك مي كنند و نوزادان براي تغذيه خود بايد غذا پيدا كنند. چرخه ي زندگي كفش دزوك ها فقط چهار تا هفت هفته طول مي كشد. در اين مدت كوتاه، كفش دوزك از تخم بيرون مي آيد، رشد مي كند، دگرديسي دارد و تخم مي گذارد.

خطرات چرخه ي زندگي:

چرخه ي زندگي يك گونه از جانداران، زماني به پايان مي رسد كه تمام جانداران آن گونه، بميرند و نسل جديدي از آنها نداشته باشد. آلودگي و انسان و شكارگران عواملي هستند كه مي توانند باعث نابودي نسل گياهان و جانوران شوند. هر گاه گونه اي از جانداران منقرض شوند، چرخه ي زندگي گونه هاي ديگر هم آسيب مي بينند، زيرا هر چرخه ي زندگي

براي تداوم حداقل يك چرخه زندگي ديگر نياز دارد. تمام جانوران براي تغذيه به جانوران ديگر يا گياهان نياز دارند. مثلا هر گاه آلودگي آب باعث از بين رفتن قورباغه هاي يك بركه شود، شكارگراني كه از قورباغه تغذيه مي كردند، بايد محل جديدي براي زندگي پيدا كنند و اگر تمام قورباغه هاي جهان از بين بروند شكارگراني كه فقط از قورباغه تغذيه مي كردند هم از بين مي روند، زيرا ديگر غذايي براي خوردن پيدا نمي كنند. پس اگر يك گونه منقرض شود، دو گونه چرخه زندگي از بين مي رود.

لاك پشت هاي دريايي هم براي تداوم نسلشان با مشكل روبرو هستند. آنها در سواحل شني لانه دارند و تعداد چنين سواحلي بسيار اندك است، زير انسان محل هاي مناسب را با ساختن تفريح گاه هاي گردشگري از بين برده است و بعضي از شكارگران هم محل تخم گذاري لاك پشت دريايي را كشف كرده و تخم هايش را مي خورند. بچه لاك پشت بعد از بيرون آمدن از تخم، بايد به اقيانوس بروند كه در طول راه نيز ممكن است توسط خرچنگ ها و مرغ هاي دريايي شكار شوند.

دگرديسي:

بخش مهمي از چرخه ي زندگي بعضي از جانوران مثل قورباغه ها، وزغ ها و سمندرها و بسياري از حشرات است. دگرديسي به تغييراتي گفته مي شود كه در ساختمان بدن و رفتارهاي جانداران در هنگام بلوغ رخ مي دهد. قبل از دگرديسي، نوزاد جانداران خيلي متفاوت از پدر و مادرشان به نظر مي رسند و حتي از غذاهاي متفاوتي نسبت به والدين خود استفاده مي كنند. براي مثال نوزاد پروانه (لارو) از برگ تغذيه

و با خزيدن به اطراف حركت مي كند. در حالي كه بعد از دگرديسي و بلوغ (پروانه بالغ)، براي پيدا كردن غذا از روي گياهي به روي گياه ديگر پرواز و از شهد شيرين درون گلها تغذيه مي كند.

منبع:شاهد نوجوان

ماده سمي «دي اكسين»

«دي اكسين» براي سلول هاي بدن ما فوق العاده مضر مي باشد. هرگز بطري هاي پلاستيكي حاوي آب را، براي يخ زدن آب، داخل فريزر قرار ندهيد زيرا اين عمل سبب آزاد شدن ماده دي اكسين از بطري پلاستيكي به درون آب مي گردد. ماده شيميايي «دي اكسين» مي تواند باعث بيماري سرطان گردد به ويژه سرطان سينه، دكتر ادوارد فوجيموتو رئيس بيمارستان «كاستل» اظهار داشت: هرگز براي گرم كردن غذا در مايكروويو از ظروف پلاستيكي استفاده نكنيد به ويژه غذاهايي كه حاوي روغن و چربي مي باشند زيرا در حرارت بالا تركيب چربي و، پلاستيك با يكديگر سبب آزاد شدن ماده سمي «دي اكسين» به داخل غذا شده و سرانجام از طريق خوردن اين غذا وارد سلول هاي بدن ما مي شود. وي توصيه مي كند براي گرم كردن غذا در مايكروويو، از ظروف شيشه اي، پيركس و يا سراميك استفاده نمائيم. وي همچنين مي گويد حتي زماني كه براي پختن و يا گرم كردن غذايي درپوش پلاستيكي بر روي ظرف غذا قرار مي دهيد و داخل مايكروويو مي گذاريد براي سلامتي خطرناك است زيرا زماني كه ظرف غذايي كه داراي درپوش پلاستيكي است داخل مايكروويو قرار مي گيرد حرارت بسيار بالا سبب مي گردد مواد سمي خطرناك كه در تركيبات درپوش پلاستيكي وجود دارند ذوب شده و به داخل مواد غذايي ريخته شوند.

منبع: ماهنامه دنياي سلامت

صاف بنشينيم يا لم بدهيم!؟

به نظر مي رسد كه جمله «صاف بنشين» فقط يك توصيه مادرانه و يا پدرانه است و امروزه از نظر پزشكي اين جمله مورد تاييد نمي باشد. محققان مي گويند صاف نشستن سبب پشت درد مي شود، در مقايسه با صاف و مستقيم نشستن كه اكثر مردم فكر مي كنند بهترين حالت براي نشستن مي باشد در حالت نشسته و لميده قرار گرفتن بهترين حالت براي پشت ما مي باشد زيرا در اين حالت از فشار بر روي مهره هاي ستون فقرات به خصوص در قسمت پايين پشت كاسته مي شود. تحقيق جديدي كه به تازگي در آمريكاي شمالي صورت گرفته است بيانگر اين مطلب مي باشد. نشستن به حالت درست و مطابق با آناتومي بدن امري ضروري است زيرا فشار وارده بر ستون فقرات و رباط هاي مرتبط با آن مي تواند در طول زمان سبب درد پشت و بد شكلي و درد مزمن در ناحيه پشت گردد. اگر چه لميدن ممكن است فشار وارده بر پشت را كاهش دهد اما الزاما درد پشت را نمي كاهد.

به پشت دراز بكشيد تا درد پشت تسكين يابد.

محققان از 22 داوطلب كه هيچ سابقه درد پشت نداشتند عكس هايي در حالات مختلف توسط يك اسكنر MRI تهيه كردند . در اين MRI زماني كه بيماران در داخل دستگاه MRI دراز مي كشيدند و در حالت مختلف مي چرخيدند دستگاه از موقعيت هاي مختلف بدن آنها عكس مي گرفت و دانشمندان با ديدن اين عكس ها مي توانستند محاسبه كنند كه موقعيت هاي مختلفي كه بدن در آن حالت قرار مي گيرد تا

چه اندازه مي تواند بر پشت و ستون مهره ها اثر بگذارد. با بررسي عكس هاي MRI، دانشمندان مشخص كردند كدام يك از حالات نشسته كف پا بر روي زمين كمترين فشار و كششي را بر روي پشت وارد مي كند؛ آنها تغييرات حاصل شده در ارتفاع ستون فقرات و همچنين تغييرات حاصله در حالتي كه ستون فقرات در حالت قوسي شكل و انحنا قرار داشت را ارزيابي كردند؛ تصاوير گرفته شده از افراد داوطلب در حالتي كه با زاويه 90 درجه و صاف نشسته بودند نشان مي داد كه در اين حالت فشار و كشش بيشتري به مهره هاي ستون فقرات وارد مي شود نسبت به حالتي كه با زوايه ي 135 درجه و لميده قرار مي گيرند.

در حالت نشسته و لميده قرار داشتن فشار وارده بر مهره هاي ستون فقرات و عضلات و تاندون هاي مرتبط با آن ها را كمتر مي كند نسبت به حالتي كه نشسته و به سمت جلو قوز كرده ايم.

محققان به اين نتيجه رسيده اند كه حالت لميده بهترين حالت نشسته مي باشد و توصيه مي كنند افرادي كه از درد پشت رنج مي برند صندلي و مبلماني را براي منزل و يا محل كار خود انتخاب كنند كه بتوانند در بهترين حالت در آن قرار گيرند.

زندگي عادي روزانه فشار و كشش زيادي را بر پشت و ستون فقرات وارد مي كند، اكثر افراد تمام روز را در منزل و يا در محل كار خود مي نشينند و با گذشت زمان، اين كشش و فشار منجر به ايجاد دردهاي سخت و جدي در قسمت پشت

مي شود. پشت درد يكي از رايج ترين دردهايي است كه باعث مي شود افراد كار خود را از دست بدهند.

نشستن و ايستادن به مدت طولاني منحصر به انسان است و از طرفي مسلتزم صرف انرژي زياد و همچنين فشار مكانيكي بر روي بدن مي باشد. پروفسور «آندرا» از دانشگاه شيكاگو اظهار مي دارد، سوال اساسي اين است كه ما چه كاري مي توانيم انجام دهيم تا از ميزان فشار وارده بر پشت بكاهيم و سرعت فشار وارده بر قسمت پايين پشت را كه به مرور در طول زندگي وارد مي شود كاهش دهيم!؟

محققان اظهار مي دارند كه جواب اين سوال را يافته اند؛ به خود استراحت بدهيم و با زاويه 135 درجه بر روي مبل يا صندلي لم بدهيم. به نظر مي رسد اين تمام كاري است كه بايد انجام بدهيم تا از بروز درد پشت جلوگيري كنيم .

اكثر پزشكان تمايلي ندارند بگويند كه صندلي راحتي مي تواند درد پشت را معالجه و يا از بروز آن جلوگيري كند، گرچه اكثرا آنان با اين مطلب موافقند كه لميده نشستن مي تواند به آرام كردن و كاهش درد پشت كمك كند. راه هاي ديگري هم هست كه بيماران مي توانند براي كاهش درد خود انجام دهند مانند ورزش به ويژه ورزش هاي كششي. لازم به ذكر است كه بيماران قبل از انجام هرگونه برنامه ورزشي با پزشك متخصص مشورت كنند.

منبع:ماهنامه ي دنياي سلامت

آمايش پيام هاي محيط زيستي

نويسنده:فاطمه صالحه شاهنوش فروشاني

علم محيط زيست علمي ميان رشته و بر اساس نيازهاي نوين كره زمين است . كاهش منابع طبيعي ، افزايش آلاينده ها ، از بين رفتن

لايه ازن ، ازدياد جمعيت و ... محيط زيست را - ظرف رشد و كمال انسان ها - به مخاطره كشانده است ؛ از اين رو بايد مطالعات زيست محيطي و دستورالعمل هاي حفظ محيط زيست ، به بدنه اجتماع انساني برسد تا از راه فرهنگ سازي عمومي و تبليغ صحيح شيوه تعامل ، مخاطرات زيست محيطي كاهش يابد .

پيام هاي محيط زيستي

بايد محتوايي متناسب با آموزه هاي اين علم را داشته باشد . آمايش و زيباسازي محتواي و تناسب سازي در بافت اجزاي پيام و نگرش كلي به طبيعت ، اقتضاي طراحي متن پيام ها است .

خاستگاه و منشأ نگرش صحيح به طبيعت ، معارف متقن و صحيح مي باشد ؛ چرا كه پيام هاي محيط زيست با دو نگرش مادي و الهي قابل طرح است .

از ديدگاه نخست ؛ طبيعت اصالت پيدا مي كند و پيام هاي محيط زيستي نيز با رويكرد عشق و احترام به اين موجود اصيل ملاحظه مي شود ، اما در نظر گاه ، دوم ؛ محيط زيست اصالت ندارد ، بلكه تنها خالق محيط زيست اصيل است ؛ هر چند زيبايي هاي طبيعت خود در دستگاه تكفر الهي تحليل مي شود ، اما بدان نگاه مستقل نمي گردد ، و حفظ و نگه داري از آن در قالب يك تكليف الهي در مي آيد.

از آن جا كه براهين واضح فكري و عقلاني نگاه دوم را اثبات مي كند ، به جاست كه شعارهاي تبليغي حفظ محيط زيست متضمن نگرش الهي باشد و در همين بستر طراحي و تبليغ شود ؛ از اين رو

ده شعار محيط زيستي را انتخاب نموديم كه به اختصار نيز بدان مي پردازيم .

1 . هر يك از اجزاي محيط زيست براي اثبات وجود خدا كافي است :

يكي از برهان هاي اثبات خداوند برهان نظم است . اين برهان از دو مقدمه تشكيل شده است :

1. در جهان مجموعه هاي منظم وجود دارد .

2. هر مجموعه ي منظم ، ناظمي دارد .

در نتيجه ؛ مجموعه هاي منظمي كه در جهان يافت مي شود ، ناظمي دارد. (1)

مقدمه اول ، مقدمه ي حسي است ؛ يعني بايد نظم مجموعه هاي جهان را با حواس خود دريابيم . مقدمه دوم ، مقدمه ي عقلي محض است . كه فطرت سالم هر شخص عاقل آن را به آساني درك مي كند .

نظم در ريزترين اجزاي عالم تا بزرگ ترين آن ها قابل مشاهده است . به طيف سطوح مختلف نظام ماده نگاه كنيد :

اجزاي كوچك تر از اتم ها ، مولكول ها ، پرتوپلاسم ، سلول ها ، بافت ها ، اندام ها ، موجود زنده ، جامعه زيستي ، اكو سيستم ، اكوسفر ( كره زمين ) ، سيارات ، ستارگان ، كهكشان ، كيهان ؟

قسمت هاي اوليه آن محتاج مشاهده ميكروسكوپي و قسمت هاي نهايي آن محتاج مشاهده تلسكوپي است و بخش مياني آن كه متشكل از موجود زنده ، جامعه زيستي ، اكوسيستم و اكوسفر مي باشد با چشم غير مسلح ديده مي شود و به همين دليل نگاه به نظم محيط زيست كه در اين بخش واقع شده است ، آسان و قابل دسترسي

است . مطالعه در آفاق و انفس مورد توجه خداي متعال است : سنريهم ءاياتنا في الآفاق و في أنفسهم حتي يتبين لهم أنه ألحق ...» . (2)

محيط زيست ما از سه قسمت عمده ي هوا ( اتمسفر ) ، خشكي ( ليتوسفر ) و محيط آبي ( هيدروسفر ) تشكيل شده است كه تعامل منظمي با يكديگر دارند . نزولات آسماني از اتمسفر به سوي زمين مي آيد و ليتوسفر تحت پوشش گياهي ، جنگل ها ، مزارع و شهرها و ... را سيراب مي كند . همچنين رودخانه ها آب هاي فرود آمده را به سمت هيدروسفر ؛ يعني درياچه ها ، درياها و اقيانوس ها هدايت مي كنند و بازگشت آب هاي تبخير شده به اتمسفر چرخه ي آب را پديد مي آورد . چنين نظمي با ناظم قادر است ؛ همچنان كه خداوند متعال در قرآن مي فرمايد : « إن في خلق السماوات و الأرض و اختلاف اليل و النهار لآيات لاولي الألباب ». (3)

آلبرات وينچستر زيست شناس معاصر مي گويد : « هر كشف تازه اي كه در دنياي علم به وقوع مي پيوندد ، صدها مرتبه بر استواري ايمان ما مي افزايد ، و وسوسه هاي نهاني را كه كما بيش در باطن اعتقادات ما وجود دارد ، از بين مي برد و جاي آن را به افعال خداشنا سي و توحيدي مي بخشد . » (4)

و چه زيبا سروده اي است كه :

برگ درختان سبز در نظر هوشيار

هر ورقش دفتري است معرفت كردگار

2. طبيعت زيبا را خداوند دوست دارد :

تنوع در محيط زيست

ما زيبايي آفرين است و موجب گوناگوني حيات مي شود .

كوه هاي راست قامت ، گل هاي رنگارنگ ، تنوع درختان زيبا ، جانوران گوناگون ، آب هاي مواج ، درياها و دشت هاي پهناور ، جريان بادها و نسيم لطيف ، ابر و رنگ نيلي آسمان و ... همگي مخلوق خداي دانا و حكيم است . درك زيبايي طبيعت ، امري مشترك و اختلاف ناپذير ميان انسان ها و رمز آن يگانگي در فطرت و هم گرايي در احساس زيبايي است .

« إن الله جميل و يحب الجمال » ؛ (5) زيبايي در اين جا مطلق است و همه مصاديق آن را در بر مي گيرد . محيط زيست زيبا نيز يكي از مصاديق زيبايي است . (6)

3. حفاظت از محيط زيست رضايت خدا را به همراه دارد :

حفاظت يا conservation عبارت است از : استفاده بهينه و مناسب از محيط زيست ؛ به گونه اي كه بتوان با بهره گيري از نواحي و منابع طبيعي در جهت توليد كالا و خدمات ، نيازهاي شخصي و اجتماعي را برطرف ساخت ، بي آن كه سرمايه ي اصلي از بين رود ، يا دگرگون شود . در اين صورت ، حفاظت و ذخيره نواحي و منابع طبيعي بر عهده ي انسان هاست .

آلوده كردن آب هاي آشاميدني ، رها كردن فضولات انساني در زير درختان ميوه دار و قطع درختان از جمله مناهي است . اصل پنجاه قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز مي گويد : « در جمهوري اسلامي ايران حفاظت محيط زيست كه نسل امروز و نسل هاي بعد

بايد در آن حيات رو به رشدي داشته باشند ، وظيفه عمومي تلقي مي گردد ؛ از اين رو فعاليت هاي اقتصادي و غير آن كه با آلودگي هاي محيط زيست و تخريب غير قابل جبران آن ملازمه پيدا مي كند ، ممنوع است ».

4. تخريب محيط زيست ، تخريب نعمت هاي الهي است :

بي گمان محيط زيست به شكل تركيبي يا جزيي ازجمله نعمت هاي الهي به شمار مي رود و در بر دارنده ي منافع فراوان براي مخلوقات الهي است .

تخريب محيط زيست غالباً آلاينده ها پديد مي آيد . آلاينده هاي فيزيكي ، شيميايي و راديو اكتيوي موجب از بين رفتن بافت طبيعي و تغيير نرخ رشد گونه هاي موجودات است و سلامتي ، رفاه ، آسايش و حقوق انسان ها را به خطر مي اندازد .

آگاهي و عمل به گزينه هاي دستوري محيط زيست ، موجب كاهش آلاينده هاي محيط زندگي شده و در راستاي بهره گيري مطلوب از نعمت هاي الهي ، شكر نعمت به حساب مي آيد :

« ... و لا تفسدوا في الأرض بعد إصلحها ذلكم خير لكم إن كنتم مؤمنين ». (7)

5 . رعايت بهداشت محيط زيست و نشانه ي ايمان است :

اين پيام آشنا در بر دارنده ي مفهوم گسترده ي « النظافه من الإيمان » است ؛ چرا كه طهارت باطن ، طهارت ظاهر را در پي دارد . و امروز كه بهداشت محيط زيست قرباني توسعه تكنولوژي و توليد فرآورده هاي جديد و متنوع شيميايي است ، بيشتر از ديروز فريادرس و ناجي زندگي بشر است .

و اين پيام جهاني رسول خدا صلي آله عليه و آله شعار اصلي حاميان و حافظان محيط زيست است .

در جاي ديگر از پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله نقل شده است كه فرمود : « تنظفوا بكل ما استطعتم ، فإن الله تعالي بني الإسلام علي النظافه و لن يدخل الجنه إلا كل نظيف (8) ؛ هر آنچه مي توانيد نظافت را رعايت كنيد ؛ زيرا خداوند متعال اسلام را بر پايه نظافت بنا كرده و هرگز به بهشت وارد نمي شود ؛ مگر انسان پاكيزه » .

رعايت پاكيزگي ، نظافت و زيباي براي هميشه مستحب است تا محيط زيست انسان بيان گر زيبايي شريعت و پاكي و صفاي آن باشد؛ همچنان كه آلوده ساختن محيط زيست از قبيل : انداختن زباله در خيابان ، تخريب باغ ها و پارك ها ، رها سازي فاضلاب در آب هاي پاك و تميز اگر به ضرر جاني يا مالي مسلمين ختم شود ، يا هر نوع فساد و تباهي در برداشته باشد ، حرام است و چنانچه به اين حد از ضرر نرسد ، عملي قبيح ، زشت و مكروه است .

6 . محيط زيست ، مجال عبادت انسان هاست :

عبادت و عبوديت هدف خلقت انسان است و ظرف تحقق آن همين دنيايي مادي است . مقدمه ي عبادتي زيبا ؛ همچون نماز ، طهارت ظاهري و باطني است . با آب آلوده نمي توان طاهر گرديد ، از اين رو براي برداشتن اولين گام بايد آب و خاك را پاكيزه نگه داشت و تا با آن صورت را طاهر ساخت

و بر خاك ساييد و به معبود تقرب جست . هواي آلوده نيز بر جسم و جان ما اثر مي گذارد و روح عبادت را از ما دور مي سازد ؛ اين همه گفتن براي آن بود كه محيط زيست كه مجال زيستن عبودي است ؛ از آلودگي ها محفاظت شود .

7. با فقه محيط زيست آشنا شويم :

فقه ؛ دانش چگونه زيستن است . راه بندگي و روش تعامل انسان ها با يكديگر و نيز با محيط زندگي را به ما مي آموزد .

دايره ي فقه ؛ شامل تمامي رفتار اختياري بشر است و بي گمان زندگي در طبيعت و اكوسيستم نيز از اين امر مستثنا نيست .

از آن جا كه احكام فقهي پشتوانه اعتقادي دارند ، مطرح كردن فقه براي محيط زيست مي تواند بسان عاملي الزام بخش به دستورات علم محيط زيست باشد . احكام آب ها ، مسايل غواصي ، معادن ، انفال ، زمين هاي موات ، صيد ، شكار و بسياري ديگر از مباحث فقهي ، نشان نگر نگرش خاص فقه اسلام به محيط زيست است .

البته بايد توجه داشت كه فقه محيط زيست نيز مانند ديگر ابواب فقهي از راه اجتهاد ، يا تقليد حاصل مي شود ؛ از اين رو بر متصديان تفقه است كه مسايل فقه محيط زيست را استنباط كنند تا تدوين قوانين محيط زيست بر اساس آن ها صورت گيرد .

8 . درخشش انديشه ي سالم در محيط زيست سالم :

كلام معروف عقل سالم در بدن سالم به تجربه براي ما اثبات شده است . عقل و

روح رابطه نزديكي با جسم و محيط زيست آن دارد . اگر محيط زيست مادي ، سلامتش را از دست بدهد ؛ جسم با آسيب مواجه مي گردد و روان و انديشه را به خود مشغول مي دارد و اختلال در آن ايجاد مي كند . نگاه كردن به مناظر سرسبز موجب كاهش و حتي درمان بيماري هاي روحي مي گردد و روان را آرامش مي دهد ؛ از اين - رو انديشه سالم نياز به محيط زيست سالم دارد .

9 . طبيعت امانت خدا در دستان ما :

انسان هاچهار گونه رابطه دارند :

1 . رابطه ي انسان با خدا ، 2 . رابطه ي انسان با خودش ، 3. رابطه ي انسان با هم نوعانش 4 . رابطه ي انسان با محيط زيست .

حقوق را نيز بر اساس همين چهار رابطه مي توان تقسيم بندي نمود . از حقوق محيط زيست بر انسان آن است كه بداند امانتي را خدا در اختيار او قرار داده كه بايد حقوقش را حفظ و حراست بنمايد . علم محيط زيست نيز بنا بر همين هدف است . اگر چه امروز حقوق محيط زيست تحت تأثير علوم و تكنولوژي مدرن است ، اما آسيب رساندن به محيط زيست با توجيه هماهنگي با شرايط نوظهور منطقي نيست و ضايعه را آلوده گر (Polluter must pay) بايد جبران كند . اگر همه باور كنند كه طبيعت ، نعمتي امانت وار در دست بشر است ؛ آن گونه بهره خواهند گرفت كه امانت گذار مي خواهد . پس بايد به اين پيام پاسخ داد كه :

1-

. آيا مي توان با تخريب محيط زيست ، الهي زيست ؟

و ما تبيين و پاسخ به اين پيام پرسش گونه را به شما عزيزان وا مي گذاريم .

اسلام در جهان

به جرم اقامه ي نماز در هواپيما !

درخواست يك جوان مسلمان انگليسي براي اقامه ي نماز، باعث اخراج وي از هواپيما شد .

به گزارش ( ايكنا ) و به نقل از « نيوكاسل سان » خلباني در فرودگاه بين المللي نيوكاسل انگلستان در پي درخواست يك جوان مسلمان براي اقامه ي نماز در هواپيما قبل از پرواز ، ضمن اخراج وي از هواپيما مقامات محلي و پليس را با خبر ساخت . افسران پليس « نيوكاسل » ضمن دستگيري جوان مسلمان وي را مورد بازجويي قرار دادند .

« آزاد علي » رهبر اجرايي بخش مبارزه با تروريسم انجمن مسلمانان ضمن مقصر دانستن خطوط هوايي در ايجاد اين گونه برخوردها با پيروان دين اسلام گفت : انجمن مسلمانان نيوكاسل اين جريان را با جديت پي گيري مي كند . وي ادامه داد : خلبان ها فقط در صورتي مي توانند مسافران را از هواپيما بيرون كنند كه رفتار آن ها براي ساير مسافران مخاطره انگيز باشد . (9)

اسلام آوردن سالانه سه هزار نفر درآلمان

شبكه خبري الجزيره انگليس در گزارشي كه به بررسي وضعيت مسلمانان ومهاجرين مقيم آلمان اختصاص داشت ، اعلام كرد : هر سال سه هزار آلماني مسلمان مي شوند .

به گفته اين شبكه خبري ، اين عده به سبب فعاليت هاي مراكز اسلامي به اسلام روي مي آورند و اين روند همچنان رو به گسترش

است . برلين مهم ترين تمركز مسلمانان آلمان است و از سه ميليون تن جمعيت مسلمان آلمان كه چهار درصد جمعيت اين كشور را تشكيل مي دهد ، 800 هزار مسلمان در شهر ساكن هستند . (10)

مسلمان شدن يك زن اسراييلي

روزنامه ي فلسطيني « دنياي وطن » نوشت : يك زن يهودي با به زبان آوردن « لا إله إلا الله و محمد رسول الله » مسلمان شد .

اين زن يهودي كه « موران » نام داشت . پس از گفتن شهادتين در مقابل قاضي « زياد لهواني » از قضات دادگاه شهر عكا در فلسطين ، نام خود را به « آيه » تغيير داد .

« آيه » پس از آن كه متعهد شد به احكام و تعاليم دين اسلام پاي بند باشد ، سند مسلمان شدنش را از دادگاه تحويل گرفت . بر اساس اين گزارش وي قصد دارد تا هفته ي آينده ي به شوراي خاخام بيت المقدس برود. و اعلام كند كه از دين يهود كنار فته و به اسلام ايمان آورده است .

اين زن تازه مسلمان اظهار داشت ؛ اگر چه مطمئنم كه در اين راه با سختي هاي زيادي مواجه خواهم شد ، اما من در اين كار مصمم هستم .

« آيه » همچنين به مسجد الجزار رفت و در آن نماز به جاي آورد و در خصوص انگيزه اش براي مسلمان شدن گفت : دوست دارم كه صلح در همه جا فراگير و همه ي بشريت تنها خدا را بپرستند . وي از زنان مسلمان خواست تا تقواي خدا را پيشه كرده

و به عبادت خدا و اجراي فرامين الهي بپردازند . (11)

وي كه با وجود مخالفت والدين خود اسلام آورد ، مي گويد : براي اولين بار در زندگي ، طعم آرامش و تقوا را احساس كردم. آيه 31 ساله چند سال قبل با يك جوان عرب ازدواج كرد و در اين سال ها ، تعاليم اسلام را فرا گرفت .

وي با لهجه ي عربي و عبري گفت : پيش از اين كه اسلام بياورم ، عادت كرده بودم روزي 5 بار نمار بخوانم . او پس از تشرف به اسلام براي به جا آوردن حج عمره به خانه ي خدا مشرف شد . (12)

مسلمان شدن يك راهبه

كليسايي در آمريكا فعاليت يك راهبه كه به دين اسلام گرويد را به مدت يك سال به حال تعليق درآورد .

به گزارش پايگاه اينترنتي « العربيه نت » ، اين راهبه ي مسيحي كه اكنون مسلمان شده با لباس راهبه ها در نماز جمعه شركت كرد .

« وان هولمز ريدينگ » 55 ساله كه داراي دكتراي علوم الهي است و از سال 1984 راهبه شده با رهبران كليسايي كه به آن وابسته است ، اختلاف پيدا كرد ؛ زيرا وي اين ادعا را كه حضرت مسيح عليه السلام پسر خداست ، رد كرده است .

به گفته ي وي پس از بررسي اديان مختلف تمايل به اسلام پيدا كرد ؛ زيرا در اين دين خضوع كامل در مقابل خداوند وجود دارد .

او مي گويد : سعادتي در دين اسلام ديده كه مانند آن را در هيچ دين ديگري به خصوص در انجام نمازهاي

پنج گانه در هر روز نديده است . (13)

مسلمانان بوسني نماز صلح خواندند

مسلمانان بوسني به مناسبت ششصدمين سال ورود اسلام به كشورشان نماز جماعت براي صلح برگزار كردند .

به گزارش ، شبكه تلويزيوني العالم ، هدف مسلمانان بوسني از برزگزاري مراسمي مثل نماز جماعت براي صلح و مراسم هاي شبانه در پايان ششمين قرن ورود اسلام به اين منطقه ، آگاه كردن اروپايي ها از اين موضوع است كه مسلمانان از صدها سال پيش در اروپا در صلح زيسته اند .

« مصطفي سير ك » مفتي بوسني در اين باره به خبرنگار العالم گفت : اروپايي ها از ناحيه مسلمانان مهاجر خاورميانه احساس نگراني مي كنند و فراموش كرده اند . كه در اروپا مسلماناني نيز زندگي مي كنند كه از ساكنان اصلي اين منطقه هستند . وي افزود : ما ديگر اجازه نخواهيم داد كه نسل كشي ديگري صورت گيرد . اروپايي ها بايد هويت ما را بپذيرند و سارايوو شهر صلح باشد نه جنگ .

كشتار مسلمانان در سربرنيتسا يك نمونه از نسل كشي اروپايي ها در اين منطقه است . (14)

اهالي يك روستا دركشور غنا با بيش از 5 هزار نفر جمعيت اسلام آوردند

بيش از 5 هزار نفر از اهالي يك روستا دركشور غنا ، به طور رسمي پيرو دين اسلام شدند . اين روستا به نام « كيبا تيطو » در منطقه شمالي كشور غنا قرار دارد و حدود 196 خانوار در آن زندگي مي كنند و پيشه عموم مردم اين روستا دامداري و كشاورزي است .

همچنين اهالي اين روستا پس از مسلمان شدن

، مسجد بزرگي براي انجام فرايض ديني ساخته اند . (15)

برگزاري كنفرانس بين المللي« نقش زنان مسلمان در آموزش » در سوييس

در پايان اين كنفرانس دو روزه ، بيانيه اي به منظور تقدير از زنان برجسته ي مسلمان در كشورهاي اروپايي و نقش آنان در تاريخ اسلامي اين كشورها ، قرائت شد . دكتر فوزيه الأشماوي ، رييس نشست زنان مسلمان اروپايي ( FFME) اظهار كرد : « بيانيه ي ژنو ، از زنان مسلمان اروپايي مي خواهد تا مطابق با دستورات اسلام ، شيوه ي هم زيستي مسالمت آميز در جوامع خود را در پيش گيرند . » در اين بيانيه خطاب به كشورهاي اروپايي ؛ همچون اتريش و بلژيك ، از دولت مردان اين كشورها خواسته شد تا اسلام را به عنوان يك مذهب ، به رسميت بشناسند . در اين بيانيه آمده است : « كشورهاي اروپايي موظف هستند آموزش و پرورش فرزندان مسلمانان را بر اساس موزاين اسلام و پذيرش آن ها را هي عنوان يك شهروند مدنظر قرار دهند . » (16)

ارتقاي جايگاه حجاب در بوسني

در پي ممنوعيت چند دهه اي حجاب از سوي حكام كمونيست يوگسلاو در بوسني ، حضور اين نشانه ي مقدس از اسلام و حافظ شخصيت زن مسلمان در بازگشت به روز هاي قديم ارتقاي چشم گير يافته است . يك دانشجوي ، 25 ساله و محجبه ي مسلمان گفت : حجاب در يوگسلاوي سابق - كه بوسني نيز بخشي از آن بود - در ميان زنان كهنسال مناطق روستايي مورد توجه قرار مي گرفت و دولت كمونيست اين كشور براي افراد

محجبه احترامي قايل نبود ؛ چرا كه حجاب را به عنوان نمادي از احساسات ديني تلقي مي كرد . درجنگ 43 ماهه بوسني 200 هزار نفر جان خود را از دست دادند و دو ميليون نفر از خانه هاي خود متواري شدند . از 3/8 ميليون ساكن بوسني 40 درصد آن را مسلمانان ، 31 درصد را مسيحيان ارتدكس و 10 درصد را كاتوليك ها تشكيل مي دهند . (17)

برگزاري كنفرانس « شخصيت زن مسلمان در تركيه »

اولين نشست سمينار « شخصيت زن مسلمان » در عصر بيست و يكم از طرف انجمن جوانان آناتولي در مناطق مختلف شهر استانبول برگزار شد. و به مدت يك ماه در شهرهاي ديگر ادامه داشت . « شكران اوزبي » رييس منطقه اي كميسيون هاي زنان استانبول در اين باره گفت : همه زنان بايد در اين كنفرانس ها شركت كنند ؛ زيرا در آن درباره ي مسايل مهم مربوط به زنان بحث و گفت و گو خواهد شد . زنان مسلمان درباره ي شخصيت زن مسلمان در عصر بيست و يكم نياز به اطلاعات دارند و من اميدوارم و كه زنان با شركت در اين كنفرانس ها حداكثر بهره و استفاده را ببرند. (18)

اعمال تبعيض غير عادلانه در مورد زنان مسلمان تركيه

با در پيش بودن انتخابات رياست جمهوري تركيه بحث حق آزادي استفاده از حجاب اسلامي براي زنان مسلمان در اين كشور لاييك گسترش يافت . زناني كه در تركيه از روسري به عنوان پوشش استفاده مي كنند و معتقدند كه به خاطر داشتن اعتقادات مذهبي به صورت غير عادلانه مورد تبعيض قرار

مي گيرند و با آن كه بيشتر جمعيت تركيه مسلمان هستند ، اما حق زنان در پوشيدن روسري اسلامي كانون مباحثات بسيار شديد در اين كشور است . ساختار لاييك تركيه هشدار مي دهد كه افزايش رعايت حجاب به مراتب افزايش اصول گرايي را به دنبال خواهد داشت . در حال حاضر بسياري از زنان تركيه از حجاب سنتي و غير اسلامي استفاده مي كنند . تقريباً 11% حجاب كامل دارند و از پوشش چادر استفاده مي كنند . حكومت لاييك تركيه كه شامل نظاميان قدرت مند ، رييس جمهور و قوه ي قضاييه مي باشد ، اخيراً اظهارات شديدي پيرامون افزايش اصول گرايي ابراز داشته است . (19)

فرهنگي

حركت خزنده ي ترويج كتاب هاي عرفاني كاذب ميان دانشجويان دختر

مشاور امور زنان رياست نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري مدظله العالي در دانشگاه ها گفت : دختران در برخورد با فعاليت هاي فرهنگي به صورت متفاوت عمل مي كنند ، تعداد دختراني كه به سمت مباحث عرفاني گرايش پيدا مي كنند . بيش از پسران است .

كتاب هايي كه در حوزه هاي عرفاني با سرعت به چاپ هاي بعدي مي رسند و كاري نيز به دين ندارند با نقاط ضعف بسيار و فقط با تصاوير جذاب و دو سه پيام عرفاني دست به دست ، بين دانشجويان دختر مي گردند ؛ در حالي كه ما مفاهيم عرفاني خيلي جذاب تري در ادعيه خود داريم كه بايد روي آن با قلم جوان پسند كار شود ، بيت اللهي در بيان نتايج نظر سنجي هاي صورت گرفته در نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه

ها گفت : مشكل ما اين است كه دختران دانشجو و اساتيد زن كه افراد متدين و با حجاب كامل هستند .، چندن فعال نيستند . انفعال نيروهاي متدين دانشگاه ها يك مسأله است . دانشجويان دختر با حجاب چادر در بدنه ي دانشگاه ها تأثير گذار نيستند و فعال نيز فقط در طيف ويژه اي مؤثر هستند . اساسي ترين حركت در معاونت هاي فرهنگي دانشگاه ها اين است كه اين نيروها را فعال كند ؛ چه اين نيروها را فعال كند ؛ چه اين نيروها بيشتر فعال شوند، كار سرعت بيشتري مي گيرد . (20)

افزايش تقاضا براي خواندن قرآن در زندان هاي بنگلادش

تقاضاي زندانيان بنگلادشي براي استفاده از قرآن و كتب مذهبي در زندان هاي اين كشور به شدن در حال افزايش است . به گزارش خبرگزاري ايكنا به نقل از Zee News ، بسياري از وزيران ، تجار و مقامات سياسي سابق اين كشور در بين زندانياني هستندكه تقاضاي خواندان قرآن را در زندان دارند . اين درخواست موجب شگفتي مقامات زندان شهر داكا ، پايتخت بنگلادش اين كه زندانيان بنگلادش شده است . تقريباً تمام زندانيان شهر داكا ، از مسؤولان كتابخانه ي اين زندان خواسته اند كه قرآن ، يا كتب مذهبي دين اسلام را در اختيار آنان قرار دهند . به گفته ي مقامات زندان ، طارق رحمان ، فرزند خالد ضياء نخست وزير سابق بنگلادش كه در حال حاضر در زندان به سر مي برد و لطف الزمان باباز ، وزير كشور سابق نيز در بين زندانياني هستند كه براي خواندن قرآن بيش از ديگر زندانيان

علاقه نشان داده اند . 75 درصد ازجمعيت بنگلادش را مسلمانان تشكيل مي دهند . (21)

ساخت مصلاي ويژه نابينان و ناشنوايان در مسجد الحرام

مدير كل امور مسجد الحرام و مسجد النبي صلي الله عليه و آله به منظور خدمت رساني به نماز گزاراني كه مشكلات جسماني دارند ، اقدام به ساخت مصلاي ويژه اي نابينايان و ناشنوايان كرد . به گزارش خبرگزاري ايكنا و به نقل از پايگاه اطلاع رساني محيط ، در اين مصلي كه طبقه ي اول مسجد الحرام قرار دارد، علاوه بر امكانات خاص به منظور اداي نماز معلولان جسمي ، خطبه هاي نماز جمعه توسط يكي از كارشناسان به زبان اشاره براي ناشنوايان ترجمه مي شود . همچنين راه هاي ورودي و خروجي و وضوخانه هاي اين مصلي ، به منظور آسايش نمازگزاراني كه از ويلچر استفاده مي كنند ، به آسانسور و تسهيلات ويژه كم توانان جسمي مجهز شده است . (22)

فعاليت 40 هزار سايت وهابي عليه شيعه

حضرت آيه الله جعفر سبحاني در نهمين اجلاسيه ي استادان سطح عالي و خارج حوزه ي علميه ي قم كه در مدرسه ي آيه الله العظمي گلپايگاني قدس سره بر پا شد با تأكيد بر عدم مدرك گرايي در حوزه گفت : حوزه ي علميه نبايد مثل دانشگاه مدرك گرا باشد ، بلكه حوزه بايد علم گرا باشد و اگر روح مدرك گرايي حوزه را فرا گيرد ، توان ترويج منطق گرا يي شيعي در حوزه تضعيف مي شود .

استاد برجسته ي حوزه ي علميه ي قم دربخش ديگري از سخنان خود وجود نزديك به 5 ماه تعطيلي

در دروس حوزه ي را باعث افت تحصيلي طلاب قلمداد كرد و افزود : وجود اين ميزان تعطيلي به حوزه ضربه مي زند و بايد سعي شود اين تعطيلات به كم ترين حد خود برسد .

آيه الله سبحاني با اشاره به پيشرفت روز افزون حوزه ي علميه ي قم پس از پيروزي انقلاب اسلامي فرمود : متأسفانه برخي افراد مغرض كارهاي فراوان انجام شده در حوزه را به باد انتقاد مي گيرند در حالي كه طي چند سال گذشته ي حوزه علميه در زمينه ي دروس و رشته هاي تحصيلي پيشرفت خوبي داشته است .

معظم له به فعاليت بيش از 40 هزار سايت وهابي در اينترنت اشاره كرد و گفت : هم اكنون اين سايت ها علاوه بر تبليغ وهابيت به تخريب تشيع نيز مي پردازند كه بايد حوزه ي علميه براي مقابله با اين قبيل تبليغات منفي چاره انديشي و اقدام كند .

بر اساس اين گزارش حجه الاسلام و المسلمين حسيني بوشهري ، مدير حوزه ي علميه ي قم نيز آسيب شناسي تحصيلي حوزه ، راه اندازي شوراي عالي آموزش حوزه و طراحي يك مدل نظام آزاد براي دروس حوزوي را از جمله برنامه هاي سال جاري حوزه ي علميه ذكر كرد . (23)

حضور چشم گير مسلمانان فرانسه در نماز هاي جماعت

به گزارش رويترز وجود 1500 مسجد يا خانه هاي نيايش در فرانسه نمي تواند جوابگوي پنج ميليون مسلمان اين كشور باشد ؛ از اين رو مسلمانان براي اداي نماز در پارك « چانوت » واقع در « مارسلي » ، بزرگ ترين محل اجتماع خود را در اروپا

تشكيل دادند . (24)

ترجمه قرآن به زبان گرجي

براي اولين بار و به همت يك پروفسور گرجستاني ، قرآن كريم به زبان گرجي ترجمه شد .

به گزارش ايكنا ، به نقل از « المحيط » ، اين ترجمه به همت پرفسور گورجي لوبگانيدزه ، شرق شناس گرجستاني انجام شد .

اين پروفسور گرجستاني براي انجام اين ترجمه ، سال ها به كشورهاي اسلامي سفركرده تا با علماي علم تفسير در اين باره به مشورت و نظر خواهي بپردازد. (25)

ورود سي دي هاي غير اخلاقي براي كودكان

مدتي است كه در مرزهاي جنوب شرقي ايران سي دي هاي ضد اخلاقي با عنوان « كارتون براي كودكان و نوجوانان » به داخل كشور قاچاق مي شود .

دشمنان اسلام براي از بين بردن اعتقادات جوانان و نوجوانان حساس ترين زمان را انتخاب كرده اند تا بتوانند در آينده بر روي نسل جوان برنامه ريزي نمايند ؛ از اين رو لازم است از طريق رسانه هاي ارتباط جمعي در اين مورد روشن گري لازم صورت گيرد و مسئوولين نهادهاي فرهنگي و آموزشي برنامه هاي سرگرمي با هويت اسلامي و متناسب با ذايقه هاي جوانان و نوجوانان تهيه نمايند و با قيمت مناسب در اختيار آن ها قرار دهند تا زمينه براي نفوذ سرگرمي ها مبتذل غربي از بين برود . همچنين لازم است مسؤولين امنيتي در مبارزه با ورود و توزيع اين نو ع سي دي ها به طور قاطع عمل نمايند. (26)

چاپ كتاب اهانت آميز به مقدسات اسلامي در باكو

مقدسات اسلامي مسلمانان بار ديگر در كتابي تحت عنوان « رساله ي شريعت » در

جمهوري آذربايجان مورد اهانت قرار گرفت . در كتاب « رساله ي شريعت » نوشته علي خان موسي اف يكي از فعالان وهابي ، حكايت هاي جعلي و اهانت آميز درباره ي پيامبرگرامي اسلام صلي الله عليه و آله و حضرت علي عليه السلام درج شده است .

بر اساس اين گزارش ، كتاب ياد شده در سطح گسترده در جمهوري آذربايجان منتشر شده است . (27)

طراحي اسباب بازي هاي ديني در آمريكا

فروشگاه هاي زنجيره اي وال مارك كه داراي 425 شعبه در سراسر ايالات متحده ، است اقدام به عرضه اسباب بازي هاي ديني كرده تا پاسخ گوي نياز والديني باشند كه ترجيح مي دهند فرزندان خود را با شخصيت هاي انجيلي آشنا كنند . اين نخستين بار است كه بزرگ ترين فروشگاه جهان خط توليد كامل اسباب بازي هاي ديني را به مشتريان خود عرضه مي كند . (28)

دانشگاه هاروارد آمريكا دروس ديني را به نظام آموزشي خود اضافه مي كند !

دانشگاه هاروارد آمريكا با تجديد نظر در نظام آموزشي خود ، مواد درسي ديني را وارد سرفصل هاي آموزشي خود كرد . اين طرح كه پس از صرف مدت زمان سه سال تحقيق و بررسي ، به اجرا در مي آيد ؛ با هدف رفع تنگ نظري در حوزه انديشه و پرداختن به مفاهيم ديني در آمريكا طرح ريزي شده است . « ديويد بيل بام » رييس دانشكده علوم دانشگاه هاروارد با اعلام اين خبر گفت : برنامه مذكور طي صدها ساعت بحث و گفت و گو تصويب و كميته اي نيز براي پي گيري اجراي آن

تشكيل شده است .

وي افزود : بر اين اساس درسي با عنوان « فرهنگ و معارف ديني » به دروس اصلي رشته هاي مختلف اضافه مي شود ، اين درس دانشجويان را با افكار ، انديشه ها و بررسي اوضاع اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي و ديني آشنا مي كند . با اجراي اين برنامه ، دانشجويان همراه با مطالعه موضوعاتي نظير سلول هاي بنيادين ، دروس اخلاقي و ديني را نيز مطالعه مي كنند .

دانشگاه هاروارد به عنوان قديمي ترين دانشگاه آمريكا واقع در ايالت ماساچوست ، معتبرترين دانشگاه اين كشور است . (29)

وهابيت دركمين سه هزار جوان مسلمان اهل سيدني

سه هزار جوان مسلمان ساكن شهر سيدني در معرض به دام افتادن مبلغان وهابيت قرار دارند . نتايج يك پژوهش كه با حمايت دولت استراليا و از سوي مصطفي كاراعلي ، عضو سابق گروه مسلمانان مشاور نخست وزير ، صورت گرفته است ، نشان مي دهد ؛ حدود سه هزار جوان مسلمان سيدني كه يك و نيم درصد جمعيت 200 هزار نفري مسلمانان شهر را تشكيل مي دهند ، در معرض افتادن به دام مبلغان تندروي وهابي قرار دارند و حتي برخي از اين جوانان تا مرحله پيوستن به گروه هاي نظامي وهابي پيش رفته اند . (30)

ساخت فيلم مستند « در مكه » توسط يك كارگردان زن آمريكايي

يك كارگردان زن مسلمان آمريكايي به منظور معرفي مناسك حج به عنوان يكي از اركان اسلام و ارايه آموزه هاي ديني مسلمانان ، فيلم مستندي را از مكان هاي مقدس شهر مكه با عنوان « در مكه » ساخته است

. به گزارش پايگاه اطلاع رساني مسلمانان آمريكايي در فيلم مستند خود اعمال حج را به عنوان يكي از اركان اسلام به تصوير كشيده است . انيسه درباره ساخته خود مي گويد : اين فيلم به درخواست شبكه نشنال جيو گرافيك درباره فريضه حج ساخته شده تا اسلام را پس از حادثه 11 سپتامبر سال 2001 به غير مسلمانان معرفي كند. (31)

علمي

هشدار پزشكان درباره قرار گرفتن نوازد در برابر تلويزيون

به گزارش شبكه تلويزيوني فاكس نيوز ، يافته هاي جديد در دانشگاه واشنگتن نشان مي دهد كه قرار دادن كودك زير دو سال دربرابر تلويزيون حتي براي نشان دادن برنامه هاي آموزشي باعث انحراف ذهن كودك و نوزاد مي شود و بيشتر از اين كه براي وي مفيد باشد ، مضر خواهد بود .

اين كودكان با مشكلات ذهني و عدم تمركز در مدارس رو به رو مي شوند . به توصيه ي پزشكان ، كودكان زير دو سال را به هيچ عنوان نبايد در برابر تلويزيون قرار داد ، حتي اگر براي تماشاي كارتون يا برنامه هاي خاص آموزشي باشد . (32 )

اثر پياده روي بر پوكي استخوان

ورزش و تغذيه ي صحيح علاوه بر فوايد بسيار زياد براي بدن ، كم هزينه بوده و روش مناسبي براي پيش گيري و درمان استئوپروز ( پوكي استخوان ) به شمار مي رود . استئوپروز يكي از مشكلات مهم سلامتي به خصوص در زنان است

كه تخمين زده مي شود در 20 سال آينده بيش از 40 ميليون زن در دنيا به اين بيماري مبتلا شوند . ورزش كردن زنان به خصوص در دوران

سالمندي بسيار با اهميت است . ورزش موجب تحريك استئوپلاست ها و استخوان - سازي شده و برنامه هاي ورزشي ؛ همچون تمرينات تعادلي ، قدرتي و كششي باعث افزايش استحكام استخوان مي شود .

در اين زمينه ورزش هاي هوازي از جمله پياده روي بسيار توصيه شده است و به نظر مي رسد كه پياده روي موجب افزايش توده ي استخوان ران و كاهش احتمالي شكستگي شود .

نتايج مطالعه در كشور فنلاند نشان مي دهد كه زنان يائسه با 30 دقيقه قدم زدن در روز و انجام ورزش هاي مقاومتي دوبار در هفته مي تواند قابليت انعطاف و تعادل بدن را افزايش داده و موجب كاهش فشار و چربي خون شود . بر اساس مطالعه ي ديگري در آلمان مشخص شد كه با انجام ورزش و مصرف كلسيم و ويتامين « د » ، تراكم استخوان در مهره هاي كمري به ميزان زيادي افزايش مي يابد.

اين تحقيق نشان مي دهد كه دوبار ورزش در هفته باعث افزايش قدرت ماهيچه ها مي گردد و ميزان از دست رفته ي استخوان و درد كمر را كاهش مي دهد . (33)

اهميت ضد عفوني كردن آشپزخانه و دست شويي

يك پزشك متخصص ميكروب شناسي مي گويد : پيشخوان آشپزخانه ها گاه به اندازه ي محل نشيمن توالت فرنگي محل تجمع باكتري هايي است كه مي تواند فرد را بيمار كند .

مردم معمولاً حمام را يك نقطه ي آلوده مي دانند و آلودگي

آشپزخانه را دست كم مي گيرند ؛ در حالي كه احتمال قرار گرفتن در معرض باكتري هاي زيان آور در آشپزخانه بيشتر

از حمام است .

مردم تمام مدت غذاهايي مانند : گوشت خام ، مرغ و گاو را به آشپزخانه هاي خود مي آورند كه مملو از باكتري هايي ؛ چون « سالمونلا» يا « كامپي لوباكتر» است.

پزشكان روش قديمي شست و شو با آب گرم و ضد عفوني كردن با شوينده هايي كه پايه ي الكي دارند را بهترين شيوه در تميز كردن خانه ها مي دانند .

نوارهاي الكي پوسته ي باكتري را از بين مي برد و موجب مرگ هاگ ها مي شود ، اما برخي شوينده هاي ضد باكتري اين خطر را دارد كه به باكتري ها اجازه مي دهد در برابر آن ها مصونيت ايجاد كند . صابون هاي ضد باكتري به اندازه ي صابون هاي الكي مؤثر نيست و باكتري هاي را سريع نمي كشد ، بلكه باعث مي شود كه باكتري ها در برابر آن ها مقاومت ايجاد كنند . (34)

تشخيص ندادن بوي مواد از نخستين علايم « آلزايمر » است

بر اساس مطالعه ي جديدي كه نتايج آن به تازگي منتشر شد ، كساني كه در تشخيص بوهاي معمولي و تكراري زندگي دچار مشكل مي شوند ، احتمالاً يكي از علايم بيماري آلزايمر را تجربه مي كنند .

به گزارش خبرگزاري رويترز از نيويورك ؛ آلزايمر سبب تخريب بخشي از مغز كه مسؤول بويايي است ، مي گردد .

افرادي كه در خانوادشان سابقه ي بيماري آلزايمر است ، بيشتر در معرض خطرند ، بيشتر در معرض خطرند ، البته عوامل مشخصي مثلاً فشار خون بالا ،

ديابت ، چربي و وزن زياد علت اصلي رسوب

نوعي پروتئين در بافت مغز است .

ديتر لوتيوهان يكي از كارشناسان بيوشيمي و دارو سازي كلينيك دانشگاه بن مي گويد : اين پروتئين مثل نخ كاموا به هم مي پيچد و به محض اين كه ساختمان آن پيچيده مي شود ، آن بخش از مغز را كه در آن واقع شده است ، بلوكه مي كند كه در نتيجه ي آن متابوليسم سلولي همان قسمت متوقف مي شود ؛ در اين صورت سلول هاي عصبي آن بخش از بين مي رود. (35)

والدين عزيز! تنفس دهاني كودكان را جدي بگيريد !

دكتر محسن نراقي ، جراح و متخصصين گوش و حلق و بيني در گفت وگو با مهر اظهار داشت : تنفس دهاني در افرادي كه سال هاي طولاني به اين روش عادت دارند ، يك مسأله عادي نيست و بايد نسبت به آن حساس بود.

افرادي كه تنفس از راه بيني را از دست مي دهند ، دچار مشكلات جسماني مي گردند . همچنين اختلالاتي در روابط اجتماعي اين قبيل افراد به وجود مي آيد كه مي تواند آزار دهنده باشد .

به گفته ي عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران ، افرادي كه به تنفس دهاني عادت دارند ، دچار مشكلاتي ؛ همچون خشكي گلو ، تخريب ريه و تضعيف سيستم دفاعي بدن مي شوند كه ممكن است در طولاني مدت ، مستعد برونشيت هاي مكرر شوند . اين افراد در طول روز دچار بي حالي ، خواب آلودگي ، كسالت و ضعف عصبي مي گردند .

نراقي در ارتباط با دوره ي سرماخوردگي كودكان كه باعث تنفس دهاني مي شود

، گفت : اين مسأله نبايد موجب نگراني والدين شود ؛ زيرا در اين زمان تنفس دهاني امري طبيعي تلقي مي شود و ممكن است كه يك كودك در طول سال چند نوبت سرما بخورد كه اين نوع تنفس هاي دهاني ، موقت است . (36)

وزن زياد مهم ترين عامل ايست تنفسي

دكتر منصور مدني متخصص جراحي فك و صورت از آمريكا در جريان برگزاري همايش تشخيص و درمان اختلالات خواب گفت : متأسفانه در كشور ايران 60 درصد جمعيت داراي وزن بيش از حد استاندارد مي باشند و اين اضافه وزن و چاقي خصوصاً در ناحيه ي گردن ، باعث ايست تنفسي به هنگام خواب و همچنين خرخر كردن مي شود .

وي علل ديگر ايجاد ايست تنفسي را گرفتگي بيني ، بافت هاي اضافي در سقف كا م، ضخيم بودن ماهيچه هاي دو طرف گلو و نحوه ي نادرست خوابيدن ، نام برد .

دكتر مدني راه درمان خرخر كردن و ايست تنفسي به هنگام خواب را كاهش وزن ، فرم صحيح خوابيدن و برطرف كردن مشكلات كام و مجراي بيني ذكر كرد و افزود : در موارد خاص كه نياز به جراحي است ، با استفاده از ليزر و راديو فركوئنسي - به عنوان روش هاي نوين - بيمار مي تواند بدون نياز به بستري شدن و با كمترين مشكل و به صورت سرپايي درمان شود. (37)

جدي گرفتن افسردگي مادران پس از دوره ي بارداري

نتايج تحقيقات جديد دانشمندان نشان مي دهد : بايد افسردگي مادران پس از اتمام بارداري را بيش از پيش جدي گرفت و اقدامات مناسب براي

تشخيص و درمان آن به عمل آورد ؛ وگرنه مشكلات زيادي براي مادر و فرزندش به وجود مي آيد .

علايم مادران افسرده پس از بارداري شامل : احساس غم و اندوه، خستگي ، نااميدي ، اختلال بخواب يا اشتها ، احساس عدم علاقه به كودك خود ، گريه هاي غير قابل كنترل ، بي ثباتي روحي رواني و احساس ترس از آسيب ديدن كودك است . با اين همه در صورتي كه اين اختلال در مراحل ابتدايي تشخيص داده شود و تحت درمان قرار گيرد ، اين احتمال وجود دارد كه بتوان بيمار را در مراحلي كه هنوز موجب آسيب مادر نشده است كنترل كرد . (38)

اسكناس ناقل انواع ميكروب ها ، انگل ها و قارچ ها

دكتر حسين طباطبايي متخصص پوست در گفت و گو با خبرگزاري دانشجويان ايران ( ايسنا ) ، با بيان اين مطلب گفت : ميكروب ها ، انگل ها ، قارچ ها و باكتري ها بر اثر خصوصيات بيولوژيكي ، عمرهاي متفاوتي دارند و در مدت زمان كوتاهي خارج از بدن انسان زنده مي مانند ، اما چنانچه اسكناس مقداري مرطوب باشد ، احتمال رشد باكتري ف انگل و قارچ در آن بيشتر است .

هر چه آب و هوا خشك باشد ، احتمال انتقال بيماري با اسكناس ها كمتر است . در برخي كشورهاي غربي نظير اسپانيا به صورت تصادفي اسكناس ها مورد بررسي و مشاهده قرار گرفت كه 80 درصد آن ها آلوده به كوكائين بود .

وي با بيان اين كه احتمال انتقال بيماري از سكه ها به علت خاصيت فلزي و محيط نامناسب

براي رشد ميكروب ها كمتر است ، اذعان ، داشت : كارت هاي الكترونيكي هزاران فايده دارد ؛ به ويژه آن كه با افزايش جميعت ، مبادلات نيز افزون شده يافته و ضرورت نياز به اين كارت ها بيشتر مي شود ؛ از اين رو مي توان انتقال اين بيماري ها و ميكروب ها را تا حدي زيادي كاهش داد . (39)

مراقب زانوهايتان باشيد

مفصل زانو در تمام فعاليت هاي انسان مانند ايستادن ، راه رفتن و حتي نشستن در معرض فشارهاي مكانيكي زياد ناشي از وزن ، حمل بار و حتي ماندن در يك موقعيت ثابت قرار دارد . به عنوان مثال ، فشار وارد بر مفصل زانو هنگام بالا فتن از پله ها معادل سه برابر وزن بدن و هنگام پايين آمدن هفت تا هشت برابر وزن بدن است ؛ از اين رو كاهش وزن براي حفظ سلامتي مفاصل به خصوص مفاصل زانو بسيار با اهميت است .

بي تحركي نيز خطري جدي براي مفاصل است . برخي بر اين باورند كه فقط با حذف فشار بر روي مفصل و ثابت نگه داشتن آن مشكل حل مي شود ؛ در حالي كه نداشتن تحرك مناسب خطري جدي براي بروز بيماري هاي مفصل ؛ همچون آرتروز است ؛ چرا كه تغذيه ي مفصل از طريق تحرك انجام مي شود .

نحوه ي نشستن به صورت چهار زانو ، چمباتمه زدن و استفاده از توالت هاي ايراني از جمله موارد تشديد كننده ي آسيب هاي مفصلي است كه افراد سنين پايين را نيز مستعد ابتلا به آسيب هاي مفصلي مي كند . مطالعات نشان

داده است ؛ علاوه بر كاهش وزن با تغذيه و انجام ورزش هاي مناسب مي توان به پيش گيري و درمان آسيب هاي مفصلي كمك كرد . (40)

قدرت ملكه زنبورها در كنترل ذهني زنبورهاي كارگر

نتايج تحقيقات گروهي از حشره شناسان نيوزلندي نشان مي دهد كه زنبورهاي ملكه از نوعي توانايي برخوردارند كه مي توانند به كمك آن رفتارهاي زنبورهاي جوان كارگر را درستكاري كنند .

در حقيقت زنبورهاي ملكه مي توانند با استفاده از اسيد همووانيليك كه بخشي از فرومون آرواره اي زنبور است ، رفتار زنبورهاي كارگر را تغيير دهند . فرومون رايحه مخصوصي است كه جنس ماده بسياري از جانوران در فصل جفت گيري براي جذب و جلب توجه جنس نر از خود متصاعد مي كنند .

اين كنترل ذهني و بروز رفتارهاي تهاجمي باعث مي شود كه زنبورهاي جوان كارگر توانايي يادگيري خود را از دست داده و نتوانند فعاليت هاي مرتبط به وظيفه خود را كه شامل شناخت رنگ ها ، عطرها و محل هاي گل ها است ياد بگيرند و انجام دهند .

در حقيقت ملكه به اين روش مي تواند زنبورهاي جوان كارگر را طوري تربيت كند كه به جاي تهيه غذا ، تبديل به محافظان ملكه و لانه شوند . (41)

تخريب مفاصل افراد چاق دو برابر ديگران

دكتر سعيد يزدان بخش دبير علمي سومين كنگره تعويض مفصل ران و زانو گفت : افراد چاق و كساني كه اضافه وزن دارند ، دو برابر بيشتر از ساير افراد عادي به مشكل تخريب مفصل مبتلا مي شوند . همچنين عدم تحرك و ورزش از جمله عوامل مؤثر

در تخريب مفصل است .

مشكل كمردرد به خصوص در افرادي كه تحرك بدني كم تري دارند و به خصوص دركارمندان بيشتر است .

كارمندان بايد با رعايت نكاتي ساده ، همچون درست نشستن و انجام يك سري حركات ورزشي براي تقويت عضلات شكم و كمر از ابتلاي خود به كمردرد پيش گيري كنند .

يك نكته مهم در خصوص درست نشستن تكيه دادن به صندلي است ؛ به گونه اي عضلات ستون فقرات در حالت آرميدگي ( Relaxation ) قرار گيرد . (42)

اجتماعي

رعايت حجاب دختر يك خواننده زن عرب

دختر پانزده ساله ي يك خواننده ي زن معروف لبناني ، برخلاف رويه ي مادرش ، حجاب اسلامي را برگزيد .

نشر يه ي اينترنتي « سيريا لايف » نوشت : « زينب » و دختر « هيفا وهبي » خواننده ي عرب در 9 سالگي ضمن ابراز انزجار از روش زندگي مادرش به پيروي از دستورات خداوند همت گمارد.

زينب به مطبوعات گفته است : ستاره بودن مادرم كه همراه با گناه است ، براي من هيچ ارزشي ندارد .

اين نشريه با انتشار عكسي از زينب محجبه افزود : اين دختر مؤمنه اكنون به همراه مادر بزرگش در كويت زندگي مي كند و در چند سال گذشته با مادرش ديداري نداشته است .

« هيفا وهبي » مادر زينب هميشه در مصاحبه هاي خود از توضيح درباره ي دخترش خودداري مي كند و يك بار در اين باره جلوي دوربين به شدت گريه كرد .

خانواده ي وهبي از خانواده ي معروف جنوب لبنان است. برادر هيفا از رزمندگان مقاومت حزب

الله بود كه در مقابله با دشمن صهيونيستي در سال 1983 ميلادي به شهادت رسيد . (43)

جمع آوري 200 ميليارد تومان زكات در سال جاري

پيش بيني مي شود جمع آوري زكات كشور در سال جاري به بيش از 200 ميليارد تومان برسد .

دبير ستاد احياي زكات كشور در جلسه ي ستاد احياي استان ايلام ضمن اعلام اين مطلب گفت : اين ميزان زكات سه برابر زكات جمع آوري شده در سال گذشته است كه بيش از 300 درصد رشد دارد .

دبير ستاد احياي زكات كشور خاطر نشان كرد : با همكاري دستگاه هاي عضو ستاد احياي زكات كشور خوشبختانه روند و ترويج و توسعه ي فريضه ي زكات در كشور مطلوب بوده و سال به سال استقبال بيشتري در اين زمينه به عمل مي آيد . وي سه راهبرد اصلي ترويج ، تبيين و تحقق را در امر توسعه ي زكات مؤثر دانست و گفت : در آينده ستادهاي زكات در كشور بر مبناي اين سه مهم حركت خواهند كرد . (44)

پوشش زنان محجبه مد روز اروپا

نوع پوشش زنان محجبه درجوامع اروپايي ، محيط كار و ميهماني ها توجه بسياري از شيك پوشان را به خود جلب كرد و تبديل به مد روز اروپا شد . زنان مسلمان كه اكثر آن ها از قشر جوان اين كشورها هستند با انتخاب شلوار ، لباس هاي بلند زنانه و روسر هاي رنگي توانسته اند علاوه بر معرفي حجاب به عنوان نمادي از هويت اسلامي و شخصيت والاي انساني ، پوشش كامل خود را به نوعي مد روز تبديل كنند . بنا به

گزارش رويتر ، علت اصلي تمايل زنان اروپايي به لباس هاي زنان محجبه و مسلمان اين است كه اين لباس ها در عين زيبايي از سادگي نيز برخوردار است و چهره اي نجيب ، پاك و معصوم از بانوان را به نمايش مي گذارد. برخي از دولت مردان كشورهاي اروپايي از همه گير شدن اين گونه مدها ابراز نگراني كرده اند . (45)

اعتراض روحاني شيعه به مجوز قاضي آلماني براي كتك زدن زنان

در پي صدور حكم قاضي دادگاه فرانكفورت كه در آن به استناد آيه اي از قرآن ، كتك زدن زن توسط همسر مسلمان جايز شمرده شده است ، سيد عباس حسيني قائم مقامي ، رييس مركز اسلامي هامبورگ ، طي نامه اي سرگشاده به قاضي مذكور ، اين حكم را مردود شمرد . چندي پيش قاضي دادگاه فرانكفورت در قضاوت بين يك زن و شوهر مسلمان ، كتك زدن همسر را جايز شمرد و آن را مستند به احكام اسلام و آيات قرآن دانست . حسيني قائم مقامي با استناد به تفسير آيه 34 سوره " نساء " چنين برداشتي را نادرست شمرد . در نامه ي رييس مركز اسلامي هامبورگ به قاضي مذكور آمده است ؛ ... مطلع شدم كه جنابعالي در صدور حكم براي يك زن مسلمان كه از سوي همسر خود مورد ستم قرار گرفته ، به آيه اي از قرآن استناد نموده ايد و نتيجه ي حكم شما ، تأييد ظلم به اين زن مظلوم بوده است . از شنيدن اين خبر بسيار تعجب كردم ؛ از اين رو لازم ديدم نكاتي را در اين مورد ياد آور

شوم :

قرآن براي اين كه راه هر گونه سوء استفاده را مسدود نمايد ، هشدار مي دهد كه برخي از گمراهان و بيمار دلان كه درصدد توجيه رفتارهاي ناپسند خود هستد . به ظاهر اين آيات استناد مي كنند ؛ حال آن كه استناد به ظاهر اين آيات موجب فساد و گمراهي خواهد شد . متأسفانه اين هشدار آشكار هم از سوي برخي مسلمانان ، و هم از سوي برخي غير مسلمانان مورد بي توجهي قرار گرفته و گويا اساساً چنين تصريحي در قرآن وجود ندارد . بي ترديد اگر مسأله ي تفسير پذيري متون مقدس ناديده گرفته شود ، حتي ظواهر همه ي متون مقدس اديان مختلف مي تواند دستاويز خشونت و جنايت قرار گيرد . چگونه است كه شما قاضي محترم كه بايد به عنوان مجري قانون حكم نماييد ، با تأييد استناد يك رفتار خشونت بار و غير انساني به كتاب مقدس مسلمانان ، ناخواسته راه را براي توجيه ديني رفتارهاي بعدي خشونت طلبان افراطي باز كرده ايد ؟ !

آيا اگر فرد جنايتكاري جنايت خود را با ظاهر يكي از آيات قرآن ، يا كتاب مقدس توجيه نمايد ، شما قاضي محترم رأي بر برائت او خواهيد داد ؟ ! در اين آيه هيچ تصريحي بر" كتك زدن " صورت نگرفته است ، بلكه فقط در اين آيه از واژه " ضرب ( sarb) " استفاده شده است ، اين واژه ( ضرب ) در قرآن حدود ده بار به كار رفته كه معاني آن در همه جا يكسان نيست ، بلكه دست كم در قرآن براي آن پنج معناي

متفاوت وجود دارد : « قرار دادن ، يا وضع كردن » ، « مقرر نمودن » ( Auferlegen ) ، « چشم پوشي و ناديده گرفتن ( bergehen ) » ، « روي برگرداندن » و « دوري گزيدن » ( Abwenden ) . اندكي تأمل در مفهوم اين آيه ، ترديدي باقي نمي گذارد كه « ضرب » در اين آيه نمي تواند و نبايد به مفهوم « كتك زدن » باشد ، بلكه تنها مفهوم مناسب براي آن « اعراض كردن و دوري گزيدن ( Abwenden ) » است ؛ چرا كه موضوع اين آيات ، اختلافات زن و شوهر است كه به صورت خاص به مسأله ي ناديده گرفتن حقوق همسري ( زناشويي ) از سوي زن پرداخته و مي گويد : « و هر گاه از تضييع حقوق خود از سوي زنان نگران مي باشيد ، [ با آنان گفت و گو كنيد و ] آنان را پند و اندرز دهيد و [ اگر اثر نبخشيد ] در بستر مشترك ، از آن ها فاصله بگيريد [ بدون آن كه بستر خواب خود را جدا كنيد و چنان كه باز اثر نبخشيد ] از آنان دوري گزينيد و اگر چنان كه باز اثر نبخشيد و حق شما را ادا نكردند، شما حق هيچ گونه ستم و ظلمي را بر آن ها نداريد » . ملاحظه مي شود كه اگر به جاي ( Abwenden ) «دوري گزيدن » از ( Schlagen ) « كتك زدن » استفاده شود ، هرگز با لحن آيه و ترتيب منطقي راه حل هاي ارايه شده

هيچ گونه تناسب و سازگاري ندارد ؛ چنان كه امام صادق عليه السلام به صراحت فرمود است : « شگفت از مردي كه همسرش را كتك مي زند ؛ حال آن كه اگر بر فرض كسي قرار است كتك بخورد ، مرد استحقاق بيشتري دارد تا زن ! پس هرگز زنانتان را نزنيد ؛ چرا كه در اين صورت بايد قصاص و مجازات شويد ، ولي [ اگر حقوق شما را رعايت نكردند ] از آن ها فاصله بگيريد و ناراحتي خود را به شيوه هاي ديگر نشان دهيد ». (46)

استقبال انگليسي ها از پليس محجبه

حضور افسر پليس ويژه به عنوان نخستين پليس محجبه كمبريج شاير و استقبال گرم ساكنان اين شهر ، ضرورت فعاليت اقليت مسلمان در نيروهاي پليس كشورهاي غربي را مورد توجه قرار مي دهد ؛ چرا كه اين امر مي تواند علاوه بر حفظ حقوق مسلمانان ، ترديدها و سوء ظن هاي بي مورد نيروهاي پليس عليه جوامع اسلامي را كاهش دهد .

به گزارش مهر ، « ركسانا بيگم » 23 ساله پس از آن كه تصميم گرفت هنگام انجام وظيفه حجاب خود را حفظ كند ، اظهار داشت : واكنش هاي مثبت مردم عامل اعتماد به نفس من بوده است .

بسياري از مردم نزد من آمده و از اين كه به عنوان مسلمان نماينده اي در پليس براي آن ها محسوب مي شوم ، ابراز مسرت كردند . مردم همچنين براي پيشبرد كارم آرزوي موفقيت مي كنند .

بنابراين اگر شخصي براي دل سرد كردن من از حجاب كاري كند ، من حجاب را كنار نمي

گذارم . پس از حملات يازدهم سپتامبر رسانه ها تصاوير منفي درباره مسلمانان منعكس كردند ، اما مردم بايد درك كنند كه اسلامي كه ميليون ها نفر از آن تبعيت مي كنند ، ديني صلح آميز است .

يادآوري مي شود كه تصميم اين پليس زن براي حفظ حجاب هنگام خدمت ، باعث شد كه اداره پليس « كمبريج شاير » حجاب ويژه اي براي وي طراحي كند كه با لباس متحد الشكل نيروي پليس هم خواني داشته و معيارهاي اسلامي را نيز رعايت كند .

رهبران مسلمان آمريكا اميدوارند كه فعاليت نيروهاي مسلمان زن و مرد در نيروهاي پليس اين كشور بتواند حقوق مدني مسلمانان را حفظ كرده و ترديد هاي بي علت و بي مورد پليس به جامعه مسلمان كه تنها به علت لباس ، پوشش ، نام و اعتقادات ديني صورت مي گيرد كم رنگ شده و از بين برود . (47)

لباس شناي جديد ويژه زنان مسلمان

فناوري نوين به خدمت ارزش هاي اسلامي در آمده تا با ارايه جديدترين دستاوردهاي طراحي و توليد لباس هاي مناسب و منطبق با شعائر اسلامي ، زنان مسلمان بيش از پيش در محيط هاي منطبق با شعائر اسلامي ، در محيط هاي اجتماعي به ويژه تفريحات آبي حضور داشته باشند .

به گزارش مهر ، « بوركيني » نام پوشش اسلامي جديدي است كه براي دختران و زنان مسلماني كه علاقه مند به تفريحات آبي هستند ، طراحي و ساخته شده است . اين پوشش منحصر به فرد آن چنان مورد توجه دختران و زنان كشورهاي مسلمان قرار گرفته است كه در ماه ژانويه

و زماني كه براي نخستين بار عرضه شد، شوك عجيبي به بازار اين محصول وارد كرد .

هفته نامه « تايم » در گزارش ويژه صفحه فن آوري خود آورده است : فن آوري هاي نوين طراحي و ساخت پوشش هاي شنا ، اين بار با آميزه هاي اسلامي تركيب شده و طي آن از پلي استرهايي استفاده شده است كه پس از به كار گرفته شدن در لباس هاي شناي زنان ، ظاهري شايسته براساس شعائر اسلامي ايجاد كرده و در عين حال خطرات مربوط غرق شدن احتمالي شناگران نيز به حداقل رسيده است ، چون اين پوشش ها ديگر به بدن شناگر نمي چسبد و در نتيجه آب كم تري را به خود مي گيرد ؛ در حالي كه لباس هاي فعلي به دليل استفاده از الياف هاي معمولي ، كاملاً خيس شده و آب را به خود مي گيرد .

پوشش جديد حتي مورد استقبال شناگران دختر و زن غير مسلمان قرار گرفته است و به دليل نگراني هايي كه در خصوص استفاده از مايوهاي غيراستاندارد وجود دارد و نيز راحتي اين گونه لباس هاي جديد كه تمام بدن را در برابر تابش نور خورشيد مي پوشاند ، استفاده از آن ترجيح داده مي شود .

هفته نامه « تايم » در اين گزارش لباس جديد شناي زنان مسلمان را كه از جديدترين فن آوري هاي توليد منسوجات در آن استفاده شده ، « لباسي سنگين و مفخر » ناميده و مي نويسد : اين لباس وزن كمي دارد و به جز صورت ، كمي دارد و به جز صورت ، دست

ها و پاها و تمامي قسمت هاي بدن را مي پوشاند . تايم به نقل از فروشندگان لباس هاي شناي زنان در استراليا مي نويسد : حضور مشتاقانه و راحت دختران و زنان مسلمان در آب و نواحي ساحلي در حالي كه اين لباس جديد و راحت را پوشيده اند . جالب توجه است .

اين لباس جديد در مقابل اشعه خطرناك ماوراي بنفش خورشيد مقاوم است . اين لباس مدرن طرفداران زيادي در مالزي ، آفريقاي جنوبي ، مكزيك و حتي آمريكا پيدا كرده است. (48)

سياسي

منابع اطلاعاتي رژيم صهيونيستي خبر دادند :

دسترسي حماس به اسناد سري بزرگ ترين فاجعه قرن براي اسراييل است .

تصرف « مركز اطلاعات فتح » در غزه از سوي حماس و دسترسي به ميليون ها سند محرمانه ، رژيم صهيونيستي را به تكاپو انداخت. تل آويو از دولت مصر خواست براي دست يابي به اين اسناد ، به اسراييل كمك كند .

منابع اطلاعاتي اسراييل گفتند : اگر حماس اين اسناد را فاش كند ، بزرگ ترين فاجعه ي قرن به زيان تل آويو اتفاق خواهد افتاد . تل آويو از پايان جنگ جهاني دوم تاكنون با چنين اوضاع وخيمي رو به رو نشده است . (49)

ابزار جاسوسي موساد

اگر چه سازمان هاي جاسوسي غرب در گرفتن اطلاعات مورد نياز خود از تمامي ابزارهاي غير اخلاقي بهره مي گيرند ، اما سازمان موساد در اين روند پيشي گرفته است و مسأله استفاده از زنان و مواد مخدر ، مهم ترين ابزار كار موساد است . در سال هاي گذشته نيروهاي زن جاسوس موساد عمليات نظامي گسترده

اي را انجام دادند كه از جمله آن ها مي توان به ترور « حسن سلامه » از رهبران فلسطين ، سرقت اسرار از سفارت يكي از كشورهاي اسلامي در قبرس و دفتر حزب الله در سوييس ، ربودن « مردخاي وانونو » كارشناس اتمي اسراييل از ايتاليا و ... اشاره كرد .

خانم « اليزا ماجين » معاون رييس موساد مي گويد : در اين سازمان دو واحد ويژه به نام هاي « كيشت » و « يديد » وجود دارد كه واحد اول متخصص نفوذ به دورن دفاتر ادارات در همه ي جهان و تصوير برداري از اسناد و نصب دستگا ه هاي استراق سمع در مكان هاي مختلف است و واحد ديگر مراقبت از افسران موساد در آمريكا و اروپا را ، به هنگام تماس و ديدار با مزدوران و خبرچين ها برعهده دارد .

به گفته ي « اليزا ماجين » آموزش اين زنان به عنوان افسران دستگاه جاسوسي در درجه ي اول با هدف « گردآوري اطلاعات از خارج اسراييل » صورت مي گيرد و اين مهم ترين هدف دستگاه جاسوسي موساد است ! وي مي افزايد : كارآمدي و خطرناك بودن جاسوس زن آن گاه مشخص مي شود كه بدانيم اين زنان هرگز خود را به عنوان اسراييلي معرفي نمي كنند . آن ها حق ندارند تا 5 سال پس از پيوستن به موساد ازدواج كنند. (50)

صدور حكم جلب چند تن از مقامات ليبيايي

در پي تغيير قاضي پرونده ي ربوده شدن امام موسي صدر ، حكم جلب 17 نفر از افرادي كه در اين پرونده از آن

ها نام برده شده از سوي قاضي دادگاه پي گيري كننده ي مسأله صادر شد . علي رضا محمودي معاون تحقيقات مركز تحقيقات و مطالعات امام موسي صدر با اعلام اين خبر به ايسنا گفت : قاضي جديد پس از انتصاب ، بر اساس شكايتي كه خانواده هاي امام موسي صدر و دو همراه ايشان شيخ محمد يعقوب و عباس بدر الدين به دادگاه لبنان ارايه داده بودند ، و با توجه به پي گيري هاي انجام شده از سوي ايشان، نام و مشخصات قذافي و 17 نفر ديگر از سران ليبي را كه آن زمان در ربودن امام موسي صدر به هر نحوي نقش داشتند ، اعلام و آن ها را به دادگاه احضار كرد .

دادگستري لبنان نيز حكم احضار اين 17 نفر را از طريق وزارت خارجه به وزارت خارجه ليبي ارسال كرد كه وزارت خارجه ليبي نيز طي نامه اي اعلام كرد كه اين افراد را در ليبي پيدا نكرده است .

محمودي افزود : به دليل مراجعه نكردن آن ها به دادگاه ، قاضي در گام بعدي نام آن ها را به اينترپل اعلام مي كند .

وي درباره ي معرفي افراد احضار شده به دادگاه افزود : نخست وزير و وزير امور خارجه ي سابق ليبي نيز به دادگاه احضار شدند ، همچنين راننده اي كه ادعا كرده بود امام موسي صدر و همراهانش را براي خروج از ليبي به فرودگاه رسانده و سفير سابق موريتاني در ليبي كه گفته بود من آقاي صدر را در حال ترك ليبي در فرودگاه ديده ام ، همچنين تمام افرادي كه شهادت

دروغ داده بودند و كاركناني از سازمان اطلاعات ليبي نيز در اين فهرست هستند. (51)

بوش و دولت آمريكا جانيان ضد بشر هستند

« سيندي شيهان » شخصيت ضد جنگ و مادر آمريكايي كه فرزند خود را در عراق از دست داده در گفت و گو با فاكس نيوز گفت : من معتقدم جورج بوش و دولت وي به علت جنايت عليه بشر مجرم هستند. اگر شما به تعريف تروريسم نگاه كنيد ، معناي آن گسترش خشونت براي القاي يك ايدئولوژي است . ما داريم ايدئولوژي خود را به مردم عراق القا مي كنيم .

جورج بوش تروريستي است كه افراد بي گناه اعم از زن و مرد و كودكان را مي كشد .

ما اكنون در عراق چه كار مي كنيم ؟! صدام مدت طولاني دوست آمريكا بود ، اما پس از نخستين جنگ خليج فارس مورد حمله قرار گرفت و دوازده سال تحريم بود .

اين جنگ زماني عادلانه مي شود كه جورج بوش دختران خود را براي مردن در راه آن به جنگ بفرستد .

اگر جورج بوش معتقد است كه اين جنگ درست است ، چرا دختران خود را به اين جنگ نمي فرستد ؟ ! (52)

پي نوشت ها :

1. علي شيرواني ، درس نامه عقايد ، ص 87 و 88 .

2. فصلت (41) : 53 .

3. آل عمران (3) : 190 .

4. صادق اصغري لفمجاني ، مباني حفاظت محيط زيست در اسلام ، ص 62 .

5. وسايل الشيعه ، ج 5 ، ص 16 .

6. ر.ك ؛ توحيد مفضل .

7. الأعراف (7) : 85 .

8. كنز العمال ، ح

26007 و 26002 و 2600 .

9. روزنامه كيهان ، 20/ 4/ 1386 .

10. روزنامه جمهوري اسلامي ، 11 / 4 / 1386 .

11. همان ، 19 / 4 / 1386 .

12. روزنامه ي جام جم ، 25 / 4 / 1386 .

13. روزنامه ي كيهان ، 18 / 4/ 1386 .

14. همان ، 7 / 5 / 1386 .

15. خبرنامه سياسي ، فرهنگي جامعه مدرسين حوزه علميه قم ، معاونت جامعه و نظام ، مديريت سياسي ، شماره 946 .

16. خبرنامه زنان ، شوراي فرهنگي اجتماعي زنان ، ش 57 ، ص 39 .

17. همان ، ص 38 .

18. همان ، ص 44 .

19. همان ، ص 47 .

20. روزنامه كيهان ، 23 / 4 / 1386 .

21. هفته نامه افق حوزه ، 6 / 4 / 1386 .

22. همان .

23. روزنامه جام جم ، 13 / 4 / 1386 .

24. روزنامه كيهان ، 19 / 4 / 1386 .

25. روزنامه اطلاعات ، ضميمه ، 11 / 4/ 1386 .

26. خبرنامه سياسي ، فرهنگي جامعه مدرسين حوزه علميه قم ، شماره 944 .

27. همان .

28. روزنامه اطلاعات ، ضميمه ، 7 / 5/ 1386 .

29. خبرنامه سياسي ، فرهنگي جامعه مدرسين حوزه علميه قم ، شماره 946 .

30. همان .

31. همان .

32 . روزنامه ي جمهوري اسلامي ، 18/ 4 / 1386 .

33. روز نامه ي كيهان ، 7 / 4 / 1386 .

34. همان .

35. روزنامه جمهوري اسلامي ، 19 / 4 / 1386 .

36. همان .

37. روزنامه ي جمهوري اسلامي ، 7/ 4/ 1386 .

38. همان .

39. همان ، 14 / 4

/ 1386 .

40. روزنامه كيهان ، 21 / 4 / 1386 .

41. روزنامه اطلاعات ، ضميمه ، 3/ 5 / 1386 .

42. روزنامه ي جمهوري اسلامي ، 9 / 5/ 1386 .

43. همان ، 24/ 4 /1386 .

44. روزنامه كيهان ،1386/4/7 .

45. خبرنامه زنان ، شوراي فرهنگي اجتماعي زنان ، ش 57 ، ص 58 .

46. همان ، ص 59 .

47. روزنامه اطلاعات ، ضميمه ، 3/ 5/ 1386 .

48. همان ، 1386/5/9 .

49. خبرنامه سياسي ، فرهنگي جامعه مدرسين حوزه علميه قم ، شماره 944 .

50. همان.

51. روزنامه جمهوري اسلامي ، 19/ 4/ 1386 .

52. همان ، 1386/4/25 .

منبع: مجله ي نامه ي جامعه 37-36

زباله هاي الكترونيكي؛ بمب ساعتي دنياي امروز

نويسنده:گيلس اسليد(1)

چكيده :

همراه با عصر محصولات الكترونيكي ديجيتال و روند سريع تغييرات در اين حوزه، شركت هاي توليدكننده، براي حفظ برتري تجاري خود و افزايش سودآوري، به توليد انواع كالاهاي خوش آب و رنگ و روزآمد با موادي شيك و پر زرق و برق و در عين حال شكننده، با استفاده از مواد ارزان قيمت روي آورده اند. بدين ترتيب، برخلاف محصولات الكترونيكي دهه هاي پيشين كه با عمري طولاني، قطعات يدكي و ضمانت تعمير به مشتري همراه بودند، امروزه ما شاهد موجي از انواع كالاهاي با عمر كمتر از 6 ماه هستيم كه به زودي از رده خارج شده و به زباله داني انداخته مي شوند. اما نكته حائز اهميت اين است كه اين كالاها داراي مقادير فراواني از انواع فلزهاي سمي و مهلك نظير سرب، كادميوم، جيوه، كروميوم و باريوم هستند كه به دليل فقدان قوانين مربوط به بازيافت اين محصولات، عمدتا روانه آب و

خاك و طبيعت مي شوند. لذا بايد اين زباله هاي عصر مدرن را بمب ساعتي در حال انفجار دنياي امروز دانست.

امروزه ديگر از تلگراف خبري نيست. هر چند ما 148 سال از آن بهره مي برديم. به علاوه، دوربين هاي عكس برداري نگاتيوي نيز پس از 117 سال در حال از بين رفتن هستند. اما تلفن همراه شما پس از 2 سال، هر چند اگر هنوز هم به خوبي كار كند، جزيي از زباله ها محسوب مي شود. البته شركت هاي بزرگ صنعتي و تجاري « وال استريت» از اين تغيير استقبال مي كنند.

هفته گذشته و به دنبال اعلام شركت « كونيكا – مينولتا» در زمينه پايان دادن به ساخت دوربين هاي آنالوگ، قيمت سهام اين شركت افزايش يافت. شركت « كوداك» نيز كه از سال 1889 ميلادي پيشگام دوربين هاي آنالوگ به شمار مي رفت، به زودي توليد فيلم هاي اين دوربين ها را متوقف خواهد نمود؛ چرا كه فروش دوربين هاي ديجيتال، مجالي براي دوربين هاي آنالوگ باقي نگذاشته است. از سوي ديگر، شركت « نيكون» نيز ساخت اكثر مدل هاي دوربين هاي آنالوگ خود را متوقف كرده است.

به نظر مي رسد، اين شركت ها دو نكته را دريافته اند: نكته اول اين است كه يك دوربين ديجيتال در دستان يك مصرف كننده بي تجربه، تقريبا عملكردي همانند يك دوربين آنالوگ استفاده شده از سوي بهترين عكاسان دارد. نكته دوم نيز اين است كه محصولات صنعت عكاسي ديجيتال به سرعت كهنه مي شوند و تقريبا هر شش ماه يك بار، مصرف كنندگان به فكر پرداخت پول و ارتقاي محصولات خريداري

شده خويش مي افتند. روندي كه در گذشته به هيچ وجه وجود نداشته است.

امروزه ما با يك روند مشابه از بهبود سطح كيفيت كالاهاي ديجيتال، مصرف آنها و سرانجام دور ريختن اين كالاهاي الكترونيكي، توليدكنندگان سرآمد بازار هستيم. و به دليل اينكه مديران اين شركت ها، از دوره عمر كوتاه محصولاتشان آگاه هستند، سعي مي كنند كه در ساخت كالاهاي گران قيمت خود، تا حد ممكن از كيفيت اجزاي پر هزينه آن بكاهند. به عنوان مثال، پس از يك سال، باتري هاي دستگاه هاي چند كاره آي پاد (iPod) شروع به تخليه زودهنگام باتري مي كند. هر چند اين شركت براي تعويض اين باتري در برابر دريافت 60 دلار، آماده خدمات رساني به مشتريانش مي باشد، اما اين وضعيت بدين معنا نخواهد بود كه مصرف كنندگان شروع به تعمير دستگاه هايشان خواهند نمود. چرا كه آنان در قبال پرداخت اين مبلغ و دور انداختن دستگاهشان، يك دستگاه جديد تحويل خواهند گرفت. و البته به همين دليل، شركت « اپل » باتري هاي داخل دستگاه هايش را پلمپ شده تحويل مي دهد. امري كه باعث عصبانيت شديد مصرف كنندگان آي پاد شده است.

داستان دور ريختن تجهيزات الكترونيكي، به سا ل هاي دهه پنجاه ميلادي و توليد راديوهاي ترانزيستوري در آن سال ها باز مي گردد. اولين راديوي جيبي كه در سال 1945 ميلادي توسط رايتيون بلمونت بوليوارد به بازار آمد، حاوي قطعات يدكي لامپ جهت تعمير آنها بودند، چرا كه همه مي توانستند از عهده اين كار برآيند. اما هنگامي كه شركت « سوني» در سال 1957 ميلادي، راديوهاي تي آر 63 را روانه

بازار آمريكا نمود، راديوهاي ترانزيستوري به يك كالاي غير قابل تعويض تبديل شدند، چرا كه سطح دستمزد نيروي كار بسيار بالا بود و بسيار زود، اين دور ريختن كالاهاي الكترونيكي، همراه با سيل واردات راديوهاي ژاپني ارزان قيمت آغاز گرديد. بعدها هم اين كالاهاي خوش رنگ و متنوع و مطابق مد روز، از پلاستيك هاي ظريف و شكننده ساخته مي شدند.

ساير توليدكنندگان نيز به زودي دريافتند كه توسعه ساخت اين كالاهاي دور ريختني، مي تواند آنان را رقابتي نمايد. نسل دوم تلفن هاي همراه ( به عنوان مثال) براي يك طول عمر 5 ساله طراحي و ساخته شده بودند، اما زماني كه مشخص شد، آنها پس از 18 ماه بايد كنار گذاشته شوند، توليدكنندگان با پايين آوردن استانداردها و كاستن از هزينه هاي توليد، به عرضه مدل هاي جديدي از اين تلفن ها روي آوردند.

البته توليدكنندگان به دنبال دريافت پول شما هستند و هيچ چيزي نمي تواند آنها را از ساخته شدن كوهي از اين زباله هاي الكتريكي باز دارد. امروزه بر خلاف اتحاديه اروپا، ايالات متحده فاقد هرگونه قانوني درزمينه زباله هاي الكتريكي و الزام توليدكنندگان به ساخت كالاهاي قابل بازيافت مي باشد.

امروزه اين وضعيت به شكل گيري يك شرايط بسيار خطرناك منجر گرديده است، چرا كه اين كالاهاي الكتريكي داراي مواد سمي خطرناكي نظير جيوه، كادميوم، كروميوم، باريوم و سرب هستند. و تا سال 2009 ميلادي نيز 250 ميليون رايانه به زباله داني ها خواهند رفت. در آن سال، 300 ميليون دستگاه تلويزيون نيز به دليل جايگزيني با تلويزيون هاي ديجيتال، تعويض خواهند شد. با توجه به وزن 11 پوندي،

اين دستگاهها سرب بيشتري به نسبت مانيتورهاي رايانه ها دارند.كارشناسان تخمين مي زنند كه اين رايانه ها و تلويزيون هاي آنالوگ، در مجموع حاوي 4 تا 5 ميليون تن سرب مي باشند كه مي تواند روانه آب هاي زيرزميني مورد مصرف شما گردد.

هم اينك تعدادي از دولت ها، توليدكنندگان كالاهاي الكتريكي و الكترونيكي را ملزم نموده اند كه تلويزيون ها و مانيتورهاي خارج از رده را جمع آوري و بازيافت نمايند. اما اين اقدامات بايد فراگيري بيشتري يابد.

البته هنوز هم كارهاي بيشتري بايد انجام گيرد، چرا كه در سطح ملي، ايالات متحده هم اينك فاقد آمادگي لازم جهت رويارويي با معضل زباله هاي الكتريكي و اين بمب ساعتي روزگار كنوني ماست. و اگر كنگره به اقدامي فوري دست نزند، تراژدي توفان كاتريناي ديگري در كنار موج سهمناك آلودگي هاي آب به وجود مي آيد كه توسط زباله هاي آمريكايي صنعت الكترونيك رخ خواهد داد.

آيا هنوز هم شما به اهميت اين فاجعه پي نبرده ايد؟

البته مطمئنا « انتخاب » حق شماست.

پي نوشت ها :

1. Giles Slade: روزنامه نگار مستقل و نويسنده كتاب « ساختن براي شكستن؛ فناوري و كالاهاي دور ريختني در آمريكا».

منبع: كتاب سياحت غرب

اخلاق زيست محيطي در سفر

نويسنده:فاطمه صالحه شاهنوش فروشاني

چشم انداز :

محيط زيست طبيعي - اين مخلوق زيباي الهي - در فصل تابستان ميزبان خانواده هايي است كه براي گذراندن اوقات تابستاني و تجديد قواي روحي و جسمي به سفر مي روند. جنگل ها ، درياها ، دامنه كوهستان ها ، دشت هاي سرسبز و حواشي رودخانه ها حتي كوير تف ديده ، مقصد سفر ، يا گذرگاه است.

ورود انسان

به محيط طبيعي ، زيست گاه حيوانات را نيز تحت تأثير قرار مي دهد. اين امر گاهي به شكل مستقيم مانند : ماهي گيري، شكار پرندگان و حيوانات مورد توجه است و گاه در اثر استفاده ي انسان از محيط پرورشي حيوانات دگرگون مي شود. استفاده ي معقول از محيط زيست و حفاظت از آن مهم است تا زندگي ديگر موجودات زنده آسيب نبيند و نسل هاي آينده نيز از بهره گيري نعمت هاي الهي محروم نمانند ؛ از اين رو پرداختن به موضوع اخلاق زيست محيطي همواره مورد نياز و ضروري است كه بايد ارباب رسانه ها و نويسندگان و گويندگان در فرهنگ سازي اجتماع آن را جدي بگيرند تا اين وظيفه ي عمومي نهادينه گردد. به منظور توسعه فرهنگ زيست محيطي استفاده از معارف و آموزه هاي ديني مورد سفارش و تأكيد اسلام از محورهاي مهم امور فرهنگي اجتماع به شمار مي آيد .

بر اساس گزارش سازمان هاي مسؤول ، بخش وسيعي از ذخاير طبيعت به علت رفتار ناصحيح انسان ها توان احيا و خود پالايي را ندارد.

در اسلام هر گونه رفتاري كه منجر به فساد در عرصه ي محيط زيست شود، نهي شده است. عصيان گري بشر در برابر نظام آراسته و صالح جاري در عرصه ي محيط زيست بحران آفرين است.

توجه به حفظ محيط زيست همواره در تمام اديان الهي مورد تأكيد قرار گرفته است. در جهان بيني توحيدي هر عمل و رفتار شايسته از سوي انسان كه با نيت الهي انجام شود ، عبادت به حساب مي آيد . انسان ها نه تنها موظف به اصلاح رفتار خود

نسبت به طبيعت هستند ، بلكه در برابر ناهنجارهاي ديگران در استفاده از محيط زيست نيز مسؤول مي باشند ؛ چرا كه بي تفاوتي در برابر خطاهاي اجتماعي موجب شايع شدن آن مي گردد .

محيط زيست (Environment):

محيط زيست عبارت از محيط فيزيكي زيست شناختي و اجتماعي است كه موجود زنده در آن زندگي مي كند و با آن در كنش متقابل قرار مي گيرد . محيط زيست گاهي به تمامي زيست كره زمين گفته مي شود ، اما نواحي كوچك جغرافيايي ، يا حتي محيط هاي كوچك تر از آن را نيز محيط زيست مي نامند . (1)

اخلاق ؛ علمي است كه پيرامون صفات نهفته در نفس و نيز افعال ، اقوال و افكار صادره از اين صفات و چگونگي پاك سازي نفس از رذيلت ها و چگونگي تخلق به فضايل و نشان دادن راه هاي سعادت جاويدان و غيره بحث مي كند. (2)

در اين نوشتار ، اخلاق عبارت از دستور العمل هاي مربوط به حفظ محيط زيست و جلوگيري از انواع تخريب آن مي باشد ؛ همچنان كه زيستن صحيح در محيط زندگي را به ما مي آموزد .

سفر ؛ سير و سياحت در زمين و مشاهده ي طبيعت زيباي خداوند است كه اگر با خرد ورزي و انديشه همراه باشد، زمينه ي معرفت و كمال انسان را فراهم مي سازد. قرآن شريف نيز در آيات بسياري به اين موضوع اشاره مي فرمايد . تجربه هاي مستقيم و غير مستقيم بشر نيز سفر را عامل سلامت روح و روان و كار آمدي عقل و راحت جان مي داند.

اهميت حفظ محيط زيست

:

از آن جا كه محيط زيست بسياري از ذخاير مورد نياز انسان همچون ؛ معادن ، جنگل ها ، آب ها ، حيوانات و ... را در بر دارد ، بي موالاتي در تعامل با محيط زيست و تخريب آن آثار سوء و جبران ناپذيري را در پي دارد ؛ از اين رو احكام عملي محيط زيست داراي بعد فردي و حكومتي است . وظيفه ي حكومت اسلامي تقنين و نظارت بر حسن اجراي قوانيني است كه كردار انساني را در قبال محيط زيست معقول و مطلوب نموده تا مادر حيات و سرچشمه و گهواره ي زندگي دنيوي انسان ها در مسير تكامل مادي و معنوي او را ياري نمايد ؛ بر همين اساس اصل پنجاهم قانون اساسي جمهوري اسلامي مي گويد : « در جمهوري اسلامي ايران حفاظت محيط زيست كه نسل امروز و نسل هاي بعد بايد در آن حيات اجتماعي رو به رشدي داشته باشند، وظيفه عمومي تلقي مي گردد ؛ از اين رو فعاليت هاي اقتصادي و غير آن كه با آلودگي محيط زيست يا تخريب غير قابل جبران آن ملازمه پيدا كند ، ممنوع است » .

بر اين اساس بايد همگان در حفظ محيط زيست كوشا باشند.

پرورش اخلاق زيست محيطي

در فقه اسلام براي تمامي رفتارهاي بشر ، قوانين و آداب وضع شده است. نظام هستي كه از سوي ناظم عليم و حكيم به وجود آمده ، با هدف و قانون از سوي همان ناظم پيش مي رود ؛ چرا كه در بسياري از موارد ، قوانين آداب بشري با فرمان اميال نفساني وضع مي شود . دين

مبين اسلام با مقررات اخلاقي و تعاليم حيات بخش ، جلب منافع نوع بشر و مصالح فردي و اجتماعي را در نظر دارد و حتي اغراض و اميال انسان ها را به اعتدال مي كشاند.

آيات و روايات بسياري اخلاق و آداب زيست محيطي را به صراحت بيان نموده است.

يكي از مسايل مورد توجه خداوند در قرآن نسبت به توصيف عالم طبيعت و نيز توصيه هاي اهل بيت عليهم السلام در زمينه ي چگونگي استفاده و برخورد با طبيعت آن است كه وظيفه انسان در برابر اين نعمت ها و حقوق محيط زيست روشن شود. آدمي اگر راه صحيح عمل به وظيفه را بداند، نيل به كمال مطلوب آرزوي درازي نخواهد بود. كمال عملي انسان ناشي از كمال اخلاقي اوست ؛ زيرا " رفتار " همان واكنش " اخلاق " است و كارهاي انسان از ريشه هاي اخلاقي او تغذيه مي گردد. نبايد فراموش كنيم كه فهم مسايل اخلاقي و همچنين اخلاق زيست محيطي مستقل از التزامات و تعهدات انساني نيست و در اين رهگذر اخلاق زيستي مرهون ارزش هاي ديني است كه بدون آن قادر به حفظ تعادل و توازن محيط زيست موجودات و پيرايش آسيب ها نخواهد بود.

بهره برداري از طبيعت و جلوه هاي آن حق انحصاري انسان ها نيست ؛ چرا كه او تا جايي مجاز به دخالت در محيط زيست است كه به اهداف متعالي خود برسد و در جهت دست يابي به حيات طيبه و توسعه ي متعادل كه ضامن ارتقاي صنع جسمي و روحي است ، گام بردارد ؛ از اين رو بايد به گونه اي سفر

نمود كه خطري محيط زيست را تهديد نكند.

شيخ صدوق قدس سره با سند از رسول خدا صلي الله عليه و اله نقل مي كند كه آن حضرت فرمود : « سافروا تصحوا ؛ سفر كنيد تا سلامت بمانيد » . صحت در اين روايت مطلق است و شامل سلامتي جسم و روح و روان مي باشد .

سير و سفر نيز همچون ساير امور بايد همراه مقصود و غرض شرعي و عقلايي باشد .

امام صادق عليه السلام فرمود : « در حكمت آل داوود عليه السلام چنين آمده است : به راستي كه عاقل سفر نمي كند ؛ مگر در سه مورد : توشه برداري براي معاد ، آباداني معاش ، لذت بردن بدون انجام حرام » . (3)

قرآن كريم نيز در بسياري از آيات با هدف عبرت گيري از عاقبت انسان هاي خطاكار امر به سير و سياحت مي نمايد .

در اسلام سفر كردن آدابي دارد كه برخي از آن چنين است : 1. ذكر بسم الله و دعاهاي سفر ، 2. طلب خير نمودن ، 3. حركت در زمان هاي مناسب ، 4. صدقه دادن ، 5. وصيت كردن ، 6. انتخاب هم سفر مناسب ، 7. ياري رساندن به همراهان و پرهيز از اختلاف با آن ها ، 8. حسن خلق ، 9. همراه داشتن مايحتاج سفر. (4)

چگونه « سفر » اخلاق زيست محيطي را به مخاطره مي كشاند؟

چون آلاينده هاي سفر به شكل غير متمركز و پراكنده است ، پاكيزگي و بهداشت محيط زيست را زودتر و بيشتر به چالش مي كشاند كه گاه فاجعه

آفرين است.

آلودگي هاي محيط زيست به آبي و خشكي تقسيم مي شود :

سفرهاي محيط آبي ( Hydrosphere ) دريايي و رودخانه اي و نيز حواشي آن ها ؛ همچون : تالاب ها ، مرداب ها و درياچه ها

موضوع اصلي بررسي حفظ زيست آبي است. در اين سفرها نكات ذيل از اهميت بيشتري برخوردار است :

1. نريختن زباله ها داخل آب ، 2. آلوده نكردن آب ها با مواد شوينده ي شيميايي ، 3. روشن نگه نداشتن خودرو در كنار آب ها ، 4. جاري نساختن فاضلاب كمپ ها و چادرها داخل آب ها ، 5. شنا نكردن در آب هاي آشاميدني چشمه ها .

فراموش نشود كه آب هاي ساكن (Lentic water) در مقايسه با آب هاي روان(Lotic water) نياز به مراقبت بيشتر دارند .

گونه اي از چشمه هاي آب گرم حاوي مواد راديواكتيو خطرناك است. اين آب ها نه تنها مفيد نمي باشد ، بلكه در ايجاد برخي سرطان ها مؤثر است ؛ بنابراين لازم است كه چشمه ها آزمايش شده مورد استفاده قرار گيرد . از آن جا كه محيط زيست خشكي (Lithosphere) در تماس آلودگي طولاني با پهنه ي گسترده تر و جمعيت بيشتر قرار دارد ؛ دامنه و عمق آن نيز جدي تر است .

خشكي ها شامل : جنگل ها ، دشت ها ، دامنه ي كوهستان ها ، جاده ها و ... است . در مواجهه با محيط زيست خشكي موارد ذيل از جمله خطرها و تهديدهاي محيط زيست خشكي به شمار مي آيد :

1. دفع و رها سازي زباله هاي غير قابل

تجزيه، 2. ورود به محدوده زندگي حيوانات كه منجر به تخريب محل زندگي ، يا ترساندن حيوانات مي شود ، 3. شكستن شاخ و برگ درختان براي طبخ غذا و ... و نيز ساختن ذغال و ... ، 4. رعايت نكردن نظافت و محيط اطراف اقامت كوتاه يا طولاني ، 5. ايجاد سرو صدا و هيجان در محيط آرام جنگل و كوهستان و بر هم زدن آرامش حيوانات و ساكنين آن جا ، 6. شكار حيوانات براي تفريح و سرگرمي .

گردش گري و اكوتوريسم

اكوتوريسم يا تورهاي گردش گري به منظور جذب طبيعت دوستان ، طبيعت شناسان ، دانشمندان ، هنرمندان و ماجرا جويان است كه انگيزه اصلي آن ها تفريح نيست ، بلكه تماشا و پي بردن به شگفتي هاي طبيعت ، آشنايي با گونه هاي كمياب ، پديده هاي طبيعي و حتي عجايب و اماكن دست نخورده و بكر مورد نظر است .

فعاليت هاي اكوتوريستي عبارت است از : پياده روي هاي برنامه ريزي شده ايستگاهي و نيز دامنه نوردي ، عبور از رودخانه هاي خروشان با قايق هاي بادي ، سفر به مناطق ييلاقي و عشايري ، سفر به روستا و مزارع اطراف آن ها به منظور ، آشنايي با فرهنگ اهالي ، كوهپيمايي ، سفر به مناطق صعب العبور طبيعي ، بازديد از غارهاي طبيعي ، مطالعه طبيعت گياهي و جانوري ، تماشاي حيوانات و پرندگان ، آشنايي با محيط زيست طبيعي . (5)

رعايت آداب سفر و اخلاق محيط زيستي در گردش گري و اكوتوريسم اهميت بيشتري پيدا مي كند ؛ چرا كه سهل انگاري و بي مبالاتي درحركت

هاي اجتماعي و گروهي نتايج زيان بارتري به بار مي آورد.

آشنا كردن كودكان با اخلاق زيست محيطي

كودكان نقش اساسي در انگيزه و انتخاب اولياي خانواده براي سفر و مقصد آن دارند ؛ از اين رو بايد آداب و اخلاق زيست محيطي با شيوه هاي خوب آموزشي به آن ها نيز تعليم داده شود. براي نيل به اين منظور بيدار نمودن فطرت پاك توحيدي آن ها و آشنا كردنشان با قوانين و مقررات و تعامل با همراهان سفر ، توصيف محيط سفر و اهداف آن پارامترهاي كمك كننده است :

1. دعوت به تماشاي منظره ها ؛ از اين فرصت براي آموزش چيزهايي كه كودكان از نزديك كمتر ديده اند ، يا هرگز نديده اند ، استفاده كنيد و درباره ي كوه ، جنگل ، صحرا ، برف و باران و ساير پديده هاي كه در طول سفر مي بينيد با او صحبت كنيد . نيز مي توان از عوامل محسوس براي هوشياري ناخودآگاه آن ها بهره برد و آفرينش زيباي الهي را به آن ها نشان داد . بهتر آن است كه براي اين امر از قبل مطالعه داشته باشيم .

2. توقف براي استراحت ؛ اگر وسيله ي سفر ، ماشين شخصي خودتان است ؛ براي جلوگيري از خستگي كودكان زمان بيشتري را در نظر بگيريد . كودك شما به توقف هاي كوتاه نياز دارد.

3. نقشه خواني ؛ قبل از سفر ، نقشه ي مسير به سوي مقصد را روي كاغذ بياوريد . مكان ها و نقاط مورد علاقه ي كودكان را همراه نقاط مهم مورد نظر خودتان روي نقشه علامت گذاري

كنيد و آن را به بچه ها نشان دهيد. از آن ها بخواهيد كه در طول سفر نقاط ياد شده را مورد توجه و دقت بيشتر قرار دهند ؛ بدين ترتيب سفر شما نتايج سودمندتري خواهد داشت.

4. همراه داشتن وسايل نقاشي ؛ قبل از سفر يك زيردستي مخصوص براي نقاشي و نيز چند قلم تهيه نماييد ؛ به اين ترتيب بچه ها مي توانند بخشي از طول سفر را با نقاشي كردن بگذارنند . با اين كار زماني را در سكون و آرامش به سر مي بريد كه در اين مدت مي توانيد نكته هاي اخلاقي زيست محيطي را به آن ها بگوييد . (6)

5. انتخاب زمان مناسب براي سفر ؛ تأثير زمان مناسب در بهره گيري فرزندان از مظاهر زيست محيطي را نبايد فراموش كرد.

6. پرورش روحيه عبادت و معنويت ؛ جوانان آماده ترين گروه براي شنيدن و ديدن مسايل معنوي هستند. بيان شيوا و ساده ، توجه دادن به مظاهر خلقت و جلوه هاي معنوي و ايمان فرصت غنيمتي در طول سفر است. توجه به اقامه ي نماز و توقف كوتاه در نزديك اماكن عبادي و مذهبي ؛ همچون زيارت گاه ها و مساجد بين راه از خاطرات خوش سفر مي تواند باشد ، البته بايد توجه داشت كه در طول سفر تنها اين گونه مكان ها محل توقف و ديدن نباشد ، بلكه بخشي از گذرگاه هاي سفر به حساب آيد .

توصيه ها :

مراقب باشيد گونه هاي گياهي و جانوري غير بومي را به محيط ناآشنا با محيط زيست آن ها وارد نكنيد .

مواد زايد و زباله

را در محل مناسب قرار دهيد ، يا حتي در صورت امكان به منزل بازگردانيد تا هنگام تخليه ي زباله ها مسير مناسب را پيموده باشيد.

تا جايي كه امكان دارد ، اتومبيل را روشن نگذاريد .

در رودخانه ها و تالاب ها از مواد شوينده استفاده نكنيد .

كيسه هاي پلاستيكي را در محيط خشكي رها نسازيد . اين توصيه ها را در محيط هاي آبي جدي تري بگيريد .

هنگام غروب با احتياط و دقت بيشتر رانندگي كنيد تا در برخورد با حيوانات وسط جاده ، اتفاق ناگوار رخ ندهد.

با آداب و رسوم محلي و تنوع فرهنگي كشور ، به ويژه در روستاها آشنا شويد .

با گشت هاي طبيعت گردي به گردش برويد تا در مورد تنوع زيستي ديدگاهي تازه و چند جانبه به دست آوريد.

از پارك ملي يا جنگلي نزديك محل زندگي خود ديدن كنيد .

دوربين عكاسي يا فيلم برداري همراه داشته باشيد و از مكان هاي زيبا و ديدني تصويربرداري كنيد .

پي نوشت ها :

1. حسن دولت آبادي ، فرهنگ محيط زيست ، ص 90 و 91 .

2. آيه الله مظاهري ، كاوشي نو در اخلاق اسلامي ، ج 1 ، ص 27 .

3. ر.ك ؛ وسايل الشيعه ، كتاب الحج و العروه الوثقي ، كتاب الحج .

4. وسايل الشيعه ، كتاب الحج ، باب آداب السفر الي الحج و غيره ، باب 1 ، ح 1 .

5. نشريه الكتروني دهكده .

6. با اقتباس از : www.askdrsears.com

منبع: نامه ي جامعه 35

روش هاي ضربه فني كردن «كسالت»

اگر 19 روش زير را انجام دهيد كسالت ديگر معنا نخواهد داشت.

براى

اين كه به زندگى احساس بهترى ببخشيد و حسى جديد داشته باشيد بايد روش هايى را در زندگى به كار ببنديد. در اينجا 18 روش تازه كه احساس بهترى پيدا كنيد اشاره شده است.

1 - دوست خودتان باشيد

سعى كنيد همان طور كه با صميمى ترين دوستانتان برخورد مى كنيد، با خودتان نيز رفتار كنيد. وقتى كه دوستى يا كسى كه به او علاقه داريد در وضعيت روحى بدى به سر مى برد و از شما كمك مى خواهد براى او چه مى كنيد؟

از او مى خواهيد تا نگران نباشد. به او مى گوييد استراحت كند يا به نوعى سرخودش را گرم كند و به مشكلش فكر نكند و ...

در اين حالت و در اين روزها به خودتان نيز همان توصيه ها را بكنيد.

2 - احساس پرواز كنيد

در جايى قرار بگيريد كه سكوت و آرامش دارد. براى دقايقى تصور كنيد پرنده اى هستيد كه در آسمان لايتناهى در حال پرواز است. همان گونه كه ابرها در آسمان حركت مى كنند، سعى كنيد مشكلات را از جلوى چشمانتان عبور دهيد. اين روش به شما ياد مى دهد كه به خاطر بياوريد مشكلات قابل عبور و گذر هستند و هميشه در كنار ما نخواهند ماند.

3 - رنگ نارنجى

از زمان هاى قديم «رنگ درمانى» جزو موارد بسيار مهمى بوده كه توسط روان شناسان شناخته شده است. از رنگ ها براى كاهش استرس در بيماران و دادن آرامش به آنها استفاده زيادى شده و مى شود. روان شناسان معتقد هستند كه رنگ نارنجى باعث افزايش حس خوشبينى، اشتياق و شانس آوردن است. براى اين كه اين احساس در شما شناور

شود چند شاخه گل نارنجى در گلدان بگذاريد و به آنها نگاه كنيد. تابيدن نور نارنجى يا ليوان هايى به اين رنگ نيز به شما احساس شادى مى دهد.

4 - خريدهاى ارزان

همه مردم وقتى موفق مى شوند هنگام خريد تخفيف بگيرند شاد مى شوند؛ براى اين كه حس شادمانى را در خود تقويت كنيد ارزان تر خريد كنيد و پولهايتان را پس انداز كنيد تا در مواقع ضرورى به كارتان بيايد و بتوانيد در آن زمان ها احساس آرامش و شادى كنيد.

5 - شكلات بخوريد

زنان به خوردن شكلات بخصوص قبل از عادت ماهيانه علاقه مند هستند زيرا تحقيقات نشان داده كه شكلات باعث مى شود حالات و روحيات افراد تغيير كند. شكلات ميزان سروتونين و اندروفين خون را زياد مى كند و اين دو هورمون باعث شادمانى مى شود. سعى كنيد گاهى شكلات بخوريد، تا اين احساس در شما تقويت شود.

6 - مشكلات را دور بريزيد

هرچه را كه به نظرتان مى آيد در زندگى موجب ايجاد مشكل و ناراحتى برايتان شده ، روى كاغذى بنويسيد. سپس تك تك موارد را بخوانيد و روى آن خط قرمز بكشيد و سپس وقتى براى تمام موارد راهكار پيدا كرديد، كاغذ را مچاله كنيد و دور بيندازيد.

7 - خوش بين باشيد

به مشكلات به گونه ديگرى نگاه كنيد. بر اين باور باشيد كه حتى مى توان سختى ها را نيز با نگاه ديگرى ديد. اميد به زندگى داشته باشيد. روان شناسان معتقدند اگر حتى اشخاص بيمار و بيماران لاعلاج اميد خود را از دست ندهند، بر بيمارى چيره خواهند شد. سعى كنيد در مواقع سختى به اين فكر كنيد

كه افرادى كه وضعيت بسيار دشوارترى از شما دارند همواره در كنارتان هستند. برخورد كردن با مشكلات و موانع را بياموزيد تا احساس خوشبختى كنيد. براى داشتن زندگى خوب، بايد انرژى مثبت داشته باشيد.

8 - از هم تعريف كنيد

در زمانى كه از انجام كارهاى روزانه و يا در محيط كار كاملاً خسته شده ايد و هيچ انرژى و توانى برايتان نمانده است سعى كنيد لبخند بزنيد و بگوييد كه احساس خوبى داريد. در اين لحظات از اطرافيان خود و صفات خوبى كه دارند تعريف كنيد. خواهيد ديد كه بعد از لحظاتى روحيه شما تغيير خواهد كرد و احساس شادى در شما به وجود خواهد آمد.

9 - آنچه را دوست داريد بنويسيد

هر چيزى را كه مورد علاقه تان است و به آن عشق مى ورزيد روى كاغذى بنويسيد. اين كار حس خوبى به شما خواهد داد. زيرا متوجه مى شويد كه با برگشت به خاطرات گذشته زمانى به آنچه و آن كسانى كه در كنارتان زندگى كرده اند احساس محبت داشته ايد.

10 - حمام كنيد

بعد از شنا كردن در دريا احساس جوانى مى كنيد. براى اين كه احساس طراوت را در روزها و شب هاى پاييزى پيدا كنيد كافى است يك فنجان نمك داخل وان حمام بريزيد و آن را با آب گرم پر كنيد. با شمع هاى معطرى كه در كنار وان مى گذاريد، آرامش خاصى پيدا مى كنيد.

11 - استراحت كنيد

وقتى كه از انجام كارهاى مختلف خسته شده ايد و تحت فشار زيادى قرار گرفته ايد، مطمئناً نمى توانيد كارى كنيد كه به اين مشكلات پايان دهيد. در اين مواقع بهتر است دست از

كار بكشيد، كتاب جديدي برداريد، دراز بكشيد و شروع به خواندن كنيد. اين كار را حداقل براى يك ساعت هم كه شده انجام دهيد تا به اثرات بسيار مؤثر آن واقف شويد.

12 - با رنگ ها بازى كنيد

به سراغ مداد رنگى، گواش، آبرنگ و ماژيك كودكتان برويد و مثل آنها شروع به نقاشى كنيد. نقاشى حالات درونى تان را بازگو مى كند؛ همانطور كه يك كودك نيز با نقاشى احساس درون خود را به خوبى نشان مى دهد. با بازى كردن با رنگ ها احساس آرامش و شادى به شما دست خواهد داد.

13 - آزاد باشيد

سعى كنيد كارهايى را كه تمايل به انجام آن داريد به راحتى انجام دهيد. درست مثل كودكى كه دوست دارد آواز بخواند و از هيچ كس خجالت نمى كشد. اگر از آواز خواندن لذت مى بريد بدون اين كه خجالت بكشيد آواز بخوانيد. اگر از انجام اين كار جلوى ديگران مى هراسيد در جاى خلوتى آواز بخوانيد. موسيقى و تخليه احساسات با آواز، گردش خون شما را تنظيم مى كند و احساس خوبى به شما مى دهد.

14 - خدا را سپاس بگوييد

به ياد سه موفقيت آخرتان بيفتيد و با سپاس گزارى و شكرگزارى از خداوند و كشيدن يك نفس عميق، انرژى بيشتري ذخيره كنيد.

15 - خيرخواهى كنيد

كمك كردن به ديگران و نسبت به آنان خيرخواه بودن، احساس خوشايندى را به افراد مى بخشد. اين احساس بدن را پر از هورمونى مى كند كه احساس خوبى را بيشتر مى كند. به افراد نيازمندى كه در اطرافتان وجود دارد كمك كنيد، فرقى نمى كند كه ميزان و نوع اين كمك چه باشد،

مهم اين است كه خيرخواه باشيد.

16 - به عكس هاى قديمى نگاه كنيد

آلبوم هايتان را ورق بزنيد و به عكس دوستان و اقوام نگاه كنيد. با ديدن آن چه كه در گذشته بوده و خاطرات سال هاى قبل لبخندى روى لب هاى شما خواهد نشست و احساس خوبى در وجودتان برپا خواهد شد.

17 - پيغام جديد تلفنى بگذاريد

اگر تلفن همراه تان يا تلفن خانه تان پيغام گير دارد، جملات جديد و متفاوتى روى آن بگذاريد. مى توانيد روى اين پيغام گير بگوييد: «براى دعوت كردن من به ميهمانى يا شام، بعد از شنيدن صداى بوق پيغام بگذاريد!» مى توانيد جوكى تعريف كنيد يا جمله اى طنز روى پيغام گيرتان ضبط كنيد. اين كار، به خود شما و كسى كه به شما تلفن زده شادى مى بخشد.

18 - بوهاى شادى آفرين

بعضى از بوها براى تغيير احساس انسان شناخته شده اند. گل رز، بابونه، شمعدانى معطر، ليمو و بالنگ از جمله اين بوها هستند. اين بوها را به عنوان خوشبوكننده و معطركننده هوا و فضا مورد استفاده قرار دهيد.

بزرگي شكم و درمان آن

نويسنده:رضا دهقان

چربي ذخيره شده در شكم يكي از مقاوم ترين و در عين حال هشدار دهنده ترين نوع چربي هاست.

افزايش دور كمر آقايان بيش از 102 سانتي متر و در خانم ها بيشتر از 89 سانتي متر منجر به افزايش خطر ابتلا به ديابت و بيماري هاي عروق قلب مي شود (سندرم متابوليك) و به هرحال از لحاظ زيبايي هم يكي از دغدغه هاي افراد محسوب مي شود.

پس براي رهايي از آن لطفاً به نكات زير توجه بفرماييد:

1- چربي شكم، چربي ذخيره اي بدن است، بنابراين مقاوم ترين چربي در برابر رژيم لاغري و

ورزش مي باشد. براي درك بهتر اين موضوع به اين مثال دقت فرماييد:

اگر شخصي مبتلا به سرطان را در مراحل آخر زندگي او ديده باشيد، مي بينيد كه تمام چربي هاي بدن او از بين رفته است، ولي چربي شكم او همچنان وجود دارد.

پس بايد خيلي پشتكار داشته باشيد و با تلاش زياد منتظر نتيجه بمانيد.

2_ تنها راه درمان چربي شكم، رژيم غذايي اصولي و ورزش است. فقط و فقط با اين دو روش است كه چربي ازبين مي رود، پس روش هاي ديگر فقط به اين دو كمك مي كنند.

3_ ماساژ موضعي چربي هاي شكم، اگر همراه با رژيم و تحرك اصولي باشد، منجر به كاهش بيشتر چربي در اين منطقه مي شود.

4_ به غير از چربي شكمي، يكي از بزرگ ترين مشكلات اين منطقه كه منجر به اختلال در زيبايي مي شود، از دست رفتن قوام عضلات شكم است كه منجر به جلو آمدگي شديد شكم، حتي با كوچك ترين نفخ گوارشي مي شود. علت شل شدن عضلات اين است كه فعاليت هاي روزمره هيچ كدام عضلات شكم را در گير نمي كنند، به خصوص در خانم ها معمولا عضلات شل تر هستند و در جريان حاملگي و زايمان اين عضلات دچار كشيدگي و حتي بريدگي(در سزارين) مي شوند، بنابراين قوام اين عضلات شديدا كاهش مي يابد.

پس اگر به دنبال خوش فرم شدن شكم هستيد، حتماً با ورزش هايي كه بر روي عضلات شكم تمركز دارند، عضلات شكم را تقويت كنيد، ولي بايد بدانيد ورزش مخصوص شكم به تنهايي و بدون رعايت رژيم غذايي و ورزش هوازي(مثلا پياده روي) ممكن است روي چربي شكم اثري نداشته باشد.

اگر همراه

با رژيم غذايي و ورزش هوازي عضلات شكم را تقويت نكنيد، ممكن است اصلا از ظاهر شكم رضايت نداشته باشيد، چون به هر حال عضله ي شل و بدون قوام، به سمت جلو مي آيد يا پايين مي افتد و ظاهر شكم را زشت مي نمايد.

در نهايت باز هم تاكيد مي كنم كه حوصله داشته باشيد، منتظر نتيجه سريع نباشيد، پشتكار داشته باشيد و عجله نكنيد.

اثر گلخانه اي و گرم شدن زمين

نگاه كلي

با افزايش ميزان آلاينده هاي جوي و پديد آمدن اثر گلخانه اي ، دانشمندان پيش بيني كرده اند كه ميانگين دماي هوا در نتيجه افزايش ميزان دي اكسيد كربن و ساير گازهاي گلخانه اي به اندازه چند درجه افزايش خواهد يافت و اين افزايش دما ، روي آب و هوا ، محيط زيست و اكوسيستم هاي مختلف ، كشورهاي جهان تأثير خواهد گذاشت. دانشمندان معتقدند كه گرم شدن كره زمين از مدتها پيش در جريان بوده است و بطور عمده علت افزايش دما به اندازه دو سوم يك درجه سانتيگراد از سال 1860 به بعد افزايش گازهاي گلخانه اي مي باشد.

مكانيسم اثر گلخانه اي

سطح و جو كره زمين بطور عمده توسط نور خورشيد گرم مي شود. بيشترين گستره نورخورشيد كه به زمين مي رسد در محدوده نور مرئي قرار دارد. از كل نور ورودي خورشيد از تمام طول موجها حدود 50 درصد به سطح زمين مي رسد. 20% بوسيله گازها (UV) بوسيله ازن و IR بوسيله (CO2 و H2O ) و قطره هاي آب در هوا جذب مي شود و 30% ديگر بوسيله برف و يخ و آب و بدون آنكه جذب شود منعكس شده و به فضا بر مي گردد.

زمين مانند هر جسم گرم ديگر ، انرژي منتشر مي كند. انرژي

منتشر شده از زمين نور زير قرمز است كه در گستره 4 تا 50µm قرار دارد. اين ناحيه زير قرمز گرمايي نام دارد. بعضي از گازها در هوا مي توانند زير قرمز گرمايي با طول موجهاي خاصي را جذب كنند. بنابراين تمام زير قرمز منتشر شده از سطح و جو زمين مستقيما به فضا باز نمي گردد و در فاصله كوتاهي پس از جذب آن بوسيله مولكولهاي معلق در هوا مانند CO2 به صورت كاتوره اي منتشر و مجددا به سطح زمين هدايت و از نو جذب شده و باعث گرم شدن بيشتر سطح زمين و هوا مي شود.

پديده هدايت مجدد IR گرمايي به سمت زمين اثر گلخانه اي ناميده مي شود.

نقش اثر گلخانه اي طبيعي درتعادل گرمايي زمين

اين واقعيت كه سياره زمين با لايه ضخيمي از يخ پوشيده نشده است به علت نقش طبيعي اثر گلخانه اي است. سطح زمين همان اندازه كه با انرژي دريافتي از خورشيد گرم مي شود، با مكانيسم اثر گلخانه اي نيز گرم مي شود. نقش جو براي زمين همانند پتو مي باشد كه در فضايي كه پوشش مي دهد مقداري از گرماي آزاد شده از جسم را حفظ مي كند و باعث افزايش دما مي شود چنانچه جوي در كار نبود و دماي ميانگين سطح زمين حدود 15+بود در حاليكه به خاطر وجود جو و اثر گلخانه اي اين دماي ميانگين 15+ مي باشد.

اثر گلخانه اي افزوده

پديده اي كه دانشمندان محيط زيست را نگران مي كند اثر گلخانه اي طبيعي نيست بلكه پديده اي به نام اثر گلخانه اي افزوده مي باشد كه با افزايش غلظت گازهاي كم مقدار در هوا كه IR گرمايي را جذب مي كنند سبب مي شود. مقدار بيشتري از انرژي IR گرمايي منتشره مجددا به سمت

زمين هدايت شود و از اين راه ميانگين دماي سطح زمين از 15 بيشتر باشد. مانند اينكه چند پتو را روي هم بياندازيم.

گازهاي گلخانه اي

گازهاي اصلي تشكيل دهنده هوا ( ) به علت داشتن گشتاور دو قطبي نمي توانند نور زير قرمز را جذب كنند. گازهايي كه در گرم شدن گلخانه اي زمين دخالت دارند آب ، دي اكسيد كربن ، متان و ساير گازها به مقدار كم مي باشند. علت شبهاي سرد بيابان با وجود روزهاي بسيار گرم نبودن بخار آب در جو اين مناطق مي باشد.

دي اكسيد كربن

حدود يك چهارم اثر گلخانه اي ناشي از جذب نيمي از IR گرمايي بازتاب شده در گستره طول موج 14 تا 16 ميكرومتر توسط مولكولهاي دي اكسيد كربن ميباشد. افزايش غلظت CO2 در جو ، از خارج شدن مقدار بيشتر IR باقيمانده جلوگيري كرده و باعث گرم شدن بيشتر هوا مي شود.

بخار آب

بخار آب بيشترين گازگلخانه اي در جو زمين است و علت پديد آمدن حدود دو سوم اين اثر مي باشد. و معمولا IR گرمايي در گستره طول موج 7.5µm - 5.5 را جذب مي كند. ارتعاشهاي ديگري در آب وجود دارند كه نور زير قرمز با طول موج 12µm را جذب مي كند.

متان

متان از نظر اهميت در ميان گازهاي گلخانه اي پس از دي اكسيد كربن و آب قرار دارد. در مقايسه با CO2 به ازاي هر مولكول اثر گرم شدن كره زمين با افزايش متان 23 برابر بيشتر از اثر مربوط به CO2 است. اما امروزه افزايش مولكولهاي CO2 80 تا 90 برابر افزايش مولكولهاي متان مي باشد. بنابراين اهميت متان در گرم شدن كره زمين كمتر است.

متان

روش پيشگيري از مكانيسم گلخانه اي افزوده

جايگزين كردن سوختهايي

مثل نفت و زغال سنگ در نيروگاهها با گازهاي طبيعي براي كاهش CO2

حذف كردن شيميايي CO2 خروجي از نيروگاهها توسط دوغابي از كلسيم سيليكات

كلسيم سيليكات

حذف متان از طريق واكنش با راديكالهاي آزاد هيدروكسيل

دفن بهداشتي زباله ها براي كاهش انتشار متان از واپاشي غيرهوازي زباله ها

گازهايي مثل كلروفلوئوروكربنها ، دي اكسيد نيتروژن و ساير آلاينده ها هم در ايجاد اثر گلخانه اي افزوده تأثير دارند.

آلودگي هوا

منابع آلودگي ، آلاينده ها هوا و تاثير آن برسلامت

بررسي آمارهاي جهاني نشان مي دهد كه سالانه حدود ??/??ميليون نفر بر اثر آلودگي هوا جان خود را از دست

صنعت مدرن امروز با توليد گازها و ذرات آلوده معلق در هوا فضايي براي نفس كشيدن باقي نمي گذارد و استشمام هواي پاك را كه همواره مايه شادماني زندگي بشر بوده، به آرزويي دست نيافتني تبديل مي كند.

آلودگي هوا همواره در شرايط بحراني منجر به مرگ و مير انسانها شده است. محاسبات انجام شده نشان مي دهد با توجه به جمعيت تهران، در شرايط بحران آلودگي هوا احتمال مرگ و مير سالانه پنج هزار نفر وجود دارد.

مشكل آلودگي هواي كلان شهرها عمدتا ناشي از حركت وسايل نقليه و كارخانجات صنعتي است كه اينها از آلاينده هاي ناشي از فعاليتهاي انسانها به شمار مي روند.

دكتر "منصور غياث الدين”، متخصص بهداشت هوا و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران مي گويد براساس تحقيقات انجام شده، شمار زيادي از پرندگان با افزايش آلودگي هوا، تهران را ترك كرده اند و پرندگان مهاجر به ويژه گنجشك هاي مهاجر ديگر وارد تهران نمي شوند.

وي افزود براساس بررسي هاي انجام شده از گونه هاي كم نظير دامنه هاي البرز همچون عقاب طلايي و هما سالهاست كه نمونه اي در تهران ديده نشده است.

اين متخصص

در بهداشت هوا مي گويد، آلودگي هوا و سروصدا، دو عامل اصلي براي كاهش پرندگان بومي در تهران است كه اين روند با افزايش غلظت آلاينده هاي هوا تشديد مي شود.

وي گفت: با توجه به وضعيت آلودگي هوا در تهران و همچنين روند ساختمان سازي و شكل ساختمان هاي جديد، اين امر موجب شده است تا پرندگان حتي محل مناسبي براي توليد مثل و لانه گذاري درتهران نداشته باشند و در نتيجه جاي ديگري را با هواي پاكتر و سروصداي كمتر براي زندگي انتخاب كنند.

منابع آلودگي هوا

هر ماده اي در هوا كه براي سلامت و رفاه انسان و محيط زيست مضر باشد به عنوان آلاينده هوا تلقي مي شود و در تعريف علمي آن گفته مي شود: منظور از آلودگي هوا يعني افزايش ميزان گازهاي سمي و ذرات ريز جامد و مايع در هوا در غلظت هايي كه تهديدكننده سلامتي هستند.

دكتر غياث الدين متخصص بهداشت هوا در خصوص منابع مختلف آلودگي هوا مي گويد منابع آلودگي هوا در سه دسته اصلي منابع متحرك شامل انواع خودروها، منابع ثابت مثل نيروگاهها و صنايع و منابع تجاري و خانگي تقسيم بندي مي شوند.

حدود ????تا ????درصد آلودگي هواي تهران ناشي از وسايل نقليه است.

مهمترين آلاينده هاي هوا

"ذرات جامد” (?،(particulate matter?اين ذرات از سد دفاعي طبيعي بدن عبور مي كنند و به طور عمقي به ريه ها نفوذ كرده و باعث تشديد آسم و اختلال عملكرد ريوي مي شوند.

ذرات معلق موجود در هوا اگر غلظت آنها بالاتر از يك حد باشد باعث مرگ و مير خواهد شد.

به اينصورت كه اگر غلظت ذرات معلق به حدود ????ميكروگرم در مترمكعب باشد ميزان مرگ و مير بالا مي رود كه با اين محاسبه سالانه در شهر تهران اگر غلظت ذرات جامد

به اين ميزان (? ???ميكروگرم) برسد احتمال مرگ و مير سه تا چهار هزار نفر وجود دارد.

يكي ديگر از آلاينده هايي كه سرطان زا هستند موادآلي يا هيدروكربن ها هستند كه در هر ?????هزار نفر اگر ميزان غلظت آلاينده ????ميكروگرم باشد ???? نفر مي ميرند.

مواد آلي احتمال سرطان زايي بيشتري دارند و عمده سرطان ناشي از آنها سرطان ريه است.

عامل تشديدكننده سرطان ريه در كنار عامل آلودگي هوا سيگار است بر اساس بررسي هاي انجام شده بين ميزان مرگ و مير سيگاري هايي كه در شهرهاي بزرگ و در معرض آلودگي هاي هوا زندگي مي كنند در مقايسه با سيگاري هايي كه به دور از اين آلودگي ها و در هواي پاك روستاها به سر مي برند بيشتر است.

اين متخصص در تشخيص آلودگي هوا مي گويد در دود سيگار حدود ????نوع ماده سرطان زاي تاييد شده يا مشكوك به سرطان زايي وجود دارد كه غير از سرطان ريه منجر به بروز مشكلات ديگري همچون آب مرواريد، احتمال سقط جنين و يا تولد نوزاداني نارس و كم وزن مي شود.

"ازن”، اين گاز از واكنش هاي شيميايي در جو و تحت تاثير نور آفتاب توليد مي شود و محرك قوي سيستم تنفسي است.

دي اكسيد نيتروژن، منواكسيد كربن، سرب، دي اكسيد گوگرد، سولفات ها و سولفيدهيدروژن، آكرولئين ?Acrolein?و ديوكسين از ديگر ذرات آلوده كننده هوا هستند.

آكرولئين باعث تشديد آسم و ديوكسين باعث تشديد اختلال در تكامل جنين و افزايش خطر سرطان مي شود.

شاخص آلودگي هوا

اگر شاخص آلودگي هوا را ?????فرض كنيم چنانچه غلظت آلاينده ها مطابق با ?????باشد هوا استاندارد و چنانچه غلظت آلاينده ها كمتر از اين ميزان باشد كيفيت هوا خوب يا متوسط است و اگر بالاتر از ?????باشد نشان دهنده افزايش غلظت آلاينده هاي هوا است.

شاخص

آلودگي هوا بر اساس تقسيم بندي هوا بصورت هواي سالم، هواي ناسالم يا غير بهداشتي، هواي خيلي ناسالم و هواي خطرناك يا بحراني تعريف مي شود.

دكتر غياث الدين استاد دانشگاه علوم پزشكي تهران گفت سازمان هاي حفاظت محيط زيست، شاخص هاي كيفي هوا را با ???نوع آلوده كننده هوا محاسبه مي كنند كه شامل ازن روي سطح زمين، منواكسيد كربن، دي اكسيد گوگرد، دي اكسيد نيتروژن و گرد و غبار است.

براي هر يك از اين موارد، سازمان هاي حفاظت محيط زيست، استانداردي را جهت حفظ سلامت تعريف كرده اند.

ميزان آلايندگي هر يك از اين آلاينده ها بر اساس اندازه گيري حدود ???? تا ????ايستگاه دائمي تعيين آلودگي هواي تهران صورت مي گيرد اين ايستگاهها بطور شبانه روزي آلودگي هوا را مورد سنجش قرار مي دهند.

اعداد و ارقامي كه در نتيجه اين سنجش ها حاصل مي شود تحت عنوان شاخص آلودگي هوا يا شاخص كيفيت هوا به كار برده مي شود.

عدد شاخص كيفيت هوا را با استفاده از فرمول هاي خاصي بدست مي آورند اگر اين عدد بين ?????تا? ????پي پي ام (يك ميلي ليتر آلودگي هوا در يك متر مكعب هوا) باشد هوا غير بهداشتي، صفر تا? ???هوا پاك و از ????تا ?????متوسط است و اگر اين رقم بالاي ?????باشد آلودگي هوا خطرناك است و اگر از ????? تجاوز كند شرايط بحران آلودگي هوا اعلام مي شود.

در چنين شرايطي بايد يك سري اقدامات را در جهت كاهش منابع آلودگي هوا مانند تعطيلي مدارس و يا تعطيل عمومي انجام شود كه به دنبال آن دود ناشي از استفاده از وسايل نقليه نيز كاهش مي يابد.

ماسك وسيله دفاعي در مقابل آلودگي هوا

استفاده از ماسك يكي از راههاي حفاظت از خود در برابر آلودگي هوا است ولي در استفاده از

همين ماسك ها هم بايد نكاتي را رعايت كرد.

دبير انجمن آسم و آلرژي ايران در اين خصوص مي گويد ماسك هاي كاغذي به لحاظ اينكه آلاينده ها را از خود عبور مي دهند به هيچ وجه توصيه نمي شوند و بهتر است از ماسك هاي فيلتر دار و ماسكي كه دهان و بيني را بطور كامل پوشش دهد استفاده شود.

وي مي گويد ماسك ها بايد هر يك و نيم تا دو ساعت تعويض شوند با توجه به وجود ميكروبها در سطح آنها چنانچه مرتب تعويض نشوند خود منبعي از آلودگي مي شوند.

بررسي آمارهاي جهاني نشان مي دهد كه سالانه حدود ??/??ميليون نفر بر اثر آلودگي هوا جان خود را از دست مي دهند.

بخش عمده اي از مرگ و ميرها مربوط به آلودگي هوا در محيطهاي بسته از جمله اماكن مسكوني و به ويژه در مناطق روستايي كشورهاي جهان سوم رخ مي دهد.

كيفيت بد هوا در اتاق ها منجر به خستگي، عدم تمركز و عدم رضايت افراد مي شود، كه اغلب ناشي از تهويه نامناسب ساختمان است كه رابطه مستقيمي با غلظت ?CO??دارد، به همين خاطر در برخي سيستم ها كه از تهويه اتوماتيك استفاده مي كنند از غلظت ?CO??به عنوان معياري جهت تنظيم ميزان هواي تازه ورودي به سيستم استفاده مي شود.

تاثير آلاينده هاي هوا بر سلامت انسان

بطور طبيعي بعضي از آلاينده ها اثرات كوتاه مدت و گاها شديد دارند مثلا افزايش منواكسيدكربن افزايش سردرد و سرگيجه را در فضاهاي آزاد به دنبال دارد اما در داخل منزل و فضاهاي بسته منجر به مرگ هم خواهد شد.

منواكسيدكربن مانع رسيدن اكسيژن به قلب و مغز مي شود و باعث مرگ مي شود.

اين گاز هيچ رنگ و بويي ندارد به تدريج باعث مي شود فرد به خواب رود گاهي براي

گرم كردن حمام از وسايل گرمازا استفاده مي شود كه كاري خطرناك است و به هيچ وجه نبايد در چنين فضاهايي از وسايل گرم كننده استفاده كرد.

استفاده از بخاري هاي گازي بدون دودكش نيز بسيار خطرناك است و به علت تجمع گاز منواكسيدكربن باعث ايجاد سردرد و سرگيجه و تهوع در فرد مي شود زماني كه دودكش باشد خود دودكش در تهويه هواي اتاق موثر است.

دبير انجمن آسم و آلرژي ايران نيز در خصوص تاثيرات آلودگي هوا بر سلامت مي گويد بطوركلي آلودگي هوا باعث تحريك مجاري هوايي و تشديد آسم مي شود.

دكتر "مسعود موحدي” گفت تماس درازمدت با آلودگي هوا و در معرض آلاينده هاي هوا بودن باعث برونشيت مزمن و اختلالات تنفسي مي شود.

به گفته دبير انجمن آسم و آلرژي ايران آلودگي هوا با گازهاي ناشي از سوخت موتورهاي ديزلي و صنايع سنگين در بروز سرطان ريه موثر است.

دكتر موحدي مي گويد كودكان و سالمندان دو گروهي هستند كه بيش از ساير افراد در معرض خطرات ناشي از آلودگي هوا قرار دارند.

كودكان به دلايلي نسبت به بزرگسالان بيشتر در معرض خطر آلودگي هوا قرار مي گيرند از جمله اين دلايل، كودكان و شيرخوارگان با سرعت بيشتري تنفس مي كنند و اين باعث تماس بيشتر با مواد آلوده كننده هوا مي شود.

كودكان بيشتر تنفس دهاني دارند كه به اين ترتيب فيلتر بيني كه قسمتي از آلودگي هوا را مي گيرد نمي تواند بطور موثر عمل كند.

آلودگي هوا باعث تحريك انسداد راههاي هوايي و تشديد آسم مي شود و بر رشد و نمو سيستم عصبي، تنفسي و ايمني و غدد داخلي تاثير مي گذارد كه اين امر مي تواند خطر سرطان را در سال هاي بعدي زندگي افزايش دهد.

تاثير آلودگي هوا در گوش و

حلق و بيني

آلودگي هوا و آلاينده هاي موجود در هوايي كه تنفس مي كنيم مي توانند سبب گلودرد و سوزش گلو شوند سرب ناشي از بنزين هاي حاوي سرب سبب كاهش شنوايي مي شود.

دكتر "علي محمد اصغري” عضو جامعه جراحان گوش و حلق و بيني مي گويد اين نوع آسيب شنوايي با همراهي صداهاي بلند محيط مثل صداي ترافيك يا كارخانجات تاثير بيشتري بر كاهش شنوايي مي گذارد.

اين متخصص گوش و حلق و بيني اضافه كرد بعضي از آلاينده ها مي توانند سبب بروز سرطانهاي حنجره، بيني و سينوسها شود.

وي افزود بيشترين آسيبي كه آلايندهاي هوا بر انسان مي گذارند بر سيستم ريه و قلب انسان است. آسيبي كه به ارگانهاي بدن مي رسد به نوع و ميزان آلاينده ها ارتباط دارد.

افرادي كه در محيط كارشان با مواد شيميايي و يا فلزات سنگين در ارتباطند بيش از ديگران در معرض آسيب هستند. بعضي آلاينده ها خاص كارخانجات چوب، چرم است و مي تواند سبب افزايش خطر سرطان سينوس در كارگران اين كارگاهها گردد.

آلودگي هوا در زمستان و پديده وارونگي هوا

در ماههايي از فصل زمستان گاهي شريط جوي خاصي ايجاد مي شود كه در نتيجه آن جريان حركت و جابجايي هوا بصورت صعودي و به عبارتي از پايين به بالا كاهش مي يابد.

در اين حالت حركت هواي آلوده به سمت بالا كند مي شود و حالت پايداري هوا ايجاد مي شود و اين امر باعث مي شود بر شدت غلظت آلاينده هاي هوا افزوده شود و بصورت رقيق در نيايد.

مقدار هوايي كه براي كاهش غلظت هوا و رقيق شدن هوا لازم است كاهش مي يابد و در ارتفاع ?????تا ?????متري زمين جرياني از هوا مثل يك سقف قرار گرفته است كه مانع از جابجايي هوا و رقيق شدن

آن مي شود.

حالت اينورژن يا وارونگي هوا در طول زمستان ممكن است چند بار اتفاق بي افتد در شرايط وارونگي هوا دود ناشي از اگزوز اتومبيل ها، موتورخانه ها و كارخانه ها در محدوده هواي شهر باقي مي ماند اين حالت پايدار مي ماند تا تغييرات جوي همچون باد و يا باران باعث رقيق شدن هوا شود.

آلودگي در محيطهاي بسته

فوق تخصص آسم و آلرژي با اشاره به اينكه آلودگي هوا در دو دسته آلودگي هاي هوا در فضاي باز و آلودگي هاي هوا در فضاي بسته تقسيم بندي مي شود افزود از جمله آلودگي هاي فضاهاي بسته آلودگي ناشي از دود سيگار است.

دكتر موحدي اضافه كرد آلودگي ناشي از دود سيگار تاثير بسيار منفي در سلامت انسان دارد به اينصورت كه شيوع آسم در افرادي كه در معرض اين دود در فضاي بسته قرار دارند ??/??برابر است.

ساير آلاينده هاي فضاي بسته شامل دود مواد غذايي، دود وسايل گرمازا، آلودگي ناشي از وسايل و دستگاه هاي موجود در محيطهاي كاري شامل دستگاه پرينتر و كپي، مانيتورها و ساير دستگاه ها است.

فوق تخصص آسم و آلرژي يادآور شد در برخي مواقع آلودگي محيطهاي باز به فضاي بسته وارد مي شود كه اين امر باعث ايجاد آلرژي هايي از جمله ايجاد قارچ در فرد مي شود.

به گفته دكتر موحدي با توجه به اينكه بيشترين وقت مردم يعني از ???? ساعت حدود ????ساعت آن، در محيطهاي بسته (محيط كار يا منزل) سپري مي شود و با توجه به نفوذ آلودگي فضاي باز به فضاي بسته محل كار يا منزل و توام شدن با آلودگي هاي محيطهاي بسته، بيشترين مرگ و ميرهاي متعاقب آلودگي هوا در فضاهاي بسته رخ مي دهد.

دكتر موحدي مي گويد اين آلاينده ها هر كدام مي تواند منجر به

بروز مشكلاتي در انسان شود به عنوان مثال آلاينده هايي همچون گوگرد و نيتروژن و ذرات گرد و غبار بر بيشترين تاثير را بر دستگاه تنفسي دارند.

اثرات اين آلاينده ها بسته به طول مدت تماس و غلظت آلودگي، سلامت فرد را تهديد مي كند.

افرادي كه بيشتر در معرض اين تهديد قرار دارند شامل كودكان، سالمندان، زنان باردار، افراد مبتلا به بيماري هاي ريوي، قلبي، كليوي و كبدي هستند كه سيستم ايمني بدن آنها در مواجهه با آلاينده ها آسيب پذيرتر است.

دكتر موحدي گفت تنفس در هواي آلوده منجر به بروز مشكلاتي در فرد مي شود و نياز به مصرف دارو و بستري شدن در بيمارستان وجود دارد و در مواقعي هم كه آلاينده زياد باشد مشكلات حادتري ايجاد مي شود و مواقعي نيز به مرگ و مير منجر خواهد شد.

بطور كلي تمام آلاينده ها چه آلاينده هاي فضاهاي باز و چه آلاينده هاي فضاهاي بسته بايد به دقت مورد توجه باشد و سعي كرد با اقدامات مناسب و ارايه آموزش هاي همگاني اين آلاينده ها را كنترل كرد.

از جمله اقدامات پيشگيرانه كنترل و كاهش آلودگي هوا اين است كه كارخانجات صنعتي بايد در فواصل معيني در خارج از شهرها باشند و جهت دود آنها به سمت شهرها نباشد.

براي كاهش دود اگزوز اتومبيل ها توصيه هايي همچون استفاده از وسايل نقليه عمومي و استفاده كمتر از وسايل شخصي پيشنهاد مي شود توصيه هايي كه تازگي ندارند و بارها شنيده شده اند.

پزشكان توصيه مي كنند در روزهايي كه آلودگي هوا بيشتر است افراد آسيب پذير از جمله افراد مبتلا به بيماري هاي تنفسي بايد در منزل بمانند و بطور كلي در شرايط بحران آلودگي هوا، افراد از قدم زدن و انجام فعاليت هاي ورزشي در فضاي باز

بايد خودداري كنند.

آلاينده هاي شيمايي هوا

مقدمه كلي

آلاينده ها بر حسب تركيب شيميايي شان به دو گروه آلي و معدني تقسيم مي شوند. تركيبات آلي حاوي كربن و هيدروژن هستند. برخي از ذرات آلي كه بيش از ساير ذرات آلي در اتمسفر يافت مي شوند عبارتند از: فنلها ، اسيدهاي آلي و الكلها و معروفترين ذرات معدني موجود در اتمسفر عبارتند از نيتراتها ، سولفاتها و فلزاتي مانند آهن ، سرب ، روي و واناديم.

منابع آلاينده ها

هوا داراي آلاينده هاي طبيعي نظير هاگهاي قارچها ، تخم گياهان ، ذرات معلق نمك و دود و ذرات غبار حاصل از آتش جنگلها و فوران آتشفشانهاست. همچنين هوا حاوي گاز منو اكسيد كربن توليد شده به شكل طبيعي (CO) حاصل از تجزيه متان (CH4) و هيدروكربنها به شكل ترپنهاي ناشي از درختان كاج ، سولفيد هيدروژن (H2S) و متان (CH4) حاصل از تجزيه بي هوازي مواد آلي مي باشد.

منابع آلاينده ها را بطور كلي مي توان در چهار گروه اصلي طبقه بندي كرد: حمل و نقل متحرك ، احتراق ساكن ، فرآيندهاي صنعت ، دفع مواد زايد جامد .

متان

هيدروكربنها

تركيبات آلي كه تنها داراي هيدروژن و كربن هستند به نام هيدروكربن نام مي گيرند كه بطور كلي به دو گروه آليفاتيك و آروماتيك تقسيم مي شوند.

هيدروكربنهاي آليفاتيك

گروه هيدروكربنهاي آليفاتيك شامل آلكانها ، آلكنها و آلكين ها هستند. آلكانها عبارتند از: هيدروكربنهاي اشباع شده كه در واكنشهاي فتوشيميايي اتمسفر نقش ندارند. الكنها كه معمولا به نام اولفين ها خوانده مي شوند. اشباع نشده هستند و در اتمسفر از لحاظ فتوشيميايي تا حدودي فعال اند. اين گروه در حضور نور خورشيد با اكسيد نيتروژن در غلظتهاي زياد واكنش نشان مي دهند و آلاينده هاي ثانوي مانند پراكسي استيل نيترات

(PAN) و ازن (O3) را بوجود مي آورند. هيدروكربنهاي آليفاتيك توليد شده تا حدود (326mg/m3) براي سلامت انسان و جانوران خطرساز نيست.

آلكان

هيدروكربنهاي آروماتيك

هيدروكربنهاي آروماتيك كه از لحاظ بيوشيميايي و بيولوژيكي فعال و برخي از آنها بالقوه سرطانزا هستند يا از بنزن مشتق شده اند و يا به آن مربوط مي شوند. افزايش ميزان ابتلا به سرطان ريه در نواحي شهري به هيدروكربنهاي چند هسته اي خارج شده از اگزوز اتومبيل ها نسبت داده شده است. بنزوپيرين سرطانزاترين هيدروكربنهاست. بنزاسفنانتريلين ، بنزوانتراسين و كريزين هم مواد سرطانزاي ضعيف اند.

هيدروكربن آروماتيك

منابع هيدروكربنها

ميل لنگها و كاربراتورها ، بيشترين درصد آزادسازي هيدروكربنها را به خود اختصاص داده اند تجهيزات سوزاننده مكمل كه با كاتاليست كار مي كنند هيدروكربنها آزاد شده و منو اكسيد كربن را سوزانده و توليد CO2 و آب مي نمايند.

تكنولوژي كنترل هيدروكربنهاي متصاعد شده از منابع ساكن

تكنولوژي كنترل هيدروكربنهاي متصاعد شده از منابع ساكن عبارتند از: خاكستر سازي ، جذب ، تراكم و جايگزين نمودن ساير مواد.

فرآيند خاكسترسازي با دستگاههاي سوزاننده مكمل و دستگاههاي سوزاننده مكمل كاتاليستي صورت مي گيرد. جذب سطحي توسط كربن فعال صورت مي گيرد و جذب هيدروكربنها بوسيله يك محلول شوينده در برجهاي سيني دار ، شوينده هاي جت و برجهاي آكنه ، برجهاي پاشنده و شوينده هاي ونتوري صورت مي گيرد.

منو اكسيد كربن

گاز منو اكسيد كربن بيرنگ ، بي مزه و بي بو است و در شرايط عادي از لحاظ شيميايي بي اثر و طول عمر متوسط آن در اتمسفر حدود 2.5 ماه است. در حال حاضر مقدار منو اكسيد كربن در اتمسفر بر روي اموال انساني ، گياهان و اشيا بي اثر يا كم اثر است در غلظتهاي زياد منو كسيد كربن به علت تمايل زياد

به جذب هموگلوبين مي تواند در متابوليسم تنفسي انسان بطور جدي اختلال ايجاد نما يد. غلظت منو اكسيد كربن در نواحي متراكم شهري كه ترافيك سنگين و حركت خودروها كند است به ميزان قابل توجهي افزايش مي يابد منابع كربن ، منو كسيد كربن طبيعي و انساني هستند. طبق گزارش آزمايشگاه ملي آرگون در اثر اكسيداسيون گاز متان حاصل از مرگ گياهان سالانه 13.2 ميليون تن CO وارد طبيعت مي شود. منبع ديگر توليد اين ماده متابوليسم انساني است بازدم شخصي كه در حال استراحت است بطور تقريبي حاوي CO1ppm است.

استانداردهاي كنترل منوكسيد كربن

اكسيد هاي گوگرد

اين اكسيدها شامل 6 تركيب مختلف گازي هستند: منو اكسيد سولفور (SO) ، دي اكسيد سولفور (SO2) ، تري اكسيد سولفور (SO3) تترا اكسيد سولفور (SO4) ، سكو اكسيد سولفور (SO2) و هپتو اكسيد سولفور (S2O7) در مطالعه آلودگي هوا دي اكسيد سولفور و تري اكسيد سولفور حائز بيشترين اهميت است.

با توجه به پايداري نسبي SO2 در اتمسفر اين كار مي تواند به عنوان يك عامل اكسيد كننده و يا احيا كننده وارد عمل شود. SO2 كه با ساير اجزاي موجود در اتمسفر به شكل فتوشيميايي يا كاتاليستي وارد واكنش مي شود مي تواند قطرات اسيد سولفوريك (H2SO4) و نمكهاي اسيد سولفوريك را توليد بكند. SO2 با آب وارد واكنش شده و توليد سولفورو اسيد مي نمايد اين اسيد ضعيف با بيش از 80% SO2 آزاد شده در اتمسفر ناشي از فعاليتهاي انساني به سوزاندن سوختهاي جامد و فسيلي مربوط مي شود.

استانداردهاي كنترل اكسيدهاي سولفور

روشهاي گسترده جهت كنترل اكسيد سولفور عبارتند از: بكارگيري سوختهاي داراي گوگرد كمتر ، جداسازي گوگرد از سوخت ، جايگزين ساختن منابع انرژي زاي ديگر

، تبديل زغال سنگ به مايع يا گاز ، پاكسازي محصولات حاصل از احتراق.

اكسيدهاي نيتروژن

شامل منو اكسيد نيتروژن (NO) ، دي اكسيد نيتروژن (NO2) ، نيترو اكسيد (N2O) نيتروژن سيسكواكسيد (N2O3) ، نيتروژن تترااكسيد (N2O4) و نيتروژن پنتواكسيد (N2O5) هستند.

N2O3

دو گاز مهمي كه در آلودگي هوا مهم اند عبارتند از: اكسيد نيتريك (NO) و دي اكسيد نيتروژن ، دي اكسيد نيتروژن كه از هوا سنگينتر و در آب محلول است در آب تشكيل اسيدنيتريك و يا اسيدنيترو و يا اكسيدنيتريك (NO) مي دهد. اسيدنيتريك و اسيدنيترو در اثر بارندگي به سطح زمين سقوط كرده يا با آمونياك موجود در اتمسفر (NH3) تركيب شده آمونيم نيترات (NH4NO3) بوجود مي آورد. NO2 يكي از اجزاي غذايي گياهان را تشكيل مي دهد. NO2 كه در دامنه تشعشع فوق بنفش جاذب خوب انرژي به شمار مي رود در توليد آلاينده هاي ثانوي هوا از قبيل ازن O3 نقش مهمي دارد مقدار NO آزاد شده در اتمسفر به مراتب بيش از مقدار NO2 آزاد شده است. NO در فرآيندهاي احتراقي با دماي زياد و در اثر تركيب نيتروژن و اكسيژن NO بوجود مي آيد.

منابع اكسيدهاي نيتروژن

برخي از اكسيدهاي نيتروژن به صورت طبيعي و برخي به صورت انساني ايجاد مي شوند. در اثر آتش سوزي جنگل مقدار اندكي NO2 ايجاد مي شود. تجزيه باكتريايي مواد آلي نيز سبب آزاد شدن NO2 در اتمسفر مي شود. در واقع منابع توليد كننده NO2 بطور طبيعي تقريبا 10 برابر منابع انساني كه در نواحي شهري داراي تراكم و غلظت هستند مي باشد. بخش عمده NO2 توليد شده از منابع انساني مربوط به احتراق سوخت در منابع ساكن و حركت وسائط نقليه مي باشد.

استانداردهاي كنترل اكسيدهاي نيتروژن

بطور

كلي اغلب اندازه گيريهاي كنترلي براي NO2 آزاد شده در راستاي محدود ساختن شرايط احتراق و كاهش توليد NO2 و همچنين استفاده از تجهيزات متنوع براي حذف NO2 از جريان گازهاي خروجي انجام مي شوند.

اكسيد كننده هاي فتوشيميايي

اكسيد كننده ها يا اكسيد كننده هاي كامل دو عبارتي هستند كه براي توصيف مقادير اكسيد كننده هاي فتوشيميايي بكار مي روند و معمولا نشان دهنده قدرت اكسيد كنندگي هواي اتمسفر مي باشند. ازن (O3) كه اكسيد كننده فتوشيميايي اصلي است در حدود 90 درصد از اكسيد كننده ها را بخود اختصاص مي دهد. ساير اكسيد كننده هاي فتوشيميايي مهم در كنترل آلودگي هوا عبارتند از: اكسيژن نوزاد (O) ، اكسيژن مولكولي برانگيخته (O2) ، پروكسي آسيل نيترات (PAN) ، پروكسي پروپانول نيترات (PPN) ، پروكسي بوتيل نيترات (PBN) ، دي اكسيد نيتروژن (NO2) ، پراكسيد هيدروژن (H2O2) و الكيل نيتراتها.

H2O2

اثرات اكسيد كننده ها

اثرات اكسيد كننده ها بر سلامتي انسان مي تواند موجب سرفه ، كوتاهي نفس ، گرفتگي راه عبور هوا ، گرفنگي و درد قفسه سينه ، عملكرد نامناسب ششها ، تغيير سلولهاي قرمز خون ، آماس خشك و سوزش چشم ، بيني و گلو شوند. اكسيد كننده هاي اصلي كه به گياهان آسيب مي رسانند عبارتند از PAN , O3 كه از خلال روزنه هاي موجود در برگ وارد گياه شده و در متابوليسم سلول گياهي دخالت مي كنند. علائم بوجود آمده از تماس گياه با PAN عبارتند از: برونزه شدن ، براق شدن و نقره اي شده سطح زيرين برگها. تماس متناوب اكسيد كننده ها با گياهان موجب كاهش محصولات مي شود. اكسيد كننده ها به سرعت با رنگها ، الاستومرها (اكسيد كننده ها) الياف پارچه اي و رنگهاي نساجي واكنش نشان داده و آنها را

اكسيد مي كند.

استانداردهاي كنترل اكسيد كننده ها

اين نكته روشن شده است كه حتي اگر هيچ هيدروكربني در اتمسفر وجود نداشته باشد تا زماني كه CO و NO2 حضور دارند مقادير قابل ملاحظه اي از ازن مي تواند توليد شود. در حال حاضر عليرغم كوششهاي منظم بر روي كنترل CO ، هيدروكربنها و NO2 مقاديري از اين آلاينده ها كه براي ايجاد ازن فتوشيميايي كافي هستند، همچنان در اتمسفر وجود دارد.

پاكسازي خاك هاي آلوده به تركيبات نفتي

نويسنده: بهاره صفوي

سالانه در دنيا حدود 6 ميليون تن نفت وارد محيط زيست مي شود. اين آمار حقيقتي است كه هرچند با كمي دقت، ابعاد فاجعه آميز آن مشخص مي شود اما نشت و گسترش آلودگي هاي نفتي در بخش هاي مختلف صنعت نفت اعم از مناطق توليد نفت، پالايشگاه ها و خطوط حمل و نقل در اثر ناكارآمدي فرآيندها و بروز سوانح امري اجتناب ناپذير است، بخصوص آن كه اين آلاينده ها علاوه بر به خطر انداختن سلامت انسان ها، لطمات زيادي نيز براي محيط زيست به همراه دارند.

در كشور ما هم با توجه به وسعت فعاليت هاي نفتي نياز به روش هاي پاكسازي كارا، اقتصادي و سازگار با محيط زيست براي رفع آلودگي از خاك هاي آغشته به نفت احساس مي شود. اين در حالي است كه به رغم تجربه جهاني در اين زمينه و ثبت شركت هاي متعدد كه عمليات پاكسازي خاك هاي آلوده به تركيبات نفتي را به صورت خدمات ارائه مي كنند، تجربه اجراي پروژه ميداني پاكسازي زيستي خاك در كشور ما تاكنون وجود نداشته است. در چنين شرايطي محققان مركز بيوتكنولوژي پژوهشگاه صنعت نفت با استفاده از روش هاي زيستي موفق به پاكسازي خاك هاي آلوده به تركيبات نفتي شدند. پاكسازي زيستي در واقع يكي از روش هاي اصلي پاكسازي محيطي است

كه در آن از موجودات زنده بويژه باكتري ها، قارچ ها و گياهان به منظور تجزيه آلاينده هاي محيطي و تبديل آنها به تركيبات غيرسمي استفاده مي شود.

طبق تعريف، پاكسازي زيستي استفاده از موجودات زنده بويژه باكتري ها، قارچ ها و گياهان، به منظور تجزيه آلاينده هاي محيطي و تبديل آنها به تركيبات غيرسمي است. پاكسازي زيستي در واقع يكي از روش هاي متداول پاكسازي محيطي است كه سال ها در دنيا به صورت ميداني به كار گرفته مي شود. روش هاي زيستي ضمن سازگاري با محيط زيست، از نظر اقتصادي نيز برتري محسوسي نسبت به ديگر روش هاي پاكسازي (فيزيكي و شيميايي) دارند.

البته كارايي و سرعت فرآيند تجزيه هيدروكربن ها به نوع تركيبات آلاينده، طبيعت خاك آلوده شده با تركيبات نفتي، شرايط محيطي و ويژگي هاي جمعيت ميكروبي بستگي دارد. در واقع در اين روش ميكروارگانيسم ها تركيبات هيدروكربني را به دي اكسيدكربن، بيومس و يا محصولات ديگر تبديل مي كنند.

البته كارايي و سرعت فرآيند تجزيه هيدروكربن ها به نوع تركيبات آلاينده، طبيعت ماده آلوده شده با تركيبات نفتي، شرايط محيطي و ويژگي هاي جمعيت ميكروبي بستگي دارد.

اكثر تركيبات هيدروكربني براحتي توسط ميكروارگانيسم ها مصرف و به دي اكسيدكربن، توده زيستي (بيومس) و يا محصولات ديگري تبديل مي شوند. در اين ميان برخلاف بسياري از روش هاي متداول كه مشكل آلودگي را صرفا به گونه اي ديگر تبديل و يا آلاينده را به بستر ديگري منتقل مي كنند، پالايش زيستي با صرف كمترين هزينه، توانايي حذف دائم آلاينده ها با تبديل آنها به مواد بي خطر را دارد.

ضرورت استفاده از چنين موجوداتي باعث شده تا به گفته دكتر سيدمحمدمهدي دستغيب، پژوهشگاه صنعت نفت به منظور كسب و توسعه دانش فني، ضمن برقراري ارتباط سازنده با شركت هاي بين المللي صاحب تكنولوژي، فعاليت هاي

آزمايشگاهي متمركزي روي تكنولوژي پاكسازي زيستي خاك هاي آلوده انجام دهد.

راه اندازي كلكسيون ميكروبي

طرح پاكسازي خاك هاي آلوده به تركيبات نفتي هم اكنون در پژوهشگاه صنعت نفت در مقياس پايلوت در حال اجراست و به نظر مي رسد با اجراي موفق پايلوت اين طرح، زيرساخت هاي لازم براي پياده سازي فرآيند در مقياس ميداني در آينده نزديك نيز فراهم شود.

دستغيب درباره مراحل شكل گيري اين طرح مي گويد: اين پروژه بر اساس نتايج يك پروژه امكان سنجي تحت عنوان اولويت يابي بيوتكنولوژي در صنايع نفت و گاز و پتروشيمي و با پشتوانه مطالعاتي قوي تعريف شد كه در اين راه هدف گذاري صحيح منطبق بر نيازها و توانمندي ها و داشتن برنامه ريزي راهبردي، مطمئنا مي تواند ضامن مناسبي براي به ثمر رسيدن تلاش پژوهشگران باشد. ضمن آنكه بر اساس مطالعات راهبردي، انتقال و بومي سازي دانش فني از طريق برقراري ارتباط سازنده با شركت هاي صاحب تكنولوژي به عنوان بهترين راه كسب تكنولوژي انتخاب شده است كه عملا سبب كاهش هزينه ها و تسريع در اجراي طرح شده است.

يكي ديگر از ويژگي هاي اين طرح تشكيل تيمي از انواع تخصص هاي مورد نياز مانند ميكروبيولوژي، بيوتكنولوژي، مهندسي محيط زيست، مهندسي شيمي و ارزيابي آلودگي محيط بود.

طرح پاكسازي زيستي خاك هاي آلوده به تركيبات نفتي حدودا از يك سال پيش در مركز تحقيقات بيوتكنولوژي پژوهشگاه صنعت نفت آغاز شد. در بررسي هاي آزمايشگاهي، نتايج اميدواركننده اي به دست آمد كه با نمونه هاي تجاري قابل قياس بود. در حال حاضر فعاليت ها روي افزايش مقياس فرآيند و ارزيابي در سطح پايلوت و نيز بهينه سازي فرمولاسيون ميكروبي و بهبود شرايط فرآيندي متمركز است و به نظر مي رسد در آينده نزديك شاهد پياده سازي نتايج حاصل در مقياس واقعي و اجرايي شدن فرآيند

در شرايط ميداني باشيم.

به گفته دستغيب، به طور كلي يك طرح پاكسازي ميداني از 4 مرحله اصلي تشكيل مي شود:

1.ارزيابي آلودگي از حيث نوع تركيبات، غلظت و دامنه گسترش آنها، شرايط فيزيكي و شيميايي خاك و شرايط زمين شناختي و آب وهوايي منطقه آلوده شده

2.امكان سنجي پاكسازي خاك توسط باكتري هاي بومي و يا فرمولاسيون باكتري هاي غيربومي

3.اجراي پايلوت و طراحي عمليات ميداني بر اساس نتايج به دست آمده

4.اجراي فرآيند پاكسازي از طريق فعال سازي باكتري هاي بومي يا افزودن باكتري هاي فعال

پاكسازي زيستي يكي از روش هاي متداول پاكسازي محيطي است كه سال ها در دنيا به صورت ميداني به كار گرفته مي شود

دستغيب در ادامه درباره مراحل اجرايي اين طرح مي گويد: در فرآيند ميداني باكتري مورد نياز در شرايط بهينه شده تكثير و همراه با مواد مغذي به شكل فرمولاسيون مشخص به خاك افزوده مي شود. طي فرآيند تامين رطوبت و اختلاط و هوادهي سيستم با روش مناسب صورت مي پذيرد و با نمونه گيري و آناليز منظم روند حذف آلاينده ها كنترل و در صورت لزوم با اصلاح شرايط عملياتي، تسريع مي شود. در بسياري از فرآيندها براي تكميل پاكسازي ميكروبي، از گياه پالايي يا كاشت گياه سازگار با منطقه استفاده مي شود.

مجري اين طرح همچنين به راه اندازي كلكسيون ميكروبي در مركز تحقيقات بيوتكنولوژي پژوهشگاه نفت اشاره مي كند و مي افزايد: يكي از اهداف اصلي اجراي اين پژوهش شناسايي، حفاظت و به كار بستن پتانسيل ميكروارگانيسم هاي بومي موجود در خاك هاي كشور است كه مسلما در مقايسه با نمونه هاي تجاري، سازگاري بهتري با شرايط اقليمي كشور ما خواهند داشت. از اين رو به منظور حفاظت از اين ذخاير ژنتيكي، كلكسيون ميكروبي مجهزي در مركز بيوتكنولوژي شكل گرفته است كه

قادر است با روش هاي جديد و كاملا مطمئن باكتري هاي جداسازي شده را شناسايي و براي مدت طولاني نگهداري كند.

پايش ميكروبي آب هاي صنعتي و مهارخوردگي ميكروبي، پژوهش در زمينه ازدياد برداشت ميكروبي از طريق پاكسازي ديواره هاي چاه، بررسي ارتقاي كيفيت نفت و فرآورده هاي نفتي از طريق روش هاي ميكروبي آنزيمي، تلاش براي استفاده از دامولسيفايرهاي زيستي براي جداسازي آب و نفت و ارزيابي اثرات زيست محيطي فعاليت هاي صنعت نفت از طريق پايش تنوع زيستي با استفاده از روش نوين DNA Barcoding را از ديگر اقدامات مركز تحقيقات بيوتكنولوژي پژوهشگاه نفت ذكر كرد.

راهي براي نجات محيط زيست

در حال حاضر در كشور نياز به روش هاي پاكسازي كارا و اقتصادي و سازگار با محيط زيست به منظور رفع آلودگي از خاك هاي آغشته به نفت، بشدت احساس مي شود. علي رغم وجود تجربه جهاني زياد در اين زمينه و ثبت شركت هاي متعدد كه عمليات پاكسازي خاك هاي آلوده به تركيبات نفتي را به صورت خدمات ارائه مي كنند، تجربه انجام پروژه ميداني پاكسازي زيستي خاك در كشور ما وجود ندارد. مسلما كسب و بومي سازي اين فناوري، صرفه جويي اقتصادي قابل ملاحظه اي را در اجراي پروژه هاي پاكسازي ميداني به همراه خواهد داشت و گامي سازنده در ارتقاي محيط زيست كشور خواهد بود.

پروژه پاكسازي خاك هاي آلوده به تركيبات نفتي با حمايت پژوهشگاه صنعت نفت و پالايشگاه تهران در حال اجراست و به گفته دستغيب، با توجه به شرايط اقليمي مشابه كشورهاي منطقه و وجود آلودگي هاي گسترده نفتي، امكان ورود به بازارهاي كشورهاي نفت خيز حوزه خليج فارس و آسياي ميانه نيز وجود دارد كه مي تواند مقادير قابل توجهي ارزآوري و سود اقتصادي براي كشور به همراه داشته باشد.

دستغيب در

پايان و با اشاره به تدوين مقالاتي از نتايج آزمايشگاهي اين طرح درباره آينده آن مي گويد: بسيار اميدواريم كه در آينده نزديك اين فناوري در كشور به صورت ميداني انجام شود كه در اين صورت گامي موثر در جهت توسعه پايدار و گسترش صنعت سبز در ميهن عزيزمان و همچنين زمينه ساز صدور خدمات فني و مهندسي به خارج از كشور خواهد بود.

منبع: جام جم آنلاين بهمن 87

گياهان آپارتماني و سلامت

وقتي گلي مي خريد، گياهي مي كاريد يا حتي وقتي در پارك مي نشينيد و به فضاي سبز خيره مي شويد احساس شادي و آرامش و طراوت مي كنيد، مثبت انديش مي شويد و غم و اندوه از دلتان دور مي شود!

نتايج پژوهش محققان رفتارشناسي دانشگاه روگرز نشان داده است افراد با نگاه كردن به گل و گياه و لذت بردن از طراوت، رنگ و عطر آنها مي توانند حالت روحي نامتعادل خود را تغيير داده و به حالت طبيعي بازگردند

. در واقع گل عاملي براي تعديل رفتار در طول شبانه روز بوده و هر بار نگاه كردن به گل و گياه عاملي براي ايجاد يك اتصال عصبي مثبت در مغز است.

مروري بر يافته هاي جديد

دريافت يك شاخه گل يا گلداني كوچك به سرعت روحيه افراد را تغيير داده و آنها را شاد و هيجان زده مي كند.

افرادي كه در منزل يا محيط كارشان گل و گياه دارند، دو تا 4 برابر ديگران آرام، مهربان، شاد و باگذشت بوده و اين حس را با رفتار مثبت خود به ديگران نيز منتقل مي كنند.

گل ها با رنگ ملايم- صورتي، سفيد، بنفش و...- حس شخص را به سوي احساسات آرام سوق داده و گل ها با رنگ گرم و تند- قرمز، زرد، نارنجي

و...- حس او را به سوي هيجان و سرزندگي پيش مي برند.

گل و گياه نه تنها بر احساسات شخصي افراد كه روي رفتارهاي بر وي و اجتماعي فرد نيز تاثير مي گذارد.

بررسي بيش از 10 هزار نفر در طول يك سال نشان داده است هر فرد 5 ثانيه پس از دريافت يك گل به عنوان هديه، لبخند مي زند. اين لبخند بدون اراده بوده و به دليل تاثير زيبايي گل بر مغز است.

به اين 6 دليل گلدان بخريد

زيبايي گياهان نه تنها چشم و روح را نوازش مي دهد بلكه فوايد فيزيكي بسياري دارد"

1- در صورتي كه در خانه فرد سيگاري داريد حتما گلداني در خانه بگذاريد، گياهان هواي خانه را تصفيه كرده و به شما كمك مي كنند بهتر نفس بكشيد. از ميان گياهان، گياه پيچك، سانسوئيريا از جمله بهترين ها براي تصفيه فضاي، آلوده منزل، از بين بردن منواكسيدكربن و فورماليدها است. در ضمن اين گياهان سبب بروز آلرژي نيز نمي شوند.

2- اگر ديوارهايتان را عايق كرده ايد بهتر است يك يا چند گلدان زير آن قرار دهيد تا هواي آلوده به فومالدهيد كه از عايق هاي قديمي متصاعد مي شود را گرفته و هوا را تصفيه كنند. براي اين منظور گياه سينگونيوم يا آلئوبار بادنسيس بسيار مناسب است.

3- در صورتي كه در منزل شومينه داريد و با گاز يا چوب، آتش روشن مي كنند، قرار دادن چند گلدان در محيط احتمال بروز مسموميت يا خفگي با منواكسيدكربن را كاهش مي دهد. البته قرار دادن گياه هرگز جايگزين چك كردن ها و كنترل هاي مرتب شما نبايد باشد. براي اين منظور گياه پوتوس مناسب است. اين گياه قادر است بيش از 90 درصد گازهاي

سمي را در كمتر از 24 ساعت جذب كرده و هوا را تصفيه كند.

4- در صورتي كه به تازگي كف منزل را موكت كرده ايد بهتر است چند گياه پهن گياه مانند گربراس در منزل بگذاريد. اين گياهان سموم ناشي از چسب موكت را جذب كرده و هوا را تصفيه مي كنند. اگر از جريان الكتريسته موكت خود ناراضي هستيد مي توانيد از گياهان بهره ببريد كه آب زيادي درون خون ذخيره مي كنند براي مثال گياه فوژر براي اين منظور مفيد است. اما اگر از وجود كنه ها رنج مي بريد هيچ گياهي نمي تواند به شما كمك كند و تنها تهويه مرتب درمان درد شماست.

5- خز و برخي پارچه هاي رومبلي گازي از خانواده بنزن از خود متصاعد مي كنند كه سمي است اگر نمي خواهيد اين گازها را تنفس كنيد بهتر از گياه اسپاتيفيلوم بگيريد تا در عرض نصف روز هواي خانه كاملا تصفيه شود.

6- اگر از مواد شوينده آمونياك را در خانه استفاده مي كنيد احتمال مبتلا شدن تان به ناراحتي هاي ريه بسيار زياد است. گياه «ازاله» نيازي به نور مستقيم ندارد و مي توانيد آن را در آشپزخانه، حمام و دست شويي قرار دهيد.

هم اكنون اگر به اين نتيجه رسيده ايد كه داشتن گل و گياه در منزل لازم و ضروري است مي توانيد به توصيه كارشناسان و دكوراتورها عمل كرده و براي هر اتاق گياهي مناسب آن را تهيه كنيد.

در ورودي و راهروها

ورودي خانه و راهروها به طور معمول محل پررفت و آمدي هستند به همين دليل توصيه مي شود از گذاشتن گياهان با برگ هاي سست و ضعيف در اين اماكن خودداري كنيد. برخي از گياهان نيز در برابر تغييرات دما يا جريان هوا ضعيف هستند

و به راحتي از بين مي روند. پس پيش از خريد گلدان به فروشنده ذكر كنيد كه آن را براي ورودي خانه مي خواهيد يا گياهي قوي را به شما معرفي كند.

سالن پذيرايي و غذاخوري

گياهان قدبلند، با برگ هاي پهن كه به صورت گروهي در يك جا قرار بگيريد بسيار براي سالن مناسب اند. در كنار گلدان ها بزرگ، گلدان هاي كوچك و ظريف را نيز قرار دهيد تا نماي زيبايي به خانه شما دهند. گياهان معطر گلدار نيز كه نيازي به نور مستقيم ندارند براي سالن بسيار مناسب اند.

آشپزخانه

در آشپزخانه بايد گياهاني قرار دهيد كه با تغييرات دمايي سازگار باشند. براي اين منظور مي توانيد گياهان تزئيني را در گلدان هاي كوچك و در نزديكي پنجره يا نورگير بگذاريد. گياهاني نظير رزماري، پونه يا سبزي ها از جمله بهترين گياهان براي فضاي آشپزخانه اند.

حمام

فضاي حمام به طور معمول گرم و مرطوب است. اگر فضاي حمام شما نورگير خوبي دارد و روشن است مي توانيد از گياهان استوايي استفاده كنيد. اما اگر فضاي حمام تان چندان گرم و مرطوب نيست از گياهان ديگري كه به آن علاقه داريد نيز مي توانيد استفاده كنيد.

اتاق خواب

مراقب باشيد. عطر برخي گياهان به شدت خواب آورند. برخي نيز ايجاد آلرژي مي كنند. پس از قرار دادن اين گونه گياهان در اتاق خواب خودداري كنيد. به طور كل كارشناسان توصيه نمي كنند در اتاق خواب كودكان گلداني بگذاريد. اجازه بدهيد در محيط بيرون از اتاق شان جايي كه شما آنها را تحت كنترل خود داريد در ارتباط با گياهان قرار بگيريد.

يافته هاي اخير ناسا

چندي پيش سازمان جهاني بهداشت اعلام كرد سالانه يك ميليون و پانصد هزار نفر از آلودگي خانه جان مي بازند. بنزن، آمونياك، فورمالدهيد، مونواكسيدكربن ناشي از جوهر خودكار،

شوفاژها، چسب، رنگ، شامپوهاي موكت، لاك ناخن و... منبع اين آلودگي هستند. آلودگي هاي داخل خانه مي توانند سبب سرفه، سردردهاي ميگرني، التهاب ربه، اگزما يا حتي خستگي هاي جسمي شوند. محققان سازمان ناسا تاكنون بررسي هاي فراواني در رابطه با خاصيت آلودگي زايي گياهان انجام داده اند.

آغاز اين تحقيقات به سال 1970 بازمي گردد. و پروفسور بيل ولورتون آمريكايي اولين كسي بود كه سعي كرد عقيده خود را به اثباتا برساند. نظريه بيل ولورتون بسيار جالب بود و اكنون اين موضوع كاملا به اثبات رسيده كه گياهان مي توانند بين 20 تا 100 درصد آلودگي هوا را به خود جذب كرده و هوا را كاملا تصفيه كنند. محققان ناسا در ادامه تحقيقات خود دريافتند تمامي اجزايي يك گياه از جمله برگ ها، ساقه، ريشه و حتي ميكروارگانيسم هاي داخل خاك نيز به فرآيند تصفيه سازي هوا كمك مي كنند و اين بدان معني است كه تنها برگ هاي سبز تصفيه كننده هوا نيستند، تحقيقات در اين زمينه همچنان ادامه دارد.

احتراق و آلودگي هوا

مقدمه

اگر چه احتراق يا خاكسترسازي از منابع اصلي آلودگي هوا هستند ، اما در فرآيند كنترل آلودگي هوا ، هدف از آن عبارت است از تبديل آلاينده هاي هوا به دي اكسيد كربن بي خطر يا آب. دستگاه احتراق به منظور كنترل نشر آلاينده هاي هوا در جهت متمايل ساختن واكنشهاي اكسيداسيون تا حد ممكن به سوي كامل شدن و باقي گذاشتن حداقل تركيبات سوخته نشده طراحي مي شود براي دستيابي به بازده مناسب در احتراق تلفيق مطلوب چهار عامل اصلي اكسيژن ، دما ، آشفتگي و زمان ضروري است. در حين احتراق مقدار اكسيژن قابل دسترسي تعيين كننده محصولات نهايي بدست آمده است. در اكسيداسيون اندك ، دوده و منو اكسيد

كربن محصولات فرعي احتراق اند در حالي كه با وجود اكسيزن كافي ، منو اكسيد كربن محصول فرعي احتراق خواهد بود. اگر چه احتراق به محض آنكه يك ماده به نقطه شروع سوختن مي رسد آغاز مي شود، اما براي كنترل آلودگي هوا لازم است دما در نقطه خاكسترسازي ، جايي كه گرماي بوجود آمده در اثر واكنش بيشتر از گرماي به هدر رفته در محيط اطراف است نگاهداشته شود. براي مخلوط نگاه داشتن اكسيژن با مواد قابل احتراق لازم است آشفتگي توسط پره ها يا نازلهاي تزريق بوجود آيد.

دوده كربن

طبقه بندي روشهاي احتراق آلاينده ها

برحسب آلاينده هايي كه قرار است اكسيد شود، روشهاي احتراق شعله مستقيم ، ممكن است احتراق گرمايي يا احتراق كاتاليستي براي كنترل آلودگي هوا بكار روند.

احتراق شعله مستقيم

در احتراق مستقيم گازهاي زايد مستقيما در يك دستگاه احتراقي همراه و يا بدون وجود سوخت كمكي سوزانده مي شوند. در برخي مواقع ارزش حرارتي و اكسيژن موجود در گازهاي زايد به منظور ارائه سوختن گازها كافي است در برخي موارد ديگر وارد كردن هوا و يا افزودن مقدار اندكي سوخت كمكي مخلوط گازي را به نقطه احتراق خود مي رساند. اين دستگاهها معمولا واحدهاي احتراقي انتها آزاد هستند كه در محيط بازو در پايان يك جريان گاز زايد در قسمت فوقاني يك دودكش قرار گرفته اند و به منظور اطمينان يافتن از سوختن پيوسته مجهز به شمعك هايي مي باشند.

گر چه سوختن شعله يك روش نسبتا اطمينان بخشي براي دفع مقادير زيادي از گازهاي زايد شديدا قابل احتراق به شمار مي روند، ولي اين روش ايده آل نيست. در صورتي كه از گرماي حاصل از اين سيستم ها به عنوان گاز بويلرها به ساير

عمليات استفاده نشود مقادير عظيمي از انرژي حرارتي كه با در نظر گرفتن كاهش منابع سوخت فسيلي داراي اهميت است به هدر خواهند رفت. فرآيندهاي احتراق شعله مستقيم در صورتي كه گاز زايد به خودي خود تامين كننده بيش از 50 درصد كل ارزش حرارتي مورد نياز براي خاكسترسازي مي باشد از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه خواهد بود. احتراق گرمايي

در صورتي كه غلظت گازهاي آلاينده قابل احتراق براي انجام احتراق شعله مستقيم بسيار اندك باشد يك خاكستر ساز گرمايي يا پس سوزي مي تواند مورد استفاده قرار گيرد. بطور كلي گاز زايد غالبا بوسيله يك مبدل حرارتي پيشگرم مي شود. مبدل حرارتي از گرماي ايجاد شده بوسيله خاكسترساز گرمايي استفاده مي كنند. گاز پيشگرم شده به قسمت احتراقي كه مجهز به يك مشعل داراي سوخت كمكي است رانده مي شود.

دماي عملياتي بستگي به ماهيت آلاينده ها در جريان گاز زايد دارد. دماهاي متداول بين 583 تا 927 درجه سانتي گراد تغيير مي كنند در حاليكه بعضا اين دما تا 1093 درجه سانتيگراد نيز افزايش مي يابد. از آنجا كه سوختن ناقص منجر به ايجاد محصولات فرعي ناخواسته (عمدتا منو اكسيد كربن) مي شود زمان ، دما ، آشفتگي و جريان اكسيژن بايد با دقت كنترل شوند. اين واحدها در كنترل نشر آلاينده هاي گازي صنايعي مانند تهيه قهوه و دودي كردن گوشت و ماهي از اهميت ويژه اي برخوردارند.

نماي داخلي سوختن

احتراق كاتاليستي

احتراق يا خاكسترسازي كاتاليستي روش ديگري است كه در مواقعي كه مواد قابل احتراق در گاز زايد براي ايجاد شعله مستقيم ناكافي است، مورد استفاده قرار مي گيرد. كاتاليست سرعت اكسيداسيون را ، بي آنكه خود تحت واكنش شيميايي قرار بگيرد، افزايش مي دهد بدين

ترتيب زمان توقف لازم را براي تكميل فرآيند خاكسترسازي كاهش مي دهد. خاكسترسازي گرمايي زمان اقامت بين 20 تا 50 برابر بيشتر از زمان توقف در خاكسترسازهاي كاتاليستي است.

ساختمان يك خاكستر ساز كاتاليستي

معمولا يك خاكسترساز كاتاليستي از يك قسمت پيشگرم كننده و يك قسمت كاتاليستي تشكيل مي يابد و حتي با وجود آنكه سيستم هاي كاتاليستي سرد در حال حاضر در دماي محيط كار مي كنند، نيازمند پيشگرم نيستند و در چنين سيستمي شعله مستقيم وجود ندارد. اگر چه سطح كاتاليست داراي درخشندگي است. معمولا در محفظه پس سوز يك دمنده براي مخلوط كردن گازها و توزيع يكنواخت آنها بر روي كاتاليست ، قرار دارد.

مزايا و معايب فرآيند احتراق كاتاليستي

بازده اين قبيل خاكسترسازها بستگي به عوامل بسياري دارد كه از آن جمله مي توان از غلظت آلاينده ، دماي جريان گاز ، غلظت اكسيژن زمان تماس و نوع كاتاليست نام برد دستيابي به بازده بيشتر از 90% امري غير ممكن بنظر مي رسد. فرآيندهاي احتراق كاتاليستي به منظور كنترل ميزان نشر NO2SO2 هيدروكربنها و منو اكسيد كربن مورد استفاده قرار گرفته اند مشكلات اصلي سيستم هاي كاتاليستي عبارتند از: مخارج زياد تعمير و نگهداري و همچنين مسموم شدن كاتاليست.

اثرات نامطلوب تشعشعات فركانس موبايل بر روي انسان

نويسنده: مهندس علي عسگر عبدالهي

پيشرفت علم و تكنولوژي و بهبود وضعيت اقتصادي مردم جهان باعث شده تا اقشار مختلف مردم جهت راحتي كار و افزايش رفاه خود از ابزارهاي جديد مخصوصا دستگا هها و لوازم برقي و الكترونيكي از قبيل كامپيوتر ، تلويزيون ، مايكرو ويو ، موبايل و ... استفاده نمايند . بطوريكه زندگي ما انسانها بدون وجود اين لوازم تقريبا غير ممكن مي باشد . اين وسايل ضمن اينكه فوائد زيادي

دارند اما زيانهاي فراواني را نيز دارند كه سود تجاري باعث شده خيلي از تحقيقات در اين زمينه ناديده گرفته شود . درست مانند سيگار كه مدتها طول كشيد تا همه فهميدند چه مضراتي دارد . برخي از مضرات:

استفاده طولاني مدت از تلفن همراه به شرح ذيل مي باشد:

اثرات نامطلوب تشعشعات فركانس موبايل بر روي انسان

پيشرفت علم و تكنولوژي و بهبود وضعيت اقتصادي مردم جهان باعث شده تا اقشار مختلف مردم جهت راحتي كار و افزايش رفاه خود از ابزارهاي جديد مخصوصا دستگا هها و لوازم برقي و الكترونيكي از قبيل كامپيوتر ، تلويزيون ، مايكرو ويو ، موبايل و ... استفاده نمايند . بطوريكه زندگي ما انسانها بدون وجود اين لوازم تقريبا غير ممكن مي باشد . اين وسايل ضمن اينكه فوائد زيادي دارند اما زيانهاي فراواني را نيز دارند كه سود تجاري باعث شده خيلي از تحقيقات در اين زمينه ناديده گرفته شود . درست مانند سيگار كه مدتها طول كشيد تا همه فهميدند چه مضراتي دارد . برخي از مضرات استفاده طولاني مدت از تلفن همراه به شرح ذيل مي باشد:

?- ايجاد بيماريهاي قلبي و عروقي و هرموني ، استفاده مداوم و طولاني مدت و يا قرار دادن آن در كنار قفسه سينه و يا جيب پيراهن موجب مشكلات قلبي مي شود . طبق تحقيقات دانشمندان قرار گرفتن موبايل در فاصله 5 تا 10 سانتيمتري قلب باعث تاثير امواج الكترو مغناطيسي موبايل بر پالسهاي الكتريكي توليد شده توسط سلولهاي ضربان ساز قلب مي شود و ضربان قلب نامنظم مي گردد.

?- ايجاد انواع بيماريهاي چشمي : اثر امواج الكترو مغناطيسي روي بسياري از

قسمتهاي بدن از جمله چشم مانند سفيده تخم مرغ در مقابل گرماست كه سفت مي شود و ناراحتي آب مرواريد را بدنبال دارد.

?- اختلال در متابوليسم بدن : اختلال در متابوليسم ( سوخت و ساز ) سلولهاي بدن موجب عدم دفع كامل سموم داخلي سلولها بخاطر اينكه تاثير زياد امواج بر روي غشاي سلولهاي وابسته به دستگاه گردش خون و سيستم عصبي آسيب مي رساند و اين سلولها نمي توانند فعاليت طبيعي خود را انجام دهند . بطو.ريكه در طولاني مدت اين امواج مي توانند باعث از كار افتادن كامل عضو مربوط شوند.

4- آسيب رساندن به دستگاه توليد مثل : دانشمندان تعدادي موش نر را در معرض امواج ماكروويو ، پايين تر از حد استاندارد قرار دادند و مشاهده كردند كه در سلولهاي توليد مثل ( chromosom ) آنها ناراحتي ايجاد شد بطوريكه 4 تا 12 درصد از سلولهاي sperm precursor خود را از دست دادند اين آزمايش در دو هفته و هر هفته 6 روز و هر روز نيم ساعت انجام شد همين آ زمايش با قدرت w/kg ? انجام شد اين بار چنان اسپرم موشها معيوب گرديد كه ديگر قدرت باروري و و توليد مثل خود را از دست دادند اين امر در مردان كه موبايل را روي كمربند مي بندند در دراز مدت مي تواند حتي موجب عقيم شدن آنها شود

5- تغيير ساختار آنزيمي بزاق دهان بعد از 2 دقيقه مكالمه با تلفن همراه.

?- ضعيف شدن سيستم دفاعي بدن : چون سلولهاي بدن در گستره 10تا 1000 هرتز با يكديگر ارتباط برقرار مي كنند اما اكثر موبايلها در گستره 270 تا 1800

هرتز ارتباط برقرار مي كند لذا چون گستره امواج الكترو مغناطيسي موبايل با سيتم ارتباط بين سلولي همپوشاني دارد باعث ايجاد اختلال و ضعف در سيستم دفاعي بدن بعلت از بين رفتن يا بهم خوردن سلولهاي قرمز خون مي شود.

?- ايجاد تومورهاي مغزي : نگاه داشتن زياد اين دستگاه در كنار سر مي تواند موجب بروز تومورهاي مغزي يا افزايش آن شود.

8- افزايش فشار خون و اختلال در كار كرد غده تيروئيد و افزايش دماي بدن.

منبع: ميعادگاه

باران اسيدي (Acid Rain)

يكي از مشكلات جدي محيط زيست كه امروزه بشر در اكثر نقاط جهان با آن درگير است، باران اسيدي مي باشد. باران اسيدي به پديده هايي مانند مه اسيدي و برف اسيدي كه با نزول مقادير قابل توجهي اسيد از آسمان همراه هستند، اطلاق مي شود.

باران هنگامي اسيدي است كه ميزان PH آب آن كمتر از 5،6 باشد. اين مقدار PH بيانگر تعادل شيميايي بوجود آمده ميان دي اكسيد كربن و حالت محلول آن يعني بي كربنات (HCO3) در آب خالص است.

باران اسيدي داراي نتايج زيانبار اكولوژيكي مي باشد و وجود اسيد در هوا نيز بر روي سلامتي انسان اثر مستقيم دارد. همچنين بر روي پوشش گياهي تأثيرات نامطلوبي مي گذارد.

ديد كلي

در چند دهه اخير ميزان اسيديته آب باران ، در بسياري از نقاط كره زمين افزايش يافته و به همين خاطر اصطلاح باران اسيدي رايج شده است. براي شناخت اين پديده سوالات زيادي مطرح گرديده است كه به عنوان مثال مي توان به اين موارد اشاره كرد: چه عناصري باعث تغيير طبيعي باران مي شوند؟ منشا اين عناصر چيست؟ اين پديده در كجا رخ مي دهد؟

معمولا نزولات جوي به علت حل شدن دي اكسيد كربن هوا در

آن و تشكيل اسيد كربنيك بطور ملايم اسيدي هستند و PH باران طبيعي آلوده نشده حدود 5.6 مي باشد. پس نزولاتي كه به مقدار ملاحظه اي قدرت اسيدي بيشتري داشته باشند و PH آنها كمتر از 5 باشد، باران اسيدي تلقي مي شوند.

تاريخچه

پديده باران اسيدي در سالهاي پاياني دهه 1800 در انگلستان كشف شد، اما پس از آن تا دهه 1960 به دست فراموشي سپرده شد. « اسميت » در سال 1873 واژه باران اسيدي را براي اولين بار مطرح كرد. او پي برد كه تركيب شيميايي باران تحت تاثير عواملي چون جهت وزش باد ، شدت بارندگي و توزيع آن ، تجزيه تركيبات آبي و سوخت مي باشد. اين محقق متوجه اسيد سولفوريك در باران شد و عنوان نمود كه اين امر ، براي گياهان و اشيا واقع در سطح زمين خطرناك است.

« موتا » و « ميلو » در سال 1987 عنوان داشتند كه دي اكسيد كربن با اسيد سولفوريك و اسيد نيتريك عوامل اصلي تعيين كننده ميزان اسيدي بودن آب باران هستند، چرا كه در يك فاز آبي به صورت يونهاي نيترات و سولفات در مي آيند و چنين يونهايي به آب باران خاصيت اسيدي مي بخشند.

عوامل موثر در اسيديته باران

آب باران هيچگاه ، كاملا خالص نبوده و با پيشرفت صنعت بر ناخالصيهاي آن افزوده شده است. ناخالصي طبيعي باران بطور عمده ناشي از نمكهاي دريايي است و گازها و دودهاي ناشي از فعاليت انسان در فرآيند ابرها دخالت مي كنند.

آتش سوزي جنگلها نيز ، از جمله عواملي است كه در ميزان اسيديته آب باران نقش دارد. فرآيندهاي بيولوژيكي ، آتشفشاني و فعاليتهاي انسان ، مواد

آلوده كننده جو را در مقياس محلي ، منطقه اي و جهاني در فضا منتشر مي كنند. به عنوان مثال ، در صورت وجود جريانات باد در نواحي صنعتي ، مواد خارج شده از دودكشهاي كارخانه ها در سطح وسيعي در فضا پراكنده مي شوند.

اسيدهاي موجود در باران اسيدي

اسيدهاي عمده در باران اسيدي ، اسيد سولفوريك و اسيد نيتريك مي باشد. بطور كلي اين اسيدها به هنگام حمل توده هوايي كه آلاينده هاي نوع اول مثل SO2و NOx را دربر دارند، بوجود مي آيند. از اين رو معمولا محل نزول باران اسيدي دورتر از منبع آلاينده ها مي باشد. باران اسيدي يك مشكل آلودگي است كه به علت حمل دوربرد آلاينده هاي هوا توسط باد حد و مرز جغرافيايي نمي شناسد.

منابع توليد دي اكسيد گوگرد

بطور كلي در مقياس جهاني بيشتر SO2 بوسيله آتشفشانها و توسط اكسايش گازهاي گوگرد حاصل از تجزيه گياهان توليد مي شود. اين دي اكسيد گوگرد طبيعي معمولا در قسمتهاي بالاي جو انتشار مي يابد. بنابراين غلظت آن در هواي پاكيزه ناچيز مي باشد. منبع عمده توليد SO2 ناشي از فعاليتهاي انساني احتراق زغالسنگ مي باشد.

دي اكسيد گوگرد بوسيله صنعت نفت به هنگام پالايش نفت يا تصفيه گاز طبيعي مستقيما يا به صورت H2S در هوا انتشار مي يابد. بيشتر كانيهاي با ارزش در طبيعت به صورت سولفيد يافت مي شود. بنابراين هنگام استخراج و تبديل آنها به فلز آزاد مقداري SO2 در هوا آزاد مي شود و در اثر تركيب با ذرات ريز بخار آب به H2SO4 تبديل مي گردد و در اثر كاهش دما در قسمتهاي بالاي جو به صورت باران اسيدي به زمين برمي گردد.

منابع توليد اكسيدهاي نيتروژن

NOx در هواي غير آلوده به مقدار كم در

اثر تركيب اكسيژن و نيتروژن موجود در هوا هنگام رعد و برق ، وجود دارد و همچنين مقداري هم از رها شدن اكسيدهاي نيتروژن از منابع زيستي حاصل مي شود، اما NOx كه به عنوان آلاينده جوي محسوب مي شود، از نيروگاهها و دود اگزوز خودروها ناشي مي شود.

باران اسيدي در آمريكاي جنوبي

پيرامون معضل باران اسيدي ، به ويژه در مورد مناطق صنعتي كه ميزان PH كمتر از 3 دارند، تاكنون مقالات زيادي منتشر شده است. با وجود اين بعضي از محققين معتقدند كه برخي از اين مقالات مستند نيستند و PH طبيعي باران توسط فعاليتهاي مختلف انساني ، چنان تغيير مي كند كه تعيين يك استاندارد ، غيرممكن مي باشد. در ارتباط با اين مطلب مي توان مثالهايي از آمريكاي جنوبي زد. جايي كه ميزان PH آب باران ، هم در جنگلهاي آمازون و هم در شهرهاي سائوپائولو و ريدوژانيرو و باربر 4،7 است. در جنگل آمازون موارد زير در اسيدي شدن تاثير اساسي دارند:

اسيدسولفوريك كه خود از اكسيد شدن سولفيد هيدروژن (از مواد فرار مناطق مردابي) تشكيل مي شود.

اسيد آلي كه از سوختن مواد آلي بوجود مي آيد.

عملكرد و آثار بارانهاي اسيدي كه بطور طبيعي مورد بررسي و مطالعه قرار گرفته است، ما را به سوي رخدادها زيستي فاجعه آميز هدايت مي كند. با وجود اينكه اين پديده منشا طبيعي دارد، محققان بر اين باورند كه عملكرد انسان در اين رابطه بسيار تاثير گذار است.

باران قليائي

نكته مهمي كه بايد به آن اشاره كرد، اين است كه در بعضي از مواقع ، PH آب باران حتي در جو بسيار آلوده هم در 5،6 ثابت باقي مي ماند. دانشمندان اين مسئله را

به حضور تركيبات قليائي در كنار اسيد نسبت مي دهند.

چنانچه ميزان تركيبات قليائي شديدا افزايش يابد، PH باران به بيش از 7 نيز مي رسد. در اين صورت به جاي باران اسيدي ، باران قليائي خواهيم داشت. ضمنا گروهي از عناصر شيميايي در جو وجود دارند كه حالت اسيدي را طي واكنشهايي خنثي مي كنند. خاك بيايانها ، منبع طبيعي و با ارزش اين عناصر قليايي است. از جمله منابع غيرطبيعي عناصر قليايي آلوده كننده جو مي توان به كارخانه هاي توليد كننده سيمان و فعاليتهاي استخراج معادن اشاره نمود.

اثرات بوم شناختي باران اسيدي

آلاينده هاي نوع اول هوا مانند NO و SO2 آب باران را چندان اسيدي نمي كنند، اما اين آلاينده ها مي توانند طي چند ساعت يا چند روز به آلاينده هاي نوع دومي مثل H2SO4 و HNO3 تبديل شوند كه هر دو در آب بسيار انحلال پذير و جز اسيدهاي قوي مي باشند. در واقع تمام قدرت اسيدي در باران اسيدي ، به علت وجود اين دو اسيد است.

ميزان تأثير باران اسيدي بر روي حيات زيست شناختي در يك منطقه به تركيب خاك و صخره سنگي كه در زير لايه سطحي زمين آن منطقه واقع است، بستگي دارد. مناطقي كه در زير لايه سطحي زمين گرانيت يا كوارتز دارند، بيشتر تحت تاثير قرار مي گيرند، زيرا خاك وابسته به آن ، ظرفيت كمي براي خنثي كردن اسيد دارد. چنانچه صخره سنگي در زير لايه سطحي زمين از نوع سنگ آهك يا گچ باشد، اسيد بطور موثر خنثي مي شود، زيرا كربنات كلسيم به صورت باز عمل كرده و با اسيد وارد واكنش مي شود.

تاثير روي اكوسيستم آبي

درياچه هاي اسيدي شده به علت شسته

شدن سنگها بوسيله يون هيدروژن داراي غلظتهاي بالاي آلومينيوم هستند. قدرت اسيدي بالا و غلظتهاي بالاي آلومينيوم عامل اصلي كاهش جمعيت ماهيهاست. تركيب زيست شناختي درياچه هاي اسيدي شده به شدت دچار تغيير مي شود و تكثير ماهيها در آبهاي داراي قدرت اسيدي بالا كاهش مي يابد. وقتي PH خيلي پايين تر از 5 باشد، گونه هاي اندكي زنده مانده و توليد مثل مي كنند. آب درياچه هاي اسيدي شده اغلب زلال و شفاف مي باشد و اين به علت از بين رفتن زندگي گياهي و جانوري اين درياچه ها مي باشد.

تاثير روي گياهان و جنگلها

تاثير باران اسيدي بر روي جنگلهاي و محصولات كشاورزي را به دشواري مي توان تعيين كرد. ولي با اين وجود بررسيهاي آزمايشگاهي حاكي از اين هستند كه گياهان زراعي رشد يافته در شرايط بارانهاي اسيدي رفتار متفاوتي نشان مي دهند. محصولات برخي افزايش يافته و محصولات گروهي كاهش مي يابد.

آلودگي هوا اثرات بدي روي درختان دارد. اسيدي شدن خاك ، مواد غذايي موجود در آن را شسته و از بين مي برد. باران اسيدي كه در جنگلها مي ريزد، ازن و ساير اكسنده هاي هوا ، كه درختان جنگلي در معرض آنها قرار دارند، تاثير نامطلوبي روي درختان و پوشش گياهي مي گذارد و اين تاثيرات نامطلوب وقتي با خشكسالي ، دماي بالا و بيماري و … همراه باشد، ممكن است باعث خشك شدن درختان شود.

جنگلهاي ارتفاعات بالا بيش از همه تحت تاثير ريزش باران اسيدي هستند. قدرت اسيدي در مه و شبنم بيش از باران است، زيرا در مه و شبنم آبي كه موجب رقيق شدن اسيد شود، كمتر است. درختان برگ ريز كه با باران اسيدي آسيب مي بينند، به تدريج برگهاي خود

را از بالا به پائين از دست مي دهند و اكثر برگهاي خشك شده در بهار بعدي تجديد نمي شوند.

بعضي از اثرات مهم باران هاي اسيدي كه « فومارو » در سال 1997 نيز به آنها اشاره كرده است، عبارتند از:

مضر براي انسان : ايجاد تنگي نفس ، برونشيت ، التهاب ريه ، آنفلوآنزا و سرماخوردگي

تخريب جنگلها : ريختن برگها ، تخريب ريشه توسط باكتريها، كاهش روند رشد ، تقليل ميزان محصول دهي ، كم شدن قدرت حيات.

خطرناك براي درياچه ها : مرگ صدها گونه زيستي

تسريع در خوردگي مواد : خوردگي وسايل نقليه و بناهاي تاريخي

منابع آلودگي هوا و كاربرد پرتو فرا بنفش و ازون

1 مقدمه

استفاده از پرتو فرابنفش چند سالي است كه بصورت صنعتي كاربرد دارد .

در سالهاي 1980 ميلادي انواع زيادي از محصولات U.V. به بازار عرضه شد ولي كم كم در اثر افزايش توقعات مشتريها در ارتباط با كيفيت و سلامت فقط چند كشوري در سطح جهاني به توليد اين كالا مبادرت مي ورزند . امروزه استفاده از اشعه ماورا بنفش براي ضد عفوني ، پاستوريزه كردن و استريليزاسيون آب و هوا بكار رفته و به عنوان يكي از بي خطرترين و نزديكترين روشها به طبيعت به شمار مي رود.

استفاده از گاز ازون بعنوان يك اكسيد كننده قوي و عاملي براي تصفيه شيميايي هوا و از يبن بردن بوهاي نامطبوع نيز به تازگي مورد توجه قرار گرفته است و علي رغم برداشتهاي غلط بتدريج مورد قبول واقع شده و كاربرد آن گسترده مي شود . دستگاههاي استفاده كننده از اشعه ماورا بنفش كم خرجترين ساده ترين و در عين حال كارآمد ترين دستگاههاي ضد عفوني كننده به شمار مي روند و مي

توانند به ميزان 99/99 درصد ميكروب ها ، ويروس ها ، قارچها و... را نابود كنند . از پرتو فرابنفش در ايران تنها در بيمارستان ها و آن هم بصورتي بسيار ناقص در اطاقهاي عمل استفاده مي شود . اين شركت براي اولين بار اقدام به استفاده از روش پرتودهي ماورابنفش و ازون دهي در جهت سلامت محيط زيست نموده است و مفتخر است كه تاكنون در اين راه گامهاي بلندي در كشور عزيزمان برداشته و اميدمان آن است كه اين ره پر رهرو باد.

تمام موجودات زنده براي پيدايش و حفظ بقاي خود به سه دسته تركيبات اصلي نياز دارند كه عبارتند از آب ، اكسيژن و مواد غذايي . اهميت آب و اكسيژن كه از هواي موجود در جو پيرامون كره زمين به دست مي آيد بيشتر است بطوري كه بسياري از موجودات پست مانند موجودات تك سلولي در صورت در دسترس نبودن مواد غذايي تا مدتهاي مديدي به زندگي بصورت غير فعال ادامه مي دهند و يا گياهان در طول روز تنها با دريافت آب ، دي اكسيد كربن و انرژي نورخورشيد به حيات خود ادامه داده و توليد اكسيژن مي كنند و فقط در شب به اكسيژن نياز دارند . خود انسان نيز در صورتي كه آب به اندازه كافي در دسترس داشته باشد 3-2 ماه بدون غذا زنده مي ماند .

متاسفانه فعاليت هاي روزافزون بشر بويژه پس از انقلاب صنعتي روزبروز بر آلودگي منابع آب افزوده و در مقياسهاي بزرگ سبب آلودگي هوا مي شود . بنابراين حفظ اين منابع از انواع آلودگيها يا رفع آلودگيها بروشهاي گوناگون به يكي از

دل مشغوليهاي اصلي بشر تبديل شده و گاه بصورت يك معضل در آمده است .

از جمله اين آلودگيها ، آلودگيهاي شيميايي و ميكروبيولوژيكي است . در اين نوشتار ابتدا مروري مختصر بر منشا آلودگي هوا شده است وسپس به سازوكارهايي كه طبيعت براي مقابله با اين آلودگيها برگزيده است اشاره شده است . در ادامه از روشهاي متداول و رايج مقابله با اين آلودگيها سخن به ميان آمده است و در نهايت روشهاي جديدي كه الهام گرفته از طبيعت بوده و سالهاست در كشورهاي پيشرفته از آنها استفاده مي شود معرفي شده است .

2- منشا آلودگي هوا :

براي اينكه بدانيم منشا آلودگي منابع هوا از كجاست ابتدا بايد بدانيم اين آلودگي ها چه هستند .

هواي سالم هوايي است كه ميزان ذرات معلق آن از يك حد خاصي تجاوز نكرده و يك سري تركيبات شيميايي آن مانند دي اكسيد كربن در يك محدوده خاص باقي مانده و يك سري آلاينده هاي شيميايي مانند مونوكسيد كربن و اكسيدهاي نيتروژن و گوگرد ترجيحا در آن ظاهر نشده و يا در حداقل مقدار مجاز قرار گيرد . همچنين وجود برخي از ميكروارگانيسم ها در هوا خطرناك بوده و افزايش برخي ديگر از يك حدي معين خطرناك است . بنابراين آلودگي هاي هوا به صورت زير دسته بندي ميشوند .

1- آلاينده هاي شيميايي

2- آلاينده هاي ميكرو بيولوژيكي

3- ذرات معلق

منشا آلودگي هوا را مي توان به سه دسته تقسيم كرد :

1- طبيعت

2- حيوانات

3- انسانها

برخي از فعل و انفعالات طبيعي مانند سيلابها ، آتشفشانها ، تغيير و تحولات لايه هاي پوسته زمين گاه در مقياسهاي بسيار بزرگي سبب آلودگي هوا مي شود

. بروز آتشفشانها در چند سال اخير در برخي از كشورهاي آسيايي شرقي و كاهش ديد ناشي از آن براي پروازهاي مسافربري كه از طريق جرايد به اطلاع عموم رسيده است ، خود شاهد اين مدعاست.

بروز آتشفشانها سبب بيرون ريختن مواد معلق و گازهاي شيميايي در تناژهاي بسيار بالايي مي شود .

حيوانات در مقياسهاي كوچك بيشتر در حد آلودگي هاي ميكروبيولوژيكي در آلوده كردن هوا موثرند . اما انسان در مقياس وسيع ، بويژه پس از انقلاب صنعتي و با راه اندازي صنايع مختلف و استفاده از سوخت فسيلي ، بشدت باعث آلودگي هوا شده و روزبروز بر دامن اين آلودگي ها مي افزايد ، بطوريكه امروزه در مورد هوا بارها شاهد بحرانهايي در داخل كشور و خارج از آن بوده ايم .

1-2- طبيعت چه سازگاروكارهايي براي مقبله با آلودگي ها دارد ؟

دست تواناي طبيعت به ياري پروردگار در طي ساليان متمادي چنان شرايط متعادلي را در كره خاكي ما حكم فرما نموده است كه امكان زيستن براي انواع موجودات زنده با تنوع بسيار زياد امكان پذير شده است .

تمام پديده هاي موجود در طبيعت نيز به ياري حفظ اين شرايط پرذاخته و هر كجا كه تعادل نظامها بر هم خورده با قدرت و در عين حال ظرافت خاصي تعادل دوباره برقرار مي شود .

طبيعت براي پاك نگهداشتن هوا سازوكارهاي متعدد و جالبي دارد . نور خورشيد دامنه وسيعي از طيف الكترومغناطيس را از خود ساطع مي كند . هر قسمت از اين طيف خاصيتي داشته و كار ويژه اي انجام مي دهد . اگر از طول موجهاي بلند شروع كرده و به طرف طول

موجهاي كوتاه پيش برويم به ترتيب ابتدا امواج مادون قرمز را خواهيم داشت كه انرژي گرمايي را فراهم مي كند . سپس به محدوده كوچك امواج نوراني ميرسيم كه توسط چشم ما قابل رويت است . پس از آن امواج ماورا بنفش را داريم . اين امواج براي حيات موجود بر روي كره خاكي تهديد آميز است اما لايه اي از اكسيژن رقيق در سطوح بالاي جو بخش عمده اي از اين امواج با طول موجهاي بسيار خطرناك را جذب و تبديل به ازون و امواج مادون قرمز مي نمايد كه هيچ نوع ضرري براي موجود زنده ندارد . باين ترتيب اين لايه كه به لايه ازون معروف است مانند فيلتري طبيعي عمل كرده و و تنها به بخش اندكي از امواج ماورا بنفش اجازه رسيدن به سطح زمين مي دهد . اين بخش اندك عمدتا وظيفه نگهداشتن تعادل ميكروارگانيسمي موجود در سطح زمين و هواي اطراف آن را به عهده دارد .

پس از امواج ماورا بنفش ، امواج يونيزه كننده ، اشعه X و اشعه كيهاني را داريم كه بسيار پرقدرت بوده و كار اصلي آن يونيزه كردن اتم گازهاي موجود در لايه هاي فوقاني جو است .

اين لايه هاي يونيزه شده چندين وظيفه به عهده دارند . اول از همه از نفوذ بيشتر امواج يونيزه كننده ، اشعه X و اشعه كيهاني جلوگويري مي كنند . ثانيا با باردار كردن ذرات معلق موجود در جو تحتاني و نزديك به زمين باعث تجمع اين ذرات و گرد آمدن آنها پيرامون يكديگر و ساخت ذرات درشت تر و در نهايت ته نشين شدن آنها مي

شود . به اين ترتيب ذرات معلق نيز از هوا گرفته مي شود . البته لايه هاي يونيزه شده خواص ديگري هم دارند كه توضيح آنها در اين بحث نمي گنجد.

در نهايت مقدار كمي ازون نيز در جو تحتاني و نزديك به سطح زمين بر اثر تابش اندك پرتو ماورا بنفش خورشيد و نيز بر اثر رعد و برق بوجود مي آيد كه باعث طراوت و تازگي هوا و ازبين رفتن بسياري از آلاينده هاي شيميايي و كمك به از بين بردن ميكروارگانيسمهاي مضر مي شود . بوي هواي پاك كوهستان و همچنين هواي پاكي كه پس از هر رعد و برق استنشاق مي شود مربوط به همين مقدار اندك ازون در سطح زمين است .

2 -2- روشهاي متداول و رايج براي مقابله با آلودگي هوا :

انسان در طول زندگي خود متوجه ضرر و زيانهاي ناشي از آلوده شدن هوايي كه استنشاق مي كند شده است و روشهايي را براي مقابله با آنها ابداع و بكار برده است . برخي از اين روشها الهام گرفته از طبيعت است . اما برخي را نيز طي پيشرفت تكنولوژي ابداع كرده است كه گاهي ضرر و زيانهاي ناشي از آنها بيشتر از منافع آنها است.

در تصفيه و ضد عفوني هوا روشهاي فيزيكي و شيميايي متفاوتي بطور مجزا يا توام بكار مي روند .

از روشهاي فيزيكي مي توان فيلتراسيون ، ته نشين كردن ذرات و پرتو دهي فرابنفش را نام برد .

با فيلتراسيون بسته به نوع فيلتر بكار رفته ذراتي به درشتي گردوغبار تا ذراتي به اندازه ويروسها از هوا جدا مي شوند . فيلترهايي كه مي توانند

باكتريها و ويروسها را از هوا جدا كنند بسيار گران هستند.

ته نشين كردن ذرات روش ديگري براي جدا كردن ذرات معلق از هوا ميباشد.

اينكار با استفاده از نيروي جانب مركز ( گريز از مركز ) دز سيكلونهاي گوناگون و يا باردار كردن ذرات و سپس جذب آنها روي صفحات داراي بار الكتريكي انجام مي شود .

اخيرا تلفيقي از روش فيلتراسيون و ته نشيني به وسيله باردار شدن ذرات به منظور جداسازي ذرات معلق بكار گرفته شده است .

با پرتو دهي فرابنفش به راحت ترين شكل ممكن بشرط طراحي مناسب تمام ميكروارگانيسمهاي مضر در هوا از بين مي روند.

روشهاي شيميايي در تصفيه هوا كمتر كاربرد دارند اما مي توان به روشهايي چون شستشوي شيميايي هوا و ازون دهي اشاره كرد .

شستشوي هوا با آب و يا يك سري مواد شيميايي به منظور انحلال و جدا كردن تعدادي از آلاينده هاي شيميايي و مضر از هوا مي باشد . كاربرد اين روش بويژه در سيستمهاي هواساز اماكني كه در شهرهاي بزرگ قراردارند بسيار مهم است .

ازون دهي در حد استانداردهاي مجاز به منظور ضد عفوني كردن هوا و از بين بردن تعدادي از آلاينده هاي شيميايي و بوهاي نامطبوع بكار مي رود.

3-2- استفاده از روشهاي جديد در امر تصفيه هوا

امروزه در كشورهاي پيشرفته براي تصفيه و ضد عفوني منابع آب و هوا استفاده از روشهايي كه با طبيعت سازگار باشند بطور روز افزون مورد توجه قرار مي گيرد . كاربرد پرتو فرابنفش و ازون از اين جمله بوده و هر دو بر گرفته از روشهايي است كه طبيعت براي تصفيه و ضد عفوني منابع آب و هوا

اختيار كرده است .

3 - تعريف

1-3- پرتو فرابنفش :

پرتو فرابنفش طول موج بين 190تا 350 نانومتر طيف الكترو مغناطيس مي باشد و انرژي آن تا حدي است كه مي تواند روي پيوندهاي ملكولي اثر گذاشته و آنها را شكسته و پيوندهاي جديدي را پديد آورد . طول موجي كه براي از بين بردن ميكروارگانيسمها مورد نظرات است 254 نانومتر مي باشد. در اين طول موج رشته هاي وراثتي اين موجودات شامل انواع باكتريها ، ويروسها ، قارچها ، مخمرها و جلبكها به هم جوش خورده و قدرت تكثير از اين موجودات گرفته مي شود .

اين طول موج خاص به طور مصنوعي با تخليه الكتريكي درون بخار جيوه در لامپهاي مخصوص مولد پرتوفرابنفش توليد مي شود . در واقع اين لامپها عصاره ميكروب كش نور خورشيد را تهيه مي كنند.

2-3- ازون :

ازون شكل سه اتمي اكسيژن است . گازي است با بوي نافذ با قدرت اكسيد كنندگي بسيار بالا . در طبيعت با تابش پرتو فرابنفش نور خورشيد و همچنين بر اثر تخليه الكتريكي هنگام رعدو برق پديد مي آيد . بطور مصنوعي بوسيله طول موج 189-185 نانومتر لامپهاي فرابنفش مخصوص توليد ازون ، تخليه الكتريكي و روشهاي الكتروشيميايي توليد مي شود .

خاصيت اكسيد كنندگي زياد اين گاز سازوكار اصلي آن در مراحل مختلف تصفيه هوا مي باشد .

4 - كاربردها

1-4) كاربرد پرتوفرابنفش در تصفيه هوا

هواي يكي از عناصر اصلي براي بقاي موجودات از جمله انسان است . بنابراين حفظ آن از انواع آلودگي هايي كه ناشي از فعل و انفعالات طبيعت يا فعاليتهاي بشري مي باشد از مهمترين موضوعاتي است كه مورد توجه مي باشد

. از جمله اين آلودگي ها ، آلودگي به انواع ميكروارگانيسم هاي مختلف مي باشد.

ماهيت هوا طوري است كه مي تواند ميكروارگانيسم هاي گوناگوني رادر خود ذخيره سازد و انتقال دهد. پالايش هوا از اين ميكروگانيسم ها از نظر حفظ يك سطح بهداشتي و استاندارد و نيز از بين بردن كامل آنها در مكانهايي خاص از اهميت بسزايي برخوردار است.

در هوا ميزان دوز لازم پرتوفرابنفش كه براي از بين بردن ميكروارگانيسم هاي موجود در هوا لازم است مشخص است . كاربرد مولدهاي پرتو فرابنفش در مكانهايي مانند بيمارستانها ، صنايعي كه پروسه توليد در آنها بايد بدون حضور ميكروارگانيسمها باشد مانند صنايع الكترونيك ، غذايي ، دارويي، سرم سازيها و... سابقه اي ديرينه دارد .

2-4- منابع آلوده كننده هوا به ميكروارگانيسم هاي مختلف :

منابع ميكروارگانيسم هايي كه هوا را آلوده مي كنند بسيار متنوعند اما بطور كلي خاك ، آب انسانها و حاصل فعاليتهاي آنها ( از جمله زباله و فاضلاب ) و حيوانات و فعاليت آنها از جمله مهمترين منابع آلودگي هوا محسوب مي شوند .

3-4- روشهاي از بين بردن ميكروارگانيسم هاي هوازي :

براي از بين بردن ميكروارگانيسم هاي هوا عمدتا روشهاي فيزيكي بكار برده مي شوند.

اين روشها عبارتند از فيلتراسيون و پرتودهي فرابنفش . كاربرد روشهاي شيميايي رايج نيست با اين حال مي توان به كاربرد ازون اشاره كه كرد با عث طراوت و تازگي هوا مي شود .

پرتو دهي فرابنفش يكي از رايج ترين روشهاي از بين بردن ميكروارگانيسم هاي هوازي است .

در اين روش از لامپهاي مولد اشعه فرابنفش با حداكثر پرتو دهي در طول موج 7/253 نانومتر استفاده مي

شود .

هر چه تعداد دفعات تهويه هوا در يك زمان مشخص بيشتر باشد غلظت ميكروارگانيسم هاي موجود در آن سريعتر پايين مي آيد . با يكبار گردش هوا از سيستم تهويه به دليل رقيق شدن هواي ورودي توسط هواي خروجي ، 8/36 درصد از هواي آلوده قبلي در آن باقي مي ماند.

بنابراين هر چه تعداد دفعات تعويض هوا و ورود هواي پاك فيلتر شده بيشتر باشد آلودگي كمتر مي شود . از طرفي افزايش تعداد دفعات گردش هوا در سيستم هاي تهويه ، مشكل كوران و جريان نامطلوب هوا و سرو صداي زياد حاصل از دستگاه تهويه را به دنبال خواهد داشت .

بنابراين با استفاده منطقي از پرتو فرابنفش مي توان اين مشكل را برطرف كرد . در واقع اين روش مي تواند مكمل روش فيلتراسيون باشد با توجه به اينكه فيلتراسيون براي گرفتن ذرات بزرگ ضروري است زيرا ميكروارگانيسم هاي موجود بر روي ذرات بزرگ بدليل پنهان شدن از پرتو فرابنفش از بين نمي روند.

براي ضد عفوني هوا دو روش مستقيم و غير مستقيم وجود دارد . در روش مستقيم مولدهاي پرتو فرابنفش به صورت مستقيم در محيط نصب مي شوند كه كسي در محيط مورد نظر حضور نداشته باشد . روش غير مستقيم به دو صورت انجام مي شود . يا مولدها طوري در محل نصب مي شوند كه نور آنها مستقيم ديده نمي شود بلكه با انعكاس بر روي سقف و ديوارها نور آنها منتشر مي شود . در اين صورت افراد مي توانند با لباسهاي پوشيده وارد محوطه مذكور شوند . روش ديگر محصور كردن مولدها درون يك محفظه و بگردش

در آوردن هواي محفظه بوسيله يك فن است . روش اخير بهترين و منطقي ترين روش ضد عفوني هوا است كه در آن افراد مي توانند در محل نصب دستگاه و در حين روشن بودن آن در محيط حضور داشته و از هواي ضد عفوني شده بهره مند شوند.

چگونگي طراحي در هر دو روش بر كارايي نهايي بسيار موثر است اما عمدتا روش مستقيم موثرتر از روش غير مستقيم است . اما در روش مستقيم در صورت تردد يا اقامت افراد در محيطي كه پرتو فرابنفش در آن منتشر مي شود بايد به نكات ايمني توجه شود . در اين خصو ص لازم به تذكر است كه سريعترين عارضه پرتو فرابنفش قرمزي پوست است كه بيشترين قرمزي مربوط به طول موج 6/298 نانومتر مي باشد ، اما خوشبختانه ميزان قرمزي پوست حاصل از موج 7/253 نانومتر لامپهاي تجارتي تقريبانصف ميزان اين اثر در طول موج 6/298 نانومتر مي باشد .

فاكتورهاي گوناگوني روي كارآيي اين روش اثر مي گذارند . اگر چه هنوز از نظر علمي توافق كلي روي اين فاكتورها صورت نگرفته است اما چهار عامل زير در عدم كارآيي موثر اين روش شناخته شده اند :

1- طراحي نامناسب

2- دوز ناكافي اشعه

3- نقص در كنترل رطوبت

4- كثيف بودن لامپها

5- شواهد علمي :

سازوكار اثر پرتو فرابنفش روي ميكروارگانيسم هاي هوازي اثر روي رشته هاي وراثتي آنها و از كار انداختن قدرت تكثير سلولي مي باشد .

تحقيقات و بررسيهاي زيادي روي اين روش انجام شده است . نتيجه اين بررسيها نشان مي دهد كه با دوز متعارف پرتو دهي 40-18 ميكرووات بر سانتي متر مربع به شرط

رعايت اصول طراحي و ايجاد شرايط مناسب محيطي كاهش به ميزان 99 درصد در جمعيت گونه هاي مختلف پزودوموناس ( Pseudomonas spp ) با سيلوس سوبتيليس ( Bacillus subtilis ) استافيلوكوكوس اورئوس ( Staphylococcus aureus ) و همچنين كاهشي به ميزان بيش از 99 در صد در جمعيت ويروسهايي چون آدنوويروسهاي تايپ 2 ( Adenovirus type 2 ) كوكساكي ويروس ب ( Coxsackievirus- B ) ويروس آنفلوآنزا ( Influenza virus - A ) , و ويروس واكسينيا ( Vaccinia virus ) ديده شده است .

در يك نمونه از اين بررسيها در اتاق عمل بيمارستاني در آمريكا در طول 29 سال پس از نصب سيستم فرابنفش نشان داده شده است كه مرگ و ميرهاي ناشي از عفونت پس از جراحي از 06/1 درصد ( 19 مورد از 1782 جراحي ) به صفر مورد و بطور همزمان عفونت محل جراحي از 6/11 درصد به 25/0 در صد كاهش يافت .

مكانهاي مورد استفاده :

كاربرد پرتو فرابنفش در كاهش شمار ميكروارگانيسم هاي هوازي به منظور نگهداري وضعيت بهداشت هواي تنفسي و يا از بين بردن كامل آنها و ايجاد فضاي عاري از ميكروارگانيسم ( آسپتيك ) در پروسه هاي توليد ، مرحله نگهداري فرآورده هاي استريل و يا جلو گيري از نشر آلودگي هنگام كار ونگهداري ميكروارگانيسم هاي خطرناك و گوناگون مي باشد .

مكانهايي كه به چنين شرايطي نياز دارند عبارتند از :

الف : بيمارستانها و بخشهاي مختلف آن مانند بخشهاي جراحي ، دياليز ، زايمان ، پرستاري ، فوريتهاي پزشكي ، مراقبتهاي ويژه راهروها و رختشويخانه ها .

ب- مطب پزشكان و متخصصين .

پ- محل تجمع افراد

ماننند مدارس ، سربازخانه ها خوابگاهها ، سالن هاي غذاخوري ، سالنهاي ورزش و سالنهاي سينما تاتر و كنسرت .

ت- صنايع گوناگون مانند صنايع غذايي ، دارويي ، الكترونيك و...

ث- آزمايشگاههاي تحقيقاتي

ج - محل نگهداري و زاد و ولد انواع حيوانات مانند ، گاو ، گوسفند ، ماكيان و...

7 - كاربرد ازون در تصفيه هوا

ازون در امر تصفيه هوا به چند منظور مي تواند به كار رود كه عبارتند از :

1- ضد عفوني كردن هوا

2- از بين بردن بوهاي نامطبوع

3- تبديل سريع منواكسيد كربن به دي اكسيد كربن

4- اكسيداسيون آلايندههاي شيميايي و شكستن آنها به تركيبات اوليه و بدون ضرر آنها از قبيل آب ، دي اكسيد كربن و نيتروژن

در هوايي كه ما آن را هر روز استنشاق ميكنيم ازون به ميزان ppm 1/0 - 5/0 وجود دارد .

سازمان بهداشت جهاني حداكثر ميزان مجاز تماس با ازون را ppm 05/0 - 03/0 ذكر كرده است .

ثابت شده كه ازون توليد شده بوسيله مولدهاي پرتو فرابفش مخصوص توليد ازون به دليل اينكه حداكثر توان توليد آنها از حدود مجاز دانسته شده بيشتر نبوده و از تخليه الكتريكي بطور مستقيم استفاده نمي شود بسيار مطمئن تر است . در صورت توليد گاز ازون بوسيله تخليه الكتريكي مستقيم ، گازهاي مضري مانند انواع اكسيدهاي نيتروژن نيز به عنوان ناخالصي توليد مي شوند .

كاربرد گاز ازون در تصفيه هوا در زمينه هاي زير مي باشد :

1- منازل ، مطب پزشكان ، متخصصان و ادارات .

2- آسايشگاهها سراي سالمندان و مبتلايان به امراض آسم و ريوي

3- بيمارستانها و بخشهاي مختلف آن مانند بخش جراحي ،

دياليز ، زايمان ، پرستاري ، فوريتهاي پزشكي و مراقبتهي ويژه .

4- مساجد ، مدارس ، خوابگاهها سالن هاي غذا خوري ، ورزشي تاتر و سينما .

5- صنايع گوناگون مانند صنايع غذايي ، دارويي الكترونيك و...

6- آزمايشگاهها و مراكز تحقيقاتي ...

7- محل نگهداري و زادو ولد انواع حيوانات مانند گاو ، گوسفند ، ماكيان ...

8- مقايسه بين پرتو فرابنفش و ازون دهي در تصفيه هوا :

پرتو دهي فرابنفش روشي است ساده و موثر و بدون نياز به استفاده از تجهيزات متعدد و پيچيده . در صورت رعايت يكسري اصول در طراحي ها و توجه به نكات ايمني مي توان بيشترين بهره را از اين روش در تصفيه و ضد عفوني هوا برد . از آنجا كه يك روش فيزيكي است هيچگونه اثري پس از اتمام مرحله پرتو دهي از خود به جاي نمي گذارد و تركيب آب يا هواي عبور كرده از مجاورت خودرا تغيير نمي دهد .

ازون گازي است ناپايدار كه قابل حمل و نقل نيست پس بايد در محل استفاده توليد شود.

بنابراين ازون دهي در منابع آب و فاضلاب نياز به ژنراتورهاي توليد ازون و اتاقكهاي تماس دارد اما چون در محل توليد مي شود هيچگونه خطري پرسنلي كه در محل مشغول كار هستند از نظر نشت گاز و يا مشكلات حمل و نقل توليد نمي كند . با آموزش صحيح اپراتورهاي مربوطه مي توان با اطمينان كامل از فوايد اين روش بهره جست .

بدليل قدرت بالاي اكسيد كنندگي و ضد عفوني كردن گاز ازون و نفوذ آن در محيط ، ثابت شده است كه آزاد شدن اين گاز

در محيط در مقادير مجاز سبب ضد عفوني سطوح در فواصل نسبتا دور از دستگاه نيز مي گردد.

براي درك، بهتر مقايسه اي بين پرتو دهي فرابنفش و استفاده از گاز ازون از نظر موارد مصرف و ملاحظات اقتصادي راه بري و زيست محيطي در جدول ذيل ارائه شده است.

نحوه صحيح ايستادن، نشستن و خوابيدن

هنگامي كه در مورد سلامتي ص__حبت ب_ه مي_ان م_ي آي_د بي ت_رديد وض__عيت صحي_ح قرارگ_ي_ري ب_دن ش_م_ا ه_ن_گام فعاليتهاي گوناگون در راس فهرست عوامل مهم سلامتي ق_رار خ_واهد گ_رف_ت زي_را ب_ه ان_دازه تغذيه مناسب، ورزش، پ_ره_ي_ز از مواد الكلي و م_خدر و سيگار در حفظ سلامت_ي ب_دن موثر ميباشد. وض_ع_يت صحيح قرارگيري اندامها كمك م_ي كند تا ك_اره_اي_ت_ان را ب_ا ان_رژي بي_شت_ر و اس_ت_رس و خ_ستگي كمتر به انجام رسانيد.

هنگامي_كه وضع_يت بدن شما در حالت مناسب ميباشد:

1- هنگام نشستن، ايستادن و خوابيدن كمترين فشار و استرس روي عضلات پشتيبان و رباطهاي بدن شما اعمال ميگردد.

2- وضعيت ستون فقرات شما در حالت استراحت و خنثي ميباشد.

3- اعضاء حياتي بدن در مكان صحيح قرار دارند.

4- عملكرد طبيعي دستگاه عصبي شما بهتر صورت ميپذيرد.

5- در دراز م_دت بر روي دستگاه گوارش-تنفس-عضلات -رباطها و استخوانهاي بدن تاثير ميگزارد.

6- استخوانها و م_فاص_ل در وض_ع_يت ص_حي_ح خ_ود ق_رار دارن_د و ك_اراي_ي عض_لات حداكثر ميباشد.

7- تحليل و س_ايش ن_اب_هن_جار م_فاصل كاهش ي_افته و از التهاب مفاصل جلوگيري بعمل مي آيد.

8- از ثابت قرار گرفتن ستون فقرات در وضعيت غير طبيعي جلوگيري ميكند.

9- از مشكلات كمردرد و دردهاي عضلاني جلوگيري ميكند.

10- از خستگي جلوگيري ميكند زيرا است_ف_اده بهينه از عضلات بدن انرژي مصرفي بدن را كاهش ميدهد.

11- در بهبود ظاهر شما موثر

است.

وضعيت نادرست بدن بر اثر موارد زير ايجاد ميگردند:

1- سوانح و مصدوميتها.

2- اضافه وزن و چاقي.

3- تكيه گاه نامناسب تشك در هنگام خواب.

4- مشكلات بينايي.

5- كفش نامناسب و پاشنه بلند.

6- ع_ادات نش_ستن، اي_ست_ادن و خ_واب_ي_دن بي دقت.

7- اعتماد بنفس پايين.

8- عضلات ضعيف و انعطاف ناپذير.

9- طراحي نامناسب محل كار.

م_همت_رين قس_مت ب_دن كه نقش بسزايي در داشتن وضعيت صحيح بدن ايفا مي ك_ن_د، ستون فقرات مي باشد. ستون فقرات شما داراي قوسهاي طبيعي است كه بايد آنها را در وضعيت طبيعي خودشان همواره حفظ كرد. س_تون ف_ق_رات از 32-34 م_ه_ره ت_شك_ي_ل يافته:

7 مهره گردني، 12 مهره پشتي، 5 مهره خاجي و 3 الي 5 مهره دنبالچه اي.

مي_ان م_هره هاي كمر در ديسك كم_ر واقع است كه در واقع نقش ضربه گير را ايفا ميكند. هن_گ__امي كه شما فشار بيش از حد و نامناسب به ستون فقرات اعمال مي كن_ي_د، ب_ه ديسك كمر فشار مي آيد و آن را از مكان خود جابجا ك__رده و به اعصاب اطراف خود فشار آورده و ايجاد درد مي كند.

شرايط لازم براي داشتن وضعيت صحيح

1- عضلات قوي و انعطاف پذير.

2- حركات طبيعي مفاصل.

3- توازن قدرت عضلاني در دو سوي ستون فقرات.

4- آگاهي از وضعيت بدن در حالات مختلف.

تست وضعيت صحيح بدن

ش_ما ب_ا اين 2 تست قادر خواهيد بود از وضعيت صحي_ح و طبيعي بدن خود آگاه گرديد:

1- تست ديوار

از ط_رف پشت به ديوار تكيه داده در حالي_كه پش_ت س_ر و باسن شما با ديوار تماس داشته و پاشنه پا 15 سانتيمتر از دي_وار فاصله داشته باشد. اكنون فاصله بين گودي گردن و كمر خود را اندازه بگيريد. اگر اي__ن

فاصله در ن__احيه گ_ردن 5 سانتيمتر و در كمر بين 2.5 تا 5 س_ان_ت ب__اش__د وضعيت بدن شما ايده آل است و گرنه ب_اي_د ب_ه يك پزشك متخصص مراجعه كنيد.

2- تست آينه

- نماي روبرو: روب_روي ي_ك آي_نه تمام قد بايستيد و موارد زير را چك كنيد:

1- شانهاي شما بايد همسطح و تراز باشند.

2- سر شما بايد مستقيم وصاف باشد.

3- دو سوي باسن شما همسطح و تراز و كش_ك_ك ه__اي دو پا بايد مستقيم رو به جلو باشند.

4- فاصله ميان بازوها و دو طرف بدن يكسان ميباشد.

5- قوزك هاي دو پاي شما بايد مستقيم و صاف باشد.

- نماي پهلو:با گرفتن عكس و يا كمك از يك دوست ميسر ميباشد:

1- سر بايد قائم و افراشته باشد و به جلو و يا عقب خميده و افتاده نباشد.

2- چانه بايد موازي با سطح كف اتاق باشد و به سمت پايين و يا بالا كج نشده باشد. 3- شكم بايد هموار و مسطح باشد.

4- زانوها بايد صاف و مستقيم باشند نحوه صحيح ايستادن

1- سر را بالا نگاه داريد: ق_ائ__م و راست. س_ر را ب_ه جلو و چانه را بداخل بدهيد. چانه را به عقب و يا پهلو كج نكنيد.

قفسه سينه را جلو نگاه داشته و استخوان كت_ف را عقب نگاه داريد. زان_وها را ص_اف ن_گاه داشته و فرق سرتان را به س_مت س_قف بكشيد. شكم را بداخل دهيد. باسن را ب_ه عقب و يا جلو كج نكنيد.

2- سعي كنيد به مدت طولاني در يك وضعيت نياست__ي_د.

ام_ا ه__رگاه مجبور به اين كار شديد، سعي كن_يد ي_ك پ_اي خ_ود را با ق_رار دادن روي ي_ك جع_به و يا چهار پايه بالا

نگاه داريد و پس از مدتي پ_اي ب_الا آم_ده را ب_ا پ_اي ديگ_ر عوض كنيد.

3- هنگام اي_ستادن وزن خ_ود را روي ه_ر دو پا توزيع كرده و بيشترين وزن خود را به روي زير انگشت شست پا اعمال كنيد و نه پاشنه پا. ب_هت_ر اس_ت پ_اها را ن_يز به اندازه عرض شانه از هم باز كنيد.

4- كفش پاشنه كوتاه و راحت به پا كنيد.

نحوه صحيح راه رفتن

1- سر را بالا نگاه داشته و با چشمهايتان مستقيم به جلو نگاه كنيد.

2- شانه هاي خود را در يك راستا با مابقي بدنتان حفظ كنيد.

3- حركت طبيعي بازوها هنگام راه رفتن را مختل نكنيد.

4- پاها را در يك راستا و موازي هم قرار داده و به اطراف منحرف نكنيد.

نحوه صحيح نشستن

1- صاف و قائم بنشينيد. كمر راست و شانه ها به عقب.

ب_اس_ن ش_ما ب_ايد با پشت صندلي در تماس باشد. س_ه ق_وس طب_ي_عي ب_دن ب_اي_د ح_ين ن_شس_تن ح_ف_ظ گ_ردن_د.

استفاده از يك تكيه گاه مانند حوله ل_وله ش_ده در ن_اح_يه كمر سودمند ميباشد.

2- وزن بدن را به ط_ور مس_اوي روي دو سوي باسن خود ت_وزيع كن_ي_د. زانوها بايد همسطح باسن و يا ب_الات_ر از آن قرار گيرد براي اين كار مي ت_وانيد از يك چهارپايه استفاده كنيد. پاها نبايد روي يكديگر قرار گيرند.

3- سعي كنيد در يك وضعيت بيش از 30 دقيقه ننشينيد.

برخيزيد و پس از انجام دادن چند حركت كششي م_ج_ددا بنشينيد.

4- ه_ن_گام برخاستن از حالت نشسته بسمت جلو صندلي حركت كرده و با صاف ك_ردن پاها برخيزيد. از خ_م شدن به جلو از ناحيه كمر بپرهيزيد. سپس حركت كششي ان_جام دهيد مثلا 10 مرتبه كمر خود

را خم و راست كنيد.

5- از خم كردن گردن به اطراف تا حد امكان خودداري كنيد و جاي اين كار تمام ب_دن خود را بسمت دلخواه بچرخانيد.

هنگام نشستن پشت ميز كامپيوتر به نكات زير نيز توجه كنيد:

1- مچ دستها بايد مستقيم باشد و به سمت بالا و پايين و يا طرفين خم نشده باشد.

2- ران موازي با سطح كف اتاق باشد.

3- آرنج بايد اندكي از 90 درجه گشوده تر باشد.

4- زان_وها 2 الي 3 سانتيمتر ب_ايد از ل_ب_ه صن_دلي ج_ل_وتر باشد.

5- مونيتور بايد 45 الي 55 سانتي متر از پيشاني فاص_له داشته باشد. راس مونيتور نيز با س_طح چشم ه_ا در ي_ك راس_ت_ا باشد. صفحه كليد بهتر است 2 سانتي متر بالات_ر از ساعد قرار گرفته و كمي نيز خم گردد (مانند شكل

نحوه صحيح خم شدن، بلند كردن و حمل اشياء

1- همواره از ناحيه زانوها در حالي كه كمر خ_ود را ص__اف نگاه داشته ايد خم شويد. هيچ گ_اه از ن_اح_ي_ه ك_مر

خ___م نشويد.

2- اجسام سنگ_ين تر از 10 كيلو را بلند نكنيد. ه_ي_چ گاه جسم سنگيني را بالاتر از سطح كمر نياوريد.

3- پ_اه_ا را ان_دكي از يكديگر فاصله داده تا روبروي ج_س_م ق_رار گ_ي__ريد. عضلات شكم را سفت و منقبض ك_ن_ي_د و ب_ا استفاده از عضلات پا جسم را از زمين بلند كنيد. سپ_س زانوها را به آرامي صاف كنيد.

4- هنگام حمل بسته آن را تا حد ممكن نزديك ب_دن نگاه داشته و بازوها را خم نگاه داريد. ع_ضلات ش_كم را سفت

و به آهستگي گام برداريد.

5- هن_گام روي زمي_ن قرار دادن اجسام نيز همان مراحل بلند كردن را به ط_ور م_ع_ك_وس انجام دهيد.

6- هنگام

حمل كيف و چمدان آنها را بطور متناوب با دس_ت ديگر حمل كنيد تا توازن بين دو سمت بدنتان حفظ گردد.

7- هميشه بين هل دادن اجسام سنگين و يا كشيدن آنها، گ_زي_ن_ه ه_ل دادن را انتخاب كنيد.

نحوه صحيح خوابيدن

1- سعي كنيد در وضعيتي بخوابيد كه قوسهاي طبيعي ستون فقراتتان حفظ گردند.

2- از تشك سفت استفاده كنيد. تشكي كه فرو رفتگي داشته و به اصط__لاح شكم داده استفاده نكنيد. اگر لازم بود زير تشك يك تخته قرار دهيد.

3- بالش همانطور كه تكيه گاهي براي سر شما مي باشد ب_راي گردن نيز بايد تكيه گاه فراهم آورد.

4- هن_گام خ_واب_يدن به پشت، يك بالش زير زانوها قرار دهيد و در صورتي ك_ه ب_ه پ_ه_ل_و مي خواب_يد، اندكي زانوهايتان را خم كنيد و يك بالش بين زانوهايتان قرار دهيد. ه_نگام خواب ب_ه پهلو هيچگاه زانوهايتان را تا قفسه سينه جمع نكنيد. هيچ گ_اه به روي شكم نخوابيد چون به كمر و گردنتان فشار وارد مي آيد. هرگاه خواستيد اين كار را بكنيد حتما يك بالش زير ناحيه ميان تنه خود قرار دهيد.

5- هنگام برخاستن از روي رختخواب با كمك دستها بلند شده و ن_اگ_ه_ان از ن_اح_يه كمر خم نشويد.

چرا آشغال مي ريزيم؟

نويسنده: مريم ميرزا

تحليل جامعه شناختي يك پرسش: چرا آشغال مي ريزيم؟ ....

همه متهم هستيم

دولا مي شوي، لباس بچه دو ساله ات را كه خاكي شده است مي تكاني. صورتيِ قشنگي تنش پوشانده بودي و حالا عصباني از اينكه چرا افتاده زمين و كثيفش كرده، شكلات نيم خورده را از دستش مي گيري و كنار پايش به زمين مي اندازي و با تشر مي گويي كه «مراقب باش باز هم نيفتي زمين كثيف

شي!» بعد دستش را مي گيري و از شكلات دور مي شويد. بچه همين طور كه دستش به دست شماست بر مي گردد و در حال دور شدن، چشم از شكلات بر نمي دارد. شايد دلت براي دل كوچكش بسوزد. شايد حتي به كوچه اي بالاتر كه رسيدي بگويي «خب، بيا حالا يك چيز ديگر بخوريم» تا از دلش در بياوري. اما آيا نگران مفهومي كه به او منتقل كرده اي، نيستي؟ نگران اينكه به او فهمانده اي حتي مشغول شدن به يك شكلات خوشمزه هم نمي تواند دليل خوبي براي كثيف كردن لباس باشد، اما كثيف كردن شهر نكته بي اهميت و پيش پا افتاده اي است؟ شايد هم اصلا از آن دسته از افرادي باشي كه دستشان را از پنجره ماشين بيرون مي آورند و يك مشت پوست پرتقال را پرت مي كنند وسط بزرگراه! چه از اين دسته از افراد باشي، چه از آن دسته از افرادي كه آشغال ريختن برايشان با «زجر و مشقت» همراه است و سعي مي كنند طوري بيندازند زمين كه كسي نبيند، با يك پرسش اساسي رو به رو هستي. چرا «آشغال ريختن» را به عنوان كاري كه همه مي دانند نبايد انجام داد، باز هم انجام مي دهي؟ چه چيزي در مسير «دانش» تا «رفتار» دچار اشكال است كه همچنان «آنچه مي داني» به فعليت نمي رسد و دستت را مي كني در جيبت و دستمال كاغذي هاي استفاده شده را كه جاي جيبت را تنگ كرده اند به خيابان مي ريزي؟ چرا آشغال مي ريزي؟

از صحبت كردن بيشتر با زوج مسني كه وقتي اسم «آشغال ريختن در خيابان» وسط مي آيد، شروع به مشاجره مي كنند مي گذرم. چون زن انگشت اتهام را به سمت مرد نشانه مي گيرد كه «بله، او هميشه آشغال

مي ريزد و آبروي ما را مي برد!» و مرد چنين اتهامي را نمي پذيرد. حتي وقتي زن يادآوري مي كند كه «يادت نيست يك بار هم در ولي عصر يك خانم به تو تذكر داد و گفت كه مگر در خانه ات آشغال مي ريزي كه اينجا مي ريزي؟» باز مرد سرش را تكان مي دهد و نمي پذيرد. بعد از آنها با دختر ?? ساله اي كه دانشجو و عكاس است صحبت مي كنم. وقتي مي پرسم كه «تو آشغال در خيابان مي ريزي،» يك «آره» بي تفاوت كشدار تحويل مي دهد. توضيحش هم اين است كه «وقتي همه چيز گند است، اين يكي هم رويش!» شايد جواب اين دختر جوان به نوعي اعتراض تلقي شود، اگرچه بيشتر از اعتراض رنگي از بي تفاوتي در نگاهش به رعايت آداب شهري ديده مي شود. با اين همه دكتر نيره توكلي جامعه شناس، با اينكه معتقد است: «خب اينكه احساس مسئوليت شهروندي فرهنگ سازي نشده امر واضحي است و فقط درباره آشغال ريختن هم شاهدش نيستيم، بلكه در مواردي مثل آلوده كردن محيط زيست، يا زياد مصرف كردن آب هم ديده مي شود،» به اين نكته اشاره مي كند: «يك تصور عمومي وجود دارد كه چون بالايي ها خيلي چيزها را رعايت نمي كنند، ما هم تا آنجا كه از دستمان بر مي آيد چيزهايي را كه مربوط به خودمان است رعايت نكنيم. در آلمان هم چنين چيزي را ديده ام كه مردم به عنوان اعتراض و حتي پيشگيري از اخراج كارگران در پي مكانيزاسيون، مدام در خيابان ها آشغال مي ريختند». اين چيزي است كه جامعه شناس ديگري نيز البته به شكلي ديگر بر آن صحه مي گذارد. دكتر اميدعلي احمدي با اينكه حرفي از «اعتراضي بودن» آشغال ريختن به ميان نمي آورد، اما مي گويد: «شهر

يك هويت سياسي اجتماعي است و مردم بايد در امور شهري نقش داشته باشند. بايد بدانند كه در آنچه دارد اتفاق مي افتد نقش دارند تا احساس مسئوليت در قبال رفتار خودشان در محيط شهري داشته باشند، اما مشاركت دادن در امور مربوط به خودشان در شهر، چيزي است كه به جز به صورت محدود كه در بحث شوراياري ها شاهدش هستيم، در هيچ عرصه ديگري به چشم نمي آيد و اين موضوع اثرگذار بر رفتار مردم است» علي احمدي با توضيح اينكه:«اخلاق يا فرهنگ شهروندي در جامعه ما به قدر كافي رشد نكرده چرا كه آموزش و پرورش يا ديگر منابع در جامعه پذيري مردم نتوانسته اند نقش موثري ايفا كنند و به نظر مي رسد كه اصلا برنامه اي هم براي اين موضوع ندارد،» تاكيد مي كند: «به هر حال فرهنگ شهروندي در پروسه اي به وجود مي آيد كه بخشي از آن درگير كردن مردم در تعيين سرنوشت خودشان باشد كه اين امر در جامعه ما نهادينه نشده است و به تبع فرهنگ شهروندي نيز وجود ملموس نمي تواند داشته باشد».

خيابان عرصه دولت است

اميدعلي احمدي آشغال ريختن يا هر نوع رفتاري از اين دست را كه در آن «رعايت حال ديگران نمي شود» از منظري ديگر نيز نگاه مي كند. او مي گويد: «اگرچه فضاي خصوصي، عمومي و دولتي در ايران قابل برشماري است اما كمتر ديده مي شود كه مردم جايي را به عنوان فضاي عمومي تلقي كنند. يعني براي آنها فضا تقسيم به دو بخش شده است، فضاي خصوصي و فضاي دولت. پايشان را كه در خيابان مي گذارند، باور ندارند اينجا يك فضاي عمومي متعلق به جمع آنهاست، بلكه عملا معتقدند كه وارد

فضاي دولت شده اند». اين جامعه شناس ادامه مي دهد: «بنابراين احساس نمي كنند بايد در محيط خارج از خانه شان مسئولانه نقش داشته باشند، بلكه آنجا را از آن دولت مي دانند و معتقدند يك متولي به امور رسيدگي مي كند و نياز به مشاركت آنها نيست». علي احمدي تاكيد مي كند كه «هر چه فضاي دولت و مردم بيشتر شود به ايجاد حس بيگانگي در مردم و كاهش رفتار مسئولانه بيشتر دامن مي زند و طبيعي است كه وقتي بزرگ تر ها احساس بيگانگي دارند و با رفتاري مثل آشغال ريختن اين موضوع را بروز مي دهند، كودكان هم از دوران خردسالي شان با آن حس بزرگ مي شوند و چنانچه شاهدش هستيم در طول سال ها اين رويه پي گرفته مي شود كه چنين رفتارهايي حتي بد تلقي نشود». در اين ميان برخلاف اينكه خانم مسني كه از شهروندان تهراني است بر اين تاكيد مي كند كه «آشغال نمي ريزد و اگر خيلي ضروري باشد سعي مي كند پنهاني اين كار را بكند تا كسي نبيند»، دكتر علي احمدي از «آشغال ريختن از نظر اجتماعي عيب محسوب نمي شود» سخن مي گويد: «كساني كه به محيط زيست شهري بي توجهي مي كنند و با رفتاري مثل آشغال ريختن اين بي توجهي را به نمايش مي گذارند، از نظر هنجاري بر ديگران غلبه دارند. چون معمولاً با اعتراض رو به رو نمي شوند، از رفتار خود خجالت نمي كشند و به نظرشان مي آيد اين يك رويه عمومي است». اميد علي احمدي جامعه شناس، از سوي ديگر رفتار مردمي را كه به آشغال ريختن ديگر اعتراض نمي كنند، اين طور تحليل مي كند: «به خاطر بحران هاي مختلفي كه در جامعه مان با آن روبه رو هستيم، مردم نسبت به موضوعات جمعي بي توجه هستند و سعي مي كنند سرشان در لاك خودشان باشد، بنابراين

اعتراضي هم معمولاً در برابر رفتار ديگران از خود نشان نمي دهند».

رابطه با محيط زيست، توام با سوء استفاده

هرساله و به مناسبت هاي مختلف در حالي دلسوزان محيط زيست به تخريب محيط زيست و بي توجهي مردم به آن اعتراض مي كنند، كه اين موضوع يكي از مواردي است كه از سوي اميد علي احمدي جامعه شناس، مورد توجه قرار مي گيرد: «مسئله ديگري كه باعث رفتارهاي غير شهروندي مثل آشغال ريختن مردم در خيابان مي شود، ضعف اخلاق محيط زيستي ماست. مردم ما نوعي رابطه شان با محيط زيست رابطه اي توام با سوء استفاده است. نمودهايش را هم در آلوده كردن آب هاي جاري، هوا و ... مي بينيم. همين داستان درباره شهر هم كه مي تواند بخشي از طبيعت تلقي شود تكرار مي شود». علي احمدي ادامه مي دهد: «هيچوقت احساس نكرده ايم كه در مقابل استفاده از طبيعت يا شهر محل زندگي مان، بايد مسئولانه رفتار كنيم» و اين طور نتيجه مي گيرد كه: «يا آموزش دهنده اي در ايران وجود ندارد يا آنهايي كه بوده اند خوب عمل نكرده اند». او به نقش صدا و سيما اشاره مي كند و انتقاد مي كند كه خوب به وظيفه خود عمل نكرده است. اين امري است كه از سوي دكتر جوزاني، مدير كل حوزه معاونت اجتماعي شهرداري تهران نيز بر آن تاكيد مي شود. اين مقام مسئول كه به نقش صدا و سيما در فرهنگ سازي تاكيد دارد، مي گويد: «اما هر بار كه به آنها گفته ايم بيائيد يك برنامه ميان سازماني براي آموزش مردم در جهت ارتقاي سطح زندگي شان داشته باشيم، اولين چيزي كه خواسته اند پول بوده است. يعني اين سازمان فرقي بين برنامه اي كه براي ارتقاي سطح زندگي مردم بايد انجام شود و يك تيزر تبليغاتي نمي بيند و در مقابل هر دو

يك واكنش دارد». اين در حالي است كه ناصر كريمان، متولي سابق امور اجتماعي شبكه پنج تلويزيون، به چنين انتقاد هايي خرده مي گيرد. اين تهيه كننده تلويزيوني مي گويد: «عادت كرده ايم كه هر وقت دستگاه هاي اجرايي به معضلي برخوردند سريع انگشت اتهام به سوي صدا و سيما دراز كنند. درست است كه تلويزيون رسانه تاثيرگذاري است، اما واقعيت اين است كه به جاي اتهام زني به صدا و سيما بايد بازگرديم و به همه مسائل و معضلات زيرساختي نگاه كنيم». او تاكيد مي كند كه «اين مسئله فقط خاص صدا و سيما نبايد باشد، آموزش و پرورش، وزارتخانه هاي ديگر، شهرداري ها و ... همه بايد يك بار ديگر در عملكرد و برنامه هاي خود بازنگري كنند». او سپس سعي مي كند به نحو بارزتري سازمان متبوعش را از اتهامات مبرا كند: «ما مدت ها بدون در نظر گرفتن خيلي از مسائل مالي درباره چنين موضوعات و معضلاتي در تلويزيون كار كرده ايم و مي توانم بگويم كه همه تلاش خودمان را هم انجام داده ايم و هم انجام مي دهيم».

چه بايد كرد؟

پسر جوان در مقابل اين سوال كه چرا آشغال مي ريزي، مي گويد: «آشغال سيبم را كجا بگذارم؟ بگذارم در جيبم كه شهد آن به لباسم پس مي دهد يا بريزم در خياباني كه سر تا ته آن يك سطل آشغال نيست، يا آن قدر دور است كه نمي تواني آشغال به دست اين همه راه را بروي تا به سطل برسي». شايد اين استدلالي باشد كه زياد از سوي كساني كه «دوست ندارند آشغال به دست در خيابان راه بروند،» شنيده مي شود. اما اين موضوع از سوي مدير كل حوزه معاونت اجتماعي شهرداري تهران، رد مي شود: «هر ???

متر به ??? متر سطل آشغال در خيابان وجود دارد». جوزاني در جواب اين سوال كه «واقعا هر ??? متر به ??? متر؟» مي گويد: «حالا شايد بشود ??? متر، اما آيا اين درست است كه به جاي نگه داشتن آشغالت آن را در خيابان بريزي؟ آن هم وقتي كه جدا از سطل آشغال هايي كه شهرداري در سطح شهر گذاشته، معمولاً مغازه داران هم يك سطل در كنار در مغازه شان قرار مي دهند». او راه حل را پس از آموزش، جريمه مي داند و مي گويد: «بايد مثل خيلي از جاهاي ديگر دنيا، در اينجا هم وقتي كسي آشغال مي ريزد، جريمه شود. اين جريمه شدن باعث مي شود رفتارش را از ترس پليس هم كه شده تنظيم كند و پس از چند بار تكرار اين رفتار با انضباط، فرهنگ آن در جامعه جا مي افتد». با اينكه يكي از متوليان امور شهري بر جريمه تاكيد مي كند، اميدعلي احمدي جامعه شناس، از موضوع ديگري سخن به ميان مي آورد: «راه حل چنين معضلاتي، تقويت نهاد هاي مدني است». او توضيح مي دهد: «چون رابطه درستي با دولت وجود ندارد، مردم خود را مسئول نمي دانند. فكر مي كنند آشغال كه بريزند يك شهرداري وجود دارد كه وظيفه اش جمع كردن اين آشغال ها است. اگر رابطه درستي وجود داشت، مردم مي دانستند چقدر پول صرف جمع آوري زباله مي شود و اگر اين پول بتواند با همكاري آنها صرفه جويي شود، چقدر براي مثال مي توان با آن به فضاهاي سبز اضافه كرد. پس همكاري مي كردند» او تاكيد مي كند:«تنها با شكل گيري نهادهاي مدني و تقويت آنها است كه مي توان به ايجاد رابطه درست بين مردم و دولت اميدوار بود.بايد سازمان هاي مدني وجود داشته باشند، كه مردم با عضويت

در آنها و انجام وظايف محوله بدانند كه دارند كاري انجام مي دهند و در مديريت شهر و سرنوشت خودشان موثر هستند و از اين رو مسئوليت پذيري بيشتري از خود نشان دهند». اين جامعه شناس معتقد است:«تا جامعه مدني درستي نداشته باشيم، ارتباط درستي بين مردم و دولت ايجاد نمي شود، تا اين ارتباط ايجاد نشود، مسئوليت پذيري در مردم شكل نمي گيرد»

منبع:آفتاب

روش تصفيه آب

دستگاههاي تصفيه آب خانگي براي حذف يا كاه_ش مواد زائد آب آشاميدني بكار مي روند اين پارامتر ها عبارتند از:

الف)سختي آب

ب)كلروتركيبات بيماريزاي كلر

ج ) فلزات سنگين

د ) آلودگي هاي ميكربي

در زير به بررسي اين پارامترها و روشهاي تصفيه آن ها مي پردازيم :

1- مواد زائد آب

الف) سختي آب

املاح موجود در آب موجب بالا رفتن سختي آب مي شوند

تماس آب با تركيبات آهكي موجود در زمين باعث ورود عوامل سختي در آب ها شده و معمولا آب هاي زيرزميني از سختي زيادتري نسبت به آب هاي سطحي برخوردارند.

سختي آب، عملا شاخص ميزان فعل و انفعال آب با صابون است و براي شستشو با آب هاي سخت تر به صابون زيادتري نياز است. سختي آب به مجموعه املاح كلسيم و منيزيم موجود در آب بر حسب ميلي گرم در ليتر كربنات كلسيم اطلاق ميشود.

طبقه بندي آب ها از نظر سختي بشرح زير ميباشد :

آب هاي سبك 60-0 ميلي گرم در ليتر

آب هاي با سختي متوسط 120-60 ميلي گرم در ليتر

آب هاي سخت 180-120 ميلي گرم در ليتر

آب هاي خيلي سخت بيشتر از 180 ميلي گرم در ليتر

آب هاي سخت در درجه حرارت بالا در جداره كتري و ديگ هاي بخار رسوبات كربنات كلسيم ايجاد

ميكند. مطالعات اخير نشان داده كه مصرف آب هاي سخت تر بعلت وجود منيزيم و كلسيم مرگ هاي ناگهاني ناشي از امراض قلبي و عروقي را به شدت كاهش ميدهد.

در حال حاضر هيچگونه رابطه اي ميان پيدايش سنگ كليه و سختي آب گزارش نشده است. علاوه بر اين وجود كلسيم و منيزيم در آبهاي آشاميدني سخت مانع جذب فلزات سنگين نظير سرب، كادميوم، روي و مس و رسوب آنها در استخوانها مي شود.

در عين حال در نقاطي از روسيه كه از آب هاي نسبتا سخت استفاده مي كنند به مواردي از پيدايش سنگ در مجاري ادرار برخورده اند. اين موضوع تقريبا در آب هاي با سختي 500 ميلي گرم در ليتر كربنات كلسيم به اثبات رسيده است.

از سوي ديگر در نقاطي كه از آب هاي نرم تر استفاده مي شود، به فشار خون، وجود چربي و كلسترول در خون برخورده اند كه هر دوي اين عوامل ميتواند در مرگ هاي ناگهاني بسيار مؤثر باشد. به طور كلي ميتوان گفت كه در نقاطي كه آب سخت مصرف مي شود امراض قلبي كمتر از نقاطي است كه ساكنين آنها آب هاي سبك تر مصرف مي كنند. به علاوه بروز سكته هاي قلبي در نقاط با آب هاي سخت تر به مراتب كم تر از نقاط با آب هاي سبك تر است .

ب) كل_ر

براي ميكرب زدايي، در تصفيه خانه هاي شهري كلر به آب افزوده ميشود

كلر و تركيبات آن براي ضدعفوني آب آشاميدني در تصفيه خانه ها به آب اضافه ميگردد. در سالهاي اخير تحقيقات بعمل آمده نشان داده اند كه مواد آلي موجود در

آب با كلر تركيب شده و ايجاد تري هالومتان ها، كلرات و ساير تركيبات جانبي مضر و سمي مي نمايند كه باعث بروز انواع بيماريهاي صعب العلاج در انسان ميگردند.

ج) فلزات سنگين

فلزات سنگين از طريق نفوذ پساب صنعتي در آب آشاميدني به انسان منتقل ميشوند

فلزات سنگين با توجه به توسعه شهرنشيني و صنايع كه منجر به افزايش ميزان فاضلاب و پساب توليد گرديده است، عمدتا از طريق دفع نادرست و غيربهداشتي فاضلاب شهري و پساب صنعتي وارد محيط زيست مي گردد. مرگ و ميرهاي آبزيان در اثر تخليه پساب هاي محتوي فلزات سنگين در دنيا و ايران بي سابقه نيست. سبزيجات اطراف تهران نيز كه با فاضلاب آبياري ميشود از اين آلودگي ها بي بهره نميباشد. فلزات سنگين شامل سرب، جيوه، روي، نيكل، كرم، كادميوم و غيره ميباشد. وجود فلزات سنگين در غلظت بيش از استاندارد در آب شرب باعث عوارض مختلف نظير مسموميت، حساسيت شديد، ضايعات كروموزومي، عقب افتادگي ذهني، فراموشي، پاركينسن، سنگ كليه، نرمي استخوان و انواع سرطان منجمله سرطان پروستات ميگردد. يكي از كارشناسان محيط زيست، آلودگي محيط مخصوصا آب با فلزات سنگين را بعنوان بزرگترين گناهي كه بشر در طبيعت انجام ميدهد ارزيابي نموده است..

د) ميكرواورگانيزم هاي بيماري زا 2

ميكربها از طريق نفوذ فاضلاب انساني در آب آشاميدني به انسان منتقل مي شوند

امراض مختلفي بوسيله آب به انسان منتقل مي شوند. از جمله اين امراض مي توان وبا، حصبه، اسهال ميكربي و خوني، هپاتيت، سل، ديفتري، انگلهاي خوني و كبدي را نام برد. عوامل بروز اين بيماريها كه شامل تك ياخته ها، ويروس ها، باكتري ها، كرم ها و انگلها مي

باشند، از طريق نفوذ فاضلاب در آب آشاميدني به انسان منتقل مي شود. بيماري هاي ناشي از آب آلوده سالانه نزديك به يك ميليارد انسان را در روي كره زمين مبتلا مي كند و باعث مرگ حدود 10 ميليون نفر مي شود.

2 _ منشاء آب

آب ل_وله كشي

آب تهران كه از سدهاي كرج، لار و لتيان تامين مي گردد داراي كيفيت بالائي بوده و از اين نظر معروفيت جهاني دارد. در سالهاي اخير بعلت كافي نبودن آب اين سدها، براي تامين آب مورد نياز تهران چاههاي عميق در سطح و حومه شهر حفر گرديده و آب آن به شبكه شهري اضافه گرديده است. آب اين چاهها سختي آب تهران را بالا برده است و در صورتيكه قبل از ورود به شبكه تصفيه و گندزدايي نگردد مي تواند از طريق نشت پساب منشاء آلودگي هاي انگلي و ميكروبي و فلزات سنگين شود. از طرف ديگر بالا بودن مقدار كلر تزريقي در تصفيه خانه ها براي مقابله با اين آلودگي ها موجب ايجاد آلودگي شيميايي آب مي گردد كه علاوه بر طعم و بوي نامطبوع، كلر موجب ايجاد تركيبات بيماري زاي تري هالومتانها مي شود. آب هاي شهري را بايستي قبل از استفاده از وجود ميكرب ها و انگل ها و همچنين كلر و تركيبات آن و در صورت موجود بودن، از فلزات سنگين پاك نمود.

آبمع_دني

در اكثر كشورهاي غربي براي شرب از آب لوله كشي استفاده نشده و بجاي آن از آب آشاميدني بسته بندي شده در بطري استفاده ميشود. دليل اين امر بدي كيفيت آب لوله كشي اين ممالك كه از رودخانه هاي حاوي فاضلاب تصفيه شده

تامين ميگردد ميباشد.

آبمعدني در كشورهائي كه آب لوله كشي از تصفيه پساب تهيه ميشود و فاقد املاح مفيد ميباشد و يا دسترسي به آب پاك ميسر نمي باشد، تنها شيوه مطمئن تامين آب شرب است.

در مورد استفاده از آبمعدني در كشور ما بايستي به موارد زير توجه نمود :

همه آبهاي بطري شده آبمعدني نميباشند. عبارت” آب آشاميدني "قيد شده بر روي بطري ها نشان دهنده آن است كه اين آبها فاقد املاح معدني كافي بود و اكثرا از چاههاي داخل يا اطراف شهر بدست مي آيند.

- منشاء آب ( چشمه يا چاه) ميتواند بعلت مجاورت با عوامل آلوده كننده آب مانند چاههاي فاضلاب محدوده شهري و ييلاقي، كارخانجات و محل چراي دام و غيره در معرض آلودگي قرار گيرد.

- عدم رعايت مسائل بهداشتي و آلوده بودن احتمالي بطري و درب بطري در خط پركن آبمعدني مي تواند موجب آلودگي آبمعدني گردد.

ميكرواورگانيزم ها در شرايط مساعد در داخل بطري بسرعت رشد و تكثير مي يابند. از اين نظر آبمعدني را بايستي پيش از گذشت تاريخ مصرف استفاده نموده و قبل از مصرف چند روز در داخل يخچال نگهداري كرد.

3 _ روش هاي تصفيه آب خانگي

متداول ترين روش هاي تصفيه آب خانگي بشرح زير ميباشد:

رزين هاي تبادل يون

براي كاهش سختي آب

رزين هاي تبادل يوني با تبديل يون هاي كلسيم و منيزيم محلول در آب به يون هاي نامحلول ، آنها را جذب و در نتيجه سختي آب را كاهش مي دهد. متاسفانه، اين رزين ها محيط بسيار مساعدي براي رشد و تكثير باكتريها ميباشند بطوريكه تعداد باكتريها در داخل اين فيلترها در كمترين مدتي به ميزان قابل

توجهي افزايش مي يابد.

جديدا براي مقابله با تكثير ميكرواورگانيزم ها در محيط رزيني، فيلترهاي رزيني نوع Bacteriostatic توليد گرديده است كه تا حدودي مانع تكثير سريع ميكروبها در داخل فيلتر مي گردد. با اين وجود، قبل وبعد از اين نوع فيلتر آب بايستي كاملا ضدعفوني گردد و چون راكد ماندن آب در داخل بستر رزين موجب گنديدگي سريع آب مي گردد، بايد دقت نمود كه آب در داخل اين فيلترها هميشه جريان داشته باشد. رزينهاي داخل فيلتر پس از مدتي اشباع شده و بايستي تعويض شوند. استفاده از اين فيلترها براي آبهاي مشكوك و يا آلوده به ميكروب و انگل مجاز نمي باشد.

كربن اكتيو (زغال فعال)

براي حذف كلر، رنگ، بو و تري هالومتانها

فيلترهاي كربن فعال خاصيت جذب مواد آلي و بعضي فلزات سنگين محلول در آب را دارد و رنگ، بو، كلر و تركيبات كلر آب را حذف مي نمايد. مشابه فيلترهاي رزين، بستر كربن فعال محيط مساعدي براي تغذيه و تكثير باكتري ها بشمارمي آيند و پس از آن گندزدايي و تصفيه ميكربي ضروري ميباشد.

زئوليت

براي حذف فلزات سنگين

زئوليت ها رزين هاي طبيعي هستند كه داراي خاصيت مبادله كاتيوني و حذف فلزات سنگين ميباشند. از جمله موارد مهم كاربري زئوليت ها حذف كاتيونهاي ارسنيك، تيتان، آلومينيوم كوبالت، كرم، آلومينيوم، سرب، روي و غيره ميباشد.

فيلترهاي سراميكي

براي حذف مواد معلق، باكتري ها و انگلها

فيلترهاي سراميكي با منفذهاي عبور آب حدود 5/0 ميكرون، مانع عبور مواد معلق و كليه انگلها و ميكربها گرديده و با اطمينان كامل آلاينده هاي بيماري زاي آب را حذف مي نمايند. حتي آبهاي آلوده و مشكوك پس از عبور از اين صافي ها

كاملا شفاف، بهداشتي و قابل شرب مي گردند.

تصفيه با فيلترهاي سراميكي تنها روش غيرشيميايي ميباشد كه بدون نياز به برق، آلودگي هاي ميكربي آب را حذف مي نمايد.

فيلترهاي سراميك مرغوب، در مواقع شيوع بيماريهاي اپيدمي نيز بهترين شيوه تامين آب شرب سالم در محل مصرف ميباشند.

نشانگان چشمي كار با كامپيوتر (CVS) چيست؟

CVS مجموعه علائم چشمي و بينايي است كه بر اثر كار با كامپيوتر ايجاد مي شود

تقريبا سه چهارم كساني كه زياد با كامپيوتر كار مي كنند، گرفتار اين علائم هستند. به نظر مي رسد با فراگيرتر شدن به كارگيري كامپيوتر در محل هاي كار و حتي در خانه ها تعداد كساني كه از CVS رنج مي برند، رو به افزايش باشد

علائم CVS

مهمترين علائم CVS عبارتند از: خستگي چشم، خشكي چشم، سوزش، اشك ريزش و تاري ديد. CVS همچنين ممكن است سبب درد در گردن و شانه ها نيز بشود.

چشم انسان حروف چاپي را بهتر از حروف نمايش داده شده بر روي مانيتور مي بينند. علت اين امر اين است كه حروف چاپي كنتراست بيشتري با صفحه سفيد زمينه داشته و لبه هاي آنها واضح تر است، حال آنكه در مورد صفحه مانيتور چنين نيست و لبه ها به وضوح حروف چاپي نيستند بلكه حروف از يك مركز با كنتراست بالا شروع شده و به تدريج كم رنگ تر مي شوند و پس از تبديل به خاكستري كمرنگ ناپديد مي گردند. بنابراين لبه هاي حروف بر روي صفحه مانيتور وضوح حروف چاپي را ندارد.

يكي از مهمترين دلايل خشكي و سوزش چشم هنگام كار با كامپيوتر كاهش ميزان پلك زدن است به طوري كه افراد هنگام كار با كامپيوتر تقريبا يك پنجم حالت عادي پلك مي زنند.

اين مسأله به همراه خيره شدن به صفحه مانيتور و تمركز بر روي موضوع كار سبب مي شود تا پلك ها مدت بيشتري باز بمانند و در نتيجه اشك روي سطح چشم سريعتر تبخير مي شود

10 توصيه براي كاهش علائم cvs

1. سعي كنيد بطور ارادي پلك بزنيد. اين كار سبب مي شود سطح چشم شما با اشك آغشته شده و خشك نشود. در صورتيكه مشكل شما شديد باشد، مي توانيد از قطره هاي اشك مصنوعي استفاده كنيد

2. مركز مانيتور بايد حدود 10 تا 20 سانتي متر پايين تر چشمان شما باشد. اين وضعيت علاوه بر اينكه باعث مي شود پلك ها پايين تر قرار گيرند و سطح كمتري از چشم در معرض هوا باشد. از خستگي گردن و شانه ها نيز مي كاهد. در اين موارد هم بايد مانيتور را در ارتفاع مناسب قرار داد و هم ارتفاع صندلي را نسبت به ميزكار تنظيم كرد بطوريكه ساعد شما هنگام كار با صفحه كليد موازي با سطح زمين باشد.

3. مانيتور خود را طوري قرار دهيد كه نور پنجره يا روشنايي اتاق به آن نتابد. هنگام كار با كامپيوتر سعي كنيد پرده ها را بكشيد و روشنايي اتاق را نيز به نصف وضعيت معمولي كاهش دهيد

اگر از چراغ مطالعه بر روي ميز خود استفاده مي كنيد آن را طوري قرار دهيد كه به صفحه مانيتور يا چشم شما نتابد. همچنين مي توانيد از صفحه هاي فيلتر نيز بر روي صفحه مانيتور استفاده كنيد. تابش نور به صفحه مانيتور سبب كاهش كنتراست و خستگي چشم مي شود. اين مسأله بخصوص زماني كه زمينه صفحه تيره باشد، شديدتر خواهد بود

4. به چشمان خود استراحت دهيد.

سعي كنيد هر 5 تا 10 دقيقه چشم خود را از مانيتور برداشته و به مدت 5 تا 10 ثانيه به نقطه اي دور نگاه كنيد. اين كار سبب استراحت عضلات چشم مي شود. همچنين به شما وقت مي دهد پلك بزنيد و سطح چشم شما مرطوب شود

5. اگر مجبوريد كه متناوبا به يك صفحه نوشته و مانيتور نگاه كنيد (به خصوص در مورد تايپيست ها) ممكن است چشم شما خسته شود زيرا بايد تطابق خود را تغيير دهد. براي جلوگيري از اين مسأله سعي كنيد صفحه نوشته شده را در حداقل فاصله و هم سطح با مانيتور قرار دهيد. براي اينكار مي توانيد از كاغذ نگه دار استفاده كنيد

6. فاصله مانيتور با چشمان شما بايد 50 تا 60 سانتي متر باشد

7. روشنايي و كنتراست مانيتور خود را تنظيم كنيد. ميزان روشنايي مانيتور بايد با روشنايي اتاق هماهنگي داشته باشد. يك روش براي تنظيم روشنايي مانيتور اين است كه به يك صفحه وب با زمينه سفيد (مثل اين صفحه) نگاه كنيد. اگر سفيدي صفحه براي شما مثل يك منبع نور است روشنايي مانيتور زياد است و بايد آن را كم كنيد.

در مقابل، اگر صفحه كمي خاكستري به نظر مي رسد روشنايي را زياد كنيد. در مجموع روشنايي بايد در حدي باشد كه چشمان شما احساس راحتي كنند. كنتراست مانيتور بايد حداكثر باشد تا لبه هاي حروف بيشترين كنتراست را با نوشته خود پيدا كند.

8. مشخصات ديگر مانيتور خود را تنظيم كنيد. كيفيت نمايش تصاوير بر روي مانيتور به سه عامل بستگي دارد: سرعت تجديد، تفكيك پذيري و حد نقطه اي.

سرعت تجديد (Refresh Rate) نشاندهنده فركانس تجديد تصوير بر روي

مانيتور است. فركانس پايين مي تواند براي چشم خسته كننده باشد و فركانس هاي خيلي پايين سبب پرش تصوير مي شوند. بهترين سرعت تجديد حدود 70 هرتز يا بيشتر است

تفكيك پذيري(Resolution) كه به سرعت تجديد نيز بستگي دارد، به تراكم پيكسل هاي تصوير بر روي مانيتور گفته مي شود. هرچه تعداد پيكسل ها بيشتر باشد جزئيات بيشتري از تصويز ديده مي شود

به طوركلي هرچه تفكيك پذيري بيشتر باشد بهتر است ولي بايد به سرعت تجديد نيز توجه داشت. گاهي تفكيك پذيري هاي بالا، سرعت تجديد پايين دارند، بنابراين بايد وضعيتي را انتخاب كرد كه هر دوي اسن شاخص ها بيشترين مقدار را داشته باشند.

حد نقطه اي (Dot Pitch ) بر وضوح تصوير مؤثر است و هر چه عدد آن كمتر باشد تصوير واضح تر است. بيشتر مانيتورها حد نقطه اي بين 25/0 تا 28/0 ميلي متر دارند. 28/0 ميلي متر يا كمتر عدد مطلوب است

سرعت تجديد و تفكيك پذيري را مي توان در خصوصيات نمايش (Display Properties ) در ويندوز تنظيم كنيد ولي حد نقطه اي قابل تنظيم نيست

9. اگر عليرغم رعايت توصيه هاي گفته شده باز هم دچار علائم CVS هستيد، مي توانيد از عينك هاي مخصوص استفاده كنيد زيرا گاهي مشكل در ديد متوسط است

ما به طور معمول كمتر از ديد متوسط استفاده مي كنيم، زيرا بيشتر اوقات يا اشياء دور را نگاه مي كنيم و يا اشياء نزديك. ولي مانيتور كامپيوتر دقيقا در فاصله اي از چشم قرار مي گيرد كه مربوط به ديد متوسط است.

اگر شما عينكي هستيد عينك شما به احتمال زياد براي كار با كامپيوتر مناسب نيست، زيرا ديد متوسط را اصلاح نمي كند. براي دريافت عينك مناسب كامپيوتر به چشم پزشك مراجعه كنيد.

10. هنگام كار با كامپيوتر سعي

كنيد گردن خود را راست نگهداشته و شانه را عقب بدهيد. قوز كردن.

هنگام كار طولاني با كامپيوتر سبب دردهاي گردن و شانه ها مي شود. اگر پشتي صندلي شما قابل تنظيم است آن راطوري تنظيم كنيد كه كاملا به پشت شما بچسبد.

همچنين ارتفاع صندلي خود را طوري تنظيم كنيد كه كف پاها روي زمين قرار داشته و زانوي شما در زاويه 90 درجه قرار داشته باشد. صفحه كليد و ماوس بايد پايين تر از آرنج و نزديك دستان شما قرار داشته باشد.

اگر همچنان بر اثر كار با كامپيوتر دچار مشكلات چشمي هستيد بهتر است به يك چشم پزشك مراجعه كنيد.

منبع: ميعادگاه

محيط زيست و امنيت جهان__ي

قرن بيستم و خصوصا" نيمه دوم آن قرني سرشار از تحولات سريع و بي سابقه در محيط زيست جهان بود. اثرگذاري انسان بر طبيعت اطرافش به جايي رسيده كه داراي ماهيت و اهميت جهاني شده و متاسفانه اين تاثيرات از سرعت سرسام آوري نيز برخوردار گرديده است.

ديگر تقريبا" هيچ زيستگاه يا اكوسيستم طبيعي در سطح زمين وجود ندارد كه لااقل اندكي دستخوش تغيير نگرديده باشد.اما تحولات زيست محيطي زاييده فعاليتهاي بشري، اگرچه از دير باز آغاز گرديده است اما هيچگاه باندازه چند سال گذشته مورد توجه نبوده و قبلا" به هيچ عنوان نگرانيهاي مجامع بشري در اين رابطه اين قدر با بدبيني عجين نشده بود.

با توجه به قدرت تفكر و تعقل انسان،چنين انتظار ميرفت كه بشر هر روز بيش از گذشته به قدرتي تبديل شود كه بتواند معيارهاي ارزشمند محيط زيست را حفاظت و بهبود بخشد اما بالعكس به نظر مي رسد كه انسان بطور روزافزون به نيرويي مقتدر تبديل ميشود كه مايه ايجاد

آشفتگي در بستر حيات خود و قطع ريشه هاي هستي اش ميگردد.

اين برداشت غيرقابل انكار به جايي رسيده كه اين فرض كه زمين در حال بهبود است بيش از پيش نيازمند دفاع و توجيه است، در حالي كه اين فرض كه كره زمين بطور خطرناكي در حال از بين رفتن است ، به هيچ يك از اين دو رفتار نيازي ندارد!

در هر حال امروزه اغلب مسايل و مشكلات و تنگناهاي زيست محيطي ديگر بعنوان يك موضوع محلي و يا حتي ملي بشمار نمي آيند و با توجه به وابستگي متقابل و غير قابل تفكيك محيط زيست با مباحث كلان انساني از جمله اقتصاد ، فرهنگ ، توسعه ، سياست و بويژه نوع خاص آن يعني ژئوپلتيك ، اخلاق ، فلسفه وعرفان و بسياري ديگر از جنبه هاي مادي و معنوي حيات انسانها ،در واقع هر مشكل زيست محيطي در هر اندازه وحتي محدود در داخل مرزهاي قراردادي يك كشور مشكلي براي كل جهان ونوع بشر بشمار مي آيد.

در اين مقاله سعي شده تا با تأكيد بر ارتباط محيط زيست با مسايل ژئوپلتيك و نيز اقتصاد و فقر،گوشه اي از اهميت آن را بيان و نيز توجه هرچه بيشتر سياستمداران،عقلا و تصميم سازان اجتماعي و فرهنگي كشور را به اين مسئله اساسي جهان امروز معطوف نمايد.

ژئوپلتيك :

ژئوپلتيك،مطالعه روابط و كشمكش هاي بين المللي از ديدگاه جغرافيايي است.بر اساس اين تعريف،موقعيت ، مسافت و چگونگي توزيع منابع انساني و طبيعي تأثيرات قابل توجهي بر روابط بين المللي دارند.

جغرافيا داراي دو زيرشاخه اصلي است،جغرافياي طبيعي و جغرافياي انساني.جغرافي طبيعي موقعيت و توزيع جنبه هاي مختلف سيستمهاي طبيعي زمين

مثل آب و هوا،پوشش گياهي مناطق مختلف و اقليمها، علل پيدايش عوارض سطح زمين و شناخت روابط فيزيكي بين آنها را مورد توجه قرار ميدهد و جغرافياي انساني روابط بين جوامع انساني ،فرهنگها و تمدنها و گستردگي آنها را در كانون توجه خود دارد.ژئوپلتيك، زير مجموعه اي از جغرافياي انساني است.

يك ژئوپلتيست،دانش اجتماعي ،اقتصادي،سياسي ،فرهنگي و نيز نيروهاي زيست محيطي را بعنوان شكل دهنده فعاليت بشر در نقاط مختلف جهان در تحليل هاي خود مورد استفاده قرار ميدهد.

امروزه بخش قابل ملاحظه اي از روابط بين الملل حول محور محيط زيست صورت مي گيرد.اگر بدانيم كه استفاده روزافزون از منابع زيستي و به تبع آن تخريب سياره زمين پديده هايي هستند كه اثرات آنها بندرت در درون مرزهاي قراردادي يك كشور محدود ميگردند،آشكارا به اين نتيجه مي رسيم كه موضوعات زيست محيطي مي توانند دقيقا" از موضع ژئوپلتيك مورد بررسي واقع شوند.

اما محيط زيست دقيقا" چيست ؟بنا به يك تعريف ساده محيط زيست عبارت است از همه عناصر جاندار يا بي جان طبيعتي كه پيرامون انسان را فرا گرفته و همه آنها با يكديگر داراي ارتباطي متقابل مي باشند.دانشمندان در قرن نوزدهم واژه زيستكره را براي تعريف محيط زيست زمين و ارتباط بين ارگانيزمها و عناصر بي جان آن بكار گرفتند.

در سطحي محدودتر،زي بومها يا اكوسيستمها،به محدوده هاي وسيعي از سطح زمين اطلاق ميگردند كه در برگيرنده گونه هاي خاص گياهي و جانوري و تأثيرات متقابل همه عوامل دروني اين مجموعه بر يكديگرند.

به لحاظ نظري ،انطباق مرزهاي قراردادي سياسي كشورها بر مرزهاي اكوسيستمي موجود در جهان امري محال يا لااقل بسيار مشكل است.بعنوان مثال،پرندگان مهاجري كه

در فصول سرد سال از سيبري به ايران و يا ديگر كشورهاي واقع در عرض هاي پايين تر جغرافيايي مهاجرت و مجددا" باشروع گرما به زيستگاههاي اوليه خود باز ميگردند و يا غازهاي وحشي كه در دوران جنگ سرد بين آمريكا و شوروي سابق بدون توجه به مسايل و كشمكش هاي سياسي موجود،بين اين دو كشور مهاجرت ميكردند.

بر اين اساس،ديدگاه محيط زيست در بحث ژئوپلتيك،به درگيريهاي بين المللي و روابطي اشاره دارد كه در سطح جهاني با تأثير بر زيستكره يا سطوح منطقه اي ،بين دو يا چند كشور بروز ميكند.

منابع طبيعي سيار يا اصطلاحا" منابع ناپايدار،بدليل برخورداري از نيروي بالفعل خود براي عبور از مرزهاي كشورها،موضوع اصلي درگيريهاي ژئوپلتيكي بشمار مي روند.ذخاير ماهيها،حوضچه هاي نفتي زير زميني مشترك، رودهاي مرزي و درياها،جانوران وحشي مهاجر و موارد مشابه از اين گروه منابع بشمار مي آيند كه سعي در بهره گيري بيشتر از آنها توسط دولتهاي همجوار در بسياري از نقاط جهان موجب بروز تنش هاي سياسي و حتي جنگ گرديده و ميگردد.

اما روش صحيح استفاده از يك عنصر يا منبع طبيعي چيست ؟ آيا استفاده از منابع تا حد تهي سازي كامل قابل قبول است ؟ آيا اصولا" دولتها مي توانند در داخل مرزهاي خود ،مستقلا" تصميم به بهره برداري هر چه بيشتر از منابع طبيعي به هر ترتيب كه مي خواهند بنمايند؟پاسخ مثبت به اين سؤالات براي بسياري از منابع همچون حيات وحش،جنگلها،معادن اورانيوم و منابع آبي و حتي هوا يقينا" موجب بروز تنش هاي اصولي گرديده و چالش انگيز است.

مفهوم منابع طبيعي كاربردي در ژئوپلتيك :

امروزه دولتهاي صنعتي و غربي، مصرف كننده عمده

منابع زيستي جهان بشمار مي آيند.اما در سالهاي آينده ،دولتهاي در حال توسعه بدليل رشد جمعيت و برخورداري از شتاب در رشد صنعتي و اقتصادي و بواسطه آن افزايش سطح استفاده از مواد،نقش فزاينده اي را در تأثير بر اكوسيستمهاي كره زمين ايفا خواهند نمود و البته زمين نيز با كاهش روزافزون منابع مواجه خواهد گرديد.

بلي ،منابع طبيعي ذاتا" كمياب هستند؛ يعني در كميت و موقعيت داراي محدوديت مي باشند وبا اين منطق و الگوي پيش رو در رشد اقتصادي و بهره برداري از منابع،درگيريهاي ژئوپلتيكي و جنگ بر سر منابع بشدت افزايش خواهد يافت و البته طرف برنده آن است كه منابع بيشتري را ذخيره و يا در اختيار داشته باشد.به عنوان مثال،گسترش سريع مستعمرات كشورانگليس در واقع پس از شروع انقلاب صنعتي در اروپا و بدنبال آن تهي شدن اين قاره از منابع اوليه طبيعي مورد نياز صنايع اين كشور آغاز گرديد.

? منابع طبيعي به دو دسته طبقه بندي ميشوند:

?) منابع تجديد شونده،كه با بكارگري شيوه هاي مديريتي صحيح ميتوان در يك چارچوب زماني تعريف شده و بگونه اي خردمندانه بصورت مستمر از آنها بهره برداري نمود مثل ماهيها،حيوانات وحشي،جنگل،آب شيرين، هوا و ...

?) منابع غير قابل تجديد،كه از ذخاير ثابتي در جهان برخوردار بوده و در يك محدوده زماني مشخص به پايان مي رسند نظير سوختهاي فسيلي و ذغال سنگ و مواد معدني.

همانطور كه در تعريف بند اول يعني منابع تجديد شونده گفته شد ،مديريت اصولي و بهره برداري خردمندانه اصل اساسي پايداري و ايجاد قابليت تجديد در اين منابع است و بدون توجه به اين دو اصل،اين منابع نيز در اثر

بهره برداري بي رويه و يا عدم بكارگيري مديريت و روشهاي اصولي در جايگزيني بموقع آنها و در واقع عدم ايجاد فرصت احياء و تجديد براي آنها،ناپايا و غير قابل تجديد خواهند بود!همچنين آب و هوا و خاك چنانچه تا حد عدم امكان بازيابي آلوده شوند،آنگاه جزء منابع غير قابل تجديد بشمار مي آيند.طبق مطالعات سازمان ملل در سالهاي ???? تا ???? حدود ?? ميليون هكتار از خاك كره زمين بدليل عدم استفاده صحيح آنقدر خسارت ديده كه ديگر قابل احياء نيست و ذخاير آب آشاميدني نيز آنقدر كاهش يافته كه در آينده نزديك به ?? كشور جهان با كمبود جدي آب روبرو خواهند شد.

در مناقشات مرزي،بويژه زماني كه صحبت از منابع زيستي سيال در ميان باشد،گاه با زيركي مي توان بگونه اي مرزبندي نمود كه حقوق ديگر كشورها نسبت به برخي منابع سلب گردد؛ لذا برخورداري نمايندگان سياسي كشورها از اطلاعات دقيق زيست محيطي و دانستن ارزشهاي منابع مورد بحث كاملا" ضروري و اصلي انكارناپذير است.

مهمترين موضوعات زيست محيطي جهاني :

مقياس جهاني آسيب هاي زيست محيطي نشان ميدهد كه تمايز بين كشورهاي غني و در حال توسعه باعث ايجاد يك بحران در بيوسفر كره زمين گرديده است.همه موضوعاتي كه در اين بخش به آنها اشاره ميشود داراي محدوده اي فرامرزي بوده و مستلزم تفاهم و همكاري بين كشورها براي حل آنها مي باشند.

?) گرم شدن كره زمين ( اثر گلخانه اي:

مصرف سوختهاي فسيلي موجب ايجاد دي اكسيد كربن و گازهاي ديگري ميگردد.تجمع و افزايش بيش از حد اين گازها در جو زمين،موجب ايجاد لايه ضخيمي از گاز ميگردد كه همانند پوشش پلاستيكي گلخانه ها،

از بازگشت حرارت مازاد حاصل از تابش نور خورشيد به سطح زمين به فضا جلوگيري كرده و گرما را در نزديكي سطح زمين نگه ميدارد و همانند گلخانه باعث گرم شدن هواي زمين ميگردد.

در اثر بروز اين پديده زيست محيطي،بنا به تخمين دانشمندان دماي كره زمين در طي قرن حاضر بين ?/? تا ?/? درجه سانتيگراد افزايش مي يابد.اين اثر از يكسو موجب بروز تغييرات گسترده آب و هوايي در مناطق مختلف زمين و بروز وقايعي نظير خشكسالي يا بالعكس سيل و طوفانهاي شديد مي گردد و از سويي ديگر با افزايش سرعت ذوب يخهاي قطبي باعث بالا آمدن آب درياها و اقيانوسها و به زير آب رفتن بسياري از مناطق ساحلي و ارضي مستعد سرزميني خواهد شد.

در سال ???? در اجلاس زمين در ريودوژانيروي برزيل بيش از ??? كشور در قالب كنوانسيون ريو و در ادامه روند پيشرفت اين كنوانسيون در سال ???? نيز ??? كشور از جمله ايران ،با امضاء پروتكل كيوتو در ژاپن براي تلاش در جهت كاهش آلودگي ناشي از گازهاي گلخانه اي به توافق رسيدند.

?) كاهش لايه ازن :

دومين نگراني عمده زيست محيطي با تأثيرات فرامرزي، آسيب ديدگي لايه حفاظتي ازن در اطراف جو زمين است.لايه ازن تقريبا" در ?? كيلومتري بالاي سطح زمين اطراف اين سياره را فرا گرفته و با جذب اشعه ماوراء بنفش نور خورشيد ،زمين و موجودات زنده آنرا از اين تشعشعات زيان آور محافظت ميكند.

بنا به تحقيقات دانشمندان،تركيب گازي كلروفلوئوروكربن(CFC) كه در صنايع يخچال سازي، توليد اسپري ها و توليد اسفنج كاربرد فراواني دارندتأثير مخرب و كاهنده اي بر ضخامت لايه ازن داشته و حتي

موجب ايجاد شكاف در اين لايه گرديده است.

گسترش اين شكاف در سالهاي منتهي به ???? باعث نگراني كشورهاي جهان گرديده و سرانجام كنوانسيون وين (????) و پروتكل الح__اقي آن يعني پروتكل مونترال (???? ) و اصلاحيه لندن ????با توافق بسياري از كشورها منجمله ايران تنظيم و دولتهاي صنعتي را موظف كرد تا مصرف اين مواد را به نصف كاهش دهند.

?) كمبود آب شيرين :

اگر چه ذخاير آب زمين از ديرباز يك منبع زيستي قابل احياء محسوب ميگرديد اما واقعيت آن است كه اين ذخاير،در سطح جهاني مورد تهديد جدي قرار دارند.بيش از ?? درصد از كشورهاي دنيا بدلايلي چون رشد جمعيت،توسعه كشاورزي وآبياري ، آلودگي منابع آب سطحي و زير سطحي و استفاده هاي صنعتي با مشكل كم آبي روبرو هستند. نياز به آب هر ساله حدود ?/? درصد افزايش مي يابد. ب__انك جهاني با تشخيص اين بحران،تا قبل از سال ???? حدود??? ميليارد دلار در سطح جهان براي افزايش ذخاير آب شيرين و مقابله با خشكسالي هزينه كرد.

حاكميت بر منابع آبي،يكي از موضوعات مهم ژئوپلتيكي امروز جهان بشمار مي آيد.حركت آب بعنوان يك منبع طبيعي سيال و گذر آن از مرزهاي قراردادي كشورها موجب ايجاد اين حساسيت گرديده است.بعنوان مثال در نقاطي كه رودهاي بزرگ از چند كشور همسايه مي گذرند عملكرد كشورهاي بالادست رود بر كيفيت آب و ميزان برداشت از آن و يا ذخاير طبيعي موجود در آن،موضوعي است كه همواره مناقشه برانگيز است.رود راين در اروپا،رودهاي آمودريا و سيردريا در آسياي مركزي و رودهاي گنگ و سند در آسياي جنوب شرقي و رود اردن در خاورميانه از اين دسته رودها بشمار

مي آيند.كشور ماايران نيز بدليل اينكه عمده ترين رودهايش از جمله ارس،اروندرود،اترك و هيرمند در مرز مشترك با كشورهاي همسايه واقع شده محتاج برنامه ريزي سياسي خاصي در بهره برداري از اين منابع مي باشد.

?) بيابانزايي وكمبود خاك مرغوب :

مساحت خشكي هاي زمين حدود ?/?? ميليارد هكتار است.البته همه اين مقدار قابل بهره برداري و استقرار نيست.تنها ?? درصد از خشكيهاي زمين قابل كشت هستند اما نكته اينجا استكه خاكهاي حاصلخيز و مرغوب در اغلب نقاط جهان در معرض فرسايش و نابودي قرار دارند.نتايج بررسيهاي علمي نيز بيانگر آن است كه ?? تا ?? درصد از خاكهاي حاصلخيز جهان به اندازه اي آلوده گرديده اند كه احياء مجدد آنها تقريبا" غيرممكن است.دو سوم از خاك كشورهاي در حال توسعه در آسيا و آفريقا بشدت تخريب شده است و بنا به بررسيهاي انجام شده ،تخريب و نابودي جنگلها استفاده از روشهاي سنتي در كشاورزي،آبياري غير اصولي كشتزارها ،استفاده بي رويه از كودهاي شيميايي و آفت كشها و چراي بي رويه دامهاي اهلي در مراتع از عوامل اصلي فرسايش و نابودي خاك به شمار مي آيند.گسترش روز افزون بيابانها و نابودي مراتع حاصلخيز در بسياري از نقاط جهان از جمله ايران از تبعات اين فعاليتها محسوب ميگردد.

?) آلودگي هوا و بارانهاي اسيدي :

بارانهاي اسيدي هم يكي از اشكال آلودگي هوا بشمار ميروند.گازهاي دي اكسيد گوگرد و اكسيد نيتروژن حاصل از مصرف سوختهاي فسيلي، در هوا با بخار آب موجود تركيب شده و تشكيل اسيد سولفوريك و اسيد نيتريك را مي دهند كه به همراه ابرها بر فراز گستره وسيعي از زمين حركت كرده و هنگام تبديل ابرها

به بارش، اين اسيدها به سطح زمين برگشته و موجب تخريب جنگلها ،پوشش گياهي و حت_ي ساختمانها و ابنيه ساخت دست بشر و نيز آل__ودگي منابع آبي سطحي و زي___رزميني مي گردند.به عنوان مثال ?? درصد از جنگلهاي اروپا در اثر بارش بارانهاي اسيدي خسارت ديده يا نابود شدند.جالب آنكه جهت حركت جريانهاي هوايي در بالاي زمين بگونه اي است كه معمولا"از مركز سياره بطرف شمال حركت كرده و در نتيجه مي توانند آلودگيهاي احتمالي ايجاد شده در كشورهاي جنوبي تر را به كشورهاي شمالي تر زمين منتقل نمايند.

?) دفع زباله هاي سمي :

در اثر فعاليتهاي صنعتي، مقادير بسيار زيادي زباله صنعتي سمي بوجود مي آيد كه غالبا" به هنگام دفن، موجب انتقال آلودگي به محيط زيست مي شوند.فلزات سمي از قبيل روي، مس،آرسنيك،جيوه و ... همگي براي محيط زيست و حيات موجودات زنده زيان آور هستند.فعاليتهايي چون اكتشاف و استخراج معادن،اصلي ترين عامل توليد ضايعات فلزي سمي و پسماندهاي معدني بشمار مي روندو متأسفانه غالبا" بطور غيراصولي دفع ميگردند.

حمل و نقل مواد سمي خطرناك و دفع غيراصولي آنها نيز يكي از مشكلات عمده محيط زيست در جهان بحساب مي آيند .در ايران نيز دفع موادي از قبيل ضايعات سموم كشاورزي و آفت كشهاي تاريخ مصرف گذشته، دفع ضايعات اسيدي حاصل از تصفيه دوم روغن ، ضايعات پالايشگاهي و بسياري ديگر از پسماندهاي صنعتي كه از گروه ضايعات سمي و خطرناك بشمار مي روند، از مشكلات زيست محيطي كشور محسوب مي گردد.

?) جنگل زدايي و نابودي تنوع زيستي :

درختان جزء منابع تجديد شونده محسوب ميشوند اما بشر در طول تاريخ بسياري از جنگلها و درختان

را تا نقطه انقراض نسل نابود كرده است.بسياري از جنگلهاي نيمكره شمالي مورد بهره برداري و تخريب واقع شده اند.در ايران نيز طي ?? سال گذشته مساحت جنگلهاي كشور حدود يك ميليون هكتار كاهش داشته است.هر چند درختان جزء منابع سيال نيستند اما تخريب سريع جنگلها مي تواند بدلايل زير تأثيرات ژئوپلتيكي و فرامرزي ايجاد نمايد:

الف) حذف پوشش جنگلي باعث فرسايش سريع خاك و آلودگي رودها و منابع آبي ميگردد.

ب) ظرفيت جذب دي اكسيد كربن و توليد اكسيژن كاهش يافته و پديده گرم شدن زمين تشديد ميگردد.

ج) به تنوع زيستي كره زمين آسيب هاي جدي وارد ميشود.

تنوع زيستي، يعني مجموع گونه هاي گياهي،جانوري،ميكروارگانيزمهاو همه اكوسيستمها و فرآيندهاي اكولوژيكي مربوطه.بدون ترديد مي توان ادعا كرد كه همه مشكلات زيست محيطي در جهان كه بشر در خلق آنها نقش دارد، به نوعي، تهديد براي تنوع زيستي بشمار مي آيند.طي ??? سال گذشته انقراض ???? گونه گياهي و جانوري به ثبت رسيده و دانشمندان شواهدي در دست دارند كه هر ساله نسل تعداد زيادي از گونه هايي كه حتي تاكنون توسط بشر كشف نگرديده اند نيز از بين ميرود!

حل و فصل مناقشات ژئوپلتيكي بر سر محيط زيست :

روزنامه نويورك تايمز در تاريخ ? اكتبر ???? از قول جيمز استينبرگ ،مدير سياستگذاري وزارت كشور آمريكا مي نويسد :

بيشتر تهديدهاي امنيتي در دوران جنگ سرد ريشه در كينه هاي بين كشورها داشت...هم اكنون عوامل داخلي بيشتر مورد توجه ما قرار گرفته اند،عواملي كه مي توانند كشورها را متزلزل كرده و منجر به جنگهاي داخلي يا كشمكش هاي قومي گردند.امروزه بايد به عوامل تنش زا مانند قحطي و محيط زيست توجه

بيشتري كنيم !

پطرس غالي دبير كل سابق سازمان ملل نيز در نشريه Foreign Affairs مي نويسد:

در كنفرانس توسعه و محيط زيست در ريودوژانيرو،ژوئن سال ????، كشورها متعهد گرديدند تا در تصميمات داخلي كشورشان پيامدهاي جهاني را هم مورد توجه قرار دهند.اين امر يك تعهد فلسفي بنيادين از سوي ملل جهان است كه ركن ديگري را به اصول پذيرفته شده اخلاق ملي در سطح بين المللي اضافه مي كند.

هر دو بيانيه فوق از كشورها مي خواهند كه موضوعات زيست محيطي را در حوزه امنيت جهاني مورد توجه قرار دهند.اما اين مهم چگونه محقق خواهد شد ؟

در اصل ?? كنفرانس سازمان ملل در استكهلم آمده است كه كشورها نمي توانند در قلمروي حاكميت خود به محيط زيست آسيب برسانند اما مردم كشورها حق دارند تا منابع طبيعي موجود در درون مرزهاي خود را برداشت نمايند.از آنزمان به بعد آگاهي روزافزون از موضوعات اثرات منفي فعاليتهاي يك كشور بر محيط زيست و انعكاس اين اثرات بر مردم ديگر كشورها ،باعث گرديده تا ميزان اين حقوق مورد ترديد واقع گردد.در همين راستا يك سلسله قوانين بين المللي طي قرن بيستم ظهور نموده كه حق كشورها را در برداشت از منابع زمين و در واقع زيستكره نوع بشر محدود مي نمايد.

محيط زيست و تحولات جهاني :

تحولات زيست محيطي به خودي خود نه زيان بارند و نه خوب؛ درواقع اين جامعه در حال تعامل با پديده هاي زيست محيطي و عوامل طبيعي است كه از اين پديده ها يا فرصت ميسازد يا تهديد. يعني دخالت غير منطقي و غير خردمندانه بشر در روابط موجود بين عناصر زنده و غير زنده طبيعي و برهم

زدن نظام طبيعت است كه موجب ميشود تا مثلاً بارش بارانهاي شديد فصلي در مناطقي كه پوشش گياهي آنها به علت بهره برداري بي رويه انسان از بين رفته است منجر به بروز سيل هاي ويرانگر و نابودي محيط گردد.

مطالعه در مورد خطرات زيست محيطي نشان مي دهد كه فقرا و افراد فاقد اختيار، آسيب پذيرترين قشرها در مقابل اينگونه تاثيرات هستند زيرا آنها گزينه هاي اندكي براي سازگار شدن پيش رو دارند.

پيامدهاي انساني تحولات جهاني محيط زيست نيز در نقاط مختلف جهان متفاوت است. دوبرابر شدن ميزان گاز دي اكسيد كربن در جو مي تواند اثر بارور كننده عمده اي بر برخي محصولات داشته باشد اما بربرخي ديگر تاثير نداشته يا اينكه تاثيرش اندك است. بنا به پيش بيني هاي علمي ، روند فعلي گرم شدن كره زمين موجب گسترش توليد محصولات كشاورزي بسوي شمال زمين يعني مناطق روسيه و ژاپن و كانادا ميگردد. اين درحالي است كه همين مسئله، موجب افزايش دما و كم آبي و خشكسالي در عرض هاي جغرافيايي پايين تر نيمكره شمالي از جمله كشور ايران مي شود!

مناطق متعددي در جهان وجود دارند كه تخريب محيط زيست در آنها، به آستانه ايجاد خطر جدي براي ادامه حيات و يا سلامتي ساكنين آن رسيده است. در اين مناطق، سرعت تخريب، در حال پيشي گرفتن از توانايي انسان براي ممانعت يا سازگاري با آن است .

فقر و محيط زيست :

ناكامي بشر درايجاد تغييراساسي در وابستگي اش به منابع تجديد ناپذير درشيوه هاي جديد توليد ، باعث بروز بحران گرديده است. اين بحرانها به واسطه گسترش مكاني سرمايه هاي توليدي به مناطقي كه ت_ا به حال توسعه نيافته اند به طور پيوسته به تعويق افتاده است. اين گسترش

توام با چرخه توليد مواد معدني موجب بروز بحران زيست محيطي در نواحي ومناطقي مي گردد كه منابع قابل استخراج دارند.

پيوندهاي محكم و پيچيده اي ميان توسعه، محيط زيست و فقر وجود دارد. گزارش جهاني توسعه درسال ???? با اين بيانيه آغاز شد :

"دستيبابي به توسعه پايدار و عادلانه همچنان بزرگترين چالش در برابر نوع بشر است"

بانك جهاني،????

اكنون تعداد فقرا درجهان بيش از هرزمان ديگر است (حدود ?/? ميليارد نفر). اغلب فقرا در نقاطي از جهان زندگي مي كنند كه با يك محيط زيست تخريب شده مواجه هستند و در برخي موارد خود آنها در تخريب محيط زيست خود سهم اساسي دارند! آلودگي آب وهوا حتي در كشورهاي برخوردار از رشد اقتصادي نيز مشهود است و تخريب ذخاير كشاورزي ، جنگل و تالاب نيز عمق و وسعت محروميت را دربسياري از مناطق روستايي گسترش ميدهد. عدم وجود آب آشاميدني سالم و پاكيزه نيز از اهميت زيادي برخوردار است و هرساله دو ميليون كودك در اثر استفاده از آب شرب آلوده و ابتلا به بيماريهاي ميكروبي و غيره جان خود را از دست ميدهند.

بانك جهاني،????

پيوندهاي دوجانبه و توام با همياري بين فقر وتخريب محيط زيست كه تحت عنوان اصل "نابودسازي اكوسيستم از سرناچاري" توسط فقرا توصيف ميشود،تخريب محيط زيست را تسريع مي كند.دستيابي به اراضي قابل كشت ،چوب براي سوخت يا مصارف ديگر،مراتع بيشتر براي چراي دام و ديگر منابع طبيعي قابل بهره برداري،براي همه انسانها يكسان نيست.

دانشمندان زيست محيطي، امروز ابعاد سياسي حقوق استفاده از ذخاير را مورد تاكيد قرار ميدهند و برضرورت بررسي پيوندهاي ميان محيط زيست، اقتصاد و جامعه تاكيد مي كنند. بنا به اعتقاد گروهي از

متخصصين زيست محيطي :

"تخريب زمين مي تواند موجبات تضعيف توسعه اقتصادي را فراهم آورده و باعث ناكامي آن گردد، درحالي كه توسعه اقتصادي در سطح پايين نيز به نوبه خود مي تواند تحت تأثيرات شديد پديده تخريب محيط زيست باشد! "

فقروتخريب محيط زيست كه بواسطه فرآيند توسعه ايجاد مي گردند، متقابلاً بر يكديگر تاثير مي گذارند تا جهاني وحشتناك و مملو از مخاطره بوجود آورند،به گونه اي كه دراين جهان هم مردم روستايي و هم شهري به دام مي افتند.

درحال حاضر عبارت توسعه پايدار، به طور گسترده در حوزه سياست و نيز در حيطه پژوهش در سطح جهان مورد استفاده قرار مي گيرد.

توسعه پايدار،تعاريف بسياري دارد اما موثرترين و فراگيرترين تعريف اين واژه تعريف كميسيون برانت لند با عنوان "آينده مشترك ما" است كه عبارت است از : توسعه اي كه بدون لطمه زدن به قابليت نسل هاي آينده دربرآورده ساختن نيازهاي خود، نيازهاي امروز را برآورده سازد.

اين تعريف توسط كساني كه نگران فقر ورعايت عدالت بين نسل امروز و نسل هاي آينده از حيث دستيابي به طبيعت و منابع طبيعي هستند و نيز براي كساني كه مشتاق استفاده از طبيعت و حفظ زيستگاهها و گونه هاي جانداران و حيات وحش مي باشند مورد پسند قرار گرفته است.

توسعه پايدار نخستين بار از طريق استراتژي حفظ جهان (wcs) مدون گرديد. اين استراتژي توسط IUCN و با حمايت مالي برنامه محيط زيست سازمان ملل و صندوق حيات وحش جهان تهيه گرديد. اصل توسعه پايدار از آن به بعد و بواسطه پيگيريهاي سازمان ملل پيشرفت محسوسي يافته است.

استراتژي جهاني حفاظت از محيط زيست، سه هدف را براي حفظ محيط زيست برمي شمارد. نخستين هدف، ادامه فرآيندهاي اساسي زيست محيطي است؛ فرآيندهاي

يادشده براي توليد غذا، سلامت و ديگر جنبه هاي بقاي انساني و توسعه پايدار ضروري هستند.

نظام هاي حمايت از حيات شامل خاك و زمين كشاورزي، جنگل ها و زيستگاهها، حيات وحش و منابع آبهاي شيرين وشور مي باشد. تهديدهاي زيست محيطي جاري شامل فرسايش خاك، مقاومت آفات و حشرات دربرابر حشره كشهاي شيميايي،تخريب جنگل ها و بروز سيل و رسوبگذاري ناشي از آن و آلودگي آبها و سواحل است.

هدف دوم عبارت است از حفظ تنوع زيستي ، يعني گونه هاي ژنتيكي چه در تنوع و گوناگوني محصولات گياهي و دامي اهلي و چ_ه در انواع مختلف گونه هاي جانوري و گياهي وحشي. اين تنوع ژنتيكي هم درحكم بيمه است (بعنوان مثال بيماريهاي گياهي) وهم در حكم سرمايه گذاري براي آينده( مثلاً پرورش محصولات گياهي يا دارويي

هدف سوم، توسعه پايدار گونه ها و زيستگاهها است كه بويژه درخصوص گونه هاي گياهي و جانوري كه برداشت ياصيد مي شوند،شيلات وآبزيان، ذخايرجنگلي وچوب ومراتع و چراگاهها و بهره برداري منطقي و درعين حال حفاظت اصولي از آنها جهت نسل حاضر ونسل هاي آينده خلاصه مي شود.

با توجه ب_ه اينكه فقر جوامع محلي مي تواند منجر ب_ه رويكرد آنان ب_ه برنامه ريزي غيراصولي و خارج از اصول مديريتي صحيح از هريك از منابع فوق گردد، لذا رشد اقتصادي بعنوان تنها راه مقابله با فقرو بالتبع آن تنها راه تحقق اهداف توسعه زيست محيطي تلقي مي گردد و درگرو همين وابستگي متقابل اقتصاد و محيط زيست است كه توسعه پايدار معنا مي يابد.

دربرنامه جهاني مراقبت از زمين، كه درسال ???? توسط IUCN ارائه گرديده، اين موضوع به اين شكل مطرح شده است:

ما نيازمند توسعه اي هستيم كه هم مردم مدار يعني معطوف به بهبود شرايط انساني و هم مبتني

برحفاظت از محيط يست يعني حفظ تنوع و قدرت توليد طبيعت باشد.ماناگزيريم كه به برخي ديدگاهها در مورد محيط زيست و توسعه پايان دهيم.ديدگاههايي كه گويي اين دورا در مقابل يكديگر قرار ميدهد.در واقع ما بايد بپذيريم كه اين دو اصل ( محيط زيست و توسعه )، دو بخش ضروري يك فرايند اجتناب ناپذير هستند

انتقال آلودگي از مدفن هاي زباله به سفره هاي آب زير

نويسنده: كاظم بدو و فرشيد سعدآبادي

چكيده:

با انجام آزمايشات انتقال آلودگي، ضريب ديفيوژن يون كلر درخاك ماسه سيلتي رودخانه شهرچاي اروميه و خاك رسي منطقه مدفن زباله شهرستان اروميه تعيين گرديد. پارامترهاي موثر در ميزان انتقال آلودگي از مدفن زباله به سفره آب زيرزميني مورد شناسايي قرار گرفت. سه گزينه مدفن زباله جهت محاسبات انتقال آلودگي انتخاب شده و تاثير تعدادي از پارامترهاي انتقال با استفاده از كد رايانه اي MIGRATE مورد بررسي قرار گرفت. بر اساس نتايج به دست آمده با افزايش ارتفاع لايه خاك طبيعي ميزان آلودگي در سفره آب زيرزميني به تاخير مي افتد، ليكن مقدار غلظت ماكزيمم در سفره آب زيرزميني به ارتفاع لايه خاك طبيعي بستگي ندارد. همچنين با افزايش ضخامت سفره آب زيرزميني و سرعت جريان آب در اين سفره مقدار غلظت يون كلر در اين لايه كاهش مي يابد. بر اساس يافته هاي اين مطالعه ، يك مدفن زباله نيمه مهندسي را كه داراي يك لايه زهكش شيرابه و يك لاينر رسي است، مي توان بعنوان يك استاندارد حداقل به حرفه مهندسي و دست اندركاران امر مديريت پسماندهاي شهري در كشور معرفي نمود.

كليد واژه ها: ديفيوژن، انتقال آلودگي، مدفن زباله، سفره آب زيرزميني، لاينر رسي، زهكش شيرابه

1 – مقدمه

وقتي مقداري زباله مرطوب روي هم

انباشته شوند بعد از مدتي مايعي لزج از آن خارج مي شود كه شامل عناصر شيميايي متعدد و عموما خطرناكي است كه "شيرابه" ناميده مي شود ]1 ، 2[. شيرابه در داخل مدفن (لندفيل)، از ميان زباله ها سرازير شده و در كف مدفن روي هم انباشته شده و حجم عظيمي از اين مايع بسيار خطرناك در تماس با خاك بستر مدفن قرار مي گيرد. شيرابه جمع شده تحت اثر مكانيزمهاي مختلف شروع به نفوذ و حركت در ميان لايه هاي خاك زيرين كرده و پس از طي مسيري به سفره آب زيرزميني تحتاني وارد مي شود. افزايش غلظت اين مواد در آب زيرزميني ممكن است به حدي برسد كه از استانداردهاي موجود تجاوز كرده و آب زيرزميني عملا آلوده شود. در لندفيلها براي جلوگيري از اين موضوع اقدام به ساخت لايه هاي مهندسي مختلف براي مديريت شيرابه مي كنند. براي اين كار ابتدا بايد اطلاعات مربوط به خصوصيات فيزيكي و شيميايي زباله و شيرابه، خواص مكانيكي و هيدروديناميكي لايه هاي طبيعي و مهندسي زير لندفيل، و مشخصات هيدروژئولوژيك منطقه را جمع آوري كرد. سپس با انجام يك سري آزمايشات و محاسبات روي پارامترهاي موثر روند كلي انتقال آلودگي را به دست آورده، طرح نهايي لندفيل را ارايه كرد ]3[. متاسفانه در ايران طراحي وساخت لندفيلهاي مهندسي–بهداشتي جايگاه قانوني خود را پيدا نكرده و هنوز زباله هاي شهري يا به صورت روباز روي زمين طبيعي رها شده و يا به صورت غير بهداشتي دفن مي گردند ]4 ، 5[. در اين مطالعه ابتدا پارامترهاي موثر بر انتقال آلودگي از يك لندفيل به سفره آب زيرزميني

شناسايي شده و سپس با انجام آزمايش هاي ديفيوژن، ضريب ديفيوژن يون كلر در دو نوع خاك موجود در منطقه تعيين گرديد. در ادامه آناليز هاي حساسيت روي پارامترهاي كليدي انتقال آلودگي در قالب سه گزينه براي طرح مدفن زباله انجام شده و گزينه بهينه معرفي گرديد.

2 - مواد و روشها

براي اينكه نتايج به دست آمده از تحقيق به واقعيت نزديكتر بوده و استفاده از مقادير غير واقعي نتايج غيرقابل اطميناني به دست ندهد، از خاكهاي واقعي موجود در منطقه استفاده شده و با انجام آزمايشات مختلف مقادير واقعي پارامترهاي مكانيكي و ضريب ديفيوژن براي اين خاكها به دست آمد.

2 – 1 خاكهاي مورد استفاده

براي انجام اين تحقيق از دو نوع خاك استفاده شد. يك نوع خاك ماسه سيلتي متعلق به حاشيه رودخانه شهرچاي اروميه به عنوان خاك طبيعي بستر لندفيل و يك نوع خاك سيلت رسي متعلق به منطقه مدفن زباله اروميه واقع در منطقه نازلوي اروميه به عنوان خاك مورد استفاده در لاينر لندفيل انتخاب شدند. خصوصيات مكانيكي اين خاكها در جدول (1) نشان داده شده است.

جدول 1 : خصوصيات مكانيكي خاكهاي مورد استفاده

خاك سيلت رسي

خاك ماسه سيلتي

نوع خاك

CL

نوع خاك

SM

حد رواني (%)

22

ضريب يكنواختي (Cu)

22/6

حد خميري (%)

8

نشانه خميري (%)

14

ضريب انحناء (Cc)

57/2

چگالي ويژه

73/2

درجه رطوبت بهينه (%)

9/12

چگالي ويژه

68/2

دانسيته خشك ماكزيمم

96/1

-

2 – 2 آزمايشهاي ديفيوژن روي خاكهاي مورد نظر

از آنجايي كه پارامتر ضريب ديفيوژن نقش مهمي در انتقال آلودگي از ميان خاكها دارد، يك سري آزمايش براي تعيين ضريب ديفيوژن خاكهاي

مورد استفاده انجام شد. آزمايشات يك بعدي با استفاده از يك لوله پلي اتيلن كه كف آن با يك صفحه شيشه اي مسدود است انجام گرديد. نمونه هاي خاك در داخل لوله با دو درصد بيش از رطوبت بهينه متراكم شده سپس محلول كلرور سديم با غلظت معين روي نمونه هاي خاك (بعنوان منبع آلودگي) ريخته شده و آزمايش ديفيوژن آغاز گرديد. پس از شروع آزمايش در فواصل زماني مشخص براي تعيين تغييرات غلظت منبع آلودگي نسبت به زمان نمونه برداري شد و بعد از هر نمونه برداري براي ثابت ماندن سطح محلول، معادل حجمي آن آب مقطر اضافه گرديد. پس از طي زمان مشخص (حدود 15 روز) محلول كلرور سديم از بالاي نمونه ها تخليه شده، نمونه ها به صورت لايه هاي افقي هم ضخامت (حدود 5/1 سانتيمتر) بريده شدند. درجه رطوبت، درجه اشباع و سپس درجه رطوبت حجمي نمونه هاي خاك محاسبه شدند. نمونه ها درجه اشباعي در بازه 97 الي 100 درصد داشتند. نمونه محلولهاي به دست آمده از لايه هاي خاك جهت تعيين غلظت يون كلر نسبت به ارتفاع خاك توسط دستگاه يون متر (مجهز به الكترود يون كلر) آناليز شدند. نتايج مشاهده اي غلظت-زمان و غلظت-ارتفاع خاك، توسط نرم افزار POLLUTE پيش بيني شده و نهايتا ضريب ديفيوژن يون كلر در خاك آزمايش شده با برازش بهترين منحني هاي تئوريك (نتايج نرم افزار) روي نقاط مشاهده اي، بدست آمد ]6[. در شكل (1) يك نمونه از نتايج آزمايش روي خاك ماسه سيلتي نشان داده شده است ]7[. در اين آزمايش ضريب ديفيوژن (m2/s) 10-10x1/5 براي يون كلر در خاك آزمايش

شده بدست آمد كه در آناليز هاي انجام شده مورد استفاده قرار گرفت.

شكل 1 : تغييرات مشاهده اي و تئوريك غلظت يون كلر (الف) نسبت به زمان و (ب) نسبت به ارتفاع خاك در نمونه خاك رس سيلتي

3 – گزينه هاي مختلف طرح لندفيل

اشكال شماتيك سه گزينه مختلف طرح لندفيل در شكل هاي (2) الي (4) نشان داده شده اند. گزينه اول طرح لندفيل در شكل (2) مشاهده ميشود. اين يك لندفيل غير مهندسي بوده و اغلب لندفيلهاي موجود در كشور از اين نوع است. گزينه هاي دوم و سوم طرح لندفيل به ترتيب در اشكال (3) و (4) نشان داده شده و جزو لندفيل هاي نيمه مهندسي محسوب ميشوند و تحت شرايط خاص مي توانند بعنوان طرح مدفن انتخاب شوند.

شكل 2 : شكل شماتيك گزينه اول طرح مدفن (بدون المان مهندسي)

شكل 3 : شكل شماتيك گزينه دوم طرح مدفن (با يك المان مهندسي زهكش شيرابه)

3 – 1 گزينه اول : لندفيل غير مهندسي

مطابق شكل (2) گزينه اول طرح مدفن، يك لندفيل سنتي است كه به غير از يك لايه پوشش نهايي كه در انتهاي كار روي زباله هاي انباشته شده ساخته مي شود، هيچ گونه لايه مهندسي اعم از لاينر (لايه رسي كوبيده شده) يا لايه زهكش در آن وجود ندارد. در نتيجه شيرابه حاصل از زباله ها در تماس مستقيم با لايه خاك طبيعي (Aquitard) ميباشد. ارتفاع اين لايه (Hl) متغير است و بر اساس شرايط موجود در دشت اروميه در تحليل هايي كه در آن ها Hl يك پارامتر متغير است، از 1 تا 20 متر و در ديگر تحليل ها

10 متر فرض شده است. در زير اين لايه يك سفره آبدار آزاد وجود دارد كه ضخامت اين لايه (Hb) و سرعت دارسي افقي موجود در آن (Vb) نيز متغير مي باشند.

شكل 4 : شكل شماتيك گزينه سوم طرح مدفن (با دو المان مهندسي زهكش شيرابه و لاينر رسي)

3 – 2 گزينه دوم : لندفيل با يك لايه زهكش شيرابه

اين نوع لندفيل كه شماي آن در شكل (3) قابل مشاهده است همانند لندفيل نوع يك است با اين تفاوت كه يك لايه زهكش سفره اي مابين زباله ها و خاك طبيعي بستر قرار مي گيرد و قسمتي از شيرابه توليد شده در لندفيل توسط اين لايه از كف مدفن خارج شده و تحت مديريت قرار مي گيرد. ميزان زهكشي اين لايه 2/0 متر در سال در محاسبات فرض شده است.

3 – 3 گزينه سوم : لندفيل با يك لايه زهكش شيرابه و يك لاينر رسي

اين نوع لندفيل كه شماي آن در شكل (4) قابل مشاهده است علاوه بر يك لايه زهكش سفره اي، داراي يك لايه رسي كوبيده شده به ضخامت 1 متر به عنوان لايه مانع حركت شيرابه (لاينر) است كه ميان لايه زهكش و خاك طبيعي تعبيه شده است. بقيه مشخصات اين نوع لندفيل همانند لندفيل هاي قبلي است.

4 – پارامترهاي موثر در انتقال آلودگي

پارامترهاي موثر در ميزان انتقال آلودگي زياد بوده و بررسي همه آنها در يك مطالعه ميسر نيست. در اين ميان تعدادي از اين پارامترها در ميزان انتقال نقش تعيين كننده اي دارند. اين پارامترها را مي توان در سه بخش زير دسته بندي كرد:

4-1 پارامترهاي مربوط به

لندفيل

پارامتر هاي مربوط به لندفيل عبارتند از نوع لندفيل، ابعاد لندفيل (طول و عرض)، ميزان بارندگي و نفوذ آب به داخل لندفيل، ارتفاع، جرم حجمي و نوع زباله ها، ارتفاع شيرابه، ميزان زهكشي شيرابه و غلظت اوليه شيرابه.

طبق مطالعات انجام شده ابعاد افقي (طول و عرض) لندفيل اگر به صورت منطقي فرض شوند در ميزان انتقال آلودگي نقشي ندارد و يك پارامتر غير موثر تلقي مي شوند. ميزان بارندگي و نفوذ آب به لندفيل به طور مستقيم در ميزان انتقال آلودگي موثر نبوده ولي در تعدادي از پارامترهاي ديگر موثر واقع مي شود از جمله ارتفاع و غلظت شيرابه، سرعت دارسي رو به پايين و رطوبت حجمي در لايه هاي خاك زيرين و غلظت اوليه شيرابه. ارتفاع، جرم حجمي و نوع زباله به طور مستقيم در ارتفاع و غلظت شيرابه و همچنين ارتفاع لندفيل موثر است. طبق مطالعات انجام گرفته ميزان زهكشي شيرابه به طور محسوسي در انتقال آلودگي موثر بوده و با افزايش ميزان زهكشي شيرابه، حجم ماده آلوده كننده وارد شده به لايه هاي زيرين كاهش مي يابد. در نتيجه غلظت ماده آلوده كننده هم در لايه خاك زيرين و هم در لايه آبدار در زمانهاي معادل به طور چشم گيري كاهش مي يابد ]4[.

4-2 پارامترهاي مربوط به لايه هاي خاك مابين لندفيل و سفره آب زيرزميني

در اين بخش مهمترين پارامترهاي موثر شامل مشخصات مكانيكي خاكهاي طبيعي موجود مي باشد. اين پارامترها عبارتند از: نوع خاك، تخلخل، دانسيته خشك، درجه رطوبت حجمي، ضريب نفوذپذيري هيدروليكي، سرعت دارسي موجود در لايه خاك و ارتفاع لايه ها. همچنين پارامترهاي ضريب ديفيوژن، ضريب توزيعي و غلظت

پيشينه يون در خاك نيز از عوامل موثر در اين بخش مي باشند.نوع خاك در انتقال آلودگي بسيار موثر مي باشد به طوري كه در خاكهاي درشت دانه چون ضريب نفوذپذيري هيدروليكي خاك بالا بوده و شدت جريان آب از ميان آنها بالا مي باشد، پديده غالب در انتقال آلودگي پديده ادوكشن است. ولي در خاكهاي ريزدانه به دليل پايين بودن ضريب نفوذپذيري، شدت جريان پايين بوده و پديده غالب ديفيوژن مي باشد. طبق مطالعات انجام شده تخلخل خاك با ميزان انتقال آلودگي در زمان معين رابطه مستقيم دارد. يعني هر چه تخلخل لايه هاي خاك بيشتر باشد، ماده آلوده كننده با شدت بيشتري در آن جريان مي يابد. دانسيته خشك خاك يك پارامتر بي اثر بر انتقال آلودگي است و نقش محسوسي در آن ندارد. درجه رطوبت حجمي يك پارامتر موثر با تاثير مستقيم بر انتقال آلودگي است. طبق مطالعات انجام گرفته هر چه درجه رطوبت خاك افزايش يابد، ميزان انتقال آلودگي در آن افزايش مي يابد و اين ناشي از دو دليل است: يكي اين كه با افزايش درجه رطوبت، ضريب نفوذپذيري هيدروليكي خاك افزايش مي يابد و ديگري اين كه يونهاي محلول در آب در درجه رطوبت بالاتر داراي ضريب ديفيوژن بالاتري هستند ]8 ، 9[. ضريب نفوذپذيري خاك با ميزان انتقال آلودگي نسبت مستقيم دارد به طوري كه با افزايش آن، سرعت دارسي آب در ميان لايه خاك افزايش يافته و انتقال يون آلوده كننده با مكانيزم ادوكشن افزايش مي يابد. سرعت دارسي رو به پايين (و در بعضي موارد رو به بالا) يك عامل پيچيده در انتقال آلودگي است و

رفتار نسبتا پيچيده اي دارد. ارتفاع لايه خاك نيز از پارامترهايي است كه در زمانهاي مختلف تاثيرهاي متفاوتي از خود به جاي مي گذارد كه در ادامه مورد بررسي قرار گرفته است.

ضريب ديفيوژن يون در خاك يك پارامتر موثر در انتقال آلودگي به ويژه در خاكهاي ريزدانه مي باشد ولي طبق مطالعات انجام شده مشخص شده است كه اين پارامتر در مقايسه با پديده ادوكشن تاثير كمتري در ميزان انتقال آلودگي دارد، به ويژه اگر پديده ادوكشن نسبت به ديفيوژن غالب باشد. ضريب توزيعي در يونهاي خنثي مانند يون كلر ناچيز فرض ميشود ليكن در ساير يون ها تاثير دارد. غلظت پيشينه (Background) يون در خاك اگر بالا باشد بايد در محاسبات انتقال در نظر گرفته شود.

4-3 پارامترهاي مربوط به سفره آب زيرزميني

پارامترهاي مربوط به سفره آب زيرزميني عبارتند از ضخامت سفره، تخلخل، ضريب هدايت هيدروليكي، دانسيته خشك خاك، درجه رطوبت حجمي، گراديان هيدروليكي و سرعت جريان آب در سفره. دانسيته خشك مواد سفره در ميزان انتقال آلودگي به داخل لايه تاثيري ندارد. با افزايش درجه تخلخل سفره، در زمانهاي مساوي غلظت يون مورد نظر در سفره كاهش مي يابد و اين رفتار كاملا با رفتار تخلخل در خاك طبيعي متفاوت است چرا كه در لايه خاك طبيعي با افزايش درجه تخلخل، غلظت يون مورد مطالعه در لايه آبدار براي زمانهاي مساوي افزايش مي يابد. چون لايه هاي آبدار معمولا اشباع يا نزديك به اشباع مي باشند، تغييرات درجه رطوبت در آنها چندان مطرح نبوده و براي حالات اشباع درجه رطوبت حجمي برابر با درجه تخلخل خاك مي باشد. ضخامت سفره، ضريب هدايت هيدروليكي، گراديان

هيدروليكي و سرعت جريان در مجموع دبي جريان در لايه را تعيين مي كنند كه با افزايش دبي غلظت ماده آلوده كننده در زمانهاي معادل كاهش مي يابد.

در ادامه اين مطالعه چهار پارامتر از پارامترهاي ذكر شده در بالا انتخاب و تاثير آنها در ميزان انتقال آلودگي توسط نرم افزار MIGRATE مورد بررسي قرار گرفتند ]10[. پارامترهاي انتخابي عبارتند از نوع لندفيل (گزينه هاي اول، دوم، و يا سوم)، ارتفاع لايه خاك طبيعي (Hl)، ضخامت سفره آب زيرزميني (Hb)، و سرعت جريان آب در سفره (Vb).

5 – محاسبات انجام شده توسط نرم افزار MIGRATE

با توجه به داده هاي به دست آمده از آزمايشات و ديگر داده هاي فرضي يك سري تحليل روي سه گزينه طرح مدفن انجام شد. داده هاي استفاده شده در اين محاسبات در جدول 2 آمده است.

جدول 2 : داده هاي استفاده شده در محاسبات انتقال آلودگي

پارامترها

مقادير

ضخامت لايه خاك طبيعي (Aquitard) (m)

20 – 10 – 5 – 2 – 1

ضخامت لاينر (Liner) (m)

1

ضخامت سفره آب زيرزميني (Aquifer) (m)

40 – 20 – 10 – 5 – 1

ضريب ديفيوژن لايه خاك طبيعي(ماسه سيلتي)

5/10

ضريب ديفيوژن لاينر (خاك رسي)

1/5

تخلخل لايه خاك طبيعي

35/0

تخلخل لاينر رسي

3/0

تخلخل سفره آب زيرزميني

5/0

دانسيته خشك لايه خاك طبيعي

73/1

دانسيته خشك لاينر

89/1

غلظت اوليه يون كلر در كف مدفن (mg/l)

5000

سرعت دارسي رو به پايين (m/yr)

15/0

سرعت جريان افقي آب در سفره آب زيرزميني (m/yr)

100 – 50 – 20 – 10 – 5 – 1

ميزان زهكشي شيرابه در

لايه زهكش (m/a)

2/0 – 0

عرض لندفيل (m)

120

داده هاي مورد نظر توسط نرم افزار MIGRATE تحليل شده و نتايج به دست آمده به صورت نمودار در اشكال 5 تا 13 نشان داده شده است. شايان ذكر است كه در همه نمودارها تغييرات غلظت يون كلر نسبت به زمان در لايه آبدار (مرز پايين لايه خاك طبيعي) رسم شده است. و در هر نمودار رفتار يك متغير در طول زمان بررسي شده است.

شكل 5 : تغييرات غلظت نسبت به زمان در سفره آب زيرزميني- تاثير ارتفاع لايه خاك طبيعي بر ميزان انتقال آلودگي- گزينه اول طرح مدفن در حالت جرم محدود در كف لندفيل

شكل 6 : تغييرات غلظت نسبت به زمان در سفره آب زيرزميني- تاثير ارتفاع لايه خاك طبيعي بر ميزان انتقال آلودگي- گزينه دوم طرح مدفن در حالت جرم محدود در كف لندفيل

شكل 7 : تغييرات غلظت نسبت به زمان در سفره آب زيرزميني- تاثير ارتفاع لايه خاك طبيعي بر ميزان انتقال آلودگي- گزينه سوم طرح مدفن در حالت جرم محدود در كف لندفيل

شكل 8 : تغييرات غلظت نسبت به زمان در سفره آب زيرزميني- تاثير ضخامت سفره آب زيرزميني بر ميزان انتقال آلودگي- گزينه اول طرح مدفن در حالت جرم محدود در كف لندفيل

شكل 9 : تغييرات غلظت نسبت به زمان در سفره آب زيرزميني- تاثير ضخامت سفره آب زيرزميني بر ميزان انتقال آلودگي- گزينه دوم طرح مدفن در حالت جرم محدود در كف لندفيل

شكل 10 : تغييرات غلظت نسبت به زمان در سفره آب زيرزميني- تاثير ضخامت سفره آب زيرزميني بر ميزان انتقال آلودگي-

گزينه سوم طرح مدفن در حالت جرم محدود در كف لندفيل

شكل 11 : تغييرات غلظت نسبت به زمان در سفره آب زيرزميني- تاثير سرعت جريان آب در سفره آب زيرزميني بر ميزان انتقال آلودگي- گزينه اول طرح مدفن در حالت جرم محدود در كف لندفيل

شكل 12 : تغييرات غلظت نسبت به زمان در سفره آب زيرزميني- تاثير سرعت جريان آب در سفره آب زيرزميني بر ميزان انتقال آلودگي- گزينه دوم طرح مدفن در حالت جرم محدود در كف لندفيل

شكل 13 : تغييرات غلظت نسبت به زمان در سفره آب زيرزميني- تاثير سرعت جريان آب در سفره آب زيرزميني بر ميزان انتقال آلودگي- گزينه سوم طرح مدفن در حالت جرم محدود در كف لندفيل

6 – بحث و نتيجه گيري

نتايج حاصل از محاسبات را مي توان براي هر متغير به صورت زير مورد بحث و بررسي قرار داد:

6 – 1 ارتفاع لايه خاك طبيعي (Hl):

همان طور كه در شكل 5 ديده مي شود غلظت يون كلر براي ارتفاع لايه هاي متفاوت (Hl) پس از طي زمان معيني شروع به افزايش كرده و پس از رسيدن به يك غلظت حداكثر معين، در همان غلظت باقي مانده و پس از آن تغييرات محسوسي در آن مشاهده نمي شود. اين روند براي هر ارتفاع اتفاق مي افتد با اين تفاوت كه با افزايش ارتفاع، زمان شروع افزايش غلظت و رسيدن آن به غلظت حداكثر افزايش مي يابد. به بيان ديگر با افزايش ارتفاع لايه خاك طبيعي افزايش آلودگي در لايه آبدار زيرين به تاخير مي افتد. ولي همچنانكه مشاهده مي شود غلظت نهايي در لايه آبدار به ارتفاع لايه خاك

طبيعي بستگي ندارد. ضمنا غلظت يون پس از رسيدن به يك نقطه اوج روند كاهش در پيش گرفته و تدريجا به غلظت صفر نزديك مي شود. بنابراين در اين حالتها با افزايش ارتفاع خاك طبيعي، زمان اتفاق غلظت ماكزيمم به تاخير مي افتد ولي مقدار غلظت ماكزيمم به ارتفاع لايه بستگي ندارد. نكته ديگر در اشكال 5 ، 6 و 7، تاثير نوع لندفيل در انتقال آلودگي از لندفيل به سفره زيرين مي باشد. همان طور كه مشاهده ميشود با اجراي لايه زهكش شيرابه در گزينه دوم طرح لندفيل، نقاط اوج غلظتها نسبت به گزينه اول طرح لندفيل به ميزان قابل ملاحظه اي كاهش مييابد. همچنين با اجراي لايه رسي در گزينه سوم طرح لندفيل، غلظت يون كلر در لايه آبدار نسبت به گزينه دوم طرح لندفيل با سرعت بيشتري كاهش مي يابد و سفره با سرعت بيشتري، از آلودگي پاك مي شود.

6 – 2 ضخامت سفره آب زيرزميني (Hb):

همان طور كه در اشكال 8 الي 10 مشاهده مي شود، افزايش ضخامت سفره موجب كاهش غلظت يون كلر در كل مدت مورد بررسي مي شود. يعني مثلا با پنج برابر شدن ضخامت سفره، غلظت در زمانهاي مختلف تقريبا يك- پنجم مي شود. داشتن نقطه اوج و سپس كاهش تدريجي غلظت در حالتهاي جرم محدود به وضوح قابل تشخيص است. همانند بخش قبل در شكل 10 كه مربوط به گزينه سوم طرح لندفيل است، مشاهده ميشود كه كاهش غلظت از حالت اوج به مقادير پايين تر، سريعتر از گزينه دوم طرح لندفيل اتفاق مي افتد.

6 – 3 سرعت جريان افقي آب در سفره آب زيرزميني (Vb):

تاثير

سرعت جريان افقي آب زيرزميني بر غلظت در سفره در اشكال 11 الي 13 نشان داده شده است. با مقايسه اين نمودارها با نمودارهاي مربوط به ضخامت سفره، تشابه بسيار نزديكي ميان آنها قابل مشاهده است. اين موضوع به خاطر اين است كه دبي جريان در سفره حاصلظرب سطح مقطع جريان در سرعت جريان است :

و با در نظر گرفتن عرض واحد براي سطح مقطع داريم :

در واقع متغيرهاي ضخامت سفره (Hb) و سرعت جريان افقي آب در سفره (Vb) به صورت تاثير بر دبي جريان در سفره، بر ميزان انتقال آلودگي اثر مي گذارند.

6-4 نتيجه گيري كلي

با استفاده از نتايج محاسبات انجام پذيرفته ميتوان نتيجه گرفت كه استفاده از گزينه سوم طرح مدفن، (1) زمان رسيدن به غلظت ماكزيمم را در سفره آب زيرزميني افزايش مي دهد، (2) مقدار غلظت در سفره را كاهش مي دهد، و (3) روند كاهش مقدار غلظت را تسريع مي كند. بنابراين هر چند اين گزينه مدفن داراي استاندارد هاي كمتري در مقايسه با مدفن هاي مدرن مهندسي- بهداشتي است ]11، 12[، ليكن براي ترويج فرهنگ صحيح دفن زباله در كشور مي تواند بعنوان يك گزينه بهينه براي شرايط فعلي به دست اندركاران و متوليان امر دفع پسماندهاي شهري معرفي شود.

منبع: مقالات علمي ايران

دومين شهر آلوده كشور

اصفهان پس از تهران،دومين شهر آلوده كشور است.

معاون حمل و نقل و ترافيك شهرداري اصفهان با بحراني توصيف كردن وضعيت آلودگي هواي اصفهان و تأثيرات آن بر سلامت شهروندان گفت: اصفهان پس از تهران آلوده ترين شهر كشور است كه بالاترين درصد آلاينده ها را به خود اختصاص داده است.

مصطفي نوريان در نشستي خبري اعلام

اينكه نزديك به 70 درصد آلودگي هواي شهر اصفهان مربوط به وسايل نقليه موتوري است اظهار داشت: با وجود تخصيص بودجه هاي كلان و احداث جايگاههاي عادي و مكانيزه معاينه فني خودروها توسط شهرداري اصفهان تنها 25 درصد از وسايل نقليه جهت معاينه مراجعه مي نمايند كه در ماههاي اخير با اجراي طرح الزام برچسب معاينه فني خودرو در شهر تهران اين رقم در اصفهان به 35 درصد افزايش يافته است.

نوريان با اشاره به قانون الزام برچسب معاينه فني جهت تردد وسايل نقليه بيان داشت: با توجه به شرح وظايف قانوني مدون شهرداريها در امر ايجاد مراكز تست خودرو از نظر آلاينده هاي خروجي اگزوز مستند به ماده 5 قانون نحوه جلوگيري از آلودگي هوا و آئين نامه هاي مربوطه، شهرداري اصفهان از سال 1379 با تشكيل ستاد معاينه فني خودرو نسبت به ساماندهي، استقرار و تجهيز 25 واحد ايستگاهي معاينه خودروهاي شهري وظايف خود را انجام داده و ضروري است ساير دستگاههاي مسئول خصوصاً پليس راهور نسبت به اجراي وظايف قانوني، حساسيت لازم را از خود نشان دهند.

معاون حمل و نقل و ترافيك با اعلام پژوهش ها و تحقيقات انجام گرفته گفت: 38 درصد از مواد آلاينده و سرطان زاي منتشره در هواي كلانشهرها با منشأ موتورسيكلت است كه براين اساس مقدمات احداث 3 مركز ويژه معاينه فني موتورسيكلت در شهر اصفهان در حال انجام است و از ابتداي سال آينده مورد بهره برداري قرار خواهد گرفت.

وي تنها عامل جلوگيري از تردد وسايل نقليه فاقد معاينه فني در سطح شهرها را جديت پليس راهور در اجرا و اعمال قانون و ارائه طرح هاي نظامند

متناسب با ظرفيت زماني و مكاني مراكز معاينه فني خودروها جهت اخذ معاينه فني برشمرد و با انتقاد از طرحهاي نيمه تمام و موقتي با هدف كاهش آلودگي هوا اذعان داشت درطرح تعويض خودروهاي فرسوده در استان اصفهان تنها 48 هزار دستگاه خودرو تعويض شده اند كه اين تعداد نسبت به خودروهاي فرسوده كل كشور ناچيز است.

نوريان طولاني شدن اجراي چنين طرحهايي را عامل اصلي سلب اعتماد و كاهش مشاركت و همكاري مردم دانست و پيامد آن را وخيم تر شدن وضعيت آلودگي هواي شهر اصفهان عنوان كرد.

اصفهان امسال تنها 11 روز هواي پاك داشت.

وي در بخش ديگري از سخنان خود: تعداد روزهايي كه اصفهان هواي پاك داشته را تا پايان آذرماه 11 روز اعلام كرد و با اسفبار خواندن اين وضعيت خواستار همكاري تمامي نهادها و سازمان هاي مرتبط و عزم عمومي براي بهبود اين شرايط شد.

نوريان توسعه حمل و نقل عمومي، گسترش حمل و نقل غيرموتوري، تخصيص بودجه هاي ملي جهت دستيابي به سامانه هاي كارآمد حمل و نقلي همچون BRT و مترو و افزايش هزينه استفاده از خودروهاي شخصي را از راهكارهاي تغيير وضعيت آلودگي هواي شهر عنوان و خاطر نشان كرد: در صورت ادامه روند افزايش آلودگي هوا و عدم همكاري مردم در كاهش استفاده از خودروهاي شخصي يقينا طرحهاي محدوديت ترافيك در اصفهان اجرا خواهد شد.

هوا آلوده است يعني چي؟

نويسنده: دكتر سيداحسان بيكايي و مژگان كريمي و آزاده آرايي و سميه مقصودعلي

آه، اكسيژن! كجايي؟

آلودگي هوا يعني وجود هر نوع ماده آلاينده اعم از جامد، مايع، گاز و يا تشعشع پرتوزا و غيرپرتوزا در هوا به تعداد و در مدت زماني كه كيفيت

زندگي را براي انسان و ديگر جانوران به خطر اندازد. آلودگي هوا يكي از عوامل مهم ابتلا به بيماري هاي تنفسي حاد و مزمن است. همه ساله تعداد زيادي از كودكان و سالمندان به دنبال ابتلا به بيماري هاي تنفسي كه همه ناشي از آلودگي هواست جان خود را از دست مي دهند. در اثر مخلوط شدن هوا با گازها، غبارات و ذراتي كه كيفيت هوا را كاهش مي دهند آلودگي هوا ايجاد مي شود. ماشين ها، هواپيماها، ساختمان سازي ها با افزايش گرد و غبار در هوا، شخم زدن زمين به وسيله تراكتورها، دود ناشي از آتش سوزي، رفت و آمد در جاده هاي خاكي، ريزش كوه و... دست به دست هم داده و سبب آلوده شدن هوا مي شود.

آلودگي هوا ما را بيمار مي كند

سوزش چشم، تنگي نفس ، خس خس سينه، خستگي، سردرد، سرفه و حالت تهوع، از علايم و نشانه هاي آلودگي هواست.

• آلودگي هوا فشارخون را بالا مي برد: تحقيقات دانشمندان دانشگاه اوهايو نشان مي دهد كه بين آلودگي هوا و فشارخون بالا ارتباط وجود دارد. اين محققان پس از بررسي موش هاي آزمايشگاهي دريافتند حتي مواجهه كوتاه مدت با مواد آلاينده هوا يعني مدت 10 هفته، فشارخون را افزايش مي دهد.

• آلودگي و آلزايمر و پاركينسون:تحقيقات زيادي نشان داده است كه افرادي كه در دوران جواني هواي آلوده بيشتري تنفس كرده اند بيشتر ممكن است وقتي كه پير شدند به پاركينسون و آلزايمر مبتلا شوند. اين محققان، مغز جواني كه به طور ناگهاني جان خود را از دست داده بود بررسي كرده و دريافتند مواجهه بيشتر با هواي آلوده و فعاليت در هواي پر از دي اكسيد كربن سبب بروز التهاب در مغز و ابتلا به آلزايمر و

پاركينسون مي شود. تجمع آميلوييد و پروتئين هاي مرتبط با بيماري آلزايمر در اين جوان بيشتر بود.

• آلودگي بيشتر، IQ كمتر: به گفته محققان كودكاني كه در شهرها با آلودگي هواي بيشتري زندگي مي كنند و ترافيك در آنجا بيشتر است ضريب هوشي كمتري دارند. انجام آزمون هاي هوش و حافظه روي كودكاني كه در محيط هاي پاك زندگي مي كردند و يا كودكاني كه در مناطقي كه آلودگي هوا در آن بيشتر است مشخص كرد كودكاني كه در محل هايي زندگي مي كردند كه كربن سياه در هواي آن بيشتر بود نمرات كمتري در اين آزمون ها دريافت كردند. اما كودكاني كه هواي پاك تري استنشاق مي كردند از ضريب هوشي بيشتري برخوردار بودند.

• آلودگي هوا و آسم: بررسي ها نشان داده است كه كودكان حامل ژني كه آنها را در مقابل آسم آسيب پذير مي كند، اگر در معرض دود ترافيك قرار گيرند، با خطر بيشتري روبرو مي شوند .نتايج مطالعات تيم تحقيقاتي دانشگاه جنوب كاليفرنيا نشان مي دهد دسته اي از كودكان كه داراي يك تفاوت ژنتيكي خاص هستند، تنها كمي بيش از ساير كودكان با خطر ابتلا به بيماري تنفسي آسم روبه رو مي شوند، اما همين گروه اگر در نزديكي يك جاده زندگي كنند اين خطر در آنها افزايش مي يابد.به نظر

مي رسد كه زندگي در نزديكي يك جاده پر رفت و آمد اين اثر را تشديد خواهد كرد. خطر آسم در كودكاني كه در فاصله ? متري يك جاده زندگي مي كنند دو برابر ديگران است. به گفته اين محققان آسيب پذيري ژنتيكي در مقابل بيماري تنفسي و دود ترافيك در محيط زيست مي تواند باعث آسم كودكان شود.

• آلودگي هوا بر سلامت زنان بيشتر اثر مي گذارد: دانشمندان مي گويند

هواي آلوده براي سلامت قلبي عروقي و سلامت ريوي زنان خطرناك تر است و حتي اين خطر براي زناني كه بعد از سن يائسگي قرار دارند، بيشتر است. هر چه هوا آلوده تر باشد خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي در زنان بيشتر خواهد بود. به گفته محققان خطر مرگ و مير در اثر حملات قلبي و يا سكته در زنان به ازاي هر 10 ميكروگرم افزايش در ذرات آلوده هوا 76 درصد افزايش مي يابد.

مواد آلوده كننده هوا

مونواكسيدكربن ، اكسيدهاي نيتروژن، هيدروكربن ها، اكسيدهاي سولفور، ذرات معلق و سرب از جمله مواد آلوده كننده هوا به شمارمي روند.

مونواكسيدكربن يا co: گازي است بي رنگ و بي بو كه وجود مقادير هر چند اندك آن در محيط براي سلامت انسان نامطلوب است. اين گاز باعث بروز اختلال در تنفس سلول ها مي شود. علايم مسموميت با گاز co بستگي به مقدار گاز در محيط دارد. خودرو مهم ترين منبع اين آلاينده در شهرهاي بزرگ است. اين آلاينده بين يك تا دو ماه در هوا مي ماند. اكسيد شدن و تبديل آن به دي اكسيدكربن، جذب شدن به برخي از گياهان و جانداران ريز و شسته شدن با باران، راه هاي حذف آن از هواي اطراف است. هنگامي كه اين گاز را تنفس كنيم، به جاي اكسيژن به هموگلوبين خون متصل مي شود و ظرفيت حمل اكسيژن خون را كاهش مي دهد. سردرد و سرگيجه، حالت خواب آلودگي و در نهايت بي هوشي كه منجر به مرگ مي شود، از علايم وجود گاز co در محيط است.

اكسيدهاي نيتروزن: وجود اين گاز در محيط باعث تحريك چشم، بيني، گلو و شش ها مي شود. تماس طولاني

مدت با اين گاز باعث افزايش آسيب پذيري بدن انسان در برابرعفونت هاي بيماري زا نظير آنفلوانزا مي شود. ميزان زياد اين گاز در محيط، باعث اختلال در قوه بويايي، ناراحتي هاي حفره بيني، اشكالات تنفسي، ناراحتي هاي اعصاب، ادم ريوي و سرانجام مرگ مي شود.

هيدروكربن ها: اين گروه از آلاينده ها مهم ترين منبع آلودگي هوا در محيط هستند. وجود اين آلاينده در محيط باعث تحريك چشم، سرطان و اختلال در مركز خون سازي بدن

مي شود.

دي اكسيدگوگرد: هم از فرآيندهاي طبيعي وارد هوا مي شود و هم از فعاليت هاي انسان. از جمله موارد طبيعي كه دي اكسيدگوگرد آزاد مي كند مي توان به تجزيه و سوختن مواد آلي، آزاد شدن از سطح دريا و فوران هاي آتشفشاني اشاره كرد. انسان نيز با سوزاندن سوخت هاي فسيلي مقدار زيادي از اين آلاينده را وارد هوا مي كند. دي اكسيدگوگرد در آب حل مي شود و اسيد سولفوريك را به وجود مي آورد كه ماده اي خورنده است و بافت هاي گياهان و جانوران را در خود حل مي كند. دي اكسيدگوگرد مي تواند بيماري هاي تنفسي بسياري را به وجود آورد.

ذرات معلق: ذرات معلق به ذرات جامد كوچك و قطرات مايع موجود در هوا اطلاق مي شود كه مي توان به ذرات غبار هاگ گياهان، باكتري ها و نمك اشاره كرد. از جمله فعاليت هاي بشر كه به انتشار ذرات معلق منجر مي شود مي توان به معدن كاري، سوزاندن سوخت هاي فسيلي، حمل ونقل، كشاورزي و استفاده از سوخت هاي جامد براي پخت وپز و توليد گرما اشاره كرد. ذرات معلق را مي توان بر اساس اندازه آنها تقسيم بندي كرد. ذرات بزرگ تر به طور معمول خيلي زود ته نشين و از هوا جدا مي شوند اما ذرات كوچك تر ممكن است روزها

و ماه هاي متوالي در هوا باقي بمانند. از عمده ترين عوارض ذرات معلق بر روي انسان

مي توان به بيماري هاي عفوني بخش هاي بالاي دستگاه تنفسي، اختلالات قلبي، برونشيت، تنگي نفس، التهاب ريوي و كاهش مكانيسم هاي دفاعي بدن اشاره كرد.

ازن: ازن گازي است بي رنگ كه آلاينده نوع دوم به شمار مي رود و از واكنش هاي شيميايي بين گازهاي آلي فعال و اكسيدهاي نيتروژن در روزهاي آفتابي به وجود مي آيد. ازن اكسيدكننده قوي است كه موجب سوزش چشم ها و ناراحتي هاي تنفسي و همچنين نابودي گياهان مي شود البته بايد توجه داشت ازن موجود در لايه تروپوسفر (لايه هاي نزديك به سطح زمين) آلاينده به شمار مي رود ولي ازن لايه استراتوسفر (لايه هاي بالاتر جو) نه تنها آلاينده نيست بلكه به طور طبيعي در جو توليد مي شود و مي تواند جلوي پرتوهاي زيان آور فرابنفش خورشيد را بگيرد. اين همان لايه ازني است كه كارشناسان بسيار نگران سوراخ شدن آن هستند.

سرب: سرچشمه اصلي اين آلاينده، بنزين سرب دار خودروهاست. سرب يكي از فلزهاي سنگين است و هنگامي كه وارد بدن شود، كاركرد مغز را به ويژه در كودكان مختل مي كند

مه دود نور شيميايي: از اثر نور خورشيد بر آلاينده هايي كه ناشي از فعاليت هاي صنعتي انسان است، به وجود مي آيد. قبلا تصور مي شد كه مه دود فقط از سوختن زغال سنگ يا ديگر سوخت هاي فسيلي با مخلوطي از دود و دي اكسيدگوگرد به وجود مي آيد اما دانشمندان از سال 1950 نوع ديگري از مه دود را شناختند كه به آن مه دود نورشيميايي مي گويند و مخلوطي سمي از آلاينده هاي گوناگون مانند اكسيدهاي نيتروژن، ازن تروپوسفري و تركيب هاي آلي فرار است. همه اين مواد، اكسيدكننده هستند

و به شدت واكنش مي دهند و به همين دليل يكي از مهم ترين مشكل هاي جوامع صنعتي است.

باران اسيدي: باران اسيدي هنگامي به وجود مي آيد كه PH باران بر اثر حل شدن گازهايي مثل دي اكسيدگوگرد و اكسيدهاي نيتروژن كم شده و به مقدار 6/5 تا 5/4 برسد. اين گازها از سوختن تركيب هاي داراي گوگرد و نيتروژن به وجود مي آيند، هرچند ممكن است خاستگاه طبيعي هم داشته باشند. باران اسيدي باعث اسيدي شدن آب رودخانه ها و درياچه ها مي شود كه براي ماهي ها و ديگر آبزيان بسيار زيان آور است. از طرف ديگر باران اسيدي مي تواند باعث اسيدي شدن خاك و كاهش محصولات كشاورزي شود. باران اسيدي همچنين باعث تسريع هوازدگي و فرسودگي ساختمان ها مي شود.

در مواقع آلودگي هوا چه بايد كرد؟

در روزهاي بحراني آلودگي هوا حتي الامكان از تردد در محدوده هاي مركزي و پر ترافيك شهر اجتناب كنيد. استفاده از وسايل حمل و نقل عمومي در سفرهاي روزانه درون شهري را جايگزين استفاده از خودروهاي شخصي نماييد.

فعاليت يا بازي كودكان در محيط هاي باز را محدود نماييد. افراد مسن يا افراد با بيماري هاي قلبي، ريوي نظير آسم، برونشيت مزمن و نارسايي قلبي از خروج از خانه اجتناب نمايند.

وقتي هوا آلوده است ماسك بزنيد. بهترين راه وقتي مجبوريم بيرون از خانه باشيم زدن ماسك است. از هر نوع ماسكي كه به منظور جلوگيري از آلودگي استفاده شود، مقداري ذرات آلوده از ماسك قابل عبور است، ولي بهترين ماسك ها آن هايي هستند كه فيلترهاي مناسب تري دارند.

در آلودگي هوا، كودكان بيشتر از افراد ديگر آسيب مي بينند. پس بايد امكانات لازم را براي حفظ سلامتي آنها مهيا كنيم.

تغذيه مناسب براي كاهش

مضرات آلودگي هوا مهم است. به همين منظور مصرف شير و ماست كم چرب، ميوه ها و سبزيجات تازه براي دفع مسموميت از بدن، به ويژه مسموميت ناشي از سرب توصيه مي شود.

ذرات ريز ناشي از آلودگي هوا روي سطح پوست مي نشينند. بنابراين هنگام شستشوي دست و صورت از آب خالي استفاده نكنيد، زيرا تركيب اين ذرات با آب، ماده اسيدي ضعيفي را ايجاد مي كند كه به مرور باعث پيري زودرس پوست مي شود.

با فيلتر كردن هوا مي توان از ميزان آلودگي هاي داخلي كاست. استفاده از فيلترها يا تميزكننده هاي هوا در سيستم تهويه مي تواند در كاهش ميزان ذرات بسيار مؤثر باشد.

يك سري سموم از طريق پوست بر افراد اثر مي گذارد. همچنين افرادي كه مشكل ريوي دارند، وقتي لباسشان آلوده باشد در محيط تنفسي آلودتري قرار مي گيرند، چون البسه مي توانند ذرات معلق در هوا را جذب كنند. به همين دليل توصيه مي شود در اين موقعيت بحراني افراد بيشتر استحمام و تعويض لباس كنند.

منبع: صداي سلامت

كنترل آلودگي هوا

مقدمه

اتمسفر مانند نهر يا رودخانه داراي فرآيندهاي طبيعي است كه در تميز كردن آن نقش دارند. بدون چنين فرآيندهايي تروپوسفر سريعا به محيطي نامناسب براي زيست بشر تبديل خواهد شد. پراكندگي ، ته نشيني گرانشي ، لخته سازي ، جذب (همراه با شستشو و واشويي) ، شستشو توسط باران و جذب سطحي از جمله مهمترين مكانيسمهاي طبيعي آلاينده ها در اتمسفر به شمار مي روند.

فرايندهاي پاكسازي اتمسفر

پراكندگي

پراكندگي آلاينده ها توسط جريانهاي باد ، غلظت آلاينده ها را در هر جايي كاهش مي دهد.

ته نشيني گرانشي

يكي از مهترين مكانيسمهاي طبيعي در جداسازي ذرات از اتمسفر بويژه ذراتي كه بزرگتر از 20µm هستند شمرده

مي شوند.

لخته سازي

ته نشيني گرانشي در چندين فرآيند ديگر پاكسازي طبيعي اتمسفر نيز نقش مهمي دارد به عنوان مثال ذرات كوچكتر از 0.1µm به كمك لخته سازي قابل ته نشين هستند. در اين پديده ذرات بزرگتر بصورت گيرنده هاي ذرات كوچكتر عمل مي كنند. دو ذره با يكديگر برخورد و اتصال پيدا كرده تشكيل يك واحد مي دهند. اين فرآيند تا تشكيل يك ذره لخته اي كوچك ادامه مي يابد، تا آنجا كه اين لخته براي ته نشين شدن به اندازه كافي بزرگ و سنگين شود.

پاكسازي هوا به روش لخته سازي

جذب ذرات

در فرآيند طبيعي جذب ذرات يا آلاينده هاي گازي در باران يا مه تجمع حاصل كرده همراه رطوبت ته نشين مي شوند، اين پديده كه به نام شستشو ناميده مي شود در قسمت پايينتر از سطح ابرها رخ مي دهد پتانسيل لازم براي شستشوي ذرات و گازها بستگي به تحقيقات اخير نشان داده اند كه براي ذرات داراي قطر كوچكتر از 1µm فرآيند شستشو موثر نخواهد بود.

گازها ممكن است بدون تغيير شيميايي حل شوند و يا امكان دارد در برخي مواقع با آب باران وارد واكنش شيميايي شوند مانند گاز SO2 كه به سهولت در باران حل مي شود و همراه با قطرات باران پايين مي آيد با اين وجود SO2 ممكن است با آب باران واكنش نشان داده ايجاد غبارهاي H2SO3 (اسيد سولفورو) يا H2SO4 (اسيد سولفوريك) نمايد كه به نام بارانهاي اسيدي شهرت دارند و بالقوه نسبت به so2اوليه داراي اثرات زيانبار بيشتري هستند.

شستشو در اثر بارش

در اين حالت شستشو در سطح پايينتر از ابرها اتفاق مي افتد و هنگامي كه قطرات سقوط كننده باران آلاينده ها را جذب مي كنند در داخل ابرها پديده شستشو صورت مي گيرد. بدين ترتيب كه

ذرات كوچكتر از ابعاد ميكرون بصورت هسته هاي ميعان كه در اطراف آنها قطرات آب تشكيل مي شوند، عمل مي كنند. اين پديده در نواحي شهري موجب افزايش بارندگي و تشكيل مه مي شود.

جذب سطحي

عمدتا در لايه اصطكاكي اتمسفر يعني در نزديكترين لايه به سطح زمين انجام مي گيرد. در اين پديده آلاينده هاي گازي ، مايع يا جامد جذب يك سطح شده پس از غليظ شدن در همان سطح باقي مي مانند. سطوح طبيعي از قبيل خاكها ، صخره ها ، برگها و علفها قادر به جذب و نگهداري آلاينده ها هستند. ذرات ممكن است با سطوح جذب توسط ته نشيني گرانشي يا اثر اينرسي كه در طي آن ذرات آلاينده هاي گازي در اثر جريانهاي باد به سطوح منتقل مي شوند تماس يابند. اثر اينرسي براي ذراتي در دامنه ابعادي بين 10 تا 15µm سطوح كوچك به تعدد مانند علفها و برگهاي درختان نسبت به سطوح بزرگتر به منظور جداسازي ذرات بيشتر است.

جذب سطحي

دستيابي به كنترل آلاينده ها

براي دستيابي به كنترل آلاينده هاي گازي و ذرات دامنه اي گسترده ، دو راه وجود دارد:

1. كاهش غلظت آلاينده در اتمسفر

2. كنترل آلاينده ها در منبع توليد آنها

رقيق سازي

رقيق ساختن در اتمسفر با استفاده از دودكشهاي بلند امكانپذير است. دودكشهاي بلند مي توانند در لايه وارونگي نفوذ كرده ، آلاينده ها را به گونه اي پراكنده سازند كه غلظت آلاينده ها در سطح زمين تا مقدار زيادي كاهش يابد. رقيق سازي در بهترين حالت خود عبارتست از يك وسيله كوتاه مدت به منظور كنترل آلودگي و در بدترين حالت خود وسيله اي است براي انتقال آثار ناخواسته آلاينده ها به مناطق دور دست.

كنترل در منبع مولد آلاينده ها

به منظور كنترل آلودگي هوا

در دامنه هاي بسيار وسيع تا نقاط دوردست ، كنترل اين مواد در منبع توليدشان مطلوبتر و موثرتر از رقيق سازي است. در وهله اول چنين به نظر مي رسد كه اولين و موثرترين روش جلوگيري از توليد آلاينده ها باشد در مورد آلاينده هاي توليد شده در اثر فرآيندهاي احتراقي ، جايگزين كردن يك منبع انرژي مي تواند از توليد آلاينده ها جلوگيري كند. روشهاي باقيمانده براي كنترل آلاينده ها در منبع مي تواند موجب كاهش انتشار آلاينده ها شود، اما نمي تواند سبب حذف كامل موجود به عنوان مثال اتومبيلي كه داراي يك فيلتر كثيف هوا ، به يك سيستم نامناسب براي تهويه موتور ، عملكرد نادرست تنظيم دور موتور و ... نسبت به اتومبيلي كه با بهترين بازده كار مي كند، آلاينده هاي بيشتري را از خود منتشر مي سازد.

تغيير فرآيند مورد استفاده همچنان روش ديگر براي كنترل انتشار آلاينده ها در منبع توليدشان بكار مي رود. به عنوان مثال جايگزين كردن كوره هاي باز با كوره هاي اكسيژني كنترل شده يا كوره هاي الكتريكي و يكي ديگر از روشهايي كه در كنترل آلاينده هاي هوا در منبع توليد آنها داراي وسيعترين كاربرد است، عبارت است از نصب تجهيزات كنترلي طراحي شده بر طبق برخي از اصول اساسي كه توسط آنها مكانيسمهاي طبيعي حذف آلايندهها عمل مي كنند.

استاندارهاي حفظ كيفيت هوا

حفظ كيفيت هوا عبارتي است كه تمامي عمليات لازم را براي كنترل كيفيت اتمسفر توصيف مي كند.

مقررات كنترل و سياستهاي كنترلي ، مجوز قانوني جهت اجراي سياستهاي كنترل ابداعات جديد ، مربوط به گازهاي متصاعد شده در اتمسفر ، شبكه نظارت بر اتمسفر ، سيستم اطلاعات حفاظتي ، تاسيس سازماندهي نهادها ، سيستم مربوط به تجزيه و تحليل شكايات درباره آلودگي هوا و

عمليات نمونه برداري از گازهاي خازج شونده از دودكش ، از جمله عناصر ضروري حفظ كيفيت هوا به شمار مي روند.

كيفيت هواي اتمسفر و استانداردهاي مربوط به گازهاي آزاد شده شامل استانداردهاي اول كه متكي بر معيارهاي كيفيت هوا ، ايمني و حفظ سلامت جامعه را در دامنه اي گسترده رعايت نموده است در حالي كه استانداردهاي ثانوي كه آنها نيز متكي بر معيارهاي كيفيت هوا هستند جهت حفظ رفاه عموم از قبيل كارخانه ها ، حيوانات ، اموال و مواد پي ريزي شده اند. براي پايين آوردن آلودگي به كمتر از استانداردهاي كيفيت هواي اتمسفر ، استانداردهاي ملي مواد متصاعد شده با تكيه بر در دسترس بودن تكنولوژي كنترل وضع گرديدند.

شاخص كنترل هوا

شاخصهاي كيفيت هوا

آژانس حفاظت محيط زيست ، شوراي كيفيت محيط زيست ، در توسعه شاخص استانداردهاي آلاينده (PSI) به منظور گردآوري عوامل پيچيده اي كه مجموعا كيفيت هوا را بوجود مي آورند، با يكديگر همكاري كرده و اين شاخص اندازه گيريهاي مربوط به هوا را براي 5 معيار اصلي آلاينده ها از صفر تا 500 درجه بندي مي نمايند. آلاينده هاي مربوط عبارتند از: منو اكسيد كربن ، دي اكسيد سولفور ، كل ذرات معلق اكسيد كننده هاي فتوشيميايي يا ازن و دي اكسيدكربن اگر غلظت هر يك از آلاينده اصلي بيش از مقدار پيش بيني شده براي كيفيت هوا در هر ايستگاه كنترل آلودگي باشد در آن روز معين ، كيفيت هوا درناحيه مورد نظر ناسالم است.

حتي اگر غلظت چهار آلاينده اصلي ديگر پايينتر از حد استاندارد ملي باشد. تنها هنگامي كه اندازه گيري مربوط به همه پنج آلاينده ها داراي مقدار شاخص يا كمتر از مقداري كه كمتر از نصف حد تعيين شده

توسط استاندارد است باشد، اصطلاحا گفته مي شود كه كيفيت هوا خوب است.

اعمال استانداردهاي

اعمال استانداردهاي كيفيت هواي اتمسفر ، استانداردهاي آزاد شدن گازها براي صنايع جديد و ساكن موجود و استانداردهاي آزاد شدن موادي براي آلاينده هاي خطرناك وظيفه نهادهاي ايالتي شمرده مي شود. علاوه بر كنترل منابع ساكن موجود نهادهاي ايالتي كنترل آلودگي هوا نيز بايد به بررسي و مرور طرحهاي ارائه شده براي توالي منابع جديد ساكن بپردازند. نهادهاي ايالتي براي رفع مقررات ضروري طرح ريزي شده جمعيت جلوگيري از رسيدن غلظتهاي آلاينده ها در اتمسفر به حدودي كه براي سلامت انسان خطرناك هستند، داراي اختيار و قدرت مي باشند.

در وهله اول كه به آن مرحله هوشياري گفته مي شود. اولين مرحله كنترل آغاز مي شود. در مرحله هشدار بر عملكرد دستگاههاي خاكستر ساز و وسائط نقليه محدوديتهايي اعمال مي شوند. در مرحله سوم ، علاوه بر تعيين حد اضطراري بر اجاقهاي سرباز ، عملكرد خاكسترسازها ، واحدهاي صنعتي و اتومبيلها كنترلهاي شديد اعمال مي شود. نهادهاي ايالتي بايد به كنترل انتشار گازهاي آلاينده خطرناك بپردازد يعني آن دسته از آلاينده هايي كه مي توانند در افزايش مرگ و مير يا شيوع بيماريهاي جدي ناتوان كننده برگشت ناپذير نقش داشته باشند.ايالتها بايد به رعايت استانداردهاي ملي مواد آزاد شده در اتمسفر ، وضع شده براي پنج ماده خطرناك (پنبه نسوز ، بريليم ، جيوه ، وينيل كلرايد و بنزن) ملزم باشند.

بنزن

منبع نشر آلاينده

عبارتست از روشن كردن منابع آلودگي هوا در يك ناحيه مشخص و تعريف انواع و مقدار آلودگي كه اين منابع ممكن است بوجود آورند، نشر آلاينده ها ، تناوب ، تداوم و مقدار نسبي نشر آلودگي مربوط به هر منبع. پنج

آلاينده صلي هوا كه معمولا در يك منبع انتشار آلودگي در نظر گرفته مي شوند، عبارتند از: منو اكسيد كربن ، هيدروكربنها ، اكسيدهاي نيتروژن و اكسيدهاي گوگرد. با اين وجود اندازه گيري اكسيد كننده هاي فتوشيميايي (يا ازن) در شاخصهاي استاندارد آلاينده ها جايگزين اندازه گيري هيدروكربنها در بسياري از منابع نشر آلودگي شده است.

منابع نشر آلودگي

منابع نشر آلودگي عبارتند از: حمل ونقل وسائط نقليه يا منابع متحرك احتراق ، منابع ساكن احتراق ، فرآيندهاي صنعتي ، دفع مواد زايد جامد و فعاليتهاي متفرقه. آگاهيهاي مربوط به كميت و كيفيت موارد مورد استفاده فرآيند شده سوخته شده در چهار گروه منبع را از طريق پرسشنامه ها ، تماس مستقيم با مديران ، اتاقهاي بازرگاني يا سازمانهاي تحقيقاتي ، مطبوعات و مجلات ، منابع اطلاعاتي ، آژانسهاي ايالتي و يا منابع مطلع مي توان بدست آورد. با جمع آوري اطلاعات از راههاي مذكور مي توان از اين آگاهيها با توجه به عامل نشر براي تعيين آلودگي در يك جامعه مشخص و همچنين براي محاسبه سرعت نشر آلاينده استفاده كرد.

اصطلاحات آلودگي هوا

تعريف كلي

آلودگي محيط زيست عبارت است از وارد كردن ماده و انرژي به محيط زيست ، بطوري كه سلامتي انسان و ساير موجودات زنده در معرض خطر قرار گيرد.

آنروسل

از پراكنده شدن يك ماد? جامد يا مايع در هوا آئروسل بوجود مي آيد.

هواگستن

هوا گستن عبارت است از تجزيه و پراكندگي ذرات ميكروسكوپي مايع يا جامد در حالت گازي شكل ، از قبيل دود ، مه ، غبار و غيره.

غبار

غبار اصطلاحي نه چندان دقيق است كه به ذرات جامد بزرگتر از ذرات كلوئيدي اطلاق مي شود كه مي توانند موقتا در هوا

يا ساير گازها بطور معلق باقي بمانند. غبار ، تمايلي به منعقد شدن ندارد. مگر اينكه تحت تاثير نيرو هاي الكترواستاتيكي قرار گيرد كه در اين حالت ، آنها پخش نمي شوند، بلكه تحت تاثير نيروي گرانشي ، ته نشين مي شوند.

غبار

قطره

قطره مايعي با مقدار و چگالي اندك است كه تحت شرايط آرام و ساكن مي تواند به پايين سقوط كند و در صورت مغشوش و متلاطم بودن هوا به حالت معلق در هوا باقي بماند.

خاكستر بادي

خاكستر بادي ، ذرات ريز منفك خاكستر موجود در گازهاي سوختني است كه از احتراق سوخت بوجود مي آيد. اين اصطلاح بطور كلي براي خاكستر گازدار حاصل از ديگهاي بخاري بكار مي رود كه از سوخت (ذغال سنگ) خورد شده استفاده مي كنند.

مه

مه اصطلاح نه چندان دقيقي است كه در مورد هواگستن مايعي كه بر اثر ميعان خود در هوا پخش شده، بكار مي رود.

گرد

گرد متشكل از ذرات جامدي است كه در نتيجه انقباض از حالت گازي بوجود آمده اند. و اين مساله بطور كلي پس از تبخير مواد گداخته صورت مي گيرد و اغلب با واكنش شيميايي نظير اكسيداسيون همراه است. ( اندازه 0.1?m تا 1)

ميغ

ميغ اصطلاحي است نه چندان دقيق كه در مورد پراكندگي ذرات مايع در هوا يعني پراكندگي ماكروسكوپي بكار مي رود. (اندازه 100?m تا 5)

ذره

ذره به صورت جرم مطلقا ريز يك مايع يا جامد تعريف مي شود.

دود

دود عبارت است از ذرات هوا گسسته ريز و مجزا كه از احتراق ناقص بوجود مي آيد. دود اساسا حاوي كربن و ساير مواد سوختني است. (اندازه 0.01?m تا 1)

دوده

دوده مجموعه اي از ذرات كربني است كه با قطران آغشته شده و در احتراق

ناقص مواد كربني تشكيل مي شود.

بخار

بخار حالت گازي ماده اي است كه معمولا به صورت مايع و جامد يافت مي شود.

نكات مهم و ايمني براي خانواده ها

نويسنده: امير ملك محمودي

امنيت منزل

پيش گيري ها:

تا حد امكان منزل خود را خالي نگذاريد؛

مقابل كليه پنجره هاي قابل دسترس، نقاط نفوذ پذير، نورگيرها و روي ديوارهاي كوتاه، حفاظ مقاوم و مطمئن نصب كنيد.

نسبت به تعويض قفل هايي كه كليد يدكي آنها گم شده يا براي مدتي در اختيار ديگران بوده، سريعاً اقدام نماييد.

در صورت خروج از منزل، تنها به بستن در خروجي اكتفا نكنيد.كليه درهاي داخل منزل را قفل نماييد تا فرصت جست و جو و راه نفوذ از سارقان سلب شود.

از ورود افراد ناشناس تحت هر عنواني به خصوص به عنوان فالگير، رمّال و متكدي به درون خانه جلوگيري نماييد.

اگر افرادي به عنوان مأموران سازمان هاي مختلف به منزلتان مراجعه مي نمايند قبل از شناسايي كامل و رؤيت كارت و مدارك

شناسايي، از ورود آنان اكيداً جلوگيري نماييد.

در تمام ساعات شبانه روز در خانه را ببنديد تا سارقان نتوانند وارد خانه شوند.

به هيچ عنوان وقتي كه در زده شد، در را فوراً باز نكنيد تا وي را شناسايي نماييد.و اين مورد را به فرزندان خردسال خود نيز آموزش دهيد.

اگر بيرون از در خانه ي شما روشنايي كافي ندارد با نصب لامپ بر سر در منزل، روشنايي محل را تأمين نماييد.

شماره و مشخصات لوازم خانگي خود را_ از قبيل لوازم صوتي و تصويري، فرش، جواهرات، تابلوي نقاشي، چيزهاي عتيقه و گرانبها، دقيقاً يادداشت و در صورت امكان از آنها عكس تهيه كنيد تا درصورت وقوع سرقت، شناسايي و دست يابي مجدد آن ها امكان پذير باشد؛

شماره

تلفن 110 مركز فوريت هاي پليس نيروي انتظامي را هرگز فراموش نكنيد تا در صورت لزوم بتوانيد سريعاً با اين مركز تماس بگيريد.

با نصب «چشم»روي در ورودي از غافل گير شدن خود و اعضاي خانواده، توسط سارقان و افراد مظنون جلوگيري نماييد.

هنگام بيرون رفتن به اتومبيل هاي ايستاده در كوچه و سرنشينان آن ها توجه داشته باشيد؛ در صورت مشكوك بودن، شماره و مشخصات اتومبيل را يادداشت و به كلانتري محل اعلام نماييد.

بعد از شست و شوي فرش از گسترانيدن آن روي ديوارها و پشت بام خودداري نماييد.

از قرار دادن كليد منزل در محل هايي مانند: زير جاكفشي و ساير محل هاي قابل دسترس خودداري نماييد.

از قراردادن نردبان و چهارپايه و نظاير آن ها، در كنار ديوارها بپرهيزيد.

زماني كه خانه تان كسي نيست از روشن گذاشتن چراغ يك اتاق به مدّت طولاني و مستمر خودداري نماييد و حتي المقدور از همسايگان و آشنايان مورد اطمينان بخواهيد كه روشنايي داخل خانه را در هنگام شب، تغيير دهند.

نسبت به قصد اشخاصي كه مكرراً تماس تلفني مي گيرند و مي گويند اشتباه گرفته ايم يا شخص ديگري را مي خواهند و نيز نسبت به تماس هاي تلفني، كه با دادن اخبار ناگوار شما را مجبور به بيرون رفتن مي كنند، دقيق باشيد و پس از كسب اطمينان از صحت خبر، خانه را ترك نماييد.

زماني كه براي مدت طولاني در خانه شما كسي نيست يك لامپ مهتابي را در قسمت مركزي منزل روشن بگذاريد و از افراد مطمئن بخواهيد كه ضمن سركشي مداوم به منزل، چنان چه در لابه لاي در هرگونه آثار و علايم، مثل كارت آگهي يا

تكه اي از كاغذ و يا هر شي ديگري برخورد نمودند. آن را برداشته، و فرصت را از سارقان سلب نمايند.

منبع: كتاب راهنماي خانواده

توصيه هايي براي زندگي سالم تر

نويسنده:شراره انصار

1_ سبزي ها را به صورت تازه مصرف كنيد. با اين كار ويتامين هاي آنها بيشتر حفظ مي شود.

2_ در مواقعي كه استفاده از نمك بايد محدود شود، اضافه كردن سبزي هاي معطر مانند نعناع، ريحان، گشنيز به غذا طعم و عطر مطلوب مي دهد.

3_ براي خرد كردن سبزي ها از چاقوي تيز استفاده كنيد تا از خراب شدن و از بين رفتن ويتامين هاي آن جلوگيري شود.

4_ براي پخت سبزي ها از مقدار كمي آب استفاده كنيد، آب حاصل از پخت را در غذا مصرف كنيد.

5_ سبزي ها بخصوص آنها كه با ريشه از مزرعه به مغازه منتقل مي شوند معمولاً آلوده به تخم انگل و ميكروب ها هستند. اين نوع سبزي ها را به دقت بشوييد و ضد عفوني كنيد.

6_ در انتقال سبزي از مغازه به خانه دقت كنيد كه آنها را در كنار ساير مواد غذايي نگذاريد. زيرا باعث آلوده شدن مواد غذايي مي شود.

7_ شير و لبنيات بهترين منبع كلسيم هستند. براي پيشگيري از ابتلا به پوكي استخوان در هر سني كه هستيد، روزانه حداقل دو ليوان شير و يا جايگزين هاي آن را مانند پنير، ماست و كشك مصرف كنيد.

8_ در مصرف نوشابه هاي گازدار افراط نكنيد. مصرف مداوم آنها به دليل ايجاد اختلال در جذب كلسيم از عوامل مؤثر ابتلا به پوكي استخوان است.

9_ به جاي انواع نوشابه هاي شيرين گازدار و آب ميوه هاي صنعتي از نوشيدني هاي سالم تر مانند آب، دوغ، شير و آب ميوه هاي طبيعي استفاده كنيد.

10_ هنگام طبخ غذا، تا حد امكان نمك كمتر به غذا اضافه كنيد.

11_

مصرف نمك را كاهش دهيد ولي براي همان مقدار كم از نمك يددار استفاده كنيد.

12_ نمك يددار را در ظرف هاي سربسته و دور از نور و رطوبت نگهداري كنيد تا يد موجود در آن از بين نرود.

13_ ويتامين C، جذب آهن غذا را افزايش مي دهد. بنابراين همراه با غذا، سالاد شامل گوجه فرنگي، كاهو، كلم و فلفل سبز دلمه اي مصرف كنيد.

14_ مصرف چاي همراه با غذا يا بلافاصله قبل و پس از غذا جذب آهن را كاهش مي دهد. بنابراين از نوشيدن چاي يك ساعت قبل و يك تا دو ساعت بعد از صرف غذا خودداري كنيد.

15_ افزودن مقدار كمي گوشت به غذاهاي گياهي، جذب آهن غذا را افزايش مي دهد.

16_ آهن موجود در گوشت ها به ويژه گوشت قرمز قابليت جذب بهتري دارد.

از زباله هم مي توان نفت توليد كرد

كارتاژ كجاست؟

هنگامي كه از كارتاژ صحبت مي شود بي اختيار ذهن ما به دوران باستان و امپراتوري كارتاژ در مكاني كه اكنون كشور هاي تونس و الجزاير قرار دارد سفر مي كند.

اما حقيقتا ان كارتاژي كه از ان صحبت مي كنيم شهر كوچكي در ايالت ميسوري واقع در امريكاست و نه تنها به دوران باستان تعلق ندارد بلكه يكي از مدرنترين و

اعجاب انگيز ترين پديده هاي تكنولوژي در ان به وقوع پيوسته است.

در كارتاژ همه درباره يك دستگاه جديد سخن مي گويند.دستگاهي كه هر گونه عنصر زائدو بي مصرف و يا حتي زباله از يكطرف داخل ان گذاشته مي شود و از طرفي ديگر نفت تازه خالص و صاف از ان خارج مي شود.نفتي كه طلاي سياه نام گرفت و امروز ما مي دانيم كه بدون ان اكثر فعاليتهاي صنعتي بشر ناممكن است .شركتي

كه اين پروسه خارق العاده را ايجاد كرده:c-w-t(changing world technologies)

نام دارد .اين پروسه كه پروسه تغيير دما شناخته شده است مي تواند كوه زباله و مواد زايدي كه در پيرامون زندگي ادمي به شكل تصاعدي رو به افزايش است را به كليد حل معماي بحران انرژي و حتي از ان مهمتر به راهي براي اجتناب از مشكل عظيم افزايش دماي كره زمين تبديل كند.

در اين مكان دانشمندان انواع و اقسام و مواد زايد را داخل دستگاه تغيير دما قرار مي دهند از كامپيوتر هاي كهنه تا اتومبيلهاي قراضه لاستيكهاي كهنه و يا حتي لاشه حيوانات تلف شده .شايد نكته مهم در اين رابطه زمان توليد نفت باشد به طوري كه نيم ساعت بعد كليه مواد زائدي كه شرح ان رفت به مخلوطي از پودر هاي معدني و زغال كربن و البته نفت تبديل مي شود.اين دستگاه براي ايجاد 85 واحدانرژي فقط 15 واحد سوخت مصرف مي كند.و به جاي ميليونها سال از نيم ساعت زمان بهره ميگيرد ونفت توليد ميكند.

نفتي را كه بشر امروزه در نتيجه حفاري و ايجاد چاههاي عميق استخراج ميكند كه به مهمترين منبع سوخت و انرژي براي جهان مدرن تبديل شده است .در حقيقت بقاياي گياهان و جانوران و پلانگتونهايي ست كه به تدريج در اعماق زمين مدفون شده و بر اثر گرماي شديدي كه در اعماق زمين جريان دارد و فشارهاي متعددي كه بر انها وارد مي شود له شده و به صورت اجسام در هم اميخته اي در مي ايند كه سرانجام به توده اي گل الود و سياهرنگ تبديل مي شوند.اهسته اهسته روغن سياه و غليظ توسط عوامل

كربني تجزيه شده و سرانجام در مدتي بين 10 تا 600 ميليون سال اين پروسه طبيعي در دمايي متغير نفت و گاز را در اعماق زمين پديد مي اورد.

حال اين پروسه از همان تكنيك و مراحل اساسي كه طبيعت به كار مي گيرد استفاده مي كند اما فقط ان را به مراتب مطمئن تر و بسيار بسيار سريع تر انجام مي دهد و به جاي بقاياي جانوان و گياهان وزائده هاي طبيعي اين عمليات مي تواند از كليه زباله ها و مواد زائد بهره گيرد و تنها شرط مهم ان است كه مواد مذكور حاوي مقداري كربن باشد.مهمترين ماده خميري ايجاد شده هيدروترمال است كه بسيار مهم است.دما در اين دستگاه معادل 250 درجه سانتي گراد است و در همان حال ان را زير فشاري معادل 50 برابر فشار معمولي كه در جو وجود دارد قرار مي دهند ضمن اينكه اب هم به انتقال حرارت به نقاط مختلف خمير مواد كمك مي كند .

پس از 15 دقيقه مواد زايد تجزيه مي شوند.

نكته جالب ان است كه در تمامي طول اين مراحل هيچ مواد زائدي خارج نمي شود و تمام اضافات دوباره به مرحله اول عمليات منتقل مي شوند.

در انتهاي كار مرحله خالص سازي وجود دارد كه نفت را با قرار دادن درحرارتي معادل 500درجه سانتي گراد خالص مي كنند

و نكته مهم ديگر انكه در هر مرحله انرژي خاصي توليد مي شود كه كارايي بالايي دارد.

اين اولين باري است كه چنين سيستم كامل و مقرون به صرفه اي در ايجاد اين ماده مهم استفاده مي شود.

بنابراين طبق عملياتي كه در كارتاژ صورت مي گيرد در مدت

30 دقيقه مي توان صاحب انرژ ي حياتي شد كه در طبيعت حداقل 10 و حداكثر 660 ميليون سال براي بدست اوردن ان بايد صبر و تامل به خرج داد.

نفت به عنوان يك ماده مهم براي ايجاد سوخت و انرژي به چنان ارزشي دست يافته كه به ان طلاي سياه مي گويند و حال اگر از انواع زباله در 30 دقيقه به نفت مي توان دست يافت پس گفتن اين نكته كه از زباله مي توان به طلا رسيد سخني گزاف نخواهد بود.

تأ ثير فاضلاب وپس ابهاي صنعتي كارخانجات بر آبزيان

مقدمه :

افزايش روز افزون جمعيت و تو سعه بيش از حد اسكان انسان ها درحاشيه رودخانه ها وسوا حل ابها و منابع آبي منجر به افزايش ايجاد مراكز صنعتي و كارخانجات شده است . كه اينها به نوبه خود ، ضا يعا ت و فضو لات آ لوده كننده به آ بها را افزايش مي دهند . بطور ي كه اين عوامل آ لوده كننده ميتو انند تغيرات غير قابل قبول وپيش بيني نشده اي را بر روي محيط ومنا بع آ بي ايجاد نما يند. و روند طبيعي زندگي آبزيان را تغير دهند.

تك تك آلوده كنندها ي صنعتي در آ بها ، به تنها ي آنقد ر مشكل ساز نمي باشند. بلكه عوامل گونا گون ،شامل:

روش عمل ، مقدار رقيق شدن در طول مسير و..... دست به دست هم داده تا اينكه مشكلات فراوان را در آبها ايجاد مي كنند.

بطور مثال: تركيبات سيانور در محيطهاي آبي سّمي هستند . ولي وقتي درمجاور كادميم و روي ، قرار ميگيرند . سمّي شدن آنها صدها بار تشديد وكشنده تر

مي شوند.

هدف :

شناساي برخي ازمنابع ضايعات وپس آبهاي صنعتي كارخانجات ومراكز صنعتي كه آ لوده كننده محيط زيست و اكوسيستمهاي آبي مي باشند و در نهايت منجر به بروز مشكلات فراوان براي آبزيان و انسانها مي شوند .

بحث :

بطور كلي ضايعات وپس آبهاي صنعتي كارخانجات به صورت: مواد آلي گياهي وجانوري ( اجسادوبقاياي آنها ) _مواد آلي شيمياي( شامل: سموم گياهي ، پاك كننده ها وهيدروكربنها _(عناصروتركيبات معدني _رسوبات _ مواد راديواكتيو _حرارت _فلزات سنگين وغيره ...مي باشند .

اثرات ايجاد شده ناشي از فاضلابهاي صنعتي در منابع آبي شور وشيرين تا حدودي يكسان است كه برخي از انها بطور خلا صه به قرار زير مي باشد:

فاضلا بهاي صنعتي كا رخانجا ت شستشوي الياف و پس ما نده هاي كارخانجات شيمياي كه منشأ الي دارند . به شدت آبها را قلياي كرده ، بي.ا. دي. آب را افزايش مي دهند .

كارخانجات گوشت ،لبنيات ،ني شكر، به همراه تقطير وكنسرو كردن آنها در آ بها به علّت تجزيه باكتريها ، بي.ا.دي. را افزايش واكسيژن محلول را كاهش ميدهند .

فاضلاب كارخانجات توليد كاغذ كه محتوي تكه هاي چوپ –پنتا كلروفنل –پنتا كلروفنات سديم-متيل مركاپتان وسولفات ها ، هستند به شدت خورنده بوده وسمّ مهلكي براي ما هيان ايجاد ميكنند . همچنين باكتريهاي توليد كننده گاز با استفاده از سولفاتهاي حاصله از توليد كاغذ ، محيط آب را آلوده وكم اكسيژن مي كنند .

دسته هاي ماهي وقتي در چنين آب وشرايطي قرار مي گيرند ،يا كوچ كرده ويا به كلي نابود مي شوند.

نيروگاههاي اتمي و هسته اي با ايجاد

ضايعات مواد راديواكتيوي در كمترين زمان بالا ترين مقدار آلودگي وتغيرات را در آب وماهي ها ايجاد ميكنند. اين تركيبات با تغيرات ژنتيكي ماهيان منجر به مشكلات فراوان مي شوند.

فاضلاب كارخانجات متالوژي مثل :

كارخانه هاي ذوب آهن كه از آب براي سا ختن ذغال كك استفاده مي كنند ، بسيار اسيدي بوده ومواد سمّي فراواني مانند : فنل ، سيا نوژن ، سرباره ، كك و جامدات بسيار ريز محلول در خود را وارد منا بع آبي كرده ،باعث تغيرات و مرگ ومير ماهيان مي شوند .

بطور كلي كلّيه فاضلاب هاي صنعتي كارخانجات كه از طرق فراوان وارد محيطهاي آبي مي شوند، در مرحله اول منجر به تغيرات ،در پارا مترهاي فيزيكوشيمياي آب شده سبب بروز مشكلات عديده اي ميشوند.

گونه هاي مختلف آبزيان وماهي ها ،دامنه هاي محدودي از اين تغيرات را مي توا نند تحمّل نما يند. همچنين براي رشد وحفظ سلامتي خود به حد معيني از پارامتر هاِي مانند : پي.اچ - درجه حرارت- اكسيژن – سختي - و..... نياز دارند .

از بين اين عوامل محيطي ، درجه حرارت اب و دامنه تغيرا ت آن مهمترين نقش را در زندگي آبزيا ن داراست . بدليل آنكه تمام فعاليت هاي فيز يولوژيكي ماهيان ، اعم از تغذ يه ،رشد، تكثير ومقاومت در برابر بيماريها متأثر از آن است. بنا بر اين درجه حرارت آب از لحاظ كمّي وكيفي ، بايستي در دامنه مطلوب ومورد نياز آبزيان باشد.

اكثر كارخانجات مانند: كارخانه هاي توليد انرژي الكتريكي ، از آب براي سرد كردن تأسيسات خوداستفاده مي كنند،كه فاضلاب اين نوع كارخانجات

داراي آبهاي با درجه حرارت بالا هستند. كه افزايش درجه حرارت خود نوعي آلودگي به حساب ميآيد . زيرا اين گونه فاضلابهاي گرم وقتي وارد منا بع آبي ميشوند ،باعث گرم شدن آبهاي مسير و خود آن منبع آبي ميشوند.

اين گرما باعث كاهش وزن مخصوص و ويسكوزيته آب ميگردد، در نتيجه ظرفييت حمل اكسيژني آن كاهش مي يابد . يعني آب زودتر به حالت اشباع رسيده و اكسيژن كمتري را براي رسيدن به حد اشباع قبول ميكند . همچنين نسبت رسوب شدن در اين گونه آبها به شدّت افزايش مي يابد ، تبخير نيز سريع شده ،شوري افزايش پيدا مي كند. در اين شرايط اكثر ماهيها وآبزيان در برابر اين تغيرات اگر هم جزيء باشد ، واكنش نشان ميدهند. به عبارت ديگر اگر اين تغيرات كم ولي دايمي باشد ، مي تواند فون وفلور منطقه را تغير دهد .

با توجّه به اين كه اكثر آبزيان در منابع آبي با يك درجه حرارت معين ومخصوص به خودشان رشد و توليد مثل ميكنند، در اثر اين تغيرات ، ماهيها يا جلوتر از حد معمول تخم ريزي ميكنند ، يا اينكه هرگز تخم ريزي نخواهند كرد .

از طرف ديگر لاروهاي كه زودتر بدنيا آمدند ،غذا بدست نياورده ازبين خواهند رفف بنابراين دراين شرا يط تعادل زندگي آبزيان به هم خورده و پوشش آب توسط اجتماعات آبزي به كلي دگرگون ميشود. برخي آبزيان مانند ماهيان سردآبيهم خيلي سريع تر به مرحله مرگ ومير مي رسند.

بنابراين اكثر پس آبهاي كارخانجات باعث مي شوند كه اجتماعات آبزي تغير كرده ومواد غذاي آب تغيركند اكثر آنها باعث مي

شوند كه اجتماعات آبزي تغير نمايند ومواد غذاي آب تغير كند.

گاهي اوقات اين تغيرات در دريا ودرياچه ها فراتر مي شوند. يعني باعث تغيرات ساختماني آب آنها مي گردند .

بطوري كه در اين گونه آبها با شدّت گرفتن رسوب گذاري آلگها، مواد آلي ومعدني رسوب پيدا مي كنند كه تجزيه كامل آنها در كف باعث مسطح تر شدن بستر آنها مي شوند .در اثر اين فرايند رسوب گذاري لاروها وتخم آبزيان نابود مي گردند . همچنين در بعضي از نقاط ارتفاع آب كاهش يافته وماهيان ديگر قادر نخواهند بود كه در آنجا به زيست خود ادامه دهند.

رويش گياهان باتلاقي افزايش پيدا ميكند و بتدريج كل درياچه به زمين باتلاقي مبدل ميشود. بنا براين اگر از اين تغيرات جلو گير نشود .يعني رسوبات از كف خارج نشوند ،محيط آبي به مرداب باتلاقي مبدل خواهد شد. فلزات وتأثير آلودگي آنها اثرات آلودگي بعضي ازفلزات ) ناشي از حمل آنها درپس آبها ي صنعتي ) مانند : مس ،سرب وجيوه شناخته شده است. ولي اثرات بعضي از فلزات ديگر مانند: كرم ، كادميم ، كبالت ،نيكل ، كاملا مشخص نميباشد بنابراين وجود برخي از اين مواد در گوشت ماهيها ،صدفها وغيره بعد از مصرف آن توسط انسان ،ايجاد ناراحتيهاي بسيار شديدي مي كند كه بايستي از ورود اين گونه آبهاي صنعتي آلوده به محيطزيست آبزيان جلوگيري شود .

ماهي ها اين فلزات را يا از طريق برانشي ها جذب كرده ويا از طريق تغذيه كردن وارد بدن خود ميكنند.

برخي از اين مواد مانند متيل جيوه دربدن ماهيها بعد از تجمع ذخيره مي شوند .

مثلا نوع ماهي پيكرل حدود پنج جزء در ميليون (?(ppm جيوه وتركيبات آن را در خود جمع و ذخيره مي كند . مصرف اين نوع ماهيان توسط انسان ، به مرور زمان سبب كوري ، كرولالي و در آخر مرگ مي شود .

تركيبات سرب در آب از طريق زئو پلانكتون ها جذب وسپس وارد زنجيرهء غذاي آبزيان ميشوند كه به نوبهء خود سمّي وبراي ماهيها ايجاد مشكل مي نمايد ودر انسان سيستم عصبي را مختل و عضلات را شل مي كند .مس وتركيبات آن در ماهيها وصدفها ، باعث سبز يا آبي شدن آنها مي شوند . مقدار يك ميكروگرم اين تركيبات براي آبزيان كشنده است ودر نهايت در انسان باعث بروز مشكلات فراوان مي گردند.

نتيجه گيري

باتوجه به مطالب گفته شده در مورد آثار مخرّب پس آبهاي صنعتي ،كه اكثر آنها آلودگي حرارتي ايجاد مي كنند . بايستي قبل از ورود انها به اكو سيستمها ي مختلف آبي وايجاد هر گونه تغيرات ، از طريق متدهاي گو ناگون تصفيهء آب ( مهمترين آنها تصفيه هاي بيولوژيكي ) پاكسازي اوليه گردند .

توليد كمپوست

مواد اوليه خام

اين مواد شامل كاه و كلش گندم، جو، يولاف، چاودار، برنج و باگاس نيشكر مي باشد. كه از اين بين، كاه گندم به علت انعطاف پذيرتر بودن نسبت به ديگر مواد، ترجيح داده مي شود، اين ويژگي كمك مهمي در تهيه ساختار كمپوست مي نمايد. كاه و كلش يولاف و جو نرم تر از گندم بوده و سريع خيس خورده اشباع از آب مي شوند كه درنهايت شرايط بي هوازي درتوده آنها ايجاد مي شود. با توجه به اين عوامل و با اعمال مديريت مناسب، مي توان از

تمامي انواع كاه و كلش با موفقيت كمپوست تهيه نمود.

كاه و كلش؛ حاوي هيدرات كربن، سلولز و تمامي مواد غذايي مورد نياز قارچ ميباشد. به عنوان مثال كاه گندم حاوي 36 درصد سلولز، 25 درصد پنتوسان و 16 درصد ليگنين مي باشد. سلولز و پنتوسان؛ هيدرات هاي كربني هستند كه از تجزيه آنها، قندهاي ساده بوجود مي آيند. اين گونه قندها انرژي مورد نياز رشد ميكروبي را فراهم مي نمايند. از طرفي ليگنين موجود در كاه و كلش و يا چوب درختان در طي مرحله اوليه كمپوست سازي به ماده اي موسوم به كمپلكس هوموس ليگنين غني از ازت كه منبع پروتئين است، تبديل مي شود. در مجموع، كاه ماده اي است با خصوصيات شيميايي و ساختاري مناسب كه به منظور توليد كمپوست قارچ از آن استفاده مي شود.

در صورت استفاده از كاه اصطبل اسب ها جهت توليد كمپوست؛ كه اصطلاحاً به آن كود اسبي گويند، حاوي 90 درصد كاه و 10 درصد پهن اسب مي باشد. كيفيت اين ماده به مقدار اوره، مدفوع و مقدار عناصر پرمصرف ازت، فسفر و پتاسيم موجود در آن، بستگي دارد. از آن جا كه 40-30 درصد مدفوع اسب حاوي موجودات ذره بيني (باكتري ها) مفيد تسريع كننده فرآيند تخمير و كمپوست سازي مي باشد؛ باعث برتري اين ماده نسبت به ديگر مواد خام كمپوست شده است.

كود اسب مورد نياز را مي توان عموماً از ميادين اسب دواني تهيه نمود. چنانچه بجاي كاه از خاك ارّه در زير اسب ها استفاده گردد، در آن صورت آن را نبايد يك ماده اوليه محسوب كرد، بلكه بايستي آن را مكمل بدانيم.

در صورتي كه ماده اوليه كمپوستي از كود اسب تشكيل شده باشد، آن را كمپوست طبيعي و چنانچه ماده

اصلي و اوليه كمپوستي كاه وكلش يا مخلوطي از كاه و كلش و علوفه خشك بوده و به هيچ عنوان در ساخت آن از كود اسب استفاده نشود؛ به آن كمپوست مصنوعي مي گويند. به منظور جبران كمبود فسفر و پتاسيم موجود در كاه و كلش همواره مقداري كود مرغ به عنوان مكمل به كمپوست هاي مصنوعي مي افزايند.

با توجه به ارزش غذايي ناكافي كاه و يا كود اسب و نيز پائين بودن سرعت تجزيه و تخمير در آن، همواره بايد يك سري مواد بنام مكمل را به صورت فرموله با آنها تركيب نمود. بنا به روش جلدهال؛ هر يك از فرمول ها بر اساس مجموع ازت موجود در هر جز تهيه و تنظيم مي شود. با استفاده از اين فرمول ها و رعايت اصول خاص كمپوست سازي؛ نسبت مطلوب جهت انجام فعاليت تجزيه ميكروبي مناسب بدست مي آيد كه در نتيجه؛ به حداكثر ارزش غذايي خواهيم رسيد.

مكمل هاي غذايي

توليد كمپوست، در اصل يك فرآيند تجزيه ميكروبي محسوب مي گردد. ميكروب ها در اجزاء تركيبي كمپوست به وفور يافت شده وبراي فعال سازي آنها كافيست مقداري آب اضافه نماييم. براي تحريك بيشتر فعاليت ميكروب ها و افزايش رشد آنها مي توان مقداري مكمل غذايي به عنوان تأمين كننده نياز پروتئيني (ازت) و هيدرات كربن جمعيت ميكروب ها به مواد اوليه اضافه نماييم. تا زماني كه هيدرات كربن كافي در اختيار ميكروب ها قرار دارد، مي توانند تقريباً از هر منبع ازت براي تأمين انرژي مورد نياز خود استفاده نمايند. به علت تجزيه مشكل سلولز، در اصل از هيدرات كربن كاه نمي توان استفاده كرد و بايد آن را از منبع ديگر- تأمين نمود. اين مكمل بايد حاوي ازت و مقداري ماده آلي باشد تا

مقدار هيدرات كربن لازم را تأمين نمايد. به اين ترتيب، در توليد كمپوست بايد از مقادير مشخص كود حيواني و پودرهاي غذايي حيواني استفاده نمود.

در ادامه فهرستي از اجزاي تركيبي كمپوست به همراه مكمل هاي مجاز بر طبق درصد ازت موجود در آنها گروه بندي و ارائه مي گردد. قابليت دسترسي و هزينه هر يك از مواد موجود در فرمول ها، دو عامل مهم در انتخاب آنها مي باشد. اين فهرست قطعي و جامع نبوده و مي توان به دلخواه از مواد مشابه هر يك نيز استفاده نمود.

گروه 1: ازت بالا، فاقد ماده آلي

سولفات آمونيوم 21 درصد ازت)

اوره (46 درصد ازت)

نيترات آمونيوم (26 درصد ازت)

به مقدار حداكثر 11 كيلوگرم در هر تن كمپوست خشك

تمام اين مواد، معدني بوده و به سرعت گاز آمونياك توليد مي نمايند. از اين مواد اغلب براي نرم كردن كاه در كمپوست هاي مصنوعي استفاده مي شود. موقع استفاده بايد توجه كرد كه تمامي اين مواد را به طور كاملاً يكنواخت با هم تركيب نمود. در صورت استفاده از سولفات آمونيوم؛ بايد به اندازه سه برابر حجم آن از كربنات كلسيم (caco3) (كود اسبي) استفاده نمود تا محيط، خنثي گردد. از اين گروه در ساخت كمپوست هاي طبيعي نبايد استفاده گردد.

گروه 2: 10-14 درصد ازت

پودر خون (5/13 درصد ازت)پودر ماهي (5/10 درصد ازت)

اين مواد سرشار از پروتئين بوده اما به دليل قيمت بالا مصرف كمي دارند.

گروه 3: 3-7 درصد ازت

جوانه مالت (4 درصد ازت)

غلات (جو) (3-5 درصد ازت)

پودر پنبه دانه (5-6 درصد ازت)

كود مرغ (3-6 درصد ازت)

اين گروه جزو پرمصرفترين مواد در سطح تجاري بوده و نسبت مطلوبي از در آن برقرار است. كود مرغ خشك مخلوط با خاك ارّه يا

كاه و كلش متداول بوده و طريقه مصرف آن نيز آسان است.

گروه 4: ازت كم – هيدرات كربن بالا

تفاله انگور (5/1 درصد ازت)

تفاله چغندر قند(5/1 درصد ازت)

پوره سيب زميني (1 درصد ازت)

تفاله سيب درختي (7/0 درصد ازت)

ملاس چغندر قند (5/0 درصد ازت)

غوزه پنبه (1 درصد ازت)

تمامي اين مواد افزايش دهنده حرارت بسيار خوبي بوده و به اين دليل براي تمامي كمپوست ها توصيه مي گردد. مقدار مصرف آن 5/12 كيلو در هر تن از تركيبات خشك مي باشد.

گروه 5: كود حيواني (ازت خيلي كم)

كود گاوي (5/0 درصد ازت)

از اين مواد تنها در مناطقي كه فاقد اسب يا مرغ مي باشد، استفاده مي گردد.

گروه 6: علوفه خشك

يونجه (2-5/2 درصد ازت)

شبدر (2 درصد ازت)

علوفه براي افزايش دماي اوليه (تحريك فعاليت ميكروبي) كمپوست هاي مصنوعي بسيار مفيد بوده و حاوي مقاديري هيدرات كربن است كه در افزايش جمعيت ميكروبي كمك فراواني مي كند. از اين مواد مي توان به مقدار 20 درصد ماده خشك مواد اوليه كمپوست استفاده نمود.

گروه 7: مواد معدني

7- الف: سولفات كلسيم (گچ: caco4 )

گچ ماده ضروري براي تمام كمپوست ها است و نقش اصلي آن، تسهيل فرآيند كمپوست سازي است و علاوه بر اين داراي اثرات مهم ذيل مي باشد:

1. با تجمع ذرات كلوئيدي باعث بهبود ساختمان فيزيكي كمپوست شده و در نتيجه باعث دانه بندي بيشتر و باز شدن ساختار كمپوست گرديد كه اين امر در نهايت موجب تخلخل بيشتر و تهويه بهتر توده كمپوست مي گردد.

2. باعث افزايش ظرفيت نگهداري آب گرديده و از طرفي خطر رطوبت اضافي را از بين مي برد، زيرا آب سرگردان موجود در توده با ذرات كلوئيدي به كاه مي چسبند.

3. خنثي كردن اثر نامطلوب ناشي از غلظت بالاي عناصر، k ، Mg

، P ، Na كه در نتيجه مانع پيدايش حالت چرب در كمپوست مي گردد.

4. تأمين كلسيم ( Ca ) ضروري براي متابوليسم قارچ

5. كاهش اندك pH بالا و بهبود زه كشي كمپوست

مقدار مصرف گچ، برابر است با 5/22-50 كيلوگرم در هر تن كمپوست خشك كه در صورت استفاده از

كود مرغ به جاي كود اسب، مقدار آن بايد بيشتر باشد.

7- ب: آهك نرم (كربنات كلسيم)

از آهك تنها درموردي استفاده مي شود كه در تركيب كمپوست يك يا دو ماده اسيدي (تفاله انگور:4=PH) بكار رفته باشد و نياز به خنثي سازي آن باشد. دو نوع آهك وجود دارد، كلسيتيك (CaCo3) و دولوميت (mgCo3 CaCo3). چنانچه با آزمايش كمپوست مقدار منيزيم پائين باشد (در اثر آبياري زياد كمپوست و اسيدي شدن آن) استفاده از دولوميت مؤثر است. هر چند ضريب آب شوئي منيزيم در كمپوست نسبت به كلسيم كمتر است. هر دو عنصر Ca و Mg در ثبات ساختمان كمپوست و تشكيل خاكدانه بسيار مؤثراند.منيزيم در فعاليت آنزيم هاي سوخت و ساز هيدراتهاي كربن و در جذب و انتقال فسفر نقش دارد و مقدار مورد نياز آن? به ? تا ? به ? مقدار كلسيم است.

آلودگي نوري معضل جامعه مدرن

تا حالا چند بار به خورشيد خيره شده ايد؟ بعد از خيره شدن به جوشكاري چه احساسي داشته ايد؟ نظرتان نسبت به راننده اي كه پشت سرتان با نور بالا رانندگي مي كند چيست؟ ما كم و بيش در زندگيمان تمام اين موارد را ديده ايم. اگر اينطور است مطمئن باشيد آلودگي نوري را تجربه كرده ايد. آلودگي نوري نور مزاحمي است كه اغلب در تاريكي شب ها ي باعث آزارهاي چشمي شده و آسيب هايي را

ناخواسته به روح و جسم ما وارد مي كند. بگذاريد در ابتدا ببينيم آلودگي نوري چيست: به نورهاي مصنوعي كه در زمان يا مكان نامناسب از استاندارد خود خارج شده و با كيفيت نامطلوب محيط زيست و آسمان شب را آزاردهنده و آلوده مي سازد را آلودگي نوري مي ناميم. يك نور استاندارد بايد از سه فاكتور زمان و مكان و كيفيت بهره مند باشد.

? مكان مناسب

مكان مناسب براي نور، مكاني است كه واقعا نياز به روشن بودن محيط ضروري مي نمايد. دقيقا مانند پاركينگهاي بزرگ شركت واحد كه با نور خيره كننده اي بي علت تا صبح محيط پاركينگ و چند خيابان اطراف را مثل روز روشن ساخته اند. حال آنكه تدابيرامنيتي در محيط يك بانك كم نورتر از پاركينگهاي اتوبوسهاي شركت واحد است. باز هم بدنبال مثالهايي از اين قبيل باشيد زيرا پيدا كردن نمونه هاي استاندارد در كشور ما بمراتب دشوار تر از ديدن نمونه هاي غير استاندار است.

? زمان مناسب

ضمن اينكه در روز(زمان) احتياجي به روشن ماندن يك لامپ نيست در شب نيز در مسيرهاي كم رفت و آمد احتياجي به روشن ماندن انواع روشنايي ها نيست مانند نيمه شب در معابر كم رفت و آمد و يا در راهروي يك بيمارستان يا اداره. تا اينجا كمي با محيط هايي كه در آن آلودگي نوري باعث آزارمان مي شود آشنا شديم. اميدوارم باعث شده باشد كه كمي به اطرافمان بيشتر دقت كنيم. اما سوال اين هفته اينجاست كه چه چيز باعث آلودگي نوري مي شود؟ در حقيقت در ابتدايي ترين نگاه چه گونه اي از لامپها را ما لامپ ناهنجار و

غيراستاندارد مي ناميم؟ آيا ما احتياج داريم تا زير هواپيماها يا اجرام معلق در آسمان تاريك شب را ببينيم. يا نياز به داشتن ستاره ها داريم تا يادآور جايگاه واقعي ما در جهان شوند. تا شايد روزي به خود غره نگيريم كه ما تنها مخلوق خداييم يا اينكه دست كودك خويش را بگيريم و دقايقي را بدون صرف هزينه به يك گردش علمي يا پيك نيك شبانه ببريم تا از زيبايي شب نيز بهره مند گردد. بدست آوردن كداميك را ترجيح مي دهيد؟ دقت داشته باشيد در يك لامپ غير استاندارد بسته به نوع و طراحي آن از ?? تا ?? درصد اتلاف انرژي را به همراه دارد و همينطور ديد عابران را نيز كم كرده و تحت شعاع قرار مي دهد. فكر مي كنيد با اصلاح هر لامپ سر در خانه هايمان به چند روستا برق رساني شود يا ساعات خاموشي مان كاهش يابد؟ اگر همه ما موارد ساده را در خصوص كنترل آلودگي نوري رعايت كنيم بي شك بيش از نصف آلودگي نوري شهرهايمان برطرف خواهد شد.

? اثرات مخرب آلودگي

اما اثرات مخرب آلودگي نوري بر انسان و محيط زيست به مراتب جدي تر از حد انتظار ماست. چه بهتر است ببينيم آلودگي نوري از كجا شروع شد و كشورهاي پيشتاز تا به حال چه كرده اند؟ زماني را تصور كنيد كه هنوز انسانها در غارها زندگي مي كردند يا چرا آنقدر دور همين چند قرن اخير. فكر مي كنيد روال زندگي آنان در طول شبانه روز چگونه بود. آنان مجبور بودند امورات زندگي شان را با طلوع و غروب خورشيد تنظيم كنند. با

اولين سپيده بيدار شده و با پايين رفتن خورشيد به بستر بروند. در حقيقت سيكل زندگي طبيعي انسان به همين منوال است. ساعت دروني بدن و ريتمهاي رفتاري در طول تاريخ بشريت با همين زمان بندي شكل گرفته و رفتارهاي سالم و طبيعي انسان را تثبيت كرده اند. شما مطمئن باشيد اگر غير اين بود خداوند در مراحل پيدايش زمين حتما لامپ را نيز در آفرينش خود قرار مي داد. اما وجود هر نور مصنوعي براي انسان لازم نبود چرا كه سلامت او و اطرافش را به خطر مي انداخت... انسانها در طول تاريخ سعي كردند از عوامل طبيعي مانند جمع آوري كرمهاي شب تاب،ساخت شمع ،استفاده از روغن هاي حيواني و سوزاندن چوب براي روشن ساختن اطرافشان بهره مند شوند.

اين روال تا اختراع برق توسط اديسون ادامه داشت و همانطور كه اول وسيله اي اختراع مي شود و بعدها فرهنگش مي آيد رفته رفته استفاده از لامپ و برق در تمام خانه ها ادارات خيابانها و بزرگراه ها شيوع پيدا كرده و پا از حيطه خود فراتر نهاد و به وسيله اي جهت سرگرمي و بوجود آوردن زيبايي ها و رنگهاي خيره كننده در آبنماها ساختمانها، برجها و... انجاميد. ساليان سال مردمان روستا و شهرها بدون هيچ زحمتي به سادگي به نظاره ستاره ها ي دنباله دارها و گاه بارش هاي شهابي مي نشستند اما به نظر مي رسد نوعي سنت گريزي (همانگونه كه در جوان هاي امروز مي بينيم) ديده شد و سيل هجوم به سمت نور بدون توجه به استانداردهاي احتمالي را در دهه هاي اخير شاهد بوديم. اما از دست رفتن

ستارگان چيز كمي نبود كه بتوانيم آن را نبينيم. اولين مطالعات را در ستاره شناسان در حدود ?? سال پيش در خصوص آلودگي نوري داشتند. چرا كه پيش از محسوس بودن اين افزايش روشنايي براي ساير افراد تجهيزات دقيق ستاره شناسان متوجه چنين شرايطي شده بود. كم فروغ تر شدن ستاره گان در شهر ها ي بزرگ آنان را برآن داشت تا چرايي موضوع را جويا شوند.

اما توجه جدي به اين مسأله و تصويب اولين قوانين در سطوح منطقه اي، استاني و ملي به چند سال پس از آن موكول گرديد. اولين گردهمايي علمي بين المللي دراين باره در اكتبر ???? در ايتاليا و با موضوع آلودگي نوري ابعاد و احتمال وقوع برگزار گرديد. و به فاصله ? سال اولين قانون محلي مبارزه با آلودگي نوري در ايتاليا به تصويب رسيد. يكي از اولين و برجسته ترين قوانين مقابله با آلودگي نوري مربوط به ناحيه لومباردي كشور ايتالياست كه در سال ???? به تصويب رسيد و به الگوي مناسبي براي ساير مناطق و كشورها مبدل شد. كشورهاي آمريكاو استراليا نيز از پيشتازان اين مبارزه هستند. در اينجا به چند بند از قانون منطقه لومباردي توجه فرماييد. سيستمهاي روشنايي بايد به وسيله سيستمهايي كه قابليت كم كردن ميزان تابش نوررا پس از ساعات خاموشي شبانه دارند پشتيباني شوند.

سيستمهاي روشنايي بايد مجهز به لامپهايي با حداكثر بازده با توجه به فناوري روز باشند. مقامات دولتي بايد ترويج كننده اصولي باشند كه در اين قانون به آنها اشاره شده است و اولين كساني هستند كه كاربرد صحيح اين قوانين را كنترل خواهند نمود. نصب كنندگان وسايل روشنايي تنها

مجاز به نصب وسايلي هستند كه روي آن قيد شده باشد مطابق با قوانين مقابله با آلودگي نوري با مصرف حداقل انرژي منطبق با قانون منطقه لومباردي.

فصل پيري

نويسنده:دكتر حسين برهاني

با گذشت زمان، فصل پيري هم از راه مي رسد. اگر با گذشت زمان پير شويم اصطلاحا اين پيري را پيري «فيزيولوژيك» مي گويند. يعني به طور طبيعي فرد به تدريج دچار فرسودگي و تغيير و تخريب مي شود. اما گاهي نيز آدمها زودتر از موعد پير مي شوند. اين پيري زودرس ناشي از عوامل بيماري زا و شيوه نامناسب و غيرعادي زندگي مي باشد. در پيري معمولي نيز هر چند گذشت زمان مؤثر است اما سرعت و شدت پير شدن از فردي به فرد ديگر فرق مي كند. هر چند هنوز «پيري» درمان ناپذير است ولي تلاش براي افزايش عمر و بهبود كمّي و كيفي زندگي در سنين بالا ادامه دارد. برخي از پژوهشگران سالمندان را به دو گروه تقسيم مي كنند؛ گروه اول پيران كم سن و سال هستند كه در سنين بين 74 _ 65 سالگي قرار دارند و گروه دوم پيران پير هستند كه در سنين بالاتر از 85 سالگي قرار گرفته اند. با به كارگيري تدابير و اقدامات بهداشتي و درماني گروه «پيران پير» در حال افزايش جمعيت است.

در دوران پيري چه اتفاقاتي مي افتد؟

در جريان پير شدن در اعضاي مختلف بدن تغييراتي به وقوع مي پيوندد كه مختصرا در مورد بعضي از آنها توضيح مي دهيم: پوست شايد اولين عضو يا قسمت بدن است كه با گذشت زمان دچار تغييراتي مي شود و در دوران حوالي پيري، چربي زير پوست كاهش پيدا كرده و به همين دليل پوست دچار چين و چروكهاي زيادي مي شود.

غدد عرق پوست كوچك شده و حتي از بين مي روند. رگها و عروق نيز به دليل كم شدن نسج چربي زير جلدي برجسته و نمايان مي شوند؛ در اين مرحله جدار عروق سفت و شكننده مي شود. در اينجا بايد با استفاده از صابونهاي مناسب و كِرمهاي مرطوب كننده و نرم كننده از پوست سالمند محافظت شود.

چشم چه تغييري مي كند؟

در جريان پير شدن مردمك چشمها شروع به كوچك شدن مي كنند. تطابق چشم به هم مي خورد. در واقع انحناي عدسي چشم دچار تغييراتي مي شود و فرد دچار پيرچشمي مي شود. گاهي عدسي كدر مي شود و ممكن است فرد آب مرواريد يا «كاتاراكت» بگيرد. بهترين و مناسب ترين اقدام براي پيشگيري از آسيب چشمي معاينه متناسب چشم مثلاً هر 6 ماه يك بار است و در صورت عيب انكساري استفاده از عينك ضروري است. با توجه به نقش ديابت در كاتاراكت بايد افراد را از اين نظر مورد آزمايش قرار داد.

* گوشها و سيستم شنوايي بدن نيز دچار تغييراتي مي شوند. پرده تمپان و اعضاي گوش داخلي سفت و كم تحرك مي شوند و فرد دچار كاهش شنوايي خواهد شد و يا نسبت به سر و صداي زياد حساسيت نشان مي دهد. در موارد زيادي با استفاده از سمعك كمك فراواني به اين افراد مي شود و از خشم و عصبانيت آنها كاسته خواهد شد.

* حس بويايي افراد در سالمندي كاهش پيدا مي كند.

* عضله قلب در سنين پيري شل مي شود و حالت الاستيسيته قلب كاهش يافته و در نتيجه برون ده قلب كم مي شود. پاسخ قلب (ضربانات قلب) نسبت به استرس كم مي شود. دريچه هاي قلب بخصوص آئورت و ميترال سفت و اسكلروزه و يا نارسا مي شوند. انعطاف پذيري عروق نيز

كاهش مي يابد.

تغييرات تنفسي

دستگاه تنفس يعني نسج ريه ها خاصيت الاستيسيته خود را از دست مي دهد و يا خيلي كم مي شود.

فعاليت مژه هاي سلولي كم مي شود. رفلكس دفاعي سرفه كاهش مي يابد و بالاخره ظرفيت كامل ريه ها كم مي شود.

* در سيستم گوارش فرد سالمند نيز تغييراتي رخ مي دهد. ترشحات بزاق و دستگاه گوارش و اسيد معده كاهش پيدا مي كند. تحرك كولون «روده بزرگ» كم شده و جذب كلسيم نيز كم مي شود. با كاهش ترشحات بزاقي و صفراوي و گوارشي هضم و جذب غذا نيز با مشكلاتي مواجه مي شود.

حال ببينيم دستگاه ادراري دچار چه تغييراتي مي شود؟

مخاط دستگاه ادراري و تناسلي بخصوص در بين خانمها خشك و آتروفي مي شود و در نتيجه واكنشها و عكس العملهاي مقاربتي ناخوشايند اتفاق مي افتد. در مردان پير پروستات بزرگ مي شود. كلاف گلومرولي كليه كاهش پيدا مي كند و جريان خون كليوي نيز كم مي شود. در افراد پير دفع مواد زايد از طريق كليه ها با اختلال بيشتري همراه مي شود.

* در سيستم عصبي و رواني، افراد سالمند معمولاً در اعمال و حركات فيزيكي و رواني دچار كندي و كم فعاليتي يا هيپواكتيويتي مي شوند. البته گاهي نيز تحريك پذير و پرخاشگر مي شوند و نسبت به عكس العمل و حركات اطرافيان بسيار حساس مي شوند. تمركز حواس دچار مشكلاتي خواهد شد و اغلب ميزان فراموشي افزايش پيدا مي كند. ساعات خواب شبانه افراد پير كاهش پيدا مي كند كه يكي از دلايلش عدم تحرك در طول روز است.

* نكته جالب توجه در سنين پيري و سالمندي تغييراتي است كه در سيستم عضلاني و اسكلتي فرد به وقوع مي پيوندد. حجم توده عضلاني و استخواني سالمندان روز به روز كاهش پيدا مي كند. اين موضوع به اين مفهوم است

كه روند تخريب در بدن نسبت به ترميم و سازندگي در سالمندي از سرعت بيشتري برخوردار است. واضح است كه براي جلوگيري از تحليل عضلات و استخوانها، افراد سالمند بايد از رژيم غذايي مناسبي بهره مند باشند. مواد پروتئيني بخصوص از منابع دريايي و فرآورده هاي شير، سبزيجات و ميوه جات مهمترين عناصر رژيم غذايي افراد پير را تشكيل مي دهد. استفاده از شير و ساير فرآورده هاي لبني تا حدود زيادي قدرت استخوان سازي را بيشتر مي كند و روند تخريب و تحليل استخوانها را كند و يا جبران مي كند. در سنين پيري بخصوص در زنان اگر از شير و تركيباتش استفاده نشود احتمال شكستگي هاي خود به خودي و يا با ضربه بسيار كوچك در استخوانها وجود دارد. بنابراين مقايسه ظريفي است اگر بگوييم رشد و نمو اوليه انسان در دوران نوزادي و كودكي ارتباط مهم و مستقيمي با مصرف شير مادر دارد و در قطب ديگر زندگي يعني پيري و سالمندي نيز اين ارتباط اهميت بيشتري پيدا مي كند.

* دستگاههاي مولد انواع هورمونها و واسطه هاي شيميايي و عصبي در دوران پيري و سالمندي دچار تغييرات زيادي مي شوند. در سالمندي يك نوع عدم تحمل به گلوكز (قند خون) پيدا مي شود. مكانيسم سوخت و ساز چربيها با اختلال مواجه مي شود و هورمونهاي جنسي كاهش پيدا مي كند.

* و بالاخره در دوران سالمندي ميزان كلي آب بدن كاهش پيدا مي كند. وزن انسان كم مي شود و از اندازه قد نيز كاسته مي شود و اغلب قد خميده شده و آدم دوباره حالت جنيني به خودش مي گيرد. مطمئنا اين هم آغاز تولدي ديگر است ...ا

منبع: پيام زن

سلامت جامعه در گرو سلامت خانواده

بى ترديد در جوامع اسلامى خانواده خود را به عنوان يك

سازمان فناناپذير معرفى كرده است. به گونه اى كه اين سازمان كوچك در مقابل فشارهاى زندگى فوق العاده مقاوم و سرسخت مى باشد. هر انسانى در كنار پدر و مادر و ساير افراد خانواده رشد مى كند و بزرگ مى شود. او داراى يك سرى استعداد ذاتى است كه از پدر و مادر خود به ارث برده است سپس تحت تأثير عوامل مختلف محيطى تربيت مى شود. به بيان ديگر مجموعه ظرفيتها و توانايى ها به همراه تأثيرات تربيتى كسب شده از محيط، شخصيت هر فردى را مى سازد. با دقت در اين امر اين نتيجه حاصل مى آيد كه در شكل گيرى شخصيت و تربيت هر فردى، خانواده اولين و بزرگترين نقش را ايفا مى نمايد. اصولاً همه خانواده ها در هفت حوزه مشخص مسؤول مى باشند.

1_ حيطه اقتصادى (كسب درآمد، دخل و خرج و ...)؛

2_ حيطه تدبير منزل و مراقبتهاى بهداشتى (تهيه غذا، پوشاك، امنيت، ...)؛

3_ حيطه اوقات فراغت؛

4_ حيطه هويت شخصى (كمك به فرزندان تا احساس تعلق خاطر نمايند)؛

5_ حيطه عاطفى (نشان دادن محبت، همراهى و ابراز عواطف)؛

6_ حيطه اجتماعى (كمك به فرزندان تا روابط ميان گروهى و مهارتهاى اجتماعى را ياد بگيرند)؛

7_ حيطه تحصيلى و شغلى (سرپرستى فرزندان در انجام دادن وظايف تحصيلى و كمك به آنان در انتخاب و يافتن شغل)؛

براى رسيدن به اين اهداف، هر خانواده اى بايد:

1_ درآمدى داشته باشد؛

2_ از اعضاى خود نگهدارى و مراقبت نمايد؛

3_ به يكديگر مهر و محبت و علاقه نشان دهد؛

4_ تلاش كند تا فرزندان اجتماعى شده و از مواهب تحصيل بهره مند شوند.

در اين ميان ويژگيهاى رفتارى والدين، مذهب و طرز فكر، سطح ايمان، آداب و رسوم، تعصبات، سطح انديشه و فرهنگ در تربيت فرزندان كاملاً نافذ

است. نقش و نفوذ مادر در تربيت فرزندان به لحاظ وراثت و تأثيرگذارى، بى ترديد مهم تر از ديگر اعضاى خانواده مى باشد. مادران چه در دوران باردارى و چه در دوران شيرخوارگى طفل خود، صفات متعددى را به نوزاد منتقل مى نمايند. سپس كودك تا مدتها در دامان و آغوش مادر است و در كنار او و به دنبالش در خواب و حركت مى باشد. اين مادر است كه درس نيكى و بدى را به كودك مى آموزد. با اينكه در تربيت فرزند، نقش پدر بعد از مادر قرار دارد با اين وجود پدر نيز داراى تأثيرات وراثتى و محيطى در كودك مى باشد. از نقطه نظر وراثتى پدر منتقل كننده صفات و ويژگيهاى خود و اجدادش و در جنبه محيطى منتقل كننده خلق و خو، طرز برخوردها، آداب و اخلاق، دانش و ... مى باشد.

نيروى پرقدرتى كه باعث خواهد شد يك دختر يا پسر با جامعه و خانواده سازگار شود، وجود مادرى است كه از ازدواج خود راضى و شجاعت و اعتماد به نفس دارد و پدرى كه حامى خانواده است و امنيت مالى، اعتقاد به ارزشها و ... را براى خانواده خود به ارمغان مى آورد. البته بايد توجه داشت اگر در خانواده اى برادر و خواهر ارشد باشد، آنان در رفتار كوچكترها اثر خواهند گذاشت. آنان گاهى در قبال خردسالان نقش پدرى يا مادرى را ايفا مى نمايند كه اين امر خود سبب دوگانگى در انضباط طفل شده و در مواردى ممكن است حتى موجب سقوط و لغزش وى گردند چرا كه فرزندان بالغ و نوجوان در صورت انحراف اخلاقى خواسته هاى خود را در باره ديگر خواهران و برادران اعمال مى نمايند.

در اين ميان لازم

است به خود فرد نيز اشاره اى داشته باشيم. هر كودكى در آغاز حياتش صرفا تحت تأثير عوامل زيستى، محيطى، دوستان و همبازى هايش مى باشد و آنچه را كه برايش در نظر گرفته اند و پيش بينى كرده اند، مورد رعايت و عمل و اجرا قرار مى دهد اما اين وضعيت هميشگى و به همان صورت اوليه باقى نمى ماند. در مراحلى از حيات، به ويژه از مرحله اى كه بچه وارد سن تميز و تشخيص مى شود و مى تواند به حسن و قبح اشيا و رفتار و افكار پى ببرد، خود در سازندگى و تربيتش دخيل مى شود و اين بستگى به خود وى دارد كه چقدر در اين امر كوشا و موفق بشود و به زودى خير و صلاح مى تواند توسط آنان در جامعه رشد يابد و يا بر عكس مفاسد و كج رويها از طريق آنان در اجتماع پديدار گردد و بدين گونه است كه محيط زندگى اجتماعى مى تواند پاك باشد يا بر عكس آلوده. مى تواند توأم با فضيلت باشد و يا بر عكس توأم با رذالت. تربيت پدر، مادر، خواهر و برادر و خود فرد است كه به عنوان عناصر اصلى و مربى مى تواند افراد و يك جامعه را به سوى فلاح و رستگارى رهنمون سازد.

منبع: مجله پيام زن

همه چيز درمورد سردترين نقطه خانه

در دنياي امروزي حتي فكر زندگي بدون وسايل الكتريكي انسان را آزار مي دهد. «يخچال» يكي از اين وسايلي است كه هم زندگي بدون آن سخت مي شود و هم بيماري هاي مختلفي بدون آن رواج پيدا مي كنند، چون موادغذايي بدون يخچال زود خراب مي شوند. در اين حالت براي اينكه موادغذايي خراب نشوند بهتر است كه روزانه و به اندازه نياز،

آنها را خريداري كرد، كه اين كار آساني نيست، پس بايد از كسي كه اين وسيله ارزشمند را براي جامعه بشري اختراع كرده سپاسگزار بود. در سال 1858 ميلادي «فرديناند كار» در جستجوي راهي براي نگهداري موادغذايي به مدت طولاني تري، موفق به اختراع يخچال شد. وي توانست دنياي صنايع غذايي را با اختراع يخچال دچار تحول كند. سرد كردن و انجماد يكي از متداول ترين روش هاي نگهداري موادغذايي است كه موجب طولاني شدن زمان ماندگاري آنها مي شود. استفاده از يخچال براي نگهداري برخي موادغذايي فاسدشدني مانند گوشت، مرغ، ماهي و لبنيات، ضروري است. همچنين يخچال به تازه ماندن بعضي موادغذايي مانند سبزي و ميوه خام و ايجاد طعم دلنشين و خنك در نوشيدني ها كمك مي كند. حداكثر زمان ماندگاري موادغذايي فاسدشدني و نيز بسياري از ميوه ها و سبزي ها در صفر درجه سانتيگراد دو هفته، در5 درجه سانتيگراد يك هفته و در درجه حرارت اتاق(22 درجه سانتيگراد) چند ساعت است.

غذاي سرد سالم تر است

با تغيير شيوه زندگي، نياز ما به يخچال بيشتر شده است. به دفعات كمتري خريد مي كنيم، ولي هربار ميزان بيشتري موادغذايي مي خريم. در نتيجه موادغذايي بيشتري را براي مدت طولاني تر در يخچال نگهداري مي كنيم.

چند نكته مهم

دماي سردترين قسمت يخچال را بين صفر تا 5 درجه سانتيگراد نگهداريد.

پس از باز كردن در قوطي كنسرو، محتويات آن را در ظرفي خالي كنيد و روي آن را بپوشانيد. در غير اين صورت ممكن است قوطي، غذا را آلوده كند.

غذايي را كه تاريخ مصرف آن گذشته است، دور بريزيد. برچسب موادغذايي

را در ارتباط با درجه حرارت محل نگهداري و زمان ماندگاري كنترل كنيد.

يخچال را بيش از حد پر نكنيد زيرا هواي خنك، كه يخچال را سرد نگه مي دارد، نمي تواند جريان پيدا كند.

يخچال را نزديك اجاق گاز يا منبع حرارتي ديگر قرار ندهيد.

فاسد شدني ترين غذاها را در سردترين قسمت يخچال بگذاريد.

قسمت هاي مختلف يك يخچال و موادغذايي

سردترين قسمت(0 تا 5 درجه سانتيگراد): در اين قسمت غذاهايي را قرار دهيد كه بايد سالم نگه داشته شوند. روي موادغذايي خام را بپوشانيد يا آنها را بسته بندي كنيد. موادغذايي كه بايد در اين قسممت نگهداري شوند شامل: غذاهاي پخته سرد مانند غذاهاي آماده مصرف، انواع پيراشكي، مرغ آماده مصرف، شير، ماست و پنير تازه; انواع گوشت پخته، سوسيس و كالباس; سالادهاي آماده مانند سالاد سيب زميني و الويه; غذاهاي خانگي مانند انواع خورش و آبگوشت و شيريني خامه اي. گوشت، مرغ و ماهي تميزشده را هميشه در سردترين قسمت يخچال و حتما در ظروف در بسته نگهداريد و آنها را هرچه سريع تر مصرف كنيد و براي مدت طولاني تر در فريزر بگذاريد.

قسمت هاي خنك: در اين قسمت موادغذايي را كه بهتر است خنك نگه داشته شوند تا براي مدت بيشتري تازه بمانند، بگذاريد، مانند: آب ميوه و پنير سفت مانند پنير پيتزا; ظروف و شيشه هاي بازشده سس سالاد، سس گوجه فرنگي و مربا كه برچسب «در يخچال نگهداري شود» داشته باشند; كره، مارگارين روغن هاي خوراكي و تخم مرغ. درصورت وجود قسمت هاي مجزاي مخصوص(جاي كره و تخم مرغ) مي توان از آنها استفاده كرد. تخم مرغ

پس از خريد بايد در يخچال نگهداري شود. در صورتي كه روي بسته توصيه هايي شده است، به آنها عمل كنيد.

جا ميوه اي: اين قسمت گرم ترين منطقه يخچال است. سبزي، ميوه و مواد اوليه سالاد ماند كاهوي خرد نشده، گوجه فرنگي و تربچه را مي توانيد در اين قسمت نگهداري كنيد. بعضي از ميوه ها و سبزي ها مانند موز، ليمو و گوجه فرنگي را بهتر است در دماي بالاتر از 10 درجه سانتيگراد نگهداريد تا كيفيت آن ها به خوبي حفظ شود.

يخچال را بيش از حد پر نكنيد

برخلاف فريزر كه در صورت پر بودن بهتر كار مي كند، يخچال نبايد بيش از حد پر شود. پر بودن بيش از حد يخچال، باعث توقف جريان هواي خنك(كه غذا را سرد نگه مي دارد) مي شود.

وقتي زياد خريد مي كنيد، مجبور مي شويد به زور آنها را در يخچال جا دهيد. سعي كنيد نوشيدني هايي را كه براي مصرف فوري احتياج داريد، در يخچال بگذاريد و پس از مصرف به تدريج جايگزين كنيد كه اين نوشيدني ها شامل: نوشابه هاي گازدار مثل كولا، آب ميوه پاكتي، ما»الشعير و آب معدني است.

بسياري از ظروف و شيشه هاي مربا، سس و غيره را فقط پس از باز كردن در آن ها، بايد در يخچال نگهداري كرد.

لازم نيست براي سالم ماندن نوشابه آن را در يخچال نگهداريد. نوشابه سرد فقط طعم بهتري دارد.

آيا سردترين قسمت يخچال به اندازه كافي سرد است؟ براي فهميدن اين موضوع به دماسنج يخچال نياز داريد.

دماسنج مناسب يخچال را انتخاب كنيد.

دماسنج يخچال را كه قيمت چنداني ندارد،

مي توان از فروشگاه هاي بزرگ و زنجيره اي، فروشگاه هاي لوازم خانگي و برخي كارخانه هاي سازنده يخچال خريداري كرد. نوعي را انتخاب كنيد كه خواندن آن راحت باشد.

از دماسنج جيوه اي استفاده نكنيد كه ممكن است بشكند و موادغذايي را آلوده كند.

دماي سردترين قسمت يخچال را به صفر تا 5 درجه سانتيگراد برسانيد. براي اين كار لازم نيست يخچال را خالي كنيد. سپس كارهاي زير را به ترتيب انجام دهيد:

1) دماسنج را در سردترين قست يخچال قرار دهيد، جايي كه به محض باز كردن در يخچال بتوانيد آن را بخوانيد.

2) در يخچال را ببنديد و چند ساعت(ترجيحا شب تا صبح) آن را باز نكنيد تا دماي آن ثابت بماند.

3) بدون برداشتن دماسنج دما را بخوانيد. اگر بين صفر تا 5 درجه سانتيگراد نبود درجه ترموستات يخچال را تنظيم كنيد. سپس مرحله 2 را تكرار كنيد و دوباره دما را بخوانيد.

4) اگر دماي يخچال هنوز به ميزان مطلوب نرسيده است، ترموستات يخچال را دوباره تنظيم كنيد.

نكته: فراموش نكنيد كه بين هر بار تنظيم ترموستات يخچال و خواندن دما بايد چند ساعت فاصله باشد.

فلور قارچي و نقش آن در بيماري هاي تنفسي زائران

چكيده

با توجه به بروز بيماري تنفسي در تعداد قابل توجهي از زائران خانه خدا، در طي مراسم حج تمتع سال هاي اخير و عوارض و مشكلات ناشي از آن، تعيين عامل اتيولوژيك بيماري مزبور جهت پيش گيري، كنترل و درمان آن، لازم و ضروري به نظر مي رسد. آنچه مسلم است، عوامل ميكروبيال محيطي در ايجاد بيماري هاي تنفسي نقش مهم و اساسي دارند. در مان اين عوامل، قارچ ها ارگانيسم هايي با پراكندگي وسيع در طبيعت هستند كه اسپور آن ها از راه هوا پخش

شده و همواره در محيط وجود دارند و قادرند اثرات زيان باري بر سلامت انسان داشته و منجر به بروز عفونت، آلرژي و حتي عوارض توكسيك گردند.

مواد و روش ها: در مطالعة اخير، با جمع آوري و كشت نمونه هاي به دست آمده از محيط، در محل اقامت و تجمع زائران ايراني، در طي مراسم حج 1383 و با انجام تست هاي سرولوژيك بر روي دو نمونه خون 146 زائر داوطلب، به فاصله 8 هفته، سعي گرديد نقش قارچ ها در ايجاد بيماري تنفسي حجاج مورد بررسي و ارزيابي قرار گيرد.

يافته ها: در اين مطالعه، جمعاً 3521 كلني، شامل 23 جنس و گونة مختلف قارچي، از محل اقامت حجاج در شهرهاي مكه و مدينه و مناطق عرفات و منا جدا گرديد كه شامل قارچ هاي رشته اي ساپروفيت 79%، قارچ هاي رشته اي پاتوژن (درماتوفيت) 6/3% و قارچ هاي مخمري 4/17% بود. گونه هاي آسپرژيلوس شايع ترين (4/43 %) عوامل قارچي جدا شده در اين بررسي بودند. تست هاي كانترايمونوالكتروفورزيس ولاتكس آگلوتيناسيون كه جهت تشخيص بيماري هاي قارچي فرصت طلب (آسپرژيلوزيس، كانديديازيس و كريپتوكوكوزيس) به عمل آمد، همگي منفي بوده و مورد مثبتي مشاهده نگرديد.

نتيجه گيري و توصيه ها: نتايج به دست آمده از اين مطالعه، گرچه نقش قارچ ها را در ايجاد بيماري تنفسي حجاج تأييد نمي نمايد ولي با توجه به تنوع بيماري ها و عوارض ايجاد شده توسط قارچ ها و مشكلات تشخيص باليني آن ها، تأثير قارچ ها بر سيستم ايمني بيمار و ايجاد زمينه جهت بروز ديگر عفونت ها و يا عفونت ثانويه با قارچ ها، توصيه مي شود كه در صورت تداوم بروز بيماري تنفسي در طي مراسم حج، بررسي جامع تر و كامل تري به عمل آمده و نقش قارچ ها مورد ارزيابي بيشتري قرار گيرد.

كلمات كليدي:

حج تمتّع، حجاج ايراني، بيماري تنفسّي قارچي، فلور قارچي محيط.

مقدمه

قارچ ها ارگانيسم هايي متجاوز از صدهزار (100000) گونة مختلف با پراكندگي وسيع در طبيعت مي باشند(1). اسپور قارچ ها از طريق هوا پخش شده، مدّت هاي طولاني به صورت معلق باقي مانده و با نشستن بر سطوح مختلف منجر به آلودگي آن ها مي گردند. از طرف ديگر، اسپورهاي جايگزين شده بر روي سطوح نيز قادرند بارديگر به اسپورهاي معلّق در هوا تبديل گردند(2). بنابراين، با ادامة اين روند، شاهد آلودگي دائمي محيط با اسپورهاي قارچي خواهيم بود كه مي تواند اثرات زيان باري بر سلامت انسان داشته باشد و منجر به بروز عفونت، آلرژي و حتي عوارض توكسيك ناشي از تماس با اين عوامل گردد(3). به اين ترتيب، تعيين فلور قارچي محيط، جهت ارزيابي ارتباط بين قارچ هاي محيطي و اثرات مضر و بيماري زاي آن ها، لازم و ضروري خواهد بود.

با توجه به بروز بيماري نسبتاً شديد تنفسّي با اتيولوژي نامشخّص در تعداد قابل توجهي از زائران خانة خدا در سال هاي اخير(4) و با در نظر گرفتن نقش احتمالي قارچ ها در بروز اين بيماري، مطالعة اخير جهت تشخيص بيماري قارچي و تعيين فلور قارچي محيط در محل اقامت زائران ايراني حج تمتع، در سال 1383 صورت گرفت. مسلماً اطلاعات به دست آمده از اين مطالعه، مي تواند در تعيين نقش قارچ ها به عنوان عوامل مضر و بيماري زا كمك كرده، راهنمايي جهت استفاده از روش صحيح تشخيصي و اتخاذ راهكارهاي مناسب درماني باشد و اهميت قارچ ها را به عنوان عوامل تهديد كنندة سلامت حجاج در طي مراسم حج نشان دهد.

مواد و روش ها

جهت انجام اين تحقيق، نمونه برداري در دو بخش مختلف به عمل آمد:

1_ نمونه برداري از

محيط

2_ نمونه برداري از افراد داوطلب.

محل نمونه برداري از محيط، اقامتگاه زائران در شهرهاي مكه و مدينه و نيز چادرهاي محل اقامت اين افراد در مناطق منا و عرفات بود. نمونه برداري از محيط در دو بخش نمونه برداري از هوا و سطوح به عمل آمد. جمع آوري نمونه در مكه و مدينه در يك نوبت، ولي در مناطق منا و عرفات با توجه به وضعيّت خاص محيطي و بياباني بودن منطقه و استفاده از چادر جهت اسكان حجاج، در دو نوبت قبل و بعد از ساكن شدن افراد انجام شد.

جهت نمونه برداري از هوا از روش پليت باز استفاده شد و بدين منظور پليت هاي محتوي محيط هاي كشت سابورودكسترو آگار (S) و برين هارت اينفوژن آگار (BHI) به مدت ده دقيقه در ارتفاع يك متري از سطح زمين قرار داده شدند. سپس با گذاشتن درپوش، پليت هاي مزبور در دماي محيط و 37 درجة سانتي گراد (به ترتيب براي محيط هاي S و BHI) نگهداري شده و روزانه از نظر رشد كلني هاي قارچي كنترل و بررسي گرديدند. لازم به ذكر است كه جهت دقت در انجام آزمايش ها، تمامي پليت هاي مورد استفاده در اين مطالعه، ابتدا به مدت 24 ساعت در دماي 37 درجة سانتي گراد قرار داده شده، بعد از اطمينان از عدم آلودگي، براي نمونه برداري به كار رفتند. ضمناً به منظور كم كردن خطاي نمونه برداري، پليت گذاري در هر مكان به صورت سري دوتائي براي فضاي به اندازه تقريبي 2*3*3 متر صورت گرفت. براي نمونه برداري از سطوح، از سواب و موكت استريل استفاده شد و از سطوح مختلف مانند كف، ديوار، پنجره و

وسايل گوناگون داخل اتاق ها و همينطور سطوح داخلي و درزهاي چادرها و وسايل موجود در آن ها نمونه برداري گرديد. نمونه برداري از كف و ديوارهاي اتاق ها، با استفاده از روش موكت انجام شد و با كشيدن يك تكه موكت به ابعاد تقريبي 4*4 سانتيمتر، بر روي اين سطوح نمونة لازم جمع آوري و با تكان دادن و تماس موكت مزبور بر روي پليت هاي محتوي محيط هاي S و BHI كشت به عمل آمد. جهت نمونه برداري از ساير سطوح سواب استريل مرطوب شده با سرم فيزيولوژي به كار رفت و با كشيدن آن بر روي اين سطوح، نمونه برداري انجام گرديده، نمونه ها بر روي محيط هاي S و BHI به روش ميكروب شناسي كشت داده شدند. تماس محيط هاي كشت در دماي محيط و 37 درجه سانتي گراد (به ترتيب براي محيط هاي S و BHI) قرار گرفته روزانه از نظر رشد كلني هاي قارچي كنترل گرديدند. در نهايت با كنترل محيط هاي كشت، تعداد كلني هاي قارچي و مشخّصات آن ها ثبت شده و با انجام اسلايد كالچر و مطالعه ساختمان ميكروسكوپي، قارچ هاي جدا شده از محيط، شناسايي گرديدند.

در ضمن، براي تشخيص بعضي از گونه هاي قارچي، از تست هاي بيوشيميايي نيز استفاده شد.

با توجه به مشكلات باليني براي تشخيص بيماري هاي ريوي ناشي از قارچ ها(1)، در اين مطالعه از روش هاي آزمايشگاهي براي تشخيص بيماري در افراد داوطلب استفاده گرديد. به اين منظور با در نظر گرفتن شيوع قابل ملاحظه بيماري در سال هاي قبل (4)، تعداد 210 نفر از زائران به صورت تصادفي انتخاب شدند تا دو نمونه خون (لخته ناشتا) اين افراد به حج و نمونه دوم بعد از بازگشت آن ها گرفته شد. گفتني

است كه از افراد فوق تنها 146 نفر بعد از بازگشت همكاري لازم را در دادن نمونه خون داشتند. نمونه هاي سرم در آزمايشگاه سرولوژي واحد قارچ شناسي دانشكدة بهداشت دانشگاه علوم پزشكي تهران، از جهت تشخيص بيماري هاي قارچي ناشي از قارچ هاي فرصت طلب شايع (كانديدا، آسپرژيلوس و كريپتوكوكوس) مورد آزمايش قرار گرفتند. تست هاي به عمل آمده، شامل كانترايمونوالكتروفورزيس (CIE) و لاتكس آگلوتيناسيون (LAT) بود. با توجه به آندميك بودن قارچ هاي پاتوژن حقيقي، محدود بودن آن ها به مناطق خاص جغرافيايي و عدم سرايت اين عفونت ها از فرد به فرد (1) و نيز جدا نشدن قارچ هاي مزبور از نمونه هاي مزبور محيطي در اين مطالعه، بيماري ناشي از آن ها، مورد بررسي قرار نگرفت.

يافته ها

تعداد كل 3521 كلني قارچي از محيط (هوا و سطوح) محل استقرار حجاج در كاروان هاي مورد مطالعه جدا گرديد (جدول شماره 1) كه مشتمل بر 23 جنس و گونة مختلف بود. قارچ هاي رشته اي ساپروفيت اكثريت (79 ?) موارد را تشكيل داده و قارچ هاي مخمّري تنها در 4/17? موارد مشاهده شدند.

كاروان هاي حجاج جدول شماره 1 _ قارچ هاي جدا شده از محلّ استقرار ايراني در مكه، مدينه و مناطق منا و عرفات به ترتيب فراواني _ حج تمتع 1383

قارچ

تعدادكلني

درصد

Aspergillus spp

1528

4/43

Zygomycete spp

390

11

Rhodotorula rubra

252

1/7

Yeasts

187

3/5

Candida spp

174

9/4

Cladosporium spp

101

9/2

Chrysosporium spp

92

6/2

Acremoniom spp

91

6/2

Peinicillium spp

84

4/2

Curvularia spp

71

2

Alternaria spp

59

7/1

Paecilomyces spp

58

6/1

Fusarium spp

57

6/1

Microsporum audouinii

53

5/1

Ulocladium spp

52

4/1

Drechslera spp

40

1/1

Pseudallescheria boydii

36

1

Trichophyton verrucosum

31

9/0

Geotuchum spp

28

8/0

Aureobasidium spp

27

8/0

قارچ

تعدادكلني

درصد

Epidermophyton floccosum

22

6/0

Trichiphyton schoenleinii

21

6/0

Scopulariopsis spp

18

5/0

Chaetomium spp

17

5/0

Stemphylium spp

15

4/0

Phoma spp

9

2/0

Trichothecium

8

2/0

3521

100

قارچ هاي رشته اي پاتوژن شامل ميكروسپوروم ادوئيني، اپيدرموفيتون فلوكوزوم، ترايكوفايتون و روكوزوم و ترايكوفايتون شوئن لايني از جمله قارچ هاي جدا شده در اين بررسي بودند كه 6 /3 ? موارد را شامل مي شدند (نمودار شماره 1). جنس آسپرژيلوس با 1528 كلني (4/43 ?) شايع ترين قارچ جدا شده در اين بررسي بود كه بعد از انجام اسلايد كالچر به ترتيب فراواني، شامل گونه هاي فلاووس (5/31 ?)، نايجر (2/28 ?)، فوميگاتوس (23?)، ترئوس (2/15?) و نيدولانس (2?) بود. زايگوميست ها با 390 كلني (11?) دومين گروه قارچ هاي شايع مشتمل بر گونه هاي موكور (8/51 ?)، رايزوموكور (7/26?)، رايزوپوس (7/19 ?) و كانينگاملا (8/1?) بودند. شايع ترين قارچ مخمّري جدا شده در اين بررسي رودوتورولا روبرا (با 252 كلني) بود كه 1/7 ? موارد را تشكيل داده و از نظر فراواني بعد از زايگوميسيت ها قرار داشت. گونه هاي كانديدا كلاً 9/4 ? قارچ هاي جدا شده را شامل بودند و ساير گونه هاي قارچي در اين مطالعه كمتر از 3 ? موارد را تشكيل مي دادند.

نمودار شماره 1 _ فراواني مطلق و نسبي قارچ هاي جدا شده از محل استقرار كاروان هاي حجاج ايراني _ حج تمتع 1383

با بررسي و مقايسة قارچ هاي جدا شده از محيط در محل استقرار كاروان ها در مكه، مدينه و مناطق عرفات و منا (جداول 5 _ 2) مشخص گرديد كه قارچ هاي محيطي در مناطق عرفات و منا از

تنوّع بيشتري در مقايسه با مكه و مدينه برخوردار بوده اند ولي در تمامي اماكن مورد مطالعه قارچ هاي جنس آسپرژيلوس، شايع ترين عوامل قارچي جدا شده را تشكيل مي دادند. در بررسي قارچ هاي جدا شده از مكه و مدينه (جداول شماره 2 و 3)، نكات شايان ذكر جداسازي قابل توجه قارچ مخمّري رودوتورولا روبرا (5/27?) از نمونه هاي محيطي در مدينه و نيز جداسازي قارچ پاتوژن حيوان دوست تريكوفايتون و روكوزوم از محل استقرار حجاج در مكه بود. همان طور كه پيش تر آمد، نمونه برداري در مناطق عرفات و منا در دو نوبت قبل و بعد از استقرار حجاج، در چادرها صورت گرفت (جداول 4 و 5). با انجام تست آماري (X2) اختلاف معني داري (P < 0.005) در ميزان قارچ هاي جداشده از محيط قبل و بعد از ورود حجاج در اين چادرها ملاحظه گرديد. بالاخره جداسازي درماتوفيت هاي پاتوژن (حيوان دوست و انسان دوست) از چادرهاي محل استقرار حجاج نيز قابل توجه بود.

جدول شماره 2 _ قارچ هاي جدا شده از محل استقرار كاروان هاي حجاج ايراني در مكه به ترتيب فراواني _ حج تمتع 1383

قارچ

تعدادكلني

درصد

Aspergillus spp

228

1/45

Zygomycete spp

63

4/12

Candida spp

50

9/9

Cladosporinm spp

48

5/9

Paecilomyces spp

42

3/8

Yeasts

34

7/6

Chrysosporium spp

27

3/5

Alternaria spp

7

3/1

Trichophyton verrucosum

6

2/1

505

100

جدول شماره 13 _ قارچ هاي جدا شده از محل استقرار كاروان هاي حجاج ايراني در مدينه به ترتيب فراواني _ حج تمتع 1383

قارچ

تعداد كلني

درصد

Aspergillus spp

301

5/42

Rhodotirula rubra

194

5/27

Candida spp

54

5/7

Yeasts

53

6/7

قارچ

تعداد كلني

درصد

Alternaria

spp

36

5

Acremonium spp

34

8/4

Zygomycete spp

19

6/2

Penicillium spp

17

4/2

جمع

708

100

در اين مطالعه از 210 نفر داوطلب، 146 نفر همكاري لازم را در دادن نمونة خون، بعد از بازگشت داشتند. لذا تست هاي سرولوژيك نوبت دوم بر روي نمونه هاي اين تعداد از داوطلبين (146 نفر) صورت گرفت. نتيجه تست هاي به كار رفته يعني LAT , CIE كه جهت تشخيص آسپرژيلوزيس، كانديديازيس و كريپتوكوكوزيس به عمل آمد، همگي منفي بود و مورد مثبتي مشاهده نگرديد.

جدول شماره 4 _ قارچ هاي جدا شده از چادرهاي منطقه عرفات قبل و بعد از استقرار كاوران هاي حجاج ايراني به ترتيب فراواني _ حج تمتع 1383

قارچ

قبل

بعد

تعداد كلني

درصد

تعداد كلني

درصد

Aspergillus spp

350

4/49

375

3/44

Zygomycete spp

122

2/17

140

7/16

Chrysosporium spp

52

3/7

8

9/0

Yeasts

43

6

16

9/1

Candida spp

26

7/3

20

4/2

Acremonium spp

20

8/2

14

7/1

Cladosporium spp

18

5/2

-

-

Fusarium spp

17

4/2

33

4

قارچ

قبل

بعد

تعداد كلني

درصد

تعداد كلني

درصد

Curvularia spp

16

4/2

39

7/4

Trichophyton schoenleinii

11

5/1

10

2/1

Microsporum audouinii

10

4/1

25

3

Phoma spp

9

2/1

-

-

Stemphylium spp

8

2/1

7

8/0

Alternaria spp

7

9/0

-

-

Ulocladium spp

-

-

50

6

Drechslera spp

-

-

33

4

Geotrichum spp

-

-

25

3

Chaetomium spp

-

-

16

9/1

Aureobasidium spp

-

-

9

1

Scopulariopsis spp

-

-

9

1

Pseudallescheria boydii

-

-

7

8/0

جمع

709

100

837

100

جدول شماره

5 _ قارچ هاي جدا شده از چادرهاي منطقه منا قبل و بعد از استقرار كاروان هاي حجاج ايراني به ترتيب فراواني _ حج تمتع 1383

قارچ

قبل

بعد

تعداد كلني

درصد

تعداد كلني

درصد

Aspergillus spp

109

2/38

165

6/34

Penicillium spp

37

9/12

30

3/6

Yeasts

21

4/7

20

2/4

قارچ

قبل

بعد

تعداد كلني

درصد

تعداد كلني

درصد

Aureobasidium spp

18

3/6

-

-

Rhodotorula rubra

16

6/5

42

8/8

Candida spp

13

5/4

11

3/2

Cladosporium spp

12

2/4

23

8/4

Epidermophyton fliccosum

10

5/3

12

5/2

Zygomycete spp

10

5/3

36

5/7

Alternaria spp

9

2/3

-

-

Microsporum audouinii

7

4/2

11

3/2

Trichophyton verrucosum

5

7/1

20

2/4

Acremonium spp

5

7/1

18

7/3

Trichothecium spp

4

4/1

4

8/0

Drechslera spp

3

1

4

8/0

Paecilomyces spp

3

1

13

7/2

Pseudallescheria boydii

2

7/0

26

4/5

Ulocladium spp

1

3/0

1

2/0

Curvularia spp

_

-

16

3/3

Scopulariopsis spp

-

-

9

9/1

Fusarium spp

-

-

7

5/1

Chrysosporium spp

-

-

5

1

Geotrichum spp

-

-

3

6/0

Chaetomium spp

-

-

1

2/0

جمع

285

100

477

100

بحث

با توجه به همه¬گيري بيماري تنفّسي در بين زائران حج، در سال هاي اخير و موربيديتي قابل ملاحظة اين عارضه(4)، تعيين عامل اتيولوژيك بيماري جهت پيش گيري، تشخيص و درمان آن، در اجتماع بزرگ حجاج لازم و ضروري به نظر مي رسد.

آنچه مسلم است عوامل ميكروبيال محيطي همواره در ايجاد بيماري هاي تنفسي نقش مهم و اساسي دارند. در بين اين عوامل قارچ ها ارگانيسم هايي هستند كه اغلب از محيط

جدا شده و تماس با آن ها مي تواند اثرات زيان باري بر سلامت انسان داشته منجر به بروز عفونت، آلرژي و حتي عوارض توكسيك گردد (3، 2 و 5). لازم به ذكر است كه قارچ ها از نظر ميزان اسپوري كه وارد محيط مي نمايند، با يكديگر متفاوت بوده و عوارض ناشي از آن ها بسته به نوع و گونه قارچ متغيّر است. به علاوه واكنش افراد مختلف در برابر عوامل قارچي نيز متفاوت است (6 و 7). بنابراين، جداسازي قارچ ها از منابع محيطي يكي از اصول اساسي در تعيين و شناخت اين عوامل در محيط و بررسي نقش احتمالي آن ها در ايجاد عوارض مختلف در انسان مي باشد. آلودگي محيط با قارچ ها به طور كلي در دو بخش آلودگي محيط داخل و خارج محل سكونت و زندگي افراد مطالعه مي گردد. آلودگي محيط داخلي با اسپورهاي قارچي و اثرات آن بر سلامت انسان موضوعي است كه اخيراً مورد توجه بسيار واقع شده است. اين عوارض مي تواند ناشي از تماس طولاني با ارگانيسم و يا منتج از آلودگي شديد فضاي داخل ساختمان ها با اسپورهاي قارچي باشد (8).

منشأ عوامل قارچي داخل ساختمان ها و محل اقامت افراد، اغلب همان المان هاي قارچي محيط خارج از اين مكان هاست. ولي با توجه به نياز قارچ ها به منابع غذايي، حرارت و رطوبت مناسب، در صورتي كه وضعيت بهتري در داخل ساختمان براي آن ها فراهم گردد و به خصوص اگر رطوبت كافي و لازم تأمين شود، محيط جهت رشد قارچ بسيار مساعدتر شده، اسپور فراواني توليد خواهد شد. به اين ترتيب فلور قارچي محيط داخل ساختمان ها، اغلب مشابه محيط خارج است ولي در صورت وجود شرايط مناسب جهت رشد

قارچ، ممكن است شاهد آلودگي بيشتر محيط داخل در مقايسه با محيط خارج از اين اماكن باشيم (7، 9).

با توجه به مطالب فوق، در مطالعة اخير با جمع آوري و كشت نمونه هاي به دست آمده از هوا و سطوح مختلف در محل اقامت و تجمع زائران سعي گرديد تا فلور قارچي محيط زندگي آن ها تعيين گردد تا بتوان در مورد نقش و اهميت قارچ ها در بيماري تنفسي حجاج اظهار نظر نمود.

نتايج به دست آمده از اين مطالعه نشان داد كه قارچ هاي رشته اي ساپروفيت (كَپَكها) 79 درصد قارچ هاي جدا شده از محيط را در محل اقامت زائران تشكيل مي دهند كه ناشي از تطابق خوب اين دسته از قارچ ها با محيط و رشد آن ها بر روي مواد ارگانيك و حتي غير ارگانيك در وضعيت آب و هوايي مختلف است (9).

در اين مطالعه همچنين قارچ هاي جنس آسپرژيلوس شايع ترين عوامل جدا شده از محيط بودند كه اين يافته با ساير مطالعات به عمل آمده در دنيا مطابقت دارد، زيرا بر اساس بررسي هاي انجام شده گونه هاي آسپرژيلوس از شايع ترين قارچ هاي محيطي و عامل مهم بيماري هاي قارچي انسان مي باشد (10).

لازم به ذكر است كه اگر چه قارچ هاي ساپروفيت در افراد سالم، به ندرت عامل عفونت و بيماري مهاجم بوده و معمولاً در بيماران با نقص سيستم ايمني مي توانند به صورت يك عامل پاتوژن و خطرناك عمل نمايند، ولي استنشاق تعداد زيادي اسپورهاي اين قارچ ها در افراد سالم نيز ممكن است منجر به بروز بيماري گردد.(11) از طرف ديگر اين قارچ ها از عوامل مهم در ايجاد آلرژي هاي تنفسي مي باشند. به طوري كه بيش از 80 جنس از قارچ هاي ساپروفيت با علايم و

سمپتومهاي آلرژيك دستگاه تنفسي همراه بوده اند. گرچه در بين آن ها اعضاي جنس آسپرژيلوس عامل مهم بيماري آلرژيك در انسان هستند (9، 10، 12، 13) ولي ساير قارچ هاي از جمله جنس هاي كورولاريا، پني سيليوم و آلترناريا كه در مطالعه اخير نيز از نمونه هاي محيطي جدا شدند از عوامل مهم در ايجاد آلرژي و آسم مي باشند. ذكر اين نكته نيز ضروري است كه افراد حساس به اسپور بعضي قارچ ها ممكن است به اسپور قارچ هاي ديگر حساسيت نداشته باشند. علايم باليني بيماران هم به اندازة اسپورها بستگي دارد، به طوري كه اسپورهاي بزرگتر در نازوفارنكس قرار گرفته و با علايم رينيت همراه اند، در حالي كه اسپورهاي كوچكتر از 10 ميكرون (به خصوص كمتر از 5 ميكرون) قادرند به راه هاي هوايي انتهايي رسيده عامل واكنش هاي آلرژيك به صورت آسم باشند و از آنجايي كه اندازه اسپورهاي قارچي متفاوت مي باشد، بنابراين علايم واكنش هاي آلرژيك مي تواند در سيستم تنفسي فوقاني و تحتاني، همزمان بروز نمايد (6، 9 و 12).

نكته قابل توجه ديگر تعداد اسپورهاي موجود در هواست. با وجودي كه هنوز نمي دانيم چه تعداد اسپور جهت بروز واكنش هاي آلرژيك لازم است ولي با مطالعات انجام شده مشخص گرديده كه به هر حال ارتباطي بين شدت علايم و سمپتوم هاي آلرژيك با ميزان اسپور استنشاق شده، وجود دارد. يعني هر چه شدت آلودگي محيط بيشتر باشد، احتمال بروز واكنش هاي شديد آلرژيك بيشتر خواهد بود (14).

با توجه به آن كه 3 تا10 ? افراد نسبت به قارچ ها حساسيت دارند و اين نسبت در مبتلايان به آسم، به حدود 32 _ 10 ? (12) مي رسد و با جداسازي قارچ هاي آلرژي زا در اين مطالعه، اين احتمال وجود

دارد كه در صورت آلودگي شديد محيط تجمع و اسكان حجاج با اسپورهاي قارچي شانس بروز واكنش هاي شديد آلرژيك در افراد حساس افزايش يافته و زمينه اي جهت بروز عفونت هاي ثانويه تنفسي در آن ها باشد. در مطالعة اخير، براي تعيين اسپورهاي قارچي موجود در هوا، از روش پليت باز استفاده نموديم. اين روش به طور وسيع در بسياري از مطالعات در دنيا به كار رفته و اطلاعات با ارزشي در مورد انواع اسپورهاي زنده و قطعات هايف موجود در هوا مي دهد، ولي محدوديت هايي نيز دارد، زيرا تنها اسپورهايي را كه روي محيط قرار گرفته و رشد مي نمايند نشان داده و نمي تواند تراكم اسپورهاي موجود در هوا (spore concentration) را مشخص نمايد (6، 15). بنابراين، جهت بررسي و تشخيص حساسيت نسبت به قارچ ها در آينده علاوه بر تعيين نوع، مشخص نمودن ميزان تراكم اسپورها در محيط نيز لازم و مفيد خواهد بود.

همانطور كه قبلاً ذكر گرديد وجود قارچ ها در محيط مي تواند اثرات و عوارض مختلفي را براي انسان به دنبال داشته باشد. در سال هاي اخير توجه زيادي به قارچ هاي توكسيكوژن و مايكوتوكسين ها شده است. مايكوتوكسين ها متابوليت هاي ثانويه قارچ ها هستند كه توسط تعداد زيادي از گونه هاي قارچي توليد شده و مي توانند به دنبال استنشاق اسپور يا مواد آلوده به كپك وارد ريه شوند (9، 16، 17). مطالعات نشان مي دهد كه تماس هاي مكرر يا شديد با مايكوتوكسين هاي موجود در هوا منجر به تحريك سطوح مخاطي گرديده و با ضايعات التهابي چشم، بيني و گلو همراه است و به دنبال استنشاق نيز توكسين هاي مزبور به آلوئول ها رسيده و با ايجاد واكنش التهابي منجر به بروز پنومونيت توكسيك مي گردند كه

با تب، سردرد، علايم سرماخوردگي، خستگي و ضعف عمومي همراه است. در آلوئول هاي ريوي مايكوتوكسين ها با ممانعت از عمل بيگانه خواري ماكروفاژهاي ريوي و يا ساير مكانيسم ها منجر به بروز اختلال در عمل كرد سيستم ايمني شده و زمينه را براي شروع عفونت هاي باكتريال و حتي آسپرژيلوزيس مهاجم ريوي آماده مي نمايند.

در حيوانات آزمايشگاهي نشان داده شده كه تريكوتسن ها به شدت مانع سنتز پروتئين ها شده و ايموناساپرسيو هستند (9). قارچ هاي جدا شده در اين مطالعه مانند گونه هاي آسپرژيلوس، فوزاريوم، پني سيليوم و كلادوسپوريوم از قارچ هاي توكسيكوژنِِ شناخته شده مي باشند كه قادر به توليد توكسين در محيط هستند، ولي اين جداسازي نمي تواند دليل حتمي بر حضور مايكوتوكسين هاي قارچي در محل تجمع حجاج باشد زيرا شرايط فيزيكي لازم جهت توليد مايكوتوكسين ها بسيار اختصاصي بوده و اغلب متفاوت از شرايط لازم براي رشد قارچ است. از طرف ديگر عدم توانايي بعضي از گونه هاي قارچي در توليد توكسين در مطالعات اين ويترو به معناي عدم توليد توكسين توسط آن ها در محيط نمي باشد (9).

بنابراين جهت اظهار نظر دقيق به مطالعات بيشتري نياز خواهيم داشت. ولي با توجه به عوارض ذكر شده ناشي از تماس با مايكوتوكسين ها، با نامساعد نمودن شرايط لازم براي رشد قارچ ها در محل اسكان حجاج و جلوگيري از رشد قارچ هاي ساپروفيت مي توانيم از بروز عوارض ناشي از توكسين هاي قارچي در اين افراد جلوگيري به عمل آوريم (7، 9).

بخش ديگر اين مطالعه، بررسي 146 نفر زائر داوطلب از جهت ابتلا به بيماري هاي قارچي بود. با توجه به اين كه گونه هاي آسپرژيلوس تقريباً نيمي از قارچ هاي جدا شده از محيط را در اين بررسي به خود اختصاص داده بودند، لذا بيشترين

اسپورهاي قارچي كه زائران با آن ها در تماس بودند به اين جنس قارچي مربوط مي شد. از آنجايي كه علايم باليني و يافته هاي راديولوژيك آسپرژيلوزيس ريوي در اغلب موارد اختصاصي نيست، تشخيص بيماري معمولاً نياز به استفاده از روش هاي آزمايشگاهي دارد. ولي آزمايش هاي مستقيم و كشت خلط در فرم مهاجم به ندرت كمك كننده بوده و ارزيابي اين تست ها در ساير اشكال بيماري نيز با توجه به وجود اسپورهاي قارچ مزبور در هوا و احتمال كلنيزه شدن آن ها بر روي سطوح مخاطي و همين طور آلودگي آزمايشگاهي با اين قارچ ها، در اغلب مواقع مشكل مي باشد. اما تست هاي سرولوژيك (بر اساس يافتن آنتي بادي در سرم بيمار) در افراد بدون نقص سيستم ايمني اغلب مفيد و ارزشمند بوده و در 90_70? موارد در اشكال باليني آسپرژيولس آلرژيك، كلنيزه و مزمن مهاجم ريوي مثبت مي باشد. حتي نشان داده شده است كه استفاده از تست هاي مزبور در تشخيص فرم هاي مهاجم اين بيماري در افراد بدون نقص سيستم ايمني نيز ارزشمند است (1 و 18).

بنابراين، با توجه به آنكه افراد داوطلب هيچ كدام سابقه بيماري و نقص ايمني نداشتند و با در نظر گرفتن ارزش و اهميت تست هاي سرولوژيك در تشخيص آسپرژيلوزيس، از تست CIE در اين مطالعه استفاده شده و اين تست بر روي دو نمونه سرم هر بيمار (نمونه رفت و نمونه برگشت) به عمل آمد، ولي نتايج تمامي تست هاي انجام شده منفي بود. بنابراين، مي توان نتيجه گرفت كه علي رغم فراواني اسپورهاي آسپرژيلوس در محل زندگي و تجمع حجاج در طي مراسم حج تمتع، اين گونه هاي قارچي نقش مهمي در ايجاد بيماري ريوي آن ها نداشتند. ذكر اين نكته

هم ضروري است كه اگرچه در تست هاي روتين معمولاً آنتي ژن قارچ آسپرژيلوس فوميگاتوس به عنوان شايع ترين گونه بيماري زاي آسپرژيلوس مورد استفاده قرار مي گيرد، ولي در مطالعه اخير با توجه به جداسازي ساير گونه هاي آسپرژيلوس از محيط، اين تست با استفاده از آنتي ژن گونه هاي نايجر، فلاووس، ترئوس و نيدولانس نيز به عمل آمد.

گونه هاي كانديدا 5 درصد قارچ هاي جدا شده از محيط را در اين مطالعه شامل مي شدند، ولي از آنجايي كه بيماري ريوي ناشي از اين گونه هاي قارچي اغلب منشأ آندروژن داشته و در بيماران ضعيف و ناتوان ديده مي شود و با توجه به بروز بيماري هاي مهاجم قارچي متعاقب ساير عفونت ها (18 و 19)، سعي شد تا نقش اين قارچ ها را به عنوان يك مهاجم ثانوي در بيماري تنفسي حجاج بررسي نماييم. با توجه به آن كه علايم باليني و راديولوژيك كانديديازيس ريوي غير اختصاصي بوده و آزمايش مستقيم و كشت خلط نيز اغلب نمي تواند كلينيزاسيون را از عفونت تفكيك نمايد، در اين مطالعه از تست هاي سرولوژيك جهت تشخيص بيماري استفاده شد. گرچه تست هايي كه بر اساس يافتن آنتي بادي عليه كانديداست به دليل داشتن موارد مثبت و منفي كاذب، ممكن است ارزش محدودي داشته باشد ولي مطالعات نشان مي دهد كه آنتي بادي با تيتر بالا عليه پروتئين هاي سيتوپلاسمي كانديدا به ندرت در غياب عفونت كانديدايي مشاهده شده و تيترهاي بالا رونده احتمال يك عفونت سيستميك كانديدايي را مطرح نموده، هشداري براي پزشك جهت پي گيري بيمار خواهد بود. از طرف ديگر سعي شده است از تست هاي تعيين كننده آنتي ژن هاي كانديدايي جهت تشخيص كانديديازيس سيستميك استفاده شود كه در اين ميان LAT داراي حساسيت و ويژگي قابل توجهي

است.

بنابراين، در اين مطالعه از دو تست CIE و LAT استفاده شده و سرم داوطلبين (نمونه رفت و نمونه برگشت) با اين تست ها مورد آزمايش قرار گرفت؛ زيرا مطالعات انجام شده نشان داده است كه جهت تشخيص كانديديازيس سيستميك، نتايج به دست آمده با كاربرد بيش از يك تست قابل اطمينان تر بوده است (18، 20 21).

به هر حال نتايج تمامي تست هاي انجام شده منفي بود و مورد مثبتي در تأييد كانديديازيس ريوي در افراد مورد مطالعه مشاهده نگرديد. LAT جهت تشخيص كريپتوكوكوزيس تست سرولوژيك ديگري بود كه براي تشخيص بيماري قارچي بر روي نمونه سرم داوطلبين در اين مطالعه انجام شد. كريپتوكوكوزيس كلاً يك بيماري فرصت طلب است كه به دنبال استنشاق قارچ مخمري كريپتوكوكوس نئوفورمنس ايجاد مي شود. عفونت اوليه در انسان اغلب ريوي بوده و سير مزمني دارد ولي در بيماران ضعيف و ناتوان مي تواند به صورت يك عفونت حاد و منتشر تظاهر نموده و تابلوي باليني آن مشابه عفونت هاي ريوي باكتريال گردد (1، 18، 19). گرچه در اين مطالعه قارچ مزبور از محيط جدا نشد، ولي با مشاهده ميزان قابل توجه فضولات كبوتر در محيط خارج از محل اسكان حجاج و احتمال وجود اين ارگانيسم قارچي در هوا، سعي شد با انجام تست سرولوژيك نقش اين عامل قارچي به عنوان يك مهاجم ثانوي در افراد داوطلب مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد. لازم به ذكر است كه اين تست سرولوژيك از حساسيت و ويژگي بالايي (حدود 98 درصد) برخوردار بوده و ارجحيت فوق العاده اي نسبت به آزمايش مستقيم و كشت در تشخيص كريپتوكوكوزيس دارد؛ به طوري كه ممكن است تنها تست مثبت در

مراحل اوليه بيماري باشد (1، 22). اين تست در دو نوبت انجام شد ولي نتايج تمامي آنها منفي بود.

به اين ترتيب با توجه به نتايج به دست آمده در اين مطالعه مقدماتي، به نظر نمي رسد كه قارچ ها عامل بيماري تنفسي حجاج باشند ولي همانطور كه قبلاً ذكر گرديد وجود اين ارگانيسم ها در محيط مي تواند اثرات و عوارض مختلفي را براي انسان به دنبال داشته و با مكانيسم هاي مختلف زمينه را جهت بروز ساير عفونت ها آماده كرده و يا به دنبال ساير عفونت ها و ضعف و ناتواني بيمار به عنوان يك مهاجم ثانويه عمل نمايند. مسلماً با افزايش جمعيت اسپورهاي قارچي در محيط، احتمال بروز عوارض ناشي از آن ها نيز افزايش خواهد يافت. بنابراين در صورت تداوم بروز بيماري تنفسي حجاج توصيه مي شود مطالعة جامع تر و كامل تري در اين زمينه به عمل آيد.

نكتة ديگري كه در اين مطالعه قابل توجه است جدا شدن ميكروسپوروم ادوئيني از چادرهاي محل استقرار حجاج در مناطق عرفات و منا مي باشد. اين قارچ يك درماتوفيت انسان دوست بوده و عامل شايل اپيدمي كچلي سر، در بين كودكان است. گزارش جداسازي اين قارچ از موارد درماتوفيتوزيس انساني در ايران به سال هاي دهة 40 تا 50 مربوط شده (23) و از آن زمان تا كنون موردي از بيماري ناشي از اين قارچ در ايران نداشته ايم. لذا جدا شدن اين ارگانيسم از چادرهاي مورد استفاده حجاج احتمال ايجاد عفونت و بيماري را در آن ها و در نتيجه انتقال ميكروسپوروم اودئيني را به ايران مطرح مي نمايد.

در پايان،ً با توجه به نتايج به دست آمده در اين بررسي، با جداسازي گونه هاي مختلف قارچ هاي ساپروفيت رشته اي و

مخمري از محل اسكان حجاج، به خصوص چادرهاي مورد استفاده در مناطق عرفات و منا (كه با ورود زائران به آن ها دليل شرايط خاص اين مناطق تشديد مي شود) و نيز جداسازي قارچ هاي درماتوفيت پاتوژن (با منشأ انساني و حيواني) از محل هاي استقرار حجاج، لزوم رعايت اصول بهداشتي و عدم ايجاد شرايط مناسب جهت رشد قارچ ها تأكيد مي گردد.

منابع

1. Sarosi GA, Davies SF 2000. Fungal diseases of the Lung 3rd ed. Lippincott Williams -and- Wilkins Philadelphia.

2. Kordbacheh P, Zaini F, Kamali P, Ansari K, Safara M. Study on the siurces of nosocomial fungal cnfections at intensive care unit and transplant wards at a teaching hospital in Tehran. Iranian J publ Health, 2005; 34 (2): 1-8.

3. Sheltin BG, Kirkland KH, Flanders WD Morris GK. Profiles of airborne fungi in buildings and outdoor environments in the United States. Apple Environ Microbiol, 2002; 68 (4): 1743-53.

4. رضوي، سيد منصور_ ضيائي، حسين _ صداقت، مجتبي. بيماري و مرگ و مير در زائران ايراني حج تمتّع _ 1382. مجله دانشكدة پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي _ درماني تهران (1384)، سال 63، شماره 5، ص 360 _ 353.

5. Pei-Chih W, Huey-Jen, Chia-yin L. Characteristics of indoor outdoot airborne fungi at suburban and urban homes in twi seasons. Sci Total Environ, 2000; 253 (1-3): 111-8.

6. anonymous (1997). How moulds can be isolated. Available from: www.botany.utoronto.ca/reseaechLabs/MallochLab/Malloch/Moulds/Isolation.

7. Pascale KL. CHMM. Inc (1993). Mold inspection primer. Available from: www.chmminc.com/mols-inspection-primer.

8. Herbarth O, Schlink U, Muller A, Ricter M. Saptiotemporal distribution if airborne mouls spores in apartments. Mycol Res, 2003; 107 (pt11): 1361-71.

9. McNeel SV,

Kerutzer RA (2003). California Dept of Health. Mold -and- indoor air quality. Available from: http://healthandenergy.com/mols_and_indoor_air_quality.

10. Hogaboam CM, Carpenter KJ, Schuh JM, Buckand KF. Aspergillus and asthma-any link? Medical Mycology supplement 1, 2005; 43: 5197-5202.

11. زيني، فريده _ مهبد، امير سيدعلي _ امامي، مسعود 1383. قارچ شناسي پزشكي جامع، چاپ دوم. انتشارات دانشگاه تهران.

12. Hirner WE, Helbling A, Salvaggio JE, Kehrer B. Fungak akkergens. Clin Microbial Rev, 1995: 8 (2): 161-179.

13. Kurup VP. Aspergillus antigens: which are important? Medial Mycology supplement 1 ,2005; 43: 5189-5196.

14. Tovey ER, Green BJ, Measuring environmental fungal exposure Mekical Mycology supplement 1 ,2005 ,43: 567-70.

15. Lumpkins ED Sr, Corbit S. Airborne fungi survey II. Culture plate sutvey of the home envieoment. Ann Allergy, 1967; 36 (1): 40-4.

16. Moustafa AF, Kamel SM. A study of fungal spore populations in the atmosphere of Kuwait. Mycopathogogia, 1976; (1): 29-35.

17. Hodgson MJ, Morey P, Leung WY, Morrow L, Miller D, Jarvis BB, et al. Buolding – associated pulmonary disease from exposure to stachybotys chartarum and Aspergillus versocolar. J Occup Environ Med, 1998; 40 (3): 241-9.

18. Richardson MD, Warnock DW 2003. Fungal infection diagnosis and management 3rd ed. Blackwell publishing Ltd. Massachusetts.

19. Rippon JW, 1988. Medical Mycoligy 3rd ed. W .B. saunders co. Philadelphia.

20. Evans EGV and Phichardson MD, Medical Mycology, a practical approach. IRL press Oxford 1989.

21. Marcilla A, Monteagudo C, Mirmenea S, Sentandrew R. Monoclinal antibody 3H8: a useful tool in the diagnosis of Candidiasis. Microbiology, 1999; 145: 695.

22. Anaisse EJ, McGinnis MR, Pfaller MD. Clinical Mycology. Churchill Livingstine New York, 2003.

23. Binazzi M,

Papini M, Simonetti S. Skin Mycises – geographic distribution and persrnt day pathomotphosis. Int J Dermatol, 1983; 22: 92-7.

* تهيه كنندگان مقاله عبارت اند از خانمها و آقايان:

دكتر پريوش كردبچه (دانشيار)، دكتر فريده زيني (استاد)، دكتر كاظم محمد (استاد)، دكتر حسين ضيائي (استاديار)، دكتر سيد منصور رضوي (دانشيار)، خانم مهين صف آرا (هم تراز مربي)، خانم نسرين قرائيان (تكنسين آزمايشگاه)

گروه انگل شناسي و قارچ شناسي، دانشكده بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتي، دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي _ درماني تهران.

گروه اپيدميولوژي و آمار حياتي، دانشكده بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتي، دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي _ درماني تهران.

گروه چشم پزشكي، دانشكده پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي _ درماني شهيد بهشتي.

گروه پزشكي اجتماعي، دانشكده پزشكي، دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي _ درماني تهران.

اورژانس براي طبيعت

در برابر كساني كه معتقد به كمك رساني به حيات وحش هستند، گاه اين پرسش طرح مي شود كه «چرا؟ مگر شما نمي گوييد كه طبيعت بهتر از انسان ها مي داند كه چگونه خود را حفظ كند؟».

اين پرسش به طور كلي گزاره درستي را پيش مي كشد. به اين معنا كه شعور ذاتي طبيعت كه با گذر از ده ها ميليون سال انتخاب طبيعي، سازش و جهش ژنتيكي پديد آمده، بسي بيشتر از عقل خودشيفته انساني مي داند كه چگونه مهمانان خود را كه همانا ميليون ها گونه گياهي و جانوري است، پذيرايي كند.

فراموش نمي كنيم آنچه را كه در فرهنگ ما از حضرت سليمان نقل مي شود كه روزي خواست با سفره اي رنگين و پر، از همه جانوران پذيرايي كند، اما هنگامي كه فقط يك ماهي بزرگ آمد و با يك قورت سفره را پاك كرد، حضرت تازه دريافت كه

حتي نمي تواند دو قورت ونيم باقي مانده آن ماهي را سير كند!

اين حكايت، اشاره اي است به توانايي شگفت آور طبيعت در فراهم آوردن امكان زيست براي اين همه گونه متنوع و پرشمار. با اين حال، در شرايط كنوني محيط زيست كه تقريبا در همه جاي آن ردپاي پرتأثير و تخريب انسان به چشم مي خورد، قضيه اي كه گفتيم به طوركلي درست است، به طور مشخص صورت ديگري مي يابد.

موضوع مشخص اين است كه انسان تمامي آشيان هاي زيستي زمين را، يعني تمام مهارت هاي ويژه اي را كه به انبوهي از گونه ها اين امكان را مي دهد كه در كنار هم زندگي كنند، بي آن كه حريم يكديگر را بشكنند و يكي بتواند گونه ديگر را ( نه افرادي از آن گونه را) از ميان ببرد، اشغال كرده است.

اين اشغال – كه گسترده تر از هر اشغال سرزميني ديگر به دست بزرگ ترين امپراتوري ها بوده است - نه تنها در اشتهاي گارگانتوايي انسان كه همه چيز را مي خورد، بلكه در چنگ اندازي به هرنوع سرزمين، از بلندترين كوه ها تا پست ترين دشت ها و از سردترين نقطه ها تا گرم ترين آنها، خود را نشان مي دهد. به بيان ديگر، انسان عرصه زمين را سخت بر تمامي گونه هاي ديگر تنگ كرده است.

هر گونه گياهي يا جانوري، كمينه اي از مساحت زيستگاهي را مي خواهد تا بتواند نيازهاي زيستي خود رابرآورده سازد. آدمي با ساخت و ساز در زيستگاه ها و حصاركشي زمين ها، آنها را قطعه قطعه كرده است و به اين ترتيب حتي اگر عامل هايي مانند نابودسازي منابع غذايي ( پوشش گياهي... ) و شكار را نيز درنظر نگيريم، صرف كوچك شدن زيستگاه ها مي تواند گونه ها را رو به قهقرا ببرد.

ادوارد ويلسون، بزرگ ترين زيست شناس معاصر،

در نظريه جغرافياي زيستي جزاير خود كه با همكاري رابرت مك آرتور وضع كرده، با دقتي رياضي وار نشان داده است كه با ??بار كاهش مساحت يك زيستگاه، تعداد گونه ها به نصف كاهش مي يابد. همچنين، ويلسون و ديگران ثابت كرده اند كه هر چه اندازه متوسط يك جمعيت كوچك تر باشد، آن جمعيت سريع تر به نقطه صفر رانده مي شود ( نگاه كنيد به فصل يازدهم كتاب تنوع حيات او ).

در ايران، در بيشتر زيستگاه ها، با هر دو پديده يادشده روبه رو هستيم ؛ هم ابعاد زيستگاه ها در?? سال اخير بسيار كوچك شده اند و هم تعداد افراد هر گونه بسي كمتر شده است. به علاوه، كيفيت زيستگاه ها – يكپارچگي، در امان بودن از انسان و دام، پوشش گياهي مناسب، و... – هم سخت افت كرده است.

پس كم شدن تنوع زيستي و انقراض، هر دو به دليل دخالت عامل انساني، محيط زيست ما را به انحطاط كشانده و وضع روز به روز وخيم تر هم مي شود. در اين حال، فقط دخالت مثبت انسان مي تواند اوضاع را بهتر، يا دست كم در حالت موجود تثبيت كند. صورت هاي بسيار مؤثر اين دخالت مثبت جلوگيري از تجاوز بيشتر به زيستگاه، افزودن منطقه هاي ضربه گير به اطراف زيستگاه، مطالعه در رفتار گونه ها و مانند اين ها است. اما، در مواردي ممكن است يك رشته عمليات اورژانسي هم لازم باشد، مثلا دادن كمك تغذيه به گونه ها در زيستگاه.

ريختن علوفه و دانه براي علفخواران و پرندگان وحشي، يك كار نمايشي يا رمانتيك نيست و روي آن مطالعه علمي شده است. در زيستگاهي مانند ورجين (در كوه هاي شمال تهران)، كل و بز يا قوچ و ميش ديگر در زمستان ها امكان

مهاجرت به دشت هاي چند ده كيلومتر پايين دست كه هيچ، حتي امكان آمدن به كنار رودخانه جاجرود براي استفاده از چمن هاي حاشيه آب را هم ندارند، چرا كه تمامي حريم رودخانه را نيز زمين خواران تصرف كرده اند.

گدار رفتن سردسته گله هاي اين جانوران، كه درشرايط بزرگ بودن زيستگاه، نشانه تشخيص درست غريزي آنها در فرارسيدن فصل سرد و به مثابه سوت قطار براي راه افتادن بود، اينك زنگ خطري است براي محيط بانان كه اين گله هاي كوچك باقي مانده ممكن است كمي پايين تر گرفتار شكارچي ها و افراد ناآگاه شوند يا در جاده ها با خودرو ها تصادف كنند.

علوفه پراكني در زيستگاه، از مهاجرت به سوي تله هاي مرگبار جلوگيري مي كند، و البته كمك مؤثري است به تغذيه حيوان علفخوار و گوشتخواراني كه بقايشان در گرو وجود آن علفخوار است. اگر اين دخالت مثبت آدمي نبود، چه بسا كه نسل علفخواران بزرگ در منطقه حفاظت شده ورجين و جاهاي مشابه، چند سال پيش از ميان رفته بود.

در مقياس هاي كوچك تر يا نيمه شهري مي توان به دانه ريختن براي كبوترچاهي در اطراف زيارتگاه ها اشاره كرد كه تا حد زيادي به حفظ نسل آنها و بعضي گونه هاي ديگر مانند قمري خانگي، ياكريم، گنجشك، سار، كلاغ، زاغ، دم جنبانك، بلبل خرما و به يمن بقاي آنها، به حفظ گونه هايي از پرندگان شكاري در حوزه شهري و روستايي كمك كرده است.

در مقياس هاي بزرگ، مي توان اشاره كرد كه در بعضي زيستگاه ها و حومه هاي شهري كانادا، با فرارسيدن زمستان، مردم و مقام هاي مسئول، با دادن غذا به موس ها (گوزن هاي شمالي) اين جانوران را كه در شرايط تغييرات محيطي و جوي ديگر نمي توانند مانند گذشته زمستان را

از سربگذرانند، به زير چتر حمايتي خود مي گيرند.

توضيح اين كه محققان دريافته اند موس ها كه در گذشته، علف ها و خزه هاي كوتاه روي سنگ ها را با كنار زدن برف زمستاني مي خوردند، در سال هاي اخير در اين كار با مشكل روبه رو شده اند. علت اين است كه گرم شدن زمين سبب شده كه حتي در روزهاي زمستاني، مقدار بي سابقه اي از برف هاي رويي ذوب شود و به پايين رود.

اين آب ها با رسيدن به سطح سنگ يا خاك، يخ مي زند و در نتيجه موس ها نمي توانند با كنار زدن برف ها به علف دست يابند. پس از جر و بحث هايي در اين زمينه كه تغذيه مصنوعي موس ها در زمستان، آنها را بدعادت خواهد كرد، بررسي هاي محققان به اين نتيجه رسيد كه اين عمل مضر نيست و درهرحال مي تواند كمكي باشد به بقاي جانور.

نكته مهم اين است كه علوفه پراكني و ريختن دانه براي كبك و... بايد در محل هايي انجام شود كه حداقلي از شرايط حفاظتي را داشته باشد و از دسترس شكار دزد ها در امان باشد، وگرنه ممكن است كه اين كار به نوعي تله گذاري بدل شود. بنابراين، توصيه اين است كه سازمان هاي غيردولتي و داوطلبان ديگر، تغذيه مصنوعي را با هماهنگي محيط بانان انجام دهند.

گروه ديده بان كوهستان انجمن كوه نوردان ايران، در ?-? سال گذشته از كوه نوردان و ديگر گروه هاي دوستدار طبيعت دعوت كرده است تا با تهيه علوفه و دانه و ضمن هماهنگي با پاسگاه هاي محيط باني، در منطقه هايي كه بارش سنگين برف مشكل جدي براي حيات وحش پيش مي آورد، به كمك اين مخلوقا ت زيبا بروند.

تجربه علوفه پراكني ما، توانسته اندكي به محيط بانان سختكوش پاسگاه

زردبند دلگرمي بدهد كه كساني هستند كه قدر زحمت هاي آنان را بدانند. همچنين توانسته به خود ما ثابت كند كه مي توانيم كارهايي مؤثر ( و نه فقط نمادين) انجام دهيم و ديگر اين كه توانسته فرصتي برايمان فراهم كند تا از رهگذر آن به آموزش هاي زيست محيطي براي گروه هايي از مردم بپردازيم.

اين برنامه ها در چندين روز تعطيل در منطقه ورجين و چند مورد مشابه آن نيز در ديگر استان ها اجرا شده است. سازمان هاي غيردولتي جبهه سبز ايران، انجمن حمايت از حيوانات و جمعيت زنان مبارزه با آلودگي محيط زيست، از همكاران ما در اين برنامه ها بوده اند.

شيوه صحيح نشستن پشت ميز

متخصصان مي گويند: بر خلاف تصور ما درست نشستن، مترادف با سيخ نشستن نيست. نشستن با زاويه ي 120 درجه مي تواند باعث كاهش كمر درد شود.

يك عمر شنيده بوديم : "بچه راست بشين، صاف بشين، آنقدر قوز نكن!" اما گويا تازه معلوم شده كه اين توصيه ي مادرانه هم براي كمر و ستون فقرات ما مفيد نبوده است.

اگرچه منظور مادر اين بوده كه قوز نكنيم و روي كتاب ها خم نشويم و هنوز هم پزشكان اين توصيه را تاييد مي كنند، اما به هر حال چيزي كه به تازگي محققان اسكاتلندي و كانادايي با استفاده از يك مدل جديد "ام آر آي" نشان داده اند، اين است كه راست نشستن بيش از حد، فشار غير ضروري در ناحيه ي كمر ايجاد مي كند كه خيلي هم به نفع ستون فقرات نيست.

بهترين حالت نشستن پشت ميز:

محققان معتقدند: بهترين حالت نشستن پشت ميز اين است كه كمي بدن را به عقب متمايل كنيم، به طوري كه زاويه

ي بين ران ها و تنه حدود 135 درجه شود. البته از آنجايي كه اين زاويه ممكن است باعث سُرخوردن ما به عقب و حتي افتادن شود(اگر تكيه گاهي نداشته باشيم)، محققان به 120درجه هم رضايت داده اند. آنها مي گويند اين گونه نشستن مي تواند باعث كاهش كمر درد شود.

به گفته ي اين محققان 32 درصد مردم بيش از 10 ساعت را در روز، به صورت نشسته سپري مي كنند و نيمي از آنان حتي براي صرف ناهار نيز،ميز خود را ترك نمي كنند و دو سوم مردم زماني كه از كار به منزل باز مي گردند، باز هم مي نشينند.

علاوه بر اين، بررسي ها نشان داده است كه يك سوم افراد به همين علت، يعني بد نشستن هاي طولاني، از كمر درد رنج مي برند. پس، از آنجا كه بد نشستن مي تواند با ايجاد فشار بر ستون فقرات و رباط هاي مربوطه، انسان را دچار دردمزمن و بد شكلي كند، لازم است اصول درست نشستن را بدانيم تا دچار اين مشكلات نشويم.

بيشتر ما در طول ساعات كاري، پشت ميز و روي صندلي هايي نشسته ايم كه نه به وضعيت قرار گرفتن شان توجه داريم ونه به نحوه ي نشستن خودمان روي آنها. اما وقتي كه كارمان تمام مي شود، از دردي كه در كمر و گردنمان حس مي كنيم، مي فهميم كه بايد نشستن خود را اصلاح كنيم.

وقتي كه زاويه ي نشستن ما قائمه باشد، انحناي طبيعي ستون فقراتمان كمتر شده و باعث مي شود به صفحه هاي ژله اي بين مهره ها فشار بيشتري وارد شود. در ضمن ثابت نشستن

طولاني با فشار پي در پي، باعث خوردگي و ساييدگي مهره ها و نرسيدن خون كافي به ديسك و سخت شدن و كاهش قابليت انعطاف آن مي شود.همه ي اين عوامل دست به دست هم داده و ما را دچار كمردرد مي كنند.

در نهايت هم اين ما هستيم كه بايد تصميم بگيريم آيا مي خواهيم درست بنشينيم تا سالم بمانيم، يا اينكه با تنبلي، تسليم كمردرد مي شويم و يك عمر عذاب مي كشيم. بد نيست بدانيد متخصصان براي اصلاح وضعيت نشستن چهار مرحله را پيشنهاد كرده اند:

گام اول: صندلي

تا جايي كه مي توانيد باسن خود را به تكيه گاه(پشت) صندلي نزديك كنيد. ارتفاع نشيمنگاه صندلي را طوري تنظيم كنيد كه كف پايتان صاف روي زمين قرار گيرد و زانوهاي شما در راستاي ران هايتان باشند (ران وساق پا زاويه ي 90 درجه داشته باشند).

پشتي صندلي بايد با نشيمنگاه زاويه 120 درجه بسازد. در اين زاويه كمترين فشار بر ستون مهره ها وارد مي شود و انحناهاي آن در وضع طبيعي خود قرار مي گيرند. اگر لازم است از كوسن هاي كوچك استفاده كنيد تا پايين و بالاي كمرتان هم تكيه گاه داشته باشد.

اين كار باعث مي شود انحناي طبيعي ستون فقرات حفظ شود و فشار كمتري به كمر وارد شود. دسته هاي صندلي هم بايد طوري تنظيم شود كه وقتي دست ها را روي آن قرار مي دهيد، شانه ها يتان شل و آزاد باشند.

گام دوم: ميز و صفحه كليد كامپيوتر

ميز خود را طوري قرار دهيد كه نزديك ترين فاصله را با شما داشته باشد. اگر با صفحه

كليد كامپيوتر كار مي كنيد، ميز كشويي آن يا خود صفحه كليد را تا حد ممكن به سمت خود بكشيد. دقت كنيد قسمتي كه بيشتر از همه استفاده مي كنيد، مستقيم جلوي شما قرار گيرد كه كمرتان مجبور به چرخش نشود.

ارتفاع ميز هم بايد طوري تنظيم شود كه آرنج و شانه هاي شما بتواند آزاد و شل قرار گيرند و مچ دست هاي شما خم نشوند (در امتداد ساعد باشد). در اين حالت معمولا يك زاويه 110 درجه بين ساعد و بازو ايجاد مي شود. براي نوشتن هم نبايد روي ميز خم شويد، بلكه با نزديك كردن ميز و صندلي، خود را به كار مسلط كنيد.

گام سوم: صفحه نمايش كامپيوتر و وسايل روي ميز

دقت كنيد وسايل مورد استفاده روي ميز را طوري قرار دهيد كه همه چيز در دسترس شما باشد و براي برداشتن يا كار با هر وسيله مجبور به خم شدن روي ميز يا دراز كردن بيش از حد دستتان نشويد.

صفحه نمايش كامپيوتر بايد بالاي صفحه كليد و مستقيم روبروي چشم هاي شما باشد، طوري كه گردن شما به پايين و بالا يا پهلو ها خم نشود. لازم است حداقل به اندازه ي يك بازو از صفحه نمايش فاصله داشته باشيد.

يادتان نرود نسبت به پنجره طوري بنشينيد كه انعكاس نور در صفحه نمايش شما را اذيت نكند. تلفن هم بايد در جايي قرار گيرد كه به راحتي در دسترس باشد و براي جواب دادن به آن مجبور به خم شدن يا چرخش كمر نشويد. اگر صندلي تان نمي چرخد، بهتر است كل بدن را به سمتي كه مي

خواهيد بچرخانيد نه كمرتان را.

گام چهارم: توقف كار و استراحت

حتي زماني كه كاملا طبق اصول صحيح نشسته ايد، نشستن طولاني در يك جا، با ممانعت از جريان خون مي تواند براي بدنتان عوارضي ايجاد كند. بنابراين سعي كنيد هر 20 تا 30 دقيقه، يكي دو دقيقه كار خود را متوقف كرده و حركات كششي انجام دهيد و بعد از هر ساعت 5 تا 10 دقيقه استراحت كرده يا كار خود را تغيير دهيد.

البته نمي گوييم كار را تعطيل كنيد، بلكه منظورمان از استراحت اين است كه با تغيير وضعيت بدني خود به عضلات و مفاصل استراحت بدهيد. كافي است هر عضله در خلاف جهتي كه قرار داشته، قرار گيرد. براي اين كار حتي مي توانيد بلند شويد و در اتاق خود چند قدم راه برويد.

هنگام نهار هم بهتر است از جاي خود برخيزيد و يك دوري در اطراف بزنيد.

يادتان باشد علاوه بر عضلات و مفاصل، چشم هاي شما نيز نياز به استراحت دارند. بنابراين گه گاه به جاي نگاه كردن به صفحه نمايش به نقطه اي دور دست خيره شويد يا با كف دست تان 10 تا 15 ثانيه چشم هايتان را بپوشانيد.

*سه نكته ي طلايي

1- تا مي توانيد هنگام كار از جايتان بلند شويد و حركت داشته باشيد.

2- تا جايي كه ممكن است وسايل روي ميز را در دسترس خود قرار دهيد تا براي استفاده از آنها لازم نباشد مرتب روي ميز خم شويد.

3- هنگام كار عضلات خود را شل و ريلكس(relax) كنيد تا متحمل فشار انقباض عضلاني اضافي روي بدن خود نشويد.

سالم ترين و بهداشتي ترين كشورها

اين

مقاله توسط س ع ت با نام كاربري s_a_tahami به سايت ارسال شده است.

مترجم: همدم نيكخواه

به تازگي مجله Forbes در گزارشي، بهترين كشورها از نظر سلامت و بهداشت را رتبه بندي كرده است. طبق اين گزارش، سلامت ترين كشورهاي جهان در منطقه اسكانديناوي قرار دارند كه شامل ايسلند، سوئد و فنلاند هستند. ديگر كشورهايي كه شرايط خوبي دارند شامل آلمان، سوئيس، استراليا، دانمارك، كانادا، اتريش و هلند هستند.

كيت شكتر، متصدي برنامه اي براي اتحاديه بهداشت بين المللي آمريكا، درباره اينكه چرا نظام سلامت در اين كشورها موفق تر است، مي گويد: به طور تاريخي، اين كشورها داراي اصول و آييني در مورد سيستم هاي مراقبت هاي بهداشتي ملي هستند. وي مي افزايد: اين ذهنيت در مردم اين كشورها وجود دارد كه خدمات بهداشتي حق مسلم شهروندان است.

با وجود اين حقيقت كه 47 ميليون نفر از آمريكايي ها فاقد بيمه سلامت هستند، ايالات متحده در رتبه 11 قرار گرفته است. جمهوري چك، اسپانيا و فرانسه در اين رتبه بندي بعد از آمريكا قرار دارند.

براي تعيين فهرستي از سالم ترين مكان ها براي زندگي در دنيا، Forbes آخرين آمارهاي موجود بهداشتي و محيطي براي هر كشور را در منابعي همانند سازمان بهداشت جهاني، بانك جهاني و سازمان ملل بررسي كرد.

عوامل بهداشتي كه بررسي گرديد، شامل اين موارد بود:

آلودگي هوا در شهرها، درصد جمعيت كشور با دسترسي به آب آشاميدني سالم، دفع بهداشتي فاضلاب، ميزان مرگ و مير كودكان، ميزان شيوع سل، تعداد پزشكان عمومي و متخصص در منطقه براي هر 1000 نفر، ميزان سوء تغذيه و اميد به زندگي سالم براي مردان.

فراتر از امتيازهاي بالا براي آب آشاميدني سالم، فاضلاب

و سوء تغذيه كه بسياري از كشورها به آن دست يافتند، ايسلند و سوئد كمترين درجه از آلودگي هوا، مرگ و مير كودكان و ميزان شيوع بيماري سل را دارا بودند. همچنين اين دو كشور بالاترين اميد به زندگي را در مردان داشتند.

تحقيقات نشان داده است كه قرار گرفتن طولاني مدت در معرض آلودگي هوا مي تواند بر عملكرد ريه اثر بگذارد و منجر به مرگ زودهنگام شود.

كران پاندي يكي از مؤلفين اين تحقيق مي گويد: موفقيت كشورها در مبارزه با آلودگي به واسطه تركيبي از سياست هاي تشخيص مسائل، اجراي استانداردها و استفاده از سوخت پاك محقق مي شود. برخي كشورها همانند آنهايي كه در امتداد سواحل قرار گرفته اند، حقيقتاً خوش شانس تر از بقيه هستند، از آنجا كه باد مخالف مي تواند آلودگي را كاهش دهد.

كينفو اضافه مي كند: ميزان كم مرگ و مير كودكان حاكي از عوامل اجتماعي- اقتصادي مانند درآمد خانواده است كه مي تواند بر نوع تغذيه و مراقبت بهداشتي كه يك كودك دريافت مي كند، تأثير بگذارد. طبق اين بررسي، جمهوري چك كمترين ميزان مرگ و مير كودكان را در دنيا داراست.

به گفته كينفو، اين كه تعداد بسيار زيادي از پزشكان در يك ناحيه سكونت داشته باشند، لزوماً بدين معنا نيست كه ساكنان آن منطقه سلامت و تندرست هستند، اما از نظر دسترسي، اين يك امتياز است.

كي بچه دار شويم؟ كي بچه دار نشويم؟

نويسنده: مژگان كريمي

امروزه به دليل افزايش مشكلات اجتماعي و اقتصادي، ادامه تحصيل، بالا رفتن سطح توقع دختران و پسران و بسياري دلايل ديگر، سن ازدواج بيشتر از قبل شده و جوانان ديرتر از گذشته به فكر تشكيل زندگي مستقل

و خانواده مي افتند. سن ازدواج، نه تنها در ايران بلكه در بسياري از جوامع در سراسر دنيا افزايش يافته است. آمارها نشان مي دهد، از سال ????، تعداد زناني كه در ?? سالگي اقدام به بچه دار شدن مي كنند، بيش از گذشته افزايش يافته است، در حالي كه تعداد زناني كه پيش از ?? سالگي بچه دار مي شوند، بسيار كم شده است.

عوامل زيادي در زندگي زوجين منجر شده است كه تمايل به بچه دار شدن براي آنها اهميت كمتري داشته باشد. همان طور كه گفتيم ادامه تحصيل، بهبود وضعيت اقتصادي و جايگاه اجتماعي و تلاش براي داشتن شغل مناسب از عواملي است كه موجب شده زوجين، بچه دار شدن را جزء اولويت هاي بعدي خود قرار دهند.

در دسترس بودن وسايل پيشگيري از بارداري و تاثيرات گسترده و طولاني آنها و افزايش آگاهي و اطلاعات زوجين از اين وسايل، از عوامل موثر بر دير بچه دار شدن آنهاست.

سن و بارداري

به تاخير انداختن بارداري، تا زماني كه خانواده به بهترين شرايط از نظر اجتماعي و اقتصادي و ... برسد، مي تواند روي باروري زن و مرد تاثير بگذارد و باروري را با مشكل مواجه كند.

افزايش سن، قابليت باروري را در زنان بيش از مردان تحت تاثير قرار مي دهد طوري كه زنان سريع تر از مردان قدرت بچه دار شدن را از دست مي دهند. زنان در بين سنين ?? تا ?? سالگي بالاترين قابليت باروري را دارند و با افزايش سن احتمال بچه دار شدن آنها كاهش مي يابد و احتمال ناباروري بيشتر مي شود. قدرت باروري در مردان، ديرتر از زنان از بين مي رود. مردان قادرند مدت زمان بيشتري نسبت به زنان، قابليت باروري خود

را حفظ كنند.

بسياري از زوجين، يعني تقريبا ?? درصد آنها در صورتي كه از وسايل پيشگيري از بارداري استفاده نكنند و به طور منظم در روزهاي معيني از چرخه قاعدگي زن، روابط جنسي داشته باشند، تا ? سال بعد از ازدواج باردار خواهند شد.

روابط جنسي در روزهاي معيني از يك چرخه كه معمولا در روزهاي قبل از تخمك گذاري است، شانس باروري را افزايش مي دهد. تقريبا ? درصد زوجين، بعد از ? سال اول بارداري بچه دار نمي شوند. در صورتي كه زني بالاي ?? سال ازدواج كند و يك سال ديگر هم از بارداري جلوگيري كند، -شانس بچه دار شدن او كاهش مي يابد.

بنابراين در صورتي كه سن شما بالاي ?? سال است، بهتر است بيشتر به بچه دار شدن فكر كنيد؛ چون بسيار مهم است كه ناباروري زودتر تشخيص داده و سريع تر درمان بشود. بسياري از پزشكان قبل از اقدام براي درمان ناباروري به زوجين توصيه مي كنند، حداقل يك سال از وسايل پيشگيري استفاده نكنند. البته اين توصيه براي زوجين زير ?? سال است اما اين پزشكان توصيه مي كنند در صورتي كه بالاي ?? سال داريد و در بارداري با مشكلي مواجه ايد، بايد سريع تر دنبال درمان باشيد.

چرا قدرت باروري به سرعت كاهش مي يابد؟

به محض اينكه سن زنان افزايش مي يابد، عوامل زيادي روي باروري تاثير مي گذارند و بارداري را با مشكل مواجهه مي كند. در مجموع، وقتي سن ما افزايش مي يابد، سلامت عمومي ما نيز كاهش مي يابد. بيماري هاي موجود ممكن است بدتر شده، يا خداي ناخواسته بيماري جديدي گريبانگير ما شود. وقتي پا به سن مي گذاريم قدرت باروري ما تحت تاثيرعواملي قرار مي گيرد.

اين عوامل

شامل:

اختلا ل در تخمك گذاري: عملكرد فوليكول ها در تخمدان ها دچار مشكل مي شود. با افزايش سن، تعداد تخمك هاي تازه و با قابليت باروري كم مي شود و تخمك ها بسيار سريع تر از قبل رها مي شوند.

سيكل قاعدگي : با افزايش سن و نزديك ترشدن به سن يائسگي، نظم چرخه قاعدگي به هم مي خورد و قاعدگي نامنظم تر مي شود.

تغييرات رحمي: بافت رحم كه آندومتر ناميده مي شود، ممكن است نازك تر شده و توانايي كمتري براي نگهداري تخم لقاح يافته داشته باشد.

ترشح دستگاه تناسلي: ترشحات واژن كمتر و غلظت آن بيشتر مي شود و از حالت مايع رقيق در مي آيد به طوري كه اسپرم قدرت حركت و شنا در اين مايع را ندارد.

بيماري هايي كه روي باروري تاثير مي گذارند: بعضي بيماري ها مي توانند روي دستگاه توليد مثل اثر بگذارند. با افزايش سن، گاهي بعضي بيماري ها بدتر مي شود و بعضي بيماري ها نيز كه به صورت مناسب درمان نمي شوند، باروري را تحت تاثير قرار مي دهند. بيماري هايي مانند تخمدان پر از كيستيك، كلاميديا و يا بيماري آندومتريوز يا بيماري هاي مزمن و ساير عوامل خطر مي توانند روي باروري اثر بگذارند.

من مى خوام بخوابم!

نويسنده: زهرا رضايى

بچه ها را همان طور بيدار كنيد كه دوست داشتيد پدر و مادرتان شما را بيدار كنند.

چند بار نيلوفر را صدا زد. فايده نداشت. بالاى سرش رفت و تكانش داد.

- نيلوفر! خانمم بلندشو! مدرسه ات دير مى شه.

نيلوفر چشم هايش را بازكرد، ولى دوباره آنها را بست.

- خوابم مياد مامان. بذار بخوابم.

- اگه شبا تا ديروقت بيدار نمونى پاى تلويزيون، صبح ها راحت بيدار مى شى.

- بسه ديگه مامان. خوابم مياد.

- باشه بخواب، ولى بابات گفته اگه امروز زود حاضر نشى، خودت بايد با اتوبوس برى مدرسه.

نيلوفر

از جاش بلندشد. مادرش از اتاق بيرون رفت تا ميز صبحانه را بچيند؛ اما بعد از نيم ساعت، نيلوفر هنوز پائين نيامده بود.

پدر نگاهى به ساعتش انداخت و گفت: «اگه امروز با اتوبوس بره، ديگه فردا صبح زود از خواب بلند مى شه.»

مادر حرفى نزد و به اتاق نيلوفر رفت. او خواب بود.

شب پر از شگفتى هاست و اين شگفتى براى كودكان بيشتر است. سريال ها و فيلم هاى تلويزيونى و بودن همه اعضاى خانواده دركنار هم، بچه ها را به اين فكر مى اندازد كه اتفاقات جالبى در انتظار است و اگر بخوابند از آنها محروم مى مانند. بعضى از بچه ها براى اين كه به رختخواب نروند، هميشه با والدينشان در كشمكش هستند. از آنجا كه خواباندن كسى به زور امكان ندارد، بايد به دنبال راه حل هاى جدى باشيد.

خيلى از پدر و مادرها، كودكانشان را به خواب بعدازظهر عادت مى دهند. مدت اين خواب گاهى بسيار طولانى است و باعث بدخوابى كودك در شب و عاصى شدن پدر و مادرها مى شود. شايد بهتر باشد از مقدار خواب بعدازظهر كم كنيد. همچنين مى توانيد مقدماتى براى خواب فرزندتان فراهم كنيد. مثلاً شب ها موقع خواب براى او كتاب داستان بخوانيد يا براى خواباندن او، از نوار قصه يا موسيقى كودكان استفاده كنيد. حتى مى توانيد كنار او در رختخواب دراز بكشيد و آرام به پشت او بزنيد. بعضى از بچه ها پس از گرفتن يك دوش آب گرم يا نوشيدن شير گرم، آرامش پيدا مى كنند و راحت مى خوابند.

بعضى از كودكان كه در فاصله سنين يك تا چهار سال هستند، هنگام

خواب، ناخودآگاه سر و پايشان را به تخت مى كوبند، در تختشان وول مى خورند و سر و صدا مى كنند. اين كار از بچه هاى كاملاً عادى سر مى زند و معمولاً پس از سه يا چهار سالگى تمام مى شود و ديگر تكرار نخواهدشد. سر به تخت كوبيدن و تكان دادن دست ها و پاها، معمولاً بچه ها را آرام مى كند و آنها مى توانند راحت تر بخوابند.

نگران نشويد. اگر فرزند شما با برادر يا خواهرش اتاق مشتركى دارد، بين ساعت خواب آن دو فاصله بيندازيد و بگذاريد فرزند كوچك تان زودتر بخوابد و خودتان نيز او را همراهى كنيد. اين كار شما سبب مى شود كه او آرامش بيشترى پيدا كند.

تا حالا چند بار هنگامى كه مى خواستيد بخوابيد فرزندتان صدايتان كرده است ممكن است او از شما ليوان آبى بخواهد، شايد از صدا يا تاريكى ترسيده و يا لولو خورخوره اى در گنجه اش قايم شده باشد.

به نظر مى رسد اين خود ما هستيم كه فرزندانمان را اين طور بزرگ مى كنيم. بهتر است يك روز تعطيل را همراه با همسر و فرزندتان به اين قضيه اختصاص دهيد. از او بخواهيد تمام كارهايى را كه براى صدا زدن شما به آنها متوسل مى شود و بهانه مى كند، بگويد تا شما بنويسيد. بعد از او بخواهيد كارهايى را كه خودش مى تواند انجام بدهد، بگويد تا دور آنها خط بكشيد. بگذاريد او بفهمد كه اين مسئوليت ها با خود اوست و نبايد اين كارها را كس ديگرى برايش انجام دهد. برايش توضيح بدهيد كه حتى بزرگ تر ها نيز گاهى

دير يا مشكل، خوابشان مى برد.

تاريكى و سكوت موجب مى شود تا افكار گوناگونى به ذهن هجوم بياورند. برخى از اين افكار ممكن است ترسناك باشند. به كودك راه هاى غلبه بر اين ترس ها را ياد بدهيد. البته بعضى از بچه ها در انجام اين روش موفق نيستند، اما بسيارى، وقتى اين پيشنهاد به آنها داده مى شود، خيلى خوب از عهده آنها برمى آيند.

روش ديگر اين است كه كودك، ذهن خود را روى موضوع ديگرى متمركز كند. مثلاً به او پيشنهاد كنيد تصويرى را در ذهنش بكشد و بعد، همه رنگ هاى آن را تغيير دهد. يا در مورد زيباترين مكانى كه تا به حال ديده است از او سؤال كنيد و به او بگوييد كه مى تواند با خيالش دوباره به آن مكان سفر كند. از او بخواهيد قبل از خواب، عضلات بدنش را به ترتيب منقبض و منبسط كند.

شما مى توانيد با غلبه بر مشكلات خواب فرزندتان، او را زودتر بخوابانيد تا صبح ها راحت تر از خواب بلند شود. براى بلند كردن او از خواب مى توانيد روش هاى متفاوتى را به كار ببريد.

هيچ گاه بچه ها را با داد و فرياد بلند نكنيد، بلكه سعى كنيد با آرامش و خونسردى آنها را از خواب بيدار كنيد. به ياد كودكى تان بيفتيد و او را هما ن طورى بيدار كنيد كه دوست داشتيد پدر و مادرتان، شما را از خواب بيدار كنند.

چوب لاي چرخ استخوان

به تازگي، بررسي 2500 زن نشان داده است كه زنان مصرف كننده نوشابه هاي گازدار، بدون توجه به سن و ميزان دريافت كلسيمشان، به طور مشخصي در معرض خطر

پوكي و شكستگي استخوان هستند.

محققان غربي، ضمن بررسي وضعيت تغذيه اين زنان، ميزان تراكم استخواني آن ها را در ناحيه خاجي و سه قسمت از لگن بررسي نمودند و نتيجه گرفتند: «زناني كه هفته اي 4 بار يا بيشتر، نوشابه هاي كولادار مصرف مي كردند، تراكم استخواني پايين تري در قسمت لگن داشتند ولي تراكم استخوانشان در ناحيه خاجي، تغيير چنداني نكرده بود.» دانشمندان دقيقاً نمي دانند چه چيزي در اين نوشابه ها هست كه موجب تضعيف استخوان بانوان مي شود. آن ها گمان مي كنند كه اسيد فسفريكِ موجود در اين نوشابه ها، با اسيدي كردن خون، كلسيم را از استخوان خارج مي كنند تا اين حالت اسيدي را جبران كند. محققان پيشنهاد مي كنند خانم هاي مصرف كننده اين نوشابه ها، ميزان مصرفشان را كاهش دهند.

راه هايي براي «رفع خستگي»

شكوه و شكايت از كسالت و خستگي در سال هاي اخير به نوعي مد شده و بسياري از افراد همين كه صحبت از وضع و حالشان مي شود شروع به گله مي كنند كه خستگي مفرط بدجوري جسم و روحشان را آزار مي دهد و فرصت سر خاراندن را هم ندارند. در واقع خستگي مداوم يكي از پديده هايي است كه در نتيجه زندگي مدرن در جوامع پيشرفته امروزي به وجود آمده و افراد مختلفي در طبقات مختلف جامعه دچار آن مي شوند. بر همين اساس در اين مطلب برآنيم تا با بازگو كردن دلايل پديده خستگي، راه هايي را براي رفع خستگي به شما پيشنهاد بكنيم. پس براي اينكه خستگي از جسم و روان تان دور شود تا پايان مطلب با ما همراه باشيد.

ريشه هاي خستگي

اصولا ابتدايي ترين علت خستگي ممكن است كم بودن ميزان استراحت باشد و شايد شما

به دنبال يافتن يك معيار ثابت براي ميزان كافي خواب باشيد. اما بايد توجه داشت كه افراد مختلف از اين لحاظ با يكديگر تفاوت دارند. بعضي ها در يك شبانه روز با كمتر از شش ساعت خواب قادر به انجام فعاليت هايشان هستند و بعضي ديگر به بيشتر از نه ساعت خواب نيازمندند. معمولا افراد مضطرب، افسرده و منزوي به خواب بيشتري نياز دارند.

كمبود موادغذايي از جمله پروتئين، مواد كالري زا و ويتامين ها مي تواند باعث ايجاد خستگي شود. اين كمبود ممكن است در اثر سو»تغذيه يا كم بودن اين مواد در رژيم غذايي يا ناشي از سو»هاضمه يا اشكال دستگاه گوارش در جذب اين مواد باشد.

مسموميت چه به صورت بلع موادسمي و چه استنشاق آن ها، مي تواند موجب خستگي شود. براي مثال، امروزه مونوكسيدكربن و فلزهاي سنگين موجود در هواي شهرهاي بزرگ از جمله عوامل مسموميت زا هستند; و اگر شما مدتي طولاني در ترافيك شهر، از اين هواي آلوده استنشاق كنيد، علت خستگي تان ممكن است مسموميت باشد.

بعضي داروها مستقيم يا غيرمستقيم مي توانند باعث ايجاد خستگي شوند; از جمله داروهاي خواب آور و آرام بخش، ضدحساسيت ها و اغلب داروهاي مسكن. گاهي بعضي داروها بر كيفيت خواب اثر مي گذارند و افراد مصرف كننده به رغم كافي بودن زمان خوابشان، احساس خستگي مي كنند. بنابراين ضروري است كه داروها تنها با نظر پزشك مصرف شوند.

حالت هاي روحي و رواني تا ميزان بسيار زيادي در ايجاد حس خستگي موثرند. شايع ترين علت خستگي درازمدت افسردگي است. در اين موارد، خستگي ممكن است با اختلال هايي در خلق

و روحيه، اشتها و خواب همراه باشد. از آنجاكه افسردگي ممكن است به شكلي خفيف و مخفيانه وجود داشته باشد، در هر فردي كه علت خاصي براي خستگي يافت نشد، بايد به فكر افسردگي بود. همچنين گاهي بعضي افراد، به خصوص دخترهاي جواني كه بيش از حد نگران وزن و ابعاد بدنشان هستند، به شكلي غيرعادي از خوردن غذا اجتناب مي كنند كه پيامد آن مي تواند سو»تغذيه و طبعا خستگي باشد.اولين گام براي اينكه سراسر عمرتان را با تندرستي و شادابي بگذرانيد در پيش گرفتن يك رژيم صحيح غذايي است. تجربه ثابت كرده كساني كه جز قند طبيعي، قند ديگري را به مصرف نمي رسانند و نيز از غذاهايي استفاده مي كنند كه سرشار از پروتئين است و همچنين نان سبوس دار مصرف مي كنند، كمتر دچار كسالت و خستگي مي شوند. اصولا در نظر داشته باشيد كه رژيمي را بايد در پيش بگيريد كه بيشترين ويتامين را به بدن شما برساند، و همچنين هنر درست استراحت كردن را بياموزيد. گاهي خستگي ممكن است علامت اوليه بسياري از بيماري ها باشد. اگر بعد از استراحت و آرامش باز احساس خستگي مي كنيد حتما به پزشك مراجعه كنيد.

رفع خستگي

همه ما پس از پشت سر گذاشتن روزي پرتنش و خسته كننده، مجبوريم فشارهاي وارد بر عضلات و اعصاب خود را به نحوي برطرف كنيم. توصيه هاي زير در عين سادگي نتايج سودمندي دارند و خوابي راحت و آرام را به همراه مي آورند:

ماسا ژ محكم تمام بدن به مدت ده دقيقه باعث بازگشت نيرو در بدن مي شود. البته دست تان به همه جاي

بدن نمي رسد، ولي تا هر جاكه مي توانيد ماسا ژ دهيد. اين كار را مي توانيد با روغن گياهي يا روغن ماسا ژ انجام دهيد و با نوازش، ضربه زدن و لرزاندن اندام ها بدن خسته خود را ماساژ دهيد.

دو طرف حوله يا وسيله اي شبيه به آن را با دو دست محكم بگيريد و دست ها را از بالا يا پايين به پشت ببريد و به شكل منحني بر ستون فقرات و پهلوها بكشيد. اين حركت خستگي عضلات را در ابعاد وسيعي برطرف مي كند.

دوش آب گرم با فشار شديد، به ويژه زماني كه ماهيچه هاي پشت و گردن مدتي نسبتا طولاني در معرض فشار آب باشند، در تسكين خستگي هاي روحي و جسمي ثمربخش است.

ميل كردن نوشابه اي خنك همراه با ويتامين هايي از ميوه هاي تازه، لذت و آرامشي فراوان به همراه دارد.

بوكردن اسانس اكليل كوهي، شمعداني و نيز اسانس ريحان آرام بخش است.

گوش دادن به يك موزيك شاد راه خوبي براي يافتن انرژي دروني است; البته موسيقي هاي تند توصيه نمي شود، چون شما را بيشتر عصبي مي كند.

چند نرمش سبك و كششي ، به رفع خستگي روزانه كمك شاياني مي كند.

شيوه صحيح استراحت كردن

پس از آنكه روي تختخواب دراز كشيديد، پيش خود تصور كنيد كه بر بالاي ابرها حركت مي كنيد. خود را به شاخه درختي تشبيه كنيد كه با هر وزش باد به اين سو و آن سو حركت مي كند. در اين حالت طبيعت را در ذهن خود مجسم كنيد و اين احساس را در خود تقويت نماييد كه كنار

دريا و روي ماسه هاي نرم دراز كشيده ايد و امواج دريا شما را چون برگي سبكبال به اين طرف و آن طرف مي كشانند. حالا وقت آن است كه عضلات را از حالت انقباض خارج كنيد. براي اين كار بهتر است ابتدا از پاهاي تان شروع كنيد. به اين ترتيب كه هر يك از پاها را چندين بار به چرخش درآوريد تا از حالت انقباض درآيند. در اين مرحله چنان عمل كنيد كه پاهاي تان كاملا رها شوند و به حالت پاندولي درآيند. پس از آنكه چندبار ساق پاها را به جلو و عقب خم كرديد، اجازه دهيد پاها استراحت كنند. در اين موقعيت چنان تصور كنيد كه درون هر دو پا پر از سرب شده و كاملا سخت و سنگين روي زمين بي حركت مانده اند. حالا چند نفس عميق بكشيد. در اين موقع، به همان آهستگي كه هوا را از طريق بيني به داخل ريه ها مي فرستيد، از طريق دهان به آرامي بازدم را انجام دهيد. دست هاي خود را به طرفين باز كنيد. تا آنجاكه مي توانيد دست ها را از هم دور كنيد و سعي نماييد كه دست ها و بازوهاي تان منقبض شوند. براي اين كار مي توان دست ها را محكم مشت كرد تا حالت انقباض كامل به وجود آيد. پس از چند لحظه عضلات دست و بازو را شل و آن ها را چنان آزادانه رها كنيد كه چون برگي روي آب، با آرامش به استراحت بپردازند. پس از دست و پا نوبت به ناحيه گردن مي رسد، براي استراحت دادن به گردن، ابتدا سر خود

را چندبار از يك طرف به طرف ديگر بچرخانيد. سپس، تصور كنيد كه سرتان بيش از حد تصور سنگين است و در اين حال، آن را روي بالش رها كنيد. در اينجا بايد فكر كنيد كه سرتان آن قدر سنگين است كه به هيچ وجه نمي توانيد به وسيله گردنتان آن را به حركت درآوريد. چشم ها عضلاتي هستند كه همچون دست و پا به استراحت نياز دارند. استراحت دادن به چشم ها بسيار مهم و اساسي است; براي اين امر چندبار با شدت بسيار پلك هايتان را به هم فشار دهيد و آن ها را ببنديد تا چشمان تان آرامش لازم را به دست آورند. كساني كه عصبي هستند، در هنگام استراحت دادن به چشم ها، دچار لرزش پلك خواهند شد. شايد در چنين حالتي، شايد نشود از حركت پلك ها جلوگيري كرد. در چنين مواردي، شخص بايد دست از تلاش بردارد و به آرامي نفس عميق بكشد. پس از چند لحظه، متوجه مي شود كه ديگر مژه نمي زند و پلك هايش نمي لرزد. در اين موقعيت مي توان دستورالعمل استراحت چشم ها را به اجرا درآورد. دوش آب گرم با فشار شديد، به ويژه زماني كه ماهيچه هاي پشت و گردن مدتي نسبتا طولاني در معرض فشار آب باشند، در تسكين خستگي هاي روحي و جسمي ثمربخش است.

باكتري ها و غذاها

بستري گرم و غذايي براي خوردن به باكتري ها بدهيد، آنها به فوريت تكثيرشدن را آغاز خواهند كرد.

هنگامي كه غذا پخته مي شود و بيش از 2 ساعت به حال خود در درجه حرارت اتاق رها شود، باكتري هاي مي توانند به سرعت درون آن تكثير پيدا كنند.

مهم

است كه اين مسئله را به ياد داشته باشيد، زيرا اغلب اين باكتري ها بويي توليد نمي كنند يا رنگ غذا را تغيير نمي دهند.

گرچه منجمد كردن غذا باكتري ها را نابود نمي كند، اما سرعت رشد آنها را كند مي كند.

هنگامي كه غذا از حالت منجمد خارج مي شود، دوباره به محلي عالي براي تكثير غذا بدل مي شود.

گذاشتن غذا در يخچال هم تا حدي رشد باكتري را كند مي كند.

براي دورنگهداشتن باكتري ها از شريك شدن با شما در غذاي تان، غذا را كاملا بپزيد تا باكتري ها در اين روند كشته شوند.

منبع:دانش- همشهري آنلاين

معنا در مانگري فرانكل در نگاه تحليلي و نقد

نويسنده:مجتبي حيدري

چكيده

«معنا در مانگري» يك مكتب روان درمانگري است كه توسط عصب شناس و روان پزشك اهل وين، ويكتور اميل فرانكل، بنيان گذاشته شد. فرانكل، كه يك روان شناس وجودگراست، به منظور كامل كردن دو بعد تن و روان، بعد روحاني را به آن دو بعد افزود. از خلال اين بعد است كه قابليت انساني براي فاصله گيري از خود و از خود فراروندگي تحقق مي يابد. معناجويي يك كوشش اساسي انسان است كه به رضايت دروني مي انجامد. در واقع، اين مشوق نيرومند است كه انسان را در كنار آمدن با - حتي - سخت ترين شرايط ياري مي دهد. اگر معناجويي تحريف گردد يا ارضا نشود ممكن است به ناكامي وجودي يا حتي روان آزردگي معنازاد (نوژنيك) بينجامد. معنا مي تواند از راه هاي گوناگون، يعني از طريق ارزش هاي خلاق، ارزش هاي تجربي، و ارزش هاي نگرشي تحقق يابد. (ارزش هاي نوع اخير در هنگام مواجهه با رنج هاي پايدار مطرح مي شوند. ) سرانجام، رضايت حتي ممكن است در رنج كشيدن انسان يافت شود. از چشم انداز

انسان شناختي، روش هاي درمانگري جديدي مانند قصد متضاد، عدم توجه، سازگاري نگرشي و آموزش حساس شدن براي معنا ارائه مي شوند. مهم ترين ايراد بر نظريه ي فرانكل، داشتن نگاه زميني و اين جهاني به انسان و غفلت از حيثيت واقعي وجود انسان يعني روح، مقتضيات و نيازهاي آن است.

كليد واژه ها: معنا درمانگري، روان شناسي وجودي، ناكامي وجودي، روان آزردگي معنا زاد.

مقدمه

فرانكل (V.E. FrankI) يكي از شاخص ترين روان شناسان وجودي شناخته مي شود و ديدگاه «معنا درمانگري» (1) وي در قالب مكتب «روان شناسي وجودي» (2) قابل بررسي است. از اين رو، پيش از پرداختن به نظريه ي فرانكل، معرفي اجمالي مكتب «روان شناسي وجودي » مناسب به نظر مي رسد:

روان شناسي وجودي

واژه ي« existential » (وجودي) برگرفته از واژه ي لاتين «ex sistere » و در لغت، به معناي پديدار شدن يا آشكار بودن است. روان شناسان وجودي با تأكيد بر آن، به دنبال شناخت انسان نه به عنوان يك موجود ثابت و ايستا بلكه به عنوان موجودي هموارده در حال شدن و پديد آمدن هستند.

فلسفه ي «وجودي»، (3) كه زيربناي روان شناسي وجودي است، در اواسط قرن نوزدهم با فيلسوف و نظريه پرداز دانماركي سورن كي يركگارد (Soren kierkegaard) آغاز شد. وي بر اين عقيده بود كه تنها از طريق «وجود» مي توان به كشف دانش نايل آمد و وجود قابليت تحويل ديگري را ندارد. كي يركگارد معتقد بود: واقعيت را نمي توان در عالم انتزاع يافت، بلكه فقط بايد در «وجود» به دنبال آن بود. در مقابل اين سخن رنه دكارت (Rene Descart) كه «من

فكر مي كنم، پس هستم»، كي يركگارد اظهار داشت: «من وجود دارم، پس فكر مي كنم.» پس وجود مقدم بر ماهيت است. (4)

به طور كلي، وجود گرايي نهضتي بود كه تلاش مي كرد به طور جدي با مسائلي كه در فلسفه از آنها غفلت شده است، برخورد كند. فلسفه ي سنتي غربي تقريبا تنها بر مسائل مابعدالطبيعه ي «بودن»، جوهر وجود، و بر جهان عيني خارجي تمركز داشت و با مسائل پر اهميتي همچون معناي زندگي، رنج و مرگ و مسائل انساني مهم ديگر به طور جدي برخورد نكرده، از كنار آنها گذشته بود و انسان با تجارب روزمره و مسائل خاص فردي اش و تمام مسائل اساسي وجود، در تحقيقات فلسفي به كناري نهاده شده بود. فلسفه ي وجودي در مقابل اين نقص قيام كرد و توجه را بر انسان و مسائل مربوط به وي به عنوان موجودي كه در ارتباط با محيط خويش زندگي مي كند، متمركز كرد و بر ارتباط انسان با جهان و با ديگران عنايت خاصي مبذول داشت. (5) مضاميني همچون انسان و اصالت وجود او آزادي، اختيار، مسئوليت، غربت، يأس، تناهي، مرگ و بحران هاي انسان در دنياي مدرن و... از واژه ها و مفاهيم پر تكرار در آثار اين فيلسوفان است. (6)

با اندكي تسامح مي توان برخي مضامين و عناصر خانواده ي مشترك فلسفه ي وجودي را به قرار ذيل بر شمرد:

1-نقطه ي عزيمت و محور كاوش هاي فلسفي در اين تفكر، «وجود انسان» است. بر خلاف بيشتر فلسفه هاي سنتي كه عمده ي اهتمامشان بر هستي است، اين فلسفه همه ي مسائل و مباحث و حتي

مسائل كلامي و ديني را حول محور انسان مطالعه مي كند. نكته ي كليدي در باره ي اين فلسفه اين است كه اساسا واژه « Existence» ( = وجود) در اين فلسفه به معناي وجود انسان به كار مي رود و براي اشاره به «وجود» به طور مطلق از واژه ي Being استفاده مي شود. يكي از ويژگي هاي اگزيستانس (انسان) اين است كه بر خلاف حيوان و گياه همواره رو به تعالي و پويايي و برون جهنده است. اگزيستانسياليست هاي خداپرست، وجود آدمي را در تعالي به سوي خدا مي جويند و چهره هاي الحادي اين مكتب وجود او را در تعالي يا به تعبير بهتر، در برون جستن به سوي نيستي.

اين انسان هيچ ماهيت عام و كليتي ندارد و برخلاف اشياي ديگر، هر فرد انساني ماهيتي مختص به خود دارد. پس تعريف فيلسوفان گذاشته از انسان به «حيوان ناطق» يك سعي ساده انديشانه بيشتر نبوده است. تعريف هر فرد انساني در انتخاب ها و اختيارهاي او نهفته است.

ويژگي ديگر وجود (وجود انسان)، اصالت داشتن آن است. وجود اصيل، وجودي است كه عوامل و اجبارهاي بيروني نتوانند خوشان را بر او تحميل كنند. اما انسان موجودي است كه مي تواند بين اصيل ماندن و از دست دادن اصالت خود دست به انتخاب بزند.

2-فيلسوف وجودي به شدت ازعقل گرايي محض (7) پرهيز مي كند. انسان به عقيده ي او تنها خرد ناب نيست، بلكه موجودي است كه احساس، اراده و غريزه دارد و فلسفيدن او نه فقط از عقل، بلكه از تمامت وجودش آبشخور مي گيرد. اگزيستانسياليست ها – به رغم تاريخ

تفكر فلسفي- از استدلال ورزي ها انتزاعي و كلي و مباحث منطقي معرفت شناختي روي مي گردانند و حركت فلسفي خود را از واقعيت هاي خارجي و مواجهه ي مستقيم با اين واقعيت ها عبور مي دهند. از همين روست كه زيست عاطفي انسان، مورد اهتمام و التفات فراوان اين فلسفه است. انسان به همان ميزان كه فاعل شناخت است، مبدأ كنش و مركز احساس نيز هست. احساسات باطني نيز همانند حواس ظاهري و عقل مي توانند از واقعيت هاي خاجي و عيني اي حكايت كنند كه بر ما تأثيري وارد كرده اند.

3-به طور كلي، اين فيلسوفان به سلطه اي كه مباحث معرفت شناسي بر فلسفه ي جديد انداخته است، وقعي نمي گذارند. در واقع بيشتر فلسفه هاي وجودي، شورشي عليه فلسفه ي سوبژكتيو يسم (8) محسوب مي شوند. به عبارتي، سنت نافذي كه در دوران جديد دكارت و كانت پي ريخته شد، و مبناي آن بر تفكيك ميان اذهان و اعيان – يا فاعل شناسا و موضوع شناسايي – است، مورد هجمه يبسياري از اين فيلسوفان است.

4-معمولا سلوك فلسفي اين متفكران به روشي فردگرايانه است. ترويج فردگرايي در اين فلسفه، در واقع گريزگاهي است براي آزادي و رهايي از تحميل هاي طاقت كوب اجتماع و معيارهاي سخت و صلبي كه در دوران مدرن – به رغم شعار آزادي – آزادي هاي فرد را تهديد كرده اند. به عقيده ي اين فيلسوفان، جامعه آراي خود را بر انسان تحميل مي كند و وجود اصيل او را در اين همرنگي با جماعت در معرض زوال قرار مي دهد و بعكس، آزادي و خلاقيت و كنش

– كه مترادف با وجود داشتن و عين ارزش است – تنها راه رسيدن به تعالي است. (9)

روان شناسي (وجودي) كه ريشه در نهضت فلسفي «وجودگرايي» دارد، در مقابل رويكردهايي قرار دارد كه نگاهي كاهش گرايانه به انسان دارند. روان شناسي علمي درمان جويان رايك سلسله اشيا تلقي مي كند، نه انسان. رون شناسي وجودي اين جدايي ذهن – عين را رد مي كند و به جاي پرداختن به ماهيت انسان- امر انتزاعي اي كه محور روان شناسي علمي سنتي گشته است – بر وجود انسان تمركز مي كند. از نگاه روان شناسي وجودي، ماهيت انسان همان وجود اوست. (10)

در سال 1963، جيمز بوگنتال (James Bugenthal) رئيس (وقت) انجمن آمريكايي روان شناسي انسانگرا، (11) پنج نكته ي اساسي ديدگاه وجودي را اين گونه خلاصه كرد:

1-افراد چيزي غير از مجموع اعضايشان هستند و نمي توان آنها را از طريق مطالعه ي علمي پاره كاركردها شناخت.

2-وجود انسان ها در يك موقعيت انساني نمايان مي شود و نمي تون افراد را از طريق پاره كاركردهايي كه تجربه بين شخصي را ناديده مي گيرند، شناخت.

3-انسان ها موجودات آگاهي هستند و نمي توان آنها را از طريق روان شناسي كه خودآگاهي مداوم و داراي لايه هاي متعدد را قبول ندارد، شناخت.

4-انسان ها داراي اختيار هستند و تماشاگران صرف وجود نيستند.

5-انسان ها از روي قصد و عمد عمل مي كنند و داراي هدف ارزش و معنا هستند. (12)

نگاهي به زندگي فرانكل

ويكتور اميل فرانكل (1905-1997) عصب شناس و روان پزشك اهل وين (اتريش)، در سال 1905 به دنيا آمد و در همان شهر، تحصيلات دانشگاهي خود

ر در رشته ي پزشكي و فلسفه تا اخذ دكترا ادامه داد. او از سال 1942 تا 1945 به جرم يهودي بودن، در اردوگاه هاي كاراجباري «آشويتس» و «داخائو»، كه آلمان ها در طول جنگ جهاني دوم بنا كرده بودند، به سربرد و شديدترين سختي ها و فشارهاي جسمي و روحي را تحمل كرد و آن گاه كه از اردوگاه رهايي يافت، دريافت كه همه ي اعضاي خانواده اش توسط نازي ها از ميان رفته اند.

از جمله مشاغلي كه فرانكل بر عهده داشته است، مي توان به موارد ذيل اشاره كرد: رياست بخش نورولوژي (بيماري هاي اعصاب) بيمارستان «پلي كلينيك وين»، رياست شاخه ي روان درماني جامعه ي پزشكي اتريش، و استادي روان پزشكي و بيماري هاي اعصاب دانشگاه وين. (13)

فرانكل مؤسس مكتب سوم وين و پايه گذار «معنا درمانگري» و از پيش گامان روان شناسي وجود گراست. وي كتاب هاي متعددي به رشته ي تحرير در آورده است كه از آن ميان، مي توان به اين كتاب ها اشاره كرد: انسان در جست و جوي معنا؛ (14) پزشك و روح: از روان درمانگري تا معنا درمانگري؛ (15) معناجويي: مباني و كاربردهاي معنا درمانگري؛ (16) و انسان رنج ديده: مباني انسان شناختي روان درمانگري. (17)

فرانكل در زمان دانشجويي، روان تحليلگري فرويد را مطالعه كرده بود و بعدها به عضويت حلقه ي آلفرد آدلر (Alfred Adler) بنيانگذار روان شناسي «فردنگر» درآمد فرانكل دستاوردهاي بنيادين آن دو را ارج مي نهاد، اما بر اين اعتقاد بود كه نظريه هاي آنان با برخي از ابعاد انسان سر و كار دارد و نه با انسان به عنوان يك

كل يكپارچه كه شامل بعد روحاني (18) به عنوان بعد اصلي وجود انسان است. اين كار در عمل ممكن است به درمان نامناسب بيمار، كه از خلال يك ديدگاه كاهش گرايانه، به امور روان پويشي و نيروهاي زيستي تقليل يافته است بينجامد.

فرانكل از طريق توجه به بعد روحاني، در صدد انساني كردن مجدد رشته ي پزشكي و روان درمانگري بود. در درون بعد روحاني، پديده هايي رخ مي دهند كه براي بهبودي بيمار، اهميت بسزايي برخوردارند. درمانگر موظف است بيمار را در درك آزادي شخصي – نه جبري نگري – ياري دهد و از اين طريق، شخص را از مسئوليت خود در شكل دهي به مسير زندگي اش، آگاه كند. سؤال هاي مربوط به معنا و ارزش ها از خلال اين جنبه ي وجود انسان، مطرح مي شوند.

ابعاد وجود انسان در نگاه فرانكل

فرانكل بر خلاف ديگر صاحب نظران و روان شناسان، كه وجود انسان را متشكل از دو بعد جسماني و رواني مي دانند، اعتقاد داشت: لازم است به اين دو بعد، بعد سومي را نيزاضافه كرد و آن بعد روحاني وجود انسان است.

علي رغم غفلت روان شناساني از قبيل فرويد (Freud.S) يونگ (K.Yung) و آدلر از بعد «روحاني»، اين بعد مهم ترين بخش وجود انسان را تشكيل مي دهد و لازم است با نگاه ويژه اي به آن نگريست و نيازها و خواسته هاي آن را مد نظر قرار داد.

بعد روحاني موضوع اصلي رويكرد معنا درمانگري است. در حالي كه انسان در مورد ابعاد جسماني و رواني اش، منفعل است، از طريق بعد روحاني، مي تواند بر آن دو

غلبه كند و به همين دليل است كه مي تواند فعالانه مداخله نمايد و تغيير و شكل گيري را مي پذيرد.

معنا درمانگري به بيمار نشان مي دهد كه هنوز توانايي هاي ناشناخته اي دارد كه مي تواند براي بهبود و رشد شخصي اش، به كار گيرد. مسئله كنار گذاشتن جنبه هاي جسماني و رواني نيست، بلكه مسئله اين ست كه انسان بايد از آن ابعاد فراتر رود و به چشم انداز ديگري، كه از آن به گونه ي متفاوتي به خود بنگرد، دست يابد. به همين دليل، فرانكل خود، معنا درمانگري را «اوج روان شناسي» (19) (20) ناميد. بعد روحاني فراتر از ابعاد ديگر انساني و سازنده ي شخصيت اوست. (21) اما همان گونه كه كودك نسبت به «من» خود، آگاه مي شود، انسن رشد يافته نيز بايد نسبت به بعد روحاني اش آگاه گردد. در اين فرآيند، او همچنين در خواهد يافت كه از توانايي مشاهده، تصميم گيري و عمل برخوردار است. به طور كلي، همه ي پديده هاي انساني كه در دنياي حيوانات يافت نمي شوند، از خلال بعد روحاني مطرح مي شوند. (22)

آزادي و مسئوليت انسان در نگاه فرانكل

فرانكل همانند ساير وجودگرايان، به شدت طرفدار آزادي و اختيار انسان بود و اعتقاد داشت در اين نظريه، كه «انسان چيزي نيست مگر حاصل عوامل زيستي، روني، و اجتماعي، و يا انسان محصول توارث و محيط است». خطري عظيم نهفته است. از ديد فرانكل، چنين نظريه اي انسان را دستگاهي خودكار معرفي مي كند و به ماهيت واقعي او توجهي ندارد. ميدان آزادي انسان محدود است و آزادي او در انتخاب شرايط و

عوامل نيست، بلكه او از اين آزادي و اختيار برخوردار است كه در برخورد با شرايط، چه واكنش و برخوردي داشته باشد. (23)

فرانكل، نظريه ي روان تحليلگري را به دليل تأكيد بيش از حد بر غريزه ي جنسي، نادرست و سزاور ملامت مي داند، اما به نظر او آنچه نادرست تر و خطرناك تر است، جانب داري از جبر مطلق و ناديده گرفتن آزادي و قدرت انسان در مواجه با شرايط و حوادث زندگي است. انسان موجودي محدود نيست كه رفتارش در قالب شرايط قابل پيش بيني باشد، بلكه او در هر لحظه تصميم مي گيرد كه تسليم شرايط بشود و يا ايستادگي كند.

بر مبناي همين اصول است كه هر انساني اين آزادي را دارد كه در هر لحظه تغيير كند و بنابر اين، شخصيت هر فرد اساسا غير قابل پيش بيني باقي مانده است. هر پيش بيني بر شرايط زيستي، رواني و اجتماعي مبتني است، ولي يكي از ابعاد و ويژگي هاي وجودي انسان توانايي او براي غلبه بر اين شرايط و فراتر از آنهاست بر اين اساس، انسان در نهايت، به «از خود فراروندگي» تحقق مي بخشد؛ زيرا انسان اصولا موجودي « از خود فرارونده» است. (24)

نتيجه ي مستقيم صاحب اراده و قدرت انتخاب بودن، مسئول بودن است. در واقع مسئول بودن، روي ديگر مختار بودن و آزاد بودن است.

آزادي تمام سخن و واپسين كلام نيست، بلكه تنها نيمي از كل حقيقت و جنبه ي منفي آن است. نيمه ي ديگر و بعد مثبت آن، مسئوليت پذيري است. اگر آزادي با مسئوليت پذيري همراه نشود، ممكن است در معرض سقوط و

انحطاط تا حد خودكامگي و استبداد محض پيش رود. با چنين نگرشي، نه انكار جنبه هاي جبري و مكانيكي رفتار بشر لازم مي آيد و نه سلب اختيار و آزادي او در واقعيت به منظور فائق آمدن بر او ضرورت مي يابد. (25)

پس انسان بودن به معناي مسئول بودن است، به طور وجودي مسئول بودن، مسئول بودن هر كس براي بودن خودش. (26) مسئول بودن، كه حقيقت وجود انسان را تفسير مي كند، با خود مكلف بودن را به همراه مي آورد. هر يك از ما داراي وظيفه و رسالتي ويژه در زندگي است كه مي بايست بدن تحقق بخشد. او در انجام اين وظيفه و رسالت، جانشيني ندارد و زندگي قابل برگشت نيست. (27)

به بيان ديگر، انسان در انجام اين رسالت و وظيفه اي كه بر دوشش نهاده شده، وحيد و يگانه است. هيچ كس نمي تواند كار او را انجام دهد و از اين رو، هيچ كس جاي او را پر نمي كند.

اگر ما مسئوليم جا دارد بپرسيم چه كسي از ما سؤال مي كند؟ و ما پاسخگوي كه بايد باشيم؟ فرانكل پاسخ مي دهد: اين خود زندگي است كه اين سؤال را به انسان عرضه مي كند... (اساسا) انسان آن كس نيست كه مي پرسد...، بلكه كسي است كه اين سؤال از او مي شود...

انسان مي بايد با پاسخ دادن به زندگي، جوابي براي زندگي بيابد، او با مسئول بودنش، بايد پاسخ دهد. (28) انسان بودن به معناي جواب دادن به اين نداست. اما چه كسي ندا در مي دهد؟ به چه كسي بشر لبيك مي گويد يا بايد بگويد؟

اين سؤالات را نمي توان با معنا – درمانگري جواب داد. اين خود فرد است كه بايد به اين سؤالات جواب بدهد. پاسخ دادن ضروري است، خواه در امتداد خطوط خداپرستي يا بي خدايي. (29) بر عهده ي خود فرد است كه تصميم بگيرد در برابر چه كسي و چه چيزي تا چه حد مسئول است و در برابر وظيفه اي كه زندگي بر عهده ي او نهاده پاسخگوي كيست؟ پاسخگوي جامعه يا وجدان خويش؟ بيشتر مردم خود را مسئول و پاسخگوي خداوند مي دانند و بر اين باورند كه اين خداوند است كه اين مسئوليت را بر ايشان تعيين كرده است. (30).

پديده هاي روحاني موثر بر سلامت آدمي

دو تا از پديده هاي روحاني در معنا درمانگري و سلامت انسان از اهميت ويژه برخوردارند و ويكتور فرانكل بارها به آنها پرداخته است: توانايي از خود فاصله گيري (31) و از خود فراروندگي. (32) قابليت «از خود فاصله گيري» به شخص اجازه مي دهد تا در مقابل يك موقعيت يا در مقابل خود ايستادگي كند. فرانكل مي نويسد:

به واسطه ي اين قابليت، انسا قادر است خود را نه تنها از يك موقعيت، بلكه از خود نيز جدا كند. او مي تواند ديدگاه خود را حتي نسبت به خود برگزيند. با اين كار، او در واقع، در قبال شرايط و تعيني كننده هاي جسمي و رواني موضع گيري مي كند. از اين زاويه، مشخص مي شود كه انسان در شكل دهي شخصيت خود، آزاد و مسئول هر كاري است كه درباره ي خود مي كند. نكته ي مهم، به ويژگي هاي شخصيتي يا سائق ها

و غرايز – في نفسه – بلكه موضع ما در قبال آنهاست. توانايي ما در اين موضع گيري آن چيزي است كه ما را انسان مي كند. (33)

تنها از طريق پديده ي روحاني «از خود فاصله گيري» است كه انسان مي تواند به نحو مؤثري بر اضطراب ها، وسواس ها، تجارب آسيب زا و حوادث مقدر غلبه كند و از خود انساني سالم بسازد.

توانايي روحاني ديگر، كه فرنكل آن را يك ويژگي اساسي وجود انسان قلمداد مي كند، «از خود فراروندگي» است فرانكل در توضيح اين توانايي مي نويسد:

با طرح «از خود فراروندگي» اين واقعيت انسان شناختي بنيادين را متذكر مي شود كه انسان بودن يعني: حركت مداوم به سوي فراتر از خود؛ به سوي چيزي كه دقيقا همان خود كنوني نيست، به سوي چيزي يا كسي به سمت يك معنا كه احتمالا توسط يك فرد تحقق مي يابد، يا به سوي يك فرد همنوع كه در خارج با او مواجه مي شويم. تنها به ميزاني كه فرد خود را به شيوه اي از اين دست تعالي مي بخشد. استعدادهاي خود را در وصول به يك هدف يا دوست داشتن ديگري به فعليت مي رساند. (34)

در راه دست يابي به از خود فراروندگي، فرد در جهت كامل كردن قابليت انساني اش، با خود دست و پنجه نرم كرده، از هر خود محوري رون آزرده و آري اجتناب مي نمايد. اين امر در سلامت رون شناختي او از اهميت بسياري برخوردار است.

معناجويي؛ رمز سلامت انسان

نيروهاي انگيزشي گوناگوني از قبيل شهوت طلبي (فرويد) يا قدرت طلبي (آدلر) در انسان ها وجود دارند.

اما چيز

ديگري نيز هست كه در انسان ريشه دارتر مي باشد، چيزي كه من آن را «معناجويي» مي نامم. «معناجويي» عبارت از تلاش انسان جهت دست يابي به بهترين معناي ممكن براي وجود اوست. (35)

تلاش انسان جهت يافتن يك معنا براي زندگي خود، يك نيروي اصيل در زندگي اوست. نه يك «توجيه ثانوي» براي سائق هاي غريزي اش. اين معنا منحصر به فرد ويژه ي خود اوست و از اين رو، تنها اوست كه بايد و مي تواند به آن فعليت بخشد و تنها با دست يابي به يك معناست كه معناجويي او ارضا خواهد شد. (36)

به عقيده ي فرانكل، معناي زندگي امري شخصي است، نه عام. بدين روي، هر انساني بايد خود به دنبال يافتن معناي زندگي خود باشد و به دليل همين شخصي بودن معناي زندگي است كه پرسش هاي مربوط به آن را نمي توان با عبارت كلي و مبهم پاسخ گفت، بكله هر كس داراي وظيفه و رسالتي ويژه در زندگي است كه تنها خود او مي تواند آن را تحقق بخشد. (37)

در مقابل، اگر معناجويي يك هدف اصيل در زندگي است- هدفي كه سبب احساس رضايت و خرسندي مي شود- در اين صورت، ناكامي در معناجويي، چيز كم اهميتي نخواهد بود. اگر يك موضوع مربوط به معنا، كه مناسب موقعيت شخص باشد يافت نشود ووي به دليل فقدان اين معنا در رنج باشد، اين وضعيت به »ناكامي وجودي» (38) خواهد انجاميد. «ناكامي وجودي» به خودي خود، ماهيت مرضي ندارد، اما پديده ي كاملا شايعي است كه انان ها با آن مواجهند. انسان ها به صورت طبيعي، براي غلبه بر اين پوچي

دروني، برانگيخته مي شوند. اما اين احساس بي معنايي در خلال يك ناكامي وجودي، ممكن است به يك خلاء دروني تبديل شود.

فعاليت هاي زندگي انسان در صورتي فلج مي شوند كه «پويايي معنايي» (39) يعني تنش سالم و برانگيزاننده بين وضع موجود و معنايي كه هنوز ارضا نشده از بين برود و با وقوع اين امر، ساختار انگيزشي نيز مختل مي شود. در اين حالت پيوند موجود بين شخص و معنا شكسته شده و فرد ديگر در يك مسير تعالي دهنده ي زندگي حركت نمي كند، بلكه بعكس، بر خود متمركز است. موضوع توجه اكنون احساس خلأ و پوچي دروني است كه او را رنج داده، به سوي احساس عميق ناخشنودي سوق مي دهد علاوه بر اين، وضعيت مزبور به وخامت عمومي وضعيت هيجاني و كاركرد دستگاه عصبي خواهد انجاميد. و اين خود به حالت افسردگي منجر مي گردد. (40)

بدين سان، به نقطه اي مي رسيم كه از آن به «روان آزاردگي معنازاد»( 41 ) (نوژنيك) تعبير مي شود. در اين حالت ناكامي وجودي به صورت مرضي در آمده است.

روان آزردگي معنا زاد

ريشه هاي روان آزردگي علاوه بر روان، مي تواند در فراتر از آن، يعني بعد روحاني قرار داشته باشد. فرانكل «روان آزردگي معنازاد» را اين گونه تعريف مي كند:

در مواردي كه يك مشكل عقلي، يك تعارض اخلاقي، يا يك بحران وجودي ريشه ي روان آزردگي باشد، ما از آن به «روان آزردگي معنازاد» (نوژنيك) تعبير مي كنيم. (42).

اين امور قريب بيست درصد از تمام روان آزردگي ها را موجب مي شوند. (43) اگر ناكامي وجودي با يك هيجان پذيري يا

ضعف بدني تركيب شود، حالت مرضي به خود مي گيرد و از آن به «روان آزردگي معنازاد» تعبير مي كنند. براي مثال، افسردگي مي تواند علت زيست شناختي داشته باشد كه به آن «افسردگي درون زاد» (44) مي گويند. در اين مورد، معنا درمانگري نمي تواند گزينه ي درمانگري باشد. اما اگر افسردگي ريشه در مسائل حل نشده ي درون سطح روحي داشته باشد در اين صورت، مداخله ي معنا درمان گرانه باشد. البته اين سخن روان درمانگري و معنا درمانگري همزمان را نفي نمي كند.

«روان آزردگي معنازاد» حتي ممكن است به مشكلات جسمي بينجامد و درمانگر بايد با شناخت ريشه ي اصلي بيماري جسمي، به درمان بيمار اقدام كند. براي مثال، علت مشكلات معده و بي خوابي روان آزرده و ار يك بيمار، يك دو راهي ارزشي، يك مسئله ي مربوط به وجدان، و به تعبير ديگر، يك مشكل روحي است بيمار از شغل خود راضي نيست و احساس مي كند ديگر نمي تواند با آن كنار بيايد. از سوي ديگر، به دليل آنكه بايد هزينه ي خانواده اش را تأمين كند مجبور است به اين شغل ادامه دهد. او نياز به ادامه اين شغل را درك مي كند، اما قادر نيست معنايي بيابد كه او را به ادامه ي آن متقاعد كند. از اين رو، به تنش هاي دروني و به دنبال آن، به مشكلات معده و بي خوابي مبتلا مي شود.

در اينجا، وظيفه ي درمانگر آن است كه تعارض ارزش هاو نيز دلايل گوناگوني را له يا عليه تغيير شغل آشكار كند. اين امر بيمار را در كشف دلايل جديد

ديگر و بررسي و ارزيابي آنها توانامي سازد. او اكنون قادر خواهد بود با نگاهي جديد، كه آرامش و سلامت بيشتري را به دنبال دارد، به شغل خود ادامه دهد. (45)

راه هاي معنا بخشيدن به زندگي

از ديدگاه فرانكل، تحقق معنا در زندگي از سه راه امكان پذير است:

1-انجام كاري ارزشمند؛ مانند كار كردن در يك شغل، ساختن يك خانه، نوشتن يك كتاب و نقاشي كردن.

2-كسب تجربه هاي والايي همچون تماشاي شگفتي هاي طبيعت، برخورد با يك فرهنگ و يا درك فردي ديگر، يعني عشق ورزيدن به او.

3-طرز برخوردي كه نسبت به رنج برمي گزينيم. (46)

فرانكل از همه ي اينها با عنوان كلي «ارزش ها» ياد مي كند. ارزش ها بسان معناي زندگي براي هر كس و هر وضعيت يكتاست. ارزش ها براي آن كه بتوانند با موقعيت هاي گوناگوني كه با آن روياروي مي شويم انطباق يابند. متغير و قابل انعطافند. در سراسر زندگي، بايد همواره خود را با مسئله ي ارزش ها روياروي ببينيم. و در هر موقعيتي، ارزشي را كه به زندگي مان معنا مي بخشد، برگزينيم.

سه راه معنا بخشيدن به زندگي، متناظر با سه نظام بنيادي ارزش ها هستند. ارزش هاي خلاق، (47) ارزش هاي تجربي (48) و ارزش هاي نگرشي. (49)

ارزش هاي خلاق، كه با فعاليت آفرينده و زايا ادراك مي شوند، معمولا ناظر به نوعي كار هستند، هر چند ارزش هاي خلاق را مي توان در همه ي عرصه هاي زندگي نمايان ساخت. با آفريدن اثري ملموس يا انديشه اي ناملموس يا خدمت به ديگران مي توان به زندگي معنا بخشيد.

اگر لازمه ي ارزش

هاي خلاق، ايثار و عرضه به جهان است، لازمه ي ارزش هاي تجربي دريافت از جهان است. اين پذيرا شدن مي تواند به اندازه ي آفرينندگي معنابخش باشد. بيان ارزش هاي تجربي مجذوب شدن در زيبايي عوالم طبيعت يا هنر است. به اعتقاد فرانكل، با تجربه ي شدت و عمق جنبه هايي از زندگي، مستقل از هر گونه عمل مثبت فرد، مي توان به معناي زندگي دست يافت.

ارزش هاي خلاق و تجربي با تجربه هاي غني، سرشار و مثبت انساني- غناي زندگي، خواه از طريق آفرينشگري يا از طريق تجربه كردن- سر و كار دارند اما زندگي فقط متشكل از تجربه هاي غني و والا نيست. رويدادها و نيروهاي ديگري همچون بيماري، مرگ، يا وضعيتي كه خود فرانكل در اردوگاه هاي كار اجباري با آن رو به رو گرديد. زندگي مان را محدود مي كنند. در اينجاست كه نقش ارزش هاي دسته ي سوم، يعني «ارزش هاي نگرشي» نمايان مي شود.

موقعيت هايي كه ارزش هاي نگرشي را مي طلبند آنهايي هستند كه دگرگون ساختن آنها يا دوري گزيدن از آنها در توان ما نيست. هنگام رويارويي با چنين وضعي، تنها راه معقول پاسخ گويي، پذيرفتن است. شيوه اي كه سرنوشت را مي پذيريم، شهامتي كه در تحمل رنج خود و وقاري كه در برابر مصيبت نشان مي دهيم آزمون و سنجش توفيق ما به عنوان يك انسان است. (50)

معناي «رنج»

گفته شد كه يكي از راه هاي تحقق معنا در زندگي، تحمل رنج و گرفتاري است. اگر ويكتور فرانكل در باره ي وجود معنا در درد و رنج سخن مي گويد، سخنان او را

تجربه ي شخصي وي تأئيد مي كند؛ زيرا او خود در طول چند سال حضور در ارودگاه كار اجباري، رنج و سختي را تحمل كرده بود. او در كتاب انسان در جست و جوي معنا مي نويسد:

انسان وقتي با وضعي اجتناب ناپذير مواجه مي گردد و يا با سرنوشتي تغيير ناپذير ماننديك بيماري لاعلاج رو به روست، اين فرصت را يافته است كه به عالي ترين ارزش ها و ژرف ترين معناي زندگي يعني رنج كشيدن دست يابد. درد و رنج بهترين جلوه گاه ارزش وجودي انسان است و آنچه حايز اهميت است، شيوه ي نگرش فرد نسبت به رنج است و شيوه اي كه اين رنج را به دوش مي كشد... يكي از اصول اساسي «معنا درمانگري» اين است كه توجه انسان ها را به اين مسئله جلب كند كه انگيزه و هدف زندگي گريز از درد و لذت بردن نيست، بلكه اين معناجويي است كه به زندگي معناي واقعي مي بخشد. (51)

با مواجه شدن انسان با يك يا دو رنج اجتناب ناپذير، نگرش او نسبت به زندگي تغيير مي كند و افق ديد او گسترش مي يابد. او ديگر معناي زندگي را در رهايي از آن درد و رنج نمي بيند، بلكه به دنبال معناي زندگي از درون خود رنج است. فرانكل مي گويد:

مهم اين نيست كه ما چه انتظاري از زندگي داريم، بله مهم اين است كه زندگي از ما چه انتظاري دارد. (52)

انسان دچار رنج و سختي بايد سعي كند تا معنا و هدفي از درون خود رنج براي خود بيابد مانفرد هيلمن، كه خود يك روان درمانگر است نمونه

اي از يافتن معنا در رنج را اين گونه توصيف مي كند:

من غالبا فرايند تغيير نگرش به رنج را در كلينيك توان بخشي پزشكي شاهد بوده ام. در آنجا- به عنوان مثال- با والديني مواجه مي شويم كه با آسيب مغزي غير قابل بازگشت فرزند خود درگيرند. در وهله ي اول والدين كاملا اميدوارند كه كودكشان سلامتي خود را در حد قابل قبولي بازيابد،حتي اگر اين اميد برخلاف معاينات پزشكي بوده باشد. تنها پس از گذشت مدت زمان قابل توجه و پس از تلاش و فرايند دروني براي سازگاري، ديدگاه آنان تغيير مي يابد. اجتناب ناپذير بودن اين وضعيت به تدريج پذيرفته مي شود و والدين ديگر به دنبال معنا در اميد بي فايده به بهبودي فرزندشان نيستند، بلكه آن را در مراقبت درست، همراه با عشق و محبت شخصي به فرزندشان جست و جو مي كنند.

اين امر موفقيتي است براي هر دو؛ براي والدين، كه اكنون بهترين برخورد ر با فرزند محبوب خود دارند، وبراي كودك، كه علي رغم محدوديت شناختي شديد، مي تواند از مراقبت و فضاي امن تر اطراف خود بهر ببرد. (53)

روش هاي معنا درمانگري

ويكتور فرانكل مكرر بر منحصر به فرد بودن هر يك از انسان ها تأكيد مي كرد. او همواره تأكيد بيش از حد بر روش ها و فنون، در روان درمانگري را مورد انتقاد قرر مي داد به عقيده ي فرانكل، خطر بزرگ اين كار آن است كه شخص به زور وارد يك نظام مي شود، و نظام حق منحصر به فرد بودن هر فرد را به جاي نمي آورد. (54)

در رويكرد معنا درمانگري، انسان

شناسي از اهميت بسزايي برخوردار است و از آن چشم انداز، معنا درمانگري يك مبناي فلسفي دارد. تجربه نشان داده است كه صرف مواجه ساختن بيمار – با برداشت او (فرانكل) از انسان – يك تأثير شفابخش دارد. (55). اين برداشت در ضمن گفت و گو در مواجهه ي بين شخصي به بيمار منتقل مي شود. بدين روي، اين انسان شناسي ساختاري است كه از طريق آن مي توان روش ها را غالبا به آساني، به منظور كاربردهاي عملي شكل داد. معنا درمانگري نسبت به روش ها و فنوني كه در خارج از معنا درمانگري ساخته شده اند بسيار پذير است. فقط به شرط آنكه با برخي از اصول اساسي معنا درمانگري متناسب باشند. در واقع، فرانكل نقش خود ر نه جايگزين، بلكه مكمل اشكال ديگر روان درمانگري مي دانست. بسياري از روش هاي كنوني، از طريق برقراري ارتباط با ديدگاه هاي انسان شناسانه فرانكل حيات مجدد مي يبند، چون به فضاي وسيع تري متصل مي شوند.

در ادامه، چهار روش راهبرد رسمي و ويژه ي معنا درمانگري، يعني «قصد متضاد»، (56) «عدم توجه» (57) «سازگاري نگرشي» (58) و «آموزش حساس شدن براي معنا» (59) توصيف مي شوند.

1- قصد متضاد

«قصد متضاد» بيش از هر چيز در درمان اختلالات اضطرابي، (60) (آشر و اسكات، 1999)، هراس ها، (61) اختلالات وحشت زدگي، (62) اختلالات اجباري، (63) بي خوابي، (64) (آشر، 1980، لادوكيور و گراس – لويس) و هراس هاي اجتماعي (65) كاربرد مي يابد. (به نقل از هيلمن، 2004) قصد متضاد يك فنون استثنايي و موفقيت آميز روان درمانگري بوده و هدف آن پايان بخشيدن به

يك دور باطل روان آزرده و ار نشانگان مرضي است.

بيماري را در نظر مي گيريم كه از بي خوابي شديد رنج مي برد. تجربه ي ناتوانايي در خوابيدن موجب يك اضطراب انتظاري مي شود و درعين حال موجب تلاش فزاينده اي براي به خواب رفتن مي گردد. اما اين تلاش ها- حتي – موجب تشديد بي خوابي مي گردند.

در «قصد متضاد» اين دور باطل روان آزرده وار از طريق بيان تمايل به همان چيزي كه شخص از آن مي ترسد، شكسته مي شود. دراينجا، توانايي براي از خود فاصله گيري به شيوه اي خنده دار در فرد به حركت در مي آيد. اليزابت لوكاس، شاگرد و دست پرورده ي فرانكل و از پيرون جدي معنا درمانگري، «قصد متضاد» را اين گونه توصيف مي كند:

«قصد متضاد» چيزي بيش از درمان نشانگان بيماري است. بيمار با كمك شوخ طبعي، خودش را به فراسوي خود بالا مي كشد. او ديگر خود را تسليم تكانه هاي رواني – فيزيكي نمي كند، بلكه خود را به عنوان فردي نيرومند، تجربه كرده، شجاعت خود را ثابت نموده مواجهه با مشكلات را غنيمت شمرده و از روي قصد و عمد، با موقعيت هاي مملو از اضطراب مواجه مي شود. همه ي اين امور پيشرفت دروني اي را موجب مي شوند كه هرگز از طريق مبارزه ي عقلاني صرف با اضطراب ها قابل دست يابي نيستند. او نگرش عمومي خود را نسبت به زندگي تغيير داده، به اعتماد اساسي دست مي يابد. اين امر از بيمار در مقابل هر نگراني روان آزرده وار، به بهترين وجه محافظت مي كند. (66)

در

رابطه با مثالي كه ذكر شد به بيمار مبتلا به بي خوابي آموزش داده مي شود تا به جاي تلاش براي خوابيدن، تصميم بگيرد دست كم در اين زمان و در صورت امكان، هرگز نخوابد. با اين همه، همان گونه كه پيش از ابتلاي بيمار به بي خوابي، او زياد مي خوابيد، در اينجا هم به شدت خواب آلوده مي شود و به زحمت خواهد توانست همه ي شب را بيدار بماند. صبح روز بعد، چشمان خسته ي را تنها با چوب كبريت مي توان باز نگه داشت. زماني كه بيمار واقعا تصميم مي گيرد نخوابد ترس از به خواب نرفتن از بين مي رود؛ زيرا ترس از نخوابيدن نمي تواند در كنار تصميم واقعي بر نخوابيدن وجود داشته باشد. روز بعد احتمالا بميار با به خاطر آوردن شكست غم انگيز خود در اين برنامه و به خواب رفتن فوري، خنده اش مي گيرد. مانفرد هيلمن نمونه اي از به كارگيري روش «قصد متضاد» را اين گونه شرح مي دهد:

خانم بيماري را به خاطر مي آورم كه در هنگام خواندن يك متن در كليسا، دستانش مي لرزيد، من ساز و كار «قصد متضاد را براي او شرح دادم، اما اين امر به نظر او كاملا نامعقول بود. او مي خواست از شر لرزش دستانش خلاص شود، نه آنكه آن را تشديد كند! با اين حال دو ماه بعد او گزارش داد كه دستانش در هنگام خواندن دركليسا، ديگر نمي لرزد. يك روز، هنگامي كه دستان او مجددا لرزش پيدا كرده بودند چيزي را كه به او آموخته بودم، به كار گرفت و در كمال تعجب،

مشاهده كرد كه لرزش دستانش متوقف گرديد. بدين ترتيب، او دريافت كه گاهي اوقات لازم است با استفاده از شيوه هايي نامعمول از عهده ي مشكلات رواني برآمد. (67)

2- عدم توجه

در حالي كه در «قصد متضاد» ظرفيت انسان براي از خود فاصله گيري به كار مي افتد در حال عدم توجه، تونايي او در «از خود فراروندگي » تحريك مي شود. عدم توجه در درمان هر شكلي از توجه بيش از حد، يعني «نوروز وسواسي» (68)- مثلا در درمان اختلات جنسي، بي خوابي، اختلالات بدني شكل (69) و مجموعه اي از مشكلات ديگر- به كار مي رود. توجه بيش از حد رابطه ي شخص را با ارزش ها و معنا و با هر چيز متعالي قطع مي كند و بدين سان، فرد را ناگزير به استفاده از خود مي نمايد. اين امر مي تواند به مشكلات و اختلالات قابل توجهي بينجامد.

كسي كه بسيار نگران به خواب رفتن است فرايند بهنجار به خواب رفتن رادست كاري مي كند. كسي كه با نگراني، مراقب عود بي نظمي آهنگ ضربان قلب خود است، در واقع بي نظمي آهنگ ضربان قلب را ايجاد مي كند. اين مطلب درباره ي بسياري از بيماري هاي ديگر از قبيل سردردها، لرزش، يا صداهايي كه در گوش شنيده مي شوند، صادق است. همچنين ممكن است شخص بيش از حد به رفتار يا گفتار خود توجه كند. همه ي اينها به اختلال چرخه ي طبيعي زندگي منجر مي شود. هدف درمانگري آن است كه توجه بيمار را ازبيماري و نگراني درباره خود باز دارد. چيزي كه ما در واقع در باره آن صحبت

مي كنيم به فن حواس پرتي، بلكه جهت گيري مجدد به سمت معناست. (70)

اعتنا نكردن، به چيزي – به منظور دست يابي به عدم توجه مورد نياز- تنها از راه ناديده گرفتن آن، از طريق معطوف كردن توجه خود به سوي چيزي ديگر امكان پذير است. اين همان جايي است كه معنا درمانگري وارد حوزه ي تحليل وجودي مي شود كه هدف اساسي آن، كما بيش آن است كه شخص را به سوي دست يابي به يك معناي عيني برخاسته از وجود شخصي اش سوق دهد. گاهي اوقات لازم است خود اين معنا را از طريق تحليل، توضيح داد و تبيين نمود. (فرانكل، 1998، ص (179) (71)

در خلال فرايند درمانگري، ممكن است جدا كردن بيمار از نشانگان دل بستگي به خود كه وي سخت به آن وابسته است كار دشوار و پر زحمتي باشد. اين كار غالبا نيازمند خلاقيت و پشتكار براي يافتن چيزي جالب تراز توجه بيش از حد است.

معلوم شده است كه در درمان افراد مبتلا به رنگ زدن گوش، عدم توجه در مركز فرايند درمان قرر دارد. فردي كه صداهاي بلندي را در گوش خود مي شوند به طور طبيعي دوست دارد بر آن صداها متمركز شود. تنها يك هدف ارزشمند قوي، چيزي كه مهم تراز آن صدا تلقي شود، مي تواند توجه اين فرد را از تثبيت بر آن صداهاي مزاحم منحرف كند. «قصد متضاد» و «سازگاري نگرشي» نيز بخشي از اين فرايند درمان را تشكيل مي دهند. (72)

اهداف و روابط شخصي ارزشمند به افراد اجازه را مي دهند كه فراتر از مشكلات و رنج خود رشد كنند. ارنست

كرچمر (Ernst kretschmer)كه يك روان پزشك است، اين مطلب را اين گونه توصيف مي كند:

درمانگر بايد يك جريان مثبت قوي، با اهدافي متناسب با شخصيت بيمار به او بدهد. عقده هاي روان آزرده وار مانند ميكروب هايي هستند كه در آب راكد به بهترين وجه، رشد و تكثير مي يابند و يك جريان نيرومند و تازه ي آب مي تواند آنها را بشويد و ببرد. (73)

3- سازگاري نگرشي

تا اينجا ويژگي هاي روحاني «از خود فاصله گيري» از طريق «قصد متضاد» و بر « از خود فراروندگي» از طريق «عدم توجه» ذكر شدند. اكنون «خود شكل دهي» و « رشد دروني از طريق «سازگاري نگرشي» مورد بررسي قرار مي گيرند.

اينكه آيا فرد با يك وضعيت زندگي دشوار كنار آمده، بر آن غلبه مي كند، يا زير فشار آن رنج كشيده، خرد مي شود، عمدتا بر نگرش شخصي او به آن وضعيت بستگي دارد. بنابر اين، سازگاري نگرشي از اهميتي فوق العاده در مشاوره و درمانگري برخوردار است. «سازگاري نگرشي» به هسته ي مركزي شخصي، توانايي ذهني و سرشت عميق او و نقطه اي كه نگرش هاي اساسي از آنجا فرد را به عنوان يك كل تحت تأثير قرار مي دهند، اشاره مي كند.

هدف از «سازگاري نگرشي» در اصل، اصلاح نگرش هاي بيماري زاست، و اين به ويژه در مواردي ضرورت مي يابد كه مشكلاتي كه اين نگرش ها را موجب شده اند، نتوانند به خودي خود تغيير يابند. در نتيجه، هر قدر محدوديت هاي ايجاد شده در مقابل اصلاح يك مشكل بيشتر باشند، سازگاري نگرشي از اهميت بيشتري برخوردار خواهد بود.( ريدل،

دكارت و نايون،2002 ) (74)

لازم است يك تغيير ديدگاه و در چارچوب معنا درمانگري، يك « انقلاب كوپرنيي» تحقق يابد:

اين خود زندگي است كه سؤال هايي را مطرح مي كند، نه انسان وظيفه ي انسان آن است كه به سؤال هاي زندگي پاسخ دهد و به مسئوليت هاي خود در قبال زندگي عمل كند. ( فرانكل، 1998، ص 142 ) (75)

چيزي كه لازم است آن را بشناسيم و به آن دست يابيم عبارت از يك نگرش نيرومندتر، تصحيح شده از لحاظ اخلاقي ارزشمندتر و اميدوارانه تر،.. است.(لوكاس، 1998، ص 115) (76)

اين مي تواند – براي مثال- نمود جسماني شرايط زندگي نامطلوب، پذيرش بيماري مزمن، درد، زنگ زدن گوش، التهابات عصبي، و مانند آن و حتي بيماري رواني را در پي داشته باشد و ممكن است به روابط بين فردي يا شرايط كار مربوط باشد.

اليزابت لوكاس خاطر نشان مي كند كه سازگاري نگرشي نه فقط در مواجهه با سرنوشت منفي، بكله در برابر سرنوشت مثبت نيزاز اهميت و ضرورت برخوردار است. انسان بايد نسبت به اوضاع و شرايط مطلوب، مسئولانه رفتار كند. يك فرد ثروتمند مي تواند بسيار به ديگران نيكي كند. سلامتي، نيروي لازم براي انجام وظايف مهم را فراهم مي كند. هوش بالا مي تواند براي حل مشكلات سخت به كار گرفته شود. همچنين قدرت مي تواند براي تحقق بخشيدن به اهداف ارزشمند مورد استفاده قرار گيرد. (77)

4- آموزش حساس شدن براي معنا

اليزابت لوكاس (1998) «حساس شدن براي معنا» را با يك مجموعه ي پنج مرحله اي از سؤالات ابداع كرد كه مراجع را در پيدا كردن مناسب ترين عمل در مواجهه

با يك موقعيت غير قابل حل و دشوار ياري مي كند. اين سؤال ها عبارتند از:

1-مشكل من چيست؟

2-ميدان عمل آزادنه ي من چقدر است؟

3-چه گزينه هايي پيش روي من قرار دارند؟

4-مناسب ترين گزينه كدام است؟

5-اين همان گزينه اي است كه مي خواهم به آن جامه ي عمل بپوشانم؟ (78)

فرد مي تواند كاغذي برداشته، آن را به دو نيمه تقسيم كند. در يك نيمه ، محدوده اي را كه سرنوشت در اختيار او قرار داده است فهرست كند؛ يعني فضايي كه، دست كم، در زمان كنوني مفروض و تغيير ناپذير است.

فرض مي كنيم مشكل عبارت است از وجود يك همكار جديد كه هماهنگي بين همكاران ديگر را از بين مي برد. اكنون به نيمه ي ديگر ورق توجه مي كنيم كه نشان دهنده ي ميداني است كه فرد براي عمل آزادانه علي رغم مشكل مفروض در اختيار دارد.

در گام سوم، گزينه ها و رفتارهاي ممكن مورد توجه قرار مي گيرند. در اينجا، بايد تخيل بي قيد و شرط و نامحدود حاكم باشد. هر چيز قابل تصوري، حتي اگر غير ممكن بوده باشد، بايد ذيل عنوان« ميدان عمل آزادنه»، فهرست شود؛ مثلا مي توان اين گونه تصور كرد كه همكار جديد از سوي گروه، مورد بي اعتنايي قرار گيرد، يا به رئيس كارگزيني گزارش شود. اما مي تون اين راه را نيز تصور كرد كه يك فرد مناسب با همكار جديد صحبت كند با اينكه گروه، همديگر را در فرونشاندن خشم خود ياري كنند، و بدين سان، به شيوه اي باز با وضعيت موجود برخورد كنند.

سپس در مرحله ي

چهارم، بايد مناسب ترين راه انتخاب گردد. گزارش كارهاي همكار جديد به رئيس كارگزيني نمي توان يك اقدام صحيح باشد؛چون ممكن است فقط موجب افزايش تنش گردد. اما كمك كردن به هم و برخورد باز با وضعيت موجود مي تواند بهترين كار در اين باره باشد. اين راه مستلزم شجاعت همه ي افراد درگير و آمادگي براي تحمل تعارض مداوم است؛ اما غالبا مي توان چنين فرض كرد كه اين مشكلات لزوما شدت نمي يابند.

در پنجمين و آخرين گام، راه حل انتخابي به عمل در مي آيد. در اينجا، مجددا اعضاي گروه مي تواند همديگر را ياري كنند. اين كار مي تواند در نهايت، به برطرف شدن سوء تفاهم ها و مخالفت ها در خلال چند هفته بينجامد و همكار جديد ياد بگيرد با هماهنگي بيشتر به گروه بپيوندد.

اين مجموعه سؤال ها به آگاهي و وضوح بيشتر وضعيت مشكل زا براي افراد مي انجامد. ميدان عمل آزادانه براي مراجع مشخص مي شود و او تشويق مي گردد. به گونه اي خلاق بامشكل موجود برخورد كند. بدين سان، خطر گرفتار شدن در ميدان محدوديت زايي كه سرنوشت براي او مشخص كرده است، از بين مي رود. (79)

نقد و بررسي

فرانكل با ابداع و بسط معنا درمانگري و توجه به بعد روحاني وجود انسان و نيازهاي متعالي آن، يكي از بزرگ ترين گام ها را در علم روان شناسي برداشته است. رهانيدن انسان از فرورفتگي صرف در چنگال غريزه و اجداد مادون انساني او (آن گونه كه فرويد مي پنداشت) و باور به وجود او و معاني صرفا انساني در وجود او از مهم ترين

دستاوردهايي هستند كه روان شناسي به دست آورده است. باور به اينكه انسان در جايي انسان است و از حيوان متمايز مي گردد- و در واقع انسانيت او و حيثيت و ارزش او هم از همان نقطه آغاز مي شود و نه جهات قبلي كه مشترك با حيوان بود- نكته اي است كه فرويد وآدلر با همه ي دقت و تلاششان نتوانستند دريابند. رويكرد فرانكل در سطح جهان مورد پذيرش قرار گرفته و نه تنها در رشته هاي پزشكي، روان شناسي و روان درمانگري، بلكه در تعليم و تربيت جامعه شناسي و رشته هاي بسيار ديگر، الهام بخش بوده است. با وجود اين، فرانكل نيز از خطا به دور نمانده و پرداختن به امري او را از امور ديگر باز داشته است. ديدگاه او از جهات گوناگون قابل ارزيابي و خرده گيري است. با اين حال، شايد مهم ترين ايراد بر نظريه ي فرانكل، داشتن نگاه زميني و مادي به انسان است.

توضيح آنكه انساني كه فرانكل به رسميت مي شناسد با همه ي برتري و شرافت و تفاوتي كه با ساير موجودات دارد. از حد زميني بودن فراتر نمي رود. در نگاه فرانكل، اگر چه انسان داراي ابعاد وجودي خاصي است. كه منشأ پديدارهاي صرفا انساني هستند. ولي با وجود اين همين ابعاد هم به اين عالم تعلق دارند و از مرزهاي اين جهان فراتر نمي روند (80) به عقيده ي فرانكل، همين وجود مادي و اين جهاني انسان از سه بعد جسمي، رواني و روحاني تشكيل يافته و چيزي به نام «روح»، وراي وجود مادي انسان براي او مطرح نيست.

بحث از وجود

يا عدم وجود روح از زمان هاي دور در ميان متفكران و دانشمندن وجود داشته و ديدگاه هاي متفاوتي درباره ي اين مطرح شده است. اين ديدگاه ها را مي توان به چهار دسته ي كلي تقسيم كرد:

الف. ديدگاهي كه بكلي منكر پديده هاي روحي و روح به عنوان عنصري در برابر جسم است و همه ي پديده هاي روحي را توجيه مادي مي كند. اين ديدگاه به دمكريتس (Democritus)، زنون (Zeno) توماس هابز (Thomas Hobes)، رفتار گرايان، علاف، اشعري، باقلاني، و ابوبكر صم، نسبت داده شده است.

ب. ديدگاهي كه پديده هاي روحي را پذيرفته، ولي منكر روح مجرد است. «فرانمودگرايي» (81)كه پديده هاي روحي را بكلي متفاوت با پديده هاي مادي و در عين حال، برخاسته از تحولات مادي و زيستي اعضا مي داند و نيز نظريه ي «شخص»، (82) كه روح را همان پديده هاي روحي مي داند كه پياپي در مسير انساني پديد مي آيد و از بين مي رود، در اين دسته قرار دارند. هاكسلي (Huxly T.H) و استراوسن (P.E. Straswson) – به ترتيب – قايل به دو ديدگاه ياد شده هستند.

ج. ديدگاهي كه روح و جسم را دو عنصر مستقل از يكديگر مي داند، ولي براي هر دو خمير مايه اي حسي و مادي در نظر مي گيرد. اين ديدگاه به ويليام جيمز (William James) و راسل (B.Russell) نسبت داده شده است.

د. ديدگاهي كه هر چند تأثير و تأثر روح و جسم را مي پذيرد ولي علاوه بر ساحت جسم، معتقد به ساحت مجرد ديگري به نام «روح» است كه همه ي پديده هاي روحي به

آن منتسب هستند و از آن برمي خيزند. اكثر قريب به اتفاق فلاسفه و دانشمندان مسلمان به اين ديدگاه معتقدند. (83)

در هر حال در برابر منكران روح، از زمان هاي دور در ميان آثار دانشمندان و تعاليم اديان الهي، دو بعدي بودن انسان و تركيب او از روح و بدن و نيز اعتقاد به عنصري به نام «روح»، كه مستقل از بدن است، مطرح بوده و دلايل عقلي و نقلي فراواني در باب اثبات چنين عنصري ارائه شده است. قرآن مجيد نيز بر دو ساحتي بودن وجود انسان تأكيد دارد و علاوه بر بعد جسماني، در آيات فراواني ساحت روح انسان را مورد توجه قرر داده است. (84)

در ادامه، دو مطلب از ديدگاه آيات قرآن مجيد مورد بررسي قرار مي گيرند:

الف. وجود و استقلال

آيات شريفه اي را كه در زمينه ي وجود و استقلال روح مجرد در قرآن مجيد آمده اند مي توان به دو دسته ي كلي تقسيم نمود: نخست آياتي كه اصل وجود روح را مطرح ساخته اند؛ دوم آياتي كه علاوه بر اصل وجود روح، استقلال روح و بقاي آن پس از مرگ را نيز مد نظر دارند.

از جمله آياتي كه بر وجود روح دلالت دارند آيات شريفه ي دوازدهم تا چهاردهم سوره ي مؤمنون هستند كه خداوند مي فرمايد:

(و لقد خلقنا الانسان من سلاله من طين ثم جعلناه نطفه في قرار مكين ثم خلقنا النطفه علقه فخلقنا

العلقه مضغه فخلقنا المضغه عظاما فكوسنا العظام لحماً ثم أنشأناه خلقنا آخر فتبارك الله أحسن الخالقين)؛

و ما انسان را از عصاره اي از گل آفريديم، سپس او را نطفه اي در

قرارگاه مطمئن (= رحم ) قرار داديم، سپس نطفه را به صورت علقه (=خون بسته) و علقه را به صورت مضغه(=چيزي شبيه گوشت جويده شده) و مضغه را به صورت استخوان هايي در آورديم و بر استخوان ها گوشت پوشانديم، سپس آن را آفرينش تازه اي داديم. پس خجسته است خدا كه بهترين آفريندگان است.

در اين آيات، پس از ذكر مراحل جسماني خلقت انسان مي فرمايد:(ثم أنشأناه خلقاً آخر).آفرينش ديگر تعبيري كنايي از دميده شدن روح است و نبايد آن را مرحله اي از مراحل تكوين ساختمان جنين قلمداد كرد؛ زيرا در باره ي مراحل پنج گانه ي رشد جنين (نطفه، علقه، مضغه، عظام، لحم)، كه در اين آيه مورد اشاره قرار گرفته، از كلمه ي «خلقنا» استفاده شده، اما درباره ي اين مرحله ي خاص، سياق عبارت تغيير كرده و لفظ (أنشأناه) به جاي «خلقنا» به كار رفته است. روشن است كه آفرينش ديگر پس از تكامل جنبه ي جسماني انسان نمي تواند مرحله اي جسماني باشد و اشاره به مرحله ي دميدن روح انسان است. (85)

آيه ي شريفه ي نهم از سوره ي سجده نيز از جمله آياتي است كه به اصل وجود روح انسان پرداخته. در اين آيه، پس از طرح مسئله ي خلقت حضرت آدم عليه السلام از خاك و آفرينش نسل او از آبي پست، مي فرمايد: (ثم سواه و نفخ فيه من روحه) (سجده: 9)؛ سپس خداوند او را درست اندام و موزون كرد و از روح خويش در او دميد.

ظاهر اين آيه ي شريفه آن است كه هر انساني پس از آنكه مراحل تكامل جسماني خود

را تا مرحله ي پردازش و تسويه طي كرد، از سوي خدا در او روح دميده مي شود.

آياتي كه علاوه بر وجود روح، استقلال و بقاي آن پس از مرگ را نيز اثبات مي كند، فراوانند، از جمله:

1.آياتي كه با اشاره به مسئله ي مرگ، بر اين دلالت دارند كه زمان فرا رسيدن مرگ، چيزي از انسان محفوظ مي ماند. هر چند جسم او متلاشي و نابود گردد؛ مانند: (و قالوا أاذا ظللنا في الأرض أالنا لفي خلق جديد بل هم بلقاء ربهم كافرون قل يتوفاكم ملك الموت الذي و كل بكم ثم الي ربكم ترجعون)(سجده،10 و 11)؛ و (كافران) گفتند: آيا آن گاه كه (مرديم و پوسيده شديم و ذرات جسم) ما در زمين ناپديد شد، به راستي، آفرينش دوباره خواهيم يافت؟ بلكه آنان ديدار با خداوندگارشان را انكار مي كنند. بگو فرشته ي مرگ، كه بر شما گمارده شده است، شما را به تمام و كمال دريافت مي كند، سپس به سوي خداوندگارتان باز خواهيد گشت.

با توجه به معناي «توفي» كه تمام و كمال دريافت كردن يك شيء است، آيات ياد شده بر آن دلالت دارند كه هنگام مرگ، علاوه بر آنچه مشاهده مي شود – يعني جسم بي حركت و بدون درك و احساس- چيزي كه حقيقت و خود انسان است به تمام و كمال به وسيله ي فرشتگان الهي دريافت مي شود و آن چيز همان «روح» است زيرا جسم پس از مرگ و پيش از مرگ، در اختيار در بين ماست و فرشته ي وحي آن را دريافت نمي كند. نكته ي شايان توجه در اين آيه

آن است كه خداوند پندار منكران معاد را، كه مي پنداشتند انسان همان جسم اوست و با مرگ متلاشي شده ذرات آن در زمين ناپديد مي شوند نادرست دانسته، مي فرمايد: حقيقت و هويت واقعي شما چيز ديگري است. كه به تمام و كمال به وسيله ي فرشته ي مرگ دريافت مي شود و با مرگ و متلاشي شدن جسم نابود شدني نيست و مستقل از جسم به زندگي خود ادامه مي دهد. (86) (و لو تري اذا الظالمون في غمرات الموت و الملائكه باسطوا أيديهم أخرجوا أنفسكم اليوم تجزون عذاب الهون بما كنتم تقولون علي الله غير الحق و كنتم عن آياته تستكبرون)(انعام: 93)؛ و كاش ستمگران را در شدايد مرگ مي ديدي كه فرشتگان دست هايشان را گشوده اند (و بالاي سرشان ايستاده به آنان مي گويند: ) خودتان را خارج كنيد! اينك به خاطر نسبت هاي نادرستي كه به خدا مي داديد و تكبري كه نسبت به آيات الهي داشتيد، با عذاب خوار كننده مجازات مي شويد!

تعبير «خودتان را خارج كنيد» دلالت بر آن دارد كه انسان علاوه بر جسم، عنصر ديگري دارد كه حقيقت انسان را تشكيل مي دهد و هنگام مرگ از جسم جدا مي شود و بيان ديگري از قبض روح انسان به وسيله ي فرشتگان مرگ است. (87)

2.آيات مربوط به حيات برزخي مانند آيه ي شريفه ي: (حتي اذا جاء أحدهم الموت قال رب ارجعون لعلي أعمل صالحاً فيما تركت كلا انها كلمه هو قائلها و من ورائهم برزخ الي يوم يبعثون)(مومنون: 99- 100)؛ و چون مرگ يكي از آنان (كافران) فرا رسد گويد: «پروردگارا! مرا بازگردان

شايد كار نيكي انجام دهم كه جبران اعمال گذشته ام باشد. » هرگز اين سخني است كه او به زبان مي گويد و پشت سر آنان برزخي است تا روزي كه برانگيخته شوند.

آيات ناظر به عالم برزخ، كه فراواند، همگي دلالت بر آن دارند كه انسان پس از مرگ و پيش از برپا شدن قيامت، در عالمي زندگي مي كند، مشمول نعمت يا نقمت پروردگار است آرزو و درخواست دارد، گفت و گو و سرزنش و عقاب و ستايش و بشارت دارد و به محض مردن، در عالمي با چنين خصوصياتي وارد مي شود. اينها همه متوجه چيزي غير از جسم اويند كه مورد مشاهده ي ماست و يا متلاشي مي شود و بنابر اين، به روشني بر وجود روح و بقاي آن پس از مرگ دلالت دارند.

علاوه بر آيات قرآن، دلايل متعدد عقلي، دلالت بر وجود روح و استقلال آن دارند؛ مانندثبات شخصيت انسان در طول عمر، تقسيم ناپذيري روح و پديده هاي روحي، بي نيازي روح و پديده هاي روحي از مكان، و امتناع انطباع كبير در صغير. همچنين شواهد بسيار تجربي، وجود و استقلال روح را تائيد مي كنند. (88)

ب.روح مجرد؛ هويت واقعي انسان

همان گونه كه پيش تر گفته شد، انساني كه وجود گرايان و از جمله فرانكل مي شناسند با وجود برخورداري از بسياري از خصايص مثبت از قبيل آزادي، اراده و مسئوليت، و وجود نيازهاي متعالي در او، وجودي است مادي و حتي بعد روحاني انسان نيز كه به عقيده ي فرانكل انسان بودن انسان به آن است، بخشي از وجود سراسر مادي او به شمار مي رود.

در مقابل اين عقيده ي فرانكل و ساير وجودگرايان، پس از اثبات وجود روح درمباحث قبلي، دو نكته ي مهم با توجه به مباحث گذشته، از منظر قرآن بررسي مي شوند: نخست آنكه روح آدمي موجودي مجرد است؛ و دوم آنكه هويت واقعي انسان (آنچه انسانيت انسان به آن است) را روح او تشكيل مي دهد. اين دو مطلب از مفاد آيات مذكور و توضيحات پيشين به دست مي آيند، زيرا در آيات مربوط به خلقت انسان پس از طرح مراحل جسماني آفرينش انسان، از خلقتي ديگر و يا دميدن روح در او سخن به ميان آمده و اين نكته نشانه ي غير مادي بودن روح است.

همچنين بقاي انسان پس از متلاشي شدن جسم و تداوم زندگي وي در عالم برزخ و به تمام و كمال دريافت شدن آن نشان غير مادي و غير جسماني بودن روح است.

از سوي ديگر، اگر هويت واقعي انسان، به جسم مادي او بود بايد با مردن و متلاشي شدن جسم، انسان نابود شود، در صورتي كه آيات قرآن بر بقاي انسان- پس از متلاشي شدن جسم – تأكيد دارند. همچنين درباره ي خلقت انسان پس از آنكه فرمود:(ثم أنشأناه خلقاً آخر)(سپس او را در خلقتي ديگر پديد آورديم). جمله ي (فتبارك الله أحسن الخالقين)،(پس خجسته باد الله كه بهترين آفريننده است) را مطرح ساخت. اين نكته نيز دلالت بر آن دارد كه پس از دميدن روح، موجود انساني تحقق مي يابد. همچنين آياتي كه مي فرمايند شما را به تمام و كمال دريافت مي كنيم، دليل آن هستند كه روح انسان، تمام هويت واقعي او را تشكيل

مي دهد، وگرنه اگر جسم هم بخشي از وجود واقعي انسان بود، در هنگام مرگ، انسان به تمام و كمال دريافت نمي شد و با متلاشي شدن جسم، بخشي از هويت واقعي انسان نابود مي گرديد.

بدين روي، از ديدگاه اسلام، انسان نه يك موجود تك ساحتي (مادي صرف)، بلكه موجودي دو ساحتي است كه متشكل از جسم و روح است و در روان درمانگري، لازم است به هر دو بعد توجه شود. بسياري از مشكلات رواني افراد از قبيل استرس ها، اضطراب ها و افسردگي ها در دنياي امروز، ناشي از احساس پوچي و بي معنايي در اثر عدم اعتقاد به خدا و قيامت است.

احساس يافتن معاد در همين زندگي مادي، هر چند ممكن است براي بسياري از افرد راضي كننده باشد، اما براي انبوه گسترده اي از افراد اقناع كننده نيست، و لازم است روان درمانگر با شناخت صحيح علت مشكل رواني بيمار، او را به سوي دين داري و اعتقاد به خدا و روز باز پسين، و مسئوليت انسان در قبال خدا سوق دهد، و از اين طريق است كه مشكل رواني افرادي كه از احساس پوچي و بي معنايي واقعي رنج مي برند برطرف مي شود.

پي نوشت ها:

1- Logotherapy.

2- Existential psychology.

3- Existentialism.

4- D. G. Banner, -and- P. C. Hill, Baker Encyclopedia of psychology -and- counseling, 2nd ed., Baker Books, 1999, p. 412.

5- جمعي از مؤلفان، مكتب هاي روان شناسي و نقد آن، تهران، سمت، 1377، ج2، ص 416.

6- عبدالرسول بيات و همكاران، فرهنگ واژه ها، قم، مؤسسه ي انديشه و فرهنگ ديني، 1381، ص 25.

7- Rationalism.

8- Subjectivism.

9- عبدالرسول بيات و همكاران، پيشين، ص 29-33.

10- D. G. Banner, -and- P. C. Hill. op.cit, p. 412.

11- American Association of Humanistic Psychology.

12- D. G. Banner, -and- P. C. Hill, op.cit, p. 412.

13- اميل ويكتور فرانكل، پزشك و روح، ترجمه ي فرخ سيف نژاد، تهران، درسا، مقدمه ي مترجم.

14- Man’s Search for meaning.

15-The doctor and the soul: from psychotherapg to logoiherapy.

16- The Will to meaniny: Foundations and application of Logot hera py.

17- the Suffering human: Anthropological foundations

of psychotherapy.

18- Spiritual aspect.

19- height-psychology.

20- M. Hillman. Viktor E. Frankl ‘s existential Analysis and /logotherapy. W. Miles COX and Eric klinger (edsHandbook of Motivational counseling: concepts. approaches and assessment. John Wiley -and- sons. 2004. p. 359.

21- اميل ويكتور فرانكل، پزشك و روح، ص 18.

22- M. Hillman, op.cit.

23- E. V. Farnkl, Man ‘s search for meaning: an introduction to logotherapy, New York, Pocket books, 1974. p. 206.

24- ibid.

25- اميل ويكتور فرانكل، خدا در ناخودآگاه، ترجمه ي ابراهيم يزدي، تهران، درسا، 1375، ص 87.

26- همان، ص 50.

27-e.V. Farnkl. op.cit. p. 172.

28- اميل ويكتور فرانكل، خدا در ناخودآگاه، ص 35.

29- همان.

30- E. V. Farnkl. op.cit. P. 172.

31- Self- distancing.

32- Self- transcendence.

33- M. Hillman. op.cit, p. 360.

34- M. Hillnian, op.cit, p. 361.

35- Ibid.

36- V. E. Frankl, op.cit, p. 154.

37-Ibid.

38- Existential Frustration.

39- Noodynamics.

40- M. Hillman. op.cit. P. 362.

41- Noogenic neorosis.

42- M. hilIman. op.cit. 362.

43- اميل ويكتور فرانكل، پزشك و روح، ص 24.

44- endogenous depression.

45- M.

hillman, op. cit, p. 364.

46- V. E. Franki, op.cit, p. 176.

47-Creative values.

48- Experiential values.

49- Attitudinal Values.

50- دوان شولتز، روان شناسي كمال: الگوهاي شخصيت سالم، ترجمه ي گيتي خوشدل، تهران، پيكان، 1385، ص 162-163.

51- V. E. Frankl, op. cit, p. 178.

52- اميل ويكتور فرانكل، پزشك و روح، ص 21.

53- M. Hillman, op.cit, p. 365.

54- Ibid.

55- Ibid.

56- Paradoxical intention.

57- Dereflection.

58- Attitudinal Adjustment.

59- sensitization training for meaning.

60-Anxiety disorders.

61- Phobias.

62- Panic disorders.

63- Compulsory disorders.

64- Insomnia.

65-Social phobias.

66- M. Hillman, op.cit, p. 367.

67- Ibid, p. 368.

68- Obsessional neurosis.

69- Somatoform disorders.

70- M. Hillman, op.cit, p. 368.

71- Ibid. p. 368.

72- Ibid, p. 369.

73-Ibid, p. 369.

74- Ibid, p. 369.

75- Ibid, p. 369.

76- Ibid, p. 370.

77- Ibid.

78- Ibid.

79- Ibid. p. 371.

80- صديقه ذاكر، «آراء فرانكل، هايدگر و مطهري در توصيف حقيقت انسان»، فصل نامه ي مشكاه النور، ش 30و31 (پاييز و زمستان 1384)، ص 86.

81-Epiphenomenalism.

82- Person theory

83- محمود رجبي، انسان شناسي، قم، مؤسسه ي آموزشي و پژوهشي امام خميني 1378، ص 85-86، به نقل از: مني احمد ابوزيد، الانسان في الفلسفه الاسلاميه، ص 88-100.

84- محمود رجبي، پيشين، ص 76.

85- ر.ك. سيد محمد حسين طباطبايي، الميزان، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1394ق، ج 15، ص 19. در برخي روايات نيز بر اين برداشت از آيه تأكيد و پايان مرحله ي پنجم (پوشيدن استخوان ها از گوشت) به عنوان پايان مرحله ي جنيني قلمداد گرديده و ايجاد آفرينش ديگر، دميدن روح و ايجاد نفس و

روح انساني شمرده شده است. (شيخ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، تهران، المكتبه الاسلاميه، 1403، ج 19، ب 19 از ابواب «ديات اعضاء»، ح 1).

86- محمود رجبي، پيشين، ص 87-88.

87- همان، ص 88.

88- براي آگاهي بيشتر از اين دلايل عقلي و شواهد تجربي. ر.ك. محمود رجبي، پيشين، ص 89-93.

منبع: مجله ي معرفت

ظروف رويي؛ يا روحي؟

حتما شما هم تا به حال از مادرتان شنيده ايد كه: <آن قابلمه روحي را بده به من.> و حتما مثل خيلي از جوان هاي ديگر احساس باسوادي به شما دست داده و فكر كرده ايد اصل و نسب اين قابلمه از روي است و مادرتان به اشتباه آن را روحي تلفظ مي كند. اما در اين مورد، شما هم اشتباه مي كنيد. اين ظروف به طور عمده از جنس آلومينيم هستند و براي سلامت انسان هم ضرر دارند. دكتر كشاورز در گفتگو با سلامت در اين زمينه مي گويد: <اگر جنس اين ظروف از روي بود كه جاي خوشوقتي بود، چون در آن صورت كمي از آن وارد غذا مي شد و جذب بدن مي شد. اين عنصر براي بدن بسيار مفيد است. اما نگهداري مواد غذايي ترش اسيدي يا شور در ظروف آلومينيومي و يا طبخ غذا در اين ظروف موجب خروج آلومينيم از ظرف و ورود آن به غذا مي شود. يبوست، اختلالات گوارشي، پوكي استخوان و آلزايمر از مهم ترين عوارض ناشي از مصرف آلومينيوم است.>

نتايج يك تحقيق داخلي بر روي ظروف آلومينيومي نشان مي دهد كه در اثر پخت غذا در اين ظروف، يون هايي آزاد و به غذا اضافه مي شوند كه موجب بروز بيماري هايي مانند آلزايمر، راشيتيسم و عوارضي همچون غش، كم خوني مفرط و اختلال در هنگام راه رفتن مي شود. بر پايه

نتايج اين تحقيق، هرچه مدت زمان پخت در اين ظروف بيشتر شود ميزان يون هاي آزاد شده نيز افزايش مي يابد. همچنين استفاده از اسيدهاي خوراكي مثل سركه، آبليمو و آبغوره در غذا موجب افزايش آزاد شدن يون ها مي شود.

البته اين خطرات فقط مخصوص ظرف آلومينيومي نيست كارشناسان همچنين معتقدند در طبخ غذا از ظروف مسي هم نبايد استفاده كرد. نرم بودن فلز مس و ورود آن به غذا باعث مي شود كه در طولاني مدت فرد دچار مسموميت شده و مس اضافي روي احشاء و اندام داخلي بدن اثرات سوئي بگذارد.

بعضي از كارشناسان عقيده دارند ظروف استيل بهترين نوع ظروف براي پخت غذا هستند و در صورت استفاده از ظروف مسي، بايد اين ظروف قلع اندود باشند. دكتر كشاورز در اين زمينه مي گويد: <البته جذب آهن فلزي از طريق سيستم گوارش پايين است. اما همان اندازه آهني كه از اين طريق وارد غذا مي شود و جذب مي شود، نكته مثبتي در استفاده از اين ظروف است.>

بهگفته دكتر خداداد، فوق تخصص بيماري هاي گوارشي و كبدي، تاكنون در ايران چندين مورد بيماري ذخيره اي مس كبد گزارش شده كه علت آن ناشي از استفاده از ظروف مسي است. وي در اين زمينه مي گويد: <عمده ترين علت بروز اين بيماري استفاده از ظروف مسي به هنگام پختن غذا يا داغ كردن شير يا انتقال شير در اين نوع ظروف از توليدكننده به مصرف كننده است. اين ظروف باعث اضافه شدن مس در غذاي روزانه افراد مي شود كه اين مس اضافي در كبد ذخيره مي شود و باعث از كار افتادن كبد فرد و در نهايت مرگ شخص مي شود.>

مروري كوتاه بر اصول پايه كنوانسيون حقوق افراد كم ت

نويسنده: پريسا افتخار

كنوانسيون حقوق افراد كم توان، مصوب سازمان ملل

متحد و نخستين كنوانسيون هزاره سوم، تازه ترين دستاورد فعالان و طرفداران جنبش حقوق معلولين مي باشد كه در تاريخ 13 دسامبر 2006 در صحن علني مجمع عمومي سازمان ملل با اكثريت آراء به تصويب رسيد و تاريخ 30 مارس 2007 به عنوان تاريخ شروع امضاء براي پيوستن كشورها به آن اعلام گرديد.

اين كنوانسيون داراي 50 ماده مي باشد كه به علت حجم زياد مطالب در ذيل به چكيده و راهنماي اصول پايه آن اشاره مي شود. لازم به ذكر است كه به پيروي از رويكردهاي نوين در زمينه مطالعات كم تواني در ترجمه اين مطلب همه جا در برابر واژه disability واژه كم تواني به كار برده شده و واژه معلوليت تنها در برابر handicap كاربرد دارد. (نگاه كنيد به پاورقي) اين كنوانسيون تنها كنوانسيوني مي باشد كه در نخستين روز به امضاء نمايندگان بيش از 80 كشور جهان رسيد، كه در اين بين نام كشور عزيزمان ايران در بين امضاكنندگان خالي بود. اميدواريم با آگاه سازي و اطلاع رسا ني در مورد مفاد اين كنوانسيون و لزوم پذيرش آن توسط كشورهاي جهان، مقدمات امضاء كنوانسيون نامبرده توسط دولتمردانمان فراهم آيد.

راهنماي اصول پاي? كنوانسيون حقوق افراد كم توان

در زمينه مواد كنوانسيون حاضر، هشت اصل كلي وجود دارد:

الف) احترام به كرامت انساني و شايستگي فردي، از جمله آزادي انتخاب و استقلال فرد.

هر فردي حق انتخاب داشته و درمي بايست در مواقع لزوم ياري شود.

ب) عدم تبعيض

عدم تبعيض مفهوم بنيادين تمام قوانين حقوق بشر بوده و در تمامي كنوانسيونهاي آن وجود دارد. تبعيض به هر دو صورت مستقيم و غير مستقيم

ممنوع مي باشد. براي مثال در صورتي كه فرد كم توان قابليت انجام كاري را با متناسب سازي معقول داشته باشد و كارفرما از استخدام وي امتناع كند، مستقيماً تبعيض قائل شده است. همچنين در اختيار قرار ندادن ورقه مناسب و مورد كاربرد به فرد داراي اختلالات بينايي، هنگام رأي به كانديداي منتخب وي، تبعيض غيرمستقيم مي باشد. جامعه مي بايست متناسب سازي معقول را در اختيارافراد كم توان قرار دهد. عدم در اختيار قرار دادن متناسب سازي معقول خود نوعي تبعيض است. "متناسب سازي معقول" به معناي تعديلات و سازگاري هايي است كه بايد در محيط اعمال شوند تا افراد كم توان همانند ديگر افراد، از حقوق و آزادي هاي برابر برخوردار شوند.

پ) مشاركت كامل و مؤثر و تلفيق در جامعه

سطوح متفاوتي براي مشاركت افراد داراي ناتواني وجود دارد كه در كنوانسيون به آن اشاره شده:

- 1مشاركت، اصل زيربناي كنوانسيون حاضر و ماده ويژه آن است.

-2 تأمين منتها درج? مشاركت، در تمامي فعاليت هاي افراد داراي ناتواني، وظيفه دولت و جامعه است.

-3 مشاركت حقي است كه افراد داراي ناتواني مي توانند به صورت قانوني آن را مطالبه كنند. چرا مشاركت مهم است؟ به منظور توانمند سازي افراد، جهت تحقق توانمندي هاي بالقوه آنان به عنوان يك شهروند وعضوي از جامعه، مشاركت امر مهمي تلقي مي شود.

ت) احترام به تفاوت ها و پذيرش فرد كم توان به عنوان نوع بشر.

ث) برابرسازي فرصت ها

ج) دسترسي

با وجود اينكه به مفهوم دسترسي به صورت خاص در ماد? 9 كنوانسيون اشاره شده است، يكي از اصول پاي? كنوانسيون نيز ميباشد. اين كنوانسيون كه براي نخستين

بار در يك سند حقوق بشر بين المللي به واژ? دسترسي اشاره داشته، آن را به صورت جامع نيز تعريف كرده است. تخصيص صرف حق به افراد كافي نيست، بلكه ضمانت دسترسي و بهره مندي افراد از آنچه برايشان در اين حقوق تأمين شده، لازم و ضروري مي باشد. بدون دسترسي، حق تئوري اي بيش نيست. وقتي صحبت از دسترسي به ميان مي آيد معمولاً مفهوم لزوم وجود سطح شيب دار در ساختمانها براي افراد با صندلي چرخ دار تداعي مي شود، در صورتي كه دسترسي مفهومي فراتر از سطح شيب دار دارد. جامعه بايستي تأمين كنند? دسترسي به مواردي از قبيل جاده ها، سيستم حمل و نقل عمومي، علائم پياده روها، امكانات عمومي (مدارس، بيمارستانها، كلينيك ها، منازل، محيط كار) و ارتباطات و اطلاعات (سايت هاي اينترنتي و تلفن) براي افراد داراي ناتواني باشد. با تأملي بر مفهوم دسترسي متوجه مي شويم كه چه مقدار از اجتماع، غير قابل دسترس براي سهم قابل توجهي از اعضايش هست. مفهوم دسترسي قسمتي از تغيير الگويي است كه كنوانسيون در راستاي گسترش افكار جامعه نسبت به توسعه در كنارمفهوم كم تواني، به آن مي پردازد.

چ) برابري زن و مرد

ح) احترام به ظرفيت هاي در حال رشد كودكان كم توان و حرمت قائل شدن به حق اين كودكان در حفظ هويتشان

پي نوشت :

با توجه به تاريخچ? جديد معلوليت، لغت ناتواني ( Disability ) به معناي گروهي از محدوديت هاي عملكردي مختلف است كه در هر جمعيتي و هر كشوري در جهان روي مي دهد. افراد ممكن است با نقايص عملكرد فيزيكي، رواني، حسي يا وضعيت هاي

طبي يا بيماري ذهني، دچار ناتواني شوند. اين اختلالات وضعيت ها يا بيماري ها ممكن است ماهيت دائمي يا موقت داشته باشند.

لغت معلوليت ( Handicap ) به معناي از دست دادن يا محدوديت فرصت هاي شركت در زندگي اجتماعي در يك سطح مساوي با ديگران است. اين لغت توصيف كنند? تعامل فرد داراي ناتواني و محيط اوست. هدف كاربردي از اين لغت تأكيد بر اين مطلب و تمركز بر كمبود در محيط و بسياري از فعاليت هاي سازمان يافته در جامعه است. براي مثال نبود اطلاعات و ارتباطات و تحصيل، فرد داراي ناتواني را از دستيابي به فرصت هاي مساوي محروم مي كند.

منبع:www.idp.ir

تكريم و اسكان سالمندان

نويسنده: اصغر عرفان

اشاره

در اطرافمان هر روز آدم هاي بسياري را مي بينيم كه ورق تقويم ها، حسابي از سروصورتشان رد شده است. گويا چهره خسته شان را با خط هايي عميق نقاشي كرده اند. اينان كه از زمستان هاي زندگي، برفي هميشگي بر سر دارند، نمايندگان كهن سال يك نسلند؛ نسلي كه از روزها و سال ها، خاطرات زيادي را در كوله بار عمرشان انبار كرده اند. ما به اين نسل و به سپيدي ها و تجربه هايشان سخت محتاجيم و وظيفه داريم حرمتشان را حفظ كنيم. ما به آنها كه اين طور ما را به اين زندگي و زندگي را اين گونه به ما تحويل داده اند، مديونيم.

در اين نوشته، فقط حرف هايي از اين احتياج، دِيْن و وظيفه، آمده است، آن هم ناقص و نارسا. پيران ما نيز مثل عادت هميشه شان در گذشت، اين كوتاهي ما را مي بخشايند.

مرز سالمندي

چو آمد به نزديك سر تيغ شصت

مده مي كه از سال شد مرد، مست

اينكه سالمندي از چه سني آغاز مي شود و به چه كسي

كهن سال مي گويند، پرسشي است كه درباره آن سخن هاي بسيار گفته اند. نويسنده كتاب كهن ذخيره خوارزمشاهي در اين باره اين گونه آورده است:«عمر بر چهار بخش است: يك بخش، روزگار پروردن و باليدن و فزودن است، و اين تا كما بيش پانزده سال و شانزده سال باشد و دوم، روزگار رسيدگي و تازگي است و اين تا مدت سي سال باشد و در اين مدت، فزودن و باليدن تمام شود. پس از آن، روزگاري اندك است... كه تا مدت سي و پنج سال باشد و بعضي را تا چهل سال و تا اين روزگار، هنوز روزگار جواني باشد و سوم، روزگار كَهْلي است و كَهْل را به پارسي «دوموي» خوانند و در اين روزگار، بهري از قوّت جواني با وي باشد و اين تا مدت شصت سال باشد. پس از اين، روزگار پيري باشد.» فردوسي، شاعر شاهنامه نيز در اشارتي، شصت سالگي را مرز سالمندي مي شمارد:

هر آن گه كه سال اندر آمد به شصت

ببايد كشيدن ز بيشيش دست

روزگار ضعف و قوّت

در آيه54 سوره روم، سير عمر آدمي و سال هاي سالمندي او اين گونه ترسيم شده است: «خدا همان كسي است كه شما را آفريد، در حالي كه ضعيف بوديد. سپس بعد از ناتواني، قوّت بخشيد و باز بعد از قوت، ضعف و پيري قرار داد. او هر چه بخواهد، مي آفريند و دانا و تواناست».

كتاب كهن قابوس نامه نيز تصويري گويا از ضعف و سستي سالمندي ترسيم مي كند: «مردي، تا سي و چهار سال هر روزي بر زيادت بود؛ به قوّت و تركيب. پس از سي و چهار، تا چهل سال همچنان بود؛ زيادت و نقصان نگيرد... و

از چهل تا پنجاه سال، هر سال در خود نقصاني ببيند كه پار نديده باشد و از پنجاه تا به شصت، در هر ماهي در خود نقصاني بيند كه در ماه ديگر نديده باشد. از شصت تا به هفتاد، در هر هفته در خود نقصاني بيند كه در ديگر هفته نديده باشد، و از هفتاد تا به هشتاد، هر روز در خود نقصاني بيند كه دي نديده باشد و اگر از هشتاد درگذرد، هر ساعت در خود نقصاني و دردي و رنجي كه در ديگر ساعت نديده باشد».

احساس پيري

پيري بيش از آنكه تابع مرزهاي خط كشي شده طبيعت باشد، در انديشه آدمي ريشه دارد و سالمند بيش از آنكه با سن تقويمي مشخص شود، با نيرو، نشاط و توانمندي اش شناخته مي شود. چه بسا جواني كه از سر ضعف جسم يا نبود انگيزه، از شادابي، تهي و از فعاليت ناتوان باشد و كهن سالي كه با رمز ميانه روي و سلامت زيستن با انگيزه ساختن و آگاهي دادن، سرشار از نيروي جواني باشد. از سوي ديگر، پير شدن و خود را پير احساس كردن، هميشه هم زمان نيستند. برخي در ميان سالي، ابتدا ذهن و سپس جسم را تسليم ضعف ها مي كنند و خود را از خيل سالخوردگان مي شمارند. بعضي نيز حتي در سن پيري، تن به ضعف ها نمي دهند و دل به باور سستي نمي سپارند. از اين رو، مي توان گفت خود را پير احساس كردن، انديشه اي هميشه زيان بار براي همه و در همه زمان هاست.

احترام به سالمندان در فرهنگ اسلام

تكريم سالمندان و احترام ويژه آنان، از آموزه هاي روشن فرهنگ اسلامي است. قرآن مجيد كه دفتري گشوده از نور و هدايت است، در آيه23 سوره

اسراء مي فرمايد: «به پدر و مادر نيكي كنيد. هرگاه يكي از آن دو، يا هر دو آنها نزد تو به سن پيري رسند، كمترين اهانتي به آنها روا مدار و بر آنها فرياد مزن و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو.» پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم نيز در سخني گران قدر، والايي سالمندان را اين گونه ترسيم مي كند: «احترام به پيران امت من، گرامي داشت من است.» امام علي عليه السلام ، بزرگداشت سالمندان را زمينه ساز احترام خود انسان مي داند و مي فرمايد: «به بزرگانتان احترام كنيد تا كوچك ترها شما را محترم شمارند.» امام صادق عليه السلام نيز در اين باره فرموده است: «پيران خويش را تكريم كنيد».

سنت گرايي و نوجويي

سالمندان، در روزگاري ديگر و در شرايط و آدابي متفاوت پرورش يافته اند و دل بسته سنت هاي خود هستند و بدين دليل، نمي توانند بي مهري نسل جديد را به سنت هاي قديم بپذيرند. جوانان نيز در محيط هايي نو و تحت تأثير عوامل جديدي رشد كرده اند. از اين رو، باگرايش هاي تازه و نوجويي هاي گاه افراطي، با سنت ها به ستيز برمي خيزند. اين سنت گرايي از يك سو و نوگرايي از سوي ديگر، بستر مناسبي براي پديد آمدن بحراني در درون خانواده و اجتماع است.

براي زدودن فاصله هاي ميان دو نسل، هم جوانان و هم سالمندان، نيازمند نقد حكيمانه هستند. جوانان بايد بدانند هر كهنه اي، بي ارزش و كم اهميت نيست و هر تازه اي، مطلوب و مشروع و پذيرفتني. كهن سالان نيز بايد بپذيرند كه هر كهنه اي، ارزشمند و مقبول و هر نويي، بي قدر و منفور نيست.

با اين همه، بايد اين ارزش در ميان جامعه اسلامي ما نهادينه شود كه با وجود هر اختلاف و تفاوت سليقه، سالمندان از هر نو و تازه اي،

گرامي تر، مهم تر و شايسته تر به احترامند.

پير غربي

در ويرانستان تمدن جديد غرب كه همه چيز و همه كس فقط در چرخه توليد و توزيع و مصرف و لذت تعريف مي شود، سالمندان كه ديگر سهمي در توليد محصول ندارند، چون مهمان ناخوانده اي به گوشه تنهايي تبعيد مي شوند. در آن سرزمين كه آزادي خواهي هاي لذت جويانه، ارتباط هاي بي مرز جنسي و نگاه هاي تهي از ارزش هاي الهي، فروپاشي بنيان خانواده ها را در پي داشته است، زندگي هر كس وابسته به كار و حرفه اوست و بدين شيوه است كه مورد توجه و اعتناي ديگران قرار مي گيرد. از اين رو، پس از بازنشستگي، ارتباط فرد با ديگران كاهش مي يابد و او كه از محبت خانواده بهره اي ندارد، از محور توجه و اعتناي ديگران هم دور مي شود. كهن سال غربي محكوم به خاموشي است و بايد سال هاي پايان عمر را در اقامت گاه سالمندان در غربتي ناخواسته سپري كند. فرجام پير غربي پيش روي ماست تا راه رفته آنان را در فراموش كردن ارزش هاي الهي و انساني پي نگيريم.

پند پيران

پيران سخن به تجربه گويند، گفتمت

هان اي پسر كه پير شوي، پند گوش كن

پند پيران، گران بهاست؛ چرا كه با خاطره تجربه ها درآميخته و در گذر روزگار به مرز پختگي و گران باري رسيده است. گويا پير در پنهان هر رخداد، نكته ها مي بيند كه ديده ديگران به ديدن آن نابيناست.

آنچه اندر آينه بيند جوان پير اندر خشت بيند بيش از آن

در فرهنگ ايراني، هم نشيني با پيران، وارد شدن در وادي صلاح و هدايت است:

جوان را صحبت پيران حصار عافيت باشد به خاك و خون نشيند تير، چون دور از كمان گردد

از اين رو، جوانان به

پند آموختن از پيران توصيه شده اند:

جوانا سر متاب از پند پيران كه رأي پير از بخت جوان به

مدال لياقت خد

نشان لياقت خدا، مدالي نيست كه بر گردنت بياويزي. نشان لياقت خدا، تنها چند خط ساده است؛ خط هاي ساده اي كه بر پيشاني ات مي كشد. هر تقويم كه تمام مي شود، خطي بر خطوط پيشاني ات اضافه مي گردد و روزي مي رسد كه پيشاني ات پر از دست خط خدا مي شود. آيينه ها مي گويند آن كس زيباتر است كه خطي بر چهره ندارد؛ آيينه ها اما دروغ مي گويند. دست خط خدا بر هر صفحه اي كه بنشيند، زيبايش مي كند. جواني، بهايي است كه در ازاي دست خط خدا مي دهيم. دست خط خدا اما پيش از اينها مي ارزد. كيست كه جواني اش را به دست خط خدا نفروشد؟

اندوه پيري در اشعار صائب

روزهاي سالمندي به ويژه اگر با تنهايي و غربت همراه باشد، با حسرتي بي دريغ از گذشت زودهنگام كاروان عمر و كوچ پر شتاب طراوت جواني، ورق مي خورد. آن دسته از شاعران ادب فارسي كه خود مرز كهن سالي را گذرانده و اندوه پيري را تجربه كرده اند، مرثيه هايي غمناك بر روزگار سپيدمويي دارند. در ميان شاعران، صائب تبريزي، پندنامه هايي تأمل برانگيز در ابياتي ماندگار به يادگار گذاشته است:

باران بي محل ندهد نفع، كشت را

در وقت پيري، اشك ندامت چه مي كند

در فكر سفر باش كه هر موي سپيدي

از غيب، رسولي است براي طلب تو

اين سطرهاي چين كه ز پيري به روي ماست

هر يك جدا جدا خط معزولي قواست

ز روزگار جواني، خبر چه مي پرسي؟

چو برق آمد و چون ابر نوبهار گذشت

مخند اي نوجوان زنهار بر موي سپيد من

كه اين برف پريشان بر سر هر بام مي بارد

گرفتم

سال را پنهان كني، با مو چه مي سازي؟

گرفتم موي را كردي سيه، با رو چه مي سازي؟

چند داستانك

مي خواهد، ولي نمي تواند

يادش آمد بچه كه بود، چه قدر خوب اداي راه رفتن پدربزرگ را درمي آورد؛ دست به عصا، كمر خميده، قدم هاي لزران و آهسته، درست مثل پدربزرگ. حالا ديگر سال ها از آن زمان گذشته، ديگر نمي خواهد اداي پدربزرگ را در بياورد، اما نمي تواند.

بازي روزگار

بچه كه بودم، يه بار از طرف مدرسه به ديدن خانه سالمندان رفتم. اون روز كنار اون همه پدربزرگ و مادربزرگ مهربون خيلي بهم خوش گذشت، اما حالا كه پير شده ام و بچه هام منو آوردن اينجا، نمي دونم چرا اصلاً بهم خوش نمي گذره.

جاي خالي او

پيرمرد هر روز صبح زود در حالي كه يك بسته كوچك گندم در دست داشت، خودش را به پارك نزديك خانه اش مي رساند و در چند نقطه از پارك، گندم ها را خالي مي كرد و بعد روي نيمكت هميشگي مي نشست. تا ظهر با دوستانش از گذشته و جواني و روزگار مي گفت. اما آن روز، كبوترها گرسنه ماندند. جاي او در نيمكت خالي بود و دوستان سياه پوشش هيچ حرفي نمي زدند.

چراغ ها خاموش شد

هر دو پيرزن، خسته و غم زده مثل عادت شب هاي گذشته از پنجره اتاق به مردم و خيابان نگاه مي كردند. يكي از آنها گفت: اون خانومي كه با تلفن همراهش صحبت مي كنه، چه قدر شبيه دختر منه. سه ساله نديدمش. دلم خيلي براش تنگ شده. دومي گفت: اون آقايي كه كنار ماشين سفيد ايستاده، درست مثل سيبيه كه با پسر من نصف كردند. اولي گفت: تو هم كه هر روز قيافه هاي جديدي را به جاي پسرت نشان مي دي. به نظرم از بس كه به

ديدنت نيومده، چهره شو كاملاً فراموش كردي!

مستخدم خانه سالمندان رو به آنها كرد و گفت: براي امشب كافيه، وقت خوابه.

چراغ ها خاموش شد.

شرمنده

مادربزرگ، ناي راه رفتن نداشت.همه با او دعوا مي كردند و مادربزرگ خجالت مي كشيد. آن روز كه نوه اش او را به پارك برد، مادربزرگ موقع برگشتن دوباره پايش درد گرفت و نمي توانست راه بيايد. نوه، شرمنده نگاهش مي كرد. وقتي او بچه بود و پاهايش خسته مي شد، مادربزرگ او را بغل مي كرد، اما الآن نوه نمي دانست چه بايد بكند.

نگاه نگران

بچه كه بود، با ديدن مادربزرگ كه هميشه موقع نشستن يا برخاستن از زمين، آه و ناله مي كرد و هنگام راه رفتن، پاهايش را كج مي گذاشت يا با كمر خميده راه مي رفت، حرص مي خورد و در دلش مي گفت: نمي دانم چرا اين پيرزن ها، اين قدر خودشان را لوس مي كنند و درست راه نمي روند.

حالا كه خودش در مرز هفتاد سالگي است، وقتي مي خواهد از جايش برخيزد و به اتاقش برود، با نگراني، نگاه هاي نوه هفت ساله اش را دنبال مي كند.

نكته ها

پيامبر گرامي اسلام مي فرمايد: «تكريم پيران مسلمان، تعظيم خداوند است».

حضرت علي عليه السلام مي فرمايد:«انديشه پير نزد من، از تلاش جوان خوش آيندتر است».

امام صادق عليه السلام فرموده اند:«از ما نيست كسي كه به سالمندان احترام نگذارد و بر كودكان شفقت نورزد».

اي سالمند! موي سپيد تو، كتاب پربهاي تجربه هاست. تو گنج رنج هاي روزگاري و تقويم نانوشته عبرت ها، روزت گرامي باد.

اي سالمند! گفته هاي تو، روشني بخش راه زيستنمان و چشمان كم سوي تو، ستاره هاي شبستان زندگي ماست.

بيا نگذاريم پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، تنهايي شان را بين عكس هاي قديمي تقسيم كنند.

اي پير! نگاهت پرمعناست، سخنت پربهاست و رفتارت گنج تجربه هاست.

اي كاش جوان مي دانست و پير

مي توانست!

از آنان كه از خاطرات روزها تقويم هاي بيشتري را به ياد دارند، درس زندگي بياموزيم.

مي دانم كه اين موها را در آسياب زندگي سپيد كرده اي. پس روشني هاي روزگار را نشانمان ده تا تاريك نمانيم.

آيينه سپيد

نويسنده: فاطمه محمّدي

امّيدبخش جوانان

اي سالمند، موهاي سپيد و كمر خميده ات، حكايت از پيري وجودت دارد، ولي دلت زنده است و اميدوار از پيمودن موفقيت آميز راه هاي پرپيچ و خم زندگي، از داشتن فرزنداني با آينده درخشان، ازاين كه مي تواني با اندوخته هاي ارزشمندت، جويندگان راه را از افتادن در بيراهه ها، نجات بخشي، و دلت شاداب است و خوشحال، از اين كه اميدبخش جوانان در زندگي هستي و مايه پشت گرمي و آرامش خاطر آنان. اي مهربان، روزت مبارك.

جريان طبيعي سالمندي

سالمندي و پير شدن و با روزگار ضعف هم آغوش گرديدن، يك جريان طبيعي و عمومي در نظام آفرينش است. انسان نيز خواه ناخواه زندگي را از دوران كودكي و ناتواني آغاز كرده، مرحله جواني و قدرتمندي را پشت سر مي گذارد و به تدريج با سختي هاي روزگار پيري و سالمندي دست به گريبان مي شود. قرآن كريم، مراحل سه گانه حيات انسان را اين گونه بيان فرموده است: «اين خداي بزرگ است كه، شما را از نطفه ضعيف آفريد و در شرايط ضعف و ناتواني پرورش داد. بعد دوران قدرت و جواني به شما بخشيد و سپس روزگار ضعف و پيري را براي شما مقررداشت.» بنابراين، دوران سالمندي، مانند دوران كودكي و جواني، يك سير طبيعي جهان خلقت انسان و در واقع مرحله پندپذيري، عبرت آموزي و به كارگيري تجارب دوران هاي گذشته است.

هدايت گر راه

سالمندان، گنجينه هايي گران بها از تجربه هاي بسيار و اندوخته هاي گران بارند. اين تجربه

و اندوخته سالمندان، مي تواند راهنما و راه گشاي جوانان و كساني باشد كه هنوز در سراشيبي مشكلات زندگي، تجربه اي نيندوخته و اندوخته اي ندارند. چه بسا با مشورت و راهنمايي يك سالمند توانا و مهربان، مي توان از بسياري از ضررها در خانواده و حتي جامعه جلوگيري كرد. از اين رو، قشر سالمند جامعه براي جوانان و حتي ميان سالان بهترين هادي و راهنما هستند و شايسته است بر توانمندي هايشان ارج نهاد و از تجربياتشانْ چراغي فراروي راه آينده برگزيد.

محور وحدت

در فرهنگ اسلامي و ايراني ما، مجموعه افراد فاميل، به بزرگ خاندان احترام مي گذارند و در كارها با او مشورت كرده و در اختلافات به رأي و نظر و داوري اش ارج مي نهند. گاه سخني از سوي اين بزرگانْ آتش فتنه اي را خاموش ساخته و يا تفرقه و كدورتي را به وفاق و هم دلي و آشتي مبدّل مي سازد. وجود آنان در خانواده مايه دل گرمي، اميد، انس و معاشرت فاميل است. از اين رو رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: «بركت و خير ماندگار، همراه بزرگ ترهاي شماست.» و در سخن ديگري از ايشان است كه: «پيرمرد در ميان خانواده اش، هم چون »پيامبر« در ميان امّت است» و اين اشاره به همان نقش محوري، فروغ بخشي، صفاآوري، و نيز هدايت و ارشاد است كه در وجود آنان نهفته شده و اين جايگاه، شايسته تقويت و تكريم است.

بهره جوانان

سالمندان عمري را صادقانه در راه رفاه و آسايش فرزندان خويش صرف كرده اند و با ايثار و جان فشاني ها، هستي و عمر خود را در راه رشد و تربيت فرزندان در طبق اخلاص گذاشته اند؛ از اين رو لازم است كه به عنوان اولين مرحله

تشكّر و قدرداني، از سوي فرزندان مورد تكريم و احترام قرار گيرند. يكي ديگر از موارد تكريم، مشورت با آنان و ارج نهادن به نظراتشان در مسائل مختلف است. تا بدين وسيله، هم سالمندان مورد توجه و احترام قرار گيرند و هم نسل جوان و ميان سالِ جامعه، با بهره گيري از وجود پر بركت آنان و استفاده از تجربيات گران بهاي ايشان، در جاده پرپيچ و خم زندگي كم تر دچار مشكل شوند.

نهيب درون

صداي لرزانش را كه مي شنوم، موهاي سپيد و كمر خميده اش را كه مي بينم، با كوله باري از تجارب كه به همراه دارد، زماني را تصور مي كنم كه چنين وضعيتي نيز در انتظار من است. صدايي از درون وجودم نهيب مي زند و مرا به ياري و دستگيري از سالمندان و پيران فرامي خواند. با خلوص قلب و نيّت پاك به ياري اش مي شتابم و خود را در مقابل اندوخته هاي گران بهايشْ كوچك و حقير مي يابم. در برابرش زانوي ادب مي زنم تا از وجود پربركتش بهره اي گيرم و در مسير پر فراز و نشيب زندگي، از تجارب گران مايه او استفاده كنم تا به درون پرت گاه هاي تاريك نلغزم.

انتقال فرهنگ

با سپري شدن بهار با طراوت و مصفّاي جواني، فصلي ديگر از دفتر عمر انسان بسته شده و بهار زندگي، رنگ خزان و پژمردگي مي گيرد. در اين دورانْ به لحاظ كهولت سن و ضعف بدني، سالمندان به توجه و رسيدگي بيش تري از سوي فرزندان نياز دارندو اگر به اين نياز آنان بي توجهي شود، باعث آزردگي خاطرشان مي گردد. از طرفي چنين بي توجهي به سالمندان، به عنوان الگويي در ذهن فرزندان نقش مي بندد و ممكن است در آينده نيز گريبان گير خود فرد

بشود.

اگر احترام و ادب نسبت به سالخوردگان در اعمال و رفتار ما تجلّي يابد، فرزندان ما نيز با چنين فرهنگي پرورش مي يابند. ازاين روست كه امام صادق عليه السلام فرمودند كه: «به پدرانتان نيكي كنيد تا فرزندانتان نيز به شما نيكي كنند» و نيز امام علي عليه السلام مي فرمايند: «به بزرگانتان احترام كنيد، تا كوچك ترها شما را محترم شمارند».

تقدير مخصوص

در فرهنگ شكوه مند اسلام، سالمندان به طور عموم از احترام برخوردارند و پدر و مادر كه سرمايه عمر و جواني خود را صرف رشد و تربيت فرزندانشان كرده اند تا گل هاي وجودشان شكوفا شده و در مسير رشد و ترقي قرار گيرند، از احترام و ارزش ويژه اي برخوردارند. در مكتب انسان ساز اسلام در اين باره سفارشات بسيار آمده است. خداوند متعال در قرآن كريم چنين مي فرمايند: «هرگاه يكي از آن دو (پدر و مادر) يا هر دو نزد تو به سن پيري رسيدند، به آنان اف مگو، آنان را طرد مكن و با آنان سخن كريمانه بگو و بال فروتني را از روي رحمت و شفقت براي آنان بگستر و بگو: پروردگارا! همان گونه كه مرا در خردسالي ام تربيت كردند، تو نيز بر آنان رحمت آور».

رعايت حال سالمندان در فقه اسلامي

سالمندان به دليل كهولت سن، قادر به انجام بسياري از كارهاي سنگين و مشقّت بار نيستند و به مراقبت و توجه بيش تري نياز دارند. در فقه اسلامي نيز كه احكام و تكاليف اسلامي هماهنگ با توان و استطاعت افراد آمده، در اجراي تكاليف نسبت به سالمندان آسان گيري هاي خاصي شده است. حضرت امام خميني (رحمت الله عليه) درباره افرادي كه از روزه گرفتن معاف شده اند مي فرمايند: « از جمله افرادي

كه مي تواند روزه ماه مبارك رمضان را افطار كند، پيرمردان و پيرزنان هستند، در صورتي كه روزه گرفتن براي آنان سختي زياد و مشقّت داشته باشد» و يادر مسأله حج نيز سالمندان در صورت ناتواني، مي توانند براي اداي فريضه باشكوه حج ابراهيمي نايب بگيرند.

رفتار پيشوايان

پيشوايان بزرگ وار اسلامْ همواره سالمندان را مورد احترام قرار داده و رفتاري همراه با تكريم با آنان داشته اند. به عنوان نمونه، هنگامي كه پيامبر اسلام در مجلسي حضور داشت و اصحاب گرد وجود آن حضرت حلقه زده بودند، پيرمردي به آن جمع وارد شد، ولي به خاطر كمي جا، اندكي سرگردان ماندْ و براي نشستن جايي نيافت و حاضران هم از در جا دادن به او، سستي به خرج دادند. پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله وسلم) با مشاهده آن صحنه، ناراحت شدند و فرمودند: «كسي كه نسبت به كوچك ترهاي امت من رحم و عطوفت نداشته و نسبت به بزرگ سالان آنان اكرام و احترام به خرج ندهد، از ما نيست» و آن گاه با احترام پيرمرد را در جايي نشاندند.

تكريم سالمندان

در احاديث فراواني كه از سوي پيشوايان بزرگ اسلام وارد شده، تكريم و احترام سالمندان، از وظايف اخلاقي و حقوقي مردمان شمرده شده است. اداي اين مسؤليت، علاوه بر اين كه منافع و مزاياي تربيتي و دنيايي دارد، براي خدمت گزاران نيز اجر و پاداش معنوي و اخروي همراه خواهد داشت. در اسلام، تجليل و احترام سالمندان يك وظيفه اخلاقي است و انجام اين وظيفه، مي تواند به صورت هاي گوناگوني چون گفتاري و رفتاري شايسته با آنان، تهيه لباس و مسكن مناسب براي آن ها، دارو و درمان ايشان، حراست و نگهداري از آنان، مهر و محبت

و خلاصه رسيدگي عاطفي از سوي بستگان و فرزندان باشد.

حرمت پيران

خانواده، كانون مهرورزي و آرامش ِ روحي و رواني، و جايگاه ابراز احساسات و عواطف افراد نسبت به يكديگر است. وجود سالمندان در خانواده، بر آرامش و عواطف كانون محبّت بخش خانواده افزوده و فضاي خانه با وجود پربركت آنانْ استواري و صميميت خاصي پيدا مي كند. از اين رو بايد حرمت و احترام سالمندان در خانه حفظ شود و با نهايت تواضع و مهرباني به آنان محبت كرده و نگذاريم كه غروب زندگي شان با غربت و تنهايي قرين شود.

بياييد هم نشين تنهايي شان باشيم، هم دردِ غم ها و مرهم زخم هايشان گرديم تا غصه ها و خستگي هاي روزگار از تن رنجور آنان زدوده شود. بياييد آنان را در روزگار تنهايي در خانه سالمندان رها نكنيم تا غم و اندوه پيري و غربت و جدايي مهمان قلب هاي مهربانشان شود. بياييد بذر عشق و مهرباني و دوستي را در وجودمان بكاريم و با تكريم سالمندانْ از آنان دل جويي كنيم.

پاداش خدمت به سالمندان

فردي كه در ايام توان منديِ خويش به سالمندان احترام مي گذارد و به حمايت و خدمت آنان مي پردازد، پاداشش در اين دنيا اين است كه در روزگار ضعف و پيري، مورد احترام و حمايت ديگران واقع مي شود. پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايد: «چنان چه جواني دردوران جواني خويش، پير كهنسالي را اكرام و احترام كند، خداوند براي روزگار پيري او كسي را مأمور مي گرداند كه به پاداش اين عمل نيك، او را اكرام و احترام كند».

مجازات آزردن پيران

ضعف جسمي سالمندان، نيازمند توجه، و مويِ سپيدشان شايسته تكريم و احترام است. بنابر روايات اگر كسي به هر دليلي فرد مسني را

كه برف پيري سر و چهره او را پوشانده، مورد بي حرمتي و آزار و اذيّت قرار دهد و موجبات رنجش خاطرش را فراهم سازد، مجازات آن را در دنيا خواهد ديد. امام صادق (عليه السلام) در اين باره فرموده است: « آن كه كه حُرمت پير محاسن سفيدي را نگه ندارد، پيش از آن كه بميرد، خداوند او را توسط شخص ديگري خوار مي نمايد».

حق سالمندان

امام سجاد (عليه السلام) حق سالمندان را بر ديگران چنين بيان فرموده اند: «حق سال خورده اين است كه حرمت پيري اش را نگه داشته و در كارها او را مقدّم بداري. در اختلافات، [خصمانه] با او رو به رو نشوي. در راه رفتن، بر او سبقت نگيري و پيشاپيش او راه نروي. نادانش نشماري و اگر رفتار جاهلانه اي كرد، تحمل كني. به مقتضاي سوابق مسلماني و سالمندي، احترامش كني كه حق سن و سال نيز چون حق اسلام است».

پندپذيري و بهره دهي

در روزگار كهولت، اگر چه اعضاي انسان پيوسته رو به ضعف و افول مي رود، ولي اين دوران مي تواند مرحله تذكّر، مشاوره و ارائه تجارب فكري، فرهنگي، اخلاقي و علمي به ديگران باشد كه در نتيجه، وسيله رشد و پيشرفت جامعه به شمار مي آيد. هم چنين دوران سالمندي مي تواند مرحله توجه به خطاهاي گذشته و جبران لغزش ها و تقرّب به مقام قرب الهي باشد، و اين بهره جويي ها، افزون بر اين كه براي خود سالمندان سازنده و تكامل بخش است، مي تواند مايه عبرت و تربيت ديگران هم باشد.

افسوس جواني

ايام جواني، سرمايه اي بس عظيم و گران بها از عمر انسان است كه با هيچ چيز ديگر قابل مقايسه نيست. اگر از اين سرمايه ارزشمند بهره نبريم و اين

دورانْ به بطالت و خوش گذراني سپري شود و توشه اي براي آينده و زمان ضعف و پيري نيندوزيم، در زمان سالمندي با افسوس و حرمان فراواني رو به رو خواهيم شد. حتي كساني كه از اين سرمايه به نحو شايسته اي بهره برده اند هم در زمان پيري، باز حسرت جواني و شور و نشاط آن دوران را دارند و پيوسته خود را ملامت كرده و جوانان را در استفاده بهينه از ايّام جواني نصيحت و توصيه مي كنند.

افسوس كه ايام جواني بگذشت

حالي نشد و جهان فاني بگذشت

امام خميني رحمت الله عليه

پير غربي

در دنياي غرب كه مبادي ايماني و مكارم اخلاقي به سستي گراييده و عواطف انساني و محبت هاي خانوادگي ارزش خود را از دست داده است، پدران و مادران سال خورده و ناتوان، وضع رقّت بار و اسف انگيزي دارند. نه ايمان كاملي در دل هاي فرزندان است كه براي خدا آنان را تكريم كنند و نه فضايل اخلاقي در نظرشان ارزشي دارد كه به عنوان حق شناسي، آن ها را محترم شمارند. در همين دنياي غرب، با استفاده از دستگاه خودكشيِ آرام، سال خوردگان آمريكايي مي توانند به زندگي خود پايان دهند. وسايل ارتباط جمعي آمريكا، اين دستگاه را كمك بزرگي به هزاران پيرمرد و پيرزن آمريكايي مي دانند كه به دليل كهولت سن و اوضاع رقت بار زندگي، قصد خودكشي دارند.

پير شرقي

در جامعه ما كه بيش تر مردم از نعمت تعاليم اسلامي برخوردارند و ارزش سال خوردگان در جامعه و دربين افراد خانواده حفظ شده است، به پدر و مادر و سالمندان خويش با ديده تكريم و عطوفت نگاه مي كنند و آنان را كم و بيش مورد رأفت و

محبت خويش قرار مي دهند.

بايد تمهيداتي انديشيد تا چنين فرهنگ اسلامي و ايراني در خانواده ها حفظ شود و نسل جوانمان را از روي آوردن به فرهنگ رقّت بار غرب بازداريم و نگذاريم كه سالخوردگان ما هم چون بيش تر غربي ها در اواخر زندگي خود، با غربت پيري و تنهايي هم نشين شوند.

به دنبال جواني

جواني شمع ره كردم كه يابم زندگاني را

نجستم زندگاني را، و گم كردم جواني را

كنون با بار پيري، آرزومندم كه برگردم

به دنبال جواني، كوره راه زندگاني را

محمد حسين شهريار

خميده پشت از آن دارند، پيران جهان ديده

كه اندر خاك مي جويند ايام جواني را

نظامي گنجوي

حكايت

جواني سر از رأي مادر بتافت

دل دردمندش به آذر بتافت

چو بيچاره شده پيشش آورد مهد

كه اي سستْ مهرِ فراموشْ عهد

نه گريان و درمانده بودي و خرد

كه شب ها ز دست تو خوابم نبرد

نه درمهد نيروي حالت نبود

مگس راندن از خود مجالت نبود

تو آني كه از يك مگس رنجه اي

كه امروزسالار و سر پنجه اي

به حالي شوي باز در قعر گور

كه نتواني از خويشتن دفع مور

بوستان سعدي

پيك پيري

ز سري موي سپيدي روييد

خنده ها كرد بر او موي سياه

كه چرا در صف ما بنشستي

تو ز يك راهي و ما از يك راه

گفت من با تو عبث ننشستم

بنشانْدَند مرا خواه نخواه

گهِ روييدن من بود امرُوز

گل تقدير نرويد بي گاه

رهرو راه قضا و قدَرَم

راهم اين بود، نبودم گمراه

قاصدِ پيرمْ از ديدن من

اين يكي گفت دريغ آن يك آه

خرمن هستي خود كرد درو

هر كه بر خوشه من كرده نگاه

سپهي بود جواني كه شكست

پيري امروز برانگيخت سپاه

پروين اعتصامي

گذشت عمر

پيري رسيد و فصل

جواني گذشت

ديدي دلا كه عمر چه سان بي خبر گذشت

ما را دگر چه چشم امّيدي به پيري است

كز پيش من جواني با چشم تر گذشت

گر بعد من كسي نكند هيچ ياد من

اين خرد و اين خيال نَيَرزَد به سرگذشت

ياد از گذشته مي كنم و آه مي كشم

گر چه گذشته نيز به آه و شَرر گذشت

استاد (نظام وفا) كاشاني

منبع:ماه نامه گلبرگ

رموز سلامتي و جوان ماندن

مطالعات نشان مي دهد افرادي كه تا سن 100 سالگي عمر مي كنند، اغلب تا سن 90 سالگي احساس خوبي نسبت به زندگي دارند. كارشناسان داشتن وزن مناسب، عدم استعمال سيگار، حفاظت پوست از اشعه هاي زيان بار خورشيد، مصرف سبزيجات و ميوه جات، پرهيز از مصرف غذاهاي چرب و پركالري، ورزش كردن و عدم نوشيدن مشروبات الكلي را از رموز سلامتي و جوان ماندن افراد مي دانند. حفط وزن سالم و طبيعي افراد مي توانند با كنترل دائمي وزن خود از بروز بيماريهاي قلبي _ عروقي و ساير بيماريهاي كشنده كه اغلب با اضافه وزن در ارتباط هستند، جلوگيري كنند. مصرف بيشتر ميوه و سبزي و پرهيز از خوردن چربي و كالري زياد افراد بايد به طور منظم كار كنند و فعاليت هايي انجام دهند كه حالت انعطاف پذيري، بردباري و مقاومت بدن را حفظ مي كند. عدم استعمال سيگار ترك سيگار خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي را بلافاصله و نيز خطر ابتلا به بيماريهاي ريوي را ازجمله سرطان ريه در طولاني مدت كاهش مي دهد. محافظت از بدن در برابر اشعه زيانبار خورشيد بالا رفتن سن يك عامل خطرزا براي ابتلا به سرطان پوست است كه اين بيماري كشنده هر ساله بيش از يك ميليون آمريكايي را مبتلا مي كند كه به منظور

جلوگيري از اين امر بايد از قرار گرفتن در برابر نور آفتاب در مواقع غيرضروري بويژه از ساعت 10 صبح تا 2 بعدازظهر خودداري كرد. همچنين زماني كه افراد ناچار مي شوند بيرون از ساختمان باشند حتما بايد از كرم ضدآفتاب با SPF حداقل 15 بر روي تمام قسمت هاي پوست كه پوشش ندارند استفاده كنند. خودداري از مصرف مشروبات الكلي اين دسته از نوشيدني ها تقريبا به اكثر اعضاي بدن آسيب مي رساند و باعث تضعيف سيستم ايمني بدن مي شوند. ساير راهكارها براي جوان ماندن البته آسان نيستند اما تحت اراده و قدرت انسان هستند. به گفته محققان يكي از فاكتورهاي داشتن عمر طولاني اينست كه والدين فرد نيز عمر طولاني كرده باشند. البته هم اكنون تقريبا مي دانيم كه بخش مهم بهره مندي از عمر طولاني بر عهده خود فرد است. انتخاب ما از رفتارهايمان و فضايي كه در آن زندگي مي كنيم در اين زمينه تاثيرگذارست.

منبع: پايگاه جامع اطلاع رساني پزشكان ايران

نكات ايمني اسباب بازيها

سازندگان اسباب بازي در سراسر جهان، موظف هستند اسباب بازيهايي توليد كنند كه ايمن و مطابق با استانداردهاي كشور سازنده باشد. اما با توجه به توليد انبوه اسباب بازي و امكان پذير نبودن كنترل تمام كارگاههاي و كارخانجات توليد اسباب بازي، در بسياري از مواقع اسباب بازيهايي نا امن و خطرناك راه خود را به سوي اسباب بازي فروش يها باز كرده و از خانه شما سر در مي آورند.

ممكن است شما اسباب بازيي در خانه داشته باشيد كه كهنه شده و ديگر ايمن نباشد يا اينكه از اين وسيله طوري استفاده شود كه خطرناك بوده و كودك را در معرض خطر جدي قرار دهد.

توجه به نكات زير

ميتواند خطرات مذكور را تا حد بسياري كاهش دهد:

هنگام خريد اسباب بازي:

نكته بسيار مهم اين است كه به برچسب محدوده سني اسباب بازي توجه كنيد. بعضي از اسباب بازيها داراي هشدارها، نكات ايمني و روش صحيح سوار كردن قطعات هستند. بايد به اين نكات نيز توجه كنيد.

• اسباب بازي خوب بايد محكم و خوش ساخت باشد

• توجه كنيد كه اسباب بازيهاي مناسب براي كودكان بزرگسال ممكن است براي كودكان كم سن خطرناك باشد.

• اسباب بازيهاي دست ساز نيز از اين قاعده مستثني نيستند و بايد نكات ايمني در آنها نيز بررسي شود

خطر خفگي

• كودكان زير سه سال بيشتر تمايل دارند كه هرچيزي را ابتدا در دهان بگذارند. اسباب بازيهاي كوچك، انواع تيله و توپ كوچك و اسباب بازيهايي با قطعات كوچك و شل، همه براي اين كودكان خطر خفگي به همراه دارند.

• به شيوه بازي كودك توجه كنيد. اسباب بازيهاي كوچك ميتواند براي كودكان سه ساله و بزرگتري كه هنوز عادت دارند اشيا را در دهان بگذارند بسيار خطرناك باشد.

• عروسكهاي فشاري جيغ جيغو را به خوبي كنترل كنيد تا از محكم بودن سوت سوتك داخل آن مطمئن شويد.

• ماشينها و كاميونهاي اسباب بازي را بررسي كنيد تا از محكم بودن لاستيك چرخها و ديگر قطعات كوچك آن اطمينان يابيد.

• اسباب بازيهاي پارچه بزرگ نيز در صورت شل بودن قطعات پلاستيكي مانند چشم، بيني و دگمه ها ميتوانند خطر خفگي را به همراه داشته باشند.

• اسباب بازيهاي نوزاد مانند جغجغه و وسايلي كه براي خارش دندان كودك به كار ميروند نيز بايد آنقدر بزرگ باشند كه او نتواند آنرا كاملا داخل دهانش كند. قطعات اين

وسايل مانند زنگوله و ..نيز بايد كاملا محكم و در صورت امكان يك پارچه و جدا نشدني باشند.

خطرات ديگر

• از خريد اسباب بازيهاي كه داراي بند، طناب يا كشي بلند هستند كه ميتواند به دور گردن كودك بپيچد، خودداري كنيد. به خصوص بندهاي كشي ميتوانند به سادگي موجب خفگي كودك شوند.

• اسباب بازيهاي پر سرو صدا نيز انتخاب نامناسبي هستند و ميتوانند موجب آسيب ديدن گوش كودك شوند. اگر صداي يك اسباب بازي براي بزرگسالان بلند باشد، حتما براي كودك گوشخراش خواهد بود.

• مراقب لبه هاي تيز و نوك باريك اسباب بازي باشيد. زيرا ميتوانند موجب مجروح شدن بدن كودك شوند.

پس از خريد اسباب بازي

• همواره بر بازي كودك با وسيله جديد نظارت كرده و روش استفاده ايمن از اسباب بازي را به او بياموزيد.

• بلافاصله تمام تكه هاي بسته بندي اسباب بازي مانند كيسه نايلون، روكش نايلوني، قطعات فوم، گيره ها و سيمها را جمع كرده، دور بياندازيد. زيرا اين اشياء نيز ميتوانند موجب مسدود شدن مسير تنفسي و خفگي او شوند.

• تمت اسباب بازيها، به صوص عروسكهاي پشمالو و نرم را از منابع حرارتي مانند بخاري، اجاق گاز و شومينه دور نگه داريد. اين عروسكه به سرعت آتش ميگيرند و موجب سوختگي كودك ميشوند.

• هر از گاهي اسباب بازيها را بررسي كنيد تا اگر قطعه اي از آن شل شده يا شكستگي آن لبه هايي تيز و برنده به وجود آورده باشد، آنرا تعمير كرده يا به دور بياندازيد.

وسايل نگهداري از اسباب بازيها

• اسباب بازيها و وسايل كودكان بزرگتر را جدا از لوازم بازي كودكان خردسال نگهداري كنيد.

• جعبه اسباب بازي

كودك را بدون درب با درب سبك انتخاب كنيد كه در صورت افتادن بر روي دست كودك به او آسيبي نرساند.

• هر جعبه اي براي نگهداري اسباب بازي مناسب نيست. اگر جعبه درب دارد، آنرا جدا كنيد يا به نكات زير توجه نماييد:

• جعبه بايد سورخهايي براي ورود هوا داشته باشد تا در صورتي كه كودك به داخل آن رفت، مشكلي براي وي پيش نيايد.

• درب جعبه داراي لولايي قفل دار باشد كه در هر زاويه باز مانده و حتي در صورتي كه كودك بر آن فشار بياورد، بسته نشود.

• درب جعبه فاقد بست و گيره باشد تا كودك در داخل آن زنداني نشود.

• به ياد داشته باشيد كه كودكان نبايد به جعبه هاي غيرقابل نفوذ از هوا دسترسي داشته باشند، زيرا كودكان به رفتن در داخل جعبه و صندوق بسيار علاقه دارند و چنين جعبه هايي ميتواند موجب خفگي آنها شود.

اسباب بازيهاي راندني (دوچرخه، ماشين و …)

• اسباب بازي راندني را متناسب با سن، جثه و تواناييهاي كودك انتخاب كنيد.

• مراقب باشيد كه اين اسباب بازي تعادل داشته باشد و هنگام استفاده كودك يكبر نشود و با قرار گرفتن وزن كودك بر آن، در تمام مراحل حركت تعادل داشته باشد.

• از اين وسايل در محلي دور از پلكان، خيابانهاي شلوغ، استخر و مكانهاي پر خطر ديگر استفاده كنيد.

• به ياد داشته باشيد كه كودك سوار بر يك وسيله چرخدار ميتواند بسيار سريع حركت كند، مراقب خطرهاي سر راهش باشيد. مبل و ميز، چراغ، سيم، لوازم تزئيني يا ابزار و وسايلي كه ميتواند به آنها برخورد كرده يا بر رويش بيافتند را مورد توجه

قرار دهيد و قبل از شروع بازي، آنها را برداشته يا جابجا كنيد.

• اكثر مدلهاي روروئك براي كودكان نوپا خطرناك هستند، بهتر است از آن استفاده نكنيد يا در هنگام سوار بودن كودك در آن در كنارش باشيد.

اسباب بازيهاي باتري دار

• باتري حتما بايد توسط بزرگسالان در اسباب بازي قرار بگيرد.

• باتري را به طور صحيح در وسيله قرار دهيدو از باتريهاي نو و كهنه با هم استفاده نكنيد زيرا ممكن است به سولفاته شدن آن و مسموم شدن كودك منجر شود.

• مراقب باشيد كه كودكان كم سن نتوانند درب محفظه باتري را باز كنند (خطر بلعيدن و خفگي)

• كودك نبايد اسباب بازيهاي باتري دار را با خود به رختخواب ببرد.

• در صورتي كه كودك باتري را ببلعد يا در اثر نشت مواد داخل آن مسموم شود، بايد بلافاصله با پزشك تماس بگيريد.

بادكنك

• بادكنكهاي ساخته شده از لاتكس، موجب مرگ كودكان متعددي شده اند. بادكنك ميتواند هنگام باد كردن به داخل مجراي تنفسي كودك كشيده شده و موجب خفگي او شود.

• همواره بادكنكهاي باد نشده را دور از دسترس كودك نگه داشته و بادكنهكهاي پاره يا معيوب را دور بياندازيد.

• بهترين استفاده از بادكنكهاي لاتكسي، تزئين است. اين بادكنكها براي بازي مناسب نيستند.

نكات ايمني ديگر

• هرگز براي كودكان زير سه سال گردنبند نبنديد. زيرا زنجير يا بند آن موجب خفگي وي خواهد شد و بلعيدن آويزهاي تزئيني آن نيز ميتواند مجراي تنفسي وي را مسدود كند.

• خرده ريزهايي چون مداد شمعي هاي شكسته، سكه، گيره كاغذ، درب خودكار، كليپس مو، زينت آلات، دگمه، پيچ، كليد، آب نبات، آدامس و.. را دور از دسترس كودكان زير

سه سال قرار دهيد.

• وسايل مهماني كودكانه مانند سوت سوتك داراي قطعات كوچك جدا شدني هستند، اين وسايل را در دسترس كودكان زير سه سال قرار ندهيد.

از بازسازي ظروف تفلون خودداري كنيد

ايسنا: كارشناس مواد غذايي و آشاميدني معاونت غذا و داروي دانشگاه علوم پزشكي يزد گفت: «از آنجا كه نوع ماده مصرفي و شيوه كار واحدهاي بازسازي ظروف تفلون مورد تاييد وزارت بهداشت نيست، بنابراين توصيه مي شود از بازسازي اين ظروف جدا خودداري شود.»

مهندس مهدي كفاش زاده اظهار داشت: «ظروف تلفون زماني براي سلامت مضر مي شوند كه تا دماي بالاتر از 650 درجه فارنهايت حرارت داده شوند. اين حالت هنگامي رخ مي دهد كه يك ماهي تابه روي شعله آتش قرار داده شود. در اين حالت، لايه نچسب ظرف، گازي آزاد مي كند كه سمي و آزاردهنده است.»

وي افزود: «هنگام استفاده از ظروف تفلون بايد تهويه به خوبي برقرار شود كه اين كار را مي توان با فعال كردن هود و سيستم تهويه هوا انجام داد.»

كفاش زاده تصريح كرد: «از بازسازي ظروف تفلون بايد به طور جدي اجتناب شود، چرا كه نوع ماده مصرفي و شيوه كار واحدهاي بازسازي مورد تاييد وزارت بهداشت نيست.»

اين كارشناس مواد غذايي و آشاميدني خاطر نشان كرد:« به هنگام شستشوي ظروف تفلون نبايد از اسكاچ استفاده شود، چرا كه با اين عمل براده هاي حاصل از شستشوي اين ظروف براي سلامت مضر بوده كه در اين خصوص بررسي و تحقيقي ثابت نشده است اما توصيه مي شود از اين عمل خودداري شود.»

وجود گل و گياه در محل سكونت به سلامتي خانواده كمك

ثابت شده كه گل و گياه با تقويت انرژي حياتي و سالم كننده، مي تواند بر وضعيت جسمي و روحي افراد تأثير مثبت داشته باشد.

به گزارش سلامت نيوز به نقل از ديلي ميل، انرژي حياتي در همه جا وجود دارد اما در طبيعت و جايي كه گل و گياه و حتي ماهي ها وجود

دارند، بيشتر است و مي توان از آن به منظور سالم سازي بهره مند شد.

به عقيده كارشناسان به دليل اينكه گياهان از عوامل هماهنگي در طبيعت هستند، به هماهنگ ساختن نيروهاي فكري و جسمي بدن افراد نيز كمك كرده و به آنها تعادل مي بخشند.

به همين دليل بهتر است افرادي كه در شهرها و به دور از طبيعت زندگي مي كنند هر روز براي مدتي پنجره ها را باز بگذارند تا هواي آزاد در محيط داخل جريان يابد و گياهان بتوانند با استفاده از اين هوا به سالم سازي محيط كمك كنند.

البته نور موجود در محيط نيز در اين ميان موثر است و لامپهاي فلورسنت تاثير منفي بر عملكرد هماهنگ و طبيعي گياهان داشته و دامنه فركانس اين نورها براي سلامت مفيد نيست.

وضعيت مناسب هنگام كار در منزل

جاروكشيدن

هنگام استفاده از جاروي برقي، زانوها را شل نگه داشته و يك پا را جلوي پاي ديگر قرار دهيد تنه را از مفصل ران خم كنيد و توجه داشته باشيد كه قوس كمري حفظ شود.

اگر از جاروي دستي استفاده مي كنيد بهتر است دسته جارو بلند باشد، پاها را به ترتيبي كه در بالا ذكر شد قرار دهيد و توجه داشته باشيد كه وقتي جارو را به طرف خود مي كشيد نيروي كمتري بكار مي بريد، بنابراين در اين حالت اقدام به جمع آوري زباله نمائيد

هنگام در آغوش گرفتن كودك قوانين بلندكردن اجسام را بكار بريد.

لباس پوشيدن

در صورتيكه لباس را در شرايط ايستاده به تن مي كنيد، بهتر است به ديوار تكيه دهيد تا از كمر خم نشويد و در حاليكه كمر صاف است، با خم كردن مفاصل ران و زانو، جوراب يا شلوار را

به تن كنيد.

در مواقع بروز درد حاد كمر مي توانيد با رعايت موارد قبلي لباس را در حالت خوابيده به تن كنيد.

در صورت لزوم هنگام پوشيدن كفش مي توانيد از وسايل كمكي مانند پاشنه كش با دستة بلند استفاده نمائيد.

هنگام خريد دقت كنيد كه وسايل سبك و سايز متناسب خود را انتخاب كنيد. اين مسئله در مورد ارتفاع دسته جارو اهميت بسزايي دارد و بايد به اندازه اي باشد كه شما مجبور به خم شدن بيش از حد نباشيد

اطوكشيدن

تنظيم ارتفاع ميز اطو بستگي به اين دارد كه شما ترجيح مي دهيد در حالت نشسته اينكار را انجام دهيد يا ايستاده. البته در دوره هاي درد حاد كمر بهتر است، ارتفاع ميز اطو تا حدود كمر بوده و در حالت ايستاده اطو بكشيد.

استفادة از يك چهارپاية كوچك، جهت قراردادن يك پا روي آن و تغيير وضعيت پاها هر چند دقيقه يكبار مي تواند از فشار روي ستون فقرات بكاهد.

هرگز بمدت طولاني و در يك وضعيت ثابت اقدام به اطوكشيدن نكنيد.

كار در آشپزخانه

ارتفاع اجاق گاز و ظرف شوئي، همانطور كه در مورد ميز كار گفته شد بايد تا كمر فرد و يا كمي كوتاهتر باشد

ترتيب قرارگرفتن وسايل آشپزخانه بايد طوري باشد كه با كمترين مصرف انرژي بتوان از آنها استفاده كرد مثلاً اجاق گاز و ظرف شوئي بايد به هم چسبيده و در يك راستا قرار گيرند تا حمل ظروف سنگين راحت و بي خطر گردد

هنگاميكه مي خواهيد از فر اجاق گاز استفاده كنيد، هرگز در حالت ايستاده خم نشويد چرا كه فشار زيادي به كمر وارد مي شود و بهتر است يك زانو را روي زمين گذاشته و قوس كمري را حفظ كنيد

هنگاميكه مي خواهيد سبزي

خرد كنيد و يا مواد غذايي را آماده كنيد مي بايست روي يك چهارپاية بلند بنشينيد چرا كه در حالت ايستاده فشار زيادي به ستون فقرات وارد مي شود

هرگاه مي خواهيد از طبقه هاي بالاي كابينت استفاده كنيد، حتماً يك چهارپايه زير پاي خود قرار دهيد

هرگاه مي خواهيد از طبقه هاي پائين كابينت استفاده كنيد، از كمر خم نشويد بلكه زانوهاي خود را خم كنيد

بهتر است جهت سهولت كار، ترتيب قرارگرفتن ظروف در كابينت طوري باشد كه ظروف سنگين در طبقات هم سطح و ظروف سبك تر در طبقات بالايي و پائيني جاي گيرند جهت اجتناب از ليزخوردن، هميشه چربي كف آشپزخانه را بشوئيد و كف آن را خشك كنيد

شستن دست و صورت

شستن صورت، مو و مسواك زدن اعمالي هستند كه نياز به خم شدن دارند و بيشتر هنگام صبح انجام مي گيرند

لازم است بدانيد، خم شدن در اول صبح يك عامل آغازكنندة مشكلات كمري است بخصوص اينكه خرده دردهايي نيز وجود داشته باشد. بنابراين رعايت موارد ذيل مخصوصاً در افرادي كه كمردرد دارند، الزامي است

دقت كنيد كه بجاي خم شدن از ناحية كمر، از ناحية ران خم شويد، زانوها كمي خم و پاها به عرض شانه باز باشد و در اين حالت به دستشويي تكيه دهيد. در تمام اين مدت كمر را ثابت نگه داريد. اگر ضمن كار، احساس درد و ناراحتي داشتيد، روي يك چهارپايه بنشينيد به محض تمام شدن شستشو، سريعاً به حالت ايستاده برگرديد و كمر را راست كنيد به طوريكه قوسهاي ستون فقرات حفظ شود.

اگر در حين انجام اين كارها كمرتان درد گرفت، سريعاً در وضعيت راست قرار بگيريد و قوس كمري را حفظ كنيد. به اين ترتيب از شدت يافتن درد جلوگيري مي كنيد

در

موارديكه درد شديد كمر داريد، بهتر است هنگام حمام كردن روي يك چهارپايه بنشينيد، به پشت تكيه دهيد و براي شستن سر از فرد ديگري كمك بگيريد.

مرتب كردن تختخواب

كنار تخت زانو بزنيد و يا اگر برايتان مشكل است هر دو زانوي خود را خم كنيد، به حالت نيمه خميده در آمده و با جلوكشيدن تنه خود، در حاليكه كمر صاف است، تخت را مرتب كنيد. سپس به طرف ديگر تخت رفته و همين كار را انجام دهيد. هيچگاه با زانوي صاف، بدن را نكشيد و طرف مقابل را مرتب نكنيد زيرا اين وضعيت فشار زيادي را به ستون فقرات كمري تحميل مي كند

تميزكردن وان حمام

هر دو زانو را خم كرده و به يك طرف وان بچسبانيد، سپس ستون فقرات كمري را صاف نگه داشته و تنه را از مفصل ران خم كنيد. در اين حالت دستها را دراز كرده و با استفاده از يك برس وان را تميز كنيد.

مصرف موز در درمان لاغري وكم خوني موثراست

موز به علت دارا بودن قند زياد براي مبتلايان به مرض قند مضر است و نبايد در خوردن آن افراط كرد.

به گزارش سلامت نيوز به نقل از ايسنا، موز به دليل داشتن پتاسيم زياد، ضد سرطان بوده و غذاي خوبي براي ماهيچه ها مي باشد.

موز ملين بوده و در درمان اسهال، ضعف بدن و تامين رشد و تعادل سيستم اعصاب مفيد است. براي درمان ضعف بدن، مي توان موز را با عسل مصرف كرد.

موز خون ساز است، بنابراين توصيه مي شود، اشخاص لاغر و كم خون موز بخورند. همچنين تقويت كننده معده و درمان كننده زخم معده و روده است.

گرد موز داروي خوبي براي پايين آوردن كلسترول است. شيره

گلهاي موز درمان كننده اسهال خوني و جوشانده آن اثر قطع خونريزي دارد.

موز انرژي زيادي دارد و به علت نرم بودن آن غذاي خوبي براي كودكان و اشخاص مسن مي باشد.

موز نفاخ است و زياد خوردن آن خصوصا در افراد سرد مزاج، توليد گاز معده مي كند. براي رفع اين عارضه بايد پس از خوردن آن، كمي نمك مصرف كرد.

خطرات كار كردن طولاني با رايانه

«افرادي كه نا گزيرند ساعت هاي طولاني روبه روي رايانه بنشينند، بايد از ضد آفتاب استفاده كنند.»

يك متخصص پوست با بيان اينكه اشعه هاي ناشي از رايانه مي تواند سبب ايجاد و يا پر رنگ شدن لك هاي صورت فردي شود كه ساعت هاي طولاني از روز را با رايانه كار مي كند، چنين توصيه اي را مطرح كرد.

او اضافه كرد كه «اشعه ماوراي بنفش به ويژه نوع A كه از رايانه خارج مي شود، مي تواند سبب ايجاد لك هايي درصورت فرد شود وكاربران بايد از نمايشگرهايي استفاده كنند كه استاندارد بوده و داراي اشعه كمتري باشد. چون به دليل وجود ميدان الكتريكي چند هزار ولتي در داخل لامپ تصوير، روشنايي كه الكترون ها حين عبور از فاصله بين كاتد و صفحه موزائيكي كسب مي كنند، باعث مي شود انرژي آزاد شده سبب تابش درصد قابل توجهي اشعه ايكس و اشعه ماوراء بنفش شود كه الزاما بايد با تدابير تكنيكي حين طراحي لامپ تصوير از نفوذ آنها به سطح خارجي و رسيدن به بدن كاربر رايانه جلوگيري كرد.»

با اين حال عموم كارشناسان و متخصصان پوست معتقدند بيشتر نمايشگرهايي كه امروز مورد استفاده قرار مي گيرند حاوي هيچ گونه اشعه اي نيستند و كار با اين رايانه ها را كاملا بي ضرر مي دانند. به عقيده اين كارشناسان، اشعه ماوراي بنفش رايانه ها به شدت اشعه خورشيد نيست و نمي تواند

به همان اندازه هم خطرناك باشد، چون در حال حاضر تمام نمايشگرها به خصوص نمايشگرهاي LCD فاقد اشعه UV هستند.

نمايشگرهاي قديمي تر هم كه اين اشعه را ساطع مي كردند، نمايشگر هاي لامپ تصويري بودند كه اين دستگاه ها هم طبق استانداردهاي اروپا فيلتر آنتي UV داشتند و اين اشعه را كاملا جذب مي كردند.

در ضمن اين نمايشگرها اشعه UVA از خود ساطع مي كردند كه خطرات اين اشعه به دليل شدت و فركانس كمتر قابل مقايسه با خطرات اشعه UVB نيست.با اين حال، به عقيده متخصصان چشم هم، كار با كامپيوتر ممكن است فرد را دچار مشكلات چشمي كند ولي اشعه ماوراي بنفش در ايجاد اين مشكلات چشمي و حتي مشكلات ديگر هيچ نقشي ندارد.

گرد و غبارها خطرناك ترند

صرف نظر از اينكه به عقيده كارشناسان، رايانه ها از جهت تابش اشعه هاي مضر نمي توانند خطر جدي براي كاربران آن داشته باشند، در عين حال متخصصان ريه اذعان مي كنند كه خطرات ناشي از مواجهه با گرد و غبار رايانه ها را نمي توان ناديده گرفت.

«اصولا هر ذره خارجي غيراز اكسيژن كه با تنفس وارد ريه و برونش مي شود و تجمع پيدا مي كند، باعث تنگي نفس، آمفيزم و برونشيت مزمن مي شود كه ذرات گردو غباري كه در برخي وسايل الكترونيكي وجود دارد در اين مورد خطرناك تر است.»

دكتر ايرج خسرونيا، متخصص داخلي و رئيس جامعه پزشكان داخلي ايران ضمن بيان اين مطلب به همشهري مي گويد: در داخل ذرات و گرد و غبار رايانه ها ماده سيليكا وجود دارد كه در نهايت تنفس كردن اين ماده منجر به بيماري سيليكوزيس مي شود.

علائم اين بيماري هم با تنگي نفس، سياه شدن لب ها و ناخن و سرفه شروع مي شود و اگر تنفس در اين شرايط ادامه پيدا

كند فرد بايد منتظر بروز بيماري هاي مزمن و غيرقابل برگشت ريوي باشد.

سيگاري ها همچنان آسيب پذيرترند

علاوه بر اين به عقيده متخصصان ريه تحقيقات شيميايي جديدي كه توسط محققان آمريكايي روي ذرات غبار كامپيوترها صورت گرفته، نشانگر اين است كه گرد و غبار موجود روي رايانه ها و ساير وسايل الكترونيكي مي تواند سلامت انسان را در طولاني مدت تهديد كند، چون اين ذرات حاوي تركيبات آتش خاموش كن، تحت عنوان «اتر دايفنيل پلي برومين» هستند كه براي اندام هاي تناسلي و عصبي بسيار مضرند.

دكتر مصطفي قانعي، فوق تخصص بيماري هاي ريوي و معاون پژوهشي دانشگاه علوم پزشكي بقيه الله نيز با اشاره به مضرات اين گرد و غبار ها به همشهري اين طور توضيح مي دهد: ذرات گرد و غبار رايانه ها درصورتي براي ريه خطرناك هستند كه از ? ميكرون كوچك تر باشند چون در اين صورت است كه مي توانند به راحتي وارد ريه شوند.

وي در ادامه به دومين ويژگي اين ذرات اشاره مي كند و مي گويد: اين گرد و غبارها درصورتي كه بار الكتريكي منفي داشته باشند، در سيستم مجازي ريه جذب مي شوند كه البته تشعشعات خود رايانه ها در ايجاد اين بار منفي بسيار مؤثر هستند.

بنابراين، اين ? ويژگي در كساني كه پشت صفحه كامپيوتر مي نشينند منجر به جذب راحت تر ذرات گرد و غبار مي شود. در حالي كه گرد و غبار هوا هيچ كدام از اين خواص را نداشته و به راحتي جذب نمي شود.

دكتر قانعي به افرادي كه بيشتر در معرض خطر مواجهه با اين ذرات هستند اشاره كرده و مي گويد: با توجه به اينكه سيستم دفاعي ريه قوي است، اگر ريه افراد سالم باشد، معمولا اين ذرات بعد از مدتي به خودي خود خارج مي شوند ولي در كساني كه ريه بيمار

دارند مثل افراد سيگاري اين ذرات نه تنها خارج نشده بلكه فرد را مبتلا به بيماري برونشيت و ورم ريه مي كند.

وي توصيه مي كند: در اين صورت بر خلاف عقيده برخي از كارشناسان به اين افراد پيشنهاد مي كنيم از ماسك در هنگام كار با رايانه استفاده نكنند چون ثابت شده ماسك ها هيچ نقشي در جلوگيري از ورود اين ذرات به داخل ريه ندارند.

به گفته وي، تهويه مناسب و دائم هواي محيط بهترين راه براي جلوگيري از ورود ذرات گرد و غبار به داخل ريه است.

كفش هاي خسته كننده

كمر درد، خستگي زودرس، درد ساق پا و زانو از عوارض كفش نامناسب است.

دكتر حبيبي، ارتوپد، با بيان اين مطلب گفت: كفش مناسب بايد داراي پنجه پهن و در بخش مياني نيز داراي قوس باشد و به راحتي روي كف پا بنشيند و قسمت پاشنه حالت ارتجاعي داشته باشد تا مانع فشارهاي وارده شود.

او كفش هاي ورزشي را مناسب ترين كفش براي دانش آموزان دانست و افزود: اين كفش ها، داراي ساق است و براي حفاظت از مچ پا مناسب تر مي باشد و دانش آموزان هنگام دويدن كمتر دچار پيچ خوردگي و ضايعات رباط پا مي شوند.

وي پاشنه بيش از 2 سانتي متر را براي كفش نامناسب خواند؛ زيرا به واسطه ي پاشنه ي بلند فشار زيادي بر پا وارد مي شود.(1)

پي نوشت:

روزنامه اطلاعات، ضميمه،1386/8/3.

چگونه بر خواب بيش از حد غلبه كنيم؟

از روتم كوهن Rotem Cohen

اگر شما به طور مداوم بيش از حدي كه ميخواهيد و مجازيد، ميخوابيد، بدانيد كه در دنيا مانند شما كم نيست..

من شخصا عادت داشتم كه روزي ?? ساعت بخوابم كه اين زمان حداقل دو بار در هفته گاهي تا "شبي” ?? ساعت هم افزايش ميافت.

در نتيجه من ميتوانم با توجه به تجربه شخصي و با اطمينان به شما بگويم كه "در اكثر موارد، خواب بيش از حد ميتواند به تمام سيستم خوابيدن شما آسيبي جدي وارد كند.”

شما به سرعت به خوابيدن اعتياد پيدا ميكنيد، زيرا ديگر خواب شما طبيعي و با كيفيت خوب و مناسب نيست.

تاثيرات منفي خواب بيش از حد

كاملا واضح است كه بيش از حد خوابيدن، موجب اتلاف وقت شده و كمبود وقت نيز موجب بي فايدگي و ناتواني در انجام

وظايف و مسئوليتهاي روزانه ميشود.

گاهي هنگامي كه بيش از حد ميخوابيد، دچار خجالت شده و نسبت به خود خشمگين ميشويد كه اين حالت به تدريج ميتواند تاثيري منفي بر عزت نفس شما داشته باشد.

اين علت و معلولهاي خواب بيش از حد ميتوانند در يك چرخه پايان ناپذير مداوم بر يكديگر تاثير گذاشته و مدام شرايط شما را سخت تر كنند.

ديگر زمان اضافه اي? بيش از حد ميخوابيد?براي مثال: شما اندكي افسرده هستيد ? بيش از حد ميخوابيد? بيش از پيش افسرده ميشويد?براي رسيدگي به امور شخصي نداريد …

اما از كجا بدانيد كه واقعا به اين خواب اضافه نياز نداريد؟

گزينه اول: آن را حس ميكنيد. زيرا پس از خواب مفرط، اصلا احساس تجديد قوا و پر انرژي بودن نميكنيد. برعكس، كاملا خواب آلود هستيد گاهي اوقات چشم يا سرتان هم درد ميكند، گيج هستيد و حتي ممكن است نتوانيد حواس خود را متمركز كنيد.

گزينه دوم: شما واقعا به خواب اضافه نياز داشته ايد. زيرا به اندازه كافي خوب نميخوابيد.

در هر دو مورد، اگر شبي بيش از ? ساعت ميخوابيد و ميل داريد بدانيد كه چگونه ميتوانيد با كمتر خوابيدن، به همين اندازه استراحت كنيد، به خواندن ادامه دهيد:

دلايل خواب بيش از حد

همانطور كه گفتيم، يك دليل خواب بيش از حد شما ميتواند كيفيت بد خواب باشد.

دلايل داشتن چنين خوابي ميتواند عادات يا شرايط بد و غير اصولي مانند بيدار ماندن تا دير وقت، انجام كارهاي شيفتي، تغذيه نامناسب و محيط پر سر و صدا باشد. اين حالت ميتواند به دليل ناهنجاريهاي فيزيكي مانند قطع تنفس هنگام خواب يا Sleep apnea باشد.

اما بگذاريد سوالي از شما بپرسم:

فرض كنيم كه شما در اكثر اوقات بيش از حد ميخوابيد و هر از گاهي دير به سر كار ميرسيد..

احتمال خواب ماندن شما در صبح روزي كه بايد زود بيدار شده و به هواپيمايي كه شما را به تعطيلاتي طولاني ميبرد برسيد، چقدر است؟

متوجه منظورم شديد؟

بگذاريد سر اصل مطلب برويم:

حتي زماني كه بد ميخوابيد و كسر خواب داريد، باز هم در زماني كه واقعا بخواهيد، بيدار ميشويد، مگر نه؟

شايد بايد اعتراف كنيد كه در ذهن خود موانعي ساخته ايد كه شما را در تختخواب نگه ميدارد.

منظورم مشكلات احساسي/رواني مانند افسردگي، كمبود انگيزه يا ترس از شكست است. شايد تركيبي از بعضي يا تمام دلايل مذكور باشد كه همراه با كمبود خويشتن داري و همچنين نيرويي كه ما را اسير عادات ميكند، يكجا جمع شده و شما را در اكثر موارد وادار به خواب بيش از حد ميكنند.

چگونه خواب بيش از حد را متوقف كنيم؟

ابتدا بايد اين احساس تعهد را در خود ايجاد كنيد كه حتما بر عادت خواب بيش از حد خود غلبه كنيد.

بايد بدانيد كه "چرا” ميخواهيد چنين كنيد. شما بايد با دانستن اين دليل، در خود انگيزه غلبه بر اين عادت را ايجاد كنيد. سپس:

با برقرار كردن يك برنامه منظم خوابيدن و بيدار شدن و رعايت آن، سيستم خواب خود را دوباره به نظم درآوريد.

چه زماني به خواب ميرويد؟ چه زماني بيدار ميشويد؟ حداقل طوري برنامه ريزي كنيد كه هر روز- حتي اگر دير خوابيديد و حتي در روزهاي تعطيل- در يك ساعت مشخص بيدار شويد.

شما بايد براي خود برنامه اي داشته و آن را به طور دقيق اجرا كنيد. انجام اين كار

در ابتدا مشكل است زيرا ممكن است سيستم خوابتان آسيب ديده باشد. يك نمونه ساده آن اين است كه اگر امروز صبح بيش از حد خوابيده باشيد، زود خوابيدن در شب برايتان مشكل خواهد بود.

پس بايد چه كنيد؟

بايد به هر روشي كه بتواند شما را يك بار درست سر موقع بيدار كند متوصل شويد و يك چرخه تازه را آغاز كنيد. چند ساعت زنگ دار را تنظيم كرده و همه را با هم و در جاهاي مختلفي كه نتوانيد خاموششان كنيد بگذاريد، از دوستي بخواهيد كه به شما تلفن كند، همسرتان را به كمك بطلبيد و خلاصه هر كاري ميتوانيد انجام دهيد.

به ياد داشته باشيد كه "بايد” به محض بيدار شدن از جاي خود برخيزيد و فرصت دوباره به خواب رفتن را به خود ندهيد.

البته اين تازه اول كار است، پس از اين شما بايد:

• شرايط مناسب را براي داشتن خوابي خوب در شب محيا كنيد و عوامل مخرب (نور، سر و صدا، عادت تماشاي فيلم در رختخواب و…) را حذف كرده يا تعديل كنيد.

• روشي مناسب و عملي براي بيدار شدن خود پيدا كرده و هر روز از آن استفاده كنيد

• بر روي انگيزه هاي خود و انضباط شخصي متمركز شده، آنها را تقويت كنيد.

فراموش نكنيد كه عادات، اكتسابي هستند و هرچند تغيير دادن آن در ابتدا مشكل به نظر ميرسد، اما به خصوص درمورد خواب، الگوهاي تازه سريع جا ميافتند و شما پس از چند روز متوجه ميشويد كه به موقع و بدون نياز به شنيدن زنگ ساعت يا ريخته شدن آب بر صورتتان! از خواب بيدار شده ايد.

خميدگي كافيست! پشتتان را صاف نگهداريد

شيوه صحيح

قرار گرفتن بدن يا به عبارتي صاف ايستادن، مسئله مهمي است كه روز به روز بيشتر به دست فراموشي سپرده ميشود. روزهايي كه سركار و در مدرسه ميگذارنيم پر از عادات و تكاليفي است كه به شكلي كاملا دور از فاكتورهاي انساني –ارگونومي- انجام ميگيرند. چند مثال آشناي اين موارد: كار با كامپيوتر، كيفهاي رو دوشي يا كوله پشتي بسيار سنگين و قرار دادن گوشي تلفن بين گردن و شانه است.

پشت ما، بهاي تمام اين رفتارهاي نادرست را ميپردازد. بنابر نتايج يك تحقيق در دانشگاه دوك (Duke University)، درد پشت در آمريكا سالانه هزينه اي معادل ?? ميليارد دلار دربر دارد.

گذشته از پشت درد، وضعيت نادرست بدن ميتواند مشكلات ديگري از جمله تحليل مفاصل و آرتروز فرسايشي را نيز ايجاد كند. به گفته شرلي سارمن (Shirley Sahrmann) استاد ورزش درماني در دانشكده طب دانشگاه واشينگتن: ” قرار گرفتن نادرست، ماهيچه ها و مفاصل را به شدت تحت فشار قرار داده و زمينه را براي پشت درد و آرتروز فراهم ميكند.”

به اين ترتيب كه مثلا قرار گرفتن در فضاي كاري كه نادرست چيده شده باشد، موجب ميشود كه شخص بالاتنه خود را به جلو خم كرده، فشاري مضاعف بر ستون مهره ها وارد كند و همين موجب تاب برداشتن تدريجي ستون مهره ها شود. سپس عضلات خود را با اين حالت قرارگيري جديد وفق ميدهند. به تدريج ماهيچه هاي سينه كوتاه شده، عضلات شكمي ضعيف ميشوند و از طرف ديگر عضلات پشت بلند و بيش از حد كشيده ميشوند.

اين طرز قرارگيري بدن ميتواند غضروف ميان مهره ها را فشرده و از بين ببرد. در طول

زمان، اين حالت ميتواند به آرتروز فرسايشي منجر شود. به طور خلاصه، "بدن ما براي نشستن در تمام روز ساخته نشده است”.

براي مبارزه با اين خميدگي رايج، صاف نگهداشتن پشت بهترين و ساده ترين راه به نظر ميرسد. اما بنا به گفته جان كرايستمن (John Christman)، صاف ايستادن كافي نيست. شما بايد عضلات خود را در مقابل خميدگي ورزيده كنيد و آنها را در جهت عكس آن كشش دهيد. كرايستمن كه داراي فوق تخصص بيوفيزيولوژي است، براي دستيابي به بدني متعادل و "رعنا” يك برنامه ورزشي براي كشش و تقويت عضلات به وجود آورده است.

او ميگويد:” طرز قرار گرفتن صحيح اين نيست كه ستون مهره ها را در اثر صافي بيش از حد پشت از بين ببريم. اصل مطلب قوي كردن عضلات است و همين، مشكل را حل ميكند.”

كرايستمن و همكارش بون (Bohne) براي مبارزه با خميدگي چند توصيه دارند. ابتدا با پاسخ به پرسشهاي زير ببينيد كه طرز قرار گرفتن بدن شما چگونه است:

آيا در پايان يك روز كاري، گردن و شانه هايتان خسته تر از بقيه بدنتان هستند؟ آيا عضلات شانه شما به طور مشخصي بيش از باقي بدنتان ورزيده است؟ آيا عضلات شانه و كتف شما محكم هستند؟ آيا ماساژ گردن و شانه آسايش بسياري برايتان به همراه دارد؟

اگر پاسخ شما به هر يك از اين پرسشها مثبت باشد، بايد طرز قرار گيري بدنتان اصلاح شود.

چگونه فرم قرارگيري بدن را بهبود بخشيم؟

• عضلات شكم خود را در قسمت ناف كمي منقبض كنيد، اين انقباض را به سمت پشت بكشيد و به عبارتي "شكم خود را تو دهيد” . اين كار ماهيچه هاي

شكمي را محكم كرده و قفسه سينه را تقويت ميكند.

• عضلات سينه را كشش دهيد. رو به ديوار بايستيد، يك دست خود را به سمت خارج بدن و چسبيده به ديوار-با زاويه ?? درجه نسبت به بدن- قرار دهيد و در حالي كه دستتان بر روي ديوار قرار دارد، بالاتنه را به سمت بيرون و در جهت مخالف دست، بچرخانيد تا كشش را در سينه خود حس كنيد. مدتي به اين حالت بمانيد، سپس جهت كشش را تغيير دهيد.

• عضلات پشت ران را كشش دهيد. نشستن اين ماهيچه ها را كوتاه كرده و قسمت پايين پشت و عضلات شكم را تحت فشار قرار ميدهد.

• عضلات پشت را تقويت كنيد. بازوهاي خود را در مقابلتان نگهداريد و دستتان را به آرامي مشت كنيد.بازوها را به طور همزمان از آرنج خم كرده و سرشانه را لمس كنيد.

گاهي نكات كوچك از اهميت بسياري برخوردارند. اما عده بسياري از اين نكات ريز ارگونومي بي خبرند.

• همواره مراقب فرم قرارگيري بدنتان باشيد. هرچه بيشتر با فرم صحيح بدن آشنا باشيد، قرار گرفتن در آن برايتان ساده تر خواهد بود.

• هرگز كيفي كه روي يك شانه قرار ميگيرد را پر و سنگين نكنيد. در صورت امكان يك كوله پشتي دو بند تهيه كنيد، هر دو بند آن را بر شانه بياندازيد و آنرا سنگين نكنيد.

• از پوشيدن مداوم كفش پاشنه بلند خودداري كنيد.

• بر روي تشك سفت بخوابيد و هنگام خواب به پهلو يا پشت قرار بگيريد.

• يك صندلي ارگونوميك تهيه كنيد.

• گوشي تلفن را بين شانه و گردن نگه نداريد.

• صفحه مانيتور كامپيوتر بايد در زاويه ?? درجه قرار بگيرد.

هر يك يا دو ساعت از پشت ميز بلند شده و در اتاق حركت كنيد

كاهش عوامل تحريك كننده آسم در منزل شما

سئوال ) چگونه مي توانم تغييراتي ايجاد نمايم تا از بدتر شدن بيماري آسم كودكم جلوگيري كنم ؟

پاسخ : ايجاد يك فضاي مناسب تنفسي در منزل براي همه افراد ضروريست ، بخصوص براي كسانيكه مبتلا به آسم هستند از اهميت خاصي برخوردار است . براي اينكه در اين زمينه موفق باشيد بايد از تمامي اعضاي خانواده كمك بگيريد . حتي ممكن است هزينه هايي بر خانواده تحميل شود . اگر چه اين سرمايه گذاري نتايج شگفت آوري ايجاد خواهد نمود كه يكي از آنها حملات آسمي كمتري مي باشد كه در نتيجه احتياج به درمان آسم را كاهش مي دهد .

همه افراد مبتلا به آسم مي دانند كه حملات آسم به شرايط وتحريك كننده هايي نياز دارند كه به آنها محرك ها مي گويند مانند مواد آلرژن ( كپك ها ، گرده ها ، پوسته هاي حيوانات ، كرمها ) تحريك كننده ها ( دودسيگار ، خوشبوكننده ها ) ، فعاليت ورزشي ( دويدن ) ، هوا ( سرد ) ، عفونتها بازگشت مواد غذايي به مري ( Gerd ) و حتي شرايط رواني ( عصبي بودن و يا ترسيدن ) . يك پزشك و يا متخصص آلرژي مي تواند محركهاي دقيق كودك شما را مشخص نمايد . زمانيكه اين نوع اطلاعات را بدست آوريد مي توانيد براحتي در منزل خود سكني گزينيد . شما بايد از شر اين محركها خلاص شويد . بهترين جا براي شروع اتاق خواب است كه كودكتان زمان بيشتري از زندگي را

در آن سپري مي كند .

* اصول اوليه اتاق خواب : با حشرات و تخم آنها برخورد مناسب داشته باشيد .

حشراتي نظير بيد بر روي پوسته هاي بدن ما انسانها زندگي و تغذيه مي كنند . آنها بر روي بالشها ، ملافه ها پتوها مبلمان ، فرشها لوازم كركي مانند اسباب بازي كودكان وجود دارند . واقعيت اين است كه ما گاهي مدفوع چنين كرمها و حشراتي را تنفس مي كنيم . اين مواد محرك مي توانند مشكلات شديدي را براي افراد مبتلا به آسم ايجاد نمايند . براي جلوگيري از تهاجم اين حشرات موذي نظير بيد :

از تركيبات تأييد شده ضد بيد استفاده نماييد . ملافه ها ، بالشها و اسباب بازي كركي قابل شستشو را با آب داغ بشوييد . كمتر از تركيبات پشمي استفاده نماييد و بيشتر از تركيبات چوبي و چرمي استفاده نماييد . كمتر از قالي و قاليچه استفاده نماييد .

* دستور العمل آشپزخانه : كپك ها و آلودگيها را پاك كنيد .

داشتن نان خشك در آشپزخانه معمولاً غيرمعمول نيست . كه اين بعلاوه رطوبت مناسب فضاي بسيار مناسبي را براي سوسك هاي خانگي و كپك ها ايجاد مي كند . براي مقابله با اين محركهاي آسم ، اضافه غذا و آشغال را دور بريزيد و پيشخوانها را در انتهاي هر روز كاملاً تميز كنيد . براي مقابله با كپك ، زير كابينتها ، پشت يخچال و دور و بر سطل آشغال را بررسي نمائيد و كاملاً تميز و خشك كنيد و باقيمانده آشغال را دور بريزيد .

حمام ، زيرزمين

گاراژها : كپكها ، رطوبت ، تهويه نامناسب و مواد شيميايي را برطرف نمائيد . مواد تحريك كننده شيميايي بصورت سم هاي آفت كش و مواد شوينده خانگي ، آلرژنهايي بصورت گرد و غبار و كپك همگي در محلهايي با تهويه مناسب ديده مي شوند . چنين محلهايي را بايد تميز و خشك و همراه با تهويه مناسب نگهداشت . مضافاً اينكه سموم دفع آفات و شوينده ها را نيز بايد در محفظه هاي دربسته نگهداري كرد . ضمناً قاليچه ها كه مستقيماً بر روي سطوح سيماني بازشوند محل مناسبي براي رشد كپكها و قارچها مي باشند .

« نكات عمومي »

? سيگار نكشيد : بيش از ???? نوع ماده شيميايي در سيگار وجود دارد . آنها محركهاي بسيار قوي هستند كه بر روي ديوارها مبلمان لباسها و قاليچه ها و ... باقي مي مانند .

?) گرد و خاك را پاك كنيد : پرده ها مكان بقاي گرد و خاك هستند . پس از پرده هايي كه براحتي شسته مي شوند استفاده نماييد . و ماهي يكبار اينكار را بكنيد . مبلمان قاب هاي عكس ، پوشش دريچه ها و سطوح مختلف را با يك پارچه نم دار پاك كنيد ( از گردگيرها بخصوص نوع پري آن استفاده نكنيد چرا كه فقط باعث جابجايي گرد و غبار مي شوند )

? ) از نگهداري حيوانات خانگي اجتناب نماييد . پوسته هاي اين حيوانات عامل محرك قوي براي افراد مبتلا به آسم مي باشد .

? ) از خوردن غذا در اطاق خواب اجتناب نماييد . باقيمانده غذا و خرده

هاي نان ، مواد مغذي مناسبي براي سوسكهاي خانگي هستند . تخم و مدفوع سوسك مي تواند عامل تحريكي بيشتري براي مبتلايان به آسم باشد .

? ) قسمتهاي مختلف خانه را خشك نگهداريد . گياهان را خارج از اطاق خواب نگهداريد . لباسها و پارچه هاي مرطوب و كثيف همانند گلدانهاي خانگي محل مناسبي براي رشد قارچ و كپك مي باشد . در ضمن نشت آب از لوله ها را نيز تعمير نمائيد .

? ) مجاري هوا را در منزل كاملاً تميز نگهداريد . اين منجر به كاهش رشد باكتريها ، گرد و غبار ، قارچها و كپك ها در اين مكانها مي شوند .

?) ميزان رطوبت در منزل را به زير ?? درصد كاهش دهيد . براي اينكار طبعاً بايد از دستگاههاي تنظيم رطوبت استفاده نماييد .

?) از جاروهاي دستي استفاده نكنيد . در عوض از جاروهاي برقي با فيلتر مناسب بهره ببريد .

? ) از پودرهاي ضد بيد و ضد حشرات حداقل هفته اي يكبار استفاده نماييد . البته بهتر است مبلمان و قالي ها را كنار كشيد و پاك كرد .

??) فيلترهاي دستگاهي خنك كننده و گرمايشي را طبق دستور كارخانه هاي توليد كننده تعويض نماييد .

?? ) بعد از دوش گرفتن حتماً از هواكش استفاده نماييد و يا پنجره اي را باز كنيد .

??) توجه اكيد داشته باشيد كه لوازم گرمايشي داراي دودكش مناسب باشند .

??) از پاك كننده هاي هوا كه توليد ازن مي نمايند استفاده نكنيد چرا كه باعث تحريك آسم مي شود .

حتي همين مراقبتهاي ساده نيز مي

توانند تأثيرات بسزايي در وضعيت تنفسي كودك دلبندتان ايجاد نمايد . آسم نبايد زندگي شما را مختل نمايد بخصوص در داخل منزل .

خطرات قليان كمتر از سيگار نيست

بنا به گزارش سازمان بهداشت جهاني، كشيدن قليان ميتواند همان خطراتي را دربر داشته باشد كه از كشيدن سيگار حاصل ميشود و بايد تحقيقات بيشتري در زمينه ارتباط قليان و بيماريهاي مرگ آور صورت گيرد.

قليان كه قرنهاست در آفريقاي شمالي، خاور ميانه و آسياي مركزي و جنوبي استعمال ميشود، به شدت در اروپا و به خصوص در ميان دانشجويان و جوانان محبوبيت يافته است. مكانهايي به نام Hookah bar كه به پذيرايي با قليان ميپردازند در شهرهاي سراسر آمريكا وجود دارند و محل مورد علاقه افرادي هستند كه براي استراحت، گفتگو و كشيدن قليان دور هم جمع ميشوند.

هرچند سازمان بهداشت جهاني (WHO)، در متني ? صفحه اي به برشمردن مضرات و خطرات قليان پرداخته و اعلام نموده است كه "قليان جايگزين سالمي براي سيگار نيست”، اما به گفته بخش بهداشت سازمان ملل، بالا رفتن محبوبيت قليان تا حد زيادي به دليل تبليغات بي پايه ايست كه درباره سالم بودن آن در بازار تجاري بر سر زبانها افتاده است.

بنا به گفته WHO كه در گزارش ?? صفحه اي خود در روز سه شنبه، كشورها را به تحريم مصرف دخانيات در ساختمانهاي عمومي ترغيب كرده بود، ” بر خلاف باورهاي باستاني و اعتقاد عمومي، دودي كه از قليان خارج ميشود حاوي مواد مسموم متعددي است كه از جمله عوامل شناخته شده ايجاد سرطان، بيماريهاي قلبي و امراض ديگر هستند.

استنشاق دود بيشتر

سازمان بهداشت جهاني هشدار داد كه قلياني كه براي تدخين تنباكوي ميوه اي-تركيبي

از تنباكو، ملاس قند و اسانس ميوه- به كار ميرود، در مقايسه با سيگار شخص را به مدت بيشتري در معرض دود فراوان قرار ميدهد.

اين سازمان افزود كشيدن يك قليان، شخص را در معرض دودي قرار ميدهد كه ??? مرتبه از يك عدد سيگار بيشتر است. قليان نيز با همراه داشتن نيكوتين در دود خود، ميتواند اعتياد آور باشد. تحقيقات مقدماتي نشان ميدهد كه استفاده از قليان ميتواند خطراتي در بر داشته باشد كه مختص همين ابزار تدخين است.

با وجود اينكه در اين زمينه تحقيقات بيشتري مورد نياز است، اما سازمانهاي بهداشت اعلام كرده اند افرادي كه در معرض دود "دست دوم” قليان قرار ميگيرند نيز در معرض خطر ابتلا به همان بيماريهايي هستند كه افراد غير سيگاري در معرض دود دست دوم را تهديد ميكند. سازمان بهداشت جهاني هشدار داد كه دود قليان در دوران بارداري نيز ميتواند خطرات فراواني براي جنين داشته باشد.

در روز سه شنبه سازمان بهداشت جهاني در قويترين توصيه هاي خود تا كنون، درباره كنترل مصرف دخانيات هشدار داد و تمام كشورهاي جهان را به تحريم استعمال دخانيات در مكانهاي عمومي و محل كار سرپوشيده دعوت نمود.

مصرف دخانيات- كه عامل ??% كل مرگ و مير در بزرگسالان است- مهمترين علت مرگ قابل پيشگيري در جهان است و همه ساله موجب مرگ ?.? ميليون تن در جهان شده و پيش بيني ميشود كه اين تعداد تا سال ???? به ?.? ميليون تن برسد.

دود دخانيات موجب مرگ تعداد فراوان و روبه افزايشي از افراد غير سيگاري نيز ميشود مگر اينكه دولتها وارد عمل شوند. دولتهاي كشورهاي فقير و غني بايد استعمال دخانيات

را در تمام مكانهاي عمومي سرپوشيده ممنوع اعلام كرده و فراموش نكنند كه ” هما افراد حق تنفس هوايي پاك و بدون دود دخانيات دارند”.

رابطه سيگار و بيماريها

طبق تحقيقات سازمان جهاني بهداشت در هر 8 ثانيه يك نفر در دنيا به علت استعمال دخانيات جان خود را از دست مي دهد.

نتايج تحقيقات حاكي از آن است چنانچه افراد در سنين نوجواني شروع به كشيدن سيگار كنند (بيش از 70 درصد موارد سيگاري شدن در اين مرحله اتفاق مي افتد) و مدت 20 سال يا بيشتر به اين عمل ادامه بدهند بين 20 تا 25 سال زودتر از افرادي كه به هيچ وجه در زندگي سيگار نكشيده اند، خواهند مرد.

تنها سرطان ريه يا بيماريهاي قلبي پيامدهاي استعمال دخانيات نيست بلكه مجموعه اي از مسايل و مشكلات بهداشتي در ارتباط با مصرف مواد دخاني وجود دارد كه مي تواند به لحاظ شرايط جسماني و مقاومت ايمني در افراد سيگاري بروز مي كند، كه برخي از آنها عبارتند از:

1- از دست دادن موها

با تضعيف سيستم ايمني افراد سيگاري در اثر مصرف مواد دخاني، بدن اين افراد مستعد ابتلا به انواع بيماريها از جمله «لوپوس اريتماتوز» مي شود كه اين بيماري مي تواند عامل از دست دادن موها، ايجاد زخم در دهان، جوش هاي پوست روي صورت، سر و دست ها شود.

2 - آب مرواريد (كاتاراكت)

افراد سيگاري 40 درصد بيش از افراد ديگر در معرض ابتلا به آب مرواريد، كدر شدن عدسي چشم و ممانعت از عبور نور و در نهايت نابينايي هستند.

3 - چين و چروك

استعمال دخانيات باعث از بين بردن پروتئين هاي انعطاف دهنده پوست مي شود؛ همچنين باعث تحليل

بردن ويتامين A و محدود كردن جريان خون در عروق پوست مي گردد.

پوست افراد سيگاري خشك و داراي خطوط و چين خوردگي هاي ريزي در اطراف لبها و چشمهاست.

4 - ضايعات شنوايي

افراد سيگاري 3 برابر بيش از افراد غير سيگاري به عفونت گوش مياني دچار مي شوند.

5 - سرطان پوست

افراد سيگاري 2 برابر بيشتر از افراد غير سيگاري در معرض خطر ابتلا به نوعي سرطان پوست (پوسته پوسته شدن، برجستگي روي پوست) قرار دارند

6 - فساد دندانها

افراد سيگاري 5/1 مرتبه بيشتر از افراد غير سيگاري در معرض خطر از دست دادن زودرس دندانها هستند.

7 - پوكي استخوان

منواكسيد كربن يكي از اصلي ترين گازهاي سمي در خروجي اگزوز اتومبيل و دود سيگار است، ميل تركيبي اين گاز با خون بسيار بالاتر از اكسيژن است. اين گاز باعث كاهش قدرت عمل اكسيژن در خون افراد سيگاري حرفه اي تا 15 درصد مي شود.

استخوان هاي افراد سيگاري تراكم خود را از دست داده و به راحتي شكسته مي شود همينطور زمان التيام يافتن و جوش خوردن آنها پس از شكستگي تا 80 درصد افزايش پيدا مي كند.

8 - بيماريهاي قلبي

بيماريهاي قلبي _ عروقي ناشي از استعمال دخانيات بيش از 600 هزار نفر را در سال در كشورهاي توسعه يافته از بين مي رود استعمال دخانيات باعث افزايش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، افزايش خطر ابتلا به فشار خون بالا و گرفتگي عروق و نهايتا ايجاد حمله قلبي و سكته مي شود.

9 - زخم معده

استعمال دخانيات مقاومت معده را در برابر باكتريها پايين مي آورد؛ همچنين باعث تضعيف معده در

خنثي سازي اسيد معده و مقاومت در برابر آن بعد از غذا خوردن و بر جاي ماندن باقيمانده اسيد در معده و در نتيجه تخريب ديواره آن مي شود.

زخم معده افراد سيگاري به سختي درمان مي شود و احتمالي بهبودي آن تا زماني كه فرد سيگاري اكثرا اندك است.

10- تغيير رنگ انگشتان

قطران موجود در دود سيگار در اثر استعمال مستمر دخانيات روي انگشتان و ناخنها جمع شده و باعث تغيير رنگ آنها به قهوه اي مايل به زرد مي شود.

11 - سرطان رحم و سقط جنين

استعمال دخانيات در دوران بارداري مي تواند باعث افزايش خطر زايمان نوزاد با وزن كم و بروز مسايل بهداشتي در آينده شود. سقط جنين در مادران سيگاري 2 تا 3 برابر بيشتر است

12 - تغيير شكل دادن سلولهاي جنسي در مردان

استعمال دخانيات باعث كاهش تعداد اسپرم و كاهش جريان خون در آلت تناسلي مردان و ناتواني جنسي در اين افراد مي شود. ناباروري جنسي در مردان سيگاري نيز متداول تر از افراد غير سيگاري است.

13 - سرطان

بيش از 40 عنصر سرطانزا در دود سيگار وجود دارد احتمال سرطان ريه 22 مرتبه بيشتر از افراد غير سيگاري است.

طبق تحقيقات بي شماري كه انجام شده است در صورت ادامه استعمال دخانيات توسط افراد سيگاري، احتمال مبتلا شدن آنها به انواع سرطان هاي ديگر از قبيل زبان، دهان، غدد، بزاق و حلق 6 تا 27 برابر)، سرطان بيني 2 مرتبه بيشتر)، گلو 12 مرتبه)، مري 8 تا 10 برابر)، حنجره 10 تا 18 برابر)، معده 2 تا 3 برابر)، كليه

5 برابر)، آلت تناسلي مرد 2 تا 3 برابر)، لوزالمعده 2 تا 5 برابر) مقعد 5 تا 6 مرتبه) وجود دارد.

آلودگى هاى زيست محيطى علت اغلب سرطان هاى دهان

يك متخصص بيمارى هاى دهان گفت: استفاده مداوم از دندان هاى مصنوعى سبب رشد ميكروارگانيسم ها به نام قارچ و ايجاد سرطان دهان مى شوند.

بنابراين افرادى كه داراى دندان هاى مصنوعى هستند بايد هنگام خوابيدن در شب آنها را در آب قرار دهند زيرا به علت خشك بودن دهان، رشد قارچ ها افزايش مى يابد.

دكتر محمد حسن اخوان كرباسى اظهار داشت: علت اغلب سرطان هاى دهان، آلودگى هاى زيست محيطى است كه با افزايش سن ابتلا به آن بيشتر مى شود.

وى گفت: سرطان دهان در ايالت متحده هشتمين علت مرگ و مير و در كشور هند سومين علت مرگ و در كشور ايران ?تا? درصد است.

دكتر كرباسى با اشاره به اين كه سرطان دهان در بين عموم زياد شناخته شده نيست، افزود: در صورت تشخيص اوليه، اين سرطان به خوبى جواب مى دهد ولى در صورت پيشرفت آن درمان دشوارتر مى شود. دكتر كرباسى در خصوص نحوه شروع اين بيمارى تصريح كرد: ضايعات پيش بدخيمى كه در دهان رخ مى دهد، مى تواند زمينه را براى ايجاد سرطان مستعد كند. بعضى از اين ضايعات مانند لكه هاى قرمز كه شناسايى آنها نيازمند مهارت خاصى بوده و در صورت شناسايى اين لكه ها تا ?? درصد سرطان وجود دارد. اما وجود لكه هاى سفيد از موارد ديگرى است كه حدود ? تا? درصد و در بعضى موارد ?? تا?? درصد آن باعث ايجاد سرطان مى شود.

وى

افزود: لكه هاى قرمز و سفيد با عادات افراد نسبت مستقيم دارد و رابطه آنها با دود تنباكو و سيگار شناسائى شده است و اگر با الكل همراه باشد تا ??? برابر احتمال سرطان را افزايش مى دهد.

دكتر كرباسى گفت: مهمترين جنبه در شناسايى سرطان هاى دهان يا ضايعات پيش بدخيمى اطلاع رسانى به افراد به ويژه در سنين ?? سال به بالاست كه بايد معاينات به طور مرتب و حداقل ? ماه يك بار اين معاينات حتى در افراد عادى انجام شود.

اين متخصص بيمارى هاى دهان در پايان متذكر شد: در صورتى كه افراد داراى سرطان هاى قبلى به ويژه سرطان پستان و پروستات باشند، متاستاز اين سرطان ها در استخوان هاى فك و دهان مى تواند باعث ايجاد سرطان دهان شود

ارتباطات اجتماعي موجب سلامت مغز مي شود

آخرين تحقيقات حاكي از آن است كه شيوه زندگي مانند ارتباطات اجتماعي و فعاليت هاي فكري و ورزش علاوه بر تاثيرگذاري بر قلب ، تاثير قابل توجهي نيز بر عملكردهاي شناختي مغز مي گذارد.

به گزارش سلامت نيوزبه نقل از رويترز، روز به روز بر شمار تحقيقاتي كه نشان مي دهد فعاليتها و شيوه زندگي بر مغز تاثير دارند افزوده مي شود و افرادي كه ارتباطات اجتماعي گسترده تري دارند از سلامت مغز و حافظه بهتري برخوردارند.

عوامل روحي مانند نگرش به زندگي و تعيين مسير زندگي ، استرس ، شادي و ورزش مي تواند باعث افزايش يا كاهش فشار خون ، احتمال ابتلا به ديابت و... شود اما تا كنون تصور مي شد اين مسائل صرفا بر قلب تاثير دارد، در صورتي كه اكنون مشخص شده به طور مستقيم بر

عملكردهاي شناختي و حافظه نيز موثر است.

از آنجا كه اختلال در فعاليت هاي طبيعي مغز موجب بروز عوارض بسياري مي شود اختلال در عملكردهاي شناختي موجب تضعيف حافظه شده و به تدريج آن را تحليل مي برد.

توانايي ، يادگيري مسائل را كاهش داده و بسياري از مهارت ها و واكنش ها به محركهاي خارجي را نيز محدود مي كند. پس مهارت هاي حركتي نيز تحت تاثير قرار مي گيرد و به همين علت احتمال ابتلا به آلزايمر و برخي ديگر از بيماريها را نيز افزايش مي دهد.

بنابراين بهتر است افراد در زندگي خود ارتباطات اجتماعي خود را گسترش دهند و با افزايش تعداد دوستان هم با ديد بهتري به زندگي نگاه كرده و هم موجب بهبود وضع سلامت خود شوند.

ظروف يكبار مصرف و تهديد سلامت جامعه

نويسنده: ناهيد جعفرپوركامي

بيمارى در كمين است

اين روزها تب استفاده از ظروف يكبار مصرف به قدرى فراگير و گسترده شده است كه برخى از مردم حتى در مهمانى هاى دوستانه خود ترجيح مى دهند براى صرفه جويى در وقت و انرژى خود از اين ظروف استفاده كنند و در سال هاى اخير شاهد افزايش روزافزون مغازه ها و فروشگاه هاى ظروف يكبار مصرف هستيم. اين در حالى است كه مسئولان بهداشت كشور به طور مداوم در مورد خطرات استفاده بى رويه از ظروف يكبار مصرف هشدار مى دهند.

« استفاده از ظروف يكبار مصرف خطر ابتلا به سرطان كبد را افزايش مى دهد. اين ظروف علاوه بر سمى بودن به دليل آزاد كردن ماده "مونومراستايرن” باعث ايجاد سرطان كبد مى شوند. مردم براى نوشيدنى هاى گرم از ليوان هاى كاغذى يا ظروف پلى استايرنى سفيد رنگ و براى نوشيدنى هاى سرد از ظروف پلى استايرنى بى رنگ و شفاف استفاده كنند و

از ريختن مواد داغ در ظروف يكبار مصرف خوددارى كنند.»

مهندس سيدرضا غلامي، رئيس اداره بهداشت مواد غذايى وزارت بهداشت و درمان هم با تاكيد بر استفاده از ظروف يكبار مصرف با رنگ شيرى و كدر و داراى مجوز وزارت بهداشت در مواقع لازم تصريح كرد: ظروف يكبار مصرف با رنگ شفاف، روشن و شيشه اى بايد براى مواد غذايى سرد استفاده شوند و تحت هيچ شرايطى نبايد براى توزيع مواد غذايى داغ از آنها استفاده كرد چون مواد غذايى داغ در ظروف يكبار مصرف با رنگ روشن و شيشه اى به علت ضعيف بودنشان موجب آزاد شدن موتومرها مى شود و اين مواد چون شيميايى هستند سلامت انسان ها را به مخاطره مى اندازند و سرطان زا هستند. وى در ادامه خاطر نشان كرد: اگر قرار است غذاهاى طبخ شده پس از دو ساعت ماندگارى در اين گونه ظروف مصرف شوند بايد غذا در شرايط مطلوب يعنى زير دماى 14 درجه يا بالاى 60 درجه نگه داشته شود. بهتر است اين مواد غذايى را روى شعله ملايم گاز قرار داد تا از آلودگى ثانوى جلوگيرى شود.

زمانى كه براى اولين بار ظروف يكبار مصرف وارد بازارها شدند همه نفس راحتى كشيدند و به خود وعده زندگى سالم تر و البته راحت ترى دادند. در حال حاضر سال هاست كه اين ظروف حتى در نذرى ها و سفره هاى ما جاى خود را باز كرده اند و از زمانى كه نذرى در سينى ها و ظروف فلزى در بين مردم پخش مى شد زمان زيادى گذشته است. كسانى كه حداقل يك وعده غذاى خود را در ادارات و سازمان ها مى خورند، از جمله كسانى هستند كه هر روز در معرض

خطرات اين ظروف قرار دارند، اما به راستى اين صرفه جويى ها در زمان و البته هزينه به چه بهايى انجام مى شود؟ سلامتى مصرف كنندگان؟

استفاده مكرر و نادرست از اين ظروف خطرات جدى به دنبال خواهد داشت. برخى از انواع پلاستيكى اين ظروف در دماى بالاتر از 140 درجه سانتيگراد منجر به بروز سرطان در افراد مى شود. با ريختن غذاى داغ و چرب در آنها، محيط خوبى براى رشد انواع ميكروب ها به وجود خواهد آمد. استفاده از ظروف پلى اتيلنى كه با علامت اختصارى )PE( و پروپيلينى )PP( و پلى استايرنى فوم دار )EPS( و )HIPS( نشان داده مى شوند و سفيد رنگ هستند، براى بسته بندى و نگهدارى محصولات لبني، روغن و سركه و مواد غذاى گرم و مرطوب بلامانع است اما براى نگهدارى غذاهاى داغ مثل آش و غيره مناسب نيستند. در ضمن ظروف پلى استايرنى شفاف )GPPS( براى نوشيدنى هاى سرد ساخته مى شوند و ريختن مواد داغ مثل چاى در آنها خطرناك است. اين در حالى است كه اغلب مردم از اين خطرات و موارد استفاده هر كدام از اين ظرف ها بى اطلاع هستند و لازم است اطلاعات مربوط به موارد مجاز استفاده وممنوعيت هاى آن به صورت پلمپ و يا اتيكت روى محصول درج شود.

مراقب ظروف غير استاندارد باشيد

دكتر نسرين السادات علوي، عضو هيئت علمى جهاد دانشگاهى مى گويد: اصولا ظروف يكبار مصرف براى يكبار استفاده ساخته شده اند، زيرا در صورت تكرار، شيارهاى بسيار كوچكى كه قابل رويت هم نيستند در آنها به وجود مى آيد كه علاوه بر مستعد كردن شخص به عفونت هاى دستگاه گوارش به علت آزاد كردن مولكول هاى آلى و صنعتى به داخل آب يا غذا، انسان را در معرض

انواع سرطان قرار مى دهند.

وى با اشاره به اينكه در فصل تابستان خيلى ها از بطرى هاى يكبار مصرف آب براى تهيه آب خنك از طريق يخ بستن آب استفاده مى كنند مى افزايد: ثابت شده است وقتى يخ درون ظروف يكبار مصرف آب مى شود از جداره بطرى مواد سرطان زا به درون آب آزاد مى شود.

وى گفت: فلاسك يا قمقمه براى حفظ خنكى آب وسيله اى مناسب تر و مطمئن تر است. اما همه داستان مضرات ظروف يكبار مصرف به همين جا ختم نمى شود. در كنار آنچه در مورد اين ظروف گفتيم، خطر استفاده از ظروف غير استاندارد هم هميشه در كمين مصرف كنندگان است. كارشناسان مسائل بهداشتى با هشدار نسبت به تاثيرات زيان بار توليد و مصرف بى رويه ظروف يكبار مصرف غير استاندارد مى گويند: با توجه به سبك و محكم بودن و فراوانى نايلون كه دليل اصلى گرايش زياد مردم به ظروف و به تبع آن توليد انبوه شان است، مسئولان بايد نظارت بيشترى نسبت به عملكرد واحدهاى توليدى ظروف يكبار مصرف داشته باشند و از ادامه كار واحدهاى توليدى بدون مجوز و پروانه بهداشتى جلوگيرى كنند. بررسى ها حاكى است درصد قابل ملاحظه اى از كارگاه هاى توليد كننده اين محصولات داراى مجوز مورد تائيد نيستند و به شكل غير قانونى از ضايعات بهره بردارى مى كنند و به دليل نبود كنترل كافى و دقيق انواع پلاستيك ها با مواد ديگر جمع آورى و بازيافت مى شوند.

چرا آب معدني؟

يكى ديگر از موارد استفاده فراوان از ظروف يكبار مصرف بسته بندى آب هاى معدنى در آنهاست. استفاده از بطرى ها، علاوه بر هزينه بالاى اقتصادي، آلودگى زيست محيطى را نيز تشديد مى كند كه در مقام مقايسه، استفاده از آب لوله كشى شهرى بسيار بهتر

و مقرون به صرفه تر است. بازيافت و نكات بهداشتى زباله ها نيز مسئله حائز اهميتى است كه حتى در تهران كه به ظاهر داراى سيستم بازيافت است با وجود صرف انرژى و هزينه بسيار امكان پذير نيست، چه رسد به شهرها و شهرستان ها كه غالبا از سيستم هاى بازيافت زباله اساسا بى بهره هستند. اين در حالى است كه اين بطرى ها و به طور كلى ظروف و بسته بندى هاى پلاستيكى درصد بالايى از زباله ها را در تهران و تمام شهرستان ها تشكيل مى دهند.

نمونه بارز آن توده هاى بطرى و ظروف يكبار مصرف شناور در سواحل شمال و جنوب كشور است، بويژه استان هاى شمالى كشور كه مدتهاست با بحران زباله روبرو هستند، گويى منظره اى از انواع زباله هاى شناور و پراكنده در گوشه و كنار قرار است جزئى لاينفك از چشم اندازهاى شهرى و طبيعى ما، نه فقط در در شهر و كوى و خيابان كه در جنگل و ساحل نيز باشد. طبق بررسى هاى انجام شده از سوى محافل پژوهشى جهاد از جمله موسسه ديده بان جهاني، محققان اين موسسه هشدار داده اند كه در صورت ادامه اين برداشت ها، رودخانه ها و جريان هاى محلى و سفره هاى آب زير زمينى براى پر كردن بطرى ها، رو به خشكى و نابودى مى گذارند. به راستى چرا ما تا اين حد وابسته به ظروف يكبار مصرف و پلاستيكى شده ايم، ظروفى كه سلامت فردى و عمومى جامعه را تهديد مى كند و زباله هاى آن به يكى از معضلات بشر امروز تبديل شده است.

اثرات مخرب كامپيوتر بروي سلامتي

با استفاده زياد از كامپيوتر مي توانيد به سندرم تونل مچ يا دردهاي گردن يا پشت مبتلا شويد. در اين مقاله مي خواهيم در مورد انواع بيماري هاي ناشي از حركات و فشارهاي

مكرر صحبت كنيم.

به نظر مي رسد كه تقريباً همه ي جوانب زندگي ما وابسته به استفاده از كامپيوتر است. به همين دليلي است كه امروزه بيماري هايي ناشي از فشارهاي تكراري يا RSL متداول تر شده است. يكي از مهمترين انواع اين بيماري ها سندرم تونل مچ و تاندونيت است. هرچند RSL هم مي تواند در مشكلات گردن، شانه و كمر و پشت بروز كند. استفاده از كامپيوتر بيش از چند ساعت در روز مي تواند باعث ابتلا به اين مشكلات شود. همچنين كيبوردهايي كه براي بالا بردن سرعت تايپ استفاده ميشوند و استفاده مداوم از موس مي تواند باعث صدمه زندن به تاندون ها، عصب ها و بافت هاي دست شود.

در مراحل اوليه، خستگي، بيحسي و ناراحتي عمومي در محل آسيب ديده احساس مي شود. خارش، سردي و بي حسي نيز در دست ها احساس مي شود. همچنين ممكن است احساس ناتواني و هماهنگي در دست ها كنيد. حتي ممكن است از فرط درد شب ها از خواب بيدار شويد و قسمت آسيب ديده نياز به ماساژ دادن پيدا كند. اين علائم معمولاً بعد از فعاليت طولاني رخ مي دهد و پس از اتمام كار خود به خود برطرف مي شود. هرچند در طول زمان ناحيه ي آسيب ديده حساس تر و آسيب پذيرتر ميشود و حتي فعاليتي غير مرتبط با آن ناحيه هم باعث بروز درد در آن شود. اگر اين عارضه مورد درمان قرار نگيرد، خيلي زود وخيم تر خواهد شد.

بهتر است اگر يكي از اين علائم را در خود مشاهده كرديد، سريعاً اين مسئله را با مشاور پزشكي

خود در ميان بگذاريد. درمان فوري احتمال عوارض وخيم تر را كاهش خواهد داد. بنا بر نواحي آسيب ديده، درمان RSL تركيبي از درمان ها، حتي شكسته بندي كردن مچ و دست است. در موارد وخيم تر ممكن است عمل جراحي هم مورد نياز باشد. نوع درمان و شدت آسيب ديدگي در هر بيمار متفاوت است.

راه هاي بسياري براي پيشگيري از اين آسيب ها وجود دارد. يكي از آن ها اين است كه مانيتور را دورتر و پايين از محل نشستن خود قرار دهيد. صندلي و كيبوردتان بايد طوري تنظيم شوند كه ران ها و ساعدتان روي هم قرار گيرند. اگر ارتفاع ميز مانع اين است، بهتر است كه كيبورد را روي پايتان قرار دهيد.

حتماً صاف بنشينيد و از غوز كردن پرهيز كنيد. نبايد طوري بنشينيد كه نياز باشد براي دسترسي به كيبورد يا خواندن آنچه روي مانيتور است به جلو خم شويد. هر از چند گاهي كمي جا به جا شويد يا بلند شده و كمي قدم بزنيد.

يكي از اشتباهات متداول اين است كه مراقب طريقه ي قرارگيريمان نيستيم، به ويژه قرار گرفتن مچ ها و پشتمان. مچتان نبايد هنگام تايپ كردن روي جايي قرار بگيرد يا خم شود. هر از چند گاهي به مچ ها بايد استراحت بدهيد.

يكي ديگر از اشتباهات در رابطه با استفاده از كيبورد هنگامي است كه مي خواهيم از بعضي دستورها مثلاً ‘CTRL-F’ يا ‘ALT-c’استفاده كنيم. در اين مواقع ممكن است بخواهيد از يك دست استفاده كرده و انگشتتان را براي تماس با دكمه ي ديگر امتداد بدهيد. استفاده ي مداوم و طولاني از اين

حركات ممكن است باعث بروز مشكل در دست ها و انگشتانتان شود. حتماً براي تايپ كردن از هر دو دستتان استفاده كنيد.

براي جلوگيري از مشكلات كمر و پشت، حتماً صاف پشت كامپيوتر بنشينيد. اگر لازم بود مي توانيد از يك بالشتك تكيه گاه هم استفاده كنيد. هر از چند گاهي وضعيت نشستن خود را بررسي كنيد.

هنگام تايپ كردن از فونت مناسب استفاده كنيد تا نيازي نباشد كه براي خواندن مطالب به جلو خم شويد يا قوز كنيد. از رنگ هاي مناسب نيز استفاده نماييد تا باعث ناراحتي چشمانتان نشود.

قرار دادن دستگاه موس نزديك به كيبورد نيز مي تواند از بعضي ناراحتي ها و مشكلات مربوط به گردن و شانه جلوگيري كند.

هنگام استفاده از بازي هاي كامپيوتري نيز رعايت اين نكات ضروري است.

بالا بردن قدرت و انعطاف بدني، ميزان خستگي بدن را كاهش مي دهد. پس همواره ورزش كنيد.

بعد از اتمام يك روز بلند كاري، در يك وان آب گرم دراز بكشيد، يا دوش آب گرم بگيريد. اين خستگي شما را از بين خواهد برد.

اين موارد را براي فرزندانتان نيز رعايت كنيد و حتماً به آنها خاطر نشان شويد كه اين نكات را رعايت كنند تا مشكلي ايجاد نشود .

روش هاي ساده براي كاهش وزن

كاهش وزن نياز به تغيير در نحوه غذاخوردن ، ميزان ورزش و نحوه تفكر در مورد غذا دارد .

اگر روند كاهش وزن را به اهداف و قدمهاي كوچكتري تجزيه كنيد به موفقيت بيشتري مي رسيد .

كارشناسان معتقدند كه انجام تغييرات كم و كوچك در يك زمان يك استراتژي بزرگ و مهم بوده و اين روند خسته

كننده نبوده و باعث كاهش وزن آهسته تر و مداومتري مي شود .

به ياد داشته باشيد كه در مسابقه كاهش وزن كسي برنده مي شود كه آهسته و مداوم حركت كند . اين نوع حركت به شما كمك مي كند كه به هدف خود رسيده و آن را حفظ كنيد .

زمانيكه مي خواهيد برنامه كاهش وزن را شروع كنيد در ابتدا كار سختي به نظر مي رسد درحاليكه اقدامات كوچك تبديل به عادت شده و نهايتاً طي تمام مسير خسته كننده و نااميد كننده نخواهد بود .

نكات مهم در مورد تغييرات كوچك تغذيه اي :

?- تا مي توانيد آب زياد مصرف كنيد . ( پوست شما نيز ظاهر خوبي پيدا مي كند )

? - در رستوران نصف غذا سفارش دهيد يا يك غذا را براي ? نفر سفارش دهيد .

? - تا حد امكان از غذاهاي سرخ كردني استفاده نكنيد .

? - براي صرف چاي و قهوه از شكر استفاده نكنيد ، يا شكر كمي مصرف كنيد .

? - همراه با ساندويچ بجاي چيپس از سبزيجات استفاده كنيد .

? - سعي كنيد انرژي و كالري مورد نياز را از نوشيدني ها تأمين نكنيد چون استفاده از غذا باعث احساس پري نيز مي شود .

? - بجاي اينكه سس را روي سالاد بريزيد چنگال خود را در سس فرو كنيد به مرور متوجه مي شويد كه با ميزان كمتري از سس نيز مي توانيد از سالاد لذت ببريد .

? - به جاي غذاهاي پر انرژي مورد علاقه خود از غذاهاي با انرژي كمتر استفاده كنيد

.

? - اگر غذايي را دوست نداريد آن را نخوريد .

?? - هميشه غذا را در بشقاب بريزيد تا متوجه باشيد كه چه مقدار غذا مي خوريد .

?? - صبحانه را ولو اندك بخوريد .

?? - برچسب غذاها را بخوانيد و ميزان كالري مواد غذائي را كنترل كنيد .

?? - هميشه به غذاهايتان سبزي اضافه كنيد .

?? - به مهمانان غذا بدهيد تا به منزل خود ببرند .

نكات مهم در مورد انجام فعاليتهاي ورزشي :

? - حتي المقدور به جاي آسانسور يا پله برقي از پله معمولي استفاده كنيد .

? - ورزش را يك اولويت قرار دهيد نه يك گرفتاري و سختي

? - دورتر از مقصد خود ماشين را پارك كنيد تا مجبور شويد مقداري پياده روي كنيد .

? - به كارهاي روزانه خسته كننده منزل مثل برف پارو كردن ، نظافت منزل ، خريد منزل به شكل يك موقعيت براي افزايش فعاليت نگاه كنيد .

? - زمانيكه محتويات چرخ حمل مواد خريداري شده را به ماشين منتقل كرديد چرخ را به فروشگاه برگردانيد .

? - اگر از وسايل نقليه عمومي استفاده مي كنيد يك ايستگاه زودتر پياده شويد .

? - با يك دوست ورزش كنيد

نيترات و نقش آن درسلامتي جامعه

نويسنده:مهدي صادقي پورمروي

مصرف بيش از حد كودهاي ازته باعث افزايش غلظت نيترات در اندام هاي قابل مصرف سبزي ها مي شود. بسياري از سبزي ها ازت نيتراته را درخود جمع مي نمايند. ازت نيتراته براي گياهان سمي نبوده ولي براي اشخاصي كه از اين گونه سبزي ها مصرف مي كنند مضر مي باشد (ملكوتي

و همكاران. 1383). تجمع نيترات درگياهان يك پديده طبيعي بوده و هنگامي رخ مي دهد كه تجمع نيترات در گياه بيشتر از كاهش آن در اثر جذب و تحليل باشد. تحليل نيترات به وسيله گياهان تحت تاثير مواد معدني به ويژه موليبدن است. موليبدن از اجزاي اصلي نيترات ريداكتاز است. وقتي كمبود موليبدن وجود داشته باشد نيترات جمع شده و مقدار تركيبات ازت آمينه محلول به علت فقدان آمونياك براي ساخته شدن اسيد آمينه نقصان مي يابد. نيترات نه تنها به عنوان يك كود شيميايي، بلكه به عنوان تهديد كننده سلامت انسان و محيط اطراف بشر نيز تلقي مي شود. گياهان در صورت بالا بودن غلظت نيترات در خاك، قادرند بيش از نياز متابوليكي خود، آن را جذب كنند و در سيتوپلاسم و واكوئل هاي سلول هاي خاصي به ويژه در شب تجمع دهند. بالا بودن غلظت نيترات در اندام هاي قابل مصرف سبزيها و علوفه و در آب آشاميدني انواعي از مسموميت ها را تا حد مرگ در دام ها، توليد بيماري كم خوني متموگلوبينميا (Methmoglobinemia) در اطفال و نيتروزآمين (كه ماده سرطانزايي است) را در بزرگسالان به وجود مي آورد. زيادي غلظت نيترات در درون گياه براي آن زيان آور نيست. مسموميت ناشي از مصرف اسفناجي كه محتواي ازت نيتراته فراواني بود در نوزادان گزارش شده است.

آخرين مرگ و مير شايع در انگلستان درسال 1950 مربوط به غلظت 250ميلي گرم نيترات در هر ليتر آب آشاميدني اعلام شده است. نياز روزانه انسان به نيترات به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن بالغ بر 5 ميلي گرم مي باشد. به عبارتي فردي كه 70 كيلوگرم

وزن دارد مي تواند در روز تا حد 350ميلي گرم نيترات از منابع مختلف غذايي و آب مصرف كند.

مصرف كود ازت براي سبزيجات: انواع سبزي ها (كاهو، اسفناج، جعفري) كشت شده درخاك آهكي با مواد آلي كمتر از يك درصد، مقدار كود ازته مصرفي نبايد بيش از 400 كيلوگرم اوره در هكتار مصرف شود.

جذب ازت توسط گياه: حدود 90 درصد ازتي كه توسط گياه جذب مي شود به صورت يون نيترات در مي آيد.

سبزيجات برداشت شده در صبح حتي تا 50 درصد نيترات بيشتري از همان نمونه ها كه عصر برداشت شده بودند داشتند. سبزيجاتي كه معمولا ميوه و گل آن ها مورد استفاده قرار مي گيرد داراي نيترات كمتري هستند ولي غلظت بالاي نيترات در سبزي ها زماني كه برگ ها، دمبرگ ها و ساقه ها، ماده غذايي را تشكيل دهند، وجود دارد. فقط 30تا 40 درصد كدهاي ازته اضافه شده به خاك توسط گياه جذب و بازيافت مي شوند.

بيلان نيترات: در يك بررسي در آمريكا مشخص شد مقدار ازت افزوده شده به خاك به مراتب بيشتر از ميزان ازتي است كه بوسيله محصول جذب مي شود. بدين ترتيب، مازاد آن به آب هاي زير زميني و سطحي وارد مي شود.

كنسرو: غلظت نيترات در سبزي هاي كنسرو شده معمولا خيلي كم ولي در سبزي هاي تازه بيشتر است. غلظت نيترات در اسفناج هاي كنسرو شده 40 درصد كمتر از اسفناج هاي تازه است زيرا زماني كه فرايند كنسرو كردن انجام مي گيرد شستشوي نيترات به وجود آمده و مقدار زيادي از نيترات در بخش مايع اسفناج پخته باقي مي ماند.

نيترات و نقش...

غلظت نيترات در

بخش جامد سبزي هاي قوطي شده 50 درصد غلظت نيترات در سبزي هاي تازه بوده و غلظت نيترات در سبزي هاي يخچالي بين اين د و مي باشد.

پختن: در صورت پختن سبزي هاي غلظت نيترات آنها كاهش مي يابد.

زمان برداشت سبزي ها: غلظت نيترات در سبزي ها بين ساعت 4 تا 8 صبح بالاترين ميزان و در 4 بعدازظهر در كمترين مقدار مي باشد.

اسفناج برگ چروكيده: اسفناج برگ چروكيده بطور قابل ملاحظه اي نيترات بيشتري از نوع برگ صاف دارد چون فعاليت آنزيم كاهش دهنده نيترات در نوع برگ صاف زياد بوده و مقدار ماده خشك بيشتري نيز دارند.

سبزي هاي زودرس: سبزي هاي زودرس بطور قابل ملاحظه اي نيترات بيشتري نسبت به ديررس همان نوع دارند.

جذب ازت توسط گياه: جذب ازت از راه ريشه بدون هيچ تقدمي در جذب يكي از اين دو شكل صورت مي گيرد. مهم ترين تفاوت در جذب نيترات و آمونيم در حساسيت آنها نسبت به پ هاش مي باشد. ازت آمونيومي در پ هاش خنثي به بهترين وجه جذب مي شود و با كاهش پ هاش تسريع مي يابد. جذب غالب با توجه به پ هاش خاك هاي آهكي ايران به صورت يون نيترات مي باشد. كودهاي ازته بعد از مصرف در خاك تحت تاثير باكتري هاي خاك نظير نيتروزوموناس و نيتروباكتر به نيترات تبديل مي شوند. در حالت عادي گياه بعد از جذب نيترات آن را در ريشه احيا و به تركيبات آمونياكي تبديل مي كند. آنگاه اين تركيبات از طريق سيستم آوندي به قسمت هاي مختلف گياه منتقل شده و در فرايندهايي كه نياز به ازت دارند به

كار گرفته مي شوند. چنانچه ميزان نيترات خاك به دليل مصرف بيش از حد كودهاي ازته افزايش يابد گياه توانايي لازم براي احياي اين ماده را نداشته و اين تركيب با مكانيزم انتقال توده اي و از طريق سيستم آوندي وارد اندام هاي گياه مي شود.

كاهش مصرف كود ازته:

در برخي كشورهاي توسعه يافته با استفاده از مدل كامپيوتري و دستگاه كلروفيل متر، ميزان مصرف كودهاي ازتي را 20-15 درصد كاهش داده اند.

منابع مورد استفاده

ملكوتي، م.ج.،ا.باي بوردي.، و س.ج. طباطبايي. .1383 مصرف بهينه كود گامي موثر در افزايش عملكرد، بهبود كيفيت و كاهش آلاينده ها در محصولات سبزي و صيفي و ارتقاي سطح سلامت جامعه. نشر علوم كشاورزي. چاپ اول.

Lorenz OA Potential nitrate levels in edible plant parts University of California USA 1976

Malakouti MJ and A Bybordi 1999 Effects of K. Zn and Mn on the reduction of nitrate and cadmium in potato tubers 14 th EAPR conference Sorrento Italy

SCF Scientific Committee on Food Opinion on nitrate and nitrite expressed on 22 September 1995 زAnnex 4 to Documental. 561195.95 European Commission Eds Brussels p 34 1995

The Commission of the European Communities Commission regulation EC No 197.97 Setting maximum levels for certainb contaminants in foodstuffs Official Journal of the European Communities N 31: 48-50 1997

نكات ايمني بخاري هاي بدون دودكش

منبع:http://salamatiran.com

درباره اين بخاري هاي گرم تر، كوچك تر اما خطرناك تر چه مي دانيد؟

اين روزها زندگي در خانه هاي كوچك با متراژ كم سبب شده تا استقبال از وسايل كوچك و كم حجم بيشتر شود. بخاري هاي بدون دودكش هم نمونه اي از اين وسايل است كه در فصل سرد به دليل حجم كم و گرمادهي بيشتر مورد استقبال قرار

گرفته و مي گيرد. علاوه بر حجم كم، نصب و حمل و نقل آسان، راندمان بالا و صرفه جويي در مصرف سوخت هم از نكات مثبت اين بخاري ها است. اما كارشناسان ايمني و استاندارد مي گويند نبايد از اين بخاري ها در اتاق خواب، حمام و انباري و فضاهاي بسته و بدون تهويه استفاده كرد. بخاري هاي گازي بدون دودكش يكي از وسايل گرمازايي است كه استفاده نادرست از آنها خطرناك است. به همين علت اطلاعات و نكات ايمني مربوط به اين بخاري ها را با هم مرور مي كنيم و پرسش هاي رايج درباره اين محصول را پاسخ مي دهيم.

1) هنگام استفاده از بخاري هاي بدون دودكش چه نكاتي را بايد در نظر گرفت؟

اول اينكه به حجم و فضاي اتاق و محلي كه بخاري نصب مي شود، توجه كرد. اتاقي كه بخاري در آن نصب مي شود بايد به اندازه كافي بزرگ باشد، به عنوان مثال يك بخاري با ظرفيت 4 هزار و 200 كيلوكالري يا 5 كيلووات به اتاقي با حجم حداقل 100 مترمكعب يعني چيزي حدود 30 مترمربع فضا نياز دارد. اين نكته هم بايد مورد توجه قرار گيرد كه در هيچ شرايطي استفاده از بخاري هاي بدون دودكش در فضايي كمتر از 15 مترمكعب توصيه نمي شود.

دوم اينكه علاوه بر اين فضا بايد به حجم هواي تازه هم توجه كرد و به ازاي هر كيلووات، دريچه اي به اندازه 5×5 سانتي متر در نظر گرفت. يعني براي يك بخاري با ظرفيت 4 هزار و 200 كيلوكالري يا 5 كيلووات بايد دريچه اي به مساحت 25×5 سانتي متر كه به هواي تازه راه داشته باشد در نظر گرفت. اين دريچه بايد هم زمان با روشن بودن بخاري، باز باشد. هيچ گازي

بدون اكسيژن نمي سوزد و اگر هواي تازه تامين نشود، در اثر سوخت گاز، اكسيژن فضا به شدت پايين آمده و مونوكسيد و دي اكسيد كربن بالا مي رود و مسموميت و گازگرفتگي اتفاق مي افتد.

2) در چه محل هايي نبايد از اين بخاري ها استفاده كرد؟

نصب و استفاده اين نوع بخاري در اتاق خواب، حمام، اتاق هاي زير شيرواني، فضاي زير پله، انباري، شيرخوارگاه ها، مهدهاي كودك و مراكز نگهداري كودكان، اتاق بازي بچه و فضاهاي محدود، كوچك و بدون تهويه غيرمجاز است.

3) اين بخا ري ها واقعا گرماي بيشتري توليد مي كنند؟

معمولا ظرفيت حرارتي اين بخاري ها كمتر از بخاري هاي دودكش دار است و طبق استاندارد ظرفيت حرارتي آنها نبايد از 7 هزار و 200 كيلوكالري در ساعت بيشتر باشد. در بخاري هاي دودكش دار هواي گرم ناشي از محصولات احتراق كه گرماي بسيار زيادي هم دارند، از طريق دودكش به بيرون هدايت مي شود اما در اين بخاري ها اين مواد كه حاوي گازهاي گرم محصولات احتراق، اكسيژن كم و مونوكسيد و دي اكسيدكربن بسيار زياد است، در داخل اتاق مي ماند و دماي اتاق را بالا مي برد.

4) درباره بخاري هاي مجهز به سيستم ODS باز هم جاي نگراني وجود دارد؟

ODS تنها يك وسيله ايمني است و طبق استاندارد تمام بخاري هاي بدون دودكش بايد به اين سيستم مجهز باشند. اين سيستم ميزان اكسيژن هواي اتاق را مي سنجد و اگر غلظت اكسيژن به كمتر از 18 درصد برسد، جريان گاز را قطع كرده و بخاري را خاموش مي كند. نكته مهم اين است كه مجهز بودن دستگاه به وسيله ايمني خطر را نفي نمي كند. سيستم ODS مانند ترمز ماشين است. همان طور كه وجود ترمز در خودرو خطر راندن با سرعت بالا را

از بين نمي برد، وجود اين سيستم هم خطر را رفع نمي كند.

5) بخاري هاي غيراستاندارد در بازار وجود دارد؟

معاونت نظارت بر اجراي استاندارد موسسه استاندراد و تحقيقات صنعتي با اجراي طرح جامع نظارت بر بازار، تمام محصولات مشمول مقررات اجباري استاندارد از جمله بخاري هاي گازسوز موجود در بازار را بررسي مي كند و محصولات فاقد علامت استاندارد و بدون كيفيت را توقيف كرده و با توليدكنندگان و فروشندگان اين محصولات برخورد مي كند. بخاري هاي بدون دودكش هم شامل قانون استاندارد اجباري هستند و كافي است مردم هنگام خريد به نشان استاندارد روي كالا توجه كنند.

قتل در آرامش

مسموميت با گاز منواكسيدكربن

گاز منو اكسيد كربن بي رنگ و بي بو بوده كه بر اثر احتراق ناقص توليد مي شود؛ به طوري كه بخاري، آبگرمكن، شومينه و اجاق گازها به علت سيستم تهويه نامناسب (دودكش) عامل مسموميت با گاز منو اكسيد كربن (Co) مي شود.

اصول ايمني و پيشگيري از گاز گرفتگي و مسموميت با منواكسيد كربن

كنترل و انسداد منافذ مسير دودكش قبل از راه اندازي بخاري بهترين راه پيشگيري از بروز حوادث مسموميت به شمار مي رود و دقت و توجه به داغ بودن دودكش نيز بهترين آزمايش سلامت دودكش است.

همچنين داشتن كلاهك مخصوص براي دودكش در پشت بامها براي جلوگيري از عدم بروز خاموشي بخاري و به دنبال آن انتشار گاز«CO» اهميت بالايي دارد. فراموش نكنيد استفاده از وسايل گرمايشي استاندارد در پيشگيري از اين مسموميت از اهميت بالايي برخوردار است و بخاريهاي بدون دودكش به هيچ عنوان از توليد گاز «CO» جلوگيري نمي كند.

پيشگيري از مسموميت با گاز «CO» بسيار ساده است

- استفاده

از وسايل گرمايشي استاندارد در پيشگيري از اين مسموميت از اهميت بالايي برخوردار است و بخاريهاي بدون دودكش به هيچ عنوان از توليد گاز «CO» جلوگيري نمي كند.

- كنترل و انسداد منافذ مسير دودكش قبل از راه اندازي بخاري بهترين راه پيشگيري از بروز حوادث مسموميت به شمار مي رود .

- دقت و توجه به داغ بودن دودكش نيز بهترين آزمايش سلامت دودكش است. اگر لوله دودكش بخاري شما سرد است دليل آن خارج نشدن محصولات احتراق و گازهاي سمي از دودكش است. دراين صورت بايد ضمن رفع نقص، به طور موقت با بازكردن قسمتي ازدر يا پنجره، تهويه در محيط ايجاد نماييد.

- همچنين داشتن كلاهك مخصوص براي دودكش در پشت بامها براي جلوگيري از عدم بروز خاموشي بخاري و به دنبال آن انتشار گاز «CO» اهميت بالايي دارد.

- رنگ شعله بخاري و وسايل پخت و پز بايد آبي باشد و چنانچه رنگ شعله قرمز، زرد و يا نارنجي باشد، حتماً نقص در سوخت رساني و كمبود اكسيژن در محيط است كه سريعاً بايد تعمير و سوخت رساني شود. اگر رنگ شعله بخاري آبي نباشد ممكن است هواي كافي به بخاري نرسيده و توليد گاز منواكسيد كربن كند.

- در صورت استفاده از وسايل گرمايشي مانند بخاري و شومينه، نبايد تمامي روزنه هاي جريان هوا در منزل و بويژه اتاق خواب مسدود شود.

- از نصب آبگرمكن در حمام، روشن كردن شعله هاي اجاق گاز در آشپزخانه براي گرم نگه داشتن محيط داخل خانه، جداً خودداري كرد.

- شومينه مشترك براي چند واحد در صورت كوچك بودن اندازه مجراي خروجي و

لوله كشي آن باعث برگشت دود از شومينه روشن طبقات پايين به داخل آپارتمان در شومينه خاموش طبقات بالاتر مي گردد.

- انتهاي تمامي دودكشها بايد حداقل يك متر از سطح بام و حداقل يك متر از ديوار جانبي بام فاصله داشته و داراي كلاهك مخصوص (به شكل H) باشد.

- دودكش واتصالات آن بايد از جنس مقاوم و بدون هيچ گونه منفذ يا نشتي در تمام آن باشد و به كارگيري لوله هاي آكاردئوني آلومينيومي مجاز نيست.

- شيب لوله هاي افقي درداخل واحدها بايد مثبت و رو به بالا و ارتفاع عمودي لوله در بيرون حداقل سه برابر طول افقي آن باشد.

- قطر لوله دودكش بايد مساوي يا بزرگتر از قطر لوله خروجي دستگاه گازسوز باشد.

- اگر فضاي خود را با شوفاژ و سيستم حرارت مركزي گرم مي كنيد، درزبندي و بستن منافذ به منظور جلوگيري از اتلاف حرارتي بلاملانع مي باشد.

- در صورتي كه از بخاريهاي گازسوز به منظور گرمايش محيط استفاده مي كنيد، حتما مختصري تهويه از طريق در يا پنجره در فضا ايجاد نمائيد و از درزبندي و بستن كامل منافذ خودداري كنيد.

- از قراردادن لوله خروجي بخاري به داخل ظرف آب جداً خودداري كنيد.

- از به كار بردن وسايل گرمايشي بدون نصب دودكش و يا داراي نقص در دودكش جداً خودداري كنيد.

- آبگرمكن هاي ديواري گازي اگر به مدت طولاني روشن باشند، خطرناك مي شوند.

- به كارگيري آبگرمكن هاي ديواري در فضاهاي بسته يا مكانهاي بدون جريان هوا مجاز نيست.

- هر وسيله گازسوز بايد داراي يك دودكش مستقل و منتهي به

فضاي بيرون باشد.

- تمام مسير دودكشها را به منظور اطمينان از هدايت مناسب محصولات احتراق به فضاي بيرون كنترل كنيد.

- هيچ گاه از كباب پز يا منقل درون خانه، گاراژ يا محوطه بسته استفاده نكنيد.

- هيچ گاه از چراغ يا بخاري نفتي يا گازي كه بدون دودكش است، درون خانه، بخصوص هنگام خواب استفاده نكنيد.

- درون خانه، بويژه در محل خوابتان دستگاه هشدار مونواكسيد كربن نصب كنيد.

- تعمير وسايل گرمايشي توسط افراد غير مجرب و بي تجربه و يا نصب آنها توسط افراد خانواده باعث ايجاد خطر مي شود.

علايم مسموميت با گاز منواكسيد كربن

علايم مسموميت با منواكسيد كربن مي تواند طيف وسيعي از علايم را شامل گردد كه در بيماريهاي مختلفي ديده مي شود. متأسفانه بسياري از اين علايم شبيه به علايم سرماخوردگي است و بسياري از افراد فكر مي كنند به دليل سردي هوا دچار سرماخوردگي شده اند سعي مي كنند كه بخوابند.ابتلاي تمام افراد خانواده به علايمي شبيه به آنفلوانزا و بروز مسموميت در افراد ديده مي شود.

سردرد، ضعف جسماني، سرگيجه و بي قراري، تهوع و استفراغ، خميازه كشيدن بيش از حد و كاهش ديد از علايم عمومي مسموميتها با منواكسيد كربن هستند.

همچنين حالت خواب آلودگي شديد، كسلي، خستگي و كاهش قدرت عضلاني از جمله علايم اوليه مسموميت در افراد به شمار مي روند. چنانچه افراد در اين مرحله متوجه چنين علايمي شدند، با خارج شدن از فضاي آلوده مي توانند از پيشرفت مسموميت پيشگيري كنند.

علايم مراحل پاياني و نزديك به مرگ:

كبودي دست، دور لبها و نوك انگشتان از علايم پاياني مسموميت

با گاز «CO» به شمار مي روند كه در نهايت فرد دچار تنگي نفس شده و فوت مي كند.

گروه هاي در معرض خطر

تمامي افراد در معرض خطر قرار دارند، ولي كودكان، زنان باردار و سالمندان جزو گروه آسيب پذير و در معرض خطر بيشتري با منواكسيد كربن هستند و علايم مسموميت در آنان سريع و با شدت بيشتري ايجاد مي شود. همچنين غلظت گاز منواكسيد كربن در فضاي اتاق در ايجاد مسموميت بسيار مؤثر است.

چگونگي برخورد با افراد مسموم شده با گاز منواكسيد كربن

- فرد مسموم را از محيط آلوده به هواي آزاد منتقل كنيد

- يقه پيراهن و كمربند و لباسهاي تنگ فرد مسموم را باز كنيد

- درصورت امكان اكسيژن دهي، به فرد مسموم انجام شود

- باز نگه داشتن راههاي هوايي و تماس با اورژانس 115در مراحل بعدي درماني بايد مورد توجه قرار گيرد

به ياد داشته باشيد كه خارج كردن افراد مصدوم از محيط آلوده و قرار گرفتن در محيط باز از مهمترين اقدامات پيشگيرانه به شمار مي آيد.

مجاورت با مواد كپك زده موجب ابتلاي افراد به افسردگ

بررسي ها نشان داده ، افرادي كه در مجاورت مكانهاي آلوده و مرطوب زندگي مي كنند با توجه به اينكه احتمال رشد كپكها در اين نواحي بيشتر است بيشتر دچار افسردگي مي شوند.

به گزارش سلامت نيوز به نقل ازمهر ، بررسي محققان از وضعيت سلامتي مردم در چندين شهر در شرق و غرب اروپا نشان مي دهد ، البته فقط زندگي در مكانهاي مرطوب موجب بروز اين عارضه نمي شود اما بي توجهي نسبت به آلودگي ها و كپكها موجب افزايش افسردگي در افراد مي شود.

بر

اساس اين گزارش ، اما با اين وجود هنوز براي اعلام نظر قطعي در مورد رابط ميان آلودگي ها و رطوبت با افسردگي زود است و نياز به بررسي هاي بيشتري در اين زمينه مي باشد.

مدير تحقيقات دانشگاه براون در اين مورد اعلام كرده است كه برخي از شواهد علمي اوليه نشان مي دهد كه تماس زياد با كپك مي تواند منجر به ابتلا به افسردگي شود.

ده عادت مهم مخرب مغز

? - عدم مصرف صبحانه : افرادي كه صبحانه نمي خورند سطح قندخون پائين تري خواهند داشت ، اين مسئله منجر به نرسيدن مقدار كافي مواد غذائي به مغز و در نتيجه دژنراسيون ( تحليل بافت ) مغز خواهد شد .

? - پرخوري : پرخوري باعث سفتي شريانهاي مغزي و در نتيجه منجر به كاهش قدرت مغز مي شود .

? - دخانيات : مصرف دخانيات باعث چروكيدگي متعدد مغز و در نتيجه بيماري آلزايمر مي شود .

? - مصرف زياد قند : مصرف زياد قند مي تواند باعث تداخل در جذب پروتئين ها و ساير مواد غذائي و در نتيجه سوء تغذيه شده و باعث اختلال در تكامل مغز شود .

? - آلودگي هوا : مغز بزرگترين عضو مصرف كننده اكسيژن در بدن ما است . هواي استنشاقي آلوده باعث كاهش اكسيژن رساني به مغز و در نتيجه كاهش كارائي مغز خواهد شد .

? - كم خوابي : خواب به مغز ما اجازه استراحت مي دهد . محروميت از خواب به مدت طولاني باعث تسريع مرگ سلولهاي مغزي مي شود .

? - پوشاندن سر هنگام خواب : خوابيدن با سر پوشيده باعث افزايش

غلظت دي اكسيدكرين و كاهش غلظت اكسيژن شده كه مي تواند منجر به اثرات مخرب مغزي شود .

? - كاركردن سخت فكري در طي بيماريها : كار فكري زياد يا مطالعه در هنگام بيماري منجر به كاهش كارائي مغز و افزايش صدمه به مغز مي شود .

? - فقدان تحريك فكري : تفكر بهترين راه تمرين مغز است . فقدان فعاليت فكري مي تواند باعث چروكيدگي مغز شود .

?? - بندرت صحبت كردن : مكالمه هوشمندانه باعث تسريع كارائي مغز مي شود

چگونه بهتر بشينيم

صاف نشستن روشي است كه والدين همواره به كودكان متذكر مي شوند و سالهاست كه اين مدل نشستن، بر مبناي اين تئوري كه قرار گيري بالاتنه در هر حالتي به جز 90 درجه، فشار كاذب به كمر وارد مي كند، توصيه گرديده است.

اما نتايج تحقيقات اخير نشان مي دهد كه اين روش چندان دور از اشكال نيست؛ هر چند والدين ممكن است تاكيد داشته باشند صاف نشستن در حالتي كه ران ها موازي با زمين قرار دارند، بهترين روش است. مطالعات جديد نشان داده كه اين حالت فشار را بر مهره هاي انتهايي كمر افزايش مي دهد.

سي سال پيش دانشمندان با استفاده از سرنگ هايي كه در پشت افراد داوطلب وارد مي كردند، ميزان فشاري را كه در حالات مختلف نشستن به كمر آنها وارد مي شد، اندازه مي گرفتند.

در آن زمان دانشمندان به اين نتيجه رسيدند كه تكيه دادن و زاويه نود درجه ايده آل ترين حالتي است كه شدت فشار مضر براي كمر را تا حد ممكن كاهش مي دهد. كليه تحقيقات ديگري نيز كه تا

به امروز در اين زمينه انجام شده، به نوعي تاكيدي بر صحت اين امر بوده است.

اما اكنون در سال 2006، طي تحقيقاتي كه با دستگاههاي پيشرفته تر انجام شده است، اعضاي يك تيم تحقيقاتي، 22 فرد داوطلب را در دانشگاه ابردين (Aberdeen) اسكاتلند، در سه حالت مختلف نشستن، مورد آزمايش قرار داده اند. در حالت اول بالاتنه به جلو خم شده و نسبت به رانها زاويه حاده تشكيل داده و در حالت دوم بالاتنه كاملا صاف و با ران ها زاويه 90 درجه ساخته است.

اين دو حالت بيشترين حركت را در ستون فقرات ايجاد كرده و با فشار زيادي كه به اين ناحيه وارد مي كنند، باعث مي شوند ماده داخل مهره هاي ستون فقرات در يك خط قرار نگيرد و از فرم اصلي اش خارج شود.

در حالت سوم، افراد با زاويه 135 درجه به عقب تكيه دادند، در حاليكه پاهايشان بر روي زمين قرار داشت و با رانها زاويه منفرجه ساختند. اين حالت كمترين آسيب را به مهره ها، كمر و ستون فقرات وارد مي كند.

بر طبق نتيجه بدست آمده از اين مطالعات، نشستن در حالتي كه شخص به پشت تكيه داده و زاويه بين رانها و كمرش بيشتر از 90 درجه باشد، بسيار مناسب تر از حالتي است كه فرد با زاويه 90 درجه بنشيند.

به طور خلاصه مي توان گفت : "نشستن با زاويه 90 درجه به كمر فشار مي آورد، تكيه دادن به عقب و متمايل كردن كمر به سمت پشت، كمترين آسيب را به ستون فقرات وارد مي كند."

تأثير انجماد بر كيفيت مواد غذايي

بسته بندي مواد

س: چه نوع

پوششي براي بسته بندي مواد غذايي مناسب است؟

ج: پوشش بسته بندي بايد ضد رطوبت و تبخير باشد، با دوام بوده و چكه نكند. در دماي پايين چروك نشده و شكننده نشود. در برابر روغن، چربي غذا و يا آب مقاومت نمايد. از جذب طعم و يا بوي سايرغذاها جلوگيري نمايد. به سادگي بسته و سفت شود و به راحتي علامتگذاري گردد. وسايل بسته بندي خوب شامل: ظروف محكم از جنس آلومينيوم و شيشه و پلاستيك، مقواهاي ضخيم و موم اندود، كيسه هاي نايلوني و ورق هاي بسته بندي ضد رطوبت/ تبخير و كاغذهاي سلفون مخصوص منجمد كردن مي باشد.

س: آيا از فويل آلومينيومي مي توان به عنوان بسته بندي فريزر استفاده كرد؟

ج: از فويل هاي آلومينيوم ضخيم مي توان به عنوان بسته بندي استفاده كرد، زيرا مي توان آن را به سادگي پاره يا سوراخ كرد. عاقلانه است كه از يك لايه اضافي هم استفاده نماييد. فويل هاي آلومينيومي نازك(نوع خانگي) براي انجماد مواد غذايي مناسب نمي باشند، زيرا به راحتي پاره مي شوند.

س: آيا كاغذهاي مومي براي پوشش، بسته بندي مناسب هستند؟

ج: خير، كاغذهاي مومي ضدتبخير و رطوبت نيستند.

س: آيا مي توان از كيسه هاي پلاستيكي زيب دار براي پوشش استفاده كرد؟

ج: بله، در صورتي كه براي فريزر طراحي شده و بر روي جعبه آنها عبارت "براي استفاده در فريزر" درج شده باشد.

س: آيا مي توان از كارتن هاي پنير يا ظروف شير براي انجماد مواد غذايي استفاده نمود؟

ج: كارتن هاي مقوايي پنير، خامه يا شير به طور كامل ضد رطوبت و تبخير نبوده و

براي انجماد طولاني مدت در فريزر مناسب نيستند.

بهترين دما براي نگهداري مواد غذايي در فريزر صفر درجه فارنهايت ( 17- درجه سانتيگراد ) است.

س: در صورتي كه سبزيجات را حرارت نداده باشيم، آيا مي توان با خيال راحت از آنها استفاده كرد؟

ج: بله، آنها براي خوردن سالم هستند، اگر چه كيفيت ( رنگ، طعم و بافت) آنها تقليل يافته است. حرارت دادن باعث كندي يا توقف فعاليت هاي آنزيم هايي مي گردد كه باعث از دست رفتن طعم، رنگ و بافت سبزيجات مي شوند.

س: چگونه مي توان ذرت درسته را حرارت داد تا طعم چوب آن را نگيرد؟

ج: بلال درسته را طبق زمان توصيه شده حرارت دهيد، سپس آن را در آب يخ به سرعت سرد نماييد، به طوري كه دانه هاي ذرت كاملاًَ سرد شوند. قبل از پخت كمي يخ آن را ذوب نماييد.

س: آيا يخ سبزيجات منجمد قبل از پخت بايد كاملاً ذوب شود؟

ج: براي بيشتر سبزيجات خير، اگر يخ آنها را ذوب نكنيد طعم تازه تري خواهند داشت. ولي در مورد ذرت درسته و سبزيجاتي كه داراي برگ هستند، بهتر است كمي قبل از پخت، يخ آنها را ذوب كنيد.

س: آيا لازم است نخود و باقلا را قبل از آن كه از غلاف خارج نمود، شست؟

ج: خير، هيچ سبزي را نبايد قبل از درآوردن پوسته، يا جدا كردن مواد زائدشان مانند آشغال، حشرات، برگ ها و... شست.

فرآورده هاي دامي:

س: آيا بايد يخ گوشت و ماهي را پيش از پختن ذوب كرد؟

ج: خير، در صورتي كه زمان كافي براي طبخ در اختيار

داريد، مي توان گوشت و ماهي را از مرحله انجماد مستقيماً پخت. زمان پخت بستگي به اندازه گوشت و نحوه برش آن دارد. تكه هاي بزرگ گوشت منجمد 5/1 برابر زمان پخت گوشت تازه زمان مي برد. تكه هاي كوچك گوشت كه به لايه هاي نازك بريده شده اند، نظير استيك ها و قيمه ها، زمان كمتري مي برند.

حرارت دادن سبزيجات در آبجوش قبل از فريز كردن آنها، باعث كندي يا توقف فعاليت هاي آنزيم هايي مي گردد كه باعث از دست رفتن طعم، رنگ و بافت آنها مي شوند.

س: آيا مي توان يخ گوشت قرمز يا سفيد را در فرهاي معمولي ذوب كرد؟

ج: گوشت هاي سفيد و قرمز را هيچ گاه نبايد در فرهاي معمولي يا دماي اتاق ذوب كرد. سرعت رشد باكتري ها و فاسد شدن گوشت در دماي معمولي اتاق،بسيار بسيار بالاست. يخ گوشت هاي سفيد يا قرمز را در يخچال و با همان بسته بندي اوليه ذوب نماييد. در صورتي كه مي خواهيد ذوب يخ سريع تر انجام شود، بسته بندي را شل كنيد. اگر باز هم سريع تر مي خواهيد يخ را ذوب كنيد، گوشت را دريك كيسه نايلوني گذاشته و در آب ولرم قرار دهيد. گوشت را تا زماني ذوب كنيد كه قابل خم شدن باشد. گوشت هاي سفيد و قرمز را مي توان با اطمينان خاطر در مايكروويو ذوب كرد.

س: چرا سرد كردن گوشت هاي سفيد و قرمز پيش از انجماد مهم است؟

ج: گوشت هاي سفيد و قرمز تازه ذبح شده بايد در درجه ي بُرودت 36-32 درجه فارنهايت(صفر تا 1 درجه ي سانتيگراد)

در يخچال قرار داد تا گرماي بدن حيوان از لاشه كاملاًَ خارج شود. سرد كردن لاشه، رشد باكتري ها را كاهش مي دهد. گوشت گوساله و بره را 24 ساعت و گوشت گاو را 5 تا 7 روز در سردخانه قرار مي دهند.

س: آيا مي توان بوقلمون (يا مرغ) شكم پر را منجمد كرد؟

ج: مواد داخل شكم مرغ يا بوقلمون بايد جداگانه منجمد شوند. در مورد هر غذايي زمان مورد نياز براي انجماد، مدت زماني است كه در طي آن، مركز آن غذا منجمد مي گردد

سلامت احساسيتان را بهبود بخشيد

مهم نيست چقدر از نظر احساسي قوي باشيد، خيلي اوقات پيش مي آيد كه در دام افسردگي گرفتار مي شويد. ضربه ها و آسيب هاي روحي و احساسي براي همه ما اتفاق مي افتد—چه به خاطر از به هم خوردن رابطه تان باشد، چه به خاطر از دست دادن كارتان يا مرگ يكي از عزيزان. اين واقعيت كه احساس ناراحتي خواهيد كرد كاملاً بديهي و مشخص است. خيلي از آدم ها از غم و اندوه بيش از حد از پا درآمده اند، مدام ياد ناراحتي ها و تجربيات تلخ گذشته خود مي افتند و ايمانشان را به دنيا از دست داده اند. بهبودي روندي بسيار كند است، اما بعضي كارها به تسريع اين روند كمك كرده و باعث مي شود سريعتر به وضعيت عادي زندگي خود برگرديد.

در زير به نكاتي اشاره مي كنيم كه به شما كمك مي كند با تغيير رفتارتان سلامتي احساسيتان را سريعتر به دست آوريد.

سلامت جسميتان را حفظ كنيد

اولين اشتباهي كه افراد بعد از يك ضربه روحي و احساسي

مرتكب مي شوند، اين است كه اجازه مي دهند فروپاشي ذهنيشان، فروپاشي جسمي را نيز به وجود آورد. خوي است اين ضرب المثل را هميشه به ياد داشته باشيد كه عقل سالم در بدن سالم است. تغذيه سالم به حفظ تعادل جسميتان كمك ميكند تا ديگر از نظر جسمي احساس سنگيني و كسالت نكنيد-حتي اگر از نظر ذهني همچنين احساسي داشته باشيد.

چون استرس و فشارهاي روحي-رواني علاوه بر ذهنتان بر جسمتان نيز فشار مي آورد، بدنتان مي تواند از هر كمكي براي مقابله با اين ضربه هاي روحي استفاده كند. علاوه بر اين، هرچه بيشتر ورزش كنيد، احساس بهتري خواهيد داشت و وضعيت ظاهريتان هم بهتر خواهد بود. تاثير ورزش در دراز-مدت ظاهر خواهد شد، پس اگر در حال حاضر ورزش به نظرتان كاري پرزحمت و دشوار آمد، مطمئن باشيد كه در آينده فوايد زيادي عايدتان خواهد كرد.

قرار دادن ورزش جزء يكي از برنامه هاي روزانه به شما كمك مي كند برنامه زندگيتان منظم تر شده و شب ها راحت تر بخوابيد.

خوب بخوابيد

بدون خواب كافي، قدرت تمركز انسان از بين مي رود و درمواقعي كه فرد مي خواهد از يك ضربه روحي بهبودي حاصل كند، براي او بسيار مضر خواهد بود. اگر به خاطر كابوس ها يا ساير مشكلات ناشي از ضربه روحيتان، در خوابيدن مشكل پيدا كرده ايد، يك مشاور يا پزشك مي تواند به شما كمك كند. درغير اينصورت، با رفتن به رختخواب سر يك ساعت مشخص در شب و بيدار شدن در يك ساعت مشخص بدنتان را آرامتر كنيد.

افراديكه مشكلات و ناراحتي هاي احساسي را تجربه مي

كنند، معمولاً نيازهاي جسميشان را فراموش مي كنند اما اگر تعادل فيزيكيتان را حفظ كنيد، راحت تر و سريعتر مي توانيد از ضربه روحيتان بهبودي حاصل كنيد. با داشتن ساعات مشخص و منظم خواب در شب، مطمئن خواهيد شد كه در طول روز كاملاً هوشيار هستيد و ميتوانيد با اطرافيانتان ارتباط برقرار كنيد. به طور كلي، ذهني كه خوب استراحت كرده باشد به شما كمك مي كند بر احساساتتان غلبه كنيد و سريعتر بتوانيد از مشكلاتتان بگذريد.

حواس خود را به چيز ديگري معطوف كنيد

يك سرگرمي جديد براي خود پيدا كنيد—مثلاً يك ورزش، كتابخانه يا يك كلاس آموزشي. اين به شما كمك مي كند به دو طريق روند بهبودي خود را تسريع كنيد: اول اينكه به شما كمك مي كند در زمانيكه ذهنتان در كشمكش براي بهبودي است، زمانتان را با قاعده و نظم بيشتري سپري كنيد. پرت كردن توجه احساستان به شما زمان مي دهد بفهميد چه اتفاقي برايتان افتاده، ضمن اينكه به فعاليت ها و مسائل ديگري هم بايد فكر كنيد. و دوم اينكه با اينكار فصلي جديد در زندگيتان را آغاز خواهيد كرد. اين كار به شما كمك مي كند از لحاظ ذهني خودتان را از مشكلات احساستان جدا كرده و به آينده نظر داشته باشيد. سرگرمي ها و فعاليت هاي جديد همچنين به شما كمك مي كند با افراد تازه هم آشنا شويد.

براي ساعت هاي روزتان برنامه ريزي كنيد

درست است كه نمي توانيد هيچ تاريخ مشخصي را تعيين كنيد و بگوييد كه از آن زمان به بعد بهبود خواهيد يافت، اما يك نقطه شروع به خودتان مي دهيد

كه به حال خود غم و غصه بخوريد. بعد از آن زمان بايد به خودتان بگوييد كه ديگر غصه خودن صلاح نيست و هيج دردي را دوا نمي كند، اما باز هم بايد مشغله هاي احساسي ديگري داشته باشيد. اينكار باعث مي شود از اينكه وقت و عمرتان را صرف غصه خوردن به حال و روزتان مي كنيد، افسوس بخوريد. بدترين كاري كه مي توانيد انجام دهيد اين است كه در اول كار وانمود كنيد كه مشكلي برايتان اتفاق نيفتاده است—اگر اينكار را كنيد، ناراحتي و ضربه روحيتان بعدها به شكلها و فرم هاي ديگر ظاهر شده و مشكلات بزرگتري را برايتان به وجود مي آورد. درعوض بايد زمان لازم را براي غصه خوردن به خودتان بدهيد.

از طرف ديگر، خيلي افراد آنقدر درگير اين ناراحتي هاي خود هستند كه زندگي عادي خود را فراموش مي كنند. اگر همه ساعت هاي روزتان را صرف غصه خوردن بگذرانيد، مطمئن باشيد از زندگي كردن مي مانيد، و به اين طريق همه دوستانتان را هم از دست مي دهيد. به همين دليل بايد براي ساعات روزتان برنامه ريزي كنيد.

به كسي تكيه كنيد

در اينگونه مواقع نبايد حصاري دور خودتان بكشيد و فقط و فقط با خودتان حرف بزنيد. درعوض ازديگران كمك بگيريد. با دوستان نزديك و اعضاي خانواده تان دردودل كنيد. ممكن است در اينگونه مواقع بخواهيد به حال خودتان باشيد، بعضي اوقات اشكالي ندارد. اما اگر بخواهيد همه درها را به روي خود ببنديد و با هيچكس ارتباط نداشته باشيد، بيشتر در افسردگي و ناراحتي خود غرق مي شويد و دست كساني كه براي كمك به

سمتتان آمده اند را هم كنار مي زنيد.

درعوض بايد ازاين كمك ها استفاده كنيد تا دوباره به زندگي عادي خود برگرديد و بر غم و غصه هايتان غلبه كنيد.

ناراحتي ها را دور بريزيد

اگر با ديدي تازه به همه چيز نگاه كنيد، به بهبودي شما كمك مي كند. سعي كنيد به تاثيرات مثبت اتفاقي كه برايتان افتاده يا تاثيرات مثبتي كه درنتيجه آن عايدتان مي شود فكر كنيد. اگر كارتان را از دست داده ايد، راحت ترين كار اين است كه با خود فكر كنيد عزيزترين چيز زندگيتان را از دست داده ايد. اما به جاي اين سعي كنيد به مسائلي فكر كنيد كه مي تواند اين وضعيتتان را ارتقا دهد. فرصت هاي تازه ممكن است برايتان اتفاق بيفتد. حتي اين ضربه روحي مي تواند قدرت و بينش احساسي به شما دهد كه هيچوقت فكرش را هم نمي كرديد. پس به جاي غصه خوردت به فرصت هاي تازه اي فكر كنيد كه در آينده به سراغتان مي آيد و باعث مي شود مسائل گذشته فقط چيزي باشد كه گذشته است.

عادات سالم در زندگي

انتظار نداريد كه ماشينتان بدون تعويض روغن موتور، 100،000 كيلومتر راه برود، پس چرا توقع داريد كه سلامت بدنتان بدون قوت لازم تامين شود؟ با به كار گيري عادات زير در زندگي روزمره تان، سلامت عموميتان را تضمين كنيد.

8 ليوان در روز آب بنوشيد

ساليان سال است كه سعي دارند اين عادت سالم را د رمغز ما فرو كنند اما هنوز هم آن را رعايت نمي كنيم. واقعيت اين است كه بايد در روز به اندازه كافي آب بنوشيد. برحسب اينكه

كجا زندگي مي كنيد (در نواحي خشك يا باراني)، نياز شما به آب كمتر و بيشتر مي شود. اگر زياد ورزش مي كنيد و حين ورزش زياد عرق مي كنيد، به آب بيشتري نياز داريد. درغير اينصورت روزي 8 ليوان آب براي شما كافي است. مصرف آب شما بايد آنقدر باشد كه ادرارتان كاملاً شفاف باشد. با مصرف آب كافي، آب مورد نياز براي تنظيم دماي بدن، تصفيه مواد زائد، و حمل اكسيژن و موادمغذي به سلول ها و غيره تامين مي شود.

در روز 10 وعده از ميوه ها و سبزيجات استفاده كنيد

ممكن است به نظرتان زياد برسد، اما وعده ها را بايد بشماريد نه تعداد سيب و پرتقال هايي كه ميخوريد. 10 وعده در روز يعني حدود 5 فنجان ميوه و سبزيجات. مثلاً يك سيب كامل را مي توانيد در دو وعده بخوريد. يك فنجان اسفناچ پخته هم دو وعده به حساب مي آيد. در آخر، بايد در هر وعده غذايي و بعنوان ميان وعده و تنقلات از ميوه ها و سبزيجات استفاده كنيد.

تحقيقي كه در دانشگاه هاروارد انجام گرفت، نشان مي دهد كه افراديكه 5 تا 8 وعده در روز از ميوه ها و سبزيجات استفاده مي كنند، %30 كمتر از سايرين دچار حملات قلبي مي شوند. همچنين ميوه ها و سبزيحات انرژي لازم را براي بدنتان فراهم كرده و به تثبيت وزنتان هم كمك مي كند.

30 دقيقه در روز پياده روي كنيد

بدن شما جزء تنها دستگاه هايي است كه با استفاده بيشتر تقويت مي شود. كمي در مورد آن فكر كنيد: هر دستگاه ديگري كه فكر كنيد،

با استفاده بيشتر، تحليل مي رود اما شما با ورزش و تحرك احساس بهتري پيدا مي كنيد، قوي تر مي شويد و راحت تر نفس مي كشيد.

پياده روي درواقع يكي از ساده ترين و راحت ترين عادات سالمي است كه مي توانيد وارد زندگيتان كنيد. براي وارد كردن زمان بيشتر براي پياده روي در روز، مي توانيد اتومبيلتان را كمي دورتر از محل كار پارك كنيد و بقيه راه را پياده برويد و برگرديد. مطالعات نشان مي دهد كه پياده روي سلامت قلبي-عروقي شما را افزايش مي دهد و طول عمرتان را بيشتر ميكند.

سه زنگ تفريح در روز داشته باشيد

خيلي سخت است كه بخواهيد صبح تا شب مدام مشغول كار باشيد، با ايجاد چند وقفه بين ساعات كار مي توانيد استرستان را پايين بياوريد و اين مسئله جداً به سلامتتان كمك مي كند. همه ما مي دانيم كه كار استرس مي آورد، و وقتي كه استرس پيدا مي كنيد، كورتيزول در خونتان بالا مي رود تا بدنتان را براي موقعيتي پرفشار آماده كند. اين مسوله باعث آسيب رساني به سيستم ايمني بدن، دستگاه گوارش، و دستگاه تناسلي مي شود. اگر واقعاً استرس داشته باشيد، بدنتان آدرنالين ترشح مي كند كه فشار خون را بالا برده و ضربان قلب را زياد مي كند. با مرور زمان، بالا بودن مداوم كورتيزول و آدرنالين مشكلات جدي را براي سلامتي شما به همراه خواهد داشت. پس هر از چند گاهي از پشت كاپيوترتان بلند شويد و در هواي آزاد نفس عميق بكشيد.

فقط يك عدد شيريني در روز بخوريد

اگر ذائقه تان شيرين است، سعي كنيد

آن را كنار بگذاريد. قند سرشار از كالري است و معمولاً چربي هم در خود دارد (به شكل شيريني و شكلات) كه آنهم سرشار از كالري است. بعلاوه، قند (و وزن) زياد در طول زندگي مي تواند منجر به ديابت نوع 2 شود كه بيماري بسيار خطرناك است و عواقب جدي را براي سلامتيتان به همراه دارد. پس تا مي توانيد كمتر شكلات و شيريني مصرف كنيد.

در هفته فقط يك بطري كوچك نوشابه بنوشيد

نوشابه مي تواند عوارض جدي را براي سلامتيتان به همراه داشته باشد. اول اينكه كالري خالص است—شكر بدون هيچ ماده مغذي. و اين كالري ها هيچ جا نمي روند مگر دور شكمتان. دوم اينكه اكثر نوشابه ها حاوي مقدار بالايي فروكتوز شهد ذرت هستند كه شهد بسيار شيريني است كه قند خونتان را بالا مي برد و باعث مي شود كبد موادشيميايي بيشتري براي بستن رگ هاي خوني توليد كند.

دو بار در روز دندانهايتان را مسواك كنيد و از نخ دندان استفاده كنيد

اگر قرار باشد بعد از هر غذا مجبور شويد كه دندانهايتان را مسواك بزنيد، لذت بردن از سلامت جسمي برايتان كار دشواري خواهد بود. خوب است كه هر روز دندانهايتان را مسواك بزنيد و از نخ دندان استفاده كنيد. بااينكار مي توانيد تا پايان عمرتان كباب به دندان بكشيد و بلال گاز بزنيد. همچنين مطالعات نشان مي دهد كه باكتري هاي موجود در دهان نقش مهمي در بيماري هاي قلبي ايفا مي كنند. بالا بودن مقدار باكتري هاي موجود در دهان، احتمال ابتلا به بيماري هاي قلبي-عروقي را افزايش مي دهد.

سالم زندگي كنيد

كمي مراقبت

و توجه، فوايد خيلي زيادي را برايتان به ارمغان مي آورد. كارهايي كه در اين مقاله به آنها اشاره كرديم، ممكن است به نظرتان آزار دهنده و سخت بيايد اما مطمئن باشيد كه سلامت شما را تضمين مي كند و عمرتان را هم بيشتر مي كند. خوب غذا بخوريد، خوب ورزش كنيد و استرستان را هم از بين ببريد، تا شاد و سالم زندگي كنيد.

رفع بوي نامطبوع وسايل آشپزخانه

رفع بوي ظروف پلاستيكي:

براي از بين بردن بوي بد ظروف دردار و جعبه هاي پلاستيك روزنامه مچاله شده را در داخل ظرف قرار داده و در را محكم ببنديد و بگذاريد تمام شب را به همان حال بماند .

رفع بوي نامطبوع سنگ كنار ظرف شوئي:

با مقداري پوست ليمو ترش يا پرتقال مي توان در رفع بوي بد موفق بود .

رفع بوي تخته نان بري:

وقتي گوشت ماهي و يا سبزيجات بودار را روي تخته نان بري خورد مي كنيد بوي آنها را به خود جذب مي كند براي از بين بردن بوي پياز , سير و يا ماهي يك ليمو ترش را از وسط نصف كرده روي سطح تخته بماليد و يا آنكه خميري از جوش شيرين و آب درست كرده و روي تخته گذاشته سپس آب بكشيد .

چگونه خواب بهترى در شب داشته باشيم

منبع:http://daneshnameh.roshd.ir/

كمبود خواب مناسب به علت ايجاد اضطراب و بى نظمى در فعاليت ها، تلاش هايمان را بى اثر مى سازد. اگر شما از بى خوابى رنج مى بريد، پيدا كردن راه حل هايى براى يافتن علت بى خوابى و بازگشت به دوران قبل از مشكل بى خوابى از اهميت ويژه اى برخوردار است.

دوازده پيشنهاد زير به شما كمك مى كند كه هم علت بى خوابى را پيدا كنيد و هم به حالت اوليه بازگرديد:

1- با دكتر معالج خود صحبت كنيد. شما بايد از مشكلات جسمى به خاطر بى نظمى در خواب جلوگيرى كنيد و بتوانيد بر آن پيروز شويد. حتماً در مورد داروهايى كه استفاده مى كنيد با پزشك معالج صحبت كنيد.

?- يك برنامه زمانى براى خواب خود طراحى كرده و به آن

پايبند باشيد. منظور از داشتن برنامه مشخص نمودن ساعات به رختخواب رفتن و بيدار شدن است. براى اثربخشى بيشتر در روزهاى تعطيل نيز اين برنامه را اجرا نماييد.

?- پس از اجرا كردن برنامه منظم براى خواب در طول چند روز آن را تعديل كنيد. يعنى زمانى را كه راحت به خواب مى رويد و زمان بيدار شدن را تنظيم نهايى كرده و در برنامه قرار دهيد. اكثر بزرگسالان به ? ساعت خواب در طول روز نياز دارند.

?- تمرينات آرام بودن و تنفس عميق را فرا بگيريد. آن قسمت از تمرينات آرام بودن را كه علاقه داريد، فرا بگيريد تا در زمان دراز كشيدن در تختخواب به راحتى انجام دهيد. يكى از مزاياى اصلى اين روش غلبه بر اضطراب است.

?- زمان رفتن به رختخواب را طبق تشريفات خاص انجام دهيد. اين مراحل را هر شب تا قبل از رفتن به رختخواب انجام دهيد. به زودى درمى يابيد كه مغز شما اين مراحل را تا شروع خواب با شما همراهى مى كند. گرفتن يك حمام گرم در آرامش شما كمك فراوانى مى كند.

?- استفاده از نيكوتين، كافئين و الكل را حذف كرده و از خوابيدن هاى بدون برنامه نيز اجتناب كنيد. اين گونه موارد عاملى براى تشديد اضطراب بوده لذا حذف آنها كمك شايانى به بهبود شرايط مى كند.

?- محيط آرامش و خواب خود را لذتبخش كنيد. درجه حرارت را زياد بالا نبريد. سكوت را تا حد ممكن ايجاد نماييد. اتاق خواب تاريك باشد يا نور بسيار ضعيف بسته به تمايل شما وجود داشته باشد. از پتوهاى مناسب و لطيف استفاده شود.

از راحت بودن تشك مورد استفاده نيز مطمئن شويد.

?- از اتاق خواب خود فقط براى خوابيدن استفاده كنيد و وسايلى مانند تلفن و تلويزيون را در آن جاى ندهيد. البته بعد از رفع مشكل بى خوابى امكان استفاده از اين وسايل در اتاق خواب فراهم مى شود ولى فعلاً از اين اتاق فقط در رفع مشكل بى خوابى استفاده مى كنيم.

?- تمرينات آرام بدنى انجام بدهيد. تمرينات بدنى منظم و سبك كمك زيادى در خوابيدن همراه با آرامش مى كند. توجه داشته باشيد كه در زمان تمايل به خواب و يا نزديك به زمان برنامه خواب اين تمرينات را انجام ندهيد.

??- زمانى كه خواب به سراغتان نمى آيد بى جهت در رختخواب نمانيد. به اين سو و آن سوى تخت غلت نزنيد. بهتر است بيرون آمده كارهاى آرام بخش انجام دهيد تا به مرز خواب برسيد. در اين زمان از فعاليت هايى كه تحريك كننده هستند اجتناب كنيد. به عنوان مثال دويدن در اين زمان بى خوابى را تشديد مى كند.

??- زمانى كه خواب به سراغتان نمى آيد بى جهت در رختخواب نمانيد. به اين سو و آن سوى تخت غلت نزنيد. بهتر است بيرون آمده كارهاى آرام بخش انجام دهيد تا به مرز خواب برسيد. در اين زمان از فعاليت هايى كه تحريك كننده هستند اجتناب كنيد. به عنوان مثال دويدن در اين زمان بى خوابى را تشديد مى كند.

??- در زمان داشتن مشكل بى خوابى به برنامه اى كه آن را تعديل كرده ايد، پايبند باشيد. براساس زمان به رختخواب رفتن و از رختخواب خارج شدن، به خواب

رفته و بيدار شويد. در چند روز اوليه امكان ايجاد اشكال مى رود و در ادامه به اين برنامه عادت كرده و طبق زمان به خواب مى رويد.

??- ارتباط خود را با مشاوران بهداشت و سلامتى ادامه دهيد. از آگاهى پزشكان يا روانشناسان در مورد مشكل خود مطمئن شده و پيگيرى كنيد كه علائم بهبودى در شما مشاهده مى شود يا خير

چگونه بهتر بخوابيم؟

ب_اي_د اعتراف كنم زماني كه از من درخواست شد تا نكاتي در مورد خواب بن_ويسم از ف_رط خ_وشح_ال_ي از خ_ود بيخود ش_دم. بد نيست كه بدانيد از آن زماني كه به ياد مي آورم ب_ا خ_واب_ي_دن مش_كل داش_ت_م و حالا پيدا كردن راهي براي م_ب__ارزه با مشكل بيخوابي را به من محول كرده اند. چقدر خوب! ال_بته فكر ميكنم من تنها كسي نباشم كه خوابيدن را به عنوان يك كار دشوار و طاقت فرسا مي شناسد.

اگ_ر ه_ر شب ب_خ_واه_ي_د ب_ر روي تمام مسائل جزئي كه در زن_دگ_ي روزمره اتفاق مي افتد فكر كنيد، ب_ه ط_ور ح_ت_م ب_ا چ_ن_ين مش_ك_لي م_واج_ه خ_واهيد شد. اختلالات بيخوابي انواع مختلفي دارند كه شما مي توانيد به راحتي و تنها با ت_غي__ير برخي عادات روزمره آنها را از بين ببريد. نكات زير را دنبال كنيد تا بتوانيد به راحتي از خواب و بيداري خود لذت ببريد.

به حالت خواب رفتن

كارهاي متداولي انجام دهيد

كارهاي ابتدايي: ابتدا پيش از رفتن به تخت خواب خود را آماده خوابيدن كنيد. دندانهايتان را مسواك بزنيد، لباس خواب بپوشيد، و دوش بگيريد. لازم نيست كه حتما تمام اين كارها را انجام دهيد بلكه ما فقط مي خواهيم هر شب پيش از

رفتن به خواب كارهاي مداومي را انجام دهيد. با اين كار ضمير ناخودآگاه شما متوجه مي شود كه شما قصد خوابيدن داريد و شما را راحت مي گذارد تا بتوانيد به راحتي به خواب فرو رويد.

همچنين سعي كنيد هر شب سر يك ساعت معين به خواب رويد و صبح روز بعد نيز در يك ساعت بخصوص از خواب بيدار شويد (حتي روزهاي تعطيل) شايد اين كار در مراحل ابتدايي كمي مشكل باشد اما بدن شما به تدريج خود را با شرايط جديد وفق داده و آنرا مي پذيرد.

تخت مساوي است با خواب

در اتاق خواب بايد تنها كارهايي را انجام دهيد كه به خوابيدن مرتبط است. نبايد در اتاق خواب كار كنيد، غذا بخوريد و يا بازي هاي كامپيوتري انجام دهيد. ذهن شما با ديدن اتاق خواب بايد به ياد خوابيدن بيفتد.

ورزش

تمرينات مداوم ورزشي باعث مي شوند بدن شما اكسيژن بيشتري بگيرد و در نتيجه مي توانيد راحت تر به خواب فرو رويد. اما درست قبل از خوابيدن نبايد شروع به ورزش كنيد چرا كه بدن شما به فعاليت واداشته مي شود و آنگاه نمي توانيد به خواب فرو رويد.

كلك هاي كوچك

در تخت خود بمانيد

تلفن همراه و كامپيوتر را خاموش كنيد. زماني كه به تخت خواب مي رويد نبايد حتي به پيام هايي كه به تلفن همراهتان مي آيد فكر كنيد چه برسد به اينكه بخواهيد آنها را پاسخ هم بدهيد.

تماشاي تلويزيون

نگاه كردن و يا نكردن به تلويزيون يك سوال است. براي بعضي از افراد تلويزيون بايد روشن باشد تا صداي آن موجب آرامش خاطرشان شده و به خواب

فرو روند. سايرين اصلا نمي توانند در جلوي تلويزيون بخوابند و به راحتي تمركز خود را از دست مي دهند. شما هر دو راه را امتحان كنيد و ببينيد كداميك از آنها براي شما مناسب تر هستند.

گوش دادن به موسيقي

آيا موسيقي هم مي تواند به عنوان يكي از حقه ها به كار رود؟ شايد. موسيقي هم همان كار تلويزيون را انجام مي دهد البته با اين تفاوت كه شما مجبور نيستيد نور اضافي نيز تحمل كنيد. من صداي "ايدن مگا" را پيشنهاد مي كنم. اگر به موسيقي پاپ هم علاقه داريد مي توانيد انيا ، و كني جي گوش كنيد. به تازگي برخي نوارهاي يوگا هم به بازار آمده اند كه براي ايجاد آرامش بسيار مناسب هستند.

خنك كردن اتاق

هميشه وقتي هوا گرم است خوابيدن مشكل مي شود. سعي كنيد دماي هواي اتاق را زير 37 درجه نگاه داريد تا بدن شما مشكلي در اين زمينه نداشته باشد. حتي اگر هوا كمي سرد هم باشد شما مي توانيد خودتان را زير يك پتو جمع و جور كنيد.

غذا و نوشيدني

فقط يك غذاي مختصر

پيش از خوابيدن نبايد غذا بخوريد. هر گونه غذايي بايد حداقل يك ساعت پيش از وقت خواب مصرف شود. البته براي شام يك غذاي سه مرحله اي همراه با پيش غذا و دسر پيشنهاد نمي شود. يك غذاي مختصر مثل يك شيريني به همراه يك ليوان آب ميوه كفايت مي كند.

همچنين غذاهايي هستند كه به دليل آمينو اسيدهايي كه در خود جاي داده اند به شما در خوابيدن كمك مي كنند. اين مواد را مي توانيد در شير

گرم، تخم مرغ، بلارد، جوجه، پنير و بوقلمون پيدا كنيد.

جوشانده هاي طبيعي

جوشانده هاي گياهي نيز يكي ديگر از تكنيك هاي آزمايش شده مي باشد. اين مواد داراي موادي طبيعي مي باشد كه بدن شما را آرام كرده و باعث مي شود تا به خواب فرو رويد. از انواع اين گياهان مي توان به بابونه، سنبله تيب، انيسون و رازيانه اشاره كرد.

قطع مصرف مشروب

سعي كنيد به هر قيمتي كه شده مصرف مشروبات الكلي را متوقف كنيد. شايد زماني كه مشروب مي خوريد احساس خواب آلودگي كنيد اما اين امر موقتي است و پس از آن ضربان قلب شما بالا رفته و خوابيدن برايتان مشكل مي شود. اين امر در مورد كافئين (كه در قهوه، چاي، نوشيدني هاي گازدار و شكلات يافت مي شود) نيز صدق مي كند. همچنين بايد از استعمال تنباكو نيز خود داري كنيد.

غذاهاي تند را كنار بگذاريد

رژيم غذايي شما نبايد شامل غذاهاي خيلي تند و فلفلي نيز باشد. اين كار معده شما را به هم ميريزد و لذت يك خواب خوش شبانه را نيز از شما مي گيرد.

نمي توانيد بخوابيد؟

نظرتان را عوض كنيد

اگر براي مدت زمان 30 دقيقه در رخت خواب بوديد و فقط مشغول غلط خوردن بوده و خواب به چشمانتان نمي آمد، از جا برخيزيد، كمي قدم بزنيد و يا خود را مشغول يك كار ديگر كنيد. براي چند دقيقه ذهن خود را بر روي كار ديگري متمركز كنيد تا چشمانتان احساس خستگي كنند.

مطالعه كنيد

كتاب خواندن يك تدبير مناسب در اين زمينه به شمار مي رود، البته نبايد كتابي را انتخاب كنيد كه هيجان انگيز باشد

و شما را وادار كند كه صفحه بعد را هم بخوانيد. بسياري از افراد در زمان مطالعه كردن آنچنان محو نوشته ها مي شوند كه فقط ميخواهند بدانند بعد چه اتفاقي مي افتد و خواب را به كلي فراموش مي كنند.

آرام و آسوده باشيد

نگران اين نباشيد كه چرا خوابتان نمي برد. با اين كار فقط شرايط را دشوار تر ميسازيد. لازم نيست هر چند وقت يكبار نگاهي به ساعت بيندازيد تا ببينيد چه مدت است كه بي هدف در رخت خواب بيدار مانده ايد (و بعد هم شروع كنيد به شمردن ساعاتي كه وقت داريد تا قبل از صداي زنگ ساعت بخوابيد). انجام اين كار به خودي خود باعث ايجاد بيخوابي مي شود. بهتر است در زمان خواب به چيزهايي غير از اين فكر كنيد.

اگر تمام اين كارها نتيجه نداد...

حقه هاي عجيب بيشماري هم هستند كه شما مي توانيد دز زمان خوابيدن از آنها كمك بگيريد مثل شمردن گوسفندها. سعي كنيد در هنگام خواب سرتان رو به سمت شمال داشته باشد. فرضيه اي وجود دارد كه حاكي از آن است كه در اين حالت بدن شما با ميدان مغناطيسي زمين در يك راستا قرار مي گيرد. جريان انرژي شما با طبيعت يك هارموني خاص با جهان همسو مي شود.

بر روي پشت خود بخوابيد و با دست خود بر روي شكمتان شكل گردي بكشيد، انگشتان پا را تكان دهيد و نفس هاي عميق بكشيد. اين كار به شما كمك مي كند تا بتوانيد آرامش بيشتري بدست آوريد.

در آخر اگر باز هم خوابتان نبرد، بايد تشكتان را چك كنيد. اگر راحت و

محكم نباشد نمي توانيد به راحتي به خواب فرو رويد.

امشب كه خواستيد بخوابيد تمام مواردي كه به نوعي در خواب شما اختلال ايجاد ميكنند را به حداقل برسانيد و بگذاريد خوابتان آنقدر سنگين شود كه به خور خور بيفتيد.

چگونه با سرما مقابله كنيم؟

درجه حرارت هر ناحيه از بدن بطور مستقيم به ميزان جريان خون آن ناحيه بستگي دارد. هنگامي كه درجه حرارت محيط كاهش مي يابد بدن شما بطور خودكار سبب انقباض عروق خوني نزديك سطح پوست ميشود تا جريان خون را به سوي ارگانهاي حياتي بدن همچون قلب و مغز افزايش دهد.هنگامي كه درجه حرارت محيط كاهش مي يابد بدن شما بطور خودكار سبب انقباض عروق خوني نزديك سطح پوست ميشود تا جريان خون را به سوي ارگانهاي حياتي بدن همچون قلب و مغز افزايش دهد. اين راهكار بدن براي گرم نگه داشتن ارگانهاي حياتي ميباشد. به ويژه دستها و پاها كه حاوي عروق خوني بسياري در سطح پوست مي باشند، نسبت به اين پروسه حساس تر ميباشند. فعاليت بدني در اين ميان موجب افزايش جريان خون گرم گشته و با گرما مقابله ميكند بنابراين:

1- از جا برخيزيد: ايستادن نسبت به نشستن توليد گرما را در بدن به ميزان 20% افزايش ميدهد.

2- دستان خود را تكان دهيد: با چرخاندن دستهاي سرد مجددا جريان خون را به دستها افزايش خواهيد داد.

3- فعاليت بدني داشته باشيد: در محيطهاي سرد بهترين روش گرم نگاه داشتن بدن پرداختن به فعاليت بدني ميباشد.

تاثير تغذيه در گرم نگه داشتن بدن

خوردن مواد غذايي يكي ديگر از پادزهرهاي سرما ميباشد. از آنجايي كه فرايند گوارش موجب توليد گرما ميگردد.

بنابراين يك نوشيدني داغ بنوشيد. مانند:چاي و يا قهوه داغ. با آنكه با مصرف نوشيدني هاي داغ ميزان گرماي جذب شده اندك ميباشد اما مواد غذايي گرم و نوشيدنيهاي داغ سبب تحريك سيستم عصبي شده و موجب افزايش جريان خون به دستها و پاها ميگردد. غذاهاي ادويه دار و تند نيز چنين خاصيتي دارند. چند نكته ديگر در رابطه با تغذيه در سرما:

1- مصرف الكل در آب و هواي سرد يك گزينه نامناسب ميباشد. الكل سبب كم شدن آب بدن و سركوب لرزش ميگردد (لرزش انقاباضات غير ارادي عضلات ميباشد كه موجب گرم شدن بدن ميگردند)

2-غذاهاي پر كالري مصرف كنيد.

3- سيگار نكشيد: مصرف سيگار سبب انقباض عروق خوني گشته و بدن را سرد ميكند.

4- گوشت بخوريد: مصرف غذاهاي غني از آهن نظير گوشت قرمز و سبزيجات سبز رنگ به گرم شدن بدن شما كمك ميكند. بدن شما براي ساختن هورمون تيروئيد به آهن نياز دارد. هورمون تيروئيد توليد گرما را در بدن تحريك ميكند.

5-بهتر است مصرف مواد غذايي و نوشيدنيهاي حاوي كافئين را نيز در سرما كاهش دهيد زيرا كافئين مدر بوده و موجب كم آبي و افزايش اتلاف گرما ميگردد.

هنر انتخاب لباس گرم

هواي محبوس شده ميان چندين لايه لباس نازك خاصيت عايق بندي بهتري نسبت به يك لباس قطور تك داراست. بنابراين جاي به تن كردن يك لباس قطور و تك چندين لباس نازك بروي هم بپوشيد. چند نكته ديگر در رابطه با پوشاك:

1- سر خود را با يك كلاه و شال بپوشانيد. زيرا اكثر گرماي بدن از طريق سر هدر ميرود.

2-بهتر است جنس پارچه نخستين

لايه لباس شما از مواد مصنوعي بوده و روي آن لباس پشمي به تن گردد.

3-در فصل سرما كفشهاي با كف تخت و غير لغزنده به پا كنيد.

نور آفتاب به داشتن خوابي بهتر كمك مي كند.

منبع:http://daneshnameh.roshd.ir/

يكي از اصول مهم بهداشت خواب ،همراهي با ساعت زيستي بدن است.

دكتر اصغري عضو هيئت مديره انجمن پزشكي خواب به باشگاه خبرنگاران گفت: بسياري از فرآيندهاي بدن انسان با يك دوره فيزيولوژيك 24 ساعته تنظيم مي شود و شرط لازم براي داشتن يك خواب خوب همراهي با اين ساعت زيستي است.

وي با اشاره به رعايت اصول بهداشت خواب افزود: هر روز صبح در يك ساعت مشخص بيدار شويد، اين كار به تنظيم ساعت زيستي كمك مي كند و پس از مدتي شما در ساعت مشخصي به راحتي بيدار مي شويد.

اصغري ادامه داد: ميزان نياز خود به خواب را مشخص كنيد. زماني به رختخواب برويد كه احساس خستگي مي كنيد و از خوابيدن در ساعات عصر خودداري كنيد.

اين متخصص اختلالات خواب تصريح كرد: در طول روز به خصوص در ساعات بعدالظهر در معرض نور آفتاب قرار بگيريد، مواجهه با نور در ساعات بيداري به تنظيم ساعت زيستي كمك مي كند.

بدون كم كردن وزن، سايز كم كنيد

منبع: http://www.dostan.net

آيا مي توان بدون كم كردن وزن، اندام متناسبي داشت؟ با انجام دادن شش حركت ساده كه روزانه فقط 20 دقيقه از وقت شما را مي گيرد، قدرت عضلاني عضلات سه بخش بالاتنه، ستون فقرات و پايين تنة خود را افزايش دهيد. مي توانيد روزانه فقط ورزش هاي يك بخش از اين سه بخش را انجام دهيد، يا از هر دو حركت پيشنهادي در هر بخش، فقط يكي را انتخاب كنيد. حركات پيشنهادي را 3 تا 5 بار در هفته انجام دهيد تا نتيجه را پس از گذشت فقط سه هفته ببينيد!

بالاتنه

1. حركت كششي بالاتنه

روي سطح مناسبي به شكم بخوابيد. شكم و سينة شما

در تماس با زمين قرار گيرد. دو كف دستتان را دو طرف شانه بر روي زمين بگذاريد. زانوهايتان را خم كنيد. پاهايتان متقاطع باشند. خودتان را به كمك دست ها بالا بكشيد. وقتي آرنج هر دو دستتان صاف شد، دست راستتان را بلند كنيد و موازي سطح افق قرار دهيد. بالاتنه و پاها را تا زانو با دست چپ بالا نگه داريد. دست راست را به جاي اول برگردانيد و دوباره شكم و سينه را در تماس با سطح زمين قرار دهيد. حركت را براي دست مخالف تكرار كنيد. با جابه جا كردن وضعيت دست ها، ده مرتبه اين حركت را انجام دهيد.

2. حركت كششي با كمك صندلي

بر روي يك صندليِ محكم بنشينيد و جلوترين قسمت دو طرف صندلي را با دست بگيريد. درحالي كه باسن خود را از روي صندلي بلند مي كنيد، به آرامي پاهايتان را به سمت جلو سوق دهيد. در وضعيتي قرار گيريد كه زانوهايتان زاوية 90 درجه بسازد. شكمتان را صاف كنيد و به آرامي آرنج را خم كنيد. باسن خود را پايين بياوريد تا جايي كه بازوهايتان هم سطح آرنجتان قرار گيرند. مجدداً خود را بر روي صندلي بكشيد. اين حركت را ده مرتبه تكرار كنيد.

ستون فقرات

1. حركت كششي پابر روي سطح مناسب به پشت دراز بكشيد.

زانوها را روي شكم خم كنيد. باسن خود را بلند كنيد تا پشتتان بر روي زمين صاف شود. دست ها را به دور زانو حلقه كنيد و آنها را به سمت سينه بكشيد. حالا هر دو دستتان را باز كنيد و به سمت بالاي سر بكشيد. همزمان پاها را باز كنيد و زاوية 45 درجه با زمين بسازيد. چند لحظه

در همين موقعيت قرار بگيريد. به وضعيت اول برگرديد و ده مرتبه اين حركت را تكرار كنيد.

2. حركت درجا بر روي ساعد

بر روي شكم بخوابيد. صورتتان به سمت پايين باشد. آرنج ها را خم كنيد طوري كه ساعد و بازويتان بر هم عمود شود. وزن بالاتنه را بر روي ساعد و وزن پايين تنه را بر روي پنجة پا بيندازيد. با حمايت ساعد دست، تنة خود را بالا بكشيد و 15 تا 20 ثانيه صبر كنيد. بعد به وضعيت اول برگرديد و حركت را دو بار تكرار كنيد.

پايين تنه

1. حركت كرنشي

صاف بايستيد و دست ها را به كمر بزنيد. پاي راست را نيم قدم به عقب و سمت چپ ببريد و پشت پاي چپ بگذاريد. وزنتان را روي هر دو پا بيندازيد. با كمر و گردن صاف، زانوهايتان را خم كنيد. به آرامي باسن را به سمت پايين و نزديك زمين بياوريد تا جايي كه زانوي چپ به زمين برسد. به وضعيت اول برگرديد و حركت را براي پاي راست تكرار كنيد. ده مرتبه اين حركت را انجام دهيد.

2. حركت سرپا نشستن

بايستيد و پاهايتان را بيشتر از عرض شانه باز كنيد. پنجة پايتان را به سمت بيرون خم كنيد. كف دست هايتان را بر روي قسمت بالايي ران بگذاريد. به آرامي زانوها را خم كنيد. باسن را به سمت پايين بكشيد. زانوها را تا حدي خم كنيد كه ران ها موازي سطح زمين باشند. چند لحظه تأمل كنيد و به آرامي به وضعيت قبل برگرديد. اين حركت را ده مرتبه تكرار كنيد.

چه خطراتي سلامتي شما را در محل كار تهديد ميكند؟

هر روز صبح، اكثر شماها رويه هر روزتان را پيش مي گيريد؛ همان برنامه يكنواختي كه شما را براي آن

لحظه معين بزرگسالي كه قدرت فرار از آن را نداريد، آماده مي كند: كار. بدون كار خبري از پول هم نيست، پولي براي خريد غذا براي تامين سرپناه و همه آن چيزهايي كه سلامت و طول عمر شما را تضمين مي كند. اما آيا تابه حال به اين فكر كرده ايد كه واقعاً كارتان چه تاثيري بر سلامتيتان مي تواند داشته باشد؟

واقعيت اين است كه خطراتي كه كار مي تواند بر سلامتي داشته باشد، وجود دارند و هرچه پيش مي رود آشكارتر نيز مي شوند. صرفنظر از اين واقعيت كه مشكلات سلامتي ناشي از كار تا حد زيادي به صنعت بستگي دارد، بگذاريد با آن روبه رو شويم: الان پشت كامپيوتر نشسته ايد و اين احتمال وجود دارد كه در محل كارتان باشيد. براي شروع خوب است به مشكلات ناشي از محيط دفتر كارتان بپردازيم—دانستن خطرات محيط كار بر روي سلامتي مي تواند زندگيتان را نجات دهد، يا حداقل آن را طولاني تر كند.

مشكلات اندام هاي بالاتنه

شانه هايتان درد مي كند؟ آرنج هايتان درد مي كند؟ مچ هايتان ورم كرده است؟ انگشتانتان مي سوزد؟ اينها فقط تعدادي از نشانه ها و علائم مربوط به مشكلات اندام هاي بالاتنه تان است، ازجمله: سندرم مجراي مچ دست، اپي كنديليتيس (آسيب آرنج)، و اختلال تاندون مچ. مشكل كار اين است كه اين علائم معمولاً قابل تعميم، نامعين و نامشخص هستند.

احتمالاً تابه حال اصطلاح مشكل استرس تكراري به گوشتان خورده است و بلافاصله انگشتاني عصبي در نظرتان مجسم شده كه منجر به بروز سندرم مجراي مچ دست در شما گرديده است. نام اين مشكل خود

نشان مي دهد كه تكراري بودن به تنهايي علت آن است، اما ما مي دانيم كه اين كاملاً صحت ندارد. اكثر شواهد نشان مي دهد كه اين مشكل با رابطه پيچيده بين سه فاكتور مهم صورت مي گيرد: عوامل ارگونوميك يا كار پژوهي، مشكلات پزشكي قبلي و عوامل روحي رواني. تكراري بودن عمل به تنهايي ندرتاً منجر به اين بيماري مي شود. درعوض، تركيب اين عوامل با يكديگر—فشار، تكراري بودن، لرزش، و فرم بد نشستن—در اين زمينه مقصر است.

اين چه معنايي براي شما دارد؟ كنار آمدن با مشكلات اندام هاي بالاتنه، تجربه اي بسيار آزاردهنده است. ايجاد تغيير در محيط كارتان به تنهايي مشكل را برطرف نميكند، گرچه كمك كننده خواهد بود. درصورت امكان، با پزشكتان درمورد مشكلات قبلي پزشكي كه مي تواند در بروز اين مشكل دخيل باشد مشورت كنيد.

كمر درد

تعيين علت اصلي كمر درد و رابطه آن با كارتان، كار بسيار دشواري است. درواقع، همه عواملي كه براي مشكل بالا ذكر كرديم، دراينجا نيز دخيل هستند. آنچه آشكار است اهميت پيشگيري از اين مشكلات است.

وقتي روي عوامل تغييرپذير مثل سيگار كشيدن، يا چاقي متمركز شويد، كه نشان داده فايده بخش هم هستند، نكته اصلي ايجاد تغيير در طرح كارتان و داشتن يك برنامه تمريني كششي و قدرتي مداوم است. اگر كارتان طوري است كه مجبوري مدت زمان زيادي بنشينيد يا ساكن باشيد، يا حركات غيرمنتظره در آن است، يا در معرض لرزش و ارتعاش هستيد، يا بيش از اندازه غيرفعال هستيد، حتماً بايد فكر كنيد و راهي پيدا كنيد كه چطور كارتان را براي كاهش فشار وارد بر كمرتان

تغيير دهيد. از اينها مهمتر اينكه بايد حتماً از تمرينات كششي و قدرتي در برنامه روزانه تان استفاده كنيد.

اختلالات تنفسي

ايا با ديدن آبريزش بيني، چشمان پف كرده، و عطسه هاي يكي از همكاران، تيره پشتتان شروع به لرزيدن مي كند؟ محل كار محيط بسيار خوبي براي انتقال بيماري هاي تنفسي، به ويژه در ماه هاي سرد مي باشد. عواملي مثل ويروس هاي متداول سرماخوردگي، ويروس آنفولانزا، و ويروس نورواك قابليت اين را دارند كه به سرعت در محيط هاي بسته منتشر شوند و خيلي از آنها روي سطوح غيرجاندار تا 48 ساعت زنده مي مانند.

درمورد بيماري ها و عفونت هاي تنفسي ويروسي، لازم نيست بدانيد كه چه چيز در شما مشكل ايجاد كرده است چون هيچ راه حلي جز استراحت و تامين آب بدن وجود ندارد. اما، اگر بيشتر از هميشه احساس بيماري مي كنيد، بهتر است حتماً به پزشك مراجعه كنيد. مسئله مهم اين است كه ببينيد اين ويروس چطور منتقل مي شود: معمولاً به شكل انتشار چكه هاي تنفسي (عطسه و سرفه)، ترشحات تنفسي (بزاق و خلط) و به ويژه براي ويروس نورواك، از طريق مدفوع و استفراغ. وقتي بدانيد اين ويروس ها چطور منتقل مي شود به شما كمك مي كند كه راه هاي پيشگيري از ابتلاي آن را بفهميد. حتماً نظافت دست هايتان را رعايت كنيد، از استفاده از وسايل به صورت شراكتي خودداري كنيد، هنگام عطسه يا سرفه جلوي دهانتان را بگيريد، و در اينگونه مواقع تا مي توانيد از برخورد با سايرين خودداري كنيد—اگر فكر مي كنيد بيمار هستيد، در خانه بمانيد.

در كنار بيماري هاي

تنفسي ويروسي، قارچ هاي انگلي از جمله متداول ترين مشكلات تنفسي است كه در محل كار اتفاق مي افتد.

قارچ هاي انگلي يكي از متداولترين انواع قارچ ها در زمين هستند و در هر محيطي كه رطوبت در آن جمع مي شود، اتفاق مي افتد: فرش، عايق ها، لوله كشي، دستگاه تهويه هوا، و اين نشان مي دهد كه محيط كار از اين قاعده مستثني نيست. اين قارچ هاي انگلي اگر در فضا منتشر شوند، مشكلات مختلفي را مانند واكنش هاي آلرژيك، تشديد آسم، و عفونت هايي مثل كريپتوكوكوز ايجاد مي كند.

اسبستوس نيز مي تواند واكنش هاي بسيار شديدي مشابه با قارچ هاي انگلي ايجاد كند. اسبستوس اسم عامي است كه به گروهي از شش ماده معدني طبيعي كه در صنايع براي پوشش حفاظتي و عايق بندي ابزارها به كار مي رود. گرچه محدوديت هايي كه جديداً در ساختمان سازي اعمال مي شود باعث مي شود كه اين مشكل كمتر در ساختمان اي نوساز وجود داشته باشد.

استرس

اضطراب، استرس و اختلالات عصبي به يكي از مهم ترين مشكلات ناشي از كار بدل شده است. استرس مي تواند يكي از مهمترين عوامل در ابتلا به مشكلات قلبي-عروقي، اختلال ترس، و اختلالات ماهيچه اي-استخواني مي باشد و حتي ميتواند سيستم دفاعي بدنتان را هم ضعيف كند.

هنوز علت اصلي بروز استرس مشخص نشده است، چه خصوصيات فردي در كار باشد يا شرايط كاري، مثل شيفت كاري، عدم توازن در پاداش ها و تلاش هاي كاركنان، تقاضاي بالا، ضعيف بودن محل كار از نظر رواني-اجتماعي و از اين قبيل.آنچه مشخص است اين است كه وجود چند عامل

استرس زا در فرد موجب بروز مشكل مي شود. اگر شما چنين وضعيتي داريد بايد سريعاً دست به كار شويد. ورزش ها ايروبيك (مثل دو) راه بسيار خوبي براي دفع استرس بدن است.

خط آخر

كار آنقدرها هم كه فكر مي كنيد بد و لزوماً ناسالم نيست. با دنبال كردن سه اصل مهم در امنيت كاري يعني: ارزيابي، آموزش و ورزش، مي توانيد نه تنها از بروز هرگونه مشكل جلوگيري به عمل آوريد، بلكه كار به تجربه اي عالي برايتان تبديل خواهد شد. پس محيط كارتان را ارزيابي كنيد، درمورد خطرات و راه حل ها به خود آموزش دهيد و ورزش كنيد.

طولاني تر زندگي كنيد

آيا تا به حال فكر كرده ايد كه براي ترك سيگار يا محافظت از خودتان در مقابل بيماريهاي منتقله جنسي ( STD) چه مي توانيد انجام دهيد؟ درمورد كاهش احتمال تصادف كردن با ماشين يا ابتلا به بيماري هاي قلبي چطور؟ نگران نباشيد، اگر تا به حال اقدام نكرده ايد، ميتوانيد با رعايت نكاتي كه در زير برايتان آورده ايم زندگي خود را تغيير دهيد و عمري طولاني تر داشته باشيد.

محلول هاي شستشوي دهان براي ترك سيگار

محققين دانشگاه محلي نيويورك، شستشو دهنده ي دهاني درست كرده اند كه مزه سيگار را در دهان از بين مي برد. اين محلول شستشو با نيكوتين واكنش مي دهد و مزه و بوي آن را تغيير داده و طعم بد و چندش آوري در دهان ايجاد مي كند.

آنقدر طعم بدي در دهان ايجاد ميكند كه اكثر سيگاري ها حاضر به تحمل آن نميشوند. اين محلول شستشوي دهان، سه تا چهار ساعت دوام دارد

و تاثيري روي مزه ي ساير غذاها ندارد.

قدرت نعناع

آيا مي دانيد چرا خانم ها در باشگاه آدامس مي جوند؟ دليلش اين است كه بتوانند بيش از مردان تمرين كنند. محققين دانشگاهي در غرب ويرجينيا كشف كرده اند كه بوي نعناع توانايي شما را براي ورزش كردن بالا مي برد.

بوي نعناع باعث مي شود كه سختي ورزش كردن را احساس نكنيد، از اينرو تمريناتتان شديدتر و با حرارت تر خواهد شد و راحت تر انجام خواهد گرفت.

مقابله با چربي

شيميدانان مدت زيادي است كه دريافته اند چربي آنقدر هم براي بدن مضر نيست. بر طبق تحقيقاتي كه در دانشگاه وينكونسين انجم گرفت، يك چربي رژيمي كه اسيد لينولئيك مزدوج (CLA) نام دارد مي تواند به ساختن عضله و ماهيچه در بدن كمك كند.

البته اشتباه متوجه نشويد: CLA چربي را از بين نمي برد، اما مي تواند با پيوند خوردن با سلول هايتان از توليد چربي جديد جلوگيري كند و با اينكار باعث مي شود كه تاثيرات ورزش بيشتر در بدن باقي بماند. گرچه مي توانيد آن را به ورت مكمل هم از بازار خريداري كنيد اما گوشت گاو و لبنيات هم حاوي اين ماده هستند.

STD ها

بيماري هاي بسياري هستند كه از طريق رابطه ي جنسي منتقل مي شوند. در اينجا به چند نوع از اين بيماري ها اشاره مي كنيم.

ايدز

اين بيماري از طريق ويروس كاستي مصونيت در انسان ((HIV، ويروسي كه توانايي بدن را براي مقابله مقاومت در برابر بيماري ها و امراض از بين مي برد، ايجاد مي شود. افراد مبتلا به ايدز در معرض ابتلا

به بسياري از بيماري هاي خطرناك و بعضي از انواع سرطان ها هستند. يكي از راه هاي انتقال اين بيماري از طريق برقراري رابطه ي جنسي با فرد مبتلا مي باشد.

كلاميديا

اين بيماري يكي از متداولتري بيماري هاي STD مي باشد. در اين بيماري، ادرار و برون ريزي دستگاه تناسلي را با مشكل و سوزش همراه است. گرچه اكثر افرادي كه به اين بيماري مبتلا هستند هيچگونه علائمي ندارند.

1. STD مي تواند هر انساني را در هر طبقه و پيش زمينه اي مبتلا كند. گرچه دو سوم اين بيماري ها در افراد زير 25 سال رخ مي دهد.

2. ميزان ابتلا به بيماري هاي STD رو به ازدياد است. علت آن ممكن است فعاليت جنسي بيشتر انسان ها و داشتن چندين شريك جنسي باشد.

3. در اكثر موارد بيماري هاي STD هيچگونه علائمي وجود ندارد و علائم آن معمولاً با علائم بيماري هاي ديگر اشتباه گرفته مي شود و از طري رابطه ي جنسي منتقل ميشود.

4. علائم بيماري هاي STD در خانم ها بيشتر و جدي تر است.

5. اگر زود تشخيص داده شود، بسياري از بيماري هاي STD را مي توان با موفقيت درمان كرد.

راه هاي جلوگيري

1. مداوم براي معاينه و آزمايش به پزشك مراجعه كنيد.

2. يك شريك جنسي داشته باشيد.

3. از كاندوم به طرز صحيح استفاده كنيد.

4. از سوزن هاي تزريق مواد به صورت مشترك استفاده نكنيد.

5. در هنگام قاعده بودن همسرتان رابطه ي جنسي با او نداشته باشيد.

6. از سكس مقعدي خودداري كنيد.

بعضي از انواع مرگ هاي ناخواسته

تصادفات ماشيني

آمار مرگ

در هر سال: 41،000

راه هاي جلوگيري از مرگ: وقتي سوار اتومبيل مي شويد حتماً كمربند ايمني را ببنديد (اين كار احتمال مرگ را تا %45 كاهش مي دهد). سوار شدن به ماشين هايي كه كيسه ي هوا دارند تا %56 خطر مرگ را كاهش مي دهد. و از آنجا كه بدترين تصادفات هميشه هنگام شب اتفاق مي افتند، تا جايي كه مي توانيداز رانندگي در شب خودداري كنيد.

نكته ي آخر: بگذاريد بقيه زودتر بروند. %11 از همه ي تصادفات كشنده به اين دليلي است كه همه سر زودتر رفتن مشكل دارند.

سرطان روده

آمار مرگ در هر سال: 47،700

راه هاي جلوگيري از مرگ: هر روز شير بنوشيد يا حداقل 300 ميلي گرم كلسيم مصرف كنيد. تحقيقات نشان داده است كه كلسيم از بروز سرطان جلوگيري مي كند.

ديابت

آمار مرگ در هر سال: 64،751

راه هاي جلوگيري از مرگ: هرچه مي توانيد بيشتر فيبر غير محلول (سبزيجات و سبوس گندم) . فيبر محلول (ميوه جات، بعضي حبوبات، جو، و گندم سياه) مصرف كنيد. تحقيقات نشان داده است كه فردي كه روزانه 50 گرم از هر دو نوع فيبر مصرف ميكند، ميزان گلوكز خود را تا %10 و انسولينش را تا %12 كاهش داده است.

آتش سوزي و سوختگي

آمار مرگ در هر سال: 3،741

راه هاي جلوگيري از مرگ: اگر در دفتركار خود گير كرده ايد و ساختمان آتش گرفته است، سعي كنيد تا ميتوانيد درب را محكم ببنديد تا از ورود دود به داخل جلوگيري شود. اگر خانه تان آتش گرفته است، سعي كنيد كه باكپسول آتش نشاني آتش را خاموش

كنيد و اگر نتوانستيد آن را متوقف كنيد، از خانه خارج شويد.

راه هاي ديگري براي زنده ماندن

سرطان پروستات

آمار مرگ در هر سال: 31،900

سرطان پروستات بيماري مخصوص آقايان است. %50 از مردان بالاي 40 سال محتمل به ابتلا به اين سرطان هستند.

راه هاي جلوگيري از مرگ: اگر اين بيماري زود تشخيص داده شود، تا %70 احتمال درمان افزايش مي يابد. مداوم آزمايش هاي ويژه را انجام دهيد تا بتوانيد بيماري را زود تشخيص دهيد.

بيماري هاي قلبي

آمار مرگ در هر سال: 724،859

بيش از نيمي از بيماران مبتلا به گرفتگي عروق كرونري در راه رسيدن به بيمارستان مي ميرند. چرا؟ چون علائم خود را ناديده مي گيرند و دير به اورژانس خبر مي دهند.

راه هاي جلوگيري از مرگ: اگر حتي كوچكترين شكي هم كرديد، منتظر هيچ چيز و هيچ كس نمانيد، و به سرعت به اورژانس اطلاع دهيد. درمورد علائم بيماري از پزشك خود راهنمايي هاي لازم را دريافت كنيد.

آنفولانزا و سينه پهلو

آمار مرگ در هر سال: 91،871

راه هاي جلوگيري از مرگ: تحقيقات نشان داده است كه سوپ هاي مايع براي از بين بردن ويروس RSV كه منجر به سينه پهلو مي شود بسيار مفيد هستند. حتي از سوپ هاي آنتي باكتريل هم بهتر عمل مي كنند.

اما اگر به آنفولانزا مبتلا گشته ايد، سريعاً به دكتر مراجعه كنيد. از او آمانتادين بخواهيد. تحقيقات نشان داده است كه آمانتادين در از بين بردن آنفولانزا بسيار موثر است.

مسموميت (با گازها و بخارهايي كه ديده نمي شوند)

آمار مرگ در هر سال: 638

مونوكسيد كربن گازي بي بو،

بي مزه و بي رنگ است كه يكي از خطرناكترين و كشنده ترين گازها مي باشد.

راه هاي جلوگيري از مرگ: اگر از سوراخ ها و منفذهاي بخاريتان نگرانيد مي توانيد يك ردياب CO خريداري كنيد و يا شعله ي گاز را چك كنيد.

و كاري كه حالا بايد بكنيد اين است كه ديگر روي اين صفحه نگاه نكنيد، چشمانتان را از صفحه خارج كنيد و 5 دقيقه به بيرون نگاه كرده و 2 دقيقه در اطراف قدم بزنيد. اين كار باعث مي شود سردرد نگيريد و مشكلي هم براي چشمانتان پيش نيايد.

فلزات سنگين سمي و مضر براي انسان

فلزات سنگين كه سرب، آلومينيوم، جيوه، مس، كادميوم، مس، نيكل و آرسنيك را شامل ميگردد از سموم پرخطر پيرامون ما ميباشند. اين سموم در هواي تنفسي، آب آشاميدني، مصالح ساختماني، لوازم آشپزخانه و حتي البسه موجود ميباشند. برخي فلزات به مقدار ناچيز براي عملكرد طبيعي بدن ضروري ميباشند اما ورود بيش از اندازه آنها به بدن مسموميت ايجاد خواهد كرد. ايراد اصلي فلزات سنگين اين ميباشد كه در بدن متابوليزه نميگردند. در واقع فلزات سنگين پس از ورود به بدن ديگر از بدن دفع نشده و در بافتهاي بدن انباشته ميگردند. همين امر موجب بروز بيماريها و عوارض متعددي در بدن ميشود. آنها رشد و گسترش عفونتهاي ويروسي، باكتريايي و قارچي را نيز افزايش ميدهند. فلزات سنگين همچنين جايگزين ديگر املاح و مواد معدني مورد نياز در بدن ميگردند. براي مثال فلزات سنگين در بافتهاي عروق، عضلات، استخوانها و مفاصل رسوب ميكنند و يا در صورت كمبود روي در مواد غذايي كادميوم جايگزين آن خواهد شد. مضرات فلزات سنگين به قرار

زير ميباشد:

اختلالات عصبي (پاركينسون، آلزايمر، افسردگي، اسكيزوفرني) - انواع سرطان ها - فقر مواد مغذي - بر هم خوردن تعادل هورمونها - چاقي - سقط جنين - اختلالات تنفسي و قلبي-عروقي - آسيب به كبد، كليه ها و مغز - آلرژي و آسم - احتلالات غدد درونريز-عفونتهاي ويروسي مزمن - كاهش آستانه تحمل بدن - اختلال در عملكرد آنزيمها - تغيير در سوخت و ساز - ناباروري - كم خوني - خستگي - تهوع و استفراغ - سردرد و سرگيجه - تحريك پذيري - تضعيف سيستم ايمني بدن - تخريب ژنها - پيري زودرس-اختلالات پوستي - كاهش حافظه - بي اشتهايي - التهاب مفاصل - ريزش مو - پوكي استخوان - بي خوابي - مرگ .

1- آلومينيوم: در ظروف آلومينيومي - فويل آلومينيومي - قوطيهاي آلومينيومي - برخي داروها (مانند ضد اسيد معده)، سراميكها ، فيلتر سيگار - مصالح ساختماني-آمالگام دندان - دئودرنتها - آفت كشها - نمك خوراكي - دود سيگار - بيكينگ پودر - خمير دندان موجود ميباشد.

2- آرسنيك: در غذاهاي دريايي - گچهاي رنگي - آفت كشها - شوينده هاي خانگي-حشره كشها - شيشه ها و آينه ها - نمك خوراكي - رنگ ها - شراب - آب چاه و يا لوله كشي - دود ناشي از مواد سوختي - سوختن چوب ناشي ميگردد.

3- سرب: در باطري خودرو - سراميكها - آب ميوه هاي داخل قوطي - خاكستر سيگار-دود اگزوز خودروها - بنزين سرب دار - رنگ موها - حشره كشها - ريمل مژه - برف - آلياژ لحيم كاري - بتونه ها - رنگها - آب شهري

و يا چاه - شراب - لوله ها وجود دارد.

4- جيوه: در چسبها - فيلترهاي صنعتي - لوازم آرايشي - دماسنجهاي شكسته - پر كننده هاي دنداني - ادرار آورها - نرم كننده هاي البسه - پوليشها - پسماندهاي صنعتي - ملينها - رنگها - غذاهاي دريايي - نگهدارنده هاي چوب موجود است.

5- نيكل: در بيكينگ پودرها - پروتزهاي دنداني - دود اگزوز خودروها - پسماندهاي صنعتي - غذاهاي فرآوري شده - كودها - روغنهاي هيدروژنه - ظروف استنلس استيل موجود ميباشد.

6- مس: درظروف مسي - لوله هاي مسي - پروتزهاي دنداني - آفت كشها - رنگ موها - پسماندهاي صنعتي - حشره كشها - استخرها - سيگار - آب لوله كشي و يا چاه - غذاهاي دريايي موجود ميباشد.

7- كادميوم: در آلياژهاي دنداني - باطريها - روغن موتور - غذاهاي دريايي - سراميكها - دود سيگار- چاي و قهوه -كودها - آلياژ هاي لحيم كاري - لوله هاي گالوانيزه - آب لوله كشي و يا چاه - الكترودهاي جوشكاري - دود ناشي از سوختن لاستيكها و پلاستيكها-حبوبات و غلات فاقد سبوس.

يكي از روشهاي سمزدايي فلزات سنگين از بدن استفاده از رژيمهاي آب ميوه ميباشد. مصرف اين آب ميوه ها و عصاره ها ضمن آنكه بسيار مغذي ميباشند تمام ارگانهاي بدن را شستشو داده و از سموم پاك ميكنند. مصرف افشره و عصاره مركبات، انگور، گيلاس، سيب، چغندر - اسفناج - سير - هويج - جعفري و هندوانه براي زدودن فلزات سنگين و پاك سازي بدن از ساير سموم بسيار موثر ميباشد. همچنين مصرف كلسيم و روي نيز با رقابت

با فلزات سنگين در جذب شدن و رسوب در بافتهاي بدن موثر ميباشند

تاكتيك هاى مبارزه با حشرات

هرچه هوا رو به گرمى مى رود، دوباره سر و كله موجودات موذى همچون پشه، مگس، سوسك و مورچه پيدا شده و گاهى وجود آن ها در داخل خانه به قدرى آزاردهنده است كه نه تنها سبب سلب آسايش افراد ساكن در آن محيط مى شود بلكه برخى از آن ها مانند بيد، سوسك و موريانه به لوازم و وسايل شخصى و خانه نيز آسيب مى رسانند. البته براى مبارزه با همه آن ها راهكارهايى وجود دارد كه اگر درست و بجا مورد استفاده قرار گيرند ديگر اثرى از اين مزاحمان ريز جثه خانگى در داخل خانه باقى نخواهد ماند كه در اين جا به برخى از آن ها اشاره مى كنيم.

پشه: پس از تجهيز پنجره ها به تورى به عنوان مهم ترين اقدام براى ورود اين حشره و همچنين ديگر موجودات موذى مانند آن از بيرون از خانه، همه انواع حشره كش ها براى از بين بردن پشه ها مناسب هستند ولى اگر در شرايطى قرار گرفتيد كه هيچ يك از امكانات فوق وجود نداشت، نگران نباشيد ،روش هاى خانگى متعددى براى رهايى هر چند موقتى از اين حشره وجود دارد:

?- مى گويند پشه از بوى پياز و پرتقال متنفر است. بنابراين چند عدد پياز را پوست كنده و به صورت قاچ شده در گوشه اى از اتاق قرار دهيد يا اين كه به جاى آن مقدارى پوست و يا خود پرتقال را جايگزين كنيد. در ضمن ماليدن پوست پرتقال و يا آب آن و يا پياز بر روى پوست نقاطى

از بدن كه بدون پوشش لباس بوده و احتمال گزيدگى پشه وجود دارد، به خصوص به هنگام خواب، از جمله راهكارهاى جلوگيرى از پشه گزيدگى است.

?- پشه ها به نور علاقه مندند. بنابراين اگر وزوز پشه اى در اتاق خوابتان مانع از خواب رفتن شما شده و تمام كوشش تان براى كشتن آن نيز بى نتيجه مانده است، چراغ اتاق خواب را خاموش كرده و به جاى آن چراغ فضاى خارج از اتاق را روشن كنيد. به اين ترتيب پشه به دنبال روشنايى از محل خواب شما خارج مى شود. حال در را بسته و كشتن پشه را به فردا صبح موكول كنيد.

?- استفاده از جاروبرقى براى پشه هاى در حال پرواز نيز روش ديگرى براى رهايى از اين حشره موذى است.

نكته: اگر باتوجه به تمام تمهيدات فوق دچار پشه گزيدگى شديد، چند عدد برگ ريحان تازه را له كرده و آن را بر روى محل نيش زدگى قرار دهيد. به اين ترتيب سوزش و خارش آن التيام مى يابد.

سوسك هاى خانگى: اين سوسك ها در دو نوع ريز و درشت در خانه ها يافت مى شوند. آن ها گذشته از ظاهر نازيبايشان به جهت آن كه در فاضلاب و چاه ها زاد و ولد مى كنند، از جمله آلوده ترين حشرات خانگى نيز به شمار مى آيند. بنابراين مبارزه با سوسك هاى خانگى به خصوص در فصل بهار كه زمان تخم ريزى همه حشرات است، از جمله اقدامات بسيار ضرورى در خانه به شمار مى رود. البته در همين راستا كارخانجات توليد مواد شيميايى انواع حشره كش ها و ضدسوسك هاى مختلفى را توليد

كرده اند كه در قالب مايع، اسپرى و گچ در دسترس مصرف كنندگان قرار گرفته و بسيار مفيد و مؤثر هستند ولى علاوه بر آن ها مواد ديگرى وجود دارند كه تأثير آن ها را نمى توان ناديده گرفت. از اين جمله به پودر اسيد بوريك و همچنين نفت مى توان اشاره كرد. كاربرد نفت يكى از قديمى ترين و موثرترين راه هاى نابود كردن انواع سوسك هاى خانگى است. براى اين منظور بايد در تمام چاهك ها، فاضلاب ها و به طور كلى هرگونه راه خروجى از اين قبيل مقدارى نفت ريخته و بر روى دريچه آن درپوش بگذاريد. اين كار را در پايان شب انجام دهيد تا نفت مدت زمان بيشترى در مسير و آب داخل آن باقى بماند.

نكته: در صورتى كه از ميان روش هاى مبارزه با حشرات خانگى، كاربرد پودرهاى سمى را انتخاب كرده ايد، مراقب بچه هاى كوچك نيز باشيد. به اين معنا كه مكان هايى را به اين روش سم پاشى اختصاص دهيد كه دور از دسترس بچه ها باشند. در ضمن از آن جا كه برخى از سم ها امكان تركيب با آب دارند، شما مى توانيد با خيالى راحت تر از محلول همان سم براى سم پاشى استفاده كنيد. به اين ترتيب كاربرد آن ها مشكلات كمترى را نسبت به پودرها خواهد داشت.

مورچه: مورچه ها اگرچه حشرات به ظاهر بى آزارى به نظر مى آيند ولى هنگامى كه در گوشه اى از خانه لانه كنند، با دردسرهاى بسيارى مواجه مى شويد. به همين جهت مجبور خواهيد بود يكى از روش هاى زير را به كار ببريد:

?- كمى

فلفل سفيد را در نقاطى از خانه كه محل عبور و مرور مورچه ها هستند، بپاشيد.

?- اگرچه اين ادعا عجيب به نظر مى آيد ولى بعضى ها عقيده دارند براى آن كه در جهت عبور و مرور مورچه ها محدوديتى ايجاد كنيد، دور فضاى مورد نظر بر روى زمين يا ديوار را با گچ خط بكشيد. مى گويند مورچه ها از روى خط گچى عبور نمى كنند ،برخى ديگر به جاى گچ پودر تالك را پيشنهاد مى كنند.

?- گفته مى شود سيب داراى اسيدى است كه ملكه و سربازان آن را از بين مى برد. بنابراين مقدارى پوست سيب يا تكه هايى از خود آن و يا حتى هسته هاى داخل آن را در ورودى لانه مورچه قرار دهيد.

?- مخلوطى از عسل و پودر اسيد بوريك را بر روى تكه كاغذى ريخته و در مكانى نزديك لانه مورچه ها قرار دهيد. با حمل اين تركيب به ظاهر خوشمزه توسط مورچه هاى رهگذر، مورچه هاى داخل لانه نيز از بين مى روند. البته بعضى از مورچه ها به مواد چربى بيشتر از مواد شيرينى تمايل دارند لذا شما مى توانيد به جاى عسل، كره را جايگزين كنيد.

چند نكته درباره نگه دارى دارو در منزل

منبع:روزنامه جوان

نگهدارى دارو در منزل شيوه مرسوم ما ايرانيان است. گاه برخى از خانواده ها يك داروخانه تمام عيار در خانه دارند. به هر روى چند نكته در زير آمده را خوب است لحاظ كنيم!

?- تا جايى كه امكان دارد در منزل دارو نگهدارى نكنيد.

?- دست كم هر سه ماه يك بار همه داروهاى موجود در منزل را از نظر تاريخ مصرف بررسى كنيم و داروهاى تاريخ

گذشته را دور بريزيم.

?- هرگز دارويى را در جعبه دارويى ديگر نگذاريم.

?- به شرايط نگهدارى دارو كه روى جعبه دارو يا در بروشور آن ذكر شده توجه كنيم.

?- باقيمانده محلول سرم، قطره و شربت هايى كه به طور ناقص مصرف شده اند قابل نگهدارى نيست و بايد دور ريخته شوند.

?- داروها را به دور از دسترس كودكان كنجكاو و حتماً در محلى مناسب و به دور از گرما، رطوبت و نور مستقيم آفتاب قرار دهيد.

?- به ياد داشته باشيم كه مصرف خودسرانه دارو و يا تجويز دارو براى ديگران اصلاً مجاز نيست. براى استفاده از داروهاى موجود در منزل، هر بار با پزشك خود مشورت كنيم.

?- بهتر است فهرستى از داروهاى موجود در منزل تهيه و در محل نگهدارى داروها نصب شود. هر چند وقت يك بار فهرست را بازبينى كنيد.

?- سرنگ و دستكش استريل نيز تاريخ انقضاى مصرف دارند پس از پاره شدن كاغذ پوشش سرنگ و يا دستكش در صورت عدم استفاده آن را دور بيندازيد.

صداهاى آلوده

منبع:روزنامه ايران

حتى پرنده ها هم اين روزها داد مى زنند. كلاغ ها در هر صداى قارقار خود فرياد مى زنند: آهاى آدم ها تو را به خدا بس است. يك كم ساكت باشيد!اما بلند ترشدن صداى پرنده ها هم حريف بوق زدن هاى مكرر نمى شود. باور نمى كنيد كه پرنده ها با فرياد از انسان ها تقاضا دارند تا كمتر سر و صدا كنند؟اگر نتايج آخرين تحقيقات دانشمندان دانشگاه «ليدن» هلند را بخوانيد باورتان مى شود. آنها مى گويند پرندگان در هياهوى ترافيك شهرهاى بزرگ بلند تر آواز مى خوانند تا صدايشان را به

گوش ديگران برسانند.

اما انگار فايده اى ندارد. كاش مى شد يك جورى به پرنده هاى بيچاره فهماند آدم ها به فكر خودشان هم نيستند چه برسد به شما. خيلى از آدم ها موقع رانندگى يك دست به فرمان دارند ودست ديگر به بوق. انگار بوق زبان دوم راننده هاست. يكى از شهروندان «تورنتو» مى گفت: آن قدر بوق نزده ام كه يك روز به كوچه خلوتى رفتم و بادست لرزان بوق زدم تا مطمئن شوم بوق اتومبيلم هنوز كار مى كند! در حالى كه همين رانندگان خودمان ماهى چند بار براى تعمير بوق خودرو هايشان به تعميرگاه مى روند. آلودگى هاى ديدارى از يك سو و آلودگى هاى شنيدارى از سوى ديگر روح، روان و سلامت انسان ها را به شكل جدى تهديد مى كنند.

اما بوق زدن، تنها يكى از هزاران عامل توليد صداهاى ناهنجار و آلودگى روز افزون صوتى شهرها به شمار مى رود.بررسى آمار سامانه ??? شهردارى تهران نشان مى دهد در برخى روزها در ?? ساعت دهها پيام تلفن شكايت صرفاً از آلودگى هاى صوتى ساختمان سازى به اين مركز اطلاع داده مى شود. از طرف ديگر اخبار نشان مى دهد ?? درصد ساكنان نزديك فرودگاه ها به دليل آلودگى هاى صوتى ناشى از پرواز هواپيماها حداقل با ?? درصد انواع اختلال هاى خواب روبه رو هستند.صداهاى ناهنجار كارخانه ها، جابه جايى بار و ساخت و سازهاى درون شهرى و دستگاه هاى تهويه ساختمانها ادامه اين حكايت اند.وقتى از درگيرى هاى ذهنى خيابان ها رها شدى و به خانه رسيدى تازه صداى بچه همسايه، جاروبرقى، تلويزيون، تلفن، موتوسيكلت ها با آن صداهاى

وحشتناك ، نمكى ها و نان خشكى ها و دوره گردها آرامش را از زندگى ات مى گيرد. بنابراين پس از يك هفته در روز تعطيل هم نمى توانى درست و حسابى استراحت كنى.

صداهاى غير استاندارد

در مجموع آلودگى هاى صوتى مطرح شده عوارض فراوانى به دنبال دارند. شهردار تهران چندى پيش اعلام كرد: « آلودگى صوتى پايتخت دوبرابر استانداردهاى جهانى است.»دكتر «كامبيز كامكارى»، روانپزشك، آلودگى صوتى را بخشى از روانشناسى محيط مى داند و به خبرنگار «ايران» مى گويد: «بخشى از اين آلودگى ها استرس هاى شغلى را افزايش مى دهند. شلوغى اطراف و بالابودن ميزان آلودگى هاى صوتى در محيط هاى شغلى عوارض خاصى به دنبال دارند. سروصدا استرس مى آفريند. آدم هايى هم كه استرس را تجربه كنند به احتمال زياد دچار مشكلات جسمانى و روانى خواهند شد.»وى مى افزايد: «صداهاى بين ??? تا ??? دسى بل علاوه بر آسيب هاى شنوايى، روح و روان انسان ها را نيز به شدت به خطر مى اندازند.»

بيمارى هاى روانى- تنى نتيجه صداهاى ناهنجار

دكتر كامكارى معتقد است: «اختلال هاى گوارشى، بيمارى هاى روده، معده، التهاب روده بزرگ و سوزش هاى درونى از ديگر نتايج استرس هاى محيطى به شمار مى روند. در بسيارى از بيمارى هاى گوارشى، سامانه عصبى افراد آسيب مى بينند. وقتى داهاى اطراف بيش از حد معمول باشد بخش تأمين كننده ايمنى افراد به خطر مى افتد. پيرى زودرس، كاهش عمر ، برهم خوردن تمركز هواس و كاهش تحريك پذيرى اندام هاى حسى و ميگرن از ديگر عوارض آلودگى هاى خطرناك صوتى اند.»در كشورهاى اروپايى شهردارى ها تأمين كننده امنيت اجتماعى

شهروندان هستند. معمولاً خانه ها از مترو، فرودگاه، كارخانه ها و ديگر مراكز توليد صدا فاصله دارند. اما در شهرهاى بزرگ، ماشين ها آزادانه بوق مى زنند. هيچ مانعى براى ساخت و سازهاى بى رويه و ايجاد خانه هاى مجاور اين مراكز توليد صوت وجود ندارد.اين در حالى است كه آلودگى هاى صوتى ميزان مرگ و مير انسان ها را نيز افزايش مى دهد.رنگ پريدگى، افزايش فشار خون و انقباض رگ ها، پايين آمدن درجه حرارت، تغيير ضربان قلب و حالات ماهيچه هاى بدن از ديگر عوارض زندگى شلوغ و پر صداى شهرى است.صاحبان مشاغل سخت نيز به نحوى از عوارض اين آلودگى ها رنج مى برند. كارگران كارخانه هاى چوب برى مجبورند در تمام مدت فعاليت صداى ??? «د سى بلى»اره هاى سنگين را بشنوند. اين صداهاى آزاردهنده علاوه بر عوارض ياد شده منجر به كاهش حس لامسه انگشتان و بيمارى «رنيال» مى شود.در اين ميان شدت صدا از يك طرف و ميزان نزديكى افراد به منابع اصلى توليد صدا، مداومت و تكرار صداها آثار بدترى به جا مى گذارند.

ساكنان شهرهاى بزرگ همواره از عبور وسايل نقليه سنگين شكايت دارند.نگرانى هاى مستمر، خستگى هاى رفع نشدنى و دگرگونى هاى دائمى يا موقتى رفتار شهرنشينان در بمباران صوتى اطراف آنان ريشه دوانده است.پايين آمدن آستانه تحمل و رفتارهاى پرخاشگرانه انسان ها نيز به دليل تحمل صداهاى آلوده اطرافشان است. آدمى كه شب تا صبح از آسايش و خواب شبانه محروم باشد به طور طبيعى نمى تواند صبح خوب و زيبايى داشته باشد.

ساختمان هاى غيراستاندارد و آلودگى صوتى

چندى پيش رئيس شوراى اسلامى شهر تهران اعلام

كرد: بيش از ?? درصد انرژى ساختمان هاى شيشه اى به هدر مى رود ضمن آن كه آلودگى صوتى در اين ساختمان ها بيشتر ديده مى شود. بنابراين استاندارد كردن شيشه ها مى تواند در كاهش ورود صداهاى مزاحم به درون ساختمان ها تأثير بگذارد.

تغيير در سامانه حمل ونقل شهرى

وى از توسعه حمل ونقل عمومى نيز به عنوان مهم ترين عامل كاهش آلودگى صوتى نام برده و گفته بود: يك اتوبوس مناسب، ?? اتومبيل اضافه شخصى را از سطح شهر جمع مى كند.از طرف ديگر آشكار نبودن عوارض آلودگى هاى صوتى موجب شده اند تا ناهنجارى عصر جديد جدى گرفته نشود.اما سردرد، مشكلات گوارشى، ناراحتى هاى شنوايى و هزار و يك بيمارى ديگر كه ناشى از آلودگى هاى محيطى و صوتى است شوخى بردار نيستند.كثيفى اصوات عفونت هاى جزئى به وجود مى آورند و موجب كاهش ايمنى بدن در مقابله با ابتلا به سرماخوردگى مى شود.شنيدن صداى وزوز و چيزى شبيه به سوت كشيدن گوش از دستاوردهاى ديگر صنعتى شدن شهرهاست.

گوش و صداهاى آلوده

دكتر «على فتاحى» متخصص گوش و حلق و بينى نيز معتقد است: «صداهاى شديد مانند انفجارها باعث پارگى و از هم گسيختگى پرده گوش مى شود. آسيب هاى داخلى گوش به هيچ عنوان درمان پذير نيستند. عصب هاى داخلى گوش حساسيت زيادى دارند. تماس مزمن گوش با صوت بيش از ?? دسى بل نزديك به ? ساعت در طول روز آسيب هاى غيرقابل برگشت به وجود مى آورند.عضو هيأت علمى دانشگاه علوم پزشكى شهيد بهشتى مى افزايد: «عوارض ناشى از آلودگى هاى صوتى در مراحل اوليه قابل تشخيص نيست.

اين بيمارى ها، نخست هيچ علامتى از خود نشان نمى دهند. «وزوز» گوش نخستين علامت افت شنوايى به شمار مى رود.»فتاحى عنوان مى كند: «شدت صوت قابل قبول براى انسان ها زير ?? دسى بل است. اين در حالى است كه گذشته از كارخانه ها، راه آهن، مترو، فرودگاه و موارد مشابه حتى خيابان هاى شهرى مانند تهران هم داراى آلودگى شديد صوتى است. اين امر سلول هاى حساس داخلى گوش را دچار آسيب مى كند.بلند شدن صداى زنگ تلفن هاى همراه هم قصه جديدى است. آهنگ هاى ناهنجار و گوش آزار از يك طرف و بلند بلند حرف زدن صاحبان تلفن همراه در فضاهاى بسته از سوى ديگر بر اعصاب انسان ها اثر مى گذارد.»

صوت هاى كثيف و نابارورى

اما اين فقط يك روى سكه است. چرا كه دكتر كيوان رادخواه، متخصص اورولوژى علاوه بر موارد ياد شده نسبت به رابطه مستقيم استفاده از تلفن همراه و افزايش نابارورى مردان هشدار مى دهد:آلودگى هاى صوتى و امواج صادر شده از گوشى هاى تلفن همراه و بستن اين تلفن ها به كمربند، اختلال هاى نطفه اى را در مردان افزايش مى دهد. آلودگى هاى صوتى علاوه بر ايجاد استرس بر تمام سلول هاى بدن انسان تأثير مى گذارند. كاهش ميزان نطفه در مردان نيز از عواقب آلودگى هاى صوتى است!

راه حل چيست؟

اميدرضا واعظ آشتيانى، رئيس كميته نوسازى خودروهاى فرسوده نيز مى گويد: «شهردارى ها مى توانند در كاهش اين نوع آلودگى ها نقش پررنگ ترى داشته باشند. آلودگى صوتى موتوسيكلت ها بسيار بيشتر از خودروهاست. اين صداها با اعصاب مردم بازى مى كند. حال

آن كه استفاده از بوق هاى نامناسب روى موتوسيكلت ها و خودروها نيز منع قانونى جدى ندارد. بنابراين ايجاد محدوديت در نوع بوق موتوسيكلت ها و خودروها يكى از راه هاى كاهش آلودگى صوتى به شمار مى رود».تعداد زيادى از رانندگان براى صدا زدن دوستان و يا احوالپرسى با افراد ديگر بوق مى زنند.آشتيانى معتقد است، براى مكان هاى استفاده از بوق نيازمند قوانين معين هستيم.سنگينى و فرسودگى وسايل باربر هنگام حركت و توقف، آلودگى هاى صوتى را افزايش مى دهند، گرچه داخل تعداد زيادى از خودروهاى «نو» پرسروصداتر از خودروهاى كهنه اند اما با اين حال نوسازى وسايل حمل ونقل شهرى مى تواند در كاهش اين ناهنجارى ها بسيار مؤثر باشد.كامكارى _ روانپزشك _ نيز مى گويد: «كاستن آلودگى هاى صوتى ناشى از صداى زنگ تلفن ، تلويزيون و راديو پخش آرامش نسبى را به ساكنان خانه بازمى گرداند. پليس راهنمايى و رانندگى، شهردارى و ديگر ارگان هاى مسئول نيز مى توانند اين عوامل را بيرون از خانه كنترل كنند.»دكتر فتاحى، متخصص گوش و حلق و بينى نيز استفاده از محافظ گوش را براى افراد در معرض اين آلودگى ها توصيه مى كند.

حذف منابع توليد صداهاى خطرناك، ضدصدا كردن ساختمان ها و واحدهاى مسكونى، دو جداره كردن شيشه پنجره ها به اضافه موارد ياد شده مى توانند به كاهش صداى كثيف كمك كنند.در هر حال قلب شهرنشينان در هر ضربه خود خواهش آرامش دارند. حالا صداى پرنده ها هم درآمده. آنها بار سفر بسته اند و خيلى هاشان سال ها قبل از شهرمان رفته اند.گرچه كاشت درخت و ايجاد فضاى سبز به مقدار?? دسى

بل از شدت صوت مى كاهد اما متأسفانه درختان زيادى هم در شهرهاى بزرگ باقى نمانده است. روى اين تعداد انگشت شمار هم گنجشك ها نمى خوانند. اما شايد پرنده ها با صداى بوق ماشين هاى ما قهر كنند و ديگر هيچ وقت برايمان نخوانند. آن وقت حسرت «چهچهه» بلبل ها در شاخ و برگ هاى بهارى بر دل تك تك شهرنشينان مى ماند!

اثرامواج تلفن همراه بر مغز

شايد شما هم يكي از كاربران تلفن همراه هستيد، اما آيا مي دانيد صحبت كردن با تلفن همراه بدون رعايت شرايط ايمني چه زيان هاي پزشكي و عوارض جانبي در بر خواهد داشت؟ امروزه استفاده ازتلفن همراه جزو لاينفك زندگي مردم جهان شده است. در سال گذشته حدود 730 ميليون دستگاه تلفن همراه به فروش رسيده است و اكنون حدود يك سوم از جمعيت جهان جزو كاربران تلفن همراه هستند و بيش از 500 ميليون نفر از مردم جهان از تلفنهاي همراهي استفاده مي كنند كه داراي تشعشعات الكترومغناطيسي هستند. بحث و جدلهاي بسياري درباره تاثيرات منفي اين امواج وجود دارد و به همين جهت هر از گاه دانشمندان در نقاط مختلف جهان نتايج جديدي از تحقيقات خود را ارائه مي دهند كه مي تواند بسيار حائز اهميت باشد. پژوهشگران دانشگاه صنعتي اميركبير نيز اثر اين امواج را بر بافت مغز و جمجمه مورد بررسي قرار داده اند.

با توجه به زيانهاي احتمالي امواج پخش شده از تلفنهاي همراه براي تندرستي انسان ، شناخت و بررسي تاثير اين امواج و ارائه راهكارهاي مناسب براي ايمن سازي تلفنهاي همراه بسيار ضروري است. اكنون پژوهش هاي گسترده اي به وسيله سازمان هاي جهاني

مانند سازمان بهداشت جهاني در حال انجام است. امواج قوي راديويي و پارازيت ها چون به صورت همگن در محيط پخش مي شوند، براي انسان زيان آورند. امواج پخش شده از تلفن همراه از نوع امواج راديويي قوي هستند. اين امواج در آنتن هاي فرستنده پديد مي آيند و از سطح اين آنتن ها تابيده مي شوند. امواج راديويي با فركانس بالا براي بدن انسان مضر بوده و با عث بروز سرطان و بيماري هاي مغزي مي شوند. در محيط پيرامون ما بيشترين موجي كه سلامت انسان را به خطر مي اندازد، امواج گوشي تلفن همراه است ؛ زيرا گوشي تلفن همراه در تماس با بدن انسان است و عوارض آن در درازمدت مشخص مي شود. زيان تلفنهاي همراه از زماني مطرح شد كه فردي در سال 1993 در ايالت فلوريداي امريكا به تومور مغزي مبتلا شد.

امروزه پژوهشگران دريافته اند كه ورود سامانه هاي نوين فناوري به زندگي انسان ، تاثيرات بيولوژيك نامطلوبي را به همراه داشته است. امواج الكترومغناطيسي توليد شده در آنتن هاي راديويي و تلفن همراه در تشكيل غدد سرطاني و رشد آن نقش بسزايي دارند. كمترين اثر سوئ تلفن همراه بر بدن ، عرق كردن دستي است كه تلفن همراه با آن گرفته شده است.تشعشعات راديو اكتيويته حاصل از تلفن همراه موجب تغيير در فعل و انفعال بدن شده و مي تواند موجب بروز بيماري هاي جديد شود. در حال حاضر توجه اغلب پزشكان از استفاده از تلفن همراه ، روي آثار مخرب اين تشعشعات بر مغز انسان متمركز است.

كاهش شنوايي

استفاده پيوسته از تلفن همراه از حدود 20 دقيقه به

بالا مي تواند با افزايش تدريجي حرارت بافتهاي مغز، سبب ايجاد تغييرات بيولوژيك در بافت مغز و در نتيجه كاهش شنوايي شود. در اين صورت كاهش مدت زمان مكالمه با تلفن همراه يا استفاده از سيمهاي ارتباطي هندزفري مي تواند به عنوان موثرترين روش پيشگيري از مضرات اين امواج مطرح شود. در اين پژوهش قطر جمجمه در ناحيه گوش ، 8 سانتي متر در نظر گرفته شده است.به گفته صراف ، مغز 15 لايه دارد كه از نظر الكترونيكي با هم متفاوت هستند. در سالهاي اخير براساس ضريب گذردهي الكتريكي ، مغز به سه لايه مشابه تقسيم شده است.در اين پژوهش نيز با در نظر گرفتن مغز سه لايه و استفاده از روشهاي محاسباتي و تفاضل محدود، اثر تشعشعات الكتريكي كه از لايه هاي مختلف كره مغز مي گذرند، مدل سازي شده است.از طريق مدل سازي امواج نتايجي به دست آمده است كه با يافته هاي تجربي ديگر محققان مقايسه و مورد تاييد قرار گرفته است.

از ويژگي هاي مهم اين تحقيق ، تلفيق دو روش محاسباتي مطرح در اين خصوص است و از نوآوري هاي مهم اين طرح به شمار مي آيد كه موجب كاهش زمان محاسبات و افزايش سرعت پاسخ دهي شده است. به گفته صراف در مدلهاي ديگري كه تا به حال ساخته شده است تنها از يك روش محاسباتي استفاده شده است كه هر يك محاسن و معايب خاص خود را دارد، ولي در اين پژوهش از تلفيق اين دو روش استفاده شده است. با تبديل اين مدل به صورت يك نرم افزار بسيار دقيق و قدرتمند مي توان ميزان تابش

و ورود و خروج امواج از هر جسم چند لايه را با روشهاي محاسباتي تعيين كرده و ميزان دقيق آن را مشخص تر كرد و به اين ترتيب مي توان هر محيط ديگري را نيز مدل سازي كرد. گفتني است فركانس امواج تلفن هاي همراه در ايران هم اكنون در حدود 900 مگاهرتز است ، اما در اين تحقيق با پيش بيني ورود محدوده هاي جديد تا 2000 مگاهرتز نيز مورد بررسي قرار گرفته است.

ديگر پيامدهاي ناگوار

پژوهش هاي گوناگوني درباره پيامدهاي تلفن همراه انجام شده است. اين امواج سبب ايجاد ناباروري ، سقط جنين و همچنين پيدايش ناهنجاري هاي مادرزادي در جنين مي شود. علاوه بر اين امواج تلفن همراه دستگاه ايمني بدن را تضعيف كرده و با فشار بر قلب ، سبب افزايش فشارخون مي شوند. مهمترين اثرات امواج منتشر شده از تلفن همراه ، ايجاد سرطان و بويژه سرطان هاي مغزي است. البته انواع گوناگوني از سرطان ها در افرادي كه در برابر اين پرتوها قرار گرفته اند، گزارش شده است. براساس گزارش هاي منتشر شده از سوي دانشمندان ، استفاده مداوم از تلفن همراه و حتي تلفنهاي همراه جديد، احتمال ابتلا به تومورهاي مغزي را در كاربران به طرز قابل توجهي افزايش مي دهد. بر اين اساس ، احتمال ابتلا به تومورهاي مغزي در همان سمت از مغز كه تلفن همراه بيشتر استفاده مي شود بين 40 تا 270 درصد افزايش يافته است.

و احتمال ابتلاي كاربران تلفن هاي همراه جديد كه در طول عمر خود به مدت 2000 ساعت از تلفن همراه استفاده كرده اند به مراتب افزايش مي يابد.

بنابراين مي توان گفت استفاده مداوم و طولاني مدت از تلفن همراه به مدت 10 سال به احتمال زياد در ابتلا به تومورهاي مغزي تاثير بسزايي خواهد داشت. در حال اضر اغلب شركتهاي سازنده تلفن همراه با اين باور غلط كه تلفن همراه هيچ آسيبي به مغز كاربران نمي رساند، هر روز تلفنهاي همراه جديد و پرخطرتري را به بازار جهاني عرضه مي كنند كه مي تواند سلامت انسان ها را به خطر اندازد. كارشناسان به همه مردم جهان بخصوص به كودكان و نوجوانان هشدار مي دهند مدت زمان كمتري از تلفن همراه استفاده كنند تا از خطرات احتمالي امواج تلفنهاي همراه در امان باشند. امواج راديويي پخش شده از تلفن همراه به طور سطحي در پوست و استخوان هاي اطراف گوش جذب شده و از طريق جمجمه در پشت گوش و بافت مغز نفوذ مي كند كه مي تواند سبب التهاب پرده گوش و تورم عصب شنوايي در افرادي كه در برابر پرتوهاي منتشر شده قرار گرفته اند، شود. با توجه به اين كه دستگاه عصبي كودكان در حال رشد است ، بنابراين جذب انرژي در بافت مغزي آنها بيشتر و لذا كودكان در مقايسه با بزرگسالان در برابر اين امواج آسيب پذيرتر هستند.

بحث بر سر ايمني تلفن همراه در دهه گذشته فراز و نشيب هاي بسياري را پشت سر گذاشته است و سبب ايجاد نگراني و در نتيجه انجام تحقيقات بسيار درباره تاثير اين تلفنها بر وضعيت سلامت كاربران شده است. اما تلاش براي وضع قوانين و رعايت اصول و استانداردهاي مشخص براي كاهش ميزان پرتوهاي منتشر شده از تلفنهاي همراه همچنان ادامه

دارد. اگرچه بسياري از عوارض ياد شده هنوز در مرحله بررسي قرار دارد، اما نبايد احتياط را فراموش كرد

كاغذها لبخند مي آورند

نويسنده:سحر كمالي نفر

منبع:روزنامه جام جم

شايد همگي درباره نوشتن و نقش آن در كاهش فشارهاي رواني خاطرات و تجربياتي را شنيده باشيد. روان شناسان تاييد مي كنند نوشتن بويژه در مواردي كه در شرايط بدي هستيد به شما كمك مي كند تا شاد شويد. در عصر حاضر كه تقريبا تمامي افراد در زندگي روزمره با انواع فشارها و عوارض جسمي و روحي آن مواجه هستند اين تكنيك مي تواند راهي ساده و بدون هزينه براي رسيدن به آرامش و هماهنگي باشد.جديدترين تحقيقات روي 100نفر از افرادي كه قرارداد كاريشان پس از چند سال كار به پايان رسيده است اين مساله را تاييد مي كند. كارشناسان اين گروه 100نفري را به سه دسته تقسيم كرده اند. از گروه اول خواسته شد پس از اين واقعه از روز اول شروع به نوشتن احساسات و تجربيات خود كنند.از گروه دوم خواسته شد عميق ترين احساساتشان را در مورد از دست دادن شغل بنويسند و از گروه سوم خواسته شد اصلا در مورد تجربيات و اتفاقاتي كه برايشان افتاده است ، چيزي ننويسند. فكر مي كنيد چه اتفاقي افتاد؟ جالب است بدانيد افرادي كه در گروه دوم بودند و در مورد احساسات خود كه شامل خشم و نااميدي بود نوشتند، مشغول شدن در شغل جديد سريع تر اتفاق افتاد. يعني بيش از 25درصد از آنها در مدت 3ماه مشغول به كار جديد شدند. در گروه هاي ديگر با اين كه افراد به همين نسبت به دنبال كار بودند و

تقريبا به همين ميزان فرم هاي درخواست پر كرده ، در مصاحبه ها شركت مي كردند، ميزان اشتغال بسيار كمتر بود. محققان در اين طرح معتقدند نوشتن احساسات و تجربيات در موارد اينچنيني به گونه اي عمل مي كند كه موجب تخليه احساسات منفي شده و نه تنها تاثير خوبي در شاد شدن دارد، بلكه از نظر جسمي نيز موجب كاهش فشارها شده و در طولاني مدت تاثير قابل ملاحظه اي در هماهنگي و تنظيم فشار خون و سيستم ايمني بدن دارد.

راه صحيح نوشتن:

جالب است بدانيد چنانچه نوشتن به شيوه اي صحيح و مناسب انجام شود مي تواند راهي ساده و بسيار موثر براي برطرف كردن مشكلات باشد. پيش از هر چيز بايد بدانيد انتخاب موضوع صحيح براي نوشتن حائز اهميت است.نكته مهم ديگر اين است كه برخي افراد فكر مي كنند نوشتن اتفاقات خوب موجب تاثير مثبت در زندگي و فكر آنها مي شود، در صورتي كه كارشناسان عقيده دارند نوشتن احساسات و اتفاقات منفي و بد بويژه آنها كه ناراحت كننده تر است و افراد تمايلي ندارند آنها را به دلايل شخصي و خاص با ديگران مطرح كنند به مراتب مفيدتر و ثمربخش تر است.

بايد توجه داشته باشيد اين كار ممكن است در دقايق اوليه به دليل اين كه بيشتر و عميق تر به موارد منفي فكر مي كنيد سخت تر باشد و آزاردهنده تلقي شود حتي بسياري افراد در دفعات اوليه و نخستين دقايق به گريه مي افتند، اما در دفعات بعدي بسيار لذت بخش خواهد بود، زيرا به شكستن و خرد شدن احساسات منفي و تخليه انها از جسم و

روح كمك مي كند. اما محققان اطمينان خاطر مي دهند چنانچه به طور مداوم و پيوسته اين كار را انجام دهيد نتيجه اي عالي خواهد داشت.

در عين حال نوشتن درباره مسائل ناراحت كننده به شما كمك مي كند تا بتوانيد از زاويه اي ديگر به مشكلات بنگريد. كاري كه در فكر كردن و يا بازگوكردن آن براي ديگران اتفاق نمي افتد. نوشتن را مرحله به مرحله آغاز كنيد، يعني از شروع ماجرا تا پايان را بنويسيد. فقط آنچه به فكرتان مي رسد، بنويسيد. لازم نيست در مورد آن به تجزيه و تحليل بپردازيد. به عبارت ديگر در حين نوشتن هيچ گونه تلاشي براي تغيير اوضاع يا كوچك جلوه دادن آن نكنيد. در ضمن تلاش نكنيد ناراحتي هاي خود را در زمان نوشتن ريشه يابي كنيد. فقط مساله را همين طور كه بوده و هست ، بنويسيد، زيرا پرداختن به تلقي هاي ديگران و بررسي موضوع در زمان نوشتن ممكن است شرايط را سخت تر كند. در اين ميان نكاتي هم هست كه با رعايت آنها نتيجه بهتري خواهيد گرفت :

احساسات و تجربيات منفي را بنويسيد نه موارد مثبت را.

هر بار دست كم 15دقيقه براي اين كار زمان بگذاريد.

به عميق ترين احساسات خود در آن لحظه بپردازيد.<

بگذاريد كلمات و جملات خودشان روي كاغذ بيايند

. به هيچ وجه در مورد جملات و آنچه مي خواهيد بنويسيد محدوديت قائل نشويد و نگران ديكته و دستور زبان نوشته خود نيز نباشيد. در ضمن توصيه مي شود در آغاز نوشتن 3پرسش اصلي از خود بپرسيد و سپس شروع به نوشتن كنيد:

چه اتفاقي افتاده است؟

در

اين مورد چه احساسي دارم؟

چرا چنين احساسي دارم؟

حالا با آرامش و نه با هيجان شروع به نوشتن كنيد. هيچ چيز بجز احساس شما و نوشتن و جاري شدن احساسات و عواطف از طريق كلمات روي كاغذ اهميت ندارد. باز هم خاطرنشان مي كنيم كه اين موارد در مورد نوشتن احساسات خوب چنين نتيجه اي نمي دهد و ممكن است نتيجه معكوس بگيريد. بررسي ها نشان داده وقتي از افراد خواسته مي شود در مورد اتفاقات و احساسات خوب خود بنويسند و در آن زمان به تحليل موضوع بپردازند، موجب خدشه دار شدن احساسات خوشايند خود مي شوند. دليل كارشناسانه اين است كه وقتي چيزي را مي نويسيد از نظر روحي با آن فاصله مي گيريد. البته دقت داشته باشيد كه ما به هيچ وجه با نوشتن و ثبت احساسات و اتفاقات خوش و مثبت مخالف نيستيم ، اما نوشتن راجع به آنچه دوست داريد و برايتان جالب بوده ، بايد كوتاه و مختصر باشد و در مورد تمام جزييات و احساسات و تجربيات قلبي شما در آن لحظه نباشد تا تاثيري خوب داشته باشد. حتي تحقيقاتي در اين زمينه انجام شد و در آن از گروهي دانشجو خواسته شد هر هفته در مورد سه چيز كه موجب شكرگزاري آنها از خداوند شده ، بنويسند. آنها به طور مختصر 3 مورد را روي كاغذ نوشتند و احساس قدرداني و شكرگذاري در آنها تشديد شد. در حال حاضر تحقيقات زيادي در مورد قدرت نوشتن به ويژه روي كاغذ آوردن احساسات و تجربيات و حتي خواسته ها انجام شده كه همگي مويد اين موضوع هستند. به همين

دليل به افراد توصيه مي شود به منظور رسيدن به اهداف خوب و مثبت خود انها را به ضمير من و زمان حال به كار ببرند و به صورت جملات كوتاه روي كاغذ بياورند و به اين ترتيب فهرستي از اهداف خود تهيه كنند. براي مثال در اين فهرست بنويسند من در كار خود موفق هستم دقت داشته باشيد كه در اين جمله خبري از علت و دليل اين هدف ذكر نشده و احساسات خود را نيز ذكر نمي كنيد. در ضمن در مورد چگونگي به وقوع پيوستن آن نيز اظهار نظر نمي كنيد.فقط آنچه را مي خواهيد با ضمير و زمان مشخص ذكر مي كنيد و منتظر رخ دادن آن مي شويد. حالا بخوبي مي توانيد فوايد و تاثيرات نوشتن احساسات منفي و تخليه آنها و نوشتن اهداف مثبت را بدانيد و براي بهبود وضعيت خود از اين شيوه ها به جاي خود بهره جوييد. بهتر است ابتدا با نوشتن تجربيات و احساسات منفي شروع كنيد و سپس اهداف و خواسته هاي مثبت خود را به طور مختصر و كوتاه به طور جداگانه بنويسيد تا تاثير فوق العاده اين روش را تجربه كنيد.

انتقاد پذيري وآسيب شناسي

نويسنده: حسن عبدالله زاده

منبع:اينترنت

عده كمي ازافراد با آغوش بازپذيراي انتقاد هستند. اگربه طورناگهاني انتقادي بشنويم، يكه مي خوريم وناراحت مي شويم ودرخيلي مواقع حالت تدافعي به خودمي گيريم. واكنش ما به انتقاد بستگي به تجربه اي دارد كه درگذشته نزديك يا بسياردور(به طورمثال درزمان كودكي) كسب كرده ايم. تجربه كودكي ماازانتقاد وطريقه رفتاروالدين با ما نقشي بسيارمهم دربرخوردمان با انتقاددربزرگسالي دارد. براثربينشي كه ماازگذشته داريم اكنون دربرابرانتقادي كه ازما

مي شود، واكنش نشان مي دهيم ويا انتقاد متقابل مي كنيم. چراافراد دربرابرانتقاد معمولا واكنش غيرمعمول نشان مي دهند؟

چرا افراد حتي دربرابرانتقادهايي كه گاهي خودشان برآنها واقف هستند، عكس العمل منفي يا نا مناسب نشان مي دهند؟ براي چند لحظه، فكركنيد وتجاربي كه ازانتقادهاي گذشته درذهنتان برجاي مانده است، به خصوص آنهايي كه به دوران كودكي شما مربوط مي شود، مروركنيد. ببينيد آن را با كدام يك ازاين موارد مترادف مي بينيد، چون ازتاريكي مي ترسيديد وحاضرنشديد درتاريكي ظاهرشويد، بچه ترسووبزدل لقب گرفتيد؛ وقتي كاري را به خوبي انجام نداديد، دست وپاچلفتي خطاب شديد؛ براي آنكه لباستان را كثيف كرديد به سختي سرزنش شديد؛ وهزاران مثال ديگر.

يكي ازعناصراصلي وهمگاني انتقاد القاب است. كمترپدروماردي به اين اصل مهم توجه مي كنند كه آنها بايد ازرفتارفرزندشان انتقاد كنند. او وتشخصش رازيرسوال نبرند. بنابراين، خاطره هايي كه ازانتقادهاي گذشته به ياد داريم ودرذهن ما باقي مانده است، عناوين ناخوشايند ي است كه به ما لقب داده اند. تومايه دردسرهستي، توآدم حقه بازي هستي، توهيچ وقت به پاي خواهرت نمي رسي، توبه جايي نخواهي رسيد وغيره . جمله هايي ازاين قبيل بدين معنا نيست كه شما كاراشتباهي انجام داده ويا حرف ناپسندي زده ايد، بلكه اين باور را القا مي كند كه شما نادان، احمق وبد هستيد. دومين عاملي كه ما را،چه دربچگي وچه دربزرگسالي ، نسبت به انتقاد حساس كرده ومي كند، احساس طردشدگي است. وقتي كسي ازماانتقاد مي كند،آن رابرخوردي دوستانه كه هدفش منافع ماست؛ به شمارنمي آوريم؛ بلكه به حساب مخالفت شخص، تنبيه، بي محبتي وگاهي نفي كردن كامل خود مي گذاريم. ما تقريبا

حق داريم كه انتقاد راامري منفي وغيردوستانه تلقي كنيم.

تجارب كودكي همواره به ما آموخته اند كه انتقاد راطرد شده تلقي كنيم واين باوربا حوادثي كه پس ازآن درزندگي ما رخ داده، تقويت شده است. ما آموخته ايم به منتقدان خود شك كنيم. هميشه جمله اي راپيش بيني مي كنيم. هميشه تصورمي كنيم، بايد دربرابرانتقاد كننده ازخود دفاع كنيم. ازاين رو، همين كه احساس مي كنيم كسي ازما انتقاد دارد، حالت تدافعي به خود مي گيريم. گاهي براين گمانيم كه ممكن است طرف مقابل قصد برتري طلبي داشته باشد وبخواهد برتري خودرابه نحوي به ما ثابت كند. بنابراين، چنين مي نمايد كه با قبول انتقاد آنان ما(( بازنده)) وآنها (( برنده)) خواهند شد. به همين دليل است كه انتقاد، همچون زمين مين گذاري شده محيطي حساس واحتياط آميزاست.

برخورد با انتقاد، به اين مهارت نيازدارد كه شما با حسن نيت جنبه منفي قضيه اي را پذيرا باشيد. اين امرسبب مي شود، شما هم با انتقاد خصمانه يعني، انتقادي كه بدعنوان شده وهم با انتقاد سازنده يعني، انتقادي كه فرد دوست دارشما مطرح مي كند، برخوردي سالم داشته باشيد. براي قبول جنبه منفي قضيه يعني اينكه ياد بگيريد، (( چگونه انتقادي را بپذيريد وبه طرف مقابل حق دهيد))؛ لزومي ندارد خودرا دربرابرمخاطبتان به باد سرزنش ولعن ونفرين بگيريد. كافي است كه صرفا واقعيت موجود درگفتاروي را بپذيريد. دراين صورت، هم حالت دفاعي كمتري به خود مي گيرد وهم خودتان راقبول داريد وازخود متنفرنمي شويد. براي نمونه بگوييد: (( بله، قبول دارم، من با بي نظمي آن كارراانجام دادم.))

دربعضي مواقع، ممكن است با انتقادهايي مواجه شويد

كه به نظرتان غيراصولي است ويا اينكه خودتان ازقبل قصد برطرف كردن آن راداشته ايد. دراين گونه مواقع، طرز برخوردشما، كه بايد منطقي باشد، بسيارمهم است. اگركسي ازشما انتقادي كرد، كه شما خودتان هم ازآن خبرداشتيد ودرصدد رفع آن بوديد، مي توانيد بگوييد: (( بله، من خيلي پرخاشگرهستم، گاهي برايم مشكل است با قاطعيت عمل كنم. اما سعي دارم روي خودم كاركنم.)) شما احتمالا تا كنون به اين موضوع پي برده ايد كه كنارآمدن با بعضي ازجنبه هاي وجودي مشكل ترازبعضي ديگراست وجنبه هايي وجود دارد كه ما ترجيح مي دهيم، هيچ وقت آنها را نبينيم. اينها همان حيطه هايي هستند كه مي توان نام آن را، دگمه هاي متلاشي كننده، گذاشت.

همه ما نقاط آسيب پذيري داريم. بعضي ازكلمات يا عبارت ها آن قدرحساس هستند كه فقط اشاره به آن ممكن است، شما راازدرون متلاشي كند. كلماتي كه موجب رنجش يا احساس شكست يا خشم شديد شما مي شود. اين كلمات ممكن است اشاره اي به ظاهر، كليات وجودي، رنگ ، وزن، طرزلباس پوشيدن، اندازه قد، لهجه ويا اشارتي به تاريخچه گذشته ( تحصيلي، خانوادگي، اجتماعي وغيره) شما باشد. امكان دارد اشاره اطرافيان به كفايت شما درزمينه اي خاص مثلا درقالب يك مادر، آشپز، دوست، روشنفكر، راننده وغيره باشد. يا ممكن است كلمه اي خاص نظير، خودخواه، مايه درد سر، احمق، پرخاشگر، خسيس، سختگيرباشد. كلمه يا عبارت هرچند باشد تاثيرش راروي شما برجاي مي گذارد. امكان دارد اين كلمات تاثيري روي ديگران نداشته باشد. اصلا ممكن است حرف هاي گفته شده بي معني باشد ولي برداشتي كه شما ازآن مي كنيد، رويتان تاثيرمنفي بگذارد.

يكي ازراه هايي كه با توسل به آن مي توانيم با قاطعيت با اين نوع حرف ها برخورد كنيم. اين است كه بكوشيم ازحساسيت آنها بكاهيم. اين امكان وجود دارد كه ازانتقادعاقلانه استفاده كنيم. به اين معنا كه، به انتقاد گوش دهيم وآن راسبك سنگين كنيم. هيچ لزومي ندارد زود به دست وپا بيفتيم ونااميدانه بكوشيم ازخود آدمي جديد وبي نقص بسازيم. ازطرفي نيازي هم به اين نيست كه نصايح ديگران را به كلي نشنيده بگيريم. ما مي توانيم ازديدگاه ها ي اطرافيان، صرفنظرازرابطه اي كه با آنان داريم، چيزهاي زيادي بياموزيم.

اگرشما به جاي احساس درماندگي اين واقعيت را قبول كنيد كه عيب ونقصي درذات شما وجود ندارد وتنها رفتاري ازشما دچارعيب وكاستي است، احساس قدرت مي كنيد وانگيزه تغييرسازنده درشما افزايش مي يابد. انتقاد اگرصريح وروشن باشد، بي شك به تجربه اي قدرت بخش وغني بدل مي شود. واقعيت اين است، اگرچه امكان دارد شما تا كنون اين موضوع راكشف نكرده باشيد، انتقاد مي تواند درنوع خود موهبتي باشد. شما ناگزيربه درك اين واقعيت هستيد كه انتقاد الزاما نشانه آن نيست كه ديگري براي شما اهميتي قايل نيست. بلكه، امكان دارد ناشي ازاحترام يا حس عطوفت يا تمايل طرف مقابل به برقراري ارتباط باشما وناشي ازاشتياق اوبه بهبود رابطه وتفهيم وتفاهم عميق ترباشد. شما مي توانيد انتقاد را نشانه احترام محبت آميزفرد ديگري به خودتان درقالب شخصيتي كه درحال حاضرهستيد، تلقي كنيد وسپس واكنش مناسب ومنطقي به انتقاد هاي طرف مقابلتان نشان دهيد.

چاق ها افسرده تر از لاغرهايند

منبع:sharghnewspaper.ir

آيا تا به حال فكر كرده ايد كه چرا چاق ها افسرده تر از آدم هاي لاغرند چاقي به

خودي خود دليل افسرده بودن آدم ها نيست بلكه طرز تفكري كه چاق ها از خودشان دارند مهم ترين دليل بروز افسردگي به شمار مي رود. آدم هاي چاق اغلب خودشان را به كم خوري و نخوردن غذاهاي مورد علاقه وادار مي كنند در حالي كه نمي دانند اين نوع تنبيه كردن جز اينكه ميزان پرخوري در آنها را افزايش مي دهد هيچ تاثيري در كاهش وزنشان ندارد. ضمن اينكه زمينه ابتلا به افسردگي را نيز در آنها ايجاد مي كند.

افرادي كه اضافه وزن دارند، در مقايسه با آدم هاي لاغر گرايش بيشتري به مصرف كربوهيدرات ها و چربي ها نشان مي دهند، در نتيجه قند خون و ترشح انسولين در بدن آنها افزايش يافته و به اين ترتيب با كاهش اكسيژن و گلوكز در مغز بيشتر از افراد ديگر دچار علائم افسردگي مي شوند. افراد چاق اغلب به دليل اينكه تصور غلطي از خودشان دارند تلاش مي كنند تا هرچه سريع تر با گرفتن انواع رژيم هاي تك ماده اي مثل رژيم شير، سوپ و... كه گفته مي شود در اندك زمان ممكن چربي هاي بدن را آب مي كند خود را به وزن دلخواه برسانند در صورتي كه از كمبود مواد مغذي مورد نياز بدن همچون ويتامين B، اسيد فوليك و... كه در ترشح ماده سروتونين مغز و ايجاد نشاط نقش دارند و موجب بروز علائم افسردگي در فرد مي شوند غافلند. در صورتي كه افراد چاق مي توانند به راحتي و با در نظر گرفتن نكاتي كه باعث چاقي آنها مي شود به وزن ايده آل برسند و خود را از

شر افكار مزاحم خلاص كنند.

? بشقاب كوچك، مقدار غذا را كم مي كند. ?آهسته غذا بخوريد و از بلعيدن غذا خودداري كنيد. زيرا معده مدت زمان كمي لازم دارد تا سير شدن را به مغز اعلام كند. ? مصرف گوشت را كم و از سبزي و ميوه بيشتر استفاده كنيد. ? انرژي حاصل از چربي را در رژيم خود به ?? درصد برسانيد. ? به چربي و روغن موجود در سوسيس، كيك و پنير توجه كنيد. ? گوشت و فرآورده هاي پروتئيني كم چرب مصرف كنيد. از روغن هاي گياهي با اسيدهاي چرب اشباع نشده مانند روغن آفتابگردان و روغن زيتون استفاده كنيد. ? ميوه خام فراوان و كنسرو نشده استفاده كنيد. ? روزانه ? تا ? ليتر آب معدني، چاي تلخ و آبميوه رقيق شده و افشره بدون شكر بنوشيد. ? وعده هاي غذايي را به ? نوبت كوچك تر تقسيم كنيد. ?? خود را يك تا ? بار در هفته صبح زود وزن كنيد. ?? فرآورده هاي نان سبوس دار به مدت طولاني از گرسنگي جلوگيري مي كند و براي فعاليت دستگاه گوارش مفيد است. ?? از مصرف شيريني به طور كل صرف نظر نكنيد. اگر گرسنه شديد كمي آب معدني، چايي يا كمي پنير كم چرب و سبزي ميل كنيد.

نگهداري مواد غذايي در ظروف پلاستيكي موجب افسردگي م

منبع: www.salamatiran.com

حيات: محققان مي گويند نگهداري مواد غذايي در ظروف پلاستيكي براي مدت طولاني زمينه هاي بروز بيماري افسردگي را در افراد فراهم مي كند.

حيات: محققان مي گويند نگهداري مواد غذايي در ظروف پلاستيكي براي مدت طولاني زمينه هاي بروز بيماري افسردگي را در افراد فراهم مي كند.

به گزارش Dronline، نگهداري مواد غذايي مانند رب گوجه

و آبليمو در ظروف پلاستيكي موجب بروز بيماري هاي ناشي از افسردگي به دليل مخلوط شدن مواد پلاستيكي با آن مواد مي شود.

محققان مي گويند: «انتقال مواد غيرمفيد پلاستيكي به مواد غذايي كه در اين ظروف نگهداري مي كنيم به تدريج در بدن جمع شده و واكنش آن در بدن زمينه هاي بروز افسردگي را فراهم مي كند.» پزشكان مي گويند: «اين نوع افسردگي بسيار پنهان است و پزشكان به سختي قادر به شناسايي آن هستند و به ندرت مي توان فهميد دلايل بروز آن چيست.»

خطر استفاده نادرست از مايكروويو

منبع:www.salamatiran.com

سلامت: بررسي محققان ژاپني نشان مي دهد مواد پلاستيكي كه در ساخت ظروف آشپزخانه به كار مي رود، در صورت قرار گيري در مايكروويو مي توانند به داخل غذا نفوذ كنند و موجب به وجود آمدن مواد سمي در غذا شوند ولي اگر ظروف پلاستيكي مخصوص در ماكروويو قرار گيرد، هيچ خطري افراد را تهديد نمي كند.

به گزارش اي بي سي هلث، براساس اين تحقيق، مايكرويووهاي استاندارد طوري طراحي شده اند كه حرارت حاصل از انرژي ريز موج ها فقط درصورتي ايجاد مي شود كه در آن بسته و دكمه آن روي روشن قرار گرفته باشد و به محض خاموش شدن دستگاه، ديگر هيچ انرژي مايكروويوي در غذا وجود ندارد و امواج منتقل نمي شود.

بي توجهي به استاندارد بودن دستگاه و در طول مصرف به خراب يا كثيف بودن آن مي تواند سبب از بين نرفتن ميكروارگانيسم ها در غذا شود و توليد بيماري كند حتي ممكن است موادغذايي يا معايعاتي كه به طور يكنواخت حرارت نمي بينند، در داخل دستگاه منفجر و سبب ايجاد سوختگي هاي شديد شوند. در عين حال، متخصصان به افراد توصيه مي كنند كه هنگام خريد مايكروويو با نحوه استفاده صحيح از آن آشنا شوند.

تكنيك هاى رفع خواب آلودگى

منبع:sharghnewspaper.ir

در حالى كه بيش از نيمى از جمعيت كره زمين از بى خوابى رنج مى برند و براى يك ساعت خواب آرام و دلنشين به هرگونه داروى خوراكى و غيرخوراكى و جوشانده و دم كرده متوسل مى شوند، آدم هايى نيز پيدا مى شوند كه به خاطر خواب آلودگى زندگى اجتماعى شان مختل شده و ناچار به ترك موقعيت شغلى هستند. خواب آلودگى در محيط كار بيشتر اوقات ثمره خستگى، بى خوابى هاى چندروزه و فعاليت كارى زياد و بدون وقفه است كه اغلب با استراحت كامل و خوابيدن در محيط آرام، تاريك و بى سروصدا رفع مى شود. تكنيك هاى تمدد اعصاب در اين ميان نقش فوق العاده اى دارند.

يكى از اين روش هاى آرام سازى بدن تحريك محل ورود سوزن در طب سوزنى از طريق اعمال فشار مستقيم است كه از خواب آلودگى جلوگيرى مى كند. از آنجا كه خواب آلودگى هوشيارى فرد را نيز مختل مى كند، اين روش تاثير بسزايى در حفظ هوشيارى فرد در زمان انجام كار خواهد داشت. در بدن مناطق حساسى وجود دارد كه تحريك آنها باعث ايجاد آرامش در بدن مى شود. ناحيه گيجگاه، بالاى دو ابرو، نقطه بالاى سر، پشت گردن، قسمت رويى مچ دست، ناحيه پشت قوزك پا، ناحيه بين انگشت شست پا و انگشت دوم، فاصله ميانى انگشت شست و اشاره دست، ناحيه پشت زانو و پاشنه پا از جمله نقاط تحريك و آرام سازى بدن هستند كه ماساژ دادن آنها باعث ريلكسيشن، رفع خستگى و كسالت شده و به بهبود خواب آلودگى كمك مى كند. اين روش علاوه بر اينكه باعث

تمدد اعصاب در محيط كار مى شود روش بسيار خوبى است كه براى افزايش تمركز و هوشيارى در كلاس درس به دانش آموزان پيشنهاد مى شود.

از فوايد گريه خبر داريد؟

منبع:www.nioc.org

اشك مايعي است كه با فرآيند ايجاد اشك در چشمها توليد ميگردد. وظايف اشك شامل تميز كردن و شستشوي سطح چشم، ضد عفوني كردن چشمها، لغزنده كردن چشمها براي حركت آسان كره چشم و پلك ها، جلوگيري ازخشك شدن چشم ها و پلك ها ، ايجاد ارتباط ميان انسان ها، دفع مواد تجمع يافته حاصل از فرآيند پاسخ به استرس ميباشد.

اشك مايعي است كه با فرآيند ايجاد اشك در چشمها توليد ميگردد. وظايف اشك شامل تميز كردن و شستشوي سطح چشم، ضد عفوني كردن چشمها، لغزنده كردن چشمها براي حركت آسان كره چشم و پلك ها، جلوگيري ازخشك شدن چشم ها و پلك ها ، ايجاد ارتباط ميان انسان ها، دفع مواد تجمع يافته حاصل از فرآيند پاسخ به استرس ميباشد. فقدان اشك باعث ايجاد سوزش، خارش و قرمزي در چشمها، احساس وجود شن در چشم ها، حساسيت به نور، از دست رفتن شفافيت قرنيه، ايجاد زخم در قرنيه، عفونت هاي مكرر و شديد چشم ها، خشكي چشم ها و در نهايت منجر به نابينايي مي گردد.

فيلم (پرده) اشك از سه لايه مجزا تشكيل يافته است:

?) لايه موكوس(mucous):

داخلي ترين لايه فيلم اشك ميباشد. چسبناك و لزج بوده و از موسين تشكيل يافته است. اين لايه توسط سلولهاي ملتحمه و قسمت داخلي پلك ها ترشح ميشود. اين لايه قرنيه را ميپوشاند تا يك لايه آبگريز براي پخش و گسترش يكنواخت لايه آبي فراهم آيد. اين لايه فيلم

اشك را روي سطح چشم مي چسباند. بدون اين لايه، فيلم اشك بصورت قطره هاي ريز در خواهد آمد.

?) لايه آبي(aqueus):

آبكي بوده و ?? درصد فيلم اشك را تشكيل ميدهد. حاوي آب و ديگر مواد نظير پروتئين هاي لاكتوفرين، ليزوزيم و ليپوكالين، الكتروليت ها، آنتي اكسيدانها و برخي ويتامينها ميباشد. اين لايه عمدتا توسط غدد اشكي ترشح ميشود. وظايف اين لايه شامل: اكسيژن رساني به سطح چشم، مبارزه با عفونت توسط آنتي بيوتيك هاي طبيعي (ليزوزيم و لاكتوفرين)، صاف كردن سطح چشم، شستن چشمها ازسلولهاي مرده، گردوغبار، مواد محرك و حساسيت زا است.

?) لايه (چربي) ليپيد(lipid):

اين لايه روغني است و خارجي ترين لايه فيلم اشك را تشكيل ميدهد. اين لايه توسط غدد ميبومين(meibomian) كه در لبه پلك ها ي فوقاني و تحتاني واقع ميباشند ترشح ميشود. اين لايه با ايجاد يك حايل آبگريز از تبخير لايه اصلي فيلم اشك (لايه آبي) جلوگيري ميكند. وظايف ديگر اين لايه شامل: افزايش كشش سطحي و جلوگيري از سر ريز شدن اشك از پلك ها و لغزنده كردن چشم و تسهيل عمل بازو بسته كردن پلك ها ميباشد.

? غدد اشكي(lacrimal glands):

غدد اشكي در گوشه خارجي چشمها و پشت پلك هاي فوقاني قرار گرفته اند. غدد اشكي هر كدام به اندازه يك بادام بوده و ? سانتي متر طول دارند. مايع اشكي از طريق ?-?? مجاري كوچك ترشحي به فضاي ميان چشم و پلك فوقاني وارد ميگردد. با هر بار باز و بسته كردن چشم ها اشك ازمجاري ترشحي غدد اشكي مكيده شده و به سمت مجراي اشكي-بيني كه به صورت دو سوراخ بسيار ريز در

گوشه داخلي چشمها قرار گرفته هدايت ميگردد. در انتها اشك به كيسه اشك و سپس به حفره بيني مي ريزد. به همين علت است كه هنگام گريه كردن ممكن است دچار آبريزش بيني گرديد.

? انواع اشك:

?) اشك پايه (basal tears):

درچشمان پستانداران سالم قرنيه پيوسته (?? ساعته) توسط اشك هاي پايه خيس و تغذيه ميگردد. اين اشك باعث لغزنده شدن چشم ها و شستشوي چشمها از ذرات خارجي ميگردد. مايع اشك حاوي آب+موسين+چربي ها+ليزوزيم+لاكتوفرين+ليپو ?لين+ايمنوگلوبولين ها+گلوكز+سديم كلرايد+كلرايد پتاسيم+آنتي اكسيدان ها+برخي ويتامينها ميباشد.

?) اشك رفلكس(reflex tears):

هر چزي كه باعث تحريك و يا خشك شدن چشم شود، ميتواند توليد اين نوع اشك را افزايش دهد.اين نوع اشك بطورغيرارادي و در پاسخ به مواد محرك چشم نظير ذرات خارجي،گردوغبار،آلرژن ها،پاتوژن ها و مواد محرك ديگري همچون بخارات پياز،گاز اشك آور و افشانه فلفل ترشح ميگردد.اين اشك ها سعي ميكنند تا مواد محرك و آزاردهنده را از چشم ها پاك كنند.باد شديد و نور شديد خورشيد نيز ميتواند باعث توليد اشك رفلكس گردند.اين اشك بيشتر آبكي بوده و از ليزوزويم و ايمنوگلوبولين بيشتري برخورداراست.

?) اشك احساسي و يا گريه(emotional tears/crying):

اين اشك هنگام احساساتي شدن انسان ها (استرس هيجاني ) و يا احساس درد فيزيكي ترشح ميگردد. آغازگرهاي هيجاني اين نوع اشك معمولا خشم، اندوه، شادي، ترس، شوخ طبعي و ناكامي ميباشند. تركيبات شيميايي اين نوع اشك با تركيبات دو اشك قبلي متفاوت است. اشك احساسي حاوي هورمونها و پروتئين هاي بيشتري ميباشد. اين اشك حاوي هورمونهاي پرولاكتين، هورمون رشد، آدرنوكورتيكوتروپين، آندروفين و فلز منگنز ميباشد.

? نكات جالب درباره اشك و گريه :

?) به غير از

انسانها برخي معتقدند فيل ها و گوريل ها نيز ميتوانند گريه كنند اما نه به پيچيدگي گريه انسانها. حيوانات ديگر اغلب هنگام درد كشيدن، وارد شدن اجسام خارجي در چشمها و يا خشك شدن چشمها دچار اشك ريزش ميشوند. حيوانات (به ويژه نوزادان آنها) بصورت آوايي و مانند نوزادان تازه متولد شده گريه ميكنند بدون توليد اشك.

?) غدد اشكي روزانه در حدود ? قاشق پر چايخوري اشك توليد ميكنند.

?) هر پلك زدن (باز و بسته كردن چشم) در حدود ???-??? ميلي ثانيه بطول مي انجامد. انسانها بطور متوسط هر ? تا ?? ثانيه يكبار و ?? بار در دقيقه پلك ميزنند.

?) شور بودن اشك عمدتا به علت وجود كلرايد سديم و پتاسيم در اشك ميباشد. ميزان نمك موجود در اشك با ميزان نمك پلاسماي خون برابراست.

?) از آنجايي كه جنين نيز در درون رحم قادر به گريه كردن است بنابراين گريه كردن نميتواند يك رفتارآموختني باشد. اما فرهنگ، سن، جنسيت، فرآيند اجتماعي شدن، شخصيت، روابط و بافت اجتماعي همگي ميتوانند در شكل بيان گريه تعيين كننده باشند.

?) PH اشك اندكي قليايي و خود اشك ترش و شور مزه ميباشد.

?) سرفه شديد، استفراغ، احتقان بيني، آلرژي بيني، التهاب يا عفونت بيني و يا چشم و اختلالات عصبي نيز ميتواند باعث اشك ريزش گردند.

?) گريه كردن در برخي فرهنگها عملي كودكانه و غير موقر محسوب شده و گريستن در انظارعمومي تقبيح ميگردد.

?) علت اشك ريزش هنگام خميازه كشيدن و يا خنديدن وارد شدن فشار به غدد و كيسه اشكي ميباشد. علت ديگر آن ميتواند اين مسئله باشد كه غدد

اشكي تحت كنترل سيستم عصبي خود مختار ميباشند. اين سيستم عصبي تمام كاركردهاي غيرارادي را كنترل مي كند. هنگامي كه اين اعصاب تحريك ميشوند (هنگام خميازه) غدد اشكي نيز اندكي تحريك ميگردند.

??) بسياري از افراد به علت مبتلا بودن به خشكي چشم قادر به گريه كردن نميباشند. اما دراختلال ديگري كه در پي آسيب به مغزايجاد ميگردد فرد مبتلا ممكن است بطور مداوم براي ساعتها بدون علت گريه كند.

??) علت سوزش و اشك ريزش چشمها هنگام خرد كردن پياز به علت وجود آنزيمها و آمينو اسيد سولفوكسايد موجود در سلولهاي پياز ميباشد. آمينو اسيد سولفوكسايد توسط آنزيمهاي پياز به سولفينيك اسيد تبديل ميشود، كه بسيار ناپايدار بوده و فورا به گازي فرار تبديل ميگردد. هنگامي كه اين گاز با آب درون چشم (اشك) تركيب ميگردد توليد اسيد سولفوريك ملايمي را ميكند كه باعث سوزش و اشك ريزش ميشود. با افزايش توليد اشك بدن سعي ميكند تا اسيد سولفوريك را رقيق و از چشمها بشويد. براي جلوگيري از سوزش و اشك ريزش چشمها هنگام خرد كردن پياز.

? به توصيه هاي زير عمل كنيد:

_ دستان خود وپياز را قبل از خرد كردن با آب خيس كنيد تا گاز متصاعد شده با، آب روي دستها و پياز واكنش نشان دهد نه با اشك چشمها.

_ تنها با دهان خود تنفس كنيد. عمل دم گازها را به درون ريه كشانده و عمل بازدم نيز باعث پراكنده شدن گاز ميشود.

_ از چاقوي تيز براي بريدن و خرد كردن پياز استفاده كنيد تا سلولهاي كمتري در پياز دچار پارگي شوند.

_ قبل از خرد كردن پياز آن

را نيم ساعت درون يخچال قرار دهيد. چراكه كاهش دما فعاليت آنزيمهاي پياز و انتشار گاز را كاهش ميدهد.

? علل گريه كردن:

?) نوزادان از گريه به عنوان ابزار بقا استفاده ميكنند. گريه كودكان يك وسيله ارتباطي با مادر بوده و از طريق آن طلب كمك ميكنند. علل اصلي گريه نوزادان گرسنگي، پوشك خيس، كثيف و يا نامناسب، نياز به تماس بدني و نوازش، درد ناشي از گاز معده و روده، سرما و گرماي شديد، كسالت و بي حوصلگي، استرس، محيط پر ازدحام، درد و جلب توجه ميباشد.

?) علل گريه در افراد بزرگسال عمدتا شامل غم و اندوه(??%)، شادي و خوشي(??%)، خشم(??%)، همدردي(?%)، اضطراب(?%) و ترس(?%) ميباشد.

?) انسان ها براي تحت تاثير قرار دادن و برانگيختن احساسات و ترحم ديگران نيز متوسل به گريه ميشوند.

? فوايد گريه كردن:

?) هنگامي كه ما دچار استرس هيجاني مي شويم، مغز وبدن ما شروع به توليد تركيبات شيميايي و هورمونهاي خاصي ميكند. گريه كردن كمك ميكند تا اين تركيبات شيميايي زائد كه نيازي به آنها نيست از بدن حذف گردند.

?) اشكهاي احساسي در واقع مواد سمي اي كه در پي استرس هيجاني در خون تجمع مي يابند را از بدن دفع ميكند.

?) اشكهاي احساسي سطح منگنز بدن را كاهش ميدهند. اين مواد معدني بروي خلق و خو تاثير مستقيم ميگذارد. غلظت منگنز اشك احساسي ?? برابر بيشتر از منگنز موجود در سرم خون است.

?) اشك احساسي نسبت به اشك پايه و رفلكس حاوي ?? درصد پروتئين آلبومين بيشتري ميباشد.

?) گريه مانند ادرار و تعريق باعث حذف مواد سمي و محصولات زائد بدن

ميشود.

?) گريه يك مكانيسم رايگان، طبيعي و قدرتمند براي كنار آمدن با درد، استرس و اندوه ميباشد.

?) هورمونهايي كه پس از استرس در بدن انباشته ميشوند به حد سطح سمي رسيده و باعث تضعيف سيستم ايمني بدن و ديگر فرآيندهاي بيولوژيكي ميشوند. اشك هاي احساسي به عنوان دريچه اطمينان براي قلب عمل ميكنند.

?) تركيباتي كه حين استرس در بدن تجمع مي يابد با اشك خارج ميگردند. همين امر باعث كاهش استرس ميگردد. اين مواد شامل آندورفين (lucine-enkephaline)، كه در كنترل درد موثر است، پرولاكتين كه در تنظيم توليد شير نقش دارد، و آدرنوكورتيكوتروپين (ACTH) كه يك نشانگر مهم استرس است، ميباشند. سركوب گريه و اشك باعث افزايش استرس ميگردد.

?) نه تنها گريه باعث ارتقاي سطح سلامتي فرد ميشود بلكه در افزايش حس تعلق در گروه نيز تاثير گذاربوده و موجب افزايش حضور و دخالت ديگران در تامين رفاه فرد ميشود. اشك ها يك روش موثر در ايجاد ارتباط بوده و در برانگيختن حس همدردي و دلسوزي سريعتر ازهر ابزار ديگري عمل ميكنند. گريه بطور موثري بازگو كننده آنست كه شما در مورد يك دلمشغولي خاص صادق و بي ريا بوده و در كنار آمدن با آن مشكل مضطرب ميباشيد.

??) گريه عملي طبيعي، سالم و شفا بخش است.

??) گريه در كاهش و جلوگيري از بيماريهاي مرتبط با استرس موثر ميباشد.

??) خنده و گريه دو ابزار كارآمد دركاهش استرس و رهايي ازاحساسات منفي ميباشند.

??) هنگامي كه گريه سركوب ميشود، هيجانات رها نمي شوند و خصايص شخصيتي مخرب همچون پرخاشگري بروز ميكنند.

??) به باور دانشمندان سركوب و امتناع از

گريه كار معقولي نيست. اما برخي افراد كه پس از مورد انتقاد قرار گرفتن، مشاجره با دوستان، مواجهه با ناكاميهاي كوچك فورا شروع به گريستن ميكنند، بايد به روانشناس مراجعه كنند. چراكه معمولا علت اصلي اين نوع گريه ها اعتماد بنفس پايين و يا مشكلات رواني مزمن در فرد بوده و بايستي فرد تحت درمان قرار گيرد.

??) انسان ها پس از گريه كردن از لحاظ جسمي و رواني احساس بهتري ميكنند و در واقع سبك و خالي ميشوند. (به علت دفع مواد انباشته شده كه توضيح داده شد)

??) گريه يك ابزار برقراري ارتباط است يك زبان جهاني براي درخواست كمك و حمايت اجتماعي.

??) گريه كمك ميكند به آزاد سازي آندورفين ها به جريان خون. آندورفين ها تركيبات شيميايي اي هستند كه باعث بهبود خلق و خو و تسكين درد ميشوند.

? تفاوت گريه در مردان و زنان:

_ زنان ? تا ? برابر بيشتر از مردان گريه ميكنند.?.? بار در ماه.

- دختران وپسران تا قبل از بلوغ به يك ميزان گريه ميكنند، چراكه ترشح هورمون پرولاكتين كه باعث تحريك توليد اشك ميشود به يك ميزان در هر دو جنس توليد ميشود.

_ پس از بلوغ ميزان ترشح پرولاكتين كه در توليد و تناوب گريه موثر است در زنان ?? درصد بيشتر از مردان ميشود.

- غدد اشكي مردان از لحاظ ساختاري متفاوت و كوچكتر از غدد اشكي زنان ميباشد. شايد يكي از دلايل بيشتر گريه كردن زنان نيزهمين مسئله باشد. مردان و زنان نميتوانند يكديگر را بخاطر چگونه گريه كردنشان مورد سرزنش قرار دهند.

- يكي ديگر از علل بيشتر گريه

كردن زنان باورهاي فرهنگي ميباشند، كه اجتماع گريه كردن زنان را بيشتر مورد پذيرش قرار ميدهد.

- مردان آرام، بدون صدا و با اندكي اشك گريه ميكنند. بطوري كه معمولا كاسه چشمان آنها از اشك پر ميشود، اما بندرت اشك به گونه ها سرازير ميگردد.

- اما زنان معمولا پر سرو صدا و با اشك هاي فراوان گريه ميكنند.

- مردان اغلب در نتيجه احساسات مثبت و زنان پس از درگيري و مشاجره با ديگران و يا در نتيجه احساس بي كفايتي گريه ميكنند.

همچنان علت و فرآيند اشك هاي احساسي مبهم و رازآلود باقي مانده است. كماكان پرسشهاي بدون پاسخ مانده ي بسياري وجود دارند نظير: چنانچه گريه كردن به منظور كاهش استرس طراحي گرديده پس فلسفه اشك شوق و شادي چيست؟ و يا اگر گريه يك وسيله ارتباطي با ديگر همنوعان است پس چرا انسانها در خلوت وتنهايي خود نيز گريه ميكنند؟

اختلافات زناشويي باعث ابتلا به بيماري قلب مي شود

تحقيق نشان داد زوج هايي كه از اختلافات زناشويي رنج مي برند 34 درصد بيش از افراد ديگر به بيماري هاي قلبي مبتلا مي شوند.به نقل از پايگاه اينترنتي الرايه، محققان انگليسي با بررسي زندگي 9011 نفر دريافتند زوج هايي كه مشكلات زيادي در زندگي زناشويي دارند بيش از كساني كه از زندگي سعادتمندي برخوردارند، به بيماري هاي قلبي گرفتارند.8499 نفر از شركت كنندگان در آغاز تحقيق از سلامت كامل برخوردار بودند اما با گذشت 12 سال 589 نفر از آن ها از بيماري هاي قلبي رنج مي بردند.محققان گفتند عدم رابطه خوب با شريك زندگي، عامل اصلي ابتلا به بيماري قلبي است.

تقويت كننده هاى طبيعى براى بدن

نويسنده:سپيده سليمى

منبع:sharghnewspaper.ir

همه ما مى دانيم كه ميوه ها و سبزى هاى تازه مملو از ويتامين ها و مواد معدنى هستند اما دانشمندان اخيراً مواد ديگرى به نام فيتونوتراينت ها (Phytonutrients ) را در آنها كشف كرده اند. فيتونوتراينت ها مواد مغذى گياهى هستند و تركيبات فعالى هستند كه مى توانند بدن ما را در برابر بيمارى هاى قلبى و سرطان ها مقاوم سازند.صدها نوع مختلف از فيتونوتراينت ها در گياهان خوراكى يافت مى شوند و در حقيقت علت اصلى طعم، رنگ و بوى آنها اين مواد هستند. اين تركيبات از نظر بيولوژيكى در بدن فعال هستند و اغلب به عنوان يك آنتى اكسيدان عمل مى كنند كه در برابر اثرات مخرب راديكال هاى آزاد بر روى سلول ها و ابتلا به بيمارى هايى از قبيل سرطان از آنها محافظت مى كنند. از آنجايى كه ميوه ها و سبزيجات سرشار از اين مواد هستند داشتن رژيم غذايى پرميوه و گياهى

مى تواند موجب شود يك مانع طبيعى قوى در برابر بيمارى ها در بدن ما به وجود آيد. همان طور كه ويتامين ها با اسامى خاص نامگذارى و از يكديگر متمايز مى شوند، مانند ويتامين ب كمپلكس يا E، فيتونوتراينت ها نيز داراى نام هاى مشخصى هستند كه در اينجا به معرفى بعضى از آنها و گياهانى كه حاوى هر يك از اين مواد هستند مى پردازيم:

ترپنوئيدها (Terpenoids)

اين گروه كه معروف ترين شان كارتنوئيدها (Cartenoids) هستند، پيگمان هاى رنگى عامل رنگ هاى قرمز، سبز، زرد و نارنجى در ميوه ها و سبزيجات هستند. آنها به عنوان آنتى اكسيدان هاى بسيار قوى در بدن عمل مى كنند و بدن ما را در برابر بيمارى هاى قلبى و سرطانى مصون مى كنند.

لوتئين (Lutein)

يكى از كارتنوئيدها است كه با خواص آنتى اكسيدان بسيار قوى به بهبود قدرت بينايى ما كمك مى كند و دانشمندان بر اين باورند كه براى داشتن بينايى سالم مصرف آن ضرورى است. لوتئين در بسيارى از ميوه ها و سبزيجات به ويژه اسفناج موجود است.

ليكوپن (Lycopene)

يكى ديگر از اعضاى گروه كارتنوئيدها است كه به مقدار زياد در گوجه فرنگى وجود دارد. خوردن روزانه گوجه فرنگى مى تواند مانع ابتلا به سرطان پروستات و بعضى ديگر از انواع سرطان شود.

زيگزانتين (Zeaxanthin)

كارتنوئيد ديگرى است كه در گياهانى با برگ هاى تيره و فلفل هاى نارنجى رنگ يافت مى شود و ضمن تقويت قدرت بينايى، مصونيت و مقاومت بدن در برابر انواع بيمارى ها را افزايش مى دهد.

بتاكاروتن (Betacarotene)

معروف ترين عضو اين گروه و عامل رنگ نارنجى در هويج است و به عنوان

آنتى اكسيدانى قوى قادر است بدن را تقويت كند. بتاكاروتن پيش ماده ويتامين A است و مى تواند در بدن به ويتامين A تبديل شود كه براى تقويت بينايى، سلامتى پوست و آهنگ رشد مناسب ضرورى است.

فلاونوئيدها (Flavonoids)

اين تركيبات را مى توان در ميوه هاى تازه به ويژه انواع انگور، گريپ فروت و توت فرنگى يافت. اين گروه از فيتونوتراينت ها مانعى طبيعى در برابر خطر حمله هاى قلبى و ساير نارسايى هايى قلب در بدن ما ايجاد مى كنند. اين مواد را در غلات، دانه هاى روغنى و همچنين حبوبات نيز مى توانيد بيابيد. مطالعاتى كه بر روى اين تركيبات انجام شده نشان مى دهند مصرف روزانه آنها در رژيم غذايى مى تواند شما را در برابر سرطان هاى سينه و پروستات بيمه كند.

كرستين (quercetin)

يكى از فيتونوتراينت هاى اين دسته است و در توت فرنگى و انواع انگور فراوان است. كرستين در پياز سفيد و قرمز نيز يافت مى شود و ضمن كاهش احتمال بروز بيمارى هاى قلبى و سرطان ها خواص ضدحساسيت و ضدالتهاب نيز دارد.

لينان (Lignan)

يكى ديگر از اعضاى اين گروه است و در بروكلى، كدوى سبز، هويج و مارچوبه موجود است. اين ماده از ابتلا به سرطان سينه جلوگيرى مى كند.

سولفورافن (Sulforaphene)

به تعداد فراوان در گل كلم يافت مى شود. هر چند روز يك بار مقدارى گل كلم بخوريد و بدنتان را در برابر انواع سرطان ها بيمه كنيد.

تركيبات فنوليك و پلى فنوليك (Phenolic -and- Polyphenolic)

اين تركيبات در برابر بسيارى از بيمارى ها پيشگيرى كننده هستند و حاوى مقدار قابل توجهى سولفور بوده و در سبزيجاتى از

قبيل كلم و بروكلى فراوان هستند. نقش بسزاى مصرف سبزيجات حاوى اين تركيبات در پيشگيرى از ابتلا به سرطان روده توسط مطالعات متعدد تائيد شده است. تركيبات فنوليك نقشى كليدى در كمك به حفظ سلامتى رگ هاى خونى بدن و دستگاه گردش خون دارند.

آليسين (Allicin)

منشاء اصلى بوى پياز و سير است و به سلامت قلب كمك مى كند. سيستم ايمنى بدن را تقويت كرده و مانع لخته شدن خون مى شود. با مصرف كافى ميوه ها و سبزيجات تازه نياز بدن به اين مواد را تامين و مسير زندگى خود را در جاده سلامتى حفظ كنيد

چرا كرم ها معجزه مى كنند

نويسنده: بهاره مهرنژاد

منبع:sharghnewspaper.ir

حفظ زيبايى چهره و اندام آن طور كه همگان تصور مى كنند، چندان احتياج به پرداخت هزينه هاى گزاف ندارد. اگر به ساختار تشكيل دهنده كرم هاى ضدچروك كه در فروشگاه ها و داروخانه ها براى حفظ و نگهدارى پوست ارائه مى شوند، دقت كنيد متوجه مى شويد كه در اين كرم ها تركيباتى به نام كلاژن يافت مى شود، دقيقاً همان چيزى كه باعث از بين رفتن چين و چروك و سفت شدن بافت صورت و به اصطلاح جوان شدن پوست مى شود. اما واقعاً اين ماده موثر كه در تركيبات اغلب كرم هاى معجزه آسا يافت مى شود، چيست و چه نقشى در پوست دارد.كلاژن ماده پروتئينى است كه باعث استحكام قشر فوقانى پوست يا اپيدم مى شود و به دليل خاصيت الاستيسيته اى كه دارد، از شل شدن پوست جلوگيرى مى كند. دليل اينكه استعمال سيگار و قرار گرفتن در معرض نور خورشيد باعث بروز چين و چروك پوست مى شود،

تاثيرى است كه در تخريب رشته هاى پروتئينى دارد. در سنين ??سالگى كه در خانم ها با كاهش ميزان هورمون استروژن و بروز يائسگى همراه است، ميزان توليد كلاژن در پوست به طور چشمگيرى كاهش مى يابد. به همين دليل بروز چين و چروك در اين سنين بيشتر از زمان هاى ديگر ديده مى شود. ساخته شدن راديكال هاى آزاد هم از ديگر عواملى است كه باعث كاهش توليد كلاژن و تخريب سلول هاى پوست مى شود. مصرف مواد غذايى حاوى ويتامين A، C ، E و استفاده از كرم هاى آرايشى بهداشتى كه حاوى رتينول (ويتامين A) و استفاده از كرم هاى آرايشى، اسيد اسكوربيك (ويتامين ث) و توكوفرول (ويتامين يى) براى ساخته شدن كلاژن بسيار توصيه مى شود.در سن ??سالگى استفاده از لوازم آرايشى اى توصيه مى شود كه حاوى عنصر مس يا آنزيم هاى حاوى كينون هستند. موادى كه از اكسيد شدن مواد شيميايى معطر يا آروماتيك به وجود مى آيند و از آسيب هاى راديكال هاى آزاد جلوگيرى مى كنند. در سنين ??سالگى براى به تعويق انداختن عوارض يائسگى، ماليدن كرم هايى كه حاوى اسيد هيالورونيك هستند بسيار پيشنهاد مى شود. اسيد هيالورونيك باعث ذخيره رطوبت پوست شده و بافت كلاژن را فعال مى كند. لوازم آرايشى حاوى فيتوهورمون ها نيز با تامين رطوبت پوست قادرند چروك پوست را تقليل داده و پوست را جوان سازند. فيتوهورمون ها، هورمون هاى گياهى هستند كه همانند استروژن عمل كرده و جلوى چين و چروك پوست را مى گيرد. البته كرم ها واقعاً اكسير جوانى نيستند پس قطع استعمال سيگار و غذاهاى آماده و

پرهيز از استرس، استفاده از عينك آفتابى، كلاه و كرم با SPF مناسب را فراموش نكنيد.

تصفيه هواى خانه با گياهان

گياهان سبز وسيله موثرى براى از بين بردن آلودگى هاى ناشى از تصاعدات شيميايى و تشعشعات لوازم الكترونيكى در محيط خانه هستند. اگر از خود مى پرسيد آيا گذاشتن گياهان سبز در اتاق ضررى ندارد؟ بايد بدانيد كسى كه در جوار شما در اتاق مى خوابد 100 برابر بيشتر از گياهان، گاز كربنيك بازدم مى كند!

•گياهان مفيد در فضاى خانه

فيكوس (ficus)

فيكوس گياه پايدار و مقاومى است كه فرمالدئيد ها را جذب مى كند. فرمالدئيد ماده اى است كه از برخى مواد شيميايى مانند چسب، روغن جلا، لاك، رنگ روغن و... متصاعد مى شود.اين گياه براى تصفيه هواى مكان هاى تازه رنگ شده، نوسازى شده و يا محبوس بسيار مناسب است.

•نكات منفى

مراقب شيرابه هاى اين گياه باشيد چون ممكن است در برخى افراد باعث بروز آلرژى شود.

•نگهدارى گياه

هفته اى يك بار به خاك اين گياه آب دهيد و براى برگ ها افشانه به كار بريد.فيكوس را در فضايى پرنور قرار دهيد بدون اينكه در معرض مستقيم تابش آفتاب باشد.

•برگ انجيرى (Philodendron)

اين گياه گرما و رطوبت را دوست دارد و فرمالدئيد را به خوبى جذب مى كند.برگ انجيرى براى مكان ها و اتاق هاى تازه ساز يا تازه مبلمان شده بسيار مفيد است.

•نكات منفى

اين گياه در برخى افراد موجب بروز آلرژى مى شود.

•نگهدارى

آبيارى كم اما مرتب ضرورى است. در محل نيمه سايه نيمه آفتاب نگهدارى شود.

•دراسنا (dracaena)

دراسنا كه در زبان انگليسى به آن درخت اژدها نيز مى گويند گياه مقاومى است كه به

نور زيادى نياز ندارد.دراسنا بيشتر گزيلن و فرمالدئيد را جذب مى كند.

•نگهدارى

نگهدارى اين گياه بسيار آسان است: آبيارى سبك و روشنايى متوسط.

•پيچك (lierre)

پيچك اگر در معرض نور آفتاب باشد و زياد آبيارى شود بيشتر رشد كرده و شكوفا تر مى شود.پيچك به خوبى ترى كلراتيلن، فرمالدئيد و بنزن موجود در محيط را جذب مى كند.

•نكات منفى

برخى انواع پيچك ميوه هاى گوشتدار كوچك و سياهى توليد مى كنند كه ممكن است نظر كودكان را جلب كنند و باعث بروز مشكلات گوارشى يا سرگيجه و تهوع در كودكان شوند.

•نگهدارى

آبيارى بدون افراط و استفاده از افشانه براى برگ ها بسيار مناسب است.پيچك اگر در فضاى نيمه سايه قرار گيرد، روزهاى آفتابى از روى بالكن به بيرون پخش مى شود و در زمستان به داخل برمى گردد.

•گندمى (chloropytum)

گندمى يا كلروفى تيوم به هيچ مراقبتى نياز ندارد و به آسانى مى توان آن را قلمه زد. اين گياه گزيلن و فرمالدئيد را به خوبى جذب مى كند. براى آشپزخانه و خانه هايى كه وسايل گاز سوز دارند بسيار مناسب است.

•نگهدارى

گندمى هر شرايطى را تحمل مى كند! شما مى توانيد آن را در سايه بگذاريد و به مرور آب دهيد. اگر در بهار به آن كود دهيد بسيار زيباتر خواهد شد. كلرو فى تيوم سبزرنگ كاملاً با شرايط منزل سازگار است و در صورتى كه از نوع ابلق آن در منزل استفاده مى كنيد بايد شرايط پرنور را براى اين گياه فراهم كنيد.

•گياه كلم (chou)

اين گياه در گلدان بسيار زيبا است و كادميوم و نيكل محيط را به خوبى جذب مى كند. در بسيارى از كشورها براى

آلودگى زدايى محيط از اين گياه در سطح وسيعى استفاده مى كنند. همچنين از آناليز برگ هاى آن براى اندازه گيرى ميزان آلودگى محيط استفاده مى شود.

•نگهدارى

نگهدارى گلدان كلم بسيار آسان است: سايه معتدل و آبيارى مرتب. •گياهان نامناسب در فضاى خانه توجه داشته باشيد برخى از انواع گياهان به رغم ظاهرى زيبا براى نگهدارى در خانه مناسب نيستند. معروف ترين اين گياهان عبارتند از:

•ديفن باخيا (diffenbachia)

برگ هاى اين گياه قطرات كوچك سفيد و شيرمانندى را ترشح مى كنند كه سمى هستند و تماس با اين شيره موجب ورم و آماس زبان و در مورد نوزادان و خردسالان موجب ورم ملتحمه مى شود.

•پانستيا (poinsettia)

پانستيا به گياه روز كريسمس مشهور است و به آن افوربيا و فرفيون هم مى گويند. اخيراً فرهنگستان زبان نام سرخ برگه به آن داده است.سرخ برگه شيره اى توليد مى كند كه چشم ها را ملتهب و اشك آلود مى كند.

•موگه (muguet)

گل موگه گياهى است بسيار زيبا و معطر با گل هاى كوچك و ظريف.به همين دليل است كه اصطلاحاً به آن گل برف مى گويند. اما گل هاى سفيد و زيباى آن سمى هستند و ممكن است در خردسالان موجب بروز تهوع و اسهال شوند.

راه هاى كنترل حشرات در خانه

نويسنده:الهام اسمعيلى

منبع:sharghnewspaper.ir

هر چه هوا رو به گرمى مى رود، دوباره سر و كله موجودات موذى همچون پشه، مگس، سوسك و مورچه پيدا شده و گاهى وجود آنها در داخل خانه به قدرى آزاردهنده است كه نه تنها سبب سلب آسايش افراد ساكن در آن محيط مى شود بلكه برخى از آنها مانند بيد، سوسك و موريانه به لوازم

و وسايل شخصى و خانه نيز آسيب مى رسانند. البته براى مبارزه با همه آنها راهكارهايى وجود دارد كه اگر درست و بجا مورد استفاده قرار گيرند ديگر اثرى از اين مزاحمان ريزجثه خانگى در داخل خانه باقى نخواهد ماند كه در اينجا به برخى از آنها اشاره مى كنيم.

پشه: پس از تجهيز پنجره ها به تورى به عنوان مهمترين اقدام براى ورود اين حشره و همچنين ديگر موجودات موذى مانند آن از بيرون از خانه، همه انواع حشره كش ها براى از بين بردن پشه ها مناسب هستند ولى اگر در شرايطى قرار گرفتيد كه هيچ يك از امكانات فوق وجود نداشت، نگران نباشيد روش هاى خانگى متعددى براى رهايى هر چند موقتى از اين حشره وجود دارد:

? _ مى گويند پشه از بوى پياز و پرتقال متنفر است. بنابراين چند عدد پياز را پوست كنده و به صورت قاچ شده در گوشه اى از اتاق قرار دهيد يا اينكه به جاى آن مقدارى پوست و يا خود پرتقال را جايگزين كنيد.در ضمن ماليدن پوست پرتقال و يا آب آن و يا پياز بر روى پوست نقاطى از بدن كه بدون پوشش لباس بوده و احتمال گزيدگى پشه وجود دارد، به خصوص به هنگام خواب، از جمله راهكارهاى جلوگيرى از پشه گزيدگى است.

? _ پشه ها به نور علاقه مندند. بنابراين اگر وزوز پشه اى در اتاق خوابتان مانع به خواب رفتن شما شده و تمام سعى شما براى كشتن آن نيز بى نتيجه مانده است، چراغ اتاق خواب را خاموش كرده و به جاى آن چراغ فضاى خارج از اتاق را روشن كنيد.

به اين ترتيب پشه به دنبال روشنايى از محل خواب شما خارج مى شود. حال در را بسته و كشتن پشه را به فردا صبح موكول كنيد.

? _ استفاده از جاروبرقى براى پشه هاى در حال پرواز نيز روش ديگرى براى رهايى از اين حشره موذى است.

نكته: اگر با توجه به تمام تمهيدات فوق دچار پشه گزيدگى شديد، چند عدد برگ ريحان تازه را له كرده و آن را بر روى محل نيش زدگى قرار دهيد. به اين ترتيب سوزش و خارش آن التيام مى يابد.

- سوسك هاى خانگى: اين سوسك ها در دو نوع ريز و درشت در خانه ها يافت مى شوند. آنها گذشته از ظاهر نازيبايشان به جهت آنكه در فاضلاب و چاه ها زاد و ولد مى كنند، از جمله آلوده ترين حشرات خانگى نيز به شمار مى آيند. بنابراين مبارزه با سوسك هاى خانگى به خصوص در فصل بهار كه زمان تخم ريزى همه حشرات است، از جمله اقدامات بسيار ضرورى در خانه محسوب مى شود. البته در همين راستا كارخانجات توليد مواد شيميايى انواع حشره كش ها و ضدسوسك هاى مختلفى را توليد كرده اند كه در قالب مايع، اسپرى و گچ در دسترس مصرف كنندگان قرار گرفته و بسيار مفيد و موثر هستند ولى علاوه بر آنها مواد ديگرى وجود دارند كه تاثير آنها را نمى توان ناديده گرفت. از اين جمله به پودر اسيدبوريك و همچنين نفت مى توان اشاره كرد. كاربرد نفت يكى از قديمى ترين و موثرترين راه هاى نابود كردن انواع سوسك هاى خانگى است. براى اين منظور مى بايست در تمام چاهك

ها، فاضلاب ها و به طور كلى هرگونه راه خروجى از اين قبيل مقدارى نفت ريخته و بر روى دريچه آن درپوش بگذاريد. اين كار را در پايان شب انجام دهيد تا نفت مدت زمان بيشترى در مسير و آب داخل آن باقى بماند.

نكته: در صورتى كه از ميان روش هاى مبارزه با حشرات خانگى، كاربرد پودرهاى سمى را انتخاب كرده ايد، مراقب بچه هاى كوچك نيز باشيد. به اين معنا كه مكان هايى را به اين روش سم پاشى اختصاص دهيد كه دور از دسترس بچه ها باشند. در ضمن از آنجا كه برخى از سم ها امكان تركيب با آب دارند، شما مى توانيد با خيالى راحت تر از محلول همان سم براى سم پاشى استفاده كنيد. به اين ترتيب كاربرد آنها مشكلات كمترى را نسبت به پودرها خواهد داشت.

مورچه: مورچه ها اگر چه حشرات به ظاهر بى آزارى به نظر مى آيند ولى هنگامى كه در گوشه اى از خانه لانه كنند، با دردسرهاى بسيارى مواجه مى شويد. به همين جهت لاجرم مجبور خواهيد بود يكى از روش هاى زير را به كار ببريد:

? _ كمى فلفل سفيد را در نقاطى از خانه كه محل عبور و مرور مورچه ها هستند، بپاشيد.

? _ اگرچه اين ادعا عجيب به نظر مى آيد ولى بعضى ها عقيده دارند براى آنكه در جهت عبور و مرور مورچه ها محدوديتى ايجاد كنيد، دور فضاى مورد نظر بر روى زمين يا ديوار را با گچ خط بكشيد مى گويند مورچه ها از روى خط گچى عبور نمى كنند برخى ديگر به جاى گچ پودر تالك را پيشنهاد

مى كنند.

? _ گفته مى شود سيب داراى اسيدى است كه ملكه و سربازان آن را از بين مى برد. بنابراين مقدارى پوست سيب يا تكه هايى از خود آن و يا حتى هسته هاى داخل آن را در ورودى لانه مورچه قرار دهيد.

? _ مخلوطى از عسل و پودر اسيد بوريك را بر روى تكه كاغذى ريخته و در مكانى نزديك لانه مورچه ها قرار دهيد. با حمل اين تركيب به ظاهر خوشمزه توسط مورچه هاى رهگذر، مورچه هاى داخل لانه نيز از بين مى روند. البته بعضى از مورچه ها به مواد چربى بيشتر از مواد شيرينى تمايل دارند لذا شما مى توانيد به جاى عسل كره را جايگزين كنيد.

رابطه روان با بيمارى هاى قلبى

منبع:روزنامه جوان

رييس هيات مديره جامعه پزشكان متخصص داخلى گفت: حدود ?? درصد بيمارى هاى قلبى در افراد ريشه روحى روانى دارد. دكتر ايرج خسرونيا اعلام كرد: بررسى هاى بالينى و آزمايشگاهى بر روى برخى مبتلايان كه به علت بيمارى قلبى به پزشك مراجعه مى كنند نشانگر سلامت قلب و ابتلاى آنها به بيمارى هاى روانى همچون اضطراب و افسردگى است.

وى اظهار داشت: برخى بيمارى هاى روانى از جمله اضطراب و افسردگى اغلب به صورت بيمارى هاى جسمى و با علايمى همچون تپش قلب، درد قفسه سينه، تنگى نفس، حالت خفگى و ضعف عمومى در فرد ظاهر مى شود. كارشناس نظام پزشكى استان تهران افزود: بروز برخى ناراحتى هاى دستگاه گوارش همچون ترش كردن، باد گلو، نفخ معده و درد در قسمت فوقانى شكم نيز مى تواند ريشه روانى داشته باشد.

به گفته خسرونيا تشخيص ريشه روانى داشتن ناراحتى هاى دستگاه گوارش در

صورت سالم بودن معده با انجام آزمايش هاى بالينى امكان پذير است.

وى گفت: بسيارى از بيمارانى كه به دليل ابتلا به اسهال و يبوست متناوب به پزشك مراجعه مى كنند نيز ممكن است بيمارى آنها به علت تحريك روده بزرگ بر اثر ابتلا به برخى اختلال هاى روانى باشد.

عضو هيات علمى دانشگاه علوم پزشكى شهيد بهشتى تاكيد كرد: افرادى كه بيمارى هاى روانى با علايم جسمى در بدن شان ظاهر مى شود در صورت مصرف داروهاى آرام بخش و استفاده از رژيم غذايى مناسب بهبودى نسبى پيدا مى كنند.

جادوي آب گرم

منبع:روزنامه كيهان

آب گرم چيزي است با خاصيت تقريبا جادويي. اين قابليت احتمالا در محيط اطراف آب گرم كه مخلوطي از نيروهاي ازلي است و در قالب رقص مولكول هاي داراي چرخش، گرد هم جمع شده اند و به عنوان زندگي شناخته مي شوند، نهفته است.آب چيزي است كه به عنوان حيات داراي سر و سامان و نظم است و ماده اي شفابخش خوانده مي شود. غوطه ور شدن در وان پر از آب گرم، موجب گرم شدن و ايجاد نيرو و قدرت در درون بدنتان مي شود. اين كار سبب مي شود تلاش، تكاپو و درگيري ذهني و فعاليت بدني شما كنار گذاشته شود و فقط از گرماي نافذ آب گرم بهره گيرند.بشر از زمان هاي قديم فوايد آب گرم را دريافته بود. چشمه هاي آب گرم طبيعي، به محض كشف شدن، مناطق مقدس به شمار مي آمدند و بسياري از آنها به مراكز درماني تبديل مي شدند. انسانها در قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم براي درمان بيماري ها به مناطق

داراي چشمه هاي آب گرم مراجعه مي كردند. اما امروزه بسياري از بيماري هايي كه انسانها اميدوار بودند، با استفاده از آب گرم درمان شود، با بهره گرفتن از رژيم غذايي بهتر، بهداشت پيشرفته، نوشيدن آب تميز و ... و داروهاي اعجاب انگيز ريشه كن شده است.امروزه در تمامي خانه ها حمام هاي پيشرفته وجود دارد و تقريبا همگي داراي آب گرم مي باشند. وجود آب گرم چيزي فراتر از يكي از امكانات زندگي است. اگر به درستي از آن استفاده شود، ابزار درماني قدرتمندي است كه شما مي توانيد در محيط شخصي از آن بهره گيريد.

آنچه در هنگام تماس با آب گرم رخ مي دهد

هنگامي كه بدنتان، در زير دوش يا داخل وان و جكوزي، در ابتدا با آب گرم تماس پيدا مي كند، براي تنظيم و تعديل كردن خود با درجه حرارت جديد به چند دقيقه زمان نياز دارد. شما در طي اين لحظات، افزايش موقت فشار خون به سرعت به ناحيه اي از پوست كه با آب گرم در تماس است، مي رود. اين كار موجب اتساع عروق خوني و كاهش دوباره فشار خون مي شود. حركت خون گرم به اين نواحي و سپس نفوذ آن به مناطق عمقي تر در بافت زير پوست، اكسيژن رساني به اين نواحي را افزايش مي دهد. تداوم يافتن حركت خون گرم و اتساع بيشتر عروق خوني، احساس آرامش و راحتي را نيز در پي دارد. حتي سفتي مزمن عضلاني كه مسئول ايجاد بيشتر موارد كمر درد است، از ميان مي رود. اين وضعيت حركت آزادانه مفاصل را كه براي تمرين كردن و كشش لازم است،

سبب مي شود.در همان زمان كه عضلات شروع به شل شدن مي كند، اعصاب آرامش و درد تسكين مي يابد. با نفوذ گرما به مناطق عمقي تر، درجه حرارت بدن فرد ممكن است به اندازه 37.2 درجه سانتيگراد و يا بيشتر افزايش يابد. بر ميزان مصرف اكسيژن و دفع مواد زايد افزوده مي شود و تعداد ضربان قلب و تعداد تنفس نيز زياد مي شود.

موارد استفاده از درمان با آب گرم

كمردرد، التهاب مفاصل، درد عصبي، گرفتگي و فشار عضلاني، كشيدگي و پيچ خوردگي، خشكي و سفتي عضلات و ضرب ديدگي و كوفتگي استفاده از آب گرم براي كودكان و نوزادان مناسب نيست و كساني كه داراي تب، عوارض قلبي، تشنج، خونريزي حاد و ناگهاني، بيماريهاي عروقي، ترس شديد از آب و .... كه كساني كه داراي ناراحتي هاي خاصي هستند بايد با پزشك خود مشورت كنند. مثلا خانم هاي حامله، ديابتي، افراد چاق و...

دماي حمام چقدر بايد باشد؟

تحمل گرما در مورد افراد مختلف فرق مي كند. پس خود شما مي توانيد دماي آب را با توجه به شرايط خود انتخاب كنيد. به ياد داشته باشيد كه آب گرم اثرات فيزيولوژيكي فراواني دارد و آن را براي اهداف سلامت و درماني به كار ببريد. مثلا آب گرم موجب كاهش فشار خون مي شود، از اين رو، به ويژه هنگامي كه آب خيلي گرم است، در زمان بلند شدن از داخل وان يا جكوزي كاملا مراقب باشيد. اگر احساس سبكي سر و گيجي به شما دست داد، كاملا با احتياط عمل كنيد. در ابتدا لحظاتي در داخل وان بنشينيد تا بالا تنه شما سرد شود

و سپس از وان بيرون بيائيد.

اگر احساس تشنگي كرديد مي توانيد آب ميل كنيد و در صورت تعريق، صورت خود را با دستمال خنكي كه در كنارتان است، خشك كنيد.اگر مي خواهيد آب اثر تسكين دهنده و آرامش بخشي داشته باشد يك كيسه چاي بابونه يا نعنا در داخل وان حمام قرار دهيد تا از مزاياي آن بهره مند شويد.برخلاف صابون يا عطر، استفاده از اين مواد موجب خشكي پوست نمي گردد. به دليل خيس و لغزنده بودن حمام نكات ايمني را فراموش نكنيد و مراقب سرماخوردگي نيز باشيد. سهيلا هاشمي نبي

مدگرايي با دو چشم بي سو

نويسنده:زهرا اردكاني

منبع:روزنامه قدس

«استاندارد» كلمه اي با معناي آشنا، اما غريب در بين بعضي از مصرف كننده هاست. استفاده از كالاهاي غيراستاندارد و ارزان شايد در ظاهر امر مقرون به صرفه و آسانتر باشد، اما در درازمدت خود باعث ايجاد هزينه هاي گزاف مي شود. البته زماني اين مسأله بحراني مي شود كه با استفاده از اين قبيل كالاها به جسم و اعضاي بدن خود آسيب برسانيم، بخصوص اگر آن عضو حساس ترين عضو بدن، يعني چشم باشد.متأسفانه استفاده از عينكهاي آفتابي و دودي غيراستاندارد و ارزان در بين قشر جوان و نوجوان رواج زيادي پيدا كرده است و مهمترين دليل آن هم تبعيت از مد و ارزاني آنها مي باشد.

مادري كه در حال خريد يك عينك براي فرزند 10 ساله اش از يك دستفروش است، مي گويد: مدتهاست كه پسرم از من عينك آفتابي مي خواهد، عينكهاي آفتابي عينك فروشان قيمت بالايي دارد، اما عينكهاي دستفروشان علاوه بر ارزاني داراي تنوع مدل و رنگ آميزي بيشتري است كه براي

بچه ها هم جذاب تر است، مسلماً هيچ عينك فروشي يك عينك آفتابي را به قيمت 2 يا 3 هزار تومان ندارد.

سعيد جواني 23 ساله مي گويد: عينك آفتابي بايد طبق مد روز باشد و هر چند وقت اين مد تغيير پيدا مي كند و مدلهاي جديدتري به بازار مي آيد.در صورت خريد يك عينك استاندارد و خوب از عينك فروشي ها مجبوريم به دليل قيمت بالاي آن مدتهاي زيادي از آن استفاده كنيم، آن وقت از مد عقب مي مانيم!

حميد مؤذني با سابقه 26 سال در كار و صاحب مغازه عينك فروشي مي گويد: بسياري از مردم عينكهاي آفتابي را براي تزيين استفاده مي كنند و هيچ توجهي به كيفيت عدسي آن ندارند. عينكهاي آفتابي غيراستاندارد و ارزان به علت پايين بودن كيفيت عدسي و ضد اشعه نبودن، كور بودن عمق عدسي و موج داشتن عدسي نه تنها در برابر اشعه هاي آفتاب چشم را محافظت نمي كند، بلكه باعث مي شود در يك زمان پس از مصرف كوتاه مدت چشمها دچار خستگي و سنگيني شده و مصرف كننده دچار سردرد شود و نتواند در ساعات طولاني اين عينك را بر روي چشمها تحمل كند. همچنين مصرف كننده در درازمدت دچار آب مرواريد و خطرات ديگر براي شبكيه چشم مي شود.

وي با اشاره به ويژگيهاي عينكهاي آفتابي مناسب مي گويد: اين قبيل عينكها استاندارد بوده و از كيفيت طراحي و جنسي در فرم و عدسي برخوردارند و داراي ضد اشعه ماوراي بنفش مي باشند و قابليت انتخاب سليقگي نسبت به اشعه مادون قرمز داشته و عدسي پلاريزه آن تا 90 درصد نور افقي را

از خود رد نمي كنند اين عينكها با توجه به شفافيت فوق العاده اي كه دارند در نورهاي بسيار شديد كنار ساحل يا نور در برف تا نورهاي بسيار كم (غروب و يا شب) قابل استفاده مي باشند و از چشم محافظت مي كنند.

يكي از متخصصان چشم پزشك در اين زمينه اظهار داشت: عينكهاي آفتابي غيراستاندارد باعث مي شود آسيبهاي جدي و در بعضي مواقع غيرقابل جبران به چشم وارد شود؛ به طور كلي مي توان گفت وقتي چشم در محيط تاريك قرار مي گيرد، مردمك آن از حد معمول بزرگتر مي شود و زماني كه عينك آفتابي غيراستاندارد باشد و نتواند اشعه هاي مضر را جذب يا منعكس كند، اين اشعه ها وارد چشم مي شود و بيشتر از زماني كه از عينك استفاده نمي شود به چشم آسيب مي رساند و توصيه ما چشم پزشكان اين است كه شهروندان از مراكز غيرمجاز فروش عينك نظير دستفروشان و خرازيها و بوتيكها عينك نخرند.عده اي از والدين هم در زمان تهيه اين گزارش با انتقاد از عملكرد ضعيف وزارت بهداشت و درمان درخواست كردند آنها با يك نظارت جدي و دقيق به فكر سلامت چشم جوانان و نوجوانان باشند.

وقتي كه ساعات خواب نوجوان بهم مي ريزد

نويسنده:سحر كمالي نفر

منبع:روزنامه كيهان

او قبلا اين طور نبود با قوانيني كه ما به عنوان والدينش براي ساعات خواب تعيين كرده بوديم هماهنگ بود. اما مدتي است كه شبها وقتي به رختخواب مي رود مدتها طول مي كشد تا به خواب برود و صبح هم وقتي بيدارش مي كنيم مدتها غر مي زند و اين پهلو و آن پهلو مي شود تا از جايش

بلند شود.براي والديني كه با چنين فرزنداني مواجه هستند روزهاي غيرتعطيل و روزهاي مدرسه بسيار سخت است. واقعا چه اتفاقي افتاده؟ حتي وقتي كه موقع بيدار شدن از خواب مشغول غر زدن است چيزهايي مي گويد كه ما به سختي معني آنها را مي فهميم.ما در اين بخش نظرات كارشناسان را در اين مورد به اطلاع شما مي رسانيم:

اين تغييرات به دنبال تغييرات فيزيكي و جسمي ديگري كه در گذر اين دوران كودكي به نوجواني ايجاد مي شود رخ مي دهد. اين تغييرات بر ساعت بيولوژيكي بدن كه تنظيم كننده زمان خواب و بيداري فرد است نيز تاثير مي گذارد.در ضمن در اين دوره فرزندان با دنياي ديگري رو به رو شده اند كه شامل كارهاي نيمه وقت، تكاليف آخر وقت، رايانه، تلويزيون و بازيهاي رايانه اي است و بديهي است كه وجود همه اينها ساعت خواب را به تاخير مي اندازد.اما مسئله ديگر اين است كه در اين دوره هم آنها به اندازه سالهاي دبستان تقريبا به 8 الي 9 ساعت خواب نياز دارند اما كمتر مي خوابند و اين مي تواند بر رفتارهايشان تاثير گذارد.

خواب و بازده تحصيلي

محققان در يك تحقيق كه روي بيش از 3000 نوجوان انجام داده اند دريافتند كه بسياري افرادي كه در مرحله نوجواني قرار مي گيرند به طور متوسط 7.3 ساعت در شبانه روز مي خوابند و فقط 15درصد از آنها 8.5 ساعت مي خوابند.از طرف ديگر در حدود 26 درصد نيز كمتر از 6.5 ساعت مي خوابند.اين در حالي است كه دانش آموزاني كه بهتر و بيشتر و به عبارت ديگر به اندازه كافي مي خوابند از

نظر درسي نيز بازده بهتري داشته و نمرات بهتري مي گيرند و حتي در مورد نوشتن گزارشات و مقالات نيز بهتر عمل مي كنند.در ضمن دانش آموزاني كه به اندازه كافي نمي خوابند به اندازه كافي نيز سرحال در كلاسها و تمرينات شركت نمي كنند و همين امر مقدمه اي براي عدم كارآمدي آنهاست.چنانچه اين امر ادامه يابد تاثيرات ناخوشايندي بر ديگر جنبه هاي زندگي نيز مي گذارد پس بهتر است والدين به نكات لازم توجه داشته باشند تا اين مسائل به حداقل برسد. ما در اين بخش مهم ترين نكات را به شما ارائه مي كنيم:

ساعت خواب بايد معين و مشخص باشد.

موضوع اين است كه اگر از بسياري از والدين بپرسيم كه فرزندتان شبها به طور منظم چه زماني مي خوابد پاسخ مشخصي ندارند زيرا در منزل ساعت خواب مشخصي براي فرزندان وجود ندارد.وقتي ساعت خواب وجود داشته باشد و تكرار شود مغز به طور منظم خود را با آن هماهنگ مي كند.عادتهاي سالم زندگي را الگو قرار دهيد.اين عادتها شامل اين است كه فرزندتان از عصر به بعد مواد داراي كافئين ننوشد. تماشاي تلويزيون و بازيهاي رايانه اي و ويدئويي هم كه موجب تحريك بيشتر سيستم عصبي و جلوگيري از آرامش فكري و ذهني مي شود قبل از خواب ممنوع شود.

مديريت زمان را به فرزندانمان بياموزيم

گاهي اوقات فرزندانمان كارهايي را شروع مي كنند كه اتمام آن به درازا مي كشد و تا پاسي از شب ادامه مي يابد. بديهي است كه در خواب فرد نيز اختلال ايجاد مي شود. چنانچه زمان بنديهاي منظم و صحيح را به فرزندانمان بياموزيم اين گونه مشكلات به

حداقل مي رسند.

فعاليت هاي فرزندان را محدود كنيم

چنانچه فرزندانمان از صبح تا بعدازظهر در مدرسه باشند و پس از آن هم به بازي پرداخته و مقداري به تكاليف برسند و سپس شب هم به مهماني بروند طبيعي است كه با فعاليتهاي زياد و نامتعادل خوابشان برهم خواهد خورد.در چنين مواردي مي توانيد از فعاليتهاي غيرضروري بكاهيد تا دانش آموز سرفرصت به كارها و تكاليف و غذا خوردن و نهايتا خواب بپردازد.

شب بايد اتاق تاريك باشد و صبح روشن

در بسياري موارد ديده شده كه تا پاسي از شب چراغ اتاق روشن است و هنگام صبح نيز به دليل كشيده بودن پرده ها مشخص نيست كه واقعا صبح شده يا خير. چنين وضعي بر سيستم مغزي و جسمي و خواب فرزندتان تاثير مي گذارد.سعي كنيد زمان خواب اتاق تاريك باشد و از چراغهاي گوناگون استفاده نشود و صبح نيز پرده ها را كنار بزنيد تا نور خورشيد به اتاق راه يابد و ساعات خواب تنظيم شود.از چرت زدنهاي ديرهنگام جلوگيري نماييدچنانچه فرزندتان عادت به خواب يا چرت بعدازظهر دارد سعي كنيد زمان آن كمي بعد از صرف نهار باشد و مدت آن هم بين نيم ساعت الي يك ساعت باشد. بدين ترتيب هم خستگي از تن او بدر مي رود و هم اينكه از خواب شبش گرفته نمي شود.در ضمن دقت داشته باشيد كه زمان اين خواب كوتاه از عصر به بعد نباشد زيرا هرچه ديرتر باشد شب ديرتر خوابش خواهد گرفت.

خواب در روزهاي تعطيل نبايد بيش از حد باشد

با توجه به اينكه افراد در روزهاي تعطيل تمايل دارند با خيال راحت بيشتر بخوابند از اين امر

جلوگيري نكنيد اما نگذاريد فرزندتان بيش از حد بخوابد زيرا اينكار از خواب كامل شبانه او جلوگيري كرده و دوباره چرخه خواب او برهم خواهد خورد. كارشناسان عقيد دارند كه حداكثر 2 ساعت خواب بيشتر در روزهاي تعطيل كافي است.

مطالعه غيردرسي يا گوش دادن به موسيقي هم مفيد است

بسياري افراد به ويژه در سنين قبل از نوجواني با مطالعه و ورق زدن چند صفحه كتاب يا گوش دادن به يك موسيقي آشنا و ملايم بسيار بهتر و سريع تر به خواب مي روند مي توانيد اين موارد را به فرزندتان پيشنهاد كنيد تا در صورت موثر بودن از آنها نيز براي خواب راحت تر و جلوگيري از بيدار ماندنهاي طولاني استفاده كند.

اميدواريم با توجه به مسائل فوق خواب فرزندان تان همواره كافي و خوب باشد تا هم از نظر جسمي و روحي در وضعيت بهتري به سر برند و هم در زمان تحصيل بازده فكري و درسي شان افزايش يابد!

خطر برق گرفتگى هميشه وجود دارد

نويسنده:

منبع:

بى ترديد امروزه ديگر نمى توان بدون برق زندگى كرد اما اين نعمت ممكن است خطرآفرين هم باشد. برق گرفتگى و بروز آتش سوزى هميشه امكان دارد مگر آن كه بخواهيد توصيه هاى ايمنى زير را با دقت بخوانيد!

1- لوازم برقى خود ( تلويزيون، كامپيوتر و … ) را در محلى قرار دهيد كه زير و پيرامون آن جاى باز به قدر كافى باشد تا بيش از حد گرم نشوند. توصيه هاى آمده در دستور العمل و دفترچه اين وسايل را جدى بگيريد.

2- عادت كنيد كه هنگام استفاده نكردن از وسايل برقى، دو شاخه آنها را از پريز بكشيد.

3- هنگام توفان

و رعد و برق، وسايل برقى تان را از برق بكشيد زيرا اين وسايل مى توانند صاعقه را منتقل كنند.

4- هنگام كشيدن دوشاخه از پريز برق خود بدنه دوشاخه را بگيريد نه سيم را.

5- اگر دوشاخه مرطوب يا خيس شده است پيش از وصل دوباره يا روشن كردن وسيله برقى، آن را خوب خشك كنيد.

6- هرگاه مى خواهيد از وسيله برقى استفاده كنيد حتما بايد دست هايتان خشك باشد و جايى هم كه ايستاده ايد خيس نباشد.

7- سيم زمين ( ارت ) وسايل برقى را در صورت وجود وصل كنيد.

8- قبل از استفاده از هر نوع وسيله برقى آن را از نظر نشانه هاى فرسودگى يا خرابى بررسى كنيد.

9- هرگز سيم برق را زير موكت يا فرش نگذاريد. سيم ها را از كنار قرنيز يا لب ديوار و پشت اثاثيه خانه رد كنيد.

10- هرگز براى يك وسيله برقى پرقدرت ( پروات) يا گرما زا از سيم رابط استفاده نكنيد.

11- هرگز به يك سيم رابط چند وسيله را همزمان وصل نكنيد.

12- تمامى پريزهاى بيرون از خانه و در محيط باز بايد پوشيده باشند.

13- اگر فيوز پريده است بكوشيد نخست علت را مشخص كنيد. چنانچه فيوزى مرتبا بپرد حتما اشكالى عمده در كار است. ايجاد مدار كوتاه مى تواند باعث آتش سوزى شود.

سه يافته جديد براى سالمندان و نوزادان

منبع:روزنامه جوان

سالمندان بيشتر ماست بخورند: نتايج تحقيقات پژوهشگران نشان مى دهد كه ماست يكى از مواد مهم غذايى و قابل جذب است. ماست در بيشتر فرهنگ هاى غذايى ملل جهان در شمار غذاى طول عمر است. كلسيم آن براى افراد سالخورده بى

اندازه مفيد است چرا كه زود جذب مى شود. بسيارى از ويتامين هاى گروه B را باكترى هاى موجود در ماست در روده مى سازند كه از طريق غشاى سلولى روده جذب خون مى شود. سالخوردگانى كه از نفخ و عفونت روده هاى خود مى نالند بهتر است به طور مرتب ماست بخورند در نتيجه اين دو مشكل به كلى برطرف خواهد شد زيرا باكترى هاى نامريى نمى توانند در اسيد لاكتيك ماست زنده بمانند و به مرور از بين مى روند. ماست با ارزش غذايى بالا براى كسانى كه از رژيم هاى لاغرى استفاده مى كنند بهترين غذا است چرا كه معده را راحت و سير نگه مى دارد.

نوزادان را كمتر به حمام ببريد: محققان بر اين باورند كه بهتر است كودكان شيرخوار و كم سن، هفته اى يك بار استحمام شوند و بهترين دماى آب براى حمام كردن آنها ?? تا ?? درجه است. در غير اين صورت والدين براى شستن آنها از صابون استفاده نكنند و نوزاد را فقط با آب بشويند زيرا شستن بيش از اندازه نوزادان مقاومت طبيعى پوست بدن آنها را در برابر بيمارى ها و حساسيت ها كاهش مى دهد. كودكان نوپاى چاق هم كمبود آهن دارند: يك مطالعه كه به تازگى اعلام شده است، نشان مى دهد كه كودكان نوپاى بسيار چاق، دچار كمبود شديد آهن هستند. كمبود آهن مى تواند سبب تاخيراتى در رشد ذهنى و رفتارى شود و اين يافته ها بر اهميت رفتارهاى تغذيه سالم در كودكان يك تا سه سال تاكيد مى كند.

محققان دريافتند كه ?? درصد از كودكان نوپاى بسيار چاق كمبود

آهن دارند كه اين نسبت در كودكان نوپايى كه وزن عادى دارند، هفت درصد است.كارشناسان، والدينى را كه به كودكان نوپايشان اجازه مى دهند همچنان با شيشه، شيرگاو و آب ميوه بخورند، سرزنش مى كنند.آنها به والدين توصيه مى كنند كه كودك نوپايشان را از شير مادر بگيرند و به آنها غذاهاى سرشار از آهن ماند لوبيا، تخم مرغ، گوشت، اسفناج و نان هاى غنى شده بدهند.

خاك گلدانها خطرسازند

نويسنده:محبوبه بوري

منبع:روزنامه قدس

گل كه يكي از زيباترين هديه هايي است كه بشر در طول ساليان سال از آن در مناسبتهاي مختلف بهره برده است، مي تواند موجب انتقال عوامل بيماريزاي بسيار باشد. دكتركيارش قزويني ميكروب شناس، در گفت و گو با خبرنگار ما اظهار داشت: نتايج تحقيقات نشان داده است خاك گلدانها سرشار از عوامل بيماريزايي، نظير باكتريها، انگلها وقارچها مي باشد.

وي در ادامه افزود: به همين منظور استفاده از گلدان در اطراف بيماران و كساني كه داراي اختلالات سيستم ايمني، همچنين مستعد بروز عفونت مي باشند، مجاز نيست.

وي به خانواده ها خاطرنشان كرد: از نگهداري گلدانهاي خاك دار در اتاقهاي خواب و محل استراحت، پرهيز كنند.

اين ميكروب شناس افزود: گرچه خاك و كمپوست آماده شده، از نظر آلودگي فاقد عوامل خطرساز مي باشد، اما كودهاي حيواني و خاك برگها كه در بيشتر موارد در گلدانها استفاده مي شود، منبع خطرناك عوامل بيماريزا، محسوب مي شود.

دكتر قزويني با اشاره به نتايج تحقيقاتي كه بر روي شاخه هاي گل بريده انجام شده است، گفت: بر روي اين شاخه ها نيز در مواردي برخي از قارچها رؤيت شده كه وجود آنها براي بيماراني كه اختلالات سيستم

ايمني دارند، خطرناك خواهد بود.

وي در پايان با اشاره به اين موضوع كه نگهداري گلدانهاي حاوي خاك در بيمارستانها ممنوع است، از مسؤولان اين مكانها خواست از ورود گل طبيعي با هر عنواني (گلدان با خاك يا ساقه بريده) در بيمارستان جلوگيري كنند و به خانواده ها هشدار داد اين موضوع را جدي بگيرند.

گره كور پيشاني را باز كنيد!

نويسنده:ستاره سمائي

منبع: http://www.nioc.org

فكر نكنيد تنها راه زيباترشدن و جوان ماندن، تيغ جراحي است.

منطقه پيشاني و بين ابروها يكي از قسمت هايي است كه به سادگي چين مي افتد و اگر فردي به اين موضوع بي توجه باشد، بعد از مدت كوتاهي صاحب پيشاني اي پر از چين و چروك مي شود اما نرمش هاي مخصوصي وجود دارند كه مي توانند براي اين ناحيه از صورت بسيار مفيد باشند.

اولين نرمش

تا جايي كه ممكن است اخم كنيد و همزمان كه سعي مي كنيد ابروها را به هم نزديك كنيد، آنها را به سمت چشم ها هم پايين بكشيد. حالا ابروها را تا حد ممكن بالا ببريد. اين كار را 5بار انجام دهيد.

دومين نرمش

روي تختخواب خود دراز بكشيد؛ طوري كه سرتان از لبه تخت آويزان باشد. حالا چشم هايتان را كاملا باز كنيد و ابروهايتان را تا جايي كه ممكن است، بالا ببريد. استراحت كنيد و اين حركت را 10مرتبه تكرار كنيد.

سومين نرمش

راست بنشينيد و به جلو نگاه كنيد. در همين حالت، ابروهايتان را تا روي چشم ها پايين بياوريد، بيني تان را كاملا چين بدهيد تا سوراخ هاي بيني شما به صورت پخ دار شوند. حالا در همين حالت بمانيد و تا 10 بشماريد؛ سپس استراحت كرده و 5 بار ديگر نيز اين حركت را تكرار كنيد.

چهارمين نرمش

انگشت هاي هر دست را به هم بچسبانيد؛ طوري كه انگشت

شست نيز به 4انگشت ديگر چسبيده باشد و انگشت ها را روي شقيقه، محل اتصال سر و جمجمه بگذاريد. فشاري در جهت بالا وارد كنيد و به همين حالت بمانيد و بعد، ابروها را بالا ببريد و تا 6 بشماريد. بعد از آن استراحت كنيد. اين حركت با مورد هدف قراردادن عضلات پيشاني و پشت سر، چين هاي اطراف ابروها را از بين مي برد.

پنجمين و آخرين نرمش

ابتدا سر انگشت مياني هر دست را روي مركز هركدام از ابروها قرار دهيد. ابروها را به سمت خارج از صورت حركت دهيد و در همان لحظه سعي كنيد اخم كنيد. براي 6 ثانيه در همين حال باقي بمانيد. قدم بعدي، برعكس انجام دادن همين نرمش است. سر انگشت مياني هر دست را روي مركز هر كدام از ابروها قرار دهيد و اين بار آنها را توسط دست ها به هم نزديك كنيد و همزمان، ابروها را بالا ببريد و مجددا تا 6 بشماريد. اين نرمش با تاثير مستقيم بر عضلات بالاي ابروها، خطوط روي پيشاني و بين ابروها را از بين مي برد

خواب كوتاه مدت يا چرت زدن (حداقل بيست دقيقه)در رفع

منبع:http://www.nioc.org

خواب كوتاه مدت يا چرت زدن در رفع خستگي از بدن و ذهن بسيار موثر است تا جايي كه "بيست دقيقه چرت زدن در ميانه كار خيلي بهتر از نوشيدن قهوه فرد را سرحال مي آورد.”

دكتر "نيل استنلي”، متخصص خواب در بيمارستان نوريچ انگليس اعلام كرد : چرت زدن نبايد جايگزين خواب شب شود، البته برخي ديگر از كارشناسان معتقدند كه فايده چرت زدن براي سلامت جسم و ذهن با خواب هفت ساعته برابر است.

اين گزارش هم چنين به نقل از دكتر "سارا مدنيك” از كارشناسان آمريكايي در زمينه

خواب مي نويسد: چرت روزانه ” يك عادت حياتبخش” است كه اين كار نه تنها سلامت و بهداشت را بهبود مي بخشد، بلكه به لاغر شدن و راندمان بهتر كاري نيز كمك مي كند.

به گزارش بي بي سي ، ژاپني ها براي چرت زدن در حال نشستن اصطلاح "اينه موري” را به كار مي برند.

در ژاپن "اينه موري” در هر كجا كه هستيد امري كاملا پذيرفته شده تلقي مي شود وافراد مي توانند در جريان يك جلسه كاري، حتي اگر اين جلسه در پارلمان ژاپن باشد، چرت نشسته بزنند.”

بر پايه اين گزارش اينه موري بدون قاعده انجام نمي شود. در محيطهاي كاري ژاپن فقط كارمندان عالي رتبه و همچنين دون پايه اجازه چرت نشسته دارند و حين اين نوع چرت هم فرد نبايد خم بشود، بلكه بايد وضعيت نشسته داشته باشد و نشان بدهد هنوز در ميان جمع حضور دارد و به نوعي با دنياي اطرافش هنوز در ارتباط است.

بي بي سي در پايان گزارش خود آورده است : كمبود خواب و اهميت اندكي كه زندگي مدرن براي استراحت روزانه قائل است، هم اكنون موضوع يك نمايشگاه بزرگ و جديد در لندن شده است.

نوجواناني كه صبحانه مي خورند لاغرتر باقي مي مانند

نوجواناني كه صبحانه مي خورند گرچه مقدار بيشتري كالري روزانه دريافت مي كنند، اما نسبت به نوجواناني كه صبحانه نمي خورند، وزن كمتري دارند.

به گزارش خبرگزاري فرانسه دكتر مارك پريرا از بخش اپيدميولوژي و بهداشت اجتماعي دانشگاه مينه سوتا در آمريكا كه سرپرست اين تحقيق بوده است، در اين باره گفت: "اين بررسي به روشني از ساير تحقيقات ديگر در اين زمينه حمايت مي كند: كودكاني كه صبحانه نمي خورند، وزن بيشتري مي گيرند و در معرض خطر بيشتر چاقي هستند."

بررسي دانشگاه مينه سوتا نشان داد كه نوجواناني كه

روزشان را با خوردن صبحانه شروع مي كنند، در طول روز نسبت به همسالانشان كه صبحانه نمي خورند، در طول روز كالري، كربوهيدرات و فيبر بيشتري مصرف مي كنند، اما در عين حال اين نوجوانان صبحانه خور وزن كمتري دارند.

به گفته پريرا كودكاني كه روزانه به طور مرتب صبحانه مي خورند، در مجموع رژيم غذايي سالمتري دارند و از لحاظ جسمي نيز فعال تر هستند.

پريرا گفت براي آنكه به طور قطعي رابطه ميان عادت صبحانه خوردن و وزن بدن ثابت شود، بايد يك بررسي تجربي (experimental study) به عنوان مكمل بررسي مشاهده اي (observational study) فعلي انجام شود.

شمار نوجوانام آمريكايي داراي اضافه وزن در طول 20 سال گذشته 3 برابر شده است و اكنون 16 درصد پسران نوجوان و 10 درصد دختران نوجوان داراي اضافه وزن هستند.

سوژه اي كه كمتر درباره اش خوانده ايد

نويسنده:محبوبه بوري

كودك در آغوش مادر به خواب خوشي فرو رفته است او همان طور كه به صورتش نگاه مي كند، نگران است نمي داند چه زماني فرزندش را عمل كند تا عوارض كمتري داشته باشد؟

دكتر فاطمه قانع، فوق تخصص كليه و مجاري ادرار كودكان و عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشكي درباره عمل سركيوم سيشن (ختنه) مي گويد: گر چه در كشورهايي كه مردم آنها مسلمان يا كليمي هستند، بايد در مورد فرزندان خود اين عمل را انجام دهند، اما استقبال آنان به دلايل مختلف در كشورهاي ديگر هم رو به تزايد است.

وي در ادامه توضيح مي دهد: عوامل فرهنگي، سنتي، اعتقادي، توجه به مسايل بهداشتي و تشويق والدين از سوي پزشكان، نقش مهمي در تصميم گيري آنان براي انجام اين عمل خواهد داشت.

قدمت چهار هزار ساله

دكتر محمود خزاعي، فوق تخصص كليه

و فشار خون كودكان نيز براي اين عمل جراحي قدمتي چندين هزار ساله ذكر مي كند و مي گويد: در اجساد موميايي مربوط به چهار هزار سال قبل شواهدي از انجام اين عمل جراحي رؤيت شده است.

به اعتقاد اين پزشك فوق تخصص، در اين عمل جراحي نكته قابل توجه پراكندگي انجام آن در جوامع مختلف انساني بدون ارتباط جغرافيايي است، به طوري كه ختنه در سرخپوستان آمريكاي شمالي و جنوبي، بوميان استراليايي، ساكنان خاورميانه و آفريقا با عقايد و مذاهب گوناگون از ديرباز مشاهده شده است.

فوايد سركيوم سيشن

دكتر خزاعي كاهش خطر بروز عفونت ادراري در پسران را به ميزان 10 برابر و نيز سرطان پروستات به ميزان 5/1 تا 2 برابر، همچنين سرطان آلت تناسلي به ميزان 20 برابر از جمله فوايد ختنه برمي شمرد، ولي در ادامه فوايد ديگر اين عمل را كاهش خطر انتقال بيماريهايي نظير ايدز، سفليس، شانكروئيد و كلاميديا معرفي و تأكيد مي كند: چون بروز عفونتهاي ادراري در كودكان بخصوص در دوران شيرخوارگي با آسيبهاي كليوي بيشتري همراه خواهد بود، بنابراين، اين عمل ساده موجب پيشگيري از بروز عفونتها مي شود.

او در ادامه به خانواده ها يادآوري مي كند، هزينه درمان عفونتهاي ادراري 10 برابر بيشتر از هزينه انجام عمل ختنه است.

بهترين زمان انجام عمل

دكتر خزاعي در خصوص انجام زمان اين عمل مي گويد: در كودكاني كه مبتلا به ناهنجاريهايي در قسمت خارجي اين عضو هستند بايد ختنه پس از اصلاح اين ناهنجاريها صورت گيرد.

به اعتقاد وي زماني كه ابهامات جنسي در كودك مطرح است بايد قبل از انجام اين عمل جراحي وضعيت

جنسي وي معلوم شود.

از ديدگاه اين پزشك متخصص، در كودكاني كه مبتلا به ناهنجاريهاي كليه، مثانه، حالب و مجراي ادراري هستند بايد به دليل جلوگيري از بروز عفونت ادراري، هر چه زودتر اين عمل انجام شود.

دكتر خزاعي، خاطرنشان مي كند: كسب اطلاعات لازم در زمينه اين عمل جراحي در مورد كودكان سالم مي تواند در تصميم گيري صحيح خانواده ها براي تعيين زمان عمل مؤثر باشد.

دكتر اسماعيلي و دكتر قانع نيز به اتفاق معتقدند: ختنه در نوزادان ضمن آنكه با درد كمتري همراه است، آسانتر انجام مي شود.

به اعتقاد آنان اگر قبل از اينكه كودك به جنسيت خود توجه كند، اين عمل جراحي انجام شود آثار رواني منفي كمتري در آينده بروز خواهد كرد.

رابطه افتادن ناف با عمل زودهنگام

دكتر رئيس السادات نيز مي گويد: گر چه دوران نوزادي زمان مناسبي براي انجام اين عمل خواهد بود، ولي انجام ختنه در اين دوره در مواردي با تنگي مجراي ادرار همراه مي شود.

وي در ادامه تأكيد مي كند: چون برخي از اختلالات مادرزادي از جمله كمبود فاكتور 13 انعقادي با خونريزي بعد از افتادن ناف بروز مي كند، اگر والدين مايل به انجام اين عمل در دوره نوزادي هستند بايد تا آن زمان، از انجام اين عمل پرهيز كنند.

وي سپس اشاره مي كند: بهتر است خانواده ها انجام اين عمل را تا قبل از سن مدرسه به تعويق بيندازند و در صورتي كه ختنه به منظور درمان انجام نمي شود، در اوايل فصل بهار يا اواخر فصل زمستان انجام شود تا كودك بتواند از پوشش مناسبي در اين دوران

بهره مند شود.

از ديدگاه دكتر قانع در نوزادان نارس، همچنين نوزاداني كه داراي عفونتها و بيماريهاي قلبي شديد هستند بايد اين عمل به تعويق بيفتد. او در ادامه به خانواده ها هشدار مي دهد در كودكاني كه دچار بيماريهاي خونريزي دهنده نظير هموفيلي و كمبود پلاكت هستند نيز بايد ختنه با تمهيدات خاص در بيمارستان انجام شود.

روش انجام عمل

دكتر رئيس السادات در اين باره مي گويد: دو روش براي انجام ختنه وجود دارد؛ استفاده از دستگاه و يا انجام عمل جراحي كه از ديدگاه وي روش دوم ترجيح دارد.

به اعتقاد دكتر امير هژبرالساداتي، متخصص كليه و مجاري ادرار، بهتر است عمل ختنه در چند ماه اول عمر و با روش استفاده از دستگاه انجام شود، اما انتخاب روش جراحي در ساير كودكان مناسب تر خواهد بود.

آيا اين عمل عوارضي دارد؟

خونريزي و عفونت از جمله عوارضي است كه دكتر اسماعيلي مطرح مي كند و مي افزايد: اين دو عارضه با تعويض پانسمان و تجويز آنتي بيوتيك قابل درمان هستند.

به اعتقاد وي در صورت بروز بند آمدن ادراري و خونريزي بايد به پزشك مراجعه شود.

كم يا زياد بريدن پوست نيز از عوارض ديگري است كه دكتر اسماعيلي مطرح مي كند و مي گويد: گاهي بروز اين عوارض منجر به نگراني والدين مي شود، اما بايد به اين نكته توجه شود كه اين عوارض مهم نيست نيازي به انجام ختنه مجدد وجود نخواهد داشت.

مراقبتهاي بعد از عمل

دكتر قانع درباره مراقبتهاي بعد از آن مي گويد: بروز درد در هنگام اين عمل جراحي و پس از آن با مسكن

هايي نظير استامينوفن قابل درمان است.

ترشح مختصر سفيد رنگ مايل به زرد در محل برش عمل از ديدگاه اين فوق تخصص طبيعي است، اما اگر درد شديد، التهاب و قرمزي همراه با ترشح چركي و تب بروز كند حتماً بايد به پزشك مراجعه شود. او به خانواده ها تأكيد مي كند پس از انجام اين عمل بايد روزانه پانسمان تعويض و بهتر است در اين مورد از پانسمان چرب استفاده شود.

به گفته او بهبود زخم اين عمل جراحي 7 تا 10 روز طول مي كشد. اين پزشك متخصص به خانواده ها يادآوري مي كند: تسكين درد و همچنين آرامش كودك در زمان انجام اين عمل بسيار اهميت دارد.

در ضمن بهتر است در كودكاني كه همكاري مناسب دارند اين عمل با بي حسي موضعي و به صورت سرپايي انجام شود، اما اگر كودك بي قرار است عمل جراحي با بيهوشي عمومي توصيه مي شود.

عصبانيت سبب ناكارآيي ريه ها مي شود

عصبانيت مي تواند منجر به اختلالات ريوي شود. پژوهشگران مي گويند عصبانيت مي تواند سبب ناكارآمدي ريه و اختلالات مزمن شود.

بررسي 670 مرد آمريكايي 45 تا 86 ساله كه قبلا نظامي بوده اند، نشان داد كه سيستم ريوي كساني كه ميزان بيشتري از پرخاشگري از خود نشان مي دهند نسبت به كساني كه پرخاشگري كمتري دارند، عملكرد بدتري دارد.پژوهشگران دريافتند كه نارسايي سيستم ريه و شش ها در مردان عصبي زودتر رخ مي دهد. به اين ترتيب پژوهشگران اميدوارند راهي براي درمان اختلالات تنفسي بيابند. اين افراد در سال 1986 از طريق پرسشنامه مورد آزمون پرخاشگري قرار گرفته بودند. همچنين عملكرد ريه آن ها نيز مورد ارزيابي قرار

گرفته و اين آزمون ها در يك دوره هشت ساله مرتبا تكرار شده است.دكتر رزاليند رايت از دانشكده پزشكي هاروارد كه مديريت اين تحقيق را برعهده داشته است مي گويد: "مرداني كه پرخاشگري بيشتري داشته اند عملكرد بدتري در سيستم تنفسي داشته اند و ميزان اين اختلال در طول زمان افزايش يافته است."ساير مطالعات در اين زمينه نشان داده است كه ضعف عملكرد ريه با افزايش آمادگي براي مزمن شدن اختلالات ريه همراه بوده است كه منجر به بيماري هاي مزمني چون اختلالات ريوي و قلبي شده و سبب مرگ مي شود.در ضمن دكتر رايت مي گويد به دليل آنكه گروه مورد مطالعه اغلب سفيد پوست بوده، در پايگاه اقتصادي-اجتماعي پائيني قرار داشته و همچنين نظامي سابق بوده اند اين يافته ها را نمي توان به كل جامعه تعميم داد.او بر اين باور است كه عصبانيت و پرخاشگري مي تواند سيستم عصبي و هورموني بدن را تحت تاثير قرار داده و منجر به بروز اختلالات مزمني در برخي از ارگان هاي بدن از جمله شش ها و ريه شود.دكتر رايت مي گويد: "كاركنان بهداشتي بايد نسبت به وضعيت هيجاني مراجعان هشيار باشند زيرا اين وضعيت در عملكرد سيستم ريوي موثر است."يافته هاي اساسي سبب افزايش توجه ما به رابطه نزديك ميان روان و بدن مي شود و در سال هاي آتي ممكن است موجب دستيابي به كشفيات مهم تري در اين زمينه شود.در همين حال دكتر جان مور گيلون متخصص بيماريهاي ريوي و سخنگوي انجمن قفسه سينه بريتانيا اين مطالعه را يك كار ارزشمند مي خواند:" ميان عصبي بودن در دراز مدت و پرخاشگري با

كاهش عملكرد ريه و شش ها يك ارتباط قابل توجه مشاهده شده است."وي مي گويد اگر اختلال ريوي ناشي از عوامل هيجاني باشد يا هر دوي آن ها ناشي از يك عامل سوم باشند، عامل ناشناخته در اين زمينه هنوز كاملا مشخص نشده است. با اين حال دكتر گيلون معتقد است:" يافته هاي اساسي سبب افزايش توجه ما به رابطه نزديك ميان روان و بدن مي شود و در سال هاي آتي ممكن است موجب دستيابي به كشفيات مهم تري در اين زمينه شود."

ويتامين E و سلامت عروق بدن

پژوهشگران براين باورند كه مصرف ويتامين E (حدود 300 ميلي گرم در روز) مي تواند از شكنندگي و سفت شدن عروق پيشگيري نموده و از بروز سكته هاي قلبي و مغزي جلوگيري كند.

يادآور مي شود مصرف بي رويه و بالاي ويتامين E خطرناك است و دراين مورد بايد با پزشك خانواده و يا متخصص تغذيه در مورد ميزان و نحوه مصرف اين ويتامين مشورت نمود.

هشدارهاي به موقع به جراح مغز و اعصاب

هنگام استفاده در حين عمل، عصب مديان مچ دست، معمول ترين نقطه براي تحريك جهت پايش قسمت بالاي بدن است.پايش سيگنالهاي حياتي و پتانسيل هاي برانگيخته در اتاق عمل پايش فيزيولوژي اعصاب در حين عمل جراحي جهت حداقل رساني آسيب به اعصاب از طريق عملگرهاي اعمال شده حين عمل جراحي انجام مي شود. هدف اين مانيتورينگ، مشخص كردن تغييرات در عملكرد مغز، نخاع و اعصاب محيطي قبل از آسيب غيرقابل بازگشت به آنهاست. پايش حين عمل جهت مشخص نمودن ساختار آناتوميك شامل اعصاب محيطي و قشر حسي كه به جراح در حين عمل كمك مي رساند نيز بسيار كارآمد است.

پايش پتانسيل هاي برانگيخته شامل پتانسيل هايي كه توسط پوست و بافت هاي عمقي ايجاد مي شود SSEP ، پتانسيل هاي برانگيخته شنوايي ساقه مغز BAEP پتانسيل هاي برانگيخته حركتي MEP و پتانسيل هاي برانگيخته بينايي VEP مي شود. از الكترومايوگرافي EMG نيز به طور گسترده اي در عمل جراحي استفاده مي شود. الكترود انسفالوگرافي EEG از روي پوست سر براي تحليل SSEP، BAEP و VEP به كار گرفته مي شود. EEG از روي پوست سر مي تواند فعاليت مغزي را در طي جراحي كاروتيد يا عروقي، پايش نمايد علاوه بر آن، EEG ثبت

شده از سطح نرم شامه ECoG ، به جراح در طي عمل صرع براي مشخص نمودن حواشي نقاط برش و پايش در هنگام تحريك الكتريكي مغز در هنگام نگاشت فعاليت فشري كمك مي نمايد. اما در حين پايش الكتروفيزيولوژيك در حين عمل چالش هايي وجود دارد؛ وجود وسايل الكترومغناطيسي در اتاق عمل و اين مسأله كه استفاده از داروهاي بيهوشي بر روي سيگنال ها تأثير مي گذارد و نتيجه مثبت را تغيير مي دهد.

? تاريخچه

اولين بار در سال ???? توسط "فورستر" forester و "آلتر برنگر" Altern berger ، EEG در حين عمل پايش شد. در اواخر دهه ???? تا ???? اين روش توسط "هربرت جاسپر" Herbert Josper "ويلدر پنفيلد" Wilder Penfield با استفاده از ECoG براي محل يابي و درمان جراحي صرع توسعه يافت.

آنها همچنين نگاشت فعاليت قشري را با دقت به وسيله تحريك الكتريكي مستقيم انجام دادند.

اولين SSEP توسط "داوسون" Dawson در ???? ثبت شد. درك ديگر پتانسيل هاي برانگيخته شامل آنهايي كه توسط فعاليت حركتي و تحريك هاي ديداري و شنوايي ايجاد مي شود. پس از آن انجام گرفت. در ???? اولين استفاده حين عمل از BAEP گزارش داد. از آن زمان تاكنون پيشرفت هاي زير در روش هاي ثبت صورت گرفته است:

- تقويت كننده هاي تفاضلي بهبوديافته با ترانزيستورها و مدارهاي مجتمع،

- كوچك شدن اندازه تجهيزات و در نتيجه آن امكان استفاده وسيع تر از آنها،

- روش هاي متوسط گيري سيگنال جهت ثبت سيگنال هاي كوچك در زمينه الكتريكي بزرگ و فيلترسازي هاي مختلف تحليل طيف.

? الكترومايوگرافي

EMG كه ثبت حاصل از فعاليت ماهيچه هاست، يك نشانگر غيرمستقيم

عملكرد اعصاب است. عملاً EMG را از هر ماهيچه اي مي توان ثبت نمود اما معمولاً از صورت، زبان با بافت عضلاني اسفنكتر گلو انجام مي شود. EMG به صورت مداوم با يك تقويت كننده با نويز كم ثبت مي شود.

ثبت ها به صورت ديداري نمايش داده مي شود و در مواردي فيدبك شنيداري نيز توسط يك بلندگو فراهم مي شود. تغييرات فعاليت الكتريكي ماهيچه را بدين صورت مي توان شنيد. اين نكته را بايد در نظر داشت كه فعاليت EMG جهت تشخيص آسيب اعصاب كافي نيست و استفاده از تحريك الكتريكي مستقيم و پتانسيل هاي برانگيخته EMG مي تواند تشخيص را قطعي سازد.

? پتانسيل هاي برانگيخته حسي

اين پتانسيل ها با تحريك اعصاب محيطي كه معمولاً الكتريكي است ايجاد و به وسيله الكترودهاي پوستي سطح سر ثبت مي شود. به علت داخل سيگنال EEG، جهت بهبود نرخ سيگنال به نويز، متوسط گيري لازم است.هنگام استفاده در حين عمل، عصب مديان مچ دست، معمول ترين نقطه براي تحريك جهت پايش قسمت بالاي بدن است. در مورد اندام تحتاني تحريك عصب مربوط به استخوان پشت قوزك پاست متداول است.

جهت ثبت از الكترودهاي سوزني كه بر روي پوست سر يا سرويكال نخاع قرار مي گيرد، استفاده مي شود. نكته مهمي كه بايد در نظر گرفته شود، نويز برق شهر (?? يا ?? هرتز) است كه بايد با روش هايي از قبيل شيلد كردن به حداقل برسد. دامنه، شكل و تأخير حاصل هاي در پاسخ به تحريك ها، همه معني دارند و پايش مي شوند. البته اثر داروهاي بيهوشي نيز نبايد ناديده گرفته شود.

? پتانسيل هاي برانگيخته شنوايي ساقه مغز

اين پتانسيل ها، پاسخ هاي قشري به تحريك شنوايي را ثبت مي كند كه بدين وسيله پايش عملكرد

تمام مسير شنوايي شامل اعصاب خاص آن، ساقه مغز و قشر مغزي ميسر مي شود.

اين سيگنال توسط كليك هاي شنوايي در گوش، پديد مي آيد. پاسخ ها ازروي پوست جمجمه به صورت EEG استاندارد ثبت مي شود. بهترين پاسخ ها از الكترودهاي نزديك گوش حاصل مي شود. كليك هاي شنوايي به صورت الگوهاي تكرارشونده با فركانس ?? هرتز فرستاده مي شود. تأخير و جابه جايي در شكل موج هاي حاصل حتماً بايد به جراح اطلاع داده شود.

? پتانسيل هاي برانگيخته بينايي

از اين پتانسيل ها در زماني كه تومور در منطقه اي قرار دارد كه ممكن است برداشتن آن و آسيب به بافت هاي اطرافش، روي بنيايي تأثير گذارد، استفاده مي شود. تحريك بينايي به وسيله خاموش و روشن كردن يك سري ديود نوراني ايجاد مي شود و سپس پاسخ توسط الكترودهاي روي پوست سر ثبت مي شود.لازم است متوسط گيري و ديگر رو ش هاي كاهش نويز بر روي سيگنال انجام گيرد. تغيير در تأخيرها و دامنه شكل موج بايد مورد توجه قرار گيرد.

? EEG و ثبت مستقيم فعاليت مغزي

EEG حين عمل با ??-?? الكترود و در ??-? كانال به صورت دوقطبي ثبت مي شود. البته نياز است ملاحظاتي به دليل استفاده از دستگاه در داخل اتاق عمل در نظر گرفته شود. چون پايش فعاليت بتا مورد نظر است، به فيلترهاي بالاتر از ?? هرتز نياز است. جهت حذف نويز برق شهر نيز به يك فيلتر notch با فركانس ?? يا ?? هرتز نيز مورد نياز است.

تغيير در عمق بيهوشي، باعث تغيير EEG مي شود ضمن اينكه بر روي فشار خون سيستميك و جريان خون مغزي نيز تأثير دارد كه اين تغييرات فوراً بايد در EEG، معيار مناسبي در

تغييرات جريان خون مغزي است. ثبت مستقيم فعاليت مغزي با استفاده از كتان آغشته به سالين يا الكترودهاي كربني گوي مانند با سيم هاي قابل انعطاف در يك قاب فيكس بر روي جمجمه يا استيل stainless يا الكترودهاي گرد پلاتينيوم كه داخل سالين قرار گرفته است (مشابه آنچه در ثبت هاي طولاني مدت به كار مي رود) صورت مي گيرد. ثبت سيگنال توسط يك دستگاه EEG استاندارد صورت مي گيرد. زمان هاي طولاني و شارژ و تيزي كمتر در اسپايك هاي سيگنال لازم است مورد توجه قرار گيرد

توليد استخوان با استفاده از فن آوري زيستي

محققان هلندي در محيط خارج از بدن، موفق به توليد نوعي استخوان شبيه به استخوان انسان شده اند.

محققان هلندي با گرفتن سلول هايي از مغز استخوان بيمار، آن را خارج از بدن كشت داده و سپس استخوان جديد را به بيمار نيازمند پيوند زدند.اين استخوانها كه مشابه استخوانهاي طبيعي هستند مي توانند به طور كامل جاي پروتزهاي فعلي را بگيرند و بدن اين استخوانها را بهتر از پروتزهاي فلزي تحمل خواهد كرد. محققان هلندي اين روش را تحولي جديد در پيوند اعضاء بدن مي دانند زيرا در اين روش سلولهاي استخواني در محيطي از فسفات كلسيم پرورش داده مي شود و سپس آن را به بدن فرد نيازمند پيوند مي زنند گفتني است در نتيجه بالا رفتن عمر انسان، افراد سالمند دچار پوكي استخوان و شكستگي هاي مكرر مي شوند و با توجه به اينكه استخوان اين افراد به سختي جوش مي خورد توليد استخوان جديد مي تواند مشكلات ارتوپدي را تا حد زيادي كاهش دهد.

آمپول بدون درد

پژوهشگران يك شركت سازنده لوازم پزشكي در ژاپن، موفق به ساخت سوزني براي تزريق آمپول شده اند كه هنگام فرو كردن در بدن دردآور نيست. اطلاعيه شركت ”ترومو" حاكي است اين سوزن تنها 2/0 ميليمتر قطر دارد كه نازكترين سوزني است كه تاكنون براي تزريق ساخته شده است.

به گفته كارشناسان اين شركت، به علت نازك بودن اين سوزن، هنگام فرو كردن آن در بدن دردي احساس نمي شود. ”ترومو" قصد دارد با استفاده از اين سوزن در دو سال آينده زمينه عرضه انبوه سرنگهاي بدون درد به بازار را فراهم كند. اين شركت انتظار دارد مبتلايان به بيماري

قند كه هر روز بايد انسولين تزريق كنند، نخستين كساني باشند كه از اين سرنگها استفاده كنند

ويتامين دي، دشمن سرطان سينه است

محققان مصرف ويتامين دي را براي جلوگيري از ابتلابه سرطان سينه در زنان و كاهش مرگ و مير ناشي از اين بيماري توصيه مي كنند.

مطالعه روي گروهي از زنان نشان مي دهد مصرف ويتامين دي به شدت بر كاهش ميزان ابتلا به سرطان سينه زنان موثر است.اين محققان مي گويند بررسي روي زنان نشان مي دهد كساني كه كمتر ويتامين مصرف مي كنند در معرض ابتلا به سرطان سينه قرار دارند.سرطان سينه از عوامل اصلي مرگ و مير زنان در سراسر جهان محسوب مي شود و سالانه دهها هزار نفر را به كام مرگ مي فرستد.محققان در تلاشند راههاي جديدتري براي جلوگيري از شيوع اين سرطان مهلك بيابند و به همين منظور نيز به زنان بالاتر از چهل سال توصيه مي كنند سالانه يك بار تحت عمل تشخيص ماموگرافي قرار گيرند .ماموگرافي به وسيله تاباندن پرتوهاي ايكس انجام مي گيرد و طي آن از سينه زنان عكس برداري مي شود .

هسته زردآلو كشنده است

محققان مي گويند هسته زردآلو به علت داشتن تركيبات سيانور در صورتي كه زياد مصرف شود، ممكن است كشنده باشد.

بر اساس توصيه هاي پزشكان مقدار مصرف هسته هاي زردآلو به مدت طولاني در صورتي كه تلخ باشند نبايد بيش از دو عدد در هر روز باشد و مقادير بالاتر ممكن است براي سلامت زيان آور باشد. خوردن هسته زردآلو به علت داشتن ويتامين ب 17 موجب تقويت دستگاه ايمني مي شود به همين علت از اين ماده در درمان بيماران سرطاني استفاده مي شود.

مغز در هنگام دروغگويي فعال تر مي شود

مغز در هنگام دروغ بسيار سخت تر و شديدتر از زماني كه راست مي گوييم فعاليت مي كند زيرا در مرحله اول بايد حافظه خود را كه با پرسيدن سئوال مشتعل مي شود خاموش سازد و اين فرآيند خود باعث صرف انرژي مي شود.

با دروغ سنج ها پاسخ هاي فيزيولوژيك اضطراب ناشي از دروغ مثل تعريق فشار خون، تنفس و ضربان قلب اندازه گيري مي شود. دانشمندان دانشگاه تمپل، دروغ سنج جديدي ساختند كه با استفاده از تصوير برداري MRI فعاليت مغز به هنگام دروغ گفتن را بررسي مي كند. اين محققان با بررسي فعاليت بخشي از مغز كه پاسخ هاي ما را به محرك ها سامان دهي مي كند با استفاده از روش تصوير برداري MRI دريافتند: دروغ، بخش خاصي از مغز را فعال مي كند. اگرچه تنها يك نقطه ويژه در مغز وجود ندارد كه با دروغ گفتن فعال شود، ولي طي فرايند دروغ گفتن بخش هاي مختلفي از مغز و مدارهاي گوناگوني فعال مي شوند. بر اساس گزارش مجله ديسكاوري، به همين علت براي بعضي اشخاص دروغ گفتن

و تقلب كردن بسيار سخت است

ملاط استخواني' براي مرمت ستون فقرات

اميد مي رود استفاده از اين مواد به اندازه جراحي براي بيمار آزارنده نباشد و به علاوه از دوره نقاهت و هزينه درمان بكاهد.

پژوهشگران در بلفاست سرگرم توسعه يك "ملاط استخواني" هستند كه مي تواند به كساني كه ستون فقرات آنها صدمه ديده اميد بخشد.

مهندسان پزشكي در دانشگاه كوئين معتقدند كه اين ماده براي مثال مي تواند به كساني كه در تصادفات رانندگي آسيب ديده اند كمك كند. اين "ملاط" بيولوژيكي، براي مرمت خردشدگي مهره هاي ستون فقرات، در پروژه مشتركي ميان دانشگاه هاي كوئين و ليدز ساخته و آزمايش مي شود.

اميد مي رود استفاده از اين مواد به اندازه جراحي براي بيمار آزارنده نباشد و به علاوه از دوره نقاهت و هزينه درمان بكاهد. تيم محققان براي ساختن و آزمايش كردن تاثير اين ماده بديع براي معالجه مهره هاي خرد شده ستون فقرات 500 هزار پوند جايزه دريافت كرده است.

"ملاط استخوان" از قبل براي تقويت مهره هاي آسيب ديده در برخي بيماران از جمله مبتلايان به پوكي استخوان به كار مي رفت. با اين حال خردشدگي مهره ها اغلب نيازمند جراحي بسيار پيچيده و عميق است.

دكتر فريژر بيوكانن از دانشكده مهندسي آروناتيك و مكانيك دانشگاه كوئين گفت: "اين مواد را مي توان به نقطه شكسته تزريق كرد تا تركيب شيميايي استخوان را تقليد كند."

وي افزود: "البته لازم است موادي (biomaterial) بسازيم كه بيش از اين با خواص استخوان واقعي بخواند و اين پروژه بهترين فرصت براي استفاده از طيفي از مهارت هاي اين گروه (از متخصصان) براي پيش بيني تاثير ملاط تازه و حتي شمول عوامل بيولوژيكي براي

ياري رساندن به فرآيند ترميم خود بدن باشد."

چاقي اندازه اعضاي داخلي بدن را افزايش مي ده

نتايج بررسي هاي جديد دانشمندان در افراد چاق نشان مي دهد كساني كه وزن بيشتري دارند داراي قلب بزرگتر از طبيعي هستند و اين وضع خطر ابتلاي آنان را به بيماري هاي قلب و عروق افزايش مي دهد .

در صورت بزرگ شدن غير عادي قلب خطر بروز بيماري هاي قلب افزايش پيدا مي كند به گفته محققان چاقي موجب مي شود آسيب بافت قلب زودتر از موقع ظاهر شود براي انكه از بيماري هاي قلبي ناشي از چاقي جلوگيري شود ضروري است كه درمان چاقي هر چه سريع تر و از سنين پايين آغاز شود و تا جاي امكان تلاش شود از بروز عارضه چاقي جلوگيري شود عوارض قلبي چاقي ممكن است حتي از سن بسيار كم آغاز شود كه در اين صورت به علت انكه فرد مدت بيشتري در معرض آسيب هاي ناشي از چاقي قرار مي گيرد احتمال مرگ و مير افزايش پيدا مي كند افزايش وزن در دوران كودكي و جواني علاوه بر اين خطر بروز ديابت را افزايش مي دهد اين بيماري از علل اصلي از كار افتادن بسياري از اعضاي داخلي بدن و از جمله كليه ها ست.

مردان چاق بيشتر در خطر ابتلا به كم هوشي هستند

برخي محققان مي گويند كه افراد چاق نسبت به ساير افراد از هوش كمتري برخوردارند.

روزنامه لاليبر بلژيك در اينترنت نوشت: پيش از اين پژوهشگران از پيامدهاي سوء چاقي بر قلب و فشار خون و نيز نقش آن در بروز انواعي از سرطان خبر داده بودند، اما در تحقيقات جديد پژوهشگران آمريكايي اعلام كردند كه ظرفيت ذهني مردان در اثر افزايش وزن كاهش مي يابد در حالي كه اين عارضه براي زنان چاق

كمتر اتفاق مي افتد. اين پژوهش كه از سال 1950 صورت گرفته نشان مي دهد كه چاقي موجب كندي عملكرد هوشي انسان مي شود. هرچند كه مردان چاق از فاكتورهايي چون سطح سواد، تحصيلات و غيره برخوردار باشند، با اين حال در مقايسه با همتايان لاغر خود هوش كمتري دارند. پژوهشگران بر اين باورند كه ميزان بسيار زياد چربي موجود در خون تأثيري منفي بر جريان خون مغز باقي مي گذارد كه اين امر نه تنها موجب بروز سكته مغزي مي شود بلكه اين چربي ها مانع انجام فعاليت فكري و سرعت انتقال شخص مي شوند.

مصرف بي رويه آسپرين ، كليه را از كار مي اندازد

يافته هاي جديد نشان مي دهد كه مسكنهاي معمولي براي همه افراد مفيد نيستند.

تحقيقات جديد نشان مي دهد كه آسپرين مي تواند روند مرگبار بيماري كليوي را تسريع كند. دكتر مايكل فورد متخصص كليه در مؤسسه كارولينسكاي استكهلم در سوئد مي گويد: ما شاهد وجود رابطه خطرناكي بين آسپرين و از كارافتادگي كليه بوده ايم . از اين رو در صورت داشتن درد مزمن بهترين راهكار ملاقات با پزشك متخصص است و بايد از مصرف يا خريد اين قبيل مسكن ها بدون مجوز پزشك جداً اجتناب نمود. تحقيق دكتر فورد روي 918 نفر مبتلا به مراحل اوليه نارسايي هاي كليه بيانگر تأييد اين يافته جديد پزشكي است كه مصرف آسپرين خطر از كارافتادگي اين عضو را 5/2 برابر افزايش مي دهد.

مصرف كلسيم از خطر سكته قلبي مي كاهد

مصرف روزانه يك عدد قرص كلسيم از سن 40 سالگي به بعد از خطر بروز تصلب شرائين و سكته قلبي به ميزان 25 درصد مي كاهد.

دكتر سعيد محرابي متخصص بيماريهاي قلب و عروق گفت: پزشكان كانادايي در يك مطالعه بر روي 2500 زن ميانسالي كه براي جلوگيري از بيماري استئوپروز (پوكي استخوان) روزانه يك عدد قرص كلسيم مصرف مي كردند دريافتند اين اشخاص پس از يك دوره ده ساله در مقايسه با گروه شاهد (مقايسه) 25 درصد كمتر به بيماري اترواسكلروزيس (تصلب شرائين) و بيماري هاي ايسكميك و سكته قلبي مبتلا شدند .

وي افزود: امروزه نقش كلسيم خوراكي بيشتر از انچه كه براي جلوگيري از پوكي استخوان موثر است، بعنوان يك مكمل درماني با ارزش و پيشگيري كننده بيماري هاي قلب و عروق كاربرد دارد.

دكتر محرابي همچنين گفت: نتايج مطالعات دانشمندان

علوم پزشكي نشان مي دهد مصرف كلسيم موجب كاهش كلسترول بد خون (ال دي ال) وافزايش چشمگير كلسترول خوب (اچ دي ال) مي شود كه اين مسئله در كاهش ابتلا به تصلب شرائين و فشار خون بالا موثر است.

اين متخصص قلب همچنين درباره مصرف خود سرانه قرص كلسيم هشدار داد و تصريح كرد: با وجود اثار مفيد قرص كلسيم در حفظ سلامتي قلب و عروق مصرف اين قرص بايد كاملا با نظر پزشك باشد و اشخاصي كه از بيماري كليوي رنج مي برند و يا ميزان فيلتراسيون گلومرولي (جي اف ار) پاييني دارند بايد در مصرف اين قرص جانب احتياط را رعايت كنند .

دكتر محرابي مواد غذايي لبني از جمله شير و ماست و دوغ و خامه را سرشار از كلسيم توصيف و تاكيد كرد: در صورتي كه فرهنگ مصرف لبنيات در جامعه بويژه در كودكان و اشخاص سالخورده نهادينه شود و سرانه مصرف ان به ميزان مناسبي برسد در آينده مشكلات قلبي و عروقي و نيز بيماري استئوپروز (پوكي استخوان) به طرز چشمگيري كاهش خواهد يافت و از تحميل هزينه هاي اضافي درمان و باز تواني بر جامعه جلوگيري خواهد كرد.

قرص انسولين'، اميدي تازه براي بيماران ديابت

برخي بيماران ديابت هر روز بايد انسولين تزريق كنند.

محققان در بريتانيا مي گويند بيماران مبتلا به ديابت ممكن است بزودي بتوانند به جاي تزريق روزانه انسولين، قرص آن را مصرف كنند.

شركت ديابتولوژي (Diabetology)، كه محققانش در دانشگاه كارديف ولز مستقر هستند، گفته است كه توانسته مشكلي اساسي در تهيه قرص انسولين را برطرف كند.

جدار كپسول ساخت اين شركت ويژه است و مي تواند انسولين داخل آن را در برابر اسيد

معده محافظت كند و اجازه دهد كه انسولين سالم به روده برسد و در آنجا جذب خون شود.

نتيجه اولين آزمايش ها با كپسول انسولين، كه با مشاركت شانزده داوطلب صورت گرفته، در گردهمايي "انجمن آمريكايي ديابت" ارائه خواهد شد.

بدون سرنگ

جزئيات گزارش دكتر "استيو لوتزيو"، از دانشگاه كارديف، تا حضورش در گردهمايي "انجمن آمريكايي ديابت" اعلام نخواهد شد اما انتظار مي رود كه نشان دهد "دز" انسولين موجود در كپسول ساخت شركت ديابتولوژي، قادر است تغييرات لازم براي متعادل كردن قند خون را ايجاد كند.

همچنين انتظار مي رود كه نتيجه تحقيقات شركت ديابتولوژي نشان دهد كه مصرف قرص، دو بار در روز، يكي پيش از صبحانه و ديگري پيش از شام، گلوكز خون را، دست كم در بيماران ديابت از نوع دوم، كنترل كند.

حقيقات مشابهي در نقاط ديگر جهان در جريان است. محققان تايلندي براي محافظت از انسولين داخل قرص / كپسول، يك ماده شيميايي را كه از پوسته (غشاء سخت بيروني) ميگو استخراج كرده اند، مورد آزمايش قرار داده اند.

اين در حالي است كه پيش از اين نيز براي بيماران ديابت كه از سرنگ وحشت دارند يا تزريق به آنها توام با مشكلاتي است، انسولين قابل استشمام ساخته شده است.

استقبالي محتاطانه

انجمن ديابت بريتانيا از تحقيقات جديد دانشگاه كارديف استقبال كرده اما گفته است در اين زمينه بايد تحقيقات بيشتري صورت بگيرد.

دكتر ايان فريم، مدير تحقيقات اين انجمن، گفت: "در حال حاضر در بريتانيا 700 هزار نفر انسولين تزريق مي كنند؛ برخي از آنها چهار بار در روز تزريق مي كنند. بنابراين اگر بيماران ديابت بتوانند به جاي تزريق، قرص انسولين مصرف كنند كيفيت زندگي آنها

به ميزان قابل توجهي بهبود مي يابد."

وي در ادامه گفت: "اين تحقيق هنوز در مراحل اوليه است. ما بايد منتظر نتيجه آزمايش هاي بعدي باشيم."

بيماران مبتلا به ديابت از نوع اول براي ادامه زندگي طبيعي به انسولين وابسته هستند.

بيماران ديابت از نوع دوم اغلب مي توانند با رعايت رژيم غذايي مناسب يا قرص هاي مخصوص كنترل ديابت اين بيماري را كنترل كنند و انسولين فقط وقتي نياز است كه بيماري پيشرفته شده باشد.

شمار بيماران مبتلا به ديابت از نوع دوم بسيار بيشتر از نوع اول است.

كربوهيدرات كمتر سبب كاهش ميزان آكنه مي شود

نتايج يك بررسي پزشكي نشان مي دهد پرهيز از مصرف غذاهاي سرشار از قند به مبتلايان به آكنه اين امكان را مي دهد كه از ميزان ضايعات پوستي خود بكاهند

محققان مي گويند غذاهاي پر كربوهيدرات همچون كربوهيدراتهاي كم فيبر سبب افزايش سريع گلوكز خون مي شوند و غذاهاي كم قند سبب افزايش تدريجي قند خون مي شوند. از اين نوع غذاها مي توان از غذاهاي سرشار از فيبر نام برد

محققان در بررسي خود دريافتند پرهيز از غذاهاي پر كربوهيدرات سبب كاهش ميزان آكنه در آنان مي شود

آكنه معمولي يا جوش جواني بيماري شايع دوران بلوغ است اين بيماري ممكن است جزئي بوده و با ضايعات كمي همراه باشد و يا به صورت منتشر و التهابي رخ دهد. آكنه مناطقي مانند صورت، پشت و سينه را كه داراي غدد سباسه فراوان هستند درگير مي كند. محل درگيري در 98 موارد صورت است زمان شروع علائم معمولا در دوران نوجواني بوده و در اغلب موارد در پايان اين دوران رو به كاهش گذاشته و از حدود 25

سالگي خود به خود بهبود مي يابد شيوع اين بيماري به قدري بالاست كه برخي افراد آن را نوعي حالت فيزيولوژيك دوران نوجواني و بلوغ ناميده اند

گاهي اوقات بيماران مراجعه به پزشك را با اين تصور كه ابتلا به آكنه مرحله اي از فرايند رشد محسوب مي گردد به تعويق مي اندازند اين امر ممكن است جراحت دائمي پوست و پيامدهاي احتمالي بر روان بيمار را به دنبال داشته باشد بنابراين بايد لزوم درمان را مدنظر قرار داد

عامل اصلي شروع زوال حافظه

عامل اصلي شروع زوال حافظه در بيماران مبتلا به آلزايمر، شناسايي شد.

به گفته پژوهشگران دانشگاه كاليفرنيا وقتي پروتييني به نام آميلوئيد بتا در سلول هاي عصبي تجمع پيدا ميكند، زوال حافظه در بيماران مبتلا به آلزايمر آغاز مي شود. دانشمندان پيش از اين به نقش آميلوييد بتا در زوال حافظه پي برده بودند اما اين بار آنان پي بردند بلافاصله پس از تجمع اين پروتيين در سلول هاي عصبي، عارضه اختلال مغزآغاز مي شود. پژوهشگران اميدوارند با ساخت داروهايي كه آميلو ئيدبتا را هدف قرار مي دهد بتوان پيش از تجمع اين پروتيين اقدام لازم را انجام داد، زيرا زماني كه اين ماده تشكيل پلاك يا گره پروتئيني بدهد، براي درمان بسيار دير است

خبر خوش براي جلوگيري از بيماري ايدز

دانشمندان انگليسي در پي تحقيقات گسترده به ماده اي دست يافته اند كه مي تواند ويروس اچ آي وي يا عامل بيماري ايدز را منهدم كند.

اين خبر براي جامعه جهاني پيامي دارد و براي ايران معنايي ديگر. پيام جهاني اين خبر، دستاورد بزرگ دانش پزشكي و نويدبخش رهايي ميليون ها بيمار در آينده و جلوگيري از آلوده شدن ميليون ها نفر ديگر است. اما دستاورد اين خبر براي ايران، توجه به نگرش رايج در قبال بيماري ايدز است. سال هاست كه در ايران آمارهاي متفاوت با دامنه تغيير زياد درباره ايدز منتشر مي شود و با وجود روشنگري هاي چشمگير سال گذشته در رسانه ها به ويژه صداو سيما هنوز ايدز از تابوهاي اخلاقي شمرده مي شود و ميل وافري براي پنهان نگه داشتن آن وجود دارد. ميل پنهانكاري در ميان مبتلايان و وابستگان آنها وجود دارد كه گمان مي كنند اين بيماري لزوما نشانه

فساد اخلاقي و موجب سرافكندگي است. اكنون كه دانش پزشكي توانسته است گامي بلند براي درمان بيماري هولناك زمانه ما بردارد هرچند راه درازتر پيش رو است ديگر وقت آن رسيده است كه بيماري ايدز را فقط يك بيماري به شمار آورد و بيماران را به مسئوليت پذيري در برابر سلامت خود و ديگران تشويق كرد. بر اساس آمارها بين پنج تا چهارده هزار نفر در ايران به ويروس ايدز آلوده اند. برخي اين رقم را بيشتر هم برآورد كرده اند. تماس اين گروه با محيط پيرامون به ويژه اگر بيماران بالغ باشند خطر رشد تصاعدي بيماري را در بر دارد. حال آنكه با اطلاع رساني پيوسته و تلاش براي تغيير نگرش هاي منفي ، سلبي، منزوي كننده و تحقير كننده مي توان دامنه خود اظهاري بيماران و شروع زود هنگام درمان بيماري را افزايش داد.ايدز با وجود تصوير هولناكي كه در اذهان دارد، دوران اثر بخشي ويروس آن طولاني است و اگر بتوان پيش از رسوخ آن به نسوج راهش را سد كرد، درمانش ساده تر مي شود. اكنون كه پزشكان انگليسي ، راه جلوگيري از اين بيماري را كشف كرده اند نوبت آنست كه راز اجتماعي و رواني گسترش بيماري را بشناسيم.

ختنه خطر آلودگي به اچ آي وي را كاهش مي دهد

مطالعات در آفريقا نشان مي دهد كه ختنه مي تواند خطر آلوده شدن به ويروس اچ آي وي كه عامل بيماري ايدز است را در مردان به ميزان تقريبا 50 درصد كاهش دهد.

اين مطالعات مويد تحقيقات ديگري است كه سال گذشته در آفريقاي جنوبي انجام شد و به نتايج مشابهي رسيد. كارشناسان گفتند كه اين يافته بسيار مهم است اما ختنه

را نمي توان جايگزين شيوه هاي استاندارد پيشگيري از آلودگي به ويروس اچ آي وي مانند كاندوم كرد. دو رشته مطالعه به روي تقريبا 8 هزار مرد در اوگاندا و كنيا انجام شد كه قرار بود به ترتيب تا ماه هاي ژوئيه و سپتامبر 2007 ادامه يابد. اما "ان آي اچ" و "هيات نظارت بر ايمني" پس از مرور مقدماتي داده ها تصميم گرفتند مطالعات را متوقف كنند چرا كه ضرورت داشت نتايج به اطلاع آن دسته از مردان مورد مطالعه كه ختنه نشده بودند رسانده شود.

مطالعه مربوط به كنيا نشان داد كه خطر آلوده شدن به اچ آي وي در مرداني كه ختنه شده اند 53 درصد كمتر از سايرين است در حالي كه مطالعه اوگاندا نشان دهنده كاهشي 48 درصدي بود. نتايج مطالعه ديگري در سال گذشته به روي 3280 مرد در آفريقاي جنوبي، كه آن نيز در مراحل اوليه متوقف شد، نشان داد كه موارد ابتلا به ايدز در مرداني كه ختنه شده اند 60 درصد كمتر است. تاثير احتمالي ختنه در مقابل آلودگي به ويروس اچ آي وي چند دليل دارد. احتمالا سلول هاي خاصي در پوست قلفه يا ختنه گاه وجود دارد كه هدف بالقوه حمله ويروس اچ آي وي قرار مي گيرد. به علاوه پوست زير قلفه پس از ختنه مقاوم تر مي شود به طوري كه احتمال خونريزي آن كاهش پيدا كرده و در نتيجه خطر آلودگي كاهش مي يابد. زم_اني كه ايدز اولين بار در آف_ريقا پديدار شد، مح_ققان متوجه شدند مرداني كه ختنه شده اند كمتر در مع_رض خط_ر ابتلا هستند اما معلوم نبود آيا اين

وضع ناشي از تفاوت ها در رفت_ار جنسي است يا ع_لت ديگري دارد. پيشتر در س_ال جاري يك مط_العه مدل سازي شده توسط متخصصان ايدز در سطح بين المللي نشان داد كه ختنه مردان مي تواند مانع تقريبا شش ميليون مورد آلودگي به اچ آي وي شود و از مرگ سه ميليون نفر در بخش هاي جنوب صحراي آفريقا جلوگيري كند.

حركت هاوصداهاي ناگهاني مي تواند سبب سكته مغزي شود

تحقيقات نشان مي دهد كه حركت هاي ناگهاني مثل از جاي پريدن يا صداهاي ناگهاني مثل صداي زنگ در مي تواند نقطه آغاز سكته مغزي باشد.

پژوهشگران 150 فرد مبتلا به سكته مغزي را مورد بررسي قرار دادند. آنان دريافتند كه از هر پنج مورد سكته مغزي در يك مورد، شدت بيماري به دليل شرايط بدني و صداي بلند ناگهاني مثل درخواست كمك و يا ديگر وقايع غيرمنتظره تقريباً دو ساعت قبل از شروع سكته مغزي ، افزايش يافته است . نتايج نشان مي دهد كه فعاليت فيزيكي سنگين مي تواند دركمتر از يك ساعت از طريق خروج ذرات پلاكت از شريان ها و انسداد رگ ها باعث آغاز حمله قلبي شود.

مصرف نخود و لوبيا خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي را ك

نتايج تحقيقات نشان مي دهد كه مصرف نخود و لوبيا خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي را كاهش مي دهد.

محققان دانشگاه تولان آمريكا ثابت كردند: افرادي كه حداقل هفته اي چهار بار حبوبات به خصوص نخود و لوبيا مصرف مي كنند احتمال ابتلا به بيماريهاي عروق كرونر قلب 22 درصد كمتر از افرادي است كه يكبار در هفته حبوبات مي خورند.

مصرف حبوبات در تنظيم فشار خون و كاهش كلسترول خون نيز موثر است.

بي خوابي و ساعت بدن

مترجم: دكتر عليرضا آشوري

منبع:گاردين

الان در نيويورك صبح زود است و شهر تازه از خواب بيدار مي شود، اما شما مي خواهيد بخوابيد. نور خورشيد به پنجره اتاق هتل شما در پكن مي تابد اما شما فكر مي كنيد الان بايد نيمه شب باشد و به شدت احساس خواب آلودگي مي كنيد. يك هفته است كه در تعطيلات هستيد اما خيلي بيشتر از زماني كه به فرودگاه مقصد رسيديد احساس خستگي و ضعف مي كنيد. به ازاي عبور از هر منطقه زماني، بدن به يك روز براي ريكاوري و تطبيق با شرايط جديد نياز دارد.

پروفسور جيم هورن مسئول مركز مطالعات خواب دانشگاه لوبروگ و مؤلف چند كتاب در زمينه اختلالات خواب مي گويد:«شما با عبور از يك منطقه زماني متوجه مي شويد كه ساعت بدنتان با شريط زماني جديد تطابق پيدا نكرده است. براي اين تطبيق چند روز زمان لازم است.»

اگر به سمت شرق سفر كنيد براي تطابق به زمان بيشتري نياز داريد، چراكه ساعت بدن شما يا همان ريتم شبانه روزي براي هماهنگي با روزهاي كوتاهتر كار دشوارتري را پيش رو خواهد داشت.

پروفسور درك يان دايك، مدير بخش تحقيقات خواب سوري مي گويد: «اگر به غرب پرواز كنيد متوجه مي شويد كه بيدارماندن كار سختي است اما بيدارشدن

ساده است. درحالي كه اگر به شرق پرواز كنيد طبعاَ همه چيز برعكس مي شود.»

اما خستگي پرواز خيلي بيشتر باعث بداخلاقي شما مي شود. تحقيق شركت هواپيمايي بريتيش ايرويز نشان مي دهد كه خستگي پرواز مي تواند تا 50 درصد باعث اختلال در تصميم گيري، كاهش حافظه و بهم خوردن مهارت هاي روابط عمومي شود. اين مسائل مي تواند باعث كاهش تمركز، سردرد، اضطراب و كاهش سرعت عمل، خستگي و تأثير بر ساير عملكردهاي بيولوژيك بدن شود.

پروفسور دايك مي گويد:«شما دچار مشكلات معدي-روده اي مي شويد چراكه به غير از مغز ساير بخشهاي بدن هم ساعت مخصوص به خود را دارند كه ممكن است دچار بهم ريختگي شوند.»

بنابراين تعداد زياد درمانهاي موجود در بازار براي خستگي پرواز چندان دور از ذهن نيست. اين درمانها طيف وسيعي از انواع و اقسام قرصها تا رژيمهاي غذايي را در بر مي گيرد، اما واقعاَ چه كاري بهترين بازدهي را بدنبال دارد؟

در مرحله اول قرصهاي خواب توصيه نمي شوند. به رغم اينكه اين داروها به خوابيدن شما كمك مي كنند اما ساعت بدن شما به طور طبيعي اجازه خوابيدن نمي دهد. پس اگر مجبور باشيد كه پيش از پايان اثر اين قرصها از خواب بيدار شويد (كه در پروازها معمولا چنين شرايطي پيش مي آيد)گيج و عصبي خواهيد شد. در عين حال اين نگراني وجود دارد كه اگر براي مدت طولاني بدون حركت باشيد ممكن است دچار خطر ترومبوزهاي عميق داخل وريدي شويد.

يكي از درمان هاي رايج خستگي پرواز، قرصهاي ملاتونين است كه بطور اوليه باعث تسريع حركت و تطابق ساعت بدن مي شود. ملاتونين هورموني ا ست كه بشكل طبيعي در غده پينه آل مغز توليد مي شود. اين هورمون به تنظيم ساعت بدن كمك مي كند. در بريتانيا

اين دارو فقط با نسخه پزشك فروخته مي شود، اما در ايالات متحده بدون نسخه قابل خريداري است، گرچه توسط مؤسسه غذا و دارو آمريكا تأييد نشده است. آيا اين دارو مضر است؟

پروفسور هورن مي گويد:«احتمالا خير؛ اما كيفيت داروهايي كه بدون نسخه قابل خريداري است زير سؤال است، اما من شخصا از اين دارو استفاده نمي كنم چون به نظرم چندان مفيد نيست. من مخالف اين دارو نيستم اما معتقدم اغلب مردم استفاده صحيح از اين دارو را نمي دانند. اين دارو به بدن اينطور القا مي كند كه هوا تاريك است و نبايد از خواب بيدار شود.

بنابراين اگر ساعت 4 صبح از خواب بيدار شديد و به جاي احساس خواب آلودگي طبيعي احساس سرزندگي و شادابي داشتيد بايد اين دارو را مصرف كرده و از روشن كردن هر نوع چراغي تا حد امكان بپرهيزيد. اگر مثلا از آمريكا يا كشورهاي آن منطقه برمي گرديد و زماني كه به خانه رسيديد هوا تاريك بود اما شما به هيچ وجه احساس خستگي و خواب آلودگي نداشتيد هنگام رفتن به رختخواب اين دارو را مصرف كنيد.

همانطور كه اشاره شد هنگام خوردن دارو به هيچ وجه اجازه ندهيد به مدت دو ساعت هيچگونه نوري دور و بر شما را روشن كند؛ چه نور طبيعي باشد چه مصنوعي. اگر در زمان نادرستي اين دارو را مصرف كنيد ممكن است علايم خستگي پرواز بدتر شود.»

اما اگر چنين دارويي در دسترس نباشد يك مسافر خسته و كوفته براي مقابله با خستگي پرواز بايد چه كند؟ براي تنظيم زمان مي توانيد چند ساعت قبل از حركت بخوابيد و پيش از پرواز بيدار شويد.

دست كم هنگام پرواز دچار اختلال خواب نمي شويد گرچه اين روش

هميشه كارگر نيست. شما بايد سريع ساعت مچي خود را با منطقه زماني جديد تنظيم كنيد و غذاي سبكي بخوريد تا با زمان صرف غذا در محل جديد تطبيق پيدا كنيد.

در عين حال برخي شركت هاي هوايي براي مقابله با مشكل خستگي پرواز روشهاي جديدي ابداع كرده اند كه مسافران در محيطي با اكسيژن و رطوبت بيشتر سفر كنند. از سوي ديگرتنظيم مصنوعي نور داخل هواپيما و تقليد طلوع و غروب ، مؤثرترين امكان را براي تطابق ساعت بدن فراهم مي كند.

پروفسور دايك مي گويد: ساعت بدن ما با دوره 24 ساعته نور خورشيد خود را هماهنگ مي كند.شبكيه در ناحيه پشت چشم نور را دريافت كرده و سيگنالهايي را به هيپوتالاموس مي فرستد كه محل كنترل سيكلهاي بيولوژيك بدن انسان است.

همه چيز در مورد ويتامين B

ماده مغذي كه از آن با عنوان ويتامين B نام مي برند، در واقع شامل 6 ويتامين متمايز محلول در آب است كه كمپلكس يا مجموعه ويتامين B ناميده مي شود. اين كمپلكس نقش بسيار مهمي در تنظيم متابوليسم سلولها در بدن ايفا مي كند، از اينرو، انرژي لازم براي هر نوع فعاليت فيزيكي را براي ما فراهم مي كند.

گاهي شكل هاي مختلف ويتامين هايي كه كمپلكس ويتامين B را مي سازند، در موادغذايي يكساني يافت مي شوند، از اينرو نيازي نيست كه براي جبران كمبود اين ويتامين در بدن، از مكمل هاي غذايي آن استفاده كنيد. تازمانيكه در رژيم غذايي خود از انواع و اقسام موادمغذي استفاده كنيد، دچار كمبود ويتامين B نخواهيد شد.

در زير به اطلاعات لازم درمورد ويتامين B اشاره مي كنيم.

فوايد ويتامين هاي B براي سلامتي

همه ويتامين هاي B براي حفظ

سلامت جسمي ما، در كنار يكديگر عمل مي كنند. گاهاً وقتي در يكي از انواع ويتامين هاي B كمبود داشته باشيد، در بقيه آنها نيز كمبود داريد.

انواع مختلف ويتامين هاي B عبارتند از:

• ويتامين B1: تيامين

• ويتامين B2: ريبوفلاوين

• ويتامين B3: نياسين

• ويتامين B5: اسيد پانتاتونيك

• ويتامين B6: پيريدوكسين

• ويتامين B7: بيوتين

• ويتامين B9: اسيد فوليك

• ويتامين B12 : سيانوكوبالامين

اين ويتامين هاي B دركنار يكديگر فوايد بسيار زيادي را بر تقويت سيستم ايمني بدن، تقويت عملكرد سيستم عصبي بدن، حفظ متابوليسم و افزايش رشد و تكثير سلولها خواهد داشت.

ويتامين B6 نيز به تجزيه پروتئين هاي مصرفي و مصرف كارآمد اسيدهاي آمينه كمك ميكند. آندسته از افراديكه به ميزان زياد پروتئين مصرف مي كنند—كه بين بدنسازان بسيار متداول است—حتماً بايد مصرف اين ويتامين B خاص خود را افزايش دهند چون اهميت بسيار زيادي در بارگيري پروتئين در بدن دارد.

ويتامين B6 همچنين به حفظ ثبات قند خون در سطح نرمال كمك مي كند كه براي افراديكه مشكل انسولين دارند، مثل افراد ديابتي يا آنها كه قند خونشان پايين است، بسيار مهم است.

و آخر اينكه ويتامين هاي B در جلوگيري از افسردگي نيز وثرند و احتمال ابتلا به بيماري هاي قلبي-عروقي را نيز پايين مي آورند.

موادغذايي حاوي ويتامين B

ويتامين هاي B معمولاً در نان يا محصولات ناني يافت مي شوند، چون خمير نان منبع بسيار خوبي از اين ماده مغذي است.

علاوه بر اين منبع، منابع زير نيز مملو از ويتامين B هستند:

• سيب زميني

• موز

• عدس

• فلفل

• ماهي

تن

• دانه ها

• آجيل

• تخم مرغ

• سيريال هاي صبحانه

• برخي از انواع نوشابه هاي انرژي زا

• سينه مرغ

• آب گوجه فرنگي

مقدار مصرفي توصيه شده براي ويتامين B

از آنجا كه ويتامين هاي B محلول در آب هستند، به هيچ عنوان در بدن ذخيره نميشوند و اگر بيشتر از حد مورد نياز مصرف شود، روزانه از بدن دفع مي شود. از اينرو واجب است كه هر روز به مقدار لازم از اين ويتامين مصرف كنيد تا دچار كمبود نشويد.

مقدار توصيه شده براي مصرف ويتامين B6، 1.3 ميليگرم در روز تا سن 50 سالگي و بعد از آن 1.7 ميليگرم در روز است. اما معمولاً توصيه مي شود كه اگر ميزان كالري هاي مصرفيتان 200 كالري عادي در روز است، مصرف خود را تا 2 ميليگرم در روز بالا بياوريد.

براي اكثر افراد، به شرط اينكه از انواع و اقسام موادغذايي در رژيم خود استفاده كنند، مشكلي در تامين ويتامين هاي B مورد نياز بدن نخواهد بود. مسموم شدن زا اين ويتامين فقط زماني اتفاق خواهد افتاد كه مقدار بسيار زيادي از اين ماده را به صورت مكمل استفاده كنيم و زمانيكه چنين مسئله اي رخ دهد، اختلالات عصب شناختي يا بيحسي و كرختي در فرد ايجاد خواهد شد.

علائم كمبود اين ويتامين شامل موارد زير است اما دقت كنيد كه فقط محدود به اينها نيست: زخم شدن زبان، كج خلقي و زودرنجي، گيجي، احساس افسردگي، تشنج.

اطمينان يابيد كه در رژيم غذايي خود به ميزان كافي از موادغذايي حاوي ويتامين B استفاده مي كنيد. حتي آنهايي كه

رژيم هاي كم كربوهيدرات را دنبال مي كنند و به مقدار خيلي كمي از موادغذايي حاوي مخمر استفاده مي كنند، مي توانيد نياز خود به اين مكمل را با مصرف غذاهايي مانند ماهي، سينه مرغ، و آجيل برطرف كنند. انواع و اقسام مكمل هاي ويتامين B كمپلكس نيز در بازار موجود است كه درصورت وجود كمبود مي توانيد از آنها استفاده كنيد.

ليپوساكشن

منبع:روزنامه جوان

ليپوساكشن كه با اسامى ليپوپلاستى (تغيير شكل چربى) يا ساكشن ليپكتومى نيز شناخته مى شود يك عمل جراحى زيبايى است كه چربى را از قسمت هاى متفاوتى از بدن برمى دارد. نواحى كه بر روى آن ها عمل انجام مى شود عبارتند از شكم، ران ها، باسن، گردن، دست ها و جاهاى ديگرى از بدن. اين كار نوعى شكل دادن به بدن است و نه يك روش كاهش وزن. ميزان چربى برداشت شده بسته به پزشك، روش جراحى و بيمار متفاوت است ولى ميزان ميانگين آن معمولاً 5كيلوگرم است.

خطرات ليپوساكشن

عوامل متعددى وجود دارند كه ميزان چربى را در يك جلسه مى توان با اطمينان برداشت كرد محدود نمايند ولى در نهايت پزشك و بيمار تصميم مى گيرند. برداشت زياد چربى عواقب منفى به دنبال دارد در افرادى كه بيش از حد ساكشن مى شوند در پوست برجستگى ها و يا دندانه هاى غيرطبيعى ممكن است ديده شود. گزارش هايى در مورد افرادى كه هفت كيلوگرم چربى از بدنشان برداشت شده اغراق آميز است. در عين حال، امكان شكل دادن ليپوساكشن مى تواند كاهش وزن ظاهرى كه ايجاد مى كند بيشتر از ميزان چربى واقعى برداشت شده از بدن باشد. اين

عمل تحت بيهوشى عمومى با لوكال قابل انجام است. بى خطر بودن تكنيك به ميزان بافت برداشت شده، انتخاب بيهوشى و سلامت عمومى بيمار بستگى دارد.

انتخاب بيمار

هر فردى كانديد مناسبى براى ليپوساكشن نمى باشد همان طور كه قبلاً ذكر شد، اين عمل جايگزين مناسبى براى رژيم غذايى يا تحرك بدنى نيست. يك كانديد مناسب بايد بيشتر از 18سال سن داشته باشد و از سلامت عمومى بهره مند باشد. ديابت، عفونت و مشكلات قلبى، عروقى معمولاً فرد را فاقد صلاحيت براى انجام اين عمل مى گرداند. در افرادمسن پوست الاستيسيته كمترى دارد، بنابراين معمولاً به سادگى در اطراف شكل جديد سفت نمى شود در اين موارد علاوه بر ليپوساكشن، عمل هاى ديگرى نيز بايد انجام گردد.

روش انجام

اساس هر عمل جراحى ليپوساكشن بدين منظور است كه 1-ميزان مناسبى از چربى برداشت شود. 2- حداقل آسيب در بافت هاى مجاور نظير عروق خونى و بافت همبند ايجاد كنند 3- تعادل مايعات بيمار مصون بماند 4- حداقل ناراحتى براى بيمار و جراح ايجاد گردد.

تكنيك ها

در روش اصلى، يك كانول كوچك (مثل نى) از طريق يك برش كوچك وارد مى شود. اين كانول به يك دستگاه واكيوم متصل مى گردد جراح كانول رادر لايه چربى به جلو و عقب مى كشد تا سلول هاى چربى را از بدن خارج كند. امروزه به ندرت از اين روش استفاده مى شود.

ليپوساكشن با تزريق مايع

مقدار اندكى مايع (مشابه محلول هاى نمكى بدن)، كمتر از حجم چربى كه برداشت مى شود در محل تزريق مى گردد اين محلول كمك مى كند كه سلول هاى چربى شل شده و خونريزى را به حداقل برسانند سپس

سلول هاى چربى ساكشن مى شوند.

ليپوساكشن تورمى

در اين روش يك تغيير عمده نسبت به ليپوساكشن قبلى ايجاد شده است. به جاى حجم اندك مايع، مقدار زيادى مايع، حدود 3تا 4 برابر حجم چربى كه قرار است برداشت شود به داخل محل تزريق مى شود اين افزايش حجم بين عضله و بافت چربى فضايى را ايجاد مى كند كه مكان كافى براى لوله ساكشن كه جراح براى سلول هاى چربى استفاده مى كند فراهم مى نمايد.

ليپوساكشن اولتراسونيك (UAL)

نوعى از ليپوساكشن تورمى است با هدايت ارتعاشات اولتراسوند به داخل بدن، ديواره سلول هاى چربى را مى تركاند و چربى را به شكل مايع درمى آورد تا راحت تر ساكشن شود. براى كادر مناطقى كه بافت چربى بيشترى دارند UAL انتخاب مناسبى است.

ليپوساكشن فوق مرطوب

در اين روش، حجم تزريق شده با ميزان حجم چربى كه قرار است برداشت شود تقريباً برابر است بسيارى از جراحان پلاستيك براى موارد ليپوساكشن با حجم زياد اين روش را ترجيح مى دهند زيرا تعادل بهترى از جهت هموستاز و اضافه بار بالقوه مايع برقرار مى سازد.

بخيه

بخيه زدن يا نزدن به نظر جراح بستگى دارد. چون برش ها كوچك هستند و مقدار مايعى كه بايد تخليه شود زياد است. بعضى از جراحان برش ها را باز مى گذارند تا مايع اضافى بهتر خارج شود. آن ها دريافتند كه خروج آزاد مايع به بهبود سريع تر برش ها كمك مى كند. بعضى ديگر بخشى از برش را بخيه مى زنند و فضايى را براى درناژ مايع باز مى گذارند. بعضى ديگر بخيه زدن را 1 يا 2 روز به تاخير مى اندازند تا بخش

اعظم مايع تخليه گردد. در هر صورت چون مايع در حال تخليه شدن است پوشش زخم بايد مرتب تعويض شود .

چپ دستي

نويسنده:دكتر بهرام داروگر

مترجم: دكتر احسان الله محمدي منبع:

"چپ دست ها” چگونه انسان هايى هستند؟

با مرورى برخصوصيت چپ دستى و برخى مشكلات چپ دستان در جامعه، به مسائل خاص آنها بايد توجه كرد!

بدن انسان آن قدرها كه فكر مى كنيم متقارن نيست. عدم تقارن داخلى كه واضح است، قلب در سمت چپ و كبد در سمت راست قرار دارد و تقريبا در هر ده هزار نفر اين وضعيت برعكس است. در ظاهر و از خارج نيز عدم تقارن وجود دارد كه چندان محسوس نيست. به چهره دوستانتان خيره شويد، شكل اين نيمه صورت با آن نيمه كمى فرق دارد. اگر تصوير يك نيمرخ را با كمك آئينه كامل كنيم و تصوير نيمرخ ديگر را نيز چنين كنيم، دو تصوير كامل باهم مشابه نخواهند بود. غالبا هركس با يك طرف صورت بيشتر مى خندد و به هنگام تبسم لب به يك سمت بيشتر حركت مى كند.

معمولا يك چشم ما بر چشم ديگرمان غالب است و اين همان چشمى است كه با آن در دوربين يا ميكروسكوپ نگاه مى كنيم. براى آزمايش، يك دستتان را به جلو دراز كنيد. هر دو چشم را باز نگاه داريد و نوك انگشتتان را با نقطه اى در چند مترى خودتان ميزان كنيد. حال يك چشم را ببنديد و به آن نقطه نگاه كنيد، بعد با چشم ديگر نگاه كنيد. چشم غالب آن است كه آن نقطه و سرانگشت را (مثل دو چشم) در يك امتداد ببيند.

بعضى ها "چپ پا” هستند و با پاى چپشان بهتر كار مى كنند، با آن

پا راه مى افتند و بهتر لگد مى زنند. در بازى فوتبال، مقابله با بازيكن چپ پا تفاوت مى كند.

در زبان انگليسي، چپ دست را left-handed و به عنوان صفت براى شخص left-handed person مى گويند و آن كسى است كه يا از روى عادت يا براى آسانى از دست چپ بيشتر استفاده مى كند. اصطلاح متداول ديگر براى چپ دست southpaw مى باشد كه از بازى baseball آمده است. از جمله نشانه هاى چپ دستى يا راست دستى مى توان بلند كردن دست در كلاس، پرتاب كردن توپ، مسواك زدن، شانه كردن، چكش زدن، آب دادن پاى گياه و دوختن را نام برد. دست دادن با دست راست براى همه يكسان است.

در قديم چپ دستى را عيب و علت مى دانستند. زمانى يك مرد ژاپنى حق داشت زن چپ دستش را طلاق بدهد. اسكيموها فكر مى كردند كه چپ دست ها جادوگرند. در زبان لاتينى چپ را sinister مى گويند كه به معنى شوم و نحس و بد يمن است. در زبان فرانسوى براى دو واژه چپ و ناشي، يك كلمه gauche به كار مى رود و در زبان آلمانى كلمه linkisch به معنى چپ دست و آدم ناجور است. در همين فارسى خودمان هنوز بسيارى از مردم، راست را درست مى پندارند و چپ را بد و نادرست مى دانند و اصطلاحاتى مانند چشم چپ بودن، خواب زن چپ بودن، با كسى چپ افتادن و ... نمونه هايى از اين طرز تلقى است.

اينكه آيا چپ دستى يا راست دستى )handedness( يك صفت يا خصيصه ژنتيكى (ارثي) است يا نه موضوع تحقيقات بسيارى بوده است. چپ دستى زمينه ارثى دارد و تا حد زيادى ناشى از فعاليت بيشتر سمت راست

مغز است. در يك بررسي، مشاهده گرديد كه حدود 5 تا 8 درصد از جنين ها در رحم مادر، طرف چپشان را بيشتر حركت مى دادند. در خانواده هايى كه حتى يك والد (بخصوص مادر) چپ دست است، احتمال بروز چپ دستى بيشتر است. اينكه در قرون وسطى طايفه kerr در اسكاتلند سپر را در دست راست مى گرفتند و با دست چپ شمشير مى زدند (والبته احتمال زخم خوردن به قلبشان بيشتر بود)، مى تواند تائيدى بر روند اصطلاح "خونى بودن” خصيصه چپ دستى باشد. اين طايفه راه پله هاى قلعه هاشان را هم برخلاف جهت عقربه هاى ساعت ساخته بودند تا شمشيرزنى با دست چپ و سرنگونى دشمن برايشان سهل تر باشد.

با اين حال، چپ دستى به طور كامل ارثى يا ژنتيكى نيست، بلكه عوامل محيطى رشد و نمو و حتى شرايط اجتماعى و فرهنگى نيز در آن دخالت دارد. كسانى كه با دست راست كار مى كنند معلوم نيست كه از بدو تولد راست دست بوده اند يا بعدا و به اقتضاى شرايط و عوامل محيطى راست دست شده اند. تشخيص چپ دستى و راست دستى در افراد و اينكه كسى واقعا چپ دست يا راست دست است چندان آسان نيست و نمى توان اين دو گروه را با اطمينان از هم جدا نمود و به همين دليل برآورد نسبت اين دو گروه در جامعه مشكل است. گفته مى شود حدود 10 تا 15 درصد از مردم چپ دست هستند. درصد بسيار كوچكى هم هستند كه چپ و راست برايشان فرقى نمى كند. امروزه در جوامع متمدن پذيرفته اند كه چپ دستى مطلقا عيب نيست و نبايد بچه را مجبور كرد تا بادست راست بنويسد.

ضمنا اين هم هنوز به

تحقيق معلوم نيست كه آيا حيوانات و ديگر پستانداران نيز ترجيح و گرايشى نسبت به يك سمت از بدن خود دارند يا نه؟

گاهى چپ دست ها جنبه يك اقليت را پيدا مى كنند، يعنى در عمل با آنها اين گونه برخورد مى شود و نوعى تبعيض پيش مى آيد. وسايل مختلف را على القاعده براى راست دست ها مى سازند از وسايل آشپزخانه و قيچى و قلم خودنويس گرفته تا mug قهوه خورى كه بر رويش عكس يا نوشته داشته باشد. صفحه اعداد روى keyboard هم در سمت راست است.

در اروپا و آمريكا، دست دادن و سلام نظامى و دست سوگند بر انجيل نهادن و صليب كشيدن بر روى سينه همه بايد با دست راست باشد و چه ناخوشايند است براى ارباب كليسا كه بچه اى با دست چپ روى سينه صليب بكشد. در هر حال، چپ دست ها خيلى خوب خودشان را با دنيايى كه براى راست دست ها ساخته و پرداخته شده تطبيق داده اند. معلوم نيست كه راست دست ها مى توانستند به اين خوبى خودشان را با دنيايى متفاوت تطبيق دهند.

نخستين بار در سال 1976 سازمان جهانى چپ دستان روز 13 آگوست برابر با 22 مرداد را روز جهانى چپ دست ها اعلام نمود و طى سى سال گذشته از اين روز براى بالا بردن سطح آگاهى عموم نسبت به موضوع چپ دستى در جهان استفاده شده است، جهانى كه راست دست ها در آن اكثريت چشمگيرى دارند. چپ دست ها باشگاه ها و فروشگاه ها و حتى سايت هاى خاص خودشان را در اينترنت دارند. هنوز در ايران، هيچ گونه گردهمايى چپ دستان به صورت يك سازمان يا يك انجمن صورت نگرفته است، محيط آموزش و پرورش ايران درصدد تصميمى جديد در

ايجاد باشگاهى براى چپ دستان در آ ينده اى نزديك مى باشد. به هر حال در يك بررسى كه باشگاه چپ دستان انگليس بر روى 45000 عضو چپ دست خود انجام داد، نكات جالبى مشاهده گرديد. معلوم شد كه در روبوسى كردن انتخاب گونه اول براى بوسيدن بين چپ دست ها و راست دست ها فرق دارد و همين امر سبب تصادم بينى ها مى شود! در مهمانى ها هم برخى چپ دست ها كارد و چنگال را به ترتيب ديگرى در دست مى گيرند و يا اشتباها از ليوان پهلو دستيشان مى خورند. در برخى جوامع، غذا خوردن با دست چپ ناپسند و مذموم است، شايد از اين نظر كه از دست چپ براى تطهير و شستشو استفاده مى شود. چپ دست ها در سينما و تئاتر هم بيشتر دوست دارند در سمت چپ بنشينند لباس هايشان را هم از طرف ديگر بر سر جالباسى مى زنند و رو به سمت ديگر آويزان مى كنند. گاهى گذاشتن پرونده دركابينت و كتاب در قفسه هم جهت ديگرى دارد.بستن بند كفش و بسيارى چيزهاى ديگر هم فرق مى كند. راست دست ها در بازى بيسبال، توپ را به راحتى از سمت چپ يعنى در جهت عقربه هاى ساعت مى دهند ولى براى توپ دهنده چپ دست اين كار چندان آسان نيست. به علاوه بسيارى از بازيكنان توپ دهنده چپ دست را بدشانس و بد دست مى دانند و از اين رو بعضى باشگا ه هاى بيسبال، توپ دهنده چپ دست استخدام نمى كنند.

در مورد همبستگى بين چپ دستى و خصوصيات ديگر، مطالعات زيادى شده و بسيار گفته و نوشته اند ولى در يك مورد نتيجه آن روشن است و آن اينكه در ميان كودكان 5 تا 15 ساله بين چپ دستى

و "شب ادراري” طبيعى همبستگى آمارى مثبت وجود دارد و صد البته كه هيچ گاه يك همبستگى به طور كامل و در تمام موارد صادق نيست. عارضه PNE را از آن جهت طبيعى مى نامند كه نقص فيزيولوژيكى مانند كوچكى مثانه يا عدم تعادل هورمونى و بيمارى هاى عفونى يا روانى عامل آن نيست. چپ دستى و "شب ادراري” هر دو روند ارثى دارند و در پسر بچه ها بيش از دختر بچه ها است.

وجود هورمون مردانه تستسترون در مقادير زياد فعاليت بخش راست مغز، فعاليت سمت چپ بدن را بيشتر مى كند و اين يكى از دلايل بيشتر بودن چپ دستى در جنس مذكر است.

تنى چند از هنرمندان تراز اول جهان كه دستى معجزه گر داشته اند از جمله ميكل آنژ، لئوناردو داوينچي، رامبراند و پيكاسو چپ دست بوده اند.

باخ، بتهوون، اينشتين، چارلى چاپلين و فرد آستر و بسيارى ديگر نيز چنين بوده اند.

مى گويند چپ دست ها با هوش ترند ولى هنوز شواهد علمى كافى براى آن وجود ندارد. نشريه فايننشال تايمز گزارشى داده كه تعداد مديران چپ دست در شركت هاى اينترنتى تقريبا دو برابر شركت هاى غير اينترنتى يا سنتى است. راستى - Bill Gates آقاى كامپيوتر هم همين طور چپ دست است.دوست چپ دستم مى گفت در مدرسه ما تمام صندلى ها را براى نوشتن با دست راست ساخته بودند و وقتى موقع امتحان مى شد من مجبور بودم روى همان صندلى ها ولى با 90 درجه تغيير جهت به سمت راست بنشينم تا صفحه زير دستم در سمت چپ قرار بگيرد. البته در اين وضعيت مى توانستم ديد بهترى نسبت به ورقه هاى اطرافيانم داشته باشم!

روش بالا بردن ميزان سوخت و ساز بدن

غذاهايي هستند كه باعث بالا رفتن متابوليسم و سوخت و ساز بدن شما

مي شوند، و همراه با ورزش مي توانند وزنتان را كاهش دهند.

تا به حال شنيده ايد كه كسي بگويد: "سوخت و ساز بدن من كند است، و به خاطر همين است كه اضافه وزن دارم." و يا دختر لاغري را ديده ايد كه خيلي غذا مي خورد ولي يك ذره هم چاق نمي شود؟ حتماً مي دانستيد كه سوخت و ساز بدنش خيلي بالا بوده است. بله، همه ي ما سرعت سوخت و ساز متفاوتي داريم. پس ببينيد كه چطور مي توانيد سرعت متابوليسم بدنتان را بالا ببريد.

هر روز مقدار زيادي سبزيجات و ميوه جات تازه بخوريد. از مرغ هاي بدون پوست و ماهي استفاده كنيد، اما اينها را فقط در حالت كبابي، پخته شده، آب پز يا بخار پز شده بدون اضافه كردن سس يا كره صرف كنيد. از انواع گياهان به عنوان چاشني غذا استفاده كنيد. صبح ها از كربوهيدراتهاي تمام غلات استفاده كنيد، مثل نان، كلوچه، كيك برنج هاي تمام غلات. به جاي برنج يا نان سفيد، از برنج و نان قهوه اي استفاده كنيد. هر روز مقدار زيادي آب بنوشيد (حداقل 8 ليوان در روز). فقط سفيده ي تخم مرغ را بخوريد و زرده ي آن را دور بريزيد. روزانه فقط از يك يا دو نوع لبنيات استفاده كنيد، آن هم با درصد چربي پايين. از آبميوه هاي شيرين نشده و چاي تلخ استفاده كنيد. روزانه حداقل سه دفعه 30 دقيقه اي ورزش ملايم داشته باشيد. اين رژيم متابوليسم و سوخت و ساز بدنتان را بالا خواهد برد و باعث كاهش وزن مي شود.

موارد ممنوعه:

• از خوردن

روغن و چربي پرهيز كنيد. (براي پخت و پز هم فقط از ميزان كمي روغن زيتون استفاده كنيد)

• وعده هاي غذايي را جا نيندازيد. (با اينكار متابوليسم به جاي اينكه افزايش يابد، كاهش پيدا مي كند.)

• بيش از يك فنجان قهوه در روز ننوشيد.

• از خوردن قند و شكر اكيداً خودداري كنيد.

• از نوشيدني هاي الكلي پرهيز كنيد.

• از خوردن غذاهاي سرخ كردني و سس پرهيز كنيد.

• از نوشيدن سودا خودداري كنيد (حتي انواع رژيمي آن).

چطور با گرفتگى عضله مقابله كنيم؟

نويسنده:سبحانى

صبح كه از خواب بيدار مى شويداگر به علت درد و گرفتگى عضلات گردن نتوانيد سرتان را بچرخانيد چه مى كنيد.

تا به حال برايتان پيش آمده كه حين انجام كارهاى عادى روزانه، به طور ناگهانى دچار درد شديدى در قسمتى از بدنتان شويد مثلا وقتى خم شده ايد تا شى اى را از روى زمين برداريد يا هنگامى كه سرتان را موقع خروج از پاركينگ براى احتياط و نگاه كردن به عقب بر گردانده ايد حتى ممكن است تنها بعد از كش دادن بدنتان پس از يك سفر هوايى طولانى، دچار اين نوع دردهاى ناگهانى شديد شويد. اين دردها معمولا آن قدر شديد هستند كه شايد حتى به سختى بتوانيد از جايتان تكان بخوريد زيرا ماهيچه هاى اطراف ستون فقرات، از قوى ترين و در عين حال كاربردى ترين نقاط بدن هستند و گرفتگى آنها مى تواند منجر به بروز دردهاى ناراحت كننده در ناحيه پشت و گردن شود.

گرفتگى پشت و گردن

گرفتگى عضلات يكى از شايع ترين عوامل ايجاد درد شديد در پشت و گردن افراد است. اين درد اگرچه گاهى با بعضى روش هاى سنتى

معمول هم قابل كنترل است و نيازى به درمان از طريق روش هاى جراحى ندارد اما در صورت مشاهده بعضى علائم بايد سريعا به پزشك مراجعه كنيد.

گرفتگى عضلات يكى از عكس العمل هاى حفاظتى و طبيعى بدن نسبت به مشكلاتى است كه در ماهيچه يا رشته هاى عصبى اطراف آن پيش آمده است. گرفتگى پشت ممكن است به دلايل مختلفى بروز كند. معمولا حركات ناگهانى نامناسب ممكن است باعث كشش هاى شديد در بافت ماهيچه اى و عصبى اين قسمت شده و درد و ناراحتى اى براى ما ايجاد كند. اين گرفتگى عضلات پشت گاهى هم مى تواند نشانه اى از وجود صدمات و مشكلات در قسمت هاى درونى خود ستون فقرات مثل مهره ها يا ديسك ها و زردپى ها (رشته هاى پيوندى كه مهره ها را به هم اتصال مى دهند) باشد.

مراجعه به پزشك

در بيشتر اوقات اگر گرفتگى عضله در افراد علت پزشكى جدى نداشته باشد، با يك دوره درمانى ساده در چند روز يا چند هفته بهبود پيدا مى كند. اما اگر هر يك از علائم زير را در خود مشاهده كرديد، فورا به پزشك مراجعه كنيد:

* تغيير در نحوه عملكرد روده ها و مثانه به طورى كه در كنترل آنها دچار مشكل بشويد.

* ضعف ماهيچه ها در ناحيه بازوها و ساق پاها و عدم تعادل هنگام راه رفتن و احساس كاهش تدريجى توانايى در طى مسيرى كه معمولا به راحتى پياده روى مى كرده ايد.

* احساس گسترش درد و بى حسى در دست و پا به ويژه هنگام عطسه، سرفه يا موقع نشستن.

* بدتر شدن

درد در حالت دراز كشيدن و بى خوابى در طول شب از شدت درد.

* درد همراه با تب، كاهش وزن و ديگر نشانه هاى بيمارى. اگر هيچ يك از علايم ذكر شده را نداريد، شايد با انجام كارهايى بتوانيد خودتان درد و گرفتگى ماهيچه هايتان را كاهش دهيد يا بعضى از علايم آزاردهنده و مشكل ساز آن را از بين ببريد.

اقدامات اوليه

انجام فعاليت هاى روزانه و معمول (البته شايد با سرعت كمتر و مطمئنا با خوددارى از انجام كارها و حركاتى كه ممكن است دوباره مشكلاتى در شما ايجاد كند) بهترين و مناسب ترين قدم براى شروع يك دوره درمانى است. استراحت كوتاه مدت مشكلى ايجاد نخواهد كرد اما خوب است بدانيد كه فعاليت هاى سبك، به بهبود وضعيت شما سرعت مى دهد بنابراين از دراز كشيدن و استراحت هاى طولانى مدت خوددارى كنيد.

در ??ساعت اوليه شروع گرفتگى عضلات فورا تعدادى قطعه يخ يا سبزيجات يخ زده را در كيسه و سپس پارچه اى پيچيده و حداكثر ?? دقيقه روى موضع دردناك قرار دهيد. اين كار را چندين بار در طول روز تكرار كنيد. كمپرس سرد، درد و ورم ناحيه درد را كاهش مى دهد و با بى حس كردن بافت عضلانى آن منطقه، تحريكات عصبى محل صدمه ديده را كم مى كند. البته مراقب باشيد زيرا كمپرس سرد طولانى و بيش از ??دقيقه در ناحيه مورد نظر مى تواند باعث انقباض بيشتر عضلات و افزايش درد در آن شود.

پس از گذشت ?روز از آغاز درد گرفتگى عضلات، مى توانيد روش كمپرس گرم را شروع كنيد. كمپرس گرم باعث شل شدن

ماهيچه هاى منقبض شده و افزايش جريان خون در آنها

مى شود. اين كار حتما بايد پس از ??ساعت اوليه گرفتگى عضلات آغاز شود تا التهاب فروكش كند. استفاده از گرماى مرطوب بهتر از گرماى خشك است، زيرا ميزان از دست دهى آب بدن را كاهش مى دهد. براى اين كار مى توانيد از انواع كمپرس هاى مرطوب مانند كيسه هاى آب گرم مخصوص كمپرس، حمام آب گرم يا جكوزى استفاده كنيد.

داروها

انواع داروهاى ضد درد مانند آسپرين، ايپوپروفن، استامينوفن يا ناپروكسن نيز مى توانند درد را كاهش داده و ورم و گرفتگى عضلات را كم كنند. داروهاى متنوعى وجود دارند كه بدون نياز به نسخه پزشك قابل خريدارى هستند اما حتما در مورد استفاده از آنها با پزشك خود مشورت كنيد. آنها به شما كمك خواهند كرد مناسب ترين دارو را تهيه كنيد.

تجهيزات طبى

استفاده كوتاه مدت از سينه بند هاى طبى نيز مى تواند براى كاهش دردهاى گرفتگى عضلات مفيد باشد. اين گونه تجهيزات طبى (سينه بند يا گردن بند طبى) با ثابت نگه داشتن و گرم كردن ماهيچه هاى محل مورد نظر، درد را كاهش خواهند داد. فراموش نكنيد كه در مورد استفاده از انواع كمربند، گردن بند و سينه بندهاى طبى و سايز و نوع مناسب آن حتما با پزشك خود مشورت كنيد تا راهنمايى هاى لازم را به شما بدهد. البته هرگز روى اين نگهدارنده هاى خارجى براى درازمدت حساب نكنيد زيرا رها گذاشتن عضله ها و اجازه حركت و فعاليت دادن به آنها مى تواند براى بهبود مشكلات و صدمات شما مفيد باشد.

اگر هيچ يك از روش هاى پيشنهادى

بالا كارساز نبود و با هيچ كدام از مراقبت هاى خانگى نتوانستيد درد، التهاب و گرفتگى عضلات خود را كم كنيد، حتما به مراكز درمانى مراجعه كنيد شايد آنها روش هاى مراقبتى و درمانى ديگرى را به شما ارايه بدهند. اگر به طور مرتب به گرفتگى عضلات دچار مى شويد، پيش از برنامه ريزى براى انجام هرگونه فعاليت هاى كششى و ورزشى، حتما با پزشك معالج خود مشورت كنيد (حتى اگر به انجام فعاليت هاى ورزشى عادت داريد!).

زمانى كه ماهيچه ها، اعصاب و ديگر بافت هاى بدن تحت تاثير گرفتگى، التهاب دارند يا در مراحل اوليه بهبود به سر مى برند بايد از وارد كردن هرگونه فشار و تحرك زياد بر آنها خوددارى كرد زيرا ممكن است صدمات بيشترى به آنها وارد شود يا روند درمان كند شود.

ساعت بيولوژيك بدن

شما "سحر خيز" ميباشيد يا "ش_ب زنده دار"؟ آيا تاكنون ش_ده ك_ه زودت_ر از زن_گ س_اع_ت به ط_ور خ_ودك__ار از خواب برخيزيد؟ بطور كلي ساعت دروني بدن شما به شما كمك مي ك_ن_د تا فعاليت خود را در ساعات روز افزايش داده و در ت__اريكي و شب هنگام از شدت آنها بكاهيد و به استراحت بپ_ردازي_د. ه_م_چ_ن_ين چ_رخ_ه خ_واب و ب_ي__داري، ف_عاليت و اس_ت_راحت، حرارت بدن، ب_رون_ده ق_ل_ب، م_ص_رف اكسيژن و م_ي_زان ترشح غدد درون ريز توسط همين ساعت بيولوژيك بدن تنظيم مي گ_ردن_د. س_اع__ت بيولوژيك مختص انسانها نب_وده و ت_م_ام م_وج_ودات زن_ده از ب__اكتري ها گرفته تا خود ان_س_انها واجد چنين ساعتي ميباشند. در تنظيم ساعت و بيولوژيك بدن 3 عضو با يكديگر همكاري ميكنند:

1- گيرنده هاي نور واقع در چشمها

2- بخشي از هيپوتالاموس بنام SCN

3-

غده صنوبري

هنگامي كه نور (بطور طبيعي نور خورشيد) به چشمها ميرسد گيرنده هاي نور آن را به هيپوتالاموس مغز مخابره ميكنند سپس هيپوتالومس به غده صنوبري كه چشم سوم نيز ناميده ميشود، فرمان ميدهد كه ملاتونين ترشح كند. در واقع توليد ملاتونين نسبت به دو عامل نور و حرارت حساس ميباشد. هنگامي كه نور و حرارت كاهش مي يابد ما احساس خواب آلودگي خواهيم كرد چرا كه توليد ملاتونين افزايش مي يابد. ملاتونين در غياب نور و در شب توليد ميگردد بطوري كه ميزان ملاتونين در شب 10 برابر ميزان آن در روز ميباشد. ميزان ترشح و توليد ملاتونين در افراد مسن كاهش مي يابد. از اين رو آنها صبها زودتر از خواب برميخيزند. بر هم خوردن تنظيم ساعت دروني و ناهمخواني آن با محيط پيرامون و شبكه اجتماعي منجر به بروز بي خوابي مزمن، هواپيمازدگي و اختلال خواب درشاغليني كه در دو شيفت كار ميكنند، ميگردد.

شما ميتوانيد با اندازه گيري دماي بدن و سطح هوشياري خود در طي شبانه ريز پي ببريد كه آيا جزو دسته سحر خيزها ميباشيد و يا شب زنده داران. در جه حرارت بدن افراد سحر خيز معمولا در پيش از ساعت 8 بعد از ظهر كاهش مي يابد. اين افراد از لحاظ آناتومي انعطاف ناپذير بوده و اوج حرارت بدن و سطح هوشياري آنان در اوايل بعد از ظهر مي باشد. اما افراد شب زنده دارانطباق پذيري بيشتري دارند. در افراد سحر خيز ملاتونين كمتري ترشح ميگردد بنابراين بيشتر در معرض اختلالات خواب قرار دارند.

مترونوم بدن

5 ريتم مختلف حاكم بر بدن ميباشند:

1-ULTRADIAN(كمتر از 24 ساعت)

2-CIRCADIAN(تقريبا

24 ساعت)

3-CIRCASEPTIAN(هفت روزه)

4-CIRCATRIGINTAN(يك ماهه)

5-CIRCA-ANNUAL(يك ساله)

ULTRADIAN: ضربان قلب (هر ثانيه يك بار) - تنفس (هر 6-4 ثانيه) - امواج مغزي(كسري از ثانيه) - چرخه هاي 90 دقيقه اي شامل: گرسنگي-چرخه هاي ادراري و خواب آلودگي. هر سيكل خواب مركب از 6-5 چرخه ULTRADIAN ميباشد كه هر كدام از آنها 60 تا 90 دقيقه بطول مي انجامد. نخستين مرحله از اين چرخه ها REM (حركات سريع چشمها و رويا بيني) ميباشد كه 5 تا 15 دقيقه بطول مي انجامد. سپس مراحل بعدي يكي پس از ديگري ادامه يافته تا به مرحله چهارم ميرسند. سپس 10 تا 15 دقيقه چرخه متوقف گشته و مجددا چرخه بعدي آغاز ميگردد. (طبيعت كاري كرده كه چنانچه ما به اندازه كافي رويا نبينيم سرانجام به يك بيمار رواني و روانپريش تبديل ميگرديم).

CIRCASEPTAN:مجددا ضربان قلب-فشار خون-دماي بدن و سطح هورمونها را شامل ميگردد. حتي ميزان پس زدگي عضو پيوندي توسط بدن هر هفت روز يك بار افزايش مييابد.

CIRCATRIGINTAN: سيكل قاعدگي را شامل ميگردد. يك چرخه قاعدگي بطور متوسط 29 روز بطول مي انجامد. كه با سيكل قمري هماهنگ است. جالب است بدانيد زناني كه در يك اتاق بسر ميبرند بمرور زمان در يك روز و همزمان با يكديگر قاعده خواهند شد.

CIRCA-ANNUAL: بطور مثال موارد افسردگي در فصل زمستان به اوج خود ميرسد-كودكان در تابستان سريعتر رشد ميكنند -م وارد خودكشي در ارديبهشت ماه و تصادفات رانندگي در اواخر تابستان به اوج خود ميرسند.

CIRCADIAN: متداولترين ريتم ميباشد. درجه حرارت بدن، فشار خون، تقسيم سلولي، خواب و بيداري، استراحت و فعاليت ما همگي از يك الگوي تكراري

روزانه تبعيت ميكنند بدون آنكه ما متوجه آن گرديم. سيكل شبانه روزي ما اندكي طولاني تر از 24 ساعت معمول ميباشد و از 25 ساعت در افراد 20 ساله تا 24 ساعت و 30 دقيقه در افراد بالاي 60 سال متغير ميباشد. برخي كارشناسان نيز معتقدند كه مدت اين سيكل در تمام سنين يكسان بوده و 24 ساعت و 11 دقيقه ميباشد.

چگونه ميتوان سيكل شبانه روزي را اصلاح كرد؟ نور خورشيد يكي از كارآمدترين گزينه هاست. چون نور خورشيد قادر است ريتم شما را طبيعي كرده و به حالت اوليه باز گرداند. بنابراين 15 تا 20 دقيقه در روز را زير نور خورشيد سپري كنيد. با شناخت ريتم شبانه روزي خود سعي كنيد برنامه هاي روزانه خود را مطابق با آن پي ريزي كنيد. از سيكل 90 دقيقه اي خود غافل نشويد كه در شما يك احساس گرسنگي ايجاد ميكند. خواب نيمروزي اشكلالي ندارد اما حتما از ساعت 3 بعد از ظهر به بعد بيدار باشيد.

يك ريتم شبانه روزي معمولي به شرح زير ميباشد:

7-6 صبح: دماي بدن افزايش مي يابد. سطح هورمونهاي جنسي در اوج خود ميباشند. سرعت سوخت و ساز بدن حداكثر است.

11-10 صبح: حداكثر هوشياري و گوش بزنگي. بهترين زمان براي يادگيري و حفظ مطالب در حافظه كوتاه مدت مي باشد.

13-12 ظهر: حداقل ميزان انرژي و درجه حرارت بدن. آدرنالين كاهش مي يابد. احساس خواب آلودگي نيمروزي حادث ميشود.

3 بعد از ظهر: دماي بدن و آدرنالين مجددا افزايش مي يابند. بهترين زمان براي يادگيري و به خاطر سپردن مطالب در حافظه بلند مدت است.

7-5 بعد از

ظهر: درجه حرارت بدن و آدرنالين به اوج خود ميرسند.بهترين زمان براي فعاليت بدني و ورزش ميباشد.

9 شب: ملاتونين افزايش و سوخت و ساز كاهش مي يابد.

11 شب: معمولا خواب آلودگي به حداكثر خود ميرسد.

5-3 صبح:سطح هورمونها و دماي بدن به حداقل خود تنزل مي يابند. خواب عميق.

نكات بسيار سودمند در خصوص اين پديده كه شما را در برنامه ريزي هاي روزانه تان ياري ميدهد:

1-اوج خواب آلودگي در ساعات 3 تا 6 صبح و 2 تا 4 بعد از ظهر ميباشد.

2-اوج هوشياري در ساعات 9 تا 11 صبح و 8 تا 10 شب مي باشد.

3- در پاييز آسانتر ميتوان لاغر شد تا در بهار. ما معمولا در زمستان بيشتر غذا ميخوريم اما اين عادت بديست زيرا كه در زمستان كالري تبديل به چربي ميشود. در زمستان هيچگاه فعاليت بدني خود را متوقف نسازيد.

4- دارو را در اواخر صبح مصرف كنيد (پيش از ظهر) زماني كه ترشحات معده به حداكثر خود ميرسد.

5-قرار ملاقاتها و جلسات خود را در اواخر بعد از ظهر ترتيب دهيد.

6-مقاومت قلب در ساعت 5 بعد از ظهر به حداكثر و در ساعت 9 صبح به حداقل خود ميرسد به همين خاطر اغلب حملات قلبي در صبح روي مي دهند.

7-حساسيت دندانها به درد بين ساعات 3 نيمه شب و 8 صبح به حداكثر خود و در ساعت 3 بعد از ظهر به حداقل خود ميرسد بنابراين بهترين زمان براي مراجعه به دندانپزشكي 3 بعد از ظهر ميباشد.

8-شدت علايم و واكنش بدن به مواد حساسيت زا از ساعت 7 تا 11 شب

به حداكثر خود ميرسد. بنابراين در اين ساعات بيشتر مراقب خود باشيد.

9-حملات آسمي در ساعت 3 بعد از ظهر به حداقل و از ساعت 11 شب بتدريج افزايش يافته و در ساعت 6 صبح به اوج خود ميرسد.

10-چنانچه قصد داريد تا شب را بيدار بمانيد يك شام پر پروتئين و كم چرب ميل كنيد. و در روز نيز يك فنجان قهوه غليظ بنوشيد.

فرار از سياره عينكي ها

ضعف بينايي همزاد بشر است. براي همين عينك را مي شود جزء آن دسته از وسايل مصنوعي اي بدانيم كه براي سال ها بيشترين همراهي و نزديكي را با آدم ها دارند.

اما اين يار همراه، بالاخره يك عضو اضافي است كه بسياري از آنهايي كه عينكي هستند براي خلاص شدن از آن، از كوچك ترين فرصتي استفاده مي كنند. شايد به همين دليل است كه جراحي هاي اصلاح ديد چشم با ليزر، به رغم عمر كوتاهشان، تا اين اندازه در سراسر جهان محبوب و شايع شده اند.

آدم هاي زيادي از هر جنس و سن و مليت، عينك مي زنند چرا كه ديد آنها دچار مشكل شده. عيوب انكساري (نزديك بيني، دوربيني و آستيگماتيسم) به علت تغيير حالت چشم به وجود مي آيند. در اين موارد، چشم از فوكوس خارج شده و تصوير به درستي روي قرنيه تشكيل نمي شود.

عينك روشي نسبتا قديمي براي اصلاح اين عيوب است كه در بيشتر موارد خوب جواب مي دهد اما مشكلات خودش را هم دارد؛ مثلا در مواقعي دست و پاگير است و بايد بخشي از حواس آدم به كنترل كردن آن باشد يا چون يك شيء خارجي است احتمال گم شدن، فراموش كردن يا خراب شدن آن كم نيست. به اين دلايل، چشم پزشكان سال ها به دنبال روشي بودند

كه با نوعي جراحي بتوان چشم را از داخل اصلاح كرد.

با رايج شدن استفاده از ليزر در پزشكي، تحقيقات زيادي درباره استفاده از اين نور در چشم پزشكي انجام شد. خوشبختانه نتايج نشان مي داد تغيير در انحناي قرنيه با كمك نوعي ليزر امكان پذير است.

از سال 1990، استفاده همگاني از ليزر براي رفع عيوب انكساري شروع شد و در عرض كمتر از 2 دهه، ميليون ها نفر به اين طريق عينك هايشان را كنار گذاشته اند. استفاده از ليزر براي اصلاح ديد، به چند روش مختلف صورت مي گيرد؛ معروف ترين روش به «ليزيك» (LASIK) معروف است كه در اينجا مراحل مختلف آن را مي بينيم:

عوارض جانبي

ليزيك عمل كم عارضه اي است اما خالي از عارضه هم نيست. اين عوارض 2 دسته هستند: دسته اول، عوارض خفيف و گذرايي هستند كه در عرض چند هفته از بين مي روند.

افت كيفيت بينايي به خصوص در شب، ديدن هاله در اطراف اشياي نوراني و خشكي چشم از جمله اين عوارض هستند.

دسته دوم، عوارضي هستند كه به طور نادر اتفاق مي افتند ولي مي توانند مشكلات جدي اي براي چشم و بينايي ايجاد كنند. عفونت، خشكي شديد چشم و مشكلات دائمي ديد در شب از اين دسته عوارض هستند.

معاينات اوليه دقيق و انتخاب روش مناسب، احتمال بروز اين عوارض خطرناك را به حداقل مي رساند.

ساير روش ها

ليزيك به رغم شهرتش، تنها روش درمان عيوب انكساري چشم با ليزر نيست. در ليزيك با برداشتن لايه اي از سطح قرنيه، ليزر به عمق قرنيه تابانده مي شود. اما روش هاي ديگري هم وجود دارند كه در آنها لايه برداري چنداني از سطح قرنيه انجام نمي شود و تراش ليزري در همين سطح انجام مي شود. PRK و

LASEK ، جزء اين دسته هستند كه ترميم سطح چشم در آنها طولاني تر است و البته درد بيشتري هم دارند. انتخاب روش مناسب براي هر بيمار وابسته به شرايط و انتظارات اوست.

كل اگر طبيب بودي

شايد اين روزها كمتر اين حرف را بشنويم، اما 10سال پيش كه عمل هاي جراحي ليزري رفع عيوب انكساري چشم مانند «ليزيك» تازه داشتند رايج مي شدند، اگر در صحبت هاي خانوادگي بحث به اين موضوع جالب و جديد كشيده مي شد، به احتمال زياد فرد شكاكي پيدا مي شد كه بگويد:

«اگر اين ليزرها ضرر ندارند، پس چرا خود چشم پزشك ها هنوز بيشترشان عينكي هستند؟». اين سؤال در نظر اول كاملا منطقي و بي خدشه به نظر مي رسد اما مي شود به آن از چند جنبه، جواب هايي علمي و قابل قبول داد.

اول اينكه هيچ روش درماني را به طور مطلق نمي توان براي همه افراد توصيه كرد و به كار برد. در مورد ليزيك هم اين قاعده وجود دارد؛ مثلا اين عمل در مورد افرادي كه قرنيه آنها ضخامت كم يا سطح نامنظم دارد، توصيه نمي شود. همچنين براي اشخاص مبتلا به بيماري قند هم اين روش به كار نمي رود. يك پزشك در وهله اول يك آدم است و خودش هم ممكن است با چنين مشكلاتي درگير باشد.

دوم اينكه بايد توجه كرد كه عمل اصلاح ديد با ليزر نه يك درمان ضروري بلكه يك روش اختياري است و عدم انجام آن، باعث ضرر و زياني براي بيمار نمي شود. يكي از دلايل اصلي رواج ليزيك و روش هاي مشابه آن، خلاص شدن از عينك است.

شايد پزشك كذايي ما به عينكش به عنوان يك وسيله مزاحم نگاه نمي كند و حتي با توجه به نوع

كارش، آن را نوعي وسيله ايمني مي بيند كه حين كار مانع رسيدن آلودگي به چشم هايش مي شود.

سوم اينكه چشم هم مانند ساير اعضاي بدن به هر حال با بالا رفتن سن، دچار پيري مي شود؛ به همين علت حتي افرادي كه عمل ليزيك كرده اند هم در سنين بالاتر از 40 سالگي ممكن است براي مطالعه مجددا به عينك احتياج پيدا كنند. بسياري از پزشكان متخصص در همين محدوده سني هستند، پس داشتن عينك براي آنها كاملا طبيعي است.

همچنين عمل هاي ليزر اصلاح ديد در صورتي كه درست انجام شوند، در اكثر موارد عوارض جانبي چنداني به جا نمي گذارند اما مانند هر درمان ديگري، اين عمل هاي بي خطر هم ممكن است در موارد خاص و معدودي باعث آسيب هاي اساسي در بيمار بشوند.

اينجاست كه ميزان ريسك پذيري بيمار به عامل مهمي در انتخاب يا عدم انتخاب يك روش تبديل مي شود. پزشكان هم مانند بسياري از مردم شايد ريسك پذيري بالايي نداشته باشند؛ آن هم درباره يك عمل غيرضروري.

به دلايل بالا، مواردي مانند علاقه به استفاده از عينك به نشانه پرستيژ حرفه اي يا به عنوان وسيله اي براي پوشاندن مشكلات زيبايي را هم اضافه كنيد. با توجه به دلايل گفته شده، هر آدمي، ازجمله يك چشم پزشك مجرب مي تواند كانديداي مناسبي براي عمل هاي جراحي ليزري رفع عيوب انكساري چشم نباشد و ترجيح بدهد كماكان عينكي بماند. به نظر شما عيبي دارد؟

مصرف مواد غذايي گياهي و لبنيات ، فشار خون بالا را

مطالعات دانشگاه هاروارد نشان مي دهد، رژيم غذايي كه حاوي مقادير زيادي مواد گياهي ولبنيات باشد، حتي بدون كم كردن وزن ، فشار خون بالا را كاهش مي دهد. اين رژيم غذايي *DASH ( روشهاي غذايي براي جلوگيري از فشار خون بالا ) نام دارد.

اين

رژيم طي مدت دو هفته ، اثر مي گذارد. بعد از هشت هفته، 70 در صد افراديكه رژيم DASH را دريافت كردند، داراي فشار خون عادي شدند، درحاليكه تنها 45 درصد افراد با مصرف رژيم ميوه و سبزي و 23 درصد افراد با مصرف رژيم معمولي ، فشارخون نرمال پيدا كردند.

محققين دريافتند افزايش دريافت املاحي مثل پتاسيم ، منيزيم وكلسيم ، باعث كاهش فشار خون مي شود. شايد اين كاهش به دليل جلوگيري ازجريان هورمون هاي كلسيمي كه باعث مسدود شدن رگ ها مي شوند، باشد.

به نظر مي رسد اثر اين رژيم همانند داروهاي مُدِر است كه بيشترين داروي تجويز شده جهت كنترل فشار خون مي باشند وبا آزاد سازي سديم اضافي و دفع آن عمل مي كنند.

دربيشتر افراد با محدود كردن مصرف نمك ، فشار خون كاهش مي يابد. اين مطالعات نشان داد كه براي كاهش فشار خون بالا بايد مقادير زيادي ميوه ، سبزي ، غلات كامل ، حبوبات ، آجيل و ساير دانه هاي خوراكي و لبنيا ت كم چرب مصرف كرد و دريافت مواد غذايي ديگر را محدود كرد.

رژيم DASH در يك روز حاوي مواد زير است:

* 8 واحد غلات كامل

* 5 واحد سبزيجات

* 5 واحد ميوه

* 3-2 واحد شير، ماست وپنير كم چرب يا بدون چربي

* 2-1 واحد گوشت قرمز، مرغ يا ماهي

* 5 واحد درهفته ، آجيل ، حبوبات ودانه هاي خوراكي

* مصرف شيريني جات وچربي ها محدود شود.

( يك واحد ازاين مواد شامل : نصف ليوان غذاهاي پخته شده ، 1 ليوان ميوه و سبزيجات خام ، 2 قاشق غذا خوري آجيل و دانه هاست يعني

منظور از 5 واحد سبزيجات، 5 ليوان سبزيجات خام يا 5/2 ليوان سبزيجات پخته است.)

* تذكر:

رعايت اين رژيم غذايي حداقل براي مدت 10 سال توصيه مي شود تا بتواند مؤثر واقع شود.

معايب آب سنگين

آب سخ_ت آب_ي اس_ت ك_ه ح_اوي گ_چ، آه_ك و دي__گر املاح محلول مي ب_اش_د. در آب س_خ_ت س_ط___ح برخي از املاح م_ع_دني م_ح_ل_ول در آب بي_ش___تر است. اين املاح معدني عمدتا شامل كربنات كلسيم و كربنات منيزيم مي باشند.

اما املاحي مانند بي كربناتها، سولفاتها و سيليكات ها و ه__مچنين آهن و منگنز را نيز در برميگيرد. با آنكه نوشيدن آب س_خ_ت مش_كل خ_اص_ي ب_راي س_لام_ت_ي ش_ما ايجاد نمي كن_د (ج_ز آن_كه ميتواند تشكيل سنگ كليه را افزايش ده_د) چ__ه بسا ممكن است در برخي موارد مزيتهايي نيز داش_ت__ه باشد (مثلا شكستگي استخوانها سريعتر جوش مي خ_ورند و يا خوردگي را در لوله ها به حداقل ميرساند)

ام__ا مصرف آب سخت مضرات بسياري نيز دارا ميباشد كه به قرار زير ميباشد:

1- موجب رسوب مواد آهكي بروي جداره داخلي كتريها، قوريها، لوله هاي آب گرم، لباس شوييها، ظرف شوييها، كولرها، شوفاژها و ديگهاي بخار ميگردد.

2- كيفيت طعم و مزه چاي و قهوه را كاهش ميدهد.

3- صابون، شامپو و ساير شوينده هاي خانگي با آب سخت خوب كف توليد نميكنند بنابراين بازده شستشو كاهش يافته و مصرف شوينده ها افزايش مي يابد.

4- سبب خشن و زبر شدن البسه، رنگ پريدگي لباسها و خاكستري شدن لباسهاي سفيد رنگ ميشود. عمر مفيد لباسها را كاهش ميدهد.

5- كارايي و راندمان شوفاژ و ساير سيستمهاي گرمايشي كه در آنها آب جريان دارد راكاهش ميدهد.

6-

سبزيها به خوبي پخته نميگردند.

7- شستن بدن حين استحمام با آب سخت سبب ميگردد قشري از نمكهاي نامحلول روي پوست و موهاي بدن رسوب كند. كه همين امر سبب مسدود شدن روزنه ها و خارش و سوزش پوست ميگردد. همچنين موها را رنگ پريده كرده و شانه كردن و برس كشيدن موها دشوار ميگردد. اين رسوبات رشد باكتريها را نيز تسهيل ميكند.

براي كاهش سختي آب ميتوانيد از فيلترهاي تصفيه كننده آب خانگي استفاده كنيد كه داراي سختي گير ميباشند. سختي گيرها با تبادل يونهاي كلسيم و منيزيم با يونهاي سديم و پتاسيم غلظت املاح سخت را كاهش ميدهند.

مزاياي آبي كه سختي آن گرفته شده است

1- عمر مفيد هيترها، ظرف شوييها و ماشين لباس شوييها و لوله هاي آب افزايش مييابد.

2- صابون و شامپو بهتر كف توليد كرده و ميزان مصرف آنها 50 درصد كاهش مي يابد.

3- كف خمير دندان افزايش مي يابد.

4- بازده سيستمهاي گرمايشي افزايش مي يابد.

5- مدت زمان شستشوي ظرفها كاهش مي يابد.

6- جرم و رسوبات كتري، قوري، لوله هاي آب گرم و وان حمام حذف ميگردد.

7- رگه ها و لكهاي ظروف پس از شستشو به حداقل رسيده و ظروف براق تر و درخشنده تر ميگردند.

8- موها را نرم و لطيف كرده و شانه و برس زدن آنها راحت تر ميگردد.

9- شستشوي خودرو آسانتر ميگردد.

10- اصلاح ريش صورت آسانتر ميگردد.

11- خشكي و زبري پوست كاهش مي يابد.

12- رخت ها پس از ششتشو نرمتر و روشنتر ميشوند.

حقايقي اعجاب انگيز درباره مغز انسان

آي_ا ت_ا كنون ات_فاق اف_تاده ك_ه در م_ورد م_غز خود فكر كنيد

و نسبت به عملكرد آن اظهار تعجب نماييد؟

در اين مقاله قصد داريم تا شما را با چند نمونه از سحرآميز ترين حقايق موجود درمورد مغز شگفت انگيزتان آشنا كنيم.

- وزن طبيعي مغز يك انسان معمولي چيزي در حدود 1300 تا 1400 گرم مي باشد، چيزي در حدود يك كيسه شكر.

- مغز انسان از مغز فيل ها كوچكتر است. وزن مغز يك فيل چيزي در حدود 6000 گرم اندازه گيري شده است. اين در حالي است كه مغز انسان از مغز ميمون ها بزرگتر است. مغز يك ميمون وزني معادل 95 گرم دارد! مغز سگ ها چيزي در حدود 72 گرم و گربه ها 30 گرم برآورد مي شود.

- ميزان وزن پوست كلي بدن دو برابر ميزان وزن مغز انسان مي باشد!

- وزن مغز انسان %2 از كل وزن بدن او را تشكيل مي دهد. حداكثر عرض آن 14ميلي متر، طول 167 ميلي متر و ارتفاع 93 ميلي متر دارد.

- در ماه هاي اوليه حاملگي، ياخته هاي عصبي موجود در مغز با سرعتي معادل 2500 نرون در دقيقه توليد مثل مي كنند.

- 60 درصد كل حجم مغز را سلول هاي سفيد و 40 درصد آنرا سلول هاي خاكستري تشكيل مي دهند.

- سرعت انتقال اطلاعات در نرون هاي مختلف، متفاوت است. نرخ اين انتقال مي تواند به كندي 5/0 متر در ثانيه باشد و يا به تندي 120 متر بر ثانيه باشد. رقم 120 متر در ثانيه معادل عددي نزديك به 268 مايل در ساعت مي باشد.

- 75% از مغز يك انسان را آب تشكيل مي دهد.

- مغز

انسان قادر است بيش از تعداد كل اتم هاي موجود در كل دنيا، ايده در خود داشته باشد و آنها را تجزيه تحليل نمايد!

- اگر مي شد نيرويي كه در مغز جريان دارد را مهار نمود، به واسطه آن مي توانستيد يك لامپ 10 واتي را روشن نگه داريد.

- "من 10 سال پيش عمل جراحي مغز انجام دادم، به همين دليل اطلاعات بسيار جالبي در مورد مغز دستگيرم شد. به عنوان مثال متوجه شدم كه خود مغز هم ميتواند درد را احساس كند. (مي توان نتيجه گرفت كه عمل جراحي مغز درد زيادي به همراه دارد!)"

- 20% از كل اكسيژني كه در بدن پمپاژ مي شود، به مغز مي رسد.

- و در حدود 75 ميلي ليتر از خون در هر دقيقه به مغز پمپاژ مي شود.

- مغز شما حاوي 100 ميليارد ياخته ي عصبي است.

يعني چيزي در حدود 166 برابر كل افرادي كه بر روي كره زمين زندگي مي كنند.

حتي مي توانيم در حدود 3171 سال به عقب باز گرديم و تمام انسان هايي را كه از آن موقع تا كنون بر روي زمين زندگي مي كرده اند را نيز در شمارش خود به حساب آوريم، آنوقت شايد تعداد آنها با نرون هاي موجود در مغز برابري كند.

- زماني كه شما به دنيا آمديد مغزتان چيزي در حدود 300 تا 400 گرم بود، اما تمام سلول هايي را كه مي بايست تا آخر عمر داشته باشيد، در مغزتان وجود داشت. در حقيقت مي توان گفت كه مغز يكي از اندام هايي است كه در زمان تولد از

ساير اندام ها به فرم بلوغ يافته ي خود نزديك تر است.

و ...

- رشد مغز در سن 18 سالگي متوقف مي شود.

- تعداد گذرگاههاي انديشه اي كه مغز مي تواند توليد كند عبارت است از:

يك عدد 1 كه جلوي آن 5/10 ميليون كيلومتر صفر با خط معمولي تايپ شده باشد!

- بيهوشي 8 تا 10 ثانيه پس از نرسيدن خون به مغز اتفاق مي افتد.

- كل مقوله هاي مربوط به "تفكر" توسط جريان الكتريسته و تغيير و تحولات شيميايي ميسر مي شوند.

اطلاعاتي در مورد مغز

مغز چيست؟

مغز انسان يكي از جالب ترين چيزهايي است كه بر روي اين سياره يافت مي شود.

اين ماده گرم و نرم گوشتي به شما اجازه فكر كردن، راه رفتن، صحبت كردن، ياد گرفتن، دوست يابي، درك احساسات، و درك معناي زنده بودن را مي دهد.

كدام حيوان بزرگترين مغز را دارد؟

وال برگترين مغز را دارد به طوريكه وزن مغز اين حيوان چيزي نزديك به 6 كيلوگرم مي باشد.

با در نظر گرفتن نسبت وزن كلي بدن به وزن مغز، انسان ها بزرگترين مغز را نسبت به وزن بدن خود دارند.

سلول هاي مغزي چه كاري انجام مي دهند؟

هر يك از سلول ها با هزاران سلول ديگر مغزي در ارتباط هستند. هر بخش از مغز مسئول انجام كار مخصوص به خود مي باشد (بوييدن، ديدن، صحبت كردن و غيره). ارتباط سلول هاي مغزي به گونه اي است كه در كنار هم يك شبكه عظيم متصل را تشكيل مي دهند. اگر شما بتوانيد كل ثانيه هايي را كه از زمان دايناسورها تا

كنون گذشته است را بشماريد، آنوقت مي توانيد ارتباطاتي را كه ميان سلول هاي عصبي مغز وجود دارد را بشماريد.

آيا مغز هنگاميكه چيزي را ياد مي گيريم تغيير مي كند؟

دانشمندان بر اين باورند كه هر بار كه يك فكر جديد به ذهنتان خطور مي كند و يا چيزي را در ذهن خود حفظ مي كنيد، يك پيوند عصبي جديد در مغز ايجاد مي شود.

آيا مي توانم حافظه خود را تقويت كنم؟

البته؛ حافظه شما هم مانند يك ماهيچه ها، شبيه به ماهيچه هاي ديگر بدن است. هرچقدر بيشتر از آن استفاده كنيد، بهتر مي شود. بنابراين مي توانيد براي آن تمرينات روزانه اي در نظر بگيريد. به عنوان مثال در مورد ريزترين جزئيات كارهايي كه در طول امروز انجام داده ايد، فكر كنيد: زمانيكه در حال قدم زدن به طرف محل كار يا مدرسه بوديد، زماني كه با كسي صحبت مي كرديد يا سعي كنيد تمام چهره هاي جديد، نام ها، بوها، و يا مكان هايي كه را كه امروز با آنها آنها شديد را به خاطر بياوريد.

آيا مي توانم يادبگيرم كه سريع تر فكر كنم؟

بله، مانند ساير چيزهاي ديگر، زمانيكه تمرين كنيد، مطمئناً مي توانيد از عهده آن بر بياييد. مثلاً در مورد تمام لغاتي كه با حرف "پ" شروع مي شوند، و يا به ياد آوردن نام تمام حيوانات، شروع كنيد. حل جداول حروف متقاطع، پازل، و معما نيز انعطاف پذيري مغز را بيشتر كرده و به شما اجازه مي دهند تا روند تفكر خود را تسريع بخشيد.

آيا مغز اينشتين بزرگتر از افراد عادي بوده؟

نه، حتي

مي توان گفت كه مغز او از حالت طبيعي هم كوچك تر بوده. هوش بالاي او به واسطه پيوند هاي ايجاد شده ميان سلول هاي عصبي مغزش ايجاد شده بود. هر زمان كه شما چيز جديدي ياد مي گيريد، يك ارتباط جديد ميان سلول هاي مغزتان ايجاد ميشود.

جراحي ليزري چشم

چ__ند بار تا بحال حين بازي بسكتبال عينكتان از چشمتان اف_ت_اده اس_ت؟ حت_ي لنز هم گاهي مي تواند دردسر ساز شود، وقتي يادتان مي رود هنگام خواب آنها را برداريد و...

در ده س_ال گ_ذشته جراحي جديدي كشف شده است كه با آن مي_توان مشكلات بينايي را از بين برد. جراحي ليزري چ_شم LASIK و PRK متداول ترين اين جراحي ها هستند، اگر چه انواع ديگري نيز از اين جراحي_ه_اي ليزري وجود دارد. اي_ن جراحي عملي است كه براي هر دو چشم حتي كمتر از 30 دقي_قه وق_ت مي گيرد و زندگي انسانهاي بسياري را تغيير داده است. البته از آنجا كه اين نوع جراحي به تازگي

ابداع شده است، هنوز اسرار زيادي در مورد آن وجود دارد.

LASIK و PRK نق_اط منفي و مثبت بسياري در خود دارد، از اين رو حتماً قبل از اقدام به جراحي آزمايشات و تست هاي مقدماتي را نزد پزشك خود انجام دهيد.

قبل از اقدام به انجام هر عمل جراحي، بهتر است اطلاعات لازم در مورد جراحي مورد نظر را كسب كنيد. معمولاً همه افراد قبل از انجام جراحي ناراحت و نگران هستند، اما پس از كسب اطلاعات لازم در آن مورد مي توانيد كمي از نگراني هايتان بكاهيد.

LASIK

عمل LASIK به اين صورت انجام مي شود كه: فرد روي

يك صندلي خوابيده مي نشيند، قطره اي محلول بي حس كننده در چشم شما ريخته مي شود. كل نواحي چشم بايد كاملاً تميز باشد. از ابزاري براي گشاد نگاه داشتن چشم استفاده مي شود تا پلك را كاملاً باز نگاه دارد. حلقه اي مستقيماً روي كره ي چشم قرار مي گيرد و زماني كه دور قرنيه چشم عمل مكش انجام مي گيرد، ديد شما تيره و تار خواهد شد. وسيله ي مخصوص جدا كردن قرنيه به آن حلقه وصل شده و جراح تلاش مي كند تا لايه اي از روي قرنيه فرد جدا كند. همانطور كه مي بينيد اصلاً عمل ساده اي نيست.

بعد از اين كار حلقه و وسيله ي مخصوص جدا كردن قرنيه را برمي داريم. شما هنوز ديدي كاملاً تيره و تار داريد. دكتر همانطور كه مي خواهد لايه ي برداشته شده را در جاي خود بگذارد، از شما مي خواهد كه به نوري خيره شويد.

حال كه شما به شيء ثابتي خيره شده ايد، صدايي شنيده و بوي سوختن مو را حس خواهيد كرد، در حاليكه ليزر در حال تغيير شكل قرنيه چشمتان است و كار خود را انجام مي دهد. بعد از انجام اين كار، لايه برداشته شده از روي چشمتان به دقت جابه جا مي شود و پوششي محافظتي روي چشمانتان كشيده مي شود تا آسيبي نبينند.

PRK

عمل PRK نيز بسيار شبيه به عمل LASIK است، با اين تفاوت كه در اينجا عمل توسط ليزر اكسمر انجام مي شود. همينطور به جاي ايجاد لايه، سلول هاي سطح چشم با ليزر برداشته مي شوند و نتيجتاً قرنيه تغيير شكل خواهد

داد. هرچند عمل RPK بسيار بي خطر تر از عمل LASIK است، اما طول مدت درمان طولاني تر است.

پس از عمل

مطمئناً بعد از اين عمل چشمانتان به طرز معجزه آسايي شفا نمي يابند. 3 تا 6 ماه طول خواهد كشيد تا بيناييتان كاملاً تثبيت شود. در طي اين مدت، جلسات متعددي براي ويزيت دكتر برنامه ريزي مي شود كه در اين جلسات پزشك از درصد موفقيت عمل شما را آگاه مي كند. معمولاً داروهايي نيز براي كاهش سوزش و حساسيت پس از عمل تجويز مي شود.

حال كه از كارهايي كه روي قرنيه ي حساس شما در طي اين عمل انجام مي گيرد آگاه شديد، بايد ببينيد آيا مي توانيد فرد مورد نظر براي انجام اين عمل جراحي باشيد يا خير. افراد مبتلا به نزديك بيني، دوربيني و آستيگمات را مي توان با هر دو عمل جراحي LASIK و PRK درمان كرد.

آمادگي هاي لازم

اگر به تازگي شماره ي لنز يا عينكتان عوض شده است، نمي توانيد عمل جراحي را انجام دهيد، چون هنوز در دوره اي بي ثبات قرار داريد و شماره ي چشمتان در حال تغيير است.

افرادي كه در حدود 20 سالگي و پايين تر قرار دارند، يا آنها كه از داروهاي تاثيرگذار روي بينايي استفاده مي كنند يا افرادي كه مبتلا به ديابت هستند، نيز نمي توانند اين عمل جراحي را انجام دهند. حتي افراد ورزشكار نيز گاهاً رد مي شوند چون معمولاً در خطر اصابت چيزي به صورت و بدنشان هستند و نمي توانند مراحل درماني را به راحتي طي كنند.

در آماده شدن براي جراحي چند مرحله

بايد طي شود. براي افرادي كه از لنز استفاده مي كنند، بايد حدود 2 تا 4 هفته قبل از اولين آزمايشات از آن استفاده نكنند چرا كه باعث تغيير شكل قرنيه مي شود.

در روز عمل نبايد از هيچگونه كرم يا ادوكلن روي صورتتان استفاده كنيد چون مانع عمل شده و به مشكلات آتي مي انجامد. قانون هاي بسيار ديگري هم وجود دارد كه به خود شما و عادات زندگيتان برمي گردد، از اين رو مراجعه به يك متخصص قبل از انجام عمل كاملاً ضروري است.

نترسيد

با وجود همه ي اعمالي كه براي مداواي بينايي شما انجام مي گيرد، عمل ليزري چشم جادو نيست. بعضي ها پس از عمل هنوز مجبور به استفاده از عينك بوده اند. بعضي ديگر نيز نيازمند درمان هاي اضافي شده اند.

آنها كه مشكلات بزرگ بينايي داشته اند، موفقيت بسيار كمي در اين جراحي ها داشته اند كه ارزش عمل كردن هم نداشته است. بايد بگويم كه در بسياري از موارد حتي با وجود به دست آوردن بينايي كامل و درمان قطعي، مشكلات قبلي بعد از مدتي دوباره برگشته اند.

مي دانم كه بيان اين موقعيت ها باعث نااميدي شما مي شود، پس بهتر است كه زياد تحت تاثير تبليغات عظيمي كه براي اين نوع جراحي ها مي شود قرار نگيريد و قبل از هر اقدامي خوب در اين مورد تحقيق كرده و موقعيت خود را بررسي كنيد.

اضافه مي كنم كه عمل بر روي هر دو چشم در يك زمان بسيار پرخطرتر است. ممكن است به از كار افتادن هر دو چشم منجر شود و سختي و ناراحتي

كار را دوچندان مي كند. با وجود نااميدي كه از اين حرفها نصيبتان مي شود، باز هم مي گويم، به افرادي فكر كنيد كه با گذشتن از همه ي اين خطرها و انجام عمل، بينايي خود را به طور كامل به دست آورده اند و زندگيشان كاملاً تغيير كرده است.

به چه قيمتي؟

قيمت و هزينه ي اين عمل آخرين چيزي است كه مي خواهيم در مورد آن صحبت كنيم. براي عمل LASIK معمولاً قيمتها براي هر چشم به طور جداگانه از 200 تا 400 هزار تومان متغير است، درحاليكه عمل PRK هزينه اي در حدود 800 هزار تومان براي هر چشم به همراه دارد. اما به ياد داشته باشيد كه هزينه اين عمل ها به ميزان بينايي چشم شما هم بستگي دارد.

خاطر نشان مي كنم كه با وجود متداول شدن اين جراحي ها امروزه، هيچ ضمانتي براي آن نيست. قبل از اينكه هيچ اقدامي انجام دهيد، خوب بايد در اين مورد فكر و تحقيق كنيد. موقعيت خود را بسنجيد و به عواقب اين جراحي نيز بينديشيد.

راههاي كاهش وزن

بهترين راه كاهش وزن كدام است؟

• چاقي يك بيماري مزمن است و مثل هر بيماري مزمن ديگري , درمان آن نياز به زمان دارد. سعي كنيد در درمان چاقي خود از دارو استفاده نكنيد، چرا كه دارو غذا نيست و در هر حال داراي عوارضي مي باشد.

• در درمان چاقي خود هيچگاه عجله نداشته باشيد، يادتان باشد كه رژيم غذايي با كاهش وزن تدريجي علاوه بر اينكه قابل تحملتر است، عوارضي نداشته، تقريباً غير قابل بازگشت مي باشد.

• چاقي با بسياري از بيماريها چه مستقيم و چه

غيرمستقيم ارتباط دارد مانند: هيپرتانسيون (افزايش فشار خون)، آترواسكلروز (سخت شدن جدار رگها)، بيماريهاي كبدي و صفراوي (بيشتر سنگ كيسه? صفرا)، آرتريت ها از جمله آرتروز (استخوانهاي هر شخص براي وزن سلامت او طراحي شده است)، اختلالات تنفسي، نقرس، واريس، نازايي، مسموميت حاملگي، هيرسوتيسم (پرمويي زنان)، چربي بالاي خون، فتق و از همه مهمتر احساس محروميت اجتماعي و حقارت (البته در چاقيهاي شديد)

• چاقي باعث كاهش عمر مي شود، بطوريكه شركت بيمه? عمر متروپوليتن آمريكا به ازاي هر اينچ (?/?سانتيمتر) دور شكم بزرگتر از دور سينه دو سال و به ازاء هر چهار كيلوگرم اضافه وزن يك سال كاهش عمر درنظر مي گيرد.

• در درمان برخي از بيماريها قبل از مصرف دارو رژيم غذايي داده مي شود و چه بسا با رعايت رژيم غذايي نيازي به مصرف دارو نباشد. از جمله? اين بيماريها مي توان از: افزايش فشار خون، افزايش قند خون و افزايش چربي خون نام برد.

علل چاقي :

الف) فشارهاي دروني، استرسها و افسردگيها

ب) ثانويه به بيماريهايي ازقبيل : هيپوتيروئيديسم (كم كاري تيروئيد)، اختلالات هيپوتالاموس و …

ج) مصرف بعضي داروها مثل داروهاي ضد بارداري، ضدافسردگي و ضداضطراب و كورتون ها

د) اختلال تغذيه اي (دريافت بيشتر انرژي و كمي فعاليت)

ه) ژنتيك: ??% علت چاقيها را شامل مي شود.

از تمامي اين عوامل اختلال تغذيه اي و يا اگر بهتر گفته شود عادات بد غذايي از همه مهمتر است، بطوريكه اگر شخصي علاوه بر نياز روزانه اش هر روز يك نان سوخاري (كه بسيار كالري كمي دارد) اضافه بخورد، بعد از ?? سال پانزده كيلوگرم اضافه وزن پيدا خواهد كرد.

درمان هاي چاقي به چهار دسته? دارويي، استفاده از وسايل و شيوه هاي مخصوص، جراحي و رژيم درماني تقسيم مي شوند:

الف) درمان دارويي:

_

داروهاي ديورتيك (ادرارآور): كه به سرعت با ازدست رفتن آب بدن شخص دچار كاهش وزن (دقت كنيد: كاهش وزن نه لاغرشدن) مي شوند كه از نظر علمي نه تنها صحيح نيست بلكه خطرناك نيز مي باشد. اكثر مؤسساتي كه در تبليغات خود كاهش وزن سريع را نويد مي دهند از اين روش استفاده مي كنند.

_ داروهاي هورموني: مثل داروهايي كه باعث پركاري غده? تيروئيد مي شوند. اين داروها نيز با افزايش كاتابوليسم (مصرف انرژي يا سوخت) باعث كاهش وزن و همچنين لاغرشدن مي شوند كه اين روش نيز به دليل اينكه در روند طبيعي بدن اختلال ايجاد مي كند، ازنظر علمي صحيح نبوده خطرناك مي باشد.

_ داروهاي ملين: اين داروها با دفع مواد غذايي بدن و جلوگيري از جذب مواد باعث كاهش وزن مي شوند كه واضح است در درازمدت باعث سوءتغذيه و كمبود بعضي مواد موردنياز بدن خواهند شد. ضمن اينكه خود نيز عوارضي از قبيل شكم درد و … دارند.

داروهاي كاهش دهند? اشتها: اين داروها همانگونه كه از نامشان پيداست با كاهش دادن اشتهاي شخص باعث كم خوردن و كاهش دريافت انرژي مي شوند. عوارض آنها بيشتر سوء تغذيه، ريزش مو، ضعف و افسردگي مي باشد. سرگروه اين داروها كه در ايران زياد مصرف ميشود فن فلورامين ميباشد كه از سال ???? مصرف آن به دليل ايجاد عوارض روي دريچه هاي قلب ، در آمريكا ممنوع شده و از فارماكوپه آمريكا حذف شده است .

_ داروهايي كه مانع جذب چربي مي شوند: اين داروها كه امروزه موردمصرف زيادي پيدا كرده و تبليغات زيادي در مورد آن انجام مي شود با اتصال به چربي مواد غذايي مانع جذب آنها مي شود و بدينوسيله كالري كمتري به بدن مي رسد. به دليل اينكه

در رژيم غذايي افراد ايراني بر خلاف غربيها مواد نشاسته اي بيشتر است، مصرف آنها كاملاً مؤثر نبوده همچنين اين داروها برخلاف تبليغات انجام شده روي چربي بافتهاي بدن تأثيري ندارد. لذا فقط تا زمان مصرف مؤثر بوده ضمن اينكه به دليل عدم جذب ويتامينهاي محلول در چربي مثل ويتامين K,A,D,E شخص دچار كمبود اين ويتامين ها شده و همچنين اين داروها قيمت بالايي دارند.

در حال حاضر تحقيقات روي اين داروها انجام مي شود كه دارويي ساخته شود كه روي چربي بافت بدن هم مؤثر باشد. اگر چنين دارويي ساخته شود جاي تمامي رژيمهاي تغذيه اي را خواهد گرفت.

ب) استفاده از وسايل و شيوه هاي مخصوص:

عبارتند از: سونا، ترموتراپي (استفاده از گرماي موضعي) ماساژ درماني، كمربند لاغري، طب سوزني، كرمها، پمادها، ژلها، گوشواره? لاغري كه همگي اينها از نظر علم پزشكي و تغذيه مورد قبول نمي باشند و همگي كمابيش باعث ايجاد عوارض مي شوند. ضمناً بيشتر اين راهها بجاي كاهش وزن يا لاغري فقط باعث كاهش سايز مي شوند.

ج) درمانهاي جراحي:

در موارد چاقي هاي بسيار شديد انجام مي شود. شامل برداشتن قسمت هايي از روده يا معده، بالون گذاري داخل معده براي كاهش حجم آن و برداشتن چربي زير پوست شكم با ساكشن يا ليزر كه همگي اينها به دليل عوارض شديدي كه دارند زياد مورد توجه نيستند.

د) رژيم درماني:

_ آب درماني:

يكي از روشهاي قديمي است و بعد از پايان دوره به دليل محروميت شديد غذايي اختلالات گوارشي بهمراه دارد. علاوه بر عوارض شديد جسماني فقط براي مدت كوتاهي مي تواند قابل تحمل باشد.

_ كاهش وزن از طريق ورزش:

ورزش يكي از روشهاي بسيار مناسب براي برخورداري از جسم سالم و وزن ايده آل است. كاهش وزن فقط

از طريق ورزش مشكل و دشوار است چرا كه مثلاً براي كاهش يك كيلوگرم وزن بايد ?? ساعت پياده روي كرد.

_ كاهش وزن از طريق رژيم غذايي:

حذف يك وعده? غذايي مثل صبحانه يا شام از جمله? اين روشهاست كه با حذف صبحانه فرد دچار افت قند خون طي روز و كاهش كارآيي روزانه و پرخاشگري شده و درضمن در وعده هاي بعدي با پرخوري جبران مي شود. ضمن اينكه سوء تغذيه نيز از عوارض آن است. بهترين شيوه در اين مورد، رژيم غذايي بر مبناي علمي آن است كه در آن تمام مواد مورد نياز بدن در رژيم غذايي تأمين ميشود.

_ كاهش وزن از طريق رژيم غذايي همراه با ورزش:

اين روش بهترين و اصولي ترين روش براي كاهش وزن و داشتن وزن ايده آل است.

در اين روش از يك رژيم غذايي برنامه ريزي شده همراه با ورزش متعادل (مانند پياده روي) استفاده مي شود. اين روش سلامت جسم و روح را به ارمغان مي آورد و عوارضي مانند ريزش مو و چروكيدگي پوست و … را درپي نخواهد داشت. در طي رژيم بايد عادات غذايي گذشته را ترك كنيد و به عادات غذايي جديد انس بگيريد كه اين مهمترين اصل در درمان چاقي است.

با توجه به موارد فوق بهترين و سالمترين راه حل ارائه شده در مورد درمان چاقي اين موارد مي باشد:

الف) رژيم غذايي صحيح

ب) ورزش مناسب و كافي

ج) تغيير رفتار و اصلاح عادات بد غذايي

خطرات و مشكلات ناشي از اضافه وزن

اگر علم دروغ نگفته باشد، چاقي وضعيتي ناسالم، پرخرج و به سرعت در حال رشد است. طبق تحقيقي كه توسط بررسي هاي سلامت عمومي و آزمايشات غذايي انجام گرفت، مشخص شد كه %65 از امريكايي ها دچار اضافه وزن

و چاقي هستند. با بالا رفتن اين آمار، مشكلات سلامتي مرتبط با آن و هزينه هاي پزشكي نيز بالاتر ميرود كه برآورد مي شود در ايالات متحده سالانه چيزي درحدود 150 بيليون دلار باشد. باوجود %15 بچه هاي امريكايي كه دچار چاقي هستند، گمان نمي رود كه اين مشكل به زودي برطرف شود. بگذاريد ابتدا كمي درمورد معنا و مفهوم اضافه وزن و چاقي صحبت كنيم.

هر فرد يك محدوده وزن سلامتي دارد و اگر از اين محدوده فراتر رود، عوارض و عواقب جسمي قابل توجهي براي او به دنبال خواهد داشت. درجه اي كه از اين محدوده بيرون برويد تعيين مي كند كه دچار اضافه وزن هستيد يا چاق به شمار مي رويد. متخصصين سلامتي عقيده دارند كه اگر وزنتان %20 بالاتر از اين محدوده باشد، فردي چاق به حساب خواهيد آمد اما آنها كه اضافه وزن دارند، وزنشان كمتر از %20 بالاتر از اين محدوده است. بااينكه چاقي مشكلات بسيار بيشتري را به دنبال خواهد داشت، اما آنها كه مبتلا به اضافه وزن هستند نيز چندان از اين خطرات دور نيستند.

حال كه مفهوم اضافه وزن برايتان مشخص شد، بهتر است به بررسي مشكلات و خطرات خاص مربوط به اين افراد بپردازيم.

اضافه وزن موجب ابتلا به بيماري هاي قلبي مي شود

هرچه اضافه وزنتان بيشتر باشد، خطر مرگ هاي زودرس نيز در شما افزايش خواهد يافت. حملات قلبي اولين عامل مرگ در ميان مردان امريكايي مشخص شده است.

رابطه بين اضافه وزن و بالا رفتن احتمال حملات قلبي به اين بستگي دارد كه بدن چطور به اين افزايش مصرف چربي واكنش مي دهد.

به طور طبيعي، بدن ميزان ثابتي آب، كربوهيدرات، چربي و پروتئين به همراه ويتامين ها و موادمعدني در خود نگه مي دارد. بالا بودن غلظت چربي كلي بدن، سطح سديم، كلسترول و چربي تري گليسيريد را در جربان خون بالا مي برد. اين عارضه بسيار دشوار و پردردسر خواهد بود چون كلسترول HDL، يكي از كاهنده هاي خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي، با كلسترول بد و ناسالم جايگزين مي شود. نتيجه آن مي تواند بيماري قلبي كرونري باشد كه ميتواند منجر به حملات قلبي شود.

اضافه وزن همچنين فشارخون را نيز بالا مي برد و باعث مي شود قلبتان سخت تر كار كرده و احتمال ابتلا به بيماري هاي قلبي در شما افزايش يابد. يكي ديگر از عواقب خطرناك اضافه وزن بالا رفتن احتمال دردهاي سينه مربوط به آنژين (گلودرد) و مرگ هاي ناگهاني ناشي از حملات قلبي (كه بدون نشانه ها قبلي اتفاق مي افتد) باشد.

شايان ذكر است كه پايين آوردن حتي % 10-5 از اضافه وزنتان مي تواند شما را از اين مشكلات دورتر كرده و در مسير سلامتي قرار دهد.

اضافه وزن موجب ابتلا به سرطان مي شود

هورمون ها كليد رابطه بين اضافه وزن و خطر ابتلا به سرطان هستند. تحقيقي كه در ژورنال پزشكي نيو انگلند چاپ شده بود، اينطور نتيجه گيري مي كرد كه همه انواع سرطان ها در افراديكه حجم بدنشان بيشتر است، شايعتر مي باشد. حجم بدن فقط با نرخ رهايي از سرطان در ارتباط نيست كه در افراد چاق و سنگين تر پايين تر است. براي محكم كردن اين بحث، ژورنال پزشكي نيو انگلند خاطر

نشان مي كند كه %15 از مرگ هاي ناشي از سرطان، با داشتن اضافه وزن در ارتباط بوده است.

براي مثال، بالا بودن چربي در قسمت شكم، خطر سرطان روده را بالا برده و رفلكس معده ناشي از اضافه وزن احتمال سرطان مري را افزايش مي دهد.

خيلي ترس آور به نظر مي رسد اما خوشبختانه بالا بردن فعاليت بدني و داشتن يك رژيم غذايي مناسب مي تواند خطر ابتلا به سرطان را پايين آورده، درنتيجه همه ميتوانند در زندگي خود تغيير و بهبودي ايجاد كنند.

اضافه وزن موجب ابتلا به سنگ صفرا مي شود

رابطه دقيق بين وزن بدن و سنگ صفرا كاملاً قطعي نيست اما سنگ صفرا در افراديكه اضافه وزن دارند بيشتر ايجاد مي شود. و ريسك ابتلا به سنگ صفرا در اين افراد هفت مرتبه بالاتر از افرادي است كه وزن عادي دارند. سنگ صفرا ذرات سختي در كيسه صفراست كه باعث درد در ناحيه شكم و حالت تهوع مي شود. گرچه اين بيماري به اندازه بيماري هاي قلبي و سرطان مشكل ساز نيست، اما هنوز هم براي درمان آن نياز به عمل جراحي است كه برداشتن كل كيسه صفرا معمولاً بهترين و كارآمدترين روش است.

اطلاعاتي كه سنگ صفرا را با وزن بدن ارتباط مي دهد برپايه ساخت و تركيب اين سنگ ها بناشده است كه از رنگدانه هاي صفرا و كلسترول تشكيل شده است. تركيب كلسترول از كلسترول اضافي كه بدن به آن نياز ندارد ساخته شده است. تحقيقات و مطالعات مقايسه اي بين رژيم هاي غذايي نشان مي دهد كه در رژيم هايي كه در آن بيشتر از چربي

هاي حيواني و قند استفاده مي شود و مقدار فيبر و سبزيجات مصرفي در آن كم است، سنگ صفرا بيشتر اتفاق مي افتد. واكنش خودكار به ترس از سنگ صفرا اصلاح رژيم غذايي است اما يادتان باشد پايين آوردن سريع وزن هم مي تواند احتمال ايجاد سنگ صفرا را افزايش دهد. بهترين روش كاهش تدريجي وزن، ورزش و فعاليت جسماني بيشتر و افزايش مصرف ويتامين C در رژيم غذاييتان مي باشد.

اضافه وزن موجب ابتلا به ديابت مي شود

با بالا رفتن تعداد افراديكه اضافه وزن دارند، آمار ابتلا به ديابت نيز بالا مي رود. در حال حاضر، بيش از 75 ميليون امريكايي به ديابت مبتلا هستند. از آنجا كه داشتن اضافه وزن مي تواند با ابتلا به ديابت نوع I و II، مشكلات ديگري نيز براي افراد ايجاد كند، ميتوان آن را عامل مستقيم در ابتلا به ديابت نوع II دانست. ديابت نوع II با مقومت انسولين مشخص مي شود و احتمال ايجاد اين بيماري در شما بر عوامل خطرزايي مثل اينكه چقدر اضافه وزن داشته باشيد، چه مدت دچار اضافه وزن هستيد، و چربي هاي اضافي در كدام قسمت از بدنتان انباشته شده است، مي باشد.

وزن بدن و شروع ديابت نوع II برپايه رابطه سلول هاي چربي و انسولين با يكديگر در ارتباط هستند. سلول هاي بدن شما براي آوردن گلوكز به انسولين نياز دارند اما سلول هاي چربي مقاومت بيشتري درمقابل انسولين دارند و ميزان بالايي از گلوكز غيرلازم را در جريان خون مي گذارند و انرژي كافي و مورد نياز براي سلول ها را فراهم نمي كنند.

خوشبختانه، انجمن ديابت در

امريكا، اظهار مي دارد كه 150 دقيقه ورزش درهفته و كاهش %7-5 از وزن بدن مي تواند خطر ابتلا به ديابت را در شما تا %58 پايين بياورد. اين خبري بسيار دلگرم كننده است اما رابطه بين اضافه وزن و ديابت نوع II را نبايد به هيچ عنوان ناديده انگاشت.

اضافه وزن موجب ابتلا به سكته مي شود

سكته جزء 5 عامل اول مرگ است. زمانيكه بين ذخيره خون مغر وقفه ايجاد مي شود، خطر فوري براي فرد به دنبال خواهد داشت. گرچه عوامل خطرزاي ديگري نيز وجود دارند، اما سكته نيز مستقيماً با چاقي و اضافه وزن در ارتباط است. ژورنال اينترنال مديسين تحقيقي را منتشر مي كند كه نشان مي دهد افراديكه %20 اضافه وزن دارند، تا %50 احتمال ابتلا به سكته در آن بيشتر است. اين تحقيق همچنين توضيح مي دهد كه اضافه وزن بالاي %20 اين خطر را دوچندان مي كند.

باتوجه به اين آمار، دانستن رابطه بين وزن و سكته اهميت زيادي پيدا مي كند. مهمترين تاثير آن اين است كه اضافه وزن با نازك كردن شريان هاي خوني بر آنها تاثير مي گذارد. رگ هاي خوني زمانيكه نازكتر مي شوند، ايجاد لخته در آنها در آنها ساده تر شده كه مي تواند بعدها منجر به ايجاد سكته شود. نازك شدن رگ هاي خوني مي تواند با بالا رفتن فشارخون، پايين بودن فعاليت بدني و رژيم هاي غذايي كه حاوي مقدار زيادي كلسترول هستند، در ارتباط باشد. متاسفانه، برخي از افرادي كه اضافه وزن دارند به طور منظم ورزش نمي كنند و در رژيم هاي غذاييشان از مقدار زيادي كلسترول استفاده

مي كنند كه به طرز قابل توجهي احتمال ايجاد سكته را در آنها بالا مي برد. اصلاح رژيم غذايي و ورزش مي تواند بعدها خطر ايجاد سكته را در اين افراد پايين بياورد.

اضافه وزن موجب ايجاد خفگي مي شود

اگر بگوييم كه اضافه وزن خفگي ايجاد مي كند شايد كمي اغراق كرده باشيم اما اين مسئله در اختلالات خواب تاحدودي حقيقت دارد. افراديكه اضافه وزن دارند، بيشتر در خطر ابتلا به حبس نفس موقع خواب مي باشند. اين مشكل باعث بالا رفتن خستگي، از دست رفتن حافظه، بدكاري جنسي، و افزايش تصادف ها در محل كار در فرد ميشود.

بيش از 12 ميليون امريكايي به حبس نفس مبتلا هستند و بيش از %50 از آنها اضافه وزن دارند. اين اصلاً تعجب آور نيست چراكه حبس نفس در افراديكه گردن ها و گلوهايي كوتاه و پهن دارند بيشتر اتفاق مي افتد. اين ويژگي در اكثر افراديكه اضافه وزن دارند ديده مي شود.

با اينكه مي توانيد اين مشكل را با اصلاح و تغيير طرز خوابيدن و پوشيدن ماسك هاي مخصوص درمان كنيد، اما معمولاً موفقيت آميزترين روش كاهش وزن است.

خطرات و تغييرات مناسب

وقتي به مشكلات مختلف ناشي از اضافه وزن نگاهي مي اندازيد، كاملاً آشكار ميشود كه اصطلاح "هرچه بزرگتر، بهتر" اينجا صدق نمي كند. عوامل خطرزايي كه مي تواند بعدها زندگي شما را تهديد كند، نشان مي دهد كه بايد هرچه سريعتر در شيوه زندگي خود تغييراتي ايجاد كنيد. قبلاً درمورد برخي از اين راه حل ها مثل تغيير در رژيم غذايي (كلسترول و سديم كمتر، ميوه و سبزيجات بيشتر) و افزايش فعاليت

بدني صحبت كرديم. اگر خودتان يا يكي از نزديكانتان را در خطر مي بينيد، بهترين راه مراجعه به پزشك متخصص مي باشد. چك آپ هاي مداوم مي تواند به شما كمك كند از وضعيت سلامتي خود مطلع شده و شيوه زندگي خود را تغيير دهيد. مطمئن باشيد ارزشش را خواهد داشت.

راه درم____ان چاق___ي ك____ودكان چيست؟

منبع:http://daneshnameh.roshd.ir

1) تغيي____ر ع____ادت و رفت___ار

رفتار والدين و عادت خانوادگي، از عوامل تعيين كننده تمايل كودك به غذا خوردن است. كودكان آنچه مي بينند اجرا مي كنند، پس اگر به فكر سلامت كودكمان هستيم ابتدا بايد از خود شروع كنيم. و عملاً به او بياموزيم كه راه سالم زيستن چيست، كدام غذاها مفيدتر است و بايد بيشتر خورده شود. اين كه غذا خوردن زمان خاصي دارد و خوردن زياد شكلات و شيريني مضر است و غيره ...

2) تأمي___ن نيازهاي غذاي___ي ك___ودك و رژيم درمان___ي

سنين كودكي، زمان رشد است و تأمين نيازهاي غذايي كودك به رشد متناسب و سلامتي كامل بدن مي انجامد. نياز كودك با افزايش سن تغيير مي كند. يك كودك پيش دبستاني رُشدِ ك_ُند و آرامي دارد و نياز او نسبت به دوران بلوغ بسيار كمتر است. ميانه روي و رعايت تنوع غذايي، اصول تغذيه كودكان است. او بايد از همه گروههاي غذايي و در هر گروه از مواد غذايي مختلف تغذيه كند.

براي رژيم درماني كودكان چاق در صورتي كه كمتر از 7 سال داشته باشند، نياز به اجراي يك رژيم غذايي لاغري نيست بلكه بايد سعي كنيم وزن كودك را براي مدت طولاني ثابت نگه داريم چراكه با افزايش قد، خود به خود وزن كودك نرمال

خواهد شد. ولي در صورتي كه كودك بيش از هفت سال داشت نياز به يك رژيم لاغري دارد . در رژيم غذايي كودكان قندهاي ساده، چربي و كربوهيدرات بيش از اندازه ، محدود مي شود بهترين سرعت كاهش وزن در كودكان، هر ماه 450 گرم است كه در اين صورت رشد او هيچ لطمه اي نمي بيند، ازرژيم فعلي كودك چيزي حذف نمي شود، زيرا محدوديت شديد، موجب تمايل بيشتر كودك به خوردن خواهد شد. براي رژيم درماني كودك ابتدا سن، قد و وزن او تعيين شده سپس برنامه غذايي مناسب او مشخص مي شود.

3) فعالي______ت

سعي در كاهش كارهاي نشستني و تشويق كودك به فعاليت بيشتر و بازي با همسالانش به سوخت انرژي در بدن او كمك خواهد كرد. تماشاي زياد تلويزيون و كامپيوتر، متابوليسم بدن كودك را كاهش داده، و كودك راحت تر چاق مي شود لذا بهتر است او را به پارك ببريم، تشويق به دوچرخه سواري و توپ بازي كنيم و زمينه هاي فعاليت را برايش فراهم آوريم.

4) رف____ع مشك____لات روح____ي

والدين با توجيه كودك و فراهم كردن شرايط مناسب روحي براي او، به بهبود روند درمان كمك خواهند كرد. طبق جديدترين آمار، از هر 5 كودك آمريكايي 1 كودك اضافه وزن دارد و از هر 10 كودك يكي چاق است. كه آمار فوق اهميت توجه به اين مسئله را نشان مي دهد.

نگذاري______م ك_____ودكان چ___اق ش______وند

• اشتهاي كودك را در نظر بگيريم؛ لازم نيست حتماً غذايش را تا آخر بخورد پس به اجبار به او چيزي نخورانيم.

• سعي كنيم خوراكي ها و شيريني هاي پر كالري

را برايش فراهم نكنيم.

• چربي غذاي كودك بايد در حد طبيعي، يعني30 درصد كالري مصرفي يا كمتر باشد. او را به خوردن شيريني ها و خوراكي هاي پر چربي عادت ندهيم.

• سبزيجات تازه و ميوه ها را در اختيار او قرار دهيم و دقت كنيم كه حداقلي را كه نياز دارد، مصرف كند.

• با او بازي كنيم، راه برويم و بدويم تا از بودن در كنار خانواده و فعاليت كردن لذت ببرد، همچنين او را به شركت در بازيهاي كودكانه و فعاليتهاي گروهي تشويق كنيم.

• به عنوان جايزه، شكلات و شيريني به او ندهيم.

عمل سزارين بدون درد و بيهوشي

نخستين نوزاد ايراني با استفاده از روش هيپنوتيزم و بدون بيهوشي در زايماني بدون درد در بيمارستان عيوض زاده تهران به دنيا آمد .

دكتر رويا خدايي جراح و متخصص زنان و زايمان كه جراحي اين عمل رابرعهده داشت در مصاحبه با خبرنگار ما گفت : در اين عمل كه به روش سزارين انجام شد هيچ گونه داروي بيهوشي و بي حس كننده به بيمارداده نشد .

وي ادامه داد : مادر 24 ساله با استفاده از هيپنوتيزم و با حضور استاد متخصص هيپنوتراپي در خواب عميقي فرو رفت و با وجودي كه اين بيمار بيهوش نشد اما در حالتي قرار گرفت كه هيچ گونه دردي را احساس نكند و مورد جراحي سزارين قرار گرفت .

دكتر خدايي افزود : عمل سزارين عوارض خود را دارد اما با اين روش، عوارض بيهوشي كاملا حذف مي شود البته در حين عمل علائم حياتي بيمار تحت مانيتورينگ كامل است و متخصص بيهوشي براي مواقع اضطراري در اتاق عمل حضور دارد.

اين متخصص گفت :

اين روش را در زايمان هاي طبيعي هم مي توان به كار گرفت و علاوه بر اين در مورد افرادي كه بايد سزارين شوند اما بيهوشي براي آنها مضر و ممكن است عوارضي را دنبال داشته باشد نيز كاربرد دارد .

دكتر خدايي افزود : در طول انجام اين زايمان كه به صورت سزارين انجام شد، وضع كلي بيمار از لحاظ وضع قلبي ، عروقي و اكسيژن رساني تحت كنترل قرار داشت و هيچ گونه خطري بيمار را تهديد نمي كرد .

وي در باره علت انجام عمل به صورت سزارين، گفت: درشتي جنين و شرايط معاينه لگن استخواني بيمار مانع از آن مي شد تا زايمان به صورت طبيعي انجام شود و با پيشرفت بارداري شرايط براي انجام زايمان طبيعي سخت شد و به اجبار سزارين براي بيمار انجام شد .

اين عمل با عنوان عمل زايمان بدون درد با استفاده از علم هيپنوتيزم بر روي يك بيمار 24 ساله كه نخستين زايمان او بوده است با موفقيت انجام شد و حدود 45 دقيقه به طول انجاميد .

دكتر حسين الماسيان متخصص هيپنوتراپي كه عمل هيپنوتيزم اين كار را به عهده داشت نيز در گفتگو با خبرنگار ما گفت : در هيپنوتيزم بيهوشي وجود ندارد و حالتي بين خواب و بيداري است و بيمار هوشيار است ومي توان با او حرف زد .

دكتر الماسيان اضافه كرد : عمل زايمان بدون درد با استفاده از علم هيپنوتيزم در مورد زايمان هاي طبيعي نير بسيار كاربرد دارد اما هدف اين بود كه بتوان يك جراحي نسبتا بزرك مثل سزارين را نيز با استفاده از اين علم انجام داد كه با موفقيت

به پايان رسيد .

به گفته وي روند اين عمل عالي بود و در جاهايي هم كه بيمار كمي احساس درد و ناراحتي داشت به راحتي كنترل مي شد .

براي انجام اين عمل مادر به صورت داوطلبانه اعلام امادگي كرد و وي به مدت چهار ماه نيز دركلاس ها و تمرين هاي دكتر الماسيان شركت كرده بود .

آيدا حسنلو مادري كه پس از زايمان نام فرزند خود را ساقي گذاشت ، دقايقي قبل از انجام عمل با روحيه اي خوب گفت : به متخصص هيپنوتيزم اطمينان كامل دارم و خوشحالم از اين كه شيريني مادر شدن را با پيشگامي در روشي تازه تجربه مي كنم .

دكتر رفيع ، فوق تخصص زنان و زايمان و نازايي نيز كه هنگام نازايي نيز حضور داشت در گفتگو با خبر نگار ما اظهار كرد : هنگام عمل بيمار كوچكترين بيهوشي نگرفت اما هنگام جاسازي مجدد رحم داخل شكم مقداري درد به علت تغيير وضع تخت احساس شد و شلوغي اتاق عمل، حركت افراد و اصوات ايجاد شده از تمركز بيمار كاست.

وي با اشاره به موفقيت بيش از 80 درصد اين عمل گفت : در موقعيتي مناسب تر و با تعداد افراد كمتر و آمادگي بيشتر گروه جراحي مي توان به خوبي اين عمل را انجام داد اما زايمان طبيعي راحتتر انجام مي شد .

دكتر رفيع خاطر نشان كرد: اين عمل حدود يك ساعت به طول انجاميد در حالي كه عمل جراحي با بيهوشي و جراح مجرب ظرف نيم ساعت انجام مي شود و گروه انجام هيپنوتيزم نيز براي نيم ساعت آمادگي داشتند اما خوشبختانه تا مراحل نهايي اين كار را انجام دادند و تنها در دقايق

انتهاي عمل و جاسازي دوباره رحم براي تحمل درد كمتر، داروي خواب آور به وي تزريق شد .

استفاده از روش هاي تنفسي ، تن آرامي و تمركز ، انتخاب وضع هاي مختلف زايماني ، استفاده از ماساژ ، استفاده از گرما و يا سرماي موضعي ، گذراندن مراحل قبل از زايمان در وان آب گرم و يا زايمان در آب ، استفاده از رايحه هاي طبيعي چون عطر گل شمعداني، اسطوخودوس، گل رز و غيره ، استفاده از آواها ، موسيقي ، حمايت حين زايمان توسط همراه ، استفاده از طب فشاري ، استفاده از طب سوزني ،استفاده از دستگاه تحريك الكتريكي عصب از راه پوست (TENS) ، تزريق زير جلدي آب مقطر در ناحيه ساكروم ، استفاده ازهيپنوتيزم و خود هيپنوتيزم و از روشهاي زايمان بدون درد است .

چربي هاي زائد شكم را چگونه از بين ببريم

شكم انسان از عضلاتي قوي پوشيده شده كه نگهدارنده امعاء و احشاء است . ورزش نكردن مرتب و روزانه ، انجام فعاليت هاي نشسته و مصرف كالري بيش از نياز ، موجب تجمع چربي در منطقه شكم مي شود ؛ دراين صورت عضلات شكم ، سفتي و حالت اوليه خود را از دست داده و شكل ظاهري اندام افتاده شده و چربي ذخيره اي شكم به حالت گره دار احساس مي شود .

به علاوه، تجمع چربي درمنطقه شكم، به خصوص در خانم ها خطر ابتلا به ديابت و عوارض عروقي را چند برابر مي كند.

? براي از بين بردن چربي هاي اضافي شكم چه كنيم؟

اين بافت چربي ، براي بدن يك انبار انرژي است و بدن مازاد نياز خود را در آن ذخيره كرده

، در مواقع نياز، از آن برداشت مي كند . پس بايد كاري كرد كه بدن نيازمند انرژي بافت چربي شود .

دريافت كالري كمتر و ورزش كردن، راه رسيدن به اين مقصود است. البته اكنون با روش هاي ديگري مثل جراحي نيز، اين چربي ها را بر مي دارند. ولي اگر بتوانيم با ورزش، كه سلامت عمومي بدن را به دنبال دارد، آن را از بين ببريم، مسلما به جراحي نيازي نخواهد بود.

ادعا مي شود كه كمربندهاي شوك دهنده كهElectronic abdominal exercise belt گفته مي شود ، با وارد كردن جريان هاي الكتريكي به چربي شكم موجب تجزيه آنها و قوي شدن عضلات شكم مي گردد. در صورتي كه تنها جريان هايي با قدرت ايمپالس هاي مغز ، موجب انقباض عضلات مي شود و اگر چنين جرياني با اين كمربند وارد شكم شود، موجب يك انقباض دردناك خواهد شد.

البته استفاده از وسايل ورزشي كه موجب انقباض عضلات شكم شود، مفيد است؛ اما ورزش كردن به تنهايي كافي نخواهد بود، چرا كه كالري اضافي باز هم در شكم يا باسن ذخيره مي شود . پس بايد از خوردن شيريني هاي خامه اي، تنقلات چرب مثل چيپس، غذاهاي پُر روغن و نان و برنج زياد از حد پرهيز كرد.

? يك ورزش مفيد:

دراز و نشست از راحت ترين و مؤثرترين ورزش ها براي برطرف كردن چربي شكم است. با فشار زيادي كه به عضلات شكم وارد مي شد، اين عضلات قوي شده و شكم به حالت اوليه باز مي گردد . مدت ورزش چند روز يا چند هفته نيست، بلكه بايد آن را مداوم انجام داد .

تمرينات ورزشي

در صورتي كه به درستي انجام نگيرند ، به كمر شما آسيب مي رسانند.

? طريقه درست انجام دراز و نشست:

به پشت روي زمين نسبتاً نرمي بخوابيد. پاها را خم كنيد تا كف پايتان روي زمين قرار بگيرد ، دستانتان را به روي سينه قرار دهيد . ابتدا سر را بلند كرده و سپس شانه ها را به آرامي ?? تا ?? سانتي متر بالا بياوريد و دوباره بخوابيد. بلند شدن بيش از اين مقدار عضلات پاي شما را به كار مي گيرد. ده مرتبه پشت سر هم ، اين كار را انجام دهيد . چند ثانيه استراحت كنيد و ده مرتبه ي بعدي را انجام دهيد. در ابتدا لازم نيست زياد به خودتان فشار بياوريد ، زماني كه احساس كرديد، عضلات شكم شما قوي تر شده اند، جسم سنگيني را در هنگام دراز و نشست در دست،روي سينه بگيريد تا فشار بيشتري به عضلات شكم وارد شود.

? ورزش هاي تكميلي ديگري كه مي توانيد براي متناسب شدن شكم انجام دهيد درذيل ارائه شده است :

?)روي زمين بنشينيد. كف دست ها را در طرفين بدن، روي زمين بگذاريد و زانوها را خم كنيد. در اين حال با باسن خود جابجا شده، به جلو برويد و در حقيقت، سر بخوريد. مي توانيد با دست هايتان، مچ پاها را بگيريد.

? )بايستيد و دست ها را به طرف جلو دراز كنيد و در مقابل روي خود به لبه يك صندلي تكيه دهيد. حالا به تدريج و خيلي آهسته زانوها را خم كنيد تا به صورت نشسته در آييد، سپس به آهستگي بلند شده و بايستيد. اين عمل را ?

تا ?? بار تكرار كنيد.

?) به پشت روي زمين طاق باز بخوابيد. دست ها را باز كرده در طرف راست و چپ روي زمين دراز كنيد. حالا زانوها را خم كنيد و همانطور كه به هم چسبيده اند، با هم اول به طرف راست زانوها تا نزديك زمين بياوريد ، سپس به همين شكل به طرف چپ تا نزديكي زمين حركت دهيد. اين عمل را ??-?? بار تكرار كنيد.

(? چهار دست و پا روي زمين قرار بگيريد. يك پاي خود را مستقيما بلند كرده در هوا نگاه داريد و از يك تا پنج بشماريد. سپس به حال اول بازگرديد و از ? تا ? بشماريد. اكنون پاي ديگرتان را به همين صورت حركت دهيد و بشماريد. اين عمل را چند بار تكرار كنيد.

?) به روي شكم ، روي زمين بخوابيد. چانه خود را روي هر دو دست خود قرار دهيد. در حاليكه پاها را كشيده و دراز نگه داشته ايد، يك پا را تا آنجا كه مي توانيد بالا بياوريد و در آن حالت نگهداريد. از يك تا پنج بشماريد و سپس پا را پايين بياوريد. حالا اين عمل را با پاي ديگرتان انجام دهيد.

?) به پشت روي زمين بخوابيد. دست هايتان را از پشت، زير كمرتان قرار دهيد.سپس به آرامي تنه ي خود را از زمين بلند كنيد، طوريكه آرنج و ساعد شما روي زمين، به عنوان يك تكيه گاه قرار گيرند. سپس هر دو پايتان را از زمين بلند كنيد و به صورت صاف(خم نشوند) در هوا نگه داريد. يكي از پاها را از زانو خم كنيد تا بين ران و ساق پا،

زاويه ي ?? درجه به وجود آيد.

از يك تاپنج بشماريد و سپس اين پا را در هوا صاف كنيد و پاي ديگر خود را از زانو خم كنيد، يعني يك در ميان پاهاي خود را خم كنيد.

مي توانيد از اين ورزش ها يك پرينت تهيه كنيد و هر روز با نگاه كردن به آن، ورزش ها را انجام دهيد.

تخم مرغهاي حلال و تخم مرغهاي حرام

خلاصه : در اين مقاله با راه تشخيص تخم مرغهاي حلال از حرام آشنا مي شويم.

پيامبر خدا (ص) : در سفارشهايي به اما م علي (ع) : اي علي ! از ميان تخم پرندگان آنهايي را بخور كه دو سرشان فرق مي كند .

امام باقر (ع): تخم پرندگاني را كه هنگام پرواز كردن بال مي زند ،بخور و آنرا كه بالهاي خويش را صاف نگه مي دارد نخور . شخصي پرسيد : تخمي كه در نيزار است چطور ؟

فرمود : " آنچه دو سويش همانند است مخور و آنچه دو سويش ناهمگونه است ،بخور ".

پرسيد : از پرندگان آب چطور ؟

فرمود : "آنچه را چينه دان دارد ،بخور و آنچه را چينه دان ندارد مخور . "

امام باقر و امام صادق (ع) : " اگر به نيزاري در آمدي و تخم پرنده اي يافتي ، از آن مخور مگر آنكه دو سويش ناهمسان باشد .

عوارض پوستي سلاحهاي شيميايي

نويسنده:دكتر مصطفي قانعي

پوست از مهمترين اعضاي بدن و سد دفاعي بدن در مقابل عوامل خارجي و بيماري زاست.

پوست از لايه خارجي و لايه داخلي و همچنين ضمائمي مانند مو، غدد عرق و غدد چربي تشكيل مي شود و سلولها يي به نام رنگدانه در پوست وجود دارد كه رنگ پوست در نقاط مختلف بدن به تعداد اين سلولها در پوست بستگي دارد. محافظت از بدن در مقابل عوامل فيزيكي مانند سرما و گرما و محافظت از بدن در مقابل عوامل بيماري زا، از وظايف اصلي پوست است.

از ميان عوامل شيميايي اي كه در طول جنگ تحميلي استفاده شد، فقط عوامل تاول زا مانند گاز خردل داراي اثرات

سمي بر پوست است و كساني كه در معرض عوامل ديگر مانند عوامل اعصاب قرار گرفته اند، مشكل پوستي نداشته اند و در آينده نيز براساس تحقيقات انجام شده با عوارض پوستي مواجه نخواهند شد. پوست از آنجا كه خارجي ترين لايه بدن است و نيز به دليل وسعت آن ، نخستين و بيشترين آسيب را در اثر تماس با گاز خردل متحمل مي شود.ابتدايي ترين مشكل ضايعه پوستي قابل مشاهده قرمزي و تحريك پوست است كه مشابه حالت آفتاب سوختگي پوست بوده و معمولا به همراه خارش ، سوزش و درد سوزني است.

بتدريج و با گذشت زمان در ميان اين مناطق قرمزي پوست ، تاولهاي كوچكي ايجاد مي شود كه ممكن است بعدا به هم ملحق شوند و تاول بزرگتري ايجاد كنند. بررسي ها نشان مي دهد علائم گاز خردل مانند ديگر علائم با تاخير ايجاد مي شود. تحقيقات نشان مي دهد مدت زمان تاخير معمولا يك تا 24 ساعت است و به عوامل متعددي بستگي دارد. غلظت گاز خردل موجود در محيط آلوده ، مدت زمان تماس و درجه حرارت و رطوبت محيط از جمله عوامل موثر است.

نواحي اي از بدن كه گرم ، مرطوب و داراي پوست نازك تر هستند، معمولا زودتر و بيشتر در اثر تماس با گاز خردل آسيب مي بينند كه بيشتر شامل نواحي گردن ، آرنج و زير بغل است.

همچنين كساني كه داراي پوست روشن تر هستند، احتمالا در مقابل گاز خردل حساس ترند.با توجه به اين كه برخلاف عوامل شيميايي اعصاب ، گاز خردل فاقد پادزهر و درمان اختصاصي است ؛ پس مهمترين و حساس ترين اقدام

درماني عبارت است از رفع آلودگي در دقايق اوليه پس از تماس خردل.

ساده ترين روش رفع آلودگي در آوردن تمام لباسهاي آلوده و شستشوي بدن با آب است و در صورت دسترسي به مراكز درماني مجهز، بهتر است رفع آلودگي با مواد شوينده مخصوص انجام شود. مراقبت از ضايعات پوستي خردل شبيه مراقبت از سوختگي هاي درجه 2 است ؛ هرچند سير بهبود ضايعات پوستي در مصدوميت با گاز خردل معمولا كند و طولاني است.

همچنين مانند ديگر سوختگي ها، هنگام آسيب پوست كه مهمترين لايه محافظ بدن در مقابل عوامل بيماري زاست ، ميكروب ها و عوامل بيماري زا براحتي مي توانند در محل سوختگي و ايجاد عفونت كند.بنابراين افرادي كه دچار ضايعات پوستي ناشي از گاز خردل شده اند، در 2هفته اول ، مستعد بروز عفونت هاي پوستي هستند و معمولا نياز به مصرف آنتي بيوتيك دارند. همان طور كه گفته شد، پوست داراي ضمائمي است كه غدد عرق ، غدد چربي با فعاليت منظم خود در سطح پوست باعث مي شوند پوست بدن ما در مناطق مختلف خود رطوبت و چربي مناسبي داشته باشد. در برخي مناطق پوست ، تعداد غدد و چربي پوست بيشتر است.

بنابراين پوست ما در آن مناطق مرطوب تر يا چرب تر است مثل كف دست و مناطق چين دار بدن و در برخي مناطق تعداد اين غدد كمتر است.

گاز خردل به دليل تركيب شيميايي خاص خود در سطح لايه هاي پوستي باعث ايجاد آسيب در سلولهاي مختلف مي شود؛ از جمله سلولهاي تشكيل دهنده غدد عرق و چربي.

اين تغييرات به مرور زمان ممكن است باعث بروز صدماتي در

غدد عرق و چربي پوست شود و فعاليت برخي از اين غدد را دچار اختلال كند و باعث خشكي پوست مي شود. همين خشكي پوست و نيز آسيب ديدن برخي ديگر از قسمتهاي پوست در اثر گاز خردل ممكن است در برخي افراد موجب بروز خارش پوستي شود.پرهيز از استحمام مكرر، استفاده از لباسهاي نخي و پرهيز از مصرف غذاهاي حساسيت زا و محرك مي تواند در كاهش مشكلات پوستي اين افراد موثر باشد.

خنده بهترين داروي دردها

.پرستاران ، پزشكان و كساني كه به صورت حرفه اي كار مراقبت از بيماران را انجام مي دهند، بر اين باورند كه خنديدن با صداي بلند بهترين دارو براي علاج بيماران است تازه هاي پزشكي در اين زمينه گواه اين واقعيت است كه خنديدن و شوخي كردن به عنوان پادزهري مشكل گشا براي مبارزه با استرس بكار مي رود و مي تواند يك راه خوب براي كاهش رنج ناشي از بيماريهاي لاعلاجي مثل سرطان باشد، افزون بر اين شوخي و خنده ، زمينه كاهش تنش را فراهم مي آورد و ابزارمناسب براي مراقبت ازخود است . سالهاي زيادي است كه پزشكان دريافته اند كه آن دسته از بيماراني كه نگرشهاي مثبت ذهني دارند و زياد مي خندند بهتر به درمان پاسخ مي دهند. از سوي ديگر پاسخهاي فيزيولوژيكي به خنده شامل افزايش تنفس ، ترشح بيشتر آنزيمهاي گوارشي و هورمونها است و فشار خون عادي نيز پي آمد مطلوب خنديدن است . بسياري از گزارش ها احساس رضامندي بعد از خنده هاي پرفشار و طولاني بيانگر اين واقعيت است كه خنده فشار خون و هورمونهاي استرس زا، را كاهش مي

دهد و نرمي ماهيچه ها را افزايش داده و عملكرد سيستم ايمني را با افزايش سلولهايي كه با عفونت مبارزه مي كنند بالا مي برد و در نهايت باعث افزايش سلولهاي "بتا" و مقاومت بدن مي شود. خنده هم چنين باعث رهاسازي آندروفين شده ،ميزان كشنده هاي درد را كه به صورت طبيعي در بدن وجود دارند بالا برده و در نهايت به انسان آرامش مي بخشد، از اين رو، بيمارستانهاي بعضي از كشورها به صورت رسمي يا غير رسمي از خنده درماني ، حتي در رژيم هاي غذايي كه به بيماران مي دهند بهره مي گيرند. افزون بر اين خنده و شوخي يك زبان جهاني است . يك احساس زيبا تأثرگذار و يك تفريح و سرگرمي طبيعي فرحبخش است . خنده باعث مي شود مردم بيشتر به خودشان توجه كنند و حصارهاي درونشان شكسته شود. از اين رو توصيه مي شود از ته دل بخنديد و به هنگام روياروئي با مشكلات موضوع را خنده دار و مضحك تلقي نمائيد تا بهتر بر معضلات فائق آئيد.

قرص هاي لاغر كننده!

منبع:آفتاب

اگر شما هم اضافه وزن داريد و ضمناً گمان مي كنيد مي توانيد با استفاده از انواع و اقسام داروهاي رنگارنگ لاغري، خيلي راحت از شر آن خلاص شويد، احتمالاً اين خبر برايتان جالب خواهد بود مطالعه محققان كانادايي در دانشگاه آلبرتا، نشان داده كه استفاده از اين داروها، بيشتر از ? كيلوگرم يا حدود ? درصد وزن بدن را كم نمي كند.

به گزارش بي بي سي، اين مطالعه روي ? داروي مشهور و رايج در بازار آمريكا و اروپا انجام شده؛ Orlistat، Sibutramine و Rimonabant. بررسي وزن بيش از ?? هزار نفر داوطلبي

كه در اين مطالعه شركت كرده بودند، نشان داد كه بعد از يك دوره يك ساله كاهش وزن، حدود ? كيلوگرم، ديگر اتفاقي براي گروهي كه يكي از اين ? دارو را مصرف كرده بودند، نيفتاد و وزنشان كمتر نشد.

نتايج اين مطالعه در نشريه پزشكي بريتانيا منتشر شده است و تعداد علامت سؤال ها را جلوي فايده هاي مصرف اين گونه داروها براي كاهش وزن، اضافه مي كند.

? آيا واقعا استفاده از اين داروها براي لاغر شدن، فايده دارد؟ آيا مي توان از عوارض احتمالي آنها چشم پوشي كرد؟ چرا براي لاغري قرص نخوريم؟

دلايل زيادي براي كنار گذاشتن داروهاي لاغري وجود دارد، كه اين دليل اخير، يعني كم فايدگي آنها، به آن فهرست بلندبالا اضافه شده است.

داروهاي ضدچاقي هم مي توانند خطرهاي گوناگوني داشته باشند، درست مثل انواع ديگر داروها، كه بر حسب مكانيسم آنها براي كاهش وزن، اين عوارض هم فرق مي كند.

همين جا بگوييم كه به دلايل مختلف، هنوز به اندازه كافي در اين زمينه تحقيقات علمي انجام نشده و عوارض بيشتر اين داروها، به خصوص در مصرف درازمدت آنها، هنوز نامعلوم است.

اما هر چند وقت يك بار مطالعه اي روي يك نوع آن انجام مي شود كه در نوع خود تكان دهنده است. به عنوان مثال چند ماه پيش اداره غذا و داروي آمريكا، مجوز توليد و توزيع يكي از اين داروها را، موسوم به Rimonabant، لغو كرد، چرا كه تحقيقات نشان داده بود مصرف اين دارو مي تواند در درازمدت، عوارض روان پزشكي جدي به همراه داشته باشد و حتي احتمال خطر خودكشي را بالا ببرد.

? چرا براي لاغري قرص مي خوريم؟

همين ملاحظات باعث شده است كه اصولا متخصصان در محافل علمي، ديد خوبي نسبت به استفاده از اين

داروها نداشته باشند. اما از حق نمي توان گذشت كه در برخي موارد، اين داروها هم مي توانند به عنوان درمان كمكي بيماري چاقي، براي بيمار مفيد باشند.

متخصصان مي گويند از آنجا كه چاقي، به خصوص در موارد شديد آن، مي تواند بسيار خطرناك باشد و احتمال بروز انواع بيماري ها را، بالا ببرد، گاهي لازم است بيمار درجاتي از وزن خود را، با استفاده از اين روش ها پايين بياورد تا از اين خطر آني در امان بماند.

اما گام هاي بعدي را مسلما خود بيمار و اراده او بايد بردارند. برخي از اين داروها، مي توانند روي برخي عوامل خطر ديگر بيماري هاي متابوليسمي هم تأثير مطلوب بگذارند كه در جاي خود، البته از سوي پزشك، قابل توصيه اند. به عنوان مثال تحقيقات پيشين نشان داده بود داروي Orlistat، همين دارويي كه تنها ? درصد وزن بدن را كم مي كند، مي تواند احتمال بروز ديابت را كم كند. همچنين يك مطالعه نشان داده بود اين دارو مي تواند روي كاهش كلسترول خون مؤثر باشد.

? لاغري؛ هدف يا وسيله؟

اما در اين ميان، يك نكته مهم معمولا از يادمان مي رود و آن اين كه كاهش وزن يك وسيله براي رسيدن به سطح مطلوب سلامت است و نبايد خودش جاي هدف ما را بگيرد. بديهي است اگر رسيدن به وزن طبيعي و متعادل، قرار باشد سلامت ما را به خطر بيندازد، ارزش خود را از دست خواهد داد.

به همين دليل است كه بيشتر كارشناسان، بر روش هاي مربوط به «سبك زندگي» يا همان lifestyle، مانند فعاليت و تحرك و ورزش بيشتر و نيز مصرف رژيم غذايي سالم، تاكيد مي كنند و راه هاي ميان بري، مانند استفاده از قرص هاي لاغري را، در درازمدت مفيد نمي دانند. (حتي اگر

در كوتاه مدت مفيد باشند و حتي اگر عوارضي هم نداشته باشند.)

مهم ترين دليل آنها اين است كه رسيدن به وزن متعادل، تنها يكي از بي شمار فوايد ورزش و تغذيه سالم است و حتي افرادي كه وزن طبيعي دارند هم بايد آن را در زندگي خود پياده كنند. بنابراين، جز در موارد ضروري، بهتر است اين روش هاي سالم و رفتاري را براي لاغر شدن به كار بگيريم تا مصرف قرص هاي رنگارنگ با اثر نامعلوم و موقتي.

خطرناك ترين داروي لاغركننده، افدرا است كه مي تواند در انواع تركيبات دارويي ديگر ضدچاقي هم استفاده شود!!!

اين ماده، مي تواند موجب بالا رفتن فشارخون، بي نظمي در ضربان قلب، بي خوابي، تشنج، حمله قلبي، سكته مغزي و حتي مرگ شود.

هم اكنون به دليل همين عوارض خطرناك، فروش آن در فروشگاه هاي دنيا ممنوع است، اما متأسفانه به صورت گسترده اي در سراسر دنيا، به صورت غيرقانوني و همچنين از طريق اينترنت، به فروش مي رسد.

يكي ديگر از نكات جالب ، اين است كه عوارض بسياري از داروها ي لاغر كننده هنوز شناخته نشده است؛ اين به آن معني است كه هر كدام از آنها، بالقوه مي تواند خطرهاي گوناگوني را به دنبال داشته باشد، ضمن اين كه فايده بسياري از آنها هم هنوز از ديد مراجع علمي و پزشكي به اثبات نرسيده است.

سرطان زايي چيپس سيب زميني تأييد شد

وزارت بهداشت ژاپن وجود يك ماده اسيدي سرطان زا به نام آكريلاميد (Acrylamide) را در چيپس سيب زميني تأييد كرد.

اين اسيد سرطان زا هنگام سرخ كردن كربوهيدرات ها كه داراي تركيبات كربن ، اكسيژن و هيدروژن هستند، ايجاد مي شود اما مقدار آن در چيپس سيب زميني بيشتر است . هنگام سرخ كردن يك كيلوگرم چيپس سيب زميني تا 3544

ميكروگرم اكريلاميد ايجاد مي شود. اما هنگام آب پز كردن مواد غذايي ، اين اسيد سرطان زا توليد نمي شود.بررسي وزارت بهداشت ژاپن نشان مي دهد كه به طور ميانگين روزانه 69 ميكروگرم اكريلاميد از راه مواد غذايي سرخ شده وارد بدن مردم اين كشور مي شود.

رابطه چاقي و سردردهاي شديد

محققان مي گويند چاقي با ب_روز سردردهاي شديد ارتباط دارد و هر چ_ه ش_دت چاقي بيشتر باشد شدت سردرد و تعداد دفعات حملات سردرد نيز افزايش مي يابد.

محققان براي ب_ررسي تاثير چاقي بر اختلالات سردرد ، بي_ش از 143 ه_زار نف_ر را م_ورد مطالع_ه ق_رار دادن_د ك_ه از اي_ن تع_داد بي_ش از س_ي ه__زار نف_ر در س_ال گ_ذشت_ه حداقل دچ_ار ي_ك ح_مل_ه شديد س_ردرد ش_ده بودند. در مرحله بعد افراد مبتلا ب_ه س_ردرد ب_ه پنج گروه كم وزن، وزن طبيعي، اضافه وزن، چاق و بسيار چاق تقسيم شدند . نتايج بررسي نش_ان داد س_ردرده_اي م_زم_ن روزانه در افراد چاق و بسيار چاق بي_ش از افرادي است كه وزن طبيعي دارند . 33 درص_د از اف_راد چ_اق به علت سردردهاي شديد نتوانستند در محل ك_ار خ__ود ح_اض_ر شوند در حالي كه اين رق_م در اف__راد ب_ا وزن طبيعي يا كم وزن كمتر بود. به گفته محققان اين نتايج نش_ان م_ي ده_د افراد چاق با احتمال بيشتري به س_ردرد هاي مكرر ، دردناك تر و ناتوان كننده ت_ر دچار مي شوند .

در مردان مسن كلسترول پائين خون هم مانند كلسترول با

پژوهشگران دانشگاه Honolulu در هاوايي طي كنفرانسي اعلان كردند كه در مردان مسن ، كلسترول بالا و پائين خون هر دو خطرناك است .

اين گروه مقدار كلسترول خون را در چنين سني بين 200 تا 219 ميلي گرم توصيه مي كنند. آنان تحقيقاتي را بر روي 2424 مرد ژاپني مقيم آمريكا انجام داده اند. در اين مطالعه مشخص گرديده كه امكان بروز بيماري هاي قلبي در افراد داراي كلسترول بالا (بيشتر از 240 ميلي گرم ) 90 درصد و اين رقم در افراد داراي

كلسترول پائين (كمتر از 160 ميلي گرم )نيز 55 درصد است .

داروي هوشمند درمان سرطان

داروي جديد هوشمند سرطان كه از دو جبهه با تومورها مبارزه مي كند در انگليس به بازار عرضه شد.

به گزارش خبرگزاري فرانسه از لندن، داروي "سوتنت" sutent ساخت شركت بزرگ داروسازي پفايزر براي درمان سرطان كليه و تومورهاي استروما معده و روده مورد تاييد قرار گرفته است. سالانه حدود 6 هزار و 600 نفر در انگليس به سرطان كليه مبتلا مي شوند. سرطان استروما معده - روده هم هر ساله 900 نفر از مردم اين كشور را گرفتار مي كند. روزنامه تايمز در گزارشي نوشت آزمايش هاي اوليه نشان دهنده تاثير اين دارو در درمان سرطان هاي سينه، ريه و لوزالمعده است. اين دارو از فعاليت يك آنزيم حياتي كه فرمان تكثير به سلولها مي دهد و در برخي سرطانها باعث فعاليت بيش از حد است جلوگيري مي نمايد. همچنين با جلوگيري از رشد رگ هاي خوني، مانع از رسيدن مواد غذايي مورد نياز براي گسترش تومورها مي شود.

داروي معجزه گر براي درمان سرطان خون

اداره سرپرستي غذا و داروي آمريكا (FDA) اجازه مصرف داروي جديدي بنام Gleevec كه توسط يك كارخانه داروسازي سوئيسي تهيه و بوسيله محققين آمريكائي مورد بررسي قرار گرفته است را صادر كرد.

اين دارو بر عكس تمام داروهاي موجود در بازار هيچگونه اثرات جانبي ندارد و فقط برروي پروتئين سلولهاي سرطان اثر مي گذارد و طي سه سال مطالعات علمي نتايجي معجزه آسا داشته و به همين جهت دولت آمريكا مصرف آن را بدون طي مراحل مختلف كه حداقل 5 تا 8 سال طول مي كشد قانوني اعلام كرده است . دانشمندان معتقدند كه اين دارو برروي سرطان مغز و روده بزرگ و پستان نيز

مي تواند مؤثر باشد. تا به حال 31 بيمار مبتلا به سرطان خون با اين دارو معالجه شده اند.

داروي جديد براي جلوگيري از سكته مغزي

محققان علوم پزشكي مي گويند مصرف نوعي داروي رايج كه براي حملات قلبي به بيماران تجويز مي شود،سبب كاهش خطر بروز سكته هاي مغزي مي شود.

اين دارو كه التپلاس نام دارد توسط شركت جنه تك توليد مي شود و تحت نام تجاري اكتيواس به بازار عرضه شده است. محققان مي گويند بررسي هاي آنان نشان مي دهد استفاده از اين دارو سبب كاهش خطر حملات سكته مغزي مي شود.

خطرات كلسيم بيش از حد براي سلامتي

معمولاً از گوشه و كنار درمورد فوايد كلسيم و اهميت وجود ميزان كافي از اين ماده در برنامه غذايي ما براي حفظ سلامت استخوان ها مي شنويم. اما اگر ميزان كلسيم در بدن بيش از حد لازم شود، چه خواهد شد؟ اين وضعيت كه هيپركلسمي ناميده ميشود، اگر مورد درمان قرار نگيرد، مي تواند در بسياري از اندام ها و اعضاء بدن اختلال ايجاد كند.

بالا بودن ميزان كلسيم در بدن دلايل مختلفي مي تواند داشته باشد، اما افراديكه به برخي سرطان هاي خاص مبتلا هستند، بيشتر در خطر آن قرار دارند. در اين مقاله قصد داريم به بررسي خطرات بالا رفتن ميزان كلسيم در بدن و راه و روش هاي درماني آن بپردازيم.

چرا بدن به كلسيم نياز دارد و اگر ميزان آن در بدن به بالاتر از حد لازم برسد چه خواهد شد؟

كلسيم يكي از مواد شيميايي موجود در بدن براي تنظيم بسياري از عملكردهاي مختلف بدن است، كه از جمله آن مي توان به ساخت استخوان ها و از دست رفتن آنها و همچنين متابوليسم و سوخت و ساز كلي بدن اشاره كرد. بسياري از اندام هاي بدن براي عملكرد خود به كلسيم

نياز دارند.

هيپركلسمي به اين معناست كه ميزان كلسيم در بدن از حد نرمال بالاتر مي رود. كليه ها قادر به از بين بردن اين كلسيم اضافه از خون نيستند. و زمانيكه ميزان كلسيم در بدن به بالاتر از حد متعادل برسد، مي تواند بر عملكرد بسياري از اندام هاي مهم بدن مثل كليه ها، قلب، عملكرد شناخت، اعصاب، و ساير قسمت هاي بدن تاثير بگذارد.

چه چيز باعث هيپركلسمي مي شود؟

قسمت عمده هيپركلسمي از بالا رفتن ميزان يك هورمون خاص، پاراتيروئيد، يا از برخي سرطان هاي خاص ايجاد مي شود. در برخي موارد، سلول هاي سرطاني هورموني مي سازند كه بسيار شبيه به هورموني است كه بدن ما خود براي تنظيم ميزان كلسيم مي سازد. تاثير آن هورمون بر روي استخوان ها، وادار كردن استخوان ها براي آزاد كردن كلسيم به درون جريان خون است. در ديگر موارد، سرطان ممكن است مستقيماً در استخوان ها منتشر شده و كلسيم را از آنها بيرون بكشد.

علائم هيپركلسمي در بيماران سرطاني چيست؟

يكي از مشكلات رايج در هيپركلسمي اين است كه معمولاً بسيار دير تشخيص داده مي شود، چون اين بيماري علائم خاصي ندارد. برخي از بيماران از خستگي، يبوست، حالت تهوع، شكايت مي كنند كه مي تواند علائم مشكلات ديگري هم مربوط به سرطان آنها يا به خاطر درماني كه انجام مي دهند باشد.

تشخيص زودهنگام هيپركلسمي اهميت بسياري دارد چون ممكن است منجر به مشكلات بسيار بسيار جدي ترين مثل كما و يا حتي مرگ هم بشود. بعلاوه، كليه ها نيز ممكن است آسيب ببيند و نارسايي هاي برگشت ناپذير كليه اتفاق بيفتد.

آيا

اين مشكل در بيماران سرطاني شايع است؟

هيپركلسمي آنقدر شايع است كه به طور معمول در كلينيك ها ديده مي شود. سرطان هاي سينه، پروستات، ريه، تومرهاي بدخيم سلول هاي مغزاستخوان، و بيماري هاي مغز استخوان، همه ممكن است باعث هيپركلسمي يا بالا رفتن ميزان كلسيم در بدن شود.

هيپركلسمي چطور درمان مي شود؟

معمولاً بهترين درمان پزشكي براي هيپركلسمي استفاده از درمان بيسفوسفونات است. اين نوع داروها چندين سال است كه مورد استفاده قرار مي گيرد.

اين داروها از بين رفتن استخوان ها را كاهش مي دهد. و البته، با كاهش از دست رفتن استخوان ها، كلسيم كمتري نيز از استخوان ها بيرون مي ريزد و كمتر شدن ميزان كلسيم در جريان خون، هيپركلسمي را بهبود مي بخشد.

داروهاي بيسفوسفونات در كنترل دراز مدت هيپركلسمي بسيار موثر هستند. البته معمولاً چند روز طول مي كشد تا اين داروها در بدن شروع به فعاليت كنند، از اينرو تا اين داروها تاثير خود را نشان دهند، شما مي توانيد از آبرساني هاي درون وريدي، براي بيرون ريختن كلسيم از بدن استفاده كرده و متعاقب آن براي ارتقاء تخليه كلسيم از طريق كليه ها به درون ادرار، از داروهاي ادرارآور استفاده كنيد. البته كليه داروهاي بيسفوسفونات داراي عوارض جانبي هستند و اگر به مقدار بالا يا مداوم مصرف شوند ممكن است مشكلات كليوي را به دنبال داشته باشند.

آيا مصرف بيسفوسفونات، طريقه درمان هيپركلسمي را تغيير داده است؟

بله، بيسفوسفونات تا حد بسيار زيادي روش درماني هيپركلسمي را در بيماران سرطاني تغيير داده است. در سراسر جهان وضع به اين منوال بود كه اين بيماران را در

بيمارستان بستري كرده و چندين روز از آنها مراقبت مي كردند. امروزه بسياري از اين بيماران خيلي ساده با استفاده از مايعات IVدر كلينيك ها كنترل شده، مقدار بيسفوسفونات لازم به آنها داده شده و هر چند روز يكبار فقط مقدار كلسيم خونشان اندازه گيري مي شود تا اينكه اطمينان حاصل شود به سطح نرمال و طبيعي رسيده است.

علمي رو به آينده

نويسنده:فريبا فرهاديان

منبع:روزنامه جام جم-شماره2152

علوم شناختي ، مجموعه اي از رشته هاي تخصصي و حوزه وسيعي از دانش است. ده ها سال است كه در دنيا در زمينه علوم شناختي تحقيقات مفصل و پر هزينه اي انجام مي شود.

هدف از اين علم اين است كه اولا قابليت هاي شناختي كه در موجودات زنده وجود دارد به شكل علمي تعريف و تدوين شود و بعد مكانيسم هايي كه در مغز باعث به وجود آمدن چنين قابليت هايي بوده اند، شناسايي شوند. وقتي اين مكانيسم ها شناخته شدند به زبان رياضي ترجمه و به شكل كمي مشخص مي شوند و سپس اين كميات را در ماشين مدل سازي و در ابزار صنعتي مثل ربات ها پياده سازي مي كنند. با توجه به كارهايي كه در اين حوزه از علم انجام مي شود مي توان فهميد كه زنجيره اي از علوم مختلف در آن دخيلند تا مكانيسم هاي نوروني را مطالعه كنند.

رشد انفجاري اين علم در 20 سال اخير حتي از رشد سريع علم فيزيك هم چشمگيرتر بوده است ، به طوري كه نرخ رشد توليدات علمي در اين رشته از نرخ رشد توليدات در رشته فيزيك در يك قرن قبل بيشتر بوده و سريع ترين رشد

را به خود اختصاص داده است ؛ البته اين مساله دليل واضحي دارد كه به پيشرفت هاي فناوري و به خصوص استفاده از انواع روش هاي غيرتهاجمي براي بررسي مغز انسان و روش هاي تهاجمي براي مغز نخستيان غير انسان مثل ميمون رسوس برمي گردد.

براي اين كه بتوان يافته هاي علمي از مغز را به زبان رياضي ترجمه كرد به رشته ديگري نياز است كه در كنار علوم اعصاب شناختي زاده شده و نام آن علوم اعصاب محاسباتي است.

كار چنين علمي اين است كه مكانيسم هاي عصبي نوروني را كه به وسيله دانشمندان علوم اعصاب شناسايي شده اند به زبان رياضي درآورد. وقتي اين فرآيندها به زبان رياضي ترجمه شدند، اين قابليت را دارند كه در محيطهاي غيرزيستي و موجود غيربيولوژيك مثل ربات يا ماشين پياده سازي و اجرا شوند؛ بنابراين در علوم شناختي ما درباره زنجيره اي از علوم صحبت مي كنيم كه يك طرف آن مغز و علوم مربوط به آن است و يك طرف ديگر آن هم رياضيدان ها، مهندسان كامپيوتر و مهندسان الكترونيك هستند و درواقع با همديگر كار مي كنند.

امروزه در مراكز تحقيقاتي عمده دنيا مجموعه اي از دانشمندان براي انتقال دانش از علوم پايه و اعصاب شناختي به صنعت و ديگر زمينه هاي زندگي بشر در حال تحقيق هستند و به دليل تاثير اقتصادي و نظامي و نيز تاثير بر وضعيت بهداشت و سلامت جامعه ، هزينه هاي هنگفتي صرف آن مي شود و نشان مي دهد كه جامعه صنعتي دريافته است كه قرن آينده ، قرن علوم اعصاب و رشته هاي وابسته به آن است. ما معتقديم رشد

علوم اعصاب و دانش ما از مغز و قابليت هايش كه سريع تر از علم فيزيك بوده است مي تواند در دهه هاي آينده در زندگي بشر در زمينه هاي مختلف نقش مهمي ايفائ كند.

دروازه اي رو به آينده

خوشبختانه كشور ما صاحب پژوهشگاهي است كه بسياري از نخبگان را دور هم جمع كرده و با ديدي رو به آينده علومي را گسترش داده كه گرچه ممكن است به همين زودي و در كوتاه مدت شاهد نتيجه آن نباشيم ، اما آينده را از آن ما خواهد كرد. پژوهشگاه دانش هاي بنيادي (IPM) از حدود 10 سال پيش به فكر تاسيس رشته علوم اعصاب شناختي افتاد و در نهايت پژوهشكده علوم شناختي را راه اندازي كرد. برنامه هاي تحقيقاتي در اين پژوهشكده ابعاد متفاوت و متنوعي از اين دانش را مانند علوم اعصاب شناختي ، علوم اعصاب محاسباتي ، سايكوفيزيك ، گفتار و زبان ، شبكه هاي عصبي و هوش مصنوعي دربرمي گيرد. بسته به اين كه با چه تكنيكي مغز را مطالعه كنند رشته هاي علمي مختلفي به وجود آمده است.

سايكوفيزيك يكي از اين رشته هاست كه ده ها سال است وجود دارد و در حوزه روان شناختي مطرح است و كار آن مطالعه ظرفيت ها و قابليت هاي ادراكي شناختي مغز به وسيله اندازه گيري پاسخ انسان و موجودات نخستين است كه ما به صورت كمي اين ظرفيت ها را در ارتباط با شناخت محيط و صدا و تصوير اندازه گيري و ارزيابي مي كنيم. علوم اعصاب هم رشته ديگري است كه در اين علم كاربرد دارد و هدف آن بررسي مغز با

انواع روش هاي تصويربرداري از آن است. اين روش ها جزو انواع غيرتهاجمي بررسي مغز در شرايطي هستند كه فرد در حال انجام يك آزمون شناختي است. متاسفانه ما در ايران از اين لحاظ دچار كمبود هستيم و به سرمايه گذاري چند ميليون دلاري و تربيت متخصص نياز داريم. هوش مصنوعي هم در كشور ما وضع بدي ندارد و سي چهل نفر متخصص در اين رشته داريم و چند نفر از آنها در پژوهشكده علوم اعصاب شناختي مشغول به كار و تحقيقند؛ البته در قسمت مدل سازي عصبي و علوم اعصاب محاسباتي در كشورمان دچار ضعف هستيم كه در حال حاضر افراد نخبه اي داريم كه ريشه در اين آب و خاك دارند و در خارج از كشور مشغول تحصيل در اين رشته اند كه در صورت برگشت آنها، آغوش اين پژوهشكده به روي آنها باز است.

متخصصان علوم اعصاب محاسباتي رياضيداناني هستند كه با علوم مغز و اعصاب آشنايي دارند و در طرف ديگر قضيه هم متخصصان علوم اعصابي ايفاي نقش مي كنند كه مقداري با زبان رياضي آشنايي دارند و به اين وسيله مي توانند با انجام يك كار گروهي بين رشته اي به تبادل اطلاعات بپردازند و يكي از دلايلي كه اين رشته هنوز نتوانسته است در كشور ما بخوبي شكل بگيرد اين است كه ما به پزشكان رياضيدان نياز داريم ؛ البته در حال حاضر در كشور ما به صورت كمرنگ پزشكاني هستند كه زمينه رياضي خيلي قوي داشته و اغلب هم نخبه بوده اند و با خودآموزي و بهره گيري از تجارب استادان خارجي توانسته اند مقالاتي را در اين زمينه

چاپ كنند.

مثال هايي با رنگ تخيل

طي سال گذشته ، در دنيا اتفاقاتي افتاد كه اهميت علوم اعصاب شناختي را پررنگ تر كرد. چاپ مقالاتي در اين زمينه نقطه تحول جدي و اساسي در اين زمينه بود. در 2 مورد از اين مقالات ، صحبت از پيوند يك مدار الكترونيك به مغز بود. در يكي از آنها هيپوكمپ را كه ساختاري در مغز ما و ديگر حيوانات است و در حافظه درازمدت نقش دارد، تخريب كردند و به جاي آن يك مدار كه مشابه هيپوكمپ بود و مي توانست كار آن را انجام دهد در مغز قرار دادند و اعصاب را به آن وصل كردند، به طوري كه حيوان تقريبا مثل يك حيوان سالم حافظه و يادگيري طبيعي خودش را داشت.

اين آزمايش روي موش صحرايي انجام شد. در مورد ديگر هم كه روي ميمون رسوس صورت گرفت يك بخش از مغز را تخريب كردند و مدارات الكترونيكي كه همان كار را انجام مي داد آنجا نصب شد و بعد فرستنده هايي را در آنجا قرار دادند كه به صورت بي سيم سيگنالي را به صورت امواج الكترومغناطيسي مخابره مي كرد.

در جاي ديگري از مغز هم گيرنده هايي را نصب كردند كه آن امواج را دريافت و بخش خاصي از مغز را تحريك مي كرد تا كار خاصي را كه قبلا وظيفه قشر طبيعي مغز بود، انجام دهد؛ البته اين موارد تازه شروع كار است و فقط اين ديد را به ما مي دهد كه در تخيل خود آينده را ترسيم كنيم ، مثلا اين كه در 50 سال آينده مي توان قشر آسيب ديده مغز

را براحتي با ادوات الكترونيكي جايگزين كرد، چون مي دانيم آن قسمت از مغز چه كاري انجام مي دهد و توانسته ايم آن را مدل سازي كنيم و ماشين هايي ساخته ايم كه مي توانند اين كار را انجام دهند. مثال ديگر راه انداختن فردي بود كه قطع نخاع شده بود و در مجله نيچر به چاپ رسيد.

در اين طرح ، فرد فلج در ذهنش تصور راه رفتن مي كرد. اين تصور به وسيله رايانه تحليل مي شد و عضلات توسط رايانه تحريك مي شدند و به اين ترتيب فرد به راه افتاد

به اعتقاد اهل علم ، كسي كه به اين دانش دسترسي داشته باشد در آينده خيلي بيشتر از ملت هاي صاحب سلاح اتمي بر ديگران مسلط خواهد بود، چون آن موقع سر و كار اين ملت ها با مغز ما و كنترل آن است.

گفتني است تا 10 سال پيش هيچكدام از اين رشته ها در ايران وجود نداشت ، اما در حال حاضر مي توان گفت محققان ما در زمينه علوم اعصاب شناختي در دنيا صاحب نظر هستند و تعداد قابل توجهي آزمايشگاه تحقيقاتي در اين زمينه تاسيس شده است كه متاسفانه فقط در پژوهشگاه دانش هاي بنيادي هستند و ديگر مراكز دانشگاهي ما هنوز به آن نپرداخته اند.

در حال حاضر، پژوهشكده علوم اعصاب شناختي در حال تربيت دانشجوي دكتري در اين رشته است و در سال 10 ، 15 مقاله با كيفيت هاي متفاوت در مجلات معتبر خارجي از اين پژوهشكده به چاپ مي رسد. نكته حائز اهميت در اين زمينه اين است كه اولين مقاله تمام ايراني در مجله بسيار

معتبر نيچر توسط دكتر استكي و همكارانشان به چاپ رسيده است كه روي ادراكات بينايي و شناخت چهره بررسي هاي جالب توجهي انجام داده بود.

فردا دير است

هر چند در مورد اين رشته نگذاشتيم تجربه فيزيك تكرار شود، اما باز هم موانعي بر سر راه هست كه اگر آنها را رفع نكنيم باز هم از دنيا و علمي كه آينده را متحول خواهد كرد، عقب خواهيم ماند. به گفته يكي از محققان اين پژوهشگاه ، با وجود سير رو به رشد مقالات ما در اين زمينه باز هم مشكلات بسيار زيادي بر سر راه است و تلاش گروه علوم شناختي در پژوهشكده اين است كه تحول ايجاد شده در اين رشته را تثبيت كرده از حالت وابسته به فرد درآورد و مسيري ايجاد كند كه ادامه داشته باشد. اين گروه موفق شده است در كلاس يك دنيا اين كار را انجام دهد. كشور ما و دنيا نياز مبرمي به اين رشته دارد چون در آينده انواع بيماري هاي عصبي مثل آلزايمر، اختلال حافظه مربوط به بالا رفتن سن ، پاركينسون و بسياري ديگر كه هزينه هاي بسياري را بر دوش جامعه مي گذارد به اين طريق درمان مي شود.

از طرف ديگر، سهم مكانيسم هاي شناختي در مغز و پياده سازي آن در ربات مي تواند تحولات صنعتي زيادي به وجود آورد كه آينده اقتصاد دنيا را در دست خواهد گرفت. صنايع نظامي هم بسيار متاثر از اين رشته است ، به طوري كه الان در دنيا ميلياردها دلار در زمينه علوم اعصاب شناختي صرف بخش نظامي مي شود.

با نگاهي به اين چشم انداز به اهميت

آن پي مي بريم ، بنابراين بايد شرايط كار و تحقيق در اين زمينه در كشور ما فراهم شود، بعلاوه اين امكانات به شكل منطقي و بموقع توزيع شود تا فرار مغزها را نداشته باشيم.

متاسفانه هنوز در سطوح بالاي تصميم گيري مملكت ما افرادي نشسته اند كه مي گويند اصلا چرا بايد مقاله چاپ كرد يا اين كه چرا بايد اين مقالات را در مجلات بين المللي ISI به چاپ رساند و با شعارهايي كه ظاهر پسنديده اي دارند، جلوي اين كار را مي گيرند؛ مثلا بحث ISI اسلامي را مطرح مي كنند. گرچه اين كار اصلا كار بدي نيست ، اما بايد آن را در كنار ISI اصلي مطرح كرد و نه به عنوان جايگزين آن.

بعضي مسوولان حتي مي گويند محققان ما چرا بايد در كنفرانس هاي غربي شركت كنند، بلكه خوب است در كنفرانس هايي كه در كشورهاي اسلامي برگزار مي شود شركت كنند. مورد ديگري كه مسوولان وزارت ما به آن ايراد مي گيرند اين است كه تحقيقات ما جوابگوي نيازهاي روز جامعه نيست كه البته اين حرف در جاي خودش درست است و تحقيقات بايد جنبه كاربري داشته باشند و كاربردهاي حاضر و فوري جامعه بايد در آنها لحاظ شود؛ اما اين درست نيست كه چشممان را ببنديم و بگوييم فقط بايد معضل امروز حل شود كه اگر چنين كنيم باز هم از دنيا عقب مي مانيم.

كار تحقيقاتي به بسترسازي نياز دارد و زمان مي برد و بايد نيروي انساني را آموزش داد. پس نمي توان به 20 يا 30سال ديگر فكر نكرد و نيازهاي آن موقع را درنظر نگرفت.

بعضي تحقيقات

پايه هم گرچه ممكن است در نگاه اول نتيجه فوري به همراه نداشته باشند، اما با خود رشد فناوري مي آورد و شركت هاي توليدي مي توانند از يافته هاي آنان براي توليد محصول بهتر با بازدهي اقتصادي بالاتر استفاده كنند. به اعتقاد محققان اين رشته در كشورمان ، رشته هايي كه حالت بين رشته اي دارند بيشترين محروميت را در كشورهاي جهان سوم دارند، چون سازماني نيست كه به آنها توجه كند.

علم از نوع باكيفيت

تحقيقات ما بايد در عرصه نقد بين المللي و محك سختگيرترين آدم هاي علمي دنيا قرار گيرند. اگر نتوانيم در مجلات معتبر علمي مقاله چاپ كنيم كشورمان هيچ تكاني در علم و صنعت نخواهد خورد. متاسفانه بيشتر علمي كه در كشور ما توليد مي شود از نوع درجه 3 است. اگر در مقابل 4 يا 5 هزار مقاله اي كه داريم فقط 20 يا 30 تا در بهترين مجلات علمي چاپ مي شوند بايد بدانيم مسير درستي نرفته ايم. ما به مقالاتي نياز داريم كه بتوانند ما را به هزار سال قبل خودمان كه حرف اول علم را در دنيا مي زديم برگردانند و اين كار گرچه سخت است ، اما شدني است و راه آن تاكيد بر علم با كيفيت است.

شغل هائي كه چاق ميكنند

منبع:افتاب

نقش مشاغل كم تحرك و پشت ميزي در بروز اضافه وزن

نان خامه اي، بستني شكلاتي، غذاهاي چرب، پيتزا، همبرگر و انواع فست فود، فقط اينها نيستند كه باعث چاقي تان مي شوند شغل و نوع كاري كه بيشتر ساعات روز سرگرم انجام آن هستيد هم مي تواند چاقتان كند. محققان استراليايي هشدار داده اند كه شغل هاي نشسته و بي تحرك كه روز به

روز تعدادشان اضافه مي شود، عامل مهمي در ايجاد چاقي و اضافه وزن است و سلامت كاركنان را به طور جدي تهديد مي كند.

كارمندي را تصور كنيد كه به تازگي ارتقاي شغلي پيدا كرده و به سمت پرطرفدار رياست يا مديريت بخشي كه در آن مشغول به كار بوده منسوب شده است. با خوشحالي وصف ناشدني پشت ميز جديدش نشسته، آبدارچي هر يك ساعت برايش چاي مي آورد و همكاران براي عرض تبريك با جعبه هاي شيريني و شكلات به اتاقش مي آيند. بعد از ظهر هم قرار است در جلسه اي كه در ميز مجاور، فقط چند قدم آن طرف تر، برگزار شود، رياست جلسه را به عهده داشته باشد اين كارمند خوشحال شغل جديدش را ديوانه وار دوست دارد و حتي تصورش راهم نمي كند كه اين شغل ممكن است به سلامت اش آسيب برساند.

? تحقيقات جديد

محققان استراليايي با بررسي ارتباط كارهاي نشسته، بي تحركي و چاقي، دريافتند مرداني كه بيش از شش ساعت در روز كار نشسته انجام مي دهند، دو برابر بيشتر از گروهي كه كمتر از ?? دقيقه در روز پشت ميز مي نشينند، در معرض چاقي و اضافه وزن هستند.

البته درباره خانم ها اوضاع كمي بهتر بود و بررسي ها نشان داد كه خانم هاي شاغل به طور متوسط روزي ?? دقيقه بيشتر از مردان راه مي روند. در پايان، محققان استراليايي هشدار دادند كه انجام كارهاي بي تحرك و نشسته باعث چاقي و اضافه وزن مي شود و مشكلات بهداشتي ناشي از آن سلامت شاغلان را به طور جدي تهديد مي كند.

? چاقي و بي تحركي

بررسي ها نشان داده است بي تحركي و انجام كارهاي نشسته يكي از علت هاي عمده بروز چاقي و اضافه وزن در ?? سال اخير است. نتايج مطالعاتي كه در سال ????

توسط پژوهشگران دانشگاه شيكاگو انجام شد صحت اين موضوع را تاييد مي كند. در اين تحقيق مشخص شد افرادي كه در كارهاي نشسته و بي تحرك مشغول به كارند، به طور متوسط نمايه توده بدني يا بي ام اي آنها ?/? واحد بيشتر از افرادي است كه شغل هاي پرتحرك دارند.

? چند قدم در روز؟

شما چند قدم در روز راه مي رويد؟ اگر تا به حال به اين موضوع فكر نكرده ايد، بد نيست به نتايج بررسي هاي انجمن ورزش آمريكا نگاهي بيندازيد. پژوهشگران انجمن ورزش آمريكا ?? نفر از كاركنان ?? فعاليت شغلي مختلف را مورد بررسي قرار دادند. در اين بررسي از افراد خواسته شد تا دستگاه پدومتر را سه روز كاري متوالي همراه خود داشته باشند. در پايان مشخص شد كه منشي ها به طور متوسط با ???? قدم در روزي ، يعني خيلي كمتر از حد پيشنهادي براي حفظ سلامت كه ?? هزار قدم در روز است، كم تحرك ترين شغل را دارند. پس از آن معلم ها با ???? ، مشاوران حقوقي با ???? و افسران پليس با ???? قدم در روز جزو گروه هاي كم تحرك قرار گرفتند.

? شغل هاي پرجنب و جوش

حتما مي خواهيد بدانيد كه كدام شغل ها پرتحرك بودند. پستچي ها و نامه رسان ها با ????? قدم در روز فعال ترين شاغلان شناخته شدند و بعد از آن سرايدارها با ?????، پيشخدمت رستوران با ?????، كارگران كارخانه هاي توليدي با ????، كارگران ساختماني با ???? و پرستاران با ???? قدم در روز جزو كاركنان پر جنب و جوش با فعاليت بدني بالا قرار گرفتند.

اگر شما كارنشسته و بي تحركي داريد، بهتر است از هر فرصتي براي فعاليت و تحرك بيشتر استفاده كنيد. در ساعات بيكاري ورزش كنيد. سعي

كنيد حداقل ?? هزار قدم در روز راه برويد. براي اين كار لازم نيست حتما به كلاس ورزش برويد يا در مسابقه دوي ماراتن شركت كنيد. با انجام كارهاي عادي روزمره، پياده روي، رفت و آمد و انجام كارهاي خانه به راحتي مي توانيد روزي 2000 قدم بيشتر راه برويد.!

? فعاليت در طول روز

شب تصميم مي گيريد صبح بيست دقيقه زودتر بيدار شويد و كمي ورزش كنيد اما صبح روز بعد زنگ ساعت را خاموش مي كنيد و سعي مي كنيد تصميم ديشب را فراموش كنيد. واقعا دلتان مي خواهد تا آخرين لحظه ممكن بخوابيد، آن قدر خسته و خواب آلود هستيد كه حتي پنج دقيقه خواب بيشتر هم برايتان كلي ارزش دارد. با خودتان مي گوييد اشكالي ندارد، عصر كه برگشتم، ورزش مي كنم.

عصر هم كه از سر كار برمي گرديد، آن قدر خسته و بي حوصله ايد كه دلتان مي خواهد جلوي تلوزيون دراز بكشيد و هنگام تماشاي برنامه مورد علاقه تان چاي بنوشيد. فكر نكنيد فقط شما اين احساس را داريد، براي خيلي از افراد شاغل، پيدا كردن وقت مشخصي براي ورزش كار آساني نيست. به همين دليل كارشناسان تناسب اندام معتقدند كه تنها راه حل اين موضوع اين است كه در تمام طول روز فعاليت داشته باشيد. لازم نيست روزي دو ساعت پياده روي كنيد، فقط كافي است حواستان باشد و از هر فرصتي كه در طول روز پيش مي آيد، به نفع سلامت تان استفاده كنيد.:

• _ جلسات و گفتگوهاي غيررسمي را در حال قدم زدن و در محوطه باز انجام دهيد.

• _ گاهي به جاي استفاده از آسانسور، از پله ها بالا برويد.

• _ به جاي فرستادن ايميل و نوشتن نامه به همكارتان كه در اتاق كناري تان كار مي كند، موضوع را حضوري با

او در ميان بگذاريد.

• _ حتي ايستادن يا راه رفتن هنگام حرف زدن با تلفن هم مي تواند مفيد باشد.

• _ براي برداشتن و گذاشتن اشيا، به جاي حركت با صندلي چرخدار، از روي صندلي بلند شويد، شيء را برداريد و دوباره روي صندلي بنشينيد.

• _ سعي كنيد با ماشين شخصي به محل كار نرويد. مسيرتان را طوري تنظيم كنيد كه حداقل ?? تا ?? دقيقه پياده روي كنيد.

• _ اگر از آن دسته كارمندهاي پشت ميزنشين هستيد كه روزي ?? تا چاي مي خورند اگر چاي تان را به جاي قند، شكلات و آبنبات با چند دانه كشمش نوش جان كنيد، از ورود هفته اي 500 كالري اضافه به بدنتان جلوگيري مي كنيد.

• _ بعداز چند ساعت نشستن، از روي صندلي بلند شويد، كمي نرمش كنيد، چند نفس عميق بكشيد، كمي قدم بزنيد و دوباره به محل كارتان برگرديد.

• _ براي انجام ماموريت هاي اداري داخل شهر داوطلب شويد.

• _ اگر در محل كارتان سالن ورزش و امكانات ورزشي داريد حتما از آن استفاده كنيد و همكارانتان را هم به اين كار تشويق كنيد.

خوب بخوريد، خوب زندگى كنيد

نويسنده:بهاره مهرنژاد

افزايش سن همواره به دنبال خود تغييراتى را در بدن به همراه مى آورد. يكى از اين تغييرات هورمونى كه در زنان به علت نارسايى تخمدان ها بعد از ?? سالگى اتفاق مى افتد، يائسگى است كه تحت عوامل مختلفى از جمله وراثت قرار دارد.

خانم هاى سيگارى و افرادى كه تحت عمل جراحى خارج گردن رحم قرار گرفته اند، زودتر از سايرين يائسه مى شوند. شايع ترين شكايت دوران يائسگى گرگرفتگى است كه گاهى قبل از توقف كامل سيكل هاى ماهانه شروع مى شود.

گرگرفتگى با احساس گرماى شديد به خصوص در سر و صورت، عرق ريزش و تپش قلب و عدم تحمل گرما همراه است و گاهى شب ها مانع استراحت فرد مى شود.بى خوابى، خستگى زودرس و تغييرات خلق و خوى از ديگر عوارض يائسگى به شمار مى رود.براى جلوگيرى از عوارض فوق كه فرد را در ادامه زندگى دچار مشكل مى كند، بهتر كردن كيفيت زندگى به ويژه رژيم غذايى بسيار موثر است. ما در اين مقاله روش هاى تغذيه اى را به شما پيشنهاد مى كنيم تا سال هاى يائسگى را در وضعيتى مطلوب تر از گذشته سپرى كنيد.

?- به تعداد وعده هاى غذايى خود بيفزاييد. با افزايش تعداد وعده هاى غذايى و كاهش حجم آنها در هر وعده كالرى بيشترى سوزانده مى شود و مى توانيد وزن خود را در تعادل نگه داريد. از خوردن شام مفصل و پرحجم خوددارى كنيد زيرا در اين صورت بدن تمام كالرى به دست آمده را به صورت چربى ذخيره مى كند. چربى و دسر را در وعده شام محدود كنيد. حجم شام بايد كم و بهتر است شامل سوپ يا سالاد باشد. ضمناً از خوردن صبحانه نيز غافل نشويد.

?- مصرف غذا هاى پرچرب، شيرين و آماده را به حداقل برسانيد.در دوران يائسگى بايستى مصرف تمامى مواد غذايى نظير شيرينى جات، بستنى، پودينگ و نوشابه هاى گاز دار را كه موجب اضافه وزن مى شوند محدود كرد. اگر مصرف مواد حاوى قند زياد باشد، قند خون ناگهان بالا رفته و با ترشح مقدار زيادى هورمون انسولين تبديل كالرى به چربى را سرعت مى بخشد.

?- به ميزان كلسيم روزانه

خود بيفزايد.با افزايش سن در خانم ها مصرف كلسيم ضرورت بيشترى پيدا مى كند. خانم ها در اين دوران بايستى ???? تا ???? ميلى گرم كلسيم لازم را از مواد غذايى نظير شير و لبنيات و سبزيجات برگ سبز فراهم كنند. مصرف مواد غذايى فوق تراكم استخوان را افزايش داده و در جلوگيرى از پوكى استخوان كه شايع ترين علت شكستگى استخوان در اين سن است، نقش مهمى ايفا مى كند.

?- به ميوه ها و سبزيجات و حبوبات بيش از گذشته اهميت دهيد.اين مواد علاوه بر داشتن فيبر، ويتامين و املاح معدنى داراى مقادير زيادى فيتواستروژن هستند كه يك ماده گياهى شبه استروژن بوده و به عنوان يك استروژن ضعيف در بدن باعث كاهش بروز عوارض اين دوران مى شود. مصرف انواع آلو، توت فرنگى، سيب، گوجه فرنگى، گلابى، انگور، گريپ فروت، پرتقال، انواع كلم، هويج، كاهو، شلغم، پياز، سيب زمينى و فلفل دلمه كه حاوى فيتواستروژن هستند، در اين دوران بسيار توصيه مى شود.حبوبات نيز به دليل دارا بودن كلسيم، پروتئين و اسيد فوليك و ويتامين B6 بسيار مفيد بوده و در تقويت استخوان ها موثر است.?- مصرف آب ميوه ها را از ياد نبريد. سعى كنيد در اين دوران به جاى مصرف قهوه و نوشابه گاز دار از آب ميوه به ويژه آب مركبات، آب هويج و آب انگور استفاده كنيد. نوشيدن حداقل ? ليوان آب در روز را فراموش نكنيد.?- تا مى توانيد سويا مصرف كنيد.

سويا باعث تسكين گرگرفتگى مى شود. همچنين با كاهش كلسترول بد خون از قلب و عروق محافظت مى كند.

علاوه بر موارد تغذيه اى فوق براى دورى

از هرگونه خطر در اين دوران در صورت استعمال سيگار آن را قطع نماييد و بيش از گذشته به فعاليت هاى بدنى خود اهميت دهيد. ورزش بايد ركن اساسى زندگى شما به ويژه در اين دوران باشد.

هفته اى ? الى ? بار به مدت ?? تا ?? دقيقه نرمش كنيد، بدويد و پياده روى تند انجام دهيد تا از چاقى و بيمارى هاى مربوط به آن در امان باشيد.

كوتاه قدتر شده ايم،چقدر شير بخوريم؟

نويسنده:سحر ضيغمى

منبع:روزنامه جوان

دكتر سيد على كشاورز متخصص تغذيه با توضيح درباره تغيير كامل الگوى غذايى بيشتر مردم جهان از آن جمله ژاپنى ها، خاطر نشان مى كند: مردم آلمان با مصرف سرانه ??? ليتر شير و فرانسوى ها با ??? ليتر پس از هلند، بلندترين مردم دنيا هستند.

كوتاه قدتر شده ايم: همين متخصص با اشاره به گزارش هايى از وزارت بهداشت، تاكيد مى كند در كشور ما مصرف بى رويه نوشابه، چيپس، پفك، تنقلات و كاكائو سبب كاهش چهار سانتى مترى نسل جديد شده است؛ اين در حالى است كه مصرف سرانه شير در كشور ما ?? تا ?? ليتر (با مصرف شير در هلند مقايسه كنيد!) است كه با برنامه ريزى هاى آموزشى و افزايش توليدات قرار است به ??? ليتر در سال برسد.

شير غذايى كامل: در طبيعت اندك شمارند غذاهايى كه خود به خود، غذايى كامل به حساب مى آيند از آن جمله تخم مرغ، خرما و... و يا شير. شير غذاى نسبتا كاملى است و تمام مواد مغذى به مقدار كافى و با تركيبات مناسب را براى ادامه حيات، خصوصا رشد كودك طى دو سال نخست زندگى دارد. به عقيده كارشناسان

تغذيه، مهم ترين پروتيين در شيرگاو يافت مى شود زيرا حاوى اسيدهاى آمينه ضرورى بوده كه بدن ما قادر به ساختن آنها نيست. ليپيد، پروتيين، ازت غير پروتيينى، كربوهيدرات، املاح، كليسم وبرخى فلزات و شبه فلزات كه در زمره عناصر نادرند، مواد تشكيل دهنده شير هستند.

چقدر شير بخوريم: به گفته متخصصان تغذيه

مقادير توصيه شده از گروه شير و فرآورده هاى آن جهت مصرف روزانه به قرار زير است:

?- كودكان يك تا سه سال: سه واحد

?- كودكان چهار تا هشت سال: سه واحد

?-كودكان ? تا ?? سال: چهار واحد

?- بزرگسالان ?? تا ?? سال : دو واحد

?- بزرگسالان ?? سال به بالا: سه واحد

?- زنان شيرده: چهار واحد

?- زنان باردار: سه واحد

توصيه هاى بهداشتى: شير پاستوريزه را حتما داخل يخچال و حداكثر به مدت ?? ساعت نگهدارى كنيد. از مصرف شير خام جدا بپرهيزيد. جوشاندن شير بسيارى از ويتامين هاى موجود در آن را از بين مى برد. بنابراين تا حد امكان از شيرهاى پاستوريزه استفاده كنيد. به هنگام خريد به تاريخ توليد و انقضاى مصرف شير بسته بندى دقت كنيد.

نمي توانم آب دهانم را قورت بدهم

منبع:روزنامه قدس

گلودرد مي تواند نشانه اي از بسياري از بيماري ها باشد و عفونتها، عامل بروز بيشتر گلودردها هستند كه اغلب هم مسري اند.همچنين عفونتهاي گلو بر اثر آلودگي با ويروسهايي از قبيل ويروس آنفلوانزا و سرماخوردگي و يا باكتري هايي همچون باكتري استرپ، مايكوپلاسما يا هموفيلوس بروز مي كنند.در حالي كه عفونت هاي باكتريايي به درمان با آنتي بيوتيك پاسخ مثبت مي دهند، اما عفونتهاي ويروسي با آنتي بيوتيكها قابل درمان نيستند.گلو درد مي تواند عوامل به وجود آورنده بسياري داشته باشد

كه برخي از آنها به قرار زير است:

1- بسياري از ويروسهاي شايع و حتي ويروسهايي كه عامل آنفلوانزا هستند، مي توانند باعث بروز گلودرد شوند. برخي از ويروسهايي كه باعث بروز گلودرد مي شوند مي توانند تاولهايي در دهان و گلو ايجاد كنند.

2- تنفس كردن از راه گلو نيز مي تواند موجب خشكي و درد گلو شود.

3- پسمانده هاي سينوسي يكي ديگر از عوامل بروز گلودرد هستند.

4- گلودرد همچنين مي تواند عامل باكتريايي داشته باشد. دو نمونه از شايعترين باكتري هاي عامل بروز گلودرد، باكتري استرپتوكوك و آركانو باكتريوم هاموليتيكوم هستند.

5- گلودردي كه بيش از دو هفته ادامه پيدا كند، مي تواند نشانه اي از ابتلا به يك بيماري جدي و خطرناك مانند سرطان گلو يا ايدز باشد.

- چگونه مي توان در مورد گلودردهاي ساده و بي خطر درمان خانگي كرد؟

به طور كلي گلودرد بايد دوره خود را طي كند به جز گلودردهاي استرپ كه نياز به درمان دارند. قرقره كردن با آب نمك، خوردن آب نبات سفت و استفاده از برخي اسپري هاي گلو مي تواند در تخفيف درد به طور موقت مؤثر باشد.همچنين، استفاده از يك مرطوب كننده هوا در تسكين علايم اين مشكل بويژه در گلودردهايي كه بر اثر تنفس از راه دهان و خشكي هوا بروز مي كنند، مؤثر است. مصرف استامينوفن و بروفن نيز به كنترل درد كمك كند.در مورد افراد بزرگسال كه به دليل زكام و گرفتگي بيني ناچارند از راه دهان تنفس كنند، دچار گلودرد مي شوند كه مي توان براي باز كردن مجراي بيني از اسپري هاي مخصوص به مدت دو تا سه روز استفاده كرد،

اما مصرف اين اسپري ها بيش از دو روز توصيه نمي شود؛ چون ممكن است وابستگي ايجاد كند.

- گلودرد استرپ چيست و چرا با انواع ديگر گلودردها متفاوت است؟

عامل گلودرد استرپ باكتري استرپتوكوك و همان باكتري است كه موجب بروز تب روماتيسمي مي شود. در بزرگسالان تنها پنج تا 10 درصد گلودردها از نوع استرپ هستند، در حالي كه در كودكان 15 تا 40 درصد از گلودردها به علت عفونت استرپ هستند.

به همين دليل بسياري از متخصصان آزمايشهاي سريع استرپ را توصيه مي كنند. در صورتي كه جواب آزمايشها مثبت باشد، معمولاً براي بيمار، درمان با پني سيلين يا آنتي بيوتيك ديگري تجويز مي شود.هدف اصلي از درمان گلودرد استرپ جلوگيري از گسترش بيماري به تب روماتيسمي است. تب روماتيسمي يك بيماري جدي است كه مي تواند به درد مفاصل و آسيب به دريچه قلب منجر شود.

- چه موقع براي گلودرد بايد به دنبال مراقبتهاي بهداشتي بود؟

1- اگر با فرد مبتلا به گلودرد استرپ در تماس هستيد و دچار گلودرد شده ايد بايد هر چه سريع تر آزمايش «استرپ» انجام دهيد.

2- اگر گلودرد شما با علايم شايع سرماخوردگي همراه نباشد يا با تب و تورم غدد لنفاوي و يا لكه هاي سفيد در انتهاي گلو همراه باشد بايد آزمايش «استرپ» انجام دهيد.

3- براي بروز هر نوع گلودرد به طور ناگهاني كه با تب همراه باشد بايد به پزشك مراجعه كنيد.

4- اگر به هنگام بلعيدن مايعات دچار گلودرد مي شويد بايد آزمايش بدهيد.

5- اگر گلودرد شما بيشتر از يك هفته طول بكشد بايد با پزشك مشورت كنيد.

6- اگر گلودرد داريد و جلوي گردنتان نيز

درد مي كند بايد به پزشك مراجعه كنيد.

هيچكس داغش را دوست ندارد

منبع:روزنامه قدس

اشاره: هميشه دنبال راههايي هستيم كه بتوانيم از گزند بيماريها مصون بمانيم و سالم زندگي كنيم. فصل سرما با بيماريهاي مخصوص اين فصل و در فصل گرما با بيماريهاي ديگري بايد دست و پنجه نرم كنيم، اما آنچه به سلامت ما مي انجامد، آگاهي از روشهاي مقابله با بيماريها در تمام فصول است. از آنجا كه در فصل تابستان و هواي گرم بيشترين بيماريهاي شايع مربوط به دستگاه گوارش است و انواع مسموميتهاي غذايي و يا عفونت هاي روده اي تهديدي براي سلامت ما مي باشند، با دكتر محمد جواد قبولي متخصص بيماريهاي عفوني و عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشكي مشهد گفتگويي انجام داديم تا اطلاعات لازم را در خصوص بيماريهاي شايع فصل گرما، راههاي انتقال و پيشگيري، درمان و علايم آن در اختيار خوانندگان گرامي قرار دهند.

* جناب آقاي دكتر قبولي !با تشكر از اينكه دعوت قدس را پذيرفتيد، بفرماييد بيشترين و مهمترين بيماريهاي فصل گرما و شايعترين آنها كدام بيماريها هستند؟

** بيماريهاي فصل گرما، بخصوص بيماريهاي دستگاه گوارش كه به علت گرمي هوا و احتمال آلودگي و فساد مواد غذايي پيش مي آيد، متنوعند و مهمترين آنها عبارتند از: مسموميتهاي غذايي، حصبه يا تيفوئيد، وباي التور، اسهالهاي مختلف كه ممكن است ميكروبي يا غير ميكروبي باشند و ... كه در برخي موارد چنانچه تأخير در درمان بشود، حتي ممكن است خطر مرگ را براي بيمار به همراه داشته باشند.

* لطفاً در مورد هر كدام از اين بيماريها با توجه به اهميت آنها توضيح دهيد؟

** ابتدا در خصوص وبا (كلرا -

التور) كه از اهميت بيشتري برخوردار است و اگر درست درمان نشود، ممكن است بيمار جان خود را از دست بدهد، توضيح مي دهم.وبا، اسهال باكتريال حادي است كه خيلي سريع و ناگهاني شروع مي شود. حجم مدفوع بسيار زياد و كاملاً مثل آب سفيد رنگ و شبيه آب برنج است. به دفعات زياد و گاهي بي اختيار و مداوم دفع مي شود. درد شكم و دل پيچه در اين بيماري وجود ندارد و استفراغ نيز زياد شايع نيست. در مواردي كه بيماري شديد است اگر به موقع درمان لازم انجام نشود، بيمار در مدت چند ساعت مي ميرد.

* علت اصلي مرگ چيست؟

** علت اصلي مرگ، تخليه شديد آب بدن و به هم خوردن تعادل املاح و الكتروليتهاست و اساس درمان نيز جايگزين كردن سريع و پي در پي آب و املاح بدن مي باشد. البته در برخي موارد بيماري خيلي خفيف بروز مي كند، با اين حال درمان اصلي رساندن آب و املاح لازم به بيمار است.

* راههاي انتقال بيماري وبا چيست و چطور بايد پيشگيري كرد؟

** آب آلوده مهمترين عاملي است كه مي تواند انسان را مبتلا كند، اما هر ماده غذايي كه از طريق خوراكي و دستگاه گوارش وارد بدن شود (آب، غذا، سبزي، ميوه و ... كه آلوده باشد) خطر ابتلا را به همراه دارد.اساس پيشگيري رعايت بهداشت فردي، بهداشت و نظافت محيط و بهداشت مواد غذايي و آب است.توصيه مي شود از غذاهاي نامطمئن و غير بهداشتي، مصرف سالاد و سبزي در جاهاي نامطمئن از نظر رعايت موازين بهداشتي (سبزي، كاهو و ... بايد ضدعفوني شده باشد) آب آشاميدني غير

لوله كشي پرهيز شود. در صورت نبودن آب لوله كشي سالم، آب را جوشانده، سپس مصرف گردد. از شستشوي ظرفها و لباسها در آبهاي روان مثل رودخانه يا آب غير لوله كشي خودداري شود و در صورت ابتلا به بيماري و مشاهده علايم بلافاصله به مراكز بهداشت درماني و يا پزشك متخصص مراجعه گردد تا درمان صحيح و به موقع انجام شود.

* تيفوئيد چه نوع بيماري است و چه علايمي دارد؟

** تيفوئيد يا حصبه يا تب روده اي، بيماري تب داري است كه بر اثر آلودگي آب يا غذا به انسان منتقل مي شود.با تب شروع شده و تا يك هفته درجه حرارت بدن هر روز بيشتر از روز گذشته مي شود. هفته دوم و سوم تب بيمار بسيار شديد و بيمار كاملاً بي حوصله و بدحال است. از هفته چهارم درجه حرارت بدن بيمار روز به روز كاهش و كم كم حال بيمار رو به بهبود مي رود.

* تيفوئيد چه عوارضي دارد؟

** در برخي بيماران ممكن است روده سوراخ شود يا دستگاه گوارش دچار خونريزي گردد كه گاهي همراه با خطر مرگ براي بيمار است در غير اين صورت و چنانچه همراه با عوارض نباشد، بيمار بهبود پيدا مي كند. نكته مهم اينكه بيماران مبتلا به حصبه مي توانند تا مدتها پس از بهبود (گاهي تا بيش از يكسال) ميكروب بيماري (سالمونلا) را از مدفوع خود دفع كنند و به عنوان منبع آلودگي عامل خاطر باشند.

* درباره پيشگيري و درمان تيفوئيد توضيح دهيد.

** با تشخيص به موقع (كشتهاي مختلف خون، مدفوع، مغز استخوان و ...) و درمان صحيح (سيپروفلوكساسين يا سنترياكسون) دوره

بيماري كوتاه تر و بيمار درمان مي شود.براي پيشگيري نيز رعايت بهداشت و نظافت محيط زندگي، بهداشت آب و مواد غذايي و دور نگه داشتن مواد خوراكي از تماس با حشرات ضروري است. شستشوي دست با صابون تأكيد مي شود و پرهيز از سبزي و سالاد آلوده، غذاهاي نامطمئن و آب غير بهداشتي باز هم توصيه مي گردد.

* «شيگلوز» چيست و با چه علايمي بروز مي كند؟

** شيگلوز يا اسهال خوني تب دار خيلي سريع شروع شده و ابتدا با لرزهاي شديد و تبهاي بالا و اسهال آبكي حاد همراه است.بعد از يكي دو روز حجم دفع اسهال كمتر مي شود، اما دفعات آن بيشتر و همراه با دفع بلغم و خون، كرامپ و دل پيچه هاي شديد مي باشد. ممكن است بيمار طي يك صبح تا شب 20 تا 50 بار دستشويي برود و هنوز باز نگشته احساس دفع مجدد داشته باشد. دفع مدفوع به صورت اندكي بلغم و خون همراه با زور پيچ شديد و آزار دهنده است، اما آبكي و شل نيست.

* درمان اين بيماري چگونه است؟

** در اين بيماري درمان آنتي بيوتيك تا حدي مؤثر است (سيپروفلوكساسين يا ناليديكسيك اسيد) و اختلالات آب و الكتروليت خيلي شديد پيش نمي آيد. منتهي اهميت اين بيماري اين است كه بسيار واگيردار است و حتي اندكي باكتري باعث ابتلا مي شود و اگر به موقع درمان نشود، مي تواند عوارض خطرناكي همچون مرگ داشته باشد. براي تشخيص بيماري، كشت مدفوع و اسمير مدفوع لازم است و براي پيشگيري نيز بهداشت فردي، محيط، آب، مواد غذايي و ... توصيه مي شود.

* اين بيماري ممكن

است بدون تب هم بروز كند؟

** اسهالهاي خوني بدون تب (آميبياز) توسط انگلي تك سلولي (آنتاموباهيستوليتيكا) ايجاد مي شود. اگرچه بندرت ممكن است خيلي حاد همراه با تب و لرز و اسهال شروع شود، ولي اغلب تابلوي باليني آن آرام تر و تدريجي تر و بدون تب است. بيمار طي چند روز دچار كرامپهاي شكمي و دل پيچه، همراه با اسهال خوني (مدفوع حاوي بلغم و خون) مي شود، در طول روز ممكن است سه بار، پنج بار يا بيشتر دفع مدفوع داشته باشد. مدفوع بيمار آبكي و زياد شل نيست، بنابراين پيدايش اختلالات آب و الكتروليتي شايع و شديد نمي باشد.

* درمان خاصي دارد؟

** دوره اين بيماري با درمان آنتي بيوتيكي (مترونيدازل) كوتاه شده و بهبود مي يابد. در صورتي كه درمان لازم انجام نشود، مي تواند به عوارض مهمي چون درگيري كبد، ريه و ... منجر گردد. بنابراين پيشگيري از اين بيماري با رعايت بهداشت و نظافت فردي و محيط، بهداشت آب و مواد غذايي بهتر، آسانتر و ارزانتر است.

* درباره مسموميتهاي غذايي كه در فصل گرما شايعترند، توضيح دهيد؟

** مسموميتهاي غذايي بيماريهايي هستند كه بر اثر آلودگيهاي مختلف غذاها و آب پديد مي آيند. علايم شايع آن عبارتند از: استفراغ و اسهال كه ممكن است استفراغ شديد و مكرر يا خفيف و كم باشد. و اسهال ممكن است خيلي آبكي، شل و حجيم يا بلغمي، خوني و كم حجم باشد. بيمار ممكن است لرز، تب، سردرد، بدن درد، ضعف، بي حالي، بي رمقي و بي حوصلگي داشته باشد يا نداشته باشد. (بسته به نوع عامل ايجاد كننده) در بعضي مسموميتهاي غذايي ممكن

است علايم معده اي و روده اي بارز نباشد و علايم مختلف عصبي غلبه داشته باشند (مثل بوتوليسم با علايم دوبيني، تاري ديد، اختلال بلع، خشكي دهان، ضعف يا فلج عضلاني پايين رونده تا فلج كامل، بدون تب)

مسموميتهاي غذايي را مي توان به دو دسته تقسيم كرد:

الف) ناشي از عوامل بيولوژيك (باكتري، ويروس، انگل):

اين عوامل وارد روده مي شوند و با تهاجم مستقيم به مخاط روده و ايجاد التهاب و گاهي زخم، ايجاد بيماري مي كنند. گاهي ممكن است مستقيماً به مخاط روده حمله ور نشوند بلكه پس از استقرار، با ترشح سموم ايجاد بيماري نمايند.

ب) ناشي از سموم (توكسين ها):

1- سموم باكتريها: بوتوليسم، استافيلوكوك طلايي و ...

2- سموم شيميايي: حشره كشها و ساير سموم

3- سموم با منشأ طبيعت: حيوانات دريايي، گياهان، قارچها

4- فلزات سنگين: مس، آهن، جيوه

* براي پيشگيري از مسموميتهاي غذايي چه بايد كرد؟

** آب شرب شهري و روستايي بايد توسط مسؤولين بهداشت محيط، به طور مداوم و مستمر تحت نظارت دقيق باشد. اگر از سلامت آب شرب، مطمئن نيستيم، بايد براي هر نوع مصرف، اعم از آشاميدن، شستن ظرفها، شستن دستها و صورت و مواد خوراكي، آن را بجوشانيم و بايد به ميزان استاندارد، با پركلرين، كلرينه كنيم. يخهايي كه در كوچه و بازار عرضه مي شوند، به هيچ وجه بهداشتي نيستند و حتي با شستن هم پاك نمي شوند و بايد اكيداً از مصرف آنها پرهيز شود.

شستشو و ضدعفوني دقيق و كامل سبزيها و ميوه ها و مواد غذايي كه خام و سرد مصرف مي شوند انجام شود.

بازرسي گوشتهاي مصرفي توسط دامپزشكي، قبل از عرضه به بازار صورت گيرد.

اشخاصي كه

با حمل و نقل، آماده سازي و پخت مواد غذايي سر و كار دارند بايد نهايت موازين بهداشتي را دارا باشند و مدام تحت نظارت مقامات بهداشتي باشند. (آزمايشهاي دوره اي و تكميل كارت تندرستي را انجام دهند و در صورت هرگونه زخم، جوش، عفونت (حلق)، اسهال بايد بلافاصله از تماس با مواد غذايي منع شوند.

نكته ديگر آنكه غذاها خوب پخته و سريع مصرف، يا در يخچال با دماي زير 4 درجه نگهداري شوند.

موارد ديگر كه بايد حتماً آنها را رعايت كرد عبارتند از:

تخم مرغ خام هرگز مصرف نشود، لبنيات فقط پاستوريزه مصرف شوند، بهداشت محيط، مواد غذايي و آشپزخانه ها از نظر نظافت، ضدعفوني و شستشوي منظم و نبودن حشرات و جوندگان دقيقاً رعايت شود.

* با تشكر از جناب عالي كه اطلاعات ارزنده اي را در اختيار ما قرار داديد.

دست نگهداريد

نويسنده:ندا ايزد گشسب- كارشناس تغذيه

بسياري از افراد بدون چشيدن غذا به آن نمك اضافه مي كنند و مي پندارند تمايل زياد آنها به مصرف نمك به علت نياز بدنشان به اين ماده است، در حالي كه علاقه و تمايل به مصرف بعضي مواد غذايي صرفاً به علت عادت به خوردن اين مواد از زمان كودكي در انسان ريشه مي گيرد و به جز بعضي موارد نادر، نياز بدن در اين باره نقشي ندارد. مصرف زياد نمك مي تواند اختلالاتي به شرح زير در انسان ايجاد كند:

• يكي از وظايف نمك، نگهداري آب در بدن است، بنابراين مصرف نمك زياد موجب جمع شدن آب در بدن و ايجاد ورم مي شود كه اين امر موجب افزايش وزن خواهد شد.

• مصرف نمك زياد به خصوص

براي افرادي كه مبتلا به افزايش فشار خون «پر فشاري خون» هستند مفيد نبوده و باعث بالا رفتن فشار خون و در نتيجه مساعد كردن زمينه براي ابتلاي بدن به عوارض قلبي عروقي مي شود.

البته سديم موجود در نمك طعام براي حفظ سلامت انسان ضروري است ولي توجه داشته باشيد كه در تمام مواد غذايي سديم به مقدار كم و بيش موجود است مثلاً در شير، گوشت، پنير، مرغ، حبوبات، غلات و ساير مواد خوراكي بدون آنكه به آنها نمك اضافه كنيم مقداري سديم وجود دارد و در ضمن معمولاً به هنگام طبخ غذا نيز به آن نمك اضافه مي كنيم بنابراين ديگر لزومي به استفاده از نمك اضافي سر سفره نيست.

خراشهاي كوچك براي درمانهايي بزرگ

نويسنده:دكتر محمد عزيز خاني

منبع:روزنامه قدس

حجامت را باور كنيم

حجامت از روشهاي درماني كهن ايراني و اسلامي است كه رواج آن در سالهاي اخير موافقان و مخالفاني را در پي داشته است. در مطلبي كه در ذيل مي خوانيد يكي از دست اندركاران اين شيوه درماني پيرامون محاسن حجامت و پاسخ به منتقدان آن به تفصيل سخن گفته است.طب سنتي داراي آسيب شناسي، سبب شناسي، علامت شناسي، و دارو شناسي ويژه خود است و تمام يكصد و چهارده مكتب درماني طب سنتي و طب ايراني با توجه به اخلاط چهارگانه (صفرا- سودا- بلغم- خون) و طبايع چهارگانه(سردي- گرمي- خشكي - تري) به بهداشت و درمان و تعريف بيماريها مي پردازد.اگر گفته مي شود حجامت يا بادكش يا روغن مالي يا... سوداي خون را كاهش مي دهد، منظور آن جزء از خون است كه بنا به دلايلي(كه بحث كارشناسي مفصلي را مي

طلبد) از تعادل خارج وعامل بيماري زايي شده است.

طب سنتي معتقد است اگر تعادل اخلاط چهار گانه و طبايع چهارگانه بهم بخورد بيماري ايجاد مي شود و تلاش طبيب طب سنتي براي برگرداندن آن تعادل بهم خورده بايد باشد كه گاهي با حجامت و گاهي با ساير روشها مقدور است.اين كه ماهيت سودا و صفرا و بلغم چيست و اساساً منشأ گرمي و سردي و خشكي و تري كجاست و آناليز اين مفاهيم در لابراتوارهاي پزشكي و تجزيه و تحليل ميكروسكوپي آنها امري است كه در حد فرضيه است زيرا امكانات دانش بشري در حال حاضر در سطح پرداختن به اين مقوله ها نيست و بخشي از آنها طبق الگوهاي علوم تجربي جديد، غير قابل تعريف هستند اما شواهد باليني و حضور محكم اين تئوريها در جاي جاي زندگي انسانها (به شرطي كه مطالعات عميق طب سنتي داشته باشيم) به نحوي چشمگير و غير قابل انكار است كه با ذره اي انصاف علمي و پرهيز از تعصب و يك سويه نگري، هر فرد عامي يا تحصيل كرده اي به متقن بودن اين تئوريها شهادت مي دهد.

مثال مي زنيم: فلفل از ديدگاه طب سنتي طبيعت گرم دارد و نان جو سرد است. اگر ذره اي فلفل بخوريد حرارت و گرما را در سراسر وجودتان احساس مي كنيد. در صورتي كه از لحاظ آناليز آزمايشگاهي آن مقدار فلفل كالري در حد صفر دارد! و اگر چند قرص نان جو(كه از لحاظ آناليز آزمايشگاهي داراي كالري بالايي است) بخوريد احساس سردي و لختي و بي حسي و بي حالي مي كنيد! صدها مثال مشابه داريم كه براي پرهيز

از اطاله كلام صرفنظر مي كنيم.اساساً مقايسه ميان حجامت با اهداي خون يا روشهاي ديگر پزشكي جديد امري غيرممكن است، زيرا ساختارها و پايه پزشكي سنتي و پزشكي جديد تا حد زيادي از هم متفاوت هستند. به طور نمونه يكي از آن تفاوتها اين است كه در پزشكي جديد، فقط به مهار علامتهاي بيماري (علامت درماني) مي پردازند و درمان ريشه اي بيماري كمتر به چشم مي خورد.بر اين اساس كاركرد و مكانيسم اثر حجامت بر مبناي طبايع و مزاجهاي چهارگانه كاملاً قابل توجيه است(هرچند كه بر مبناي تئوريهاي پزشكي نوين تعريف نشده باشد). موضع حجامت محل تجمع جزء سودا و صفراي نابجاي خون است كه مكانيسم دفاعي بدن اين اجزاي مضر را از مراكز حياتي دور كرده و در جايگاههايي خاص گرد مي آورد كه به وسيله عمليات حجامت بخشي از آنها تخليه مي شود.

جالب است بدانيد كه پروفسور يوكاسالونن سوئدي پس از سالها تحقيق علمي چندي پيش اعلان كرده كه در بين دو كتف، سيستم لنفاوي و وريدي مويرگي به نحوي تعبيه شده است كه سموم خون، ذرات سنگين و ماكرو المانهاي سرگردان و مضر خون در اين عروق به تله افتاده و محبوس مي شوند كه مي دانيم اصلي ترين محل حجامت همان بين دو كتف است.در كتاب جراحي شوارتز"رفرنس جهاني علم جراحي مدرن" اشاره شده است كه ايجاد خراشهاي موازي و متعدد روي پوست به طرز عجيب سبب افزايش ترشح اينترلوكينها(كليد فعال شدن سيستم ايمني بدن) مي شود و مي دانيم كه در فرآيند حجامت تعدادي خراش موازي روي پوست ايجاد مي شود.درباره تأثير حجامت بر سيستم ايمني، چند پژوهش علمي

نيز توسط مؤسسه تحقيقات حجامت ايران منتشر شده است كه تأثير حجامت در افزايش برخي رده هاي سيستم ايمني را به اثبات رسانده است و هم اكنون در نشريات پزشكي معتبر اروپا به چاپ رسيده است.

همچنين درباره تأثير حجامت بر كاهش فاكتورهاي خوني نظير قند و كلسترول خون و اسيد اوريك نيز جناب آقاي دكتر منتظر در دانشگاه شهيد بهشتي پژوهش انجام داده است و ثابت كرده كه حجامت بطور معناداري سبب كاهش كلسترول و قند خون و اسيد اوريك مي گردد.بر خلاف مخالفان حجامت كه با تمسخر مي گويند:"دولت هزينه اداره بيمارستانها و مراكز تخصصي را متوقف و تمام بيماران را به مراكز حجامت هدايت كند"، معتقديم اگر دولت و وزارت بهداشت يك صدم و حتي يك هزارم بودجه چند ميلياردي وزارتخانه را در امر واردات داروهاي شيميايي و ابزارها و تجهيزات پزشكي (كه اين دلارها تماماً به جيب شركتهاي داروسازي آمريكا و اروپا مي رود) به امر پژوهش اصولي در مقوله هاي طب سنتي و گياه درماني و طب ايراني(نظير حجامت) اختصاص مي داد. هم اكنون اولاً تكليف همگان نسبت به رد يا قبول طب سنتي و حجامت مشخص بود و به اين سردرگمي و حيراني مردم پايان داده مي شد و ثانياً جامعه پزشكي ما ياد مي گرفت كه از داشته هاي غني طب ايراني خودمان چگونه به صورت منطقي و علمي نه متعصبانه سود ببرد و بسياري از بيماريها و معضلات درماني مردم به سادگي و با كمترين هزينه ها و به روش طب طبيعي درمان و از خروج ميليونها دلار ارز كشور بابت داروهاي شيميايي جلوگيري مي شد.

مخالفان اين شيوه

درماني تأثير مفيد حجامت، چه در زمان قديم و چه در زمان كنوني را مربوط به جنبه رواني و فاكتور تلقين و اعتقادات مذهبي و سنتي مردم مي دانند.پزشكان با تجربه و آشنا به مباني طب سنتي و حجامت بارها و بارها در مواجهه با بيماران به افرادي برخورده اند كه هيچ گونه شناخت و اعتقادي به حجامت نداشته اند و حتي به نوعي مخالفت و ترس و اضطراب هم داشته اند، اما به هر حال حجامت شده اند و بيماري صعب العلاج چند ساله آنها(كه هيچ داروي شيميايي پاسخ نداده است) درمان و كنترل شده است كه صدها نمونه قابل ذكر با مدرك و سند و پرونده كامل پزشكي قابل ارايه موجود است.موضوع بسيار جالب توجه ديگر "حجامت اطفال" است. حجامت در اطفال و نوجوانان تأثيرات پيشگيرانه و درماني شگرفي دارد كه تجربه مؤلف پس از انجام حجامت و بررسي موشكافانه و علمي حدود هشت هزار مورد كودك و نوجوان حجامت شده طي ده سال اخير خلاصه مي شود در اين جمله كه: پس از حجامت (بيشتر كودكان و نوجوانان) سيستم ايمني و دفاعي كودك بسيار قويتر از گذشته شده و سرماخوردگيهاي مكرر و عفونتهاي گوش و حلق و بيني كودك به حداقل مي رسد. اشتهاي كودكان پس از حجامت بهتر مي شود و افزايش قد و وزن به طور معناداري در اطفال و نوجوانان ديده مي شود. همچنين اختلالات رفتاري در كودك و نوجوان حجامت شده(نظير پرخاشگري، تندخويي، دندان قروچه، شب ادراري، عصبانيت زودرس، بدخوابي، ناخن جويدن، تيك عصبي، اضطراب، لجبازي، عدم تمركز، ضعف حافظه و...) به طور محسوسي تعديل مي شود.

كودك و

نوجوان كه ديگر تلقين پذير نيست و چه بسا از حجامت و اصولاً هر نوع اقدامهاي پزشكي ديگر وحشت و ترس داشته باشد(كه خود فاكتور منفي و ضد تلقين است.) نوزادي با يرقان وايكتر كه بيلي روبين خون وي 23 است و پس از حجامت، ظرف 24 ساعت به رقم 9 مي رسد، كودك 5 ساله اي كه آسم آلرژيك دارد از سن 3 سالگي و تحت سنگين ترين رژيم درماني كورتون تراپي و آنتي بيوتيكهاي بسيار قدرتمند علايم آسم و عفونت ريوي او كنترل نشده است و روز به روز به جاي بهبود سير نزول داشته است و با 3 جلسه حجامت(البته حجامتهاي تخصصي و با شرايط ويژه) صددرصد درمان شده است و پس از گذشت 4 سال از حجامتش حتي يك بار حمله آسم ريوي يا عفونت ريوي و حتي سرماخوردگي نيز نداشته است.كودك 4 ساله اي كه به دليل ضايعات پوستي(درماتيت) بسيار پيشرفته و ناتوان كننده تحت نظر بهترين استادان متخصص پوست كشور و با جديدترين و گران قيمت ترين داروهاي شيميايي طي يك سال درمانش ذره اي بهبود نداشته و فقط با چند بار حجامت هم اكنون اثري از ضايعات پوستي وي مشاهده نمي شود. آيا به دليل اعتقادشان به جنبه مذهبي و رواني حجامت نتيجه درماني ديده اند يا اينكه در سطوح سيستم ايمني بدن آنها به دليل انجام حجامت اصلاحاتي روي داده است؟

به جرأت مي گوييم تقريباً تمام هشت هزار مورد كودك و نوجوان حجامت شده و مورد بررسي ما نتايج بسيار خوبي گرفته اند، به نحوي كه بدون هيچ گونه تبليغاتي روز به روز آمار حجامت اطفال ما

بالاتر مي رود و خود والدين بر حجامت كودكان خود اصرار دارند، زيرا اثرات بي نهايت حيرت انگيز آن را روي اطفال خود يا اطرافيان خود به عينه مشاهده كرده اند...

درمان آكنه، جوش صورت، سياتيك، واريس، بواسير و اعتياد از ديد مخالفان حجامت به وسيله اين روش محال است، اما از ديد پزشكي كه عالمانه و آگاهانه حجامت و طب سنتي ايراني را به خدمت مي گيرد، درمان اين بيماريها به وسيله حجامت، كاملاً عادي و ساده است و اين اتفاق صدها بار در كلينيك درماني پزشكان باتجربه مسلط به طب سنتي بوقوع پيوسته است و مدارك و مستندات آن قابل ارايه است.جالب است بدانيد كه طبق گزارش مستند دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي معدل تحصيلاتي مراجعان به مراكز حجامت در يكي از شهرهاي كشور ليسانس بوده است.همچنين طبق گزارش مستند معاونت پژوهشي وزارت بهداشت، پذيرش طب سنتي و حجامت در جوامع شهري به مراتب از جوامع روستايي بيشتر بوده است و جالب است كه در گزارش قيد شده است كه در روستاهاي نزديكتر به شهرها و روستاهاي بزرگتر نسبت به روستاهاي دورافتاده تر و كوچكتر اين پذيرش بيشتر بوده است!

در كلينيك طب ايراني و دفتر مركزي مؤسسه تحقيقات حجامت ايران از يك هزار و چهارصد نفر مراجعه كننده با مدارك دانشگاهي دكترا و بالاتر از دكتراي اعضاي هيأت علمي دانشگاهها، نمايندگان مجلس، مسؤولان كشوري و لشكري و نيروهاي مسلح، قضات رده هاي بالاي قوه قضاييه و جالبتر از همه دهها پزشك متخصص، فوق تخصص و استاد دانشگاههاي پزشكي داشته ايم كه مبادرت به حجامت كرده اند و به طور منظم خود و خانواده هايشان

براي پيشگيري يا درمان بيماريهاي خود حجامت مي كنند.

نكته مهمي كه بايد به آن توجه داشت قياس دايمي ميان اهداي خون و حجامت است. اما به نظر مي رسد قياس بين دو مقوله امر صحيحي نباشد زيرا اين دو از يك سنخ نيستند.

به طور خلاصه مي توان گفت كه اهداي خون اثرات درماني چنداني براي دهنده خون، جز كاهش غلظت خون ندارد و بيشتر براي گيرنده مفيد است، اما حجامت تأثيرات بهداشتي و درماني متعددي براي دهنده خون دارد و البته طبق تحقيقات ما، فرد پس از حجامت مي تواند به مراتب خون سالمتر و پاكيزه تري در اختيار سازمان انتقال خون قرار دهد كه گيرنده خون نفع بيشتري ببرد. سازمان انتقال خون مدعي است كه حجامت سبب اشاعه بيماري بيماريهاي خوني نظير هپاتيت مي گردد. تمام كارشناسان طراز اول خون شناسي(حتي در خارج از كشور و خود متصديان بخش خون و انتقال خون سازمان جهاني بهداشت WHO) مي گويند كه حجامت اگر در شرايط استريل و بهداشتي و با تجهيزات يك بار مصرف باشد هيچ گونه خطر سرايت بيماريهاي خوني وجود ندارد.

در صورتي كه ما چندين مورد بيمار هپاتيت B(با مدرك و سند آزمايشگاهي قبل و بعد از حجامت) را گزارش كرده ايم كه به وسيله "حجامت" هپاتيت Bآنها درمان شده است!

زخم ناشي از حجامت نيز زخمي عميق نيست كه باعث ايجاد چرك و عفونت شود، چرا كه در حجامت اصولي و ايمن، چند خراش بسيار سطحي و ظريف به طول 4-2 ميليمتر و به عمق يك ميلي متر پس از ضدعفوني محل حجامت با محلولهاي استريل كننده به وسيله تيغ استريل بيستوري يك

بار مصرف (همان تيغي كه در اتاقهاي عمل جراحي استفاده مي شود.) ايجاد مي كنيم و اقدام به خونگيري مي شود(حدود 40-20 سي سي). در ضمن بسياري از انواع حجامت (حجامت خشك) اصلاً خونگيري ندارد و صرفاً با بادكش گذاري، اثرات درماني حجامت را شاهد هستيم.

عليرغم اين كه حجامت داراي پشتوانه محكمي در روايات و احاديث ماست، بسياري از پزشكان ما از تحجر و دلبستگي به طب غربي كه صداي سقوط ارگان آن از دل تمام دانشگاههاي آمريكا و اروپا به گوش مي رسد ، دست برنمي دارند.اين در حالي است كه رويكرد كشورهاي توسعه يافته به طب آلترناتيو و طب طبيعي سنتي روز به روز گسترش مي يابد و به طور مثال دانشگاه هاروارد آمريكا سال 2002 سه ميليارد دلار بودجه براي امر تحقيقات طب سنتي و گياهي اختصاص داده است و هم اكنون 88 درصد درمانها در كشور نروژ درمان طبيعي و سنتي است.

قديمي يا جديد بودن يك روش درماني مهم نيست، بلكه مهم ميزان اثرگذاري، شفادهي، التيام دردها و قدرت درمانگري يك شيوه طبي است كه در حجامت اين مزايا به چشم مي خورد. عوارض جانبي آن هم چيزي در حد صفر است، پس آيا منطقي نيست كه سيستم دولتي و دانشگاهي ما به جاي حمله متعصبانه به حجامت، به امر پژوهش و علمي كردن حجامت و ساير اركان طب طبيعي ايرانيان بپردازد. از لحاظ قانون نظام پزشكي و وزارت بهداشت، پزشك مجاز است هر روش درماني را كه فكر مي كند به صلاح بيمار است اتخاذ و اجرا كند به شرطي كه مسؤوليت و عواقب آن را هم بر عهده گيرد.بهتر

نيست به طب جديدي به نام "طب طبيعي" رو آوريم كه هزاران نفر ثمره آن را چشيده اند و مورد تأييد اسلام، دانشمندان و حكماي ايراني، و حتي همان طب غربي نيز مي باشد.

آيا مي دانيد كنگره بين المللي طب اسلامي توسط آمريكا در سال 1998 در هندوستان برگزار شد و 46 كارشناس طراز اول حجامت از سراسر جهان در آن به ايراد سخنراني پرداختند و از نظر علمي ثابت شد كه حجامت در تنظيم نور و ترانسميترهاي مغز به ويژه سروتونين و استيل كولين تأثير دارد.

آيا مي دانيد در آمريكا سالانه پنجاه همايش جهاني درباره مباحث طب اسلامي و حجامت برگزار مي شود. حجامت در برخي دانشكده هاي پزشكي آلمان و چين و پاكستان تدوين مي گردد و واحد درسي دانشجويان پزشكي است و دانشگاه مك گيل كانادا درباره "حجامت" كتاب مفصلي در سال 2003 چاپ و منتشر كرده است؟

آيا مي دانيد در كتاب"حجامت، معجزه قرن بيست و يكم" بيش از پنجاه استاد از دانشگاههاي پزشكي سراسر جهان كه در رده هاي علمي فوق تخصصي بوده اند مهر تأييد كامل بر حجامت زده اند و ابعاد و مزاياي آن را تشريح كرده اند؟

مطمئناً شماي خواننده اگر رويكردي حتي مقطعي به مصرف داروهاي شيميايي و اعمال جراحي داشته باشيد، ميزان عوارض مخرب و مقطعي بودن درمانها را صحه مي گذاريد. حجم عوارض منفي داروهاي شيميايي آنقدر وسيع است كه پرداختن به آن نياز به صدها مقاله و فرصتهاي بيشتري دارد...

دراين جا يادآوري مي كنيم كه ما خود بزرگترين منتقد حجامت نيز هستيم!! تمام فوايدي كه براي حجامت برشمرديم (و دهها فايده ديگر كه مجال گفتن

آن نيست) به شرطي متحقق مي شود كه حجامت علمي و با معيارهاي تعريف شده طب سنتي صورت بگيرد. هم اكنون در سطح كشور برخي پزشكان و متأسفانه غير پزشكان بدون شناخت و علم كافي نسبت به مباني طب سنتي و حجامت، مبادرت به انجام حجامت مي كنند كه از نظر ما مورد تأييد نيست. از اين جهت ما با منتقدان حجامت موافقيم كه رشد بي رويه حجامت بدون نظارت وزارت بهداشت و بدون سرپرستي و مديريت مؤسسه تحقيقات حجامت ايران صحيح نبوده و در آينده لطمات جبران ناپذيري به ارزش و اعتبار نهال نوپاي طب سنتي و حجامت وارد خواهد ساخت.

يك حجامت اصولي و استاندارد داراي 64 شرط و پيش شرط مي باشد. تشخيص طبع و مزاج، آماده سازي بيمار، نضج اخلاط، مراعات ساعت و زمان و فصل، آماده سازي غذايي، مانورهاي فيزيكي، روغن مالي و ماساژ و اقدامات لازم پس از حجامت و... از آن جمله است كه امروزه در مراكز حجامت به اين مهم كمتر توجه مي شود.

مرگ خاموش يك عضو

نويسنده:نازيلا پور اصفهاني

منبع:روزنامه قدس

چند سالي است كه به بيماري قند مبتلا شده ام، اما هيچ وقت توجه چنداني به آن نكرده ام و توصيه اطرافيان و پزشك معالجم را جدي نگرفتم تا اين كه امروز با احساس سرگيجه ، تهوع و استفراغ به پزشك مراجعه كردم. نتيجه آزمايشها حاكي از آن بود كه كليه هايم ديگر كار نمي كند.براي آشنايي بيشتر شما با نارسايي مزمن كليوي با دكتر مسيح نقيبي متخصص بيماريهاي داخلي و فوق تخصص كليه و فشار خون (عضو هيأت علمي و دانشيار دانشگاه علوم پزشكي مشهد وعضو انجمن

متخصصان كليه اروپا - عضو هيأت بورد داخلي و بيماريهاي كليه) گفتگو كرديم كه شما را به خواندن آن دعوت مي كنيم!

آقاي دكتر! وظيفه كليه در بدن چيست؟

كليه چند عمل مهم در بدن انجام مي دهد؛ تصفيه خون از مواد زايد، تنظيم آب و الكتروليتهاي بدن، تنظيم فشار خون و ترشح هورمونهاي خاص كه موجب تنظيم رشد استخوان و تنظيم خونسازي مي شود.

آقاي دكتر! نارسايي كليه چيست؟

يعني اين كه يك فرد به طور ناگهاني يا به تدريج كليه اش را از دست بدهد. نارسايي كليه به دو دسته حاد و مزمن تقسيم مي شود. اگر به علت مصرف دارو، خونريزي شديد يا غيره در عرض چند روز يا چند ساعت كليه اش را از دست بدهد نارسايي حاد كليه گفته مي شود كه در اين موارد كليه قابل برگشت است و بايد علت زمينه اي را برطرف كرد و آب و خون از دست رفته را جبران نمود، در اين صورت در مدت چند هفته كليه بر مي گردد؛ اما در اين فاصله بايد شخص از دستگاه دياليز براي پاكسازي خونش استفاده كند و در موارد استثنايي هم امكان برگشت كليه نيست. اما در نارسايي مزمن كليه در عرض ماهها و سالها كليه كوچك و كوچكتر شده و كارش را از دست داده و زماني بيمار متوجه مشكلش مي شود كه نياز به دياليز دارد

عوامل مهم در ايجاد نارسايي مزمن كليه چيست؟

از آن جا كه نارسايي كليه هم بيماري هزينه بردار و هم رنج آوري است بايد به علت ايجاد آن توجه شود. از ميان عوامل مسبب نارسايي كليه چند عامل مهمتر

است؛ اول اين كه ديابت اگر كنترل نشود يا بد كنترل شود در مدت 10 سال كليه ها را درگير مي كند و چند سال بعد هم به نارسايي كليه مي انجامد، بنابراين بيماران ديابتي بايد قند و فشار خون را كنترل كنند.

دوم اين كه فشار خون كه متأسفانه شايع است افزايش فشار خون تدريجي و بدون علامت است و به طور ناگهاني كشف مي شود و عامل سوم اين است كه تورم كليه يا گلو مرولونفريت به دنبال گلودرد، تب و سرماخوردگي ايجاد مي شود و پاتو ژنز آن ايجاد آنتي كورهاي ساخته شده عليه ميكروبها و رسوب اين آنتي كورها در كليه است، در گذشته بسيار شايع بوده ولي امروزه با كشف آنتي بيوتيكهاي قوي كمتر ديده مي شود چهارم اين كه از علل ناشايع تر كليه پلي كيستيك - مادرزادي و سنگهاي بزرگ (شاخ گوزني يا عفوني) اگر فشار خون و ديابت كنترل شود 50 تا 60 درصد نارسايي كليه از بين مي رود.

نحوه اثر ديابت بر روند نارسايي كليه چگونه است ؟

وقتي قند بالاست كار فيلتراسيون كليه بيشتر مي شود و فشار داخل عروق كليه بالا مي رود و با افزايش اين فشار بافت همبندي كليه زياد مي شود و كليه دچار گلومرولواسكلروزيس مي شود. قند روي نفوذ پذيري مامبران بازال گلومرولي هم تأثير دارد و سبب پروتئينوري مي شود. آنچه كه مردم بايد بدانند اين است كه كليه در تنظيم فشار خون نقش دارد و بالا رفتن فشار خون ، لزوم بررسي كار كليه را ايجاب مي كند .

علائم باليني نارسايي حاد يا مزمن كليه چيست ؟ مردم با چه

شكاياتي به شما رجوع مي كنند ؟

نارسايي حاد معمولاً علامت داراست. تهوع ، استفراغ و اختلال هوشياري كه بطور حاد پيدا شده علائم شديد است ولي در نارسايي مزمن چون سير تدريجي دارد و بدن هم خودش را با شرايط تطبيق مي دهد علائمي وجود ندارد . اگر كار يك كليه سالم نمره 100 داشته باشد تا زماني كه 75 درصد كليه از بين نرود بدن علامت دارنمي شود و زماني كه كار كليه به زير نمره 25 رسيد چند علامت مهم از جمله:

كم اشتهايي، تهوع و استفراغ - افزايش فشارخون - در اينجا مجدداً تأكيد مي كنم كه درهر بيمار با فشارخون بالا بررسي عملكرد كليه الزامي است - و كم خوني در نارسايي كليه ما علايم ادراري نداريم، مگر بيماراني كه نفريت بافت بينابيني دارند كه با شب ادراري،عفونت ادراري يا تكرر ادرار مراجعه مي كنند.

در تعدادي از بيماران، نارسايي كليه بخاطر برگشت ادرار يا رفلاكس ايجاد شده كه به ويژه در دختر خانمها زياد ديده مي شود اين بيماران نيز نارسايي كليه را با علايم ادراري نشان مي دهند،ولي عفونتهاي ادراري در خانمهاي جوان و متاهل معمولاً نگران كننده نيست. راه تشخيص نارسايي كليه چيست؟

اول معاينه فيزيكي و يك شرح حال خوب و بررسي سابقه خانوادگي بيماريهاي كليه، دوم آزمايش خون وادرار از جهت كم خوني پروتئينوري و بررسي اوره و كراتينين خون و سوم سونوگرافي، راديوگرافي و سيتي اسكن.

درمان بيماري نارسايي كليه چيست؟

درموارد حاد كه قبلاً گفته شد و در موارد مزمن درمان، روش جايگزيني است: ماشين دياليز، دياليز شكمي كه اولين بار در مشهد انجام شد و

پيوند كليه از 15 سال قبل انجام مي شود و در مشهد تاكنون،بالاي 1000 مورد پيوند داشته ايم. كليه پيوندي به دو طريق تأمين مي شود اول دريافت كليه از افراد زنده ودوم دريافت كليه از بيماران مرگ مغزي كه امروزه بيشتر روي افراد مرگ مغزي حساب مي شود و در مورد افراد زنده بهتر است از خويشاوندان درجه اول استفاده شود.

پيوند در كدام دو مورد گفته شده بهتر است؟

استفاده از كليه خويشاوندان نزديك.

مشكلات افراد دياليزي چيست؟

ما در افراد دياليزي مجبوريم صبر كنيم تا كراتينين به بالاترين حد برسد بعد تصفيه كنيم، اين كه بدن يك فرد در تمام عمر در مسموميت باشد خودش عوارض دارد؛ البته در دياليز شكمي اين روش بهتر انجام مي شود. افراد دياليزي معمولاً دچار عوارض زير نيز مي شوند.كم خوني،خارش پوستي،اختلال كلسيم و فسفر و در نتيجه درد استخوان،تظاهرات عصبي مثل گزگز مورمور پاها، بي حسي پاها، تهوع و استفراغ، بي اشتهايي، ضعف عمومي و افسردگي.

افراد تحت دياليز چند سال مي توانند زندگي كنند؟

ما افرادي را داريم كه 20 سال است دياليزمي شوند و زندگي مي كنند، البته به عوامل زير نيز بستگي دارد:

بيماري اوليه فرد چه بوده است و آيا در يك بخش دياليز خوب اين عمل انجام مي شود يا نه.

روند پيوند كليه در مشهد چگونه است.

اهداي كليه از بيماران مرگ مغزي خيلي خوب است ولي اهدا از خويشاوندان درجه اول فعال نيست.

آقاي دكتر! آيا اهداي كليه از فرد زنده براي شخص دهنده مشكل زاست؟

خير، زيرا قبل از اهداي كليه بررسيهاي لازم انجام مي شود. دهنده كليه مي تواند مطمئن باشد كه

طول عمر طبيعي خواهد داشت.

آيا اهداي يك كليه، به كليه باقيمانده فشار وارد نمي كند؟

چون كليه ظرفيت بالايي دارد، مشكلي ايجاد نمي كند.

براي پيشگيري از نارسايي كليه چه بايد كرد؟

كنترل قند، فشارخون، و درمان سريع عفونتها سبب كاهش 60 درصد نارسايي هاي كليه مي شود.

سخن پاياني شما با مردم چيست؟

در رژيم غذايي مايعات زياد مصرف كنند،نمك كم مصرف كنند و در صورت بيمار شدن سريعا به پزشك معالج مراجعه كنند، زيرا تشخيص وپيشگيري ارزانتر از درمان است .

جوشكاران مستعد ابتلا به آب مرواريد هستند

منبع:روزنامه جوان

كاتاراكت يا آب مرواريد كدر شدن عدسى چشم است كه در اثر عللى نظير بيمارى ديابت، صدمه، مواد شيميايى و در معرض قرار گرفتن نيروهاى فيزيكى مخصوصاً اشعه ماوراء بنفش نور خورشيد بروز مى كند.

دكتر فريده شريفى، چشم پزشك افزود: شايع ترين شكل آب مرواريد (كاتاراكت) ناشى از بالا رفتن سن است كه در مراحل اوليه عدسى كدر و ديد فرد غبارآلود و مه آلود مى شود و در نهايت فرد فقط قادر به تشخيص روز يا شب خواهد بود.

وى افزود: «جوشكاران كه به مدت طولانى در معرض نور زياد هستند مستعد ابتلا به آب مرواريد (كاتاراكت) هستند. شايع ترين علايم آن تارى و مه آلود شدن ديد و دوربينى است.» عضو هيات علمى دانشگاه علوم پزشكى جندى شاپور اهواز با اشاره به اين كه از علايم آب مرواريد در افراد راننده پخش ديدن نور چراغ هاست، يادآور شد: «قوى شدن و بهبود يافتن موقت ديد افرادى كه چشم آن ها ضعيف بوده (ديد نزديك ضعيف بوده) از علايم ايجاد آب مرواريد است.» شريفى افزود: «آب مرواريد در صورت عدم درمان به موقع

منجر به بروز بيمارى آب سياه (گلوكوم) و در نهايت كورى فرد مى شود.»

وى با تقسيم اشعه هاى خورشيدى به سه دسته A,B,C متذكر شد: «نور خورشيد به دو صورت مرئى و نامرئى است و نوع نامرئى باعث آسيب رساندن به چشم مى شود.»

شريفى تصريح كرد: «در روش هاى جراحى آب مرواريد به منظور جلوگيرى از عوارض ناشى از برش هاى بزرگى كه به منظور تخليه عدسى سفت شده در آب مرواريد در سطح قرنيه ايجاد مى شود، روش فاكومولسيفيكيشن (Phacoemulsification) اعمال مى شود.»

اين چشم پزشك افزود: «در اين روش درمانى، عدسى با امواج ماوراء صوت با فركانس بالا قطعه، قطعه شده و از طريق يك برش كوچك خارج مى شود.»

وى خاطرنشان كرد: «بعد از برداشت عدسى، يك لنز داخل چشمى مصنوعى (لنز پلاستيكى تاشو) به منظور جبران عدسى از دست رفته، كاشته مى شود.»

شريفى متذكر شد: «توصيه مى شود هر زمان فرد احساس كرد كه از لحاظ بينايى قادر به انجام كارهاى روزمره نيست، حتماً به پزشك مراجعه كرده و به منظور جلوگيرى از بيمارى هاى بدتر اقدام كند.»

رام كردن گلبولهاي سركش

نويسنده:نازيلا پوراصفهاني

منبع:روزنامه قدس

خون، جوهر حيات انسان است و اين مايع حياتي با سيستم بسيار پيچيده خود، وظيفه دارد اكسيژن و مواد غذايي را به سلولها حمل كند و مواد زايد و دي اكسيد كربن را از كنار سلولها دور نمايد.وظيفه ديگر خون دفاع در برابر عوامل موذي و ويرانگر بدن است.

يكي ديگر از وظايف آن، اين است كه در صورت هرگونه ضربه به بدن و خونريزي، سيستم انعقادي از هدر رفتن اين مايع حياتي جلوگيري مي كند.با اين حال زماني براي اين مركب

قرمز، آژير خطر به صدا درمي آيد كه فرد مبتلا به لوسمي شده باشد.براي آگاهي از بيماري لوسمي، گفتگويي را با دكتر فريدون احمدي، متخصص بيماريهاي داخلي و فوق تخصص بيماريهاي خون و عضو انجمن هماتولوژي ايران انجام داده ايم كه خواندن اين گفتگو خالي از لطف نخواهد بود. آقاي دكتر، بيماري لوسمي چه بيماري اي است؟لوسمي؛ يعني سرطان خون، افزايش غيرطبيعي سلولهاي خون در مغز استخوان كه به دو دسته كلي تقسيم مي شود: لوسمي حاد و مزمن كه نحوه برخورد و درمان آن با هم متفاوت است.

علت ايجاد لوسمي چيست؟

علت واقعي لوسمي هنوز ناشناخته است.ژنتيك در درصدي از انواع لوسمي ها نقش دارند و بيماران زيادي هستند كه در خانواده خود داراي يك مورد سرطان خون مي باشند و از ابتلا به لوسمي نگرانند. اما بايد گفت در اين خانواده ها، شانس ابتلا كمي بيشتر است، نه اينكه قطعاً لوسمي در آنان ديده مي شود.

از عواملي كه باعث لوسمي مي شوند، مي توان به موارد زير اشاره كرد.

- بعضي ويروسها بويژه در لوسمي كودكان

- سيگار

- امواج الكترومنيتيك (مانند امواج تلفن همراه)

- نوع تغذيه

- رادياسيون (چه براي درمان و چه براي تشخيص)

- بعضي داروها

- بعضي سموم مانند بنزن كه با بنزين متفاوت است و به عنوان حلال در رنگ سازي، داروسازي و كارخانه هاي پلاستيك سازي استفاده مي شود.

اما واقعيت اين است كه علت لوسمي هنوز ناشناخته است.

فرايند ايجاد لوسمي در بدن چگونه است؟

پاتوژنز با زبان ساده، علت لوسمي مغز استخوان است. مغز استخوان وظيفه ساخت گلبول قرمز، پلاكت، گلبول سفيد و ... را دارد كه هر يك وظيفه خاصي را بر

عهده دارند؛ مثلاً گلبول سفيد در دفاع از عفونتها، پلاكت براي جلوگيري از خونريزي و گلبول قرمز براي اكسيژن رساني به ارگانهاي مختلف مهم هستند. وقتي سلولهاي سرطاني زياد مي شوند، بتدريج جايگاه سلول طبيعي توسط سلولهاي سرطاني اشغال مي شود. كمبود سلول طبيعي، سبب نقص در وظايف آنها مي شود؛ مثلاً كمبود پلاكت سبب خونريزي مي شود، افراد مبتلا به لوسمي حاد با خونريزي مغزي به پزشك مراجعه مي كنند. در كمبود گلبول سفيد افراد مبتلا به عفونت مي شوند كه از خصوصيات اين افراد عفونت در مكانهاي نابه جاست و يا عفونت آنها به درمان خوب جواب نمي دهد و عود بيماري در اين افراد بالا است.

كمبود گلبول قرمز، سبب كم خوني مي شود كه متأسفانه امروزه بالا رفتن سطح آگاهي مردم در مورد بيماري سبب خود درماني و دخالت در درمان مي شود؛ مثلاً در مورد كم خوني بدون مراجعه به پزشك دارو مصرف مي كنند، در حالي كه بايد متوجه باشند كه تشخيص علت كم خوني مهم است.در بيماريهاي سرطان خون برحسب نوع آنها، علايم آن متفاوت است و اين علايم به طور اختصار در مورد سرطان خون حاد است. بسياري از علايم بويژه در لوسمي مزمن ديده مي شود كه حتي توجه بيمار را به خود جلب نمي كند؛ مثلاً بزرگي غدد لنفاوي در زير بغل، كشاله ران و روي گردن كه ممكن است توسط پزشك و يا خود بيمار كشف شود كه يكي از علل آن مي تواند لوسمي حاد در افراد جوان و لوسمي مزمن در افراد كهنسال باشد.يكي ديگر از علايم مي تواند بزرگي طحال باشد كه

در قسمت چپ شكم لمس مي شود كه در لوسمي خون مزمن بويژه «CML» زياد ديده مي شود.درد استخواني و مفصلي هم يكي از علايم شايع در لوسمي حاد در بچه ها و جوانان است. اين علايم بسيار شبيه بيماري روماتيسم است. بيماران حتي اولين بار به بيماريهاي روماتولوژي مراجعه مي كنند كه در آزمايش تشخيص متوجه لوسمي مي شوند، اما هر درد استخوان به معني سرطان خون نيست.

آيا لوسمي در سنين خاصي شايع است؟ يا اينكه بعضي از انواع لوسمي مخصوص سن خاصي هستند؟

در نوع حاد معمولاً در سنين پايين ديده مي شود، مثلاً در كودكان نوع ALF شايع تر است (حدود 90 درصد) نوعي ديگر لوسمي حاد «AML» است كه معمولاً در افراد جوان و مسن ديده مي شود. اما آنچه مسلم است لوسمي مزمن است كه در افراد با سن 50 يا 60 سال به بالا ديده مي شود و در آقايان از خانمها شايع تر است.

آقاي دكتر، براي تشخيص لوسمي چه كارهايي انجام مي شود؟

اولين گام شرح حال دقيق و بررسي علايم بيمار است. سپس آزمايش خون گرفته مي شود كه اين آزمايش در آزمايشگاه هاي خاص با افراد با تجربه انجام مي گيرد كه بتوانند سلول سرطاني را تشخيص دهند. بعد از آن از روشهاي تكميلي استفاده مي شود: آزمايش بيوشيمي، عكسبرداري، سونوگرافي و ... كه برحسب مورد انجام مي گردد.اگر با اين آزمايشها بيماري لوسمي تشخيص داده شود، از سلولهاي مغز استخوان نمونه برداري مي شود.نمونه برداري براي مطالعه مورفولوژي يا قيافه شناسي سلولهاست كه معمولاً به تشخيص نوع سرطان و طبقه بندي آن به پزشك كمك

مي كند؛ زيرا نوع سرطان براي ما مهم است، چون درمانهاي متفاوتي دارد و صرف كشف لوسمي حاد كافي نيست. حتي سير بيماري در انواع مختلف لوسمي متفاوت است.

تشخيص افتراقي سرطان خون با چه بيماري است؟

با توجه به اينكه سرطان خون علايم متفاوتي دارد، تشخيص افتراقي زيادي دارد: 1- كم خوني ها با دلايل متفاوت 2- خونريزيها به علت كمبود پلاكت در IPP(اختلاف عملكرد پلاكت ارثي) 3- بزرگي غدد لنفاوي در بيماريهاي ويروسي، انگلي مانند (توكسوپلاسما) لنفوم و هوجكين 4- دردهاي استخواني با بسياري از بيماري هاي روماتولوژي 5- در آقايان گاهي بزرگي بيضه بدون درد كه با تومورهاي بيضه اشتباه مي شود. 6- درگيري مغز در لوسمي كه با مننژيت و تومور مغزي تداخل مي كند. 7- گاهي مواقع افراد مبتلا به لوسمي چه حاد و چه مزمن گاهي مواقع با علايم پوستي مراجعه مي كنند كه با بيماريهاي پوست اشتباه مي شود. 8- طحال بزرگ كه در بيماريهاي كبدي هم ديده مي شود.من به عنوان متخصص خون شناسي به ساير همكاران پزشك توصيه مي كنم كه در بررسي، علايم لوسمي را هم در نظر داشته باشند.

براي لوسمي چه درمانهايي انجام مي شود؟

بعد از تشخيص لوسمي بايد حاد و مزمن بودن آن را افتراق دهيم كه اگر بيماري لوسمي حاد بود، از شيمي درماني استفاده مي كنيم كه داروهاي شيمي درماني معمولاً همزمان با داروهاي مراقبتهاي ويژه مانند دريافت آنتي بيوتيك، تزريق خون و پلاكت و ... همراه است كه بايد بيماران را بستري كرد؛ چون اين بيماران به پزشك متخصص و امكانات بيمارستاني نياز دارند كه متأسفانه در اين موارد كمبودهايي

وجود دارد.اين افراد حدود يك تا 5/1 ماه بستري مي شوند و بعد از كنترل بيماري مشخصاتي مانند سن بيمار، نوع لوسمي و شرايط ديگر در بيمار بررسي مي شود كه قدم هاي بعدي در درمان اوست.اگر از نوع بسيار بدخيم «AAL» نباشد دو تا سه سال بيمار داروهاي شيمي درماني خوراكي دريافت مي كند و با ويزيت ماهانه بيماري او كنترل مي شود. بعد از سه سال مغز استخوان و خون محيطي بيمار آزمايش مي شود كه اگر علايم عود را در او نبينيم، داروهاي بيمار را قطع مي كنيم و فقط كنترل بيمار انجام مي شود.به خانواده بيمار درباره بيماري و راه طولاني درمان آن را گوشزد مي كنيم تا با پزشك همگام شوند و در درمان، مشكلات و عوارض آن، بيمار را ياري نمايند.در مورد سرطان خون مزمن درمان به صورت سرپايي است، مگر در موارد عارضه دار كه به بستري نياز است.

اميد به زندگي در درمان سرطان خون چقدر است؟

در مرحله لوسمي حاد تعداد زيادي از بيماران مي توانند بهبود يابند، اما نه همه اين افراد. هر چند كه ما اميدواريم طب به مرحله اي برسد كه همه افراد مبتلا به لوسمي درمان شوند، اما امروزه تعداد زيادي از افراد لوسمي حاد بويژه در سنين پايين مي توانند بهبود يابند، به شرط آنكه با درمان پزشك همراه شوند و گام به گام با او پيش بروند.بسياري از بيماران با وجود تمام توضيحات، بي توجهي مي كنند و زماني به پزشك مراجعه مي كنند كه در وضعيت نامناسبي قرار دارند و نمي شود براي آنان كاري كرد. در مصرف بعضي داروها

عوارضي براي بيمار ايجاد مي شود كه مقصر پزشك نيست.در مورد سرطان خون مزمن نقش پزشك كنترل علايم است، بويژه در مورد «CLF» كه عاقبت كار خوب است.

با توجه به اينكه در بيماري لوسمي ژنتيك نيز مؤثر است، آيا با تشخيص يك فرد، بررسي ساير اعضاي خانواده لازم است؟

خير. اگرچه اين فكر وجود دارد كه شانس ابتلا بالاتر است، اما دليلي براي ابتلاي ساير خانواده نيست و هنوز رابطه اي بين ژنتيك با لوسمي شناخته نشده است.

آخرين يافته هاي جديد در لوسمي چيست؟

فناوري در چهار بخش مؤثر است؛ يك شناخت ماهيت و طبقه بندي انواع لوسمي كه گام مهمي در اين مورد برداشته شده كه به درمان و آينده نگري كمك كرده است.دوم، داروهاي جديد، كه امروزه بسياري از اشكال مقاوم را مي توانيم درمان كنيم. داروهاي لوسمي اغلب گران و وارداتي اند كه بيماران در تهيه بعضي از اشكال دارويي دچار مشكل هستند كه توجه دولت را مي طلبد.سوم ژن درماني است كه بحثي در مورد همه سرطانهاست. اما جايگاه مشخصي هنوز در مورد لوسمي ندارد، شايد در آينده وضعيت بهتر شود.چهارم، پيوند مغز استخوان است كه مي تواند در بعضي از اشكال سرطان خون بسيار مؤثر باشد. پيوند مغز استخوان زماني انجام مي شود كه بيماري از حالت حاد خارج شده و بيمار تحت كنترل باشد. وقتي همه شرايط مناسب شد، پيوند مغز استخوان انجام مي شود.

آقاي دكتر، چه بكنيم كه به لوسمي مبتلا نشويم؟

راهكار پيشگيري از لوسمي بسيار كمتر از ساير موارد سرطانهاست.بيماران مبتلا به لوسمي وقتي به پزشك مراجعه مي كنند كه در بيشتر مواقع بسيار دير شده

است كه بايد مردم را از علايم اين بيماري آگاه كرد تا هر چه سريعتر به پزشك مراجعه كنند.دير متوجه نشدن اين بيماري به دليل شناخت نداشتن مردم از ماهيت بيماري است كه بايد اطلاع رساني در اين خصوص انجام شود.

مرواريدهايي كه از دست مي دهيم

نويسنده:حوريه ملكي

منبع:روزنامه قدس

دانشمندان علم پزشكي بر اين باورند كه بسياري از بيماريهاي خطرناك عفوني مانند عفونتهاي خوني، رماتيسم قلبي، سوء هاضمه، بيماريهاي روده و معده و بسياري از اختلالاتي كه در ارگانيسم حياتي بدن انسان بروز مي كند، ريشه در دوران كودكي دارند. كودكي يعني درست همان روزهايي كه دندانهاي شيري ما شروع به پوسيدن مي كرد و كم كم مي افتاد و ما بدون توجه به پوسيدگي دندانهايمان، پسته، فندق و بادام را با ولع زير آن خرد مي كرديم و وقتي هم كه سفيدي مرواريدهاي شفاف دهانمان رو به سياهي مي گذاشت، دلمان را با زدن يك بار مسواك در شبانه روز خوش مي كرديم و فقط وقتي درد امانمان را مي بريد و كارمان به دندانپزشكي مي افتاد و هزينه سنگين آن كمرمان را خم مي كرد، متوجه مي شديم كه چه جفايي بر خود كرده ايم. و همين بي توجهي ها و شايد هم سنگيني هزينه درمان سبب شده است تا جامعه ما آمارهاي قابل توجهي را در زمينه خرابي و پوسيدگي دندان و بيماريهاي لثه كسب كند!

پوسيدگي، بيماري شايع

طبق برآوردهاي متخصصان، پوسيدگي قشر سخت دندان جزو شايعترين بيماريهاي دهان و دندان در جهان است و با اين كه تاكنون بيش از هشتصد نوع بيماري مختلف در اين زمينه شناسايي شده است، اما همچنان پوسيدگي و بيماري

لثه جزو اولين اولويتهاي فعاليت بخش سلامت دهان و دندان وزارت بهداشت قرار دارد.به اعتقاد دكتر فاضل، پوسيدگي دندان شايعترين علت مراجعه افراد به دندانپزشكي است. وي معتقد است: كشيدن، پر كردن و پوسيدگي سه شاخص عمده سنجش بهداشت دهان و دندان است، در حالي كه بچه هاي 12 ساله در كشور ما حدود سه دندان پوسيده دارند و يا دندان خود را كشيده اند، استاندارد اين رقم در كشورهاي پيشرفته تنها يك دندان است و حتي به ادعاي كشورهايي كه اقدامات پيشگيرانه براي جلوگيري از پوسيدگي دندان را به عمل مي آورند، در جمعيت زير 20 سال دندان پوسيده وجود ندارد!

اين در حالي است كه تنها با مسواك زدن مرتب دندانها و مراجعه مستمر به پزشك و استفاده از دهانشويه هاي معتبر مي توان در مقابل اين بيماري ايستاد. به طوري كه تنها با توزيع رايگان دهانشويه بين دانش آموزان مدارس كشور در سال 77، شاخص دندانهاي پوسيده در بين كودكان 12 ساله كه در سال 74 بيش از 2 درصد بود، به 48/1 درصد كاهش يافت.

دكتر قلي پور، دندانپزشك در مورد پوسيدگي دندان مي گويد: «پوسيدگي يك بيماري عفوني قابل انتقال است كه با فعاليت ميكروبها در سطح دهان آغاز مي شود و در ساختمان آن پيشرفت مي كند. وقتي يك بيماري در اثر فعاليت ميكروبها ايجاد شود، آن را بيماري عفوني مي نامند و اگر بيماري بتواند از محلي به محل ديگر منتقل شود، آن را قابل انتقال مي گويند. منظور اين است كه طبق اين تعريف پوسيدگي مي تواند از يك دندان به ساير دندانها نيز سرايت كند.

البته پوسيدگي تمام

سطوح دندان را يكسان مبتلا نمي كند. سطوحي مانند شيارهاي برنده بخصوص در دندانهاي آسيا، سطوح بين دنداني و طوق دندان تا ناحيه اتصال لثه با دندان كه محل تجمع ميكروبها معمولاُ در اين ناحيه است، بيشتر در معرض اين بيماري قرار دارند.»

وي مي افزايد: « در دهان هر فرد به طور طبيعي انواع و اقسام ميكروبها وجود دارد، ولي همه ميكروبهاي موجود در دهان، پوسيدگي را به وجود نمي آورند. وقتي لا به لاي دندان تميز نشود، ميكروبها در روي دندان لايه اي تشكيل مي دهند كه پلاك ميكروبي نام دارد. اين پلاك لايه نرم و غليظي است كه از مقدار زيادي باكتريهاي مختلف و سلولهاي موجود در دهان تشكيل مي شود و چنان بر سطح دندان مي چسبد كه به آساني با آب شسته نمي شود. هر چه زمان بيشتر بگذرد، انواع گوناگوني از ميكروبها وارد پلاك مي شوند و بيماري زايي آن را بيشتر مي كنند. البته اين پلاك با رسوب سفيدرنگي كه بر روي دندان مي نشيند و با چشم قابل ديدن است تفاوت مي كند و پلاك تنها با رنگهاي مخصوصي كه موجب رنگ شدن پلاك مي شود قابل شناسايي است.

وي در توضيح بيشتر اين پلاك ميكروبي بر روي دندان انسان مي گويد: پلاك ميكروبي چند كار در دهان انجام مي دهد؛ اول روي دندان را مي گيرد و رنگ طبيعي و شفاف آن را عوض مي كند. سپس به جرم سخت اطراف دندان تبديل شده و علاوه بر پوسيدگي باعث ايجاد بيماري لثه و ساير بافتهاي نگهدارنده دندان مي شود.

تحقيقات دندانپزشكي نشان داده است كه بعد از خوردن غذا

و رسيدن مواد قندي به ميكروبهاي پلاك حدود 2 تا 5 دقيقه طول مي كشد تا اسيد ايجاد شود. در طي مدت 10 دقيقه ميزان اسيد به حداكثر مقدار خود مي رسد و سپس 20 تا 60 دقيقه در همان حال باقي مي ماند و بعد از آن بتدريج به حالت عادي باز مي گردد.»

وي ادامه مي دهد: «با هر بار خوردن، محيط پلاك ميكروبي اسيدي مي شود و تا اين محيط اسيدي به حالت عادي برگردد، با خوردن مجدد، محيط دهان دوباره اسيدي شده و به اين ترتيب دندانها دچار پوسيدگي مي شود.»

به اعتقاد پزشكان پوسيدگي دندان بيشتر بيماري جوانان است، يعني دندانها معمولاً به فاصله بعد از بيرون آمدن بيشتر خراب مي شوند تا در سنين بالاتر كه مدتي از حضورشان در دهان گذشته است.

بنابراين اهميت مراقبت و نگهداري از دندانها در اين سنين كاملاً مشخص مي گردد.

لثه هاي قرمز علامت چيست؟

لثه به عنوان پايگاه نگهدارنده دندان و بافتي بسيار آسيب پذير در برابر بيماري از اهميت ويژه اي برخوردار است.

دكتر اكبري، فوق تخصص لثه، با اشاره به اين كه رعايت نكردن بهداشت دهان و دندان مهمترين عامل تخريب بافت نگهدارنده دندان و ابتلا به بيماري لثه مي باشد، اين بيماريها را به دو گروه «ژنژيويت» و «پريودنتيت» تقسيم كرده و مي گويد: «عدم رعايت بهداشت دهان و دندان منابع كافي را در اختيار باكتريهايي قرار مي دهد كه عامل بيماريهاي لثه هستند وبا ترشح عمومي ميكروبي موجب تخريب بافتهاي نگهدارنده دندان مي شوند.

ژنژيويت معمولاً با التهاب و قرمزي لثه همراه است و به بافتهاي عمقي دهان مثل استخوان فك سرايت نمي

كند. اما پريودنتيت استخوان نگهدارنده دندان و ليگامهاي مربوط را تخريب و نگهداري دندان را با مشكل مواجه مي كند. البته هر دو بيماري اشكال مختلفي دارند، ولي تمامي آنها توسط باكتريها ايجاد مي شوند و در اين ميان عواملي نظير نقص سيستم دفاعي بدن، عوامل تغذيه اي، هورمونها و... مي توانند در تشديد بيماري نقش داشته باشند.»

وي مي افزايد: «نتايج تحقيقات و بررسي هاي انجام يافته نشانگر آن است كه باكتريهاي عامل بيماري لثه از طريق بزاق دهان منتقل مي شوند. يعني تماس مشترك بزاق در افراد خانواده از طريق ظروف مشترك آب و غذا بيماري لثه را انتقال مي دهند به همين دليل انجمن پريودونتولوژي آمريكا براي درمان بيماري لثه پيشنهاد كرده است كه درمان به صورت مشترك در مورد تمامي اعضاي خانواده صورت گيرد و اگر يك نفر مبتلا به اين بيماري است، بقيه اعضاي خانواده نيز مورد معاينه قرار گيرند.

تأثير دندان بر بدن

به اعتقاد يك پروفسور و متخصص دندانپزشكي در آمريكا بيماريهاي دهان و دندان بر روي سلامت كل بدن تأثيرگذار هستند. علت اين امر نيز آن است ،زماني كه جرمها بر روي دندان ساخته مي شوند افراد در معرض ابتلا به آماس لثه ها كه اولين مرحله از بيماريهاي دهاني است قرار خواهند گرفت.

چنانچه نسبت به درمان آماس لثه اقدامات درماني انجام نگيرد، اين حالت مي تواند به بروز وضعيتي شديدتر منجر شود كه بر روي لثه ها، استخوانها و بافتهاي محافظ دندانها تأثيرگذار است.

يك مطالعه كه به تازگي توسط انستيتوي ملي سلامت در آمريكا انجام گرفته است، حاكي از آن است كه حدود 47 درصد از مردان و

37 درصد از زنان سنين 18 تا 64 سال به برخي از انواع خونريزيهاي مربوط به لثه مبتلا هستند كه خود مي تواند زنگ خطري براي ابتلا به امراضي ديگر باشد.

دكتر صفدري، متخصص بيماريهاي دهان و دندان در اين باره معتقد است كه وضعيت بافتها و ساختار دهان و دندانها بر روي شرايط و وضعيت جسماني بدن، توانايي جويدن و صحبت كردن، ظاهر و ارتباطات فردي و... بسيار تأثيرگذار است، لذا بايد نسبت به سلامت اين بخش از بدن توجه كافي را مبذول داشت، زيرا سلامت اين بخش بر سلامت كل بدن تأثيرگذار است.

وي از جمله كارهاي مهم براي پيشگيري از پوسيدگي دندانها و بيماريهاي مربوط به لثه را مراجعه مرتب به دندانپزشك و معاينه دندانها توسط متخصص دانسته و مي افزايد: «علاوه بر اين، آگاهي افراد از چگونگي پاكيزه نگاه داشتن دندانها و بهره گيري از تكنيكهاي صحيح مسواك زدن و استفاده از نخ دندان، از ديگر كارهاي ضروري و مهم براي پيشگيري از پوسيدگي و بيماريهاي دنداني است.»

وي روش صحيح مسواك زدن را به اين ترتيب برمي شمرد:

1- سرمسواك را مقابل دندانها طوري قرار دهيد كه برس مسواك با لثه زاويه اي در حدود 45 درجه تشكيل دهد.

2- به آرامي و باملايمت و به حالت چرخشي مسواك را بر روي دندان حركت داده و سطوح خارجي و داخلي بالا و پايين هر دندان با حفظ زاويه ميان برس، مسواك و لثه تميز شود.

3- از فشار كمي بر روي مسواك استفاده شود و تمام سطوح دندان كه به وسيله آن عمل جويدن انجام مي شود، به خوبي شسته و برس زده شود و

اجازه دهيد تا قسمت فوقاني برس يعني نوك پره هاي مسواك به تمام سطوح دندان برسد و آن را به خوبي تميز كند.

4- وضعيت قرارگيري مسواك بايد مرتباً تغيير پيدا كند.

5- براي تميز كردن بخش داخلي دندانهاي جلو، مسواك را عمودي گرفته و به آرامي از بالا به پايين يعني از لثه به سمت بالا و پايين حركت دهيد.

6- براي پاك كردن كامل دهان و از بين بردن ميكروبها و همچنين براي تنفس بهتر و تازه شدن مجاري تنفسي زبانتان را نيز مسواك بزنيد.

رژيم غذايي، دندان سالم

به اعتقاد پزشكان، پيشگيري از درد بهترين راه براي مقابله با بيماريهاي دهان و دندان است و در اين بين پيروي از يك رژيم غذايي صحيح در جلوگيري از پوسيدگي دندان مؤثر است.

دكتر نعمتي با اشاره به اين كه پوسيدگي دندان تنها زماني ايجاد مي شود كه محيط داخلي دهان اسيدي باشد مي گويد: «اين حالت زماني رخ مي دهد كه مواد غذايي حاوي نشاسته يا قندهاي ساده و يا به طور كلي كربوهيدراتها مصرف شود. مواد نشاسته اي نسبت به قندهاي ساده (قند و شكر) مدت بيشتري در فضاي دهان و بر روي دندانها باقي مي مانند، بنابراين براي حفظ سلامت دندانها توصيه مي شود مقدار مصرف اين مواد را كاهش داده و در غير اين صورت سعي كنيد از آنها به عنوان ميان وعده استفاده نكنيد و تا حد امكان مواد نشاسته اي را در وعده هاي غذايي اصلي خود مصرف نماييد.»

وي مي افزايد: «مواد غذايي مختلف، برخي از غذاها تأثير حفاظت كننده اي در برابر پيشگيري از ابتلا به بيماريهاي دهان و دندان دارند كه

به عنوان نمونه مي توان به شير و لبنيات اشاره كرد. اين مواد به خاطر دارا بودن مواد مغذي مانند ويتامين ها، پروتئين ها و عناصر كلسيم، فسفر و منيزيم و ويتامين D تأثير مفيدي در سلامت دندانها داشته و به رشد و استحكام دندان و بافتهاي دهاني بخصوص در كودكان كمك كرده و در پيشگيري از پوسيدگي مؤثرند.»

وي مي افزايد: «با وجود آن كه مطالعات بيشتري در رابطه با تأثير مصرف شير برروي سلامت دندانهاي بالغين انجام گرفته است، اما تحقيقات انجام شده نشانگر آن است كه مواد مغذي موجود در شير مثل كلسيم مي تواند نقش محافظت كننده اي را در پيشگيري از ابتلا به بيماريهاي دهان و دندان در افراد بالغ نيز داشته باشد. محققان بر اين باورند كه كمبود عنصر كلسيم مي تواند به افزايش بروز التهاب در دندانها و لثه منجر شود.

همچنين تحقيقات نشان از وجود ارتباط ميان بيماري استئوپروز (پوكي استخوان) با بيماريهاي دهان و دندان دارد. اما با وجود اين موضوع به دليل برخي عوامل جانبي مانند گراني محصولات لبني مصرف مواد غذايي مغذي و لبني در بين خانواده هاي ايراني بسيار كم و پايين تر از حد استاندارد جهاني است و به همين علت ما شاهد افزايش شديد بيماريهاي دهان و دندان بخصوص پوسيدگي، در بين افراد جامعه هستيم.

وي در ادامه مي افزايد: «بسياري از خانواده ها نيز به دليل هزينه هاي بالاي انجام كارهاي دندانپزشكي، تا زماني كه كارد به استخوانشان نرسد، از مراجعه به پزشك خودداري مي كنند و هر كاري كه در ابتدا به آساني مي شد با يك پركردن ساده انجام شود، عصب

كشي و يا به كشيدن دندان ختم مي شود. هم اكنون وضعيت بهداشت دهان و دندان به گفته بسياري از پزشكان در حد بد و شايد هم بسيار بد باشد كه علت اصلي آن نيز به عقيده بسياري از كارشناسان عدم تبليغ و نداشتن برنامه هاي آموزشي براي افراد جامعه است.

اگر به افراد اين باور داده مي شد كه با مشاهده اولين آثار پوسيدگي خود به دندانپزشك مراجعه كنند، بسياري از بيماريهاي دهاني و لثه نيز در كشور از بين مي رفت، كما اين كه آموزش براي پيشگيري نيز واجب است، افراد با مسواك زدن صحيح و علمي و مرتب و استفاده از نخ دندان و دهانشويه هاي حاوي فلورايد مي توانند تا حدود بسيار زيادي از ابتلا به بيماريهاي دهان و دندان جلوگيري كنند.»

رئيس هيأت مديره انجمن دندانپزشكي ايران نيز با انتقاد از نبود فرهنگ صحيح مراجعه به موقع به دندانپزشك مي گويد: «بيش از 80 درصد ايرانيان تنها به هنگام دندان درد به دندانپزشك مراجعه مي كنند كه اين امر فقط به علت مسايل اقتصادي نيست. در واقع اساسي ترين گام براي رفع مشكلات دهان و دندان مردم، ارتقاي سطح فرهنگ بهداشت از سنين قبل از دبستان توسط خانواده ها و آموزش و پرورش است.»

دكتر علي يزداني با اشاره به اين كه با رعايت بهداشت دهان و دندان بيش از نيمي از مراجعات به دندانپزشكي براي ترميم يا كشيدن دندان كاسته خواهد شد، مي افزايد: «دادن يارانه براي درمان كار صحيحي نيست و ضروري است بودجه اين يارانه صرف آموزش و فرهنگ سازي شود. همان طور كه در بستن كمربند ايمني اقدامات

فرهنگي بسيار گسترده اي انجام شده، ضروري است رسانه ها با كمك صاحب نظران در اين راه قدم برداشته و تبليغات محصولات به وجود آورنده پوسيدگي دندان مانند تنقلات و مواد قندي را محدود سازند.»

وي با تأكيد بر اين كه ترميم دندانها هزينه سنگيني براي خانواده ها دربردارد و بار مالي فراواني براي دولت وارد مي كند، مي گويد: «اگر از روز اول مدرسه در كنار لوازم تحرير به هر دانش آموز يك مسواك و خمير دندان داده و طرز صحيح استفاده از آن به صورت تصويري آموزش داده شود، مي توان طي چند سال به ميزان قابل توجهي از پوسيدگي دندان افراد كاهش داد كه نتايج موفقيت آميز اين طرح در كشورهاي پيشرفته قبلاً مشاهده شده است.»

جدي بگيريم

به هر حال توجه به اين نكته ضروري است كه بعد از تخريب قسمتي از دندان فوراً و در همان مراحل اوليه به داندانپزشك مراجعه كنيم، ولي متأسفانه اكثر خانواده ها از اين كار سرباز زده و علت اصلي آن را هزينه بسيار سنگين نرخ دندانپزشكي برمي شمرند.

از طرف ديگر سازمانهاي بيمه گر نيز كمترين خدمات را در قبال اين مسأله ارايه مي كنند و به دليل هزينه هاي بالاي آن خود را از اين وادي دور كرده اند.

موجهايي كه به مغز مي كوبند

نويسنده:نازيلا پوراصفهاني

منبع:روزنامه قدس

يكي از شايع ترين اختلالات مغزي در جهان، اختلال صرع است. اين بيماري در بسياري از موارد با تشنجهاي مكرر كه نتيجه فعاليت بيش از حد مغز است، مشخص مي شود و علايم آن حملات ناگهاني و موقت، بيهوشي و تشنج متناوب با فواصل سلامت ظاهري است. بروز صرع مي تواند به

علت آسيب مغزي ناشي از زايمان، بيماري هاي عفوني و انگلي، آسيبهاي مغزي، مسموميتها و تومورها باشد. سن شروع اين بيماري از اهميت خاصي برخوردار است. بروز صرع قبل از 6 ماهگي حاكي از ضايعات شديد مغزي است. امروزه بيماري صرع را به دلايلي از جمله روابط اجتماعي، تحصيلي، ازدواج، فعاليتهاي شغلي و... در زمره بيماريهاي اجتماعي به شمار مي آورند. براي شناخت بيشتر اين بيماري بر آن شديم تا گفتگويي را با آقاي دكتر محسن مهدي نژاد كاشاني انجام دهيم. شما مي توانيد براي آشنايي بيشتر با بيماري صرع اين گفتگو را بخوانيد.

آقاي دكتر! چه عواملي در ايجاد بيماري صرع مؤثرند؟

در ابتدا لازم است درباره حمله صرعي توضيح دهم.بروز امواج غير طبيعي ناگهاني در مغز را كه به بروز علايم باليني منجر شود، حمله صرعي مي گويند.وجود علايم باليني در اين تعريف ضروري است؛ زيرا حدود يك درصد افراد سالم در نوار مغز خود امواج غيرطبيعي دارند كه اين به عنوان حمله صرع در نظر گرفته نمي شود.از نظر باليني زماني كه دوبار حمله صرع در فرد بروز كند، او به عنوان بيمار صرعي شناخته مي شود. علت بروز اين بيماري در سنين مختلف متفاوت مي باشد.مهمترين علل صرع در سنين نوزادي صدمات زايماني و علل متابوليك، در جوانان ضربه به سر و تومور مغزي، در بزرگسالي تومور مغزي و در افراد مسن سكته مغزي مي باشد.در كودكان و نوجوانان اين علل ايديوپاتيك(نامشخص) است كه در مجموع ايديوپاتيك شايعترين علت صرع مي باشد.مصرف بعضي از داروها و قطع ناگهاني آنها و عفونت نيز مي تواند از علل حمله تشنجي باشد.

علايم باليني صرع كدامند؟

علايم اين

بيماري به محل بروز امواج غيرطبيعي در مغز بستگي دارد كه اگر تنها محدود به قسمتي از مغز باشد، به آن «صرع كانوني» مي گويند و اگر تمام مغز را در برگيرد، «صرع ژنراليزه» مي نامند.در صرع كانوني اگر امواج در قسمت بينايي باشد، به شكل جرقه هاي نوراني، كوچك و بزرگ شدن اشيا و تصاوير يا دور و نزديك شدن آنها مي باشد. در قسمت شنوايي به شكل شنيده شدن صداي باد و آب و يا تغيير صداها كه بلندتر از حد طبيعي يا سريعتر است، شنيده مي شوند. در قسمت بويايي به شكل احساس بوي نامطبوع، در قسمت چشايي به شكل احساس مزه نامطبوع، در قسمت حسي مغز به شكل مورمور شدن يا سوزن سوزن شدن قسمتي از بدن و در قسمت حركتي به شكل پرش يك طرفه در صورت، دست، پا يا چرخش سر و يا يك نيمه بدن بروز مي كند. بروز اين امواج در لوب گيجگاهي مي تواند به بروز علايم رواني حمله اي گذرا مثل ترس، شادي، غمگيني و يا توهمات درك منجر شود. بيمار احساس مي كند جايي را كه تاكنون نديده يا اتفاقي كه تازه افتاده، قبلاً ديده است و يا برعكس فرد آشنايي را تا به حال نديده است. البته اين دو علامت آخر در افراد سالم غيرممكن است بروز نمايد گاهي اوقات بيمار پس از اين علايم دچار اختلال آگاهي يا حافظه براي چند دقيقه مي شود و يا باعث حركات تكراري و كليشه اي مثل ماليدن دستها به هم، دست زدن، يا دكمه هاي لباس را باز كردن، ملچ ملچ كردن و آب دهان

را قورت دادن، دور خود چرخيدن، دويدن و يا خنديدن شديد طي اين مدت مي شود كه به اين نوع حمله، صرع لوب گيجگاهي گفته مي شود. اما صرع بزرگ كه اغلب مردم با آن آشنا هستند، به شكل يك فرياد ناگهاني يا بدون آن و شل شدن دستها و پاها و افتادن بسيار روي زمين و سياه شدن لبها و صورت و باز و خيره شدن چشمها به يك طرف است كه پس از 15 تا 30 ثانيه اندامها شروع به حركات پرشي نموده و از دهان او كف خارج مي شود و اين مرحله نيز معمولاً 20 تا 30 ثانيه طول مي كشد و ممكن است با گازگرفتگي زبان و خروج كف از دهان و تخليه مثانه همراه شود. پس از اين مرحله، بيمار وارد مرحله پس از حمله شده كه حالت خواب آلودگي، سردرد، تهوع و استفراغ است و به طور معمول بيمار مي خوابد.

در كودكان نيز يك نوع حمله رايج است كه به شكل خيره شدن چشمها مي باشد مثلاً در حال صحبت كردن براي چند لحظه ساكت شده و چشمهايشان خيره مي شود و اگر با كودك صحبت شود، پاسخي نمي دهد و اين فقط چند ثانيه تا يك دقيقه طول مي كشد و سريع حال بيمار طبيعي مي شود. خيلي از كودكاني كه به اين بيماري مبتلا هستند توسط معلمانشان شناسايي مي شوند كه در حين ديكته نوشتن چند كلمه را جا مي اندازند.نوع شايع ديگري از حملات صرعي كه خيلي سريع و بدون نظم در اندامها است كه در صبح بارزتر است و به افتادن ليوان يا شانه

از دست بيمار منجر مي شود. اين بيماري از لحظه تولد تا مرگ مي تواند بروز كند، ولي علل و علايم آن در سنين مختلف كمي متفاوت است.

تشنجهاي هنگام تب بالا و يا پايين آمدن قند خون هم صرع هستند؟

در اطفال 5 ماه تا 7 سال ممكن است تشنج به دليل تب بروز نمايد. اين نوع تشنج در ساعات اوليه شب بيشتر بروز مي كند و اگر كمتر از 15 دقيقه باشد، يك طرفه نباشد و در يك روز چند بار تكرار نشود، خوش خيم است و اقدام خاصي نياز ندارد. اين نوع تشنج صرع گفته نمي شود و احتمال ابتلاي اين كودكان به صرع كم مي باشد. تشنج ناشي از افت قند خون چون با رفع علت زمينه اي برطرف مي شود، صرع ناميده مي شود.

آقاي دكتر! براي تشخيص بيماري صرع چه روشهايي استفاده مي شود؟

اساس تشخيص، شرح حال بيمار است كه بايد از خود بيمار و يك فرد همراه كه حمله صرع او را ديده است، پرسيده شود و هيچ روش تشخيصي قطعي درباره اين بيماري وجود ندارد. معاينه عصبي در هر بيمار مبتلا به صرع بايد انجام شود و در نهايت نوار مغز و تصويرنگاري مغز و آزمايشهاي خوني مي توانند كمك كننده باشند. درباره نوار مغز چند نكته مهم وجود دارد. اگر چه نوار مغز بهترين وسيله ارزيابي تشنج است، ولي هميشه بايد در كنار علايم باليني تفسير شود و به تنهايي ارزشي ندارد.نوار مغز طبيعي صرع را رد نمي كند؛ زيرا امواج تشنج در 50 تا 90 درصد بيماران ديده مي شود.نوار مغز غيرطبيعي به معناي وجود بيماري

صرع نمي باشد؛ زيرا در يك درصد افراد سالم نيز نوار مغز غيرطبيعي ديده مي شود.آزمايشهاي خون به دليل شك به اختلالات متابوليك مثل كاهش قند خون، كاهش كلسيم يا ساير يونهاي خون است و انجام تصويرنگاري مغز به ويژه «ام.ار.آي» براي مشخص نمودن علت تشنج در هر فرد بالاي 15 سال توصيه مي شود.

تشخيص افتراقي هاي بيماري صرع چيست؟

يك اختلال شايع در تشخيص افتراقي تشنج، حالت سنگ كوب يا غش مي باشد. سنگ كوب اختلال گذراي هوشياري ناشي از كاهش خونرساني موقت به ستام مغز است.اين حالت به طور معمول در وضعيت ايستاده بروز مي كند و بيمار در ابتدا احساس خوب نبودن دارد. چشمها سياه و تاريك مي شود و اندامها شل شده، رنگ بيمار پريده و روي زمين مي افتد و عرق سردي بر روي او مي نشيند و چند ثانيه هوشيار شدن را از دست مي دهد.گرما، گرسنگي، استرس، ايستادن طولاني، خستگي و مصرف داروها احتمال بروز اين حالت را افزايش مي دهند.مدت كوتاه اختلال هوشياري، رنگ پريدگي به جاي كبود شدن صورت و لبها، شل شدن اندامها به جاي سفت شدن آنها، نبود حركات تشنجي و گاز نگرفتن زبان به افتراق آن از تشنج كمك مي كند. تشنجهاي عصبي نيز به طور شايعي با تشنجهاي مغزي اشتباه مي شوند. تشنجهاي عصبي در صورتي كه بروز مكرر و طولاني نيز داشته باشند، خطرناك نيستند و تنها آزار دهنده مي باشند. سكته گذراي مغزي، ميگرن و حملات هراس نيز در تشخيص افتراقي با اشكال خاصي از صرع مطرح مي شوند.

آيا مي توان از ابتلا به صرع پيشگيري كرد؟

با توجه به

اينكه علت بيشتر انواع صرع نامشخص است و علل ديگر صرع نيز قابل پيشگيري نيست، نمي توان از صرع پيشگيري نمود، ولي مي توان با رعايت يكسري نكات، احتمال بروز بعضي انواع صرع را كم كرد و آن را كنترل نمود: مانند استفاده از كمربند ايمني در ماشين، كلاه ايمني در موتورسواري، كنترل فشارخون، قند و چربي خون، قطع مصرف سيگار، پرهيز از مصرف خودسرانه داروهاي آرام بخش و كنترل دقيق دوران بارداري و زايمان.

ژنتيك در اين بيماري چه نقشي دارد؟

انواع محدودي از بيماري صرع ارثي مي باشند و بيشتر موارد، ژنتيكي نيستند. مطالعات همه گيرشناسي بيشتر نقش جنبه ارثي را مطرح مي نمايند و به طور كلي مي توان گفت كه نقش ارث در صرع كمتر از 10 درصد مي باشد.

براي درمان صرع چه بايد كرد؟

درمان اين بيماري به طور عمده دارويي است و در موارد كمي از جراحي استفاده مي شود. همان طور كه گفته شد صرع به مواردي گفته مي شود كه حداقل دو بار حمله بروز كرده است و سؤالي كه مطرح مي شود اين است كه بيماران با يك بار حمله، آيا به درمان نياز دارند؟

در اين مورد بر اساس نوع حمله، نوار مغز، تصويرنگاري و معاينه عصبي بيمار تصميم گيري مي شود. نكات مهمي كه در درمان اين بيماري لازم است رعايت شود عبارتند از: دارو بر اساس نوع حمله انتخاب شود، براي درمان از يك دارو استفاده گردد و ارزان و در دسترس باشد.البته مشخص است كه گاهي نمي توان تمام اين نكات را رعايت نمود و به عنوان مثال اگر بيمار با يك دارو به مقدار

كافي كنترل نشود و داروي دوم نيز به تنهايي مؤثر نباشد، از رژيم دو يا چند دارويي استفاده مي شود.بندرت از سه دارو استفاده مي شود.درمان جراحي در موارد مقاوم به درمان دارويي كه كانون مشخصي براي تشنج دارند، توصيه مي شود كه در كشور ما از اين درمان كمتر استفاده شده است.

حال نكاتي را براي بيماران صرعي توصيه مي كنيم :

برنامه خواب منظم داشته باشند.

گرسنگي نداشته باشند.

مصرف غذاهاي سرد مثل ماست، خيار، ترشي، هندوانه و گوجه فرنگي كمتر از حد معمول باشد.

تا كنترل كامل حملات از رانندگي، سوار شدن بر دوچرخه و موتور، بالارفتن از بلندي و كارهاي خطرناك اجتناب گردد.

براي بعضي انواع صرع نگاه كردن طولاني به تلويزيون و نمايشگر رايانه محرك است.

براي بعضي انواع ورزش سنگين مضر است.

براي روزه گرفتن در ماه رمضان بايد با پزشك مشورت شود.

راه هاي مقابله با استرس را ياد بگيرند.

شما به عنوان يك متخصص مغز و اعصاب با مردم چه صحبتي داريد؟

ما در علم پزشكي هميشه با نسبت سود و ضرر و هزينه مواجهيم. به همين دليل با مصرف داروها هميشه احتمال بروز عوارض وجود دارد. ولي بيماران بايد بدانند كه پزشك با سنجيدن تمام اين جوانب، دارو را براي بيمار خود تجويز مي كند.بيماران بايد به پزشك خود اعتماد كنند و از تصميم گيريهاي خودسرانه و گوش دادن به حرف افراد غيرمتخصص، اجتناب نمايند.

به جنگ «ژن»هاي سركش برو

اشاره:

امروزه ثابت شده است كه بسياري از بيماريهاي دردآور، هزينه بر، مقاوم به درمان و حتي خطرناك مي توانند تا حد زيادي قابل پيشگيري باشند.وجود عقب ماندگيهاي ذهني، اختلالات خوني، انعقادي، اختلالات مادرزادي و نقايص اسكلتي از جمله مشكلاتي

هستند كه مي توانند آرامش خانواده ها را سلب كنند و فرد را وادار به زندگي با معلوليت سازند، در حالي كه با برخي اقدامها و بكارگيري تمهيدات مي توان از تولد نوزاداني با اختلالات فوق پيشگيري كرد.وقتي قرار است پيوند ازدواجي صورت بگيرد، وقتي قرار است دو نفر سالها زير يك سقف زندگي كنند، وقتي بنابر تشكيل خانواده و زندگي شادمانه و لذت بخش در يك خانه و همراه با عزيزترين كسان (همسر و فرزندان) است و...

آيا لازم نيست براي داشتن يك زندگي سالم و آينده اي مطمئن، فرزنداني باهوش، قوي، تندرست و با نشاط، اندكي مطالعه و چند جلسه مشاوره انجام دهيم؟

آيا اطلاع از دخالت عوامل ارثي در بروز بيماريها و نحوه توارث آن، مي تواند در داشتن فرزنداني سالم به ما كمك كند؟ گفتگوي ما را با دكتر عباس زادگان داراي بورد تخصصي ژنتيك از آمريكا، در همين زمينه بخوانيد.

* دكتر عباس زادگان !لطفاً به عنوان رئيس بخش ژنتيك انساني پژهشكده بوعلي، بيماري ژنتيك را تعريف كنيد و درباره انواع آن توضيح دهيد:

بيماري ژنتيك يا اختلال ژنتيك به علت يك يا چند نقص در يك يا چند ژن بوجود مي آيد.اين نقص در رمز ژنتيكي DNAمي باشد و مي تواند باعث اختلال در فعاليت طبيعي يك سيستم حياتي بدن مانند سيستم ايمني يا سيستم غدد يا جلوگيري از رشد طبيعي يك عضو مثل استخوانها يا پوست شود.

بيماريهاي ژنتيك بنا به علت پيدايش آنها به سه دسته تقسيم مي شوند:

1- اختلالات تك ژني كه نادر مي باشند و حدود دو درصد جمعيت را به طور كل در بر مي گيرند و 6 تا

8 درصد كودكاني كه در بيمارستانها بستري مي شوند با اين نوع اختلال درگير هستند. بيماريهاي اين دسته كه در ايران شايع هستند شامل: تالاسمي ماژور، هموفيلي Aو Bو عقب ماندگي ذهني از PKUو ابهام جنسي ناشي از غده آدرنال مي باشند.

2- اختلالات كروموزومي كه در هر هزار تولد نوزاد زنده هفت مورد بچه مبتلا با اين اختلالات به دنيا مي آيد. اين بيماريها شامل: عقب ماندگيهاي ذهني مانند سندرم داون و ديگر معلوليتها مي شود.

50 درصد از سقط هاي خود به خود در سه ماهه اول بارداري نيز به علت يك ناهنجاري كروموزومي به وجود مي آيد.

3- بيماريهاي چندعاملي كه عوامل ژنتيكي و محيطي در پيدايش اين بيماريها دخيل مي باشند، اين بيماريها شامل: اختلالات تكاملي و ناهنجاريهاي مادرزادي هستند و بيماريهاي شايع بزرگسالان مانند بيماريهاي قلب و عروق، ديابت و ام - اس را نيز در بر مي گيرند.

يكي از شايعترين اختلالات چند عاملي جنين، نقص لوله هاي عصبي است.

* آيا ناباروري هم منشأ ژنتيك دارد؟

** يكي از اختلالات شايع كروموزومي ناباروري است.

* چطور مي توان از اختلالات يا بيماريهاي ژنتيك پيشگيري كرد؟

** بهترين راه، مشاوره ژنتيك قبل از ازدواج است و مرحله بعدي مشاوره قبل از بارداري است.

مشاوره ژنتيك يك روند دو طرفه بين مشاور و مراجعه كننده است كه ابتدا تمام اطلاعات خانواده شامل شجره آنها و مسايل پزشكي در اختيار مشاور قرار مي گيرد و سپس راههاي پيشگيري مربوط به بيماريهاي ژنتيك كه در آن خانواده وجود دارد، توسط مشاور توضيح داده مي شود.

در پيشگيري از اختلالات چند عاملي مثل نقص لوله هاي عصبي جنين نيز مصرف قرص اسيد فوليك

از سه ماه قبل از بارداري و تا پايان سه ماهه اول بارداري توصيه مي شود، زيرا مصرف اين قرص به مقدار كافي و در مدت زمان مناسب باعث كاهش چشمگيري در بروز اين اختلال خواهد شد.

* چه كساني براي مشاوره ژنتيك ارجاع مي شوند؟ در واقع مشاوره ژنتيك در چه مواردي ضروري است؟

** انديكاسيونهاي مشاوره ژنتيك به شرح زير مي باشد:

- پيش از ازدواج، ازدواج فاميلي، پيش از بارداري و دوران بارداري

- وجود بيماريهاي ارثي در فاميل، عقب افتادگي ذهني و جسمي، ناهنجاريهاي مادرزادي در فرد يا خانواده

- نازايي، ناباروري، سقط هاي مكرر، مرده زايي، ابهام جنسي

- سرطانهاي فاميلي نظير پستان و تخمدان، دستگاه گوارشي و...

* براي تشخيص بيماريهاي ژنتيك آزمايش خاصي انجام مي شود؟ اگر فردي بخواهد از سلامت خودش مطمئن شود، آزمايشي وجود دارد كه زمينه ژنتيك را در او تأييد كند؟

** اصولاً يك آزمايش واحد كه كل بيماريهاي ژنتيك را پوشش دهد، وجود ندارد، ولي با مشاوره ژنتيك الگوي وراثت بيماريها مشخص مي گردد و با تشخيص باليني دقيق توسط پزشكان تيم مشاوره مي توان راههاي مناسب براي پيشگيري، نگهداري و درمان بيماري را ارايه داد.

* در حال حاضر چه آزمايشهايي براي تشخيص بيماريهاي ژنتيك انجام مي شود؟

** خوشبختانه در كشورمان آزمايشهاي تخصصي ژنتيك براي تشخيص بعضي از بيماريهاي ژنتيك در جنين امكان پذير شده است و با تشخيص اين بيماريها، قبل از تولد مي توان به خانواده ها اميد داشتن فرزندي سالم داد.

* اين آزمايشهاي ژنتيك چطور انجام مي شود؟

** نمونه گيريهاي جنين در هفته دهم تا يازدهم بارداري از پرزهاي جفت توسط متخصص زنان يا راديولوژيستها برداشته مي شود

و سپس بيماري ژنتيكي از روي رمز DNAاين سلولها تشخيص داده مي شود.

* آيا نمونه گيري از جنين، بارداري را به خطر نمي اندازد؟

** خطر اين نمونه گيري در حدود دو تا سه درصد فقط براي جنين مي باشد. چنانچه خانم باردار در هفته هاي چهاردهم تا پانزدهم باشد، نمونه گيري جنين از مايع آمينون برداشت شده و از سلولهاي آمينوسايت براي تشخيص ژنتيكي استفاده مي شود.

** در صورتي كه جنين به بيماري ژنتيكي لاعلاجي مبتلا باشد ختم حاملگي تا پايان هفته 16 بارداري از لحاظ شرعي و قانوني هيچ منعي ندارد و توصيه به سقط درماني مي شود.

* آيا بيماريهاي چشمي (عيوب انكساري و...) و يا ناشنوايي نيز منشأ ژنتيكي دارد؟

** اين دسته از بيماريها در گروه سوم كه از نوع بيماريهاي ژنتيك چند عاملي مي باشند، قرار مي گيرند و تاكنون تعداد زيادي از جايگاههاي نقص ژنتيكي در رمز ژنتيكي انسان در ارتباط با بيماريهاي چشمي و ناشنوايي پيدا شده و ارزيابي اين جايگاهها بسيار پچيده است.

* براي ازدواجهايي كه دختر و پسر هر دو عيب انكساري دارند و به تعبيري عينكي هستند آيا مشاوره ژنتيك ضروري است؟

** با مشاوره ژنتيك مي توان الگوي دقيق وراثت اين بيماريها را مشخص كرد و درصد بروز مجدد اين اختلالات ژنتيك را در نسل بعدي مشخص كرد. بنابراين مشاوره ژنتيك در تمام ازدواجها مي تواند اطمينان خاطر بيشتري به زوجهاي جوان بدهد. ضمن اينكه بعضي از ژنهاي شناخته شده در ناشنوايي و نابينايي نيز قابل بررسي مي باشند.

* آيا با مشاوره ژنتيك مي توان سلامت جنين را تضمين كرد؟

** براي يك بارداري سالم و يا سلامت

جنين مراقبتهاي مختلفي مورد نياز است و اقدامهاي متفاوتي بايد انجام شود كه يكي از آن اقدامهاي مشاوره ژنتيك است. درخصوص مسايل ژنتيكي توصيه مي شود: پيشگيريهاي لازم براي سلامت جنين از سه ماه قبل از بارداري شروع شود كه مرحله اول آن مشاوره ژنتيك است.با توجه به اينكه مشاوره ژنتيك در مورد زوجهاي مختلف، متفاوت است و بستگي به سوابق فاميلي، شجره، بيماريها و... دارد، نمي توان براي همه از يك نسخه كلي استفاده كرد و بايد براي هر كدام از مراجعان براساس شواهد و وضعيت آنها مشاوره لازم را انجام داد.معمولاً در كلينيكهاي مشاوره ژنتيك با توجه به حضور تيم پزشكي شامل تخصصهاي مختلف كار مشاوره تيمي انجام شده و يافته هاي هر متخصص در كنار تخصص ديگر معني پيدا مي كند، بنابراين مشاوره ژنتيك قبل از ازدواج مهمترين و ساده ترين راه براي پيشگيري است.

نويسنده:پروين محمدي

منبع:روزنامه قدس

مسموميت غذايي؛ رنجي پس از لذت

نويسنده:رضا اخوان

گاهي اوقات ممكن است غذاهاي معمولي توسط باكتريها (ميكروبها) آلوده شوند. اين ميكروبها با چشم غير مسلح ديده نمي شوند و تحت شرايط ويژه مي توانند سبب مسموميت غذايي شوند. غذاهاي مسموم كننده ممكن است بو يا مزه ناخوشايندي نداشته باشند. با وجودي كه اكثر مسموميتهاي غذايي معمولاً ظرف 24 ساعت برطرف مي شوند، اما بعضي از آنها مي توانند كشنده باشند. مسموميت غذايي مي تواند همچنين در اثر آلودگي غذا با مواد افزودني، فلزات سنگين (سرب، آرسنيك، جيوه و كادميوم)، باقي مانده سموم دفع آفات نباتي و ساير مواد سمي كه در مراحل توليد، نگهداري و فرآوري غذا توليد مي شوند (مانند نيتروزامين و آفلاتوكسين) ايجاد شود.

علايم و نشانه

هاي مسموميت غذايي چيست؟

باكتريهاي مختلفي مي توانند مسموميت غذايي ايجاد كنند و اكثر نشانه هاي ايجاد شده در اثر مسموميتهاي غذايي مشابه عفونتهاي ويروسي دستگاه گوارش هستند. بنابراين شناسايي ويروسهاي ايجاد كننده مسموميتهاي غذايي، بدون كشت مدفوع غير ممكن است.متداولترين باكتريهايي كه مسموميت غذايي ايجاد مي كنند عبارتند از: سالمونلا، كلستريديوم بوتولينوم، كلستريديوم پرفرنژنس، استافيلوكوك طلائي و اي كولاي(Coli.E)، شيگلا، يرسينيا و باسيلوس سرئوس.

مسموميتهاي غذايي ناشي از سالمونلا

سالمنولوزيس، عفونتي است كه بوسيله باكتري سالمونلا ايجاد مي شود.برخي از مواد غذايي كه اين نوع مسموميت در اثر مصرف آنها ديده شده است، عبارتند از: گوشت، مرغ، تخم مرغ، ماهي دودي و شير خشك. احتمال آلودگي غذاهاي با محتواي پروتئيني بالا (مانند شير، صدف خوراكي) با گونه خاصي از اين باكتري به نام سالمونلا تيفي(عامل تب تيفوئيد) وجود دارد. همچنين پس از مصرف غذاهاي پخته اي كه قبل از مصرف مجدد خوب گرم نشده اند يا سرد مصرف شده اند، ممكن است اين نوع مسموميت بروز نمايد. علايم و نشانه هاي اين مسموميت با تاخير ظاهر مي شود. يعني ممكن است 12 تا 24 ساعت بعد از مصرف غذاي آلوده، علايم در فرد مسموم بروز نمايد.علايم و نشانه هاي اين مسموميتها شامل سردرد، تب، خستگي، تهوع، استفراغ، اسهال آبكي شديد، كم شدن آب بدن، ضعف و درد شكم مي باشند.

مسموميتهاي غذايي ناشي از كلستريديوم بوتولينوم

بوتوليسم نوعي مسموميت غذايي است كه توسط سم (toxin) توليد شده توسط كلستريديوم بوتولينوم كه يك باكتري بي هوازي است ايجاد مي شود و از نوع مسموميتهاي غذايي شديد و كشنده مي باشد. اين ميكروب ممكن است در فراورده هاي غذايي و

غذاهاي خانگي كه به صورت ناصحيح تهيه شده اند و يا در شرايط غير بهداشتي و نامناسب نگهداري شده اند، ايجاد شود. برخي از مواد غذايي كه اين نوع مسموميت در اثر مصرف آنها ديده شده است عبارتند از: سوسيس، كالباس، كنسرو ماهي، كنسرو ذرت، كنسرو لوبيا ،كشك خانگي و عسل خام خالص (بوتوليسم نوزادان). به همين علت به نوزادان زير يك سال نبايد عسل داده شود.گرچه اين نوع مسموميت نادر است، ولي اغلب كشنده مي باشد. علايم و نشانه هاي اين مسموميت با تاخير ظاهر مي شود. يعني ممكن است 12 تا 24 ساعت بعد از مصرف غذاي آلوده، علايم در فرد مسموم بروز نمايد. علايم و نشانه هاي بوتوليسم شامل تاري ديد، دوبيني، افتادگي پلك فوقاني، عدم توانايي حركتي، اختلال تكلم، لكنت زبان، سختي بلع، و خشكي و درد گلو مي باشند. ساير علايم مي تواند به صورت خشكي دهان، يبوست، بند آمدن ادرار (احتباس ادراري) بروز نمايد. بيمار معمولاً هوشيار و بدون تب مي باشد. مهمترين اقدام درماني در اين مسموميت تجويز سريع ضد سم (Anti toxin) در مركز درماني مي باشد. در صورت عدم درمان، ممكن است فرد مسموم در اثر فلج تنفسي فوت نمايد.

مسموميتهاي غذايي ناشي از كلستريديوم پرفرنژنس:

بخش بزرگي از همه گيريهاي ناشي از اين مسموميت در اثر خوردن گوشت و غذاهاي گوشتي و مرغ مي باشد. آلودگي غذاها با مدفوع انسانها يا حيوانات آلوده به اين باكتري، يا از طريق تماس منابع غذايي با خاك، گرد و غبار و زباله آلوده ايجاد مي شود. غذاهاي پخته شده و خام، مي توانند با اين باكتري آلوده شوند. اين غذا

ها شامل گوشت و مرغ خام و پخته شده و آبگوشت يا عصاره گوشت مي باشد. گرده ميكروب با گرماي پختن غذا زنده مانده و اگر غذا به اندازه كافي سرد نشود، اين هاگ به ميكروب تبديل مي شود و سپس ميكروب در گرما تكثير و توليد سم مي نمايد. بايد توجه داشت كه براي پيشگيري از توليد سم، مصرف غذا بايد بلافاصله پس از پختن باشد و يا در صورت عدم مصرف غذا، حتما غذا در يخچال نگهداري شود. زمان شروع علايم پس از مصرف غذاي آلوده 6 تا 24 ساعت مي باشد.علايم اين مسموميت شامل دردهاي شكمي كه ممكن است با تب همراه باشد، تهوع و استفراغ نادر است. در اين مورد دوره نهفتگي كوتاه (1تا 6 ساعت) مي باشد.

مسموميتهاي غذايي ناشي از اي كولاي

گونه هاي خاصي از باكتري اي كولاي كه مولد توليد سموم روده اي مي باشند، به عنوان يكي از عوامل مسموميتهاي غذايي شناخته شده اند. اين باكتري عامل اصلي ايجاد اسهال مسافرتي است.برخي از مواد غذايي كه اين نوع مسموميت در اثر مصرف آنها ديده شده است عبارتند از: پنير، ماهي آزاد و شير خشك. البته هر غذايي كه به نحوي با اين باكتري آلوده شده باشد، مي تواند در مصرف كننده مسموميت ايجاد كند. علايم و نشانه هاي مسموميت غذايي ناشي از اي كولاي شامل تب، لرز، سردرد، درد شكمي، درد عضلاني، اسهال شديد و آبكي مي باشد. استفراغ ، كم شدن آب بدن و شوك (مشابه بيماري وبا ) در برخي موارد مشاهده مي شود.

مسموميتهاي غذايي ناشي از استافيلوكوك طلائي

اين نوع مسموميت غذايي به اندازه سالمونلوزيس

شايع است. علت مسموميت ، سم روده اي توليد شده توسط انواع خاصي از استافيلوكوك طلائي است. مصرف شير و ساير خوراكيهاي آلوده مهمترين علت بيماري است. علت آلودگي غذا مي تواند تماس ترشحات بيني ،گلو و دست افراد آلوده به ميكروب باشد. به همين علت افرادي كه در تهيه و توليد مواد غذايي فعاليت مي كنند بايد كارت بهداشتي سلامت داشته باشند. زيرا غذا بعد از پختن، در حين برش يا خرد كردن مي تواند آلوده شود. فرآورده هاي گوشت و مرغ، سس ها، آبگوشت ، شيريني هاي خامه اي يا كرم دار، سالاد ماهي، شير، پنير (غذاهاي با محتواي پروتئيني بالا) از جمله مثالهاي مربوط به مسموميت غذايي با استافيلوكوك است.علايم و نشانه هاي مسموميت عبارتند از استفراغ ناگهاني، دردهاي شكمي و اسهال. در موارد حاد ممكن است خون و بلغم در مدفوع ظاهر شود. در اين نوع مسموميت بر خلاف نوع سالمونلايي تب نادر بوده و مرگ كمتر روي مي دهد.

مسموميت هاي غذايي ناشي از شيگلا

اين نوع مسموميتها در اثر آلودگي غذاهايي مانند سيب زميني، ماهي تون، ميگو، بوقلمون ، سالاد ماكاروني، شير، لوبيا، سركه، سيب ايجاد مي شود. مهمترين علامت اين نوع مسموميت غذايي اسهال شديد است.

مسموميتهاي غذايي ناشي از يرسينيا

اين نوع مسموميتها در اثر آلودگي غذاهايي مانند انواع گوشت، شير و شير كاكائو غير پاستوريزه ايجاد مي شود.

مسموميتهاي غذايي ناشي از باسيلوس سرئوس

سم توليد شده از ميكروب باسيلوس سرئوس، عامل ايجاد مسموميتهاي غذايي با علايم اسهال و تهوع و استفراغ است. تماس غذا با خاك و غبار آلوده به ميكروب مي تواند سبب بروز اين نوع مسموميت گردد. اين

نوع مسموميتها در اثر آلودگي غذاهايي مانند انواع برنج، خردل، خوراك گوشتي، خوراك سبزيجات، سوپ و سس ايجاد مي شود.

اقدامات لازم در هنگام بروز مسموميت غذايي

مسموميتهاي غذايي در صورت مصرف غذاي آلوده داراي سه مشخصه مي باشد:

1- سابقه خوردن غذاي مشترك

2- ابتلاي همزمان تعداد زيادي از افراد

3- تشابه نشانه هاي باليني در اغلب بيماران

در چنين مواردي بايد با مركز كنترل مسموميت و يا پزشك تماس گرفته شود تا اطلاعات بيشتري در ارتباط با مسموميت و زمان مراجعه به پزشك در اختيار شما قرار دهند. نكته اي كه بسيار مهم است از دست دادن آب بدن و كاهش مايعات بدن در اثر تهوع واستفراغ مي باشد. بچه ها خيلي آسان آب بدنشان را از دست مي دهند. اگر به مورد مسموميت غذايي مظنون بوديد، نوشيدن مقدار فراوان مايعات بويژه آب بسيار مهم مي باشد. براي توقف استفراغ يا اسهال اكيداً دارويي خودسرانه خورده نشود، مگر آنكه توصيه پزشك باشد. چون درمان اين علايم مي تواند زمان آنها را طولاني تر كند.

زمان مراجعه به پزشك

در صورت وجود خون در مدفوع يا استفراغ، تب بالا (5/38 درجه سانتي گراد)، از دست دادن مايعات بدن و يا در مواردي كه علايم بيش از يك روز طول بكشد، بايد حتماً به پزشك مراجعه كرد. والدين كودكان با علايم تب بالا واستفراغ بايد با پزشك معالجشان تماس بگيرند.

شدت نشانه با توجه به سن و وضعيت سلامتي بدن متفاوت است. اين علايم در سالمندان و نوزادان مي تواند خطرناكتر باشد.

نحوه پيشگيري از مسموميت هاي غذايي

رعايت ايمني غذايي مي تواند در جلوگيري از مسموميت غذايي كمك كند.

خريد غذا

گوشت هايي

را خريداري كنيد كه سرد باشند و بسته بندي مناسبي داشته باشند. تخم مرغ ها را كنترل نماييد و از خريد انواع شكسته و يا داراي بسته بندي نامناسب خودداري كنيد. از خريد قوطي هاي كنسرو داراي برآمدگي، فرورفتگي و يا نشتي خودداري كنيد و مطمئن شويد كه درپوش آنها شكسته نشده باشد. اگر فرآورده اي ظاهر و يا بوي ناخوشايندي داشت، به هيچ عنوان آن را نچشيد.غذاهاي منجمد را در انتهاي خريد به سبد خريد خود اضافه كنيد تا در حين خريد گرم نشوند.گوشت و مرغ را از ساير غذاهاي موجود در سبد خريد خود جدا نگه داريد و همچنين اين غذاها را به منظور جلوگيري از نشت عصاره هاي آنها در كيسه هاي پلاستيكي جداگانه نگهداري كنيد.اگر فاصله محل خريد تا منزل شما بيش از يك ساعت است، براي غذاهاي فاسد شدني از يك خنك كننده مناسب استفاده كنيد.

نگهداري غذا

دماي يخچال را در 8 درجه سانتي گراد و يا كمتر و فريزر را در 20- درجه سانتي گراد و يا كمتر تنظيم نماييد.- گوشت، مرغ و فرآورده هاي لبني را بلافاصله پس از خريد و رسيدن به منزل در يخچال قرار دهيد.اگر تا چند روز از گوشتها استفاده نمي كنيد، آنها را در كيسه نايلوني جداگانه و در فريزر قرار دهيد.گوشت تازه و يا از حالت انجماد خارج شده (ذوب شده) را در اسرع وقت مصرف كنيد.

آماده سازي غذا

يخ غذا را در يخچال ذوب كنيد و اگر عجله داريد آنها را در كيسه پلاستيكي محكمي قرارداده و داخل ظرف آب خنك بگذاريد. هرگز غذاهاي بدون پوشش را روي پيشخوان آشپزخانه و در دماي

اتاق قرار ندهيد و بلافاصله بعد از آب شدن يخ، آنها را بپزيد.

ظروف، تخته هاي برش و ظرفشويي آشپزخانه را همواره تميز نگه داريد. زيرا باكتريها به راحتي توسط سطوح آلوده منتشر مي شوند.تخته هاي برش را با يك محلول سفيدكننده رقيق شده تميز كنيد و سپس آنها را با آب خنك بشوئيد. بهترين نوع تخته ها براي برش گوشت ها، تخته هاي پلاستيكي مي باشند و هرگز براي برش گوشت و نان از تخته مشترك استفاده نكنيد. - هميشه قبل و بعد از تهيه غذا، دست هاي خود را با آب و صابون به خوبي بشوييدغذاهاي آماده را روي همان سطحي كه گوشت و مرغ خام را قرار داده ايد، نگذاريد و سطوح و ظرفهاي را كه در تماس با گوشت و مرغ هستند، قبل از استفاده براي تهيه ساير غذاها، به خوبي بشوييد. - گوشت، مرغ و ماهي را كاملاً بپزيد.

مصرف غذا

هرگز غذاهاي پخته شده را بيش از 2 ساعت (اگر هواي اتاق گرم مي باشد، بيش از يك ساعت) در دماي اتاق رها نكنيد.باقي مانده غذاها را بلافاصله در يخچال قرار دهيد و منتظر خنك شدن غذاها نشويد.براي دوباره گرم كردن غذاهاي باقي مانده آنها را تا 74 درجه سانتي گراد گرما دهيد و همچنين غذاهايي كه بيش از 4-3 روز باقي مانده اند را مصرف نكنيد.

روشهايي براي ترك سيگار

منبع:روزنامه قدس

شكي نيست كه كشيدن سيگار و مصرف تنباكو براي سلامتي انسان مفيد نيست، اما چرا با اين حال روزانه صدها هزار نفر به سبب كشيدن سيگار جان خود را از دست مي دهند؟ گرچه اين موضوع را نبايد فراموش كرد كه ترك يك

عادت و يا روي آوردن به عادتي ديگر، كار ساده اي نيست. افراد سيگاري اين موضوع را بايد در نظر بگيرند كه مصرف دخانيات نه فقط براي خود بلكه براي افراد پيرامون خود نيز ضرر دارد. پس حداقل با ترك سيگار به سلامت دوستان، همكاران، خانواده و افراد پيرامون خود ضرر نرسانيد.

استفاده از تمركز و نيروي فكري

با تمركز و استفاده از نيروي دروني خود مي توانيد عادت به سيگار كشيدن را به عادت سيگار نكشيدن تبديل كنيد. توجه كنيد كه اگر قصد چنين كاري را داريد بايد با استفاده از نيروي فكري و تمركز به مقابله با آن برويد. بعضيها ورزشهاي روحي مانند يوگا را حتي براي ترك سيگار پيشنهاد مي كنند. برخي از كارشناسان و متخصصان حتي گوش دادن به آهنگهاي شاد يا آرام و meditativeرا توصيه مي كنند، چرا كه تمايل به استعمال سيگار در بيشتر مواقع هنگامي صورت مي گيرد كه سيستم عصبي انسان ضعيف مي شود.

كاهش مصرف با برنامه ريزي

با برنامه ريزي دقيق مي توانيد آرام آرام به نكشيدن سيگار عادت كنيد. مثلا اگر روزي 15 نخ سيگار مي كشيد، سعي كنيد تا با يك برنامه ريزي چهار ماهه سيگار را كنار گذاريد. بدين صورت كه ماه اول روزي ده تا سيگار بكشيد، ماه دوم آن را به پنج نخ در روز كاهش دهيد و ماه سوم نيز روزي يك نخ بكشيد. ماه چهارم نيز هر سه روز يك بار يك عدد بكشيد تا در ماه پنج به طور كامل به نكشيدن آن عادت كنيد.

كوتاه كردن حجم سيگار

يكي از روشها، برش و كوتاه كردن اندازه و مقدار سيگار

است. اگر نمي توانيد تعداد سيگار را كم كنيد و يا اين موضوع براي شما بسيار سخت است، سيگارهاي خود را با استفاده از قيچي كوتاه كنيد و يا پس از روشن كردن، آنها را پيش از اتمام خاموش كنيد. براي برنامه ريزي اين كار مي توانيد ماه اول يك سوم از هر سيگار را ببريد، ماه دوم آن را نصف كنيد و ماه سوم دو سوم آن را قيچي كنيد. ماه چهارم نيز سعي كنيد هر دو يا سه روز يك بار يك نصفه سيگار بكشيد.

سرطان، تهديد يا فرصت؟

نويسنده:دكتر محمد اسماعيل اكبري

منبع:روزنامه قدس

امروز شناخت سرطان به حدي از آگاهي رسيده است كه تا حدود زيادي مي توانيم از عوامل ايجاد كننده و چگونگي مقابله با آن صحبت كنيم. چند مشخصه براي سرطان وجود دارد كه آن را از بيماريهاي ديگر متمايز مي كند.

اول: اينكه سرطان يك بيماري ناهمگون است و مثل ساير بيماريها از يك علت روشن ايجاد نمي شود و مسير مشخصي را هم طي نمي كند؛ بدين معني كه يك نوع سرطان با مختصات مشابه كلينيكي در دو بيمار متفاوت مي تواند دو مسير گوناگون را طي كند و در يكي به بهبودي زودرس و در ديگري به مرگ پيش رس منتهي شود.

دوم: تعداد عوامل ايجادي براي بيماريهاي سرطان، ضرورت آگاهي هاي عميق براي مردم، گروه در معرض خطر و جامعه پزشكي را فراهم مي كند. تصميم گيريهاي سياستگذاران اجتماعي و رفتارهاي فردي مي تواند در ايجاد سرطان مؤثر باشد.

سوم: پيشگيري، مراقبت و كنترل و نگهداري سرطان هرگز از عهده يك فرد و يا يك رشته تخصصي برنمي آيد و حتماً

نيازمند كار گروهي منسجم است.

عوامل ايجاد كننده سرطانها

اين عوامل را به دسته هاي مختلفي مي توان تقسيم كرد كه در ذيل به بعضي از آنها اشاره مي شود:

الف) عوامل سلولي: اين عوامل حداقل به دو گروه تقسيم مي شوند؛ گروه اول عوامل ژني هستند كه به صورت توارثي امكان انتقال يك سرطان را از مادر يا پدر به فرزند فراهم مي كنند. اين گروه بسيار نادر هستند به طوري كه در يك كلام ما سرطان را بيماري «توارثي» نمي دانيم. به عنوان مثال، در سرطان پستان تنها 5 درصد از سرطانها به دليل وجود ژن اختصاصي اين سرطان ايجاد مي شوند. گروه دوم تغييراتي است كه به دلايل مختلف در درون سلول پيدا مي شود. به عنوان مثال، در همان سرطان پستان تعدادي از ژنهاي مولد تومور فعال مي شوند و با توليد مواد پروتئيني اختصاصي، تحريك سلولي را براي ايجاد تومور و سرطان ايجاد مي كنند.

ب) عوامل فاميلي: بسياري از سرطانها را مي توان در يك خانواده و يا فاميل بيشتر ديد. در آن فاميل خاص رفتارهاي اجتماعي مشابه اعم از تغذيه، فعاليت فيزيكي، محل زندگي، عادت و فرهنگها همگي مي توانند به تغييرات سلولي منجر شده و ايجاد سرطانهاي مختلف را سرعت بخشند.

ج) رفتارهاي فردي: يكي از مهمترين شاخصهاي ايجاد كننده سرطان كه كاملاً قابل كنترل و پيشگيري است، رفتارهاي فردي است. امروزه تأثير عواملي چون استعمال دخانيات، مصرف الكل، مصرف چربي بالا، مصرف مواد نيتروز و نيتريت (ازته) در ايجاد سرطانهاي مختلف قطعي است.

نزديك به صد درصد افرادي كه به سرطان ريه مبتلا مي شوند، سابقه مصرف دخانيات دارند. در سرطان

معده نيز استعمال مواد چرب، الكل، دخانيات دخالت قطعي دارد. مواد نگهدارنده در محصولات غذايي (نيتريتها) كه متأسفانه با شايع شدن مصرف غذاهاي سريع (سوسيس، كالباس، پيتزا و كنسروهاي پروتئيني و ...) در حد زيادتر از استاندارد مصرف مي شوند، از عوامل ايجادي سرطانهايي چون مثانه، روده بزرگ، پروستات و ... هستند. تحريك غده تيروئيد با اشعه ايكس مي تواند به سرطان منجر شود، كه امروزه بويژه در جوانان براي كارهاي اورتودنسي و زيبايي فك و صورت اين تحريك با انجام عكس برداريهاي پانوراميك از دندانها عملي مي شود. تنها 2 عكس پانوراميك از دندانها، اگر غده تيروئيد محافظت نشود، مي تواند عامل خطري براي ايجاد سرطان تيروئيد باشد.

مصرف اورمن هاي مختلف در زنان، از عوامل مؤثر ايجاد سرطان پستان به شمار مي رود. متأسفانه امروزه مصرف اين اورمن ها جاي دستورهاي فيزيولوژيك را در زنان گرفته است كه قابل قبول نيست. همچنين در مردان جوان استفاده از مواد دارويي زيبايي اندام در شكلهاي مختلف، علاوه بر ايجاد عوارض گوناگون جنسي، پيري زودرس، چاقي و بيماريهاي قلبي و عروقي، مي تواند در ايجاد سرطانهاي مختلف نيز كمك كند. كم شدن فعاليت فيزيكي، از عاملهاي اساسي در ايجاد سرطان است. امروزه به هم خوردن نسبت قد و وزن و نداشتن تحرك فيزيكي، در ايجاد سرطانهاي روده بزرگ و پستان به اثبات رسيده است.

د) رفتارهاي اجتماعي: مديريتهاي اجتماعي در ايجاد بيماريهاي گوناگون و يا پيشگيري از آنها نقش اساسي دارند. امروزه در بسياري از كشورهاي صنعتي با همين مديريت اجتماعي اقدامهاي جدي براي پيشگيري از بروز بيماريهاي گوناگون قلب و عروق و سرطان انجام داده اند. به

عنوان مثال، حذف اسيدهاي چرب از روغنهاي مصرفي مردم، برداشتن سوبسيد و يارانه از روغنها و دادن سوبسيد به مواد پروتئيني و لبنيات و ميوه و سبزي، گران كردن مواد دخاني در حدي كه امكان خريد آسان وجود نداشته باشد و پرداخت پول آن به موادي كه با بروز بيماريها مقابله مي كنند، تسهيل رفتارهاي ورزشي و فعاليتهاي فيزيكي براي همه سنين و در هر دو جنس، از جمله رفتارهاي اجتماعي است كه مي تواند كاملاً در ايجاد سرطانها مؤثر باشد.

پيشگيري از سرطان

بيماري سرطان همانطور كه گفته شد، توسط يك رشته تخصصي قابل كنترل و مراقبت نمي باشد. حداقل افرادي كه بايد در اين مراقبت مشاركت كنند، عبارتند از: جراح، راديولوژيست، راديوتراپيست، انكولوژيست، پاتولوژيست، روانپزشك، مددكار اجتماعي. اين افراد بطور مجزا با بيمار سرطاني كار مي كنند، اما در قالب يك تيم متشكل خير؟ و اين نقطه ضعف بزرگ دانشگاهها و مديريت سلامت در مراقبت از سرطان است كه اميدوارم با اقدامهاي در دست اجرا، تا حدودي از اين نقيصه كاسته شود.

امكانات لازم براي مراقبت از بيماران سرطاني اگر چه توزيع خوبي دارد، ولي هنوز كامل نيست و بعضي از استانها از داشتن دستگاههاي راديوتراپي و يا تخصصهاي انكولوژي محروم هستند؛ ولي مهمتر از آن موضوع تجارت و سرطان است كه متأسفانه در سالهاي اخير در كشور به وضع بسيار بدي نزديك شده و اگر مسؤولان امر توجه لازم را نكنند، به يك فاجعه درماني تبديل خواهد شد. سرطان از بيماريهاي گران است و چون درمان قطعي براي آن وجود ندارد، شركتهاي تجاري و توليدي نسبت به تهيه داروها و لوازم گوناگون اقدام و

بدون در نظر گرفتن شرايط اقتصادي و اجتماعي، آنها را به بيماران تحميل مي كنند. مديريت سلامت بايد بطور مستقيم دخالت كند و از دخالتهاي شركتهاي تجاري در اين حد به شدت جلوگيري نمايد. هزينه اثربخشي داروها از اقدامهاي مؤثري است كه در جهان صورت مي گيرد، ولي در كشور ما چنين اتفاقي نمي افتد. اگر دارويي در يك كشور پيشرفته توليد و تأييد شود، ورود و فروش آن را آزاد مي گذاريم و چون خودمان سازنده داروها نيستيم، اين روش براي همه كشورها عملي مي شود. به همين جهت، كشورمان را بازار مكاره داروهاي ضد سرطان كرده ايم، به نحوي كه اقلام مجاز دارويي در كشور از بسياري از كشورهاي پيشرفته جهاني، تنوع و توزيع بيشتر دارند و مشخص است كه بال تجاري اين رفتار دارويي بر بال علمي و نياز واقعي آن مي چربد. اميدوارم مسؤولان امر با ديدگاههاي روشن خود به اين نابساماني دارويي بويژه در امر سرطان خاتمه دهند.

عوامل نگهدارنده سرطان

همان طور كه گفته شد، سرطان بيماري چند علته و چند وجهه است، لذا نمي توان آن را تنها يك مشكل پزشكي دانست، بيماري كه به سرطان مبتلا مي شود، روي همه متغيرهاي خانواده تأثيرگذار است. از نظر اقتصادي، خانواده و بلكه فاميل تحت تأثير قرار مي گيرند، از نظر اجتماعي نيز بيمار سرطاني جايگاه قبلي خود را از دست مي دهد. ضرورت دارد بيماران سرطاني تحت حمايتهاي همه جانبه قرار گيرند. حمايتهايي كه امروز از عهده خانواده آنها برنمي آيد و جامعه لزوماً بايد آنان را تحت پوشش حمايتي خود قرار دهد. قبلاً تعداد انجمنها و نهادهاي خيريه اي

كه به اين امر مي پرداختند بيشتر بود، ولي اين نهادها همپاي رشد عدد و وسعت بيماران سرطاني و توزيع جغرافيايي آنها رشد نكرده اند كه ان شاءا... مورد توجه كافي مسؤولان امر هم قرار گيرد و مؤسسات خيريه و مردمي را براي حمايت از سرطان و بيماران سرطاني، تشويق نمايند

وقتي درمان دردساز مي شود

نويسنده:نازيلا پوراصفهاني

منبع:روزنامه قدس

شنيده ايد گاهي وقتها بعد از عمل آپانديس دكتر گاز استريل را توي شكم شما جا مي گذارد. به اين مي گويند عوارض جراحي.

اين هفته براي آگاهي از عوارض احتمالي جراحي گفتگويي با دكتر محمد حاتمي، متخصص جراح عمومي انجام داده ايم كه شما را به خواندن آن دعوت مي كنيم.

آقاي دكتر !در ابتدا از عارضه جراحي تعريفي را ارايه كنيد؟

عارضه؛ يعني اينكه بعد از عمل جراحي يا متعاقب آن يك اتفاق ناخوشايند براي بيمار ايجاد شود كه مي تواند يا در ناحيه مورد عمل و يا در ارگانهاي ديگر باشد، مثلاً در جراحي معده شخص دچار ترومبوز وريدي (لخته در عروق) مي شود.

عوارض مهم جراحي كدامند؟

سردسته آنها عفونتهاي محل عمل است كه گريبانگير جراح و بيمار مي شود. اين عفونتها مي توانند سطحي يا عمقي باشند. ساير عوارض عبارتند از تب، خونريزي ها، عوارض ريوي (پنوموني، آتلكتازي)، عوارض قلبي كه به دليل استرسي كه به بدن وارد مي شود، قلب بايد اين استرس را جبران كند، آمبولي هاي چربي؛ قطعات كوچك چربي كه از طريق جريان خون به رگهاي كوچك مي روند و موجب انسداد رگها و در نتيجه آن هيپوكسي ايجاد مي شود كه به اكسيژن تراپي هم خوب پاسخ نمي دهد، عوارض غددي مثلاً در «هايپر

تيروئيدي» يا همان پركاري تيروئيد به دنبال جراحي شخص دچار طوفان تيروئيد مي شود، استرسهاي جراحي موجب آزادشدن آدرنالين و نور آدرنالين در خون مي شوند كه فشار خون را بالا مي برند، در جراحي هاي دستگاه گوارش براي مثال در آناستوموز روده ها يك عارضه مهم ايجاد سوراخ و نشست محتويات روده به درون شكم و ايجاد آبسه است، عوارض آناتوميك كه در بعضي جراحي ها گاهي ناخواسته به ساختمانهاي ديگر بدن بيمار آسيب مي رسانيم كه در مواردي ممكن است جبران ناپذير باشد، مثلاً در جراحي تيروئيد ممكن است به عصب آسيب برسد، مشكلات روحي كه بسيار حايز اهميت است؛ به ويژه در افراد مسن كه دچار افسردگي مي شوند و يا در بچه ها كه اگر سن زير سه سال يا بالاي 9 سال داشته باشند؛ چون درك از مسأله مرگ دارند مشكلات روحي شكل ديگري به خود مي گيرند؛ يعني ترس جدايي از والدين به ترس از مرگ تبديل مي شود و همچنين عوارض كليوي.

براي كاهش عوارض چه بايد كرد؟

براي كاهش عوارض جراحي بايد قبل و حين عمل و يا حتي بعد از عمل تدابير خاصي انديشيد؛ مثلاً براي كاهش عفونت قبل از عمل بايد همه ارگانها را مورد توجه قرار داد. از سويي برخي داروهاي بيهوشي نظير «هالوتان» خود مي تواند مشكلي را ايجاد كند.

بدن در حين عمل سعي مي كند از ذخايرش استفاده كند، پس بايد قبل از عمل به اين نكات توجه شود:

- اندازه گيري حجمها و ظرفيت ريه به طور مثال افراد سيگاري هفته قبل از عمل و بيهوشي سيگار را قطع كنند و از داروهاي خلط

آور استفاده نمايند.

- شاخصهاي گلدمن بررسي شود؛ مثلاً سابقه انفاركتوس قلبي در 6 ماه اخير، سن بيمار، نارسايي كليه و كبد، جراحي هاي عروقي اخير و...

- استفاده از تستهاي تشخيصي؛ مانند نوار قلب، اكو، سونوگرافي و اسكن با راديواكتيو.

- همكاري بيمار و صداقت او در بيان شرح حالش.

- بررسي عملكرد ارگانهاي مهم مانند قلب، كليه، كبد و ريه

- بررسي تغذيه بيمار.

- بررسي فشار خون و قند خون بيمار كه بسيار مهم است. قند خون هم باعث عفونت زخم مي شود و هم موجب اختلالات متابوليك مانند «كنفر اسيدوز» (كاهش هوشياري همراه با افزايش قند خون) مي شود.

- توجه خاص به مسأله انعقاد خون داشته باشيم. در اين مورد بايد ابتدا سؤالاتي از بيمار بشود، مانند:

1- آيا سابقه بيماري كبدي و كليوي داشته است؟

زيرا كبد و كليه روي عملكرد پلاكت و فاكتورهاي انعقادي اثر مي گذارد.

2- آيا داروهاي ضد انعقاد مصرف مي كرده است؟ براي مثال آسپرين، وارفارين و...

3- آيا بيماري ارثي خوني مانند هموفيلي دارد؟

4- آيا سابقه خونريزي شديد در جراحتها دارد؟

براساس پاسخ اين سؤالها و صلاحديد خود پزشك و با توجه به نوع عمل بيمار كه آيا در گروه عملهاي سبك مانند هموروئيد و آپانديس و فتق قرار مي گيرد و يا بيمار عمل سنگين مانند عمل تيروئيد، معده و... دارد. براي ارزيابي سيستم انعقادي، آزمايش هاي زير را درخواست مي كند:

CBC، PT، PTT، BT، پلاكت.

بيماران ارثي خوني مانند هموفيلي يا لوسمي علاوه بر اين آزمايشها نياز به مشورت متخصص خون نيز دارند.

عمل ديگري كه بايد قبل از جراحي انجام گيرد، جلوگيري از عفونتها، با كمك آنتي بيوتيكهاست.

در برخي از جراحي ها حتماً بايد

آنتي بيوتيك هم قبل از شروع عمل، هم حين عمل و هم بعد از عمل تا چندين روز داده شود، ولي در مورد برخي از جراحي ها نياز به دادن آنتي بيوتيك براي پروفيلاكسي (پيشگيري) قبل از عمل نيست.قبل از جراحي بايد موهاي محل جراحي را برداشت كه هرچه فاصله انجام اين كار تا زمان عمل كمتر باشد، احتمال عفونت كمتر است.

لطفاً در مورد چگونگي كاهش عوارض در حين عمل نيز توضيح دهيد؟

براي كاهش عوارض در حين عمل بايد به موارد زير توجه كرد:

- فشار اتاق عمل بايد بيشتر باشد.

- استفاده از لباسهاي استريل توسط جراح

- به نسج بدن بيمار احترام گذاشت و به نسوج آسيب زيادي نرسانيم كه محل رشدي براي باكتري ها نشود.

در خصوص مراقبتهاي پس از عمل چه نكاتي را بايد رعايت كرد؟

خارج كردن سوند ادراري بيمار براي جلوگيري از عفونت با صلاحديد پزشك انجام گردد و همچنين به بيمار براي هر چه زودتر راه رفتن كمك شود.

آيا عمل جراحي براي خود جراح هم خطراتي در پي دارد؟

بلي، جراح بايد واكسنهاي بيماري هاي ويروسي مانند هپاتيت Bرا زده باشد. اگر در حين جراحي سوزن مشكوكي با دست جراح تماس پيدا كرد بايد هم واكسن و هم ايمنوگلوبولين دريافت كند.

آيا جا ماندن يك جسم خارجي در بدن بيمار نيز جزو عوارض جراحي است؟

بله. شايع ترين جسم خارجي كه در بدن مي ماند، گاز استريل است كه اغلب در عملهاي اورژانس اتفاق مي افتد. در موارد بسيار نادر سوزن و پنس جا مي ماند.

آقاي دكتر در پايان چه توصيه هايي براي جراحان و مردم داريد؟

يكي از اصولي كه هر

جراح بايد رعايت كند، اين است كه بداند با انسان رو به رو است و احترام او را حفظ كند و در عين حال دقت كافي در حين عمل داشته باشد.مردم هم بايد بدانند كه هيچ جراحي در هيچ كجاي دنيا نمي خواهد به بيمارش آسيب برساند.بيمار نيز بايد با صبوري و اطمينان با پزشك معالج خود رو به رو شود.

قند خون عامل پير شدن

متخصصان و محققان بيمارى قند عقيده دارند افرادى كه به ديابت يعنى مرض قند دچارند و قند خون شان بيشتر از حد طبيعى است خيلى سريع تر از افراد عادى و سالم، پير مى شوند و طول عمر آن ها نيز به طور مشخص و روشن از افراد سالم كمتر است. شما مى توانيد اين حقيقت را در افراد فاميل به روشنى ملاحظه كنيد؛ افراد هم سال و هم جنس فاميل هايى را درنظر بگيريد، آن هايى كه به مرض قند دچارند، به وضوح زودتر از افراد سالم فاميل به سوى پيرى گام برمى دارند. زودتر صورتشان چين و چروك مى خورد و زودتر فرسوده و از كار افتاده مى شوند و غبار پيرى خيلى زودتر از زمان معمول برچهره شان مى نشيند.بدين ترتيب مى توان قند را «دزد جوانى» نام داد كه پنهانى مى آيد و سريع جوانى را با خود مى برد. دانشمندان و محققان عقيده دارند كه كم كردن مصرف قند به تنهايى، باعث كنترل گلوكز خون نيست و عوامل ديگرى نيز به افزايش آن كمك مى كند. چه اصولاً بسيارى از غذاها پس از خورده شدن باعث افزايش قند خون مى شود اگرچه بعضى از محققان از جمله دكتر «Yahn

Mc Dougil» نويسنده كتاب «دوازده روز فعاليت براى زندگى بهتر» و تعدادى ديگر از محققان عقيده دارند كه چربى ها بيش از هر عامل ديگرى باعث افزايش قند خون مى شوند و هر چه چربى زيادترى بخوريم قند خون ما بيشتر افزايش مى يابد.

خوردن غذاهاى پرچربى نه تنها باعث بالا رفتن قند خون مى گردد بلكه اين قند براى زمان بيشترى نسبت به موقعى كه ما غذاهاى كم چربى مى خوريم در خون باقى مى ماند و در نتيجه صدمه اى كه بدن ما در اثر خوردن اين نوع غذاها متحمل مى شود خيلى طولانى تر و مداوم تر است و يا به عبارت ديگر خوردن اين چنين غذاهايى به پيرشدن سريع ما كمك مى كند در حالى كه غذاهايى كه چربى خيلى كمى دارند اين خطر را به مراتب كمتر دارند.«قند خون» براى مدت زيادى بالا نمى ماند و زود به حال طبيعى برمى گردد. بدين ترتيب ملاحظه مى كنيد كه غذاهاى كم چربى و پرفيبر قادرند پيشرفت زمان را عليه پيرى شما كند سازند و نگذارند شما مفت و مسلم پير و فرتوت بشويد.

راه هاى درمان بيمارى قند

يكى از ترشحات لوزالمعده «انسولين» براى تنظيم قند بدن است، در اثر خرابى اين غده و كم شدن «انسولين» شخص مبتلا به مرض قند مى شود. سابقاً اين «انسولين» را از همان غده گرفته به بيماران قند تزريق مى كردند. پس از تزريق، قند خون و ادرار كم مى شد ولى پس از چندى دوباره بالا مى رفت.اخيراً در هويج انسولين گياهى مخصوصى پيدا كرده اند كه بيمارى قند را معالجه مى كند. انسان قوه خلاقه

ندارد و تمام احتياجات خود را بايد از مواد خوراكى و گياه ها بگيرد.يكى از احتياجات «انسولين» مى باشد كه در بعضى از خوركى ها موجود بوده و نخوردن آن ها شخص را مبتلا به اين مرض مى نمايد. يكى از خوراكى ها هويج ناقابل است كه نخوردن آن سبب مى شود شخص مبتلا به بيمارى قند شود و چنانچه شخص مبتلا شد درمانش مشكل مى باشد.

خوردن آب هويج و زردك بهترين درمان بيمارى قند مى باشد، براى معالجه درد پا نيز مفيد است، خوردن توت مخصوصاً توت خشك با اين كه قند دارد براى معالجه مرض قند نافع است و به نظر بعيد نيست كه در آن نيز نوعى «انسولين نباتى» باشد. در آب شلغم نيز انسولين گياهى به مقدار زياد پيدا كرده اند و نوشيدن آب شلغم را به كليه مبتلايان مرض قند توصيه مى نماييم.و همچنين ميوه قره قات كه در آذربايجان مى رويد، در معالجه بيمارى قند تأثير بسزا دارد. تره تيزك و بولاغ اوتى نيز ممكن است داراى انسولين باشند، پياز نيز داراى انسولين است. تمام بذرها و تخم هاى گياهى مخصوصاً تخم خيار و تخم خرفه داراى انسولين گياهى هستند.

تأثير ويتامين ث در معالجه مرض قند

ميوه ها و سبزى هايى كه داراى ويتامين «ث» مى باشند در تنظيم قند خون مؤثر بوده و در معالجه و عدم ابتلا به اين مرض نقش بزرگى بازى مى كنند.اين ويتامين در نسترن كوهى، فلفل سبز، آب نارنج، آب ليمو و گوجه فرنگى به مقدار زياد موجود است و نيز در بادام و سيب و زردآلو، موز، خربزه، انار، هلو، گلابى، جعفرى،

نخود، تره تيزك، دارابى، انبه، گوجه و نارنگى پيدا مى شود. قره قات نيز داراى مقدارى از اين ويتامين مى باشد در ضمن قره قات نيز داراى انسولين گياهى است. اگر مى خواهيد به بيمارى قند مبتلا نشويد، خوردن اين مواد را فراموش نكنيد و نيز افراط را جايز ندانيد.

تأثير ويتامين ب در معالجه مرض قند

ويتامين ب نيز در درمان قند مؤثر است. خوردن ميوه و غلات و سبزى هايى كه ويتامين ب دارند براى انسان لازم بوده و براى عدم ابتلا و درمان قند لازمند.غلات مانند: گندم، جو، چلتوك، ذرت، ارزن مخصوصاً سبوس آن ها مخزن ويتامين ب مى باشند. ميوه جات و سبزيجات مانند پياز، هويج، كاهو، كاسنى، اسفناج، كلم، سيب، گلابى، آلبالو، گيلاس، هلو، خرما، موز، نارنج، دارابى، بادام، فندق، گردو، زردآلو و همچنين لبنيات مخصوصاً ماست و پنير داراى ويتامين ب بوده و براى عدم ابتلا به بيمارى قند مفيد مى باشند.

مبتلايان به مرض قند هميشه گرسنه اند و هر چه مى خورند سير نمى شوند، دليل اين امر، زياد شدن ترشح خارجى لوزالمعده است زيرا وقتى ترشح داخلى يعنى انسولين كم شد ناگزير ترشح خارجى كه اسيد معده است زياد مى شود. در طب اين اشتباهات زياد است، بسيارى از جنايات را تحت عنوان «طبابت» انجام داده و بازهم تكرار مى كنند؛ بيماران را از خوردن ميوه ها و ريشه هاى شيرين كه با داشتن قند، داراى انسولين گياهى نيز مى باشند، منع مى كنند و آن ها را به خوردن كباب كه محرك لوزالمعده است تشويق مى نمايند.

خوردن كباب يك اثر آنى و زودگذر دارد ولى بعداً عواقب شوم

آن ظاهر مى گردد. گوشت داراى مواد قندى نيست و كسى كه گوشت مى خورد چون قندى نخورده است مقدار قند خون و ادرارش كم مى شود، ولى تحريكى كه اين غذاى ضدحياتى به لوزالمعده مى دهد بيمارى را شديد مى كند و به همين جهت است كه بيمارى قند، صعب العلاج مى شود و به زودى درمان حاصل نمى شود.

حلقه گمشده توليد ويتامين C در گياهان

مترجم: آتنا حسن آبادي

ويتامين C شايد تاكنون بخش مهم ملكول هاي كوچكي است كه در روش بيوسنتز همچنان ناشناخته است. گروهي از محققان UCLA كه معمولا روي ژنهايي مرتبط با پيري حيوانات و سرطان آنها كار مي كردند آخرين قسمت اين معما را كشف كردند. دكتر استيون كلارك از بخش بيوشيمي UCLA مي گويد: ما روي يك ژن جالب در كرمها كار مي كرديم.

دكتر پرنر مي گويد: يك نگرش باعث شد ما آخرين آنزيم ناشناخته را كه گياهان در سنتز ويتامين Cداشتند، كشف كنيم.

ويتامين C به عنوان يك عامل مشترك آنزيمي و آنتي اكسيدان يك ويتامين ضروري براي انسان هاست. در سال 1998 تنها يك روش بيوسنتز براي شرح چگونگي توليد ويتامين C در گياهان وجود داشت.

پس از اين ، تحقيقات روشهاي بيشتري به ثبت رسيد؛ هرچند ژن مسوول در مرحله هفتم از اين روش 10 مرحله اي پيشنهادي از گلوكز به ويتامين C هنوز ناشناخته بود. تلاشها براي درك نقش يك ژن در ويتامين C آغاز شد. الگانز كرم كوچكي بود كه به عنوان مدل مطالعاتي از سوي محققان در آزمايشگاه UCLA استفاده شد. يك رشته از ژنها حاكي از آن بود كه در اثر سرطان دگرگون شده اند. اين ژنها

HIT نام داشتند كه از سوي برنر مورد مطالعه قرار گرفتند. همكاري ميان آزمايشگاه شباهت هايي بين ژن كرم و توليد ژن VTC2 در گياه آرا بيداپيس تاليانا Arabidopis Thaliana را نشان داد.

گياهي كه در كنار جاده مي رويد و قبلا به طور كامل مطالعه شده است. جهش و دگرگوني ژنهاي اين گياه با ميزان كم ويتامين C در ارتباط بود. بنابراين مطالعات بر آن بود كه تعيين كند چگونه VTC2 مي تواند موجب سنتز ويتامين C شود. محققان با راهنمايي برنر و كلارك معماي مرحله هفتم سنتز ويتامين C را در لوله هاي آزمايشگاهي مجددا بررسي كردند. آنها 6 مرحله اول سنتز ويتامين C را با راههاي مختلف تبديل گلوكز به تركيبات سلولي متنوع مقايسه كردند. اول محصول مرحله ششم تركيبي بود كه GDP-L گالاكتوز نام داشت كه مي تواند نشانه خروج VTC2 باشد.

با وجود اين ، اتمها براي ساختن ويتامين C تغيير شكل دادند. 3 مرحله باقيمانده همچون يك راه پرپيچ و خم نياز به كمي چرخش داشت.در نتيجه ، فعاليت هاي UCLA آنزيم گياهي VTC2 فشرده و عاري از باكتري شد. پس از آماده كردن GDP-L گالاكتوز، گروه نشان داد كه VTC2 مسبب اصلي طولاني شدن سنتز ويتامين C در مرحله هفتم مي باشد. محققان اميد دارند كشف آنان به روش جديدي براي افزايش ميزان ويتامين C در فرآورده هاي غذايي منجر شود. آنها هنوز احتياج دارند بدانند چگونه ژنهاي مربوط به VTC2 اين كار را در حيوانات انجام مي دهند و چگونه اين ژنها باعث پيري و سرطان مي شوند.

ايجاد دريچه قلب با استفاده از سلول هاى بنيادى

پژوهشگران در انگلستان براى اولين بار بخش هايى از يك

قلب انسان را با استفاده از سلول پايه پرورش داده اند.

موفقيت جديد موجب اين اميدوارى شده كه مشكل فراهم نبودن عضو براى پيوند حل شود.

مجدى ياكوب، رئيس تيم پژوهشگران اين طرح مى گويد چنانچه آزمايش بر روى حيوانات موفقيت آميز باشد طى سه سال مى توان از نسوج قلب كه به طور مصنوعى پرورش داده شده براى پيوند استفاده كرد.

اين پژوهشگران با پرورش سلول هاى بنيادى كه از مغز استخوان گرفته بودند موفق به تهيه سلول هاى دريچه قلب شدند. اين نسوج بعدا به حيواناتى مانند گوسفند و خوك پيوند زده شده و نتيجه بررسى خواهد شد.

وى مى گويد احتمال دارد پرورش يك قلب كامل از طريق سلول پايه، اگرچه طرحى بلندپروازانه است، تا ده سال ديگر امكان پذير شود.

پرفسور ياكوب به بى بى سى مى افزايد چنانچه بخش از كار افتاده قلب بيمار را با نسوجى كه از سلول پايه درست شده و از نظر ژنتيكى با بيمار همخوانى دارد عوض كرد، اين احتمال كه پيوند موفقيت آميز نباشد و بدن بيمار آن را رد كند وجود ندارد.

سلول هاى بنيادى داراى اين قابليت هستند كه به انواع مختلف سلول ها تبديل شوند و بسيارى از دانشمندان معتقدند كه به دليل اين قابليت، امكان دارد كه نسوج مختلف را پرورش داده و بخش هايى از اعضاى بدن را كه صدمه ديده ترميم كرده و بيمارى ها را مداوا كرد.

جراحى هاى سنگين بدون شكافتن بدن

منبع:روزنامه ايران

پزشكان به تازگى راهى يافته اند كه تومورهاى مغز را بدون شكافتن صورت و جمجمه خارج مى كنند. آنها در نخستين عمل موفق به خارج كردن تومورى

از مغز پسربچه ? ساله شده اند.در صورتى كه جراحى متعارف و معمول در مورد اين پسر انجام مى شد بايد صورت وى باز مى شد و زخم زشتى بر روى صورتش باقى مى ماند كه رشد صورت وى را در هنگام بلوغ با مشكل روبه رو مى كرد.اما پزشكان راهى براى جلوگيرى از بروز اين عواقب مخرب يافتند و قسمت اعظم اين تومور را از طريق بينى اين پسر بيرون كشيدند. هفته گذشته نيز پزشكان نيويورك اعلام كردند كه كيسه صفراى يك زن را از طريق واژن او درآوردند. همچنين پزشكان در هند مى گويند كه موفق شده اند تا آپانديس هاى متعددى را از طريق دهان عمل كنند. اين شيوه اى خيره كننده است كه در عين حال تجسم آن اندكى ناخوشايند است.

با اين وجود محققان در حال يافتن راه هاى جديدى هستند تا با فرستادن ابزارهاى بلند و باريك از طريق منافذ باز بدن بيمار، بتوانند جراحى كنند و از بريدن پوست و ماهيچه جلوگيرى كنند. اما هنوز درباره اين رويكرد سؤال هاى زيادى مطرح است. پزشكان مى گويند با اين روش جراحى، بيمار سريعتر بهبود يافته، درد كمترى تحمل مى كند و جاى زخم قابل رؤيتى روى بدن او بر جاى نمى ماند. همچنين استفاده از اين روش در مغز از لزوم دستكارى بافت ها كه مى تواند عملكرد مغز و چشم را بر هم زند، پيشگيرى مى كند. درباره جراحى هاى شكمى نيز، ارسال ابزارى از طريق دهان، واژن و يا راست روده از لزوم بريدن بافت هاى حساس جلوگيرى مى كند و در اعماق بدن كه بافت درد

طولانى ندارد، انجام اين كار كمتر دردناك است. پزشكان مى گويند: در برخى جراحى هاى شكمى مانند جراحى هاى روده لازم است كه بيمار يك هفته و يا مدت زمان بيشترى را در خانه سپرى كند تا بهبود يابد. اما با جراحى از طريق استفاده از منافذ طبيعى باز بدن، اميد مى رود كه بيماران بتوانند روز بعد به سر كارهاى خود بازگردند.

جراحى با استفاده از منافذ باز بدن مانند مراجعه به دندانپزشك براى انجام روت كانال است.

برخى اوقات پزشكان براى جراحى، از يك منفذ باز طبيعى به سراغ منفذ ديگرى مى روند. پزشكان مركز پزشكى دانشگاه پيستبورگ در همان روز كه يك پسر ? ساله را درمان كردند، مهره هاى گردن يك مرد مسن را از طريق بينى وى عمل كردند. به طور معمول بايد عمل از طريق دهان انجام مى شد اما اگر اين عمل از طريق بينى انجام شود، بيمار مى تواند بعد از عمل غذا بخورد و نيازى نيست كه براى خوردن غذا چند روز صبر كند. با اين روش خطرات ناشى از فرستادن لوله غذا و ايجاد يك سوراخ جراحى در گردن براى كمك به تنفس جلوگيرى شد. پزشكان توانسته اند از طريق بينى پسر بچه تومورهاى مغزى به اندازه توپ هاى بيس بال را بيرون بكشند، به اين صورت كه آنها را ذره ذره خرد كرده و تكه هايى را كه به اندازه يك دانه فندق شده بود بيرون آوردند اما از طريق بينى نمى توان تومورهاى مغزى را از برخى نقاط خارج كرد. به اين علت پزشكان مجبور شدند بقيه قسمت را از طريق ديگرى درآورند.

آنها براى درآوردن اين تومور كنار جمجمه وى را باز كرده و شكافى در جمجمه ايجاد كردند كه در زير موهاى اين پسر مخفى مى شود. ابزارهاى ويژه باريك و بلندى كه مى توانند درون كانال هاى طبيعى بدن كار گذاشته شوند، وسايلى كه محيط درون بدن را روشن مى كنند و يك لنز دوربين فيلمبردارى در محل جراحى از ابزارهاى مهم و اساسى براى انجام جراحى از طريق منافذ باز بدن هستند. پزشكان در هنگام كار با ابزار جراحى، پيشرفت خود را از طريق صفحه ويدئو مشاهده مى كنند.

تاثيرات اجتماعى داروهاى تقويت كننده ادراك بررسى مى

منبع:روزنامه جوان

محققان بريتانيايى در حال بررسى تأثير نسل جديدى از داروها هستند كه ادعا مى شود قدرت يادگيرى و ادراك را زياد مى كند .وزارت بهداشت بريتانيا، آكادمى علوم پزشكى اين كشور را مأمور كرده، داروهاى «تقويت كننده ادراك» را، كه از چندى پيش به طور گسترده در امريكا مصرف مى شود، مورد آزمايش قرار دهد.در دهه شصت ميلادى دكتر تيموتى ليرى، (Timothy Ieary) كه خود را معلم و مرشد معرفى مى كرد، از جوانان امريكا مصرانه مى خواست كه با مصرف برخى داروها، روى موج قرار بگيريد، روشن شويد و ترك تحصيل كنيد.اكنون نسل جديدى از داروهاكه به داروهاى «طراحى شده» موسوم هستند، در دسترس همه مردم قرار گرفته اند اما اين بار موضوع اشاعه فرهنگ «ترك تحصيل» نيست بلكه گفته مى شود كه اين داروها كيفيت يادگيرى درس و همچنين سرعت انجام تكليف و كار را بهتر مى كند.«مودافينيل» (Modafinil)، يكى از اين داروهاست كه در اصل براى درمان بى خوابى تجويز مى شود.

تأثيرات عميق

دكتر دانيال تورنر، از دانشگاه كمبريج بريتانيا،

موادافينيل را روى شصت داوطلب كه از صحت جسمى برخوردار بودند، آزمايش كرده است.اين دارو نه تنها آن ها را بيدار نگه داشت بلكه تأثيرات عميق ترى نيز بر جاى گذاشت. خانم تورنر گفت: «ما داوطلبان را دو ساعت پس از مصرف دارو مورد آزمايش قرار داديم و متوجه شديم كه عملكرد ذهنى آن ها به شدت بهتر شد، به خصوص وقتى كه با درس ها و وظايف پيچيده تر روبه رو شدند.»يكى از داوطلبان در اين تحقيق مى گويد: «در زمان آزمايش احساس مى كردم خيلى هوشيار هستم و مى توانم خوب روى مسايل پيچيده تمركز كنم. حفظ كردن تعداد زيادى ارقام اصلاً دشوار نبود. احساس مى كردم خيلى به همه امور مسلط هستم.»

مصرف در ميان دانشجويان

افينيل در امريكا مصرف زيادى دارد و رسماً براى اختلالات خواب استفاده مى شود، اما بنا به نظراتى كه در «اتاق هاى گپ» اينترنتى رد و بدل مى شود، اين دارو در امريكا به ويژه توسط دانش آموزان و شاغلين در حرفه هاى تخصصى مصرف مى شود.

به اين ترتيب اين دارو به گروه جديدى از داروهاى تقويت كننده ادراك پيوسته است. گروه ديگرى از اين دست داروها با نام «آمپاكاينز» (Ampakines) توليد مى شود. آمپاكاينز توسط پرفسور گرى لينچ، از دانشگاه كاليفرنيا و براى افزايش قدرت حافظه و ادراك طراحى شده است.وى ادعا مى كند كه اين دارو به مغز اين امكان را مى دهد كه ارتباطاتى خنثى را ميان نواحى مختلف مغز برقرار كند؛ ارتباطاتى كه در حالت عادى صورت نمى گيرد.پرفسور لينچ همچنين ادعا مى كند كه ارتباطات جديد در مغز به افراد اين توانايى را

مى دهد كه افكارى را توليد كنند كه از توان مغزى فرد عادى فراتر مى رود.وى مى گويد: «اميدوارم كه به حيطه اى از ادراك دست يابيم كه نابغه هايى مانند انيشتين و داوينچى به آن دسترسى داشته اند.»

تأثير بالقوه

قاعدتاً دولت بريتانيا به اندازه اى نگران مصرف اين داروها شده كه از كارشناسان خواسته است تأثيرات اجتماعى و همچنين دارويى آن ها را بررسى كند.كارشناسان آكادمى علوم پزشكى بريتانيا كارگاه هايى را در سراسر اين كشور برپا كرده اند تا از نظر مردم باخبر شوند.آن ها در اين كارگاه متوجه شدند كه به غير از تأثيرات سوء مصرف اين نوع داروها در درازمدت، آن ها ممكن است تأثيرات نگران كننده ديگرى نيز داشته باشند.مثلاً يكى از زنان شركت كننده در اين كارگاه ها گفت: براى او اين سوال مطرح است كه درصورتى كه در آينده «قرص هاى يادگيرى و ادراك» براى امتحانات درسى وجود داشته باشد بچه هايى كه از مصرف آن ها منع شده اند در مقابل آن هايى كه اين دارو را مصرف كرده اند، نمرات كمترى خواهند گرفت و اين وضعيت بى عدالتى است.يكى ديگر از نظرت چنين بود: «چه كسى مى داند كه ما به كجا مى رويم؟ آيا مى خواهيم كه در آينده حكومت ها، مستبدانه ما را وادار به مصرف اين نوع داروها كنند تا ما بهتر و سريع تر و طولانى تر براى آن ها كار كنيم؟»نتيجه مطالعات آكادمى علوم پزشكى بريتانيا در طى سال جارى منتشر خواهد شد و قرار است به ارزيابى دولت اين كشور در مورد تأثيرات احتمالى توليد و توزيع «داروهاى تقويت هوش و

ادراك» كمك كند.

پيوند بافت هاى استخوانى با مرجان «خليج فارس»

منبع:روزنامه جوان

به گفته عضو هيات علمى دانشكده دامپزشكى دانشگاه آزاد اسلامى واحد كرج آزمايشها نشان مى دهد كه مرجان «خليج فارس» از خاصيت و قابليتى برخوردار است كه مى تواند با بافتهاى استخوانى پيوند بخورد.

دكتر مهدى مرجانى به همراه چهار پژوهشگر ديگر روى مرجان »خليج فارس» به عنوان جايگزينى براى بافتهاى استخوانى تحقيق و آزمايش كرده است.

وى با اشاره به اين كه اكنون براى ترميم و پيوند استخوان در بيماران از استخوان ديگر بخشهاى بدن بيمار استفاده مى شود گفت: استفاده از استخوان خود بيمار علاوه بر زمان بر، هزينه بر و طاقت فرسا بودن بخاطر انجام دو عمل جراحى، خطر طولانى شدن زمان بيهوشى و بسترى و عفونت و خونريزى در بيمار را به دنبال دارد.

وى يادآور شد: در اين تحقيق قسمتى از مرجان خليج فارس به استخوان ران دوازده خرگوش پيوند زده شد و نتايج آن پس از دو ماه نشان داد كه هيچ واكنش بافتى ايجاد نشده و مرجان به عنوان داربست و بستر تشكيل استخوان بدون هرگونه عوارض جانبى با استخوان سازگار شده است.

اين محقق با اشاره به همگونى استخوان خرگوش و انسان گفت: اسكلت آهكى اين مرجان مى تواند بعنوان جايگزين در بافتهاى استخوانى درجراحيهاى نخاع وستون فقرات نقيصه هاى استخوانى، شكستگى ها، بازسازى و اخيرا ترميم مهره هاى كمر و پوكى استخوان كاربرد داشته باشد. مرجانى خاطرنشان كرد: استفاده از جايگزينهاى پيوند استخوان به سرعت رو به افزايش است و اميد مى رود ارزيابى بالينى و مشخص كردن قابليتهاى ترميمى آنها روى انسان نيز با نتايج مثبت همراه شود.

به

گفته وى تاكنون از مرجانهاى ديگر درياها و اقيانوسها براى پيوند استخوان استفاده شده است اما اين نخستين بار است كه سازگارى مرجان خليج فارس نيز در پيوند با استخوان مشخص مى شود

بحران چاقي

منبع:روزنامه قدس

به جرأت مي توان گفت ، در 30 سال گذشته 2 عامل مهم؛ خوردن غذاهاي پرچربي و نداشتن تحرك جسماني ميزان چاقي را در كشورهاي پيشرفته تا سه برابر افزايش داده است. چاقي با خود تبعاتي به همراه دارد كه از جمله مي توان به افزايش خطر مرگهاي زود هنگام اشاره كرد. علاوه بر آنچه ذكر شد، چاقي باعث بروز برخي بيماري ها مي شود كه براي بهبود آنها هزينه بالايي را بايد تقبل كرد. چاقي با بيماري هاي قلبي ، قند و برخي سرطانها ارتباط تنگاتنگ دارد و اغلب افراد چاق از يكي از اين بيماري ها رنج مي برند كه در نهايت باعث مرگ زود هنگام آنان مي شود. مطالعات نشان مي دهند كه مثلاً يك فرد 40 ساله كه از چاقي رنج مي برد، حتي اگر سيگار نكشد، باز هم چيزي حدود 7 تا 8 سال كمتر از زمان طبيعي ، عمر خواهد كرد. اين مسأله جنبه اقتصادي هم دارد. از آنجا كه شركتهاي بيمه قادر نيستند، حق بيمه فرد را به دليل چاق بودن افزايش دهند، ميزان مرگ و مير بالاتر، منافع آنان را تهديد خواهد كرد. به نظر مي رسد براي صنعت بيمه ، چاقي بزرگترين و مهمترين خطر محسوب مي شود، چرا كه به دليل وجود رقابت تنگاتنگي كه بين شركتهاي بيمه وجود دارد، اين شركتها قادر نيستند تغييري در شرايط و ميزان سود

خود اعمال كنند. در همين راستا از مؤسسه بيمه "Swiss Re" خواسته شده است ، اقدامات لازم را براي تغيير ديدگاه هاي دولت و مشتريان نسبت به مسأله چاقي به عمل آورد.

از آنجا كه براساس مطالعات انجام گرفته بيش از دو سوم مردم آمريكا از چاقي و بيماري هاي وابسته به آن مثل ناراحتي هاي قلبي ، ديابت و سرطان رنج مي برند. لذا بسياري از مسؤولان جوامع پزشكي آمريكا درصددند نقش پزشكان را در كاهش بيماري چاقي - كه بتازگي به بزرگترين معضل قرن تبديل شده است - افزايش دهند. پزشكان در اين باره اظهار مي دارند مدت زماني كه معمولاً براي يك ويزيت معمولي صرف مي شود، بسيار كوتاه است - 2 تا 5 دقيقه - و نيز از آنجا كه اغلب پزشكان دوره هاي خاص مربوط به درمان بيماري چاقي را نگذرانده اند، درمان چاقي در مطبهاي عمومي كاري بس دشوار است. بنا به گفته پزشكان ، از آنجا كه براي هر يك از افراد مبتلا به چاقي بايد برنامه رژيمي مخصوص و جداگانه تجويز كرد و در عين حال به ساير جنبه هاي سلامت و نيز پس زمينه هاي خانوادگي و روحي آنان هنگام تجويز برنامه رژيم غذايي ، توجه كرد، بنابراين 8 دقيقه - كه معمولاً بيشترين مدت زمان ويزيت بيماران در مطب است - براي ويزيت افراد چاق كافي به نظر نمي رسد.

دانشگاه هاي پزشكي سراسر دنيا در صدد برآمده اند تا در خصوص بيماري چاقي اقدامات لازم را براي آموزش دانشجويان پزشكي به عمل آورند، اما سرعت واكنشهاي مؤسسات و ارگانهاي مربوط در اين خصوص چنان

كند است كه پزشكان اغلب شاكي اند كه چرا آموزشها تنها به دانش آموختگان پزشكي محدود مي شود و مثلاً طي دوران دانشجويي ، هيچ آموزشي درباره مسائل مربوط به تغذيه و رژيمهاي غذايي و نيز چگونگي برخورد با بيماراني كه از چاقي رنج مي برند، به دانشجويان ارايه نمي شود.

دكتر وارن يكي از پزشكان عضو انجمن پزشكان آمريكا در اين باره مي گويد: هيچ وقت فراموش نمي كنم آن زمان كه من در سال 1992 از دانشكده پزشكي دانش آموخته شدم ، تنها مطلبي كه در خصوص بيماري چاقي به ما گفته شد، اين بود كه به بيماران خود بگوييد از خوردن زياد از حد بپرهيزند، چرا كه باعث چاقي مي شود!

دكتر واش ، رئيس اجرايي بخش پزشكي كلينيك "ليندورا مديكال" لس آنجلس هم مي گويد: مدتي است كه پزشكان به مطالعات مربوط به درمان چاقي به طور تخصصي مي نگرند. در گذشته زماني كه من اعتقاداتم را درباره تخصصي نگاه كردن به بيماري چاقي بين همكاران خود مطرح مي كردم ، اغلب اوقات با تمسخر دوستان و همكاران مواجه مي شدم ، اما حالا به مرحله اي رسيده ايم كه جز با مطالعات تخصصي و برنامه ريزي شده، نمي توانيم پيش برويم. فقط نمي دانم چرا اينقدر دير. انگار بايد صبر مي كرديم ، تا معضل چاقي به مرحله اي برسد كه در اين هفته به عنوان بزرگترين عامل مرگ و مير در 20 سال گذشته شناخته شود.

دكتر واش در ادامه مي افزايد:"البته افراد چاق نيز در درمان خود كوتاهي مي كنند. شايد يكي از مهمترين دلايلش هزينه هاي بالاي درمان

قطعي چاقي باشد. اگرچه برخي شركتهاي بيمه درخصوص هزينه هاي مربوط به درمان چاقي و برنامه هاي رژيمي و عملهاي جراحي به مشتريان خود تخفيف مي دهند، با اين حال پا گذاشتن به قلمرو جديد درمان چاقي براي پزشكان همچنان سخت است. "

بنا به گزارش يكي از مؤسسات تحقيقاتي پيشرو در زمينه سلامت كودكان، ده ها هزار كودك كه از بيماري چاقي رنج مي برند، با خطر مرگ زود هنگام - حتي بسيار زودتر از والدين خود- مواجه هستند.

دكتر كالين وين ، رئيس همايش بين المللي مسائل چاقي گفت : تحقيقات اخير نشان مي دهند كه در بيش از 20 درصد موارد، كودكان چاق در بزرگسالي به بيماري هاي سرطاني مختلف مبتلا خواهند شد.

وي در ادامه افزود: متأسفانه دولت آمريكا تا كنون اقدامي در اين خصوص انجام نداده است.

دكتر وين همچنين خاطر نشان كرد: كودكان چاق با خطرات بسياري مواجهند، خطراتي بمراتب نگران كننده تر از آنچه بزرگسالان مبتلا به چاقي را تهديد مي كند كه از جمله مي توان به بيماري هاي مربوط به قلب و عروق اشاره كرد.

امروزه درصد كودكان چاق مبتلا به بيماري هاي قلبي و ديابت از بزرگسالان هم بيشتر است و چقدر ناراحت كننده است كه نسل آينده جامعه ما را كودكاني تشكيل مي دهند كه خطر مرگ زودهنگام، آنان را بشدت تهديد مي كند؛ مرگي حتي بسيار زودتر از والدينشان. آمار نشان مي دهد كه در بزرگسالي امكان ابتلاي پسر بچه هاي چاق به سرطان 14 درصد بيش از پسران لاغر است و به همين ترتيب ، درصد ابتلاي سرطان در ميان دختر بچه هاي

چاق 20 درصد بيش از ساير دختران است.

دكتر وين بي توجهي دولت به اين مشكل را بشدت مورد انتقاد قرار داده و اظهار كرد: ما نمي توانيم صبر كنيم تا يك روز مقامات به اين نتيجه برسند كه مسأله چاقي كودكان كاملاً جدي است ، چرا كه همين حالا هم كاملاً دير است. توضيح دلايل اصلي چاقي كودكان بسيار دشوار است ، زيرا عادات بد كودكان خارج از مطب دكتر شكل گرفته است و نمي توان در مطب بر اين عادات نادرست فايق آمد.

پزشكان عدم تحرك كودكان و خوردن بيش از حد غذاهاي آماده و پرچرب را از دلايل عمده ابتلاي كودكان به چاقي عنوان مي كنند. دكتر "هارك"، يكي از پزشكان بيمارستان كنكورد انگليس مي گويد: ما از انجام هرگونه اقدامات صحيح و بجا در مبارزه با چاقي كودكان كوتاهي كرده ايم. يكي از مهمترين و درست ترين اقدامات در اين خصوص جمع آوري ماشين فروشهاي سكه اي است كه براحتي هرنوع شكلات و نوشابه و غذاهاي آماده را در اختيار كودكان قرار مي دهد. در عوض بايد فضاي سبز بيشتري به وجود بياوريم و كودكان را به تحرك و ورزش تشويق كنيم.

دكتر "گري سابلسون"، يكي ديگر از پزشكان اين بيمارستان هم مي گويد: از ديگر مشكلات ، نبود پزشكان متخصص در زمينه چاقي كودكان است. پزشكان ما دانش لازم را ندارند و آن دسته معدود از پزشكان هم كه طي 2 دهه اخير مطالعاتي در اين خصوص داشته اند، از تجربيات كافي برخوردار نيستند، چرا كه در دهه هاي گذشته مسأله چاقي تا اين اندازه بغرنج نبوده است.

انجمن رژيم غذايي

آمريكا، اعلام كرد، يكي از بهترين راه حل ها براي مبارزه با چاقي كودكان ، به كاربستن رژيم گياهخواري است. براي بهبود رژيم و عادات غذايي كودكانمان بايد برنامه اي داشته باشيم، تا غذاهاي خوش طعم گياهي چه در مدرسه و چه در خانه مهمترين بخش برنامه غذايي كودكان را تشكيل دهد. يكي از مقامات مسؤول انجمن مزبور اعلام كرد: گياهخواري و گنجاندن سبزي و ميوه تازه در رژيم غذايي كودكان باعث مي شود چه در كودكي و چه در بزرگسالي ، از يك الگوي سلامت پايدار و مستحكم برخوردار شوند. چه اشكالي دارد در برنامه غذايي مدارس از غذاهاي گياهي خوش طعم استفاده شود تا كودكان كم كم با اين رژيم غذايي آشنا شوند؟

تركيبي از پليمر و سلول

نويسنده: پونه شيرازي

منبع:روزنامه جام جم

پيشرفت هاي علمي چشمگير طي چند ساله اخير در زمينه مهندسي بافت، بشر را به جايي رسانده كه قادر به بازسازي و ترميم بسياري از ارگان هاي آسيب ديده بدن شده است. بخصوص امروزه در زمينه ترميم آسيبهاي پوستي نتايج مطالعات به صورت تجاري قابل عرضه هستند.يكي از بخشهايي كه مورد توجه متخصصان مهندسي بافت است، غضروف هاي مفصلي هستند؛ چراكه غضروف ، يك بافت بدون رگ است و سرعت بازسازي و ترميم بسيار كندي دارد، بنابراين افزايش سرعت رشد بافت جديد غضروفي كه در صورت بروز آسيبهايي در ضخامت آن ، بازسازي با مشكل جدي مواجه مي كند، از اهميت ويژه اي برخوردار است.از اين رو يكي از دانش آموختگان دانشگاه صنعتي اميركبير براساس طرحي به بازسازي غضروف مفصلي به روش مهندسي بافت در خارج از بدن نايل آمده است. هرچند اين پروژه

در حال حاضر تا مرحله حيواني پيش رفته است ، ولي با توجه به مزيت آن نسبت به بسياري از روشهاي ترميم بافت غضروفي بر آن شديم تا با مجري آن يعني دكتر سعيد كرباسي ، عضو هيات علمي دانشگاه اصفهان به گفتگو بنشينيم.

غضروف مفصلي چيست و چه مشخصاتي دارد؟

غضروف مفصلي يك بافت بدون رگ و سلول دراز است كه شامل مقدار زيادي الياف كلاژن در يك زمينه پروتئيني است. نقش غضروف مفصلي كاهش اصطكاك ، افزايش مقاومت سايشي سطح مفصلي و تحمل نيروهاي اعمالي حاصل از وزن است.

غضروف مفصلي به دليل نداشتن عروق خوني و تغذيه پيچيده ، قابليت بسيار كمي براي ترميم و بازسازي دارد. اين نوع غضروف در ديسك هاي بين مهره اي و منيسك زانو از اهميت و پيچيدگي بيشتري برخوردار است.

بازسازي و ترميم غضروف به روش مهندسي بافت چگونه صورت مي گيرد و چه مزيتهايي همراه دارد؟

مهندسي بافت يكي از جديدترين شاخه هاي علم در دنياست كه در آن با استفاده از سلولهاي بافت مورد نظر، ماده زيست تخريب پذير مناسب وكنترل عوامل محيطي ، عملكرد طبيعي يك بافت به آن بازگردانده مي شود.در حال حاضر از اين روش به صورت تجاري براي بازسازي و ترميم پوست استفاده مي شود، اما مطالعات آزمايشگاهي بر ترميم ديگر بافتها به اين روش هنوز ادامه دارد.مزاياي اين روش نسبت به روشهاي ديگر و ازجمله روش استفاده از پروتزهاي فلزي آن است كه اولا ماده مورد استفاده تخريب پذير است و محصولات تخريب آن اثر سمي ندارند و ثانيا درمان به صورت اساسي و كامل انجام و كارايي بافت به طوركامل به

آن بازگردانده مي شود.در عين حال كه پس از ترميم ، هيچ ماده خارجي اي نيز در بدن وجود نخواهد داشت.براي بازسازي و ترميم غضروف اين روش ، ابتدا يك ماده زيست تخريب پذير متخلخل با خصوصيات عمومي مشابه بافت غضروفي تهيه و سنتز مي شود. سپس سلولهاي غضروفي (كندروسيت ها) از محل مفصلي جداسازي و بر ماده موردنظر كشت داده مي شوند.

حضور اين ماده زيست تخريب پذير موجب رشد و تخريب سلولها در سه بعد (نه به صورت يك بعدي يا دوبعدي ) شده و باعث مي شود تا زمان بازسازي كامل بافت، به عنوان يك داربست نيروهاي اعمالي به محل آسيب ديده را تحمل كند.شرايط كشت سلولي بايد به شكلي باشد كه محيطي مشابه اطراف بافت سلولي در خارج از بدن ايجاد شود. براي ايجاد اين محيط بايد پارامترهايي همچون دما، فشار هيدروستاتيك ، اكسيژن ، PHو قابليت نفوذ يوني را به طور همزمان بهينه سازي و كنترل كرد تا تغذيه سلولها به بهترين شكل و با سرعت انجام گيرد.در واقع با كنترل پارامترهاي ذكر شده مي توان سرعت و ميزان تشكيل بافت جديد را بهبود بخشيد كه البته كنترل اين عوامل به طور همزمان كار مشكلي است.

محيط مناسب براي تشكيل بافت جديد و شبيه سازي رشد سلولي در غضروف مفصلي ، بايد چه مشخصاتي داشته باشد؟

همان گونه كه اشاره شد براي آن كه شبيه سازي مناسبي براي تغذيه و رشد سلولهاي كندروسيت در خارج از بدن ايجاد شود بايد از يك بستر سه بعدي كه همان ماده زيست تخريب پذير متخلخل است به منظور كشت سلولهاي كندروسيت استفاده كرد، چراكه نه

تنها موجب مي شود رشد سلولي در همه جهات صورت گيرد، نه در پهنا يا درازا، بلكه در نهايت نيز بافت جديد تشكيل شده تشابه بيشتري با بافت اصلي داشته باشد.ماده زيست تخريب پذير متخلخل بايد خصوصيات مكانيكي مشابه بافت اصلي داشته باشد تا بتواند نيروهاي وارده از مفاصل را تحمل كند و فرصت تكثير و ترميم را براي سلولها فراهم كند. ماده مورد استفاده به عنوان بستر سلولي بايد زيست تخريب پذير باشد تا اولا همزمان با تشكيل بافت جديد تخريب شود و ثانيا محصولات تخريب آن اثرات سمي نداشته باشند و با كنترل و بهينه سازي همزمان عوامل محيطي همچون PH، دما، فشار هيدروستاتيك ، اكسيژن و قابليت نفوذ يوني شبيه سازي مناسبي در محيط آزمايشگاهي و خارج از بدن (In vitro)ايجاد كرد.

رشد غضروف مفصلي در محيط آزمايشگاهي در مقايسه با شرايط داخل بدن چگونه ارزيابي مي شود؟

با توجه به آن كه غضروف مفصلي شامل تركيباتي همچون كلاژن و پروتئوگلايكن مي شود و ميزان آن نيز در غضروف سالم مشخص است ، براي ارزيابي ميزان تشكيل بافت جديد در محيط آزمايشگاهي مقاديركلاژن و پروتئوگلايكن در فواصل زماني مختلف اندازه گيري و با بافت اصلي مقايسه مي شود.همچنين با توجه به آن كه سرعت تشكيل بافت جديد نيز اهميت دارد، مقدار توليد لاكتيك در فواصل زماني مختلف اندازه گيري مي شود.لاكتيك تركيبي است كه در يك فرآيند غيرهوازي بر اثر متابوليسم سلولهاي غضروفي توليد مي شود و ميزان و سرعت تشكيل آن مي تواند بيانگر ميزان و سرعت تشكيل بافت جديد باشد.

طرح شما هم اكنون در چه مرحله اي قرار دارد؟

با توجه

به آن كه آزمايش هاي خارج از بدن انسان ، چه در محيط آزمايشگاهي و چه در بدن حيوان تقريبا به پايان رسيده است ، به آزمايش هاي جامعي در بدن انسان نياز دارد كه براي اين كار بايد سلولهاي غضروف انساني جداسازي شود و بر ماده مورد نظر كه يك ماده زيست تخريب پذير متخلخل است ، كشت داده و سپس در محل آسيب مفصلي كاشت شود و مراحل درماني ، مورد مطالعه قرار گيرد.

آيا استفاده از غضروف طراحي شده در اين طرح ، تبعاتي هم براي شخص به همراه دارد؟

با توجه به آن كه طراحي و ساخت پليمر تخريب پذير مورد استفاده دراين طرح به طور كامل انجام گرفته و عدم سميت زيستي آن به اثبات رسيده ، بنابراين تا اين مرحله از آزمايش هاي انجام شده هيچ اثر سمي و مخربي مشاهده نشده است.

طول عمر وكارايي اين روش تا چه ميزان است؟

از آنجا كه روشهاي درماني متداولي همچون كاشت سلول و يا كاشت بافت سالم در محل آسيب ديده روشهاي موثر و كاملي براي درمان آسيبهاي مفصلي نيستند و عملا در هيچيك از اين روشها بافت به طور كامل ترميم نمي شود، بنابراين در روش استفاده شده در اين طرح كه يكي از موثرترين روشهاست ، در صورت موفقيت نهايي ، با تخريب پليمر زيست تخريب پذير در بدن ، بافت جديد نيز به طور همزمان تشكيل شده و در واقع كارايي اوليه بافت غضروف مفصلي به طور كامل به آن بازگردانده مي شود.

آيا اين طرح براي استفاده هاي انساني كاربردي شده است؟

اين طرح در مراحل پاياني آزمايش هاي

حيواني قرار دارد و با تكميل آن ، آزمايش هاي انساني آغاز خواهد شد. در صورت موفقيت نتايج مي توان به صورت كاربردي از آن استفاده كرد، اما در حال حاضر اين امكان وجود ندارد.

آيا مي توان گفت طرح شما در صورت نهايي شدن ، موفقيت در ساخت غضروف مصنوعي تلقي مي شود؟

انجام اين طرح به معناي ساخت غضروف مصنوعي نيست ، بلكه به معناي بازسازي و ترميم غضروف در خارج از بدن و در مرحله آزمايش هاي حيواني است.در واقع استفاده از غضروف مصنوعي براي درمان آسيبهاي غضروفي تقريبا روشي منسوخ شده است و آنچه اهميت فوق العاده اي دارد، بازسازي غضروف با استفاده از روشهاي موثرتر است.انجام اين طرح به آن معناست كه بازسازي غضروف به روش مهندسي بافت براي اولين بار در ايران صورت گرفته است ، چرا كه روشهاي ديگري براي اين كار استفاده شده اند كه البته نتايج هر يك قابل بحث است.در واقع وجه تفاوت اين طرح با ديگر كارهاي انجام شده در سطح كشور، در روش استفاده شده براي بازسازي غضروف و ميزان بازسازي آن است.كما اين كه روش مهندسي بافت در دنيا يكي از جديدترين روشها براي بازسازي بافتهاي مختلف است و به لحاظ اثربخشي بيشتر اين روش در درمان بافت آسيب ديده ، توجه بيشتري به خود معطوف كرده است.چنين طرحي از اين نظر كه درآن بازسازي غضروف مفصلي به روش مهندسي بافت تا مرحله حيواني صورت گرفته است ، اهميت پيدا مي كند و گرچه نتايج اين طرح به وسيله دانشگاه آكسفورد انگلستان نيز تاييد شده ، اما اين به آن معني نيست كه

چنين كاري براي اولين بار در دنيا انجام شده است.

جايگزيني عضوآسيب ديده

منبع:روزنامه جام جم

اين بار مهندسان بافت هاي بدن را فرمول بندي مي كنند وقتي به بدن انسان ، اين مخلوق پيچيده عالم هستي نگاه مي كنيم و به عمق پيچيدگي هاي آن مي رسيم ، باورمان نمي شود اگر فقط يك عضو يا يك قطعه بسيار كوچك خوب كار نكند ، باز هم اين بدن بتواند به زندگي ادامه بدهدحتي وقتي كسي را مي بينيم كه عضوي از او بر اثر بيماري از بدنش حذف شده و هنوز دارد به زندگي ادامه مي دهد، بهت و حيرت سراپاي وجودمان را مي گيرد. حالا چه رسد به اين كه قرار باشد اين عضو خارج از بدن ، ترميم و به بدن سپرده شود و دوباره بتواند تمام مسووليت هايش را پيگيري هم بكند. اين مايه خوشبختي است كه دانشمندان ايراني همگام با دانشمندان كشورهاي پيشرفته حرفي براي گفتن دارند و همايش و نشست هاي پربار علمي برگزار مي كنند. آنها ادعا مي كنند كه مي توانند قسمتهايي از بدن را كه بر اثر بيماري يا جراحات از ميان رفته اند ترميم كنند.اين بار پاي صحبت دكتر احد خوش زبان ، معاون آموزش مركز تحقيقات و بانك فرآورده هاي مهندسي بافت - كه در دانشگاه علوم پزشكي تهران واقع شده است - نشسته ايم. با ما باشيد.

رشته مهندسي بافت از كجا آمده است؟

واژه مهندسي بافت براي اولين بار به طور رسمي سال 1988 در كارگاه بنياد علوم ملي مطرح شد. اگرچه از كشت سلول ها در خارج از بدن سالها مي گذرد، اما تنها

در مطالعاتي كه طي سالهاي اخير انجام شده توانسته اند به ساخت و توليد بافتهاي داراي عملكرد واقعي دست پيدا كنند.

پس اين علم همچنان در حال پيشرفت است؟

بله. مطالعات و تحقيقات گسترده اي در حال انجام است و پيشرفت هاي سريع در مهندسي بافت به ارتباط ميان دانشمندان بيولوژيست و مهندسان مواد و طراحان بيولوژيك و محققان باليني نياز دارد.

كشور ما هم در اين زمينه حرفي براي گفتن دارد؟

البته و بسيار هم زياد ؛ هر چند در حال حاضر امريكا پيشتاز اين كار است ، ولي حركات قوي در اروپا و ژاپن بيشتر به وسيله تاسيس مراكزي با ارتباط كارخانه هاي خصوصي براي تامين ارتباطات لازم به منظور پيشرفت مهندسي بافت انجام شده است و در كشور ما هم اين رشته به دستور رياست دانشگاه علوم پزشكي تهران و با حمايت معاونت محترم آموزشي وقت آقاي دكتر امامي رضوي و در ادامه آقاي دكتر كشاورز با همكاري رياست و معاونت مركز تحقيقات و بانك فرآورده هاي پيوندي ايران در آذر سال 1384 آغاز شد.

الان در چه وضعيتي است؟ يعني پس از گذشت چند ماه به كجاها رسيده ايم؟

پس از تلاش فراوان و با حضور استادان مختلف دانشگاه هاي تهران ، تربيت مدرس ، اميركبير و انستيتو پاستور ايران در سال 84 ضرورت برقراري اين رشته به تصويب دانشگاه علوم پزشكي تهران رسيد و مراحل تصويب را در وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشكي طي مي كند.

تعريف شما از رشته مهندسي بافت چيست؟

مهندسي بافت شاخه اي جديد و سريع در حال رشد از فناوري زيستي يا بيوفناوري است

كه هدف اصلي آن بازگردان عملكردبافت يا عضو آسيب ديده به شيوه اي است كه نقايص ساختاري متابوليكي و عملكردي آن تا حد ممكن رفع شود.

عمده ترين حوزه كاربردي مهندسي بافت در پزشكي در كدام مقوله قرار گرفته است؟

اين شاخه مي تواند بسياري از حوزه ها را تغذيه كند، اما اصلي ترين حوزه كاربردي آن در درمان است كه شامل تسريع التيام زخم و بازسازي ساختماني عضو آسيب ديده يا بازسازي عضو از دست رفته است.

اصطلاح پزشكي ترميمي كه گاهي به گوش مي رسد بااين رشته در ارتباط است؟

بله تا حد زيادي اين دو رشته با هم ارتباط دارند. مهندسي بافت ، كاربرد اصول و روشهاي مهندسي و علوم زيستي براي درك و فهم بنيادي ارتباط ميان ساختار عملكرد در بافتهاي طبيعي و پاتولوژيك پستانداران است تا بتوان جايگزين مناسبي براي بازگرداندن ، حفظ و افزايش عملكرد آن بافت ارائه كرد. به اين دليل است كه گاهي اصطلاح پزشكي ترميمي را معادل مهندسي بافت استفاده مي كنند.

اين علم به طور خاص به شاخه هاي علوم پايه هم نظر دارد؟

در حقيقت مهندسي بافت يك رشته مولتي ديسپليزي است كه در آن علوم پايه مختلف از جمله زيست شناسي سلولي و ملكولي ، مهندسي شيمي ، شيمي پليمر و علم مواد نياز است.

مي شود به طور جزيي هم توضيح بدهيد كه شما در مهندسي بافت دقيقا چه مي كنيد؟

هدف كل ما اين است كه روشي ايجاد كنيم و با استفاده از آن تعداد كمي از سلولهاي به دست آمده از بيمار و تكثير و آماده سازي آن بتوانيم بافتي از

او را كه آسيب ديده است مثلا به علت بهره بردن از ساختار ژنتيكي خودي درمان نمي شود و واكنش رد پيوند داده است ، با استفاده از سلولهاي بنيادين كه از خود فرد تهيه مي شود، بهترين گزينه در انتخاب سلول در مهندسي بافت به شمار مي روند.

براي توليد اين سلولها و كشت بافت از چه منابعي استفاده مي كنيد؟

سلولهاي بنيادي به طور كلي 3 منبع دارند كه شامل بندناف جنيني ، ضايعات تومورال و مغز استخوان است ؛ همچنين خون محيطي ، مخاطبيني و... كه از خود فرد نامزد درمان تهيه مي شود.

و از اين سلولهاي بنيادي براي چه منظورهايي استفاده مي شود؟

اول اين كه توليد بافت در خارج از بدن (Invitr) و كاشت آن در بدن (Invivo)، دوم ايجاد بافت در بدن (Invivo) و استفاده از آن براي داخل بدن (Invivo)و سوم ايجاد بافت در خارج بدن (Invitro)و استفاده از آن در خارج بدن مثل مصارف تحقيقاتي.

و حالا مي شود بگوييد براي توليد كدام بافتها اين همه زحمت متحمل مي شويد؟

محصولات به دست آمده از اين علم براي جايگزيني مكانيكي ساختاري بافتهايي مثل پوست ، غضروف تاندون ، بافتهاي استخواني ، عصبي ، چشمي و بازيابي متابوليكي مثل سلولهاي جزاير پانكراس كاشته شده در بدن بيمار ديابتي يا جايگزين هاي خوني به كار برده مي شوند .

كوسه هاي درمانگر

منبع:روزنامه جام جم

محققان دانشگاه تربيت مدرس موفق شدند از غضروف كوسه دارو بسازند سرطان ، كابوس همه مردم ، درمان آن روياي محققان علوم پزشكي و تحقيقات براي يافتن راهكارهاي تازه براي كمك به بيماران سرطاني در اكثر

مراكز تحقيقات پزشكي همواره در جريان است. گرچه به رغم اين همه مطالعه و تحقيق تا به حال درمان قطعي براي اين بيماري خطرناك ارائه نشده است ، اما هر راه حل تازه جرقه اميدي است براي درمان كامل اين بيماري كه آرزوي ديرين همه پزشكان است.آنچه سرطان را به يك بيماري مهلك و لاعلاج تبديل مي كند، رشد و توسعه تومورهاي سرطاني در بافتهاي سالم و نيز كاهش قدرت سيستم ايمني بدن است.اخيرا محققان ايراني موفق به تهيه داروي جديدي شده اند كه از نوعي پروتئين موجود در غضروف كوسه تهيه مي شود و خاصيت آن افزايش قدرت سيستم ايمني بدن و جلوگيري از رشد تومورهاي سرطاني است.تهيه اين دارو به صورت طرحي مشترك بين دانشگاه تربيت مدرس و مركز تحقيقات سرطان اجرا شده و مجريان آن دكتر زهير، استاد گروه ايمنولوژي دانشگاه تربيت مدرس ، سميه شاهرخي دانشجوي دكتراي ايمنولوژي و دكتر محمدعلي محققي ، رئيس مركز تحقيقات سرطان بوده اند. اين دارو مراحل تحقيقات آزمايشگاهي را پشت سر گذاشته و تحقيقات كلينيكي براي بررسي آثار آن روي بيماران آغاز شده است.

كوسه ها سرطان نمي گيرند

كوسه جانوري غضروفي است كه همه بدن آن از غضروف تشكيل شده و فاقد استخوان است. مطالعات دانشمندان درباره كوسه ها نشان داده است اين حيوان در مقايسه با جانداران ديگر بسيار كم سرطان مي گيرد.به همين دليل محققان علوم پزشكي كه همواره به دنبال راه حلي براي كمك به بيماران سرطاني هستند، به مطالعه ساختمان بدن اين جانور پرداختند. اين مطالعات نشان داد غضروف كوسه خاصيت ضد رگزايي دارد، يعني مانع از رگزايي تومورها در

بافتهاي بدنش مي شود.اين همان ويژگي منحصر به فردي است كه سبب مي شود كوسه ها كمتر دچار سرطان شوند، زيرا تومورهاي سرطاني براي انتشار، رگزايي مي كنند و با گسترش رگها در بافتهاي سالم بدن توسعه مي يابند. يا به اصطلاح عامه مردم ، غده سرطان در تمام بدن رشد مي كند.

خاصيت ضد رگزايي غضروف كوسه با ممانعت از توليد رگ به وسيله تومور، مانع از رشد و گسترش آن مي شود و در نتيجه تومور در همان اندازه اوليه باقي مي ماند و بزرگتر نمي شود.در ايران از حدود 10سال پيش در گروه ايمنولوژي دانشكده پزشكي دانشگاه تربيت مدرس مطالعه درباره غضروف هاي كوسه آغاز شد كه نتايج حاصل از اين تحقيقات ، خاصيت ضدسرطاني غضروف كوسه را تاييد كرد و نيز نشان داد علاوه بر اين خاصيت ، غضروف كوسه مي تواند سيستم ايمني بدن را تقويت كند.در كشورهاي ديگر هم تحقيقات مشابهي صورت گرفته كه البته منحصر به خواص ضدسرطاني اين غضروف بوده است و مطالعه در زمينه تقويت سيستم ايمني بدن فقط در ايران انجام شده است.دكتر زهير محمدحسن و همكارانش ، پروتئين هاي مختلف را از غضروف كوسه استخراج كردند و آثار آن را روي سيستم ايمني بدن موشهاي آزمايشگاهي آزمايش كردند كه نتايج خوبي حاصل شد.

دارويي كه با كمك كوسه تهيه مي شود

با توجه به مطالعاتي كه در گروه ايمنولوژي دانشگاه تربيت مدرس انجام شده بود، يك تيم تحقيقاتي تازه ، مطالعات ويژه اي را براي تهيه دارو از غضروف كوسه ، در همين گروه آغاز كردند. بر اساس اين نتايج ، نوعي پروتئين موجود

در غضروف كوسه كه در تحقيقات قبلي ، ويژگي هاي ضد رگزايي و تقويت سيستم ايمني در آن ثابت شده بود، براي تهيه دارو انتخاب شد. پروتئين مورد نظر از غضروف كوسه جدا مي شود و طي مراحلي به شكل دارو درمي آيد. بنابراين مرحله اول كار جداسازي پروتئين است.

استخراج پروتئين ، پروسه اي پيچيده و بسيار طولاني است ، اما به طور كلي براي اين كار، غضروف را به صورت عصاره در مي آورند، سپس به ستون كروماتوگرافي كه سيستمي براي جداسازي است ، تزريق مي كنند و بخش مورد نظر جدا مي شود.

پروتوين استخراج شده از غضروف را خشك كرده و به پودر تبديل مي كند، سپس پودر حاصل را به شكل كپسول در مي آورند؛ به صورتي كه هر كپسول حاوي 200ميلي گرم از اين پودر است. دكتر سميه شاهرخي يكي از مجريان طرح مي گويد: تركيب شيميايي غضروف در نژادهاي مختلف كوسه متفاوت است. غضروفي كه ما از آن استفاده كرديم و خوب جواب داد، از بوشهر تهيه شده بود. بخشي از اهميت كار ما به استفاده از كوسه ايراني برمي گردد كه با انواع بررسي شده ساير كشورها متفاوت است.

گفتني است ، تهيه دارو كار ساده اي نيست و پيچيدگي هاي خاصي دارد و چنانچه لازم باشد در مقياس وسيع در اختيار بيماران قرار گيرد، توليد آن در آزمايشگاه امكانپذير نيست و بايد از شركتهاي داروسازي كمك گرفته شود.

مصرف دارو به وسيله بيماران و مطالعات كلينيكي

مطالعات آزمايشگاهي و سوابق مصرف داروهاي مشابه در كشورهاي ديگر نشان داده است ، اين دارو بر سرطان هاي بافت جامد اثر دارد؛ زيرا

رگزايي مربوط به تومورهاي جامد است.در سرطان هاي خوني چون سلولهاي سرطاني در حركتند، بحث رگزايي مطرح نيست. با توجه به اين كه سرطان رايج در ايران سرطان سينه است ، بررسي كلينيكي اين دارو روي بيماران مبتلا به سرطان سينه انجام شده است.بيماراني كه براي اين منظور انتخاب شدند، در مرحله سوم بيماري بودند و هورمون تراپي مي شدند. اين دارو به درمان قطعي نمي رسد بلكه درمان مكمل است ، يعني در بيماراني كه مورد مطالعه قرار مي گيرند، درمان هاي ديگر قطع نمي شود و اين دارو در كنار ساير روشهاي درماني استفاده مي شود. با توجه به اين كه اين دارو يك داروي خوراكي است ، در دستگاه گوارش هضم مي شود و از طريق خون به بافت سرطاني مي رسد.

در بيماران تحت مطالعه ، اين دارو 3بار در روز مصرف مي شود كه توصيه شده است همراه غذا باشد. دوره مصرف داروهاي مشابه در كشورهاي ديگر 12هفته است و در ايران نيز دوره 12هفته اي بهترين جواب را داده است ؛ اما به دليل محدوديت هاي زماني كه براي اجراي طرح وجود داشت ، مطالعات اين گروه در دوره هاي 6هفته اي انجام شد.در اين مطالعات قبل و بعد از مصرف دارو از بيماران خون گرفته مي شود و تستهاي مربوط به وضعيت سيستم ايمني بدن انجام مي گيرد.دكتر شاهرخي در اين ارتباط مي گويد: در آزمايش هاي انجام شده روي خون بيماران بعد از مصرف دارو ما افزايش قابل توجهي در فاكتور اينترفرون گاما مشاهده كرديم كه شاخص مهمي در تقويت سيستم ايمني بدن است.در حقيقت با تقويت سيستم

ايمني دفاع ضدتوموري بدن هم بهتر مي شود و اين عامل در كنار خاصيت ضدرگزايي اين دارو مانع پيشروي سرطان مي شود. يكي از مزاياي مهم اين دارو اين است كه منشائ طبيعي دارد، بنابراين عوارض غيرقابل جبراني در بدن بيمار ندارد.تنها عوارضي كه بندرت در بيماران مشاهده مي شود و در مقالات خارجي هم به آن اشاره شده است ، مشكلات گوارشي است و به همين دليل ما به بيماران توصيه مي كرديم دارو را همراه غذا مصرف كنند. ذكر اين نكته لازم است كه اثرات درماني مشاهده شده در حد سلولي است و زمان زيادي لازم است تا اين نتايج در حد باليني بررسي شود و درباره اثر دارو بر وضعيت كلي بيمار اظهارنظر شود؛ اما به هر حال اميدواري هاي بسياري براي آينده اين دارو وجود دارد.

رماني كه بوي كندو مي دهد

منبع:روزنامه جام جم

آيا مي دانيد در كنار عسل و موم ، گرده گل مهمترين غذايي است كه زنبور عسل براي زيست و رشد به آن نياز دارد؟ در واقع گرده گل علاوه بر تامين مواد غذايي مورد نياز زنبور عسل ، عامل تداوم روند تخمگذاري اين حشره سودمند نيز محسوب مي شود .

در عين حال زنبورداران نيز مي توانند با جمع آوري و فروش گرده گل درآمد خوبي داشته باشند؛ چنانچه يك زنبوردار مي تواند از فروش گرده ، درآمدي معادل فروش عسل داشته باشد.بررسي هاي صورت گرفته توسط محققان در صنايع مرتبط با كندو نشان داده است گرده جمع آوري شده توسط زنبور عسل نه تنها در سلامت پوست موثر است ، بلكه مصرف آن در مرداني كه دچار سرطان پروستات

هستند نيز باعث بهبود چشمگير بيماري مي شود.كما اين كه از 50مبتلا به التهاب غده پروستات كه براي آنان گرده تجويز شده بود، درمان 46نفر با موفقيت همراه بوده است.به اين بهانه با مهندس زهره تابعي از كارشناسان و محققان صنايع غذايي در وزارت جهاد كشاورزي استان خراسان كه تحقيقات گسترده اي را در زمينه ارزش هاي دارويي و غذايي محصولات كندو داشته است ، به گفتگو نشسته ايم.

ابتدا برايمان از چرخه جمع آوري گرده توسط زنبور عسل بگوييد؟

زنبور عسل براي تامين مواد غذايي مورد نياز خود گرده گل را نيز جمع آوري مي كند. گرده ، سلولهاي جنسي نر گياهان گلدار است كه زنبور عسل آن را در سبد گرده كه در عقب پاهايش قرار دارد، ذخيره مي كند.سپس آن را به كندو منتقل مي كند. گرده گل ، حاوي مقادير زيادي مواد پروتئيني ، چربي و علاوه بر اينها انواع ويتامين هاي مورد نياز بدن لاروهاست. در واقع زنبور، گرده گل را با شيره گل مرطوب و فشرده مي سازد و آنها را به صورت گلوله درآورده در كيسه گرده ذخيره مي كند.زنبورها، گرده گل را داخل سلولهاي مومي شان ذخيره مي كنند. در اين حالت ، گرده تخمير و داراي خواص ارزشمندي مي شود كه براي تغذيه لاروها و نوزادان زنبور عسل و همچنين تغذيه زنبورداران كارگر جوان و به منظور توليد ژله رويال به كار مي رود.

نتايج به دست آمده از بررسي اثرات درماني و دارويي گرده زنبور عسل ، ريشه در وجود چه خواصي در گرده هاي جمع آوري شده دارد؟

البته تركيب گرده از گونه اي به گونه ديگر فرق

مي كند و بين تركيب گرده و دانه جمع آوري شده به وسيله زنبور عسل تفاوت وجود دارد.با اين حال بايد گفت گرده يك منبع پروتئيني و همچنين شامل ويتامين هاي Eو C،B،A، كارتنوئيدها، فوليك اسيد و نيز منبع غني از مواد معدني ، منيزيم ، كلسيم ، مس و منگنز است.گرده ، هورموني به نام گنادوتروپيك دارد كه مشابه هورمون گنادوتروپين است و به همراه طيف گسترده اي ازمواد مغذي ، منيزيم ، روي و اسيدهاي چرب ضروري ، به دفع ادرار در مردان كمك مي كند.گرده جمع آوري شده توسط زنبور عسل در حين جمع آوري با شيره گل آميخته شده و بعد از حمل به كندو درون سلولها ذخيره و تخمير مي شود.گرده كندو، تركيبات متفاوتي نسبت به گرده گل دارد و اين به دليل افزوده شدن آنزيم گلوكز اكسيدازي است كه توسط زنبور به آن اضافه مي شود. به طور كلي گرده داخل كندو آميزه اي از گرده گل ، عسل و شيره گل و آنزيم هايي است كه زنبور آنها را به آن مي افزايد.

اثرات درماني تركيبات موجود در گرده در چه زمينه هايي مورد مطالعه و تاييد قرار گرفته است؟

در ساير كشورها آزمايش هاي باليني بسياري روي اثرات درماني گرده بر درمان بيماري ها، بخصوص درمان پروستات صورت گرفته ، اما بررسي درخصوص عملكرد عوامل موثر گرده محدود بوده است.با اين حال تحقيقات صورت گرفته ثابت كرده اند استفاده از گرده در تقليل دردهاي پروستات و شب ادراري موثر است. در واقع گرده به شل كردن ماهيچه هاي صاف كمك مي كند.حتي تاثير گرده در ارتباط با التهاب و

ورمهاي غده پروستات حايز اهميت است و هورمون موثري كه در گرده وجود دارد، به همراه طيف گسترده اي از مواد مغذي مثل منيزيم ، روي و اسيدهاي چرب ضروري به دفع ادرار در مردان كمك مي كند.بر اين اساس گفته شده است كه مردان بالاي 30سال مي توانند براي جلوگيري از ابتلا به سرطان پروستات از گرده جمع آوري شده توسط زنبور عسل استفاده كنند.از سوي ديگر، گرده اثرات آنتي بيوتيكي دارد و عملكرد جنسيتي را با كاهش ضعف جنسي و ناباروري بهبود مي بخشد.حتي تحقيقات صورت گرفته مويد تاثير گرده زنبور عسل بر ناراحتي هاي گوارشي ، بيماري هاي پروستات ، جوش صورت ، خستگي ، آلرژي و بهبود تب يونجه است.به هر حال براساس آزمايش هايي كه توسط محققان ساير كشورها صورت گرفته ، موارد بسياري از اثرات گرده بر درمان سرطان پروستات و ناراحتي هاي ناشي از عفونت هاي پروستات گزارش شده و آزمايش هايي نيز روي اثرات ديگر گرده كه در بالا ذكر شده ، صورت گرفته است.

تاكنون چه مدارك علمي معتبري كه تاييدكننده اثرات درماني گرده باشند، در دنيا و در ايران ارائه شده است ؟

برخي محققان اثرات ضدميكروبي گرده را به تاثير گلوكز اكسيداز عسلي دانستند كه گرده با آن تركيب مي شود. محققان ديگري نيز در بررسي كلينيكي انجام شده اعلام كردند گرده باعث كاهش بزرگي غده پروستات مي شود.مطالعات انجام شده در سوئد نيز در زمينه تاثير ارتباط گرده با التهاب و ورمهاي غده پروستات حايز اهميت است. در عين حال به واسطه مطالعاتي كه روي موش مبتلا به سرطان ريه انجام گرفته است ، طول

عمر موشهايي كه در معالجه آنها از عصاره گرده استفاده شده بود، 2برابر موشهاي ديگر اعلام شد.در ايران نيز مطالعاتي درخصوص ارزش غذايي گرده صورت گرفته است ، ازجمله تحقيق روي ارزش غذايي 4 نمونه گرده زنبور عسل (خارجي ، اطراف كرج ايراني ، مناطق شمال كشور ايراني و نان گرده) انجام و اعلام شد كه زنبور عسل ايراني داراي ارزش غذايي و مرغوبيت بالايي است كه مي تواند براحتي با انواع نمونه هاي گرده زنبور عسل رايج در بازار جهاني رقابت كند.

آيا شما نيز نتايج به دست آمده از تحقيقات خود را تاكنون در مجامع علمي معتبر ارائه داده ايد؟

در همايش بيوتكنولوژي اثرات ضدباكتريايي يكي از محصولات كندو ارائه شد كه با استقبال زيادي مواجه شد.تاثير پوشش گياهي بر اثرات ضدباكتريايي آن نيز در همايش گياهان دارويي مطرح شد كه بسياري از متخصصان و پرورش دهندگان گياهان دارويي ، رغبت خود را براي استفاده از كندوهاي زنبور عسل در مزارع و گلخانه هاي خود اعلام كردند. به علاوه تاليف كتاب ارزش دارويي و غذايي محصولات كندو از ديگر اقداماتي است كه براي آگاهي دانش پژوهان و محققان انجام داده ايم.آزمايش هاي مقدماتي نيز روي اثرات يكي از محصولات كندو بر ترميم بافت در حال انجام است.

به اعتقاد شما توسعه فعاليت زنبورداران و صنايع مرتبط با كندو در كشور چگونه قابل توسعه است؟

بسط و توسعه فعاليت هاي زنبورداران به اعتقاد من به اين عوامل متكي است:

آگاهي محققان از ارزش دارويي - غذايي محصولات كندو

ارائه طرحهاي گسترده تحقيقاتي در اين زمينه

آگاهي زنبورداران از شيوه جمع آوري و نگهداري اين محصولات با حفظ ارزش

مواد موثر آنها

ارتباط، انجام و همكاري گروههاي مختلف علمي در زمينه تحقيق ، توليد و عرضه

مرتفع ساختن مشكلات حمايتي زنبورداران ، كه ايجاد اتحاديه مركزي زنبورداري گام ارزنده اي در اين راستا خواهد بود.

ارتباط تنگاتنگ واحدهاي پرورش زنبور عسل ، مراكز تحقيقاتي ، مراكز صنعتي و شركتهاي دارويي - غذايي - وجود تشكلهاي تخصصي ، بخصوص در ارتباط با توليد محصولات زنبور عسل كه خوشبختانه در سالهاي اخير اقدامات ارزشمندي در اين مورد صورت گرفته است و حمايت از پژوهشگران و ايجاد صنايع جانبي محصولات كندو.

نبايد از خاطر برد كه استفاده از محصولات كندو به صورت خام و فرآوري نشده ، خالي از اشكال نيست و توليد اين محصولات بايد مراحل خاص قانوني و بهداشتي را طي كند و تجويز آن به عهده متخصصان خواهد بود.

جايگزين هاى غذايى كدامند؟

منبع:روزنامه قدس

امروزه ديگر مثل گذشته نيست كه چشم هايمان را ببنديم و بدون اطلاعات قبلى هر آن چه كه دلمان خواست و هوس كرديم بخوريم! رژيم هاى غذايى امروزه از اهميت زيادى براى افرادى كه درپى حفظ و يا به دست آوردن تناسب اندام خود هستند، دارد.

دانستن اين كه يك ماده غذايى مانند قند را مى توان با چه ماده غذايى جايگزين كرد، براى اين افراد مسلماً داراى اهميت است. جانشين هاى نان و قند و لبنيات و گوشت را از زبان دكتر «بهمن محمدى» مى خوانيم.جانشين هاى نان- مقدار 30 گرم نان برابر است با: يك كف دست نان ضخيم (چاودار، نان گندم، نان جو، سنگك، بربرى يا تافتون)، به اندازه 10 سانتى متر، 2 كف دست نان نازك (تافتون يا لواش ماشينى)

به اندازه 10 سانتى متر، 8 سانتيمتر نان باگت يا 5 سانتى متر نان ساندويچى يا نصف نان همبرگر معمولى (بدون خمير داخل آن ها)، 4عدد بيسكويت معمولى به اندازه 5 سانتى متر و يا 5 عدد بيسكويت ترد (كراكر نمكى)، سيب زمينى آب پز يك عدد (90 گرم)، 4 قاشق غذاخورى يا نصف كفگير يا نصف ليوان برنج پخته، نصف ليوان ماكارونى پخته.جانشين هاى قند- يك قاشق غذاخورى شكر برابر است با يك قاشق غذاخورى عسل يا مربا، دو سوم قاشق غذاخورى حلوا ارده، 3 حبه قند، 2 عدد خرماى كوچك، 1/5 عدد خرماى متوسط و يا يك عدد خرماى درشت.

يك حبه قند برابر است با: 3 عدد توت خشك يا 5 عدد كشمش. در صورت تمايل به خوردن گز، نقل، شكلات و شيرينى خشك مى توان هم وزن سهميه قند يا شكر روزانه از آن ها مصرف كرد.جانشين هاى لبنيات: يك ليوان شير برابر است با: 2 ليوان دوغ، سه چهارم ليوان ماست معمولى، 45 گرم پنير معمولى، سه چهارم ليوان كشك پاستوريزه، 60 گرم بستنى.جانشين هاى گوشت: 80 گرم گوشت گاو برابر است با 80 گرم گوشت گوساله يا ماهى يا مرغ و يا گوشت گوسفند كم چرب، 2/5 فنجان حبوبات يا سوياى پخته، 80 گرم جگر، دل و قلوه، سنگدان، سيرابى و... 100 گرم همبرگر يا سوسيس و يا كالباس و ميگو (12 عدد متوسط) يا 2/5 عدد تخم مرغ (بر مبناى ارزش پروتئينى).

اكثر داروهاى چاقى يا لاغرى جنبه تجارى و تبليغات دا

منبع:روزنامه جوان

دارو تنها زمانى كه در توصيه هاى پزشكى و تغذيه اى وارد شود قابل مصرف است، اين در حالى است كه اكثر داروهاى چاقى

و يا لاغرى جنبه تجارى داشته و جايگاهى در علم تغذيه ندارند.

دكتر ستار غانمى فرد، مشاور تغذيه و رژيم در گفت وگو با ايسنا با بيان مطلب فوق اظهار كرد: اين گونه داروها اغلب از طريق تبليغات افراد را به خود جلب مى كند كه هيچ تاثيرى در مصرف كنندگان ندارد.

وى تغذيه مناسب را رعايت الگوهاى تغذيه اى مناسب در رژيم غذايى دانست و افزود: رعايت هرم غذايى و وجود گروه هاى مختلف غذايى در تغذيه هر شخص متناسب با جنس، سن، استخوان بندى و قد مى تواند تغذيه مناسب را فراهم كند.

دكتر غانمى فرد تصريح كرد: برخلاف ديدگاه اكثر افراد كه لاغرى را مطلوب عنوان مى كنند در بيشتر موارد زمينه ايجاد مشكلات در افراد را فراهم مى كند زيرا لاغرى نشانگر عدم تامين نيازهاى تغذيه اى افراد است كه مى تواند در آينده مشكلاتى همچون پوكى استخوان، انواع كم خونى ها و در كودكان اختلال در رشد و يادگيرى را ايجاد كند.

وى اظهار كرد: افراد لاغر معمولا افراد حساس و زودرنجى هستند كه زود عصبى و خسته مى شوند.

اين مشاور تغذيه در ادامه به بيمارى هاى شايع چاقى اشاره كرد و يادآور شد: بيمارى هايى همچون آرتروز، ديابت، فشار خون، سكته هاى قلبى، مغزى و واريس ريشه در چاقى دارند كه در اينگونه موارد افراد اغلب پس از بيمارى به پزشك مراجعه مى كنند در صورتى كه پيشگيرى هميشه بهترين راه است كه متاسفانه هنوز در ايران جايگاه خود را پيدا نكرده است.

وى خاطرنشان كرد: تغذيه بايد در قالب اصول و چهارچوب خاصى باشد به طورى كه در مورد افراد چاق با نخوردن

غذا نه تنها مشكل شان برطرف نمى شود بلكه هزاران مشكل از جمله مشكلات گوارشى و كم خونى وغيره ايجاد مى شود و درخصوص افراد لاغر اشتها به تنهايى كافى نيست بلكه بايد برنامه غذايى خاصى رعايت شود.

اين مشاور تغذيه آموزش براى تغذيه مناسب را به نفع مردم و دولت دانست و تصريح كرد: با تغذيه مناسب انواع بيمارى ها كاهش يافته و در نتيجه انجام اعمال جراحى ومصرف بسيارى از داروها كاهش مى يابد.

وى در پايان مهم ترين علل تغذيه نامناسب را بى اطلاعى مردم از روش تغذيه مناسب و مشكلات مالى عنوان كرد.

مراقب عوارض داروهاي كاهش وزن باشيد

نويسنده:بيتا مهدوي

منبع:روزنامه قدس

آخرين بررسيهاي انجام شده در كشور نشان مي دهد كه 13درصد زنان و 37درصد مردان ايراني دچار چاقي مفرط هستند، از اين رو هر روزه بر تعداد مراجعان به مطب متخصصين تغذيه افزوده مي شود و بيشتر اين افراد بدون توجه به عوارض داروهاي لاغري، خواهان مصرف اين داروها هستند .تحقيقات انجام شده نشان مي دهد كه بسياري از اين داروهاي لاغري به تأييد هيچ مرجع بهداشتي نرسيده و اين درحالي است كه مصرف بعضي از داروهاي لاغري در كشورهاي پيشرفته به علت عوارض شديد آن سالهاست كه ممنوع شده است .از عوارض شايع اين داروها مي توان به افسردگي، اختلالات قلبي-عروقي، ريزش مو، تغيير رفتار و خلق و خوي و پوكي استخوان اشاره كرد .واقعيت اين است كه لاغري توسط اين داروها كوتاه مدت بوده و هيچ تأثيري در كاهش وزن ندارد .افزايش مصرف بيش از حد داروهاي لاغري در كشور، ما را بر آن داشت تا گفت و گويي داشته باشيم با متخصصان تغذيه و

استادان دانشگاه كه درپي مي خوانيد :

چاق ها زياد شده اند

مجتهد متخصص تغذيه در مورد چاقي و عوارض آن مي گويد:متأسفانه در جامعه ما آمار افراد چاق روز به روز در حال افزايش است، اين درحالي است كه چاقي رابطه مستقيمي با بروز ديابت، انواع سكته هاي مغزي، سرطانها، آرتروز، آپنه هنگام خواب و بيماريهاي صفراوي دارد .مردان و زناني كه دچار چاقي مرضي هستند، 12بار بيشتر در معرض مرگ ناشي از بيماريهاي قلبي قرار مي گيرند .از دهه هاي گذشته براي افراد چاق از روشهاي گوناگون كاهش وزن استفاده مي شد كه اولين روش، رژيمهاي غذايي است كه كارآيي چنداني ندارد .زيرا تعداد قابل توجهي از افرادي كه وزن خود را از دست مي دهند، بعد از پايان دوره رژيم دوباره دچار افزايش وزن مي شوند .درمانهاي دارويي نيز كه شامل سركوبگرهاي اشتها هستند، به علت عوارض شديد و خطرناكي كه ايجاد مي كنند قابل استفاده نيستند .

داروهاي لاغري و عوارض آن

دكتر هاشمي نژاد، استاد دانشگاه شهيد بهشتي در مورد تجويز دارو براي درمان چاقي مي گويد :تجويز دارو براي درمان چاقي مورد قبول متخصصان نيست .داروهايي كه براي درمان چاقي به كار مي روند به چند دسته تقسيم مي شوند .وي از داروهاي گرمازا به عنوان يكي از اين داروها نام برده، مي گويد:اين داروها روي متابوليسم بدن اثر دارند و حرارت دفعي را افزايش مي دهند .از جمله عوامل گرمازا كه به صورت متداول مصرف مي شوند، مي توان از «افدرين» نام برد كه در برخي از داروهاي گياهي وجود دارد و عوارض شديدي چون تحريك قلب را به

دنبال دارد .هورمونهاي تيروئيدي نيز به طور گسترده در درمان چاقي به كار مي روند كه مصرف اين داروها بدن را دچار عدم تعادل مي كند و علاوه بر كاهش چربي، به كاهش پروتيين بدن (آب شدن عضلات )نيز منجر مي شود .استاد دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي در ادامه مي افزايد:داروهاي كاهش دهنده اشتها نيز بر روي مركز گرسنگي اثر مي گذارند، آمفتامين يكي از مؤثرترين داروهاي اين دسته است، كه علاوه بر كاهش اشتها باعث بروز عوارض جانبي از قبيل بي خوابي، سرگيجه تهوع و يبوست مي شود و از طرفي اعتياد آور نيز هست و درمان متناوب با اين داروها منطقي نيست، زيرا در صورت قطع ناگهاني دارو ممكن است افسردگي رخ دهد، نكته قابل توجه در مورد درمان با داروهاي لاغري اين است كه هيچ كدام از اين داروها براي كنترل وزن به مدت طولاني مؤثر نيستند .وي در مورد داروهاي ديورتيك يا مدرها خاطرنشان مي كند :اين داروها فقط آب بدن را دفع كرده و شخص در روزهاي نخست به سرعت چند كيلو آب از دست داده و وزن كم مي كند كه دوباره در فاصله يك تا دو هفته آب از دست رفته جايگزين مي شود و وزن شخص به حالت اوليه باز مي گردد، اين درحالي است كه داروهاي فوق باعث خستگي كليه ها مي شود، حمام سونا نيز داراي همين اثر است و بيشتر افراد سودجو از اين روش استفاده مي كنند .

انواع رژيمهاي لاغري

وي در مورد انواع رژيمهاي لاغري تصريح مي كند :يك نوع از اين رژيمها عبارت است از جيره غذايي با پروتئين زياد

و حداقل چربي و كربوهيدرات، اين رژيم از نظر اقتصادي گران است و در درازمدت موجب خستگي كبد و كليه مي شود و ميزان اوره و اسيداوريك خون را نيز افزايش مي دهد .البته رژيم با پروتئين زياد به دليل نياز به انرژي بيشتر براي تبديل پروتئين به قند و چربي باعث لاغري مي شود .رژيم غذايي ديگر شامل گنجاندن چربي زياد در رژيم و حذف پروتئين و كربوهيدرات از جيره غذايي است .اين رژيم نخستين بار توسط آمريكايي ها معرفي شده است، در اين رژيم به دليل نامطبوع بودن غذا از ادويه و مواد طعم دهنده يا رنگ دهنده خاصي استفاده مي شود كه چربيها را از نظر طعم مشابه پروتئين مي سازد .اين رژيم موجب ايجاد بي اشتهايي شده و شخص به سرعت لاغر مي شود .نوع ديگر رژيم غذايي عبارتست از كاهش انرژي دريافتي روزانه با تأمين ويتامينها و مواد معدني مورد نياز كه بهترين و كم ضررترين رژيم غذايي در درمان چاقي رژيم فوق است .اين رژيم ضمن رساندن مواد معدني و ويتامينهاي مورد نياز بدن، انرژي روزانه را 700تا 1000كيلوكالري كاهش مي دهد .افراد چاق نسبت به اين رژيم كمتر مقاومت نشان مي دهند و در صورتي كه رژيم ادامه يابد شخص تقريباً هر هفته يك كيلوگرم كاهش وزن پيدا مي كند .

مكانيسمهاي چهارگانه

«دكتر مظهري» متخصص تغذيه و رژيم درماني در مورد استفاده از داروهاي لاغري مي گويد :متخصصين تغذيه تحت هيچ شرايطي بدون درنظر گرفتن سن، وزن، موقعيتهاي فيزيولوژيكي، بيماريهاي زمينه اي و داروهاي مصرفي افراد، رژيم غذايي يا داروهاي لاغري راحتي اگر مورد تأييد باشند تجويز

نمي كنند، زيرا تداخلات غذا و دارو ممكن است عوارض جبران ناپذيري را در آن مدت براي فرد مصرف كننده ايجاد كند يا بيماري زمينه اي او را تشديد كند .وي در مورد مكانيسم داروهاي لاغري مي افزايد :به طور كلي داروهاي لاغري از طريق 4مكانيسم موجب لاغري مي شوند، بعضي از داروها بر سيستم اشتها و مركز آن در مغز تأثير گذاشته و موجب كم خوراكي مي شود .برخي ديگر، اصطلاحاً ترموژنيك بوده و با افزايش متابوليسم و سوخت و ساز بدن، موجب لاغري مي شوند .در دسته ديگر با افزايش دفع آب بدن، لاغري حاصل مي شود و گروه ديگر از داروها هم موجب كاهش جذب چربي شده و با دفع چربي مصرف شده، مانع اضافه وزن مي شود .اين داروها براي كمك به كاهش وزن بايد در كنار رژيم كم كالري توأم با ورزش مورد استفاده قرار بگيرد .

داروي زينكال و عوارض آن

اين دارو از گروه داروهاي كاهنده جذب چربي هاست، اين دارو به صورت كپسولهاي 120ميلي گرمي در بازار موجود است كه بايد روزي 3بار به همراه سه وعده غذايي اصلي مصرف شود و توصيه مي گردد كه بيش از يك تا 3ماه مصرف نشود .وي در مورد عوارض اين دارو مي گويد :مصرف زينكال به دليل عدم جذب چربي ها موجب دفع مدفوع پرچرب شده و بوي بسيار زننده اي را ايجاد مي كند، سردرد و كاهش جذب ويتامينهاي محلول در چربي نيز از ديگر عوارض شايع اين داروها است، بنابراين حتماً بايد مكمل آنها در طول درمان با اين دارو تجويز شود .در 3هفته اول مصرف اين دارو

عوارضي چون دفع مدفوع مكرر، اسهال، اضطراب، سرگيجه و ناراحتي هاي روده اي بروز مي كند و در موارد نادري نيز موجب خشكي پوست و اختلال در مفاصل مي شود .بطور كلي مصرف اين دارو براي كودكان، زنان باردار و يا شيرده، افراد مبتلا به ديابت، فشار خون بالا، كلسترول بالا، بيماران قلبي -عروقي توصيه نمي شود و مصرف اين دارو در افراد سالم نيز حتماً بايد تحت نظر پزشك تجويز شود .لازم به ذكر است كه قيمت يك بسته 90تايي زينكال 147هزار تومان است كه طي يك ماه بايد مصرف شود .«مريديا» فشارخون ايجاد مي كند«سيبوترامين هيدروكلريد» دارويي است كه به نام تجاري مريديا شهرت دارد .اين دارو از طريق اثر بر مراكز اشتها كه در هيپوتالاموس قرار گرفته باعث كم خوراكي و در نهايت لاغري مي شود .اين دارو قابليت ايجاد وابستگي دارد و مي تواند باعث ايجاد اعتياد شود .خشكي دهان، سردرد، يبوست و بي خوابي از عوارض اين دارو است و موجب افزايش فشارخون مي شود .

زايمكس؛ مواظب افدرين باشيد

اين دارو كه از اجزاي گياهي گوناگوني تشكيل شده است، موجب افزايش متابوليسم و سوخت و ساز بدن مي شود و در اصطلاح ترموژنيك است .اين دارو علاوه بر عوارض جانبي فراواني كه دارد، چاقي را نيز به دنبال دارد .يكي از اجزاي خطرناك زايمكس افدرين است كه داراي عوارض جدي و مرگ آور است، افدرين مانند آمفتامين ها موجب تحريك سيستم عصبي مركزي و قلب مي شود و به دنبال اين تحركات ضربان قلب تغيير مي كند و بي نظم مي شود، اين دارو عوارضي مانند افسردگي، بي خوابي و

عصبي شدن را نيز در افراد ايجاد مي كند، به همين دليل در سال 1990ميلادي مصرف اين دارو از سوي اداره نظارت بر غذا و داروي آمريكا ممنوع شد و مصرف كليه تركيبات حاوي آمفتامين، ناسالم شناخته شدند .

به گفته وي؛ داروهايي مانند «جيتوزان» و سركه سيب در كاهش وزن كاملاً بي اثرند .بطور كلي ورزش و افزايش فعاليت بدني عامل مؤثري در جهت كاهش وزن است .

افزايش فعاليت بدني علاوه براينكه عاملي در جهت تسريع كاهش وزن است مي تواند تناسب اندام را نيز ايجاد كند .

چربيها؛ خوب يا بد، مساله اين است

منبع:روزنامه قدس

انواع مختلفي از چربيها در خون وجود دارند كه معروفترين آنها كلسترول مي باشد، اما نوع ديگري از چربيها هم هستند كه به آن «تري گليسيريد» گفته مي شود و نقش مهمي در بروز بيماري كرونري قلب دارد.كلسترول به عنوان يك علت بيماري قلبي و عروقي داراي شهرت بدي مي باشد، اما در حقيقت كلسترول داراي چند عملكرد ضروري در بدن است و هيچ كس نمي تواند بدون وجود كلسترول در بدنش، زندگي كند. كلسترول در كبد ساخته مي شود و در غشاي سلولها از آنها استفاده مي گردد تا صفرا را ساخته و هورمونها را ايجاد نمايد. بنابراين حتي اگر شما هيچ كلسترولي در رژيم غذايي تان نباشد، هميشه مقداري كلسترول در خونتان وجود خواهد داشت.

در عمل، اغلب رژيم هاي غذايي در كشورهاي غربي يا پيشرفته شامل مقادير زيادي از چربيهاي حيواني است كه در بدن به كلسترول تبديل مي شود. اين چربيها توسط معده و روده ها جذب شده و به كبد مي روند. در كبد، چربيها تجزيه شده و از طريق گردش

خون به سراسر بدن مي روند تا توليد انرژي نمايند يا در سلولهاي چربي بدن ذخيره شوند. چربي به صورت قطعات كوچكي حاوي تركيباتي از كلسترول و ديگر چربيها در گردش خون منتقل مي گردد.

وقتي پزشك براي شما آزمايش كلسترول خون درخواست مي كند، آزمايشگاه معمولاً چندين نوع چربي ديگر را هم اندازه گيري خواهد كرد. مقدار كلسترول كامل (توتال) از دو قسمت تشكيل مي شود: «LDL» و «HDL».

كلسترول «LDL» را اصطلاحاً «كلسترول بد» مي نامند، زيرا اگر مقدار آن خيلي بالا برود باعث مي شود در ديواره شريانها رسوب كرده و ايجاد «آتروما» نمايد. حدود دو سوم كلسترول موجود در خون از نوع «LDL » مي باشد.

از سوي ديگر به كلسترول «HDL»، «كلسترول خوب» مي گويند، زيرا هرچه مقدار اين نوع كلسترول بيشتر باشد، احتمال كمتري وجود دارد كه شما به بيماري قلبي مبتلا شويد. خانمها مقدار بيشتري «HDL» نسبت به آقايان دارند، اما اين تفاوت معمولاً بعد از يائسگي از بين مي رود.

تري گليسيريدها سومين نوع چربي هستند كه در آزمايش خون اندازه گيري مي شوند. تري گليسيريدها اغلب چربيهاي موجود در سلولهاي چربي بدن را تشكيل مي دهند و وقتي از اين سلولها آزاد مي شوند براي فعاليتهاي روزانه شما، انرژي ايجاد مي كنند. گرچه تري گليسيريدها در رسوبات ديواره شريانها وجود دارند، اما ميزان زيادي تري گليسيريد خون، به طور غير مستقيم با بروز بيماري كرونري قلب ارتباط دارد.اغلب افرادي كه به آنژين قلبي يا سكته قلبي مبتلا هستند، داراي سطح بالايي از انواع چربيها در خون مي باشند كه اين وضعيت هم به علت خوردن چربي زياد و هم به

علت ارثي و ژنتيكي ايجاد مي شود. با يك برنامه رژيم غذايي مناسب مي توانيم تا حدود 10 يا 20 درصد از سطح چربي يا كلسترول خون را كاهش دهيم، اما اگر بخواهيم بيش از اين مقدار از اين چربيها كم كنيم معمولاً مصرف داروهاي پايين آورنده چربيها ضروري مي باشد.

ممكن است پزشك بيش از يك نوع دارو براي كم كردن چربي شما تجويز نمايد، زيرا انواع داروها به روشهاي مختلفي باعث كاهش چربي مي شوند. با اين حال با وجود مصرف داروهاي پايين آورنده چربي خون، به شما توصيه خواهد شد از مقدار كلسترول رژيم غذايي تان بكاهيد تا داروها اثر خود را به خوبي بگذارند.

بي خوابي ها

نويسنده:دكتر پروانه اخوان

منبع:روزنامه قدس

از زماني كه بشر به ياد دارد همواره خواب و ماهيت رمز آلود آن مورد توجه بوده است. در قديم بعضي خواب را حالت حد واسط مرگ وبيداري مي دانسته اند و برخي معتقد بودند كه فعاليت مغزي در خواب متوقف مي شود. در سال 1928 فعاليت الكتريكي مغزانسان براي اولين بار توسط Hans Berger روانپزشك آلماني به ثبت رسيد. در سالهاي 1939-1937در دانشگاه هاروارد پايه هاي شناخت امواج مغزي در خواب توضيح داده شد، حال ديگر تصور بر اين نبود كه در موقع خواب فعاليت مغزي بطور كامل خاموش مي شود، بلكه برعكس در موقع خواب امواج مغزي به امواج آهسته و هماهنگي تبديل مي گردد.در دهه پنجاه ميلادي براي اولين بار دانشمندان به ثبت امواج خواب در تمام طول شب پرداختند و متوجه شدند كه تغييرات نوار مغز انسان در خواب از يك روند ثابتي پيروي مي كند در دهه شصت،

ثبت خواب شبانه در انسان در سطح تحقيقاتي آغاز شد و اين تحقيقات را مي توان پدر تست هاي پلي سمنوگرافي poly somnographيا تست خواب امروز ناميد. در همين زمان بود كه بيماري ناركولپسي (بيماري كه فرد دچار خواب آلودگي شديد است و دچار حملات غير قابل مقاومت خواب مي گردد.) و اختلالات امواج مغز در خواب اين افراد شناخته شد و اولين كلينيك ناركولپسي در دانشگاه Stanfordتوسط Dementتأسيس گرديد.

دستاوردهاي جديد

بايد دانست كه يكي از اكتشافات مهم وشايد مهمترين آن در تاريخ پزشكي اختلالات خواب در اروپا اتفاق افتاد. در سال شصت و پنج ميلادي در فرانسه و آلمان بطور جداگانه ايست تنفسي موقع خواب يا آپنه شرح داده شد. با اين وجود تا دهه هفتاد ميلادي اختلالات خواب به عنوان يك طب باليني مورد توجه قرار نگرفت. در سال هفتاد و دو ميلادي Guillemnaultكه يك دانشمند فرانسوي بود به گروه دانشگاه Stanfordدر آمريكا پيوست. با توجه به تجربه اي كه اروپا ييان در تشخيص ايست تنفسي يا آپنه در خواب داشتند او شروع به ثبت تغييرات تنفسي و قلبي در خواب كرد. او براي اولين بار به تشخيص بيماران دچار وقفه تنفسي خواب پرداخت. ولي هنوز مشكلات بسياري در راه بود و مهمترين آن نبود راه حل درماني قابل قبول در آن مقطع زماني بود. در آن زمان تنها توصيه موجود براي اين بيماران كاهش وزن يا انجام عمل جراحي تراك- وستوي بود. اين عمل با باز كردن راه هوايي از طريق گردن هر چند در درمان وقفه تنفسي خواب كاملا موثر است ولي زندگي بيمار را پس از عمل با مشكلات مواجه كرده

و براي بسياري از بيماران قابل قبول نمي باشد.

يك شاهد

گيلمينو اولين بيماري را كه با اين روش درمان مي كند به اين ترتيب توصيف مي كند: اين بيمار پسر ده و نيم ساله اي بود كه به دليل فشار خون تحت درمان بود. ولي اقدامات درماني موثر واقع نمي شد، او همچنين شبها خرخر بلند داشت و در طي روز گرفتار خواب آلودگي بود. گيلمينو پس ازانجام تست خواب سرانجام موفق شد گروه پزشكي را متقاعد كند كه منشا مشكلات كودك در پديده وقفه تنفسي موقع خواب است و با انجام عمل تراك- وستوي فشار خون بالا و خواب آلودگي كودك بر طرف شد.در سال هفتاد و پنج ميلادي اولين انجمن اختلالات خواب با پنج عضو در آمريكا تاسيس گرديد. در دهه هشتاد روشهاي جراحي جديد مثل عمل جراحي در قسمت عقب حلق uvulopalatopharyngoplastyابداع گرديد.

نقطه عطف

يكي از نقاط عطف اين رشته در دهه هشتاد با ابداع دستگاه C-PAPتوسط متخصص ريه استراليايي Sullivenاتفاق افتاد. اين وسيله شامل دستگاهي نسبتاً كوچك با وزن تقريبا دو كيلوگرم است، اين دستگاه به يك لوله متصل است ودر انتهاي لوله ماسكي قرار دارد كه روي بيني قرار مي گيرد، در طي خواب اين دستگاه هوا را به داخل راه هوايي فوقاني مي راند و با اين كار مانع از روي هم خوابيدن مجاري هوايي فوقاني در موقع خواب مي گردد.در اواخر دهه هشتاد با توجه به شيوع قابل توجه آپنه تنفسي خواب در جامعه (چهار درصد در ميان آقايان و دو درصد در ميان خانم هاي سي تا شصت ساله) و در دسترس بودن درمان قابل قبول و ساده، مراكز

و كلينيكهاي خواب در آمريكا گسترش فراوان يافت و در دهه نود مراكز خواب در تمام دنيا رو به گسترش گذاشت.

اين روزها

امروزه كلينيكهاي خواب به درمان گروه زيادي از بيماران مبتلا به اختلال خواب مي پردازند كه بطور كلي شامل كساني مي شود كه در طي روز خواب آلوده اند، در طي شب خواب راحتي ندارند، در خواب راه مي روند، حرف مي زنند، دست و پا مي زنند و حتي به ديگران آسيب مي رسانند، از خواب مي پرند، خوابشان نمي برد، خرخر بلند دارند، دچار احساس خفگي در خواب مي شوند، حركات غير ارادي و بيش از حد پاها مانع از خواب آنها مي شود، گرفتار حملات خواب در طي روز هستند يا بهداشت غلط خواب آنها را دچار مشكل كرده است. اختلالات خواب تمام سنين را گرفتار مي كند و محدود به بزرگسالان نمي شود. در حدود دو سال قبل آكادمي متخصصين اطفال آمريكا طي دستورالعملي از پزشكان كودكان خواست كه در معاينات خود از وضعيت خواب كودك سوال نمايند و در صورت وجود خواب نا آرام و خر خر دايمي يا خواب آلودگي يا بيش فعالي و بيقراري در طي روز كودك را نزد متخصص خواب بفرستند. خوشبختانه درمان وقفه تنفسي در كودكان اغلب آسان است و با انجام عمل جراحي لوزه ها صورت مي گيرد.

علايم وقفه خواب

يكي از علايم مهم وقفه تنفسي در خواب خرخر بلند و دايمي است، البته اين به آن معني نيست كه تمام كساني كه خرخر مي كنند دچار اين بيماري هستند ولي اگر بيمار فرد ميانسالي است كه خرخر بلند و دايمي دارد و چاق

است و در طي روز از خستگي شكايت دارد 65 تا 95درصد احتمال دارد دچار اين بيماري باشد، هر چند تشخيص نهايي با انجام تست پلي سمنو گرا في است.در بيماران مبتلا به وقفه تنفسي، در موقع خواب راه تنفس فوقاني روي هم خوابيده توقف تنفس باعث افت سطح اكسيژن خون و تلاش مجدد فرد براي شروع تنفس مي گردد. اين پديده باعث مي شود فعاليت الكتريكي مغز بيمار براي چند ثانيه از حالت خواب به بيداري تبديل شود (اين مدت آنقدر كوتاه است كه فرد چيزي به خاطر نمي آورد.) تكرار اين پديده در طي شب باعث مي شود كه همواره امواج مغزي فرد بين بيداري و مرحله اول خواب در نوسان باشد و به مراحل عميق تر خواب وارد نشود و يا مدت كوتاهي را در مرحله عميق خواب بگذراند. به اين ترتيب هر چند فرد ساعت ها را در رختخواب گذرانده از خواب با كيفيت مطلوب بي بهره مانده است و صبح احساس خستگي مي كند. اين پديده داراي عوارض كوتاه مدت و دراز مدت است. نتيجه اين اختلال در شب خستگي و چرت زدن بيمار در روز بعد است، ولي عارضه دراز مدت آن صدمات عروقي و افزايش احتمال فشار خون و سكته مغزي است.

تصور مي شود كه در ميان مردان ميانسال مبتلا به فشار خون اوليه، سي در صد، دچار وقفه تنفسي خواب تشخيص داده نشده باشند. لذا تفتيش پزشكان در مورد علايم اين بيماري در افراد مبتلا به فشار خون بسيار با اهميت است. بيماران دچار آسم شبانه يا آسم مقاوم به درمان مي بايست از نظر علايم

اين بيماري مورد پرس وجو و در صورت وجود بايستي از نظر احتمال وقفه تنفسي در خواب مورد بررسي قرار گيرند. همينطور است بيماراني كه دچار علايم قلبي شبانه يا مقاوم به درمان هستند.

خواب زده ها

افرادي كه دچار خواب آلودگي در طي روز هستند خود و ديگران را در معرض تهديد قرار مي دهند. يكي از خطرات مهم كه اين افراد را تهديد مي كند و نيز از سوي اين افراد جامعه را مورد تهديد قرار مي دهد حوادث رانندگي و حوادث موقع كار است. در كشورهاي پيشرفته رانندگان وسايط نقليه عمومي از نظر اختلالات خواب مورد بررسي قرار مي گيرند و در صورت ابتلاي فرد تا زماني كه فرد درمان نشده و درمان وي از طرف متخصص مورد تاييد قرار نگرفته است، به وي اجازه رانندگي داده نمي شود. در كشور ما اين تخصص بسيار جوان و بلكه در مرحله جنيني است و اميد است با آشنايي مردم و متخصصان با اين ضرورت پزشكي امروز، اين رشته جايگاه مناسب خود را در پزشكي كشور ما نيز باز كند.

تست خواب چيست؟

خواب تنها يك توقف ساده زندگي روزمره نيست. خواب يك فاز فعال و مهم زندگي براي به دست آوردن مجدد سلامت جسمي و مغزي است. حداقل84 نوع اختلال خواب و بيداري باعث كاهش كيفيت زندگي و تاثير منفي در سلامتي انسان مي شود.همچنين اين اختلالات عامل بروز حوادث رانندگي و حوادث حين كار بوده، از اين طريق باعث به خطر انداختن سلامت عمومي جامعه مي شوند.از انواع اين مشكلات مي توان از بي خوابي (اشكال در شروع يا تداوم خواب ) اختلال در تداوم

بيداري (خواب آلودگي طي روز يا چرت زدنهاي مكرر)، مشكل در حفظ تداوم سيكل منظم خواب و بيداري، راه رفتن در خواب، شب ادراري، كابوس هاي شبانه و غيره را نام برد. بعضي از اين اختلالات ممكن است با خطر جاني همراه باشند. به احتمال زياد، ديدار از يك آزمايشگاه اختلالات خواب براي شما تجربه جديدي است.يك تست خواب يا پلي سمنو گرام (سمنو= خواب ) ضبط سيگنال هاي مختلف جهت تشخيص مراحل مختلف خواب و تقسيم بندي انواع اختلالات خواب است.خواب يك روند ساده نيست، بسياري از قسمت هاي مغز روي مراحل مختلف آن تاثير گذاشته يا آن را تحت كنترل دارند.اين مراحل شامل خواب آلودگي،خواب سبك، خواب عميق و خواب همراه با رؤياست. مي توان با اندازه گيري فعاليتهاي مختلف مغز و بدن تشخيص داد كه فرد در كدام مرحله از خواب است.

در موقع انجام تست خواب فعاليتهايي كه در قسمتهاي مختلف بدن شما در زمان خواب اتفاق مي افتد(امواج مغزي،حركات عضلاني، حركات چشمها، تنفس از دهان و بيني، خروپف، ضربان قلب، حركات پاها) به وسيله صفحات كوچك فلزي (الكترود) كه روي سر و بدن شما قرار مي گيرد ثبت مي گردد. كمربندهاي قابل انعطاف در اطراف قفسه صدري و شكم فعاليت تنفس شما را ثبت مي كنند. سطح اكسيژن خون و ضربان قلب به وسيله گيرنده كوچكي كه روي انگشت شما قرار مي گيرد سنجيده مي شود. همچنان در زمان خواب از شما فيلمبرداري مي شود تا در صورت لزوم بعداً با مراحل خواب و وقايع آن تطبيق داده شود.وسايل مذكور هيچ كدام باعث ايجاد درد نمي شوند و طوري طراحي شده

اند كه تا حد ممكن راحت باشند.

طب سوزنى

نويسنده:دكتر رضا حشمت

منبع:روزنامه ايران

براساس اسناد تاريخى، طب سوزنى قدمتى بيش از دو هزار سال دارد كه از زمان پيدايش تاكنون روز به روز پيشرفت كرده و موفقيت هاى بسيار چشمگيرى داشته است. به گونه اى كه هم اكنون اين طب علاوه بر سرزمين زادگاهش (چين) در اغلب ممالك دنيا به عنوان يكى از متدهاى درمانى مؤثر در بيمارى هاى گوناگون كاربرد دارد. طب سوزنى هيچ گونه تضادى با ساير روش هاى درمانى رايج ندارد، بلكه مى تواند به عنوان درمان اوليه يا كمكى، همراه با ساير درمان هاى موجود ثمربخش باشد. از سال 1951 دانشكده هاى طب سوزنى در چين به طور رسمى آموزش در اين باره را آغاز كرده اند و نخستين دانشكده بين المللى طب سوزنى در سال 1957 از طرف سازمان جهانى بهداشت در پكن تأسيس شد كه امروزه در اكثر كشورها اين دانشكده ها گشايش يافته و مشغول آموزش به علاقه مندان هستند. طب سوزنى يكى از روش هاى درمانى جايگزين به شمار مى رود و دارو در اين نوع درمان كاربردى ندارد. اساس كار با سوزن هاى مخصوص طب سوزنى است كه امروزه از جنس استيل و به شكل مويى است. در اين طب تاكنون نيز عارضه جانبى شناخته شده اى از اين متد درمانى گزارش نشده است.

طب سوزنى علاوه بر اساس فلسفى قديمى، جنبه علمى بسيار گسترده اى نيز دارد كه در اين نوشتار فقط به چكيده اى از آنها اشاره مى شود. چينى ها عقيده دارند هر پديده اى در دنيا دو جنبه متضاد در خود دارد كه اينها

را يين (Yin) و يانگ (Yang) ناميده اند. طبق فلسفه چينى بالانس بودن اين دو باعث تعادل و سلامتى در بدن خواهد شد، در غير اين صورت بيمارى ايجاد مى شود. يانگ (Yang) را به عنوان نيروى مثبت، توانايى هاى حركتى ارگان ها، حرارت زايى و موارد مشابه و يين (Yin) را به عنوان نيروى منفى، توانايى هاى عملكردى بالقوه ارگان ها، سردى مى دانند.

به اعتقاد آنان، احساس سرما و عرق سرد، ضعف ايمنى بدن و افت فشار خون از علائم يانگ است و از علائمى كه در اثر كمبود يين (Yin) ايجاد مى شود، مى توان احساس گرما، ضعف و بى حالى، بى خوابى و عصبى بودن را نام برد. از طرفى عقيده فلسفه چينى بر اين است كه در بدن انسان كانال هايى وجود دارد كه يك جريان حياتى به نام Oiدر آنها و ارگان هاى بدن در حال حركت است. Oiرا همان انرژى حياتى دانسته و هر عملكرد ارگانيگ را جلوه اى از Oiمى دانند و عقيده بر اين است كه عدم حركت متناسب آن در بدن باعث حالت هاى بيمارى مى شود كه با سوزن زدن به بدن باعث باز شدن كانال ها و بالانس كردن يين و يانگ و در نتيجه درمان بيمارى مى شوند. امروزه طى مطالعات گوناگون جنبه هاى علمى اين طب به اثبات رسيده است. يكى از كاربردهاى بسيار مؤثر طب سوزنى در جهت تسكين دردهاى حاد و مزمن است. طبق تحقيقات به عمل آمده، محققان متوجه شده اند كه رشته هاى عصبى محيطى و كوچك ميلين دارى كه در عضلات قرار گرفته اند در اثر سوزن

زدن فعال مى شوند، در نتيجه پيام هايى به نخاع، مغز ميانى و محور هيپوفيز مى فرستند كه اين تحريكات با آزاد كردن موادى مانند انكفالين، داينورفين، سروتونين، نوراپى نفرين و بتااندروفين در خون و مايع مغزى نخاعى باعث رفع درد مى شوند.

از طرفى تحريك حاصله از سوزن زدن باعث ايجاد الكتريسيته اى در اعصاب مى شود كه در ترميم عصب و فعاليت عضلات مربوطه نيز مؤثر است. در طب سوزنى در مجموع ??? نقطه جهت زدن سوزن در بدن انسان وجود دارد كه اكثر اين نقاط با نقاط ماشه اى (Trigger Points) تطابق دارند. مطالعات آناتومى هم نشان داده كه اين نقاط به ساختمان هاى بخصوص آناتوميك بدن نزديك هستند كه عبارتند از: نقاط اتصال اعصاب حركتى به عضلات، اعصاب محيطى بزرگ، نقاط خروجى اعصاب پوستى از فاسياى عمقى، عروق خونى مجاور اتصال عصب به عضله، نقاط دو شاخه شدن اعصاب محيطى و ليگامان ها (كه پايانه هاى عصبى زيادى دارند).

در طب سوزنى احساس سوزن بعد از عبور آن از لايه سطحى پوست مهم است كه گاهى جهت ايجاد آن بايد مانورهاى خاص (مانند بالا و پايين كردن سوزن يا چرخاندن سوزن) انجام داد. اين احساس نوعى واكنش از اعصاب ميلين دار و محيطى است. احساس وزن در افراد به صورت هاى گوناگون درك مى شود. شايع ترين آنها احساس درد مبهم، كرختى، انبساط عضلانى، سنگينى و جريان الكتريكى است. انتخاب نقطه صحيح و دقيق در زدن سوزن براى ايجاد احساس سوزن و آثار درمانى مهم است. اگر احساس سوزن ضعيف باشد، اثر درمانى نيز كم خواهد بود. انجام طب سوزنى بر روى لاله

گوش نيز آثار درمانى جالبى داشته است كه در اينجا با سوزن زدن يا چسباندن چسب هاى حاوى دانه هاى سفت (گياهى يا مغناطيسى) يا سوزن هاى ريز مخصوص بر نقاط خاص روى لاله گوش، نقاط مربوطه تحريك مى شوند و بيمار با فشار دادن گهگاهى آنها در روز باعث ادامه تحريك مى شود كه خود مى تواند موجب بهبود برخى از بيمارى ها شود.

معده خانه تمام دردها

منبع:روزنامه جوان

روزه دارى اگرچه يك تكليف الهى اما يك فرصت بسيار مناسب براى استراحت دادن به معده، روده ها، دستگاه گوارش و در نتيجه تامين بهداشت و سلامت جسمى نيز است، زيرا طبق آمار 30 درصد از افراد جامعه چاق و 70 تا 90 درصد از اين تعداد دچار كبد چرب هستند كه اين بيماران و همچنين افراد دچار چربى خون بالا و يا بيماران ديابتى مى توانند با روزه دارى و امتناع از خوردن غذاهاى چرب عارضه چربى خون و كبد خود را تا اندازه اى بهبود بخشند و از بروز امراضى مانند سيروز يا سرطان كبد پيشگيرى كنند.

روزه عاملى براى پيشگيرى از بيماريها

روزه با كاهش ترشح بزاق، كاهش حركات مرى براى جلو بردن غذا، كاهش فعاليت معده و تامين قند مورد نياز بدن از تجزيه گليكوژن و چربى كه در كبد موجود است، يكى از موثرترين عوامل براى تامين سلامت اعضاى بدن و پيشگيرى از بسيارى از بيماريهاست.

اما بايد توجه داشت كه فرد روزه دار نبايد با تغذيه نادرست و افراط در مصرف غذاهاى چرب، سرخ كرده، انواع شيرينى ها به ويژه زولبيا و باميه، گوشت قرمز، دسرهاى پرچرب و شيرين، مصرف زياده

از حد تخم مرغ به صورت املت و نيمرو، غذاهاى پرنمك، انواع سس هاى چرب و نوشابه هاى قنددار دچار افزايش وزن يا چاقى شده و به هدف روزه دارى كه كاهش وزن اضافى بدن در جهت حفظ سلامت اعضاى بدن به ويژه دستگاه گوارش است دست پيدا نكند.

خوردن دو وعده غذا الزامى است

از خوردن چند نوع غذاى مختلف در موقع افطار خوددارى كنيد .

دكتر ناصر ابراهيمى دريانى، فوق تخصص گوارش در گفت وگو ايسنا با اشاره به اين كه خوردن يك وعده غذا در سحر و افطار الزامى است اظهار كرد: بهتر است بين افطار و شام فاصله زمانى زياد نباشد زيرا با خوردن شام در ساعات پايانى شب معده فرصتى براى هضم كامل غذا تا هنگام سحر پيدا نمى كند.

وى با بيان اين كه بهتر است افطار با آب جوش، شير گرم، نان و پنير گردو، تخم مرغ آب پز و به ويژه خرما كه كالرى زيادى دارد باشد و از خوردن چند نوع غذاى مختلف در هنگام افطار خوددارى شود بيان كرد: افرادى كه در ماه مبارك رمضان دچار نفخ شكم هستند بايد در هنگام افطار حتى الامكان از خوردن آش رشته و نوشيدن نوشابه به ويژه با نى خوددارى كنند زيرا در غير اين صورت نفخ شكم آنان بيشتر مى شود.

در هنگام سحر غذاهاى شور و پرچرب نخوريد

اين فوق تخصص گوارش با اشاره به اين كه مصرف غذاهاى شور باعث افزايش تشنگى فرد در طول روز مى شود افزود: بسيارى از افراد روزه دار به خصوص در طول دو هفته اول از يبوست رنج مى برند

يا يبوست آنها در اين ماه تشديد مى شود.

اين افراد بايد از خوردن غذاهاى فيبردار مثل سبزى، سالاد، حبوبات، غلات با سبوس و ميوه بدون پوست خوددارى و سعى كنند در فاصله بين افطار تا سحر حداقل ? ليتر آب يا آب ميوه مصرف كنند تا از ايجاد يبوست و سنگ كليه در اين افراد جلوگيرى شود.

دكتر دريانى در ادامه به سوء هاضمه اشاره كرد و گفت: بعضى از افراد بعد از خوردن افطار دچار سوزش سردل شده و ترش مى كنند. اين افراد معمولا به سوء هاضمه مبتلا هستند يا از عارضه برگشت اسيد از معده به مرى رنج مى برند. لذا بايد از پرخورى در هنگام افطار و دراز كشيدن بلافاصله پس از افطار به شدت پرهيز كنند.

وى ادامه داد: مبتلايان به سوء هاضمه يا رفلاكس معده بايد از انجام ورزش هاى شكمى خم و راست شدن بعد از افطار و به خصوص استعمال دخانيات نيز خوددارى كنند زيرا مصرف سيگار باعث باز شدن دريچه بين مرى و معده شده و احتمال برگشت اسيد معده را افزايش مى دهد. اين بيماران همچنين بايد توجه كنند كه معده خود را يك دفعه پر از غذا نكنند زيرا پر شدن ناگهانى معده برگشت اسيد معده را افزايش مى دهد در عين حال كه خوردن غذاهاى پرچرب، نوشيدنى هاى گازدار و چاى پررنگ نيز از عوامل موثر در افزايش رفلاكس معده در اين افراد است. اين استاد دانشگاه علوم پزشكى تهران در مورد رابطه بين زخم معده و روزه دارى خاطرنشان كرد: زخم معده معمولا با ميكروب هليكوباكتر پيلورى ايجاد مى شود و

اگر فرد بيمار از آنتى بيوتيك در جهت نابودى اين ميكروب به موقع استفاده كرده و زخم معده او بهبود يافته باشد در روزه دارى مشكلى ندارد. به شرط آنكه پس از افطار و سحر از يك قرص امپرازول يا رانيتيدن استفاده كند اما اگر زخم معده فعال باشد يا سابقه خونريزى يا تنگى داشته باشد افراد مبتلا به اين عوارض نبايد روزه بگيرند زيرا روزه دارى باعث تشديد اين موارد مى شود.

زرد شدن چشم ها بر اثر گرسنگى نگران كننده نيست

دكتر دريانى يادآور شد: بعضى از افراد هم هستند كه با گرسنگى در هنگام روزه دارى صلبيه چشم آنها زرد مى شود. اين عارضه در مبتلايان به بيمارى ژيلبرت كه در ? درصد از افراد جامعه شايع است ديده مى شود كه با گرسنگى خستگى و انجام ورزش هاى سنگين دچار زردى چشم مى شوند اما هيچ خطرى براى اين افراد وجود ندارد زيرا معمولا آنزيم هاى كبدى آنها كاملا نرمال است.

وى با اشاره به اين كه مبتلايان به امراض مزمن كبدى مثل سيروز كبد يا هپاتيت نبايد روزه بگيرند افزود: افراد عادى در هنگام روزه دارى انرژى بدن خود را از سوختن گليكوژن به گلوكز تامين مى كنند اما افراد مبتلا به بيماريهاى مزمن كبدى قادر به انجام اين امر نيستند و در هنگام گرسنگى دچار كاهش شديد قند خون مى شوند لذا اين بيماران نبايد روزه بگيرند اما ناقلان بيمارى هپاتيت يا افرادى كه درجه خفيفى از هپاتيت دارند مى توانند روزه بگيرند.

چگونگى فعاليت مغز براى تشخيص اصوات

يك محقق ايرانى در دانشگاه كاليفرنيا به همراه دستيارانش براى اولين بار توانستند از

صداهاى مجازى - حقيقى اختصاصى هر فرد در يك فضاى MRI براى توليد دوباره يك تجربه صوتى طبيعت گرا براى مطالعه بر روى عملكرد مغز انسان استفاده كنند كه چطور مغز ما مى تواند يك گفت وگو را در فضايى پر از جمعيت حتى وقتى چندين گفت وگو و مباحثه ديگر همزمان در حال انجام است تشخيص دهد. اسكن هاى جديد مغزى با استفاده از روش كاربردى MRI به محققان كمك مى كند دريابند كه چطور مغز موضوعات را در فضايى كه فردى صداهاى مختلف را مى شنود، از يكديگر مجزا مى كند بدون اينكه لزوما منابع چند گانه صداها را با چشم ببيند.

صابرى و دستيارانش به دو نتيجه اصلى در اين پژوهش رسيده اند نخست اينكه يك ناحيه خاص در مغز به طور اختصاصى براى تشخيص حركت صوتى به كار گرفته نمى شود در حالى كه در عرض كورتكس بينايى مغز داراى مناطق خاص حسى - حركتى است و دوم اينكه به نظر مى رسد اطلاعات صوتى فضايى در يك منطقه عصبى موسوم به گيجگاهى مسطح پردازش مى شوند به طورى كه مى تواند عمل مجزا كردن منابع صوتى چندگانه را تسهيل كند.

مشكلات تنفسى با تولد زودهنگام نوزادان

طبق مطالعاتى كه به تازگى در امريكا صورت گرفته، مشخص شد كودكانى كه تنها يك تا سه هفته زودتر به دنيا مى آيند، در هفته اول تولد 6برابر و تا اولين سالگرد تولدشان سه برابر بيش از نوزادانى كه در زمان مقرر به دنيا مى آيند، در معرض خطر مرگ قرار مى گيرند. محققان در اين تحقيق اعلام كرده اند: صرف نظر از ميزان مرگ و مير، اين دسته

از نوزادان با نوزادانى كه در زمان مقرر متولد مى شوند، تفاوت چشمگيرى دارند و آسيب پذيرتر هستند. گفتنى است، زمان تولد كودك، هفته 37باردارى است. اين نوزادان كه در هفته 34تا 36باردارى متولد مى شوند، 71درصد نوزادان را شامل مى شوند. در امريكا نيز 12/5 درصد از نوزادان زود متولد مى شوند. در مطالعات قبلى نيز مشخص شده بود كه اين كودكان بيش از ساير كودكان در معرض مشكلات تنفسى و مشكلات تغذيه اى قرار مى گيرند و در تنظيم دماى بدن خود با مشكلات بيشترى مواجه هستند و نرخ ابتلا به يرقان نيز در آنها بيشتر است.

كاهش سن ابتلا به بيمارى ديابت براثرعادات بد تغذيه

دبيرعلمى همايش تازه هاى ديابت با اشاره به ابتلاى بيش از 90درصد افراد ديابتى به ديابت نوع 2 گفت: در گذشته معمولا افراد با سنين بيش از 40سال به اين نوع از ديابت مبتلا مى شدند اما متاسفانه امروزه با عادات بد تغذيه اى، اين بيمارى سنين پايين تر را نيز درگير مى كند. دكتر ساسان شرقى، دبيرعلمى همايش تازه هاى ديابت گفت: در حال حاضر آمار بيماران ديابتى در كل دنيا از جمله ايران در حال افزايش است. وى افزود: به علت عوارض و بار مالى، روحى و روانى كه ديابت براى بيمار، خانواده او و جامعه دارد، تحقيقات زيادى در اين زمينه انجام شده است. به طورى كه در خصوص ديابت بيش از هر بيمارى ديگرى در كشور تحقيق و پژوهش صورت گرفته است. دكتر شرقى با اشاره به آمار ديابت در ايران، گفت: به طور رسمى بيش از 3 ميليون نفر بيمار ديابتى گزارش شده كه آمار غير رسمى اين ميزان را

5 ميليون نفر تخمين زده است. همچنين به همين ميزان نيز افراد مبتلا وجود دارند كه از بيمارى خود مطلع نيستند. بنابراين به طور متوسط از هر خانواده 4 تا5 نفره ايرانى، حداقل يك نفر درگير ديابت است.

نگهدارى مواد غذايى

منبع:sharghnewspaper.ir

حبوبات

حبوبات منبع غنى ويتامين هاى خانواده ب و موادمعدنى فيبر و هيدروكربن ها هستند و از چربى كمى برخوردارند. اين ويژگى حبوبات را موادى ايده آل براى استفاده در رژيم غذايى مى سازد. حبوبات را در شيشه هاى دردار و در جاى خنك و خشك نگاه داريد و طرف يك سال مصرف كنيد.

ميوه هاى خشك و مغزها

ميوه هاى خشك تنقلاتى سالم و مغذى هستند. همچنين نگهدارى از آنها نسبت به ميوه هاى تازه آسان تر بوده و براى مدت طولانى ترى قابل نگهدارى هستند. اين مواد را در ظروف دردار كه رطوبت به آنها راه نمى يابد و دور از گرما در جايى خنك نگاه داريد.

ادويه جات

ادويه ها از زمان هاى بسيار دور براى بخشيدن طعم و بوى مضاعف به غذاهاى گوناگون مورد استفاده قرار گرفته اند. اغلب ادويه ها به دو صورت دانه كامل و يا آسياب شده در دسترس هستند. بهتر است ادويه جات را به صورت دانه كامل نگهدارى كنيد و در زمان مصرف آن را با استفاده از يك هاون كوچك يا در آسياب هاى دستى يا برقى خانگى آماده كنيد. به اين ترتيب بيشتر طعم و عطرشان را حفظ مى كنند. به طورى كه تفاوت ادويه هايى كه به صورت آسياب شده براى مدت زمانى نگهدارى شده اند با ادويه هاى تازه آسياب شده در طعم غذا كاملاً محسوس است.ادويه جات

بايد در ظروف دردار شيشه اى و در جاى تاريك و خنك نگهدارى شوند. ادويه جات آسياب شده را اغلب مى توان تا شش ماه و دانه هاى كامل را تا يك سال نگاه داشت.

دو فضاى ويژه مغز شدت احساس درد را نشان مى دهد

دانشمندان انگليسى نشان دادند كه امواج مغزى مرتبط با درد به دو فضاى ويژه در مغز مى رسند تا در اين فضاها شدت احساس درد پردازش شود.

گروهى از نورولوژيست هاى دانشگاه آكسفورد كه نتايج تحقيقات خود را در مجله نيچر منتشر كرده اند، كشف كردند وقتى كه يك نفر درد مى كشد، امواجى با بسامد پايينى را به دو فضاى عميق در مغز ارسال كرده و اين امواج در اين دو فضا به بررسى شدت احساس مى پردازند. در بررسى هاى گذشته نورون هاى مجزايى شناسايى شده بودند كه در همراهى احساس درد فعال مى شوند، اما پاسخ آنها از نوع دوتايى است به طورى كه اگر در فرد احساس اندكى درد وجود داشته باشد، اين نورون ها نمى توانند شدت آن را نشان دهند. محققان آكسفورد اكنون موفق شدند با استفاده از الكترودهايى كه براى درمان جراحى با اثرات درد كه تحريك عميق مغز(DBS) ناميده مى شود، فعاليت هاى دو فضاى مغزى تالاموس و ماده خاكسترى را ثبت كردند. در اين آزمايش، بخش هايى از مناطق بى اثر بدن 12بيمار با ابزارهاى ايجاد كننده درد تحريك شدند. نتايج اين ثبت ها نشان مى دهد كه امواج مغزى در همراهى با اين تحريكات، نورون هاى اين فضاها را فعال مى كنند و در مدت فعال شدن آنها داوطلبان شدت درد را احساس مى كنند. به گفته اين دانشمندان،

شناخت مكانيزم هاى نوروفيزيولوژى بر پايه احساس درد مى تواند روش هاى فعلى بى حسى از طريق تحريكات الكتريكى را اصلاح كند.

كم آب نشويد

نويسنده:سپيده سليمي

منبع: sharghnewspaper.ir

در فصول گرم سال علاوه بر نوشيدن آب و مايعات مصرف ميوه هاي آبداري مثل خيار و هندوانه نيز مقدار قابل توجهي آب به بدن شما مي رساند. سالادهاي سبز و گوجه فرنگي هم از خوردني هاي خوب براي فصل تابستان هستند. اما در فصول گرم سال از خوردن غذاهاي چرب و سرخ شده اجتناب كنيد و تا حد امكان از گوشت قرمز پرهيز كنيد. در عوض از انواع گوشت سفيد، مرغ و ماهي تازه و سبزيجات سود ببريد. اما اگر به آب رساني سريع نياز داريد غذاهاي نمكي بخوريد زيرا نمك موجود در اين غذاها شما را تشنه كرده و به نوشيدن آب بيشتر ترغيب مي كند.اگر به طور مستمر ورزش مي كنيد در هواي گرم از دويدن و راهپيمايي در فضاي باز خودداري كنيد و فقط در سالن هاي سرپوشيده ورزش كنيد. دويدن و پياده روي در دماي بالاي 30درجه سانتي گراد مي تواند به گرمازدگي و كم آبي منجر شود.حدود نيم ساعت قبل از ورزش حتما دست كم يك ليتر آب بنوشيد و به خاطر داشته باشيد پس از انجام حركاتي ورزشي نيز بايد با نوشيدن مقدار كافي آب و مايعات، آب از دست رفته در حين ورزش را جبران كنيد.

در فصول گرم سال رعايت بعضي نكات تغذيه اي مي تواند در خنك نگاه داشتن بدن و پيشگيري از كم آبي بسيار موثر باشد:

از خوردن گوشت قرمز و تخم مرغ، از آنجا كه غذاهايي گرمازا

هستند، تا حد امكان اجتناب كنيد. اين غذاها در بدن توليد حرارت مي كنند.

پروسه هضم غذاهاي گرما زا در بدن نيز اغلب طولاني تر است از اين رو با صرف انرژي بيشتر براي هضم اين غذاها بدن احساس ضعف و خستگي بيشتر مي كند. درحالي كه سبزيجات و ميوه ها با صرف انرژي كمتر در حين هضم با قندهاي طبيعي، ويتامين ها و مواد معدني خود به ما انرژي مي بخشند.

در آب و هواي گرم از خوردن غذاهاي پرادويه، چرب و سرخ شده نيز به همين دلايل بايد پرهيز كرد.

در فصول گرم سال از خوردن ميوه هاي گرمازا مثل خرما و انبه بپرهيزيد. اگر مايليد چنين ميوه هايي را مصرف كنيد آنها را حدود دو تا سه ساعت قبل از مصرف در آب سرد يا شير خيس كنيد.

مصرف دانه هاي روغني نيز در گرماي شديد تابستان توصيه نمي شود. بعضي از اين دانه ها مانند بادام را مي توان قبل از مصرف يك شب در آب خيس كنيد تا اثر سوء آنها بر بدن برطرف شود.

ساير نكاتي كه براي اجتناب از كم آبي بايد رعايت كنيد عبارتند از:

هميشه به مقدار كافي آب بنوشيد.

براي نوشيدن آب منتظر احساس تشنگي نباشيد و هميشه قبل از آنكه تشنه شويد آب بنوشيد.

در صورتي كه زماني را خارج از خانه يا در ماشين مي گذرانيد براي خود و به ويژه كودكان يك بطري آب همراه داشته باشيد.

از قرار دادن بطري هاي پلاستيكي حاوي آب در زير آفتاب يا در گرماي فضاهاي محصور و گرم مانند ماشين پارك شده خودداري كنيد زيرا ممكن است

حرارت موجب شود بطري پلاستيكي آب را آلوده سازد.

در سفرهاي تابستاني هميشه چند بسته محلول الكتروليت مانند ORS همراه داشته باشيد تا در صورت نياز بتوانيد فورا الكتروليت هاي از دست رفته بدن را جايگزين كنيد.

هنگامي كه در معرض هواي گرم قرار داريد با نوشيدن آب و مايعات و خوردن غذاهاي نمكي آب و مواد معدني از دست رفته بدن را جبران نماييد.

هر روز با آب خنك دوش بگيريد.

در ساعات بسيار داغ روز از فضاهاي سرپوشيده كه به وسايل خنك كننده مجهز هستند استفاده كنيد و مدت زيادي در فضاي باز نمانيد.

هرگز كودكان را در هواي گرم حتي براي مدتي كوتاه در ماشين پارك شده تنها نگذاريد.

با تمام تمهيداتي كه بايد براي پيشگيري از كم آبي به عمل آوريد لازم است نسبت به علائم آن نيز آگاهي داشته باشيد تا در صورت بروز اين عارضه بتوانيد به موقع وارد عمل شويد. علائم اوليه كم آبي بدن عبارتند از: تشنگي و بي حالي، خشكي دهان و زبان، سرگيجه، خستگي، تپش قلب، آشفتگي، كاهش تعريق و دفع ادرار.

با مشاهده چنين عارضه هايي بايد به سرعت به بدن آب و مايعات برسانيم اما چنانچه عوارض وخيم تر باشند مانند بروز تهوع، اسهال و تب مراجعه به پزشك ضروري است. در صورت بالا رفتن تب و همراهي آن با سردرد، دردهاي سينه اي و يا بروز اشكال در تنفس بايد شخص به صورت اورژانس به مراكز درماني رسانده شود.

خوشبختانه تمام اين عوارض حتي در گرم ترين روزهاي سال با رعايت نكات ساده و نوشيدن آب به راحتي قابل پيشگيري هستند. از

نوشيدن آب، هشت ليوان در روز، غافل نشويد.

كاهش وزن بي دليل كودك را جدي بگيريد

به گفته يك متخصص طب كودكان، از دست دادن بي دليل وزن در كودك همراه با بداخلاقي و كم خوابي مي تواند نشانه پركاري تيروئيد يا تيروئيد سمي باشد. دكتر "فهيمه كيان نژاد"، متخصص كودكان با اشاره به اين مطلب، اظهار داشت: 5 تا 7 سالگي شايع ترين سن ابتلا به عارضه پركاري تيروئيد در كودكان بوده و عموماً افراد مبتلا به اين اختلال شديداً لاغر هستند. وي جنب و جوش بيش از حد، كاهش وزن، كم اشتهايي، بداخلاقي و در نهايت كم خوابي را مهمترين نشانه هاي پركار شدن غده تيروئيد دانست و يادآور شد: لرزش مختصر دست، همچنين تورم غده تيروئيد در ناحيه گردن بيمار كه گاهي به اندازه يك گردو است، ديگر علايم ابتلا به اين عارضه را شامل مي شود. وي انجام فوري آزمايش هورمونهاي تيروئيدي را براي سنجش وضعيت بيمار ضروري خواند و تصريح كرد: اگر كودك دچار عارضه تيروئيد سمي باشد، تأخير در درمان وي، مي ت_واند منجر به عقب افتادگي ذهني و افت ضريب هوشي شود. اين متخصص كودكان بررسي وضعيت سلامت غده تيروئيد را براي همه كودكان در آستانه ورود به دبستان مهم دانست و همچنين گفت: براي جلوگيري از بروز مشكل در يادگيري كودك، بهتر است وي براي بررسي پركاري و كم كاري اين غده حياتي كه تأثير مهمي در قواي ذهني فرد دارد، مورد آزمايش قرار گيرد.

چطور مغزمان يخ مي زند

منبع:اينترنت

اكثر ما سر درد بعد از خوردن بستني را تجربه كرده ايم.شما در حال خوردن بستني تان در اوج گرماي تابستان و يا حتي در سرماي زمستان هستيد كه ناگهان همان بستني باعث سردرد عجيبتان مي شود.خوشبختانه اين

سردرد ناخوانده تنها چند دقيقه مهمان شماست و بعد خيلي زود تركتان مي كند و شما متعجب مي مانيد كه چرا در عرض چند دقيقه ناگهان جسمتان دچار تغييرات زود گذر شده است.

اگر بخواهيم علت سردرد شما را به طور خلاصه برايتان بيان كنيم مي توان به اين نكات اشاره كرد :

فرقي نمي كند كه شما بستني خورده باشيد يا شربت بسيار خنك، مهم آن است كه دماي دهان شما به طور ناگهاني كاهش مي يابد و اين كاهش ناگهاني گاهي اوقات سر درد را برايتان به همراه مي آورد.وقتي جسم و يا مايع سردي وارد دهانتان شده و با سقف دهانتان برخورد مي كند رگهاي خوني مغزتان را تحت تاثير قرار مي دهد. در واقع وجود عصبهايي در كام دهانتان كه به مغز متصلند باعث مي شوند كه بر اثر اين سرماي ناگهاني خون در رگهايتان ناگهان كاهش سرعت مواجه شود.علت اين كاهش و تغييرات در عصب ها تلاش براي گرم كردن مغز است كه به خاطر خوردن بستني توسط شما كمي "يخ" كرده است.بهترين راه براي اينكه دچار "يخ زدگي" مغز نشويد آن است كه از خوردن چيزهاي سرد بپرهيزيد .

چگونه وزن خود را افزايش دهيم؟

منبع:www.aftab.ir

با وجود آنكه بسياري از مردم به دنبال رژيم هاي لاغري هستند، اما در مقابل بسياري نيز به دنبال رژيم هايي براي اضافه وزن هستند. در اين مطلب به بررسي يك روش براي افزايش وزن مي پردازيم...

قبل از مطالعه توصيه هاي موجود در اين مطلب، توجه كنيد كه اگر به كمبود وزن جدي دچار هستيد يا به دنبال يك برنامه غذايي صحيح هستيد، بايد به پزشك متخصص تغذيه مراجعه كنيد. آنچه در اينجا

خواهيد خواند، تنها توصيه هايي مفيد و بي ضرر براي تغيير برنامه تغذيه و فعاليت شما است نه يك دستور غذا يا رژيم.عمل كردن به نكات زير موجب ميشود به تدريج وزنتان اضافه شود، اما فراموش نكنيد كه اضافه شدن وزن با چاقي (انباشته شدن چربي) متفاوت است، پس داشتن يك برنامه ورزشي مناسب، به قوي شدن و شكل گيري ماهيچه ها كمك ميكند و براي شما اندامي متناسب به ارمغان مي آورد.

فراموش نكنيد كه در بعضي مناطق بدن ماند شكم، خواه ناخواه چربي اندكي جمع خواهد شد كه به تدريج با ورزش و تغذيه صحيح از بين خواهد رفت.همانطور كه ميدانيد، اضافه كردن وزن كار آساني نيست، به خصوص اگر شما صاحب بدني باشيد كه به طور ژنتيك لاغر است.در چنين افرادي، هضم سريع غذا موجب ميشود كه افزايش وزن به كندي صورت بگيرد. كليد حل مشكل، در تغيير برنامه غذايي و فعاليت بدني است.

در اينجا به 5 نكته مهم اشاره ميكنيم:

1) مقدار كالري مصرفي خود را در يك روز عادي اندازه بگيريد. هيچ يك از برنامه هاي غذايي خود را تغيير ندهيد و مانند هر روز غذا ميل كنيد و كالري آن را محاسبه كنيد. اين كار، مهمترين قدم در افزايش وزن است.در ساعت مشخصي از روز(صبح يا شب) خود را وزن كنيد.

2) در روز بعد از اندازه گيري، 500كالري به مقدار كالري مصرفي خود اضافه كنيد. براي مثال اگر شما در روز 2000كالري مصرف ميكرديد، از اين روز تا آخر هفته، روزي 2500كالري مصرف كنيد. به جاي خوردن سه وعده غذاي مفصل يا خرده خوري در طي روز، اين ميزان كالري

را بين 5 تا 6 وعده غذا تقسيم كنيد و هر 2 تا 3 ساعت يك بار غذا ميل كنيد.

3) ورزشهاي وزنه برداري (از دمبلهاي كوچك گرفته تا كار با دستگاههاي وزنه برداري) انجام دهيد. اين هم يكي از مهمترين مراحل افزودن صحيح وزن است و بايد به طور صحيح انجام شود.اگر فرصت نداريد كه هر روز به باشگاه برويد، چند جلسه حركات ساده و قابل انجام دادن در خانه را با مربي تمرين كنيد و سپس در خانه به ورزش ادامه دهيد.

4) در پايان هفته، خود را وزن كنيد. خواهيد ديد كه در طي يك هفته در حدود يك تا يك و نيم كيلوگرم به وزن شما اضافه شده است. به اين ترتيب شما در طول يك ماه بين 4تا 6كيلو سنگين تر خواهيد شد.

5) نكته مهمي كه بايد به آن توجه كنيد اين است كه در بعضي مواقع، وزنه شما افزايش وزني را نشان نخواهد داد، در چنين مواقعي بايد به مقدار غذاي خود بيافزاييد، در نتيجه، اگر پس از دو هفته، افزايش وزن شما متوقف شد، 250 كالري ديگر به ميزان غذاي روزانه خود بيافزاييد. اين كار را هر بار كه دچار وقفه دو هفته اي شديد انجام دهيد.

و چند توصيه ديگر

1) از چربي ها دوري كنيد! هرچند كه هدفتان اضافه كردن وزن است، اما قرار نيست چاق و نا متناسب شويد. پس از چيپس و شيريني، غذاهاي آماده و سرخ كردني ها دوري كنيد. در عوض عادت كنيد كه از پروتئينهاي كم چربي، سبزيجات و ميوه استفاده كنيد. اگر مشكل قند نداريد، مصرف كمپوتهاي خانگي (بدون مواد نگهدارنده) ، شربت و

آب ميوه شيرين ، خامه و بستني براي افزايش ميزان كالري روزانه بلا مانع است.

2) آب بنوشيد! شما بايد حداقل روزي 1/5ليتر آب بنوشيد، اين مقدار آب زيادي است و براي تنظيم سوخت و ساز بدنتان و اضافه شدن وزن شما لازم است.

3) خواب را فراموش نكنيد. اين ساده ترين مرحله است كه غالبا به آن كم توجهي ميشود. حداقل خواب شب شما بايد 8ساعت باشد

حقيقت لاغري

نويسنده:دكتر ضياءالدين مظهري

در جامعه ما لاغر بودن تعاريف گوناگوني دارد، در حالي كه لاغر بودن از ديدگاه علم تغذيه داراي ويژگي ها و استانداردهاي خاصي است .

در جامعه ما لاغر بودن تعاريف گوناگوني دارد. براي مثال وقتي فردي زياد به سرگيجه و ضعف مبتلا مي شود و كمي از بقيه كم وزن تر است، لاغر به حساب ميآيد. در حالي كه لاغر بودن از ديدگاه علم تغذيه داراي ويژگي ها و استانداردهاي خاصي است. لاغري درجات گوناگوني دارد و بهترين راه براي تشخيص نوع آن، تعيين شاخص توده بدني يا همان BMI است كه وقتي از 18/5 كمتر مي شود، به فرد لاغر مي گويند. اگر اين شاخص بين 18/5 تا 17/5 باشد به آن لاغري درجه يك و هر چه فاصله اين شاخص از 17/5 بيشتر شود، لاغري فرد شديدتر است و با مشكلات جدي تري روبه رو خواهد بود. البته بهترين زمان براي اندازه گيري وزن به حالت ناشتا و پس از تخليه مثانه و روده است. شاخص توده بدن را هم كه اين روزها همه مي دانند از تقسيم وزن (برحسب كيلوگرم) بر مجذور قد (برحسب متر) به دست ميآيد.

اصولاً اختلالات تغذيه اي به سه شكل در افراد بروز مي كند. اول اختلالات

تغذيه اي ساده، دوم بي اشتهايي عصبي و ديگري بوليميا يا همان بيش خواري عصبي. (در اين حالت لاغري ديده نمي شود) در اغلب افراد، لاغري با يك بي اشتهايي ساده و يا يك بد غذايي شروع مي شود و كم كم به بيماري تبديل شده و عوارض گوناگوني را در بدن به بار مي آورد. در بچه ها لاغري با شروع آشنايي كودك با غذاي خانواده آغاز مي شود، اما در سنين نوجواني وقتي ميزان نياز بسيار بالا مي رود و وسواس براي حفظ تناسب اندام شدت مي يابد، بروز مي كند و در آقاياني كه وقت زيادي را در خارج از منزل صرف مي كنند و كمتر به تغذيه خود توجه دارند، ديده مي شود. طبق آمار به دست آمده، 5 تا 10 درصد از دختران دانشجو در سنين 18 تا 24 سالگي دچار لاغري بوده و از بي اشتهايي رنج مي برند، به اين دليل توجه به اين گروه سني بسيار حايز اهميت است.

با وجود آنكه لاغري تحت تا‡ثير عوامل ژنتيكي، سن، فعاليت غدد درون ريز و روحيات افراد است، اما در اغلب آنها، كم خوري، تغذيه يكنواخت، عدم مصرف تمامي گروه هاي غذايي به ميزان توصيه شده، عدم تخصيص زمان معين براي صرف غذا، فعاليت بيش از اندازه و كمبود استراحت ديده مي شود كه به مرور زمان كم وزني و نهايتاً لاغري را ايجاد كرده است. گاهي مواقع اين لاغري ها به دنبال رژيم هاي غذايي تك خواري و خيلي كم كالري با هدف كاهش وزن ايجاد مي شود كه فرد را به بي اشتهايي مبتلا كرده و نهايتاً به سوء تغذيه و كمبود وزن دچار مي كند. بسياري از بيماري ها نيز نظير انواع عفونت ها، ديابت، اختلال در كاركرد صحيح غدد درون ريز

نظير پركاري غده تيروئيد، نارسايي ترشحات غده هيپوفيز و غدد فوق كليوي و حتي ابتلا به انواع سرطان ها با لاغري همراه هستند.

اما بي اشتهايي عصبي و زياده خواري عصبي يعني چه و در چه مواقعي ايجاد مي شوند؟

اين اختلالات تغذيه اي كه گاه با لاغري مفرط همراه هستند، افراد بسياري را در جامعه به خود مبتلا كرده و قشر جوان را راهي بيمارستان ها و مطب هاي متخصصان تغذيه مي كند. بي اشتهايي عصبي اغلب در دختران نوجوان و جوان ايجاد مي شود، در اين اختلال، افراد تصور غيرواقعي نسبت به ظاهر خود دارند و همواره تصور مي كنند كه اضافه وزن داشته و از خوردن حداقل نياز خود به غذا خودداري مي كنند، در حالي كه امكان دارد وزنشان 25 تا 30 كيلو گرم با وزن ايده آل شان فاصله داشته باشد. در اين افراد بروز مشكلات قلبي- عروقي، پوكي استخوان، يبوست شديد، كاهش پتاسيم، فلج شدن روده ها و عقب افتادن عادت ماهيانه بر اثر مصرف مواد مدر و ملين امري عادي است. در مقابل، در زياده خواري عصبي فرد به خوردن مواد غذايي پركالري نظير انواع شيريني جات و شكلات ادامه مي دهد و بلافاصله پس از خوردن دچار عذاب وجدان شده و به طور مصنوعي به تحريك سيستم گوارشي اش مي پردازد و با اين كار باعث خروج مواد غذايي از بدن خود مي شود. اين اختلال در ميان نوجوانان 18 تا 19 ساله شايع تر است و عوارضي نظير افسردگي، اختلالات قلبي، گشاد شدن معده و روده، اختلال در حركات روده، پوكي استخوان و اختلال در سيكل ماهيانه را به همراه دارد.

سوال ديگر اين است كه آيا بي اشتهايي بر وضعيت مواد مغذي در

بدن اثري دارد؟

پاسخ اين است كه: قطعا. همان طور كه قبلاً گفتم، در صورت تداوم عادات بد غذايي ابتدا بي اشتهايي و بعد لاغري ايجاد مي شود كه اين عوامل مي توانند به شكل چرخه معكوسي مشكل را بزرگ و بزرگ تر كنند. در اين مواقع ابتدا بدن از ذخاير خود استفاده مي كند و نهايتاً با تحليل بافت هاي خود انرژي مورد نيازش را بدست مي آورد. در اين بين، اولين كمبود در ميزان پروتئين هاي خون ايجاد مي شود كه با افت سطح آلبومين خون همراه شده و به شدت قدرت دفاعي افراد كاهش مي يابد، درنتيجه افراد بيشتر به بيماري هاي عفوني پيچيده و يا حتي ساده نظير سرماخوردگي مبتلا مي شوند. در كنار كمبود پروتئين ها ، كمبود آهن و كم خوني ناشي از آن ، كمبود روي و عدم دريافت انرژي مورد نياز بدن نيز بي اشتهايي را ايجاد كرده و به تدريج كم وزني به وجود مي آيد. حتي مطالعات نشان داده اند، بد غذايي در افراد به سرعت كمبود ويتامين هاي C، A و E را ايجاد مي كند كه موجب اختلال در سيكل ماهيانه خانم ها و قدرت باروريشان مي شود.

اما براي درمان اين افراد، در قدم اول توصيه مي شود كه افراد از حجم كم مواد غذايي با ارزش تغذيه اي بالا استفاده كنند و تعداد وعده هاي غذايي شان را بالا ببرند. (البته بعد از آنكه مشخص شد هيچ علت پاتولوژيكي وجود ندارد و علت كم وزني صرفاً تغذيه ناكافي است)

ابتدا بايد از مواد غذايي ساده و سهل الهضم و كم چرب نظير ماهيچه، برنج كته شده، ماهي، مرغ و سفيده تخم مرغ استفاده كنند و غذا را كباب شده و يا با كمي روغن تهيه كرده و ميل كنند. توصيه

مي شود كه هيچ غذايي با اجبار خورده نشود و افراد از غذاهايي كه بيشتر علاقه دارند، استفاده كنند. در قبل، حين و بعد از مصرف غذا نبايد بلافاصله نوشابه بنوشند، بلكه بهتر است براي تا‡مين مايعات از آب، شير (چه گرم و چه سرد) و آبميوه هاي تازه فصل به خصوص آب پرتقال و شربت آبليموي تازه بنوشند. در تهيه انواع غذاها خصوصاً گوشت كه منبع غني از پروتئين و آهن است، بهتر است از انواع ادويه جات و آبليمو براي مزه دار كردن استفاده شود تا فرد با ميل بيشتري آن را خورده و كم خوني احتمالي كه قطعاً در اين افراد وجود دارد، بهبود پيدا كند. از آنجايي كه مصرف مواد غذايي غني از ويتامين C،E و روي در ترميم بافت ها بسيار موثر است، توصيه مي شود كه از انواع مركبات و ماهي در وعده هاي غذايي اصلي و از انواع مغزه ها خصوصاً بادام هندي، بادام زميني و پسته در ميان وعده ها البته در حجم كم (حداكثر 3 تا 4 عدد) استفاده كنند. در كنار تغيير و اصلاح عادات غذايي، استفاده از يك برنامه ورزشي منظم نظير پياده روي و يا دوچرخه سواري مي تواند بسيار كمك كننده باشد. به اين ترتيب افزايش وزن تدريجي آغاز شده و ادامه مي يابد. پس كمي اعتماد به درمانگر و داشتن صبر و انعطاف پذيري مي تواند براي رسيدن به وزن ايده آل نتيجه بخش باشد تا از خطرات ناشي از پيشرفت لاغري و عوارض جبران ناپذير آن جلوگيري شود.

سركه سيب موجب لاغري ميشود؟

منبع:www.abcdiet.net

سركه سيب موجب كاهش وزن و جلوگيري از ايجاد سرطان و سكته هاي قلبي و پايين بردن فشار خون و هرگونه فايده بهداشتي ديگري نميشود. اين ماده غذايي

يك افزودني خوب براي سالاد و همچنين افزودني مورد علاقه بسياري از افراد است اما هيچ اثر دارويي ندارد. در بعضي از كتابها بيان شده است به علت حل شد، چربي ها در اسيد ها اين ماده چربي هاي اضافي بدن را از بين مي برد و به شما در كاهش وزنتان ياري خواهد رساند.

اين ماده غذايي حاوي 95% آب و تنها 5% اسيد استيك ميباشد. در شرايط آزمايشگاهي اين ماده به علت خاصيت اسيدي خود منجر به جلوگيري از رشد باكتري ها ميشود , لذا به عنوان ماده اي نگهدارنده در ساخت بسياري از ترشي ها مورد استفاده قرار مي گيرد. اما در بدن انسان اين ماده به هيچ وجه موجب از بين رفتن باكتري ها ,جلوگيري از عفونت و يا هر گونه كمك ديگر به وضعيت بهداشتي افراد نمي شود. اسيد معده از اسيد موجود در سركه سيب بسيار قويتر است. تنها راهي كه ميتواند منجر به لاغري شما بوسيله اين ماده غذايي گردد استفاده از در تهيه سالاد و يا به همراه انواع ميوه ها است. اين امر خود موجب افزايش دريافت مواد غذايي نظير ميوه ها و انواع سبزيها است كه ميتوانند شما را در امر كاهش وزنتان ياري نمايند.

سركه سيب موجب كاهش وزن و جلوگيري از ايجاد سرطان و سكته هاي قلبي و پايين بردن فشار خون و هرگونه فايده بهداشتي ديگري نميشود.

من بايد چند كيلو باشم؟

منبع:abcdiet.net/ir

پيروي از مد و همچنين علاقه به افراد مشهور ( مانند خوانندگان و هنرپيشگان و مانكن ها) – آگاهانه و يا ناآگاهانه – از جمله عواملي هستند كه بر روي علاقه افراد به داشتن

يك تيپ بدني خاص يا تصور يك بدن ايده آل تاثير ميگذارد. تاثيري كه الزاما آنها را به وزن ايده آل شان نخواهد رساند اگر چه ممكن است برساند. بالا رفتن وزن نيز چنانچه در اثر افزايش درصد چربي بدن رخ دهد ميتواند براي فرد خطرناك باشد. آنچه بايد بدانيم اين است كه هر افزايش وزني براي ما خطرناك نيست به عنوان مثال افزايش وزن در ورزشكاران امري است كه معمولا در اثر افزايش حجم و ميزان عضلات رخ ميدهد و در حقيقت بيانگر افزايش توده غير چرب بدن است . تحقيقات نشان داده است كه افزايش ميزان توده غير چرب بدن تاثير نامناسبي را بر سلامتي نخواهد داشت. همچنين افزايش وزن در دوران بارداري امري كاملا طبيعي و مربوط به رخه بارداري مي باشد و موجب حفاظت از جنين و سلامتي آن مي باشد.

چگونه مي توان وزن ايده آل خود را محاسبه نمود؟

به عقيده اكثر متخصصان ميزان سه شاخص در تعيين وزن ايده آل مهم مي باشد.

1. نسبت وزن به قد

2. دور كمر

3. ابتلا با ريسك ابتلا به بيماري هاي قلبي و عروقي

1. وزن نسبت به قد: متخصصان امر سلامتي براي محاسبه نسبت وزن به قد معمولا از فرمول شاخص توده بدني يا BMI استفاده مي كنند. BMI به دو روش محاسبه ميشود

BMI = (وزن بر حسب كيلوگرم) تقسيم بر (مجذور قد بر حسب متر)

BMI = (وزن بر حسب پوند* 703) تقسيم بر (مجذور قد بر حسب اينچ)

تحليل BMI

BMI تنها يكي از شاخص هاي اندازه گيري ريسك سلامت در رابطه با وزن است. در ادامه با شاخص هاي ديگر نيز آشنا خواهيد شد.

BMI<18.5 = BMI كم = كمبود وزن

24.9> BMI>18.5

= BMI متعادل = محدوده وزن ايده آل

29.9> BMI>25 = BMI زياد = محدوده افزايش وزن

BMI>30 = BMI خيلي زياد = چاقي

• در مورد افراد عضلاني و ورزشكار همانطور كه قبلا توضيح داده شده است BMI بالا نشان دهنده چاقي نيست بلكه ميتواند در اثر بالا بودن نسبت عضله به چربي ايجاد شود.

2. دور كمر

ثابت شده است كه تجمع چربي در ناحيه شكمي ميتواند موجب بالا رفتن هر چه بيشتر ريسك سلامتي شود. اندازه گيري دور كمر به عنوان يك شاخص مناسب در تعيين ميزان چربي ناحيه شكمي استفاده ميشود.

براي اندازه گيري دور كمر بايد ناحيه بالايي سمت راست استخوان لگن را مشخص نمود و دور كمر را در همان ناحيه بوسيله متر اندازه گيري كرد.

متر را راحت به پوست بچسبانيد اما سعي كنيد كه بر پوست فشار نيايد . همچنين دور كمر بايد در پايان يك بازدم طبيعي اندازه گيري شود.

3. بروز و يا ريسك بروز بيماري هاي مرتبط با اضافه وزن

افراد داراي بيماري هاي مرتبط با اضافه وزن مانند بيماري هاي قلبي و عروقي و همچنين كساني كه ريسك ابتلا به اينگونه بيماري ها در آنها بالاست حتي اگر دچار اضافه وزن خفيف و كم هم باشند لازم است براي رسيدن به وضعيت مطلوب تر سلامتي وزن خود را بكاهند.

اگر به شما گفته شد داراي بيماري قلبي و عروقي يا ديابت 2 يا اختلال در خواب هستيد مطمئن باشيد در گروه داراي ريسك بالاي سلامتي بوده و نيازمند كاهش همچنين چنانچه بيش از دو مورد از موارد ذكر شده زير در مورد شما صدق نمايد شما جزو گروه ريسك بالاي قلبي هستيد.

جنسيت شما مذكر و سن شما بيشتر از 45 سال است.

• جنسيت شما زن است و سن شما بيش از 55 سال است و يا اينكه يائسه هستيد.

• تعداد يك نفر يا بيشتر از اقوام درجه يك شما به مشكل قلبي حاد پيش از موعد دچار شده است . مشكل حاد قلبي پيش از موعد يعني يكي از اقوام مرد زير 55 سال و زن زير 65 سال دچار مشكل حاد قلبي يعني سكته قلبي يا مرك ناگهاني در اثر سكته دچار شده باشد.

• سيگاري هستيد

• داراي فشار خون بالاتر از حد نرمال بوده و يا داروهاي كاهش دهنده فشار خون ميخوريد.

• سطح LDL خونتان بالاست.

• سطح HDL خونتان پائين است.

• قند خون ناشتا و سطح قند خونتان بالاست.

بعضي ديگر از بيماري هاي جدي اما كم خطر تر كه معمولا افراد چاقي مبتلا به آنها معمولا به كاهش وزن و رسيدن به وزن ايده آل توصيه ميشوند عبارتند از : بيماري هاي كيسه صفرا ، استئوآرتريت ، استرس بيش از حد ، بيماري هاي زنان مانند خونريزي زياد هنگام عادت ماهيانه و يا قطع و عقب افتادن عادت ماهيانه .

چه كساني بايد از وزنشان بكاهند؟

افرادي كه يكي از موارد زير در موردشان صدق نمايد لازم است از وزنشان بكاهند.

• BMI بالاتر از 30 باشد.

• BMI بالاتر از 25 باشد و فرد مبتلا به بيماري هاي قلبي و عروقي يا يكي از بيماري هاي مرتبط با اضافه وزن باشد.

• BMI مساوي يا بالاتر از 25 باشد و فرد داراي دو علامت ريسك فاكتور بيماري هاي قلبي يا بيشتر

از دو مورد از اين علائم باشد.

• دور كمر در مردان بيش از 102 سانتي متر و در زنان بيش از 82 سانتي متر باشد البته مشروط به اينكه اين افراد به بيماري هاي قلبي و عروقي يا بيماري هاي مرتبط با اضافه وزن مبتلا باشند.

• دور كمر در مردان بيش از 102 سانتي متر و در زنان بيش از 82 سانتي متر باشد البته مشروط به اينكه فرد داراي دو علامت ريسك فاكتور بيماري هاي قلبي يا بيشتر از دو مورد از اين علائم باشد.

آيا راهي براي اندازه گيري ميزان اضافه وزن و يا ميزان چربي اضافه بدن وجود دارد؟

فرمول ها و جدول ها نمودار هاي زيادي براي وزن ايده ال وجود دارد كه معمولا هم مقاديري نسبت به هم اختلاف دارند . البته اين اختلاف ناچيز است اما بايد داسنت اين فرمول ها هميشه نمي تواند ياري كننده ما باشند و مانند فرمول BMI كه ورزشكاران از آن مستثني بودند تمام اين فرمول ها هم استثنائاتي دارند.

آنچه متخصصين امر سلامتي را بيشتر از اضافه وزن نگران ميكند درصد بالاي چربي بدن است. به نظر مي رسد اندازه گيري ميزان و درصد چربي بدن راهي مطمئن و مفيد در تعيين ميزان ريسك فاكتورهاي سلامتي باشد.

راههاي زيادي براي اندازه گيري درصد چربي بدن وجود دارد. چند مرد از اين راهها را بريتان ذكر ميكنيم

• اندازه گيري چربي زير پوستي : اين كار با دستگاهي بنام اسكين فولد Skin fold انجام ميشود. در اين روش قطر چربي زير پوستي در چند ناحيه بدن محاسبه ميگردد.

• اندازه گيري سايز كل بدن و چگالي

بدن روش مرسوم در اين مورد اندازه گيري وزن در زير آب مي باشد.

• آناليز مقاومت بيوالكتريكي : در اين حالت يك جريان الكتريكي خفيف از داخل بدن عبور داده مي شود كه تغييرات ايجاد شده در اين جريان نشان درصد چربي و درصد توده غير چرب بدن است. لازم به ذكر است متدي كه در آن جريان الكتريكي از مچ دست به پا اندازه گيري ميشود دقيقتر از متدي است كه جريان بين دو دست يا دو پا برقرار ميشود.

اگر چه متدهاي بالا روشهاي مناسبي براي اندازه گيري توده چرب بدن هستند اما هنوز روشي براي بيان اينكه دقيقا براي دستيابي به سلامت كامل چند درصد از وزن بدن بايد از چربي باشد وجود ندارد. به نظر ميرسد چنانچه در مورد مردان 21 تا 25 درصد و در مورد زنان 31 تا 32 درصد وزن بدنشان از چربي باشد بهتر است . البته به نظر ميرسد هنوز تحقيقات بيشتري در اين زمينه لازم باشد.

لاغر شدن با تنظيم ساعت خواب

نويسنده: بهاره مهرنژاد

منبع:sharghnewspaper.ir

چاق شدن تنها به كم تحركى و خوردن غذاهاى پركالرى و چرب مربوط نمى شود. نداشتن خواب كافى نيز برخلاف آنچه همگان تصور مى كنند باعث چاقى مى شود. نتايج تازه ترين تحقيقات در آمريكا نشان مى دهد افرادى كه از ميزان خواب كافى در شبانه روز برخوردار نيستند در مقايسه با سايرين وزن بيشترى دارند. كمبود خواب در افراد باعث كاهش ترشح هورمونى به نام گارلين مى شود كه كنترل اشتها را برعهده دارد. كم خوابى به دليل افزايش ترشح گارلين و به دنبال آن افزايش ميزان اشتها باعث چاقى افراد مى شود.

بى

خوابى علاوه بر چاقى و نقشى كه در اختلال دستگاه گوارش و سيستم روحى- روانى بدن دارد، موجب كاهش توانايى حافظه نيز مى شود. محققان معتقدند مغز انسان تنها در زمانى مى تواند اطلاعات و يافته هاى ذهنى را سازماندهى كند كه انسان در خواب عميق فرو رفته باشد.با توجه به موارد فوق به نظر مى رسد، بى خوابى ديگر مسئله اى كه باعث بازداشتن افراد از انجام فعاليت هاى روزانه شود، نيست و يكى از مهمترين دلايل چاقى به شمار مى رود. روش هاى متنوعى وجود دارد كه با كمك آنها مى توانيد خواب آرام و عميق داشته باشيد.

1- تا زمانى كه خوابتان نگرفته به رختخواب نرويد.

?- از چشم بند و مسدودكننده گوش براى ايجاد محيط بدون سر و صدا و تاريك استفاده كنيد.

2- از مصرف شام چرب و نوشيدنى هاى كافئين دار قبل از خواب خوددارى كنيد.

3- خوردن يك عدد موز يا نوشيدن يك ليوان شير گرم را فراموش نكنيد. موز از ميزان پتاسيم بالايى برخوردار است و شما را در داشتن خواب راحت كمك مى كند.

4- حمام كردن روش مناسبى براى ايجاد خواب آرام است. آب گرم درجه حرارت بدن را افزايش داده و به خوابيدن شما كمك مى كند.

5- از خواندن كتاب هاى اسرارآميز و تماشاى فيلم هاى هيجان انگيز و پرتنش قبل از خواب بپرهيزيد.

6- قبل از رفتن به رختخواب ذهنتان را از تمامى مسائل نگران كننده دور كنيد. با اين راهكارها اگر باز هم خوابتان نبرد، سريعاً به پزشك مراجعه كنيد.

بي خوابي

بهداشت خواب علاوه برافراد سالم براي كساني كه بدون وجود اشكال عضوي بارز دچار بي

خوابي خفيف يا متوسط هستند مفيد خواهد بود. عوامل موثر برسلامت خواب شامل موارد زير است :

عوامل مهم محيط خواب

صدا: حساسيت افراد به صدا درخواب بسيار متفاوت است . حساسيت به صدا با ازدياد سن افزايش مي يابد وزنان نسبت به مردان به صدا حساستر هستند . صداهاي منفرد وبلند حتي اگربه صورت مكرر ومرتب درمحيط خواب فرد وجود داشته باشد و فرد احساس كند به آن عادت كرده است خواب را به هم مي زنند وباعث بيدارشدن مكرر وكوتاه و افزايش خواب مرحله اول ( كه سبك ترين بخش است ) مي شود اما اثر صداهاي آرام زمينه اي ومداوم چندان منفي نيست.

كيفيت بستر : افراد درفرهنگ هاي مختلف وضع متنوعي ازبستر را ترجيح مي دهند. اما دليلي وجود ندارد كه اين تفاوت هاي فردي درخواب اثرداشته باشد . نشان داده شده است كه خوابيدن بريك سطح سخت موجب حركات بيشتر وبيدارشدن مكرر مي شود.

درجه حرارت :درجه حرارت ايده آل براي خواب دقيقا شناخته نشده است. ولي دماي 24 درجه سانتيگراد ( خنك ) مناسب ذكرشده . گفته مي شود دماي بيشتر موجب بيدارشدن مكرر وحركت بيشتر در خواب مي شود.

مناسب بودن دماي محيط دراواخر خواب اهميت بيشتري دارد.

شرايط فردي:

مصرف غذا : به طور سنتي گفته مي شود كه صرف غذا موجب تسهيل خواب مي شود . گفته شده كه بيماران دچار بي خوابي مزمن يا كساني كه صبح خيلي زود بيدار مي شوند ممكن است با مصرف يك غذاي سبك قبل ازخواب تا حدودي بهبودي حاصل كنند . درمطالعات مختلف مصرف شير يا پنير همراه بيسكويت قبل ازخواب موجب بهتر شدن

خواب شده است .

سيگار :نيكوتين محرك دگير سيستم عصبي است كه اغلب فراموش مي شود . به نظر مي رسد كساني كه زياد سيگارمي كشند نسبت به غير سيگاري ها مشكلات بيشتري درخواب دارند ومعمولا ترك سيگار موجب بهبود وضع خواب دراين افراد مي شود.

ورزش : يك برنامه مرتب ومتداول ورزشي ، خواب را عميقتر مي كند. ورزش بعد ازظهر يا عصر برروي خواب اثرمفيدتري نسبت به ورزش صبحگاهي دارد .

خواب نيمروزي :براي برخي ازافراد خواب روزانه مفيد است وپس ازآن آمادگي بيشتري براي فعاليت خواهند داشت . براي اين افراد مي توان خواب روزانه را توصيه كرد. ولي كساني كه به دنبال خواب روزانه احساس كسالت مي كنند وشب بي خواب مي شوند ،بهتر است ازخواب نيمروزي اجتناب كنند .

مسائل رفتاري

استرس : استرس عمدتا موجب برانگيختگي و در نتيجه هوشياري و بي خوابي مي شود. فرد مضطرب وقتي بعد از يك مدت حدود بيست تا سي دقيقه نتوانست بخوابد بهتر است برخيزد و مشغول مطالعه يا يك سرگرمي شود و تا هنگامي كه مجددا احساس نيازبه خواب نكند به رختخواب بازنگردد.

محيط اتاق خواب حتي تاريكي و حس كردن بالش موجب هوشياري و برانگيختگي به جاي خواب مي شود. در اين افراد توصيه مي شود تنها وقتي كه واقعا خواب آلود هستند به رختخواب بروند و از اتاق خواب تنها براي خوابيدن استفاده كنند نه براي تماشاي تلويزيون يا مطالعه كتاب و مانند آن.

نكاتي در مورد بهداشت خواب :

1- تنها هنگامي به بستر برويد كه خوابتان گرفته باشد.

2- آنقدر بخوابيد كه براي احساس سلامت و طراوات در روز بعد لازم است

نه بيشتر.

3- اگر زمان منظم و ثابت بيدارشدن در صبح روزهاي تعطيل هم رعايت شود موجب تنظيم دوره هاي خواب و بيداري و در نهايت ايجاد يك زمان منظم و ثابت به خواب رفتن مي شود.

4- بيماراني كه احساس درماندگي در به خواب رفتن مي كنند نبايد براي خوابيدن سعي زيادي كنند بلكه بهتر است برخيزند، چراغ را روشن كنند و به كاري آرام مشغول شوند تا دوباره خواب به سراغشان بيايد.

5- از رختخواب تنها براي خواب استفاده كنيد نه براي مطالعه، تماشاي تلويزيون و يا خوردن غذا.

6- خواب روزانه ممكن است در خواب شب اشكال ايجاد كند.

7- ورزش منظم و متناسب مي تواند خواب را عميق تر كند.

8- درجه حرارت بالا موجب اختلال در خواب مي شود. دما ي اتاق خواب را متعادل و نسبتا خنك نگه داريد.

9- غذاي سبك قبل از خواب تسهيل كننده خواب است اما غذاي سنگين و مايعات زياد ممكن است اثر معكوس داشته باشد .

10- مصرف كافئين و سيگار نزديك به زمان خواب موجب اختلال در خواب مي شود.

11- الكل موجب نامنظمي و قطع مكرر خواب مي شود.

12- گهگاه يك قرص خواب آور ممكن است مفيد باشد ولي مصرف دائمي آن دراغلب بي خوابي ها اثر ندارد .

13- بهتر است اتاق خواب از صداهاي متناوب و بلند دور باشد.

دوستان چاق كننده

تحقيقات جديد به پرسشي كه مدتها ذهن بسياري از افراد چاق را به خود مشغول كرده بود، پاسخ داده است: آيا دوستان و اطرافيان در چاقي من موثرند؟ بله، آنها بدون شك موثر هستند. معمولا اين دوستان يا خودشان اضافه وزن دارند

يا افرادي پرخور هستند.

به مصداق ضرب المثل "كبوتر با كبوتر، باز با باز.." همه ما تمايل داريم اوقات خود را با افرادي بگذرانيم كه شبيه خودمان باشند. در حضور چنين افرادي احساس آرامش ميكنيم. شخصي كه مشكل اضافه وزن دارد، احتمالا علاقه چنداني به وقت گذراني با شخصي باريك اندام يا دوستي كه رژيم دارد، نشان نميدهد. او احتمالا با اين افكار خود را معذب ميكند كه براي نزديكي با اين افراد يا بايد رژيم بگيرد يا بهتر است لاغر باشد.

به اين ترتيب، نه تنها رژيم غذايي شما بر دوستاني كه انتخاب ميكنيد موثر است، بلكه دوستان شما هم ميتوانند بر رژيم شما تاثير بگذارند. غذا خوردن با دوستان ميتواند بسيار لذتبخش باشد. اما هنگامي كه ما با افرادي كه دوست داريم غذا ميخوريم، امكان اينكه حساب و كتاب غذايي كه ميخوريم، از دستمان خارج شود بسيار زياد است. هنگامي كه در گير و دار يك گفتگوي گرم و جذاب هستيم، توجهي به تعداد لقمه ها نداريم و دقت نميكنيم كه اين دومين يا سومين بشقاب غذايي است كه براي خود كشيده ايم. از طرف ديگر ما در جمع دوستان، مدت زمان بيشتري را به غذا خوردن اختصاص ميدهيم زيرا اوقاتي خوش را ميگذرانيم و ميخواهيم همچنان به گفتن و شنيدن ادامه دهيم. از طرف ديگر، ادب حكم ميكند تا زماني كه ديگران مشغول غذا خوردن هستند نبايد از سر ميز بلند شد.

غذا خوردن و خريد كردن

اينرا ديگر همه ميدانيم كه خوردن هم مانند خريد كردن است، هر چه بيشتر در فروشگاه بمانيم، بيشتر خريد ميكنيم و هر چه بيشتر سر سفره

بنشينيم، بيشتر ميخوريم. بنا به گفته جان دي كاسترو (John de Castro)، روانشناس دانشگاه هوستون در تگزاس، اين تمايل به غذا خوردن با دوستان به قدري شديد است كه ميتوان آنرا با فرمولهاي رياضي محاسبه كرد.

به طور متوسط، هنگام غذا خوردن با يك نفر ديگر، حدود 35% بيشتر از زماني كه تنها هستيم غذا ميخوريم. (همسران چنين تاثيري بر روي يكديگر ندارند زيرا پس از مدتي الگوي غذايي مشخص و ثابتي پيدا كرده و ناخودآگاه آنرا رعايت ميكنند.) حالا اگر با گروهي متشكل از 7 نفر يا بيشتر همراه باشيد ، تا 96% بيش از حد عادي غذا خواهيد خورد و با گروهي چهارنفره، چيزي ميان اين دو، يعني 75% بيشتر از زماني كه به تنهايي غذا ميخوريد، كالري مصرف خواهيد كرد. شايد يكي از دلايل اينكه دوستان نزديك و اعضاي خانواده محدوده وزني مشابهي دارند، همين باشد. بعضي از خانواده ها لاغرند و بعضي نيستند. اگر تعدادافراد چاق در يك خانواده بيشتر باشد، كاهش وزن بسيار مشكل خواهد شد زيرا تعداد دفعات، مقدار و زماني كه صرف غذا خوردن ميشود بيشتر است و براي پرهيز از اين عادات، فشار بيشتري بر شخص رژيم گيرنده وارد خواهد كرد.

چرا تنها باشيد؟

با همه اين احوال، نگران نشويد، تصور نكنيد كه بايد بين داشتن دوست و كمر باريك يكي را انتخاب كنيد. تنها مراقب باشيد كه هنگام غذا خوردن، خود را با دوستاني كه مطابق روش شما هستند، منطبق كنيد. اگر قصد داريد وزن كم كنيد، با دوست يا دوستاني ناهار صرف كنيد كه عادات غذاييشان مشابه و مطابق با رژيم شما باشد، نه گروهي كه

معمولا با آنها پيتزا ميخوريد. همچنين، سعي كنيد كنار كسي بنشينيد كه آهسته غذا ميخورد. شما براي همراهي با او مجبور به كم كردن سرعت غذا خوردن خود خواهيد شد. و در نهايت، اگر قصد داريد پس از مدتها با چند دوست قديمي و رفيق گرمابه و گلستان همراه شويد، قانون "فقط دو تا" را رعايت كنيد. به اين معنا كه علاوه بر غذاي اصلي، تنها مجاز به خوردن دو ماده غذايي اضافه هستيد كه مثلا ميتواند يك پيش غذاي كوچك و دسر يا دو قطعه نان باشد. اما نبايد از دو مورد بيشتر شود. اگر اين نكات ساده را رعايت كنيد، احساس محروميت نخواهيد كرد، احتمال پرخوري شما به شدت كاهش يافته و از طرفي، همچنان محبوب دوستان باقي خواهيد ماند.

مراقب عوارض فصل گرما باشيد

نويسنده:مريم پوردهقان

اشاره:

گرمازدگي يكي از موارد اورژانس پزشكي بوده كه به صورت شايع ديده مي شود. با وجود اين كه آمار دقيقي از ميزان شيوع اين عارضه در ايران وجود ندارد، ولي به دليل وجود مناطق گرمسير فراوان در كشورمان، احتمالاً عارضه اي است كه از شيوع زيادي برخوردار مي باشد. در مناطق جنوبي ايران، در بين حجاج خانه خدا، در ورزشكاران حرفه اي و كساني كه به طور آماتور براي كسب سلامتي ورزش مي كنند، به كرات مشاهده مي شود. از آن جا كه علائم و عوارض گرمازدگي مي تواند خطرناك باشد و در مواردي به سنكوپ هم منجر شود، بد نيست كه در ارتباط با اين موضوع و علت هاي ايجاد، و راه هاي پيشگيري و درمان آن كمي با شما صحبت كنيم.

همان طور كه مي دانيد، انسان يك

موجود خونگرم است و براي زنده ماندن بايد دماي بدن خود را در يك محدوده نگه دارد. بدن انسان سرسختانه مي كوشد تا دماي خود را بين 5/36 تا 5/37 درجه سانتيگراد حفظ كند. براي اين منظور، بايد دفع گرما با توليد گرما برابر باشد. اين تعادل با تغيير ميزان جريان خون بخش خارجي بدن برقرار مي شود؛ يعني هنگامي كه دماي مركزي بدن بالا مي رود، عروق مجاور پوست گشاد مي شوند و گرما از طريق خوني كه به زير پوست رسيده، دفع مي شود. اگر دماي پوست از دماي محيط كمتر باشد، گرما به صورت عرق، از بدن دفع مي شود. يك فرد بالغ حداكثر مي تواند يك ليتر عرق را در عرض يك ساعت از بدن خارج كند. در ضمن تعريق زماني صورت مي گيرد كه رطوبت هوا كم باشد اگر رطوبت هوا به 75 درصد برسد، تعريق قطع مي شود.عوامل مختلف مي توانند ميزان توليد حرارت را افزايش دهند. ازجمله اين عوامل، مي توان به هيجان، ترس، برخي داروها و افزايش هورمون هاي تيروئيد اشاره كرد. شايد از همه اين عوامل مهم تر، فعاليت بدني باشد كه مي تواند حرارت توليد شده را تا 1000 كيلو كالري در ساعت افزايش دهد.

عوارض و آسيب هاي ناشي از گرما:

آسيب هاي ناشي از گرما در سه گروه قرار مي گيرند:

حمله گرمايي، خستگي ناشي از گرما، درد و انقباض عضلاني ناشي از گرما.

حمله گرمايي:

در اين حالت، دماي بدن بالا مي رود؛ ولي تعريق صورت نمي گيرد، در نتيجه گرماي زيادي در بدن ذخيره مي شود و سرانجام سلول هاي مغزي دچار صدمه مي شوند،

كه اين مساله به ناتواني دائمي يا مرگ مي انجامد. در صورتي كه علائم و نشانه هاي زير وجود داشته باشد، تشخيص «حمله گرمايي» داده مي شود:

• دماي بالاتر از 40 درجه سانتيگراد؛

• پوست داغ، خشك و قرمز؛

• گيجي؛

• نبض حدود 160 تا در دقيقه؛

• تنفس سريع و عميق؛

• سردرد؛

• خشكي دهان؛

• تهوع، استفراغ و ضعف عمومي؛

• كاهش فشار خون؛

• احتمالاً تشنجات و انقباضات عضلاني و كاهش هوشياري.

درمان:

در بين افرادي كه دچار حمله گرمايي مي شوند، 80 درصد احتمال مرگ و مير وجود دارد. هر قدر درمان به تاخير بيفتد، آسيب وارده به دستگاه عصبي مركزي، دائمي تر و ناتوان كننده تر مي شود. مهم ترين اقدام اورژانس، سرد كردن بدن است. ابتدا بيمار را از معرض تابش آفتاب دور كنيد. لباس هايش را درآوريد. بدنش را كاملاً با آب سرد مرطوب كنيد. تهويه هواي سرد برايش برقرار كنيد. سپس بيمار را با ملحفه هايي كه با آب سرد مرطوب شده اند، بپيچيد و به سرعت او را به مراكز درماني انتقال دهيد. نبض وي را به طور مرتب كنترل كنيد تا در صورت ايست قلبي، عمليات احيا را شروع كنيد (در اين زمينه، حتما بايد اطلاعات كافي داشته باشيد)

خستگي گرمايي:

خستگي گرمايي، حالت ملايمي از شوك (كاهش فشار خون) است وقتي خون به اندازه كافي به اندام هاي اصلي نرسد، اعمال مغز، قلب و ريه تحت تاثير قرار مي گيرد. علت اين كاهش فشار خون، از دست رفتن آب و نمك زياد به علت تعريق فراوان است. علائم آن عبارتند از:

• سردرد، سرگيجه، تهوع

و ضعف؛

• غش كردن؛

• تعريق شديد؛

• بي اشتهايي؛

• كاهش هوشياري؛

• كاهش دماي بدن؛

• ضعف و نبض تند؛

• پريدگي رنگ پوست.

درمان:

- مصدوم را به يك اتاق خنك منتقل كنيد و براي او كمپرس سرد بگذاريد و تهويه خنك برقرار كنيد.

- او را وادار كنيد دراز بكشد و پاهايش 30-20 سانتيمتر بالاتر باشد.

- لباس هاي تنگ او را شل كنيد يا از بدنش درآوريد.

- براي بيمار محلول آب و نمك (يك قاشق چايخوري در يك ليوان) تهيه كنيد و هر نصف ليوان را در هر 15 دقيقه به او بخورانيد.

گرفتگي عضلاني ناشي از گرما:

به دنبال تعريق شديد و خروج آب و نمك فراوان از بدن، ممكن است عضلات دچار گرفتگي شوند. اين گرفتگي به معناي انقباض همراه با درد است.علت ايجاد اين مشكل بيشتر مربوط به مصرف آب بدون نمك است، چرا كه بيمار پس از تعريق، احساس تشنگي مي كند، ولي فقط آب مي نوشد، در حالي كه در حين تعريق، آب و نمك دفع كرده است.

- در اين حالت، بايد بيمار را به حالت استراحت درآورد و فعاليت هايش را قطع كرد.

- عضلاتي را كه درد مي كند، نبايد ماساژ داد؛ چون درد آن بيشتر مي شود و بهبودي هم در كار نيست.

- براي وي آب نمك (يك قاشق چايخوري در هر ليوان آب) آماده كنيد و هر 15 دقيقه نصف ليوان به وي بخورانيد.

- بيمار بايد تا 12ساعت از هرگونه فعاليتي اجتناب كند.

توصيه هايي براي پيشگيري از آسيب هاي گرمايي:

بهتر است اقدامات زير را هميشه به خاطر داشته باشيم تا از آسيب هاي گرمايي در

امان بمانيم:

در هواي گرم و آفتابي، از لباس هاي رنگ روشن استفاده كنيد. حتي الامكان كلاه لبه دار بر سر بگذاريد و لباس هاي تنگ نپوشيد. غذا و نوشيدني هاي خنك بخوريد و بنوشيد و به دلخواه خودتان به آنها نمك بزنيد.

از فعاليت خارج از محيط سربسته (فضاي باز) بين ساعات 10 صبح تا 2 بعد ازظهر حتي المقدور بپرهيزيد. هرگاه در گرما فعاليت بدني يا ورزش مي كنيد، هرنيم ساعت حدود 5 تا 10 دقيقه استراحت كنيد.

اگر رطوبت يك منطقه گرم بالا باشد (هواي شرجي)، در اثر فعاليت ممكن است عرق نكنيد و اين خطرناك است. اگر به محيط گرمي براي زندگي يا انجام كار مي رويد، در روزهاي اول فعاليت بيرون منزل، خود را در حد 15تا 30 دقيقه محدود كنيد و به تدريج اين ميزان را افزايش دهيد. اگر دچار سرگيجه، تهوع، خستگي بيش از حد، سردرد، گرفتگي عضلات و درد و سوزش معده شديد، حتماً به پزشك مراجعه كنيد.

ميكربهايي كه به فضا ميروند، قويتر به زمين باز ميگر

اين جمله بي شباهت به طرح داستان يك فيلم علمي تخيلي نيست :ميكربها و باكتريها درون يك موشك به فضا ميروند و قويتر و مرگ آورتر از قبل باز ميگردند. تنها تفاوت اين ماجرا با فيلم اين است كه اين يكي واقعيت دارد. .

نام:باكتري سالمونلا (Salmonella) كه بيش از هر چيز به عنوان عامل اصلي مسموميتهاي غذايي شناخته ميشود.

سفر: شاتل فضايي STS-115، سپتامبر 2006.

دليل سفر:دانشمندان مشغول تحقيق بر روي تاثيرات سفر فضايي بر روي ميكربها هستند، به همين دليل تعدادي از آنها را –كه با دقت بسته بندي شده اند- با خود به سفر برده اند.

نتيجه: موشهايي كه با مواد غذايي آلوده

به ميكربهاي فضايي تغذيه شده اند، سه بار بيش از موشهاي ديگر در مرض بيماري قرار دارند و زودتر از موشهايي كه با غذاي آلوده به ميكربهاي مشابه و به فضا نرفته تغذيه شده اند، ميميرند.

چريل نيكرسون (Cheryl Nickerson)، استاديار مركز بيماريهاي عفوني و واكسن شناسي دانشگاه ايالتي آريزونا چنين توضيح ميدهد:" انسانها هر جا بروند، ميكروبها را هم با خود ميبرند، هيچ كس نميتواند انسان را استرليزه كند. ما هر جا برويم، زير آبهاي اقيانوس يا در مدار زمين، ميكروبها هم با ما مي آيند، و نكته مهم براي ما اين است كه بدانيم اين موجودات در اين روند چه تغييراتي ميكنند."

نيكرسون افزود كه آموختن نكات بيشتر درباره تغييرات ميكروبها داراي اين قابليت بالقوه است كه ميتواند ما را به مرحله اي تازه در راه مقابله با بيماريهاي عفوني برساند. او در گزارش مربوط به مطالعه بر باكتري سالمونلا توضيحاتي داده است كه در نشريه آكادمي ملي علوم منتشر شده است. بنابر اين گزارش، محققين گونه يكساني از سالمونلا را در ظروفي قرار داده و يكي را همراه با شاتل به فضا فرستاده، ظرف دوم را روي زمين و در شرايط دمايي مشابه با نمونه ديگر، نگهداشتند. پس از بازگشت شاتل به زمين، مقادير مختلفي از سالونلا از طريق غذا به موشها داده شد. پس از 25 روز، 40% از موشهايي كه سالمونلاي زميني خورده بودند هنوز زنده بودند، اما تنها 10% از موشهاي گروه ديگر زنده مانده بودند. محققين متوجه شدند كه در مقايسه با مقدار ميكرب زميني لازم براي كشتن نيمي از اين موشها، تنها يك سوم مقدار ميكرب فضايي

كفايت ميكند.

محققين متوجه شدند كه 167 ژن در سالمونلاي به فضا رفته تغيير كرده است. اما چرا؟ به گفته نيكرسون :"اين يك سوال 64 ميليون دلاري است، ما به طور 100% نميدانيم مكانيزمي كه در سفر فضايي رخ ميدهد و موجب پديد آمدن اين تغييرات ميشود چيست." با اين حال اين دانشمندان عقيده دارند اين اتفاق در اثر نيرويي به نام پارگي مايع يا fluid shear است. شرايط بسيار متفاوت جاذبه در فضا، وضعيت مايعات سلولي را تغيير ميدهد. سلولهاي ميكربي ميتوانند در شرايط متغير و محيطهاي مختلف واكنشهاي متفاوتي داشته باشند.

"اين موجودات ميتوانند با تغييرات محيط خود متوجه شوند كه در كجا قرار گرفته اند و در همان لحظه اي كه متوجه تغيير محيط شوند، براي ادامه حيات مكانيزم ژنتيكي خود را تغيير ميدهند."

تاثير مثبت خواب نيمروزي

منبع:www.dostan.net

پژوهشگران معتقدند تنها 20 دقيقه استراحت در سركار مي تواند راندمان و بازدهي كار را بسيار بهبود بخشد.به نقل از خبرگزاري فرانسه، براساس اين تحقيقات اعلام شد كه تا ساعت 2 بعدازظهر افرادي كه در محل كارشان حضور دارند در حدود 45 درصد از آنها انرژي و پويايي را به دليل خستگي از دست مي دهند و همچنين 24 درصد ديگر مشكل تمركز دارند.

در اين پژوهش ها ثابت شد استراحت كافي كمتر از نيم ساعت در روز باعث ايجاد نشاط و شادابي مي شود همچنين فرد در مراجعت به خانه نيز كمتر احساس خستگي مي كند

كاربرد ژنتيك در تشخيص نژادها و گونه هاي مختلف

آژانسهاي فدرال به كار بر روي پروژه اي جاه طلبانه پرداخته اند و آن گردآوري "باركد" (barcode) هاي DNA تمام 1.8 ميليون گونه موجودات زنده زمين است، پروژه اي كه ميتواند به خريداران در تهيه محصولات غير تقلبي كمك كند و به خلبانان نشان دهد كه چگونه به سلامت از كنار پرندگان عبور كنند. گروهي از دانشمندان از حدود 50 كشور براي نظارت بر ايجاد يك بانك اطلاعاتي جهاني براي تكه هاي ريز اطلاعات ژنتيكي، گردهم آمده اند. اين كار كه DNA barcoding نام دارد، به دانشمندان امكان ميدهد كه براي تشخيص يك گونه يا نژاد از روي نمونه بافت يا قطعه اي از اطلاعات ژنتيكي، تنها يكي دو ساعت زمان در آزمايشگاه و هزينه اي معادل 2 دلار مصرف كنند. ديويد شيندل (David Schindel)، ديرين شناسي از موسسه اسميتسونيان و دبير كل كنسرسيوم باركد حيات (Consortium for the Barcode of Life)، ميگويد كه هدف از اين برنامه به وجود آوردن يك كتابخانه مرجع جهاني–است. او افزود :" اين بانك مثل

يك نوع كتاب راهنماي تلفن براي تمام گونه ها است، مثلا اگر كسي اطلاعات يك زنجيره ژني را داشته باشد، ميتواند آن را در بانك اطلاعات جستجو كرده و شماره تلفن مورد نظر را كه در واقع نام و مشخصات كلي گونه است، بيابد. "

طيف وسيع كاربردها

دولتها به خاطر تنوع و تعدد موارد استفاده از اين پروژه بسيار استقبال كرده اند. سازمان نظارت بر مواد غذايي و دارويي FDA ، اين پروژه را به عنوان روشي عالي براي بازرسي و رديابي موارد مشكوك و خطرناك، درنظر گرفته است. براي مثال با كمك اين بانك اطلاعاتي ميتوان گونه هاي ماهي خوراكي از انواع سمي و غير خوراكي را تشخيص داد. به خصوص كه مواردي از اين قبيل در مورد غذاهاي درياي بسيار اتفاق مي افتد، در ماه مه سال جاري، يك محموله ماهي كه با برچسب monkfish (نوعي ماهي خوراكي) از چين وارد شده بود، در اصل نوعي pufferfish بود كه در صورت عدم رعايت نكاتي مهم در پخت و پز، به طور مرگ آوري سمي است.

سازمان فدرال اداره امور هواپيمايي FAA و نيروي هوايي اميدوارند كه اين اطلاعات بتواند در تشخيص و شناسايي پرندگاني كه مستعد تصادف با هواپيما هستند كمك فراواني كند. سازمان ملي اداره امور اقيانوسي و جوي نيز اين برنامه را به عنوان روشي براي رديابي ماهيهاي تجاري و كاستن از كشته شدن ماهيهاي ناخواسته اي كه به دام ميافتند مناسب دانسته است. به گفه اسكات ميلر (Scott Miller)، دانشمند ديگري در موسسه اسميتسونيان و رئيس هيات رئيسه اين كميته، مجموعه بزرگي از پر و بقاياي پرندگاني كه با هواپيما

تصادف كرده اند، مجموعه اطلاعات قابل استفاده اي براي FAA فراهم كرده است. "درواقع اين سازمان مجموعه كاملي از اطلاعات مرجع براي شناسايي پرندگان آمريكاي شمالي را جمع آوري كرده است." در مناطق ديگر، آژانس حفاظت محيط زيست از روش باركد گذاري گونه ها براي تشخيص حشرات و بي مهرگان ديگر استفاده ميكند تا ميزان سلامت رودخانه ها، رودها و راههاي آبي ديگر را بسنجد. بخش كشاورزي نيز براي كمك به كنترل آفتهاي كشاورزي، اطلاعات ژنتيكي موجود در اين حشرات را گردآوري ميكند. به اين ترتيب، با گسترده شده هرچه بيشتر اين بانك اطلاعاتي، مفيد بودن و كارايي آن در حوزه هاي مختلف بيش از پيش مشخص ميشود.

نگاهي به بلوكهاي سازنده ژنتيك

دانشمندان اين اطلاعات ژنتيكي را باركد ناميده اند زيرا شباهت بسياري به باركد كالاهايي دارند كه در فروشگاهها اسكن شده و توسط دستگاه مخصوص خوانده ميشود. اما در گياهان و جانوران، اسكنر براي تشخيص گونه جاندار، به ترتيب خاص قرارگيري چهار بلوك اصلي سازنده DNA توجه ميكند. كاربران ميتوانند به طور رايگان و آزادانه به مخزن مواد ژنتيكي بايگاني شده كه به طور مشترك توسط سازمانهاي آمريكايي، اروپايي و ژاپني اداره ميشود، دسترسي داشته باشند. تا كنون بيش از 30.000 گونه در اين بانك اطلاعاتي به ثبت رسيده است، اما دانشمندان اميدوارند كه در طي پنج سال آينده اين تعداد به 500.000 برسد. يكي از اهداف دوساله اين پروژه، مرتب كردن 2800 يا به عبارتي 80% از 3500 گونه مختلف پشه است. به گفته ايون-ماري لينتون (Yvonne-Marie Linton) از موزه تاريخ طبيعي لندن، كوششهاي متعدد براي كاهش جمعيت پشه اي كه مسئول ابتلاي

500 ميليون انسان به مالاريا و 1 ميليون مرگ در سال هستند، به خاطر تشخيص نادرست گونه پشه هاي ناقل اين بيماريها، تا كنون با موفقيت روبرو نشده است. لينتون، كه رئيس پروژه باركد گذاري انواع پشه است، ميگويد كه تشخيص صحيح نوع پشه ناقل مالاريا و انواع بيناريهايي كه توسط پشه منتقل ميشود، كليد اصلي كنترل موفق اين بيماريهاست. اين گردهمايي براي انجام پروژه باركد گذاري، توسط مزه تاريخ طبيعي موسسه اسميتسونيان حمايت ميشود. آغاز اين حركت به سال 2003 و پس از تحقيق ارايه شده توسط پل هربرت (Paul Hebert)، متخصص ژنتيك برميگردد. وي در اين تحقيق كه در دانشگاه گوئلف (Guelph) كانادا انجام داده بود، پيشنهاد تهيه بانك اطلاعاتي ژنتيكي از باركدهاي DNA را عنوان كرده بود.

راهكارهاى مقابله با خشكى پوست

منبع:روزنامه جوان

هواى گرم و سرد هر دو به پوست آسيب مى رسانند و پاسخ التهابى را ايجاد مى كنند كه منجر به خشكى، پوسته پوسته شدن و خارش پوست مى شود. مسلما ما قادر نيستيم آب و هواى منطقه اى را كه در آن زندگى مى كنيم تغيير دهيم اما مى توانيم با يك سرى اقدامات با نشانه هاى فوق مقابله كنيم. اول اينكه بايد به ميزان كافى آب بنوشيم.آب و هواى سرد هم به اندازه هواى گرم در از دست دادن آب تاثير دارد. همچنين بايد رژ يم غذاى بدون چربى يا خيلى كم چرب نداشته باشيم كه پوست را از چربى هاى سالم و حالت امولسيفيه اى كه ايجاد مى كنند، محروم سازد.(البته اطلاع از ميزان چربى هاى خون قبل از اتخاذ هر رژيم غذايى ضرورى است) براى مثال ماهى سالمون

آلاسكا سرشار از اسيدهاى چرب زيبا كننده پوست است كه البته به سختى مى توان آن را جزء برنامه غذايى قرار داد. روغن زيتون اصل، آجيل بدون نمك و دانه ها نيز اثر خوبى دارند. پس برنامه غذايى با كيفيتى را دنبال كنيد كه حاوى اسيد هاى چرب ضرورى درمقادير سالم و نيز روغن ماهى قابل هضم باشد.

پوست ما همواره در معرض هواى خشك داخل خانه و محيط بيرون، اشعه صدمه زننده آفتاب، شوينده ها و مواد پاك كننده مضر قرار دارد. همه اين فاكتورها بر پوست نازك، خشك و ملتهب تاثير مى گذارند بنابراين بايد روش هايى را براى حفظ پوست انتخاب كنيم كه بدون ايجاد التهاب موجب نرمى پوست شوند.امروزه مرطوب كننده هايى توليد شده اند كه به گروه فسفوليپيدها تعلق دارند. اين تركيبات كه پلى انيل فسفاتيديل (PPC) نام دارند به حفظ رطوبت و لطافت پوست كمك مى كنند.PPC كه به طور طبيعى در لسيتين، ماده مومى گرفته شده از تخم مرغ يا سويا، يافت مى شوند امروزه به عنوان يك نرم كننده موثر پوست معرفى شده اند. پيشوند پليانيل به معنى وجود اتصالات دوگانه در تركيب آن است.ساختار منحصر به فرد اطراف اتصالات دوگانه در PPC ويژگى آنتى اكسيدانى و ضد التهابى به آن مى دهد و باند هاى دوگانه آن را غير اشباع مى سازد، نوعى ساختار مولكولى كه صافى و نرمى بيشتر پوست راسبب مى شود. اثرات مفيد PPC به رغم شست وشو هاى مكرر در طول روز باقى مى ماند.

در واقع با بكار بردن كرم PPCروى لوسيون هاى استر ويتامين C يا اسيد آلفا ليپوئيك داراى DMAE

تاثير آن افزايش يافته و آسيب گذشت زمان، آب و هوا، هواى خشك، صابون ها و دترجنت ها بر پوست كاهش مى يابد.براى افزايش اثر مرطوب كنندگى PPC تركيبات موثر ويتامين C به نام توكوترينول ها نيز به آن افزوده شده اند. به خاطر داشته باشيد اگر در هواى خشك و سرد يا گرم مسير كوتاهى را طى مى كنيد و طى آن پوستتان دچار خشكى شده و آسيب مى بيند بايد از تركيبات مرطوب كننده و نرم كننده هاى مناسب استفاده كنيد.دراين مطالعه كرم توصيه شده حاوى تركيبات PPC است و سازنده، آن را براى رفع خشكى پوست معرفى كرده است. همچنين براى نرم شدن كف پا نيز توصيه نموده شب ها مقدارى از آن را به كف پا بماليد و يك جوراب نخى به پا كنيد تا صبح شاهد اثر مطلوب آن باشيد.

روش صحيح تنفس و دريافت انرژي

تنفس، اولين چيزي است كه هنگام بروز احساسات يا خستگي و فشارهاي جسم و روحي، تحت تاثير قرار ميگيرد.

زندگي، به نفسهايي كه ميكشيم وابسته است و اهميت آموزش و اجراي روشهاي صحيح تنفس نزد استادان فنون ورزشي و تندرستي بر كسي پوشيده نيست. بدن ما براي فعاليت صحيح و مطلوب و همچنين دور انداختن مواد زائدي چون مونواكسيد كربن، نيازمند مقدار زيادي اكسيژن است. در واقع تمام سلولهاي بدن ما نيازمند مقدار زيادي اكسيژن هستند. امروزه تعداد بسياري از افراد به آنچه ميخورند و مينوشند توجه كرده و آگاهانه عمل ميكنند، اما تعداد كساني كه درباره تنفس فكر ميكنند، بسيار اندك است.

تنفس و انرژي حيات

تنفس بر سيستم عصبي، قلب، عضلات، خواب، ميزان انرژي، تمركز و حافظه و بسياري

موارد ديگر موثر است. تنفس يكي از بزرگترين سيستمهاي دفع مواد زائد نيز به شمار ميرود. هفتاد درصد از مواد زائد درون بدن ما با تنفس از بدن خارج ميشوند. 30% اين مواد از طريق پوست و تنها 10% آن توسط كليه ها و دستگاه گوارش دفع ميشود. ما با تنفس نه تنها اكسيژن، بلكه انرژي حيات يا "چي" Chi را نيز وارد بدن خود ميكنيم.

تنفس با قفسه سينه

تنفس ميتواند به سادگي منقطع يا مسدود شود و درواقع تنفس، اولين چيزي است كه هنگام بروز احساسات يا خستگي و فشارهاي جسم و روحي، تحت تاثير قرار ميگيرد. بنابر تحقيقاتي كه در سوئد انجام شده است، 83% از جمعيت بزرگسال از قسمت سينه – به عبارتي از قسمت بالاي قفسه سينه- تنفس ميكنند. در اين روش، قدرت ماهيچه اي بيشتري از تنفس عميق و آزادي كه از قسمت شكم و ديافراگم انجام ميشود، لازم است. افرادي از سينه تنفس ميكنند، در هر دقيقه تعداد نفسهاي بيشتري ميكشند و در نتيجه اكسيژن كمتري دريافت كرده و مواد زائد كمتري دفع ميكنند.

تنفس شكمي

تنفس عميق و موثر بايد راه خود را تا پايين و به سمت شكم پيش ببرد. شكم به سمت جلو، به طرف پهلوها و حتي به سمت ستومن مهره ها منبسط ميشود. حركتهاي ناشي از تنفس را ميتوان از پايين تا حدود لگن و از بالا در قسمت نوك ريه ها حس كرد. تنفس شكمي، تاثيري آرامش بخش دارد و ما علي رغم تعداد كمتر دم و بازدم، احساس بهتري خواهيم داشت. بدن در اين حالت با هر نفس اكسيژن بيشتري جذب و مواد

زائد بيشتري دفع ميكند. از طرفي با اين شيوه با تنفس شكمي، هربار انرژي حيات يا "چي" بيشتري وارد بدن خود ميكنيم.

پس از قفسه سينه تنفس نكنيد

به گفته يكي از استادان "چي گانگ" (Chi Gong) – چي گانگ يكي از جنبه هاي طب چيني و درباره هماهنگي الگوها و شيوه هاي مختلف تنفس با اشكال مختلف قرارگيري بدن و حركات آن است- گفته است كه تنفس شكمي مانند بازگشت به دوران كودكي است. اين شيوه تنفس نه تنها ما را وادار ميكند مانند دوران كودكي تنفس كنيم، بلكه ميتواند اندامها و كاركرد اعضاي بدن را نيز جوان و شاداب كند. از آنجايي كه كودكان هنوز از عادات و مكانيزمهاي دفاعي كه در دوران بزرگسالي مي آموزيم متاثر نشده اند، به طور طبيعي تنفس ميكنند. اگر از كودكي بخواهيد كه طاق باز بخوابد، خواهيد ديد كه چگونه هنگام تنفس شكمش با ريتمي منظم بالا و پايين ميرود و انرژي حيات را جذب ميكند. اين استاد تنفس شكمي را "تنفس طبيعي" و تنفس از قفسه سينه را "تنفس وارونه" مينامد زيرا تنفس شكمي روشي است كه طبيعت در درون ما ايجاد كرده و تنفس از سينه، روشي است كه خودمان آموخته ايم.

تمرين تنفس شكمي براي زندگي سالم

براي بازآموختن روش تنفس از شكم و بهره مند شدن از فوايد آن، راه ساده اي وجود دارد. تمركز و آرامش از نكات عمده در انجام اين تمرين هستند. روش مذكور از اين قرار است:

• شما ميتوانيد بايستيد يا دراز بكشيد (ترجيحا بايستيد)

• در حالت ايستاده، پاهاي خود را نزديك به يكديگر قرار دهيد.

• عضلات خود را شل

كنيد و ذهن خود را از تمام افكار خالي كنيد.(انجام اين كار به زبان بسيار ساده تر است تا به عمل!)

• شاد باشيد

• دستهاي خود را با چابكي به هم بماليد، كف يك دست را (دست چپ براي آقايان و دست راست براي خانمها) بر روي نقطه هارا (Hara) –دو انگشت پايينتر از ناف- قرار داده و دست دگر را بر روي آن بگذاريد.

• دهان خود را اندكي بازكنيد

• با كف دستها، فشاري نرم و آهسته به سمت داخل شكم وارد كنيد. با شمارش يك تا شش، نفس خود را بيرون دهيد.

• دو شماره ديگر به فشار شكم ادامه دهيد.

• فشار را به آرامي قطع كرده و با شش شماره هوا بگيريد.

• دو شماره نفس را نگهداريد. هر دور اجراي فشار، نگهداشتن نفس، آزاد كردن و نفس گرفتن، يك واحد تنفس ناميده ميشود.

• اين روند را تا انجام ده واحد تنفس ادامه دهيد.

• حالا دستها را پايين آورده و در دوطرف بدن قرار داده، اگر هنوز چشمهايتان باز است، آنها را ببنديد.

• خود را از از هر فكر و ذهنيتي آزاد كرده و حدود پنج دقيقه يا بيشتر، از حالت "هيچ " لذت ببريد.

• سپس دستها را به هم بماليد و كف دست را به صورت خود بكشيد و اصطلاحا، صورت خود را با كف دستها بشوييد.

• چشمها را باز كنيد و چند قدم راه برويد.

چند توصيه

براي اينكه اين كار را بدون مشكل و صحيح انجام دهيد، بايد هنگام فشردن نقطه هارا، نفس را بيرون داده (بازدم) و هنگام آزاد كردن نقطه، نفس بكشيد (دم). براي سادگي كار، حواس خود را بر فشار آوردن و

آزاد كردن تمركز كنيد، تنفس خودبخود انجام ميشود. به مدت دو هفته تمرينها را يك مرتبه هنگام صبح و يك مرتبه در هنگام عصر انجام دهيد و ببينيد كه چه احساسي خواهيد داشت. اين تمرينبراي بازگشت به حال خوب، در زماني كه احساس ناراحتي و خستگي ميكنيد، بسيار موثر است.

كشف ژنهاي كند كننده پيري و سرطان

منبع: msn.com

محققين گروهي از ژنها را در نوعي كرم كشف كرده اند كه نه تنها ميتوانند از سرطان جلوگيري كنند، بلكه روند پيري را نيز به تاخير مي اندازند. اكنون اين گروه تحقيقاتي به دنبال اين هستند كه آيا ژنهاي بدن انسان نيز داراي چنين خواصي هستند يا خير.

در حال حاضر ميدانيم كه بسياري از ژنهاي موجود در سلولهاي كرم، نوع مشابهي در بدن انسان نيز دارد، و تيم تحقيقي دانشگاه كاليفرنيا در سانفراسيسكو، اميدوار است كه به اين طريق از سلسله مراتبي كه موجب بروز سرطان و سالخوردگي ميشوند شناخت بهتري پيدا كنند.

آنها در گزارش خود چنين آورده اند كه شايد بتوان با توليد داروهايي كه بتوانند تاثيرات اين ژنها را شبيه سازي كنند، بر سرطان غلبه كرده و عمري طولاني براي افراد به ارمغان آورد. سينتيا كنيون (Cynthia Kenyon) زيست شناسي است كه بيشتر به خاطر كشف خود شناخته ميشود. او متوجه شد كه تغيير تنها يك ژن، كه daf-2 نام دارد، ميتواند طول عمر نوعي كرم حلقوي را دوبرابر كند. او به اتفاق دانشجوي بعد از ليسانس خود جولي پينكستون-گوس (Julie Pinkston-Gosse)، به جدا كردن و بررسي هر تعداد ژني كه تحت تاثير daf-2 واقع شده باشد پرداختند. آنها در كل 734 ژن را مورد بررسي قرار دادند

و متوجه شدند كه 29 تاي آنها ميتوانند رشد تومور سرطاني را تحريك كرده يا آنرا سركوب كنند.

تعدادي از اين ژنها موجب تكير سلول ميشدند- كه از كنترل خارج شده و به رشد و پراكندگي تومر كمك ميكند- در حالي كه تعداد ديگري از آنها يك روند خودكشي يا خود ويرانگري سلولي برنامه ريزي شده به نام اپوپتوسيس (apoptosis) را فعال ميكردند كه بدن از آن براي از بين بردن سلولهاي معيوب-از جمله سلولهاي سرطاني- استفاده ميكند. به گفته اين دو محقق " حدود نيمي از اينژنها بر پيري نرمال تاثير ميگذارند، در نتيجه اين دو روند از نظر مكانيزم به يكديگر مرتبط به نظر ميرسند."

به گفته كنيون :" ديدگاه بسيار رايجي وجود دارد كه هر مكانيزمي كه بتواند روند سالخوردگي را آهسته كند، احتمالا ميتواند تومورهاي سرطاني را تحريك خواهد كرد."

"اما ما متوجه ژنهايي شديم كه طول عمر را زياد كرده و در عين حال رشد تومور را نيز كند ميكنند. در بدن انسان انواع مختلفي از بسياري از اين ژنها وجود دارد، بنابراين كار ما ميتواند به درماني منجر شود كه ما را بسيار بيشتر از حالت عادي جوان و دور از سرطان نگه خواهد داشت."كنيون دريافته است كه ژنهاي تحريك كننده رشد تومور نيز ميتوانند روند پيري را تسريع كنند. در كرمها، ژنهاي جلوگيري كننده از رشد تومور روند پيري را كند نموده و طول عمر را افزايش ميدهد. به گفته كنيون اين كشف تئوريهاي موجود درباره ارتباط نزديك و عميق ميان كنترل طول عمر و سرطان را تاييد ميكند. جانوران كوچكي كه محققين بر روي آنها كار ميكنند-از جمله

كرم حلقوي C. elegans، معمولا داراي ژنهايي مشترك با انسان هستند كه اين ژنها در اكثر اوقات كليد نهفته روندهاي زيست شناسي را در خود پنهان كرده اند.

راز پر اشتهايي در چاق ها

منبع:www.dostan.net

تا به حال به اين سؤال فكر كرده ايد كه چرا آدم هاي چاق، از خوردن غذا لذت مي برند؟

چرا افراد لاغر ميلي به خوردن غذاهاي رنگين ندارند؟

چه اتفاقي در بدن آدم هاي لاغر باعث كاهش اشتهاي آنان مي شود؟

آيا چاق ها براي شاد بودن نياز به خوردن دارند؟

آيا به نظر شما رابطه اي بين خوشحالي و لاغري وجود دارد؟

در طول تاريخ محققان زيادي در اين رابطه جستجو كرده اند و حتي عده اي از آنها از روي ظاهر افراد توانسته اند شخصيت و خصوصيات باطني آنها را شرح دهند. به عنوان مثال كرچمر، روانپزشك آلماني مي گويد آدم هاي چاق قد كوتاه كه سينه و شكم خيلي بزرگ دارند و پوستشان به سرخي تمايل دارد، برون گرا، خوشگذران و خوش برخورد هستند. اين افراد معمولاً شاد بوده و از زندگي لذت مي برند.

اما آدم هاي لاغر و قد بلند، درون گرا، مضطرب و عصبي هستند و با كنايه حرف مي زنند. گروه سوم كه استخوان بندي محكم و عضلات قوي و سينه پهن و بلند دارند، جدي، رياست طلب، پرخاشگر و زورگو هستند. با توجه به تقسيم بندي اين روانپزشك آيا مي توانيم بگوييم آدم هاي چاق از خوردن لذت مي برند و اين كار آنها را شاد مي كند؟

دانشمندان بيكار ننشسته و در جستجوي پاسخي براي سؤال ما هستند. حتي آنها معتقدند با كشف ساز و كار اين قضيه مي توان راه هايي براي كاهش اشتهاي آدم هاي چاق پيدا كرد؛ چنان كه پژوهشگران دانشگاه شفيلد در بريتانيا سرگرم تحقيقاتي درباره رابطه هورمون

سروتونين (Serotonin) با لاغري افراد هستند.هورمون سروتونين در مغز احساس شادي به همراه مي آورد. پژوهشگران معتقدند با افزايش ميزان اين ماده شيميايي در افراد، به كاهش وزن كمك مي شود.دكتر كارولين دالتون كه سرپرستي اين تحقيقات را به عهده دارد مي گويد: افرادي كه ميزان توليد سروتونين در مغز آنها پايين است (يعني افراد چاق)، براي بهبود روحيه خود بيشتر به غذا روي مي آورند.او معتقد است 75 درصد افراد براي بهبود حالات روحي خود ميل شديد به غذا پيدا مي كنند، در حالي كه آنها مي توانند با جايگزين كردن ساير فعاليت هاي سرگرم كننده مانند ورزش، به همان نتيجه مطلوب برسند.

جالب است، ورزش و خوردن غذاهاي رنگين هر دو مي تواند مقدار سروتونين را در مغز زياد كند.اين تحقيقات تازه آغاز شده است و تا 18 ماه ديگر ادامه خواهد داشت. دكتر دالتون درباره اين تحقيق به بي بي سي مي گويد: ما در تحقيقات خود افرادي را كه داراي ژن چاقي هستند طي برنامه خاصي تشويق به ورزش خواهيم كرد.ورزش نه تنها به آنها كمك مي كند تا با سوزاندن كالري لاغر شوند، بلكه با افزايش توليد هورمون سروتونين در مغز، وابستگي آنها را به غذا كمتر مي كند.البته قضيه به همين جا ختم نمي شود، چون گر چه چاق ها براي بالا بردن روحيه خود به خوردن غذا متوسل شده اند، اما انگار آدم هاي لاغر نتوانسته اند براي شاد بودن، راهي را جايگزين كنند. گواه كلام ما تحقيقاتي است كه نشان مي دهد لاغرها بيشتر خودكشي مي كنند.

قد بسيار كوتاه، سلامت جسم و روان را تهديد مي كند

منبع:www.nioc.org

نتايج پژوهشي در انگليس نشان داد: افرادي كه قد بسيار كوتاهي دارند در مقايسه با افرادي كه قد طبيعي دارند بيشتر با مشكلات و ناراحتي هاي جسمي و رواني

مواجه هستند.به نقل از ايسنا، محققان با بررسي اطلاعات بدست آمده از بيش از 14 هزار نفر كه در پژوهش دپارتمان سلامت انگليس شركت كرده بودند به اين نتايج دست يافتند.

اين محققان دريافتند: مرداني كه كوتاهتر از 162 سانتي متر و زناني كه كوتاهتر از 152 سانتي متر هستند، سلامتشان بيشتر تهديد مي شود. افراد بسيار كوتاه قد همچنين در برخي از عرصه هاي زندگي مانند آموزش، استخدام و روابط، بيش از افراد با قد معمولي با مشكلات بيشتري دست به گريبان هستند. با اين حال، هنوز رابطه بين قد و سلامت روان به خوبي درك نشده است.

محققان مي گويند: افزودن بيش از يك اينچ به قد مي تواند تاثير مثبتي بر روي كيفيت سلامت و زندگي افراد بسيار كوتاه قد داشته باشد.

رموز كاهش وزن

منبع:sharghnewspaper.ir

اگر با وجود گرفتن انواع رژيم و استفاده از اقسام وسايل لاغرى همچنان دور شكمتان بيشتر از آن چيزى است كه علاقه داريد، مايوس نشويد. عاقلانه عمل كنيد و طبق يك برنامه غذايى مناسب جلو رويد. مهمترين دليلى كه باعث شكست رژيم مى شود محروميت از غذاهاى دلخواه است. به جاى اينكه يك دفعه خوردن تمام غذاها را براى خودتان ممنوع كنيد سعى كنيد خودتان را به تدريج و پله پله با برنامه غذايى جديد وفق دهيد. اين كار را با خوردن كمتر شروع كنيد، تكه هاى كوچك را برداريد و هرگاه احساس سيرى كرديد دست از خوردن بكشيد، حتى اگر مقدارى از غذا در بشقاب شما باقى بماند، اين گونه متوجه مى شويد كه هر وعده چقدر به غذا احتياج داريد. هرگاه هوس خوردن غذاى مورد علاقه به سرتان زد غذاى

مينى سفارش دهيد. در كنار غذايتان مصرف سالاد را افزايش دهيد.مثل ماشين حساب عمل نكنيد و كالرى هايتان را نشماريد. همين كه 10 ، 20 درصد از غذاى روزانه را كاهش دهيد بعد از گذشت يك ماه خودتان مى فهميد كه چقدر سايز كم كرده ايد. مهمترين دليل شما در شكست رژيم غذايى اين است كه يك هفته اى منتظر كاهش وزن چندين كيلويى هستيد. يادتان نرود كه براى سوخت چربى هايى كه چندساله در بدنتان تجمع يافته اند، يك هفته اى نمى توانيد كارى انجام دهيد. در هر حال براى رسيدن به وزن مطلوب غذاى مورد علاقه را به طور كامل حذف نكنيد، البته در خوردن آن افراط هم نكنيد. مصرف كرم و شيرينى هاى خامه اى تلاش براى كاهش وزن را مختل مى كند. خوردن كيك هايى كه كم چرب و كم شكر تهيه شده اند و ميوه، ماست، آبميوه هاى طبيعى و سيب زمينى پخته بهترين انواع خوراكى براى تامين كالرى مورد نياز در ميان وعده هاى غذايى هستند.

كار ديگرى كه به لاغرى شما بسيار كمك مى كند، افزايش مدت زمان صرف غذا است. وقتى غذا را تندتند مى خوريد مغز شما پيغام سيرى را براى سلول هاى بدن نمى فرستد. در اين حالت اشتهاى شما براى خوردن دير كاهش مى يابد و بيشتر از هر وقت ديگرى مى خوريد.دست آخر ورزش را از ياد نبريد، آن هم ورزش دلخواه. ورزش و رژيم غذايى را با هم دنبال كنيد. فكر انجام ورزش هاى سخت را از سرتان بيرون آوريد كه تنها بيش از دو، سه روز دوام نمى آوريد .

سلامت آشپزخانه يا داروخانه؟

نويسنده: مژگان

عطايي

منبع:sharghnewspaper.ir

: كابينت هاى آشپزخانه شما سرشار از زندگى است. مواد غذايى سالمى كه مى توانند از بيمارى ها و صدمات جلوگيرى كنند.

خشكبار: كاهش كلسترول

خشكبار حاوى مقادير زيادى چربى مفيد است كه با كم كردن كلسترول خون از قلب محافظت مى كند. محققان دانشگاه هاروارد 21 هزار مرد را به مدت 17سال مورد بررسى قرار دادند و دريافتند كه آن دسته از مردانى كه حداقل هفته اى دو بار خشكبار مصرف مى كنند 30 درصد كمتر در معرض بيمارى هاى قلبى هستند. خشكبار همچنين منبع ويتامين هاى B و E و عناصر روى و منيزيم است كه در معالجه ماهيچه ها و تاندون هاى كشيده شده موثر هستند.

آلو سياه: موثر در درمان چين و چروك ها

آنتى آكسيدان ها از پير شدن سلول ها جلوگيرى مى كنند. ميوه هايى مانند آلو و كشمش داراى مقادير زيادى آنتى اكسيدان هستند. براى صبحانه مقدارى كشمش را به سريل (صبحانه اى حاوى غلات كه با شير مصرف مى كنند) اضافه كنيد. اگر به غذاى ميان وعده نياز داريد بهتر است كه از كشمش، آلو يا انواع ديگر ميوه هاى با پوست تيره استفاده كنيد.

روغن زيتون: موثر در درمان صدمات ناشى از ورزش

روغن گياهان داراى چربى مفيد است. روغن زيتون همچنين به التيام دردهاى عضلانى، كشيده شدن ماهيچه ها و صدمات مرتبط با ورزش كمك مى كند و همچنين فشارخون را پايين مى آورد.

ماهى: سلامت قلب

حتى يك تكه ماهى در هفته به محافظت قلب كمك مى كند. مطالعات ديگر نشان مى دهد كه روغن ماهى باعث از بين رفتن اگزما (حساسيت) مى شود.

گوجه فرنگى: موثر در جلوگيرى از سرطان

پروستات

بد نيست بدانيد كه مصرف گوجه فرنگى به دليل داشتن ماده آنتى اكسيدان به نام ليكوپن (Lycopen) از ابتلا به سرطان پروستات جلوگيرى مى كند.

چاى سبز: زندگى طولانى

راز چاى سبز در اين است كه اين ماده منبع بى نظيرى از آنتى اكسيدان ها است. آنتى اكسيدان ها روى سلول هاى بدن اثر حفاظتى داشته و به جوان ماندن سلول ها كمك مى كند. آنتى اكسيدان ها همچنين سلول هاى سرطانى را بدون آسيب رساندن به بافت هاى سالم از بين مى برند.

چاقي بچه ها را جدي بگيريد

نويسنده:دكتر سيد ضياء الدين مظهري

منبع:www.salamatiran.com

برخلاف باورهاي غلط مرسوم در اغلب خانواده ها، چاقي كودكان نه عامل زيبايي و نه دليل بر سلامتي آنها به حساب مي آيد. در حقيقت، آغاز چاقي در دوران شيرخواري و نوپايي مانند بذري است كه اگر ريشه بگيرد و به بار بنشيند، حاصل آن عوارض بسيار زيادي است كه در تمام طول زندگي چه به صورت كوتاه مدت و چه بلندمدت اين غنچه هاي زندگي را درگير خود مي سازد. باور داشته باشيد كه كودكان چاق نيز همچون بزرگسالان در معرض خطر ابتلا به بيماري هايي مانند پرفشاري خون، اختلال در متابوليسم چربي هاي دريافتي، افزايش سطح دايمي انسولين و پيامدهاي آن، اختلالات انعقادي، التهابات مزمن، آسم، بلوغ زودرس و حتي كم كاري غدد جنسي از بعد جسمي و كاهش اعتماد نفس، پرخوري هاي عصبي، افسردگي، گوشه گيري و خودكم بيني از بعد روحي قرار مي گيرند. بنابراين به اين نكات توجه كنيد:

• در بسياري از موارد بروز چاقي در كودكان به وضعيت جسمي و تغذيه مادر قبل و حين بارداري وابسته است. مادراني كه با چاقي يا لاغري مفرط وارد دوران بارداري مي شوند و به روند سيستماتيك

افزايش وزن هفتگي خود در ماه هاي حاملگي توجهي ندارند، ناخواسته سلامتي فرزند خود را در معرض خطرات حتمي قرار مي دهند.

• خودتان را از نظر روحي در طول بارداري چنان آماده كنيد كه به طور حتم نوزادتان را از شير پربركت و حفاظت كننده و بسيار موثر در فرآيند رشد جسمي و ذهني بهره مند ساخته و حداقل تا پايان سال دوم زندگي اش ادامه دهيد زيرا بچه هاي شيرمادر خوار در مقايسه با بچه هايي كه شير مادر نمي خورند هم كمتر دچار بيماري مي شوند و هم احتمال چاق شدنشان در كودكي نادر است و درسنين بالاتر نيز مقاومت بيشتري در قبال چاقي دارند.

• بي خوابي، كم خوابي و ديرخوابيدن كودك در تعادل و ترشح هورمون ها اختلال ايجاد مي كند و ساختار بدني به خصوص توزيع چربي ها را در بدن به هم مي زند.

• با تماشاي طولاني مدت برنامه هاي تلويزيوني نه تنها كودكان تحت تاثير تبليغات قرار گرفته و گرايش بيشتر به مصرف تنقلات كم ارزش و پرانرژي پيدا مي كنند بلكه تماشاي برنامه هاي پرهيجان و سريال هاي سرگرم كننده مصرف غذاهاي آسان در دسترس را هم از بعد دفعات و هم از نظر مقدار بالا مي برد و ساعات عدم تحرك را نيز به شدت مي افزايد.

• غذاهايي را كه داراي انديس گلايسمي بالايي هستند مانند نوشابه هاي گازدار، كيك، خامه شكلاتي، بيسكوييت، بستني و غيره را كمتر در برنامه غذايي فرزندتان بگنجانيد زيرا اين دسته از غذاها با افزايش قند خون و تحريك ترشح انسولين موجب تحريك اشتها و احساس گرسنگي شده و كودك را به زياده روي در خوردن غذاها سوق مي دهد.

چاقي كودكان معضل قرن بيست و يك

نويسنده:

منبع:

كودك چاق، خصوصاً در فرهنگ ايراني دوست داشتني و زيبا تلقي مي شود.

مادران باردار با ديدن عكس كودكان چاق آرزو مي كنند چنين كودكي داشته باشند اما آيا اين باور درست است؟ حقيقت اين است كه خطرات زيادي سلامتي كودكان چاق را تهديد مي كند. افزايش آمار چاقي در كودكان يكي از مشكلات بهداشتي دنيا شناخته شده است. از سال 1986 تا كنون ، آمار كودكان چاق دو برابر افزايش را نشان مي دهد . بيشتر كودكاني كه درسنين كم خصوصاً زير 7 سال مبتلا به چاقي مي شوند ، در نوجواني و بزرگسالي افرادي چاق خواهند بود.دليل افزايش چشمگير چاقي كودكان، غذا خوردن بيشتر نيست. تحقيقات نشان داده است، ميزان انرژي مصرفي كودكان طي 20 سال گذشته، تغيير چنداني نداشته و دليل افزايش چاقي كودكان، تحرك كمتر آنهاست. زندگي در خانه هاي آپارتماني و كوچك، مجال دويدن و بازي كردن را از كودكان گرفته است. آنها زمان فعاليتشان را پاي تلويزيون يا كامپيوتر مي گذرانند از اينرو يا خيلي كم اشتها و كم خوراك مي شوند، يا پرخور و چاق. تبليغات تلويزيوني، در دسترس بودن شيريني و تنقلات فراون و علاقه شديد به خوردن نوشيدني هاي گازدار و پر كالري، دلايل مهمي براي چاقي كودكان است.

از عواقب چاقي دوران كودكي، افزايش آمار بيماري هاي دوران كودكي مرتبط با تغذيه است. فشار خون، چربي بالا، ميزان قند خون بالاتر از حد نرمال همه از عوارض چاقي در سنين كم و ادامه اين مشكلات تا سنين بالاتر است. در 20 ساله اخير آمار كودكاني كه به دليل مشكلات ناشي از چاقي در بيمارستانها بستري شده اند به صورتي بوده كه آمار كودكان ديابتي بستري دو برابر، سنگهاي صفراوي

سه برابر و خفگي در حين خواب 5 برابر افزايش داشته است. از عواقب ديگر، گوشه گير شدن كودك است. او احساس مي كند با ديگران فرق دارد و تصوير نادرستي از وضعيتش در ذهن دارد. كودكان ديگر نيز بعضاً او را در جمعشان راه نمي دهند كه در نهايت مشكلات ويژه اي به دنبال خواهد داشت.

راه درم____ان چاق___ي ك____ودكان چيست؟

1) تغيي____ر ع____ادت و رفت___ار

رفتار والدين و عادت خانوادگي، از عوامل تعيين كننده تمايل كودك به غذا خوردن است. كودكان آنچه مي بينند اجرا مي كنند، پس اگر به فكر سلامت كودكمان هستيم ابتدا بايد از خود شروع كنيم. و عملاً به او بياموزيم كه راه سالم زيستن چيست، كدام غذاها مفيدتر است و بايد بيشتر خورده شود. اين كه غذا خوردن زمان خاصي دارد و خوردن زياد شكلات و شيريني مضر است و غيره ...

2) تأمي___ن نيازهاي غذاي___ي ك___ودك و رژيم درمان___ي

سنين كودكي، زمان رشد است و تأمين نيازهاي غذايي كودك به رشد متناسب و سلامتي كامل بدن مي انجامد. نياز كودك با افزايش سن تغيير مي كند. يك كودك پيش دبستاني رُشدِ ك_ُند و آرامي دارد و نياز او نسبت به دوران بلوغ بسيار كمتر است. ميانه روي و رعايت تنوع غذايي، اصول تغذيه كودكان است. او بايد از همه گروههاي غذايي و در هر گروه از مواد غذايي مختلف تغذيه كند.براي رژيم درماني كودكان چاق در صورتي كه كمتر از 7 سال داشته باشند، نياز به اجراي يك رژيم غذايي لاغري نيست بلكه بايد سعي كنيم وزن كودك را براي مدت طولاني ثابت نگه داريم چراكه با افزايش قد، خود به خود

وزن كودك نرمال خواهد شد. ولي در صورتي كه كودك بيش از هفت سال داشت نياز به يك رژيم لاغري دارد . در رژيم غذايي كودكان قندهاي ساده، چربي و كربوهيدرات بيش از اندازه ، محدود مي شود بهترين سرعت كاهش وزن در كودكان، هر ماه 450 گرم است كه در اين صورت رشد او هيچ لطمه اي نمي بيند، ازرژيم فعلي كودك چيزي حذف نمي شود، زيرا محدوديت شديد، موجب تمايل بيشتر كودك به خوردن خواهد شد. براي رژيم درماني كودك ابتدا سن، قد و وزن او تعيين شده سپس برنامه غذايي مناسب او مشخص مي شود.

3) فعالي______ت

سعي در كاهش كارهاي نشستني و تشويق كودك به فعاليت بيشتر و بازي با همسالانش به سوخت انرژي در بدن او كمك خواهد كرد. تماشاي زياد تلويزيون و كامپيوتر، متابوليسم بدن كودك را كاهش داده، و كودك راحت تر چاق مي شود لذا بهتر است او را به پارك ببريم، تشويق به دوچرخه سواري و توپ بازي كنيم و زمينه هاي فعاليت را برايش فراهم آوريم.

4) رف____ع مشك____لات روح____ي

والدين با توجيه كودك و فراهم كردن شرايط مناسب روحي براي او، به بهبود روند درمان كمك خواهند كرد. طبق جديدترين آمار، از هر 5 كودك آمريكايي 1 كودك اضافه وزن دارد و از هر 10 كودك يكي چاق است. كه آمار فوق اهميت توجه به اين مسئله را نشان مي دهد.

نگذاري______م ك_____ودكان چ___اق ش______وند

* اشتهاي كودك را در نظر بگيريم؛ لازم نيست حتماً غذايش را تا آخر بخورد پس به اجبار به او چيزي نخورانيم.

* سعي كنيم خوراكي ها و شيريني هاي پر كالري را برايش فراهم

نكنيم.

* چربي غذاي كودك بايد در حد طبيعي، يعني30 درصد كالري مصرفي يا كمتر باشد. او را به خوردن شيريني ها و خوراكي هاي پر چربي عادت ندهيم.

* سبزيجات تازه و ميوه ها را در اختيار او قرار دهيم و دقت كنيم كه حداقلي را كه نياز دارد، مصرف كند.

* با او بازي كنيم، راه برويم و بدويم تا از بودن در كنار خانواده و فعاليت كردن لذت ببرد، همچنين او را به شركت در بازيهاي كودكانه و فعاليتهاي گروهي تشويق كنيم.

* به عنوان جايزه، شكلات و شيريني به او ندهيم.

طب سنتي؛ گذشته، حال و آينده

نويسنده:دكتر قدير محمدي متخصص طب سوزني

منبع:روزنامه كيهان

با گذشت قريب به كمتر از 200 سال از طب تجربي يا طب متكي به آزمايش و تجهيزات هنوز بيماريهاي بسياري لاعلاج مانده و هر از گاهي چند بيماري ناشناخته ديگري مثل بيماري ايدز- بيماريهاي ناشي از موبايل- بيماريهاي ترافيك و انواع ناراحتي هاي متنوع ناشي از آلودگي هوا- بيماريهاي ناشي از ذرات بمب هاي اتمي و شيميايي و همچنين بيماريهاي اياتروژنيك كه از كارهاي پزشكي و درمان و داروهاي شيميايي ناشي مي شود بروز مي كند، و طب مدرن را به چالشي عظيم وا مي دارد. ما پزشكان مكرراً با بيماريهايي در مطب و كلينيك روبرو شده ايم كه موقع گرفتن شرح حال مات و مبهوت مانده ايم و با اطلاعات علم جديد نتوانسته ايم كه اين بيماريها را شناخته و يا درمان كنيم و به خاطر عدم اطلاع از كم و كيف بيماري بيشتر برچسب بيماري سايكوتيك و رواني و به اصطلاح عصبي را زده و شروع به درمان با داروهاي

شيميايي مي كنيم، اما متأسفانه مي بينيم كه با گذشت چندين ماه و دربدري بيمار از اين پزشك به آن، هنوز دواي مؤثري برايشان پيدا نشده است. هر چند علم طب جديد با همه پيشرفت هنوز در بيماريهاي بسياري مانده و اكثراً شايد توانسته كه بعضي از آنها را متوقف كند و يا سرعت رشد بيماري را آهسته، كند. اما بايد بدانيم كه طب سنتي كه امروزه با سرعت چشمگيري در حال بازيابي خود مي باشد گاهي اين مشكلات عظيم ما را به راحتي درمان مي كند، با شناخت امزاج و علت ها و سبب هاي بيماري، طب سنتي يا مزاجي مي تواند سلامتي را به بيمار برگرداند بدون آنكه ناحيه اي از بدن را درمان و در كنارش يك عارضه دارويي مهم را به قسمتي ديگر از بدن هديه كند. در حال حاضر در دنيا بخصوص در غرب و آمريكا گرايش به طب سنتي شديد شده است. به خاطر داشته باشيد كه كشور بزرگ چين با جمعيتي بيشتر از يك ميليارد و 300 ميليون نفر اين مهم را به اثبات رسانده كه طب سنتي چيني يا همان طب سوزني مي تواند سلامت جامعه و مردم را تامين كند. هر چند كه پزشكان جوان و تازه به دوران رسيده چين، هم مدتي مرعوب طب مدرن غرب شده و بدان روي آوردند ولي گرايش شديد آمريكا به طب سوزني و گرايش بالاي آلمان و فرانسه به طب چين و گسترش آن در بيشتر از هزار دانشگاه و دانشكده اين پزشكان جوان چين را مجدد به فكر واداشت كه چگونه است كه در زمان دست كشيدن اينها

از طب سنتي خود غربيها آن را سريعاً اخذ و گسترش مي دهند. امروزه ماهرترين و استادترين متخصص هاي طب سوزني در كشور آمريكا به طبابت مشغولند. در سالهاي گذشته مردم كانادا 80 درصد و كشورهاي اروپايي حدوداً 50 درصد از طب سنتي و طب گياهي استفاده كرده اند، و اين آمار بر اساس گزارش سازمان WHO رفته رفته در حال گسترش است.

اما طب سنتي ايران (Traditional Iran Medicine TIM) كه قدمت بسيار طولاني دارد، اگر شناخت خوبي از آن داشته باشيم، بسيار قدرتمند است، با وجود پشتوانه اي كه ايران در طب سنتي دارد، اين طب مي تواند جوابگوي نه همه مشكلات بلكه اكثر مشكلات پزشكي و بهداشتي ما باشد. سابقه تاريخي طب سنتي ايران به زمان زرتشت مي رسد. در كتاب اوستا آمده است كه ترتيا پزشك، هفت هزار سال قبل ميلاد گياهان دارويي را مي شناخته و با عصاره آنها به درمان بيماران خود مي پرداخته است. و به نظر مي رسد كه قديمي ترين سند دنيا براي طب سنتي همان باشد، با گذشت زمان، طب سنتي در يونان و سپس در ايران گسترش يافت و براساس تاريخ، اطباء ايران و يونان طب سنتي را چندين بار دست به دست كرده اند. زماني كه ايراني ها موقعيت گسترش اين طب را نيافته اند در يونان گسترش يافته و زماني نيز اين فرصت به ايراني ها رسيده است، پس از ظهور اسلام با ورود تعاليم بهداشتي اسلام و طب اسلامي به قدرت طب سنتي به مراتب اضافه شده است و احاديث فراواني در مزيت حجامت و انواع آن آورده شده است، اما خوشبختانه

با اين همه كش و قوس و چالش امروزه طب سنتي قدرتمند ايران توانسته است راه خود را باز كند و پس از چندين دهه تلاش بالاخره وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكي بر آن شده كه از سال 1386 بشكل آكادميك و دانشگاهي متخصص طب سنتي پرورش دهد. هر چند كه از چهار سال قبل به تعداد بيست نفر جهت آموزش طب سوزني به چين اعزام داشته است ولي آموزش طب سنتي ايران TIM به طور رسمي از امسال شروع و بسيار راه گشا خواهد بود و اين فرصت براي پزشكان علاقه مند ايران فراهم شده كه به منابع عظيم اين طب دسترسي پيدا كرده و زير نظر اساتيد علاقه مند به آموزش كامل پرداخته و آنرا ضمن بكارگيري براي درمان بيماران، گسترش دهند. دوشادوش طب سنتي ايران، طب سوزني چين نيز توسط سازمان نظام پزشكي برابر توافق نامه اي كه با مركز بين المللي آموزش طب سنتي چين منعقد شده است، جهت آموزش كوتاه مدت پزشكان مهيا شده است امروزه واقعيت طب سنتي و بومي در دنيا برابر گزارش WHO اجتناب ناپذير است و همه دولتها موظف شده اند كه به امر آموزش و گسترش طب سنتي خود اقدام كنند. اما هنوز متأسفانه پزشكان زيادي در كشور ما هستند كه دريچه اميد و زندگي بخش به بيماران خود را صرفاً از داروهاي شيميايي مي بينند، بايد بدانيم كه بيشتر از 020 نوع درمان در دنيا وجود دارد كه طب شيميايي يكي از آنها است و عاقلانه است كه به ساير روش هاي درماني مثل طب گياهي،طب سنتي، آيور ودا، طب چيني، فتيله

گذاري، دعا درماني، حجامت درماني، انرژي درماني، سنگ درماني، ماساژ درماني، فشار درماني، آروماتو تراپي، فصد، زالو درماني و... نيز حداقل توجهي داشته باشيم و به منابع عظيم طب سنتي به خصوص طب سنتي ايران توجه و مطالعه داشته باشيم.

لذا اشاره اي چند مختصر به آثار بعضي از دانشمندان و اطباء بنام ايران مي كنم:

1- ابوبكر محمد زكرياي رازي

كاشف الكل و جوهر گوگرد، در شعبان 125 هجري قمري در شهر ري متولد و در شعبان 331 هجري قمري در شهر ري فوت شده اند. مؤلفات و مصنفات رازي قريب به 327 اثر است كه 411 اثر آن در خصوص طب نگاشته شده است. مهم ترين اثر طبي ايشان الحاوي است كه تعداد مجلدات اين كتاب به اقوال مختلف از 81 جلد تا 07 جلد مختلف است. كتاب المنصوري دومين كتاب معتبر طبي رازي است كه مشتمل بر ده مقاله است و كتاب المرشد كه 92 فصل مي باشد. رازي به نظر مي رسد كه اولين طبيب بوده كه در خصوص آلرژي و بيماريهاي حساسيتي بحث كرده است رازي اولين كسي بوده كه مابين آبله و سرخك تشخيص اختراقي داده و آن را در كتاب الجدري و الحصبه آورده است.

2- ابوعلي سينا

متولد 037 هجري قمري است و در سال 842 هجري قمري فوت كرده است آثار مؤلفات شيخ الرئيس به زبان فارسي 32 و به زبان عربي قريب 521 مي باشد كه مشهورترين كتاب ايشان قانون است كه سالها در دانشگاههاي پزشكي جهان تدريس شده است.

3- موفق الدين ابومنصور علي هروي

از اطباء مشهور قرن 4 و 5 هجري قمري است كه مهمترين كتاب وي

الابنيه عن حقايق الادويه مي باشد كه از جمله قديمي ترين كتب خطي به زبان فارسي است.

4- ابوبكر ربيع بن احمد الاخويني البخارايي

از اطباء مشهور قرن 4 و 5 هجري قمري و همزمان با ابومنصور علي هروي است- نويسنده هدايه المتعلمين كه يك اثر بسيار ارزشمند به زبان فارسي است و مشتمل بر 020 باب است.

5- محمد مؤمن تنكابني

وي طبيب مخصوص شاه سليمان صفوي بوده و نويسنده كتاب مشهور تحفه حكيم مؤمن است. اين كتاب قريب سه قرن مورد مطالعه پزشكان و دانشگاهيان بوده است.

6- اسمعيل جرجاني

از پزشكان و دانشمندان نامدار ايران در سده 5 و 6 هجري قمري است. در سال 443 هجري قمري در گرگان زاده شد و در سال 153 هجري قمري دار فاني وداع گفت. آثار بسيار ارزشمندي از وي مانده است. مشهورترين آنها ذخيره خوارزمشاهي- خفيه علايي- اغراض الطبيه- از مشهورترين آنهاست.

7- محمد حسين عقيلي خراساني

ايشان از اطباء بزرگ ايران در قرن 21 بوده وآثار به جا مانده ايشان ارزش علمي وي را مشخص مي كند، كتابهاي ايشان از مفصل ترين كتب طبي، به جا مانده ايشان ارزش علمي وي را مشخص مي كند، كتابهاي ايشان از مفصل ترين كتب طبي، برجاي مانده است. دستور شفايي- قرابادين صغير- خلاصه الطب- زبده النكات في شرح الكليات- رساله درباره طحال

طب سنتى دريچه اى مطمئن به سلامتى

از آن جا كه مجله ى جانباز قصد دارد در هر شماره، صفحه اى را به خواص گياهان دارويى اختصاص دهد، بر آن شديم تا ابتدا، خلاصه اى از اركان طب قديم را ياد آورى كنيم تا خوانندگان محترم بتوانند از مطالب ارايه شده در قسمت خواص گياهان، بهتر استفاده كنند.

در لزوم ارايه ى

اين بحث، همين مقدار اشاره مى كنيم كه پزشكان آشنا به طب قديم، داروها را بر اساس تشخيص مزاج هاى چهارگانه (كه هر فرد، يك مزاج غلبه دارد)، تجويز مى كنند. چون داروهاى گياهى، هر كدام داراى مزاج خاصى هستند و ما ناگزير از ياد گيرى آن ها مى باشيم.

قبل از شناخت مزاج هاى انسانى و ساير موجودات در علم پزشكى سنتى، براى روشن شدن موضوع به تعريف اركان مى پردازيم: «اركان» در اصطلاح پزشكان سابق، اجسام بسيطى هستند كه به اجسام مختلف قابل تقسيم نيستند و اجزاى اوليه ى بدن را تشكيل مى دهند و عبارتند از:

«آتش» كه گرم و خشك است. «هوا» كه گرم و تر است. «آب» كه سرد و تر است. «خاك»كه سرد و خشك است. ابوعلى سينا، در مورد اركان (عناصر) مى گويد: «عناصر نوعى اجسام ساده هستند كه اجزاى اوليه ى تن آدمى و موجودات ديگر را تشكيل مى دهند. «عناصر، هرگز به اجزايى كه از لحاظ شكل ظاهرى مختلف هستند تقسيم نمى شوند. در واقع، از آميزش عنصرها با هم ديگر، انواع موجودات كه از لحاظ صورت گوناگون هستند، به وجود مى آيند.

خاك: ابوعلى سينا در كتاب قانون مى نويسد:«خاك، جسمى است ساده و داراى سنگينى مطلق كه جايگاه آن در مركز ساير عناصر است و مزاج آن، سرد و خشك است و وجود خاك در موجودات، جهت به هم پيوستگى و پايدارى و نگه دارى اشكال و هيأت هاست».

آب: جسمى است ساده و داراى سنگينى زياد. جايگاه طبيعى آن ها، جايى است كه خاك را احاطه مى كند.مزاج آب، سرد و تر است. آب هر شكلى به خود مى گيرد، ولى آن را حفظ نمى كند. وجود آب در موجودات براى ايجاد نرمى در شكل هايى

است كه به شكل گيرى، طرح ريزى، راست و همواره شدن نيازمند هستند. ترى، اگر چه به آسانى هيأت هاى شكلى را از دست مى دهد، اما آن ها را دوباره به آسانى مى پذيرد. اما خشكى بر عكس، هيأت هاى شكلى ره به دشوارى مى پذيرد. ولى به دشوارى هم از دست مى دهد. ترى نمى گذارد خشك از هم بپاشد و خشكى نمى گذارد تر، سيلان كند.

هوا: جسمى است ساده و داراى سبكى زياد. جايگاه طبيعى آن بالاتر از آب و پايين تر از آتش است. مزاج آن، گرم و تر است. وجود آن در موجودات براى نفوذ، نرم كردن، سبك گردانيدن و به آسانى بلند كردن آن است.

آتش: جسمى است ساده و داراى سبكى مطلق. جايگاه آن از همه ى عناصر بالاتر است. مزاج آن گرم و خشك است. وجود آن در موجودات براى پختن و نرم كردن و آميختن مى باشد. در واقع، اين آتش است كه سردى دو عنصر سنگين و سرد را مى شكند. اين د رهم شكستن، به اين منظور است كه از حالت عنصرى، به حالت مزاجى تبديل شود. حال، باروشن شدن اركان، به تعريف مزاج مى پردازيم.

مزاج: هر گاه اجزاى اركان (سردى، گرمى، ترى و خشكى) كوچك شوند و باهم ديگر كه نيروهايى ضد هم هستند، در آميزند، كيفيت مشابهى حاصل مى شود كه به آن مزاج مى گويند. يعنى به وجود آمدن تمام اجسام در اين عالم، نتيجه ى واكنش متقابل اين چهار عنصر (سردى، گرمى، ترى و خشكى) بر هم ديگر مى باشد. به اين سان، هيچ يك از انسان ها از اين چهار شكل خارج نيستند؛ يا داراى مزاج صفرايى يا مزاج خونى يا مزاج بلغمى يا مزاج سودايى

هستند.

افرادى كه «صفرايى» هستند، مزاج شان، گرم و خشك است كه داراى علايم زير است: زردى رنگ چشم و صورت، تلخى دهان در هنگام بيدار شدن از خواب صبح گاهى، عطش زياد، خشكى گلو و زير زبان، تركيدن دست وپا.گفتنى است كه اين افراد، زياد عصبانى مى شوند.

انسان هايى كه مزاج «خونى» دارند، مزاج غالب شان گرمى و ترى است. علايم غلبه ى مزاج خونى عبارتند از: شيرنى طعم دهان هنگام بيدار شدن از خواب صبح گاهى، سنگينى و دردسر، خميازه و دهن دره، كندى حواس، سرخى رنگ بدن،صورت و چشم، سرخى زبان و بروز دمل و جوش نمى شوند.

افرادى كه مزاج «بلغمى» دارند. مزاج شان سردى و ترى است. علايم غلبه ى اين مزاج عبارت است از: نداشتن عطش، سفيدى و نرمى بدن، سردى پوست بدن، ضفع در هضم و آروغ ترش، ترش بودن دهان هنگام بيدار شدن از خواب صبح گاهى، كندى حواس، آمدن لعاب از دهان، سفيد شدن زود رس موى سر و ريش قبل از پيرى و اين افراد بسيار تنبل و كند هستند، بسيار مى خوانند و داراى تحريك پذيرى كمى هستند.

برخى افراد مزاج «سودايى» دارند. مزاج غالب آن ها سردى و خشكى است . علايم غلبه ى سودا عبارت است از: پيوست و خشكس مزاج، درشتى و لاغرى بدن، شورى دهان هنگام بيدار شدن از خواب صبح گاهى. اين افراد داراى اخلاق تند و زشت هستند. غم واندوه بسيار دارند و علاوه بر زيادفكر كردن، پر حرف هم هستند.

ازطرف ديگر، تمام موادى كه انسان ها مصرف مى كنند، داراى مزاج هاى زير هستند: ياگرم و تر هستند، يا سرد و خشك، يا سرد و تر يا گرم

وتر.

به طور مثال، «نخود» داراى مزاج سرد و خشك است. بنابراين نخود براى افرادى كه داراى مزاج گرم و تر(خونى) هستند، مؤثر است. در نتيجه اگر هر انسانى با در نظر گرفتن مزاج خود، موادى ضد مزاجش مصرف كند، برايش مفيد است و از اثرات مثبت آن برخوردار خواهد شد.

منبع: ماهنامه جانباز

طب سوزني

طب سوزنى به 5 هزار سال قبل برمى گردد. اين نوع درمان از كشور چين نشأت گرفته است. از نظر طب سوزنى جهان چيزى جز انرژى نيست. اين انرژى در فضا به صورت انرژى فضايى با انواع انرژى كه ما مى شناسيم وجود دارد و در زمين به صورت انرژى پنجگانه آب، خاك، آتش، باد و نور موجود است. انسان به عنوان جزيى از كل، از قوانين حاكم بر اين مواد پيروى مى كند و در برابر تغييرات انرژى هم متأثر مى شود.

سوزن درمانى بر اين اصل كار مى كند كه در همه بيمارى ها، خواه جسمى يا ذهنى - روانى، نقاطى حساس شده روى سطح بدن جلوه مى كنند و با بهبود يا درمان بيمارى ناپديد مى شوند. اين نقاط حساس شده در بيمارى را نقاط سوزنى مى نامند.

در طب سنتي چين كه به TCM به معني Traditional Chinese Medicine معروف است، بدن انسان تحت تاثير دو نيروي مخالف هم به نام هاي يين و ينگ (Yin -and- Yang) قرار دارد. Yin به صفاتي چون سردي، آرامي و در كل حالت غير فعال بر ميگردد. در حالي كه Yang به صفاتي چون گرمي، هيجان و فعال بودن نسبت داده مي شود.

در اين نگرش، سلامت بدن هنگامي حاصل مي شود كه ميان اين دو نيرو

تعادل برقرار باشد و عدم تعادل اين دو نيرو باعث مي شود كه جريان حياطي در بدن كه به Qi ("چي" تلفظ مي شود) معروف است مختل شود. اين جريان از راه ها و نقاط خاصي در بدن گذر مي كند. تعداد 12 عدد از اين مسيرها و نقاط بعنوان نقاط اصلي و تعداد 8 عدد بعنوان نقاط سطح دوم معرفي مي شوند، در مجموع بيش از 2000 نقطه نيز ديگر به آنها متصل ميباشد.

اساس طب سوزني بر تحريك اين نقاط استوار است كه مي تواند جريان Qi در بدن را كنترل نمايد. اينكه مدل چيني ها براي بدن درست است يا خير جاي بحث دارد اما دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند كه تحريك اين قسمت هاي بدن مي تواند روي وضعيت شيمايي و عصبي مغز تاثير بگذارد و در نهايت منجر به عكس العملهايي مانند كاهش درد، تغيير فشار خون و ... شود و در نهايت سلامت بيمار را منجر شود.

بنا به اعتقاد چينيان، شيوه طب سوزني عناصر پنج گانه، نوع باستاني طب سوزني است كه به درمان تمام لايه هاي وجود شخص يعني بدن، ذهن، قلب(احساسات) و روح مي پردازد، روش كامل تر و بسيار صحيح تر انجام درمان با طب سوزني است. به اين ترتيب شخص بيمار ميتواند با تمام وجود سلامتي خود را بازيافته و به تعادل كامل برسد

درمانگر براي درك عميق شخص بيمار اهميت فراواني قايل است و اين مطلب با شناخت كامل محيط، تاريخچه زندگي و تاثير عناصر پنج گانه بر زندگي اين شخص حاصل ميشود.

اين پنج عنصر آتش، خاك، فلز، آب و چوب هستند.

هر يك از اين عناصر در شكل گيري وجود و شيوه عمل ما در زندگي موثرند. زماني كه طب سوزني براي از بين بردن سريع علائم بيماري به كار برده ميشود، formula acupuncture ناميده ميشود. اين روش درمان موقت و سطحي موثر است اما بيمار را از درون معالجه نميكند. يك متخصص طب سوزني عناصر پنج گانه، به خوبي از قوانين طبيعت آگاه است و ميتواند از آنها براي تشخيص بيماري كمك بگيرد و به درمان كامل بيمار بپردازد.

درمانگر به دنبال نا هماهنگي در جريان انرژي بدن ميگردد.در اين حالت انرژي كه در دوازده محور حياتي بدن در جريان است در جاهايي به مانع برخورد كرده و دليل آن عدم تعادل بين عناصر پنج گانه است. درمانگر بايد عنصري را كه در بدن ضعيف تر عمل ميكند بيابد و با انتخاب نقطه صحيح براي انجام طب سوزني، عنصر مورد نظر را تقويت كند و هماهنگي را به بدن برگرداند.

طب سوزني با تاثير بر جريان انرزي يا "چي" كه در ميان محورهاي حياتي بدن در جريان است، عمل ميكند. اين جريان با امتحان نبض هاي دوازده گانه ارزيابي ميشود. در بدن انسان 365 نقطه اصلي وجود دارد و اگر ما محورهاي اصلي را به صورت رود در نظر بگيريم، اين نقاط، مانند مخزنهاي آبي هستند كه ميتوانند در صورت لزوم برمقدار آب رود بيافزايند و جريان انرژي را سريعتر و قوي تر كنند. براي هر نوع معالجه، درمانگر موانع موجود در مسير جريان انرژي را پيدا ميكند و براي رفع آن نقطه خاصي را انتخاب ميكند.

در طي روزهاي معالجه با طب سوزني، اين نقاط

تغيير كرده يا تكرار ميشوند تا زماني كه تعادل در بدن بيمار برقرار شود. دو روش پايه براي تحت تاثير قرار دادن جريان "چي" به كار ميرود، روش اول با فروكردن سوزنهاي بسيار نازك در نقطه مورد نظر است كه با آزاد كردن "چي" از يك گره، موجب حركت آن ميشود. روش دوم با استفاده از گياهي به نام موكسا Moxa است. مخروطهاي كوچكي از اين گياه اخته ميشوند كه مانند عود، بدون شعله ميسوزند. اين مخروط را بر روي نقطه مورد نظر قرار داده و ميسوزانند تا با گرم كردن آن و فرستادن انرژي گرمايي، "چي" را آزاد كنند. گاهي اوقات براي خارج كردن انرژي بيش از حد در اين روش، از سوزن هم استفاده ميشود كه البته اين روش بسيار كمتر مورد استفاده قرار ميگيرد.

عناصر پنج گانه در طب سنتي چين چه تعريفي دارند؟

عناصر پنج گانه، ديدگاه ظاهرا ساده و در درون پيچيده چينيان باستان را بر رابطه تنگاتنگ انسان و تمام مظاهر طبيعت به نمايش ميگذارد. جهان بيني خاص اين قوم همواره موجب تحسين دانشمندان علوم طبيعي و انساني جهان را فراهم كرده است.

آتش

آتش نماد و عنصر تابستان بوده و با احساس شعف و شادماني در ارتباط است. افرادي كه عنصر غالب وجودشان آتش باشد، به داشتن دوستان زياد و ايجاد روابط دوستانه با اطرافيان خود بسيار علاقه دارند. آنها معمولا خندان هستند و گاهي در عمق وجودشان احساس غصه وجود دارد كه هيچ وقت ديده نميشود.

خاك

خاك عنصر تابستان گذشته به شمار ميرود و با حس همدردي و دلسوزي همراه است. افرادي كه عنصر خاك بر وجودشان غالب است، ميتوانند

مانند يك مادر به ديگران رسيدگي كند و آنها را از هر نظر تغذيه كنند. هرچند احساس درك ديگران بسيار مهم است اما افراد خاكي گاهي بسيار تنها بوده و احساس خلاء ميكنند.

فلز

فلز عنصر پاييز و با حس اندوه و ماتم همراه است. افراد تحت سلطه اين عنصر، به دنبال هرچه پاك و روحاني باشد، هستند. آنها براي خود و ديگران استانداردهاي بالايي در نظر دارند و احترام متقابل برايشان بسيار اهميت دارد. گاهي اوقات آنها با حس ناگواري از "اگر چنين و چنان ميشد..." زندگي ميكنند.

آب

آب عنصر زمستان و مرتبط با حس ترس است. چنين افرادي داراي سماجت و اراده اي هستند كه آنها را در شرايطي كه موجب وحشت ديگران ميشود، موفق و سربلند نگه ميدارد. گاهي آنها حس عميقي از وحشت را در وجود خود پنهان كرده اند.

چوب

چوب عنصر بهار و با حس خشم در ارتباط است. افرادي كه با عنصر چوب هماهنگي بيشتري دارند، اين افراد بيشتر از ديگران در كارها اعم از برنامه ريزي، تصميم گيري و عمل، موفق هستند. نقطه قوت آنها آينده نگريشان است اما اگر از تعادل خارج شده باشند، به راحتي كارهايشان را رها ميكنند و حس نا اميدي آنها را فرا ميگيرد.

اين روش چگونه عمل مي كند؟... فشار بر نقاطى خاص از بدن با الگوهاى خاص درد پيوند دارد، و تحريك كوتاه و شديد آن نقاط با سوزن ها رهايى طويل مدت از درد توليد مى كند«.

مغز انسان در واكنش به سوزن درمانى گروهى مواد طبيعى تسكين دهنده درد كه به آن ها اندورفين مى گويند توليد مى كند

يك بخش ديگر از طب سنتى چين كه جزيى

از سوزن درمانى است تشخيص نبض است. حس كردن نبض بيمار به واقع اساس تشخيص در همه رشته هاى طب سنتى چين است. عمل تشخيص نبض يا نبض گيرى در طب سنتى چين چنان گسترده و حساس و دقيق است كه مى تواند حتى بيمارى هاى پيشين شخص بيمار را صحيح بگويد

در نبض مچ دست يا رگ گردن شخص بيمار ممكن است تا چهارده نوع حالات متفاوت قابل حس كردن وجود داشته باشند، ولى بسيارى از درمانگران سوزن درمانى فكر مى كنند كه پنج يا شش نوع نبض متفاوت كل رقمى است كه در يك جلسه كوتاه معاينه مى توان يافت.

روش اجرا چگونه است؟

نقاط سوزنى را معمولاً با سوزن هاى خاص تحريك مى كنند بيشتر درمانگران با تجربه چينى مى گويند كه بهترين نتايج درمانى را تحريك سوزنى توليد مى كند. متون كهن چينى حدود پنجاه راه گوناگون فرو كردن سوزن را شرح مى دهند، ولى آن گاه كه سوزن در نقطه صحيح فرو شده تنها شش اصل هستند كه در مؤثر بودن تحريك سوزنى نقش دارند:

1- تيزى نوك سوزن

2- زاويه نفوذ سوزن

3- عمقى كه سوزن فرومى رود

4- مقدار حركت (لرزش) سوزن در نقطه

5- طول زمانى كه سوزن در نقطه مى ماند

6- تعداد جلسات درمان

آن گاه كه درمانگر مكان نقطه را دقيقاً مشخص كرده است، او سوزن را در آن فرو مى كند و از چند ثانيه تا چند دقيقه در آن باقى مى گذارد

بيمارى هاى شفاگير از سوزن درمانى

اين روش براى رفع سنگ كليه يا آرتروز پيشرفته ،سردرد، بيمارى هاى حاد دستگاه تنفس، روماتيسم حاد، مشكلات قاعدگى زنانه، مشكلات اندام هاى هضم غذا، اختلال هاى گوناگون دستگاه عصبى، و دردهاى گوناگون كاربرد دارد.اگر شرايط زيربنايى مولد علايم يك بيمارى غيرقابل علاج باشند درمان

سوزنى او بى فايده خواهد بود.

طب سوزني موثر ترين روش درماني براي ديسك كمر

ستون فقرات انسان شامل 7 مهره گردني ،12 مهره سينه اي ، 5 مهره كمري ، يك استخوان خاجي و يك استخوان دنبالچه مي باشد . بين مهره ها نيز موادي غضروفي و ژلاتيني قرار داشته كه باعث حركت آسان مهره ها روي هم مي شود.

حال اگر به علت فشارهاي زياد و يا حركاتي كه در جهت هاي بد و نامناسب به ستون فقرات وارد شود ،ماده ژلاتيني وسط غضروف بين مهره اي از محل خود بيرون زده و به ريشه هاي عصبي كه از سوراخ هاي بين مهره اي خارج مي شوند فشار وارد مي كند وباعث درد در ناحيه مهره و در مسير عصب مي شود. بدين ترتيب فرد دچار بيماري مي گردد كه اصطلاحا "ديسك كم"ر و يا نور"آلژي سياتيك" ناميده مي شود.

اگر از اين بيماران عكسي ساده از ستون فقرات گرفته شود، كاهش فضاي مفصلي بين دو مهره كمري مشاهده مي گردد . در MRI بعمل آمده از كمر اين بيماران نيز، بيرون زدگي (پروتروژن) ديسك يا ديسك هاي بين مهره اي همراه با تنگ شدن كانال نخاعي ديده مي شود.

امروزه در اروپا و امريكا روش هاي درماني متفاوتي براي اين بيماران انجام مي گردد كه در 95 درصد موارد شامل استراحت مطلق (كه طبق تحقيقات اخير فقط 3 روز كافي مي باشد) و استفاده از مسكن ها ، آب درماني ، ماساژ درماني ، طب سوزني،VAX-D (روش برداشتن فشار از ستون فقرات ) و كايروپراكتيك مي باشد و در اين ميان طب سوزني بعنوان سر سلسله طب مكمل

و جايگزين، در درصد بالايي از بيماران ، كاملا درمانگر مي باشدو تنها در 5 درصد بيماران كار به عمل جراحي مي رسد كه در آن ها نيز از تكنيك هاي عمل متفاوتي ، از برداشتن ديسك بيرون زده تا قرار دادن ديسك هاي مصنوعي بين مهره ها و يا جوش دادن مهره ها به يكديگر و ثابت كردن ستون فقرات استفاده مي شود.

در سال 1989 سازمان بهداشت جهاني طب سوزني را به عنوان يكي از موثر ترين راه هاي درمان بيماري ديسك كمر معرفي نمود، چرا كه عمل جراحي ديسك كمر بسيار پرعارضه بوده و در بسياري از موارد بيمار عليرغم عمل جراحي بهبود كافي پيدا نمي كند اما طب سوزني با دو مكانيسم باعث بهبود ديسك كمر ( و ديسك ساير نقاط ستون فقرات )مي شود.

1- افزايش سلول ها ي دفاعي بدن و مايع بين بافتي اطراف ديسك مبتلا در نتيجه جبران كاهش آب ديسك و افزايش فعاليت بدن براي ترميم ديسك بين مهره اي بيمار

2- از بين بردن درد بيمار توسط بلوكه كردن رشته عصبي پس سيناپي

"طب سوزني" مزاياي فراواني براي بيماراني دارد كه از درد كمررنج مي برند. اين روش درماني موثر و بي عارضه (البته اگر كاملا به روش صحيح و علمي خود انجام پذيرد ) در هر جلسه درمان روي تمامي مهره هاي كمري و نيز مهره خاجي و هچنين روي مفاصل خاجي ، لگني كمر نيز تاثير گذاشته و باعث بهبود و كاهش درد و التهاب در اين مفاصل مي گردد.

البته در طول درمان اين بيماران پزشك حتما از درمان هاي جانبي ديگري مثل "گرما درماني"، انجام

حركات ورزشي خاص چيني (Medical qi gong) و "ماساژ درماني" نيز استفاده مي نمايد كه مجموع اين درمانها باعث مي شود تا بيمار از درد و محدوديت حركتي رهايي يابد.

اثرات طب سوزني در درمان آرتروز

آرتروز يا "استئوآرتريت"به تغعيرات "دژنراتيو" (DJD) يا به عبارت ديگر ، به سائيدگي در مفاصل اطلاق مي شود.

شروع اين تغعيرات معمولا در سنين جواني در مفاصل فرد ايجاد مي گردد كه در بعضي مفاصل مثل شانه و زانو ابتدا بصورت نرمي غضروف مفصلي يا كندرومالاسي شروع شده كه در صورت عدم درمان منجر به سائيدگي سطح مفصلي غضروفها يا استئوآرتريت خواهد شد.

شكايت اين بيماران بصورت درد با تورم و يا بدون تورم مفصل مي باشد. اكنون دانشمندان ، طبق بررسي هاي آماري، نشان داده اند كه در صد ايجاد تغعيرات دژنراتيو در افراد بلند قد غير ورزشكار و با حجم عضلات كم، بيشتر از افرادي مي باشد كه داراي قد كوتاه و عضلات قوي و ورزشكارند، مي باشد. چون عضلات قوي اطراف مفصل ، نقش حمايتي بسيار مهمي از مفاصل بازي كرده و عملا ميزان سائيدگي مفصل را بسيار كاهش مي دهند .

امروزه بسياري از جوانان از درد هاي مفاصل در سنين جواني رنج مي برند و اين بدليل كم تحركي در زندگي ماشيني امروز است.

البته لازم به ذكر است كه اگر با بيماري مواجه شويم كه از نرمي غضروفهاي مفصلي و يا آرتروز مفصلي رنج مي برد بايد در انتخاب ورزش مناسب براي او بسيار دقيق باشيم و بجاي انجام ورزش هاي ديناميك كه با حركات شديد مفاصل توام مي باشند ، وي را تشويق به انجام ورزشهاي استاتيك نمائيم

. يعني در حالتي كه مفاصل تقريبا ثابت مي باشند ، بيمار اقدام به انقباض و ورزش دادن عضلات اطراف مفصل بنمايد و از انجام هرگونه حركت سريع مفصل و يا مفاصل مبتلا پرهيز نمايد.

البته رعايت اين اصول در طب غربي را ما بطور بسيار زيبائي در طب سوزني نيزمشاهده مي كنيم.

يكي از شاخه هاي طب سوزني نوعي ورزش است كه به نام Medical Qi Gong ناميده مي شود و تمام متخصصين طب سوزني بايد اين ورزش را نيز در طول دوره تحصيل خود بياموزند . در اين ورزش با حركات بسيارآهسته و موزون و با هماهنگي ذهن ، بدن و تنفس، تعادل كاملي بين عضلات و استخوان هاي بدن انسان ايجاد شده و با افزايش حمايت عضلات از مفاصل درگير به بهبود بيماران آرتروزي كمك شاياني خواهد نمود.

درمان آرتروز در طب غربي شامل داروهاي ضد درد استروئيدي و غير استروئيدي و نيز گلوكز امين و كندروتين كه از مواد تغذيه كننده غضروفها بوده و پيشرفت آرتروز ها را به تاخير مي اندازد، مي باشد.

اما عوارض جانبي اين دارو ها روي كبد ، كليه و ساير ارگانهاي داخلي بيمار زياد مي باشد و نيز درموارد متوسط و شديد بيماري، داروها به خوبي قادر به كنترل بيماري نمي باشند.

در طب غربي گاهي در مراحل شديد بيماري در بعضي مفاصل مثل زانو و مفصل لگن، تعويض مفصل با عمل جراحي توصيه مي گردد.

اما بررسي هاي فراوان كه در اروپا و امريكا درباره طب سوزني انجام شده نشان مي دهد كه طب سوزني در درمان استئوآرتريت ها بخصوص در مفاصل گردن ، سينه ، كمرو شانه بسيار موفق

عمل كرده وضريب موفقيت آن تا حدود نود درصد مي باشد .

درمان آرتروز زانوها در طب سوزني بستگي مستقيم به شدت بيماري ، طول بيماري و وزن بيمار دارد .

در اين روش درماني ، متخصص طب سوزني از سوزن هايي به قطر چند تار مو استفاده كرده و با گذاشتن آنها در نقاط تعين شده و انجام مانورهاي لازم ، طي چند جلسه بطور معجزه آسايي دردهاي بيمار را كاهش داده و گاهي كاملا از بين مي برد . بطوريكه خود بيمار واقعا از اين درمان متعجب خواهد شد.

طول درمان با طب سوزني براي مفاصل مختلف بدن و نيز بر اساس شدت بيماري، سن و وزن بيمار متفاوت خواهد بود . لازم به ذكر است كه بر اساس طب چيني اگر بيمار در گذشته تزريق كورتون داخل مفصلي داشته باشد ، هنگام درمان آرتروز آن مفصل ، بهبود بيماري به تاخير افتاده و مفصل مبتلا ، تعداد جلسات بيشتري نياز به درمان خواهد داشت .

در ضمن اگر فردي دچار بيماري عروقي در اندامي بخصوص پاها باشد، عدم گردش خون و لنف در اندامها باعث عدم امكان گردش صحيح يونهاي الكتريكي در آن منطقه شده و درمان را به تاخير خواهد انداخت.

حال اين سوال مطرح است كه آيا پس از درمان، بيماري بازگشت خواهد داشت و اگر بله ، چه مدت بيمار سلامت خواهد بود؟

در پاسخ به اين سوال مي توان گفت كه ميزان بهبودي و طول مدت آن بسيار متغير خواهد بود . بعنوان مثال در بيمار جواني كه از آرتروز گردن رنج مي برد اگر درمان وي به طور صحيح و مدت مناسب انجام

گردد و نيز ورزش هاي توصيه شده به وي پس از درمان انجام گيرد، بيماري هيچگونه بازگشتي نخواهد داشت و بعبارت ديگر عود نخواهد كرد كه اين مسئله مزيت بزرگ و با ارزش طب سوزني براي درمان اين بيماران است چون باعث قطع مصرف دارو در اين بيماران شده و در نتيجه بيمار به عوارض جانبي مصرف طولاني مدت داروها نيز دچار نخواهد شد. اما در سنين بالاتر وضعيت متفاوت خواهد بود و بسته به شرايط بيمار ، دوران بهبودي، از چند ماه تا چندين سال متغير خواهد بود.

طبق اعلام سازمان بهداشت جهاني (WHO) و نيز انستيتوي جهاني سلامت (NIH) همه بيماران مبتلا به آرتروز از انجام حداقل يك دوره درماني طب سوزني در درمان بيماريشان سود مي برند . بنابر اين انجام طب سوزني در اين بيماران نه تنها بعنوان تنها روش درماني بدون عارضه جانبي توصيه مي گردد ، بلكه در درمان آنها بسيار موثر بوده و مصرف بسياري از داروهاي پر عارضه را مي كاهد و نيز كيفيت زندگي (Quality of life) بيمار را نيز بهبود خواهد بخشيد.

طب سوزن گامي موثر در درمان بيماري هاي مزمن معده و روده

امروزه بيماريهاي گوارشي طيف وسيعي از افراد را به مطب پزشكان سوق مي دهند.

زندگي ماشيني سبب شده است تا از سويي تامين مواد غذايي و آب آشاميدني سالم وعاري از افزودنيها و سموم شيميايي بسيار مشكل گردد و از سويي ديگر استرسهاي فراوان زندگي ماشيني، بي تحركي مفرط جامعه امروز و عدم تناسب زمان غذا خوردن وحجم غذاهاي هر وعده ميزان ابتلا به بيماريهاي گوارشي از جمله زخمهاي معده و اثني عشر، گاستريتهاي مزمن،

كوليتهاي عصبي و نيز ريفلاكسهاي معده به مري (برگشت مواد غذايي معده به مري ) به شدت افزايش يابد.

شدت بيماري بر اساس نوع بيماري، طول مدت بيماري،فاكتور هاي ژنتيك ،ميزان فاكتورهاي مستعد كننده وغيره متغير مي باشد كه اين طيف مي تواند از يك التهاب و تورم ساده مري و معده (ازوفاگوگاستريت) تا زخمهاي شديد دستگاه گوارش كه باعث خونريزي هاي شديد و سوراخ شدن معده و روده مي گردد.متغير باشد. .

صد البته بحث در مورد انواع بيماري هاي گوارشي و مكانيسم هاي متنوع آنان خود مبحث بسيار وسيعي دارد كه بيشتر بايد توسط اساتيد اين رشته مورد كاوش قرار گيرد و هدف ما تنها بيان مباني كلي اين بيماري ها و ارتباط طب سوزني با طب رايج غربي در درمان آنها مي باشد .

تئوريهاي مختلفي براي چگونگي ايجاد بيماري ها ي معده و روده بيان مي شود از جمله

-افزايش اسيد وآنزيم هاي گوارشي

-تخريب سد هاي محافظتي معده و روده توسط داروها ويا مواد شيميايي ديگر

-افزايش تحرك عصب واگ وبعبارت ديگر عدم تعادل در سيستم اعصاب خودكار دستگاه گوارش

چنين بيماراني معمولا سالهاي طولاني از داروهاي مختلفي جهت تسكين درد هاي خوداستفاده مي كنند. اما هزاران سال است كه در چين وآسياي جنوب شرقي مردم از طب سوزني و رژيم هاي درماني غذايي خاص جهت درمان خود استفاده مي كنند .

بر اساس تئوري طب سوزني كه شاخه اي از طب سنتي چين( T.C.M)مي باشد، كل جهان و منجمله بدن انسان از تقابل دو انرژي مثبت و منفي (يين و يانگ )ساخته شده است كه اين دو انرژي توسط جرياني از انرژي در بدن

كه چي(Qi)ناميده مي شود با هم در تعادل قرار دارند يعني وجود جريان طبيعي انرژي چي در بدن،باعث ايجاد تعادل بين اعضاي مختلف آن و در نتيجه حفظ سلامتي بدن مي شود .اين انرژي در چهارده مسير اصلي (كه در طب سوزني به آنها مريدين Meridians گفته مي شود )وچند مسير فرعي جريان دارد .

حال اگر به هر علتي جريان "چي" در هر نقطه اي از مريدينها بلوك شده و يا افزايش چشمگير داشته باشد باعث از بين رفتن تعادل بين" يين ويانگ "در بدن شده و در نتيجه بيماري در فرد ايجاد مي شود.

با توجه به اين توضيحات مي توان دريافت كه تشخيص افتراقي در طب سوزني بسيار وسيع بوده و اختلال در هر يك از مريدينهاي مربوط به دستگاه گوارش باعث ايجاد بيماري خواهد شد .

اين نكته روشن مي سازد كه هميشه براي درمان بيماري مثل زخم معده از سوزن زدن روي معده سود نمي بريم بلكه در مواردي حتي با اينكار سبب بدتر شدن بيماري فرد مي شويم كه بحث در مورد اين موضوعات را به مجالي ديگر موكول مي نماييم .

طب سوزني البته در نوع علمي وآكادميك خود قادر است

1-تحرك عصب راگ را كم كرده و در نتيجه تعادل بين سيستم اعصاب خودكار دستگاه گوارش (سمپاتيك و پاراسمپاتيك )ايجاد كند.

2- ترشح اسيد وآنزيم را در دستگاه گوارش كاهش دهد

3- با آرام سازي بيمار، از تحريكات عصبي نا خواسته دستگاه گوارش جلوگيري كند .

پس با نگاه كردن به اين مكانيسم ها پي مي بريم كه طب سوزني در درمان طيف وسيعي از بيماريهاي گوارشي نقش مهمي داشته و

به كاهش مصرف داروها و حتي قطع آنها در بعضي از بيماران منجر خواهد شد .

طب سوزني درماني كمكي براي بيماران آسم وآلرژي

جامعه امروز جهان در مسير پيشرفت روز افزون صنعتي قرار دارد كه در اين ميان بر تعداد و مقدار مواد شيميايي حاصله از پيشرفت صنعت، روز به روز اضافه مي شود.

در اين ميان طبيعت و انسان ها بصورت قرباني هايي هستند كه مواد شيميايي بصورت روز افزون باعث به خطر افتادن آنها مي گردد كه گاهي بصورت اثراتي بر روي دستگاه تنفسي و تنگي نفس خود را نشان دهد. البته بيماري آسم (تنگي نفس)يك بيماري چند علتي (مولتي فاكتوريال )است. بدين معني كه عوامل ديگري نيز مثل نژاد، ژنيتيك ، شغل ،رژيم غذايي و فعاليت بدني و... نيز در ايجاد آن دخيل هستند.

در هر حال آسم و بيماريهاي آلرژيك در اثر واكنش بدن نسبت به مواد آلرژن(حساسيت زا) ايجاد گشته و طيف وسيعي از علايم را ايجاد مي نمايند. در بعضي از بيماران فقط به صورت خارش پوست و مخاطات بدن مثل مخاط چشمها بوده در بعضي ديگر به صورت عطسه هاي مكرر، آبريزش بيني ، سرفه هاي مكرر و در دسته ديگر با علايم تنگي نفس در هنگام فعاليت و يا در حين استراحت بروز مي كند كه تمام اين علايم در برخورد با مواد شيميايي دود ،گرده گياهان و...بروز كرده ويا افزايش مي يابد.

با توجه به توضيحات فوق،درمان رايج در طب غربي بر دو پايه استوار است.

اول: پرهيز از تماس با مواد آلرژن

دوم : درمان دارويي

داروهاي تجويز شده براي چنين بيماراني شامل داروهاي آنتي هيستامين وكورتيكواستروئيدها (كورتونها )

مي باشند كه تجويز آنها در طولاني مدت پر عارضه مي باشد.

اما روش ديگري نيز براي درمان و نيز كمك به درمان چنين بيماراني وجود دارد ، "طب سوزني" .

طب سوزني اگر به روش كاملا علمي خود انجام گردد قادر است در بيماران آسم و آلرژيهاي خفيف و متوسط كاملا درمان كننده باشد و در مورد بيماران بسيار شديد، درصد بالايي از علايم بيماران را كاهش داده و مصرف داروها را نيز در آنها بسيار كاهش دهد.

درمان اين بيماران با طب سوزني يكي از موارد تائيد شده توسط سازمان بهداشت جهاني (دبليو اچ او )مي باشد .

اما بايد توجه داشت كه متاسفانه به علت تغييرات فرهنگي و اجتماعي در جامعه امروز كمپانيهاي بزرگ داروسازي به علت اينكه استفاده از اين روش كاملا سالم و بي عارضه مانع سرازير شدن سود سرشار و فروش داروهاي گرانقيمت مي شود ، هميشه سعي نموده اند كه در جهت تضعيف طب سوزني بكوشند و اين روش را روشي نا كارآمد وانمود كنند .

اما با توجه به اين كه همچنان در طي چند هزار سال طب سوزني نه تنها جايگاه خود را در جنوب شرقي آسيا از دست نداده بلكه همواره با محكم تر شدن خود بين مردم اين ناحيه ، حتي باعث گسترش روز افزون اين علم به اقصي نقاط جهان از جمله امريكا و اروپا شده است .

وقتي بيماري را به علت آسم، كهيرو يا ساير علائم بيماريهاي آلرژيك مزمن مي بينيم ، مشاهده مي كنيم كه اكثرا از مصرف طولاني مدت داروها خسته اند و عده اي نيز به عوارض جانبي اين داروها مبتلا شده

اند.

طبق نظر سازمان بهداشت جهاني (دبليو اچ او) اينگونه بيماران حتما از انجام يك دوره درماني طب سوزني سود خواهند برد .البته لازم به ذكر است كه انجام طب سوزني به هيچ وجه به معني اين نيست كه بيمار بطور سر خود و ناگهاني تمام داروهاي خود را قطع نمايد ، بلكه همزمان با مصرف داروهاي قبلي طب سوزني را آغاز نمايد كه اگر دقيق و علمي انجام شود آنوقت پزشك معالج با توجه به پاسخ و بهبود وضعيت بيمار داروهايش را كم نموده و در صورت امكان كاملا قطع مي نمايد.

همانگونه كه قبلا ذكر گرديد در طب غربي بر پرهيز از برخورد با مواد آلرژن نيز توصيه مي گردد.طب سوزني نيز بر اين پايه استوار است و اگر بيماري بخواهد بعد از دوره درمان طب سوزني ،عود مجددي از بيماري خويش نداشته باشد، بايد از برخورد با موادي كه ايجاد آسم و يا ساير بيماريهاي آلرژيك مي كند ،دوري نمايد .

اگر بنا به علتي به كلينيك آلرژي تهران (واقع در خيابان طالقاني ، كه تنها مركز درمان كاملا علمي آلرژي در ايران است) مراجعه نموده باشيد، ملاحظه خواهيد كرد كه ظرف حدود 2 سال ، واكسن هايي از انواع مواد آلرژن ، براي بيمار تزريق مي گردد و سپس يك ليست طولاني از كليه مواد شيميايي و طبيعي كه خاصيت آلرژي زايي زيادي دارند ، به بيمار داده مي شود تا بيمار از آنها پرهيز نمايد كه البته اين روش بسيار كم عارضه تر از درمان داروئي بوده ، ولي مستلزم صرف وقت و هزينه زيادي است .

از ميان انواع طب جايگزين ،

طب سوزني كار آمدترين روش درماني در درمان آسم و ساير بيماريهاي آلرژيك مي باشد . به اين ترتيب كه با گذاشتن سوزنهاي ظريف مخصوص طب سوزني ، در نقاط مربوطه وانجام مانورهاي لازم روي آنها ، تعادلي بين سيستم سمپاتيك و پاراسمپاتيك در بدن ايجاد شده و با ترشح هورمونهاي داخلي ، افزايش سطح كورتيكو استروئيدهاي آندوزن و نيز انحراف سيستم ايمني بدن ،اثرات درماني خود را آشكار مي سازد . در اشكال حاد ، موفقيت طولاني مدت حاصل مي شود . حتي بعد از يك دوره ابتلاي متجاوز از چند دهه ،همراه با اثرات مزمن بر روي ريه ، اسپاسم برونشي كاهش مي يابد.

از نظر طب سنتي چيني (تي سي ام)آسم به تيپهاي فزوني و كمبود تقسيم بندي مي شود (اشكال اس اچ آي وايكس يو )

آسم از نوع فزوني ، از طريق عوامل خارجي مانند با د ، سرما يا گرما (كه در اين حالت به وسيله توقف و تجمع خلط مشخص مي گردد) ايجاد مي شود .

در آسم از نوع كمبود ،كليه نيز در يك حالت كمبود مي باشد. از اين توضيحات معلوم مي گردد كه تفكيك انواع فزوني و كمبود ، مطابق با طبقه بندي هاي سنتي تشخيصي ، براي درمان ضروري بوده و نيازمند بررسي و تشخيص صحيح توسط متخصص طب سوزني مي باشد و در غير اين صورت درمان موثر نخواهد بود

طب سوزني درماني سرشار از آرامش براي بيماريهاي اعصاب

اتيو لوژي (علت شناسي ) بسياري از بيماريهاي اعصاب و روان، ناشناخته است ،اما آنچه مسلم است ،علل محيطي و استرسهايي كه به فرد وارد مي شود ، باعث

مي گردد تا تعادل سيستم عصبي به هم خورده و فرد دچار اختلال در زندگي فردي و اجتماعي گردد.

بعضي از دانشمندان علوم مغز و اعصاب ،تاثير ژينتيك را در ايجاد همه بيماريهاي مغزو اعصاب قائلند وبعضي ديگر آنرا فقط براي تعدادي از بيماريها موثرمي دانند . در هر حال ،اين استرسها و عوامل بيروني باعث مي شوند كه از طرفي مواد مترشحه از قسمتهاي مختلف مغز ،دچار اختلال شده و از طرف ديگر ميزان حساسيت يا تاثير پذيري گيرنده هاي مواد مترشحه از سلول هاي مغزي نيز تغيير يابد. در نتيجه اين تغييرات ،كم كم شخص بيمار در روابط فردي و اجتماعي دچار مشكلات متفاوتي مي گردد. اين مشكلات مي توانند به انواع اضطراب و هيجان ،اختلال در خواب و بيداري، اختلالات خلقي مثل افسردگي و در نقطه مقابل جنون و تحريك پذيري ،اختلالات شخصيتي و... تقسيم بندي گردند. اما در واقع علل اصلي آنها مشترك مي باشد كه ذكر گرديد.

البته در طب غربي،تئوريهاي فراواني در مورد علل ايجاد بيماريهاي اعصاب و روان ذكر مي گردد. كه بيشتر آنها بصورت تئوريهاي روانشناختي هستند و تعدادي نيز تئوريهاي هورموني و مولكولي مي باشند . اما آنچه كه همه دانشمندان در آن متفق القولند ، اينست كه محيط زندگي فرد و استرسهاي محيطي ،عوامل بسيار مهمي در بروز اختلالات روحي و رواني نهفته در فرد بوده و به صورت ماشه اي عمل مي كند كه باعث فوران بيماري مي گردد. اما با توجه به اينكه در اكثر موارد،عوامل و استرسهاي محيطي ، قابل تخفيف نمي باشند ، بيمار براي رهايي از مشكلات خود به پزشك مراجعه كرده

و در بسياري موارد، مصرف داروهاي روان گردان، سته به نوع بيماري وي، برايش تجويز مي گردد..

اكثر اين داروها نيازمند گذشت زماني براي بروز آثار اوليه درماني مي باشند و بيمار در موارد بسياري، مدتهاي مديد و شايد سالهاي طولاني آنها را مصرف مي نمايند كه متاسفانه در جامعه كنوني ما ، روشهاي بي خطر تر درماني مثل روان درماني ،موسيقي درماني ، رفتار درماني و محيط درماني ، نقش كمتري در درمان بيماران داشته و مردم ما ،كه تحت تاثير مستقيم و غير مستقيم تبليغات كارتلهاي بزرگ دارويي مي باشند ،تمايل زياد تري براي مصرف داروهاي مختلف دارند و از عوارض فراوان مصرف طولاني مدت آنها نيز كاملا بي اطلاعند

بر عكس ،در كشور چين و ساير كشورهاي آسياي جنوب شرقي ،از زمانهاي قديم ،هميشه سعي مي گرديد تا بيماريهاي روحي و رواني ،بيشتر توسط روشهاي غير داروئي درمان گردد. به عنوان مثال ورزش يوگا كه سالهاست در كشور ما شناخته شده است ،يكي از همين روشهاست كه در آن سعي مي گردد تا تعادلي بين بدن تفكر و تنفس ايجاد شده و با ايجاد اين تعادل ، ساير ارگانهاي بدن نيز به تعادل برسند.

در طب سوزني كه شاخه اي از طب سنتي چين است ، به انسان به صورت جزئي از طبيعت نگريسته مي شود . تمام طبيعت شامل دو نيروي يين و يانگ مي باشند كه با هم در تعادل و تعامل مي باشند . اين دو نيرو آثار خود را در بدن انسان ،توسط جريان انرژي حياتي (كيو آي)اعمال مي كنند كه در كانالهاي انرژي بدن (مريدين ها)جريان دارد.

در بيماران مبتلا

به اختلالات عصبي ،مشكلات محيطي و دروني بدن ،بخصوص در مسير هاي قلب (روح)، طحال و معده مي گردد كه متخصص طب سوزني ، با قرار دادن سوزنهاي ظريف در نقاط خاصي از اين مريدينها ،باعث از بين رفتن اين اختلال گشته و تعادل قبل از بيماري را به بيمار بر مي گرداند .البته تئوريهاي در ماني براي اين بيماران در طب سوزني چين،بسيار گسترده مي باشد كه خود بدليل گستردگي زياد بيماريهاي روحي و انواع استرسها مي باشد . سازمان بهداشت جهاني (دبليو اچ او )و انستيتوي سلامت بين المللي (ان آي اچ)با كمك ساير سازمانهاي پزوهشي ، تحقيقات وسيعي را در زمينه تشخيص مكانيسم بيو مولكولي نحوه اثر طب سوزني در درمان اين بيماران از سالها قبل آغاز كرده اند كه اين تحقيقات امروزه در اكثر نقاط دنيا ادامه دارد . در نتيجه اين تحقيقات گسترده ،آنها در يافتند كه در بيماران استرسي ،طب سوزني باعث تحريك اندروفينها گشته و بدين ترتيب باعث مهار سيستم گابا در مغز و در نتيجه كاهش استرسها و لرزش بدن و تپش قلب و نيز باعث بهبود اختلالات خواب مي گردد.

در بيماران افسرده و اختلالات جنون-افسردگي نيز انجام طب سوزني با روش درست و آكادميك آن ،باعث ايجاد تنظيم در ميزان هورمونهاي سروتونين ،آدرنالين واندروفين مي گردد كه اهميت تنظيم هورمونهاي آندوژن در درمان بيماران، بر اساتيد روانپزشكي ،كاملا مشهود است

منابع :

طب چيني : سوزن درماني www.parsiteb.com

تاريخچه طب سوزني و نكات جالبي در مورد عملكرد آن در بدن www.parsiteb.com

اثرات طب سوزني در درمان آرتوروز www.acupunctureclinic-ir.com

طب سوزني گامي موثر در درمان بيماري هاي مزمن معده و روده

www.acupunctureclinic-ir.com

طب سوزني و عناصر پنجگانه موثر در آن www.parsiteb.com

طب سوزني چگونه كار مي كند ؟ www.parsiteb.com

طب سوزني درماني سرشار از آرامش براي بيماريهاي اعصاب www.acupunctureclinic-ir.com

طب سوزني درماني كمكي براي بيماران آسم وآلرژي www.acupunctureclinic-ir.com

حجامت

حجامت نام يك روش درماني پيچيده است كه بر اساس قديمي ترين سند موجود از 3300 سال قبل از ميلاد مسيح درمقدونيه انجام مي شده و بعدها به يونان رخنه كرده است و در آن زمان شاخص پزشك بودن ، حجامت كردن و داشتن ابزار آن بوده است .

اوراق پاپيروس كه از عصر باستان بدست آمده نيز نشان مي دهد كه حدود 2200 سال قبل از ميلاد مسيح ،حجامت امري رايج بوده است .

بقراط كه حدود 400 سال قبل از ميلاد مسيح مي زيسته است با روشهاي مختلف حجامت آشنا بوده است و در آثار خود به موارد استفاده و منع آن اشاره كرده است.

در آثار جالينوس نيز مطالب متنوعي در مورد حجامت بر جا مانده است .

تعريف حجامت در واقع اعمال يك استرس فوري به سيستم ساكن دفاع عمومي بدن است تا آن را برعليه كليه عوامل دروني و بيروني هشيار و فعال نمايد.

بيشترين كاربرد حجامت در بعد پيشگيري است و با مكانيسمهاي مختلفي از جمله تنظيم سيستم ايمني ، تنظيم تركيبات شيميايي و هورموني خون و تنظيم سيستم اعصاب خودكاربدن ازابتلا به انواع بيماريها پيشگيري مي كند .علاوه براين حجامت كاربرد هاي در ماني نيز دارد به نحوي كه در در مان برخي بيماريها مانند سردردهاي عصبي وميگرني ، چربي ، قند و اوره خون ،سنگهاي كليوي و كيسه صفرا موثر است

يوهان آبل (JOHANN ABELE ) پزشك آلماني در

كتاب خود با عنوان " حجامت شيوه ي درمان آزمون شده " كه در سال 1997 چاپ شده، در مورد حجامت مي گويد:

"من اعتقاد راسخ دارم كه نه تنها امروز بلكه براي هميشه، امر حجامت را در درمان بيماري ها نبايد ناديده گرفت. حجامت پديده اي است كه در خود تنظيم كردن عملكرد بدن انسان دخالت دارد. امري كه هرگز با روش هاي ديگر نمي توان آن را جايگزين كرد... مطالعات ما نشان مي دهد كه در آلمان مي توان 75 درصد بيماري ها را با شيوه هاي درمان طبيعي از جمله حجامت مداوا كرد. "

وي در كتاب خود از بيماراني نام مي برد كه تنها با يك بار حجامت بيماري چندين ساله شان بهبود يافته است و مي افزايد:

" جان كلام اينكه چگونه مي توان شيوه ي درماني حجامت را به دليل اينكه متعلق به دوران قرون وسطي است، ناديده گرفت و از كاربرد آن صرف نظر كرد؟ در صورتي كه مي تواند در كوتاه ترين زمان ممكن، بدون ايجاد عوارض جانبي و هزينه ي گران و وقت گير باعث بهبود بيماري در يك مرحله شود."

وي ضمن مقايسه حجامت با ساير روش هاي درماني اظهار مي دارد :

" پزشكي كه با اثرات و كاربرد بادكش و حجامت در درمان بيماري هاي گوناگون آشناست، در برخورد با هر نوع بيماري بدون ترديد، ابتدا در انديشه ي انجام حجامت است و بعد درمان هاي ديگر، زيرا در شرايط امروزي و با تعدد مراجعات، عملا ثابت شده كه بادكش و حجامت آسان ترين و سريع ترين روش درمان است. "

انواع حجامت :

در

كشور هاي غربي حجامت تقريبا به ده روش انجام مي شود ولي درطب سنتي ايران حجامت بطور كلي به دو دسته تقسيم مي شود :

حجامت خشك :

كه در فرهنگ عامه به ليوان گذاري معروف است به شيوه خلا گرمايي و از طريق گذاشتن پنبه در حال سوختن در ته ليوان و گذاشتن ليوان در موضع انجام مي شود

حجامت تر:

در اين روش پس از اينكه پزشك موضع حجامت را ضد عفوني نمود ،با استفاده از يك ليوان يكبار مصرف مخصوص حجامت وبا دستكاه مكش ، عمل بادكشي را انجام ميدهد . خلا ايجاد شده در ليوان باعث تجمع مواد سبك خون مويرگي در موضع حجامت مي شود .سپس پزشك ليوان را از موضع جدا نموده و با يك تيغ يكبار مصرف چند خراش سطحي به عمق نيم تا يك ميلي متربه صورت مايل ايجاد مي كند. سپس دوباره ليوان را گذاشته و عمل مكش را انجام مي دهد.اين عمل سه تا پنج مرتبه انجام مي شود و در مجموع حداكثر 50 تا 75 ميلي ليتر خون از بدن شخص خارج مي شود .البته بدن در مدت زمان بسيار كوتاهي قادر به باز سازي اين مقدار خون است .

توصيه هاي قبل از حجامت :

بهتر است با شكم خالي حجامت انجام نشود . بنابراين يكساعت قبل از حجامت (ترجيحا شربت عسل ) يا آب انار يا ماءالشعير ليمويي ميل نماييد.

مصرف سيگار در روزي كه قصد حجامت داريد ممنوع است.

تا 12 ساعت قبل و بعد از حجامت مقاربت جنسي انجام نشود.

قبل از حجامت حتما عينك را از چشم برداريد.

توصيه ها ي بعد از حجامت :

تا 24 ساعت پس

از حجامت از مصرف سيگار بپرهيزيد.

تا 12 ساعت پس از حجامت از خوردن ترشي ،لبنيات ،ماهي و غذاهاي شور بپرهيزيد.

تا 24 ساعت پس از حجامت از انجام كارهاي سنگين و نيز مقاربت جنسي اجتناب كنيد.

براي جبران ضعف احتمالي ،توصيه مي شود بعد از حجامت يك ليوان شربت عسل يا ماءالشعير ليمويي و يا يك عدد انار ميل كنيد.

جهت جلوگيري از عفونت زخم ،حداقل تا12 ساعت پس از حجامت استحمام نكنيد.

صبح روز پس ازحجامت مي توان استحمام كرد ،اما موضع حجامت را فقط با آب خالي (بدون استفاده از ليف و صابون ) بشوييد.

در چه افرادي نبايد حجامت انجام شود :

زنان باردارتا پايان ماه چهارم نبايد حجامت نمايند.

افراد دچار مشكلات انعقادي مثل كمبود پلاكت و بيماران هموفيلي

حجامت زنان در ايام قاعدگي بويژه اواخر اين دوره ممنوع است.

يوهان آبل در كتاب خود به بررسي و تحقيق در مورد اثرات حجامت در مواضع مختلف بدن پرداخته است كه در اين قسمت بطور خلاصه به بيان برخي از نتايج تحقيقات وي مي پردازيم:

الف _ حجامت در ناحيه سه گوشه ي شانه:

از اين ناحيه تمامي آسيب و التهابات سر را مي توان معالجه نمود. همچنين حجامت در اين نقطه موجب درمان التهاب حلق و عفونت لوزه مي شود. حجامت در اين ناحيه براي درمان EPICONDILITIS(التهاب استخوان بازو) و درد و تورم مفاصل موثر است و موجب تسريع گردش خون در غده ي تيروئيد مي شود... كساني را كه دچار افسردگي بوده و خلق و خوي مساعدي ندارند، بايد در اين ناحيه تحت ماساژ و بادكش قرار داد.

فردي كه به مدت 4 هفته دچار TONSILITIS (التهاب لوزه) و اكستراسيستول*

بود و حتي با مصرف آنتي بيوتيك هاي زياد بهبود نيافته بود ، يك روز بعد از حجامت در ناحيه ي سه گوشه ي شانه، به آرامش و بهبودي قلب خود دست يافت و يك هفته پس از آن ، عفونت وي برطرف شد.

ب _ ناحيه ي صفرا و كبد:

حجامت در اين ناحيه عبور صفرا در مسير خود را تسهيل مي كند و در مورد سندرم POST CHOLECYSTECTOMY (برداشتن كيسه ي صفرا ) سريعا موجب بهبودي مي شود كه كمتر روش درماني از اين نظر با حجامت قابل مقايسه است. حجامت دراين ناحيه هم چنين اثرات درماني بر آب مرواريد و سينوزيت مزمن دارد.

ج _ ناحيه ي ريه :

حجامت در اين ناحيه موجب تسهيل گردش خون ريوي و آسان شدن عملكرد قلب شده و در مواردي مثل برونشيت، آسم و نيز عفونت ريه موثر است. كساني كه دچار عفونت هاي ريه هستند، با حجامت مداوا مي شوند . تجربيات BOCHMANN-HUFELAND حاكي از موثر بودن حجامت در مبتلايان به پنوموني(ذات الريه) با تب بالا مي باشد.

د _ ناحيه ي كليه و مثانه :

بعد از حجامت ناحيه ي صفرا، مهم ترين نقطه براي پاكيزه كردن بدن از مايعات مضر ، اين ناحيه است. حجامت در اين ناحيه انسداد در لوله هاي گلومرولار را برطرف مي سازد و در نتيجه بيماري هاي كليه و بسياري از بيماري هاي مرتبط با عملكرد كليه ها درمان مي شوند. برخي ديگر از اثرات درماني حجامت در اين ناحيه عبارتند از : اكلامپسي، آسم و داغ شدن بدن هنگام يائسگي.

ه _ ناحيه ي لگن خاصره كوچك و تخمدان

ها :

برخي از اثرات حجامت در اين ناحيه عبارتند از : تنظيم سيستم مثانه و كيسه ي صفرا ، تقويت جريان خون در لگن كوچك و تقويت غدد جنسي ، بهبود آرتروز كمر و باسن و زانو ، درمان ناراحتي هاي دوران يائسگي ، فشار خون بالا ، ديسمنوره (قائدگي دردناك) و آمنوره(قطع شدن خون حيض)، بيماري هاي پروستات ، هموروئيد .

و _ ناحيه ي كنترل فشار خون بالا:

حجامت در اين نقطه براي رفع درد كمر و فشار خون بالا مطلوب است. معمولا فشار خون بين 30-10 ميلي متر جيوه كاهش مي يابد و براي ماه ها بدون تغيير مي ماند. لذا داروي مصرفي بيمار را مي توان كم كرد. هم چنين با انجام حجامت در اين ناحيه معمولاً سرگيجه ، وزوز گوش و مشاهده ي اجسام فنري در جلوي چشم رفع مي شوند.

در اين بخش به بيان تاريخچه اي از حجامت در ايران مي پردازيم و در پي آن تعدادي از احاديث و روايات ائمه را در مورد مقوله حجامت ارائه مي دهيم

سابقه و تاريخچه حجامت در ايران

حجامت در ايران جايگاهي ويژه در فرهنگ مردم داشته و به عنوان سنتي موكد، جزء اعتقادات مردم بوده است. بزرگسالان خود حجامت كرده و در بهار كودكان خود را ملزم به انجام حجامت مي كرده اند.

مردم بر اساس توصيه ي رسول خدا (ص) كه فرمود : "بهترين عيد، عيد حجامت است" ، روز مشخصي از سال را براي اين كار تعيين مي كردند.

ابوعلي سينا در كتاب قانون، حجامت را از اركان درمان محسوب كرده و تقريباً براي درمان تمام بيماري ها حجامت و

بادكش (CUPPING) را تجويز كرده است. وي مي گويد :

"اگر حجامت بين دو كتف انجام گيرد، فوائد زير را در بردارد: گرانباري دو ابرو و سنگيني پلك ها را از بين مي برد و گرمي چشم را رفع مي كند، چرك كنار چشم را از ميان برمي دارد وبوي بد دهان را مي زدايد. اگر حجامت بر يكي از دو رگ پشت گردن انجام شود، در زدودن حالت لرزه در سر و براي رخسار، گوش ها و چشم ها، گلو و بيني فوائدي در بردارد.

حجامت بر ساق پا خون را تصفيه مي كند و اگر خون حيض بند آمده باشد ( آمنوره) آن را باز مي كند. حجامت در زير زنخ (چانه) براي دندان ها، رخسار و گلو مفيد است و دماغ و آرواره ها را تصفيه مي كند.

حجامت ناحيه ي كمر، براي رفع دمل ها و جوش هاي ران سودمند است و براي نقرس، بواسير، پاغر( ستبر شدن ساق پا )، بادهاي مثانه و رحم و خارش پشت فايده دارد.

حجامت اگر در پايين زانو انجام شود، جهت دمل هاي بدخيم و زخم هاي مزمن در ساق و پا فايده دارد. حجامت بر قوزك پا براي بند آوردن خون حيض، عرق النساء (عصب سياتيك ) ونقرس مفيد است. "

زكرياي رازي حجامت را به عنوان روش درمانزكام و آلرژي معرفي كرده و مي گويد:

" اما كساني كه رنج آنان از اين بيماري افزون باشد، يعني بدين گونه كه سوراخ هاي بيني بسته شده و خارش داشته باشد و عطسه فراوان گرديده و آب از بيني فرو ريزد، بايد از داروهايي

كه قبلاً معرفي كردم و نيز از راه رفتن و عرق كردن در حمام و حجامت از ناحيه ي پشت استفاده كنند. "

حكيم جرجاني نيز در كتاب ذخيره ي خوارزمشاهي كه اولين و مهم ترين كتاب طب سنتي به زبان فارسي است، فصل مشخصي را به حجامت اختصاص داده و پيرامون قواعد و زمان مناسب آن سخن مي گويد.

لذا به خاطر تاكيد پيامبر اكرم و ائمه ي معصومين عليهم السلام بر انجام حجامت و استفاده ي فراگير طبيبان مشهور قديمي از اين شيوه ي درماني، مردم ايران جايگاه ويژه اي براي آن قائل بودند، طوري كه دكتر پولاك، طبيب ناصرالدين شاه در كتاب خود با عنوان " ايران و ايرانيان" كه در سال 1865 در آلمان منتشر شد، مي گويد:

" بين دو استخوان كتف اكثر ايرانيان، شيارهايي به چشم مي خورد. در بدو امر خيال مي كردم اين ها آثار ضربه هاي چوب باشد. تا اين كه ديدم ضربه ي چوب را فقط بر كف پا مي زنند و از اين لحظه متوجه اثر حجامت شدم. جريان حجامت كردن در سراسر مشرق زمين يكسان است و همان است كه در مصر قديم رايج بوده است. به خصوص اغلب حجامت را در مورد كودكان به كار مي برند.

غير از بين دو كتف در ساير قسمت هاي بدن نيز حجامت مي كنند، از جمله در پشت استخوان خاجي (حجامت كمر)، مفاصل، روي طحال و ... .

در اينجا ناگزير از اعتراف به اين مطلبم كه من در مدت 30 سال اقامتم در ايران جز دو مورد، هيچ نتيجه ي زيانباري از حجامت نديدم

و در اين دو مورد هم دلاك را متهم مي كردند كه ابزار كثيف به كار برده است."

لازم به ذكر است كه تحقيقات اخير نشان داده است كه حجامت موجب تقويت سيستم ايمني مي شود و اين مسئله به خصوص در مورد كودكان كه مستعد ابتلا به انواع امراض عفوني هستند حائز اهميت است. زكرياي رازي نيز در كتاب خود با عنوان جدري و حصبه توصيه مي كند، اطفال جهت پيش گيري از ابتلا بهآبله حجامت شوند كه اين خود نشان از اعتقاد اطباي سنتي برنقش ايمني زاي حجامت است .

اما حادثه ي مهم در مورد حجامت در ايران ، مربوط به سال 1344 هجري شمسي است . در اين سال و هم زمان با وضع قانون نظارت بر درمان ، به شكل گسترده اي با حجامت مبارزه شد و ژاندارم ها ، حجّام ها را در سراسر كشور دستگير مي كردند و بدين ترتيب اين سنت درماني پرسابقه بدون هيچ بررسي و تحقيق علمي، از روند رفتارهاي سنتي جامعه خارج شد و تنها در مناطقي از كشور كه تحت تسلط كامل دولت نبود، اجرا مي شد و بالاخره به تناسب فراگير شدن طب شيميايي در سراسر جهان و نفوذ فرهنگ استعماري در جوامع مختلف كه همراه با زدودن باورهاي ديني و فرهنگي جوامع بود، حجامت منسوخ شد و روش هاي درمان ديني و سنتي از رفتارهاي اجتماعي حذف گرديد و نسل هاي جديد نيز به تدريج آن را فراموش كردند.

تا اينكه در سال 1364 در جمعي كه به انگيزه ي كشف يك روش درماني ساده ، ارزان و فراگير تشكيل شده

بود تا از طريق آن بتوان بخش عمده اي از مشكلات درماني مردم جهان را درمان كرد، سنت درماني حجامت پيشنهاد و مورد توجه قرار گرفت و عليرغم جوّ فرهنگي و اجرايي نامناسب پيرامون حجامت، اطلاعات مربوط به آن سامان دهي و ابزارهاي اجرايي آن متناسب با شرايط روز طراحي گرديد و پس از طي مراحل مقدماتي پژوهشي در سال 1369 در قالب موسسه تحقيقات حجامت ايران به ثبت رسيد.

به تدريج پزشكان عضو اين موسسه شده و با مباني و آثار درماني حجامت آشنا شدند. سپس تعدادي از اين پزشكان تحقيق پيرامون حجامت را موضوع پايان نامه ي خود قرار دادند. بعد از به دست آمدن نتايج علمي اين پايان نامه ها، ساير پزشكان به صورت روز افزون به عضويت موسسه ي تحقيقات حجامت ايران درآمدند كه اين روند همچنان ادامه دارد.

به دنبال رواج انجام حجامت در مطب پزشكان و عدم وجود ديدگاه شفاف و واقع بينانه پيرامون آن در دستگاه اجرايي وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكي، بخشنامه هايي مبني بر ممنوعيت حجامت صادر و موجب برخوردها و ايجاد مشكلاتي گرديد كه منجر به تشكيل 7 پرونده قضايي عليه مجريان حجامت و محققين آن شد و تعداد زيادي از پزشكان نيز به دادگاه فراخوانده، ولي اكثرا تبرئه شدند.

سرانجام به دنبال خلاف شرع شناخته شدن بخشنامه هاي وزارت بهداشت و ابطال آنها توسط ديوان عدالت اداري، انجام حجامت در كشور رسميت كامل يافت و به عنوان آخرين خبر، وزارت بهداشت نيز اعلام آمادگي كرده است تا براي پزشكان پروانه ي انجام حجامت صادر نمايد .

سخنان ائمه معصومين در رابطه با حجامت

:

1- در روايتى از عبدالملك نوفلى آمده كه بر امام صادق(ع) وارد شدم. در دست ايشان انارى ديدم. فرمود:

« انارى بياور، چرا كه من از هيچ چيز به اندازه ى شريك گرفتن در خوردن انار ناراحت نمى شوم. سپس حجامت نمود و امر فرمود كه حجامت كنم و من نيز حجامت كردم. سپس انار ديگرى خواست...»

2- در روايت ديگرى حميرى مى گويد: « به امام صادق ع) نامه نوشتم و عرض كردم كه من خون و صفرا دارم. زمانى كه حجامت مى كنم، صفرا بر من غلبه مى كند و زمانى كه حجامت را به تأخير مى اندازم خون به من ضرر مى رساند. نظر شما در اين مورد چيست؟

سپس حضرت به من نامه نوشت كه حجامت كن و براى تاثير حجامت ماهى تازه بخور. دوباره مسئله را سئوال كردم. ايشان نوشت حجامت كن و ماهى تازه با آب و نمك بخور. اين كار را انجام دادم و سلامت يافتم.»

البته از متن حديث چنين برمى آيد كه دستور مصرف ماهى تازه براى چنين شخصى با وضعيت خاص خود بوده است نه براى همه ى مردم.

3- مرد ديگرى روايت مى كند كه خدمت امام صادق عليه السلام بودم. حضرت، حجّام خواست و فرمود :

ابزار حجامت را بشوى و انارى خواست و ميل فرمود و پس از اين كه از حجامت فارغ شد، انار ديگرى خواست و ميل كرد و فرمود اين كار مُرار (صفرا) را فرو مى نشاند.

4- امام حسن عسكرى عليه السلام مى فرمايد :

« بعد از حجامت انار شيرين ميل كنيد، چون انار خون را آرام مى كند و آن را در مسير خود صاف مى گرداند.»

5- يك روز

امام رضا عليه السلام فرمود :

« اى معتب، براى من ماهى تازه تهيه كن. مي خواهم حجامت كنم. تهيه كردم. پس فرمود: اى معتب براى من سوپى درست كن. سوپ را براى ايشان درست كردم و حضرت از آن تناول فرمود.»

6- امام رضا عليه السلام در رساله ى ذهبيّه، فرمايش مفصّلى در مورد خوراك بعد از حجامت دارند كه قسمتى از آن را در اينجا مى آوريم:

« پس از استحمام بايد موضع فصد و حجامت را به وسيله ى پارچه ى كركى يا ابريشمى يا دستمال نخى كه لطيف و نرم باشد، بپوشانيد. بعد يك حبه از تِرياق اكبر (نام يك داروى قديم) به اندازه ى ماش ميل كنيد.

پس از حجامت و فصد، آب ميوه بنوشيد و اگر ميوه نيست، شربت بالنگ مصرف كنيد و در جايى كه اين امكانات وجود ندارد، بالنگ را زير دندان بگيريد و روى آن جرعه اى آب نيم گرم بنوشيد.

اما در فصل سرما بايد سكنجبين عسلى استفاده شود كه اين شربت شما را از بيمارى هاى خطرناك لقوه، برص، بهق و جذام به اراده ى خداوند ايمن خواهد داشت.

امام رضا (ع): سفارش مى كنم كه پس از حجامت يا فصد، آب انار را با مكيدن آن بنوشيد. مكيدن آب انار خون را زنده و تن را با نشاط خواهد ساخت.

پس از حجامت و فصد از خوردن غذاهاى نمك دار تا مدت 3 ساعت بپرهيزيد، چون اگر اين پرهيز مراعات نشود، بعيد نيست كه انسان به بيمارى جرب دچار شود...»

ب - پرهيز از حجامت به هنگام گرسنگى :

از مجموعه ى احاديث و روايات برمى آيد كه حجامت بايد در زمان سيرى انجام شود و انجام

آن به هنگام گرسنگى مضرّ است. از امام صادق عليه السلام روايت شده كه:

« حجامت بعد از غذا خوردن باعث دفع عرق شده و قوّت بخش بدن است.»

حضرت صادق عليه السلام فرمود :

« از حجامت در حال گرسنگى بپرهيزيد.»

حضرت هم چنين فرمود:

« بعد از خوردن طعام، با حجامت خون جمع مى شود و بيمارى دفع مى گردد. اما اگر قبل از خوردن غذا حجامت انجام شود، خون دفع مي شود، ولى بيمارى در بدن مى ماند.»

ج - دعاى حجامت امام رضا عليه السلام :

امام رضا عليه السلام براى حجامت دعاى خاصى ذكر فرموده اند. اين مطلب اهميت همراهى درمان روحى و دعا درمانى با درمان هاى جسمى در طبّ اسلامى را اثبات مى كند. متن دعا چنين است :

« وقتى خواستى حجامت كنى، چهار زانو جلوى حجّام بنشين و بگو: اَعوذ بِالّلهِ الكَريم فى حِجامَتى مِنَ العَين فِى الدَّم وَ مِن كُلّ سوءِ وَ الاَعلالِ وَ الاَسقام وَ الاَوجاع وَ الاَمراض وَ اَسئَلُكَ العافِيةَ وَ المُعافاة وَ الشِّفاءِ مِن كُلّ داء.» (بحار، ج 62 ص 117)

يعنى: « در حجامت خود به خداوند كريم پناه مى برم از خونريزى و از هر ناراحتي، علت، سختى و درد و مرضي و (خداوندا) از تو عافيت و اسباب عافيت و شفاى از هر بيمارى را طلب مى كنم.»

د - پرهيز از مقاربت و هيجان هاى عصبى قبل و بعد از حجامت :

امام رضاعليه السلام در رساله ى ذهبيّه مى فرمايد :

« فصد و حجامت پس از عمل جماع خوب نيست. بايد ميان جماع و حجامت و فصد، حداقل دوازده ساعت فاصله باشد... پس از حجامت نبايد بلافاصله به زنان نزديك شد.

به علاوه مقرر

است كه انسان بعد از حجامت، از حركت زياد و خشم و هيجان بپرهيزد.

منابع :

قبل و بعد از حجامت چه نكاتي را بايد رعايت كرد؟ www.parsiteb.com

سابقه و تاريخچه حجامت در ايران www.parsiteb.com

تحقيقات دانشمندان آلمان درباره حجامت www.parsiteb.com

همه چيز درباره حجامت www.parsiteb.com

تخم پرندگان

بهترين تخم از آن مرغ خانگي و زرده اش از همه بهتر است .

بعد ازمرغ خانگي تخم پرندگاني مرغوب ترند كه به تخم مرغ نزديك تر است . مانند :تذرو ، ژرژ ، كبك ، تيهو اما تخم اردك و ساير پرندگان شناور خوب نيست و خلط بد دارند .

مزاج : مزاج معتدل است . سفيده سرد و زرده گرم و سرد و گرمي متعادل است .

زرده و سفيده هر دو ترند و سفيده رطوبتي تر است .

خشك مزاج ترين تخم ها غاز و شتر مرغ است .

خاصيت : قابض است و به ويژه زرده برشته ، سفيده براي تسكين دردهاي سوزناك بسيار مفيد است . زيرا چسبنده است . چنگ اندر پوست مي رند و مانند شير نيست كه زود بخزد .

تخم هر چه سفت تر باشد دير هضم تر و مغذي تر و بهترينش نيم بند است كه زودتر نفوذ مي كند .

آرايش : لكه هاي سياه آفتاب زدگي را مي توان با ماليدن سفيده تخم مرغ از بين برد . زرده برشته را با عسل عجين كنند براي كك و مك و ساير لكه ها مفيد است گويند تخم هوبره و تخم لك لك رنگ موي خوبي هستند و در اين باره آزمايش هايي كرده اند . رشته پشني را به داخل تخم مي

رسانند و منتظر مي مانند تا سياه شود ، آنگاه مو را با آن رنگ مي كنند .

دمل و جوش : يكي از بازدارنده هاي ورم است و قرحه ها را پاك مي كند . باروغن زيتون بر جوش جمره اخگر مي مالند .

زخم و قرحه : در معالجه زخم مقعد ، زخم زهار و آتش سوختگي سفيده تخم را بوسيله ي پارچه پشمي بر زخم مي مالند نمي گذارند چرك كند و در سوختگي با آب هم همينطور .

مفاصل : زرده و سفيده براي علاج دردهاي عصب مفيد است و عصب را نرم مي كند .

سر : از داروهاي بازدارنده نزيف پرده دماغ تخم مرغ نيز هست . براي رفع زكام مفيد است .

زرده تخم مرغ خانگي در علاج ورم هاي گرم گوش مؤثر است .

مي گويند تخم لاك پشت بياباني داروي صرع است .

چشم : سفيده تخم داروي چشم درد است .زرده اش با زعفران و روغن گل اختلاج چشم را شفا مي دهد . ضماد زرده و آرد جو نزله ها را از چشم باز مي دارد . و هم بدين منظور سفيده را با كندر بر پيشاني مي مالند كه نزله چشم قطع شود .

اندام هاي تنفسي : تخم نيم برشت و به ويژه زرده ولرم _ نيمه گرم _ در مداواي : سرفه ، زبري گلو ، ورم داخلي در حجاب ، سل ، صدا گرفتگي از اثر گرمي ، تنگ نفس ، خون بر آوردن بسيار مفيد است .

تخم لاك پشت بياباني در بر طرف نمودن سرفه كودكان مجرب است

.

اندام هاي غذا : تخم را درسته در سركه بپزند ريزش مواد را بسوي معده و روده باز مي دارد و زبري مري و معده را بر طرف مي سازد . تخم برشته بسوي دودي بودن مي گرايد .

اندام هاي دفعي :مانع اسهال و خراش دروني مي شود . زرده اش داروي قرحه هاي كليه و مثانه است و به ويژه اگر خام آن را سر بكشند ، اگر تخم در خاكستر بدون دود برشته گردد و همراه خوراك هاي قابض و آبغوره بخورند اسهال را باز مي دارد و علاج زبري روده و مثانه است .

سفيده تخم با اكليل الملك زخم روده و عفونت را از بين مي برد و علاج زخم مقعد و زهار است .

فتيله رابا سفيده تخم و روغن گل مخلوط كنند و حقنه كنند ورم مقعد و ضربان آن را شفا مي دهد .اگر زن فتيله آلوده با سفيده تخم و روغن حنا را بردارد ، زخم زهدان از بين مي رود و زهدان نرم مي شود .

آشاميدن تخم مرغ خام از نزيف خون و از بول جلوگيري مي كند .هرتخمي از تخم ها و به ويژه تخم گنجشك شهوت انگيز است .

گويند تخم غاز را با روغن زيت مخلوط كنند و نيمه گرم در رحم بچكانند بعد از چهار روز حيض را براه مي اندازد .

كاربرد طب فشاري در تجديد قواي حياتي

رفلكسوتراپي يا طب فشاري، يك روش درماي است با قدمت 5 هزار ساله كه از چين و هند منشا گرفته است. هدف اصلي طب فشاري، بالا بردن قدرت درماني بدن است. بر اساس اين علم نقاط

خاصي در كف پا و دست وجود دارند كه به عنوان نقاط فشار يا نقاط رفكلسي شناخته شده اند. اين نقاط از قابليت بالايي در هدايت انرژي برخوردارند و هر كدام نشانگر يك ارگان خاص مانند قلب و مغز و عملكرد خاصي از هر ارگان مي باشند. به عنوان مثال نقاط مربوط به مغز در شست پا و نقاط مربوط به قلب در وسط كف پا قرار دارند. با وارد كردن فشار بر روي اين نقاط كشش عضلاني از بين مي رود، جريان خون و انرژي حياتي بدن (كه چيني ها آن را چي يا Qi مي نامند) بهبود مي يابد و آرامش اعصاب برقرار گشته و عملكرد آن دستگاه خاص بهبود مي يابد. همين نقاط در ساير نقاط بدن هم وجود دارند كه در طب سوزني از آنها استفاده مي شود تفاوت اساسي طب فشاري با طب سوزني در اين است كه در طب سوزني اين نقاط با فرو كردن سوزن تحريك مي شوند ولي در طب فشاري فقط از فشار آوردن بر كف دست و به ويژه كف پا براي تعادل انرژي و افزايش سلامتي استفاده مي شود اين روش همانند مدل ژاپني آن (روش شياتسو) به سوزن نياز نداشته و فقط از فشار انگشتان استفاده مي شود.

اين روش در درمان ناراحتي هاي گوناگون مانند استرس و فشار رواني، سردرد، درد گردن و شانه ها، درد پشت، آلرژي، خستگي، بي خوابي، اضطراب، مشكلات گوارشي، گرفتگي عضلاني، سرماخوردگي و درد سياتيك مي تواند مفيد و موثر بوده و توانايي بدن را در درمان افزايش دهد. طب فشاري يك روش درماني كمكي است كه

مي تواند همراه با روش هاي درماني ديگر پزشكي جهت مداوا مورد استفاده قرار گيرد بدون اينكه عارضه اي در پي داشته باشد. در واقع ريشه تمام بيماري ها حاصل اين است كه ما بيشتر از نيرو و توان خود فعاليت مي كنيم. با ظهور علائم بيماري بدن براي مراقبت از خود آماده مي شود و نياز به كمك دارد تا در مقابل عوامل گوناگون خارجي مانند ويروس ها و ميكروب ها محافظت شود. براي اين كار ما از داروهاي گوناگون كمك مي گيريم كه متاسفانه آن بيماري ار از بين مي برند ولي ممكن است جاي ديگري از بدن را تخريب كنند. براي مثال ما براي سردرد قرص مسكن مي خوريم كه سردردمان خوب شود اما مخاط معده مان را از بين مي بريم. روش هاي طب فشاري و طب سوزني بدون استفاده از دارو، مقاومت بدن را نسبت به عوامل بيماري زا افزايش مي دهند بدون اينكه عوارضي داشته باشند. هندي ها در هزاران سال قبل مي دانستند كه نقاطي در بدن وجود دارند كه سيستم عصبي خاصي را كنترل مي كنند براي مثال نقطه بين ابروها روي پيشاني براي آنها از اهميت زيادي برخوردار بود و با انگشت شست اين نقطه را فشار مي دادند به همين دليل در بين هندوهاي سنتي، سنت علامت زدن پيشاني با انگشت شست بدون تغيير باقي مانده است كه در مراسم ازدواج و به نيت سلامت درمورد عروس صورت مي گيرد.

با پيشرفت هاي جديد در زمينه هاي تكنولوژي در حال حاضر اين فشارها با دستگاه صورت مي گيرد و طب سوزني با الكترود و بدون

فرو كردن سوزن انجام مي شود به هر حال با مقاومت نكردن در برابر اين پشرفت ها، مي توان انتظار داشت يكي از ساده ترين، ايمن ترين و موثرترين روش هاي درماني حاصل آيد. اما اين نكته را بايد در نظر داشت كه اين روش ها درمورد هر نوع بيماري قابل استفاده نمي باشند اما درمورد بيماري هايي كه قابل درمان مي باشند مي توانند روشي بسيار مطمئن و بي ضرر باشند؛ مشروط بر اينكه شخص با اين روش كاملا آشنا باشد.

همان طور كه مي دانيم تقارن بدن هر شخص با شخصي ديگر تفاوت دارد. بنابراين ممكن است اين رفلكسي از يك فرد به فردي ديگر كمي جا به جا باشند. سبك چيني ها در شماره گذاري نقاط رفلكسي بسيار گيج كننده است زيرا آنها اين نقاط را روي اعضاي خاص و با توجه به اندام هاي داخلي كه آنها را كنترل مي كنند نامگذاري كرده اند و خواننده براي پيدا كردن يك نقطه روي بازو كه نقطه قلب ناميده مي شود گيج خواهد شد. براي اجتناب از اين سردرگمي بهتر است اين نقاط را بر اساس نام عضوي كه در آن قرار گرفته اند نامگذاري كنيم نه بر اساس مراكز عصبي كنترل كننده آنها. به همين دليل از ابتداي قرن بيستم كاربرد اين روش هاي درماني توسط پزشكان چيني و ژاپني تقريبا از بين رفته و منسوخ شده بود تا اينكه در سال 1949 هنگامي كه مائو قدرت را در چين به دست گرفت تلاش كرد طب سوزني چين را احيا كند اما حدود 25 سال طول كشيد تا اين روش هاي سنتي

در ساير نقاط جهان شناخته شوند. در سال 1973 تيمي از پزشكان آمريكايي به دستور نيكسون رئيس جمهور وقت ايالات متحده جهت بررسي و تحقيق درباره تاثير اين روش ها از چين بازديد كردند. سرپرست تيم دكتر وايت كاملا تحت تاثير قرار گرفته و در بازگشت به وطن در گزارش خود نوشت: «اگر چه من نتوانستم علت موفقيت شگفت انگيز اين روش ها را دريابم اما ايمني آنها را بدون كمترين ترديدي تضمين مي كنم. به طوريكه با فشار نقاطي در ناحيه دست يا پا حتي با وارد آوردن فشار بر روي نقاط خاصي از گوش، اندام هاي داخلي بدن احساس آرامش مي كنند». اين مطلب كه گوش به طور لاينفك با اندام هاي گوناگون در ارتباط است در كتب پزشكي چيني ذكر شده است؛ حتما به خاطر داريد كه معلم شما گوشتان را مي چرخاند تا به اصطلاح ادب شويد! چرخاندن گوش در طب چيني جهت بازگرداندن هوشياري در افراد بيمار يك روش درماني قديمي است كه هنوز هم در چين طرفداران زيادي دارد. اين عقيده كه سوراخ كردن گوش در دختران باعث منظم سدن سيكل قاعدگي شده و باروري در زن را حتمي مي كند باعث شده كه سوراخ كردن گوش نسل به نسل انتقال يابد گرچه ما امروزه فلسفه آن را فراموش كرده ايم و فقط جهت زيبايي اين كار را انجام مي دهيم!

يك نكته مهم ديگر اين است كه در اين روش ها هيچ ماده اي تزريق يا مصرف نمي شود و فقط با وارد كردن فشار يا سوزن مقاومت بدن افزايش مي يابد و به همين دليل اين نوع معالجات

هيچ گونه عوارض جانبي و خطري براي بدن ندارند. به همين دليل امروزه اين روش ها روز به روز بيشتر مورد توجه مردمي قرار مي گيرند كه از مصرف انواع داروهاي شيميايي خسته شده اند.

منبع: ماهنامه دنياي سلامت شماره 33

طب سنتي در ايران

نويسنده: زهرا بويري

قدمت و پيشينة طب سنتي را در هيچ كشوري به درستي نمي توان تخمين زد اما مي توان اين احتمال را داد كه با خلقت بشر علم پزشكي نيز به وجود آمد. در مجموع از زماني كه انسان در بدن خود درد و ناخوشي را حس كرد براي كاهش درد به روش يا روش هايي متوسل شد و از همان زمان طبابت آغاز گرديد. طب سنتي در گذشته پيشه اي محسوب مي شد كه سلامت از دست رفته انسان را از طريق علم و عمل به بدن وي بازمي گرداند. طب سنتي در قديم به طب ركاء و طب العجائز و يا فولك مديسين مشهور بود. هر قوم يا هر مليتي از نظر داشتن طب سنتي بسيار غني هستند چرا كه براي درمان امراض مختلف به شيوه هاي خاص خود عمل مي نمودند. از ديرباز در ايران سابقة درخشان پزشكي و درمان وجود داشته است و دانشمندان سرشناس بسياري در اين علم ظهور كردند كه آثار آنها مورد تدريس و تحقيق بزرگ ترين مراكز علمي جهان بوده است.

ريشه طب سنتي در ايران بر مبناي تعاليم اوستا و زرتشت بود كه نمونه هايي از آن را در اشعار فردوسي درباره جمشيد مي بينيم. طب سنتي ايران تشكيل شده است از طب قديم فلات ايران، طب شرقي، طب يوناني، طب شفاهي و طب اسلامي كه روايات بزرگان ديني بر آن اشاره دارد. ايرانيان سهم بزرگي

در پيشرفت طب قديم داشتند و بزرگ ترين عواملي كه در بنيانگذاري هسته مركزي طب سنتي دخالت داشتند علاوه بر ويژگي هاي طبيعي مي توان به فتوحات و سياست شاهان هخامنشي و ساساني به ويژه كوروش، شاه پور اول، انوشيروان و پس از آن به آيين اسلام اشاره كرد.

مهم ترين امتياز اسلام در اين خصوص دستورات قرآن و بزرگان دين در امر تفكر و تدبر در محيط زيست و درون وجود انسان و تشويق مسلمانان به يادگيري علم بود كه در نتيجة آن گسترش تمامي علوم پيشين و تازه سازي آنها بود كه ايرانيان در اين قسمت يعني طب سهمي بسيار بزرگ داشتند. چنانكه مي دانيم بزرگ ترين پزشكان عالم اسلام ايراني بودند و طب سنتي در همان دوره هاي اوليه در كشورهاي مختلف جهان به سرعت گسترش يافت.

در هر دوره اي از تاريخ به تعداد اطباء افزوده شد و هر كدام اصولي را به علم طب افزودند. فن طبابت بيشتر مربوط به استعداد شخصي است چه بسا پزشكاني كه بسيار خوب تحصيل كرده اند اما در تشخيص بيماري دچار مشكل بودند.

در تمدن اسلامي گروهي از پزشكان (به ويژه در بين ايرانيان) پا به ميدان گذاشتند كه با داشتن استعداد پزشكي در تشخيص بيماري ها نام پرافتخاري را نصيب خود كردند. سرشناس ترين اين پزشكان ايراني زكرياي رازي، ابوعلي سينا، مجوزي، موفق هروي، جرجاني، حكيم مؤمن بودند. اساس تشخيص بيماري توسط اين پزشكان در طب سنتي بر مبناي اين بود كه آن ها براي انسان چهار طبع يا صفت را در نظر مي گرفتند كه عبارت بودند از گرمي، برودت، رطوبت و يبوست كه گرمي از حرارت، برودت از سردي، رطوبت از تري و يبوست از خشكي پديدار مي شد و از

تركيب كردن اين طبع ها بود كه خصوصيات ديگري چون گرمي و خشكي، گرمي و تري، سردي و تري و سردي و خشكي حاصل مي شد و از آنجا كه 4 عنصر تشكيل دهندة جهان را آتش، هوا، آب و خاك مي دانستند هر كدام از خواص اشياء و عناصر را در خاصيت طبع ها مي آوردند به طوري كه آتش و نور (گرمي و خشكي)، هوا (گرمي و تري)، آب (سردي و تري) و خاك (سردي و خشكي) را شامل مي شد. بعد از تقسيم بندي طبع ها و توزيع هر كدام در عناصر چهارگانه در استان مزاج ها پديد مي آيد. مثلاً اگر گرمي و سردي با هم در يك فرد باشند و خشكي بر رطوبت يا تري غالب باشد آن فرد را خشك مزاج گويند.

از سوي ديگر با خوردن خوراك ها فعل و انفعالاتي بر روي غذا و خوراك ها در بدن پديد مي آيد كه آنها را صفرا (زردآب)، دم (خون)، بلغم (خون سفيد) و سودا (زردآب سوخته) مي ناميدند. بعضي از اين اخلاط براي بدن خوب و برخي مضرند. اخلاط خوب آنهايي هستند كه به بدن خوراك و نيرو مي رسانند و جايگزين مايعات يا رطوبت از دست رفته شوند و خلط هاي (اخلاط) بد آنهايي هستند كه چنين عملي را در انسان انجام نمي دهند و عمل تغذيه بدن بايد با دارو مداوا شود. از نظر پزشكان طب سنتي در صورت رعايت نشدن تعادل در اموري چون خوردن و آشاميدن، هوا، خواب، بيداري، اعراض نفساني، حركت و سكون، احتباس و استفراغ، بدن از سير طبيعي و مزاج اصلي خود منحرف مي شود و سلامت ذاتي او به خطر مي افتد و شخص دچار مرض (بيماري) مي شود. از اين رو نياز به

دارو پيدا مي كند تا به حالت اصلي خود برگردد. اين دارو است كه مي تواند با كمك طبيعت و با دقت نظر، مزاج را به حالت طبيعي بازگرداند. بنابراين يك اصول پزشكي خاصي وجود داشت كه پزشكان آن زمان مي بايستي به آن آشنايي داشته باشند تا در درمان ها از آن استفاده كنند.

در طب قديم براي معالجه بيشتر بيماري ها از گياهان استفاده مي كردند چنانكه مي توان پيشرفت داروهاي گياهي را همپاي پيشرفت طب سنتي دانست. در قديمي ترين سند خطي طب سنتي كه به خط ميخي بابلي در اور و بين النهرين كشف شده بحث از علم طب و درمان شناسي به ويژه با ريشه، ساقه و برگ گياهان شده است كه به احتمال زياد به 003 سال پيش از ميلاد مربوط مي شد.

در ايران باستان نيز از گياهاني چون كندر، صندل، كافو و عود براي بخور دادن استفاده مي كردند. استفاده از گياهان به شيوه هاي مختلفي چون افشره، جوشانده، ضماد، روغن و يا خام آن صورت مي گرفت. شستشوي بدن با عصاره آميخته به گياهان در قديم بسيار رايج بود. پدر طب سنتي در ايران ابوعلي سينا است كه در زمينه گياه درماني و دارودرماني از نوابغ روزگار بود، تمدن اسلامي در قرن هفتم ميلادي رشد چشمگير خود را در علم پزشكي شروع كرد و شاهد تكامل گسترده در زماني كوتاه بود و پزشكان برجسته اي پزشكي را از اعماقي كه در آن افتاده بود بالا كشيدند و سبب پيشرفت آن شدند. دانشمندان بزرگ اروپايي و پزشكان قرون وسطي و رنسانس تحسين خود را اعلام كردند و مهارت بزرگ پزشكان اسلامي را پذيرفتند. از جمله اين پزشكان نامي مي توان به رازي پزشك متخصص بغداد،

ابوعلي سينا كه سردسته پزشكان بود و زهراوي پدر جراحي عرب اشاره كرد.

منبع: روزنامه اطلاعات

چار چوب نظري آب درماني

نظريه اساسي واصول هيدروپاتي را مي توان به اجمال به قرار زير تشريح كرد:

نظريه ناخالصي هاي بدن به علت تمام بيماريها است.

درد آواي طبيعت است كه به مغز هشدار مي دهد كه پناهگاه عضو مورد تهاجم دشمن قرار گرفته است وبراي دفع ميهمان ناخوانده ياري مي طلبد.

داروهاي شيميايي زهرآگين در چنين مواردي صرفا بيماري را كنترل مي كند، ولي نمي تواند علت را مرتفع سازد. اين داروها متعاقبا صدمات شديد تري عارض مي كنند.

طبيعت درمان دهنده بزرگي است.

تمهيدات ما بنابراين در گرو همكاري با طبيعت در پاكسازي زوايد از طريق مصرف داخلي وخارجي آب است كه سالمترين،مطمئن ترين و بي آزارترين پاك كننده است.

بدن انسان سالم بيش از 60 درصد آب داردكه درجه حرارت آن 37 درجه سانتيگراد است. بدن روزانه مقداري آب از طريق پوست،شش ها،اعضاي ادراري و روده ها دفع مي كند و براي اين كه در تندرستي باقي بماند، بايد مقداري آب خالص را از راه غذا وآشاميدني به بدن برسانيم.

براي آنكه تندرستي را حفظ كنيم، هميشه بايد غريزه طبيعي را به منزله راهنما قرار دهيم.

علت اوليه تمام بيماريها در باقي ماندن مواد مرضي در سيستم است. باكتريها ازاين مواد زائد تغذيه مي كنند.هيچ گونه باكتري درخون خالص اكسيژن دار و در مكاني كه اين مواد زائد يافت نمي شوند، نمي تواند رشد كند.

بيماريهاي مزمن در اثر تجمع اين مواد مرضي در بعضي از مناطق بدن كه بنا به دلايلي ضعيف تر از بقيه اعضا در دفع مواد زائد است،مانند ريه،كبد يا كليه سبب تضعيف بعدي آنها وتخريب

عضو گرفتار مي شود.

10) تمهيدات ما درعلاج بيماري حاد يا مزمن بايد كمك به طبيعت در خروج اين مواد زائد از بدن باشد كه عمل كرد اعضا را مختل مي كند واين كارنبايد با سموم يا تزريق مواد بيگانه در سيستم باشد كه حالت بيماري را غامض ترمي سازد، پس آنگاه طبيعت با ناخالصي ها هم چون سموم مي ستيزد وموادي كه براي بدن لازم نيست از بدن دفع مي كند.

ما مي توانيم با آب ...

1) هضم خود را بهبود بخشيم.

2) اجابت مزاج خود را فعال سازيم.

3) جريان ادرار را منظم كنيم.

4) پوست را پاك كنيم ومنافذ را براي تعريق باز نگه داريم.

5) تعريق را كم كنيم، وقتي كه فزون تر از اندازه باشد.

6) خواب طبيعي . سالم داشته باشيم.

7) درجه حرارت را به هنگام تب كم كنيم.

8) درجه حرارت را در شرايط زير طبيعي و لرز فزون بخشيم.

9) جريان خون را تسريع نمائيم.

10) التهاب واحتقان در هر جاي بدن را كاهش دهيم.

11) از چركي شدن هر قسمت ملتهب جلوگيري كنيم.

12) در هنگام بيماري تشنگي را مرتفع سازيم.

13) تمام ضايعات از قبيل زخم، بريدگي، سقوط، شكستگي ها،سوختگي ها وغيره را ترميم كنيم.

14) درد را به شيوه اي طبيعي بدون تقبل خطر آثار ناگوار شايع داروهاي سمي آرام كنيم.

15) به طبيعت در ريشه كن ساختن ناخالصي ها،سموم وغيره از بدن كمك برسانيم.

16) آسيبهاي كبد،يرقان،سنگ صفرا،يبوست،قولنج،كهير،چاقي،بيماري هاي تحليل برنده را شفا بخشيم.

17) اختلال در آشاميدن ،تپش قلب،روماتيسم،نقرس،ضعف جنسي وغيره را بهبود نماييم.

18) بيماريهايي ار قبيل گال، كورك و دمل ، كيست سرطان،زخم هاي خورنده،خنازير،لويوس،سل،جذام وغيره را التيام دهيم.

19) افراد ضعيف و خسته را مراقبت كنيم و آنها

را با طراوت و سرپا نگهداريم.

مزاياي آب درماني

1) درمان با آب در بيماريهاي انسان بسيار ساده وطبيعي است.

2) روش درمان زياد دشوار نيست.

3) كاملا بي ضرر است وآثار بدي بر جا نمي گذارد.

4) آثار مسموميت به همراه ندارد و نيازي به داروهاي سمي نيست.

5) ارزانترين وسيله است و درهمه جا براحتي بدست مي آيد.

6) هضم را بهبود مي بخشدويبوست را كه منشاء بروز اغلب بيماريهاست برطرف مي كند.

7) خواب طبيعي را برقرار مي سازد ومغز وبدن را تقويت مي بخشد.

8) بي درد است ودرد را بسهولت تسكين مي دهد.

9) درمان آن اساسي وريشه اي است.

قواعد كلي براي آب درماني

1) بدن بيمار بويژه را پاها را نبايد به مقداركافي گرم نگه داشت و چنان چه احساس لرز نمايد،از طريق مالش با حوله داغ، ورزش و جرياني ازآب گرم در پا او را گرم نمود.

2) مناسب ترين زمان پيش از اوقات صبحگاهي وقبل ازرفتن به بستر خواب است. بيمار نبايد پيش يا بلافاصله پس از هر غذا يا فعاليت يا وقتي كه اطاقش سرد است، درمان شود.

3) پس از جريان هواي گرم، بايد كشاله ران را شستشو داد يا دوش گرفت يا با اسفنج بدن را مرطوب ساخت .

پاشيدن آب بر بدن يا شستشو با آب سرد ازسرما خوردگي جلوگيري مي كند و پس از مصرف آب سرد بايد احتياط كرد كه گرما از طريق ورزش حاصل گردد،ولي اگر بيمار ناتوان است ،حمام آفتاب ، مالش با استفاده از كمپرس آب داغ ،حمام بخار،پوشش وغيره در اطاق گرم (حداقل 20 درجه) ضرورت پيدا مي كند.

4) يك قاشق چايخوري آب تازه يا ولرم در صورتي كه بيمارآب بطلبد،در

حلقوم او مي ريزند، ولي نبايد مقادير زيادي آب داد.

5) از تمام مواد مضعف يا محرك اعصاب مانند چاي، قهوه،ليكور، تنباكو حشيش وترياك بايد پرهيز كرد. در موارد شديد از گوشت و ادويه بايد پرهيز كرد.شير،ميوه،قرص كامل نان را وقتي كه به بيمار احساس اشتها دست داد ويا درحالات ديگر بايد به بيمار رساند.

هر گاه كه بيمار احساس تشنگي نمود بايد آب نارگيل،شربت،آب ميوه وآب خالص به وي نوشاند. مواد بسيار داغ يا سرد نبايد داده شود. از تجويزآب گازدار درخلال درمان بايد بر حذر بود.

6) اطاق بيمار بايد آرام وتهويه هواي آن مناسب باشد.

7) حمام آب نه سرد ونه گرم ومالش دادن بيمار زماني توصيه مي شود كه بيمار نتواند فعاليت كند يا براي كسب گرماي آفتاب بيرون قدم بزند.

8) اشخاص حساس وناتوان وكودكان را نبايد با شدت معالجه كرد.اگر آنها آب سرد را تحمل نمي نمايند، آب گرم يا ولرم را بايد بكاربرد.ولي بايد آنها بتدريج با آب سرد عادت كنند واين امر مي تواند براي پائين افتادن درجه حرارت بدن ، مرحله به مرحله براي حصول به نتايج موفقيت آميزتر موثرافتد.

9) اگر بيمار احساس سرما ولرز كرد، آب سرد نبايد بكار برد. بايد او را بوسيله حوله ماساژ دا د يا او را به ورزش ويا حركات سريع دستها و ساير قسمتهاي بدن يا قدم زدنهاي تند يا جريان آب گرم وغيره وا داشت.

مصرف آب سرد را نبايد زياد تكرار كرد و بايد فواصل زماني كافي براي بروز واكنش در بدن برقرار كرد.

10) خاطر بايد آسوده و راحت باشد.

11) درمان بيماريهاي مزمن بايد مطابق با دوره زماني بيماري و به اندازه كافي

تداوم پيدا كند.

12) حتي پس از معالجه، از عواملي كه احتمال عود بيماري را افزايش دهد،بايد اجتناب نمود.

13) تمام حوله ها، پتوها، ملحفه ها وغيره را بايد شستشو در آفتاب پهن كرد.

14) بهترين جنس ملحفه مرطوب ابريشم خام است. چنين محصولي چندان گران نيست و زماني كه نتوان ملحفه هاي سرد و زبر را بكار برد، از آن مي توان استفاده كرد.

مواد بافتني نرم آب را بهتر مي كشد وبايد آن را بدقت دور بدن پيچاند. لازم است دو ملحفه در دسترس داشت كه يكي در نوبت شستشو و ديگري در نوبت كار باشد.

استعمال ملحفه ها ممكن است آنها را آلوده سازد وبايدآن را درآب نيم گرم يا آب و صابون كه از جوزهاي گياهي بدست مي آيد شستشو داد وسپس با آب سرد آب كشيد ودرآفتاب پهن كرد كه خشك شود.

15) پتوها را بايد تكاند و در آفتاب و در معرض هوا نوبت به نوبت قرار داد.آنها را نيز بايد شستشو داد.

منبع:www.taamasrar.com

حجامت ، سنتي فراموش شده

نويسنده:داود بخشايي

حجامت داراي سابقه ي تاريخي هفت هزار ساله مي باشد و به عنوان يك سنت الهي در روايات و سيره ي پيامبران و ائمه ي اطهار (ع) مطرح گرديده است . بيش از پانصد روايت از ائمه ي معصومين (ع) وارد شده كه گوياي اهميت اين سنت اسلامي است و ما به دو روايت اشاره مي كنيم :

1 _ از امام رضا (ع)روايت شده كه فرمود : اگر در چيزي شفا وجود داشته باشد ، در تيغ حجامت يا در شربتي از عسل است .(1)

2 _ امام صادق (ع) فرمود : حجامت عقل را افزايش مي دهد و موجب

تقويت حافظه مي شود . (2)

فوايد حجامت :

با جرأت مي توان گفت تقريباً در تمامي بيماري هاي جسمي و روحي حجامت يا درمان كامل خواهد بود و يا آنكه كمك شاياني به بهبود بيماري مي كند . طي پژوهش هاي انجام گرفته ، تأثير حجامت بر روي بيش از 150 بيماري به اثبات رسيده كه برخي از آنها را نام مي بريم : سردردهاي عصبي و ميگرن ، فشار خون و رفع غلظت خون ، چربي ، قند و اوره خون ، بيماري هاي پوستي و خارش بدن ، ريزش مو ، آرتروز و رماتيسم ، تقويت و بينايي چشم ، آسم و تنگي نفس ، آلرژي ها ، ديسك كمر ، سكته هاي قلبي و مغزي .

حجامت در واقع اعمال يك استرس فوري به سيستم ساكن دفاع عمومي بدن است ، تا آن را بر عليه كليه ي عوامل دروني و بيروني هوشيار و فعال نمايد . به طور كلي حجامت يك روش درماني بدون عوارض جانبي است و اگر به صورت تخصصي از آن استفاده شود برتري هاي فراواني نسبت به روش هاي درماني جاري مانند مصرف داروهاي شيميايي و جراحي دارد . مزيت ها و فوايد درمان با حجامت را مي توان به طور خلاصه بدين شرح بيان كرد :

1 _ يك روش درماني بدون عوارض جانبي است .

2 _ كاهش دهنده ي فشار خون است .

3 _ خارج كننده ي صفرا است و از اين جهت به انسان آرامش مي دهد .

4 _ هيچ گونه وابستگي فني ، علمي و ابزاري به خارج از

كشور ندارد .

5 _ بلغم و سوداي پخته شده كه قبلاً سست و قابل انتقال شده است را همچون صفرا مي مكد و از غلظت آنها مي كاهد .

در منابع طب اسلامي و سنتي حجامت به عنوان يكي از اركان مهم درمان ذكر گرديده و بيماري هاي گوناگون را درمان مي كند و به صورت اختصاصي در منابع طب اسلامي به شكل پيشگيرانه اي درمان بيماري ها شمرده شده است و در مورد بيماري هاي خاص و بيماري هاي ناشي از غلبه ي خون سفارش شده است .

درپايان آنكه حجامت در فصل بهار توصيه شده و مي تواند ضامن سلامتي باشد .

پي نوشت :

1.وسائل الشيعه،ج17،ص54.

2.بحار الانوار،ج62،ص126.

منبع:مجله قدر(ش19)

احتياط در بهره گيري از طب جايگزين

امروزه طب جايگزين مانند داروهاي گياهي به طور فزاينده اي مورد توجه قرار گرفته و درصد بهره گيري از آن متداول تر شده و افزايش يافته است؛ اما آنچه در اين روند حائز اهميت است، احتياط در استفاده از اين روشهاي جايگزين است.

متخصصان توصيه مي كنند: وقتي مي خواهيد از هر شيوه مكمل يا جايگزين براي درمان استفاده كنيد حتما بايد هميشه احتياط كنيد. در آمريكا هيچ نهاد قانونمند و قانونگذار فدرال و مجزا يعني چيزي شبيه به سازمان غذا و داروي آمريكا براي طب جايگزين وجود ندارد، در صورتي كه اهميت وجود چنين نهادي به ويژه در سالهاي اخير و با افزايش تمايل مردم به استفاده از پزشكي مكمل و جايگزين بسيار احساس مي شود.

انجمن سرطان آمريكا در همين رابطه فهرستي از علائم هشداردهنده را منتشر كرده كه نشان مي دهد طب جايگزين در برخي موارد ممكن است تقلبي و خطرناك باشد. در اين فهرست نشانه هاي هشدار دهنده عبارتند

از:

- اگر درمان بر اساس فرضيه اي صورت گيرد كه هنوز به لحاظ علمي اثبات نشده است.

- اگر طرفداران درمان به اين شيوه، اميد معالجه يك بيماري خطرناك و جدي مانند سرطان يا ايدز را بدهند.

- اگر طرفداران اين روش درماني به شما توصيه كنند كه داروهاي ديگر را مصرف نكنيد و از دريافت شيوه هاي درماني و پزشكي استاندارد خودداري كنيد.

- اگر درمان بر اساس يك «فرمول سري» باشد كه نتوان آن را فاش كرد.

- اگر درمان فقط در كشورهاي خاصي قابل دسترسي باشد.

- اگر طرفداران اين روش درماني تضمين كنند كه روش آنها هيچ عوارض جانبي ندارد.

از سوي ديگر، گروهي از مخالفان طب جايگزين معتقدند كه استفاده ازاين شيوه ها مي تواند به قيمت بالايي سلامت انسان را تهديد كند. اين در حالي است كه برخي از متخصصان به تازگي اعلام كردند كه طب جايگزين حتي مي تواند براي كودكان هم مؤثر و بي خطر باشد.

پروفسور دولورس مندلو؛ استاديار باليني اطفال و بيماريهاي مسري در دانشكده پزشكي دانشگاه ميشيگان در اين باره خاطرنشان كرده است كه براي درمان اطفال با طب جايگزين و مكمل فضاي علمي زيادي وجود دارد.

وي تأكيد مي كند كه اگر اين درمان تحت نظر پزشك متخصص و به طور شخصي براي هر بيمار دنبال شود مي تواند براي كودكان مؤثر درعين حال بي خطر باشد.

وي خاطرنشان كرد: طب جايگزين مي تواند براي مقابله با بسياري از بيماري هاي اطفال مانند سرماخوردگي معمولي يا خارش هاي پوستي موفق عمل كند. مطالعات اخير نشان مي دهد كه حدود 30 درصد از كودكان سالم و 50 درصد از اطفال مبتلا به بيماريهاي مزمن به

نوعي تحت درمان با طب جايگزين هستند، اما نكته مهم در استفاده از اين روشهاي درماني هم براي اطفال و هم براي افراد بالغ مشورت با متخصص و توجه به نكات ايمني است.

منبع: سايت ايسنا

رايحه درماني

نويسنده: دكتر حامد تركمان

آروماتراپي يا رايحه درماني به معني استفاده از عطرها در درمان برخي عوارض جسمي و روحي است. در اين روش از روغن هاي گياهي خوشبو مانند گل سرخ، ليمو، سنبل يا نعنا براي درمان استفاده مي شود. اين عصاره ها را به صورت ماساژ روي سطح پوست يا در شستشو يا تنفس مستقيم و يا با پخش كردن در محل زندگي به كار مي برند. از اين روش براي تسكين درد، مواظبت از پوست، كاهش اضطراب و خستگي و نيرو بخشيدن به بدن استفاده مي شود. عطرها مي توانند بر روي حالات خلقي موثر باشند، خستگي و اضطراب را كاهش دهند و باعث آرامش شوند.

هنگامي كه عطرها استشمام مي شوند از طريق پياز بويايي و تحريك اعصاب بر روي مغز اثر مي گذارند. روغن ها يا عصاره هاي مورد استفاده در اين روش، اسانس هاي آروماتيكي(معطر) هستند كه از گياهان، گل ها، پوست درختان، ميوه ها، علف ها و دانه ها استخراج مي شوند و از آنها براي درمان بيماري هاي جسمي يا رواني مشخصي استفاده مي شود و مي توانند باعث بهبود و يا پيشگيري از بيماري ها شوند.

در اين روش از حدود يكصد و پنجاه عصاره استفاده مي شود. بيشتر اين مواد خاصيت ضدعفوني كننده دارند. برخي نيز خواص ضدويروسي و ضدالتهابي، كاهش دهندگي درد، ضد افسردگي و يا خلط آوري دارند. اين مواد مي توانند خواص ديگري مانند ايجاد آرامش، بهتر كردن هضم غذا و افزايش ادرار داشته باشند. براي ايجاد بهترين آثار درماني، اين اسانس ها بايد از

مواد اوليه خالص و طبيعي تهيه شوند و مواد مصنوعي چنين خواصي ندارند.

رايحه درماني يكي از روش هايي است كه نسبت به ساير روش هاي درماني از پيشرفت سريعي برخوردار بوده است و به صورت گسترده اي در منازل، كلينيك ها و بيمارستان ها براي عوارض مختلفي از جمله كاهش درد حين زايمان، كاهش درد ناشي از عوارض شيمي درماني در بيماران سرطاني و توانبخشي بيماران قلبي مورد استفاده قرار مي گيرد.

در كشور ژاپن مهندسان از عطر ها براي طراحي فضاي داخلي استفاده مي كنند. در چنين مواردي به طور مثال از رايحه سنبل يا رزماري كه بين مشتري ها منتشر مي شود، براي آرامش بخشيدن به كساني كه منتظر هستند استفاده مي شود و يا عطر ليمو و اوكاليپتوس براي جلوگيري از كاهش هوشياري كارمندان بانك به كار مي رود.

تاريخچه

رايحه درماني سابقه شش هزار ساله و يا بيشتر دارد. در يونان، روم و مصر باستان همگي از مواد معطر براي درمان استفاده مي كردند. از روغن هاي معطر براي استحمام، ماساژ دادن و موميايي كردن اجساد در شش هزار سال پيش استفاده مي كردند. در مصر باستان ايمهوتپ خداي طبابت و درمان بود. هيپو كارت (در يونان باستان) خداي پزشكي بود و از حمام هاي رايحه درماني و ماساژ و از دود كردن مواد معطر براي درمان مردم آتن استفاده مي كرد.

رايحه درماني نوين در سال1930 دوباره شكل گرفت. هنگامي كه شيمي دان فرانسوي، رنه موراسين گاته فوس، واژه آروماتراپي (رايحه درماني) را براي استفاده درماني از عطر ها ابداع كرد. او شيفته خواص سنبل در درمان زخم هاي سوختگي دست خود بدون برجا گذاشتن هيچ اثري شد. سپس شروع به تحقيق در مورد خواص درماني عطر ها در درمان بيماري هاي جسمي و رواني كرد. در طول جنگ

جهاني دوم جراح فرانسوي ارتش دكتر جين والنت، از عصاره هاي معطر به عنوان ضدعفوني كننده استفاده كرد. پس از آن مادام مارگارت ماروي رايحه درماني را به عنوان يك روش درماني گسترش داد.

او عطرهاي مختلف را براي درمان بيماري ها تجويز مي كرد.او به استفاده از عطرها براي ماساژ دادن در درمان اعتبار بخشيد.

رايحه درماني هنگامي كه عطرها به صورت همزمان بر جسم و ذهن اثر كنند، بيشترين تاثير را دارد.

شيوه اثرگذاري

عطرها حس قدرتمند بويايي را تحريك مي كنند. بوهايي كه ما استشمام مي كنيم آثار مشخصي روي احساسات ما دارند. پزشكان دريافته اند بيماراني كه حس بويايي خود را از دست داده اند در ريسك ابتلا به مشكلات رواني مانند افسردگي و اضطراب قرار دارند. ما انسان ها قدرت تشخيص 10هزار نوع بوي مختلف را داريم.

تحريكات بوهاي مختلف از طريق مژك هاي بويايي به سيستم ليمبيك (قسمتي از مغز كه خلق و خو، روحيات و قدرت يادگيري ما را كنترل مي كند) مي روند.مطالعات با استفاده از امواج مغزي نشان داده اند كه بوي سنبل امواج آلفاي مغز را در قسمت پشت سر افزايش مي دهد، كه اين امواج نشان دهنده آرامش هستند. بوي ياس امواج بتا را در ناحيه جلوي مغز افزايش مي دهد كه با وضعيت هوشياري بيشتر در ارتباط است.

مطالعات دانشمندان نشان داده است عطر ها از موادي تشكيل شده اند كه مي توانند آثار خاصي بر جسم و روح ما داشته باشند.تركيبات شيميايي آنها پيچيده است ، ولي بيشتر شامل الكل ها، استرها و آلدئيدها هستند. در ادامه در مورد مواد موثر عطرها، كاربردهاي درماني و تحقيقات انجام شده صحبت خواهيم كرد.

تحقيقات مختلفي در اين مورد انجام شده است و تعدادي از تركيبات موثر موجود در عطرها شناسايي شده

اند. تركيبات شيميايي عطرها پيچيده است ولي بيشتر شامل الكل ها، استرها و آلدئيدها هستند.

هر اسانس طبيعي شامل بيش از100 تركيب مختلف است كه اين تركيبات آثار يكديگر را بر روي بدن انسان تقو يت مي كنند. بسته به تركيب شيميايي غالب در اسانس، خواص آن متفاوت است. برخي درد ها را كاهش مي دهند و به طور مثال برخي مواد آرامش بخش عصاره هايي از قبيل ليمو و اسطو خودوس با نياز و وضعيت بدن ما سازگارند. مكانيسم اثر آنها بر روي بدن به خوبي شناخته شده نيست.فقط مي دانيم كه بر روي خلق و خو و روحيات موثرند و مواد مضري را در بدن باقي نمي گذارند. آنها از طريق خوردن يا استنشاق وارد بدن مي شوند.

يك شركت عطرسازي در ژاپن بر روي خواص عطرها در انسان تحقيق كرد و اپراتورهاي كامپيوتر را در معرض عطر هاي مختلف قرار داد. آنها اشتباهات اين افراد را در تايپ كردن در معرض عطرهاي مختلف جمع بندي كردند.

يافته هاي آنان به اين ترتيب بود:

هنگامي كه در معرض عطر سنبل قرار مي گرفتند (يك آرام بخش)، اشتباهات در تايپ 20 درصد بود.

هنگامي كه در معرض عطر ياس قرار مي گرفتند (يك تركيب هوشياركننده)، اشتباهات در تايپ 33 درصد بود.

هنگامي كه در معرض عطر ليمو قرار مي گرفتند (يك تركيب نيروبخش)، اشتباهات در تايپ تا 45درصد افزايش مي يافت.

درمان برخي ناراحتي ها

رايحه درماني بر روي استرس، اضطراب، مشكلات سايكو سوماتيك (رواني _ جسمي)، دردهاي عضلاني و روماتيسمي، مشكلات گوارشي و برخي مشكلات زنان مانند اختلالات قاعدگي، يائسگي و افسردگي پس از زايمان موثر است. تحقيقات مختلفي بر روي كاربرد رايحه ها در درمان برخي ناراحتي ها انجام شده است كه در ادامه

بيشتر به آنها خواهيم پرداخت....

رايحه درماني و رفتار

شواهد شايان توجهي وجود دارند كه نشان مي دهند رايحه درماني بر روي ذهن و رفتار ما آثار مهمي دارد. مطالعات بر روي حيوانات نشان داده است كه موش هاي تحريك شده با مقدار زياد كافئين، به وسيله بوي صندل يا سنبل يا ساير عطر هاي آرامبخش كه داخل قفس آنان اسپري شده است، آرام شده اند.

همين موش ها با استنشاق بوي پرتقال و ساير مواد مشابه تحريك پذير شده اند. اين مواد را در تركيبات خون آنها پس از يك ساعت يافته اند.

در يك مطالعه كه در مجله انگليسي لانست چاپ شد و بر روي بيماران مسن كه مشكل به خواب رفتن داشتند، انجام گرفت، مشخص شد كه بوي سنبل در به خواب رفتن آنان موثر است. اين بيماران از مشكل به خواب رفتن شاكي بودند و قبل از رايحه درماني مقادير زيادي داروي آرامبخش استفاده مي كردند.

در يك مطالعه بر روي زنان نشان داده شد كه استفاده از روغن اسطوخودوس به صورت ضماد موضعي در كاهش درد هاي پس از زايمان در سه تا پنج روز پس از زايمان موثر است.

سرماخوردگي

از نظر تجربي و علمي كاملا شناخته شده است كه سوپ مرغ براي سرماخوردگي مفيد است. تحقيقاتي صورت گرفته است تا علت اثر سوپ مرغ شناخته شود كه آيا اين اثر مربوط به تاثير بخار آب داغ بر روي مخاط بيني است و يا اينكه به دليل رايحه سوپ مرغ ايجاد مي شود. مطالعات نشان داد كه سوپ مرغ موثر تر از بخار آب بر روي سرماخوردگي است. اين خود نشان دهنده موثر بودن رايحه سوپ مرغ است.

درماني براي استرس

در يك مطالعه در بيمارستان اسلووان-كترينگ

در نيويورك نشان داده شد كه بيماران مبتلا به عارضه ترس از فضاهاي بسته كه با عطر ثعلب ( وانيل ) مواجهه شدند و تحت ام.آر اي قرار گرفتند، 63 درصد كمتر از ساير بيماران دچار اين حالت شدند.

هيچ تغييري در ضربان قلب اين افراد ديده نشد و اضطراب آنها به وضوح كمتر شده بود.

در يك تحقيق مشابه بر روي بيماران واحد مراقبت هاي ويژه (آي سي يو) مشخص شد كساني كه در اين محيط عطر سنبل را استشمام كردند در مقايسه با كساني كه فيزيوتراپي مي شدند يا استراحت مي كردند وضعيت بهتري داشتند و هيچ تغييري در فشار خون، تنفس و ضربان قلب اين بيماران ديده نشد.

منبع: گروه سلامت سيمرغ

به اين چرب و چيل ها نياز داريم

نويسنده: رعنا زارعي

اگر هميشه موقع خريد ميان انواع روغن هاي خوراكي از هسته انگور گرفته تا روغن جامد، سر در گم مي شويد و نمي توانيد تصميم بگيريد، اين صفحه را از دست ندهيد.

شايد ديده باشيد كه افراد براي پايين آوردن وزن و حفظ تناسب اندام شان، گاهي روغن و چربي را به طور كامل از رژيم غذايي روازنه شان حذف مي كنند و كلاً به خوردن مواد غذايي آب پز يا بخار پز روي مي آورند؛ اما متخصصان تغذيه با اين تصميم به شدت مخالف اند. روغن ها و چربي ها از مواد مغذي مهم در تغذيه هر فرد محسوب مي شوند كه درصد قابل توجهي از نياز روزانه بدن به انرژي از طريق آن ها تأمين مي شود.در واقع بدن براي تأمين اين انرژي نياز به اسيدهاي چربي دارد كه خودش قادر به ساختن آن ها نيست و بايد از

طريق مواد غذايي به دستشان آورد. علاوه بر اين، ويتامين هاي زيادي از جمله ويتامنA، ويتامينD، ويتامينK و E محلول در چربي هستند. اين دسته مواد در مقايسه با كربوهيدرات ها و پروتئين ها دانسيته انرژي بسيار بالايي دارند و در مقدار مساوي از نظر وزن دو برابر آن ها كالري توليد مي كنند.

بيشتر خانم ها سعي مي كنند علاوه بر دست پخت هاي خوشمزه، هنگام خريد مواد اوليه و آشپزي سليقه و سلامت تك تك اعضاي خانواده را هم در نظر بگيرند. معمولاً انبوهي از اطلاعات درهم و برهم از منابع مختلف هنگام انتخاب يك محصول مناسب به ذهنمان هجوم مي آورد كه در نهايت تصميم گيري را مشكل مي كند. اين كه براي سرخ كردن، كدام روغن مناسب است وكمترين ضرر را به بدن مي رساند يا روغن زيتون براي كلسترول مفيد است يا نه، سوالاتي هستند كه ذهن بسياري از خانم ها را به خود مشغول كرده.

روغن حيواني يا گياهي؟

احتمالاً بحث روغن هاي حيواني و گياهي را قبلاً هم شنيده ايد... اما كدام يك واقعاً براي بدن مفيد است؟ در واقع تفاوت اين دو روغن در چيست؟

اصلاً مهم ترين تفاوت روغن ها و چربي هاي حيواني و گياهي درواحد ساختماني (ساختار) آن ها، يعني اسيدهاي چرب است.

معمولاً در چربي هاي حيواني، اسيدهاي چرب به صورت اشباع هستند و شكل ظاهري آن ها جامد است. اما روغن هي گياهي عمدتاً از اسيدهاي چرب غيراشباع تشكيل شده اند و شكل ظاهري آن ها عموماً مايع است. مگر اين كه در صنعت هيدروژنه شده و به شكل جامد عرضه شوند.

از طرفي، بدن به اسيدهاي چرب غير اشباع نياز دارد. منبع اسيدهاي چرب غير اشباع در نوع گياهي، گياهاني مانند هسته انگور، زيتون و... است و در منابع حيواني غذاهاي دريايي نظير ماهي و ميگو سرشار از اسيدهاي چرب غير اشباع هستند. اما در ميزان ويتامينهاي موجود در اين دو نوع روغن و ميزان توليد انرژي آن ها تفاوتي وجود ندارد.

اگر بخواهيد بين آن دو نوع روغن يكي را براي مصرف روزانه انتخاب كنيد، طبيعتاً روغن هاي گياهي ارجحيت دارند. روغن هاي گياهي حاوي اسيدهاي چرب ضروري هستند و اسيدهاي چرب اشباع كمتري دارند. اسيدهاي چرب اشباع براي بدن به شدت ضرر دارند و عامل اصلي بروز بيماري هاي قلبي - عروقي در انسان مي شوند. علاوه بر اين ، روغن هاي حيواني حاوي كلسترول هستند كه باز هم شما را دچار اين بيماري هاي قلبي -عروقي مي كنند؛ در حالي كه روغن هاي گياهي به هيچ وجه كلسترول ندارند. بنابراين، مصرف روغن هاي گياهي به جاي حيواني يك اصل است.

روغن هاي سرخ كردني

حتماً هنگام خريد به روغن هاي مخصوص سرخ كردني توجه كرده ايد، اما آيا فرق اين مدل روغن را با روغن هاي جامد و مايع معمولي مي دانيد؟آيا واقعاً تاثيري در سلامت بدن دارند؟ اصولاً روغن ها مايع گياهي مقاومت بسيار كمي در برابر حرارت گرماي بالا كه لازمه سرخ كردن مواد است، دارند و تحت تاثير دماي بالا و اكسيژن، به سرعت اكسيده مي شوند كه در نتيجه تركيبات مضري در آن ها وجود مي آيد. بنابراين بهتر است روغن هاي گياهي معمولي را براي سرخ كردن به كار

نبريد. از طرفي روغن هاي حيواني جامد نيز حاوي اسيدهاي چرب اشباع است كه بدن را مستعد ابتلا به بيماري هاي قلبي-عروقي مي كند؛ در حالي كه روغن هاي مخصوص سرخ كردن، حاوي درصدي اسيدهاي چرب اشباع است كه مقاومت حرارتي بالايي دارد. اما با اين حال، يادتان باشد كه نبايد در مصرف اين نوع روغن هم زياده روي كنيد.

فانتزي مثل روغن هسته انگور

مي توانيد اين روغن ها را به طور كامل جايگزين روغن هاي جامد حيواني كنيد. اصولاً روغن زيتون بهترين روغن خوراكي است، اما روغن هاي ديگر نظير روغن سويا، ذرت، آفتابگردان، پنبه و كلزانيز اگر جانشين روغن حيواني شوند.در سلامت فرد بسيار موثر است.

روغن هسته انگور كمي فانتزي است و برتري چنداني نسبت به بقيه ندارد. اصولاً در هيچ نوع بيماري پزشك مصرف روغن را به طور مطلق قدغن نمي كند، مگر كساني كه كيسه صفرايشان را به طور كلي با عمل جراحي در آورده باشند يا مشكلات گوارشي حاد و جذب چربي داشته باشند، كه بر حسب شدت و ضعف بيماري، مصرف روغن و چربي تا حد زيادي توسط متخصص محدود مي شود.

بهترين حالت استفاده از روغن هاي گياهي ، تركيبي از همگي آن ها طي يك هفته است.

بدون روغن...

معمولاً كساني كه چربي و روغن را به طور كامل از رژيم غذايي روغن شان حذف مي كنند، دچار اختلالات شديد در رشد و نمو مي شوند. زماني كه روغن را كنار مي گذاريد. دريافت بسياري از ويتامين هاي ضروري بدن را هم قطع مي كنيد و اين عامل باعث آسيب رسيدن به بافت هاي پوست و مو

مي شود. علاوه بر اين، بسياري از اسيدهاي چرب مفيد را هم از دست مي دهيد. به طور كلي، براي اين كه تمامي نيازهاي روزانه بدن بر طرف شود، روزانه بايد بين 25 تا 30 درصد كل انرژي بدن از طريق روغن ها و چربي ها تأمين شود.

روغن بخوريد و لاغر شويد

معمولاَ در يك رژيم غذايي مناسب براي كاهش وزن،بايد مقدار دريافت كالري (انرژي)از طريق مواد خوراكي كمتر از مقدار سوزاندن آن در يك روز باشد .بدن به طوركلي انرژي اش را از سه گروه مواد خوراكي به دست مي آورد و معمولاً متخصصان تغذيه با كاهش يكسان از اين سه گروه مواد مغذي ،فرد را به وزن ايده آل مي رسانند و هيچ گاه روغن را به طور كامل حذف نمي كنند .گرچه پايين آوردن وزن در افراد مختلف كاملاً متفاوت است و توصيه كلي وجود ندارد ،اما مي توان با جايگزين كردن آن ها به جاي موادي چون سس مايونز كه سرشار از چربي اشباع و مضر است،جلوي اضافه وزن و آسيب هاي احتمالي را گرفت.

يادتان باشد،مفيد بودن روغن هاي مايع گياهي نظير زيتون يا كنجد ،به معناي مصرف بي رويه و آزادانه آنها نيست.معمولاً يك گرم روغن مايع يا جامد ،9 كيلو كالري انرژي در بدن فرد توليد مي كنند؛بنابراين اصل درست در كاهش وزن ،تغذيه متعادل است.

روغن زيتون را داغ نكنيد

روغن زيتون از آن روغن هاي مايع گياهي است كه با وجود اسيدهاي غير اشباع و ضروري براي بدن، در صورت داغ شدن زياد و در حرارت بالا، تركيبات مضري ايجاد مي كند و نمي توان به مدت طولاني

آن را گرم كرد.

منبع:نشريه زندگي ايده آل شماره 42 /س

گرمي و سردي چيست ؟

درمان هاي سنتي بر چهار ركن اصلي مبتني بر :

1 _ تشخيص

2 _ پالايش معده و روده ، خون و خلط

3 _ متعادل كردن مزاج يا ( خلط ) با در نظر گرفتن گرمي يا سردي مزاج شخص

4 _ علاج

پيشينيان گرمي را به خوراكي هاي طبيعي انرژي دهنده اطلاق مي كردند ( كه شامل شيرين مزه ها مانند عسل و تندمزه ها مانند فلفل است ) و با مصرف آنها علائم يا عوارض گرمي ايجاد مي شود كه عبارتند از : عوارض پوستي (جوش و خارش و ... ) گلودرد ، سوزش ادرار ، تلخي زبان ، عوارض كبدي ، بدبويي عرق ، چاقي موضعي ، چرب شدن پوست سر ، افزايش احتمال مذكر شدن جنين ، تقويت حافظه ، خشك شدن بيني و دهان ، ايجاد يبوست ، افزايش ميل جنسي .

آنتي بيوتيك ها و پني سيلين داراي طبع گرم هستند ، از سوي ديگر خوراكيهاي طبع سرد فاقد انرژي و حرارت هستند ( شامل خوراكي هاي ترش مزه مانند مركبات و بي مزه مانند خيار و هندوانه ) كه با مصرف آنها ، عوارض و علائم سردي ايجاد و مشاهده مي شود كه عبارتند از :

آبريزش دهان ، خواب زياد ، سستي و بي حالي ، نمناكي پوست ، افت فشار خون ، سرگيجه ، تهوع ، كم اشتهايي ، اسهال و استفراغ ، سياهي رفتن چشم ، كاهش ميل جنسي ، ريزش مو ، بالا رفتن احتمال مؤنث شدن جنين ، ضعف حافظه

، نازايي ، دردهاي عضلاني ، خواب رفتن اعضاء ، كسي كه داراي طبعي گرم است ، يعني مزاج وي با خوراكي هاي پر حرارت ( شيرين يا تند ) سازگار است . با خوردن سردي ( گوجه فرنگي ، هندوانه و ... ) به اصطلاح سردي اش مي كند كه با صرف كمي گرمي مانند نبات داغ يا عرق نعناع بهبود مي يابد . از سوي ديگر ، كسي كه مزاج وي با خوراكي هاي كم حرارت ( ترش ، بي مزه ) سازگاري دارد با مصرف گرمي مانند ( مربا ، حلوا و ... ) به اصطلاح گرمي اش مي كند كه با مصرف سودي مانند (هندوانه ، عرق كاسني ، دوغ ترش و ... ) بهبود مي يابد .

خوراكي هاي تلخ مزه در هر دو دسته ي گرمي و سردي مشاهده مي شوند و نمي توان خوراكي ها را صرفاً از روي سرد بودن در حكم گرمي يا سردي دانست . خوراكي ها با حرارت دادن و جوشاندن رو به گرمي سير

مي كنند .

در مورد ترك اعتياد بايد سعي كرد تا طبع مشخص را بر گرداند ( يعني اگر سرد است ، خوراكي هاي گرم تجويز كرد و بر عكس ) سفيدپوستان ميل به سردي دارند و سبزه پوستان ميل به گرمي و تلخي ، پوست هاي سفيد به فلفل سياه حساس اند سبزه پوستان به فلفل قرمز .

از ميان گوشت حيوانات ، گوشت حيوانات خارخوار ( مانند شتر و بز ) داراي طبع گرم و گوشت آبزيان و خوك داراي طبع سرد است و گوشت مرغ ،

گوسفند و پرندگان داراي طبع متعادل است . ولي شير حيوانات تابع گرمي گوشت آنها نيست .از جمله :

_ شير بز داراي طبع گرم است .

_ شير گاو داراي طبع گرم است .

_ شير گوسفند داراي طبع گرم است .

_ شير الاغ داراي طبع سرد است .

_ شير مادران شيرده داراي طبع گرم تر است .

درجات گرمي و سردي كدامند ؟ درجه يا ميزان سردي و گرمي را چهار اندازه تشكيل مي دهند .

1 _ گرم و تر ( يعني كمي گرم ) مانند چاي ( درجه اول گرمي )

2 _ گرم و خشك ( يعني خيلي گرم ) مانند شيريني ( درجه سوم گرمي ) ، خرما ( درجه چهارم گرمي )

3 _ سرد و تر ( يعني كمي سرد ) مانند سيب زميني ( درجه اول سردي ) ، آلبالو ( درجه دوم سردي )

4 _ سرد و خشك ( يعني خيلي سرد ) مانند كاسني ( درجه سوم سردي )

لزوم تشخيص گرمي و سردي در علاج امراض چيست ؟

براي روشن شدن موضوع به ذكر چند مثال مي پردازيم

فرض كنيد دچار آبريزش دهان شده ايد كه احتمالاً ناشي از مصرف سردي زياد است و با مصرف كمي گرمي بهبود مي يابد .

فرض كنيد شخص بيمار دچار كثرت شهوت است بايد از مصرف گرمي خود داري و از سردي استفاده كند (غير از ميوه هاي قرمز و سياه )

فرض كنيد با خوردن مقادير زيادي آجيل با طبع گرم مانند تخمه آفتابگردان دچار گلو درد شده ايد . (پس از

مصرف گرمي بايد محلولي از نوشيدني هاي داراي طبع سرد مانند ماء الشعير يا آب هندوانه غرغره كرد ) با مصرف سردي بهبود مي يابيد .

فرض كنيد دچار سوزش ادرار شديد كه يكي از دلايل آن مصرف زياد گرمي است كه با مصرف سردي بيمار رو به بهبود مي رود .

فرض كنيد احساس بي حالي و كسلي داريد كه احتمالاً از مصرف زياد سردي مثلاً (آب ليموي زياد يا دوغ ترش ) ناشي مي شود كه با مصرف گرمي و اصلاح طبع رو به بهبود خواهيد رفت .

اخلاط چهارگانه :

چهار نوع خلط براي انسان ها وجود دارد كه عبارتند از : سودا ، بلغم ، خون ، صفرا . غلبه هر يك از اين اخلاط باعث ايجاد اختلال و مرض شده و هر يك نشانه خاصي دارد كه در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد .

نشانه هاي غلبه اخلاط ( خلط ها )

اگر سودا غلبه كرده باشد : تيرگي يا زردي پوست ، غلظت خون ، سوزش سرمعده ، اشتهاي كاذب ، آشفتگي فكر ، ترس و دلهره ، احساس ناامني ، شور بودن مزه دهان هنگام بيدار شدن از خواب ، عرق شور ، يبوست و افسردگي .

اگر بلغم غلبه كرده باشد : سستي و رطوبت پوست ، سوء هاضمه ، آروغ ترش ، خواب زياد و احساس سنگيني چشم هنگام بيدار شدن از خواب ، آبريزش دهان ، ترش بودن مزه دهان هنگام بيدار شدن از خواب .

اگر خون غلبه كرده باشد : سرخي پوست و صورت ، سنگيني سر ، سستي اعضاء ميل به

خواب زياد ، كندي حواس ، خميازه كشيدن ، شيرين بودن طعم دهان ، جوش زدن تن .

اگر صفرا غلبه كرده باشد : زردي پوست و چشم ، تلخي دهان ، باد كردن و خشكي زبان و بيني ، تشنگي ، ضعف اشتهاء ، استفراغ ، سوزش سر معده ، سرگيجه و خيال پردازي زياد .

خواننده ي عزيز :

درشماره بعدي به ادامه راز اخلاط چهارگانه و كاربرد و لزوم شناخت اخلاط چهارگانه ، پرداخته مي شود .

منبع:مجله راه موفقيت شماره 13 /س

رايحه درماني چيست و چگونه انجام مي شود ؟

آروماتوراپي يا رايحه درماني يعني استفاده از عطرها در درمان . در اين روش از روغن هاي گياهي خوشبو مانند گل سرخ ، ليمو ، سنبل ، يا نعنا براي درمان استفاده مي شود . اين عصاره ها را به صورت ماساژ روي سطح پوست يا در شستشو يا تنفس مستقيم يا پخش كردن در محل زندگي به كار مي برند . از اين روش براي تسكين درد ، مواظبت از پوست ، كاهش اضطراب . خستگي و نيرو بخشيدن به بدن استفاده مي شود . عطرها مي توانند روي حالات خلقي مؤثر باشند ، خستگي و اضطراب را كاهش دهند و باعث آرامش شوند .

هنگامي كه عطرها استشمام مي شوند ، از طريق پياز بويايي و تحريك اعصاب روي مغز اثر مي گذارند .

روغن ها يا عصاره هاي مورد استفاده در اين روش ، اسانس هاي آروماتيكي (معطر ) هستند كه از گياهان ، گلها ، درختان ، ميوه ها ، پوست درختان ، علف ها و دانه ها استخراج مي شوند و از آنها

براي درمان بيماري هاي جسمي يا رواني مشخصي استفاده مي شود و مي توانند باعث بهبود يا پيشگيري از بيماري ها شوند . در اين روش از حدود يكصد و پنجاه عصاره استفاده مي شود . بيشتر اين مواد خاصيت ضد عفوني كننده دارند . برخي نيز خواص ضد ويروسي و ضد التهابي ، كاهش دهنده ي درد ، ضد افسردگي يا خلط آور دارند . اين مواد مي توانند خواص ديگري مانند ايجاد آرامش ، بهتر كردن هضم غذا و افزايش دهنده ادرار داشته باشند . براي ايجاد بهترين آثار درماني ، اين اسانس ها بايد از مواد اوليه خالص و طبيعي تهيه شوند و مواد مصنوعي چنين خواصي ندارند .

رايحه درماني يكي از روش هايي است كه نسبت به ساير روش هاي درماني از پيشرفت سريعي برخوردار بوده و به صورت گسترده اي در منازل ، كلينيك ها و بيمارستان ها براي موارد مختلفي از جمله كاهش درد حين زايمان ، كاهش درد ناشي از عوارض شيمي درماني در بيماران سرطاني و توانبخشي بيماران قلبي استفاده مي شود .

در كشور ژاپن مهندسان از عطرها براي طراحي فضاي داخلي استفاده مي كنند .به طور مثال از رايحه ي سنبل يا رزماري كه بين مشتري ها منتشر مي شود ، براي آرامش بخشيدن به كساني كه منتظر هستند استفاده مي شود يا از عطر ليمو و اوكاليپتوس براي جلوگيري از كاهش هوشياري كارمندان بانك به كار مي رود .

_ تاريخچه ي رايحه درماني :

اين روش سابقه ي شش هزار ساله يا بيشتر دارد . در يونان ، روم و مصر باستان

همگي از مواد معطر براي درمان استفاده مي كردند . به توصيه پزشك مصري ، ايمهوتپ ، از روغن هاي معطر براي استحمام ، ماساژ دادن و موميايي كردن اجساد در شش هزار سال پيش استفاده مي كردند . در مصر باستان ايمهوتپ خداي طبابت و درمان بود . هيپوكارت ( در يونان باستان ) خداي پزشكي بود و از حمام هاي رايحه درماني و ماساژ و از دود كردن مواد معطر براي درمان مردم آتن استفاده مي كرد .

رايحه درماني نوين در سال 1930 دوباره شكل گرفت . هنگامي كه شيميدان فرانسوي ، رنه موراسين گاته فوس ، واژه آروماتراپي ( رايحه درماني ) را براي استفاده درماني از عطرها ابداع كرد . او شيفته ي خواص سنبل در درمان زخم هاي سوختگي دست خود بدون بر جا گذاشتن هيچ اثري ( اسكار زخم ) شد . سپس شروع به تحقيق در مورد خواص درماني عطرها در درمان بيماري هاي جسمي و رواني كرد . در طول جنگ جهاني دوم جراح فرانسوي ارتش ، دكتر جين والنت ، از عصاره هاي معطر به عنوان ضد عفوني كننده استفاده كرد .پس از آن مادام مارگارت ماروي ، رايحه درماني را به عنوان يك روش درماني گسترش داد . از عطرهاي مختلف را براي درمان بيماري ها تجويز كرد . او به استفاده از عطرها براي ماساژ دادن در درمان اعتبار بخشيد . رايحه درماني هنگامي كه عطرها به صورت همزمان بر جسم و ذهن اثر كنند بيشترين تأثير را دارد .

_رايحه درماني چه كار مي كند ؟

عطرها حس قدرتمند بويايي را تحريك

مي كنند . بوهايي كه ما استشمام مي كنيم ، آثار مشخصي روي احساسات ما دارند . پزشكان دريافته اند در بيماراني كه حس بويايي خود را از دست داده اند ، در ريسك ابتلا به مشكلات رواني مانند افسردگي و اضطراب قرار دارند . ما انسان ها قدرت تشخيص 10/000 نوع بوي مختلف را دارا هستيم .

تحريكات بوهاي مختلف از طريق مژك هاي بويايي به سيستم ليمبيك ( قسمتي از مغز كه خلق و خو ، روحيات و قدرت يادگيري ما را كنترل مي كند ) مي روند . مطالعات ما استفاده از امواج مغزي نشان دادند كه بوي سنبل امواج آلفاي مغز را در قسمت پشت سر افزايش مي دهد ، كه اين امواج نشان دهنده ي آرامش هستند . بوي ياس امواج بتا را در ناحيه ي جلوي مغز افزايش مي دهد ، كه با وضعيت هوشياري بيشتر در ارتباط است .

مطالعات دانشمندان نشان داده است عطرها از موادي تشكيل شده اند كه مي توانند آثار خاصي بر جسم و روح ما داشته باشند . تركيبات شيميايي آنها پيچيده است ولي بيشتر شامل الكل ها ، استرها و آلدييدها هستند .

منبع:مجله خدايا كمكم كن،شماره 6

طب سوزني

سابقه طب سوزني (Acupuncture) به بيش از 2000 سال پيش و به كشور چين باز ميگردد. شايد بتوان آنرا يكي از قديمي ترين و در عين حال كاربردي ترين روشهاي طبابت دانست كه در حال حاضر در قرن 21 ام مورد استفاده قرار مي گيرد.

شناخت دوباره اين طب را به جرات مي توان مديون روزنامه نگار مجله نيويورك تايمز يعني جيمز رستون (James Reston) دانست

كه در سال 1971 دانست طي مقاله اي به بررسي روشهاي طبابت در چين كه توسط سوزن انجام مي شد، دانست.

در اصل اصطلاح Acupuncture تشريح كننده مجموعه اي از روشها است كه توسط آن نقاطي از بدن براي دريافت نتايج مورد نظر با روشهايي خاص مانند استفاده از سوزن تحريك مي شود. طب سوزني امروزه با استفاده از فرو كردن سوزن هاي خاصي به درون بدن از طريق پوست توسط دست و يا حتي جريان الكتريسيته انجام مي شود.

سوزنهايي كه در اين طب از آن استفاده مي شود فلزي هستند و تقريبا" به قطر چند تار موي سر مي باشند. بيماراني كه اين روش درمان را براي خود انتخاب مي كنند اظهارات متفاوتي دارند، اما در مجموع اغلب آنها بيان مي كنند كه هنگام فرو كردن سوزن به بدنشان احساس درد زيادي نمي كنند. معمولا" تجربه و تخصص پزشك معالجه در استفاده از سوزن مي تواند ميزان درد حاصله را كاهش يا افزايش دهد.

سازمان مديريت تغذيه و داروي آمريكا (FDA) در سال 1996 استفاده از سوزنهاي مخصوص براي اين نوع از روش درمان را تاييد كرد. اين سوزنها بايد استريل باشند و مي توان هريك از آنها را براي يك و فقط يك بيمار استفاده كرد. همچنين قبل از هر بار استفاده از سوزنها بايد آنها را با الكل يا مواد ضدعفوني كننده تميز كرد.

بسياري از پزشكان اعتقادي به اين نوع از روش طبابت ندارند و برعكس بسياري ديگر با استناد به آمار بدست آمده از بهبود بيماران اين روش را براي معالجه توصيه مي كنند. آزمايشها نشان مي دهد اين روش مي تواند براي

كاهش درد پس از جراحي، شيمي درماني، جراحي هاي دندان و ... بسيار موثر واقع شود.

همچنين شواهد بسياري موجود است كه طب سوزني مي تواند در معالجه بيماري هايي چون اعتياد به مواد مخدر، فعال كردن دوباره ماهيچه هاي تنبل، سر درد، دردهاي مفصلي، انواع آسم و تنگي نفس بعنوان يك راه حال و يا حداقل در كنار درمان دارويي استفاده شود. تحقيقات جديد نشان مي دهد كه طب سوزني توانايي كاهش و حتي برطرف كردن انواع درد را داشته و مي تواند توانايي هاي قسمت هاي مختلف بدن افراد را بالا ببرد.

طب سوزني چگونه كار مي كند؟

در طب سنتي چين كه به TCM به معني Traditional Chinese Medicine معروف است، بدن انسان تحت تاثير دو نيروي مخالف هم به نام هاي يين و ينگ (Yin -and- Yang) قرار دارد. Yin به صفاتي چون سردي، آرامي و در كل حالت غير فعال بر ميگردد. در حالي كه Yang به صفاتي چون گرمي، هيجان و فعال بودن نسبت داده مي شود.

در اين نگرش، سلامت بدن هنگامي حاصل مي شود كه ميان اين دو نيرو تعادل برقرار باشد و عدم تعادل اين دو نيرو باعث مي شود كه جريان حياطي در بدن كه به Qi ("چي" تلفظ مي شود) معروف است مختل شود. اين جريان از راه ها و نقاط خاصي در بدن گذر مي كند. تعداد 12 عدد از اين مسيرها و نقاط بعنوان نقاط اصلي و تعداد 8 عدد بعنوان نقاط سطح دوم معرفي مي شوند، در مجموع بيش از 2000 نقطه نيز ديگر به آنها متصل ميباشد.

اساس طب سوزني بر تحريك اين نقاط استوار

است كه مي تواند جريان Qi در بدن را كنترل نمايد. اينكه مدل چيني ها براي بدن درست است يا خير جاي بحث دارد اما دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند كه تحريك اين قسمت هاي بدن مي تواند روي وضعيت شيمايي و عصبي مغز تاثير بگذارد و در نهايت منجر به عكس العملهايي مانند كاهش درد، تغيير فشار خون و ... شود و در نهايت سلامت بيمار را منجر شود.

منبع: ماهنامه اطلاعات پزشكي

رنگ زرد تحريك كننده ذهن، هوش و سيستم اعصاب است

يك روانپزشك اظهار داشت: رنگ هاي روشن همچون رنگ هاي سبز و آبي، موجب كاهش ضربان قلب، فشار خون و تنفس شده و آرامش بخش هستند .

دكتر اميررضا چمني در گفت وگو با ايسنا، در خصوص تاثير رنگ ها از نظر روانشناختي گفت: با توجه به اين كه برخي رنگ ها، خاصيت تحريك كنندگي و برخي رنگ ها آرامش بخش هستند، تركيب رنگ ها در طبيعت به نحوي است كه باعث ايجاد تعادل در روح و روان مي شود.

وي افزود: برخي رنگ ها در طبيعت مانند رنگ هاي قرمز، محرك و برخي رنگ هاي روشن مثل سبز و آبي به انسان آرامش مي بخشند، به عبارتي رنگ هاي محرك با تاثير بر روي بدن موجب افزايش ضربان قلب، فشار خون و نبض و تنفس مي شوند و در مقابل رنگ هاي روشن موجب كاهش اين فاكتورها مي شوند.

دكتر چمني ابراز داشت: رنگ سفيد نماد پاكي و سمبل قداست است و با عنايت به اين كه رنگ سفيد، نشاط، سرور و پاكي را به همراه دارد، در احاديث زيادي به پوشيدن لباس سفيد تاكيد شده است .

وي ابراز داشت: رنگ زرد سمبل روشنايي، فعاليت، كار تلاش مفرح، شادي آور و رنگ اميد است،

لذا توصيه مي شود كودكان از لباس زرد استفاده كنند.

وي افزود: رنگ زرد از نظر درماني، رنگ تحريك كننده ذهن، هوش و سيستم اعصاب است و به دليل خاصيت محرك و شادي آور آن در درمان بيماران افسرده، بي حوصله و گوشه گير استفاده مي شود.

اين روانپزشك گفت: رنگ سبز زيباترين رنگ هاست و به عنوان رنگ جواني و سمبل و نماد رشد و نمو و علامت بهار است. اين رنگ نمايشگر حيات و سر زندگي است و از نظر درماني رنگي آرام بخش اعصاب و در رفع خستگي موثر است و از خاصيت ضد اضطرابي برخوردار است.

وي خاطرنشان كرد: بررسي ها نشان داده است رنگ سبز مي تواند فشار خون تنفس و ضربان قلب را كاهش دهد. بنابراين از اين رنگ در رنگ آميزي ديوار اتاق هاي عمل و لباس پرستاران بيمارستان ها و مراكز بهداشتي استفاده مي شود.

دكتر چمني با بيان اين كه رنگ قرمز شادي آفرين، نشاط آور، نيروبخش، اشتها آور است و احساسات را تحريك مي كند، افزود: اين رنگ اعتماد به نفس را افزايش مي دهد ولي به دليل تحريك كنندگي توصيه مي شود افراد داراي مشكلات اعصاب و روان از آن پرهيز كنند.

وي افزود: رنگ قرمز نماد خطر و هشدار نيز است و بررسي ها نشان داده است كه رنگ قرمز ميزان فشار خون و ضربان قلب را افزايش مي دهد.

اين متخصص بيان داشت: رنگ قرمز از بين رنگ ها، رنگ گرم تلقي مي شود و در درمان بيماري هاي پوستي مثل مخملك از آن استفاده مي شود.

وي رنگ آبي را داراي خاصيت آرامبخشي، آرام كنندگي و تسكين دهنده سيستم اعصاب دانست و گفت: اين رنگ، مفرح و شادي آفرين است. آبي به

عنوان رنگ سرد تلقي مي شود و به لحاظ خاصيت ضد اضطرابي و آرام بخش در درمان بي خوابي مفيد و موثر است. رنگ آبي نماد دريا، آسمان، روشنايي است و در تعادل روح و روان نقش به سزايي دارد.

دكتر چمني در پايان استفاده از رنگ هاي زرد و صورتي را براي اتاق نشمين، رنگ هاي شادي آور را براي فضاي دكوراسيون منزل و رنگ هاي قرمز، زرد و نارنجي را در وسايل بازي و پوشاك كودكان توصيه كرد.

نقش مشاغل كم تحرك و پشت ميزي در بروز اضافه وزن

نان خامه اي، بستني شكلاتي، غذاهاي چرب، پيتزا، همبرگر و انواع فست فود، فقط اينها نيستند كه باعث چاقي تان مي شوند شغل و نوع كاري كه بيشتر ساعات روز سرگرم انجام آن هستيد هم مي تواند چاقتان كند. محققان استراليايي هشدار داده اند كه شغل هاي نشسته و بي تحرك كه روز به روز تعدادشان اضافه مي شود، عامل مهمي در ايجاد چاقي و اضافه وزن است و سلامت كاركنان را به طور جدي تهديد مي كند. كارمندي را تصور كنيد كه به تازگي ارتقاي شغلي پيدا كرده و به مت پرطرفدار رياست يا مديريت بخشي كه در آن مشغول به كار بوده منسوب شده است. با خوشحالي وصف ناشدني پشت ميز جديدش نشسته، آبدارچي هر يك ساعت برايش چاي مي آورد و همكاران براي عرض تبريك با جعبه هاي شيريني و كلات به اتاقش مي آيند. بعد از ظهر هم قرار است در جلسه اي كه در ميز مجاور، فقط چند قدم آن طرف تر، برگزار شود، رياست جلسه را به عهده داشته باشد اين كارمند خوشحال شغل جديدش را ديوانه وار دوست دارد و حتي تصورش راهم نمي كند كه اين شغل ممكن است به سلامت اش آسيب برساند.

تحقيقات جديد

محققان استراليايي با بررسي ارتباط كارهاي نشسته، بي تحركي

و چاقي، دريافتند مرداني كه بيش از شش ساعت در روز كار نشسته انجام مي دهند، دو برابر بيشتر از گروهي كه كمتر از 45 دقيقه در روز پشت ميز مي نشينند، در معرض چاقي و اضافه وزن هستند. البته درباره خانم ها اوضاع كمي بهتر بود و بررسي ها نشان داد كه خانم هاي شاغل به طور متوسط روزي 20 دقيقه بيشتر از مردان راه مي روند. در پايان، محققان استراليايي هشدار دادند كه انجام كارهاي بي تحرك و نشسته باعث چاقي و اضافه وزن مي شود و مشكلات بهداشتي ناشي از آن سلامت شاغلان را به طور جدي تهديد مي كند.

چاقي و بي تحركي

بررسي ها نشان داده است بي تحركي و انجام كارهاي نشسته يكي از علت هاي عمده بروز چاقي و اضافه وزن در 20 سال اخير است. نتايج مطالعاتي كه در سال 2001 توسط پژوهشگران دانشگاه شيكاگو انجام شد صحت اين موضوع را تاييد مي كند. در اين تحقيق مشخص شد افرادي كه در كارهاي نشسته و بي تحرك مشغول به كارند، به طور متوسط نمايه توده بدني يا بي ام اي آنها 3/3 واحد بيشتر از افرادي است كه شغل هاي پرتحرك دارند.

چند قدم در روز؟

شما چند قدم در روز راه مي رويد؟ اگر تا به حال به اين موضوع فكر نكرده ايد، بد نيست به نتايج بررسي هاي انجمن ورزش آمريكا نگاهي بيندازيد. پژوهشگران انجمن ورزش آمريكا 98 نفر از كاركنان 10 فعاليت شغلي مختلف را مورد بررسي قرار دادند. در اين بررسي از افراد خواسته شد تا دستگاه پدومتر را سه روز كاري متوالي همراه خود داشته باشند. در پايان مشخص شد كه منشي ها به طور متوسط با 4327 قدم در روزي ، يعني خيلي كمتر از حد پيشنهادي

براي حفظ سلامت كه 10 هزار قدم در روز است، كم تحرك ترين شغل را دارند. پس از آن معلم ها با 4726 ، مشاوران حقوقي با 5062 و افسران پليس با 5336 قدم در روز جزو گروه هاي كم تحرك قرار گرفتند.

شغل هاي پرجنب و جوش

حتما مي خواهيد بدانيد كه كدام شغل ها پرتحرك بودند. پستچي ها و نامه رسان ها با 18904 قدم در روز فعال ترين شاغلان شناخته شدند و بعد از آن سرايدارها با 12991، پيشخدمت رستوران با 10087، كارگران كارخانه هاي توليدي با 9892، كارگران ساختماني با 9646 و پرستاران با 8648 قدم در روز جزو كاركنان پر جنب و جوش با فعاليت بدني بالا قرار گرفتند.

اگر شما كارنشسته و بي تحركي داريد، بهتر است از هر فرصتي براي فعاليت و تحرك بيشتر استفاده كنيد. در ساعات بيكاري ورزش كنيد. سعي كنيد حداقل 10 هزار قدم در روز راه برويد. براي اين كار لازم نيست حتما به كلاس ورزش برويد يا در مسابقه دوي ماراتن شركت كنيد. با انجام كارهاي عادي روزمره، پياده روي، رفت و آمد و انجام كارهاي خانه به راحتي مي توانيد روزي 0002 قدم بيشتر راه برويد.

فعاليت در طول روز

شب تصميم مي گيريد صبح بيست دقيقه زودتر بيدار شويد و كمي ورزش كنيد اما صبح روز بعد زنگ ساعت را خاموش مي كنيد و سعي مي كنيد تصميم ديشب را فراموش كنيد. واقعا دلتان مي خواهد تا آخرين لحظه ممكن بخوابيد، آن قدر خسته و خواب آلود هستيد كه حتي پنج دقيقه خواب بيشتر هم برايتان كلي ارزش دارد. با خودتان مي گوييد اشكالي ندارد، عصر كه برگشتم، ورزش مي كنم. عصر هم كه از سر كار برمي گرديد، آن قدر خسته و بي حوصله ايد كه دلتان مي خواهد جلوي تلوزيون دراز بكشيد

و هنگام تماشاي برنامه مورد علاقه تان چاي بنوشيد. فكر نكنيد فقط شما اين احساس را داريد، براي خيلي از افراد شاغل، پيدا كردن وقت مشخصي براي ورزش كار آساني نيست. به همين دليل كارشناسان تناسب اندام معتقدند كه تنها راه حل اين موضوع اين است كه در تمام طول روز فعاليت داشته باشيد. لازم نيست روزي دو ساعت پياده روي كنيد، فقط كافي است حواستان باشد و از هر فرصتي كه در طول روز پيش مي آيد، به نفع سلامت تان استفاده كنيد.

1- جلسات و گفتگوهاي غيررسمي را در حال قدم زدن و در محوطه باز انجام دهيد.

2-گاهي به جاي استفاده از آسانسور، از پله ها بالا برويد.

3-به جاي فرستادن ايميل و نوشتن نامه به همكارتان كه در اتاق كناري تان كار مي كند، موضوع را حضوري با او در ميان بگذاريد.

4-حتي ايستادن يا راه رفتن هنگام حرف زدن با تلفن هم مي تواند مفيد باشد.

5-براي برداشتن و گذاشتن اشيا، به جاي حركت با صندلي چرخدار، از روي صندلي بلند شويد، شيء را برداريد و دوباره روي صندلي بنشينيد.

6-سعي كنيد با ماشين شخصي به محل كار نرويد. مسيرتان را طوري تنظيم كنيد كه حداقل 10 تا 15 دقيقه پياده روي كنيد.

7-اگر از آن دسته كارمندهاي پشت ميزنشين هستيد كه روزي 10 تا چاي مي خورند اگر چاي تان را به جاي قند، شكلات و آبنبات با چند دانه كشمش نوش جان كنيد، از ورود هفته اي 005 كالري اضافه به بدنتان جلوگيري مي كنيد. بعداز چند ساعت نشستن، از روي صندلي بلند شويد، كمي نرمش كنيد، چند نفس عميق بكشيد، كمي قدم بزنيد و دوباره به محل كارتان برگرديد.

8-براي انجام ماموريت هاي اداري داخل شهر داوطلب شويد.

9-اگر در محل كارتان

سالن ورزش و امكانات ورزشي داريد حتما از آن استفاده كنيد و همكارانتان را هم به اين كار تشويق كنيد.

اميد تازه اي براي درمان افرادكم رشد و كوتاه قد

محققان اعلام كرده اند اميد تازه اي براي درمان افرادكم رشد كه قدشان بلند نمي شود و مبتلا به نقص ژنتيكي هستند، پيدا شده است,به نقل از خبرگزاري آلمان محققان انستيتو ژنتيك انساني كلينيك دانشگاهي هايد برگ آلمان علت بروز رشد نكردن كودكان كوتاه قد براي اولين بار قابل تشخيص زودهنگام شد.بنابر اين گزارش، محققان با بررسي اطلاعات ژنتيكي بيش از 1600 كودك كوتاه قد زير 10 سال از 14 كشور دريافتند كه در بيش از چهار درصد اين كودكان جهش هايي در ژن موسوم به شوكس-ژن عامل كوچك ماندن اين كودكان است.

اين گزارش حاكيست، اين ژن نقش مهمي را در ساخت استخوان ايفا مي كند اين ژن رشد استخوان هاي دراز و مغزدار دست ها و پاها كه به صورت طولي رشد مي كنند را تنظيم مي كند، كه اين نوع رشد بعد از سن بلوغ متوقف مي شود تا بحال اين تصور وجود داشت كه بلندي قد تحت تاثير فاكتورهاي مختلفي قرار دارد.اما تحقيقات اخير محققان نشان مي دهد تنها جهش در ژن شوكس منجر به كاهش رشد و بروز تغييرات جسمي ديگري از جمله تغيير در مفاصل دست، كوتاه شدن دست ها، افزايش ضريب توده بدني، ساخت بيش از حد عضلات و بلندي كام دهان مي شود.

براساس اين گزارش، در اين تحقيقات مشخص شد، كودكان داراي اين نقص ژنتيكي از درمان با هورمون رشد بسيار سود مي برند و ظرف مدت دو سال از طريق درمان با هورمون رشد، ميزان قد آنها

16 سانتي متر افزايش مي يابد.

اين محققان كاتالوگ علائمي براي تشخيص زودهنگام اين عارضه ايجاد كردند تا متخصصان بتوانند رشد نكردن كودك را زودهنگام تشخيص دهند، زيرا روش هورمون درماني فقط زماني تاثير گذار خواهد بود كه پسرها قبل از 10 تا 12 سالگي و دخترها قبل از هشت تا ده سالگي و قبل از سن بلوغ شان تحت درمان قرار گيرند

داشتن دوستان چاق ، احتمال چاق شدن را افزايش مي دهد

نويسنده:نويسنده رضا دهقان

منبع:به نقل از سايت پزشكان بدون مرز

داشتن دوستان و خانواده اي كه اضافه وزن داشته باشند احتمال چاق شدن را افزايش مي دهد.

محققان دريافته اند گروه هاي افراد چاق بيشتر در ميان افرادي ديده مي شود كه دوست يكديگر هستند. دوستان هم جنس نيز در اين مورد بيش از دوستان غير هم جنس بر هم اثر مي گذارند.اين تاثير در ميان خواهر و برادرها هم ديده مي شود اما آنها كه جنسيت مشابهي دارند بيشتر بر چاق شدن يكديگر تاثير مي گذارند.همچنين در اين مطالعه مشخص شد كه فاصله اجتماعي و نه فاصله فيزيكي در اين مورد اهميت دارد.در حاليكه ارتباط دوستان و افراد خانواده با يكديگر در چاق شدن آنها نقش دارد اين تاثير از طرف همسايگان غيروابسته به هم مشاهده نشد.محققان معتقدند نتايج حاصل هنجارها را تغيير مي دهند به گونه اي كه بتوان افزايش وزن را از طريق شبكه هاي اجتماعي پذيرفت.

كنترل بيمارى آلزايمر

منبع:روزنامه جوان

گروهى از دانشمندان انگليسى و امريكايى مى گويند موفق به ساخت تركيبى شدند كه به ادعاى آنان مى تواند شروع آلزايمر را در انسان متوقف يا آهسته كند. اين تركيب تاكنون فقط در حيوانات آزمايش شده اما محققان مى گويند توانايى معكوس كردن برخى از علايم اوليه مرتبط با اين بيمارى را دارند. تخمين زده مى شود كه در حدود 18 ميليون نفر در جهان به آلزايمر مبتلا باشند. هرچند هيچ كس مطمئن نيست چه چيزى در ابتدا باعث بروز آلزايمر مى شود اما معلوم شده كه يك واكنش شيميايى در داخل سلول هاى مغز آن را تسريع مى كند.

محققان بر پيچيدگى

آلزايمر تاكيد مى كنند و مى گويند كه اين تنها يكى از چند شيوه اى است كه براى مقابله با بيمارى امتحان مى شود. دكتر فرانك گان مور در دانشگاه سن اندروز مى گويد: بيمارى آلزايمر يك بيمارى چند عاملى است. رويدادهاى مختلفى در آلزايمر پيش مى آيد اما اميدواريم كه آنچه يافته ايم قطعه اى از پازل اصلى باشد زيرا فكر مى كنيم بتوانيم عملا از سلول هاى عصبى در انسان هاى زنده محافظت كنيم.

دانشمندان در نظر دارند در گام بعدى آن تركيب را به دارويى تبديل كنند كه بتوان آن را براى بيماران تجويز كرد. اگر اين دارو موثر باشد مى توان از آن براى جلوگيرى از رشد آلزايمر در افرادى كه علايم اوليه بيمارى در آنها پديدار شده استفاده كرد.

نگهداري مواد غذايي در خانه

منبع: www.iranmania.com

به منظور جلوگيري از تكثير باكتريهايي كه مسموميت غذايي ايجاد مي كنند ، دماي سردترين قسمت يخچال را بين صفر تا پنج درجه سانتيگراد تنظيم كنيد . براي كنترل درجه حرارت از دماسنج يخچال استفاده كنيد . فاسدشدني ترين مواد غذايي را در سردترين قسمت يخچال قرار دهيد .

براي آنكه يخچال در تمام اوقات سرد باقي بماند ، از پركردن بيش از حد آن بپرهيزيد . در يخچال را طولاني تر از مدت لازم باز نگه نداريد . ذوب كردن يخ يخچال به طور منظم موجب خنك نگه داشتن آن و كاهش مصرف برق خواهد شد . تكثير اغلب باكتريها در يخچال ، كند و در فريزر ، متوقف مي شود . اما يخچال يا فريزر نمي تواند باكتريها را نابود كند . بنابراين ، بايد از

پخش و انتقال آنها از يك ماده غذايي به ماده غذايي ديگر جلوگيري كنيد . گوشت خام و غذاهايي را كه از حالت انجماد خارج مي شوند ، بايد در ظرف دردار نگهداري كنيد . با اين كار تراوش حاصل از آنها باعث آلودگي ساير مواد غذايي نمي شود . اگر از گوشت خام يا غذايي كه از حالت انجماد در آمده ، مايعي تراوش مي شود . آنها را در طبقه اي پايين تر از ماده غذايي پخته شده ( كه حتماً درپوش محافظ دارد ) نگهداري كنيد . همچنين بايد از وارد شدن مايع تراوش شده به داخل سبزي و سالاد جلوگيري كرد .

در صورت امكان ، هنگامي فريزر را خاموش و برفك زدايي كنيد كه ذخيره مواد غذايي داخل آن كم باشد . قبل از اين كار ، ترتيبي بدهيد تا مواد غذايي داخل فريزر را سرد نگه داريد . براي مثل : استفاده از فريزر همسايه يا جعبه هاي عايق يا پيچيدن مواد غذايي منجمد در تعداد زيادي روزنامه يا پتوي تميز به سرد نگه داشتن مواد غذايي منجمد براي مدت كوتاهي كمك خواهد كرد . تخم مرغ را در يخچال نگهداري كنيد . معمولاً تخم مرغ را از زمان توليد تا هنگام فروش در دماي ثابت و خارج از يخچال به نحو مطلوب نگهداري مي شود . اما در خانه تخم مرغ در معرض تغييرات درجه حرارت است و بهتر است كه در يخچال نگهداري شود ( ترجيحاً در بسته بندي اصلي تاريخ دار )تا از رشد باكتريها جلوگيري به عمل آيد .

بهتر است تخم مرغهاي شكسته

يا ترك دار را دور بريزيد . مواد غذايي را به روشهاي مختلف بسته بندي مي كنند ، مانند كنسرو كردن ، استفاده از پوششهاي پلاستيكي ، بسته بندي تحت خلاء و بسته بندي در اتمسفر تغيير يافته ( كه بسته ها به جاي هوا حاوي گازهاي ديگر مانند نيتروژن و يا دي اكسيد كربن هستند ) بسته بندي از هر نوع كه باشد ، بايد دستوراتي كه در مورد شرايط نگهداري ، كنترل دما و مدت زمان نگهداري در برچسب آن نوشته شده رعايت شود ؛ بويژه از زماني كه بسته ، باز مي شود . غذايي كه تاريخ مصرف آن گذشته است ، دور بريزيد .

نگهداري عسل

منبع: www.iranmania.com

PH عسل برابر 4 و به شدت اسيدي است، بنابراين بايد از نگه داري آن در ظروف فلزي خودداري كرد. چون بعد از مدتي فلز را خورده و خودش هم خراب مي شود و ذرات فلز كه به همراه عسل وارد بدن مي شود، براي انسان مضر است. براي نگه داري عسل در حجم زياد ظروف استيل و گالوانيزه و براي مصارف خانگي ظروف شيشه اي، لعابي و سفالي توصيه مي شوند. ظرف عسل را نبايد در باز، در اتاق يا يخچال نگه داشت، زيرا عسل، آب موجود در هوا را به شدت به خود جذب كرده و پس از مدتي، رقيق و آبكي مي شود. عسل، بوهاي خارجي را خيلي زود به خود جذب مي كند. بنابراين نبايد آن را نزديك موادي چون پارافين، قير، بنزين و ماهي هاي دودي و … نگه داشت.

در نزد عامه عسل متبلورشده و شكرك زده عسل تقلبي شناخته مي شود كه اين باور صحيح

نيست ولي فروشندگان عسل براي از بين بردن شكرك و جلوگيري از متبلور شدن آن عسل را به مدت نيم ساعت در درجه حرارت حدود "65" درجه سانتي گراد نگه داشته و سپس آن را سرد كرده و بسته بندي مي كنند تا عسل آن ها شكرك نزند. چون حرارت دادن عسل همه ذرات جامد موجود را به مايع تبديل مي كند و مانع شكرك زدن عسل مي شود. در ضمن بهترين دما براي نگه داري عسل "7" تا "12" درجه سانتي گراد است.

تاثير بي اشتهايي بر وضعيت مواد مغذي در بدن

نويسنده:رضا دهقان

در صورت تداوم عادات بد غذايي ابتدا بي اشتهايي و بعد لاغري ايجاد مي شود كه اين عوامل مي تواند به شكل چرخه معكوسي مشكل را بزرگ و بزر گ تر كنند،در اين مواقع ابتدا بدن از ذخاير خود استفاده مي كند و نهايتاً با تحليل بافت هاي خود انرژي مورد نيازش را بدست مي آورد .در اين بين، اولين كمبود در ميزان پروتئين هاي خون ايجاد مي شود كه با افت سطح آلبومين خون همراه شده و به شدت قدرت دفاعي افراد كاهش مي يابد، در نتيجه افراد بيشتر به بيماري هاي عفوني پيچيده و يا حتي ساده نظير سرما خوردگي مبتلا مي شوند در كنار كمبود پروتئين ها، كمبود آهن و كم خوني ناشي از آن، كمبود روي و عدم دريافت انرژي مورد نياز بدن و نيز بي اشتهايي ايجاد كرده و به تدريج كم وزني به وجود مي آيد. حتي مطالعات نشان داده اند بد غذايي در افراد به سرعت كمبود ويتامين هاي A,C و E را ايجاد مي كند كه موجب اختلال در سيكل ماهيانه خانم ها و قدرت باورنشان مي شود.

اما

براي درمان اين افراد، در قدم اول توصيه مي شود كه افراد از حجم كم مواد غذايي با رازش تغذيه اي بالا استفاده كنند و تعداد وعده هاي غذايي شان را بالا ببريد. (البته بعد ار آنكه مشخص شد هيچ علت پاتولوژيكي وجود ندارد و علت كم وزني صرفاً تغذيه ناكافي است) ابتدا بايد از مواد غذايي ساده و سهل الهضم و كم چربي نظير ماهيچه، برنج كته شده، ماهي، مرغ و سيد تخم مرغ استفاده شده و يا با كمي روغن تهيه كرده و ميل كنند و غذا را كباب شده يا با كمي روغن تهيه كرده ميل كنند. توصيه مي شود كه هيچ غذايي با اجبار خورده نشود و افراد از غذاهايي كه بيشتر علاقه دارند استفاده كنند، در قبل، حين و بعد از مصرف غذا نبايد بلافاصله نوشابه بنوشيد بلكه بهتر است براي تامين مايعات از آب، شير (چه گرم و چه سرد) و آبميوه هاي تازه فصل به خصوص آب پرتقال و شربت آبليموي تازه بنويد. در تهيه انواع غذاها خصوصاً گوشت كه منبع غني از پروتئين و آهن است، بهتر است از انواع ادويه جات و آبلميو براي مزه دار كردن استفاده شود تا فرد با ميل بيشتري آن را خورده و كم خوني احتمالي كه قطعاً در اين افراد وجو دارد بهبود پيدا كند از آنجائيكه مصرف ماد غذايي غني از ويتامين E,C و روي در ترميم بافت ها بسيار موثر است، توصيه مي شود كه از انواع مركبات و ماهي در وعده هاي غذايي اصلي و از انواع مغزه ها خصوصاً بادام هندي، بادام زميني و پسته در

ميان وعده ها البته در حجم كم (حداكثر 3 تا 4 عدد) استفاده كنند. در كنار تغيير و اصلاح عادات غذايي، استفاده از يك برنامه ورزشي منظم نظير پياده روي و يا دوچرخه سواري مي تواند بسيار كمك كننده باشد. به اين ترتيب افزايش وزن تدريجي آغاز شده و ادامه مي يابد. پس كمي اعتماد به درمانگر واشتن صبر و انعطاف پذيري ميتواند براي رسيدن به وزن ايده آل نتيجه بخش باشد تا از خطرات ناشي از پيشرفت لاغري و عوارض جبران ناپذير آن جلوگيري شود.

تاثير داروهاي گياهي بر قند خون

داروهاي گياهي ميتوانند در كاهش قند خون نقش مهمي ايفا نمايند به عنوان مثال شنبليله با كاهش سرعت جذب گلوكز در دستگاه گوارش موجب افزايش توانايي بدن در كنترل نمودن قند خون ميگردد. همچنين دارچين با افزايش سرعت سوخت گلوكز بوسيله سلولهاي بدن موجب جلوگيري از افزايش ناگهاني قند خون ميگردد. همچنين گياهاني نظير سنبل الطيب, برگ توت سياه, برگ درخت گردو, تخم گشنيز, سير و پياز نيز ميتواندد در كاهش قند خون مفيد باشند.

فنون تنفس

مترجم: زينب اثباتي

منبع:اينترنت

درخلال موقعيت هاي استرس زا، ما به ندرت لحظه اي درباره اين كه درون بدنمان چه اتفاقي مي افتد، مي انديشيم. درواقع، فشارآن لحظات ذهن ما را مشغول به هرچيزي، جزكاركردهاي فيزيولوژي خود، مي كند. متعاقبا، اغلب آن كاركردها نامنظم مي شوند و به سلامت جسماني ما لطمه وارد مي آورند. هرگاه ما درچنين حالتي هستيم، كمتر درانجام كارهايمان توفيق مي يابيم. يكي ازكاركردهاي فيزيولوژي ما كه تحت تاثيرفشاررواني قرارمي گيرد، تنفس است. حتي درمواقعي كه فشاررواني پايين است، معدودي ازافراد عادت طبيعي تنفس كامل

را حفظ مي كنند، عادتي كه براي حفظ حالت جسماني و رواني مطلوب الزامي است. براي حفظ زندگي و پاك كردن سيستم هاي داخلي بدنمان، تنفس مناسب ضروري است. با يادگيري فنون تنفس مناسب بهترمي توان موقعيت هاي فشارزا را مهار كرد و سلامت جسماني و رواني ما نيز بهبود مي يابد.

تنفس: اهميت اكسيژن

اكسيژن نقشي حياتي درسيستم هاي گردش خون وتنفس ايفا مي كند. درضمن تنفس، اكسيژن استنشاق شده با جا به جايي فرآورده هاي سمي وبي مصرف موجود درسيستم هاي خوني، خون ما را پالايش مي كند. تنفس نا منظم مانع اين فرآيند پالايش مي شود و باعث ماندن فرآورده هاي بي مصرف درگردش خون مي شود. سپس گوارش نا منظم خواهد شد، بافت ها واندام ها دچارسوء تغذيه مي شوند. بنا براين، مصرف اكسيژن نا مناسب درنهايت به خستگي وحالات اضطرابي مفرط منجرمي شود. تنفس نامنظم درخلال موقعيت هاي فشارزا نه تنها غلبه برآن موقعيت را دشوارمي سازد، بلكه در وخامت سلامت عمومي فرد نيز دخيل است. با مهاردقيق الگوي تنفس، ما نه تنها سيستم هايمان را احيا مي سازيم، بلكه اثرات سوء استرس را نيزخنثي مي كنيم.

روش هاي تنفس

روش هاي تنفس براي آرام سازي ذهن و بدنمان سودمنداست واحساس هوشياري را افزايش مي دهد. سال هاست كه درشرق تمرين تنفس انجام مي گيرد. غرب چند سال پيش، مطالعه درباره كارآمدي واهميت آن ها را آغازكرده است. تا اين زمان، پژوهش هاي كافي درغرب انجام گرفته است تا سودمندي اين فنون را به اثبات رساند.

روش ها ي تنفس زيربراي كاهش خشم، اضطراب، افسردگي، خستگي، بي قراري، تنش عضلاني وفشاررواني كمك كننده است.

تنفس مناسب

درحالي

كه تنفس كنشي است كه اغلب مردم آن را امري بديهي مي دانند، به ندرت به شكلي مناسب انجام مي گيرد.

• كف اتاق روي فرش يا پتو درازبكشيد، پاهايتان صاف وكشيده وكمي هم جدا ازهم قرار گيرند، انگشتان پاهايتان به راحتي به سمت بيرون متمايل باشند، دست هايتان درطرفين بدن قرارگيرند وكمي ازبدنتان فاصله داشته باشند، اين حالت بدني به «بدن آرميده» موسوم است. مدتي بدنتان را دراين حالت نگه داريد و به راحتي نفس بكشيد.

• بهترآن است كه ازبيني نفس بكشيد تا موهاي ظريف وغشاي مخاط بيني گرد وغبار و ذرات سمي موجود درهواي استنشاقي را پالايش كند. درضمن تنفس دهان خود را بسته نگاه داريد.

• درضمن تنفس، بايد قفسه سينه وشكم شما با هم حركت كنند. اگربه نظرمي آيد كه فقط قفسه سينه تان بالا وپايين مي آيد، تنفس شما عميق نيست وشما ازبخش هاي پاييني ريه تان به خوبي بهره نمي گيريد. به هنگام دم بايد احساس كنيد شكمتان بالامي آيد، گويي معده شما پرازهواست. به هنگام بازدم، شكمتان فرومي رود، مانند بادكنكي كه همه هواي درون آن خالي مي شود. اين فرآيند دم وبازدم بايد به آرامي وآسودگي ادامه يابد. قفسه سينه فقط بايد به آرامي حركت كند.

تنفس ژرف وآرميده

گرچه اين تمرين را مي توان به روش هاي چندي انجام داد، اما آنچه در زيرمي آيد به مبتديان توصيه مي شود:

• كف اتاق روي فرش يا پتو درازبكشيد. پاهايتان را از زانو خم كنيد وآن ها را حدود21 سانتي مترازهم دورنگه داريد، انگشتان پاهايتان را كمي به سمت بيرون بگردانيد. ازصاف بودن ستون فقرات خود مطمئن شويد.

• يك دست خود را روي شكم وديگري را روي قفسه سينه تان بگذاريد.

• به آرامي و ژرف هوا را از راه بيني به شكم تان فرو بريد، حالا آن دستي كه روي شكم تان است، بالامي آيد، بالا آمدن درحدي است كه به شما احساس آسودگي مي دهد. قفسه سينه شما بايد كمي وآن هم فقط با شكم تان حركت كند.

• گام سوم را ادامه دهيد، تا زماني كه تنفس شما آرام وآهنگين شود. حالا به آرامي لبخند بزنيد، از راه بيني نفس بگيريد و از راه دهان نفس تان را بيرون دهيد، موقع خروج ملايم هوا از دهانتان، صدايي آرام توليد مي شود. دهان، زبان وچانه شما بايد آرميده باشند. تنفس هاي ژرف، آرام وطولاني شكم شما را بالا وپايين مي آورند. صداي دم و بازدم تان را بشنويد، احساس كنيد كه رفته رفته بافت هاي دستگاه تنفس تان بيشتر و بيشترآرميده مي شود.

• هرگاه شما اين فن را براي اولين بارشروع كرديد، فقط به مدت 5 دقيقه آن را انجام دهيد. با تمرين بيشترمي توانيد آن را تا 20 دقيقه تمديد كنيد.

• بعد ازانجام تمرين، چند دقيقه همان طورباقي بمانيد وآرامش كل بدنتان را حفظ كنيد.

• هدف اين فن ارائه روشي براي تنفس مطبوع وآرميده است. مي توانيد درهرموقعيتي اين تمرين را انجام دهيد، به ويژه موقعيت هاي استرس زا.

• آه آرامش بخش

آه كشيدن وخميازه درخلال روز نشانه آن است كه شما اكسيژن كافي دراختيارنداريد. آه، اندكي ازتنش شما را رها مي سازد ومي توان با انجام آن خود را آرام كرد.

• صاف بنشينيد يا

بايستيد.

• آهي عميق بكشيد. درحين اين كه هوا را به شتاب ازريه تان بيرون مي فرستيد، صداي رهايي عميق ازتنش را بشنويد.

• بگذاريد هواي تازه به طورطبيعي وارد ريه تان شود.

• اين كارراهشت تا دوازده بارانجام دهيد وتا وقتي كه احساس مي كنيد بدان احتياج داريد، ادامه دهيد واحساس آرميدگي را تجربه كنيد.

• مشت به هم فشرده

• صاف بايستيد، دستانتان درطرفين بدنتان

• نفس بكشيد، نفسي كامل وطبيعي آن گونه كه پيشترگفته شد.

• دست هايتان را بالا ببريد، آن ها را درهمين حالت نگه داريد.

• به تدريج دست هايتان را روي شانه هايتان پايين بياوريد. درضمن انجام اين كاربه آرامي دستانتان را مشت كنيد، به طوري كه وقتي دستانتان به شانه هايتان رسيد، آن ها تا حد ممكن سفت وگره خورده باشند.

• تا زماني كه شما مجددا دستانتان را به آرامي صاف نگه مي داريد، تنيدگي را درمشت هايتان حفظ كنيد.

• دستانتان را به سمت پشت شانه هايتان بكشيد وآن ها راصاف نگه داريد، همچنان تنيدگي را درمشت هايتان حفظ كنيد، اين عمل را به سرعتي كه مي توانيد چندين بارانجام دهيد.

تنفس تجسمي

اين تمرين آميزه اي است ازمزاياي تنفس آرام و ژرف آرميدگي وارزش درماني تلقين به خود مثبت.

• كف اتاق روي فرش يا پتو در حالت بدني«بدن آرميده» دراز بكشيد.

• دستان خود را به آرامي روي ناحيه شبكه عصبي زيرمعده و جلوآئورت (نقطه اي كه دنده هاي قفسه سينه دربالاي شكم ازهم جدا مي شوند) قراردهيد و براي چند دقيقه به آرامي و ژرف تنفس كنيد.

• تجسم كنيد، با هرنفسي كه فرو

مي بريد، انرژي به ريه هاي شما يورش مي برد و بي درنگ درناحيه شبكه عصبي زيرمعده و جلومعده تان ذخيره مي شود. تجسم كنيد با هربازدم، اين انرژي درهمه بدنتان جاري مي شود. تصويرذهني اين جريان انرژي بخش را بسازيد.

• هرروزدست كم به مدت پنج تا ده دقيقه اين تمرين را انجام دهيد.

تنفس چرخشي

تمرين حاضرمستلزم يك ياراست ودرآرميدگي وانرژي بخشي به شما كارآمداست.

• به پشت درازبكشيد. يارتان، يك دستش را روي شكم تان و دست ديگرش را روي سينه تان بگذارد.

• عمل دم وبازدم را ژرف وآرام انجام دهيد، ولي هردم در دو مرحله اول شكم وسپس سينه انجام مي گيرد. تصوركنيد درحالي كه شكم شما لبريزازهوا مي شود، به دست يارتان نفس مي دهيد. هرگاه شكم شما ازهوا پرشد، به نفس دادن به سينه تان ادامه دهيد. نگاه كنيد درضمن اين كار، دستان يارتان بالا مي رود.

• ازطريق سينه وشكم همزمان هوا را كاملا بيرون دهيد.

• تمرين را تكرار كنيد مهم است كه اثرچرخش آهنگين بين شكم وقفسه سينه را حفظ كنيد. درهرحال، طبيعي نفس بكشيد.

هريك ازفنون پيش گفته را بايد هرروزتمرين كرد، به عنوان يك وسيله طبيعي وپيشگيري از فشار رواني. اين تمرينات عوارض جانبي بسياراندكي دارند. مدتي وقت مي گيرد تا شما به تغييرات عميق رخ داده دربدن وذهنتان پي ببريد، با شكيبايي و پشتكارتمرين را پيگيري كنيد. شما سرانجام درخواهيد يافت كه با انرژي تر و آرام ترهستيد.

چه وقت بايد دست به عصا شد؟

درد مفاصل و زانو يكي از شايعترين بيماريهاي زنان بويژه نزد خانمهاي مسن است. گرچه بعضي از خانمها اين دردها را صبورانه تحمل مي كنند

ولي قرن حاضر قرن پيشگيري و درمان است و خوشبختانه بشر در عرصه بهداشت و درمان گامهاي مؤثري برداشته به طوري كه امروزه اغلب بيماريها با روشهاي درماني مدرن معالجه مي شود و يا حداقل با رعايت توصيه هاي پزشكي مي توان از پيشرفت آن جلوگيري كرد.ما براي پي بردن به علل اين اختلالها و روشهاي پيشگيري و درماني آن، گفتگويي با دكتر علي نصيري، متخصص و جراح مفاصل و استخوان انجام داده ايم كه از نظر شما مي گذرد:

* آقاي دكتر! در مورد زانو درد كه امروزه بين خانمهاي مسن شايع است چه توصيه هايي داريد؟ بفرماييد در چه مواردي به اين بيماران توصيه مي كنيد از عصا استفاده كنند؟

** در مورد استفاده از عصا به طور كلي كساني كه شكستگي دارند و در موارد خاصي عمل شده اند استفاده از عصا به صورت تخصصي توصيه مي شود و در افرادي كه آرتروز يا ساييدگي زانو و يا مفصل ران دارند براي اينكه ميزان نيروي منتقله يعني نيرويي كه وزن آنها از همه اندام تحتاني عبور نكند، گاهي اوقات ما به مريض توصيه مي كنيم از عصا كمك بگيرد، تا ميزان نيروي وارده به مفاصل زانو كاهش پيدا كند ولي به طور كلي پذيرش عصا از طرف خانمها به علت داشتن حجاب مشكل است به همين دليل ما جز در موارد خاص استفاده از عصا را به خانمها توصيه نمي كنيم.

* چه كساني لازم است حتماً از عصا استفاده كنند؟

** كساني كه مفصلشان در معرض پيشرفت ساييدگي مي باشد بهتر است از عصا استفاده كنند. همچنين در موارد اختصاصي عملهاي جراحي شكستگيها و فيكس

كردن شكستگيها كه لازم است فرد وزنش را روي اندام تحتاني قرار ندهد توصيه مي كنيم از عصا استفاده كند.

* در اين گونه موارد فرد مبتلا اگر از عصا استفاده نكند چه مشكلي پيش مي آيد؟

** مسلماً اين قبيل بيماران اگر از عصا استفاده نكنند، به هر ميزاني كه فشار روي مفاصل بيشتر باشد احتمال ساييدگي غضروف بيشتر مي شود. چون غضروف در بدن انسان بافتي است كه رگ خوني و اعصاب ندارد و از طريق جريان مايع داخل مفصل تغذيه مي شود. اگر افراد مفاصلشان تحت فشار بوده يا بي حركتي طولاني داشته باشند تغذيه غضروف مفصل مختل مي شود و فرد را مستعد پيشرفت خرابي غضروف كه همان آرتروز يا ساييدگي است، مي كند. چون مفاصل در حالتهاي مختلف فشارهاي متفاوتي را متحمل مي شود مثلاً در راه رفتن عادي مفصل زانو وزني معادل وزن خود انسان را تحمل مي كند ولي وقتي فرد به حركتش سرعت مي بخشد مفصل بايد 6 برابر وزن او را تحمل كند به همين خاطر ما به فردي كه لازم است فشار به زانوهايش كمتر باشد پياده روي تند را توصيه نمي كنيم. در ضمن استفاده از عصا به اين قبيل افراد كمك مي كند كه معتدل تر و متعادل تر راه بروند و از طرفي فشار به مفصلش نيز كاهش پيدا كند.همچنين نشست و برخاستها، حالتهاي متفاوت از پله ها پايين و بالا رفتن براي اين قبيل بيماران مضر است چون وقتي فرد از پله بالا مي رود 3/3 برابر وزن بدنش متحمل فشار مي شود يا وقتي از پله پايين مي آيد 4/3 برابر وزنش

بايد متحمل فشار شود و يا وقتي روي توالتهاي معمولي مي نشيند 8/7 برابر وزن بدنش به زانوها فشار وارد مي شود. ما معمولاً وقتي مي خواهيم به بيماري توصيه كنيم كه از عصا استفاده كند حتماً در كنارش كاهش وزن را نيز توصيه مي كنيم زيرا كاهش وزن اثر بيشتري در معالجه اين قبيل بيماران دارد.

* استفاده از دستگاههاي «تردميل» براي چه افرادي مفيد است؟

** به افرادي كه فرصت پياده روي در پاركها را ندارند استفاده از دستگاههاي تردميل توصيه مي شود. فقط بايد به مفاصلشان فشار نيايد يعني روزهاي اول نبايد شيب دستگاه را بيشتر كنند يا سرعتش را افزايش دهند بلكه به صورت آرام و قدم به قدم سرعت را افزايش دهند. در اين صورت براي كساني كه اضافه وزن داشته ولي مفاصلشان تخريب ندارد مفيد است ولي براي كساني كه آرتروز زانو دارند مخصوصاً در دور سريع توصيه نمي شود چون هر چه سرعت حركت انسان بيشتر شود فشار روي زانوها افزايش پيدا مي كند به همين دليل كساني كه آرتروز زانو دارند بهتر است به جاي استفاده از تردميل از شنا استفاده كنند زيرا در سيال آب فشار روي مفاصل خيلي كمتر و هم آهنگي عضلات خيلي بيشتر است ما به اين افراد توصيه مي كنيم استخر بروند. آن هم به صورت مستمر چون برنامه هاي ورزشي اگر به صورت منظم انجام نشود نتيجه اي ندارد.

* آيا كاركردن با تردميل جاي راه رفتن طبيعي را مي گيرد؟

** هرگز، هيچ موقع استفاده از تردميل جاي راه رفتن طبيعي را نمي گيرد چون راه رفتن طبيعي يك طرح خيلي زيبا و مهندسي

دقيقي دارد ولي راه رفتن روي تردميل به شكلي است كه صفحه اي زير پاي انسان حركت مي كند و در واقع فرد فقط پايش را بالا و پايين مي كند به همين دليل استفاده از تردميل هرگز جاي پياده روي را به طور كامل نمي گيرد و تأثير آن را ندارد.

* شكستگي لگن چگونه به وجود مي آيد و چگونه مي توان از اين عارضه پيشگيري كرد؟

** شكستگيهاي لگن جز در مواردي كه بر اثر تصادفات اتومبيل پيش مي آيد معمولاً در افراد با سن بالا ايجاد مي شود. چون پوكي استخوان كه مهمترين علت شكستگي لگن است معمولاً در سنين 55 و 65 سال به بعد به سراغ انسان مي آيد و فوق العاده مي تواند خطرناك باشد.در بين ارتوپدها شايع است كه انسان از لگن به دنيا مي آيد و بواسطه شكستگي لگن از دنيا مي رود. يعني شكستگي لگن اين قدر مي تواند كشنده و خطرناك باشد. درمان اين عارضه نياز به جراحي دارد البته در بعضي موارد هم جراحي لازم ندارد و با انجام فيزيوتراپي و استفاده از عصاي دو طرفه شكستگي فرد درمان مي شود و حركات مفصل باز مي گردد.شكستگي لگن به چند دليل خطرناك است چون اولاً احتمال ترومبوآمبولي يا لخته شدن خون را افزايش مي دهد و لخته شدن خون در مغز يا ريه ممكن است مشكلاتي ايجاد كند، از سوي ديگر چون فردي كه دچار شكستگي شده گاهي به مدت طولاني در بستر مي خوابد و سنش هم بالا مي باشد ممكن است لخته شدن خون افزايش پيدا كند به همين دليل ما افراد پيري

را كه دچار شكستگي لگن مي شوند خيلي سريع عمل مي كنيم و سعي مي كنيم هر چه زودتر راه بيفتند چون راه رفتن اين افراد از پيدايش ترومبوآمبولي يا لخته شدن خون و عوارض خطرناك آن جلوگيري مي كند.

* بفرماييد براي پيشگيري از شكستگي لگن چه بايد كرد؟

** پيشگيري از شكستگي لگن يا بهتر بگويم از پوكي استخوان بر مي گردد و به دوران كودكي كه بهترين پيشگيري استفاده از شير مادر به مدت دو سال و همچنين استفاده از لبنيات بخصوص شير در دوران بلوغ است.لازم به ذكر است كه شير خشك يا شيرهاي تقويت شده با ويتامينها و املاح به هيچ وجه نمي تواند جاي شير مادر را بگيرد. در ضمن نداشتن تحرك نيز فرد را به پوكي استخوان مبتلا مي كند.

* خانمها بيشتر مبتلا به شكستگي لگن مي شوند يا آقايان؟

** خانمها، چون دو دسته از بيماريها در خانمها شيوع بيشتري دارد. يكي آرتروز مفاصل و ديگري شكستگي لگن كه بعد از دوران يائسگي به خاطر تغييرات هورموني در اثر پوكي استخوان ايجاد مي شود. بنابراين به خانمهاي مسن توصيه مي شود كه با پياده روي و انجام ورزشهاي سبك و منظم از پوكي استخوان و شكستگي لگن پيشگيري نمايند.

* آيا استفاده از دستگاههاي لاغري براي زانو ضرري ندارد؟

** ضرر خاصي ندارد، چون دستگاهها به شكل موج ايجاد حركت مي كند و به تنهايي نقش مؤثري در لاغري ندارد و بايد همراه با برنامه هاي ديگري باشد. بهترين برنامه براي لاغري اين است كه فرد برنامه هاي ورزشي منظم داشته باشد و برنامه غذايي خود را به شكلي تنظيم كند كه

مصرف كالري صرف نداشته باشد. مثلاً استفاده از مواد قندي كه چندان هم ضرورتي براي بدن ندارد سبب چاقي مي شود. در ضمن چاقي يك استعداد فردي است كه در دوران كودكي ايجاد مي شود به همين دليل ما به مادران توصيه مي كنيم از تغذيه بيشتر از حد بچه ها خودداري كنند. زيرا در دوران 8 ساله كودكي، سلولهاي چربي تعدادشان را افزايش مي دهند و فرد را مستعد چاقي مي كنند.

* آقاي دكتر! از همكاري جناب عالي سپاسگزاري مي كنيم

** من هم سپاسگزارم.

نويسنده:خجسته ناطق

منبع:روزنامه قدس

راز چپ دستي

منبع:روزنامه كيهان

گروهي از نورولوژيست هاي آمريكايي با مقايسه افراد راست دست، چپ دست و دو دست سرانجام موفق شدند راز مغز، ژنتيك وتفاوت هاي انساني ميان راست دست ها و چپ دست ها را آشكار كنندافلاطون و ارسطو چپ دست بودند و چارلز داروين نيز عادت به استفاده از دو دست داشته است. براساس بررسي ها، تنها 10 درصد از جمعيت دنيا چپ دست هستند و به نظر مي رسد ميان اين افراد و راست دست ها تفاوت هاي رفتاري زيادي وجود داشته باشد. به تازگي گروهي از نورولوژيست هاي موسسه تكنولوژي ماساچوست (ام آي تي) با اسكن مغز و با كمك آخرين فناوري هاي ژنتيك سرانجام موفق شدند پي به راز افراد چپ دست ببرند. در ماههاي گذشته گروهي از دانشمندان انگليسي دانشگاه آكسفورد ژني را با عنوان LRRTM1 كشف كردند كه عامل بروز چپ دستي است. برمبناي اين تحقيق در افراد راست دست معمولا طرف چپ مغز مسئول كنترل عملكردهاي سرعت و زبان و طرف راست وظيفه كنترل احساسات را به عهده

دارد اما در افرادي كه داراي اين ژن هستند اين مكانيزم برعكس است و بنابراين اين افراد چپ دست مي شوند.

اما به تازگي دانشمندان «ام آي تي» با بررسي مغز افراد چپ دست به نتايج جديدي دست يافتند. بررسي اين دانشمندان نشان مي دهد كه مغز افراد چپ دست در رحم مادر بسيار آزادانه تر از مغز راست دست ها توسعه مي يابد و بنابراين به راحتي از طراحي يك مغز استاندارد دور مي شود. به اين گفته محققان، دربيشتر مردم نيمكره چپ مغز براي اجراي برنامه هايي متخصص شده است كه فعاليت هايي مثل خواندن و صحبت كردن را كنترل مي كنند. اين درحالي است كه نيمكره راست بيشتر در فرآيندهاي كلي نگرانه مثل ادراك بينايي مشاركت دارد. بيشتر مردم روي نيمكره چپ مغز خود تسلط دارند و از آنجا هريك از اين نيمكره ها طرف مخالف بدن را كنترل مي كنند، بنابراين اكثر مردم راست دست هستند.

براساس گزارش Philadelphia Inquirer، براي سالها بسياري از روانشناسان معتقد بودند كه مغز چپ دست ها وارونه است و بنابراين توانايي زباني اين افراد در طرف راست اين اندام قرار گرفته است. اگرچه اين ديدگاه در برخي موارد صحيح است اما جنبه عمومي ندارد. دانشمندان در تحقيقات خود نشان دادند كه بسياري از راست دست ها يك الگوي مشخص را در استفاده از نيمكره راست خود براي توانايي هاي زباني دنبال مي كنند.

در حالي كه مغز چپ دست ها كمتر قابل پيش بيني است، نمي تواند از يك الگوي مشخص در انجام فعاليت هاي زباني خود پيروي كند. به طوريكه توانايي زباني حدود نيمي

از چپ دست ها در طرف چپ مغز آنها، 10 درصد در طرف راست و 40 درصد در مناطق مختلف هر دو نيمكره متمركز شده است. به گفته دانشمندان آمريكايي، ژني كه به تازگي دانشمندان انگليسي كشف كرده اند تنها در يك درصد از مجموع انسان ها بيان شده است، اين درحالي است كه 10 درصد از مردم دنيا چپ دست هستند و به نظر مي رسد كه اين ويژگي رو به افزايش است.

بنابراين چپ دستي بيش از آنكه وابسته به اين ژن داشته باشد به صفات ارثي ديگري وابسته است كه چگونگي توسعه مغز در دوران جنيني را كنترل مي كنند.

مى توان با چربى ها هم دوست شد

نويسنده:بهنام قدردوست نخچى

منبع:روزنامه ايران

چربى ها همانند كربوهيدرات ها در رژيم غذايى مناسب، نقش بسزايى ايفا مى كنند و براى سلامتى شما و فرزندتان مفيدند.

چربى چيست؟

چربى ها يا ليپيدها مواد مغذى هستند كه براى ساخت هورمون ها و بافت هاى عصبى نظير مغز بسيار حياتى اند. بدن در واقع از چربى به عنوان سوخت استفاده مى كند. اگر اين چربى براى مصرف انرژى و يا ساخت بافت ها مصرف نشود، در سلول هاى چربى ذخيره مى شود. با ذخيره كردن چربى، بدن در مواقعى كه به غذا احتياج دارد، مى تواند به جاى غذا از چربى نيز استفاده كند. چربى، باعث طعم خوش غذا نيز مى شود ولى بايد اين نكته را در خاطر داشت كه غذاهاى پرچرب، سرشار از كالرى هستند و ممكن است سلامت فرد را به خطر بيندازند. منابع غذايى همچون چيپس هاى سيب زمينى، شكلات ها، كيك و نان هاى شيرينى، شيرينى هاى خامه اى و امثال

آنها، چربى هاى زيادى دارند.

- چربى ها عامل اصلى رشد و نمو هستند، كودكان، بخصوص به خوردن مقدار معينى از چربى ها براى رشد سيستم عصبى و مغز نياز دارند و به اين خاطر است كه نوزادان به خوردن شير كامل كه همه مواد معدنى را دارد و داراى چربى است، احتياج دارند. در حالى كه كودكان بزرگتر مى توانند از شيرهاى كم چرب نيز استفاده كنند.

- چربى ها در بدن ساخته نمى شوند، پس بايد از موادغذايى كه ما مصرف مى كنيم تأمين شوند.

- چربى ها در واقع سوخت بدن هستند.

- چربى ها باعث ساخت هورمون هاى مختلف بدن مى شوند.

- چربى ها براى ساخت رشته هاى عصبى بسيار لازم اند.

گونه اى ديگر از چربى وجود دارد كه به آن چربى هاى اشباع نشده مى گويند و به عنوان چربى هاى مغذى و مورد احتياج سلامت قلب شناخته مى شوند كه در زيتون، بادام زمينى، روغن هاى گياهى و روغن هاى ماهى كه حاوى امگا? هستند يافت مى شوند.

* كودك به چه مقدار چربى احتياج دارد

اگرچه تمايل و علاقه بعضى خانواده ها براى محدود كردن و كاهش دادن مصرف چربى براى كودكان بعضاً زياد است، با اين وجود چربى ها دشمن ما نيستند. در واقع استفاده از رژيم هاى غذايى كه فاقد چربى هستند، براى كودكان پيشنهاد نمى شود. چربى و كلسترول نقش بسيار مهمى در تقويت و رشد حافظه كودكان دارد و براى كودكان كمتر از 2 سال چربى نبايد از رژيم غذايى آنها حذف شود. در سن 2 سالگى ، كودكان بايد از غذاهاى مختلفى كه در حدود 30 تا 35

درصد كالرى دارد استفاده كنند. براى سنين 4 تا 18 سالگى نيز مقدار 25 تا 30 درصد كالرى پيشنهاد مى شود.

اگرچه مقدار مناسب و به اندازه استفاده از چربى در سلامتى فرد بسيار مهم است، اكثر كودكان امروزى زيادتر از نياز بدن از چربى استفاده مى كنند و اين زياده روى در استفاده از چربى باعث اضافه وزن آنها مى شود. ريسك حملات قلبى در كودكانى كه چاقى مفرط را تا سنين بلوغ به همراه دارند، بيشتر از سايرين است كه منجر به فشارخون بالا، مرگ هاى زودرس و افسردگى خواهد شد.

در زير به برخى از راه هاى حفظ تعادل چربى در كودكان اشاره مى كنيم:

- استفاده از غذاهايى كه به طور طبيعى چربى كمترى دارند مانند ميوه ها، سبزيجات و حبوبات و گوشت هاى سفيد.

- به جاى سرخ كردن گوشت مى توانيد آنها را آب پز و يا بخارپز كنيد. اين روش چربى غذا و كالرى آن را كاهش مى دهد. سرخ كردن غذا، باعث مى شود تا مقدار چربى نه تنها كاهش نيابد، بلكه چربى هاى زائد نيز افزايش يابند.

- از خوراكى هايى مانند نان هاى شيرينى، نان هاى خامه دار و غيره كه اغلب كودكان به عنوان پيش غذا از آنان استفاده مى كنند بپرهيزيد.

- به جاى اين كه كودكان از بوفه هاى مدرسه يا از غذاهاى آماده استفاده كنند، مى توانند از غذاهاى سالم خانگى استفاده كنند.

- استفاده از برنامه غذايى مناسب.

- ورزش و تحرك از عوامل حفظ تعادل بدن است و مى تواند در حفظ سلامتى به فرد كمك كند.

اينها نكاتى كوچك ولى بسيار مهم هستند كه با رعايت اين

موارد مى توانيد جلوى چاقى و اضافه وزنى كودكان را تا حد زياد بگيريد.

چند پك سيگار و اينهمه دردسر

نويسنده:مهندس بهزاد ولي زاده

منبع:روزنامه كيهان

تحقيقات سازمان جهاني بهداشت حاكي از آن است كه هر 8 ثانيه يك نفر به علت استعمال دخانيات جان خود را از دست مي دهدچنانچه افراد در سنين نوجواني شروع به كشيدن سيگار نمايند (بيش از 70 درصد موارد سيگاري شدن در اين مرحله اتفاق مي افتد) و مدت 20 سال يا بيشتر به اين عمل ادامه بدهند بين 20 تا 25 سال زودتر از كساني كه به هيچ وجه در زندگي خود سيگار نكشيده اند خواهند مرد.تنها سرطان ريه يا بيماريهاي قلبي پيامدهاي استعمال دخانيات نمي باشند بلكه مجموعه اي از مسايل و مشكلات حاد بهداشتي در ارتباط با مصرف مواد دخاني وجود دارد كه مي تواند به لحاظ شرايط جسماني و مقاومت ايمني در افراد سيگاري بروز نمايد. در ادامه به نمونه هايي از موارد مذكور اشاره مي شود:

از دست دادن موها:

با تضعيف سيستم ايمني افراد سيگاري در اثر مصرف مواد دخاني، بدن اين افراد مستعد ابتلاء به انواع بيماريها از جمله لوپوس اريتماتوز (التهاب پوست همراه با تكه هاي ديسك مانند كه داراي لبه هاي برجسته قرمز رنگ و مركز فرورفته بوده و به صورت فلس ها يا پوسته هايي كه پوسته پوسته شده و جاي آن به صورت لكه هاي سفيد تيره رنگ باقي مي ماند بروز مي كند) اين بيماري مي تواند عامل از دست دادن موها، ايجاد زخم در دهان، جوشهاي پوستي روي صورت، سر و دستها گردد.

آب مرواريد:

استعمال دخانيات مي تواند عامل بروز يا تشديدكننده بسياري از بيماريهاي

چشمي گردد. افراد سيگاري 40 درصد بيش از افراد ديگر در معرض ابتلاء به آب مرواريد، كدرشدن عدسي چشم و ممانعت از عبور نور و در نهايت نابينايي مي باشند.دود سيگار به دو طريق باعث ايجاد آب مرواريد مي گردد: تحريك چشمها و همچنين نفوذ مواد شيميايي موجود در دود به جريان خون و رسيدن به چشمها.استعمال دخانيات بسته به سالهاي مصرف و سن فرد سيگاري مي تواند همچنين باعث نوعي بيماري چشمي غيرقابل درمان، يعني خرابي لكه بينايي در پرده شبكيه چشم شود. اين لكه در قسمت مركزي شبكيه قرار دارد و لكه شبكيه ناميده مي شود. لكه شبكيه مسئول دريافت نور متمركز شده عبوري از عدسي مي باشد و باعث توانايي ما در خواندن، رانندگي، همچنين تشخيص رنگها، يا چهره ها و ديدن جزئيات اجسام مي شود.

چين و چروك:

كشيدن سيگار باعث از بين بردن پروتئين هاي منعطف كننده پوست مي شود همچنين باعث تحليل بردن ويتامين A و محدودكردن جريان خون در عروق پوست مي گردد. پوست افراد سيگاري، خشك، چرمي و داراي خطوط و چين خوردگيهاي ريزي در اطراف لبها و چشمها مي باشد.

ضايعات شنوايي:

از آنجائي كه استعمال دخانيات باعث تشكيل پلاك و جرم در ديواره عروق خوني و در نتيجه كاهش ميزان جريان خون در گوش مياني مي گردد، افراد سيگاري زودتر از افراد غيرسيگاري با مشكل كاهش و از دست دادن شنوايي مواجه هستند. همچنين احتمال از دست دادن شنوايي افراد سيگاري در اثر ابتلاء به عفونت گوش مياني يا سروصداي بلند خيلي بيشتر از افراد غيرسيگاري مي باشد. افراد سيگاري 3 برابر بيش از افراد غيرسيگاري به عفونت گوش

مياني دچار مي شوند. عفونت گوش مياني عاملي براي ابتلاء به عوارضي از قبيل مننژيت (التهاب پرده هاي مغز) و فلج عضلات چهره مي باشد.

سرطان پوست:

كشيدن سيگار عامل تشكيل تومور نيست، ولي شانس بروز مرگ را در كساني كه به اين بيماري دچار مي شوند، بالا مي برد. افراد سيگاري 2 برابر بيشتر از افراد غيرسيگاري در خطر ابتلاء به نوعي سرطان پوست (شاخي شدن و پوسته پوسته شدن و بروز بثورات قرمز رنگ، برجستگي روي پوست يا هر دو حالت) قرار دارند.

فساد دندانها:

دخانيات باعث به وجود آوردن اختلالاتي در شيمي دهان، ايجاد جرم روي دندانها، زردشدن و فاسد شدن دندانها مي گردد. افراد سيگاري 5/1 مرتبه بيشتر از افراد غيرسيگاري در معرض خطر از دست دادن زودرس دندانها مي باشند.

آمفيزم:

علاوه بر سرطان ريه، استعمال دخانيات مي تواند عامل ابتلاء افراد سيگاري به آمفيزم، تورم و افزايش غيرطبيعي حجم ريه و قطع جريان هوا در كيسه هاي هوايي ريه و پائين آمدن ظرفيت ريه در گرفتن اكسيژن و بيرون دادن گاز دي اكسيد كربن باشد. در موارد حاد و شديد با روش تراكئوستومي (ايجاد سوراخ در ناي از راه گردن همراه با لوله گذاري به منظور تسهيل عبور هوا) به بيمار امكان نفس كشيدن داده مي شود. برونشيت مزمن (نشان داده نشده است) يكي ديگر از عوارض ريوي ناشي از مصرف سيگار مي باشد كه با افزايش چرك در ريه، سرفه هاي دردناك و مشكل تنفس همراه است.

پوكي استخوان:

منواكسيدكربن يكي از اصلي ترين گازهاي سمي درخروجي اگزوز اتومبيل و دود سيگار است. ميل تركيبي اين گاز با خون بسيار بالاتر از اكسيژن مي باشد (200برابر)

اين گاز باعث كاهش قدرت حمل اكسيژن درخون افراد سيگاري حرفه اي تا 15 درصد مي گردد. استخوانهاي افراد سيگاري تراكم خود را از دست داده و به راحتي شكسته مي شود همينطور زمان التيام يافتن و جوش خوردن آنها پس از شكستگي تا 80 درصد افزايش پيدا مي كند.

بيماريهاي قلبي:

يك مورد از سه مورد مرگي كه در دنيا اتفاق مي افتد. بعلت بيماريهاي قلبي عروقي مي باشد.استعمال دخانيات يكي از بزرگترين عوامل ايجاد خطر در افزايش بيماريهاي مذكور مي باشد. اين بيماري ها ساليانه بيش از يك ميليون نفر را دركشورهاي درحال توسعه از بين مي برد.همينطور بيماريهاي قلبي عروقي ناشي از استعمال دخانيات بيش از 600 هزار نفر را درسال دركشورهاي توسعه يافته از بين مي برد. استعمال دخانيات باعث افزايش ضربان قلب، بالا رفتن فشارخون، افزايش خطر ابتلاء به فشار خون بالا و گرفتگي عروق و نهايتاً ايجاد حمله قلبي و سكته مي گردد.

زخم معده:

استعمال دخانيات مقاومت معده را در برابر باكتريها پايين مي آورد. همچنين باعث تضعيف معده در خثني سازي اسيد معده و مقاومت در برابر آن بعد از غذا خوردن و برجاي ماندن باقيمانده اسيد در معده و در نتيجه تخريب ديواره آن مي گردد. زخم معده افراد سيگاري به سختي درمان مي شود و احتمال بهبودي آن تا زمانيكه فرد سيگار مي كشد بسيار اندك مي باشد.

تغيير رنگ دادن انگشتان:

قطران موجود در دود سيگار در اثر استعمال مستمر دخانيات، روي انگشتان وناخنها جمع شده و باعث تغيير رنگ آنها به قهوه اي مايل به زرد مي گردد.

سرطان رحم و سقط جنين:

دركنار افزايش خطر ابتلا به سرطان رحم و

دستگاه تناسلي، استعمال دخانيات باعث بوجود آمدن مسايل عديده اي از قبيل مشكلات باروري در زنان و بروز ضايعات در هنگام دوران بارداري و زايمان مي گردد. استعمال دخانيات در دوران بارداري مي تواند باعث افزايش خطر زايمان نوزاد با وزن كم و بروز مسائل بهداشتي درآينده گردد. سقط جنين در مادران سيگاري 2 تا 3 برابر بيشتر مي باشد.به همين ترتيب زايمان نوزاد مرده به علت نرسيدن اكسيژن به جنين و همچنين وقوع ناهنجارهاي جنيني دراثر وجود نيكوتين ومنواكسيد كربن دود سيگار حاصل مي گردد.بروز سندرم مرگ ناگهاني نوزاد نيز با استعمال دخانيات تشديد مي گردد. علاوه بر موارد فوق الذكر استعمال دخانيات در زنان باعث كاهش سطح استروژن و يائسگي زودرس مي گردد.

تغيير شكل دادن سلول جنسي در مردان:

استعمال دخانيات نيز مي تواند باعث تغيير شكل اسپرم و صدمه وارد كردن به دي. ان. آ (اطلاعات وراثتي در سلول جنسي) در نهايت سقط جنين يا وجود آمدن نوزاد معلول و ناقص الخلقه گردد.درشماري از تحقيقات اعلام شده است كه مردان سيگاري درمعرض خطر داشتن نوزاد مبتلا به سرطان هستند.استعمال دخانيات همچنين باعث كاهش تعداد اسپرم و كاهش جريان خون در آلت تناسلي مردان و ناتواني جنسي در افراد مي گردد. ناباروري جنسي در مردان سيگاري نيز متداول تر از افراد غير سيگاري مي باشد.

سرطان:

بيش از 40عنصر سرطانزا در دود سيگار وجود دارد. احتمال سرطان ريه 22 مرتبه بيشتر از افراد غير سيگاري است. طبق تحقيقات بي شماري كه انجام شده است در صورت ادامه استعمال دخانيات توسط افراد سيگاري، احتمال مبتلا گشتن آنها به انواع سرطانهاي ديگر، از قبيل زبان، دهان، غدد بزاقي(6تا

27 برابر)، سرطان بيني (2 مرتبه بيشتر) گلو (12مرتبه)، مري (8تا 10برابر)، حنجره (10تا 18برابر)، معده (2 تا 3 برابر)، كليه (5 برابر)، قولون راست روده 3 برابر مثانه (3 برابر)، آلت تناسلي مرد (2تا 3برابر)، لوزالمعده (2تا 5 برابر)، مقعد (5تا 6 مرتبه) وجود دارد. در بعضي از تحقيقات نيز ارتباطي بين استعمال دخانيات و سرطان پستان پيدا كرده اند.

چربي هاي مزاحم

منبع:روزنامه كيهان

يك متخصص تغذيه مي گويد:

براي رسيدن به سلامتي و كاهش وزن بايستي چربي مصرفي خود را به روش هاي مختلف كم كنيم. براي حفظ سلامت تمامي اعضاي خانواده غذا بايد به شكل بخارپز يا آب پز تهيه شود تا روغن كمتري مصرف شود همچنين خانواده ها حداكثر از گوشت هاي كم چرب استفاده كنند.براي كاهش چربي مصرفي بايستي چربي قابل مشاهده گوشت قرمز و پوست مرغ را جدا كرد و بيشتر مرغ و حداقل هفته اي دوبار ماهي يا تن ماهي كم نمك مصرف كرد.

همچنين از لبنيات كم چربي و يا بدون چربي استفاده شود و از تنقلات شور، بسيار شيرين، پرچرب خامه اي يا رنگهاي افزودني مانند چيپس، پفك، انواع شيريني ها و دسرهاي خامه اي پرچرب و انواع نوشابه هاي گازدار رنگي پرهيز كرد.پزشكان نيز معتقدند براي كم كردن وزن لازم است كه از غذاهاي پرچرب و سرخ شده مانند آبگوشت، كله پاچه، سيرابي، شيردان، جگر، پيتزا، همبرگرهاي آماده و ساندويچ هاي فوري خياباني مانند انواع سوسيس و كالباس به دفعات كمتر مصرف كرد.

راه هايى براى از بين بردن خستگى

منبع:روزنامه جوان

با اين كه امروزه در مقايسه با گذشته بيشتر كارها با ماشين هاى مختلف انجام مى گيرد اما شكايت از خستگى افزايش يافته است. دائما جملاتى مى شنويم با اين مضمون: وقتى از اداره به خانه مى آيم گويى شيره جانم كشيده شده است و يا با وجود اين كه به مقدار كافى خوابيده ام ولى صبح ها هميشه كسل و خسته ام. به طور كلى خستگى را به سه دسته تقسيم كرده اند.

خستگى بدنى

اين نوع خستگى در نتيجه فعاليت و به

كارگيرى زياد عضلات به وجودمى آيد. دى اكسيدكربن و اسيدلاكتيك خون افزايش مى يابد كه در نهايت سبب تحليل نيرو و انرژى مى شود. ولى در عوض رخوت لذت بخشى را به دنبال دارد. معمولا بعد از يك راهپيمايى طولانى دچار اين خستگى مى شويد. از بين بردن آن به طرز ساده و سريعى صورت مى گيرد. كافى است با استراحتى كه به بدنتان مى دهيد انرژى دوباره را به ماهيچه هايتان برگردانيد. امروزه خستگى پيش از آن كه نتيجه پركارى و فعاليت زياد باشد به كم كارى بدن مربوط مى شود. افزايش فعاليت بدنى كمك مى كند تا انرژى راكد به جريان بيفتد و همين امر به مقدار زيادى از بروز خستگى جلوگيرى مى كند.

خستگى ناشى از بيمارى

اين نوع خستگى نتيجه اختلال بدنى است كه مى تواند يك بيمارى ساده نظير سرماخوردگى و يا ناراحتى جدى ترى باشد. البته نشانه هاى ديگرى هم وجود دارند كه دال بر علل واقعى خستگى اند ولى شخصى كه مدتى مديد و طولانى احساس ضعف و خستگى كند حتما بايستى معاينه دقيق و كامل بدنى شود.

خستگى روانى

مشكلات و تضادهاى عاطفى مخصوصا اضطراب و افسردگى در اكثر موارد ساده ترين علل خستگى مداومند. اين نوع خستگى مى تواند يك مكانيسم دفاعى براى روبه رو نشدن و مقابله نكردن با يكى از موارد افسردگى و يا سرپوشى بر تضادهاى عاطفى باشد. فى المثل اگر شما به شغلتان علاقه اى نداشته باشيد و يا از ازدواجى كه كرده ايد راضى نباشيد معمولا احساس خستگى مى كنيد. به عبارت ديگر چنانچه احساسات ناخوشايند به طرز روشن و بارزى بيان نشوند

اغلب به صورت نشانه هاى بدنى كه خستگى يكى از عادى ترين آنهاست بروز مى كند. روانكاوى معتقد است كه: بسيارى از افرادى كه دچار خستگى مفرطند به هيچ عنوان از افسردگى شان مطلع نيستند آنها قبل از آن كه در پى يافتن عامل افسردگى شان باشند بيشتر به خستگى و مسايل جسمى شان فكر مى كنند در حالى كه نمى داننداين افسردگى است كه خستگى را موجب مى شود. فى المثل فردى ممكن است دچار بى خوابى شود، ديگرى شايد به اندازه كافى هم بخوابد ولى شب هنگام آنقدر در رختخواب غلت بزند و كابوس ببيند كه در نتيجه صبح باكوفتگى و خستگى از رختخواب برخيزد. يافتن ريشه مشكل عاطفى نخستين گام اساسى در درمان خستگى روانى است و همين به تنهايى در كاهش آن مى تواند نقش مثبتى ايفا كند در غير اين صورت در بعضى موارد روان درمانى لازم مى شود. ولى راهى هم وجود دارد كه مى توانيد شخصا عليه خستگى مداوم و متناوب تان انجام دهيد. ويتامين ها و آرام بخش ها اغلب راه حل مساله نيستند. قرص هاى خواب آور نيز فايده اى ندارند و البته مقدار زياد كافئين مى تواند سهم مهمى در ايجاد و تشديد اضطراب داشته باشد. بنابراين

مى توانيد طريق زير را به عنوان درمان اساسى به كار بريد:

?) قند كم و پروتئين زياد

چنانچه صبحانه مختصرى مى خوريد و يا اصولا عادت به خوردن غذا در روز نداريد پس انتظار اين را هم داشته باشيد كه چند ساعت از روز گذشته خستگى به سراغ تان بيايد و اين به علت آن است كه مقدار

قند خون تان كه انرژى مغز و بدن تان وابسته به آن است كاهش مى يابد و اگر صبحانه اى با مقدار قند كم ولى پروتئين زياد مصرف كنيد يقينا در طول ساعات اوليه روز خون تان ذخيره اى ثابت و مفيد از قند خواهد داشت كه اين شيرينى به تدريج طى روز مصرف مى شود. اضافه وزن نيز عامل ديگرى است كه موجب خستگى جسم و روان مى شود. داشتن وزن نرمال كمك زيادى مى كند تا كمتر دچار خستگى شويد.

?) ورزش

ورزش به مراتب بيش از قند و شيرين توليد انرژى مى كند. ورزش هايى كه روى اصول و قاعده اند نظير دويدن شنا كردن قدم زدن و دوچرخه سوارى به شما كمك مى كند تا از عهده كارهاى مشكل تر برآييد. به علاوه ورزش احساس آرامشى به انسان مى دهد كه به يارى آن مى توان در برابر هيجانات زندگى خونسردى و انعطاف بيشترى از خود نشان داد. ورزشى كه قبل ازخواب انجام شود يقينا در داشتن خواب راحت موثر است.

?) خواب

چنانچه خستگى تان ناشى از كم خوابى است راه حل بسيار ساده اى وجود دارد: سعى كنيد زودتر به رختخواب برويد. براى از بين بردن بى خوابى و ديگر اختلالات خواب به هيچ وجه از قرص هاى خواب آور و يا ديگر مسكن ها استفاده نكنيد زيرا اينها باعث تشديد ناراحتى مى شوند.

?) خودشناسى

چنانچه براى كارهايى كه در پيش داريد برنامه ريزى مى كنيد سعى كنيد انجام امور دشوارتر را به زمانى اختصاص دهيد كه سرحاليد. عده زيادى از افراد سحرخيز هنگام ظهر ديگر تاب و توان چندانى ندارند

و خسته اند و بسيارى ديگر عصرها بيشترين و مفيدترين بازده كارى را دارند. بنابراين خودتان را خسته نكنيد بكوشيد تا نردبان ترقى و موفقيت را با گام هاى مثبت و آهسته اى طى كنيد. اوقاتى را كه انرژى بيشترى براى كار كردن داريد شناسايى كرده و براساس آن برنامه ريزى كنيد.

گوشهايي كه به حرفتان بدهكار نيستند

نويسنده:خجسته ناطق

منبع:روزنامه قدس

سمعك وسيله كمك شنوايي مؤثري است كه افراد كم شنوا به كمك آن بهتر مي توانند با ديگران ارتباط برقرار كنند، با اين وجود استفاده از سمعك برخلاف عينك هنوز كاملاً در بين خانواده ها جا نيفتاده و بسياري از افراد مسن يا كم شنوا با اين تفكر غلط كه سمعك سوت مي زند و صداها را خيلي بلندتر از آنچه لازم است به گوش منتقل مي كند، از گرفتن اين وسيله خودداري مي كنند. به همين دليل مشكل كم شنوايي آنها روز به روز حادتر مي شود تا زماني كه ديگر سمعك هم نمي تواند كمك چنداني براي اين قبيل افراد باشد.

كارشناسان شنوايي سنجي معتقدند، كم شنوايي انواع مختلف دارد و برخي گونه هاي كم شنوايي نياز به درمانهاي پزشكي يا جراحي دارند و بعضي ديگر از مبتلايان با استفاده از سمعك مي توانند تا حدي مشكل خود را برطرف كنند.

دكتر محمد كمالي، متخصص گوش و حلق و بيني و عضو هيأت علمي دانشگاه در اين مورد مي گويد: به طور كلي ما با دو گونه كم شنوايي در گوش داخلي مياني و خارجي روبرو هستيم.

اولين نوع آن كم شنوايي ساختاري ناميده مي شود كه مشكل در گوش خارجي يا مياني وجود دارد و

مهمترين عوامل ايجاد آن، جرم گرفتگي در كانال گوش، عفونت در گوش مياني و عدم تحرك مناسب استخوانچه ها در گوش مياني است.

نوع دوم كم شنوايي كه به آن حس عصبي مي گويند، به درمانهاي پزشكي و جراحي پاسخ نمي دهد و بيشتر افراد مبتلا از سمعك استفاده مي كنند. در اين نوع كم شنوايي، مشكل در گوش داخلي است كه به واسطه تخريب سلولهاي عصبي رخ مي دهد.

نشانه اين نوع كم شنوايي كاهش ميزان بلندي صدا به علاوه خرابي صداست و اين گونه افراد در درك گفتار مشكل دارند، حتي اگر بلندي صدا به اندازه طبيعي باشد.

مهمترين عوامل ايجاد آن بيماريهاي همراه با تب شديد، اشكالات در هنگام زايمان، استفاده از داروها و قرار گرفتن به مدت طولاني در معرض سر و صدا و سرانجام سالخوردگي است كه حدود 95 درصد از سمعكها توسط افرادي با اين نوع كم شنوايي استفاده مي شود.

دكتر كمالي توصيه مي كند: در صورتي كه احساس كرديد كودك شما دچار مشكل شنوايي است بايد بلافاصله به پزشك متخصص گوش و حلق و بيني مراجعه كنيد. بديهي است پزشك براي تشخيص كم شنوايي كودك نياز به ارزيابي شنوايي او دارد كه اين كار توسط متخصص شنوايي سنجي انجام مي گيرد و در صورت تشخيص نياز كودك به استفاده از سمعك، شنوايي شناس اغلب خود قادر به تهيه و تحويل سمعك مناسب خواهد بود.

پير گوشي چيست؟

محمدرضا طالع، كارشناس شنوايي شناسي و مدير اجرايي تيم كاشت حلزون شنوايي در تعريف پيرگوشي مي گويد: بدن انسان به تدريج با افزايش سن دچار ضعفهايي مي شود كه اين ضعفها

در همه اعضاي بدن به نوعي ظهور پيدا مي كند. يكي ممكن است گوشش زودتر مشكل پيدا كند، ديگري چشمش زودتر ضعيف شود، به هر حال با روند افزايش سن ضعفهايي در بدن ايجاد مي شود. از جمله اين ضعفها مشكل كم شنوايي گوش است كه آن را اصطلاحاً پيرگوشي مي ناميم.

وي معتقد است: اين پيرگوشي در جوامع صنعتي كه آلودگيهاي صوتي زياد است بيشتر به چشم مي خورد، حتي آلودگي هوا باعث مي شود بدن انسان زودتر افت پيدا كند و دچار پيرگوشي شود، اما در جوامعي كه صنعتي نيست سن پيرگوشي بالاتر است.

طالع در ادامه مي افزايد: طي مطالعاتي كه در مناطق مختلف دنيا به عمل آمده، شروع پيرگوشي را از حدود 50 تا 65 سالگي ذكر كرده اند، يعني در بعضي موارد پيرگوشي حتي از سن 50 سالگي بروز پيدا مي كند، و اما معمولاً سن 65 سالگي را به عنوان شروع پيرگوشي بيان مي كنند.

به گفته وي، در جامعه ما نيز پيرگوشي از حدود 50 تا 55 سالگي به چشم مي خورد. متأسفانه اين نوع پيرگوشي را اوايل خود فرد متوجه نمي شود به خاطر اينكه افت شنوايي معمولاً از فركانسهاي بالا شروع مي شود و چون اين فركانسها در درك گفتار و شنيدن آن نقش زيادي ندارد، معمولاً فرد متوجه نمي شود و زماني مي فهمد كه افت فركانسهاي بالا به فركانسها مجاور هم سرايت مي كند و با درگير كردن فركانسهاي گفتاري موجب كاهش شنوايي مي شود و انسان در شنيدن مكالمات هم مشكل پيدا مي كند و در اين زمان راهي جز استفاده از سمعك

ندارد. در صورتي كه اگر زودتر به ما مراجعه مي كرد شايد مي توانستيم با تمهيداتي جلوي روند پيشرفت آن را بگيريم. البته ما نمي توانيم بخشي را كه از بين رفته بازيابي كنيم و به بيمار برگردانيم، اما جلوي پيشرفت آن را مي توان كند كرد.

علايم پيرگوشي

پيرگوشي علايمي دارد از جمله هر نوع وزوز و صداي غيرطبيعي كه در گوش ايجاد شود به عنوان يك زنگ خطر است و اين وزوزها حتي اگر گه گاهي و شديد هم نباشد باز بايد آن را جدي بگيريم و قبل از آن كه خواب و آسايش ما را آشفته كند، در صدد درمان آن برآييم.

به گفته محمدرضا طالع، معمولاً 70 درصد پيرگوشيها با وزوز شروع مي شود كه اگر بيمار در همان مراحل اوليه مراجعه كند با يك آزمايش شنوايي سنجي ساده مشكل او پيدا مي شود و ما مي توانيم از پيشرفتش جلوگيري كنيم.

وي با بيان اينكه اين پديده موروثي نيست، مي گويد: پيرگوشي يك روند طبيعي است كه در هر فردي ممكن است بروز كند، اما سنين وقوعش در جوامع مختلف و به خاطر عوامل محيطي مي تواند متفاوت باشد، به عنوان مثال نوع تغذيه، ناراحتيهاي روحي - رواني، استرسهايي كه در جامعه وجود دارد، آلودگي صوتي و شغلي مي تواند موجبات كم شنوايي افراد را فراهم كند.

همچنين صداهاي ناهنجاري كه در كارخانجات ريسندگي و بافندگي ايجاد مي شود خطر ابتلا به پيرگوشي را افزايش مي دهد، بنابراين كارگرهاي اين قبيل كارخانه ها كه بيشتر آن را خانمها تشكيل مي دهند لازم است حداقل سالي يك بار شنوايي خود را آزمايش كنند. در

ضمن جواناني كه با صداي بلند موسيقي گوش مي كنند نيز در معرض اين خطر قرار دارند.

چه وقت شستشوي گوش لازم است؟

طالع در مورد شستشوي گوش مي گويد: گوش تمام انسانها جرم مي گيرد. اين جرم به طور طبيعي توسط غددي كه در مجراي گوش خارجي وجود دارد، ترشح مي شود و داراي فوايدي است. زيرا گوش انسان را چرب نگه مي دارد و از خشك شدن و پوسته پوسته شدن آن جلوگيري مي كند و در ضمن حشرات نمي توانند وارد مجراي گوش شوند، اما در بعضي افراد به دليل وجود موي مجراي گوش جرم با حمام رفتن نيز خارج نمي شود و به تدريج به صورت يك گلوله جرم در مي آيد. در چنين مواردي بايد شخص به متخصص گوش و حلق و بيني مراجعه كند و در صورت لزوم گوش شستشو داده شود، بنابراين هر گوشي نياز به شستشو ندارد.

يكي از علايم جرم گرفتن گوش هم اين است كه فرد احساس مي كند گوشش به شدت گرفته و يا وزوز مي كند كه اينها زنگ خطر است و بايد فرد به متخصص مراجعه كند.

مسأله ديگر استفاده از گوش پاك كن است كه در تمام جوامع دنيا منسوخ شده، اما متأسفانه در كشور ما به وفور رواج دارد. چون اين گوش پاك كنها به جاي اينكه گوش را تميز كند، جرم را عقب تر مي برد و به پرده صماخ نزديكتر مي كند. نزديكتر شدن جرم به پرده گوش مي تواند عارضه هايي براي گوش ايجاد كند كه اين كار خيلي اشتباه است. اگر هم قرار باشد داخل گوش تميز

شود، اين كار بايد توسط متخصص انجام شود.

همين كارشناس مي افزايد: اصولاً اين گوش پاك كنها كه در ايران رايج است در كشورهاي خارجي به نام بيني پاك كن مورد استفاده قرار مي گيرد و با آن بيني اطفال را پاك مي كنند.

وي توصيه مي كند: در صورت خارش گوش فقط بايد توسط انگشت، خارش را برطرف كرد و چنانچه خارش شديد باشد حتماً به پزشك مراجعه شود چون ممكن است علت بيماري قارچي باشد.

سمعك چند درصد مشكل شنوايي را حل مي كند؟

محمدرضا طالع در پاسخ به اين سؤال مي گويد: بستگي به ميزان شنوايي و سن و سال فرد دارد. سمعك از 50 تا 80 درصد مي تواند مؤثر باشد، اما استفاده از سمعك به يك دوره تطبيق پذيري نياز دارد. اين طور نيست كه از همان لحظه اول همه چيز عادي باشد، چون سمعك يك وسيله كمكي و بيروني است و تا مغز به اين نوع شنيدن عادت كند زمان مي برد و اين دوره تطبيق پذيري در افراد مختلف از حداقل دو هفته تا دو ماه طول مي كشد تا بدن اين وسيله را بپذيرد. اين دقيقاً مثل عينك است با اين تفاوت كه عينك پيچيدگيهاي سمعك را ندارد و بدن زودتر آن را مي پذيرد. البته تجويز سمعك اصولي دارد كه خيلي دقيق و پيچيده است و تجويز آن كار هر كسي نيست، يعني حتماً بايد با تشخيص متخصصان شنوايي سنجي تجويز شود.

همين متخصص در پاسخ به اين سؤال كه آيا كم شنوايي پيرگوشي ثابت مي ماند يا در صورت عدم استفاده از سمعك روز به

روز شديدتر مي شود، مي گويد: قطعاً بدتر خواهد شد به اين دليل كه هر عضوي از بدن اگر خوب تحريك نشود، به تدريج تحليل مي رود كه به اصطلاح عاميانه مي گويند عضو تنبل شده، بنابراين زماني كه تحريك مناسب شنوايي انجام نشود عصب تحليل مي رود و كم كم اين تحليل به فركانسهاي ديگر هم سرايت مي كند و در اين صورت اگر داد هم بزنيم فرد نمي شنود و در صورت مراجعه، ما نيز كار زيادي نمي توانيم برايش انجام دهيم.

چه كساني مي توانند از سمعك استفاده كنند؟

علي اصغر رئوف صائب، كارشناس شنوايي شناسي در اين مورد به گزارشگر ما مي گويد: به طور كلي تمام افراد كم شنوا در صورتي كه علت كاهش شنوايي آنها را نتوان با روشهاي پزشكي درمان كرد بايد از سمعك مناسب استفاده كنند و در موارد خاص كودكان كم شنوايي كه مشكل آنها قابل درمان است، با توجه به اهميت فوق العاده اي كه حس شنوايي در يادگيري و رشد ذهني دارد، توصيه مي شود در طول درمان از سمعك استفاده كنند و بعد از اينكه درمان به نتيجه رسيد، مي توانند سمعك را كنار بگذارند.

وي در ادامه مي گويد: اصولاً در كشور ما يك سري عقايد نادرستي در مورد سمعك وجود دارد از جمله اينكه مي گويند سمعك صدا دارد و سوت مي زند كه اين مشكلات ناشي از تجويز نادرست سمعك است، در صورتي كه اگر سمعك درست انتخاب شود و متناسب با كم شنوايي فرد تنظيم شده باشد قطعاً كمك كننده است، اما متأسفانه ما شاهديم كه بعضي از افراد

از مراكزي كه تخصصي در اين زمينه ندارند، سمعك را تهيه مي كنند و قطعاً به مشكلاتي از اين قبيل برمي خورند و اين گونه عقايد در بين خانواده ها عموميت پيدا مي كند كه سمعك وسيله خوبي نيست.

آيا كودكان هم مي توانند از سمعك استفاده كنند؟

رئوف در پاسخ به اين سؤال مي گويد: ما مهمترين قشري را كه تأكيد مي كنيم حتماً از سمعك استفاده كنند، كودكان كم شنوا هستند. زيرا سن سه سالگي سن طلايي رشد گفتاري است كه اگر در اين سنين مبتلا به كم شنوايي باشند قطعاً آسيبهايي كه به آنها مي رسد قابل جبران نيست به همين دليل توصيه شده كه نوزادان در بدو تولد مورد تست شنوايي قرار بگيرند كه در حال حاضر در بعضي از بيمارستانهاي مشهد اين تست انجام مي شود و قرار است در آينده اين آزمايش اجباري شود تا اگر كودكي كم شنوايي دارد مورد درمان و توان بخشي قرار بگيرد، چون اگر اين زمان از دست برود قابل جبران نيست و كودك كم شنوا نمي تواند گفتار طبيعي پيدا كند.

انواع سمعك ها:

وي در مورد انواع سمعكها مي گويد: به طور كلي از لحاظ فرم ظاهري و محل قرارگيري سمعك ها به چهار دسته عمده تقسيم مي شوند.

1- سمعك جيبي كه دستگاه سمعك درون جيب قرار مي گيرد و توسط سيم به رسيور كه داخل گوش قرار مي گيرد، متصل مي شود.

2- سمعك پشت گوشي كه در پشت لاله گوش قرار گرفته و توسط يك لوله باريك به قالب گوش كه درون لاله گوش قرار مي گيرد، متصل مي شود.

3-

سمعك عينكي كه كليه قطعات سمعك درون دسته عينك جاي گرفته اند و افرادي كه زياد سمعك را دوست ندارند از آن استفاده مي كنند.

4- سمعك داخل گوشي كه كوچكترين سايز را در بين سمعكها داشته و به طور كامل در داخل گوش قرار مي گيرد و در بيرون گوش چيزي قرار ندارد.

«منير» چه نوع بيماري است؟

محمدرضا طالع در پاسخ به اين سؤال كه منير چه مشخصاتي دارد، مي گويد: سندرم منير داراي علايمي از قبيل وزوز گوش، كم شنوايي، سرگيجه و احساس پري در گوش است. بروز سه علامت از اين چهار علايم، نشانه بيماري منير است كه پس از انجام آزمايشهاي لازم مشخص مي شود كه فرد مبتلا به بيماري «منير» است يا «شبه منير» چون هر يك درمانهاي متفاوتي دارد. البته خيلي مهم است كه بيمار خيلي سريع مراجعه كند تا با دارو يا انجام جراحيهاي خاص درمان شود، اما اصولاً بيماري منير خوش خيم و قابل درمان است، به شرطي كه زود درمان شود.

كاشت حلزون چيست؟

همين كارشناس، سپس به كاشت حلزون شنوايي اشاره مي كند و مي افزايد: بعضي افراد كه وضعيت شنواييشان خيلي وخيم است يا باقيمانده شنوايي مفيدي ندارند تا بتوانم با سمعك آن را تقويت كنيم براي آنها به عنوان آخرين راه حل توسط جراح حلق و گوش و بيني كاشت حلزون انجام مي شود، بدين طريق كه الكترونهاي ظريفي را در گوش داخلي جاسازي مي كنند و توسط يك سيستم بيروني مثل سمعك تحريك مي شود. البته براي انجام اين عمل بيمار بايد شرايط خاصي داشته باشد.

چند توصيه به سمعكيها

كارشناسان توصيه مي

كنند، هنگام استفاده از سمعك نكات زير را به خاطر داشته باشيد:

سمعك را در جاي خشك و به دور از حرارت زياد نگهداري كنيد.

باطريهاي خالي را فوراً تعويض نماييد.

از كشيدن سيم و تيوپهاي آن خودداري كنيد.

مانع از وارد آمدن ضربه هاي شديد به آن شويد.

اگر از سمعك استفاده نمي كنيد حتماً آن را خاموش كنيد.

هيچ گاه سعي نكنيد خودتان سمعك را تعمير نماييد.

خوب بخوابيد تا چاق نشويد!

خواب يكي از نيازهاي ضروري عملكرد مطلوب مغز و همه دستگاههاي بدن است. اضافه وزن يكي از پيامدهاي كم خوابي است، اما اين كمبود تنها به چاقي خلاصه نمي شود؛ بلكه رابطه نزديكي نيز با ديابت و بيماريهاي قلبي عروقي دارد.

آيا خوب نخوابيدن و كم خوابي در بروز بيماريهايي مانند ديابت، بيماريهاي قلبي عروقي، فشار خون و چاقي تأثير دارد؟

چرت زدن در طول روز، كاهش موفقيت هاي اجتماعي و شغلي، تغيير كيفيت زندگي، افسردگي، افزايش ميزان حوادث رانندگي و... از پيامدهاي كم خوابي به شمار مي آيند كه كاملاً شناخته شده است، اما امروزه تحقيقات نشان مي دهد كه كمبود خواب همچنين تأثيرات سوئي بر متابوليسم و عملكرد قلب دارد.

كاهش زمان خواب؛ چاقي و ديابت

كاهش زمان خواب در بزرگسالان به نسبت در بروز چاقي مؤثر است. حتي كم كردن مدت زمان كوتاهي از ساعت خواب كودكان نيز همين مشكل را براي آنها در پي دارد. همه گير شدن چاقي در جوامع امروز، از پيامدهاي كاهش زمان خواب به دليل مشكلات روزمره است.

كوتاه شدن زمان خواب در بروز ديابت نيز تأثير دارد. در مرداني كه كمتر از پنج ساعت در شب مي خوابند، احتمال بروز

اين بيماري بيشتر مي شود. در تحقيق ديگري مشخص شده است كه خواب كمتر از 5-4 ساعت، خطر ابتلا به بيماري را تا دو برابر افزايش مي دهد.

خستگي

خستگي بعد از يك روز كاري يا يك مسابقه ورزشي امري كاملاً طبيعي است، اما اگر با خستگي به رختخواب برويد، هنگام بيدار شدن احساس كسالت مي كنيد و انرژي كافي نداريد و بايد وقت بيشتري را براي كارهاي روزانه بگذاريد.مهمترين منبع انرژي بدن مواد غذايي سرشار از قندهاي متعادل و ضعيف هستند كه موادي ضروري براي عملكرد مطلوب مغز، ماهيچه ها و سلولهاي عصبي محسوب مي شوند. هرگز خوردن ماهيهاي چرب و روغنهاي گياهي را از برنامه غذايي روزانه حذف نكنيد، چرا كه منابع غني امگا 3 و اسيدهاي چرب خاص هستند كه نقش نيروي محرك را در فعاليتهاي فكري دارند. ويتامين ث، ويتامينهاي خانواده ب و منيزيم را نيز حتماً مصرف كنيد. خوردن يك كيوي در روز نياز روزانه شما به ويتامين ث را برطرف مي كند. ويتامينهاي ب كاملاً ضد خستگي به شمار مي روند و نه تنها براي جسم كه براي روح نيز مفيد و سودمند هستند و منيزيم نيز علاوه بر اينكه خاصيت ضد استرس دارد، تأثير مثبتي نيز در اخلاق و رفتار دارد.

استرس، پرخوري و كم تحركي باعث تجمع مواد سمي (توكسين) شده كه بدن را ضعيف مي كند. سوپ سبزيجات و به خصوص ميوه هايي مثل آناناس و انگور و سبزيجاتي مانند كلم، مارچوبه و كنگر فرنگي (بهترين تصفيه كننده صفرا) باعث دفع اين مواد سمي مي شوند. اگر خوردن جوشانده گياهي با ذائقه شما سازگار است، مي توانيد از

جوشانده اكليل كوهي (رزماري)، قاصدك يا نعنا استفاده كنيد. خوردن آب ميوه هايي مثل سيب و گريپ فروت و سبزيجاتي مانند رازيانه، تره فرنگي و پياز نيز در تسريع اين عمل بسيار مؤثر است. و ديگر اينكه نوشيدن يك ليتر و نيم آب معدني در روز بهترين راه مقابله با تجمع مواد سمي است.

داروهاي خواب آور؛ فوايد و عوارض

براي استفاده از داروهاي خواب آور بايد حتماً با پزشك معالج مشورت كرد تا دارويي مناسب با وضعيت بدن تجويز شود. داروهاي خواب آور عوارض جانبي و بعضي از آنها حتي مضراتي دارند. نكته ديگر اينكه نبايد مدت زمان طولاني از اين داروها استفاده كرد.

انواع مختلفي از داروهاي خواب آور در درمان بي خوابي به كار مي رود، اما همه آنها با يك عملكرد خاص عمل مي كنند و فوايد و عوارضي دارند.عملكرد همه داروهاي ضد اضطراب، داروهاي آرام بخش و بنزوديازپينها مانند ديازپام، فلورازپام، كلرازپات و... كه اثر ضد اضطراب، شل كنندگي ماهيچه و اثرات تسكين بخش و خواب آور دارند، آرام بخش و ضد تشنج است. اين داروها با خاصيت شل كنندگي عضلات و آرام بخش بودن شبيه يك ميانجي عمل كرده و اضطراب و نگراني را كاهش مي دهند.

فوايد: مدت زماني كه فرد سعي مي كند تا بخوابد كوتاه تر شده، تعداد دفعات بيدار شدن حين خواب كمتر مي شود و زمان خواب در كل افزايش مي يابد.

عوارض: ساختار خواب تغيير مي كند، ممكن است حافظه آسيب ببيند، اعتيادآور است و قطع ناگهاني اين داروها افسردگي را به دنبال دارد.بهداشت و سلامتي

مترجم: مريم سادات كاظمي

منبع:روزنامه قدس

خوب بخوابيد تا چاق نشويد!

خواب يكي

از نيازهاي ضروري عملكرد مطلوب مغز و همه دستگاههاي بدن است. اضافه وزن يكي از پيامدهاي كم خوابي است، اما اين كمبود تنها به چاقي خلاصه نمي شود؛ بلكه رابطه نزديكي نيز با ديابت و بيماريهاي قلبي عروقي دارد.

آيا خوب نخوابيدن و كم خوابي در بروز بيماريهايي مانند ديابت، بيماريهاي قلبي عروقي، فشار خون و چاقي تأثير دارد؟

چرت زدن در طول روز، كاهش موفقيت هاي اجتماعي و شغلي، تغيير كيفيت زندگي، افسردگي، افزايش ميزان حوادث رانندگي و... از پيامدهاي كم خوابي به شمار مي آيند كه كاملاً شناخته شده است، اما امروزه تحقيقات نشان مي دهد كه كمبود خواب همچنين تأثيرات سوئي بر متابوليسم و عملكرد قلب دارد.

كاهش زمان خواب؛ چاقي و ديابت

كاهش زمان خواب در بزرگسالان به نسبت در بروز چاقي مؤثر است. حتي كم كردن مدت زمان كوتاهي از ساعت خواب كودكان نيز همين مشكل را براي آنها در پي دارد. همه گير شدن چاقي در جوامع امروز، از پيامدهاي كاهش زمان خواب به دليل مشكلات روزمره است.

كوتاه شدن زمان خواب در بروز ديابت نيز تأثير دارد. در مرداني كه كمتر از پنج ساعت در شب مي خوابند، احتمال بروز اين بيماري بيشتر مي شود. در تحقيق ديگري مشخص شده است كه خواب كمتر از 5-4 ساعت، خطر ابتلا به بيماري را تا دو برابر افزايش مي دهد.

خستگي

خستگي بعد از يك روز كاري يا يك مسابقه ورزشي امري كاملاً طبيعي است، اما اگر با خستگي به رختخواب برويد، هنگام بيدار شدن احساس كسالت مي كنيد و انرژي كافي نداريد و بايد وقت بيشتري را براي كارهاي روزانه بگذاريد.مهمترين منبع انرژي بدن

مواد غذايي سرشار از قندهاي متعادل و ضعيف هستند كه موادي ضروري براي عملكرد مطلوب مغز، ماهيچه ها و سلولهاي عصبي محسوب مي شوند. هرگز خوردن ماهيهاي چرب و روغنهاي گياهي را از برنامه غذايي روزانه حذف نكنيد، چرا كه منابع غني امگا 3 و اسيدهاي چرب خاص هستند كه نقش نيروي محرك را در فعاليتهاي فكري دارند. ويتامين ث، ويتامينهاي خانواده ب و منيزيم را نيز حتماً مصرف كنيد. خوردن يك كيوي در روز نياز روزانه شما به ويتامين ث را برطرف مي كند. ويتامينهاي ب كاملاً ضد خستگي به شمار مي روند و نه تنها براي جسم كه براي روح نيز مفيد و سودمند هستند و منيزيم نيز علاوه بر اينكه خاصيت ضد استرس دارد، تأثير مثبتي نيز در اخلاق و رفتار دارد.

استرس، پرخوري و كم تحركي باعث تجمع مواد سمي (توكسين) شده كه بدن را ضعيف مي كند. سوپ سبزيجات و به خصوص ميوه هايي مثل آناناس و انگور و سبزيجاتي مانند كلم، مارچوبه و كنگر فرنگي (بهترين تصفيه كننده صفرا) باعث دفع اين مواد سمي مي شوند. اگر خوردن جوشانده گياهي با ذائقه شما سازگار است، مي توانيد از جوشانده اكليل كوهي (رزماري)، قاصدك يا نعنا استفاده كنيد. خوردن آب ميوه هايي مثل سيب و گريپ فروت و سبزيجاتي مانند رازيانه، تره فرنگي و پياز نيز در تسريع اين عمل بسيار مؤثر است. و ديگر اينكه نوشيدن يك ليتر و نيم آب معدني در روز بهترين راه مقابله با تجمع مواد سمي است.

داروهاي خواب آور؛ فوايد و عوارض

براي استفاده از داروهاي خواب آور بايد حتماً با پزشك معالج مشورت كرد

تا دارويي مناسب با وضعيت بدن تجويز شود. داروهاي خواب آور عوارض جانبي و بعضي از آنها حتي مضراتي دارند. نكته ديگر اينكه نبايد مدت زمان طولاني از اين داروها استفاده كرد.

انواع مختلفي از داروهاي خواب آور در درمان بي خوابي به كار مي رود، اما همه آنها با يك عملكرد خاص عمل مي كنند و فوايد و عوارضي دارند.عملكرد همه داروهاي ضد اضطراب، داروهاي آرام بخش و بنزوديازپينها مانند ديازپام، فلورازپام، كلرازپات و... كه اثر ضد اضطراب، شل كنندگي ماهيچه و اثرات تسكين بخش و خواب آور دارند، آرام بخش و ضد تشنج است. اين داروها با خاصيت شل كنندگي عضلات و آرام بخش بودن شبيه يك ميانجي عمل كرده و اضطراب و نگراني را كاهش مي دهند.

فوايد: مدت زماني كه فرد سعي مي كند تا بخوابد كوتاه تر شده، تعداد دفعات بيدار شدن حين خواب كمتر مي شود و زمان خواب در كل افزايش مي يابد.

عوارض: ساختار خواب تغيير مي كند، ممكن است حافظه آسيب ببيند، اعتيادآور است و قطع ناگهاني اين داروها افسردگي را به دنبال دارد.

يخچال و فريزر را با مواد سالم پر كنيد

نويسنده:مهرى موسى وند

منبع:روزنامه جوان

متاسفانه هنوز آمارى وجود ندارد كه نشان دهد خانواده هاى ايرانى چقدر از درآمدشان را صرف خريد غذاهاى آماده و به اصطلاح فست فود مى كنند. اما اتريشى ها حدود يك سوم درآمدشان را براى خريد غذاهاى آماده خرج مى كنند. دلايل زيادى وجود دارد كه اين روزها مردم كمتر وقت صرف آشپزى مى كنند. زندگى ما هر روز پرمشغله تر مى شود. مثلا خانواده هايى كه همزمان هم زن و هم مرد شاغلند و زنان وقت كافى براى پخت

و پز ندارند، افراد زيادى تنها زندگى مى كنند و غذا پختن براى يك نفر برايشان دشوار است. وانگهى برخى غذاهاى آماده يا خيلى گران هستند و يا برعكس بسيار ارزانند و حاوى چربى و نمك زياد! اگر شما هم وقت و هم انگيزه لازم براى آشپزى نداريد مى توانيد توصيه هاى زير را به كار بگيريد.

چنانچه آشپزخانه خالى باشد تمايل بيشترى براى سفارش غذاهاى آماده خواهيد داشت و حتى فكر رفتن و خريد كردن از فروشگاه سركوچه تان هم آزارتان مى دهد.بهترين كار اين است كه مواد غذايى بخريد كه ماندگارى طولانى داشته و بتوان از تركيب آنها غذاهاى خوشمزه اى تدارك ديد. مثلا:

- سيب زمينى، هويج و پياز بيشترى بخريد تا بتوانيد با آنها سوپ درست كنيد.

- مقدار زيادى اسپاگتى، پاستا، ماكارونى و ماكارونى پيچ پيچى و شكل دار بخريد و در خانه ذخيره كنيد.

- رب گوجه فرنگى، ذرت كنسروى و ساير سبزيجات كنسروى هم براى پختن بيشتر غذاها لازم است.

- از گوشت هاى كنسروى مانند تن ماهى، ماهى سالمون، ساردين استفاده كنيد.

- وجود سوپ هاى آماده در خانه گاهى معجزه مى كند.

- از سبزيجات خشك شده مثل ريحان، گشنيز، نعنا، آويشن و پونه كمك بگيريد.

- همواره در خانه روغن زيتون، روغن كنجد و روغن مايع آفتابگردان و انواع سركه داشته باشيد. با افزودن كمى آبليمو و سبزيجات به اين مواد مى توانيد براى سالادتان سس تهيه كنيد.

- از انواع خشكبار و آجيل مى توانيد به عنوان جايگزين گوشت در خيلى از غذاها استفاده كنيد.

* يخچال و فريزر را با مواد سالم پر كنيد: سبزى هاى فريز شده بخريد. سير تازه و زنجبيل

و ساير گياهان مفيد را مى توانيد در يخچال نگهدارى كنيد. نان تا يك هفته در فريزر قابل نگهدارى است. ميوه ها گاه تا بيش از يك هفته در يخچال ماندگارى دارند.

چند توصيه براى كمبود وقت

غذاى بيشترى درست كنيد: وقتى سس ماكارونى يا پاستا يا سوپ را آماده مى كنيد، مواد غذايى خود را دو برابر يا حتى سه برابر كنيد. باقيمانده غذا را در فريزر ذخيره كنيد تا براى چند دفعه غذايتان آماده باشد. كارهاى بيشترى در آن واحد انجام دهيداگر تعداد كارهايى كه در آن واحد انجام مى دهيد را دو برابر كنيد، كارهايتان سريع تر پيش مى رود. مثلا وقتى سس ماكارونى تان را درست مى كنيد، ماكارونى را در قابلمه ريخته و بگذاريد بپزد.

غذاهاى ساده درست كنيد: پختن غذاهاى يك قابلمه اى مثل سوپ، آبگوشت و كتلت سبب مى شود ظرف هاى كمترى بشوييد.

از مايكروفر استفاده كنيد: پختن و گرم كردن غذاها در مايكروفر بسيار سريع تر از روى اجاق انجام مى گيرد. پس مانده هاى مواد غذايى را دور نريزيد: آنها را به درستى ذخيره كنيد( فريز كرده يا در يخچال نگه داريد) تا براى دفعه هاى بعد آماده باشد. يك شب قبل غذاى فردا را درست كنيد: مى توانيد موقع شب كه بچه ها خوابيده اند، از همسرتان كمك خواسته و با هم غذاى فردا را آماده كنيد.

براى آشپزى انگيزه داشته باشيد: بعضى از افراد كه تنها زندگى مى كنند دوست ندارند براى خودشان غذا درست كنند. راه هاى زيادى براى ايجاد انگيزه براى آشپزى وجود دارد. اين راه ها عبارتند از: هر از چند وقت يك بار دوستانتان

را به شام دعوت كنيد، به خانه دوستانتان رفته و براى آنها آشپزى كنيد. اگر بچه داريد، از آنها در پختن غذاها كمك بگيريد. بيشتر بچه ها از آماده كردن غذا لذت مى برند.

اگر دوست داريد غذاهاى جديد بخوريد، از كتاب آشپزى كمك بگيريد.به پولى كه با آشپزى پس انداز مى كنيد بينديشيد. علاوه بر مسايل مالى، غذاهايى كه در خانه پخته شود براى سلامتى شما مفيدتر است تا غذاهاى آماده كه از بيرونسفارش مى دهيد.

داروها و درمان ها

فارماكولوژي: را مي توان چنين تعريف نمود: «مطالعه موادي كه از طريق فرايندهاي شيميايي به ويژه با اتصال به مولكولهاي تنظيمي و فعال كردن يا مهار كردن روندهاي طبيعي بدن، با سيستم هاي زنده تداخل اثر مي كند.اين مواد ممكن است مواد شيمايي باشند كه به منظور رسيدن يك تأثير درماني مفيد در يك بيمار يا به خاطر اثرات سمي آن بر روندهاي تنظيمي در انگل هايي كه بيمار را آلوده كرده اند به كار رفته باشند. فارماكولوژي دانشي است در رابطه با پيشگيري، تشخيص و درمان بيماري. بدون شك مردم ما قبل تاريخ آثار مفيد يا سمي بسياري از مواد گياهي و حيواني را تشخيص داده بودند، در نوشته هاي قديمي مربوط به چين و مصر تعداد زيادي از معجونها دارويي فهرست شده اند كه تعداد كمي از آنها هنوز هم به عنوان داروهاي مفيد شناخته مي شوند. پيشرفتهاي دانش شيمي و توسعه بيشتر دانش فيزيولوژي در قرنهاي 18 و 19 موجب پيدايش مباني شد كه براي درك چگونگي اثر داروها بر روي اعضا و بافتهاي بدن بدانها نياز بود. متأسفانه مردم مصرف كننده هنوز هم در

معرض مقادير زيادي از اطلاعات نادرست و ناقص و يا غير علمي در رابطه با آثار فارماكولوژيك مواد شيميايي قرار دارند و اين امر به استفاده بيهوده از داروهاي گرانقيمت و غير مؤثر و گاهي زيان آور منجر مي شود.

از نقطه نظر علمي يك دارو را مي توان به عنوان ماده اي كه از طريق اعمال شيميايي اش موجب تغيير در يك عملكرد بيولوژيك مي شود تعريف نمود. اثرات درماني و سمي داروها نتيجه اي از واكنش آنها با مولكولهايي در بدن بيماران مي باشد. افراد مختلف ممكن است در ميزان پاسخي كه به يك دارو مي دهند تفاوتهاي قابل توجهي داشته باشند، علاوه بر اين، پاسخ يك فرد به يك دارو نيز ممكن است در زمانهاي مختلف تفاوت داشته باشد، عوامل مؤثر در تأثير دارو در بدن عبارتند از: عوامل ژنتيك و متغيرهاي غير ژنتيك مثل: سن، جنس، اندازه كبد، عملكردهاي كبدي، ريتم 24 ساعته بدن، درجه حرارت بدن و عوامل محيطي و تغذيه اي مثل القا كننده ها و مهار كننده هاي متابوليسم دارويي.

در كنار درمانهاي شيميايي درمان طبيعي نيز بسيار مفيد مي باشد، علم درمان طبيعي كه در آغاز در آلمان پيدايش يافت و بعد در آمريكا و ساير كشورها مورد استقبال قرارگرفت به هزاران نفر امكان رهايي از چنگال بيماري و نيل به تندرستي واقعي داده است. در درمان طبيعي با نيروي شفا بخشي كه در درون ماست و با تبعيت از غرايز طبيعي كه مي گويند: كمتر غذا بخور، و سعي كن آنچه را كه در موقع بيماري مي خوري ساده و زود هضم باشد، زياد كار مكن

و به اندازه كافي استراحت كن و از خشم، اندوه و دغدغه دور باش، و ... مي توانيم خود را درمان كنيم. از روشهايي كه در درمان طبيعي استفاده مي شوند مي توان از: روزه، تغذيه علمي، آب درماني، اقدامات كلي بهداشتي (ورزشهاي مناسب، تنفس عميق، شستشوي تن به طريق علمي، استفاده از نور خورشيد و هواي صاف و پاكيزه و ... كه در دفع سموم بدن فوق العاده مفيد هستند)، معالجات روحي و... نام برد. بايد در نظر داشت كه داروهاي گياهي و روشهاي درماني طبيعي از نظر خاصيت و كارايي مي توانند با داروهاي غربي رقابت كنند، براي مثال گياهان دارويي مفيدي وجود دارند كه نه تنها براي بدن عوارض جانبي پاييني نسبت داروهاي غربي دارند، بلكه در مقام مقايسه گاهي از آنها در درمان بيماريها پيشي مي گيرند. براي تهيه داروهاي خانگي از اين گياهان دارويي سه طريق: خيس كردن، دم كردن و جوشاندن متداول مي باشد كه هر نوع گياه يك روش خاص را مي طلبد.

در مقايسه طب گياهي و طب شيميايي مي توان به اين نكته اشاره كرد كه درمان طبي با توجه به كوتاه بودن و سريع بودن دوره درمان بيشتر مورد توجه عموم بيماران است، اما اين روش عوارض جانبي زيادي دارد، حتي روشهاي كمكي كه براي تشخيص بيماريها استفاده مي شوند مثل: MRI، عكسبرداري، آنژيوگرافي، آندوسكوپي و ... نيز عوارض خاص خود را دارند، اما به علت سريع العمل بودن مورد توجه عام و خاص مي باشند و افراد حتي براي درمانهاي جراحي به كشورهاي اروپايي رفته و يا مخارج سنگيني متحمل مي شوند.

پزشكان تلاش

مي كنند براي كاهش عوارض جانبي داروها، بيمار همراه با مصرف دارو رژيم غذايي مفيد داشته باشد تا عوارض جانبي دارو به حداقل برسد. بيشتر پزشكان توصيه مي كنند كه به جاي مصرف دارو بيمار از ورزش، پياده روي و روزه استفاده كند و از استرس دور باشد و همواره اين توصيه ها را انجام دهد، اما با توجه به تكنولوژي امروز كه مردم هزينه هاي سنگيني براي بقاي خود مي پردازند نمي توانند به مسافرت بروند و تفريح مناسبي ندارند و يا بودجه خريد مواد غذايي مناسب را براي تأمين پروتئين ها و ويتامينهاي مورد نياز خود ندارند بيشتر ترجيح مي دهند هزينه كمتري كنند و دارو دريافت كنند، به همين دليل است كه شما در اطراف خود بيماريهاي زيادي را مي بينيد كه مردم فقط با خوردن دارو آنها را مهار مي كنند، ولي درمان قطعي نشده اند. مثلاً يك بيمار قلبي به جاي آنكه دور از شهر باشد و هواي تازه تنفس كند و رژيم غذايي مناسبي دريافت كند، به خاطر شرايط و جو زندگي مجبور است ساعتها زيادي را كه حتي خارج از استاندارد است كار كند تا غذايي ناچيز دريافت كند و فقط با خوردن داروهايي كه باعث مهار كوتاه مدت بيماري او مي شود روزها را سپري كند.

در مقايسه درمان طبي و درمان طبيعي مي توان گفت: درمان طبيعي از قديم در بين اجداد ما مرسوم بوده و فقير و غني مي توانند از آن بهره مند شوند و همين حالا هم افراد مسن از طرفداران جدي درمان طبيعي هستند، درمان طبيعي با گياهان دارويي و يا ميوه

جات و فرآورده هاي لبني و غيره صورت مي گيرد. براي اينكه يك گياه بتواند اثر مفيدي بر بدن بيمار بگذارد، طول مصرف دارو حداقل بايد بالاي يك ماه باشد، ورزش تهيه داروهاي گياهي بايد درست انجام شده باشد و غلظت دارو بايد مناسب باشد و توسط افراد داراي صلاحيت تجويز شده باشد. مقدار زيادي از دارو در دراز مدت بايد مصرف شود تا نتيجه مطلوب حاصل گردد. با توجه به اينكه بيمار دوست دارد هر چه سريعتر درمان شود و قدرت تحمل دارو را در دراز مدت ندارد، كمتر دنبال داروهاي گياهي مي رود و بيشتر به درمان طبي روي مي آورد.

امروزه توصيه مي شود در كنار درمان طبيعي براي اينكه سريع تر جواب حاصل شود، مقداري داروهاي طبي مصرف شود كه هم عوارض كمتر مي شود و هم درمان توأم بوده و سريع تر انجام مي شود. براي مثال در بيماري آنفلوانزا مي توان جوشانده اوكاليپتوس را استفاده كرد و يا از مركبات سرشار از ويتامين «ث» استفاده نمود و در كنار آنها از آنتي بيوتيكهاي قوي براي از بين بردن عفونت استفاده كرد كه اين روش بسيار سودمند مي باشد. نتيجه كلي اينكه درمان طبيعي خوب است در صورتي كه در كنار درمان طبي و توأم با آن باشد، ضمناً بيمار با توجه به بيماري كه دارد شرايط محيط خود را تغيير دهد، مثلاً يك بيمار آسمي هم از بخور استفاده كند و هم از داروهاي طبي و هم از شهرهاي پردود دور باشد و يا يك بيماري كه به نرمي استخوان مبتلا است مي تواند هم رژيم سرشار از كلسيم

داشته باشد و هم از آمپولهاي مهار اين بيماري استفاده كند و در همين راستا به ورزش مفيدي چون شنا نيز روي بياورد.

فصل بي خوابي

مترجم: مريم سادات كاظمي

منبع:روزنامه قدس

هر كدام از ما تقريباً يك سوم از زندگي خود را در خواب سپري مي كنيم . در واقع خواب، تأثير چشمگيري در حفظ سلامت و تعادل بدن دارد. نياز به هفت يا هشت ساعت خواب شبانه براي همه يكسان نيست. بي خوابي زماني مطرح مي شود كه با تغيير مدت و كيفيت خواب فعاليتهاي روزانه فرد را دچار اختلال كند.بد خوابي مشكلي آزاردهنده اي است؛ بخصوص اگر مدتها گرفتار اين ناراحتي باشيم. خوردن يك خواب آور اولين راه حلي است كه به ذهن مي رسد. بي خوابي گاه تدريجي و گاه ناگهاني (با تغيير ساعتخواب) است. بي خوابي مي تواند وخيم (كمتر از دو هفته)، نيمه وخيم (دو هفته تا 6 ماه) و يا مزمن (6 ماه يا بيشتر) باشد.در مراحل ابتدايي بي خوابي، فرد با رفتن به رختخواب نمي تواند بخوابد و بعد از گذشت بيش از 30 دقيقه به خواب مي رود. در مرحله متوسط، شخص دفعات مكرر از خواب بيدار مي شود و در كل بيشتر از 30 دقيقه بيدار است. كسي كه دچار بي خوابي شديد است، صبح خيلي زود و گاه نيم ساعت قبل از عادت هميشگي اش بيدار مي شود.

با اين حال، درمان بي خوابي در وهله نخست، استفاده از داروهاي شيميايي نيست. توضيحات پزشكي در اين باره كاملاً روشن و واضح است: «در مورد بي خوابيهاي درازمدت، نخست بايد تأثير بي خوابي را در عملكرد روزانه فرد

بررسي كرد. اگر اين تاثير متوسط و تا حدي پايين بود (در بيشتر موارد مشكل به اين شكل است)، درمان رفتاري توصيه مي شود. اگر اين تاثير شديد باشد، در كنار درمان رفتاري از داروهاي خواب آور نيز چندين روز تا چند هفته تجويز مي شود.»در واقع درمان رفتاري با تغيير عادات براي بهبود خواب توصيه مي شود. مشكلي كه مصرف داروهاي خانواده بنزو ديازپين ها در پي دارد، ايجاد سندرم (بيماري) ترك داروست ، به اين معنا كه قطع دارو تاثيرات نامطلوبي دارد كه جلوگيري از آنها بسيار مشكل است. اين علائم در 80 درصد كساني كه به مدت سه سال و در 15 تا 26 درصد افرادي كه مدت زمان كمتري از اين داروها استفاده كرده اند، ديده مي شود.

همچنين هر چقدر مدت استفاده از اين دارو ها بيشتر باشد، قطع دارو مشكل تر است. اين مشكل زماني حادتر مي شود كه با افزايش سن، قطع دارو به مراتب سخت تر مي شود.استفاده از داروهاي خواب آور در صورتي توجيه منطقي دارد كه بي خوابي اثرات منفي بسياري در عملكرد روزانه داشته باشد. اما در صورت مصرف، باز هم بايد به نكات زير توجه كرد:

- نبايد چند نوع داروي خواب آور را با هم مصرف كرد.

- بيش از دو تا چهار هفته از اين دارو ها استفاده نكنيد.

- پايين ترين دوز دارويي را در ابتدا شروع كنيد و با مؤثرترين دوز پايين درمان را ادامه دهيد.

حتي در مورد بي خوابي مزمن نيز مصرف روزانه داروهاي خواب آور تجويز نمي شود. حداكثر مدت مصرف سه هفته است و توصيه مي شود از

درمانهاي كوتاه مدت به جاي درمانهاي بلند مدت استفاده شود. پزشك معالج بايد به طور منظم تاثير چنين دارويي را در مورد تشخيص مصرف آن بررسي كند. تاثيرات نامطلوب و سندرم ( بيماري) ترك داروهاي خواب آور، بسيار كمتر از حد واقعي مطرح مي شوند. در فرانسه به اين گروه از داروها، داروهاي ناچيز و پيش پا افتاده اطلاق مي شود. موضوع نگران كننده اين است كه مصرف اين داروها در سنين پايين رو به افزايش است.

دكتر «ژوزف ديب» متخصص اعصاب و بيماريهاي مربوط به بي خوابي درباره علل بي خوابي و تأثيرات داروهاي خواب آور توضيح مي دهد:

مهم ترين علل بي خوابي چيست؟

- در بيشتر موارد بي خوابي به علت رعايت نكردن بهداشت خواب است كه باعث بي نظمي در ريتم خواب مي شود. دير خوابيدن، بيدار شدن زود و بي موقع، كاهش مدت زمان خواب به علت بيداريهاي مكرر، اضطراب، هيجان، احساس شكست و . . . عوامل آشفتگي در خواب و علل بي خوابيهاي مزمن محسوب مي شوند. گذشته از اين، بي خوابي مي تواند نشانه برخي بيماريها و اختلالات رواني و عصبي مانند افسردگي، روان پريشي، بيماري هاي سيستم اعصاب مركزي و بيماريهاي زوال عقل مثل پاركينسون باشد. اما گاهي نيز منشأ بي خوابي را در برخي داروها مثل انواعي از داروهاي ضد افسردگي مي توان يافت كه موجب تغيير در ريتم خواب و يا بي خوابي واقعي مي شوند و سرانجام اينكه تمام داروهاي روان پريشي حاوي كافئين، آمفتامين و يا ديگر مولكولها هستند كه در بروز بي خوابي تأثيرگذارند.

بي خوابي چه تأثيري در سلامتي دارد؟

- مهمترين تأثير

بي خوابي، احساس خستگي و كسلي در طول روز است. اين خستگي در اغلب موارد با كاهش تمركز و هوشياري، چرت زدن در طول روز و عدم كنترل خودرو، همراه است. بي خوابي در مدت زمان طولاني ممكن است نشانه اي از خستگي مزمن باشد.

چه اصولي را در مورد بهداشت خواب بايد رعايت كرد؟

- ساعت خوابيدن و بيدار شدن حتي در روزهاي تعطيل، بايد ثابت و مشخص باشد. اين نظم در ساعات خواب تأثير همزمان كردن را در سيكل خواب و بيداري دارد. غذاي سبك، پرهيز از مواد محرك مثل چاي، قهوه، تنباكو و . . . ، دوش آب گرم، ورزش در آخر شب و سرانجام استراحت و آرامش عواملي اند كه باعث خواب راحت و آرام مي شوند.

پزشكان متخصص در زمينه خواب چطور مي توانند به بيماران مبتلا به بي خوابي مزمن كمك كنند؟

- هنگامي كه بي خوابي كيفيت زندگي بيمار را در طول روز دچار مشكل كند، براي درمان آن حتماً بايد با پزشك متخصص در زمينه خواب مشورت كرد. پزشك با توصيه هايي درباره اصول بهداشت خواب، بيمار را در جهت بهبود بيماري كمك مي كند. امروزه پزشكان تأكيد زيادي روي آرامش و تمدد اعصاب دارند كه مانع از مصرف بي اندازه داروهاي خواب آور مي شود.اما بايد دقت داشت كه اين اصول به طور هماهنگ اجرا شود. آرامش، خوابيدن را راحت تر و كيفيت خواب را بهبود مي بخشد. در دوران بي خوابي شديد كه مدت سه هفته يا بيشتر نياز به مصرف داروهاي خواب آور است، نبايد داروهاي خواب آور و آرام بخش تجويز شود؛ زيرا داروهاي

خواب آور هيچ تأثيري در درمان بي خوابي مزمن ندارد، بلكه مشكلاتي مثل وابستگي، ترك عادت و بيماري ترك دارو را به دنبال دارد. برعكس مي توان از بعضي داروهاي تنظيم كننده خواب مثل انواع داروهاي ضد افسردگي استفاده كرد.

به جز بي خوابي مزمن، در مورد ديگر مشكلات خواب نيز معاينات تخصصي لازم است؟

- بله . برخي از افراد دچار مشكلات تنفسي در خواب هستند. در واقع گاهي عملكرد مغز در مورد تنفس دچار اختلال مي شود. اين مشكلات تنفسي در خواب باعث بيداريهاي مكرر شده و ممكن است موجب بيماريهاي قلبي عروقي نيز شود. در مورد بيماري ناركولپسي ( تمايل غير قابل كنترل و مكرر به خواب) نيز بايد با پزشك مشورت كرد. علايم اين بيماري خواب رفتن هاي ناگهاني در طول روز، افزايش چرتهاي روزانه و در بعضي موارد كاهش تحرك است. ناركولپسي بيماري ارثي با سابقه فاميلي است كه شيوه درمان آن در آزمايشگاه خواب تحقيق مي شود.در حال حاضر اين بيماري با داروهاي بيداري كه كاملاً شبيه سيستم عصبي عمل مي كند و در ضمن اعتياد آور نيز نمي باشد، درمان مي شود. بي حوصلگي كه از آن به «سندرم پاهاي بدون استراحت» نيز ياد مي شود، يكي ديگر از مشكلات خواب است كه منشأ آن هنوز شناخته نشده است. در اين بيماري فرد در هنگام خواب يا در نيمه هاي شب به نحوي دچار گرفتگي عضلات مي شود كه مجبور است راه برود. سالمنداني كه به ناراحتيهايي مثل وابستگي شديد به داروهاي خواب آور، خرخر و اختلالات حافظه دچارند، نيز بايد تحت معالجه قرار گيرند.

خواب كافي و مفيد

براي سلامتي را چطور تشخيص دهيم؟

- تنها هنگامي بايد گفت مقدار خواب به اندازه كافي است كه در طول روز احساس نشاط و شادابي كنيم. در موقع خواب، بافتهاي بدن، حافظه و سيستم هوشياري در حال استراحت هستند. خواب همچنين مانع از استرس و بيماريهاي عفوني مي شود.

اتاق خواب مناسب چه شرايطي بايد داشته باشد؟

- درجه حرارت اتاق نبايد بيشتر از 19 درجه سانتي گراد باشد. تهويه اتاق بايد مناسب باشد ودر رنگ آميزي اتاق خواب از رنگهاي تند و زننده استفاده نكنيد. اندازه تختخواب نيز بايد مناسب و تشك نه خيلي نرم و نه خيلي سفت باشد.

فريب آگهى هاى چاقى و لاغرى رانخوريد

روزنامه ها را كه ورق مى زنى پراست از آگهى هاى عجيب و محيرالعقول پزشكى كه گاه براى لحظاتى ميخكوبت مى كند. در اين آگهى ها، از درمان اعتياد در يك روز گرفته تا انواع و اقسام جراحى هاى زيبايى و درمان چاقى و لاغرى به چشم مى خورد. در يكى از اين آگهى ها آمده: روزى يك كيلو، يك سايز بدون رژيم و بازگشت لاغر شويد. در اين آگهى همچنين از روش هاى مزوترابى، ليپوساكشن و ليزر هم نام برده شده است. اعتماد به نفس سفارش دهندگان آگهى آنقدر زياد است كه علاوه بر دادن چند شماره تلفن ثابت، تلفن همراه و آدرس هم داده اند. منشى جوان يكى از اين مؤسسه ها يا مكان هاى درمانى يا هرچيز ديگر كه اسمش را بگذاريد با ادا و اطوار فراوان ادعا مى كند توانسته اند با ليزر درمانى، بيماران را تا ?? كيلو لاغر كنند. او همچنان لاف مى زند و عده اى خانم

از پير و جوان گرفته تا دخترك ?? ساله اى كه براى لاغر شدن آمده اند، متحير چشم به دهان او دوخته اند. او براى اين مسخ شدگان مدام نسخه مى پيچد و دستورات عجيب و غريب صادر مى كند. وقتى درباره ليزر درمانى پرسش مى كنم، دستگاهى را كه بيشتر شبيه چراغ قوه با نورقرمز است، نشان مى دهد و عنوان مى كند كه با اين دستگاه ليزر، چاق ها را لاغر مى كنند. امروزه تعداد اين مؤسسات آنقدر زيادشده كه به نظرمى رسد مسئولان ديگر قادر به نظارت و رسيدگى به وضعيت همه آنها نيستند. مؤسساتى كه برخى از آنها با ادعاهاى عجيب وغريب پول هنگفتى به جيب مى زنند و عده زيادى را بيمار و گاهى تا آخر عمر عليل مى كنند.

دسته بندى داروهاى لاغرى

دكتر قوام زاده متخصص تغذيه درباره دسته بندى داروهاى لاغرى مى گويد: «براساس طبقه بندى كتب معتبر علمى، داروهاى ضدچاقى به دو دسته كلى تقسيم مى شود. گروه اول داروهاى ضداشتهاست و گروه دوم داروهايى كه موجب جلوگيرى از جذب چربى در دستگاه گوارش مى شود. البته دسته سومى از داروها هم وجوددارد كه جنبه علمى ندارد. از اين گروه مى توان به اين داروها اشاره كرد:

داروهاى ادرار آور (ديورتيك) _ اين نوع داروها به سرعت با ازدست رفتن آب بدن، شخص را دچار كاهش وزن مى كنند. مصرف اين داروها از نظر علمى نه تنها صحيح نيست بلكه خطرناك هم هست. اكثر مؤسساتى كه در تبليغات خود كاهش وزن سريع را نويد مى دهند از اين روش استفاده مى كنند.

داروهاى هورمونى _ اين نوع داروها موجب پركارى

غده تيروئيد، افزايش مصرف انرژى، كاهش وزن و لاغر شدن مى شوند كه اين روش نيز به دليل اين كه در روند طبيعى بدن اختلال ايجاد مى كند از نظر علمى صحيح نيست و خطرناك است.

داروهاى ملين _ اين داروها با دفع موادغذايى از بدن و جلوگيرى از جذب مواد موجب كاهش وزن مى شود كه واضح است در درازمدت به بروز سوءتغذيه و كمبود بعضى مواد مورد نياز بدن مى انجامد. ضمن اين كه عوارضى از قبيل شكم درد دارد.

داروهاى ضد اشتها _ استفاده از اين داروها شرايطى را در بدن به وجود مى آورد كه فرد احساس گرسنگى نكند و ميزان غذاى بسياركمترى درطول روز بخورد. مصرف اين داروها ميزان توليد هورمون هاى نور آدرنالين، دوپامين، سروتونين و كاتكول آمين را افزايش مى دهد و با تأثير بر مركز گرسنگى در بخشى از مغز به نام هيپوتالاموس، موجب سركوبى ميل به غذا و احساس سيرى مى شود. القاى حالت سيرى بدون عوارض جانبى ديگر نيست. مصرف اين داروها موجب افزايش ضربان قلب، افزايش فشار خون، بى خوابى، فراموشى و افسردگى مى شود.

داروهايى كه مانع جذب چربى مى شود _ اين گروه از لاغركننده ها با اتصال به چربى موادغذايى، مانع جذب آنها مى شود. بايد توجه كرد بسيارى از ويتامين هاى ضرورى براى سلامت بدن مانند ويتامين هاى A، D، Eو K محلول در چربى است و اگر با مصرف اين گروه از داروها، ويتامين ها نيز همراه چربى ها جذب بدن نشود، سلامت فرد به خطر خواهدافتاد. به گفته اين متخصص تغذيه، شايع ترين عوارض مصرف داروهاى لاغرى، افزايش فشار خون، مشكلات

قلبى عروقى، به هم خوردن عادت ماهانه در زنان، سردرد، سرگيجه، بروز جوش روى صورت، اضطراب، كم خوابى و تشنگى غيرطبيعى است.

تبليغات كاذب

دكتر فتحى متخصص غدد نيز مى گويد: «متأسفانه به دليل تبليغات وسيع، مردم درحال حاضر به بازارياب هاى اين گونه فرآورده هاى بى فايده و حتى مضر تبديل شده اند و نه تنها از محصولات لاغرى بدون توصيه پزشك استفاده مى كنند بلكه به آشنايان خود نيز استفاده از چنين فرآورده هايى را توصيه مى كنند.»

وى تصريح مى كند: «اكثر مردم از اين واقعيت غافلند كه چاقى در بسيارى از موارد به دليل مشكلات متابوليك بدن ايجاد مى شود و بايد نسبت به رفع اين مشكل، اقدام جدى شود. چرا كه در صورت درمان شدن عارضه، چاقى روزبه روز شكل حادترى به خود مى گيرد و درمان آن نيز دشوارتر مى شود.»

اين متخصص غدد خاطرنشان مى كند: «با وجود محدودبودن اثر اين داروها، عوارض سوءزيادى متعاقب مصرف آنها گريبانگير فرد خواهدشد كه از آن جمله مى توان به افزايش ضربان قلب، بى نظمى ريتم قلبى، بى خوابى، تنگى نفس و تشنج اشاره كرد.»

وى مى افزايد: «نقش مؤثر مصرف قرص هاى لاغرى در افزايش روند اين تجارت ناسالم بسيار زيانبار است. واقعيت اين است كه مبارزه با چاقى از هرطريق ممكن صحيح نيست و بايد توجه كنيم كه بازيچه دست سودجويان نشويم.»

مضرات داروهاى لاغرى

دكتر مسعود كيمياگر متخصص تغذيه و رژيم درمانى درباره داروهاى كاهش وزن مى گويد: در ? دسته از قرص ها كه فرد را بى اشتها مى كند، سيبوترابين وجوددارد و بيشتر براى افرادى كه چاقى بيمارگونه دارند (بالاى ?? كيلو اضافه

وزن) تجويز مى شود. با توجه به ريسك استفاده از اين قرص، پزشك براى مدتى اين دارو را به فرد مى دهد. اين دارو بعد ازمدتى اثرش را ازدست مى دهد. داروهايى كه بخشى از چربى غذا را بلوكه مى كنند و مانع جذب آن مى شوند به تنهايى جواب نمى دهند. اين داروها چندان كمكى به لاغرى نمى كنند. ضمن اين كه در بعضى از موارد حتى بى اختيارى مدفوع هم ايجاد مى كند. ازطرفى قيمت اين دارو بسيارگران است وفرد بايد براى تهيه آن، هرماه ?? تا ??? هزارتومان پول بپردازد. نوع ديگرى از قرص هاى لاغرى تقريباً اثر خفيف دارد و سيرى موقت ايجاد مى كند. اين نوع قرص، حالت ژل مانند دارد و وقتى با يك يا دو ليوان آب خورده مى شود، در معده باز شده، حالت سيرى موقت ايجاد مى كند. اين دارو هم زياد مناسب نيست چون موقت است و بعد از يكى دو ساعت كه فرد گرسنه شد تمايل به خوردن غذا پيدامى كند. وى با اشاره به اين مطلب كه هنوز هيچ داروى چربى سوزى در دنيا ساخته نشده است، مى گويد: «بيشتر مردم به تبليغات گسترده اى كه درماهواره و اينترنت مى شود اعتماد مى كنند و بدون اين كه به خودشان زحمت بدهند و رژيم بگيرند، داروى چربى سوز مصرف مى كنند. بزرگترين عارضه اين داروها اين است كه فرد را سرخورده مى كند، چون دارو مصرف مى كند ولى لاغر نمى شود. پس نااميد و دچار افسردگى مى شود.»

وى وسايل لاغركننده مانند كمربند و گوشواره لاغرى را براى لاغرشدن مناسب نمى داند و

مى گويد: همه اينها بى راهه است و تأثير تلقينى دارد كه بعد ازمدتى از بين مى رود. حتى خوردنى لاغركننده هم نداريم. سركه سيب، آبغوره يا خيلى موادى كه بعضى عطارى ها تجويز مى كنند لاغركننده نيست. وى خاطرنشان مى كند: «لاغرشدن كارسختى نيست. فقط احتياج به يك اراده قوى و يك برنامه ريزى اصولى دارد. فرد با يك رژيم مناسب مى تواند به راحتى لاغر شود. وى درباره رژيم مناسب يادآور مى شود: «رژيم مناسب، رژيم متعادلى است كه همه نيازهاى بدن را تأمين مى كند، نبايد رژيم به گونه اى باشد كه از آهن و پروتئين و كلسيم بدن كم كند. رژيم هايى كه فقط درآن ميوه و سبزى وجوددارد، غلط است. رژيم هاى سخت و بى اساسى كه يك عده از افراد مى گيرند، عوارض زيادى به دنبال دارد. اين گونه رژيم ها موجب مى شود بافت هاى مفيد بدن به همراه چربى تجزيه شود و بدن تحليل برود.»

وى با اشاره به اين كه عادت غذايى ما ايرانى ها موجب چاق شدنمان مى شود، خاطرنشان مى كند: «متأسفانه ما درحال حاضر هم غذاهاى سنتى خودمان را كه خيلى پركالرى و سنگين است، در برنامه غذايى داريم و هم غذاهايى مانند پيتزا با ???? كالرى و همبرگر با ??? تا ??? كالرى را، سيب زمينى، سس و نوشابه هم كه به آن اضافه مى كنيم ميزان كالرى اين غذاها افزايش خواهديافت. در گذشته اگر ظهر يك غذاى سنگين مثل پلو و خورشت مى خوردند، شب يك غذاى ساده داشتند. اما الآن با اين كه تحرك افراد كمتر شده، مقدار مصرف غذاهاى حجيم

بيشتر شده است. همين امر موجب مى شود آمار چاقى بالا برود. وى درباره ورزش مى گويد: «ورزش بدون رژيم جواب نمى دهد. درواقع ورزش به عنوان مكمل رژيم است و البته بايد معقول باشد. نبايد مدتى ورزش سنگين كنيم و بعد آن را كنار بگذاريم. خيلى از افراد ورزش هاى سنگين مى كنند و بعد از آن غذاهاى سنگين پركالرى مصرف مى كنند كه اين جواب نمى دهد. بايد براى لاغر شدن دركنار رژيم غذايى مناسب، به طور متعادل ورزش كنيم. ورزش هميشه بايد در زندگى ادامه داشته باشد. چه براى افرادى كه لاغرند و چه افرادى كه اضافه وزن دارند.»

اين متخصص تغذيه درباره بهترين زمان براى لاغر شدن توصيه مى كند: «افرادى كه اضافه وزن دارند بايد شكيبا باشند و نه گفتن را هم بلد باشند. بهترين مقدار براى لاغر شدن، ماهى ? تا ? كيلو است. اگر لاغر شدن بيشتر از ? كيلو باشد، عوارض زيادى درانتظار شخص خواهدبود. از اين رو بايد كاهش وزن تدريجى باشد.» وى مى گويد: اگر هميشه متعادل و مفيد غذا بخوريم، هميشه وزن مطلوب خواهيم داشت. توصيه مهمتر او اين است كه به تبليغاتى كه براى لاغرى درماهواره، اينترنت و رسانه ها وجوددارد، اعتماد نكنيد. زيرا تأثير آنها موقتى است و بعضى ازآنها مضراتى دارند كه گاه ممكن است جبران پذير نباشد.

داروى بدون مجوز

دكتر شيرازى، داروساز درباره عرضه بدون مجوز داروهاى لاغرى مى گويد: «عرضه هرگونه دارويى نياز به كسب مجوز از وزارت بهداشت دارد. اين موضوع شامل حال داروهاى لاغرى و مكمل هاى غذايى هم مى شود. اكثر داروهاى لاغرى موجود در ايران فاقد اين

مجوزند.»

نشستن هاي طولاني مدت و چاقي

منبع:روزنامه كيهان

چاقي هاي شكمي نتيجه نشستن هاي طولاني مدت است، زيرا دراين حالت بدن انرژي بيشتري دريافت مي كند .

دكتر انصاري متخصص تغذيه در گفت وگو با ايسنا منطقه خوزستان، اظهار داشت: تماشاي تلويزيون و بازي هاي كامپيوتري براي كودكاني كه افزايش وزن دارند در هفته 10ساعت توصيه مي شود.

همچنين بهتر است كودكان و بالغاني كه اضافه وزن ندارند در زمان تماشاي تلويزيون كمتر از شكلات و شيريني استفاده كنند.

وي يادآور شد: هر 30 تا 40 دقيقه لازم است كه به منظور پيش گيري از بروز چاقي هاي موضعي (خصوصا چاقي شكمي) به حالت ايستاده تغيير حالت دهند.

انصاري با اشاره به اين كه چاقي شكمي از خطرناك ترين انواع چاقي هاست، تصريح كرد: تجمع چربي در ناحيه شكم نيز با افزايش ابتلا به بسياري از بيماريهاي غير واگير نظير افزايش چربيهاي خون، پرفشاري و سكته قلبي همراه است.

اين متخصص تغذيه متذكر شد: با آموزش تغذيه صحيح و افزايش آگاهي مردم و اصلاح رفتارهاي تغذيه اي براي كاهش چاقي كه از عوامل خطر بيماريهاي مزمن غيرواگير است مي توان گام مهمي برداشت.

ايمني غذاهاي ژنتيك

اشاره:

پس از رهاسازي نخستين محصول تراريخته ايراني و نخستين برنج تراريخته كه در كشور به توليد انبوه رسيد، سؤالهايي در خصوص محصولات تراريخته، ويژگي ها، مزايا و احيانا مضرات آن در افكار عمومي و به ويژه مجامع علمي مطرح شده است. بر اين اساس به سراغ مجري طرح برنج تراريخته و كارشناس سازمان بهداشت جهاني در كشورمان رفتيم تا سؤالات خود را با ايشان مطرح كنيم مصاحبه پيش رو حاصل گفت وگوي ما با دكتر بهرام قره ياضي است كه

ملاحظه مي كنيد.

¤ مفهوم موجودات مهندسي ژنتيك شده يا تراريخته (GM) و غذاهاي GM چيست؟

-موجودات تراريخته به موجوداتي اطلاق مي شوند كه ماده ژنتيك (يعني دي ان آ) آنها به نحوي تغيير داده شده است كه به صورت طبيعي اتفاق نمي افتد. فناوري مورد استفاده اغلب تحت عنوان «بيوتكنولوژي مدرن» يا «فناوري ژن» و گاهي نيز «فناوري دي ان آي نوتركيب» يا «مهندسي ژنتيك» شناخته مي شود. اين فناوري امكان انتقال ژن از يك موجود به موجود ديگر حتي بين گونه هايي كه با هم خويشاوندي ندارند را فراهم مي كند.

موجودات مهندسي ژنتيك شده كه معادل فارسي آن تحت عنوان «تراريخته» برگزيده شده است به گياهان، جانوران يا موجودات ذره بيني و كوچكي اطلاق مي شود كه براي ايجاد يك صفت برتر و بهتر نظير مقاومت به آفات در مورد گياهان زراعي مقاومت به بيماري (در مورد گاو و ساير حيوانات اهلي) و توليد برتر (در مورد موجودات ذره بيني مفيد) يك يا چند ژن با منشاي مختلف به آن ها منتقل شده است، اگرچه عمل انتقال ژن يك روش معمول در اصلاح نباتات طي يك قرن گذشته بوده است، اما در مهندسي ژنتيك، الزاماً بايد ژن جداسازي شده و پس از مطالعه دقيق آن و با ايجاد تغييرات مورد نظر و با استفاده از روش هاي پيشرفته علمي به موجود مورد نظر (گياه، حيوان يا ميكروارگانيزم) منتقل شود.

¤ هدف از توليد محصولات تراريخته چيست و چرا غذاهاي حاوي مواد ناشي از مهندسي ژنتيك توليد مي شوند؟

- اين قبيل موادغذايي به اين دليل توليد و به بازار مصرف عرضه مي شوند كه داراي

برتري هاي

خاصي براي توليدكننده يا مصرف كننده اين قبيل غذاها است . اين كار براي كاهش هزينه توليد، فوايد بيشتر (از نظر فسادپذيري يا ارزش غذايي) يا هر دو منظور صورت مي گيرد. در ابتدا ابداع كنندگان بذرهاي تراريخته مي خواستند فرآورده هاي آنها مورد پذيرش توليدكنندگان محصولات كشاورزي باشد. به همين دليل بر روي ابداعاتي متمركز شدند كه كشاورزان (و در مجموع صنايع غذايي) آن را پذيرا باشند.

هدف اوليه توليد گياهان تراريخته بهبود مقاومت آنها بود. گياهان زراعي تراريخته موجود در بازار مصرف ، نوعاً گياهي هستند كه با هدف مقاومت به آفات و بيماري هاي گياهي (آفات حشره اي و ويروس ها) و افزايش تحمل به علف كش ها ايجاد شده اند. مقاومت به آفات حشره اي با انتقال ژن توليدكننده ماده سمي از باكتري باسيلوس تورينجينيس (بي تي) به گياهان زراعي بدست مي آيد. اين پروتئين كه به طور سنتي نيز به عنوان حشره كش در كشاورزي مورد استفاده قرار مي گيرد از نظر مصرف انساني هم سالم است.

مقاومت به ويروس از طريق انتقال يك ژن از نوعي ويروس بيماريزاي گياهي ايجاد مي شود. مقاومت به ويروس موجب حساسيت كمتر گياهان به بيماريهاي ناشي از اين ويروس شده و موجب افزايش عملكرد گياهان مي شود. افزايش تحمل به علف كش ها از طريق انتقال يك ژن از يك باكتري به گياهان صورت مي گيرد كه موجب مقاومت به برخي از علف كش ها مي شود. در جاهايي كه علف هرز داراي تراكم زيادي است كشت و كار چنين گياهان مقاوم به علف كش موجب كاهش مقدار مصرف علف كش ها شده است.

اصولا هدف

توليد گياهان تراريخته افزايش بهره وري، كاهش مصرف سموم، حفاظت از محيط زيست، توليد غذاهاي عاري از باقيمانده سموم، و توليد غذاهايي با ارزش غذايي بيشتر مي باشد.

¤ آيا اين طرح در مورد غذاهاي با منشأ حيواني نيز انجام مي شود؟

- در مورد حيوانات تراريخته نيز اهداف مشابهي تعقيب مي شود با وجود آن كه امروزه قريب به 001ميليون هكتار از اراضي جهان به كشت گياهان تراريخته اختصاص يافته است ولي هنوز هيچ حيوان تراريخته اي در سبد غذايي مردم قرار نگرفته است؛ اما نگارنده اين اطمينان را به خوانندگان محترم مي دهد كه ظرف سه تا پنج سال آينده اين قبيل محصولات مانند گوشت (گاو) تراريخته نيز به توليد انبوه و مصرف مردم خواهدرسيد. براي مثال هم اكنون گاوهاي شيري كه پستان آن ها خيلي كمتر به بيماري ورم پستان (mastitis) مبتلا مي شوند توليد شده اند و در چرخه توليد انبوه قرار دارند. با ورود اين نوع گاوها مصرف آنتي بيوتيك در گاوهاي شيري به شدت كاهش خواهد يافت و نيازي به كشتار گاوهاي بيمار و جايگزيني آنها نخواهدبود و علاوه بر توليد شير سالم تر توليد شير نيز افزايش خواهد يافت و حيوان نيز متحمل مشقات كمتري خواهد بود.

باتوجه به جديد بودن فناوري مهندسي ژنتيك و ملاحظاتي كه از طرف گروه هاي مختلف در سراسر دنيا در مورد اين قبيل محصولات مطرح شده است، پيش از آن كه غذاهاي حاصل از مهندسي ژنتيك در سبد غذايي مردم قرار گيرد مورد بررسي ها و مطالعات دقيق تري قرار مي گيرند؛ بررسي هايي كه در طول تاريخ هيچ گاه در مورد غذاهايي كه به

روش هاي كهن و با استفاده از محصولات اصلاح شده توليد شده اند اعمال نشده اند. بنابراين، به نظر مي رسد كه بشر براي اولين بار با آگاهي كافي و اطمينان از سلامتي كامل، از اين نوع غذاها استفاده مي كند. اين مطالعات معمولا توسط پژوهشگران اصلي و همكاران وي صورت گرفته و سپس نتايج به دست آمده مورد ارزيابي دستگاه هاي نظارتي مانند وزارت كشاورزي و وزارت بهداشت هر كشوري قرار مي گيرد.

بررسي هايي كه به طور معمول در مورد غذاهاي ناشي از مهندسي ژنتيك اعمال مي شوند بسيار مفصل و پيچيده بوده و گاهي سال ها به طول مي انجامد.

مراقب قاتل خاموش باشيم

نويسنده:على محمدى - فضل الله احمدي

آنچه براى همگان مسلم و بديهى است اين است كه بهترين، موثرترين و عقلانى ترين راه برخورد با بيمارى ها "پيشگيري” است. از طرفى على رغم پيشرفت هاى حيرت انگيز و روز افزون در علوم پزشكي، اكثر پزشكان اذعان مى دارند كه هنوز بيمارى هاى زيادى وجود دارد كه درمان قطعى نداشته و به شكل مزمن و صعب العلاج در مى آيند. در همين راستا اين مطلب تجربه و پذيرفته شده كه مناسب ترين ابزار در عرصه پيشگيري، "آگاهي” و "هوشياري” همگانى است. بر اين اساس لازم است كه مفاهيم مورد نظر و اساسى را به شكل ساده و قابل استفاده در اختيار عموم مردم عزيز جامعه قرار داده تا انشاءالله با آگاهى و حساسيت لازم و به كارگيرى آن قادر به برخورد و رفتار مناسب تر با اين مشكلات باشند. در اين نوشتار يكى از بيمارى هاى شايع و مهم و خطرناك را به عزيزان خواننده معرفى مى نماييم. اين بيمارى مورد نظر "فشار خون بالا” يا به

اصطلاح بيمارى "پرفشارى خون” مى باشد. از اينكه در توصيف اين بيمارى از واژه خطرناك، استفاده كرديم، ضرورى به نظر مى رسد در اين مورد توضيح مختصرى تقديم گردد؛ براساس تحقيقات انجام شده در كشورهاى پيشرفته حدود پنجاه درصد يا نيمى از مبتلايان به اين بيمارى در جامعه از بيمارى خودآگاهى داشته و فقط نيمى از آنهايى كه متوجه بيمارى خود بودند درصدد درمان برآمده و از اين تعداد تنها نيمى از آنها درمان كافى شدند.

به همين دليل اين بيمارى را به شكل "كوه يخ” تشبيه نموده اند. كه فقط قله آن روى آب مشخص بوده و بخش اعظم آن زير آب پنهان بوده و قابل رويت نيست. و به دليل مخفى ماندن بيماري، يكى از علل عمده نارسايى و سكته هاى قلبي، مغزى و كليوى مى باشد و منجر به مرگ و مير قابل توجهى نيز مى گردد. به همين جهت بيمارى را تحت عنوان "قاتل خاموش” نيز مى نامند. زيرا شخص مبتلا غالبا فاقد علامت و بى خبرى از بيمارى خود مى باشد و زمانى متوجه مى شود كه يكى از اندام هاى حياتى وى دچار عارضه غيرقابل برگشت شده است. با اين وصف اهميت و خطرآفرينى اين عارضه بيشتر از پيش براى خوانندگان عزيز بايد روشن و مسلم گرديده باشد لذا براى توضيح ماهيت بيمارى شرح مختصرى بر دستگاه گردش خون ارائه مى گردد؛

دستگاه گردش خون از سه ركن اساسى قلب، رگ هاى خونى و حجم خون در گردش تشكيل مى شود.

اين دستگاه را مى توان به شبكه آب رسانى شهرى تشبيه كرد. اين شبكه به گونه اى طراحى شده كه آب را به تك تك واحدها يا منازل مى رساند. خداوند حكيم اين دستگاه را طورى خلق كرده كه

خون را به اندازه كافى در شرايط و حالات مختلف به تك تك (حدود 75 ميليارد) سلول هاى بدن مى رساند.قلب عضو اصلى و مركز ثقل اين دستگاه است كه نيروى راندن و گردش خود را به وسيله تلمبه كردن در اين مدار تامين مى كند. رگ ها هم مثل لوله هايى با قطر بزرگ و كوچك هستند كه خون را به سراسر بدن پخش مى كنند. خون هم مثل آب، مايع حيات بدن است كه بايستى در دسترس سلول ها براى تغذيه و تنفس قرار گيرد. همان طورى كه مى دانيم جهت اينكه آب به تك تك منازل و به اندازه كافى برسد، لازم است آب با يك فشار مطلوب در مسير لوله هاى شبكه در جريان باشد. اين فشار را در واقع تلمبه ها يا پمپ هاى تعبيه شده تامين مى كنند و در بدن نيز اين كار به عهده قلب گذاشته شده، ضمنا فشار داخل شبكه آب رسانى به قطر، مقاومت و طول لوله ها هم بستگى دارد. در بدن ما نيز خون رسانى كافى به عمل تلمبه اى قلب، رگ هاى خونى باز و فعال و حجم خون در گردش بستگى دارد. البته شبكه خون رسانى با آب رسانى تفاوت هايى هم دارد. اولا شبكه خون رسانى يك مدار گردشى است. به گونه اى كه خون پس از خروج مجدد به قلب بر مى گردد. ثانيا قلب و رگ ها همانند پمپ و لوله ها اجسام بيجانى نيستند.

دستگاه خون رسانى همانند موجود زنده و تقريبا با شعورى است كه عملكرد آن تحت تاثير شرايط و حالاتى است كه در داخل و خارج بدن قرار دارد. يعنى نحوه عملكرد قلب و عروق در شرايط فعاليت و استراحت، خواب و بيدراى شب و

روز و خوشحالى و ناراحتى تغيير مى كند. و همن خاصيت پويا و فعال خدادادى است كه به انسان امكان تداوم حيات مى بخشد.قدرت عملكرد و تلمبه اى قلب و مقاومت رگ ها و يا به عبارت ديگر فشار خون بستگى به تعداد ضربانات يا انقباضات قلب در دقيقه و قدرت ضربه اى و مقاومت رگ ها دارد. در حالت عادى به طور خودكار قلب حدود 80-60 بار در دقيقه ضربان دارد. اما همان گونه كه بارها تجربه كرديد اين تعداد و قدرت هنگام فعاليت، استرس و پريشانى افزايش مى يابد و در نتيجه فشار خون را هم بالا مى برد همان گونه كه در شكل ملاحظه مى شود قطر و ضخامت و مقاومت رگ ها از سمت قلب به طرف سلول ها كمتر شده و فشار تنظيم مى گردد. اگر فشار آب توسط ايستگاه هاى فشارشكن و تغيير قطر لوله هايى كه به منازل وصل مى شوند تنظيم نگردد، امكان استفاده آب در منازل از بين مى رود. لذا باتوجه به اين دو پديده فشار خون در داخل بدن با دو مقدار بيان مى شود. يكى فشار خون حد بالايى (ماكزيمم) و دوم فشار خون حد پايينى (مى نيمم) مى نامند. فشار خون حد بالايى همان فشارى است كه قلب به خون وارد ساخته تا آن را به جريان اندازد. فشار حد پايينى همان فشارى است كه در اثر مقاومت رگها (كه حالت ارتجاعى دارند) به خون وارد مى سازد. معمولا ميزان فشار خون حد بالايى را در يك فرد بالغ ميان سال بين 140-100 ميلى متر جيوه (12-10 سانتيمترى جيوه) و فشار حد پايينى را بين 85-60 ميلى متر جيوه (8-6 سانتيمتر جيوه) تعيين كرده اند.

البته اين ميزان در سنين پايين كمتر و سنين بالا بيشتر

مى شود. بنابراين داشتن فشار خون مطلوب و مناسب لازمه ادامه حيات جسمى است. اما آنچه غير طبيعى تلقى شده و بيمارى مور نظر ما هم است، پرفشارى خون يا افزايش بيش از حد طبيعى فشار خون در بدن مى باشد. مطابق تعريف قابل قبول بين المللى (سازمان بهداشت جهاني) به افزايش مداوم و مستمر فشار خون حد بالايى بشتر از 140 ميلى ليتر جيوه (14 سانتى متر جيوه) و فشار خون حد پايين بيشتر از 90 ميليمتر جيوه (9 سانتيمتر جيوه) پرفشارى خون اطلاق مى شود. اين نكته قابل توجه است كه افزايش مقطعى فشار خون مثلا پس از فعاليت ورزش، ترس و استرس پرفشارى خون تلقى نمى شود. بلكه در صورتى بيمارى است كه مستمر و حتى در حالت استراحت و عادى هم بالاتر از حد مورد نظر باشد.

براي يادآوري بهتر، از چشم كمك بگيريد

اگر درحال نگاه كردن به نقطه اي هستيد تا مطلبي را به خاطر آوريد چشم هايتان را به مدت 30 ثانيه به صورت افقي به دو طرف حركت دهيد .

به گفته محققان حركات افقي چشم باعث مي شوند دو نيمكره مغز تداخل بيشتري با هم داشته باشند و ارتباط بين نيمكره هاي مغز براي يادآوري انواع خاصي از خاطرات حائزاهميت هستند.

مطالعات قبلي نشان داده اند كه اين حركات در به خاطر آوردن بعضي كلمات كه افراد به تازگي ديده اند موثرند.

اما به گزارش سي بي اس اندرو پاركر و همكارانش در دانشگاه متروپوليتين منچستر مي خواستند بدانند آيا اين حركات چشمي به تشخيص واژه هايي كه مي بينند كمك مي كند يا خير. درواقع حافظه تشخيصي با حافظه يادآوري متفاوت است به طوري كه افراد به هنگام تشخيص

كلمات دچار اشتباهات حافظه اي كاذب به نام خطاهاي مربوط به نمايش منبع مي شوند. اين اشتباه زماني رخ مي دهد كه كلمات را تشخيص مي دهند اما شباهت آنها را به منبع غلط نسبت مي دهند. براي مثال تصور مي كنند واژه هايي را به تازگي خوانده اند درحالي كه ممكن است آن واژه ها را طي محاوره اي كه در اوائل همان روز صورت گرفته شنيده باشند.

اين محققان دريافتند افرادي كه حركات افقي چشم را انجام داده بودند لغات بيشتري را به طور صحيح به خاطر آوردند و خطاي آنها در تشخيص منبع نيز كمتر از كساني بود كه از اين حركات چشمي كمك نگرفته بودند.

نتيجه اينكه حركات فوق در تشخيص منبع واقعي خاطرات به افراد كمك مي كند. با اين حال محققان معتقدند مكانيسم مطرح شده براي ارتباط حركات چشمي و افزايش حافظه فرضيه اي است كه درك علت و چگونگي آن نيازمند مطالعات گسترده تر مي باشد.

سوگند به زيتون

نويسنده:آمنه قرايى

در اين كه اروپا زادگاه اصلى زيتون نبوده، ترديدى نيست. رويش اوليه درخت زيتون به احتمال زياد در فينيقيه ( لبنان كنونى) بودكه سال ها قبل از ميلاد در اين ناحيه كاشته مى شده و از آنجا به غرب يعنى اروپا و آفريقا و نه به شرق ايران و افغانستان راه يافته است. زيتون نارس طعمى تلخ دارد و در تهيه ترشى و چاشنى غذا استفاده مى شود اما ميوه رسيده آن برعكس طعمى بسيار مطبوع دارد. گوشت ميوه زيتون منبعى سرشار براى روغنى ماندگار با كيفيتى عالى است به گونه اى كه نخستين افشره آن بهترين روغن شناخته شده در

جهان است كه نيازى به تصفيه نيز ندارد و به راحتى قابل استفاده در سالادها و غذاهاست و البته توصيه متخصصان تغذيه خام خوردن آن است.

زيتون در قرآن: سوگند به انجير و زيتون، سوگند به طور مبارك، سوگند به اين شهر ايمن كه ما آدمى را در نيكوترين اعتلاى بيافريديم. ( سوره مباركه تين / ???) نام زيتون ?? بار در قرآن كريم آمده است و يك بار در سوره مومنون، آيه ?? اشاره غيرمستقيم به درختى شده كه روغن مى دهد و در كوه سينا مى رويد. نام زيتون به تنهايى فقط دو بار آمده است در حالى كه پنج بار همراه با ديگر ميوه ها يعنى خرما، انار، انگور و انجير از آن ياد شده است.در حديثى رسول خدا حضرت محمد (ص) به مردم توصيه مى كند كه از روغن زيتون براى خوردن و براى ماساژ دادن بدن استفاده كند زيرا از «شجره مباركه» گرفته شده است. زيتون نشانه آرامش و صلح است. اين رمز از كشتى نوح سرچشمه مى گيرد. بنابر روايتى هنگامى كه خشم خداوند كه در توفان ظاهر شده بود كاهش يافت كبوترى با شاخه اى از زيتون در منقارش ظاهر شد.

خواص زيتون: گفته مى شود بيش از ??? ميليون درخت زيتون در جهان وجود دارد كه مركز عمده توليد زيتون اسپانيا، ايتاليا، تركيه، تونس و مراكش است. در كشور ما گيلان، زنجان و قزوين مستعد زيتون كارى هستند. مصرف سرانه روغن زيتون در جهان ??? گرم است اما اين مقدار در كشورمان به ??? گرم رسيده كه هنوز از ميانگين سرانه دنيا بسيار كمتر است. مى گويند ساكنان منطقه

اى به نام «كرت» در حوزه مديترانه بالاترين مصرف كنندگان روغن زيتون در جهان هستند. سالى ?? كيلوگرم و همين مقدار كافى است تا ?? درصد كمتر از ديگر زمينيان به بيمارى هاى قلبى و عروقى مبتلا شوند. شايد به همين علت است كه از اين روغن به نام غذايى «عمر افزا» ياد مى كنند. هر ??? گرم قسمت خوراكى ميوه زيتون، به طور متوسط اين مواد مغذى را دارد: آب: ?? گرم، چربى: ?? گرم، پروتيين: يك گرم، املاح ( كلسيم، فسفر، پتاسيم، گوگرد، مس و منگنز) ?/? گرم، كلسيم موجود در زيتون بيش از كلسيم موجود در شير گاو است. در مجموع ??? گرم قسمت خوراكى ميوه زيتون حاوى ??? كيلو كالرى انرژى است. زيتون ملين است و براى بهبود بسيارى از نارسايى ها نظير زخم معده، كليه و تاول هاى پوستى مناسب است. علم نوين تغذيه مى گويد پدر و مادر مى توانند با افزودن يك تا دو قاشق غذاخورى روغن زيتون به غذاى كودك، سوءتغذيه را برطرف و رشد كودك خود را سبب شوند. اين روغن به ويژه براى سالمندان و بيمارانى كه از يبوست رنج مى برند نافع است.

متخصصان تغذيه توصيه مى كنند: روغن زيتون را به سالاد بيفزاييد و تا حد امكان از سرخ كردن آن بپرهيزيد زيرا روغن زيتون به حرارت حساس بوده و در اثر حرارت بيشتر خاصيت خود را از دست مى دهد.

مصرف هورمون به اندازه سيگار ضرر دارد

منبع:روزنامه كيهان

مطابق آمار رسمي دولت انگليس 42 هزار نفر انگليسي- بيشتر از نوجوانان و جوانان- به طور مرتب از آنابوليك استروئيد براي بدن سازي استفاده مي كنند.به گزارش بي بي سي،

اما جيم مك وي، كارشناس موادمخدر مي گويد حدود 100 هزار انگليسي از اين مواد استفاده مي كنند و استفاده از آنها در سه سال گذشته به شدت افزايش يافته است.به طوري كه امروز در مقابل يك معتاد جديد به هروئين چهار نفر استفاده كننده از استروئيد، تحت درمان قرار مي گيرند.

دبوراجونز پرستاري كه در مركز كاهش زيان در ويرال كار مي كند، مي گويد: استفاده از اين ماده به ويژه بين جوانان زير 25 سال افزايش يافته است.

مك وي، از دانشگاه جان مورس ليورپول گفت اين مشكل پنهان است زيرا مردم به استفاده از آن اعتراف نمي كنند.

خانم جونز گفت باشگاه هاي بدن سازي از استروئيد استفاده مي كنند اما به اين خلاف اعتراف نمي كنند.

وي گفت: به دست آوردن اين مواد به وسيله اينترنت و باشگاه ها خيلي راحت تر شده است.

او گفت: «والدين پول باشگاه ها را مي دهند چون نمي خواهند فرزندانشان در خيابان ها ول بگردند و رفتن آنان را به باشگاه انتخاب بهتري مي دانند درحالي كه اين كار مي تواند بچه ها را در معرض خطر قرار دهد.استفاده از استروئيد خطرهاي فراواني دارد از جمله آسيب ديدن كبد، افزايش كلسترول خون و سكته و بيماري هاي خطرناكي مانند هپاتيت و ويروس ايدز.

نوجوانان با خطرهاي مضاعف ديگري مانند ايجاد اكنه (جوش)، تغييرات شديد روحي و افسردگي و... مواجه هستند.عارضه جانبي ناخواسته ديگر استفاده از اين مواد رشد غيرعادي بافت هاي سينه در جوانان است.

خانم جونز مي گويد بسياري از اين جوانان متوجه خطري كه تهديدشان مي كند نيستند؛ آنان مرتب ورزش مي كنند، غذاهاي سالم مي خورند سيگار نمي

كشند و مشروب نمي خورند.

وي مي افزايد: نوجوانان در معرض خطر بيشتري هستند چون استروئيدهاي تهيه شده براي حيوانات را مصرف مي كنند.

به گفته خانم جونز آنان تصور مي كنند اگر براي حيوانات مفيد است پس براي آنها هم مفيد است و باعث رشد بيشتر عضلات خواهد شد.

سرطان را شكست دهيم

منبع:روزنامه كيهان

درگذشته تصور مي شد كه تغذيه اثري بر سرطان ندارد، ولي امروزه محققان ثابت كرده اند كه رژيم غذايي روزانه، نقش مهمي در بروز، پيش گيري و درمان انواع سرطان ها ايفا مي كند. بدن ما به غذا بيش از هرچيز ديگري نيازمند است و مي توان گفت كه يك سوم سرطان هايي كه منجر به مرگ مي شود، با آنچه مي خوريم در ارتباط است. تحول در عادات غذايي مردم، گسترش شهرنشيني و افزايش مصرف غذاهاي آماده موجب افزايش بروز سرطانها شده است. بعضي از عواملي كه در بروز سرطان مؤثرند مانند ارث يا عوامل محيطي، غيرقابل تغييرند ولي اگر نمي توانيم در عوامل محيطي خود تغييري ايجاد كنيم، مي توانيم با اصلاح و متعادل ساختن الگوهاي غذايي، احتمال ابتلا به سرطان را به ميزان قابل توجهي كاهش دهيم.

چربي ها و روغن ها از بخش هاي مهم و بحث برانگيز تغذيه و رژيم غذايي افراد است. اينكه چه نوع روغني براي مصرف كردن مناسب است يا اينكه كداميك از انواع روغن بيشتر موجب بروز بيماري، سكته و يا چربي خون مي شود همه جاي سؤال دارد. حتما مي دانيد چربي ها انواع متعددي دارند، مثل چربي هاي اشباع كه از آن جمله، چربي متصل به گوشت و روغن حيواني است كه در دماي

محيط به صورت جامد هستند. نوع ديگر، چربي هاي غيراشباع است مثل روغن زيتون در دماي محيط به صورت مايع مي باشد. تأثير مصرف چربي در بروز سرطان بدين ترتيب است كه هم نوع و هم مقدار چربي مصرفي مهم است.

اگر بيش از حد چربي مصرف كنيم، به دليل ترشح زياد صفرا در روده براي هضم چربي ها، بخشي از آن تبديل به اسيد آپكوليك مي شود كه در ايجاد سرطان روده بزرگ نقش مهمي دارد، و اگر با مصرف بيش از حد كلسترول، سطح كلسترول مضر خون افزايش يابد، خطر رشد سلول هاي سرطاني و خطر ابتلا به گرفتگي عروق بسيار زياد مي شود. از اينرو:

كل چربي مصرفي را كاهش دهيد

اكثر غذاهايي كه ما ايراني ها مصرف مي كنيم، پرروغن تهيه مي شوند. آن وقت به دنبال دلايل چاقي هاي بيش از حد و سكته هاي زودرس هستيم. براساس محاسبات مبتني بر تحقيقات تغذيه اي، در حدي مصرف چربي مناسب است كه سي درصد انرژي روزانه را تأمين كند. چون با سوختن چربي در بدن دو برابر قندها و پروتئين ها انرژي ايجاد مي شود، بنابراين ميزان مصرف چربي براي افراد عادي نبايد از هشتاد گرم در روز تجاوز كند. اين ميزان چربي شامل چربي هاي پنهان در غذا و چربي هاي اضافه شده توسط خودمان به آن مي باشد. با توجه به اينكه گوشت ها، لبنيات و دانه ها و... داراي روغن هستند، مجاز هستيم 30 تا 40 گرم روغن به غذاهاي مصرفي مان در طول روز اضافه كنيم كه برابر است با پنج تا هفت قاشق غذاخوري روغن مايع.

از روغن هاي خوب

استفاده كنيد

در فرهنگ ما روغن خوب را روغن حيواني تلقي مي كنند، در صورتي كه از ديدگاه تغذيه اي روغني خوب است كه داراي باندهاي غيراشباع و مايع باشد. اين روغن در بدن بر توليد كلسترول بي تأثير است يا توليد آن را كاهش مي دهد. در صورتي كه با مصرف روغن هاي جامد حيواني، چربي هاي متصل به گوشت و دنبه، توليد كلسترول در بدن افزايش مي يابد كه از عواقب بد آن آگاه هستيد.تحقيقات نشان داده كه به دليل مصرف زياد روغن زيتون در يونان، شيوع سرطان پستان و سرطان پروستات بسيار كمتر است.

از اينرو:

در جيره غذايي روزانه خود براي تأمين پروتئين، فقط به مواد گوشتي پرچربي اكتفا نكنيد. سعي كنيد (خصوصا در سنين بالا) از گوشت هاي سفيد و قرمز (3بار در هفته) به علاوه حبوبات بهره بگيرند.سعي كنيد روغن زيتون و روغن كانولا (گلزا) را جايگزين روغن هاي نباتي جامد كنيد. البته اين روغن ها نبايد تحت حرارت بيش از 130درجه قرار بگيرند.غذاهاي دريايي را فراموش نكنيد كه حاوي چربي هاي نوع امگا3 هستند و از بروز سرطان و بيماري هاي قلبي جلوگيري مي كنند. زنان اسكيمو به دليل مصرف زياد ماهي، به ندرت مبتلا به سرطان سينه مي شوند.

از مصرف چربي هاي بد اجتناب كنيد

روغن هاي مضر، چربي هاي اشباع هستند مثل روغن نخل، روغن نارگيل، روغن نباتي جامد، دنبه و چربي هاي متصل به گوشت.توجه به اين نكته مهم است كه در اغلب غذاهاي آماده مثل انواع ساندويچ و تنقلاتي چون چيپس و پيراشكي از روغن هاي جامد و مانده استفاده مي شود. از اين رو به شما توصيه

مي كنم از مصرف مكرر اين موادغذايي اجتناب كنيد و به ندرت و به صورت تفريحي آنها را استفاده كنيد زيرا مصرف زياد چربي موجب تجمع بافت چربي در بدن مي شود كه خودعاملي مهم در بروز سرطان است.

گوشت قرمز و تهديد سرطان

خوردن گوشت قرمز مولكول بالقوه خطرناكي را وارد بافت هاي بدن مي كند.خوردن گوشت قرمز مي تواند باعث بيماري قلبي و سرطان را ايجاد يك واكنش خطرناك در سيستم ايمني بدن شود.بدن انسان نمي تواند مولكول فوق را- يك نوع شكر- توليد كند اما در گوشت گوسفند، گاو فراوان است.در گذشته نيز مصرف گوشت قرمز عامل ايجاد سرطان و بيماري هاي قلبي معرفي شده بود اما تمركز آن مطالعات روي چربي هاي اشباع شده و مواد شيميايي توليد شده در طول آشپزي بود.

تمركز مطالعه جديد روي ماده اي به نام آن- گليكوليل نيورامي نيك است.آزمايش ها روي سه فرد داوطلب- همگي اعضاي اين گروه تحقيق- تاييد كرد اگر ماده فوق در غذا باشد جذب بافت هاي بدن مانند رگهاي خوني مي شود.اين آزمايش ها همچنين نشان داد كه چون مولكول فوق بطور طبيعي در بدن نيست سيستم دفاعي بدن آن را مهاجم به حساب مي آورد و دست به دفاع مي زند.اين مولكول به ا حتمال بسيار زياد بلافاصله سمي نيست و احتمال دارد كه تحمل انسان پس از صدها هزار سال مصرف گوشت در برابر آن افزايش يافته باشد.احتمالا لطمه وارده پس از سالها مصرف گوشت آشكار مي شود.

سبزيجات سرطان روده را علاج مي كند

سبزيجاتي مانند كلم و گل كلم مي تواند در مبارزه با سرطان روده موثر باشد.ماده اي به نام

«اي.آي.تي.سي» هنگام آماده كردن برخي سبزيجات از آنها آزاد مي شود كه سلولهاي سرطاني روده را نابود مي كند و مي تواند مانع انتشار بيماري در بدن شود.

مصرف اين سبزيجات براي دو تا سه بار در هفته، مي تواند از بدن در مقابل اين بيماري محافظت كند. اي.آي.تي.سي زماني آزاد مي شود كه اين دسته از گياهان، ريز، جويده، پخته، پردازش و هضم مي شوند.اين سبزيجات از جمله شامل خردل، كلم، جوانه و گل كلم است.

طعم تلخ زمستان در گلو

- مامان گلوم درد مي كنه. نمي تونم آب دهنم رو قورت بدم.

- باشه پسرم. الان به ات دارو مي دم. از دفعه قبل كه گلودرد داشتي، شربت چرك خشك كن مونده. بيا اين قاشق رو سر بكش، تا خوب بشي.

متاسفانه اين داستان كه در بسياري از منازل هميشه تكرار مي شود، نه تنها باعث مصرف بي رويه دارو- به خصوص آنتي بيوتيك- شده و مقاومت افراد نسبت به داروهاي موجود را بالا برده است، بلكه موجب مي شود كه دفعه بعد كودك به نوعي از بيماري مبتلا شود كه ميكروارگانيسم عامل آن قوي تر و نسبت به درمان مقاوم تر باشد.

لابد مي پرسيد: «پس از كجا بدانيم كه گلودرد كودك نياز به آنتي بيوتيك دارد يا نه؟». اين سؤالي است كه مي خواهيم در اينجا به آن پاسخ دهيم.

بلع دردناك يا گلودرد، بي اغراق اصلي ترين علت ملاقات پزشك به خصوص در اين فصل است.

البته گلودرد بيماري نيست و اغلب نشانه اي از يك بيماري است. بعضي از بيماري هايي كه مي توانند باعث گلودرد شوند مانند سرماخوردگي، آنفلوآنزا و منونوكلئوز علت ويروسي دارند و در بعضي ديگر مانند آنژين استرپتوككي باكتري ها دخيل هستند.

خوشبختانه اغلب گلودردها ويروسي هستند و خودبه خود بعد از يك هفته خوب مي شوند. تنها درصد كمي از آنها-كه

به علت عفونت باكتريايي است- نياز به درمان با آنتي بيوتيك دارد.

عاملان ريز و درشت

اگر كودك شما سرماخوردگي ساده اي داشته باشد، معمولا علاوه بر گلودرد، عطسه، آبريزش چشم و بيني، سرفه، تب، درد خفيف بدن و سردرد هم دارد، اما در آنفلوآنزا معمولا خستگي و ضعف، بدن درد، عرق و تب بالاي 5/38 درجه همراه گلودرد در كودك ديده مي شود.

«منونوكلئوز» عفونت ويروسي ديگري است كه با گلودرد بسيار شديدي همراه بوده و علائم آن تقريبا 10 روز يا بيشتر طول مي كشد.

متورم شدن غده هاي لنفي گردن و زير بغل، تورم لوزه ها، بي اشتهايي و سردرد، جوش دانه هاي پوستي و متورم شدن طحال و كبد هم در اين بيماري وجود دارد.

البته بيماري هاي ويروسي ديگر مانند سرخك، آبله مرغان و خروسك (كروپ) هم مي توانند موجب گلودرد شوند. اما بشنويد از بيماري هاي باكتريايي؛ آنژين استرپتوككي، تونسيليت (عفونت لوزه ها) و ديفتري از اين دسته هستند.

بد نيست بدانيد ديفتري نوعي بيماري تنفسي نادر، اما شديد است كه موجب مشكلات تنفسي و بلع دردناك مي شود.

از كجا آمده اي؟

ويروس و باكتري هر دو از راه دهان يا بيني وارد مي شوند، مثلا وقتي كودك ذرات معلق در هوا را هنگام عطسه يا سرفه ديگران از راه تنفس وارد ريه خود كند، با فرد بيمار دست بدهد يا وسايل مشترك مانند ظروف، حوله، اسباب بازي يا دستگيره در را لمس كند و بعد از آن به بيني، چشم و دهان خود دست بزند، احتمال زيادي وجود دارد كه او هم بيمار شود.

باتوجه به اينكه ميكروب هاي عامل گلودرد، واگيردار هستند، مي توانند به راحتي هر جا كه افراد زيادي اجتماع مي كنند مثل مدرسه، مهدكودك، اتوبوس و حتي خانه خودتان منتشر

شوند. با وجود اين، گلودرد غير از عفونت هاي باكتريايي و ويروسي علت هاي ديگري هم دارد؛ مثلا آلرژي و حساسيت به گياهان، قارچ ها، مو، پشم حيوانات و خشكي هواي منزل به خصوص صبح ها در فصل زمستان كه هواي اتاق بسيار گرم نگه داشته مي شود.

تنفس از راه دهان به علت احتقان مزمن بيني هم مي تواند موجب خشكي و درد گلو شود. آلودگي هوا و محرك هاي شيميايي مانند پاك كننده ها و سيگار هم موجب تحريك و درد گلو مي شوند.

شايد خنده تان بگيرد اگر بگوييم گاهي داد زدن مثلا در يك مسابقه ورزشي يا كنسرت هم به علت كشيدگي عضلات گلو مي تواند موجب گلودرد شود (پس لطفا براي تشويق تيم مورد علاقه تان، گلوي خود را پاره نكنيد!).

علل گلودرد به اين عوامل محدود نمي شود؛ حتي بيماري بازگشت اسيد معده، تومور و برفك دهان هم ممكن است باعث گلودرد شوند. همان طور كه مي بينيد گلودرد عوامل مختلفي دارد كه هر كدام درمان مناسب خود را مي طلبند، بنابراين دادن آنتي بيوتيك بدون كشف علت گلودرد، اشتباه بزرگي است كه عاقلان آن را مرتكب نمي شوند.

هركس خربزه بخورد...

اگرچه هر كسي ممكن است گلودرد بگيرد اما بعضي عوامل افراد را مستعدتر مي كند، مثلا بچه ها و نوجوانان بيشتر احتمال دارد كه گلودرد بگيرند. كودكان 5 تا 18ساله ممكن است 5 بار در سال دچار گلودرد استرپتوككي شوند، در حالي كه بزرگسالان 2 بار (يعني كمتر از نصف بچه ها) مبتلا مي شوند.

جالب است بدانيد بچه هايي كه والدين سيگاري دارند، بيشتر گلودرد مي گيرند. در معرض دود سيگار بودن به دليل صدها ماده شيميايي سمي موجود در آن، مي تواند پوشش گلوي كودك را تحريك كرده و او را مستعد كند. حساسيت فصلي به گرد و

غبار و قارچ ها هم مي تواند احتمال ابتلا به گلودرد را زياد كند.

كودكي كه عفونت هاي مزمن و مكرر سينوس داشته، هم بيشتر دچار گلودرد مي شود، چون ترشحات بيني و سينوس او در حلق تخليه مي شود.

حتماً خودتان هم متوجه شده ايد كودكاني كه به مهدكودك و مدرسه مي روند بيشتر مبتلا مي شوند؛ البته با آموزش شستن دست ها به طور مرتب و رعايت بهداشت مي توان ميزان ابتلاي اين كودكان را كم كرد.

منبع: تبيان

تاريخ مصرف مواد غذايي

نويسنده:مهرنوش نصوري

باسمه تعالي

يكي از بهترين راهها براي پيشگيري از خوردن غذاهايي كه باعث بيماري مي شوند توجه به تاريخ مصرف آنها مي باشد. حتي اگر با خوردن غذاهاي تاريخ گذشته مريض نشويد اما اين ماده ديگر هيچ ماده مغذي نخواهد داشت.

در اين مقاله به نكاتي درباره تاريخ مصرف مواد و پيشگيري از بيماري مي پردازيم.

شير، كره و لبنيات

زمانيكه محصولات لبني مي خريد بايد به محض رسيدن به خانه آنها را در يخچال قرار دهيد.آيا مي دانيد آنها تا چند روز مي توان در يخچال نگه داشت؟ مدت زمان نگهداري هريك از مواد لبنياتي بستگي به تاريخ مصرف درج شده روي آن دارد. به عنوان مثال شير پاستوريزه، ماست و پنير را مي توان براي چندين هفته نگه داشت. پنيرهاي سفت را مي توان بيشتر از پنيرهاي نرم در يخچال نگه داشت و كره مي تواند براي چندين ماه در يخچال بماند.

لبنياتي كه براي 4 ساعت در دماي معمولي اتاق مي مانند را ابتدا بو كنيد، اگر بوي فاسد شدن مي دهند بايد حتماً دور ريخته شوند.

گوشت و ماهي

فريز كردن گوشت مي تواند طول عمر آنها را زياد كند، اما نمي توان با اين روش آنها را تا ابد نگه داشت. ماهي تازه، گوشت و مرغ را مي توان تنها براي 1

تا 2 روز در يخچال نگه داشت اما اگر آنها را فريز كنيم مدت زمان نگهداري آنها تغيير مي كند بعنوان مثال: گوشت را مي توان تقريباً براي 3 تا 4 ماه، مرغ را براي 1 سال و ماهي ر ا به مدت 6 ماه در فريزر نگه داشت.

مسموميت غذايي به سرعت و يا چند روز بعد از مسموم شدن علائم خود را نشان مي دهند كه علائم آن عبارتند از حالت تهوع، استفراغ و درد شكم.

اگرچه مدت زمان اكثر بيماريهاي غذايي محدود است اما برخي از آنها به معالجه هاي جدي نياز دارند.

ميوه و سبزيجات تازه

خوردن هر ميوه به فصل خود بسيار لذت بخش است. اين ميوه ها را حتي اگر بخواهيم نيز نمي توانيم بيشتر از 2 تا 3 روز نگهداري نماييم. اما با فيريز كردن مي توان طول عمر آنها را افزايش داد بعنوان مثال سيبي كه براي 1 تا 2 روز تازه مي ماند با قرار دادن آن در فريزر به مدت 3 هفته سالم مي ماند. اين موضوع حتي در مورد گوجه فرنگي نيز صادق است. بطور طبيعي گوجه فرنگي را مي توان به مدت 2 تا 3 روز در يخچال نگهداري نمود. اما فريز شده آن 2 ماه بيشتر مي ماند. ميوه و سبزيجات فاسد تنها باعث شكم درد در فرد مي شوند اما بايد به بيماريهاي وخيم تري مانند سالمونا نيز توجه نمود. هميشه ميوه و سزيجات را با آب فراوان و مايع ضد عفوني كنند بشوييد تا از بيماريها در امان باشيد.

غذاهاي فريزري

اگر شما معمولاً غذاها را در فريزر نگه مي داريد احتمالاً مي خواهيد بدانيد كه هر غذايي را تا چه مدت مي توان نگه داشت. سبزيجات فريزري را مي توان

به مدت 8 تا 12 ماه نگهداري نمود. بستني و چيزهاي فريزري ديگر را مي توان بيشتر از 8 ماه نگه داشت.

چاشني ها

سس گوجه فرنگي و مايونز را مي توان براي چندين ماه در يخچال نگهداري نمود. حتماً بايد زمان خريداري سسها را به ياد داشته باشيد زيرا بايد سس گوجه فرنگي باز شده را بايد بعد از 6 ماه و سس مايونز مصرف شده را قبل از 6 ماه دور ريخت. سس خردل شيشه اي را مي توان براي 1 سال، آنهايي كه در ظروف فشرده هستند را براي 18 ماه و پاكتي را تنها به مدت 6 ماه نگه داشت.

پاستاي خشك، برنج و غذاهاي كنسرو شده

آيا مي توان مواد غذايي انبار شده را تا ابد نگهداري نماييم؟ به طور قطع نه.

برنج سفيد و پاستا را مي توان براي 1 سال نگه داشت و براي اين منظور بهتر است آنها را در محفظه اي بدون هوا نگهداري نمود تا از حشره زدن در امان بمانند. ماهي هاي كنسرو شده، لوبيا و سبزيها را در صورت باز نشدن مي توان بيشتر از 5 سال نگه داشت.(در صورت نداشتن تاريخ) از نگهداري كنسروهاي ضربه خورده و باد كرده خودداري نماييد تا از ابتلاء به بيماري بوتوليسم در امان بمانيد.

منبع:www.seemorgh.com

بيماريهاي جسماني نوجوان و جوان

مقدّمه

ممكن است دوران نوجواني و بلوغ بر افراد بگذرد و هيچگونه عارضه اي پديد نيايد. ولي اين امر نادر است. معمولاً مزاج آنان آماده طوفان، تخريب و انقلاب است از آن بابت كه وضع جسمي، فيزيولوژيكي تو رواني آنان بسيار ناپايدار است.

آنان تحت تأثير عواطف و هيجانات آشفته اي هستند. در مزاج آنها انقلابي برپاست، همه چيز را از پشت عينك احساس مينگرند و يك ضربه روحي

ممكن است آنان را منقلب كند و از مسير اعتدال منحرف شان نمايد.

نابساماني هائي در زندگي شان رخ ميدهد كه برخي از آنها مربوط به جنبه جسماني و يا به علت عوامل مربوط به آن است و در چنان صورتي ضروري است به درمان اقدام شود و البته معاينات پزشكي بايد علت يا علل آن و هم راه معالجه آن را نشان دهند.چه بسيار از آنان كه بيماري هاي خود را مخفي نگهداشته و يا آن را بهيچ مي انگارند و ميخواهند از آن كسي سر درنياورد. غافل كه در صورت عدم مراقبت ها و درمان عوارضي جسمي ريشه دار ميگردند آنچنان كه گاهي بيمار را از پاي درآورند.

نوع بيماريها:

اينكه بيماري هاي جسماني آنها از چه قيبل است پاسخ اين است كه صورت هاي مختلف و متنوعي دارند و اهّم آنها مي توانند به قرار زير باشند.

1- چاقي: چاقي هاي قبل و بعد از بلوغ اغلب عارضه زا و ناشي هستند از ترشحات غدد داخلي. مثلاً ترشح كم غده تيروئيد، عدم تكافوي ترشح تخمدان، عدم تناسب، ترشح غده هيپوفيز باعث چاقي و فربهي بيحساب مي شوند. و برعكس اگر غده تيروئيد، زياد ترشح كند سبب پيدايش لاغري، طپش قلب، عصبانيت و خشم بيحساب ميگردد و اين عوارض در دختران بيشتر است.

هم چنين عوارض رواني هم ممكن است در ايجاد چاقي دخالت كنند مثل عوارض ناشي از منازعات خانوادگي، محروميت ها، نگراني هاي جسمي، اختلالات آن كه بطور غيرمستقيم در افراد اثر ميگذارند.

افراد چاق استعداد خاصي براي بيماري ها دارند و بهمين نظر بايد مراقب بود كه عارضه چاقي اصلاح شود و از طريق پزشك و

تحت رژيم هاي معين جلوي آن را بايد گرفت (كنترل مواد پروتيدي، كلسيم، ويتامين ها، شيريني و چربي).

2- بي اشتهائي: اينان در مواردي دچار بي اشتهائي مي شوند. و اين امر در دختران به مراتب بيش از پسران ديده مي شوند. بي اشتهائي نشانه يك عدم قبول رواني است و جلوه اش در نخوردن غذا و بي ميلي نسبت به آن ملاحظه مي شود.

خودداري از صرف غذا، سبب پيدايش نابهنجاري هائي است كه گاهي به صورت تمارض آنهم در درس و مدرسه زماني به صورت تندروي افراطي، در برخي موارد حالت عزا و اندوه بخود گرفتن ديده مي شود.

3- عارضه سل: معلوم نيست به چه عللي زمينه جسمي در افراد بالغ نوجوان براي گرفتن سل و مسلول شدن مساعد است. و شگفت آور اين است كه اين امر بر اساس آمار در افرادي كه بلوغ طبيعي دارند بمراتب بيشتر از كساني است كه بلوغ غيرطبيعي دارند.

به همين نظر ضروري است نوجوانان و جوانان عليه اين بيماري آمادگي بيابند و تزريق واكسن ضد سل (ب.ث.ژ) خود در اين مرحله از رشد ضروري است.

4- بلوغ پيش رس: اين هم عارضه اي ناگوار براي فرزندان ما از پسر يا دختر است. آنان پيش از اينكه به سن عقلي لايق خود برسند دچار اين عارضه مي شوند كه از آثارش تغيير وضع چهره و قيافه، عدم رشد قامت و يا بهتر بگوئيم متوقف شدن قدّ است.ميزان ترشح غدد فوق كليه نيز در اين امر بسيار مؤثر است.

افرادي كه دچار چنين بلوغي ميشوند بايد تحت مراقبت پزشكي و تربيت خاصي قرار گيرند بويژه از آن جهت كه شديداً در معرض

لغزش ها و خطرات هستند و حتي ممكن است موجب وارد آمدن لطمه هائي بر شرف خانوادگي گردند.

5- گواتر: از ابتلاآتي است كه دختران بيشتر بدان دچار مي شوند. گوآتر بغير از آثار جسماني اين اثر رواني را در افراد ميگذارد كه موجبات بدبيني، انزوا و تأثرات و افسردگي را فراهم مي آورد هم چنين وضع ظاهر فرد تغييراتي پيدا ميكند و چهره اي به فرد ميدهد كه نسبت به آن خوشبين نيست. اين بيماري در دوران بلوغ ممكن است پديد آيد ولي به تدريج از ميان ميرود. و بر اين اساس به درمان پزشكي نياز چنداني نيست.

6- جوش صورت: در افرادي كه سنين بلوغ را ميگذرانند جوشهاي بلوغ (غرور جواني) ديده ميشود كه سبب نگراني و ناراحتي آنهاست و آرايش و زيبائي شان را بخطر مي اندازد. علت آن اين است كه ترشح چربي در پوست صورت زياد مي شود و راه درمان آن مراقبت در بهداشت و نظافت پوست است. و هم در مصرف مواد چرب و شيرين بايد كنترل و مراقبتي باشد.

-سوء هاضمه: از ابتلاآت ديگر اين سن كه براي بعضي افراد پديد مي آيد مسأله سوء هاضمه است كه آنان از آن، رنج بسياري مي برند و البته با مراقبت هاي بهداشتي و غذائي قابل درمان است.

8- ديگر بيماريها: در اين زمينه از بيماريهاي ديگري بايد نام ببريم كه اهم آن عبارتند از:

- تغييرات اساسي در وضع ستون فقرات براي عده اي.

- سرمازدگي دست و پا كه بيمار احساس ميكند گرم نمي افتد.

- منحرف شدن ساق پا و تغيير شكل استخوان.

- صاف شدن كف پا كه سبب احساس خستگي در حين

راه رفتن مي شود.

- احساس سردرد و سرگيجه كه براي والدين و مربيان مايه نگراني است .

- پيدايش آلبومين در خون كه با استراحت و رژيم غذائي بايد درمان شود.

- اختلالات مربوط به رشد قامت و پيدايش حالت غول پيكري در آنان.

- حساسيت هائي چون كهير، آسم، زكام يونجه كه زياد است.

- ظهور رماتيسم بويژه رماتيسم قلبي كه ممكن است منجر به مرگ شود.

- بيماريهائي در دستگاه گردش خون.

- در مواردي فلج شدن، از بين رفتن صدا، شنوائي و...

كرخي احساس، لرزش و ضعف بدن و...

- احساس خستگي مفرط و حتي تب كردن.

- حملات صفراوي تب هاي شبيه آنفلوآنزا.

- پيدايش و ظهور عيوب و نارسائي ها در جسم چون تأخير در رشد، رنگ پوست و جوش صورت، و...

منشاء اين بيماري ها:

در مورد منشاء اين بيماري ها از دو منشاء زيستي و رواني بايد ياد كرد.

در جنبه زيستي بايد بخصوص از طرز كار غدد داخلي، فزوني و يا كاهش ترشح آن سخن گفت كه موجب پيدايش اختلالاتي در آدمي است. مثلاً غده تيروئيد در اثر عدم توازن در ترشحي موجب عدم تعادل يا نارسائي هائي در بدن و در دستگاه زيست ميشود.هم چنين ضايعات هيپوفيز و هيپوتالاموس و هم تأخير بلوغ خود موجب پيدايش بيماريهائي است.

برخي از بيماري هاي جسمي ناشي از بيماريهاي رواني مثل افسردگي و خستگي است. و يا مي توان گفت اين بيماريها روان تني هستند و در اثر فشارهاي رواني، هيجانات و محركهاي هيجاني مزمن افراد به اختلال عملي و سپس بيماري جسمي مبتلا ميگردند.

فشارهاي رواني، اجتماعي، اقتصادي ميتواند بيماريهائي را در جنبه جسماني سبب گردد و در امعاء و احشاء اثر

گذارد. زخم معده، آسم، كليت اولسر، ميگرن، از بيماريهائي هستند كه عوامل فوق در پيدايش آن نقش مهمي بازي ميكنند.

در مراحل نوجواني و جواني مراقبت هائي در امر تربيت و رشد و هدايت آنها بايد معمول گردد. دامنه اين مراقبت بسيار و از آن جمله است:

- مراقبت در جنبه بهداشت تن، و شستشوها و نظافت ها، ناخن گرفتن، تميز كردن دندان و...

- مراقبت در خواب و استراحت و پرهيز از خستگي هاي افراطي.

- مراقبت در استفاده از هواي سالم و آزاد از طريق رفتن به پيك نيك و گردشگاهها.

- مراقبت ها در جنبه لباس و پوشاك و پرهيز از لباس زيرين بسيار نرم و بسيار زبر.

- مراقبت در غذا كه خود شامل استفاده از مواد مصرفي زير است:

- مواد معدني چون شير و سبزيجات و حبوبات و گوشت قرمز.

- ويتامين آ- شامل پنير چرب، زرده تخم مرغ، هويج، اسفناج.

- ويتامين ب: چون اندرونه گوسفند و گاو و مخمر آب جو (بشرط حلال بودن).

- ويتامين ث: چون ميوه هاي خام و تازه، مركبات و...

- ويتامين د: چون روغن ماهي و...

و در عوض سعي بر اين است از مواد قندي و چربي كاسته شود تا كار به چاقي نكشد.

در طريق درمان بيماريها

درمان ها ضروري است از آن بابت كه در مواردي عدم توجه و سهل انگاري در اين مورد ممكن است.

سبب مزمن شدن آن بيماري در نوجوان و جوان گردد، ضمن اينكه وجود بيماري سبب ناراحتي و عدم امكان رشد و پيشرفت او ميگردد.

در اصلاح بيماري ها مي توان از راه ورزش نيز اقدام كرد. ورزش ها، دوندگي ها و حركت هاي انديشيده و تحت نظر پزشك،

فيزيوتراپي ها مي تواند مورد استفاده قرار گيرد. اگر مراقبت ها صورت گيرند احتمال خطر بسيار اندك خواهد بود. بويژه استفاده از ورزش ميتواند شادابي و نشاطي هم براي او فراهم آورد. و هم اوقات فراغت او را بنحوي پر كند.

قد و وزن نوزاد در هنگام تولد

قد و وزن طبيعي :

وزن متوسط براي نوزادان در لحظه تولد،3/2 كيلوگرم مي باشد. اما نوزاداني كه با وزني مابين 2/5 و 4/5 كيلوگرم به دنيا مي آيند نيز طبيعي محسوب مي شوند. قد نوزادان دختر و پسر در لحظه تولد حدود 50 سانتي متر است. قد و وزن در نوزادان با توجه به فاكتورهايي مانند جنسيت ( نوزادان پسر با قد بلندتري متولد مي شوند)، عوامل ژنتيكي و تغذيه مادر در دوران بارداري متفاوت است.

هر نوزادي شرايط فيزيكي خاص و روند رشد مخصوص به خود را دارد. با اين كه اكثر آنها در لحظه تولد از نظر قد و وزن بسيار نزديك به يكديگرند، منحني رشد آنها در مراحل بعدي، با يكديگر كاملاً متفاوت است.

وزن نوزاد در هفته بعد از تولد حدود 5 الي 10% نسبت به وزن هنگام تولد كاهش مي يابد كه امري طبيعي است، اما نبايد اين كاهش وزن بيش ازيك هفته و بالاتر از 10 % باشد. در صورتي كه تغذيه نوزاد كافي بوده و دچار مشكل يا بيماري خاصي نشده باشد، كاهش وزن هفته نخست در دومين هفته پس از تولد جبران مي شود. از اين پس، افزايش قد و وزن نوزاد، بر اساس نمودارهاي ارائه شده در بالا تنظيم خواهد شد.

نوزادان نارس :

همان طور كه از نام آنها پيداست، اين نوزادان قبل از

به پايان رسيدن دوران طبيعي بارداري ( 38 هفته پس از آخرين قاعدگي ) به دنيا مي آيند و فرصت كافي جهت رشد در داخل رحم را پيدا نمي كنند. در مورد نوزاداني كه قبل از به پايان رسيدن هفته سي و پنجم متولد مي شوند، مشكل نارس بودن برخي از ارگان هاي بدن و عملكرد آنها نيز مطرح است و بايد زير نظر متخصص تحت مراقبت هاي ويژه قرار گيرند. وزن اين نوزادان كمتر از 2/5 كيلوگرم مي باشد.

نوزادان كامل اما با وزن پايين:

علت كم وزني اين نوزادان به هنگام تولد، ناكافي بودن دوران بارداري نيست، بلكه به دليل بيماري مادرزادي و يا وجود مشكلات پيچيده در رابطه با رشد داخل رحمي مي باشد. به اين نوزادان اصطلاحاً « نوزادان كوچك تر از سنشان » گفته مي شود. با وجود اين كه از نظر تكامل و عملكرد ارگان هاي بدن مشكلي ندارند، اما به همان دليلي كه رشد آنها را تحت الشعاع قرار داده، بايد تحت مراقبت هاي ويژه قرار گيرند. در هر حال، كم وزن بودن نوزاد به هنگام تولد به هر دليل كه باشد، ( زير 2/5 كيلوگرم ) به كنترل و مراقبت ويژه اي نيازمند است.

منبع: كتاب كودك من

هم پس انداز كنيد و هم سلامتي را به خود بازگردانيد!

اگر به فرم هاي مختلف پروتئين فكر مي كنيد (در حالي كه قيمت گوشت رو به افزايش است) بقولات مقوله خوبي خواهند بود. اين گروه شامل عدس، سويا، نخود و بادام زميني مي باشد.

هرچند كه بقولات كوچك مي باشند اما مملو از مواد مغذي مي باشند.اينها حاوي مواد مغزي همچون آهن، فوليت و انواع ويتامين هاي B هستند. همچنين بقولات جزء غذاهاي با شاخص قند

پايين مي باشندو اين بدين معني است كه انها سطح گلوكز خون را خنثي نخواهند كرد. خوردن بقولات به اندازه زياد سبب كاهش ابتلا به ديابت نوع دوم، بيماري هاي قلبي و انواع سرطان مي شود.

هرچند كه بقولات جزء غذاهاي پر نشاسته و كربوهيدرات دار محسوب مي شوند اما در هرم غذايي با گوشت و حبوبات دسته بندي مي شوند. يك پرس از بقولات برابر با فنجان نخود يا 35/28 گرم گوشت مي باشد.

نظر شما راجع به اضافه كردن بقولات به رژيم غذايي چيست؟ بنابراين موقع رفتن به فروشگاه آنها را به ليست خريد خود اضافه كنيد. بقولاتي همچون لوبيا سفيد، چيتي، قرمز، باقلا و نخود تهيه كنيد. اينها به صورت خشك، كنسرو، يخ زده و تازه در فرشگاه ها موجود مي باشد. به رهنمودهاي زير توجه كنيد.

1) به ديزي، سالادها و خورشت ها لوبيا اضافه كنيد. حتي اگر در دستور پخت بعضي ها غذاها لوبيا وجود ندارد، خودتان مي توانيد اضافه كنيد.

2) عدس و لوبيا و پاستا را با هم مخلوط كنيد و گوشت را حذف كنيد.

3) براي سس، ساندويچ و خوراكي ها بقولات را پوره كنيد و سپس به آنها چاشني و سير اضافه كنيد

4)به جاي بيسكويت بدون شكر (كراكر) و چيپس از دانه سويا استفاده كنيد.

5) بقولات را جزء غذاهاي اصلي قرار دهيد.

بدانيد كه با كمي تغيير در رژيم غذايي خود مي توانيد سالم تر زندگي كنيد. بعضي از روشهاي مطلوب شما براي استفاده از بقولات چيست؟

منبع: گروه سلامت سيمرغ

روزانه به چه مقدار كلسيم نياز داريم

نويسنده: مهرنوش نصوري

درجدول زير توسط آكادمي پدياتريك در آمريكا تهيه شده و مقدار كلسيم مورد نياز در هر سني را مشخص نموده است.

چگونه ميزان كلسيم بدن را تامين كنيم؟

بهترين راه

براي بدست آوردن كلسيم مورد نياز بدن خوردن و نوشيدن غذاهايي است كه به طور طبيعي حاوي كلسيم هستند. بسياري از غذاها حاوي كلسيم هستند ولي بهترين منابع به شرح ذيل مي باشند.

شير كم چرب، ماست و محصولات ديگري كه از شير تهيه مي گردند، حاوي كلسيم هستند.

شيرهاي طعم دار مانند شير و شكلات و يا شير توت فرنگي نيز منبعي از كلسيم هستند ولي بدليل موادي كه با شير مخلوط شده است، مقداري كالري دارند.

سبزيجاتي با برگ سبز تيره مانند كلم و شلغم حاوي كالري كم و كلسيم بسيار زياد هستند. اگر چه اسفناج منبع خوبي براي كلسيم نيست.

كلم بروكلي، نخود، عدس سبز، لپه و ماهي ساردين و سالمون و ماهيهاي بي استخوان ديگر نيز منابعي از كلسيم هستند.

آب ميوه هاي حاوي كلسيم نيز مي توانند كلسيم را به بدن شما برساند.

چه چيزهايي باعث كاهش كلسيم در بدن مي شوند:

موارد زير ميتواند به سلامت استخوانها آسيب برساند:

نوشيدن مقدار زياد ليموناد(soda). مطالعات نشان داده اند كه سودا سبب شكستگي در استخوان مي شود.به اين دليل كه افراد به جاي نوشيدن شير مرتب از ليموناد استفاده مي كنند كلسيم مورد نياز بدنشان كاهش مي يابد.

برخي از انواع رژيمها. ممكن است كلسيم كافي به اندازه نياز بدن نداشته باشند.مانند رژيمهاي سبزيجات كه در آنها از لبنيات استفاده نمي شود.قبل از شروع هر رژيمي با دكتر خود مشورت كنيد و مطمئن شويد كه در رژيمي كه داريد به ميزان مورد نياز كلسيم موجود مي باشد.

بعضي از داروها و بيماريها. بعضي از داروها و بيماريهاي كليوي و روده اي ممكن است سبب كاهش كلسيم موجود در بدن شوند.در زمان استفاده

از هر دارويي، قبل از آن با پزشك خود مشورت كنيد و مطمئن شويد كه داروهايي كه مصرف مي كنيد، باعث كاهش كلسيم بدن شما نمي شود.

كافئين و تنباكو. هر دو اينها سبب كاهش كلسيم از بدن مي شوند.

چگونه مي توان كلسيم بيشتري را جذب نمود؟

راههاي بسياري براي بدست آوردن كلسيم بيشتر وجود دارد، مانند:

به جاي هر نوشيدني از شير استفاده كنيد و در سالاد خود از مواد حاوي كلسيم مانند لوبيا، پنير، كلم بروكلي و بادام استفاده نماييد.

از ماست بعنوان غذايي سبك استفاده كنيد(ماست كم چرب).

اگر انتخاب درستي داشته باشيد، غذاهايي كه مي خوريد و يا مي نوشيد، مي توانند كلسيم مورد نياز شما را تهيه مي كند.

منبع: گروه سلامت سيمرغ

پزشك و درمان

نويسنده:علامه سيد جعفر مرتضي عاملي

وظايف پزشك

پرواضح است كه بيمار هرگز نمى تواند براى خواسته هايش دل به كسى ببندد. حتى به نزديكترين شخص مانند فرزند يا پدر و مادر؛ زيرا به خوبى مى داند كه آنان كارى براى نجات اواز بيمارى نمى توانند انجام دهند و قادر نيستند درد او را كاهش دهند.

و حال آنكه تمام خواسته ها و آرزوهايش را به طرف كسى مى برد كه خداوند به او دستور داده است در چنين حالاتى مراجعه نمايد كه او كسى نيست جز پزشك حاذق ؛ زيرا تنها پزشك است كه مى تواند به بيمار كمكهاى گوناگون نمايد و درد او را كاهش دهد و به ساحل نجات برساند .

بديهى است كه مراجعه به پزشك و مداوا كردن با توكل هيچگونه منافاتى ندارد همانگونه كه خوردن و آشاميدن جهت رفع گرسنگى و تشنگى با آن هيچ منافاتى ندارد1.

بنابر اين ، پزشك بزرگترين و مهمترين

مسؤ وليت را در اين زمينه به عهده دارد. چه به لحاظ ارائه كمك مادى يعنى ارائه دارو و درمان مفيد و چه به لحاظ ارائه كمكهاى روحى و روانى ؛ چرا كه پزشك مى تواند روح اميد و سرور را در روان بيمار، بدمد و اعتماد او را به زندگى و آينده زندگى ، باز گرداند .

بنابر اين ، از ديدگاه اسلامى مى توان گفت كه مسؤ وليت و مشخصات پزشك در رابطه با خود و بيماران خود، بسيار زياد و گوناگون است و ما در اين فصل ، ذيلاً آنها را به اجمال خواهيم آورد .

سرعت در درمان

پزشك مجاز نيست به علت عدم پرداخت ويزيت و يا كمى اجرت ، بيمار را رها سازد و او را مداوا نكند؛ چرا كه به طور مسلّم كسى كه مجروحى را مداوا نمى كند با كسى كه او را مجروح ساخته شريك است ؛ زيرا كسى كه زخم را پديد آورده ، بدى مجروح را خواسته و كسى كه او را درمان نكند گويى او نيز همين خواسته را دارد. بنابراين ، نبايد اجازه داد بيمارى بر بيمار مسلط شود و او را از پاى درآورد و زيانهاى جبران ناپذيرى به بار آورد .

تسريع در درمان به عنوان واجب اخلاقى و انسانى و فطرى به شمار مى آيد كه با خشنودى انسانها و عواطف و سجاياى بزرگوارانه آنان ، آميختگى و انسجام كامل دارد.

مداواى حكّام ستمگر

مداواى حكّام ستمگر، جداى از اينكه باعث مى شود فرصت بيشترى فراهم آورند تا به ظلم و ستم خود ادامه دهند، اگر نگوييم كمكى به آنان شده تا به

ظلم خود ادامه دهند. و در اين راستا امام حسين عليه السلام مى فرمايد : هرگز براى پادشاه ، دارويى تجويز منما؛ زيرا اگر برايش سودمند بود، تو را نمى ستايد و اگر برايش زيانبخش بود، تو را متهم مى كند.2

روشن است كه مراد آن حضرت ، پادشاهان جور و ستم است ؛ زيرا آنان هستند كه به اين صفت ناپسند آراسته اند. و اين مطلب معلوم و روشن است .

فرق نگذاشتن پزشك بين ثروتمند و فقير

اما در مورد اينكه لازم است پزشك بين غنى و فقير فرق نگذارد، ما گمان مى كنيم كه احتياج به بيان و اقامه دليل نباشد؛ چون كه در وجوب شرعى كفايى يا عينى نبايد غنى ملاحظه شود و فقير ملاحظه نشود. و به سفيد پوست توجه شود و امّا به سياه پوست توجهى نشود .

بلكه ممكن است گفته شود همانا اهميت اسلام به فقير بيشتر از اهميت اسلام به غنى است ، علاوه بر اين ، انسان ثروتمند براى رسيدن به هر چيزى كه بخواهد از طريق خرج كردن مالش قادر است ، اما فقير اين طور نيست ، پس همانا اوامرى كه حكم مى كند به اينكه قضاى حاجت مريض ، رجحان و برترى دارد و اهميت به امر مريض مى دهد و ثواب براين امور مترتب مى شود - در حالى كه متواتر مى باشد - اختصاص به غنى تنها و يا فقير تنها ندارد و اختصاص به غير از فقير و غنى هم ندارد .

و همين طور نسبت به رواياتى كه حكم مى كند به اينكه لازم است مبادرت به شفاى مجروح از جراحت

و زخمش بشود، بلكه جميع رواياتى كه مربوط به پزشكى است ، در حالى كه آن روايات صدها عدد هست ، ممكن نيست اينكه در آن روايات اثرى ظاهر شود براى اينكه ظاهراً اين طور فرق گذاشته شده اگر چه حجم و نوع آن روايات هر چه مى خواهد باشد.

و واجب نيست اينكه چشم پوشى كنيم از آن رواياتى كه سرزنش مى كند كسى را كه به غنى احترام بگذارد و براى غنى از جهت غنا و ثروتش امتيازى قرار دهد و كفايت مى كند اينكه ذكر كنيم در اينجا آن روايتى را كه از امام رضا عليه السلام نقل شده كه فرمود: هركس فقير مسلمانى را ملاقات كند وسلام كند براو برخلاف سلامى كه بر غنى مى كند، خداوند را در روز قيامت ملاقات مى كند در حالى كه خدا بر او غضب مى كند.3

در اينجا حكايت مردى است كه قصرى را بنا كرد سپس طعامى را تهيه نمود و اغنيا را به آن دعوت كرد و از فقرا دعوت نكرد. هنگامى كه فقيرى مى آمد، گفته مى شد اين طعام براى تو و امثال تو تهيه نشده ، پس دو فرشته در لباس فقرا آمدند، از غذا خوردن منع شدند، پس آن دو فرشته در لباس اغنيا آمدند، اين دو فرشته به راحتى داخل شدند، پس امر كرد خدا به ويران كردن شهر با هر كس كه در آن شهر بود.4

و رواياتى كه در مدح فقرا و محبت خدا نسبت به فقرا و اينكه شايسته است اهميت بدهيم به شأ ن و احوال آنان وارد شده ، بسيار زياد

است .

همانا عقل ، فطرت و اخلاق فاضله حكم مى كند كه بين غنى و فقير و بين كبير و صغير فرقى وجود ندارد. اگر نگوييم كه همانا اكرام غنى به خاطر ثروتش ، اكرام انسان و انسانيت نيست ، بلكه اكرام غنى به خاطر ثروتش از رذالت و پستى در طبع انسان است و از خوارى در نفس است و يك نوع انحطاط اخلاقى خطرناك و ترسناك مى باشد .

و هنگامى كه فقير در زمانهاى زياد از دردهاى روحى بيشتر از دردهاى جسمى رنج مى برد، به طورى كه فقير به عقده فقرى كه مبدل به كينه مى شود اشعار دارد و بخاطر عقده ترسى كه ممكن نيست براى او كمترين چيزى كه لازم است به دست بياورد - وقتى كه فقير چنين است پس همانا قربة الى اللّه كار كردن در مورد فقير در كمك كردن به او بيشتر است و نتيجه اى كه مترتب مى شود بر اين مساعدت و كمك ، بزرگتر مى باشد .

على بن عباس مى گويد : همانا لازم است بر پزشك اينكه در معالجه مريضها جديت و كوشش نمايد؛ بخصوص فقرايى كه مريض هستند و پزشك نبايد به فكر منافع مادى و گرفتن مزد از اين دسته فقرا باشد. بلكه اگر قدرت دارد كه از جيب خودش براى مداواى فقراى مريض خرج كند، بايد اين كار را بكند و اگر نمى تواند پس بايد شب و روز در معالجه مريضها جديت داشته باشد و بر معالجه مريضها در هر وقتى حاضرشود.5

بله اين كارهايى كه پزشك انجام مى دهد، فقير نسبت به خودش و جامعه اش

اميدوار و به آينده اش مطمئن مى شود و بيشترين زندگى و نشاط را براى فقير قرار مى دهد و باعث مى شود كه با ساير گروههايى كه در جامعه كار مى كنند، او هم كار كند.

همچنانكه در خودش دوستى و وفا و اميدوارى را مى روياند، كينه ، حسد و ساير صفات پست را از روح و نفس خودش دور مى سازد و عقده حقارت ، خوارى و ترس را به وجود نمى آورد. اين مساءله روشن است و نياز به بررسى بيشترى ندارد.

تخصّص پزشك

هنگامى كه پزشك ، متخصص در بيماريهاى چشم است براى وى جايز نيست كه متصدى معالجه در بيماريهاى ديگر مثل قلب شود و همينطور عكس اين مطلب ؛ زيرا اين پزشكان در آن رشته پزشكى آگاه و بصير نيستند و جاهل مى باشند، پس در اين جهت به پزشكان جاهل ملحق مى شوند كه بر امام و رئيس كشور واجب است آنان را حبس نمايد؛ زيرا در رشته اى طبابت كرده اند كه نسبت به آن رشته آگاهى كامل نداشته اند .

و همچنين طبابت كردن مرضى كه در آن تخصص ندارد از قبيل گفتن چيزى است كه علم به آن ندارد؛ زيرا در آيات زيادى و روايات متواترى كه از ائمه معصومين : رسيده مهارت ، امانت و اعتماد از اين كار نهى شده است .6 و اين موضوع واضح است پس احتياجى به توضيح بيشتر و اقامه دليل ندارد .

و در قسمى كه منسوب به بقراط است آمده : در كار و انديشه ام طهارت و پاكى نفسم را حفظ مى كنم و در كارى كه

نمى دانم خويشتن را به زحمت نمى اندازم و آن را به اهلش وامى گذارم .7

1- مهارت ، امانت و اعتماد

1 و 2 - پس طبيب حاذق كسى است كه بتواند وظيفه اش را به طرز بهتر و كاملتر ادا كند واين طبيب كسى است كه خطايش كمتر واستفاده مريض از آگاهيهاى او تمامتر است و منفعت او به مريض بيشتر است و چنين پزشكى بر حصول اطمينان مريض بيشتر قدرت دارد ومريض به اواعتماد مى كند و تسليم او مى شود. در اين صورت درمان بيمار آسان تر است چراكه اوبيشتر به دستورات پزشك توجه مى كند ودستوراتش را بهتر بكار مى بندد.

بلكه بر طبيب لازم است كه سعى و كوشش نمايد تا اين اطمينان را در مريض به دست آورد. چنانكه از امام صادق عليه السلام نقل شده : هر صاحب صنعتى ناچار است كه سه خصلت در او باشد تا اينكه كسب كننده آن صنعت به طرف او كشيده شود و آن سه خصلت عبارتند از: اوّلاً : در عمل و كارش حاذق باشد و ثانياً : امانت را در آن مسأ له ادا كند و ثالثاً : در كسى كه مى خواهد آن را به كار ببندد، علاقه ايجاد كند.8

و پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله از ميان كسانى كه دعوت شده بودند براى طبابت بهترين و فاضلترين افراد را براى معالجه بعضى از اصحابش كه مجروح شده بودند برگزيد. بله ، اين مسأ له چيزى است كه با فطرت هماهنگ و با حكم عقل سليم همراه است و خيرخواهى براى مسلمين مى باشد و چه

كسى بر پيغمبر به اين مسايل و به غير اين مسايل از مكارم اخلاق اولويت دارد.

و به تحقيق گفته شده كه همانا پزشكى ، معنايش حاذق بودن به اشياست اگر چه در غير معالجه مريض باشد و مرد طبيب يعنى كسى كه در كارى مهارت دارد.9

3- امانت دارى در بحث پزشكى از ضرورى ترين كارهاست . چنانكه پيشتر گفته شد پزشكى مسؤ وليت شرعى ، عرفى ، اخلاقى ، انسانى و همچنين عقلى دارد و اين مطلب به علاوه سخنى است كه امام به آن اشاره كردند كه اداى امانت در صنعت ، موجب جلب شدن و كشيده شدن مردم به آن صنعت است ؛ چون كه مردم اطمينان و اعتماد به او پيدا مى كنند و با رضايت و اطمينانى بسوى او مى روند البته اين مسأ له واضحتر از آن است كه محتاج بيان باشد .

2- خيرخواهى ، كوشش و تقوا

گذشته از اينكه خيرخواهى و كوشش كردن و تقواى الهى داشتن از وظايف انسانى و اخلاقى است ، يك وظيفه شرعى نيز هست - بويژه در پزشكى - از حضرت على عليه السلام نقل شده است كه فرمودند: هر كس كه طبابت مى كند بايد تقواى الهى داشته باشد و خيرخواهى نموده و كوشا باشد.10

و ابن ادريس گفته است : واجب است بر پزشك اينكه تقواى الهى داشته باشد در آن معالجه اى كه بر مريض انجام مى دهد و در مورد مريض خيرخواهى كند.11

1- بله ، چاره اى نيست كه در معالجه كردن مريض سعى و كوشش شده و به هيچ وجه سهل انگارى جايز نيست و همچنين

چاره اى نيست در معالجه مريض اينكه خالص كار كند؛ چونكه غش در معالجه مريض معنايش جنايت بر يك نفس محترمه و قرار دادن آن در معرض خطرى سهمگين ، مى باشد كارى كه جز از يك انسان بيمار و عقده اى برنمى آيد و نشانگر آن است كه اين فرد اساساً داراى اخلاق بلند انسانى نيست ، بلكه به درنده خويى نزديكتر است و اين خوى درّندگى چيزى نمى شناسد مگر ظلم و شر را، بلكه چون با خدعه و نيرنگ تركيب شده زيان آورتر است .

2- و همچنين چاره اى نيست كه در مورد مريض ، تقواى الهى را در نظر داشته باشد؛ چونكه به وسيله تقواى الهى ، ديگر غش ، دشمنى و دغلبازى باقى نمى ماند و همچنين سهل انگارى و تعلل و نشانه اى از رذالت در درون انسان باقى نمى ماند و به وسيله تقواست كه انسان براى واجبات شرعى و انسانى اش به نحو اكمل و افضل قيام مى كند و به خاطر اهميت تقواست كه ملاحظه مى كنيم امام عليه السلام مقدم كرده تقوا را بر خالص بودن عمل و كوشش و سعى نمودن و مقدم كردن تقوا بر آن دو چيز ديگر از روى اشتباه نبوده ، بلكه عمداً و از روى قصد، تقواى الهى را مقدم كرده ، بويژه براى طبيبى كه آسودگى بيماران به دست اوست .

3- پس به درستى كه خداوند دوست دارد بنده اى را كه وقتى كارى انجام مى دهد آن را خوب و محكم انجام دهد، همانطور كه از پيغمبر نقل شده هنگامى كه سعد بن معاذ را در قبر

مى گذاشتند و لحد او را درست مى كردند همين گونه عمل نمود.12 همانطورى كه ما در نصايح على بن عباس مى يابيم كه گفت : همانا بر پزشك واجب است . اينكه در معالجه مريضها كوشش نمايد و خوب به فكر مريضها و معالجه آنان باشد چه اين معالجه با غذا باشد يا با دوا.13

ابعاد و حدود خيرخواهى

بر پزشك لازم است به هنگام نياز آنچه را كه از ديگران مى خواهد انجام ندهند خود مرتكب نشود و آنچه را به ديگران توصيه مى كند، خود انجام دهد و اگر قدرت نداشت خودش را قبل از ديگران معالجه كند، پس به درستى كه ناصح براى ديگران نيست ، بلكه چنين پزشكى يا تجربياتى را در باره مريض بكار مى بندد كه درستى آنها برايش روشن نشده و يا دوايى به او مى دهد كه سودى برايش ندارد اگر نگوييم پر از ضرر است يا مى خواهد با اين كار به ثروتى دست يابد يا در نظر دارد شهرت و آوازه نابجاى خود را حفظ نمايد.

پزشك بايد به فكر مريض و كسى كه به او مراجعه كرده ، باشد؛ زيرا همين به فكر مريض بودن باعث مى شود كه داراى خوبيها و فضايل اخلاقى بشود. ابوالاسود دئلى مى گويد: اى مردى كه معلم غيرهستى چرا نفس خودت را تعليم نداده اى ؟ دوا را براى مريضها و بيماران توصيه مى كنى تا آنان صحيح و سالم شوند اما خودت بيمار و مريض هستى .

و هرگاه پزشك ، بيمارى و دردى به خودش برسد، بديهى است كه ديگر خيرخواه ديگران نخواهد بود؛ چونكه غير خودش

را بيشتر از محبتى كه به خودش دارد دوست نمى دارد و قدرت ندارد كه ضرر به خودش بزند و نفع به ديگران برساند و از اينجا معلوم مى شود كه حق هر كسى است كه چنين پزشكى را به شك كردن در باره خودش و متهم كردن او اشاره كند. از حضرت عيسى عليه السلام روايت شده كه فرمودند: پس وقتى ديديد كه طبيبى دردى به خودش رسيده به او شك و ترديد كنيد و بدانيد كه اين طبيب خيرخواه غير نيست .14

1- مدارا كردن با بيمار 2 - كار بيمار را به نحو احسن انجام دادن

ما اين موضوع را محتاج بيان نمى دانيم و كافى است اينكه ذكر كنيم در بعضى از روايات از پزشك به رفيق تعبير شده است رفيق مشتق از رفق است . از حضرت على عليه السلام نقل شده است كه فرمودند : مثل طبيبى مهربان باش ، همان طبيبى كه بيمارش را با دوايى سودمند معالجه مى كند.15

در روايت ديگرى از امام رضا عليه السلام نقل شده است كه فرمودند : من از موسى بن جعفر اين طور شنيدم : حضرت شاكى و ناراحت شدند پس مترفقون با دواها آمدند؛ يعنى اطبا و پزشكان آمدند16.

و در بعضى از روايات ديگر اين طور آمده : خداوند طبيب است ، ولى تو مردى رفيق هستى . و در برخى روايات نيز چنين است : تو رفيق هستى و خداوند طبيب مى باشد.17

و سزاوارترين كسى كه بايد مورد عنايت ، مهربانى و مدارا قرار بگيرد بيمار است . به تعبير ديگر آن كس كه بايد از

تمام جوانب مورد توجه واقع شود انسان مريض مى باشد.

در روايت آمده است : اميرمؤ منان عليه السلام دست سارقين را بريد، پس از آن فرمود: اى قنبر زخمهايشان را مداوا كن ، به نيكى در خدمت آنان باش و پس از آنكه جراحاتشان بهبود يافت چند لباس بر ايشان پوشانيد و خرج راهشان را پرداخت تا به ديارشان برسند.

و در روايت ديگر اضافه شده حضرت امر فرمود كه آنان را به مهمانخانه داخل كرده و جراحاتشان را مداوا كنند. و به آنان گوشت و روغن و عسل طعام دادند تا حالشان بهبود يافت.18

و از حضرت على عليه السلام نقل شده است : هر كسى را كه تو سبب بلاى او باشى پس بر تو واجب است در معالجه كردن دردش به او لطف كنى .19

روحيه دادن به بيمار

ضعف انسان و شكست نفس او در مقابل مرض در آغاز، امرى طبيعى به نظر مى رسد به خاطر اينكه درد و رنجهايى را احساس مى كند كه از روبرو شدن و درمان آنها خود را ناتوان مى بيند - هنگامى كه اين طور باشد - طبيعى است كه براى روحيه دادن به مريض و برانگيختن اطمينان در نفس مريض به شفا، بزرگترين نتيجه در تقويت روحيه مريض بدست مى آيد تا بر مرض غلبه پيدا كند و در آينده از آن مرض شفا يابد و از آثار آن رها گردد .

اما اگر روحيه مريض در برابر بيمارى از ميان برود بدترين آثار را بدنبال دارد و روبرو شدن با مرض و غلبه بر آن را برايش دشوار مى سازد چرا كه شكست روحيه

، تضعيف جسم را بدنبال دارد كه بدون شك خطرناك است .

بخاطر همين ملاحظه كرديم كه اسلام به روانپزشكى مريض اهميت مى دهد، بلكه معالجه جسم نسبت به معالجه روح در مرحله دوّم قرار دارد. از آنچه براى ما روشن و واضح مى شود اين حقيقت مهم است كه در بعضى از روايات مى بينيم بعد از اينكه مريض را با خدا ارتباط و او را به خدا حواله مى دهد به او بايد بفهمانيم كه شفا دهنده اوست و كسى غير از خدا شفا نمى دهد و غير از اين مطلب اشاره دارد به اينكه كار طبيب اين است كه روح مريض را طبابت كند و اميد را در او زنده نگه دارد. و روايت شده : علاج كننده طبيب ناميده مى شود، چونكه معالج با طبابتش نفس و روان مريض را پاك مى كند.20 بلكه در روايات آمده كسانى كه به عيادت مريضها مى روند شايسته است كه به بيمار اميدوارى بدهند و بگويند تو بهبودى مى يابى ان شاء اللّه .

تقواى چشمى پزشك

شايد اكثر مردمى كه مبتلا مى باشند به نگاه كردن به افرادى كه در مواقع عادى نظر كردن به آنان حرام است ، پزشكان باشند و بديهى است همانا امر و دستورى كه مى فرمايد چشمها را از آنچه حرام است بپوشانند واجب الامتثال باقى مى ماند، مگر اينكه ضرورتى پيش آيد. پس هنگام ضرورت نگاه كردن جايز است البته فقط به مقدارى كه ضرورت اقتضا مى كند .

بنابر اين اگر پزشك بتواند مريض را با توصيف مرض معالجه كند در اين صورت ، واجب است به همين مقدار

اكتفا كند و نگاه كردن جايز نيست ، هرگاه طبيب بتواند براى معالجه كردن به طور مختصرى نگاه كند، جايز نيست براى طبيب از اين بيشتر تجاوز كند. بلكه هرگاه براى دكتر ممكن باشد مريض را معالجه كند به واسطه نگاه كردن در آينه ، جايز نيست كه بدون نگاه كردن به آينه مستقيماً نگاه كند. و حضرت على عليه السلام پزشكان را امر فرمودند به اين طور معالجه كردن نسبت به نگاه كردن به انسان خنثى كه در فصل آينده مى آيد .

و هرگاه پزشك بتواند به وسيله نگاه كردن معالجه كند، جايز نيست مريضى را لمس كند و اگر با اندكى لمس بتواند نمى تواند آن را افزايش دهد . البته اين مسأ له در موردى است كه لمس باواسطه ممكن نباشد .

و از اينجا مى يابيم كه حضرت على عليه السلام اوّلين چيزى را كه به آن امر فرمودند تقواى الهى بود و بعد از آن ، خالص كار كردن و زحمت كشيدن . پس از حضرت على عليه السلام نقل شده كه فرمودند : كسى كه طبابت مى كند بايد تقواى الهى داشته باشد و خالص كار كند و زحمت كشيده تلاش نمايد. و همچنين از اين موضوع در فصل آينده بحث خواهيم كرد اگر خدا بخواهد .

و در آخر مى گوييم در نصايح على بن عباس آمده است : پزشك از روى ريبه به زنها نگاه نكند، چه نگاه كردن به زن سيّده باشد آزاد يا خادمه وكنيز. و به منازل زنها داخل نشود مگر براى مداوا كردن و نيز گفته ؛ بر طبيب لازم است كه رحيم باشد و

از نگاه آلوده بپرهيزد21.

و درپندهاى بقراط آمده است : حفظ مى كنم نفسم را در فكر كردن برپاكى و طهارت . تاجايى كه گويد:و هر منزلى كه داخل مى شوم فقط به خاطر منفعت رساندن به آن منزل داخل مى شوم ،من درهمه حال ازهرظلم وجور وفسادى دورى مى كنم ومقصود من ازفساد در ساير اشياست در جمع شدن با زنان و مردان چه آزاد باشند و چه بنده .22

روزه بيمار

در مراجعه بيمار به پزشك ، برخى از آنان با اينكه نيازى نيست به مريض مى گويند روزه نگير يا مى گويند نمازت را نشسته بخوان با آنكه بر ايستادن قدرت دارد. بنابر اين ما در اينجا به اين مطلب اشاره مى كنيم كه پزشك مسؤ وليتى در مقابل خداى تعالى دارد و بخاطر اين مسؤ وليت در مقابل خدا بر پزشك لازم است ، در اين مورد فكر و تحقيق كند قبل از اينكه اقدام بر اين كارها نمايد. پس براى پزشك تجويز افطار يا نماز نشسته خواندن مريض مثلاً بخاطر سببهاى بى ارزش درست نيست ، مگر موقعى كه احتمال قوى داده شود اين كار ضرورت دارد چرا كه بيمار با استناد به گفته پزشك اهل خبره مى تواند روزه نگيرد يا نماز نشسته بخواند. از اين رو بايد در تشخيص مرض و دستورى كه مى دهد كمال دقّت را بنمايد .

از سفارشهاى اهوازى

على بن عباس اهوازى مى گويد : بر طبيب لازم است كه نظيف باشد، از خدا بترسد، زبانش را نگه دارد، راه و طريقش نيكو باشد و از هر بدى و عيب و نقص و

زشتى دورى كند و به زنان نگاه نكند.23

و صفات دانشجوى رشته پزشكى در فصل سابق گذشت ، پس ما ديگر در اينجا آنها را تكرار نمى كنيم .

دارو و درمان

درمان بيمارى وقتى بجاست كه نياز به آن احساس شود اما در غير آن ، به صرف احتمال مناسب نيست . چنانچه از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمود : كسى كه سالم بودنش بر مريض بودنش نمود داشته باشد و خود را معالجه كند در اثر آن بميرد؛ من در برابر خداوند از او بيزار هستم .24

و روايات ديگرى تأ كيد مى كند بر اينكه خوردن دوا درست نيست ، آنجايى كه احتمال داده مى شود در بدن دردى باشد يا بدن اصلاً احتياج به دوا نداشته باشد.25

همچنين رواياتى كه نهى مى كنند انسان را از خوابيدن به هنگام كارى در حالى كه قدرت بر ايستادن داشته باشد.26

و روايتى كه مى گويد : با درد خود مادامى كه با تو مى سازد؛ بساز.27

و روايتى كه مى گويد : هيچ دوايى نيست مگر اينكه دردى را تهييج مى كند.28

و از امام كاظم نقل شده است كه فرمودند: زمانى كه بيمارى خودبخود از شما دفع مى شود به سراغ پزشك نرويد؛ چرا كه اين مساءله مثل بناى كوچك و كمى است كه به كثير منجر مى شود.29

و آن روايتى كه مى گويد: انسان مسلمان مداوا نمى كند مگر اينكه مرضش بر صحتش غلبه كند.30

و آن روايتى كه مى گويد : خوردن دوا براى جسم مثل صابون براى لباس است كه لباس را پاك و پاكيزه مى

كند اما سبب كهنگى آن مى شود.31

اما استفاده از دارو، بدون بيمارى شايسته نيست و عوارض جانبى خطرناكى بدنبال دارد. از امام صادق عليه السلام روايت شده : سه چيز است كه كراهت را به دنبال دارد، حمله كردن به باطل در جنگ در غير فرصت ، اگر چه پيروزى را به دنبال داشته باشد و خوردن دوا بدون اينكه مريض باشد اگر چه سالم بماند از دوا.32

چنانچه از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمودند : براى مرد دورانديش شايسته نيست اينكه : زهر بياشامد براى آزمايش هر چند جان سالم بدر برد، و راز كسى را برملا كند هر چند در ميان نزديكان خود.33

اسراف دارو

از جهت ديگر، بر طبيب لازم است كه بجا دارو بدهد چون گاهى دوا دادن اسراف شمرده مى شود34 چنانچه در بعضى از روايات وارد شده است هر چند دوا زياد باشد يا قيمت دارو كم باشد پس صحت و سلامتى انسان بالاتر از اينهاست ، امّا اگر براى تجويز دارو موردى نباشد پس بر طبيب لازم است كه از نوشتن دارو خوددارى كند؛ زيرا گر چه دارو، بدن را آرام و درد را تسكين مى دهد ولى چنين مواردى از مصاديق اسراف محسوب مى شود و حال اينكه در برخى روايات آمده است : در آنچه بدن به دارو نياز دارد مصرف آن اسراف نيست ، بلكه اسراف در اتلاف حال يا ضرر رساندن به بدن است 35 و اين واضح است و محتاج بيان بيش از اين نيست .

مدت درمان

دوره درمان چنانچه از روايات گذشته كه فرمود: كسى كه صحّتش بر

بيمارى غلبه دارد به پزشك مراجعه نكند يا: هيچ دوايى نيست مگر اينكه درد را به هيجان مى آورد. و از فرمايش امام است كه فرمودند: دوا جسم را فرسوده مى كند. و غير از اين روايات از رواياتى كه تحت عنوان دوا و علاج مقدم شد، ممكن است استفاده شود كه شارع تمايل دارد هر چه زودتر بيمار از اين وضع استثنائى نجات يافته و تسليم نشود.

همچنانكه اين موضوع به روشنى از فرمايش حضرت على عليه السلام كه مقدم شد، استفاده مى شود؛ چنانچه حضرت به پزشك به كوشش كردن در معالجه امر كردند.

و از آنچه مقدم شد اين بود كسى كه شفاى مجروح را از جراحتش ترك كند، در مجروح كردن او شريك است و اين مطلب به اين خاطر است كه مجروح كننده مى خواهد مجروح را فاسد كند و او را از بين ببرد و كسى كه شفاى مجروح را ترك مى كند، او نيز صلاح مجروح را نمى خواهد ...

واضح است كه طولانى بودن مدت معالجه از طرف پزشك با اجتهاد و كوشش در طبابت منافات دارد، همچنانكه طولانى بودن مدت معالجه يك نوع ترك كردن شفاى مريض است و اينكه براى شفاى مريض ، طبيب مخلص نيست .

اهوازى مى گفت : بر طبيب لازم است كه جديت كند در معالجه مريض و خوب تدبير كند.

و از اين مواردى كه گفته شد اين بود كه پزشك دوست نمى دارد خلاص شود از درد و مرض به سرعت تا انصراف كند به تدبير امورش و در شؤ ون زندگى اش نگاه كند؟

چرا نبايد بيمار به سرعت از بيمارى نجات يافته و

به كار و زندگيش باز گردد و معاش و معادش را اصلاح كند و چرا نبايد پزشك او را كمك كند تا بزودى شفا يابد؟! آيا طولانى شدن غير لازم درمان با عقل و شرع و وجدان مخالف نيست ؟!

فلسفه تجويز دارو براى مريض

بى شك از چيزهايى كه سبب مى شود تا اعتماد بيمار به پزشك و درمانى كه براى بهبوديش در نظر مى گيرد افزايش پيدا كند اين است كه لااقل به طور مختصر در باره داروى تجويز شده و منافع آن براى بيمار توضيح دهد تا مريض مطمئن شود كه اين دوا اگر نفعى در دفع مرض از او ندارد، حتماً ضررى هم ندارد، بلكه احتمال نفع اين دارو از اين جهت يا از جهات ديگر قوى است . و مى بينيم كه پيغمبر و ائمه معصومين : منافع دواهايى را كه به مراجعين خود توصيه مى كردند ذكر مى نمودند، و موارد آن زياد مى باشد و منحصر به چند مورد نيست .36

حضرت على عليه السلام مى فرمودند : هر كس ضرر يك چيز را نشناسد قدرت بر امتناع از آن چيز را ندارد.37

چنانچه اعتقاد و باور خود نقش مهمى در تاءثير دارو و درمان دارد و به همين جهت امام صادق عليه السلام برمى آشوبد و به كسانى كه بر دواى درد شكم منقول از پيامبر اعتراض كردند كه ما استفاده كرديم و سودى نبرديم مى فرمايد:

براستى خداوند با آن دوا، تنها مؤ منان به خدا و تصديق كنندگان به پيامبر را شفا مى بخشد، نه منافقان و كسى كه پيامبر را تصديق نكند.38

اشتهاى بيمار به غذا

در فقه الرضا و غير آن حديثى را آورده اند كه امام مى فرمايد : هرگاه اشتها به طعام داشتى از آن طعام بخور، شايد در همان طعام شفا باشد.39

شايد منظور حديث اين باشد كه جسم نيازمنديهاى خود را احساس مى كند و به كمبود موجود پى مى برد بعبارت ديگر: عوامل تندرستى بر عوامل بيمارى سيطره پيدا مى نمايد، در اين صورت بايد نيازش را پاسخ گفت . ممكن است به همين مطلب روايات معصومين : دلالت كند:

هنگامى كه گرسنه شدى ، بخور و زمانى كه تشنه شدى ، آب بنوش و زمانى كه به تو بول رو آورد؛ يعنى احتياج به قضاى حاجت داشتى ، پس بول كن و آميزش مكن مگر از روى نياز و هرگاه خوابت گرفت ، بخواب .40

بنابر اين اگر مريض اشتهاى به طعام نداشت ، او را مجبور به خوردن طعام بكنى ، زياد براى او فايده اى ندارد، اگر نگوييم چه بسا منجر مى شود به چيزهايى كه مورد پسند جسم و نفس نيست و بخاطر همين در بعضى از روايات مى بينيم كه امام مى فرمايد:

مريضهايتان را مجبور نكنيد به طعام خوردن ؛ چونكه خداوند آنان را طعام و آب مى دهد.41

و شايد مراد حضرت از اينكه خدا به آنان طعام مى دهد و آنان را سيراب مى كند، اين باشد كه خداوند به آنان لطف مى كند و جسمهايشان را طورى مى گرداند كه نياز آنان به طعام و نوشيدنى كم باشد و استطاعت نداشته باشد جسم آنان كه چگونه باشد به خاطر مرضهايى كه به او روى آورده و اين بر

خدا بعيد نيست .

بيمار را مجبور به راه رفتن نكنيد

شايد روايت امام صادق عليه السلام كه فرمودند : راه رفتن براى مريض ضعف مى آورد42 بخاطر اين باشد كه نيروى موجود را بايد بدن در غلبه بر بيمارى بكار برد و با راه رفتن در مورد ديگر بكار رفته و بيمار نمى تواند بر مرض غلبه كند .

حمل كردن دوا در مسافرت

از روايتهاى وارده در باره طب عمومى چنين به دست مى آيد كه اسلام دگرگونيهايى را كه براى بشر پيش مى آيد و از آن جمله مسافرت است در نظر دارد و چون سفر همراه با عوارض مى باشد يعنى هواهاى مختلف ، وسايل نقليه بر انسان اثر مى گذارند، در نتيجه ممكن است دچار نابسامانيهايى شود كه به دارو نياز باشد از اين رو دستور داد، كه در سفر هم داروهاى مورد نياز را به همراه داشته باشيد.

علاوه بر اينكه در برخى از شهرها مرضى شيوع پيدا مى كند كه در شهر ديگر نيست و نياز به درمان دارد.

به خاطر همين موضوع مى بينيم كه لقمان حكيم به فرزندش نصيحت مى كند -وقتى مى خواهد به سفر برود - مى گويد : در سفر به همراه خود دواهايى بردار تا اينكه به وسيله آن ادويه ، هم خودت و هم كسانى كه با تو هستند، نفع ببرند.43

عوارض جانبى دارو

با توجه به مطالب گفته شده بجاست كه به اين مطلب اشاره كنيم : پزشكى كه به درمان بيمار مى پردازد بايد داروها را مورد نظر داشته باشد و اگر مى بيند داروئى مرض را بهبود مى بخشد امّا عوارض جانبى

فراوانى دارد كه نه عرف و نه شرع آن را روا نمى دانند نبايد تجويز كند و همينطور خود بيمار هم نبايد چنين داروئى را مصرف كند و به اين مطلب اشاره دارد.

حديثى از دعائم از جعفر بن محمد نقل شده كه : حضرت اجازه داد در مورد شخص ضعيف ترسويى به اينكه دارويى را مصرف كند كه در آن خوف از هلاكت نيست .44

و از يونس بن يعقوب نقل شده كه مى گويد : از امام صادق عليه السلام سؤ ال كردم از مردى كه دوا را مى نوشد، شايد كشته شود و شايد هم زنده و سالم بماند و آنچه اين دوا براى سلامت انسان دارد بيشتر است .

حضرت فرمود : خداوند دوا را نازل كرد و شفا را نيز نازل كرد و خدا خلق نكرده دردى را مگر اينكه دوايش را نيز آفريده است پس بنوش و نام خدا را ببر.45

و از يونس بن يعقوب نقل شده كه مى گويد: به امام صادق عليه السلام گفتم مردى دوا مى نوشد و رگ راقطع مى كندوچه بسابه واسطه قطع رگ خوب شود وچه بسا كشته شود. حضرت فرمودند: قطع كند و بنوشد46 ودراين معناروايات ديگرى نيزوجوددارد.47

حفظ اسرار پزشكى

در بحث عيادت مريض ، به زودى مى آيد بحث اينكه آيا شايسته است براى مريض ، مرضش را كتمان كند يا خير و آنچه ما اراده مى كنيم و در اينجا به آن اشاره مى نماييم اين است كه پزشك بايد اسرار پزشكى را كتمان كند و چاره اى نيست كه در اين موضوع از دو ناحيه بحث كنيم :

ناحيه اوّل

:

بايد طبيب سرّ مريض را حفظ كند و آن سرّ را به احدى نگويد و در دين مقدس اسلام در بر انگيختن بر كتمان سرّ مؤ من رواياتى وارد شده و خداوند وعده داده است به اينكه هر كس سرّ برادر مؤ منش را كتمان كند، در روز قيامت در پناه سايه عرش خدا قرار دارد در روزى كه سايه اى جز سايه عرش خدا وجود ندارد.48

و از عبداللّه بن سنان روايت شده كه گفت : از امام پرسيدم آيا نگاه كردن مؤ من به عورت مؤ من حرام است ؟ فرمودند: بلى . عرض كردم پايين او مراد است . فرمودند: اين طور كه تو فكر مى كنى نيست همانا منظور فاش كردن سرّ مى باشد.49

اگر مريض اطمينان پيدا كند كه اسرار او محفوظ است ، در آشكار و ظاهر كردن احوال خود نزد پزشك ، شجاعت بيشترى پيدا مى كند و چه بسا اين ظاهر كردن احوال نزد پزشك ، امر مهمى در شناخت ماهيت درد و تجويز دارو دارد. و چه بسا مريض برخى از اسرار خود را نزد پزشك ظاهر كند كه دوست ندارد هيچكس از آن اسرار آگاهى يابد و اين يك امرى طبيعى است .

بلى ، شارع امر مى كند كه مريض ، بيمارى خود را از پزشك پنهان ندارد، زيرا اگر بيمار، مرض خود را از پزشك پنهان دارد، چه بسا پزشك قادر نباشد ماهيت بيمارى او را تشخيص دهد و به علاج آن بپردازد .

اگر چنين نباشد، كتمان مرض نزد پزشك موجب مى شود كه پزشك به حقيقت مرض دست پيدا نكند پس بر

مريض است كه حال خود را توصيف كند، اگر چه گاهى اين توصيف به حالش ضرر داشته باشد؛ زيرا براى پزشك وظايف خطيرى از جهت ديگر در مورد مريض مى باشد .

و لذا وارد شده حضرت على عليه السلام اشاره كردند به جهت اوّل ، در قولشان ، كه فرمودند: هر كس دردش را كتمان كند، طبيبش از شفايش عاجز است .50

و از حضرت نقل شده كه : شفايى نيست براى كسى كه دردش را از طبيبش كتمان كند.51

و به جهت دوم اشاره كرده ، فرمودند: هر كس مرضش را از پزشكان پنهان كند، به بدنش خيانت كرده است.52

در قسمى كه به بقراط نسبت داده شده آمده : وامّا مسايلى كه من به هنگام معالجه بيمار مى بينم يا سخنانى را كه به ديگران نمى گويند مى شنوم حفظ نموده و بازگونمى كنم .53

و همچنين در وصيتى كه منسوب به بقراط است آمده كه شايسته است پزشك ، شريك در ناراحتى مريض باشد و نسبت به او مهربان و حافظ اسرار مريض باشد چونكه بسيارى از مريضها به بيماريهايى دچار هستند كه دوست ندارند غير از خودشان كسى به آنها آگاه شود.54

و على بن عباس مى گويد : بر پزشك واجب است كه اسرار مريض را حفظ كند و اسرار مريض را افشا نكند، نه براى نزديكان مريض و نه براى غير نزديكان مريض ؛ از كسانى كه با مريض رابطه دارند؛ چرا كه بسيارى از بيماران دردهاى خود را از نزديكترين كسانشان حتى از پدر و مادرشان پنهان مى كنند امّا آن بيماريها را براى پزشك آشكار مى

كنند، مثل دردهاى رحم و بواسير، پس بر پزشك واجب است كه سرّ مريض را حتى بيشتر از خود مريض حفظ كند.55

ناحيه دوّم:

اسرار پزشكى را از كسى كه از آن بهره بردارى نادرستى مى كند پنهان نمايد. روايت شده از امام صادق عليه السلام كه : براى هر چيزى زكات است و زكات علم اين است كه به اهلش تعليم دهند.56 و هم معناى اين روايت ، روايتهاى ديگر است :

از حضرت على عليه السلام نقل شده كه فرمودند : شكر عالم بر علمش اين است كه آن رابه كسى كه استحقاق دارد ببخشد.57

در بحارالا نوار، جلد دوّم روايات متعددى هست كه از آنها همين معنا استفاده مى شود. و واضح است هر كس كه از علم ، بد بهره بردارى كند از كسانى نيست كه مستحق علم هستند؛ و براى علم اهليت ندارد و شايد از بارزترين مصاديق اين افراد، دشمن باشد كه مى خواهد بدون فكر و تأ مل اينها را به دست آورد، پس چاره اى نيست كه بايد از چنين دشمنى ، احتياط كرد و نبايد او را بر ادويه و اسرار دواها مطلع ساخت .

از حضرت على عليه السلام نقل شده كه فرمودند : سه چيز هستند كه انسان از سكوت بر آنها حيا ندارد : 1 - مال ، براى رفع تهمت . 2 - جواهر، بخاطر نفيس بودنش . 3 - دوا، بخاطر احتياط از دشمن .58

اما نسبت به غير دشمن ، على بن عباس گفته است : بر طبيب لازم است براى مريض آن دوايى را كه خطر داشته باشد، تجويز نكند

و براى او از اين دوا توصيف هم نكند و مريض را به چنين دواهايى راهنمايى ننمايد. و در رو به روى مريض از چنين ادويه اى صحبت نكند و براى مريض ادويه اى كه مسقط جنين باشد تجويز ننمايد و حتى بر چنين ادويه اى راهنمايى نكند.59

و اين موضوع فقط به اين خاطر است كه پزشكى ، چيزى جز خدمت به انسانها نيست و وظيفه طب تخفيف از آلام و دردهاى انسانهاست . پس اگر از پزشكى بد استفاده شود، ضرر به انسان و انسانيت مى خورد. در اين صورت است كه انسان بى نياز از طب مى شود و حاجتى به طب ندارد .

در قَسمى كه منسوب به بقراط است ، آمده است : امّا چيزهايى كه ضرر به انسانها مى زند و باعث نزديكى ظلم و ستم بر آنان مى شود، پس من به حسب نظر خودم آن چيزها را منع مى كنم و هرگاه كسى از من داروى قتل را طلب كند من به او نمى دهم و از روى مشورت نيز با چنين كسى مشورت نمى كنم و همچنين صلاح نمى دانم اينكه بعضى از زنان دوايى بگيرند كه سقط جنين كنند.60

دقت كردن در معاينه بيمار

بر پزشك لازم است ، با دقت تمام مريض خود را معاينه نمايد، اين موضوع علاوه براينكه ازمقتضاى امانت است ، از جمله چيزهايى است كه هر انسان والايى با تمام وجود آن را نسبت به بيمارى كه خود را در اختيار پزشك قرار داده و آرزوهايش را در وجود او برآورده مى بيند از وظايف پزشك مى داند - و اميرمؤ

منان عليه السلام در فرمايش خود هيچ چشمى در روز ابرى مورد آزمايش بينايى قرار نمى گيرد به همين مطلب اشاره دارد.

ويژگيهاى پزشك ماهر

اينك مناسب است به پاره اى از ويژگيهاى گفته شده براى پزشك ماهر اشاره كنيم :

1- نوع مرض را بشناسد .

2- سبب مرض را بشناسد .

3- مزاج طبيعى بدن را بشناسد .

4- مزاج غيرطبيعى را بشناسد.

5- سن مريض را بداند .

6- عادتهاى مريض را بداند .

7- ملاحظه كندوضع هواى آن موقعى كه طبابت مى كند و آنچه با هوا موافق است .

8- ملاحظه كند كه در كداميك از فصلهاى سال قرار دارد .

9- نگاه كند در اينكه آيا ممكن است مرض را معالجه كند يا تخفيف بدهد يا اينكه ممكن نيست .

10- نگاه كند كه مريض در چه شهرى و در چه سرزمينى زندگى مى كند .

11- نگاه كند در اينكه آيا ممكن است بدون دوا، مثل كم كردن غذا و اكسيژن ، مريض را معالجه كند سپس به دواهاى ساده و بعد با دواهاى مركب و همينطور ...

12- نگاه كند در دوايى كه ضداين مرض هست بعدازآن موازنه و تساوى برقرار كند بين قوى بودن اين دوا و قوى بودن آن مرض ، به اضافه اينكه نگاه كند به قوى بودن خودمريض .

13- رابطه بيمار را با خداوند استوار سازد و او را آگاه كند كه خداوند توان دارد وى را شفا دهد و به بيمار خودسازى و اخلاص را بياموزد. موارد فوق را كه بطور خلاصه آورديم مى توان از احاديث ائمه : نيز استنباط نمود.

پزشك غيرمسلمان

اسلام از اينكه پزشك غيرمسلمان - يهودى ، مسيحى و... مثلاً به

مداواى مسلمان بپردازد منع نكرده است چنانكه از امام باقرعليه السلام نقل شده كه حضرت در جواب مردى براى مداواى مسلمانى به دست مسيحى و يهود و دوا گرفتن از آنها فرمود: اشكالى ندارد همانا شفا به دست خداست 61.

و از عبدالرحمان بن حجاج روايت شده كه مى گويد : به موسى بن جعفر عليه السلام عرض كردم من احتياج به طبيب نصرانى پيدا كردم ، بر او سلام كردم و براى او دعا نمودم . حضرت فرمودند : خوب است اما اين دعاى تو نفعى به حال او نمى رساند62.

و در عصر پيغمبر صلى الله عليه و آله يك مرد يهودى بعضى از مردم را مداوا مى كرد و خارج كرد از شكم مريضى كرمى را كه حركت مى كرد، چنانچه گفته شد.63 همچنانكه حارث بن كلده بعضى از صحابه را به دستور پيامبر معالجه كرد، و اينكه مى گويند حارث مسلمان شده بود، صحيح نيست ، به كتابهاى زندگانى صحابه و مآخذ قبلى در فصل اوّل از همين كتاب مراجعه شود.

و شهيد اوّل در دروس گفته است : معالجه توسط طبيبى كه اهل كتاب باشد جايز است و خارج كردن آب از چشم .64

و اين روايات به روشنى دلالت مى كنند به اينكه اسلام اهميت زيادى به تحقّق نيازمندى هاى انسان مى دهد هر جا كه باشد و بخاطر اينكه رجوع مسلمان به طبيب غير مسلمان اثرى در ايمان و عقيده انسان مسلمان نمى گذارد و در راه و روش او تأ ثيرى ندارد، بلكه پزشك غيرمسلمان ، مسلمانان را در تحصيل سلامتى و عافيت يارى مى كند امرى كه

مريض را از بيمارى به صحّت و نشاط سوق مى دهد و سبب خدمت به خود و جامعه به روشهاى مختلف است .

مگر هنگامى كه اين معالجه كردن پزشك غير مسلمان موجب مودت و دوستى با يهود و نصارى شود و سبب انحراف از جاده مستقيم باشد و سقوط در مهاوى جهل و حيرت را به دنبال داشته باشد .

پي نوشت :

1- بحارالا نوار، ج 62، ص 77. فتح البارى ، ج 10، ص 114. ابن قيم ، طب نبوى ، ص 10.

2- بحارالا نوار، ج 78، ص 127 و ج 75، ص 382 به نقل از اعلام الدين .

3- صدوق ، امالى ، ص 396. سفينة البحار، ج 2، ص 379. وسائل الشيعة ، ج 8، ص 442. حاشيه وسائل از عيون اخبارالرضا، ص 219 .

4- سفينة البحار، ج 2، ص 380 .

5- مراجعه شود به كتاب : تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 457 به نقل از كتاب كامل الصناعة الطبية الملكى ، باب دوّم مقاله اوّل .

6- به عنوان مثال ر . ك : بحارالا نوار، ج 2، ص 111 - 124 و غير از بحار از مصادر ديگر.

7- عيون الانباء، ص 45 .

8- تحف العقول ، ص 238 . بحارالا نوار، ج 78، ص 236 .

9- طب نبوى از ابن قيم ، ص 107 و 108 .

10- بحارالا نوار، ج 62، ص 74 از دعائم نقل كرده است . مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 127 .

11- بحارالا نوار، ج 62، ص 65 به نقل از سرائر .

12- شيخ حرّ عاملى ، فصول المهمة ، ص 503 .

13- تاريخ

طب در ايران ، ج 2، ص 457 .

14- بحارالا نوار، ج 2، ص 107، حديث 5 . قصارالجمل ، ج 2، ص 65، و ج 1، ص 197 به نقل از بحار الانوار.

15- بحارالا نوار، ج 2، ص 53 به نقل از مصباح الشريعه . قصارالجمل ، ج 2، ص 63 به نقل از بحارالانوار.

16- فصول المهمة ، ص 415 .

17- كنزالعمال ، ج 10، ص 1 و 3. به نقل از ابن داوود و از احمد و ابى نعيم در طب و ارشاد سارى ، ج 8، ص 360. تراتيب الاداريه ، ج 1، ص 462 .

18- تهذيب ، ج 10، ص 125 - 127، حديث 118 و 119 و126 . كافى ، ج 7، ص 264 و 286. وسائل الشيعه ، ج 18، ص 528 و 529 به نقل از كافى و تهذيب . مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 239 از دعائم الاسلام .

19- غررالحكم ، ج 2، ص 718 .

20- صدوق ، العلل ، ص 525. روضه كافى ، ص 88. وسائل الشيعة ، ج 17، ص 176. به نقل از كافى و علل . بحارالا نوار، ج 62، ص 62 و 75 به نقل از علل و كافى و دعائم . فصول المهمة ، ص 400. طب امام صادق ، ص 75 .

21- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 457 به نقل از كامل الصناعة الطبية ملكى .

22- عيون الانباء، ص 45 .

23- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 457 به نقل از كامل الصناعة الطبية الملكى .

24- خصال ، ج 1، ص 26. فصول

المهمه ، ص 404. سفينة البحار، ج 2، ص 78. وسائل الشيعه ، ج 2، ص 629. طب الائمه ، ص 61. بحارالا نوار، ج 81، ص 207 و ج 62، ص 64 و 65 به نقل از خصال و علل الشرايع .

25- كافى ، ج 6، ص 382. برقى ، محاسن ، ص 571. مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 82. فصول المهمة ، ص 404 و 442. طب امام صادق (عليه السلام ) ، ص 75 به نقل از فصول المهمة . سفينة البحار، ج 2، ص 78. وسائل الشيعة ، ج 2، ص 630 و ج 17، ص 190 به نقل از علل و مكارم الاخلاق و غير اين دو. مجمع الزوائد، ج 5، ص 86 به نقل از طبرانى . بحار، ج 81، ص 207 و 211 و ج 62، ص 63، 64، 65، 66، 260، 269، 287 و ج 66، ص 456. و در حاشيه بحار از بسيارى از كسانى كه مقدم شد. و از دعوات راوندى نقل كرده است . مكارم الاخلاق ، ص 418. فقه الرضا، ص 46. و از شهيد و غير از اينها نقل كرده است .

26- بحارالا نوار، ج 81، ص 204. مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 82 به نقل از نهج البلاغه .

27- نهج البلاغه ، حكمت شماره 26. وسائل الشيعة ، ج 2، ص 629 و 630 به نقل از نهج البلاغه . بحارالا نوار، ج 62، ص 68 و ج 81، ص 204. فصول المهمة ، ص 404. سفينة البحار، ج 2، ص 78 .

28- روضة الكافى ، ص 273.

بحارالا نوار، ج 62. وسائل الشيعه ، ج 2، ص 629. سفينة البحار، ج 2، ص 78. مقدمه طب ائمه در خراسان ، ص 4 .

29- بحارالا نوار، ج 81، ص 207 و در حاشيه بحار از علل الشرايع ، ج 2، ص 150 و 151 .

30- طب امام صادق ، ص 75 به نقل از فصول المهمة و مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 82. وسائل الشيعة ، ج 17، ص 17 و در حاشيه وسائل ، ج 2، ص 153 وصفحه هاى بعد. بحارالا نوار، ج 62، ص 70 و ج 81، ص 23 به نقل از خصال ، ص 161. تحف العقول ، ص 73، حديث 400 .

31- ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه ، ج 20، ص 300. قصار الجمل ، ج 1، ص 209 به نقل از شرح نهج البلاغه .

32- تحف العقول ، ص 237. بحارالا نوار، ج 78، ص 234 به نقل از تحف العقول .

33- تحف العقول ، ص 237 و 238. بحارالا نوار، ج 78، ص 235 به نقل از تحف العقول . غررالحكم ، ج 1، ص 365 .

34- روضة الكافى ، ص 345. وسائل الشيعه ، ج 11، ص 401 و ج 2، ص 629. بحارالا نوار، ج 82، ص 53. قصارالجمل ، ج 2، ص 63 .

35- برقى ،محاسن ، ص 312. طب امام صادق ، ص 77 به نقل ازفصول المهمة . و بحارالا نوار، ج 75، ص 303 و 304 و ج 76، ص 75 و 81 و 82 به نقل از كامل الزيارة و محاسن . مكارم الاخلاق ،ص 57.تهذيب

، ج 1،ص 36-كافى ، ج 6،ص 499. وسائل الشيعة ، ج 1، ص 397 و 398.

36- وسائل الشيعه ، ج 17، ص 76، 135 و 136 و حاشيه هاى آن . بحار، فصول المهمة . طب النبى ، طب الائمه و غير از اينها كه خيلى زياد است .

37- غررالحكم ، ج 2، ص 703 .

38- بحارالا نوار، ج 62، ص 73 به نقل از دعائم الاسلام .

39- مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 96. بحارالا نوار، ج 62، ص 261 به نقل از فقه الرضا. كنزالعمال ، ج 10، ص 7 و 46. بحارالا نوار، ج 81، ص 224. مجمع الزوائد، ج 5، ص 97 به نقل از طبرانى . ابن ماجه ، سنن ، ج 1، ص 463. طب نبوى از ابن قيم ، ص 84 .

40- مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 128 .

41- بحارالا نوار، ج 62، ص 142 به نقل از دعائم . و ص 273 كه از سرائر، باب اطعمه و اشربه نقل كرده و به پيامبر نسبت نداده است . طب امام صادق ، ص 16 به نقل از دعائم . مستدرك الحاكم ، ج 1، ص 350 و 410. تلخيص مستدرك ذهبى و ترمذى . سنن بيهقى ، ج 9، ص 347. مجمع الزوائد، ج 5، ص 86 به نقل از بزار و طبرانى در اوسط . نوادر الاصول ، ص 66. مستدرك الوسائل ، ج 2، ص 127. مصابيح السنة ، ج 2، ص 95.

42- وسائل الشيعة ، ج 2، ص 632. روضة الكافى ، ص 291. بحارالا نوار، ج 62، ص 266 به نقل

از روضه . طب صادق ، ص 76. سفينة البحار، ج 2، ص 78.

43- برقى ، محاسن ، ص 360. بحارالا نوار، ج 76، ص 270، 273 و 275 به نقل از محاسن و دعوات الراوندى . مكارم الاخلاق ، ص 254. وسائل الشيعة ، ج 8، ص 311. كافى ، ج 8 ص 303. من لا يحضره الفقيه ، ج 2، ص 185

44- بحارالا نوار، ج 62، ص 74 .

45- وسائل الشيعة ، ج 17، ص 178 و 179. طب الائمه ، ص 63 .

46- همان ، ص 177 و 178. روضة الكافى ، ص 194 .

47- همان ، ج 17، ص 176 و 179. حاشيه وسائل و مصادر ديگر .

48- قصار الجمل ، ج 2، ص 179 به نقل از وسائل الشيعة ، كتاب نكاح ، باب 12 حديث 3 .

49- اصول كافى ، ج 2، ص 267، چاپ مكتبة الاسلامية و محاسن ، ص 104. وسائل الشيعة ، ج 8، ص 608 و ج 2، ص 367 و حاشيه آن .

50- غررالحكم ، ج 2، ص 668 .

51- همان ، ص 833.

52- همان ، ص 663 .

53- عيون الانباء، ص 45.

54- عيون الانباء، ص 46 و 47 .

55- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 457 به نقل از كامل الصناعة الطبيه ملكى .

56- بحارالاانوار، ج 2، ص 25 و قصارالجمل ، ج 2، ص 56. اصول كافى ، ج 1، باب سؤ ال و مذاكره كردن علم .

57- بحارالا نوار، ج 2، ص 81 به نقل از كنز كراجكى . قصارالجمل ، ج 2، ص 60 .

58- ابن ابى

الحديد، شرح نهج البلاغه ، ج 2، ص 286 .

59- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 457 به نقل كامل الصناعة الطبيه ملكى .

60- عيون الانباء، ص 45 . الفرزجة : چيزى است كه با آن زنان را مداوا مى كنند .

61- وسائل الشيعه ، ج 17، ص 181. بحارالا نوار، ج 62، ص 73 و 65 . فصول المهمة ، ص 439 و قصارالجمل ، ج 1، ص 209.

62- فصول المهمة ، ص 440. وسائل الشيعة ، ج 8، ص 457. الاصول ، ص 615 كه از وسائل و از كتابهاى ديگرى در كتابهاى ديگرى در ج 2، در ج 1، ص 46 از دعا نقل كرده . قرب الاسناد، ص 129. بحارالا نوار، ج 75، ص 389.

63- قبلاً مداركى در اين باره نقل گرديد .

64- بحارالا نوار، ج 62، ص 65 و 288 .

منبع:آداب طب و پزشكي در اسلام

آغاز پيدايش دانش پزشكى

نويسنده:سيد جعفر مرتضي عاملي

در اينكه دانش پزشكى كجا و چگونه آغاز شده ، ميان مورخان گفتگوست . برخى برآنند كه ساحران و جادوگران يمن و بعضى گويند ساحران و مغان ايرانى ، علم پزشكى را پايه ريزى كرده اند. عده اى ديگر براين باورند كه نخستين پايه گذاران دانش پزشكى ، مصريان بوده اند. پاره اى ديگر هنديان يا يونانيان باستان و يا كلدانيان را بانيان دانش پزشكى پنداشته اند. و به كلدانيان منتسب است كه بيماران خويش را در كوچه ها و گذرگاهها مى نهاده اند به اين اميد كه كسى او را ببيند كه خود پيشتر به اين بيمارى دچار شده و شفا يافته است ، در نتيجه او را

مدد نمايد. آنان اعلاميه اى حاكى از اين قصه ، بر الواحى نوشته و در هياكل خويش مى آويخته اند. از اين روست كه پزشكى نزد آنان ، در زمره اعمال خاصّ كاهنان بوده است.1

لكن ابن ابى اصيبعه بر آن است كه : نمى توان اختراع اين دانش را به اقليم يا مملكتى معين و يا ملتى خاص نسبت داد؛ زيرا چه بسا ملتى كه اكنون منقرض شده و بدين دانش مجهز بوده است و امروز اثرى از آن به جاى نمانده باشد و پس از مدتى ، اين علم در ملتى ديگر ظهور يافته ، ولى نزد آنان رو به انحطاط گذاشته و فراموش شده است و سپس از طريق اين ملت ، به ملتى ديگر سرايت كرده و در ميانشان ظهور يافته و از اين رو، اختراع و اكتشاف اين دانش به اينان نسبت داده شده است .2

نظريه ديگرى نيز هست كه مبدأ فن پزشكى ، وحى و الهام است . شيخ مفيدره گويد: پزشكى ، دانشى است صحيح و وجودش به اثبات رسيده و طريق نيل به اين دانش ، وحى است . اين علم را علما از انبيا اخذ نموده اند، چرا كه طريقى براى دست يافتن به حقيقت بيمارى نيست جز طريق سمع ، و راهى براى نيل به معرفت دارو نمى باشد جز به توفيق....3

البته در تأ ييد اين رأ ى ، دلايل و شواهدى آورده اند كه مجال ذكرشان نيست و براى اطلاع از آنها مى توان به منابع مربوطه مراجعه كرد.4

ولى به اعتقاد ما سابقه طب به زمانى برمى گردد كه انسان بر كره

خاكى پاى نهاده است از همان زمان ، انسان درد و بيمارى را در فراروى خود مشاهده كرده و به فضل الهام الهى ، به شناخت بسيارى از وسايلى كه به نوعى داروى درد او بود، موفق گشت ؛ چنانكه مى توان ملاحظه كرد كه بسيارى از روشهاى درمانى اگر چه -چنانكه شيخ مفيد بر آن است از طريق ارشاد و راهنماييهاى پيامبران بر انسان معلوم گشته اند، لكن همه آنها چنين نبوده اند، بلكه از طريق تجربه ، تصادف و انديشه بعد از آگاهى بر طبايع اشيا آن چنان كه ملموس و روشن است هم بوده است . هر چند ابن ابى اصيبعه در آغاز بحثش از دشوارى انتخاب راءيى در اين زمينه سخن گفته است اما چنين احساس مى شود او به نظريه مذكور گرايش دارد.5

رابطه علم پزشكى با سحر و كهانت

محققى كه در تحقيق خويش به تاريخ ملل مراجعه مى كند، خواهد يافت كه ميان پزشكى و سحر، رابطه اى تنگاتنگ و محكم وجود دارد. چرا كه آنان بيماران خود را با سحر و جادو معالجه مى كرده اند. شخص جادوگر، نزدشان ، پزشكى بوده است كه به نيروى جادوى خويش ، بيمار را معالجه و درمان مى كرده ؛ چنانكه كاهنان نيز بيماران را اين چنين درمان مى كرده اند.

البته اينان به واسطه تضرع و توسل در برابر الهه خود، شفاى بيمار را مى جسته اند. از اين رو، علم پزشكى از جمله علوم اختصاصى كاهنان در اين دوره ها بوده است.6

پيش از اين ، اشاره شد كه بسيارى از محققين ، اختراع اين دانش را به كاهنان

بابل ، ايران ، يمن و غير آن نسبت داده اند. و در بحثهاى آينده شواهدى خواهيم آورد كه براين حقيقت اشاره دارند .

دانش پزشكى در ملل گذشته

در اينجا بد نيست نظرى گذرا به وضعيت دانش پزشكى در ميان ملل گذشته بيندازيم . البته ، اگر چه نمى توان ميان نوع معالجات ، درمانها و فعاليتهاى پزشكى كه در اين ملل رايج بوده ، تفاوت چندانى قايل شد، لكن بر آنيم تا ويژگيهاى خاص هر قوم را كه در برابر اين دانش داشته اند، به قدر ممكن بيان نماييم .

1- دانش پزشكى در ميان مصريان

افسون و جادو، اساس طب مصر باستان است . به اعتقاد آنان بيماريها، منشأ الهى داشته ، از اين رو، شفا و خلاصى از آنها نيز جز با توسل به الهه ها حاصل نمى شود. در نتيجه ، به كاهنان - مقرّبان الهه ها - متوسل مى شدند.7

نخستين پزشك مصرى كه به نام او را شناخته اند، ايمحوتب 8 است كه در حدود قرن سى ام پيش از ميلاد مى زيسته است.9

هفت ورق از جنس پاپيروس يافت شده است كه بعضى از آنها در قرن شانزدهم يا هفدهم و بعضى در دو هزار سال پيش از ميلاد كتابت شده اند . در اين اوراق ، مطالبى آمده كه بعضاً با دانش پزشكى مرتبط است.10

وجدى ذكر مى كند كه معروف است يكى از فراعنه مصر -يعنى نيتى بن مينيس كتابى در علم تشريح نوشته است . و نيز نيخوروفس پادشاه كه از نسل سوم فراعنه مصر است ، به تأ ليف رساله اى در پزشكى ، شهرت

دارد؛ چنانكه داريوش و دارا دو پادشاه ايران ، در قصرهاى خويش پزشكانى مصرى داشته اند. وجدى گويد : اطباى مصرى ، داراى امتيازات ويژه اى بوده اند؛ مثلاً بعضى از آنان در دربار مشغول بوده و مردم به جاى مزد به آنان هدايايى تقديم مى كرده اند و بعضى از آنان مُزد ماهيانه دريافت مى نموده اند؛ از اين رو مردم بدون آنكه مزدى به آنان دهند، از آنان بهره مى جسته اند.11

2- علم پزشكى در ميان كلدانيان ، بابليان ، آشوريان و بنى اسرائيل

پزشكان كلدانى ، در زمره جادوگران بوده اند. آنان بيشتر بيماران خويش را با جادو درمان كرده و از بعضى گياهان نيز بهره مى جسته اند . در نظر كلدانيان ، منشأ همه بيماريها به ارواح خبيثه باز مى گشته است .

آشوريان و بابليان نيز به طور عموم در معالجات خويش ، بر وِرد، سحر و جادو تكيه داشته اند. آشوريان از آثار مكتوب بابليان كه در كتابخانه پادشاه آشور بنى پال12 موجود بوده است و در حال حاضر در موزه انگلستان نگهدارى مى شود، سود مى برده اند. دوره حكومت اين پادشاه ، به قرن هفتم پيش از ميلاد باز مى گردد .

پيشتر گذشت كه كاهنان بابل ، بيماران خويش را در كوچه ها و معابر عمومى مى گذاشته اند تا شايد شخصى كه پيش از آن ، خود به آن بيمارى مبتلا شده و شفا يافته است ، او را ببيند و راه درمان را بدو بياموزد .

در قانون حمورابى13 آشورى ، پادشاهى كه در قرن دهم پيش از ميلاد حكمرانى مى كرده است ، موادى قانونى

مربوط به جراحى14 مشاهده شده است .

دانش پزشكى در قوم بنى اسرائيل ، در اختيار بزرگان دين بوده است . در كتاب تلمود نيز مطالبى يافت مى شود كه با علم پزشكى مرتبط است .15

لكن بايددانست كتاب تلمود، چندان قديمى نيست كه وجود مطالب پزشكى در آن ، حاكى از نبوغ خاص بنى اسرائيل در علم پزشكى باشد، بلكه تاريخ اين كتاب به زمانى باز مى گردد كه دانش مورد نظر، راه فراوانى را در بسيارى از مسائلش طى كرده است .

3- پزشكى نزد هنديان

پزشكى هنديان نيز بر سحر و افسون مبتنى بوده است . در كتابى موسوم به ريگ ودا،16 از ويژگيهاى بسيارى از گياهان و نيز ادعيه اى كه در درمان بيماريها مورد استفاده است ، سخن رفته و دانش پزشكى در هند، به دست برهمنان بوده است . يونانيان در روزهاى شكوفايى تمدنشان دريافتند كه پزشكى هندى بسى پيشرفته تر از طب يونانى است ، لكن به تفصيل بيان نكرده اند كه اين پيشرفت چگونه بوده است . بقراط از بسيارى از روشهاى درمانى هنديان سخن گفته و تيوفراست ، از گياهانى دارويى ياد كرده كه از آنان اخذ نموده است.17

4- پزشكى نزد چينيان

وجدى ذكر كرده است چينيان براين گمانند كه از زمان سه هزار سال پيش از ميلاد، داراى مزارعى براى كشت گياهان دارويى بوده اند. آنان كتابى تأ ليف شده در حوالى سال 2600 ق .م . را در دانش پزشكى به پادشاهى به نام هوانج تى نسبت مى دهند كه اين كتاب هم اكنون نيز نزد آنان موجود است .

اروپائيان در دانش پزشكى خويش ،

از اين كتاب بهره جسته اند. و بعضى گفته اند كه دانشمند معروف بوردو مباحث خويش در نبض را از كتب چينى بر گرفته است .

دانش پزشكى ، در ميان مصريان ، مهمترين دانشى بود كه آنان بدان اشتغال داشته اند و كتاب چينيان ، موسوم به بنتاو گنج دانش پزشكى به شمار مى آيد. در اين كتاب ، 1100 اصل موجود است كه به درمان و معالجه مى پردازد .

طبابت نزد چينيان ، فنى بوده كه هر كس - از هر طبقه اى - مى توانسته به آموختن آن همت گمارد . مدارس پزشكى در اين كشور تا قرن دهم به وفور موجود بوده است ، لكن پس از مدتى همگى جز مدرسه اى در پايتخت ، به تعطيلى گراييد.18

5- دانش پزشكى در يونان و روم

در كتاب الياذه نوشته هوميروس اشاراتى بسيار بر معلومات پزشكى ، به خصوص جرّاحى هست.19 پزشكى ، پيش از عصر بقراط در يونان موجود بوده است ؛ زيرا بقراط درنوشته هايش ازتاءليفات وكتابهاى سابق برخود، نقل و اقتباس مى كند. لكن بقراط اين دانش را ازخرافات -مثل شعبده وعقايدمربوط به ارواح جدا كرده و در اين كار جزبه واسطه اعتماد برغناى علم پزشكى پيش ازخود، به موفقيت دست نيافته است.20

همچنين وجدى متذكر مى شود كه : كتابهاى مربوط به دوره پيش از بقراط هم اكنون از ميان رفته اند و كتابى قديمى تر از آثار او در دست نيست .

پزشكى ، نزد آنان دانشى سحرى و متكى بر افسون و ورد بوده است . سپس چون نوبت به ظهور فلاسفه اى چون انكزيماندوا، بارفيد، هيراقليت و جز

او رسيد، آنان در باره ادويه ، اغذيه ، بيماريها و مانند آن ، به بحث پرداختند. بالا خره دوره فيثاغورس رسيد و او به دانش پزشكى پرداخت و كتاب امبيدوكل را در باره جنين و حواس و وراثت و زاد و ولد به رشته تحرير در آورد.

بدينسان ، دانش پزشكى رو به ترقى نهاد و بطلميوس اوّل و دوّم ، دو پادشاه مصر، در اسكندريه دست به تأ سيس مدرسه پزشكى زدند. از اين مدرسه جالينوس كه در قرن ششم قبل از هجرت مى زيسته ، ظهور يافت .

پزشكى رومى بر خرافات و اوهام مبتنى بود. در واقع ، يونانيان بودند كه اين دانش را از مدرسه اسكندريه - كه به گفته بعضى21 تا اواخر قرن اوّل هجرى به كار خود ادامه مى داده - به روميان رسانيدند. شايد نخستين پزشك يونانى اركاجانوس بن ليزانياس باشد كه سال 192 قبل از ميلاد به روم درآمد. اما او در اثر بعضى از عملهاى جراحى اش موقعيت خويش را از دست داد، ولى پس از مدتى دانش طب مجدداً به وسيله دانشمندان يونانى كه دستى مؤ ثر در نشر آن داشته اند، بدين خطه راه يافت.22

6- پزشكى و ايرانيان

پيش از اين گذشت كه بعضى برآنند كه مُغان ايرانى ، واضع علم پزشكى مى باشند. وجدى گويد: طب در ميان ايرانيان عبارت بوده از آميخته اى از جادو و ورد و اندكى از مبادى پزشكى علمى . تاريخ پزشكى در ايران به قرن چهارم پيش از ميلاد باز مى گردد. اصول اوّليه اين علم ، در كتاب زند تفسير اوستاى مقدسشان در فصلى معنون

به ونديداد و به خصوص در جايى تحت عنوان ورجاوند - كه از نظر تاريخى مربوط به دوره پس از متون مقدس ودايى هندى است - باز مى گردد.23

شايد بتوان گفت كه نتيجه آنچه گذشت در سخن جورج سارتون است كه مى گويد: مى توانيم بگوييم كه بخش بزرگى از معارف پزشكى به هزاره سوم پيش از ميلاد باز مى گردد.24

در اينجا، مناسب است به جهت اهميتى كه دانشگاه جندى شاپور در نهضت اسلامى داشته است ، نگاهى گذرا بدان بيفكنيم .

دانشگاه جندى شاپور

شهر جندى شاپور در جايى ميان شوشتر و خرابه هاى شوش واقع در خوزستان قرار دارد.25 از سخن قفطى چنين بر مى آيد دانشگاه جندى شاپور، از مراكز پزشكى معروف در عهد شاپور اوّل بوده است كه دانش طب از طريق روم بدانجا انتقال يافته است.26

بعضى احتمال داده اند كه مدرسه پزشكى از دوره پيش از قرون چهارم يا پنجم ميلادى ، در دانشگاه فوق وجود داشته است.27

قفطى گويد: پس از آنكه تعدادى از طبيب ها با دختر پادشاهان به آنجا منتقل شدند شروع كردند نوسالان را تعليم نمودن . و همواره كار طبابت در آنجا روز به روز گسترش يافت تا اكثر آنجا در صناعت ، فايق و سرآمد گشتند. جماعتى از ايشان روش خود را بر طريقه يونانيين و هند، ترجيح مى دادند چرا كه آنان خوبيهاى هر گروهى را گرفته و با افزودن روشهاى جديد بر آنها، آن را تكامل بخشيدند و به صورت دستورات ، قوانين و كتابهاى برخوردار از مطالب ارزنده مرتب نمودند. تا در سال بيستم از مُلك كسرى ، پزشكان

جندى شاپور به امر مَلِك جمع شدند و ميان ايشان سؤ الها، جوابها و مناظراتى واقع شد و سخن هر كس را ثبت و ضبط نمودند و واسطه آن مجلس ، جبرئيل درستباد نام داشت ؛ زيرا او طبيب خاص كسرى بود. و بعد از وى ، سوفسطائى و اصحاب او و ديگر يوحنا و جماعت او بودند. و ميان ايشان مسايل و تعريفات بسيار گذشت ؛ چنانكه مطالعه كننده آن چون تأ مل نمايد هرآينه استدلال بر كمال فضل و كثرت علم ايشان خواهد كرد.28

و گويند : خسرو انوشيروان ، برزويه طبيب و رئيس امور پزشكى جندى شاپور را با هيأ تى ويژه به ممالك مختلف گسيل داشت تا كتب پزشكى را جمع آورى كند.29

و بعضى برآنند كه طب جندى شاپور، آميخته اى از طب يونان ، هند، ايران و مدرسه مرو بوده است.30

7- پزشكى و عرب پيش از اسلام

پيش از شروع بحث ، بايد اشاره كنيم كه ما به عمد در اين بخش با تفصيل بيشترى بحث نموده ايم تا وضعيت حاكم در منطقه ظهور دين اسلام آشكار گردد؛ دينى كه -چنانكه خواهيم ديد بزرگترين انقلاب فرهنگى و انسانى كه تاريخ به ياد دارد و جهان پزشكى در سايه آن به پيشرفتى شگفت انگيز و افسانه اى دست يافت ، به راه انداخت .

وجدى در باره علم پزشكى در عرب گويد: اين دانش ، از يونان و هند اقتباس شده و قوم عرب جز آنچه متعلق به تركيبات داروئى است ، چيزى بر آن نيفزود.31

اگر مراد وجدى از سخن فوق ، پزشكى عرب در دوره پيش از اسلام باشد، شايد

بتوان آن را سخن وجيه دانست - اگر چه ترجيح مى دهيم پزشكى عرب پيش از اسلام را تنها نتيجه تجارب محدود شخصى ، يا مأ خوذ از پزشكان جندى شاپور و يا هر يك از ممالك همسايه ديگر فرض نماييم - ولى اگر مراد وى پزشكى پس از ظهور اسلام است ، بى شك اين سخنى است نادرست ، چنانكه در آينده خواهيم ديد. البته اين كه مراد او وجه دوّم است با اين سخن او تاءييد مى شود: اين دانش ، پيش از اسلام به واسطه سوريان بدانان منتقل شده بود.32

بنابر اين ، ظاهراً وجدى تحت تأ ثير گزافه گوييهاى مستشرقين بوده كه همواره برآنند تا نقش ملتهاى پيش از اسلام را بزرگ و پر اهميت جلوه دهند تا به هدف تحقير عظمت نهضت اسلامى در ابعاد مختلف ، دست يابند و البته اين عمل نيز براى اهداف حقير ديگرى است كه بر كسى پوشيده نيست .

به هر حال ، مطالعه علوم و معارف پزشكى نهضت اسلامى ، بهترين دليل بر نادرستى اين ادعاست . و بزودى اشاراتى بر اين حقيقت خواهيم كرد .

دكتر فيليپ حتى مى گويد: پزشكى علمى عرب ، از پزشكى سورى فارسى نشأ ت گرفته كه آن هم به نوبه خود بر پايه پزشكى يونانى مبتنى است . و پيشتر اشاره كرديم كه پزشكى يونانى خود از طب سنتى معمول در ميان مردم - كه در خاورميانه معروف بوده - و خصوصاً پزشكى مصرى بسيار استفاده برده است.33

ولى آنچه ما اندكى پيش از اين ذكر نموديم در اين زمينه دقيقتر است ؛ زيرا دانش طب ميان همه

ملتها، با سطوحى مختلف و دگرگون ، موجود بوده است . جندى شاپور موفق گشت تا بخش اعظم نتايج حاصل از تجربه هاى ملل سابق را در خود جاى دهد. سپس ماحصل آن را به ملل ديگر كه بدان نيازمند بودند، صادر كرد . البته قوم عرب ، از ملتهايى ديگر نيز - چون سوريان و جز آن كه در اطراف آنان بودند - در اين زمينه اخذ نموده ، آن را به دانستنيهاى پزشكى اى كه از كلدانيان و ديگران آموخته ، يا نتيجه تجربه خود آنان بود - اگر چه بسيار اندك مى نمود - اضافه كردند .

انتقال پزشكى به دانشگاه جندى شاپور، از طريق روميان بوده كه معارف خويش را ازيونانيان اخذكرده بودندواين علم رايونانيان ،ازمدرسه اسكندريه به روميان منتقل كردند.

پزشكى جاهلى

گويند: معالجات ودرمانهاى دوره جاهليت ، تنها براستفاده ازبعضى گياهان و عسل و يا بعضى مواد ديگر مبتنى بوده است . بعضى داروها را مى نوشيدند و از بعضى به صورت استعمال خارجى بهره مى بردند. همچنين ازحجامت ورگ زنى وداغ وقطع اعضابا چاقوى داغ شده درآتش نيز استفاده مى كردند. البته اين افزون بر درمانهايى بوده كه با دعا و ورد و جادو به انجام مى رسانيدند و به وسيله آنها جن و ارواح خبيثه را دور مى ساختند.

و بعضى ديگر گويند : آنان زخمهاى متعفن و دملهاى خود را با موادى ضد عفونى مى كرده و بيماريهاى مُسرى را با سنگ بهداشتى و مجروحان را با بستن و باندپيچى كردن ، معالجه مى نموده اند.34

دكتر جواد على مى گويد: وهمچنين عرب جاهلى روش از ميان بردن و

پوشانيدن بعضى عيوب و يا صدماتى را كه به وسيله وسايل صنعتى بر بدن وارد مى شد، آموخته بودند . دندان را به واسطه تكه اى طلا در جاى خود محكم مى كردند و اين كار را به اين وسيله انجام مى دادند كه با طلا، سيمى ساخته و دندانها را به يكديگر مرتبط مى ساختند و يا قطعه اى طلا به جاى دندان افتاده ، مى كاشتند.35 و آنان براى كسانى كه بينى شان قطع شده بود، بينى اى از طلا مى ساختند - چنانكه از عرفجة بن اسعد36 نقل است كه بينى اى از طلا براى خود ساخت37 - بينى او در جنگ طلاب در زمان جاهليت قطع شده بود.

شايد بتوان گفت كه قضيه ياد شده ، از حقايق تاريخى مسلّم است ، چنانكه اين حقيقت با مراجعه به كتابهاى روايى و تاريخى ، آشكار مى گردد38 اگر چه بعضى اصلاً به ربط ميان اين ماجرا و پزشكى معتقد نيستند، بلكه آن را مربوط به فن طلاسازى مى دانند، ولى به هر حال اين ماجرا حاكى از توجه و پيشرفت مردم آن دوران است كه به چنين فكرى افتادند تا اين عيوب را بپوشانند و يا محو سازند .

عرب جاهلى ، با دامپزشكى نيز آشنا بودند . حيوانات را به وسيله داغ كردن با آتش و شتر را چون به نوعى زخم دچار مى شد، با شكافتن كوهانش معالجه مى كردند. و چنانكه گفته اند، عاص بن وائل دامپزشك بوده است.39 آنان رحم ماديان و يا شتر ماده را از نطفه پاك مى كردند و جنين را از شكم اسب يا شتر خارج

مى ساختند و از اين كار با كلمه مسى تعبير مى نمودند.40

بيماريهايى كه آنان مى شناختند و گياهانى كه به كار مى بردند، بسيار فراوان است و ما در اينجا در صدد نام بردن و شمارش آنها نيستيم .

اسعد على در كتابش المفصل فى تاريخ العرب قبل الاسلام دسته اى از اين بيماريها و نيز روش درمان آنها را ذكر كرده است طالبين به اين كتاب مراجعه كنند.

مناسب ذكر است كه روش مذكور، طبابت در شهرها بود اما صحرانشينان از بزرگان و پيره زنها در امر طبابت پيروى مى كردند.

مقام و منزلت پزشكى در دوره جاهليت

از ابوحاتم نقل است كه گفته : زهير بن جناب را ده خصلت بود كه در غير او از معاصرانش نبود : او آقا، شريف ، خطيب و شاعر قومش و فرستاده آنان به سوى پادشاهان و طبيبشان بود - و البته طبابت در نزد آنان شريف بود - و حازى يعنى كاهن آنان و دلاورشان بود و او را در ميانشان خانه و منزلى بود و بدو اعتقاد داشتند.41

پزشكان عرب در عهد جاهليت

پيش ازظهوراسلام ، عرب راعلاقه وميلى به سوى دانش پزشكى نبود، ازاين رو، آنان داراى فرهنگ پزشكى اى كه قابل ذكر باشد، نبودند . البته چند پزشكى در ميان آنان به چشم مى خورد، ولى همانان نيز چندان نبوغ چشمگيرى نداشتند. همچنين ابداع و نوآورى اى نيز كه در اين مجال بتوان نامى از آن برد، از آنان نقل نگشته است . اسامى تعدادى ازاين پزشكان كه تادوره پس ازظهوراسلام همچنان زنده بوده اندازقرارذيل است :

1- ابن حذيم

از قبيله تيم الرباب . بعضى گمان

كرده اند كه او برترين پزشك عرب بوده تا جايى كه در ضرب المثلى گويند: أ طب فى الكى من ابن حذيم.42

چنانكه مشهود است ، اين جمله گواه است بر اينكه وى بيش از آنكه در استفاده از درمانهاى ديگرى كه معروف بوده است ، شهرت داشته باشد، به روش درمانى داغ كردن الكى نيز شهرت داشته است . البته شواهدى كه بر مهارت او در ساير رشته ها و فنون طب دلالت كند، در دست نيست .

2-حارث بن كلدة بن عمرو بن علاج.

ابو عمر گويد : وى در ابتداى ظهور اسلام وفات يافت و اسلام آوردنش صحيح نيست . علم پزشكى را از مردى جندى شاپورى بياموخت . و گويند كه او سعد بن ابى وقاص را به امر پيامبرصلى الله عليه و آله درمان كرد و يا اينكه سعد پس از آنكه پيامبر امر فرمود كه نزد حارث رود، خود بدو مراجعه نمود.43

و بعضى گويند : پيامبر، هر آن كس را كه بيمار مى شد، امر مى فرمود كه نزد وى رود و از او در باره بيمارى خويش بپرسد.44

بدو نسبت داده اند كه مكاتبه اى درباره علم پزشكى با كسرى داشته است و شايد حارث ، همان كسى است كه ابن ابى اصيبعه و ابن عبد ربه و ديگران از او ياد كرده اند.

3- نضر بن حارث بن كلدة بن عبدالمناف بن عبدالدار .

گويند : وى به شهرهاى مختلف سفر كرده و دانشمندانى را ملاقات نموده است و بعضى ذكر كرده اند كه او در علم طب داراى دانش و معرفتى بوده است.45

4-ابن ابى رمثه .

گويد : وى پزشكى

بوده در عهد رسول خداصلى الله عليه و آله كه به عمل جراحى دست زده و به فن جراحى پرداخته است .

5- شمردل بن قباب .

اهل نجران گويد : وى به دست پيامبر صلى الله عليه و آله مسلمان گشت و سخنانى از او با پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده است كه در باره پى گيرى طبابت مى باشد .

6- ضماد بن ثعلبه .

وى - چنانكه گفته اند - در عهد جاهليت ، با پيامبرصلى الله عليه و آله دوست بوده است . او به پزشكى مشغول و در جستجوى علم بوده و بيماريهاى مربوط به نفخ را معالجه مى كرده است.46

7- زهير بن جناب .

وى طبيب قوم خويش بوده كه پيش از اين ذكرش گذشت .

8- وثمة .

او يكى از افراد قبيله أ نمار است كه در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله به پزشكى مشغول بوده است .

9- عباديون .

نيز معروف به پزشكى بوده اند . و شايد - چنانكه گفته اند - اين به دليل وجود عاملى بوده كه آنان را يارى مى كرده است.47

زنان و پزشكى

گويند بعضى زنان كه به درك اسلام نايل گشتند، به مداواى مجروحان و پرستارى بيماران مى پرداخته اند. ولى به اعتقاد ما عملى كه آنان انجام مى داده اند، به پرستارى نزديكتر بوده است تا به پزشكى .

پي نوشت :

1- عيون الانباء، ص 12 . و پيش از آن ، فهرست ابن نديم ، ص 412 . خليلى ، طب الامام الصادق ، ص 5 و 6 . تاريخ تمدن الاسلامى ، ج

2، ص 22 . دائرة المعارف القرن العشرين ، وجدى ، ج 5، ص 661 و مصادر ديگر .

2- ر . ك : عيون الانباء، ص 27، چاپ 1965. طب الامام الصادق ، ص 5 و 6.

3- بحارالا نوار، ج 62، ص 75 .

4- ر . ك : عيون الانباء، ص 13 به بعد. بحارالا نوار، ج 62، ص 75 .

5- ر . ك : عيون الانباء، ص 17 - 26، چاپ 1965 .

6- المفصل فى تاريخ العرب قبل الاسلام ، ج 8، ص 380، به نقل از ارشاد السارى ، ج 8، ص 360. تاريخ تمدن الاسلامى ، ج 2، ص 22 .

7- المفصل فى تاريخ العرب قبل الاسلام ، ج 8 ، ص 381 .

8- Imhotep

9- جورج سارتون ، تاريخ علم ، ج 1، ص 112 .

10- تاريخ علم ، ج 1، ص 113، 196 و 197. دائرة المعارف القرن العشرين ، وجدى ، ج 5 ، ص 659 و 660 .

11- ر . ك : تاريخ علم ، ج 1، ص 196 . دائرة المعارف القرن العشرين ، ج 5، ص 661 .

12- آشور بنى پال Ashurbanipall .

13- حمورابى Hammurabi .

14- تاريخ علم ، ج 1، ص 198 و 199 .

15- دائرة المعارف القرن العشرين ، ج 5، ص 662 .

16- vede - Rig .

17- دائرة المعارف القرن العشرين ، ج 5، ص 662 .

18- ر . ك : دائرة المعارف القرن العشرين ، ج 5، ص 663 .

19- تاريخ علم ، ج 2، ص 215 .

20- همان مدرك ، ص 217 . دائرة المعارف القرن العشرين ، ج 5، ص 664.

21-

تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 13 .

22- دائرة المعارف القرن العشرين ، ج 5، ص 664 و 665 . و در تاريخ علم ، ص 215 - 320 بحثى شامل در پزشكى يونانى بقراطى آمده است . شايد چنين تعمدى در اظهار عظمت پزشكى يونانى براى كوچك جلوه دادن اهميت نهضت طبى عظيم اسلامى باشد.

23- ر . ك : دائرة المعارف القرن العشرين ، ج 5، ص 663 .

24- تاريخ علم ، ج 1، ص 197 .

25- نگاه كنيد به مقالات دكتر محمَّد محمَّدى ، مجله هادى ، سال 2، شماره 2، ص 51، تحت عنوان دانشگاه جندى شاپور

26- قفطى ، تاريخ الحكماء، ص 133 .

27- دكتر محمَّد محمَّدى ، مجله پيشين ، ص 51 .

28- تاريخ الحكماء قفطى ، ترجمه فارسى قرن يازدهم ، به كوشش بهين دارايى ، انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ 1371، ص 184 .

29- ر. ك : محمَّدمحمَّدى ، مجله هادى دانشگاه جندى شاپور، سال 2 شماره 2، ص 52.

30- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 73 .

31- دائرة المعارف القرن العشرين ، ج 5، ص 666 .

32- همان مدرك ، ص 655 .

33- موجز تاريخ الشرق الادنى ، ص 191 .

34- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 118 .

35- ابن قتيبه ، المعارف ، ص 82. مسند احمد، ج 1، ص 73. التراتيب الادارية ، ج 2، ك ص 65 و 69 به نقل از ترمذى و سنن ابى داوود .

36- يا ضحاك بن عرفجة و يا طرفة بن عرفجة ؛ چنانكه با مراجعه به منابع آتى آشكارمى گردد.

37- به فرمان پيامبر

(صلى الله عليه و آله ) .

38- مسند احمد، ج 5، ص 23 . سنن ابى داوود، ج 4، ص 92... .

39- ابن قتيبه ، المعارف ، ص 250 . تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 24 . المفصل فى تاريخ العرب قبل الاسلام ، ج 8، ص 417 .

40 المفصل فى تاريخ العرب ، ج 8، ص 417 .

41- سيّدالمرتضى ، امالى ، ج 1، ص 238 .

42- تاريخ تمدن اسلامى ، ج 2، ص 22. المفصل فى تاريخ العرب قبل الاسلام ، ج 8، ص 386.

43- ر . ك : ابن قتيبه ، المعارف ، ص 82 . مسند احمد، ج 1، ص 73 . التراتيب الادارية ، ج 2، ص 65 و 69 به نقل از ترمذى و سنن ابى داوود و... .

44- طبقات ابن سعد، ج 5، ص 372 . التراتيب الادارية ، ج 1، ص 456 و 457 .

45- در عيون الانباء، گمان شده است كه او همان ابن حارث بن كلدة بن ثقفى بوده است (ص 167والبته اين رأ ى نادرست است ؛ زيرا اين شخص از قريش و از تبار بنى عبدالدار بوده كه پيامبر (صلى الله عليه و آله ) در جنگ بدر دستور قتل وى را داد (ر . ك : مصعب ، نسب قريش ، ص 255

46- التراتيب الاداريه ، ج 1، ص 462 . الاصابة ، ج 2، ص 202 .

47- المفصل فى تاريخ العرب ، ج 8، ص 412

منبع:آداب طب و پزشكي در ايران

پزشكى يكى از مظاهر تمدن

نويسنده: سيد جعفر مرتضي عاملي

مترجم: لطيف راشدي و حسين برزگري

تحقيقات پزشكى مسلمانان

معمولاً در بيمارستانها ضمن آنكه

دانشجويان عملاً به پزشكى مشغول بودند و پزشكان استاد خود را در درمان و معاينه بيماران همراهى مى كردند، استادان يافته هاى پزشكى خود را در همانجا بر شاگردان عرضه مى كردند.1

ابن ابى اصيبعه مى گويد : ابو الفرج بن طبيب ، در بيمارستان عضدى ، به آموختن طب مشغول بود و همانجا، بيماران را نيز معالجه مى كرد. بر روى كتاب وى در شرح كتاب جالينوس براغلوتن چنين نوشته بود : بيمارستان عضدى ، پنجشنبه يازدهم ماه رمضان سال 406. (2)

ابراهيم بن بكس ، در بيمارستان عضدى كه به همت عضد الدوله ساخته شده ، به آموختن طب مشغول بوده است.3

ابن ابى الحكم در ايوان بزرگ بيمارستان مى نشست و جماعتى از پزشكان و كسانى كه در آنجا اشتغال داشتند، نزد وى مى آمدند، مى نشستند و سپس مباحث پزشكى به ميان مى آمد، شاگردان مطالب پزشكى را مى خواندند و او مدام با آنان سرگرم مباحثه بود و سه ساعت هم مطالعه مى نمود.4

مجلس درس طب رازى هم ، معروف و مشهور بود. وى در مجلس درس مى نشست و پس از وى شاگردانش مى نشستند و پس از آنان شاگردانشان و سپس شاگردان ديگر. چون كسى براى مسأ له اى بدانجا مى آمد، ابتدا آن را با اوّلين كسى كه مى ديد در ميان مى گذاشت . چنانچه جوابش را از او نمى گرفت به نفر بعد مراجعه مى كرد و همين طور به پيش مى رفت تا به خود رازى مى رسيد. 5

به اعتقاد اين جانب ، نخستين مدرسه پزشكى كه به صورت مستقل از بيمارستان

تأ سيس گشت ، در سال 622 هجرى بود. ابن ابى اصيبعه مى گويد: در سال 622، شيخ مهذب الدين ، عبدالرحيم بن على ، پيش از آنكه نزد ملك اشرف برود و در خدمتش درآيد، منزلش را كه در دمشق و جنب بازار طلاسازان و در شرق بازار مناخلين بود، وقف نمود و به صورت مدرسه اى درآورد كه پس از وى در آن طب تدريس مى شد و زمينها و اماكن متعددى را وقف آن كرد تا از عايداتشان صرف مخارج و مصالح مدرسه كنند و شهريه اى به مدرسين و شاغلين آن تقديم نمايند. 6

امتحان پزشكان

پيش از اين ديديم كه مسلمانان ، پزشكان خود را مى آزمودند و بدانان جواز اشتغال به حرفه طبابت اعطا مى كردند. از كسانى كه در بغداد، به سال 309 هجرى از پزشكان امتحان به عمل مى آورده اند، مى توان از سنان بن ثابت7 و مهذب الدين الدخوار در مصر 8 و ابن التلميذ متوفاى سال 560 هجرى در بغداد 9 نام برد. بعضى از محققين ، ابراهيم بن سنان و ابو سعيد اليمانى را نيز بدانان اضافه كرده اند. 10

در كتاب تاريخ بيمارستانها در اسلام ، از دو جواز پرداختن به طبابت مربوط به قرن يازدهم هجرى نام برده شده است كه يكى درباره حجامت و ديگرى جراحى است .11

تخصص در پزشكى

تخصص در رشته هاى مختلف پزشكى ، از ديرباز ميان مسلمانان شايع بوده است . بعضى متخصص جراحى بوده اند و برخى متخصص بيماريهاى چشم و پاره اى متخصص زنان و بعضى ديگر متخصص بيماريهاى روانى و بيماريهاى دندان

و ...

زنان و پزشكى

طبابت تنها مخصوص به مردان نبوده است ، بلكه زنانى نيز بوده اند كه جزء دانشمندان دانش پزشكى به شمار مى آيند و البته پيش از اين اشارتى به هنيده ، زينب الادويه و ديگران اشاره شد . حال اضافه مى كنيم كه نقل است كه خواهر و دختر حفيد بن زهراى اندلسى ، در دانش پزشكى دستى داشته اند، آنان به نيكى در درمان بيماريهاى زنان خبره بوده اند. همسر منصور اندلسى در مواقع نياز، تنها از آنان براى درمان استفاده مى كرده و پزشك ديگرى را نمى پذيرفته است. 12

فراوانى پزشكان مسلمان

پزشكان مسلمان كه در دوره اسلامى پاى در ميدان نهاده اند، چنان فراوانند كه كتب دايرة المعارف و غير آن نتوانسته اند به طور كامل و شايسته به ضبط اسامى آنان اقدام كنند و تنها تعداد اندكى از آنان را ذكر كرده اند .

كافى است كه در اينجا بگوييم : در اين كتابها تعداد و شمار اطبايى كه در زمان المقتدر باللّه يعنى سال 309 مى زيسته اند و از آنان امتحان به عمل آمد، 860 نفر ذكر شده است . اينان ، جواز اشتغال به پزشكى دريافت داشتند و مشغول به طبابت گشتند. اين تعداد، غير از كسانى است كه به دليل شهرتى كه داشته اند از امتحان بى نياز تشخيص داده شده اند و يا كسانى كه در خدمت سلطان به طبابت مشغول بوده اند.13

سيف الدوله چون بر سر سفره مى نشست ، 24 پزشك نيز همراه او بودند. بعضى از آنان ، دو مقررى از وى دريافت مى كردند؛ زيرا از دو

دانش خود، او را بهره مند مى ساختند 14 تعداد 56 طبيب در خدمت متوكل عباسى بوده اند. 15

و در بيمارستان عضدى ، 24 پزشك با تخصصهاى مختلف به كار مشغول بوده اند 16 هنگامى كه المعتضد به بناى بيمارستان پرداخت ، بر آن شد تا گروهى از افاضل و بزرگان طب را در آنجا گرد آورد، از اين روى دستور داد ليستى از اسامى پزشكان مشهور آن زمان بغداد را حاضر كنند. اين پزشكان ، بالغ بر صد نفر بودند كه وى پنجاه تن از آنان را برگزيد.

خدمات پزشكى و مسلمانان

مسلمانان توجه خاصى به ايتام ، نابينايان و پيرزنان داشته اند. از اين رو كسانى بوده اند كه تحت اشراف مسؤ ولين ، به امور و رفع نيازمنديهاى آنان مى پرداخته اند. و بعضى از پزشكان و داروسازان ، مخصوصاً در خدمت نظاميان بودند و با آنان در سفر و غير آن همراه مى گشتند. برخى ديگر به خلفا و اميران اختصاص داشتند. براى اين گروه از پزشكان ، شهريه هاى خاصى مقرر شده بود كه معروف به مواجب بگيران بودند. پاره اى ديگر به طبابت براى عامه مردم مى پرداختند كه اينان مواجب بگير نبودند. 17

همچنين مسلمانان داراى تيمارستانهاى روانى نيز بودند. داروسازان در ايام معيّنى ، داروهاى خويش را به صورت رايگان در اختيار مردم مى نهادند و پزشكان ، همراه با داروهايشان به اماكنى كه ساخت بيمارستان در آنجا ممكن نبود رفته ، به طبابت مى پرداختند.18

قفطى و بعضى ديگر در شرح حال سنان بن ثابت گفته اند : وزير، على بن عيساى جراح - در سالى

كه بيماريها و امراض فراوان گشته بود - به سنان بن ثابت نامه نوشت و دستور داد تا براى زندانيان محبوس در زندانها، پزشكانى بگمارد كه هر روز از آنان ديدن كنند و دارو و دوايشان را و نيز هر چه را كه بدان نياز دارند، برايشان ببرند و بيماران موجود در زندان را درمان كنند .

و كاغذى ديگر براى او نوشته ، دستور داد تا عده اى از شاغلين به طبابت را به همراه دارو و دوا به ميان مردم فرستد و در هر جايى ، مدتى كه نياز است بمانند و مردم را درمان كنند و سپس به جاى ديگرى روند . سنان نيز چنين كرد. 19

چنانكه مبتكرآنچه امروزه آن راويزيت خارج ازمطب مى خوانند،مسلمانان بوده اند.20

البته ، تمامى اين اطبا و پزشكان چنين نبوده اند كه براى خدمت خود، مُزد و اجرى مطالبه كنند، بلكه بسيارى از آنان به صورت رايگان به درمان مردم مى پرداخته اند؛ مثلاً ابوبكر بن قاضى ابى الحسن زهرى بدون مزد، مردم را معالجه مى كرد و برايشان نسخه مى پيچيده است .21

به نظر مى رسد كه مسلمانان ابتدا تنها به امورى چون آزمايش ادرار، حجامت ، قى و مانند آن عنايت داشته اند، ولى به مرور زمان ، روشهاى درمانى آنان به حسب پيشرفت و نبوغ طبى رو به تكامل نهاد. اين پيشرفت و شكوفايى روز به روز، روى به تجلى گذارد تا آنكه مسلمانان ، روحى جديد در طب دميده ، جانى تازه بدان بخشيدند؛ چنانكه براى هر كسى اين حقيقت معلوم و معروف است .

پي نوشت:

1- مختصر تاريخ العرب ، ص

283 و 369 . تراث اليونانى فى الحضارة الاسلامية ، ص 92. تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 205 و 207 .

2- عيون الانباء، ص 323 .

3- همان ، ص 329 .

4- همان مدرك ، ص 628 .

5- تاريخ الحكماء، ص 273 . عيون الانباء، ص 416 .

6- عيون الانباء، ص 733 .

7- تاريخ الحكماء، ص 191. عيون الانباء، ص 302. تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 282 و 686. تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 201. تاريخ مختصر الدول ، ص 162 .

8- عيون الانباء، ص 731. تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 201 .

9- عيون الانباء، ص 351 و 352 .

10- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 686 و 816 . در اين كتاب آمده است كه ابراهيم بن سنان ، ابوسعيد را مكلف نمود تا از پزشكان آزمايش به عمل آورد، نتيجه اين شد كه هشتصد پزشك و جراح ، مجوز پزشكى به دست آورند. ولى ظاهراً براى بعضى اشتباهى پيش آمده و سنان بن ثابت را با ابراهيم بن سنان خلط نموده اند؛ چنانكه با مراجعه به عيون الانباء، ص 302 و منابع ديگر فهميده مى شود .

11- تاريخ طب در ايران ، ج 2، ص 820 .

12- عيون الانباء، ص 524 . تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 201 .

13- عيون الانباء، ص 302 . تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 200 .

14- عيون الانباء، ص 610. تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 200 .

15- تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 200 به نقل از عيون الانباء، ج 2،

ص 140. در آنجا آمده است : ((آنان از مسيحيان بودند!!)).

16- عيون الانباء، ص 415.

17- تاريخ التمدن الاسلامى ، ج 2، ص 201 .

18- تمدن اسلام و عرب ، ص 615 .

19- تاريخ الحكماء، ص 193 و 194. عيون الانباء، ص 301 .

20- مختصر تاريخ العرب ، ص 536 .

21- عيون الانباء، ص 536 .

مساله اين است

روغن جامد يا مايع، كدام يك را ترجيح مى دهيد؟

به گواه آمارهاى موجود، سرانه مصرف روغن جامد براى هر ايرانى حدود ?? كيلوگرم و روغن مايع نزديك به ?? گرم(!) است و نكته مهم و قابل بحث نيز در قياس اين اندازه هاست.

مصرف روغن به صورت فراوان گرچه خطر اضافه وزن و بيمارى هاى قلبى - عروقى و برخى از انواع سرطان ها را افزايش مى دهد اما وجود مقدار كافى از آنها در رژيم غذايى ما ضرورى است. روغن هاى مايع به دليل داشتن اسيدهاى چرب نيز اشباع و نداشتن كلسترول، مناسب تر از روغن هاى جامدند اما از خاطر نبايد برد كه روغن هاى نباتى نخست به شكل مايع هستند و در كارخانه هاى توليد روغن براى بالا بردن مقاومت، آنها را هيدروژنه مى كنند. طى اين فرآيند اسيدهاى چرب اشباع شده و خاصيت كلسترولى هم به آنها افزوده مى شود. بيشتر مردم مى گويند روغن هاى جامد مدت بيشترى قابل نگهدارى اند، حرارت را بهتر تحمل مى كنند، به نور حساس نيستند اما غافل از اين كه اين روغن ها به خاطر اسيدهاى چرب اشباع شده نقش مهمى در ايجاد بيمارى هاى قلبى و عروقى دارند و به طور كلى در فهرست غذاهاى خطرناك قرار مى گيرند.

متخصصان تغذيه توصيه مى كنند روغن هاى مايع براى انواع سالادها، خورش ها و پلوها و مانند آن مفيد بوده اما براى سرخ كردن بايد از روغن مخصوص سرخ كردن استفاده كنيم و دليل اين امر نيز همان داستان هميشگى اسيدهاى چرب اشباع شده و نشده است!

چند پيشنهاد روغنى

?- بهتر است روغن فقط يك بار براى سرخ كردن استفاده شود.

?- از آنجا كه روغن هاى مايع تحمل حرارت بالا را ندارند براى سرخ كردن بهتر است از روغن هاى مخصوص سرخ كردن و يا روغن هاى جامد استفاده شود.

?- ذايقه كودكان را به روغن هاى سالم مانند زيتون، كلزا و آفتابگردان عادت دهيد.

?- روغن را هميشه در ظرف هاى سربسته نگهدارى كنيد.

?- ظرف روغن را هنگام خريد به دقت كنترل كنيد. تاريخ مصرف، نام كارخانه، شماره پروانه وزارت بهداشت، علامت استاندارد و همچنين ميزان درصد چربى هاى اشباع و ايزومرترانس( بر روى هر ظرف روغن بايد باشد) را بررسى كنيد.

?- در صورت بزرگ بودن ظرف نگهدارى روغن جامد يا مايع سعى كنيد كه از ظرف كوچكتر استفاده كنيد.

منبع: http://www.javannewspaper.com

جوش دادن

براي حفظ رنگ سبز در سبزي ها و جلوگيري از تغيير رنگ سبز به قهوه اي ، بايد سبزي ها را به مدت چند دقيقه در آب جوش و يا بخار آن قرار داد كه در اين قسمت قرار دادن در آب جوش مد نظر مي باشد.

1- نخود فرنگي

پس از انتخاب نخود فرنگي با كيفيت بيان شده پوست آن را جدا كرده و دانه دانه مي كنند. سپس در يك قابلمه مقداري آب را جوش آورده و به مدت 1 دقيقه نخود فرنگي دانه دانه

شده را در آن قرار مي دهند، مقدار آب بايد با مقدار نخود فرنگي متناسب باشد تا جوش خوردن آب متوقف نشود.

2- باقلا سبز

باقلا سبز را با كيفيت بيان شده خريداري كنيد. سپس پوست آن را جدا كرده و كاملاً شستشو دهيد. آن گاه در يك قابلمه مقداري آب را جوش آورده و باقلا را وارد آن كرده سپس به مدت 3 دقيقه بجوشانيد. مقدار آب بايد با مقدار باقلا سبز متناسب باشد تا پس از ورود باقلا سبز به آب در حال جوش، جوشيدن آن متوقف نشود.

سرد كردن

1- نخود فرنگي : پس از اتمام 1 دقيقه جوش دادن، نخود فرنگي را درون آبكش ريخته ، سپس سريعاً با استفاده از آب سرد و يا جريان هواي سرد، آن را خنك و سپس خشك كنيد.

2- باقلا سبز : پس از اتمام 3 دقيقه جوش دادن باقلا سبز، آن را در آبكش ريخته و مانند نخود فرنگي، سرد و سپس خشك كنيد.

بسته بندي

بعد از مرحله سرد كردن، نخود فرنگي و باقلا سبز را متناسب با مقدار هر وعده مصرفي ، در كيسه هاي فريزر بسته بندي كنيد.

مركبات حاوى ويتامين C را با چاقوى تيز برش دهيد

با توجه به ميزان مصرف مركباتى از جمله پرتقال، ليموشيرين و نارنگى در اين فصل، متخصصان تغذيه توصيه مى كنند هنگام استفاده از مركبات، آن ها را با چاقوهاى تيز برش دهيد تا ويتامين C بيشترى در اين ميوه ها حفظ شود.

دكتر محمدرضا وفا متخصص تغذيه و رژيم درمانى و استاد دانشگاه علوم پزشكى ايران گفت: به علت حساسيت بالاى ويتامين C به عواملى مثل نور و اكسيداسيون، بهتر است تا هنگام مصرف ميوه هاى حاوى اين

ويتامين، آن ها را با چاقوى تيز برش دهيد چرا كه برش با چاقوهاى كند منجر مى شود تا مدت زمان بيشترى ويتامين C در معرض هوا قرار گرفته و باعث ايجاد تروما يا همان ضربه به بافت ميوه ها شود كه اين نيز باعث خواهد شد تا ويتامين C مدت زمان بيشترى را در معرض هوا و مواد اكسيد كننده قرار گرفته و ارزش اصلى غذايى خود را از دست بدهد.

وى افزود: آب ميوه هاى حاوى پرتقال و ليموشيرين و نارنگى نيز بايد زودتر مصرف شوند چرا كه ماندن آن ها در معرض نور و هوا باعث تجزيه اين ويتامين و از دست رفتن مواد غذايى در آن مى شود.

دكتر وفا در پايان خاطرنشان كرد: ويتامين C علاوه بر تقويت سيستم ايمنى در استحكام دندان ها و رسوب املاح در استخوان و پيشگيرى از آب مرواريد نيز موثر است.

منبع: www.javannewspaper.com

نخل مهربان، حيرت انگيزترين موهبت خداوند

نويسنده:مهرى موسى وند

رطب خورده كى منع رطب كند!

پيشينه خرما: خرما ميوه اى بسيار قديمى است. باستان شناسان پيشينه كاشت درخت نخل را مربوط به ? هزار سال قبل مى دانند. برخى خاستگاه آن را هندوستان دانسته و گروهى بر اين باورند كه نخل خرما نخست از ايران به چين و سپس از آن جا نيز به اسپانيا برده شد. خرماى ايرانى گونه هاى متعددى دارد كه مصارف هر كدام از آنها متفاوت است. گونه هايى ماند مهترى، سلانى، شهمران، كلوته و … كه در ميان اين گونه ها شايد نام مضافتى آن هم مضافتى بم براى ما از همه آشناتر باشد. شكلى از خرما كه به صورت رطب در بازارهاى داخلى و

خارجى با طعمى بسيار خوشمزه به فروش مى رسد.

* نخل مهربان:

چندين دهه پيش از اين اصلا رسم نبود كه مردم براى رفتگان و درگذشتگان خود خرما خيرات كنند اما اكنون اين نوع مصرف براى صنف خرمافروش بسيار غنيمت است و جاى خوشحالى!

درخت نخل از موهبت هاى حيرت انگيز خداوند است كه همه چيزش براى انسان مفيد است: از تنه آن در ساختمان سازى استفاده مى شود و اين تنه به كار رفته در ساختمان در حدود ??? تا ??? سال عمر مى كند. در ميان تنه نخل مغز ترد و شيرى رنگى وجود دارد كه شيرين اماگس است و پنير نخل ناميده مى شود و بسيار مقوى و گران قيمت است. در بهار كه نخل شكوفه مى زند اين شكوفه ها را _ به نام تارونه _ از درخت مى چينند و از آن عرق تارونه مى گيرند كه مانند ساير عرقيات، مفيد و درمانگر دردهاى معده و ضعف قلب است. از ليف خرما هم كه انواع حصير، پرده، جارو، كيف، سبد، بادبزن و … مى بافند. ارتفاع يك نخل حداقل ?? متر و حداكثر ?? متر است و چنانچه در مناطق گرمسير از طريق هسته كاشته شود. ?? سال بعد محصول مى دهد و ميوه نخل به طور ميانگين ?? كيلوگرم است

* خرما چه دارد؟

به نظر مى رسد ارزش غذايى يك ماده غذايى تعيين مى كند كه آن را در شمار كدام دسته از خوراكى ها قرار دهند. ناهيد ذكاوت كارشناس تغذيه مى گويد: خرما ميو ه اى است بهشتى. واحد اين ميوه در هرم غذايى به خاطر كوچكى اش شامل دو تا

? عدد از آن است. با خوردن چند عدد خرما به راحتى مى توانيد آن را جايگزين يكى از وعده هاى ميوه و تره بار و سبزى هاى مفيد كنيد. او معتقد است خرما اسيد اضافى معده تان را خنثى مى كند و چنانچه به اصطلاح معده ترش كرديد از فرمول چينى ها در طب سنتى چينى استفاده كنيد بدين ترتيب كه دو تا سه عدد خرماى تازه و له شده را در آب جوش بيندازيد و بخوريد. قند خرما ساكاروز و گلوكز است كه آب و پكيتن هم دارد. به گفته ذوكات، در هر يكصد گرم خرماى تازه، ??? كيلو كالرى، ?? گرم گلوسيد، ?? ميلى گرم فسفر ، يك گرم پروتيين، كمى چربى و مقاديرى هم كلسيم و ويتامين C و نياسين پيدا مى شود و بنابر تحقيقات دانشمندان مصرى خوردن ?? گرم خرما ?? درصد نياز روزانه بدن به اين ويتامين كه برطرف كننده مشكلات گوارشى، روانى و پوستى است را جبران مى كند. اما يك صد گرم خشك آن داراى ??? گرم كالرى، ? گرم پروتيين، نيم گرم چربى، ?? گرم گلوسيد، ?? ميلى گرم گوگرد و مقاديرى هم فسفر، پتاسيم، منيزيم ، كلسيم، آهن و نياسين است.

نگهدارى از خرما

?- خرماى خشك نيازى به يخچال ندارد.

?- اگر مى خواهيد خرما را بيرون از يخچال نگه داريد بهتر است نوع خشك آن را بخريد.

?- چنان چه به خرماى نيمه خشك علاقه نداريد و رطب را بيشتر مى پسنديد جالب است بدانيد كه رطب دشتستان(كبكاب) هر چند ظاهرش خيلى زيبا و شكيل نيست و له شده به نظر مى رسد اما ارزش غذايى

بالايى دارد و دوم آن كه خارج از يخچال هم تا مدت ها قابل نگهدارى است.

?- برخى از انواع خرما در رطوبت بالا و هواى خشك شكرك مى زنند. مصرف خرماى شكرك زده هيچ ضررى ندارد. اما اگر دوست نداريد كه خرمايتان شكرك بزند در زمستان آن را داخل يخچال نگذاريد.

?- بهتر است رطب را پس از شستن ميل كنيد.

?- خرماى خشك معمولا در كارخانه ها شسته به روش هاى نوين ضدعفونى شده اند به همين خاطر خرماى خشك را نشوييد.

?- خرما را پس از شستن براى مدت طولانى نگه نداريد، زيرا ترش خواهد شد.

?- بهتر است خرما را به اندازه مصرف و با ريختن مقدارى آب داغ روى آن بشوييد.

?- خرماى نيمه خشك يا خشك را در ظرف پلاستيكى و يا نايلون نگه داريد چون ماندگارى اش كمتر مى شود.

??- چنانچه برايتان از جنوب سوغات خرما يا رطب فراوان آورده اند و مى ترسيد ترش شود، پيش دستى كنيد و پس از گرفتن هسته ها چنانچه پوست ضخيمى دارند آن را بگيريد و با آنها انواع شيرينى هاى خرمايى مانند حلواى خرما و رنگينك درست كنيد. ( به كتاب هاى آشپزى رجوع كنيد و يابه پايگاه هاى شيرينى پزى سرى بزنيد!)

مصرف مكمل كلسيم در دوران بارداري وزن نوزاد را افزا

مصرف مكمل كلسيم در دوران بارداري مي تواند مستقل از طول مدت بارداري، وزن هنگام تولد را افزايش دهد.

مصرف روزانه يك گرم مكمل كلسيم توسط زنان باردار سالم در سه ماهه سوم بارداري موجب افزايش وزن نوزاد مي شود.در اين مطالعه 68 زن باردار سالم از هفته 20 تا28 بارداري وارد مطالعه شدند و بصورت تصادفي در يكي از دو گروه مكمل

كلسيم (33نفر) و دارونما (35نفر) قرار گرفتند.

فشار خون، وزن قد و نمايه توده بدني (BMI) در هر دو گروه مورد بررسي قرار گرفته و نتايج به دست آمده نشان مي دهد: هيچ تفاوت معني داري بين دو گروه از نظر سن، تعداد، زايمان قبلي، قد، وزن و فشار خون با دريافت كلسيم غذايي وجود ندارد.

همچنين نتايج حاكي از آن است كه مصرف مكمل كلسيم بر اندازه هاي قد و دور سر هنگام تولد نوزاد تاثيري نداشته اما ميانگين وزن هنگام تولد در گروه مكمل كلسيم (3241گرم) بيشتر از گروه دارونما (3011 گرم) بوده است.

منبع: http://www.koodakaneh.com

خواص بزاق دهان

دهان انسان گمرك خانه اي است كه در آنجا غداها را تفتيش و قرنطينه مي كند.با ورود انواع مزه ها به آن ، به سلطان غدد يعني نخود مغز گزارش مي رسد تا هورمون مخصوص هضم آن را ترشح نمايد.

• بزاق دهان خواص زيادي دارد . يكي از آنها تبديل نشاسته به قند است . چنانچه نان را مدتي در دهان تحت تاثير غذا قرار دهيد تبديل به قند شده و شيرين مي شود.

• خاصيت ديگر بزاق ، ضدعفوني كردن است. اخيرا دانشمندان آلماني توانسته اند از كشت بزاق مواد ميكروب كش تهيه نمايند. پس براي سلامت ماندن ،لازم است غذاها را مدتي در گمرك خانه بدن نگهداريد و خوب آنها را آسياب كنيد و با بزاق مخلوط نماييد.

منبع:دانشنامه رشد

چرا مي ميريم؟

ما به طور طبيعي مي ميريم، زيرا سلول هاي ما مي ميرند.

هر روز ميلياردها سلول در بدن شما پس از آنكه وظيفه شان را انجام دادند، مي ميرند و جاي خود را به سلول هاي جديد مي دهند.

سلول هاي پير ما را پير مي كنند.

درون هر سلول، در انتهاي كروموزوم هاي درون هسته - كه بيشتر DNA سلول درون آنها سازماندهي شده است - بخش هاي به نام تلومر وجود دارد كه حاوي اطلاعات ژنتيكي است و با هر بار تقسيم سلولي كوتاه تر مي شود.

در ابتدا تلومرها به اندازه كافي بلند هستند كه اينجا و آنجا در پيام هاي ژنتيكي حك و اصلاح هايي انجام دهند. اما پس از آنكه از حد معيني كوتاه تر شدند، اطلاعات شان از دست مي رود. و در اين هنگام است كه مرگ سلول آغاز مي شود.

اگر اين روند برنامه ريزي شده مرگ سلولي به هم بخورد،ممكن است به بيماري هايي مانند سرطان و بيماري آلزايمر منتهي شود.[مشاهده مرگ سلولي با نقاط

كوانتومي]

آسيب حاصل از قرارگيري در معرض پرتوهاي ماوراءبنفش و راديكال هاي آزاد نيز باعث پيري سلول ها مي شود.

اما مايوس نشويد. دانشمندان توانسته اند طول عمر مگس هاي ميوه، كرم ها و موش ها را از طريق دستكاري ژنتيكي يا تكنولوژي كه اثرات محدوديت دريافت كالري را تقليد مي كند، افزايش دهند.

برخي از پژوهش ها بيانگر اين است كه شايد انسان ها بتوانند زماني تا 140 سال عمر كنند.

منبع: http://www.hamshahrionline.ir

چرا بعضي ها هر چه مي خورند ، چاق نمي شوند!

افزايش بيش از اندازه گيرنده هاي لپتين (leptin) در سلولهاي چربي ممكن است كليد اصلي براي پاسخ به اين سوال باشد.مطالعه جديد كه توسط دانشمندان آمريكايي در مركز (UTSM) انجام شده نشان مي دهد كه افزايش اندازه سلولهاي چربي كه در چاقي اتفاق مي افتد، باعث مي شود سلولها گيرنده هاي خود را براي ليپتين از دست بدهند. ليپتين در واقع يك محرك قوي براي سوختن چربي است.

لپتين هورموني است كه توسط سلولهاي چربي بدن ترشح مي شود و نقش زيادي در وزن بدن دارد. اين هورمون اولين بار در سال 1994 شناسايي شد. تحقيقات در سطح مدلهاي حيواني نشان دادند كه رسپتورهاي زياد در سطح سلولهاي چربي در بدن انسان باعث مي شود سلولها قادر به ذخيره بيش از حد چربي نباشند كه اين باعث جلوگيري از چاقي مي شود.!!!

منبع:دانشنامه رشد

هفت ماده غذايي ضدسرطان

نويسنده:دكتر مهناز روحي

آيا با استفاده از رژيم غذايي خاص مي توان عمري طولاني و با نشاط داشت ؟

در پاسخ بايد گفت: مصرف بسياري از غذاهاي مورد علاقه و لذيذ مي تواند ما را به اين هدف برساند. به عنوان مثال توت فرنگي مي تواند ريسك ايجاد سرطان را به ميزان 30% يا حتي بيشتر كاهش دهد؟ اما يكعدد توت فرنگي نه ! ولي يك رژيم غذايي كه سرشار از مواد غذايي لذيذ گياهي تازه و رنگي باشد مي تواند ريسك ايجاد سرطان را كاهش دهد و عمر واقعي شما را بيشتر كند. علت اين است كه ميوه ها و سبزيها شامل تركيباتي هستند كه عليه تخريب سلولي كه بواسطه گذراندن عمر بوجود مي آيد، مي جنگند.

تركيبات ضدسرطان

سرطان وقتي اتفاق مي افتد كه سلولهاي معيوب در بدن رشد بي رويه داشته و بر بافتهاي بدن حمله ور مي شوند.

تركيبات موجود در ميوه ها و سبزي ها مي توانند به ترميم و جلوگيري روند تخريب سلولي كه به سمت سرطاني شدن مي روند، كمك كند.

هفت منبع ضدسرطان

1) كاروتنوئيدها (Carotenoeds) مانند بتا كاروتن، لوته ئين و زِآكسانتين، آنتي اكسيدانهايي هستند كه سلولهاي بدن را در مقابل صدمه راديكالهاي آزاد مصون نگه مي دارند. شما مي توانيد آنها را در سبزي هاي زرد و نارنجي كم رنگ مثل هويج، سيب زميني شيرين و كدو مسما بيابيد.

2) فيبر (Fiber) همه ميوه ها و سبزي ها به درجاتي حاوي فيبر بوده و به هضم غذا كمك مي كنند. فيبرها ريسك سرطان كولون ( سرطان روده بزرگ ) را كم مي كند. ميوه هايي كه فيبر زيادي دارند شامل : توت فرنگي، گلابي و تمشك مي باشد. سبزي هاي با فيبر زياد شامل : كلم بروكلي ( نوعي گل كلم) ، بنشن و بقولات مثل نخود فرنگي است.

3) فلاونوئيدها (Flavonoids) مواد سرطان زا را خنثي مي كنند آنها را در انواع سيب ها و انواع چاي مثل چاي سبز مي توان يافت.

4) ايندول ها (Indoles) به كاهش ريسك سرطان مثانه و لوله گوارش كمك مي كنند. اين مواد در بروكلي، گل كلم، كلم بروكسل ( كلم فندقي) و كرفس يافت مي شود.

5) ليكوپن (Licopene) آنتي اكسيداني است كه بدن را در مقابل سرطان هاي پروستات ، ريه و معده محافظت مي كند. اين مواد به ميزان فراواني در گوجه فرنگي يافت شده و ساير منابع آن شامل هندوانه و گريپ فروت قرمز يا صورتي مي باشد.

6) ويتامين ث (Vitamin C) آنتي اكسيداني است كه سيستم ايمني را تقويت مي كند تا بدن شما بتواند در مقابل كليه بيماريها كه شامل سرطان ها نيز مي شود از خود دفاع كند. فلفل دلمه اي، پرتقال ها و

توت فرنگي ها شامل ميزان بسيار زيادي ويتامين ث مي باشند.

7) ويتامين E (Vitamin E) يك آنتي اكسيدان قوي است كه سلول هاي معيوب را ترميم مي كند و همين مي تواند مانع شكل گيري تومور شود. شما مي توانيد ويتامين E را در آجيل ها، سيب زميني شيرين، آووكادوها ( نوعي ميوه شبيه انبه يا گلابي بزرگ) بيابيد كه سبز رنگ و چرب مي باشد. مصرف ويتامين E بصورت مكمل غذايي ايده بسيار خوبي است زيرا اغلب غذاها ميزان كمي ويتامين E دارند. در حال حاضر مطالعه در مورد ميزان مصرف غذاهاي ضد سرطان كماكان ادامه دارد.

منبع :مركز بهداشت دانشگاه تهران

روي عنصر مهم و فراموش شده

نويسنده:سجاد بديعي

عنصر روي يكي از عناصر ضروري در تامين سلامت بدن است كه كمبود آن عوارض فراواني ايجاد مي كند. تمام انسان ها در رژيم غذايي روزانه خود به روي نياز دارند ولي افرادي كه بيماري قند از نوع II دارند، بيشتر از بقيه به روي محتاج هستند. روي به التيام زخم كمك مي كند و پوست را نرم نگهداري مي كند، سلول ها را از صدمات اكسيژن آزاد نگهداري كرده چه بسا اكسيژن آزاد مي تواند سيستم ايمني بدن را بر هم زده و به DNA آسيب رسانده، انسان را زود پير كرده و كلسترول را اكسيده كرده، سبب گرفتگي رگ هاي خوني شود. طبق گزارشات موسسه قند اوهايو، زناني كه مبتلا به قند خون از نوع II بودند در بدن آنها آنزيم هايي نظير سوپراكسيداز دسيموتاز، پلي مراز و... كم بود. با مصرف مكمل ها، غلظت روي در خون اين اشخاص بالاتر از حد طبيعي افزايش يافته و آنزيم ها مجدد در حد طبيعي فعال شده و بدين ترتيب وضعيت عمومي فرد مبتلا به قند بهبود مي يابد. در شرايط كمبود،

موادي در بدن روي را به صورت بلااستفاده نگه داشته و بدين ترتيب انسان را مبتلا به كمبود روي مي كند. تحقيقات بيشتري لازم است تا رابطه بين مقادير روي در بدن بيماران قلبي و اثر متقابل روي با ساير عناصر معدني در بدن تعيين شود. البته محققين در مورد خوددرماني با روي هشدار مي دهند، چه روي مي تواند در سطوح بالاتر سمي باشد يا سبب خشكي پوست بدن شود. تخم كدو، گوشت گاو و موادغذايي دريايي و حبوبات منبع بهتري براي روي هستند.

رابطه كمبود روي و بيماري MS

خانم مسني به افسردگي و درد شديد دچار شده بود به طوري كه كارش به دكتر اعصاب كشيده و پس از سي تي اسكن بيماري وي MS تشخيص داده شد. او هر روز صبح همراه صبحانه قرص روي مصرف كرد و مشكل اش برطرف شد. هنگامي كه سه روز متوالي اين قرص روي را مصرف نكرد، افسردگي همراه با درد مجدد شروع شد. البته بيماري او كه به دليل كمبود شديد روي در بدنش پيدا شده بود، اشتباهي MS تشخيص داده شده بود.

رابطه حاملگي و شيردهي با كمبود روي

چون روي براي رشد و توسعه بدن حياتي و اساسي است بنابراين خانم هاي باردار بايستي نياز روي بدن خود را كه روزانه 19 ميلي گرم است، تامين كنند. آزمايش هاي متعددي نشان داده كه كمبود روي در دوران حاملگي اثرات سوء فراواني در رشد نوزادان دارد. خطر افزايش تولد نوزادان كم وزن در نتيجه جذب كم روي به دو برابر افزايش مي يابد و در اوايل حاملگي، زايمان زودرس را به سه برابر افزايش مي دهد. با مصرف روي زايمان زودرس

رفع شده و مشكلات زايمان كاهش مي يابد و كودكان به بلوغ ديرهنگام مبتلا نمي شوند. روي (Zn) براي مادراني كه به بچه خود شير مي دهند، بسيار مهم و حياتي است. بررسي تحقيقاتي كه در مجله پزشكي در انگلستان به چاپ رسيده گزارش داده كه در طول شش ماه شيردهي حتي در مادراني كه تغذيه خوبي داشتند، ممكن است به بچه ها روي كافي نرسيده باشد. بچه هايي كه از شير مادر تغذيه مي شدند وقتي از مكمل استفاده مي كردند، از رشد طولي و وزني بيشتري در مقايسه با بقيه كه استفاده نمي كردند، برخوردار بودند.

رابطه سرماخوردگي با مصرف روي

چون روي سيستم ايمني بدن را تقويت مي كند، بنابراين با مصرف قرص روي انسان كمتر دچار سرماخوردگي مي شود و در صورت سرماخوردگي حداكثر ظرف سه روز التيام مي يابد. اخيراً با استفاده از اكسيد روي اسپري هايي مشابه اسپرهاي ريه (آسم) روي ساخته اند كه سرماخوردگي را يك روزه التيام مي بخشد.

منابع و رژيم غذايي پايه

روي در تمام مواد غذايي حيواني و گياهي كه منبع خوب پروتئين باشند، وجود دارد كه اين منابع آلي عبارتند از: صدف، گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم كدو، حبوبات، كره بادام زميني، مواد لبني و غلات سبوس دار، سبزي هاي سبز تيره و زرد تيره. ميوه ها و ساير سبزي ها مقدار اندكي از اين عنصر دارند.

ميزان دريافت

هر سلول براي رشد خود به روي نيازمند است. روي براي فعال شدن حس هاي چشايي و بويايي مهم بوده و سيستم ايمني بدن را تنظيم مي كند، پوست را محافظت مي كند، زخم ها را التيام مي بخشد و فعاليت مغز را افزايش مي دهد. روي براي زندگي حياتي است.

نياز افراد بالغ 25 - 15 ميلي

گرم در روز.

نياز كودكان 10 ميلي گرم در روز.

نياز كودكان زير يك سال 5 ميلي گرم در روز.

مصرف مقادير زياد (2 گرم) منجر به تحريك معده و استفراغ مي شود. آثار مصرف طولاني مدت مكمل (حاوي مقادير كم روي) شامل كمبود مس، كم خوني و نقص ايمني بدن است. بنابراين دريافت طولاني مدت مكمل روي به مقدار بيش از 15 ميلي گرم در روز به وسيله بزرگسالان توصيه نمي شود مگر اينكه تحت نظر پزشك باشد. مسموميت با روي پس از مصرف غذاها و نوشيدني هاي اسيدي كه در ظروف گالوانيزه نگهداري شده اند، ممكن است اتفاق بيفتد.

هليكوباكتر پيلوري چيست؟

اين باكتري بقاي خود را مديون خواص متعددي است كه توضيح دهنده قدرت سازگاري منحصر به فرد آن است.

زخم گوارشي يا "اولسر پپتيك" قرنهاست كه انسانها را گرفتار كرده است.

علت دقيق اين عارضه نامعلوم بود. امروزه مي دانيم كه يك ميكروب عامل اين بيماري است: باكتري به نام "هليكوباكتر پيلوري".

معده شما يك از بدترين جاها براي رشد يك ميكروب است. در واقع هليكوباكتر پيلوري تنها باكتري است كه ميتواند در معده زنده بماند و رشد كند.

اين باكتري بقاي خود را مديون خواص متعددي است كه توضيحدهنده قدرت سازگاري منحصر به فرد آن است. اين باكتري بقاي خود را مديون خواص متعددي است كه توضيحدهنده قدرت سازگاري منحصر به فرد آن است.

? اول اينكه اين ميكروب به مقدار كمي اكسيژن براي ادامه حيات نياز دارد.

? دوم اينكه شكل مارپيچي آن به اين باكتري اجازه ميدهد در ميان لايه مخاطي پوشاننده پوشش معده خود وارد كند.

? سوم اينكه اين باكتري تا حداكثر هفت پروتئين شلاق

مانند دارد كه از انتهاي باكتري بيرون زدهاند و ان را درون لايه مخاطي حركت ميدهند. چهارم اينكه اين باكتري داراي گيرندههاي مخصوصي است كه به آن امكان ميدهد هنگامي كه راه خود را در ميان مخاط بگشايد و به سلولهاي پوشش معده بچسبد.

هليكوباكتر پيلوري يك خاصيت ديگر هم دارد كه از همه مهمتر است. اين باكتري ميتواند مولكولهاي "اوره" - ماده شيميايي كه در بافتها و مايعات بدني انسان وجود دارد- را تجزيه كند.

اين فرآيند باعث ايجاد آمونياك و دياكسيد كربن مي شود، كه غلاف ابرمانندي در اطراف باكتري به وجود ميآورد كه آن را اسيد معده كه باكتريهاي معمولي را ميكشد، حفاظت ميكند.

اين توانايي براي تجزيه اوره امتياز بزرگي براي هليكوباكتر پيلوري است، اما پزشكان اين خاصيت را به امتيازي براي خودشان بدل كردهاند، به اين ترتيب كه با "آزمون تنفسي اوره" وجود عفونت با اين باكتري را تشخيص ميدهند.

? چه كسي هليكوباكتر ميگيرد؟

بر اساس بهترين تخمينها حدود نيمي از جمعيت جهان با هليكوباكتر پيلوري آلوده هستند و اين شيوع آن را شايعترين عفونت باكتريايي در انسانها ميسازند.

از آنجايي كه اين ارگانيسم تنها از طريق آب و غذا منتقل ميشود كه با مواد مدفوعي عفوني انسان آلوده شده باشند، عفونت با هليكوباكتر پيلوري بيش از همه در مناطقي شايع هستند كه ازدحام جمعيت، بهداشت نامناسب و عدم رعايت كافي نظافت وجود داشته باشند.

در كشورهاي رو به توسعه شيوع عفونت با اين باكتري به ?? درصد مي رسد. ميزان عفونت با اين باكتري در يك كشور بر حسب سن و وضعيت اجتماعي- اقتصادي متفاوت است.

? هليكوباكتر

چگونه آسيب ميرساند؟

هليكوباكتر پيلوري بر خلاف باكتريهاي استرپتوكوك و استافيلوكوك كه روي پوست يا در گلو قرار دارند، بدون اينكه التهابي ايجاد كنند، هميشه باعث التهاب ميشود، و در اين مورد التهاب معده يا "گاستريت" به وجود ميآيد.

اين باكتري انواع مختلفي از سموم را ايجاد ميكند كه گلبولهاي سفيد را تحريك ميكند تا پروتئينهاي كوچكي (سايتوكاينها) را توليد كنند. اين مواد به نوبه خود چرخه التهاب را بيشتر تشديد ميكنند. سويههايي از هليكوباكتر كه حاوي يك ژن خاص به نام cagA را داشته باشند، بيشتر از همه آسيبرسان هستند. با اين حال حتي اين گونهها نيز از پوشش معده به ساير نقاط بدن گسترش پيدا نميكنند.

گرچه هر كسي كه هليكوباكتر پيلوري را داشته باشد، دست كم درجاتي از گاستريت را دارد، اكثريت عمده اين افراد بدون علامت هستند و حالشان خوب باقي مي ماند.

سيگار كشيدن خطر زخمهاي گوارشي و سرطانهاي مربوط به هليكوباكتر پيلوري را افزايش مي دهد، و همچنين درمان آنتي بيوتيكي اين عفونت را مشكلتر ميكند.

? تشخيص

آسانترين راه تشخيص هليكوباكتر پيلوري انجام يك آزمايش خوني است كه ميتواند پادتنها يا آنتيباديهايي را شناسايي كند كه در پاسخ به عفونت تشكيل مي شوند.

عليرغم آساني انجام آزمايش خون، اين شيوه داراي دو محدوديت است.

? اول اينكه نميتواند ميان يك عفونت فعال كه باعث بيماري ميشود و يك عفونت نهفته كه علائمي ايجاد نميكند، تفاوتي قائل شود.

? دوم اينكه آزمايش خون نميتواند بگويد كه آيا درمان باعث معالجه بيماري و ريشهكني باكتري شده است يا نه، چرا كه پادتنهاي ضد باكتري مدتها پس از نابودي آن در

خون باقي ميمانند.

با اين وجود اگر ميزان پادتن قبل از درمان بسيار بالا باشد، نشاندهنده عفونت فعال است، در حال يكه كاهش شديد پس از درمان بيانگر موفقيت آن است.

دو آزمايش غيرتهاجمي ديگر كه به پزشكان امكان ميدهند كه عفونت فعال با هليكوباكتر پيلوري را تشخيص دهند و با دقت بسيار معالجه بيماري را ارزيابي كنند.

آزمون جديدتر ميزان پرئتئينهاي باكتري را در نمونه مدفوع شناسايي ميكند. حدود ?? درصد بيماران داراي عفونت فعال هليكوباكتر پيلوري آزمايش مدفوع مثبت است - و اگر درمان موفقيتآميز باشد، نتيجه آزمايش تقريبا همه اين افراد يك تا چهار هفته پس از درمان منفي ميشود.

آزمون قديميتر بر توانايي هليكوباكتر پيلوري در تجزيه اوره متكي است.

"آزمايش تنفسي اوره" يك شيوه سريع، دقيق و ايمن براي شناسايي هليكوباكتر پيلوري است- و از آنجايي كه تنها باكتريهاي فعال را شناسايي ميكند، ميتواند براي آزمايش معالجه باكتري به كار رود.

اغلب بيماراني كه گمان ميرود هليكوباكتر پيلوري داشته باشند، ميتوانند با يكي از اين سه آزمايش غيرتهاجمي تشخيص داده شوند: آندوسكوپي و نمونهبرداري بافتي و

اما قديمي ترين آزمايش براي هليكوباكتر پيلوري كه يك شيوه تهاجمي است كه استاندارد طلايي باقي مي ماند : آندوسكوپي و نمونهبرداري بافتي.

پيش از آندوسكوپي به بيمار يك داروي مسكن داده ميشود و يك ماده بيحسي به گلوي او اسپري ميشود. سپس پزشكان لوله فيبر نوري آندوسكوپ را از طريق دهان به معده ميفرستند.

آنها پوشش معده را بررسي ميكنند و بيوپسي يا تكهبرداري انجام ميدهند.

براي تشخيص سريع ميتوان نمونه بافت معده را از لحاظ وجود آنزيم هليكوباكتر پيلوري كه اوره را

تجزيه ميكند، مورد آزمايش قرار داد.

متخصصان آسيبشناسي با استفاده از ميكروسكوپ و رنگآميزيهاي مخصوص ميتوانند خود باكتري را نيز در مخاط معده ببينند و آن را از لحاظ حساسيت به انواع پادتنها مورد آزمايش قرار دهند.

? ساير عوامل ايجاد زخمهاي گوارشي

استرس و رژيم غذايي را فراموش كنيد. تنها سه علت ثابتشده براي زخم گوارشي وجود دارد.

شايعترين علت هليكوباكتر پيلوري است.

يك علت بسيار نادر ديگر "گاسترينوم" است: تومورهاي اثنيعشر يا دوازدهه كه با توليد هورموني به نام گاسترين ترشح بيش از حد اسيد معده و ايجاد زخم را باعث ميشوند.

يك علت بسيار شايع ديگر مصرف قرصهاي "ضدالتهابي غيراستروئيدي" (NSAIDs) مانند آسپيرين، ايبوپروفن، ناپروكسن و ... است. تقريبا همه زخمهايي كه بوسيله هليكوباكتر پيلوري ايجاد نميشوند، ناشي از اين گروه داروها است.

همه اين داروها ميتوانند باعث التهاب، ايجاد زخم، يا خونريزي به خصوص در سالمندان شوند.

? درمان

وقتي صحبت عفونت ميشود، همه به ياد آنتيبيوتيك و علاجي فوري مي افتند.

اين شيوه براي بسياري از باكتريها موثر است - اما نه براي هليكوباكتر پيلوري، كه توانايي غريبي براي مقاومشدن به آنتيبيوتيكها دارد.

خوشبختانه پزشكان ميتوانند با استفاده از درمان تركيبي آنتيبيوتيك بر اين مشكل فائق آيند.

بسياري از برنامههاي درماني در دسترس هستند؛ در همه آنها تركيبي از دست كم دو آنتيبيوتيك به علاوه يك يا داروي خنثيكننده اسيد به كار ميروند.

منبع:روزنامه همشهري

دوقلوهاي همسان اثر انگشت يكسان دارند؟

دوقلوهاي همسان داراي DNA يا ژن هاي همانند هستند و بنابراين خصوصيات جسمي يكسان دارند.

آنها با وجود اين شباهت جسمي مي تواند دوستان و اعضاي خانواده را به اشتباه بيندازند. اما هنگامي كه نوبت به ابزارهاي پيچيده تر

تعيين هويت مانند آزمايش اثر انگشت مي رسد، ديگر كارها به اين سادگي نيست و حتي دوقلوهاي همسان را هم مي شود تشخيص داد.

علت اين است كه تنها ژن ها نيستند كه تعيين كننده خطوط ظريف سرانگشتان شما هستند.، در عوص جزئيات ظريق اين خطوط مانند قله ها،فرورفتگي ها و حلقه هاي آنها كه مشخص كننده اثر انگشت شما هستند، تحت تاثير استرس هاي اتفاقي هستند كه جنين درون رحم متحمل مي شود.

حتي كمي تفاوت در درازاي بند ناف باعث تغيير خطوط سرانگشت مي شود. بنابراين حتي در مورد دوقلوهاي همسان كه ژن هايي كاملا مشابه دارند، تفاوت هاي گريز ناپذير شرايط زندگي درون رحم، باعث تفاوت در اثر انگشت ها مي شود.

و به اين ترتيب تا به حال متخصصان پزشكي قانوني به هيچ دو فرد با اثر انگشت مشابه بر نخورده اند.

منبع:دانش- همشهري آنلاين

انجماد

اگر چه يخ زدن يا انجماد ، بهترين شيوه نگهداري سبزي ها از جمله سبزي هاي فصلي نظير باقلا سبز و نخود فرنگي مي باشد، ولي اين روش نيز داراي معايبي است؛ از جمله تغيير رنگ سبز سبزي ها به رنگ قهوه اي و يا تغييرات مزه كه شايد ناشي از حل شدن مواد قابل حل در آب در مرحله جوش دادن باشد و يا از بين رفتن ساختمان منظم بافت هاي زنده گياهي و غيره . با اين حال براي انجماد نخود فرنگي و باقلا سبز بايد موارد زير را رعايت كرد.

كيفيت مواد اوليه

كيفيت مواد اوليه از اصول مهم در نگهداري مواد غذايي مي باشد، زيرا كيفيت ماده غذايي در طي نگهداري نه تنها بهبود نيافته بلكه به مرور زمان كاهش مي يابد. به همين دليل شيوه تازه خوري ، مناسب ترين روش استفاده از ماده

غذايي با حفظ ارزش تغذيه اي بالا مي باشد به جز در موارد استثناء.

1- نخود فرنگي

براي منجمد كردن نخود فرنگي بايد از نخود فرنگي جوان استفاده كرد كه در اين حالت غلاف نخود فرنگي مرغوب ، سبز تيره و دانه آن كاملاً گرد و رنگ سبز چمني مي باشد.

2- باقلا سبز

باقلا سبز يك سبزي استثنايي براي انجماد است به ويژه اگر رنگ دانه آن سبز باشد. باقلاي مرغوب، سبز رنگ و محل دانه در داخل غلاف فاقد فضاي خالي مي باشد. پوست دانه بايد سبز باشد نه سفيد. اگر دانه باقلا سفت و رنگ آن زرد باشد، كيفيت باقلا پايين است.

مدت نگه داري در فريزرهاي خانگي

مدت زمان نگهداري مواد تهيه شده به روش فوق 12- 8 ماه در فريزر در دماي 18- درجه سانتي گراد مي باشد.

تذكر:

با توجه به تغييرات انجام شده در طي نگهداري ( فريز كردن )، براي آن كه باقلا سبز و نخود فرنگي، تازگي و كيفيت خوب خود را حفظ كنند، دماي 10- درجه سانتي گراد ( اگر چه دماي فريزرهاي خانگي پايين تر از 10- درجه سانتي گراد ) مناسب مي باشد. ولي به علت باز و بسته شدن فريزرها در منازل و سرد و گرم شدن هواي داخل آنها مدت نگهداري در اين دما ، 3 ماه اعلام شده است.

منبع:ماهنامه دنياي تغذيه

نگهدارى از خرما

- خرماى خشك نيازى به يخچال ندارد.

- اگر مى خواهيد خرما را بيرون از يخچال نگه داريد بهتر است نوع خشك آن را بخريد.

- چنان چه به خرماى نيمه خشك علاقه نداريد و رطب را بيشتر مى پسنديد جالب است بدانيد كه رطب دشتستان(كبكاب) هر چند ظاهرش خيلى زيبا و شكيل نيست و له شده به نظر مى رسد اما ارزش غذايى بالايى دارد و دوم آن كه خارج از يخچال هم تا مدت ها قابل نگهدارى است.

- برخى از انواع خرما در رطوبت بالا و هواى خشك شكرك مى زنند. مصرف خرماى شكرك زده هيچ ضررى ندارد. اما اگر دوست نداريد كه خرمايتان شكرك بزند در زمستان آن را داخل يخچال نگذاريد.

- بهتر است رطب را پس از شستن ميل كنيد.

- خرماى خشك معمولا در كارخانه ها شسته به روش هاى نوين ضدعفونى شده اند به همين خاطر خرماى خشك را نشوييد.

- خرما را

پس از شستن براى مدت طولانى نگه نداريد، زيرا ترش خواهد شد.

- بهتر است خرما را به اندازه مصرف و با ريختن مقدارى آب داغ روى آن بشوييد.

- خرماى نيمه خشك يا خشك را در ظرف پلاستيكى و يا نايلون نگه داريد چون ماندگارى اش كمتر مى شود.

- چنانچه برايتان از جنوب سوغات خرما يا رطب فراوان آورده اند و مى ترسيد ترش شود، پيش دستى كنيد و پس از گرفتن هسته ها چنانچه پوست ضخيمى دارند آن را بگيريد و با آنها انواع شيرينى هاى خرمايى مانند حلواى خرما و رنگينك درست كنيد.

مردان پرخاشگر ، گلبول سفيد بيشتري دارند!

به گفته دانشمندان آمريكايي ، مرداني كه روحيه نسبتا پرخاشگرانه دارند، احتمالا نسبت به همتايان آرام تر خود ، دستگاه ايمني قوي تري دارند. محققان ، سطح پرخاشگري 4415 سرباز شركت كننده در جنگ ويتنام را ، به سلامت و تعداد گلبولهاي سفيد آنها ارتباط دادند. به گفته يكي از اين محققان ، مرداني كه جدلها و نزاعهايي با قانون داشته اند، نسبت به كساني كه به ندرت پرخاشگري مي كنند، گلبول سفيد بيشتري دارند.

همان طور كه مي دانيد، اين گلبولها نقشي اساسي را در دستگاه ايمني بدن ايفا مي كنند. با اين همه ، سطوح بالايي پرخاشگري ، فوايد بيشتري را از لحاظ ايمني نصيب شخص نمي كند. در طول تاريخ ، داشتن روحيه خشن و پرخاشگرانه ، براي شكار ، محافظت از كودكان و نبرد با حيوانات درنده ، لازم و حياتي بوده است. يكي از محققان مي گويد، كساني كه در چنين اموري درگيرند، دستگاه ايمني قوي تري را در خود ايجاد مي كنند، چون احتمال صدمه ديدن يا بيمار شدن، در

آنها بيشتر است.

منبع:دانشنامه رشد

راه هاي پيش گيري از پيري زودرس

برا ي جلوگيري از بروز پيري زودرس، دانشمندان پيشنهادهاي متعددي را ارايه كرده اند. برخي پيشنهادها اگر از دوران كودكي و به صورت پيوسته عمل شود، اثرات مطلوبي در سال مندي دارد. به گفته هاي پزشكان؛ مصرف مقدار مناسب كالري براي توليد انرژي لازم با مراعات كم خوري و نيز جلوگيري از گرسنگي و به خصوص تشنگي، عدم مصرف فرآورده هاي الكلي، خودداري از مصرف دخانيات حتي قليان، خودداري از مصرف مواد مخدر، خواب آورها و محرك ها، خودداري از مصرف قهوه و كاكائو – موجب بالا رفتن چربي هاي خون مي شود – مصرف كمتر چربي - به خصوص چربي هاي جامد – مصرف متعادل چربي هاي مايع (روغن زيتون و ساير روغن هاي گياهي)، امساك در مصرف مواد قندي به خصوص قند سفيد (ساكاروز)، 8 ساعات خواب در شبانه روز، رعايت تعادل بين كار جسمي و فعاليت رواني، استفاده از ويتامين ها از ابتداي تولد، در دوران رشد، ميان سالي و سال مندي، استفاده از املاح منيزيم در توليد بعضي از آنزيم هاي حياتي كه در دوران پيري دچار كاهش مي شوند و در سوخت و ساز و توليد انرژي اهميت به سزايي دارند، بسيار مؤثر است - و نيز برخورداري از آرامش رواني، روند سال مندي را كند و از پيري زودرس جلوگيري مي كند. (1)

پي نوشت ها:

1. روزنامه اطلاعات، 1386/612.

منبع: مجله نامه ي جامعه

رابطه كم خوني با ميزان يادگيري

بسياري از افراد تصور مي كنند كه فعاليت فكري نياز چندان به انرژي ندارد؛ به اين دليل، از ترس چاق شدن يا كم غذا مي خورند، يا حتي از رژيم هاي لاغري، تبيعت مي كنند و تصور

اشتباه آنان اين است كه هيچ مشكلي به وجود نمي آيد. نكته مهم آن است كه فكر كردن، نيازمند به انرژي بالا است و براي تمركز فكري زياد بايد انرژي فراوان دريافت كرد؛ از اين رو افرادي كه در مقايسه با ديگران به دليل شرايط كاري يا درسي فشرده فعاليت فكري بيشتري دارند، بايد از مواد غذايي پر كالري كه داراي مواد مغذي بيشتر است، استفاده كنند.

ويتامين هاي گروه «ب» موجود در غلات، جگر، گوشت و لبنيات مورد نياز اين افراد است. كم خوني يكي از دلايل عدم يادگيري و تمركز است، و به دليل اهميتي كه اين موضوع دارد، هر چه به آن پرداخته شود، كم است. كمبود آهن و ويتامين «ب 12» كم خوني را به دنبال دارد كه به كاهش قدرت يادگيري و تمركز و حتي يادآوري مطالب منجر مي شود. ماهي ساردين علاوه بر مواد ياد شده، سر شار از اسيدهاي چرب امگا 3 است كه براي تقويت فعاليت هاي ذهني مفيد مي باشد.

از تخم مرغ، بادام زميني و سويا نيز در وعده هاي غذايي اصلي مي توان استفاده كرد. سبزي ريحان و نعناع به دليل خاصيت ضد افسردگي و تقويت كننده سلول هاي عصبي و نيز كاهو به دليل داشتن كلسيم در كاستن اضطراب بسيار مفيد است.(1)

پي نوشت :

1. روزنامه كيهان، 1385/5/29.

منبع:مجله نامه ي جامعه

مزوتراپي چيست؟

مزوتراپي روشي براي رفع سلوليت است .

به تدريج همكاران او در اروپا و آمريكا متوجه واص و ويژگيهاي منحصر به فرد مزوتراپي و تاثير فوق العاده آن در رفع مشكلات زيبايي شدند. اكنون هزاران پزشك در فرانسه به اين شيوه درمان مشغولند.

مزوتراپي روشي است كه در طي آن مقادير اندكي از دارو، انواع ويتامين، مواد معدني و آمينو اسيدها به صورت ميكرو اينجكشن (تزريق متعدد با سوزنهاي بسيار ظريف و كوتاه) در زير پوست تزريق ميشود تا مواد بهبود دهنده آن، منطقه تحت عمل را درمان كند.

اين روش در ايالات متحده در درجه اول براي كاهش سلوليت (توده هاي چربي زير پوستي با ظاهري نامطلوب) و جوان سازي پوست مورد استفاده قرار ميگيرد. اگر داروهاي مورد نياز در مقادير اندك مورد استفاده قرار گيرند، مزوتراپي كمترين عوارض جانبي را به دنبال خواهد داشت. از نظر بسياري از پزشكان از جمله جراحان پلاستيك و زيبايي، مزوتراپي موثرترين روش پيشنهادي براي رفع سلوليت است.

روش اجراي مزوتراپي

قبل از آغاز جلسات مزوتراپي، پزشك معالج بايد محلي كه نيازمند درمان است مشخص و علامت گذاري كند. پس از علامت گذاري و قبل از انجام ميكرو اينجكشنها، محل مورد نظر با الكل ضدعفوني شده و بيمار بر روي تخت قرار ميگيرد. براي انجام اين تزريقات، پزشك از سوزنهايي بسيار كوتاه و نازك استفاده كرده و داروهاي هوميوپاتيك (homeopathic) ، ويتامينها، مواد معدني و آمينو اسيدها را به صورت تزريقات متعددي در محل مشخص شده وارد ميكنند.

تمام اين مواد به طور خاص براي موقعيت تحت درمان انتخاب ميشوند. براي كاهش وزن عمومي، پزشك معالج بايد منطقه بزرگتري براي تزريق انتخاب كند تا چربيهاي موجود در تمام بدن شكسته و حل شوند. هنگام از بين بردن سلوليت، يك فرمول دارويي براي زدودن چربي و فرمول ديگري براي از بين بردن رشته هاي فيبروزي كه پوست را دچار كشيدگي كرده اند، به كار ميرود.فرمولهاي

دارويي در هر مزوتراپي براي هر مراجع، و متناسب با شرايط وي تهيه و تركيب ميشوند. بر خلاف جراحيهاي زيبايي، مزوتراپي بدون درد است و هيچ نيازي به پانسمانهاي سنگين يا كرستها و گنهاي مخصوص ندارد و شخص ميتواند بلافاصله پس از هر جلسه مزوتراپي به زندگي عادي خود بازگردد.

تراش و تناسب اندام

مزوتراپي در زمينه تناسب اندام به عنوان جايگزين مناسبي براي لايپوساكشن (liposuction) به كار ميرود. با مزوتراپي ميتوان چربي شكم، چربيهاي موضعي در ناحيه پشت، كنار ران و پهلو را آب كرده و غبغب را از بين برد. براي عده اي، اين روش براي از بين بردن چربي زير چشم نيز راه حل بسيار مناسبي است. به طور كلي، در حال حاضر در زمينه از بين بردن سلوليت روشي به موفقيت مزوتراپي شناخته نشده است و بسياري از پزشكان و بيماران، آن را شيوه اي بسيار بهتر از ليزر درماني و موارد مشابه ميدانند. مزوتراپي صورت با بكار بردن ويتامينها و اسيدهاي هيالورونيك (hyaluronic) به جوان سازي و درخشان شدن چهره كمك ميكند.

عوارض جانبي

كمابيش تمام روشهاي درماني داراي عوارض جانبي هستند، اما اگر درمان توسط افراد مجرب و بسيار ماهر انجام بگيرد، طبعا عوارض جانبي كمتري نيز خواهد داشت. عده بسياري از كارشناسان عقيده دارند كه مزوتراپي روشي با خطر بسيار اندك است. اين درمان نيازي به بيهوشي ندارد و بر روي فرد كاملا هوشيار انجام ميگيرد. به اين ترتيب اگر تزريق در محيطي كاملا استريل و با ابزار صحيح و ضد عفوني شده انجام بگيرد، در اين مرحله از درمان مشكلي به وجود نواهد آمد.

عوارض ناشي از دارو

مزوتراپي را ميتوان با

موفقيت و با استفاده از داروهايي كه به شدت رقيق و در مقادير اندك انجام داد، كه اين امر موجب محدود شدن عوارض جانبي ناشي از داروست.

با اين وجود خطر حساسيت به داروهاي مزوتراپي وجود دارد. اما به دليل رقت دارو، نشانه هاي آلرژي بايد در حداقل ميزان خود باشند. با اينحال قبل از انجام مزوتراپي بايد درباره سوابق آلرژي خود با پزشك معالج مشورت كنيد.

عوارض تزريق

در موارد بسيار استثنايي استفاده از سوزن براي تزريق ميتواند در محل تزريق موجب عفونتهاي جزئي شود. از جمله عوارض ديگر تزريق ميتوان به خون مردگي خفيف و سطحي، سرخي يا التهاب محل تزريق اشاره نمود. به طور معمول اين عوارض در عرض يكي دو روز به كلي برطرف خواهند شد.

عوارض ديگر

عده اي از بيماران مدت كوتاهي پس از درمان دچار خارش در محل تزريق ميشوند كه به سرعت برطرف ميشود.

عده اي از پزشكان براي سرعت بخشيدن به روند درمان داروهاي خوراكي، كرمهاي پوستي يا لوسيونهاي موضعي تجويز ميكنند.

اشخاصي كه نبايد عمل مزوتراپي را انجام دهند

• زنان باردار يا شيرده

• افراد مبتلا به ديابت كه از انسولين استفاده ميكنند

• افرادي با سابقه سكته قلبي

• افرادي با سابقه لخته شده خون

• افرادي كه به خاطر بيماري قلبي از داروهاي مختلف استفاده ميكنند

اخطار جدي در مورد مصرف بتاكس

پس از گزارش چندين فقره مرگ در اثر پخش سم بوتولينوم (botulinum) پس از تزريق بتاكس (Botox) در بدن افراد، لازم است پيش از مصرف هشدارهاي جدي تري به بيماران داده شود.

سازمان Public Citizen كه دفاع از حقوق مصرف كنندگان توليدات دارويي را بر عهده دارد، از مقامات مسئول درخواست نموده كه كارخانه هاي سازنده اين دارو

و يا محصولات مشابه را وادار به درج اخطارهاي بسيار جدي تري بر روي بسته بندي هاي حاوي بتاكس نمايند.

هر چند كاربرد بتاكس به عنوان ماده اي موثر درترميم چين و چروك هاي صورت، بيشتر جنبه زيبايي دارد، اما جنبه هاي درماني آن در مواردي كه اختلالات عصبي در عضلات رخ مي دهد ( به عنوان مثال انقباض شديد و دردناك عضلات گردن و شانه ) نيز به تاييد جوامع پزشكي رسيده است.

بتاكس كه از تركيبات سم بوتولينوم ساخته مي شود، با جلوگيري از رسيدن پيام هاي عصبي به عضلات، سبب اختلال در انقباض و در نتيجه سست شدن عضلات مي گردد.

بررسي جزئيات گزارشهاي ارسالي به سازمان تغذيه و دارويي آمريكا در ارتباط با تزريق بتاكس به بيماران، نشان داده كه ضعف عضلاني، دشواري در قورت دادن و يا اختلالات تنفسي بسيار جدي، از جمله عوارضي است كه پس از تزريق مشاهده گرديده است.

گزارشات مذكور قادر به اثبات اين نكته كه مصرف بتاكس مشكل خاصي را به دنبال دارد، نيست؛ اما نمايندگان Public Citizen از اين گزارشات به عنوان نمونه هايي جهت بررسي عوارض ناشي از مصرف اين ماده استفاده نموده اند. متخصصين در اين باره معتقدند كه بسياري از مشكلات ناشي از تزريق بتاكس در گزارشات به طوركامل ذكر نشده اند.

يكي از شركت هاي سازنده بتاكس دراين باره اظهار داشته :”ليستي از موارد مشكوكي تا كنون كه در اثر تزريق اين دارو مشاهده شده، به طور كامل بر روي برچسب ها و جعبه ها، ذكر شده اند. ما به منظور تاييد بسته بندي اين نوع داروها، به ناچار به

طور مداوم با سازمان تغذيه و دارويي آمريكا در تماس هستيم و موظفيم كليه اطلاعات و اتفاقات مرتبط و غيرمرتبطي را كه پس از مصرف آنها رخ مي دهد، براي سازمان مربوطه ارسال نماييم.”

طبق آمار اعلام شده رقم فروش بتاكس در سال ???? در سراسر جهان به بيش از ?.? ميليارد دلار رسيده است.

بر طبق شواهد ارائه شده توسط Public Citizen، تا كنون ?? مورد مرگ - كه ? نفر آنان را كودكان كمتر از ?? سال تشكيل مي دادند- به سازمان غذايي و دارويي آمريكا گزارش شده است. در حال حاضر ?? نفر از بيماراني كه اين دارو را تزريق كرده اند نيز در بيمارستان بستري هستند.

دكتر سيدني وولف - رياست تيم تحقيقاتي تامين سلامت شهروندان – در اين باره اظهار داشته :”مشكلاتي از اين قبيل در شرايطي رخ مي دهند كه در اثر تزريق، سم بوتولينوم از ناحيه مورد نظر به نواحي ديگر پراكنده شده و آن ناحيه را دچار فلج عضلاني نمايد”. او مي افزايد :”در دستورالعمل هاي مربوط به چگونگي تزريق بتاكس و داروهاي مشابه، نحوه جلوگيري از چنين اتفاقاتي به طور كامل ذكر شده، اما متاسفانه بسياري از افراد آن را ناديده مي گيرند.”

Public Citizen از سازمان غذايي و دارويي آمريكا درخواست نموده، به منظور جلوگيري از صدمات بيشتر، بر روي بسته بندي هاي اين دسته از داروها، به طور جدي تري بر خطرات احتمالي پس از تزريق، تاكيد گردد، به طوري كه براي مصرف كنندگان به آساني قابل رويت باشند. به علاوه نامه اي خطاب به پزشك مورد نظر نيز در هر بسته بندي گنجانده شود. توضيح

كامل خطرات و عواقب ناشي از تزريق دارو به بيمار توسط پزشك نيز از ديگر درخواست هاي اين مركز است.

اين مركز همچنان طي نامه اي به سازمان غذايي و دارويي نوشته است :” با آگاهي دادن هر چه بيش از پيش به پزشكان و بيماران مي توان از بروز واكنش هاي ناگوار ناشي از پخش سم بوتولينوم و اتفاقاتي كه منجر به مرگ افراد مي شوند، به ميزان قابل توجهي جلوگيري به عمل آورد.”

از اولين و رايج ترين عواقب پس از تزريق بتاكس مي توان به اختلالات تنفسي، افتادگي پلك چشم و ضعف عضلاني اشاره نمود.

كميته بين المللي صليب سرخ

در 24 ژوئن سال 1859 ، هانري دونان ، از شهروندان كشور سوئيس ، از سلفرينوي ايتاليا، كه جنگ سختي ميان ارتش هاي اتريش و فرانسه در آنجا درگير بود، عبور كرد. منظره هزاران سرباز كه به دليل فقدان خدمات پزشكي كافي در صحنه جنگ رها شده بودند، دونان را سخت پريشان ساخت . از اين مردم محلي خواست به او در رسيدگي به آنان كمك كنند، پس از بازگشت به سوئيس ، كتاب خاطرات سلفرينو را منتشر ساخت و در خواست نمود كه جمعيت هاي امدادي در زمان صلح تشكيل شوند ، با پرستاراني كه آماده باشند در زمان جنگ از زخميان مراقبت نمايند، و نيز درخواست نمود كه اين داوطلبان كه در زمان جنگ به ياري خدمات پزشكي نيزوهاي مسلح فراخوانده مي شوند بر پايه يك تواقفنامه بين المللي به رسميت شناخته شوند و مورد محافظت قرار گيرند.

دونان در كتاب خود آورده است:

آيا نبايد امكاناتي در زمان صلح و آرامش در كار باشد كه

جمعيت هايي امدادي تشكيل شوند و هدفشان اين باشد كه در زمان جنگ با داوطلباني ايثارگر و كاملاً صالح در انجام وظيفه خود، از زخميان مراقبت كنند؟

هنگاميكه پنج تن از شهروندان ژنو، از جمله دونان، در سال 1863 ، كميته بين المللي امداد به زخميان را بنياد نهادند كه سپس به كميته بين المللي صليب سرخ تبديل گرديد، صليب سرخ متولد شد. علامت آن صليبي سرخ بر زمينه سفيد - وارونه پرچمم كشور سوئيس - بود. سال بعد، 12 دولت نخستين قرارداد ژنو را تصويب كردند كه پي - ستون تاريخ اقدامات بشردوستانه شد: ارائه خدمات مراقبتي به زخميان ، و تعريف خدمات پزشكي به عنوان بيطرف در ميدان جنگ.

كميته بين المللي صليب سرخ - وظيفه ، نقش ، و ماموريت

كميته بين المللي صليب سرخ (ICRC ) ، كه مقر آن در ژنو ( سوئيس) قرار دارد ، سازماني است بيطرف، بيغرض و مستقل كه وظيفه منحصراً بشردوستانه آن عبارت است حفاظت از زندگي و كرامت قربانيان جنگ و نيز خشونت داخلي ، و ياريرساني به آنها. فعاليت هاي كميته بين المللي بر پايه مقررات حقوق بشردوستانه استوار است، و در موارد سياسي ، ديني و عقيدتي بيطرف است.

كميته بين المللي معتقد به اصول بنيادين نهضت است و در راستاي اشاعه آنها تلاش مي ورزد؛

چنانچه جمعيت هاي تازه تأسيس يا جمعيت هايي كه مجدداً تشكيل شده اند شرايط به رسميت شناخته شدن را احراز كرده باشند، اقدام به شناسائي آنها مي كند؛

در زمينه رعايت، توسعه و اشاعه حقوق بين الملل بشردوستانه فعاليت مي نمايد، و مي كوشد با ترويج و تقويت حقوق بشردوستانه و

اصول بشردوستانه جهاني ، از بروز آلام انساني جلوگيري كند؛

تلاش مي ورزد به قربانيان نظامي و غيرنظامي منازعات مسلحانه و درگيري هاي داخلي و پي آيندهاي آنها ياري رساني كند و از آنها حفاظت نمايد.

در چارچوب اين نقش ها، كميته بين المللي ، كار هدايت وهماهنگسازي فعاليت هاي امدادي نهضت را در مواقع منازعات به عهده دارد. و به عنوان يك ميانجي بيطرف و مستقل ، به اقدامات بشردوستانه مبادرت مي ورزد. نمايندگان كميته بين المللي ، برابر قراردادهاي ژنو ، از بيمارستان ها ، اردوگاه ها، كارگاه ها ، زندان ها و ديگر اماكني كه ممكن است اسيران جنگي در آنجا نگهداري شوند بازديد مي كنند . هدف از اين بازديد ها، بررسي شرايط فيزيكي و روانشناختي بازداشتگاه ها ، و ارائه تداركات امدادي به اسيران ، بازداشت شدگان و خانواده هاي آنان مي باشد. وانگهي، كميته بين المللي ، به آسيب ديدگان غيرنظامي ياري پزشكي و تداركات امدادي ارائه مي نمايد، به مسائل بهداست عمومي ناشي از منازعات - همه گيري ها، بهداشت ناكافي و تغذيه نابسنده- مي پردازد.

از آنجا كه بسياري از قربانيان به معلوليت هميشگي دچار مي شوند، كميته بين المللي خدمات فيزيوتراپي و درمان توانبخشي نيز به آنان ارائه مي كند.

آژانس مركزي جستجو

در جريان جنگ فرانسه - پروس (1871-1870) ، كميته بين المللي صليب سرخ طرفين درگير را ترغيب نمود تا فهرست هايي از زخميان و اسيران را در اختيار كميته مزبور قرار دهند. آنگاه ،كميته شروع به پاسخگويي به استعلام هايي نمود كه از سوي خويشاوندان اينگونه افراد دريافت مي شد و نيز به مبادله پيام هاي اسيران و

خانواده هاي آنان پرداخت. اين اقدامات سرآغاز بنيانگري آژانس مركزي ستجو گرديد. امروزه وظايف اصلي آژانس عبارتند از اخذ و ثبت كليه اطلاعاتي كه شناسائي درگذشتگان ، زخميان يا گمشدگان را امكان پذير سازد و انتقال آن اطلاعات به بستگان نزديك اينگونه افراد؛ با تسهيل مكاتبه ميان اعضاي از هم جدا شده خانواده ها در مواقعي كه ديگر امكانات ارتباط مقدور نيست؛ جستجوي گمشدگان يا كساني كه خانواده هايشان از آنها بي خبراند؛ صدور اسناد گوناگون ، مانند گواهي هاي اسارت يا فوت، و اوراق سفر. اين اقدامات معمولاً با همكاري جمعيت هاي ملي انجام مي گيرد كه بسياري از آنها داراي واحدهاي خدمات جستجو مي باشند.

ادراه جستجوي مفقودين جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي ، كه يكي از واحدهاي اداره كل امور بين الملل آن مي باشد، از آغاز جنگ تحميلي تاكنون خدمات بسيار ارزنده و گسترده اي در اين زمينه به خانواده هاي گرامي شهيدان ، مفقودين و آزادگان ، و همچنين ديگر مراجعين ، ارائه و ، از جمله، ميليون ها پيام خانوادگي در اين رابطه مبادله نموده است.

ساختار هاي تصميم گيرنده كميته بين المللي صليب سرخ

مجمع ، عالي ترين ركن كميته بين المللي صليب سرخ است . مجمع بر كليه فعاليت هاي كميته بين المللي نظارت مي نمايد، و تنظيم سياست ها ، تعريف اهداف كلي و استراتژي نهادين ، و تصويب بودجه و حساب ها به عهده آن مي باشد. مجمع برخي از مسئوليت هاي خود را به شوراي مجمع تفويض مي نمايد. اعضاء آن مركب از اعضاء كميته بين المللي صليب سرخ مي باشند، و ماهيتي همكارانه دارد. رئيس

و دو نائب رئيس آن ، رئيس و نواب رئيس كميته بين المللي صليب سرخ مي باشند.

نشان صليب سرخ يك سال بعد از تأسيس كميته بين المللي صليب سرخ در شهر ژنو در سال ???? به تصويب رسيد. به احترام هنري دونانت بنيانگذار كميته جهاني كه يك تاجر سوييسي بود، طرح اين نشان از برگردان رنگ پرچم سويس گرفته شده است. پس از آن در كنفرانس ژنو در سال 1906 ، تاكيد شد كه اين نشان بدون هيچ وابستگي مذهبي و با تغيير رنگ نشان ملي و پرچم سوييس طراحي و درست شده است و بعنوان نشان رسمي سازمان تصويب شد.

شير و خورشيد سرخ

در اواخر دوره? قاجاريه، هم زمان با تصويب هلال احمر براي دولت عثماني كه با ميانجيگري ديپلمات وقت ايران - ممتاز السلطنه -صورت گرفت، دولت ايران موفق به رسمي ساختن نشان ويژه خود يعني شير و خورشيد سرخ شد. پس از انقلاب ??، در سال ?? دولت وقت ايران با تاكيد بر حفظ نشان ويژه خود، استفاده از ان را به تعليق در اورد و خواستار استفاده از هلال احمر شد. بنا به تصويب كميته بين المللي صليب سرخ در سال 1929، نشان شير و خورشيد سرخ همواره رسمي است و مطابق با درخواست دولت ايران اجازه استفاده از داده خواهد شد. شايان ذكر است دولت ايالات متحده و اسراييل در چند سال اخير در پي تلاش براي كسب نشان ستاره? سرخ داوود، خواستار جايگزيني آن با نشان شير وخورشيد سرخ بودند؛ كه كميته? جهاني صليب سرخ با رد اين درخواست، بر حفظ اين نشان تاكيد ورزيد.

منبع:ويكي پديا

نفس كشيدن را ياد بگيريد

اكثر افراد سطحى و خيلى سريع و تند

نفس مى كشند، اما شش ها و قلب انسان تنفس عميق، آرام و طولانى را دوست دارد. اين نوع تنفس براى سلامت عمومى مناسب است حتى استرس را نيز اداره مى كند. استرس، عصبانيت و بدخلقى را با يك تكنيك صحيح مى توان آرام تر كرد. همه افراد مى دانند چگونه نفس بكشند، كارى كه ما هر لحظه و هر روز حتى بدون اين كه به آن فكر كنيم انجام مى دهيم اما جالب است بدانيد تكنيك نفس كشيدن به اين راحتى كه تصور مى كنيد، نيست. تنفس عميق و طولانى باعث از بين رفتن عصبانيت مى شود.

اكثر افراد وقتى دچار هيجان و عصبانيت مى شوند با چند تنفس عميق، حالت خود را كنترل مى كنند، زيرا تنفس عميق سيگنال هايى به مغز مى فرستد كه باعث آرام شدن مغز مى شود، در نتيجه هورمون ها و تغييرات فيزيولوژيكى ايجاد مى شود كه منجر به آرام شدن ضربان قلب و كاهش فشارخون مى شود. شايد تعجب كنيد اما تاكنون كتاب هاى بى شمارى در مورد نحوه صحيح نفس كشيدن چاپ شده است زيرا داشتن تكنيك درست نفس كشيدن براى ورزشكاران، كارشناسان يوگا و حتى افرادى كه به بيمارى آسم مبتلا هستند، كاملا ضرورى است. چند نكته كوچك در مورد نفس كشيدن را در ذهن خود نگه داريد: ?-(به طور كلى، بايد به آرامى و خيلى عميق هوا را از بينى داخل ريه هاى خود كنيد. يك دم سالم حدود ? ثانيه به طول مى انجامد. ) ?- بازدم را به آرامى و از دهان خود انجام دهيد و سعى كنيد ريه هاى خود را

كاملا تخليه كنيد. افرادى كه تنفس درست و صحيحى دارند روى بازدم خود بيش از دم تمركز مى كنند. ?- ديافراگم را براى تنفس خوب دخالت دهيد. ديافراگم ماهيچه اى است كه در طول قسمت بالاتنه قرار دارد كه با پايين كشيدن شش ها باعث ورود هوا به داخل آنها مى شود سپس ريه ها را به سمت بالا فشار مى دهد تا دى اكسيد كربن از آن خارج شود. با يك دم صحيح با پايين افتادن ديافراگم ريه ها باد مى كند و با يك بازدم خوب، ديافراگم بالا مى رود. چنانچه هنگام نفس حركت اين ماهيچه را احساس نمى كنيد بايد عميق تر نفس بكشيد. ?- سعى كنيد در هر دقيقه تنها ? يا ? نفس عميق بكشيد. اكثر افراد در هر دقيقه بيش از ?? مرتبه نفس مى كشند. غلبه بر عصبانيت دكتر مايكل كربتيرى متخصص و روانپزشك دانشگاه جرج واشنگتن در پنسيلوانيا مى گويد: تنفس خوب و سالم در شرايط بحرانى مانند عصبانيت و استرس بسيار مهم است، در اين شرايط اكثر افراد به تنفس توسط قفسه سينه متوسل مى شوند. در اين نوع تنفس دم و بازدم بزرگ و جداگانه است كه قفسه سينه به سرعت باد مى كند و خالى مى شود.

وى مى گويد: براى اين كه در دوران عصبانيت بتوانيد سالم و درست نفس بكشيد، بايد روى زمين دراز بكشيد دو دست خود را روى قفسه سينه قرار دهيد و از دست خود به عنوان يك وسيله براى كاهش حركات قفسه سينه استفاده كنيد و به جاى اين كه حركات قفسه سينه دخالت داشته باشد به ديگر

اعضاى بدن خود اجازه دهيد تا در تنفس شركت كنند و به جاى دم و بازدم قفسه سينه از ديافراگم استفاده كنيد. به مدت ? دقيقه اين حركت را تكرار كنيد. البته اين نكته را نيز يادآور شويم اكثر افراد در مواقعى كه زياد احساساتى مى شوند يا دچار چالش هاى فيزيكى هستند از تنفس قفسه سينه استفاده مى كنند و اين اصلا اشتباه نيست.

مقدمه اي بر توان بخشي حرفه اي معلولان

نويسنده: سيد امير ميرخندان

معلولان درگذر زمان :

در طي قرون گذشته برخي افكار تعصب آميز ، خرافات و نگرش افراد غير معلول ، به ميزان قابل ملاحظه اي تعيين كننده كيفيت زندگي و سرنوشت افراد معلول بوده است ، اين واكنش نسبت به اين افراد را مي توان به پنج مرحله تاريخي تقسيم نمود.

1. نگهداري در نوانخانه ها، دوركردن آنان از معرض ديد مردم

2. نگهداري معلولان در شبانه روزي ها بر اساس نوع معلوليت (( خدمات موسسه اي ))

3. حذف و طرد معلولين از جامعه

4. تشويق و حمايت معلولين در جهت زندگي در كنار خانواده و جامعه (( خدمات تلفيقي ))

5. خودشكوفايي - حمايت از آنان درجهت دستيابي به نهايت توانايي هاي خود

حذف و طرد معلولان جامعه :

همانطور كه بيان شد نگرش افراد جامعه نسبت به معلولان در تعيين نحوه برخورد با آنان موثر بوده ، بنابراين عواملي همچون عقايد خرافي ، نژاد پرستي و ترس از مواجه شدن با مشكل معلوليت بعضي از افراد يا جوامع را بر آن داشته كه به جاي حمايت از معلولان به حذف و طرد آنان مبادرت نمايند.

نگهداري در نوانخانه ها ، دوركردن آنان از معرض ديد مردم :

اولين

نوانخانه در اوايل قرن شانزدهم در اروپا ايجاد گرديد. هدف از ايجاد آن ، كمك به اقشار آسيب پذير من جمله معلولان بود كه در شرايط بد اقتصادي مي زيستند، در آن دوران موسسات خيريه توانايي حمايت از اين گروه را نداشتند بنابراين نوانخانه ها با سرمايه دولت ايجاد شد تا اينكه جايگزين مراكز خيريه گردد. اگر چه نوانخانه ها گامي در جهت بهبود وضع معلولان بود ، ولي از آنجا كه ارتباط آنان را با جامعه قطع مي نمود مورد قبول جوامع رو به پيشرفت قرار نگرفت.

گسترش دموكراسي ، تامين اجتماعي، رويكرد علمي و انساني در ارتباط با مسايل فقر، ساختار نوانخانه ها را در كشورهاي اروپايي و آمريكا در اواسط قرن نوزدهم دستخوش تغيير و تحول نموده و تا آنجا پيش رفت كه به برچيدن آن انجاميد.

نگهداري معلولان در شبانه روزي ها براساس معلوليت ((خدمات موسسه اي ))

همانطور كه بيان شد اداره وضعيت معلولان به شكل نوانخانه ها بعلت وضعيت رقت بار آنان مورد پذيرش جامعه نبود، بنابراين با توسعه و رشد علوم اجتماعي ، انساني و پزشكي، نگهداري گروهي آنها مطرود و جاي خود را به نگهداري بر اساس نوع معلوليت (ناشنوايان ، نابينايان ، معلولين جسمي و حركتي و غيره ) مطرح گرديد.

با سپري شدن زمان شرايط زندگي براي معلولان مناسبتر شد و آنان با خارج شدن از مراكز نگهداري فرصت ارتباط و زندگي كردن در كنار افراد عادي را پيدا كردند. اگر چه رويكرد خدمات موسسه اي در كشورهاي پيشرفته تبديل به خدمات تلفيق شده ولي رويكرد غالب كشورهاي در حال توسعه همان خدمات موسسه اي مي باشد.

تشويق

و حمايت معلولان در جهت زندگي در كنار خانواده و جامعه (( خدمات تلفيقي ))

روند تكاملي خدمات به سمت تلفيقي ثمره تغييرات تدريجي پاره اي عوامل از جمله موارد زير مي باشد :

• نوآوري در خدمات پزشكي

• كمبود امكانات و منابع مالي و هزينه هاي هنگفت روش هاي بازتواني در موسسات

• فقدان كارآيي لازم ساير راه حلهاي ارائه شده توان بخشي

• عكس العمل ميليونها نفر عليه نگرش هاي حمايتي و سلطه جويانه

• گسترش مشاركت معلولين و خانواده هاي آنها در امور مربوط به افراد معلول

پس از جنگ جهاني دوم ، ميليونها سرباز مجروح و معلول به خانه هاي خود بازگشتند و به زندگي عادي اجتماعي و خانوادگي ملحق شدند. تعدادي بيمارستان و مراكز شبانه روزي براي ارائه خدمات توان بخشي و كمك به معلولين داير شد اما چون تفكر نگهداري تمامي معلولين در موسسات عملي به نظر نمي رسيد ، رويكرد تلفيقي و بازگشت به زندگي اجتماعي ، بعنوان راه حل اصولي مطرح گرديد. از طرفي دهه 1950 آغاز تحولي بزرگ در علم ورانپزشكي است ، ساخت داروهاي جديد در زمينه درمان بيماران ذهني و رواني ، زمينه ترخيص بسياري از بيماران و مراقبت از آنان را در جامعه فراهم نمود.

عواملي همچون آموزش افراد معلول براي بازتواني ، نهضت عادي سازي خدمات معلولين و ... به موسسه زاديي كمك نمودند. در اين دوره نقش توان بخشي از رويكرد كلينيكي و درماني صرف به آموزش خانواده و معلول معطوف گرديد.

خودشكوفايي - حمايت از آنان در جهت دستيابي به نهايت توانايي هاي خود :

خود شكوفايي به اين معناست كه هر فرد

معلول بتواند از عهده برآوردن نيازهاي خود برآيد و با دستيابي به يك نقش مثبت در زندگي اجتماعي، به صورتي مستقل ، محترمانه و با كرامت زندگي كند. در واقع اين هدف مي تواند آرمان توانبخشي باشد.

در گذشته فرض بر اين بود كه با ارضاي نيازهاي مادي و فيزيولوژيك كه از طريق خدمات توانبخشي سنتي مهيا مي شد، افراد معلول به نهايت خواسته هاي خود دست خواهند يافت. در حالي كه اين تصور بسيار سطحي است و انسان داراي نيازهاي ديگر است كه بايد ارضاء شوند از جمله برخورداري از احترام و شأن اجتماعي ، عزت نفس و ... خودشكوفايي ، در بالاترين مرتبه سلسله نيازهاي آدمي قرار دارد.

اگر در پي دستيابي معلول به عزت نفس باشيم و انتظار ايفاي نقش فعال در جامعه و خانواده از او داشته باشيم ، ناگزير از فراهم ساختن امكانات ، وسايل و فرصت هايي خواهيم بود.

تاريخچه توان بخشي در جهان :

از بدو خلقت بشر، بيماري همواره همراه او بوده است ، كه تلاش هاي درماني زيادي را به دنبال داشته است . اين دوره تاريخ را ، پزشكي درماني ( Curative Medicne ) ناميده اند. پس از كشف ميكروبها ، باكتريها و ... توجه به علل اكثر بيماريهاي عفوني و كشف ميكروب هاي مختلف و توجه به موضوع واكسن ها و مصونيت هاي حاصله در اثر واكنش هاي گوناگون ، بسياري از بيماريها مثل، آبله ، وبا ، طاعون و امثال آنها درمان يا ريشه كن گرديد. اين دوره را دوره پيشگيري ( Pteventive Medicne ) ناميدند.

تا چند قرن ، جهان همين دو دوره

را مي شناخت ، پس از جنگ جهاني اول و فراگيري فلج اطفال در آمريكا ، بعلت مواجه شدن ممالك دنيا بخصوص اروپا و آمريكا با تعداد زيادي معلول ، دانشمندان و متخصصان را بر آن داشت كه فكري براي اين عده زياد معلولين بكنند. تا آنان را به زندگي اميدوار كرده ، از نيروي انساني نهفته در فرد معلول به نفع جامعه و خود او استفاده نمايند.

پيشرو اين علم در آمريكا، پزشكي بنام ادوارد راسك بوده ، كه اولين مركزتوانبخشي را در بيمارستان بل ويو ( Bell View ) نيويورك تاسيس كرد. بدين ترتيب دوره جديدي در پزشكي بنام توانبخشي پزشكي آغاز گرديد.

تاريخچه توان بخشي در ايران :

توانبخشي در كشور ما متكي بر قانوني است كه در سال 1347 ، مورد تصويب و تاييد مسئولين قانونگذاري وقت ، قرار گرفته است و دولت مكلف شد جهت تجديد فعاليت و حرفه آموزي و تقويت روحي كساني كه بعلت نقص عضو و يا از دست دادن بخشي از توانايي خود قادر به انجام كار نيستند ، انجمني بنام انجمن توانبخشي ، وابسته به وزارت كاروامور اجتماعي ايجاد نمايد . پس از تشكيل وزارت رفاه اجتماعي سابق انحمن توان بخشي از وزارت كار و امور اجتماعي جدا شد و زير نظر وزارتخانه مذكور ولي مستقل و برمبناي اساسنامه تصويبي خود فعاليت مي نمود تا اين كه در سال 1355 ، با انحلال وزارت رفاه اجتماعي ، انجمن توان بخشي زير نظر وزارت بهداري ، بهزيستي قرار گرفت و تا اوايل سال 1358 زير نظر وزارتخانه مذكور به وظايف محوله اقدام مي نمود. در اوايل سال

1358 ، با تشكيل سازمان بهزيستي كشور ، انجمن توانبخشي از وزارت بهداري جدا و در سازمان بهزيستي كشور ادغام گرديد كه بصورت يك حوزه معاونت توانبخشي در سازمان مزبور فعاليت مي نمايد.

تاريخچه توان بخشي حرفه اي در ايران همزمان با مصوبات در برنامه پنجم عمراني كشور در سال 1347 در قالب انجمن توانبخشي آغاز شد. برخي وظايف اين انجمن براي آشنايي خوانندگان ارايه مي گردد:

• فراهم آوردن امكانات لازم جهت درمان ، تجديد فعاليت و آموزش حرف و مشاغل مناسب براي معلولان ، هماهنگ ساختن كليه فعاليت هايي كه در جهت تامين رفاه و اشتغال معلولان انجام مي گيرد.

• هدايت معلولين و كمك به آنها درجهت ايجاد شركتهاي تعاوني توليد و فراهم نمودن زمينه هاي لازم فعاليت اين شركتها .

• تاسيس مراكز توانبخشي به منظور درمان ، آموزش حرفه اي و آماده كردن معلولان براي بازگشت به فعاليت اجتماعي .

اما تاريخچه توان بخشي حرفه اي در سطح بين المللي در 22 ژوئن 1955 در كنفرانس بين المللي كار به اتفاق آرا توان بخشي حرفه اي معلولين را مورد تصويب قرار داد. در اصول اين توصيه نامه بين المللي كار راجع به توان بخشي حرفه اي آمده است كه :

• براي اشخاص بايد فرصتي برابر با افراد ناتوان درنظر گرفته شود تا شغلي متناسب با توانايي كه دارند احراز نمايند.

• به اشخاص ناتوان بايد فرصت داده شود به شغلي مناسب تر و كارفرمايي كه فرد انتخاب مي كنند دست يابند.

• بايد به توانايي ها و ظرفيت شغلي اشخاص ناتوان تاكيد و توجه شود و نه به توانايي آنان .

تعاريف و مفاهيم :

توانبخشي : مفهوم اصلي واژه توانبخشي ، بازگردانيدن توانايي ها ، حفظ شان و منزلت فرد معلول و تعيين جايگاه قانوني اوست . اما توان بخشي اصطلاحي عبارت است از فرآيندي متشكل از اقدامات هدفمند در جهت قادرسازي شخص معلول، به منظور دست يابي به سطح نهايي توانايي و عملكرد جسمي ، حسي ، ذهني ، رواني ، اجتماعي و حفظ اين توانايي ها .

تعريف سازمان جهاني بهداشت در سال 1969 :

توانبخشي مجموعه اي از خدمات و اقدامات هماهنگ پزشكي ، اجتماعي ، آموزشي و حرفه اي در جهت آموزش و بازتواني فرد معلول ، به منظور ارتقاء سطح كارآيي او در بالاترين حد ممكن مي باشد.

تعريف سازمان جهاني معلولين درسال 1981 :

برابر سازي فرصت ها ، فرآيندي است كه طي آن سيستم هاي عمومي جامعه ، از جمله محيط فيزيكي ، مسكن ، حمل و نقل ، خدمات بهداشتي و اجتماعي فرصت هاي آموزش و اشتغال ، امكانات فرهنگي و اجتماعي مانند امكانات ورزشي و تفريحات سالم ، براي تمام افراد ، قابل دستيابي و استفاده مي شود .

تعريف توان بخشي حرفه اي :

براساس تعريف سازمان بين المللي كار ، توانبخشي حرفه اي فرآيندي از خدمات مستمر و هماهنگ توانبخشي است كه در ابعاد ارزشيابي و راهنمايي حرفه اي آموزش حرفه اي ، كاريابي و اشتغال درجهت قادرسازي فردمعلول براي دستيابي و ابقاء در شغل مناسب ارائه مي شود.

مراحل توانبخشي حرفه اي :

الف ) ارزشيابي و راهنمايي:

ارزشيابي و راهنمايي حرفه اي عبارت است از بررسي چگونگي استفاده از حداكثر توانايي جسمي و ذهني افراد معلول براي آموزش حرفه

اي ، به صورتي كه علايق فرد معلول در نظر گرفته شود و در عين حال ، بر سلامتي و معلوليت وي خللي وارد نشده و ميزان بازدهي او نسبت به افرادغير معلول در همان حرفه ، كاهش نداشته باشد.

راهنمايي حرفه اي انتخاب حرفه مناسب را با توجه به ويژگي هاي فرد معلول و فرصت هاي آموزشي موجود در جامعه را براي معلولان مهيا ميكند. براي انجام اين كار اصولي بايد در نظر گرفته شود كه به برخي از آنان اشاره مي شود :

• مصاحبه يا مشاوره حرفه اي تا حصول نتيجه مطلوب

• بررسي سوابق شغلي فرد معلول

• بررسي سوابق علمي ، آموزش ، تجربي و آموزش هاي علمي قبل از معلوليت

• انجام معاينات پزشكي به طور دقيق

• انجام آزمون هاي مناسب براي تعيين ظرفيت فرد معلول

• جمع آوري اطلاعات شخصي و خانوادگي فرد معلول

• جمع آوري اطلاعات مربوط به فرصت هاي شغلي و امكانات اقتصادي

ب ) آموزش حرفه اي :

آموزش فني و حرفه اي ، بايد به گونه اي براي معلولين طراحي شود كه به اشتغال فرد معلول منجر گردد. براي آموزش فني و حرفه اي ، شيوه هاي مختلفي متداول است يكي از آنان روش تلفيقي است. براي انجام آموزش به روش تلفيقي چند نكته بايد در نظر گرفته شود :

• كليه امكانات و فضاي آموزش متناسب با شرايط معلول منطبق باشد.

• مربي آموزش از مهارتهاي ارتباط با فرد معلول و از صبر و شكيبايي برخوردار باشد.

• كارآموزان هم دوره معلول كاملا" توجيه شوند تا برخورد مناسب و همكاري لازم داشته باشند.

ج

) كاريابي و اشتغال :

با توجه به ارزشيابي در مرحله اول بعضي از معلولان براي احراز شغل دچار مشكل مي شود. با اين وجود موفقيت كارياب به چند اصل عمده بستگي دارد. وضعيت بازاركار ، مناسب بودن كيفيت و كميت آموزش فرد معلول ، خصوصيات فردي و عملي كارياب از جهت توان ايجاد رابطه ، آگاهي از وضعيت بازاركار ، آشنايي با معلوليت ها ، ميزان نفودذ كارياب در جامعه ، تامين امنيت حقوق كارفرمايان ، استفاده از تسهيلات قانوني در جهت آموزش و اشتغال معلولان و نوع و شدت معلوليت .

د ) پيگيري :

قرار گرفتن در محيط هاي جديد شغلي كه مستلزم گسترش روابط اجتماعي ، تعامل و ارتباط متقابل بين همكاران ، آشنايي با نظم و مقررات اداري است تا مدتي براي افراد معلول دشوار است. حضور در محيط كار مي تواند عامل حمايت كننده اي براي معلول تلقي شود. كارياب ، هنگام آموزش فني و حرفه اي معلول را تحت نظارت دارد و نقاط قوت و ضعف او را در انجام حرفه مي شناسد. او بايد كارفرما را با مسايل معلول آشنا كند و مطمئن شود كه معلول در همان رشته اي كه آموزش ديده كار مي كند و امور ديگري ، كه احتمال دارد تاثير منفي بر معلوليت داشته باشد، به او محول نمي شود . كارفرما و كارگر معلول اگر در مواجهه با مشكلاتي كه ويژه مراحل اوليه شروع كار است ، نتوانند به توافق برسند ، بايد تشويق شوند كه قبل از هر گونه تصميمي ، كارياب را درجريان امر قرار دهند و با همكاري او براي رفع

مشكلات اقدام نمايند. احتمال دارد شخص معلول در ارتباط با ساير كارگران دچار اشكال شود ، يكي از وظايف كارياب تصحيح اين ارتباطات است.

منبع: www.isaarsci.ir

كفش راحت واستاندارد قلب دوم انسان

نويسنده: پونه شيرازي ، فريبا فرهاديان

از نظر بسياري از افراد كفيهاي كفش تنها به معني بوگير پا هستند؛اما اگر در نظر بگيريد كه چند نفر در سراسر دنيا 12 تا 16 ساعت در روز روي پا قرار دارند و اين كه 95 درصد آنها همواره درد و كوفتگي در پاهاي خود احساس مي كنند.ديگر به اين كفيها از جنبه بوگيري نگاه نمي كنيد؛ بلكه آنها را فراتر از اين حرفها ديده و به فكر استفاده از آنها مي افتيم. وقتي راه مي رويم ، مي ايستيم و يا آهسته مي دويم ، وزن يا جرم بدن ما نيرويي را به سمت پايين وارد مي كند كه اين نيرو از طريق تنها نقطه اتصال ما با زمين ، يعني «پا» به زمين اعمال مي شود.

زمين در حالت طبيعي خود به قدر كافي سفت است ؛ اما در بيشتر موارد به وسيله سيمان ، چوب ، بتون و مجموعه اي از ديگر مواردي كه توليد ضربه مي كنند، پوشيده شده است و وقتي روي اين سطوح هزاران قدم برداشته شود، اثر جمع شونده اين ضربه ها باعث احساس كوفتگي و درد در پاها، رانها و قسمت پشت خواهد بود.تجربه شخصي هر فردي نشان مي دهد كه كفشها نمي توانند كمك زيادي در اين موارد داشته باشند؛ زيرا بيشتر كفشها به قدري سفت هستند كه حتي مي توان با آنها ميخ را به ديوار كوبيد. وظيفه هر كفي كفش بايد اين باشد

كه انواع ناهنجاري هاي بدن و يا الگوهاي غلط راه رفتن را اصلاح كند. اين كفيها تنها به منظور تصحيح صافي كف پا به كار گرفته نمي شوند؛ بلكه هدف اصلي آنها راحت تر كردن ايستادن ، راه رفتن و دويدن است.به اين ترتيب كه به مقدار بسيار كمي ، زاويه هايي را كه در آنها به پا ضربه مي خورد، تغيير مي دهند. هر شخصي با مقدار مشخصي از يك لايه نرم در كف پاي خود متولد مي شود.

اين لايه بالشتكي به صورت طبيعي امواج ضربه اي را كه به كف پا وارد مي شوند، ملايم تر كرده و به شيوه اي مناسب به كل پا اعمال مي كند. متاسفانه با افزايش سن افراد اين لايه طبيعي در طول زمان اثر خود را از دست داده و تحليل مي رود.با پيشرفت فناوري هر روزه شاهد روي كارآمدن انواع كفيهاي كفش كه به منظورهاي مختلفي طراحي شده اند، خواهيم بود.به عنوان مثال يكي از جديدترين اين كفيها كه براي افراد ديابتي طراحي شده اند، مي توانند آنها را از عفونت پا و خطر قطع عضو نجات دهند. اين طراحي جديد، به گونه اي است كه مقدار فشار و سايش را روي زخمها كاهش مي دهد. همان طور كه مي دانيد اگر در افراد ديابتي ، منطقه زخمي بدن بدون درمان شدن رها شود، عفونت ممكن است گسترش يابد و منجر به قانقاريا و يا حتي قطع عضو شود.اين كفي جديد به عنوان وسيله اي براي پيشگيري است و نوعي درمان براي بيماراني از اين دست به شمار مي آيد. «شايد بتوان گفت به كمك كفيهاي

طبي هر دردي در هر قسمتي از بدن درمان مي شود...» كفيهاي طبي را بشناسيم با اين كه تاريخچه دقيقي از ساخت و استفاده از كفيهاي طبي در دست نيست ، وليكن در ايران شايد اولين موسسه اي كه اقدام به ساخت كفش و كفي طبي كرد، مركز توانبخشي هلال احمر باشد كه سالهاست خدمات سرويس دهي به معلولان و افراد نيازمند را انجام مي دهد.بعلاوه كفيهاي مواج ژله اي نيز از سال 1375 در كشور ساخته شد. در حالي كه در دنيا از سال 2000 در كشور امريكا كار روي اين نوع از كفيها آغاز شده است.دكتر يحيي سخنگويي ، مدير گروه فيزيوتراپي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي نيز با اشاره به اين كه كفيها از نظر جنس به 3 دسته كفيهاي نرم (SOFT Insole)، كفيهاي نيمه سخت (Semirigid Insole) و كفيهاي سخت (Rigid Insole) تقسيم مي شوند، ادامه داد: كفيها از نظر شكل و ساختار نيز به انواع مختلف مثل كفي با حمايت كننده قوسي طولي ، كفي با پد متاتارسال (براي صافي قوس عرضي و درد انتهايي استخوان كف پايي )، كفي با بالابر پاشنه (براي كساني كه قد كوتاهي دارند) تقسيم مي شوند.

وي ادامه داد: كفيهاي مواج بيشتر براي رفع خستگي و جلوگيري از اعمال فشار به پاها استفاده مي شوند و موارد استفاده درماني آنها محدود است و كفيهاي ديگر نيز بسته به نوع عارضه به صورت خاص مورد استفاده قرار مي گيرند.گفتني است ، كفيهاي طبي غيرمواج در رفع خستگي مفيد نيستند يا جذب شوك و امثال آنها را انجام نمي دهند و در عين حال كفيهاي مواج براي

اصلاح تغيير شكل مثل صافي كف پا، نمي توانند كاربرد داشته باشند. كفيهاي مواج و تاثير بر نقاط واكنش بدندر عين حال مسعود قرقي ، مخترع كفيهاي مواج در كشور با تاكيد بر اين كه همه نقاط بدن ، نقطه واكنشي در كف پا دارند، گفت: كفيهاي مواج خود به دو دسته عمومي و طبي براي پاهاي خاص تقسيم مي شوند.در نوع عمومي ، اين كفيها كار پمپاژ خون ، تقسيم وزن بدن در سطح كف پا و جذب شوكها را انجام مي دهند و نوع پاهاي خاص اين كفيها نيز براي 3 دسته از افراد، يعني كساني كه داراي خار پاشنه (زايده اي در قسمت جلوي استخوان پاشنه) هستند و هنگام راه رفتن ، احساس درد در پاشنه مي كنند يا افت قوس طولي پا دارند و همچنين براي استفاده ، در بخش علمي تكميلي در ارتوپدي و توانبخشي توصيه مي شود.بعلاوه كفيهاي مواج به واسطه جريان مواد سيال بر نقاط واكنش كف پا تاثير مي گذارند و با ماهيچه ، رگها و تاندون ها سرو كار دارند. نيازي به كفيهاي طبي در شرايط عادي نيست استفاده از كفيهاي طبي در صورت نياز در هر شرايطي امكانپذير است ، به شرط آن كه كفي ، درست تجويز و ساخته شده باشد. در شرايط عادي نيازي به استفاده از كفي طبي نيست و افراد با توجه به نوع كار مثلا مشاغل ايستاده از كفيهاي مواج در صورت علاقه مندي مي توانند استفاده كنند. دكتر يحيي سخنگويي در عين حال اظهار داشت: كفي تغيير شكل فرد را اصلاح مي كند و از پيشرفت تغيير شكل جلوگيري

به عمل مي آورد.

استفاده از كفي نيروهاي عكس العمل زمين را در مسير طبيعي به بدن برمي گرداند.به عبارت ديگر استفاده از كفي باعث مي شد كه توزيع وزن در پا به صورت متعادل دربيايد و انتقال وزن به زمين تا حد امكان به وضعيت طبيعي نزديكتر شود. كودكي با كف پاي استاندارداستفاده از كفي طبي در افرادي كه تغيير شكل آنها هنوز به صورت ثابت در نيامده است ، مفيد است. يعني در كودكان با استفاده از كفي طبي مي توان صافي كف پا، پاي طاقديسي ، انحراف پاشنه و انحراف زانوها به طرفين را اصلاح كرد.در سنين بالاتر نيز كفي اثر نگهداري دارد. بر همين اساس ، دكتر سخنگويي افراد نيازمند به استفاده از كفيهاي طبي را شامل موارد زير مي داند:1- افراد داراي ناهنجاري هاي متحرك ، براي اصلاح (صافي كف پا در كودكان).2- افراد داراي ناهنجاري هاي ثابت براي كاهش درد و توزيع فشار.3- افراد داراي پاهاي دردناك براي كاهش درد (خار پاشنه و التهاب كيسه زلالي زير پاشنه).4- براي جلوگيري از تغيير شكل.مسعود قرقي نيز تاكيد كرد: اگر اين كفيها براي كودكان در سنين 7 تا 12 سال كه كف پاي آنها در حال شكل گيري است ، مورد استفاده قرار گيرد حاصل آن برخورداري از كف پايي استاندارد تا آخر عمر است. بعلاوه اين كفيها درباره زنان باردار كه در يك دوره 6ماهه با اضافه وزن تحميلي روبه رو هستند، توصيه مي شود. وقتي ديرتر خسته مي شويد...وقتي راحت تر راه مي رويم ، چون بستر نرمي براي پاهاي خود ايجاد كرده ايم ، طبيعتا ديرتر خسته مي شويم.

پس اگر به علت شغل ياحرفه خود بايد ايستاده باشيم ، تسريع در گردش خون ، انرژي و روح كافي را در كالبدمان مي دمد.هنگام شب با خواب شيرين و راحتي روبه رو شده كه خود در آرامش جسمي و روحي نقش بسزايي دارد.بدين ترتيب ، كارگران در كار محوله به علت سرحالي ، كارشان را دقيق تر تحويل كارفرما مي دهند، معلمان انتقال دانش بهتري داشته و پليس ها نيز ديرتر خسته خواهند شد و به اين علت است كه كفيهاي طبي (بخصوص نوع مواج آن) براي برخورداري از انرژي بيشتر و افزايش كارايي روزانه توصيه مي شوند. كفشي با مشاوره يك فيزيوتراپ بخريد دكتر سخنگويي براي انتخاب كفش مناسب توجه به نكات زير را ضروري دانست و گفت: طول كفش بايد با طول پاي فرد همخواني داشته باشد و چند ميلي متر بزرگتر از پاي فرد باشد.پهناي كفش در قسمت جلو به اندازه پهناي قوس عرض باشد تا پا بتواند براحتي در داخل آن قرار گيرد. كفش بچه ها فاقد پاشنه باشد و كفش بزرگ ترها حتما پاشنه داشته باشد و در نهايت ارتفاع پاشنه از 5/3 سانتي متر براي آقايان و 5/4 سانتي متر براي خانمها بلندتر نباشد

منبع:پايگاه جامع اطلاع رساني پزشكان ايران

مشكلات چشم ناشي از كار با كامپيوتر (Computer Visio

CVS چيست؟

CVS مجموعه اي از علائم چشمي و بينايي است كه بر اثر كار با كامپيوتر ايجاد مي شوند. تقريبا 4/3 كسانيكه زياد با كامپيوتر كار مي كنند گرفتار اين علائم هستند. به نظر مي رسد با فراگيرتر شدن بكارگيري كامپيوتر در محل هاي كار و حتي در خانه ها تعداد كسانيكه از CVS رنج مي برند روبه افزايش

باشد.

علائم CVS

مهمترين علائم CVS عبارتند از: خستگي چشم، خشكي چشم، سوزش، اشك ريزش و تاري ديد. CVS همچنين ممكن است سبب درد در گردن و شانه ها نيز بشود.

چشم انسان حروف چاپي را بهتر از حروف نمايش داده شده بر روي مانيتور مي بينند. علت اين امر اين است كه حروف چاپي كنتراست بيشتري با صفحه سفيد زمينه داشته و لبه هاي آنها واضح تر است حال آنكه در مورد صفحه مانيتور چنين نيست و لبه ها به وضوح حروف چاپي نيستند بلكه حروف از يك مركز با كنتراست بالا شروع شده و به تدريج كم رنگ تر مي شوند و پس از تبديل به خاكستري كمرنگ ناپديد مي گردند. بنابراين لبه هاي حروف بر روي صفحه مانيتور وضوح حروف چاپي را ندارد.

يكي از مهمترين دلايل خشكي و سوزش چشم هنگام كار با كامپيوتر كاهش ميزان پلك زدن است بطوريكه افراد هنگام كار با كامپيوتر تقريبا1/5حالت عادي پلك مي زنند. اين مسأله به همراه خيره شدن به صفحه مانيتور و تمركز بر روي موضوع كار سبب مي شود تا پلك ها مدت بيشتري با بمانند و در نتيجه اشك روي سطح چشم سريعتر تبخير مي شود.

10 توصيه براي كاهش علائم CVS

1. سعي كنيد بطور ارادي پلك بزنيد. اين كار سبب مي شود سطح چشم شما با اشك آغشته شده و خشك نشود. در صورتيكه مشكل شما شديد باشد مي توانيد از قطره هاي اشك مصنوعي استفاده كنيد.

2. مركز مانيتور بايد حدود 10 تا 20 سانتي متر پايين تر چشمان شما باشد. اين وضعيت علاوه بر اينكه باعث مي شود پلك ها پايين تر قرار

گيرند و سطح كمتري از چشم در معرض هوا باشد. از خستگي گردن و شانه ها نيز مي كاهد. در اين موارد هم بايد مانيتور را در ارتفاع مناسب قرار داد و هم ارتفاع صندلي را نسبت به ميزكار تنظيم كرد بطوريكه ساعد شما هنگام كار با keyboard موازي با سطح زمين باشد.

3. مانيتور خود را طوري قرار دهيد كه نور پنجره يا روشنايي اتاق به آن نتابد. هنگام كار با كامپيوتر سعي كنيد پرده ها را بكشيد و روشنايي اتاق را نيز به نصف وضعيت معمولي كاهش دهيد. اگر از چراغ مطالعه بر روي ميز خود استفاده مي كنيد آن را طوري قرار دهيد كه به صفحه مانيتور يا چشم شما نتابد. همچنين مي توانيد از صفحه هاي فيلتر نيز بر روي صفحه مانيتور استفاده كنيد. تابش نور به صفحه مانيتور سبب كاهش كنتراست و خستگي چشم مي شود. اين مسأله بخصوص زمانيكه زمينه صفحه تيره باشد شديدتر خواهد بود.

4. به چشمان خود استراحت دهيد. سعي كنيد هر 5 تا 10 دقيقه چشم خود را از مانيتور برداشته و به مدت 5 تا 10 ثانيه به نقطه اي دور نگاه كنيد. اين كار سبب استراحت عضلات چشم مي شود. همچنين به شما وقت مي دهد پلك بزنيد و سطح چشم شما مرطوب شود.

5. اگر مجبوريد كه متناوبا به يك صفحه نوشته و مانيتور نگاه كنيد (خصوصا در مورد تايپيست ها) ممكن است چشم شما خسته شود زيرا بايد تطابق خود را تغيير دهد. براي جلوگيري از اين مسأله سعي كنيد صفحه نوشته شده را در حداقل فاصله و هم سطح با

مانيتور قرار دهيد. براي اينكار مي توانيد از copyholder استفاده كنيد.

6. فاصله مانيتور با چشمان شما بايد 50 تا 60 سانتي متر باشد.

7. روشنايي و كنتراست مانيتور خود را تنظيم كنيد. ميزان روشنايي مانيتور بايد با روشنايي اتاق هماهنگي داشته باشد. يك روش براي تنظيم روشنايي مانيتور اين است كه به يك صفحه وب با زمينه سفيد (مثل اين صفحه) نگاه كنيد. اگر سفيدي صفحه براي شما مثل يك منبع نور است روشنايي مانيتور زياد است و بايد آن را كم كنيد. در مقابل، اگر صفحه كمي خاكستري به نظر مي رسد روشنايي را زياد كنيد. در مجموع روشنايي بايد در حدي باشد كه چشمان شما احساس راحتي كنند. كنتراست مانيتور بايد حداكثر باشد تا لبه هاي حروف بيشترين كنتراست را با نوشته خود پيدا كند.

8. مشخصات ديگر مانيتور خود را تنظيم كنيد. كيفيت نمايش تصاوير بر روي مانيتور به سه عامل بستگي دارد: Resolution ، RefreshRate ، و DotePitch.

Refresh Rate نشاندهنده فركانس تجديد تصوير بر روي مانيتور است. فركانس پايين مي تواند براي چشم خسته كننده باشد و فركانس هاي خيلي پايين سبب پرش تصوير مي شوند. بهترين Refresh Rate حدود 70 هرتز يا بيشتر است. Resolution يا وضوح تصوير كه به Refresh Rate نيز بستگي دارد به تراكم پيكسل هاي تصوير بر روي مانيتور گفته مي شود. هرچه تعداد پيكسل ها بيشتر باشد جزئيات بيشتري از تصويز ديده مي شود. بطوركلي هرچه Resolution بيشتر باشد بهتر است ولي بايد به Refresh Rate نيز توجه داشت. گاهي Resolution بالا Refresh Rateپايين دارند بنابراين بايد وضعيتي را انتخاب كرد كه هر دو

بيشترين تعداد را داشته باشند.

Dot Pitch بر sharpness تصوير مؤثر است و هر چه عدد آن كمتر باشد تصوير sharpتر است. بيشتر مانيتورها dot pitch بين 25/0 تا 28/0 ميلي متر دارند. 28/0 ميلي متر يا كمتر عدد مطلوب است. Refresh Rate و Resolution را در ويندوز مي توانيد در Display Properties تنظيم كنيد ولي dot pitch قابل تنظيم نيست.

9. اگر علي رغم رعايت توصيه هاي گفته شده باز هم دچار علائم CVS هستيد مي توانيد از عينك هاي مخصوص استفاده كنيد زيرا گاهي مشكل در ديد متوسط است. ما بطور معمول كمتر از ديد متوسط استفاده مي كنيم زيرا بيشتر اوقات يا اشياء دور رانگاه مي كنيم و يا اشياء نزديك. ولي مانيتور كامپيوتر دقيقا در فاصله اي از چشم قرار مي گيرد كه مربوط به ديد متوسط است. اگر شما عينكي هستيد عينك شما به احتمال زياد براي كار با كامپيوتر مناسب نيست زيرا ديد متوسط را اصلاح نمي كند. براي دريافت عينك مناسبكامپيوتر به چشم پزشك مراجعه كنيد.

10. هنگام كار با كامپيوتر سعي كنيد گردن خود را راست نگهداشته و شانه را عقب بدهيد. قوز كردن هنگام كار طولاني با كامپيوتر سبب دردهاي گردن و شانه ها مي شود. اگر پشتي صندلي شما قابل تنظيم است آن راطوري تنظيم كنيد كه كاملا به پشت شما بچسبد. همچنين ارتفاع صندلي خود را طوري تنظيم كنيد كه كف پاها روي زمين قرار داشته و زانوي شما در زاويه 90 درجه قرار داشته باشد. Keyboard و Mouse بايد پايين تر از آرنج و نزديك دستان شما قرار داشته باشد.

و نهايتا اينكه:

اگر همچنان

بر اثر كار با كامپيوتر دچار مشكلات چشمي هستيد بهتر است به يك چشم پزشك مراجعه كنيد.

منبع: بيمارستان چشم پزشكي نور

ساختمان چشم انسان (آناتومي چشم)

كار اصلي چشم آن است كه نورهايي را كه از خارج دريافت مي كند طوري روي پرده شبكيه متمركز كند كه تصوير دقيقي از شيء مورد نظر روي پرده شبكيه ايجاد شود. شبكيه اين تصاوير را به صورت پيام هاي عصبي به مغز ارسال مي كند و اين پيام ها در مغز تفسير مي شوند. بنابراين براي واضح ديدن، قبل از هرچيز لازم است كه نور به طور دقيق روي پرده شبكيه متمركز شود.

ساختمان چشم شبيه يك كره است. در قسمت جلوي اين كره يك پنجره شفاف به نام قرنيه وجود دارد. نور از محيط خارج وارد قرنيه شده پس از عبور از مردمك به عدسي مي رسد. عدسي نور را به صورت دقيق روي شبكيه متمركز مي كند تا تصوير واضحي بر روي شبكيه ايجاد شود.

براي آنكه اشياء به صورت دقيق و واضح ديده شوند لازم است مسيري كه نور در چشم طي مي كند شفاف باشد و قرنيه و عدسي نور را درست روي شبكيه متمركز كنند.

پلكپلك

وقتي جسم نوك تيزي به چشم ما نزديك مي شود ما بي اختيار پلك ها را مي بنديم. پلك ها در حقيقت ساختمان هاي تمايز يافته اي از جنس پوست و عضلات زير پوستي هستند كه وظيفه محافظت از چشم ها را بر عهده دارند. مژه ها مثل يك صافي از ورود گرد و غبار و ذرات مختلف به داخل چشم جلوگيري مي كنند. خود پلك ها دو وظيفه مهم دارند: اول آنكه

مثل يك ديوار دفاعي جلوي قسمت عمده اي از كره چشم را مي گيرند و از كره چشم محافظت مي كنند، دوم آنكه پلك ها هر 5 تا 10 ثانيه يك بار باز و بسته مي شوند كه اين امر به شسته شدن ميكروب ها و ذرات خارجي از سطح چشم كمك مي كنند و در حقيقت سطح چشم را جارو مي كند. به علاوه باز و بسته شدن پلك ها به توزيع يكنواخت اشك بر روي كره چشم كمك مي كند.

ملتحمه

ملتحمه يك لايه شفاف محافظ است كه سطح داخلي پلك ها و روي سفيدي كره چشم را مي پوشاند. در ملتحمه رگ هاي خوني و گلبول هاي سفيد به مقدار زيادي وجود دارد. اين رگ ها و سلول هاي دفاعي تا حد زيادي از ورود ميكروب ها و عوامل بيماري زا به قسمت هاي عمقي چشم جلوگيري مي كند. به علاوه ترشحات ملتحمه سطح چشم را نرم و مرطوب نگه مي دارد و در حقيقت سطح چشم را روغنكاري مي كند كه اين امر باعث آسان تر شدن حركات چشم در جهات مختلف مي شود.

قرنيه

قرنيه قسمت شفاف جلوي كره چشم است كه از پشت آن ساختمان هاي داخلي تر كره چشم مثل عنبيه و مردمك ديده مي شود. قرنيه چشم را مي توان به شيشه پنجره تشبيه كرد. همانطور كه اگر شيشه پنجره كثيف باشد اشياء بيرون تار ديده مي شوند، اگر بر روي قرنيه كسي لكه يا كدورتي وجود داشته باشد فرد اشياء را تار مي بيند. به علاوه همانطور كه از پشت يك شيشه موجدار يا مشجر اشياء كج

و كوله و ناصاف ديده مي شوند. در صورتي كه سطح قرنيه ناهموار باشد اشياء ناصاف و تار ديده مي شوند.

البته قرنيه انسان يك تفاوت مهم با شيشه پنجره دارد و آن هم اينكه شيشه پنجره يك سطح صاف است در حاليكه قرنيه بخشي از يك كره است. اين ساختمان كروي باعث مي شود كه قرنيه چشم مثل يك ذره بين عمل كند و نورهايي را كه از محيط خارج وارد كره چشم مي شوند به صورت پرتوهاي همگرا درآورد كه تصوير واضحي روي شبكيه ايجاد كنند. البته در همه افراد اين امر به صورت دقيق اتفاق نمي افتد. مثلاً اگر انحناي قرنيه كسي بيشتر از حد طبيعي باشد تصاوير به جاي آنكه روي پرده شبكيه بيفتد در جلوي پرده شبكيه تشكيل مي شود. چنين فردي نزديك بين (ميوپ) است. همچنين اگر انحناي قرنيه كسي كمتر از حد طبيعي باشد تصاوير به جاي آنكه روي پرده شبكيه بيفتند در پشت آن تشكيل مي شوند. چنين فردي دوربين (هيپروپ) است. به طوري كه مي بينيم قرنيه افراد نقش مهمي در تعيين دوربيني يا نزديك بيني يا شماره چشم افراد دارد. به همين علت اكثر روش هاي جراحي براي اصلاح ديد و شماره عينك روي اين بخش از چشم انجام مي گيرد. مثلاً در روش هاي ليزر (PRK)، ليزيك(LASIK)، لازك(LASEK) و جراحي با تيغه الماس (RK) مقدار انحناي قرنيه تغيير مي كند و شماره چشم فرد اصلاح مي شود. همچنين استفاده از لنز تماسي (كنتاكت لنز) كمك مي كند كه انحناي قرنيه فرد موقتاً به اندازه مطلوب برسد و ديد فرد اصلاح شود.

عنبيه و مردمك

عنبيه

بخش رنگي پشت قرنيه است كه رنگ چشم افراد را تعيين مي كند. رنگ اين بخش در چشم افراد مختلف متفاوت است و از آبي و سبز تا عسلي و قهوه اي تغيير مي كند. در وسط عنبيه سوراخي به نام مردمك وجود دارد كه مقدار نور وارد شده به چشم را تنظيم مي كند. كار مردمك مثل پرده اي است كه پشت پنجره آويزان شده و نور ورودي به اتاق را كم و زياد مي كند. همانطور كه وقتي نور خارج شديد و زياد باشد، پرده را مي بنديم تا نور كمتري به اتاق وارد شود، وقتي چشم در محيط پر نور قرار مي گيرد مردمك تنگ مي شود تا مقدار نور كمتري وارد چشم شود. به همين صورت وقتي چشم در محيط كم نور قرار مي گيرد مردمك گشاد مي شود تا نور بيشتري وارد چشم شود.

اتاق قدامي

اتاق قدامي فضاي كوچكي است كه بين قرنيه و عنبيه قرار دارد. در اين فضا مايعي به نام زلاليه جريان دارد كه به شستشو و تغذيه بافت هاي داخل چشم كمك مي كند. همانطور كه در يك استخر براي پاك ماندن استخر مرتباً مقداري آب خارج مي شود و به جاي آن آب تصفيه شده وارد مي شود، در چشم هم مرتباً مقداري از مايع زلاليه خارج مي شود و مايع زلاليه جديدي كه در چشم توليد شده است جايگزين آن مي شود. اگر به هر دليلي تعادل بين توليد و خروج اين مايع به هم بخورد مقدار مايع زلاليه در چشم افزايش پيدا مي كند و فشار داخل كره چشم از حد طبيعي بيشتر

مي شود. (مقدار طبيعي فشار چشم در افراد بالغ بين 10 تا 21 ميلي متر جيوه است). بالا رفتن فشار چشم به پرده شبكيه و عصب بينايي آسيب مي زند و باعث بيماري آب سياه يا گلوكوم مي شود.

عدسي

عدسي يك ساختمان شفاف در پشت عنبيه است كه در متمركز كردن دقيق پرتوهاي نور بر روي شبكيه به قرنيه كمك مي كند. ضخامت عدسي چشم در شرايط مختلف تغيير مي كند و بسته به آنكه شيء مورد نظر در چه فاصله اي از فرد قرار داشته باشد ضخامت عدسي كم و زياد مي شود. بنابراين فرد مي تواند اشياء را در فواصل مختلف (از بي نهايت تا حدود 20 سانتي متري و گاهي نزديك تر) به طور واضح ببيند. هرچه سن افراد بيشتر مي شود قدرت تغيير شكل عدسي كمتر مي شود به طوري كه در حدود سن 40 سالگي قدرت تغيير شكل عدسي آنقدر كم مي شود كه اكثر افراد براي ديدن اشياء نزديك و انجام كارهايي مثل مطالعه و خياطي به عينك كمكي براي ديد نزديك (عينك مطالعه) نياز پيدا مي كنند. اين همان حالتي است كه به آن پير چشمي گفته مي شود.

با گذشت سن علاوه بر آنكه قدرت تغيير شكل عدسي كم مي شود ميزان شفافيت عدسي هم كم مي شود. گاهي كدورت عدسي آنقدر زياد مي شود كه مثل پرده اي ديد فرد را تار مي كند. اين كدورت عدسي را اصطلاحاً آب مرواريد يا كاتاراكت مي گويند.

زجاجيه

زجاجيه مايع ژله مانند شفافي است كه داخل كره چشم را پر مي كند و به آن شكل مي دهد. زجاجيه

از پشت عدسي تا روي پرده شبكيه وجود دارد. با گذشت سن ساختمان ژله مانند زجاجيه تغيير مي كند و در بعضي جاها حالت آبكي پيدا مي كند. در اين حال بعضي قسمت هاي زجاجيه شفافيت خود را از دست داده و سايه اي روي پرده شبكيه مي اندازند كه فرد آن را به صورت اجسام شناور كوچكي مي بيند كه مثل مگس در ميدان بينايي بالا و پايين مي روند. اين حالت اصطلاحاً مگس پران گفته مي شود.

شبكيه

شبكيه يك پرده نازك حساس به نور (شبيه فيلم عكاسي) است كه در عقب كره چشم قرار دارد. پرتوهاي نوري كه به شبكيه برخورد مي كنند به پيام هاي عصبي تبديل مي شوند كه از طريق عصب بينايي به مغز منتقل مي شوند و در مغز تفسير مي شوند.

در شبكيه انسان انواع مختلفي از سلول هاي گيرنده نوري وجود دارد كه ميزان حساسيت آن ها به نور متفاوت است. گيرنده هاي نوري استوانه اي بيشتر براي ديد در محيط هاي تاريك به كار مي روند. گيرنده هاي مخروطي براي تشخيص رنگ و جزئيات ظريف تمايز يافته اند. ترتيب قرار گيري اين سلول ها در شبكيه طوري است كه در ناحيه مركزي شبكيه (ماكولا) تعداد گيرنده هاي مخروطي بيشتر است. بنابراين وقتي فردي به صورت مستقيم به شيئي نگاه مي كند تصوير آن شيء مستقيماً روي ماكولا در جايي مي افتد كه تعداد سلول هاي مخروطي بيشتر است و در نتيجه شيء با وضوح بيشتري مشاهده مي شود.

مشيميه

مشيميه پرده نازك سياه رنگي است كه دور شبكيه را احاطه كرده است. اين پرده تعداد زيادي رگ

هاي خوني دارد كه مواد غذايي را به بخش هايي از شبكيه مي رساند. به علاوه سلول هاي اين لايه حاوي تعداد زيادي رنگ دانه سياه ملانين است كه رنگ سياهي به اين بخش از چشم مي دهد. وجود رنگ سياه مانع از انعكاس نورهاي اضافي در داخل كره چشم مي شود و به تشكيل تصوير واضحتر كمك مي كند.

صلبيه

صلبيه بخش سفيد رنگ نسبتاً محكمي است كه دورتا دور كره چشم به جز قرنيه را مي پوشاند و از ساختمان هاي داخل كره چشم محافظت مي كند. اين بخش از چشم اثر مستقيمي در فرايند بينايي ندارد و در واقع مثل يك اسكلت خارجي از كره چشم محافظت مي كند.

عصب بينايي

عصب بينايي كه رابط كره چشم و مغز مي باشد از عقب كره چشم خارج مي شود و از طريق سوراخي در استخوان پروانه اي جمجمه به مغز مي رسد. اين عصب پيام هاي بينايي را به مغز ارسال مي كند و اين پيام ها در مغز تفسير مي شوند.

عضلات چشم

براي آنكه ما بتوانيم اشياء را در جهات مختلف ببينيم لازم است بتوانيم چشم را در جهات مختلف بالا، پايين، چپ و راست بچرخانيم. حركات كره چشم در هر چشم به وسيله 6 عضله كوچك كه به اطراف كره چشم مي چسبد كنترل مي شود. بيماري اين عضلات و يا عدم هماهنگي آن ها مي تواند به انحراف چشم يا لوچي منجر شود.

منبع: بيمارستان چشم پزشكي نور

قرصهاي تركيبي خواركي

قرص جلوگيري از بارداري: قرصهاي تركيبي خواركي

قرصهاي خوراكي از روشهاي متداول و مطمئن پيشگيري از حاملگي است كه بوسيله پزشك يا كاركنان بهداشتي

درماني تعليم ديده تجويز مي شود. قرصهاي خوراكي تركيبي حاوي دو هورمون ساختگي استروژن و پروژسترون است كه مشابه هورمونهاي طبيعي عمل كرده و سبب ايجاد سيكل منظم قاعدگي مي شوند.

قرصهايي كه از تركيب دو هورمون تشكيل شده اند، معروف به قرصهاي جلوگيري از بارداري هستند. در حاليكه قرصهاي هورموني ديگري نيز براي جلوگيري از بارداري وجود دارند كه مثلا فقط هورمون ساختگي پروژسترون (پروژستين) را دارند و براي پيشگيري از حاملگي در دوران شيردهي مصرف مي شوند.

چگونه از بارداري جلوگيري مي كنند؟

هورمونهاي استروژن و پروژسترون موجود در اين قرصها با تاثير بر تخمدانها، مانع از تخمك گذاري در سيكل ماهانه شده و از بروز حاملگي جلوگيري مي كنند.

در ضمن پروژسترون موجود در قرص با تاثير بر ترشحات دهانه رحم، رسيدن اسپرم به تخمك را دچار مشكل كرده و با نازك كردن جداره داخلي رحم مانع جايگزيني مناسب تخم لقاح يافته (اگر اتفاق بيافتد) مي شود.

آيا در دوران شيردهي مي توان از اين قرصها استفاده كرد؟

بعضي از مطالعات نشان داده است كه مصرف استروژن موجود در قرصهاي تركيبي بر مقدار و كيفيت شير توليد شده در پستان مادر موثر است. بنابراين مصرف اين قبيل قرصها بخصوص در 6 ماه اول پس از زايمان توصيه نمي شود.

اگر شما تمايل داريد كه پس از زايمان با استفاده از قرصهاي خوراكي از بارداري جلوگيري نمائيد، مي توانيد از قرصهايي كه فقط پروژسترون دارند يا minipil معروف به قرصهاي جلوگيري در دوران شيردهي استفاده كنيد. مصرف ميني پيل را مي توانيد 6 هفته پس از زايمان آغاز كنيد و يا زودتر اگر به هيچوجه

به نوزاد خود شير نمي دهيد.

چقدر در پيشگيري از حاملگي موثرند؟

در صورت مصرف صحيح و مرتب قرصها، ميزان اثر بخشي آن در پيشگيري از حاملگي 99.7 تا 99.9 درصد است. به اين معنا كه فقط 1 تا 3 نفر از هر 1000 خانمي كه از قرص استفاده مي كنند، ممكن است در طول يك سال مصرف قرص باردار شوند.

با اين حال ميزان اثر بخشي بشدت وابسته به نحوه مصرف است. اگر قرصها بطور نادرست مصرف شوند – مثلا شروع مصرف قرص همراه با يك روش مطمئن ديگر نباشد يا در طول يك دوره چند بار فراموش شود- احتمال بروز حاملگي افزايش مي يابد، در واقع اشتباهات بيشتر، به معناي احتمال وقوع بارداري بيشتر است. بنابراين استفاده از اين روش براي افرادي مناسب است كه طبق دستور و بطور منظم از آن استفاده مي كنند.

بعلاوه استفاده از اين روش، محافظتي در برابر بيماريهاي مقاربتي ايجاد نمي كند.

در صورت مصرف اين قرصها، اگر تصميم به بارداري گرفتم چه بايد بكنم؟

بهتر است يك ماه پيش از قطع قرص، مصرف فوليك اسيد را آغاز كنيد و براي معاينات پيش از بارداري به پزشك خود مراجعه نمائيد.

هر زمان كه براي اقدام به باردار شدن آماده بوديد، لازم نيست يك بسته قرص را تمام كنيد. هر زمان كه مصرف آنرا متوقف كنيد، چه بسته قرص شما تما شده باشد يا خير، چند روز تا حداكثر يك هفته بعد خونريزي خواهيد داشت. در بسياري از خانمها باروري به محض قطع قرص باز مي گردد و در برخي يك تا چند ماه طول مي كشد تا تخمك

گذاري منظم اتفاق بيافتد.

بعضي از پزشكان توصيه مي كنند كه بهتر است تا زمانيكه دو سيكل قاعدگي منظم داشته باشيد از يك روش ديگر (مانند روش طبيعي يا كاندوم) براي جلوگيري از بارداري استفاده كنيد؛ به اين دليل كه اگر در حين قاعدگي هاي نامنظم حامله شويد در تعيين سن دقيق بارداري و تخمين موعد زايمان دچار مشكل خواهيد شد. با اين حال نگران نباشيد اگر اين اتفاق افتاد با انجام سونوگرافي در هفته هاي اول بارداري مي توان با دقت زيادي زمان زايمان را مشخص كرد.

آيا استفاده از آن مزايايي براي سلامتي دارد؟

بله. اگر چه كم است اما بخصوص در خانمهاي سالم غير سيگاري اين مزايا به عوارض احتمالي مصرف قرص برتري دارد.

• در بسياري از خانمهايي كه از اين قرص ها استفاده مي كنند دردها و مشكلات ناشي از عادات ماهيانه كاهش مي يابد. دوره هاي قاعدگي منظم مي شود و مدت زمان خونريزي و مقدار آن كاهش مي يابد و در نتيجه كم خوني فقر آهن در اين افراد كمتر ديده مي شود. بعلاوه فشارهاي عصبي قبل از قاعدگي از جمله سردرد و تحريك پذيري عصبي از بين مي رود.

• از آنجا كه موجب مهار تخمك گذاري مي شود در پيشگيري از حاملگي بسيار موثر است و به همين نسبت خطر بروز بارداري خارج رحمي را كاهش مي دهد.

• مصرف آن آسان است. در فعاليت جنسي دخالتي ندارد.

• قابل برگشت است، يعني با قطع آن بلافاصله امكان حامله شدن وجود دارد.

• خطر عفونت و التهاب لگن با مصرف قرص كاهش مي يابد.

• در

درمان و تشكيل مجدد برخي از كيستهاي تخمدان موثر است.

• خطر سرطان رحم و تخمدان بطور قابل توجهي كاهش مي يابد و اين اثر تا حدود 20 سال پس از قطع مصرف قرص هم ادامه مي يابد.

• در خانمهاي مبتلا به اندومتريوز، در صورت مصرف قرص دردهاي لگني و مشكلات ناشي از بيماري كاهش مي يابد. التبه مصرف قرص اندومتريوز را درمان نمي كند اما مي تواند از پيشرفت بيماري جلوگيري كند.

• احتمال بروز بيماريهاي خوش خيم پستان مانند كيست را كاهش مي دهد.

• موجب افزايش تراكم استخواني مي شود. مصرف قرص در خانمهايي كه نزديك به سنين يائسگي هستند، شدت و دفعات گرگرفتگي را كم كرده و احتمال بروز پوكي استخوان را بعد از يائسگي كاهش مي دهد.

• مي تواند سبب از بين رفتن آكنه هاي پوستي شود. در خانمهايي كه دچار افزايش موهاي صورت و بدن باشند ممكن است وضعيت را تا حدي بهبود بخشد.

آيا انواع مختلفي از اين قرصها وجود دارد؟

بله. انواع مختلفي وجود دارد كه بسته به ميزان و تركيب هورمونهاي استروژن و پروژسترون نامهاي مختلفي دارند. انواع LD مقدار استروژن كمتري دارند و بطور رايجتري مصرف مي شوند در حاليكه مقدار استروژن در نوع HD بيشتر است و در صورت نامناسب بودن قرص LD توسط پزشك تجويز مي شود. مقدار هورمون در قرصهاي تري فازيك در سه دوره زماني متفاوت است. قرص سيپروترون كامپاوند (با نام تجاري ديان) هم وجود دارد كه در مواردي توسط پزشك تجويز مي شود.

چگونه مي توان اين قرصها را تهيه كرد؟

مي توان اين قرصها را از داروخانه

بدون نياز به نسخه پزشك خريداري كرد. مراكز بهداشتي و درماني در سراسر كشور اين قرصها را بطور رايگان در اختيار خانوارهاي داراي پرونده بهداشتي قرار مي دهند. با اين حال شروع مصرف اين روش بعنوان يك روش پيشگيري از بارداري بايد با معاينه و بررسي از طرف پزشك يا ماما باشد تا فرد ممنوعيتي در مصرف آن نداشته و خطرات احتمالي براي وي در نظر گرفته شود.

از چه زماني مي توانم مصرف قرص را شروع كنم و آيا لازم است در آغاز مصرف از يك روش ديگر نيز استفاده كنم؟

اگر بتازگي زايمان كرده ايد و نبايد يا نمي توانيد شيردهي از سينه را انجام دهيد: بايد سه تا چهار هفته پس از زايمان از مصرف قرص خودداري كنيد زيرا استروژن موجود در اين قرصها احتمال لخته شدن خون را افزايش مي دهد و مي تواند مشكلاتي ايجاد نمايد. اگر براي شروع مصرف قرص عجله اي نداريد و از نظر جنسي فعال شده ايد لازم است از يك روش جلوگيري از بارداري مطمئن ديگر استفاده كنيد. به ياد داشته باشيد كه در صورت عدم شيردهي، حدود يك ماه پس از زايمان ممكن است تخمك گذاري رخ دهد. بنابراين لازم است كه از يك روش مطمئن ديگر استفاده كنيد. در عين حال براي شروع مصرف قرص بايد از عدم بارداري اطمينان داشته باشيد و يك روش اين است كه صبر كنيد تا پريود شويد. اولين قاعدگي در مادران غيرشيرده معمولا 8 هفته پس از زايمان رخ مي دهد. اما اگر در اين فاصله از يك روش مطمئن ديگر استفاده كرده ايد نيازي نيست كه

منتظر وقوع عادات ماهانه براي شروع قرص باشيد.

اگر قاعده مي شويد، اول بايد مطمئن شويد كه باردار نيستيد. بنابراين بايد مصرف قرص را پس از خونريزي پريود شروع كنيد. دو روش براي اين كار وجود دارد. روش "شروع از روز اول" كه طي 24 ساعت اول پس از خونريزي مصرف قرص را آغاز مي كنيد و در اين روش نيازي به استفاده از يك روش مطمئن براي جلوگيري از حاملگي نداريد. روش ديگر "شروع از جمعه" است، بدين ترتيب كه هر زمان در طول هفته كه خونريزي شما شروع شود تا جمعه صبر كنيد و اولين قرص را در جمعه بخوريد. اين روش براي سهولت استفاده و جلوگيري از اشتباهات احتمالي در شروع كردن بسته هاي آينده روش مناسبي است. در اين روش نياز داريد كه يك روش مطمئن جلوگيري را (مانند كاندوم) در ماه اول به همراه استفاده از قرص بكار بريد.

اگر تاكنون از نظر جنسي فعال نبوديد و يا كاملا از عدم بارداري خود مطمئن هستيد ممكن است از روش "شروع سريع" استفاده كنيد. به اين ترتيب كه در هر زمان از سيكل قاعدگي كه هستيد اولين قرص جلوگيري را بخوريد و البته بايد در اولين سيكل شروع قرص از يك روش جلوگيري ديگر استفاده كنيد. چون تاثير قرص بلافاصله بعد از شروع نخواهد بود.

روش مصرف اين قرصها دقيقا چگونه است؟

اين قرصها معمولا در بسته هاي 21 عددي يا 28 عددي موجود هستند. در استفاده از بسته هاي 28 عددي بطور پيوسته و منظم بعد از اتمام يك بسته بايد بسته ديگر را شروع كرد. اما در بسته هاي

21 عددي پس از اتمام يك بسته بايد بسته بعدي را 7 روز بعد، شروع كرد. بعنوان مثال اگر اولين بسته قرص را از روز جمعه آغاز كرده ايد، پس از اتمام يك بسته از جمعه بعد بسته جديد را شروع مي كنيد.

معمولا بعد از 3 تا 5 روز خونريزي پريود شروع مي شود و شروع بسته بعدي ارتباطي با اتمام خونريزي ندارد.

قرص نبايستي به صورت ناپيوسته، مثلا يك ماه در ميان و يا دو ماه در ميان و يا چند روز در ميان، مصرف شود. حتي اگر فرد از نظر جنسي فعال نباشد، در صورتيكه اين روش را براي جلوگيري از بارداري انتخاب كرده است، بايد آنرا بطور منظم مصرف كند.

بايد در اولين سيكل همراه با مصرف قرص ضد بارداري، از يك روش ديگر جلوگيري نيز استفاده شود.

براي مصرف قرص LD محدوديت سني وجود ندارد و مي توان آن را تا سن 45 سالگي و حتي بيشتر، تحت نظارت و كنترل ادامه داد. ليكن در مواردي نظير فشار خون كنترل نشده و مصرف سيگار و غيره توصيه مي شود كه مصرف قرص به سن كمتر از 35 سال محدود گردد و در سنين بالاتر، افراد بايد پس از مشاوره، از روشهاي ديگري استفاده كنند.

از آنجا كه مصرف قرص از انتقال بيماريهاي مقاربتي جلوگيري نمي كند، در صورتيكه همسر يا شريك جنسي شما با فرد يا افراد ديگري در ارتباط است يا اعتياد تزريقي دارد، حتما از كاندوم براي جلوگيري از ابتلا به اين دسته از بيماريها استفاده كنيد.

در مدتي كه قرص مصرف مي شود، حجم خون قاعدگي به نسبت

قبل از مصرف، كاهش مي يابد كه در صورت كم شدن بيش از حد و لكه بيني يك روز در ميان و يا قطع كامل، بايد به پزشك مراجعه كرد.

اگر خوردن قرص را فراموش كنم...؟

احتمال وقوع بارداري در صورت فراموش كردن مصرف قرصهاي تركيبي، بستگي به اين دارد كه چه تعداد از قرصهاي يك بسته را فراموش كرده ايد و در چه زماني از سيكل قاعدگي هستيد. بنابراين بهترين راه اين است كه در صورت بروز چنين مشكلي با پزشك يا ماماي خود تماس بگيريد. با اين حال موارد كلي زير ممكن است به شما كمك كند:

• اگر شما آغاز بسته جديد را فراموش كرده ايد، بهتر است طبق روال روزانه يك عدد را هر چه زودتر شروع كنيد و از يك روش مطمئن ديگر جلوگيري از بارداري استفاده كنيد.

• در صورتي كه خوردن قرص يك شب فراموش شود، بايستي تا دو شب متوالي هر شب دو قرص خورده شود و تا آخر بسته، همزمان از روش جلوگيري ديگري (مثل كاندوم) هم استفاده شود.

• در صورتي كه خوردن قرص دو شب فراموش شود، بايستي تا دو شب متوالي هر شب دو قرص خورده شود و تا آخر بسته، همزمان از روش جلوگيري ديگري (مثل كاندوم) هم استفاده شود.

• در صورتي كه خوردن قرص 3 شب متوالي يا بيشتر فراموش شود، بايستي از خوردن بقيه قرصها خودداري شود و تا شروع خونريزي و آغاز دوره قاعدگي جديد از روش جلوگيري ديگري استفاده شود. سپس از روز پنجم قاعدگي، بسته جديد آغاز شود.

اگر پس از خوردن قرص، استفراغ كنم يا دچار

اسهال شوم، چه بايد بكنم؟

اگر استفراغ دو ساعت يا ديرتر پس از خوردن قرصها اتفاق بيافتد، مشكلي وجود نخواهد داشت. اما اگر زودتر باشد يا تكرار شود، مانند اين است كه شما قرصي نخورده ايد و بايد مانند قرص فراموش شده عمل كنيد.

اگر دچار اسهالي باشيد كه بيش از 24 ساعت طول بكشد نيز بايد مانند قرص فراموش شده عمل كنيد.

آيا استفاده از بعضي داروها، مصرف قرصهاي ضدبارداري را بي اثر مي كند؟

بله. بعضي از داروهاي گياهي و شيميايي مي توانند اثربخشي قرصهاي ضدبارداري را كاهش مي دهند و برعكس. برخي از اين داروها عبارتند از ريفامپين (نوعي آنتي بيوتيك)، گريزوفولوين (داروي ضد قارچ خوراكي)، باربيتوراتها و برخي از داروهاي ضد صرع و داروي گياهي هايپريكوم پرفوراتوم.

بنابراين بهتر است در صورت استفاده درازمدت از يك داروي خاص، آنرا با پزشك يا ماماي خود در ميان بگذاريد و در صورتيكه از قرصهاي جلوگيري استفاده مي كنيد آنرا به اطلاع پزشك معالج خود كه براي بيماري ديگري به وي مراجعه كرده ايد، برسانيد.

اگر در آخرين هفته سيكل قاعدگي، پريود نشوم چه بايد بكنم؟

معمولا خونريزي دو يا سه روز و نهايتا 5 روز بعد از مصرف آخرين قرص يك بسته اتفاق مي افتد. افرادي كه از قرصهاي هورموني استفاده مي كنند معمولا پريود كوتاهتر با خونريزي كمتري دارند و ممكن است در بعضي مواقع فقط لكه بيني مختصري در يك روز داشته باشند. حتي ممكن است در يك دوره پريود نشوند. اگر براي شما چنين اتفاقي افتاد در صورتيكه از مصرف صحيح و به موقع تمام قرصهاي يك بسته مطمئن هستيد، نگران

نشويد و بسته بعدي را با فاصله مناسب شروع كنيد. اگر شك به بارداري برايتان وجود دارد مي توانيد براي اطمينان به پزشك يا ماماي خود اطلاع دهيد و يا از تست حاملگي خانگي يا آزمايش خون استفاده كنيد.

آيا مناسب است كه گاهي در مصرف قرص، وقفه ايجاد كنم؟

دليل پزشكي قاطعي براي اينكه شما بعد از مدتي استفاده از قرص جلوگيري آنرا قطع كنيد و سپس مجددا مصرف آنرا شروع كنيد وجود ندارد. مضافا اينكه شما در اين مدت بايد از روش ديگري استفاده كنيد و در اولين سيكل مصرف قرص نيز بايد آن روش را ادامه دهيد.

طول مدت مصرف قرصهاي خوراكي پيشگيري از حاملگي در زناني كه سالم هستند، ممكن است

چند سال ادامه پيدا كند و ترك دوره اي آنهتوصيه نمي شود.

عوارض جانبي اين قرصها چيست؟

قرصهاي پيشگيري از بارداري كه امروزه توليد و توزيع مي شوند نسبت به انواع قديمي تر، عوارض كمتري دارند زيرا مقدار هورمون موجود در آنها به اندازه لازم كم شده است. با اين حال برخي از عوارض جانبي آنها در حين مصرف عبارتند از:

• گاهي خونريزي يا لكه بيني همزمان با مصرف قرص در طول سيكل قاعدگي و بين دو پريود ادامه دارد. وجود لكه بيني همزمان با مصرف مرتب قرص به مدت 2 تا 3 ماه اهميتي ندارد. در صورت تداوم بيشتر بايد به پزشك مراجعه كرد. در برخي مواقع اين مشكل با جايگزين كردن قرصهاي HD به جاي LD برطرف مي شود.

• علائمي مانند تهوع، استفراغ و سردرد همراه با مصرف قرص بتدريج پس از 2 تا 3 ماهم برطرف مي

شود. براي پيشگيري از اين عارضه بهتر است قرصها را همراه با غذا يا پس از شام و قبل از خواب مصرفكرد. در صورت تداوم علائم تهوع و استفراغ مي توان همراه با قرصهاي پيشگيري، از قرصهاي ويتامين B6 به مدت محدود استفاده كرد.

• تورم و دردناك بودن پستانها، افزايش اشتها، نفخ، تغيير وزن، تغيير در تمايلات جنسي و تغييرات خلقي نيز ممكن است بوجود آيد. اكثر اين عوارض پس از چند ماه مصرف از بين مي روند، با اين حال گاهي استفاده از همان قرص از يك مارك ديگر ممكن است كمك كننده باشد.

• در برخي خانمهايي كه از لنز داخل چشمي براي رفع عيوب انكساري استفاده مي كنند، احساس ناخوشايند ناشي از خشك شدن چشمها بروز مي كند كه در اينصورت مي توانند با توصيه چشم پزشك از اشك مصنوعي استفاده نمايند.

• گاهي مصرف قرصهاي جلوگيري از بارداري موجب ايجاد لكه هاي پوستي روي صورت مي شود كه به ماسك حاملگي معروف است و معمولا در بارداري و بعلت وجود مقاديري زياد استروژن در بدن پديد مي آيد. مي توان با محافظت پوست در برابر اشعه و آفتاب احتمال بروز اين وضعيت را كاهش داد، اما اگر شما دچار اين عارضه شده ايد بهتر است با مشاوره با پزشك يا ماماي خود، از اين به بعد از قرصهاي حاوي پروژسترون استفاده كنيد يا كلا يك روش ديگر را براي جلوگيري از بارداري انتخاب نمائيد. زيرا تداوم مصرف استروژن ممكن است موجب تيره شدن يا وسعت ضايعه پوستي شود.

آيا مصرف آن مخاطراتي دارد و عوارض درازمدت استفاده از آن چه

مي تواند باشد؟

فشار خون در افراي كه از قرصهاي هورموني استفاده مي كنند ممكن است قدري افزايش يابد. اين افزايش فشار خون در افراد مسن بيشتر است، لذا تجويز قرصها از 35 سالگي به بالا

بااحتياط صورت مي گيرد. ازدياد مختصر فشار خون بدون علامت بوده و قابل تحمل است، ولي احتمال دارد در ادامه مصرف قرص، با علائمي چون سردرد، خستگي، عصبانيت، بي خوابي، طپش قلب و خونريزي از بيني نمايان شود.

در خانمهاي سيگاري، مصرف قرص مي تواند خطر وقوع سكته قلبي را افزايش دهد. اين احتمال در افرادي كه عوامل خطر ساز ديگري از قبيل فشارخون بالا يا چاقي را نيز دارند بيشتر مي شود.

مصرف قرصهاي ضد بارداري ممكنست احتمال ايجاد لخته هاي خوني را در برخي از افرادافزايشدهد. از اينرو خطر بروز عوارضي چون ترومبوز و آمبولي ريوي افزايش مي يابد اما احتمال آن بسيار كم است.

در نتايج مطالعات شواهد قطعي دال بر افزايش بروز سرطان پستان، تخمدان، رحم، گردن رحم و مهبل مشاهده نشده است. لذا قرصها بطور كلي سرطان زا نيستند.

مصرف قرص در زن سالم به هيچ وجه موجب پيدايش بيماري قند در هنگام مصرف يا پس از قطع قرص نمي شود، ولي ممكن است در زنان مبتلا به بيماري قند موجب تشديد بيماري شود.

اثرات سوء حاملگي در زن مبتلا به بيماري قندبمراتب شديدتر و خطرناكتر از قرصها است.

چه كساني نبايد از اين قرصها استفاده كنند؟

احتمالا پزشك يا ماماي شما هنگام انتخاب روش جلوگيري از بارداري سوالاتي را در زمينه عادات، وضعيت سلامت، سابقه پزشكي شما و خانواده تان مي پرسد تا مطمئن شود انتخاب اين

روش براي شما مناسب و بدون خطر است. بطور كلي شما نبايد از قرصهاي جلوگيري از حاملگي استفاده كنيد اگر:

• دچار يكي از انواع اختلالات انعقادي بوده يا سابقه اي از ترمبوز و آمبولي ريوي داشته باشيد.

• مبتلا به فشار خون بالا باشيد يا ساير عوامل خطر ساز براي بيماريهاي قلبي و عروقي در شما وجود داشته باشد.

• مبتلا به هپاتيت فعال يا ساير بيماريهاي كبدي باشيد.

• بطور يقين يا احتمالي مبتلا به يكي از انواع سرطانهاي حساس به هورمون، مانند سرطان پستان، باشيد.

• خونريزي نامشخص رحمي داشته باشيد.

• دچار سردردهاي ميگرني باشيد (بخصوص انواعي كه همراه با علائم قبل از شروع سردرد است) يا بيش از 35 سال داشته باشيد و يا سيگار بكشيد.

• بيش از 20 سال مبتلا به ديابت باشيد يا دچار يكي از عوارض ديابت شده باشيد.

• مبتلا به بيماريهاي كيسه صفرا باشيد يا سابقه يرقان ناشي از انسداد مجاري صفراوي را داشته باشيد.

• در يك يا دو ماه آينده نياز به بستري شدن پيدا كنيد.

• سيگاري و بالاي 35 ساله باشيد يا اگر بالاي 40 سال داشته باشيد كه در اينصورت قرص خوراكي پيشگيري از حاملگي بايد با احتياط و پس از معاينه و بررسي هاي كامل تجويز شود.

• اگر در حين مصرف قرصهاي خوراكي پيشگيري از حاملگي، ترشح شير پيدا شود بايد از روشهاي ديگرپيشگيري از حاملگي استفاده كنيد و اگر ترشح شير ادامه يابد و بخصوص اگر اختلالاتبعدي در عادت ماهانه پيدا شود، بايد براي انجام يك معاينه كلي به پزشك مراجعه نماييد.

چه علائمي نشان مي

دهد كه مشكل پزشكي ناشي از مصرف قرص ايجاد شده است؟

در صورت بروز هر يك از علائم زير فورا با پزشك خود تماس بگيريد:

• درد شديد در قفسه سينه

• تنگي نفس

• سرفه همراه با خلط خوني

• درد شديد شكمي

• تورم در يك پا، يا درد شديد در ساق يا ران

• سردرد ميگرني يا سردرد از هر نوعي كه با شروع مصرف قرص تشديد شده باشد.

• هر نشانه اي از اختلالات عصبي مانند اختلال بينايي (دو بيني، تاري ديد، كوري گذرا يا ديدن نقاط نوراني در ميدان ديد)، اختلال تكلم، بي حسي يا ضعف در نيمي از بدن.

• قرمزي شديد پوست، يرقان يا زردي پوست، خارش در كل بدن، وجود توده اي در پستان، افسردگي يا تموج در خلق و خو و نهايتا زماني كه حدس مس زنيد باردار شده ايد.

سؤال از شما پاسخ از متخصصان ما

بيش تر پدر و مادرها نگران تغذيه ى كودكان خود هستند.اين والدين از بى ميلى و كم غذا خوردن كودكان خود رنج مى برند و شكايت هاى مختلفى در اين مورد دارند. بى اشتهايى يا بد غذايى كودك در هر شكلش مسأله ى مهمى است كه بايد آن را جدى گرفت، زيرا در نهايت به سوي تغذيه منجر مى شود، بايد بدانيم فقط گرسنگى نيست كه كودك را به سوى غذا مى كشاند و يا فقط سير بودن موجب دور و پرهيز از غذا نمى شود، بلكه عوامل گوناگونى، جدا از نيازهاى بدنى، موجب مى شود تا كودك غذا بخورد يا نخورد.

رفتار بزرگ ترها در اين مورد بسيار تعيين كننده است؛ براى مثال اگر كودكى صبحانه خوردن خانواده خود را با يك برنامه ى منظم، دوست داشتنى

و با اهميت نبيند، هيچ ميلى به يك صبحانه ى خوب پيدا نمى كند. در بسيارى از خانواده هايى كه زنان شاغل هستند، ديده شده كه مادر، كودك را با عجله بيدار مى كند، با عجله لباس مى پوشاند و به زور، يك لقمه ى خشك در دستش مى گذارد تا آن را به عنوان صبحانه بخورد. آيا به نظر شما، كسى مى تواند در يك محيط عصبى، شلوغ و با عجله غذا بخورد؟

غذا خوردن آن هم در ابتداى صبح، بايد همراه با آرامش باشد. ايستاده غذا خوردن با عجله لقمه اى را درست كردن در حالى كه كارهاى مختلفى را انجام مى دهيد، فضاى ناامنى براى يك تغذيه مناسب به وجود مى آورد. در چنين حالتى، هيچ كودكى ميل به خوردن صبحانه ندارد.

خانواده هاى كه مجبورند صبح زود از خانه خارج شوند ووقت كافى براى صبحانه خوردن در كنار كودك خود را ندارند، بهتر است برنامه اى تنظيم كنند كه بتوانند همه با هم و در حضور كودك صبحانه بخورند و از اين وعده ى غذايى لذت ببرند. براى نمونه مى توان: شب ها زودتر خوابيد؛ يك سرى كارها را قبل انجام داد؛ زودتر بيدار شد تا كودك فرصت كارهاى اوليه را داشته باشد. در بعضى از خانواده هايى كه مادران شاغل نيستند، مشكل به شيوه ى ديگرى خودنمايى مى كند: بعضى از مادران آن قدر دير بيدار مى شوندكه مى توانند صبحانه و ناهار را هم زمان بخوردند. دير بيدار شدن، كوفتگى، خستگى و بى حوصلگى، بى اشتهايى را به همراه دارد. از آن جا كه مادر بى ميل است، براى و تهيه صبحانه مناسب تلاشى نمى كند، در نتيجه با همان بى حوصلگى چيزى را براى كودك خود آماده مى كند تا او بخورد. كودكى كه همراه مادر

خود دير بيدار شده است، طبيعى است كه صبحانه و ناهار او يكى مى شود. به كودك فرصت بدهيد تا صبحانه اش را كامل بخورد. در چنين فضايى نه تنها كودكان، بلكه هر انسانى از خوردن صبحانه لذت مى برد و طبيعى است كه اين رفتار به عنوان يك عادت غذايى مناسب در كودك باقى مى ماند.

غذاى نيم روز

از آن جا كه معده ى كودكان كم حجماست و غذاى كمى در معده جا مى گيرد، فاصله ى بين غذاهاى كودك نبايد خيلى زياد باشد. كودكان، بين صبحانه و ناهار احتياج به يك غذاى نيم روزى دارند . اين غذاى نيم روزى ممكن است انواع ميوه، خشكبار، نان و شيرينى هاى سبك باشد. خوردن غذا در اين زمان براى كودكان بسيار مهم است.

همراهى مادر با كودك در خوردن غذا

يعنى مادر در كنار كودك بنشيند، با او حرف بزند و با هم اين غذاى نيم روزى را بخورند. كودكان چه در خوردن صبحانه و چه ناهار و شام احتياج به همراهى و هم دلى اطرافيان خود دارند و دوست دارند كه بزرگ ترهايشان در كنارشانباشند و آن ها را همراهى كنند. اگر غذاى نيمروز نامناسب باشد، در ناهار كودك حتما تأثير منفى مى گذارد. تنقلاتى مانند انواع شكلات و آب نبات و حجم زياد شيرينى موجب مى شود تا كودك سيرى كاذب پيدا كند و ميلى به غذا نداشته باشد. استفاده از انواع خشكبار، دانه ها، مغزها وميوه ها به مراتب بهتر است.

ناهار كودك

ناهار كودك بايد غذايى كامل با انواع مواد مغذى باشد. دست كم يك ساعت مانده به ناهار از دادن انواع تنقلات به كودك پرهيز شود، اين تنقلات جلوى اشتهاى كودك را مى گيرد.

قبل از ناهار، كودك را از غذا مطلع كنيد و اگر در خانه است، حتما او را از نوع غذا يا اين كه غذا در چه وضعيتى است با خبر سازيد. مى توانيد از نيم ساعت مانده به غذا كودك را ترغيب به غذا خوردن كنيد.

تجربه ى يك مادر

«من از صبح به كودكم مى گويم چه غذايى را مى خواهم درست كنم و گاهى با هم به نتيجه مى رسيم كه چه چيزى درست كنم. دربعضى از مراحل او را تشويق مى كنم كه به من كمك كند. وقتى بوى غذادر آشپزخانه پيچيد، از او مى خواهم تا بو بكشد همين مسأله تبديل به يك بازى براى ما مى شود. من با رفتارهاى مختلف نشان مى دهم كه غذا بسيار خوش رنگ، خوش عطر و خوش مزه است و سعى مى كنم با آب و تاب فراوان در مورد غذا حرف بزنم. حتما از او مى خواهم كه در چيدن سفره به من كمك كندو با هم سفره را براى غذا آماده مى كنيم. هميشه قبل از خوردن غذا مى گويم كه حالا مابهترين وخوش مزه ترين غذاى دنيا را مى خوريم».

شور و شوق در غذا خوردن

يكى از عوامل مهمى كه موجب مى شود تا كودك غذاى خود را با ميل و كامل بخورد، شور و شوق مراقب كودك است. هر چه اين شور و شوق زيادتر باشد، كودك ميل بيش ترى به غذا پيدا مى كند. مادرى كه رژيم است، پدرى كه بعضى از غذاها را مى خورد و برخى را نمى خورد و از غذاها ايراد مى گيرد، موجب مى شود تا كودك نگرش مناسبى به غذا پيدا نكند.

خوردن قسمت هاى خاصى از يك ماده ى غذايى. زير و رو كردن غذا، جست

و جو در ظرف غذا، همه مادر و مراقبان خود مى آموزد. اين رفتارها در نهايت كودك نيز با بى ميلى به غذا خوردن خود ادامه دهد. مادر، پدر و مراقبان كودك بايد با رفتارهاى خود نشان بدهند كه همه ى غذاها لذيذ، مهم و ارزشمند هستند.

نظم

نظم در خوردن غذا بسيار مهم است. هم غذا خوردن مى تواند به نظم كودكان كمك كندو هم نظم مى تواندميزان ميل كودكان را براى خوردن افزايش دهد. زمان هروعده از غذا بايد ثابت و مشخص باشد. اين درست نيست كه يك بار كودك را ساعت 6 بيدار كرد و به او صبحانه داد، روز بعد ساعت 10 و روز ديگر ساعت 8صبح. بايد يك زمان مشخص را براى هر وعده ى غذايى در نظر گرفت . اين نظم كمك مى كند تا معده كودك براى خوردن غذا منظم عمل نمايد. نامنظم بودن ساعت هاى هر وعده ى غذا به بى اشتهايى كودك مى شود.

تنوع غذايى

تنوع مواد غذايى جدا از اين كه نيازهاى مختلف جسمانى كودك را تأمين مى كند، بى اشتهايى او را هم رفع مى كند. هر روز مى توان مواد صبحانه، ناهار و يا شام را تغيير داد. طبيعى است كه اگر هر روز صبح كودك شير و نان بخورد، بى اشتها مى شود. براى مثال مى توان يك روز كره، روز ديگر پنير و در روزهاى ديگر، تخم مرغ، آب ميوه، عسل و ... در صحبانه ى كودك گذاشت. بعضى از پدر و مادرها چون خودشان به عنوان مثال هويج و يا كدو دوست ندارند، اين مواد را به كودكان نيز نمى دهند. انواع سبزى ها براى كودك مفيد است و از همه ى آن ها مى توان در غذاهاى مختلف استفاده كرد. به

دلايل مختلف، گروهى از كودكان بعضى از مواد غذايى را دوست ندارند. ممكن است كودكى سيب زمينى، هويج، يا لوبيا را دوست نداشته باشد. مراقب كودك بايددقت كند كه آيا اين دوست نداشتن يك عادت غلط است يا واقعاً ميل به متوجه شديد كه كودك يك ماده غذايى مثلا سيب زمينى را دوست ندارند، مدتى از دادن آن ماده ى غذايى صرف نظر كنيد و كودك را مجبور به خوردن آن نكنيد. براى مثال كودكانى كه از برنج زياد استفاده مى كنند، بدن شان كم تر به سيب زمينى پخته نياز پيدا مى كند.يا كودكانى كه زياد گوشت مى خورند، كم تر از لوبيا استقبال مى كنند. در حقيقت نياز آن ماده ى غذايى به شكل ديگر تأمين مى شود.

بى اشتهايى روانى

بخش بزرگى از بى اشتهايى كودكان بيش تر جنبه روانى دارد. معمولا كودكانى كه با يكى از اعضاى خانواده ى خود مشكل دارند، به غذا بى ميل مى شوند. كودكانى كه پدر و مادر مستبد دارنديا از طرف اعضاى خانواده ى خود اذيت مى شوند، بى اشتها مى شوند.بعضى وقت ها نيز كودك از طريق ابراز بى ميل يا غذا نخوردن قصد دارد نظر ديگران را به خود جلب كند. دراين حالت مراقب كودك بايد دقت كند و به شكل هاى مختلف به نيازهاى كودك توجه نمايد. بسيار غم انگيز است كه كودك بخواهد از طريق غذا نخوردن جلب توجه كند.

تجربه ى يك مربى

يكى از كودكان كلاسم به نام «على» كه بسيار خوب غذا مى خورد، مدتى دچار نوعى بى اشتهايى شد. در صدد بر آمدم تا علت اين مشكل را بفهمم. بعد از مدتى توجه وجست و جو در رفتار خانواده ى او، متوجه شدمكه برادر كوچك على به تازگى به حرف آمده است و

حرف هايى جالب و با مزه مى زند و در خانواده مرتب مورد توجه و تأييد است و على مدتى است كه سعى مى كند با تكرار حرف هاى برادرش توجه خانواده را به خودش جلب كند، اما بزرگ ترها او را دعوا كرده اند كه چرا مسخره بازى در مى آورد. على چندين بار به شيوه هاى مختلف سعى كرده كه با حرف ها و كارهايش توجه خانواده را جلب كند، ولى موفق نشده است. تا اين كه از طريق بى غذايى و بد غذايى با موفقيت توجه خانواده را به خود جلب كرده است . بخش ديگرى از بى اشتهايى روانى كاملا ناخود آگاه است. يعنى رفتارهاى تند پدر، مادر و مربى آن قدر آزار دهنده است كه كودك به نوعى سعى مى كند در هر شرايطى از بودن دركنار اين افراد پرهيز كند و چون در زمان غذا خوردن اين نزديكى بيش تر مى شود، كودك سعى مى كند كه كم تر سر سفره حاضر شود و اگر با اصرار پدر و مادر حاضر شود، با خوردن اندكى غذا، فورى از سر سفره بلند مى شود و خود را از اين موقعيت آزار دهنده نجات مى دهد.

كلام آخر

غذا خوردن يكى از نيازهاى اساسى كودكان است كه بايد به آن اهميت دهيد تا آن ها دچار ضعف جسمى و روحى نشوند و هميشه شاداب باشند.

منبع:نشريه جانباز

ضرورت تأمين ويتامين «د» براي ساكنين مناطق غباري و

مصرف توأم كلسيم با ويتامين «د» براي جذب كلسيم به ميزان كافي الزامي است.

دكتر انصاري، متخصص تغذيه، در گفت و گو با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: غذاها فقير از ويتامين«د» هستند؛ اين در حالي است كه در مناطق آفتاب خيز قرارگيري در معرض نور آفتاب به مدت 20 دقيقه ويتامين «د» را

به اندازه كافي به بدن مي رساند. براي افراد ساكن در مناطق گرد و غباري، يا ابري كه تابش اشعه خورشيد كافي نيست، تأمين ويتامين«د» مورد نياز بدن همراه كلسيم از راه خوراكي ضروري است.

چنانچه كلسيم از لبنيات حيواناتي كه در معرض نور آفتاب نبوده اند( نگه داري در دام داري و زير سقف) تأمين شود، نياز به مصرف ويتامين «د» الزامي است.

اين متخصص تغذيه در ادامه گفت: تأمين كلسيم به تنهايي در دوران يائسگي نمي تواند مانع از روند يا سرعت پيشرفت پوكي استخوان (حتي اگر در نوجواني و جواني به مقدار زياد دريافت شود) جلوگيري كند در نتيجه همواره بايد كلسيم به مقدار كافي و هم زمان با ويتامين«د» مصرف شود. (1)

پي نوشت:

روزنامه جمهوري اسلامي ،1386/8/3.

منبع:مجله نامه ي جامعه

كاهش خطر حملات قلبي با خوردن صبحانه

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران ( ايسنا)، تحقيقات نشان مي دهد: خوردن صبحانه، سبب مصرف كالري و كاهش خطر حمله قلبي مي شود.

زناني كه صبحانه نمي خورند، در طول روز غذاي زيادتري مي خورند در نتيجه كلسترول بدن افزوده شده و حساسيت در برابر انسولين، كاهش مي يابد و اين مسأله باعث بروز بيماري هاي قلبي مي شود.

خوردن صبحانه، بدن را در مقابل خستگي زودرس مقاوم مي كند؛ از اين رو قلب تحت فشار قرار نمي گيرد.

زناني كه به صورت مرتب هر روز صبحانه مي خورند، انرژي كمتري نسبت به ديگر زنان مصرف مي كنند. بنابراين نيازي به خوردن ناهار و شام پرچرب ندارند؛ زيرا غذاي چرب يكي از عوامل خطرناك بروز بيماري هاي قلبي است.

منبع:مجله نامه ي جامعه

ويتامين A ضد چين و چروك

محققان آمريكايي اظهار داشتند اگر لوسيوني كه براي پوست استفاده مي كنيم حاوي ويتامين A (رتينول) باشد مي توان چين و چروك هايي را كه بر اثر پيري پوست بوجود آمده، كاهش دهد و همچنين توليد مواد تشكيل دهنده بافت پوست را افزايش مي دهد.

در يك تحقيق كه بر روي 36 فرد پير كه متوسط سن آنها 87 سال بود در اين رابطه انجام شد محققان دانشگاه پزشكي ميشيگان به مدت 24 هفته و هفته اي 3 بار لوسيون رتينول (ويتامين A) را به يكي از دو بازوي فرد مورد آزمايش زدند و بازوي ديگر را فقط يك لوسيون معمولي زدند. پس از طي 24 هفته، محققان دريافتند كه ميزان چين و چروك ها و زبري پوست در بازويي كه ويتامين A زده شده بود نسبت به بازويي كه فقط از يك لوسيون معمولي

استفاده شده بود به طور چشمگيري كاهش يافته و از طريق بيوپسي (بافت برداري) پوست مشاهده كردند كه مواد سازنده بافت پوست در بازويي كه ويتامين A زده شده بود، نسبت به بازويي كه ويتامين A دريافت نكرده، بيشتر توليد شده بود. محققان به اين نتيجه رسيدند كه رتينول (ويتامين A) مي تواند باعث بهبودي چين و چروك هاي ريز حاصل از پيري پوست گردد. افزايش يافتن گليكوزامينوگليكان (glycosaminoglycan) كه يكي از مواد تشكيل دهنده بافت پوست بوده و مسئول حفظ رطوبت و آب موجود در بافت هاي پوست مي باشد و همچنين افزايش يافتن توليد كلاژن در بافت پوست، همگي باعث كاهش يافتن و محو چين و چروك هاي پوست مي گردد و تمام اين اتفاقات بر اثر مصرف ويتامين A رخ مي دهد. از طرفي ويتامين A مي تواند توليد تركيبات سازنده پوست تازه و نو را افزايش دهد و به احتمال قوي مي تواند توان و مقاومت پوست را در برابر جراحات بالا برده و باعث بهبودي سريعتر زخم هاي پوستي گردد.

منبع: www.Health.yahoo.com

لاغر شدن، به گرسنگي كشيدن مربوط نيست!

نويسنده: بارتولوميو

مترجم: اميرديواني

راههاي مطمئن براي كاهش وزن

روزي دوستي كه پيوسته برنامه (رژيم) غذايي منظمي را رعايت مي كرد، نزد من آمد و با افتخار گفت: 10 پوند (453 گرم) وزن كم كرده ؛ ولي هنوز چند هفته اي نگذشته بود كه از روي ناراحتي اقرار كرد وزنش به حال اول برگشته است!

علي رغم اين مسأله، وي و ميليونها نفر ديگر را كه سعي مي كنند از وزن خود بكاهند، نبايد ملامت كرد بلكه سرزنش شدني، برنامه هاي تغذيه است كه اين گونه افراد براي لاغر شدن در پيش مي گيرند. استيون، فارل، مشاور «مؤسسه

پژوهشي هوازي»(1) بر اين باور است: «اكثر اشخاصي كه با رعايت كردن برنامه هاي دشوار در مدتي كوتاه و به مقدار زياد وزن كم مي كنند، بعد از برهه زماني زودگذر بار ديگر بر سر وزن قبلي شان برمي گردند و حتي در پاره اي موارد وزنشان از آنچه بيشتر بوده هم فزونتر مي گردد.»

به نظر پژوهندگاني همچون ميريام نلسون، استاد دانشگاه تافتز و يكي از نويسندگان كتاب پرفروش «زنان نيرومند، لاغر مي مانند»: جديدترين روش براي لاغري كه در واقع همان شيوه روزآمد شده برنامه هاي غذايي است كه سالها مردم جهت لاغر شدن به كار مي بندند؛ رژيم غذايي به همراه پروتئين زياد توأم با كاهش چشمگير مصرف كربوهيدراتهاست. در كاربرد اين قبيل برنامه غذايي، بيشتر از پروتئين و چربي استفاده مي شود. متأسفانه، بخش اعظم وزني كه شخص بر اثر در پيش گرفتن چنين رژيم غذايي از كف مي دهد، در حقيقت برآيند اتلاف آب بافتهاست كه خود حاصل فرايند كم آب شدن(دِهيدراته) مي باشد. او هشدار مي دهد: «افراط در رعايت رژيمهايي از اين دست ممكن است خطرناك باشد و رژيمهاي پروتئين امكان دارد انسان را به سرگيجه و خستگي فوق العاده مبتلا سازد.»

دكتر چارلز بائم، دانشيار تغذيه و دارو در دانشگاه ايلي نوي شيكاگو هم يادآور مي شود: «افزودن به مصرف چربيها سبب از دست رفتن مواد كاني ضروري استخوانها و افزايش مقدار ليپيدها (چربيها) مي گردد كه به سهم خود خطر مرض قلبي را به همراه دارد.»

صرف نظر از آنچه گفته شد اين سؤال مطرح مي شود كه آيا چاره اي هست تا بتوان به سرعت وزن كم كرد بي آنكه به تندرستي آدمي لطمه اي وارد شود و يا اثرات بلندمدت بر آن بگذرد؟ جواب مثبت است. پژوهشها حاكي از آنند

چنانچه روشهاي ساده زير رعايت گردند، به اين هدف مي توان دست يافت.

راهبرد اول:

غذاهاي سرشار از الياف گياهي (فيبر) مصرف كنيد.

بنا به گفته دكتر بائم: براي كاهش هر پوند چربي، بايد از مصرف مواد نيروزا به نحوي كاست كه تقريبا 3500 كالري از حد معمول انرژي به بدن برسد. از طرف ديگر، طبيعت، بدن انسان را به طريقي برنامه ريزي كرده است كه به هنگام گرسنگي بتواند در برابر بي غذايي پايداري كند. موقعي كه به ناگاه مصرف خوراكش را مي كاهد، شبكه ايمني بدن فعال شده از سرعت سوخت و ساز (متابوليسم) بدن مي كاهد.

از همين رو است كه بائم، فارل و ساير پژوهشگران پيشنهاد مي كنند كه كاهش مصرف كالري روزانه نبايد از 250 تا 500 كالري تجاوز كرده و به نحوي باشد كه موقع تقليل آن، آدم احساس كمبود و محروميت از اين قبيل مواد را داشته باشد. دكتر رولند وينزيد، رييس دانشگاه آلاباما در گروه علوم تغذيه بيرمنگام هم توصيه مي كند تا جايي كه به طور طبيعي به غذا ميل داريد، بخوريد.

بررسيهاي دكتر يادشده حاكي است كه چنانچه افراد همان قدر كه احساس تمايل مي كنند، سبزيها و ميوه هاي تازه، حبوب و نشاسته هاي فرآوري نشده مصرف مي كردند، فقط نيمي از كالري اي را كه بر اثر انتخاب مواد قندي، گوشت، پنير و غذاهاي سرخ شدني به بدن مي رسيد مصرف مي كردند. شايد دليل اين باشد كه اغذيه انباشته از الياف گياهي پرحجم هستند و مقدار كالريشان كمتر از ديگر غذاهاست.

مصرف غذاهاي غني از الياف مزبور نه فقط سبب كاهش وزن در درازمدت مي شود بلكه براي حفظ تندرستي هم لازم است. رهنمودهاي وزارت كشاورزي ايالات متحده حكايت از آن دارد

كه 50 تا 60 درصد كالري مصرفي روزانه بدن بايد از كربوهيدارتها (سبزيها، حبوب و ميوه ها)، 12 تا 15 درصد از پروتئينها و حداكثر 30 درصد از چربيها تأمين گردد.

دكتر ديويد هبر، رييس مركز تغذيه انساني در «يو.سي.ال.اِ»(2)] دانشگاه كاليفرنيا در لوس آنجلس [اظهار مي دارد: «براي كاهش وزن و تداوم آن مي شود مقدار كالري مصرفي را كه از طريق مصرف چربيها تأمين مي گردد، تا سطح 20 درصد هم كاست.» وي در اثرش تحت عنوان «برنامه غذايي مورد نظر» توصيه مي كند تنها يك سوم بشقابتان را از گوشت لُخم (بي چربي)(3) پر كنيد تا به اين ترتيب جاي بيشتري براي استفاده از سبزيها، حبوب و مواد نشاسته اي باقي بماند.»

نلسون بر اين باور است: «پيوسته به ياد داشته باشيد، مدت زماني طول مي كشد تا مغز دريابد كه معده انباشته شده و در نتيجه انسان احساس سيري كند. بنابراين، آناني كه عادت به تند غذا خوردن دارند، هميشه افزون بر مقدار ضروري، غذا مي خورند.» او براي رفع اين مشكل، دو راه حل پيشنهاد مي كند. نخست آنكه بهتر است بعد از هر لقمه، قاشق و چنگال را به زمين گذاشت و لختي تأمل كرد. ديگر آنكه چه بهتر انسان غذايش را با سايرين بخورد و در فاصله بين لقمه ها با آنان حرف بزند و از لُف لُف خوردن بپرهيزد.(4)

راهبرد دوم:

تحرك داشته باشيد

نظر فارل، عضو مؤسسه كاپر بر اين است: «جداي از 250 كالري اي كه هر روز از برنامه غذايي حذف مي گردد، مي توان 250 كالري ديگر را هم از راه ورزش و ساير فعاليتهاي جسماني مصرف كرد. به اين ترتيب شخص مي تواند هفته اي نزديك به 450 گرم چربي بكاهد.»

به موجب مطالعات متعدد

_ از جمله تجزيه و تحليلي كه به تازگي دانشمندان مركز علوم پزشكي دانشگاه جرج واشنگتن در طي تحقيق 25 ساله صورت داده اند، ثابت كرده اند كه براي كاهش وزن، برنامه اي كه صرفا بر اساس كاستن از مقدار مصرف كالري باشد، در بلندمدت كم اثرتر از برنامه هاي جامع و فراگيري است كه ورزش را هم شامل مي شود.

براي اشخاصي كه طرفدار ورزشهاي هوازي (آيروبيك)اند، 30 دقيقه پياده روي تند در روز، بهترين فعاليت برايشان شمرده مي شود. گويي شعار (و ضرب المثل) ورد زبان مردم يعني «نابرده رنج، گنج ميسر نمي شود»(5) هم همواره مصداق خارجي نداشته باشد زيرا بر حسب پژوهشي كه اخيرا روي زنان ميانسال نسبتا چاق انجام شده است، حركات موزون هوازي قادرند به همان

اندازه دوي آهسته (قدم دو)(6) و دوچرخه سواري، شخص را لاغر كنند.

پژوهش ديگري كه در نشريه «انجمن پزشكي آمريكا» درج شده، دلالت بر اين دارد زنان فربهي كه بر ميزان فعاليتهاي معمول روزانه شان همانند برگزيدن پلكان به جاي آسان بر(7) (آسانسور)، پياده روي يا انجام كارهاي خارج از خانه _ مي افزايند نسبت به آناني كه برنامه هاي فشرده و منظم هوازي را اجرا مي كنند، بهتر مي توانند كاهش وزنشان را حفظ كنند. ممكن است علت آن باشد كه تغيير شيوه زندگي، ساده تر از رعايت برنامه هايي باشد كه اختصاص زمان ويژه اي را در طول شبانه روز مي طلبد.

دكتر جيمز لوپن، مايكل جنسن و نورمن ابرهارت: پژوهشگران مركز درماني «مي» پيامد تحقيقات خويشتن را در مجله «ساينس» آورده و يادآوري كرده اند كه حتي با انجام فعاليتهاي جزيي روزانه هم مي شود مقدار چشمگيري كالري مصرف كرد. در طي اين بررسي كه در طول دو ماه و بر روي 16 تن انجام پذيرفت، به داوطلبان

روزانه 1000 كالري براي حفظ بدنشان داده شد كه بيشتر از مقدار لازم بود. در پي بررسي بسنده همه شيوه هاي مصرف نيرو (انرژي) به هنگام روز، در افراد تحت مطالعه، پژوهندگان پي بردند آناني كه فعاليتشان را افزايش داده بودند، حتي آن گروه از افرادي كه پشت ميز تحريرشان مي نشستند و تنها حالت بدن و طرز نشستن خود را عوض مي كردند يا مي ايستادند، يا گهگاه قدم مي زدند، كمتر از سايرين اضافه وزن پيدا كرده بودند.

اينان ناآگاهانه و خود به خود، انرژي مازاد را كه به بدنشان رسيده بود، مصرف كرده بودند. در يكي از موارد هم افزايش فعاليت جسمي به مصرف 692 كالري در روز انجاميده بود. به اين ترتيب در حالي كه داوطلبان كم تحرك در طول اين دو ماه نزديك به 5/7 كيلوگرم بر وزن خود افزودند، آنهايي كه تحرك اندكي داشتند، تنها يك كيلوگرم اضافه وزن پيدا كردند.

در حال حاضر اين يافته ها را چگونه مي توان به كار بست؟ نلسون مي گويد: «چندين طريقه براي مصرف 20 يا 50 كالري هست. قدم زدن، پياده روي و ايستادن، بخشي از اين راهكارهاست. ضمنا مي شود وقفه هاي كاري را كه قاعدتا افراد با گپ زدن و قهوه خوردن با همكارانشان پر مي كنند، به قدم زدن گذراند.» دگرگونيهايي از اين دست كه مشتمل بر انجام اندكي فعاليت در هر ساعت است، امكان دارد تأثير فراواني داشته باشند.

راهبرد سوم:

با وزنه تمرين كنيد

لائوري جنگارلي 43 ساله همه راههاي كم كردن وزن، نظير پرهيزهاي غذايي، رژيمهاي ميوه، قرصهاي بي نسخه(8) و نوشابه ها را آزمود، ولي هيچ يك باعث نشد كه وي بتواند دكمه شلوار جين شماره 16 خود را ببندد. سرانجام بر آن شد

كه برنامه جامع نلسون را به كار بندد. او با وجود آنكه از ورزش گريزان بود، ليكن خيلي زود متوجه شد كه به سادگي قادر به انجام تمرينات 20 دقيقه اي نيروبخش، بعد از پياده روي روزانه، است. طولي نكشيد كه پيامد اين كار آشكار گشت. وي هيجان زده مي گويد: «بعد از دو هفته اندك اندك متوجه تغييراتي در ظاهرم شدم و موقعي كه شلوار جين ام را پوشيدم بيشتر به اين دگرگوني پي بردم. همگي از شدت شادماني، شروع به جست و خيز كرديم! واقعا كه لحظه شادي آفريني بود.»

تجربه مثبت «جنگارلي» از اين تمرينها، مورد منحصر به فردي نيست. نلسون در پژوهشي كه در دانشگاه تافتز به انجام رساند، دو گروه از زنان را تحت نظر گرفت؛ با اين تفاوت كه افراد نخستين دسته، گذشته از رعايت برنامه غذايي، تمرينات بدني هم مي كردند و اعضاي دومين گروه، تنها رژيم غذايي گرفتند. افراد هر دو گروه به طور متوسط 13 پوند وزن كم كردند. ولي مسأله مهمتر، نوع وزني بود كه زنان از دست داده بودند. گروهي كه تمرين قدرت مي كردند، ضمن از دست دادن چربي، به طور متوسط 211 پوند بر حجم عضلاتشان اضافه كردند، لكن دسته اي كه تنها رژيم غذايي گرفته بود، توأم با چربي تقريبا 35/1 كيلوگرم ماهيچه هم از دست دادند.

اهميت اين موضوع در چيست؟ نلسون جواب مي دهد: «مقدار ماهيچه موجود در بدن، در تعيين ميزان سوخت و ساز بدن مؤثر است.» وي مي افزايد: «چنانچه به گونه اي وزن كم كنيم كه از حجم عضله ها كاسته نشود، در حقيقت سوخت و ساز بدنمان را در سطح بالاتري نگه داشته ايم؛ از اين رو شخصي كه حجم عضلات بدنش

فزونتر باشد، در درازمدت بهتر مي تواند وزنش را مهار سازد و آن را به ميزان دلخواه حفظ كند.»

پژوهش ديگر آن است: «ماهيچه ها تا چه حد در مهار وزن اهميت دارند؟» هبر در كتاب «برنامه غذايي با عزم و اراده» آورده است: «هر پوند (453) گرم ماهيچه روزانه 14 كالري مي سوزاند.» اين مقدار در درازمدت بسيار مورد توجه است.

چنان كه ملاحظه مي كنيد، پژوهشها حاكي از آنند كه براي كاستن از وزن، نه لازم است گرسنگي بكشيد، نه گروههاي اصلي غذايي را از برنامه خوراك خود حذف كنيد و نه اينكه ورزشكار باشيد. به جاي تمام اينها، فقط به دگرگونيهاي جزيي ليكن هوشمندانه عنايت نماييد. آنگاه در مدتي كه اصلاً در خيالتان هم نمي گنجيد، ناظر دگرگونيهاي شگفت آوري خواهيد شد.

پي نوشت:

1_ Aerovics Research.

2_U.C.L.A. University of california at los Angeles.

3_Lean Meat.

4_Wolfing Down.

5_ No pain, No Gain.

6_ jogging.

7_ Elevator.

8_ OTC = over the counter.

منبع: پيام زن

ظروف آلومينيومي جايگزين مناسب ظروف يك بار مصرف

در جهان ظروف آلومينيومي جايگزين ظروف يك بار مصرف پت مي شود.

همان طور كه مي دانيد هر محصولي كه در مجاورت مواد غذايي نگه داري مي گردد، بايد از درجه غذايي برخوردار باشد. نگه داري مواد غذايي گرم در مجاورت ظروف پت به آزاد سازي «منومرها» و تركيب آن با محتويات ظروف اثر سرطان زا و آلرژي زا دارد .

شفافيت، يا شيري رنگ بودن ظروف يك بار مصرف، دليلي براي مناسب بودن اين ظروف براي مصرف محسوب نمي شود. بر اساس تعاريف استاندارد موجود، ظروف پلي پروپلين و پلي اتيلن براي نگه داري مواد غذايي مناسب نيستند؛ از اين رو در شركت هاي هواپيمايي با سيستم مديريت كيفيت ايزو، براي سرو نوشيدني

هاي گرم از ظروف كاغذي استفاده مي شود.

فويل هاي آلومينيومي نيز با امكان نگه داري حرارت در مواد غذايي ظروف مناسبي محسوب مي شود، البته مناسب ترين ظروف براي نگه داري مواد غذايي به ترتيب ظروف شيشه اي ، فلزي، كاغذي و در نهايت ظروف Pet ( پلي اتيلين تري فتالات ) است. ظروف پت محافظ خوبي حتي براي نگه داري مواد غذايي با تركيبات شيميايي نيست. ظروف شفاف، منتقل كننده نور و مخرب مواد شيميايي اند.

چربي، روغن و ويتامين در اثر مجاورت با نور قابليت تخريب دارند، براي حفظ و نگه داري خاصيت آب ميوه هاي حاوي ويتامين هاي مصنوعي، يا طبيعي بايد از ظروف تيره رنگ استفاده شود. (1)

پي نوشت:

روزنامه كيهان، 1386/8/10.

منبع:مجله نامه ي جامعه

كشف اثرات ضد افسردگي «كتامين»

تحقيقات اخير نشان مي دهد «كتامين» كه به عنوان دارويي عادي براي بي هوشي استفاده مي شود، اثرات بهبود در بيماران مبتلا به افسردگي دارد.

به نقل از ساينس ديلي محققان نشان دادند كه «كتامين» باعث تحريك گيرنده هاي نمك اسيد گلوتاميك شده و در نتيجه باعث اثرات ضد افسردگي مي شود.محققان با هدف توليد داروهاي جديد كه بيشتر تمركزشان روي درمانهاي مولكولي است گامي بزرگ به سوي ايجاد داروهاي ضد افسردگي برمي دارند و باعث مي شود بيماران بدون استفاده از داروهاي سنتي، با بهره مندي از داروهاي جديد احساس بهتري داشته باشند.به گفته محققان دانشكده پزشكي دانشگاه «يال»، «كتامين» علاوه بر داشتن اثرات ضد افسردگي هنوز داراي ايرادهايي است و تغييرات زودگذري در ادراك و اختلالات شناختي مي گذارد و در ميان ديگر عوارض جانبي باعث ايجاد توهم مي شود.

محققان اميدوارند به داروهايي

دست يابند كه بهتر از «كتامين» عمل كرده و عوارض جانبي نداشته باشند.

ژن درماني اميد آينده درمان ايدز

دانشمندان دانشگاه لندن دريافتند كه ويروسهايي مثل HIV چگونه بين گونه ها منتقل شده و چگونه مكانيسمهاي زيستي در برخي ميمونهايي كه داراي ژنهاي پرشي هستند، آنها را در مقابل چنين ويروسهايي مصون مي دارد.

به نقل از «medical news today» دانشمندان سعي دارند با دسترسي به اين اطلاعات از نوعي ژن درماني در درمان ايدز در انسانها استفاده كنند.

آنان تركيبي از ژنها را در گونه اي از ميمونها يافتند كه آنها در مقابل خانواده ويروسهاي فرصت طلبي محافظت مي كند كه با وارد شدن به بدن ميزبان با ژنوم آنها تركيب شده و جزئي از سلول DNA ميزبان مي شود. براي انتقال اين ويروس به گونه هاي ديگر موجودات ويروس بايد ابتدا از ميان سيستم ايمني دروني ميزبان بگذرد كه در ميان تركيبي از ژنها و پروتيينها قرار گرفته ولي گونه اي از ميمونهاي آسيايي داراي ژني هستند كه آنها را در مقابل اين ويروس محافظت مي كند و اين ژن در تركيب با ژن ديگري ژنهاي پرشي را ايجاد مي كنند كه باعث ايجاد ژنهاي مفيد مي شوند كه مي تواند در حالي مؤثر براي ايدز به شمار آيد.

محققان قصد دارند با توليد ژنهاي «cyclophilin» و «TRIM5» انساني و تركيب و استفاده از آنها در سلولهاي بنيادين فناوري ژن درماني را در خصوص درمان ايدز ايجاد كنند.

عمل جراحي بهتر از روشهاي ديگر براي درمان كمر درد ا

تحقيقات اخير نشان داده است كه عمل جراحي مؤثرتر از درمانهاي ديگر براي بهبود كمر درد در افراد مسن است.

به نقل از «Web md» بر اساس اين گزارش 400 هزار آمريكايي كه بيش از 60 سال سن دارند، از انقباض ستون فقرات-

شرايطي كه مجراي ستون فقرات به سلولهاي عصبي در نخاع فشار مي آورد- رنج مي برند.

كمردرد ممكن است ناگهان شروع شده و يا تدريجي باشد. كمردرد حاد، اغلب با صدمات فيزيكي پس از بلند كردن وسايل سنگين ايجاد مي شود.

درد معمولاً به علت كشيدگي عضلات و يا رباطها ايجاد مي شود. صدمات ممكن است با فعاليت كردن تشديد شوند. در خيلي از موارد، علايم طي 2 تا 14 روز برطرف مي شوند.

مصرف ويتامين ب و پيشگيرى از ناهنجارى هاى جنينى

پژوهش هاى گذشته نشان داده اند كه مصرف قرص هاى تقويتى حاوى اسيد فوليك كه نوعى از ويتامين هاى گروه ب است در دوران باردارى و قبل از آن، در كاهش موارد بروز برخى ناهنجارى ها در جنين تأثير دارد.

اخيراً پژوهشگران اين موضوع را مجدداً در چين مورد بررسى قرار داده اند آنها به زنان دو منطقه شمالى و جنوبى چين كه به ترتيب ميزان بروز ناهنجارى هاى جنينى در آنجا زياد و كم بود توصيه كردند تا از هنگام معاينات پيش از ازدواج تا ماه سوم اولين حاملگى خود روزانه يك قرص حاوى 400 ميكروگرم اسيد فوليك به تنهايى مصرف كنند.

پس از بررسى فرزندان بيش از 130 هزار زن كه قبل و حين باردارى قرص ها را مصرف كرده بودند با فرزندان بيش از 117000 زن كه چنين قرص هايى را مصرف نكرده بودند نتيجه گيرى كردند كه مصرف قرص هاى اسيد فوليك به طور قابل توجهى هم در مناطق شمالى و هم در مناطق جنوبى موجب كاهش بروز جنين هاى دچار ناهنجارى شده بود.

لازم به ذكر است اگر مادران كشور ما در دوران بارداري به

مراكز بهداشتي _ درماني مراجعة منظم داشته باشند و تحت مراقبت قرار گيرند مكمل هاي غذايي و توصيه هاي مناسب به آنان ارائه ميگردد.

سيگار كشيدن مسبب سرطان ريه و ساير سرطان هاست

قرار گرفتن زنان باردار در معرض دخانيات در كشورهاى روبه توسعه با سرعت هشداردهنده اى در حال افزايش است.

پژوهشگران مى گويند زنان و كودكان شان در كشورهاى روبه توسعه به طور فزاينده اى در خانه هايشان دود سيگار محيطى ناشى از سيگار كشيدن ديگران را استنشاق

مى كنند، و بسيارى از آنها تجربه سيگار كشيدن را آغاز مى كنند و به اين ترتيب نه تنها خودشان بلكه كودكان شان را نيز در معرض سرطان،بيمارى قلبى و ساير بيمارى ها قرار مى دهند.

دكتر ميشل بلوك از شعبه پژوهش كنترل دخانيات در موسسه ملى سرطان آمريكا كه سرپرست اين پژوهش بوده است، در اين باره گفت: استعمال دخانيات بوسيله زنان باردار و قرارگرفتن آنها به دود سيگار محيطى پيشرفت تلاش هاى مداوم براى بهبود بخشيدن به سلامت مادران و كودكان در كشورهاى روبه توسعه را با مانع روبه رو مى كند يا حتى باعث سير قهقرايى آن

مى شود. اين تحقيق براى اولين بار استعمال دخانيات در زنان باردار، قرارگيرى به دود سيگار محيطى و نگرش ها نسبت به مصرف دخانيات در بسيارى از كشورهاى درحال توسعه را مورد بررسى قرار داده است. اين بررسى شامل ???? مصاحبه با زنان بادار در ?? محل تحقيق در ? كشور شامل آرژانتين، اوروگوئه، اكوادور، برزيل و گواتمالا در آمريكاى لاتين، زامبيا و جمهورى دموكراتيك كنگو در آفريقا، دو محل در هند و يك محل در پاكستان است. اين پژوهشگران دريافتند كه تا ?? درصد

زنان باردار سيگار كشيده اند، تا يك سوم آنها از توتون غيرتدخينى استفاده كرده اند و بيش از نيمى از آنها به طور مرتب دود سيگار ديگران را در محيط استنشاق مى كنند.

بلوك گفت اين گرايش ها بيانگر دگرگونى عمده اى در ميان زنان در كشورهاى روبه توسعه است، كه در گذشته در آنجا به علت تابوهاى فرهنگى قدرتمند، تنها ? درصد زنان به مصرف دخانيات مى پرداختند. سيگار كشيدن علت اصلى مرگ هاى قابل پيشگيرى در ميان زنان در كشورهاى توسعه يافته است و بلوك مى گويد كه اين يافته ها اين امكان را فراهم مى كند تا پيش از آنكه زنان در جهان در حال توسعه هم گرفتار همين مشكل شوند، مداخله اى انجام گيرد. سيگار كشيدن خطراتى وخيم براى سلامت مادر و جنين ايجاد مى كند و مى تواند باعث زايمان زودرس، وزن كم هنگام تولد و مرگ ناگهانى نوزاد شود. سيگار كشيدن در بزرگسالان مى تواند باعث سرطان ريه و ساير سرطان ها شود، در حاليكه مصرف غيرتدخينى توتون به سرطان هاى دهان و لوزالمعده منجر مى شود. استنشاق دود سيگار محيطى باعث سرطان در بزرگسالان و مشكلات ريوى مانند ذات الريه در كودكان كم سن مى شود.

فلزات سنگين سمي در داروهاي گياهي

برخي داروهاي گياهي شايد بيش از آنكه مفيد باشند ، ضرر داشته باشند.

ساينس نيوز به نقل از محققان گزارش مي دهد كه 20% از محصولات داروئي گياهي نمونه برداري شده حاوي سطوح بالائي از فلزات سنگين بودند.

برخلاف داروهاي تجويز شده با نسخه ، محصولات پزشكي گياهي بعنوان مكمل هاي غذائي به فروش مي رسند و لذا پيش از ورود به

بازار نيازي به بررسي هاي آزمايشگاهي شديد نيست.

محققان با بررسي نمونه هاي جمع آوري شده از فروشگاههاي نزديك شهر بوستون دريافتند يك پنجم از 70 نمونه فوق حاوي مقادير قابل ملاحظه اي سرب ، جيوه يا آرسنيك يا تركيبي از هر سه بودند.

در صورت مصرف مرتب ، اين محصولات مي تواند شخص را بيش از آنچه از سوي آژانس حفاظت محيط بي خطر در نظر گرفته است ، در معرض فلزات سمي قرار دهد.

گرچه شيوع محصولات داروئي گياهي حاوي فلزات سنگين مشخص نيست ، تعداد افرادي كه در معرض خطر هستند اهميت دارد.

دانشمندان معتقدند يافته هاي آنان لزوم بررسي آزمايشگاهي همه مكمل هاي غذائي را از لحاظ وجود فلزات سمي در آنها تاييد مي كند.

پيوند موفقيت آميز ديسك بين مهره اي در چين

منبع: سايت همشهري آنلاين

پزشكان چيني ديسك هاي بين مهره هاي ستون فقرات گردني را با موفقيت به پنج بيمار پيوند زدند.

به گزارش خبرگزاري رويترز اين شيوه مي توانند به يك گزينه درماني براي مبتلايان به بيماري تحليل رفتگي ديسك هاي بين مهره اي (DDD) بدل شود.

اين ديسك هاي نرم و انعطاف پذيركه در ميان مهره هاي مفصل شده قرار مي گيرند، با افزايش سن دچار تحليل رفتگي، خشكي و عدم اتعطاف پذيري مي شوند و به آساني صدمه مي بينند.

ديسك هاي بين مهره اي به عنوان جذب كننده ضربات وارد بر ستون فقرات عمل مي كنند، و به آن اجازه مي دهندخم و راست شود و بچرخد، اما بيرون زدگي آنها از محل طبيعي آنها بر روي ريشه هاي عصبي فشار مي آورد و كاركرد آنها را مختل مي كند، و در نتيجه به بيحسي و درد درد ساق پا يا بازو منجر مي شود.

پژوهشگران چيني كه نتيجه كار خود را در آخرين شماره نشريه لانست منتشر كرده اند مي گويند ديسك هاي به دست آمده از سه

اهداكننده مونث را كه به در حوادث درگذشته بودند را در فاصله ماه مارس 200 تا ژانويه 2001 به ستون فقرات گردني پنج بيمار پيوند زده اند.

به گفته پروفسور كيت لوك رئيس بخش ارتوپدي دانشگاه هنگ كنگ اين اولين بار در جهان است كه ديسك بين مهره اي انسان پيوند زده مي شود.

بيماران دريافت كننده پيوند براي پنج سال تحت نظر قرار داشته اند.

اين پژوهشگران در مقاله خود مي نويسند: " علائم و شكايات عصبي همه بيماران پس از انجام عمل پيوند بهبود پيدا كرد... هيچكدام از بيماران از آن پس درد گردن هنگام استراحت يا حركت نداشت."

كارشناسان مستقل در همين شماره نشريه لانست مي نويسند پيوند ديسك هاي بين مهره اي ممكن است در آينده به يك گزينه درماني جايگزين براي روش هاي معمول فعلي مانند اتصال مهره هاي ستون فقرات و جاگذاري ديسك هاي مصنوعي شود.

كم خوابي موجب افزايش وزن ميشود

آخرين تحقيقات نشان مي دهند كه شب زنده داري و كم خوابي كودكان و بزرگسالان سبب افزايش وزن آنان ميگردد.

محقق دانشگاه بريستول (Bristol) انگلستان دكتر شاهد طاهري اظهار داشت كه تلويزيون ، كامپيوتر و تلفنهاي همراه و از اين قبيل وسايل از اطاق خواب كودكان بايد بيرون برده شوند تا آنان بتوانند خواب آرامي داشته باشند.

دكتر طاهري در مجله بيماري كودكي (Disease in Childhood) افزوده است كه كاهش ساعات خواب سب تغييرات جدي در سوخت و ساز بدن ميگردد كه به افزايش وزن و بروز امراضي از قبيل ديابت و مشكلات قلبي منجر مي شود.

نتيجه يك تحقيق كه سال گذشته در انگلستان منتشر شد بيانگر اينست كه خردسالاني كه حدود ?? ماه سن دارند و دچار كم خوابي هستند زماني كه به سن هفت سالگي ميرسند داراي اضافه وزن ميشوند.

طاهري

همچنين بيان ميكند كودكاني كه خواب مناسب ندارند مكانيزم سوخت و ساز بدن آنها تغيير پيدا كرده و در اشتها و مصرف انرژي آنها اختلال ايجاد ميشود.

ميزان خواب نامناسب بر روي رشد دوره نوجواني نيز آثار مخربي دارد.

در تحقيقي كه توسط دكتر طاهري در سال ???? منتشر شده مشخص ميكند بزرگسالاني كه روزانه حدود ? ساعت ميخوابند ميزان ترشح هورمون اشتها در آنان ?? درصد بيشتر از افرادي است كه هشت ساعت در روز ميخوابند .

ميزان ترشح هورمون كنترل كننده چربي در بدن افرادي كه دچار كم خوابي هستند نيز كاهش مييابد. مناسب و كافي نبودن ساعات خواب در كودكان سبب بي حوصلگي و كاهش تحرك گرديده و علاوه بر اضافه وزن ، كودكان مزاياي مرتبط با تحرك و ورزش را از دست ميدهند.

به گفته دكتر طاهري چاقي و اضافه وزن فقط به علت كم خوابي ايجاد نميشود اما تاثير آن در مصرف انرژي و موازنه اي كه در متابوليسم بدن دارد را نميتوان انكار كرد.

وي اضافه ميكند براي بچه ها خواب مناسب و تحرك لازم بايد در نظر گرفته شود . كودكان بايد از خوردن غذاهاي پر كالري در هنگام شب پرهيز كنند و محيط خواب آنان بايد آرام و درجه حرارت اطاق نيز مناسب باشد.

بزرگسالان ميتوانند در تعطيلات پايان هفته بيشتر بخوابند اما ميزان آن نبايد از يكي دو ساعت زياد تر شود كه موجب مختل شدن خواب آنان در طول هفته نگردد.

وقتي يك نوشابه مي خوريد، چه اتفاقي مي افتد؟

10 دقيقه بعد: 10 قاشق چاي خوري شكر وارد بدن تان مي شود. مي دانيد چرا با وجود خوردن اين حجم شكر دچار استفراغ نمي شويد؟ چون اسيد فسفريك، طعم آن را كمي مي گيرد

و شيريني اش را خنثي مي كند.

20 دقيقه بعد: قند خون تان بالا مي رود و منجر به ترشح ناگهاني و يك جاي انسولين مي شود. كبدتان شروع مي كند به تبديل قند به چربي تا قند خون، بيشتر از اين بالا نرود.

40 دقيقه بعد : حالا ديگر جذب كافئين كامل شده؛ مردمك هاي تان گشاد مي شود، فشار خون تان بالا مي رود و در پاسخ به اين حالت، كبدتان قند را به داخل جريان خون رها مي كند. گيرنده هاي آدنوزين مغز حالا بلوك مي شوند تا از احساس خواب آلودگي جلوگيري كنند.

45 دقيقه بعد : ترشح دوپامين افزايش پيدا مي كند و مراكز خاصي در مغز، كه حالت سرخوشي ايجاد مي كنند، تحريك مي شوند. اين همان مكانيسمي است كه در مصرف هروئين منجر به ايجاد سرخوشي مي شود.

بعد از 60 دقيقه : اسيد فسفريك موجود در نوشابه، داخل روده كوچك، به كلسيم، منيزيم و روي مي چسبد. متابوليسم بدن افزايش پيدا مي كند. ميزان بالاي قند خون و شيرين كننده هاي مصنوعي، دفع هرچه بيشتر كلسيم را از طريق ادرار باعث مي شوند.

مدتي بعد : كافئين در نقش يك داروي مدر (ادرارآور) وارد عمل مي شود. حالا ديگر كلسيم و منيزيم و رويي كه قرار بود جذب بدن شود، بيش از پيش از طريق ادرار دفع مي شود و به همراه آن مقادير زيادي آب، سديم و ديگر الكتروليت ها نيز از دست مي رود.

مدتي بعدتر : كم كم آن غوغايي كه در بدن تان ايجاد شده بود فروكش مي كند و نوبت به افت قند مي رسد. در اين مرحله يا خيلي حساس و تحريك پذير مي شويد يا خيلي كرخت و بي حال. حالا ديگر تمام آن آبي را كه از طريق نوشابه وارد بدن خود كرده بوديد، دفع كرده ايد؛

آبي كه مي شد به جاي اسيد و كافئين و شكر، حاوي مواد مفيدي براي بدن تان باشد. تا چند ساعت بعد اثر كافئين هم از بين مي رود و شما هوس يك نوشابه ديگر مي كنيد.

نوشابه خورترين ملت جهان

سرانه مصرف نوشابه هاي گازدار در ايران 42 ليتر است. با مقايسه اين آمار با آمار ديگر كشورهاي جهان به اين نتيجه وحشتناك مي رسيم كه ما در سرانه مصرف نوشابه هاى گازدار مقام اول را در جهان پيدا كرده ايم. براي اين كه بيشتر وحشت كنيد، بد نيست بدانيد كه:

1) ميانگين مصرف نوشابه هاي گازدار در دنيا براي هر فرد 10 ليتر است.

2) در بيست سال اخير، مصرف نوشابه هاى گازدار در كشور، نزديك به15 درصد رشد داشته است.

3) در طي اين بيست سال، مصرف شير و لبنيات، تنها حدود يك دهم درصد رشد كرده است.

4) سرانه مصرف لبنيات در ايران كمتر از يك سوم استاندار جهاني است.

5) طبق آمار، 90درصد كودكان 24 ماهه تا 12 ساله كشورمان، روزانه حداقل يك بار پفك و نوشابه مصرف كرده اند.

6)25درصد از كودكان ايرانى به نوعي با سوءتغذيه دست به گريبانند.

7) يك سوم از مرگ وميرهاي كشور به علت بيماري هاي قلبي عروقي است كه يكي از عوامل اصلي بروز آن، تغذيه غلط است.مراقب سلامتي خود باشيد.

http://www.salamatnews.com

يك گام نزديك تر به حيات مصنوعي

منبع: سايت همشهري آنلاين

دانشمندان يك قدم بزرگ به سوي ايجاد اولين شكل حيات مصنوعي با توليد مصنوعي DNA يك باكتري برداشته اند.

به گزارش خبرگزاري فرانسه اين قدم كه پس از پنج سال پژوهش برداشته شده است، به عنوان مرحله ماقبل نهايي در تلاش براي ايجاد يك شكل حيات مصنوعي تلقي مي شود كه كاملا بر اساس ژنوم DNA ساخت انسان باشد- چيري

كه سال ها دانشمندان و نويسندگان داستان هاي علمي- تخيلي به ايجاد آن اميدوار بوده اند.

دكتر هميلتون اسميت از موسسه جي كريك ونتر كه نتايج آن در نشريه Science منتشر شده است، در اين باره گفت :"ما نشان داده ايم كه اكنون ساختن قطعات بزرگ ژنوم امكان پذير است، بنابراين كاربردهاي مهمي مانند سوخت هاي زيستي را مي توان عملي كرد."

اين پژوهش در آزمايشگاه هاي دانشمند مشهور و بحث برانگيز آمريكايي، كريگ ونتر، انجام شد، كه اشكال حيات مصنوعي را به عنوان راه علاج بالقوه اي براي بيماري ها و پديده گرمايش جهاني تلقي مي كند.[سابقه موضوع]

با اين حال ديدگاه مهندسي اشكال حيات مصنوعي بسيار بحث برانگيز بوده است و احتمال دارد مباحثات داغي را در باره اخلاقي بودن و پيامدهاي احتمالي چنين پيشرفتي برانگيزد.

دان گيبسون، سرپرست اين تحقيق گفت گروه او دومين مرحله در يك فرآيند سه مرحله اي براي ساختن ارگانيسم هاي مصنوعي را كامل كرده اند.

اين گروه پژوهشي مستقر در مريلند آمريكا در مرحله نهايي اين پژوهش، كه از هم اكنون در حال انجام آن هستند، سعي خواهند كرد كه صرفا با توالي ژنومي مصنوعي به دست آمده از باكتري مايكوپلاسما جنيتاليوزوم (Mycoplasma genitalium)، يك باكتري جديد ايجاد كنند.

اين باكتري كه باعث انواعي از بيماري هاي مقاربتي مي شود، يكي از ساده ترين ساختارهاي DNA را در ميان اشكال حياتي دارد كه تنها از 560 ژن تشكيل مي شود.

در مقابل ژنوم انسان حاوي حدود 30000 ژن است.

كروموزوم مصنوعي كه پيش از اين دكتر ونتر و همكارانش توليد كرده اند و به نام مايكوپلاسما لابوراتوريوم (Mycoplasma laboratorium) خوانده مي شود، در مرحله نهايي اين فرآيند به درون يك سلول زنده پيوند زده خواهد شد، تا با به دست گرفتن كنترل آن، عملا شكل حياتي جديدي را به وجود

آورد.

به اين ترتيب اين باكتري جديد، به طور عمده و نه به طور كامل مصنوعي خواهد بود، زيرا از واحدهاي ساختماني ارگانيسم هاي از قبل موجود، تشكيل مي شود.

اما ساير دانشمندان در مورد كار گروه ونتر موضع احتياط آميزي مي گيرند و مي گويند هنوز راه درازي تا ايجاد حيات مصنوعي باقي مانده است.آنها از جمله به زيرنويس افشاگري در اين مقاله جديد اشاره مي كنند كه اشكالات در جا دادن يك ژن حاصل از كلون سازي ژن را شرح مي دهد.

اكارد ويمر، استاد زيست شناسي مولكولب در دانشگاه نيويورك در اين باره گفت كه با توجه به نتايج منتشرشده روشن است كه اين گروه پژوهشي هنوز حيات مصنوعي توليد نكرده اند. او افزود كه اين احساس ناخوشايند را دارد كه اين DNA چه آن را مصنوعي به حساب آوريم و چه نياوريم، فاقد قابليت كاركردي است.

هلن والاس، زيست شناس و سخنگوي سازمان GeneWatch در انگليس نيز گفت كه با وجود اينكه گروه ونتر يك يك شاهكار فني را به انجام رسانده اند، هنوز نمي توان آنها را خالق حيات مصنوعي به حساب آورد.

او گفت: "ونتر خدا نيست... او هنوز راه درازي تا خلق حيات پيش رو دارد."

"كار او نوعي مهندسي ژنتيك است كه به افراد امكان خواهد داد كه تغييرات ژنتيكي بسيار بزرگتري را به وجود آورند، بنايراين در آينده ما مي توانيم جانداراني را با توالي هاي ژنتيكي جديد به وجود آوريم."

منبع: http://www.hamshahrionline.ir

رؤياي پيوند كامل صورت به حقيقت مي پيوندد

درمان- گروه سلامت -دكتر سيدمحمد ابوترابي: هنگامي كه ژول ورن راجع به سفر به ماه و ساير غيرممكن هاي آن روز داستان مي نوشت، كسي باور نمي كرد كه روزي انسان بتواند به تخيلات باورنكردني خود دست يابد.

همچنان كه وقتي فيلم « Face off» در سال 1997ساخته شد،

كسي فكر نمي كرد كه ايده اين فيلم روزي به حقيقت بپيوندد. وقتي حدود يك سال قبل، قسمتي از صورت يك زن فرانسوي پيوند زده شد، اولين قدم برداشته شد اما هنوز تا اجراي كامل ايده اين فيلم، يعني پيوند كامل صورت، مسير طولاني اي باقي است؛ حتي با وجود ادعاهاي جديد پزشكان انگليسي.

پيش به سوي پيوند كامل صورت

مدتي است كه بزرگترين جراحان پلاستيك جهان در انجام پيوند صورت رقابت مي كنند. جراحان فرانسوي موفق شدند اولين پيوند قسمتي از صورت را انجام دهند و سپس جراحان چيني ثابت كردند كه در اين پيوند، چيزي از فرانسوي ها كم ندارند. اما پيوند كامل صورت كاري است كه انگليسي ها در حال فراهم كردن مقدمات آن هستند.

يكي از مهم ترين مراحل عملي كردن پروژه پيوند صورت، اخذ مجوز قانوني و اخلاقي است و جراحان بيمارستاني در لندن، مجوز انجام اولين پيوند كامل صورت را دريافت كرده اند. مرحله بعدي اجراي اين پروژه، تهيه فهرست بيماران واجد شرايط پيوند كامل صورت است و جراحان بيمارستان آزاد سلطنتي لندن، ظرف چند ماه آينده فهرست نهايي بيماران خود را آماده خواهند كرد.

اعضاي تيم جراحي بيمارستان آزاد سلطنتي لندن بيش از يك دهه است كه در اين زمينه فعاليت مي كنند و بالاخره موفق شده اند مجوز اخلاقي لازم براي انجام اين عمل ظريف جراحي را بگيرند. آنها مي گويند قصد دارند در اين مورد، محتاطانه عمل كنند و قدم بعدي، يافتن بيمار مناسب براي دريافت پيوند است.

آنها همچنين معتقدند پيوند كامل صورت، كار بسيار پيچيده و در عين حال نوآورانه اي است و لازم است كه از نقاط مختلف جهان، تيم هايي براي اين كار حضور داشته باشند. كانديداهاي اين عمل جراحي

بايد با دقت انتخاب و آماده شوند تا اطمينان حاصل شود كه از لحاظ رواني و فيزيكي، قابليت تحمل اين جراحي را دارند. اين احتمال وجود دارد كه اين عمل، موفقيت آميز نباشد و حتي اگر با موفقيت انجام شود، تاثيرات آن روي ظاهر فرد، بسيار زياد خواهد بود. حتي ممكن است به اين دليل، بيمار از نظر روحي دچار مشكل شود.

در عمل پيوند صورت، از جراحي ميكروسكوپي براي پيوند عصب ها و رگ هاي خوني استفاده مي شود. با اين اوصاف، خطر پس زدن عضو پيوندي، بسيار بالاست و به همين دليل، بيمار بايد تا مدت ها از داروهاي سركوب كننده سيستم ايمني بدن استفاده كند. دريافت كننده پيوند شايد مجبور شود براي باقي عمر از داروهايي براي كنترل سيستم ايمني و جلوگيري از پس زدن عضو دريافتي استفاده كند. مشكل اين است كه استفاده زياد از اين داروها، خطر عفونت و ابتلا به سرطان را افزايش مي دهد.

اخلاقيات؛ موضوع مهم پيوند فرانسوي

علت اينكه اخذ مجوز اخلاقي براي انجام پيوند كامل صورت، يك گام مهم تلقي مي شود، اين است كه همين موضوع در زمان انجام اولين پيوند صورت، براي جراحان فرانسوي مشكلاتي را ايجاد كرد اما پروفسور دوبرنارد و همكارانش، دلايل زيادي داشتند تا قسمتي از صورت ايزابل دينوار 38ساله را در 27نوامبر(6 آذر) سال گذشته ميلادي پيوند بزنند. 6ماه قبل از اين عمل جراحي، سگي صورت اين زن فرانسوي را گاز گرفته و به شدت زخمي كرده و باعث شده بود كه اين زن، تيغه بيني، لب و چانه خود را به طور كامل از دست بدهد.

كارولين كمبي- مديركل يكي از آژانس هاي تحت نظر وزارت بهداشت فرانسه- كه مسئول هماهنگ كردن تقسيم اعضاي پيوندي

ميان مراكز نيازمند است، در باره شرايط تن دادن به پيوند صورت اين زن فرانسوي مي گويد: «شيوه هاي عادي جراحي در اين مورد ممكن نبود. با كمك جراحي عادي پلاستيك، امكان بازگرداندن جنبه هاي كاربردي صورت به بيمار وجود نداشت و دقيقا به همين دليل بود كه براي پيوند، تلاش شد. بيمار توانايي عادي براي خوردن غذا را از دست داده بود، براي حرف زدن با دشواري زيادي روبه رو بود و امكان آن نبود كه با جراحي پلاستيك، عضلات اطراف دهان كه به فرد امكان مي دهد هنگام سخن گفتن كلمات را درست ادا كند و هنگام تغذيه، غذا از دهانش بيرون نريزد، ترميم شود».

به اين ترتيب پروفسور دوبرنارد به كمك تيم جراحي بيمارستان امي ينز فرانسه، بيني، لب ها و چانه بيماري را كه دچار مرگ مغزي شده بود، طي يك جراحي 21ساعته، به اين زن فرانسوي پيوند زدند.

پيوند صورت چيني

4ماه بعد از انجام اولين پيوند صورت در فرانسه، جراحان چيني خبري منتشر كردند كه نشان از يك مسابقه علمي و پزشكي در جهان داشت. جراحان بيمارستان نظامي شيجينگ» در شهر شيان واقع در شمال غرب چين، در فروردين ماه امسال اعلام كردند كه دومين عمل جراحي پيوند صورت جهان را روي يك مرد چيني انجام داده اند.

تيمي به سرپرستي دكتر گو.شو.ژونگ- رئيس موسسه جراحي پلاستيك- اين عمل جراحي را بعدازظهر 24فروردين آغاز كردند و ??ساعت بعد يعني صبح جمعه با موفقيت به پايان رساندند. بيماري كه در چين تحت پيوند صورت قرار گرفت، لي.گوگ.سينگ نام داشت و يك شكارچي اهل ايالت يونان بود.

لي.گوگ.سينگ دو سال پيش مورد حمله يك خرس قرار گرفت و از ناحيه صورت به شدت آسيب

ديد، طوري كه غذاخوردن و حرف زدن او دچار اشكال شده بود. به همين خاطر دكتر گو.شو.ژونگ به كمك همكارانش در بيمارستان شيجينگ، مجبور شد دوسوم صورت او را عوض كند.

در اين پيوند، بافت جديد در قسمت مياني صورت، زير چشم ها و بالاي دهان قرار گرفت. در اين عمل هم بافت پيوندي صورت از يك مرد دچار مرگ مغزي گرفته شده بود. با اين اوصاف، پزشكان سراسر جهان در انتظارند تا نتيجه عمل پزشكان انگليسي را ببينند.

منبع:http://www.hamshahrionline.ir

كم كردن قولنج مفاصل

زندگي يعني حركت. مهم ترين ركن يك زندگي سالم تحرك، ورزش اصولي و مصرف انرژي است.

سه ركن اصلي يك بدن توانا، افزايش توانايي سوخت و ساز بدن (مصرف اكسيژن)، بهبود قدرت عضلات و توسعه انعطاف پذيري بدن است.

هر سه عامل فوق در كاهش تشكيل حباب ها تأثيرگذار است. ولي مهم ترين فاكتور مؤثر افزايش انعطاف پذيري بدن است.

انجام روزانه حداقل چند ورزش انعطاف پذيري و كششي در انتهاي دامنه حركتي باعث كاهش تشكيل حباب ها خواهد شد.

ما به تمرينات كششي و حركت به سوي تمرينات با حداكثر دامنه ي مجاز در حين ورزش و در تمام مفاصل نيازمنديم، چرا كه در غير اين صورت در حين انجام زندگي روزمره به اجبار بدن را به سمت دامنه حركتي خواهيم برد و به مفصل صدمه خواهيم زد.

خيلي از اوقات اغلب افراد اذعان مي دارند كه ما هر روز در طي فعاليت هاي شغلي اين حركات را انجام مي دهيم، پس چه لزومي به انجام اين ورزش هاست؟

چرا ورزش در دامنه حركتي به مفصل صدمه نمي زند، ولي كار در دامنه انتهايي باعث بروز صدمات مختلفي خواهد شد؟

اصولاً ما در ورزش تمرين مي كنيم و در كار امتحان

مي دهيم. ورزش اصولي شرايطي دارد كه در صورت رعايت آن شرايط، با خود فوايد متعددي را به دنبال دارد.

در مرحله ي ابتدايي ورزش (گرم كردن)، مفاصل و عضلات پرخون مي شوند، انعطاف پذيري اشان بالا مي رود، قدرت تحمل فشارهاي ورزش را پيدا مي كنند و هزاران فايده ي ديگر كه از بروز هرگونه صدمه ناخواسته پيشگيري مي كند. در حالي كه در حين كار ما اين شرايط اوليه را براي اندام ها ايجاد نمي كنيم و با اعمال فشارهاي مختلف، به اين اندام ها صدمه خواهيم زد.

در مورد تشكيل گازهاي داخل مفصل و قولنج مفاصل هم، اين چنين بحثي صادق است.

در صورتي كه فرد مفاصل خود را در طي ورزش هاي روزمره در دامنه انتهايي تمرين دهد، تشكيل گازها به حداقل خواهد رسيد و مفاصل ديگر مشكل قولنج پيدا نخواهند كرد و شما هم نيازي به رفع قولنج نخواهيد داشت. بعد از ورزش، اگر هم احياناً به مفصل فشار آوريد و قولنج آن را رفع نماييد به مفصل فشاري نخواهد آمد. چون مفاصل خود را قبلاً و در طي ورزش ها توانمند نموده ايد. هرچند كه به لحاظ رفع وابستگي روحيه توصيه مي شود كه باز هم از رفع قولنج پرهيز كنيد.

يكي از روش هاي ورزش درماني كه در جهت بهبود انعطاف پذيري مفاصل و اندام ها، در كوتاه ترين زمان به شما كمك مي كند تا به وضعيت مناسبي برسيد، در ذيل آورده شده است.

تمرينات مناسب و اصولي

اين تمرينات را مي توان به صورت ايستاده و همچنين هنگام نشستن انجام داد. اگر اين تمرينات را به صورت روزانه انجام دهيد كمتر از 10 دقيقه وقت شما را خواهد گرفت.

انجام دادن يك يا دو بار

از آنها در مدت بسيار كوتاه 10 تا 20 ثانيه (به صورت حركات خلاصه شده حين كار) مي تواند باعث ايجاد يك تغيير روش بسيار مفيد در كار كردن شما شود و تأثير بسيار مهمي در كاهش حباب ها و قولنج كردن مفاصل داشته باشد.

اين تمرينات در ابتدا قابليت انعطاف اندام را افزايش مي دهند و سپس تحريك پذيري مفاصل و ريلكس بودن را بالا مي برند. مي توان اين حركت ها را به صورت گروه هاي كوچك در محل كار انجام داد.

اگر اين تمرين ها را هر روز و به صورت دوره اي انجام دهيد، شما بيشترين سود را خواهيد برد.

چهار نوع ورزش پايه

ورزش هاي كششي :

اين ورزش ها بايد يكي از تمرينات روزانه باشد. كشش هاي ملايم به همراه يك برنامه منظم، تحرك بهتري را برايتان فراهم خواهد كرد و كمك شاياني به كاهش گرفتگي و درد عضلات و كاهش قولنج خواهد نمود.

ورزش هاي تقويتي :

ورزش هاي تقويتي عضلات را پرورش مي دهد. شايد شما نخواهيد براي پرورش اندامتان كار كنيد. اما درمان خستگي و ضعف عضلاني، مستقيماً به انجام ورزش هاي تقويت عضلات مربوط است و عضلات ضعيف مستعد آسيب بيشتري هستند. براي زندگي در جامعه امروز شما به عضلات قوي تري نياز داريد.

ورزش هاي ايروبيك (هوازي) :

ورزش هاي هوازي تنظيم كننده بسيار خوبي براي قلب و ريه هستند، مانند پياده روي، دويدن، دوچرخه سواري و شنا كه پس از انجام يك دوره، حجم تنفس و بازده قلب را افزايش مي دهند. انجام اين ورزش ها سه بار در هفته و به مدت 20 تا 30 دقيقه استاندارد مناسبي است.

ورزش هاي آرام بخش (Relaxation) :

ورزش هاي آرام بخش براي كاهش استرس و فشارهاي عصبي روزانه طراحي شده اند. به وسيله اين تمرينات، فشارها و بحران هاي زندگي

روزانه تأثير كمتري روي اعصاب خواهند گذاشت. اين حركات همچنين براي افرادي كه در مدت طولاني با يك وضعيت ثابت كار مي كنند، مؤثر است.

اصول ورزش براي كاهش قولنج

شروع سبك و آرام:

در ابتدا، برنامه را سبك شروع كنيد. اگر شما قبلاً چنين تمريناتي را انجام نداده ايد، بايد با حركات سبك شروع كنيد. اگر به صورت گروهي اين كار را انجام مي دهيد لازم نيست همه تمرينات را در ابتدا انجام دهيد.

افزايش تدريجي:

بعد از چند هفته قادر خواهيد بود ورزش هاي بيشتري را انجام دهيد و انعطاف پذيري بدن شما بيشتر خواهد شد. بعد از چند هفته منتظر كاهش روند قولنج ها باشيد. البته تأثيرات روحي و رواني آن را نيز فراموش نكنيد.

انجام با قاعده و منظم حركات:

بعضي از حركات نيازمند تكرار روزانه هستند. اگر نمي توانيد همه برنامه را انجام دهيد، تعدادي از آن را در طي روز انجام دهيد؛ حتي اگر در محل كار خود حاضر نشديد.

كمي ناراحتي در ابتداي انجام اين حركات طبيعي است، ولي اين ورزش ها دردناك نخواهد بود. شما بايد به طور قطع احساس كشش و كار عضلاني را داشته باشيد.

درد و ناراحتي بعد از انجام اين حركات مي تواند به معني انجام بيش از حد تمرينات باشد. لزوماً اين درد به اين معني نخواهد بود كه اين حركات براي شما مناسب نيستند. اگر مشكوك شديد بهتر است با يك فيزيوتراپيست متخصص ورزش، مشورت كنيد.

ويتامين ها

ويتامين هاي A,K,C,E,D,B1,B2,B3,B6,B12

در اين قسمت شما را با انواع ويتامين ها اشنا خواهيم كرد.

جدولي را كه در ذيل اين صفحه مشاهده مينماييد حساسيت ويتامين ها را نسبت به شرايط محيطي نشان ميدهد. براي اطلاعات بيشتر ميتوانيد به صفحه مربوط به هركدام از

اين ويتامين ها برويد.

آشنايي با ويتامين A

اين ويتامين يك ويتامين محلول در چربي است. اين ويتامين به دو صورت وجود دارد

رتينول : كه فقط در غذاهاي حيواني يافت مي شود

كاروتن : كه هم در غذاهاي حيواني و هم غذاهاي گياهي يافت مي شود.

بعلت محلول بودن در چربي , اين ويتامين مي تواند در داخل بدن ذخيره گردد لذا مصرف بيش از اندازه آن ميتواند موجب مسموميت گردد. اين مسموميت خود را به شكل درد مفاصل ,هيپركلسيمي , ريزش مو, دل بهم خوردگي, اسهال, استفراغ ,بي اشتهايي , تاري ديد, قاعدگي نامرتب, پوسته پوسته شدن پوست, خستگي , سردرد نشان خواهد داد و اين در حالي ايت كه كمبود اين ماده مغذي ميتواند منجر به عقيمي مردان ,شب كوري و گزروفتالمي گردد.

مقدارمورد نياز اين ويتامين براي افراد بالغ معادل 10000 واحد بين المللي(IU يا International Unit) ميباشد.

از جمله منابع اين ويتامين ميتوان به روغن كبد ماهي, هويج, سبزي هاي سبز و زرد, زرده تخم مرغ, شير و فرآورده هاي آن, مارگارين و ميوه هاي زرد.

آشنايي با ويتامين K

ويتامين k يك ويتامين محلول در چربي ميباشد. باكتريهاي روده نيز ميتوانند اين ويتامين را بسازند.

از آنجايي كه در تشكيل عوامل انعقادي 2و? و9 و?1نقش دارددر پيشگيري از خونريزي هاي داخلي و خارجي و كم كردن خونريزي عادت ماهيانه نقش ايفا مينمايد. همچنين در اكسيداسيون اسيد گلوتاميك نيز نقش دارد. كمبود آن مي تواند منجر به افزايش زمان پروترومبين و خونريزي , اكيموز و سلياك و كوليت و اسپرو گردد.

از جمله منابع اين ويتامين ميتوان به ماست آلفا آلفا, زرده تخم مرغ, روغن بزرك يا كتان, روغن

سويا, روغن كبد ماهي و برگ سبز سبزيجات اشاره نمود.

اشعه ايكس و اسعه راديواكتيو و آسپرين و آلودگي هوا از جمله عوارض لز بين برنده آن هستند و مقدار اين ماده مغذي در غذاهاي منجمد شده كمتر از غذاهاي طبيعي است.

آشنايي با ويتامين ث يا اسيدآسكوربيك

اين ويتامين جزو ويتامين هاي محلول در آب بوده و از آنجايي كه تقريبا شناخته شده ترين نوع ويتامين است احتياج به معرفي چنداني ندارد.

تقريبا تمام جانوران به جز انسان و ميمون و خوكچه هندي آنرا در بدن خود ميسازند.اين ويتامين به جذب آهن در بدن كمك مي كند و همچنين در تشكيل كلاژن نيز نقش دارد,زخم و سوختگي و خونريزي لثه را التيام بخشيده و در پايين آوردن كلسترول خون نقش دارد و احتمال ايجاد لخته هاي خوني در سياهرگ را كم ميكند.

همانطور كه همه شما داستان ملواناني را كه به راههاي دوردست ميرفتند و ... را شنيده ايد و ميدانيد كه كمبود اين ويتامين در بدن منجر به ابتلا به اسكوربوت خواهد شد. همچنين استفاده از مقادير فوق العاده زياد اين ويتامين ميتواند منجر به بروز اسهال متناوب و تكرر ادرار و سنگ هاي كليوي گردد.

مركبات و سبزيها و ميوه ها از جمله منابع غني اين ويتامين هستند و نگهداري طولاني مدت در يخچالها,پختن, حرارت, اكسيژن, نور و دخانيات از جمله عوامل از بين برنده آن هستند.

آشنايي با ويتامين E

يك ويتامين محلول در چربي است.اين ويتامين در بافت كبد و چربي و قلب و عضلات بيضه ها و رحم , خون و غده هيپوفيز و غدد فوق كليوي ذخيره ميگردد.

اين ويتامين را

بعلت خواص آنتي اكسيداني اش ويتامين جواني ميدانند. همچنين اين ويتامين موجب رسيدن مقادير زيادي از اكسيژن به بدن مي شود و موجب افزايش طاقت و تحمل حين انجام فعاليت هعاي بدني مي شود.

در اثر كمبود اين ويتامين عوارض زير مشاهده مي گردد.

تخريب گلبولهاي قرمز(آنمي هموليتيك) , تحليل عضلات , بعضي از انواع كم خوني ,برونكوپنوموني در كودكان نارس, نوروپاتي و ميوپاتي همراه با كراتين اوري در بزرگسالام مبتلا به سوجذب طولاني مدت.

از منابع اين ويتامين مي توان به جوانه گندم, دانه سويا, كلم بروكلي, اسفناج, آرد غلات كامل و تخم مرغ.

آشنايي با ويتامين D

ويتامين D يك ويتامين محلول در چربي است. بدن انسان اين توانايي را دارد كه در مقابل نور خورشيد اين ويتامين را بسازد. بديهي است وجود بخار زياد و همچنين هواي آلوده به سبب جلوگيري از تابش مستقيم و كافي نور خورشيد ميتواند موجب كاهش توليد اين ويتامين در داخل بدن گردد.

مقدار توصيه شده اين ويتامين ??? واحد بين المللي(معادل ده ميكروگرم ) در روز ميباشد.

اين ويتامين موجب تسهيل در جذب و استفاده از فسفر و كلسيم و استحكام اسكلت بندي ميشود و كمبود آن در دوران كودكي منجر به راشي تيسم و در دوران بزرگسالم منجر به استئو مالاسي و هيپوكلسيمي و هيپوفسفاتمي مي گردد.

روغن ماهي , ساردين, شاه ماهي , ماهي آزاد, ماهي تون,شير و محصولات لبني از جمله منابع طبيعي اين ويتامين مي باشند.

آشنايي با ويتامين ب1يا تيامين

تيامين يك ويتامين قابل حل در آب است لذا مازاد آن از طريق ادرار دفع ميگردد.

اين ويتامين رشد را تقويت كرده و به عمل هضم به

خصوص هضم كربوهيدرات ها كمك مي نمايد.اين ويتامين به علت تاثير بر عملكرد سيستم عصبي و بهبود بخشيدن به حالات رواني ويتامين اخلاق ناميده مي شود. تيامين در بهبود بخشيدن به بيماري سفر كمك مي كند.

كمبود اين ويتامين مي تواند منجر به ايجاد بيماري بري بري گردد.

سبوس برنج, نان كامل گندم, آرد جو دو سر, بادام زميني,آغلب سبزيها و برنج از جمله منابع غني اين ويتامين ميباشند.

حرارت , الكل, كافئين و هواي آزاد از جمله عوامل از بين برنده اين ماده مغذي اند.

آشنايي با ويتامين ب 2 يا ريبوفلاوين

اين ويتامين نيز مانند بقيه ويتامين هاي گروه ب قابل حل در آب بوده و مازاد آن از طريق ادرار دفع مي گردد.

اين ويتامين به رشد و داشتن پوست,مو و ناخن سالم و بهبود زخمهاي دهان و لب كمك نموده وكمبود آن ميتواند منجر به زخمهاي دهان و لب وپوست و اندام تناسلي گردد.

نور(اشعه ماورا بنفش) , محيط قليايي, حرارت پخت و پز, سولفاميدها, استروژن و الكل از جمله عوامل از بين برنده اين ويتامين هستند.

آشنايي با ويتامين B3

نياسين هم مانند بقيه ويتامين هاي گروه ب جزو ويتامين هاي محلول در آي ميباشد.

ايم ويتامين در ساختمان كوآنزيمهاي NAD وNADP نقش دارد و ميزان مورد نياز روزانه أن براي بالغين 20-1? ميلي گرم در روز ميباشد.

كمبود اين ويتامين مي تواند منجر به پلاگر, زخم بر روي زبان, آمينواسيداوري و زوال شديد مغزي گردد.

آشنايي با پيريدوكسين

مقادير بيش از حد نياز اين ويتامين محلول در آب تقريبا هشت ساعت پس از خوردن غذا دفع مي گردد.

اين ويتامين در جذب صحيحي پروتئين و چربي موثر

است و در تبديل اسيدآمينه تريپتوفان به نياسين يا ويتامين ب3 نقش مهمي ايفا مينمايد, حالت تهوع و دل بهم خوردگي را بهبود بخشيده و از بوجود آمدن برخي اختلالات پوستي و مغزي جلوگيري مي كند.

مخمر آبجو , سبوس گندم , جگر , قلوه ,دل , طالبي , كلم , شير , تخم مرغ و گوشت گوساله از منابع اين ويتامين مي باشند.

همچنين نگهداري مواد غذايي براي مدت طولاني , كنسرو كردن, بريان كردن گوشت, الكل و استروژن از جمله عوامل از بين برنده اين ماده مغذي اند.

آشنايي با ويتامين ب 12 يا كوبالامين

اين ويتامين به تنهايي نميتواند بطور كامل جذب گردد و براي جذب كامل نياز به كلسيم دارد.

مقدار توصيه شده روزانه آن سه ميكرو گرم در روز ميباشد و كمبود آن ميتواند منجر به كمخوني ماكروسيتيك و التهاب دهان و گلوسيت گردد.

اين ويتامين در بدم موجب تشكيل و تجديد گلبولهاي قرمز خون ميشود, تحريك پذيري روده ها را كاهش داده و منجر به افزايش اشتها در كودكان ميشود. دستگاه عصبي را سالم نگه مي دارد و موجب مي شود بدن در استفاده از پروتئين ها و كربوهيدراتها و چربي ها بهتر عمل نمايد.

الكل, استروژن, نور خورشيد و و در معرض مواد اسيدي يا قليايي بودن اين ويتامين را از بيم خواهند برد.

جگر, گوشت گوساله, تخم مرغ, شير, پنير و قلوه از جمله منابع غني آن هستند.

ويتامين هاي گروه ب را ويتامين اعصاب و ويتامين اخلاق نيز ناميده اند. اين ويتامين ها در اكثر واكنشهاي مربوط به سوخت و ساز انرژي(كربوهيدراتها9 نقش دارند و شايد بتوان كمبود

آنرا شايع ترين نوع كمبود ويتامين در جامعه امروز ايران دانست از سويي كسب مقدار زيادي از انرژي از نان و برنج كه به سبب جدانمودن سبوس شان از لحاظ ويتاميني بسيار فقير هستند و از سويي استفاده زياده از حد از مواد قندي كه موجب از بين رفتن چند نوع از ويتامين ب ميشود باعث شده اند كه عوارض رواني كمبود اين گروه ازويتامين ها نظير بي حالي، افسردگي، پرخاشگري، عدم تعادل روحي، ضعف جسمي، عدم تمركز فكري و .... به وفور در جامعه ما يافت شود.

چاقي و لاغري

چاقي و افزايش وزن:

امروزه به عنوان يكي از بزرگترين معضلات سلامتي گريبانگير تعداد زيادي از ابناي بشر گشته است. ابتلا به اين بيماري ميتواند داراي علل متفاوتي باشد نظير دريافت زياده از حد انرژي و بدغذايي وكم كاري بعضي از غدد نظير غده تيروئيد و يا غدد جنسي نر و يا هيپوفيز, كم تحركي ناشي از پيشرفت تكنولوژي و پشت ميز نشيني,اختلال در عملكرد سيستم كنترل اشتها و تغييرات هورموني بعد از سن بلوغ و يائسگي .

چاقي ميتواند زمينه ساز ابتلا به بعضي از بيماري ها نظير افزايش قند و يا چربيها و كلسترول خون و افزايش قشار خون و دردهاي مفصلي گردد. همچنين مشخص شده است كه ميزان شيوع سيروز كبدي, بيماري هاي قلب و عروق, سنگهاي صفراوي و كليوي و انواع سرطانها در افراد چاق بيش از ديگر افراد است.

روي ديگر اين سكه لاغري مفرط است كه ميتواند از عوارض سوتغذيه مزمن و يا بيماري هاي گوارشي يا اختلال در كار بعضي از غذذ درون ريز و ... باشد.

افزايش چربي در ناحيه شكم

خطر ابتلا به حملات قلبي و ديابت را براي شما افزايش ميدهد. هنگامي كه شما بيشتر از حد نيازتان انرژي دريافت ميكنيد كبدتان آنرا بصورت چربي در بدنتان ذخيره مينمايد. سلولهاي چربي شكم و باسن با هم تفاوت دارند. خوني كه در بافت شكم وجود دارد به كبد ميرود در صورتيكه خوني كه در بافت باسن وجود دارد به جريان خون كلي وارد ميگردد. كساني كه چربيهايشان در بافت شكمشان ذخيره ميگردد بواسطه اينكه كبدشان بايد چربي اضافي را از جريان خون بردارد و همچنين بواسطه اينكه بافت خود كبدي از چربي انباشته ميشود نميتواند به خوبي بافت كبدي كساني كه چربي هاي بدنشان در ناحيه باسن شان تجمع مي يابد انسولين اضافي را از خون بردارند.

كساني كه چربي بدنشان در ناحيه شكمي تجمع ميشود اصطلاحا سيب و كساني كه چربي بدنشان بيشتر در ناحيه باسنشان تجمع مي يابد اصطلاحا گلابي ناميده ميشوند. سيب ها داراي سطح بالاتري از انسولين و قند خون ميباشند كه اين امر باعث افزايش سطح LDL يا چربي بد كه سهم عمده اي در ايجاد حملات قلبي دارد ميشود و سطح HDLيا چربي خوب كه درجلوگيري از حملات قلبي نقش موثري دارد را كاهش ميدهد

محروميت و محدوديت غذايي

تحقيقات ادره كل دارو و غذاي آمريكا بر روي موشها نشان داد كه محدود كردن ميزان غذاي موشها مقداري به عمر آنها مي افزايد. موشهاي آزمايشگاهي كه رژيم غذايي متعادلشان را دريافت كردند ده درصد بيشتر از موشهايي كه غذاي زياد دريافت كردند عمر كردند.همچنين اين موشها بيشتر از موشهايي كه تحت رژيم هاي سخت غذايي قرار داشتند عمر نمودند.

اين موشها داراي

بدن و كبد و طحال و پروستاتي كوچكتر و طول بدن كمتري بودند اما اندازه كاسه سر و مغز و دستگاه توليد مثلي شان متعادل بود.

در اين گزارش به اين نكته اشاره شده است كه اكثر انسانها حتي هنگامي كه سير هستند به پرخوري ادامه ميدهند كه اين امر ميتواند برايشان خطرناك باشد. متناسب نمودن ميزان دريافت غذا ميتواند منجر به طول عمر بشود اما به اين نكته هم توجه داشته باشيد كه محدوديت غذايي در حدي كه بيش از ده درصد كمتر از نياز بدنمان غذا مصرف نماييم در طولاني مدت ميتواند منجر به از از دست دادن و اتمام منابع مواد مغذي بدنمان و نهايتا كاهش طول عمرمان گردد.

بهترين راه براي كاهش اشتها و نتيجتا جلوگيري از پرخوري كاهش دادن دريافت غذاهايي است كه منجر به افزايش زياد و سريع قند خون ميشوند، غذاهايي مانند فرآورده هاي نان و شيريني و كلوچه ها و غذاهايي كه به آنهات شكر افزوده شده است. استفاده از دو وعده سالاد در روز هم ميتواند ما را در اين امر ياري نمايد

رژيم غذايي مطلق خطرناك است.

براي مدت بيش از پنجاه سال مركز سلامتي تگزاس رژيم هاي غذايي مطلق را به عنوان بهترين راه براي دستيابي به سلامتي و رهايي از چنگال بيماري ها توصيه مينمود.

هربرت شلتون مي گفت كه غذاهاي هضم نشده در داخل روده بزرگ تبديل به مواد سمي ميشوند كه اين مواد ميتوانند منجر به كاهش طول عمر و ابتلا به سرطان شوند.او به بيمارانش توصيه مي نمود براي رها سازي كولون از شر اين مواد مزاحم و فرصت استراحت دادن به اين عضو

بدنشان از رژيم هاي صفر غذايي تبعيت كنند. در سال 1982 دادگاه فدرال مجبور شد كه 873000 دلار به خانواده يكي از همين بيماران كه در اثر عوارض پيروي از اين رژيم غذايي فوت كرده بود بپردازد.

اكثر افراد ميتوانند براي مدت چند روز اين رژيم غذايي را تحمل كنند اما پس از اين مدت احساس ضعف و سستي بر آنها غلبه خواهد كرد.آنها ابتدا مقداري از جربي هاي خود را از دست ميدهند . سپس بدنشان به سراغ عضلات رفته و موجب تحليل آنها ميشود كه يكي از اين دسته عضلات عضلات قلب مي باشند. رژيم غذايي طولاني مدت صفر به قدري قلب را ضعيف ميكند كه ديگر نميتواند خون را به طرف اعضاي ديگر بدن پمپ كند.

علت اكثر مرگ و ميرهاي ناشي از گرسنگي مطلق ناتواني و نارسايي قلبي ميباشد و بيشترين ركوردي كه در اين زمينه ثبت شده است 66 روز ميباشد.

اگر عملكرد روده بزرگ بتواند بگونه اي باشد كه غذا را در خود نگه ندارد و غذا بتواند سريع از ان دفع شود بدن دچار مشكل نخواهد شد. استفاده از مواد غذايي حاوي فيبر نظير سبزيها و دانه هاي كامل غلات و حبوبات و ميوه ها ميتواند روده بزرگ را در اين امر ياري نمايد.

براي لاغر شدن چقدر ورزش كنيم

مطابق تحقيقي كه دانشگاه تگزاس انجام شده است براي اينكه بتوانيد با ورزش كردن از وزن خود بكاهيد بايد تمرينات ورزشي را بطور منظم و پيگير و بسيارزياد انجام بدهيد. در اين تحقيق گروهي از مردان و زنان 16 تا 65 ساله سه بار در هفته و به مدت 20 هفته و بطور

متوسط هربار 50 دقيقه بر روي دوچرخه هاي ثابت ركاب زدند.

آنها مقداري از وزن خود را از دست دادند كه البته اين مقدار به قدري نبود كه به آنها كمك كند تا از يك فرد چاق به فردي لاغر تبديل شوند. اين امر شايد كمي سردرگم كننده باشد اما شما بهتر است بدانيد كه ورزش تنها در صورتي ميتواند از وزن شما بكاهد كه در مدت زماني طولاني و بسيارجدي و سخت و به كرات- مثلا 5 بار در هفته- انجام پذيرد.

همچنين ورزشهاي آبي كمك زيادي براي لاغر شدن به شما نميكند و اين امر بدان علت است كه آب باعث كاهش درجه حرارت بدن و از بين بردن حرارت توليد شده در هنگام ورزش ميشود در حاليكه اگر ورزش در خشكي صورت بپذيرد حداقل 18 ساعت طول ميكشد كه درجه حرارت بدن به حالت عادي برگردد و چون در اين حالت بدن انرژي بيشتري را ميسوزاند لذا شخص موفق ميگردد كه به ميزان بيشتري از وزن خود بكاهد.

انجام كارهاي خانه ورزش نيست

سابق بر اين پزشكان مردم را تشويق ميكردند كه سه با در هفته و هر بار به مدت 30 دقيقه ورزش نمايند. اما در دهه اخير بسياري از محققين، پزشكان را تشويق ميكنند بجاي توصيه مردم به سه بار ورزش سخت در هفته آنها را به فعاليت هاي منظم روزانه ترغيب نمايندؤ فعاليت هايي نظير انجام امورات منزل، باغباني و آهسته دويدن. اين امر بدان علت است كه محققين فكر ميكنند مردم بيشتر ترجيح مي دهند اوقات فراغت خود را با انجام امورات منزل و فعاليت هاي سبك پر نمايند تا اينكه

فعاليت هاي سنگين ورزشي انجام دهند. در حال حاضر بسياري از پزشكان فكر مي كنند اين توصيه - به خصوص براي افراد مسن- ميتواند مفيد باشد.

محققين 2300 زن بين 60 تا 79 ساله را از 50 شهر مختلف انگلستان انتخاب نمودند. مطالعه بر روي اين خانمها نشان داد زناني كه فقط كارهاي خانه و آهسته قدم زدن و باغباني انجام مي دهند از لحاظ بدني وضعيت نامطلوبي داشته و اكثرا چاق مي باشند. اما زناني كه بطور متسط 2.5 ساعت در هفته را به قدم زدن سريع و باشتاب ميپرداختند چابكتر، لاغرتر و سرحالتر از ديگران بودند. همچنين اين زنان در حال استراحت ضربان قلب آهسته تري داشتند كه اين خود ميتواند از مشخصه هاي يك قلب سالم و قوي باشد.

اثر ورزش بر بافت چربي بدن

بنظر شما كدام عامل در از بين بردن چاقي موثرتر است ورزش كردن يا رژيم درماني؟

بنظر من ورزش ميتواند به مراتب بهتر از رژيم درماني بافت چربي بدن شما را كنترل نمايد. وقتي كه ورزش ميكنيد انرژي هاي ذخيره در بدنتان را مي سوزانيد ولي هيچگاه موفق نمي شويد آنقدر بخوريد كه بتوانيد انرژي از دست رفته تان را بدست بياوريد اشتهاي شما در طول روزي كه در آن به ورزش مشغول بوده ايد افزايش چنداني نمي يابد.اما بعضي از افراد با انجام برنامه هاي ورزشي وزن خود را از دست نميدهند. اينكه أيا بتوانيد با يك برنامه ورزشي خود را لاغر كنيد يا نه؟ بستگي به نوع ورزش كردنتان دارد. اگر ميخواهيد كه بتوانيد با ورزش خودتان را لاغر كنيد بايد حداقل يكبار در هفته تمرينات سخت

بدني را انجام بدهيد. أزمايشاتي كه بوسيله دانشكده پزشكي Baylor انجام گرفته است نشان داده است كه بعد از يك ورزش آرام ميزان مصرف انرژي شما چندان بالا نميرود اما پس از يك ورزش و تمرين سخت دماي بدن شما براي مدتي طولاني بالاتر از حد نرمال بوده و اين امر باعث افزايش سوخت و مصرف انرژي در بدن شما مي گردد. ورزش شديد آنچنان ماهيچه ها را خسته مي كند كه شما نميتوانيد آنرا بمدت بيش از يك هفته انجام دهيد. اگر ميخواهيد از ورزش به عنوان عاملي كه باعث كاهش وزن تان بشود استفاده نماييد حتما يك رشته ورزشي را براي خودتان انتخاب كنيد و مدت چند ماه بطور منظم در تمرينات آن حاضر شويد. وقتي كه آن ورزش را بطور كامل فراگرفتيد ميتوانيد يك يا دوبار در هفته بصورت سخت و حرفه اي به انجام آن بپردازيد. به منظور رفع خستگي حاصل از اين نوع ورزش كردن روز بعد از آنرا به كارهاي سبك مشغول شويد. باقي روزهاي هفته را با نرمش و ورزشي آرام و راحت سپري كنيد.

براي كاهش وزن از كربوهيدراتهاي تصفيه شده و چربي ها دوري كنيد

تحقيقاتي كه اخيرا در City College آمريكا انجام گرفته است نشان ميدهد كه ميزان انسولين ترشح شده بعد از صرف يك وعده غذاي چرب در افراد چاق بيشتر از افراد لاغر است و ميزان افزايش انسولين در افراد چاق و لاغر پس از خوردن يك وعده غذايي حاوي كربوهيدرات هاي تصفيه شده يكسان است. انسولين اضافي باعث ميشود كه مغز پيامهايي مبني برگرسنگي صادر نمايد و منجر به احساس گرسنگي و رياده خواري

در اين افراد ميگردد.

تحقيقات بعدي نيز اين امر را اثبات كرد و نشان داد كه افرادي كه در مقابل افزايش وزن از خود مراقبت ميكنند بايد از دريافت غذاهاي چرب كه باعث افزايش انسولين در چاقها ميشود و همچنين كربوهيدراتهاي تصفيه شده كه باعث افزايش ميزان انسولين در هر دو گروه افراد چاق و لاغر مي شود خودداري كنند.اين بدان معني است كه افرادي كه سعي در كاهش وزن خود دارند بايد ميزان دريافت چربي در رژيم غذايي شان را بوسيله كاهش مصرف قسمتهاي چرب گوشتها و گوشت مرغ و فراورده هاي لبني چرب و روغنها و مارگارين ها و گوشتهاي سرخ شده و نانهاي چربي دار نظير خامه اي و ... وميزان دريافت كربوهيدراتهاي تصفيه شده رژيم غذايي شان را بوسيله محدوديت در دريافت قندهاي تصفيه شده نظير شكر و شكر افزوده شده به غذا مانند شكر موجود در كچاب ها و مربا ها و ... و فرآورده هاي شيريني پزي و كلوچه ها كاهش دهند.

تاثير تعداد وعده هاي غذايي بر روي كلسترول خون

دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند كه تقسيم غذاي خورده شده بوسيله يك فرد به وعده هاي متعدد ميتواند باعث كاهش سطح كلسترول بد يا LDL در خون اين اقراد گردد.

اين محققين 14600 نفراز افراد بين 45 تا 75 ساله را كه تحت مطالعات مربوط به سرطان هم قرار داشتند را مورد آزمايش قرار دادند. نتايج حاصله نشان داد كساني كه روزانه 5 تا 6 وعده غذا مصرف ميكردند نسبت به كساني كه 1 تا 2 وعده غذا ميخوردند از سطح كلسترول كلي و LDL پايين تري برخوردار بودند.

همچنين افرادي كه روزانه 1 تا دو وعده غذا ميخوردند هنگامي كه عادات غذايي شان را تغيير دادند تعداد وعده هاي غذايي شان را به 5 الي 6 وعده رساندند توانستنند ميزان كلسترول كل خودشان را تا 5% كاهش دهند و همچنين ميزان LDL شان هم كاهشي محسوس يافت.

آيا مصرف سويا مفيد است؟

بر كسي پوشيده نيست كه در سالهاي اخير تقريبا در تمامي محافل علمي تغذيه اي صحبت از جانشيني سويا بجاي گوشت است و عده اي از كارشناسان تغذيه و پزشكان به علت عدم وجود كلسترول در سويا و همچنين بالا بودن ميزان پروتئين موجود در اين ماده غذايي و همچنين بعضي ديگر از خواص سويا, آنرا به عنوان جانشيني مناسب براي گوشت بالاخص در بيماران قلبي و عروقي و داراي فشار خون و كلسترول بالا پيشنهاد مي نمايند.

نكته اي كه در اين زمينه نبايد از نظرتان دور بماند اين است كه سويايي كه اكنون در بازار و بصورت بسته بندي ارائه ميشود در حقيقت تفاله سوياست كه بعد از عمل روغن كشي در كارخانه هاي تهيه روغن نباتي از سويا به دست مي آيد. اين ماده غذايي به سبب از دست دادن روغن خود, هنگام پخت مقادير زيادي روغن به خود جذب ميكند كه با توجه به وجود راديكالهاي آزاد و چربي هاي ترانس در روغن هاي موجود در بازار ميتواند براي سلامتي شما مضر باشد. همچنين فراموش نكنيد كه يكي از جنبه هاي تاثير گذار سويا مربوط به اسيدهاي چرب ضروري موجود در ساختمانش است كه تقريبا بطور تمام و كمال حين عمل روغن كشي از بين ميرود. لذا اگر ميخواهيد

براي حفظ سلامتي تان سويا مصرف نماييد سعي نماييد از دانه هاي روغني آن استفاده نماييد نه از دانه هاي روغن كشي شده.(1381/9/25)

آيا ماهي منبع خوبي براي چربي هاي امگا-3 است؟

انجمن قلب آمريكا يا American Heart Association توصيه مي نمايد كه در رژيم غذايي هفتگي دوبار از ماهي استفاده شود.

ماهي ها، بخصوص ماهي هاي آبهاي سرد، ماهي هاي چربي دار (با چربي زياد) نظير سالمون، ساردين، ماهي تن و ماهي قزل آلا بدن انسان را در مقابل بيماري هاي قلبي محافظت مي نمايد.

اسيدهاي چرب ضروري موجب جلوگيري از لخته شدن و چسبيدن پلاكتهاي خوني (بفرم پلاكهاي غني از كلسترول) به سطح داخلي عروق ميگردند.

اكثر حملات قلبي به علت ايجاد لخته هاي خوني در سرخرگها و سياهرگها - و جلوگيري از جريان مناسب خون در رگها- صورت مي پذيرد.

اسيدهاي چرب امگا-3 همچنين مي توانند در كاهش التهاب در بيماريهايي نظير آرتريت روماتوئيد نقش داشته باشند.

بدن تمام ماهي هاي آبهاي عميق حاوي چربي هاي امگا-3 ميباشد. بدن ميگو، خرچنگ دريايي و صدف خوراكي نيزبه اندازه ماهي آبهاي آزاد حاوي اسيدهاي چرب امگا-3 ميباشد. ماهي هاي غير پرورشي اسيد چرب امگا-3 خود را بواسطه خوردن جلبكها و پلانكتونها و ماهي هاي ديگر بدست مي آورند.

اگر رژيم غذايي ماهي هاي پرورشي حاوي اسيدهاي چرب امگا-3 نباشد رشد اين ماهي ها متوقف ميشود به همين علت پرورش دهندگان ماهي اين ماده مغذي را به غذاهاي ماهي مي افزايند. از اين رو ميتوان گفت كه ماهي هاي پرورشي و دريايي از لحاظ مقدار اسيد هاي چرب امگا-3 تفاوتي با هم ندارند.(بجز گربه ماهي هاي پرورشي)

براي بدست آوردن چربي هاي

امگا-3 حتما مجبور نيستيد ماهي بخوريد. شما ميتواند اين ماده مغذي را با خوردن مواد غذايي نظير غلات و حبوبات كامل مانند دانه هاي سويا(روغن گيري نشده) و دانه ها و مغزها بدست آوريد. دانه هاي بذر كتان غني ترين منبع غذايي اين ماده هاي مغذي هستند.

جيوه حاصل از آلودگي هوا ، بواسطه باران وارد رودخانه ها و اقيانوس ها شده و بوسيله باكتريها به متيل جيوه تبديل ميشود و ماهي ها بواسطه خوردن جلبكها و پلانكتونها اين ماده غذايي را دريافت مي نمايند. تقريبا بدن تمام ماهي ها حاوي متيل جيوه يا Methyl Mercury ميباشد كه اين ماده شيميايي ميتواند منجر به بروز آسيب هاي عصبي بخصوص در كودكان گردد. ماهي هاي بزرگتر حاوي مقادير بيشتري از اين ماده شيميايي مي باشند.

The Food and Drug Administration يا اداره دارو و غذا توصيه مينمايد كه مادران باردار و زناني كه احتمالا باردار هستند و كودكان از غذاهاي حاوي سگ دريايي، شمشير ماهي و سفره ماهي استفاده ننمايند. استفاده از ديگر ماهي ها و نرم تنان به ميزان ذكر شده در ابتداي اين مبحث توصيه مي گردد.

آب پرتقال موجب افزايش سطح HDL خون ميشود

تحقيقاتElzbieta Kurowska از دانشگاه Ontario غربي در لندن نشان ميدهد كه نوشيدن سه ليوان آب پرتقال در روز موجب افزايش 21 درصدي سطح HDL خون ميشود. كلسترول خوب يا HDL ميتواند در جلوگيري از بروز حملات قلبي موثر باشد. تحقيقات Song- Hae Bok در انستيتو تحقيقات بيوتكنولوژي كره نشان ميدهد كه نارنگي موجب كاهش سطح كلسترول خون مي شود. البته اين بدين معني نيست كه هر كسي ميتواند روزانه سه ليوان آب پرتقال

بخورد چون آب پرتقال هاي موجود در بازار حاوي مقادير زياد شكر هستند كه ميتواند براي سلامتي افرادي كه مستعد ابتلا به ديابت هستند مضر باشد.

مصرف پرتقال و نارنگي علاوه بر اينكه همان ميزان آب ميوه را در اختيار ما قرار ميدهد موجب ميشود كه بدن ما مقادير زيادي فيبر نيز دريافت دارد .

آب مركبات حاوي فلاوونوئيد هايي به نام Hesperetin و Naringenin ميباشد كه اين مواد از ساخته شدن كلسترول در كبد جلوگيري به عمل مي آورند. البته مقدار اين مواد در پوست مركبات بيش از باقي جاهاست .

رژيم غذايي پرچربي و كم خطر

كشاورزان فرانسوي و روستائيان ايتاليايي و يوناني اگر چه از رژيم غذايي پرچربي استفاده مي كنند اما شيوع بيماري هاي قلبي در ميان آنان بسيار كم است. احتمال دارد مصرف كم شراب و يا مصرف روغن زيتون موجب حفاظت افراد روستايي در مقابل حملات قلبي گردد.

شيوع كم بيماريهاي قلبي در كشاورزان يوناني و ايتاليايي بخاطر مصرف بالاي روغن زيتون- كه حاوي مقادير بالاي اسيدهاي چرب تك غير اشباعي مي باشد- است. اما اين كشاورزان اغلب مقادير زيادي سبزيجات و ميوه جات كه حاوي فوليك اسيد و پيريدوكسين ميباشد را مصرف مي نمايند. مصرف مقادير كم اين ويتامين ها به سبب افزايش سطح هموسيستئين خون و تجمع آن در جريان خون و مسدود كردن شريان هاي خوني موجب افزايش ريسك بروز حملات قلبي مي گردد. ميوه جات و سبزيجات بيشتر از روغن زيتون و شراب حاوي مواد شيميايي هستند كه موجب محافظت در مقابل بروز حملات قلبي ميشود.

فلفل حاوي كاپسائيسين (capsaicin)،مركبات حاوي كامارين (coumarins)، توت و فلفل و هويج و

گوجه فرنگي حاوي فلاوينوئيد(flavinoids)، گوجه و اكثر ميوه ها حاوي ليكوپن (lycopenes)، سير و پياز حاوي اس-آلي سيستئين(S-allycysteine)، شيرين بيان حاوي تري ترپنوئيد(triterpenoids)، جو و گندم حاوي ليگنين(lignins)، كلم حاوي اندول(indoles) و ايز تيو سيانات(isothiocyanates) و لوبيا و نخود فرنگي و عدس حاوي جنيستئين(genistein) مي باشند. تحقيقات بسياري نشان داده است كه اين مواد در محافظت افراد در مقابل ابتلا به بيماري هاي قلبي نقش مهمي را ايفا مينمايند.

به عبارت ديگر مصرف زياد ميوه جات و غلات كامل و حبوبات نسبت به محدود سازي دريافت چربي نقش مهمتري را در مقابله با ريسك ابتلا به بيماري ها و حملات قلبي ايفا خواهد نمود.

كلسترول بالا باعث كاهش تستوسترون ميشود

بر اساس تحقيقاتي كه در ايتاليا انجام شد نشان داده شد كه فشار خون بالا ميتواند منجر به كاهش سطح تستوسترون و كاهش فعاليت جنسي در مردان گردد.سطح بالاي كلسترول در خون وهمچنين بالا بودن فشارخون باعث باعث سفتي رگها و در نتيجه عدم جريان مناسب و كافي خون در بيضه ها و نتيجتا آسيب به اين عضو از بدن و كاهش ترشح تستوسترون گردد. حملات و ناراحتي هاي قلبي وآترواسكلروزيس بيماريهايي است كه اين افراد را تهديد مي كند.

چون كاهش سطح تستوسترون معمولا در افراد مسن مشاهده مي شود لذا افرادي كه دچار كاهش در سطح ترشح اين هورمون ميشوند بايد تحت درمان و مراقبت رژيم غذايي قرار بگيرند

آيا سركه سيب موجب لاغري ميشود

سركه سيب موجب كاهش وزن و جلوگيري از ايجاد سرطان و سكته هاي قلبي و پايين بردن فشار خون و هرگونه فايده بهداشتي ديگري نميشود. اين ماده غذايي يك افزودني خوب براي سالاد

و همچنين افزودني مورد علاقه بسياري از افراد است اما هيچ اثر دارويي ندارد. در بعضي از كتابها بيان شده است به علت حل شد، چربي ها در اسيد ها اين ماده چربي هاي اضافي بدن را از بين مي برد و به شما در كاهش وزنتان ياري خواهد رساند.

اين ماده غذايي حاوي 95% آب و تنها 5% اسيد استيك ميباشد. در شرايط آزمايشگاهي اين ماده به علت خاصيت اسيدي خود منجر به جلوگيري از رشد باكتري ها ميشود , لذا به عنوان ماده اي نگهدارنده در ساخت بسياري از ترشي ها مورد استفاده قرار مي گيرد. اما در بدن انسان اين ماده به هيچ وجه موجب از بين رفتن باكتري ها ,جلوگيري از عفونت و يا هر گونه كمك ديگر به وضعيت بهداشتي افراد نمي شود.

اسيد معده از اسيد موجود در سركه سيب بسيار قويتر است. تنها راهي كه ميتواند منجر به لاغري شما بوسيله اين ماده غذايي گردد استفاده از در تهيه سالاد و يا به همراه انواع ميوه ها است. اين امر خود موجب افزايش دريافت مواد غذايي نظير ميوه ها و انواع سبزيها است كه ميتوانند شما را در امر كاهش وزنتان ياري نمايند.

لاغر كردن رانها

اين سوال بسياري از افراد، چه لاغر و چه چاق است كه؛ آيا مي توان چربي قسمت خاصي از بدن را كاهش داد؟

پاسخ خير است. شما نمي توانيد با رژيم لاغري، تصميم بگيريد كه قسمت خاصي از بدنتان را لاغر كنيد. هر رژيمي را كه رعايت كنيد يا هر نوع ورزشي را كه انجام دهيد، اين بدن شما است كه تصميم مي گيرد چربي كدام قسمت

از بدن را بسوزاند. حتي با ورزش هم ، فقط عضلات اندام خاصي از بدن پرورش مي يابد ولي چربي آن منطقه نمي سوزد.

اما چگونه چربي اضافي ران ها را از بين ببريم؟

براي اين كار هيچ دارو و هيچ رژيم خاصي موثر نيست. پس راه حل چيست؟

هر يك از ما داراي ساختار بدني خاصي هستيم و در اثر اضافه شدن وزن، چربي در مناطق خاصي از بدن ما انباشته مي شود و تنها راه تغيير حجم چربي در يك منطقه خاص مثل ران ها، تغيير عادات غذايي است. با رعايت يك « رژيم لاغري اصولي و علمي» چربي بدن مي سوزد . اين رژيم لاغري، يك رژيم كلي براي تمام بدن است نه فقط براي يك قسمت از آن. اگر چربي در منطقه ران جمع شده باشد با اجراي رژيم لاغري به مرور ران ها متناسب مي شوند.ولي انجام اين امر در يك شب امكان پذير نيست. پس فردي كه رژيم لاغري مي گيرد، بايد صبر و حوصله فراواني داشته باشد. يك رژيم متعادل ومناسب رژيمي است كه مقادير بالايي ميوه و سبزي و كربوهيدرات هاي پيچيده داشته باشد ومقدار چربي آن كم باشد و نياز پروتئين بدن را تامين كند.

تنها راه غير رژيمي بر طرف كردن چربي ران، ليپوساكشن(برداشتن چربي اضافي بدن با عمل جراحي) است كه علاوه بر مشكلات و هزينه فراوان، اثرش بسيار موقتي است و با پرخوري، ران ها مجدداً به حالت اوليه باز مي گردند.

در مورد ورزش هم بايد عرض كنم كه هيچ نوع ورزش خاصي وجود ندارد كه چربي منطقه خاصي از بدن را از بين ببرد، بلكه عضلات

آن قسمت را قوي مي كند.

چرا ران هاي من چاق مي شوند؟

در زنان، چربي در اندام هاي تحتاني بدن ذخيره مي شود تا اندام هاي تناسلي را در برابر ضربات محافظت كند. پس از يائسگي، تراكم چربي در قسمت هاي بالاي بدن و كمر بيشتر شده و بدن حالت مردانه مي گيرد.

خصوصيات ژنيتيكي افراد بر محل ذخيره چربي اضافي بدن موثر است. براي مثال اگر خانم هاي خانواده ما در قسمت ران چاق مي شوند، ما نيز در معرض چاقي ران هستيم، درست همانطور كه خصوصيات اسكلتي را از خانواده به ارث مي بريم.

حتي اگر ژن چاقي ران در ما وجود داشته باشد، ولي خود چربي را كه به ارث نمي بريم! يعني بايستي با دريافت كافي و مناسب مواد غذايي و انجام فعايت بدني ، از بروز چاقي و تجمع چربي اضافي در بدن جلوگيري كنيم.

دليل اصلي چاق شدن ران ها چيست؟

دليل اصلي چاق شدن ران، شكم و هر جاي ديگر بدن، نحوه غذا خوردن ما است. به خاطر داشته باشيد با پرخوري و عدم فعاليت بدني، مواد غذايي اضافي به صورت چربي در بدن ما انباشته مي شوند و دچار چاقي و اضافه وزن مي شويم. پس تنها راه خلاص شدن از اين چربي ها اضافي، تغيير عادات غذايي غلط و كمتر خوردن است، مخصوصاًمصرف كمتر چربي . به اين صورت كه چربي هاي اشباع مثل روغن نباتي جامد، كره و چربي گوشت را به مقدار خيلي كم مصرف كنيد. از خوردن غذاهاي پرچرب و سرخ شده مثل انواع ساندويچ هاي سوسيس و كالباس سس دار، پيتزا ( مقدار زيادي پنير پيتزا

دارد) خودداري كنيد.

همچنين از خوردن تنقلات و مواد غذايي كه داراي انرژي بالا و مواد مغذي كم هستند ، پرهيز كنيد. در عوض در برنامه غذايي روزانه خود از انواع ميوه ها و سبزي ها به مقدار فراوان ، لبنيات كم چرب و مقادير كافي نان، برنج ، غلات، حبوبات، تخم مرغ و گوشت ( اگر مرغ و ماهي باشد خيلي بهتر است) استفاده كنيد.

علاوه بر رعايت غذايي، بايستي به طور منظم و مداوم فعاليت بدني داشته باشيد. به طور مثال روزي نيم تا يك ساعت پياده روي كنيد. يا اينكه در يك كلاس ورزشي ثبت نام كرده و يا خودتان در منزل به تنهايي يا همراه با برنامه هاي ورزشي راديو و تلويزيون نرمش كنيد.

چگونه از شر اين چربي ها خلاص شويم؟

يك شروع خوب براي اين كار، دقت در ميزان مصرف چربي ها و قندهاست. خيلي از افراد بر اين عقيده اند كه ما خيلي كم چربي مصرف مي كنيم ولي حقيقت امر اين است كه بدون اينكه خودشان احساس كنند، خيلي بيشتر از نيازشان چربي مصرف مي كنند. چون بسياري از چربي هاي دريافتي ما در غذا مخفي است و ما متوجه نمي شويم كه مقدار زيادي چربي مصرف كرده ايم.

مثلاً سس موجود در ساندويچ حداقل 8 گرم چربي دارد يا يك مشت بادام زميني 26 گرم چربي دارد و يا يك فنجان شير معمولي 7 گرم چربي دارد. پس ما چربي را مصرف مي كنيم بدون آنكه خودمان متوجه شويم.

ولي منظور ما اين نيست كه شير و بادام زميني را كه داراي فوايد زيادي هستند، مصرف نكنيد. بلكه بايستي به مقدار كافي

و لازم از اين دو ماده غذايي و ساير خوراكي ها دريافت كنيد. به اين صورت كه اگر در معرض چاقي هستيد از لبنيات كم چربي ( حداقل 3 ليوان در روز) و نيز آجيل به مقدار حساب شده استفاده كنيد.

و در نهايت؛

براي آنكه اندامي متناسب داشته باشيم، هميشه بايد مراقب آنچه كه مي خوريم باشيم و به طور منظم ورزش ونرمش كنيم.

پس بطور خلاصه مي توان گفت:

1) اجراي يك رژيم متعادل

2) انجام تمرينات ورزشي ملايم

3) داشتن صبر و حوصله فراوان،

به شما كمك مي كند كه ران هاي خوش فرم و متناسبي داشته باشيد.

كشف ژني كه در به خاطر سپردن خاطرات احساسي موثر است

تقريبا تمامي افرادي كه در زمان وقوع حوادث ناگواري چون ترور كندي و واقعه ?? سپتامبر در قيد حيات بوده اند، قادرند به روشني اين حوادث را به ياد آورند. چگونه است كه بسياري از ما خاطراتي چون مراسم ازدواج و از دست دادن يكي از عزيزان را در مقايسه با خاطرات ديگر، آسانتر به خاطر سپرده و آسانتر به ياد مي آوريم.

اكنون بر طبق تحقيقات جديد انجام شده، يك دليل ژنتيكي براي اين مسئله يافت شده، در حقيقت همان عللي كه سبب مي شوند حوادثي را كه به نوعي با احساستمان درگير هستند، آسانتر به خاطر بسياريم، درموارد فوق نيز صدق مي كنند.

نتيجه تحقيقات انجام شده نشان مي دهد كه به طور كلي، تركيبات خاصي در مغز انسان وجود دارند كه بر از بين رفتن آن دسته از خاطراتي كه با احساسات در ارتباط است، تاثير گذارند، درست مانند عكسي كه به مرور زمان كمرنگ مي شود. اما در افرادي كه از تغييرات ژنتيكي بخصوصي برخور دارند، اين

تصاوير دست نخورده باقي مي ماند و در اين افراد قدرت به يادآوري خاطرات احساسي را افزايش مي دهد. يك سوم از افراد هند و اروپايي و حدود ?? درصد از آفريقايي – آمريكايي ها داراي اين ويژگي هستند.

به گفته يكي از محققان :”چنين مكانيزمي نقش عمده اي را در به خاطرآوردن خاطرات شاد، غمگين و خطرناك ايفا مي كند. به عنوان مثال به خاطر آوردن اينكه يك صحنه تصادف در كجاي خيابان رخ داده، داراي اهميت است و در حقيقت همان دليلي است كه از تكرار مجدد اين حادثه جلوگيري مي كند. ”

در تحقيقات فوق از ??? نوجوان اهل كشور سوئيس استفاده شد، ?? تصوير مختلف در اختيار تك تك آنان قرار گرفت كه از آن ميان ?? تصوير احساسات منفي و ?? تصوير احساسات مثبت را در بيننده بيدار مي كرد و ?? تصوير باقيمانده كاملا خنثي بودند. از نوجوانان خواسته شد كه عكس العمل هايشان نسبت به هر تصوير را در نظر داشته باشد و پس از ده دقيقه هر تصوير را در چند كلمه تشريح كنند.

آن دسته از شركت كنندگاني كه داراي اين ژن متفاوت بودند، تصاوير منفي و مثبت را تا حد قابل توجهي، دقيق تر به خاطر داشتند، اما در مورد تصاوير خنثي هيچ تفاوتي بين شركت كنندگان مشاهده نشد. بنابراين نتيجه بدست آمده اين بود كه ژن مورد نظر كه به خاطرات احساسي مربوط است، تنها در يادآوري اين دسته از خاطرات موثر است و بر حافظه معمولي هيچ گونه تاثيري ندارد.

به گفته محققان ژني كه به تقويت يادآوري خاطرات احساسي مربوط است، هيچگونه ارتباط

و تاثيري بر حافظه معمولي ندارد. متخصصان مغز و اعصاب معتقدند دليلي وجود دارد كه بشر رويدادهاي بخصوصي را بهتر به خاطر سپرده و آسان تر به ياد مي آورد. دكتر جف ويكتوروف (Jeff Victoroff)- يكي از متخصصان اعصاب و روان - در اين باره معتقد است :” همه چيز را نمي شود به خاطر سپرد، زماني كه سخن از مغز انسان به ميان مي آيد روشي مورد نياز است كه بواسطه آن بتوان به خاطر آوردن وقايع مهم وحياتي را تضمين نمود، و يادآوري بقيه موارد كاملا اختياري است. يكي از اهداف يادآوري چنين خاطراتي اين است كه در يادآوري پيشامدهاي خطرناك به ما كمك مي كند و در نتيجه مي توانيم در مواجه با شرايط مشابه، با توجه به تجربيات پيشين تصميم درست تري اتخاذ نماييم.”

بر طبق نظريات ويكتوروف انسان هايي كه در به كارگيري اين رموز مهارت داشتند، كساني بودند كه زنده باقي مانده و اجداد ما را تشكيل داده اند. آن دسته از افرادي كه مغزشان قادر نبوده بين خاطرات مهم و به ياد ماندني و و خاطرات فراموش شدني تمايز ايجاد كند، احتمالا بيش از بقيه در معرض مرگ قرار داشتند.

به هر حال بدون شك تحقيقات به عمل آمده، دانشمندان و روانشناسان را در آينده در درمان اضطراب ناشي از احتمال وقوع حوادث نامطلوب و اختلالات رفتاري ناشي از استرس كمك خواهد نمود. هر چند برخي از متخصصان معتقدند اين ژن جوابگوي كليه سئوالات مطرح شده در اين زمينه را در خود ندارد.

ويكتوروف در اين باره معتقد است : "كشف اين نكته كه به خاطرآوردن خاطرات احساسي به

يك سري فعل و انفعالات عصبي در مغز انسان مربوط است، قدم بسيار مثبت و موثري در جهت كمك به بيماراني است از احتمال وقوع مجدد تلخ ترين تجربه زندگي خود دائما در رنج به سر مي برند. ”

با اسكن مغزي مي توان مقاصد آينده افراد را تشخيص دا

يك تيم تحقيقاتي موفق به يافتن روشي شده كه طي آن با بررسي حالات مغز افراد، مي توان اعمال آنها را پيش از انجام حدس زد.

در اين روش با انجام fMRI (تهيه تصاوير عملياتي بر اساس تشديد مغناطيسي) از مغز شركت كنندگان و رمز گشايي الگوهاي مرتبط با واكنش هاي مغزي آنان، پيش بيني هايي انجام داده اند كه تقريبا در ?? درصد موارد، دقيق و كاملا صححيح بوده است.

اين مطلب كه توسط محققين آلماني، ژاپني و انگليسي تهيه شده است، هفته گذشته در ژورنال آنلاين "Current Biology” ارائه شد.

در اين تحقيق از شركت كنندگان درخواست شد كه دو عدد را در ذهن خود انتخاب نموده و به دلخواه آنها را با هم جمع با از هم تفريق نمايند و پيش از آنكه اعداد را اعلام نمايند، تصميمي را در ذهن خود براي انجام يكي از دو عمل فوق اتخاذ نمايند.

با جدا كردن افرادي كه عمل جمع يا تفريق را براي محاسبه برگزيده بودند، محققين توانستند تفاوت واكنش هاي مغزي را در اين دو گروه بررسي نمايند.

در پي آن توسط يك برنامه كامپيوتري، الگوهاي مشخصه در واكنش هاي مغزي هر گروه مورد شناسايي قرار گرفت، چه گروهي كه عمل جمع را انتخاب كردند و چه گروهي كه تفريق را برگزيدند. يك بار كه تفاوت ها به عنوان الگوي بررسي در كامپيوتر ضبط شد، از آن

پس نتايج اعلام شده بر طبق آن، در ?? درصد موارد صحييح بود.

جان ديلن هاينس (John-Dylan Haynes) از انيستيتوي علوم ادراكي و مغزي ماكس پلانك (Max Planck) كه از نويسندگان اين مطلب نيز بوده، در اين باره اظهار داشته :

"مقاصد افراد در بخش هاي جلويي مغز نگهداري مي شود، در عين حال نواحي پشت مغز انسان، به شروع فعاليت هاي اجرايي پس از تصميم گيري اختصاص دارد، اين نظريه بدون هيچگونه مغايرتي، نوعي تاييد بر تئوري هاي قبلي ارائه شده در اين زمينه نيز مي باشد.”

هر چند دانشمندان پيش از اين نيز به بررسي واكنش هاي مغز در زمان انجام فعاليت هاي مختلف پرداخته اند، اما Haynes ادعا مي كند اين اولين بار است كه تحقيقاتي براي تشخيص اهداف و مقاصد افراد از روي عملكرد مغز آنان، به انجام رسيده است.

او مي گويد: "آزمايشات انجام شده، نشان مي دهد كه مقاصد افراد در ياخته هاي عصبي خاصي در مغز آنها نگهداري نمي گردد، بلكه به صورت يك الگوي كلي در واكنش هاي مغزي افراد مشاهده مي شود و مقاصد آينده هر شخص كه در يك بخش از مغز به صورت رمز نگهداري مي شوند، براي اجرا شدن بايد بر روي بخش ديگر، كپي گردند.”

اين تكنولوژي يادآور فيلم "Minority Report” (گزارش اقليت) استيون اسپيلبرگ است كه بر پايه داستان كوتاهي از فيليپ ك ديك (Philip K. Dick) ساخته شده بود و در آن مجرمين پيش از ارتكاب جرم دستگير مي شدند.

بنا بر اظهارات هاينس (Haynes) به نشريه انگليسي "New Scientist”، استفاده از اين تكنولوژي مي تواند در پيشگيري از جرائم تاثير بسزايي داشته باشد و لازم

است به طور كاملا جدي مورد بحث و بررسي قرار بگيرد.

او مي افزايد: "تكنولوژي فوق را مي توان در ابزارهاي كمكي كامپيوتري نيز مورد استفاده قرار داد، به طور مثال در ابزارهاي جانبي كه براي كمك به بيماران معلول در كار با كامپيوتر ساخته مي شوند.”

نقش لبنيات در كاهش وزن

نويسنده: دكتر رضا آمري نيا

در تحقيقاتى كه بر روى افراد چاق انجام گرفته ثابت شده است كسانى كه از رژيم هاى غذايى حاوى مقادير فراوان لبنيات استفاده كرده اند كاهش وزن بيشترى را نسبت به افرادى كه به همان ميزان كالرى دريافت كرده اند ولى لبنيات كمترى در رژيم غذايى داشته اند، تجربه كرده اند.

در اين مطالعه كه بر روى دو گروه از افراد چاق انجام شد نتايج به شرح زير بود: گروه اول: رژيم غذايى براى كاهش وزن كه حاوى لبنيات فراوان بود در عرض ?? هفته حدود ?? كيلوگرم وزن كم كردند.گروه دوم: رژيم غذايى براى كاهش وزن كه بدون محصولات لبنى بوده در عرض ?? هفته حدود هشت كيلوگرم وزن كم كردند. توضيح اينكه ميزان كالرى تجويز شده در اين دو گروه مساوى بود.در اين مطالعه توصيه شده است براى كم كردن وزن و داشتن وزن ايده آل بايستى يخچال را پر از شير و پنير و ماست كنيم چرا كه كلسيم عامل مهمى در كنترل و تنظيم كالرى دريافتى بوده و باعث تسريع در از بين رفتن چربى و كاهش وزن مى شود كه البته اين كاهش در توده هاى چربى بيشتر در ناحيه تنه بوده است. در اين مطالعه اظهار شده كه كلسيم از طريق افزايش تجزيه چربى در سلول هاى چربى باعث

تسريع در كاهش وزن شده كه البته دلايل بيوشيميايى آن در سطح مولكولى فعلاً ناشناخته است.مصرف كلسيم به تنهايى و در اشكال دارويى اثر كمترى در كاهش وزن نسبت به مصرف لبنيات داشته و اين به علت وجود مواد ديگرى در لبنيات مثل منگنز و فسفر است كه احتمالاً روند تجزيه سلول هاى چربى را تسريع مى كنند و همچنين پروتئين موجود در محصولات لبنى سبب حفظ عضلات شده و از ضعف عضلانى پيشگيرى مى نمايد بنابراين كلسيم صرفاً از طريق دريافت لبنيات باعث تسريع در كاهش وزن مى شود و مصرف بى رويه آن خارج از محصولات لبنى و به اشكال دارويى مثل قرص كلسيم نه تنها نتيجه مطلوبى ندارد بلكه ممكن است سبب ايجاد عوارض خطرناكى چون سنگ هاى صفراوى، سنگ هاى كليوى و مشكلات قلبى عروقى گردد.

واكسن آنفلوانزا و حمله قلبي

بنابر نتايج حاصل از يك تحقيق منتشر شده در (European Heart Journal)، واكسن آنفلوانزاي فصلي ميتواند از مرگ ناشي از حمله قلبي جلوگيري كند.

محققين با مطالعه مرگ ?? هزار تن از ساكنان سن پترزبورگ روسيه كه در بين سالهاي ???? تا ???? در اثر بيماري قلبي درگذشته بودند، متوجه شدند كه در مقايسه با اوقات ديگر سال، در فصل شيوع آنفلوانزا افراد بيشتري در اثر حمله قلبي جان ميسپارند. آنها به اين نتيجه رسيدند كه افراد مبتلا به نارساييهاي قلبي بايد با تزريق واكسن در مقابل اين ويروس مقاوم شوند.

بنابر گزارش سازمان بهداشت جهاني، حمله قلبي از شايع ترين دلايل مرگ در سراسر جهان است و در سال عامل مرگ بيش از ? ميليون تن به شمار ميرود. به گفته محمد مجيد (Mohammad Madjid)،

نويسنده اصلي اين تحقيق، ابتلا به آنفلوانزا احتمال مرگ در اثر سكته قلبي را تا ??% افزايش ميدهد.

محمد مجيد، استاد مركز علوم بهداشت دانشگاه تگزاس، ميگويد: ” در كل جمعيت جهان، اين ارقام نشاندهنده عدد بسيار بزرگ تعداد درگذشتگاني هستند كه به سادگي و با تزريق يك واكسن قابل جلوگيري بوده اند.”

او افزود:” پيام سلامتي من به مردم اين است كه آنفلوانزا در بيماران قلبي، يك عامل كشنده جدي است. اگر افراد بدانند كه واكسن آنفلوانزا داراي تاثيرات محافظ قلب است، در فصل شيوع اين بيماري بيشتر به واكسينه كردن خود راغب خواهند شد.”

"ما از نتايج تحقيقات قبلي خود دريافته ايم كه يك نفر از هر سه نفر بيمار قلبي، تصور نادرستي از ميزان خطر ناشي از آنفلوانزا بر خود دارند و با دست كم گرفتن اين خطر، براي مايه كوبي اقدام نميكنند. اين روزها مردم به آنچه پزشكان ميگويند توجه چنداني ندارند و ما بايد اين طرز فكر را تغيير دهيم.”

ابتلا به آنفلوانزا موجب تورم شديد بافتها و رگهاي بدن ميشود كه فشار ناشي از آن ميتواند موجب سستي لايه هاي رسوب در رگها شود.

اين رسوبها، ذرات سخت كلسترول و بافت فيبروز هستند كه در طول زندگي فرد بر ديواره شاهرگها ايجاد ميشوند. هنگامي كه اين رسوبها سست شده و فرو بريزند، موجب ايجاد لخته هاي خون شده و در نهايت به سكته و ايست قلبي منجر شوند.

تفاوتهاي نيمكره چپ و راست مغز

با آنكه دو نيمكره مغز عملكرد يكپارچه اي دارند و در همكاري تنگاتنگي با يكديگر مي باشند . اما از جنبه هاي گوناگون با يكديگر تفاوت دارند . افراد نيز از نظر آن كه كدام

نيمكره مغزشان بر افكار و پردازش اطلاعات مغزشان سيطره دارد با يكديگر تفاوت دارند اكنون به تفاوتهاي دو نيمكره مغز مي پردازيم :

نيمكره راست

(1) درك مستقيم و شهودي _ پيروي از احساسات

(2) پردازش افكار بطور همزمان صورت مي گيرد .

(3) ابتدا به كليات و سپس به جزييات مي پردازد .

(4) تداعي آزاد دارد .

(5) فاقد حس زمان مي باشد .

(6) در الويت بندي مشكل دارد . تكانشي و بدون انديشه اقدام به كاري مي كند .

(7) به چگونگي بيان سخني توجه مي كند و نه به مضمون آن .

نيمكره چپ :

(8) تحليل گر _ پيروي از منطق .

(9) پردازش افكار بطور متوالي و ترتيبي صورت مي گيرد _ مرحله به مرحله

(10) ابتدا جزييات را بررسي كرده و سپس به كليات دست مي يابد .

(11) علاقه مند به


1- ديداري _ تمركز بر تصاوير و الگوها
2- حافظه تصويري _ توسط يادداشت ويا ترسيم موضوعات مي توان آنها را به خاطر سپرد.
3- اطلاعات را به يكديگر ارتباط مي دهد .
4- سازمان نيافته مي باشد .
5- بسيار در جستجوي استدلال بوده و به دنبال علل قوانين مي باشد .
6- در تلفظ ويافتن واژه ها مشكل دارد .
7- هنگام صحبت كردن دستان خود را حركت مي دهد .
8- شفاهي _ تمركز بر واژه ها ، نماد ها و ارقام
9- براي بخاطر آوردن از واژه ها سود مي برد _ اسامي را بجاي چهره ها بخاطر مي سپارد .
10- استنتاج منطقي از اطلاعات به عمل مي آورد .
11- بسيار سازمان يافته مي باشد .

تهيه فهرست و برنامه ريزي

(1) در پيگيري و حفظ زمان كار آمد است .

(2) از مشاهده اشيا لذت مي برد .

(3) هنگام سخن گفتن به ندرت از اشارات و حركات دست استفاده مي كند .

(4) سلولهاي مغزي در مردان 4% بيشتر از زنان مي باشد . مغز مردان 100 گرم سنگين تر از مغز زنان مي باشد .

(5) انتقال اطلاعات ميان دو نيمكره مغز در زنان با سرعت بيشتري انجام مي گيرد.

(6) طول نخاع در مردان اندكي طويل تر از زنان مي باشد .

وضوح چشم انسان چقدر است

در نور مناسب چشم انسان مي تواند دو نقطه را به فاصله سه دهم دقيقه از هم تشخيص دهد . هر دقيقه يك شصتم درجه است . به بيان ديگر اگر محيط يك دايره را 21600قسمت كنيم ، هر قسمت يك كمان يك دقيقه اي است .

چشم انسان مثل دوربين عكاسي تصاوير بي حركت نمي گيرد بلكه مانند دوربين فيلمبرداري دائم در حال ارسال تصاوير متحرك به مغز است . حركات زاويه اي سريع چشم جزييات تصوير


1- معمولا بدون تحليل و كوركورانه از قوانين تبعيت مي كند .
2- تلفظات و فرمولهاي رياضي به سهولت به خاطر سپرده مي گردند .
3- از پيش برنامه ريزي مي كند .
4- به مضمون سخن توجه مي كند و نه به چگونگي بيان آن . تفاوتهاي مغز زنان و مردان :
5- ارتباطات ميان سلولهاي مغزي در زنان بيشتر از مردان مي باشد .
6- زنان تقريبا به هر دو نيمكره مغزشان دسترسي دارند اما مردان عمدتا از نيمكره چپ مغزشان استفاده مي كنند .

تشكيل شده در مغز را تكميل مي كنند . به علاوه ما دو چشم داريم و مغز با تركيب دو تصوير باز هم به وضوح بالاتري دست مي يابد . بنابراين وضوح بالاتري دست مي يابد . بنابراين وضوح تصويري كه در مغط تشكيل مي شود از وضوح تصوير يك چشم كه وابسته به تعداد سلولهاي حساس به نور شبكيه است بيشتر است.

حالا فرض كنيد داريم به يك منظره نگاه مي كنيم . چشم انسان ميدان ديدي نزديك به 180 درجه دارد . اما ما از باب محافظه كاري آن را 120درجه فرض مي كنيم . يعني شما وقتي داريد به يك منظره نگاه مي كنيد 120 درجه افقي و 120 درجه عمودي را در ميدان ديد خود داريد اين يعني چند پيكسل ؟

120 درجه ضرب در 60 دقيقه در هرد درجه تقسيم بر سه دهم دقيقه مي شود به عبارت 24000 نقطه افقي .

عين همين محاسبه براي نقاط عمودي انجام مي شود و نتيجه همان است 24000 نقطه عمودي .

اگر اين دو عدد را درهم ضرب كنيم به 576ميليون مي رسيم . يعني وقتي داريد به يك منظره نگاه مي كنيد ، مي توانيد يك نصوير 576 مگاپيكسلي از آن در مغزتان بسازيد .

قدرت تفكيك چشم اسب يك و چهار دهم برابر انسان و چشم موش يك دوازدهم آن است . حساسيت چشم انسان چقدر است ؟

در تاريكي حساسيت چشم انسان با افزايش رودوپسين در شبكيه افزايش مي يابد ، كل اين فرآيند حدود نيم ساعت طول مي كشد . در اين حالت چشم قادر است نور حاصل از 2

قوتون را تشخيص دهد . در عكاسي اين معادل يك فيلم ISO 800 است . اين حساسيت در نوز كامل به يك ششصدم تقليل مي بابد.

منيزيوم؛ عنصر مقابله با استرس!

نويسنده: مريم سادات كاظمي

منيزيوم از جمله مواد معدني است كه براي بسياري از عملكردهاي بدن ضروري مي باشد. اما اين عنصر خصوصا به عنوان يك عامل آرامش بخش شناخته شده و تاثير بسيار مهمي در حفظ تعادل عصبي و ماهيچه اي دارد. پيشگيري از كمبود منيزيوم، يكي از موثرترين روش ها براي غلبه بر احساس خستگي و استرس است.

عنصري با تاثيرات بسيار

منيزيوم تقريبا در همه سلول هاي بدن وجود داشته و در بيش از 300 واكنش آنزيمي سلول ها شركت دارد. به طور كلي، بدن حدودا 25درصد گرم از اين عنصر را دارا مي باشد كه 60درصد اين مقدار در استخوان ها ذخيره شده و به استحكام آنها كمك مي كند. يك چهارم از اين مقدار در ماهيچه ها و براي از انقباض درآوردن آنها مصرف مي شود و مقدار باقي مانده نيز بين مغز و ديگر اندام هاي اساسي مانند قلب، جگر و كليه ها تقسيم مي شود. منيزيوم در انتقال تكانه عصبي، ساخت پروتئين ها و تنظيم ضربان قلب دخالت دارد. يكي ديگر از فوايد قابل توجه اين عنصر، تنظيم كنندگي عبور مواد از روده هاست كه اهميت توصيه آن براي نوزاداني كه از يبوست موقت رنج مي برند، به همين دليل است.

نياز بدن

نياز بدن به دريافت منيزيوم با توجه به سن و جنس متفاوت است. اين مقدار خصوصا در زنان باردار، شيرده و افراد مسن افزايش مي يابد. همچنين كساني كه ورزش هاي سنگين انجام

مي دهند نيز بايد مقدار بيشتري منيزيوم دريافت كنند، زيرا تعريق بخش زيادي از اين عنصر را از بين مي برد.

نياز افراد به منيزيوم بر حسب ميلي گرم:

- كودكان 1 تا 3 سال: 80؛ كودكان 4 تا 6 سال: 130؛ كودكان 6 تا 9 سال: 200؛ كودكان 10 تا 12 سال: 280

- پسران نوجوان 13 تا 19 سال: 410؛ دختران نوجوان 13 تا 19 سال: 370

- مردان بزرگسال: 420؛ زنان بزرگسال: 360

- زنان باردار (سه ماهه آخر): 400؛ زنان شيرده: 390

- مردان بالاي سن 65 سال: 420؛ زنان بالاي سن 55 سال: 360؛ افراد بالاي 75 سال: 400 مراقب كمبود باشيد!

برخي از موقعيت ها كمبود منيزيوم بدن را به همراه دارد كه رعايت رژيم هاي محدودكننده چندين بار در طي يك سال، حذف غلات، نان، شكلات و ميوه هاي خشك از برنامه غذايي به خاطر نگراني از چاقي و تغذيه نامتعادل با خوردن زياد غذاهاي تصفيه شده و صنعتي از جمله مهم ترين موارد به شمار مي آيد.

همچنين مصرف بالاي الكل و استرس مزمن از ديگر عواملي است كه حفظ اين عنصر را كاهش مي دهد. از جمله واضح ترين نشانه هاي كمبود منيزيوم مي توان به خستگي مفرط و احساس تنش و استرس اشاره كرد. در اغلب موارد علائم مهم ديگري مانند بي خوابي، گرفتگي عضلات و يا حتي تپش قلب نيز بروز مي كند.

برعكس، به ندرت ديده مي شود كه فردي دچار افزايش مقدار منيزيوم شده باشد كه اين موضوع نيز تنها مشكلات روده اي را به همراه د ارد.

مواد غذايي سرشار از منيزيوم

براي تامين مقدار منيزيوم مورد نياز بدن، بايد مصرف اين

عنصر روزانه و به طور منظم در برنامه غذايي گنجانده شود. بسياري از گياهان حاوي اين ماده حياتي هستند كه از بين آنها بادام، فندق و كاكائو نمونه هايي بسيار عالي هستند. غلاتي كه به طور كامل تصفيه نشده باشند و سبزيجات و ميوه هاي خشك نيز داراي مقادير بالايي از اين عنصر هستند. برخي از آب معدني ها را نيز نبايد فراموش كرد. در واقع هر روز بايد يك بشقاب حبوبات، معادل نصف نان باگت و 4 تا 5 ميوه و سبزي ميل شود. مصرف يك سهم سبزيجات خشك يك تا دو بار در هفته و گاه يك تكه شكلات مي تواند خيال شما را از تامين كامل منيزيوم مورد نياز، راحت كند. منيزيوم موجود در آب نيز مي تواند مكمل خوبي براي دريافت هاي روزانه باشد.

مقدار منيزيوم برحسب ميلي گرم در چند نوع غذا:

دو تكه نان سبوس دار (40 گرم): 32

يك سهم برنج كامل (125 گرم): 54

يك سهم حبوبات (200 گرم): 64

يك بشقاب اسفناج (200 گرم): 92

يك عدد موز: 45

5 تا 6 عدد آلو (50 گرم): 20

30 تا 40 گرم بادام: 90

يك تكه شكلات تيره (30 گرم): 34

لزومي ندارد براي تامين نياز بدن به منيزيوم، متوسل به مكمل هاي غذايي شويد، بلكه با رعايت تغذيه متعادل و متنوع مي توانيد به راحتي نياز بدن به اين عنصر حياتي را برطرف كنيد. سبزيجات، غلات خالص و آب را فراموش نكنيد!

طب و شيوه زندگي

نويسنده: دكتر محمد جعفر طالب پور

ارتباط «شيوه زندگي» با سلامت و بهداشت بشري، امري است بديهي و غيرقابل انكار و در طول تاريخ علم، همواره محققين علاقه فراواني براي بررسي اين ارتباط

از خود نشان داده اند. كمتر موضوعي مرتبط با سلامت و پزشكي سراغ داريم كه در اتيولوژي و سبب شناسي آن و حتي در اپيدميولوژي و همه گيرشناسي آن. «شيوه زندگي» مطرح و مورد تاكيد نباشد. اگرچه با پيشرفتهاي علمي و تكنولوژيك خيره كننده بشري. بسياري از بيماري ها و تنگناها و مشكلاتي كه انسان در حوزه سلامت، با آن روبرو و درگير بوده، تا حدود قابل توجهي رفع گرديده و امكانات تشخيصي و درماني پزشكي امروز با گذشته قابل قياس نمي باشد. ليكن به لحاظ تغييراتي كه به تبع مدرنيسم و ماشيني شدن در «شيوه زندگي» بشر رخ داده است، نقش «شيوه زندگي» در واقعيات سلامت و بهداشت انسان ها، پررنگ تر گرديده است.

ابعاد تاثيرگذار «شيوه زندگي» بر سلامت انسان گسترده تر و متنوع تر گرديده و دانشمندان مصاديق مختلفي مانند عادات ورزشي، رفتارهاي تغذيه اي، مصرف سيگار، الكليسم، مصرف بي رويه دارو و بالاخص داروهاي غيرمجاز، افزودنيها و مكمل هاي غذايي، اعتياد، رفتارهاي شخصي و اجتماعي، منش هاي اخلاقي، الگوهاي رفتار جنسي، اختلالات رواني و استرس و اضطراب ناشي از مشكلات و تنش هاي زندگي، تصادفات رانندگي و حوادث شغلي، و حتي مواردي مانند آلاينده هاي محيطي و صنعتي، آلودگي هاي شغلي و ... را در بررسي «شيوه زندگي» افراد مورد توجه و دقت قرار مي دهند. تاثير «شيوه زندگي» نه تنها در تشديد بيماري هاي شناخته شده اي مانند پوكي استخوان، بيماري هاي قلبي، انواع بدخيمي ها، بيماري هاي مزمن ريوي، اختلالات روان پريشي، چاقي، ديابت نوع دو و- قطعي است. بلكه در تغيير الگوي بيماريهاي رايج و نيز ايجاد بيماري

هاي نوپديد نيز مطرح مي باشد. جالب اينجاست كه ورود «شيوه زندگي» در معادلات پزشكي و نيز در بحث اتيولوژي بيماري ها، برخي از فرمولها و قوانين شناخته شده و معتبر علوم پزشكي كه سالها مورد استناد محققين بوده است را برهم زده است. براي مثال بعلت تاثير ويژه «شيوه زندگي» در برخي بيماريها، امروزه شيوع آنها در آندسته از گروه هاي سني بيشتر شده است كه انتظار نمي رود و قبلا دراين محدوده سني شيوع چنداني نداشته است. نمونه بارز آن بيماري هاي قلبي و عروقي است كه به تبع واقعيات تلخي مانند مصرف دخانيات، الكليسم، شيوع بيماري پرفشاري خون، بالا بودن چربي خون، استرس و تنش هاي رواني، آلودگي هاي محيطي و- برخلاف گذشته كه عمدتاً در سنين بالاتر شايع بود.

امروز بيماري ميانسالان گرديده و بيش از يك چهارم بيماران دراين سنين (زيرپنجاه سال) قرار دارند. نكته حائز اهميت اين است كه نه تنها تمام مواردي كه بعنوان زمينه ساز و RIsk Factor بيماري قلبي مطرح مي شوند. خود جزو معيارهاي «شيوه زندگي»اند. بلكه «شيوه زندگي» برخود آنها هم موثر است. مثلا بيماري فشارخون از موضوعاتي است كه در مباحث مرتبط با «شيوه زندگي» به شدت مورد بحث است و متقابلا تغييرات «شيوه زندگي» مانند مصرف روزافزون نمك و نيز گرايش به مصرف غذاهاي آماده FAST FOOD كه مقادير بالايي از نمك و چربي دارند و... شيوع پرفشاري خون را آن هم در سنين پايين تر بالا مي برد. حتي بسياري از خوراكي ها و تنقلات امروزي مورد علاقه كودكان كه بوفور عرضه مي شود و براحتي در دسترس كودكان است و جاي

تنقلات سالم و سنتي و طبيعي گذشته را گرفته اند. نيز از تغييرات ناصواب «شيوه زندگي» است كه از نظر معيارهاي بهداشتي و پزشكي مصرف آنها بخصوص در سنين رشد غيرقابل قبول است.بهرحال در مباحث «شيوه زندگي» با نوعي پيچيدگي و درهم تنيدگي روبرو هستيم و ارتباطات نزديك موضوعات قابل طرح در «شيوه زندگي» با مباحث ديگر پزشكي مانند اپيدميولوژي و همه گيرشناسي، اتيولوژي و سبب شناسي، پاتولوژي و آسيب شناسي، علوم آزمايشگاهي و پاراكلينيكي، طب ورزش، بهداشت زنان، طب كار، روان شناسي و روانپزشكي، بهداشت محيط، توانبخشي و... براين پيچيدگي مي افزايد. از طرفي اقدامات عملي كه در مورد تغيير «شيوه زندگي» و بهسازي آن مطرح است با طبابت كلينيكي و باليني كاملا بهم پيوسته گرديده است و جنبه هاي پيشگيري و درمان بيماري هاي مختلف بر مبناي «شيوه زندگي» از هم جدا نيستند و لازم است آنها را در يك قالب واحد و زيرشاخه مجزايي از پزشكي بعنوان «طب شيوه زندگي» بررسي كرد. اگرچه اقدامات تاليفي و تحقيقي ارزشمندي در اين خصوص صورت گرفته و دانشمندان و محققان متعددي روي اين موضوع تاكيد داشته اند. اما رسيدن به نقطه مطلوب يعني پيشگيري و درمان علمي بيماريها مبتني بر اقدامات موثر بر «شيوه زندگي» يا همان «طب شيوه زندگي» باور عمومي و اهتمام جدي متخصصان علوم بهداشتي و مسئولين را مي طلبد. بايد توصيه هاي پزشكي كه در مباحث تئوريك و كتب مرجع پزشكي جهت حذف عوامل موثر بر بيماريها در «شيوه زندگي» بيمار فراوان اند. به كلينيكها و در پروسه هاي درماني و بعنوان جزو لاينفك «طرح درماني» پزشكان وارد شود و بايد

پذيرفت كه بدون درنظر گرفتن واقعيات «شيوه زندگي» افراد، هرگونه اقدام ولو علمي و پرهزينه درجهت پيشگيري و درمان بيماري ها و كاهش بروز و شيوع و عوارض آنها عقيم و بي نتيجه خواهد ماند.

گسترش دهندگان سرطان

نويسنده: رابرت سي كوهلر

در سايه استفاده گسترده ارتش ايالات متحده امريكا از سلاح هاي حاوي اورانيوم ضعيف شده در دو جنگ اول و دوم خليج (فارس)، آثار فاجعه بار اين تسليحات به ايجاد موجي از بيماري هاي سرطان در كشور عراق و مناطق همجوار انجاميده است. ابتلاي مردم اين كشور و به ويژه مناطق جنوبي به انواع سرطان به همراه آلودگي گسترده خاك و هواي اين بخش ها، منطقه خاورميانه و آسياي شرقي و در نهايت كل دنيا را در معرض آسيب هاي فراواني قرار داده است كه با ادعاهاي دروغين بوش در توجيه اين اشغالگري، هيچ ارتباطي ندارد.

به نظر مي رسد كه رسانه هاي امريكايي چندان تمايلي به افشاي دروغ هاي بوش در مورد جنگ ارتش امريكا در عراق ندارند. مثلا به اين جمله بوش دقت كنيد:

ما از خويشتن دفاع خواهيم كرد اما در عين حال ضمن همكاري با دوستان هم پيمان مان، فعالانه در جهت گسترش صلح و دموكراسي تلاش مي كنيم.

مطمئنا به گسترش دموكراسي در اين كشور بايد با نگاهي دقيق تر بنگريم. چرا كه در اشغال عراق و افغانستان ما بيش از هر چيز شاهد آثار ويرانگر جنگ بر زندگي شهروندان اين كشورها و تخريب زيرساخت هاي ملي بوده ايم.

روز به روز به آمار تلفات اين جنگ افزوده مي شود و مواد سمي مرگبار گسترش مي يابند آيا تاكنون نام اورانيوم ضعيف شده را شنيده ايد؟ و آيا بحران آفريني در بخش سلامت ساكنان عراق و به دنبال آن در خاورميانه

و آسياي مركزي به خاطر استفاده از اين سلاح هاي مرگبار نبايد از سوي مردم امريكا با واكنش مناسبي روبه رو گردد؟

دكتر جوادالعلي مدير مركز غده شناسي بزرگترين بيمارستان بصره، در كنفرانسي كه در ژاپن برپا گرديده بود، چنين گفت: دو پديده عجيب در شهر بصره روي داده است كه من هرگز مشابه آن را در گذشته مشاهده نكرده بودم.

اول وجود سرطان هاي دوگانه و سه گانه در يك فرد است. به عنوان مثال، ابتلاي يك نفر به سرطان هاي خون ومعده و كليه هم روبه رو بوده ايم. نكته دوم اين است كه بيماري سرطان به صورت خوشه اي در خانواده هاي عراقي گسترش يافته است...

به عنوان مثال، در خانواده همسرم، 9 نفر به انواع سرطان مبتلا شده اند.

وي مي افزايد: كودكان عراقي بيش از ديگران از اين آلودگي هاي هسته اي آسيب ديده اند. بدن اين كودكان، تشعشع بيشتري را (به دليل زندگي در سنين رشد) جذب مي كنند. به همين دليل هم سرطان غدد لنفاوي كه به ندرت در ميان افراد زير 12 سال مشاهده مي شود هم اينك به يك بيماري عادي در ميان كودكان عراقي تبديل شده است.

سلاح هاي حاوي اورانيوم ضعيف شده DU از محصولات جانبي فرآيند غني سازي اورانيوم ساخته مي شوند. اين سلاح را بايد جزو كثيف ترين تسليحات دنيا در حال حاضر دانست. چراكه پس از استفاده از آن عليه زره پوش ها، به سرعت انبوهي از ذرات نانو را در فضا مي گستراند كه به آساني از طريق پوست افراد جذب مي گردد والبته بايد بدانيد كه نيمه عمر اورانيوم موجود در اين سلاح، 4468 ميليارد سال است.

ما سلاح هاي خود را با اورانيوم ها ساخته ايم. بايد بدانيد كه در جنگ اول خليج فارس كه براي

اولين بار اين سلاح آزمايش شد، در مجموع، 200 تن از از اين سلاح ها استفاده شده و به پيدايش سندروم جنگ خليج انجاميد. اما در جنگ اخير، حدود 1700 تن از اين سلاح ها، و به ويژه در اطراف شهرهاي بزرگ مورد استفاده قرار گرفت. همچنين در آغازين روزهاي جنگ، از اين سلاح ها عليه شهر بغداد استفاده شد كه باراني از ذرات سرطان زاي باردار اورانيومي را در فضاي اين شهر گستراند. البته ابتلا به بيماري هاي خوني و نارسايي هاي جسمي در نوزادان؛ از ديگر اثار جنگي است كه نصيب افرادي شد كه ما براي اعطاي آزادي به كشورشان گام نهاده ايم. در حقيقت ما گامي در جهت گستراندن دموكراسي در عراق برنداشته ايم بلكه تنها به دستكاري و تغيير ژنوم انساني آنان دست زده ايم.

البته در همان حال كه ما به قول رئيس جمهور بوش به حفظ خويشتن، مشغوليم تا از شر سلاح هاي خيالي كشتار جمعي عراق در امان بمانيم ايالات متحده درهاي زرادخانه اش را به روي اين كشور گشوده است. به علاوه خاك و هواي عراق به اين مواد راديواكتيو آلوده شده است هر چند به دليل جريانات آب و هوايي، كل دنيا از اين گرد و غبار هسته اي آسيب خواهد ديد.

گريس بوسبي، يكي ازفيزيكدانان گرايش شيمي و عضو كميته ريسك هاي ناشي از تشعشع در دولت انگلستان كه بنيان گذار كميته اروپايي ريسك هاي تشعشع مي باشد، كيفيت هواي بريتانياي كبير را بررسي و كنترل مي كند. بر اساس يافته هاي وي، اين ذرات اورانيومي، در حال انتشار در سراسر كره خاكي ما هستند.

بدين ترتيب هنگامي كه بوش اعلام مي كند كه ما در كنار مردم افغانستان و عراق تا دستيابي به آزادي و رهايي

آنان ايستاده ايم. به ياد بياوريم كه يكي از دانشمندان برجسته انگليسي از اين جنگ به عنوان "مجازات مرگ براي منطقه خاورميانه و آسياي مركزي" به دليل آسيب هاي فراوان زيست محيطي آن ياد كرده است.

اينك جرايم جنگي اين تجاوز در برابر چشمان ماست البته شايد آن قدر اين جنايت ها بزرگند كه به چشم ما نمي آيند اما در همين حال مواد مرگبار و كشنده گسترش مي يابند كودكان مي ميرند و به دنبال آن كره خاكي ما غيرقابل سكونت خواهد شد.

چرا خميازه مسري است؟

بر اساس تحقيق جديدي كه محققين ژاپني بر روي كودكان مبتلا به اوتيسم (در خود ماندگي و عدم توجه به جهان واقعي) نشان ميدهد افرادي كه بهتر با ديگران همذات پنداري ميكنند، بيشتر مستعد سرايت خميازه قرار دارند.

به گفته آتسوشي سنجو (Atsushi Senju) يكي از محققيني كه در دانشگاه لندن به اين تحقيق پرداخته اند، مدتهاست كه دانشمندان ميدانند خميازه كشيدن يك شخص ميتواند به تكرار آن از سمت اطرافيان منجر شود اما آنچه موجب اين پديده ميشود، چندان مشخص نبوده است.

او ميافزايد: عده اي عقيده دارند كه اين حالت تنها نوعي واكنش غير ارادي است و عده ديگر چنين ميگويند كه همان سيستمي كه موجب ميشود حس همدلي نسبت به ديگران در مغز افراد ايجاد شود، ميتواند هنگام مشاهده دهان دره شخصي، بيننده را به تكرار آن وادارد.

در اين تحقيق، گروه محقق با پخش فيلمي از افرادي كه خميازه ميكشيدند و سپس تنها دهان خود را حركت ميدادند، به بررسي واكنش كودكان مبتلا به اوتيسم و كودكان طبيعي پرداختند.

اين محققان متوجه شدند كه كودكان مبتلا به اوتيسم، نوعي شرايط رشدي كه كنشهاي متقابل اجتماعي

و ارتباطاتي مانند همدلي را به شدت تحت تاثير منفي قرار ميدهد، هنگام تماشاي كليپهايي از افراد در حال خميازه كشيدن، كمتر از كودكان عادي دچار دهان دره مسري شدند.

اما هر دو گروه كودكان هنگام مشاهده كليپهايي كه افراد در آن تنها دهان خود را حركت ميدادند، به يك اندازه خميازه كشيدند. به گفته سنجو، اين رفتار نشانه آن است كه حس همدلي، كليد اصلي مسري بودن خميازه است.

بنا به گزارش مكتوب اين گروه تحقيقاتي :” اين بررسي، اين نظر كه خميازه مسري بر اساس توانايي براي همدلي و همذات پنداري رخ ميدهد را تاييد ميكند.”

دهان دره مسري تنها در تعداد محدودي از پستانداران ديده شده است و تحقيقات نشان ميدهد كه اين رفتار نقش تكاملي مهمي در زندگي گروههاي جانوري داشته است زيرا فقدان آن موجب ميشود كه گروه حيوانات با بيدار و هوشيار بودن، از خطرات متعددي احتراز كنند.

محققين ميگويند كه اين يافته هاي جديد ميتواند سكوي پرشي براي تحقيقات گسترده تر درباره ماهيت اختلالات اجتماعي و ارتباطي افراد مبتلا به اوتيسم مهيا كند.

در گزارش اين تحقيق چنين آمده است:” براي جستجو در رابطه ميان دهان دره مسري و ديگر نشانه هاي اوتيسم مانند همدلي، تقليد و رفتارهاي وسواس گونه، مطالعات بيشتري مورد نياز است”.

مطالعه، ميتواند مسموميت سرب را كاهش دهد

بنابر نتايج به دست آمده در يك تحقيق جديد، توانايي مطالعه روان و بدون اشكال ميتواند در مقابل آسيبهاي ناشي از مسموميت سرب از مغز حفاظت كند.

بر اساس اين گزارش تاثير منفي سرب بر مغز بزرگسالاني كه توانايي خواندن محدودي دارند، ?.? مرتبه بيشتر از افرادي اهل مطالعه ايست كه ميتوانند به راحتي بخوانند. البته توانايي خواندن

نميتواند مانع تاثيرات منفي سرب بر روي مهارتهاي حركتي شخص شود.

تيمي از دانشمندان در مركز عصب شناسي حرفه اي/ محيطي در بالتيمور با مطالعه بر روي ??? كارگر معادن سرب در نيوبرانزويك (New Brunswick) كانادا، به تحقيق بر روي تاثيرات مجاورت با سرب پرداختند. اين كارگران چندين تست فكري و مهارت حركتي انجام داده و همچنين توانايي خواندن آنها نيز مورد سنجش قرار گرفت.

سپس محققين به محاسبه تعداد سنوات كاري اين افراد در مجاورت مستقيم سرب پرداخته و ميزان سرب خون آنان را نيز اندازه گيري كردند. اين كارگران به دو دسته تقسيم شدند: دسته اول با مهارتهاي ادراكي بالا- كه با توانايي خواندن در حد كلاس ?? و بالاتر بودند- و دسته دوم با مهارتهاي ادراكي پايين بودند كه توانايي خواندن آنها در حد كلاس ?? و پايينتر بود.

مهارتهاي ادراكي به معناي تواناييهاي ذهني مانند توانايي خواندن است كه معمولا تحت تاثير مجاورت با سرب در بزرگسالي قرار نميگيرد. اين مهارتها به عنوان مقياسي براي اندازه گيري توانايي مغز در حفظ وظايف و عملكرد خود است كه حتي در صورت آسيب ديدن نيز براي ادامه فعاليت كوشش ميكند. به گفته دكتر مارگيت بليكر (Margit Bleecker) نويسنده اين تحقيق :” با وجود اينكه هر دو گروه به يك اندازه در مجاورت سرب بوده اند، تاثيرات سرب بر روي مهارتهاي ادراكي در كارگراني كه داراي توانايي خواندن اندك بوده اند، ?.? مرتبه بيشتر است.”

"در مقابل، تاثير سرب بر سرعت عمل و مهارتهاي حركتي در هر دو گروه برابر بوده است زيرا مهارتهاي ادراكي با سرعت عمل در انجام مهارتهاي حركتي ارتباط چنداني ندارد. ” به گفته

او ” اين امر نشان ميدهد كه مهارت ادراكي بالا مانند يك محافظ عمل ميكند كه به اين دسته از كارگران امكان ميدهد علي رغم تحت تاثير قرار گرفتن سيستم عصبي ايشان كه پيامد آن بر روي تواناييهاي مهارتي آنها نمايان است، كارايي و تواناييهاي خود را حفظ كنند.”

اما مطالعه و توانايي خواندن چگونه از مغز محافظت ميكند؟ بنا به گفته اين محققين، استفاده بيشتر از مغز موجب افزايش تعداد سيناپس (گره هاي عصبي) هاي غشاي مخ و افزايش حجم مغز شده و به افزايش قابليت و ظرفيت مغز منجر شود، در نتيجه در صورت آسيب ديدن مسيرهايي از مغز، پيامهاي عصبي خود بخود از مسيرهاي سالم موجود عبور ميكند و توانايي پردازش اطلاعات و پيامها همچنان به قوت خود باقي ميماند.

همه چيز در مورد چاقي(3)

نويسنده: دكتر رضا آمري نيا

بخش سوم

ج- ورزش: يكى از موثر ترين روش ها براى كم كردن وزن داشتن رژيم غذايى توام با يك فعاليت مناسب ورزشى است. تحقيقات نشان داده رژيم غذايى همراه با ورزش تاثير بيشترى نسبت به انجام تك تك آنها دارد. ورزش سبب مى شود كه قسمت هاى مختلف بدن با توجه به فعاليتى كه انجام مى دهند به طور متناسب لاغر شوند. توصيه به ورزش هاى ايروبيك مى شود چرا كه در اين نوع ورزش دو خاصيت شدت و سرعت كم باعث مى شود سوخت غالب براى توليد انرژى چربى ها باشند افزايش شدت و سرعت ورزش باعث مى شود سهم كربوهيدرات ها در توليد انرژى بالا رود چرا كه كربوهيدرات ها اكسيژن كمترى براى آزاد شدن انرژى شان نياز دارند و سريع تر انرژى آزاد كنند كه

بتوانند جبران سرعت بالاى ورزشى را داشته باشند. براى كم كردن وزن ورزش هاى استقامتى پيشنهاد مى شود كه راحت ترين در دسترس ترين و كم هزينه ترين ورزش پياده روى است به شرط اينكه پيوستگى آن حفظ شود يعنى رفتن به خريد، نگاه كردن ويترين و هر نوع توقف از تاثير آن مى كاهد.

د- درمان دارويى: تعداد و انواع داروهاى لاغرى كه در كتب مرجع تغذيه معرفى شده اند انگشت شمار بوده و كلاً به دو دسته اصلى و البته چند زيرگروه فرعى تقسيم مى شوند. گروه اول داروهاى ضد اشتها هستند كه با تحريك توليد هورمون هاى سروتونين و ساير كاته كولامين ها باعث مهار مركز اشتها مى شوند. اين داروها عوارضى چون افزايش فشار خون، افزايش ضربانات قلبى و اضطراب داشته و در نهايت در صورت مصرف بى رويه سبب سكته هاى قلبى يا مغزى مى شوند. گروه دوم داروهايى هستند كه باعث جلوگيرى از جذب چربى در دستگاه گوارشى مى شوند. اين داروها تاثيرى در جذب كربوهيدرات ها ندارند و فقط چرب ?? درصد از چربى هاى مصرف شده را مهار مى كنند. عوارض اين داروها اسهال چرب و كمبود ويتامين هاى محلول در چرب چون ويتامين A، D، E و K است كه هركدام در نوع خود سبب عوارض خطرناكى در بدن مى شوند. از داروهاى گروه اول اورليستات يا زنيكال و از گروه دوم سيبورترامين را مى توان نام برد. دسته ديگرى از داروهاى ضد چاقى وجود دارد كه با افزايش حجم در معده سبب پر شدن معده و احساس سيرى مى شود. اين داروها كه به آگار آگار

موسوم هستند پس از مصرف در معده باز شده و معده را پر مى كنند و جايى براى مواد غذايى باقى نمى ماند. مصرف داروهاى لاغرى بايستى زير نظر پزشك تغذيه و همراه رژيم مناسب غذايى باشد چرا كه به تنهايى تاثير مهمى را ايفا نخواهد كرد.

ه- جراحى: جراحى به عنوان آخرين قدم براى درمان چاقى به شمار مى رود. اعمال جراحى در چاقى به دو گروه تقسيم مى شود: گروه اول جراحى هايى است كه منجر به درمان بيمارى چاقى مى شود و گروه دوم اقداماتى است كه در جهت زيبايى به كار مى رود. اقدامات جراحى مربوط به گروه اول شامل دستكارى در مسير دستگاه گوارش و محدود كردن حجم معده و يا كوتاه كردن مسير جذب مواد غذايى است كه باعث كم رسيدن مواد مصرفى به بدن مى شود. از اين نوع جراحى مى توان از Gastroplasty، Banded- Roux- En- y Gastric bypass و Gastric bypass نام برد.

گروه دوم از اقدامات جراحى مربوط به زيبايى فرد چاق است كه در دو شكل انجام مى شود كه در هر دو شكل چربى اضافى انباشته شده در قسمت هاى مختلف بدن ازجمله شكم، تخليه شده كه البته جزء درمان چاقى محsسوب نمى شود و تخليه چربى يا به طريق abdominoplasty صورت مى پذيرد كه با تيغ جراحى شكم باز و چربى ها خارج مى شود و يا به روش liposuction است كه با تجهيزات مخصوص چربى از شكم به صورت مكشى خارج مى شود.

روش هاى جراحى ديگرى هم براى درمان چاقى پيشنهاد شده است كه ازجمله آنها جراحى فك بيمار و ثابت كردن آن

است كه در نتيجه آن فرد چاق دهانش به اندازه كافى باز نشود و نتواند از حجم زياد غذاها استفاده كند. به اين روش محدود كردن فك هاى صورت گفته شده (Jaw Wiring) و عمل مذكور را Maxillomandibular Fixation مى نامند.

در آخر توصيه مى شود سالم ترين و عملى ترين و البته موثر ترين روش در كاهش وزن داشتن رژيم غذايى مناسب همراه با فعاليت بدنى و تغيير در رفتارهاى غلط تغذيه اى است. تبليغات وسيعى در زمينه داروهاى مختلف لاغرى، كمربند هاى لاغرى، چسب هاى لاغرى و هزاران مورد ديگر مى شود ولى همگى اين روش ها قابل تامل و بررسى است چرا كه در كتب عملى و مرجع تغذيه اين روش ها مورد تائيد نيست و ممكن است عوارض خطرناكى را به دنبال داشته باشد.

بوي گل و تقويت حافظه

استشمام بوي گل بويژه در هنگام خواب، باعث تقويت و فعال شدن حافظه مي شود.

به گفته پژوهشگران بوي گلها علاوه بر ايجاد احساس خوب در انسان، باعث تقويت حافظه شده و مراكز مربوط به يادگيري را قويتر مي كند. مغز انسان حتي در حالت خواب تحت تاثير بوي خوش گل قرار مي گيرد و فعال مي شود. پژوهشگران با بررسي وضعيت 74 داوطلب دريافتند مغز و حافظه آن دسته از افرادي كه در خواب در معرض استشمام رايحه گل قرار مي گيرند، در مقايسه با گروه ديگر فعالتر است. در اين آزمايش هر دو گروه پيش از خواب يك بازي فكري ياد گرفتند و سپس در داخل محفظه ويژه اي خوابيدند كه امواج مغزشان كنترل مي شد در اين حالت گروه اول در معرض بوي گل قرار

گرفتند. محققان اعلام كردند 2/97 درصد از افراد گروه اول كه بوي گل استشمام كردند بازي ياد گرفته را در خواب به ياد آوردند ولي اين ميزان در گروه دوم كه در معرض استشمام بوي گل قرار نگرفته بودند به 86 درصد رسيد. دانشمندان بر اين باورند كه با كشف جديد فرضيه قبلي، آموزش انسان در حين خواب، را مي توان توسعه داد.

همه چيز در مورد چاقي(2)

نويسنده: دكتر رضا آمري نيا

بخش دوم :در رژيم پروفسور اتكينز كه در چهار مرحله انجام مى شود مصرف كربوهيدرات ها تقريباً در حد صفر و مصرف چربى ها و پروتئين ها آزاد است. در اين نوع رژيم مصرف هرگونه مواد قندى از جمله نان، برنج، شيرينى و قند ممنوع است كه البته در ابتدا روش موفقى به نظر مى رسد ولى با توجه به اينكه مصرف بالاى مواد غذايى پرچرب عوارض بسيار زيادى از جمله مشكلات قلبى _ عروقى، فشار خون و مسائل مربوط به گرفتگى عروق خونى را به همراه دارد امروزه منسوخ شده است. جالب است كه گفته مى شود پروفسور اتكينز به علت عوارض رژيم غذايى خودش جان خود را از دست داده است.

در رژيم غذايى دكتر اورنيش مصرف سبزيجات و مواد غذايى كم چرب توصيه مى شود. در اين سبك از رژيم غذايى گفته شده كه حبوبات، ميوه جات، غلات و سبزيجات را مى توان به هر مقدار كه خواست خورد. رژيم غذايى دكتر اندروويل توصيه به كم خورى و ورزش است. در اين سبك رژيمى توصيه شده از كربوهيدرات ها يا مواد قندى مى توان صرفاً از غلات، لوبيا، جو و به مقدار كم برنج

مصرف كرد. از چربى ها از نوع تك اشباع مثل زيتون، ماهى و دانه هاى روغنى و از پروتئين ها مواد پروتئين گياهى از جمله حبوبات و سويا بايستى مصرف شود.

در اين سبك رژيم مصرف شير ممنوع است. در انتها بايستى ذكر كنم كه امروزه سالم ترين نوع رژيم غذايى استفاده از هر پنج گروه مواد غذايى يعنى كربوهيدرات ها، چربى ها، پروتئين ها، املاح معدنى و ويتامين ها در مقادير تعيين شده توسط پزشك تغذيه هست، چرا كه بدن ما به همه انواع مواد غذايى نياز دارد و حذف يك ماده غذايى ممكن است در درازمدت سبب عوارض خطرناكى شود.

ب- رفتار درمانى: امروزه تغيير و اصلاح رفتار هاى غلط تغذيه اى در صف اول درمان چاقى قرار دارد. همان طورى كه در بحث علل محيطى چاقى ذكر شد زندگى ماشينى سبب افزايش چشمگير چاقى در سطح جهان شده است و تغيير رفتارهاى غذايى و تطابق آن با تكنولوژى پيشرفته باعث بى تحركى همراه با مصرف بالاى مواد پرانرژى شده كه در نهايت معضل چاقى را ايجاد كرده است. نمونه اى از تغيير در رفتارهاى بد غذايى براى درمان چاقى ذكر مى شود:

?- از خوردن غذا جلو تلويزيون، راديو و كامپيوتر بپرهيزيد چرا كه حواستان پرت شده و ميزان غذايى كه مى خوريد خيلى بيشتر از مورد نيازتان خواهد بود.

?- تند غذا نخوريد چرا كه قبل از احساس سيرى مواد غذايى بيشترى در داخل معده انباشته مى شود. خوردن آهسته غذا سبب مى شود كه قند خون در حين خوردن بالا رفته و مركز اشتها مهار شود.

?- از پله به جاى آسانسور يا

پله برقى استفاده كنيد.

?- ريموت كنترل دستگاه هاى الكترونيكى (دستگاه هاى كنترل از راه دور) را از دور و بر خود جمع كنيد و براى روشن و خاموش كردن دستگاه هاى الكترونيكى حركت كنيد.

?- اتومبيل خود را كمى دورتر از مقصد پارك كنيد و مقدارى از راه را پياده روى كنيد.

?- از بشقاب هاى كوچك براى غذا استفاده كنيد چرا كه بشقاب بزرگ حجم غذاى بيشترى را مى گيرد و شما براى جلوگيرى از اسراف مجبور خواهيد بود بيشتر از حد مورد نياز غذا بخوريد.

?- هنگامى كه گرسنه هستيد به خريد نرويد چون ممكن است از تنقلات و شيرينى جات بيشتر خريد كنيد.

?- سعى كنيد وقتى خريد مى رويد پول زياد با خود نبريد چرا كه مواد غذايى بيشترى خريد مى كنيد و چه بسا كه مواد خريدارى شده ضرورى هم نباشد. به كارمندان توصيه مى كنم اواسط و اواخر ماه براى خريد بروند چرا كه در اوايل ماه كه حقوق دريافت كرده اند ممكن است خريد زيادى داشته باشند.

?- اگر به رستوران مى رويد سعى كنيد يك غذا را براى دو نفر سفارش دهيد.

??- اگر براى شام مهمان داريد در انتها باقى مانده غذا را در ظرفى ريخته و به ميهمانتان بدهيد تا به منزل ببرد چرا كه ماندن آنها باعث مى شود شما بيشتر از معمول بخوريد تا مواد غذايى باقى مانده فاسد نشود.

خاطرات كاذب

بنابر نتايج به دست آمده از تحقيقات، اين امر كه يك خاطره حقيقي يا توهم باشد، به محل ذخيره شدن آن در مغز بستگي دارد. اين نتايج ميتواند توضيحي بر اين حالت

باشد كه گاهي افراد قسم ميخورند واقعه اي را به خاطر مي آورند، در حالي كه اين واقعه هرگز اتفاق نيافتاده است.

به گفته روبرتو كابيزا (Roberto Cabeza) ، عصب شناس دانشگاه دوك (Duke)در كاروليناي شمالي "به طور كلي، خاطراتي كه نسبت به وقوع آن اعتماد داريم بيشتر از آنهايي كه به آن بي اعتماديم، به نظر صحيح ميرسند. هرچند، در بعضي موارد ما نسبت به وقوع اتفاقي كه اصلا واقع نشده، به شدت اعتقاد داريم.”

به گفته او خاطرات ميتوانند از دو منبع خارج شوند: قسمتي از مغز كه قطعه گيجگاهي مياني نام دارد و بيش از هرچيز بر حقايق و جزئيات خاطره متمركز است و بخش ديگري كه شبكه آهيانه اي قدامي نام دارد و محل ذخيره شدن نكات كلي و خلاصه وقايع يا آشنا به نظر رسيدن يك خاطره است.

اشخاص نسبت به خاطره اي كه آن را با جزئيات فراوان به خاطر مياورند، اطمينان بسياري دارند. اما اين امكان وجود دارد كه ماجرايي بدون يادآوري اين جزئيات، برايشان آشنا باشد.

كابيزا و محقق اهل كره جنوبي به نام هونگ كوئن كيم (Hongkeun Kim) قصد دارند مكانيزم پشتيبان اين خاطرات كاذب را شناسايي كنند. آنها از افراد مختلفي كه در حال شناسايي و يادآوري مجموعه كلماتي مشخص مانند اسامي حيوانات مزرعه، بودند، اسكن مغزي تهيه كردند.

آنها براي اينكار از fMRI كه ميتواند فعاليتهاي مغز را در زمان واقعي و در حال انجام گرفتن نشان ميدهد استفاده كرده اند. سپس از حقه هاي استاندارد براي بيدار كردن خاطرات كاذب استفاده كرده اند.

كابيزا ميگويد:”كلمات اسب و گاو با آنها گفته شده، اما نامي از خوك برده نشده بود.”

افراد

معمولا به اشتباه نام خوك را هم به ياد مياورند، و در حال اين يادآوري، خاطره را از بخش خلاصه وقايع مغز بيرون ميكشند كه در اسكن مغز روشن ميشود.

فعاليت مغزي در كساني كه به شدت درباره حقيقي بودن خاطرات خود اطمينان دارند، در بخش حفظ جزئيات خاطرات ديده ميشود.

"اگر هنگام به خاطر آوردن يك واقعه، تنها يك طرح كلي و فاقد جزئيات خاص از آن را به ياد آوريد، اين امكان وجود دارد كه خاطره شما كاذب باشد و شما چيزي را به ياد آوريد كه اصلا اتفاق نيافتاده باشد.”

او ميگويد كه اين تحقيق ميتواند در زمينه تشخيص آلزايمر مفيد واقع شود، كه در آن هردو بخش خاطره آسيب ميبينند.

به گفته كابيزا ” آسيب ديدگي تجديد خاطره در سالخوردگي سالم اتفاق ميافتدف اما احساس آشنايي نبايد از بين برود. اما بيماران مبتلا به آلزايمر هر دو نوع حافظه خاطرات خود را از دست ميدهند.

"به طور كلي، پزشكان ميتوانند براي تشخيص سريع بيماري آلزايمر، فعاليت مغز در رابطه با اين دو نوع حافظه را بسنجند.”

واكسن ضد آلرژي

اظهارات اخير دانشمندان حكايت از ريشه كن شدن حساسيت هاي غذايي طي ده سال آينده دارد. متخصصين معتقدند امكان ساخت واكسن هايي بدون عوارض جانبي براي مقابله با مولكول هاي آلرژي زا طي چند سال آينده وجود دارد.

در حال حاضر از هر ?? نفر، يك نفر به مواد غذايي مختلف از جمله بادام زميني حساسيت دارد. كارشناسان در حال بررسي تكنيك هاي جديد علم ژنتيك و انجام تست هايي به منظور كاهش تاثير پروتئين در آن دسته از مواد غذايي هستند كه باعث بروز واكنش هاي خطرناك و گاهي كشنده

در افراد مي باشند.

اميد آن مي رود كه دانشمندان موفق به ساخت مولكول هايي شوند كه مي توان از آنها در داروهاي ضد آلرژي و تركيباتي كه التهاب را كاهش دهند، استفاده نمود. التهاب يكي از خطرناك ترين واكنش هاي آلرژيك در افراد مختلف است.

در تحقيقات اخير سعي بر اين بوده كه با به كارگيري تكنيك هاي جديد، روش هاي پيش گيري و درمان حساسيت هاي غذايي گسترش يابند، زيرا امروزه امكان توليد انواع مختلف مولكول هاي آلرژي زا در لابراتوار ها موجود است.

دست يابي به يك روش درماني موثر، ترس دائمي از بروز علائم ناخواسته را در بيماراني كه به حساسيت هاي غذايي مبتلا هستند، از بين خواهد برد.

از مواد غذايي كه احتمال بروز حساسيت پس از مصرف آنها بيش از بقيه است، مي توان به شير، تخم مرغ، بادام زميني، ماهي، سويا و آجيل هاي درختي اشاره نمود.

هر چند حساسيت هاي غذايي در برخي از موارد با بروز واكنش هاي بسيار خطرناك همراه است، اما احتمال مرگ در اين بيماري بسيار كم است. در كشور انگلستان بين سالهاي ???? تا ???? تنها ? كودك به دليل بروز واكنش هاي ناشي از حساسيت غذايي جان خود را از دست داده اند.

در آزمايشات مربوطه بادام زميني به عنوان اولين و خطرناك ترين ماده غذايي آلرژي زا به شمار مي رود، زيرا در اين مورد خاص موارد مشاهده شده در افراد مختلف بيش از بقيه مواد غذايي بوده است، به همين دليل انتظار مي رود دانشمندان اولين راه كار درماني در اين زمينه را براي بادام زميني در نظر بگيرند.

همه چيز در مورد چاقي(1)

نويسنده:دكتر رضا آمري نيا

بخش اول

:

چاقى بيمارى مزمنى است كه به علت نامتعادل بودن ميزان دريافت انرژى از راه غذا و ميزان مصرف يا سوخت انرژى در نتيجه فعاليت بدنى به وجود مى آيد. در واقع چاقى يك اختلال پيچيده تنظيم اشتها و سوخت و ساز مواد غذايى در تبديل به انرژى است كه توسط عوامل زيست محيطى خاصى كنترل مى شود.

معيار تشخيص چاقى بر چه مبنايى است

براى تشخيص چاقى از اندازه گيرى بى ام آى (BMI=body mass index) استفاده مى شود كه از تقسيم وزن (كيلوگرم) بر قد (متر) به دست مى آيد. البته عوامل ديگرى هم در تقسيم بندى چاقى از نظر شدت موثر است كه از جمله مى توان به توزيع چربى در قسمت هاى مختلف بدن، دور كمر، دور مچ دست و ميزان جثه افراد اشاره كرد. معيار BMI براى سنجش چاقى در بزرگسالان است و در كودكان بسته به سنين مختلف فرمولاسيون هاى متفاوت ارائه شده است.

علل چاقى چيست

همانطور كه در ابتداى بحث اشاره شد عوامل بسيار زيادى در بروز چاقى موثر هستند اما به طور عمده علت هاى شناخته شده به قرار زير است.

الف - علل ژنتيكى: بين ?? - ?? درصد از تغييرات غيرطبيعى در وزن بدن ناشى از مسائل مربوط به ژن است. علت بالا بودن طيف حداقل و حداكثر ذكر شده تفاوت منابع علمى و كتب مرجع چاقى است ولى در كل بايستى اذعان داشت كه نقش عوامل ژنتيكى در چاقى ثابت شده است و با توجه به مطالعات خانوادگى كه هم خوانى BMI را در منسوبين درجه اول نشان داده است، اين موضوع به اثبات رسيده است كه نقش

اختلالات ژنتيكى چيزى غيرقابل انكار است. طبق تحقيقات انجام گرفته مشخص شده است كه عواملى چون سوخت وساز پايين در حال استراحت، اثر حرارتى كم مواد غذايى و يا عدم سوخت وساز كامل چربى به همراه تمايل زياد بدن بر اثر استفاده از كربوهيدرات ها (مواد قندى) به عنوان سوخت مى توانند زمينه ژنتيكى چاقى را نشان دهند.

ب- عوامل محيطى: اختراعات و ابداعات مختلف در جهت راحتى انسان به طور غيرمستقيم سبب افزايش چشمگير چاقى در دنيا شده است. اتومبيل، آسانسور، پله برقى، ماشين هاى لباسشويى و ظرفشويى، دستگاه هاى كنترل از راه دور، مايكروويو و هزاران مورد ديگر همگى انسان را از تحرك بازداشته و از طرف ديگر غذاهاى آماده، رستوران ها و توليد مواد غذايى در بسته بندى هاى بزرگ مثل سس مايونز خانواده، چيپس خانواده و... عوامل مساعدى براى حركت كمتر و مصرف بيشتر را فراهم آورده است به طور كلى داده هاى فوق بيانگر اين مطلب است كه افزايش شيوع چاقى در دو يا سه دهه اخير ممكن است ناشى از كاهش در مصرف انرژى باشد كه با كاهش مساوى در دريافت انرژى نبوده است.

ج- بيمارى ها: بسيارى از بيمارى ها با توجه به مكانيسم آنها باعث چاقى مى شود. كم كارى غده تيروئيد سبب كاهش هورمون هاى تيروئيدى مى شود كه اين هورمون ها نقش بسيار مهمى در سوخت وساز مواد غذايى در بدن دارند و كم شدن آنها باعث ذخيره سازى چربى و در نتيجه چاقى مى شوند. بيمارى هاى ديگرى چون اختلالات عصبى _ عضلانى، بيمارى هاى استخوان و مفاصل به صورت غيرمستقيم و از طريق كاهش فعاليت

باعث چاقى مى شوند. اختلال در هورمون هاى جنسى چه در زنان و چه در مردان ممكن است تعادل متابوليكى بدن را به هم زده و يكى از عوارض خود را با چاقى نشان دهد.

د- داروها: بسيارى از داروها در افزايش وزن نقش دارند. اين اثرات ممكن است مستقيم باشد مثل داروهاى ضدباردارى يا كورتون ها و يا در اثر پيامدهاى ناشى از دارو باشد مثل داروهاى ضدافسردگى و ضداضطراب كه با ايجاد خواب آلودگى و بى تحركى سبب كاهش در مصرف انرژى مى شوند.

ه _ اختلالات عصبى و مشكلات روانى: كه با توجه به غيرفعال كردن افراد سبب چاقى شده و مصرف داروهاى مختلف اين اثرات را دوچندان مى نمايد.

روش هاى درمان چاقى چيست؟

امروزه روش هاى بسيار زيادى براى درمان اين بيمارى خطرناك ارائه شده است كه موثرترين، مقبول ترين، علمى ترين و سالم ترين آنها در ذيل توضيح داده مى شود:

الف _ رژيم درمانى: شايع ترين روش براى كم كردن وزن رژيم درمانى است. رژيم هاى مختلفى ارائه شده است كه در نوع خود داراى مزايا و معايب خاص خودشان هستند. مشهورترين آنها رژيم هاى گياهخوارى، رژيم اتكينز، رژيم اورنيش و رژيم اندروويل است كه خلاصه اى از آنها توضيح داده مى شود. در رژيم گياهخوارى كه خود به چند زيرگروه تقسيم مى شود افراد از مصرف محصولات حيوانى خوددارى مى كنند. در اين نوع رژيم بعضى از افراد حتى از محصولات غيرزنده حيوانات چون تخم مرغ استفاده نمى كنند. با توجه به اينكه بسيارى از مواد غذايى مورد نياز بدن در محصولات حيوانى است و عدم دريافت آنها ممكن است عوارض مهلكى

ايجاد كنند امروزه اين نوع رژيم ها بايستى همراه با مكمل هاى مختلف غذايى باشد به طور مثال آهن موجود در گياهان از جمله اسفناج از نوع غيرقابل جذب براى بدن بوده در صورتى كه آهن قابل جذب براى بدن از نوع آهن موجود در پروتئين هاى حيوانى از جمله گوشت قرمز است. بنابراين در صورت عدم دريافت مكمل هاى آهن ممكن است عوارضى چون ريزش مو و كم خونى ها ايجاد شود.

توليد واكسن ايدز از گوجه فرنگي

مترجم: رزا بداغي

محققان مركز تكنولوژي بين المللي روسيه (IBTS) توانسته اند از گوجه فرنگي، واكسن خوراكي 2 خوش طعمي را كه ضد ويروس HIV است توليد كنند.

پيش از اين توليد واكسن خوراكي از ميوه ها يا سبزيجات كه بتواند انسان را مقابل ويروس هاي خطرناكي همچون HIV مصون بدارد آرزوي بشر بود ولي با تلاش دانشمندان اين خيال به واقعيت پيوست. گوجه فرنگي بعد از آزمايش هاي بسيار به عنوان منبع اصلي قرار داده شد. قبل از گوجه فرنگي آزمايش روي تنباكو و سيب زميني هم انجام شد ولي هر كدام از آنها محدوديت هايي دارند مثلا تنباكو به خاطر غير خوراكي بودن و سيب زميني بعد از حرارت دادن، خاصيت التيام بخشي (موثر بودن در درمان) خود راز دست مي دهند.

براي ايجاد تغيير ژن در گوجه فرنگي دانشمندان در يك محيط كشت مغذي، از طريق الحاق باكتري Agrobactcrium tumefaciens و ژن ويروس موزاييكي گل كلم تركيبي را به وجود آوردند و سپس آن را وارد گوجه فرنگي كردند، اين تركيب داراي قطعاتي از ژن هاي پروتئين ويروس HIV (ايدز) و HBV (هپاتيت) بود. درواقع زماني كه اين گوجه

ها خورده مي شوند اين پروتئين وارد بدن شده و بدن را وادار به ساختن آنتي بادي ويروس HIV و HBV مي كند. دانشمندان در آزمايشي، مقدار قابل توجهي از اين گوجه فرنگي را به موش ها خوراندند و مشاهده كردند كه بعد از يك سري فعل و انفعالات داخلي، در خون موش ها مقدار زيادي آنتي بادي به وجود آمد كه باعث افزايش ايمني نسبت به ويروس هاي خطرناك نظير HIV و HBV در بدن موش شد. البته تلاش دانشمندان در اين زمينه تا رسيدن به نتيجه قطعي كه همان اثر واكسن خوراكي بر بدن انسان است ادامه دارد. بايد اضافه كرد كه دريافت آنتي بادي به طور مستقيم از خود گوجه فرنگي نمي تواند راه موثري باشد بنابراين به يقين مي توان گفت، عرضه اين محصول به صورت قرص خواهد بود تا ميزان پروتئين ساخته شده در بدن بيماران كنترل شود. واكسن خوراكي آن هم از نوع گياهي در مقايسه با واكسن هاي تزريقي به هيچ عنوان عوارض جانبي ندارد و در پي استفاده از آن علائمي همچون عفونت و تب در بدن موجود ديده نشده است. همچنين اين واكسن ها ارزان است و نياز به امكانات ويژه براي حمل و نقل و ذخيره سازي ندارد و جالب تر آنكه اين واكسن ها بسيار خوشمزه و مطبوع هستند.

دست انداز لاغري

نويسنده: دكتر رضا آمري نيا

بسياري از افراد چاق به دنبال ميانبرهايي هستند كه بدون دردسر وزن خود را كم كنند. يكي از اين روش ها استفاده از قرص هاي لاغري است، ما در اين مقاله تشريح خواهيم كرد كه استفاده از اينگونه داروها نه تنها

كمكي به اين افراد نمي كند بلكه عوارضي كه ايجاد مي كند ممكن است مشكلات آنها را دوچندان كند.تعداد و انواع داروهاي لاغري كه در كتب مرجع تغذيه اعلام شده است انگشت شمار بوده و كلاً به دو دسته اصلي و البته چند گروه فرعي تقسيم مي شوند؛

الف- گروه اول داروهاي ضداشتها هستند (مثل Sibutramine) كه با تحريك توليد هورمون هاي سروتونين و ساير كاته كولامين ها و تاثير آنها بر مركز اشتها در مغز باعث كاهش اشتها مي شوند. البته بايستي توجه داشت كه اين داروها عوارضي چون افزايش فشار خون، افزايش ضربان قلب، اضطراب و در نهايت در صورت مصرف بي رويه سكته هاي قلبي يا مغزي دارند.

ب- گروه دوم داروهايي هستند كه باعث جلوگيري از جذب چربي از دستگاه گوارش مي شوند (مثل Xenical). مساله بسيار مهمي كه افراد علاقه مند به اين داروها بايستي بدانند اين است كه اين گروه دارويي تاثيري بر جذب انواع كربوهيدرات ها مثل شيريني و شكلات و... ندارند و كساني كه پول زيادي بابت آن مي دهند بايستي آگاه باشند كه فقط 30درصد جذب چربي هاي خورده شده توسط اين داروها مهار مي شود و همين امر است كه معمولاً درمان چاقي با مصرف اين گروه به علت عدم آگاهي كافي بيماران به شكست مي انجامد. عوارض اين گروه كمتر از داروهاي ضداشتها بوده و از جمله آنها مي توان به اسهال چرب و كمبود ويتامين هاي محلول در چربي (مثل A، E و...) اشاره كرد.

دسته ديگري از داروها هستند كه به عنوان حجم دهنده سيستم گوارش به خصوص معده عمل مي كنند و در حقيقت

با پر كردن معده باعث كاهش اشتها مي شوند (مثل آگارآگار). اين گروه به عنوان عوامل موثر در درمان چاقي محسوب نمي شوند.حال اين سوال پيش مي آيد كه اين داروها را چه كساني مي توانند مصرف كنند. بايستي عرض كنم كه داروهاي لاغري در موارد چاقي مفرط (Morbid Obesity) و يكسري از بيماري هاي مرتبط با چاقي استفاده مي شود يعني در مواردي كه ادامه چاقي باعث ايجاد عوارض مهلك تري همچون ديابت، فشار خون و... شده و سلامتي فرد را به مخاطره اندازد.

بايستي توجه داشت تبليغات وسيعي روي داروهاي گياهي براي درمان چاقي صورت مي گيرد كه البته با توجه به اينكه ماده موثره اين داروها و فرمولاسيون و مكانيسم اثر آنها ناشناخته است توصيه نمي شود.

اگر قرص هاي لاغري را بدون تجويز پزشك و بدون رعايت رژيم غذايي مناسب مصرف مي كنيم در انتظار اين عوارض باشيد؛افزايش فشارخون، تعريق، به هم خوردن عادت ماهانه، سردرد، سرگيجه، جوش هاي صورت، اضطراب، كم خوابي، تشنگي، خشكي دهان، افزايش ضربان قلب، اسهال

معرفي " طب سنتي " ايران در كنفرانس بين المللي دانش

منبع:ايرنا

براي نخستين بار تاريخ و اصول طب سنتي ايران دريك كنفرانس بين المللي كه در دانشگاه طب سنتي چيني پكن برگزار شد ، توسط پزشكان ايراني تشريح و معرفي گرديد.

به گزارش ايرنا ، در اين همايش كه باعنوان "" سمينار بين المللي تئوري پايه طب چيني "" باحضور اساتيد و پژوهشگران طب سنتي و مكمل از كشورهاي مختلف در دانشگاه طب چيني پكن برگزار شد ، دكتر " علي خرسند " ، دكتر " اميرهومن كاظمي " و خانم دكتر " شيما رضايي " تاريخ و اصول پايه طب سنتي ايران را تشريح

كردند.

" تاريخ و اصول تئوري طب ايراني " ، " چهار عنصر در طب ايراني " ( آب خاك هوا و آتش و مزاجهاي صفراوي و دموي و بلغمي و سودايي ) موضوعاتي بود كه پزشكان ايراني درباره آن به ايراد سخن پرداختند.

آشنايي باتاريخ واصول پايه طب ايراني براي شركت كنندگان در اين همايش كه بسياري از آنها براي اولين بار با طب سنتي ايران آشنا مي شدند جالب توجه بود.

يادآور مي شود ، وزير بهداشت ، درمان و آموزش پزشكي در سفر اخير خود به چين ضمن بازديد از اين دانشگاه و نشست با پزشكان ايراني شاغل به تحصيل بر ضرورت اهتمام به تحقيق و پژوهش درمورد هردو طب چيني وايراني و مقايسه اين دو تاكيد كرده بود.

در اين همايش همچنين دو مقاله نيز در مورد طب چيني توسط دكتر " پيمان صدرالسادات " و دكتر " محمد هاشمي پور موسوي " در كتاب خلاصه مقالات سمينار به چاپ رسيد.

دراين همايش ، پزشكاني از كشورهاي آلمان ، كانادا ، فرانسه نيز حضور داشتند.

هم اكنون بيست تن از پزشكان ايراني در پكن در دوره دكترا طب چيني مشغول به تحصيل هستند

كربوهيدرات منبع مهم غذايي

بدين ترتيب كربوهيدراتها ، منبع مهم غذايي اند. كربوهيدراتها همچنين به عنوان واحدهاي سازنده چربيها و نوكلئيك اسيدها عمل مي كنند. سلولز ، نشاسته و قند معمولي ، كربوهيدرات مي باشند. از آنجا كه اين تركيبات چندين گروه عاملي دارند به چند عاملي موسومند. مانند گلوكز و بسياري از اجزا سازنده ساده ، كربوهيدراتهاي پيچيده داراي فرمول عمومي هستند.

نام و ساختار كربوهيدراتها

ساده ترين كربوهيدراتها ، قندها يا ساكاريدها هستند. با افزايش طول زنجير ، تعداد كربنهاي

با مراكز فضايي افزايش مي يابند و بدين ترتيب تعداد زيادي دياسترومر امكانپذير مي شوند. خوشبختانه براي شيميدانها عمدتا يكي از چند انانيتومر امكانپذير ، اهميت دارد. قندها تركيبات پلي هيدروكسي كربونيل اند، از اين رو مي توانند همي استالهاي حلقوي پايداري ايجاد كنند ، بدين ترتيب ساختارهاي اضافي و تنوع شيميايي براي اين تركيبات پديد مي آيد.

طبقه بندي قندها

كربوهيدراتها نام عمومي قندهاي منومري (منوساكاريدها) ، دي مري (دي ساكاريدها) ، تريمري (تري ساكاريدها) ، اليگومري (اليگوساكاريدها) و پليمري (پلي ساكاريدها) بدست آمده از قند (ساكاروم ، لاتين قند) مي باشند. يك منوساكاريد يا قند ساده ، يك آلدئيد يا كتوني با حداقل دو گروه هيدروكسيل است. بدين ترتيب دو عضو ساده اين طبقه از تركيبات ، ? و ? - دي هيدروكسي پروپانال (گليسرآلدئيد) ، ? و ? - دي هيدروكسي پروپانون (? و ? - دي هيدروكسي استون) مي باشند.

قندهاي پيچيده از اتصال قندهاي ساده همراه با حذف آب بدست مي آيند. قندهاي آلدئيدي بصورت آلدوزها طبقه بندي مي شوند. آنهايي كه عامل كتوني دارند، كتوز خوانده مي شوند. بر اساس طول زنجير ، قندها ، تريوز (? كربني) ، تتروز (? كربني) ، پنتوز (? كربني) ، هگزوز (? كربني) و غيره ناميده مي شوند. از اينرو ، ? و ? - دي هيدروكسي پروپانول (گليسرآلدئيد) يك آلدوتريوز است. در حالي كه ? و ? - دي هيدروكسي پروپانون يك كتوتريوز مي باشد.

گلوكز

گلوكز ، قند خون يا قند انگور (گلايكيس ، در فرهنگ يوناني به معني شيرين) كه به دكستروز موسوم است، يك پنتاهيدروكسي هگزانال بوده ، از اينرو در خانواده آلدوزهگزوزها جاي دارد. گلوكز بصورت طبيعي در بسياري از ميوه ها و گياهان با غلظتي در گستره

%?.?? تا ?.?% در خون انسان وجود دارد.

فروكتوز

ايزومر كتوهگزوزي گلوكز ، فروكتوز است. فروكتوز شيرين ترين قند طبيعي است (برخي از قندهاي سنتزي شيرين ترند). فروكتوز نيز در بسياري از ميوه ها (فروكتوز در فرهنگ لاتين به معني ميوه) و در عسل وجود دارد.

ريبوز

قند طبيعي مهم ديگر آلدوپنتزو ريبوز است. اين قند واحد ساختاري ريبونوكلئيك اسيدها مي باشد. فرمول ساده يا تجربي براي همه قندها مي باشد. اين فرمول ، هم ارز فرمول هيدرات كربن است. اين يكي از دلايلي است كه به اين دسته از تركيبات كربوهيدرات گفته مي شود.

دي ساكاريدها و پلي ساكاريدها

دي ساكاريد از تشكيل دو مونوساكاريد از طريق تشكيل يك پل اتري (معمول استال) بدست مي آيد. هيدروليز دي ساكاريدها ، منوساكاريدها را دوباره بدست مي دهد. تشكيل اتر بين يك منو و يك دي ساكاريد يك تري ساكاريد ايجاد مي كند و تكرار اين فرآيند نهايتا به توليد يك پليمر طبيعي (پلي ساكاريد) منجر مي شود. چنين كربوهيدراتهاي پليمري ، تشكيل دهنده اسكلت اصلي سلولز و نشاسته هستند.

فعاليت نوري قندها

به استثناء ? و ? - دي هيدروكسي- پروپانون ، همه قندهايي كه تاكنون ذكر شده اند، حداقل حاوي يك مركز فضايي اند. ساده ترين قند كايرال ، ? و ? - دي هيدروكسي پروپانون (گليسرآلدئيد) با يك كربن نامتقارن است. فرم راست بر آن R است، به صورتي كه در طرحهاي فيشر مولكول نشان داده مي شود، انانتيومر چپ بر آن ، S مي باشد.

گر چه نامگذاري S و R براي ناميدن قندها كاملا رضايت بخش است، اما سيستم نامگذاري قديمي هنوز بكار گرفته مي شود. اين سيستم نامگذاري ، قبل از تدوين پيكربندي مطلق قندها متداول بوده ، همه قندها را به ? و ? - دي هيدروكسي پروپانال (گليسرآلدئيد) مرتبط مي سازد. در اين روش بجاي استفاده از

S و R از پيشوند D براي انانتيومر (+) وL براي انانتيومر (-) گليسرآلدئيد استفاده مي شود.

قندها ، تشكيل دهنده همي استالهاي درون مولكولي

قندها تركيبات هيدروكسي كربونيل اند و بايستي قادر به تشكيل درون مولكولي همي استال باشند. در واقع گلوكز و ساير هگزوزها و پنتوزها به صورت مخلوط در حال تعادل با ايزومرهاي حلقوي همي استال خود هستند. در اين مخلوط در حال تعادل ، ايزومر حلقوي همي استال برتر است. در اصل هر يك از پنج گروه هيدروكسي مي توانند به گروه كربونيل آلدئيد افزوده شوند. اما گرچه حلقه هاي پنج ضلعي نيز شناخته شده هستند، حلقه هاي شش ضلعي معمولا محصول برتر مي باشند.

گسستگي اكسايشي قندها

واكنشگري كه باعث شكستن پيوند C-C مي شود، پريديك اسيد (HIO?) است. اين تركيب دي الهاي مجاور را اكسايش كرده ، تركيبات كربونيل ايجاد مي شوند. از آنجا كه اغلب قندها چندين دي ال مجاور دارند، اكسايش با HIO?مخلوط پيچيده اي ايجاد مي كند. مقدار كافي از اكسنده ، زنجير قند را بطور كامل به تركيبات يك كربني تبديل مي كند.

از اين روش براي شناسايي ساختار قندها استفاده مي شود. مثلا از مجاورت گلوكز با ? اكي والان HIO?، پنج اكي والان فرمي اسيد و ? اكي والان فرمالدئيد بدست مي آيند. در اكسايش فروكتوز ايزومري نيز همان مقدار عامل اكسنده مصرف شده، اما محصولات ، ? اكي والان اسيد ، ? اكي والان آلدئيد و يك اكي والان دي اكسيد هستند.

عمل جراحي مغز به وسيله آدم مصنوعي

در بيمارستان سوانح شهرفرانكفورت براي نخستين بار در يك جراحي مغز از به اصطلاح آدم مصنوعي استفاده شد.

به گزارش روابط عمومي اين بيمارستان يك وسيله كامپيوتري كه داراي اعصابي شبيه دست است و Mate Neuro خوانده مي شود به جراح براي جلوگيري از خون ريزي

در حين عمل جراحي كمك مي كند تا با ظرافتي به ميزان يك دهم ميليمتر كار كند و مويرگهايي را ببندد كه دست انسان از عهده انجام آن عاجز است . قرار است از اين وسيله به طور مداوم در جراحي هاي مغز و اعصاب استفاده شود.

خونريزى بيمارى كبدى را تشديد مى كند

يك متخصص بيمارى هاى دستگاه گوارش و كبد گفت: خونريزى از نقاط مختلف بدن، سبب شدت بيمارى سيروز كبدى (تنبلى كبد) در فرد مبتلا مى شود.

دكتر على امينى افزود: يكى از اعمال كبد، توليد برخى از فاكتورهاى دخيل در روند انعقاد خون است، در فرد مبتلا به سيروزكبدى اين فاكتورها به مقدار كم ساخته شده و در نتيجه مبتلايان به اين بيمارى آسان تر دچار خونريزى مى شوند.

وى اظهار داشت: براى پيشگيرى از خونريزى در مبتلايان به بيمارى سيروز كبدى، بايد از قرار گرفتن در مكان هاى كه امكان آسيب فيزيكى وجود دارد، دورى كنند.

امينى افزود: مبتلايان به اين بيمارى بايد براى مسواك زدن از مسواك هاى با پرز نرم استفاده كنند، از محكم و با قدرت تخليه كردن بينى خوددارى كنند و در صورت بروز خونريزى از هر نقطه اى از بدن و يا بروز كبودى خود بخودى در پوست حتما به پزشك مراجعه كنند.

اين متخصص خاطر نشان كرد: همچنين، مبتلايان به بيمارى سيروز كبدى بايد براى پيشگيرى از خونريزى در نقاط مختلف بدن خود، بيشتر از كاهو و اسفناج براى تامين ويتامينK در بدن، استفاده كنند.

امينى گفت: بيمارى سيروز كبدى اختلال جدى و پيشرونده اى مى باشد كه در واقع پاسخ كبد به ضايعاتى است كه به آن وارد مى شود.

وى افزود: شكل ظاهرى

و ساختمان كبد در مبتلايان به بيمارى سيروز كبدى در اثر افزايش بافت كلاژن تغيير مى كند، اين تغييرات مى تواند سبب فشار بر عروق خونى كبد شود.اين متخصص، با اشاره به راه هاى درمان بيمارى سيروز كبدى، اظهار داشت: بيمارى سيروز كبدى درمان قطعى ندارد و بايد درمان در جهت مهار بيمارى و جلوگيرى از پيشرفت آن انجام شود.وى افزود: درمان دارويى به همراه رعايت دستورات تغذيه اى و بهداشتى و نيز، مهار عوارض بيمارى نقش موثرى در بهبودى وضعيت فرد دارد.

حل معماى تكامل خواب با كرم هاى چرت زن

كرمهاى چرت زن معماى تكامل خواب را حل مى كنند.

يافته هاى جديد محققان نشان مى دهد كرمهاى گرد چرت زن آزمايشگاهى ممكن است كليد اصلى رمزگشايى يكى از پيچيده ترين رموز بيولوژيكى جهان باشند و به اين سوال كه چرا مى خوابيم پاسخ دهد.

محققان مدرسه پزشكى دانشگاه پنسيلوانيا دريافته اند كرمهاى گرد انگلى كه معمولا حالتى چرت زن دارند در نمايش اين فيزيولوژى، اكثر گروه هاى جانورى جهان را به يكديگر متصل كرده اند.

اين يافته جديد مى تواند دليلى بر توضيح تكامل و هدف از خوابيدن و وضعيت هاى خوابى در حيوانات باشند.

از آن گذشته تحقيقات ژنتيكى صورت گرفته در كنار اين پروژه دورنماى جديدى براى استفاده از كرم هاى گرد انگلى در تشخيص ژنهاى تنظيم كننده خواب و اهداف دارويى براى بيماران مبتلا به اختلالات خوابى ترسيم كرده است.

ريبوفلاوين يا ويتامين B2

ريبوفلاوين كه به ويتامين B2 نيز شناخته شده است، يك ويتامين محلول در آب و يكي از 8 نوع ويتامينهاي گروه B است. بهترين منابع غذايي حاوي ريبوفلاوين شامل شير و محصولات لبني، گوشت، تخم مرغ، سبزيجات سبز و برگ پهن، تمام دانه هاي غلات و غني شده و حبوبات و گوش هايي از قبيل كبد، كليه و قلب هستند. در ايالات متحده محصولات و فرآورده هاي شير تقريبا نيمي از ريبوفلاوين موجود در مواد غذايي مردم را تشكيل مي دهد. بايد توجه داشت كه اشعه فرابنفش مانند نور خورشيد ريبوفلاوين را تخريب مي كند. به همين دليل است كه اغلب شير را در شيشه هاي مات نگهداري مي كنند. بر خلاف ساير ويتامينها ريبوفلاوين در اثر پختن تخريب نمي شود اما غلات اغلب در اثر آسياب كردن يا تصفيه

كردن بخش عمده ريبوفلاوين و ساير مواد مغذي را از دست مي دهند. از اين رو مصرف غلات مانند جو و گندم با پوست و به طور كامل ترجيح داده مي شود. همچنين، مصرف مواد غذايي غني و تصفيه شده گزينه مناسبي است، چرا كه ريبوفلاوين از دست رفته از طريق تصفيه دوباره به اين ترتيب به غذا باز مي گردد.

مواد خوراكي تصفيه شده اي كه غني نشده اند مانند برنج سفيد حتي در مقادير زياد نيز نمي توانند ريبوفلاوين لازم براي بدن را تامين كنند. مقدار ريبوفلاوين موجود در برخي از مواد غذايي معمولي و روزانه به اين قرار است: 4/0 ميلي گرم ريبوفلاوين در يك فنجان شير، 37/0 ميلي گرم در يك فنجان پنير، 6/1 ميلي گرم در يك فنجان ماست و 5/3 ميلي گرم در 3 اونس گوشت وجود دارد. ريبوفلاوين از راه هاي مختلف به حفظ سلامت بدن كمك مي كند. براي مثال اين ويتامين باعث تبديل مواد غذايي به انرژي مي شود. آمينو اسيد موسوم به تريپتوفان را به نياسين تبديل مي كند. اين ويتامين در ارتباط نزديك با 8 ويتامين ديگر گروه B عمل مي كند. به ساخته شدن گلبول هاي قرمز خون كمك مي كند و بافت هاي بدن به ويژه پوست و چشم ها را سالم نگه مي دارد. در رشد و نمو سالم نقش كليدي دارد و به بدن در توليد و كنترل هورمون هاي خاص كمك مي كند. مقدار مورد نياز مصرف روزانه براي افراد مختلف به اين ترتيب است كه مردان بزرگسال با متوسط سن 19 تا 50 سال به 7/1 ميلي گرم، مردان بالاي 50 سال به 4/1 ميلي گرم، زنان بين 19 تا 50 سال به 3/1 ميلي گرم، زنان بالاي 50 سال به 2/1

ميلي گرم زنان باردار به 6/1 ميلي گرم و زنان شيرده در طول 6 ماه اول شيردهي به 8/1 ميلي گرم و از 6 ماه به بعد به 7/1 ميلي گرم تا زماني كه كودك نياز خود را به اين ويتامين از بدن مادر تامين مي كند، از ويتامين ريبوفلاوين نيازمندست.

از آنجا كه ريبوفلاوين اغلب در بسياري از مواد غذايي يافت مي شود يك رژيم غذايي متعادل معمولا ميزان كافي آن را براي بدن فراهم مي كند. به علاوه از آنجا كه ريبوفلاوين نقش مهمي در حفظ سلامت بدن دارد لذا كمبود آن در رژيم غذايي مشكلاتي در پي خواهد داشت. فقدان شديد ريبوفلاوين با علايم كلينيكي بسيار نادر است كمبودهاي خفيف اغلب شايعتر هستند كه بويژه در افراد مسن و نيز افراد مبتلا به بي اشتهايي عصبي بروز مي كند. همچنين، گياه خواران كه به هيچ وجه گوشت و مواد لبني مصرف نمي كنند نيز در معرض كمبود اين ويتامين قرار دارند. علايم كمبود ريبوفلاوين عبارت از خشكي و خشن شدن پوست به ويژه در چهره و ترك خوردن كناره هاي لب، اختلالات چشمي، تورم زبان و لثه هاست. به علاوه كودكاني كه براي مدت زمان طولاني ريبوفلاوين دريافت نمي كنند، با كاهش رشد مواجه مي شوند. مكمل هاي ويتاميني اغلب ظرف چندين روز تا چندين هفته اين علائم را بهبود مي بخشند. احتمال مسموليت با اين ويتامين در اثر مصرف زياد آن نيز وجود ندارد چرا كه يك ويتامين محلول در آب است و مازاد آن از راه ادرار دفع مي شود.

نمك پنهان، تهديدي براي سلامتي

بسياري از غذاهايي كه ما مصرف مي كنيم حاوي نمك مستتر هستند.

از سس سالاد گرفته تا بيسكوييت و ساندويچ كوچكي كه در كيف داريد و در

يك كلام تقريبا تمام مواد غذايي كه در روز مصرف ميكنيد مملو از يك ماده معدني است كه بنا به نظر بسياري از كارشناسان، تدريجا بدن ما را رو به زوال ميبرد. اين ماده سديم است، و حتي اگر دچار فشار خون هم نباشيد بايد در مورد كاهش مصرف آن فكر كنيد.

ميل به مصرف نمك به قدري خطرناك و جدي است كه انجمن دارويي آمريكا به تازگي از سازمان نظارت بر مواد خوراكي و دارويي FDA خواسته است تا سديم را از فهرست افزودني هاي مجاز خوراكي حذف نمايند.

به گفته دكتر استفن هاوز (Stephen Havas) : "هيچ راهي براي پيش بيني و اعلام اين مطلب كه پس از سالها رژيم غذايي پرنمك داشتن، دقيقا چه بيماريهاي مزمني به دنبال خواهد داشت وجود ندارد.پس بهترين راه اين است كه مردم خطر مصرف نمك را به جان نخرند.”

مشكل اينجاست كه اين ماده همه جا هست. پنيرهاي ورقه اي و سبزيجات آبپز كنسرو شده پر از نمك هستند و نانهاي شيريني و نان ساندويچ هم از نمك بي نصيب نمانده اند. تا حدود ??% سديم دريافتي ما ر طول روز، از مواد غذايي فراوري شده و آماده مي آيد نه از نمكدان.

تازه ترين توصيه هاي مربوط به رژيم غذايي از اين قرار است: بزرگسالان تندرست نبايد در روز بيش از ???? ميلي گرم سديم مصرف كنند، اين مقدار در حدود يك قاشق چايخوري نمك است. اگر شخص بالاي ?? سال و مبتلا به فشار خون بالا باشد، اين مقدار به ???? ميلي گرم كاهش ميابد.

با اين وجود، بنابر جديدترين آمار موجود، اكثر ما تا پايان روز ???? ميلي

گرم سديم مصرف ميكنيم. شايد بگوييد:

"اما من فشار خوني طبيعي دارم. خوب اين عالي است اما عوارض دريافت بيش از حد سديم به همين جا ختم نميشود. يك مطالعه دو ساله بر روي زنان پس از سن يائسگي نشان ميدهد كه هرقدر ميزان سديم مصرفي در زنان بيشتر باشد، مقدار تحليل استخوان مفصل ران آنان نيز بيشتر خواهد بود.”

شواهد موجود نشان ميدهند كه رژيم غذايي پر سديم ميتواند خطر ابتلا به سرطان معده را نيز افزايش دهد. هرچند رسيدن به نتيجه قطعي در تمام موارد فوق به تحقيق بيشتري نياز دارد، اما نقش سديم در افزايش فشار خون به اثبات رسيده است. اين ماده معدني موجب ميشود كه مايعات در بدن نگهداشته شوند، اين امر باعث بالا رفتن حجم خون شده و قلب براي جاري ساختن خون در سراسر بدن فشار فراواني متحمل ميشود. به مرور زمان، رگهاي تضعيف شده و قلب خسته به سادگي مقدمات بروز سكته و ايست قلبي را فراهم ميكنند.

سديم بر روي افرادي كه به سديم حساسيت دارند و فشار خونشان با كم و زياد شدن مقدار سديم مصرفي به طور خطرناكي بالا و پايين ميرود، تاثير بسيار شديدتري دارد. اين حالت در بيش از يك چهارم افرادي با فشار خون عادي و نزديك ??% افراد مبتلا به فشار خون بالا ديده ميشود و احتمالا نوعي حساسيت ارثي است.

حساسيت به نمك، با افزايش سن بيشتر ميشود. يكي از دلايل احتمالي آن ميتواند كاهش توانايي و عملكرد كليه در حدود ?? سالگي باشد. هر چه بدن نسبت به دفع سديم ضعيفتر عمل كند، حساسيت به نمك در آن افزايش خواهد يافت.

تصادف اتوموبيل

ميتواند مرگبار باشد، اما پيش بيني آن ممكن نيست، پس به همه توصيه ميشود كه هنگام رانندگي كمربند ايمني خود را ببندند، در اينجا نيز، شكي وجود ندارد كه مشكلات ناشي از مصرف نمك جدي و حتي مرگ آور هستند، اما از آنجايي كه نميتوان گفت دقيقا چه كساني به اين مشكلات مبتلا ميشوند، بهترين روش پيشگيري و عمل كردن به دستوراتي ساده خواهد بود.

در فروشگاه

سعي كنيد هر ماده غذايي را به تازه ترين شكل ممكن خريداري كنيد. فراوري شدن غذا يكي از مهمترين عوامل بالا برنده سديم است. براي مثال به جاي مواد آجيلي بو داده و پر نمك، نوع خام آنرا انتخاب كنيد، به جاي ژامبون يا كالباس مرغ، مرغ بريان تهيه كنيد و از مصرف انهواع سبزجات و حبوبات كنسرو شده خودداري نماييد. در صورت لزوم حتما به جدول مواد غذايي موجود بر بسته بندي اين مواد دقت كنيد. در حال حاضر بسياري از مواد غذايي وارداتي داراي برچسب "بدون سديم” يا "كم سديم” هستند. هنگام خريد سعي كنيد موادي كه داراي كمترين نمك هستند را انتخاب نماييد.

به طور كلي هر وعده محصول غذايي كه قرار است به عنوان غذاي اصلي مصرف شود-مانند پيتزاي آماده، انواع خوراكهاي آماده و … - نبايد بيش از ??? ميلي گر و موادي چون سبزيجات كنسرو شده، سسها و مانند اينها نيز نبايد براي هر وعده بيش از ??? ميلي گرم سديم داشته باشند.

در آشپزخانه

خساست گاهي معجزه ميكند: هنگامي كه مشغول تهيه غذاهايي كه همراه با يك بسته پودر ادويه مخصوص عرضه ميشوند هستيد، تنها نيم يا كمتر از نصف اين پودر را به كار ببريد

زيرا بيشتر آن از نمك تشكيل شده است. به اين ترتيب در يك بسته نودل آماده، تا ??? ميلي گرم سديم از ميزان دريافتي خود كاسته ايد.

مقدار غذا را افزايش دهيد: غذاهاي فرآوري شده را با مواد غذايي تازه، بخار پز شده يا كبابي تركيب كرده و به جاي مصرف آن در يك وعده، با افزايش مقدار مواد غذايي آنرا در دو وعده يا بيشتر مصرف كنيد و ميزان سديم دريافتي خود را در هر وعده كاهش دهيد.

شستن و آبكشي مكرر: سبزيجات و حبوبات كنسرو شده عملا در آب و نمك شناورند. با خالي كردن آب آنهاو آبكشي اين مواد، تا ??% از نمك آنرا حذف خواهيد نمود.

حسن بزرگ حذف تدريجي نمك اين است كه شما بالاخره مزه واقعي مواد خوراكي را خواهيد چشيد و حداكثر پس از ?? هفته حفظ رژيم كم سديم، غذاهاي كم نمك همانقدر كه غذاهاي عادي برايتان كه خوشمزه بودند، به مذاقتان خوش خواهند آمد.

قطع عضو در درمان سرطان منسوخ مى شود

سرطان پستان شايعترين سرطان در بين زنان كشور ماست و با توجه به اينكه اكثر مبتلايان به اين بيمارى زنان بين ??-?? ساله هستند،فعال بودن اين گروه از نظر نقش آنها در خانواده و اجتماع توجه كامل به سلامت جسم و روح آنها را ايجاب مى كند.

در گذشته سرطان پستان بيمارى وخيمى محسوب مى شد لذا تلاش تيم درمانى تنها به درمان بيكارى و افزودن به طول عمر بيمار معطوف مى شد اما امروز با پيشرفت هايى كه در زمينه درمان سرطان پستان به وقوع پيوسته اكثر اين بيماران عمر طولانى دارند و پس از پايان دوره درمان به وضع ظاهرى خود مى

انديشند.

جراحى ماستكتومى يا برداشتن كامل پستان از دهه هاى گذشته در حال منسوخ شدن است زيرا با استفاده از روشهاى شيمى درمانى مى توان بيمارى را كنترل كرد و از انجام اين عمل جراحى كه از نظر روحى تاثير نامطلوبى بر بيمار و اطرافيان او مى گذارد اجتناب ورزيد. از چند دهه قبل جراحى پستان به برداشتن غده سرطانى و حاشيه كمى از نسج سالم اطراف ممكن است حاوى سلولهاى بدخيم باشد و نمونه بردارى از غدد لنفاوى زير بغل محدود شده است. در ابتدا اين هراس وجود داشت كه شايد باقى گذاشتن قسمتى از نسج پستان باعث افزايش خطر عود بيمارى شود ولى تحقيقات بسيار گسترده بى اساس بودن اين هراس را ثابت كرد.

همان طور كه امروزه به جاى قطع كامل عضو در سرطان هاى عضلات و استخوان ها به برداشتن قسمتى از آن و بازسازى عضو باقيمانده اقدام مى كنند و قطع عضو در سرطان منسوخ شده برداشتن كامل پستان هم روشى منسوخ شده است. مطالعات زيادى ثابت كرده است كه حفظ نسج پستان خطر عود موضعى را افزايش نداده و طول عمر بيماران را هم كاهش نمى دهد، بعلاوه اين روش باعث ارتقاء كيفيت زندگى و رضايتمندى از زندگى خانوادگى و اجتماعى او شده و زن زودتر به محيط كار خود بازگشته و احساس سلامت بيشترى مى كند. درصد كمى از سرطان هاى پستان با عود موضعى مواجه مى شوند كه در صورت انجام عمل ماستكتومى اين عود روى دنده ها ايجاد شده و برداشتن آن مشكل تر است ولى در صورت حفظ پستان عود در خود نسج پستان ايجاد ميشود

كه برداشتن آن آسان تر و كم عارضه تر است. تنها در موارد معدودى از سرطان هاى پستان امكان حفظ پستان نيست و در اكثريت مواقع جراح مى تواند به برداشتن غده سرطانى و حاشيه سالم اطراف آن اكتفا نمايد. البته در خصوص انجام اين عمل بايد بيمار آگاهانه در مورد حفظ پستان تصميم بگيرد و درمانهاى كمكى مانند راديوتراپى را حتما پس از جراحى انجام دهد. پيگيرى هاى بعد از عمل مشابه با پيگير ى بعد از عمل ماستكتومى است و بيمار بايد ساليانه دو مرتبه جهت معاينه به پزشك خود مراجعه كند.

پرتو درمانى در اين بيماران با تكنيك خاصى انجام مى شود كه خوشبختانه امكان اين درمان در كشور ما وجود دارد و محدوديتى براى بيماران وجود ندارد. در صورتى كه سايز تومور اوليه بسيار بزرگ بوده و امكان حفظ كافى نسج پستان وجود نداشته باشد معمولا درمان با شيمى درمانى آغاز مى شود چون شيمى درمانى اغلب باعث كوچك شدن قابل توجه سايز توده سرطانى مى شود و پس از ? يا? دوره شيمى درمانى معاينه مجدد انجام مى گردد و در صورت كاهش سايز تومور جراحى حفظ پستان انجام مى شود پس سايز بزرگ تومور هم مانعى براى حفظ پستان نمى باشد.

پس به طور خلاصه مى توان گفت جراحى محدود سرطان پستان و حفظ نسج سالم پستان روش سودمند، كم عارضه و بدون خطر براى سرطان پستان است و توصيه مى شود قبل از اقدام به جراحى حتما بيمار با جراح خود در اين زمينه مشورت كند. اين جراحى هيچ آثار سويى در مقايسه با جراحى برداشتن كامل پستان ندارد

و عوارض عمل كمتر و بازگشت به زندگى طبيعى سريع تر است.

بزرگسالان بد غذا

باب كراوس (Bob Krause) هر روز صبح خود را با يك ليوان شير- ترجيحا شير كاكائو- و مقداري شيريني خانگي آغاز ميكند، ناهار او يك بسته بيسكوييت شور و شامش هم يك ساندويچ تست پنير بدون هيچ افزودني است. نكته مهم اين است كه باب يك پسربچه كوچك و بد غذا نيست، بلكه ?? ساله و صاحب شركتي در ويرجينياست.

او ميگويد:” من حس بويايي و چشايي بسيار قويي دارم و به سرعت دچار حالت تهوع ميشوم.” به عبارت ديگر او از جمله افراد بد غذاست.

به گفته مارسيا پلشت (Marcia Pelchat)، دانشمند و محقق، از تعداد بزرگسالاني كه به شدت بد غذا هستند آمار دقيقي وجود ندارد. اما آنچه مسلم اين است كه وجود سليقه غذايي خاص مختص زمان ما نيست و روزبه روز ابعاد گسترده تري ميابد، از طرفي داشتن سليقه خاص و سختگيرانه در غذا خوردن، از جمله اختلالات غذايي محسوب نميشود.

پلشت دريافته است كه بعضي بافتهاي خاص ميتوانند بسيار بيش از مزه ها مورد تنفر افراد بد غذا واقع شوند. براي مثال گوجه فرنگي ” اين ميوه داراي چندين مشكل بافتي است: پوست آن لغزنده است، گوشت آن دانه دانه و ليز و دانه هايش با آن حالت شل و جدا از گوشت، ميتوانند بسيار ناراحت كننده باشند”.

عده اي هم از وجود مواد افزودني مانند كشمش و گردو و مانند آن در شيرينيها ناراحت ميشوند و حتي اگر شيريني را در حالت ساده دوست داشته باشند، وجود كشمش ميتواند آنها را از خوردن كيك منصرف كند.

تقريبا تمام بزرگسالان بد غذا

از كودكي چنين بوده اند. فرزندان والديني كه نسبت به امور خوراكي و غذايي بيش از حد توجه-منفي يا مثبت- نشان ميدهند بيشتر دچار بد غذايي ميشوند و آن دسته از كودكاني كه به خاطر تمام نكردن غذايشان به شدت تنبيه ميشوند و يا خانواده دقيقا همه غذاها را مطابق ميل آنان تهيه ميكنند، در برگسالي بسيار بيشتر از دسته اول به افرادي بد غذا تبديل ميشوند.

افراد بد غذا معمولا بيشتر در خطر وسواسي شدن قرار دارند و عده اي از آنان حتي تحت درمان افسردگي هستند. با وجود اينكه كودكان بد غذا معمولا لاغر و ضعيف هستند، اما بزرگسالاني كه الگوهاي غذايي كودكي را حفظ كرده اند، داراي اضافه وزن هستند زيرا معمولا غذاي مورد علاقه چنين افرادي را مواد پر كالري و كربوهيدراتها تشكيل ميدهند.

افرادي كه در آزمايش پلشت شركت كرده بودند، محلولهاي شيرين آزمايشي را شيرينتر و محلولهاي تلخ را تلختر از آنچه بود تشخيص دادند در حالي كه پرزهاي چشايي آنها از نظر آناتومي تفاوتي با افراد ديگر نداشت.

هرچند بيشتر افراد بد غذا در نهايت مواد مغذي لازم براي بدن خود را دريافت ميكنند، اما عادات غذاييشان پيامدهاي اجتماعي مختلفي دربر دارد. كراوس در اينباره ميگويد:” تصور كنيد در دنيايي زندگي ميكنيد كه در هر مناسبتي، هر مراسم ازدواج و هر رستوران جگر خام سرو كنند.

براي ما قضيه كاملا همين حالت را دارد.” او كه اكنون زندگي زناشويي موفقي دارد، عدم موفقيت دو ازدواج قبلي خود را تا حدي به عادات غذايي خود مربوط ميداند. او در مورد اولين ديدار خانوادگي با نامزد اولش ميگويد: آنها ما را به يك

رستوران ايتاليايي دعوت كردند. "هنگامي كه من ساندويچ پنير سفارش دادم، پدر نامزدم تا حد انفجار خشمگين شد.”

پلشت نسبت به اينكه افراد بد غذا بتوانند حيطه انتخابهاي خود را گسترش دهند، شك دارد.او ميگويد اين افراد تنها اگر انگيزه اي بسيار قوي داشته و بسيار تدريجي عمل كنند شايد به خوردن غذاهاي ديگر عادت كنند. اما اين حساسيت زدايي تنها در مورد غذاهايي صدق ميكند كه شخص نظر نسبتا منفي به آنها دارد، اما مشخص نيست كه در مورد غذاهاي بسيار ناپسند، اين روش موفق باشد.

كراوس بدبين تر از اينهاست. او سه سال قبل وب سايت pickyeatingadults.com را راه اندازي كرده است تا از طريق آن بتواند افراد هم ذائقه خود را بيابد. ” من با صدها فرد بد غذا آشنا شدم و تنها يك نفر از آنها ادعا ميكرد درمان شده است. من ميدانم كه ميتوانم مواد غذايي خاصي را تا آخر عمر بخورم و هرگز از آنها خوشم نيايد.”

كراوس ميگويد كه هرچند او و دوستان بد غذايش از وضعيت خود راضي نيستند، اما به تصور او اين شرايط جنبه هاي مثبتي هم دارد :” عادات غذايي من چنان از كنترل من خارج هستند كه من در جايي كه بتوانم كنترل كامل چيزي را به دست بگيرمف با تمام وجود بر آن فرمانروايي ميكنم. تصور ميكنم در غير اين صورت نميتوانستم در كار خود تا اين حد موفق باشم.”

مكمل غذايي وي- آلبومين

پروتئين وي (Whey)

پروتئين وي به مجموعه اي از پروتئينهايي گلبولوار يا دانه اي گفته ميشود كه ميتوان آنها را از تجزيه آب پنير يا وي- يك محصول جانبي توليد پنير كه از شير

گاو گرفته ميشود- به دست آورد.

اين پروتئين معمولا تركيبي از بتا-لاكتوگلوبولين (beta-lactoglobulin) (حدود ??%)، آلفا-لاكتا آلبومين (alpha-lactalbumin) (حدود ??%) و سرم آلبومين (serum albumin) (حدود ?%) است. پروتئين وي، در ميان تمام انواع پروتئين شناخته شده از بالاترين ارزش غذايي برخوردار است.

آلبومين (Albumin)

آلبومين به تمام انواع پروتئين محلول در آب گفته ميشود كه در محلولهاي كنسانتره نمكي نيز تا حد زيادي قابل حل بوده و در مقابل حرارت دچار انعقاد ميشود. نمونه بارز اين پروتئين، سفيده تخم مرغ است كه هنگام پخته شدن كاملا بسته و حالت لخته شده پيدا ميكند.

مكمل غذايي وي-آلبومين (Whey albumin)

به اين ترتيب مكملهاي غذايي وي-آلبومين پروتئينهاي پر كيفيت طبيعي بوده و منابعي غني از آمينو اسيدهاي مهمي هستند كه بدن در طول روز به آنها نياز دارد. استفاده از وي-آلبومين براي افرادي در هر سن، انتخاب مناسبي است زيرا حفظ عضلات نيازمند دريافت روزانه پروتئين است و هنگامي كه بدن در شرايط عضله سازي – مانند ورزش و تمرينات بدن سازي- قرار داشته باشد، بايد مقدار اين پروتئين دريافتي افزايش يابد. به اين ترتيب بدن براي ساخت و ترميم بافتهاي ماهيچه اي به مواد لازم دسترسي خواهد داشت.

هنگامي كه بدن يك ورزشكار مواد حياتي اندكي دريافت كند و به عبارتي ذخيره عناصر غذايي لازم در بدن وي كم باشد، دچار كاهش توانايي شده و حركات ورزشي وي نادرست و بدون تاثير يا با تاثير منفي انجام خواهند گرفت.

بنا به گفته توليد كنندگان مكمل غذايي وي-آلبومين، اين ماده داراي ويتامينها و واد معدني با كيفيت عالي و مقدار كافي است كه با برطرف نمودن نيازهاي غذايي بدن به انجام بهتر

حركات ورزشي كمك ميكند. اين مكمل به عنوان منبع غني پروتئين در هنگام شير دهي و حتي براي كودكان دچار سوء تغذيه و افراد بسيار لاغر نيز توصيه شده است.

مقدار مصرف براي

ورزشكاران

مصرف روزانه ? تا ? پيمانه (پيمانه موجود در بسته بندي) از اين مكمل براي بدن سازان بر اساس قد و وزن ايشان توصه ميشود. در روزهاي تمرين بسته به مقدار و سنگيني تمرين ? تا ? پيمانه قبل و ? تا ? پيمانه پس از اتمام تمرين توصيه ميشود. در روزهاي عادي، ? تا ? پيمانه قبل از ناهار و همين مقدار در هنگام عصر پيشنهاد شده است. براي جلوگيري از كاهش مواد غذايي و از بين رفتن بافتهاي عضلاني، مصرف روزانه ? تا ? پيمانه در روز به مدت دو هفته توصيه ميشود.

مادران شيرده

در يك سال اول شيردهي، مصرف روزانه ? يا ? پيمانه از وي-آلبومين توصيه شده است.

افراد بسيار لاغر

وي-آلبومين ميتواند به افزايش وزن ?.? تا ? كيلو در هفته منجر شود. مصرف روزانه ? تا ? پيمانه در روز تا رسيدن به وزن متعادل، توصيه ميشود.

افراد دچار سوء تغذيه

ميزان و مدت مصرف اين مكمل براي ترميم عوارض ناشي از سوء تغذيه، بسته به سن و وخيم بودن سوء تغذيه متفاوت است. دراينباره حتما با پزشك متخصص مشورت كنيد.

شيوه مصرف

پودر مكمل وي-آلبومين را به صورت حل شده در شير يا آب مصرف كنيد. ميتوانيد مقدار مصرف روزانه خود را در ابتداي هر روز تهيه كنيد (براي مثال ? پيمانه پودر مكمل را در ??? ميلي ليتر شير يا آب حل كنيد) و در يخچال بگذاريد. در روزهايي كه تمرين ميكنيد،

بهتر است يك وعده از اين محلول را يك ساعت پس از پايان تمرين مصرف كنيد. در روزهاي عادي بين دو وعده غذا يك وعده مكمل مصرف كنيد.

هر پيمانه مكمل حدود ?? گرم وزن دارد و مقدار انرژي هر پيمانه آن ??? كالري است. شما بايد بسته به تعداد دفعات، مدت زمان هر مرتبه تمرين و شدت آن ميزان مصرف مكمل را تعيين نماييد. اگر علاقمند به مصرف نوشيدنيهاي غليظتر هستيد ميتوانيد اين پودر را به تركيبي از ميوه، عسل، ماست و …اضافه كنيد.

نكات مهم

• براي جلوگيري از گرفتگي عضلات كه در اثر انبار شدن پروتئين اضافه ايجاد ميشود، بايد آب فراواني بنوشيد. مصرف ? ميلي ليتر آب براي هر ? گرم پروتئين توصيه ميشود.

• اين محصول براي افرادي كه داروهايي با تركيبات تئوفيلين (Theophylline) و آنتي پيرين (antipyrine) مصرف ميكنند، توصيه نميشود.

• مصرف اين مكمل بايد بر اساس جنسيت، سن، قد، وزن و مدت مصرف باشد.

• اگر با مصرف اين مكمل دچار التهاب و خارش پوست شديد، مصرف آن را متوقف كنيد.

• افراد مبتلا به بيماريهاي كليه نبايد از اين مكمل استفاده كنند.

حتي در صورت نداشتن چنين مشكلاتي، بهتر است قبل از مصرف اين محصول يا هر مكمل غذايي ديگر با پزشك خود مشورت كنيد.

ميكروبها به كارخانه داروسازي تبديل مي شوند

باكتريها نقش مهلكي در انتقال بيماريهاي عفوني و و اگيردار ايفا ميكنند، اما اكنون بعضي از آنها طوري اصلاح شده و تغيير يافته اند كه تبديل به كارخانه هايي بسيار كارآمد، براي مواد مركب گياهيي شده اند كه ميتوانند ما را از بيماري و پيري دور كنند.

اين مواد شيميايي مشتق از گياهان، كه فلاونوييد (flavonoid) نام دارند،

داراي خواص بالقوه مبارزه با چاقي مفرط، سرطان، بيماريهاي قلبي و حتي نشانه هاي سالخوردگي هستند. اما اگر توليد دارو از اين مواد، نيازمند توليد آن در مقادير بالا است.

دانشمندان درحالي به استفاده از ميكربهايي كه از نظر ژنتيكي اصلاح و تغيير يافته اند گرايش يافته اند كه تا كنون، كوششهاي قبلي آنان براي توليد فلاونوييد چندان موفق نبوده است.

به گفته ماتئوس كوفاس (Mattheos Koffas)، مهندس علوم زيستي و شيميايي در دانشگاه بوفالو، ” كاري كه ما انجام ميدهيم نه تنها به ما اجازه توليد مقدار زيادي از اين ماده مركب ميدهد، بلكه ميتوانيم تركيبات شيميايي آنرا نيز متنوع كنيم.” او تاكيد كرد كه "متنوع سازي” فلاونوييدها ميتواند اين مواد را از انواع طبيعي آن براي بدن انسان مفيدتر و سازگارتر نمايد.

شرح كامل و مفصل يافته هاي كوفاس و همكارانش در جديدترين نسخه نشريه ميكروبيولوژي كاربردي و محيطي منتشر شده است.

مشكل "رشد”

گياهان ميتوانند به طور طبيعي فلاونوييدها را به وجود آورند، اما توليد انبوه آن- حتي هنگامي كه از سلولهاي كوچك گياهي كه در مقادير زياد رشد يافته اند استفاده شود- از نظر محدوديتهاي مالي، مكان و زمان بسيار مشكل است.

به گفته كوفاس:” كار كردن با سلولهاي گياهي به اندازه كار با ميكروارگانيسمها ساده نيست. دستكاري سلولهاي گياهي مشكل بوده و از طرفي اين سلولها رشد كندي دارند. باكتريها رشد سريعي داشته و انجام عمليات مهندسي ژنتيك بر روي آنها ساده تر است.”

كوفاس افزود كه يكي ديگر از موانع فلاونوييها در بدن انسان، شيوه مصرف و رفتار آنها در بدن انسان است. اگر فردي ماده غذايي سرشار از فلاونوييد بخورد، اكثر مولكولهاي آن در

دستگاه گوارش شكسته شده و پس از مدت كوتاهي دفع ميگردند.

محققين اين مشكل را با كار بر روي اطلاعات ژنتيكي يك رشته باكتري اي. كولي (E. Coli) كه ميتواند چند نوع فلاونوييد-از جمله پينوكمبرين (pinocembrin)، ماده موجود در عسل- را توليد كند، آغاز كردند. هنگامي كه كوفاس و همكارانش مقداري ژن افزايش دهنده كارايي به E. Coli اضافه كردند، باكتري مذكور به شكل بي سابقه اي توانست ?? بار بيشتر از باكتريهاي تقويت نشده پينوكمبرين توليد كند.

به گفته كوفاس:” ما متوجه شديم كه چگونه ميتوانيم عملا سيستمهاي ميكربي را "تربيت” كرده و مقدار بيشتري از مواد شيميايي مورد نياز داروسازي دريافت كنيم و روند توليد را به شكلي موثرتر ، ارزانتر و دوستدار محيط زيست انجام دهيم.

خط آغاز

محققين از نتيجه عمليات خود بسيار هيجان زده اند، اما كوفاس يادآوري ميكند كه حتي افزايش ?? برابر توليد، تنها يك نقطه آغاز است. به گفته وي، توليد كنندگان منتظر ديدن نرخ افزايشي ???% يا بيشتر هستند.

كوفاس ميگويد "هنوز مشكلاتي در زمينه تجاري كردن اين كار وجود دارد كه ما در حال كار بر روي آنها هستيم”. او افزود كه به دست آوردن واحدهاي ساختاري مولكولي كافي براي وارد كردن به باكتريها و ساختن فلاونوييد، تنها يكي از اين مشكلات است. "اين تكنيك براي به ثمر نشستن هنوز چند سال كار دارد، اما اين يافته واقعا هيجان انگيز است.”

يكي از اهداف كوفاس و گروهش، توليد فلاونوييدهايي است كه به افرادي مبتلا به ديابت يا چاقي مفرط كمك كنند.

” درباره قابليتهاي ضد پيري اين مواد سر و صداي بسيار به پا شده است، اما به نظر من چگونگي تاثير

فلاونوييدها بر آنزيمهاي گوارشي جالبترين نكته است.”

كم خوابي عامل چاقي و مرگ زودرس

تازه ترين تحق_يق_ات نش_ان م_ي دهد: كم خوابي موجب كاهش متوس_ط عمر مي شود. به عقيده پژوهشگران امريكايي كمبود خواب م_وجب كاهش توانايي حافظه نيز مي شود ، زيرا مغز انسان فقط ميتوان_د اطلاعات و يافته هاي ذهني را هنگام خواب عميق و بلند مدت ساماندهي كند. بر اثر كمبود خواب هورموني به نام گارلين در ب_دن ترشح مي شود كه موجب افزايش اشتهاي انسان و در نتيجه چاق شدن فرد مي شود. پيش از اين نيز رابطه كم خ_وابي بابيماري هاي قلبي و اختلال در دستگاه گوارش و گردش خون ثابت شده بود.

شيوه هاى نوين درمان كم مويى مردان

موها در خدمت هيچ هدف بيولوژيك خاص و مهمى نيستند. حتى گرم كردن، پوشاندن بدن و مقابله با تابش مستقيم نور خورشيد را نيز برعهده ندارند. ولى نقش عظيمى را كه موها در روان انسان بازى مى كنند، نمى توان ناديده گرفت. از زمان هاى بسيار قديم، موها همواره نماد قدرت و زيبايى بوده اند..

هنگامى كه به معشوق خود مى نگريم، ناخودآگاه به دنبال نشانه هاى سلامتى شخصى وى هستيم، چه هر چه سالم تر باشد فرزندان سالم ترى از او خواهيم داشت. سر پرمو، در مرد و زن، نشانه قابل اعتمادى از قدرت بدنى و تغذيه خوب است و از دريچه تكاملى، جفتى بهتر. از اين رو عجيب نيست زمانى كه موها شروع به ريزش مى كنند، خود مى تواند حاكى از خسارتى باشد. به طور معمول موها در مردان در دهه هاى ?? و ?? زندگى شروع به ريزش مى كنند. ?? درصد مردان بيشتر موهاى شان را پيش از سى امين سالروز تولد خويش از دست مى دهند. تا سن

?? سالگى، بيش از نيمى از مردان ديگر دچار طاسى در نقاط معينى شده و خط موهاى پيشانى شان عقب نشينى كرده است.

رشد موهاى سر تا زمانى كه ضربه اى از تستوسترون وارد نشده، ادامه مى يابد. مردان به خوبى معنى اثر تستوسترون را مى فهمند: ريش صورت، عضلات دوسر بازو و استخوان چانه مردان كاملاً از اين هورمون تاثير مى پذيرند. از همه آثار ناشى از تستوسترون بر موها در مردان، طاسى وسط سر كه در نور آفتاب برق مى زند، كمتر مورد علاقه آنها است. در سال هاى دهه ،???? آناتوميست جيمز هميلتون، رابطه بين تزريق تستوسترون در مردان خواجه و رشد موها را به اثبات رساند. سپس مطالعات نشان دادند كه مقصر اصلى ريزش موى سر در مردان، نه خود تستوسترون بلكه يكى از فرآورده هاى جنبى آن است به نام DHT (كه به دليلى ناشناخته، تنها بر موهاى كف سر و نه مثلاً پشت موثر است). جالب اينكه ناحيه طاس عملاً فاقد مو نيست، بلكه به جاى موهاى بلند و محكم سابق اكنون موهاى كرك مانندى از فوليكول هايى مينياتورى بيرون زده اند.

اداره غذا و دارو تاكنون دو شيوه درمان را براى طاسى و ريزش مو پذيرفته است. مينوكسيديل (Rogaine) از سال ???? به عنوان درمانى براى طاسى پذيرفته شد و در ابتدا نيز بسيار موثر است. ولى پس از يك گام بلند در آغاز موهاى قديم ديگر وارد مرحله استراحت نشده، به سرعت شروع به ريزش مى كنند و موهاى جديدتر نيز از توقف باز مى مانند. به علاوه به گفته دكتر جورج كوتسارليس دانشيار بيمارى هاى پوست و مو

در دانشكده پزشكى دانشگاه پنسيلوانيا، از نحوه اثر آن نيز كسى چيزى نمى داند. در سال ???? اداره غذا و دارو فيناسترايد (Propecia) را براى درمان ريزش موهاى سر پذيرفت. مكانيسم اثر اين دارو، توقف تشكيل DHT در پوست سر و مانع شدن از اثر تستوسترون در نازك كردن ساقه موها است. مطالعات نشان داده اند كه روگن با قدرت اثر زياد (مينوكسيديل ? درصد) ساقه موها را ضخيم تر كرده و در ?? درصد مردان پس از گذشت يك سال حتى موجب رشد مجدد موها مى شود. پروپشيا در ?? درصد مردان رشد موها را براى مدت پنج سال متوقف مى سازد. در نتيجه به طور متوسط شاهد ??درصد افزايش موهاى سر خواهيم بود. ولى، محدوديت هايى براى مصرف هر دو دارو وجود دارند و به علاوه اين رقم ??درصد براى كسى كه بيشتر موهاى سرش ريخته كفايت نمى كند. در واقع بيشترين كارى كه از اين دو دارو برمى آيد، حفظ موهاى فعلى است و در رابطه با مينياتورى شدن فوليكول ها كارى از دست شان برنمى آيد.

اما اكنون كه دانشمندان اندك اندك سر از مكانيسم هاى حاكم بر چرخه رشد و ريزش موها درمى آورند، در انديشه توليد داروهاى جديدى هستند، كه همان كارى را كه از آنها مى خواهيم انجام دهند يعنى رشد مجدد موها.

احتمالاً دلگرم كننده ترين بخش اين داستان، كشف نقش ژنى در رشد موها است. معلوم شده كه اين ژن- به نام sonic hedgehog (كه در واقع نامش را از بازى ويديويى سگا گرفته)- براى رشد اعضاى جنين نقشى حياتى بر عهده دارد. و در افراد بزرگسال يكى

از معدود اعضايى كه براى ادامه رشد متكى به آن هستند، مو است. هم اكنون شركت بيوتكنولوژى كوريس واقع در كمبريج ماساچوست در حال توليد دارويى بر اساس ژن مزبور است. شركت مذكور مولكول كوچكى توليد كرده، كه مى تواند برخى آثار ژن فوق را تقليد كرده و با نفوذ به پوست مستقيماً در داخل فوليكول جاى گيرد. سال گذشته شركت كوريس يافته هايش را در نشست آكادمى بيمارى هاى پوست و مو در ايالات متحده عرضه نمود و نشان داد كه مولكول مذكور مى تواند موجب فعال شدن فوليكول هاى مو شود. پژوهشگران نخست موهاى تن موش ها را تراشيدند. سپس، محل را با داروى مورد نظر ماساژ دادند. موهاى آن قسمت از پوست موش، به سرعت رشد نمود و پوشش ضخيمى از مو به وجود آورد. سپتامبر گذشته، كوريس به اتفاق شركت دارويى Procter -and- Gamble شروع به توليد داروى مشابهى براى انسان كردند.

گرچه مصرف خوراكى يا تزريقى چنين دارويى ممكن است موجب نقص هاى تكاملى در جنين شود، ولى پژوهشگران اميدوارند، ماليدن آن به پوست سر چنين مشكلاتى را به بار نياورد. تا آن زمان اميد دانشمندان به اين بود كه بتوانند فوليكول ها را به نواحى بدون موى سر بكشانند.

زمانى كاشت مو، عمل جراحى پيش پا افتاده اى به شمار مى رفت كه برخى افراد غيرحرفه اى نيز به اين كار مبادرت مى ورزيدند. امروز اين عمل به صورت اقدام جراحى ماهرانه اى درآمده كه بسيار از آنچه كه در دهه ?? انجام مى شد، فاصله دارد. جراحان نوار باريكى از پوست و مو را، كه در نتيجه تاثيرات

ناشى از DHT دچار ريزش نشده، (معمولاً در ناحيه پشت سر) برداشته و با تشريح آن در زير ميكروسكوپ فوليكول هايى را كه يكى دو رشته مو به آنها چسبيده برداشته و (با ايجاد برش هايى در پوست سر داوطلبان) در محل هاى برش جاگذارى مى كنند. به طور كلى، جراح در هر جلسه مى تواند بين يك تا چند هزار مو را جابه جا كند. معمولاً تمام هم و غم بيمار و پزشك در اين شيوه درمان، بازسازى خط رويش مو و پوشاندن هر چه بيشتر نقاط دچار طاسى است، طورى كه تا حد امكان طبيعى به نظر رسد. در گذشته، كاملاً آشكار بود كه شخص اقدام به كاشت مو كرده، ولى امروزه تلاش مى شود نتايج بهترى حاصل شود. طبيعى است كه بهترين نتيجه اى كه مى توان انتظار داشت، اين است كه از ظاهر بيمار چيزى آشكار نشود.

ولى جراحان قادر به ايجاد موهاى جديد نيستند. تنها كارى كه از دست شان برمى آيد جابه جا كردن موها و گاهى قرار دادن آنها با زاويه اى با كف سر است، طورى كه بتواند فاصله كمى از خود را نيز بپوشاند.

• تحريك رشد سلول ها

در سال ،???? كولين جودا از دانشگاه دورهام در انگلستان با گزارش نتايج حاصل از كاشت سلول هاى كليدى فوليكول هاى پوست سر خود - به نام سلول هاى پاپيلا- در بازوى همسرش، جامعه علمى را شگفت زده نمود. طولى نكشيد كه چهار موى جديد جوانه زدند. هدف اصلى جودا از اين آزمون علمى اين بود كه نشان دهد اولاً بدن انسان فوليكول هاى پيوندزده شده را (مانند پيوند

قلب) رد نمى كند. ثانياً سلول هاى پاپيلا مى توانند در محيط پوست ميزبان زندگى نوينى را آغاز كرده، فوليكول هاى كاملاً جديدى به وجود آورند. تعداد اين سلول ها نيز مانند خود فوليكول هاى پوست سر بسيار ناچيز است. ولى روياى جودا اين بود كه با كشت و تكثير اين سلول ها در محيط آزمايشگاه و سپس پيوند آنها، پوست ميزبان را تحريك به توليد فوليكول هاى فراوان و موهاى جديد كند. تا همين اواخر كسى نمى دانست چگونه اين رويا را بدل به واقعيت سازد. تكثير سلول هاى پاپيلا در آزمايشگاه، البته ممكن است، ولى اين سلول تمام توانايى خويش در تحريك توليد و رشد فوليكول هاى جديد مو را از دست مى داد.

اما دكتر كن واشنيك، معاون اجرايى انستيتوى پژوهشى آدرانز، واقع در آتلانتاى فيلادلفيا مى گويد، كليد كار «يافتن ?? گياه و ادويه سرى است، كه به سلول ها امكان تكثير در عين حفظ توانايى رشد موها را مى دهند.» در حال حاضر اين موسسه به اتفاق شركت اينترسايتكس (متخصص در بيوتكنولوژى، واقع در منچستر انگلستان) روى چنين دارويى كار مى كنند. نيك هيگينز، مدير اجرايى اينترسايتكس، مى گويد اين روزها دانشمندان مى توانند اين سلول ها را تا هزار برابر تكثير كنند. تكثير سلول ها در محيط آزمايشگاه در ظروف پترى و با استفاده از پوستى است كه جراحان زيبايى در اختيارشان قرار مى دهند. سلول هاى مذكور در اين محيط مصنوعى به خوبى رشد و تكثير يافته و موهايى زيبا به رنگ هاى تيره واقعى (سياه و قهوه اى)، از همان نوعى كه به طور طبيعى در پوست

سر مى رويند، ايجاد مى كنند. از سوى ديگر پيوند فوليكول هاى جديد مو به پوست سر افراد داوطلب در جريان است. سال گذشته بيشتر تجربيات و آزمايشات با هدف سالم و بى خطر بودن اين عمل صورت گرفتند. سير كار بدين صورت بود، كه نخست فوليكول هاى مو از پس سر سه مرد طاس برداشته شدند، سپس سلول هاى پاپيلاى مو در زير ميكروسكوپ جدا و در ظروف آزمايشگاهى كشت داده شدند. آنگاه سلول هاى جديد به دست آمده در آزمايشگاه مجدداً به پوست كف سر همان افراد (درست كمى در زير سطح پوست) پيوند زده شدند. اين كار در حدود ??? بار در ناحيه اى به وسعت نيم اينچ مربع صورت گرفت. دكتر هيگينز مى گويد: «از هر هفت مورد پيوند، ما از پنج مورد آن نتيجه گرفتيم.

ديدگاهي تازه نسبت به مرگ سلولي

سلولهايي كه از منبع خون دور ميشوند، ساعتها بعد ميميرند. اما اگر سلولها همچنان زنده اند، چرا پزشكان نميتوانند شخصي را كه يك ساعت از مرگش گذشته، احيا كنند؟

تصور كنيد كه شخصي در اين لحظه به علت ايست قلبي درگذشته است. اعضاي بدن او سالمند و خوني از بدن وي نرفته است. تمام آنچه رخ داده اين است كه قلب او از تپيدن باز ايستاده و مغز او براي نگهداشتن اكسيژن خاموش شده است. اما آنچه واقعا مرده چيست؟

تا حدود سال ????، هنگ_ام_ي ك_ه دك_ت_ر ش_روي_ن ن_ولان_د (Sherwin Nuland) كتاب پرفروش "چ_گ_ون_ه ميميري_م” (How We Die) را منتشر نمود، پاسخ اين بود كه آنچه ميميرد، "سلولها”ي شخص هستند. بيمار نميتواند احيا شود زيرا بافت مغز و قلب او به خاطر كمبود اكسيژن دچار

آسيبي جبران ناپذير شده اند.

تا جايي كه ميدانيم اين روند پس از ? تا ? دقيقه آغاز ميشود و اگر در طي اين زمان عمليات احيا قلب و ريه انجام نشود و قلب مدت كوتاهي بعد آغاز به كار نكند، احتمال بازگشت بيمار به زندگي تقريبا هيچ است.

اين طرز فكر متعصبانه تا زماني كه محققان در زير ميكروسكوپ واقعا به سلولهاي فاقد اكسيژن نگاه كردند، بدون كوچكترين تغييري رواج داشت. اين محققان از آنچه ديدند بسيار شگفت زده شدند. بنا به گفته دكتر لنس بكر (Lance Becker)، از متخصصين پزشكي اورژانس در دانشگاه پنسيلوانيا :” ما پس از گذشت يك ساعت، نتوانستيم

شاهدي بر مرگ سلولها بيابيم و تصور كرديم كه يك جاي كارمان اشتباه بوده است.”

در حقيقت، سلولهايي كه از منبع خون دور ميشوند، ساعتها بعد ميميرند.

اما اگر سلولها همچنان زنده اند، چرا پزشكان نميتوانند شخصي را كه يك ساعت از مرگش گذشته، احيا كنند؟ زيرا هنگامي كه بيش از پنج دقيقه از بدون اكسيژن ماندن سلولها بگذرد، آنها درست در لحظه اي كه مجددا اكسيژن دريافت كنند، ميميرند و اين همان كشف مبهوت كننده است.

اين كشف دكتر بكر را به سمت منصب تازه اش به عنوان سرپرست مركز احيا در دانشگاه پنسيلوانيا سوق داد. اين انستيتوي تازه تاسيس، بر روي يكي از جديدترين محدوده هاي علم پزشكي كار ميكند: درمان مرگ.

زيست شناسان هنوز با مفهوم و چگونگي اين ديدگاه تازه به مرگ سلول دست به گريبانند-اين حالت نوعي انهدام انفعالي، مانند شمعي كه زير يك ليوان قرار بگيرد و خاموش شود نيست، بلكه واقعه اي بيوشيمي و فعال است كه با "بازگشت مجدد”

ذخيره اكسيژن انجام ميگيرد. اين تحقيق دانشمندان را به عمق سيستم سلولي و اعضاي كوچك داخل غشا برد كه ميتوكندري (mitochondria) نام دارند و سوخت سلول در آنها اكسيده شده؛ توليد انرژي ميكند.

ميتوكندري روندي را كه ما به نام اپوپتوزيس (apoptosis) ، مرگ برنامه ريزي شده سلولهاي غيرعادي، نام داشته و در واقع روش طبيعي دفاع بدن در مقابل سلولهاي سرطاني است را، كنترل ميكند. به گفته بكر: "به نظر ما چنين ميرسد كه گويي مكانيزم مراقبت سلولي نميتواند تفاوت ميان يك سلول سرطاني و سلولي كه مجددا با اكسيژن تغذيه شده، را تشخيص دهد و چيزي در اين ميان گزينه مرگ سلولها را انتخاب ميكند.”

همراه با اين كشف، مطلب ديگري هم براي دانشمندان روشن ميشود: روش عملياتي استاندارد اتاق اورژانس درست برعكس عمل ميكند. هنگامي كه شخصي بر اثر ايست ناگهاني قلب در خيابان از حال ميرود، اگر خوش شانس باشد بلافاصله كمكهاي اوليه را دريافت كرده و جريان خون او تا زماني كه به بيمارستان رسيده و احيا شود، ادامه ميابد، اما افرادي كه تا زمان رسيدن به اورژانس به مدت ?? تا ?? دقيقه بدون وجود ضربان قلب باقي مانده اند، چه؟

بكر ميگويد: "ما به آنها اكسيژن ميدهيم، قلب را ماساژ ميدهيم و با تزريق آدرنالين آنرا به تپش وا ميداريم، به اين ترتيب قلب اكسيژن بيشتري دريافت ميكند.” سلولهاي تشنه اكسيژن قلب ناگهان در معرض سيل اكسيژن قرار ميگيرند، يعني درست همان موقعيتي كه به مرگ سلولها منجر ميشود. بكر ادامه ميدهد: "ما در عوض اين كار بايد ميزان اكسيژن دريافتي را كاهش دهيم، سوخت و ساز بدن را كند

كرده و تركيب شيميايي خون را طوري تنظيم كنيم كه كار بازگشت خون تدريجي و ايمن صورت بگيرد.

محققان هنوز بر روي بهترين روش ممكن براي انجام دادن اين عمليات كار ميكنند. نتيجه مطالعات انجام گرفته در ? بيمارستان كه سال گذشته توسط دانشگاه كاليفرنيا منتشر شد، نشاندهنده موفقيت قابل توجه در درمان مبتلايان به ايست قلبي است كه علاوه بر ساير روشها، از روش بازگرداندن خون نه چندان تازه به اعضا است كه در طي آن بدن در حالت وقفه موقت فعاليتهاي حياتي باقي ميماند.

بيماران در يك دستگاه باي پس (bypass) قلب و ريه قرار ميگيرند كه تا زماني كه قلب بتواند بدون خطر آغاز به كار كند، جريان خون به مغز را برقرار ميسازد. اين تحقيق تنها بر روي ?? بيمار انجام گرفته است كه ?? درصد آنان زنده مانده اند. اين نسبت زماني معنا پيدا ميكند كه بدانيم در حالت عادي و با روشهاي سنتي، تعداد بيماران نجات يافته تنها ??% بوده است.

بكر همچنين روش هيپوترميا (hypothermia)- پايين آوردن درجه حرارت بدن از ?? به ?? درجه سلسيوس- را نيز تاييد ميكند. اين روش موجب ميشود واكنشهاي شيميايي مضر كه توسط بازگشت اكسيژن صورت ميگيرند، كند شوند. او نوعي محلول قابل تزريق از نمك و يخ ابداع كرده است كه خون را به سرعت خنك ميكند و دكتر بكر اميدوار است اين محلول به زودي در مجموعه ابزار كمكهاي اوليه قرار گيرد.

او ميگويد: ” در بخش اورژانس، همه به مدت نيم ساعت مانند ديوانه ها براي نجات كسي كه دچار ايست قلبي شده كار ميكنند، تا اينكه يك نفر ميگويد: فكر نميكنم بتوانيم

او را احيا كنيم. و ناگهان همه دست از فعاليت ميكشند. بدن روي تخت مرده است، اما ميلياردها سلول آن هنوز زنده اند.”

دكتر بكر قصد دارد كه اين وضعيت ضد و نقيض را به نفع زندگي تغيير دهد.

خداحافظي با پوكي استخوان

نويسنده:طيبه فرقاني

براي اينكه در دوران كهنسالي به پوكي استخوان شكستگي هاي متعدد استخواني و از كار افتادگي دچار نشويم، بايد مبارزه را از دوران كودكي آغاز كنيم. البته براي اقدام درباره پوكي استخوان هيچ گاه زود يا دير نيست. هر كس در طول زندگي اش مي تواند قدم هايي براي محكم كردن استخوان ها و سلامت نگه داشتن آنها بردار...

پوكي استخوان يا استخوانهاي سوراخ دار

پوكي استخوان نوعي بيماري است كه به دليل كاهش شديد توده استخواني به وجود مي آيد و اين موضوع افزايش خطر شكستگي را به همراه دارد به طوري كه حتي فشارهاي كوچك مثل خم شدن، بلند كردن يك جاروبرقي يا حتي سرفه مي تواند موجب شكستگي استخوان شود. با اين اوصاف پيشگيري از اين بيماري و مجهز شدن براي نبرد با آن چيزي نيست كه بتوانيم به سادگي از آن چشم پوشي كنيم. براي اين نبرد و موفقيت درآن بايد اطلاعات كامل درباره علت آن وراه پيشگيري آن داشته باشيم.

علت هاي پوكي استخوان

بنابر تحقيقات و پژوهش هاي عملي، پوكي استخوان به دليل مختلفي به وجود مي آيد كه از ميان اين دلايل و علت ها، مي توان به اين موارد اشاره نمود:

مصرف ناكافي كلسيم، جنسيت، زايمان زياد و با فاصله كمتر از 3سال، عدم تعادل بين كلسيم و فسفر در رژيم غذايي، كمبود ويتامين D ، سابقه خانوادگي درپوكي استخوان (پوكي استخوان

در افرادي كه والدين يا خواهر و برادرشان مبتلا به پوكي استخوان بوده اند، به خصوص اگر سابقه شكستگي ناشي از پوكي استخوان داشته اند، خطر ابتلا به اين بيماري را افزايش مي دهد، پوكي استخوان طبيعي ناشي از بالا رفتن سن، استرس، لاغر بودن، سيگار كشيدن، ورزش نكردن، و نداشتن فعاليت بدني، مصرف بيش از حد كافئين، مصرف نوشابه، برخي بيماري هاي مزمن، بيماري صرع، مصرف دراز مدت بعضي از داروها مانند پردنيزولون، كورتيزون، دگزامتازون، هومن هاي تيروئيد، هپارين، متوتروكسات، داروهاي ضدتشنج و غيره مي باشد.

تمام اين علت ها قابل توجه هستند اما مصرف ناكافي كلسيم و جنسيت (زن بودن) در ايجاد اين بيماري از اهميت قابل توجهي برخوردار است، به گونه اي كه به گفته بسياري از صاحب نظران و متخصصين علوم پزشكي، اين دو عامل مهمترين علت ايجاد پوكي استخوان مي باشد.

خانم ها و پوكي استخوان

شكستگي ناشي از پوكي استخوان درزنان تقريبا دو برابر مردان مي باشد. چرا كه كاهش بافت استخواني زنان در سنين پايين تر شروع به حاملگي در خانمها، نياز به كلسيم را بالا مي برد و اگر تغذيه مناسب صورت نگيرد كلسيم به ميزان كافي به بدن مادر نمي رسد، جنين كلسيم لازم را از ذخيره كلسيم مادر (استخوانهاي مادر) برداشت مي كند و به مرور بافت استخواني مادر پوك مي شود. دوران شيردهي هم بسيار مهم است و نياز به كلسيم بسيار زياد. بنابر اين اكثريت خانمها در دوران حاملگي و شيردهي درصد پوكي استخوانشان بالا مي رود... علاوه بر اين، افت ناگهاني استروژن به دليل يائسگي در زنان كاهش بافت استخواني را تشديد مي كند. از

75 سالگي به بعد پوكي استخوان در زنان و مردان مساوي مي شود. همچنين به علت پوشش لباسي بيشتر زنان جذب ويتامين Dكمتر است، چون نور خورشيد كمتري دريافت مي كنند، جذب كلسيم كاهش مي يابد.

همچنين عدم تعادل بين كلسيم و فسفر در رژيم غذايي، باعث كاهش مواد معدني بدن مي شود. گوشت از منابع خوب فسفر است بيشتر خانمها كه براي لاغر شدن از رژيم پر پروتئين پيروي مي كنند، به سبب جذب فسفر زياد به ميزان فراواني كلسيم از دست مي دهند و در معرض پوكي استخوان قرار مي گيرند.

مصرف كلسيم فراموش نشود!

كلمه استخوان، محكم بودن را به ياد مي آورد. ماده اصلي كه سختي و شكل استخوان را به وجود مي آورد، كلسيم است.

كلسيم كافي بايد در غذاي نوجوانان قبل از بلوغ وجود داشته باشد تا استخوانها، تراكم مناسبي پيدا كنند و در دوران سالمندي به پوكي استخوان مبتلا نشوند. مصرف روزانه چهار ليوان شير براي دريافت ميزان كلسيم مورد نياز بدن ضروري مي باشد تا از پوكي استخوان پيشگيري شود. طبق آمار 90درصد دختران و 70 درصد پسران كلسيم كافي مصرف نمي كنند. شايد يكي از علل كاهش دريافت روزانه كلسيم جوانان و نوجوانان تغيير عادات غذايي در جامعه باشد. امروزه بچه ها بيشتر دوست دارند نوشابه مصرف كنند تا شير، اين تمايل دركنار كاهش فعاليت جسماني، آنان را در دراز مدت درمعرض خطر قرار مي دهد. مصرف شير بخصوص در طي سالهاي اخير 16درصد كاهش يافته و به همان ميزان مصرف نوشابه ها افزايش يافته است.

شكستگي، عارضه اصلي اين بيماري

شكستگي، شايع ترين و جدي ترين عارضه پوكي استخوان است. اين

شكستگي اغلب در ستون مهره و لگن رخ مي دهد.

پيشگيري كنيم

كلسيم و ويتامين Dكافي مصرف كنيد. بايد توجه داشت در دوره هاي مختلف زندگي ميزان نياز شما به كلسيم تغيير مي كند. در كودكي و جواني كه اسكلت شما به سرعت رشد مي كند و زمان حاملگي و شيردهي بيشتر از هميشه به كلسيم نياز داريد. بعد از يائسگي هر چه مسن تر شويد، بايد كلسيم بيشتر مصرف كنيد. زنان يائسه اي كه هورمون درماني مي شوند روزانه بايد حداقل 1200 ميلي گرم كلسيم و 400 واحد ويتامين Dمصرف كنند. و اگر هورمون درماني نمي شوند نياز به كلسيم بيشتري دارند.

بهترين منبع غ_ذايي كلسيم شامل لبنيات كم چرب- كلم بروكلي- ميوه جات- سبزيجات- حبوبات- خشكبار- تخم مرغ- جگر- غلات و ماهي مي باشد.

ورزش: دركنار رژيم غذايي، فعاليت هاي ورزشي از اهميت خاصي برخوردار است. تراكم استخواني در خانم هايي كه سه بار درهفته و هر بار حدود 10 دقيقه فعاليت ورزشي دارند، بيشتر مي باشد. اگر به طور منظم ورزش كنيد بيشترين سود را برده ايد، نرمش هاي استقامتي را با نرمش هاي تحمل كننده وزن تركيب كنيد. نرمش هاي استقامتي به استحكام عضلات و استخوان هاي دست ها و قسمت بالايي ستون فقرات كمك مي كند. درحالي كه نرمش هايي چون راه رفتن، دويدن، طناب زدن و اسكي بر استخوان هاي پا و پائين ستون مهره ها تاثير دارد.

اگر دچار پوكي استخوان شده باشيم چه كار بايد بكنيم

دردرجه اول، دو عامل اصلي يعني مصرف و ورزش را فراموش نكنيم تا از پيشرفت آن جلوگيري به عمل آيد، از طرفي، هميشه بدن خود را در

وضعيتي مناسب نگه داريد. وضعيت مناسب چگونه وضعيت است؟ حالتي است كه سرخود را بالا نگه داشته و شانه ها عقب نگاه داشته شده، پشت صاف و كمر قوس طبيعي داشته باشد. اين وضعيت از فشار اضافي روي ستون فقرات جلوگيري مي كند. فراموش نكنيد كه براي بلند كردن يك شيئ روي زانوها خم شده و درحالي كه پشت كمرتان صاف است. آن را برداريد. به شدت مراقب باشيد كه زمين نخوريد، كفش هاي پاشنه بلند و لغزنده نپوشيد و مراقب سطوح لغزنده به خصوص در زمستان باشيد.

روش هاى مناسب هنگام ايستادن و نشستن

يك فيزيوتراپيست در يزد توصيه كرد: به منظور ايستادن صحيح، هنگام ايستادن مى توان وزن بدن را بعد از دقايقى از روى يك پا روى پاى ديگر انداخت و در ايستادن هاى طولانى براى انجام كارى از يك چهارپايه كوتاه به ارتفاع ?? سانتيمتر زير يك پا استفاده نمود.

ذبيح الله برجسته در خصوص راه هاى صحيح بلند كردن اشياء و شيوه غلط آن اظهار كرد: قبل از بلند كردن اشيا بايد فكركنيد و ميزان قدرت بدنى خود را بشناسيد، به عنوان مثال، براى بلند كردن اشيا از روى زمين با نشستن روى پاها از زانوان خود كمك بگيريد و شى بلند شده را نزديك به بدن بلند و حمل كنيد همچنين ستون فقرات نبايد به طور شديد خم شود.

وى در خصوص نحوه استفاده از صندلى توصيه كرد: استفاده از صندلى با پشتى بلند كه تمام ستون مهره ها را احاطه و حمايت كند و هنگام نشستن روى صندلى زانوها كمى بالاتر از مفاصل لگن قرار گيرند و هر ??-?? يكبار از سرجاى بلند شدن

و انجام يك حركت كششى راه هايى براى نشستن صحيح است.

اين فيزيوتراپيست در خصوص روش هاى نامناسب هنگام نشستن گفت: استفاده از صندلى كوتاه، نرم و با پشتى كه كاملا ستون فقرات را حمايت نكند، نشستن به مدت طولانى، نشستن با سرخم شده به پايين و آويزان نمودن پاها از صندلى بلند، از راه هاى نامناسب نشستن مى باشد.

وى با بيان اين كه هنگام كار با رايانه، صندلى را بايد طورى تنظيم نمود كه ضمن نزديك بودن به ميز، ديد اندكى به پايين تمايل داشته باشد اضافه نمود: قسمت صفحه كليد را طورى روى ميز بايد قرار داد كه مچ و ساعد حمايت شود و صفحه رايانه و صفحه كليد در وسط قرار گيرند و شخص مجبور به انحناى بى مورد ستون فقرات به يك سمت نباشد.

دكتر برجسته در خصوص ايستادن صحيح خاطر نشان كرد: عدم ايستادن طولانى مدت در يك وضعيت ثابت، عدم خم شدن به جلو اشتباه، تغيير دادن مدام وضعيت بدن از نكات قابل توجه هنگام ايستادن است.

وى افزود: براى تغيير وضعيت هنگام ايستادن مى توان وزن بدن را بعد از دقايقى از روى يك پا روى پاى ديگر انداخت و در ايستادن هاى طولانى براى انجام كارى از يك چهارپايه كوتاه به ارتفاع ?? سانتيمتر زير يك پا استفاده نمود.

رئيس انجمن فيزيوتراپى استان يزد اذعان داشت: در هنگام رانندگى صندلى را هر بار بايد تنظيم كرد تا فرد احساس راحتى داشته باشد.

وى توصيه كرد: در هنگام رانندگى بايست در بين راه توقف كرده و لحظاتى استراحت كرد و قدم زد تا آسيب و مشكلاتى براى

فرد رخ ندهد.

برجسته تصريح كرد: از آنجا كه افرادى كه كمر درد دارند تشك هاى سفت را ترجيح مى دهند بنابراين استفاده از بالش هاى كوتاه در حالت طاق باز خوابيده جهت پر نمودن قوس گردن و استفاده از بالش هاى به اندازه عرض شانه در حالت به پهلو خوابيده و بالش هايى كه بر پايه وضعيت آناتوميكى شكل گرفته اند ممكن است يافتن وضعيت مناسب خوابيدن را آسان تر كنند.

برجسته در خصوص انجام فعاليت هاى ورزشى توصيه كرد: فعاليت هايى شامل تمرينات آيروبيك، دوچرخه سوارى، پياده روى، شنا و همچنين تمرينات عضلانى و بدن سازى بايست در برنامه روزانه، هفتگى يا ماهانه تنظيم گردند و به طور تدريجى بر ميزان فعاليت افزوده شود.

وى ياد آور شد: ورزش نكردن، نشستن به طور ساكن در تمام روز، قطع ناگهانى ورزش براى يك مدت طولانى سبب آسيب رسيدن به بدن مى شود.

رئيس انجمن فيزيوتراپى استان در پايان با بيان اين كه افراد بايد فراگيرند كه چگونه بر استرس ها غلبه كنند خاطر نشان ساخت: متدهاى ريلكسيشن و همچنين شناخت بيشتر وضعيت بدنى و احساسات فرد، آموختن و ارزش نهادن خواسته ها، خود در آرامش افراد نقش مهمى دارد.

روش جديد براي بررسي احتمال ابتلا به ديابت

محققان علوم پزشكي مي گويند مي توان از اندازه گيري ميزان سطوح هموگلوبين گلوكوزيله يا اي وان سي به عنوان آزمايشي مناسب براي بيماريابي غربالگري ديابت استفاده كرد.

به گزارش خبرگزاري رويترز از نيويورك محققان كاليفرنيايي اعلام كردند اندازه گيري اي وان سي يكي از روش هايي است كه با آن ميزان درصد گلوكز قند خون كه به اين هموگلوبين متصل است و روي گلبول

هاي سرخ قرار دارد اندازه گيري مي شود.

تست اين ماده در خون نشان دهنده متوسط سطوح گلوكز ظرف سه تا چهار ماه اخير است.

ديابتي هاي كنترل نشده و درمان نشده داراي سطوح اي وان سي بالاتر از هفت درصد هستند.

ديابت را همچنين مي توان با اندازه گيري ميزان قند خون كنترل كرد كه در صورتي كه ميزان قند خون ناشتا بالاتر از يكصد و بيست و شش ميلي گرم در دسي ليتر باشد فرد ديابتي محسوب مي شود.

دكتر ماير ديويدسون مسئول ارشد اين تحقيقات مي گويد استفاده از قند خون ناشتا براي بيماريابي ديابت توصيه مي شود و روش تشخيص اصلي ديابت نيز همين است.

در روش اندازه گيري اي وان سي نيازي به اندازه گيري قند خون نيست همچنين كساني كه اي وان سي خونشان كمتر از پنج مميز هشت دهم درصد است در معرض خطر ابتلا به ديابت نيستند ولي آناني كه قند خونشان بالاتر از ميزان ياد شده است بيشتر در معرض ابتلا به ديابت قرار دارند. ديابت يا مرض قند بيماري شايع و ناتوان كننده اي است كه با افزايش مزمن قند خون پيدا و موجب تلخكامي مبتلايان مي شود.

ديابت انواع گوناگون دارد كه شايعترين آن نوع اول و نوع دوم است و نوع اول اين بيماري بيشتر در قشر جوان بروز مي كند.

مبتلايان به نوع اول ديابت بايد براي كنترل بيماري خود در كنار رژيم غذايي و ورزش روزانه يك يا چند نوبت نيز انسولين تزريق كنند.

ديابت نوع دوم نيز كه با ورزش رژيم غذايي صحيح كم كردن وزن و استفاده از داروهاي خوراكي پايين آورنده قند خون كنترل مي شود

در مواردي نيز نياز به دريافت انسولين توسط بيمار حاصل مي شود در بيماري ديابت به علت تغييرات به وجود آمده در ميزان هورمون انسولين و يا گيرنده هاي هورموني قند قادر به ورود به سلول نمي شود و سلول هاي بدن درحالي كه در دريايي از انرژي قرار دارند از اين منبع محروم مي شوند.

منابع و اطلاعات موجود درخصوص بيماري قند گوياي اين واقعيت است كه عيار بالاي قند خون موجوب ابتلا به اين بيماري و درنهايت آسيب ديدگي چشم ها كليه ها اعصاب و قلب در درازمدت مي شود.

پزشكان متخصص كم كردن وزن، ورزش و رعايت برنامه غذايي مناسب را بهترين راه مقابله و كنترل اين بيماري مي دانند و معتقدند كه شكست اغلب بيماران در كنترل مرض قند ناشي از پيروي از رژيم غذايي نادرست است.

به پيشنهاد آنان بيماران ديابتي بهتر است از نان آرد سبوسدار استفاده و براي جلوگيري از بالا رفتن فشار خون از خوردن نان شور خودداري كنند.

كساني كه مبتلا به ديابت هستند در صورتي كه دچار عفونت يا بيماري شوند و يا اگر تحت استرس باشند ممكن است با وجود داشتن برنامه كنترل ديابت قند خونشان افزايش يابد.

متخصصان به بيماران ديابتي توصيه مي كنند در صورت بروز سردرد، تاري ديد، احساس تشنگي شديد، تكرار ادرار، خشكي و خارش پوست قند خون خود را چك كنند وچنانچه ميزان قند خونشان بيش از مقدار قبلي كنترل باشد به پزشك مراجعه كنند.

به گفته محققان علوم پزشكي آگاهي از ابتلا به اين بيماري ممكن است باعث افسردگي و يا اضطراب شود ولي واقعيت اين است كه مبتلايان مي توانند زندگي طولاني توأم

با سلامتي و خوشبختي داشته باشند.

نكاتي تازه درباره كوچك كردن شكم

اگر از شكل بدن خود، به خصوص در ناحيه شكم ناراضي هستيد، بايد بدانيد كه تنها پرداختن به ورزشهايي كه بر روي يك ناحيه از بدن متمركز ميشود كافي نيست و فايده چنداني هم ندارد. بلكه اين ورزش براي تاثير واضح و آشكار بايد در كنار ورزشهايي براي تمام بدن انجام شود زيرا بدن نميتواند چربي را تنها در يك ناحيه از بين ببرد و شما نميتوانيد تنها با ورزش دادن يك نقطه از بدن خود و رها كردن باقي بدن به نتايج دلخواه دست يابيد.

به اين ترتيب اگر از داشتن شكمي بزرگ يا شل و افتاده رنج ميبريد، قبل از اينكه مخارج سنگيني براي خريد وسايل ورزش دراز و نشست و ابزارهاي مخصوص كوچك كننده شكم بپردازيد، كار تناسب اندام را با ساده ترين شكل ورزش كه رايگان هم هست، شروع كنيد :راه رفتن و دويدن!

البته فراموش نكنيد كه اين ورزشها كل بدن را تحت تاثير قرار ميدهند و بعدها براي شكم هم بايد حركات مخصوصي انجام دهيد. اگر شكم شما شلتر و برآمده تر از چيزي است كه ميخواهيد، به احتمال زياد در بدن شما نواحي ديگري هم وجود دارند كه بايد ورزيده و محكم شوند. براي دستيابي به شكمي صاف، تمام بدن شما بايد لاغرتر شود. دوباره بخوانيد:

تمام بدن بايد لاغر شود!

كار را با انجام دادن ورزشهاي سريعي كه تعداد ضربان قلب را افزايش داده و سوخت و ساز بدن رابهبود ميبخشند آغاز كنيد.سه مرتبه پياده روي سريع در هفته راه حل مناسبي براي دستيابي به اين هدف است. اين كار نه تنها كالري

ميسوزاند بلكه براي قلب هم بسيار مفيد است.

يك نكته مهم اينكه به ياد داشته باشيد انجام دادن تمرينهاي ورزشي و داشتن رژيم غذايي موجب نميشود كه در مدت بسيار كوتاهي لاغر شده يا شكمي صاف پيدا كنيد. همانطور كه شما يك شبه اين شكم را پيدا نكرده ايد، نميتوانيد آنرا يك شبه از بين ببريد. پس بردبار باشيد و به تمرين ادامه دهيد. اگر قصد داريد به منظور خاصي –ازدواج، شركت در مراسمي مهم و…- از وزن خود بكاهيد، براي به دست آوردن نتيجه مطلوب، لااقل سه تا شش ماه قبل از اين مراسم كار را شروع كنيد چون بدون شك يك هفته كافي نخواهد بود!

چند نكته:

خوردن و ورزش كردن: ورزش پرس شكم همراه با رژيمي كم چربي، براي تناسب عضلات شكم بسيار خوب است. اما عده بسياري تصور ميكنند كه ميتوانند در طول روز هرچه ميخواهند بخورند و هنگام عصر ??? پرس شكم انجام داده و تمام غذاهاي چربي كه در طول روز مصرف كرده اند را بسوزانند. اگر شما مصرف چربي خود را كاهش ندهيد، هرچه ورزش كنيد فايده اي نخواهد داشت و شما نه تنها هيچ نتيجه مثبتي نخواهيد گرفت، بلكه ممكن است شكم بزرگتري هم پيدا كنيد. چرا؟ چون به اين ترتيب در حال شكل دهي و محكم كردن چربيهاي روي عضلات خود خواهيد بود.

لاغري موضعي: واقعيت اين است كه لاغري موضعي تقريبا وجود خارجي ندارد. شما نميتوانيد از بدن خود انتظار داشته باشيد كه در اثر غذا خوردن صحيح و انجام حركات ورزشي تنها در بعضي مواضع لاغر شود. بالا رفتن سوخت و ساز بدن، چربيهاي ذخيره شده در كل

بدن را مصرف ميكند و اشخاصي كه تصور ميكنند با داشتن رژيم غذايي تنها صورتشان لاغر ميشود يا تنها كمرشان گود ميشود، بايد بدانند كه چربي در تمام بدن آنها رو به كاهش است، اما اين كاهش در بعضي مواضع سريعتر و در بعضي مواضع كه چربي بيشتري داشته و متراكم تر است، ديرتر آشكار ميشود. اما خبر وب اينكه شما ميتوانيد با انجام دادن حركات ورزشي صحيح اين سوختن چربي در مواضع مذكور را سرعت بخشيده و زودتر به تناسب اندام دست يابيد.

يك تمرين ساده براي افزايش سوخت و ساز بدن

براي افزايش سريع متابوليسم كه به سوزاندن كالري بيشتر و عملكرد منظمتر منجر ميشودف تمرين ساده زير را انجام دهيد:

?. ?? ثانيه يك حركت ورزشي سريع –مانند دو درجا يا طناب زدن- انجام دهيد

?. يك دقيقه به انجام حركتي متوسط –مانند دوي آهسته يا قدم رو سريع حتي درجا- بپردازيد

?. اين مراحل را ده مرتبه تكرار كنيد (مجموعا حدود ?? دقيقه(

?. به مدت ? تا ? دقيقه با انجام حركات كششي آرام، بدن را خنك كنيد

به ياد داشته باشيد كه افزايش سوخت و ساز يا متابوليسم، كالريهاي اضافه در كل بدن را از بين ميبرد و در كنار رژيم غذايي صحيح تمام بدن، از جمله شكم را متناسب خواهد كرد.

بهترين دستور براي لاغر شدن

ترين دستور براي كوچك شدن و لاغر شدن انحصار صبحانه به خوردن ميوه است مخصوصا به ميوه هاي كم قند و كم چربي .

اگر مي خواهيد لاغر شويد و شكم شما كوچك شود بايد مدتي صبحانه خود را به خوردن ميوه اختصاص دهيد و تا ظهر غذاي ديگر نخوريد . بهترين ميوه

براي اينكار مركبات و انواع آلو و گوجه و گلابي است و بقيه ميوه ها نيز در اين مورد مفيدند . وقتي شما چند روز صبح ميوه مثلا ليمو يا پرتقال خوريد و تا ظهر غذاي ديگري نخورديد مشاهده خواهيد كرد كه پيه هاي شكم شما آب شده و مي توانيد ورزش نماييد . ديگر براي شما ورزش عملي است و خطري براي قلب شما ندارد و نفس تنگي به شما دست نمي دهد .

چرا خوردن ميوه در صبح لاغر مي كند

قبلا بايد بدانيم همانطور كه نباتات در روز رشد و نمو مي كنند و شب مي خوابند سلولهاي بدن ما هم همين عمل را دارند . حيوانات هم مانند نباتات روز با كمك نور آفتاب و مواد غذايي پرورش مي يابند ، روز قد مي كشند ، روز بزرگ مي شوند و مخصوصا بايد بگوييم روز چاق مي شوند و روز درشت مي گردند ، روز عضلات خود را فربه مي سازند. پس غذايي كه روز جذب بدن شما مي شود و به بدن مي چسبد و آنچه شب جذب شود مي سوزد .

از طرف ديگر تنها قندها و چربيها هستند كه مي توانند در بدن ايجاد پيه و ذخيره نمايند . وقتي شما صبح ميوه ترش بخوريد غذايي خورده ايد كه داراي بهترين ويتامينها وفلزاتي است كه درعمل ساختمان و ترميم سلولهاي نظير ندارد. دستگاههاي ترميم و سازنده بدن به كمك نور آفتاب و اين عوامل ساختماني مشغول كار مي شوند و چون در اين ميوه قند و چربي نيست براي سوخت و ساختمان از ذخيره هاي بدن استفاده خواهند

كرد .

تقويت قلب

اغلب چاقها و شكم گنده ها قلبي ضعيف دارند. پيشينيان تصور مي كردند كه چاقي مسئول ضعف قلب آنها است ولي امتحانات جديد دانشمندان عكس اين موضوع را ثابت كرده است و چند پزشك به اين نتيجه رسيده اند كه چاقي عارضه اي است كه از ضعف قلب به وجود مي آيد . وقتي قلب رنجور شد و نتوانست وظيفه خود را كه آبياري و شستشوي بدن است به خوبي انجام دهد گل ولاي در بدن جمع مي شود و شخص را چاق نشان مي دهد و از اين رو مي توان گفت كه بهترين وسيله براي لاغر شدن معالجه قلب است و اين موضوع با خوردن ميوه در صبح ميسر است و بس ، زيرا ميوه ها مخصوصا مركبات داراي پتاسيم مي باشند كه تاثير نيكويي در قلب دارد ، وانگهي وقتي صبحانه شما به ميوه منحصر شد چاي و قهوه كه اثر سوء روي قلب دارند نمي خوريد .

يكي ديگر از نتايج مفيد ميوه خوردن در صبح اين است كه شما صبح غذايي مي خوريد كه با آتش كشته نشده و با ورود آن به دهان شما سربازان مدافع بدن شما يعني گويچه هاي سفيد خون ضايع نمي شوند و در نتيجه فشاري از اين حيث به قلب وارد نمي شود.

فقط با خوردن غذا لاغر شويد

اين دستوركه متكي به غذاخوردن است با دستورهاي ديگرفرق فاحشي داشته واثري حتمي و موثر دارد .

غذا بخوريد تا لاغر شويد ولي ديگران مي گويند امساك نماييد واز اين راه خود را ضعيف و ناتوان سازيد و مستعد گرفتن امراض

كه يكي از آنها چاقي است گرديد . درعالم هستي لغتي خطرناك تر از رژيم نيست . شبها غذاي سبك بخوريد يا هيچ نخوريد ولي صبحانه يا ناهار شما اگر مفصل شد عيبي ندارد . اين بدترين دستورها است و نه تنها لاغر نمي كند بلكه ضررهاي بسيار دارد و سرانجام شخص را چاق مي نمايد .

اما طبق اين دستور شما صبح از بهترين غذاها يعني ميوه استفاده مي كنيد و ناهار و شام هر چه مي خواهيد مي خوريد . حالا اگر مي خواهيد واقعا لاغر شويد برعكس آنچه تا به حال شنيده ايد برنج ساده و ساير مواد نشاسته اي و پرچربي را شب ميل نماييد و صبح جز ميوه چيز ديگر نخوريد كه گفته اند ميوه صبح طلا است .

هشت راز افراد باريك اندام

همه ما يك دوست باريك اندام داريم-همان دوستي كه هرگز دچار وسوسه سبد نان نميشود و وقتي ميگويد "من يك تكه كوچك برميدارم”، واقعا همين كار را ميكند. واقعا او چطور ميتواند؟

تحقيقات نشان ميدهد كه افراد باريك اندام اصولا مانند باقي افراد به غذا فكر نميكنند. دكتر ديوي كاتز (David Katz)استاديار بهداشت عمومي در دانشگاه ييل (Yale) ميگويد: ” افراد باريك با غذا رابطه راحت و بدون مشكلي دارند.”

"از طرف ديگر، افرادي كه اضافه وزن دارند مدام به غذا فكر ميكنند. آنها تمام اوقات به مقدار و تعداد دفعات غذا خوردن خود توجه ميكنند و در نتيجه، زمان صرف غذا از مشغوليات دائمي ذهن و مغز آنهاست.”

در اينجا، متخصصين كاهش وزن به بررسي ذهن اسرار آميز افراد "ذاتا” باريك اندام پرداخته و به شما ميگويند كه آنها چگونه رفتار كرده

و شما چگونه ميتوانيد مانند آنان باشيد.

?. آنها سيرشدن را به پر شدن معده ترجيح ميدهند

به گفته جيل فلمينگ (Jill Fleming) نويسنده كتاب "لاغرها بشقابشان را پاك نميكنند”، اگر براي پر شدن معده مقياس از ? تا ?? را در نظر بگيريم، باريكها در حدود درجه ? و ? دست از خوردن ميكشند. اما باقي افراد-از جمله من و شما- تا درجه ? و ?? هم پيش ميروند. شايد دليل اينكار اشتباه گرفتن حس "پر” بودن با سير شدن است و ما تصور ميكنيم اگر زود دست از خوردن بكشيم، خود را از غذاها محروم ساخته ايم. يا شايد عادت داريم بدون توجه به اينكه نياز بدنمان چقدر است، هرچه در مقابلمان باشد تمام كنيم.

از لاغرها تقليد كنيم: هنگام صرف وعده بعدي غذايتان، در ميانه غذا خوردن قاشق و چنگال را كنار بگذاريد و با استفاده از مقياس ? تا ?? پري معده، درجه پري خود را بسنجيد. يك بار ديگر هنگامي كه حدود ? لقمه از غذايتان باقي مانده اينكار ا انجام دهيد. هدف از اين كار افزايش آگاهي شما از ميزان سيري در طي صرف غذاست و از طرف ديگر، اين مكثها، موجب ميشود كه احساس سيري فرصتي براي خودنمايي يافته و شما زودتر از قبل سيري را حس كنيد.

?. آنها دريافته اند كه گرسنگي يك مورد اورژانس نيست

بسياري از ما كه مدام با كيلوهاي اضافه درگيريم، گرسنگي را به عنوان شرايطي درنظر ميگيريم كه بايد به سرعت برطرف شود.به گفته دكتر جوديت بك (Judith Beck) ” اگر از گرسنگي وحشت داشته باشيد، مدام براي پرهيز از آن به خوردن ميپردازيم.” افراد

باريك گرسنگي را تحمل ميكنند زيرا ميدانند كه حمله هاي گرسنگي همواره مي آيند و ميروند، پس از اقدام فوري خودداري ميكنند.

براي تقليد از آنها يك روز پر مشغله را براي به تاخير انداختن يكي دو ساعته ناهار انتخاب كنيد يا غذاي ميان وعده بعد از ظهر را حذف كنيد. خواهيد ديد كه هنوز هم ميتوانيد به خوبي از عهده كارهايتان برآييد. پس در دفعات بعدي كه ناله گرسنگي معده را شنيديد، در راه افتادن به سوي يخچال خودداري خواهيد كرد.

?. آنها از غذا براي تسكين غصه هاي خود استفاده نميكنند

مساله اين نيست كه زنان باريك اندام نسبت به خوردن احساسي ايمن هستند، اما آنها ميتوانند اين حالت را تشخيص داده و از خوردن دست بكشند.

چه كنيم كه مانند آنها باشيم؟ افزودن لغت "ايست” به مجموعه لغات روزمره بسيار مفيد است. اين كلمه با فرمانهايي چون "از خوردن باقي بيسكوييتها دست بكش” متفاوت است، ما بايد بياموزيم كه در زمانهايي چون گرسنگي، خشم، تنهايي يا خستگي كه چهار دليل اصلي خوردن احساسي هستند، به خود آمده و فرمان "ايست” را صادر كنيم.

اگر واقعا گرسنه هستيد، يك ميان وعده متعادل مانند يك مشت آجيل خام انتخاب كنيد كه بتواند شما را تا وعده بعدي غذا نگهدارد. اما اگر خشمگين، تنها يا خسته هستيد، براي تسكين احساسات خود به دنبال يك راه حل جايگزين و بدون كالري باشيد. خشم خود را با پياده روي يا تنها با بالا و پايين پريدن كنترل كنيد زيرا بالا رفتن ضربان قلب ميتواند از ميزان عصبانيت شما بكاهد. تنها هستيد؟ به يك دوست تلفن كنيد، به اقوام و دوستان يك اي-ميل

بفرستيد يا براي قدم زدن به پارك يا فروشگاه برويد.حتي اگر با يك چهره آشنا برخورد نكنيد هم، بودن در كنار ديگران شما را بيشتر به اجتماع مرتبط ميكند. اگر هم خسته هستيد، به خاطر خدا كمي خوابيد!

?. آنها ميوه بيشتري ميخورند

بر اساس تحقيقي از جامعه متخصصين تغذيه آمريكا، افراد لاغر در طول روز به طور متوسط يك وعده ميوه بيشتر از اشخاص چاق مصرف كرده و بيشتر از آنكه به مصرف مواد چرب تمايل داشته باشند، به مواد فيبري علاقمندند.

تقليد از باريك اندامها: ميوه را به غذاهاي خود وارد كنيد. ببينيد در رژيم روزانه شما چه امكاناتي براي افزودن ميوه وجود دارد. هدف شما بايد افزودن دو يا سه وعده ميوه به غذاي روزانه باشد. ميتوانيد ميوه را در ماست ريخته، برشهاي ميوه را به ساندويچ خود افزوده يا براي دسر از سيب پخته استفاده كنيد. همواره يك ظرف ميوه روي ميز داشته باشيد تا هنگام گرسنگي اولين ماده دم دستتان ميوه باشد.

?. آنها بنده عادتند

هر متخصص تغذيه به شما خواهد گفت كه داشتن رژيم غذايي متنوع بسيار مفيد است-اما تنوع بيش از حد ميتواند نتيجه معكوس ببار آورد. تحقيقات نشان داده اند كه مزه ها و بافتهاي بيش از حد متنوع افراد را به پرخوري تشويق ميكنند. به گفته دكتر بك ” افراد باريك اندام داراي چيزي هستند كه من آنرا "عادت غذايي” مينامم. اكثر غذاهاي اين افراد از مواد اوليه اي كه با دقت انتخاب شده اند تشكيل ميشوند. اين غذاها از موارد تنوع بخش و غافلگير كننده اندكي برخوردارند و در كل، رژيم غذايي آنها قابل پيش بيني است.”

براي در پيش

گرفتن اين روش بايد در مورد وعده هاي اصلي غذايتان تا حد امكان برنامه ريزي شده و ثابت باشد –براي مثال صبحانه شامل برشتوك و شير، سالاد براي ناهار و الي آخر. افزودن مرغ آب پز يا كبابي به سالاد در يك روز و ماهي تن در روز ديگر اشكالي ندارد، مهم اين است كه دنبال كردن يك برنامه غذايي تقريبا از پيش تعيين شده، امكان افراط را از شما سلب ميكند.

?. آنها داراي ژن اراده و خويشتن داري هستند

محققين در دانشگاه تافتز (Tufts) متوجه شده اند كه بزرگترين عمل تعيين كننده افزايش وزن زنان در سنين ?? و ?? ميزان رفتارهاي بيقيدانه يا به عبارت ديگر نامحدود آنهاست. زناني كه رفتارهاي بي قيد كمتري دارند و در مقابل از حس خودداري متعادلي برخوردارند، از كمترين ميزان اضافه وزن برخوردارند. بي قيدي بيشتر و در نتيجه خودداري كمتر، به افزايش وزن تا ?? كيلو در سنين بالاتر منجر ميشود.

براي تقليد از اين خصيصه، براي زمانهايي كه ميزان خودداريتان در كمترين ميزان آن است-مانند مهمانيها و حضور در گروه بزرگي از دوستان، آماده شويد. اگر در مهماني هستيد، با خود قرار بگذاريد كه از هر چهار پيش غذايي كه به شما تعارف ميشود، يكي را برداريد. اگر براي شام بيرون رفته ايد، براي غذاي اصلي، يك پيش غذا سفارش دهيد و دسر خود را با يكي از دوستان شريك شويد. اگر عصبي هستيد- يك موقعيت ديگر از خودداري اندك- حتما مقداري خوراكي سالم مانند ميوه يا سبزيجات خرد شده اي چون هويج و كرفس در اختيار داشته باشيد.

?. آنها اهل حركت هستند

لاغر اندامها، به طور متوسط

هر روز دو و نيم ساعت بيش از افراد ديگر سرپا هستند- كه براي سوزاندن ?? كيلو در سال كافي است.

اگر قصد داريد بر ميزان تحرك خود بيافزاييد، قبل از هرچيز بايد صادقانه مقدار حركت خود را ارزيابي كنيد. بسياري از افراد در برآورد مقدار تحرك خود غلو ميكنند. اكثر مردم ?? تا ?? ساعت از روز خود را در حالت نشسته ميگذرانند. اگر يك گام شمار pedometer در اختيار داشته داريد، در يك روز عادي آنرا به كار ببريد و ببينيد تا چه حد به تعداد توصيه شده- ?? هزار قدم – نزديك شده ايد. روز شما بايد شامل ?? دقيقه تمرين ورزشي با برنامه و مجموعه اي از عادات مفيد مانند استفاده از پله به جاي آسانسور يا تميز كردن منزل با سرعت و انرژي بيشتر باشد. شما ميتوانيد با استفاده از جدول موجود در www.caloriecontrol.org ميزان كالري مصرفي فعاليتهاي مختلف را ببينيد.

?. آنها خوب ميخوابند

افراد باريك در مقايسه با افراد داراي اضافه وزن، هفته اي ? ساعت بيشتر ميخوابند. بنا به نظر محققين، كمبود استراحت با چشمان بسته، با كاهش هورمونهاي كنترل كننده اشتها مانند لپتين (leptin) و افزايش هورمونهاي بالا برنده اشتها مانند گرلين (ghrelin) ارتباط مشتقيم دارد.

از اين روش تقليد كنيم: ? ساعت خواب بيشتر در هفه به معناي ?? دقيقه خواب بيشتر در روز است كه حتي براي افرادي كه برنامه كاري بسيار فشرده اي دارند هم قابل اجراست. از اين مقدار افزايش به زمان خواب شروع كنيد تا بتوانيد برنامه خود را طوري تنظيم نماييد كه هر شب ? ساعت بخوابيد.

توصيه مهم:

صبحانه بخوريد! ??% از رژيم

گيرندگان موفق هر روز خود را با صبحانه آغاز ميكنند.

مصرف بي رويه نمك سبب افزايش وزن ميشود

تحقيقات جديد بيانگر اين مطلب است كه مصرف بيش از حد نمك ميتواند سبب افزايش وزن شود و اگر خواهان كاهش وزن خود هستيد بايد در مصرف نمك تعديل نمائيد.

مطالعات نشان مي دهند كه استفاده نامناسب از نمك در رژيم غذائي باعث تشنگي ميشود كه در نتيجه تمايل به نوشيدن نوشابه را زياد كرده و چون نوشابه ها حاوي كالري بالائي هستند اين امر سبب افزايش وزن ميگردد.

تحقيقات نشانگر اينست كه اين ارتباط افزايش وزن با مصرف بي رويه نمك و متعاقبا تشنگي و نوشيدن نوشابه هاي پر كالري ميباشد.

در گذشته تصور مي شد كه كاهش مصرف نمك در رژيم غذائي تاثيري در سلامتي انسان ندارد اما بر اساس گزارش مجله "رشد بيماريهاي قلبي” كاهش ?? در صد از مصرف نمك سبب كاهش قابل ملاحظه 75 در صدي در بيماريهاي رگهاي اطراف قلب و مرگ و مير ميگردد.

پرفسور هيكي كارپانان (Heikki Karppanen) از دانشگاه هلسينكي ( Helsinki ) و دكتر ارو مروالا (Eero Mervaala) گزارش مبسوطي ارائه داده اند كه كاهش مصرف نمك تاثيري زيادي در ميزان فشار خون دارد در صورتيكه استفاده از داروهاي كاهنده فشار خون بر روي اين بيماري تنها تاثير ده درصدي دارد.

مصرف نمك در ?? سال گذشته در اغلب كشورها به خصوص آمريكا حدود ?? در صد افزايش پيدا كرده است و ميزان فشار خون بالا در بين دنيا بي ارتباط با افزايش مصرف نمك نمي باشد.

كاهش وزن و حفظ وزن ايده آل

احتمالا شما محصولات فراوان لاغري كه براي كمك كردن به شما در زمينه كم كردن وزنتان به بازار عرضه شده است را تا بحال ديده ايدمحصولاتي از قبيل قرص هاي لاغري، رژيمهاي

مختلف يا وسايل ورزشي مختلف.اما به هر حال راه واقعي كم كردن وزن همان راه از مدافتاده قديمي است.

اگر شما اضافه وزن داريد اين به آن معناست كه شما كالري بيشتري نسبت به مقداري كه در بدنتان مي سوزانيدمي گيريد.پس براي وزن كم كردن بايد كالري كمتر از آنچه مي سوزانيد دريافت كنيد اين ساده ترين راه است .

حذف كالري هاي پوچ

در ابتدا نگاهي به عادات خوردن و نوشيدن خود بياندازيد.

بسياري از افراد بيشترين كالري را از نوشيدني هاي قنددار دريافت مي كنند.آب ميوه ها و نوشيدني هاي گازدار داراي ارزش غذايي بسيار كم اما قندفراوان و كالري پوچ هستند.

در حقيقت مقدار قند موجود در يك قوطي نوشيدني گاز دار بيشتر از يك بار شكلات شيرين است! پس حذف كردن نوشيدني هاي گازدار و شيرين مي تواند اولين و بهترين راه براي كم كردن وزن باشند.

توجه به ميزان هر وعده غذايي

قدم بعدي توجه به ميزان هر وعده غذاييتان است.

خيلي از ما بيشتر از آنچه نياز داريم در هر وعده غذايي مي خوريم.مقدار طبيعي از غذاي خود را برداريد و آنرا به دو قسمت تقسيم كنيد، بعد از اينكه اين قسمت كوچك از غذايتان را خورديد چند لحظه صبر كنيد و بعد به سراغ قسمت دوم برويد، وقتي كه احساس سيري كرديد بلافاصله دست از غذا خوردن بكشيد.شما بعدا ميتوانيد در صورت گرسنه شدن يك ميان وعده ميل كنيد اما خوردن زياد در هر وعده غذايي يكي از راه هاي اضافه وزن است نه كم كردن وزن.

در حقيقت اگر شما براي وزن كم كردن جدي هستيد بهترين كاري كه ميتوانيد انجام دهيد افزايش وعده هاي غذا

و كم خوردن در هر وعده غذايي است. سه وعده ي معمول غذايي خود را در هر روز سلامت تر و مقدار آنرا كمتر كنيد ولي در عوض دو ميان وعده سالم و سبك به آن اضافه كنيد.اين باعث ميشود كه گرسنگي شما تسكين پيدا كند و سر غذا احساس قحطي زدگي نكنيد و احساس پر خوري كنيد.

براي بسياري از افراد فهميدن اينكه كدام غذا سلامت است و يا معين كردن صحيح ميزان غذا سخت است.اگر شما با اين مشكل روبرو هستيد و يا واقعا زمان كافي براي محاسبه و رفتن به سوپر ماركت و تهيه غذاي سلامت، كم كالري و رژيمي را نداريد مي توانيد از رژيمهايي ساده و راحت كه داراي دستور هاي غذايي ساده هستند استفاده كنيد به اين ترتيب خودتان در منزل مي توانيد يك غذاي ساده و رژيمي با كمترين اتلاف وقت تهيه كنيد(سعي كنيد از رژيم هايي كه داراي دستورهاي غذايي پيچيده و وقت گير هستند استفاده نكنيد) .

اضافه كردن تمرينات ورزشي به كارهاي روزانه

خوب شما عادتهاي غذاييتان را كنترل كرديد و حالا نوبت به اضافه كردن تمرينات ورزشي به كارهاي روزانه تان رسيده است. شما به ?? دقيقه تمرين ورزشي بطور منظم نياز داريد.حداقل ?بار در هفته بايد ورزش كنيد.اگر گذراندن چندين ساعت در باشگاه ورزشي برايتان شكنجه آور است اين را به خاطر داشته باشيد كه ورزش كردن نبايد لزوما خيلي سخت و شديد باشد.

تمرينات كششي

و در نهايت تمرينات كششي را به تمرينات عادي روزمره تان اضافه كنيد و به ياد داشته باشيد عضلات خيلي بيشتر كالري مي سوزانند تا اينكه چربي بسوزانند. اين به آن

معني است كه اگر حركات كششي را در تمريناتتان جا دهيد حجم عضلات بدن را افزايش مي دهيد، سوخت و ساز بدن را زياد مي كنيد و بدن را ،حتي در حال استراحت به سوي سوزاندن كالري بيشتر سوق مي دهيد.

ورزش شما مي تواند براحتي يه تمرين ورزشي ساده با چند دمبل باشد يا به پيچيدگي يك ساعت ورزش پيچيده در باشگاه. هدف اين است كه شما براي ساختن عضلات تلاش كنيد. به سادگي مي توانيد روزي ?? دقيقه پياده روي كنيد، از اين طريق مي توانيد مقدار زيادي كالري بسوزانيد و هنگامي كه شما تمرينات ورزشي و بهبودعادتهاي غذاييتان را به هم پيوند دهيد خواهيد ديد كه چندين كيلوگرم وزن كم كرده ايد.

نكاتي كه در بالا ذكر شد تنها براي كم كردن وزن كاربرد ندارد بلكه مي تواند شما را در حفظ كردن وزن دلخواهتان نيزكمك كند.

خطر نگهدارنده هاي غذايي براي مغز

مواد شيمي_اي_ي ك_ه ب_ه عن_وان نگهدارنده به محصولات غذايي افزوده مي شود به مغز آسيب مي رساند.

به گ_فت_ه پژوهشگران دانشگاه سينسنيات_ي ، ماده شيميايي بيسفنول كه در كنسروها و شير استفاده مي شود، نقش مهم استروژن را در رشد مغز مختل ميكند . استروژن در رشد و ماندگاري نرون ها نق_ش اساسي دارد و ماده شيميايي بيسفن_ول اي_ن تاثير را از بين مي برد و در نتيج_ه رش_د مغزي كودكان به شكل طبيعي صورت نمي گيرد و در مغز بزرگسالان نيز آث_ار زي_انب_اري در بخش هاي كنترل حافظه بر جاي مي گذارد.

طب تسكيني اميدبخش بيماران سرطاني

طب تسكينى نگاهى چند رشته اى به درد و رنج روزهاى پايانى حيات بيماران است.

سازمان بهداشت جهانى بر اين نكته تاكيد ورزيده است كه بهبود آلام بيماران سرطاني، هم براى خود مبتلايان و هم براى اطرافيان امرى است ضروري. اين ضرورت به اقتضاى حفظ كرامت آدمى در تمام مراحل حيات ايجاد مى شود و ايجاب مى يابد. آرامش، شادى و حتى اميد معقول موجب رضايت باطن بيماران مبتلا به بيمارى هاى صعب العلاج مى شود. نيل به اين مهم ميسر نمى شود مگر آنكه مرگ آنچنان اهميت درخورى يابد كه به اندازه زندگى مستلزم توجه علم پزشكى قرار گيرد. طب تسكينى بر آن است تا تجربه ناخوشايند درد، رنج و مرگ را چنان كند كه بيماران و بستگان و وابستگان آنها راحت تر، معقول تر و آرام تر با آن مواجه شوند.

استفاده از مخدرها يكى از شايع ترين و شناخته شده ترين روش ها براى كنترل درد در مراقبت هاى تسكينى است و مى توان مصرف مرفين را به عنوان شاخص در دسترس بودن منابع كنترل درد و يا به عبارتى در دسترس بودن مراقبت هاى تسكينى به حساب آورد.

مدارك موجود در ارتباط با مصرف مرفين در كشورهاى مختلف بررسى و نشان داده شده است كه مصرف مرفين در كشورهاى در حال توسعه در مجموع حدود 6درصد مصرف مرفين جهان را شامل مى شود. اين در حالى است كه اين كشورها 80 درصد جمعيت دنيا را در خود دارند. در سال 2002 تنها 10 كشور جهان 87 درصد كل مصرف مرفين را به خود اختصاص دادند. اين ارقام به خوبى نشان دهنده تفاوت كشورهاى مختلف در ارائه مراقبت هاى تسكينى است. اميد است با آشنايى هرچه بيشتر پزشكان با اين رشته تخصصى بتوانيم كمك بيشترى به تسكين آلام بيماران مبتلا به سرطان كنيم.

مراقبت هاى معناگرايانه در مبتلايان به سرطان

رويكرد به مبتلايان بيمارى هاى سخت از ديرباز در فرهنگ بشر با لحاظ زوايا و جوانب مختلف آدمى صورت گرفته است. معروف است كه «رازي» در مواجهه با بيمارى كه از درد به خود مى پيچيد به او اشاره كرد كه: دراين ميان سه كس نشسته است؛ من، تو و درد. يا من و تو با هم كنار مى آييم و يا تو و درد. اين نگاه رازى كه درد را از تلقى انفسى )subjective( آن به تلقى آفاقى )objective( بدل مى كند بيانگر آن است كه سنت طبيبانه ما ايرانيان بيش از آنكه بر علم تجربى صرف تاكيد كند بر حكمت و خردورزى استوار است.

امروزه مراقبت هاى معناگرايانه )spirititual care( و رويكردى چند رشته اى به مفهوم درد و بيمارى اهميت فراوان پيدا كرده است. پرسش هاى بيمار كه گاه نشانگر بحران معناى زندگى است به طرزى غريب بر درد او مى افزايد و تقريبا هر پزشكى خاطره اى از تاثيرات جسمى بحران هاى معنوى از

اين بيماران در خاطر دارد. مسائل مهم فلسفى همچون مسئله شر )problem of evil( يا همان پرسش معروف چرا اين بلا سر من آمده است؟ سامان ذهنى و روحى بيماران را برهم مى زند. مسائلى از اين دست فراوانند و بى توجهى كادر درمانى به اين بحران ها درد و رنجى مضاعف را به بيمار تحميل مى كند.

نگاه عالمانه و محققانه به چگونگى اعلام خبر بد، چگونگى تبيين درد و رنج، چگونگى آماده سازى روحى بيمار براى پذيرش مرگ و لحاظ ساختارمند و علمى بنيادهاى فرهنگى و دينى بيمار در سير درمانى گويى ديرى است از روش پزشكان برداشته شده است. اما طب تسكينى بر اين باور است بدون لحاظ جنبه هاى فرهنگي، انسان شناختي، معناشناختى و حتى زبان شناختي، درد و رنج بيماران كاهش نمى يابد و تلاش براى تسكين آن به جايى نمى رسد . طب تسكينى به نظر مى رسد يكى از موافقان جدى مطالعات بين رشته اى در طب تجربه گراى امروز باشد. اكثر مبتلايان به سرطان حداقل از يك علامت فيزيكى مهم رنج مى برند كه به درمان و تسكين نياز دارد. حتى زمانى كه بيمارى به طور موثر درمان مى شود و زندگى طولانى حاصل مى گردد هنوز نگرانى هايى در مورد مشكلات فيزيكي، رواني، عاطفى و معنوى بيماران وجود خواهد داشت. پرداختن به اين جهات موجب كارايى بيشتر و ارتقاى كيفيت زندگى مى گردد.

در مورد بيمارانى كه بيمارى بدخيم در آنها به طور موثر قابل درمان نيست مراقبت هاى حمايتى و تسكين دهنده بايد بخش غالب برنامه درمانى ايشان را تشكيل دهد. تاكيد اين مراقبت به طور عمده بايد متوجه علائم ناخوشايند و آزاردهنده بيماران باشد. برنامه ريزان دوران انتهايى زندگى متناسب با آرمان ها و ارزش هاى بيمار و خانواده مستلزم حداقل

رنج و درد براى بيمار از اركان بسيار مهم مراقبت هاى حمايتى و تسكينى بيماران سرطانى به شمار مى رود. براى درمان تسكينى و بالا بردن كيفيت زندگى در بيماران سرطانى مشاركت و تلاش هاى يك تيم را مى طلبد كه اين تيم شامل خود بيمار سرطاني، خانواده وى و ارائه كنندگان خدمات موردنياز و مسئولين سيستم سلامتى مى باشند. هماهنگى بين اجزاى مختلف تيم ضرورى است. طبق تعريف سازمان بهداشت جهانى يك ركن از4 ركن كنترل سرطان، درمان هاى حمايتى و تسكينى است.

فراهم نمودن خدمات عالى وباكيفيت حمايتى و تسكينى همچنان يك هدف مقدس و بزرگ براى همه جوامع بشرى و عموم نظام هاى سلامتى باقى خواهد ماند.

پزشكان مى خواهند بهترين كيفيت زندگى را براى بيماران فراهم كنند. در عين حال بايد به اين نكته توجه كنند درد و رنجى را كه ناشى از درمان هاى وسيع و يا درمان ناقص براى بيماران به وجود مى آيد به حداقل برسانند .به همين دليل آموزش كافى در اين موارد وجود داشته باشد.

مشكل اساسى ديگر اين است كه چگونه بايد بدون اينكه بيمار و خانواده اش را نااميد كنيم درمان تسكينى را براى او در نظر بگيريم مثلا حفظ اميد بيماران و خانواده هايشان بايد موردتوجه قرارگيرد. بنابراين بزرگترين مانع بر سر راه درمان تسكيني، چگونگى بيان اطلاعات صحيح و حقيقى توسط جراحان براى بيماران، بدون نابود كردن اميد آنها بوده است.

اصولا تعريف درمان تسكينى از سوى سازمان بهداشت جهانى )WHO( چيست؟

-1 روشى است كه كيفيت زندگى بيماران و خانواده هايشان را با مشكلات تهديدكننده حيات بيمار سروكار دارند از راه تشخيص زودهنگام نياز به اين نوع درمان و ارزيابى بى نقص مداواى درد و حل ساير

مشكلات فيزيكى و روحى وى اعمال مى كنند.

-2 تعريف ديگردرمان تسكينى راهى است براى جلوگيرى تسكين، تخفيف يا آرام كردن علايم بيمارى بدون درمان موثر و قطعي.

كنترل درد و علائم بيمارى باعث مى شود كه بيماران فرصت پيدا كنند كه معنى زندگى را دريابند و پيش از مرگ به اهداف شخصى خود دست پيدا كنند.

طورى بايد با بيماران و خانواده هايشان برخورد كنيم كه بتوانند زندگى خود را با لذت و در كمال متانت به پايان رسانند. به گونه اى كه در نظر آنها با معناست فوت كنند. مراقبت هاى تسكينى بايد در ابتداى تشخيص سرطان شروع شود، نه در ماهها و هفته هاى پايانى عمر. بنابراين آنچه كه در درمان هاى تسكينى بيشتر مورد توجه قرار مى گيرد ارتقاى كيفيت زندگى بيماران است.

مفهوم كيفيت زندگى شامل ابعاد فيزيكي، روانشناختي، اجتماعى و روحى مى باشد.

وقتى سرطان پيشرفته باشد تمام ابعاد كيفيت زندگى را تحت تاثير قرار مى دهد و اين تاثير از فردى به فرد ديگر متفاوت است. كيفيت زندگى به بهترين نحو توسط بيمار و براساس اهداف و تجارب زندگى خود بيمار تعريف مى شود. ابعاد كيفيت زندگى به طور وسيعى با هم آميخته اند.

مهمترين مسئله، بهبودى كيفيت زندگى است كه ارزيابى آن بايستى از طرف بيمار بيان شود و آن چندبعدى است كه شامل عوامل جسماني، عملكردي، روانشناختى و اجتماعى مى باشد.

ذات كيفيت حيات هر شخص، مختص خود اوست و كاملا ذهنى است و به ما نشان مى دهد كه درك هر بيمار از شرايط نامطلوب مشترك در يك بيمار با بيمار ديگر متفاوت است. اين تفاوت مربوط به درك افراد از درد، شرايط فرهنگي، تحصيلات و پشتيبانى اجتماعى از آنان مى باشد.

بهبود

كيفيت حيات از نظر ديدگاه جراح كه روتين است مورد قبول مجامع علمى نيست.

جراحان عوارض را گزارش مى كنند ولى تاثير آن را دستكم مى گيرند. مثلا شدت عارضه، مدت دوام آن و هرگونه ناتوانى را كه به طور مستقيم به مداخله جراحى مربوط مى شود بايد در نظر گرفت.

بيمارستان امام خميني(ره) (مركز تحقيقات سرطان)

چربيهاي خون – كلسترول و تري گليسيريد

كلسترول چيست و انواع آن كدامند؟

كلسترول، نوعي چربي است كه در ساختمان كليه سلولهاي بدن بكار رفته است. اين ماده ممكن است در كبد، از چربي هاي اشباع شده ساخته شود يا اينكه از طريق مصرف گوشت، تخم مرغ و ساير مواد غذايي حيواني وارد بدن گردد. كلسترول در داخل بدن، به صورتهاي مختلفي منتقل مي شود. موادي بنام ليپوپروتئين ها، كلسترول را در داخل خون، حمل مي كنند. دو نوع اصلي ليپوپروتئين ها عبارتند از ليپوپروتئين با چگالي كم (LDL) و ليپوپروتئين با چگالي زياد (HDL LDL) عمدتاً مسئول انتقال كلسترول به بدن است و HDL، كلسترول را از جريان خون خارج مي كند. بهمين دليل، اگر افزايش كلسترول خون، بدليل افزايش LDL باشد، توام با خطر بيماريهاي قلبي – عروقي مي باشد. مردان پس از ?? سالگي و زنان پس از ?? سالگي، بايد سطح كلسترول خون خود را منظماً اندازه گيري نمايند.

تب خونريزي دهنده ابولا

ابولا اولين بار در سال 1976 در يكي از استان هاي سودان و نيز منطقه اي در نزديكي زئير جايي كه هم اكنون جمهوري دمكراتيك كونگو واقع شده است پيدا شد.بين ژوئن تا نوامبر آن سال ، 284 نفر به اين بيماري مبتلا شدند كه در نهايت ، 151 نفر، جان خود را از دست دادند.طي سالهاي بعد، اين ويروس به ديگر كشورهاي آفريقايي هم گسترش يافته و هرچند سال يكبار تعدادي كشته و قرباني برجا مي گذارد.البته فقط آفريقا درگير نشده و بيماري پاي خود را از آفريقا نيز بيرون گذاشته است. ابولا يك بيماري ويروسي است كه از سوي ويروس ابولا ايجاد مي شود. اين ويروس از خانواده فيلوويروس ها است كه

پس از وارد شدن به بدن ، نوعي بيماري تب دار و خونريزي دهنده ايجاد مي كند كه در 50تا 90درصد بيماران علامت دار به مرگ منجر خواهد شد.البته از 4 گونه ويروسي ابولا يك گونه تنها به يك ابتلاي بدون علامت منجر مي شود و به مرگ نيز منتهي نخواهد شد. طي چند سالي كه از هجوم ابولا مي گذرد، كارهاي زيادي براي تشخيص اپيدميولوژي و نحوه سرايت ابولا صورت گرفته است ، ولي هنوز راه و نحوه دقيق سرايت آن مشخص نشده و تنها مي توان گفت كه احتمالا ابولا از طريق تماس با خون يا ديگر مايعات بدن و همچنين ترشحاتي همچون خلط افراد آلوده به اين ويروس به افراد سالم منتقل مي شود؛ مثلا ميزان بيماري در مرده شورهاي قبرستان ها كه تماس مستقيم با بدن قربانيان ابولا داشتند، بسيار بالا بوده.پزشكان ، پرستاران و بهياراني كه مشغول درمان مبتلايان ابولا بودند هم بكرات در حين انجام وظيفه خود به اين بيماري دچار شدند، كه علت آن عدم رعايت مسائل بهداشتي و مراقبتي لازم و عدم آگاهي از نحوه انتقال در سالهاي اول شناسايي اين بيماري بود.به هر حال ، اين ويروس به هر شكلي كه به بدن وارد شود، بعد از 2تا 21روز علايم آن ظاهر مي شود. بيمار با بروز ناگهاني تب ، ضعف شديد، درد عضلاني ، سردرد و گلودرد به پزشك مراجعه مي كند.معمولا بعد از مدت كوتاهي ، تهوع ، استفراغ ، اسهال ، بثورات پوستي ، اختلال عملكرد كبد و كليه و حتي در بعضي موارد خونريزي داخلي و خارجي نيز به دنبال علايم و

نشانه هاي اوليه بروز خواهند كرد و وضعيت بيمار بشدت رو به وخامت مي رود. نتايج آزمايش ها افت تعداد گلبول هاي سفيد و پلاكت ها و افزايش آنزيم هاي كبدي را نشان مي دهند. برعكس سالهاي نخست ، تشخيص بيماري آسان تر شده است.تست هاي تشخيص اختصاصي به صورت تشخيص آنتي ژن ها و يا ژنهاي ويروسي در خون يا ديگر مايعات بدن در دسترس هستند.اخيرا كشت سلولي اين ويروس نيز مقدور شده و حتي مي توان آنتي بادي هاي تشكيل شده عليه اين ويروس را در بدن بيماران تعيين كرد.به هر حال ، اگر چه روشهايي كه گفته شد تشخيص بيماري را تسهيل كرده اند، اما خطر انتقال بيماري به پرسنل آزمايشگاه بسيار بالاست و در خين انجام چنين آزمايش هايي بايد بشدت مراقب بود. روز پنجم همين ماه مي بود كه يك محقق زن روسي در يكي از آزمايشگاه هاي بشدت محافظت شده در سيبري به دليل وارد شدن سرنگ حاوي ويروس ابولا به دستش بيمار شد و 2هفته بعد جان سپرد.اين آزمايشگاه يكي از دو نقطه روي زمين است كه واكسن آبله در آن نگهداري مي شود. درمان ابولا در موارد وخيم ، مانند بيماراني كه بشدت دهيدراته هستند، بيمار بايد به بخش مراقبت هاي ويژه انتقال يابد.تاكنون هيچ گونه درمان اختصاصي يا حتي واكسني براي ابولا كشف نشده و تمام داروها و واكسن هايي كه فعلا پيشنهاد مي شوند به سالها تحقيق براي رسيدن به مرحله باليني احتياج دارند. با وجود اين ، چند نكته را مي توان توصيه كرد. 1- بيماران مشكوك بايد قرنطينه شوند و به پرستاراني كه

از اين بيماران مراقبت مي كنند توصيه شود مراقبت هاي لازم را براي محدود كردن تماس ها و كنترل دقيق ترشحات بدن بيمار به انجام برسانند.انجام اقدامات تهاجمي يا حتي اقداماتي مثل گذاشتن سوند، گرفتن نمونه هايي از ترشحات بدن بيماران ، رگ گيري و انجام ساكشن و در كل تمام اقدامات پرستاري بايد تحت مراقبت كامل و كنترل دقيق انجام گيرد.پرستاران و پرسنل بيمارستان كه با بيماران در تماس هستند بايد به كمك دستكش ، ماسك و روپوش هاي مناسب محافظت شوند.2- افراد خانواده و ديگر افرادي كه با چنين بيماراني تماس داشته اند بايد تحت پيگيري كامل قرار گيرند.اين پيگيري شامل تعيين و اندازه گيري درجه دماي بدن 2بار در روز و بستري بيمار در بيمارستان و قرنطينه دادن تمام افراد مشكوك به ابتلا به اين بيماري در بيمارستان (بلافاصله پس از بروز تب) است.

منبع: WWW.IRTEB.COM /س

شيوع سرطان سينه در مردان ايراني

تعجب نكنيد! بيماري كه زن و مرد نمي شناسد. سرطان پستان اگرچه بيشتر در ميان زنان شايع است اما يك بيماري ويژه زنان نيست.

از هر 100 زني كه در جهان به سرطان سينه دچار مي شوند، يك مرد نيز به اين سرطان مبتلا مي گردد، اما اين نسبت در كشور ما 100 به 4 است يعني از هر 100 زني كه به اين بيماري مبتلا مي شوند 4 نفر مرد نيز با اين سرطان دست به گريبان است و در واقع شيوع سرطان پستان در مردان ايراني 4 برابر كشورهاي ديگر است. تازه اين غير از نوع خاص سرطان پستان در مردان است كه به آن سرطان مجاري شيري يا سرطان توده مياني پستان مي گويند.

اينها آماري است كه دكتر

محمداسماعيل اكبري رئيس مركز تحقيقات سرطان دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي در چهارمين كنگره بين المللي سرطان پستان اعلام كرده است. وي درباره علت آن مي گويد: مهم ترين علتي كه براي سرطان پستان در مردان شناخته شده، عيب هاي ژنتيكي و ارثي است لذا در خانواده اي كه مردي در آن سرطان پستان مي گيرد ، همسرش بيشتر در معرض ابتلا به اين بيماري است. اين بيماري علائم كلينيكي مختلفي چون التهاب، ترشح، پوسته شدن و تغييرات سايز پستان مي تواند داشته باشد ولي شايع ترين يافته درباره تشخيص وجود يك توده غيردردناك در ناحيه آرئولاست. سن متوسط بيماران در حين ابتلا حدود 60 سال، يعني 10 سال بيش از زنان است.

نادر بودن سرطان پستان در بين افراد مذكر موجب شده اطلاعات چنداني از ميزان شيوع و خصوصيات بيماري در مردان وجود نداشته باشد. در حالي كه هر ساله گزارش هاي متعدد و روبه افزايشي از موارد ابتلاي جديد به مراكز مختلف با گروه سني گوناگون وجود دارد و اين بيماري حدود يك درصد از كل سرطان هاي پستان را به خود تخصيص مي دهد كه متاسفانه به دليل عدم توجه كافي، بيشتر بيماران در موقع تشخيص داراي بيماري پيشرفته هستند و همين امر منجر به بقاي كمتر آنان نسبت به بيماران مونث مي شود. سالانه حدود 250 مرد مبتلا به سرطان سينه در انگليس تشخيص داده مي شوند در حالي كه 70 نفر در اثر آن فوت مي كنند اما نيمي از مردان بيمار تا زماني كه سرطانشان به مرحله پيشرفته نرسيده، تشخيص داده نمي شوند. به گفته محققان، در صورت تشخيص زودهنگام، احتمال بهبود كامل در مرد مبتلا به سرطان سينه 75 تا 100 درصد است در حالي

كه با پيشرفت بيماري، اين ميزان به 30 درصد تنزل مي يابد.

به طور كلي مردان مانند زنان پستان ندارند، اما داراي مقدار كمي بافت پستاني هستند. در واقع پستان هاي يك مرد مشابه با پستان يك دختر پيش از بلوغ بوده و داراي چند مجراست كه توسط بافت پستان و بافت هاي ديگر احاطه شده اند. در دختران اين بافت در پاسخ به هورمون هاي زنانه رشد مي كند. در مردان كه چنين مقاديري از هورمون هاي زنانه را ترشح نمي كنند، بافت پستاني محسوب مي شود و احتمال سرطاني شدن آن وجود دارد. در حقيقت مردان نيز به همان نوع از سرطان هاي پستان كه در زنان وجود دارد، مبتلا مي شوند. سرطان هاي درگيركننده قسمت هاي توليد و ذخيره شير در پستان بسيار نادرند.

براي اولين بار يك محقق آمريكايي به نوع برخورد مردان در مقابل اين نوع سرطان علاقه نشان داد. «ادي پيتوسكين» نتايج تحقيقاتش را در كنفرانس سالانه بهداشت مردان كه از 6 تا 8 اكتبر (14 تا 16 مهر) در آتلانتا برگزار شد، ارائه كرد.

ادي پيتوسكين مي گويد: به طور كلي مردان نمي دانند كه ممكن است آنها هم به اين بيماري مبتلا شوند.

او سپس واكنش هاي بسيار متفاوت، از مرداني كه در خصوص بيماريشان با هيچ كس صحبت نمي كنند تا آنهايي كه پرچمدار اين بيماري مي شوند را بررسي كرد. مثلا مردي تصميم گرفت كه به همجنسانش آموزش دهد، تا جايي كه براي نشان دادن سينه اش، در محل كار، پيراهنش را درآورد. بيشتر مردان اظهار كرده اند كه تمايل ندارند بدون تي شرت شنا كنند، به خاطر اين كه ممكن است سينه بيمارشان توجه ديگران را جلب كند.

براي مردان زير 35 سال ابتلا به سرطان پستان بسيار نادر است اما

احتمال آن با بالا رفتن سن افزايش مي يابد. گفته مي شود مردان آفريقايي آمريكايي بيش از مردان سفيدپوست در معرض خطر ابتلا به اين بيماري قرار دارند. در واقع در برخي مناطق آفريقا سرطان پستان در مردان شايع تر است. پزشكان گمان مي كردند سرطان پستان در مردان جدي تر از آن در زنان است اما اكنون به نظر مي رسد پيامدهاي آن در هر دو جنس مشابه است.

مشكل عمده اين است كه سرطان پستان در مردان اغلب ديرتر تشخيص داده مي شود و همان طور كه گفته شد يكي از دلايل آن اين است كه مردان كمتر به وجود ناهنجاري در اين ناحيه مشكوك مي شوند. به علاوه بافت كوچك پستاني در آنها خيلي نامحسوس است و اين مساله تشخيص زودهنگام سرطان را دشوار مي سازد و لذا منجر به گسترش سريع تومور مي شود به طوري كه همه بافت را فرا مي گيرد. نشانه هاي اين بيماري در مردان مشابه علائم ديده شده در زنان است. اكثر سرطان هاي پستان در مردان زماني تشخيص داده مي شوند كه فرد وجود يك توده را روي قفسه سينه يا فرورفتگي نوك سينه به طرف داخل احساس مي كند. اما برخلاف زنان، مردان زماني به پزشك مراجعه مي كنند كه نشانه ها پيشرفت كرده و اغلب خونريزي از نوك سينه و ناهنجاري ها در پوست ناحيه سرطاني به وجود آمده است. در بسياري از اين مردان در اين حالت سرطان به غدد لنفاوي گسترش يافته است.

در پايان براي كاهش خطر ابتلا به اين بيماري توصيه مي شود كه:

- وزن خود را كاهش دهيد.

- ميوه و سبزيجات فراوان مصرف كنيد.

- از مصرف گوشت هاي چربي دار خودداري كنيد.

- مرتب ورزش كنيد.

- سيگار نكشيد.

- از آلودگي هاي محيطي و اشعه ها دوري كنيد.

- به

اندازه كافي ويتامين دي مصرف كنيد.

منبع: روزنامه جام جم /س

مشكل 4 درصد مردان

نويسنده: دكتر هومن خليقي

گاهي در اطراف خودمان مرداني را مي بينيم كه افسرده اند و وقتي از آنها شرح حال كاملي مي گيريم، متوجه مي شويم كه مثلا در رابطه زناشويي با همسر خودشان نيز دچار بي ميلي شديد هستند و ضمنا از اظهار اين مشكل نزد پزشكان نيز پرهيز مي كنند.تنها بعد از مشاوره هاي روان است كه مشخص مي شود برخي از اين افراد به بيماري خاصي مبتلا هستند كه رابطه زناشويي را براي آنها مشكل ساز و دردناك كرده است و علت آن هم شايد ضربه و آسيبي باشد كه ممكن است در حافظه شان جايي نداشته باشد. نام اين بيماري، پيروني است.

بيماري پيروني كه به «سفتي پلاستيكي آلت» ترجمه شده است، نوعي اختلال در بافت فيبري آلت تناسلي مردان است كه به علت رشد پلاك هاي ليفي در بخشي از بافت نرم آلت به وجود مي آيد و 1 تا 4 درصد مردان به اين عارضه مبتلا مي شوند. بيشتر افراد به علت نوع خاصي از درگيري بافت آلت، دچار بروز انحناي آلت به سمت بالا مي شوند. اين بيماري همچنين نشانگان ناخن خميده نيز ناميده مي شود و در نهايت، چون جراحي فرانسوي به نام فرانسوا ژيگو دولاپيروني در سال 1743 براي اولين بار اين بيماري را شرح داد، آن را به نام پيروني هم مي نامند.

اگرچه كمي انحناي آلت، طبيعي است و بسياري از نوزادان پسر با اين حالت به دنيا مي آيند و مشكلي هم ندارند، اما هنگامي كه اين مساله موجب درد و سفتي و بروز ضايعاتي مانند طناب (به نام پلاك) يا انحناي غيرطبيعي آلت در زمان نعوظ يا تحريك شود، مي گوييم

كه فرد به بيماري پيروني دچار شده است.

روند بيماري چگونه است؟

برخلاف تصور، پيروني فقط موجب انحنا نمي شود؛ بلكه موجب برجستگي و دندانه دار شدن بافت آلت و باريك شدگي و كوتاهي آن نيز مي شود. دردي كه در ابتداي بيماري وجود دارد، حدود 12 تا 18 ماه بعد از شروع بيماري از بين مي رود. اختلال در نعوظ و سفتي آلت در پاسخ به تحريك جهت فعاليت زناشويي به درجات گوناگوني وجود دارد و در مراحل پيشرفته تر بيماري بروز مي يابد و موجب دردناك و مشكل شدن فعاليت زناشويي مي شود.اگرچه اين بيماري در هر سن و نژادي مشاهده مي شود، مردان 40 سال به بالاي نژاد قفقازي بيشتر به اين عارضه دچار مي شوند. اين بيماري نه مسري است و نه خطر بروز سرطان را افزايش مي دهد. اين بيماري فقط مردان را مبتلا مي كند و فقط محدود به آلت تناسلي است، اگرچه عده چشمگيري از افراد به بيماري بافت همبند در ناحيه دست و به ميزان كمتر در پا نيز مبتلا مي شوند؛ مانند بيماري دوپويترن. احتمال بروز اين بيماري به صورت ژنتيكي نيز وجود دارد.

علت اين بيماري چيست؟

علت اين بيماري هنوز شناخته شده نيست اما تصور بر اين است كه سابقه ضربه و آسيب به آلت طي فعاليت زناشويي علت عمده بروز چنين عارضه اي است؛ حتي اگر خود فرد از چنين سابقه اي آگاهي نداشته باشد. اگرچه هنوز تاييد شده نيست، گفته مي شود برخي داروهاي فشار خون مانند پروپرانولول نيز ممكن است از عوامل بروز اين بيماري باشند.

كدام پزشك، كدام درمان؟

پزشكان مسوول تشخيص و درمان اين گونه بيماران، جراحان و متخصصان بيماري كليه و مجاري ادراري و تناسلي يا اورولوژيست ها هستند و

پزشكان ديگر كمتر مي توانند دست به اقدام درماني، حتي در صورت تشخيص درست بزنند.

بدون درمان، حدود 12 تا 13 درصد از بيماران، خود به خود بهبود مي يابند و 40 تا 50 درصد بدتر شده و بقيه نيز بدون تغيير باقي مي مانند. بسياري از روش هاي درماني با استفاده از مكمل هاي دارويي و ويتاميني مانند ويتامين E آزمايش شده اند اما نتايج قطعي نبوده اند، اگرچه تاثيرات پراكنده اي هم نشان داده اند. تركيب ويتامين E و كلشيسين هم آثار درماني و تاخير در پيشرفت بيماري را نشان داده است. تركيبات جديدتر شامل داروهاي ضد التهاب است كه كمابيش موثر بوده است. از تركيباتي چون پارا آمينوبنزوات پتاسيم، استيل ال-كارنيتين، پروپيونيل ال-كارنيتين، ال-آرژينين و سيلدنافيل يا واياگرا و پنتوكسي فيلين نيز به طور معمول استفاده مي شود. اينترفرون آلفا-2ب و فرمول سوپراكسيد ديسموتاز نيز با تاثير مثبت همراه بوده اند. تزريق وراپاميل به داخل پلاك هاي فيبروز آلت در برخي بيماران موثر بوده است.

درمان جراحي با تكنيك هاي گوناگون از جمله روش نسبيت Nesbit به ويژه اگر يك جراح با تجربه در زمينه جراحي هاي ترميمي انجام دهد و پروتزهاي آلت نيز به ويژه در موارد پيشرفته موثر واقع مي شود.

در زمينه طب فيزيكي و وسايل توانبخشي، روش هاي كششي توسط خود بيمار و تعدادي از وسايلي كه نيروي طولي ايجاد مي كنند و همچنين استفاده از وسايلي مانند وكيوم يا پمپ آلت براي اصلاح اختلال نعوظ در دست تحقيق و بررسي است.

در پايان بايد گفت كه بيماري پيروني، يك بيماري جسمي است اما بر روان فرد بيمار تاثير بسياري مي گذارد و بايد به ياد داشته باشيم كه مشاوره رواني براي اين گونه افراد كه شايد با همسر و پزشك شان هم

در اين باره صحبت نمي كنند، لازم و ضروري است.

تازه هاي درمان بيماري

مبتلايان به بيماري پيروني مي توانند اميدوار باشند كه به زودي نوعي درمان غيرتهاجمي براي آنها به بازار مي آيد. اين دارو كه زيافلكس نام دارد در محل ضايعه تزريق مي شود. مطالعات درباره 120 بيمار در 11 دانشكده پزشكي ايالات متحده انجام شده و بيماران پس از درمان به مدت 36 هفته مورد پايش قرار گرفتند. اين بيماران همگي دچار خم شدگي هاي معادل 30 تا 90 درجه در جسم آلت تناسلي بودند. در اين بيماران، داروي زيافلكس در درون پلاك ضايعه تزريق شد، به طوري كه هر بيمار دو بار در هفته و هر شش هفته يك بار براي سه دوره تحت تزريق كلاژناز قرار گرفت. به اين ترتيب هر بيمار شش تزريق از زيافلكس دريافت كرد. در نهايت بيماران بهبود قابل توجهي در ميزان خم شدگي آلت تناسلي را تجربه كردند كه گاهي به حدود 60 درجه مي رسيد. با توجه به اينكه حدود يك ميليون مرد به بيماري پيروني مبتلا بوده و از عوارض آن در رنج هستند، اميد مي رود كه داروي زيافلكس در آينده اي نه چندان دور به عنوان يك گزينه درماني ايده آل براي اين بيماري مصارف زيادي پيدا كند.

دكتر توماس وگمن مي گويد: «مهم ترين بخش از كارآزمايي هاي انجام شده، بررسي ميزان رضايت بيماران، پيش و پس از تزريق داروي زيافلكس و اثر آن در عملكرد زناشويي آنها بود و خوشبختانه كارآزمايي ها نشان دادند كه اثر اين دارو نسبت به دارونما در بهبود عملكرد زناشويي و افزايش رضايت بيماران، بسيار چشمگير است.»

پزشكان معتقدند كه اين دارو نه تنها براي بيماري پيروني، بلكه براي بيماري هاي ديگري همچون دوپويترن

و كپسوليت چسبنده (شانه منجمد) نيز مي تواند گزينه درماني مناسب و با تهاجم اندكي را پيش رو قرار دهد. به نظر مي رسد پس از تزريق دارو در محل هريك از ضايعات مزبور، ماساژ منظم محل تزريق مي تواند اثربخشي درمان را افزايش دهد.

منبع: http://salamatiran.com

سكته داريم تا سكته !

نويسنده : دكتر منوچهر قاروني ( متخصص بيماري هاي قلب و عروق ) عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران

در چند حالت ممكن است سكته قلبي ، خودش را نشان ندهد . يكي از آنها در بيماران ديابتي مزمن و ديگري در گروه سالمندان است . مثلاً فردي كه 30 سال است ديابت دارد و اعصاب حسي اش آسيب ديده يا سالمندان بالاي 80 سال ، وقتي سكته مي كنند ، درد فشار دهنده و بي حسي دست و علايم ديگر سكته را كه در افراد طبيعي ديده مي شود ، حس نمي كنند . من هميشه به دانشجويانم اين جمله را مي گويم كه هر گاه سالخورده اي در حمام يا توالت زمين خورد و دچار بي حالي ، سرگيجه ، تپش قلب ، سكسكه بي جهت و تنفس تند شد ، حتماً از او نوار قلب بگيريد چون احتمال سكته وجود دارد . در حالي كه اين علايم به طور كلاسيك بيانگر سكته نيستند . فردي كه سكته كرده قاعدتاً بايد دچار فشار و درد در قفسه سينه شده ، عرق كند . تهوع داشته باشد و دست اش بي حس شود . البته در اين ميان مدت زماني كه طول كشيده تا ديابت فرد تشخيص داده شود و شيوه ي كنترل علايم خيلي مهم است . بين كسي كه

يك سال است تشخيص ديابت برايش داده اند و قندش به مرز 160 رسيده با فردي كه 30 سال قند خون بالاي 400 داشته ، قرصش را گاهي خورده و گاهي نخورده ، رژيم غذايي اش را رعايت كرده يا نكرده و به بيماري اش اهميت نداده است ، واقعاً تفاوت قائل ايم . قطعاً عوارض قند بالا در اين بيمار خيلي بيشتر است . نقش ارث در بروز فشار خون ، ديابت ، بالا بودن چربي خون و حتي تيپ شخصيتي ما مهم است . فردي كه در خانواده اش بيمار مبتلا به ديابت دارد ، بايد بداند نسبت به افراد فاقد اين ژن سه برابر بيشتر در معرض خطر سكته ي قلبي است . اگر فشار خون هم داشته باشد خطر سكته ي قلبي در وي 9 برابر مي شود . حال اگر كلسترول بالا هم داشته باشد 27 برابر در معرض خطر سكته ي قلبي قرار دارد . پس بهتر است زماني كه بچه هاي مان به دنيا مي آيند ، برايشان شناسنامه پزشكي درست كنيم ، يعني بگوييم پدر و مادر و پدر بزرگ و مادربزرگ اش چه بيماري هايي داشته اند تا متوجه شويم در برابر چه بيماري هايي بايد از همان كودكي پيشگيري را شروع كنيم . مثلاً روي تغذيه بچه دقت كنيم و او را ترغيب به مصرف سبزي و ميوه و مواد حاوي فيبر كنيم تا اين بيماري ها خودشان را در بزرگسالي نشان ندهد . يا لااقل عوارض كمتري بدهند . اين كودك وقتي بزرگ شد و به سن ازدواج رسيد ، بايد سعي كند با

فردي ازدواج كند كه نسل هاي بعدي ، نسل هاي سالمي باشند . همين كار را ژاپني ها انجام داده اند و مشكل كوتاهي قد نسل خودشان را حل كرده اند . علايم بيماري قلبي در ديابتي ها هم متفاوت است . به طور كلي ، هر دردي از ناف به بالا و از فك به پايين ( در مردان بالاي 40 سال و خانم هاي بالاي 50 سال ) كه به هنگام عصبانيت و دويدن و فعاليت ايجاد شود نيازمند بررسي است . تفاوت ماهيت علايم در سالمندان بالاي 75 تا 80 سال نيز ديده مي شود . سالمندان مبتلا به ديابت پيشرفته و با ناراحتي قلبي بيشتر مي خوابند ، كم حوصله ترند ، در حمام و دستشويي سرگيجه مي گيرند ، بي دليل عرق مي كنند و نبض شان بي جهت تند است . پس توصيه داريم خانواده ها به اين تفاوت ها آگاه باشند و سالمند را جهت بررسي به موقع ارجاع دهند .

منبع:روزنامه ي سلامت شماره ي 229 /س

زگيل ،بي خود زگيل نشد !

نويسنده:دكتر هانيه زائر رضايي

شنيده ايد كه مي گويند : «فلاني خيلي زگيل است » شايد اين بهترين اصطلاحي باشد كه در مورد آدم هاي سمج به كار رفته است ، چون هيچ چيز مثل زگيل به آدم نمي چسبد و خلاص شدن از شرش واقعاً سخت است . زگيل شايع ترين بيماري پوستي است كه با وجود درمان ، اغلب اوقات دوباره عود مي كند . در هر دوره اي از زمان ، 10 درصد جمعيت دچار زگيل هستند و 75 درصد افراد در طول زندگي خود ، زگيل

را تجربه مي كنند .

ويروس زگيل :

زگيل در واقع تكثير نامنظم و البته غير سرطاني سلول هاي پوست است كه توسط ويروسي به نام « پاپيلوما » ايجاد مي شود . اين ويروس سلول هاي پوست را وادار مي كند تا مكان مناسبي به همراه مواد مغذي براي آن فراهم كند . به اين مكان تكثير ويروس ها ، از لحاظ پزشكي زگيل مي گويند زگيل ها مي توانند به صورت منفرد يا دسته جات بزرگ در هر قسمتي از بدن نمايان شوند و در كودكان شايع تر از بزرگسالان هستند . زگيل ها با اندازه ي كوچك ( حدود 1 تا 3 ميلي متر ) شروع شده و به تدريج بزرگتر مي شوند ، سطحي خشن و حدودي كاملاً واضح دارند و معمولاً درد و خارش ندارند .

_ چرا زگيل در مي آوريم ؟

همان طور كه گفته شد ، عامل زگيل در واقع يك نوع ويروس است . بنابراين همان طور كه ساير عفونت هاي ويروسي منتقل مي شوند ، ويروس عامل زگيل هم مي تواند به بدن شما منتقل شود . تماس مستقيم با افراد دچار زگيل يا استفاده از وسايل آنها ، از مهمترين راه هاي انتقال ويروس زگيل است . البته مقاومت مستقيم ايمني افراد در مقابل ويروس زگيل متفاوت است و هر كسي كه ويروس وارد بدنش شد ، لزوماً بيمار نمي شود . در مجموع مي توان گفت استفاده از حمام هاي عمومي ، زخم ها و آسيب هاي مكرر پوستي ، سركوب سيستم ايمني بدن ناشي از مصرف برخي داروها يا بيماري هايي مانند

ايدز و نيز مصرف سيگار از عوامل تشديد كننده ي خطر ابتلا به زگيل هستند .

براي جلوگيري از ابتلا به زگيل سعي كنيد در اطراف استخر ، كلوپ هاي ورزشي و در خانه از دمپايي استفاده كنيد تا از ايجاد بريدگي و ترك در پاهاي تان جلوگيري شود ،چون ويروس ها مي توانند از اين منافذ به راحتي به پوست نفوذ كنند .از آنجايي كه ويروس زگيل در مكان هاي مرطوب رشد و تكثير مي يابد ، بهتر است كفش هاي خود را به طور متناوب تعويض كنيد تا در فاصله ي اين پوشيدن متناوب ، كفش ها خشك شوند .

_ انواع زگيل :

زگيل انواع مختلفي دارد كه بر حسب محل ايجاد آن ، به چند دسته تقسيم مي شود :

زگيل معمولي : اغلب در اطراف ناخن ها و پشت دست ظاهر مي شود و معمولاً داراي سطحي زبر است و رنگي زرد يا قهوه اي دارد . اين زگيل ها مي توانند دردناك شده و در انجام كارهاي روزانه مشكل ايجاد كنند .

زگيل پا : در كف پا ايجاد مي شود و روي آن نقاط سياه ديده مي شود و همان رگ هاي خوني هستند كه زماني آن را تغذيه مي كردند . به دسته هاي زگيل كف پايي ، موزاييك مي گويند كه احتمال دردناك شدن شان بسيار زياد است .

زگيل مسطح : زگيل هاي كوچك صافي هستند كه گاه در دسته هاي صدتايي ديده مي شوند و اغلب در صورت كودكان به وجود مي آيند .

زگيل تناسلي : در ناحيه ي تناسلي به وجود مي

آيد و از طريق روابط جنسي منتقل مي شود . اين زگيل ها از ساير زگيل ها مسري تر هستند . در زنان زگيل تناسلي مي تواند به دهانه ي رحم نفوذ كند و اينجاست كه ممكن است با زگيل به استقبال سرطان برويد ! نترسيد ، خبر خوب اين است كه اغلب زگيل ها توسط ويروس هاي پاپيلوماي نوع 6 و 11 ايجاد مي شوند كه همراهي كمي با سرطان دارند . اما از آنجا كه اين ضايعات دردناك نيستند و ممكن است در صورت عدم توجه ، كشف نشوند ، بايد به آن دقت كنيد و درصورت شك كردن ، هر چه زودتر به پزشك مراجعه كنيد .

يك سري درمان هاي سنتي براي زگيل وجود دارند كه هرگز تحت بررسي دقيق علمي قرار نگرفته اند اما در عين حال براي بسياري افراد موثر بوده اند . شما هم مي توانيد آنها را امتحان كنيد .

از كپسول هايي كه حاوي ويتامين A يا روغن كبد ماهي هستند استفاده كنيد . كپسول را شكسته و محتويات مايع آن را روي زگيل بماليد . روزي يك بار انجام اين عمل كافي است . واكنش زگيل هاي مختلف نسبت به اين نوع درمان متفاوت است ، اما به نظر مي رسد كه زگيل هاي جوان با اين روش در عرض يك ماه از بين مي روند .

مصرف ويتامين C در درمان زگيل هاي كف پاي برخي افراد تاثير داشته است . چند قرص ويتامين C را خرد كرده و با آب به صورت خمير درآوريد . سپس خمير را روي زگيل بگذاريد و آن

را با يك بانداژ بپوشانيد طوري كه خمير به خارج از محل مورد نظر تراوش نكند . شواهدي وجود دارد مبني بر آن كه اسيد اسكوربيك موجود در ويتامين C مي تواند ويروس مولد تبخال را هم از بين ببرد . به خاطر داشته باشيد كه ويتامين C ممكن است پوست را تحريك كند ، بنابراين فقط خود زگيل را با خمير بپوشانيد .

راه ديگر ، استفاده از روغن كرچك به صورت موضعي است . روزي 2 بار و هر بار يك قطره روغن كرچك را روي زگيل بگذاريد و در صورت امكان روي آن را بپوشانيد . همچنين مي توانيد از خمير غليظ روغن كرچك با جوش شيرين استفاده كنيد . خمير را روزي 2 بار به كار ببريد . براي ممانعت از تغيير وضعيت خمير مي توانيد از بانداژ و دستكش يا جوراب استفاده كنيد .

زگيل در جاي مرطوب به خوبي رشد مي كند ، بنابراين بهتر است موضع را خشك نگه داريد . براي اين مظنور مي توانيد از پودر بچه يا پودر تالك استفاده كنيد . اگر زگيل روي پاهاي شما قرار دارد ، حتي تا روزي 10 بار مي توانيد از پودر تالك استفاده كرده و مرتباً جوراب هاي تان را عوض كنيد . اگر هيچ كدام از اين اقدامات موثر واقع نشد ، چاره اي نداريد جز اين كه به سراغ پزشك برويد .

_ چند نكته ي مهم :

براي جلوگيري از گسترش ويروس ، ناحيه دچار زگيل را شانه نكنيد ، برس بزنيد و اصلاح نكنيد .

براي كوتاه كردن ناخن هايي كه اطراف آنها

زگيل وجود دارد ، از ناخن گير جداگانه استفاده كنيد .

اگر در اطراف ناخن هاي شما زگيل وجود دارد ، ناخن تان را نجويد ! زگيل را نتركانيد زيرا باعث گسترش بيشتر ويروس مي شود . اگر كودك شما زگيل دارد ، روي زگيل را با باند بپوشانيد تا آن را نتركاند .

دست تان را حتي الامكان خشك نگه داريد . ويروس عامل زگيل در محيط هاي مرطوب غير قابل مهار است .

در صورت دست زدن به زگيل ، دست تان را به دقت بشوييد .

منبع:مجله خدايا كمكم كن،شماره 6

اي دوست! مرا به خاطر آور

نويسنده: دكتر رضا كياسالار

خاطره، حافظه و دنياي اسرارآميز مغز انسان

ما، به عنوان آدميزاد، چيزي نيستم مگر آنچه مي دانيم؛ و آنچه مي دانيم چيزي نيست مگر آنچه به ذهن سپرده ايم. هستي ما بدون محفوظات مان، بدون حافظه مان، معني ندارد. هويت، شناخت، دانش، مهارت و خاطرات ما، همه و همه، بخشي از محفوظات ماست. شايد به همين دليل است كه قديم ها، فلاسفه وقت زيادي را صرف بحث در باره حافظه مي كردند. هر چند كه ديگر، فلاسفه از اين حوزه اسرارا آميز عقب نشيني كرده اند و پرچم را به دست روان شناسان و عصب شناسان داده اند. اما دانسته هاي دانشمندان عصر مدرن هم، هنوز كه هنوز است، چندان با قاطعيت و يقين همراه نيست. خاطرات ما بخشي از محفوظات ماست؛ بخشي از آنچه در حافظه بلندمدت خود ذخيره كرده ايم. اما چطور به خاطر مي آوريم؟ چرا بعضي چيزها را بيشتر به خاطر مي آوريم؟ خاطرات ما كجا ذخيره مي شوند؟ آيا مي شود بعضي از خاطرات

ناخوشانيد را از خاطر خود پاك كنيم؟ پاسخ اين سؤالات هنوز هم براي دانشمندان كاملاً روشن نيست. حتي دانشمندان هنوز مطمئن نيستند كه خاطرات دقيقاً در كجاي مغز ذخيره مي شوند.

برعكس آنچه ممكن است تصور كنيد، كشفيات متخصصان پيرامون مغز انسان، هيچ شباهتي به رايانه ندارد. ارتباطات بي شماري بين اجزاي عصبي ما وجود دارند كه نمي توانند در قالب فرمول هاي رياضي خلاصه شوند. حدود 500 ميليارد خط ارتباطي براي مغز تخمين زده مي شود در اين شبكه پيچيده است كه زمينه براي شناخت، عادات، دانش، عواطف و احساسات، خاطرات، ايده هاي جديد و ارتباطات شكل مي گيرد. نورون ها( يا همان سلول هاي مغزي) شبكه پيچيده اي از ارتباط را بين خود شكل مي دهند كه به مرور زمان ضخيم تر مي شود. در اين شبكه، هزاران ميليون تبادل شيميايي به طور پيوسته انجام مي گيرد.

مراحل سه گانه خاطره

حافظه، طبق تعريف، توانايي مغز در ثبت و بازيابي اطلاعات است. وقتي ما چيزي را به خاطر مي آوريم، فرآيندي رخ مي دهد كه طي آن مغز ما اين اطلاعات را دوباره پردازش و بازسازي مي كند. از منظر پردازش اطلاعات، شكل گيري و بازيافت اطلاعات سه مرحله است: در مرحله اول، مغز اطلاعات دريافتي را براي ثبت كردن، رمزدار مي كند. در مرحله بعدي، اين اطلاعات رمزدار شده، سنددار مي شوند و سابقه شان ثبت مي شود. مرحله آخر هم، مرحله بازيافت است كه طي آن، اطلاعات ذخيره شده را در پاسخ به يك عامل يا براي استفاده در يك فرآيند يا فعاليت؛ دوباره احضار مي كنيم؛ يا به عبارت ساده تر،

به خاطر مي آوريم. در يك نگاه كلي، حافظه را به سه دسته تقسيم مي كنند: حافظه حسي كه ظرف همان چند صدم ثانيه اول عمل مي كند؛ حافظه كوتاه مدت كه اتفاقات و فراگيري هاي اخير ما را براي مدت كوتاهي در خود نگه مي دارد؛ و بالاخره حافظه بلندمدت كه به ما كمك مي كند اتفاقات و آموخته هامان را براي مدت طولاني تري ذخيره كنيم.

مديريت انواع حافظه

دانشمندان خيلي مشتاقند كه بدانند مغز چطور حافظه هاي كوتاه مدت و بلندمدت را مديريت مي كند. مطالعات اخيري كه روي موش ها انجام شده نشان مي دهد كه در قسمت پيشاني مغز (يكي از بخش هاي مغز كه در جلو واقع است) سلول هاي منفردي وجود دارد كه هر يك مي توانند تجربيات و اتفاقات اطراف ما را تا يك دقيقه، يا كمي بيشتر روي خود نگه دارند. به علاوه، مشخص شده كه قدرت حافظه كوتاه مدت به شدت به ميزان بهره هوشي و ميزان تحصيلات وابسته است.

تحقيقات ديگري كه روي انسان انجام شده، نشان مي دهد كه هم در حافظه كوتاه مدت و هم در نوع بلندمدت ساختارهاي متعديد از مغز درگير هستند. در اين تحقيق، ديده شد كه وقتي از افراد مورد آزمايش سؤال هايي در باره حوادث سي روز اخير مي كردند، هيپوكامپ (يكي از مراكز مهم مغز) و مناطق وابسته اش به شدت فعال مي شدند اما هر چه از يك سال دورتر مي شدند، فعاليت اين مناطق كمتر مي شد. وقتي پاي خاطرات و محفوظات دور به ميان مي آيد قسمت هاي پيشاني، گيجگاهي و آهيانه مغز فعال مي

شوند. محققان معتقدند اين نواحي براي ذخيره سازي خاطرات دور استفاده مي شوند. اين مدل مي تواند اتفاقي را كه در بيماري هايي نظير آلزايمر مي افتد، توجيه كند. اين بيماران به سختي مي توانند براي خود حافظه اخير تشكيل بدهند اما براي به ياد آوردن خاطرات دور، مشكل كمتري دارند. بيماري آلزايمر با درگيري مناطق هيپوكامپ و نواحي وابسته، شروع مي شود و به همين دليل است كه آنها با خاطرات اخير خود مشكل دارند.

چينش زماني خاطرات

به تازگي مؤسسه سالك كاليفرنيا و دانشگاه كوئينزلند استراليا با همكاري هم نوعي شبيه سازي رايانه اي انجام داده اند كه تا حد زيادي مي تواند نشان بدهد كه مغز چگونه خاطرات ما را از نظر زماني، نشان دار مي كند. گويا سلول هاي مغزي تازه متولد شده، كه هزاران عدد از آنها هر روز توليد مي شوند، باعث مي شوند خاطرات از نظر زماني به هم گره بخورند. اين سلول ها يك تاريخ دقيق شامل روز، ماه، سال را ثبت نمي كنند بلكه حوادثي را كه در يك بازه زماني مشخص به وقوع پيوسته به شكلي واحد رمزدار مي كنند. به اين ترتيب، مغز تشخيص مي دهد كه آيا خاطره اي قبل، بعد يا هم زمان با خاطره ديگري به وقوع پيوسته. اگر سلول هاي مغزي يكساني طي دو اتفاق فعال باشند، حافظه اي كه اين دو را به هم ربط مي دهد، شكل مي گيرد. شايد توضيح اين حرف ها با يك مثال واضح تر شود: مثلاً شما به خاطر مي آورد كه چند سال پيش، فلان روز به فلان رستوران رفتيد و بعدش هم

براي تماشاي بهمان بازي فوتبال راهي استاديوم آزادي شديد. محققان فكر مي كنند كه سلول هاي مغزي مشابه اي در رابطه با اين دو اتفاق فعال بوده اند و همين امر باعث مي شود كه شما اين دو را به همراه هم به خاطر بياوريد.

در حقيقت، نورون هاي جودن در يك بازه زماني چند هفته اي به چيزهاي يكه براي ما رخ مي دهد، واكنش نشان مي دهند. گر چه مي دانيم ابرتباطات و تداعي ها بر پايه بينايي، بويايي و ديگر حواس شكل مي گيرند (مثلاً ممكن است بوي جوجه كباب شما را ياد مسابقه فوتبال چند سال پيش بيندازد)، مدل هاي رايانه اي نشان مي دهد كه سلول هاي مغزي جوان از طريق زماني هم به يگديگر مرتبط هستند. البته اين سلول ها فقط بخشي از يك شبكه و جريان عمومي هستند اما نقش آنها در چينش زماني خاطرات بساير برجسته است و به دليل وجود آنها است كه مي توانيم بگوييم فلان چيز قبل يا بعد از آن يكي اتفاق افتاده است. در بعضي از بيماري ها، عدم توليد سلول هاي مغزي است كه مسأله ساز است. مثل افسردگي، آلزايمر و پاركينسون. به همي خاطر، اين يافته هاي جديد مي تواند درمان اين نوع بيماري ها را متحول كند.

چهره هاي ماندگار

يكي از جنبه هاي اسرارآميز حافظه، ماندگاري چهره آدم ها در ذهن ديگران است. چهره انسان از جمله مواردي است كه به راحتي در حافظه كوتاه مدت مي نشيند. جالب اينكه مي مي توانيم چهره هاي بيشتري را نسبت به ساير اشيا به حافظه كوتاه مدت خود بسپاريم. گويا چهره ها

به طرز متفاوتي رمزدار مي شوند، طوري كه تعداد بيشتري از آنها در حافظه باقي مي ماند. محققان اين امر را به «چمدان بستن» توصيه مي كنند؛ همان طور كه اگر يك چمدان خوب بسته شود، مي تواند چيزهاي بيشتري در خود جاي بدهد، حافظه تصويري كوتاه مدت نيز در رابطه با چهره ها همين طور عمل مي كند و به همين دليل مي تواند چهره هاي بيشتري را نسبت به ساير اشيا در خود جاي بدهد.

در ستايش فراموشي

هميشه اين طور نيست كه آدم ها بخواهند حافظه خود را تقويت كنند و دوست داشته باشند كه همه خاطرات خود را به وضوح به ياد بياورند. خيلي ها هستند كه با به ياد آوردن خاطرات بد خود، دچار آسيب هاي روح و جسمي مي شوند. نمونه شديد از اين حالت، نوعي بيماري است كه از آن با نام PTSD ياد مي شود. كساني كه در جنگ شاهد صحنه هاي دلخراش بوده اند، كساني كه خودشان يا اطرافيان شان مورد خشونت يا تجاوز واقع شده اند از اين دسته هستند. خاطرات دردناك در حافظه بلندمدت اين بيماران به شدت فرو مي رود و هر وقت كه آن را مرور كنند، دچار عوارض روحي و جسمي مي شوند.

محققان سعي دارند راهي پيدا كنند تا اين بيماران بتوانند راه خاطرات ناخوشايند را مسدود كنند و آنها را عامدانه فراموش كنند. اما تحقيقات نشان داده خاطرات تلخي كه با احساسات و عواطف ما گره خورده باشند، مخصوصاً به شكل ديداري ايجاد شده باشند، سخت تر از ديگر خاطرات از ذهن پاك مي شوند. ديدن يك تصوير دلخراش در تلويزيون بيشتر

از خبر همان گزارش در قالب تيتر يك روزنامه در حافظه، باقي مي ماند. خاطرات و محفوظات خنثي ممكن است به راحتي فراموش شوند: نشاني يك رستوران، شماره تلفن يك دوست، زمان يك جلسه.

اگر بخواهيم خاطره اي را فراموش كنيم، بايد بتوانيم ابتدا آن خاطره را در ذهن خود از بقيه خاطرات مجزا كنيم و سپس راه ورود آن را مسدود كنيم. اما بدبختانه، احساسات و عواطف ما هر دوي اين مراحل را تضعيف مي كنند. وقتي عواطف با خاطرات آميخته مي شومند، آن خاطرات بسيار مهم تلقي مي شوند و به همين دليل در دسترس واقع مي شوند. اين امر حتي در مورد خاطرات عاطفي خوشايند هم صدق مي كند. اين يافته ها تأييد ديگري است بر اين كه احساسات باعث مي شود كنترل انسان بر روي محتواي ذهني محدود شود. حتي يك واكنش عاطفي كوذچك مي تواند فراموش كردن خاطرات را دشوار كند. اما اين به آن معني نيست كه اصلاً نمي شود خاطرات عاطفي را كنار زد. اگر انگيزه لازم براي فراموشي به اندازه كافي قوي باشد، شايد بشود با همراه كردن سازوكارهاي تطبيقي، به آثار اين خاطرات غلبه كرد.

برخي ديگر از محققان توانسته اند در شرايط آزمايشگاهي روي موش ها حالتي مشابه PTSD ايجاد كنند و سپس با تجويز بعضي از داروها، خاطره دردناك را تا حدي محو كنند بدون اينكه به ديگر خاطرات و محفوظات آسيبي وارد شود. اما آيا اين امر در مورد انسان نيز شدني است؟

و اما آلزايمر

وقتي صحبت از فراموشي مي شود، آدم ناخودآگاه به ياد بيماري آلزايمر مي افتد. اين بيماري همان نسيان سالمندي است؛

بيماري اي غير قابل درمان، پيشرونده، مخرب و كشنده كه مبتلايانش معمولاً بيش از 65 سال سن دارند. آلزايمر در هر بيماري ممكن است تابلوي متفاوتي داشته باشد، اما علايم مشترك زيادي بين تمام آنها وجود دارد كه رايج ترينش همان فراموشي است. پرتي حواس، آشفتگي ذهني، پرخاشگري، اختلال گفتاري و نوسانات خلقي از ديگر علايم رايجي است كه بعد از مدتي با اختلالات جسمي همراه و در نهايت به مرگ بيمار منجر مي شود. در باره علت اين بيماري فرضيات زيادي مطرح شده و تخمين زده مي شود كه در حال حاضر حدود 27 ميليون نفر در دنيا به آن مبتلا باشند. نام اين بيماري در حقيقت، نام خانوادگي روان پزشكي آلماني است با نام كامل «دكتر آلويسيوس آلوئيس آلتشايمه» كه در سال 1906 براي اولين بار به تشريح اين نوع فراموشي پرداخت. خود او در سن 51 سالگي به دنبال نارسايي كليوي ناشي از عفونت از دنيا رفت و به بيماري هم نامش دچار نشد. روز 31 شهريور به نام روز جهاني آلزايمر نام گذاري شده است.

منبع:روزنامه سلامت شماره 225

ما چاق ها يك ميليارد نفريم

نويسنده: دكتر مجيد سلطاني

« در حال حاضر ، بيش از يك ميليارد نفر از جمعيت جهان ، چاق اند . از اين رو ، چاقي امروزه به عنوان يك اپيدمي خاموش شناخته شده است ، يعني يك همه گيري خاموش . مي توان گفت كره ي زمين چاق شده است و به همين علت ، به جاي استفاده از واژه ي Obesity ( چاقي ) ، بهتر است از واژه ي Globesity ( جهان چاقي ) يا چاقي گلوبال استفاده كنيم . براي

كنترل و درمان اين خيل انبوه چاق ها و عوارض چاقي ، طبيعتاً بودجه ي زيلادي لازم است ، به طوري كه فقط در امريكاي شمالي ، ساليانه چيزي در حدود 98 ميليارد دلار هزينه مي شود . براي كنترل و درمان عوارض ديابت نيز حدود 100 ميليارد دلار خرج مي شود . اين ارقام سرسام آور به طور طبيعي به بودجه كشورها تحميل مي گردد و در واقع از جيب ماليات مدهندگان پرداخت و برداشت مي شود . به عبارت ديگر ، چاق ها حتي بودجه ي دولت ها را هم مي بلعند . پرداخت مستمري ، پرداخت حقوق از كارافتادگي ، كاهش بهره وري و درآمد ، تنها بخشي از اين هزينه هاست . پس متوجه مي شويم كه چاقي ، يك معضل اقتصادي _ اجتماعي هم هست » اينها مقدماتي است كه دكتر منوچهر جزايري ، فوق تخصص غدد و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران مي گويد تا وارد بحث « چاقي و ديابت » شويم .

سلامت : رابطه ي چاقي و ديابت را چگونه تحليل مي كنيد ؟

چاقي يعني ام الامراض يا مادر بيماري ها ؛ مادر ديابت نوع 2 ، فشار خون ، چربي خون ، ضايعات استخواني و مفصلي و سكته هاي قلبي و مغزي و حتي مادر بسياري از سرطان ها ... چاقي فقط يك مساله فيزيكي و ظاهري نيست . چاقي يك معضل بهداشتي ، اجتماعي ، اقتصادي و حتي رواني اجتماعي است .

سلامت : مشخصاً چه رابطه اي با ديابت دارد ؟

انگشت روي نقطه اصلي بحث گذاشتيد . جان كلام

و لب مطلب ، همين جاست . در بدن يك فرد چاق ، هم تعداد و هم حجم سلول هاي چاق ، زياد هستند . اديپوسيت ها يا سلول هاي چاق حداقل 5 ماده زيان آور را تراوش مي كنند : لپتين ، رزيستين ، اديپونكتين ، عامل نكروزتومور ( TNF ) و اسيد چرب آزاد . اين مواد تماماً مضرند و يكي از عيوب آنها ، بالا بردن مقاومت سلول ها نسبت به انسولين است . مقاومت به انسولين ، نطفه ي اصلي ديابت نوع 2 است و بدن را مستعد ديابت مي كند . در مرحله ي اول ، سلول هاي سازنده انسولين ( سلول بتا ) سعي مي كنند براي شكستن اين مقاومت ، انسولين بيشتري توليد كنند . به همين علت ، غلظت انسولين در خون بالا مي رود يعني هم انسولين بالاست و هم مقاومت وجود دارد . در مرحله ي دوم ، سلول هاي بتا ديگر قادر به توليد انسولين بيشتر نيستند زيرا به مرحله ي فرسودگي و خستگي رسيده اند . در مرحله ي سوم ، قند بعد از غذا بالا مي رود ولي قند ناشتا هنوز طبيعي است . اين همان مرحله اي است كه به اختلال تحمل گلوكز ( IGT ) معروف است . در مرحله ي چهارم ، توليد انسولين كاهش و توليد گلوكز ( قند ) افزايش مي يابد . اين مرحله معروف است به اختلال قند ناشتا ( IFG ) . و بالاخره در مرحله ي پنجم ، قند ناشتا و قند بعد از غذا هر دو به وضوح بالا مي روند .

اين مرحله معروف است به ديابت آشكار . به طور خلاصه 80 درصد مبتلايان به ديابت نوع 2 ، يا چاق اند و يا روزي چاق بوده اند .

پس ملاحظه مي كنيد كه نقطه شروع اين حوادث در چاقي نهفته است كه به ديابت ختم مي شود .

سلامت : پس يك سلول چاق ، اين همه مشكل ايجاد مي كند ؟

بله ، بافت چربي ، يك كارخانه هورمون سازي است كه فرآورده هايش براي بدن زيان آورند . يك سلول چاق ، يك سلول مزاحم و پر دردسر است كه از يك طرف مقادير فراواني چربي را در خود احتكار كرده است و از طرف ديگر ، مانع تاثير انسولين مي شود و نمي گذارد انسولين وظيفه ي خود را براي سوخت گلوكز انجام دهد .

سلامت : در ايجاد ديابت ، چاقي عمومي بيشتر نقش دارد يا چاقي موضعي ؟

اول بايد ياد بگيريم اين دو نوع چاقي را افتراق بدهيم . اگر BMI ( نمايه ي توده ي بدني ) بين 25 تا 30 باشد ، اضافه وزن گفته مي شود و اگر BMI از 30 بالاتر باشد ، چاقي اطلاق مي شود . اما چاقي مركزي يا موضعي با دور شكم ( كمر ) ارتباط دارد . به عبارت ديگر ، اگر در يك مرد اروپايي سفيد پوست ، دور كمر بالاتر از 102 سانتي متر و در زن بالاتر از 88 سانتي متر باشد ، مرضي تلقي شده و اهميت پيدا مي كند . در كودكان اين ارقام بالاتر از 90 و 80 مرضي تلقي مي شود و

ضريب خطر آسيايي ها ، بالاتر از اروپايي هاست .

سلامت : چه اهميت و چه خطري دارد ؟

چاقي شكمي بيشتر از چاقي عمومي ، خطر سكته قلبي ( انفاركتوس ) ، ديابت نوع 2 ، فشار خون و مقاومت به انسولين را بالا مي برد . چاقي شكمي يا مركزي ، يك عامل خطر براي ديابت نوع 2 و سكته هاي قلبي محسوب مي شود ؛ لذا چاق ها بايد در اسرع وقت نسبت به كاهش دور كمر اقدام كنند .

سلامت : آيا در اين رابطه ، بيماري خاصي نيز قابل ذكر است ؟

بله ، بيماري ها و نشانگان هاي مختلفي وجود دارد كه يكي از آنها مهمتر است . اين نشانگان به نشانگان متابوليك معروف است كه پيش از اين با نام سندرم X از آن نام برده مي شد . معيارهاي لازم براي اين نشانگان بر حسب ماخذ ، متفاوت است . سازمان جهاني بهداشت ، فدراسيون هاي بين المللي ديابت و برنامه ملي آموزش كلسترول ، هر يك معيارهاي خودشان را دارند . به طور خلاصه مي توان گفت نشانگان متابوليك ، به گروهي از عوامل خطر براي امراض قلبي عروقي و متابوليك اطلاق مي شود كه داراي 5 ويژگي زيرند :

1 _ چاقي شكمي

2_ افزايش قند خون

3 _ افزايش فشار خون

4 _ افزايش تري گليسريد خون

5 _ كاهش چربي خوب خون ( HDL ) .

هر گاه 3 معيار از 5 معيار ياد شده در يك مريض وجود داشته باشد ، تشخيص هميشه در معرض خطر ديابت نوع 2 و ضايعات قلبي

عروقي است كه چيزي حدود يك سوم تا يك چهارم جمعيت بزرگسالان به آن مبتلا هستند .

سلامت : آيا بين چاقي شكمي و چاقي عمومي از نظر عواقب ، فرقي وجود دارد ؟

بله ، دور شكم و نسبت دور شكم به دور باسن ، بهترين معيار براي خطر انفاركتوس حاد ميوكارد محسوب مي شود و از BMI معتبرتر است . نسبت دور شكم ( كمر ) به باسن هر چه بيشتر باشد ، خطر ضايعات قلب و ديابت نوع 2 ، بيشتر مي شود . جثه سيبي شكل ، به جثه اي گفته مي شود كه تجمع چربي در مركز ( شكم ) بيشتر باشد و جثه ي گلابي شكل به جثه اي اطلاق مي گردد كه اين نسبت كمتر باشد . در آسيايي ها مثلاً چيني ها ، BMI بالاتر از 23 اضافه وزن و بالاتر از 27/5 چاقي تلقي مي شود و اندازه ي دور كمر اگر از 90 در مرد و 80 در زن تجاوز كند ، با خطر قلبي عروقي همراه مي باشد ؛ در حالي كه اين ارقام در اروپايي ها بالاتر است .

سلامت : ممكن است براي روشن تر شدن مطلب مثالي بزنيد ؟

بله ، از دو زن كه يكي داراي BMI 30 و نسبت كمر به باسن 0/7 است و ديگري داراي BMI30 و نسبت كمر به باسن 1/2 است ، خطر نشانگان متابوليك ، بيماري قلبي عروقي و ديابت ، در دومي بيشتر از اولي است با وجودي كه BMI در هر دو برابر است . زيرا در دومي چاقي شكمي بارز است

.

منبع: روزنامه سلامت - شماره 225

طاعون قرن جديد

كشف بيماري ايدز به اين صورت بود كه ابتدا در سال 1980 ميلادي چندين بيماري غيرشايع در افراد خاص بروز كرد.

غير طبيعي بودن بيماري در اين افراد كه معمولا از گروه هاي خاصي چون همجنس بازان، معتادان تزريقي، بيماران هموفيلي، دريافت كنندگان خون و شركاي جنسي آنها بودند، پزشكان را به اين نتيجه رساند كه ويروس اين بيماري از راه انتقال خون و تماس جنسي منتقل مي شود. تظاهر بيماري به صورت ابتلا به بيماريهاي بود كه پيش از آن تنها در افرادي كه نقص ايمني داشتند مشاهده شده بود. سرانجام با تلاش هاي بسيار، عامل بيماري ايدز كه يك ويروس بود شناسايي و به عنوان «ويروس نقص ايمني انساني» يا HIV نام گرفت. ويروس HIV باعث اختلال عملكرد سيستم ايمني بدن مي شود و مشكلات ناشي از بيماري ايدز هم نتيجه درست كار نكردن ايمني بدن انسان مبتلاست كه مي تواند موجب عفونت هاي مرگبار و برخي از اشكال سرطانها شود. به صورت دقيق تر ويروس HIV در بدن انسان به سلولهايي از بدن كه نخستين سلولهاي ايمني را به كار اندازند، حمله مي كنند و طبيعي است كه با از كار افتادن آنها اين سيستم ديگر فايده اي نخواهد داشت. اهميت اطلاع از مشخصات بيماري: بيماري ايدز به عنوان طاعون قرن بيستم و يكي از مهمترين مشكلات بهداشتي قرن حاضر هر روز در حال گسترش است. بيماري ايدز درمان قطعي ندارد و در نهايت كشنده است. وظيفه همه انسانها آشنايي با بيماري و حفاظت از خود و نزديكانشان از خطر ابتلا به اين بيماريست. ايدز ربطي به جنس و نژاد يا سن خاصي ندارد

و تمام افراد را مبتلا مي كند. ابتلا به بيماري ايدز فلج كننده است؛ خود بيمار همواره از مشكلات و بيماريهاي جسمي رنج مي برد و خانواده اش نيز با مشكلات روحي و اقتصادي بيماري او دست و پنجه نرم خواهند كرد. كودكان يكي از قربانيان اصلي بيماري ايدز هستند؛ چون از طرف بسياري از كودكان در مرحله جنيني يا هنگام زايمان از مادران آلوده مبتلا به بيماري مي شوند. جوانان نيز از آسيب پذيرترين گروهها در مقابل همه گيري ايدز هستند. براساس بررسي هاي انجام شده حدود نيمي از آلودگي هاي جديد با ويروس HIV در جوانان كمتر از 25 سال بروز مي كند. اما با وجود آسيب پذيري جوانان، آنها نيرويي مناسب براي مبارزه با همه گيري ايدز هستند. جوانان با داشتن اطلاعات مناسب و مهارتهاي لازم زندگي، ظرفيت چشمگيري براي سازگاري با رفتار ايمن تر نشان مي دهند. بزرگسالان نيز بايد از خطرات احتمال ايدز آگاه باشند و خود را از آن مصون دارند. در واقع يك فرد بزرگسال بايد بداند كه رفتارهاي جنسي وي تا چه حد در سلامت خود او و كودكانش مؤثرست. همچنين فرد بزرگسال بايد بداند كه اعتياد، ساير انحرافات وي و خانواده اش را در معرض خطر قرار مي دهد.

منبع:WWW.IRTEB.COM

كم تحركي ؛ عارضه ي قرن

نويسنده: بيتا مهدوي

گسترش فناوري و ماشيني شدن زندگي، كم شدن تحرك جسماني را براي انسان ها به ارمغان آورده و اين در حالي است كه 70 درصد از بيماري ها در اثر بي تحركي بوجود مي آيند. آخرين آمارهاي جهاني حاكي از آن است كه سال گذشته، حدود 2 ميليون نفر در جهان به علت انجام ندادن فعاليت هاي فيزيكي جان خود را از دست داده اند و بيش از 60 درصد جمعيت جهان كه اغلب آنان را

زنان و دختران تشكيل مي دهند، به ميزان لازم از تحرك فيزيكي براي ارتقاي سلامتي برخوردار نيستند.

بررسي هاي انجام شده در كشور هم نشان مي دهد كه 45 درصد ايرانيان دچار فقر حركتي هستند. در اين ميان، مديران و كارمندان به علت يكنواختي كار در معرض انواع بيماري هاي گوناگون قرار دارند. نتايج تحقيقات دانشمندان نشان مي دهد كه مهم ترين و شناخته شده ترين آفت سلامتي برخي از مديران و كارمندان، ورزش نكردن، تغذيه نامناسب و و نداشتن استراحت كافي است. كارشناسان بر اين اعتقادند كه علاوه بر نقش محوري ورزش و استراحت كافي در سلامت مديران و كارمندان، رعايت رژيم غذايي مناسب و تغذيه صحيح نيز از كليدهاي دستيابي به سلامت و توفيق دركارهاست.

ترويج فعاليت بدني، روش سودمندي براي پيشگيري از بيماري هاي مزمن و راهكاري مقرون به صرفه براي ارتقاي سلامت جامعه است. مدارك علمي نشان مي دهد كه فعاليت بدني منظم، براي تمامي مردم در همه سنين و شرايط (حتي ناتواني هاي جسمي) طيف وسيعي از فوايد سلامت جسماني اجتماعي و فكري را فراهم مي كند.

كارشناسان معتقدند فعاليت بدني روي ساير راهكارهاي مقابله با بيماري هاي مزمن به ويژه برنامه غذايي، كاهش مصرف دخانيات، الكل و موادمخدر اثر مثبت دارد، به كاهش خشونت كمك مي كند، توانايي انجام كار را افزايش مي دهد و موجب بهبود روابط اجتماعي افراد جامعه مي شود. براساس تحقيقات، سن ابتلا به دردهاي مفصلي در بيشتر كشورهاي جهان 25 سال كاهش يافته است و دلايل آن، شيوه زندگي نامناسب، بي تحركي در محيط هاي اداري و نداشتن فعاليت فيزيكي است. به استناد آمارهاي رسمي، سن ابتلا به بيماري هاي مفصلي در ايران نيز از 55 سال به 30 سال كاهش يافته است.

آمارها چه

مي گويند؟

براساس برآورد سازمان جهاني بهداشت در سال 2002 بي تحركي سبب مرگ 9/1 ميليون نفر در جهان شده است. براساس اين برآورد حدود 10 تا 16 درصد موارد سرطان سينه، كولون، ديابت و در حدود 22 درصد موارد ايسكمي قلبي در جهان به بي تحركي نسبت داده مي شود. اين برآوردها، ميان زنان و مردان مشابه است.

برآورد جهاني شيوع بي تحركي در بزرگسالان حدود 17 درصد است. برآوردها براي فعاليت هاي بدني كم و ناكافي (انجام فعاليت بدني متوسط به ميزان كمتر از 5/2 ساعت در هفته) از 31 تا 51 درصد متغير است و متوسط جهاني آن 41 درصد است. در گزارش سازمان جهاني بهداشت در سال 2002 از برخي منابع اطلاعاتي مستقيم و غيرمستقيم و انواع شيوه هاي نظرسنجي براي تخمين سطح فعاليت استفاده شده است.

بيشترين فعاليت ها براي اوقات فراغت و كمترين آنها در رابطه با فعاليت هاي شغلي بودند. در رابطه با رفت و آمد و كارهاي خانگي، كمترين فعاليت گزارش داده شده است. به علاوه، اطلاعات گزارش سازمان جهاني بهداشت فقط شيوع بي تحركي را در ميان افراد 15 سال و بالاتر تخمين مي زند و به نظر مي رسد رقم كل مي تواند بيش از اين باشد.

در حال حاضر تخمين زده مي شود كه 60 درصد از جمعيت جهان به اندازه كافي حتي به ميزان نسبتاً كم توصيه شده، فعاليت جسماني ندارند. در كشورهاي توسعه يافته به نظر مي رسد كه بيشتر بزرگسالان بي تحرك باشند. احتمال تداوم الگوي فعاليت جسماني كه در طول دوران بچگي و نوجواني شكل مي گيرد، بيشتر است و مبنايي براي زندگي سالم و فعال در تمام طول زندگي را فراهم مي كند.

به نظر مي رسد كه شيوه هاي زندگي ناسالم، شامل

رفتار بدون تحرك، رژيم غذايي بدون اعتياد به موادمخدر در سنين جواني، در باقي عمر ادامه يابد. اطلاعات بدست آمده از كشورهاي توسعه يافته نشان مي دهد كه هزينه هاي مستقيم بي تحركي بسيار زياد است. هزينه هاي مربوط به بي تحركي و چاقي 4/9 درصد از هزينه هاي ملي و بهداشتي ايالات متحده را در سال 1995 تشكيل مي دهد. در كانادا بي تحركي موجب 6 درصد از هزينه هاي مراقبت بهداشتي است.

فوايد فعاليت جسماني

بي تحركي همراه با ديگر عوامل، عاملي مهم در ايجاد بار بيماري هاي مزمن در جهان است. فعاليت جسماني منظم، خطر ابتلا به بيماري قلبي، سكته مغزي، سرطان سينه و سرطان كولون را كاهش مي دهد. به طور عمومي، فعاليت جسماني سبب بهبود متابوليسم گلوگز مي شود، چربي بدن را كاهش مي دهد و فشار خون را پايين مي آورد. مجموعه اي كه عوامل اصلي كاهش خط ابتلا به بيماري هاي قلبي عروقي و ديابت هستند. فعاليت جسماني به كنترل و تخفيف آثار اين بيماري ها نيز كمك مي كند. فعاليت جسماني خطر ابتلا به سرطان كولون را از طريق اثر روي پروستاگلوين ها، كاهش زمان عبور مواد از روده و افزايش سطح آنتي اكسيدان ها كاهش مي دهد.

فعاليت جسماني در كاهش خطر ابتلا به سرطان سينه نقش دارد كه اين امر احتمالاً ناشي از اثرات آن بر متابوليسم هورمون ها است. فعاليت جسماني همچنين مي تواند موجب بهبود سلامتي عضلاني _ اسكلتي كنترل وزن بدن و كاهش علايم افسردگي شود.

آثار سودمند فعاليت جسماني در بيماري هاي اسكلتي، عضلاني مانند كاهش كمردرد، پوكي استخوان و همچنين چاقي، افسردگي، اضطراب و استرس گزارش شده است.

علاوه بر فوايد مستقيم درماني، با افزايش فعاليت جسماني مي توان شاهد افزايش فعاليت هاي متقابل اجتماعي در همه جنبه هاي زندگي مانند

ايجاد سرگرمي مفرح، كاهش خشونت و... بود. فعاليت جسماني داراي فوايد اقتصادي به ويژه در مواردي مانند كاهش هزينه مراقبت بهداشتي، افزايش بهره وري و محيط اجتماعي سالم تر است.

پيامدهاي كم تحركي

دكتر علي جمشيدي، ارتوپد مي گويد:

_ تحرك؛ توانايي حركت آزادانه فرد در پيرامون خود است و حركت براي اهداف مختلفي به كار گرفته مي شود. داشتن تحرك براي احساس سلامتي از جنبه فيزيكي، رواني و اجتماعي ضروري است. بي تحركي زماني رخ مي دهد كه موجود قادر به حركت غيروابسته (مستقل) يا تغيير وضعيت نباشد يا حركت او به دلايل پزشكي محدود شده باشد.

بي تحركي فقط به استراحت در تخت اطلاق نمي شود، كارمندي كه ساعت ها پشت يك ميز بنشيند، به درجاتي از بي تحركي مبتلاست. به گفته او، آخرين بررسي هاي انجام شده در كشور نشان مي دهد كه 45 درصد از افراد جامعه و 60 درصد افراد بالاي 60 سال در تحرك مشكل دارند. اين در حالي است كه گاهي اين محدوديت حركت موقتي است و زماني نيز اين بي تحركي، محدود به قسمتي از بدن مي شود. معمولاً اثرات بي تحركي از سه جنبه فيزيولوژيك، روان شناختي و تكاملي مورد بررسي قرار مي گيرد.

اثرات فيزيولوژيك:

تمام سيستم هاي بدن، در معرض خطرات ناشي از كم تحركي و بي تحركي است. اين خطرات به سن، سلامت جسمي _ رواني به سطح بي تحركي و مدت زمان بي تحركي بستگي دارد. تغييرات سيستم عضلاني _ اسكلتي: بي تحركي مي تواند در سيستم عضلاني _ اسكلتي تغييرات دائمي ايجاد كند. توده عضلاني و قدرت آن به وسيله تعادلي كه براساس توليد پروتئين و مصرف آن وجود دارد، حفظ مي شود. پژوهش ها نشان مي دهد كه بار ماهيچه و فعاليت آن توسط اين تعادل تنظيم مي شود.

دكتر جمشيدي يادآوري مي كند:

_ بي تحركي، بار ماهيچه، فعاليت و سنتز پروتئين را كاهش و شكسته شدن پروتئين را افزايش مي دهد كه نتيجه آن، كاهش توده عضلاني، كاهش اندازه ماهيچه و به دنبال آن، انعطاف پذيري و قدرت ماهيچه است.

بررسي هاي انجام شده نشان مي دهد كه بعد از يك هفته، 20 درصد از قدرت و تحمل ماهيچه كاهش مي يابد. بي تحركي بيش از يك تا دو ماه مي تواند اندازه ماهيچه را تا نصف كاهش دهد كه با كاهش عملكرد همراه است.

در اين ميان ماهيچه هاي پا بيشترين تاثير را از بي تحركي مي پذيرند. مفاصل نيز از عوارض بي حركتي بي نصيب نمي مانند، سفتي غيرطبيعي مفاصل و نرمي ساختارهاي مربوط به آن، عملكرد مفاصل را محدود مي كند. استخوان، يك بافت زنده و پوياست كه نه تنها وظيفه حمايت بدن را به عهده دارد، بلكه در تنظيم املاح بخصوص كلسيم نيز نقش دارد. فشاري كه از طريق تحمل وزن روي استخوان ها وارد مي شود، براي عملكرد سلول هاي استخوان ساز لازم است. بي تحركي باعث كاهش املاح سازي و كمبود مواد زمينه اي استخواني مي شود. همچنين بي تحركي به تعادل منفي كلسيم منجر مي شود و كلسيم به دليل وجود شبكه بازجذب، از استخوان خارج مي شود. در نتيجه اين فرآيند، تراكم استخوان كاهش مي يابد و به دنبال آن پوكي استخوان ايجاد مي شود.

خطر ديگر، تشكيل «ترومبوز» در نتيجه ي بي حركتي است. ترومبوز لخته اي است كه به دليل تجمع پلاكت ها (سلول خوني كه در انعقاد خون نقش دارد) فاكتورهاي انعقادي، الياف فيبرين و سلول هاي خوني، در ديواره هاي داخلي عروق تشكيل مي شود.

خطر لخته شدن، در احتمال كنده شدن آن از ديواره رگ و حركت آن در مسير جريان خون است. اگر لخته، مسير عروق خون رساننده به مغز را مسدود كند،

سكته مغزي و اگر مسير عروق خون رساننده به قلب را مسدود كند، سكته قلبي ايجاد مي شود و ساير اندام و اعضا نيز به همين ترتيب در معرض خطر هستند. تغيير در دستگاه گوارش، تحرك، محرك حركات دودي روده است. بيمار بي تحرك يا كم تحرك در معرض يبوست ناشي از كاهش تحركات دودي روده است. شايد بتوان گفت كه يبوست، نخستين عارضه ناشي از بي تحركي است. عارضه ديگر ناشي از كم تحركي، كاهش اشتهاست كه در نتيجه، دريافت مواد مغذي موردنياز براي ترميم و بهبود بافت ها را دچار مشكل مي كند.

بيماري هاي مرتبط با بي تحركي

دكتر مصطفي غفاري ، در مورد تحرك نداشتن كارمندان مي گويد:

_ مشاغل اداري و پشت ميزنشيني كه اين روزها بسيار وجود دارد، اثرات زيان آور فراواني بر سلامت كاركنان مي گذارد كه اغلب آنها از كم تحركي موجود در اين مشاغل ناشي مي شود. از عوارض شايع و مشكل آفرين كم تحركي و پشت ميزنشيني، اضافه وزن و چاقي است، چرا كه افراد كم تحرك، كالري مصرفي خود را نمي سوزانند و فعاليتي براي سوختن انرژي ندارند.

اضافه وزن به شاخص توده بدني 30_25 و چاقي به شاخص توده بدني بالاي 30 اطلاق مي شود كه هردو، زمينه ساز بسياري از بيماري ها هستند كه به برخي عوارض آنها اشاره مي شود:

ديابت:

چاقي از عوامل ايجاد ديابت بويژه ديابت نوع2 است، چرا كه با افزايش چربي بدن، مقاومت بدن در اثر هورمون انسولين افزايش مي يابد و اين مساله در كنترل قند خون توسط هورمون انسولين اختلال ايجاد مي كند. افراد دچار اضافه وزن نسبت به افراد طبيعي 2 برابر بيشتر احتمال ابتلا به ديابت را دارند و اين ميزان در افراد دچار چاقي شديد، به بيش از 50 برابر مي رسد. اين بيماري،

زمينه ساز مرگ زودرس، بيماري هاي قلبي و كليوي، سكته مغزي و كوري است.

پرفشاري خون:

اضافه وزن و چاقي از طريق مكانيسم هاي متعدد از جمله تأثير برگردش خون و سيستم هورموني بدن، باعث افزايش فشارخون مي شوند كه يكي از شايع ترين عوارض چاقي است. پرفشاري خون نيز همچون ديابت، عامل زمينه ساز بيماري هاي قلبي، كليوي و... است.

اختلال درچربي خون:

كاهش سطح كلسترول خوب خون (HDL) و افزايش سطح كلسترول بد خون (LDL) از عوارض اضافه وزن و چاقي هستند. با رسوب LDL در ديواره عروق خوني، خطر ايجاد تصلب شرايين و بيماري قلبي و سكته مغزي بوجود مي آيد.

بيماري هاي عروق كرونر:

رسوب چربي در جدار سرخ رگ هاي قلبي، سبب كاهش خون رساني به عضله قلبي و در نتيجه كمبود اكسيژن آن و ايجاد آنژين قلبي (درد قفسه سينه) مي شود. پيشرفت اين مسئله و انسداد كامل عروق قلبي، عوارضي مثل قطع جريان خون قلبي، كمبود شديد اكسيژن عضله قلب و در نتيجه سكته قلبي را در پي دارد.

سكته مغزي:

چاقي با ايجاد رسوب چربي در جدار سرخ رگ هاي مغزي و تنگ كردن عروق مغزي و در نتيجه كاهش خون رساني به بخشي از مغز، مي تواند منجر به كمبود اكسيژن در منطقه اي از مغز و سكته مغزي شود. آپنه (توقف تنفس): توقف تنفس كه به علت انسداد مسيرهاي هوايي ايجاد مي شود، در افراد دچار اضافه وزن و چاقي با بافت چربي فراوان اطراف گردن كه زياد خرخر مي كنند، ديده مي شود. اين موضوع سبب بيمار شدن مكرر فرد در طول شب و پايين آمدن كيفيت خواب مي شود، لذا فرد در طول كار روزانه احساس خواب آلودگي و گيجي مي كند كه اين امر بر عملكرد فعاليت هاي روزانه فرد تاثير منفي مي گذارد.

سرطان:

چاقي از قابل

پيشگيري ترين عوامل ايجادكننده سرطان است. افراد چاق بيشتر در معرض ابتلا به انواع سرطان هستند.

سرطان سينه، رحم، تخمدان و كيسه صفرا در زنان چاق بيشتر ديده مي شود. چاقي همچنين سبب افزايش خطر ابتلا به سرطان هاي كولون، ركتوم و پروستات در آقايان مي شود.

استئوآرتريت (ساييدگي مفصل):

چاقي و اضافه وزن به دليل اعمال فشار زياد بر مفاصل تحمل كننده وزن بدن، به ويژه زانو، ران و مهره هاي پايين كمري، سبب تخريب مفصلي و در نتيجه ايجاد درد مفصل مي شود.

ساير عوارض:

شامل مشكلات گوارشي همچون سنگ كيسه صفرا، كبد چرب، نقرس و... مشكلات اسكلتي عضلاني مانند كمردرد و سندرم تونل كارپل، اختلالات توليد مثلي در زنان همچون ناباروري و بي نظمي قاعدگي است.از ديگر عوارض و مشكلات ناشي از كم تحركي و پشت ميزنشيني به غير از چاقي و اضافه وزن كه به آن اشاره شد، مي توان به ضعف عضلات ناحيه سريني شكم و پشت و در نتيجه افزايش ابتلا به كمردرد و نيز دردهاي مزمن گردن و شانه اشاره كرد.

به گفته دكتر غفاري نداشتن فعاليت و نشستن طولاني مدت در محيط هاي اداري، از عوامل شروع هموروئيد (بواسير) است و افراد كم تحرك بيشتر مستعد اختلالات گوارشي همچون يبوست و اختلالات ادراري _ تناسلي همچون سنگ كليه هستند.

گروه ديگر مشكلات ناشي از پشت ميزنشيني به دليل رعايت نكردن اصول ارگونوميك (تطابق نداشتن ابزار كار با شرايط جسماني كارمند) بخصوص در كار با رايانه است كه شامل رعايت نكردن اصولي چون انتخاب صندلي مناسب، نحوه قرار دادن ميز كار، نحوه استفاده از ماوس، صفحه كليد و نمايشگر (مانيتور) و نيز نورپردازي اتاق كار است كه همگي سبب ايجاد عوارضي چون اختلالات اسكلتي عضلاني

(كمردرد، سندرم تونل كارپل، درد ناحيه شانه) و مشكلات چشمي از جمله خستگي و خشكي چشم و سوزش و اشك ريزي و تاري ديد مي شود.

منبع: روزنامه اطلاعات

كشنده ترين سرطان

سرطان ريه يكي از شناخته ترين و خطرناك ترين سرطانهاست و سالانه تعداد زيادي از مردم بدان مبتلا مي شوند.اين سرطان با مصرف سيگار ارتباط دارد، گرچه مواد ديگري مثل آزبست (پنبه نسوز) و قطران هم مي توانند موجب سرطان ريه شوند. تقريباً 80 درصد موارد سرطان ريه با استعمال دخانيات ارتباط دارد. ساير مواد سرطانزاي استنشاقي نيز احتمال ابتلاي سيگاريها را بالا مي برند.

استعمال دخانيات نه تنها باعث افزايش احتمال ابتلا به سرطان ريه مي شود، بلكه سرطانهاي ديگر مثل سرطان زبان، حنجره ، مري، مثانه، كليه، لوزالمعده، بيماريهاي قلبي _ عروقي و بيماريهاي مزمن ريوي مثل آمفيزم نيز با مصرف دخانيات در ارتباط هستند.

سرطان ريه به مقدار زيادي قابل پيشگيري است كه راه آن هم مصرف نكردن دخانيات است. احتمال ايجاد سرطان ريه با طول مدت استعمال دخانيات ارتباط دارد. يك فرد سيگاري هرچه زودتر سيگار را ترك كند، احتمال ابتلاخود به سرطان را بيشتر كاهش خواهد داد. استنشاق دود سيگارمصرفي ديگران نيز مي تواند در فرد غيرسيگاري ايجاد سرطان كند. امروزه سرطان ريه شايعترين علت مرگ و مير ناشي از سرطان در مردان و زنان است.

سرطان ريه چيست؟

به علت آنكه سلولهاي يك عضو، واكنش هاي گوناگوني به عوامل سرطانزا نشان مي دهند، ممكن است انواع مختلف سرطان را در هر عضوي مشاهده كرد. اين مسئله در سرطانهاي اوليه ريه كه در زير شرح داده مي شود به خوبي روشن مي شود.

*سرطان سلولهاي پوششي كه قسمت عمده سرطانهاي ريه را تشكيل مي دهند .

*سرطان سلولهاي بزرگ بدون تمايز كه

در 5 تا 10 درصد بيماران ديده مي شود.

*سرطان سلولهاي كوچك كه در 15 تا 20 درصد بيماران ديده مي شود در اين نوع از سرطان به علت آنكه گسترش سلولهاي سرطاني (متاستاز) زود صورت مي گيرد، جراحي به ندرت درمان مناسبي است. در اين نوع سرطان نتايج خوبي با استفاده از شيمي درماني به دست آمده است.

*آدنو كارسينوم كه معمولاً در قسمتهاي محيطي ريه ديده مي شود و 25 تا 30 درصد سرطانهاي ريه را تشكيل مي دهد. اين سرطان ممكن است در افراد غيرسيگاري هم ديده شود.

كارسينوم برونكو آلوئولر در قسمتهاي محيطي ريه مشاهده شده و كمتر از 5 درصد سرطانهاي ريه را تشكيل مي دهد. اين سرطان ممكن است در غيرسيگارها نيز ديده شود. انواع نادر ديگر كمتر از 5 درصد كل تعداد مبتلايان به سرطانهاي ريه را تشكيل مي دهد.

علل بروز سرطان ريه

چون سيگار مهمترين عامل ايجاد سرطان ريه است، بنابراين شناخت نحوه اثر سيگار در ايجاد اين سرطان اهميت دارد. در مرحله اول استنشاق دود به روشهاي پاكسازي طبيعي كه به وسيله آن ريه خود را از صدمات در امان مي دارد، صدمه مي زند. مجاري هوايي كه هواي استنشاق شده را به ريه ها مي رسانند، توسط يك لايه از سلولها كه روي آنها غشايي از مواد موكوسي قرار دارند، محافظت مي شوند.

حركات منظم مژكهاي شبيه مو روي اين سلولها زمينه حركت مخاط را از ريه به سمت بالا فراهم مي آورد.به اين طريق ذرات استنشاق شده اي كه به مخاط چسبيده اند، خارج مي شوند.

ميزان اثربخشي مكانيسم پاكسازي، با استنشاق دود سيگار به سرعت كاهش مي يابد و با از بين رفتن مژكها و ضخيم شدن لايه پوشاننده همراه است. در اين صورت ريه ديگر

نمي تواند خود را پاك نگه دارد. بنابراين مواد سرطانزاي موجود در دود سيگار روي مخاط لايه پوشاننده به مدت طولاني تري باقي مانده و زمان كافي براي نفوذ به داخل سلولها را خواهند داشت. اين مواد به تدريج ماهيت سلولها را تغيير مي دهند تا تبديل به سلولهاي سرطاني شوند.

دود سيگار يكي از انواع آلودگي هاي استنشاقي است كه نه تنها باعث تخريب سيستم پاكسازي مي شود، بلكه حاوي مواد شيميايي سرطانزا نيز است. دود سيگار 4000 نوع ماده شيميايي دارد كه بيش از 40 تاي آنها سرطانزاست. وقتي مواد سرطانزاي استنشاقي همراه با دود سيگار وارد ريه مي شوند به علت نبود خاصيت پاكسازي طبيعي مي توانند اثر سرطانزايي سيگار را تشديد كنند.

در صورتي كه اگر همين مواد توسط فرد غيرسيگاري كه پوشش راههاي هوايي سالمي دارد استنشاق شوند، خطر سرطانزايي كمتري دارند.عوامل متعددي چون مدت سيگار كشيدن، مقدار سيگار مصرفي و شدت سيگار كشيدن روي احتمال بروز سرطان ريه تأثير مي گذارد؛ مثلاً در افرادي كه ساليان متمادي سيگار مصرف كرده اند (بيشتر از 20 سال) خطر ابتلا به سرطان ريه بيشتر است. همچنين احتمال ابتلا به سرطان ريه در كساني كه به طور متوسط بيش از 20 نخ سيگار در روز مي كشند، 15 تا 30 برابر افراد غيرسيگاري است. زنان سيگاري نيز مشابه مردان سيگاري در معرض افزايش خطر ابتلا به سرطان ريه قرار دارند. عوامل ديگري كه مي توانند در افراد سيگاري و غيرسيگاري سرطان ايجاد كنند، شامل آزبست، كروم، نيكل، قطران و مشتقات آن و رادون (يك گاز راديواكتيو) هستند.

احتمال بروز سرطان ريه در كارگراني كه با آزبست (پنبه نسوز) سروكار دارند و سيگار مي كشند، 50 برابر افراد عادي

جامعه است. از طرفي در يك كارگر آزبست كار كه سيگار نمي كشد، احتمال ابتلا به سرطان ريه 5 برابر افراد غيرسيگاري است.

دود سيگار

مطالعات نشان داده است كه همسران غيرسيگاري افراد سيگاري، در معرض خطر افزايش احتمال ابتلا به سرطان ريه، به علت تنفس طولاني مدت دود سيگار همسرانشان هستند. همسران افرادي كه طي روز بيش از 20 نخ سيگار در خانه مي كشند، دو برابر افراد طبيعي در معرض خطر ابتلا به سرطان هستد. تماس طولاني با دود سيگار افراد ديگر در محيط كار نيز احتمال سرطان را افزايش مي دهد. كودكاني كه والدين سيگاري دارند نيز بيشتر در معرض خطر عفونتهاي تنفسي هستند. مطالعات نشان داده است مادراني كه در طول دوران بارداري در معرض دود سيگار ديگران قرار دارند، فرزندان كم وزن تري به دنيا مي آورند.

تشخيص

علائمي كه در بيمار پديد مي آيد، در همه انواع سرطان ريه مشابه است. چون تومور (توده سرطاني) مثل يك جسم خارجي در مسير راههاي هوايي است، سرفه هاي مكرر ايجاد مي شود. اين سرفه هاي مزمن ممكن است باعث صدمه تومور و پيدا شدن خون در خلط شود. از طرف ديگر، غدد مترشحه موكوس نيز به دليل تحريك ناشي از دود سيگار، مقادير بيشتري موكوس توليد مي كنند كه بايد با سرفه دفع شود.

در مراحل پيشرفته تر، ممكن است تومور يك راه هوايي را به طور كامل مسدود سازد و باعث ايجاد عفونت در پشت محل انسداد شود. معمولاً بيماران مبتلا به سرطان ريه از علائمي مثل افزايش سرفه، تب و گاه درد قفسه سينه شكايت مي كنند چون انسداد مانع تخليه موثر ترشحات ريه مي شود، در شت محل انسداد عفونت ايجاد مي شود، حتي درصورتي كه عفونت با مصرف

آنتي بيوتيك كنترل شود، علايم آن ممكن است باقي بماند.

روش هاي تشخيصي

روشهاي مختلفي براي تشخيص و بررسي سرطان ريه وجود دارد از جمله:

*جمع آوري خلط و آزمايش ميكروسكوپي آن ممكن است سلولهاي بدخيمي را كه از تومور جدا شده اند، نشان دهد.

*بررسي برونكوسكوپيك راههاي هوايي: در اين بررسي، پزشك لوله اي را از راه دهان يا بيني به داخل راههاي هوايي ريه مي فرستد. تومور از طريق برونكوسكوپ برداشته و براي آزمايش زير ميكروسكوپ ارسال مي شود.

*بيوپسي سوزني (نمونه برداري با استفاده از سوزن): وقتي كه تومور در منطقه اي است كه در دسترس برونكوسكوپ نيست و تشخيص داده نشده است، با بي حسي موضعي، سوزن نازكي از طريق جدارة قفسه سينه مستقيماً يا با راهنمايي اشعه X به سمت تومور رانده مي شود. تكه كوچكي از بافت برداشته و براي مطالعه ميكروسكوپي ارسال مي شود.

درمان

بعد از تشخيص سرطان ريه و تعيين ميزان گسترش آن تصميم گيري درباره نوع درمان براساس شرايط بيمار و بيماري انجام مي شود؛ بنابراين ممكن است روش درمان در بيماران مختلف متفاوت باشد.

سرطانهاي ريه همه شبيه هم نيستند و بيماران نيز برحسب مقاومت نسبت به گسترش بيماري متفاوت هستنند. بعضي از سرطانها به سرعت گسترش مي يابند، درحالي كه بعضي ديگر رشد كندي داشتند و در مراحل آخر بيماري گسترش مي يابند؛ از اين رو پزشكان برحسب مورد راجع به درمان بيماري با جراحي، پرتودرماني، شيمي درماني يا تركيبي از آنها تصميم مي گيرند.

اگر تومور كاملاً محدود باشد به طوري كه جراحي قابل انجام باشد، 30 تا 35 درصد بيماران طول عمر پنج ساله خوبي بعد از عمل خواهند داشت.

پرتودرماني در مواردي كه تومور به طور كامل برداشته نشده يا شرايط بيمار اجازه عمل را نمي دهد،

درمان مناسبي خواهد بود. در گذشته شيمي درماني در صورتي استفاده مي شد كه شواهدي از گسترش تومور به ساير قسمتهاي بدن وجود داشت، ولي امروزه در موارد ديگري از سرطان ريه هم شيمي درماني كاربرد دارد. شيمي درماني درمان انتخابي سرطان «سلولهاي كوچك» ريه است.هميشه به خاطر داشته باشيد كه مصرف نكردن دخانيات عاقلانه ترين راه پيشگيري از سرطان ريه است.

منبع: بنياد امور بيماريهاي خاص

لوبياهاي سحرآميز

نويسنده:اصغر صفري فرد*

بيشتر مردم بيماري هاي قلبي و سرطان را به عنوان قاتلين آرام و ساكت مي شناسند و مي دانند كه اندازه گيري مرتب فشار خون و بررسي سطح كلسترول و داشتن معاينه هاي منظم مانند تست سرطان سينه در بانوان، براي حفظ سلامتي بسيار مهم و حياتي هستند. اما بيشتر مردم نمي دانند كه بيماري مزمن كليه، بيماري شايعي است كه زندگي را به مخاطره مي اندازد. اين بيماري تا زماني كه خيلي پيشرفت نكرده باشد نشانه هاي خاصي نداشته و شخص متوجه ابتلا به آن نمي شود. نكته قابل توجه اين است كه بيماري مزمن كليه در مراحل اوليه خود به آساني با انجام آزمايش هاي ساده قابل تشخيص است.

تحقيقات اخير نشان داده است كه در سرتاسر جهان ميليون ها نفر به بيماري مزمن كليه مبتلا بوده و خيلي بيشتر از آن، در معرض خطر ابتلا هستند. متأسفانه همه گيري جهاني بيماري ديابت و چاقي سبب خواهد شد كه در آينده، موارد ابتلا به اين بيماري خيلي بيشتر از حال حاضر باشد.

عدم تشخيص و درمان بيماري مزمن كليه، مي تواند به ايجاد مشكلات بسيار جدي مانند نارسايي كليه كه سبب مي شود فرد نياز هميشگي به دياليز، يا پيوند كليه پيدا كند، منتهي شود. اقدامات اوليه مناسب سبب مي شود كه روند پيشرفت بيماري كليه كند

شده و حتي متوقف شود. به همين دليل انجام آزمايش هاي ساده اوليه و بهنگام در مورد افراد در معرض خطر اهميتي فراوان دارد. بزرگداشت روز جهاني كليه فرصتي است كه در باره اين بيماري، راه هاي پيشگيري و مراقبت از آن، نكاتي را فرا بگيريم. در اينجا پنج مرحله آموزش در مورد اين بيماري آورده شده است؛

مرحله اول: اين حقايق را بدانيد

شش كاري كه كليه هاي سالم انجام مي دهند عبارتند از:

1- تنظيم سطح مايعات بدن

2- پاكسازي مواد سمي و زائد بدن

3- توليد هورمون مؤثر در خون سازي

4- فعال سازي ويتامينD براي حفظ سلامتي استخوان ها

5- توليد و رها سازي هورمون هاي مؤثر در تنظيم فشار خون

6- حفظ و نگهداري مواد معدني بدن (مانند سديم، پتاسيم و فسفر)

هشت مشكلي كه به دليل ابتلا به بيماري مزمن كليه ايجاد مي شود:

1- بيماري هاي قلبي عروقي

2- حمله قلبي و سكته

3- فشار خون بالا

4- كم خوني يا تعداد كم گلبول هاي قرمز

5- ضعف استخوان ها

6- آسيب به اعصاب

7- نارسايي حاد كليه كه مرحله انتهايي بيماري است.

8- مرگ

مرحله دوم: خطر را بشناسيد

عوامل خطرزا براي ابتلا به بيماري كليه

1- ديابت (در خود يا سابقه خانوادگي )

2- فشار خون بالا (در خود يا سابقه خانوادگي )

3- بيماري قلبي عروقي (در خود يا سابقه خانوادگي )

4- سابقه خانوادگي از بيماري كليوي يا ديابت و يا فشار خون بالا

5- سن بالاي 60 سال

6- چاقي

7- داشتن وزن كم در هنگام تولد

8- استفاده طولاني مدت از داروهاي مسكن مانند ايبوپروفن و ناپروكسن

9- عفونت مزمن دستگاه ادراري

10- ابتلا به سنگ هاي ادراري

مرحله سوم: تشخيص نشانه هاي بيماري

بيشتر مبتلايان در مراحل ابتدايي بيماري مزمن كليه هيچ گونه نشانه اي را بروز نمي دهند. به همين دليل انجام آزمايش در مراحل ابتدايي مهم

است. به تدريج كه بيماري پيشرفت مي كند، نشانه هاي بيماري خود را بروز مي دهند و در برخي موارد گمراه كننده هم هستند. به اين نشانه ها توجه كنيد.

1- خستگي و ضعف

2- ادرار سخت و دردناك

3- ادرار كف آلود

4- ادرار صورتي يا تيره رنگ (وجود خون در ادرار)

5- افزايش نياز به ادرار كردن (به ويژه در شب ها)

6- چشمان پف آلود

7- صورت، دست ها، شكم و پاهاي باد كرده

8- تشنگي مداوم

مرحله چهارم: آزمايش بدهيد

اگر شما يا يكي از بستگان شما در گروه پر خطر ابتلا به اين بيماري هستيد از پزشك خود بخواهيد آزمايش هاي زير را درخواست كند.

چهار تست ساده كه زندگي را نجات مي دهد:

1- بررسي فشار خون:

فشار خون بالا مي تواند به عروق خوني كوچك در كليه ها آسيب برساند. فشار خون، بعد از بيماري ديابت مهم ترين علت ايجاد كننده نارسايي حاد كليه است.

فشار خون زير 140-90 براي بيشتر مردم خوب است. اگر مبتلا به بيماري كليوي هستيد، فشار خون زير 130 -80 بهتر و زير 120-80 بهترين است.

2- بررسي پروتئين در ادرار:

وجود مقادير كمي از آلبومين كه يك نوع پروتئين است، در ادرار از نشانه هاي اوليه مبتلا شدن به بيماري مزمن كليه است. وجود هميشگي آلبومين و ساير پروتئين ها در ادرار نشان دهنده صدمه به كليه هاست.

3- بررسي كراتي نين خون:

كراتي نين، پسماند توليد شده از فعاليت عضلات بوده و كليه ها، كراتي نين خون را پاكسازي كرده و دفع مي كنند. هنگامي كه عملكرد كليه ها كاهش پيدا كند، سطح كراتي نين خون افزايش پيدا مي كند.

4- ميزان فيلتراسيون گلومرولي:

پزشكان سطح كراتي نين خون را اندازه گيري كرده و نتيجه آن را با سن، نژاد و جنس مي سنجند تا ميزان فيلتراسيون گلومرولي به دست آيد چون حساس ترين و صحيح ترين نشانگر عملكرد

كليه هاست.

مرحله پنجم: سالم بمانيد

شش كاري كه مبتلايان به بيماري مزمن كليه بايد انجام دهند:

1- فشار خون خود را پايين بياوريد.

2- اگر مبتلا به ديابت هستيد، سطح قند خون خود را تحت كنترل در آوريد.

3- مصرف نمك را كاهش دهيد.

4- از استفاده خود سرانه مسكن ها دوري كنيد.

5- در مصرف پروتئين ها ميانه روي كنيد.

نكته آخر

بيماري مزمن كليه بيماري تمام سنين است. طبق گزارش هاي مراكز علمي، اين بيماري خطر حمله قلبي، سكته و مرگ زود رس را در بين جوانان و سنين ميانسالي دوبرابر مي كند.

بيماري مزمن كليه مختص افراد بالاي 55سال نبوده و عاملي خطرزا براي ابتلا به بيماري هاي قلبي عروقي حتي در جوانان است. به هر حال، با انجام آزمايش هاي بسيار ساده مي توان بيماري هاي كليه را به راحتي تشخيص داده و با مراقبت از كليه ها احتمال ابتلا به بيماري هاي قلبي عروقي را كم كنيم و با اين كار شانس زندگي طبيعي را افزايش دهيم.هشدارهاي مختلف در مورد خطرات بيماري قلبي هر ساله افزايش مي يابد اما بيشتر مردم در باره علل و عواقب بيماري مزمن كليه گاهي اطلاعات كافي ندارند.

شما هنگامي كه به سردرد، گلودرد، سرماخوردگي و آنفلوانزا مبتلا مي شويد مي دانيد كه بيمار شده ايد، اما آيا شما مي دانيد كه مبتلا به بيماري مزمن كليه هستيد يا خير؟ بيماري واقعا خطرناك و مرگ آوري كه بيماري خاموش نيز ناميده مي شود، زيرا اغلب تا موقعي كه به مراحل انتهايي خود نرسيده باشد توجه ما را جلب نمي كند. بزرگداشت روز جهاني كليه، اهميت دادن به شناخت بيماري هاي كليه و راه هاي پيشگيري و درمان آنهاست. اگر به بيماري هاي كليه در مراحل اوليه، توجه نشود، عواقب خطرناك آن بعد ها شامل كليه ها

شده و رهايي از آنها در برخي اوقات امكان پذير نيست.

* كارشناس ارشد خون شناسي و بانك خون

منبع: همشهري آنلاين

ايران روي كمربند تالاسمي

نويسنده: اصغر صفري فرد

نخستين بار در سال 1925 ميلادي، دكتر توماس بنتون كولي آمريكايي متوجه كودكاني با تغييرات استخواني و كم خوني شديد در ميان مهاجران ايتاليايي و مديترانه اي شد.

او اين بيماري را تالاسمي ناميد كه از تلفيق 2 كلمه تالاس به معناي دريا و اميا به معناي خون تشكيل شده است. بيماري تالاسمي پس از بيماري هاي عفوني و تغذيه اي، شايع ترين بيماري بشر و مهم ترين اختلال ارثي در سطح جهان است. اين بيماري در بيش از 60كشور دنيا گزارش شده و حدود 4/5درصد از مردم دنيا؛ يعني 250 ميليون نفر، حامل ژن آن هستند.

همچنين7/6 درصد زنان باردار و يك درصد زوجين در سراسر جهان، ناقل ژن تالاسمي يا هموگلوبين داسي شكل هستند. در هر سال، حدود 300هزار تا 500هزار كودك ( 3/2 تولد به ازاي هر 1000 تولد زنده) با يكي از اختلالات هموگلوبين به دنيا مي آيند كه حدود 100هزار نفر از آنها مبتلا به تالاسمي هستند.

تالاسمي تقريبا در همه نژادها ديده مي شود، ولي مناطق با شيوع بالا (كمربند تالاسمي) كشورهاي نواحي مديترانه (ايتاليا، اسپانيا، پرتغال، يونان، قسمت هايي از روسيه و قبرس)، شمال و غرب آفريقا، كشورهاي خاورميانه (عربستان، ايران، تركيه و سوريه)، كشورهاي شبه قاره هند (هندوستان و پاكستان) و كشورهاي منطقه جنوب شرقي آسيا ( بنگلادش، اندونزي، تايلند، مالزي و جنوب چين) و منطقه آمريكاي جنوبي هستند.

بيش از 80 درصد بيماران مبتلا به اختلالات هموگلوبين در كشورهاي در حال توسعه زندگي مي كنند و متأسفانه هنوز تعداد قابل توجهي از كودكان بيمار در اين كشورها، پيش از

تشخيص مي ميرند.

لازم به ذكر است كه مهاجرت و ازدواج يك فرد از يك قوم با فردي از قوم ديگر، تالاسمي را تقريبا در همه كشورهاي جهان، شامل اروپاي شمالي يا ديگر كشورها كه قبلا تالاسمي نداشتند، شيوع داده است.

تالاسمي در ايران

كشور ما هم روي كمربند تالاسمي قرار گرفته و به علت سابقه ازدواج هاي فاميلي، اين بيماري شيوع زيادي پيدا كرده و مناطق اطراف درياي خزر در بعضي از استان ها مانند استان مازندران و گيلان و در حوزه خليج فارس در استان هاي بوشهر و فارس، 13 تا 15 درصد جمعيت، ناقل ژن معيوب تالاسمي هستند.

به طور كلي در ايران، براساس آمار سازمان بهداشت جهاني، حدود 4 درصد از جمعيت كشور، ناقل ژن تالاسمي هستند. به عبارت ديگر حدود 3 - 2 ميليون نفر مبتلا به تالاسمي مينور هستند.

در حال حاضر، بيش از 18 هزار بيمار تالاسمي در سراسر كشور وجود دارد كه پراكندگي آنها در استان هاي مختلف، متفاوت است. استان هاي مازندران، گيلان، هرمزگان، خوزستان، كهگيلويه و بويراحمد، فارس، بوشهر، سيستان و بلوچستان، كرمان و اصفهان، 10 استان پرشيوع كشور هستند.

سابقه توجه به اين بيماري در ايران به تلاش هاي پروفسور يحيي در دهه 40 بر مي گردد؛ زماني كه اين استاد اهل طالقان، گزارش خود را درخصوص كم خوني حاد و شايع در شمال ايران به وزارت بهداري تقديم كرد، اما كمتر كسي حرفش را جدي گرفت.

واقعاً چه كسي مي دانست اين بيماري در كمتر از 60 سال به يكي از عمده ترين چالش هاي نظام سلامت ايران تبديل مي شود.

علت بيماري

بسياري از بيماري ها در انسان، ناشي از ناهنجاري هاي خوني است. بيماري هاي گويچه هاي قرمز، در ميان ناهنجاري هاي خوني شايع ترند. شديد ترين اين بيماري ها، تالاسمي و يك نوع كم خوني به نام كم خوني داسي

شكل است كه اين مورد در قاره آفريقا بسيار شايع است.

وقوع اين بيماري ها در نتيجه اشكال در نوع ويژه اي پروتئين داخل گويچه اي به نام هموگلوبين است. آسيب هاي هموگلوبين، ناهنجاري هاي وراثتي بوده و از والدين به فرزندان انتقال مي يابد.

ژن معيوب تالاسمي يا از يكي از والدين و يا از هر دو به كودك مي رسد و كودك را مبتلا به اين بيماري مي كند. اين كم خوني ارثي به دليل نقص در كروموزم شماره11 و اختلال در كارايي گلبول هاي قرمز خون پديد مي آيد.

گلبول هاي قرمز كه حاوي هموگلوبين هستند، اكسيژن را از ريه ها به ساير بافت هاي بدن منتقل مي كنند. در بيماري تالاسمي، هموگلوبين به ميزان لازم ساخته نمي شود و در نتيجه اكسيژن كافي به بافت هاي بدن نمي رسد.

مصرف يك چهارم خون هاي اهدايي

تزريق خون، ركن اساسي درمان بيماران تالاسمي بوده و تهيه خون سالم و كافي براي اين بيماران، كه بيش از يك چهارم مصرف كنندگان خون كشور را شامل مي شود، وظيفه اي مهم بر دوش نهادهاي مسئول است.

لازم به ذكر است كه در سال1370، طرح كشوري پيشگيري تالاسمي توسط انجمن تالاسمي ايران به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي ارائه شد و پس از 5 سال در سال 1375 اين طرح به صورت كشوري به اجرا درآمد.

در آغاز برنامه پيشگيري از تالاسمي، سالانه بيش از 800 نوزاد مبتلا به تالاسمي متولد مي شد كه اين رقم اكنون به 300 مورد كاهش يافته است كه دستاورد بزرگ ملي در حوزه سلامت محسوب مي شود.

اميد به آينده

تالاسمي يك بيماري نادر و پيچيده است كه در گذشته جان كودكان را قبل از رسيدن به سن نوجواني مي گرفت. بالا رفتن سطح دانش خانواده ها، ابداع فناوري هاي نوين، پيشرفت هاي به

عمل آمده در اقدامات باليني و ظهور روش هاي جديد درماني، تاثيري عمده بر سلامتي بيماران و افزايش طول عمر آنها داشته است.

همچنين با توجه به انجام آزمايش هاي ژنتيك قبل از ازدواج و نيز نمونه برداري از مايع آمينوتيك جنين، تعداد متولدين بيمار، به تدريج در حال كاهش است. بيمار تالاسمي ديروز، كودكي ناتوان بود كه عمري كمتر از 20سال را تجربه مي كرد، اما امروز جواني با زندگي عادي است كه در جست وجوي كار و طعم زندگي شاداب، نيازهاي گوناگوني دارد.

نياز هاي گوناگون

كودكان تالاسمي ديروز كه به سن هاي بالاتر رسيده اند، نيازهاي مختلف و گوناگوني دارند كه بايد به آنها توجه داشت.

ادامه تحصيل بيماران در مقاطع بالاي علمي، دستيابي به فرصت هاي مهم شغلي، قرار گرفتن در پست هاي مديريتي در بخش هاي دولتي و خصوصي و حضور همه جانبه در فعاليت هاي اجتماعي و اقتصادي، نشانگر بالا رفتن كيفيت زندگي بيماران مبتلا به تالاسمي است.

با اين حال، با توجه به جمعيت فراوان بيماران تالاسمي، نياز هاي مختلف ( مانند شغل، تحصيل، ازدواج، مسكن، درمان و...) نيز بالا بوده و در حال افزايش هم است. با پيشرفت علم، امروزه سيماي تالاسمي تغيير كرده است.

جمعيت بيماران بالغ، به طور مرتب در حال افزايش بوده و مسائل مرتبط با بيماران تالاسمي بزرگسالان روز به روز مهم تر مي شود. به طور مثال تعداد بيماران بزرگسال در ايالات متحده و كانادا به 44درصد جمعيت كل بيماران تالاسمي در اين كشورها رسيده است.

بيماران براي بيماران

عدم پاسخ دهي مناسب به خواسته ها و نيازهاي گوناگون بيماران تالاسمي، توسط دولت و نگرش منفي جامعه به توانايي هاي بالقوه بيماران تالاسمي، ضرورت تامين و رفع اين نيازها توسط خود بيماران را آشكار مي كند.

پيشنهاد طرح بيماران براي بيماران در راستاي

ياري رساندن به بيماران توسط خود بيماران تالاسمي است؛بيماراني كه با سعي و تلاش توانسته اند برخي از مشكلات را حل كرده و به موفقيت هايي نايل شوند و مي توانند در بسياري از موارد اجتماعي ساير بيماران را ياري دهند.

يكي از موضوعات مهم، مسئله شغل و كسب درآمد مستقل اين بيماران است. اكنون جوانان تالاسمي، نياز به كار، كسب درآمد و زندگي مستقل دارند، اما متأسفانه آمارها حكايت از اين دارد كه اكثر بيماران تالاسمي فاقد شغل مناسب هستند.

شايد تصور عمومي اين باشد كه اين بيماران توانايي انجام كارهاي محوله را نداشته و هميشه بايد تحت حمايت هاي دولت يا مؤسسه هاي خيريه باشند.

وجود بيماران شاغل كه وظايف شغلي خود را به نحو احسن انجام مي دهند، دليل باطل بودن اين طرز تفكر است؛ البته در اين زمينه، بيماراني كه به موفقيت هاي اقتصادي دست يافته اند يا خانواده هاي آنها كه داراي مؤسسه هاي اقتصادي هستند، مي توانند ساير بيماران را ياري دهند.

آنها مي توانند با به كار گيري بيماران تالاسمي زمينه اشتغال آنها را فراهم سازند. موضوع بيماري و گرفتن مرخصي براي درمان، مشكل اصلي است. بيماران تالاسمي به دليل اينكه نياز مداوم به تزريق خون دارند، مجبورند كه در فواصل مشخص محل كار خود را ترك كرده و به مركز درماني بروند.

اين عامل سبب مي شود كارفرمايان عادي كمتر تمايل داشته باشند كه آنها را به كار گيرند. كارفرمايان بيمار چون خود به بيماري تالاسمي مبتلا هستند مشكل ساير بيماران را درك كرده و نهايت مساعدت را با آنها خواهند داشت.

مراكز درماني بيماران، مانند مراكز انتقال خون و درمانگاه هاي تالاسمي هم مي توانند با ارائه خدمات خود در بعدازظهر ها و روزهاي تعطيل سبب شوند، بيماران

شاغل كمتر مجبور به ترك محل كار خود در ساعات كاري شوند.

شغل هاي خويش فرما و نيز شغل هايي كه زمان كاري توسط خود بيماران قابل مديريت باشد، پيشنهادهاي خوبي هستند. همچنين دولت مي تواند به بيماران كمك كند.

دولت از طريق بانك ها مي تواند وام هاي زود بازده در اختيار بيماران قرار دهد تا آنها بتوانند به صورت انفرادي يا تشكيل تعاوني هاي توليدي يا خدماتي به استقلال مالي برسند.

همچنين دولت بايد قانون به كارگيري افراد نيازمند حمايت را رعايت كرده و مؤسسه و سازمان هاي زيرمجموعه خود را مجبور كند در پست هايي كه بيماران تالاسمي قادر به خدمت رساني هستند، آنها را استخدام كرده و به كار گمارد.

اختصاص درصدي از ظرفيت اشتغال دستگاه هاي اجرايي به افراد تالاسمي از طرح هاي ارائه شده به نهادهاي مسئول است. وجود كارمندان مبتلا به تالاسمي، كه در نهايت وظيفه شناسي به خدمت مشغولند، نشانگر اين است كه دولت در انتخاب خود اشتباه نكرده است.

همچنين در مورد شغل بايد به علايق بيماران توجه داشت و صرف فقط پيدا كردن شغل، نبايد دليلي بر بي توجهي به اين امر باشد.

ديدن خانمي دامپزشك كه با وجود ابتلا به بيماري تالاسمي و باور عمومي كه دامپزشكي شغلي مختص آقايان است، در كار خود بسيار كوشا و موفق است و نيز نمونه هاي ديگر دليلي بر احترام به سليقه هاي شخصي بيماران است.

*كارشناس ارشد خون شناسي و بانك خون

منبع: همشهري آنلاين

شكاف كام ولب لب شكري

شكاف كام و لب تاريخچه ديرينه دارند و از قديم جهت ترميم يا حل مشكلات اين بيماران تلاش هاي فراواني انجام گرفته است. تولد نوزاداني با اين مشكل معمولاً با احساس نگراني شديدي براي والدين آنها همراه است و اين وظيفه مهم پزشكان و دندانپزشكان مجرب است

كه به نحوي آنها را راهنمايي كنند. اين بيماران علاوه بر شكاف در ناحيه كام و لب، مشكلات ديگري از جمله ناهنجاري و جفت شدن فك و دندان را دارا مي باشند و پوسيدگي نيز در آنها شايع است.

شكاف كام يكي از متداول ترين نقايص مادرزادي عمده در انسان است. در سفيدپوستان شكاف كام همراه با شكاف لب، شيوعي معادل يك در هر هفتصد تا هزار تولد دارد. شكاف كامل لب به داخل سوراخ بيني گسترش مي يابد و استخوان آلويول را درگير مي كند و تعداد دندان ها را هم تحت تأثير قرار مي دهد. گاهي اوقات نداشتن بعضي از جوانه هاي دنداني و يا داشتن دندان هاي اضافي مشاهده مي شود.

شكاف از نظر تنوع، انواع گوناگوني دارد. تحقيقات نشان مي دهد ناهنجاري هاي دنداني در اين بيماران شيوع بالاتري از افراد عادي دارد. ميزان ابتلا به داشتن دندان هايي با سايز كوچك در ناحيه شكاف در افراد مبتلا بالاتر است.

انواع مختلفي از ضايعات تكاملي شكل دندان ها از جمله دندان هاي دوقلو، دندان هايي با فرم غير عادي، دندان هاي كوچك و … مي تواند در افراد مبتلا به شكاف بروز نمايد. اختلالات تكاملي در تعداد دندان ها به صورت بي دنداني، دندان هاي اضافه و تغيير رنگ هاي دنداني مي تواند قابل رويت باشند.

شكاف لب و كام از شايع ترين نقايص دهاني- صورتي است كه مورد توجه محققان قرار گرفته است. درمان شكاف لب همراه با شكاف كام و يا بدون آن، انجام جراحي هاي متعدد، گفتار درماني و درمان هاي ارتودنسي و دنداني را بخصوص در ?? سال اوليه عمر مي طلبد. ارايه اطلاعات لازم به والدين اين كودكان و انجام درمان هاي پزشكي- دندانپزشكي به هنگام، مي تواند در بهبود وضعيت بسيار مؤثر باشد.

دندانپزشك كودكان، متخصصين ارتودنسي و

جراحان فك و صورت مسيول مستقيم مراقبت هاي دنداني- فكي اين بيماران مي باشند. رابطه قوي بين تعداد و شدت مشكلات دنداني با نوع و شدت شكاف وجود دارد. مراقبت هاي دنداني پيشگيري نيز از اهميت بالايي برخوردار است زيرا اكلوژن دنداني دست نخورده كودك، بخصوص در ناحيه شكاف، پايه اي براي درمان هاي ارتودنسي و جراحي بعدي محسوب مي گردد.

منبع:http://www.academist.ir

كاركرد طب مكمل در درمان صرع

نويسنده: دكتر كورش قره گزلي - دكتر يدا... خلقي - دكتر محمد رشيقي

اين روزها صحبت از طب آلترناتيويا مكمل در كنار درمان هاي رايج پزشكي زياد است و در رفع بسياري از بيماري ها جاي خود را باز كرده است ولي آيا هميشه مي توان از آن استفاده كرد يا نه جاي بحث مي باشد در اين مقاله به تاثير اين طب و جايگاه آن در بيماري صرع از زبان متخصصين مربوطه مي پردازيم.

مقدمه:

صرع يكي از شايع ترين بيماري هاي اوليه مغز است كه مطابق با آمار سازمان جهاني بهداشت (WHO) حدود 40 ميليون نفر را درجهان مبتلا كرده است و حدود 80 درصد آنها در كشورهاي در حال توسعه مي باشند كه امكانات تشخيص و درماني مدرن در آنجا وجود نداشته و تا حدود 90 درصد بيماران در اين مناطق تحت يك درمان موثر قرار ندارند. علي رغم اعمال درمان هاي رايج ، تعداد زيادي از بيماران تحت درمان دچار عوارض داروهاي ضدصرع مي شوند. در نتيجه يك علاقه مندي روزافزون در اين بيماران براي استفاده از درمان هاي غير معمولي از جمله طب مكمل ايجاد مي شود و اين در حالي است كه هيچ شواهد محكمي وجود ندارد كه استفاده از اين درمان ها را در صرع

تاييد كنند . طب مكمل از ديرباز در اين مناطق به اين درمان ها وابسته بوده و يا طبق اعتقادات فرهنگي به صورت چاره جويي، از اين درمان ها استفاده مي كنند يا با افراد صاحب دانش در اين زمينه مشورت مي كنند.

آيا طب مكمل جايگزين مناسبي براي داروهاي ضدصرع است؟

براي تعيين اثربخشي و بي خطر بودن اين روش ها براي بيماران صرعي مركز همياري كوچران(The Cochrane Collaboration Center) وابسته به بنياد پزشكي مبتني بر شواهد (Evidence Based Medicine Institue) در كانادا تحقيقات گسترده اي را در مورد يكي از اين روش ها كه خيلي هم مورد توجه پزشكان و مردم است به نام طب سوزني، انجام داده و به عنوان نتيجه گيري اعلام كرده است كه شواهد موجود در حال حاضر طب سوزني را به عنوان درمان صرع تاييد نمي كنند. اين موضوع به خوبي در مورد ساير روش ها كه صد البته بيشتر از طب سوزني مقبوليت ندارند قابل تعميم است. پس به راحتي مي توان نتيجه گيري كرد كه هر چند طب مكمل با توجه به ريشه هاي عميقي كه در فرهنگ و اديان دارد، مورد توجه زياد است، ولي نبايد جايگزين داروهاي ضدصرع شود و يا با استفاده از آنها دوز يا مقدار داروهاي ضدصرع را كم كرد. اين اقدام ناپسند و تاييد نشده مي تواند عوارض جبران ناپذير براي بيماران مصروع و خانواده هاي آنها ايجاد كند. لذا پزشكان و متخصصين مغز و اعصاب بايد به بيماران و خانواده هاي آنها تفهيم كنند كه هر چند ممكن است علاقه مند باشند مطابق فرهنگ و اعتقادات خود با جذابيت هاي

موجود در بعضي از اين روش هاي درماني ، از آنها براي تقويت قواي ذهني و روحي خود استفاده كنند ولي هرگز نبايد اين اقدامات جايگزين درمان هاي استاندارد و معمول صرع شده و يا با استعانت از آنها با اندكي بهبودي به صورت احساس خوب بودن (Feeling of well being) اقدام به كاهش مقدار مصرفي داروها كنند.

بيماران چگونه اطلاعات لازم را كسب كنند؟

برا ي راهنمايي بيماران و پزشكان لازم است كه مراكزي زير نظر انجمن صرع ايران به صورت web site در مورد اين روش ها، اطلاعات درست و علمي را به شكل online عرضه كنند و تاريخچه و زمينه هاي فرهنگي و اعتقادي و خاستگاه اين روش ها را همراه يا نحوه صحيح استفاده از آنها فقط براي رسيدن به يك آرامش روحي (نه جايگزين درمان) به بيماران آموزش دهند. اين اقدام از اين جهت شايسته و به جا است كه صرع شايع ترين بيماري نورولوژيك است كه احتياج به درمان طولاني مدت و پذيرش اين درمان توسط بيماران دارد و در اين راستا ممكن است بيماران به دلايل و بهانه هاي مختلف از ادامه درمان و پذيرش آن امتناع كرده و به عنوان چاره جويي به اين روش ها پناه آورند . براي آشنايي با اين روش ها بايد عنوان كرد كه چيزي كه به عنوان طب سنتي، طب مكمل، طب حاشيه نام برده مي شود، شامل ده ها رشته و شيوه متفاوت است كه گستره اي جهاني از پنج قاره جهان دارد. از جمله اين روش ها مي توان به هوميوپاتي، طب سوزني، كايروپراكتيك، طب گياهي، مديتيشن، گروه درماني، چي

كنگ، زنبور درماني، موسيقي درماني، رنگ درماني و ... انواع و اقسام روش هاي ديگر نام برد. لازم به ذكر است كه افراد زيادي در كشورهاي مختلف حتي آمريكايي يا اروپايي با مقاصد سودجويانه مشغول ارائه درمان با اين روش هاي غيرعلمي به بيماران مي باشند كه اكثرا نظرات آنها در مورد استفاده درماني براي يك بيماري به خصوص صرع، پايه و اساس علمي نداشته و براساس مستندات و شواهد نيست.از طرف ديگر نكته حائز اهميت اين است كه توجه داشته باشيم كه درمان هاي مدرن پزشكي امروز، حتي اگر خيلي خوب اعمال شوند ممكن است براي تعداد زيادي از بيماران كفايت نكنند و لذا توجهي كه اين روش ها (طب مكمل) به كاهش استرس در بيماران دارند، باعث شوند كه بيماران با بي اطلاعي كامل به اين درمان دهنده روي آورند و قرباني مقاصد شوم آنان شوند و در نهايت اين امر باعث ناتواني مراكز درماني در كنترل بيماري بيماران و به دنبال آن عوارض شديد در آنان شود .

بهترين روش درمان صرع چيست؟

همكاري و همياري طب مدرن با شفا دهنده هاي سنتي، مي تواند بهترين شرايط را براي اعمال درمان مناسب و از آن طرف كاهش استرس در بيماراني كه به دليل استفاده طولاني مدت از اين داروها و يك بيماري مادام العمر در رنج هستند ايجاد كند . اين كار فقط با پيش قدم شدن مراكز معتبر كشور از جمله انجمن صرع است كه تحقق مي يابد. آنها مي توانند با استفاده از آموزش روش هاي درست ، استفاده از اين درمان ها را براي بيماران تفهيم كنند.

نتيجه گيري:

نويسندگان هر

چند روش هاي درمان طب مكمل را مطرود نمي دانند ولي فعلا آن را به عنوان درمان جايگزين و يا كمكي براي كاهش مقدار داروي مصرفي در بيماران توصيه نمي كند و پيشنهاد مي كنند كه سياست گذاري لازم در مورد استفاده به صورت هميارانه از اين روش ها توسط مراكز ذي صلاح كشور انجام شود.

منبع: ماهنامه تخصصي دنياي سلامت

نقش هيپنوتيزم در مقابله با انواع سرطان

نويسنده:دكتر سيد رضا جماليان

با وجود پيشرفت هايي كه در علوم پزشكي و دانش هاي بشري صورت گرفته، هنوز انواع سرطان ها به عنوان يكي از مهمترين عوامل مرگ و مير در عصر جديد به حساب مي آيند. زماني كه فردي متوجه مي شود و يا پزشكي به او مي گويد كه به سرطان دچار شده است، يك بحران رواني بسيار بزرگ در وجود او پديد مي آيد. نه تنها ترس از مرگ كه خود عامل مهمي است، بلكه ترس از دردهاي شديدي كه در بسياري از سرطان ها در ماه ها و سال هاي آينده به احتمال زياد پديد مي آيند در كنار وحشت از عليل شدن و يا بد شكلي هائي كه در جريان جراحي ها پديد مي آيند، به آنها اضافه مي شوند . حقيقت واقعي و آماري اين است كه با تشخيص زودرس و درمان صحيح و سريع با جراحي، پرتو درماني، شيمي درماني و ... در اين سال ها بسياري از بيماران سرطاني به طور كامل و براي تمام عمر بهبودي يافته و سلامت كامل خود را به دست مي آورند و در بقيه، ساليان درازي به عمر بيماران اضافه مي شود. بنابراين توجه بيمار به مسائل زير بسيار مهم

و اساسي است:

تشويق بيماران براي شروع و ادامه ي درمان

در بسياري از موارد، فردي كه براي اولين بار اطلاع پيدا مي كند كه به نوعي از سرطان مبتلا شده ، دچار ترديد و انكار شده و حدس مي زند كه آزمايش هاي انجام شده يا قضاوت پزشك ممكن است، اشتباه بوده باشد. بنابراين با تكرار آزمايش ها و مراجعه به پزشكان ديگر به دنبا ل فردي مي گردد كه به او بگويد تمام آزمايش ها بي اعتبار بوده و او سالم است. بنابراين فردي كه براي او احتمال يا قطعيت وجود سرطان مطرح شده، لازم است به درمانگري مراجعه كند كه به او آرامش، اميد به درمان كامل و اعتماد به نفس بدهد كه هيپنوتيزم درماني در اين زمينه ها بسيار موثر است.

از بين بردن اضطراب و دردهاي بيمار

پس از پايان دوره ي ترديد و انكار، زماني كه فردي قبول مي كند كه به نوعي سرطان دچار شده، ترس و وحشت كم يا زيادي بر او مستولي شده و از خود مي پرسد: «چرا من به اين بيماري دچار شده ام؟ » . ترس و وحشت و تمركز بر روي عضو سرطاني شده، در كنار اضطراب و وحشت، درجاتي از درد هم ممكن است در او پديد آيد و ارتباطات انساني او در محيط خانه، محيط كار و اجتماع دچار اختلال شود. در اين شرايط هيپنوتيزم درماني مي تواند بسياري از بيماران را آرام يا ريلاكس كند و ضمن ايجاد و افزايش عشق به زندگي و اميد به درمان، بيماران را تشويق به شروع يا ادامه ي درمان بكند.

غلبه بر بي خوابي

بي

خوابي يكي از علائم ناراحت كننده اي است كه در تمام افراد مبتلا به اضطراب شديد، نگراني زياد و يا دردمند پديد مي آيد. در بسياري از موارد از تلقينات هيپنوتيزم درمانگر در اين زمينه به بيمار كه او «مثل بچه ها مي تواند بخوابد و اشتهاي او مانند دوران كودكي و نوجواني زياد مي شود» موثر واقع مي شوند .

افزايش عشق به زندگي

پس از شروع و ادامه ي درمان، هيپنوتيزم درمانگر بايستي اميد به زندگي و عشق به سرگرمي هاي شاد مانند شركت در جلسات خانوادگي و دوستانه، رفتن به سينما ، خواندن كتاب، مسافرت، پياده روي و ... را در وجود بيماران زنده و فعال نگاه دارد. براي انجام اين كارها هيپنوتيزم درمانگر مي تواند از تلقينات هيپنوتيزمي و هم راهنمائي در شرايط هوشياري عادي استفاده كند.

تقليل اتكا به هيپنوتيزم درمانگر با آموزش خود هيپنوتيزم

در دوره ي طولاني درمان سرطان ها كه ماه ها و يا سال ها به طول مي كشند، براي ايجاد آرامش، افزايش اشتها، تنظيم خواب، اميد و اعتماد به نفس براي پيگيري برنامه هاي درماني طولاني و گران قيمت و از همه مهمتر تسكين درد نياز مستمر به مراجعه به هيپنوتيزم درمانگر دارند كه بايد هر چه زودتر تكنيك خود هيپنوتيزم و روش هاي علمي خود هيپنوتيزم درماني را به بيماران آموزش داد . فراگيري خود هيپنوتيزم و خود درمانگري در زمينه هاي فوق باعث مي شوند تا ساعاتي از شبانه روز بيمار با اين كارهاي مفيد و مطلقا بدون عارضه مشغول شوند و اعتماد به نفس آنان افزايش يابد. شايد بعضي از اين بيماران

دوست داشته باشند و يا تشويق شوند كه اين مهارت ها را در اختيار ساير بيماران قرار دهند.

تاثير هيپنوتيزم در تسكين درد

هيپنوتيزم در تسكين درد تاثير مثبت و ثابت شده اي دارد. در تكنيك كلاسيك بي حسي يا تسكين درد دستكشي، ابتدا در قسمت پائين دست - مكاني كه در شرايط معمولي زير دستكش قرار مي گيرد - ايجاد كرختي و بي دردي مي شود و انتقال اين بي حسي به نقاط دردناك يا در معرض درد انجام مي شود. پروفسور ارنست هيلگارد از روش هاي ديگري هم براي مبارزه با درد استفاده مي كرد كه به نمونه اي از اين تكنيك ها به صورت گذرا اشاره مي شود:

1- CONVERSION : كه به معناي وارونه سازي، تبديل يا تغيير شكل درد است. مثلا در يك مورد پزشكي به نام ساسردوت، دردهاي شديد و خفقان آور در قسمتي از گردن و حلق يك بيمار سرطاني را با يك احساس غلغلك مطبوع در آن محل جانشين يا تبديل كرد.

2- SUBSTITUION: اريكسون كه بزرگ ترين هيپنوتيزم درمانگر قرن بيستم و يكي از سه بنيانگزاران NLP يا تكنيك و روان شناسي موفقيت را تشكيل مي دهد، در خانمي كه دردهاي سرطان در او گسترش يافته و در تمام بدنش وجود داشت. باتلقينات هيپنوتيزمي تمام اين دردها را به يك احساس خارش در پاشنه ي پاي او تبديل كرد.

3- DIPLACMEN: اريكسون در يك بيمار مبتلا به سرطان گسترش يافته ي پروستات در قسمت پائين شكم، اين ناراحتي ها را به دست چپ او انتقال داد.

احساس خروج روح از بدن

در عمق متوسطي از خلسه ي هيپنوتيزمي

مي توان اين احساس را در بيمار به وجود آورد كه گويي روح از بدنش خارج شده و در ارتفاع چند متري از سطح زمين قرار و اين روح گسسته از بدن هم مي تواند به كالبد خود در پائين نگاه كند و هم در فضا به صورت غوطه ور و مواج باقي بماند و يا به مكان هاي دوردست پرواز كند.

اين پديده يا احساس عجيب و دل انگيز هم در برخي از كتاب هاي فرهنگ ايران پيش از اسلام و در كتاب هاي تذكره الاولياء عطار نيشابوري و هم در كتاب نفحات الانس جامي به صورت گزارش افراد جامعه به صورت مكرر ديده مي شود.

منبع:ماهنامه ي تخصصي دنياي سلامت شماره 32

آيا ناتواني جنسي قابل درمان است؟

نويسنده: دكتر سودابه عليدادي

مشكل جنسي يا نقص عملكرد جنسي، به مشكلي گفته مي شود كه مي تواند در طي هر مرحله از سيكل جنسي ايجاد شده و باعث جلوگيري از خشنودي يا لذت جنسي براي فرد يا شريك جنسي او شود.

ناتواني جنسي چيست؟

ناتواني جنسي به عدم توانايي در رسيدن و باقي ماندن در حالت نغوظ مناسب براي ارتباط جنسي گفته مي شود. ناتواني جنسي از جمله مشكلات شايع اورولوژيك است كه موجب ناراحتي هاي زيادي براي بيمار و در نهايت مراجعه به پزشك مي گردد. اگرچه ناتواني جنسي يك بيماري تلقي مي شود اما به دليل شيوع زياد و نيز تأثيرات آن بر روي كيفيت زندگي در بسياري از خانواده ها، فشارهاي اجتماعي و پزشكي زيادي را هم به دنبال دارد. مطالعات و بررسي هاي انجام شده بيانگر شيوع بالاي اين عارضه به خصوص در مردان 70-40 سال مي

باشد. در واقع خطر بروز اين عارضه با افزايش سن بالا مي رود. خطر بروز ناتواني جنسي در افراد مبتلا به ديابت، بيماري هاي قلبي عروقي، فشار خون و نيز در افراد سيگاري و چاق بيشتر است.

ناتواني جنسي چقدر شايع است؟

ناتواني جنسي درجات مختلف دارد. تفاوت در شدت بروز اين مشكل، بررسي ميزان دقيق شيوع و تعداد افراد مبتلا به آن را مشكل مي سازد. مردان بسياري تمايل به مطرح كردن مشكل خود با پزشك ندارند و در نتيجه اين مشكل ناشناخته مي ماند. در حالي كه ناتواني جنسي در هر سني مي تواند ايجاد شود، شيوع اين مشكل در جوانان كمتر و در سنين بالا، بيشتر است.

علل ايجاد ناتواني جنسي چيست؟

در حدود 20 سال قبل، عقيده رايج در مورد ناتواني جنسي اين بود كه ناتواني جنسي هميشه يك مشكل رواني است و از طريق روان درماني و يا مشاوره جنسي قابل حل است. اما از دهه گذشته همه چيز تغيير زيادي كرده است. با پيشرفت روش هاي درماني جديد و درك بهتر و شناخت مناسب تر دلايل ايجاد ناتواني جنسي، روش معالجه از تمركز صرف بر روانشناسي درمان به دارو درماني شيفت پيدا نموده است. آمار نشان مي دهد كه در حدود 90-80 درصد از موارد ناتواني جنسي دلايل زمينه اي دارند. دلايل بروز اين مشكل بيماري هاي تحت تأثير قرار دهنده جريان خون مثل تصلب شرايين (سخت شدن شريان ها)، بيماري هاي عصبي، استرس، اضطراب ناشي از عدم توانايي جنسي و يا آسيب آلت جنسي است. بيماري هاي مزمن و نيز داروها هم مي توانند باعث بروز اين عارضه شوند.

برخي عادات غلط (كه بر سلامت دستگاه قلب و عروق هم تأثير مي گذارند) مانند كشيدن سيگار در بروز ناتواني جنسي نقش دارند.

دلايل فيزيكي بروز ناتواني جنسي:

وجود بيماري هاي زمينه اي مي تواند در بروز ناتواني جنسي نقش داشته باشد. از جمله اين بيماري ها مي توان به ديابت، مشكلات قلبي عروقي، بيماري هاي عصبي، عدم تعادل هورموني، بيماري هاي مزمن مثل نقص عملكرد كبدي يا كليوي، مصرف الكل و يا اعتياد اشاره نمود. به علاوه، عوارض جانبي داروهايي از جمله ضد افسردگي ها، مي تواند روي تمايلات جنسي و نيز عملكرد جنسي تأثيرگذار باشد.

دلايل رواني بروز ناتواني جنسي:

شامل استرس و اضطراب هاي مرتبط با كار، نگراني هاي مربوط به كاهش قدرت جنسي، مشكل در نحوه برقراري ارتباط، افسردگي، احساس گناه و يا اثرات منفي ناشي از صدمات جنسي در گذشته مي باشد. علاوه بر اين دلايل افزايش سن هم با بروز اين عارضه مرتبط است. البته مشكلات جنسي در بزرگسالان در هر سني مي تواند ايجاد شود.

چه چيز باعث از بين رفتن تمايلات جنسي در فرد مي شود؟

از بين رفتن تمايلات جنسي، كه از آن به عنوان ليبيدو هم ياد مي شود، به كاهش ميل جنسي و نيز عدم تمايل فرد براي فعاليت جنسي اطلاق مي شود. كاهش ليبيدو مي تواند در نتيجه فاكتورهاي فيزيولوژيك يا سايكولوژيك (رواني) ايجاد شود. اين موضوع مي تواند در نتيجه كاهش سطح هورمون مردانه يا تستوسترون ايجاد شود. همچنين دلايل فيزيكي و رواني مثل اضطراب، افسردگي، بيماري هايي چون ديابت و فشار خون بالا و يا داروهاي خاص از جمله ضد افسردگي

ها نيز در بروز آن دخيل است.

چه زمان بايد به پزشك مراجعه نمود؟

بسياري از افراد مشكل جنسي را بارها تجربه مي كنند. زماني كه مشكل ايجاد شده ادامه يابد، باعث ايجاد استرس براي بيمار و شريك جنسي او و اثر منفي بر روي رابطه آنها مي شود. در اين صورت بهتر است فرد براي بررسي بيشتر و درمان به پزشك مراجعه نمايد.

چگونه مي توان به مشكل جنسي در آقايان پي برد؟

براي بررسي اين مشكل پزشك ابتدا در مورد تاريخچه علايم در فرد سؤال مي كند. در صورت لزوم آزمايشاتي براي بررسي اين مشكل تجويز گردد.

آيا مي توان از مشكل جنسي پيشگيري نمود؟

اگرچه نمي توان از مشكل جنسي پيشگيري نمود اما فهميدن دلايل زمينه اي مربوط به اين مشكل مي تواند به شما در درك بهتر و همراهي مناسبتر با اين مشكل، در زمان بروز آن ياري رساند. مطالعات جديد نشان مي دهد احتمال بروز ناتواني جنسي در مردان چاق 90 درصد بيشتر از مرداني است كه وزن طبيعي دارند. سيگاري ها نيز 50 درصد بيشتر از غير سيگاري ها به ناتواني جنسي دچار مي شوند. ورزش منظم هم نقش پيشگيرانه اي در اين زمينه دارد. مرداني كه بيشترين فعاليت ورزشي را دارند، 30 درصد كمتر از همسالان بي تحرك خود طي مدت 14 سال تحقيق به ناتواني جنسي دچار شدند.

آيا مشكل جنسي قابل درمان است؟

درمان موفق اين بيماري به دلايل زمينه اي آن بستگي دارد. نقص خفيف در عملكرد جنسي با استرس، ترس و يا اضطراب مرتبط است كه با مشاوره، آموزش و بهبود ارتباط با همسر قابل

درمان است. درمان دارويي با در نظر گرفتن علل زمينه اي ايجاد اين مشكل در افراد مختلف متفاوت است. بايد توجه داشت كه داروهاي مؤثر در درمان ناتواني جنسي، تحريك كننده يا مقوي جنسي نيست و به عنوان داروي تفريحي مفيد نمي باشند. پس هرگز مصرف داروي خود را به كسي توصيه نكنيد.

منبع:مجله دنياي سلامت شماره .27

عنوان:خدايا به دادم برس بچه ي منو كشت !!!

طفل معصوم ناله مي كرد و درخواب مرتب بالا و پايين مي شد،به قول خودمون هي مي لوليد و غرغر مي كرد و دوباره به خواب مي رفت .يك دفعه خيلي بي تاب شد و جيغ زد "مامان مي سوزه "مادر بيچاره كه مدتي بود بالاي سر بچه نگران نشسته بود !!! شلوار بچه را از پاش بيرون كشيد "نكنه زنبور يا جك و جونور ديگه بچمو ،نيش مي زنه ... ؟ !!!

اما چيزي نبود متوجه شد بچه با حالتي هيجاني ، ناحيه مقعدش را مي خارونه " نكنه پاي بچه را درست نشستم "

بچه را بغل كرد ،آب را سرد و گرم كرد و پاي بچه را با صابون شست .

كودك معصوم آروم گرفت و دوباره به خواب رفت .اما چشمدون روز بد نبينه هنوز مادر بيچاره پلك روي هم نگذاشته بود كه رقص در خواب !!!بچه شروع شد و به دنبال اون غرغر و طولي نكشيد كه فرياد زد "مي سوزه "

پدركه مثل خيلي از باباهاي ديگه ، به دليل مشكلات اقتصادي و خرج و برج فراوان مجبور بود از صبح تا شب ببخشيد تا پاسي از شب كار كند ، آنقدر خسته بود ه رمق بلند شدن نداشت اما بفهمي نفهمي

متوجه مي شد كه محيط شلوغ و پر سر و صداست ، هي تكون مي خورد از اين دنده به اون دنده ، سر را زير متكا مي برد ، متكا را روي سرش مي گذاشت و ...اما فايده نداشت بلند شد و داد زد :

"خدايا به دادم برس بچه كشتم "

بالاخره صبح شد ،مادر زير چشمي شوهر را مي پائيد خيلي قيافه گرفته ، چي كار كند بيچاره ، خواب نرفته بود .

آقا لب از روي لب برداشت و بدون اينكه به زن و بچه نگاه كند گفت :"اينو ببرش دكتر ببين دردش چيه ؟ "

خانم دكتر بچه را معاينه كرد و گفت :خانم اين بچه اكسيور دارد كه مردم عادي به اون كرمك مي گويند .كرمك انگل بسيارريزي است كه روده ي بزرگ انسان را آلوده مي كند ،انتقال آن بسيار سريع انجام مي شود انگل هاي ديگه بايد تخمشون مدتي در محيط بمونه تا برسه و آلوده كننده بشوند اما اين كرم كوچولو به محض اينكه تخمش دفع شد اگه خورده بشه به يك كرم بالغ تبديل ميشه ، بنابراين يك فرد مبتلا بارها خودش را مبتلا مي كند .

مي دوني منظورم چيه ،با خاراندن ناحيه ي مقعد تعداد بسيار زيادي تخم در زير ناخن ها جمع ميشه و فرد در صورت نشستن دست و خوردن غذا خودش را دوباره آلوده مي كند ، كه اگه ادامه پيدا كند تعدادي زياد كرم در روده جمع ميشه و عوارض مختلف را به دنبال مي آورند .

_ خانم دكتر،چرا اينقدر خودشون را مي خارونند اون هم توي خواب

؟

_ سؤال خوبيه ،وقتي انسان مي خوابد دماي بدنش پايين مي آيد و همين باعث ميشه كه كرمك هاي ماده تحريك به تخم ريزي مي شوند و به طرف انتهاي روده و نزديك مقعد حركت مي كنند و براي تخم ريزي ، كرم آن ناحيه را گاز مي گيرد و شروع به تخم ريزي مي كند حالا حساب كن كه صدها كرم ماده در يك زمان ناحيه ي مقعد بچه را گاز بگيرند ، علت خارش و سوزش همين است .

_ خانم دكتر شروع به نسخه نوشتن كرد ،اين قرص هايي كه مي نويسيم طبق دستور بخوريد .

_ ما هم بخوريم ،منظورتون چيه ؟

دكترلبخند زد و گفت :اگر يكي از اعضاي خانواده كرمك گرفت همه مي بايست درمان شوند زيرا اين انگل بسيار مسري است و بعيد نيست كه شما و پدربچه هم گرفتار شده باشيد .

لباسهاي زير بچه را هم با آب جوش شستشو بدهيد و ناخن هاي خودتان و بچه را هم كوتاه كنيد .

و خلاصه دست ها را قبل و بعد از غذا بشوييد ،با رعايت بهداشت فردي ديگه جايي براي نگراني نيست .

يكي دو روزي از درمان بچه گذشته بود ، شب يعني پاسي از شب پدر وارد شد ، به محض وارد شدن با چهره اي زيبا و لبخندي دوست داشتني مواجه شد .

گفت سلام بابايي ،"خسته نباشي "

پدربچه را بغل كرد و بوسيد و سر را بالا گرفت و گفت :

خدايا ،داد اون شب ما را ،بي خيال شو ،ازت ممنونم كه بچم سالمه .

بهداشت سپرايمني در مقابل

بيماريهاست .

انرژي زاهاي طبيعي

اگر بعداز ظهرها كسل هستيد، اين مطلب را بخوانيد.

حتما براي شما هم اتفاق افتاده كه هر روز صبح را پر انرژي شروع كرده و تمام كارهاي منزل و محيط كار را به خوبي انجام داده باشيد بعد ناهار را در منزل يا پشت ميز اداره ميل كنيد و دوباره بخواهيد برنامه كاري خود را دنبال كنيد، اما در ساعت 2 بعد از ظهر حس كنيد تمركزتان كم شده و شديدا دلتان مي خواهد چرت بزنيد.

در اين شرايط چطور مي توان به سرعت نيروي خود را تقويت كرد؟ به نوشابه هاي انرژي زا فكر نكنيد! راه هاي طبيعي هم براي افزايش سطح انرژي وجود دارد.

به نظر مي رسد احساس خستگي به ريتم طبيعي و تنظيم بدن مربوط باشد. بسياري از مردم حدود ساعت 2 تا3 بعد از ظهر احساس خواب آلودگي مي كنند. در بعضي فرهنگ ها خواب نيمروز وجود دارد و افراد معتقدند بعد از آن قدرت بازدهي آنها بيشتر مي شود.

متخصصان معتقدند در خواب آلودگي نيمروز همان اتفاقي مي افتد كه درست قبل از خواب شب مي بينيم؛ يعني دماي مركزي بدن افت مي كند و به مغز پيغام مي دهد كه هورمون ملاتونين را ترشح كند. درست همين اتفاق در مقياس كوچك در ساعت 2 تا 4 بعد از ظهر رخ مي دهد و مغز احساس خواب آلودگي را تجربه مي كند.

البته همه تقصيرها را نبايد بر گردن ريتم دروني بدن انداخت. درست است كه شما توسط اين ريتم خواب آلوده مي شويد اما عادات غذاخوردن شما هم خستگي ايجاد مي كند طوري كه ميزان انرژي دريافتي با روندي صعودي زياد مي شود. متأسفانه اكثر مردم در آغاز روز سوخت كافي به بدنشان نمي رسانند.

اگر اغلب بعد

ازظهرها احساس سستي و كسالت مي كنيد اين سؤالات را از خودتان بپرسيد: آيا صبحانه خورده ام؟ چه خورده ام؟ (يك فنجان چاي صبحانه به حساب نمي آيد) ناهار چه خورده ام؟ فست فود يا پيراشكي و هله هوله؟! پاسخ شما مشخص مي كند مشكل كار كجاست.

يك فنجان چاي يا قهوه براي صبحانه و يك تكه شكلات براي ناهار ممكن است انرژي شروع و ادامه كار را فراهم كند اما سوخت طولاني مدتي كه در طول روز به آن احتياج داريد، تامين نمي كند و تاثير آنها كوتاه مدت است.

غذاهايي كه انرژي را تقويت مي كنند

براي اينكه به خواب آلودگي و كسالت نيمروز دچار نشويد اولين اقدام صرف صبحانه اي با كيفيت بالاست. اكثر آدم ها در اين مورد براي بچه ها موعظه و سخنراني مي كنند اما خودشان رعايت نمي كنند.

مقدار انرژي دريافتي در صبحانه براي خانم ها 300 تا 400 كالري و در آقايان حدود 500 كالري است. براي صبحانه اين منوها پيشنهاد مي شود:

1 - غذاهايي كه از غلات (گندم، جو و..) تهيه شده و با شير مصرف مي شوند كه البته شير بايد كم چرب باشد.

2 - نان سبوس دار، كره بادام زميني و موز

3 - كلوچه خانگي، املت، نان و پنير كم چرب

4 - يك ليوان آبميوه يا يك عدد ميوه تازه هم پيشنهاد خوبي است.

منبع: هسته پژوهشي زنان دانشگاه ازاد اسلامي واحد تبريز

نتايج تكان دهنده مطالعات محققان درباره كباب تركي

مقدار چربي اشباع شده و نمك موجود در كباب هاي چرخان موسوم به كباب دونر يا كباب تركي ، مي تواند عاملي براي سرطان باشد.

نتايج يك مطالعه در انگلستان روي كباب هاي چرخان موسوم به كباب دونر يا كباب تركي، يافته هاي تكان دهنده اي در باره تركيبات نمك، چربي و كالري موجود در اين گونه

كباب ها را نشان داده است.

آژانس استاندارد مواد غذايي بريتانيا در اين تحقيق از كارمندان ?? شركت به عنوان جامعه نمونه خواست ??? نوع كباب را مورد آزمايش قرار دهند.

نتايج آزمايش ها روي زناني كه اين كباب ها را مصرف كرده بودند نشان داد كه نيمي از زنان بيش از ???? كالري غذا به طور روزانه دريافت كرده بودند. جئوفري تئو بالد، يكي ا زاعضاي تيم محققان گفت: سطح و مقدار چربي اشباع شده و نمك در برخي از نمونه هاي گرفته شده به تنهايي مي تواند عاملي براي سرطان باشد.

او اضافه كرد: در حالي كه مردم هرگز نمي خواهند كه كباب بخشي از يك عادت و برنامه غذايي تحت كنترل آنها باشد اما حقيقتا محتواي موجود در كباب به طرز نگران كننده اي برخلاف اين خواسته بود. براساس نتايج اين تحقيق به طور متوسط، مقدار نمك موجود در يك پرس كباب تركي ?? درصد نمك مورد نياز روزانه و مقدار چربي اشباع شده بيش از ??? درصد مقدار مورد نياز روزانه هر فرد را تشكيل مي دهد.

اين در حالي است كه بر خلاف اطلاعات ارائه شده در رستوران ها مقدار چربي اشباع شده در اين كباب ها بسيار بيشتر از مقدار واقعي بوده است. اين مقدار در برخي نمونه ها بيش از ?? درصد تفاوت را نشان مي داد.

در اين ميان ? نوع كباب يافت شد كه با وجود اينكه ادعا شده بود در تركيبات آنها، از گوشت خوك استفاده نشده، از اين ماده در توليد آنها استفاده شده بود.

تئوبالد گفت: اين كاملا غيرقابل قبول است كه به مردمي كه به محصولات غذايي اطمينان پيدا كرده اند چيز هايي بدهيم كه هيچ اطلاعي از جزئيات آن ندارند. اغلب كباب هاي آزمايش شده شامل

???? كالري در هر پرس بوده و ?? درصد كالري مورد نياز براي زنان را تامين مي كنند.

اين در حالي است كه يك وعده كباب تركي ??? درصد چربي اشباع شده مورد نياز زنان و ??? درصد نمك مورد نياز روزانه آنها را دارا بوده است. به عبارت بهتر يك وعده كباب تركي به اندازه سه روز و نيم چربي و حدود ? روز نمك آنان را تامين مي كند.

محققان دريافته اند كه كباب هاي ارائه شده در بخش هاي شمالي انگلستان چرب تر از مناطق جنوبي بوده است. او اضافه كرد: برچسب هاي غلط در سطحي گسترده در انگلستان توزيع شده است و به علاوه تفاوت بسيار اندكي ميان كباب هاي سايز كوچك و بزرگ وجود دارد. او گفت: بنابراين نبايد انتظار داشت كه متوسط چاقي و افزايش وزن در كشور پايين بيايد.

نتايج اين تحقيق كه توسط آژانس استاندارد مواد غذايي بريتانيا انجام شده همچنين نشان داد كه?/??درصد از كباب هاي تركي به طور معنا داري براي سلامت مردم تهديد محسوب شده و ? درصد آنها به طور خطرناك و هشدار دهنده اي براي سلامت مردم يك تهديد جدي به شمار مي رود.

منبع:سايت پزشكان بدون مرز

دسفرال را بهتر بشناسيم

دسفرال يا دسفروكسامين دارويي است كه براي كاهش آهن اضافي در بدن بيماران تالاسميك بكار مي رود. در بيماران تالاسمي تزريق هاي مكرر خون باعث تجمع آهن در بدن مي شود . هدف از درمان با دسفرال رساندن ميزان آهن بدن به حد تقريباً طبيعي است.

ميزان و زمان مصرف و نحوه تجويز دسفرال چگون است؟

معمولاً درمان با دسفرال بعد از 20-10 بار تزريق خون يا رسيدن سطح فريتين سرم به 10000 نانوگرم در ميلي ليتر شروع مي شود.

تأخير در رشد ممكن

است به دليل افزايش آهن يا مقادير زياد دسفرال ايجاد شود.

دسفرال به شكل زيرجلدي به ميزان 60-20 ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن و در طول 8 تا 12 ساعت (معمولاً) 3 تا 5 شب در هفته تزريق مي شود .

ويتامينc دفع آهن از بدن را افزايش مي دهد و معمولاً همراه دسفرال استفاده مي شود.

نكات مهم

- اگر در فرد تالاسميك تجمع زياد آهن ( هموسيدروز شديد ) روي داده باشد دسفرال بصورت وريدي به مقدار 100 ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن در طول 24 ساعت تزريق مي شود تا سطح فريتين به كمتر از 2000 نانوگرم در ميلي ليتر برسد.

- اگر فريتين فرد مبتلا به تالاسمي بالاي 4000 نانوگرم در ميلي ليتر باشد. بايد در بيمارستان بستري شود و از دسفرال يا دوزبالا استفاده شود.

بنابراين مقدار مصرف دارو و نحوه تجويز دسفرال بر حسب وضعيت فرد مبتلا به تالاسمي تعيين مي گردد. دوز دسفرال معمولاً بين 60-20 ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن مي باشد.

نكته مهم: در صورتيكه ميزان فريتين زير 1000 نانوگرم در ميلي ليتر) باشد خطر مسوميت با دسفرال افزايش مي يابد.

با تزريق منظم دسفرال كيفيت زندگي مبتلايان به تالاسمي بهبود مي يابد.

روش هاي تزريق دسفرال كدام است؟

1- تزريق زيرجلدي : با استفاده از يك پمپ فايل حمل و معمولاً طي 12-8 ساعت صورت مي گيرد.

2- تزريق داخل وريدي: هنگام تزريق خون در عده اي از بيماران بكار مي رود.

نكته : دارو را نبايد مستقيماً در كيسه خون وارد كرد ولي مي توان با استفاده از يك سه راهي از رگي كه خون تزريق مي

شود دارو را تزريق كرد.

دارو را نبايد به صورت ناگهاني داخل رگ تزريق شود زيرا ممكن است باعث شوك ( كاهش ناگهاني فشار خون ) گردد.

3- تزريق مداوم داخل وريدي : هنگامي كه نياز به دفع فوري آن باشد از اين روش استفاده مي شود همچنين از اين روش در بيماراني كه قادر به روش زيرجلدي نمي باشند و بيماراني كه مشكل قلبي به علت افزايش آهن دارند استفاده مي شود. در اين روش بايد دفع ادراري آهن 24 ساعته دقيقاً كنترل شود و مقدار دارو مطابق با آن تنظيم شود.

4- تزريق عضلاني : تنها هنگام امكان پذير نبودن تزريق زير جلدي انجام مي شود زيرا تزريق زيرجلدي مؤثرتر است.

ويتامين c چه تأثيري دارد؟

بيماران تالاسمي كه بار اضافي آهن دارند معمولاً دچار كمبود ويتامين c مي باشند زيرا احتمالاً آهن ويتامين c اكسيده مي كند.

به طور كلي 50 ميلي گرم ويتامين c براي بچه هاي زير 10 سال و 100 ميلي گرم براي بزرگترها كافي مي باشد زيرا مقادير بيشتر ويتامين c تأثيري در دفع بيشتر آهن ندارد. مي توان ويتامين c را بعد از يك ماه از شروع دسفرال درماني براي بيمار تجويز كرد. ويتامين c به علاوه ، ميزان اتصال آهن با دسفرال را مي افزايد.

نكات مهم درباره مصرف دسفرال

- دسفرال نبايد بيش از مقدار توصيه شده تجويز شود.

- در حالت طبيعي ، دسفرال ؛ شفاف ، بدون رنگ يا قدري مايل به زرد به نظر مي رسد. فقط بايد محلول شفاف تزريق شود و در صورتي كه محلول كدر بود بايد دور ريخته شود.

- در بيماراني كه بطور مزمن و به شدت

دچار افزايش آهن مي باشند ، مقادير بالاي ويتامين c ( بيش از 500 ميلي گرم در روز ) ممكن است باعث اختلال عملكرد قلب شود.

نكات مهم در مورد مصرف ويتامين c

- ويتامين c نبايد در بيماران تالاسمي كه نارسايي قلبي دارند استفاده شود.

- در صورتي كه بيمار، دسفرال را بطور منظم دريافت مي كند، مي توان ويتامين c را بعد از شروع به كار پمپ ، تجويز كرد.

- درمان با ويتامين c يك ماه بعد از درمان منظم با دسفرال شروع مي شود.

- مقدار روزانه ويتامين c نبايد از 200 ميلي گرم بيشتر شود.

- معاينات تخصصي چشم و گوش بايد قبل از شروع درمان با دسفرال انجام شود و سپس با فاصله هاي منظم ( هر 3 ماه يكبار ) تكرار شود.

- بچه هايي كه دسفرال دريافت مي كنند بايد از نظر قد و وزن هر 3 ماه يكبار كنترل شوند.

تذكر: در صورتي كه فرد مبتلا به تالاسمي دچار سياهي رفتن چشم ها و اختلالات عصبي يا اختلالات بينايي و شنوايي شود بايد از رانندگي خودداري نمايد.

در نگهداري دارو چه نكاتي را بايد به خاطر داشت؟

- دارو را بايد زير 25 درجه سانتيگراد نگهداري كرد.

- هر ويال ( آمپول ) فقط يكبار قابل استفاده مي باشد.

- بعد از افزودن حلال ، دارو بايد استفاده شود ( بيش از 3 ساعت نبايد داروي ساخته شده را نگه داشت).

- دارو را بايد از دسترس اطفال دور نگه داشت.

نكات مهم در مورد استفادهه و حمل دسفرال :

- تزريق وريدي يا زير جلدي بايد با محلول 10 درصد صورت گيرد. ممكن است تزريق عضلاني با غلظت هاي بالاتري

صورت گيرد.

- تهيه دارو : بايد 5 سي سي آب مقطر به يك ويال 500 ميلي گرمي دسفرال ( كه بصورت پودر مي باشد) اضافه و سپس محكم تكتن داده شود . اگر محلول بي رنگ تا قدري مايل به زرد باشد سالم و قابل استفاده است.

- محلول دسفرال را مي توان با موادي مثل سرم نمكي رينگر، قندي 5% ، رينگر لاكتات و يا مايع دياليز صفاقي نيز تهيه كرد.

نحوه استفاده صحيح از پمپ دسفرال چگونه است؟

1- ابتدا دست ها را با آب و صابون شسته ، وسايل مورد نياز را آماده كنيد.

2- بعد از تميز كرد سرپوش پلاستيكي با الكل ، آب مقطر را به داخل شيشه تزريق كنيد.

3- شيشه را خوب تكان دهيد تا دسفرال كاملاً حل شود، سپس داروي حل شده را به داخل سرنگ بكشيد.

4- لوله اسكالپ را به سرنگ متصل كنيد و هواي آن را خالي نماييد تا لوله پر از محلول دسفرال شود.

5- سرنگ را در پمپ خود جاي دهيد و با فشار دكمه پمپ، آن را روشن كنيد.

6- سوزن پروانه اي شكل را به زير پوست شكم يا بازو وارد كنيد ( قبل از تزريق ، پوست محل تزريق را با الكل ضد عفوني كنيد).

7- پمپ را با بندي كه به آن متصل است به دور شانه ببنديد.

8- تزريق در مناطق مختلف پوست موجب جذب بهتر دارو و كاهش خطر آسيب به پوست مي شود.

نكات مهم تزريق دسفرال

- محلول دسفرال را بيش از 24 ساعت در حرارت اتاق قرار ندهيد.

- مناسب ترين دما براي نگهداري آمپول دسفرال حرارت 8 الي 15 درجه مي باشد.

- اگر پس از

مصرف دسفرال نشانه هايي مانند كهير ، دانه هاي پوستي ، خارش ، تنگي نفس ، كاهش مكرر فشارخون ، نامنظمي كار قلب مشاهده شود تزريق دسفرال را قطع و به پزشك مراجعه كنيد.

- اگر طولاني مدت دسفرال مصرف مي كنيد و دچار علايمي جون اختلالات بينايي ، تغيير در ديدن رنگ ها ، گلودرد و اسهال مداوم شده ايد به پزشك مراجعه كنيد.

- در طول درمان با دسفرال ، رنگ ادرار قرمز متمايل به قهوه اي مي شود كه نشانه دفع آهن از ادرار است.

- از روغن كاري دستگاه خودداري كنيد. هرگز پمپ را باز نكنيد زيرا باعث به هم خوردن تنظيم دقيق آن خواهد شد.

- پمپ را در معرض مستقيم نور خورشيد قرار ندهيد و از گذاشتن پمپ در جاهاي نمناك خودداري كنيد.

- براي جلوگيري از نشت دسفرال ، انتهاي سوزن پروانه اي را محكم به سرنگ وصل كنيد.

- از سرنگ هايي استفاده كنيد كه داراي پيستون نرم باشند.

- بعد از هر بار استفاده از پمپ باطري آن را خارج كنيد.

- ميله جلو برنده سرنگ را هر چند مدت با مسواك خشك تمييز نماييد.

- هرگز براي تمييز كردن پمپ از آب يا محلول هاي ديگر استفاده نكنيد.

- معمول ترين مكان براي تزريق ، شكم ران و بازو مي باشد كه پيشنهاد مي شود:

محل تزريق در هر بار تزريق جابجا شود. با گذاشتن علامت روي محل تزريق و مشخص شدن آن ، مي توان از تزريق هاي مكرر در يك محل جلوگيري كرد.

منبع: بنياد بيماري هاي خاص

راهكارهاي مقابله با پيري

متخصصان براي مقابله با بروز زود هنگام علايم پيري با بالا رفتن سن ده راهكار طلايي را

توصيه مي كنند.

تحرك بدني و ورزش مداوم

متخصصان مي گويند ورزش كردن در سنين بالا نيز امكان پذير است و در اين سنين افراد مي توانند تحرك بدني مورد نياز خود را با انجام ورزش هايي مانند پياده روي و شنا حفظ كنند.

ترك سيگار

سيگار كشيدن نه تنها به سلامتي افراد آسيب مي رساند بلكه زندگي راحت دوران سالمندي آنها را نيز تحت الشعاع خود قرار مي دهد. بنابراين ترك سيگار اولين ضرورت جلوگيري از پيري به نظر مي رسد .

ارتباطات اجتماعي خود را حفظ كنيد

ارتباط با دوستان روح انسان را جوان نگه مي دارد. خنديدن در كنار ديگران و تبادل نظر و احساسات با آنها بهترين داروي ضد پيري محسوب مي شود.

تغذيه درست

به گفته متخصصان مصرف ويتامين ها و مواد معدني در تغذيه اهميت زيادي دارد و توجه به ميزان كالري مصرفي در حفظ جواني ارگانها تاثير گذار است.

مغز خود را تمرين دهيد:

تلاش كنيد فهرست خريدتان را حفظ كنيد. روزنامه بخوانيد و در سنين بالا هم سعي كنيد چيزهاي جديد بياموزيد. روزمرگي باعث از كار افتادن مغز مي شود. مصرف مغزها و ماهي و حبوبات و تخم مرغ نيز به حفظ بافت مغز در سالمندي كمك مي كند.

ارتباطات عاطفي خود را حفظ كنيد

متخصصان معتقدند ارتباط عاطفي در دوران سالمندي نيز بايد مانند دوران جواني حفظ شود و ادامه يابد.

ديد مثبت داشته باشد:

افرادي كه هميشه منفي مي نگرند و بدي ها را مي بينند كمتر زندگي شاد دارند پس سعي كنيد كمتر زندگي را سخت بگيريد.

مراقبت درست از بدن

با بالا رفتن سن نيازهاي بدن فرد تغيير مي كند و به خصوص پوست و مو نياز به

مراقبت ويژه اي پيدا مي كنند.

تنش زدايي درست:

در دوران سالمندي فرد بايد آرامش و خواب كافي و لازم را داشته باشد. زيرا در خواب كل ارگان هاي بدن بازسازي مي شوند.

نور آفتاب كافي

سالمندان بايد به ميزان كافي از نور خورشيد بهره مند شوند. البته نور خورشيد زياد نيز خطرناك است و مي تواند روند پيري پوست را تسريع كند.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

روش جراحي Mohs ( ماز )

جراحي ماز چيست ؟

جراحي ماز نوعي ويژه از جراحي است كه از نام دكتر فرديك اي ماز گرفته شده است كه در درمان انواع مشخصي از سرطان پوست كاربرد دارد . بيشتر سرطان هاي پوست كه با اين روش درمان مي شوند ، سرطان بنياني سلول هاي پوست ( Basal cell skin cancer) و سرطان پولك پولك پوست ( Squamous cell skin cancer ) است . ديگر انواع سرطان پوست بسته به بافت شناسي دقيق سرطان ، مي تواند درمان شود .

روش جراحي ماز چگونه است ؟

بيشتر جراحان اين روش تنها وقتي به عمل جراحي ماز بر روي يك مريض مي پردازند كه تشخيص سرطان او به وسيله ي بافت برداري از زخم ، مسلم باشد . پس از آن جراح لبه هاي تومور سرطاني را علامت گذاري مي كند و دقيقاً تمام بافتي را كه سرطاني و خطرناك به نظر مي آيد را بر مي دارد .

علامت گذاري دقيق بر روي بدن بيمار و نمونه ها ، موجب مي شود كه اگر بافت برداري بيشتري مورد نياز باشد ، كاملاً قابل تعيين باشد . پس از برداشتن بافت ، مي توان آن را منجمد كرد و

رنگ كرد و جراح آن را زير ميكروسكوپ امتحان مي كند تا تشخيص دهد كه آيا هيچ سلول سرطاني اي در لبه ي بافت برداشت شده وجود دارد يا نه ؟ بر خلاف تكنيك هاي رايج آسيب شناسي كه به تكه تكه كردن بافت ها به رشته هاي باريك مثل يك قرص نان مي پردازند ، جراحان ماز تنها نمونه را پهن مي كنند و به بررسي لبه هاي آن مي پردازند . اگر تمام تومورها بريده شوند ، جراح ديگر حتي به اين تومورها در زير ميكروسكوپ نگاه نمي كند . اگر مدركي مبني بر وجود سرطان در لبه هاي تومور وجود داشته باشد ، جراح بافت هاي اضافي را بر مي دارد و به اين كار آنقدر ادامه مي دهد تا هيچ اثري از تومور نماند .

تفاوت جراحي ماز در مقايسه با برش جراحي ساده چيست ؟

برش هاي جراحي معمولي نه تنها تومور را بر مي دارد بلكه موجب برداشتن مقداري از بافت هاي معمولي هم مي شود . سپس نمونه به يك آسيب شناس براي ارزيابي داده مي شود . اين كار موجب تاخير بين نمونه برداري از پوست و بازسازي نقص به وجود آمده مي شود . چون جراحان ماز همزمان با برداشتن نمونه به آزمايش آن مي پردازند ، موجب كمتر آسيب ديدن بافت هاي سالم تا حد امكان مي شود . اين مورد واقعاً در نواحي بدن كه در آرايش روي آنها تاكيد مي شود ، مهم است. مثل : بيني ، گوش و پلك ها . به علاوه ، از آنجا كه نمونه برداري و ارزيابي

همزمان انجام مي شود ، هيچ تاخيري بين برش انجام شده و بازسازي آن صورت نمي گيرد .

چه كسي بايد به فكر جراحي ماز باشد ؟

به طور نمونه ، جراحي ماز براي سرطان هايي كه در ادامه ي درمان هاي قبلي درمان مي شوند و يا آنهايي كه احتمال بازگشت شان زياد است ، انجام مي شود . اين نوع جراحي براي يك سري نواحي مشخص توصيه مي شود . مثل : بيني ، گوش ها ، پلك ها ، لب ها ، سر حد موي سر ، سر و پيشاني ، دستها ، پاها و اندامهاي تناسلي كه در آنها نهايت نگهداري از بافت سالم به علت حساسيت آرايشي يا كاربردهاي آنها بايد صورت گيرد .

حالا كه سرطان بر طرف شده است من چه بايد بكنم ؟

به محض اينكه سرطان بر طرف شد و لبه هاي نمونه هاي برداشته شده پاك شوند ( منظورم اين است كه هيچ علامتي از سرطان در لبه ي برش ها وجود ندارد ، مراقبت موجب التيام زخم مي شود . در بعضي موارد جراح مامور بستن زخم مي شود براي موارد بغرنج تر ، جراحان ماز از يك جراح پلاستيك صورت يا جراح پلاستيك براي التيام زخم كمك مي گيرند تا بتوان در مدت كوتاهي ، اين كار ( بهبود زخم ) را انجام داد . بسته به نياز زخم ، اين كار مي تواند در يك جراحي سرپايي يا يك جراحي در اتاق عمل همراه با بيهوشي مناسب صورت گيرد .

منبع : Jnnovationsfps.com

كپي يا استفاده از مطالب اين مقاله بدون ذكر

نام مترجم ، منبع و نقل از راسخون ممنوع است و شرعاً هم مجاز نمي باشد .

دلايل آمار بالاي سرطان پوست

دليل سرطان پوست و melanome ( نوعي تومور پوستي ) دراز كشيدن در زير نور خورشيد نيست . اگر چنين چيزي بود ، اجداد ما نبايد زنده مي ماندند و ما نبايد اينجا مي بوديم . اين سرطان تا 100 سال پيش به گوش كسي نخورده بود . اين سرطان در 40 الي 50 سال اخير به طور آرام آرام رو به افزايش گذاشت . موارد melanoma در 30 سال گذشته در انگلستان 2 برابر شده است . خورشيد پر نورتر نشده است و لايه ي اوزون هم همچنان سالم است . اما غذاهاي روزانه ي مصرفي ما به طور وسيعي تغيير كرده است . اين تركيب نور خورشيد و تغذيه ي ناقص ماست كه موجب سرطان مي شود . آسيب هاي ناشي آفتاب سوختگي است كه مشخص مي كند ، سرطان پوست چه جايي به وجود آيد اما تغذيه ناقص و ديگر فاكتورهاي روش زندگي است كه موجب رشد آن مي شود و به همين دليل است كه پس از درمان سرطان ، باز هم دوباره ظاهر مي شود . تنها راههاي درمان سرطان هاي پوست يا melonoma ها ، راه هايي است كه در زير مي آيد .

سرطان جزء 100 بيماري كه ما بايد به آنها اعتقاد داشته باشيم نيست ، اما از آن 100 بيماري بالاتر است . همه ي سرطان ها ، تقريباً دلايل مشتركي دارند . به خاطر آوريد كه بسياري از افراد در نواحي اي از بدن دچار سرطان پوست مي

شوند كه نور خورشيد زيادي نمي بينند . مثل پاها يا كف دستها . همچنين تيره پوستان به اندازه ي روشن پوستان دچار سرطان پوست مي شوند .

دلايلي كه يك نفر دچار سرطان مي شود به خوبي شناخته شده است و براي بررسي آنها ادامه مطلب را بخوانيد .

اما دلايل اينها هستند . عدم دسترسي ما به ميوه ها و سبزيجات تازه ، استفاده ي خيلي زياد از مواد شيميايي سمي ، ( كه خيلي از آنها الان به عنوان ماده اي سرطان زا شناخته شده اند ) ، زندگي كم تحرك ما ( كه به دليل آن تركيب سيستم دفاعي بدن ما كم سيستم مصونيت ما در برابر بيماري هاست تنبل مي شود ) و نهايتاً استرس هاي روحي ( كه تاثيرات و ضربات سنگيني بر سلامتي انسان وارد مي كند از جمله بروز سرطان ) .

melanomas مي تواند خيلي پر پشتكار و پر قدرت باشد ، بنابراين اگر كساني بخواهند كاملاً درمان شوند ، بايد به تمام موارد بالا توجه كنند . امروز ، ما غذاهايي مصرف مي كنيم كه براي مصرف انسان ، مناسب نيستند . به طور مثال ، غذاهاي فرآوري شده كه همه ي آنها تقريباً چربي ، نمك يا شكر تصفيه شده دارند كه همه ي اين سه ماده ، به عنوان گسترش دهندگان سرطان شناخته شده اند . مواد شيميايي سمي كه ما در طول روز استفاده مي كنيم و بيشتر در لوازم بهداشتي فردي يافت مي شوند ، از راههاي مختلف وارد بدن ما مي شوند . بنابراين مي توانيم از اتومبيل هاي در

همه جا حاضر ، كمال تشكر را براي كم تحركي خود ، داشته باشيم . ما به تمرينات ورزشي و تحرك نياز داريم تا بدن را از شر مواد سمي خلاص كنيم ، چون اين كار موجب كمك به سيستم حفاظتي بدن براي كاركرد بهتر مي شود .

استرس هاي روحي يا كشمكش هاي حل نشده ، فقط يك مشكل را به وجود نمي آورد ممكن است به علت از دست دادن يك دوست نزديك ، يا كار يا ورشكست شدن باشد . مشكل ديگري كه به وجود مي آورد ، تضعيف سيستم حفاظتي بدن و بالنتيجه ابتلا به سرطان است . سرطان بيماري است كه از سيستم ضعيف دفاعي بدن ، نهايت استفاده را مي كند .

هيچ رازي در مورد علت سرطان پوست يا هر نوع ديگري از سرطان وجود ندارد . اگر مي خواهيد شفاي هميشگي براي سرطان داشته باشيد ، بايد هر روز سبزي هاي تازه بخوريد ( كه اين مورد خيلي خيلي مهم است ) ، همه ي مواد شيميايي سمي را حذف كنيد و مقداري تحرك داشته باشيد . اگر در زير نور خورشيد قرار مي گيريد ، عقل سليم را به كار ببنديد در داغ ترين ساعات روز ، خود را از معرض نور آفتاب خارج كنيد . اين تنها راه پيشگيري از سرطان و بسياري از بيماري ها است ... براي هميشه .

سرطان پوست و melanoma كاملاً قابل پيشگيري و درمان هستند و روشهاي مدرن پزشكي در برابر روشهاي موثر درمان اين بيماري ها ، چندان لازم نيستند .

كپي يا استفاده از مطالب اين مقاله

بدون ذكر نام مترجم ، منبع و نقل از پايگاه راسخون ممنوع است و شرعاً نيز مجاز نمي باشد .

منبع:Cancer healed.com

كم خوني

نويسنده:دكتر كيانوش انصاري گيلاني

از هر پنج زن، يكي كم خون است. بنابر آخرين آمار منتشر شده، فقر آهن شايع ترين كمبود تغذيه اي در سراسر جهان (حتي در كشورهاي پيشرفته) است. از كم خوني فقر آهن حرف هاي زيادي شنيده ايد، اما اجازه دهيد تا اين بار با چند خبر تازه آغاز كنيم .

كم خوني فقر آهن يك نفر از هر پنج نفر خانم را گرفتار مي كند و در ميان خانم هاي باردار، اين رقم به يك نفر از هر دو نفر مي رسد. به عبارت ساده تر نيمي ازافراد باردار، دچار كم خوني فقر آهن هستند.

شايع ترين علت اين نوع كم خوني در كودكان، كمبود آهن در رژيم غذايي است.

مصرف ويتامين C موجب افزايش جذب آهن مي شود.

امروزه تشخيص و تعيين علت ايجاد كم خوني فقر آهن در فرد بيمار، يكي از پايه هاي اصلي درمان است، چرا كه بدون مشخص شدن علت، بيماري تنها به صورت علامتي و براي كوتاه مدت درمان مي شود و به دنبال قطع درمان، دوباره كم خوني ظاهر مي شود. به خصوص در افراد مسن، تعيين نكردن علت بروز، ممكن است به قيمت پنهان ماندن يك بدخيمي و پيشرفت بي صداي آن تمام شود.

پيگيري بيمار پس از شروع درمان، يكي ديگر از بايد ها در اين بيماري است. امروزه با شروع درمان به بيمار توضيح مي دهند كه انجام تست هاي آزمايشگاهي بعدي (به هر تعداد كه نياز باشد) الزامي

است. به اين ترتيب، احتمال درمان ناكافي با رها كردن ادامه درمان، تا حدود زيادي از بين مي رود. به همين دليل امروزه به اين توصيه ي مختصر از سوي تيم درماني، اهميت زيادي داده مي شود.

كم خوني فقر آهن

كم خوني فقر آهن زماني رخ مي دهد كه آهن به مقدار كافي در بدن موجود نباشد. آهن ماده اي است كه بدن ما براي ساختن بخشي از گلبول هاي قرمز خون(هموگلوبين) به آن نيازمند است.

اين بخش از گلبول هاي قرمز، وظيفه نقل و انتقال اكسيژن را از ريه ها به تمامي سلول ها و بافت هاي بدن بر عهده دارند.

كم خوني فقر آهن شايع ترين نوع كم خوني است و به همين دليل اهميت بسيار زيادي دارد، خصوصا كه درمان آن ساده است. ولي درمان نشدن اين اختلال عوارض زيادي را در بر دارد.

چه كساني و چرا؟

اين اختلال در ميان خانم ها به طور قابل توجهي شايع تر از آقايان است. حدود 20 درصد از خانم ها در كشورهاي غربي به اين بيماري مبتلا هستند، در حالي كه اين رقم در آقايان 3 درصد است.

در بين خانم ها، افراد باردار در معرض خطر بيشتري هستند كه علت آن، افزايش نياز به آهن جهت برطرف كردن نيازهاي جنين براي رشد است. مقدار نياز در خانم هاي باردار طي سه ماهه دوم و سوم بارداري به حدي افزايش مي يابد كه يا بايد غذاهاي مصرفي آنها محتوي آهن زيادي باشد يا قرص آهن مصرف كنند.

شيرخواران، كودكان و نوجوانان به علت رشد سريع و مصرف ناكافي از غذاهاي حاوي آهن، در معرض

خطر كمبود آهن در بدن هستند.

در خانم هاي جوان و بالغ كه دوره هاي خون ريزي ماهيانه دارند، نيز نياز به آهن افزايش مي يابد.

مصرف مولتي ويتامين هاي حاوي آهن تحت نظر پزشك، براي تمام گروه هاي در معرض شامل نوجوانان، خانم هاي باردار و افرادي كه به طور منظم خون اهدا مي كنند، توصيه مي شود.

علايم كم خوني فقر آهن

خصوصيات كلي در اين نوع كم خوني عبارت است از: رنگ پريدگي، زود خسته شدن به دنبال فعاليت هاي روزمره و احساس ضعف.

از آنجا كه اين علايم به آهستگي شكل مي گيرند، فرد به آنها عادت مي كند و به همين دليل چه بسا تا مدت ها براي پيگيري علت ضعف و خستگي خود به پزشك مراجعه نكند يا آن را به حساب مسائل ديگري بگذارد.

با پيشرفت كم خوني فقر آهن علايم ديگري نيز ظاهر مي شود، از جمله يبوست ، وزوز گوش ، تپش قلب (به خصوص پس از فعاليت مختصر)، غش كردن يا احساس سرگيجه ، افسردگي ، كوتاه شدن نفس، تحريك پذيري (به طوري كه فرد خيلي زود عصباني مي شود)، كاهش اشتها و سردرد (به خصوص در ناحيه پيشاني).

بيشتر اوقات از روي نوع علايم نمي توان ميزان كمبود آهن را تخمين زد، ولي برخي علايم كمبود، شديد هستند. به عنوان مثال: ناخن ها حالت قاشقي پيدا مي كنند يا زخم هايي در دهان ايجاد مي شود. علامت مهم ديگر، «پيكا» يا «هرزه خواري» نام دارد. اين اختلال به معني تمايل و ولع براي خوردن موادي است كه جزو مواد غذايي طبقه بندي نمي شوند؛ مثل خاك،

گل، برنج خام و

...

همان طور كه ملاحظه مي كنيد، اين مواد خوراكي نيستند ولي بيمار ممكن است با لذت اين مواد را مصرف كند. متاسفانه اين مواد، كم خوني فقر آهن را تشديد مي كنند و وضعيت بيماري روز به روز بدتر مي شود.

منبع: سايت هسته پژوهشي زنان دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز

نيش ها(Stings)

علائم :

- سوراخ كوچك بدون نيش جامانده در آن

- ورم و تحريك موضعي

- دشواري تنفسي

- علائم شوك

- نبض سريع، پوست رنگ پريده و مرطوب، تنگي نفس، تعريق و غش

بيشتر نيش هاي حشرات فقط تحريك و درد موضعي از خود بجا مي گذارند. در موارد اتفاقي ممكن است واكنش آلرژيك شديدي نسبت به آنها رخ دهد كه مي تواند منجر به شوك گردد. اين نوع شوك را آنافيلاكتيك مي گويند. نيش زنبورهاي عسل و غيرعسل سوراخ كوچكي در پوست ايجاد مي كند زنبورهاي غيرعسل نيش خود را در داخل پوست بجا مي گذارند اما زنبورهاي عسل بندرت اين كار را مي كنند.

آيا خطرناك است؟

نيش بندرت خطرناك است. اما اگر موجب يك واكنش آلرژيك همراه با ورم شديد شود و هشياري را زائل كند و يا اگر در دهان يا گلو باشد، جائيكه ورم مي تواند مشكلات تنفسي ايجاد كند يا اگر كودك شما را تعداد فرواني حشره نيش بزنند (در اين صورت مقدار سم موجود در بدن وي بيشتر از حدي است كه وي قادر به مقابله با آنها باشد) درمان فوري آن ضرورت دارد.

ابتدا چه كار بايد بكنيد؟

كودك خود را آرام نگهداريد و تا جائي كه ممكن است از جاي خود تكان نخورد تا انتشار سم به آهستگي صورت گيرد.

براي نيش زنبورها

1-اگر نيش هنوز

در پوست قرار دارد آنرا با تيغ چاقو يا ناخن انگشت خارج كنيد. از فشار دادن كيسه بالاي نيش خودداري كنيد زيرا موجب ميشود سم بيشتري بداخل بدن كودك خود وارد شود.

2-براي كاستن از درد و ورم، از كمپرس سرد سركه رقيق براي نيش زنبورهاي غيرعسل و جوش شيرين و آب براي نيش زنبورهاي عسل استفاده كنيد. محل نيش را نماليد فقط كمپرس را روي آن قرار دهيد.

اگر نيش در ناحيه دهان و گلو باشد:

1-اگر نيش را با چشم مي بينيد آنرا با يك موچين برداريد. كيسه روي نيش را فشار ندهيد زيرا سم بيشتري بداخل بدن كودك ميريزد. به كودك خود، آب سرد بنوشانيد و يا يك تكه يخ را به او بدهيد تا بمكد. اگر نيش را نمي بينيد، به نزديكترين درمانگاه مراجعه كنيد.

2-اگر منطقه نيش زده به سرعت ورم كرده است كودك را در وضعيت بهوش آمدن قرار دهيد و فوراً به يك مركز اورژانس برويد.

براي نيش هاي حيوانات كنار دريا (ستاره دريائي):

-1از شن خشك براي پاك كردن نيش استفاده كنيد.

-2 منطقه را با آب يا آب و صابون شستشو دهيد.

-3با لوسيون كالامين يا يخ، درد و تحريك را آرام كنيد.

آيا مشورت با دكتر لازم است؟

اگر كودك شما واكنش آلرژيك دارد يا بيشتر از چند حشره وي را نيش زده اند هرچه زودتر به نزديكترين مركز اورژانس مراجعه كنيد. اگر نشانه هاي شوك در كودك بچشم مي خورد، اگر مشكلات تنفسي دارد و يا داخل گلو يا دهان او نيش زده شده است و يا محل نيش ورم كرده است بلافاصله به اورژانس مراجعه كنيد.

دكتر چه اقدامي انجام خواهد داد؟

دكتر بيمارستان شوك كودك شما را معالجه مي كند.

اگر كودك

شما بر اثر نيش، دچار واكنش آلرژيك شده باشد قرص و يا كرم آنتي هيستامين بسته به شدت واكنش تجويز مي كند. همچنين ممكن است يك سري تزريقات حساسيت زدايي براي جلوگيري از تكرار واكنش در آينده در نظر بگيرد.

دكتر، هرگونه نيش را، اگر شما قادر به در آوردن آن نبوده ايد، بر مي دارد و ورم محل را كنترل مي كند.

شما چه كمكي مي توانيد بكنيد؟

اگر كودكتان در برابر نيش حشرات دچار واكنش آلرژيك شده است هميشه يك بسته از داروهاي ضدحساسيت را آماده داشته باشيد و آنرا در تعطيلات و گردشها با خود همراه ببريد.

بهنگام گردش يا مسافرت، اسپريهاي تسكين دهنده مخصوص نيش ها را با خود داشته باشيد، برطرف شدن سريع درد و خارش، ترس كودك شما را از زنبورها و امثال آن كم مي كند.

اگر كودك شما واكنشهاي آلرژيك نسبت به نيشها نشان داده است بهتر است يك پلاك يا علامت بهمراه داشته باشد تا در صورت لزوم اقدامات پزشكي فوراً انجام شود.

منبع:پرتال لنجان

اولين آسپرين

بقراط كه پدر طب جديد خوانده مي شود بين سال هاي 460-377 قبل از ميلاد مي زيست. يادداشت هاي تاريخي به جا مانده از بقراط نشان مي دهد كه او با استفاده از پودري كه از پوست تنه و برگ هاي درخت بيد به دست مي آورد، درد و تب بيماران را تسكين مي داد. تا سال 1829 دانشمندان دريافتند كه تركيبي به نام ساليسين كه در درخت بيد وجود دارد موجب تسكين درد مي شود. در سال 1828 يوهان باكنر استاد داروسازي دانشگاه مونيخ مقدار كمي بلور سوزني شكل، زرد رنگ و تلخ مزه را جدا كرد و آن را ساليسين ناميد. البته

در سال 1826 دو ايتاليايي به نام هاي بروگناتلي و فونتانا، ساليسين را به دست آورده بودند ولي ساليسين آنها بسيار ناخالص بود.

يك شيميدان فرانسوي به نام هانري لرو براي اولين بار بلور ساليسين را استخراج كرد و يك شيميدان ايتاليايي به نام رافائل پيريا اسيد سالسيليك خالص را به دست آورد. ولي مشكل اين بود كه اين دارو بايد وارد معده مي شد در نتيجه بايد به دنبال تركيبي بودند تا حالت اسيدي آن را خنثي كند. يك شيميدان فرانسوي به نام چارلز فردريك گرهارت در سال 1853 به اين تركيب دست يافت و ساليسيليك اسيد را با سديم و استيل كلرايد خنثي كرد و استيل ساليسيليك اسيد به دست آورد ولي گرهارت تمايلي به فروش آن نداشت و كشف خود را رها كرد.

در سال 1899 يك شيميدان آلماني به نام فليكس هوفمان كه براي شركت باير كار مي كرد، دوباره فرمول گرهارت را به دست آورد مقداري از آن را ساخت و به پدرش كه از درد آرتروز رنج مي برد، داد. فليكس هوفمان شركت باير را متقاعد كرد كه اين دارو را بفروشد و بالاخره آسپرين در 27 فوريه سال 1900 به ثبت رسيد. آسپرين ابتدا به شكل پودر فروش مي رفت و سپس در سال 1915 اولين قرص آسپرين وارد بازار شد.

منبع: ماهنامه دنياي سلامت

كدام سيب زميني سالم تر است

منبع:http://salamatiran.com

سرخ كرده يا تنوري؟

چندي پيش، خبري در زمينه خواص تغذيه اي سيب زميني منتشر شد. در اين خبر آمده بود كه خوردن سيب زميني براي قلب و لثه ها مفيد بوده و يك مسكن درد و ترميم كننده مناسب زخم معده است. اما هيچ مي دانيد طي

سرخ كردن سيب زميني چه بر سر اين ماده غذايي مي آيد، به طوري كه آن را از يك ماده غذايي مفيد به غيرمفيد تبديل مي كند؟

سيب زميني در گروه سبزي هاي نشاسته اي جاي مي گيرد زيرا ماده مغذي اصلي آن، نشاسته است. با اين حال بايد در خوردن آن اعتدال را رعايت كرد زيرا در هر 120 گرم از اين ماده غذايي، 132 كالري انرژي وجود دارد و اين موضوع خود نشان دهنده پركالري بودن آن است. به علاوه، سيب زميني انديس گلايسمي بالايي دارد يعني آنكه بلافاصله پس از خوردن، قند خون را به شدت بالا برده و بدن را به ترشح انسولين تحريك مي كند و با حضور اين هورمون، قند اضافي به سلول ها وارد شده و در صورت نياز نداشتن سلول به قند، اين تركيب به چربي تبديل و موجب افزايش حجم بافت هاي چربي و در نهايت اضافه وزن و چاقي مي شود. اين سبزي در كنار نشاسته فراواني كه دارد، يكي از منابع غذايي بتاكاروتن نيز محسوب مي شود. حتما مي پرسيد بتاكاروتن چيست؟ بايد در جوابتان بگوييم كه اين ماده مغذي پيش ساز ويتامين A در بدن بوده و به عنوان يك تركيب آنتي اكسيدان قوي كه مي تواند بدن را در برابر ابتلا به سرطان ها محافظت كند، شناخته شده است. جالب است بدانيد كه رنگ زرد اين ماده غذايي نيز به دليل وجود همين تركيب است. علاوه بر بتاكاروتن، مطالعات نشان داده اند كه سيب زميني خام سرشار از ويتامين C نيز هست و به اين دليل خام اين سبزي را يك رقيب سرسخت براي كلم بروكلي البته از نظر داشتن تركيبات ضد سرطان مي دانند. اما متاسفانه در حين پخت، بر اثر حرارت زياد، اين ويتامين

حساس به حرارت، تخريب شده و از ميان مي رود.

سيب زميني سرخ كرده

اما بهتر است برگرديم به اينكه سيب زميني با روش هاي پختي چون سرخ كردن به خصوص در رستوران ها آيا باز هم همان غذاي ارزشمند خواهد بود يا نه. جالب است بدانيد كه اين روش پخت كه طرفداران فراواني هم دارد، به دلايل بسياري مي تواند عيب اين سبزي را كه همان چاق كنندگي اوست، بزرگ تر كند. به علاوه، اگر روغن مورد استفاده از انواع هيدروژنه و يا روغن هاي مايعي كه در فرآيند تهيه آنها استانداردهاي لازم رعايت نشده باشد، اسيدهاي چربي به نام اسيدهاي چرب ترانس داشته كه وجود آنها در بدن مي تواند موجب افزايش كلسترول بد و كاهش كلسترول خوب شود و زمينه هاي حملات قلبي و سكته را در افراد افزايش دهد. به طور كلي ديده شده است افرادي كه از روغن هاي با اسيد چرب ترانس بالا استفاده مي كنند بيشتر به التهابات عروقي و گرفتگي عروق مبتلا مي شوند. متأسفانه در بسياري از رستوران ها براي كاهش هزينه هاي توليد از روغن هاي نامرغوب استفاده مي شود كه بررسي ها نشان داده اند اين روغن ها سرشار از اسيدهاي چرب ترانس بوده و مي توانند زيان بارتر باشند. به اين دليل است كه براي سرخ كردن هاي طولاني مدت توصيه مي شود از روغن هاي مخصوص سرخ كردن استفاده شود حتي در رستوران هايي كه غذاهاي اصلي شان سرخ كرده هستند.

يكي ديگر از مشكلات اساسي سيب زميني هاي سرخ كرده كه به « نگراني اصلي » اين دسته از غذاها نيز شهرت يافته اند، تركيبي به نام آكريلاميد است. اين تركيب در غذاهايي كه سرشار از كربوهيدرات هستند، در طي سرخ كردن بيشتر توليد مي شود به اين ترتيب، سيب

زميني سرخ كرده نيز از اين موضوع مستثني نيست. جالب است بدانيد كه آكريلاميد به عنوان يك عامل بروز سرطان شناخته شده و توصيه مي شود كه مصرف مواد غذايي را كه احتمال وجود اين تركيب در آنها بالاست را به حداقل برسانيد. براي پختن مواد غذايي، آنها را سرخ نكنيد. با كمي پختن اين مواد غذايي مي توان زمان سرخ كردن آن را كوتاه تر كرد تا به اين ترتيب فرصت كافي براي ايجاد اين تركيب شيميايي به وجود نيايد.

سيب زميني تنوري

به تازگي در برخي از رستوران هاي فست فودي، سيب زميني به شكل هاي ديگري نيز سرو مي شود. يكي از آنها سيب زميني تنوري است. در اين رستوران ها نوع تنوري نيز به شكل هاي گوناگوني تهيه مي شود. در يك روش، سيب زميني ها را با پوست در داخل فويل قرار داده و سپس با حرارت فر آن را مي پزند و بدون اضافه كردن چاشني، آن را به حلقه هايي برش داده و براي مشتري سرو مي كنند. اين روش پخت در مقايسه با سرخ كردن مزيت هايي دارد. اول اينكه روغن در اين روش حذف مي شود. در نتيجه كالري اضافه اي كه در پي سرخ كردن به سيب زميني ها افزوده مي شد ديگر وجود ندارد و ديگر اينكه سيب زميني ها پوست نكنده پخته مي شوند. حتما تعجب مي كنيد كه اين نكته آخر مگر فايده اي هم دارد. با كمال ناباوري بايد بگوييم، بله زيرا اين سبزي نشاسته اي يكي از منابع غذايي گياهي آهن نيز به حساب مي آيد و اغلب با پوست كندن اين سبزي آهن نيز به دور ريخته مي شود در حالي كه با تنوري كردن اتلاف اين ماده مغذي به حداقل مي رسد.

در روش ديگر تنوري كردن، بعد از برش دادن سيب زميني هاي پخته شده در فويل

آنها را در ظرفي روي هم مي چينند و در لا به لاي آن از پنير پيتزا و سبزي هاي معطر استفاده مي كنند. اين روش نيز به دليل نداشتن روغن، مناسب تر است اما پنير پيتزاي اضافه شده، منبع چربي است. بنابراين حداقل كالري زماني با خوردن سيب زميني وارد بدن مي شود كه آن را تنوري كرده و هيچ ماده غذايي ديگري به آن اضافه نمي شود. اما نكته اي را كه بايد به خاطر بسپاريد و به كار بستن آن مي تواند تا حدودي از ميزان كالري دريافتي بكاهد، خوردن انواع سبزي ها به همراه سيب زميني (چه پخته و چه سرخ كرده) است زيرا فيبر دريافتي موجب مي شود تا شما نشاسته كمتري بخوريد. بنابراين به همراه سيب زميني سرخ كرده بهتر است يك بشقاب سالاد سبزي هاي تازه نيز سفارش دهيد.

مردان سختكوش هم به پزشك نياز دارند

وقتى احساس كرديد يك فيل بر روى سينه تان نشسته است

ممكن است شما از آن مردهاى سخت كوش و قوى باشيد كه با وجود دشوارى ها و حتى آسيب ديدگى ها همچنان به سعى و كوشش ادامه مى دهند چرا كه همه مى دانند سختى ها شخصيت انسان را مى سازند. اما اين همه ماجرا نيست. هرچه باشد اين يك ديدگاه سنتى است! مردان عصر حاضر قرار است علاوه بر مبارزه با مشكلات وناهموارى هاى زندگى بيش از گذشته به بدن خود گوش فرا دهند و به دردها اعتنا كنند. مردانى كه توجه به اين پيام را چندان مردانه قلمداد نمى كنند عموما با موارد سخت ترى از بيمارى ها و نقصان ها روبه رو مى شوند. متاسفانه تمايل مردان به ناديده انگاشتن درد بيش از زنان است و آنها همچنين نسبت به زنان كمتر

به سراغ كمك هاى تخصصى مى روند و در صورت توجه به درد بيشتر مى كوشند با يك فرمول من درآوردى آن را درمان كنند. با اين مقدمه نشانه هاى زير را واقعا جدى بگيريد!

?- سردرد شديد: چنانچه گاه مى گوييد اين سردرد، بدترين سردرد عمرم است، واقعا به پزشك نياز داريد زيرا اين نوع دردها ممكن است به دليل گرفتگى رگ هاى مغزى باشد كه مى تواند به سرعت به مرگ بينجامد. مردان سنين ?? تا ?? سالگى در معرض خطر اتساع عروق مغز قرار دارند. در امريكا سالانه حدود ?? هزار مرد دچار سردردهاى شديد مى شوند كه گاه با تهوع و استفراغ و حساسيت به نور و تغيير ميزان هوشيارى همراه است.

?- درد سينه: هرگاه احساس كرديد كه يك فيل روى سينه تان نشسته است امكان اين كه دچار حمله قلبى شده باشيد وجود دارد، حالتى كه به گفته دكتر كامليا داويتان مى تواند مرگ آور باشد.

درد ممكن است به قسمت هاى ديگرى از بدن مانند يك يا هر دو بازو، پشت، گردن، فك يا حتى معده گسترش يابد. در اين وضعيت ثانيه ها هم مهم هستند درنگ نكنيد و نزد پزشك برويد.

?- دردهاى ديگر سينه: درد تيز و نافذى كه ناگهان و با شدت در سينه ايجاد شود به گمان دكتر داويتان مى تواند نشانه بروز آمبولى ريه باشد. در اين وضعيت انسداد خون ناگهانى و بسته شدن سرخرگ ريوى است كه معمولا در پى گير كردن يك لخته خون كه با جريان خون از پا به ريه رسيده ايجاد مى شود.

در امريكا ده درصد از جمعيت ??? هزار نفرى

مبتلا به آمبولى ريه، جان خود را از دست مى دهند. كارمندان پشت ميز نشين، رانندگان، خلبانان و … افرادى هستند كه امكان ابتلا به اين بيمارى در آنها بيشتر است ( راستى با اين وصف دلتان نمى خواهد همين حالا از جايتان برخيزيد و چند قدمى راه برويد؟)

?- دل درد ناگهانى يا مزمن ( كهنه): به گفته پزشكان دردى كه در ناحيه پايين سمت راست شكم حس مى كنيد و همراه و يا بدون تهوع و تب باشد و به درازا بكشد نبايد شوخى تلقى كرد و بايد براى دورى از خطرات ناشى از تورم و تركيدن آپانديس فورا به پزشك مراجعه شود.

درد را انكار نكنيد

چرا بسيارى از مردان هنگام احساس دردهاى غيرعادى رفتن نزد پزشك را به تاخير مى اندازند. اين از آن پرسش هايى است كه پاسخ دادن به آن كمى دشوار است. آنها كلكسيونى از دلايل متنوع را ارايه مى كنند كه رايج ترين آنها بدين قرار است: فكر كردم خوب مى شوم، براى جراحى حتما بايد مرخصى بگيرم كه وقتش را ندارم، مى دانيد جراحى چقدر هزينه بر است؟ علاوه بر اين نداشتن بيمه درمانى هم مى تواند يك دليل بسيار مهم اين كم توجهى به سلامتى باشد. شما مى توانيد گاه رييس تان را ناديده بگيريد يا حتى همسر و فرزندان خود را چرا كه دردهاى خاصى وجود دارند كه بى توجهى به آنها و عدم دريافت درمان به هنگام سبب مى شود كه زندگى شما سفيد وسياه و يا خاكسترى شود!

زماني براي دور ريختن موادغذايي

ابتدا بايد به دقت مشخص شود كه فساد ماده غذايي، در زمينه كيفي است و يا

ناشي از ميكروب هاي بيماري زا مي باشد.اين دو نوع تغيير با هم متفاوت است كه بايد مصرف كننده آنها را بشناسد.

درصورت شناسايي مواد غذايي ضايع شده (به واسطه رشد ميكروب ها) با كمك معيارهاي ساده، اين مواد لزوما دور ريخته مي شود. اين معيارها شامل اين موارد مي باشد:

حضور ميكروب هاي بيماري زا كه با چشم قابل رويت مي باشند همانند كپك نان و نزديكي زباله ها به ماده غذايي كه سبب ايجاد آلودگي از طريق حيواناتي مثل سوسك، موش و... مي شود.

درصورت وجود هريك از اين دو حالت بالا ماده غذايي بايد دور ريخته شود. همچنين در موارد زير موادغذايي غيرقابل مصرف خواهندبود.

¤ بوي تند در ماده غذايي كه اغلب ناشي از رشد ميكروب ها مي باشد. به طورمعمول بوي گنديدگي در مواد غذايي پروتئيني اتفاق مي افتد كه مانند بوي فاضلاب به مشام مي رسد و اين بو در ماهي گنديده نيز به مشام مي رسد.

¤ لزج بودن سطح مواد غذايي، اغلب دراين حالت آثار رشد باكتري ها قابل رويت مي باشد (البته زماني كه تعداد باكتري ها زياد است)

¤ ممكن است مواد غذايي كپك زده طي دوران نگهداري (به ويژه در دماي اتاق) توليد سم نمايد (البته يك نوع ژامبون خاص و يك نوع پنير كه به وسيله كپك مخصوص به خود رسيده مي شوند، قابل خوردن هستند مانند پنير ركفور يا پنير آبي

¤ مواد غذايي كنسرو شده چنانچه حاوي گاز باشند (به بدنه قوطي صدمه رسيده و يا سر و ته قوطي برجسته، برآمده يا باد كرده باشد) توليد گاز در كنسروهاي مواد غذايي اسيدي نشان دهنده واكنش شيميايي و

نه الزاما فساد غذايي، است.

¤ محلول هاي كلوئيدي (كدر) و بافت هاي نرم در مواد غذايي كنسرو شده بعد از دوران نگهداري مي تواند دليل رشد باكتري در ماده غذايي باشد.

¤ مدت زمان نگهداري ماده غذايي دربيشتر غذاهاي فاسدشدني در درجه حرارت مشخص، مي تواند جهت مصرف يا عدم مصرف آن ماده غذايي راهنمايي كننده باشد. به عنوان مثال: چنانچه ماده غذايي به مدت 3-2 ساعت در ناحيه خطر (دماي بين 10تا 50 درجه سانتي گراد) نگهداري شده باشد، نمي تواند براي مصرف ايمن باشد، حتي اگر تغييرات ظاهري در ماده غذايي مشاهده نشود. براي تعداد زيادي از مواد غذايي به طور مشترك درجه حرارت ايمني توصيه شده براي نگهداري حدود 2يا كمتر از 4 درجه سانتي گراد و يا 60 درجه سانتي گراد و يا بالاتر توصيه مي شود.

تغييرات كيفي

چنانچه هر يك از مواد بالا جهت تخريب ماده غذايي ناشي از رشد ميكروبي وجود نداشته باشد، مصرف كننده بدون نگراني از ابتلا به بيماري مي تواند آن را به مصرف برساند.

درجه حرارت توصيه شده براي نگهداري تمام مواد غذايي در يخچال 4 درجه سانتي گراد مي باشد. بنابراين باقيمانده ماده غذايي بايد بلافاصله در يخچال قرار گيرد.

چنانچه درجه حرارت يخچال به ميزان قابل قبول (4 درجه سانتي گراد) نباشد، ممكن است تغييرات زير در ماده غذايي رخ دهد.

¤ جدا شدن موادغذايي به صورت لايه لايه (امولسيون ها از اين گروه مي باشند) مانند خامه ترش و يا سس هاي سالاد در طول نگهداري، مواد موجود در آنها از هم جدا مي شوند، كه با هم زدن و يا تكان دادن به شكل اوليه برگشت

و قابل مصرف مي باشند. براي مصرف سوپ هاي داراي آرد يا نشاسته ذرت نيز بايد اينگونه عمل شود.

¤ ايجاد چروك در ميوه جات خام و سبزيجات، كه از اين تغييرات به دليل از دست دادن آب بوده و ناشي از نفوذ و رشد ميكروب ها نمي باشد. در حالت چروك خوردگي ممكن است ويتامينC (حتي به ميزان 90درصد) كاهش پيدا كند. البته ايمني مصرف اين محصول محفوظ مي ماند. علائم رشد در حلقه هاي مركزي پيازهاي بريده شده ناشي از وجود رطوبت بالا در محل نگهداري (يخچال) مي باشد كه ممكن است به قسمت هاي سطحي پياز گسترش يابد. با اين حال بايد گفت اين يك تغيير فيزيكي بوده و پياز براي مصرف، ايمن (قابل خوردن) است.

¤ پوشش يا بسته بندي نامناسب موادغذايي فاسدنشدني كه در خارج از يخچال قرار گرفته اند سبب خشك شدن آنها مي شود (مانند ناني كه در اثر نگهداري دركابينت آشپزخانه و يا اتاق، خشك مي شود) اين حالت به دليل از دست دادن آب بوده و مشكل ميكروارگانيزمي محسوب نمي شود.

¤ حاشيه بعضي كاهوها زنگ زده و قهوه اي و برگ ها لزج و چسبنده است كه اين حالت ناشي از رشد ميكروارگانيسم ها است. البته آنها فقط عامل بيماري در گياهان هستند و نمي توانند سبب بيماري در انسان شوند. لازم به ذكر است معمولا قهوه اي شدن مي تواند ناشي از مرگ سلول ها و يا فعاليت آنزيم ها باشد. دراين حالت براي حفظ ظاهر كاهو، بهتر است برگ هاي قهوه اي جدا شوند، اگرچه مصرف آن ها سبب بيماري درانسان نمي شود و قابل

خوردن است.

5- براي تنظيم دماي يخچال جهت نگهداري موادغذايي مي توان از ترمومتر استفاده و دماي يخچال را روي 4 درجه سانتي گراد تنظيم نمود. بازكردن يخ موادغذايي منجمدشده با اين شيوه براي مصرف ايمن هستند. اگرچه انجماد آب درون بافت ماده غذايي سبب پاره شدن سلول هاي ماده غذايي و از دست رفتن مقداري از مواد مغذي درون آب به همراه آب، در هنگام بازشدن ماده از حالت انجماد مي شود كه اين عمل سبب كاهش ارزش كيفي موادغذايي مي شود. اگر بازشدن يخ در مواد غذايي، در يخچال و در دماي 4 درجه سانتي گراد انجام شود، حتي اگر زمان آن طولاني شود، به دليل عدم امكان رشد و تكثير سريع ميكروارگانيزم ها، ايمني آن ماده غذايي براي مصرف همانند ايمني قبل از زمان انجماد است.

جهت استفاده از بسته هاي مواد غذايي كه در دماي مناسب نگهداري مي شوند چه روشي مناسب است؟ توصيه هاي لازم بر روي بسته هاي مواد غذايي، توسط كارخانه هاي توليد مواد آورده مي شود؟

لازم است مصرف كننده روش استفاده و مدت زمان نگهداري ماده غذايي را بداند كه البته بايد طي مدت تعيين شده كيفيت ماده تغيير نكند و براي خوردن ايمن باشد. ارزيابي كيفي ماده غذايي قبل از مصرف لازم است و در صورت مشاهده ضايعات ميكروبي بايد از مصرف آن پرهيز نمود. ارائه اطلاعات فروش توسط كارخانه به فروشنده سبب مي شود تا وي مكاني مناسب را در قفسه فروشگاه ها، براي قرار دادن مواد غذايي مختلف جهت حفظ كيفيت آن ها انتخاب نمايد.

حل معماري خواب با كرمهاي چرت زن

يافته هاي جديد محققان نشان مي دهد كرمهاي گرد چرت زن

آزمايشگاهي ممكن است كليد اصلي رمزگشايي يكي از پيچيده ترين رمز بيولوژيكي جهان باشند و به اين سؤال كه چرا مي خوابيم پاسخ دهد.

محققان مدرسه پزشكي دانشگاه پنسيوانيا دريافته اند كرمهاي گرد انگلي كه معمولا حالتي چرت زن دارند در نمايش اين فيزيولوژي، اكثر گروههاي جانوري جهان را به يكديگر متصل كرده اند. اين يافته جديد مي تواند دليل بر توضيح تكامل و هدف از خوابيدن و وضعيتهاي خوابي در حيوانات باشند.

به گزارش مهر به نقل از ساينس ديلي، از آن گذشته تحقيقات ژنتيكي صورت گرفته در كنار اين پروژه دورنماي جديدي براي استفاده از كرمهاي گرد انگلي در تشخيص ژنهاي تنظيم كننده خواب و اهداف دارويي براي بيماران مبتلا به اختلالات خوابي ترسيم كرده است.

ديويد رايزن با همكاري ساير محققان مركز خواب دانشگاه پنسيلوانيا نشان داده است كه دوره خاموشي رفتاري در طول رشد كرم وجود دارد كه lethargusناميده مي شود.

وي گفت: همچون انسان كه پس از كم خوابي سريعتر به خواب رفته و خواب عميقتري نيز خواهد داشت، اين كرمها نيز چنين فرآيندي را تجربه مي كنند.

خستگى و كسالت

خستگى نش``انه چيست؟

چنان خسته شده ايد كه انگار از مسابقه دو استقامت بازگشته ايد. كاملا از پا درآمده ايد. آن هم نه فقط امروز بلكه هر روز. در اين احساس خستگى شما تنها نيستيد. خستگى بعد از درد، شايع ترين علامتى است كه در بيماران ديده مى شود. يك چهارم مردم از دوره هاى طولانى خواب آلودگى و خستگى رنج مى برند. چون خستگى نشانه هر چيز از بى حوصلگى ناشى از كار زياد گرفته تا بيمارى هاى شديد است.

شايع ترين علت خستگى به نحوه زندگى فرد مربوط است. فقر غذايي، چاقي، رژيم هاى سخت غذايي،

فقدان استراحت و تحرك، سيگار كشيدن و... همه توان بدن را مى گيرند. فشارهاى روانى و شغلى و افسردگى زياد مى شوند تا بالاخره شما را از پا بيندازند. حتى چيز ساده اى مثل نخوردن آب كافى مى تواند عامل خستگى شود.

هر بيمارى اى عملا باعث خستگى شديد مى شود، حتى هفته ها بعد از درمان آن. عفونت ويروسى مونونوكلئوز، التهاب كبد (هپاتيت) و آنفلوآنزا از تحليل برنده ها ى شايع هستند. علت خستگى ممكن است اختلالى هورمونى مثل بيمارى آديسون يا كم كارى غده تيروئيد باشد. كم خوني، كم قندخونى و پايين بودن فشار خون هم توان بدن را مى گيرند. مصرف دارو براى درمان اين بيمارى ها نيز ممكن است خستگى بياورد.

هميشه احتمال وجود نشانگان خستگى مزمن )CFS( مى رود. البته نبايد هر خستگى را CFS به حساب آورد. CFS اختلال ناتوان كننده اى است كه فرد را براى ماه ها و حتى سال ها بى تحرك مى كند. اين بيمارى معمولا بعد از آنفلوآنزا يا برخى عفونت ها خود را نشان مى دهد. سالها گمان مى رفت در اثر ويروس اپشتاين- بار به وجود مى آيد، اما امروزه علت آن را نامعلوم مى دانند. برخى معتقدند احتمالا علت واحدى ندارد و تركيبى از بيمارى هاى ويروسي، تغيير در دستگاه ايمنى و عوامل ديگر، آن را به وجود مى آورند .

CFS ناخوشى اى است كه خستگى مزمن مى آورد. اما اگر هميشه احساس خستگى مى كنيد، الزاما دچار CFS نشده ايد.

فرد دچار :CFS

- قبلا سالم بوده است.

- 50 درصد فعاليت خود را ظرف شش ماه از دست داده و بيمارى خستگى آور ديگرى هم نداشته است.

- تب خفيف، گلودرد، درد غدد لنفاوي، سردرد و درد ماهيچه اي، درد مفاصل و خواب ناآرام دارد.

CFS درمانى ندارد،اما سر انجام دوره خود را مى گذراند و بعضى افراد كاملا

بهبود مى يابند. برخى ديگر علائم پايدار دارند كه كم و زياد مى شوند.

درمان خستگي

با روش هاى زير با خستگى مقابله كنيد.

استراحت كافى كنيد. استراحت ناكافى و نامنظم، توان بدن را تحليل مى برد.

ورزش كنيد. بدن عادت كرده به استراحت هميشه مى خواهد استراحت كند. ورزش متوسط، حتى 10 دقيقه پياده روي، مى تواند كاملا انرژى زا باشد. انجام برنامه ورزشى متوسط، خستگى را دور مى كند، يعنى 20 دقيقه پياده روى سريع، شنا، دويدن، يا دوچرخه سوارى سه بار در هفته. با بالا رفتن توان، ورزش هاى كششى و تقويت كننده را نيز اضافه كنيد.

غذاى مناسب بخوريد. نخوردن غذا شما را از دسترسى به انرژى مورد نياز محروم مى كند. زنان بايد روزى 1500 كالرى و مردان 2000 كالرى دريافت كنند. كمبود مواد مغذى نيز خستگى مى آورد.

بخش عمده غذا بايد حاوى غلات سبوس نگرفته، ميوه و سبزيجات باشد. برنامه غذايى زير بسيار مناسب است؛

صبحانه غلات، ميوه تازه، نان گندم سبوس نگرفته و شير كم چربي.

ناهار هر تركيبى از ماهي، ماكاروني، برنج، سيب زمينى پخته، سالاد ميوه، سبزي، گوشت لخم يا سوپ

شام: غذاى سبكى از سوپ، غلات، سالاد و ميوه

آب بخوريد. خستگى از كمبود آب بدن نيز ناشى مى شود. روزى لااقل هشت ليوان آب بخوريد.

شاد باشيد. داشتن سرگرمى هاى نشاط آور مثل تماشاى فيلم براى رفع خستگى مفيد است. مسافرت كنيد و گاه گاه براى خود چيزى را كه دوست داريد بخريد.

برنامه ريزى كنيد. زندگى بيشتر مردم پر از وظيفه و مسئوليت است. ببينيد كدام يك از كارها شما را خسته مى كند. كارها را تقسيم كنيد و در هر زمان به انجام يكى از آنها بپردازيد.

نزد پزشك برويد. اگر خستگى بيش از دو هفته طول بكشد، بايد به پزشك مراجعه كنيد تا او علت

را بيابد. درمان ممكن است شامل داروهاى آنتى بيوتيك، ضدافسردگى و چيزهاى ديگر باشد.

داروهايتان را كنترل كنيد. خستگى از عوارض جانبى بسيارى داروهاست. فهرستى از داروهاى مصرفى خود- چه با تجويز پزشك و چه بدون نسخه- به پزشك نشان دهيد تا در صورت لزوم آنها را عوض كند.

كسالت نشانه چيست؟

احساس بدون دليل ناخوشي، اغلب نشانه وجود بيمارى است. وقتى دچار كسالت مى شويد، وجود علائم مشخص كننده ديگر بيمارى را معلوم مى كند. كسالت فقط احساس مبهم ناراحتى است و پزشك بايد تمام بدن را معاينه كند تا علت آن را بيابد.

حمله ناخوشى ممكن است ناشى از تنش روانى زياد يا كار زياد و استراحت كم باشد. اگر هميشه گرفته و بدون تحرك هستيد، دچار افسردگى مى شويد يا ممكن است غذاى مناسب نمى خوريد و مواد مغذى كافى به بدنتان نمى رسد. شايد هم به قدر كافى نخوابيده ايد.

عفونت هاى باكتريايى و ويروسى هم اغلب ايجاد كسالت مى كنند. يك عفونت پنهان مثل التهاب مزمن سينوس ها يا عفونت دندان، دير خود را آشكار مى كنند ولى احساس ناخوشى به شما مى دهند.

كم خونى هم مى تواند علت كسالت باشد، مخصوصا اگر احساس ضعف يا گيجى مى كنيد. زنانى كه قاعدگى هاى شديد دارند و افراد سالمند، بيشتر مستعد اين حالت هستند.

كم كارى غده تيروئيد هم ايجاد كسالت مى كند. در اين حالت احساس ضعف مى كنيد، بيش از حد مى خوابيد، اضافه وزن پيدا مى كنند، نظم قاعدگى دچار اختلال مى شود و احساس سرما مى كنيد.

گرفتارى هاى قلبى و ريوى هم كسالت همراه با درد قفسه سينه يا تنگى نفس ايجاد مى كنند. ناهنجارى هاى روده- از ويروس هاى معدى گرفته تا تومورها- دفع مدفوع را مختلف كرده و كسالت مى آورند. عفونت هاى مجارى ادرار، بيمارى التهابى

لگن و بدكارى پروستات نيز علاوه بر كسالت، سوزش ادرار هم دارند.

درمان كسالت

استراحت كنيد. شايد فقط احتياج به كمى تفريح داريد. بار آخرى را كه به مسافرت يا گردش رفته ايد به ياد داريد؟ به سينما يا پارك برويد و از تفريحات موردعلاقه تان سود ببريد.

خوب غذا بخوريد. به طور منظم غذاهاى مناسب بخوريد. خوردن روزانه قرص مولتى ويتامين هم به رفع كسالت كمك مى كند. داشتن رژيم غذايى سالم براى احساس نشاط موثر است.

روانشناسي

اختلالات رواني

اختلال خلقي فصلي

(نام لاتين: seasonal affective disorder(sad))

شرح بيماري

اختلال خلقي فصلي تغيير فصلي خلق كه در طي فصل زمستان بروز كرده و با آمدن بهار برطرف مي گردد. علايم اين عارضه معمولاً در ماه شهريور كه روزها شروع به كوتاه شدن مي كنند آغاز شده در طي زمستان تا ماه اسفند كه روزها دوباره شروع به بلند شدن مي كنند ادامه مي يابد. روشنايي نقش مهمي در ايجاد و نيز درمان اين اختلال دارد. اين عارضه هم در بزرگسالان و هم در كودكان بروز كرده و در خانم ها شايعتر است در موارد نادر، اين اختلال فصلي خلق در ماه هاي تابستان بروز كرده و ممكن است ناشي از عدم تحمل گرما باشد.

علايم شايع

علايم زير در آغاز زمستان بروز مي كنند:

افسردگي

خستگي

سستي و تنبلي

افزايش اشتها (به خصوص نسبت به كربوهيدرات ها)

افزايش وزن

تحريك پذيري

نياز بيشتر به خواب

احساس شادي كمتر

تمايل كمتر براي شركت در فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي اجتماعي اختلال در تطبيق دادن خود با زندگي در اثر تغييرات فوق

علل

غده پينه آل (يكي از اعضاي تنظيم گر بدن در مغز، هورموني به نام ملاتونين ترشح مي كند كه مي تواند اثر منفي

بر روي خلق داشته باشد. در محيط روشن (در طي روز) ميزان ترشح ملاتونين بسيار اندك است حداكثر ميزان ترشح آن در شب و بين ساعت هاي 3-2 صبح است در فصل زمستان كه طول مدت شب در آن طولاني تر است ترشح ملاتونين افزايش يافته و بنابراين سطح آن در بدن نيز افزايش مي يابد. روشن بودن چراغ در حد معمول شب ها در منزل يا دفتر كار براي خنثي كردن يا اثر فصل زمستان ناكافي است

عوامل تشديد كننده بيماري

موقعيت جغرافيايي (افراد ساكن در عرض هاي جغرافيايي شمالي كره زمين نسبت به اين اختلال مستعدترند).

وجود ساير بيماري هاي منجر به افسردگي

پيشگيري

هيچ اقدام خاصي براي پيشگيري از اين اختلال شناخته نشده است

عواقب موردانتظار

با تشخيص و درمان صحيح علايم اين اختلال را مي توان به حداقل رساند.

عوارض احتمالي

تداوم علايم در طول زندگي و ايجاد اختلال در زندگي

درمان

اصول كلي

تشخيص اين اختلال ممكن است مشكل باشد زيرا ساير انواع افسردگي نيز ممكن است همين علايم را داشته باشند.

- آزمايش هاي خون براي رد ساير اختلالات طبي احتمالي ممكن است انجام شود. تشخيص اين اختلال معمولاً نياز به يك بررسي سه ساله تغييرات خلقي دارد؛ چنانچه اين تغييرات خلقي در پاييز شروع شده و با آمدن بهار فروكش نمايند اين تشخيص تأييد مي گردد.

- علايم خفيف ممكن است با اقدامات ساده زير قابل برطرف شدن باشند: پرده هاي اتاق را كنار بزنيد؛ در كنار پنجره بنشينيد و به طور مكرر به بيرون نگاه كنيد. در روزهاي ابري از چراغ هاي پرنور استفاده كنيد. تغييرات خلقي خود را به طور روزانه ثبت كنيد تا هرگونه

تغيير خلقي يا الگوي خلقي بعداً قابل ارزيابي باشد. خود را منزوي نكنيد (به ملاقات دوستان رفته از نمايشگاه ها ديدن كنيد و...). به پيشنهادهاي ذكرشده در قسمت "فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري " توجه كنيد.

- ساير درمان ها در اين زمينه هنوز مراحل تكاملي خود را طي مي كنند، ولي اساس آنها را معمولاً طولاني كردن روز به طور مصنوعي با روش هاي مختلف يا نوردرماني تشكيل مي دهد. مدت و شدت درمان ممكن است در افراد مختلف متفاوت باشد و تعيين آن بايد با همفكري شما و تيم پزشكي شما صورت گيرد. اگرچه اين منابع روشنايي به صورت تجاري در دسترس قرار دارند، توصيه مي شود كه بدون دستور پزشك از آنها استفاده نشود. نمونه هايي از اين درمان ها به شرح زير است 1 _ روزي يك ساعت صبح و عصر زير يك چراغ بسيار پرنور (معادل لامپ هاي 10100 وات يا بيشتر) بنشينيد. واژه لوكس (LUX) كه معادل لاتين واژه روشنايي (light) در انگليسي است واحد اندازه گيري براي نوردرماني است 2 _ از يك كلاه آفتاب گردان داراي چراغ هاي كوچك روشن شونده با باتري كه روشنايي را مستقيماً بر روي چشم ها مي اندازد استفاده كنيد.

- در برخي بيماران نوردرماني مؤثر نبوده و ممكن است انواع ديگر درمان نظير دارودرماني يا روان درماني لازم گردد.

داروها

داروهاي ضدافسردگي در بيماراني كه به ساير درمان ها پاسخ نمي دهند ممكن است تجويز گردد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

در حد توان و انرژي خود به فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بپردازيد. فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري فيزيكي تقريباً هميشه براي اختلالات خلقي اثر درماني دارد.

تا آنجا

كه ممكن است در محيط باز قرار گيريد به خصوص در روشنايي اول صبح

در فصل زمستان به مناطق گرمسير مسافرت نماييد.

رژيم غذايي

از يك رژيم طبيعي متعادل براي حفظ سلامتي مطلوب استفاده كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم اختلال خلقي فصلي باشيد.

اگر علايم با وجود درمان ادامه يافته يا تشديد شوند.

اختلال خلقي فصلي

(نام لاتين: seasonal affective disorder(sad)) شرح بيماري

اختلال خلقي فصلي تغيير فصلي خلق كه در طي فصل زمستان بروز كرده و با آمدن بهار برطرف مي گردد. علايم اين عارضه معمولاً در ماه شهريور كه روزها شروع به كوتاه شدن مي كنند آغاز شده در طي زمستان تا ماه اسفند كه روزها دوباره شروع به بلند شدن مي كنند ادامه مي يابد. روشنايي نقش مهمي در ايجاد و نيز درمان اين اختلال دارد. اين عارضه هم در بزرگسالان و هم در كودكان بروز كرده و در خانم ها شايعتر است در موارد نادر، اين اختلال فصلي خلق در ماه هاي تابستان بروز كرده و ممكن است ناشي از عدم تحمل گرما باشد.

علايم شايع

علايم زير در آغاز زمستان بروز مي كنند:

افسردگي

خستگي

سستي و تنبلي

افزايش اشتها (به خصوص نسبت به كربوهيدرات ها)

افزايش وزن

تحريك پذيري

نياز بيشتر به خواب

احساس شادي كمتر

تمايل كمتر براي شركت در فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي اجتماعي اختلال در تطبيق دادن خود با زندگي در اثر تغييرات فوق

علل

غده پينه آل (يكي از اعضاي تنظيم گر بدن در مغز، هورموني به نام ملاتونين ترشح مي كند كه مي تواند اثر منفي بر روي خلق داشته

باشد. در محيط روشن (در طي روز) ميزان ترشح ملاتونين بسيار اندك است حداكثر ميزان ترشح آن در شب و بين ساعت هاي 3-2 صبح است در فصل زمستان كه طول مدت شب در آن طولاني تر است ترشح ملاتونين افزايش يافته و بنابراين سطح آن در بدن نيز افزايش مي يابد. روشن بودن چراغ در حد معمول شب ها در منزل يا دفتر كار براي خنثي كردن يا اثر فصل زمستان ناكافي است

عوامل تشديد كننده بيماري

موقعيت جغرافيايي (افراد ساكن در عرض هاي جغرافيايي شمالي كره زمين نسبت به اين اختلال مستعدترند).

وجود ساير بيماري هاي منجر به افسردگي

پيشگيري

هيچ اقدام خاصي براي پيشگيري از اين اختلال شناخته نشده است

عواقب موردانتظار

با تشخيص و درمان صحيح علايم اين اختلال را مي توان به حداقل رساند.

عوارض احتمالي

تداوم علايم در طول زندگي و ايجاد اختلال در زندگي

درمان

اصول كلي

تشخيص اين اختلال ممكن است مشكل باشد زيرا ساير انواع افسردگي نيز ممكن است همين علايم را داشته باشند.

- آزمايش هاي خون براي رد ساير اختلالات طبي احتمالي ممكن است انجام شود. تشخيص اين اختلال معمولاً نياز به يك بررسي سه ساله تغييرات خلقي دارد؛ چنانچه اين تغييرات خلقي در پاييز شروع شده و با آمدن بهار فروكش نمايند اين تشخيص تأييد مي گردد.

- علايم خفيف ممكن است با اقدامات ساده زير قابل برطرف شدن باشند: پرده هاي اتاق را كنار بزنيد؛ در كنار پنجره بنشينيد و به طور مكرر به بيرون نگاه كنيد. در روزهاي ابري از چراغ هاي پرنور استفاده كنيد. تغييرات خلقي خود را به طور روزانه ثبت كنيد تا هرگونه تغيير خلقي يا الگوي

خلقي بعداً قابل ارزيابي باشد. خود را منزوي نكنيد (به ملاقات دوستان رفته از نمايشگاه ها ديدن كنيد و...). به پيشنهادهاي ذكرشده در قسمت "فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري " توجه كنيد.

- ساير درمان ها در اين زمينه هنوز مراحل تكاملي خود را طي مي كنند، ولي اساس آنها را معمولاً طولاني كردن روز به طور مصنوعي با روش هاي مختلف يا نوردرماني تشكيل مي دهد. مدت و شدت درمان ممكن است در افراد مختلف متفاوت باشد و تعيين آن بايد با همفكري شما و تيم پزشكي شما صورت گيرد. اگرچه اين منابع روشنايي به صورت تجاري در دسترس قرار دارند، توصيه مي شود كه بدون دستور پزشك از آنها استفاده نشود. نمونه هايي از اين درمان ها به شرح زير است 1 _ روزي يك ساعت صبح و عصر زير يك چراغ بسيار پرنور (معادل لامپ هاي 10100 وات يا بيشتر) بنشينيد. واژه لوكس (LUX) كه معادل لاتين واژه روشنايي (light) در انگليسي است واحد اندازه گيري براي نوردرماني است 2 _ از يك كلاه آفتاب گردان داراي چراغ هاي كوچك روشن شونده با باتري كه روشنايي را مستقيماً بر روي چشم ها مي اندازد استفاده كنيد.

- در برخي بيماران نوردرماني مؤثر نبوده و ممكن است انواع ديگر درمان نظير دارودرماني يا روان درماني لازم گردد.

داروها

داروهاي ضدافسردگي در بيماراني كه به ساير درمان ها پاسخ نمي دهند ممكن است تجويز گردد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

در حد توان و انرژي خود به فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بپردازيد. فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري فيزيكي تقريباً هميشه براي اختلالات خلقي اثر درماني دارد.

تا آنجا كه ممكن است در

محيط باز قرار گيريد به خصوص در روشنايي اول صبح

در فصل زمستان به مناطق گرمسير مسافرت نماييد.

رژيم غذايي

از يك رژيم طبيعي متعادل براي حفظ سلامتي مطلوب استفاده كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم اختلال خلقي فصلي باشيد.

اگر علايم با وجود درمان ادامه يافته يا تشديد شوند.

اختلال دوقطبي

(نام لاتين: bipolar disorder)

شرح بيماري

اختلال دوقطبي (اختلال شيدايي _ افسردگي عبارت است از اختلالي كه در آن خلق بيمار دچار نوسانات شديدي مي شود، و ارتباطي بين خلق بيمار و آنچه كه واقعاًدر زندگي بيمار رخ مي دهد وجود ندارد. سير بيماري بدين نحو است كه به طور يك در ميان ولي نامنظم يك مدت فرد دچار سرخوشي و فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري زياد بدون توجيه است (شيدايي و به دنبال آن دچار افسردگي شديد مي شود، و اين سيكل به همين منوال ادامه پيدا مي كند. در بين شيدايي و افسردگي دوره اي از رفتار طبيعي (ممكن است كوتاه باشد يا حتي چند سال طول بكشد) وجود دارد.

علايم شايع

شيدايي

افزايش انرژي سرخوردگي و نئشگي در بيمار

بيمار صبح زودتر و زودتر از خواب برمي خيزد (در مواردي بيمار ممكن است حتي 4-3 روزنخوابد)

حواس بيمار خيلي زود از يك كار پرت مي شود و بسيار بي قرار است (امكان دارد اين مسأله باعث كاهش بازده كاري شود). فرد پروژه هاي جديد را با اشتياق فراوان آغاز مي كند، ولي ندرتاً آنها را به پايان مي برد.

امكان دارد بيمار شروع به ولخرجي كند.

امكان دارد بيمار شريك هاي جنسي متعدد اختيار

كند.

بيمار اغلب تحريك پذير است و دچار حملات عصبانيت مي شود.

صحبت كردن بيمار سريع خشن و غيرمنطقي مي شود.

امكان دارد بيمار فكر كند كه توانايي هاي خيلي زيادي دارد( خود بزرگ بيني

امكان دارد بيمار غذا خوردن را فراموش كند و وزن وي كم و خستگي بر وي عارض شود.

امكان دارد بيمار به يك باور نادرست و غيرقابل تغيير از اهميت و بزرگي خود برسد و فكر كند كه مي تواند كارهاي خطرناك انجام دهد. افسردگي

امكان دارد بيمار به طور فزاينده اي گوشه نشيني اختيار كند؛ خوابش مختل شود؛ و صبح ها دير از رختخواب بر خيزد.

امكان دارد بيمار دراتاقش بماند، و از رو به رو شدن با دنياي بيرون واهمه داشته باشد؛ يا در واقع عزت نفس نداشته باشد.

غفلت از رسيدگي به خود

كاهش ميل جنسي

كاهش سرعت صحبت كردن و كند شدن حركات

افزايش تصورات در مورد وجود مشكلاتي كه واقعاً وجود ندارند.

نگراني بيش از حد در مورد بيماريهايي كه واقعاً وجود ندارند.

علل

ناشناخته است عوامل زيست شناختي رواني و ارثي همگي ممكن است نقش داشته باشند. امكان دارد استرس زياد يا مرگ يكي از نزديكان باعث ظهور ناگهاني شيدايي يا افسردگي شود.

عوامل افزايش دهندة خطر

سابقة خانوادگي اين اختلال

پيشگيري

هيچ داروي خاصي براي پيشگيري از آن وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

ممكن است بتوان اين اختلال را با درمان دراز مدت كه باعث كاهش دفعات و شدت حملات شيدايي و افسردگي مي شود، تا حد زيادي كنترل كرد و سلامت فرد را به حد نزديك به طبيعي رساند. بسياري از مديران دانشمندان و

افراد سرشناس دچار اين اختلال بوده اند.

عوارض احتمالي

عود بيماري به خصوص با قطع دارو

از دست دادن شغل بروز مشكلات در زندگي مشترك

عدم رو به بهبود گذاشتن اختلال

خودكشي

درمان

اصول كلي

- گرفتن شرح حال و انجام معاينه توسط پزشكان (گاهي روانپزشك

- روان درماني يا مشاوره همراه با درمان دارويي بهترين نتايج را در بر دارد.

- براي مواردي كه علايم شديد هستند، ممكن است لازم باشد بيمار در بيمارستان يا مركز درماني بستري شود.

- امكان دارد در مورد بيماراني كه به دارو جواب نمي دهند، از شوك (ECT) استفاده شود.

- رژيم دارويي بايد دقيقاً رعايت شود. ضمناً بايد به طور منظم به پزشك معالج مراجعه شود تا اثربخشي درمان و اثرات جانبي احتمالي مورد بررسي قرار گيرند.

- هيچگاه وقتي احساس كرديد حالتان بهتر شده است دارو را قطع نكنيد. اين كار ممكن است باعث عود بيماري شود كه شايد به دارو خوب جواب ندهد.

- با كمك مشاوره مي توانيد روشهاي كنار آمدن با اين اختلال را فراگيريد. اعضاي خانواده بايد بتوانند علايم پيش درآمد وقوع حمله را بشناسند و چگونگي كمك به فرد بيمار را فرا بگيرند.

داروها

پزشك شما ممكن است ليتيم والپروييك اسيد، يا كاربامازپين (تگرتول تجويز كند. براي علايم شديدتر ممكن است تجويز يك داروي ضد روان پريشي ضروري باشد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي روزانه خود را حتي اگر تمايل نداريد، ادامه دهيد.

رژيم غذايي

يك رژيم طبيعي و متعادل داشته باشيد، حتي اگر اشتها نداريد. امكان دارد مكمل ويتامين ها

و مواد معدني لازم باشد. پزشكتان ممكن است به شما توصيه كند كه از مصرف كافئين پرهيز كنيد، زيرا كافئين يك مادة تحريك كننده است

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم افسردگي يا سرخوشي هستيد.

اگر فكر خودكشي به سرتان زده است يا احساس نااميدي مي كنيد.

اختلال دوقطبي

(نام لاتين: bipolar disorder) شرح بيماري

اختلال دوقطبي (اختلال شيدايي _ افسردگي عبارت است از اختلالي كه در آن خلق بيمار دچار نوسانات شديدي مي شود، و ارتباطي بين خلق بيمار و آنچه كه واقعاًدر زندگي بيمار رخ مي دهد وجود ندارد. سير بيماري بدين نحو است كه به طور يك در ميان ولي نامنظم يك مدت فرد دچار سرخوشي و فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري زياد بدون توجيه است (شيدايي و به دنبال آن دچار افسردگي شديد مي شود، و اين سيكل به همين منوال ادامه پيدا مي كند. در بين شيدايي و افسردگي دوره اي از رفتار طبيعي (ممكن است كوتاه باشد يا حتي چند سال طول بكشد) وجود دارد.

علايم شايع

شيدايي

افزايش انرژي سرخوردگي و نئشگي در بيمار

بيمار صبح زودتر و زودتر از خواب برمي خيزد (در مواردي بيمار ممكن است حتي 4-3 روزنخوابد)

حواس بيمار خيلي زود از يك كار پرت مي شود و بسيار بي قرار است (امكان دارد اين مسأله باعث كاهش بازده كاري شود). فرد پروژه هاي جديد را با اشتياق فراوان آغاز مي كند، ولي ندرتاً آنها را به پايان مي برد.

امكان دارد بيمار شروع به ولخرجي كند.

امكان دارد بيمار شريك هاي جنسي متعدد اختيار كند.

بيمار اغلب

تحريك پذير است و دچار حملات عصبانيت مي شود.

صحبت كردن بيمار سريع خشن و غيرمنطقي مي شود.

امكان دارد بيمار فكر كند كه توانايي هاي خيلي زيادي دارد( خود بزرگ بيني

امكان دارد بيمار غذا خوردن را فراموش كند و وزن وي كم و خستگي بر وي عارض شود.

امكان دارد بيمار به يك باور نادرست و غيرقابل تغيير از اهميت و بزرگي خود برسد و فكر كند كه مي تواند كارهاي خطرناك انجام دهد. افسردگي

امكان دارد بيمار به طور فزاينده اي گوشه نشيني اختيار كند؛ خوابش مختل شود؛ و صبح ها دير از رختخواب بر خيزد.

امكان دارد بيمار دراتاقش بماند، و از رو به رو شدن با دنياي بيرون واهمه داشته باشد؛ يا در واقع عزت نفس نداشته باشد.

غفلت از رسيدگي به خود

كاهش ميل جنسي

كاهش سرعت صحبت كردن و كند شدن حركات

افزايش تصورات در مورد وجود مشكلاتي كه واقعاً وجود ندارند.

نگراني بيش از حد در مورد بيماريهايي كه واقعاً وجود ندارند.

علل

ناشناخته است عوامل زيست شناختي رواني و ارثي همگي ممكن است نقش داشته باشند. امكان دارد استرس زياد يا مرگ يكي از نزديكان باعث ظهور ناگهاني شيدايي يا افسردگي شود.

عوامل افزايش دهندة خطر

سابقة خانوادگي اين اختلال

پيشگيري

هيچ داروي خاصي براي پيشگيري از آن وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

ممكن است بتوان اين اختلال را با درمان دراز مدت كه باعث كاهش دفعات و شدت حملات شيدايي و افسردگي مي شود، تا حد زيادي كنترل كرد و سلامت فرد را به حد نزديك به طبيعي رساند. بسياري از مديران دانشمندان و افراد سرشناس دچار

اين اختلال بوده اند.

عوارض احتمالي

عود بيماري به خصوص با قطع دارو

از دست دادن شغل بروز مشكلات در زندگي مشترك

عدم رو به بهبود گذاشتن اختلال

خودكشي

درمان

اصول كلي

- گرفتن شرح حال و انجام معاينه توسط پزشكان (گاهي روانپزشك

- روان درماني يا مشاوره همراه با درمان دارويي بهترين نتايج را در بر دارد.

- براي مواردي كه علايم شديد هستند، ممكن است لازم باشد بيمار در بيمارستان يا مركز درماني بستري شود.

- امكان دارد در مورد بيماراني كه به دارو جواب نمي دهند، از شوك (ECT) استفاده شود.

- رژيم دارويي بايد دقيقاً رعايت شود. ضمناً بايد به طور منظم به پزشك معالج مراجعه شود تا اثربخشي درمان و اثرات جانبي احتمالي مورد بررسي قرار گيرند.

- هيچگاه وقتي احساس كرديد حالتان بهتر شده است دارو را قطع نكنيد. اين كار ممكن است باعث عود بيماري شود كه شايد به دارو خوب جواب ندهد.

- با كمك مشاوره مي توانيد روشهاي كنار آمدن با اين اختلال را فراگيريد. اعضاي خانواده بايد بتوانند علايم پيش درآمد وقوع حمله را بشناسند و چگونگي كمك به فرد بيمار را فرا بگيرند.

داروها

پزشك شما ممكن است ليتيم والپروييك اسيد، يا كاربامازپين (تگرتول تجويز كند. براي علايم شديدتر ممكن است تجويز يك داروي ضد روان پريشي ضروري باشد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي روزانه خود را حتي اگر تمايل نداريد، ادامه دهيد.

رژيم غذايي

يك رژيم طبيعي و متعادل داشته باشيد، حتي اگر اشتها نداريد. امكان دارد مكمل ويتامين ها و مواد معدني

لازم باشد. پزشكتان ممكن است به شما توصيه كند كه از مصرف كافئين پرهيز كنيد، زيرا كافئين يك مادة تحريك كننده است

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم افسردگي يا سرخوشي هستيد.

اگر فكر خودكشي به سرتان زده است يا احساس نااميدي مي كنيد.

اختلال كم توجهي _ بيش فعالي

(نام لاتين: attention deficit hyperactivity disorder)

شرح بيماري

اختلال كم توجهي _ بيش فعالي عبارت است از يك نوع رفتار خاص در كودكان به طوري كه اين كودكان تنها مي توانند براي مدت كوتاهي روي يك موضوع خاص تمركز كنند. ضمناً اين كودكان گاهي حركات و رفتار كنترل نشده اي را به طور ناگهاني از خود بروز مي دهند. البته بيش فعالي مي تواند وجود داشته باشد يا نداشته باشد. به نظر مي رسد كه اين اختلال در اختلالات يادگيري نقش داشته باشد و تخمين زده مي شود حدود 10%-5% كودكان مدرسه اي گرفتار اين اختلال باشند.

علايم شايع

كودك روي صندلي مرتب مي جنبد و دست ها و پاهاي خود را تكان مي دهد.

وقتي به كودك گفته مي شود كه بنشينيد، فقط به مدت كوتاهي روي صندلي بند مي شود.

حواس كودك به راحتي پرت مي شود.

قبل از مطرح شدن كامل سؤال كودك پاسخ را مي دهد.

كودك در رعايت نوبت در بازي و صف مشكل دارد.

كودك در اجراي دستورالعمل ها مشكل دارد.

كودك قادر به تمركز روي يك كار يا بازي مشخص نيست

مرتب از يك كار تمام نشده منصرف شده به كار ديگري مي پردازد.

در انجام بازي بدون ايجاد سروصدا، مشكل دارد.

زياد صحبت مي كند.

وسط صحبت يا كار ديگران مي پرد.

به نظر مي رسد كه

اصلاً گوش نمي دهد.

چيزهاي مورد نياز براي انجام كارها را گم مي كند.

اغلب كارهاي خطرناك انجام مي دهد بدون اينكه به عواقب ناگوار آنها توجه داشته باشد.

علل

ناشناخته است فرضيات زيادي مطرح شده اند، اما هيچ يك تأييد يا رد نشده اند. تصور بر اين است كه منشاي آن بيولوژيك باشد.

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه خانوادگي اين اختلال

پيشگيري

هيچ روش خاصي براي پيشگيري وجود ندارد

عواقب مورد انتظار

در بعضي از موارد، رفتار غيرطبيعي كودك به هنگام بلوغ كاملاً برطرف مي شود. در بعضي ديگر، بيش فعالي با افزايش سن كاهش مي يابد. اما تعدادي از اين كودكان نهايتاً به نوجوانان و بزرگسالاني مشكل دار تبديل مي شوند.

عوارض احتمالي

امكان دارد مشكلات كودك در طي زمان برطرف نشوند. نهايتاً كودك وقتي بزرگ مي شود ممكن است در تحصيل موفق نباشد، يا اينكه رفتار ضداجتماعي و گاهي جنايي از خود بروز دهد.

امكان دارد كودك در بزرگسالي دچار اختلال شخصيت شود.

درمان

اصول كلي

درمان و مشاوره به والدين و كودك توسط پزشك

رفتار درماني و شناخت درماني كودك خود در اين نوع درمان ها نقش مهمي را به عهده دارد. او بايد مواظب رفتار خود باشد، نقش محوله را به خوبي ايفا كند، و رفتار خود را ثبت كند. در يك طرح كلي اساس اين روش هاي درماني بر راهبردهاي تغيير رفتار نامطلوب استوار است به نظر مي رسد كه تركيب اين روش هاي درماني با داروها بهترين نتايج را در كنترل علايم به همراه داشته باشد.

در خانه يك محيط متناسب و محدوديت هاي كاملاً مشخص براي رفتار كودك را در نظر بگيريد. ضمناً بايد از روش هاي تربيتي نيز

به طور مداوم بهره گرفت اگر احساس مي كنيد كه نياز به كمك از طرف افراد متخصص امر داريد مراجعه كنيد.

با معلم كودك تماس مستمر داشته باشيد. اگر كودك در درس خود نياز به كمك بيشتري دارد، امكان آن را فراهم كنيد.

داروها

پزشك شما شايد تصميم بگيرد داروهايي مثل متيل فنيدات (ريتالين ، كه ظاهراً اثر آرامش بخش در كودكان دچار اين اختلال دارند، تجويز كند. اين داروها اثرات جانبي ناخوشايندي دارند، از جمله اختلال در خواب افسردگي سردرد، معده درد، بي اشتهايي و كاهش رشد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري كودك خود را حتي المقدور در چارچوب مشخصي در آوريد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي مخصوصي پيشنهاد شده اند: حذف كليه افزودني هاي غذايي (ادويه جات و غيره ، حذف مواد به خصوصي از رژيم غذايي يا ويتامين درماني شديد. اغلب تحقيقات پزشكي اشاره به اين دارند كه اين رژيم ها براي تعداد بسيار كمي از كودكان مفيد هستند. اما بسياري از والدين تغييرات قابل توجهي را در رفتار كودكان خود پس از استفاده از اين رژيم ها گزارش كرده اند. شايد دليل آن اين باشد كه با تهيه غذاهاي مخصوص براي كودك وي احساس مي كند كه توجه بيشتري به او مي شود. در مورد هرگونه رژيم غذايي مخصوصي كه براي كودك خود در نظر داريد با پزشك خود مشورت كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟:

اگر احساس مي كنيد كودكتان علايم اختلال كم توجهي _ بيش فعالي را دارد.

اگر پس از شروع درمان علايم بدتر شوند.

اگر دچار علايم جديد وغيرقابل كنترل شده ايد.

داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

اختلال كم توجهي _ بيش فعالي

(نام لاتين: attention deficit hyperactivity disorder) شرح بيماري

اختلال كم توجهي _ بيش فعالي عبارت است از يك نوع رفتار خاص در كودكان به طوري كه اين كودكان تنها مي توانند براي مدت كوتاهي روي يك موضوع خاص تمركز كنند. ضمناً اين كودكان گاهي حركات و رفتار كنترل نشده اي را به طور ناگهاني از خود بروز مي دهند. البته بيش فعالي مي تواند وجود داشته باشد يا نداشته باشد. به نظر مي رسد كه اين اختلال در اختلالات يادگيري نقش داشته باشد و تخمين زده مي شود حدود 10%-5% كودكان مدرسه اي گرفتار اين اختلال باشند.

علايم شايع

كودك روي صندلي مرتب مي جنبد و دست ها و پاهاي خود را تكان مي دهد.

وقتي به كودك گفته مي شود كه بنشينيد، فقط به مدت كوتاهي روي صندلي بند مي شود.

حواس كودك به راحتي پرت مي شود.

قبل از مطرح شدن كامل سؤال كودك پاسخ را مي دهد.

كودك در رعايت نوبت در بازي و صف مشكل دارد.

كودك در اجراي دستورالعمل ها مشكل دارد.

كودك قادر به تمركز روي يك كار يا بازي مشخص نيست

مرتب از يك كار تمام نشده منصرف شده به كار ديگري مي پردازد.

در انجام بازي بدون ايجاد سروصدا، مشكل دارد.

زياد صحبت مي كند.

وسط صحبت يا كار ديگران مي پرد.

به نظر مي رسد كه اصلاً گوش نمي دهد.

چيزهاي مورد نياز براي انجام كارها را گم مي كند.

اغلب كارهاي خطرناك انجام مي دهد بدون اينكه به عواقب ناگوار آنها توجه داشته باشد.

علل

ناشناخته است فرضيات زيادي مطرح شده اند، اما هيچ

يك تأييد يا رد نشده اند. تصور بر اين است كه منشاي آن بيولوژيك باشد.

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه خانوادگي اين اختلال

پيشگيري

هيچ روش خاصي براي پيشگيري وجود ندارد

عواقب مورد انتظار

در بعضي از موارد، رفتار غيرطبيعي كودك به هنگام بلوغ كاملاً برطرف مي شود. در بعضي ديگر، بيش فعالي با افزايش سن كاهش مي يابد. اما تعدادي از اين كودكان نهايتاً به نوجوانان و بزرگسالاني مشكل دار تبديل مي شوند.

عوارض احتمالي

امكان دارد مشكلات كودك در طي زمان برطرف نشوند. نهايتاً كودك وقتي بزرگ مي شود ممكن است در تحصيل موفق نباشد، يا اينكه رفتار ضداجتماعي و گاهي جنايي از خود بروز دهد.

امكان دارد كودك در بزرگسالي دچار اختلال شخصيت شود.

درمان

اصول كلي

درمان و مشاوره به والدين و كودك توسط پزشك

رفتار درماني و شناخت درماني كودك خود در اين نوع درمان ها نقش مهمي را به عهده دارد. او بايد مواظب رفتار خود باشد، نقش محوله را به خوبي ايفا كند، و رفتار خود را ثبت كند. در يك طرح كلي اساس اين روش هاي درماني بر راهبردهاي تغيير رفتار نامطلوب استوار است به نظر مي رسد كه تركيب اين روش هاي درماني با داروها بهترين نتايج را در كنترل علايم به همراه داشته باشد.

در خانه يك محيط متناسب و محدوديت هاي كاملاً مشخص براي رفتار كودك را در نظر بگيريد. ضمناً بايد از روش هاي تربيتي نيز به طور مداوم بهره گرفت اگر احساس مي كنيد كه نياز به كمك از طرف افراد متخصص امر داريد مراجعه كنيد.

با معلم كودك تماس مستمر داشته باشيد. اگر كودك در درس خود نياز به كمك

بيشتري دارد، امكان آن را فراهم كنيد.

داروها

پزشك شما شايد تصميم بگيرد داروهايي مثل متيل فنيدات (ريتالين ، كه ظاهراً اثر آرامش بخش در كودكان دچار اين اختلال دارند، تجويز كند. اين داروها اثرات جانبي ناخوشايندي دارند، از جمله اختلال در خواب افسردگي سردرد، معده درد، بي اشتهايي و كاهش رشد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري كودك خود را حتي المقدور در چارچوب مشخصي در آوريد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي مخصوصي پيشنهاد شده اند: حذف كليه افزودني هاي غذايي (ادويه جات و غيره ، حذف مواد به خصوصي از رژيم غذايي يا ويتامين درماني شديد. اغلب تحقيقات پزشكي اشاره به اين دارند كه اين رژيم ها براي تعداد بسيار كمي از كودكان مفيد هستند. اما بسياري از والدين تغييرات قابل توجهي را در رفتار كودكان خود پس از استفاده از اين رژيم ها گزارش كرده اند. شايد دليل آن اين باشد كه با تهيه غذاهاي مخصوص براي كودك وي احساس مي كند كه توجه بيشتري به او مي شود. در مورد هرگونه رژيم غذايي مخصوصي كه براي كودك خود در نظر داريد با پزشك خود مشورت كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟:

اگر احساس مي كنيد كودكتان علايم اختلال كم توجهي _ بيش فعالي را دارد.

اگر پس از شروع درمان علايم بدتر شوند.

اگر دچار علايم جديد وغيرقابل كنترل شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

اختلالات سازگاري

(نام لاتين: adjustment disorders)

شرح بيماري

اختلالات سازگاري عبارت است از علايم احساسي يا رفتاري بيش از اندازه در پاسخ به يك

موقعيت استرس زا در زندگي در اين حالت فرد قادر نيست آن طور كه انتظار مي رود با تغييرات پيش آمده در زندگي سازگاري حاصل كند، كه اين امر به نوبه خود باعث خلل وارد آمدن به كاركردهاي فرد در زندگي روزانه مي شود.

علايم شايع

حتماً بايد يك عامل استرس زا قابل شناسايي وجود داشته باشد. اين عامل استرس زا ممكن است خيلي جزئي به نظر آيد، مثلاً مقدار كمي ضرر مالي يا حتي مثبت باشد، مثلاً ارتقاي شغلي

علايم يا تغييرات رفتاري در عرض 3 ماه از ظهور عامل استرس زا به وجود مي آيند و حداكثر تا 6 ماه پس از رفع عامل استرس زا ادامه مي يابند.

اختلال رواني ديگري وجود ندارد (مثلاً افسردگي اساسي اختلال اضطرابي اختلال شخصيت و غيره .

علايم و شدت آنها در افراد مختلف عيناً شبيه هم نيستند (نوجوانان و سالمندان معمولاً علايم شديدتري دارند). در كل اين علايم عبارتند از مشكلات خواب بي قراري تحريك پذيري از دست دادن تمركز، خستگي از جا پريدن عصبي بودن افسردگي اضطراب گوشه گيري و خودداري همچنين امكان دارد احساساتي مثل ترس خشم گناه و شرمساري و انكار عامل يا واقع استرس زا وجود داشته باشند (فرد طوري رفتار مي كند كه انگار هيچ اتفاقي نيافتاده است .

علل

عوامل افزايش دهنده خطر

ميزان نامطلوب بودن تغييراتي كه عامل استرس زا به وجود آمده است

اين كه آيا واقعه استرس زا به طور ناگهاني رخ داده يا قبلاً انتظار آن مي رفته است

اهميت منحصر به فرد واقعه استرس زا در زندگي فرد

نبود حمايت مناسب از

فرد (مثلاً از طرف خانواده دوستان و نيز ارتباطات مذهبي فرهنگي و اجتماعي

ميزان آسيب پذيري فرد به تجربيات استرس زا در زندگي

پيشگيري

راه خاصي براي پيشگيري از آن وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با موفقيت در سازگاري با تغييرات زندگي يا پايان واقعه استرس زا مشكل خودبه خود حل مي شود. در مواردي كه فرد نتواند خود به تخفيف علايم كمك كند، درمان كمك كننده خواهد بود. اختلال سازگاري اصولاً شايع بوده اما معمولاً موقتي است

عوارض احتمالي

مشكل در حفظ روابط يا شغل

به دراز كشيدن اين گونه مشكلات در نوجوانان

روي آوردن به الكل يا مواد مخدر براي غلبه بر علايم و احساسات نامطلوب

اضطراب و افسردگي مزمن

درمان

اصول كلي

مراقبت از خود، روان درماني و در بعضي از موارد، استفاده از دارو. انتخاب درماني بر مبناي شدت اختلال سازگاري و تأثيري كه بر زندگي فرد گذاشته است خواهد بود.

خانواده و دوستان فرد مي توانند به وي در سازگاري با واقعه كمك كنند. همچنين فرد با كمك آنها مي تواند در زندگي خود تغييراتي را به وجود آورد كه در آينده بتواند سازگاري بهتري با وقايع زندگي داشته باشد.

خود فرد هم مي تواند روش سازگاري با واقعه استرس زا را فرا گيرد، عوامل استرس زا و احساسات خود را در مورد آنها به طور روزانه يادداشت كند، با دوست خود در مورد تجربياتش صحبت كند، به يك گروه حمايتي بپيوندد، و سلامت جسمي خود را فراموش نكند (رژيم غذايي ورزش و خواب مناسب .

روش هاي روان درماني مختلفي براي كمك به فائق آمدن به اختلال سازگاري موجود هستند و اثربخشي

آنها به اثبات رسيده است هر كدام از اين روش ها كه مورد استفاده قرار گيرد غالباً براي مدت كوتاهي مورد نياز خواهد بود. در بعضي از موارد ممكن است خانواده درماني توصيه شود (از جمله مشاوره زناشويي .

داروها

با توجه به اين كه اختلالات سازگاري معمولاً كوتاه مدت هستند، معمولاً نيازي به دارو وجود ندارد. اما امكان دارد براي بي خوابي يا ساير علايم خاص بسته به شدت آنها، دارو تجويز شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد. حتي توصيه به داشتن يك برنامه ورزشي منظم مي شود. فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بدني به كم كردن اضطراب و استرس كمك مي كند.

رژيم غذايي

براي حفظ سلامتي در حد مطلوب يك رژيم غذايي متعادل داشته باشيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم اختلال سازگاري را داريد.

اگر علي رغم شروع درمان علايم بدتر شوند.

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل كنترل شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

اختلالات سازگاري

(نام لاتين: adjustment disorders) شرح بيماري

اختلالات سازگاري عبارت است از علايم احساسي يا رفتاري بيش از اندازه در پاسخ به يك موقعيت استرس زا در زندگي در اين حالت فرد قادر نيست آن طور كه انتظار مي رود با تغييرات پيش آمده در زندگي سازگاري حاصل كند، كه اين امر به نوبه خود باعث خلل وارد آمدن به كاركردهاي فرد در زندگي روزانه مي شود.

علايم شايع

حتماً بايد يك عامل استرس زا قابل شناسايي وجود داشته باشد. اين عامل

استرس زا ممكن است خيلي جزئي به نظر آيد، مثلاً مقدار كمي ضرر مالي يا حتي مثبت باشد، مثلاً ارتقاي شغلي

علايم يا تغييرات رفتاري در عرض 3 ماه از ظهور عامل استرس زا به وجود مي آيند و حداكثر تا 6 ماه پس از رفع عامل استرس زا ادامه مي يابند.

اختلال رواني ديگري وجود ندارد (مثلاً افسردگي اساسي اختلال اضطرابي اختلال شخصيت و غيره .

علايم و شدت آنها در افراد مختلف عيناً شبيه هم نيستند (نوجوانان و سالمندان معمولاً علايم شديدتري دارند). در كل اين علايم عبارتند از مشكلات خواب بي قراري تحريك پذيري از دست دادن تمركز، خستگي از جا پريدن عصبي بودن افسردگي اضطراب گوشه گيري و خودداري همچنين امكان دارد احساساتي مثل ترس خشم گناه و شرمساري و انكار عامل يا واقع استرس زا وجود داشته باشند (فرد طوري رفتار مي كند كه انگار هيچ اتفاقي نيافتاده است .

علل عوامل افزايش دهنده خطر

ميزان نامطلوب بودن تغييراتي كه عامل استرس زا به وجود آمده است

اين كه آيا واقعه استرس زا به طور ناگهاني رخ داده يا قبلاً انتظار آن مي رفته است

اهميت منحصر به فرد واقعه استرس زا در زندگي فرد

نبود حمايت مناسب از فرد (مثلاً از طرف خانواده دوستان و نيز ارتباطات مذهبي فرهنگي و اجتماعي

ميزان آسيب پذيري فرد به تجربيات استرس زا در زندگي

پيشگيري

راه خاصي براي پيشگيري از آن وجود ندارد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با موفقيت در سازگاري با تغييرات زندگي يا پايان واقعه استرس زا مشكل خودبه خود حل مي شود. در مواردي كه

فرد نتواند خود به تخفيف علايم كمك كند، درمان كمك كننده خواهد بود. اختلال سازگاري اصولاً شايع بوده اما معمولاً موقتي است

عوارض احتمالي

مشكل در حفظ روابط يا شغل

به دراز كشيدن اين گونه مشكلات در نوجوانان

روي آوردن به الكل يا مواد مخدر براي غلبه بر علايم و احساسات نامطلوب

اضطراب و افسردگي مزمن

درمان

اصول كلي

مراقبت از خود، روان درماني و در بعضي از موارد، استفاده از دارو. انتخاب درماني بر مبناي شدت اختلال سازگاري و تأثيري كه بر زندگي فرد گذاشته است خواهد بود.

خانواده و دوستان فرد مي توانند به وي در سازگاري با واقعه كمك كنند. همچنين فرد با كمك آنها مي تواند در زندگي خود تغييراتي را به وجود آورد كه در آينده بتواند سازگاري بهتري با وقايع زندگي داشته باشد.

خود فرد هم مي تواند روش سازگاري با واقعه استرس زا را فرا گيرد، عوامل استرس زا و احساسات خود را در مورد آنها به طور روزانه يادداشت كند، با دوست خود در مورد تجربياتش صحبت كند، به يك گروه حمايتي بپيوندد، و سلامت جسمي خود را فراموش نكند (رژيم غذايي ورزش و خواب مناسب .

روش هاي روان درماني مختلفي براي كمك به فائق آمدن به اختلال سازگاري موجود هستند و اثربخشي آنها به اثبات رسيده است هر كدام از اين روش ها كه مورد استفاده قرار گيرد غالباً براي مدت كوتاهي مورد نياز خواهد بود. در بعضي از موارد ممكن است خانواده درماني توصيه شود (از جمله مشاوره زناشويي .

داروها

با توجه به اين كه اختلالات سازگاري معمولاً كوتاه مدت هستند، معمولاً نيازي به دارو وجود ندارد.

اما امكان دارد براي بي خوابي يا ساير علايم خاص بسته به شدت آنها، دارو تجويز شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد. حتي توصيه به داشتن يك برنامه ورزشي منظم مي شود. فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بدني به كم كردن اضطراب و استرس كمك مي كند.

رژيم غذايي

براي حفظ سلامتي در حد مطلوب يك رژيم غذايي متعادل داشته باشيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم اختلال سازگاري را داريد.

اگر علي رغم شروع درمان علايم بدتر شوند.

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل كنترل شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

اختلالات شخصيت

(نام لاتين: personality disorders)

شرح بيماري

اختلالات شخصيت گروهي از حالات رواني كه بيماري نبوده بلكه شيوه هاي رفتاري هستند. خصوصيات اين اختلالات عبارتند از الگوهاي رفتاري نسبتاً ثابت انعطاف ناپذير و ناسازگار كه به بروز مشكلاتي در ارتباط برقرار كردن با ديگران و مشكلات شغلي و قانوني منجر مي گردد. افراد دچار اين حالات تصور مي كنند كه الگوهاي رفتاريشان طبيعي و صحيح است

علايم شايع

پارانوييد _ داراي شك و بي اعتمادي غيرمنطقي نسبت به ديگران در زمينه بي اعتمادي داراي حالت تدافعي و حساسيت بيش از حد نسبت به ديگران هستند.

اسكيزوييد و اسيكزوتيپال _ از نظر هيجاني سرد هستند؛ در برقراري ارتباط با ديگران مشكل دارند. گوشه گير، خجالتي خرافاتي و از نظر اجتماعي منزوي هستند.

جبري _ كمال گرا، داراي عادت خشك و مردد بوده و نيازهاي طبيعي خود را مهار

مي كنند.

نمايشي (هيستريونيك _ وابسته فاقد بلوغ فكري زودرنج عاطل و باطل دائم خواستار تشويق و توجه ديگران بوده و با ظواهر يا رفتار خود با ديگران ارتباط برقرار مي كنند (جلب توجه مي كنند).

خودشيفته (نارسيستيك _ داراي يك حس خودباوري بيش از حد بوده شيفته قدرت هستند؛ نسبت به ديگران بي علاقه هستند. خواستار توجه ديگران بوده و احساس مي كنند كه سزاوار توجه ويژه هستند.

دوري گزين _ ترس و واكنش بيش از معمول نسبت به ردشدن اعتماد به نفس پايين از نظر اجتماعي گوشه گير و وابسته هستند.

وابسته _ غيرفعال بيش از حد پذيراي نظرات ديگران ناتوان در تصميم گيري فاقد اطمينان هستند.

بي تفاوت _ مهاجم _ سرسخت بدخلق و قهركننده ترسان از صاحب اختيار بودن و سهل انگار هستند؛ هميشه كارها را به تعويق انداخته استدلالي بوده و به سختي از ديگران كمك پذيرفته يا عقايد خود را كنار مي گذارند.

ضداجتماعي _ خودپسند بي عاطفه بي نظم و بي قاعده تحريك پذير و بي پروا هستند؛ از تجارب درس عبرت نمي گيرند و در تحصيل و كار ناموفقند.

بينابيني _ تحريك پذير، داراي شخصيت ناپايدار و تغيير شخصيتي هستند؛ احساسات خود از جمله خشم ترس و احساس گناه را نابجا بروز مي دهند؛ نمي توانند خود را كنترل كنند؛ مشكلات هويت دارند؛ ممكن است اقدام به خودزني كنند (ايجاد جراحت يا سوزاندن قسمتي از بدن براي كاهش تنش خود) و گاهي دست به خودكشي مي زنند.

علل

ناشناخته است فرضيه هاي موجود در اين زمينه نقش عوامل زيست شناختي تكامل اجتماعي و رواني را مطرح كرده اند.

عوامل

تشديد كننده بيماري

سابقه سوءرفتار ديگران با فرد در كودكي

سابقه خانوادگي اختلالات خلقي

پيشگيري

رفتار سالم پدر و مادر با كودك

عواقب مورد انتظار

درمان براي برخي بيماران مؤثر بوده و يك تغيير تدريجي در شخصيت و رفتار به همراه دارد. براي ساير بيماران درمان نقش نگه دارنده داشته و در مورد برخي بيماران عاقبت درمان نااميدكننده است

عوارض احتمالي

مشكل در حفظ شغل و ارتباط با ديگران اضطراب و افسردگي

سوءمصرف داروها

عدم پايبندي به درمان

خودكشي

درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است شامل مشاهده علايم بيمار توسط سايرين باشد.

- در اين موارد و بررسي سابقه طبي سابقه رفتاري معاينه فيزيكي و ارزيابي روانشناختي توسط فرد درمانگر لازم است

- درمان اين اختلالات مستلزم اعتقاد متقابل بين درمانگر و بيمار است تحقق اين امر ممكن است مشكل باشد، زيرا در اين اختلالات اغلب انگيزه دريافت درمان مربوط به اطرافيان بيمار است نه خود بيمار.

- درمان روانشناختي ممكن است شامل خانواده درماني و گروه درماني موقعيت هاي زندگي گروهي و گروه هاي خودياري باشد. روش هاي تغيير رفتار با يادگيريي مهارت هاي اجتماعي تقويت رفتارهاي به جا، محدودكردن رفتارهاي نابجا، يادگيري بروز احساسات تحليل شخصي از رفتار و مسؤوليت پذيري در مورد رفتارها در ارتباط است

داروها

هيچ دارويي براي علاج يا درمان اختلالات شخصيتي وجود ندارد، ولي ممكن است داروهايي براي درمان بيماري هاي همراه تجويز شدند، مثلاً:

داروهاي ضدافسردگي براي افسردگي داروهاي ضداضطراب

داروهاي ضدروان پريشي (سايكوژ)

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي نياز نيست

درچه

شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم اختلالات شخصيتي باشيد.

- اگر علايم پس از شروع درمان تدام يافته يا بدتر شود.

-اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.

اختلالات شخصيت

(نام لاتين: personality disorders) شرح بيماري

اختلالات شخصيت گروهي از حالات رواني كه بيماري نبوده بلكه شيوه هاي رفتاري هستند. خصوصيات اين اختلالات عبارتند از الگوهاي رفتاري نسبتاً ثابت انعطاف ناپذير و ناسازگار كه به بروز مشكلاتي در ارتباط برقرار كردن با ديگران و مشكلات شغلي و قانوني منجر مي گردد. افراد دچار اين حالات تصور مي كنند كه الگوهاي رفتاريشان طبيعي و صحيح است

علايم شايع

پارانوييد _ داراي شك و بي اعتمادي غيرمنطقي نسبت به ديگران در زمينه بي اعتمادي داراي حالت تدافعي و حساسيت بيش از حد نسبت به ديگران هستند.

اسكيزوييد و اسيكزوتيپال _ از نظر هيجاني سرد هستند؛ در برقراري ارتباط با ديگران مشكل دارند. گوشه گير، خجالتي خرافاتي و از نظر اجتماعي منزوي هستند.

جبري _ كمال گرا، داراي عادت خشك و مردد بوده و نيازهاي طبيعي خود را مهار مي كنند.

نمايشي (هيستريونيك _ وابسته فاقد بلوغ فكري زودرنج عاطل و باطل دائم خواستار تشويق و توجه ديگران بوده و با ظواهر يا رفتار خود با ديگران ارتباط برقرار مي كنند (جلب توجه مي كنند).

خودشيفته (نارسيستيك _ داراي يك حس خودباوري بيش از حد بوده شيفته قدرت هستند؛ نسبت به ديگران بي علاقه هستند. خواستار توجه ديگران بوده و احساس مي كنند كه سزاوار

توجه ويژه هستند.

دوري گزين _ ترس و واكنش بيش از معمول نسبت به ردشدن اعتماد به نفس پايين از نظر اجتماعي گوشه گير و وابسته هستند.

وابسته _ غيرفعال بيش از حد پذيراي نظرات ديگران ناتوان در تصميم گيري فاقد اطمينان هستند.

بي تفاوت _ مهاجم _ سرسخت بدخلق و قهركننده ترسان از صاحب اختيار بودن و سهل انگار هستند؛ هميشه كارها را به تعويق انداخته استدلالي بوده و به سختي از ديگران كمك پذيرفته يا عقايد خود را كنار مي گذارند.

ضداجتماعي _ خودپسند بي عاطفه بي نظم و بي قاعده تحريك پذير و بي پروا هستند؛ از تجارب درس عبرت نمي گيرند و در تحصيل و كار ناموفقند.

بينابيني _ تحريك پذير، داراي شخصيت ناپايدار و تغيير شخصيتي هستند؛ احساسات خود از جمله خشم ترس و احساس گناه را نابجا بروز مي دهند؛ نمي توانند خود را كنترل كنند؛ مشكلات هويت دارند؛ ممكن است اقدام به خودزني كنند (ايجاد جراحت يا سوزاندن قسمتي از بدن براي كاهش تنش خود) و گاهي دست به خودكشي مي زنند.

علل

ناشناخته است فرضيه هاي موجود در اين زمينه نقش عوامل زيست شناختي تكامل اجتماعي و رواني را مطرح كرده اند.

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه سوءرفتار ديگران با فرد در كودكي

سابقه خانوادگي اختلالات خلقي

پيشگيري

رفتار سالم پدر و مادر با كودك

عواقب مورد انتظار

درمان براي برخي بيماران مؤثر بوده و يك تغيير تدريجي در شخصيت و رفتار به همراه دارد. براي ساير بيماران درمان نقش نگه دارنده داشته و در مورد برخي بيماران عاقبت درمان نااميدكننده است

عوارض احتمالي

مشكل در حفظ شغل و ارتباط

با ديگران اضطراب و افسردگي

سوءمصرف داروها

عدم پايبندي به درمان

خودكشي

درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است شامل مشاهده علايم بيمار توسط سايرين باشد.

- در اين موارد و بررسي سابقه طبي سابقه رفتاري معاينه فيزيكي و ارزيابي روانشناختي توسط فرد درمانگر لازم است

- درمان اين اختلالات مستلزم اعتقاد متقابل بين درمانگر و بيمار است تحقق اين امر ممكن است مشكل باشد، زيرا در اين اختلالات اغلب انگيزه دريافت درمان مربوط به اطرافيان بيمار است نه خود بيمار.

- درمان روانشناختي ممكن است شامل خانواده درماني و گروه درماني موقعيت هاي زندگي گروهي و گروه هاي خودياري باشد. روش هاي تغيير رفتار با يادگيريي مهارت هاي اجتماعي تقويت رفتارهاي به جا، محدودكردن رفتارهاي نابجا، يادگيري بروز احساسات تحليل شخصي از رفتار و مسؤوليت پذيري در مورد رفتارها در ارتباط است

داروها

هيچ دارويي براي علاج يا درمان اختلالات شخصيتي وجود ندارد، ولي ممكن است داروهايي براي درمان بيماري هاي همراه تجويز شدند، مثلاً:

داروهاي ضدافسردگي براي افسردگي داروهاي ضداضطراب

داروهاي ضدروان پريشي (سايكوژ)

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي نياز نيست

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم اختلالات شخصيتي باشيد.

- اگر علايم پس از شروع درمان تدام يافته يا بدتر شود.

-اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.

استرس

(نام لاتين: stress)

شرح بيماري

استرس عبارت است از واكنش هاي فيزيكي ذهني و عاطفي كه در

نتيجه تغييرات و نيازهاي زندگي فرد، تجربه مي شوند. تغييرات مي توانند بزرگ يا كوچك باشند. پاسخ افراد به تغييرات زندگي متفاوت است استرس مثبت مي تواند يك انگيزش دهنده باشد در حالي كه استرس منفي مي تواند در زماني كه اين تغييرات و نيازها، فرد را شكست مي دهند، ايجاد شود.

علايم شايع

فيزيكي گرفتگي عضلاني سردرد، درد قفسه سينه ناراحتي معده اسهال يا يبوست افزايش ضربان قلب دست هاي سرد و مرطوب خستگي تعريق شديد، بثورات تنفس سريع لرز، تيك تحريك پذيري كم اشتهايي يا بي اشتهايي ضعف احساس خستگي گيجي

عاطفي عصبانيت اعتماد به نفس پايين افسردگي بي تفاوتي تحريك پذيري ترس و پاسخ هاي هراسي اشكال در تمركز، احساس گناهكاري نگراني بي قراري اضطراب و وحشت

رفتاري سوءمصرف الكل يا مواد مخدر، افزايش مصرف سيگار، اختلالات خواب پرخوري كاهش حافظه و منگي

علل

بدن در يك موقعيت پراسترس با افزايش توليد هورمون هاي خاصي جواب مي دهد كه باعث تغييراتي در ضربان قلب فشار خون متابوليسم و فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري فيزيكي مي گردد.

عوامل افزايش دهنده خطر

تغيير در شيوه زندگي و اختلال در امور روزمره طبيعي شخص كه مي تواند استرس ايجاد كند. برخي از علل شايع استرس عبارتند از:

مرگ اخير فرد مورد علاقه (همسر، كودك دوست

از دست دادن هر چيزي كه براي فرد ارزشمند باشد.

آسيب ها يا بيماري هاي شديد

اخراج شدن يا تغيير شغل

نقل مكان كردن به يك شهر يا استان جديد

مشكلات

جنسي بين فرد و شريك جنسي او

ورشكستگي مالي يا مقروض شدن شديد مثلاً به خاطر خريد يك خانه جديد

تعارض مدام بين فرد و يكي از اعضاي خانواده دوست نزديك يا همكار

خستگي دايمي ناشي از استراحت خواب يا تفريح ناكافي

پيشگيري

براي كمك به پيشگيري از استرس منفي به آن دسته از امور زندگي بپردازيد كه مي توانيد از عهده آنها برآييد.

از آنجا كه هميشه نمي توان جلوي استرس را گرفت روش هايي را ياد بگيريد كه براي حفاظت از سلامت ذهني و فيزيكي خود، سازگار شويد. با مطالعه مقالات و كتب در مورد استرس به خود آموزش دهيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با درمان توسط خود يا درمان تخصصي بهبود مي يابد.

عوارض احتمالي

استرس مزمن مي تواند در بسياري از مشكلات مربوط به سلامت شامل حوادث آرتريت آسم سرطان سرماخوردگي كوليت ديابت اختلالات غدد درون ريز، خستگي سردرد، كمردرد، مشكلات گوارشي اختلالات پوستي بيماري قلبي فشار خون بالا، بي خوابي دردهاي عضلاني اختلال كاركرد جنسي و زخم ها نقش بازي كند.

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي ممكن است شامل موارد زير باشند:

مشاهده علايم توسط خود شما

شرح حال طبي و معاينه فيزيكي به وسيله يك پزشك در صورت لزوم

برخي از روش هايي كه به كاهش استرس كمك مي كنند، به شرح زير هستند:

يك روش را ياد بگيريد و به طور منظم و در صورت امكان هر روز آن را تمرين كنيد. روش هاي بسياري وجود دارند.

به مدت كوتاهي از هر وضعيت پر استرسي كه در طول روز به آن

برمي خوريد، دور شويد.

يك روش سفت و شل كننده عضلات را ياد بگيريد و آن را تمرين كنيد.

از آوردن مشكلات خود به خانه يا بستر خودداري كنيد. در پايان روز، دقايقي را به مرور تك تك تجارب كل روز اختصاص دهيد به طوري كه انگار يك نوار را مجدداً گوش مي دهيد. تمام عواطف منفي را كه متحمل شده ايد (عصبانيت احساس عدم امنيت يا اضطراب از خود برهانيد. از كليه انرژي ها يا عواطف خوب (افكار عاشقانه ستايش احساسات خوب در مورد كار يا خودتان لذت ببريد. در مورد كارهاي ناتمام تصميمي اتخاذ كنيد و تنش ذهني يا عضلاني را رها كنيد. هم اكنون براي يك خواب آرامش بخش و بهبود دهنده عواطف آماده هستيد.

داروها

پزشك شما ممكن است به مدت كوتاهي براي شما داروي آرام بخش يا ضد افسردگي تجويز كند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

يك برنامه ورزشي اتخاذ كنيد. افرادي كه در وضعيت فيزيكي خوبي به سر مي برند، به احتمال كمتري به عوارض منفي استرس مبتلا مي شوند.

رژيم غذايي

يك رژيم غذايي طبيعي و كاملاً متعادل اتخاذ كنيد. مكمل هاي ويتاميني ممكن است توصيه شوند.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان دچار مشكلات ناشي از استرس باشيد.

استرس

(نام لاتين: stress) شرح بيماري

استرس عبارت است از واكنش هاي فيزيكي ذهني و عاطفي كه در نتيجه تغييرات و نيازهاي زندگي فرد، تجربه مي شوند. تغييرات مي توانند بزرگ يا كوچك باشند. پاسخ افراد به تغييرات زندگي متفاوت است استرس مثبت مي تواند يك انگيزش دهنده باشد در حالي كه استرس منفي مي تواند در زماني كه

اين تغييرات و نيازها، فرد را شكست مي دهند، ايجاد شود.

علايم شايع

فيزيكي گرفتگي عضلاني سردرد، درد قفسه سينه ناراحتي معده اسهال يا يبوست افزايش ضربان قلب دست هاي سرد و مرطوب خستگي تعريق شديد، بثورات تنفس سريع لرز، تيك تحريك پذيري كم اشتهايي يا بي اشتهايي ضعف احساس خستگي گيجي

عاطفي عصبانيت اعتماد به نفس پايين افسردگي بي تفاوتي تحريك پذيري ترس و پاسخ هاي هراسي اشكال در تمركز، احساس گناهكاري نگراني بي قراري اضطراب و وحشت

رفتاري سوءمصرف الكل يا مواد مخدر، افزايش مصرف سيگار، اختلالات خواب پرخوري كاهش حافظه و منگي

علل

بدن در يك موقعيت پراسترس با افزايش توليد هورمون هاي خاصي جواب مي دهد كه باعث تغييراتي در ضربان قلب فشار خون متابوليسم و فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري فيزيكي مي گردد.

عوامل افزايش دهنده خطر

تغيير در شيوه زندگي و اختلال در امور روزمره طبيعي شخص كه مي تواند استرس ايجاد كند. برخي از علل شايع استرس عبارتند از:

مرگ اخير فرد مورد علاقه (همسر، كودك دوست

از دست دادن هر چيزي كه براي فرد ارزشمند باشد.

آسيب ها يا بيماري هاي شديد

اخراج شدن يا تغيير شغل

نقل مكان كردن به يك شهر يا استان جديد

مشكلات جنسي بين فرد و شريك جنسي او

ورشكستگي مالي يا مقروض شدن شديد مثلاً به خاطر خريد يك خانه جديد

تعارض مدام بين فرد و يكي از اعضاي خانواده دوست نزديك يا همكار

خستگي دايمي ناشي از

استراحت خواب يا تفريح ناكافي

پيشگيري

براي كمك به پيشگيري از استرس منفي به آن دسته از امور زندگي بپردازيد كه مي توانيد از عهده آنها برآييد.

از آنجا كه هميشه نمي توان جلوي استرس را گرفت روش هايي را ياد بگيريد كه براي حفاظت از سلامت ذهني و فيزيكي خود، سازگار شويد. با مطالعه مقالات و كتب در مورد استرس به خود آموزش دهيد.

عواقب مورد انتظار

معمولاً با درمان توسط خود يا درمان تخصصي بهبود مي يابد.

عوارض احتمالي

استرس مزمن مي تواند در بسياري از مشكلات مربوط به سلامت شامل حوادث آرتريت آسم سرطان سرماخوردگي كوليت ديابت اختلالات غدد درون ريز، خستگي سردرد، كمردرد، مشكلات گوارشي اختلالات پوستي بيماري قلبي فشار خون بالا، بي خوابي دردهاي عضلاني اختلال كاركرد جنسي و زخم ها نقش بازي كند.

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي ممكن است شامل موارد زير باشند:

مشاهده علايم توسط خود شما

شرح حال طبي و معاينه فيزيكي به وسيله يك پزشك در صورت لزوم

برخي از روش هايي كه به كاهش استرس كمك مي كنند، به شرح زير هستند:

يك روش را ياد بگيريد و به طور منظم و در صورت امكان هر روز آن را تمرين كنيد. روش هاي بسياري وجود دارند.

به مدت كوتاهي از هر وضعيت پر استرسي كه در طول روز به آن برمي خوريد، دور شويد.

يك روش سفت و شل كننده عضلات را ياد بگيريد و آن را تمرين كنيد.

از آوردن مشكلات خود به خانه يا بستر خودداري كنيد. در پايان روز، دقايقي را به مرور تك تك تجارب كل روز

اختصاص دهيد به طوري كه انگار يك نوار را مجدداً گوش مي دهيد. تمام عواطف منفي را كه متحمل شده ايد (عصبانيت احساس عدم امنيت يا اضطراب از خود برهانيد. از كليه انرژي ها يا عواطف خوب (افكار عاشقانه ستايش احساسات خوب در مورد كار يا خودتان لذت ببريد. در مورد كارهاي ناتمام تصميمي اتخاذ كنيد و تنش ذهني يا عضلاني را رها كنيد. هم اكنون براي يك خواب آرامش بخش و بهبود دهنده عواطف آماده هستيد.

داروها

پزشك شما ممكن است به مدت كوتاهي براي شما داروي آرام بخش يا ضد افسردگي تجويز كند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

يك برنامه ورزشي اتخاذ كنيد. افرادي كه در وضعيت فيزيكي خوبي به سر مي برند، به احتمال كمتري به عوارض منفي استرس مبتلا مي شوند.

رژيم غذايي

يك رژيم غذايي طبيعي و كاملاً متعادل اتخاذ كنيد. مكمل هاي ويتاميني ممكن است توصيه شوند.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان دچار مشكلات ناشي از استرس باشيد.

اسكيزوفرني

(نام لاتين: schizophrenic disorders)

شرح بيماري

اسكيزوفرني گروهي از اختلالات رواني شامل انواع اسكيزوفرني كاتاتونيك پارانوييد، آشفته تمايزنيافته و باقيمانده واژه "اسكيزو" به معني گسيختگي است و "فرني نيز به ذهن و روان اشاره دارد. اسكيزوفرني اغلب به اختلال گسيختگي شخصيتي اشاره دارد، زيرا افكار و احساسات فرد مبتلا به اين عارضه داراي ارتباط منطقي و معمول با يكديگر نيستند. فرد مبتلا قادر نيست تخيلات خود را از واقعيت افتراق دهد و بنابراين رفتاري غيرمنطقي و غيرعادي دارد.

علايم شايع

ظاهر شدن علايم زير در بيمار ممكن است ماه ها تا

سال ها به طول انجامد:

دوري گزيني و درون گرايي بيش از معمول

از دست دادن انگيزه ها

محدوديت شديد هيجانات يا بروز نابجاي هيجانات

هذيان ها (باورهاي كاذب و غيرواقعي تغييرناپذير)

توهم (يك تجربه حسي منشأگرفته از ذهن مثلاً شنيدن صداها يا ديدن چيزهايي كه وجود خارجي ندارند)

اختلال تفكر كه خود را با تكلم آشفته و غيرمرتبط نشان مي دهد.

وجود اين باور در بيمار كه ديگران افكار وي را شنيده يا مي دزدند يا او را تحت كنترل دارند.

اسكيزوفرني پارانوييد _ در اين نوع به طور غالب رفتارهاي مبتني بر سوءظن به ديگران و رفتارهاي پارانوييد ديده مي شود.

علل

علت واقعي آن مشخص نشده است به نظر مي رسد عوامل ارثي در آن نقش داشته باشند؛ عوامل محيطي نيز ممكن است در ايجاد آن دخيل باشند.

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه خانوادگي اسكيزوفرني

پيشگيري

پيشگيري خاصي براي آن شناخته نشده است

عواقب موردانتظار

درمان در اكثر اين بيماران مؤثر بوده و آنها را قادر مي سازد تا به درجات مختلف از استقلال فردي بازگردند. حدود 30% بيماران به زندگي طبيعي و شغل خود بازمي گردند. گاهي اين اختلال به طور كامل برطرف مي شود.

عوارض احتمالي

ناتواني مادام العمر

خودزني خودكشي

رفتار خصومت آميز نسبت به ديگران

بازگشت غفلت در انجام وظايف ولگردي يا حبس رفتن

درمان

اصول كلي

تشخيص از طريق مشاهده علايم بيماري توسط سايرين تأييد مي شود.

- اخذ سابقه طبي سابقه رفتاري معاينه فيزيكي و ارزيابي رواني توسط يك پزشك توصيه مي گردد.

- هيچ آزمون اختصاصي براي تشخيص اسكيزوفرني وجود ندارد. براي اثبات اين تشخيص علايم بايد حداقل 6 ماه در زمان هايي از زندگي تداوم

يافته باشد. برخي بررسي هاي طبي نيز به منظور رد ساير بيماري هاي احتمالي عامل بيماري استفاده مي شوند.

- هدف از درمان كمك به بيمار براي بازگشت به عالم واقعيت است درمان با داروهاي تخفيف دهنده علايم شروع مي شود.

- پس از كنترل علايم درمان با روان درماني و توانبخشي كه به فرد در جهت كسب دوباره مهارت ها و الگوهاي رفتاري طبيعي كمك مي كند، ادامه مي يابد.

- خانواده و ساير افراد داراي نقش مهم در زندگي بيمار نيز بايد در درمان مشاركت داشته باشند تا معضلات بيمار را درك كرده و بدانند براي كمك به بيمار چه مي توانند انجام دهند. بيماران دچار اسكيزوفرني گاهي در زندگي با ديگران مشكل دارند.

داروها

داروهاي ضدسايكوز معمولاً تجويز مي شود. برخي از اين داروها خوراكي بوده و برخي به طور تزريقي تجويز مي شوند. اگر عوارض يك دارو خيلي شديد بوده و يا علايم بيماري با آن كنترل نگردند، داروي ديگري تجويز مي شود. با برطرف شدن علايم مقدار تجويزي دارو كاهش مي يابد. در اكثر بيماران مصرف مادام العمر اين داروها لازم است

داروهاي آرامبخش نظير بنزوديازپين ها ممكن است در شروع درمان لازم باشد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

معمولاً محدوديتي وجود ندارد مگر با نظر پزشك

رژيم غذايي

يك رژيم غذايي متعادل براي حفظ سلامت مطلوب بدن توصيه مي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر يكي از اعضاي خانواده تان شما داراي علايم اسكيزوفرني باشد.

تداوم يا تشديد علايم پس از شروع درمان

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.

اسكيزوفرني

(نام لاتين: schizophrenic disorders) شرح بيماري

اسكيزوفرني گروهي از اختلالات رواني شامل انواع اسكيزوفرني كاتاتونيك پارانوييد، آشفته تمايزنيافته و باقيمانده واژه "اسكيزو" به معني گسيختگي است و "فرني نيز به ذهن و روان اشاره دارد. اسكيزوفرني اغلب به اختلال گسيختگي شخصيتي اشاره دارد، زيرا افكار و احساسات فرد مبتلا به اين عارضه داراي ارتباط منطقي و معمول با يكديگر نيستند. فرد مبتلا قادر نيست تخيلات خود را از واقعيت افتراق دهد و بنابراين رفتاري غيرمنطقي و غيرعادي دارد.

علايم شايع

ظاهر شدن علايم زير در بيمار ممكن است ماه ها تا سال ها به طول انجامد:

دوري گزيني و درون گرايي بيش از معمول

از دست دادن انگيزه ها

محدوديت شديد هيجانات يا بروز نابجاي هيجانات

هذيان ها (باورهاي كاذب و غيرواقعي تغييرناپذير)

توهم (يك تجربه حسي منشأگرفته از ذهن مثلاً شنيدن صداها يا ديدن چيزهايي كه وجود خارجي ندارند)

اختلال تفكر كه خود را با تكلم آشفته و غيرمرتبط نشان مي دهد.

وجود اين باور در بيمار كه ديگران افكار وي را شنيده يا مي دزدند يا او را تحت كنترل دارند.

اسكيزوفرني پارانوييد _ در اين نوع به طور غالب رفتارهاي مبتني بر سوءظن به ديگران و رفتارهاي پارانوييد ديده مي شود.

علل

علت واقعي آن مشخص نشده است به نظر مي رسد عوامل ارثي در آن نقش داشته باشند؛ عوامل محيطي نيز ممكن است در ايجاد آن دخيل باشند.

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه خانوادگي اسكيزوفرني

پيشگيري

پيشگيري خاصي براي آن شناخته نشده است

عواقب موردانتظار

درمان در اكثر اين بيماران مؤثر بوده و آنها را قادر مي سازد تا به درجات مختلف از استقلال فردي بازگردند. حدود 30% بيماران به زندگي طبيعي و شغل

خود بازمي گردند. گاهي اين اختلال به طور كامل برطرف مي شود.

عوارض احتمالي

ناتواني مادام العمر

خودزني خودكشي

رفتار خصومت آميز نسبت به ديگران

بازگشت غفلت در انجام وظايف ولگردي يا حبس رفتن

درمان

اصول كلي

تشخيص از طريق مشاهده علايم بيماري توسط سايرين تأييد مي شود.

- اخذ سابقه طبي سابقه رفتاري معاينه فيزيكي و ارزيابي رواني توسط يك پزشك توصيه مي گردد.

- هيچ آزمون اختصاصي براي تشخيص اسكيزوفرني وجود ندارد. براي اثبات اين تشخيص علايم بايد حداقل 6 ماه در زمان هايي از زندگي تداوم يافته باشد. برخي بررسي هاي طبي نيز به منظور رد ساير بيماري هاي احتمالي عامل بيماري استفاده مي شوند.

- هدف از درمان كمك به بيمار براي بازگشت به عالم واقعيت است درمان با داروهاي تخفيف دهنده علايم شروع مي شود.

- پس از كنترل علايم درمان با روان درماني و توانبخشي كه به فرد در جهت كسب دوباره مهارت ها و الگوهاي رفتاري طبيعي كمك مي كند، ادامه مي يابد.

- خانواده و ساير افراد داراي نقش مهم در زندگي بيمار نيز بايد در درمان مشاركت داشته باشند تا معضلات بيمار را درك كرده و بدانند براي كمك به بيمار چه مي توانند انجام دهند. بيماران دچار اسكيزوفرني گاهي در زندگي با ديگران مشكل دارند.

داروها

داروهاي ضدسايكوز معمولاً تجويز مي شود. برخي از اين داروها خوراكي بوده و برخي به طور تزريقي تجويز مي شوند. اگر عوارض يك دارو خيلي شديد بوده و يا علايم بيماري با آن كنترل نگردند، داروي ديگري تجويز مي شود. با برطرف شدن علايم مقدار تجويزي دارو كاهش مي يابد. در اكثر بيماران مصرف مادام العمر اين داروها لازم است

داروهاي آرامبخش نظير بنزوديازپين ها

ممكن است در شروع درمان لازم باشد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

معمولاً محدوديتي وجود ندارد مگر با نظر پزشك

رژيم غذايي

يك رژيم غذايي متعادل براي حفظ سلامت مطلوب بدن توصيه مي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر يكي از اعضاي خانواده تان شما داراي علايم اسكيزوفرني باشد.

تداوم يا تشديد علايم پس از شروع درمان

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.

اختلالات رواني

اختلالات شخصيتي يعني چه ؟

_ برخي از اختلالات رواني ، در نخستين نگاه ، چندان جلب نظر نمي كنند و نشانه هاي آن چنان آشكار نيست كه هر كس متوجه وجود بيماري در ف_رد شود . شخص بيمار هم ، از بيماري خويش آگاه نيست و ذهني_ت و رفتارهاي خويش را مناسب مي پندارد اما اين اختلالات موجب ناراحتي و مشكلات فراواني ب_راي اطرافيان بيمار و سبب ناكامي ها و شكست هاي متعدد ب_راي خود بيمار مي شود .-مهم ت_ري_ن وي_ژگي همه انواع " اختلالات شخصي_ت " عبارت است از : ذه_ني_ت انعطاف ناپ_ذي_ر و رفتارهاي محدود كه در اين مورد فرد مبتلا در برابر همه رويدادها و مسائل متنوع زندگي رفتارهاي بي انعطافي را نشان مي دهد كه عموما به شكست او مي انجامد،هرچند كه از ظرفيت هوشي كافي برخوردار است . اگر چه اطرافيان وي سريعا به نابه هنجار بودن ديدگاه و رفتار فرد مبتلا پي مي برند ، اما او خود و جنب_ه هاي شخصيتي اش را سالم و طبيعي مي پن_دارد و صلاح انديشي ديگران را ناشي از ناآگاهي و

يا سوءنيت آنان مي انگارد .

اختلالات رواني

اختلالات شخصيتي يعني چه ؟

_ برخي از اختلالات رواني ، در نخستين نگاه ، چندان جلب نظر نمي كنند و نشانه هاي آن چنان آشكار نيست كه هر كس متوجه وجود بيماري در ف_رد شود . شخص بيمار هم ، از بيماري خويش آگاه نيست و ذهني_ت و رفتارهاي خويش را مناسب مي پندارد اما اين اختلالات موجب ناراحتي و مشكلات فراواني ب_راي اطرافيان بيمار و سبب ناكامي ها و شكست هاي متعدد ب_راي خود بيمار مي شود .-مهم ت_ري_ن وي_ژگي همه انواع " اختلالات شخصي_ت " عبارت است از : ذه_ني_ت انعطاف ناپ_ذي_ر و رفتارهاي محدود كه در اين مورد فرد مبتلا در برابر همه رويدادها و مسائل متنوع زندگي رفتارهاي بي انعطافي را نشان مي دهد كه عموما به شكست او مي انجامد،هرچند كه از ظرفيت هوشي كافي برخوردار است . اگر چه اطرافيان وي سريعا به نابه هنجار بودن ديدگاه و رفتار فرد مبتلا پي مي برند ، اما او خود و جنب_ه هاي شخصيتي اش را سالم و طبيعي مي پن_دارد و صلاح انديشي ديگران را ناشي از ناآگاهي و يا سوءنيت آنان مي انگارد .

با آلزايمر آشنا شويد

_ آلزايمر بيماري است كه بر حافظه و توانايي هاي ذهني اثر مي گذارد . اين بيماري اغلب ، افراد بالاي 65 سال را گرفتار مي كند و علائم آن به تدري_ج زي_اد مي شود و از يك سردرگمي و اختلال محدود حافظه به اختلال شديد و محدوديت جسمي مي رسد . علائم اولي_ه آلزايم_ر ، به علت كمبود يك ماده شيميايي در م_غ_ز و ي_ا در اث_ر

يك عف_ونت وي_روسي است . علائم اولي_ه آلزايم_ر ب_ه شكل فرام_وشكاري ، كاهش دامن_ه توج_ه ، اشكال در محاسبات ساده ، اشكال در بي_ان افكار و خلق و رفت_ار متغيي_ر است اما علائم بع_دي آلزايم_ر شامل فق_دان شديد حافظه ، تغييرات خلق و شخصيت ، فقدان كامل قضاوت و تمرك_ز ، ناتواني در انجام تكاليف خانه يا رعايت بهداشت فردي است .- هم اكن_ون درمان قطعي آْلزايم_ر وج_ود دارد ، اما راههايي ب_راي بهت_ر زندگي كردن مبتلايان وجود دارد كه شايد مهمترين آنها درك احساسات بيمار توسط افراد خانواده است كه نخستين گام در ارائه بهترين مراقبت ممكن است .

با آلزايمر آشنا شويد

_ آلزايمر بيماري است كه بر حافظه و توانايي هاي ذهني اثر مي گذارد . اين بيماري اغلب ، افراد بالاي 65 سال را گرفتار مي كند و علائم آن به تدري_ج زي_اد مي شود و از يك سردرگمي و اختلال محدود حافظه به اختلال شديد و محدوديت جسمي مي رسد . علائم اولي_ه آلزايم_ر ، به علت كمبود يك ماده شيميايي در م_غ_ز و ي_ا در اث_ر يك عف_ونت وي_روسي است . علائم اولي_ه آلزايم_ر ب_ه شكل فرام_وشكاري ، كاهش دامن_ه توج_ه ، اشكال در محاسبات ساده ، اشكال در بي_ان افكار و خلق و رفت_ار متغيي_ر است اما علائم بع_دي آلزايم_ر شامل فق_دان شديد حافظه ، تغييرات خلق و شخصيت ، فقدان كامل قضاوت و تمرك_ز ، ناتواني در انجام تكاليف خانه يا رعايت بهداشت فردي است .- هم اكن_ون درمان قطعي آْلزايم_ر وج_ود دارد ، اما راههايي ب_راي بهت_ر زندگي كردن مبتلايان وجود دارد كه شايد مهمترين آنها درك احساسات

بيمار توسط افراد خانواده است كه نخستين گام در ارائه بهترين مراقبت ممكن است .

در حمله وحشت زدگي چه بايد كرد ؟

_ حمله وحشت زدگي از كنترل خارج شدن اضطراب است. علائم آن ممكن است شامل كوتاهي تنفس ، سرگيجه يا از حال رفتن، لرزيدن، تپش يا تندي ضربان قلب، عرق كردن، احساس خفگي، دل به هم خوردگي ، احساس كرختكي يا سوزش ، برافروختگي يا لرز ، درد يا ناراحتي در قفسه سينه باشد .- كارهايي كه خود مي توانيد براي رفع آن انجان دهيد : 1 - به خود بقبولانيد كه اين حمله گذرا است ، معمولا ظرف 5 تا 10 دقيقه طول مي كشد . 2 - به خاطر بياوريد كه هرگز كسي از حمله وحشت زدگي نمرده و ديوانه نشده است . به خود بگوييد اين هم مي گذرد . 3 - بر احساس خود غلبه كنيد و به خود بگوييد فقط يك احساس است . بگذاريد تنفس سخت را تجربه كنيد و به آرامي نفس بكشيد ، در اين حالت اكسيژن كافي دريافت مي كنيد . 4 - ده نفس آهسته عميق و ديافراگمي انجام دهيد .5 - ب_ر روي اجسام اطراف خود تمركز كني_د . در ذه_ن خ_ود اتاق ، لباسهاي_تان ، صداها و ب_وها را توصي_ف كني_د . توجه خود را هميشه از درون بدن به بيرون آن جلب كنيد.

در حمله وحشت زدگي چه بايد كرد ؟

_ حمله وحشت زدگي از كنترل خارج شدن اضطراب است. علائم آن ممكن است شامل كوتاهي تنفس ، سرگيجه يا از حال رفتن، لرزيدن، تپش يا تندي ضربان قلب، عرق كردن، احساس خفگي، دل به هم خوردگي ،

احساس كرختكي يا سوزش ، برافروختگي يا لرز ، درد يا ناراحتي در قفسه سينه باشد .- كارهايي كه خود مي توانيد براي رفع آن انجان دهيد : 1 - به خود بقبولانيد كه اين حمله گذرا است ، معمولا ظرف 5 تا 10 دقيقه طول مي كشد . 2 - به خاطر بياوريد كه هرگز كسي از حمله وحشت زدگي نمرده و ديوانه نشده است . به خود بگوييد اين هم مي گذرد . 3 - بر احساس خود غلبه كنيد و به خود بگوييد فقط يك احساس است . بگذاريد تنفس سخت را تجربه كنيد و به آرامي نفس بكشيد ، در اين حالت اكسيژن كافي دريافت مي كنيد . 4 - ده نفس آهسته عميق و ديافراگمي انجام دهيد .5 - ب_ر روي اجسام اطراف خود تمركز كني_د . در ذه_ن خ_ود اتاق ، لباسهاي_تان ، صداها و ب_وها را توصي_ف كني_د . توجه خود را هميشه از درون بدن به بيرون آن جلب كنيد.

آيا با نسل جديد درمان بيماري آلزايمر آشنا هستيد ؟

_ ب__راساس ي_اف__ت_ه ه_اي جدي__د رژيم غ_ذاي_ي غ_ن_ي از اسي_دهاي چ_رب ام_گا 3 كه در گ_وش_ت ماهي قزل آلا و ديگر ماهي هاي آب سرد وجود دارد ، مفز انسان را از آسيب هاي بيماري آلزايمر محافظت مي كند .جالب است بدانيد كه مطالعه روي مغز موش ها نشان داد ، سيناپس هاي مغزي در موش هايي كه در مدت تحقيق با رژيم غذايي فاقد اسيدهاي چرب امگا 3 تغذيه شده بودند ، به مي_زان زيادي آسيب ديده بودند . ارتباط شيميايي موجود در مغز اين حيوانات با آنچه كه در انسان مبتلا به آلزايمر ديده مي

شود ، بسيار شباه_ت داشت . بناب_راي_ن اسي_د هاي چرب ام_گا 3 يك نقش كليدي را در ابتلا و يا درمان آلزايمر در انسان ايفا مي كند .-ب_ه نظ_ر مي رسد با اضافه شدن اي_ن اسيدهاي چرب ب_ه رژيم غذايي مي ت_وان از تخري_ب سلول هاي مغذي جلوگيري كرد و در نتيجه به بهبود بيماري آلزايمر كمك نمود .

آيا با نسل جديد درمان بيماري آلزايمر آشنا هستيد ؟

_ ب__راساس ي_اف__ت_ه ه_اي جدي__د رژيم غ_ذاي_ي غ_ن_ي از اسي_دهاي چ_رب ام_گا 3 كه در گ_وش_ت ماهي قزل آلا و ديگر ماهي هاي آب سرد وجود دارد ، مفز انسان را از آسيب هاي بيماري آلزايمر محافظت مي كند .جالب است بدانيد كه مطالعه روي مغز موش ها نشان داد ، سيناپس هاي مغزي در موش هايي كه در مدت تحقيق با رژيم غذايي فاقد اسيدهاي چرب امگا 3 تغذيه شده بودند ، به مي_زان زيادي آسيب ديده بودند . ارتباط شيميايي موجود در مغز اين حيوانات با آنچه كه در انسان مبتلا به آلزايمر ديده مي شود ، بسيار شباه_ت داشت . بناب_راي_ن اسي_د هاي چرب ام_گا 3 يك نقش كليدي را در ابتلا و يا درمان آلزايمر در انسان ايفا مي كند .-ب_ه نظ_ر مي رسد با اضافه شدن اي_ن اسيدهاي چرب ب_ه رژيم غذايي مي ت_وان از تخري_ب سلول هاي مغذي جلوگيري كرد و در نتيجه به بهبود بيماري آلزايمر كمك نمود .

با مفهوم عقب ماندگي ذهني آشنا شويد

_ تا به حال شنيده ايد كه فلان كس دچار عقب ماندگي ذهني است ؟- اما شايد ندانيد كه از لحاظ پزشكي مفهوم اين واژه چيست ؟اساسا ع_ق_ب مان_دگي ذه_ن_ي ي_عن_ي بچ_ه

اي ت_وان هوشي اش ي_ا همان IQ وي از IQ ميانگين جامعه كه حدود 70 در نظر گرفته مي شود ، پايين تر است .اين ياف_ت_ه را پزشكان با انجام يك آزمون استاندارد ضريب هوشي مي سنجن_د . پ_زشكان ضري_ب هوشي طبيعي را بي_ن 130 - 80 در نظر مي گيرند و براساس ميزان IQ ،-اف_راد دچار عقب ماندگي ذهني را ب_ه 4 گروه خفيف (IQ = 50-70 ) متوسط (IQ = 35-49 ) ، شديد (IQ = 20-34 ) و بسيار شديد ( 20 " IQ ) تقسيم مي كنند .جالب است بدانيد كه عقب ماندگي هاي ذهني خفيف در بسياري از موارد تا زمان رفتن كودك به مدرسه به وسيله پدر و مادر تشخيص داده نمي شود . علائمي همچون تاخير تكاملي به صورت مشكلات تكلم و زبان ، تاخي_ر در مهارت هاي حركت_ي ، نقاي_ص حسي مانن_د كن_دي در پاسخ ب_ه صداهاي اطرافيان ، تشنج ، بي اختياري ادرار و مدف_وع در سني_ن بالات_ر از جمله علائم اي_ن گ_ون_ه عقب ماندگي هاي ذهني به شمار مي روند .- اختلالات ژنتيكي - مادرزادي ، اختلالات كروموزوني ، عفونت هاي مادرزادي داخل رحمي ، عوارض بارداري مانند فشار خون بالا،مصرف الكل يا دارو ها به وسيله ي مادر از جمله مهمترين علت هاي بروز اين گونه عق_ب ماندگي ها هستند كه مادر باردار بايد به همه اين موارد چه قبل از بارداري و چه در هنگام بارداري توجه داشته باشد و هميشه زير نظر يك پزشك متخصص زنان و زايمان مورد معاينه كامل قرار گيرد .

با مفهوم عقب ماندگي ذهني آشنا شويد

_ تا به

حال شنيده ايد كه فلان كس دچار عقب ماندگي ذهني است ؟- اما شايد ندانيد كه از لحاظ پزشكي مفهوم اين واژه چيست ؟اساسا ع_ق_ب مان_دگي ذه_ن_ي ي_عن_ي بچ_ه اي ت_وان هوشي اش ي_ا همان IQ وي از IQ ميانگين جامعه كه حدود 70 در نظر گرفته مي شود ، پايين تر است .اين ياف_ت_ه را پزشكان با انجام يك آزمون استاندارد ضريب هوشي مي سنجن_د . پ_زشكان ضري_ب هوشي طبيعي را بي_ن 130 - 80 در نظر مي گيرند و براساس ميزان IQ ،-اف_راد دچار عقب ماندگي ذهني را ب_ه 4 گروه خفيف (IQ = 50-70 ) متوسط (IQ = 35-49 ) ، شديد (IQ = 20-34 ) و بسيار شديد ( 20 " IQ ) تقسيم مي كنند .جالب است بدانيد كه عقب ماندگي هاي ذهني خفيف در بسياري از موارد تا زمان رفتن كودك به مدرسه به وسيله پدر و مادر تشخيص داده نمي شود . علائمي همچون تاخير تكاملي به صورت مشكلات تكلم و زبان ، تاخي_ر در مهارت هاي حركت_ي ، نقاي_ص حسي مانن_د كن_دي در پاسخ ب_ه صداهاي اطرافيان ، تشنج ، بي اختياري ادرار و مدف_وع در سني_ن بالات_ر از جمله علائم اي_ن گ_ون_ه عقب ماندگي هاي ذهني به شمار مي روند .- اختلالات ژنتيكي - مادرزادي ، اختلالات كروموزوني ، عفونت هاي مادرزادي داخل رحمي ، عوارض بارداري مانند فشار خون بالا،مصرف الكل يا دارو ها به وسيله ي مادر از جمله مهمترين علت هاي بروز اين گونه عق_ب ماندگي ها هستند كه مادر باردار بايد به همه اين موارد چه قبل از بارداري و چه در

هنگام بارداري توجه داشته باشد و هميشه زير نظر يك پزشك متخصص زنان و زايمان مورد معاينه كامل قرار گيرد .

علل بيماري هاي رواني كدامند ؟

_ بيماري هاي رواني به دلايل مختلفي ايجاد مي شوند كه عبارتند از : 1 - تغييرات مغ_زي : هر نوع تغييري كه در ساختار يا كاركرد مغ_ز ايجاد مي شود ، مي تواند باعث بيماري شود . عفونت ، ضربه ، نرسيدن خون ، تومور مغزي ، مصرف حشيش و الكل ، كمبود مواد غذايي ، ص_رع درمان نشده و بي_ماري هاي پيشرون_ده م_غ_زي در ضايع_ات ساختماني م_غ_ز نق_ش اساسي دارند .2 - عوامل ارثي : استعداد ابتلا به بيماري رواني از والدين به كودكان

منتقل مي شود ، اما بروز و ظهور ابتلا و بيماري با عوامل زيادي ارتباط دارد كه ممكن است فرد مستعد مبتلا به بيماري بشود يا نشود . به بيان ديگر استعداد زمينه ابتلا به بيماري منتقل مي شود نه بيماري 3 - تجارب دوران كودكي : براي رشد سالم يك فرد، محبت و عشق متعادل ، اهنمايي مناسب ، تشويق و نظم و انضباط از ضروريات دوران كودكي است.اگر كودك در برابر تجارب ناخوشايند بسيار قرار گيرد ، امكان ابتلا به بيماري رواني در آينده اش زياد است .4 - فضاي خانوادگي : نزاع خانوادگي، سوتفاهم مستمر بين اغضاي خانواده، عدم وجود صميميت و صداقت ، باعث ايجاد اثرات نامساعد بر افراد و به خصوص كودك مي شود .5 - عوامل اجتماعي : فق_ر ، بيكاري ، بي عدالتي ، نا امن_ي، نب_ود ارزش هاي انساني ، اعتقادي مذهبي-6 - عوامل شناختي : امروزه روان شناسان نق_ش

عمده اي را ب_راي اي_ن عوامل در ايجاد ب_ي_ماري هاي رواني قائل هستند . آنان معت_ق_دن_د ، وقتي در ف_ك_ر ، ب_اور و شناخت هاي اف_راد ، انحراف و خطاي پايدار و مداومي ايجاد شود ، او به تدريج دچار بيماري رواني مي شود .

علل بيماري هاي رواني كدامند ؟

_ بيماري هاي رواني به دلايل مختلفي ايجاد مي شوند كه عبارتند از : 1 - تغييرات مغ_زي : هر نوع تغييري كه در ساختار يا كاركرد مغ_ز ايجاد مي شود ، مي تواند باعث بيماري شود . عفونت ، ضربه ، نرسيدن خون ، تومور مغزي ، مصرف حشيش و الكل ، كمبود مواد غذايي ، ص_رع درمان نشده و بي_ماري هاي پيشرون_ده م_غ_زي در ضايع_ات ساختماني م_غ_ز نق_ش اساسي دارند .2 - عوامل ارثي : استعداد ابتلا به بيماري رواني از والدين به كودكان

منتقل مي شود ، اما بروز و ظهور ابتلا و بيماري با عوامل زيادي ارتباط دارد كه ممكن است فرد مستعد مبتلا به بيماري بشود يا نشود . به بيان ديگر استعداد زمينه ابتلا به بيماري منتقل مي شود نه بيماري 3 - تجارب دوران كودكي : براي رشد سالم يك فرد، محبت و عشق متعادل ، اهنمايي مناسب ، تشويق و نظم و انضباط از ضروريات دوران كودكي است.اگر كودك در برابر تجارب ناخوشايند بسيار قرار گيرد ، امكان ابتلا به بيماري رواني در آينده اش زياد است .4 - فضاي خانوادگي : نزاع خانوادگي، سوتفاهم مستمر بين اغضاي خانواده، عدم وجود صميميت و صداقت ، باعث ايجاد اثرات نامساعد بر افراد و به خصوص كودك مي شود .5

- عوامل اجتماعي : فق_ر ، بيكاري ، بي عدالتي ، نا امن_ي، نب_ود ارزش هاي انساني ، اعتقادي مذهبي-6 - عوامل شناختي : امروزه روان شناسان نق_ش عمده اي را ب_راي اي_ن عوامل در ايجاد ب_ي_ماري هاي رواني قائل هستند . آنان معت_ق_دن_د ، وقتي در ف_ك_ر ، ب_اور و شناخت هاي اف_راد ، انحراف و خطاي پايدار و مداومي ايجاد شود ، او به تدريج دچار بيماري رواني مي شود .

علل تاخير مراجعه جهت درمان بيماري هاي اعصاب و روان

_ مبتلايان به بيماري هاي عصبي (رواني) ، عمدتا به دلايل زير دي_رت_ر از معمول جهت درمان خود اقدام مي نمايند :1 - در بسياري از بيماري هاي رواني ، افراد نسبت به بيماري هاي خود آگاهي چنداني ندارند .2 - عواق_ب ع_دم درم_ان ب_ي_ماري هاي رواني ، ب_راي ب_سي_اري از م_ردم نامشخص است . بي_شت_ر اختلافات خانوادگي ، ازدواج هاي ناموفق ، طلاق و مشكلات شغلي مي توانند ، به دليل ابتلا به بيماري رواني باشند .3 - شناخت و ب_اورهاي اجتماعي هن_وز در م_ورد ب_ي_ماري هاي روان_ي ان_دك است و م_ردم ني_از ب_ه آگاهي بيشتري در اين مورد دارند .- 4 - از قدي_م ب_رچسب نامناسبي براي مبتلايان به بيماري هاي رواني ( به عنوان مجنون يا ديوانه ) به كار مي رفت . متاسفانه هنوز اين واژه ها از ازهان خيلي از افراد خارج نشده است . 5 - بعضي از مردم تص_ور مي كنن_د كه اگر كسي جه_ت درمان رواني مراجع_ه كن_د ، حتما ب_ه وي دارو داده مي شود و در صورت مصرف دارو براي هميشه به آن عادت مي كند .

علل تاخير مراجعه جهت درمان بيماري

هاي اعصاب و روان كدامند؟

_ مبتلايان به بيماري هاي عصبي (رواني) ، عمدتا به دلايل زير دي_رت_ر از معمول جهت درمان خود اقدام مي نمايند :1 - در بسياري از بيماري هاي رواني ، افراد نسبت به بيماري هاي خود آگاهي چنداني ندارند .2 - عواق_ب ع_دم درم_ان ب_ي_ماري هاي رواني ، ب_راي ب_سي_اري از م_ردم نامشخص است . بي_شت_ر اختلافات خانوادگي ، ازدواج هاي ناموفق ، طلاق و مشكلات شغلي مي توانند ، به دليل ابتلا به بيماري رواني باشند .3 - شناخت و ب_اورهاي اجتماعي هن_وز در م_ورد ب_ي_ماري هاي روان_ي ان_دك است و م_ردم ني_از ب_ه آگاهي بيشتري در اين مورد دارند .- 4 - از قدي_م ب_رچسب نامناسبي براي مبتلايان به بيماري هاي رواني ( به عنوان مجنون يا ديوانه ) به كار مي رفت . متاسفانه هنوز اين واژه ها از ازهان خيلي از افراد خارج نشده است . 5 - بعضي از مردم تص_ور مي كنن_د كه اگر كسي جه_ت درمان رواني مراجع_ه كن_د ، حتما ب_ه وي دارو داده مي شود و در صورت مصرف دارو براي هميشه به آن عادت مي كند .

نشانه هاي بيماري هاي رواني كدامند ؟

- اختلال در كاركردهاي بدني :- الف ) اختلال در خواب : دي_ر به خواب رفتن ، بي خوابي ، كابوس هاي شبانه ، حرف زدن و يا راه رفتن در خواب- ب ) اشتها و مصرف غذا : كم اشتهايي ، بي اشتهايي ، كاهش وزن ، پرخوري بيمار گونهج ) ميل فعاليت جنسي : كاهش ميل جنسي ، ن_اتواني جنسي ، ان_زال زودرس ، اف_زاي_ش ميل جنسي ، خودارضايي و انحرافات جنسي

-2

- اختلال در كاركردهاي رواني :- الف) رفتار: رفتارهاي فرد باعث ناراحتي افراد خانواده و ديگران شده و يا آنها را در شرايط سختي قرار مي دهد . ب ) تكلم و تفكر : پرحرفي ، كم حرفي ، بي ربطي كلام و طرح صحبت هاي و اعتقادات نادرستي كه مورد تاييد ديگران نيست.ج ) هيجانات (عواطف) : ب_ي_مار ممكن است در راب_ط_ه ب_ا شراي_ط خاص ب_ه شكل غي_ر طبيع_ي ي_ا افراطي هيجاني ش_ود ، ب_ي موردي يا افراطي بخن_دد ، گري_ه كن_د يا عصبان_ي ش_ود . غمگين_ي ، افسردگي ، سرخوشي ، ترس و اضطراب بدون دليل و طولاني نيز ديده مي شود .د ) ادراك :بيمار ممكن است در فهم تحريكاتي كه از حواس پنجگانه اش دريافت مي شود ، دچار اختلال مي شود و آنها را نادرست يا با سوءتعبير دريافت كند . او مي تواند چيزهايي را ببين_د كه وجود ندارد و يا صداهايي را بشنود كه از جايي نمي آيند (توهم) . ه ) حافظه : بيمار ممكن است ،حافظه اش را از دست داده و وقايع مهم را فراموش كند . لازم به يادآوري است كه شكايتي كه مردم عادي و دانش آموزان به طور مكرر از فراموشي دارند ، معمولا اختلال حافظه نيست ، بلكه اشكال در تمركز است كه ناشي از فشارها و نگرني هاي روزم_ره يا اضطراب و افسردگي است .و ) ه_وش و قض_اوت : در بعض_ي از ب_ي_ماري هاي رواني ، هوش و ت_وان تصميم گي_ري دچار اختلال مي شود و مهارت هاي استدلالي فرد كاهش مي يابد و در كارهاي روزم_ره دچار اشتباهات

زي_اد مي شود .- ز ) سطح هوشياري : در بعضي از اختلالات رواني كه بيشتر ناشي از ضايعات عضوي مغز است ، سطح هوشياري بيمار كاهش مي ي_اب_د . ف_رد در شناخت اطرافي_ان دچار اشكال شده و از ن_ظ_ر تشخيص افراد ، زمان و مكان اختلال پيدا مي كند .-

3 - اختلال در فعاليت و ساير كاركردها :- الف ) فعالي_ت هاي ف_ردي : ب_ي_مار ب_ه ن_ي_ازهاي بدني و بهداش_ت ف_ردي خود توجهي نمي كن_د . گاهي دي_ده مي شود كه در حالت شديد بي_مار پاب_ره_نه راه مي رود و يا بي جا لخت مي شود . ب ) فعاليت هاي اجتماعي : بيمار با خانواده، دوستان، هم كلاسي هاي و ساير اطرافيان رفتاري نادرست يا غريب پيدا مي كند ، به ديگران توهين ، فحاشي ، اذيت و آزار و حمله مي كند . ج ) فعاليت هاي تحصيلي : اشكال در مطالعه، مشكل توجه و تمركز،اشكال در يادگيري و يادآوري و امتحان ، اف_ت تحصيلي ، ناتوان_ي در فعالي_ت هاي گروه_ي كلامي و ناسازگاري ب_ا همسالان و مربيان .

نشانه هاي بيماري هاي رواني كدامند ؟

- اختلال در كاركردهاي بدني :- الف ) اختلال در خواب : دي_ر به خواب رفتن ، بي خوابي ، كابوس هاي شبانه ، حرف زدن و يا راه رفتن در خواب- ب ) اشتها و مصرف غذا : كم اشتهايي ، بي اشتهايي ، كاهش وزن ، پرخوري بيمار گونهج ) ميل فعاليت جنسي : كاهش ميل جنسي ، ن_اتواني جنسي ، ان_زال زودرس ، اف_زاي_ش ميل جنسي ، خودارضايي و انحرافات جنسي

-2 - اختلال در

كاركردهاي رواني :- الف) رفتار: رفتارهاي فرد باعث ناراحتي افراد خانواده و ديگران شده و يا آنها را در شرايط سختي قرار مي دهد . ب ) تكلم و تفكر : پرحرفي ، كم حرفي ، بي ربطي كلام و طرح صحبت هاي و اعتقادات نادرستي كه مورد تاييد ديگران نيست.ج ) هيجانات (عواطف) : ب_ي_مار ممكن است در راب_ط_ه ب_ا شراي_ط خاص ب_ه شكل غي_ر طبيع_ي ي_ا افراطي هيجاني ش_ود ، ب_ي موردي يا افراطي بخن_دد ، گري_ه كن_د يا عصبان_ي ش_ود . غمگين_ي ، افسردگي ، سرخوشي ، ترس و اضطراب بدون دليل و طولاني نيز ديده مي شود .د ) ادراك :بيمار ممكن است در فهم تحريكاتي كه از حواس پنجگانه اش دريافت مي شود ، دچار اختلال مي شود و آنها را نادرست يا با سوءتعبير دريافت كند . او مي تواند چيزهايي را ببين_د كه وجود ندارد و يا صداهايي را بشنود كه از جايي نمي آيند (توهم) . ه ) حافظه : بيمار ممكن است ،حافظه اش را از دست داده و وقايع مهم را فراموش كند . لازم به يادآوري است كه شكايتي كه مردم عادي و دانش آموزان به طور مكرر از فراموشي دارند ، معمولا اختلال حافظه نيست ، بلكه اشكال در تمركز است كه ناشي از فشارها و نگرني هاي روزم_ره يا اضطراب و افسردگي است .و ) ه_وش و قض_اوت : در بعض_ي از ب_ي_ماري هاي رواني ، هوش و ت_وان تصميم گي_ري دچار اختلال مي شود و مهارت هاي استدلالي فرد كاهش مي يابد و در كارهاي روزم_ره دچار اشتباهات زي_اد مي شود

.- ز ) سطح هوشياري : در بعضي از اختلالات رواني كه بيشتر ناشي از ضايعات عضوي مغز است ، سطح هوشياري بيمار كاهش مي ي_اب_د . ف_رد در شناخت اطرافي_ان دچار اشكال شده و از ن_ظ_ر تشخيص افراد ، زمان و مكان اختلال پيدا مي كند .-

3 - اختلال در فعاليت و ساير كاركردها :- الف ) فعالي_ت هاي ف_ردي : ب_ي_مار ب_ه ن_ي_ازهاي بدني و بهداش_ت ف_ردي خود توجهي نمي كن_د . گاهي دي_ده مي شود كه در حالت شديد بي_مار پاب_ره_نه راه مي رود و يا بي جا لخت مي شود . ب ) فعاليت هاي اجتماعي : بيمار با خانواده، دوستان، هم كلاسي هاي و ساير اطرافيان رفتاري نادرست يا غريب پيدا مي كند ، به ديگران توهين ، فحاشي ، اذيت و آزار و حمله مي كند . ج ) فعاليت هاي تحصيلي : اشكال در مطالعه، مشكل توجه و تمركز،اشكال در يادگيري و يادآوري و امتحان ، اف_ت تحصيلي ، ناتوان_ي در فعالي_ت هاي گروه_ي كلامي و ناسازگاري ب_ا همسالان و مربيان .

آيا مصرف دارو هاي اعصاب و روان ، عادت به دارو ايجا

_ در ت_وض_ي_ح اي_ن ابهام كافي است كه بگوييم ، درمان ب_ع_ض_ي از ب_ي_ماري هاي رواني به ص_ورت مشاوره است كه كمك ب_ه ب_ي_مار ج_ه_ت ان_ت_خاب راه اص_ولي غ_ل_ب_ه ب_ر م_شكلات ، اصلاح دي_د ، شناخت ف_رد ن_سب_ت ب_ه ري_ش_ه گ_رف_ت_اري هاي وي و ب_ع_ض_ي از ان_واع روش ه_اي روان درماني ( درمان هاي شناختي - رفتاري ) است و ممكن است در اين موارد حتي دارويي هم نياز نباشد .در مواردي كه جهت درمان نياز به مصرف دارويي خاص باشد ، انتخاب دارو با

توجه به علت بيماري جه_ت تنظي_م وضعي_ت شيمياي_ي داخل ب_دن است و پ_س از درمان ، به وسيله پ_زشك مربوطه به تدريج با ارزيابي مجدد ، دارو قطع مي شود . اگر هم در موردي نادر جهت درمان بي_ماري به صورت طولاني مدت نياز ب_ه مص_رف دارو باشد ، به علت نقص و اشكال جدي ب_دن بيمار و شناخت فعلي از علل بيماري است و به هيچ عنوان عادت به دارو اينجا صدق نيست .- اميدواريم كه كنار گذاشتن ذهنيت هاي قديمي و عدم تبعيض ميان بيماري هاي رواني و جسمي سبب مراجعه به موقع جهت تشخيص و درمان بيماري ها شود .

آيا مصرف دارو هاي اعصاب و روان ، عادت به دارو ايجاد خواهد كرد ؟

_ در ت_وض_ي_ح اي_ن ابهام كافي است كه بگوييم ، درمان ب_ع_ض_ي از ب_ي_ماري هاي رواني به ص_ورت مشاوره است كه كمك ب_ه ب_ي_مار ج_ه_ت ان_ت_خاب راه اص_ولي غ_ل_ب_ه ب_ر م_شكلات ، اصلاح دي_د ، شناخت ف_رد ن_سب_ت ب_ه ري_ش_ه گ_رف_ت_اري هاي وي و ب_ع_ض_ي از ان_واع روش ه_اي روان درماني ( درمان هاي شناختي - رفتاري ) است و ممكن است در اين موارد حتي دارويي هم نياز نباشد .در مواردي كه جهت درمان نياز به مصرف دارويي خاص باشد ، انتخاب دارو با توجه به علت بيماري جه_ت تنظي_م وضعي_ت شيمياي_ي داخل ب_دن است و پ_س از درمان ، به وسيله پ_زشك مربوطه به تدريج با ارزيابي مجدد ، دارو قطع مي شود . اگر هم در موردي نادر جهت درمان بي_ماري به صورت طولاني مدت نياز ب_ه مص_رف دارو باشد ، به علت نقص و

اشكال جدي ب_دن بيمار و شناخت فعلي از علل بيماري است و به هيچ عنوان عادت به دارو اينجا صدق نيست .- اميدواريم كه كنار گذاشتن ذهنيت هاي قديمي و عدم تبعيض ميان بيماري هاي رواني و جسمي سبب مراجعه به موقع جهت تشخيص و درمان بيماري ها شود .

اختلالات شخصيتي يعني چه ؟

_ برخي از اختلالات رواني ، در نخستين نگاه ، چندان جلب نظر نمي كنند و نشانه هاي آن چنان آشكار نيست كه هر كس متوجه وجود بيماري در ف_رد شود . شخص بيمار هم ، از بيماري خويش آگاه نيست و ذهني_ت و رفتارهاي خويش را مناسب مي پندارد اما اين اختلالات موجب ناراحتي و مشكلات فراواني ب_راي اطرافيان بيمار و سبب ناكامي ها و شكست هاي متعدد ب_راي خود بيمار مي شود .-مهم ت_ري_ن وي_ژگي همه انواع " اختلالات شخصي_ت " عبارت است از : ذه_ني_ت انعطاف ناپ_ذي_ر و رفتارهاي محدود كه در اين مورد فرد مبتلا در برابر همه رويدادها و مسائل متنوع زندگي رفتارهاي بي انعطافي را نشان مي دهد كه عموما به شكست او مي انجامد،هرچند كه از ظرفيت هوشي كافي برخوردار است . اگر چه اطرافيان وي سريعا به نابه هنجار بودن ديدگاه و رفتار فرد مبتلا پي مي برند ، اما او خود و جنب_ه هاي شخصيتي اش را سالم و طبيعي مي پن_دارد و صلاح انديشي ديگران را ناشي از ناآگاهي و يا سوءنيت آنان مي انگارد .

اختلالات شخصيتي يعني چه ؟

_ برخي از اختلالات رواني ، در نخستين نگاه ، چندان جلب نظر نمي كنند و نشانه هاي آن چنان آشكار نيست كه هر كس

متوجه وجود بيماري در ف_رد شود . شخص بيمار هم ، از بيماري خويش آگاه نيست و ذهني_ت و رفتارهاي خويش را مناسب مي پندارد اما اين اختلالات موجب ناراحتي و مشكلات فراواني ب_راي اطرافيان بيمار و سبب ناكامي ها و شكست هاي متعدد ب_راي خود بيمار مي شود .-مهم ت_ري_ن وي_ژگي همه انواع " اختلالات شخصي_ت " عبارت است از : ذه_ني_ت انعطاف ناپ_ذي_ر و رفتارهاي محدود كه در اين مورد فرد مبتلا در برابر همه رويدادها و مسائل متنوع زندگي رفتارهاي بي انعطافي را نشان مي دهد كه عموما به شكست او مي انجامد،هرچند كه از ظرفيت هوشي كافي برخوردار است . اگر چه اطرافيان وي سريعا به نابه هنجار بودن ديدگاه و رفتار فرد مبتلا پي مي برند ، اما او خود و جنب_ه هاي شخصيتي اش را سالم و طبيعي مي پن_دارد و صلاح انديشي ديگران را ناشي از ناآگاهي و يا سوءنيت آنان مي انگارد .

چگونه مي توان اختلال شخصيت را تشخيص داد ؟

_ تشخيص اختلالات شخصيتي را از 18 سالگي به بعد مي توان مطرح كرد و اين سني است كه در آن شخصيت شكل گرفت_ه است . اي_ن اختلالات بسيار شايع هستن_د و نزديك به 10 درصد كل جمعيت بالاي 19 سال به يكي از انواع آن و يا بيش از يك نوع آن مبتلا هستند و نسبت كلي زنان و مردان مبتلا برابر است . مي توانيم اختلالات شخصيتي را در سه گ_روه عم_ده جاي دهيم كه هر يك از اين گروه ها ني_ز به انواعي تقسيم مي شوند :- الف - گ_روه عجي_ب و غي_ر عادي شام_ل اختلالات شخ_صيت_ي ب_دب_ي_ن ( پارانوئي_د )

، گسيخته وار ( اسكيزوئيد ) ، گسيخته گون (اسكيزوتايپال ) .- ب - گروه نمايشي و هيجاني شامل اختلالات شخصيت_ي نمايشي ( هيستريونيك ) ، خودشيفته (نارسيتيك ) ، مرزي (بوردرلاين ) ، ضداجتماعي (آنتي سوشيال ) . ج - گروه مضط_رب ، خلقي و ترسان شامل اختلالات شخصيتي اجتنابي ، وابسته ، وسواسي - اجباري ، پرخاشگري نافعال و افسرده .

چگونه مي توان اختلال شخصيت را تشخيص داد ؟

_ تشخيص اختلالات شخصيتي را از 18 سالگي به بعد مي توان مطرح كرد و اين سني است كه در آن شخصيت شكل گرفت_ه است . اي_ن اختلالات بسيار شايع هستن_د و نزديك به 10 درصد كل جمعيت بالاي 19 سال به يكي از انواع آن و يا بيش از يك نوع آن مبتلا هستند و نسبت كلي زنان و مردان مبتلا برابر است . مي توانيم اختلالات شخصيتي را در سه گ_روه عم_ده جاي دهيم كه هر يك از اين گروه ها ني_ز به انواعي تقسيم مي شوند :- الف - گ_روه عجي_ب و غي_ر عادي شام_ل اختلالات شخ_صيت_ي ب_دب_ي_ن ( پارانوئي_د ) ، گسيخته وار ( اسكيزوئيد ) ، گسيخته گون (اسكيزوتايپال ) .- ب - گروه نمايشي و هيجاني شامل اختلالات شخصيت_ي نمايشي ( هيستريونيك ) ، خودشيفته (نارسيتيك ) ، مرزي (بوردرلاين ) ، ضداجتماعي (آنتي سوشيال ) . ج - گروه مضط_رب ، خلقي و ترسان شامل اختلالات شخصيتي اجتنابي ، وابسته ، وسواسي - اجباري ، پرخاشگري نافعال و افسرده .

عوامل پديد آوردنده اختلالات شخصيتي كدامند ؟

_ اين عوامل دو دسته اند :- يكي علل زي_ست شناختي است كه تحت عن_وان گ_راي_ش ذات_ي و

س_رش_ت هم م_ورد بحث ق_رار مي گي_رد و مي ت_وان به مسائل ژنتيك و ارث ، ضرب_ه ب_ه جمجم_ه قب_ل يا حي_ن تولد ، زايمان هاي طولاني و سخت و التهاب و تورم اشاره كرد .- دوم ، علل روان_ي - اجتماعي است كه ناشي از محيط پ_رورشي و ت_رب_ي_ت_ي نامناس_ب است . از مهم تري_ن علل روان شناختي اختلالات شخصيت_ي مي ت_وان به م_وارد زي_ر اشاره كرد . ف_ق_دان يا غيبت پدر و مادر و يا يكي از آن دو و تماس هاي اجتماعي محدود ، برآورده نشدن نيازهاي بنيادي كودك همچون عشق ، تفاهم ، احترام ، امنيت و موفقيت .اي_ن عوامل باعث مي شود كودك نتواند ه_وي_ت مثبت مبتني ب_ر سازگاري اجتماعي كسب كن_د و حت_ي م_وج_ب مي شود ، كودك ه_وي_ت منفي پي_دا كن_د و تب_ديل ب_ه ف_ردي رن_ج_ي_ده ، طغيان_گر و ضد اجتماعي شود . بنابراين انواع شخصيت هاي غير طبيعي بسيار است.

عوامل پديد آوردنده اختلالات شخصيتي كدامند ؟

_ اين عوامل دو دسته اند :- يكي علل زي_ست شناختي است كه تحت عن_وان گ_راي_ش ذات_ي و س_رش_ت هم م_ورد بحث ق_رار مي گي_رد و مي ت_وان به مسائل ژنتيك و ارث ، ضرب_ه ب_ه جمجم_ه قب_ل يا حي_ن تولد ، زايمان هاي طولاني و سخت و التهاب و تورم اشاره كرد .- دوم ، علل روان_ي - اجتماعي است كه ناشي از محيط پ_رورشي و ت_رب_ي_ت_ي نامناس_ب است . از مهم تري_ن علل روان شناختي اختلالات شخصيت_ي مي ت_وان به م_وارد زي_ر اشاره كرد . ف_ق_دان يا غيبت پدر و مادر و يا يكي از آن دو و تماس هاي

اجتماعي محدود ، برآورده نشدن نيازهاي بنيادي كودك همچون عشق ، تفاهم ، احترام ، امنيت و موفقيت .اي_ن عوامل باعث مي شود كودك نتواند ه_وي_ت مثبت مبتني ب_ر سازگاري اجتماعي كسب كن_د و حت_ي م_وج_ب مي شود ، كودك ه_وي_ت منفي پي_دا كن_د و تب_ديل ب_ه ف_ردي رن_ج_ي_ده ، طغيان_گر و ضد اجتماعي شود . بنابراين انواع شخصيت هاي غير طبيعي بسيار است.

اختلال شخصيت وسواسي

_ مبتلايان به اختلال شخصي_ت وسواسي ، اف_رادي هستن_د با پشتكار و سخت كوشي زي_اد كه گاه كار آنها جنبه سماجت و بسياري از اوقات شكل سر سختي به خود مي گيرد . در عين حال در تصميم گي_ري هاي خود دچار ترديدهاي زياد هستن_د ، به نظم و ترتيب و كمال آرمان گرايانه اي دلبسته اند كه نيل به آن در جهان خاكي ما بسي دشوار است .مبتلايان به شخصيت وسواسي قادر ب_ه اب_راز عواطف و هيجانات مثبت و منفي خود نيستند و اين ع_واط_ف را تن_ها ب_ه ص_ورت غير مستقيم اب_راز مي كنند . اي_ن اف_راد با سخت گيري و تنگ نظري ، زندگي را بر همسر و فرزندان و همكاران و زيردستان تلخ ميكنند و تازه در شگفت هستند كه چرا محبوب نيستند و چرا ديگران در پذيرش رفتارها و ديدگاه هاي آنان مشكل دارند .اين افراد قادرند براي ساعات متمادي كار كنند و از نظر شغلي عموما افرادي با كفايت هستند و شيفته كساني هستند كه خواسته هاي خود را به روشي مقتدرانه اعمال مي كنند . ب_ه ن_درت از كسي تعري_ف مي كن_ن_د ، اما در دلسرد ك_ردن دي_گ_ران استاد هست_ن_د . خانواده ، دوستان و

همكاران اي_ن اف_راد ممكن است از خشكي و سرسختي هميشگي آنان سرخورده شون_د . اينها پيرو افراطي اي_ن ض_رب المثل هستند " هر چيز كه خوار آيد يك روز به كار آيد " . دور ريختن اشياي بي مص_رف را مصلحت نمي دانن_د . در اب_راز عواط_ف و احساسات لطي_ف و ظري_ف مشكل دارن_د . به عنوان پدر و مادر يا رئيس خيلي زياد به جزئيات زندگي و رفت_ار ف_رزن_د يا زي_ردست خود توجه نشان مي دهند و مي خواهند از همه چيز سر در بياورند .

اختلال شخصيت وسواسي

_ مبتلايان به اختلال شخصي_ت وسواسي ، اف_رادي هستن_د با پشتكار و سخت كوشي زي_اد كه گاه كار آنها جنبه سماجت و بسياري از اوقات شكل سر سختي به خود مي گيرد . در عين حال در تصميم گي_ري هاي خود دچار ترديدهاي زياد هستن_د ، به نظم و ترتيب و كمال آرمان گرايانه اي دلبسته اند كه نيل به آن در جهان خاكي ما بسي دشوار است .مبتلايان به شخصيت وسواسي قادر ب_ه اب_راز عواطف و هيجانات مثبت و منفي خود نيستند و اين ع_واط_ف را تن_ها ب_ه ص_ورت غير مستقيم اب_راز مي كنند . اي_ن اف_راد با سخت گيري و تنگ نظري ، زندگي را بر همسر و فرزندان و همكاران و زيردستان تلخ ميكنند و تازه در شگفت هستند كه چرا محبوب نيستند و چرا ديگران در پذيرش رفتارها و ديدگاه هاي آنان مشكل دارند .اين افراد قادرند براي ساعات متمادي كار كنند و از نظر شغلي عموما افرادي با كفايت هستند و شيفته كساني هستند كه خواسته هاي خود را به روشي مقتدرانه

اعمال مي كنند . ب_ه ن_درت از كسي تعري_ف مي كن_ن_د ، اما در دلسرد ك_ردن دي_گ_ران استاد هست_ن_د . خانواده ، دوستان و همكاران اي_ن اف_راد ممكن است از خشكي و سرسختي هميشگي آنان سرخورده شون_د . اينها پيرو افراطي اي_ن ض_رب المثل هستند " هر چيز كه خوار آيد يك روز به كار آيد " . دور ريختن اشياي بي مص_رف را مصلحت نمي دانن_د . در اب_راز عواط_ف و احساسات لطي_ف و ظري_ف مشكل دارن_د . به عنوان پدر و مادر يا رئيس خيلي زياد به جزئيات زندگي و رفت_ار ف_رزن_د يا زي_ردست خود توجه نشان مي دهند و مي خواهند از همه چيز سر در بياورند .

چه عواملي در ابتلا به اختلال شخصيت وسواسي نقش دارن

_ در ساب_ق_ه زن_دگي اي_ن اف_راد اغل_ب انضباط سخ_ت در دوران كودكي را مي ت_وان كشف ك_رد . عموما عقي_ده ب_ر اي_ن است كه سخت گي_ري پ_در و مادر در آموختن زودهنگام رفتارهاي شايسته اجتماعي و از جمله كنت_رل كامل ادرار و مدف_وع ت_ا پيش از دو سالگي ، از عوامل ايجاد شخصي_ت وسواسي است . ب_رخي عق_ي_ده دارن_د كه رفت_ارهاي دفاع_ي ناخودآگاه علي_ه تمايل ب_ه بي نظمي و بي ب_رنامگي و كثي_ف بودن است . چني_ن پ_نداشته مي شود كه ف_رد با توسل به رفتارهاي تشريفاتي ، وسواس خود را در براب_ر اضطراب شدي_د و م_زم_ن حفظ مي كن_د و من_ش هاي وسواسي ، سدي در ب_راب_ر انگيزه هاي تهاجمي و پرخاشگري و احساس گناه ناخودآگاه هستند .- اين بيماران در ميان ساير مبتلايان اختلال شخصيت،مستثني هستن_د و اغلب با آگاهي از مشكل خود ب_ه درمان مي پ_ردازن_د . با روان درماني طولاني

و پيچي_ده و ني_ز رخي داروهاي جدي_د ، امكان كنترل اين اختلال فراهم آمده است .

چه عواملي در ابتلا به اختلال شخصيت وسواسي نقش دارند ؟

_ در ساب_ق_ه زن_دگي اي_ن اف_راد اغل_ب انضباط سخ_ت در دوران كودكي را مي ت_وان كشف ك_رد . عموما عقي_ده ب_ر اي_ن است كه سخت گي_ري پ_در و مادر در آموختن زودهنگام رفتارهاي شايسته اجتماعي و از جمله كنت_رل كامل ادرار و مدف_وع ت_ا پيش از دو سالگي ، از عوامل ايجاد شخصي_ت وسواسي است . ب_رخي عق_ي_ده دارن_د كه رفت_ارهاي دفاع_ي ناخودآگاه علي_ه تمايل ب_ه بي نظمي و بي ب_رنامگي و كثي_ف بودن است . چني_ن پ_نداشته مي شود كه ف_رد با توسل به رفتارهاي تشريفاتي ، وسواس خود را در براب_ر اضطراب شدي_د و م_زم_ن حفظ مي كن_د و من_ش هاي وسواسي ، سدي در ب_راب_ر انگيزه هاي تهاجمي و پرخاشگري و احساس گناه ناخودآگاه هستند .- اين بيماران در ميان ساير مبتلايان اختلال شخصيت،مستثني هستن_د و اغلب با آگاهي از مشكل خود ب_ه درمان مي پ_ردازن_د . با روان درماني طولاني و پيچي_ده و ني_ز رخي داروهاي جدي_د ، امكان كنترل اين اختلال فراهم آمده است .

اختلال شخصيت مرزي يعني چه ؟

_ مهم ت_ري_ن ويژگي هاي " شخصيت هاي مرزي " عبارت هستن_د از : بي ثباتي دائمي در روابط با افراد ديگر ، بي ثباتي در هويت و ارزيابي از خويشتن ، بي ثباتي در عواطف و رفتارهاي ناگهاني و مهارنشدني به ويژه به صورت تظاهر شديد خشم و پرخاشگري .- بديهي است كه اي_ن بي ثباتي ها و اي_ن فوران هاي خشم با روابط شغلي ، دوستي و زن_اشويي

سازگاري ن_دارد . آغ_از اي_ن اختلال از اول جوان_ي است و اگ_ر درمان ن_ش_ود ب_راي هميش_ه ادام_ه مي ياب_د و وخيم مي شود . ع_وارض آن تنها ب_ه احساس ناراحت_ي و رن_ج مح_دود نمي شود ، بلك_ه به شكل صدم_ه ب_ه خود ، خودكشي ، اعتياد و ضرب و جرح اطرافيان نيز تظاهر مي يابد . وضعي_ت اي_ن مبتلايان چنان است كه گويي هميشه در بحران هستند . نوستان هاي خلقي در آنها شايع است . ف_رد در يك لحظه مجادله گر و در لحظه بعد افسرده است . رفتار اي_ن افراد ، پيش بيني ناپ_ذي_ر و به مي_زان زي_اد به زمينه ارتباط آنان با ديگران مرتبط است .

اختلال شخصيت مرزي يعني چه ؟

_ مهم ت_ري_ن ويژگي هاي " شخصيت هاي مرزي " عبارت هستن_د از : بي ثباتي دائمي در روابط با افراد ديگر ، بي ثباتي در هويت و ارزيابي از خويشتن ، بي ثباتي در عواطف و رفتارهاي ناگهاني و مهارنشدني به ويژه به صورت تظاهر شديد خشم و پرخاشگري .- بديهي است كه اي_ن بي ثباتي ها و اي_ن فوران هاي خشم با روابط شغلي ، دوستي و زن_اشويي سازگاري ن_دارد . آغ_از اي_ن اختلال از اول جوان_ي است و اگ_ر درمان ن_ش_ود ب_راي هميش_ه ادام_ه مي ياب_د و وخيم مي شود . ع_وارض آن تنها ب_ه احساس ناراحت_ي و رن_ج مح_دود نمي شود ، بلك_ه به شكل صدم_ه ب_ه خود ، خودكشي ، اعتياد و ضرب و جرح اطرافيان نيز تظاهر مي يابد . وضعي_ت اي_ن مبتلايان چنان است كه گويي هميشه در بحران هستند . نوستان هاي خلقي در

آنها شايع است . ف_رد در يك لحظه مجادله گر و در لحظه بعد افسرده است . رفتار اي_ن افراد ، پيش بيني ناپ_ذي_ر و به مي_زان زي_اد به زمينه ارتباط آنان با ديگران مرتبط است .

چه عواملي در ابتلا به اختلال شخصيت مرزي دخالت دارن

_ اختلال شخصيت مرزي در ميان بستگان درجه يك مبتلايان به اين اختلال ، پنج برابر كل جمعيت است . در خانواده اين بيماران ميزان اختلال شخصيت ضد اجتماعي ، اعتيد و افسردگي نيز بالاتر از جمعيت عادي است . اين نوع شيوه خانوادگي نماينده عوامل ژنتيك و يادگيري است كه همراه يكديگر اثر مي كنند و شخصيت مرزي را پديد مي آورند . در بسياري از افراد مرزي، دوره هايي از افسردگي شديد وجود دارد كه گاه تبديل به نشانه هاي پابرجاي افسردگي مي شود. اين بيماران از درمان، چه به صورت سرپايي و چه به صورت بستري در بي_مارستان ( در زمان بي ثباتي شدي_د و ب_حران هاي افس_ردگي و روان پ_ري_شي سوء رفتار ) استقبال مي كنند . روان درماني انفرادي طي جلسات متعدد به بيمار كمك مي كند تا دگرگوني هاي بنيادي در ساختار شخصيتي خود پديد آورد .ياري گرفتن از اعضاي خانواده ، بهب_ود در موقعيت هاي نامناسب خانوادگي ، تغي_ي_ر در روابط بيمار گونه اعضاي خانواده و خانواده درماني مفيد است. دارو درماني نيز براي كنترل نشانه هاي خاص موثر است .

چه عواملي در ابتلا به اختلال شخصيت مرزي دخالت دارند ؟

_ اختلال شخصيت مرزي در ميان بستگان درجه يك مبتلايان به اين اختلال ، پنج برابر كل جمعيت است . در خانواده اين بيماران ميزان اختلال شخصيت ضد اجتماعي ، اعتيد

و افسردگي نيز بالاتر از جمعيت عادي است . اين نوع شيوه خانوادگي نماينده عوامل ژنتيك و يادگيري است كه همراه يكديگر اثر مي كنند و شخصيت مرزي را پديد مي آورند . در بسياري از افراد مرزي، دوره هايي از افسردگي شديد وجود دارد كه گاه تبديل به نشانه هاي پابرجاي افسردگي مي شود. اين بيماران از درمان، چه به صورت سرپايي و چه به صورت بستري در بي_مارستان ( در زمان بي ثباتي شدي_د و ب_حران هاي افس_ردگي و روان پ_ري_شي سوء رفتار ) استقبال مي كنند . روان درماني انفرادي طي جلسات متعدد به بيمار كمك مي كند تا دگرگوني هاي بنيادي در ساختار شخصيتي خود پديد آورد .ياري گرفتن از اعضاي خانواده ، بهب_ود در موقعيت هاي نامناسب خانوادگي ، تغي_ي_ر در روابط بيمار گونه اعضاي خانواده و خانواده درماني مفيد است. دارو درماني نيز براي كنترل نشانه هاي خاص موثر است .

اختلال شخصيت بدبين يا پارانوئيد يعني چه ؟

_ مهم تري_ن ويژگي اين اختلال عبارت است از سوءظن و بي اعتمادي به ديگران . مبتلايان چنين مي پندارند كه ديگران آنان را مورد آزار ، بهره كشي يا فريب قرار مي دهند ، در حالي كه واقعيت چنين نيست .- اين افراد بدون هيچ دليل ، يا بر پايه شواهد ناچيز و بي اهميت، دچار اين شك هستند كه ديگران ب_ر ضد آنان توطئ_ه مي كنن_د . درباره وفاداري همسر ، بستگان و دوستان خويش هميشه ت_ردي_د دارند و اعمال آنان را به دقت مورد ريزبيني قرار مي دهند تا شواهدي حاكي از نيات خصمانه آنان بيابند . حتي تشويق و تعريف ، اغلب مورد سوءتعبي_ر

ق_رار مي گي_رد . اين افراد به صورت بيمار گونه ، حسود هستند . اغلب بدون اينكه شواهدي موجود باشد ، مظنون به خيانت همسرشان هستند . از آنجا كه قادر به اعتماد كردن به ديگران نيستند ، نياز شديد به خودكفايي و استقلال دارند .

اختلال شخصيت بدبين يا پارانوئيد يعني چه ؟

_ مهم تري_ن ويژگي اين اختلال عبارت است از سوءظن و بي اعتمادي به ديگران . مبتلايان چنين مي پندارند كه ديگران آنان را مورد آزار ، بهره كشي يا فريب قرار مي دهند ، در حالي كه واقعيت چنين نيست .- اين افراد بدون هيچ دليل ، يا بر پايه شواهد ناچيز و بي اهميت، دچار اين شك هستند كه ديگران ب_ر ضد آنان توطئ_ه مي كنن_د . درباره وفاداري همسر ، بستگان و دوستان خويش هميشه ت_ردي_د دارند و اعمال آنان را به دقت مورد ريزبيني قرار مي دهند تا شواهدي حاكي از نيات خصمانه آنان بيابند . حتي تشويق و تعريف ، اغلب مورد سوءتعبي_ر ق_رار مي گي_رد . اين افراد به صورت بيمار گونه ، حسود هستند . اغلب بدون اينكه شواهدي موجود باشد ، مظنون به خيانت همسرشان هستند . از آنجا كه قادر به اعتماد كردن به ديگران نيستند ، نياز شديد به خودكفايي و استقلال دارند .

چه عواملي در بروز اختلالات شخصيتي پارانوئيد نقش دا

_ عوامل ارثي را در اي_ن اختلال دخيل دانسته اند ، اما به نظ_ر مي رسد نقش محيط اوليه پرورش كودك نيز بسيار مهم است.محيط خانوادگي سرد، انزواجو، بي اعتمادي و سوءظن، موقعيت هاي برانگيزنده حسادت و كاهنده احترام به نفس ، بدرفتاري از سوي والدين و رفتار و

گفتار طعنه آميز و داراي معاني دوگانه از سوي آنان همه در ايجاد شخصيت پارانوئيد نقش دارند .اين اختلال در 5/. تا 5/2 درصد كل جمعيت گزارش شده است .درمان اختصاص_ي اختلال " شخصيت پارانوئيد " عبارت است از : روان درمان_ي . اما وي_ژگي هاي شخصيتي اي_ن بيماران مانع عمده اي در ايجاد رابطه درماني مناسب است .- درمان دارويي ب_راي مقابله با اضط_راب و پريشاني بي_مار و يا دوره هاي آشفتگي شديد و انديشه هاي شبه هذياني او مفيد است .

چه عواملي در بروز اختلالات شخصيتي پارانوئيد نقش دارند ؟

_ عوامل ارثي را در اي_ن اختلال دخيل دانسته اند ، اما به نظ_ر مي رسد نقش محيط اوليه پرورش كودك نيز بسيار مهم است.محيط خانوادگي سرد، انزواجو، بي اعتمادي و سوءظن، موقعيت هاي برانگيزنده حسادت و كاهنده احترام به نفس ، بدرفتاري از سوي والدين و رفتار و گفتار طعنه آميز و داراي معاني دوگانه از سوي آنان همه در ايجاد شخصيت پارانوئيد نقش دارند .اين اختلال در 5/. تا 5/2 درصد كل جمعيت گزارش شده است .درمان اختصاص_ي اختلال " شخصيت پارانوئيد " عبارت است از : روان درمان_ي . اما وي_ژگي هاي شخصيتي اي_ن بيماران مانع عمده اي در ايجاد رابطه درماني مناسب است .- درمان دارويي ب_راي مقابله با اضط_راب و پريشاني بي_مار و يا دوره هاي آشفتگي شديد و انديشه هاي شبه هذياني او مفيد است .

اختلال شخصيت وابسته يعني چه ؟

_ مهمترين ويژگي هاي اين اختلال عبارت هستند از : داشتن اطمينان به افراد ، وابستگي كامل به ديگران ، رفتار تسليم جويانه ، كم رويي ، ترديد و پرهيز از مسئوليت

ها .ني_از بيش از حد شخصي_ت وابست_ه ب_راي اينكه تحت حمايت و مراقبت قرار گي_رد ، سبب مي شود تسلط ديگران و اجحاف و بدرفتاري آنان را بپ_ذي_رد . ت_رس وي از جدايي موجب مي ش_ود . رفت_اري تسليم جويانه و حقارت آميز و در ب_راب_ر ديگران در پيش گي_رد . اين رفتارها در ابت_داي جواني ظاه_ر مي شود و در زمينه هاي گوناگون تجلي مي يابد .-يك شخصيت وابست_ه در تصميم گي_ري هاي معمولي روزان_ه هم مشكل دارد . اي_ن اف_راد هيچ گاه نمي توانن_د آغازگ_ر كاري باشن_د و ت_واناي_ي نه گفت_ن را هم ندارن_د . او مي خواهد روابط خ_ود را با ديگ_ران به ه_ر قي_م_ت حفظ كند پس مجب_ور به تحمل ان_واع پستي ها مي شود و پي_ون_دهاي او با ديگران نامتوازن و مخدوش است .- اي_ن اف_راد دي_دي منفي و بدبي_نان_ه و م_ردد نسب_ت به خوي_ش دارن_د و ت_وانايي هاي خود را ن_اچي_ز مي شمارند . افسردگي و اضطراب در اين افراد بسيار شايع است .

اختلال شخصيت وابسته يعني چه ؟

_ مهمترين ويژگي هاي اين اختلال عبارت هستند از : داشتن اطمينان به افراد ، وابستگي كامل به ديگران ، رفتار تسليم جويانه ، كم رويي ، ترديد و پرهيز از مسئوليت ها .ني_از بيش از حد شخصي_ت وابست_ه ب_راي اينكه تحت حمايت و مراقبت قرار گي_رد ، سبب مي شود تسلط ديگران و اجحاف و بدرفتاري آنان را بپ_ذي_رد . ت_رس وي از جدايي موجب مي ش_ود . رفت_اري تسليم جويانه و حقارت آميز و در ب_راب_ر ديگران در پيش گي_رد . اين رفتارها در ابت_داي جواني ظاه_ر مي شود

و در زمينه هاي گوناگون تجلي مي يابد .-يك شخصيت وابست_ه در تصميم گي_ري هاي معمولي روزان_ه هم مشكل دارد . اي_ن اف_راد هيچ گاه نمي توانن_د آغازگ_ر كاري باشن_د و ت_واناي_ي نه گفت_ن را هم ندارن_د . او مي خواهد روابط خ_ود را با ديگ_ران به ه_ر قي_م_ت حفظ كند پس مجب_ور به تحمل ان_واع پستي ها مي شود و پي_ون_دهاي او با ديگران نامتوازن و مخدوش است .- اي_ن اف_راد دي_دي منفي و بدبي_نان_ه و م_ردد نسب_ت به خوي_ش دارن_د و ت_وانايي هاي خود را ن_اچي_ز مي شمارند . افسردگي و اضطراب در اين افراد بسيار شايع است .

چه عواملي در بروز اختلال شخصيت وابسته نقش دارند ؟

_ ت_شخي_ص اختلال شخصي_ت واب_ست_ه زمان_ي م_وج_ه است كه ف_رد با وج_ود امكاناتي كه دارد ، رف_تارهاي وابست_ه را ادامه مي ده_د . روابط اجتماعي مبتلايان ، محدود به اف_راد م_ورد ات_كايشان است و از نظر خانوادگي هم بسياري از آنان نسبت به بدرفتاري جسمي يا رواني از سوي همسر در رنج هستند ، اما جرات اعتراض ندارند .- در صورت قطع رابطه با ف_رد مورد وابستگي ، در معرض خطر افسردگي شديد قرار مي گيرند . در عين حال در صورت درمان ، امكان بهب_ود ، زياد است . بني_ان درمان ب_ر روان درماني و دارو درماني است . روان درماني بينش گرا بي_مار را قادر مي سازد كه زمين_ه رفتار خود و چگونگي شكل گيري آن را دريابد .- بي_مار با حمايت پزشك مي تواند نسب_ت ب_ه پي_ش از درمان مستقل ت_ر ، پ_رجرات ت_ر و متكي تر به خود شود . رفتار درماني، درمان جرات ورزي، خانواده درماني و گروه درماني

موفقيت آميز بوده اند و جه_ت مقابل_ه با علائم اضط_راب و افس_ردگي شاي_ع در اي_ن بي_ماران ت_ركي_ب روان درماني و دارو درماني موثر است .

چه عواملي در بروز اختلال شخصيت وابسته نقش دارند ؟

_ ت_شخي_ص اختلال شخصي_ت واب_ست_ه زمان_ي م_وج_ه است كه ف_رد با وج_ود امكاناتي كه دارد ، رف_تارهاي وابست_ه را ادامه مي ده_د . روابط اجتماعي مبتلايان ، محدود به اف_راد م_ورد ات_كايشان است و از نظر خانوادگي هم بسياري از آنان نسبت به بدرفتاري جسمي يا رواني از سوي همسر در رنج هستند ، اما جرات اعتراض ندارند .- در صورت قطع رابطه با ف_رد مورد وابستگي ، در معرض خطر افسردگي شديد قرار مي گيرند . در عين حال در صورت درمان ، امكان بهب_ود ، زياد است . بني_ان درمان ب_ر روان درماني و دارو درماني است . روان درماني بينش گرا بي_مار را قادر مي سازد كه زمين_ه رفتار خود و چگونگي شكل گيري آن را دريابد .- بي_مار با حمايت پزشك مي تواند نسب_ت ب_ه پي_ش از درمان مستقل ت_ر ، پ_رجرات ت_ر و متكي تر به خود شود . رفتار درماني، درمان جرات ورزي، خانواده درماني و گروه درماني موفقيت آميز بوده اند و جه_ت مقابل_ه با علائم اضط_راب و افس_ردگي شاي_ع در اي_ن بي_ماران ت_ركي_ب روان درماني و دارو درماني موثر است .

اختلال شخصيت اسكيزوئيد يعني چه ؟

_ بنيادي ترين ويژگي اختلال شخصيت اسكيزوئيد عبارت است از دوري گزيدن از روابط اجتماعي . اي_ن افراد در ارتباط با ديگران قادر ب_ه ابراز عواطف عادي نيستند و اصولا دامنه عواطف آنان محدود است . اين ويژگي از ابتداي جواني و در

زمينه هاي گوناگون زندگي آنان ، چه در محيط خانه و چه در تحصيل ، چه در كار و چه در زناشويي قابل ملاحظه است . اي_ن افراد اشتياقي براي برقراري دوستي و صميمي_ت با ديگران ندارند . از رابطه با مردمان پ_ره_ي_ز مي كنند و ب_ر خلاف اكث_ر انسان ها كه از ت_ع_ل_ق ب_ه خان_واده يا گ_روه هاي اجتماعي دي_گر ل_ذت مي برن_د ، از اي_ن تعلقات رضاي_ت خاطر ندارند . آنها كار شبانه را ب_ه كار روزانه ترجي_ح مي دهند ، زي_را به اي_ن ترت_ي_ب مجب_ور نيستند با عده زيادي سر و كار داشته باشن_د . دوستان نزديك يا افراد مورد اطمينان ندارند . اين افراد در نخستين ديدارها معذب و ناراحت به نظ_ر مي رسن_د و از تماس چشمي دوري مي كنند . در ابراز خشم خود حتي در واكنش به تحريك مستقيم مشكل دارند كه در نتيجه اين تاثير را پديد مي آورد كه آنان فاقد هيجان هستند .

اختلال شخصيت اسكيزوئيد يعني چه ؟

_ بنيادي ترين ويژگي اختلال شخصيت اسكيزوئيد عبارت است از دوري گزيدن از روابط اجتماعي . اي_ن افراد در ارتباط با ديگران قادر ب_ه ابراز عواطف عادي نيستند و اصولا دامنه عواطف آنان محدود است . اين ويژگي از ابتداي جواني و در زمينه هاي گوناگون زندگي آنان ، چه در محيط خانه و چه در تحصيل ، چه در كار و چه در زناشويي قابل ملاحظه است . اي_ن افراد اشتياقي براي برقراري دوستي و صميمي_ت با ديگران ندارند . از رابطه با مردمان پ_ره_ي_ز مي كنند و ب_ر خلاف اكث_ر انسان ها كه از ت_ع_ل_ق ب_ه

خان_واده يا گ_روه هاي اجتماعي دي_گر ل_ذت مي برن_د ، از اي_ن تعلقات رضاي_ت خاطر ندارند . آنها كار شبانه را ب_ه كار روزانه ترجي_ح مي دهند ، زي_را به اي_ن ترت_ي_ب مجب_ور نيستند با عده زيادي سر و كار داشته باشن_د . دوستان نزديك يا افراد مورد اطمينان ندارند . اين افراد در نخستين ديدارها معذب و ناراحت به نظ_ر مي رسن_د و از تماس چشمي دوري مي كنند . در ابراز خشم خود حتي در واكنش به تحريك مستقيم مشكل دارند كه در نتيجه اين تاثير را پديد مي آورد كه آنان فاقد هيجان هستند .

چه عواملي در ابتلا به اختلال شخصيت اسكيزوئيد دارند

_ دوره كودكي يا نوجواني مبتلايان به اختلال شخصيت اسكيزوئيد ممكن است با انزوا ، روابط كم با همسالان و دستاوردهاي پايين ت_ر از انتظار در مدرسه مشخص شود . اي_ن كودكان يا نوجوانان به علت تفاوت با ديگران مورد اذيت و آزار همسالانشان ق_رار مي گيرن_د كه طبعا بر انزواطلبي آنان مي افزاي_د .-رابطه ژنتيك بين اي_ن اختلال با اسكي_زوف_رنيا و اختلال شخصيت اسكيزوتايپال ذك_ر شده است . مبتلايان ب_ه اختلال شخص_ي_ت اسكيزوئيد مي ت_وان_ن_د ب_ي_ماران خوب_ي ب_راي درمان ب_ه شي_وه روان درماني باشن_د . تماي_ل آن_ان ب_ه درون گ_ري با انتظارات روان درمان_گ_ر سازگار اس_ت . ب_ا ب_رق_راري اعتماد نسب_ت ب_ه پ_زشك ، ممكن است به تدريج و ب_ا ه_راس فراوان ، خيال پ_ردازي ها ، دوستان ت_ص_وري و ت_رس از وابستگي ، حتي درباره ارتباط ب_ا درمان_گ_ر ف_رد را آشكار كن_ن_د . درمان داروي_ي ب_ا م_ق_ادي_ر ج_زي_ي از داروهاي ض_د روان پريش_ي ، ض_دافس_ردگي و محرك هاي رواني در ب_رخ_ي بيماران موثر بوده است

.

چه عواملي در ابتلا به اختلال شخصيت اسكيزوئيد دارند ؟

_ دوره كودكي يا نوجواني مبتلايان به اختلال شخصيت اسكيزوئيد ممكن است با انزوا ، روابط كم با همسالان و دستاوردهاي پايين ت_ر از انتظار در مدرسه مشخص شود . اي_ن كودكان يا نوجوانان به علت تفاوت با ديگران مورد اذيت و آزار همسالانشان ق_رار مي گيرن_د كه طبعا بر انزواطلبي آنان مي افزاي_د .-رابطه ژنتيك بين اي_ن اختلال با اسكي_زوف_رنيا و اختلال شخصيت اسكيزوتايپال ذك_ر شده است . مبتلايان ب_ه اختلال شخص_ي_ت اسكيزوئيد مي ت_وان_ن_د ب_ي_ماران خوب_ي ب_راي درمان ب_ه شي_وه روان درماني باشن_د . تماي_ل آن_ان ب_ه درون گ_ري با انتظارات روان درمان_گ_ر سازگار اس_ت . ب_ا ب_رق_راري اعتماد نسب_ت ب_ه پ_زشك ، ممكن است به تدريج و ب_ا ه_راس فراوان ، خيال پ_ردازي ها ، دوستان ت_ص_وري و ت_رس از وابستگي ، حتي درباره ارتباط ب_ا درمان_گ_ر ف_رد را آشكار كن_ن_د . درمان داروي_ي ب_ا م_ق_ادي_ر ج_زي_ي از داروهاي ض_د روان پريش_ي ، ض_دافس_ردگي و محرك هاي رواني در ب_رخ_ي بيماران موثر بوده است .

اختلال شخصيت ضد اجتماعي چيست ؟

_ وي_ژگي اصلي اي_ن اختلال شخصي_ت ، نداشت_ن ظرفي_ت ب_راي دلبستگي و وفاداري به ديگران يا قوان_ي_ن زندگي اجتماعي است . اف_راد احساس مسئولي_ت ندارن_د . اي_ن اف_راد بي عاطفه به نظر مي رسن_د و تنها لذت هاي ف_وري ب_راي_شان مهم است . ب_ا دلي_ل ت_راشي هاي لفاظانه ، خود را متقاعد مي كنند كه اعمالشان منطقي و مجاز است . به نظر مي رسد اي_ن اف_راد نمي توانند دريابند اعمالشان چه نتايج و عواقب ناخوشايند و دردناكي براي ديگران به بار مي آورد ، از اين رو

به دنبال كارهاي مصيبت بار خود احساس پشيماني و گناه نمي كنند . اين افراد به دنبال لذت هاي آني هستند و تصميم گي_ري هاي آنان شتاب_زده و ناشي از انگي_زه هاي ف_وري است . از اي_ن رو قادر ب_ه برنامه ريزي ب_راي آين_ده نيست_ن_د و درگرگوني هاي ناگهاني در شغل ، محل زندگي و روابط فردي بين آنان شايع است .-در همي_ن خانواده هاست كه پاي_ه شخصي_ت ضداجتماعي و يا ده ها مشكل رواني ديگر در كودك گذاشته مي شود .

اختلال شخصيت ضد اجتماعي چيست ؟

_ وي_ژگي اصلي اي_ن اختلال شخصي_ت ، نداشت_ن ظرفي_ت ب_راي دلبستگي و وفاداري به ديگران يا قوان_ي_ن زندگي اجتماعي است . اف_راد احساس مسئولي_ت ندارن_د . اي_ن اف_راد بي عاطفه به نظر مي رسن_د و تنها لذت هاي ف_وري ب_راي_شان مهم است . ب_ا دلي_ل ت_راشي هاي لفاظانه ، خود را متقاعد مي كنند كه اعمالشان منطقي و مجاز است . به نظر مي رسد اي_ن اف_راد نمي توانند دريابند اعمالشان چه نتايج و عواقب ناخوشايند و دردناكي براي ديگران به بار مي آورد ، از اين رو به دنبال كارهاي مصيبت بار خود احساس پشيماني و گناه نمي كنند . اين افراد به دنبال لذت هاي آني هستند و تصميم گي_ري هاي آنان شتاب_زده و ناشي از انگي_زه هاي ف_وري است . از اي_ن رو قادر ب_ه برنامه ريزي ب_راي آين_ده نيست_ن_د و درگرگوني هاي ناگهاني در شغل ، محل زندگي و روابط فردي بين آنان شايع است .-در همي_ن خانواده هاست كه پاي_ه شخصي_ت ضداجتماعي و يا ده ها مشكل رواني ديگر در كودك گذاشته مي شود

.

عوامل ايجادكننده اختلال شخصيت ضداجتماعي كدامند ؟

_ در س_واب_ق خ_ان_وادگي مب_ت_لاي_ان ب_ه " اخت_لال شخ_ص_ي__ت ض_داجت_م_اع_ي " ن_ارساي_ي ها و ناهنجاري هاي فراوان در رابطه پدر و مادر با كودك و با يكديگر ديده مي شود . شيوع بيشتر شب ادراري، تمايل به بازي با آتش و بي رحمي با جانوران در دوران كودكي ديده مي شود. مشكل زماني حادتر مي شود كه كودك به سن بلوغ مي رسد . او به ص_ورت يك نوجوان ، ف_ردي بي عاطفه ، خودخواه ، خودشيفت_ه و ق_درناشناس ب_ه نظ_ر مي رس_د . بي اع_ت_ن_اي_ي به امكانات خانوادگي ، مهارت هاي شخصي و مقتضيات اجتماعي از مشخصات برجسته اين گروه است . اگر عوامل اجتماعي در ايجاد شخصيت ضداجتماعي نقش داشته باشن_د ، تغيي_ر دادن آنها يا دور كردن فرد ضداجتماعي از آن محيط توصي_ه مي شود . بنيادي ت_ري_ن عامل براي درمان موث_ر عبارت است از : جاي دادن كودك و نوج_وان ضداجتماعي در يك محي_ط گ_رم و پ_ذي_رن_ده انساني و حف_ظ انضباط و رعاي_ت اص_ول اخلاقي به مدت لازم در آن محيط . داروها نيز براي ايجاد تغييرات پابرجا در شخصيت و رفتار مبتلايان مفيد است .

عوامل ايجادكننده اختلال شخصيت ضداجتماعي كدامند ؟

_ در س_واب_ق خ_ان_وادگي مب_ت_لاي_ان ب_ه " اخت_لال شخ_ص_ي__ت ض_داجت_م_اع_ي " ن_ارساي_ي ها و ناهنجاري هاي فراوان در رابطه پدر و مادر با كودك و با يكديگر ديده مي شود . شيوع بيشتر شب ادراري، تمايل به بازي با آتش و بي رحمي با جانوران در دوران كودكي ديده مي شود. مشكل زماني حادتر مي شود كه كودك به سن بلوغ مي رسد . او به ص_ورت يك نوجوان

، ف_ردي بي عاطفه ، خودخواه ، خودشيفت_ه و ق_درناشناس ب_ه نظ_ر مي رس_د . بي اع_ت_ن_اي_ي به امكانات خانوادگي ، مهارت هاي شخصي و مقتضيات اجتماعي از مشخصات برجسته اين گروه است . اگر عوامل اجتماعي در ايجاد شخصيت ضداجتماعي نقش داشته باشن_د ، تغيي_ر دادن آنها يا دور كردن فرد ضداجتماعي از آن محيط توصي_ه مي شود . بنيادي ت_ري_ن عامل براي درمان موث_ر عبارت است از : جاي دادن كودك و نوج_وان ضداجتماعي در يك محي_ط گ_رم و پ_ذي_رن_ده انساني و حف_ظ انضباط و رعاي_ت اص_ول اخلاقي به مدت لازم در آن محيط . داروها نيز براي ايجاد تغييرات پابرجا در شخصيت و رفتار مبتلايان مفيد است .

اختلال شخصيت خودشيفته يعني چه ؟

_ خودشيفتگي در زب_ان هاي اروپ_اي_ي ب_ه " نارسيسم " موسوم است . واژه نارسيس از هم_ان نرگس كه در زبان فارسي است منشا مي گي_رد . اين افراد خود را بدون جهت بزرگ مي پندارن_د كه ممكن اس_ت ب_ه ص_ورت رفت_ارهاي ب_زرگ منشانه هم تظاه_ر ي_اب_د . نسب_ت به ارزيابي خود به وسيله ديگران بسيار حساس هستند .-اينها نيازمند توجه و ستايش دايمي هستند و اگر ديگران از اين كار غفلت كنند ، خود به جست و جوي تحسين مي پ_ردازن_د و به لطايف الحيل ، ديگران را وادار به ت_مجي_د از خويش مي كنن_د . اگر دوست يا همس_ر آنان لحظه اي دست از تحسي_ن آنان ب_ردارد ، خشمگي_ن ، مضط_رب و اف_سرده مي شوند و با رنجيدگي او را به قدرناشناسي و حماقت متهم مي كنند .- درمان اين بيماران و حتي متقاعد كردن آنان براي مراجعه به روانپزشك كار دشواري

است زيرا آنها اظهار مي كنند كه م_ن از دكت_ر بيشت_ر مي دان_م . به ه_ر حال روان درماني با ه_دف ايجاد بين_ش ب_راي بي_مار ، درمان اصلي را تشكيل مي دهد .

اختلال شخصيت خودشيفته يعني چه ؟

_ خودشيفتگي در زب_ان هاي اروپ_اي_ي ب_ه " نارسيسم " موسوم است . واژه نارسيس از هم_ان نرگس كه در زبان فارسي است منشا مي گي_رد . اين افراد خود را بدون جهت بزرگ مي پندارن_د كه ممكن اس_ت ب_ه ص_ورت رفت_ارهاي ب_زرگ منشانه هم تظاه_ر ي_اب_د . نسب_ت به ارزيابي خود به وسيله ديگران بسيار حساس هستند .-اينها نيازمند توجه و ستايش دايمي هستند و اگر ديگران از اين كار غفلت كنند ، خود به جست و جوي تحسين مي پ_ردازن_د و به لطايف الحيل ، ديگران را وادار به ت_مجي_د از خويش مي كنن_د . اگر دوست يا همس_ر آنان لحظه اي دست از تحسي_ن آنان ب_ردارد ، خشمگي_ن ، مضط_رب و اف_سرده مي شوند و با رنجيدگي او را به قدرناشناسي و حماقت متهم مي كنند .- درمان اين بيماران و حتي متقاعد كردن آنان براي مراجعه به روانپزشك كار دشواري است زيرا آنها اظهار مي كنند كه م_ن از دكت_ر بيشت_ر مي دان_م . به ه_ر حال روان درماني با ه_دف ايجاد بين_ش ب_راي بي_مار ، درمان اصلي را تشكيل مي دهد .

اختلال شخصيت نمايشي يا هيستريونيك چگونه است ؟

_ مهم ت_ري_ن ويژگي مبتلايان به اي_ن اختلال شخصيتي عبارت است از تمايل به جلب توج_ه . آنها براي اين كار دست به كارهاي غيرعادي مي زنند،از جمله پوشيدن لباس هاي عجيب،آرايش هاي نابهنجار و زننده،اغواگري و تكبر.اين شخص اگر در

جمعي مورد توجه قرار نگيرد به شدت احساس ناراحتي مي كند و به هر ترتيب مي كوشد توجه ديگران را به خود جلب نمايد .عواطف اي_ن اف_راد به صورت شديد و نمايشي و اغراق آمي_ز اب_راز مي شود ، اما از عمق ب_رخوردار نيست . مي توان گفت اين افراد رفتارهاي كودكانه اي دارند . براي نم_ون_ه بسيار تلقي_ن پ_ذير و به اصطلاح دهان بي_ن هستند . شيفت_ه مدهاي جدي_د و تغيي_رات پي در پي هستند ، بي آنكه واقعا ني_ازي به اين تغي_يرات باشد . اص_ولا به دست آوردن و سپس رها كردن ، يكي از وي_ژگي هاي بارز آنان و نماينده عدم بلوغ عاطفي است. اقدام به خودكشي هاي نمايشي و حملات غش و ضعف در برابر ناكامي رسيدن به خواسته ها در زنان و مردان هيستريونيك فراوان است . منظور افراد هيستريونيك از خودكشي معمولا ايجاد احساس گناه در اطرافيان يا رهايي از تنبي_ه و يا جلب نظ_ر و در مجموع ب_راي رسي_دن به خواست_ه هاست و قص_د م_رگ در بي_ن نيست . آنها در معرض اعتياد به مواد مخدر و الكل و رفتارهاي ناهنجار جنسي و درگيري با قانون قرار دارند . براي درمان اين بيماران ، روان درماني با رويكرد تحليلي احتمالا جنبه انتخابي دارد . برخي پژوهشگران شناخت درماني را براي بيمار توصيه مي كنند ، به اين مفهوم كه او بياموزد ، بينديشد و به صورت ناگهاني و مهر نشدني رفتار نكند .- درمان دارويي نيز جهت رفع برخي نشانه هاي ويژه ، براي نمونه داروهاي ضدافسردگي براي رفع افسردگي و شكايات بدني ، داروهاي ضد اضطراب براي

رفع اضطراب و داروهاي ضد روان پريشي ب_راي رف_ع حالات دگ_رسان بي_ن_ي محيط و تحري_ف هاي ادراكي كه گاه اي_ن بي_ماران ب_ه آنها دچار مي شوند ، مي تواند كاربرد داشته باشد

اختلال شخصيت نمايشي يا هيستريونيك چگونه است ؟

_ مهم ت_ري_ن ويژگي مبتلايان به اي_ن اختلال شخصيتي عبارت است از تمايل به جلب توج_ه . آنها براي اين كار دست به كارهاي غيرعادي مي زنند،از جمله پوشيدن لباس هاي عجيب،آرايش هاي نابهنجار و زننده،اغواگري و تكبر.اين شخص اگر در جمعي مورد توجه قرار نگيرد به شدت احساس ناراحتي مي كند و به هر ترتيب مي كوشد توجه ديگران را به خود جلب نمايد .عواطف اي_ن اف_راد به صورت شديد و نمايشي و اغراق آمي_ز اب_راز مي شود ، اما از عمق ب_رخوردار نيست . مي توان گفت اين افراد رفتارهاي كودكانه اي دارند . براي نم_ون_ه بسيار تلقي_ن پ_ذير و به اصطلاح دهان بي_ن هستند . شيفت_ه مدهاي جدي_د و تغيي_رات پي در پي هستند ، بي آنكه واقعا ني_ازي به اين تغي_يرات باشد . اص_ولا به دست آوردن و سپس رها كردن ، يكي از وي_ژگي هاي بارز آنان و نماينده عدم بلوغ عاطفي است. اقدام به خودكشي هاي نمايشي و حملات غش و ضعف در برابر ناكامي رسيدن به خواسته ها در زنان و مردان هيستريونيك فراوان است . منظور افراد هيستريونيك از خودكشي معمولا ايجاد احساس گناه در اطرافيان يا رهايي از تنبي_ه و يا جلب نظ_ر و در مجموع ب_راي رسي_دن به خواست_ه هاست و قص_د م_رگ در بي_ن نيست . آنها در معرض اعتياد به مواد مخدر و الكل

و رفتارهاي ناهنجار جنسي و درگيري با قانون قرار دارند . براي درمان اين بيماران ، روان درماني با رويكرد تحليلي احتمالا جنبه انتخابي دارد . برخي پژوهشگران شناخت درماني را براي بيمار توصيه مي كنند ، به اين مفهوم كه او بياموزد ، بينديشد و به صورت ناگهاني و مهر نشدني رفتار نكند .- درمان دارويي نيز جهت رفع برخي نشانه هاي ويژه ، براي نمونه داروهاي ضدافسردگي براي رفع افسردگي و شكايات بدني ، داروهاي ضد اضطراب براي رفع اضطراب و داروهاي ضد روان پريشي ب_راي رف_ع حالات دگ_رسان بي_ن_ي محيط و تحري_ف هاي ادراكي كه گاه اي_ن بي_ماران ب_ه آنها دچار مي شوند ، مي تواند كاربرد داشته باشد

اختلال شخصيت اجتنابي چگونه است ؟

_ وي_ژگي اصلي اختلال شخص_ي_ت اجتنابي عبارت است از : احساس ناشايستگي ، حساسيت شدي_د به ارزيابي منفي ديگران ، ناتواني در مهار رفت_ارهاي اجتماعي و لذت نب_ردن از زندگي . از آنجا كه اين افراد دچار ترس شديد از خرده گيري ، عدم پذيرش يا طرد از سوي ديگران هستن_د ، از هر فعاليتي كه متضمن تماس و ارتباط با ديگران باشد ، اجتناب مي كنند .-اي_ن فعالي_ت ها ممكن است ، شغلي ، تحصيلي ، ورزشي ، تفريحي و يا ه_ر نوع ديگ_ر باشد . از ازدواج خودداري مي كنند ، زيرا مي ترسند كه از عهده خواسته هاي همسر برنيايند و مورد انتقاد قرار گيرند . پيشنهاد ارتقاء مقام را رد مي كنند ، زيرا بار مسئوليت هاي جديد ممكن است توام با انتظاراتي از سوي مافوق و همكاران باشد و منجر به خرده گيري از سوي آنان شود

. آنها هميشه گ_وش به زن_گ و مراق_ب حركات و حالات چه_ره ديگران هست_ن_د و در جست و جوي نشانه هاي تمسخر و استهزاء و رنجش و نفرت از سوي ديگران نسبت به خود هس_تن_د . ديگران اين افراد را به عنوان خجالتي ، ترسو ، تنها و منزوي توصيف مي كنند .

اختلال شخصيت اجتنابي چگونه است ؟

_ وي_ژگي اصلي اختلال شخص_ي_ت اجتنابي عبارت است از : احساس ناشايستگي ، حساسيت شدي_د به ارزيابي منفي ديگران ، ناتواني در مهار رفت_ارهاي اجتماعي و لذت نب_ردن از زندگي . از آنجا كه اين افراد دچار ترس شديد از خرده گيري ، عدم پذيرش يا طرد از سوي ديگران هستن_د ، از هر فعاليتي كه متضمن تماس و ارتباط با ديگران باشد ، اجتناب مي كنند .-اي_ن فعالي_ت ها ممكن است ، شغلي ، تحصيلي ، ورزشي ، تفريحي و يا ه_ر نوع ديگ_ر باشد . از ازدواج خودداري مي كنند ، زيرا مي ترسند كه از عهده خواسته هاي همسر برنيايند و مورد انتقاد قرار گيرند . پيشنهاد ارتقاء مقام را رد مي كنند ، زيرا بار مسئوليت هاي جديد ممكن است توام با انتظاراتي از سوي مافوق و همكاران باشد و منجر به خرده گيري از سوي آنان شود . آنها هميشه گ_وش به زن_گ و مراق_ب حركات و حالات چه_ره ديگران هست_ن_د و در جست و جوي نشانه هاي تمسخر و استهزاء و رنجش و نفرت از سوي ديگران نسبت به خود هس_تن_د . ديگران اين افراد را به عنوان خجالتي ، ترسو ، تنها و منزوي توصيف مي كنند .

چه عواملي در ايجاد اختلال شخصيتي اجتنابي نقش دارند

_ در اي_ن

افراد اختلالات اضطرابي و افسردگي شايع است . وجود توام اختلال شخصيت اجتنابي با اختلال شخصيت وابست_ه زي_اد ملاحظه مي ش_ود زي_را افرادي با شخصيت اجتنابي ب_ه آن عده ا_فراد معدودي كه با ايشان دوستي دارند ، خيلي پيوسته و وابسته مي شون_د . رف_ت_ار اجتنابي اغلب از دوره شيرخوارگي يا كودكي با خجالت ، انزوا و ترس از بيگانگان و موقعيت هاي تازه آغاز مي شود . هنگامي كه روابط اجتماعي با مردم ناآشنا اهميت بيشتر پيدا مي كن_د يعني در دوره نوجواني و ابتداي جواني ، فرد به نحوي فزاينده خجالتي تر و رفتارهاي او اجتنابي ت_ر مي شود . درمان در درجه نخست عبارت است از روان درماني . درمانگر ضمن اينكه رفتارهاي اجتنابي بيمار را در ابتدا مي پذيرد و نسبت ب_ه آن تفاهم نشان مي دهد به تدريج ب_ي_مار را تشويق مي كند كه به سوي جهان بيرون برود و آنچه را به عنوان خطرات بزرگ، تحقير ، طرد و شكست تلقي ميكند ، بپذيرد . درمان گروهي و آموزش جرات كه نوعي رفتار درماني است هر دو مي تواند مفيد باشد . داروهاي ضد اضطراب و ضدافسردگي قابل استفاده است .

چه عواملي در ايجاد اختلال شخصيتي اجتنابي نقش دارند ؟

_ در اي_ن افراد اختلالات اضطرابي و افسردگي شايع است . وجود توام اختلال شخصيت اجتنابي با اختلال شخصيت وابست_ه زي_اد ملاحظه مي ش_ود زي_را افرادي با شخصيت اجتنابي ب_ه آن عده ا_فراد معدودي كه با ايشان دوستي دارند ، خيلي پيوسته و وابسته مي شون_د . رف_ت_ار اجتنابي اغلب از دوره شيرخوارگي يا كودكي با خجالت ، انزوا و

ترس از بيگانگان و موقعيت هاي تازه آغاز مي شود . هنگامي كه روابط اجتماعي با مردم ناآشنا اهميت بيشتر پيدا مي كن_د يعني در دوره نوجواني و ابتداي جواني ، فرد به نحوي فزاينده خجالتي تر و رفتارهاي او اجتنابي ت_ر مي شود . درمان در درجه نخست عبارت است از روان درماني . درمانگر ضمن اينكه رفتارهاي اجتنابي بيمار را در ابتدا مي پذيرد و نسبت ب_ه آن تفاهم نشان مي دهد به تدريج ب_ي_مار را تشويق مي كند كه به سوي جهان بيرون برود و آنچه را به عنوان خطرات بزرگ، تحقير ، طرد و شكست تلقي ميكند ، بپذيرد . درمان گروهي و آموزش جرات كه نوعي رفتار درماني است هر دو مي تواند مفيد باشد . داروهاي ضد اضطراب و ضدافسردگي قابل استفاده است .

اختلال شخصيت اسكيزوتايپال يا گسيخته گون يعني چه ؟

_ اين نوع شخصيت ، غيرعادي ترين اختلالات شخصيتي را تشكيل مي دهد كه نزديكي زيادي با بيماري اسكي_زوف_رنيا يا روان گسيختگي دارد . ادراك ها ، فرآيندهاي انديشه ، رفتار و عاطفه اين افراد عجيب و غريب است . با اين همه به حدي نمي رسد كه بتوان آن را به وضوح اسكيزوفرنيك دانست . اختلال بالنسبه شايعي است .- گوشه گي_ري ، رابطه ضعي_ف با همسالان ، اضطراب در جمع ، دستاوردهاي ضعي_ف در مدرسه ، حساسيت بيش از حد نسبت به رفتار و ديدگاه ديگران ، خيال بافي ها و انتقادات فكري شگفت انگيز و غير عادي از جمله مسائلي است كه در كودكي و نوجواني اين افراد ملاحظه مي گردد . اين افراد ممكن است خرافاتي باشند . اعتقاد شديد به

پيشگويي آينده ، براي نمونه به وسيله فال بيني ، اعتقاد به انتقال فكر از فردي به فرد ديگر يا تله پاتي ، اعتقاد به وجود حس ششم و يا اين كه مي توانن_د انديشه ديگران را بخوانن_د از اي_ن جمله است . افكار جادويي و گاه تجربيات ادراكي غيرمعمول دارن_د .

اختلال شخصيت اسكيزوتايپال يا گسيخته گون يعني چه ؟

_ اين نوع شخصيت ، غيرعادي ترين اختلالات شخصيتي را تشكيل مي دهد كه نزديكي زيادي با بيماري اسكي_زوف_رنيا يا روان گسيختگي دارد . ادراك ها ، فرآيندهاي انديشه ، رفتار و عاطفه اين افراد عجيب و غريب است . با اين همه به حدي نمي رسد كه بتوان آن را به وضوح اسكيزوفرنيك دانست . اختلال بالنسبه شايعي است .- گوشه گي_ري ، رابطه ضعي_ف با همسالان ، اضطراب در جمع ، دستاوردهاي ضعي_ف در مدرسه ، حساسيت بيش از حد نسبت به رفتار و ديدگاه ديگران ، خيال بافي ها و انتقادات فكري شگفت انگيز و غير عادي از جمله مسائلي است كه در كودكي و نوجواني اين افراد ملاحظه مي گردد . اين افراد ممكن است خرافاتي باشند . اعتقاد شديد به پيشگويي آينده ، براي نمونه به وسيله فال بيني ، اعتقاد به انتقال فكر از فردي به فرد ديگر يا تله پاتي ، اعتقاد به وجود حس ششم و يا اين كه مي توانن_د انديشه ديگران را بخوانن_د از اي_ن جمله است . افكار جادويي و گاه تجربيات ادراكي غيرمعمول دارن_د .

آيا اختلال شخصيت اسكيزوتايپال قابل درمان است ؟

_ خيلي از اوق_ات ب_ه نظ_ر مي رسد ، اي_ن اختلال شخصيت_ي من_ت_ه_ي ب_ه ب_ي_ماري اسكيزوفرن_ي_ا مي شود .

در عين حال بسياري از افراد اسكي_زوت_اي_پ_ال سير ثابتي از اين اختلال دارند و به رغم قرابت هايي كه در آنان وجود دارد ، كار مي كنند و تشكيل خانواده مي دهند . اي_ن اختلال ن_ي_ز داراي جنبه ژنتيك هست و نه تن_ها در بستگان درجه يك بيماران شايع تر است ، بلكه در بستگان نسبي درجه يك بيماران اسكي_زوف_رني_ك ني_ز شايع تر از كل جمعيت است . براي درمان اين اختلال شخصيت مي توان از رواني و درمان دارويي بهره جست .

اص_ول روان درماني در " اختلال شخصيت اسكيزوتايپال " از اختلال شخصيت اسكيزوئي_د متفاوت نيست . درمانگر در مواجهه با اين بيماران بايد سر راست و صريح رفتار كند و از تبيين هاي دفاعي بپرهيزد . روان درماني انفرادي با اين افراد يك روش حرفه اي و به دور از گرمي و صميميت زياد را اقتضا مي كند .از نظ_ر درمان دارويي ، داروهاي ض_دروان پ_ري_شي ب_راي مقابله با نشانه هاي روان پ_ري_شي و در صورت وجود افسردگي بارز ، داروهاي ضدافسردگي نيز كاربرد دارد .

آيا اختلال شخصيت اسكيزوتايپال قابل درمان است ؟

_ خيلي از اوق_ات ب_ه نظ_ر مي رسد ، اي_ن اختلال شخصيت_ي من_ت_ه_ي ب_ه ب_ي_ماري اسكيزوفرن_ي_ا مي شود . در عين حال بسياري از افراد اسكي_زوت_اي_پ_ال سير ثابتي از اين اختلال دارند و به رغم قرابت هايي كه در آنان وجود دارد ، كار مي كنند و تشكيل خانواده مي دهند . اي_ن اختلال ن_ي_ز داراي جنبه ژنتيك هست و نه تن_ها در بستگان درجه يك بيماران شايع تر است ، بلكه در بستگان نسبي درجه يك بيماران اسكي_زوف_رني_ك ني_ز

شايع تر از كل جمعيت است . براي درمان اين اختلال شخصيت مي توان از رواني و درمان دارويي بهره جست . اص_ول روان درماني در " اختلال شخصيت اسكيزوتايپال " از اختلال شخصيت اسكيزوئي_د متفاوت نيست . درمانگر در مواجهه با اين بيماران بايد سر راست و صريح رفتار كند و از تبيين هاي دفاعي بپرهيزد . روان درماني انفرادي با اين افراد يك روش حرفه اي و به دور از گرمي و صميميت زياد را اقتضا مي كند .از نظ_ر درمان دارويي ، داروهاي ض_دروان پ_ري_شي ب_راي مقابله با نشانه هاي روان پ_ري_شي و در صورت وجود افسردگي بارز ، داروهاي ضدافسردگي نيز كاربرد دارد .

اختلال شخصيت پرخاشگر انفعالي چگونه است ؟

_ اي_ن ن_وع اختلال شخصيتي به نظ_ر مي رسد كه با ت_وج_ه ب_ه نحوه پ_رورش ك_ودك در خانواده و جو اجتماعي ، در كشور ما شيوع زيادي داشته باشد . مبتلايان به آن ، افرادي هستند كه جرات اب_راز خشم و ن_ارضاي_ت_ي خ_ود را ب_ه ص_ورت مستقي_م ن_دارن_د ، لي_ك_ن به گون_ه اي ناخودآگاه آن را به ص_ورت مسامح_ه و تعلل ، مانع تراشي ، لجاجت ، ناراضي ك_ردن ديگران ، كج خلقي و قي_اف_ه عبوس به خود گرفتن و عدم كارايي ابراز مي كنند .-ب_ه نظ_ر مي رسد كه در بي_ن هم_ه انواع اختلالات شخصيت_ي ، ن_ق_ش عوامل پرورشي ، روان_ي ، اجتماعي و در كل محيط ، در شكل گيري شخصيت پ_رخاشگ_ر انفعالي عمده ت_ر از عوامل زيست شناخت_ي و ارث_ي باشد . وال_دي_ن اي_ن كودكان در ب_رخ_ورد با ف_رزندان خ_ود بسيار جدي ، قاطع و پرخاشگر هستند . اي_ن والدي_ن ب_ه دليل كشمكش هاي

دروني خوي_ش و تظاه_ر قاطعي_ت ، رفتار طبيعي را در كودكان خود تنبيه يا مهار مي كنند و نيازهاي وابستگي آنان را با اكراه و تنها به طور نسبي برآورده مي كنند . در نتيجه اين كودكان چنين مي آموزند كه خشم خود را به صورت آشكار ابراز نكنند .-در نگاه نخست كودكان مودب و غي_ر متوقعي به نظ_ر مي رسن_د ، در حالي كه به صورتي نهاني ، ف_رد مورد خشم خويش را با عدم كارايي تنبيه مي كنند . رنجش نسبت به هر چيز در ايشان با اب_عاد بيمارگ_ون_ه وج_ود دارد . بسياري از آنان حالت تخاصمي و متعارض ، رقاب_ت ج_و و جاه طلب دارن_د و ديگران را به برخورد غيردوستانه تحريك مي كنند . در ارتب_اط با ديگ_ران حت_ي دوستان و خوي_شان لحن تن_د ، گزنده و كنايه آمي_ز دارند و در ب_راب_ر خواست_ه هاي ب_ر حق ديگران به ص_ورت پرخاشگرانه مقاومت مي كنند .

اختلال شخصيت پرخاشگر انفعالي چگونه است ؟

_ اي_ن ن_وع اختلال شخصيتي به نظ_ر مي رسد كه با ت_وج_ه ب_ه نحوه پ_رورش ك_ودك در خانواده و جو اجتماعي ، در كشور ما شيوع زيادي داشته باشد . مبتلايان به آن ، افرادي هستند كه جرات اب_راز خشم و ن_ارضاي_ت_ي خ_ود را ب_ه ص_ورت مستقي_م ن_دارن_د ، لي_ك_ن به گون_ه اي ناخودآگاه آن را به ص_ورت مسامح_ه و تعلل ، مانع تراشي ، لجاجت ، ناراضي ك_ردن ديگران ، كج خلقي و قي_اف_ه عبوس به خود گرفتن و عدم كارايي ابراز مي كنند .-ب_ه نظ_ر مي رسد كه در بي_ن هم_ه انواع اختلالات شخصيت_ي ، ن_ق_ش عوامل پرورشي ،

روان_ي ، اجتماعي و در كل محيط ، در شكل گيري شخصيت پ_رخاشگ_ر انفعالي عمده ت_ر از عوامل زيست شناخت_ي و ارث_ي باشد . وال_دي_ن اي_ن كودكان در ب_رخ_ورد با ف_رزندان خ_ود بسيار جدي ، قاطع و پرخاشگر هستند . اي_ن والدي_ن ب_ه دليل كشمكش هاي دروني خوي_ش و تظاه_ر قاطعي_ت ، رفتار طبيعي را در كودكان خود تنبيه يا مهار مي كنند و نيازهاي وابستگي آنان را با اكراه و تنها به طور نسبي برآورده مي كنند . در نتيجه اين كودكان چنين مي آموزند كه خشم خود را به صورت آشكار ابراز نكنند .-در نگاه نخست كودكان مودب و غي_ر متوقعي به نظ_ر مي رسن_د ، در حالي كه به صورتي نهاني ، ف_رد مورد خشم خويش را با عدم كارايي تنبيه مي كنند . رنجش نسبت به هر چيز در ايشان با اب_عاد بيمارگ_ون_ه وج_ود دارد . بسياري از آنان حالت تخاصمي و متعارض ، رقاب_ت ج_و و جاه طلب دارن_د و ديگران را به برخورد غيردوستانه تحريك مي كنند . در ارتب_اط با ديگ_ران حت_ي دوستان و خوي_شان لحن تن_د ، گزنده و كنايه آمي_ز دارند و در ب_راب_ر خواست_ه هاي ب_ر حق ديگران به ص_ورت پرخاشگرانه مقاومت مي كنند .

درمان اختلال شخصيت پرخاشگر انفعالي چگونه است ؟

_ ب_ررسي ها نشان مي ده_د ، ب_ي_ماران پرخاشگ_ر انفعالي كه تح_ت روان درماني حمايت_ي ق_رار مي گيرند ، از سرانجام بهت_ري ب_رخ_وردار مي شوند . اما م_سي_ر روان درمان_ي ب_ا بي_مار پرخاشگ_ر انفعالي از لبه پ_رت_گاه هاي سختي مي گ_ذرد . ب_رآوردن ني_ازهاي آنان اغل_ب ب_ه معن_ي حماي_ت از بيماري آنان و امتناع از برآوردن اين تقاضاها ، به

مفهوم طرد ايشان است . بيشتر گزارش هاي باليني حاكي از ميزان بالاي عدم موفقيت و قطع درمان اين بيماران است . به هر حال درمان هاي پ_وي_ا (ديناميك) و رفت_اري - شناختي در ب_رخ_ي موارد ، ن_وي_دبخش ب_وده اند . تظاه_ر به خودكشي كه در اي_ن بي_ماران ف_راوان دي_ده مي شود ، ب_اي_د ب_ه عنوان نمودي از خشم پنهان ، نه به عنوان تظاهر افسردگي اوليه درمان كرد .داروهاي ضدافس_ردگي ت_ن_ها در ص_ورت ض_رورت باليني كامل قابل تجوي_ز است . فنون درماني كه منج_ر به هدايت خشم بيمار از مقاومت به سوي يادگيري سازنده شود ، مفيد است . فنون رفت_ار درماني همچون آموزش جرات ورزي ، درمان هاي پويا يا گروه درماني مفيد است .

درمان اختلال شخصيت پرخاشگر انفعالي چگونه است ؟

_ ب_ررسي ها نشان مي ده_د ، ب_ي_ماران پرخاشگ_ر انفعالي كه تح_ت روان درماني حمايت_ي ق_رار مي گيرند ، از سرانجام بهت_ري ب_رخ_وردار مي شوند . اما م_سي_ر روان درمان_ي ب_ا بي_مار پرخاشگ_ر انفعالي از لبه پ_رت_گاه هاي سختي مي گ_ذرد . ب_رآوردن ني_ازهاي آنان اغل_ب ب_ه معن_ي حماي_ت از بيماري آنان و امتناع از برآوردن اين تقاضاها ، به مفهوم طرد ايشان است . بيشتر گزارش هاي باليني حاكي از ميزان بالاي عدم موفقيت و قطع درمان اين بيماران است . به هر حال درمان هاي پ_وي_ا (ديناميك) و رفت_اري - شناختي در ب_رخ_ي موارد ، ن_وي_دبخش ب_وده اند . تظاه_ر به خودكشي كه در اي_ن بي_ماران ف_راوان دي_ده مي شود ، ب_اي_د ب_ه عنوان نمودي از خشم پنهان ، نه به عنوان تظاهر افسردگي اوليه درمان كرد .داروهاي ضدافس_ردگي ت_ن_ها

در ص_ورت ض_رورت باليني كامل قابل تجوي_ز است . فنون درماني كه منج_ر به هدايت خشم بيمار از مقاومت به سوي يادگيري سازنده شود ، مفيد است . فنون رفت_ار درماني همچون آموزش جرات ورزي ، درمان هاي پويا يا گروه درماني مفيد است .

افسردگي چيست ؟

_ افسردگي به عنوان خلق يا عاطفه، احساس يا هيجان ، از همراهان هميشگي تجارب طبيعي انسان و دگرگوني هايي است كه در زندگي او پديد مي آيد. فقدان ها، محروميت ها،جدايي ها، نارسايي ها و ناتواني ها ايجاد افسردگي مي كند .كدام مادر است كه وقتي فرزند او به سفر مي رود اندوهگين و افسرده نشده باشد ؟- اي_ن نوع افسردگي ها ب_ي_ماري نيس_ت ، بلكه طيعي است . آنها جزئي از طبيعت انساني ماست كه بودن ها ، داشتن ها و توانستن ها را برايمان خوشايند و معني دار مي كند و در ما اين انگيزه را ايجاد مي كند كه قدر چيزهاي خوب را بدانيم و چون با كسي كه از آنها محروم است ، رو به رو شويم ، خود را به جاي او بگذاريم و با همدردي در صدد رفع نياز و محروميت او برآييم . انساني كه افس_ردگي را نشناس_د ، از شادي ن_ي_ز چي_زي نخواه_د دانست . پ_س ، ن_ه ه_ر ف_رد افسرده اي بيمار است و نه هر افسردگي ناپسند است ، اما مرزي نيز ميان اين دو وجود دارد .

چگونه افكار با افسردگي ارتباط دارند ؟

_ محققان دريافت_ه اند كه يك عامل مهم آن است كه ف_رد افس_رده ، بسياري از موقعي_ت ها را به نادرستي تعبير و ت_فسير مي كند

. تحساسات او از شي_وه ن_گرش او ب_ه آنچ_ه كه در اطراف_ش مي گذرد ، تاث_ي_ر مي پذي_رد . به عبارت ديگر احساس تنهايي و غمگيني فرد افسرده ب_دي_ن علت است كه به اشتباه تصور مي كند كه نالايق و ناشايست است و كسي به او اهميت نمي دهد . بنابراين مي توان به فرد افسرده كمك كرد تا به جاي آن كه روي خلق افسرده اش تاكيد كند ، به تغيير دادن خطاهاي شناختي اش بپردازد .- در حال حاضر روان درمانگران توجه خ_ود را ب_ر اظهارات مختلفي كه اي_ن اف_راد درباره خ_ود به ذهن مي آورند ، يعني به شيوع منفي ، احساس افسردگي اشان افزايش مي يابد و در عين حال اين افكار عموما ب_ر واقعي_ات مبتني نيستند و ف_رد را از آنچ_ه كه موق_عي_ت اق_ت_ضا مي كند ، غمگي_ن تر مي سازند .- شما مي توانيد به شيوه هاي زير به خود ياري رسانيد ، الف ) شناسايي افكار منفي خودتان- ب ) تصحيح افكار منفي و جايگزين ساختن افكار واقع بينانه تر<

افسردگي چيست ؟

_ افسردگي به عنوان خلق يا عاطفه، احساس يا هيجان ، از همراهان هميشگي تجارب طبيعي انسان و دگرگوني هايي است كه در زندگي او پديد مي آيد. فقدان ها، محروميت ها،جدايي ها، نارسايي ها و ناتواني ها ايجاد افسردگي مي كند .كدام مادر است كه وقتي فرزند او به سفر مي رود اندوهگين و افسرده نشده باشد ؟- اي_ن نوع افسردگي ها ب_ي_ماري نيس_ت ، بلكه طيعي است . آنها جزئي از طبيعت انساني ماست كه بودن ها ، داشتن ها و توانستن ها را برايمان

خوشايند و معني دار مي كند و در ما اين انگيزه را ايجاد مي كند كه قدر چيزهاي خوب را بدانيم و چون با كسي كه از آنها محروم است ، رو به رو شويم ، خود را به جاي او بگذاريم و با همدردي در صدد رفع نياز و محروميت او برآييم . انساني كه افس_ردگي را نشناس_د ، از شادي ن_ي_ز چي_زي نخواه_د دانست . پ_س ، ن_ه ه_ر ف_رد افسرده اي بيمار است و نه هر افسردگي ناپسند است ، اما مرزي نيز ميان اين دو وجود دارد .

چگونه افكار با افسردگي ارتباط دارند ؟

_ محققان دريافت_ه اند كه يك عامل مهم آن است كه ف_رد افس_رده ، بسياري از موقعي_ت ها را به نادرستي تعبير و ت_فسير مي كند . تحساسات او از شي_وه ن_گرش او ب_ه آنچ_ه كه در اطراف_ش مي گذرد ، تاث_ي_ر مي پذي_رد . به عبارت ديگر احساس تنهايي و غمگيني فرد افسرده ب_دي_ن علت است كه به اشتباه تصور مي كند كه نالايق و ناشايست است و كسي به او اهميت نمي دهد . بنابراين مي توان به فرد افسرده كمك كرد تا به جاي آن كه روي خلق افسرده اش تاكيد كند ، به تغيير دادن خطاهاي شناختي اش بپردازد .- در حال حاضر روان درمانگران توجه خ_ود را ب_ر اظهارات مختلفي كه اي_ن اف_راد درباره خ_ود به ذهن مي آورند ، يعني به شيوع منفي ، احساس افسردگي اشان افزايش مي يابد و در عين حال اين افكار عموما ب_ر واقعي_ات مبتني نيستند و ف_رد را از آنچ_ه كه موق_عي_ت اق_ت_ضا مي كند ،

غمگي_ن تر مي سازند .- شما مي توانيد به شيوه هاي زير به خود ياري رسانيد ، الف ) شناسايي افكار منفي خودتان- ب ) تصحيح افكار منفي و جايگزين ساختن افكار واقع بينانه تر<

چگونه افكار منفي خود را شناسايي كنيم ؟

_ هرگاه متوجه شديد كه خلقتان تغيي_ر كرده يا بدتر شده از خودتان بپ_رسي_د : در حال حاضر چه چيزي از ذهنم مي گذرد ؟ ممكن است اف_ك_ار شما واكن_ش به واق_ع_ه اي باشد كه ب_ه تازگي ي_ا دقاي_ق اخي_ر ات_ف_اق اف_ت_اده باشد و با آنك_ه واكن_ش نسبت ب_ه مجم_وعه اي از حوادث گذشته در ذهن_ت_ان خط_ور كن_د .- آگاهي يافتن درباره موارد زير در مورد افكار افسردگي زا از اهميت برخوردار است . 1 - اف_كار منفي بيشتر خالت خودآين_د را دارند . در واقع آنها ب_راساس منطق يا استدلال به ذهن نمي رسند ، بلكه يكباره به ذهن خطور مي كنند .- 2 - اين افكار غير منطقي و نامعقول هستند و به هدف مفيدي نمي انجامند . آنها احساس شما را ب_دت_ر مي كنن_د و مان_ع از دستيابي شما به اه_داف_ي مي شون_د كه در حقيقت از زندگي توقع داريد . اگر آنها را به دقت ارزيابي كني_د ، احتمالا در خواهيد ياف_ت كه به نتيج_ه گي_ري عجولانه اي دست زده ايد كهدر حقيقت درست نيستند .- 3 - اگر چه اين افكار غيرمنطقي هستن_د ، ولي زماني كه به ذهنتان خطور مي كنند ، كاملا قابل قبول به نظر مي رسند . دقياقا مانن يك فكر واقعي ، مانن اين كه تافن زنگ مي زند، بايد گوشي را بردارم .- 4 - هر چه بيشتر به

اين افكار منفي معتقد باشيد ، احساس بدتري در شما به وجود مي آيد . اگر اجازه دهيد كه در چنگال اين افكار غوطه ور شويد ، در خواهيد يافت كه همه چيز را به شكل منفي تفسير مي كنيد . از آنجا كه همه چيز توصيه كننده به نظر مي رسد ، هر چه بيشتر تسليم و نوميد خواهيد شد . شما با يادگيري شناخت افكار منفي خودتان و با درك اين كه اين افكار به چه دليل نادرست و غير منطقي اند ، مي توانيد به خود كمك كنيد .

چگونه افكار منفي خود را شناسايي كنيم ؟

_ هرگاه متوجه شديد كه خلقتان تغيي_ر كرده يا بدتر شده از خودتان بپ_رسي_د : در حال حاضر چه چيزي از ذهنم مي گذرد ؟ ممكن است اف_ك_ار شما واكن_ش به واق_ع_ه اي باشد كه ب_ه تازگي ي_ا دقاي_ق اخي_ر ات_ف_اق اف_ت_اده باشد و با آنك_ه واكن_ش نسبت ب_ه مجم_وعه اي از حوادث گذشته در ذهن_ت_ان خط_ور كن_د .- آگاهي يافتن درباره موارد زير در مورد افكار افسردگي زا از اهميت برخوردار است . 1 - اف_كار منفي بيشتر خالت خودآين_د را دارند . در واقع آنها ب_راساس منطق يا استدلال به ذهن نمي رسند ، بلكه يكباره به ذهن خطور مي كنند .- 2 - اين افكار غير منطقي و نامعقول هستند و به هدف مفيدي نمي انجامند . آنها احساس شما را ب_دت_ر مي كنن_د و مان_ع از دستيابي شما به اه_داف_ي مي شون_د كه در حقيقت از زندگي توقع داريد . اگر آنها را به دقت ارزيابي كني_د ، احتمالا در خواهيد ياف_ت كه

به نتيج_ه گي_ري عجولانه اي دست زده ايد كهدر حقيقت درست نيستند .- 3 - اگر چه اين افكار غيرمنطقي هستن_د ، ولي زماني كه به ذهنتان خطور مي كنند ، كاملا قابل قبول به نظر مي رسند . دقياقا مانن يك فكر واقعي ، مانن اين كه تافن زنگ مي زند، بايد گوشي را بردارم .- 4 - هر چه بيشتر به اين افكار منفي معتقد باشيد ، احساس بدتري در شما به وجود مي آيد . اگر اجازه دهيد كه در چنگال اين افكار غوطه ور شويد ، در خواهيد يافت كه همه چيز را به شكل منفي تفسير مي كنيد . از آنجا كه همه چيز توصيه كننده به نظر مي رسد ، هر چه بيشتر تسليم و نوميد خواهيد شد . شما با يادگيري شناخت افكار منفي خودتان و با درك اين كه اين افكار به چه دليل نادرست و غير منطقي اند ، مي توانيد به خود كمك كنيد .

خطاهاي شناختي خاص افسردگي كدامند ؟

_ افكار نادرست ، باعث افسردگي و وخيم تر شدن آن مي شود. شما احتمالا مرتكب يك يا چند خطاي فكري زير مي شويد .- اين ها را بخوانيد و ببينيد كه كدام يك شامل حال شما مي شود .1 - اغراق و مبالغه : شما به ام_ور و وقايع معيني به ط_ور مبالغ_ه آمي_زي نگاه مي كني_د . شما در شدت مشكلات و آسيبي كه احتمالا به بار خواهد آمد ، اغراق و مبالغه مي كنيد . در عين حال ، تواني خود را ب_راي مقابله و روي_ارويي با آنها دست كم مي گي_ري_د . ب_دون هيچ گ_ون_ه شواه_دي

، عجولانه نتيجه گيري مي كنيد و بر اين باوريد كه نتيجه گي_ري شما صحيح است .2 - تعميم بيش از حد : شما عبارت هاي كلي و عريض و طويلي را به ذهن خود راه مي دهيد كه بر جنبه هاي منفي تاكييد مي كنند ، نظير اينكه ، هيچ كس مرا دوست ندارد . 3 - ناديده انگاشتن جنبه هاي مثبت : شما صرفا تحت تاثي_ر افكار منفي ق_رار مي گيري_د و معمولا اين افكار در ذهنتان فعال هستند .

خطاهاي شناختي خاص افسردگي كدامند ؟

_ افكار نادرست ، باعث افسردگي و وخيم تر شدن آن مي شود. شما احتمالا مرتكب يك يا چند خطاي فكري زير مي شويد .- اين ها را بخوانيد و ببينيد كه كدام يك شامل حال شما مي شود .1 - اغراق و مبالغه : شما به ام_ور و وقايع معيني به ط_ور مبالغ_ه آمي_زي نگاه مي كني_د . شما در شدت مشكلات و آسيبي كه احتمالا به بار خواهد آمد ، اغراق و مبالغه مي كنيد . در عين حال ، تواني خود را ب_راي مقابله و روي_ارويي با آنها دست كم مي گي_ري_د . ب_دون هيچ گ_ون_ه شواه_دي ، عجولانه نتيجه گيري مي كنيد و بر اين باوريد كه نتيجه گي_ري شما صحيح است .2 - تعميم بيش از حد : شما عبارت هاي كلي و عريض و طويلي را به ذهن خود راه مي دهيد كه بر جنبه هاي منفي تاكييد مي كنند ، نظير اينكه ، هيچ كس مرا دوست ندارد . 3 - ناديده انگاشتن جنبه هاي مثبت : شما صرفا تحت تاثي_ر افكار

منفي ق_رار مي گيري_د و معمولا اين افكار در ذهنتان فعال هستند .

افسردگي فصلي چيست ؟

_ در چند سال گذشته معلوم شده است،كساني كه تنها در فصل زمستان افسرده مي شوند ، از نوع خاصي افسردگي رنج مي برند كه اختلال عاطفي فصلي ناميده شده است . زنان بيش از مردان به اين اختلال دچار مي شوند .- دكتر نورم_ن روزنتال در سال 1980 از طري_ق سازمان بهداشت جهاني تبيي_ن خاصي را ارائ_ه داده است. به اين ترتيب كه در خلال ساعات تاريك غده كماجي ( اپي فيز ) كه داراي ساختار بسي_ار كوچكي در پاي_ي_ن م_غ_ز است ، ه_ورم_ون هاي ملات_ون_ي_ن ت_رشح مي كن_ن_د كه با خواب آلودگي و سستي و بي حالي در ارتباط است . ن_ور مانع ت_رشح اي_ن هورمون مي شود . در اف_راد ب_ه هنجار تعادل شيميايي ب_دن به دليل افزاي_ش ملاتون_ي_ن در زمستان دچار اختلال نمي شود ولي مبتلايان به افسردگي فصلي تحت تاثير بيش از اندازه اين هورمون قرار مي گيرند . اگر ن_ب_ود ن_ور م_وج_ب اف_سردگي فصلي مي شود ، درم_ان اي_ن اف_راد به سادگي عبارت است از ق_رارگرفت_ن بيشت_ر در معرض نور .

افسردگي فصلي چيست ؟

_ در چند سال گذشته معلوم شده است،كساني كه تنها در فصل زمستان افسرده مي شوند ، از نوع خاصي افسردگي رنج مي برند كه اختلال عاطفي فصلي ناميده شده است . زنان بيش از مردان به اين اختلال دچار مي شوند .- دكتر نورم_ن روزنتال در سال 1980 از طري_ق سازمان بهداشت جهاني تبيي_ن خاصي را ارائ_ه داده است. به اين ترتيب كه در خلال ساعات تاريك غده كماجي ( اپي فيز

) كه داراي ساختار بسي_ار كوچكي در پاي_ي_ن م_غ_ز است ، ه_ورم_ون هاي ملات_ون_ي_ن ت_رشح مي كن_ن_د كه با خواب آلودگي و سستي و بي حالي در ارتباط است . ن_ور مانع ت_رشح اي_ن هورمون مي شود . در اف_راد ب_ه هنجار تعادل شيميايي ب_دن به دليل افزاي_ش ملاتون_ي_ن در زمستان دچار اختلال نمي شود ولي مبتلايان به افسردگي فصلي تحت تاثير بيش از اندازه اين هورمون قرار مي گيرند . اگر ن_ب_ود ن_ور م_وج_ب اف_سردگي فصلي مي شود ، درم_ان اي_ن اف_راد به سادگي عبارت است از ق_رارگرفت_ن بيشت_ر در معرض نور .

آيا خوشحالي هم نوعي بيماري است ؟

_ اگر كسي افس_رده باشد حتما درصدد رفع آن ب_ر مي آي_د . اما در مورد شادي ، حتي اگر بيش از حد يا بدون توجي_ه عقلي يا بي تناسب با موقعيت باشد ، چنان نيست . در واق_ع نوعي بي_ماري وج_ود دارد كه زم_ي_ن_ه اصلي آن را خلق بالا و سرخوشي ب_ي_ش از ح_د و ت_وج_ي_ه ن_اپ_ذي_ر تشكي_ل مي ده_د. علاوه بر آن فشار صحبت ، افزايش تحرك ، كاهش نياز به خواب و غذت ، افزايش ميل جنسي ، سهل انگاشتن همه ام_ور ، سرماي_ه گذاري هاي مالي غي_ر منطق_ي ، ولخرجي ، ب_زرگ پن_داشت_ن خود و گاهي حالت تح_ري_ك پ_ذي_ري و عصبان_ي_ت و پرخاشگري در اي_ن ب_ي_ماران ملاحظه مي شود .-مجموعه اين نشانه ها ، مشخص كنن_ده بيماري خاصي به نام " مانيا " است . اي_ن بيماري جنبه دوره اي دارد . جنب_ه ارثي در اين اختلالات وجود دارد و در صورت_ي كه م_وردي از آن در ي_ك خانواده ديده شد ، بهت_ر است از ازدواج هاي

همخون پ_رهي_ز شود . در اين مورد درمان با داروهاي متعادل كننده خلق فراهم مي شود .

آيا خوشحالي هم نوعي بيماري است ؟

_ اگر كسي افس_رده باشد حتما درصدد رفع آن ب_ر مي آي_د . اما در مورد شادي ، حتي اگر بيش از حد يا بدون توجي_ه عقلي يا بي تناسب با موقعيت باشد ، چنان نيست . در واق_ع نوعي بي_ماري وج_ود دارد كه زم_ي_ن_ه اصلي آن را خلق بالا و سرخوشي ب_ي_ش از ح_د و ت_وج_ي_ه ن_اپ_ذي_ر تشكي_ل مي ده_د. علاوه بر آن فشار صحبت ، افزايش تحرك ، كاهش نياز به خواب و غذت ، افزايش ميل جنسي ، سهل انگاشتن همه ام_ور ، سرماي_ه گذاري هاي مالي غي_ر منطق_ي ، ولخرجي ، ب_زرگ پن_داشت_ن خود و گاهي حالت تح_ري_ك پ_ذي_ري و عصبان_ي_ت و پرخاشگري در اي_ن ب_ي_ماران ملاحظه مي شود .-مجموعه اين نشانه ها ، مشخص كنن_ده بيماري خاصي به نام " مانيا " است . اي_ن بيماري جنبه دوره اي دارد . جنب_ه ارثي در اين اختلالات وجود دارد و در صورت_ي كه م_وردي از آن در ي_ك خانواده ديده شد ، بهت_ر است از ازدواج هاي همخون پ_رهي_ز شود . در اين مورد درمان با داروهاي متعادل كننده خلق فراهم مي شود .

اختلال سيكلوتايميك ( خلق دوره اي ) چيست ؟

_ اختلال سيكوتايميك شكل علامتي خفيفي از اختلال دوقطبي || و مشخصه اش وجود حملات هيپومانيا و حملات خفيف افسردگي است . در اين اختلال دوره هاي متعددي با علايم هيپوماني و ني_ز دوره هاي متعددي با علايم افسردگي ب_دون آنكه واج_د معي_ارهاي حمله افسردگ_ي ماژور باشن_د ، به مدت حداقل 2 سال وجود دارد

.- طول اين دوره در كودكان و نوجوانان حداقل يك سال است . اين بيماران در طي اين دو سال هيچ حمله اي از نوع افسردگي ماژور ، ماني_ا يا مختلط نداشت_ه ان_د . همچن_ي_ن طي اي_ن دوره 2 ساله بيمار هرگز بيش از 2 ماه فاقد علايم نبوده است . اينها به ويژه كساني هستند كه از مشكلات_ي در زم_ي_ن_ه زن_اش_وي_ي و روابط بين فردي شكايت دارند .ن_سب__ت زن ب_ه م_رد در اخ_ت_لال سي_ك_ل_وت_اي_م_ي_ك حدود 3 ب_ه 2 است . در 75 - 50 درص_د از كل اي_ن بيماران سن شروع 25 - 15 سالگي است .درمان : دارودرماني - روان درماني ( فردي ، گروهي و خانوادگي )

اختلال سيكلوتايميك ( خلق دوره اي ) چيست ؟

_ اختلال سيكوتايميك شكل علامتي خفيفي از اختلال دوقطبي || و مشخصه اش وجود حملات هيپومانيا و حملات خفيف افسردگي است . در اين اختلال دوره هاي متعددي با علايم هيپوماني و ني_ز دوره هاي متعددي با علايم افسردگي ب_دون آنكه واج_د معي_ارهاي حمله افسردگ_ي ماژور باشن_د ، به مدت حداقل 2 سال وجود دارد .- طول اين دوره در كودكان و نوجوانان حداقل يك سال است . اين بيماران در طي اين دو سال هيچ حمله اي از نوع افسردگي ماژور ، ماني_ا يا مختلط نداشت_ه ان_د . همچن_ي_ن طي اي_ن دوره 2 ساله بيمار هرگز بيش از 2 ماه فاقد علايم نبوده است . اينها به ويژه كساني هستند كه از مشكلات_ي در زم_ي_ن_ه زن_اش_وي_ي و روابط بين فردي شكايت دارند .ن_سب__ت زن ب_ه م_رد در اخ_ت_لال سي_ك_ل_وت_اي_م_ي_ك حدود 3 ب_ه 2 است . در 75

- 50 درص_د از كل اي_ن بيماران سن شروع 25 - 15 سالگي است .درمان : دارودرماني - روان درماني ( فردي ، گروهي و خانوادگي )

بيماري اسكيزوفرنيا چيست ؟ چگونه مي توان آن را شناخ

_ در حال حاضر عمدا تنها راه تشخيص اين بيماري، نشانه هاي باليني آن است . يعني علايمي كه به وسيله خود بيمار ابراز مي شود و يا اطرافيان و پزشك آنها را مي بينند يا مي شنوند . نشانه هاي باليني اي_ن ب_ي_ماري عب_ارت است از : ه_ذي_ان ها - ب_اوره_اي نادرست_ي هست_ن_د كه ن_شان_ه اي از سوءتعب_ي_ر ادراك ها و تجرب_ي_ات است و با واقعي_ت وفق ن_دارد و با زمين_ه هوشي ، فرهنگي و اجتماعي فرد هماهنگ نيست ، اما وي هيچ دليلي را بر رد آنها نمي پذيرد .ب_ه طور مثال ممكن است معتق_د باشد كه دستگاهي در سر او گذاشته ان_د كه افكار او را كنترل مي كند و ب_ر آنها فرمان مي ران_د . توهمات - ب_ه معني ادراك حسي ب_دون وجود مح_رك در عالم بيرون است . يعني فرد بدون اينكه كسي حرف زده باشد ، صداي او را در گوش خود مي شنود . تفكر بي سازمان - فرد ممكن است از مسي_ر تفكر خود بلغ_زد و در موضوعي ديگر كه به آن ارتباط ندارد ، سي_ر كن_د . رفتار ب_ه شدت آشفته و بي سازمان - ممكن است ف_رد به روشي غير عادي لباس بپ_وشد . نشان_ه هاي منفي اسكيزوفرنيا - ب_ه مفهوم كاه_ش در كاركردهاي طبيعي رواني يا فقدان كامل آنهاست . به طور مثال از دست دادن انگيزه و ميل ب_ه پيشرف_ت و مسطح شدن خلق و عاطفه

ب_ه گون_ه اي كه رويدادهايي كه به طور معمول همراه با بار عاطفي هستن_د ، در اي_ن ب_ي_مار هيچ واكنشي را ب_رنمي انگي_زد . ن_شان_ه هاي پنجگانه ف_وق ب_اي_د حداقل 6 ماه ت_داوم داشت_ه باشد تا تشخيص اسكيزوفرنيا مطرح گردد .

بيماري اسكيزوفرنيا چيست ؟ چگونه مي توان آن را شناخت ؟

_ در حال حاضر عمدا تنها راه تشخيص اين بيماري، نشانه هاي باليني آن است . يعني علايمي كه به وسيله خود بيمار ابراز مي شود و يا اطرافيان و پزشك آنها را مي بينند يا مي شنوند . نشانه هاي باليني اي_ن ب_ي_ماري عب_ارت است از : ه_ذي_ان ها - ب_اوره_اي نادرست_ي هست_ن_د كه ن_شان_ه اي از سوءتعب_ي_ر ادراك ها و تجرب_ي_ات است و با واقعي_ت وفق ن_دارد و با زمين_ه هوشي ، فرهنگي و اجتماعي فرد هماهنگ نيست ، اما وي هيچ دليلي را بر رد آنها نمي پذيرد .ب_ه طور مثال ممكن است معتق_د باشد كه دستگاهي در سر او گذاشته ان_د كه افكار او را كنترل مي كند و ب_ر آنها فرمان مي ران_د . توهمات - ب_ه معني ادراك حسي ب_دون وجود مح_رك در عالم بيرون است . يعني فرد بدون اينكه كسي حرف زده باشد ، صداي او را در گوش خود مي شنود . تفكر بي سازمان - فرد ممكن است از مسي_ر تفكر خود بلغ_زد و در موضوعي ديگر كه به آن ارتباط ندارد ، سي_ر كن_د . رفتار ب_ه شدت آشفته و بي سازمان - ممكن است ف_رد به روشي غير عادي لباس بپ_وشد . نشان_ه هاي منفي اسكيزوفرنيا - ب_ه مفهوم كاه_ش در كاركردهاي طبيعي

رواني يا فقدان كامل آنهاست . به طور مثال از دست دادن انگيزه و ميل ب_ه پيشرف_ت و مسطح شدن خلق و عاطفه ب_ه گون_ه اي كه رويدادهايي كه به طور معمول همراه با بار عاطفي هستن_د ، در اي_ن ب_ي_مار هيچ واكنشي را ب_رنمي انگي_زد . ن_شان_ه هاي پنجگانه ف_وق ب_اي_د حداقل 6 ماه ت_داوم داشت_ه باشد تا تشخيص اسكيزوفرنيا مطرح گردد .

اسكيزوفرنيا چگونه پديد مي آيد ؟

_ ب_ي_شت_ر محققان و روان پزشكان معتق_دن_د كه اي_ن ب_ي_ماري نماين_ده اختلالي در م_غ_ز است كه ساختار و يا فيزيولوژي آن را شامل مي شود . عوامل روان شناختي و اجتماعي به ص_ورت عوامل آشكارساز نقش دارند . يعني عوامل رواني - اجتماعي و رويدادهاي ناخوشايند زندگي مي توانند اين بيماري را كه به صورت نهفته است ، آشكار كنند . ژن ها ب_ه يقي_ن نقشي را در پيداي_ش اي_ن بي_ماري ب_ر عهده دارند . عوامل محيطي و بيماري هاي وي_روسي و صدمات وارده به جمجمه در شه_رها و است_رس بالاي زندگي شه_ري هم نقشي در افزايش ميزان اسكيزوفرنيا داشته است .

-

ب_رپاي_ه فرضيات روان شناختي ، ب_ي_مار مي كوش_د تعارض هاي رواني ، ناتواني ها و ناكامي هاي خود را به وسيله انكار واق_عي_ت خشن و دردناك و زندگي و زندگي در يك دنياي تخيلي حل كن_د . مي ت_وان گفت كه بي_شت_ر ب_ي_ماران اسكيزوفرنيك در آن واحد در دو جهان زندگي مي كن_ن_د يكي دنياي غيرواقعي و ديگري جهان واقعي .

اسكيزوفرنيا چگونه پديد مي آيد ؟

_ ب_ي_شت_ر محققان و روان پزشكان معتق_دن_د كه اي_ن ب_ي_ماري نماين_ده اختلالي در م_غ_ز است كه ساختار و يا فيزيولوژي آن را شامل

مي شود . عوامل روان شناختي و اجتماعي به ص_ورت عوامل آشكارساز نقش دارند . يعني عوامل رواني - اجتماعي و رويدادهاي ناخوشايند زندگي مي توانند اين بيماري را كه به صورت نهفته است ، آشكار كنند . ژن ها ب_ه يقي_ن نقشي را در پيداي_ش اي_ن بي_ماري ب_ر عهده دارند . عوامل محيطي و بيماري هاي وي_روسي و صدمات وارده به جمجمه در شه_رها و است_رس بالاي زندگي شه_ري هم نقشي در افزايش ميزان اسكيزوفرنيا داشته است .

-

ب_رپاي_ه فرضيات روان شناختي ، ب_ي_مار مي كوش_د تعارض هاي رواني ، ناتواني ها و ناكامي هاي خود را به وسيله انكار واق_عي_ت خشن و دردناك و زندگي و زندگي در يك دنياي تخيلي حل كن_د . مي ت_وان گفت كه بي_شت_ر ب_ي_ماران اسكيزوفرنيك در آن واحد در دو جهان زندگي مي كن_ن_د يكي دنياي غيرواقعي و ديگري جهان واقعي .

راه هاي درمان اسكيزوفرنيا كدامند ؟

_ پايه درمان اسكيزوفرنيا يا بيماري روان گسيختگي را دارو تشكيل مي دهد . كه به عنوان كلي "ضد روان پريشي" معروف هستند، كه سبب تخفيف يا بهبود كامل نشانه هايي همچون توهم ، هذيان، انديشه و رفتار آشفته مي شوند. بيماري كه نشانه هاي شديد دارند يا احتمال مي رود كه براي خود يا ديگران خطري پديد آورند ، بايد در بيمارستان بستري شوند .در انواع خاصي از اين بيماران، درمان با تشنج برقي (الكتروشوك) مفيد است . كاهش فشارهاي رواني و كاهش توقع ، سرزنش و انتقاد نسبت به بيمار ني_ز در تداوم بهب_ود و جلوگيري از بازگشت بيماري موثر است . در حدود 1/4 بيماران پس از نخستي_ن حمله بيماري به

طور كامل بهب_ود مي يابند . 1/4 ديگر هم در حد چشمگي_ري بهبود مي يابن_د ، به طوري كه مي توانن_د ب_ه ص_ورت مستقل به زندگي و كار بپردازند . اما حدود نيمي از بيماران نياز به كمك دارند تا بتوانند ادامه زندگي بدهند . ب_رخلاف باور عام_ه ، ازدواج نه تنها كمكي به بهب_ود حال اين بيماران نمي كند ، بلكه عموما سبب وخامت حال آنان ني_ز مي شود و با توجه ب_ه جنب_ه ژنتيك بيماري احتمال تولد فرزندان مريض وجود دارد .

راه هاي درمان اسكيزوفرنيا كدامند ؟

_ پايه درمان اسكيزوفرنيا يا بيماري روان گسيختگي را دارو تشكيل مي دهد . كه به عنوان كلي "ضد روان پريشي" معروف هستند، كه سبب تخفيف يا بهبود كامل نشانه هايي همچون توهم ، هذيان، انديشه و رفتار آشفته مي شوند. بيماري كه نشانه هاي شديد دارند يا احتمال مي رود كه براي خود يا ديگران خطري پديد آورند ، بايد در بيمارستان بستري شوند .در انواع خاصي از اين بيماران، درمان با تشنج برقي (الكتروشوك) مفيد است . كاهش فشارهاي رواني و كاهش توقع ، سرزنش و انتقاد نسبت به بيمار ني_ز در تداوم بهب_ود و جلوگيري از بازگشت بيماري موثر است . در حدود 1/4 بيماران پس از نخستي_ن حمله بيماري به طور كامل بهب_ود مي يابند . 1/4 ديگر هم در حد چشمگي_ري بهبود مي يابن_د ، به طوري كه مي توانن_د ب_ه ص_ورت مستقل به زندگي و كار بپردازند . اما حدود نيمي از بيماران نياز به كمك دارند تا بتوانند ادامه زندگي بدهند . ب_رخلاف باور عام_ه ، ازدواج نه تنها كمكي

به بهب_ود حال اين بيماران نمي كند ، بلكه عموما سبب وخامت حال آنان ني_ز مي شود و با توجه ب_ه جنب_ه ژنتيك بيماري احتمال تولد فرزندان مريض وجود دارد .

اختلال تبديلي ( Conversion Disorder ) چيست ؟

_ اين اختلال عبارت است از يك يا چند نشانه عصبي كه با اختلال طبي يا عصبي شناخته شده ق_اب_ل توجي_ه نيس_ت . فلج ، ك_وري و ك_ري شاي_ع ت_ري_ن نشانه هاي اختلال تبديلي هست_ن_د . در اختلال تبديلي بي حسي و پارست_زي به خص_وص در انتهاي اندام ها شايع است . در اين اختلال ممكن است تمام وج_وه حسي درگي_ر شون_د . ن_شان_ه هاي حركت_ي اختلال تبديل_ي ن_ي_ز شام_ل حركات غي_ر طبيعي ، اختلال در راه رفت_ن ، ضع_ف ، فلج و ... است و به طور كلي هنگام توج_ه به اين حركات شدت آنها بيشتر مي شود .-هيچ كدام از علائم مذكور ب_ه طور عم_د ايجاد نمي شود و بيمار اداي آنها را در نمي آورد . اختلال تبديلي در ه_ر زماني از زن_دگي ممكن است ش_روع شود ولي در ب_ي_ن نوجوانان و بالغي_ن بي_شت_ر است . اغلب علائم تبديلي خود ب_ه خود ي_ا ب_ه دنب_ال درمان هاي رفت_اري ، تلق_ي_ن و ايجاد محي_ط حمايت كننده از بين مي رون_د . درمان علامت حاد به طور عمده از طريق تلقي_ن ب_ه تنهايي يا توام با روش هاي ذيل است : تحريك فاراديك عضو مبتلا ، هيپنوتيزم و دارودرماني .

اختلال تبديلي ( Conversion Disorder ) چيست ؟

_ اين اختلال عبارت است از يك يا چند نشانه عصبي كه با اختلال طبي يا عصبي شناخته شده ق_اب_ل توجي_ه نيس_ت . فلج ، ك_وري و

ك_ري شاي_ع ت_ري_ن نشانه هاي اختلال تبديلي هست_ن_د . در اختلال تبديلي بي حسي و پارست_زي به خص_وص در انتهاي اندام ها شايع است . در اين اختلال ممكن است تمام وج_وه حسي درگي_ر شون_د . ن_شان_ه هاي حركت_ي اختلال تبديل_ي ن_ي_ز شام_ل حركات غي_ر طبيعي ، اختلال در راه رفت_ن ، ضع_ف ، فلج و ... است و به طور كلي هنگام توج_ه به اين حركات شدت آنها بيشتر مي شود .-هيچ كدام از علائم مذكور ب_ه طور عم_د ايجاد نمي شود و بيمار اداي آنها را در نمي آورد . اختلال تبديلي در ه_ر زماني از زن_دگي ممكن است ش_روع شود ولي در ب_ي_ن نوجوانان و بالغي_ن بي_شت_ر است . اغلب علائم تبديلي خود ب_ه خود ي_ا ب_ه دنب_ال درمان هاي رفت_اري ، تلق_ي_ن و ايجاد محي_ط حمايت كننده از بين مي رون_د . درمان علامت حاد به طور عمده از طريق تلقي_ن ب_ه تنهايي يا توام با روش هاي ذيل است : تحريك فاراديك عضو مبتلا ، هيپنوتيزم و دارودرماني .

اختلال جسماني كردن ( Domatization disorder ) چيس

_ وجه مشخصه اختلال جسماني كردن علايم جسمي متعددي است كه با معاينات جسماني و ب_ررسي هاي آزمايشگاهي كافي قابل توجي_ه نيست .در سير اين اختلال ، بي_مار بايد حداقل از- چه_ار ن_شان_ه دردن_اك ( مانند درد شكم ، سر ، پشت ، مفاص_ل ، اندام هاي انتهاي_ي ، سي_ن_ه ، راست روده ، در خلال قاعدگي ، رابطه جنسي و يا ضمن ادرار كردن ) دو نشانه گوارشي ( مانند تهوع ، نفخ )-يك نشانه جنسي ( مانند بي ميلي جنسي ، اختلال در نعوظ ، بي نظمي قاعدگي )

و يك نشانه عصبي ( فلج يا ضعف موضعي ، توهمات ، خفكي صدا ) شاكي ب_اشد كه البت_ه هي_چ يك از آنها با معاينات جسمي و ب_ررس_ي هاي آزماي_شگاه_ي ق_اب_ل توجيه نبوده باشند . هم چني_ن قابل ذك_ر است كه علائم به ط_ور عم_د ايجاد نشده و بي_مار اداي علائم را در نمي آورد ( برخلاف تمارض ) . مهمترين اصل در درمان اين بيماران،ارتباط درماني مناسب بين بيمار و پزشك است . پزشك بايد شكايات بيمار را به عنوان ابراز عواطفش نه به عنوان علائم جسماني و مسير كلام بيمار در نظ_ر بگي_رد . از علائم جسماني به مشكلات شخصي و اجتماعي و روابط با ديگ_ران هدايت شود .-

-

در ص_ورت هم_راه ب_ودن بيماري هاي اضط_راب و افسردگي ، درم_ان من_اسب ( دارو درماني و روان درماني ) استفاده مي شود .

اختلال جسماني كردن ( Domatization disorder ) چيست ؟

_ وجه مشخصه اختلال جسماني كردن علايم جسمي متعددي است كه با معاينات جسماني و ب_ررسي هاي آزمايشگاهي كافي قابل توجي_ه نيست .در سير اين اختلال ، بي_مار بايد حداقل از- چه_ار ن_شان_ه دردن_اك ( مانند درد شكم ، سر ، پشت ، مفاص_ل ، اندام هاي انتهاي_ي ، سي_ن_ه ، راست روده ، در خلال قاعدگي ، رابطه جنسي و يا ضمن ادرار كردن ) دو نشانه گوارشي ( مانند تهوع ، نفخ )-يك نشانه جنسي ( مانند بي ميلي جنسي ، اختلال در نعوظ ، بي نظمي قاعدگي ) و يك نشانه عصبي ( فلج يا ضعف موضعي ، توهمات ، خفكي صدا ) شاكي ب_اشد كه البت_ه هي_چ يك از

آنها با معاينات جسمي و ب_ررس_ي هاي آزماي_شگاه_ي ق_اب_ل توجيه نبوده باشند . هم چني_ن قابل ذك_ر است كه علائم به ط_ور عم_د ايجاد نشده و بي_مار اداي علائم را در نمي آورد ( برخلاف تمارض ) . مهمترين اصل در درمان اين بيماران،ارتباط درماني مناسب بين بيمار و پزشك است . پزشك بايد شكايات بيمار را به عنوان ابراز عواطفش نه به عنوان علائم جسماني و مسير كلام بيمار در نظ_ر بگي_رد . از علائم جسماني به مشكلات شخصي و اجتماعي و روابط با ديگ_ران هدايت شود .-

-

در ص_ورت هم_راه ب_ودن بيماري هاي اضط_راب و افسردگي ، درم_ان من_اسب ( دارو درماني و روان درماني ) استفاده مي شود .

خود بيمارانگاري يعني چه ؟

_ اشتغال ذهني بيمار با ترس از ب_ي_مار شدن يا اعتقاداو مبني بر ابتلا به يك بيماري جدي را خود بيمارانگاري مي گويند . اي_ن ترس يا اعتقاد هنگامي ايجاد مي شود كه بيمار علائم يا كاركردهاي بدن_ي را اشتباه تفسي_ر كن_د . اي_ن باور اشتب_اه باي_د حداقل 6 ماه علي رغم ف_ق_دان ي_اف_ت_ه هاي پاتولوژيك در معاينات طبي و عصبي دوام داشته باشد و نشانه ها بايد به شدتي باشد كه سبب ناراحت_ي ه_ي_ج_ان_ي ب_ي_مار ش_ود و ي_ا ت_وان_اي_ي ب_ي_مار را در كارك_ردهاي ح_وزه هاي مهم زندگيش مخت_ل كن_د .- سير خود ب_ي_مار انگاري معمولا ب_ه ص_ورت دوره اي است ، دوره هاي بي_ماري از ماه ها تا سال ها طول مي كشن_د و در فواصل آنها دوره هاي آرامش با طول مدت مشاب_ه دي_ده مي ش_ود . حدود 2/1 تا 3/1 بيماران در نهايت بهبودي قابل ملاحظه اي مي يابند

. مناسب ت_ري_ن ف_رد ب_راي درمان ، پ_زشك عمومي ب_يمار است كه بهتر است تنها پ_زشك ب_يمار نيز باشد . در حد امكان از انجام تست هاي تشخيصي ، ارزيابي هاي آزمايشگاهي و اعمال جراحي خودداري شود . گروه درماني ، رفتار درماني ، شناخت درماني ، هيپنوتيزم و دارو درماني از روش هاي ديگر درمان اين بيماري است .

خود بيمارانگاري يعني چه ؟

_ اشتغال ذهني بيمار با ترس از ب_ي_مار شدن يا اعتقاداو مبني بر ابتلا به يك بيماري جدي را خود بيمارانگاري مي گويند . اي_ن ترس يا اعتقاد هنگامي ايجاد مي شود كه بيمار علائم يا كاركردهاي بدن_ي را اشتباه تفسي_ر كن_د . اي_ن باور اشتب_اه باي_د حداقل 6 ماه علي رغم ف_ق_دان ي_اف_ت_ه هاي پاتولوژيك در معاينات طبي و عصبي دوام داشته باشد و نشانه ها بايد به شدتي باشد كه سبب ناراحت_ي ه_ي_ج_ان_ي ب_ي_مار ش_ود و ي_ا ت_وان_اي_ي ب_ي_مار را در كارك_ردهاي ح_وزه هاي مهم زندگيش مخت_ل كن_د .- سير خود ب_ي_مار انگاري معمولا ب_ه ص_ورت دوره اي است ، دوره هاي بي_ماري از ماه ها تا سال ها طول مي كشن_د و در فواصل آنها دوره هاي آرامش با طول مدت مشاب_ه دي_ده مي ش_ود . حدود 2/1 تا 3/1 بيماران در نهايت بهبودي قابل ملاحظه اي مي يابند . مناسب ت_ري_ن ف_رد ب_راي درمان ، پ_زشك عمومي ب_يمار است كه بهتر است تنها پ_زشك ب_يمار نيز باشد . در حد امكان از انجام تست هاي تشخيصي ، ارزيابي هاي آزمايشگاهي و اعمال جراحي خودداري شود . گروه درماني ، رفتار درماني ، شناخت درماني ، هيپنوتيزم و دارو

درماني از روش هاي ديگر درمان اين بيماري است .

اختلال بدشكلي جسمي ( Body Dysmorphic Disorder ) چ

_ اختلال بدشكلي جسمي ، اشتغال ذهني با نقص تخيلي يا تحريف مبالقه آميز يك عيب خفيف و جزئي در ظاه_ر جسماني است . ب_راي اي_ن_ك_ه اي_ن اختلال رواني محسوب شود ، بايد اشتغ_ال ذهني سب_ب ناراحتي عم_ده ب_ي_مار شود و يا با اختلال در زندگ_ي شخصي ، اجتماعي يا شغلي وي همراه باش_د . شايع ت_ري_ن نگراني به عيب هاي ص_ورت (مثل بيني) مربوط مي شود . بيماران در سي_ر اختلال خود به طور متوسط در م_ورد چهار ناحيه ب_دن نگراني هايي دارن_د . در جريان ابتلا بيمار به اختلال مزبور ممكن است قسمت هاي موردنظر تغيير يابند . علائم شايع در اين بيماران عبارتند از :- باور يا هذيان واضح ( معمولا در مورد توجه ديگران به عيب ادعايي ب_دن ) اجتناب از آي_ن_ه و سطوح ش_ف_اف و ي_ا ب_رعكس نگاه كردن ب_ي_ش از ح_د در آي_ن_ه و كوشش ب_راي پنهان كردن ن_قص فرضي ( با آرايش يا لباس ) تقريبا همه بيماران از رويارويي اجتماعي و شغلي دوري مي جويند .

-

درمان جراحي ، درماتولوژيك ، دندانپ_زشكي تقريبا ناموف_ق است . روان درماني ، درمان دارويي ، آناليتيك و شناختي و رفتاري موثر است .

اختلال بدشكلي جسمي ( Body Dysmorphic Disorder ) چيست ؟

_ اختلال بدشكلي جسمي ، اشتغال ذهني با نقص تخيلي يا تحريف مبالقه آميز يك عيب خفيف و جزئي در ظاه_ر جسماني است . ب_راي اي_ن_ك_ه اي_ن اختلال رواني محسوب شود ، بايد اشتغ_ال ذهني سب_ب ناراحتي عم_ده ب_ي_مار شود و يا با اختلال در زندگ_ي شخصي ،

اجتماعي يا شغلي وي همراه باش_د . شايع ت_ري_ن نگراني به عيب هاي ص_ورت (مثل بيني) مربوط مي شود . بيماران در سي_ر اختلال خود به طور متوسط در م_ورد چهار ناحيه ب_دن نگراني هايي دارن_د . در جريان ابتلا بيمار به اختلال مزبور ممكن است قسمت هاي موردنظر تغيير يابند . علائم شايع در اين بيماران عبارتند از :- باور يا هذيان واضح ( معمولا در مورد توجه ديگران به عيب ادعايي ب_دن ) اجتناب از آي_ن_ه و سطوح ش_ف_اف و ي_ا ب_رعكس نگاه كردن ب_ي_ش از ح_د در آي_ن_ه و كوشش ب_راي پنهان كردن ن_قص فرضي ( با آرايش يا لباس ) تقريبا همه بيماران از رويارويي اجتماعي و شغلي دوري مي جويند .

-

درمان جراحي ، درماتولوژيك ، دندانپ_زشكي تقريبا ناموف_ق است . روان درماني ، درمان دارويي ، آناليتيك و شناختي و رفتاري موثر است .

اختلال درد يعني چه ؟

_ اختلال " درد " عبارت است از وج_ود درد در ي_ك ي_ا چن_د نقط_ه كه كان_ون اصلي تظاه_ر بالين_ي ب_ي_ماري است . شدت درد به حدي است كه اختلال در كاركرد اجتماعي ، شغل و ... ف_رد ايجاد مي كند . اين درد با اختلالات غيررواني طبي يا عصبي قابل توجيه نيست . عوامل روان شناختي در شروع ، تشديد و يا حفظ نشانه ها نقش مهمي دارند . اي_ن ب_ي_ماران ب_ه طور عم_د يا از روي تقلي_د اظه_ار ب_ه درد نمي كنن_د . درد ممك_ن اس_ت عصبي ، عضلاني ، اسكلتي ، نوروپاتيك يا متعاقب ضربه باشد . شدت درد جسماني كم و زياد مي شود و به شدت تحت تاثير عوامل

هيجاني ، شناختي ، توجه و موقعيت است .-دردي كه تغيير نمي كند و نسبت به هر يك از اين عوامل مقاوم است،احتمالا منشاء رواني دارد . درد در اختلال درد معمولا به طور ناگهاني شروع مي شود و ظرف چند هفته يا چند ماه شدت آن افزايش مي يابد .درمان شامل دارو درماني و درمان هاي غي_ر دارويي نظي_ر بي_وفيدبك در ميگ_رن ، دردهاي عضلاني صورت و سر درد هاي تنشي ، هيپنوتيزم همراه با تلقين ، روان درماني ، شناخت درماني و رفتار درماني است .

اختلال درد يعني چه ؟

_ اختلال " درد " عبارت است از وج_ود درد در ي_ك ي_ا چن_د نقط_ه كه كان_ون اصلي تظاه_ر بالين_ي ب_ي_ماري است . شدت درد به حدي است كه اختلال در كاركرد اجتماعي ، شغل و ... ف_رد ايجاد مي كند . اين درد با اختلالات غيررواني طبي يا عصبي قابل توجيه نيست . عوامل روان شناختي در شروع ، تشديد و يا حفظ نشانه ها نقش مهمي دارند . اي_ن ب_ي_ماران ب_ه طور عم_د يا از روي تقلي_د اظه_ار ب_ه درد نمي كنن_د . درد ممك_ن اس_ت عصبي ، عضلاني ، اسكلتي ، نوروپاتيك يا متعاقب ضربه باشد . شدت درد جسماني كم و زياد مي شود و به شدت تحت تاثير عوامل هيجاني ، شناختي ، توجه و موقعيت است .-دردي كه تغيير نمي كند و نسبت به هر يك از اين عوامل مقاوم است،احتمالا منشاء رواني دارد . درد در اختلال درد معمولا به طور ناگهاني شروع مي شود و ظرف چند هفته يا چند ماه شدت آن افزايش مي يابد

.درمان شامل دارو درماني و درمان هاي غي_ر دارويي نظي_ر بي_وفيدبك در ميگ_رن ، دردهاي عضلاني صورت و سر درد هاي تنشي ، هيپنوتيزم همراه با تلقين ، روان درماني ، شناخت درماني و رفتار درماني است .

گرسنگي عصبي چيست ؟

_ خصوصيات اصلي گرسنگي عصبي عبارتند از : دوره هاي تكرار شونده پرخوري، احساس فقدان كنترل بر خوردن در حين پرخوري ، استفراغ عمدي و سومصرف داروهاي ملين يا مدر ، روزه داري يا ورزش هاي افراطي براي پيشگيري از افزايش وزن . همچنين افراد مبتلا به گرسنگي عصبي براي جلوگي_ري از افزاي_ش وزن به رفتارهاي جبراني عود كنن_ده اي نظي_ر پاكسازي ( استف_راغ عم_دي ، استفاده مكرر از مسهل يا مدر ) روزه گرفتن يا ورزش مفرط مي پردازند . اين ب_ي_ماران در م_ورد اينكه در نظ_ر ديگران چگونه جلوه مي كنن_د و ني_ز در مورد جذابيت جنسي ، تصوي_ر بدني و ظاهر خود نگران هستن_د . شيوع اين اختلال در زن هاي جوان حدودا 3 - 1 درصد است . معمولا بيماران ب_ه درمان سرپايي جواب مي دهن_د . روان درماني و درمان هاي شناختي رفتاري با هدف كاهش مصرف غذا ، اصلاح ديدگاه بي_مار در م_ورد غذت ، تصوي_ر بدني و وزن انجام مي گي_رد و در ص_ورت ه_م_راه ب_ودن اختلالات ش_دي_د رواني علاوه ب_ر دارو درماني از روان درماني آناليتيك استفاده شود .

گرسنگي عصبي چيست ؟

_ خصوصيات اصلي گرسنگي عصبي عبارتند از : دوره هاي تكرار شونده پرخوري، احساس فقدان كنترل بر خوردن در حين پرخوري ، استفراغ عمدي و سومصرف داروهاي ملين يا مدر ، روزه داري يا ورزش هاي افراطي براي

پيشگيري از افزايش وزن . همچنين افراد مبتلا به گرسنگي عصبي براي جلوگي_ري از افزاي_ش وزن به رفتارهاي جبراني عود كنن_ده اي نظي_ر پاكسازي ( استف_راغ عم_دي ، استفاده مكرر از مسهل يا مدر ) روزه گرفتن يا ورزش مفرط مي پردازند . اين ب_ي_ماران در م_ورد اينكه در نظ_ر ديگران چگونه جلوه مي كنن_د و ني_ز در مورد جذابيت جنسي ، تصوي_ر بدني و ظاهر خود نگران هستن_د . شيوع اين اختلال در زن هاي جوان حدودا 3 - 1 درصد است . معمولا بيماران ب_ه درمان سرپايي جواب مي دهن_د . روان درماني و درمان هاي شناختي رفتاري با هدف كاهش مصرف غذا ، اصلاح ديدگاه بي_مار در م_ورد غذت ، تصوي_ر بدني و وزن انجام مي گي_رد و در ص_ورت ه_م_راه ب_ودن اختلالات ش_دي_د رواني علاوه ب_ر دارو درماني از روان درماني آناليتيك استفاده شود .

بي اشتهايي عصبي يعني چه ؟

_ اي_ن ب_ي_ماران از حفظ وزن بدنشان در سطح حداقل وزن م_ورد انتظار يا بالات_ر از آن ( مثلا كاهش وزن به حدي كه وزن بدن به كمتر از 85 درصد وزن مورد انتظار برسد ) و يا افزايش وزن مورد انتظار در دوره رشد خودداري مي نمايند . اين بيماران به طور مشخصي از چاق شدن مي ترسند . وجه مشخصه بيماران مبتلا به بي اشتهايي عصبي اختلال عميقي است كه اينها در برداشت از تصوير بدني خود دارن_د . لذا اي_ن افراد بي وقفه در پي لاغري هستن_د و ب_راي اي_ن منظور حتي تا مرحله گرسنگي كشيدن هم پيش مي روند .- اكث_ر رفتارهاي غيرعادي كه اي_ن اف_راد ب_ه منظور كاهش وزن خود انجام

مي دهند ، در خفا صورت مي گيرد . با توجه به اينكه بيمار اغلب مشكل خود را انكار مي كند ، يادآوري لزوم درمان به بيمار و خانواده اش و آشنا كردن آنها با عوارض بيماري از جمله احتمال مرگ و مير ضروري است . دارو درماني با احتياط انجام شود ( با توجه به وضعيت جسماني بيماران ) به منظور اصلاح تصوير بدني فرد از خود ، روان درماني انجام مي شود .

بي اشتهايي عصبي يعني چه ؟

_ اي_ن ب_ي_ماران از حفظ وزن بدنشان در سطح حداقل وزن م_ورد انتظار يا بالات_ر از آن ( مثلا كاهش وزن به حدي كه وزن بدن به كمتر از 85 درصد وزن مورد انتظار برسد ) و يا افزايش وزن مورد انتظار در دوره رشد خودداري مي نمايند . اين بيماران به طور مشخصي از چاق شدن مي ترسند . وجه مشخصه بيماران مبتلا به بي اشتهايي عصبي اختلال عميقي است كه اينها در برداشت از تصوير بدني خود دارن_د . لذا اي_ن افراد بي وقفه در پي لاغري هستن_د و ب_راي اي_ن منظور حتي تا مرحله گرسنگي كشيدن هم پيش مي روند .- اكث_ر رفتارهاي غيرعادي كه اي_ن اف_راد ب_ه منظور كاهش وزن خود انجام مي دهند ، در خفا صورت مي گيرد . با توجه به اينكه بيمار اغلب مشكل خود را انكار مي كند ، يادآوري لزوم درمان به بيمار و خانواده اش و آشنا كردن آنها با عوارض بيماري از جمله احتمال مرگ و مير ضروري است . دارو درماني با احتياط انجام شود ( با توجه به وضعيت جسماني بيماران )

به منظور اصلاح تصوير بدني فرد از خود ، روان درماني انجام مي شود .

اختلال سايكوز پس از زايمان چگونه است ؟

_ علائم بيماري اغلب در عرض چند روز پس از زايمان شروع مي شود . به طور مشخص ، بيمار از خستگي ، بي خوابي و ب_ي ق_راري بسي_ار شكاي_ت مي ك_ند و ممك_ن است حمله هايي از گ_ري_ه ك_ردن و ن_وس_ان خلقي داشت_ه ب_اش_د . كم كم و ب_ه م_رور زم_ان علام_ت هاي_ي ن_ظي_ر سوءظن ، اغتشاش فكري ، بي ربط گويي ، اظهارات غي_رعاقلان_ه ب_روز مي كن_د و ممكن است نگران_ي هاي وسواسي در مورد سلامت و رفاه بچه اش پيدا كند . شكاياتي ني_ز در مورد ناتواني در حركت كردن و ايستادن شايع است. بيمار ممكن است،احساس كند كه دلش نمي خواهد از بچه اش مراقبت كند،بچه اش را دوست ندارد، گاه دلش مي خواهد به خودش يا بچه اش هر دو صدمه بزن_د و ممكن است اصلا منكر تولد بچه اش شود . بيشت_ر اين مادران اول زا هستند .-درمان : سايكوزهاي زايماني يك اورژانس روان پزشكي است . روان درماني و الكتروشوك در موارد شديد توام با خودكشي توصيه مي گردد .

اختلال سايكوز پس از زايمان چگونه است ؟

_ علائم بيماري اغلب در عرض چند روز پس از زايمان شروع مي شود . به طور مشخص ، بيمار از خستگي ، بي خوابي و ب_ي ق_راري بسي_ار شكاي_ت مي ك_ند و ممك_ن است حمله هايي از گ_ري_ه ك_ردن و ن_وس_ان خلقي داشت_ه ب_اش_د . كم كم و ب_ه م_رور زم_ان علام_ت هاي_ي ن_ظي_ر سوءظن ، اغتشاش فكري ، بي ربط گويي ، اظهارات غي_رعاقلان_ه ب_روز

مي كن_د و ممكن است نگران_ي هاي وسواسي در مورد سلامت و رفاه بچه اش پيدا كند . شكاياتي ني_ز در مورد ناتواني در حركت كردن و ايستادن شايع است. بيمار ممكن است،احساس كند كه دلش نمي خواهد از بچه اش مراقبت كند،بچه اش را دوست ندارد، گاه دلش مي خواهد به خودش يا بچه اش هر دو صدمه بزن_د و ممكن است اصلا منكر تولد بچه اش شود . بيشت_ر اين مادران اول زا هستند .-درمان : سايكوزهاي زايماني يك اورژانس روان پزشكي است . روان درماني و الكتروشوك در موارد شديد توام با خودكشي توصيه مي گردد .

كابوس ، اختلال وحشت خواب و راه رفتن در خواب چگونه

_ كاب_وس روياي ترسناك و طولاني است كه شخ_ص هراسان از آن ب_ي_دار مي شود . كاب_وس ها هميشه در خلال خواب REM و در اواخر شب پ_دي_د مي آي_ن_د ، ب_رخي از اف_راد در تمام طول عم_ر دچار كابوس هاي مكرر هستن_د ، ب_رخي ن_ي_ز بيشت_ر در م_واق_ع است__رس و ب_ي_ماري دچار كاب_وس مي شوند .- درمان : بي_داركردن فردي كه در حال كابوس ديدن است ، مشكلي ايجاد نمي كن_د و علاوه ب_ر آن مي توان از روش دارو درماني استفاده كرد .- اختلال وحشت خواب عبارت است از ب_رخاست_ن از خواب در 3/1 اول ش_ب در حي_ن خواب NREM عمي_ق (3 و 4) . وحشت خواب تقريب_ا هميشه با گريه يا فريادي گوشخراش و همراه با تظاهرات رف_ت_اري ، اضطراب شدي_د تا حد حمله پاني_ك آغاز مي شود . ب_ه طور مشخ_ص ، ب_ي_مار با حالت_ي وحشت زده در بستر مي نشيند ، جيغ بلندي مي كشد ، گاهي بلافاصله بيدار شده

و احساس وحشت شديدي به او دست مي دهد . بيمار ممكن است در حالتي از اختلال جهت يابي ب_ي_دار بماند ولي اغلب به خواب مي رود و دوره مزبور را فراموش مي كند . درمان : وقتي فركانس حملات كم است ، درمان خاصي لازم نيست ، دارو درماني و برطرف كردن استرس هاي خانوادگي و محيطي نيز استفاده مي شود . راه رفتن در خواب يا خوابگردي شامل يك رشته رفتارهاي پيچيده است كه در 3/1 اول شب و در خلال خ_واب NREM عم_ي_ق (مراحل 3 و 4) ش_روع مي شون_د و اغلب ب_ه ت_رك بست_ر و راه رف_ت_ن مي انجامد كه بدون هشياري كامل و خاطره بعدي از اين دوره است . درمان : ب_ي_مار را مي توان در حين خوابگردي بدون هيچ گونه عارضه سويي بيدار كرد ، بايد اشياء خطرناك از محيط زندگي بيمار دور شوند و دارو درماني از ديگر روش هاي مورد استفاده است .

كابوس ، اختلال وحشت خواب و راه رفتن در خواب چگونه است ؟

_ كاب_وس روياي ترسناك و طولاني است كه شخ_ص هراسان از آن ب_ي_دار مي شود . كاب_وس ها هميشه در خلال خواب REM و در اواخر شب پ_دي_د مي آي_ن_د ، ب_رخي از اف_راد در تمام طول عم_ر دچار كابوس هاي مكرر هستن_د ، ب_رخي ن_ي_ز بيشت_ر در م_واق_ع است__رس و ب_ي_ماري دچار كاب_وس مي شوند .- درمان : بي_داركردن فردي كه در حال كابوس ديدن است ، مشكلي ايجاد نمي كن_د و علاوه ب_ر آن مي توان از روش دارو درماني استفاده كرد .- اختلال وحشت خواب عبارت است از ب_رخاست_ن

از خواب در 3/1 اول ش_ب در حي_ن خواب NREM عمي_ق (3 و 4) . وحشت خواب تقريب_ا هميشه با گريه يا فريادي گوشخراش و همراه با تظاهرات رف_ت_اري ، اضطراب شدي_د تا حد حمله پاني_ك آغاز مي شود . ب_ه طور مشخ_ص ، ب_ي_مار با حالت_ي وحشت زده در بستر مي نشيند ، جيغ بلندي مي كشد ، گاهي بلافاصله بيدار شده و احساس وحشت شديدي به او دست مي دهد . بيمار ممكن است در حالتي از اختلال جهت يابي ب_ي_دار بماند ولي اغلب به خواب مي رود و دوره مزبور را فراموش مي كند . درمان : وقتي فركانس حملات كم است ، درمان خاصي لازم نيست ، دارو درماني و برطرف كردن استرس هاي خانوادگي و محيطي نيز استفاده مي شود . راه رفتن در خواب يا خوابگردي شامل يك رشته رفتارهاي پيچيده است كه در 3/1 اول شب و در خلال خ_واب NREM عم_ي_ق (مراحل 3 و 4) ش_روع مي شون_د و اغلب ب_ه ت_رك بست_ر و راه رف_ت_ن مي انجامد كه بدون هشياري كامل و خاطره بعدي از اين دوره است . درمان : ب_ي_مار را مي توان در حين خوابگردي بدون هيچ گونه عارضه سويي بيدار كرد ، بايد اشياء خطرناك از محيط زندگي بيمار دور شوند و دارو درماني از ديگر روش هاي مورد استفاده است .

بي خوابي چيست ؟ آيا قابل درمان است ؟

_ بي خوابي عبارت است از اشكال در شروع يا دوام خواب كه ممكن است مداوم يا گذرا باشد . بيخوابي كوتاه مدت معمولا همراه با اضطراب و يا با انتظار يك تجربه اضطراب انگي_ز (مانند امتحان) است.اين حالت معمولا

ني_ازي ب_ه درمان اختصاصي ندارد و اگر هم استفاده از دوره هاي خواب آور جايز باشد ، درمان دارويي كوتاه م_دت خواه_د ب_ود . بي خوابي مداوم گ_روه نسبت_ا شايع ت_ري از اختلالات را تشكيل مي ده_د كه در آنها مشكل عمده در به خواب رفتن است نه تداوم خواب . بي خوابي به دو نوع اوليه و ثانويه تقسيم مي شود . اصطلاح اولي_ه حاكي از آن است كه بي خوابي ارتباطي ب_ه اختلالات طبي يا جسماني شناخت_ه شده ديگري ندارد و در ثان_وي_ه ، بي خوابي ناشي از اختلالات طب_ي يا جسماني يا بي_ماري هاي رواني ديگ_ر مانند درد ، افسردگي ، اضطراب و وابستگي يا قطع دارويي است .مشخصه بي خوابي اوليه اغلب عبارت است از دشواري در به خواب رفتن و بيدار شدن هاي مكرر يا عدم احساس راحت_ي پ_س از بي_دار ش_دن از خواب ، كه ب_اي_د حداقل ب_ه م_دت ي_ك ماه به طول انجاميده باشد . ه_ر چ_ه بي_مار بيش_ت_ر سعي مي كن_د بخواب_د ، احساس ناكام_ي و ناراحت_ي او بيشت_ر شده و به خواب رفتن ، دشوارتر مي شود .درمان : اصول كلي و بهداشت خواب - رختخواب محل تماشاي تلويزيون، مطالع_ه و يا كار نيست . اگر پس از 30 دقيقه به خواب ن_رفتي_د ، رختخواب را ترك كني_د و تا زماني كه كاملا احساس خواب آلودگي نكرده اي_د به رختخواب برنگرديد ، قبل ار خواب از روش هاي relaxation ، ماساژ يا دوش آب گرم استفاده كنيد، در ساعات معيني بخوابيد و بيدار شويد، از چرت زدن در طول روز خودداري كنيد ، ورزش منظم ،

نخوردن غذاي سنگين و درمان دارويي از جمله اين موارد است .

بي خوابي چيست ؟ آيا قابل درمان است ؟

_ بي خوابي عبارت است از اشكال در شروع يا دوام خواب كه ممكن است مداوم يا گذرا باشد . بيخوابي كوتاه مدت معمولا همراه با اضطراب و يا با انتظار يك تجربه اضطراب انگي_ز (مانند امتحان) است.اين حالت معمولا ني_ازي ب_ه درمان اختصاصي ندارد و اگر هم استفاده از دوره هاي خواب آور جايز باشد ، درمان دارويي كوتاه م_دت خواه_د ب_ود . بي خوابي مداوم گ_روه نسبت_ا شايع ت_ري از اختلالات را تشكيل مي ده_د كه در آنها مشكل عمده در به خواب رفتن است نه تداوم خواب . بي خوابي به دو نوع اوليه و ثانويه تقسيم مي شود . اصطلاح اولي_ه حاكي از آن است كه بي خوابي ارتباطي ب_ه اختلالات طبي يا جسماني شناخت_ه شده ديگري ندارد و در ثان_وي_ه ، بي خوابي ناشي از اختلالات طب_ي يا جسماني يا بي_ماري هاي رواني ديگ_ر مانند درد ، افسردگي ، اضطراب و وابستگي يا قطع دارويي است .مشخصه بي خوابي اوليه اغلب عبارت است از دشواري در به خواب رفتن و بيدار شدن هاي مكرر يا عدم احساس راحت_ي پ_س از بي_دار ش_دن از خواب ، كه ب_اي_د حداقل ب_ه م_دت ي_ك ماه به طول انجاميده باشد . ه_ر چ_ه بي_مار بيش_ت_ر سعي مي كن_د بخواب_د ، احساس ناكام_ي و ناراحت_ي او بيشت_ر شده و به خواب رفتن ، دشوارتر مي شود .درمان : اصول كلي و بهداشت خواب - رختخواب محل تماشاي تلويزيون، مطالع_ه و يا كار نيست . اگر پس

از 30 دقيقه به خواب ن_رفتي_د ، رختخواب را ترك كني_د و تا زماني كه كاملا احساس خواب آلودگي نكرده اي_د به رختخواب برنگرديد ، قبل ار خواب از روش هاي relaxation ، ماساژ يا دوش آب گرم استفاده كنيد، در ساعات معيني بخوابيد و بيدار شويد، از چرت زدن در طول روز خودداري كنيد ، ورزش منظم ، نخوردن غذاي سنگين و درمان دارويي از جمله اين موارد است .

فشارهاي رواني ( بيماري هاي روان تني ) چه تاثيري بر

_ اكنون ب_ه گروه_ي از ب_ي_ماري ها ب_ر مي خوريم كه در جامع_ه نمون_ه هاي زيادي دارد و حدفاصل روان پ_زشكي ب_ا پ_زشكي داخلي ب_ه شمار مي رود . اف_زاي_ش اولي_ه فشارخون ، بي نظمي هاي ضربان قلب ، سكت_ه هاي قلبي ، زخم دوازدهه ، كولي_ت عصبي ، كولي_ت زخم دار ، كهي_ر مزم_ن ، اگزما ، جوش غ_رور جوان_ي ، آسم ، سردردهاي تنشي و ميگ_رني ، التهاب روماتيسمي مفاصل ، سرطان و بدخيمي هاي ديگر، ديابت ، التهاب تيروئي_د، اختلالات قاعدگي ، بي اشتهايي عصبي ، چاقي ، همه بيماري هاي شايع و نگ_ران كنن_ده اي هستن_د كه ب_ا وج_ود تف_اوت هاي فراوان ، يك وجه مشترك دارند . همه اين بيماري ها جزء بيماري هاي روان - تني به شمار مي روند ، به اين مفهوم كه فشارهاي روان_ي و عواط_ف شدي_د از ط_ري_ق دستگاه عصب_ي خودكار سب_ب اختلالات عض_وي و آسي_ب هاي بافت_ي در بدن مي شود و در نتيجه رفع آنها ن_ه تنها ب_ه معني پيشگي_ري از اين ب_ي_ماري هاست ، بلكه منشا رواني نقش عمده اي در تداوم اين بيماري ها دارد . به طور كلي تاثي_ر

مسائل رواني بر جسم از چشم پوشيده نيست . خود شما هم تجربه كرده ايد كه در اث_ر مسائل روح_ي تغي_ي_رات جسمي پ_ي_دا مي كني_د . شرم م_وجب ب_راف_روختگي چه_ره و لرزش صدا و ترس سبب خشكي دهان ، پريدگي رنگ و لرزش بدن مي شود . نگراني، مشكلات شغلي ، مشاج_رات خانوادگي و ديگ_ر تجرب_ي_ات ناراحت كن_ن_ده عاطفي ب_ر وضع مع_ده و روده اث_ر مي گذارد .-اما نشانه بيماري " روان - تن_ي " تمايل زي_اد دارند كه در جست و جوي يك منشا جسمي براي ن_شان_ه هاي بي_ماري خ_ود باشن_د و علل روان شناخت_ي را انكار مي كنند و از پ_ذي_رش آنها اكراه دارند .

ب_ه اي_ن ت_رت_ي_ب ه_ر چن_د ب_ي_ماران " روان - ت_ن_ي " ب_ه ص_ورت خ_ودآگاه آرزوي ره_اي_ي از نشانه هاي بيماري خويش را دارند ، اما در ب_راب_ر تدابي_ر درماني ريش_ه اي كه ب_ه مفهوم شناخت اشكلالات ويژه شخصيتي و سوءانطباق هاي منبع اضطراب است ، ناخودآگاه مقاومت مي كنند . بجاست كه اكن_ون ب_ر جامعي_ت انسان ب_ه عنوان يك واحد " زيستي - رواني - اجتماعي " تاكي_د كنيم. انسان نه تنها فرآورده ژنها و سرشت و ساختماني بدني و عضوي خويش است، بلكه تحت تاثير تجربيات خاص رواني و محيط اجتماعي ويژه اي كه در آن زندگي مي كند ، نيز قرار دارد . اي_ن واح_د زي_ستي - رواني - اجتماعي ممكن است در طول زندگي خويش تحت ت_اث_ي__ر عوامل ي_ا استرس_وره_اي_ي ق_رار گي_رد كه آنها ن_ي_ز ممكن است جنب_ه زيستي و في_زيكي ، روان شناختي ي_ا جامعه شناختي داشته باشند . واكنش انسان در برابر استرس_ور

شديد روان شناختي محسوب مي شود . در يك ن_ف_ر سبب ب_ي_ماري عروق اكليلي قلب و سكت_ه قلبي و در يك ن_ف_ر ديگر سب_ب افسردگي و در شخصي ديگر موجب روي آوردن به اعتياد مي شود .

فشارهاي رواني ( بيماري هاي روان تني ) چه تاثيري بر اختلالات عضوي دارند؟

_ اكنون ب_ه گروه_ي از ب_ي_ماري ها ب_ر مي خوريم كه در جامع_ه نمون_ه هاي زيادي دارد و حدفاصل روان پ_زشكي ب_ا پ_زشكي داخلي ب_ه شمار مي رود . اف_زاي_ش اولي_ه فشارخون ، بي نظمي هاي ضربان قلب ، سكت_ه هاي قلبي ، زخم دوازدهه ، كولي_ت عصبي ، كولي_ت زخم دار ، كهي_ر مزم_ن ، اگزما ، جوش غ_رور جوان_ي ، آسم ، سردردهاي تنشي و ميگ_رني ، التهاب روماتيسمي مفاصل ، سرطان و بدخيمي هاي ديگر، ديابت ، التهاب تيروئي_د، اختلالات قاعدگي ، بي اشتهايي عصبي ، چاقي ، همه بيماري هاي شايع و نگ_ران كنن_ده اي هستن_د كه ب_ا وج_ود تف_اوت هاي فراوان ، يك وجه مشترك دارند . همه اين بيماري ها جزء بيماري هاي روان - تني به شمار مي روند ، به اين مفهوم كه فشارهاي روان_ي و عواط_ف شدي_د از ط_ري_ق دستگاه عصب_ي خودكار سب_ب اختلالات عض_وي و آسي_ب هاي بافت_ي در بدن مي شود و در نتيجه رفع آنها ن_ه تنها ب_ه معني پيشگي_ري از اين ب_ي_ماري هاست ، بلكه منشا رواني نقش عمده اي در تداوم اين بيماري ها دارد . به طور كلي تاثي_ر مسائل رواني بر جسم از چشم پوشيده نيست . خود شما هم تجربه كرده ايد كه در اث_ر مسائل روح_ي تغي_ي_رات جسمي

پ_ي_دا مي كني_د . شرم م_وجب ب_راف_روختگي چه_ره و لرزش صدا و ترس سبب خشكي دهان ، پريدگي رنگ و لرزش بدن مي شود . نگراني، مشكلات شغلي ، مشاج_رات خانوادگي و ديگ_ر تجرب_ي_ات ناراحت كن_ن_ده عاطفي ب_ر وضع مع_ده و روده اث_ر مي گذارد .-اما نشانه بيماري " روان - تن_ي " تمايل زي_اد دارند كه در جست و جوي يك منشا جسمي براي ن_شان_ه هاي بي_ماري خ_ود باشن_د و علل روان شناخت_ي را انكار مي كنند و از پ_ذي_رش آنها اكراه دارند .

ب_ه اي_ن ت_رت_ي_ب ه_ر چن_د ب_ي_ماران " روان - ت_ن_ي " ب_ه ص_ورت خ_ودآگاه آرزوي ره_اي_ي از نشانه هاي بيماري خويش را دارند ، اما در ب_راب_ر تدابي_ر درماني ريش_ه اي كه ب_ه مفهوم شناخت اشكلالات ويژه شخصيتي و سوءانطباق هاي منبع اضطراب است ، ناخودآگاه مقاومت مي كنند . بجاست كه اكن_ون ب_ر جامعي_ت انسان ب_ه عنوان يك واحد " زيستي - رواني - اجتماعي " تاكي_د كنيم. انسان نه تنها فرآورده ژنها و سرشت و ساختماني بدني و عضوي خويش است، بلكه تحت تاثير تجربيات خاص رواني و محيط اجتماعي ويژه اي كه در آن زندگي مي كند ، نيز قرار دارد . اي_ن واح_د زي_ستي - رواني - اجتماعي ممكن است در طول زندگي خويش تحت ت_اث_ي__ر عوامل ي_ا استرس_وره_اي_ي ق_رار گي_رد كه آنها ن_ي_ز ممكن است جنب_ه زيستي و في_زيكي ، روان شناختي ي_ا جامعه شناختي داشته باشند . واكنش انسان در برابر استرس_ور شديد روان شناختي محسوب مي شود . در يك ن_ف_ر سبب ب_ي_ماري عروق اكليلي قلب و سكت_ه قلبي و در يك ن_ف_ر

ديگر سب_ب افسردگي و در شخصي ديگر موجب روي آوردن به اعتياد مي شود .

رابطه هيجان و اضطراب با بيماري هاي جسمي چگونه است

_ گاهي ضايعه اي كه در اث_ر بيماري يا ناتواني جسمي به زندگي عاطفي و بهداشت رواني ف_رد وارد مي شود ، مهم تر و پاياتر از نتايج جسمي ضايع_ه عضوي است . حالت هاي مزم_ن هيجاني كه عموما منجر به اختلال كاركرد فيزيولوژيك مي شون_د ، معمولا ارتباطي نزديك با مشكلات جاري زندگي دارند . وجود مشكل در روابط انساني بين افراد، سهم عمده اي در تنش ها و اضطرابهايي كه انسان ها را احاطه مي كند ، دارد و سبب منقلب شدن كاركرد بدني آنان مي شود . نبود محبت و احترام و ارضاي عاطفي در روابط از مهمترين اين عوامل است . روان پزشك در بيمار روان - تني در جست و جوي موقعيت هايي است كه ممكن است موجب اضطراب، تخاصم، پ_رخاشگري ، احساس گناه ، رنجش فروخورده، نارضايتي سرپوش گذاشته شده و ديگر عواطف ناخوشايند شوند و علت آغاز يا عامل تشديد يك اختلال جسمي محسوب شوند. در نتيجه بيمار به ندرت از اضطراب و افسردگي شكايت مي كن_د ، زي_را قادر به احساس و اب_راز آنها نيست بلكه بيشت_ر از ناراحتي در كاركردهاي جسمي شكايت مي كن_د .

رابطه هيجان و اضطراب با بيماري هاي جسمي چگونه است ؟

_ گاهي ضايعه اي كه در اث_ر بيماري يا ناتواني جسمي به زندگي عاطفي و بهداشت رواني ف_رد وارد مي شود ، مهم تر و پاياتر از نتايج جسمي ضايع_ه عضوي است . حالت هاي مزم_ن هيجاني كه عموما منجر به اختلال كاركرد فيزيولوژيك مي شون_د ،

معمولا ارتباطي نزديك با مشكلات جاري زندگي دارند . وجود مشكل در روابط انساني بين افراد، سهم عمده اي در تنش ها و اضطرابهايي كه انسان ها را احاطه مي كند ، دارد و سبب منقلب شدن كاركرد بدني آنان مي شود . نبود محبت و احترام و ارضاي عاطفي در روابط از مهمترين اين عوامل است . روان پزشك در بيمار روان - تني در جست و جوي موقعيت هايي است كه ممكن است موجب اضطراب، تخاصم، پ_رخاشگري ، احساس گناه ، رنجش فروخورده، نارضايتي سرپوش گذاشته شده و ديگر عواطف ناخوشايند شوند و علت آغاز يا عامل تشديد يك اختلال جسمي محسوب شوند. در نتيجه بيمار به ندرت از اضطراب و افسردگي شكايت مي كن_د ، زي_را قادر به احساس و اب_راز آنها نيست بلكه بيشت_ر از ناراحتي در كاركردهاي جسمي شكايت مي كن_د .

شخصيت تيپ (A) و (B) چه ويژگي هايي دارد ؟

_ يكي از پژوهشگران رف_ت_ار ، شخصيت نوع (A) را اين گون_ه تعري_ف مي كند . مجموعه اي ويژه از تحرك و هيجان كه ب_ه وسيله اف_رادي اعمال مي شود كه درگي_ر تلاشي هميشگي براي رسيدن به موفقيت هاي نامحدود در كوتاه ترين زمان ممكن هستند . ويژگي هاي شخصيت (A) را شايد بتوانيم تا حدودي در اين فهرست ملاحظه كنيم . پرخاشگري ، تهاجم ، جاه طلبي، سخت كوشي، فعاليت زياد، كم حوصلگي ، تمايل به شركت در فعاليت هاي رقاب_ت آمي_ز ، عهده دار ب_ودن مشاغلي كه فش_ار زي_اد ب_ه آنان مي آورد ت_ا بي_شت_ر ت_ولي_د كنن_د و مسئوليت هاي فراوانتري را متحمل شوند، صحبت پرجوش و پرحرارت، بي قراري، حركات ناگهاني دست با مشت هاي

گره شده ، حركات صورت با پوست كشيده .اما كساني هست_ن_د كه تحت عن_وان شخصي_ت تي_پ (B) ت_ع_ري_ف مي شون_د كه روي ديگ_ر سكه هستند : آرام ، صب_ور ، ملاي_م ، با اخلاق متعادل ، هم_ه وق_ت خ_ود را صرف كسب موف_قي_ت هاي حرف_ه اي يا رقاب_ت هاي اجتماعي نمي كن_ن_د ، كار يكنواخت و پاي_دار دارند ، دچار كمب_ود وق_ت و فرصت نيستند ، وقت مناسبي را هم براي فعاليت هاي مورد علاقه خويش در بيرون از محيط كار اختصاص مي دهند ، آرام و شمرده صحبت مي كنند . شاي_د بينديشي_م كه اف_راد شخصي_ت ت_ي_پ (A) موف_ق ت_رن_د ، اما چني_ن نيست . در واق_ع ب_رخي اطلاعات حاكي است كه اف_راد تي_پ (B) نسبت به (A) موفق تر هستند و اين علي رغم اشتياق شديد افراد نوع (A) براي دستاوردهاست .- ب_رخي از عوامل رفت_ار (A) ممكن است در ابتلا به بيماريهاي شريان اكليلي قلب اهميت بيشت_ري داشته باشند . ب_راي نمون_ه خشم و رنجش اب_راز نشده ، از متغي_رهاي عمده در تركي_ب عواملي هستن_د كه استعداد بيماري شريان اكليلي را ايجاد مي كند . در مورد كارمندان دفتري ، نداشتن فعاليت جسمي و نپرداختن به ورزش، بيش از فشار كاري در ابتلاي آنان به بيماري شرياني قلبي اهميت دارد .- در پ_ژوهشي ، ت_اث_ي_رات فشارهاي شغلي در يك گ_روه حسابدار مرد كه مسئولي_ت ت_ه_ي_ه صورت ماليت هاي پرداختي را برعهده داشتند، ارزيابي شد هنگامي كه اين افراد مجبور بودند ساعتهاي طولاني براي آماده كردن صورتها كار كنند ، سطح كلسترول بالا مي رفت و زمان انعقاد خون كوتاه مي شود .

وقت_ي كه فشار كار ن_ب_ود ، سطح كلسترول پايين مي آم_د و زمان انعقاد خون طبيعي مي شد . اين تغييرات با درگرگوني در رژيم غذايي ، وزن و فعاليت بدني وابستگي نداشت .جهت پ_ي_شگي_ري از عوامل موج_ه خط_ر ابتلا به بيماري هاي شريان اكليلي قلب اقدامات زي_ر لازم است :1 - درمان حمله2 - پ_ي_شگي_ري از حمله ها و اجتن_اب از ف_ع_الي_ت شدي_د بدني و ورزش سنگي_ن ، درمان اختلالات رواني و رفع مشكلات محيطي بيمار ، رعايت رژيم غذايي و ترك دخانيان 3 - درمان علت زمينه اي و اساسي كه سبب افزايش كار قلب شده است و رفع عوامل استرس زاي محيطي كه موجب اضطراب و ديگر عواطف شديد مي شود .

شخصيت تيپ (A) و (B) چه ويژگي هايي دارد ؟

_ يكي از پژوهشگران رف_ت_ار ، شخصيت نوع (A) را اين گون_ه تعري_ف مي كند . مجموعه اي ويژه از تحرك و هيجان كه ب_ه وسيله اف_رادي اعمال مي شود كه درگي_ر تلاشي هميشگي براي رسيدن به موفقيت هاي نامحدود در كوتاه ترين زمان ممكن هستند . ويژگي هاي شخصيت (A) را شايد بتوانيم تا حدودي در اين فهرست ملاحظه كنيم . پرخاشگري ، تهاجم ، جاه طلبي، سخت كوشي، فعاليت زياد، كم حوصلگي ، تمايل به شركت در فعاليت هاي رقاب_ت آمي_ز ، عهده دار ب_ودن مشاغلي كه فش_ار زي_اد ب_ه آنان مي آورد ت_ا بي_شت_ر ت_ولي_د كنن_د و مسئوليت هاي فراوانتري را متحمل شوند، صحبت پرجوش و پرحرارت، بي قراري، حركات ناگهاني دست با مشت هاي گره شده ، حركات صورت با پوست كشيده .اما كساني هست_ن_د كه تحت عن_وان

شخصي_ت تي_پ (B) ت_ع_ري_ف مي شون_د كه روي ديگ_ر سكه هستند : آرام ، صب_ور ، ملاي_م ، با اخلاق متعادل ، هم_ه وق_ت خ_ود را صرف كسب موف_قي_ت هاي حرف_ه اي يا رقاب_ت هاي اجتماعي نمي كن_ن_د ، كار يكنواخت و پاي_دار دارند ، دچار كمب_ود وق_ت و فرصت نيستند ، وقت مناسبي را هم براي فعاليت هاي مورد علاقه خويش در بيرون از محيط كار اختصاص مي دهند ، آرام و شمرده صحبت مي كنند . شاي_د بينديشي_م كه اف_راد شخصي_ت ت_ي_پ (A) موف_ق ت_رن_د ، اما چني_ن نيست . در واق_ع ب_رخي اطلاعات حاكي است كه اف_راد تي_پ (B) نسبت به (A) موفق تر هستند و اين علي رغم اشتياق شديد افراد نوع (A) براي دستاوردهاست .- ب_رخي از عوامل رفت_ار (A) ممكن است در ابتلا به بيماريهاي شريان اكليلي قلب اهميت بيشت_ري داشته باشند . ب_راي نمون_ه خشم و رنجش اب_راز نشده ، از متغي_رهاي عمده در تركي_ب عواملي هستن_د كه استعداد بيماري شريان اكليلي را ايجاد مي كند . در مورد كارمندان دفتري ، نداشتن فعاليت جسمي و نپرداختن به ورزش، بيش از فشار كاري در ابتلاي آنان به بيماري شرياني قلبي اهميت دارد .- در پ_ژوهشي ، ت_اث_ي_رات فشارهاي شغلي در يك گ_روه حسابدار مرد كه مسئولي_ت ت_ه_ي_ه صورت ماليت هاي پرداختي را برعهده داشتند، ارزيابي شد هنگامي كه اين افراد مجبور بودند ساعتهاي طولاني براي آماده كردن صورتها كار كنند ، سطح كلسترول بالا مي رفت و زمان انعقاد خون كوتاه مي شود . وقت_ي كه فشار كار ن_ب_ود ، سطح كلسترول پايين مي آم_د و زمان انعقاد

خون طبيعي مي شد . اين تغييرات با درگرگوني در رژيم غذايي ، وزن و فعاليت بدني وابستگي نداشت .جهت پ_ي_شگي_ري از عوامل موج_ه خط_ر ابتلا به بيماري هاي شريان اكليلي قلب اقدامات زي_ر لازم است :1 - درمان حمله2 - پ_ي_شگي_ري از حمله ها و اجتن_اب از ف_ع_الي_ت شدي_د بدني و ورزش سنگي_ن ، درمان اختلالات رواني و رفع مشكلات محيطي بيمار ، رعايت رژيم غذايي و ترك دخانيان 3 - درمان علت زمينه اي و اساسي كه سبب افزايش كار قلب شده است و رفع عوامل استرس زاي محيطي كه موجب اضطراب و ديگر عواطف شديد مي شود .

فوبي اختصاصي و فوبي اجتماعي چيست ؟

_ ف_وب_ي اختصاصي عبارت است از : ت_رس ش_دي_د ، دائ_مي ، اف_راطي و يا نامعقول كه در ص_ورت وج_ود و ي_ا انتظار شي ي_ا موقعيتي معي_ن ( مانن_د بلن_دي ، حي_وانات ، ت_زري_ق ، دي_دن خون ، سوار هواپيما شدن ) بروز مي كند در اين بيماران به محض مواجه_ه با مح_رك هراس آور مذكور اجت_ن_اب مي كنند و در غير اين صورت ، با اضطراب يا رنج و عذاب شديد ، آن را تحمل مي نمايند . ف_وب_ي اجتماعي ني_ز همانند فوبي اختصاصي است با اين تفاوت كه هراس ناشي از يك موقعي_ت جمعي يا انجام عملي كه در آن ف_رد در ب_راب_ر چشمان اف_رادي ناآشنا واقع مي شود و ي_ا احتمال موشكافي او سوي آنان وجود دارد ، است .-درمان غي_ر دارويي شامل رفت_ار درماني به وي_ژه مواجه_ه و حساسي_ت زدايي منظم است ساي_ر روش ها مانند هيپنوز ، روان درماني حمايتي ، خانواده درماني و درمان هاي آناليتيك است .

دارو هاي ضدافسردگي رايج ترين درمان هاي دارويي ضدفوبي هستند .

فوبي اختصاصي و فوبي اجتماعي چيست ؟

_ ف_وب_ي اختصاصي عبارت است از : ت_رس ش_دي_د ، دائ_مي ، اف_راطي و يا نامعقول كه در ص_ورت وج_ود و ي_ا انتظار شي ي_ا موقعيتي معي_ن ( مانن_د بلن_دي ، حي_وانات ، ت_زري_ق ، دي_دن خون ، سوار هواپيما شدن ) بروز مي كند در اين بيماران به محض مواجه_ه با مح_رك هراس آور مذكور اجت_ن_اب مي كنند و در غير اين صورت ، با اضطراب يا رنج و عذاب شديد ، آن را تحمل مي نمايند . ف_وب_ي اجتماعي ني_ز همانند فوبي اختصاصي است با اين تفاوت كه هراس ناشي از يك موقعي_ت جمعي يا انجام عملي كه در آن ف_رد در ب_راب_ر چشمان اف_رادي ناآشنا واقع مي شود و ي_ا احتمال موشكافي او سوي آنان وجود دارد ، است .-درمان غي_ر دارويي شامل رفت_ار درماني به وي_ژه مواجه_ه و حساسي_ت زدايي منظم است ساي_ر روش ها مانند هيپنوز ، روان درماني حمايتي ، خانواده درماني و درمان هاي آناليتيك است . دارو هاي ضدافسردگي رايج ترين درمان هاي دارويي ضدفوبي هستند .

اختلال پانيك ( Panic disorder ) چيست ؟

_ حمله پانيك دوره اي از ترس يا ناراحتي شديد است كه ابتدا و انتهاي مشخصي دارد و طي آن حداقل 4 تا از علائ_م ذي_ل به طور ناگهاني پي_دا مي شود و در ع_رض 10 دقيق_ه به حداكث_ر شدت خود مي رسد . اي_ن علائم عبارتند از : تپش قلب ، ت_ع_ري_ق ، احساس ل_رزي_دن ، احساس ك_وت_اه شدن تنفس ، احساس خفه شدن ، احساس ناراحتي يا درد در قفسه سينه ،

تهوع يا ناراحتي شكم_ي ، احساس سرگيج_ه ، تلوتلو خ_وردن ، منگ_ي يا ضع__ف ، واق_ع_ي_ت زدودگي ي_ا شخصي_ت باختگي ، ت_رس از دس_ت دادن تسلط ب_ر خود ، ت_رس از م_ردن ، پ_ارست_زي ( احساس كرخت_ي يا سوزن سوزن شدن ) . اين بيماران اغلب نمي توانند علت ترس خود را بيان كنند . حمله پانيك 30 - 20 دقيقه و به ندرت بيش از يك ساعت به طول مي انجامد . علائم ممكن است به سرعت يا به تدريج برطرف شود .اختلال پانيك عبارت است از وج_ود حملات غيرمنتظ_ره و عود كننده پانيك ، كه لااقل به دنبال يكي از اي_ن حملات علايمي نظير : نگراني دائم از وقوع حمله اي ديگر ، نگراني از نتايج ضمني حمله يا عواقب آن ، پيدايش ت_غي_ي_ر چشمگيري در رفت_ار ب_ه دليل حملات مزب_ور به وجود مي آيد . اختلال پانيك اغلب با آگورافوبيا (گذر هراسي) همراه است . بيمار از فضاهايي نظي_ر خيابان هاي شلوغ ، فضاهاي سربسته ، وسايل نقليه دربسته ( اتوبوس و هواپيما ) اجتناب مي كند . ميانگي_ن سني تظاهر اين اختلال 25 سالگي است . درمان : به بيمار اطمينان دهي_د كه گرچه علائم بيماري شديد و ناراحت كننده است ، ولي خطري او را ت_هدي_د نمي كن_د . دارو درماني ، درمان هاي شناختي - رفتاري ( بيمار از نحوه ايجاد علائم آگاه شود ، تمرينات تنفسي ، مواجهه ) از ديگر روش هاي درماني است .

اختلال پانيك ( Panic disorder ) چيست ؟

_ حمله پانيك دوره اي از ترس يا ناراحتي شديد است كه ابتدا و انتهاي مشخصي

دارد و طي آن حداقل 4 تا از علائ_م ذي_ل به طور ناگهاني پي_دا مي شود و در ع_رض 10 دقيق_ه به حداكث_ر شدت خود مي رسد . اي_ن علائم عبارتند از : تپش قلب ، ت_ع_ري_ق ، احساس ل_رزي_دن ، احساس ك_وت_اه شدن تنفس ، احساس خفه شدن ، احساس ناراحتي يا درد در قفسه سينه ، تهوع يا ناراحتي شكم_ي ، احساس سرگيج_ه ، تلوتلو خ_وردن ، منگ_ي يا ضع__ف ، واق_ع_ي_ت زدودگي ي_ا شخصي_ت باختگي ، ت_رس از دس_ت دادن تسلط ب_ر خود ، ت_رس از م_ردن ، پ_ارست_زي ( احساس كرخت_ي يا سوزن سوزن شدن ) . اين بيماران اغلب نمي توانند علت ترس خود را بيان كنند . حمله پانيك 30 - 20 دقيقه و به ندرت بيش از يك ساعت به طول مي انجامد . علائم ممكن است به سرعت يا به تدريج برطرف شود .اختلال پانيك عبارت است از وج_ود حملات غيرمنتظ_ره و عود كننده پانيك ، كه لااقل به دنبال يكي از اي_ن حملات علايمي نظير : نگراني دائم از وقوع حمله اي ديگر ، نگراني از نتايج ضمني حمله يا عواقب آن ، پيدايش ت_غي_ي_ر چشمگيري در رفت_ار ب_ه دليل حملات مزب_ور به وجود مي آيد . اختلال پانيك اغلب با آگورافوبيا (گذر هراسي) همراه است . بيمار از فضاهايي نظي_ر خيابان هاي شلوغ ، فضاهاي سربسته ، وسايل نقليه دربسته ( اتوبوس و هواپيما ) اجتناب مي كند . ميانگي_ن سني تظاهر اين اختلال 25 سالگي است . درمان : به بيمار اطمينان دهي_د كه گرچه علائم بيماري شديد و ناراحت كننده است ، ولي

خطري او را ت_هدي_د نمي كن_د . دارو درماني ، درمان هاي شناختي - رفتاري ( بيمار از نحوه ايجاد علائم آگاه شود ، تمرينات تنفسي ، مواجهه ) از ديگر روش هاي درماني است .

اختلال پس از استرس تروماتيك) و واكنش حاد به استر

_ اختلال پس از استرس تروماتيك عبارت است از مجموعه اي علائم كه در پي مواجه_ه با عامل فشار آسيب زاي بسيار شديد پي_دا مي شود . اين مواجهه مي توان_د به ص_ورت ديدن ، حضور ، يا شنيدن باشد . ف_رد به ص_ورت ترس و درماندگي به اي_ن تجربه پاسخ مي ده_د . واقعه را در ذهن خود مجسم مي كند و در عين حال مي خواه_د از يادآوري آن اجتناب كند . علائم مزبور بايد لااقل يك ماه طول كشي_ده باشد و ب_ر حوزه هاي مهمي از زندگي ب_ي_مار مانند خانواده و شغل او تاثي_ر گذاشته باشد . علائم حدود 3 ماه طول مي كشد .اختلال واكنش حاد به استرس نيز شبيه PTSD است به جز اينكه علايمش در ظرف چهار هفته پس از واق_ع_ه پ_ي_دا مي شود و به م_دت 2 روز تا 4 هفته طول مي كش_د . عوامل مستعد كنن_ده آسيب پذيري كه در ظاهر نقش عم_ده را در ايجاد يا عدم ايجاد اختلال ايفا مي كنند ، عبارتند از : وجود آسيب در كودكي، وجود صفاتي از اختلال شخصيت فردي، بدگمان، وابسته يا ضداجتماعي بي كفايتي نظام حمايتي ، آسيب پ_ذي_ري وراثتي - سرشتي ، بيماري هاي روان پ_زشكي ، ب_روز تغييرات پرفشار تازه در زندگي فرد و مصرف مفرط الكل به تازگي . ويژگي هاي باليني PTSD عبارت است از احساس دردناك

وقوع مجدد واقعه ، الگويي از اجتناب و كرختي هيجاني و بي_ش برانگيختگي نسبتا داديم . ممكن است اختلال تا ماه ها و حتي سالها پس از وقوع واقعه پيدا نشود . در معاينه وضعيت رواني بيماران ، اغلب احساس گناه ، طرد شدن و تحقير ديده مي شود . خطاي ادراكي و توهم نيز ممكن است وجود داشته باشد .در آزمايش شناختي بيمار ممكن است مختل بودن حافظه و توجه ديده شود . از نظر سير و پيش آگهي بيماري قابل ذكر است كه علائم بيماري ممكن است در طول زمان نوسان داشته باشد . بيشترين شدت اين علائم در دوره هايي است كه فشار رواني بيمار زياد است . حدود 30 درصد بيماران كاملا بهبود مي يابند . 10 درصد نيز يا هيچ تغييري در علايمشان پيدا نمي شود و يا بدتر مي شوند .

( اختلال پس از استرس تروماتيك) و واكنش حاد به استرس چيست ؟

_ اختلال پس از استرس تروماتيك عبارت است از مجموعه اي علائم كه در پي مواجه_ه با عامل فشار آسيب زاي بسيار شديد پي_دا مي شود . اين مواجهه مي توان_د به ص_ورت ديدن ، حضور ، يا شنيدن باشد . ف_رد به ص_ورت ترس و درماندگي به اي_ن تجربه پاسخ مي ده_د . واقعه را در ذهن خود مجسم مي كند و در عين حال مي خواه_د از يادآوري آن اجتناب كند . علائم مزبور بايد لااقل يك ماه طول كشي_ده باشد و ب_ر حوزه هاي مهمي از زندگي ب_ي_مار مانند خانواده و شغل او تاثي_ر گذاشته باشد . علائم حدود 3 ماه طول مي كشد

.اختلال واكنش حاد به استرس نيز شبيه PTSD است به جز اينكه علايمش در ظرف چهار هفته پس از واق_ع_ه پ_ي_دا مي شود و به م_دت 2 روز تا 4 هفته طول مي كش_د . عوامل مستعد كنن_ده آسيب پذيري كه در ظاهر نقش عم_ده را در ايجاد يا عدم ايجاد اختلال ايفا مي كنند ، عبارتند از : وجود آسيب در كودكي، وجود صفاتي از اختلال شخصيت فردي، بدگمان، وابسته يا ضداجتماعي بي كفايتي نظام حمايتي ، آسيب پ_ذي_ري وراثتي - سرشتي ، بيماري هاي روان پ_زشكي ، ب_روز تغييرات پرفشار تازه در زندگي فرد و مصرف مفرط الكل به تازگي . ويژگي هاي باليني PTSD عبارت است از احساس دردناك وقوع مجدد واقعه ، الگويي از اجتناب و كرختي هيجاني و بي_ش برانگيختگي نسبتا داديم . ممكن است اختلال تا ماه ها و حتي سالها پس از وقوع واقعه پيدا نشود . در معاينه وضعيت رواني بيماران ، اغلب احساس گناه ، طرد شدن و تحقير ديده مي شود . خطاي ادراكي و توهم نيز ممكن است وجود داشته باشد .در آزمايش شناختي بيمار ممكن است مختل بودن حافظه و توجه ديده شود . از نظر سير و پيش آگهي بيماري قابل ذكر است كه علائم بيماري ممكن است در طول زمان نوسان داشته باشد . بيشترين شدت اين علائم در دوره هايي است كه فشار رواني بيمار زياد است . حدود 30 درصد بيماران كاملا بهبود مي يابند . 10 درصد نيز يا هيچ تغييري در علايمشان پيدا نمي شود و يا بدتر مي شوند .

درمان واكنش حاد به استرس

_ اجازه دهي_د بيمار از نظ_ر

عاطفي تخليه شود ، او را تشويق كني_د تا آزادان_ه تجربه ناراحت كننده خود را بازگو كند . بيمار مي توان_د اين كار را در جريان روان درماني ف_ردي ، گروهي يا تح_ت تاث_ي_ر هيپنوز انجام دهد . در م_دت كوتاهي از داروهاي ض_داضط_راب استفاده ش_ود . سعي شود بيمار هر چه سريع ت_ر به سطح عملكردي قبلي خود باز گردد .-

درمان PTSD : دارو درمان_ي - درمان هاي غي_رداروي_ي : روان درمان_ي ف_ردي و گ_روه_ي ، رف_ت_ار درماني ، شناخت درماني ، هيپنوز .

درمان واكنش حاد به استرس

_ اجازه دهي_د بيمار از نظ_ر عاطفي تخليه شود ، او را تشويق كني_د تا آزادان_ه تجربه ناراحت كننده خود را بازگو كند . بيمار مي توان_د اين كار را در جريان روان درماني ف_ردي ، گروهي يا تح_ت تاث_ي_ر هيپنوز انجام دهد . در م_دت كوتاهي از داروهاي ض_داضط_راب استفاده ش_ود . سعي شود بيمار هر چه سريع ت_ر به سطح عملكردي قبلي خود باز گردد .-

درمان PTSD : دارو درمان_ي - درمان هاي غي_رداروي_ي : روان درمان_ي ف_ردي و گ_روه_ي ، رف_ت_ار درماني ، شناخت درماني ، هيپنوز .

اختلال اضطرابي ژنراليزه (فراگير) چيست ؟

_ اختلال اضطرابي فراگير عبارت است از اضطراب و نگراني مفرط درباره چندين واقعه يا فعاليت در اكثر اوقات روز و طي يك دوره لااقل 6 ماه ، نگران_ي مذكور ب_ه سخت_ي مه_ار مي شود و با علايم جسمي نظير تنش عضلاني ، برافروختگي ، دشواري در خواب و بي قراري همراه است .علايم عمده آن عبارتند از : اضطراب ، تنش حركت_ي ، پ_ركاري دستگاه خودكار و آژي_ر ب_ودن از نظ_ر شناختي .

اضطراب مزبور بايد بسيار شديد و مخل ساير جنبه هاي زندگي فرد باشد . شايع ترين تظاهرات تنش حركتي عبارتند از : لرزيدن، بي قراري و سردرد. تظاهرات شايع پركاري دستگاه خودكار مانند كوتاه شدن تنفس،تعريق مفرط، تپش قلب و علائم مختلف گوارشي است. برانگيختگي بيمار از نظ_ر شناختي ، از روي برافروختگ_ي او و زود از جا پ_ريدن_ش معلوم مي شود . درمان ت_ن_ها در مواردي مانن_د ناتواني و ناراحتي يا علائم شديد از دارو استفاده كنيد درمان هاي غيردارويي نظير انواع روان درماني ، تغيير محيطي ، ورزش ، تمرينات آرام سازي هستند .

اختلال اضطرابي ژنراليزه (فراگير) چيست ؟

_ اختلال اضطرابي فراگير عبارت است از اضطراب و نگراني مفرط درباره چندين واقعه يا فعاليت در اكثر اوقات روز و طي يك دوره لااقل 6 ماه ، نگران_ي مذكور ب_ه سخت_ي مه_ار مي شود و با علايم جسمي نظير تنش عضلاني ، برافروختگي ، دشواري در خواب و بي قراري همراه است .علايم عمده آن عبارتند از : اضطراب ، تنش حركت_ي ، پ_ركاري دستگاه خودكار و آژي_ر ب_ودن از نظ_ر شناختي . اضطراب مزبور بايد بسيار شديد و مخل ساير جنبه هاي زندگي فرد باشد . شايع ترين تظاهرات تنش حركتي عبارتند از : لرزيدن، بي قراري و سردرد. تظاهرات شايع پركاري دستگاه خودكار مانند كوتاه شدن تنفس،تعريق مفرط، تپش قلب و علائم مختلف گوارشي است. برانگيختگي بيمار از نظ_ر شناختي ، از روي برافروختگ_ي او و زود از جا پ_ريدن_ش معلوم مي شود . درمان ت_ن_ها در مواردي مانن_د ناتواني و ناراحتي يا علائم شديد از دارو استفاده كنيد درمان هاي غيردارويي

نظير انواع روان درماني ، تغيير محيطي ، ورزش ، تمرينات آرام سازي هستند .

اختلال وسواس فكري - عملي (OCD) چيست و علل آن كدامن

_ ويژگي اصلي OCD وج_ود وسواس ها يا اجبارهايي مكرر و چنان ش_دي_د است كه رن_ج و عذاب ق_اب_ل ملاحظه اي را ب_راي ف_رد ب_ه ب_ار مي آورن_د . اي_ن وسواس ها ي_ا اجبارها سب_ب اتلاف وق_ت مي شون_د و اختلال قابل ملاحظه اي در روند معمولي و طبيعي زندگي ، كاركرد شغلي ، فعاليت هاي معمول اجتماعي ، ب_ا روابط ف_رد ايجاد مي كنند . ب_ي_مار مبتلا ب_ه وسواس ممكن است فقط وسواس فكري ، وسواس عملي يا هر دوي آنها را با هم داشته باشد .

وسواس عبارت است از فكر ، احساس ، انديشه يا حس عودكننده و مزاحم . ب_رخلاف وسواس فكري كه يك فرآيند ذهني است . اجبار يا وسواس عملي نوعي رفتار است . بيمار وسواسي از غير منطقي ب_ودن وسواس هايش آگاهي دارد . مي_زان شيوع حدود 2 تا 3 درصد است . احتمال ابتلا در بزرگسالان در زن و مرد يكسان است اما در نوجوانان به خصوص پسرها است . ميانگي_ن سن شروع حدود 20 سالگي است . مجردها بيش از متاهل ها مبتلا مي شون_د . اي_ن بيماري چهارمين بيماري شايع در روان پزشكي است . علت احتمالي اختلال در دستگاه عصبي و بهم خوردن تنظيم ماده اي به نام سروتوئين در مغ_ز است ، هرچن_د مطالعات جديد در صدد ياف_تن ساير موارد دخيل در اي_ن بيماري هست_ن_د . عوامل ارثي هم در ابتلا ب_ه اي_ن بي_ماري نقش دارند و بعضي از افراد درجه اول خانواده بيماران وسواسي نيز به اين

بيماري مبتلا هستند . گاهي فرد پس از بروز حادثه اي مثل بيماري ، حاملگي و ضربه روحي به طور ناگهاني دچار علائم وسواس مي شود . مسائل رف_ت_اري از جمل_ه سخت گي_ري زي_اد والدي_ن ب_ه كودك_ان جهت رعايت ت_مي_زي و شست و شوي فراوان ، نيز گاهي سبب بروز علائم وسواس در بزرگسالي مي گردد.

اختلال وسواس فكري - عملي (OCD) چيست و علل آن كدامند ؟

_ ويژگي اصلي OCD وج_ود وسواس ها يا اجبارهايي مكرر و چنان ش_دي_د است كه رن_ج و عذاب ق_اب_ل ملاحظه اي را ب_راي ف_رد ب_ه ب_ار مي آورن_د . اي_ن وسواس ها ي_ا اجبارها سب_ب اتلاف وق_ت مي شون_د و اختلال قابل ملاحظه اي در روند معمولي و طبيعي زندگي ، كاركرد شغلي ، فعاليت هاي معمول اجتماعي ، ب_ا روابط ف_رد ايجاد مي كنند . ب_ي_مار مبتلا ب_ه وسواس ممكن است فقط وسواس فكري ، وسواس عملي يا هر دوي آنها را با هم داشته باشد .

وسواس عبارت است از فكر ، احساس ، انديشه يا حس عودكننده و مزاحم . ب_رخلاف وسواس فكري كه يك فرآيند ذهني است . اجبار يا وسواس عملي نوعي رفتار است . بيمار وسواسي از غير منطقي ب_ودن وسواس هايش آگاهي دارد . مي_زان شيوع حدود 2 تا 3 درصد است . احتمال ابتلا در بزرگسالان در زن و مرد يكسان است اما در نوجوانان به خصوص پسرها است . ميانگي_ن سن شروع حدود 20 سالگي است . مجردها بيش از متاهل ها مبتلا مي شون_د . اي_ن بيماري چهارمين بيماري شايع در روان پزشكي است . علت احتمالي اختلال در

دستگاه عصبي و بهم خوردن تنظيم ماده اي به نام سروتوئين در مغ_ز است ، هرچن_د مطالعات جديد در صدد ياف_تن ساير موارد دخيل در اي_ن بيماري هست_ن_د . عوامل ارثي هم در ابتلا ب_ه اي_ن بي_ماري نقش دارند و بعضي از افراد درجه اول خانواده بيماران وسواسي نيز به اين بيماري مبتلا هستند . گاهي فرد پس از بروز حادثه اي مثل بيماري ، حاملگي و ضربه روحي به طور ناگهاني دچار علائم وسواس مي شود . مسائل رف_ت_اري از جمل_ه سخت گي_ري زي_اد والدي_ن ب_ه كودك_ان جهت رعايت ت_مي_زي و شست و شوي فراوان ، نيز گاهي سبب بروز علائم وسواس در بزرگسالي مي گردد.

براي درمان بيماران وسواسي (OCD) چه اقداماتي نياز ه

_ موارد شدي_د وسواس باع_ث اختلال در كار روزان_ه و غ_ي_ب_ت از محل كار مي شود . چون بيماران علايم خود را مخفي نگ_ه مي دارن_د ، بهت_ر است در خانواده ب_ه اي_ن موارد ت_وج_ه شود و در صورت مشاهده رفتارهاي مكرر و خارج از معمول آنها را جهت درمان به روان پزشك ارجاع دهند . جلوگي_ري از انجام كارهاي تكراري مانند شستن و نظافت زياد و كنترل فراوان سبب ازدياد اضطراب مبتلايان وسواس مي شود . خانواده اين بيماران مي توانند نقش موثري جهت ارجاع و درمان آنها ايفا كنند .-

-

داروهاي موثر و روش هاي درماني موثر و مفيدي جهت درمان وسواس در دسترس است . مطابق بررسي ها و تحقيقات انجام شده در زمينه درمان بيماران وسواسي ، بهترين اقدام ، رفتار شناختي - درماني و دارو درماني مي باشد .- درمان وسواس عملي: بهترين روش غيردارويي،رويارويي ( exposure ) است. اين روش شامل

:

1- رويارويي ارادي و عمدي با همه موقعيت هاي اجتنابي قبلي 2 - رويارويي مستقيم با محرك هاي ترسناك ( از جمله افكار )3 - جلوگي_ري از آي_ي_ن مندي هاي اجباري و رف_ت_ارهاي خنثي ساز و از آن جمله رفتارهاي ناآشكار (يعني جلوگيري از پاسخ) .- هدف اين روش درماني ارائه شده ، قراردادن فرد در بالاترين سطح ممكن رويارويي و در عين حال حذف هر نوع خنثي سازي است . درمان با مشاركت بيمار و با اين هدف كه بيمار هرچه زودتر در فرآيتند درمان ، مسئوليت برنامه ريزي و ادامه آن را خود بپذيرد ، صورت مي گيرد .-استفاده گسترده از تكاليف خانگي ( Task ) باعث مي شود كه نيل به هدف هاي درمان زودتر و با كارايي بيشتري انجام پذي_رد . در مراحل بعدي درمان ، بيمار ، خود مسئوليت اجرا و برنامه ريزي درمان را بر عهده مي گيرد .

درمان وسواس فكري شامل دو روش است :

-

1 ) عادت آموزي : ب_ر اي_ن فرضي_ه استوار است كه تم_ري_ن هاي اوليه باي_د به طور مكرر پيش بيني ن_اپ_ذي_ر ، افكاري را در طي دوره لازم ب_راي كاهش اضطراب ، ب_رانگي_زانن_د و در عي_ن حال ، هر نوع اجتناب نهفت_ه و رفتارهاي خنثي سازي را متوقف نمايد . براي آنكه بتوان افكار را به طور مكرر و به شيوه اي پيش بيني پذير مطرح كرد ، چند راهبرد وجود دارد : الف - بازخواني آگاهانه فكر و فكر را ايجاد كنيد ، تا زماني كه نگفته ام نگه داريد و بعد مكث كنيد. اين كار را چند بار تكرار كنيد

.-ب - نوشتن فكر به طور مكرر- ج - گوش دادن به يك " نوارلوپ " فكر با صداي خود ب_يمار . خصوصا تركيبي از اين راهبردها كه با نوار لوپ شروع مي شود ، ميزان اثر بخشي را بيشتر مي كند . 2 ) ايجاد وقفه در فكر : درمانگر از بيمار مي خواهد كه صحنه برانگيزاننده فكر و سوالي را تجسم نمايد . در صورت لزوم فكر و سوالي را توضيح دهد ، پس يك دفعه درمانگر دستور توقف فكر را به صورت بس كن مي دهد و بعد از بيمار مي پرسد كه چه اتفاقي در مورد فكر وسواسي افتاد .

براي درمان بيماران وسواسي (OCD) چه اقداماتي نياز هست ؟

_ موارد شدي_د وسواس باع_ث اختلال در كار روزان_ه و غ_ي_ب_ت از محل كار مي شود . چون بيماران علايم خود را مخفي نگ_ه مي دارن_د ، بهت_ر است در خانواده ب_ه اي_ن موارد ت_وج_ه شود و در صورت مشاهده رفتارهاي مكرر و خارج از معمول آنها را جهت درمان به روان پزشك ارجاع دهند . جلوگي_ري از انجام كارهاي تكراري مانند شستن و نظافت زياد و كنترل فراوان سبب ازدياد اضطراب مبتلايان وسواس مي شود . خانواده اين بيماران مي توانند نقش موثري جهت ارجاع و درمان آنها ايفا كنند .- -

داروهاي موثر و روش هاي درماني موثر و مفيدي جهت درمان وسواس در دسترس است . مطابق بررسي ها و تحقيقات انجام شده در زمينه درمان بيماران وسواسي ، بهترين اقدام ، رفتار شناختي - درماني و دارو درماني مي باشد .- درمان وسواس عملي: بهترين روش غيردارويي،رويارويي ( exposure

) است. اين روش شامل :

1- رويارويي ارادي و عمدي با همه موقعيت هاي اجتنابي قبلي 2 - رويارويي مستقيم با محرك هاي ترسناك ( از جمله افكار )3 - جلوگي_ري از آي_ي_ن مندي هاي اجباري و رف_ت_ارهاي خنثي ساز و از آن جمله رفتارهاي ناآشكار (يعني جلوگيري از پاسخ) .- هدف اين روش درماني ارائه شده ، قراردادن فرد در بالاترين سطح ممكن رويارويي و در عين حال حذف هر نوع خنثي سازي است . درمان با مشاركت بيمار و با اين هدف كه بيمار هرچه زودتر در فرآيتند درمان ، مسئوليت برنامه ريزي و ادامه آن را خود بپذيرد ، صورت مي گيرد .-استفاده گسترده از تكاليف خانگي ( Task ) باعث مي شود كه نيل به هدف هاي درمان زودتر و با كارايي بيشتري انجام پذي_رد . در مراحل بعدي درمان ، بيمار ، خود مسئوليت اجرا و برنامه ريزي درمان را بر عهده مي گيرد .

درمان وسواس فكري شامل دو روش است :

-

1 ) عادت آموزي : ب_ر اي_ن فرضي_ه استوار است كه تم_ري_ن هاي اوليه باي_د به طور مكرر پيش بيني ن_اپ_ذي_ر ، افكاري را در طي دوره لازم ب_راي كاهش اضطراب ، ب_رانگي_زانن_د و در عي_ن حال ، هر نوع اجتناب نهفت_ه و رفتارهاي خنثي سازي را متوقف نمايد . براي آنكه بتوان افكار را به طور مكرر و به شيوه اي پيش بيني پذير مطرح كرد ، چند راهبرد وجود دارد : الف - بازخواني آگاهانه فكر و فكر را ايجاد كنيد ، تا زماني كه نگفته ام نگه داريد و بعد مكث كنيد. اين كار

را چند بار تكرار كنيد .-ب - نوشتن فكر به طور مكرر- ج - گوش دادن به يك " نوارلوپ " فكر با صداي خود ب_يمار . خصوصا تركيبي از اين راهبردها كه با نوار لوپ شروع مي شود ، ميزان اثر بخشي را بيشتر مي كند . 2 ) ايجاد وقفه در فكر : درمانگر از بيمار مي خواهد كه صحنه برانگيزاننده فكر و سوالي را تجسم نمايد . در صورت لزوم فكر و سوالي را توضيح دهد ، پس يك دفعه درمانگر دستور توقف فكر را به صورت بس كن مي دهد و بعد از بيمار مي پرسد كه چه اتفاقي در مورد فكر وسواسي افتاد .

تريكوتيلومانيا ( وسواس موكني ) چگونه است ؟

_ وي_ژگ_ي اساسي تريكوتيلومانيا يا وسواس كن_دن مو ، عبارت است از كندن مكرر مو كه سبب از دست دادن محسوس مو مي شود . پيش از اقدام به كن_دن مو ، بيمار دچار حس ف_زاي_ن_ده اي از تنش مي شود و با كن_دن مو احساس رضاي_ت يا تسكي_ن به وي دست مي دهد .

در اي_ن اختلال همه مناطق بدن ممكن است درگير شود ، ولي كندن موي سر شايع تر از ساير قسمت هاست. ساير نواحي درگير عبارتند از : ابروها ، پلك ها و ريش . كندن مو دردناك نيست ، هرچند خارش و سوزش در نواحي مبتلا ممكن است وجود داشته باشد . اين بيماران معمولا به نظر نمي رسد از رفتارشان ناراحت باشند . در زنان شايع تر از مردان است. عموما در كودكي يا نوجواني آغاز مي شود . درمان آن عبارت است از : الف ) 1 - رفتاردرماني

به ويژه بيزاري درماني:همراه كردن يك محرك دردناك مثل شوك خفيف الكتريكي با عمل كندن م_و به وسيله ب_ي_مار ، سبب شرطي شدت وي نسبت به كندن موها مي شود . يا ب_ه ب_ي_مار ت_وصي_ه مي شود ، يك كش لاستيكي به دور موچ خود ببندد و در مواقع_ي كه احساس اجبار براي كندن موهايش دارد ، به جاي آن از كش لاستيكي استفاده نمايد .- 2 - درمان با هيپنوتيزم و تلقين

-

3 - خانواده درماني

ب ) درمان دارويي

تريكوتيلومانيا ( وسواس موكني ) چگونه است ؟

_ وي_ژگ_ي اساسي تريكوتيلومانيا يا وسواس كن_دن مو ، عبارت است از كندن مكرر مو كه سبب از دست دادن محسوس مو مي شود . پيش از اقدام به كن_دن مو ، بيمار دچار حس ف_زاي_ن_ده اي از تنش مي شود و با كن_دن مو احساس رضاي_ت يا تسكي_ن به وي دست مي دهد .

در اي_ن اختلال همه مناطق بدن ممكن است درگير شود ، ولي كندن موي سر شايع تر از ساير قسمت هاست. ساير نواحي درگير عبارتند از : ابروها ، پلك ها و ريش . كندن مو دردناك نيست ، هرچند خارش و سوزش در نواحي مبتلا ممكن است وجود داشته باشد . اين بيماران معمولا به نظر نمي رسد از رفتارشان ناراحت باشند . در زنان شايع تر از مردان است. عموما در كودكي يا نوجواني آغاز مي شود . درمان آن عبارت است از : الف ) 1 - رفتاردرماني به ويژه بيزاري درماني:همراه كردن يك محرك دردناك مثل شوك خفيف الكتريكي با عمل كندن م_و به وسيله ب_ي_مار ، سبب

شرطي شدت وي نسبت به كندن موها مي شود . يا ب_ه ب_ي_مار ت_وصي_ه مي شود ، يك كش لاستيكي به دور موچ خود ببندد و در مواقع_ي كه احساس اجبار براي كندن موهايش دارد ، به جاي آن از كش لاستيكي استفاده نمايد .- 2 - درمان با هيپنوتيزم و تلقين -

3 - خانواده درماني

ب ) درمان دارويي

اختلال انفجاري متناوب يعني چه ؟

_ تشخيص اختلال انفجاري متناوب زماني مطرح مي شود كه شرح حال بيمار نشان دهنده وجود چن_دي_ن دوره م_ش_خ_ص ب_اش_د كه در طي آن_ه_ا شخص ق_ادر ب_ه م_ق_اوم_ت در ب_راب_ر ت_ك_ان_ه هاي پرخاشگرانه نيست و نجر به اعمال تهاجمي جدي و اعمال تخريبي مي شود . مي_زان پرخاشگري ابراز شده در طي هر دوره هيچ تناسبي با عوامل زمينه ساز رواني اجتماعي استرس زا ندارد .سواب_ق ب_ي_مار معمولا نشان مي دهد كه دوران كودكي در ج_وي ار اعت_ي_اد به الكل ، خشون_ت و بي ثب_اتي هيجاني سپري شده است . سواب_ق كاري بيماران بد است و اغلب اظهار مي كنن_د ، شغلشان را از دست داده اند و دچ_ار مشكلات زن_اشوي_ي و درگي_ري با ق_ان_ون هست_ن_د . معمولا بيماران مبتلا ب_ه اي_ن اختلال ، مردان تن_ومن_د و وابست_ه اي هستند كه حس مردانگي آنها ضعي_ف است .-پس از دوره خشونت اغلب خود دچار اضطراب ، احساس گناه و افسردگي شدي_د مي شود . در اكثر موارد شدت اختلال با شروع ميانسالي فروكش مي كند . درمان غير دارويي شامل : روان درماني فردي و گروهي ، خانواده درماني و درمان دارويي است.

اختلال انفجاري متناوب يعني چه ؟

_ تشخيص اختلال انفجاري متناوب زماني مطرح

مي شود كه شرح حال بيمار نشان دهنده وجود چن_دي_ن دوره م_ش_خ_ص ب_اش_د كه در طي آن_ه_ا شخص ق_ادر ب_ه م_ق_اوم_ت در ب_راب_ر ت_ك_ان_ه هاي پرخاشگرانه نيست و نجر به اعمال تهاجمي جدي و اعمال تخريبي مي شود . مي_زان پرخاشگري ابراز شده در طي هر دوره هيچ تناسبي با عوامل زمينه ساز رواني اجتماعي استرس زا ندارد .سواب_ق ب_ي_مار معمولا نشان مي دهد كه دوران كودكي در ج_وي ار اعت_ي_اد به الكل ، خشون_ت و بي ثب_اتي هيجاني سپري شده است . سواب_ق كاري بيماران بد است و اغلب اظهار مي كنن_د ، شغلشان را از دست داده اند و دچ_ار مشكلات زن_اشوي_ي و درگي_ري با ق_ان_ون هست_ن_د . معمولا بيماران مبتلا ب_ه اي_ن اختلال ، مردان تن_ومن_د و وابست_ه اي هستند كه حس مردانگي آنها ضعي_ف است .-پس از دوره خشونت اغلب خود دچار اضطراب ، احساس گناه و افسردگي شدي_د مي شود . در اكثر موارد شدت اختلال با شروع ميانسالي فروكش مي كند . درمان غير دارويي شامل : روان درماني فردي و گروهي ، خانواده درماني و درمان دارويي است.

اختلالات تجزيه اي ( Dissociative Disorder ) كدامند

_ وي_ژگ_ي اساسي اختلالات تجزي_ه اي " حالت گسيختگي هشياري ، حافظه ، هويت و يا ادراك محيط " ذكر شده است . چهار اختلال ت_جزي_ه اي شامل ف_راموشي تجزيه اي ، ف_رار تجزي_ه اي ، اختلال هويت تجزيه اي و اختلال مسخ شخصيت است .

فراموشي تجزيه اي: اين فراموشي بين اختلال فراموشي، فرار و اختلال هويت تجزيه اي مشترك است. نشانه كليدي آن ناتوانايي در به خاطر آوردن اطلاعاتي است كه معمولا با حادثه اي آسيب رسان يا استرس

زا در زندگي ف_رد ارتباط دارند . اي_ن ناتوانايي را نمي توان ب_ا ف_راموشكاري عادي توجيه كرد و قرائني به نفع اختلال مغزي زمينه اي وجود ندارد . اي_ن بي_ماران ب_ه ج_ز ف_راموشكاري مشكل ديگري ندارند و عملكرد آنان سالم است .ف_رام_وشكاري ممكن است ب_راي ب_ي_مار ، نفع اول_ي_ه ي_ا ثانوي_ه داشت_ه باشد . علاي_م فراموشكاري ت_ج_زي_ه اي معمولا ب_ه طور ناگهان_ي برطرف مي شوند و ب_هب_ودي كامل است و عود ب_ه ندرت روي مي دهد .-

ف_رار تجزي_ه اي : بيمار معمولا در مسير هدفداري از خانه خود دور مي شود و اين حالت اغلب چند روز طول مي كشد . در خلال اي_ن دوره بيمار نسبت ب_ه زندگي و ارتباطات گذشته خود فراموشي كامل دارد . آنها قادر نيستن_د جن_ب_ه هاي مهم ه_وي_ت پيشين ( نام - خانواده - شغل ) را ب_ه ي_اد آورن_د . اي_ن اختلال نادر و كوت_اه مدت است كه چن_د ساعت تا چن_د روز طول مي كشد . ب_ه ط_ور كلي بهبود سري_ع و خود به خودي و عود آن نادر است .

اختلالات تجزيه اي ( Dissociative Disorder ) كدامند ؟

_ وي_ژگ_ي اساسي اختلالات تجزي_ه اي " حالت گسيختگي هشياري ، حافظه ، هويت و يا ادراك محيط " ذكر شده است . چهار اختلال ت_جزي_ه اي شامل ف_راموشي تجزيه اي ، ف_رار تجزي_ه اي ، اختلال هويت تجزيه اي و اختلال مسخ شخصيت است .

فراموشي تجزيه اي: اين فراموشي بين اختلال فراموشي، فرار و اختلال هويت تجزيه اي مشترك است. نشانه كليدي آن ناتوانايي در به خاطر آوردن اطلاعاتي است كه معمولا با حادثه اي آسيب رسان

يا استرس زا در زندگي ف_رد ارتباط دارند . اي_ن ناتوانايي را نمي توان ب_ا ف_راموشكاري عادي توجيه كرد و قرائني به نفع اختلال مغزي زمينه اي وجود ندارد . اي_ن بي_ماران ب_ه ج_ز ف_راموشكاري مشكل ديگري ندارند و عملكرد آنان سالم است .ف_رام_وشكاري ممكن است ب_راي ب_ي_مار ، نفع اول_ي_ه ي_ا ثانوي_ه داشت_ه باشد . علاي_م فراموشكاري ت_ج_زي_ه اي معمولا ب_ه طور ناگهان_ي برطرف مي شوند و ب_هب_ودي كامل است و عود ب_ه ندرت روي مي دهد .-

ف_رار تجزي_ه اي : بيمار معمولا در مسير هدفداري از خانه خود دور مي شود و اين حالت اغلب چند روز طول مي كشد . در خلال اي_ن دوره بيمار نسبت ب_ه زندگي و ارتباطات گذشته خود فراموشي كامل دارد . آنها قادر نيستن_د جن_ب_ه هاي مهم ه_وي_ت پيشين ( نام - خانواده - شغل ) را ب_ه ي_اد آورن_د . اي_ن اختلال نادر و كوت_اه مدت است كه چن_د ساعت تا چن_د روز طول مي كشد . ب_ه ط_ور كلي بهبود سري_ع و خود به خودي و عود آن نادر است .

اختلال هويت تجزيه اي

_ اي_ن اختلال كه قبلا به اختلال شخصيت چندگانه ن_ي_ز مشه_ور ب_ود ، علت آن به طور مشخص با حوادث آسيب رسان و معمولا با سوءرفتار جنسي يا جسمي در كودكي مربوط است . اي_ن اف_راد دو ي_ا چن_د شخصي_ت مجزا دارن_د كه ه_ر ي_ك از آنها در دوره اي كه آن شخصي_ت خاص تسلط دارد ، تعيين كننده رف_ت_ار و نگرش فرد است . گذر از يك شخصيت به شخصيت ديگر اغلب به صورت ناگهاني و نمايش گونه صورت مي گيرد .

ب_ي_ماران به طور عمده در هر وضعي_ت شخصتي ، از وجود شخصيت هاي ديگر و رويدادهايي كه در جريان تسلط آنها گذشته است ، آگاه نيستند .

اختلال هويت تجزيه اي

_ اي_ن اختلال كه قبلا به اختلال شخصيت چندگانه ن_ي_ز مشه_ور ب_ود ، علت آن به طور مشخص با حوادث آسيب رسان و معمولا با سوءرفتار جنسي يا جسمي در كودكي مربوط است . اي_ن اف_راد دو ي_ا چن_د شخصي_ت مجزا دارن_د كه ه_ر ي_ك از آنها در دوره اي كه آن شخصي_ت خاص تسلط دارد ، تعيين كننده رف_ت_ار و نگرش فرد است . گذر از يك شخصيت به شخصيت ديگر اغلب به صورت ناگهاني و نمايش گونه صورت مي گيرد . ب_ي_ماران به طور عمده در هر وضعي_ت شخصتي ، از وجود شخصيت هاي ديگر و رويدادهايي كه در جريان تسلط آنها گذشته است ، آگاه نيستند .

مسخ شخصيت

_ اي_ن اختلال كه عبارت است از يك احساس مداوم ي_ا عود كنن_ده جدايي از فرايندهاي ذهني يا بدني به طوري كه گويي شخص از ب_ي_رون نظاره گ_ر اي_ن ف_راين_دهاست . در خلال احساس مسخ شخصي_ت ، واقع_ي_ت سنجي ف_رد دست نخورده مي مان_د . هم چن_ي_ن اختلال به حدي است كه سبب اختلال در كاركردهاي شغلي ، اجتماعي و يا ساير كاركردهاي مهم فرد مي شود . ويژگي اساسي آن ، كيفيت غي_رواقعي بودن و بيگانگي است . مسخ شخصي_ت ب_ه عنوان تجرب_ه اتفاق_ي در زندگي بسي_اري از اف_راد ، پ_دي_ده اي شايع است ولي لزوما بيمارگون_ه نيست . مسخ گذراي شخصيت در 70 درصد كل جمعيت ممكن است روي دهد . درمان: مصاحبه كامل

روان پزشكي و تخليه هيجاني،مصاحبه با استفاده از دارو و تخليه هيجاني، مصاحبه با استفاده از هيپنوتيزم،روان درماني و دارو درماني از انواع روش هاي درماني اين اختلال است ._ اي_ن اختلال كه عبارت است از يك احساس مداوم ي_ا عود كنن_ده جدايي از فرايندهاي ذهني يا بدني به طوري كه گويي شخص از بيرون نظاره گ_ر اي_ن فرايندهاست. در خلال احساس مسخ شخصي_ت ، واقع_يت سنجي ف_رد دست نخورده مي ماند . هم چنين اختلال به حدي است كه سبب اختلال در كاركردهاي شغلي ، اجتماعي و يا ساير كاركردهاي مهم فرد مي شود . ويژگي اساسي آن ، كيفيت غي_رواقعي بودن و بيگانگي است . مسخ شخصي_ت ب_ه عنوان تجرب_ه اتفاق_ي در زندگي بسي_اري از اف_راد ، پ_دي_ده اي شايع است ولي لزوما بيمارگون_ه نيست . مسخ گذراي شخصيت در 70 درصد كل جمعيت ممكن است روي دهد . درمان: مصاحبه كامل روان پزشكي و تخليه هيجاني،مصاحبه با استفاده از دارو و تخليه هيجاني، مصاحبه با استفاده از هيپنوتيزم،روان درماني و دارو درماني از انواع روش هاي درماني اين اختلال است .

مسخ شخصيت

_ اي_ن اختلال كه عبارت است از يك احساس مداوم ي_ا عود كنن_ده جدايي از فرايندهاي ذهني يا بدني به طوري كه گويي شخص از ب_ي_رون نظاره گ_ر اي_ن ف_راين_دهاست . در خلال احساس مسخ شخصي_ت ، واقع_ي_ت سنجي ف_رد دست نخورده مي مان_د . هم چن_ي_ن اختلال به حدي است كه سبب اختلال در كاركردهاي شغلي ، اجتماعي و يا ساير كاركردهاي مهم فرد مي شود . ويژگي اساسي آن ، كيفيت غي_رواقعي بودن و بيگانگي است . مسخ شخصي_ت

ب_ه عنوان تجرب_ه اتفاق_ي در زندگي بسي_اري از اف_راد ، پ_دي_ده اي شايع است ولي لزوما بيمارگون_ه نيست . مسخ گذراي شخصيت در 70 درصد كل جمعيت ممكن است روي دهد . درمان: مصاحبه كامل روان پزشكي و تخليه هيجاني،مصاحبه با استفاده از دارو و تخليه هيجاني، مصاحبه با استفاده از هيپنوتيزم،روان درماني و دارو درماني از انواع روش هاي درماني اين اختلال است ._ اي_ن اختلال كه عبارت است از يك احساس مداوم ي_ا عود كنن_ده جدايي از فرايندهاي ذهني يا بدني به طوري كه گويي شخص از بيرون نظاره گ_ر اي_ن فرايندهاست. در خلال احساس مسخ شخصي_ت ، واقع_يت سنجي ف_رد دست نخورده مي ماند . هم چنين اختلال به حدي است كه سبب اختلال در كاركردهاي شغلي ، اجتماعي و يا ساير كاركردهاي مهم فرد مي شود . ويژگي اساسي آن ، كيفيت غي_رواقعي بودن و بيگانگي است . مسخ شخصي_ت ب_ه عنوان تجرب_ه اتفاق_ي در زندگي بسي_اري از اف_راد ، پ_دي_ده اي شايع است ولي لزوما بيمارگون_ه نيست . مسخ گذراي شخصيت در 70 درصد كل جمعيت ممكن است روي دهد . درمان: مصاحبه كامل روان پزشكي و تخليه هيجاني،مصاحبه با استفاده از دارو و تخليه هيجاني، مصاحبه با استفاده از هيپنوتيزم،روان درماني و دارو درماني از انواع روش هاي درماني اين اختلال است .

اختلال انطباقي چيست ؟

_ اختلالات انطباق_ي و واكن_ش هاي غ_ي_ر انطباق_ي كوت_اه م_دت نسب_ت ب_ه م_وض_وعاتي هست_ن_د كه شخص عادي آن را يك مصيبت شخصي و روانپزشك آن را يك استرس زاي رواني - اجتماعي مي دان_د . انتظار مي رود كه اختلال انطب_اق م_دت كوتاهي پ_س از رفع

عامل است_رس زا ب_رطرف شود و يا اگر پايدار مي ماند ، سطح جديدي از سازگاري حاصل شده باشد .استرس زاها بيشتر رويدادهايي روزمره هستند كه به كرات ديده مي شوند. مثل فقدان شخصي محبوب ، تغي_ي_ر شغل يا تغي_ي_ر وضعيت مالي ، اختلالات انطباق يكي از شايع ت_ري_ن تشخيص روان پزشكي در بيماراني است كه به دليل مشكلات جراحي و طبي بست_ري شده اند . فهم عواملي نظير ماهيت عامل استرس زا ، معني خودآگاه و ناخودآگاه عامل استرس زا و آسيب پذيري قبلي بيمار مهم است .اختلال انطباقي ممكن است توام با خلق افسرده ، اضطراب ، آشفتگي رفتاري و هيجاني باشد و درمان آن شامل دارو درماني و روان درماني است .

اختلال انطباقي چيست ؟

_ اختلالات انطباق_ي و واكن_ش هاي غ_ي_ر انطباق_ي كوت_اه م_دت نسب_ت ب_ه م_وض_وعاتي هست_ن_د كه شخص عادي آن را يك مصيبت شخصي و روانپزشك آن را يك استرس زاي رواني - اجتماعي مي دان_د . انتظار مي رود كه اختلال انطب_اق م_دت كوتاهي پ_س از رفع عامل است_رس زا ب_رطرف شود و يا اگر پايدار مي ماند ، سطح جديدي از سازگاري حاصل شده باشد .استرس زاها بيشتر رويدادهايي روزمره هستند كه به كرات ديده مي شوند. مثل فقدان شخصي محبوب ، تغي_ي_ر شغل يا تغي_ي_ر وضعيت مالي ، اختلالات انطباق يكي از شايع ت_ري_ن تشخيص روان پزشكي در بيماراني است كه به دليل مشكلات جراحي و طبي بست_ري شده اند . فهم عواملي نظير ماهيت عامل استرس زا ، معني خودآگاه و ناخودآگاه عامل استرس زا و آسيب پذيري قبلي بيمار مهم است .اختلال انطباقي ممكن است

توام با خلق افسرده ، اضطراب ، آشفتگي رفتاري و هيجاني باشد و درمان آن شامل دارو درماني و روان درماني است .

آمنزي يا اختلال فراموشي چيست ؟

_ اختلال فراموشي عب_ارت است از " اختلال حافظه كه همراه ب_ا اختلالات چشمگي_ر كاركردهاي شناختي نباشد " . وي_ژگي اصلي اختلال فرام_وشي ، مخت_ل ب_ودن حافظه است كه باع_ث اف_ت كاراي_ي شغلي ف_رد مي ش_ود . معمولا در اختلال فراموشي حافظه ك_وت_اه م_دت و حاف_ظ_ه اخي_ر مختل مي شود ولي حافظه دور و حافظه فوري مختل نمي شود . در برخي از ب_ي_ماران اختلال به قدري شديد است كه جهت يابي زمان و مكان دچار مشكل مي شود .بايد توجه داشت كه اگر فراموشي همراه با اختلال بارز هوشياري باشد ، تشخيص دليروم مط_رح مي ش_ود و چنانچه كارك_ردهاي شناخت_ي ف_رد ب_ه ت_دريج مختل شود ، تشخيص دمانس ب_اي_د در اولويت قرار گيرد . مقداري از علل مهم بيماري عبارتن_د از : كمبود ويتامين ، هي_پ_وگلسمي ، هيپوكسي ، تشنج ها ، درمان با الكتروشوك ، اختلالات جريان خون م_غ_زي و انجام جراحي مغز و بيماري MS را نام ب_رد . درمان: درمان كلي براي اين بيماري وجود ندارد . بهترين كمكي كه مي شود به اين بيماران كرد ، اقدامات حمايتي و درمان و كنترل علت ايجاد كننده است .

آمنزي يا اختلال فراموشي چيست ؟

_ اختلال فراموشي عب_ارت است از " اختلال حافظه كه همراه ب_ا اختلالات چشمگي_ر كاركردهاي شناختي نباشد " . وي_ژگي اصلي اختلال فرام_وشي ، مخت_ل ب_ودن حافظه است كه باع_ث اف_ت كاراي_ي شغلي ف_رد مي ش_ود . معمولا در اختلال فراموشي حافظه ك_وت_اه م_دت و حاف_ظ_ه

اخي_ر مختل مي شود ولي حافظه دور و حافظه فوري مختل نمي شود . در برخي از ب_ي_ماران اختلال به قدري شديد است كه جهت يابي زمان و مكان دچار مشكل مي شود .بايد توجه داشت كه اگر فراموشي همراه با اختلال بارز هوشياري باشد ، تشخيص دليروم مط_رح مي ش_ود و چنانچه كارك_ردهاي شناخت_ي ف_رد ب_ه ت_دريج مختل شود ، تشخيص دمانس ب_اي_د در اولويت قرار گيرد . مقداري از علل مهم بيماري عبارتن_د از : كمبود ويتامين ، هي_پ_وگلسمي ، هيپوكسي ، تشنج ها ، درمان با الكتروشوك ، اختلالات جريان خون م_غ_زي و انجام جراحي مغز و بيماري MS را نام ب_رد . درمان: درمان كلي براي اين بيماري وجود ندارد . بهترين كمكي كه مي شود به اين بيماران كرد ، اقدامات حمايتي و درمان و كنترل علت ايجاد كننده است .

دليريوم يعني چه ؟

_ دليريوم عبارت است از اختلال در هشياري و كاهش ميزان آگاهي ف_رد از محيط پ_ي_رام_ون كه در طي مدت زماني كوتاهي بروز نماي_د . علامت عمده دليريوم ، اختلال هشياري است كه معمولا با اختلالاتي در كاركردهاي شناختي ف_رد همراه مي شود . در صورت ياف_ت_ن علت ايجاد كننده آن و درمان مناسب ، بهبود به سرعت حاصل خواهد شد .دلي_ري_وم يك سندرم است نه بيماري . علل ايجاد كننده دلي_ري_وم متعدد است . برخي از اي_ن علل عبارتند از : صرع ، نارسايي كبدي و كليوي ، مسموميت با برخي از داروها .-دلي_ري_وم ، اختلالي شايع است و بيشت_ري_ن درصد دليريوم متعاقب عمل جراحي قلب است كه ت_ا 90 درصد گزارش شده است . سن بالا ريسك

فاكتور مهمي است . درمان : دارو درماني - درمان هاي عمومي و حمايت_ي ( حتي المق_دور اف_راد آشنا ب_ر بالي_ن ب_ي_مار حضور يابند ) - از علائم نشان دهنده زمان مانند ساعت و تقويم استفاده شود .- تغذيه كافي - خودداري از ايجاد محروميت يا تحريك حسي بيش از حد ( نور و صدا ) .

دليريوم يعني چه ؟

_ دليريوم عبارت است از اختلال در هشياري و كاهش ميزان آگاهي ف_رد از محيط پ_ي_رام_ون كه در طي مدت زماني كوتاهي بروز نماي_د . علامت عمده دليريوم ، اختلال هشياري است كه معمولا با اختلالاتي در كاركردهاي شناختي ف_رد همراه مي شود . در صورت ياف_ت_ن علت ايجاد كننده آن و درمان مناسب ، بهبود به سرعت حاصل خواهد شد .دلي_ري_وم يك سندرم است نه بيماري . علل ايجاد كننده دلي_ري_وم متعدد است . برخي از اي_ن علل عبارتند از : صرع ، نارسايي كبدي و كليوي ، مسموميت با برخي از داروها .-دلي_ري_وم ، اختلالي شايع است و بيشت_ري_ن درصد دليريوم متعاقب عمل جراحي قلب است كه ت_ا 90 درصد گزارش شده است . سن بالا ريسك فاكتور مهمي است . درمان : دارو درماني - درمان هاي عمومي و حمايت_ي ( حتي المق_دور اف_راد آشنا ب_ر بالي_ن ب_ي_مار حضور يابند ) - از علائم نشان دهنده زمان مانند ساعت و تقويم استفاده شود .- تغذيه كافي - خودداري از ايجاد محروميت يا تحريك حسي بيش از حد ( نور و صدا ) .

دمانس چيست ؟

_ دمانس ع_بارت است از " ن_واقصي در كاركردهاي شناخت_ي ف_رد " كه شام_ل اختلال حافظه مي باشد . اصولا

كاركردهايي كه در دمانس مختل مي شوند ، شامل حافظه، هوش ، يادگيري، زبان ، توانايي حل مسئله ، جهت ياب_ي ، ادراك ، ت_وجه ، تمركز ، قضاوت و توانايي هاي اجتماعي و شخصيت است . هم چنين اي_ن نواقص ب_ه تدريج اختلال چشمگي_ري در كاركردهاي اجتماعي يا شغلي فرد ايجاد مي كند . سير دمانس ممكن است پيشرونده يا ثابت، پايدار يا مواج باشد . با وجود آنكه دمانس ويژه سنين بالاست ، اما گاهي در سني_ن 50 - 40 سالگي ن_ي_ز دي_ده مي شود كه ب_ه آن دمان_س زودرس مي گويند . شايع ترين نوع دمانس ، آلزايمر است . تقريب_ا 5 درصد افراد سني_ن 65 سال ، آلزايم_ر دارند .ريسك فاكت_ورهاي دمانس ن_وع آلزايم_ر عبارتن_د از : جنس مون_ث ، ساب_ق_ه اي_ن بيماري در بستگان درجه اول ، سابقه ضربه سر .

دمانس چيست ؟

_ دمانس ع_بارت است از " ن_واقصي در كاركردهاي شناخت_ي ف_رد " كه شام_ل اختلال حافظه مي باشد . اصولا كاركردهايي كه در دمانس مختل مي شوند ، شامل حافظه، هوش ، يادگيري، زبان ، توانايي حل مسئله ، جهت ياب_ي ، ادراك ، ت_وجه ، تمركز ، قضاوت و توانايي هاي اجتماعي و شخصيت است . هم چنين اي_ن نواقص ب_ه تدريج اختلال چشمگي_ري در كاركردهاي اجتماعي يا شغلي فرد ايجاد مي كند . سير دمانس ممكن است پيشرونده يا ثابت، پايدار يا مواج باشد . با وجود آنكه دمانس ويژه سنين بالاست ، اما گاهي در سني_ن 50 - 40 سالگي ن_ي_ز دي_ده مي شود كه ب_ه آن دمان_س زودرس مي گويند . شايع ترين نوع

دمانس ، آلزايمر است . تقريب_ا 5 درصد افراد سني_ن 65 سال ، آلزايم_ر دارند .ريسك فاكت_ورهاي دمانس ن_وع آلزايم_ر عبارتن_د از : جنس مون_ث ، ساب_ق_ه اي_ن بيماري در بستگان درجه اول ، سابقه ضربه سر .

آيا آلزايمر قابل درمان است ؟

_ الف - اقدامات كلي درمان : شناساي_ي و درمان عوامل طبي همراه با بي_ماري ، وي_زيت مكرر و منظم بيمار، كنترل از نظر خودكشي يا صدمه به خود ، محدوديت يا ممنوعيت رانندگي براي بيمار، آموزش به خانواده در مورد ماهيت بيماري و نحوه مراقبت از بيمار

ب - درمان رواني - اجتماعي : ايجاد مشغوليت براي بيمار ( گذراندن اوقات فراغت - هنر درماني ، كارهاي دستي ساده و ... ) ، يادآوري خاطرات گذشته بيمار كه خلق و روحيه او را بهتر كند . درمان شناختي و رويارو كردن بيمار با واقعيات-

ج: دارو درماني .

د - برنامه هاي حمايتي : اختلال در حد خفيف - به جهت يابي بيمار كمك شود ( تقويم، ساعت، ت_ل_وي_زي_ون ) ك_م_ك هاي حمايتي و مددك_اري ب_راي خانواده ب_ي_مار ، ب_راي ت_ن_ظ_ي_م وص_ي_ت ن_ام_ه، تصميم گيري هاي مالي ، تعيين قيم و ... برنامه ري_زي شود ، محدودي_ت يا ممنوعي_ت رانندگي در مورد بيماري اعمال شود . اختلال در حد متوسط - مراق_ب_ت از بي_مار جهت كاه_ش خط_ر ص_دم_ه ، ممنوعيت مطلق براي رانندگي اعمال شود . اختلال در حد شديد و بسيار شديد - كمك به بيمار در لباس پوشيدن ، تغذيه ، حمام و ساير مراقبت هاي بهداشتي ، نگهداري در موسسات مربوطه و توجه به اطرافيان و خانواده بيمار .

آيا آلزايمر قابل درمان است ؟

_

الف - اقدامات كلي درمان : شناساي_ي و درمان عوامل طبي همراه با بي_ماري ، وي_زيت مكرر و منظم بيمار، كنترل از نظر خودكشي يا صدمه به خود ، محدوديت يا ممنوعيت رانندگي براي بيمار، آموزش به خانواده در مورد ماهيت بيماري و نحوه مراقبت از بيمار

ب - درمان رواني - اجتماعي : ايجاد مشغوليت براي بيمار ( گذراندن اوقات فراغت - هنر درماني ، كارهاي دستي ساده و ... ) ، يادآوري خاطرات گذشته بيمار كه خلق و روحيه او را بهتر كند . درمان شناختي و رويارو كردن بيمار با واقعيات-

ج: دارو درماني .

د - برنامه هاي حمايتي : اختلال در حد خفيف - به جهت يابي بيمار كمك شود ( تقويم، ساعت، ت_ل_وي_زي_ون ) ك_م_ك هاي حمايتي و مددك_اري ب_راي خانواده ب_ي_مار ، ب_راي ت_ن_ظ_ي_م وص_ي_ت ن_ام_ه، تصميم گيري هاي مالي ، تعيين قيم و ... برنامه ري_زي شود ، محدودي_ت يا ممنوعي_ت رانندگي در مورد بيماري اعمال شود . اختلال در حد متوسط - مراق_ب_ت از بي_مار جهت كاه_ش خط_ر ص_دم_ه ، ممنوعيت مطلق براي رانندگي اعمال شود . اختلال در حد شديد و بسيار شديد - كمك به بيمار در لباس پوشيدن ، تغذيه ، حمام و ساير مراقبت هاي بهداشتي ، نگهداري در موسسات مربوطه و توجه به اطرافيان و خانواده بيمار .

اختلال هويت جنسي چيست ؟

_ در كشور ما ب_ه دلي_ل مسائل فرهنگي ، خيلي كم ب_ه م_وض_وعات مرب_وط ب_ه مسائل جنسي از ديدگاه روان شناسي و روان پزشكي پ_رداخت_ه شده است و همواره كمبود بحث و تحقيق در اي_ن مورد احساس شده است . گ_ون_ه اي از رف_ت_ار

جنسي كه اه_م_ي_ت زيادي ب_ه آن داده ش_ده است ، اخ_ت_لال ه_وي_ت جنسي (دگر ج_ن_س ب_اوري) است . در اي_ن اختلال ب_ي_مار ، تمايلات ق_وي و دائ_مي ب_راي ب_ه دست آوردن نقش و وضعيت جنس مقابل را دارد. متاسفانه در مورد تاريخ_چ_ه اين اختلال در كشور ما اطلاعات چنداني نداري_م . ت_غ_ي_ي_ر عمده اي كه درب_اره درمان ب_ي_ماران دگرجن_س باور ص_ورت گرفت_ه ، جاي_ز شمردن عمل جراحي تغيير جنسيت است .-جامعه باي_د دگرجنس باروري را ب_ه عن_وان ي_ك بي_ماري و ن_ه ب_ه عن_وان ي_ك انحراف بشناسد و ف_رد دگرجنس باور را بيماري نيازمند به درمان بداند.

اختلال هويت جنسي چيست ؟

_ در كشور ما ب_ه دلي_ل مسائل فرهنگي ، خيلي كم ب_ه م_وض_وعات مرب_وط ب_ه مسائل جنسي از ديدگاه روان شناسي و روان پزشكي پ_رداخت_ه شده است و همواره كمبود بحث و تحقيق در اي_ن مورد احساس شده است . گ_ون_ه اي از رف_ت_ار جنسي كه اه_م_ي_ت زيادي ب_ه آن داده ش_ده است ، اخ_ت_لال ه_وي_ت جنسي (دگر ج_ن_س ب_اوري) است . در اي_ن اختلال ب_ي_مار ، تمايلات ق_وي و دائ_مي ب_راي ب_ه دست آوردن نقش و وضعيت جنس مقابل را دارد. متاسفانه در مورد تاريخ_چ_ه اين اختلال در كشور ما اطلاعات چنداني نداري_م . ت_غ_ي_ي_ر عمده اي كه درب_اره درمان ب_ي_ماران دگرجن_س باور ص_ورت گرفت_ه ، جاي_ز شمردن عمل جراحي تغيير جنسيت است .-جامعه باي_د دگرجنس باروري را ب_ه عن_وان ي_ك بي_ماري و ن_ه ب_ه عن_وان ي_ك انحراف بشناسد و ف_رد دگرجنس باور را بيماري نيازمند به درمان بداند.

درمان دگرجنس باور چگونه است ؟

- روان درماني و گروه هاي حمايتي همتاها ، روان كاوي 2 - آزمون زندگي

واقعي ( حمايت هاي رواني - اجتماعي در طي آزمون زندگي واقعي )3 - درمان هورموني-4 - درمان جراحي 5 - ساير اقدامات درماني ( گفتار درماني - جراحي پلاستيك - الكتروليز ) در مطالع_ه اي كه بلن كارد و همكارانش (1989) ب_ر عده اي از دگ_رجنس ب_اورهاي م_رد ، پ_س از جراحي انجام دادند،مشخص شد كه تاسف و اندوه پس از جراحي با مسائل زير در ارتباط است: 1 ) كاهش درآمد نقش زنانه2 ) شكست در به دست آوردن ب_دن_ي كه در جستجويش بوده اند و از جمله عدم وجود جذاب_ي_ت كافي زنانه .-نكته حائز اهميت در انطباق بهتر پس از تغيير جنسيت در اي_ن بيماران،وجود حمايت هاي اجتماعي و به ويژه حمايت اعضاء خانواده از فردي است كه اق_دام ب_ه جراحي كرده است . ب_ن_اب_راي_ن آماده كردن اعضاي خانواده، دادن آموزش هاي لازم به آنها در اين زمينه و روان درماني خانوادگي توصيه مي شود .

درمان دگرجنس باور چگونه است ؟

- روان درماني و گروه هاي حمايتي همتاها ، روان كاوي 2 - آزمون زندگي واقعي ( حمايت هاي رواني - اجتماعي در طي آزمون زندگي واقعي )3 - درمان هورموني-4 - درمان جراحي 5 - ساير اقدامات درماني ( گفتار درماني - جراحي پلاستيك - الكتروليز ) در مطالع_ه اي كه بلن كارد و همكارانش (1989) ب_ر عده اي از دگ_رجنس ب_اورهاي م_رد ، پ_س از جراحي انجام دادند،مشخص شد كه تاسف و اندوه پس از جراحي با مسائل زير در ارتباط است: 1 ) كاهش درآمد نقش زنانه2 ) شكست در به دست آوردن ب_دن_ي كه در جستجويش بوده

اند و از جمله عدم وجود جذاب_ي_ت كافي زنانه .-نكته حائز اهميت در انطباق بهتر پس از تغيير جنسيت در اي_ن بيماران،وجود حمايت هاي اجتماعي و به ويژه حمايت اعضاء خانواده از فردي است كه اق_دام ب_ه جراحي كرده است . ب_ن_اب_راي_ن آماده كردن اعضاي خانواده، دادن آموزش هاي لازم به آنها در اين زمينه و روان درماني خانوادگي توصيه مي شود .

چه كساني خودكشي مي كنند ؟

_ امروزه بي_شت_ر محقق_ي_ن غربي خودكشي را پدي_ده اجتماعي پيچيده اي مي دانند كه با عوامل روان شن_اخت_ي ، ب_ي_ول_وژي_ك و اجتماعي در ارت_ب_اط است . اعت_ق_اد بر اي_ن است كه خودكشي از احساس غير قابل تحمل بودن زندگي به وسيله فرد ناشي مي شود . اين افراد مرگ را ت_ن_ها راه گريز از درد و مصيبت هاي فراوان ، بيماري هاي لاعلاج ، شكست هاي عاطفي و ... مي دان_ن_د . شخصي كه خودكشي مي كن_د ، ت_نهاي_ي و ناامي_دي را ت_جرب_ه كرده است . اي_ن اف_راد تعارضات دوگانه اي بين زندگي همراه با استرس بي پايان و عدم امكان هرگونه تغيير يا بهبود در شرايط آن را دارند . ب_ه طور كلي نمي توان خودكشي را يك عمل تصادفي دانست ، بلكه خودكشي ن_وعي رهايي از مشكلات و بحران هايي است كه رنج بسيار زيادي را براي فرد ايجاد كرده است . 95 درصد افرادي كه خودكشي مي كن_ن_د ، دچار ن_وعي بيماري رواني هستن_د كه در ذيل توضيح داده مي شود .

1 - شايع ترين بيماري رواني در اين بيماران افسردگي ( به ويژه بيماران افسرده هذياني ) است. مهم ترين عامل پيش بيني خودكشي در بيماران افسرده

، احساس نااميدي و درماندگي است . 2 - اسكيزوفرني 10 درصد موارد را شامل مي شود. اين بيماران به دليل افكار هذياني يا توهمات شنوايي آمرانه دست به خودكشي مي زنند .- 3 - دمان_س و دلي_ري_وم در 5 درصد م_وارد علت خودكشي هست_ن_د . در اي_ن ب_ي_ماران عل_ت اصلي افسردگي يا اختلال شناختي همراه با دنمانس يا دليريوم است .4 - اختلالات همراه به ويژه اعتياد به الكل يا موادمخدر يا اختلالات شخصيتي نيز از اختلالات زمينه اي موجود در بيماراني است كه اقدام به خودكشي مي كنند . 5 - پنچ درصد افرادي كه خودكشي مي كنند ، بيماري رواني خاصي ندارند . از دست دادن روحيه ، بيماري هاي كشنده و انتهايي ، دردهاي مزمن ، از علل خودكشي در اين گروه است . ساير عوامل موثر در ارزيابي خطر خودكشي عبارتند از : انزواي اجتماعي و نداشتن منابع حمايت كننده ، داشتن يك هدف و نقشه براي خودكشي ، سابقه خودكشي هاي قبلي به خصوص اگر آخرين اقدام جدي و برنامه ريزي شده بوده است ، احساس اينكه خودكشي تنها راه حل است ، جنس مذكر ، افزايش سن ، تجرد ( مرگ همسر يا طلاق ) ، بيكاري و مهارت هاي شغلي پايين . درمان : بهترين درمان پيشگيري است . چرا كه اغلب خودكشي ها در بيماران روان پزشكي اتفاق مي افتد ، كه با درمان مناسب مي توان از بروز آن جلوگيري كرد .- الف : درمان سرپايي و فرستادن بيمار به خانه ( در بيماراني كه افكار جدي خودكشي ندارند و افراد خانواده يا دوستان بتوانند

در منزل از بيمار حمايت و مراقبت كنند ، درمان سرپايي انجام مي شود ولي اگر بيمار تنها زندگي مي كند ، نبايد به حال خود رها شود ) . ب - بستري كردن در بيمارستان عمومي ( اين حالت خصوصا در بيماراني به اجرا در مي آيد كه دنبال اقدام به خودكشي دچار عوارض جسماني شده اند . در اين بيماران مشاوره روان پزشكي الزامي است ) .ج - بستري كردن در بخش روان پزشكي-د - درمان اختصاصي بيماري اوليه .

چه كساني خودكشي مي كنند ؟

_ امروزه بي_شت_ر محقق_ي_ن غربي خودكشي را پدي_ده اجتماعي پيچيده اي مي دانند كه با عوامل روان شن_اخت_ي ، ب_ي_ول_وژي_ك و اجتماعي در ارت_ب_اط است . اعت_ق_اد بر اي_ن است كه خودكشي از احساس غير قابل تحمل بودن زندگي به وسيله فرد ناشي مي شود . اين افراد مرگ را ت_ن_ها راه گريز از درد و مصيبت هاي فراوان ، بيماري هاي لاعلاج ، شكست هاي عاطفي و ... مي دان_ن_د . شخصي كه خودكشي مي كن_د ، ت_نهاي_ي و ناامي_دي را ت_جرب_ه كرده است . اي_ن اف_راد تعارضات دوگانه اي بين زندگي همراه با استرس بي پايان و عدم امكان هرگونه تغيير يا بهبود در شرايط آن را دارند . ب_ه طور كلي نمي توان خودكشي را يك عمل تصادفي دانست ، بلكه خودكشي ن_وعي رهايي از مشكلات و بحران هايي است كه رنج بسيار زيادي را براي فرد ايجاد كرده است . 95 درصد افرادي كه خودكشي مي كن_ن_د ، دچار ن_وعي بيماري رواني هستن_د كه در ذيل توضيح داده مي شود .

1 - شايع ترين

بيماري رواني در اين بيماران افسردگي ( به ويژه بيماران افسرده هذياني ) است. مهم ترين عامل پيش بيني خودكشي در بيماران افسرده ، احساس نااميدي و درماندگي است . 2 - اسكيزوفرني 10 درصد موارد را شامل مي شود. اين بيماران به دليل افكار هذياني يا توهمات شنوايي آمرانه دست به خودكشي مي زنند .- 3 - دمان_س و دلي_ري_وم در 5 درصد م_وارد علت خودكشي هست_ن_د . در اي_ن ب_ي_ماران عل_ت اصلي افسردگي يا اختلال شناختي همراه با دنمانس يا دليريوم است .4 - اختلالات همراه به ويژه اعتياد به الكل يا موادمخدر يا اختلالات شخصيتي نيز از اختلالات زمينه اي موجود در بيماراني است كه اقدام به خودكشي مي كنند . 5 - پنچ درصد افرادي كه خودكشي مي كنند ، بيماري رواني خاصي ندارند . از دست دادن روحيه ، بيماري هاي كشنده و انتهايي ، دردهاي مزمن ، از علل خودكشي در اين گروه است . ساير عوامل موثر در ارزيابي خطر خودكشي عبارتند از : انزواي اجتماعي و نداشتن منابع حمايت كننده ، داشتن يك هدف و نقشه براي خودكشي ، سابقه خودكشي هاي قبلي به خصوص اگر آخرين اقدام جدي و برنامه ريزي شده بوده است ، احساس اينكه خودكشي تنها راه حل است ، جنس مذكر ، افزايش سن ، تجرد ( مرگ همسر يا طلاق ) ، بيكاري و مهارت هاي شغلي پايين . درمان : بهترين درمان پيشگيري است . چرا كه اغلب خودكشي ها در بيماران روان پزشكي اتفاق مي افتد ، كه با درمان مناسب مي توان از بروز آن جلوگيري كرد .-

الف : درمان سرپايي و فرستادن بيمار به خانه ( در بيماراني كه افكار جدي خودكشي ندارند و افراد خانواده يا دوستان بتوانند در منزل از بيمار حمايت و مراقبت كنند ، درمان سرپايي انجام مي شود ولي اگر بيمار تنها زندگي مي كند ، نبايد به حال خود رها شود ) . ب - بستري كردن در بيمارستان عمومي ( اين حالت خصوصا در بيماراني به اجرا در مي آيد كه دنبال اقدام به خودكشي دچار عوارض جسماني شده اند . در اين بيماران مشاوره روان پزشكي الزامي است ) .ج - بستري كردن در بخش روان پزشكي-د - درمان اختصاصي بيماري اوليه .

پرخاشگري چيست ؟

_ رئي_س اداره معاون_ش را م_ورد سرزن_ش ق_رار مي ده_د ، معاون كارمند خود را ت_وب_ي_خ مي كند ، كارمند بر سر آبدارچي فرياد مي كشد ، آبدارچي در خانه زن_ش را م_ورد اهان_ت قرار مي دهد ، و زن و ف_رزندش را تنبي_ه ب_دني مي كند و سرانجام ف_رزند خانواده گرب_ه خانه را با لگدي از در بي_رون مي اندازد ... اي_ن نمايشنامه غم ان_گي_ز و كوتاه اداري - خانوادگي بيانگر " پ_رخاشگ_ري " است و واقعيتي را كه در زبان روان شناسي به " جابجايي " موسوم است نشان مي دهد . زماني كه ف_رد ن_ت_وان_د در م_وق_عيت_ي احساس اصلي خ_ود را اب_راز كن_د و جرات گفتگو با ماف_وق را نداشته باشد ، آن احساس به شكل پرخاشگري بر سر زي_ر دست فرو مي ري_زد . ف_ردي كه خود را در معرض اجحاف و زورگويي مي بيند، اگر نياموخته باشد كه به روشي پخته و انساني واكنش نشان

دهد، آن گاه يا دست به پرخاشگري مستقيم مي زند و ي_ا به طور غير مستقيم با لجبازي ، م_خف_ي كاري ، ت_رش_روي_ي و مان_ع ت_راش_ي پ_رخاشگ_ري خويش را به شكل نهفت_ه ابراز مي دارد ( پرخاشگري انفعالي ) . عموما افراد پ_رخاشگر ، كساني هستن_د كه روش هاي سازنده رويارويي با ناكامي و شكست را ن_ي_اموخ_ت_ه و ت_ن_ها ب_ه روش ابتدايي خشونت مجه_زن_د . اگر كودكي در محيط نامناس_ب خانواده ، خواسته هاي خود را با داد و فرياد و پا به زمين كوبيدن و مشت زدن به ديگران به دست ب_ي_اورد و به ادامه اي_ن روش تشويق شود ، پس از مدتي با فرد بزرگسالي م_واج_ه مي شوي_م كه در ب_راب_ر ناكامي ها به جاي برخورد سازنده ، با اب_راز خشم و پ_رخاشگري واكنش نشان مي دهد و ي_ا ب_ه گريستن و افسردگي پن_اه مي ب_رد كه نوعي تغيير جهت پرخاشگري به سوي خود است . اما در محيط مناسب و پ_رمه_ر كودك به تدريج صب_ركردن ، اعتماد ، مدارا ، ت_وجه ب_ه ديگران ، سازگاري و ملايمت را مي آم_وزد .

پرخاشگري چيست ؟

_ رئي_س اداره معاون_ش را م_ورد سرزن_ش ق_رار مي ده_د ، معاون كارمند خود را ت_وب_ي_خ مي كند ، كارمند بر سر آبدارچي فرياد مي كشد ، آبدارچي در خانه زن_ش را م_ورد اهان_ت قرار مي دهد ، و زن و ف_رزندش را تنبي_ه ب_دني مي كند و سرانجام ف_رزند خانواده گرب_ه خانه را با لگدي از در بي_رون مي اندازد ... اي_ن نمايشنامه غم ان_گي_ز و كوتاه اداري - خانوادگي بيانگر " پ_رخاشگ_ري " است و واقعيتي را كه

در زبان روان شناسي به " جابجايي " موسوم است نشان مي دهد . زماني كه ف_رد ن_ت_وان_د در م_وق_عيت_ي احساس اصلي خ_ود را اب_راز كن_د و جرات گفتگو با ماف_وق را نداشته باشد ، آن احساس به شكل پرخاشگري بر سر زي_ر دست فرو مي ري_زد . ف_ردي كه خود را در معرض اجحاف و زورگويي مي بيند، اگر نياموخته باشد كه به روشي پخته و انساني واكنش نشان دهد، آن گاه يا دست به پرخاشگري مستقيم مي زند و ي_ا به طور غير مستقيم با لجبازي ، م_خف_ي كاري ، ت_رش_روي_ي و مان_ع ت_راش_ي پ_رخاشگ_ري خويش را به شكل نهفت_ه ابراز مي دارد ( پرخاشگري انفعالي ) . عموما افراد پ_رخاشگر ، كساني هستن_د كه روش هاي سازنده رويارويي با ناكامي و شكست را ن_ي_اموخ_ت_ه و ت_ن_ها ب_ه روش ابتدايي خشونت مجه_زن_د . اگر كودكي در محيط نامناس_ب خانواده ، خواسته هاي خود را با داد و فرياد و پا به زمين كوبيدن و مشت زدن به ديگران به دست ب_ي_اورد و به ادامه اي_ن روش تشويق شود ، پس از مدتي با فرد بزرگسالي م_واج_ه مي شوي_م كه در ب_راب_ر ناكامي ها به جاي برخورد سازنده ، با اب_راز خشم و پ_رخاشگري واكنش نشان مي دهد و ي_ا ب_ه گريستن و افسردگي پن_اه مي ب_رد كه نوعي تغيير جهت پرخاشگري به سوي خود است . اما در محيط مناسب و پ_رمه_ر كودك به تدريج صب_ركردن ، اعتماد ، مدارا ، ت_وجه ب_ه ديگران ، سازگاري و ملايمت را مي آم_وزد .

عوامل بروز پرخاشگري كدامند ؟

_ هر چند عجيب به نظر مي رسد ، اما در

ظاهر پرخاشگرترين افراد،شيرخواران و كودكان هستند به ويژه در سه سالگي پرخاشگري كودك به بيشترين حد مي رسد ، شايد به اين دليل كه كودكان پ_رخاشگري خويش را ب_ه روش آشكار و مست_ق_ي_م اب_راز مي كن_ن_د و ب_ه روش هاي غي_ر مستقيم خوآگاه يا ناخودآگاه براي نمايش آن مجهز نيستند . يك ويژگي كودك كه با پرخاشگري هاي او پيوستگي نزديك دارد ، عبارت است از خودمداري : كودك فقط خود را مي بيند و تنها ديدگاه خويش را نسبت به امور مي شناسدو در نتيجه تنها آن را درست مي داند. براي او عجيب است كه ديگران چون او نينديشند. روشن است كه جلوگيري از پرخاشگري ها تنها با زور و قوه قهريه عملي نيست زيرا اي_ن خود نقص غرض است. تنها زماني مي ت_وان پرخاشگري را رف_ع ك_رد كه زمين_ه آن را از بي_ن ب_رده شود . اگر همچون دوران كودكي به ديگ_ران ف_رص_ت گفت و شن_ود ب_دهم ، آن گاه در مي يابند لزوما همه مردم به يكسان و چون آنان نمي ان_ديشن_د و ه_ر ي_ك ب_ه دليل_ي ممك_ن است ديدگاهي دي_گ_ر داشت_ه ب_اشن_د . ان_سان بال_غ مي كوشد از اين تنوع ديدگاه ها به هماهنگي و وحدت دست يابد . در باب پرخاشگري پنج فرضيه وجود دارد :- 1 ) ديدگاه روان كاوي : اگر غ_ري_زه مرگ م_ه_ار نش_ود م_نج_ر به انهدام خود مي شود مگر اينكه از طريق "والايش" يا "جا به جايي" ت_غي_ي_ر كن_د .-2 ) ديدگاه ل_ورن_ز : پ_رخاشگري از غ_ري_زه ج_ن_گ سرچشم_ه مي گي_رد كه ب_ي_ن انسان و جان_وران مشترك است . 3 ) ديدگاه سائ_ق ب_رانگيخت_ه

: پ_رخاشگري ب_ه طور عمده از موقعيت هاي بيروني ريشه مي گيرد كه منجر به ناكامي شده اند .- 4 ) پرخاشگري به عنوان رفتار آموخته شده :پرخاشگري هم به علت واكنش هاي پرخاشگرانه كه از راه تجربه كسب شده اند و هم به علت پاداش ناشي از رفتارهاي پرخاشگرانه روي مي دهد . 5 ) ديدگاه زيست شغلي تكاملي : نظر به اينكه پرخاشگري داراي شالوده زيست شناختي است و از جمله تحريك نواحي گوناگون " هيپوتالاموس " در مغز و افزايش يا كاهش برخي مواد شيميايي چون سروتونين سبب ايجاد دگرگوني هايي در رفتار پرخاشگرانه مي شود . در انسان فعال شدن مكانيسم هاي پرخاشگري در اختيار كنترل هاي شناختي و تحت تاثير مغز است . افراد دچار آسيب مغزي ممكن است در برابر محركي كه به طور طبيعي رفتار پرخاشگري پديد نمي آورد ، واكنش پرخاشگري نشان دهند . در بيماران " روان پريش " بروز پرخاشگري بيش از جمعيت عادي است . در بيماران اسكيزوفرنيك احتمالا پردازش نادرست اطلاعات موجب رفتار پرخاشگرانه مي شود .-در مبتلايان ب_ه شخ_ص_ي_ت هاي " ضد اجتماعي " و " بدبي_ن " هم در اث_ر مجموعه اي از عوامل زيستي و رواني و اجتماعي ، رفتارهاي پرخاشگرانه خيلي بيشتر از مردم عادي است . حال آنكه در شخصيت ها اسكيزوئيد ( گوشه گي_ر ) ، اف_سرده ، وابسته ، اجتنابي ، وسواسي - اجباري ، رفتارهاي پرخاشگ_رانه آشكار خيلي از جمعيت عادي كمتر است و اي_ن اف_راد اصولا قادر به ابراز خشم و عصبانيت خود نيستند .

عوامل بروز پرخاشگري كدامند ؟

_ هر چند عجيب به نظر

مي رسد ، اما در ظاهر پرخاشگرترين افراد،شيرخواران و كودكان هستند به ويژه در سه سالگي پرخاشگري كودك به بيشترين حد مي رسد ، شايد به اين دليل كه كودكان پ_رخاشگري خويش را ب_ه روش آشكار و مست_ق_ي_م اب_راز مي كن_ن_د و ب_ه روش هاي غي_ر مستقيم خوآگاه يا ناخودآگاه براي نمايش آن مجهز نيستند . يك ويژگي كودك كه با پرخاشگري هاي او پيوستگي نزديك دارد ، عبارت است از خودمداري : كودك فقط خود را مي بيند و تنها ديدگاه خويش را نسبت به امور مي شناسدو در نتيجه تنها آن را درست مي داند. براي او عجيب است كه ديگران چون او نينديشند. روشن است كه جلوگيري از پرخاشگري ها تنها با زور و قوه قهريه عملي نيست زيرا اي_ن خود نقص غرض است. تنها زماني مي ت_وان پرخاشگري را رف_ع ك_رد كه زمين_ه آن را از بي_ن ب_رده شود . اگر همچون دوران كودكي به ديگ_ران ف_رص_ت گفت و شن_ود ب_دهم ، آن گاه در مي يابند لزوما همه مردم به يكسان و چون آنان نمي ان_ديشن_د و ه_ر ي_ك ب_ه دليل_ي ممك_ن است ديدگاهي دي_گ_ر داشت_ه ب_اشن_د . ان_سان بال_غ مي كوشد از اين تنوع ديدگاه ها به هماهنگي و وحدت دست يابد . در باب پرخاشگري پنج فرضيه وجود دارد :- 1 ) ديدگاه روان كاوي : اگر غ_ري_زه مرگ م_ه_ار نش_ود م_نج_ر به انهدام خود مي شود مگر اينكه از طريق "والايش" يا "جا به جايي" ت_غي_ي_ر كن_د .-2 ) ديدگاه ل_ورن_ز : پ_رخاشگري از غ_ري_زه ج_ن_گ سرچشم_ه مي گي_رد كه ب_ي_ن انسان و جان_وران مشترك است .

3 ) ديدگاه سائ_ق ب_رانگيخت_ه : پ_رخاشگري ب_ه طور عمده از موقعيت هاي بيروني ريشه مي گيرد كه منجر به ناكامي شده اند .- 4 ) پرخاشگري به عنوان رفتار آموخته شده :پرخاشگري هم به علت واكنش هاي پرخاشگرانه كه از راه تجربه كسب شده اند و هم به علت پاداش ناشي از رفتارهاي پرخاشگرانه روي مي دهد . 5 ) ديدگاه زيست شغلي تكاملي : نظر به اينكه پرخاشگري داراي شالوده زيست شناختي است و از جمله تحريك نواحي گوناگون " هيپوتالاموس " در مغز و افزايش يا كاهش برخي مواد شيميايي چون سروتونين سبب ايجاد دگرگوني هايي در رفتار پرخاشگرانه مي شود . در انسان فعال شدن مكانيسم هاي پرخاشگري در اختيار كنترل هاي شناختي و تحت تاثير مغز است . افراد دچار آسيب مغزي ممكن است در برابر محركي كه به طور طبيعي رفتار پرخاشگري پديد نمي آورد ، واكنش پرخاشگري نشان دهند . در بيماران " روان پريش " بروز پرخاشگري بيش از جمعيت عادي است . در بيماران اسكيزوفرنيك احتمالا پردازش نادرست اطلاعات موجب رفتار پرخاشگرانه مي شود .-در مبتلايان ب_ه شخ_ص_ي_ت هاي " ضد اجتماعي " و " بدبي_ن " هم در اث_ر مجموعه اي از عوامل زيستي و رواني و اجتماعي ، رفتارهاي پرخاشگرانه خيلي بيشتر از مردم عادي است . حال آنكه در شخصيت ها اسكيزوئيد ( گوشه گي_ر ) ، اف_سرده ، وابسته ، اجتنابي ، وسواسي - اجباري ، رفتارهاي پرخاشگ_رانه آشكار خيلي از جمعيت عادي كمتر است و اي_ن اف_راد اصولا قادر به ابراز خشم و عصبانيت خود نيستند .

اعتياد از نظر روان شناسي و روان پزشكي

_ من_ظ_ور از واژه

اعتي_اد هنگامي كه ب_ه ص_ورت عام ب_ه كار مي رود ، چ_ي_زي است كه در اصطلاح علمي " وابستگي دارويي " خوان_ده مي شود . دارو به هر ماده اي اطلاق مي شود كه چون به بدن وارد مي شود ، ي_ك يا چند كاركرد آن را ت_غي_ير مي دهد . انسان ب_ر اث_ر مصرف برخي مواد از نظر جسمي و رواني ب_ه آن وابسته مي شود ، به طوري كه در اثر دستيابي به آن ماده و مصرف آن احساس آرامش و ل_ذت مي كن_د ، در حالي كه با ن_رسيدن دارو به احساس ناراحتي رواني و رنج جسمي دچار مي شود .مواد مخدر مهم ترين مواد اعتياد آور را تشكيل مي دهند . الكل و دخانيات نيز بخش دگري از مواد اعتيادآور هستند . " وابستگي رواني " ، مهم ترين عامل مصرف مواد اعتيادآور است .- " وابستگي جسمي " مهم ترين عامل برگشت به اعتياد است .- "پديده تحمل":براي رسيدن به همان حالت نشئه اي كه در ابتدا با مقدار معيني از ماده اعتيادآور حاصل مي شود ، بايد به طور مرتب ميزان ماده را افزود .

اعتياد از نظر روان شناسي و روان پزشكي

_ من_ظ_ور از واژه اعتي_اد هنگامي كه ب_ه ص_ورت عام ب_ه كار مي رود ، چ_ي_زي است كه در اصطلاح علمي " وابستگي دارويي " خوان_ده مي شود . دارو به هر ماده اي اطلاق مي شود كه چون به بدن وارد مي شود ، ي_ك يا چند كاركرد آن را ت_غي_ير مي دهد . انسان ب_ر اث_ر مصرف برخي مواد از نظر جسمي و رواني ب_ه آن

وابسته مي شود ، به طوري كه در اثر دستيابي به آن ماده و مصرف آن احساس آرامش و ل_ذت مي كن_د ، در حالي كه با ن_رسيدن دارو به احساس ناراحتي رواني و رنج جسمي دچار مي شود .مواد مخدر مهم ترين مواد اعتياد آور را تشكيل مي دهند . الكل و دخانيات نيز بخش دگري از مواد اعتيادآور هستند . " وابستگي رواني " ، مهم ترين عامل مصرف مواد اعتيادآور است .- " وابستگي جسمي " مهم ترين عامل برگشت به اعتياد است .- "پديده تحمل":براي رسيدن به همان حالت نشئه اي كه در ابتدا با مقدار معيني از ماده اعتيادآور حاصل مي شود ، بايد به طور مرتب ميزان ماده را افزود .

علل روي بردن به اعتياد كدامند ؟

_ مان_ن_د هر مسئله پ_زشكي عوامل زيستي ، رواني و اجتماعي در سب_ب شناسي اعتياد نقش دارند.در تاريخچه زندگي معتادان ضربه هاي چشمگير روان شناختي حي_ن شيرخوارگي و كودكي ، رابطه مختل بي_ن والدين و كودك ، اوضاع ناخوش خانوادگي و ناهماهنگي بين والدين شايع ت_ر از كل جمعيت است. ناتواني در رويارويي با فشارهاي زندگي و الزامات اجتماعي و نيازهاي افراطي و وابستگي كه بالطبع ارضا نمي شوند ، نيز در بين معتادان شايع هستند .نق_ش عوامل اجتماعي و فراوان_ي ماده اعتيادآور ، سه_ول_ت دست_رسي ب_ه آن ، ساب_ق_ه تاريخ_ي مصرف آن ماده و ويژگي هاي فرهنگي ني_ز قابل ذكر است . ف_ق_ر و ث_روت فراوان ، هر دو با پديده اعتياد همراه هستند . از نظر زيستي و جسمي ن_ي_ز تا چن_دي پي_ش ب_ه علت عدم دسترسي به امكانات پزشكي به ويژه در روستاها ، افرادي

براي كاستن از آلام خود به ترياك روي مي ب_ردند .

علل روي بردن به اعتياد كدامند ؟

_ مان_ن_د هر مسئله پ_زشكي عوامل زيستي ، رواني و اجتماعي در سب_ب شناسي اعتياد نقش دارند.در تاريخچه زندگي معتادان ضربه هاي چشمگير روان شناختي حي_ن شيرخوارگي و كودكي ، رابطه مختل بي_ن والدين و كودك ، اوضاع ناخوش خانوادگي و ناهماهنگي بين والدين شايع ت_ر از كل جمعيت است. ناتواني در رويارويي با فشارهاي زندگي و الزامات اجتماعي و نيازهاي افراطي و وابستگي كه بالطبع ارضا نمي شوند ، نيز در بين معتادان شايع هستند .نق_ش عوامل اجتماعي و فراوان_ي ماده اعتيادآور ، سه_ول_ت دست_رسي ب_ه آن ، ساب_ق_ه تاريخ_ي مصرف آن ماده و ويژگي هاي فرهنگي ني_ز قابل ذكر است . ف_ق_ر و ث_روت فراوان ، هر دو با پديده اعتياد همراه هستند . از نظر زيستي و جسمي ن_ي_ز تا چن_دي پي_ش ب_ه علت عدم دسترسي به امكانات پزشكي به ويژه در روستاها ، افرادي براي كاستن از آلام خود به ترياك روي مي ب_ردند .

درمان اعتياد چگونه است ؟

_ درمان اعتياد شامل بازگيري جسمي، بازگيري رواني و رفع زمينه هاي اجتماعي اعتياد است . الف - بازگيري جسمي و رفع نشانه هاي آن : ساده ترين بخش درمان اعتياد است. روش درست بازگيري جسمي اين است كه نخست بايد كمترين ميزان ماده مخدر را كه سبب جلوگيري از ب_روز نشانه هاي قطع و محروميت از ماده اعتياد آور مي شود، به دست آورد . سپس مي ت_وان معادل با آن "متادون" را جايگزين كرد .- ب - بازگيري رواني و رهايي كامل از وابستگي : براي بازگيري رواني

از اعتياد شرايط زير ضروري است : انگيزه براي ترك ، پيدايش احساس مسئوليت، رفع تمايلات ضداجتماعي و غيراجتماعي، دگرگوني در روش زندگي. براي رسيدن به اين شرايط، روان درماني دراز مدت ب_ي_مار ضروري است و انگيزه براي ترك بايد جنبه دروني داشته ب_اشد .-ج - رفع زم_ين_ه اجتماعي شامل : وجود كار مناسب ، ايجاد مهارت هاي مفيد اجتماعي ، امكانات تحصيلي و ورزشي و سرگرمي هاي مناسب و عدم امكان دستيابي به ماده مخدر است .

درمان اعتياد چگونه است ؟

_ درمان اعتياد شامل بازگيري جسمي، بازگيري رواني و رفع زمينه هاي اجتماعي اعتياد است . الف - بازگيري جسمي و رفع نشانه هاي آن : ساده ترين بخش درمان اعتياد است. روش درست بازگيري جسمي اين است كه نخست بايد كمترين ميزان ماده مخدر را كه سبب جلوگيري از ب_روز نشانه هاي قطع و محروميت از ماده اعتياد آور مي شود، به دست آورد . سپس مي ت_وان معادل با آن "متادون" را جايگزين كرد .- ب - بازگيري رواني و رهايي كامل از وابستگي : براي بازگيري رواني از اعتياد شرايط زير ضروري است : انگيزه براي ترك ، پيدايش احساس مسئوليت، رفع تمايلات ضداجتماعي و غيراجتماعي، دگرگوني در روش زندگي. براي رسيدن به اين شرايط، روان درماني دراز مدت ب_ي_مار ضروري است و انگيزه براي ترك بايد جنبه دروني داشته ب_اشد .-ج - رفع زم_ين_ه اجتماعي شامل : وجود كار مناسب ، ايجاد مهارت هاي مفيد اجتماعي ، امكانات تحصيلي و ورزشي و سرگرمي هاي مناسب و عدم امكان دستيابي به ماده مخدر است .

داستان ترك سيگار

_ كشيدن سيگار به فاصل_ه كمي

پس از ب_رخاست_ن از خواب ، كشي_دن سيگار در هنگام بيماري ، نات_وان_ايي در خ_ودداري از م_ص_رف سيگ_ار در شراي_ط اجب_اري ، كشيدن سيگار بي_شت_ر در صب_ح ها نسب_ت ب_ه عص_رها و احساس اينكه كن_ار گذاشتن نخستين سيگار روز مشكل ت_ر از سيگار ب_ق_ي_ه اوقات است .- با برخورداري از مشاوره و كمك حرف_ه اي با ب_رنام_ه هاي درماني مي_زان موف_قي_ت در ت_رك سيگار افزايش مي يابد .

روشهايي مثل :

1 - هيپنوتي_زم

2 - درمان انزجاري

3 - طب سوزني يا فشاري ب_ر پايه تلقين

4 - مصرف آدامس هاي حاوي نيكوت_ي_ن

5 - ن_وارهاي حاوي نيكوتي_ن كه ب_ه پ_وست چسبانده مي شود. مصرف به جاي برخي داروهاي آرام بخش در دوره ترك مي تواند مفيد باشد.تشوي_ق ب_ه ترك سيگار از جان_ب پ_زشكي كه خود سيگار ن_مي كشد ، اث_ر خوبي دارد . پ_افشاري اعضا خانواده در ترك سيگار و ممنوعي_ت دخانيات در اماكن عمومي نيز موثر است .

داستان ترك سيگار

_ كشيدن سيگار به فاصل_ه كمي پس از ب_رخاست_ن از خواب ، كشي_دن سيگار در هنگام بيماري ، نات_وان_ايي در خ_ودداري از م_ص_رف سيگ_ار در شراي_ط اجب_اري ، كشيدن سيگار بي_شت_ر در صب_ح ها نسب_ت ب_ه عص_رها و احساس اينكه كن_ار گذاشتن نخستين سيگار روز مشكل ت_ر از سيگار ب_ق_ي_ه اوقات است .- با برخورداري از مشاوره و كمك حرف_ه اي با ب_رنام_ه هاي درماني مي_زان موف_قي_ت در ت_رك سيگار افزايش مي يابد .

روشهايي مثل :

1 - هيپنوتي_زم

2 - درمان انزجاري

3 - طب سوزني يا فشاري ب_ر پايه تلقين

4 - مصرف آدامس هاي

حاوي نيكوت_ي_ن

5 - ن_وارهاي حاوي نيكوتي_ن كه ب_ه پ_وست چسبانده مي شود. مصرف به جاي برخي داروهاي آرام بخش در دوره ترك مي تواند مفيد باشد.تشوي_ق ب_ه ترك سيگار از جان_ب پ_زشكي كه خود سيگار ن_مي كشد ، اث_ر خوبي دارد . پ_افشاري اعضا خانواده در ترك سيگار و ممنوعي_ت دخانيات در اماكن عمومي نيز موثر است .

يا اختلال بيش فعالي يا ADHD يعني چه ؟

_ اي_ن اختلال عبارت است از " الگوي پايدار بيش فعالي و يا كمبود توجه " به طوري كه شدت آن بيش از حد طبيعي ي_ك كودك در طي روند رشد باشد . ب_راي تشخيص اين اختلال لازم است كه دست كم ب_رخي از علائم ت_ا قب_ل از سن 7 سالگي ب_روز ن_ماي_د . علائم ب_اي_د حداقل 6 ماه باقي بمانند و علائم اي_ن اختلال دست كم در دو محل از بي_ن مدرسه ، خانه و محيط كار و ... مشاهده شود .-ممكن است كودك فقط يكي از مجموعه علائم بي_ش فعالي يا كمب_ود توجه و يا رفتارهاي تكانشي را داشته باشد . كم توجهي و بي دقتي عدم موف_قي_ت تحصيلي ، بي اعتنايي ب_ه خواست هاي والدي_ن ، رف_ت_ارهاي ت_كانشي ، عدم ث_ب_ات هيجاني ، رفتارهاي تحري_ك پ_ذي_ر و تهاجمي ، از جمله علائم باليني اين اختلال هستن_د . معمولا كودكان بيش فعال بي_شت_ر از كودكان كم توج_ه ب_ه ن_زد پزشك برده مي شوند .

يا اختلال بيش فعالي يا ADHD يعني چه ؟

_ اي_ن اختلال عبارت است از " الگوي پايدار بيش فعالي و يا كمبود توجه " به طوري كه شدت آن بيش از حد طبيعي ي_ك كودك در طي روند رشد باشد

. ب_راي تشخيص اين اختلال لازم است كه دست كم ب_رخي از علائم ت_ا قب_ل از سن 7 سالگي ب_روز ن_ماي_د . علائم ب_اي_د حداقل 6 ماه باقي بمانند و علائم اي_ن اختلال دست كم در دو محل از بي_ن مدرسه ، خانه و محيط كار و ... مشاهده شود .-ممكن است كودك فقط يكي از مجموعه علائم بي_ش فعالي يا كمب_ود توجه و يا رفتارهاي تكانشي را داشته باشد . كم توجهي و بي دقتي عدم موف_قي_ت تحصيلي ، بي اعتنايي ب_ه خواست هاي والدي_ن ، رف_ت_ارهاي ت_كانشي ، عدم ث_ب_ات هيجاني ، رفتارهاي تحري_ك پ_ذي_ر و تهاجمي ، از جمله علائم باليني اين اختلال هستن_د . معمولا كودكان بيش فعال بي_شت_ر از كودكان كم توج_ه ب_ه ن_زد پزشك برده مي شوند .

براي درمان اختلال بيش فعالي يا كمبود توجه چه كار ب

_ الف ) آموزش خانواده-

والدين نباي_د خود يا ديگران را به خاطر مشكل كودك سرزنش كنند و يا احساس گناه نمايند . والدين ب_اي_د روش مشاب_ه در تربي_ت كودك به كار گي_رند . روش هاي فرزندپروري به والدين آموزش داده شود ، برخي از مشكلات مانند اختلال در ت_وجه و تمركز ، با اقدامات تربيتي و روان شناختي ب_هب_ود نمي ياب_ن_د . اما برخي از مشكلات ن_ي_ز مانند عدم همكاري در م_ص_رف دارو و ناف_رمان_ي با اقدامات تربيتي و روان شناختي بهبود مي يابند. اصل رفتار درماني به والدين آموزش داده شود .ب ) روان درماني كودك

رفتار درماني شامل تش_وي_ق درفتارهاي من_اس_ب ، ن_اديده گرفتن و عدم توجه به رفت_ار هاي نامناسب كودك است . روان درماني ف_ردي هم شامل از ب_ي_ن بردن احساس حق_ارت و اف_زاي_ش اعتماد ب_ه ن_ف_س

در كودك و جلب همكاري وي در مص_رف دارو و گروه درمان_ي كودكاني است كه مشكلات مشاهب دارند .ج ) آموزش آموزگاران- د ) دارو درماني

براي درمان اختلال بيش فعالي يا كمبود توجه چه كار بايد كرد ؟

_ الف ) آموزش خانواده-

والدين نباي_د خود يا ديگران را به خاطر مشكل كودك سرزنش كنند و يا احساس گناه نمايند . والدين ب_اي_د روش مشاب_ه در تربي_ت كودك به كار گي_رند . روش هاي فرزندپروري به والدين آموزش داده شود ، برخي از مشكلات مانند اختلال در ت_وجه و تمركز ، با اقدامات تربيتي و روان شناختي ب_هب_ود نمي ياب_ن_د . اما برخي از مشكلات ن_ي_ز مانند عدم همكاري در م_ص_رف دارو و ناف_رمان_ي با اقدامات تربيتي و روان شناختي بهبود مي يابند. اصل رفتار درماني به والدين آموزش داده شود .ب ) روان درماني كودك

رفتار درماني شامل تش_وي_ق درفتارهاي من_اس_ب ، ن_اديده گرفتن و عدم توجه به رفت_ار هاي نامناسب كودك است . روان درماني ف_ردي هم شامل از ب_ي_ن بردن احساس حق_ارت و اف_زاي_ش اعتماد ب_ه ن_ف_س در كودك و جلب همكاري وي در مص_رف دارو و گروه درمان_ي كودكاني است كه مشكلات مشاهب دارند .ج ) آموزش آموزگاران- د ) دارو درماني

اختلال تيك گذرا چيست ؟

_ اين اختلال عب_ارت است از يك يا چند تي_ك حركتي يا صوتي به تنهايي يا همراه يكديگر . تيك به دفعات در طول روز، براي حداقل 4 هفته، رخ مي دهد.طول دوره بيماري كمتر از 12 ماه است . شروع اختلال قبل از 18 سالگي است . حدود 24 - 5 درصد تمام كودكان سني_ن مدرسه سابق_ه اي از تيك

را مي دهند . نسب_ت ابتلا پسرها به دخترها 3 به 1 است . اگر چه تمام ان_واع تيك ب_ا است_رس يا اضط_راب تشدي_د مي شوند ، اما ت_اكن_ون هيچ مدركي دال ب_ر اثب_ات اي_ن موضوع پ_ي_دا نشده است .

درمان : در موارد خفيف درمان لازم نيست . تنها به والدين و اطرافيان توصيه مي شود از توجه زياد به كودك و دادن تذكرات مكرر به او يا تحقير وي خودداري نمايند. اگر تيك ها به حدي شدي_د است كه سبب ناتواني ف_رد و ي_ا اختلال هيجاني بارز شده اند ، معاين_ات كامل نورول_وژي اطفال ت_وصي_ه مي شود . روان درماني : در موارد شدي_د از رفتار درماني به ويژه اشباع ، روان درماني فردي و يا گروهي و دارو درماني استفاده مي شود .

اختلال تيك گذرا چيست ؟

_ اين اختلال عب_ارت است از يك يا چند تي_ك حركتي يا صوتي به تنهايي يا همراه يكديگر . تيك به دفعات در طول روز، براي حداقل 4 هفته، رخ مي دهد.طول دوره بيماري كمتر از 12 ماه است . شروع اختلال قبل از 18 سالگي است . حدود 24 - 5 درصد تمام كودكان سني_ن مدرسه سابق_ه اي از تيك را مي دهند . نسب_ت ابتلا پسرها به دخترها 3 به 1 است . اگر چه تمام ان_واع تيك ب_ا است_رس يا اضط_راب تشدي_د مي شوند ، اما ت_اكن_ون هيچ مدركي دال ب_ر اثب_ات اي_ن موضوع پ_ي_دا نشده است .

درمان : در موارد خفيف درمان لازم نيست . تنها به والدين و اطرافيان توصيه مي شود از توجه زياد به كودك و دادن تذكرات مكرر به

او يا تحقير وي خودداري نمايند. اگر تيك ها به حدي شدي_د است كه سبب ناتواني ف_رد و ي_ا اختلال هيجاني بارز شده اند ، معاين_ات كامل نورول_وژي اطفال ت_وصي_ه مي شود . روان درماني : در موارد شدي_د از رفتار درماني به ويژه اشباع ، روان درماني فردي و يا گروهي و دارو درماني استفاده مي شود .

آيا ناخن جويدن هم اختلال است ؟

_ ناخن جويدن ممكن است از سنين پايين (حتي يك سالگي ) شروع شود و ميزان بروز آن تا 12 سالگي افزاي_ش ي_اب_د . معمولا تمام ناخن ها ب_ه يك نسبت جوي_ده مي شون_د . در موارد ش_دي_د صدمه ناخن ها جدي است و ممكن است منجر به عفونت انگشتان و بستر ناخن ها شود . ناخن جويدن در موقعيت هاي اضطراب آور و ناكامي ها تشديد مي يابد : الف ) چند توصيه به والدين

1 - تا آن جا كه ممكن است اين رفتار را ناديده بگيرند .2 - كودك را تنبيه نكنند-3 - محيط امني براي كودك فراهم آورند تا نياز او به اين گونه رفتارها كاهش يابد- 4 - توجه كودك را به رفتارش جلب نكنند- 5 - كودك را ب_ه وي_ژه هنگام خواب سرگرم ن_گ_ه دارن_د ( مثلا با اسب_اب بازي ) ت_ا حواسش از اي_ن عادت به فعاليت ديگري منحرف شود .- ب ) دارودرماني ( در موارد بسيار شديد و در كودكان بالاي 7 سال ) .

آيا ناخن جويدن هم اختلال است ؟

_ ناخن جويدن ممكن است از سنين پايين (حتي يك سالگي ) شروع شود و ميزان بروز آن تا 12 سالگي افزاي_ش ي_اب_د . معمولا تمام ناخن

ها ب_ه يك نسبت جوي_ده مي شون_د . در موارد ش_دي_د صدمه ناخن ها جدي است و ممكن است منجر به عفونت انگشتان و بستر ناخن ها شود . ناخن جويدن در موقعيت هاي اضطراب آور و ناكامي ها تشديد مي يابد : الف ) چند توصيه به والدين

1 - تا آن جا كه ممكن است اين رفتار را ناديده بگيرند .2 - كودك را تنبيه نكنند-3 - محيط امني براي كودك فراهم آورند تا نياز او به اين گونه رفتارها كاهش يابد- 4 - توجه كودك را به رفتارش جلب نكنند- 5 - كودك را ب_ه وي_ژه هنگام خواب سرگرم ن_گ_ه دارن_د ( مثلا با اسب_اب بازي ) ت_ا حواسش از اي_ن عادت به فعاليت ديگري منحرف شود .- ب ) دارودرماني ( در موارد بسيار شديد و در كودكان بالاي 7 سال ) .

بيماري اوتيسم يا درخودماندگي چيست ؟

_ اين بيماري قبل از 30 ماهگي ب_روز مي كن_د و شاخص ت_ري_ن علائم و ن_شان_ه هاي مهارت هاي ارتباطي كلامي و غي_ر كلامي رش_د ن_ياف_ت_ه يا_ كم رش_د ياف_ت_ه ، الگوهاي گفت_اري غي_ر طبيعي ، اختلال در ب_رق_راري ارتباط كلامي ، ب_ازي هاي اجتماعي غي_رطبيعي ، فقدان همدلي و ناتواني در برقراري دوستي است .- حركات كليشه اي ب_دن ن_ي_از به حفظ يكنواختي ، محدود بودن علائق و مشغوليت ذهني با اعضاء بدن نيز شايع اند . بيمار كناره گير بوده و اغلب ساعات طولاني را به بازي و تنهايي مي گذارد . علت اوتيسم ب_ر احتمالات گوناگوني ن_ظي_ر آسي_ب م_غ_زي ، آسي_ب پذي_ري ذاتي ، آفازي تكاملي ، نارسايي در سيستم فعال كن_ن_ده مشبك ، اث_ر

متقاب_ل ن_امساع_د عوامل رشد عصب_ي و رواني و تغييرات ساختماني در مخچه تاكيد كرده اند . روش هاي درماني متعددي در اين اختلال به كار رفته ولي ميزان موفقيت محدود بوده است .براي پيشرفت در يادگيري گفتار از رفتار درماني و براي رفتار مخرب و پرخاشگري از كنترل رفتاري و دارودرماني استفاده مي شود .

بيماري اوتيسم يا درخودماندگي چيست ؟

_ اين بيماري قبل از 30 ماهگي ب_روز مي كن_د و شاخص ت_ري_ن علائم و ن_شان_ه هاي مهارت هاي ارتباطي كلامي و غي_ر كلامي رش_د ن_ياف_ت_ه يا_ كم رش_د ياف_ت_ه ، الگوهاي گفت_اري غي_ر طبيعي ، اختلال در ب_رق_راري ارتباط كلامي ، ب_ازي هاي اجتماعي غي_رطبيعي ، فقدان همدلي و ناتواني در برقراري دوستي است .- حركات كليشه اي ب_دن ن_ي_از به حفظ يكنواختي ، محدود بودن علائق و مشغوليت ذهني با اعضاء بدن نيز شايع اند . بيمار كناره گير بوده و اغلب ساعات طولاني را به بازي و تنهايي مي گذارد . علت اوتيسم ب_ر احتمالات گوناگوني ن_ظي_ر آسي_ب م_غ_زي ، آسي_ب پذي_ري ذاتي ، آفازي تكاملي ، نارسايي در سيستم فعال كن_ن_ده مشبك ، اث_ر متقاب_ل ن_امساع_د عوامل رشد عصب_ي و رواني و تغييرات ساختماني در مخچه تاكيد كرده اند . روش هاي درماني متعددي در اين اختلال به كار رفته ولي ميزان موفقيت محدود بوده است .براي پيشرفت در يادگيري گفتار از رفتار درماني و براي رفتار مخرب و پرخاشگري از كنترل رفتاري و دارودرماني استفاده مي شود .

لكنت زبان چيست ؟

_ لكنت زب_ان عبارت است از اختلال در روان ب_ودن و الگوي زماني تكلم ب_ه نح_وي كه نامتن_اسب با سن فرد باشد .

در لكنت زبان يك يا چند مورد از موارد ذيل ديده مي شود : تكرار اصوات، طولاني كردن كلمات ، مكث هايي در وسط كلمات ، عوض كردن كلمات به منظور جلوگي_ري از گير كردن و بلاخره توقف ها يا مكث هاي بارز .-در بيشتر افراد اين اختلل از دوران كودكي آغاز مي شود . لكنت زبان ممكن است در طي تمرينات شفاهي يا آواز خواندن يا حرف زدن با اشيا يا حيوانات خانگي برطرف كرد . درمان : گفتار درماني ، آم_وزش ريلكسيشن ، انجام هي_پن_وت_ي_زم همراه با تلق_ي_ن ، روان درماني و خانواده درماني ( در صورت وجود پات_ول_وژي بارز در بيمار و خانوداه ، روان درماني و خانواده درماني ان_ديكاسي_ون دارد ) ، تكنيك جديد درماني ( Self - Therapy ) است با فرض اينكه لكن_ت زبان يك علامت ني_ست ، بلكه رف_ت_اري قابل ت_عدي_ل است و درمان داروي_ي ه_م ن_وعي دي_گ_ر از روش هاي درماني است .

لكنت زبان چيست ؟

_ لكنت زب_ان عبارت است از اختلال در روان ب_ودن و الگوي زماني تكلم ب_ه نح_وي كه نامتن_اسب با سن فرد باشد . در لكنت زبان يك يا چند مورد از موارد ذيل ديده مي شود : تكرار اصوات، طولاني كردن كلمات ، مكث هايي در وسط كلمات ، عوض كردن كلمات به منظور جلوگي_ري از گير كردن و بلاخره توقف ها يا مكث هاي بارز .-در بيشتر افراد اين اختلل از دوران كودكي آغاز مي شود . لكنت زبان ممكن است در طي تمرينات شفاهي يا آواز خواندن يا حرف زدن با اشيا يا حيوانات خانگي برطرف كرد . درمان :

گفتار درماني ، آم_وزش ريلكسيشن ، انجام هي_پن_وت_ي_زم همراه با تلق_ي_ن ، روان درماني و خانواده درماني ( در صورت وجود پات_ول_وژي بارز در بيمار و خانوداه ، روان درماني و خانواده درماني ان_ديكاسي_ون دارد ) ، تكنيك جديد درماني ( Self - Therapy ) است با فرض اينكه لكن_ت زبان يك علامت ني_ست ، بلكه رف_ت_اري قابل ت_عدي_ل است و درمان داروي_ي ه_م ن_وعي دي_گ_ر از روش هاي درماني است .

براي كمك به كودكي كه لكنت زبان دارد ، چه اقداماتي

1 - برخوردي كاملا آرام ، صميمي و عادي با او داشته باشيد .2 - با صبر و حوصله به صحبت هاي او گوش كنيد . 3 - هرگز از نحوه صحبت كردن او تقليد نكنيد .- 4 - مراقب باشيد تا او با بيني هوا را وارد ري_ه و از دهان خارج ن_كن_د (تمرينات تنفسي مناسب) . 5 - به او آموزش دهيد كه شمرده و آرام صحبت كند و مراقب وضعيت تنفسي خود باشد .6 - از او بخواهيد كه با آرامش كامل در مقابل آينه با خودش يا شا صحبت كند . 7 - ب_راي اصلاح تكلم ف_رد لكن_ت__ي از كلم_ات و جملات ساده ش_روع كني_د و پ_س از آن ب_ر م_ي_زان دشواري آن بيفزاييد .- 8 - او را ب_ه صحب_ت در جم_ع ت_شوي_ق كن_ي_د ، ب_هت_ر است در ابتدا از جمع كودكان يا افراد كوچكتر استفاده كنيد و پس از آن، از او بخواهيد تا در شرايط پيچيده تر نيز صحبت كند. براي مثال از فردي كه با عجله سركار مي رود ، آدرسي بپرسيد . 9 - به او آموزش ده_ي_د كه قبل از صحب_ت كردن به

مطالبي كه مي خواهد بيان كن_د ، بينديشد و آنها را در ذهن خود نظم دهد و پس از آن ، مطالب را به زبان آورد . 10 - هيچ گاه به خاطر مشكل او اظهار تاسف نكن_ي_د و همواره مشوق او در صحبت كردن و اظهار نظر نمودن درباره پديده ها و امور مختلف زندگي باشيد .11 - با دادن مسئوليت هايي كه از عهده آنها برمي آي_د و مايل است آنها را انجام ده_د ، اعتماد به نفس او را تقويت كنيد .- 12 - حس مشاركت اجتماعي و گروهي را در او افزايش دهيد و موجبات ارتباط با ديگران را فراهم ساريد .

-نبايد انتظار داشته باشيد كه با شروع درمان،لكنت زبان فرد فورا ب_رطرف شود. گاهي ممكن است بهبودي نسبي چند ماه طول بكشد

براي كمك به كودكي كه لكنت زبان دارد ، چه اقداماتي بايد انجام داد ؟

1 - برخوردي كاملا آرام ، صميمي و عادي با او داشته باشيد .2 - با صبر و حوصله به صحبت هاي او گوش كنيد . 3 - هرگز از نحوه صحبت كردن او تقليد نكنيد .- 4 - مراقب باشيد تا او با بيني هوا را وارد ري_ه و از دهان خارج ن_كن_د (تمرينات تنفسي مناسب) . 5 - به او آموزش دهيد كه شمرده و آرام صحبت كند و مراقب وضعيت تنفسي خود باشد .6 - از او بخواهيد كه با آرامش كامل در مقابل آينه با خودش يا شا صحبت كند . 7 - ب_راي اصلاح تكلم ف_رد لكن_ت__ي از كلم_ات و جملات ساده ش_روع كني_د و پ_س از آن ب_ر م_ي_زان

دشواري آن بيفزاييد .- 8 - او را ب_ه صحب_ت در جم_ع ت_شوي_ق كن_ي_د ، ب_هت_ر است در ابتدا از جمع كودكان يا افراد كوچكتر استفاده كنيد و پس از آن، از او بخواهيد تا در شرايط پيچيده تر نيز صحبت كند. براي مثال از فردي كه با عجله سركار مي رود ، آدرسي بپرسيد . 9 - به او آموزش ده_ي_د كه قبل از صحب_ت كردن به مطالبي كه مي خواهد بيان كن_د ، بينديشد و آنها را در ذهن خود نظم دهد و پس از آن ، مطالب را به زبان آورد . 10 - هيچ گاه به خاطر مشكل او اظهار تاسف نكن_ي_د و همواره مشوق او در صحبت كردن و اظهار نظر نمودن درباره پديده ها و امور مختلف زندگي باشيد .11 - با دادن مسئوليت هايي كه از عهده آنها برمي آي_د و مايل است آنها را انجام ده_د ، اعتماد به نفس او را تقويت كنيد .- 12 - حس مشاركت اجتماعي و گروهي را در او افزايش دهيد و موجبات ارتباط با ديگران را فراهم ساريد .

-نبايد انتظار داشته باشيد كه با شروع درمان،لكنت زبان فرد فورا ب_رطرف شود. گاهي ممكن است بهبودي نسبي چند ماه طول بكشد

افسردگي و راههاي غلبه بر آن

افسردگي اختلالي است كه قادر است افكار، خلق و خو، احساسات، رفتار، سلامتي جسماني و روحي شما را تحت الشعاع قرار دهد. هر انساني در مقاطع خاصي از

زندگي خود به افسردگي دچار ميگردد. نشانه ها و علايم افسردگي عبارتند از: * غم و اندوه پايدار، اظطراب، احساس پوچي.* احساس نا اميدي و بدبيني- احساس گناه، احساس بي ارزشي و در

ماندگي - احساس تيره بختي. * كاهش سطح انرژي و احساس خستگي. * دشواري در تمركز، ياد آوري و تصميم گيري-عدم توانايي در انديشيدن. * بي خوابي و يا افزايش ميزان خواب. * از دست دادن اشتها و كاهش وزن - يا پر خوري و افزايش وزن. * عدم تمايل به ملاقات با ديگران - يا وحشت از تنها ماندن - حضور يافتن در فعاليتهاي اجتماعي دشوار و غير ممكن ميگردد.* احساس بي ارزش بودن و نا عادلانه بودن زندگي- احساس شكست- احساس سربار بودن. * از دست دادن علاقه و ميل به فعاليتهاي معمولي در زندگي و يا سرگرميهايي كه پيشتر براي فرد لذت بخش بوده اند. * بيقراري و بيتابي - زود رنجي و تحريك پذيري- و يا كند شدن حركات و واكنشها- بي تفاوتي. * افت اعتماد بنفس - سرزنش مدام خود - نگراني از گذشته و آينده.* مشكلات جسماني كه معمولا به دارو جواب نميدهند مانند: خارش بدن - تاري ديد -تعريق شديد- خشكي دهان- مشكلات گوارشي (يبوست، اسهال - سوء هاضمه)-سردرد - كمردرد. * افكار صدمه زدن به خود و يا ديگران - افكار خود كشي.علل پديد آمدن افسردگي

علل پديد آمدن افسردگي نيز گوناگون ميباشد: * وراثت. * محيط هاي نا ايمن و خطرناك مانند: آلودگي هوا و آب. * محيطهاي آشفته مانند: خشونت در خانه و روابط.* درگذشت همسر، فرزند، والدين و دوستان.* ضربه هاي روحي شديد در كودكي و يا بزرگسالي.* از دست دادن حمايتهاي اجتماعي در پي طلاق، دوري از دوستان، قطع رابطه، از دست دادن شغل.* شرايط ناسالم اجتماعي مانند: فقر، بي خانماني و خشونت

در جامعه. * بيماريهاي مزمن مانند سرطان، ديابت و ايدز.* شكست و ناكاميها-تجارب ناخوشايند. * تغييرات هورموني - اختلال در تعادل انتقال دهنده هاي عصبي همچون سروتونين. * در اثر مصرف برخي داروها مانند داروهاي خواب آور، ضد بارداري و كاهنده فشار خون بالا. * استفاده از الكل، مواد مخدر و ديگر داروها. * تغذيه نامناسب مانند كمبود فولات و ويتامين B1 و يا مصرف زياد مواد قندي و كافئين دار. * ضعف شخصيت، اعتماد بنفش پايين، بد بيني و هم وابستگيها. * استرس .* الگوي تفكرات منفي. * عدم تحرك بدني و نداشتن تفريح و سرگرمي. * انزوا و گوشه گيري انواع افسردگي

1- افسردگي اساسي: اين نوع افسردگي اختلال در خلق ميباشد كه معمولا 2 هفته بطول مي انجامد. احساس دلتنگي و حزن مفرط و از دست دادن ميل و لذت از فعاليتهاي دلپذيرو احساس گناه و بي ارزشي از نشانه هاي آن ميباشد. اين نوع افسردگي خطرناك بوده و ميتواند به خود كشي منجر گردد. 2- افسردگي مزمن: شدت علايم آن از افسردگي اساسي كمتر بوده اما دوره آن طولاني و ممكن است و 2 الي 5 سال بطول انجامد. علايم آن معمولا ناتوان كننده نميباشد اما در عملكرد مناسب و احساس خوشايندي فرد تاثير گذار است.3- اختلال در سازگاري: هرگاه انسان عزيزي را از دست ميدهد، شغلش را از دست داده و يا تغيير ميدهد، و يا آگاه ميگردد كه بيماري لاعلاجي دارد كاملا طبيعي است كه احساس استرس، اندوه و خشم ميكند. اما در نهايت امر افراد خود را با شرايط پديد آمده وفق ميدهند. اما برخي قادر به

چنين عملي نميباشند. هنگامي كه واكنش فرد به يك موقعيت و يا حادثه سبب افسردگي در وي ميگردد به آن اختلال در سازگاري ميگويند. 4- اختلال دو قطبي: به تغييرات غير قابل پيش بيني خلق از شيدايي تا افسردگي اختلال دو قطبي ميگويند. در يك زمان فرد رفتار برونگرايي مفرط، پر حرفي، خود بزرگ بين از خود بروز ميدهد و در دوره اي ديگر افسرده ميگردد. 5- افسردگي فصلي: اين نو ع افسردگي معمولا در زمستان شيوع مي يابد. علت آن كاهش تابش نور خورشيد است.اين افسردگي سبب سردرد، تحريك پذيري و كاهش سطح انرژي ميگردد. راهبردهايي براي غلبه بر افسردگي 1- براي خود اهداف قابل دسترس تعيين كنيد.2- تنها به ميزان معقول و در حد توان خود مسئوليت بعهده بگيريد. 3- كارها، اهداف و وظايف بزرگ را به بخشهاي كوچك تقسم كنيد. 4- مديريت زمان و الويت بندي را فراموش نكنيد. 5- مدتي از وقت خود را با ديگران و يك دوست صميمي سپري كنيد. سعي كنيد فردي را در زندگي بيابيد كه بتوانيد به وي اعتماد كرده و با وي درد دل كنيد. 6- به سرگرميهايي كه علاقه داريد بپردازيد. 7- ورزش كنيد و فعاليت بدني منظم داشته باشيد. 8- تا بر طرف شدن آثار افسردگي تصميمات مهم و حياتي خود را به تعويق اندازيد. 9- به خاطر داشته باشيد كه بهبودي خلق افسرده زمانبر و تدريجي ميباشد انتظار معجزه نداشته باشيد. 10- از افراد غير حامي و منتقد اجتناب كنيد. 11- به دوستان و خانواده خود اجازه دهيد در روند بهبودي به شما كمك كنند. 12- افكار مثبت را جايگزين افكار منفي

گردانيد.13- به خاطر داشته باشيد كه زندگي بطور ذاتي مبهم و نامشخص بوده و در بسياري از شرايط تنها يك پاسخ واحد مشكل گشا نخواهد بود.زندگي مملو از احتمالات است. 14- شما بايد بياموزيد چگونه ميان اموري كه شما مسئول آنها ميباشيد و يا نميباشيد تفاوت قائل گرديد. معمولا افراد كنترلي كه بر شرايط دارند را كمتر و يا بيشتر از آنچه هست بر آورد ميكنند.اموري كه شما مسئوليتي در قبال آن نداريد و يا خارج از كنترل شماست به حال خود بگذاريد. 15- شما بايد قادر باشيد ميان موقعيتهايي كه ارزش شما بايد بر اساس موفقيتهاي شما تعيين گردند و ديگر موقعيتها تفاوت قائل گرديد. 16- شما بايد بياموزيد كه چه زمان بايد با احساسات خود ارتباط برقرار كرده و چه زمان از آنها فاصله بگيريد. 17- شما بايد بياموزيد كه چه هنگام بايد به بر زمان حال تمركز كنيد و چه هنگام به زمان آينده. 18- خوشبختي و نيل به شادي در زندگي هدف نامعقولي نيست اما شما بايد ابتدا مفهوم خوشبختي را براي خود معنا كرده و سپس با برنامه ريزي و ايجاد سلسه مراتب و پيروي از آنها به خوشبختي مطلوب خود دست يابيد. 19- شما بايد قادر باشيد كه ميان احساسات دروني خود و واقعيتهاي عيني تفاوت قائل گرديد. 20- شما بايد قادر باشيد تا با ديگران رابطه برقرار كنيد. 21- اعتماد بنفس خود را افزايش دهيد. 22- وابستگي خود را به دنياي خارج كاهش دهيد. 23- به خاطر داشته باشيد هيچ فرد ديگر ي جز خود شما مسئول شادي شما نميباشد.

افسردگي و راههاي غلبه بر آن

افسردگي اختلالي است كه

قادر است افكار، خلق و خو، احساسات، رفتار، سلامتي جسماني و روحي شما را تحت الشعاع قرار دهد. هر انساني در مقاطع خاصي از

زندگي خود به افسردگي دچار ميگردد. نشانه ها و علايم افسردگي عبارتند از: * غم و اندوه پايدار، اظطراب، احساس پوچي.* احساس نا اميدي و بدبيني- احساس گناه، احساس بي ارزشي و در ماندگي - احساس تيره بختي. * كاهش سطح انرژي و احساس خستگي. * دشواري در تمركز، ياد آوري و تصميم گيري-عدم توانايي در انديشيدن. * بي خوابي و يا افزايش ميزان خواب. * از دست دادن اشتها و كاهش وزن - يا پر خوري و افزايش وزن. * عدم تمايل به ملاقات با ديگران - يا وحشت از تنها ماندن - حضور يافتن در فعاليتهاي اجتماعي دشوار و غير ممكن ميگردد.* احساس بي ارزش بودن و نا عادلانه بودن زندگي- احساس شكست- احساس سربار بودن. * از دست دادن علاقه و ميل به فعاليتهاي معمولي در زندگي و يا سرگرميهايي كه پيشتر براي فرد لذت بخش بوده اند. * بيقراري و بيتابي - زود رنجي و تحريك پذيري- و يا كند شدن حركات و واكنشها- بي تفاوتي. * افت اعتماد بنفس - سرزنش مدام خود - نگراني از گذشته و آينده.* مشكلات جسماني كه معمولا به دارو جواب نميدهند مانند: خارش بدن - تاري ديد -تعريق شديد- خشكي دهان- مشكلات گوارشي (يبوست، اسهال - سوء هاضمه)-سردرد - كمردرد. * افكار صدمه زدن به خود و يا ديگران - افكار خود كشي.علل پديد آمدن افسردگي

علل پديد آمدن افسردگي نيز گوناگون ميباشد: * وراثت. * محيط هاي نا ايمن و

خطرناك مانند: آلودگي هوا و آب. * محيطهاي آشفته مانند: خشونت در خانه و روابط.* درگذشت همسر، فرزند، والدين و دوستان.* ضربه هاي روحي شديد در كودكي و يا بزرگسالي.* از دست دادن حمايتهاي اجتماعي در پي طلاق، دوري از دوستان، قطع رابطه، از دست دادن شغل.* شرايط ناسالم اجتماعي مانند: فقر، بي خانماني و خشونت در جامعه. * بيماريهاي مزمن مانند سرطان، ديابت و ايدز.* شكست و ناكاميها-تجارب ناخوشايند. * تغييرات هورموني - اختلال در تعادل انتقال دهنده هاي عصبي همچون سروتونين. * در اثر مصرف برخي داروها مانند داروهاي خواب آور، ضد بارداري و كاهنده فشار خون بالا. * استفاده از الكل، مواد مخدر و ديگر داروها. * تغذيه نامناسب مانند كمبود فولات و ويتامين B1 و يا مصرف زياد مواد قندي و كافئين دار. * ضعف شخصيت، اعتماد بنفش پايين، بد بيني و هم وابستگيها. * استرس .* الگوي تفكرات منفي. * عدم تحرك بدني و نداشتن تفريح و سرگرمي. * انزوا و گوشه گيري انواع افسردگي

1- افسردگي اساسي: اين نوع افسردگي اختلال در خلق ميباشد كه معمولا 2 هفته بطول مي انجامد. احساس دلتنگي و حزن مفرط و از دست دادن ميل و لذت از فعاليتهاي دلپذيرو احساس گناه و بي ارزشي از نشانه هاي آن ميباشد. اين نوع افسردگي خطرناك بوده و ميتواند به خود كشي منجر گردد. 2- افسردگي مزمن: شدت علايم آن از افسردگي اساسي كمتر بوده اما دوره آن طولاني و ممكن است و 2 الي 5 سال بطول انجامد. علايم آن معمولا ناتوان كننده نميباشد اما در عملكرد مناسب و احساس خوشايندي فرد تاثير

گذار است.3- اختلال در سازگاري: هرگاه انسان عزيزي را از دست ميدهد، شغلش را از دست داده و يا تغيير ميدهد، و يا آگاه ميگردد كه بيماري لاعلاجي دارد كاملا طبيعي است كه احساس استرس، اندوه و خشم ميكند. اما در نهايت امر افراد خود را با شرايط پديد آمده وفق ميدهند. اما برخي قادر به چنين عملي نميباشند. هنگامي كه واكنش فرد به يك موقعيت و يا حادثه سبب افسردگي در وي ميگردد به آن اختلال در سازگاري ميگويند. 4- اختلال دو قطبي: به تغييرات غير قابل پيش بيني خلق از شيدايي تا افسردگي اختلال دو قطبي ميگويند. در يك زمان فرد رفتار برونگرايي مفرط، پر حرفي، خود بزرگ بين از خود بروز ميدهد و در دوره اي ديگر افسرده ميگردد. 5- افسردگي فصلي: اين نو ع افسردگي معمولا در زمستان شيوع مي يابد. علت آن كاهش تابش نور خورشيد است.اين افسردگي سبب سردرد، تحريك پذيري و كاهش سطح انرژي ميگردد. راهبردهايي براي غلبه بر افسردگي 1- براي خود اهداف قابل دسترس تعيين كنيد.2- تنها به ميزان معقول و در حد توان خود مسئوليت بعهده بگيريد. 3- كارها، اهداف و وظايف بزرگ را به بخشهاي كوچك تقسم كنيد. 4- مديريت زمان و الويت بندي را فراموش نكنيد. 5- مدتي از وقت خود را با ديگران و يك دوست صميمي سپري كنيد. سعي كنيد فردي را در زندگي بيابيد كه بتوانيد به وي اعتماد كرده و با وي درد دل كنيد. 6- به سرگرميهايي كه علاقه داريد بپردازيد. 7- ورزش كنيد و فعاليت بدني منظم داشته باشيد. 8- تا بر طرف شدن آثار افسردگي تصميمات

مهم و حياتي خود را به تعويق اندازيد. 9- به خاطر داشته باشيد كه بهبودي خلق افسرده زمانبر و تدريجي ميباشد انتظار معجزه نداشته باشيد. 10- از افراد غير حامي و منتقد اجتناب كنيد. 11- به دوستان و خانواده خود اجازه دهيد در روند بهبودي به شما كمك كنند. 12- افكار مثبت را جايگزين افكار منفي گردانيد.13- به خاطر داشته باشيد كه زندگي بطور ذاتي مبهم و نامشخص بوده و در بسياري از شرايط تنها يك پاسخ واحد مشكل گشا نخواهد بود.زندگي مملو از احتمالات است. 14- شما بايد بياموزيد چگونه ميان اموري كه شما مسئول آنها ميباشيد و يا نميباشيد تفاوت قائل گرديد. معمولا افراد كنترلي كه بر شرايط دارند را كمتر و يا بيشتر از آنچه هست بر آورد ميكنند.اموري كه شما مسئوليتي در قبال آن نداريد و يا خارج از كنترل شماست به حال خود بگذاريد. 15- شما بايد قادر باشيد ميان موقعيتهايي كه ارزش شما بايد بر اساس موفقيتهاي شما تعيين گردند و ديگر موقعيتها تفاوت قائل گرديد. 16- شما بايد بياموزيد كه چه زمان بايد با احساسات خود ارتباط برقرار كرده و چه زمان از آنها فاصله بگيريد. 17- شما بايد بياموزيد كه چه هنگام بايد به بر زمان حال تمركز كنيد و چه هنگام به زمان آينده. 18- خوشبختي و نيل به شادي در زندگي هدف نامعقولي نيست اما شما بايد ابتدا مفهوم خوشبختي را براي خود معنا كرده و سپس با برنامه ريزي و ايجاد سلسه مراتب و پيروي از آنها به خوشبختي مطلوب خود دست يابيد. 19- شما بايد قادر باشيد كه ميان احساسات دروني خود و

واقعيتهاي عيني تفاوت قائل گرديد. 20- شما بايد قادر باشيد تا با ديگران رابطه برقرار كنيد. 21- اعتماد بنفس خود را افزايش دهيد. 22- وابستگي خود را به دنياي خارج كاهش دهيد. 23- به خاطر داشته باشيد هيچ فرد ديگر ي جز خود شما مسئول شادي شما نميباشد.

اضطراب، ترس و كودكان

همه انسانها، از كودكان گرفته تا سالخوردگان، در برخي از م_راح_ل زندگي خود احس_اساتي م_ثل ت_رس و اض_ط_راب را تجربه مي_كن__ند. احساس اضطراب در موقعيتي ناخوشايند، احس_اس ج_ال_ب_ي ن_خ_واه_د ب_ود. هرچند براي كودكان، اين احس_اس_ات ن_ه ت_ن_ها نرمال و طبيعي است، بلكه لازم هم هس_ت. ت_ج_رب_ه ك_ردن چن_ي_ن احس_اسي در كودكان باعث مي_شود ب_ت_وانند در آينده با تجربيات و موقعيت هاي آشفته و نابسامان زندگي راحت تر كنار بيايند. ترس و اضطراب طبيعي استاض_ط_راب به صورت "هراس و تشويش بدون هيچگونه دليل آش_كار" تعريف مي شود. معمولاً زماني اتفاق مي افتد كه هيچ گ_ونه ت_هدي_د ف_وري ب_راي امن_ي_ت يا سلامت فرد وجود ندارد، اما اين تهديد براي فرد احساسي واقعي است و باعث مي شود فرد مضطرب قصد فرار از آن موقعيت را نمايد. قلب او به شدت مي تپد، بدن او عرق مي كند و كليه سيستم بدنش دچار اختلال مي شود. اما، كمي اضطراب باعث مي شود افراد هوشيار و مراقب باشند. داشتن ترس و اضطراب در مورد چيزي براي كودكان نيز لازم است چون باعث مي شود به طريقي مطمئن و بي خطر رفتار كنند. مثلاً كودكي كه ترس از آتش دارد، از بازي كردن با آن خودداري مي كند.طبيعت اين اضطرابها و ترسها با بزرگ شدن بچه ها تغيير مي كند: به خاطر

اضطراب از برخورد با غريبه ها، كودكان با ديدن افرادي كه نميشناسند، نزد والدين خود مي مانند.كودكان تازه راه افتاده بين 10 تا 18 ماهه اضطراب ناشي از جدايي را تجربه ميكنند كه با ترك يكي از والدين ايجاد مي شود. كودكان 4 تا 6 ساله ترس هايي خيالي دارند كه فراتر از واقعيت است، مثل ترس از ديو و روح. كودكان 7 تا 12 ساله نيز ترسهايي را تجربه مي كنند كه ناشي از اتفاقات واقعي محيط پيرامون آنهاست، مثل زخم و جراحت هاي فيزيكي يا بلاياي طبيعي. با بزرگ شدن كودكان، يك ترس از ميان رفته و ترسي ديگر جايگزين آن مي شود. مثلاً كودكي كه تا سن 5 سالگي نمي توانست در اتاقي تاريك بخوابد، چند سال بعد ممكن است از خواندن داستانهاي مربوط به ارواح لذت ببرد. برخي ترسها نيز به خاطر انگيزه هاي بخصوصي است، مثلاً كودكي كه حتي نمي تواند به سگ همسايه نزديك شود، ممكن است در خيالات خود دوست داشته باشد كه شير باغ وحش را حيوان خانگي خود كند. شناخت علائم اضطراب ترسهاي معمول كودكي با بالا رفتن سن تغيير مي كند. اين ترسها شامل ترس از غريبه ها، ترس از بلندي، تاريكي، ترس از حيوانات و حشرات، ترس از خون يا تنها ماندن در خانه مي باشد. كودكان معمولاً پس از گذراندن يك تجربه ي ناخوشايند با يك شيء خاص، ترس از آن را در ذهن خود پرورش مي دهند، مثل گاز گرفتگي از سگ يا تصادف. اضطراب از جدايي نيز معمولاً موقع آغاز مدرسه رفتن كودكان شروع مي شود، و ترس نوجوانان نيز معمولاً

درمورد مورد پذيرش اجتماع قرار گرفتن يا موفقيت هاي درسي است.اگر اين احساسات بيمناك و اضطراب آور پايدار باشند، ممكن است باعث صدمه زدن به سلامتي كودك شود. اضطراب هاي ناشي از اجتناب ها و كناره گيري هاي اجتماعي، تاثيرات طولاني مدتي در بر خواهد داشت. مثلاً كودكي كه مي ترسد از سوي اطرافيات طرد شود، ممكن است در آينده نيز نتواند مهارت هاي اجتماعي و ارتباطي را ياد بگيرد و اجتماع گريز شود. بسياري از نوجوانان به خاطر ترس هايي كه ريشه در تجربيات كودكي بوده دچار رنج و عذاب هستند. ترس يك نوجوان از صحبت در جمع ممكن است به خاطر خجالتي بوده كه از كودكي گريبانگيرش بوده است. بعضي از علائم اضطراب كودكان را در اينجا براي شما عنوان مي كنم:گيجي، آشفتگي و حواس پرتي حركت هاي عصبي مشكلات خواب (بي خوابي يا كم خوابي و بيدار ماندن بيش از حد) عرق كردن دست ها بالا رفتن ضربان قلب و تنفسحالت تهوعسردرد دل درد علاوه بر اين علائم، والدين خيلي خوب خواهند فهميد كه چه موقع فرزندشان درمورد چيزي احساس ناراحتي مي كند. خوب است كه در اين مواقع با آنها صحبت كنند و حرف دل آنها را بشنوند. گاهي اوقات صحبت كردن درمورد يك ترس به مقابله با آن كمك مي كند. فوبي(Phobia) چيست؟ وقتي ترسها و اضطرابها پايدار باشند و در فرد باقي بمانند، مشكلات زيادي ايجاد ميشود. هرچه والدين تصور كنند كه با بزرگ شدن، كودك اين ترسها را فراموش مي كند، اما ممكن است اين ترسها بزرگتر و جدي تر شده و غير قابل كنترل گردند. اين ترسها

ديگر به فوبي تبديل مي شوند كه اصطلاح رايج براي ترس بسيار زياد، جدي و ماندگار است. تحمل فوبي هم براي خود كودك و هم براي اطرافيان او بسيار دشوار است، به خصوص اگر انگيزه ي اين ترس غير قابل اجتناب و كنترل باشد (مثل ترس از رعد و برق). فوبي يكي از شايع ترين دلايل مراجعه ي كودكان به متخصصان ذهني است. اما خوشبختانه با اينكه اين ترسهاي كودك او را از عملكردهاي روزانه ي او بازمي دارد، اما گاهي حتي بدون مراجعه به پزشك متخصص، با گذر زمان خود به خود از بين مي روند.دقت به ترسها، اضطربها و تشويش هاي كودك سعي كنيد با صداقت هر چه تمام تر به سوالات زير پاسخ دهيد: آيا ترس كودك شما و نحوه ي برخورد او با آن براي سن او طبيعي است؟ اگر پاسخ به اين سوال مثبت است، مطمئن باشيد كه با گذر اندگي زمان اين مشكل حل خواهد شد و مسئله ي مهمي نيست. البته اين به آن معنا نيست كه بايد اين ترس و اضطراب را به كلي ناديده بگيريد، اما بايد آن را عاملي براي رشد طبيعي كودك بشماريد.اما برخي كودكان ترسهايي را تجربه ميكنند كه با سن آنها متناسب نيست، مثل ترس از تاريكي. اكثر كودكان با كمي دلگرمي از طرف والدين يا چراغ خواب قادر به مقابله با اين ترس هستند. اما اگر بطور مداوم اين ترس با آنها بماند، يا در مورد ساير مسائل اضطراب داشته باشند، والدين بايد بيشتر مراقب باشند. علائم اين ترس چيست، و چطور بر عملكرد فردي، اجتماعي و تحصيلي او تاثير مي

گذارد؟ اگر اين علائم مشخص باشند و بتوان آنها را در فعاليت هاي روزانه كودك شما آشكارا مشاهده كرد، مي توان براي كاهش برخي فاكتورهاي اضطراب انگيز كارهايي انجام داد. آيا آن ترس با توجه به واقعيت محيط، طبيعي است؛ يا ممكن است اين ترس علامت مشكلي جدي تر و بزرگتر باشد؟اگر ترس كودك نسبت به منشاء استرس زاي آن بيش از اندازه باشد، نشانه ي دقت و توجه بيشتر است و بايد به مشاور يا روانشناس مراجعه شود.مسئله اين است كه والدين نبايد يك مشكل را بيش از حد بزرگ يا كوچك در نظر گيرند. بايد با دقت به علائم و نشانه هاي ترس و اضطراب كودكشان توجه كنند، و درصورت تداوم يافتن آن در مسئله دخالت كنند. اگر اينكار را نكنند اين ترس ممك است به شدت بر زندگي فرزندشان تاثير بگذارد. راه هاي كمك كردن به كودكان والدين مي توانند به فرزندانشان كمك كنند تا با تقويت حس اعتماد به نفس و كسب مهارتهاي لازم با ترس هاي خود مقابله كنند. در اين قسمت مي خواهيم شما را با راه هاي كمك به فرزندانتان براي مقابله با ترسها و اضطرابهاي خود آشنا كنيم: تشخيص دهيد كه اين ترس واقعي است. هرچند كه به نظر شما مسئله اي بسيار كوچك و پيش پا افتاده باشد، براي فرزندتان حقيقت دارد و باعث اضطراب و ترس او مي شود. صحبت كردن درمورد آن ترس بسيار كمك كننده است، كلمات گاهي قادرند احساسات منفي را از چيزي بيرون بكشند. اگر درمورد ترسها صحبت كنيد، قدرت آنها كمتر خواهد شد.هيچوقت با كوچك و ناچيز كردن آن مورد،

سعي نكنيد كودكتان را وادار به مقابله با آن كنيد. گفتن "مسخره بازي در نيار! هيچ ديوي تو كمد تو قايم نشده!" ممكن است باعث شود فرزندتان بتواند بخوابد، اما ترس را از بين نخواهد برد. اسباب ترس را براي فرزندانتان فراهم نكنيد. اگر ميدانيد فرزندتان از سگها خوشش نمي آيد، طوري از خيابان رد نشويد كه با آن سگ روبه رو نشويد. اينكار فقط باعث مي شود كه فرزندتان يقين كند كه سگها موجوداتي ترسناك و وحشت آور هستند. در اينگونه مواقع فقط بايد با مراقبت و توجه با كودكتان رفتار كنيد تا بتواند با آن موقعيت ترس آور روبه رو شود. به فرزندتان ياد بدهيد كه چطور ميزان يك ترس را اندازه گيري كند. اگر كودك بتواند شدت يك ترس را با ميزان 1 تا 10 بسنجد، ممكن است بتواند به ترس با شدت كمتري نسبت به قبل نگاه كند.تكنيك هاي كنار آمدن و برخورد با ترسها را به كودكانتان بياموزيد. مي توانيد اين تكنيك ها را امتحان كنيد: خودتان را "صاحب خانه" به كودك معرفي كنيد، و اين باعث خواهد شد كه كودك نسبت به شيء ترسناك جرات و جسارت بيشتري پيدا كند و براي فرار از آن به شما پناه بياورد. به فرزندانتان ياد بدهيد كه در چنين مواقعي به خود بگويند، "من مي توانم.." يا "هيچي نيست، مي تونم با اون كنار بيام...". تكنيك هاي تمدد اعصاب نيز كمك كننده هستند، مثل تجسم فكري (تصور غوطه خوردن روي ابرها يا دراز كشيدن لب ساحل دريا) و تنفس عميق. راه برطرف كردن ترسها و اضطرابها، مقابله با آنهاست. با استفاده از

پيشنهاداتي كه در اين مقاله ارائه شد، مي توانيد به فرزندتان كمك كنيد تا بهتر با موقعيت هاي زندگي كنار بياين

اضطراب، ترس و كودكان

همه انسانها، از كودكان گرفته تا سالخوردگان، در برخي از م_راح_ل زندگي خود احس_اساتي م_ثل ت_رس و اض_ط_راب را تجربه مي_كن__ند. احساس اضطراب در موقعيتي ناخوشايند، احس_اس ج_ال_ب_ي ن_خ_واه_د ب_ود. هرچند براي كودكان، اين احس_اس_ات ن_ه ت_ن_ها نرمال و طبيعي است، بلكه لازم هم هس_ت. ت_ج_رب_ه ك_ردن چن_ي_ن احس_اسي در كودكان باعث مي_شود ب_ت_وانند در آينده با تجربيات و موقعيت هاي آشفته و نابسامان زندگي راحت تر كنار بيايند. ترس و اضطراب طبيعي استاض_ط_راب به صورت "هراس و تشويش بدون هيچگونه دليل آش_كار" تعريف مي شود. معمولاً زماني اتفاق مي افتد كه هيچ گ_ونه ت_هدي_د ف_وري ب_راي امن_ي_ت يا سلامت فرد وجود ندارد، اما اين تهديد براي فرد احساسي واقعي است و باعث مي شود فرد مضطرب قصد فرار از آن موقعيت را نمايد. قلب او به شدت مي تپد، بدن او عرق مي كند و كليه سيستم بدنش دچار اختلال مي شود. اما، كمي اضطراب باعث مي شود افراد هوشيار و مراقب باشند. داشتن ترس و اضطراب در مورد چيزي براي كودكان نيز لازم است چون باعث مي شود به طريقي مطمئن و بي خطر رفتار كنند. مثلاً كودكي كه ترس از آتش دارد، از بازي كردن با آن خودداري مي كند.طبيعت اين اضطرابها و ترسها با بزرگ شدن بچه ها تغيير مي كند: به خاطر اضطراب از برخورد با غريبه ها، كودكان با ديدن افرادي كه نميشناسند، نزد والدين خود مي مانند.كودكان تازه راه افتاده بين 10 تا 18 ماهه

اضطراب ناشي از جدايي را تجربه ميكنند كه با ترك يكي از والدين ايجاد مي شود. كودكان 4 تا 6 ساله ترس هايي خيالي دارند كه فراتر از واقعيت است، مثل ترس از ديو و روح. كودكان 7 تا 12 ساله نيز ترسهايي را تجربه مي كنند كه ناشي از اتفاقات واقعي محيط پيرامون آنهاست، مثل زخم و جراحت هاي فيزيكي يا بلاياي طبيعي. با بزرگ شدن كودكان، يك ترس از ميان رفته و ترسي ديگر جايگزين آن مي شود. مثلاً كودكي كه تا سن 5 سالگي نمي توانست در اتاقي تاريك بخوابد، چند سال بعد ممكن است از خواندن داستانهاي مربوط به ارواح لذت ببرد. برخي ترسها نيز به خاطر انگيزه هاي بخصوصي است، مثلاً كودكي كه حتي نمي تواند به سگ همسايه نزديك شود، ممكن است در خيالات خود دوست داشته باشد كه شير باغ وحش را حيوان خانگي خود كند. شناخت علائم اضطراب ترسهاي معمول كودكي با بالا رفتن سن تغيير مي كند. اين ترسها شامل ترس از غريبه ها، ترس از بلندي، تاريكي، ترس از حيوانات و حشرات، ترس از خون يا تنها ماندن در خانه مي باشد. كودكان معمولاً پس از گذراندن يك تجربه ي ناخوشايند با يك شيء خاص، ترس از آن را در ذهن خود پرورش مي دهند، مثل گاز گرفتگي از سگ يا تصادف. اضطراب از جدايي نيز معمولاً موقع آغاز مدرسه رفتن كودكان شروع مي شود، و ترس نوجوانان نيز معمولاً درمورد مورد پذيرش اجتماع قرار گرفتن يا موفقيت هاي درسي است.اگر اين احساسات بيمناك و اضطراب آور پايدار باشند، ممكن است باعث صدمه زدن به

سلامتي كودك شود. اضطراب هاي ناشي از اجتناب ها و كناره گيري هاي اجتماعي، تاثيرات طولاني مدتي در بر خواهد داشت. مثلاً كودكي كه مي ترسد از سوي اطرافيات طرد شود، ممكن است در آينده نيز نتواند مهارت هاي اجتماعي و ارتباطي را ياد بگيرد و اجتماع گريز شود. بسياري از نوجوانان به خاطر ترس هايي كه ريشه در تجربيات كودكي بوده دچار رنج و عذاب هستند. ترس يك نوجوان از صحبت در جمع ممكن است به خاطر خجالتي بوده كه از كودكي گريبانگيرش بوده است. بعضي از علائم اضطراب كودكان را در اينجا براي شما عنوان مي كنم:گيجي، آشفتگي و حواس پرتي حركت هاي عصبي مشكلات خواب (بي خوابي يا كم خوابي و بيدار ماندن بيش از حد) عرق كردن دست ها بالا رفتن ضربان قلب و تنفسحالت تهوعسردرد دل درد علاوه بر اين علائم، والدين خيلي خوب خواهند فهميد كه چه موقع فرزندشان درمورد چيزي احساس ناراحتي مي كند. خوب است كه در اين مواقع با آنها صحبت كنند و حرف دل آنها را بشنوند. گاهي اوقات صحبت كردن درمورد يك ترس به مقابله با آن كمك مي كند. فوبي(Phobia) چيست؟ وقتي ترسها و اضطرابها پايدار باشند و در فرد باقي بمانند، مشكلات زيادي ايجاد ميشود. هرچه والدين تصور كنند كه با بزرگ شدن، كودك اين ترسها را فراموش مي كند، اما ممكن است اين ترسها بزرگتر و جدي تر شده و غير قابل كنترل گردند. اين ترسها ديگر به فوبي تبديل مي شوند كه اصطلاح رايج براي ترس بسيار زياد، جدي و ماندگار است. تحمل فوبي هم براي خود كودك و هم

براي اطرافيان او بسيار دشوار است، به خصوص اگر انگيزه ي اين ترس غير قابل اجتناب و كنترل باشد (مثل ترس از رعد و برق). فوبي يكي از شايع ترين دلايل مراجعه ي كودكان به متخصصان ذهني است. اما خوشبختانه با اينكه اين ترسهاي كودك او را از عملكردهاي روزانه ي او بازمي دارد، اما گاهي حتي بدون مراجعه به پزشك متخصص، با گذر زمان خود به خود از بين مي روند.دقت به ترسها، اضطربها و تشويش هاي كودك سعي كنيد با صداقت هر چه تمام تر به سوالات زير پاسخ دهيد: آيا ترس كودك شما و نحوه ي برخورد او با آن براي سن او طبيعي است؟ اگر پاسخ به اين سوال مثبت است، مطمئن باشيد كه با گذر اندگي زمان اين مشكل حل خواهد شد و مسئله ي مهمي نيست. البته اين به آن معنا نيست كه بايد اين ترس و اضطراب را به كلي ناديده بگيريد، اما بايد آن را عاملي براي رشد طبيعي كودك بشماريد.اما برخي كودكان ترسهايي را تجربه ميكنند كه با سن آنها متناسب نيست، مثل ترس از تاريكي. اكثر كودكان با كمي دلگرمي از طرف والدين يا چراغ خواب قادر به مقابله با اين ترس هستند. اما اگر بطور مداوم اين ترس با آنها بماند، يا در مورد ساير مسائل اضطراب داشته باشند، والدين بايد بيشتر مراقب باشند. علائم اين ترس چيست، و چطور بر عملكرد فردي، اجتماعي و تحصيلي او تاثير مي گذارد؟ اگر اين علائم مشخص باشند و بتوان آنها را در فعاليت هاي روزانه كودك شما آشكارا مشاهده كرد، مي توان براي كاهش برخي فاكتورهاي

اضطراب انگيز كارهايي انجام داد. آيا آن ترس با توجه به واقعيت محيط، طبيعي است؛ يا ممكن است اين ترس علامت مشكلي جدي تر و بزرگتر باشد؟اگر ترس كودك نسبت به منشاء استرس زاي آن بيش از اندازه باشد، نشانه ي دقت و توجه بيشتر است و بايد به مشاور يا روانشناس مراجعه شود.مسئله اين است كه والدين نبايد يك مشكل را بيش از حد بزرگ يا كوچك در نظر گيرند. بايد با دقت به علائم و نشانه هاي ترس و اضطراب كودكشان توجه كنند، و درصورت تداوم يافتن آن در مسئله دخالت كنند. اگر اينكار را نكنند اين ترس ممك است به شدت بر زندگي فرزندشان تاثير بگذارد. راه هاي كمك كردن به كودكان والدين مي توانند به فرزندانشان كمك كنند تا با تقويت حس اعتماد به نفس و كسب مهارتهاي لازم با ترس هاي خود مقابله كنند. در اين قسمت مي خواهيم شما را با راه هاي كمك به فرزندانتان براي مقابله با ترسها و اضطرابهاي خود آشنا كنيم: تشخيص دهيد كه اين ترس واقعي است. هرچند كه به نظر شما مسئله اي بسيار كوچك و پيش پا افتاده باشد، براي فرزندتان حقيقت دارد و باعث اضطراب و ترس او مي شود. صحبت كردن درمورد آن ترس بسيار كمك كننده است، كلمات گاهي قادرند احساسات منفي را از چيزي بيرون بكشند. اگر درمورد ترسها صحبت كنيد، قدرت آنها كمتر خواهد شد.هيچوقت با كوچك و ناچيز كردن آن مورد، سعي نكنيد كودكتان را وادار به مقابله با آن كنيد. گفتن "مسخره بازي در نيار! هيچ ديوي تو كمد تو قايم نشده!" ممكن است باعث

شود فرزندتان بتواند بخوابد، اما ترس را از بين نخواهد برد. اسباب ترس را براي فرزندانتان فراهم نكنيد. اگر ميدانيد فرزندتان از سگها خوشش نمي آيد، طوري از خيابان رد نشويد كه با آن سگ روبه رو نشويد. اينكار فقط باعث مي شود كه فرزندتان يقين كند كه سگها موجوداتي ترسناك و وحشت آور هستند. در اينگونه مواقع فقط بايد با مراقبت و توجه با كودكتان رفتار كنيد تا بتواند با آن موقعيت ترس آور روبه رو شود. به فرزندتان ياد بدهيد كه چطور ميزان يك ترس را اندازه گيري كند. اگر كودك بتواند شدت يك ترس را با ميزان 1 تا 10 بسنجد، ممكن است بتواند به ترس با شدت كمتري نسبت به قبل نگاه كند.تكنيك هاي كنار آمدن و برخورد با ترسها را به كودكانتان بياموزيد. مي توانيد اين تكنيك ها را امتحان كنيد: خودتان را "صاحب خانه" به كودك معرفي كنيد، و اين باعث خواهد شد كه كودك نسبت به شيء ترسناك جرات و جسارت بيشتري پيدا كند و براي فرار از آن به شما پناه بياورد. به فرزندانتان ياد بدهيد كه در چنين مواقعي به خود بگويند، "من مي توانم.." يا "هيچي نيست، مي تونم با اون كنار بيام...". تكنيك هاي تمدد اعصاب نيز كمك كننده هستند، مثل تجسم فكري (تصور غوطه خوردن روي ابرها يا دراز كشيدن لب ساحل دريا) و تنفس عميق. راه برطرف كردن ترسها و اضطرابها، مقابله با آنهاست. با استفاده از پيشنهاداتي كه در اين مقاله ارائه شد، مي توانيد به فرزندتان كمك كنيد تا بهتر با موقعيت هاي زندگي كنار بياين

استرس شغلي و راه هاي مقابله با آن

يكي از عارضه هاي

جديد زندگي به سبك مدرن، وجود استرس در محيط كار مي باشد. در طول قرن اخير، ماهيت كار كردن تغييرات گسترده اي را تجربه كرده است و هنوز هم اين تحولات با سرعت وصف ناپذيري در حال پيشروي هستند. دگرگوني ها در تمام عرصه هاي شغلي، از مسئوليت هاي هنرمندان گرقته تا جراحان، كاملاً مشهود بوده و زندگي شغلي همه افراد را تحت الشعاع قرار داده اند. هيچ كس، در هيچ سمتي، از اين امر مستثني نبوده و چه يك مدير عامل و يا يك مدير فروش، همه و همه ملزم به رويارويي و پذيرش تغييرات هستند. روحيات انسان به گونه اي است كه با بروز تغييرات، خواه نا خواه در او استرس ايجاد مي شود. استرس ناشي از فعاليت هاي شغلي همواره به عنوان تهديدي براي سلامت جسماني به شمار مي رود؛ اين امر همچنين سازماندهي زندگي او را بر هم ريخته و سلامت ارگان هاي مختلف بودن او را نيز به خطر مي اندازد. استرس شغلي چيست؟ استرش شغلي يك بيماري مزمن است كه در نتيجه شرايط سخت كاري به وجود آمده و بر روي عملكرد فردي و سلامت جسمي و ذهني فرد تاثير مي گذارد. دليل اصلي تعداد بسيار زيادي از مشكلات روحي و رواني، به طور مستقيم از استرس هاي شغلي نشئت مي گيرد. استرس موجود در محيط كار، در برخي موارد، حتي مي تواند ناتوانايي هايي را نيز در فرد ايجاد كند. در موارد حاد، روانپزشك براي يافتن شيوه درماني مناسب، مي بايست دليل و درجه استرس شغلي را ارزيابي نمايد. "اندي آليس " از كالج راسكين، آكسفورد، انگستان، اخيراً

در حال كار كردن بر روي پروژه اي مربوط به استرس شغلي است. او در نموداري نشان داده است كه استرس، چگونه مي تواند بر روي راندمان كاري كارمندان تاثير بگذارد. وي در ادامه توضيح مي دهد كه در مراحل اوليه، استرس شغلي مي تواند بدن را در وضعيت اضطراري قرار داده و موجب شود تا راندمان كاري فرد، افزايش پيدا كند. شخص در اين زمان همواره به خود تاكيد مي كند كه: "من بايد كارهايم را بهتر انجام دهم"؛ اما اگر اين شرايط ناديده گرفته شده و مورد بررسي قرار نگيرد، بدن همچنان در حالت اضطراري باقي مي ماند و در نتيجه بازده كاري به طور اتوماتيك كاهش پيدا كرده و سلامت فرد به خطر مي افتد. علائم علائم استرس شغلي در افراد مختلف، متفاوت بوده و به عوامل بيشماري از قبيل: موقعيت و شرايط كاري مختلف، مدت زمان قرار گرفتن در معرض استرس، و ميزان استرس وارد شده به فرد، بستگي دارد. اما نمونه هاي بارز علائم استرس شغلي عبارتند از: بي خوابي ، پرتي حواس ، اضطراب و تنش ، غيبت از كار ، افسردگي ، خستگي ، نااميدي و عصبانيت در حد افراطي ، مشكلات خانوادگي بيماري هاي جسمي از قبيل: بيماري ها قلبي، ميگرن، سردرد، سوء هاضمه، و ديسك كمر دلايل استرس شغلياسترس شغلي ممكن است به دليل مشكلات پيچيده و فراواني به وجود آيند؛ اما اگر بخواهيم برخي از نمونه هاي مشهود آنرا ذكر كنيم، مي توانيم به موارد ذيل اشاره داشته باشيم: نا امني شغلياداره جات سازمان يافته در حال دگرگوني هستند و دليل آن نيز چيزي جز

تغيير و تحول در ساختارهاي اقتصادي و گريز از فشارهاي مالي نيست. اين روزها فاكتورهايي نظير: سازماندهي مجدد تشكيلات، اعمال كنترل، ادغام شركت ها، نقل و انتقال و .... به عنوان موارد اصلي ايجاد استرس براي كاركنان در آمده اند. از سوي ديگر كارخانجات و شركت هاي متفاوت نيز سعي مي كنند تا حتي الامكان در اين چالش باقي مانده و پيروز از ميدان خارج شوند. چنين اصلاحات اساسي و بنياديني بر روي همه مشاغل ( چه يك پزشك و چه يك كارگر ساده ) تاثير مي گذارد. تقاضاي بالا در اجرا انتظارات غير واقعي، به ويژه در زمان سازماندهي مجدد شركت ها، گاهي فشار بيدليل و مضري را بر روي كاركنان اعمال مي دارد به عنوان يكي از منابع مهم و بزرگ تنش و اضطراب محسوب مي شود. حجم بالاي كار، ساعات طولاني كاري، و گرايش شديد به اتمام پروژه ها در مدت زمان معين، مي تواند كارمندان را از نظر جسمي و روحي تحت فشار بي حد و حصري قرار دهد. سفرهاي مكرر تجاري و دور بودن بيش از اندازه از خانه و خانواده نيز مي تواند به عنوان يكي ديگر از عوامل ايجاد استرس به شمار آيد. تكنولوژي گسترش تكنولوژي در سيماي بهره گيري از فن آوري هايي نظير: كامپيوتر، پيجر، تلفن همراه، دستگاه فكس، و اينترنت، باعث افزايش سرعت و دقت شده است. از اينرو كارفرمايان انتظار دارند تا كارمندان با استفاده از امكانات فوق الذكر، خلاقيت، سودمندي، و لياقت خود را بيش از پيش افزايش دهند. پي رو اين انتظار، فشار بر روي كاركنان، به منظور انجام به موقع و

بي نقص كارها را به طور طبيعي زياد مي شود. كارگراني كه با ماشين هاي سنگين كار مي كنند، به منظور برخورداري از هوشياري دائمي، مي بايست استرس بي حد و اندازه اي را تحمل كنند. از سوي ديگر مسئله همسو شدن با پيشرفت هاي تكنولوژيكي مطرح مي شود و كاركنان مجبور هستند كابرد نرم افزارهاي متعدد را در مدت زمان بسيار كوتاهي فراگيرند، كه اين مطلب خود يكي از عوامل موثر براي ايجاد استرس در افراد به شمار مي رود. فرهنگ محيط كار پيدايش سازگاري با محيط كار، مي تواند از ابعاد مختلف، امري استرس زا محسوب شود و فرقي نمي كند كه به تازگي وارد فضاي جديد كاري شده باشيد و يا اينكه براي ساليان دراز در آن بخش مشغول به خدمت باشيد. فرد براي اينكه بتواند خود را با گزينه هاي مختلف فرهنگ محيط كار از قبيل: الگوهاي ارتباطي ميان افراد مختلف، رعايت سلسله مراتب، رعايت فرم و پوشش مخصوص (در صورت نياز) و مهم تر از همه الگوهاي رفتاري و كاري كارفرما و همقطارهايش وفق دهد، ملزم به رعايت يكسري خط مشي هاي از پيش تعيين شده مي باشد. در نتيجه فرد خواه نا خواه به سمت مشكلات عديده اي با همكاران و يا حتي با مقامات بالاتر سوق داده مي شود. در بسياري از موارد سياست هاي شغلي و يا شايعات بي پايه و اساس در محيط كار، از مهمترين منابع توليد استرس مي باشند. مشكلات شخصي يا خانوادگي كارمنداني كه دچار مشكلات خانوادگي و يا شخصي ديگر هستند، معمولاً تنش هاي شخصي خود را با مسائل كاري مخلوط كرده

و آنها را با خود به محيط كارشان مي آورند. زماني كه فرد در حالت افسردگي و خستگي مفرط باشد، توجه او متمركز نشده و انگيزه هايش تا حد بسيار زيادي كاهش پيدا مي كنند و همين امر سبب مي شود تا از عهده مسئوليت هاي شغلي خود به خوبي بر نيايد. خانم ها و استرس شغلي خانم ها علاوه بر استرس هاي شغلي رايج ، ممكن است در محيط كار مورد آزار و اذيت فيزيكي نيز قرار بگيرند. از مدت ها قبل، آزار و اذيت و سوء استفاده هاي جنسي از خانم ها در محيط هاي كاري، به عنوان يكي از موارد تنش زاي مهم براي اين قشر به شمار مي رفته است. خانم ها ممكن است استرس بسيار زيادي را به دليل مثلاً "آزار محيط هاي خشن كاري" تجربه كنند كه از نظر قانوني در قالب "رفتار هاي زننده و مرعوب در محيط كار" تشريح مي شود، و مي تواند در پرتو رفتارهاي ناخوشايند زباني يا فيزيكي نمود پيدا كند؛ همانطور كه پيش تر نيز اشاره شد، اين امر به عنوان يكي از منابع استرس زاي دائمي براي خانم ها به شمار مي آيد. همچنين تبعيضات بي رويه در محيط هاي كاري، فشارهاي خانوادگي، و نيازهاي اجتماعي نير به اين منبع استرس، افزوده مي شوند. راه بقا همچنانكه تغيير و تحول در روند زندگي جاودانه شده است، استرس نيز يكي از اجزاء لاينفك زندگي امروزي به حساب مي آيد. از آنجايي كه هيچ كدام از ما به هيچ وجه قصد ندارد زير آن له شده و از بين برود، بنابراين بايد از همين

ابتدا آخر خط را براي خود مشخص كنيم و جوانب مختلف امر را بپذيريم. اين مطلوب، قابل دسترسي نخواهد بود، مگر در صورت پذيرش وجود استرس.

در اين قسمت نكات براي كنترل و باقي ماندن در برابر استرس در دراز مدت را برايتان تشريح مي كنيم. حتي اگر در موقيعت فعلي خود احساس امنيت مي كنيد، بايد به خاطر داشته باشيد كه تغييراتي كه در طي زمان به وقوع مي پيوندند، موقعيت و جايگاه شما را مستحكم تر و ايمن تر مي كنند. در باب فضاي تجاري امروزه، شما بايد دائماً آماده پذيرايي از تغييرات باشيد و از استرس دوري كنيد تا بتوانيد در دنياي رقابت هاي تنگاتنگ جان سالم به در ببريد. براي وجود خود وقت بگذاريد و اگر زمان نداريد، سعي كنيد آنرا به وجود آوريد، تا نيروي تازه بدست آورده و انگيزه هاي تازه پيدا كنيد. وقت مطلوبي را با خانوده تان صرف كنيد. اين امر مي تواند به منزله يك نوع حمايت محكم عاطفي و اخلاقي براي شما به شمار رود. زماني كه احساس مي كنيد تحت استرس شديدي قرار داريد، سعي كنيد به هيچ وجه به مشروبات الكلي، سيگار و ساير موارد مخرب، روي نياوريد. تلاش كنيد تا روش هاي مثبتي براي مقابله با استرس هاي روزمره زندگي به كار بنديد. ذهن خود را از قيد و بند منفي بافي رها كنيد و از افكاري مانند ترس و وحشت، خشونت، و كينه ورزي كه خود به خود موجب خلق استرس بيشتري مي شوند، به شدت دوري ورزيد. سعي كنيد تا جايي كه امكان دارد به آرامش هاليستيك (كل نگرانه) رجوع

كرده و ساير روش هاي رشد شخصي مثل مديتيشن، تنفس عميق و ورزش كردن را نيز از نظر دور نگه نداريد، تا بدين سان قادر شويد شيوه زندگي خود را دو مرتبه از نو تعمير كنيد. در صورت بروز استرس مزمن، با پزشك متخصص مشورت كنيد. با جشن گرفتن موفقيت هاي خود و همقطارانتان، ميزان استرس موجود را كاهش دهيد.

قبول وجود استرس خود به معناي ايجاد يك تغيير بزرگ در شيوه سنتي زندگي است. سعي كنيد معيارهاي ارتباطي خود را گسترش دهيد، كارايي و شايستگي خود را افزايش داده، و از تجربيانت ديگران نيز بهره بگيريد. بيش از اندازه، از خود مغرور نشويد. براي رويارويي با هر تغييري خود را از نظر فيزيكي، روحي، و اقتصادي آماده كنيد. اما زمانيكه در محيط كار تحت فشار قرار گرفتيد، برخي تمرين هاي ساده مي توانند راهگشاي مشكلات شما باشند: به راحتي و به طور عمودي (بطوريكه كمر كاملا صاف باشد) بر روي صندلي خود تكيه دهيد، و بر روي نفس كشيدن خود متمركز شويد. اين كار كمك بزرگي به آرام كردن اعصاب و ماهيچه هاي داخلي بدن مي كند. ريلكس بنشينيد و شمارش معكوس را آغاز كنيد (20- 19-18-17-16-15....)سعي كنيد از تصوير سازي هاي ذهني خوشايند بهره بگيريد. از پا در آمدن تحت تاثير استرس شديد، فرد توانايي خود در تصميم گيري هاي قطعي را از دست ميدهد و نمي تواند اولويت هاي خود را در زندگي ارزش يابي كند و در نتيجه گرايش شديدي به سمت پرتي هاي حواس پيدا مي كند. اين امر يكي از موارد كلاسيك به زانو در آمدن محسوب مي شود.

زماني كه فرد به زانو در مي آيد، اغلب نوعي حس بيملاحظگي و بي اعتنايي و رفتارهاي خطرناك در او بروز مي كند. اين حس در تمام انسان ها، از افراد معروف و مشهور گرفته تا افراد عادي، به روشني قابل مشاهده است. سندروم مسئوليت پذيري مزمن يكي از عارضه هاي جانبي مشكل به زانو در آمدن است. مردم در اين حالت از نظر ذهني و فيزيكي از زندگي و فشار كاري خود به تنگ مي آيند و ديگر براي يك لحظه هم حاضر نيستند كه آنرا تحمل كنند. علائم اين معذل معمولا با گفته هايي از اين دست همراه است: "خيلي كار روي سرم ريخته و هيچ كس ديگر جز خودم نمي تواند آنها را به درستي انجام دهد." به طور بارز اين امر در كارهاي طاقت فرسا به وجود مي آيد و افراد سختكوشي كه از نظر عاطفي روانشناسي و يا فيزيكي خسته مي شوند به ناچار چنين مشكلي را متحمل ميشوند. شما در ريسك به زانو در آمدن قرار داريد، اگر: نتوانيد در برابر تعهدات و مسئوليت هاي جديد جواب "نه" بدهيد. براي مدت زمان تقريبا طولاني تحت فشار شديد كاري قرار گرفته باشيد.استانداردهاي دست نيافتني شما براي تكميل كارها، از استخدام نماينده و همكار به منظور انجام امور پيش پا افتاده جلوگيري كنند.براي مدت زمان كم و بيش طولاني، براي رسيدن به اهداف تقريبا دست نيافتني تلاش كنيد.

از نظر عاطفي بيش از اندازه خود را محتاج به نتيجه كاري كه در حال انجام آن هستيد كنيد. اغلب در اين حالت خستگي خود را در غالب كاهش انگيزه، تقليل ميزان و

كيفيت اجرايي، و عدم احساس رضايت از كار بروز مي دهد. آيا شما در معرض خطر از پاي درآمدن قرار داريد؟ اگر به هر نحوي احساس مي كنيد كه در معرض خطر "از پاي در آمدن" قرار داريد، راهكارهاي اصولي زير به شما كمك مي كنند تا بهتر بتوانيد خود را با شرايط موجود وفق داده و به شرايط مطلوب نزديك شويد: اهداف خود را از نو ارزيابي كرده و آنها را مجدداً اولويت بندي كنيد. خواسته هاي خودتان را سازماندهي كرده و ببينيد كداميك از آنها براي رساندن شما به اهدافتان از اهميت بيشتري برخوردار مي باشند.توانايي هاي خود براي آسانتر كردن هر چه بيشتر مسير (در راه رسيدن به خواست هايتان) را معين كنيد. اگر كسي نيازمند انرژي عاطفي زيادي باشد، كمتر به خواست هايش نزديكتر مي شود و كمتر اظهار دلسوزي از خود نشان مي دهد. از ديگران نيز حمايت كنيد. انسان بودن و نيازهاي انساني تان را هر چند وقت يكبار به خودتان يادآوري كنيد: به خاطر داشته باشيد كه حتما به زماني براي تفريح و آرامش هم نياز داريد. تكنيك هاي مبارزه با استرس را آموزش ببينيد. عوامل استرس زا در زندگي، در محيط كار و در خانواده را رد يابي كنيد. در اين راه مي توانيد از حمايت دوستان، اعضاي خانواده و مشاور برخوردار شويد و استرس را كاهش دهيد. مطمئن شويد كه شيوه زندگي سالمي را دنبال مي كنيد. يك زندگي سالم به طور قطع مي بايست فاكتورهاي زير را در خود جاي دهد: به اندازه كافي بخوابيد و آنقدر استراحت كنيد تا سطح انرژي بدن را در

حد مطلوب نگه داريد.

مطمئن باشيد كه از غذاهاي سالم استفاده مي كنيد و رژيم غذايي متعادلي را دنبال مي نماييد. رژيم غذايي نا سالم باعث مي شود تا شما بيمار شده و احساس خوبي نداشته باشيد.

سعي كنيد به نيازهاي روحي خود كه شايد در زير نيازهاي ماديتان مدفون شده باشند، جاني تازه ببخشيد.فعاليت هاي مختلف نظير تفريحات آرام بخش را تجربه كنيد. با اتكا به اين روش مي توانيد كاري كنيد تا جسم و ذهنتان از مشكلات براي مدت زماني هر چقدر كوتاه دور گردد. آيا شما از پا در آمده ايد؟ اگر در يك زمان معين انگيزه هاي خود را بيش از اندازه در مورد كاري كه انجام مي دهيد از دست داده ايد، آنوقت يك وقفه موقتي به خودتان بدهيد و براي مدتي دست از تلاش بر داريد.

بطور متناوب سعي كنيد در داخل سازماني كه هستيد منطقه فعاليت خود را تغيير دهيد. اگر دوباره مجدداً به همان جايگاه اوليه باز گرديد، به اين نتيجه ميرسيد كه باز هم مي خواهيد از كار قبلي لذت ببريد و اين بار فقط تعهداتي را انجام مي دهيد كه به آنها علاقه داريد. شايد روزي به اين نتيجه برسيد كه اصلاً هيچ كجاي كاري را كه انجام مي دهيد دوست نداريد؛ در زمان بروز يك چنين تصوري مي بايست بدون هيچ گونه شك و ترديدي آنا از تمام امور دست بكشيد. براي تغيير شرايط فعلي مي توانيد از نزديكان و عزيزان خود طلب مشورت و حمايت كنيد. در كلاس مديتيشن و يوگا ثبت نام كنيد (تا از فوايد تمرين هاي روحي گروهي نيز بهرمند

شويد) يا به باشگاه ورزشي و ايروبيك و يا ساير كلوپ هاي ورزشي ديگر برويد تا بدان طريق، مسير تمركز خود را تغيير داده و از نو اولويت هاي خود را طبقه بندي كنيد. اگر در مراحل آخر خستگي قرار داريد و بيش از پيش از پاي در آمده ايد، و احساس بي انگيزگي شما بسيار زياد شده است و هيچ علاقه اي به شغل و كار خود نداريد، از يك متخصص خوب و يا يك روانشناس كمك بگيريد.

استرس شغلي و راه هاي مقابله با آن

يكي از عارضه هاي جديد زندگي به سبك مدرن، وجود استرس در محيط كار مي باشد. در طول قرن اخير، ماهيت كار كردن تغييرات گسترده اي را تجربه كرده است و هنوز هم اين تحولات با سرعت وصف ناپذيري در حال پيشروي هستند. دگرگوني ها در تمام عرصه هاي شغلي، از مسئوليت هاي هنرمندان گرقته تا جراحان، كاملاً مشهود بوده و زندگي شغلي همه افراد را تحت الشعاع قرار داده اند. هيچ كس، در هيچ سمتي، از اين امر مستثني نبوده و چه يك مدير عامل و يا يك مدير فروش، همه و همه ملزم به رويارويي و پذيرش تغييرات هستند. روحيات انسان به گونه اي است كه با بروز تغييرات، خواه نا خواه در او استرس ايجاد مي شود. استرس ناشي از فعاليت هاي شغلي همواره به عنوان تهديدي براي سلامت جسماني به شمار مي رود؛ اين امر همچنين سازماندهي زندگي او را بر هم ريخته و سلامت ارگان هاي مختلف بودن او را نيز به خطر مي اندازد. استرس شغلي چيست؟ استرش شغلي يك بيماري مزمن است كه

در نتيجه شرايط سخت كاري به وجود آمده و بر روي عملكرد فردي و سلامت جسمي و ذهني فرد تاثير مي گذارد. دليل اصلي تعداد بسيار زيادي از مشكلات روحي و رواني، به طور مستقيم از استرس هاي شغلي نشئت مي گيرد. استرس موجود در محيط كار، در برخي موارد، حتي مي تواند ناتوانايي هايي را نيز در فرد ايجاد كند. در موارد حاد، روانپزشك براي يافتن شيوه درماني مناسب، مي بايست دليل و درجه استرس شغلي را ارزيابي نمايد. "اندي آليس " از كالج راسكين، آكسفورد، انگستان، اخيراً در حال كار كردن بر روي پروژه اي مربوط به استرس شغلي است. او در نموداري نشان داده است كه استرس، چگونه مي تواند بر روي راندمان كاري كارمندان تاثير بگذارد. وي در ادامه توضيح مي دهد كه در مراحل اوليه، استرس شغلي مي تواند بدن را در وضعيت اضطراري قرار داده و موجب شود تا راندمان كاري فرد، افزايش پيدا كند. شخص در اين زمان همواره به خود تاكيد مي كند كه: "من بايد كارهايم را بهتر انجام دهم"؛ اما اگر اين شرايط ناديده گرفته شده و مورد بررسي قرار نگيرد، بدن همچنان در حالت اضطراري باقي مي ماند و در نتيجه بازده كاري به طور اتوماتيك كاهش پيدا كرده و سلامت فرد به خطر مي افتد. علائم علائم استرس شغلي در افراد مختلف، متفاوت بوده و به عوامل بيشماري از قبيل: موقعيت و شرايط كاري مختلف، مدت زمان قرار گرفتن در معرض استرس، و ميزان استرس وارد شده به فرد، بستگي دارد. اما نمونه هاي بارز علائم استرس شغلي عبارتند از: بي خوابي ،

پرتي حواس ، اضطراب و تنش ، غيبت از كار ، افسردگي ، خستگي ، نااميدي و عصبانيت در حد افراطي ، مشكلات خانوادگي بيماري هاي جسمي از قبيل: بيماري ها قلبي، ميگرن، سردرد، سوء هاضمه، و ديسك كمر دلايل استرس شغلياسترس شغلي ممكن است به دليل مشكلات پيچيده و فراواني به وجود آيند؛ اما اگر بخواهيم برخي از نمونه هاي مشهود آنرا ذكر كنيم، مي توانيم به موارد ذيل اشاره داشته باشيم: نا امني شغلياداره جات سازمان يافته در حال دگرگوني هستند و دليل آن نيز چيزي جز تغيير و تحول در ساختارهاي اقتصادي و گريز از فشارهاي مالي نيست. اين روزها فاكتورهايي نظير: سازماندهي مجدد تشكيلات، اعمال كنترل، ادغام شركت ها، نقل و انتقال و .... به عنوان موارد اصلي ايجاد استرس براي كاركنان در آمده اند. از سوي ديگر كارخانجات و شركت هاي متفاوت نيز سعي مي كنند تا حتي الامكان در اين چالش باقي مانده و پيروز از ميدان خارج شوند. چنين اصلاحات اساسي و بنياديني بر روي همه مشاغل ( چه يك پزشك و چه يك كارگر ساده ) تاثير مي گذارد. تقاضاي بالا در اجرا انتظارات غير واقعي، به ويژه در زمان سازماندهي مجدد شركت ها، گاهي فشار بيدليل و مضري را بر روي كاركنان اعمال مي دارد به عنوان يكي از منابع مهم و بزرگ تنش و اضطراب محسوب مي شود. حجم بالاي كار، ساعات طولاني كاري، و گرايش شديد به اتمام پروژه ها در مدت زمان معين، مي تواند كارمندان را از نظر جسمي و روحي تحت فشار بي حد و حصري قرار دهد. سفرهاي مكرر تجاري

و دور بودن بيش از اندازه از خانه و خانواده نيز مي تواند به عنوان يكي ديگر از عوامل ايجاد استرس به شمار آيد. تكنولوژي گسترش تكنولوژي در سيماي بهره گيري از فن آوري هايي نظير: كامپيوتر، پيجر، تلفن همراه، دستگاه فكس، و اينترنت، باعث افزايش سرعت و دقت شده است. از اينرو كارفرمايان انتظار دارند تا كارمندان با استفاده از امكانات فوق الذكر، خلاقيت، سودمندي، و لياقت خود را بيش از پيش افزايش دهند. پي رو اين انتظار، فشار بر روي كاركنان، به منظور انجام به موقع و بي نقص كارها را به طور طبيعي زياد مي شود. كارگراني كه با ماشين هاي سنگين كار مي كنند، به منظور برخورداري از هوشياري دائمي، مي بايست استرس بي حد و اندازه اي را تحمل كنند. از سوي ديگر مسئله همسو شدن با پيشرفت هاي تكنولوژيكي مطرح مي شود و كاركنان مجبور هستند كابرد نرم افزارهاي متعدد را در مدت زمان بسيار كوتاهي فراگيرند، كه اين مطلب خود يكي از عوامل موثر براي ايجاد استرس در افراد به شمار مي رود. فرهنگ محيط كار پيدايش سازگاري با محيط كار، مي تواند از ابعاد مختلف، امري استرس زا محسوب شود و فرقي نمي كند كه به تازگي وارد فضاي جديد كاري شده باشيد و يا اينكه براي ساليان دراز در آن بخش مشغول به خدمت باشيد. فرد براي اينكه بتواند خود را با گزينه هاي مختلف فرهنگ محيط كار از قبيل: الگوهاي ارتباطي ميان افراد مختلف، رعايت سلسله مراتب، رعايت فرم و پوشش مخصوص (در صورت نياز) و مهم تر از همه الگوهاي رفتاري و كاري كارفرما

و همقطارهايش وفق دهد، ملزم به رعايت يكسري خط مشي هاي از پيش تعيين شده مي باشد. در نتيجه فرد خواه نا خواه به سمت مشكلات عديده اي با همكاران و يا حتي با مقامات بالاتر سوق داده مي شود. در بسياري از موارد سياست هاي شغلي و يا شايعات بي پايه و اساس در محيط كار، از مهمترين منابع توليد استرس مي باشند. مشكلات شخصي يا خانوادگي كارمنداني كه دچار مشكلات خانوادگي و يا شخصي ديگر هستند، معمولاً تنش هاي شخصي خود را با مسائل كاري مخلوط كرده و آنها را با خود به محيط كارشان مي آورند. زماني كه فرد در حالت افسردگي و خستگي مفرط باشد، توجه او متمركز نشده و انگيزه هايش تا حد بسيار زيادي كاهش پيدا مي كنند و همين امر سبب مي شود تا از عهده مسئوليت هاي شغلي خود به خوبي بر نيايد. خانم ها و استرس شغلي خانم ها علاوه بر استرس هاي شغلي رايج ، ممكن است در محيط كار مورد آزار و اذيت فيزيكي نيز قرار بگيرند. از مدت ها قبل، آزار و اذيت و سوء استفاده هاي جنسي از خانم ها در محيط هاي كاري، به عنوان يكي از موارد تنش زاي مهم براي اين قشر به شمار مي رفته است. خانم ها ممكن است استرس بسيار زيادي را به دليل مثلاً "آزار محيط هاي خشن كاري" تجربه كنند كه از نظر قانوني در قالب "رفتار هاي زننده و مرعوب در محيط كار" تشريح مي شود، و مي تواند در پرتو رفتارهاي ناخوشايند زباني يا فيزيكي نمود پيدا كند؛ همانطور كه پيش تر

نيز اشاره شد، اين امر به عنوان يكي از منابع استرس زاي دائمي براي خانم ها به شمار مي آيد. همچنين تبعيضات بي رويه در محيط هاي كاري، فشارهاي خانوادگي، و نيازهاي اجتماعي نير به اين منبع استرس، افزوده مي شوند. راه بقا همچنانكه تغيير و تحول در روند زندگي جاودانه شده است، استرس نيز يكي از اجزاء لاينفك زندگي امروزي به حساب مي آيد. از آنجايي كه هيچ كدام از ما به هيچ وجه قصد ندارد زير آن له شده و از بين برود، بنابراين بايد از همين ابتدا آخر خط را براي خود مشخص كنيم و جوانب مختلف امر را بپذيريم. اين مطلوب، قابل دسترسي نخواهد بود، مگر در صورت پذيرش وجود استرس.

در اين قسمت نكات براي كنترل و باقي ماندن در برابر استرس در دراز مدت را برايتان تشريح مي كنيم. حتي اگر در موقيعت فعلي خود احساس امنيت مي كنيد، بايد به خاطر داشته باشيد كه تغييراتي كه در طي زمان به وقوع مي پيوندند، موقعيت و جايگاه شما را مستحكم تر و ايمن تر مي كنند. در باب فضاي تجاري امروزه، شما بايد دائماً آماده پذيرايي از تغييرات باشيد و از استرس دوري كنيد تا بتوانيد در دنياي رقابت هاي تنگاتنگ جان سالم به در ببريد. براي وجود خود وقت بگذاريد و اگر زمان نداريد، سعي كنيد آنرا به وجود آوريد، تا نيروي تازه بدست آورده و انگيزه هاي تازه پيدا كنيد. وقت مطلوبي را با خانوده تان صرف كنيد. اين امر مي تواند به منزله يك نوع حمايت محكم عاطفي و اخلاقي براي شما به شمار رود. زماني

كه احساس مي كنيد تحت استرس شديدي قرار داريد، سعي كنيد به هيچ وجه به مشروبات الكلي، سيگار و ساير موارد مخرب، روي نياوريد. تلاش كنيد تا روش هاي مثبتي براي مقابله با استرس هاي روزمره زندگي به كار بنديد. ذهن خود را از قيد و بند منفي بافي رها كنيد و از افكاري مانند ترس و وحشت، خشونت، و كينه ورزي كه خود به خود موجب خلق استرس بيشتري مي شوند، به شدت دوري ورزيد. سعي كنيد تا جايي كه امكان دارد به آرامش هاليستيك (كل نگرانه) رجوع كرده و ساير روش هاي رشد شخصي مثل مديتيشن، تنفس عميق و ورزش كردن را نيز از نظر دور نگه نداريد، تا بدين سان قادر شويد شيوه زندگي خود را دو مرتبه از نو تعمير كنيد. در صورت بروز استرس مزمن، با پزشك متخصص مشورت كنيد. با جشن گرفتن موفقيت هاي خود و همقطارانتان، ميزان استرس موجود را كاهش دهيد.

قبول وجود استرس خود به معناي ايجاد يك تغيير بزرگ در شيوه سنتي زندگي است. سعي كنيد معيارهاي ارتباطي خود را گسترش دهيد، كارايي و شايستگي خود را افزايش داده، و از تجربيانت ديگران نيز بهره بگيريد. بيش از اندازه، از خود مغرور نشويد. براي رويارويي با هر تغييري خود را از نظر فيزيكي، روحي، و اقتصادي آماده كنيد. اما زمانيكه در محيط كار تحت فشار قرار گرفتيد، برخي تمرين هاي ساده مي توانند راهگشاي مشكلات شما باشند: به راحتي و به طور عمودي (بطوريكه كمر كاملا صاف باشد) بر روي صندلي خود تكيه دهيد، و بر روي نفس كشيدن خود متمركز شويد. اين كار كمك

بزرگي به آرام كردن اعصاب و ماهيچه هاي داخلي بدن مي كند. ريلكس بنشينيد و شمارش معكوس را آغاز كنيد (20- 19-18-17-16-15....)سعي كنيد از تصوير سازي هاي ذهني خوشايند بهره بگيريد. از پا در آمدن تحت تاثير استرس شديد، فرد توانايي خود در تصميم گيري هاي قطعي را از دست ميدهد و نمي تواند اولويت هاي خود را در زندگي ارزش يابي كند و در نتيجه گرايش شديدي به سمت پرتي هاي حواس پيدا مي كند. اين امر يكي از موارد كلاسيك به زانو در آمدن محسوب مي شود. زماني كه فرد به زانو در مي آيد، اغلب نوعي حس بيملاحظگي و بي اعتنايي و رفتارهاي خطرناك در او بروز مي كند. اين حس در تمام انسان ها، از افراد معروف و مشهور گرفته تا افراد عادي، به روشني قابل مشاهده است. سندروم مسئوليت پذيري مزمن يكي از عارضه هاي جانبي مشكل به زانو در آمدن است. مردم در اين حالت از نظر ذهني و فيزيكي از زندگي و فشار كاري خود به تنگ مي آيند و ديگر براي يك لحظه هم حاضر نيستند كه آنرا تحمل كنند. علائم اين معذل معمولا با گفته هايي از اين دست همراه است: "خيلي كار روي سرم ريخته و هيچ كس ديگر جز خودم نمي تواند آنها را به درستي انجام دهد." به طور بارز اين امر در كارهاي طاقت فرسا به وجود مي آيد و افراد سختكوشي كه از نظر عاطفي روانشناسي و يا فيزيكي خسته مي شوند به ناچار چنين مشكلي را متحمل ميشوند. شما در ريسك به زانو در آمدن قرار داريد، اگر: نتوانيد در

برابر تعهدات و مسئوليت هاي جديد جواب "نه" بدهيد. براي مدت زمان تقريبا طولاني تحت فشار شديد كاري قرار گرفته باشيد.استانداردهاي دست نيافتني شما براي تكميل كارها، از استخدام نماينده و همكار به منظور انجام امور پيش پا افتاده جلوگيري كنند.براي مدت زمان كم و بيش طولاني، براي رسيدن به اهداف تقريبا دست نيافتني تلاش كنيد.

از نظر عاطفي بيش از اندازه خود را محتاج به نتيجه كاري كه در حال انجام آن هستيد كنيد. اغلب در اين حالت خستگي خود را در غالب كاهش انگيزه، تقليل ميزان و كيفيت اجرايي، و عدم احساس رضايت از كار بروز مي دهد. آيا شما در معرض خطر از پاي درآمدن قرار داريد؟ اگر به هر نحوي احساس مي كنيد كه در معرض خطر "از پاي در آمدن" قرار داريد، راهكارهاي اصولي زير به شما كمك مي كنند تا بهتر بتوانيد خود را با شرايط موجود وفق داده و به شرايط مطلوب نزديك شويد: اهداف خود را از نو ارزيابي كرده و آنها را مجدداً اولويت بندي كنيد. خواسته هاي خودتان را سازماندهي كرده و ببينيد كداميك از آنها براي رساندن شما به اهدافتان از اهميت بيشتري برخوردار مي باشند.توانايي هاي خود براي آسانتر كردن هر چه بيشتر مسير (در راه رسيدن به خواست هايتان) را معين كنيد. اگر كسي نيازمند انرژي عاطفي زيادي باشد، كمتر به خواست هايش نزديكتر مي شود و كمتر اظهار دلسوزي از خود نشان مي دهد. از ديگران نيز حمايت كنيد. انسان بودن و نيازهاي انساني تان را هر چند وقت يكبار به خودتان يادآوري كنيد: به خاطر داشته باشيد كه حتما به

زماني براي تفريح و آرامش هم نياز داريد. تكنيك هاي مبارزه با استرس را آموزش ببينيد. عوامل استرس زا در زندگي، در محيط كار و در خانواده را رد يابي كنيد. در اين راه مي توانيد از حمايت دوستان، اعضاي خانواده و مشاور برخوردار شويد و استرس را كاهش دهيد. مطمئن شويد كه شيوه زندگي سالمي را دنبال مي كنيد. يك زندگي سالم به طور قطع مي بايست فاكتورهاي زير را در خود جاي دهد: به اندازه كافي بخوابيد و آنقدر استراحت كنيد تا سطح انرژي بدن را در حد مطلوب نگه داريد.

مطمئن باشيد كه از غذاهاي سالم استفاده مي كنيد و رژيم غذايي متعادلي را دنبال مي نماييد. رژيم غذايي نا سالم باعث مي شود تا شما بيمار شده و احساس خوبي نداشته باشيد.

سعي كنيد به نيازهاي روحي خود كه شايد در زير نيازهاي ماديتان مدفون شده باشند، جاني تازه ببخشيد.فعاليت هاي مختلف نظير تفريحات آرام بخش را تجربه كنيد. با اتكا به اين روش مي توانيد كاري كنيد تا جسم و ذهنتان از مشكلات براي مدت زماني هر چقدر كوتاه دور گردد. آيا شما از پا در آمده ايد؟ اگر در يك زمان معين انگيزه هاي خود را بيش از اندازه در مورد كاري كه انجام مي دهيد از دست داده ايد، آنوقت يك وقفه موقتي به خودتان بدهيد و براي مدتي دست از تلاش بر داريد.

بطور متناوب سعي كنيد در داخل سازماني كه هستيد منطقه فعاليت خود را تغيير دهيد. اگر دوباره مجدداً به همان جايگاه اوليه باز گرديد، به اين نتيجه ميرسيد كه باز هم مي خواهيد از

كار قبلي لذت ببريد و اين بار فقط تعهداتي را انجام مي دهيد كه به آنها علاقه داريد. شايد روزي به اين نتيجه برسيد كه اصلاً هيچ كجاي كاري را كه انجام مي دهيد دوست نداريد؛ در زمان بروز يك چنين تصوري مي بايست بدون هيچ گونه شك و ترديدي آنا از تمام امور دست بكشيد. براي تغيير شرايط فعلي مي توانيد از نزديكان و عزيزان خود طلب مشورت و حمايت كنيد. در كلاس مديتيشن و يوگا ثبت نام كنيد (تا از فوايد تمرين هاي روحي گروهي نيز بهرمند شويد) يا به باشگاه ورزشي و ايروبيك و يا ساير كلوپ هاي ورزشي ديگر برويد تا بدان طريق، مسير تمركز خود را تغيير داده و از نو اولويت هاي خود را طبقه بندي كنيد. اگر در مراحل آخر خستگي قرار داريد و بيش از پيش از پاي در آمده ايد، و احساس بي انگيزگي شما بسيار زياد شده است و هيچ علاقه اي به شغل و كار خود نداريد، از يك متخصص خوب و يا يك روانشناس كمك بگيريد.

اختلال خواب يعني چه؟

نويسنده:دكتر خسرو صادق نيت/ متخصص طب كار و فلوشيپ اختلالات خواب

وقتي يك فرد خواب طبيعي نداشته باشد (يعني يا عملا خوب نمي خوابد و يا اگر هم مي خوابد از خواب اش نتيجه مطلوب به دست نمي آورد)، مي گوييم كه او مبتلا به اختلال خواب شده است. اما آيا مي دانيد كه چه طور مي توانيد متوجه شويد دچار اختلال خواب هستيد يا خير؟ شما بايد علايم اين بيماري را بشناسيد...

دسته اول علايمي هستند كه حين خواب اتفاق مي افتد و باعث بيداري شما مي شود و دسته دوم علايمي كه در حين روز بروز مي كند؛ مثل

حس خستگي و كسالت، تحريك پذيري، خواب آلودگي و اختلال خلق. از آنجا كه ممكن است شما به دليل بيدار نشدن، اتفاقات بين خواب را متوجه نشويد، مشكل را پيدا نكرده و دير به فكر درمان مي افتيد و شايد پزشكان در بين علايم شما به دنبال بيماري هاي اعصاب و روان باشند؛ نه اختلالات خواب، چرا كه عوامل متعددي مي تواند به بروز اين اختلال بينجامد. بيماري هاي تنفسي، مشكلات گوارشي، بيماري هاي روماتيسمي و حتي مشكلات روحي مثل افسردگي و اضطراب از جمله اين عوامل هستند. شايد حتي عوامل شغلي (به عنوان يكي از مهم ترين عوامل) و فعاليت در شيفت هاي كاري شبانه روزي و عدم پيشگيري از عوارض و مشكلات كار در شيفت شب، باعث شود هزاران مشكل جسمي به علاوه بروز اختلال خواب و افت كيفيت خواب در فرد ديده شود. لذا تشخيص به موقع افراد مبتلا يا مستعد اختلال خواب، بسيار مهم است. گاهي تنها با گرفتن يك شرح حال از همسر يا هم اتاقي فرد و روش هاي كلينيكي ديگر به تشخيص قطعي مي رسيم. اگر با روش كلينيكي نتوانستيم، از روش هاي تشخيصي پاراكلينيكي استفاده مي كنيم. از مهم ترين اين تست هاي استاندارد به پلي سومنوگرافي كه تركيبي از چند دستگاه است و شب هنگام خواب به فرد وصل مي شود، مي توان اشاره كرد. دستگاه هر 30 ثانيه، اطلاعات مختلفي را از سنسورهاي خاص خود ثبت كرده و متخصص با بررسي آنها مي تواند علت اختلال را مشخص و به سادگي درمان كند. بيش از 80 نوع اختلال خواب داريم كه شيوه درمان هر يك با توجه به شدت و علت آن متفاوت خواهد بود

اختلال خواب يعني چه؟

نويسنده:دكتر خسرو صادق نيت/ متخصص طب كار و

فلوشيپ اختلالات خواب وقتي يك فرد خواب طبيعي نداشته باشد (يعني يا عملا خوب نمي خوابد و يا اگر هم مي خوابد از خواب اش نتيجه مطلوب به دست نمي آورد)، مي گوييم كه او مبتلا به اختلال خواب شده است. اما آيا مي دانيد كه چه طور مي توانيد متوجه شويد دچار اختلال خواب هستيد يا خير؟ شما بايد علايم اين بيماري را بشناسيد... دسته اول علايمي هستند كه حين خواب اتفاق مي افتد و باعث بيداري شما مي شود و دسته دوم علايمي كه در حين روز بروز مي كند؛ مثل حس خستگي و كسالت، تحريك پذيري، خواب آلودگي و اختلال خلق. از آنجا كه ممكن است شما به دليل بيدار نشدن، اتفاقات بين خواب را متوجه نشويد، مشكل را پيدا نكرده و دير به فكر درمان مي افتيد و شايد پزشكان در بين علايم شما به دنبال بيماري هاي اعصاب و روان باشند؛ نه اختلالات خواب، چرا كه عوامل متعددي مي تواند به بروز اين اختلال بينجامد. بيماري هاي تنفسي، مشكلات گوارشي، بيماري هاي روماتيسمي و حتي مشكلات روحي مثل افسردگي و اضطراب از جمله اين عوامل هستند. شايد حتي عوامل شغلي (به عنوان يكي از مهم ترين عوامل) و فعاليت در شيفت هاي كاري شبانه روزي و عدم پيشگيري از عوارض و مشكلات كار در شيفت شب، باعث شود هزاران مشكل جسمي به علاوه بروز اختلال خواب و افت كيفيت خواب در فرد ديده شود. لذا تشخيص به موقع افراد مبتلا يا مستعد اختلال خواب، بسيار مهم است. گاهي تنها با گرفتن يك شرح حال از همسر يا هم اتاقي فرد و روش هاي كلينيكي ديگر به تشخيص قطعي مي رسيم. اگر با روش كلينيكي نتوانستيم، از روش هاي تشخيصي پاراكلينيكي استفاده مي كنيم. از مهم ترين

اين تست هاي استاندارد به پلي سومنوگرافي كه تركيبي از چند دستگاه است و شب هنگام خواب به فرد وصل مي شود، مي توان اشاره كرد. دستگاه هر 30 ثانيه، اطلاعات مختلفي را از سنسورهاي خاص خود ثبت كرده و متخصص با بررسي آنها مي تواند علت اختلال را مشخص و به سادگي درمان كند. بيش از 80 نوع اختلال خواب داريم كه شيوه درمان هر يك با توجه به شدت و علت آن متفاوت خواهد بود

اضطراب كودكي؛ پايه روان رنجوري در بزرگسالي!

نويسنده: سميه شرافتي

شخصيت روان رنجورانه را تا چه اندازه مي شناسيد؟ تا چه حد با نگرش ها و رفتارهاي اين افراد آشنا هستيد؟

نگرش ها و رفتارهاي كه بيانگر تمايل به سوي مردم است، عليه مردم حركت مي كند و يا اينكه از آنها فاصله مي گيرد.

«كارن هورناي»، يكي از روان تحليلگران و كسي كه سال هاي اوليه كودكي را در شكل گيري شخصيت انسان بسيار مهم مي داند، معتقد است: نيروهاي اجتماعي در كودكي بر رشد شخصيت تأثير دارند نه نيروهاي زيستي. به نظر هورناي، مردم نه به وسيله پرخاشگري بلكه به وسيله نياز به ايمني و محبت برانگيخته مي شوند.

نظريه شخصيت او شرح مي دهد كه چگونه كمبود محبت در دوران كودكي، اضطراب و خصومت را پرورش مي دهد. اينكه كودك احساس امنيت و فقدان ترس كند، در تعيين بهنجار بودن رشد شخصيت او با اهميت است.

هورناي، تصور مي كرد كه نياز ايمني بر كودك حاكم است. منظور او، نياز به امنيت و رهايي از ترس بود. امنيت كودك كاملاً بستگي به اين دارد كه والدين چگونه با او برخورد كنند و اينكه كودك را دوست بدارند و او را بخواهند.

هنگامي كه امنيت تضعيف شود، خصومت به وجود مي آيد. ممكن است كودك به خاطر احساس درماندگي، ترس

از والدين، نياز به محبت والدين و يا احساس گناه ناشي از نشان دادن خصومت، آن را سركوب كند. سركوب كردن خصومت منجر به اضطراب بنيادي مي شود به نوعي كه فرد احساس مي كند در دنياي خصمانه، تنها و درمانده است.

اين اضطراب پايه اي است براي به وجود آمدن روان رنجوري هاي بعدي. با اين مقدمه حال مي توانيم به انواع گرايش هاي روان رنجوري مثل اختلال شخصيت وابسته، شخصيت پرخاشگر و شخصيت منزوي بيشتر بپردازيم.

شخصيت مطيع

مهم ترين ويژگي اختلال شخصيت وابسته، نداشتن اطمينان به خود، وابستگي كامل به ديگران، رفتار تسليم جويانه، كمرويي و ترديد و پرهيز از مسئوليت هاست. نياز بيش از حد شخصيت وابسته براي اينكه تحت حمايت و حراست قرار بگيرد، سبب مي شود تسلط ديگران را به راحتي بپذيرد.

ترس وي از جدايي موجب مي شود رفتاري تسليم جويانه در برابر ديگران پيش گيرد. اين رفتارها از ابتداي جواني ظاهر مي شود و در زمينه هاي گوناگون تجلي پيدا مي كند.

شخصيت وابسته در تصميم گيري هاي معمولي روزانه هم مشكل دارد، قادر به «نه» گفتن نيست و در هيچ مورد نمي تواند مخالفت خود را با نظر ديگران بيان كند.

اين افراد ديدي منفي، بدبينانه و مردد نسبت به خويش دارند و توانايي هاي خود و حتي آنچه را كه مالك آن هستند ناچيز مي شمارند. روابط اجتماعي آنها محدود به افراد معدودي مي شود كه فرد به آنها وابسته است.

اين افراد معمولاً به يك شخصيت سلطه گر (دوست يا همسر) نياز دارند كه آنها را سرپرستي و راهنمايي كرده و از آنها حفاظت كند. همچنين براي رسيدن به اهدافشان مقابل ديگران مخصوصاً والدين به گونه اي رفتار مي كنند كه ديگران آنها را جالب يا دلنشين بيابند.

درصورت پايان يافتن يك رابطه نزديك، افراد مبتلا به اختلال

شخصيت وابسته ممكن است به سرعت در پي رابطه ديگري باشند كه نياز به مراقبت و حمايت آنها را ترغيب كند. اعتقاد آنها مبني بر اينكه قادر نيستند در غياب رابطه اي نزديك كاركرد مناسبي داشته باشند، موجب مي شود به سرعت به شخص ديگري دلبسته شوند.

اختلال شخصيت وابسته با ديگر اختلالات شخصيت به ويژه اختلالات شخصيت مرزي، اجتنابي و نمايشي همراه است. بيماري فيزيكي مزمن نيز ممكن است فرد را براي ظهور اين اختلال مستعد كند.

اين اختلال در زنان بيشتر از مردان است. همچنين در فرزندان كوچك تر خانواده، احتمال آسيب پذيري بيشتري براي ابتلا به آن وجود دارد. بنياد درمان شخصيت هاي وابسته نيز متكي به روان درماني و دارو درماني است. رفتار درماني، خانواده درماني و گروه درماني نيز تاكنون نتايج موفقيت آميزي داشته اند.

شخصيت پرخاشگر

اين افراد عليه مردم حركت مي كنند. آنها به گونه اي خشن و آمرانه، بدون توجه به ديگران عمل كرده و براي به دست آوردن كنترل و برتري كه بسيار براي زندگي شان حياتي است، بايد همواره در سطح بالا عمل كنند و به وسيله ممتاز بودن و به دست آوردن شهرت از اينكه برتري آنها را تأييد مي كنند، ارضا مي شوند.

اين افراد براي پيش افتادن از ديگران برانگيخته مي شوند و درباره هر كس برحسب استفاده اي كه از رابطه با آنها مي برند، قضاوت مي كنند. آنها براي خشنودي ديگران تلاش نمي كنند بلكه جروبحث، انتقاد و پافشاري مي كنند و هر كاري كه براي به دست آوردن و حفظ برتري و قدرت لازم باشد انجام مي دهند.

آنها براي اينكه بهترين باشند سخت خود را تحريك مي كنند بنابر اين در شغلشان ممكن است موفق باشند. آنها از توانايي هاي خود مطمئن بوده و در نشان دادن و دفاع

از خود بي پروا هستند.

شخصيت اجتنابي

افراد مبتلا به اين اختلال از تماس بين فردي به دليل ترس از انتقاد، عدم تأييد و يا طردشدن دوري مي كنند و براي اين جدايي مي كوشند تا خود بسنده شوند.

براي همين بر امكانات خودشان متكي شده و اعلام بي نيازي مي كنند. برعكس افراد مبتلا به شخصيت وابسته، اين افراد از برقراري ارتباط جديد امتناع مي كنند مگر اينكه كاملاً مطمئن باشند بدون هيچ انتقادي مورد محبت و پذيرش آنها قرار خواهند گرفت.

آنها نياز به برتري دارند، اما نه به شيوه شخصيت پرخاشگر؛چون نمي توانند به طور فعال باديگران رقابت كنند. يكي از جلوه هاي اين حس برتري، احساس بي نظير و مجزا بودن و فرق داشتن است آنها جلوي تمام احساسات خود نسبت به ديگران، مخصوصاً عشق و نفرت را مي گيرند يا اينكه آنها را انكار مي كنند.

اين افراد به خاطر محدوديت عواطف شان، تأكيد زيادي بر عقل، منطق و هوش دارند. رفتار اجتنابي اغلب در نوزادي يا كودكي همراه با خجالتي بودن، منزوي بودن و ترس از غريبه ها و موقعيت هاي جديد شروع مي شود.

اگر چه خجالتي بودن كودك يك پيش سير براي اين اختلال است، در بيشتر افراد با بالا رفتن سن به تدريج ناپديد مي شود.

برعكس افرادي كه در شرف بروز اختلال شخصيت اجتنابي هستند ممكن است در خلال بزرگسالي و اوايل كودكي، زماني كه روابط اجتماعي با افراد جديد از اهميت خاصي برخوردار است به طور فزاينده اي خجالتي و دوري گزين شوند.

ديگر اختلالاتي كه معمولاً همراه با اختلال شخصيت اجتنابي هستند، عبارتند از: اختلالات خلقي و اضطرابي. اين اختلال اغلب همراه اختلال شخصيت وابسته تشخيص داده مي شود به دليل اينكه افراد مبتلا به شخصيت اجتنابي به قليل دوستان خود خيلي دلبسته و وابسته

مي شوند.

به طور كلي مي توان گفت فرد روان رنجور، براي كنترل اضطراب بنيادي خود، به وسيله اين گرايش ها فكر و عمل مي كند. هر سه اين گرايش ها به نظر هورناي در فرد وجود دارد منتهي هميشه يكي از آنها غالب است و 2گرايش ديگر با شدت كمتري وجود دارند.

منبع:www.hamshahrionline.ir

اضطراب كودكي؛ پايه روان رنجوري در بزرگسالي!

نويسنده: سميه شرافتي شخصيت روان رنجورانه را تا چه اندازه مي شناسيد؟ تا چه حد با نگرش ها و رفتارهاي اين افراد آشنا هستيد؟

نگرش ها و رفتارهاي كه بيانگر تمايل به سوي مردم است، عليه مردم حركت مي كند و يا اينكه از آنها فاصله مي گيرد.

«كارن هورناي»، يكي از روان تحليلگران و كسي كه سال هاي اوليه كودكي را در شكل گيري شخصيت انسان بسيار مهم مي داند، معتقد است: نيروهاي اجتماعي در كودكي بر رشد شخصيت تأثير دارند نه نيروهاي زيستي. به نظر هورناي، مردم نه به وسيله پرخاشگري بلكه به وسيله نياز به ايمني و محبت برانگيخته مي شوند.

نظريه شخصيت او شرح مي دهد كه چگونه كمبود محبت در دوران كودكي، اضطراب و خصومت را پرورش مي دهد. اينكه كودك احساس امنيت و فقدان ترس كند، در تعيين بهنجار بودن رشد شخصيت او با اهميت است.

هورناي، تصور مي كرد كه نياز ايمني بر كودك حاكم است. منظور او، نياز به امنيت و رهايي از ترس بود. امنيت كودك كاملاً بستگي به اين دارد كه والدين چگونه با او برخورد كنند و اينكه كودك را دوست بدارند و او را بخواهند.

هنگامي كه امنيت تضعيف شود، خصومت به وجود مي آيد. ممكن است كودك به خاطر احساس درماندگي، ترس از والدين، نياز به محبت والدين و يا احساس گناه ناشي از نشان دادن خصومت، آن را سركوب كند. سركوب كردن

خصومت منجر به اضطراب بنيادي مي شود به نوعي كه فرد احساس مي كند در دنياي خصمانه، تنها و درمانده است.

اين اضطراب پايه اي است براي به وجود آمدن روان رنجوري هاي بعدي. با اين مقدمه حال مي توانيم به انواع گرايش هاي روان رنجوري مثل اختلال شخصيت وابسته، شخصيت پرخاشگر و شخصيت منزوي بيشتر بپردازيم. شخصيت مطيع

مهم ترين ويژگي اختلال شخصيت وابسته، نداشتن اطمينان به خود، وابستگي كامل به ديگران، رفتار تسليم جويانه، كمرويي و ترديد و پرهيز از مسئوليت هاست. نياز بيش از حد شخصيت وابسته براي اينكه تحت حمايت و حراست قرار بگيرد، سبب مي شود تسلط ديگران را به راحتي بپذيرد.

ترس وي از جدايي موجب مي شود رفتاري تسليم جويانه در برابر ديگران پيش گيرد. اين رفتارها از ابتداي جواني ظاهر مي شود و در زمينه هاي گوناگون تجلي پيدا مي كند.

شخصيت وابسته در تصميم گيري هاي معمولي روزانه هم مشكل دارد، قادر به «نه» گفتن نيست و در هيچ مورد نمي تواند مخالفت خود را با نظر ديگران بيان كند.

اين افراد ديدي منفي، بدبينانه و مردد نسبت به خويش دارند و توانايي هاي خود و حتي آنچه را كه مالك آن هستند ناچيز مي شمارند. روابط اجتماعي آنها محدود به افراد معدودي مي شود كه فرد به آنها وابسته است.

اين افراد معمولاً به يك شخصيت سلطه گر (دوست يا همسر) نياز دارند كه آنها را سرپرستي و راهنمايي كرده و از آنها حفاظت كند. همچنين براي رسيدن به اهدافشان مقابل ديگران مخصوصاً والدين به گونه اي رفتار مي كنند كه ديگران آنها را جالب يا دلنشين بيابند.

درصورت پايان يافتن يك رابطه نزديك، افراد مبتلا به اختلال شخصيت وابسته ممكن است به سرعت در پي رابطه ديگري باشند كه نياز به مراقبت و حمايت آنها را

ترغيب كند. اعتقاد آنها مبني بر اينكه قادر نيستند در غياب رابطه اي نزديك كاركرد مناسبي داشته باشند، موجب مي شود به سرعت به شخص ديگري دلبسته شوند.

اختلال شخصيت وابسته با ديگر اختلالات شخصيت به ويژه اختلالات شخصيت مرزي، اجتنابي و نمايشي همراه است. بيماري فيزيكي مزمن نيز ممكن است فرد را براي ظهور اين اختلال مستعد كند.

اين اختلال در زنان بيشتر از مردان است. همچنين در فرزندان كوچك تر خانواده، احتمال آسيب پذيري بيشتري براي ابتلا به آن وجود دارد. بنياد درمان شخصيت هاي وابسته نيز متكي به روان درماني و دارو درماني است. رفتار درماني، خانواده درماني و گروه درماني نيز تاكنون نتايج موفقيت آميزي داشته اند. شخصيت پرخاشگر

اين افراد عليه مردم حركت مي كنند. آنها به گونه اي خشن و آمرانه، بدون توجه به ديگران عمل كرده و براي به دست آوردن كنترل و برتري كه بسيار براي زندگي شان حياتي است، بايد همواره در سطح بالا عمل كنند و به وسيله ممتاز بودن و به دست آوردن شهرت از اينكه برتري آنها را تأييد مي كنند، ارضا مي شوند.

اين افراد براي پيش افتادن از ديگران برانگيخته مي شوند و درباره هر كس برحسب استفاده اي كه از رابطه با آنها مي برند، قضاوت مي كنند. آنها براي خشنودي ديگران تلاش نمي كنند بلكه جروبحث، انتقاد و پافشاري مي كنند و هر كاري كه براي به دست آوردن و حفظ برتري و قدرت لازم باشد انجام مي دهند.

آنها براي اينكه بهترين باشند سخت خود را تحريك مي كنند بنابر اين در شغلشان ممكن است موفق باشند. آنها از توانايي هاي خود مطمئن بوده و در نشان دادن و دفاع از خود بي پروا هستند. شخصيت اجتنابي

افراد مبتلا به اين اختلال از تماس بين فردي به دليل ترس

از انتقاد، عدم تأييد و يا طردشدن دوري مي كنند و براي اين جدايي مي كوشند تا خود بسنده شوند.

براي همين بر امكانات خودشان متكي شده و اعلام بي نيازي مي كنند. برعكس افراد مبتلا به شخصيت وابسته، اين افراد از برقراري ارتباط جديد امتناع مي كنند مگر اينكه كاملاً مطمئن باشند بدون هيچ انتقادي مورد محبت و پذيرش آنها قرار خواهند گرفت.

آنها نياز به برتري دارند، اما نه به شيوه شخصيت پرخاشگر؛چون نمي توانند به طور فعال باديگران رقابت كنند. يكي از جلوه هاي اين حس برتري، احساس بي نظير و مجزا بودن و فرق داشتن است آنها جلوي تمام احساسات خود نسبت به ديگران، مخصوصاً عشق و نفرت را مي گيرند يا اينكه آنها را انكار مي كنند.

اين افراد به خاطر محدوديت عواطف شان، تأكيد زيادي بر عقل، منطق و هوش دارند. رفتار اجتنابي اغلب در نوزادي يا كودكي همراه با خجالتي بودن، منزوي بودن و ترس از غريبه ها و موقعيت هاي جديد شروع مي شود.

اگر چه خجالتي بودن كودك يك پيش سير براي اين اختلال است، در بيشتر افراد با بالا رفتن سن به تدريج ناپديد مي شود.

برعكس افرادي كه در شرف بروز اختلال شخصيت اجتنابي هستند ممكن است در خلال بزرگسالي و اوايل كودكي، زماني كه روابط اجتماعي با افراد جديد از اهميت خاصي برخوردار است به طور فزاينده اي خجالتي و دوري گزين شوند.

ديگر اختلالاتي كه معمولاً همراه با اختلال شخصيت اجتنابي هستند، عبارتند از: اختلالات خلقي و اضطرابي. اين اختلال اغلب همراه اختلال شخصيت وابسته تشخيص داده مي شود به دليل اينكه افراد مبتلا به شخصيت اجتنابي به قليل دوستان خود خيلي دلبسته و وابسته مي شوند.

به طور كلي مي توان گفت فرد روان رنجور، براي كنترل اضطراب بنيادي خود، به وسيله اين گرايش ها

فكر و عمل مي كند. هر سه اين گرايش ها به نظر هورناي در فرد وجود دارد منتهي هميشه يكي از آنها غالب است و 2گرايش ديگر با شدت كمتري وجود دارند.

منبع:www.hamshahrionline.ir

افسردگي در بيماري نارسايي كليه

افسردگي،شايع ترين مشكل روحي بيماران مبتلا به نارسايي كليه

محققان معتقدند: مشاركت مستمر و پوياي بيماران مبتلا به نارسايي مزمن كليه در انجام فعاليت هاي خودمراقبتي در كاهش مشكلات جسمي و رواني آنها موثر است.

اين پژوهش توسط موسي سجادي، كارشناس ارشد پرستاري و عضو هيات علمي دانشكده علوم پزشكي گناباد با هدف تعيين تاثير آموزش مراقبت از خود (خود مراقبتي) بر ميزان افسردگي 60 بيمار دياليزي به روش تصادفي انجام شده است.

بيماري هاي مزمن ازجمله نارسايي كليه به عنوان يك مشكل اساسي در حيطه بهداشت و درمان مطرح هستند، چراكه به دليل تداوم بيماري و روند درمان، اثرات متعددي بر وضعيت هاي فيزيولوژيك، روحي و رواني، توانايي افراد و عملكرد آنها در زندگي فردي و اجتماعي به جاي مي گذارند.

افسردگي از شايع ترين و مهم ترين اختلالات روان پزشكي در بيماران دياليزي است كه مي تواند تاثيرات سويي بر سير بيماري و روند درمان داشته باشد.

همچنين افسردگي به عنوان يك عامل خطر مستقل در مرگ و مير بيماران همودياليزي شناخته مي شود.

گفتني است همودياليز روش درماني با فناوري بالا و پيشرفته موثر براي درمان بيماران مبتلا به نارسايي مزمن كليوي است، اما اين روش با شيوع بالايي از عوارض رواني مانند اضطراب و افسردگي همراه است.

در نتايج آماري اين مطالعه، ميزان افسردگي در بيماران همودياليزي از 22 تا 51 درصد گزارش شده است.

بيماران تحت درمان با همودياليز به دليل نياز به درمان هاي متعدد دارويي برنامه غذايي خاص و كسب مهارت هاي لازم در سازگاري

با ناتواني هاي جسمي و روحي، نيازمند آموزش مخصوص و مداوم هستند كه آموزش به اين بيماران از جنبه هاي مهم فعاليت پرستاري است.

در اين بررسي، بيماران آموزش هاي خود مراقبتي ازجمله رعايت رژيم غذايي، كنترل مايعات، مراقبت از پوست، خواب و استراحت را دريافت كردند و برنامه مدون آموزشي را به همراه يك كتابچه آموزشي به آنها ارائه شد. همچنين دو جلسه آموزشي به روش بحث گروهي و پرسش و پاسخ براي بيماران برگزار شد.

در نتايج اين بررسي آمده است: با بالا رفتن دانش خود مراقبتي با افزايش پذيرش درمان باعث انجام رفتار هاي خودمراقبتي مي شود و كاهش رفتار و علائم و نشانه هاي فيزيكي و رواني را در پي دارد.

طبق يافته هاي پاياني اين مطالعه، اجراي يك برنامه آموزشي مراقبت از خود در كاهش افسردگي بيماران تحت درمان همودياليز موثر است، همچنين آموزش در زمينه مراقبت از خود پيروي از رفتار هاي خود مراقبتي و عملكرد آنها را ارتقا مي دهد. محققان اين پژوهش، آموزش مستمر به بيماران همودياليزي را جهت ارتقاي سلامت جسمي و رواني اين بيماران توصيه مي كنند.

منبع:روزنامه جام جم

افسردگي در بيماري نارسايي كليه

افسردگي،شايع ترين مشكل روحي بيماران مبتلا به نارسايي كليه

محققان معتقدند: مشاركت مستمر و پوياي بيماران مبتلا به نارسايي مزمن كليه در انجام فعاليت هاي خودمراقبتي در كاهش مشكلات جسمي و رواني آنها موثر است.

اين پژوهش توسط موسي سجادي، كارشناس ارشد پرستاري و عضو هيات علمي دانشكده علوم پزشكي گناباد با هدف تعيين تاثير آموزش مراقبت از خود (خود مراقبتي) بر ميزان افسردگي 60 بيمار دياليزي به روش تصادفي انجام شده است.

بيماري هاي مزمن ازجمله نارسايي كليه به عنوان يك مشكل اساسي در

حيطه بهداشت و درمان مطرح هستند، چراكه به دليل تداوم بيماري و روند درمان، اثرات متعددي بر وضعيت هاي فيزيولوژيك، روحي و رواني، توانايي افراد و عملكرد آنها در زندگي فردي و اجتماعي به جاي مي گذارند.

افسردگي از شايع ترين و مهم ترين اختلالات روان پزشكي در بيماران دياليزي است كه مي تواند تاثيرات سويي بر سير بيماري و روند درمان داشته باشد.

همچنين افسردگي به عنوان يك عامل خطر مستقل در مرگ و مير بيماران همودياليزي شناخته مي شود.

گفتني است همودياليز روش درماني با فناوري بالا و پيشرفته موثر براي درمان بيماران مبتلا به نارسايي مزمن كليوي است، اما اين روش با شيوع بالايي از عوارض رواني مانند اضطراب و افسردگي همراه است.

در نتايج آماري اين مطالعه، ميزان افسردگي در بيماران همودياليزي از 22 تا 51 درصد گزارش شده است.

بيماران تحت درمان با همودياليز به دليل نياز به درمان هاي متعدد دارويي برنامه غذايي خاص و كسب مهارت هاي لازم در سازگاري با ناتواني هاي جسمي و روحي، نيازمند آموزش مخصوص و مداوم هستند كه آموزش به اين بيماران از جنبه هاي مهم فعاليت پرستاري است.

در اين بررسي، بيماران آموزش هاي خود مراقبتي ازجمله رعايت رژيم غذايي، كنترل مايعات، مراقبت از پوست، خواب و استراحت را دريافت كردند و برنامه مدون آموزشي را به همراه يك كتابچه آموزشي به آنها ارائه شد. همچنين دو جلسه آموزشي به روش بحث گروهي و پرسش و پاسخ براي بيماران برگزار شد.

در نتايج اين بررسي آمده است: با بالا رفتن دانش خود مراقبتي با افزايش پذيرش درمان باعث انجام رفتار هاي خودمراقبتي مي شود و كاهش رفتار و علائم و نشانه هاي فيزيكي و رواني را در پي دارد.

طبق يافته هاي

پاياني اين مطالعه، اجراي يك برنامه آموزشي مراقبت از خود در كاهش افسردگي بيماران تحت درمان همودياليز موثر است، همچنين آموزش در زمينه مراقبت از خود پيروي از رفتار هاي خود مراقبتي و عملكرد آنها را ارتقا مي دهد. محققان اين پژوهش، آموزش مستمر به بيماران همودياليزي را جهت ارتقاي سلامت جسمي و رواني اين بيماران توصيه مي كنند.

منبع:روزنامه جام جم

افسردگي و علائم آن

افسردگي چيست و چگونه مي توان علائم آن را شناسايي كرد؟

افسردگي در واقع يك بيماري فراگير و لطمه زننده به روح و روان آدميست كه از مشخصات آشكار آن مي توان به احساس پوچ بودن و ناراحتي، احساس نااميدي و يا بي ارزش بودن و حتي داشتن تفكرات منفي اشاره كرد. گفته مي شود كه افسردگي عموما با نشانه هاي فيزيكي همراه است كه معالجه نسبت به آن چندان ثمربخش نيست. عموما فرد مبتلا به افسردگي داراي رفتاري كند و آهسته است. محققان مي گويند كه سه گونه اختلالات افسردگي و پريشان خاطري وجود دارد كه عبارتند از افسردگي پيشرفته، اختلال رواني به صورت افسردگي و افسردگي شيدايي. اينگونه اختلالات رواني در مقياس هاي شدت و طول مدت، نشانه هايشان با يكديگر متفاوت هستند. محققان علوم رفتاري مي گويند كه افسردگي هاي پيشرفته داراي نشانه ها و علايمي هستند كه مي توانند فعاليتهاي روزمره، مطالعات، خواب، خوردن و شركت در فعاليتهاي خوشايند و سرگرم كننده را تحت تاثير قرار دهد. چنين حالتي ممكنست براي دفعات گوناگون در طول زندگي آدمي روي دهد. محققان معتقدند كه نوع ديگري از افسردگي با درجه شدت پايين تر، اختلال رواني به صورت افسردگيست كه در واقع داراي نشانه هايي طولاني مدت است كه بر اساس آن شخص از انجام مناسب فعاليتهاي روزانه و

يا برخورداري از احساساتي خوب و دلپذير محروم مي شود. بسياري از مردم كه مبتلا به اين گونه از افسردگي هستند، همواره دوره هاي پريشان خاطري قابل توجهي را در برخي از برهه هاي زندگي خود طي مي كنند. محققان همچنين با اشاره به نوع سوم افسردگي و پريشان خاطري مي گويند، نوع سوم افسردگي كه در واقع يك اختلال روحي شيداگونه است، نام بيماري افسردگي دو قطبي را نيز به خود گرفته است. اين نوع از افسردگي، البته نه به اندازه دو نوع قبلي ذكر شده، موجب ايجاد تغييراتي در خلق و خوي آدمي مي شوند.در پاره اي از مواقع، احساسات و خلق و خوي آدمي، داراي جوش و خروش هايي شده، با اين حال در بيشتر مواقع اين احساسات رنگ رخوت و سستي به خود مي گيرند. هنگامي كه يك شخص مبتلا به اين نوع از افسردگي دوران بيماري خود را طي كند، مي توان گفت كه شخص تمامي نشانه هاي مربوط به اين بيماري را از خود بروز مي دهد. اين نوع از ابتلا به افسردگي و پريشان خاطري، در بيشتر مواقع، تفكر، قوه متفاوت، حتي رفتارهاي اجتماعي را تحت تاثير قرار مي دهد كه در نتيجه به بروز مشكلات جدي براي شخص و اطرافيان منجر مي شود. محققان مي گويند كه هنوز درمان دقيقي براي اينگونه از افسردگي دريافت نشده است. *علايم ابتلا به افسردگي*

محققان علوم روانشناسي و روانپزشكي بر اين باورند كه اشخاصي كه به نوعي به افسردگي و پريشان خاطري مبتلا هستند، لزوما تمامي نشانه هاي اين بيماري را در خود ندارند، گاهي فردي مواردي از علايم اين بيماري را از خود بروز مي دهد و گاهي نيز شخص ديگري پيدا مي شود كه حداكثر اين نشانه ها

را در رفتار و احساسات خود بروز مي دهد.اين اعتقاد علمي وجود دارد كه با توجه به شخص، شدت علايم ابتلا به افسردگي و پريشان خاطري در دوره هاي مختلف زندگي متفاوت هستند. با اين حال نشانه ها و علايم شناخته شده اين بيماري عبارتند از: - ناراحتي هاي هميشگي، احساس پوچ بودن، پريشان خاطري، احساس نااميدي و بدبينياحساس گناهكار بودن، بي ارزش بودن و ناكارآمد بودن - از دست دادن علايق و تفكرات دلپذير در جريان تفريحات و سرگرمي ها - كاهش قواي بدني و كرخت و سست شدن رفتار- داشتن مشكلات در امر تمركز، به خاطر آوردن امور و تصميم گيري - پريدن از خواب و يا خواب زياد - از دست دادن ميل به غذا خوردن و يا كاهش وزن و حتي بالعكس داشتن ميل شديد به خوردن غذا و خواب زياد- به مرگ و خودكشي فكر كردن و تلاش جهت خودكشي- احساس خشم و بي حوصلگي- علايم فيزيكي طولاني مدت كه معالجات پزشكي پاسخگوي آنها نيستند از جمله سردرد و دردهاي مزمن- عصبانيت هاي غير معمول- كاهش نياز براي خوابيدن- صبحت كردن زياد- افزايش ميل جنسي- كاهش قواي قضاوت و داوري - رفتارهاي نادرست اجتماعي

علل ابتلا به افسردگي

افسردگي و علائم آن

افسردگي چيست و چگونه مي توان علائم آن را شناسايي كرد؟

افسردگي در واقع يك بيماري فراگير و لطمه زننده به روح و روان آدميست كه از مشخصات آشكار آن مي توان به احساس پوچ بودن و ناراحتي، احساس نااميدي و يا بي ارزش بودن و حتي داشتن تفكرات منفي اشاره كرد. گفته مي شود كه افسردگي عموما با نشانه هاي فيزيكي همراه است كه معالجه نسبت به آن چندان ثمربخش نيست. عموما فرد

مبتلا به افسردگي داراي رفتاري كند و آهسته است. محققان مي گويند كه سه گونه اختلالات افسردگي و پريشان خاطري وجود دارد كه عبارتند از افسردگي پيشرفته، اختلال رواني به صورت افسردگي و افسردگي شيدايي. اينگونه اختلالات رواني در مقياس هاي شدت و طول مدت، نشانه هايشان با يكديگر متفاوت هستند. محققان علوم رفتاري مي گويند كه افسردگي هاي پيشرفته داراي نشانه ها و علايمي هستند كه مي توانند فعاليتهاي روزمره، مطالعات، خواب، خوردن و شركت در فعاليتهاي خوشايند و سرگرم كننده را تحت تاثير قرار دهد. چنين حالتي ممكنست براي دفعات گوناگون در طول زندگي آدمي روي دهد. محققان معتقدند كه نوع ديگري از افسردگي با درجه شدت پايين تر، اختلال رواني به صورت افسردگيست كه در واقع داراي نشانه هايي طولاني مدت است كه بر اساس آن شخص از انجام مناسب فعاليتهاي روزانه و يا برخورداري از احساساتي خوب و دلپذير محروم مي شود. بسياري از مردم كه مبتلا به اين گونه از افسردگي هستند، همواره دوره هاي پريشان خاطري قابل توجهي را در برخي از برهه هاي زندگي خود طي مي كنند. محققان همچنين با اشاره به نوع سوم افسردگي و پريشان خاطري مي گويند، نوع سوم افسردگي كه در واقع يك اختلال روحي شيداگونه است، نام بيماري افسردگي دو قطبي را نيز به خود گرفته است. اين نوع از افسردگي، البته نه به اندازه دو نوع قبلي ذكر شده، موجب ايجاد تغييراتي در خلق و خوي آدمي مي شوند.در پاره اي از مواقع، احساسات و خلق و خوي آدمي، داراي جوش و خروش هايي شده، با اين حال در بيشتر مواقع اين احساسات رنگ رخوت و سستي به خود مي گيرند. هنگامي كه يك شخص مبتلا به اين نوع

از افسردگي دوران بيماري خود را طي كند، مي توان گفت كه شخص تمامي نشانه هاي مربوط به اين بيماري را از خود بروز مي دهد. اين نوع از ابتلا به افسردگي و پريشان خاطري، در بيشتر مواقع، تفكر، قوه متفاوت، حتي رفتارهاي اجتماعي را تحت تاثير قرار مي دهد كه در نتيجه به بروز مشكلات جدي براي شخص و اطرافيان منجر مي شود. محققان مي گويند كه هنوز درمان دقيقي براي اينگونه از افسردگي دريافت نشده است. *علايم ابتلا به افسردگي*

محققان علوم روانشناسي و روانپزشكي بر اين باورند كه اشخاصي كه به نوعي به افسردگي و پريشان خاطري مبتلا هستند، لزوما تمامي نشانه هاي اين بيماري را در خود ندارند، گاهي فردي مواردي از علايم اين بيماري را از خود بروز مي دهد و گاهي نيز شخص ديگري پيدا مي شود كه حداكثر اين نشانه ها را در رفتار و احساسات خود بروز مي دهد.اين اعتقاد علمي وجود دارد كه با توجه به شخص، شدت علايم ابتلا به افسردگي و پريشان خاطري در دوره هاي مختلف زندگي متفاوت هستند. با اين حال نشانه ها و علايم شناخته شده اين بيماري عبارتند از: - ناراحتي هاي هميشگي، احساس پوچ بودن، پريشان خاطري، احساس نااميدي و بدبينياحساس گناهكار بودن، بي ارزش بودن و ناكارآمد بودن - از دست دادن علايق و تفكرات دلپذير در جريان تفريحات و سرگرمي ها - كاهش قواي بدني و كرخت و سست شدن رفتار- داشتن مشكلات در امر تمركز، به خاطر آوردن امور و تصميم گيري - پريدن از خواب و يا خواب زياد - از دست دادن ميل به غذا خوردن و يا كاهش وزن و حتي بالعكس داشتن ميل شديد به خوردن غذا و خواب

زياد- به مرگ و خودكشي فكر كردن و تلاش جهت خودكشي- احساس خشم و بي حوصلگي- علايم فيزيكي طولاني مدت كه معالجات پزشكي پاسخگوي آنها نيستند از جمله سردرد و دردهاي مزمن- عصبانيت هاي غير معمول- كاهش نياز براي خوابيدن- صبحت كردن زياد- افزايش ميل جنسي- كاهش قواي قضاوت و داوري - رفتارهاي نادرست اجتماعي علل ابتلا به افسردگي

افسردگي و ايمان

نويسنده:سيد محمد ابراهيم حسني

ايمان

در قرآن كريم مي خوانيم :

« و خداوند ، [ به وسيله ي ايمان ] آرامش حقيقي را در دل رسول خود و مؤمنان راستين افكند » . (1)

ايمان ، با روح و روان انسان ها سر و كار دارد و از سه عنصر مهم عقيده ( شناخت ) و علقه ( عاطفه ) و عمل ( تقيد) تشكيل مي گردد (2) و مشخصه ي اصلي آن ، همين بعد پذيرش دروني افراد و تناسب آن با مقتضاي روح و روان انسان هاست ؛ لذا اعمال عبادي فرد در نتيجه ي ايمان وي ، به تعالي روح و ساخت و ساز دروني اش مي انجامد . امام علي (ع) در اين باره مي فرمايد :« از طريق ايمان است كه آدمي به مرتبه ي بالاي سعادت و نهايت شادي ، دست مي يابد » . (3)

شهيد مطهري با عنايت به ضرورت وجود ايمان در درون بشر و كمال روحي انسان به مدد ايمان به خدا مي گويد :« روح ، احتياج دارد به ايمان و اعتقاد ، و احتياج دارد به تكيه گاه محكمي كه در كارها به آن توكل كند و به او اميدوار باشد كه او را در كارها مساعدت

كند. اينها همه به منزله ي مواد لازمي است كه براي مزاج روح ، لازم است و اگر تعادل و توازن به هم بخورد ، ديگر هيچ چيزي نمي تواند خوشي و آرامش به انسان بدهد» .(4)

قرآن

قرآن ، بي بديل ترين محور و منبع شناخت بشري است كه با بكارگيري رويكردهاي گوناگون آن مي توان به دل بيكران زد و از آن در قلمرو روان شناسي تربيتي ، بهره جست . بدون ترديد، تمام آيات قرآن ، نسخه هاي شفا بخش روح و جان بشر است كه بررسي و شرح و تفصيل هر كدام از آنها با رويكرد روان درماني ، از توان ما و حوصله ي اين بحث ، خارج است. اما به طور خلاصه بايد گفت كه در مسير درمان روح و جان آدمي با قرآن ، در تمامي آيات قرآن ، محوريت ايمان به خدا و توكل و توجه به او به چشم مي خورد.

قرآن مي گويد آنها كه تصور مي كنند ايمان به خدا دارند اما با اين حال ، از يك افسردگي و دگرگوني درون و پوچي رنج مي برند ، بايد بدانند كه حقيقت ايمان در دل هايشان رسوخ نكرده است ، چنان كه خداوند به پيغمبر خود درباره ي اعرابي اي كه مدعي ايمان بود اما از بهره هاي آن بي نصيب بود و نزد او به شكوه آمد ، فرمود: « اي پيغمبر ! به آنها بگو كه ايمان نياورده ايد ، بلكه بگوييد « اسلام آورده ايم » ؛ اما ايمان در دلهايتان رسوخ نكرده است. پس اگر خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد ،

از ثواب اعمال شما كاسته نمي شود ؛ زيرا خداوند ، آمرزنده و مهربان است » . (5)

شهيد مطهري با عنايت به همين مسئله مي افزايد : « اين گونه اشخاص بايد بدانند كه قطعا احتياجاتي تصوري دارند كه برآورده نشده است و قطعا كم و كسري در روح آنها وجود دارد . ايمان ، يكي از نيازهاي فطري و تكويني ماست و بلكه بالاترين حاجت ماست و هر وقت به سرچشمه ي ايمان و معنا رسيديم و نور خدا را مشاهده كرديم و خدا را در روح و جان خود ديديم و مشاهده كرديم ، آن وقت است كه معناي سعادت و لذت و بهجت را درك مي كنيم . قرآن كريم مي فرمايد : « بدان كه تنها با ذكر خدا و ياد خداست كه جان ، آرام مي گيرد (6) و قلب ، احساس آرامش مي كند » . (7)

بنابر گفته ي شهيد مطهري ، روح انسان به چهار خصلت نياز دارد : يكي « محبت ديدن » و ديگري « محبت كردن » و يكي هم « اخلاق ( انضباط ) » و بالاخره از همه مهم تر « ايمان » كه همه ي آن خصلت ها به اين خصلت محوري ، وابسته و نيازمندند و به يك معنا همه ي اين خصلت ها در كنار هم ، روح انسان را اقناع و ارضا مي كنند.

در اين باره ، آيات 63 تا 77 از سوره ي فرقان و داستان حضرت يوسف (ع) در سوره ي يوسف و نيز آيات نخستين از سوره ي مؤمنون ، از جهت بيان عوامل آرامش

و شكيبايي و بردباري و آماده ساختن انسان براي تحمل سختي ها و بيماري ها و نيز پيشگيري از اضطراب و شكست هاي روحي، بسيار سودمندند .

قرآن و روح

قرآن ، انسان را تركيبي از جسم و روح مي داند و جسم را مركبي راهوار براي روح كه همه ي قداست و ماندگاري اش را از خدا گرفته است . (8) به هنجار بودن شخصيت از نظر قرآن ، به اين است كه جسم و روح فرد، مكمل هم باشند و نيازهاي هر كدام براي سلامت ديگري برآورده شود. لذا قرآن كريم ، به هر دو بعد سلامت بدن و روح ، پرداخته و فرموده است : « در آنچه خدا به تو ارزاني داشته ، سراي آخرت را بجوي و بهره ي خويش از دنيا را هم فراموش مكن و همچنان كه خدا به تو نيكي كرده ، نيكي كن... » . (9)

قرآن ؛ در راستاي نقش درماني خويش به امر پيشگيري نيز مي پردازد و بر اين اساس ، خود را درمانگر دردهاي بشري معرفي مي كند و معتقد است كه عدم تعادل شخصيتي ، موجب بيماري هاي متعدد اخلاقي و روحي ( مثل نفاق و كينه و دروغ و خودخواهي و ...) در انسان مي شود و به اشاره مي گويد : « اي مردم ! براي شما از جانب پروردگارتان ، با نزول قرآن ، موعظه اي آمد و شفايي براي آن بيماري هايي كه در دل داريد و راهنمايي و رحمتي براي مؤمنان » . (10)

ايمان و روان

بسياري از روان شناسان متأخر به نقش مؤثر ايمان به خدا

تأكيد مي ورزند و قائلند كه اعتماد به قدرت الهي از درون ، موجب آرامش و صبر و شكيبايي و تحمل سختي ها مي شود و از بروز عوارض و بيماري هاي رواني جلوگيري مي كند. و نيز غالب روان شناساني كه در اين حوزه به پژوهش پرداخته اند ، بر اين امر ، اتفاق نظر دارند كه گرايش به دين و ايمان به خدا ، سلامت روح و روان انسان را تضمين مي كند. ويليام جيمز ، روان شناس امريكايي ، مي گويد : « ايمان ، مسيري است كه بايد براي كمك به انسان در زندگي وجود داشته باشد. فقدان ايمان ، زنگ خطري است كه ناتواني انسان را در برابر سختي هاي زندگي به ارمغان مي آورد. بنابراين ، شايسته است كه دگرگوني هاي سطحي و موقت زندگي ، آرامش دروني يك مؤمن را بر هم نزند ، چنان كه امواج خروشان اقيانوس ، آرامش ژرفاي آن را بر هم نتواند زد ».(11)

ايمان و امنيت

قرآن كريم هم امنيت و آرامش انسان را در بعد ايمان فرد ، به نسبت نفوذ آن در دل ها مي داند و مي فرمايد : « آنها كه به خدا ايمان آورده و آن [ ايمان ] را به عبادت هيچ معبودي نياميخته اند ، سزاوار آرامش و امنيت اند » . (12)

ايمان و صبر

ايمان راستين به خدا، مؤمن را به لطف خدا اميدوار مي سازد . لذا از هيچ كس و هيچ چيزي جز خدا و قهر الهي نمي هراسد : « هيچ درد و حزني جز به فرمان خدا به انسان نمي رسد و

هر كه به خدا ايمان داشته باشد ، خداوند، در تحمل مصيبت ها قلبش را هدايت مي كند و آرام مي بخشد » . (13)

ايمان و اميد

مؤمن ، روزي خود را در يد قدرت خدا مي بيند و هرگز درباره ي آن ، دچار تشويش و نگراني نمي شود: « و هيچ جنبنده اي در زمين نيست مگر آن كه روزي اش را خدا تضمين نموده است و موضع و مكانش را هم مي داند و اين همه در كتاب مبين ( لوح محفوظ) آمده و مقدار آن براي همگان نوشته شده است » . (14)

مؤمن با اعتراف و توبه به درگاه خدا از ذلت و پستي گناه و نيز از احساس حقارت و عذاب وجدان ، رهايي مي يابد و با اميدي بيشتر و پر و بالي سبك تر به سوي خدا باز مي گردد و در نتيجه از امنيت رواني و آرامش قلبي و احساس رضايت خاصي برخوردار مي شود : « و اما كسي كه توبه كرد و ايمان خود را كامل و عمل خود را صالح نمود، به زودي از رستگاران خواهد بود » .(15)

نتيجه

فقدان ايمان به خدا ، انسان را دچار سردرگمي و پوچي مي كند و قرآن ، تنها راه رهايي از اندوه و اضطراب را ايمان به خدا مي داند و فقدان آن را باعث اندوه و افسردگي و پوجي و حتي خود كم بيني ( منتهي به خودكشي ) مي شمارد . كارل يونگ ، روانكاو امريكايي ، مي گويد : « من صدها تن از بيماران را معاينه كرده ام و حتي يك بيمار

را نديدم كه اساسا مشكلش نياز به گرايش ديني در زندگي نباشد » . (16)

به آيه اي از قرآن در اين باره توجه كنيد : « و هر كس از ياد من (خدا) روي بگرداند ، زندگي اش تنگ مي شود و در روز قيامت ، نابينا محشورش مي سازيم » . (17)

در آخر ، به عنوان نمونه و به يادگار بايد تأثير نماز و دعا و نيايش را در درمان اضطراب و آرامش درون افراد و جامعه يادآور شويم كه از بسياري از روان درماني هاي سطحي امروزي ، بسي برتر و ماندگارتر است : « اي پيامبر ! براي آنها دعا كن ، كه دعاي تو مايه ي آرامش آنهاست ، و خداوند ، شنواي آگاه است » . (18)

پي نوشتها:

1. سوره ي توبه ، آيه ي 26 .

2. نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 1186 .

3. گفتار ابرار ، ج 1 ، ص 117 .

4. به نقل از : حكمت ها و اندرزها ، مرتضي مطهري ، تهران : صدرا ، ص 32 .

5. سوره ي حجرات ، آيه ي 14 .

6. اشاره اي است به آيه ي 28 سوره ي رعد .

7. به نقل از : حكمت ها و اندرزها ، مرتضي مطهري ، تهران : صدرا ، ص 34 .

8. سوره ي ص ، آيه ي 71 .

9. سوره ي قصص ، آيه ي 77 .

10. سوره ي يونس ، آيه ي 57 .

11. به نقل از : قرآن و روان شناسي ، محمد غني نجاتي ، مشهد : انتشارات آستان قدس رضوي ، ص 304

.

12. سوره ي انعام ، آيه ي 82 .

13. سوره ي تغابن ، آيه ي 11 .

14. سوره ي هود ، آيه ي 6 .

15. سوره ي قصص ، آيه ي 67 .

16. برگرفته از : قرآن و روان شناسي ، ص 365 .

17. سوره ي طه ، آيه ي 124 .

18. سوره ي توبه ، آيه ي 103 .

منبع: كتاب حديث زندگي

افسردگي و ايمان

نويسنده:سيد محمد ابراهيم حسني

ايمان

در قرآن كريم مي خوانيم :

« و خداوند ، [ به وسيله ي ايمان ] آرامش حقيقي را در دل رسول خود و مؤمنان راستين افكند » . (1)

ايمان ، با روح و روان انسان ها سر و كار دارد و از سه عنصر مهم عقيده ( شناخت ) و علقه ( عاطفه ) و عمل ( تقيد) تشكيل مي گردد (2) و مشخصه ي اصلي آن ، همين بعد پذيرش دروني افراد و تناسب آن با مقتضاي روح و روان انسان هاست ؛ لذا اعمال عبادي فرد در نتيجه ي ايمان وي ، به تعالي روح و ساخت و ساز دروني اش مي انجامد . امام علي (ع) در اين باره مي فرمايد :« از طريق ايمان است كه آدمي به مرتبه ي بالاي سعادت و نهايت شادي ، دست مي يابد » . (3)

شهيد مطهري با عنايت به ضرورت وجود ايمان در درون بشر و كمال روحي انسان به مدد ايمان به خدا مي گويد :« روح ، احتياج دارد به ايمان و اعتقاد ، و احتياج دارد به تكيه گاه محكمي كه در كارها به آن توكل كند و

به او اميدوار باشد كه او را در كارها مساعدت كند. اينها همه به منزله ي مواد لازمي است كه براي مزاج روح ، لازم است و اگر تعادل و توازن به هم بخورد ، ديگر هيچ چيزي نمي تواند خوشي و آرامش به انسان بدهد» .(4) قرآن

قرآن ، بي بديل ترين محور و منبع شناخت بشري است كه با بكارگيري رويكردهاي گوناگون آن مي توان به دل بيكران زد و از آن در قلمرو روان شناسي تربيتي ، بهره جست . بدون ترديد، تمام آيات قرآن ، نسخه هاي شفا بخش روح و جان بشر است كه بررسي و شرح و تفصيل هر كدام از آنها با رويكرد روان درماني ، از توان ما و حوصله ي اين بحث ، خارج است. اما به طور خلاصه بايد گفت كه در مسير درمان روح و جان آدمي با قرآن ، در تمامي آيات قرآن ، محوريت ايمان به خدا و توكل و توجه به او به چشم مي خورد.

قرآن مي گويد آنها كه تصور مي كنند ايمان به خدا دارند اما با اين حال ، از يك افسردگي و دگرگوني درون و پوچي رنج مي برند ، بايد بدانند كه حقيقت ايمان در دل هايشان رسوخ نكرده است ، چنان كه خداوند به پيغمبر خود درباره ي اعرابي اي كه مدعي ايمان بود اما از بهره هاي آن بي نصيب بود و نزد او به شكوه آمد ، فرمود: « اي پيغمبر ! به آنها بگو كه ايمان نياورده ايد ، بلكه بگوييد « اسلام آورده ايم » ؛ اما ايمان در دلهايتان رسوخ

نكرده است. پس اگر خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد ، از ثواب اعمال شما كاسته نمي شود ؛ زيرا خداوند ، آمرزنده و مهربان است » . (5)

شهيد مطهري با عنايت به همين مسئله مي افزايد : « اين گونه اشخاص بايد بدانند كه قطعا احتياجاتي تصوري دارند كه برآورده نشده است و قطعا كم و كسري در روح آنها وجود دارد . ايمان ، يكي از نيازهاي فطري و تكويني ماست و بلكه بالاترين حاجت ماست و هر وقت به سرچشمه ي ايمان و معنا رسيديم و نور خدا را مشاهده كرديم و خدا را در روح و جان خود ديديم و مشاهده كرديم ، آن وقت است كه معناي سعادت و لذت و بهجت را درك مي كنيم . قرآن كريم مي فرمايد : « بدان كه تنها با ذكر خدا و ياد خداست كه جان ، آرام مي گيرد (6) و قلب ، احساس آرامش مي كند » . (7)

بنابر گفته ي شهيد مطهري ، روح انسان به چهار خصلت نياز دارد : يكي « محبت ديدن » و ديگري « محبت كردن » و يكي هم « اخلاق ( انضباط ) » و بالاخره از همه مهم تر « ايمان » كه همه ي آن خصلت ها به اين خصلت محوري ، وابسته و نيازمندند و به يك معنا همه ي اين خصلت ها در كنار هم ، روح انسان را اقناع و ارضا مي كنند.

در اين باره ، آيات 63 تا 77 از سوره ي فرقان و داستان حضرت يوسف (ع) در سوره ي يوسف و نيز آيات

نخستين از سوره ي مؤمنون ، از جهت بيان عوامل آرامش و شكيبايي و بردباري و آماده ساختن انسان براي تحمل سختي ها و بيماري ها و نيز پيشگيري از اضطراب و شكست هاي روحي، بسيار سودمندند . قرآن و روح

قرآن ، انسان را تركيبي از جسم و روح مي داند و جسم را مركبي راهوار براي روح كه همه ي قداست و ماندگاري اش را از خدا گرفته است . (8) به هنجار بودن شخصيت از نظر قرآن ، به اين است كه جسم و روح فرد، مكمل هم باشند و نيازهاي هر كدام براي سلامت ديگري برآورده شود. لذا قرآن كريم ، به هر دو بعد سلامت بدن و روح ، پرداخته و فرموده است : « در آنچه خدا به تو ارزاني داشته ، سراي آخرت را بجوي و بهره ي خويش از دنيا را هم فراموش مكن و همچنان كه خدا به تو نيكي كرده ، نيكي كن... » . (9)

قرآن ؛ در راستاي نقش درماني خويش به امر پيشگيري نيز مي پردازد و بر اين اساس ، خود را درمانگر دردهاي بشري معرفي مي كند و معتقد است كه عدم تعادل شخصيتي ، موجب بيماري هاي متعدد اخلاقي و روحي ( مثل نفاق و كينه و دروغ و خودخواهي و ...) در انسان مي شود و به اشاره مي گويد : « اي مردم ! براي شما از جانب پروردگارتان ، با نزول قرآن ، موعظه اي آمد و شفايي براي آن بيماري هايي كه در دل داريد و راهنمايي و رحمتي براي مؤمنان » . (10) ايمان و

روان

بسياري از روان شناسان متأخر به نقش مؤثر ايمان به خدا تأكيد مي ورزند و قائلند كه اعتماد به قدرت الهي از درون ، موجب آرامش و صبر و شكيبايي و تحمل سختي ها مي شود و از بروز عوارض و بيماري هاي رواني جلوگيري مي كند. و نيز غالب روان شناساني كه در اين حوزه به پژوهش پرداخته اند ، بر اين امر ، اتفاق نظر دارند كه گرايش به دين و ايمان به خدا ، سلامت روح و روان انسان را تضمين مي كند. ويليام جيمز ، روان شناس امريكايي ، مي گويد : « ايمان ، مسيري است كه بايد براي كمك به انسان در زندگي وجود داشته باشد. فقدان ايمان ، زنگ خطري است كه ناتواني انسان را در برابر سختي هاي زندگي به ارمغان مي آورد. بنابراين ، شايسته است كه دگرگوني هاي سطحي و موقت زندگي ، آرامش دروني يك مؤمن را بر هم نزند ، چنان كه امواج خروشان اقيانوس ، آرامش ژرفاي آن را بر هم نتواند زد ».(11) ايمان و امنيت

قرآن كريم هم امنيت و آرامش انسان را در بعد ايمان فرد ، به نسبت نفوذ آن در دل ها مي داند و مي فرمايد : « آنها كه به خدا ايمان آورده و آن [ ايمان ] را به عبادت هيچ معبودي نياميخته اند ، سزاوار آرامش و امنيت اند » . (12) ايمان و صبر

ايمان راستين به خدا، مؤمن را به لطف خدا اميدوار مي سازد . لذا از هيچ كس و هيچ چيزي جز خدا و قهر الهي نمي هراسد

: « هيچ درد و حزني جز به فرمان خدا به انسان نمي رسد و هر كه به خدا ايمان داشته باشد ، خداوند، در تحمل مصيبت ها قلبش را هدايت مي كند و آرام مي بخشد » . (13) ايمان و اميد

مؤمن ، روزي خود را در يد قدرت خدا مي بيند و هرگز درباره ي آن ، دچار تشويش و نگراني نمي شود: « و هيچ جنبنده اي در زمين نيست مگر آن كه روزي اش را خدا تضمين نموده است و موضع و مكانش را هم مي داند و اين همه در كتاب مبين ( لوح محفوظ) آمده و مقدار آن براي همگان نوشته شده است » . (14)

مؤمن با اعتراف و توبه به درگاه خدا از ذلت و پستي گناه و نيز از احساس حقارت و عذاب وجدان ، رهايي مي يابد و با اميدي بيشتر و پر و بالي سبك تر به سوي خدا باز مي گردد و در نتيجه از امنيت رواني و آرامش قلبي و احساس رضايت خاصي برخوردار مي شود : « و اما كسي كه توبه كرد و ايمان خود را كامل و عمل خود را صالح نمود، به زودي از رستگاران خواهد بود » .(15) نتيجه

فقدان ايمان به خدا ، انسان را دچار سردرگمي و پوچي مي كند و قرآن ، تنها راه رهايي از اندوه و اضطراب را ايمان به خدا مي داند و فقدان آن را باعث اندوه و افسردگي و پوجي و حتي خود كم بيني ( منتهي به خودكشي ) مي شمارد . كارل يونگ ، روانكاو امريكايي ،

مي گويد : « من صدها تن از بيماران را معاينه كرده ام و حتي يك بيمار را نديدم كه اساسا مشكلش نياز به گرايش ديني در زندگي نباشد » . (16)

به آيه اي از قرآن در اين باره توجه كنيد : « و هر كس از ياد من (خدا) روي بگرداند ، زندگي اش تنگ مي شود و در روز قيامت ، نابينا محشورش مي سازيم » . (17)

در آخر ، به عنوان نمونه و به يادگار بايد تأثير نماز و دعا و نيايش را در درمان اضطراب و آرامش درون افراد و جامعه يادآور شويم كه از بسياري از روان درماني هاي سطحي امروزي ، بسي برتر و ماندگارتر است : « اي پيامبر ! براي آنها دعا كن ، كه دعاي تو مايه ي آرامش آنهاست ، و خداوند ، شنواي آگاه است » . (18) پي نوشتها:

1. سوره ي توبه ، آيه ي 26 .

2. نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 1186 .

3. گفتار ابرار ، ج 1 ، ص 117 .

4. به نقل از : حكمت ها و اندرزها ، مرتضي مطهري ، تهران : صدرا ، ص 32 .

5. سوره ي حجرات ، آيه ي 14 .

6. اشاره اي است به آيه ي 28 سوره ي رعد .

7. به نقل از : حكمت ها و اندرزها ، مرتضي مطهري ، تهران : صدرا ، ص 34 .

8. سوره ي ص ، آيه ي 71 .

9. سوره ي قصص ، آيه ي 77 .

10. سوره ي يونس ، آيه ي 57 .

11. به نقل از :

قرآن و روان شناسي ، محمد غني نجاتي ، مشهد : انتشارات آستان قدس رضوي ، ص 304 .

12. سوره ي انعام ، آيه ي 82 .

13. سوره ي تغابن ، آيه ي 11 .

14. سوره ي هود ، آيه ي 6 .

15. سوره ي قصص ، آيه ي 67 .

16. برگرفته از : قرآن و روان شناسي ، ص 365 .

17. سوره ي طه ، آيه ي 124 .

18. سوره ي توبه ، آيه ي 103 .

منبع: كتاب حديث زندگي

اختلافات يادگيري و بهداشت رواني

مترجم: فاطمه عبدي - فاطمه مهدي فر

گستردگي و پيچيدگي ابعاد گوناگون بهداشت رواني ، همراه با اختلالات يادگيري ، ساليان زيادي است كه در مركز توجه تحقيقات قرار دارد و تاكنون ، مطالعات فراواني براي ارائه ي خدمات به افرادي كه به نوعي دچار اختلالات يادگيري بوده اند ، انجام پذيرفته است. شيوع اختلالات رواني در افرادي كه به ناتواني هاي يادگيري مبتلا هستند ، بسيار بالاست و دامنه ي آن ، از 20 تا 40درصد از سال هاي 1970 تا 2000 متغير بوده است. در مقابل ، اين اختلالات و ناتواني در يادگيري ، بين مردم عادي حدود 10 تا 25درصد است.

ارزيابي هاي متفاوتي در مورد كساني كه هم داراي اختلالات رواني و هم مبتلا به اختلالات يادگيري بوده اند، صورت پذيرفته است كه اين تفاوت ها ناشي از اختلاف در جمعيت هاي نمونه در هر مطالعه ، روش هاي متفاوت تحقيقي ، و شمول يا حذف رفتارهاي نابهنجار بوده است. استفاده از طبقه بندي هاي 10 - ICD و DSM - IV ، به تشخيص انواع اختلالات

رواني در افرادي كه داراي ناتواني هاي يادگيري هستند، كمك شاياني مي كند.

پيشرفت برنامه هاي سنجش رواني براي بزرگسالان مبتلا به اختلالات يادگيري ، به مصاحبه ي باليني استاندارد شده نياز دارد. پزشكان اين گروه از افراد ، به پرستاران و مراقبين بيماران متكي هستند تا اطلاعات كافي و مورد نظر آن ها را به جاي فرد بيمار، در اختيارشان قرار دهند. بنابراين دقت در اين روش ، به تجربه و شناخت مراقبين و پرستاران بيمار بستگي دارد .

استفاده از ابزار و تجهيزات نمايشي پيشرفته نيز ، در تأمين اطلاعات صحيح براي روان كاوان و پزشكان به منظور تشخيص صحيح بيماري ، اهميت خاصي دارد. براي مثال ، « صفحه نمايش ريس » (1) براي تشخيص رفتارهاي نابهنجار ، و « ابزار روان شناسي عقب ماندگان ذهني بزرگسال » (2) (PIMRA) براي تشخيص مشكلات اين گروه از بيماران مناسب است.

به دليل مشكلاتي كه در ايجاد ارتباط با تعدادي از مبتلايان به اختلالات يادگيري وجود دارد ، و هم چنين شناسايي و تشخيص صحيح بيماري براساس گزارشات مراقبين و پرستاران ، استفاده از چارچوبي سازمان يافته الزامي است كه مي تواند شامل اين موارد باشد : نمايش فيلم براي مبتلايان به اختلالات رواني ، مصاحبه هاي باليني با افرادي كه داراي اختلالات يادگيري هستند همراه با پرستاران و مراقبين آن ها ، و مطالعه ي كامل جنبه هاي رفتاري و اجتماعي زندگي بيماران.

در درمان افراد مبتلا به اختلالات يادگيري ، متأسفانه توجهات كافي مبذول نمي شود. مثلا در بسياري موارد ، درمان هاي روان گردان ، به جاي اين كه در درمان

بيماران رواني به كار رود، براي درمان اختلالات رفتاري ، يا براي افراد مبتلا به اختلالات يادگيري كه هيچ گونه بيماري رواني نداشته اند، به كار گرفته شده است. كارايي روان درماني براي افراد مبتلا به بيماري هاي رواني و اختلالات رفتاري هنوز مورد ترديد است و به مطالعه ي بيشتري نياز دارد. براي درمان اختلالات رفتاري در افرادي كه داراي اختلالات يادگيري هستند ، از روش هاي رفتار درماني و رفتار شناختي استفاده مي شود و مقالات علمي كه روي تشخيص هاي دوگانه - هم اختلالات رواني و هم اختلالات يادگيري - تكيه كرده باشند، بسيار نادر هستند. براي مثال، آموزش رفتار درماني در كاهش اضطراب افرادي كه مبتلا به اختلالات يادگيري يا افسردگي هستند، مؤثر بوده است و نيز استفاده از روش رفتار شناختي در افرادي كه داراي اختلالات يادگيري همراه با خشم هستند ، مي تواند خشم آنان را در طولاني مدت كنترل و درمان كند.

به دليل رابطه ي مشاهده شده بين ضعف مهارت هاي اجتماعي با آسيب شناسي رواني، برطرف كردن كمبود مهارت هاي اجتماعي براي افراد مبتلا به اختلالات رفتاري - رواني بسيار حائز اهميت است ؛ گر چه مقالات اندكي در رابطه با تربيت مهارت هاي اجتماعي اين افراد وجود دارد.

درباره ي افرادي كه تشخيص هاي دوگانه در مورد آن ها ارائه شده است ( بيماري هاي رواني و اختلالات يادگيري ) نيز مقالات اندكي وجود دارند. مقالات موجود هم دربر گيرنده ي انواع مداخله گرها، به جز مداخله گر مناسب هستند. از سوي ديگر، همين آثار اندك چاپ شده در اين حوزه كه به عنوان دانش

پايه محسوب شده اند، مستقيما در ارتباط با نيازهاي پاسخ داده نشده ي اين افراد اين گروه هستند. نيازهاي متفاوت اين افراد عبارت اند از : آموزش مهارت هاي گوناگون براي زندگي كردن، كمك از طريق ايجاد ارتباط با كمك براي داشتن زندگي اجتماعي و درگير بودن با آن و در نتيجه افزايش اعتماد به نفس در آنان ، تشخيص اختلالات رفتاري و روان شناختي آنان ، و در نهايت ، حمايت و آموزش مراقبان ، پرستاران و اعضاي خانواده ي آنان.

تمام افراد مبتلا به اختلالات يادگيري بايد به خدمات عمومي دست رسي داشته باشند و براي رسيدن به اين هدف ، بايد از همه ي آحاد مردم بهره جست. شخصي كه هم داراي اختلالات يادگيري و هم داراي بيماري رواني است ، نه تنها به اين خدمات دست رسي داشته باشد ، بلكه بايد همانند افراد ديگر با او رفتار شود. اما گزارش ها حاكي از نارضايتي اين عزيزان است. تعدادي از عوامل نارضايتي آن ها عبارت اند از :

- كمبود مهارت متخصصان بهداشت رواني براي ارزيابي و حمايت افراد مبتلا به اختلالات يادگيري ؛

- درك ناكافي از تأثير بيماران رواني روي افراد مبتلا به اختلالات يادگيري ؛

- عوامل ناخوشايند محيطي.

در هر حال از بعد عملي ، خدمات عمومي و خدمات تخصصي بهداشت رواني مي تواند براي اين گروه از افراد مثمرثمر واقع شود. با چشم اندازي به آينده ي خدمات پزشكي براي افرادي كه تشخيص دوگانه در مورد آن ها انجام پذيرفته است، مي توان پيشنهادات زير را ارائه كرد:

- بسط دانش پايه در مورد تجربه ها

و اتفاقات زندگي افرادي كه هم دچار بيماري هاي رواني و هم اختلالات يادگيري بوده اند. اين عمل براساس گزارش اتفاقاتي كه طي دوران ارائه ي خدمات به اين گروه از افراد رخ داده اند، مي تواند استوار باشد.

- تعيين مواردي كه متخصص هنگام ارائه ي خدمات رواني ، بر سر دوراهي قرار مي گيرد.

- تدوين و آزمايش الگوهاي نظري در مورد عوامل ايجاد كننده ي بيماري رواني در افراد مبتلا به اختلالات يادگيري.

- تحقيق و بررسي در مورد تأثير استفاده از مداخله گر هاي دارويي ، رفتاري ، شناختي و ساير مداخله گرها، به صورت مشترك در درمان بيماران.

- ارزيابي مداخله گرهاي طولاني مدت در شرايط خاص و هم چنين ، عملكرد چند متخصص به طور هم زمان.

- ارائه گزارش هايي از پرستاران و مراقبين بيمار كه خود مي تواند روشنگر تنوع و پيچيدگي خدمات باشد. هم چنين ضروري است ، براي انجام بهتر تمرين هاي اين گروه از بيماران، بر آموزش هاي لازم ، تأكيد بيشتري كرد.

پي نوشت :

1.Reiss screen

2. (Psychology Instrument for Mental Retarded Adult)

منبع:

Learning disability and mental heath. Journal of learning disabilities: Vol. 8 (1) 5 - 11 ; 2004.

منبع: برگرفته از مجله مشاور مدرسه شماره ي 8

اختلافات يادگيري و بهداشت رواني

مترجم: فاطمه عبدي - فاطمه مهدي فر

گستردگي و پيچيدگي ابعاد گوناگون بهداشت رواني ، همراه با اختلالات يادگيري ، ساليان زيادي است كه در مركز توجه تحقيقات قرار دارد و تاكنون ، مطالعات فراواني براي ارائه ي خدمات به افرادي كه به نوعي دچار اختلالات يادگيري بوده اند ، انجام پذيرفته است.

شيوع اختلالات رواني در افرادي كه به ناتواني هاي يادگيري مبتلا هستند ، بسيار بالاست و دامنه ي آن ، از 20 تا 40درصد از سال هاي 1970 تا 2000 متغير بوده است. در مقابل ، اين اختلالات و ناتواني در يادگيري ، بين مردم عادي حدود 10 تا 25درصد است.

ارزيابي هاي متفاوتي در مورد كساني كه هم داراي اختلالات رواني و هم مبتلا به اختلالات يادگيري بوده اند، صورت پذيرفته است كه اين تفاوت ها ناشي از اختلاف در جمعيت هاي نمونه در هر مطالعه ، روش هاي متفاوت تحقيقي ، و شمول يا حذف رفتارهاي نابهنجار بوده است. استفاده از طبقه بندي هاي 10 - ICD و DSM - IV ، به تشخيص انواع اختلالات رواني در افرادي كه داراي ناتواني هاي يادگيري هستند، كمك شاياني مي كند.

پيشرفت برنامه هاي سنجش رواني براي بزرگسالان مبتلا به اختلالات يادگيري ، به مصاحبه ي باليني استاندارد شده نياز دارد. پزشكان اين گروه از افراد ، به پرستاران و مراقبين بيماران متكي هستند تا اطلاعات كافي و مورد نظر آن ها را به جاي فرد بيمار، در اختيارشان قرار دهند. بنابراين دقت در اين روش ، به تجربه و شناخت مراقبين و پرستاران بيمار بستگي دارد .

استفاده از ابزار و تجهيزات نمايشي پيشرفته نيز ، در تأمين اطلاعات صحيح براي روان كاوان و پزشكان به منظور تشخيص صحيح بيماري ، اهميت خاصي دارد. براي مثال ، « صفحه نمايش ريس » (1) براي تشخيص رفتارهاي نابهنجار ، و « ابزار روان شناسي عقب ماندگان ذهني بزرگسال » (2) (PIMRA) براي تشخيص مشكلات اين

گروه از بيماران مناسب است.

به دليل مشكلاتي كه در ايجاد ارتباط با تعدادي از مبتلايان به اختلالات يادگيري وجود دارد ، و هم چنين شناسايي و تشخيص صحيح بيماري براساس گزارشات مراقبين و پرستاران ، استفاده از چارچوبي سازمان يافته الزامي است كه مي تواند شامل اين موارد باشد : نمايش فيلم براي مبتلايان به اختلالات رواني ، مصاحبه هاي باليني با افرادي كه داراي اختلالات يادگيري هستند همراه با پرستاران و مراقبين آن ها ، و مطالعه ي كامل جنبه هاي رفتاري و اجتماعي زندگي بيماران.

در درمان افراد مبتلا به اختلالات يادگيري ، متأسفانه توجهات كافي مبذول نمي شود. مثلا در بسياري موارد ، درمان هاي روان گردان ، به جاي اين كه در درمان بيماران رواني به كار رود، براي درمان اختلالات رفتاري ، يا براي افراد مبتلا به اختلالات يادگيري كه هيچ گونه بيماري رواني نداشته اند، به كار گرفته شده است. كارايي روان درماني براي افراد مبتلا به بيماري هاي رواني و اختلالات رفتاري هنوز مورد ترديد است و به مطالعه ي بيشتري نياز دارد. براي درمان اختلالات رفتاري در افرادي كه داراي اختلالات يادگيري هستند ، از روش هاي رفتار درماني و رفتار شناختي استفاده مي شود و مقالات علمي كه روي تشخيص هاي دوگانه - هم اختلالات رواني و هم اختلالات يادگيري - تكيه كرده باشند، بسيار نادر هستند. براي مثال، آموزش رفتار درماني در كاهش اضطراب افرادي كه مبتلا به اختلالات يادگيري يا افسردگي هستند، مؤثر بوده است و نيز استفاده از روش رفتار شناختي در افرادي كه داراي اختلالات يادگيري همراه با خشم هستند ،

مي تواند خشم آنان را در طولاني مدت كنترل و درمان كند.

به دليل رابطه ي مشاهده شده بين ضعف مهارت هاي اجتماعي با آسيب شناسي رواني، برطرف كردن كمبود مهارت هاي اجتماعي براي افراد مبتلا به اختلالات رفتاري - رواني بسيار حائز اهميت است ؛ گر چه مقالات اندكي در رابطه با تربيت مهارت هاي اجتماعي اين افراد وجود دارد.

درباره ي افرادي كه تشخيص هاي دوگانه در مورد آن ها ارائه شده است ( بيماري هاي رواني و اختلالات يادگيري ) نيز مقالات اندكي وجود دارند. مقالات موجود هم دربر گيرنده ي انواع مداخله گرها، به جز مداخله گر مناسب هستند. از سوي ديگر، همين آثار اندك چاپ شده در اين حوزه كه به عنوان دانش پايه محسوب شده اند، مستقيما در ارتباط با نيازهاي پاسخ داده نشده ي اين افراد اين گروه هستند. نيازهاي متفاوت اين افراد عبارت اند از : آموزش مهارت هاي گوناگون براي زندگي كردن، كمك از طريق ايجاد ارتباط با كمك براي داشتن زندگي اجتماعي و درگير بودن با آن و در نتيجه افزايش اعتماد به نفس در آنان ، تشخيص اختلالات رفتاري و روان شناختي آنان ، و در نهايت ، حمايت و آموزش مراقبان ، پرستاران و اعضاي خانواده ي آنان.

تمام افراد مبتلا به اختلالات يادگيري بايد به خدمات عمومي دست رسي داشته باشند و براي رسيدن به اين هدف ، بايد از همه ي آحاد مردم بهره جست. شخصي كه هم داراي اختلالات يادگيري و هم داراي بيماري رواني است ، نه تنها به اين خدمات دست رسي داشته باشد ، بلكه بايد همانند

افراد ديگر با او رفتار شود. اما گزارش ها حاكي از نارضايتي اين عزيزان است. تعدادي از عوامل نارضايتي آن ها عبارت اند از :

- كمبود مهارت متخصصان بهداشت رواني براي ارزيابي و حمايت افراد مبتلا به اختلالات يادگيري ؛

- درك ناكافي از تأثير بيماران رواني روي افراد مبتلا به اختلالات يادگيري ؛

- عوامل ناخوشايند محيطي.

در هر حال از بعد عملي ، خدمات عمومي و خدمات تخصصي بهداشت رواني مي تواند براي اين گروه از افراد مثمرثمر واقع شود. با چشم اندازي به آينده ي خدمات پزشكي براي افرادي كه تشخيص دوگانه در مورد آن ها انجام پذيرفته است، مي توان پيشنهادات زير را ارائه كرد:

- بسط دانش پايه در مورد تجربه ها و اتفاقات زندگي افرادي كه هم دچار بيماري هاي رواني و هم اختلالات يادگيري بوده اند. اين عمل براساس گزارش اتفاقاتي كه طي دوران ارائه ي خدمات به اين گروه از افراد رخ داده اند، مي تواند استوار باشد.

- تعيين مواردي كه متخصص هنگام ارائه ي خدمات رواني ، بر سر دوراهي قرار مي گيرد.

- تدوين و آزمايش الگوهاي نظري در مورد عوامل ايجاد كننده ي بيماري رواني در افراد مبتلا به اختلالات يادگيري.

- تحقيق و بررسي در مورد تأثير استفاده از مداخله گر هاي دارويي ، رفتاري ، شناختي و ساير مداخله گرها، به صورت مشترك در درمان بيماران.

- ارزيابي مداخله گرهاي طولاني مدت در شرايط خاص و هم چنين ، عملكرد چند متخصص به طور هم زمان.

- ارائه گزارش هايي از پرستاران و مراقبين بيمار كه خود مي تواند روشنگر

تنوع و پيچيدگي خدمات باشد. هم چنين ضروري است ، براي انجام بهتر تمرين هاي اين گروه از بيماران، بر آموزش هاي لازم ، تأكيد بيشتري كرد. پي نوشت :

1.Reiss screen

2. (Psychology Instrument for Mental Retarded Adult)

منبع:

Learning disability and mental heath. Journal of learning disabilities: Vol. 8 (1) 5 - 11 ; 2004.

منبع: برگرفته از مجله مشاور مدرسه شماره ي 8

اختلال اضطرابي چيست؟

نويسنده:سوزان. ام. لارك

مترجم: سعيده مسجدي

طبيعي است كه هر فردي در زندگي خود، دچار اضطراب شود. اين اضطراب، ممكن است ترس از امتحان رياضي فردا يا يك موقعيت خطرناك باشد. وليكن «اختلالات اضطرابي» زماني رخ مي دهند كه سطح اضطراب با موقعيت ايجاد شده، نامتناسب شود و فعاليت هاي عادي روزانه را مختل كند.

بيماري هاي اضطراب، شايع ترين گروه از اختلالات رواني در امريكا هستند. به طور تخميني 27 ميليون امريكايي (تقريبا 5 درصد از كل جمعيت امريكا) در طول زندگي خود، دست كم به يك اختلال اضطرابي مبتلا خواهند شد.

اغلب اوقات، ابتلا به عامل ترس، يكي از ويژگي هاي اختلالات اضطرابي است. به گفته ي دكتر استيو دجر، دانشيار علوم رفتاري و روان پزشكي دانشگاه واشنگتن در مركز پزشكي هاربرويو: «اين اختلالات يا به صورت ضعف بروز مي كنند و يا با واكنش هاي بسيار شديدي همراه هستند».

اگر چه اين اختلالات، درمان پذيرند، اكثر بيماران به مراقبت هاي مناسب دست نمي يابند. بيشتر اوقات، افراد مبتلا به اين اختلالات، سعي مي كنند تا از علائم فيزيكي آن مانند ضربان سريع قلب، تنگي نفس، يا حالت تهوع، رهايي يابند و ممكن است از علل رواني اين علائم، آگاه نباشند و يا نمي خواهند

اين علل را بپذيرند.

دكتر دجر مي گويد: «مردم، نگران اند كه اگر ترس يا اضطراب شديد خود را به زبان آورند، به آنها برچسب «ديوانه» زده شود. اما شواهدي وجود دارد مبني بر اين كه اين علائم، نتيجه ي عدم وجود مكانيزم هاي مسئول سلامتي در بدن است و نگراني در مورد اين علائم، اثرات آنها را تشديد مي كند».

اختلالات اضطرابي انواع متفاوتي دارد كه متداول ترين آنها به شرح زير است:

اختلالات اضطرابي فراگير(GAD)

اين اختلال، نوعي نگراني اغراق آميز، بدون علت آشكار است كه مي تواند فرد را ضعيف سازد؛ اما به حدي نيست كه مانع فعاليت هاي فرد شود. اغلب به نظر مي رسد كه افراد مبتلا به GAD نمي توانند استراحت كنند و يا بخوانند و ممكن است دچار سرگيجه، تنگي نفس، حالت تهوع، استفراغ، رعشه، كشش ماهيچه و سردرد بشوند.

اختلال وحشت زدگي (PD)

اين اختلال، احساس ترس ناگهاني و غير منتظره اي را در افراد به وجود مي آورد. فرد مبتلا به PD، زماني احساس آرامش مي كند كه از موقعيت هايي كه براي او ايجاد ترس مي كند، دوري ورزد. علائم بروز PD، عبارت است از: ضربان تند، دردهاي سينه، تنگي نفس، سرگيجه، حالت تهوع، احساس كرختي، رعشه و ترس از دست دادن كنترل يا ترس مرگ. افسردگي يا اعتياد به مشروبات الكلي، اغلب به همراه PD هستند. شايد بهترين روش پي بردن به اختلال وحشت زدگي، مطالعه و درك اختلالات اضطرابي است.

آگورافوبيا (ترس مرضي از مكان هاي باز)

اين اختلال، ضعيف ترين نوع اختلال اضطرابي است و زماني بروز مي كند كه حمله هاي وحشت زدگي(PD) مانع فعاليت هاي عادي فرد شود.

چنين افرادي، از موقعيت هايي كه ايجاد ترس مي كند (مكان هاي شلوغ، مغازه ها، پل ها و وسائط نقليه ي عمومي)، دوري مي گزينند و خود را بسيار محدود و در خانه، حبس مي كنند.

جمع هراسي (SP)

ترس شديد از تحقير در مكان هاي اجتماعي را جمع هراسي مي گويند كه ممكن است افراد مبتلا را از شركت در ميهماني ها، صحبت در جمع، غذا خوردن در رستوران ها يا حتي امضاي چكي در جمع، باز دارد. برخلاف افراد خجالتي، افراد مبتلا به SP، از اين كه با ديگران باشند، احساس راحتي مي كنند، با وجود اين، فعاليت هاي خاصي مانند قدم زدن در راهروي كليسا، اضطراب را در آنها تشديد مي كند. SP، روابط و كارها را مختل مي كند؛ چون افراد مبتلا از انجام دادن فعاليت هاي خاصي رويگردان هستند.

اختلالات وسواس پنداري (OCD)

كارهايي همچون شستن دست ها، وارسي مكرر بعضي از امور (وسواس عملي)، افكار ناخوشايند و مداومي مانند ترس از ارتكاب به اعمال خشونت آميز، ترس از انجام دادن اعمال جنسي نفرت انگيز براي شخص، يا ترس از افكار متناقض با اعتقادات مذهبي شخصي (وسواس فكري)، از ويژگي هاي اين بيماري است. بايد دانست كه فعاليت هاي اجباري، هر روز يك ساعت و حتي بيشتر از يك ساعت، وقت ما را تلف مي كنند و زندگي روزانه مان را مختل مي سازند.

اختلالات تنشي پس از آسيب (PTSD)

اين اختلال مي تواند نتيجه ي يك حادثه ي ترسناك باشد و باعث مي شود تا افراد مبتلا، از افكار و خاطرات خود، وحشت داشته باشند. برگزاري مراسم هاي يادبود سالانه، براي اين افراد، مشكل ساز

است. اتفاقات روزمره مي تواند موجب تخيلات يا تصورات ناخوانده اي شود. ممكن است افراد مبتلا، خيلي زود خشمگين شوند و يا پرخاشگري كنند. افسردگي، بدرفتاري هاي ذاتي يا نگراني ها، ممكن است به همراه PTSD باشند.

چه مي توان كرد؟

اگر احساس مي كنيد كه ترس و اضطراب بر زندگي شما حاكم است و نشانه هاي آن، زندگي روزانه و روابط شما را تحت تأثير قرار مي دهد، مي توانيد راه هاي جلوگيري از آن را بيابيد. لازم نيست كه با ترس زندگي كنيد.

اختلالات اضطرابي معمولا به كمك تركيبي از داروها و رفتار درماني ها، معالجه مي شوند. معمولا اين درمان براي هر بيماري متفاوت است و به شدت علائم و سطح عملكرد آن، بستگي دارد. داروهاي متداول براي اختلالات اضطرابي، بازدارنده هاي انتخابي باز جذب سروتونين (مانند پروزاك)، ضد افسردگي هاي تري سيكليك، بنزوديازپينز يا بازدارنده هاي اكسيداز مونوآمين است.

اگر فكر مي كنيد، به يكي از اختلالات اضطرابي مبتلا هستيد، خودتان در مورد علائم فيزيكي و موقعيت هاي ايجاد كننده ي اين علائم، با پزشك صحبت كنيد. پزشك مي تواند درمان بهتري را در اختيار شما قرار دهد و يا شما را نزد متخصصي بفرستد كه آن متخصص، بتواند به شما راهنمايي هايي بدهد كه چگونه براي هميشه از بيماري تان رهايي يابيد.

منبع:

"Whar is Anxiety Disorder", Susan M.Lark, Celestial The Menopause Self Help Book, Art, Berkeley.

برگرفته از نشريه ي حديث زندگي ش 18

اختلال اضطرابي چيست؟

نويسنده:سوزان. ام. لارك

مترجم: سعيده مسجدي طبيعي است كه هر فردي در زندگي خود، دچار اضطراب شود. اين اضطراب، ممكن است ترس از امتحان رياضي فردا يا يك موقعيت خطرناك باشد.

وليكن «اختلالات اضطرابي» زماني رخ مي دهند كه سطح اضطراب با موقعيت ايجاد شده، نامتناسب شود و فعاليت هاي عادي روزانه را مختل كند.

بيماري هاي اضطراب، شايع ترين گروه از اختلالات رواني در امريكا هستند. به طور تخميني 27 ميليون امريكايي (تقريبا 5 درصد از كل جمعيت امريكا) در طول زندگي خود، دست كم به يك اختلال اضطرابي مبتلا خواهند شد.

اغلب اوقات، ابتلا به عامل ترس، يكي از ويژگي هاي اختلالات اضطرابي است. به گفته ي دكتر استيو دجر، دانشيار علوم رفتاري و روان پزشكي دانشگاه واشنگتن در مركز پزشكي هاربرويو: «اين اختلالات يا به صورت ضعف بروز مي كنند و يا با واكنش هاي بسيار شديدي همراه هستند».

اگر چه اين اختلالات، درمان پذيرند، اكثر بيماران به مراقبت هاي مناسب دست نمي يابند. بيشتر اوقات، افراد مبتلا به اين اختلالات، سعي مي كنند تا از علائم فيزيكي آن مانند ضربان سريع قلب، تنگي نفس، يا حالت تهوع، رهايي يابند و ممكن است از علل رواني اين علائم، آگاه نباشند و يا نمي خواهند اين علل را بپذيرند.

دكتر دجر مي گويد: «مردم، نگران اند كه اگر ترس يا اضطراب شديد خود را به زبان آورند، به آنها برچسب «ديوانه» زده شود. اما شواهدي وجود دارد مبني بر اين كه اين علائم، نتيجه ي عدم وجود مكانيزم هاي مسئول سلامتي در بدن است و نگراني در مورد اين علائم، اثرات آنها را تشديد مي كند».

اختلالات اضطرابي انواع متفاوتي دارد كه متداول ترين آنها به شرح زير است: اختلالات اضطرابي فراگير(GAD)

اين اختلال، نوعي نگراني اغراق آميز، بدون علت آشكار است كه مي تواند فرد را ضعيف سازد؛

اما به حدي نيست كه مانع فعاليت هاي فرد شود. اغلب به نظر مي رسد كه افراد مبتلا به GAD نمي توانند استراحت كنند و يا بخوانند و ممكن است دچار سرگيجه، تنگي نفس، حالت تهوع، استفراغ، رعشه، كشش ماهيچه و سردرد بشوند. اختلال وحشت زدگي (PD)

اين اختلال، احساس ترس ناگهاني و غير منتظره اي را در افراد به وجود مي آورد. فرد مبتلا به PD، زماني احساس آرامش مي كند كه از موقعيت هايي كه براي او ايجاد ترس مي كند، دوري ورزد. علائم بروز PD، عبارت است از: ضربان تند، دردهاي سينه، تنگي نفس، سرگيجه، حالت تهوع، احساس كرختي، رعشه و ترس از دست دادن كنترل يا ترس مرگ. افسردگي يا اعتياد به مشروبات الكلي، اغلب به همراه PD هستند. شايد بهترين روش پي بردن به اختلال وحشت زدگي، مطالعه و درك اختلالات اضطرابي است. آگورافوبيا (ترس مرضي از مكان هاي باز)

اين اختلال، ضعيف ترين نوع اختلال اضطرابي است و زماني بروز مي كند كه حمله هاي وحشت زدگي(PD) مانع فعاليت هاي عادي فرد شود. چنين افرادي، از موقعيت هايي كه ايجاد ترس مي كند (مكان هاي شلوغ، مغازه ها، پل ها و وسائط نقليه ي عمومي)، دوري مي گزينند و خود را بسيار محدود و در خانه، حبس مي كنند. جمع هراسي (SP)

ترس شديد از تحقير در مكان هاي اجتماعي را جمع هراسي مي گويند كه ممكن است افراد مبتلا را از شركت در ميهماني ها، صحبت در جمع، غذا خوردن در رستوران ها يا حتي امضاي چكي در جمع، باز دارد. برخلاف افراد خجالتي، افراد مبتلا به SP،

از اين كه با ديگران باشند، احساس راحتي مي كنند، با وجود اين، فعاليت هاي خاصي مانند قدم زدن در راهروي كليسا، اضطراب را در آنها تشديد مي كند. SP، روابط و كارها را مختل مي كند؛ چون افراد مبتلا از انجام دادن فعاليت هاي خاصي رويگردان هستند. اختلالات وسواس پنداري (OCD)

كارهايي همچون شستن دست ها، وارسي مكرر بعضي از امور (وسواس عملي)، افكار ناخوشايند و مداومي مانند ترس از ارتكاب به اعمال خشونت آميز، ترس از انجام دادن اعمال جنسي نفرت انگيز براي شخص، يا ترس از افكار متناقض با اعتقادات مذهبي شخصي (وسواس فكري)، از ويژگي هاي اين بيماري است. بايد دانست كه فعاليت هاي اجباري، هر روز يك ساعت و حتي بيشتر از يك ساعت، وقت ما را تلف مي كنند و زندگي روزانه مان را مختل مي سازند. اختلالات تنشي پس از آسيب (PTSD)

اين اختلال مي تواند نتيجه ي يك حادثه ي ترسناك باشد و باعث مي شود تا افراد مبتلا، از افكار و خاطرات خود، وحشت داشته باشند. برگزاري مراسم هاي يادبود سالانه، براي اين افراد، مشكل ساز است. اتفاقات روزمره مي تواند موجب تخيلات يا تصورات ناخوانده اي شود. ممكن است افراد مبتلا، خيلي زود خشمگين شوند و يا پرخاشگري كنند. افسردگي، بدرفتاري هاي ذاتي يا نگراني ها، ممكن است به همراه PTSD باشند. چه مي توان كرد؟

اگر احساس مي كنيد كه ترس و اضطراب بر زندگي شما حاكم است و نشانه هاي آن، زندگي روزانه و روابط شما را تحت تأثير قرار مي دهد، مي توانيد راه هاي جلوگيري از آن را بيابيد. لازم نيست

كه با ترس زندگي كنيد.

اختلالات اضطرابي معمولا به كمك تركيبي از داروها و رفتار درماني ها، معالجه مي شوند. معمولا اين درمان براي هر بيماري متفاوت است و به شدت علائم و سطح عملكرد آن، بستگي دارد. داروهاي متداول براي اختلالات اضطرابي، بازدارنده هاي انتخابي باز جذب سروتونين (مانند پروزاك)، ضد افسردگي هاي تري سيكليك، بنزوديازپينز يا بازدارنده هاي اكسيداز مونوآمين است.

اگر فكر مي كنيد، به يكي از اختلالات اضطرابي مبتلا هستيد، خودتان در مورد علائم فيزيكي و موقعيت هاي ايجاد كننده ي اين علائم، با پزشك صحبت كنيد. پزشك مي تواند درمان بهتري را در اختيار شما قرار دهد و يا شما را نزد متخصصي بفرستد كه آن متخصص، بتواند به شما راهنمايي هايي بدهد كه چگونه براي هميشه از بيماري تان رهايي يابيد.

منبع:

"Whar is Anxiety Disorder", Susan M.Lark, Celestial The Menopause Self Help Book, Art, Berkeley.

برگرفته از نشريه ي حديث زندگي ش 18

اضطراب و اثرات مخرب آن بر تن و روان

نويسنده:فاطمه عسگري

ذهن و روان ما انسان ها همواره گوش به زنگ علائم خطر است كه پيرامون ما وجود دارند و از وقوع رخدادهاي ناخوشايند يا آسيب زننده، به ما آگاهي مي دهند. فكر تمام انسان هاي طبيعي، مجهز به يك مكانيسم (ساز و كار) «دور انديشي» و «پرهيز» است كه تا جاي ممكن، ما را از گزند عوامل گوناگون، در امان مي دارد.

در روند يك حادثه ي ناخوشايند، نخستين رويداد، عبارت است از «احساس خطر» كه موجب تپش قلب، افزايش فشار خون، انقباض عروق پوستي (به صورت رنگ پريدگي صورت)، تندتر شدن سرعت تنفس و انقباض عضلات اندام ها مي شود كه در مجموع، بدن را براي مرحله ي دوم

يعني «گريز» يا «ستيز»، آماده مي سازد.

بنا بر اين در مي يابيم كه مكانيسم هاي احساس خطر كه نوعي «هراس» را در آدمي برمي انگيزند، براي بقا و دوام هستي وي ضروري اند. در حقيقت، اين مكانيسم ها در تمام جانوران وجود دارند؛ ولي: چرا اضطراب و نگراني، مختص نوع بشر است؟

اضطراب، عبارت است از ترس از يك عامل ناشناخته و نامعلوم كه موجب پريشاني فكر و گاه، بروز علائم احساس خطر، از جمله تپش قلب و رنگ پريدگي نيز مي شود. بنا بر اين در فرايند اضطراب، برخلاف «ترس طبيعي و واقعي» يك عامل حقيقي ترس آور يا خطرناك يا آسيب زننده وجود ندارد؛ بلكه فقط به طور خودكار، ذهن آدمي، دچار احساس خطر مي شود. نگراني را مي توان يك حالت فرض به شمار آورد كه پيش درآمد اضطراب است.

در اين جا داستاني فيلسوفانه از ادبيات غرب را ذكر مي كنيم كه به گونه اي زيبا، اضطراب و نگراني بي مورد آدمي را توصيف مي كند:

رهگذري به شخصي كه در زير درخت سالخورده اي آرميده بود گفت: «نمي ترسي؟». شخص پاسخ داد: «از چه؟». رهگذر گفت: «شايد درخت بر روي تو فرو افتد!». و شخص پاسخ داد: «شايد هرگز درخت، فرو نيفتد!».

در اين تمثيل، تفاوت دو انديشه ي متضاد را كه يكي در جهت نگراني و اضطراب و ديگري در راستاي آرامش و وارهيدگي است، به خوبي مشاهده مي كنيد.

در حقيقت، هر گاه ذهن ما بر اثر تنش هاي رواني (استرس ها) و حوادث ناخوشايند و ناگواري هايي كه در زندگي، به دفعات برايمان رخ مي دهد، از روال عادي خارج شود و

حساسيت بيش از حد به رخدادهاي آتي و احتمالي پيدا نمايد، دچار اضطراب مي شويم و كم كم به حالتي مي رسيم كه فكرمان فقط بر اتفاقات ناگوار يا بيماري هاي لاعلاج و كشنده گواهي مي دهد و آرامش و امنيت در اين ميان، گم و فراموش مي شود. هر چه بيشتر نگران شويم، بيشتر احساس هاي خطر و هراس به سراغمان مي آيد و در نتيجه، در جهت افكار مضطربانه مي انديشيم.

اضطراب طبيعي

بايد بدانيم كه درصدي از واكنش هاي بدني در برابر اضطراب، واكنش ستيز و گريز بدني است كه نشانه ي سلامت جسمي شماست؛ چون پيامي كه به مغز رسيده، اين است كه: «من در معرض تهديد قرار گرفته ام».

بنا بر اين نبايد فكر كنيد كه بدن، دچار واكنش منفي شده است؛ بلكه بدن در صدد حفظ بقاي شماست و بهتر است اين نيروي اضافي و بدون استفاده را به سوي كاري هدايت كنيد. بنا بر اين، درصدي از اضطراب، طبيعي است و در همه ي انسان ها به عنوان واكنش طبيعي وجود دارد و بايد آن را به نحوي مثبت بپذيريد.

آثار مخرب اضطراب، بر تن و روان

الف- اثرات مخرب بر تفكر:

1- اضطراب و نگراني، موجب تمركز و توقف فكر شما بر مشكلات، ناراحتي ها، بيماري ها و اتفاقات ناگوار مي شود.

2- ذهن شما را بر خويشتن متمركز مي كند.

3- موجب مي شود كه فكر شما در مورد برخي چيزها بيش از حد، مشغول شود و به ساير امور، كلا بي توجه شويد.

4- شما را بدبين مي كند و همواره، رويدادها را «ناگوار» پيش بيني مي كنيد.

ب- اثرات مخرب بر رفتار:

1- عملكرد شغلي

و اجتماعي شما را مختل مي سازد.

2- بيش از حد، به ديگران وابسته مي شويد و به آنها اعتماد و تكيه مي كنيد و اعتماد به نفس خود را از دست مي دهيد.

ج- اثرات مخرب بر احساسات:

1- احساس گيجي، منگي و سردرگمي مي كنيد.

2- احساس مي كنيد كه توان كنترل خود را نداريد.

3- احساس تسليم و ناتواني مي كنيد.

د- اثرات مخرب بر جسم:

1- امكان خوابيدن راحت و آرام را از دست مي دهيد.

2- احساس خستگي و كوبيدگي و ضعف جسماني داريد.

3- سردرد، درد قفسه ي سينه، درد پا يا دست، درد شكم و سوء هاضمه، به سراغتان مي آيد.

4- تنيده و برانگيخته هستيد.

يك راه بي نظير براي پيروزي بر اضطراب

ويليام جيمز، استاد فلسفه ي دانشگاه هاروارد مي گويد: «ايمان مذهبي بي هيچ ترديدي، عالي ترين وسيله ي دفع غم و ناراحتي هاست. دين خالص، هيجان و اضطراب و ترس و نگراني را از انسان، دور مي كند و اميد و شهامت و قوت قلب به او مي بخشد. دين، هدفي را در راه زندگي براي ما مشخص مي كند تا در گرداب هاي هولناك زندگي، نقطه ي امن و راحتي را براي خود مهيا كنيم.

جديدترين علم امروزي (يعني روان پزشكي)، تازه همان چيزهايي را تعليم مي دهد كه پيامبران به مردم خود مي آموختند؛ چون روان پزشكان متوجه شده اند كه ايمان مذهبي، اضطراب و نگراني و دلهره ها را كه بخش عمده ي بيماري هاي دائمي ما را تشكيل مي دهند، از بين مي برد.

عده اي از مردم در زندگي خود به مرحله اي مي رسند كه تمام منابع قدرتشان به پايان مي رسد

و ديگر هيچ نقطه ي اميدي در زندگي ندارند، حال آن كه در وجودشان منابع قدرت عظيمي پنهان است كه هرگز مورد استفاده قرار نگرفته اند. به راستي چه طور ممكن است كه ايمان به خدا و مذهب، اين قدر، آرامش و استقامت به انسان عطا نمايد؟

كسي كه متكي به حقايق بزرگ معنوي باشد، از تغييرات و تحولات مختصر و نشيب و فرازهاي دائمي و جاري حيات، دستخوش اضطراب ونگراني و تشويش نخواهد شد. و به قول معروف، در مقابل بد روزگار، تن به قضاي الهي مي دهد و با آغوش باز از مشكلات، استقبال مي كند».

پس چرا در زمان اضطراب و نگراني، به سوي خدا نرويم؟ چرا به گفته ي فيلسوف آلماني «كانت» عمل نكنيم كه مي گويد: «به خدا ايمان بياوريد؛ چون به اين ايمان، سخت نيازمنديد».

حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايند: خداوند سبحان ذكر (ياد) خود را صيقل دهنده و مايه ي روشنايي دل ها قرار داده است.(1) و امام صادق (عليه السلام) نيز مي فرمايند: «پدرم، امام باقر (عليه السلام)، هر وقت كه مسأله اي او را محزون مي كرد، زنان و كودكان را جمع مي نمود و سپس دعا مي كرد.»

قرآن كريم و روايات معصومان (عليهم السلام)، درمان تمام نگراني ها و اضطراب ها را ياد و ذكر خدا (دعا و نيايش) معرفي مي كنند و آرامش را در توجه به خدا عنوان مي فرمايند.

پي نوشتها:

1- نهج البلاغه

منابع:

1- درمان اضطراب، همراه با آبشار آرامش، گيليان باتلر توني هوپ، ترجمه: كوشيار كريمي طارمي.

2- غلبه بر اضطراب، بيژن عليپور و علي شميسا.

3- آيين زندگي، ديل كارنگي.

4- دين و روان، ويليام

جيمز، ترجمه: مهدي قائمي، تهران: انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، 1372، دوم.

برگرفته از نشريه ي حديث زندگي ش 18

اضطراب و اثرات مخرب آن بر تن و روان

نويسنده:فاطمه عسگري

ذهن و روان ما انسان ها همواره گوش به زنگ علائم خطر است كه پيرامون ما وجود دارند و از وقوع رخدادهاي ناخوشايند يا آسيب زننده، به ما آگاهي مي دهند. فكر تمام انسان هاي طبيعي، مجهز به يك مكانيسم (ساز و كار) «دور انديشي» و «پرهيز» است كه تا جاي ممكن، ما را از گزند عوامل گوناگون، در امان مي دارد.

در روند يك حادثه ي ناخوشايند، نخستين رويداد، عبارت است از «احساس خطر» كه موجب تپش قلب، افزايش فشار خون، انقباض عروق پوستي (به صورت رنگ پريدگي صورت)، تندتر شدن سرعت تنفس و انقباض عضلات اندام ها مي شود كه در مجموع، بدن را براي مرحله ي دوم يعني «گريز» يا «ستيز»، آماده مي سازد.

بنا بر اين در مي يابيم كه مكانيسم هاي احساس خطر كه نوعي «هراس» را در آدمي برمي انگيزند، براي بقا و دوام هستي وي ضروري اند. در حقيقت، اين مكانيسم ها در تمام جانوران وجود دارند؛ ولي: چرا اضطراب و نگراني، مختص نوع بشر است؟

اضطراب، عبارت است از ترس از يك عامل ناشناخته و نامعلوم كه موجب پريشاني فكر و گاه، بروز علائم احساس خطر، از جمله تپش قلب و رنگ پريدگي نيز مي شود. بنا بر اين در فرايند اضطراب، برخلاف «ترس طبيعي و واقعي» يك عامل حقيقي ترس آور يا خطرناك يا آسيب زننده وجود ندارد؛ بلكه فقط به طور خودكار، ذهن آدمي، دچار احساس خطر مي شود.

نگراني را مي توان يك حالت فرض به شمار آورد كه پيش درآمد اضطراب است.

در اين جا داستاني فيلسوفانه از ادبيات غرب را ذكر مي كنيم كه به گونه اي زيبا، اضطراب و نگراني بي مورد آدمي را توصيف مي كند:

رهگذري به شخصي كه در زير درخت سالخورده اي آرميده بود گفت: «نمي ترسي؟». شخص پاسخ داد: «از چه؟». رهگذر گفت: «شايد درخت بر روي تو فرو افتد!». و شخص پاسخ داد: «شايد هرگز درخت، فرو نيفتد!».

در اين تمثيل، تفاوت دو انديشه ي متضاد را كه يكي در جهت نگراني و اضطراب و ديگري در راستاي آرامش و وارهيدگي است، به خوبي مشاهده مي كنيد.

در حقيقت، هر گاه ذهن ما بر اثر تنش هاي رواني (استرس ها) و حوادث ناخوشايند و ناگواري هايي كه در زندگي، به دفعات برايمان رخ مي دهد، از روال عادي خارج شود و حساسيت بيش از حد به رخدادهاي آتي و احتمالي پيدا نمايد، دچار اضطراب مي شويم و كم كم به حالتي مي رسيم كه فكرمان فقط بر اتفاقات ناگوار يا بيماري هاي لاعلاج و كشنده گواهي مي دهد و آرامش و امنيت در اين ميان، گم و فراموش مي شود. هر چه بيشتر نگران شويم، بيشتر احساس هاي خطر و هراس به سراغمان مي آيد و در نتيجه، در جهت افكار مضطربانه مي انديشيم. اضطراب طبيعي

بايد بدانيم كه درصدي از واكنش هاي بدني در برابر اضطراب، واكنش ستيز و گريز بدني است كه نشانه ي سلامت جسمي شماست؛ چون پيامي كه به مغز رسيده، اين است كه: «من در معرض تهديد قرار گرفته ام».

بنا بر اين نبايد

فكر كنيد كه بدن، دچار واكنش منفي شده است؛ بلكه بدن در صدد حفظ بقاي شماست و بهتر است اين نيروي اضافي و بدون استفاده را به سوي كاري هدايت كنيد. بنا بر اين، درصدي از اضطراب، طبيعي است و در همه ي انسان ها به عنوان واكنش طبيعي وجود دارد و بايد آن را به نحوي مثبت بپذيريد. آثار مخرب اضطراب، بر تن و روان

الف- اثرات مخرب بر تفكر:

1- اضطراب و نگراني، موجب تمركز و توقف فكر شما بر مشكلات، ناراحتي ها، بيماري ها و اتفاقات ناگوار مي شود.

2- ذهن شما را بر خويشتن متمركز مي كند.

3- موجب مي شود كه فكر شما در مورد برخي چيزها بيش از حد، مشغول شود و به ساير امور، كلا بي توجه شويد.

4- شما را بدبين مي كند و همواره، رويدادها را «ناگوار» پيش بيني مي كنيد.

ب- اثرات مخرب بر رفتار:

1- عملكرد شغلي و اجتماعي شما را مختل مي سازد.

2- بيش از حد، به ديگران وابسته مي شويد و به آنها اعتماد و تكيه مي كنيد و اعتماد به نفس خود را از دست مي دهيد.

ج- اثرات مخرب بر احساسات:

1- احساس گيجي، منگي و سردرگمي مي كنيد.

2- احساس مي كنيد كه توان كنترل خود را نداريد.

3- احساس تسليم و ناتواني مي كنيد.

د- اثرات مخرب بر جسم:

1- امكان خوابيدن راحت و آرام را از دست مي دهيد.

2- احساس خستگي و كوبيدگي و ضعف جسماني داريد.

3- سردرد، درد قفسه ي سينه، درد پا يا دست، درد شكم و سوء هاضمه، به سراغتان مي آيد.

4- تنيده و برانگيخته هستيد. يك راه بي نظير براي پيروزي بر اضطراب

ويليام جيمز،

استاد فلسفه ي دانشگاه هاروارد مي گويد: «ايمان مذهبي بي هيچ ترديدي، عالي ترين وسيله ي دفع غم و ناراحتي هاست. دين خالص، هيجان و اضطراب و ترس و نگراني را از انسان، دور مي كند و اميد و شهامت و قوت قلب به او مي بخشد. دين، هدفي را در راه زندگي براي ما مشخص مي كند تا در گرداب هاي هولناك زندگي، نقطه ي امن و راحتي را براي خود مهيا كنيم.

جديدترين علم امروزي (يعني روان پزشكي)، تازه همان چيزهايي را تعليم مي دهد كه پيامبران به مردم خود مي آموختند؛ چون روان پزشكان متوجه شده اند كه ايمان مذهبي، اضطراب و نگراني و دلهره ها را كه بخش عمده ي بيماري هاي دائمي ما را تشكيل مي دهند، از بين مي برد.

عده اي از مردم در زندگي خود به مرحله اي مي رسند كه تمام منابع قدرتشان به پايان مي رسد و ديگر هيچ نقطه ي اميدي در زندگي ندارند، حال آن كه در وجودشان منابع قدرت عظيمي پنهان است كه هرگز مورد استفاده قرار نگرفته اند. به راستي چه طور ممكن است كه ايمان به خدا و مذهب، اين قدر، آرامش و استقامت به انسان عطا نمايد؟

كسي كه متكي به حقايق بزرگ معنوي باشد، از تغييرات و تحولات مختصر و نشيب و فرازهاي دائمي و جاري حيات، دستخوش اضطراب ونگراني و تشويش نخواهد شد. و به قول معروف، در مقابل بد روزگار، تن به قضاي الهي مي دهد و با آغوش باز از مشكلات، استقبال مي كند».

پس چرا در زمان اضطراب و نگراني، به سوي خدا نرويم؟ چرا به گفته ي

فيلسوف آلماني «كانت» عمل نكنيم كه مي گويد: «به خدا ايمان بياوريد؛ چون به اين ايمان، سخت نيازمنديد».

حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايند: خداوند سبحان ذكر (ياد) خود را صيقل دهنده و مايه ي روشنايي دل ها قرار داده است.(1) و امام صادق (عليه السلام) نيز مي فرمايند: «پدرم، امام باقر (عليه السلام)، هر وقت كه مسأله اي او را محزون مي كرد، زنان و كودكان را جمع مي نمود و سپس دعا مي كرد.»

قرآن كريم و روايات معصومان (عليهم السلام)، درمان تمام نگراني ها و اضطراب ها را ياد و ذكر خدا (دعا و نيايش) معرفي مي كنند و آرامش را در توجه به خدا عنوان مي فرمايند. پي نوشتها:

1- نهج البلاغه

منابع:

1- درمان اضطراب، همراه با آبشار آرامش، گيليان باتلر توني هوپ، ترجمه: كوشيار كريمي طارمي.

2- غلبه بر اضطراب، بيژن عليپور و علي شميسا.

3- آيين زندگي، ديل كارنگي.

4- دين و روان، ويليام جيمز، ترجمه: مهدي قائمي، تهران: انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، 1372، دوم.

برگرفته از نشريه ي حديث زندگي ش 18

افسردگي، ريشه ها و چاره ها

نويسنده: جواد محدثي

وقتي گل و گياه افسرده مي شود، يعني رنگ و بو و طراوت و شادابي خود را از دست مي دهد، ديگر ثمر نمي دهد، و پيوسته رو به زردي و سستي مي رود تا خشك و نابود شود.

وقتي هم انساني افسرده مي شود، يعني نشاط زندگي، انگيزه ي تلاش، اميد به آينده، بالندگي و رشد فكري و اجتماعي را از دست مي دهد، روز به روز منزوي تر مي شود. به همين بدبين مي گردد، از حضور در مجامع و محافل و ميهماني ها و مراسم طفره مي

رود، دستش به سوي هيچ تلاشي دراز نمي شود، خود را موجودي بي خاصيت و زندگي را تلاشي عبث مي شمرد و در نهايت، دچار نوعي «مرگ تدريجي» مي گردد.

باور كنيم كه «افسردگي»، يك عارضه ي نامطلوب و ضعف روح و روان و فاصله گرفتن از فطرت سالم است، هيچ افتخار و امتياز نيست، پس «پز دادن» هم ندارد و نشانه ي كلاس داشتن نيست!

آنچه گل و گياه را افسرده و پژمرده مي سازد، يا نرسيدن آب و نور و حرارت كافي است، يا نامناسب بودن خاك و محيط و بستر رشد و رويش است، و يا همجواري با علف هاي هرزه و آفت هاي مانع رشد.

آنچه هم انسان را افسرده مي كند، يا خشك شدن چشمه ي عقل و خرد، يا جمود كانون عواطف، يا فاصله گرفتن از معرفت ها و شناخت هاي احيا گر جان و دل، يا نداشتن توكل و اميد، و يا همنشيني با انسان هاي افسرده و دل مرده و فاقد انگيزه است.

آن «روحيه»، پيامد اين «ريشه» است و آن ويژگي ها محصول اين حالات و عوارض فكري، روحي و رفتاري است.

ريشه ها

الف. همدمي با افسردگان

انسان، موجودي اثرپذير است. همان گونه كه انس و الفت و همنشيني با افراد شجاع و ترسو، بخشنده و بخيل، اميدوار و مأيوس، زرنگ و تنبل، در شجاعت و ترس و بخشندگي و بخل و اميد و يأس و زرنگي و تنبلي او اثر مي گذارد، همدمي با افسرده حالان هم، پژمرده حال و افسرده اش مي سازد. «افسرده دل، افسرده كند انجمني را».

چرا در دوره ي جنگ و حالت جنگي، سرباز فراري

از ميدان را «محاكمه ي صحرايي» مي كنند و تنبيه و گاهي اعدام مي كنند؟ چون فرار يك نفر از جنگ، گاهي روحيه ي يك سپاه را خراب مي كند و آنان را هم دچار ترس و از دست دادن روحيه ي مقاومت مي سازد. كساني هم كه با افراد بي روحيه و افسرده، مأنوس و رفيق باشند و حشر و نشر داشته باشند، همان روحيات را پيدا مي كنند.

تا نيايد غم و نكاهد عمر

روي غمگين و روي مرده مبين

تا نگردد دل تو افسرده

چهره ي مردم فسرده مبين.

ب. بي كاري

كسي كه وقتش پر است و كار و مشغله دارد، حس «مفيد بودن» دارد؛ اما آن كه كاري و اشتغالي ندارد، چه بازنشسته ي بي كار باشد، چه جواني كه در پي كار و شغل مي گردد و نمي بايد، چه حتي خانه داري كه وقت خالي او، عامل افكار و توهمات و خيالاتي مي شود كه به افسردگي مي انجامد، چنين كسي احساس مي كند كه وجودش بي ثمر و بي خاصيت است و عمرش به بطالت مي گذرد و زندگي كردنش بيهوده است و ... نتيجه؟ احساس افسردگي!

كسي كه با احساس سرخوردگي از زندگي، چنين مي گويد:

ما كه بوديم؟ رود پر جوشي

پي دريا به جستجو رفته

ليك در كام ريگ زاري خشك

نيمه راه، ناگهان فرو رفته.

ناچار اين احساس و نگاه به زندگي، افسرده اش مي سازد و انگيزه و اميد را از وي مي گيرد.

ج . فقدان اميد

كسي كه اميد و عشق به زندگي نداشته باشد و براي اين سؤال كه «براي چه زنده هستم و چرا زندگي مي كنم؟» پاسخي روشن و قانع

كننده نداشته يا نيافته باشد، دچار افسردگي روحي خواهد شد.

بعضي ها از طريق خواندن آثار برخي نويسندگان پوچ گرا، به پوچي مي رسند و زندگي را بي معنا و بي تفسير مي شناسند و مثلا مي گويند:

هيچ نه انگيزه اي، كه هيچم، پوچم

هيچ نه انديشه اي، كه سنگم، چوبم

هم سفر قصه هاي تلخ غريبم

رهگذر كوچه هاي تنگ غروبم.

اگر اينان دچار افسردگي نشوند، جاي شگفتي است! نوميدي، كشنده ترين سم براي يك انسان است. به تعبير حضرت علي (ع): «نوميدي، صاحبش را مي كشد». (1) نيز اين كلام حكمت آميز از آن پيشوا: «تلخي ها و گزينش هاي نابودي، از آن كسي است كه ناكام و نااميد باشد». (2)

د. بي اعتقادي به معاد

كسي كه زندگي خود را در ميان دو نيستي ببيند و پندارد كه «نبوده است» و «نيست خواهد شد»، و مرگ را پايان خط بداند و آن سوي ديوار مرگ، به حقيقتي باور نداشته باشد، از تحليل درست زندگي ناتوان خواهد شد و چون هر لحظه از عمرش را گامي به سوي آن «عدم» مي بيند، رفته رفته، نشاط زندگي را از دست خواهد داد، مثل شمعي كه رو به خاموشي است و برفي كه در حال آب شدن و چشمه اي كه در حال خشك شدن است.

اين تصور كه: «من دارم تمام مي شوم و نيست مي گردم»، او را پيش از مرگ، مي كشد و مرگ او همان «افسردگي» است.

ه_ . ضربه هاي روحي

حوادث، مصيبت ها، فوت عزيزان و مرگ دوستان، شكست در عشق و درس و شغل و زندگي، احساس بي پناهي و نداشتن هم زبان، همدم، همفكر، همراه، تكيه

گاه، غمخوار، دوست و ... ضربه هاي روحي اي است كه گاهي نشاط و اميد زيستن را از افراد مي گيرد.

اگر حادثه ديدگان، به درك فلسفه ي بلايا نرسيده باشند و از فراز و نشيب هاي زندگي، تحليل منطقي و قابل قبولي نداشته باشند، در مقابل اين ضربه ها از پا در مي آيند و مقاومت خود را از دست مي دهند.

و. كمبود محبت

بعضي ها دچار كمبود محبت مي شوند، احساس مي كنند كه جايي در دل افراد ندارند و در خانواده و نزد فاميل و دوستان، از موقعيت مناسب برخوردار نيستند. اين نيز ضربه ي روحي ديگري است. شايد هم رفتار نسنجيده ي ديگران با فرد، عامل پيدايش اين حس شده باشد.

ز. غصه هاي بي جا

بعضي هم دچار اندوه و غصه براي چيزهايي اند كه يا ارزش غصه خوردن ندارد، يا درباره ي آنها كاري از دست انسان بر نمي آيد و اندوه و غصه، راهگشا نيست. اين خود خوري ها و حسرت ها و اندوه ها توان سوز است. به فرموده ي علي (ع): «اندوه، روح و جان را در هم مي فشرد و طومار انبساط و نشاط را در هم مي پيچد». (3)

و در سخن ديگر فرموده است:

«غصه، بدن را ذوب مي كند». (4)

اينها و نمونه هايي از اين دست را مي توان ريشه هاي بروز افسردگي دانست. اما درمان:

چاره ها

اگر گفته اند: «شناخت درد، نيمي از درمان است»، درست است. و اگر بگوييم: شناخت ريشه ها نيمي از چاره هاست نيز گزاف نگفته ايم. هر چند با شناختي كه از «ريشه ها» به دست آمد، خود به خود، راه حل و

درمان ها به صورت مشخص، مفيد است. از اين رو مي توان بخشي از درمان هاي افسردگي را به صورت زير برشمرد:

1. همنشيني و دوستي با انسان هاي با ايمان، با نشاط، اميدوار و انگيزه.

2. تقويت شناخت خود از «فلسفه ي حيات» و تحليل درست از زندگي.

3. توكل داشتن بر خدا و او را تكيه گاه خود در مشكلات و رنج ها قرار دادن.

4. قرار دادن «معاد» در چشم انداز زندگي و باز كرد حسابي براي مرحله ي پس از مرگ و تقويت اين اعتقاد كه ميوه ي باغ زندگي را در نشأه ي آخرت بايد چيد و منزلگاه اصلي «سراي جاويد» است و هر نفس و هر گام، ما را به آن «هدف»، نزديك تر مي سازد.

5. بهره گيري از دعا، توسل، نيايش و تقويت رابطه ي معنوي با خدا و عبادت كردن و حضور بيشتر در مسجدها و محافل ديني و مجالس با حال اخلاقي و مذهبي.

6. خدا را راهگشا در نهايت همه ي بن بست ها ديدن، يعني اصلا به «بن بست» عقيده نداشتن و خدا را همدم و ياور و پشتبيان و سامان دهنده ي امور ديدن. در دعاي مكارم الاخلاق، از حضرت سجاد (ع) چنين مي خوانيم:

«خداوندا! اگر محزون شدم، تو تكيه گاه مني و اگر محروم گردم، تو امداد مني؛ اگر دچار حادثه اي شوم، تو پناه مني؛ آنچه را از دست دهم تو جايگزين مي سازي و آنچه خراب و تباه شود، تو اصلاح و بازسازي اش مي كني و هر چه را نپسندي تغيير مي دهي...» (5)

7. آفت ها، مصيبت ها و حوادث را، «آزمايش الهي» دانستن

و آنها را موجب برخورداري از پاداش خدا ديدن و بر آنها «صبر» كردن و صبوري را يك فضيلت بزرگ شمردن.

8. نسبت به آنچه قدرت تغييرش را نداريم، تسليم بودن و رضايت داشتن، و نسبت به آنچه قدرت تغييرش را داريم، شجاعت اقدام داشتن، و فرق ميان اين دو مورد را باز شناختن.

9. پرهيز از غصه و اندوه خوردن بر امور ناچيز و بي ارزش، بويژه آن جا كه غصه و غم، هيچ مشكلي را حل نمي كند. خود را آماده ي ساختن براي آن كه ناملايمات زندگي را در خود حل كنيم و در مصاف با مشكلات، از پا در نياييم و شاكر باشيم كه وضع، بدتر از اين نيست.

روزي اگر غمي رسدت، تنگ دل مباش

رو، شكر كن مباد از بد، بتر شود

اي دل! صبور باش و مخور غم كه عاقبت

اين شام، صبح گردد و اين شب، سحر شود.

10. شكست ها را نردبان ترقي و پيروزي ساختن و با الهام و درس گرفتن از ناكامي ها و شناخت رمز و راز يك شكست، آن را به عاملي براي رشد، تبديل ساختن.

11. داشتن دفتري براي ثبت و ضبط موفقيت ها، كاميابي ها، و نقاط مثبت و اميدبخش در زندگي.

12. داشتن آلبومي و دفتري براي نوشتن و نگه داشتن عكس ها، تابلوها، خط نوشته ها، اشعار و سخنان اميد بخش و انگيزه آفرين و تداعي كننده ي نقاط قوت و نشاط در زندگي.

13. رفتن به مسافرت، ورزش و تفريحات سالم، شركت در برنامه هاي جمعي، ديد و بازديدهاي دوستانه يا خانوادگي.

14. نظم دادن به زندگي و سليقه دادن به اتاق و محل كار و لوازم منزل

و وسايل مورد استفاده.

15. پرهيز از بي كاري، به هر نحوي خود را به كار مشغول ساختن، نوشتن، تعليم، جلسه گذاشتن، تربيت نيرو، كارهاي دستي، مشغوليات ذهني، مطالعه ي كتاب هاي مفيد و قصه هاي نشاط آور و اميدبخش.

16. مطالعه ي قرآن و مواعظ و حكمت ها؛ چرا كه به فرموده ي حضرت رسول (ص): «روشني اين دل ها، ياد خدا و تلاوت قرآن است». (6) در سخنان حضرت علي (ع) نيز آمده است: «دلت را با موعظه، زنده بساز». (7) اينها نشان مي دهد كه حيات و نشاط دل و جان، در سايه ي معنويات و پند و حكمت و تلاوت و عبادت خداست.

17. نگاه مثبت به زندگي داشتن و پرهيز از هر چه كه تيره نمايي مي كند و جهان و زندگي را از چشم ما مي اندازد و پوچي را القا مي كند.

مجموعه ي اين نكته ها و دل را آكنده از «اميد» ساختن و بهره گيري از «دعا» و حضور بيشتر در «جمع» و بر لطف الهي «توكل» داشتن و «سعادت اخروي» را در چشم انداز خود قرار دادن و با كار و تلاش، خود را به موجودي «مثمر ثمر» و «مفيد براي جامعه» تبديل كردن، مي توان از افسردگي رست و با نشاط و شادابي زيست و از زندگي لذت برد.

پي نوشت :

1. غرر الحكم، ج 7، ص 431.

2. همان جا.

3. همان، ج 2، ص 114.

4. همان، ج 1، ص 260.

5. صحيفه ي سجاديه، دعاي بيستم.

6. ميزان الحكمه، ح 17052.

7. نهج البلاغه، نامه ي 31.

منبع: نشريه ي حديث زندگي

افسردگي، ريشه ها و چاره ها

نويسنده: جواد محدثي وقتي

گل و گياه افسرده مي شود، يعني رنگ و بو و طراوت و شادابي خود را از دست مي دهد، ديگر ثمر نمي دهد، و پيوسته رو به زردي و سستي مي رود تا خشك و نابود شود.

وقتي هم انساني افسرده مي شود، يعني نشاط زندگي، انگيزه ي تلاش، اميد به آينده، بالندگي و رشد فكري و اجتماعي را از دست مي دهد، روز به روز منزوي تر مي شود. به همين بدبين مي گردد، از حضور در مجامع و محافل و ميهماني ها و مراسم طفره مي رود، دستش به سوي هيچ تلاشي دراز نمي شود، خود را موجودي بي خاصيت و زندگي را تلاشي عبث مي شمرد و در نهايت، دچار نوعي «مرگ تدريجي» مي گردد.

باور كنيم كه «افسردگي»، يك عارضه ي نامطلوب و ضعف روح و روان و فاصله گرفتن از فطرت سالم است، هيچ افتخار و امتياز نيست، پس «پز دادن» هم ندارد و نشانه ي كلاس داشتن نيست!

آنچه گل و گياه را افسرده و پژمرده مي سازد، يا نرسيدن آب و نور و حرارت كافي است، يا نامناسب بودن خاك و محيط و بستر رشد و رويش است، و يا همجواري با علف هاي هرزه و آفت هاي مانع رشد.

آنچه هم انسان را افسرده مي كند، يا خشك شدن چشمه ي عقل و خرد، يا جمود كانون عواطف، يا فاصله گرفتن از معرفت ها و شناخت هاي احيا گر جان و دل، يا نداشتن توكل و اميد، و يا همنشيني با انسان هاي افسرده و دل مرده و فاقد انگيزه است.

آن «روحيه»، پيامد اين «ريشه» است و آن ويژگي

ها محصول اين حالات و عوارض فكري، روحي و رفتاري است. ريشه ها

الف. همدمي با افسردگان

انسان، موجودي اثرپذير است. همان گونه كه انس و الفت و همنشيني با افراد شجاع و ترسو، بخشنده و بخيل، اميدوار و مأيوس، زرنگ و تنبل، در شجاعت و ترس و بخشندگي و بخل و اميد و يأس و زرنگي و تنبلي او اثر مي گذارد، همدمي با افسرده حالان هم، پژمرده حال و افسرده اش مي سازد. «افسرده دل، افسرده كند انجمني را».

چرا در دوره ي جنگ و حالت جنگي، سرباز فراري از ميدان را «محاكمه ي صحرايي» مي كنند و تنبيه و گاهي اعدام مي كنند؟ چون فرار يك نفر از جنگ، گاهي روحيه ي يك سپاه را خراب مي كند و آنان را هم دچار ترس و از دست دادن روحيه ي مقاومت مي سازد. كساني هم كه با افراد بي روحيه و افسرده، مأنوس و رفيق باشند و حشر و نشر داشته باشند، همان روحيات را پيدا مي كنند.

تا نيايد غم و نكاهد عمر

روي غمگين و روي مرده مبين

تا نگردد دل تو افسرده

چهره ي مردم فسرده مبين. ب. بي كاري

كسي كه وقتش پر است و كار و مشغله دارد، حس «مفيد بودن» دارد؛ اما آن كه كاري و اشتغالي ندارد، چه بازنشسته ي بي كار باشد، چه جواني كه در پي كار و شغل مي گردد و نمي بايد، چه حتي خانه داري كه وقت خالي او، عامل افكار و توهمات و خيالاتي مي شود كه به افسردگي مي انجامد، چنين كسي احساس مي كند كه وجودش بي ثمر و بي خاصيت است

و عمرش به بطالت مي گذرد و زندگي كردنش بيهوده است و ... نتيجه؟ احساس افسردگي!

كسي كه با احساس سرخوردگي از زندگي، چنين مي گويد:

ما كه بوديم؟ رود پر جوشي

پي دريا به جستجو رفته

ليك در كام ريگ زاري خشك

نيمه راه، ناگهان فرو رفته.

ناچار اين احساس و نگاه به زندگي، افسرده اش مي سازد و انگيزه و اميد را از وي مي گيرد. ج . فقدان اميد

كسي كه اميد و عشق به زندگي نداشته باشد و براي اين سؤال كه «براي چه زنده هستم و چرا زندگي مي كنم؟» پاسخي روشن و قانع كننده نداشته يا نيافته باشد، دچار افسردگي روحي خواهد شد.

بعضي ها از طريق خواندن آثار برخي نويسندگان پوچ گرا، به پوچي مي رسند و زندگي را بي معنا و بي تفسير مي شناسند و مثلا مي گويند:

هيچ نه انگيزه اي، كه هيچم، پوچم

هيچ نه انديشه اي، كه سنگم، چوبم

هم سفر قصه هاي تلخ غريبم

رهگذر كوچه هاي تنگ غروبم.

اگر اينان دچار افسردگي نشوند، جاي شگفتي است! نوميدي، كشنده ترين سم براي يك انسان است. به تعبير حضرت علي (ع): «نوميدي، صاحبش را مي كشد». (1) نيز اين كلام حكمت آميز از آن پيشوا: «تلخي ها و گزينش هاي نابودي، از آن كسي است كه ناكام و نااميد باشد». (2) د. بي اعتقادي به معاد

كسي كه زندگي خود را در ميان دو نيستي ببيند و پندارد كه «نبوده است» و «نيست خواهد شد»، و مرگ را پايان خط بداند و آن سوي ديوار مرگ، به حقيقتي باور نداشته باشد، از تحليل درست زندگي ناتوان خواهد شد و چون هر لحظه از عمرش

را گامي به سوي آن «عدم» مي بيند، رفته رفته، نشاط زندگي را از دست خواهد داد، مثل شمعي كه رو به خاموشي است و برفي كه در حال آب شدن و چشمه اي كه در حال خشك شدن است.

اين تصور كه: «من دارم تمام مي شوم و نيست مي گردم»، او را پيش از مرگ، مي كشد و مرگ او همان «افسردگي» است. ه_ . ضربه هاي روحي

حوادث، مصيبت ها، فوت عزيزان و مرگ دوستان، شكست در عشق و درس و شغل و زندگي، احساس بي پناهي و نداشتن هم زبان، همدم، همفكر، همراه، تكيه گاه، غمخوار، دوست و ... ضربه هاي روحي اي است كه گاهي نشاط و اميد زيستن را از افراد مي گيرد.

اگر حادثه ديدگان، به درك فلسفه ي بلايا نرسيده باشند و از فراز و نشيب هاي زندگي، تحليل منطقي و قابل قبولي نداشته باشند، در مقابل اين ضربه ها از پا در مي آيند و مقاومت خود را از دست مي دهند. و. كمبود محبت

بعضي ها دچار كمبود محبت مي شوند، احساس مي كنند كه جايي در دل افراد ندارند و در خانواده و نزد فاميل و دوستان، از موقعيت مناسب برخوردار نيستند. اين نيز ضربه ي روحي ديگري است. شايد هم رفتار نسنجيده ي ديگران با فرد، عامل پيدايش اين حس شده باشد. ز. غصه هاي بي جا

بعضي هم دچار اندوه و غصه براي چيزهايي اند كه يا ارزش غصه خوردن ندارد، يا درباره ي آنها كاري از دست انسان بر نمي آيد و اندوه و غصه، راهگشا نيست. اين خود خوري ها و حسرت

ها و اندوه ها توان سوز است. به فرموده ي علي (ع): «اندوه، روح و جان را در هم مي فشرد و طومار انبساط و نشاط را در هم مي پيچد». (3)

و در سخن ديگر فرموده است:

«غصه، بدن را ذوب مي كند». (4)

اينها و نمونه هايي از اين دست را مي توان ريشه هاي بروز افسردگي دانست. اما درمان: چاره ها

اگر گفته اند: «شناخت درد، نيمي از درمان است»، درست است. و اگر بگوييم: شناخت ريشه ها نيمي از چاره هاست نيز گزاف نگفته ايم. هر چند با شناختي كه از «ريشه ها» به دست آمد، خود به خود، راه حل و درمان ها به صورت مشخص، مفيد است. از اين رو مي توان بخشي از درمان هاي افسردگي را به صورت زير برشمرد:

1. همنشيني و دوستي با انسان هاي با ايمان، با نشاط، اميدوار و انگيزه.

2. تقويت شناخت خود از «فلسفه ي حيات» و تحليل درست از زندگي.

3. توكل داشتن بر خدا و او را تكيه گاه خود در مشكلات و رنج ها قرار دادن.

4. قرار دادن «معاد» در چشم انداز زندگي و باز كرد حسابي براي مرحله ي پس از مرگ و تقويت اين اعتقاد كه ميوه ي باغ زندگي را در نشأه ي آخرت بايد چيد و منزلگاه اصلي «سراي جاويد» است و هر نفس و هر گام، ما را به آن «هدف»، نزديك تر مي سازد.

5. بهره گيري از دعا، توسل، نيايش و تقويت رابطه ي معنوي با خدا و عبادت كردن و حضور بيشتر در مسجدها و محافل ديني و مجالس با حال اخلاقي و مذهبي.

6. خدا را راهگشا

در نهايت همه ي بن بست ها ديدن، يعني اصلا به «بن بست» عقيده نداشتن و خدا را همدم و ياور و پشتبيان و سامان دهنده ي امور ديدن. در دعاي مكارم الاخلاق، از حضرت سجاد (ع) چنين مي خوانيم:

«خداوندا! اگر محزون شدم، تو تكيه گاه مني و اگر محروم گردم، تو امداد مني؛ اگر دچار حادثه اي شوم، تو پناه مني؛ آنچه را از دست دهم تو جايگزين مي سازي و آنچه خراب و تباه شود، تو اصلاح و بازسازي اش مي كني و هر چه را نپسندي تغيير مي دهي...» (5)

7. آفت ها، مصيبت ها و حوادث را، «آزمايش الهي» دانستن و آنها را موجب برخورداري از پاداش خدا ديدن و بر آنها «صبر» كردن و صبوري را يك فضيلت بزرگ شمردن.

8. نسبت به آنچه قدرت تغييرش را نداريم، تسليم بودن و رضايت داشتن، و نسبت به آنچه قدرت تغييرش را داريم، شجاعت اقدام داشتن، و فرق ميان اين دو مورد را باز شناختن.

9. پرهيز از غصه و اندوه خوردن بر امور ناچيز و بي ارزش، بويژه آن جا كه غصه و غم، هيچ مشكلي را حل نمي كند. خود را آماده ي ساختن براي آن كه ناملايمات زندگي را در خود حل كنيم و در مصاف با مشكلات، از پا در نياييم و شاكر باشيم كه وضع، بدتر از اين نيست.

روزي اگر غمي رسدت، تنگ دل مباش

رو، شكر كن مباد از بد، بتر شود

اي دل! صبور باش و مخور غم كه عاقبت

اين شام، صبح گردد و اين شب، سحر شود.

10. شكست ها را نردبان ترقي و پيروزي ساختن و با الهام و

درس گرفتن از ناكامي ها و شناخت رمز و راز يك شكست، آن را به عاملي براي رشد، تبديل ساختن.

11. داشتن دفتري براي ثبت و ضبط موفقيت ها، كاميابي ها، و نقاط مثبت و اميدبخش در زندگي.

12. داشتن آلبومي و دفتري براي نوشتن و نگه داشتن عكس ها، تابلوها، خط نوشته ها، اشعار و سخنان اميد بخش و انگيزه آفرين و تداعي كننده ي نقاط قوت و نشاط در زندگي.

13. رفتن به مسافرت، ورزش و تفريحات سالم، شركت در برنامه هاي جمعي، ديد و بازديدهاي دوستانه يا خانوادگي.

14. نظم دادن به زندگي و سليقه دادن به اتاق و محل كار و لوازم منزل و وسايل مورد استفاده.

15. پرهيز از بي كاري، به هر نحوي خود را به كار مشغول ساختن، نوشتن، تعليم، جلسه گذاشتن، تربيت نيرو، كارهاي دستي، مشغوليات ذهني، مطالعه ي كتاب هاي مفيد و قصه هاي نشاط آور و اميدبخش.

16. مطالعه ي قرآن و مواعظ و حكمت ها؛ چرا كه به فرموده ي حضرت رسول (ص): «روشني اين دل ها، ياد خدا و تلاوت قرآن است». (6) در سخنان حضرت علي (ع) نيز آمده است: «دلت را با موعظه، زنده بساز». (7) اينها نشان مي دهد كه حيات و نشاط دل و جان، در سايه ي معنويات و پند و حكمت و تلاوت و عبادت خداست.

17. نگاه مثبت به زندگي داشتن و پرهيز از هر چه كه تيره نمايي مي كند و جهان و زندگي را از چشم ما مي اندازد و پوچي را القا مي كند.

مجموعه ي اين نكته ها و دل را آكنده از «اميد» ساختن و بهره گيري از

«دعا» و حضور بيشتر در «جمع» و بر لطف الهي «توكل» داشتن و «سعادت اخروي» را در چشم انداز خود قرار دادن و با كار و تلاش، خود را به موجودي «مثمر ثمر» و «مفيد براي جامعه» تبديل كردن، مي توان از افسردگي رست و با نشاط و شادابي زيست و از زندگي لذت برد. پي نوشت :

1. غرر الحكم، ج 7، ص 431.

2. همان جا.

3. همان، ج 2، ص 114.

4. همان، ج 1، ص 260.

5. صحيفه ي سجاديه، دعاي بيستم.

6. ميزان الحكمه، ح 17052.

7. نهج البلاغه، نامه ي 31.

منبع: نشريه ي حديث زندگي

در پناه عشق

نويسنده: عباس پسنديده

سلامتي، نياز زندگي و گوهر ارزشمندي است كه قدر آن دانسته نمي شود. (1) آن گاه كه هست، مورد غفلت واقع مي شود آن گاه رخت برمي بندد، حسرت و افسوس را برمي انگيزد...

سلامت، مفهوم عامي است كه گستره ى وجود انسان را در برمي گيرد و تمامي ابعاد آن را مي پوشاند. تن، روان و دين، ابعادي از انسان هستند كه در قلمرو سلامت قرار مي گيرند و اكنون سخن در «سلامت روان» است. راستي «روان سالم» چيست؟ و «سلامت روان» به چه مؤلفه هايي بستگي دارد و راه تأمين آن چيست؟

سلامت و امنيت

ميان ايمني و سلامتي، رابطه اي تنگاتنگ وجود دارد و لذا يكي از مؤلفه هاي مهم در سلامت روان، امنيت رواني است. ايمني روان، نقش تعيين كننده اي در سلامتي دارد. «امنيت» مفهومي است كه در مقابل «خوف» قرار دارد. آنجا كه ترس وجود داشته باشد، امنيت نيست و آنجا كه ترس وجود نداشته باشد، امنيت برقرار است. كشور امن، كشوري است كه هراس

حمله ى دشمن بر آن سايه نيفكنده باشد. شهر امن شهري است كه شهروندان آن از گزند تبهكاران و جنايتكاران در امان باشند و از شرارت آنان در هراس نباشند. خانه ى امن، خانه اي است كه بيم شبيخون دزد نداشته باشد و جان و مال و ناموس و سلامت ساكنان آن از گزند اشرار و آفات، ايمن باشد.

بنابراين امنيت رواني يعني داشتن رواني يعني داشتن رواني عاري از ترس و هراس. كساني كه روح و روان آنان از ترس به دور است، از امنيت رواني برخوردارند. امنيت رواني، ويژه كساني است كه هيچ عاملي - هر چند ترسناك بنمايد نتواند روان آنان را به هراس اندازد.

گاهي ممكن است كشوري تهديد شود و يا شهري ناامن گردد، اما امنيت رواني ساكنان آن بر هم نخورد. حتي ممكن است آبرو و حيثيت كسي در امان نباشد اما روح او از امنيت و آرامش برخوردار باشد. ممكن است كسي به شدت تنگدست باشد و از امنيت اقتصادي برخوردار نباشد، اما ذره اي روح او آزرده نشود و روان او به هراس نيفتد و نگران آينده ى خويش نگردد.

و بر عكس، ممكن است شهر و ديار كسي مورد تهديد نباشد، و از وضعيت اقتصادي و اجتماعي والايي برخوردار باشد، اما از امنيت رواني محروم و روحي آشفته و پريشان داشته باشد. تنگدستي و فشار اجتماعي و خطر دشمن را مي توان تحمل كرد و راحت زيست، اما نگراني و ناآرامي روح را نه. لذا بدون امنيت رواني، زندگي بي معناست. (2)

براي انسان، هيچ نعمتي گواراتر از امنيت رواني نيست؛ (3) زيرا قوام زندگي، وابسته به آن است. كسي راحت و آرام

زندگي مي كند كه از امنيت رواني برخوردار باشد (4) و نشاط و سرور از آن كسي است كه رواني امن و آرام داشته باشد. (5)

امنيت و عشق

شايد هيچ عاملي به اندازه ى «عشق»، ايمني بخش نباشد. دلبستگي را مي توان زيربناي امنيت روان دانست. جاي دادن عشق در كلبه ى دل، ديو سياه ناآرامي را از روان انسان بيرون مي كند. با شنيدن صداي پاي عشق، عوامل ترس و هراس رخت بر مي بندد و جاي خود را به امنيت و آرامش مي دهند. عشق چهار گام دارد تا آدمي را به امنيت و آرامش برساند. گامهاي چهارگانه ى عشق را با هم مرور مي كنيم:

گام اول عشق

گام اول عشق، برچيدن بساط دشمني و گستردن سفره ى مهرباني و صميميت است. يكي از عوامل ناآرامي رواني، وجود بغض و كينه و دشمني ميان مردم است. كساني كه كينه ى يكديگر را به دل دارند، از رواني آزرده برخوردارند و پيوسته از گزند طرف مقابل در بيم و هراس اند. بنابراين يكي از چيزهايي كه موجب امنيت رواني مي شود، از ميان بردن كينه ها و برقراري دوستيها و دلبستگيهاست. با رخت بربستن كينه و عداوت، آرامش و امنيت رواني فرا مي رسد.

وقتي اسلام، وارد شهر يثرب شد، دشمني و عداوت را به دوستي و برادري تبديل كرد (6) و بدين سان روانهاي ناامن و بيمناك را به روانهاي امن و آرام تبديل ساخت. پس تبديل دشمني به دوستي، و عداوت به محبت، راهي به سوي امنيت رواني است. وقتي دشمني به دوستي تبديل مي شود، فشارهاي رواني فروكش مي كنند و دغدغه ها و اضطرابها كاهش مي يابند

و به جاي آن، مهر و محبت مي نشيند و آرامش را به ارمغان مي آورد.

پس، اگر ميان شما و ديگران كدورت و يا دشمني وجود دارد، سريعا به آن خاتمه دهيد؛ چرا كه قهر و كدورت، روح و روان را ناامن و نا آرام مي سازد.

گام دوم عشق

از اين كه بگذريم اگر كسي هيچ دشمني هم نداشته باشد، نمي توان تضمين كرد كه از رواني ايمن برخوردار است؛ زيرا غربت و تنهايي از آنجا كه مايه ى وحشت آدمي است، عامل آزار دهنده اي است كه روان آدمي را رنجور مي سازد. (7) پس براي رسيدن به امنيت رواني بايد غربت و تنهايي را كاهش و قلمرو دوستيها را گسترش داد. كاهش يافتن غربت و تنهايي، موجب گسترش قلمرو امنيت رواني مي گردد و به همين جهت در آموزه هاي ديني، تأكيد فراواني نسبت به دوستي و محبت شده است. (8)

محكم كردن و افزون ساختن پيوندهاي دوستي، به سان لنگرهاي قدرتمندي است كه كشتي روان را در درياهاي متلاطم، آرام نگه مي دارد و از گزند سهمگين، ايمن مي سازد.

گام سوم عشق

زدودن دشمنيها (گام اول) و گسترش قلمرو دوستي (گام دوم)، عوامل مهمي در تأمين امنيت رواني هستند؛ ولي بايد اعتراف كرد كه فقط بخشي از وادي دل را آرام مي سازند. بخش ديگري از وادي دل هست كه جز با ازدواج، آرام و قرار نمي گيرد. هيچ چيز ديگري نمي تواند به جاي اين عامل، نقش بازي كند و امنيت اين گوشه از دل را برقرار سازد. ازدواج، پيوندي بر اساس مودت و رحمت است كه سكون و آرامش دل را به ارمغان مي

آورد (9) و بدين وسيله سلامت روان را تضمين مي كند.

گام چهارم عشق

گستردن پيوندهاي دوستي با مردم و برقراري پيوند همسري، هرچند شبكه ى حفاظتي مستحكم و لطيفي را به وجود مي آورد، امّا ايمني همه ى وجود آدمي را تأمين نمي كند. گاهي انسان در ميان اين جمع هم احساس تنهايي غربت مي كند و ترسي مرموز، وجودش را فرا مي گيرد و ايمني جزيره ى روانش را كه خيال مي كرد امنيت پايدار يافته است، تهديد مي كند. اين ترس مرموز از كجاست؟ و امنيت پايدار در چيست؟

داستان آدمي، همان داستان «ني» است كه وقتي آن را از وطن خود «نيستان»، جدا كردند، پيوسته از فراق و جدايي رنجور و نالان است:

بشنو از ني چون حكايت مي كند

از جداييها شكايت مي كند

كز نيستان تا مرا ببريده اند

از نفيرم مرد و زن ناليده اند (10)

آدمي ريشه در ملكوت دارد. دل آسماني او حتي در ميان دوست و همسر نيز احساس تنهايي مي كند. وحشت اين تنهايي را با آدم و عالم نمي توان درمان كرد. درمان اين درد، دوستي با خدا و دلبسته شدن به اوست. آنان كه دل در گرو محبت خدا دارند، درياها و اقيانوسهاي متلاطم توفاني را پشت سر گذاشته و در ساحل امن دوست، لنگر عشق دلبستگي انداخته اند. اينان به آرامش و امنيت دست يافته اند؛ (11) چرا كه دوستان خدا هرگز ترس و اندوهي ندارند. كسي كه رشته ى محبت خود را با خدا پيوند زند، در حقيقت، به اصل خويش بازگشته و دوران غربت و تنهايي اش به سر آمده است:

هر كسي كو دور ماند از اصل خويش

باز

جويد روزگار وصل خويش (12)

و چون دوران غربت، پايان پذيرد و دل به وصال يار، دست يابد، وحشت تنهايي به سر مي آيد و دل، آرام مي گيرد و بدين سان امنيت رواني حاصل مي گردد. پس همواره با خدا و به ياد خدا باشيم كه ياد خدا لذت عاشقان و دلدادگان (13) و كليد انس (14) است. آن كه به ياد خداست، همدم (15) و همنشين اوست (16) و به همين جهت گفته اند: دوستي با خدا و به ياد او بودن، آرامش بخش و امنيت ساز است: الا بذكر الله تطمئن القلوب. (17) بنابراين راه زدودن ترس و به دست آوردن امنيت رواني، دلبستگي به خداوند و به ياد او بودن است. هر گاه امنيت رواني تهديد شود، بايد به قلعه ى ايمان و ياد خدا پناه آورد (18) و به نماز ايستاد. نماز، ياد خداست و ياد خدا آرام بخش دلهاست. پس بايد از نماز كه ياد خداست كمك گرفت و ترس را به امنيت، و تلاطم را به آرامش تبديل كرد.

از همين جا مي توان دريافت چرا كساني كه با خدا قهر كرده اند و هيچ رابطه اي با او ندارند. «تنيدگي (رنجوري) رواني» داشته و از «امنيت رواني» محروم اند. كسي كه از خدا روي گرداند، به اصل و هويت خويش پشت كرده و خويشتن خويش را به فراموشي سپرده (19) و غربت و وحشت را بر خود لازم كرده است. لذا در فشار رواني به سر مي برد و زندگي سختي دارد و آن كه با خدا قهر كند، همنشين شيطان مي شود. (20) و شيطان، دشمن قسم خورده ى انسان

است (21) كه پيوسته آدمي را تهديد مي كند.

آيا در كنار دشمن مي توان امنيت داشت و آسوده زيست؟ زندگي بدون خدا، زندگي با دشمن است و در چنين زندگاني اي، از آرامش و امنيت، خبري نيست.

خلاصه سخن اينكه غربت و تنهايي از عوامل ناآرامي و ناامني روان است و داشتن مونس و همدم، از عوامل آرامش و امنيت روان. بياييم از عشق و دلبستگي پل ساخته، از وادي تنگ و تاريك و سرد تنهايي، گذشته و به گلستان دلگشاي وصال قدم گذاريم؛ چهار گام بيشتر نيست، بسم الله... به وادي ايمن خوش آمديد!

پي نوشت:

1. ر.ك: الكافي، ج 8، ص 152، ح 136؛ الفقيه، ج 4، ص 381، ح 5829؛ عوالي اللئالي، ج 1، ص 167.

2. رك: تحف العقول، ص 219.

3. ر.ك: غرر الحكم، ح 10911.

4. ر.ك: همان ح 5438.

5. ر.ك: مطالب السؤول ، ص 50.

6. سوره ى آل عمران، آيه 203؛ سوره ى انفال، آيه ى 62 و 63.

7. غرر الحكم، ح 2018.

8. ر.ك: كتاب دوستي در قرآن و حديث، دوستي مردم.

9. ر.ك: سوره ى روم، آيه ى 21.

10. مثنوي، دفتر اول، بيت 1 و 2.

11. ر.ك: دوستي در قرآن و حديث، ح 929.

12. مثنوي، دفتر اول، بيت 4.

13. غرر الحكم، ح 670.

14. همان، ح 541.

15. همان، ح 1858.

16. همان، ح 322.

17. سوره ى رعد، آيه ى 28.

18. ر.ك: بحارالأنوار، ج 77، ص 369، ح 34.

19. رك: سوره ى حشر، آيه ى 19؛ غرر الحكم، ح 7797 و 8875.

20. سوره ى زخرف، آيه ى 36.

21. سوره ى آل عمران، آيه ى 175.

منبع:مجله ي حديث زندگي

در پناه عشق

نويسنده: عباس پسنديده سلامتي، نياز زندگي و گوهر ارزشمندي است كه قدر آن دانسته نمي شود. (1) آن گاه كه

هست، مورد غفلت واقع مي شود آن گاه رخت برمي بندد، حسرت و افسوس را برمي انگيزد...

سلامت، مفهوم عامي است كه گستره ى وجود انسان را در برمي گيرد و تمامي ابعاد آن را مي پوشاند. تن، روان و دين، ابعادي از انسان هستند كه در قلمرو سلامت قرار مي گيرند و اكنون سخن در «سلامت روان» است. راستي «روان سالم» چيست؟ و «سلامت روان» به چه مؤلفه هايي بستگي دارد و راه تأمين آن چيست؟ سلامت و امنيت

ميان ايمني و سلامتي، رابطه اي تنگاتنگ وجود دارد و لذا يكي از مؤلفه هاي مهم در سلامت روان، امنيت رواني است. ايمني روان، نقش تعيين كننده اي در سلامتي دارد. «امنيت» مفهومي است كه در مقابل «خوف» قرار دارد. آنجا كه ترس وجود داشته باشد، امنيت نيست و آنجا كه ترس وجود نداشته باشد، امنيت برقرار است. كشور امن، كشوري است كه هراس حمله ى دشمن بر آن سايه نيفكنده باشد. شهر امن شهري است كه شهروندان آن از گزند تبهكاران و جنايتكاران در امان باشند و از شرارت آنان در هراس نباشند. خانه ى امن، خانه اي است كه بيم شبيخون دزد نداشته باشد و جان و مال و ناموس و سلامت ساكنان آن از گزند اشرار و آفات، ايمن باشد.

بنابراين امنيت رواني يعني داشتن رواني يعني داشتن رواني عاري از ترس و هراس. كساني كه روح و روان آنان از ترس به دور است، از امنيت رواني برخوردارند. امنيت رواني، ويژه كساني است كه هيچ عاملي - هر چند ترسناك بنمايد نتواند روان آنان را به هراس اندازد.

گاهي ممكن است كشوري تهديد شود و يا شهري

ناامن گردد، اما امنيت رواني ساكنان آن بر هم نخورد. حتي ممكن است آبرو و حيثيت كسي در امان نباشد اما روح او از امنيت و آرامش برخوردار باشد. ممكن است كسي به شدت تنگدست باشد و از امنيت اقتصادي برخوردار نباشد، اما ذره اي روح او آزرده نشود و روان او به هراس نيفتد و نگران آينده ى خويش نگردد.

و بر عكس، ممكن است شهر و ديار كسي مورد تهديد نباشد، و از وضعيت اقتصادي و اجتماعي والايي برخوردار باشد، اما از امنيت رواني محروم و روحي آشفته و پريشان داشته باشد. تنگدستي و فشار اجتماعي و خطر دشمن را مي توان تحمل كرد و راحت زيست، اما نگراني و ناآرامي روح را نه. لذا بدون امنيت رواني، زندگي بي معناست. (2)

براي انسان، هيچ نعمتي گواراتر از امنيت رواني نيست؛ (3) زيرا قوام زندگي، وابسته به آن است. كسي راحت و آرام زندگي مي كند كه از امنيت رواني برخوردار باشد (4) و نشاط و سرور از آن كسي است كه رواني امن و آرام داشته باشد. (5) امنيت و عشق

شايد هيچ عاملي به اندازه ى «عشق»، ايمني بخش نباشد. دلبستگي را مي توان زيربناي امنيت روان دانست. جاي دادن عشق در كلبه ى دل، ديو سياه ناآرامي را از روان انسان بيرون مي كند. با شنيدن صداي پاي عشق، عوامل ترس و هراس رخت بر مي بندد و جاي خود را به امنيت و آرامش مي دهند. عشق چهار گام دارد تا آدمي را به امنيت و آرامش برساند. گامهاي چهارگانه ى عشق را با هم مرور مي كنيم: گام اول عشق

گام اول عشق، برچيدن

بساط دشمني و گستردن سفره ى مهرباني و صميميت است. يكي از عوامل ناآرامي رواني، وجود بغض و كينه و دشمني ميان مردم است. كساني كه كينه ى يكديگر را به دل دارند، از رواني آزرده برخوردارند و پيوسته از گزند طرف مقابل در بيم و هراس اند. بنابراين يكي از چيزهايي كه موجب امنيت رواني مي شود، از ميان بردن كينه ها و برقراري دوستيها و دلبستگيهاست. با رخت بربستن كينه و عداوت، آرامش و امنيت رواني فرا مي رسد.

وقتي اسلام، وارد شهر يثرب شد، دشمني و عداوت را به دوستي و برادري تبديل كرد (6) و بدين سان روانهاي ناامن و بيمناك را به روانهاي امن و آرام تبديل ساخت. پس تبديل دشمني به دوستي، و عداوت به محبت، راهي به سوي امنيت رواني است. وقتي دشمني به دوستي تبديل مي شود، فشارهاي رواني فروكش مي كنند و دغدغه ها و اضطرابها كاهش مي يابند و به جاي آن، مهر و محبت مي نشيند و آرامش را به ارمغان مي آورد.

پس، اگر ميان شما و ديگران كدورت و يا دشمني وجود دارد، سريعا به آن خاتمه دهيد؛ چرا كه قهر و كدورت، روح و روان را ناامن و نا آرام مي سازد. گام دوم عشق

از اين كه بگذريم اگر كسي هيچ دشمني هم نداشته باشد، نمي توان تضمين كرد كه از رواني ايمن برخوردار است؛ زيرا غربت و تنهايي از آنجا كه مايه ى وحشت آدمي است، عامل آزار دهنده اي است كه روان آدمي را رنجور مي سازد. (7) پس براي رسيدن به امنيت رواني بايد غربت و تنهايي را كاهش و قلمرو دوستيها

را گسترش داد. كاهش يافتن غربت و تنهايي، موجب گسترش قلمرو امنيت رواني مي گردد و به همين جهت در آموزه هاي ديني، تأكيد فراواني نسبت به دوستي و محبت شده است. (8)

محكم كردن و افزون ساختن پيوندهاي دوستي، به سان لنگرهاي قدرتمندي است كه كشتي روان را در درياهاي متلاطم، آرام نگه مي دارد و از گزند سهمگين، ايمن مي سازد. گام سوم عشق

زدودن دشمنيها (گام اول) و گسترش قلمرو دوستي (گام دوم)، عوامل مهمي در تأمين امنيت رواني هستند؛ ولي بايد اعتراف كرد كه فقط بخشي از وادي دل را آرام مي سازند. بخش ديگري از وادي دل هست كه جز با ازدواج، آرام و قرار نمي گيرد. هيچ چيز ديگري نمي تواند به جاي اين عامل، نقش بازي كند و امنيت اين گوشه از دل را برقرار سازد. ازدواج، پيوندي بر اساس مودت و رحمت است كه سكون و آرامش دل را به ارمغان مي آورد (9) و بدين وسيله سلامت روان را تضمين مي كند. گام چهارم عشق

گستردن پيوندهاي دوستي با مردم و برقراري پيوند همسري، هرچند شبكه ى حفاظتي مستحكم و لطيفي را به وجود مي آورد، امّا ايمني همه ى وجود آدمي را تأمين نمي كند. گاهي انسان در ميان اين جمع هم احساس تنهايي غربت مي كند و ترسي مرموز، وجودش را فرا مي گيرد و ايمني جزيره ى روانش را كه خيال مي كرد امنيت پايدار يافته است، تهديد مي كند. اين ترس مرموز از كجاست؟ و امنيت پايدار در چيست؟

داستان آدمي، همان داستان «ني» است كه وقتي آن را از وطن خود «نيستان»، جدا كردند، پيوسته از

فراق و جدايي رنجور و نالان است:

بشنو از ني چون حكايت مي كند

از جداييها شكايت مي كند

كز نيستان تا مرا ببريده اند

از نفيرم مرد و زن ناليده اند (10)

آدمي ريشه در ملكوت دارد. دل آسماني او حتي در ميان دوست و همسر نيز احساس تنهايي مي كند. وحشت اين تنهايي را با آدم و عالم نمي توان درمان كرد. درمان اين درد، دوستي با خدا و دلبسته شدن به اوست. آنان كه دل در گرو محبت خدا دارند، درياها و اقيانوسهاي متلاطم توفاني را پشت سر گذاشته و در ساحل امن دوست، لنگر عشق دلبستگي انداخته اند. اينان به آرامش و امنيت دست يافته اند؛ (11) چرا كه دوستان خدا هرگز ترس و اندوهي ندارند. كسي كه رشته ى محبت خود را با خدا پيوند زند، در حقيقت، به اصل خويش بازگشته و دوران غربت و تنهايي اش به سر آمده است:

هر كسي كو دور ماند از اصل خويش

باز جويد روزگار وصل خويش (12)

و چون دوران غربت، پايان پذيرد و دل به وصال يار، دست يابد، وحشت تنهايي به سر مي آيد و دل، آرام مي گيرد و بدين سان امنيت رواني حاصل مي گردد. پس همواره با خدا و به ياد خدا باشيم كه ياد خدا لذت عاشقان و دلدادگان (13) و كليد انس (14) است. آن كه به ياد خداست، همدم (15) و همنشين اوست (16) و به همين جهت گفته اند: دوستي با خدا و به ياد او بودن، آرامش بخش و امنيت ساز است: الا بذكر الله تطمئن القلوب. (17) بنابراين راه زدودن ترس و به دست آوردن امنيت

رواني، دلبستگي به خداوند و به ياد او بودن است. هر گاه امنيت رواني تهديد شود، بايد به قلعه ى ايمان و ياد خدا پناه آورد (18) و به نماز ايستاد. نماز، ياد خداست و ياد خدا آرام بخش دلهاست. پس بايد از نماز كه ياد خداست كمك گرفت و ترس را به امنيت، و تلاطم را به آرامش تبديل كرد.

از همين جا مي توان دريافت چرا كساني كه با خدا قهر كرده اند و هيچ رابطه اي با او ندارند. «تنيدگي (رنجوري) رواني» داشته و از «امنيت رواني» محروم اند. كسي كه از خدا روي گرداند، به اصل و هويت خويش پشت كرده و خويشتن خويش را به فراموشي سپرده (19) و غربت و وحشت را بر خود لازم كرده است. لذا در فشار رواني به سر مي برد و زندگي سختي دارد و آن كه با خدا قهر كند، همنشين شيطان مي شود. (20) و شيطان، دشمن قسم خورده ى انسان است (21) كه پيوسته آدمي را تهديد مي كند.

آيا در كنار دشمن مي توان امنيت داشت و آسوده زيست؟ زندگي بدون خدا، زندگي با دشمن است و در چنين زندگاني اي، از آرامش و امنيت، خبري نيست.

خلاصه سخن اينكه غربت و تنهايي از عوامل ناآرامي و ناامني روان است و داشتن مونس و همدم، از عوامل آرامش و امنيت روان. بياييم از عشق و دلبستگي پل ساخته، از وادي تنگ و تاريك و سرد تنهايي، گذشته و به گلستان دلگشاي وصال قدم گذاريم؛ چهار گام بيشتر نيست، بسم الله... به وادي ايمن خوش آمديد! پي نوشت:

1. ر.ك: الكافي، ج 8، ص 152، ح

136؛ الفقيه، ج 4، ص 381، ح 5829؛ عوالي اللئالي، ج 1، ص 167.

2. رك: تحف العقول، ص 219.

3. ر.ك: غرر الحكم، ح 10911.

4. ر.ك: همان ح 5438.

5. ر.ك: مطالب السؤول ، ص 50.

6. سوره ى آل عمران، آيه 203؛ سوره ى انفال، آيه ى 62 و 63.

7. غرر الحكم، ح 2018.

8. ر.ك: كتاب دوستي در قرآن و حديث، دوستي مردم.

9. ر.ك: سوره ى روم، آيه ى 21.

10. مثنوي، دفتر اول، بيت 1 و 2.

11. ر.ك: دوستي در قرآن و حديث، ح 929.

12. مثنوي، دفتر اول، بيت 4.

13. غرر الحكم، ح 670.

14. همان، ح 541.

15. همان، ح 1858.

16. همان، ح 322.

17. سوره ى رعد، آيه ى 28.

18. ر.ك: بحارالأنوار، ج 77، ص 369، ح 34.

19. رك: سوره ى حشر، آيه ى 19؛ غرر الحكم، ح 7797 و 8875.

20. سوره ى زخرف، آيه ى 36.

21. سوره ى آل عمران، آيه ى 175.

منبع:مجله ي حديث زندگي

بي توجهي به اختلالات روحي و رواني در سنين اوليه كو

محققان دريافتند به اختلالات روحي و رواني در سنين اوليه كودكي اغلب توجهي نمي شود.

به گزارش سلامت نيوز به نقل از خبرگزاري آلمان، 14 تا 25 درصد از كل كودكان در سنين اوليه زندگي خود اختلالات روحي و رواني مهمي را نشان ميدهند كه اين اختلالات اغلب ناديده گرفته مي شود و يا بيماري آنها درست تشخيص داده نمي شود و نيازمند درمان ديده نمي شوند.

بنابراين گزارش؛ به گفته محققان حالات بروز اختلالات رواني در كودكان متفاوت از بزرگسالان است .

از جمله علائم بروز اختلالت روحي سنين اوليه كودكي مي توان به عكس العمل ها و واكنش هاي منفي و غمگيني و ناراحتي طولاني، ترس بيش از حد از جدايي، اختلال ترس بيمارگونه به ويژه در محيط هاي اجتماعي،افسردگي و اختلال در عملكرد

احساسات كودك، مشكلات تغذيه اي و اختلال در هنگام خواب ، عدم تمركز و اختلال در رفتار اجتماعي، اشاره كرد.

همچنين به همين دليل تشخيص دقيق و درست از جمله توجه به واكنش هاي دروني و رفتاري و تست هوش و معاينه بدني براي تشخيص دقيق و درست اين اختلالت روحي رواني در كودكان لازم و ضروري است .

براساس اين گزارش براساس نوع اختلال موجود امروزه امكانات درماني موثري وجود دارد مشاوره و توجيه ، مادر، كودك درماني، تمرين هاي مخصوص والدين و روش هاي مختلف روان درماني در كنار گفتار درماني، رفتار درماني، فيزيوتراپي مي تواند به درمان اين اختلال در كودكان كمك كند و اغلب روش هاي درماني در اين زمينه سرپايي صورت مي گيرد و نيازي به بستري شدن كودك نيست در موارد سخت نيز مكان هاي خاص يا كلينيك هاي روزانه براي حضور مادر و كودك در كنار هم هنگام درمان نياز است.

بي توجهي به اختلالات روحي و رواني در سنين اوليه كودكي

محققان دريافتند به اختلالات روحي و رواني در سنين اوليه كودكي اغلب توجهي نمي شود.

به گزارش سلامت نيوز به نقل از خبرگزاري آلمان، 14 تا 25 درصد از كل كودكان در سنين اوليه زندگي خود اختلالات روحي و رواني مهمي را نشان ميدهند كه اين اختلالات اغلب ناديده گرفته مي شود و يا بيماري آنها درست تشخيص داده نمي شود و نيازمند درمان ديده نمي شوند.

بنابراين گزارش؛ به گفته محققان حالات بروز اختلالات رواني در كودكان متفاوت از بزرگسالان است .

از جمله علائم بروز اختلالت روحي سنين اوليه كودكي مي توان به عكس العمل ها و واكنش هاي منفي

و غمگيني و ناراحتي طولاني، ترس بيش از حد از جدايي، اختلال ترس بيمارگونه به ويژه در محيط هاي اجتماعي،افسردگي و اختلال در عملكرد احساسات كودك، مشكلات تغذيه اي و اختلال در هنگام خواب ، عدم تمركز و اختلال در رفتار اجتماعي، اشاره كرد.

همچنين به همين دليل تشخيص دقيق و درست از جمله توجه به واكنش هاي دروني و رفتاري و تست هوش و معاينه بدني براي تشخيص دقيق و درست اين اختلالت روحي رواني در كودكان لازم و ضروري است .

براساس اين گزارش براساس نوع اختلال موجود امروزه امكانات درماني موثري وجود دارد مشاوره و توجيه ، مادر، كودك درماني، تمرين هاي مخصوص والدين و روش هاي مختلف روان درماني در كنار گفتار درماني، رفتار درماني، فيزيوتراپي مي تواند به درمان اين اختلال در كودكان كمك كند و اغلب روش هاي درماني در اين زمينه سرپايي صورت مي گيرد و نيازي به بستري شدن كودك نيست در موارد سخت نيز مكان هاي خاص يا كلينيك هاي روزانه براي حضور مادر و كودك در كنار هم هنگام درمان نياز است.

نگاهي كوتاه به افسردگي در حاملگي

مادر در طول حاملگي، يكي از پرتنش ترين دوران زندگي خود را تجربه مي كند. رشد تدريجي انساني ديگر در بدن او، همراه با نگراني درباره سلامت جنين، گاه باعث مي شود تا تغييرات هورموني و متابوليكي كه تجربه مي كند، برايش غير قابل تحمل باشند. يكي از عوارض نسبتاً شايع اين بحران روحي براي مادر، احساس افسردگي در حين حاملگي و يا پس از تولد نوزاد است. افسردگي عبارت است از:احساس غم و اندوه، بدبختي و بيچارگي. بسياري از ما نيز گهگاه و به

مدت كوتاه چنين احساساتي را تجربه مي كنيم، اما در بيماري افسردگي، غم، ناتواني، خشم و سرخوردگي با روند عادي زندگي بيمار تداخل ايجاد مي كنند و مدت زمان طولاني تري با او همراهند.

شيوع حقيقي افسردگي حاملگي، مشخص نيست؛ زيرا علايم آن بسيار شبيه تغييرات عادي دوران زايمان است. از آن جمله، خستگي، اختلال خواب، واكنشهاي تند احساسي و تغييرات وزن را مي توان نام برد. اما محققان معتقدند كه افسردگي حاملگي، شايعترين عارضه حاملگي در زنان است كه به درستي شناسايي و درمان نمي شود. گاه مادر در نخستين روزهاي پس از زايمان، دچار احساس غم مي شود. اين احساس دركمتر از يك هفته برطرف مي شود و با خلق و خوي متغير، ناراحتي، گريه، بي اشتهايي، اختلالهاي خواب، زودرنجي، بي قراري، اضطراب و احساس تنهايي همراه است. اين تغييرات نشانه افسردگي حاملگي نيستند و خود به خود برطرف مي شوند. اما پشت سر گذاشتن اين مرحله، زماني راحت تر مي شود كه براي گذر از آن، از همسر خويش و يا مادران با تجربه ديگر كمك بگيريد. در افسردگي حاملگي، علايم ممكن است هر زمان در طول دوران بارداري يا در يك سال اول پس از زايمان بروز يابند. اين علايم بسيار مشابه موارد ذكر شده اند، با اين تفاوت كه طولاني تر بوده و با احساس گناه يا بي ارزشي همراه مي باشند. همچنين، در افسردگي، حاملگي علايم بيماري، زندگي طبيعي فرد را دچار مشكل كرده و مانع حضور مؤثر او در جامعه مي شود. در برخي مواقع، خانمهاي مبتلا سعي مي كنند علايم و احساسات خود را پنهان كنند. براي

اين افراد، احساس افسردگي، آن هم پس از تولد نوزادشان كه اصولاً بايد مايه شادي و نشاطشان باشد، شرم آور و گاه با احساس گناه همراه است. انكار فقط باعث مي شود كه مادر و نوزاد بيش از پيش رنج ببرند؛ پس بهترين كاري كه مادر مبتلا مي تواند انجام دهد، تقاضاي كمك است.صحبت كردن درباره مشكلات موجود و تبادل تجربه، بهترين راه برخورد با اين بيماري است. گروههاي مختلفي براي حمايت از اين بيماران و آشنا كردن آنها با يكديگر وجود دارند. برخي تحقيقات هم نشان داده اند كه داروهاي ضد افسردگي مي توانند كمك بزرگي باشند. در اين باره، بهترين مشاور شما پزشك است كه مي تواند راههاي مختلف رهايي از بيماري را نشان دهد.اگر احساس كرديد در طول حاملگي و يا پس از زايمان از علايم افسردگي رنج مي بريد، حتماً پزشك و يا ماماي خود را در جريان بگذاريد. علاوه بر كمكهايي كه مستقيماً به شما ارائه خواهد شد، اين افراد مي توانند شما را به يك متخصص بهداشت روان معرفي كنند. توجه به نكات زير هم بسيار مفيد مي باشد: ،تا حد امكان استراحت كنيد. سعي كنيد خواب خود را با نوزاد تنظيم نماييد. ،تلاش نكنيد حتماً تمام كارها را به نحو احسن انجام دهيد؛ فقط در حد توان خود فعاليت كنيد. ،براي انجام كارهاي منزل و تغذيه شبانه كودك، از ديگران كمك بگيريد. از همسر خود بخواهيد كودك را براي شيردهي نزد شما بياورد و در طول روز در صورت امكان، از كمك افراد با تجربه تر استفاده كنيد. ،احساسات خود را با همسر، خانواده و دوستانتان در ميان

بگذاريد. ،سعي كنيد زياد تنها نمانيد. براي پياده روي و هواخوري، از منزل خارج شويد. ،و نكته آخر اينكه، در طول زايمان هيچ تصميم اساسي در مورد زندگي خود اتخاذ نكنيد. چنين تصميماتي بر تنش شما مي افزايند. اما اگر مجبور به چنين كاري شديد، تقاضاي كمك و حمايت از اطرافيان را فراموش نكنيد. سؤال از "ام.اس" هفته گذشته، پس از درج مطالبي پيرامون بيماري "ام.اس"، تعدادي از خوانندگان سؤالهاي خود را با ما در ميان گذاشتند و خواستار اطلاعات بيشتري درباره اين بيماري شدند. اين هفته، در ستون درمانگاه، سعي داريم به برخي از اين سؤالها پاسخ دهيم. به علت تكراري بودن تعداد زيادي از سؤالها، از ذكر نام خوانندگان محترم صرفنظر مي كنيم. تعدادي از خوانندگان اين پرسش را مطرح كردند كه آيا مي توان از "ام.اس" پيشگيري كرد؟ در پاسخ بايد متذكر شويم كه با توجه به ناشناخته بودن علت اصلي بيماري "ام.اس"، راههاي پيشگيري از خود بيماري هنوز ناشناخته باقي مانده است. اما در افراد مبتلا مي توان با حذف برخي عوامل تشديد كننده، از بروز حملات پيشگيري كرد و يا آن را به تأخير انداخت. اين عوامل عبارتند از: 1،استرسها و فشارهاي عصبي به طور مشخصي علايم بيماري را تشديد مي كنند. بنابراين، فرد مبتلا بايد تا حدامكان و در هر شرايطي، از مواجهه با عوامل تنش زا پرهيز كند. بسياري از حملات بيماران، بلافاصله پس از شوكهاي روحي از قبيل بيماري يا فوت نزديكان، ديده مي شوند. از اين رو، نقش خانواده بيمار در فراهم آوردن محيطي صميمي و امن، بسيار مهم و حياتي است. 2،گرما، از عوامل ديگري

است كه به طور موقت علايم بيمار را بدتر مي كند؛ اما اين به نشانه بروز حمله نيست. با توجه به اين مسأله، بهتر است بيماران در روزهاي گرم تابستان از منزل خارج نشوند و در خانه نيز از وسيله هاي سرمايشي قدرتمند استفاده كنند.

همچنين، حمام آب گرم براي اين بيماران ممنوع است. درجه حرارت آب بايد به گونه اي تنظيم شود كه نه خيلي گرم باشد و نه خيلي سرد؛ چون سرماي زياد آب نيز ممكن است موجب سرماخوردگي فرد و به دنبال آن تشديد علايم بيماري گردد.3،خستگي نيز از ديگر عوامل مضر براي بيماران است. بنابراين، مبتلايان به "ام.اس" بايد از فعاليتهاي سنگين بدني كه خستگي مفرط را به دنبال دارند، خودداري كنند. 4،سوار شدن ساير بيماريها بر "ام.اس" نيز باعث تشديد علايم بيماران مي شود. مواردي چون سرماخوردگي، عفونت ادراري و ... مي توانند چنين اثري داشته باشند. پس بيمار "ام.اس" بايد مراقب افزوده شدن ديگر بيماريهاي ظاهراً ساده نيز باشد. يكي ديگر از خوانندگان نيز در مورد ارتباط حاملگي و "ام.اس"، پرسيده بود كه آيا حاملگي فرد مبتلا، براي او و جنينش ضرر دارد يا خير؟ در پاسخ به اين سؤال بايد متذكر شويم، خوشبختانه اكنون با وجود داروهاي خوب و مؤثري كه روند بيماري را كند مي كنند، بيماران "ام.اس" مي توانند زندگي عادي و خوبي داشته باشند. حاملگي نيز براي خانمهاي مبتلا مجاز است. البته، بهتر است اين حاملگي در اوايل بيماري كه فرد به دارو وابسته نيست، صورت بگيرد، زيرا بيمار در طول دوران حاملگي اش، به هيچ وجه مجاز به استفاده از داروهاي ويژه "ام.اس" نمي باشد.نكته

ديگر آن است كه بلافاصله پس از زايمان، احتمال عود بيشتر مي شود كه اين عارضه نيز با مصرف كوتاه مدت داروهاي ايمنوگلوبولين وريدي در روزهاي پس از زايمان، به ميزان قابل ملاحظه اي كاهش مي يابد.

منبع: روزنامه قدس

نگاهي كوتاه به افسردگي در حاملگي

مادر در طول حاملگي، يكي از پرتنش ترين دوران زندگي خود را تجربه مي كند. رشد تدريجي انساني ديگر در بدن او، همراه با نگراني درباره سلامت جنين، گاه باعث مي شود تا تغييرات هورموني و متابوليكي كه تجربه مي كند، برايش غير قابل تحمل باشند. يكي از عوارض نسبتاً شايع اين بحران روحي براي مادر، احساس افسردگي در حين حاملگي و يا پس از تولد نوزاد است. افسردگي عبارت است از:احساس غم و اندوه، بدبختي و بيچارگي. بسياري از ما نيز گهگاه و به مدت كوتاه چنين احساساتي را تجربه مي كنيم، اما در بيماري افسردگي، غم، ناتواني، خشم و سرخوردگي با روند عادي زندگي بيمار تداخل ايجاد مي كنند و مدت زمان طولاني تري با او همراهند.

شيوع حقيقي افسردگي حاملگي، مشخص نيست؛ زيرا علايم آن بسيار شبيه تغييرات عادي دوران زايمان است. از آن جمله، خستگي، اختلال خواب، واكنشهاي تند احساسي و تغييرات وزن را مي توان نام برد. اما محققان معتقدند كه افسردگي حاملگي، شايعترين عارضه حاملگي در زنان است كه به درستي شناسايي و درمان نمي شود. گاه مادر در نخستين روزهاي پس از زايمان، دچار احساس غم مي شود. اين احساس دركمتر از يك هفته برطرف مي شود و با خلق و خوي متغير، ناراحتي، گريه، بي اشتهايي، اختلالهاي خواب، زودرنجي، بي قراري، اضطراب و

احساس تنهايي همراه است. اين تغييرات نشانه افسردگي حاملگي نيستند و خود به خود برطرف مي شوند. اما پشت سر گذاشتن اين مرحله، زماني راحت تر مي شود كه براي گذر از آن، از همسر خويش و يا مادران با تجربه ديگر كمك بگيريد. در افسردگي حاملگي، علايم ممكن است هر زمان در طول دوران بارداري يا در يك سال اول پس از زايمان بروز يابند. اين علايم بسيار مشابه موارد ذكر شده اند، با اين تفاوت كه طولاني تر بوده و با احساس گناه يا بي ارزشي همراه مي باشند. همچنين، در افسردگي، حاملگي علايم بيماري، زندگي طبيعي فرد را دچار مشكل كرده و مانع حضور مؤثر او در جامعه مي شود. در برخي مواقع، خانمهاي مبتلا سعي مي كنند علايم و احساسات خود را پنهان كنند. براي اين افراد، احساس افسردگي، آن هم پس از تولد نوزادشان كه اصولاً بايد مايه شادي و نشاطشان باشد، شرم آور و گاه با احساس گناه همراه است. انكار فقط باعث مي شود كه مادر و نوزاد بيش از پيش رنج ببرند؛ پس بهترين كاري كه مادر مبتلا مي تواند انجام دهد، تقاضاي كمك است.صحبت كردن درباره مشكلات موجود و تبادل تجربه، بهترين راه برخورد با اين بيماري است. گروههاي مختلفي براي حمايت از اين بيماران و آشنا كردن آنها با يكديگر وجود دارند. برخي تحقيقات هم نشان داده اند كه داروهاي ضد افسردگي مي توانند كمك بزرگي باشند. در اين باره، بهترين مشاور شما پزشك است كه مي تواند راههاي مختلف رهايي از بيماري را نشان دهد.اگر احساس كرديد در طول حاملگي و يا پس از

زايمان از علايم افسردگي رنج مي بريد، حتماً پزشك و يا ماماي خود را در جريان بگذاريد. علاوه بر كمكهايي كه مستقيماً به شما ارائه خواهد شد، اين افراد مي توانند شما را به يك متخصص بهداشت روان معرفي كنند. توجه به نكات زير هم بسيار مفيد مي باشد: ،تا حد امكان استراحت كنيد. سعي كنيد خواب خود را با نوزاد تنظيم نماييد. ،تلاش نكنيد حتماً تمام كارها را به نحو احسن انجام دهيد؛ فقط در حد توان خود فعاليت كنيد. ،براي انجام كارهاي منزل و تغذيه شبانه كودك، از ديگران كمك بگيريد. از همسر خود بخواهيد كودك را براي شيردهي نزد شما بياورد و در طول روز در صورت امكان، از كمك افراد با تجربه تر استفاده كنيد. ،احساسات خود را با همسر، خانواده و دوستانتان در ميان بگذاريد. ،سعي كنيد زياد تنها نمانيد. براي پياده روي و هواخوري، از منزل خارج شويد. ،و نكته آخر اينكه، در طول زايمان هيچ تصميم اساسي در مورد زندگي خود اتخاذ نكنيد. چنين تصميماتي بر تنش شما مي افزايند. اما اگر مجبور به چنين كاري شديد، تقاضاي كمك و حمايت از اطرافيان را فراموش نكنيد. سؤال از "ام.اس" هفته گذشته، پس از درج مطالبي پيرامون بيماري "ام.اس"، تعدادي از خوانندگان سؤالهاي خود را با ما در ميان گذاشتند و خواستار اطلاعات بيشتري درباره اين بيماري شدند. اين هفته، در ستون درمانگاه، سعي داريم به برخي از اين سؤالها پاسخ دهيم. به علت تكراري بودن تعداد زيادي از سؤالها، از ذكر نام خوانندگان محترم صرفنظر مي كنيم. تعدادي از خوانندگان اين پرسش را مطرح كردند كه آيا مي

توان از "ام.اس" پيشگيري كرد؟ در پاسخ بايد متذكر شويم كه با توجه به ناشناخته بودن علت اصلي بيماري "ام.اس"، راههاي پيشگيري از خود بيماري هنوز ناشناخته باقي مانده است. اما در افراد مبتلا مي توان با حذف برخي عوامل تشديد كننده، از بروز حملات پيشگيري كرد و يا آن را به تأخير انداخت. اين عوامل عبارتند از: 1،استرسها و فشارهاي عصبي به طور مشخصي علايم بيماري را تشديد مي كنند. بنابراين، فرد مبتلا بايد تا حدامكان و در هر شرايطي، از مواجهه با عوامل تنش زا پرهيز كند. بسياري از حملات بيماران، بلافاصله پس از شوكهاي روحي از قبيل بيماري يا فوت نزديكان، ديده مي شوند. از اين رو، نقش خانواده بيمار در فراهم آوردن محيطي صميمي و امن، بسيار مهم و حياتي است. 2،گرما، از عوامل ديگري است كه به طور موقت علايم بيمار را بدتر مي كند؛ اما اين به نشانه بروز حمله نيست. با توجه به اين مسأله، بهتر است بيماران در روزهاي گرم تابستان از منزل خارج نشوند و در خانه نيز از وسيله هاي سرمايشي قدرتمند استفاده كنند.

همچنين، حمام آب گرم براي اين بيماران ممنوع است. درجه حرارت آب بايد به گونه اي تنظيم شود كه نه خيلي گرم باشد و نه خيلي سرد؛ چون سرماي زياد آب نيز ممكن است موجب سرماخوردگي فرد و به دنبال آن تشديد علايم بيماري گردد.3،خستگي نيز از ديگر عوامل مضر براي بيماران است. بنابراين، مبتلايان به "ام.اس" بايد از فعاليتهاي سنگين بدني كه خستگي مفرط را به دنبال دارند، خودداري كنند. 4،سوار شدن ساير بيماريها بر "ام.اس" نيز باعث تشديد علايم بيماران

مي شود. مواردي چون سرماخوردگي، عفونت ادراري و ... مي توانند چنين اثري داشته باشند. پس بيمار "ام.اس" بايد مراقب افزوده شدن ديگر بيماريهاي ظاهراً ساده نيز باشد. يكي ديگر از خوانندگان نيز در مورد ارتباط حاملگي و "ام.اس"، پرسيده بود كه آيا حاملگي فرد مبتلا، براي او و جنينش ضرر دارد يا خير؟ در پاسخ به اين سؤال بايد متذكر شويم، خوشبختانه اكنون با وجود داروهاي خوب و مؤثري كه روند بيماري را كند مي كنند، بيماران "ام.اس" مي توانند زندگي عادي و خوبي داشته باشند. حاملگي نيز براي خانمهاي مبتلا مجاز است. البته، بهتر است اين حاملگي در اوايل بيماري كه فرد به دارو وابسته نيست، صورت بگيرد، زيرا بيمار در طول دوران حاملگي اش، به هيچ وجه مجاز به استفاده از داروهاي ويژه "ام.اس" نمي باشد.نكته ديگر آن است كه بلافاصله پس از زايمان، احتمال عود بيشتر مي شود كه اين عارضه نيز با مصرف كوتاه مدت داروهاي ايمنوگلوبولين وريدي در روزهاي پس از زايمان، به ميزان قابل ملاحظه اي كاهش مي يابد.

منبع: روزنامه قدس

چگونه شخصيت سالمي داشته باشيم؟

نويسنده:ابطحي

شخصيت سالم

«شخصيت سالم» عنوان جالبي است. همه در آرزوي آن هستند و همه مدعي اند چنين شخصيتي دارند.

در اينجا 20 نكته را در مورد شخصيت سالم تشريح مي كنيم و شما مي توانيد خود را با آنها بسنجيد.

اين آگاهي ها مي تواند به شما كمك كند كه اگر ويژگي هاي منفي داريد، آن ها را شناسايي كنيد و با جديت در جهت رفعشان بكوشيد و اگر ويژگي هاي مثبتي داريد اجازه ندهيد رفتار مناسب ديگران باعث تزلزل آن ها در شما بشود.

شخصيت سالم

تافته جدا بافته نيست

او آدمي است شبيه ديگران، مي تواند پول دار باشد يا بي پول، مي تواند لاغر باشد يا چاق. سفيد باشد يا سياه، اما علي رغم هر گونه تفاوت اجتماعي، اقتصادي، نژادي، فرهنگي و يا فردي، او شبيه ديگران است.

منتها اين ويژگي اوست كه هر آن آمادگي دارد كار مثبت و مفيدي انجام دهد و همه چيز را دوست داشته باشد.

شخصيت سالم، رنجور و مظلوم نما نيست

يعني اهل گله و شكايت و افسوس خوردن نيست و دائم نمي گويد: اي كاش اوضاع جور ديگري بود و اگر فلان، بهمان مي شود بهتر بود. بر عكس، او به معني واقعي كلمه، زمان حال و واقعيت اكنون را دريافته و طبق آن واكنش نشان مي دهد. او نه در ديروز از دست رفته و نه در فرداي نيامده زندگي مي كند بلكه مي كوشد از زمان حال پلي بسازد براي رها شدن از تبعات اشتباهات گذشته و رسيدن به وضعيت بهتر و مطلوب آينده. او اشتباهات گذشته خويش را مي بخشد و خود را در گذشته تلخ و سياه دار نمي زند تا در وادي تيره حسرت خوردن و آه و ناله كردن تباه شود.

شخصيت سالم ، در كمال آرامش با استفاده از

قدرت عقل خود شرايط را تجزيه و تحليل مي كند و اگر با وضعيت نامطلوبي مواجه شود با تمام قوا براي رفع آن اقدام مي كند، ولي نه به اين معنا كه شتاب زده به هر دري بزند بلكه صبوري او در مقابل اتفاقات ناخوشايند زندگي، مثال زدني است.

سپس بهترين راه چاره را انتخاب و به

آن عمل مي كند.

شخصيت سالم ، انساني است پر تلاش و خلاق

چنين انساني همواره به دنبال يافتن راه حل هايي جديد براي مسائل قديمي است و از دريچه اي نو به همه چيز مي نگرد حتي اگر اين مسير جديد، براي او تنش بيشتري به همراه داشته باشد. او همواره به دنبال راه هاي نو، ابتكارات و تجربيات جديد مي رود.

شخصيت سالم ، جوياي علم و دانش است

او به دنبال كشف حقايق و يكي از مهم ترين سرگرمي هايش مطالعه است حتماً عضو يك يا چند كتابخانه در سطح شهر است و هميشه دوست دارد از اتفاقاتي كه در اطرافش رخ مي دهد، با اطلاع باشد. طرفدارپروپا قرص روزنامه و كتاب است.

شخصيت سالم ، امتيازهاي ديگران را ستايش مي كند

او به امتيازات ديگران غبطه مي خورد اما هرگز حسد نمي ورزد و سعي مي كند از زندگي افراد موفق، درس بياموزد.

شخصيت سالم ، ساعاتي را براي خلوت خويش اختصاص مي دهد

او همواره و در هر پديده اي به دنبال آيت و نشانه اي از خالق هستي است و زيبايي هاي او را مي ستايد. او مي داند كه خداوند، از لوح خود در او دميده، پس سعي مي كند تا روح خداي خود را از زير زنگار كينه توزي ها، حسادتها، رياكاري هاو... بيرون كشيده و بدين وسيله خود را نجات دهد. او تقوا پيشه است و حاضر نيست تا به هر وسيله اي به اهداف خود برسد. به حق خود قانع است و به مال ديگران چشم ندارد، دروغ گو نيست و صداقت را بر ريا

كاري ترجيح مي دهد. او نخستين كسي است كه به پندهايش عمل مي كند و خلاصه اينكه بين آنچه مي انديشد و آنچه مي كند، تضادي نيست.

شخصيت سالم ، عاشق شادي و شادكامي است

هميشه لبخند به لب دارد و به همين دليل قدرت دارد ديگران را شاد و خندان كند. البته او مانند كساني كه اسباب خنده شان را با تمسخر ديگران جور مي كنند نيست. او شادي جاودانه مي بخشد زيرا همواره به ياد اين جمله حكيمانه است: «لبخندش بيش از چند لحظه دوام ندارد، اما خاطره آن جاوداني است.»

شخصيت سالم ، شيفته طبيعت است

او ستايشگر كوه، صحرا، دشت، غروب آفتاب، طلوع خورشيد و هر منظره زيباي ديگر طبيعت است. او حتي از تماشاي پرواز پرندگان يا حركت ابرها در آسمان لذت مي برد زيرا روح لطيف و باصفايي دارد كه با طبيعت مانوس است و از آن نيرو مي گيرد.

شخصيت سالم ، همواره دلسوز است و در صف مقدم فعاليتهاي اجتماعي قرار مي گيرد

او هميشه به كاري مشغول است واگر بتواند به كسي ببخشد، مي بخشد تا با شادي بخشي به ديگران، زندگي خود را شادتر كند.

شخصيت سالم ، اهل ناله و زاري نيست

او حتي اين توانايي را دارد كه تسليم بيماري نشود. اطرافيان چنين شخصي كمتر پيش مي آيد كه او را در بستر بيماري ببينيد.

شخصيت سالم ، اهل شايعه پراكني و وراجي هاي بيهوده نيست

او خود را در زندگي مردم وارد نمي كند و از قضاوت در مورد آنها، مي پرهيزد و مي داند كه همانگونه كه وي دوست ندارد كسي در مورد او و زندگيش

قضاوتي كرده و يا اسرار او را فاش كند، او نيز بايد به همانگونه با ديگران رفتار كند.

همواره اين سخن را سرلوحه خويش قرار مي دهد:«هر آن چه را براي خود مي پسندي، براي مردم نيز بپسند.»

شخصيت سالم ، اهل بحث و جدل نيست

هنگامي كه كسي تند خويانه بحث مي كند، او با شكيبايي حرف ها را مي شنود و هيجان زده نمي شود. با اين وجود اگر احساس كند كه نظر خودش سنجيده و منطقي است، آن را بي پروا و با اعتماد به نفس اعلام مي كند.

اما ديگران را متقاعد نمي كند كه نظر وي را بپذيرند. وقتي هم كه ديگران با عقايدش مخالفت مي كنند مي گويد:«مساله اي نيست، ما با هم دشمني نداريم، فقط نظراتمان مختلف است.»

شخصيت سالم ، خونسردي خود را حفظ مي كند

در شرايط سخت و بحراني كه معمولاً بيشتر آدم ها از كوره در مي روند و منفجر مي شوند و به خود حق داده و پرخاشگري مي كنند، او تنها لبخند مي زند و خونسردي خود را حفظ مي كند. در حقيقت يك «صافي» جلو ذهن خود مي گذارد تا از نامطلوبي كه ممكن در او بروز كند، جلوگيري نمايد. مسلم است كه اين شخص هيچ گاه آلت دست احساسات ناخوشايندي مثل خشم و يا اندوه نخواهد شد.

شخصيت سالم ، مضطرب و نگران نيست

او دائم نگران و دلواپس رويدادهاي آتي نيست و از احتمال وقوعشان هراسي ندارد. و با ملايمت و نرمي با اتفاقات و رويدادهاي نامطلوب، برخورد مي كند. او در زمره كساني نيست كه همه چيز را براي

فرداي نيامده ي تنگ دستي، ذخيره كند.

و در واقع گرچه شخصي آينده نگر است ولي از ترس فقر و نداري، كار را به خساست نمي كشاند. او از آنچه در اختيار دارد، به طور صحيح و منطقي استفاده كرده و ديگران را نيز از آن بي نصيب نمي گذارد.

شخصيت سالم ، به تأييد و تصويب ديگران نياز ندارد

او به دنبال اين نيست كه ديگران به او احترام بگذارند يا تحسينش كنند. البته مورد تأييد ديگران بودن، نشانه خوب بودن فرد است و حتي باعث آرامش و اعتماد به نفس بيشتر مي شود ولي اگر اين مسأله به صورت نيازي بيمار گونه درآيد، قطعاً نتايج خوبي در برنخواهد داشت. بنابراين شخصيت سالم با رفتار و كردار منطقي و اصولي، خود به خود تاييد و تصويب ديگران را دريافت خواهد كرد.

شخصيت سالم ، خيالباف نبوده و اهل تلاش است

يعني با انتظار منفعلانه و بدون تلاش جهت فرداي بهتر خود را فريب نمي دهد زيرا مي داند موفقيت و كاميابي، با فكر و خيال به دست نمي آيد و به تلاش هاي گذشته و حال او بستگي دارد. پس با جديت تلاش كرده و مي داند آينده روشن اوصد درصد به تلاش هاي اكنونش وابسته دارد.

شخصيت سالم ، صادق، ساده و بي تكلف است

او چاپلوسانه در گفتارش كلماتي را انتخاب نمي كند كه سبب خشنودي ديگران شود و به خاطر خوش آمد اطرافيان حق را زير پا نمي گذارد.

همچنين با آداب و رسوم و تشريفات دست و پا گيري كه اكثر مردم زندگي خود را درگير آن كرده اند و

روابط خود را بر اساس آن پايه ريزي مي كنند، مخالف است. او به آساني از ظواهر پر زرق و برق و بي معني زندگي اجتماعي چشم مي پوشد و دوستان را بر اساس معيارهاي انساني انتخاب مي كند. خلاصه اينكه خود را درگير تجملات و تشريفات خسته كننده نمي كند.

فرهنگسراي خانواده در زمينه:

ارائه خدمات مشاوره

*برگزاري كلاسهاي آموزش خانواده و ازدواج

*عضويت در كتابخانه تخصصي خانواده

*نشست هاي تخصصي با كارشناسان مجرب و اساتيد دانشگاه

*مركز تست خانواده

*طرح ارتباط سبز ويژه زوجين عقد كرده

*طرح ارتباط موفق ويژه زوجهاي جوان

چگونه شخصيت سالمي داشته باشيم؟

نويسنده:ابطحي شخصيت سالم «شخصيت سالم» عنوان جالبي است. همه در آرزوي آن هستند و همه مدعي اند چنين شخصيتي دارند.

در اينجا 20 نكته را در مورد شخصيت سالم تشريح مي كنيم و شما مي توانيد خود را با آنها بسنجيد.

اين آگاهي ها مي تواند به شما كمك كند كه اگر ويژگي هاي منفي داريد، آن ها را شناسايي كنيد و با جديت در جهت رفعشان بكوشيد و اگر ويژگي هاي مثبتي داريد اجازه ندهيد رفتار مناسب ديگران باعث تزلزل آن ها در شما بشود.

شخصيت سالم تافته جدا بافته نيست

او آدمي است شبيه ديگران، مي تواند پول دار باشد يا بي پول، مي تواند لاغر باشد يا چاق. سفيد باشد يا سياه، اما علي رغم هر گونه تفاوت اجتماعي، اقتصادي، نژادي، فرهنگي و يا فردي، او شبيه ديگران است.

منتها اين ويژگي اوست كه هر آن آمادگي دارد كار مثبت و مفيدي انجام دهد و همه چيز را دوست داشته باشد.

شخصيت سالم، رنجور و

مظلوم نما نيست

يعني اهل گله و شكايت و افسوس خوردن نيست و دائم نمي گويد: اي كاش اوضاع جور ديگري بود و اگر فلان، بهمان مي شود بهتر بود. بر عكس، او به معني واقعي كلمه، زمان حال و واقعيت اكنون را دريافته و طبق آن واكنش نشان مي دهد. او نه در ديروز از دست رفته و نه در فرداي نيامده زندگي مي كند بلكه مي كوشد از زمان حال پلي بسازد براي رها شدن از تبعات اشتباهات گذشته و رسيدن به وضعيت بهتر و مطلوب آينده. او اشتباهات گذشته خويش را مي بخشد و خود را در گذشته تلخ و سياه دار نمي زند تا در وادي تيره حسرت خوردن و آه و ناله كردن تباه شود.

شخصيت سالم ، در كمال آرامش با استفاده از

قدرت عقل خود شرايط را تجزيه و تحليل مي كند و اگر با وضعيت نامطلوبي مواجه شود با تمام قوا براي رفع آن اقدام مي كند، ولي نه به اين معنا كه شتاب زده به هر دري بزند بلكه صبوري او در مقابل اتفاقات ناخوشايند زندگي، مثال زدني است.

سپس بهترين راه چاره را انتخاب و به آن عمل مي كند.

شخصيت سالم ، انساني است پر تلاش و خلاق

چنين انساني همواره به دنبال يافتن راه حل هايي جديد براي مسائل قديمي است و از دريچه اي نو به همه چيز مي نگرد حتي اگر اين مسير جديد، براي او تنش بيشتري به همراه داشته باشد. او همواره به دنبال راه هاي نو، ابتكارات و تجربيات جديد مي رود.

شخصيت سالم ، جوياي علم و

دانش است

او به دنبال كشف حقايق و يكي از مهم ترين سرگرمي هايش مطالعه است حتماً عضو يك يا چند كتابخانه در سطح شهر است و هميشه دوست دارد از اتفاقاتي كه در اطرافش رخ مي دهد، با اطلاع باشد. طرفدارپروپا قرص روزنامه و كتاب است.

شخصيت سالم ، امتيازهاي ديگران را ستايش مي كند

او به امتيازات ديگران غبطه مي خورد اما هرگز حسد نمي ورزد و سعي مي كند از زندگي افراد موفق، درس بياموزد.

شخصيت سالم ، ساعاتي را براي خلوت خويش اختصاص مي دهد

او همواره و در هر پديده اي به دنبال آيت و نشانه اي از خالق هستي است و زيبايي هاي او را مي ستايد. او مي داند كه خداوند، از لوح خود در او دميده، پس سعي مي كند تا روح خداي خود را از زير زنگار كينه توزي ها، حسادتها، رياكاري هاو... بيرون كشيده و بدين وسيله خود را نجات دهد. او تقوا پيشه است و حاضر نيست تا به هر وسيله اي به اهداف خود برسد. به حق خود قانع است و به مال ديگران چشم ندارد، دروغ گو نيست و صداقت را بر ريا كاري ترجيح مي دهد. او نخستين كسي است كه به پندهايش عمل مي كند و خلاصه اينكه بين آنچه مي انديشد و آنچه مي كند، تضادي نيست.

شخصيت سالم ، عاشق شادي و شادكامي است

هميشه لبخند به لب دارد و به همين دليل قدرت دارد ديگران را شاد و خندان كند. البته او مانند كساني كه اسباب خنده شان را با تمسخر ديگران جور مي كنند نيست. او شادي

جاودانه مي بخشد زيرا همواره به ياد اين جمله حكيمانه است: «لبخندش بيش از چند لحظه دوام ندارد، اما خاطره آن جاوداني است.»

شخصيت سالم ، شيفته طبيعت است

او ستايشگر كوه، صحرا، دشت، غروب آفتاب، طلوع خورشيد و هر منظره زيباي ديگر طبيعت است. او حتي از تماشاي پرواز پرندگان يا حركت ابرها در آسمان لذت مي برد زيرا روح لطيف و باصفايي دارد كه با طبيعت مانوس است و از آن نيرو مي گيرد.

شخصيت سالم ، همواره دلسوز است و در صف مقدم فعاليتهاي اجتماعي قرار مي گيرد

او هميشه به كاري مشغول است واگر بتواند به كسي ببخشد، مي بخشد تا با شادي بخشي به ديگران، زندگي خود را شادتر كند.

شخصيت سالم ، اهل ناله و زاري نيست

او حتي اين توانايي را دارد كه تسليم بيماري نشود. اطرافيان چنين شخصي كمتر پيش مي آيد كه او را در بستر بيماري ببينيد.

شخصيت سالم ، اهل شايعه پراكني و وراجي هاي بيهوده نيست

او خود را در زندگي مردم وارد نمي كند و از قضاوت در مورد آنها، مي پرهيزد و مي داند كه همانگونه كه وي دوست ندارد كسي در مورد او و زندگيش قضاوتي كرده و يا اسرار او را فاش كند، او نيز بايد به همانگونه با ديگران رفتار كند.

همواره اين سخن را سرلوحه خويش قرار مي دهد:«هر آن چه را براي خود مي پسندي، براي مردم نيز بپسند.»

شخصيت سالم ، اهل بحث و جدل نيست

هنگامي كه كسي تند خويانه بحث مي كند، او با شكيبايي حرف ها را مي شنود و هيجان زده نمي شود. با اين

وجود اگر احساس كند كه نظر خودش سنجيده و منطقي است، آن را بي پروا و با اعتماد به نفس اعلام مي كند.

اما ديگران را متقاعد نمي كند كه نظر وي را بپذيرند. وقتي هم كه ديگران با عقايدش مخالفت مي كنند مي گويد:«مساله اي نيست، ما با هم دشمني نداريم، فقط نظراتمان مختلف است.»

شخصيت سالم ، خونسردي خود را حفظ مي كند

در شرايط سخت و بحراني كه معمولاً بيشتر آدم ها از كوره در مي روند و منفجر مي شوند و به خود حق داده و پرخاشگري مي كنند، او تنها لبخند مي زند و خونسردي خود را حفظ مي كند. در حقيقت يك «صافي» جلو ذهن خود مي گذارد تا از نامطلوبي كه ممكن در او بروز كند، جلوگيري نمايد. مسلم است كه اين شخص هيچ گاه آلت دست احساسات ناخوشايندي مثل خشم و يا اندوه نخواهد شد.

شخصيت سالم ، مضطرب و نگران نيست

او دائم نگران و دلواپس رويدادهاي آتي نيست و از احتمال وقوعشان هراسي ندارد. و با ملايمت و نرمي با اتفاقات و رويدادهاي نامطلوب، برخورد مي كند. او در زمره كساني نيست كه همه چيز را براي فرداي نيامده ي تنگ دستي، ذخيره كند.

و در واقع گرچه شخصي آينده نگر است ولي از ترس فقر و نداري، كار را به خساست نمي كشاند. او از آنچه در اختيار دارد، به طور صحيح و منطقي استفاده كرده و ديگران را نيز از آن بي نصيب نمي گذارد.

شخصيت سالم ، به تأييد و تصويب ديگران نياز ندارد

او به دنبال اين نيست كه ديگران به او

احترام بگذارند يا تحسينش كنند. البته مورد تأييد ديگران بودن، نشانه خوب بودن فرد است و حتي باعث آرامش و اعتماد به نفس بيشتر مي شود ولي اگر اين مسأله به صورت نيازي بيمار گونه درآيد، قطعاً نتايج خوبي در برنخواهد داشت. بنابراين شخصيت سالم با رفتار و كردار منطقي و اصولي، خود به خود تاييد و تصويب ديگران را دريافت خواهد كرد.

شخصيت سالم ، خيالباف نبوده و اهل تلاش است

يعني با انتظار منفعلانه و بدون تلاش جهت فرداي بهتر خود را فريب نمي دهد زيرا مي داند موفقيت و كاميابي، با فكر و خيال به دست نمي آيد و به تلاش هاي گذشته و حال او بستگي دارد. پس با جديت تلاش كرده و مي داند آينده روشن اوصد درصد به تلاش هاي اكنونش وابسته دارد.

شخصيت سالم ، صادق، ساده و بي تكلف است

او چاپلوسانه در گفتارش كلماتي را انتخاب نمي كند كه سبب خشنودي ديگران شود و به خاطر خوش آمد اطرافيان حق را زير پا نمي گذارد.

همچنين با آداب و رسوم و تشريفات دست و پا گيري كه اكثر مردم زندگي خود را درگير آن كرده اند و روابط خود را بر اساس آن پايه ريزي مي كنند، مخالف است. او به آساني از ظواهر پر زرق و برق و بي معني زندگي اجتماعي چشم مي پوشد و دوستان را بر اساس معيارهاي انساني انتخاب مي كند. خلاصه اينكه خود را درگير تجملات و تشريفات خسته كننده نمي كند.

فرهنگسراي خانواده در زمينه:

ارائه خدمات مشاوره

*برگزاري كلاسهاي آموزش خانواده و ازدواج

*عضويت در كتابخانه تخصصي خانواده

*نشست

هاي تخصصي با كارشناسان مجرب و اساتيد دانشگاه

*مركز تست خانواده

*طرح ارتباط سبز ويژه زوجين عقد كرده

*طرح ارتباط موفق ويژه زوجهاي جوان

برقراري ارتباط مناسب با روستاييان

نويسنده:محسن حيطه-سعيد ناظمي

منبع: راسخون

براي دفع بهداشتي فاضلاب و...

مسأله آلودگي محيط زيست به خاطر رشد سريع جمعيت، صنعت و محدوديت هاي منابع طبيعي بيش از پيش مورد توجه واقع شده است.

ماده آلوده كننده ماده اي است كه در جايي قرار گيرد كه به طور طبيعي نمي بايست آنجا قرار گرفت و يا داراي غلظتي بيش از غلظت طبيعي باشد به نحوي كه بر روي موجودات زنده اثر نامطلوب داشته باشد. دفع غير بهداشتي فاضلاب و مدفوع يكي از معضلات بهداشتي روستاها و مشكل هميشگي بهورزان مي باشد كه عموماً باعث آلوده شدن منابع طبيعي آب، خاك وهوا مي شود.

دفع نادرست مدفوع و فاضلاب انساني موجب آلودگي خاك ومنابع آب هاي آشاميدني مي شود و زمينه مناسبي براي تخمگذاري، پرورش، تغذيه و انتقال آلودگي توسط مگس و انتشار بوي نامطبوع را فراهم مي نمايد. دفع نادرست مدفوع غالباً توأم با كمبود آب و ساير تسهيلات بهداشتي و ناشي از ضعف بنيه مالي جماعت روستايي است. تجربه نشان داده است كه توفيق در برنامه دفع بهداشتي مدفوع و فاضلاب بدون مشاركت مردم امكان پذير نمي باشد.

موفقيت در برنامه هاي بهداشت محيط نياز حتمي به تفاهم، پشتيباني و همكاري مؤثر مردم دارد. پرداختن به بهسازي محيط زندگي مردم بدون توجه به تأثير آموزش بهداشت اقدامي بي فايده خواهد بود.

منظور از آموزش بهداشت كمك به مردم براي حل مسايل شان به وسيله تلاش هاي خودشان است؛ نقش شما اين است ك

به جامعه كمك كنيد تا تشخيص دهند كه چه كارهايي را مي توانند براي كمك به خودشان انجام دهند و مهارت هاي مورد نياز براي اين كار را به آنها بياموزيد. با به كار گرفتن شيوه هاي آموزش بهداشت در ضمن كارتان قادر به ياري مردم به انجام آنچه در مورد بهداشت مفيداست خواهيد بود؛ در نتيجه مردم درباره خود، احساس بهتري پيدا خواهند كرد.

نكاتي كه مي بايست در موقع بازديد از منزل در نظر قرار گيرد، بدين شرح است:

الف- بهورز مي بايست پس از كسب اجازه داخل منازل شده و براي جلب اعتماد و همكاري افراد خانواده با خوشرويي با آنها برخورد نمايد.مثلاً اگر مشاهده كرد خانوار فاقد توالت بهداشتي مي باشد يا فاضلاب خود را به صورت غير بهداشتي دفع مي نمايد ضمن دادن اطلاعات لازم به خانواده باعث تغيير رفتار آنان شود؛ در حالي كه درصورت برخورد نامناسب و عدم ارايه اطلاعات مناسب به زبان ساده و قابل فهم تغييري در خانواده مشاهده نخواهد شد.

ب- گفتار و آموزش هاي بهورز به خانواده ها و مردم زماني مؤثر خواهد بود كه بهورز خود به عنوان يكي از رهبران و الگوي مسايل بهداشتي در سطح روستا، خود و خانواده اش نسبت به دفع بهداشتي فاضلاب و مدفوع اقدام نمايند.

ج-بهورز مي بايست به ديدن مردم برود و يا شرايط لازم را در جهت صحبت با آنها در خانه بهداشت مهيا كند و از آنها بخواهد مشكلات و دلايل دفع غير بهداشتي فاضلاب و مدفوع را مطرح كنند كه در طي اين صحبت ها متوجه خواهند شد با مشاركت خود آنها مشكلشان

حل خواهد شد. اين روش يكي از مؤثرترين روش هايي است كه باعث تغيير رفتار در مردم خواهد شد.

د- موضوع مهم در بحث بهسازي توالت هاي روستايي و دفع بهداشتي مدفوع توجه كافي به آداب و رسوم و سنن اجتماعي هر روستاست كه عدم توجه كافي به موضوع فوق يكي از دلايل عمده شكست برنامه مستراح سازي در سطح روستاهاي كشور مي باشد.

ه_- استفاده از قانون جهت برخورد با خانواده هاي مختلف در دراز مدت مؤثر نخواهد بود و باعث ضعيف شدن ارتباط بهورز با مردم خواهد شد.

ماهرروز در زندگي كوشش مي كنيم تا عقايد، انديشه، احساسات و اطلاعاتمان را با مردم ديگر به مشاركت بگذاريم، اين عمل ارتباط ناميده مي شود. برقراري ارتباط بخشي از روابط عادي ما با ساير مردم است يك رابطه اجتماعي خوب بدون مشاركت در عقايد، احساسات و اطلاعات ديگران نمي تواند وجود داشته باشد و مشاركت در بين مردمي كه يك رابطه خوب دارند به طور يكسان و مشابه و به سادگي وقوع مي پيوندد.

براي برقراري ارتباطي خوب و مناسب بايستي سه مهارت زير را دارا باشيد:

1- بيان و گفتار واضح و روشن:

براي تغيير رفتار مردم در زمينه بهسازي فاضلاب در منازل مسكوني و جلوگيري از ورود فاضلاب ها به معابر عمومي و يا احداث توالت هاي بهداشتي بايد مطمئن شويم تا مردم، پيامي را كه به آنان در ميان گذاشته ايم مي شوند، مي بينند و درك مي كنند. بنابراين بيان كردن، نوشتن و يا نشان دادن اين پيام به طور واضح و ساده بسيار مهم است؛ همچنين استفاده از حداقل كلمات بهتر از

سخنراني طولاني است.

2- گوش كردن و توجه نمودن:

برقراري ارتباط، دادن و گرفتن را در بردارد. بهورزان نه تنها بايد واضح و روشن صحبت كنند بلكه بايد به دقت گوش كنند، تا علايق و يا عقايد اعضاي جامعه را درك نمايند. خوب گوش كردن محترم شمردن مردم است. هنر گوش دادن در آموزش بهداشت بسيار مهم است. بهورزان به وسيله گوش دادن دقيق مي توانند چگونگي احساس شخص و دلايل رفتاري افراد را نسبت به بروز رفتار غير بهداشتي و خطر ساز در زمينه رفع غيربهداشتي مدفوع و فاضلاب درك نمايند و در نتيجه در پيدا نمودن راه حل هاي مناسب، به آنها كمك كنند.

3- بحث و روشنگري:

نكته ي مهم اين است كه پس از گوش كردن مطمئن شويد آنچه را شنيده ايد به درستي فهميده ايد؛ در ضمن بايد دريابيد كه طرف مقابل شما نيز حرف تان را به خوبي دريافته باشد. سؤال كردن مي تواند در روشن كردن گفته هاي اشخاص به شما كمك كند. هرگز از سؤال كردن نهراسيد. سؤالات مي تواند ارتباط دقيق تر و صحيح تري را برقراري كند. پس از گوش كردن سعي كنيد به طور مختصر آنچه را از گفته هاي طرف مقابل دريافته ايد به او بگوييد. از او سؤال كنيد كه آيا متوجه منظور او شده ايد. موقع صحبت كردن دقيقاً اين كار را انجام دهيد، همچنين طرف مقابل صحبت را تشويق كنيد تا حرف هاي شما را خلاصه كند؛ بدين ترتيب خواهيد دانست كه آيا آنچه را گفته ايد فهميده است.

اين نوع بحث ارتباط صحيح را بين افراد ايجاد مي كند.

فراموش نكنيد چنانچه برنامه هاي آموزش بهداشت شما به علت عدم علاقه و يا انگيزه موفق نبوده است از سرزنش مردم براي شكست برنامه ها اجتناب كنيد. يكي از كارشناسان برجسته آموزش بهداشت مفهوم مفيدي را ارايه كرده است كه از آن به عنوان عوامل توانمند سازي نام مي برند. برخي اوقات يك فرد ممكن است قصد انجام يك رفتار را داشته باشد. اما آن كار را انجام ندهد اين امر، به علت تأثير عوامل توانمند سازي مانند زمان، پول، تجهيزات، مهارت ها يا خدمات بهداشتي است.

عوامل توانمند سازي براي برنامه بهسازي توالت ها يا فاضلاب روها مي تواند پول، اجزاي مناسب مهارت هاي ساختماني مورد لزوم و لوازم باشند.

برقراري ارتباط مناسب با روستاييان

نويسنده:محسن حيطه-سعيد ناظمي

منبع: راسخون براي دفع بهداشتي فاضلاب و...

مسأله آلودگي محيط زيست به خاطر رشد سريع جمعيت، صنعت و محدوديت هاي منابع طبيعي بيش از پيش مورد توجه واقع شده است.

ماده آلوده كننده ماده اي است كه در جايي قرار گيرد كه به طور طبيعي نمي بايست آنجا قرار گرفت و يا داراي غلظتي بيش از غلظت طبيعي باشد به نحوي كه بر روي موجودات زنده اثر نامطلوب داشته باشد. دفع غير بهداشتي فاضلاب و مدفوع يكي از معضلات بهداشتي روستاها و مشكل هميشگي بهورزان مي باشد كه عموماً باعث آلوده شدن منابع طبيعي آب، خاك وهوا مي شود.

دفع نادرست مدفوع و فاضلاب انساني موجب آلودگي خاك ومنابع آب هاي آشاميدني مي شود و زمينه مناسبي براي تخمگذاري، پرورش، تغذيه و انتقال آلودگي توسط مگس و انتشار بوي نامطبوع را فراهم مي نمايد. دفع نادرست مدفوع غالباً

توأم با كمبود آب و ساير تسهيلات بهداشتي و ناشي از ضعف بنيه مالي جماعت روستايي است. تجربه نشان داده است كه توفيق در برنامه دفع بهداشتي مدفوع و فاضلاب بدون مشاركت مردم امكان پذير نمي باشد.

موفقيت در برنامه هاي بهداشت محيط نياز حتمي به تفاهم، پشتيباني و همكاري مؤثر مردم دارد. پرداختن به بهسازي محيط زندگي مردم بدون توجه به تأثير آموزش بهداشت اقدامي بي فايده خواهد بود.

منظور از آموزش بهداشت كمك به مردم براي حل مسايل شان به وسيله تلاش هاي خودشان است؛ نقش شما اين است ك به جامعه كمك كنيد تا تشخيص دهند كه چه كارهايي را مي توانند براي كمك به خودشان انجام دهند و مهارت هاي مورد نياز براي اين كار را به آنها بياموزيد. با به كار گرفتن شيوه هاي آموزش بهداشت در ضمن كارتان قادر به ياري مردم به انجام آنچه در مورد بهداشت مفيداست خواهيد بود؛ در نتيجه مردم درباره خود، احساس بهتري پيدا خواهند كرد.

نكاتي كه مي بايست در موقع بازديد از منزل در نظر قرار گيرد، بدين شرح است:

الف- بهورز مي بايست پس از كسب اجازه داخل منازل شده و براي جلب اعتماد و همكاري افراد خانواده با خوشرويي با آنها برخورد نمايد.مثلاً اگر مشاهده كرد خانوار فاقد توالت بهداشتي مي باشد يا فاضلاب خود را به صورت غير بهداشتي دفع مي نمايد ضمن دادن اطلاعات لازم به خانواده باعث تغيير رفتار آنان شود؛ در حالي كه درصورت برخورد نامناسب و عدم ارايه اطلاعات مناسب به زبان ساده و قابل فهم تغييري در خانواده مشاهده نخواهد شد.

ب- گفتار و

آموزش هاي بهورز به خانواده ها و مردم زماني مؤثر خواهد بود كه بهورز خود به عنوان يكي از رهبران و الگوي مسايل بهداشتي در سطح روستا، خود و خانواده اش نسبت به دفع بهداشتي فاضلاب و مدفوع اقدام نمايند.

ج-بهورز مي بايست به ديدن مردم برود و يا شرايط لازم را در جهت صحبت با آنها در خانه بهداشت مهيا كند و از آنها بخواهد مشكلات و دلايل دفع غير بهداشتي فاضلاب و مدفوع را مطرح كنند كه در طي اين صحبت ها متوجه خواهند شد با مشاركت خود آنها مشكلشان حل خواهد شد. اين روش يكي از مؤثرترين روش هايي است كه باعث تغيير رفتار در مردم خواهد شد.

د- موضوع مهم در بحث بهسازي توالت هاي روستايي و دفع بهداشتي مدفوع توجه كافي به آداب و رسوم و سنن اجتماعي هر روستاست كه عدم توجه كافي به موضوع فوق يكي از دلايل عمده شكست برنامه مستراح سازي در سطح روستاهاي كشور مي باشد.

ه_- استفاده از قانون جهت برخورد با خانواده هاي مختلف در دراز مدت مؤثر نخواهد بود و باعث ضعيف شدن ارتباط بهورز با مردم خواهد شد.

ماهرروز در زندگي كوشش مي كنيم تا عقايد، انديشه، احساسات و اطلاعاتمان را با مردم ديگر به مشاركت بگذاريم، اين عمل ارتباط ناميده مي شود. برقراري ارتباط بخشي از روابط عادي ما با ساير مردم است يك رابطه اجتماعي خوب بدون مشاركت در عقايد، احساسات و اطلاعات ديگران نمي تواند وجود داشته باشد و مشاركت در بين مردمي كه يك رابطه خوب دارند به طور يكسان و مشابه و به سادگي وقوع مي پيوندد.

براي

برقراري ارتباطي خوب و مناسب بايستي سه مهارت زير را دارا باشيد:

1- بيان و گفتار واضح و روشن:

براي تغيير رفتار مردم در زمينه بهسازي فاضلاب در منازل مسكوني و جلوگيري از ورود فاضلاب ها به معابر عمومي و يا احداث توالت هاي بهداشتي بايد مطمئن شويم تا مردم، پيامي را كه به آنان در ميان گذاشته ايم مي شوند، مي بينند و درك مي كنند. بنابراين بيان كردن، نوشتن و يا نشان دادن اين پيام به طور واضح و ساده بسيار مهم است؛ همچنين استفاده از حداقل كلمات بهتر از سخنراني طولاني است.

2- گوش كردن و توجه نمودن:

برقراري ارتباط، دادن و گرفتن را در بردارد. بهورزان نه تنها بايد واضح و روشن صحبت كنند بلكه بايد به دقت گوش كنند، تا علايق و يا عقايد اعضاي جامعه را درك نمايند. خوب گوش كردن محترم شمردن مردم است. هنر گوش دادن در آموزش بهداشت بسيار مهم است. بهورزان به وسيله گوش دادن دقيق مي توانند چگونگي احساس شخص و دلايل رفتاري افراد را نسبت به بروز رفتار غير بهداشتي و خطر ساز در زمينه رفع غيربهداشتي مدفوع و فاضلاب درك نمايند و در نتيجه در پيدا نمودن راه حل هاي مناسب، به آنها كمك كنند.

3- بحث و روشنگري:

نكته ي مهم اين است كه پس از گوش كردن مطمئن شويد آنچه را شنيده ايد به درستي فهميده ايد؛ در ضمن بايد دريابيد كه طرف مقابل شما نيز حرف تان را به خوبي دريافته باشد. سؤال كردن مي تواند در روشن كردن گفته هاي اشخاص به شما كمك كند. هرگز از سؤال

كردن نهراسيد. سؤالات مي تواند ارتباط دقيق تر و صحيح تري را برقراري كند. پس از گوش كردن سعي كنيد به طور مختصر آنچه را از گفته هاي طرف مقابل دريافته ايد به او بگوييد. از او سؤال كنيد كه آيا متوجه منظور او شده ايد. موقع صحبت كردن دقيقاً اين كار را انجام دهيد، همچنين طرف مقابل صحبت را تشويق كنيد تا حرف هاي شما را خلاصه كند؛ بدين ترتيب خواهيد دانست كه آيا آنچه را گفته ايد فهميده است.

اين نوع بحث ارتباط صحيح را بين افراد ايجاد مي كند. فراموش نكنيد چنانچه برنامه هاي آموزش بهداشت شما به علت عدم علاقه و يا انگيزه موفق نبوده است از سرزنش مردم براي شكست برنامه ها اجتناب كنيد. يكي از كارشناسان برجسته آموزش بهداشت مفهوم مفيدي را ارايه كرده است كه از آن به عنوان عوامل توانمند سازي نام مي برند. برخي اوقات يك فرد ممكن است قصد انجام يك رفتار را داشته باشد. اما آن كار را انجام ندهد اين امر، به علت تأثير عوامل توانمند سازي مانند زمان، پول، تجهيزات، مهارت ها يا خدمات بهداشتي است.

عوامل توانمند سازي براي برنامه بهسازي توالت ها يا فاضلاب روها مي تواند پول، اجزاي مناسب مهارت هاي ساختماني مورد لزوم و لوازم باشند.

هراس اجتماعي در نوجوانان

آيا مي دانيد كه شايع ترين هراس در بين مردم، صحبت كردن در مقابل جمع است؟ بسياري از افراد اگر مجبور باشند كه در جلوي ديگران صحبت يا سخنراني كنند دچار دل آشوبه، تپش قلب و عرق كردن كف دست ها مي شوند. امّا در بيشتر موارد، اگر مجبور به انجام اين كار باشند، بالاخره به

نوعي از پس آن برخواهند آمد.

كمي اضطراب، پيش از يك سخنراني مهم و يا رفتن روي صحنه به انسان كمك مي كند كه اجراي بهتري داشته باشد. امّا گاهي اوقات بعضي ها نمي توانند از پس اضطراب شديدي كه به هنگام مواجهه با برخي موقعيت هاي اجتماعي به سراغشان مي آيد برآيند. براي آن ها، پاسخ دادن به يك سوال در كلاس درس، ارائه مطلبي در جلوي ديگران، و يا حتي صحبت كردن در سر ميز غذا، باعث آنچنان اضطرابي مي گردد كه تحملّش ناممكن مي نمايد. اين شرايط اضطرابي را هراس اجتماعي (يا هراس از اجتماع) مي نامند.

هراس اجتماعي چيست؟

هراس اجتماعي (كه گاهي اضطراب اجتماعي نيز خوانده مي شود) به ترس شديد از قرار گرفتن در موقعيت هاي اجتماعي اطلاق مي شود. اين ترس آنقدر شديد است كه برخي افرادي كه دچار هراس اجتماعي هستند را در صورت امكان از قرار گرفتن در اين موقعيت ها باز مي دارد. و همانند ساير هراس ها، اين ترس متناسب با خطر واقعي كه وجود دارد نيست. با وجودي كه بسياري از افراد از اين كه در برخي موقعيت هاي اجتماعي خاص دستپاچه و شرمنده شوند مي ترسند امّا كنار آمدن با اين وضعيت براي بعضي ها بسيار مشكل است. افرادي كه دچار هراس اجتماعي هستند معمولاً خطر شرمندگي و دستپاچه شدن را بيش از اندازه، و در همان حال، توانايي خود براي رويارويي با آن موقعيت را كمتر از حدّ برآورد مي كنند.

بسياري از افراد در خلال دوران نوجواني، احساس كمروئي و خجالتي بودن مي كنند. تمام تغييرات فيزيكي و هيجاني كه در اين دوره در زندگي ما اتفاق مي افتد، مي تواند بر روي اعتماد به نفس ما در آينده تأثيرگذار باشد. و نوجواناني

كه احساس اطمينان كافي براي پرداختن به اين مشكل نداشته باشند، در آينده نيز نسبت به چيزهايي كه در اين دوران برايشان مشكل آفرين بوده حساس تر خواهند بود.

بسياري از نوجوانان، به ويژه آن ها كه به طور طبيعي كمي خجالتي تر از هم سن و سال هاي خود هستند، از اين كه در مركز توجه قرار گيرند احساس ناراحتي مي كنند. غالباً براي آن ها، صحبت كردن در مقابل جمع كاري استرس زا و اضطراب آفرين است. امّا اكثر آن ها بالاخره با چند بار اشتباه كردن، راهي براي كنار آمدن با اين مشكل پيدا مي كنند.

هراس اجتماعي چيزي به مراتب فراتر از خجالتي بودن طبيعي و يا احساس ناخوشايندي كه اغلب مردم گاه و بيگاه دارند است. هراس اجتماعي، كمروئي و خجالتي بودن مفرط است كه با اضطراب همراه مي گردد و باعث مي شود كه فرد كاري كه دوست دارد را انجام ندهد و يا از حضور در موقعيت هايي كه ممكن است مجبور به صحبت كردن با ديگران گردد اجتناب كند.

هنگامي كه فردي آنقدر خجالتي باشد كه با بعضي افراد خاص يا در برخي موقعيت هاي اجتماعي خاص صحبت نكند، به نوع خاصي از هراس اجتماعي دچار است كه به سكوت گزينشي معروف است.

اين عبارت همان طور كه از نامش برمي آيد يعني صحبت نكردن («ساكت» ماندن) در برخي موقعيت ها و نه در همه جا (گزينشي). اين افراد با كساني كه با آن ها احساس راحتي كنند (مثل افراد خانواده يا دوستان) و يا در بعضي مكان ها (مثل خانه) مشكلي در صحبت كردن با ديگران ندارند و با آن ها به طور عادي مكالمه مي كنند. امّا در بعضي موقعيت ها چنان احساس ناراحتي مي كنند كه

ممكن است اصلاً قادر به صحبت كردن نباشند.

عوامل پديد آورنده هراس اجتماعي

برخي نوجوانان مشكلات اضطرابي بيشتري نسبت به بقيه دارند. همچنين آن هايي كه پدر و مادر و بستگان نزديكشان مشكلات اضطرابي داشته باشند، احتمال بيشتري دارد كه بعدها دچار چنين مشكلاتي گردند. اين امر ممكن است به دليل ويژگي هاي بيولوژيك مشترك در بين افراد خانواده باشد. برخي ويژگي ها مي تواند بر عملكرد مواد شيميايي مغز (انتقال دهنده هاي عصبي يا برخي هورمون هاي استرس) كه تنظيم كننده وضعيت خلق و خو مثل اضطراب، كمروئي، عصبي بودن و استرس هستند، موثر باشد.

برخي افراد با شخصيتي محتاط به دنيا مي آيند و به طور طبيعي نسبت به موقعيت ها و وضعيت هاي جديد حساس هستند و از قرار گرفتن در چنين موقعيت هايي خجالت مي كشند. اين امر ممكن است در پيدايش هراس اجتماعي نقش داشته باشد. برخي ديگر ممكن است با توجه به تجربياتي كه در زندگي كسب مي كنند، شيوه اي كه ديگران نسبت به آن ها واكنش نشان مي دهند و يا رفتارهايي كه در پدر و مادرشان يا ديگران مي بينند، در طول زندگي شخصيت محتاطي پيدا كنند. اعتماد به نفس كم و فقدان مهارت هاي انطباقي براي مديريت استرس هاي طبيعي نيز مي تواند در پيدايش هراس اجتماعي نقش داشته باشد. همچنين آدم هاي نگران، كمال گرا يا كساني كه به سختي از اشكالات كوچك مي گذرند، احتمال بيشتري دارد كه دچار هراس اجتماعي گردند.

كنار آمدن با هراس اجتماعي

روان درمانگران مي توانند به كساني كه داراي هراس اجتماعي هستند كمك كنند تا مهارت هاي انطباقي براي مديريت اضطرابشان را به دست آورند. اين امر شامل درك و تنظيم افكار و باورهايي كه باعث اضطراب مي شوند، يادگيري و تمرين مهارت هاي اجتماعي

براي افزايش اعتماد به نفس و جسارت، و سپس به كاربردن تدريجي و آهسته اين مهارت ها در وضعيت ها و موقعيت هاي واقعي است.

يادگيري روش هاي آرامش (relaxation) مانند تنفس و تمرين هاي شل كردن عضلات مي تواند يكي از عناصر درمان باشد. تمرينات نمايشي نيز مي تواند مفيد باشد. در اين تمرينات، روان درمانگر و نوجوان، وضعيت هاي خاصي را در نظر مي گيرند و در آن به ايفاي نقش مي پردازند. اين كار مي تواند انجام اين رفتارها را به هنگام مواجه شدن با شرايط واقعي، براي نوجوان آسانتر و خودكارتر سازد.

گاهي اوقات صحبت هايي كه فرد با خودش مي كند باعث به وجود آمدن اضطراب در او مي گردد. بنابراين يكي از روش هاي درمان مي تواند اصلاح اين گونه صحبت ها و يادگيري انجام صحبت هاي مثبت تر با خود باشد كه به تقويت اعتماد به نفس و مهارت هاي انطباقي بيانجامد. نوجوان مي تواند با راهنمايي روان درمانگر، افكار فعلي خود درباره موقعيت هاي خاص را اصلاح كند و از نگراني هاي خود بكاهد.

غلبه بر افكار نگران كننده

افكار نگران كننده داراي كيفيت خاصي هستند. آن ها معمولاً به شكل سوالي با اين مضمون كه «چه مي شود اگر ........ » شروع مي شوند و بيشتر منفي هستند تا مثبت. مثال هايي از اين گونه افكار چنين است: «چه مي شود اگر در امتحان رد شوم؟». افكار نگران كننده معمولاً بدتر و بدتر مي شوند تا جايي كه فرد نه تنها فقط انتظار چيزهاي بد را دارد بلكه در انتظار بدترين چيز ممكن است.

هنگامي كه فردي با هراس اجتماعي به اين فكر مي كند كه معلّم او را براي درس دادن احضار كند، به احتمال زياد اين سوالات از ذهنش مي گذرد: «چه مي شود اگر جواب اشتباه

بدهم؟» يا «چه مي شود اگر بچه ها به جوابم بخندند؟» و يا افكاري مانند: «من نمي توانم جواب دهم. خيلي سخت است. من قاطي خواهم كرد و جواب اشتباه خواهم داد» معمولاً صحبت كردن با خود، باعث بدتر شدن اضطراب مي گردد و الگوهاي اجتنابي فرد را تقويت مي كند. اصلي ترين پيامي كه افراد در خلال اين صحبت كردن هاي با خود به خودشان مي دهند اين است كه «خيلي ترسناك است» و «من نمي توانم از عهده اش برآيم.»

روان درمانگران مي توانند به افراد كمك كنند تا اين افكار را شناسايي نموده و مورد بررسي قرار دهند. براي مثال، دانش آموزي كه نگران احضار شدن توسط معلم در كلاس است بايد بررسي كند كه چقدر احتمال دارد كه او جواب غلط بدهد. اگر او معتقد گردد كه معمولاً جواب درست را مي داند، در اين صورت احتمال اين كه جواب غلط بدهد بسيار كم مي شود. سپس روان درمانگر مي تواند بر روي مهارت هاي انطباقي در مواردي كه دانش آموز اشتباه مي كند و چگونگي جايگزين ساختن افكارهاي نگران كننده با افكار آرامش بخش كار كند. براي مثال، فرد مي تواند تصوّر كند هنگامي كه دوستش به يافتن اعتماد به نفس مجدّد نياز دارد به او چه مي گويد و ياد بگيرد كه خودش نيز همان گونه فكر كند.

دارو درماني نيز براي درمان هراس اجتماعي در برخي نوجوانان مي تواند مفيد باشد. غالباً داروهايي كه به تنظيم عملكرد سروتونين (ماده اي شيميايي در مغز كه به ارسال پيام هاي الكتريكي مربوط به خلق و خو كمك مي كند) تجويز مي گردد. هر چند دارو درماني مساله را به طور كامل حل نمي كند امّا مي تواند باعث كاهش اضطراب گردد و به نوجوان فرصت دهد تا به تمرين برخي از

روش هاي مثبتي كه در بالا ذكر شد بپردازد.

هراس اجتماعي در نوجوانان

آيا مي دانيد كه شايع ترين هراس در بين مردم، صحبت كردن در مقابل جمع است؟ بسياري از افراد اگر مجبور باشند كه در جلوي ديگران صحبت يا سخنراني كنند دچار دل آشوبه، تپش قلب و عرق كردن كف دست ها مي شوند. امّا در بيشتر موارد، اگر مجبور به انجام اين كار باشند، بالاخره به نوعي از پس آن برخواهند آمد.

كمي اضطراب، پيش از يك سخنراني مهم و يا رفتن روي صحنه به انسان كمك مي كند كه اجراي بهتري داشته باشد. امّا گاهي اوقات بعضي ها نمي توانند از پس اضطراب شديدي كه به هنگام مواجهه با برخي موقعيت هاي اجتماعي به سراغشان مي آيد برآيند. براي آن ها، پاسخ دادن به يك سوال در كلاس درس، ارائه مطلبي در جلوي ديگران، و يا حتي صحبت كردن در سر ميز غذا، باعث آنچنان اضطرابي مي گردد كه تحملّش ناممكن مي نمايد. اين شرايط اضطرابي را هراس اجتماعي (يا هراس از اجتماع) مي نامند. هراس اجتماعي چيست؟

هراس اجتماعي (كه گاهي اضطراب اجتماعي نيز خوانده مي شود) به ترس شديد از قرار گرفتن در موقعيت هاي اجتماعي اطلاق مي شود. اين ترس آنقدر شديد است كه برخي افرادي كه دچار هراس اجتماعي هستند را در صورت امكان از قرار گرفتن در اين موقعيت ها باز مي دارد. و همانند ساير هراس ها، اين ترس متناسب با خطر واقعي كه وجود دارد نيست. با وجودي كه بسياري از افراد از اين كه در برخي موقعيت هاي اجتماعي خاص دستپاچه و شرمنده شوند مي ترسند امّا كنار آمدن با اين وضعيت براي بعضي ها بسيار مشكل است. افرادي كه دچار هراس اجتماعي هستند معمولاً خطر شرمندگي

و دستپاچه شدن را بيش از اندازه، و در همان حال، توانايي خود براي رويارويي با آن موقعيت را كمتر از حدّ برآورد مي كنند.

بسياري از افراد در خلال دوران نوجواني، احساس كمروئي و خجالتي بودن مي كنند. تمام تغييرات فيزيكي و هيجاني كه در اين دوره در زندگي ما اتفاق مي افتد، مي تواند بر روي اعتماد به نفس ما در آينده تأثيرگذار باشد. و نوجواناني كه احساس اطمينان كافي براي پرداختن به اين مشكل نداشته باشند، در آينده نيز نسبت به چيزهايي كه در اين دوران برايشان مشكل آفرين بوده حساس تر خواهند بود.

بسياري از نوجوانان، به ويژه آن ها كه به طور طبيعي كمي خجالتي تر از هم سن و سال هاي خود هستند، از اين كه در مركز توجه قرار گيرند احساس ناراحتي مي كنند. غالباً براي آن ها، صحبت كردن در مقابل جمع كاري استرس زا و اضطراب آفرين است. امّا اكثر آن ها بالاخره با چند بار اشتباه كردن، راهي براي كنار آمدن با اين مشكل پيدا مي كنند.

هراس اجتماعي چيزي به مراتب فراتر از خجالتي بودن طبيعي و يا احساس ناخوشايندي كه اغلب مردم گاه و بيگاه دارند است. هراس اجتماعي، كمروئي و خجالتي بودن مفرط است كه با اضطراب همراه مي گردد و باعث مي شود كه فرد كاري كه دوست دارد را انجام ندهد و يا از حضور در موقعيت هايي كه ممكن است مجبور به صحبت كردن با ديگران گردد اجتناب كند.

هنگامي كه فردي آنقدر خجالتي باشد كه با بعضي افراد خاص يا در برخي موقعيت هاي اجتماعي خاص صحبت نكند، به نوع خاصي از هراس اجتماعي دچار است كه به سكوت گزينشي معروف است.

اين عبارت همان طور كه

از نامش برمي آيد يعني صحبت نكردن («ساكت» ماندن) در برخي موقعيت ها و نه در همه جا (گزينشي). اين افراد با كساني كه با آن ها احساس راحتي كنند (مثل افراد خانواده يا دوستان) و يا در بعضي مكان ها (مثل خانه) مشكلي در صحبت كردن با ديگران ندارند و با آن ها به طور عادي مكالمه مي كنند. امّا در بعضي موقعيت ها چنان احساس ناراحتي مي كنند كه ممكن است اصلاً قادر به صحبت كردن نباشند. عوامل پديد آورنده هراس اجتماعي

برخي نوجوانان مشكلات اضطرابي بيشتري نسبت به بقيه دارند. همچنين آن هايي كه پدر و مادر و بستگان نزديكشان مشكلات اضطرابي داشته باشند، احتمال بيشتري دارد كه بعدها دچار چنين مشكلاتي گردند. اين امر ممكن است به دليل ويژگي هاي بيولوژيك مشترك در بين افراد خانواده باشد. برخي ويژگي ها مي تواند بر عملكرد مواد شيميايي مغز (انتقال دهنده هاي عصبي يا برخي هورمون هاي استرس) كه تنظيم كننده وضعيت خلق و خو مثل اضطراب، كمروئي، عصبي بودن و استرس هستند، موثر باشد.

برخي افراد با شخصيتي محتاط به دنيا مي آيند و به طور طبيعي نسبت به موقعيت ها و وضعيت هاي جديد حساس هستند و از قرار گرفتن در چنين موقعيت هايي خجالت مي كشند. اين امر ممكن است در پيدايش هراس اجتماعي نقش داشته باشد. برخي ديگر ممكن است با توجه به تجربياتي كه در زندگي كسب مي كنند، شيوه اي كه ديگران نسبت به آن ها واكنش نشان مي دهند و يا رفتارهايي كه در پدر و مادرشان يا ديگران مي بينند، در طول زندگي شخصيت محتاطي پيدا كنند. اعتماد به نفس كم و فقدان مهارت هاي انطباقي براي مديريت استرس هاي طبيعي نيز مي تواند در پيدايش هراس اجتماعي نقش داشته باشد. همچنين آدم هاي نگران،

كمال گرا يا كساني كه به سختي از اشكالات كوچك مي گذرند، احتمال بيشتري دارد كه دچار هراس اجتماعي گردند. كنار آمدن با هراس اجتماعي

روان درمانگران مي توانند به كساني كه داراي هراس اجتماعي هستند كمك كنند تا مهارت هاي انطباقي براي مديريت اضطرابشان را به دست آورند. اين امر شامل درك و تنظيم افكار و باورهايي كه باعث اضطراب مي شوند، يادگيري و تمرين مهارت هاي اجتماعي براي افزايش اعتماد به نفس و جسارت، و سپس به كاربردن تدريجي و آهسته اين مهارت ها در وضعيت ها و موقعيت هاي واقعي است.

يادگيري روش هاي آرامش (relaxation) مانند تنفس و تمرين هاي شل كردن عضلات مي تواند يكي از عناصر درمان باشد. تمرينات نمايشي نيز مي تواند مفيد باشد. در اين تمرينات، روان درمانگر و نوجوان، وضعيت هاي خاصي را در نظر مي گيرند و در آن به ايفاي نقش مي پردازند. اين كار مي تواند انجام اين رفتارها را به هنگام مواجه شدن با شرايط واقعي، براي نوجوان آسانتر و خودكارتر سازد.

گاهي اوقات صحبت هايي كه فرد با خودش مي كند باعث به وجود آمدن اضطراب در او مي گردد. بنابراين يكي از روش هاي درمان مي تواند اصلاح اين گونه صحبت ها و يادگيري انجام صحبت هاي مثبت تر با خود باشد كه به تقويت اعتماد به نفس و مهارت هاي انطباقي بيانجامد. نوجوان مي تواند با راهنمايي روان درمانگر، افكار فعلي خود درباره موقعيت هاي خاص را اصلاح كند و از نگراني هاي خود بكاهد. غلبه بر افكار نگران كننده

افكار نگران كننده داراي كيفيت خاصي هستند. آن ها معمولاً به شكل سوالي با اين مضمون كه «چه مي شود اگر ........ » شروع مي شوند و بيشتر منفي هستند تا مثبت. مثال هايي از اين گونه افكار چنين است: «چه مي شود اگر

در امتحان رد شوم؟». افكار نگران كننده معمولاً بدتر و بدتر مي شوند تا جايي كه فرد نه تنها فقط انتظار چيزهاي بد را دارد بلكه در انتظار بدترين چيز ممكن است.

هنگامي كه فردي با هراس اجتماعي به اين فكر مي كند كه معلّم او را براي درس دادن احضار كند، به احتمال زياد اين سوالات از ذهنش مي گذرد: «چه مي شود اگر جواب اشتباه بدهم؟» يا «چه مي شود اگر بچه ها به جوابم بخندند؟» و يا افكاري مانند: «من نمي توانم جواب دهم. خيلي سخت است. من قاطي خواهم كرد و جواب اشتباه خواهم داد» معمولاً صحبت كردن با خود، باعث بدتر شدن اضطراب مي گردد و الگوهاي اجتنابي فرد را تقويت مي كند. اصلي ترين پيامي كه افراد در خلال اين صحبت كردن هاي با خود به خودشان مي دهند اين است كه «خيلي ترسناك است» و «من نمي توانم از عهده اش برآيم.»

روان درمانگران مي توانند به افراد كمك كنند تا اين افكار را شناسايي نموده و مورد بررسي قرار دهند. براي مثال، دانش آموزي كه نگران احضار شدن توسط معلم در كلاس است بايد بررسي كند كه چقدر احتمال دارد كه او جواب غلط بدهد. اگر او معتقد گردد كه معمولاً جواب درست را مي داند، در اين صورت احتمال اين كه جواب غلط بدهد بسيار كم مي شود. سپس روان درمانگر مي تواند بر روي مهارت هاي انطباقي در مواردي كه دانش آموز اشتباه مي كند و چگونگي جايگزين ساختن افكارهاي نگران كننده با افكار آرامش بخش كار كند. براي مثال، فرد مي تواند تصوّر كند هنگامي كه دوستش به يافتن اعتماد به نفس مجدّد نياز دارد به او چه مي گويد و ياد بگيرد كه خودش نيز همان گونه فكر كند.

دارو درماني

نيز براي درمان هراس اجتماعي در برخي نوجوانان مي تواند مفيد باشد. غالباً داروهايي كه به تنظيم عملكرد سروتونين (ماده اي شيميايي در مغز كه به ارسال پيام هاي الكتريكي مربوط به خلق و خو كمك مي كند) تجويز مي گردد. هر چند دارو درماني مساله را به طور كامل حل نمي كند امّا مي تواند باعث كاهش اضطراب گردد و به نوجوان فرصت دهد تا به تمرين برخي از روش هاي مثبتي كه در بالا ذكر شد بپردازد.

افسردگي ، خزنده و خطرناك

نويسنده: دكتر پونه پورهاشمي

افسردگي يكي از شايع ترين بيماري هاي نوع بشر است و حدود 6 درصد از افراد جامعه دچار افسردگي اند و احتمال اينكه هر كسي در طول عمر خود به افسردگي دچار شود به طور متوسط 15 درصد است كه زنان بيشتر درمعرض اين بيماري اند تا مردان.

افسردگي علاوه بر اينكه يك بيماري روحي رواني محسوب مي شود اما داراي علائم جسماني است . علائم افسردگي اساسي يك دوره حداقل دو هفته اي است كه در طي آن فرد افسرده علاقه و احساس لذت را تقريبا در همه فعاليت ها از دست مي دهد . فرد افسرده چهار علامت را تجربه مي كند؛ 1- تغيير در اشتها يا وزن. 2- خواب و فعاليتهاي رواني - حركتي 3- كاهش انرژي ، احساس بي ارزشي يا گناه 4- دشواري در انديشيدن، تمركز و يا تصميم گيري با افكار تكرار شونده مرگ يا انديشه پردازي ، طرح و اقدام براي خودكشي .

در بعضي افراد كه از احساس بي ميلي شكوه مي كنند، هيچ گونه احساسي ندارند يا احساس مضطرب بودن مي كنند، وجود يك خلق افسرده را مي توان از حالت چهره و

طرز رفتارشان استنباط كرد.

اعضاي خانواده غالبا متوجه كناره گيري اجتماعي و عدم علاقه به فعاليت هاي لذت بخش قبلي بيمار مي شوند. اشتها معمولا كاهش مي يابد و بيشتر افراد احساس مي كنند براي خوردن بايد به خود فشار بياورند.

افراد افسرده دچار بي خوابي در اواسط شب مي شوند، گاهي اوقات دليلي كه افراد به خاطر آن در صدد درمان بر مي آيند خواب آشفته است.

تغييرات رواني - حركتي شامل بي قراري ( مثلا ناتواني در نشستن ، قدم زدن ، فشار دادن دست يا فشار دادن يامالش پوست، البسه و ديگر اشيا) يا تاخير فكري يا بدني است.

كاهش انرژي ، فرسودگي و خستگي مفرط شايع است. يك شخص ممكن است بدون كار بدني احسس خستگي مدام داشته باشد.

احساس بي ارزش بودن يا گناه همراه با ارزيابي منفي غير واقعي از ارزش خود يا اشتغال و نشخوار ذهني همراه باگناه در مورد نقاط ضعف كوچك گذشته وجود دارد.

در كودكان افت ناگهاني در نمرات درسي ممكن است انعكاس تمركز ضعيف باشد و يا با نشانه هاي اوليه زوال عقل اشتباه شود.

غالبا افكار مرگ و انديشه پردازي در مورد خودكشي يا اقدام به خودكشي وجود دارد . دامنه اين افكار از اين اعتقاد كه آنان كه مرده اند، آسوده ترند تا افكار گذرا اما تكرار شونده در مورد عمل خودكشي و برنامه ريزيهاي حساب شده براي چگونگي انجام خودكشي امتداد دارد.

هر سال قريب به 100 ميليون نفر از مردم جهان به بيماري افسردگي مبتلا مي شوند به احتمال زياد علت اين وفور افسردگي در بيشتر كشورها از يك سو، بالا رفتن طول عمر

و از سوي ديگر بوجود آمدن دگرگوني هاي اقتصادي - اجتماعي و فرهنگي است كه موجب تشديد فشارهاي رواني و افزايش بر تعداد بيماران مذكور مي شود. شايد هم علت ديگر اين باشد كه بروز اين بيماري در نسل جوان افزايش يافته است.

از هم گسيختگي خانواده ها، انزواي اجتماعي ، و پديده هاي ديگري از اين قبيل، مي تواند منجر به پيدايش حالت هاي افسردگي شود. رواج برخي آسيب هاي جسمي نيز خطر ابتلا به افسردگي را بالا مي برد، ازآن جمله صدمات ناشي از مصرف مشروبات الكلي ، انواع مواد مخدر است كه به بروز اين حالات در شخص معتاد سرعت مي بخشد، مشكل افسردگي با ابعاد گسترده اش قطعا يكي از مسائل مهم بهداشت عمومي در جهان امروز به شمار مي آيد و اين در حالي است كه درمان هاي موثري نيز برايش وجود دارد. اما بيماراني كه مبتلا به افسردگي هستند، به خصوص در كشورهاي در حال توسعه معمولا از اين درمان ها بي نصيب مي مانند و ناچار درد و رنج

ناخواسته اي را تحمل مي كنند كه به نوبه خود محيط خانوادگي و اجتماعي آنها را نيز تحت تاثير قرار مي دهند.

كودكان افسرده

افسردگي در كودكان تظاهرات مختلفي دارد و به اشكال متفاوتي ظاهر مي شود. گاهي افسردگي به صورت حال و ناگهاني بروز مي كند. كودكي كه شاد و فعال بوده و در امور جمعي شركت مي كرده است در پي رويدادي غير منتظره مثل از دست دادن والدين و يا تجربه سختي در زندگي يكباره در خود فرود مي رود، از علايق قبلي دست مي كشد در گوشه

اي به حالت انزوا مي نشيند و روابط خود را با سايرين محدود مي كند.

تعدادي از كودكان دچار افسردگي مزمن هستند اين كودكان كه سابقه سلامتي خوبي ندارد و افسردگي آنها به تدريج شروع شده است معمولا هيچ تجربه تلخي به تازگي در زندگيشان به وجود نيامده ولي داراي سابقه اي دراز مدت از برخورد با بعضي ناكامي ها، محروميت ها و جدايي ها هستند. البته علايم اين افسردگي با افسردگي حاد چندان فرقي ندارد و تفاوت آنها در طول دوران افسردگي و سرعت بهبود آن است.

شايد بتوان گفت افسردگي اولين و مخرب ترين اثر خود را بر عملكرد تحصيلي دانش آموزان

مي گذارد. در اين موارد گاه مشاهده مي شود كودكي كه دانش آموز نسبتا ساعي و خوبي بوده علاقه به تحصيل را از دست داده و رفته رفته در رده پايين كلاس قرار مي گيرد، افسردگي باعث از بين رفتن تمركز حواس كودك مي شود و لذا آن طور كه بايد نمي تواند درس بخواند.

كودك افسرده احساس بي ارزشي و ناتواني مي كند. از اين رو با دلگرمي دادن و احترام گذاشتن به او مي توان عزت نفس تضعيف شده اش را دوباره قوت بخشيد و اين باور را در او زنده كرد كه شايسته احترام و لايق ارزش گذاري است.

افسرده شدن روان ، شيوه مقابله بي نظيريست كه ذهن پوياي انسان براي نجات خوداز يك غلبه دردناك تر و صدمه وخيم تر در برابر فشارهاي غير قابل تحمل از خود بروز مي دهد و چقدر اين تلاش ترحم انگيز است و افسردگي تونل مخفي ذهن و روان است تا هنگام

محاصره غم و ناشادي باقي مانده سلولهاي فعال مغز از آن راه فراري داشته باشند . اما اين مزيت رفته رفته تماميت و سلامت آنرا دچار آسيب مي نمايد. مبتلايان به افسردگي راهي در پيش دارند كه ذره ذره به مصيبت بيماري هاي روان پريشي ختم خواهد شد، بيمار منفعل مي شود و ديگر هيچ كاري از او بر نخواهد آمد . مي گويند دو و ميداني مادر ورزشهاست، به مزاح مي توان افزود، افسردگي همان دويدن هاي بي امان است كه در عين ايستايي و كم تحركي به سرعت مي تواند مقام اول و به عنوان مادر تمام امراض رواني جايگاه رقيب اضطراب را براي خود احراز كند و دوشادوش اضطراب كه در حوزه پاتولوژي روانشناسي نامور است خود را به رخ كشد. انسان افسرده ، خاكستري و در حوالي از دست رفتن است و به همين سبب بايد با تمام تمركز و همتي پهلوانانه به آن پرداخت .

ويژگي مبتلايان به افسردگي

مبتلايان به اين طرز فكر همه چيز را سياه يا سفيد مي بينند و به صرف اينكه حادثه ناخوشايند يكبار پيش آمده بدون هيچ دليل و منطق پيش خود نتيجه مي گيرند كه مرتبا تكرار خواهد شد. در اين افراد نه تنها تجربه مثبت ناديده گرفته مي شود بلكه توهمات ذهني فرد افسرده تمايل شديد به خنثي و منفي كردن تجربه هاي مثبت دارد.

شكل ديگري كه دامن گير آدم هاي افسرده مي شود اين است كه يا حوادث را بزرگ مي كنند و از آن غولي مي سازند و يا برعكس بدون كمترين توجهي از كنارش مي گذرند و با بزرگ

ديدن عيوب و كوچك شمردن محاسن احساس حقارت را در خود رفته رفته بارور مي سازند. فرد افسرده از آنجا كه انگيزه اي براي كار و فعاليت ندارد به موجود كم حوصله اي تبديل مي شود كه مدام خود را سرزنش و ملامت مي كند و احساس طرد شدگي و تنهايي دارد و آينده را هم بيشتر از گذشته عبث مي داند، به سادگي گريه مي كند و اشتهاي خود را از دست مي دهد .

مطالعات و پژوهش ها نشان مي دهد كه افسردگي در زنان شايع تر از مردان است و تعدادي از متخصصان معتقدند كه مسائل فرهنگي و محروميت هاي اجتماعي در مورد زنان از علل اساسي اين تفاوت است .

منبع: نشريه شميم

افسردگي ، خزنده و خطرناك

نويسنده: دكتر پونه پورهاشمي افسردگي يكي از شايع ترين بيماري هاي نوع بشر است و حدود 6 درصد از افراد جامعه دچار افسردگي اند و احتمال اينكه هر كسي در طول عمر خود به افسردگي دچار شود به طور متوسط 15 درصد است كه زنان بيشتر درمعرض اين بيماري اند تا مردان.

افسردگي علاوه بر اينكه يك بيماري روحي رواني محسوب مي شود اما داراي علائم جسماني است . علائم افسردگي اساسي يك دوره حداقل دو هفته اي است كه در طي آن فرد افسرده علاقه و احساس لذت را تقريبا در همه فعاليت ها از دست مي دهد . فرد افسرده چهار علامت را تجربه مي كند؛ 1- تغيير در اشتها يا وزن. 2- خواب و فعاليتهاي رواني - حركتي 3- كاهش انرژي ، احساس بي ارزشي يا گناه 4- دشواري در انديشيدن، تمركز

و يا تصميم گيري با افكار تكرار شونده مرگ يا انديشه پردازي ، طرح و اقدام براي خودكشي .

در بعضي افراد كه از احساس بي ميلي شكوه مي كنند، هيچ گونه احساسي ندارند يا احساس مضطرب بودن مي كنند، وجود يك خلق افسرده را مي توان از حالت چهره و طرز رفتارشان استنباط كرد.

اعضاي خانواده غالبا متوجه كناره گيري اجتماعي و عدم علاقه به فعاليت هاي لذت بخش قبلي بيمار مي شوند. اشتها معمولا كاهش مي يابد و بيشتر افراد احساس مي كنند براي خوردن بايد به خود فشار بياورند.

افراد افسرده دچار بي خوابي در اواسط شب مي شوند، گاهي اوقات دليلي كه افراد به خاطر آن در صدد درمان بر مي آيند خواب آشفته است.

تغييرات رواني - حركتي شامل بي قراري ( مثلا ناتواني در نشستن ، قدم زدن ، فشار دادن دست يا فشار دادن يامالش پوست، البسه و ديگر اشيا) يا تاخير فكري يا بدني است.

كاهش انرژي ، فرسودگي و خستگي مفرط شايع است. يك شخص ممكن است بدون كار بدني احسس خستگي مدام داشته باشد.

احساس بي ارزش بودن يا گناه همراه با ارزيابي منفي غير واقعي از ارزش خود يا اشتغال و نشخوار ذهني همراه باگناه در مورد نقاط ضعف كوچك گذشته وجود دارد.

در كودكان افت ناگهاني در نمرات درسي ممكن است انعكاس تمركز ضعيف باشد و يا با نشانه هاي اوليه زوال عقل اشتباه شود.

غالبا افكار مرگ و انديشه پردازي در مورد خودكشي يا اقدام به خودكشي وجود دارد . دامنه اين افكار از اين اعتقاد كه آنان كه مرده اند، آسوده ترند تا افكار گذرا

اما تكرار شونده در مورد عمل خودكشي و برنامه ريزيهاي حساب شده براي چگونگي انجام خودكشي امتداد دارد.

هر سال قريب به 100 ميليون نفر از مردم جهان به بيماري افسردگي مبتلا مي شوند به احتمال زياد علت اين وفور افسردگي در بيشتر كشورها از يك سو، بالا رفتن طول عمر و از سوي ديگر بوجود آمدن دگرگوني هاي اقتصادي - اجتماعي و فرهنگي است كه موجب تشديد فشارهاي رواني و افزايش بر تعداد بيماران مذكور مي شود. شايد هم علت ديگر اين باشد كه بروز اين بيماري در نسل جوان افزايش يافته است.

از هم گسيختگي خانواده ها، انزواي اجتماعي ، و پديده هاي ديگري از اين قبيل، مي تواند منجر به پيدايش حالت هاي افسردگي شود. رواج برخي آسيب هاي جسمي نيز خطر ابتلا به افسردگي را بالا مي برد، ازآن جمله صدمات ناشي از مصرف مشروبات الكلي ، انواع مواد مخدر است كه به بروز اين حالات در شخص معتاد سرعت مي بخشد، مشكل افسردگي با ابعاد گسترده اش قطعا يكي از مسائل مهم بهداشت عمومي در جهان امروز به شمار مي آيد و اين در حالي است كه درمان هاي موثري نيز برايش وجود دارد. اما بيماراني كه مبتلا به افسردگي هستند، به خصوص در كشورهاي در حال توسعه معمولا از اين درمان ها بي نصيب مي مانند و ناچار درد و رنج

ناخواسته اي را تحمل مي كنند كه به نوبه خود محيط خانوادگي و اجتماعي آنها را نيز تحت تاثير قرار مي دهند. كودكان افسرده

افسردگي در كودكان تظاهرات مختلفي دارد و به اشكال متفاوتي ظاهر مي شود. گاهي افسردگي به

صورت حال و ناگهاني بروز مي كند. كودكي كه شاد و فعال بوده و در امور جمعي شركت مي كرده است در پي رويدادي غير منتظره مثل از دست دادن والدين و يا تجربه سختي در زندگي يكباره در خود فرود مي رود، از علايق قبلي دست مي كشد در گوشه اي به حالت انزوا مي نشيند و روابط خود را با سايرين محدود مي كند.

تعدادي از كودكان دچار افسردگي مزمن هستند اين كودكان كه سابقه سلامتي خوبي ندارد و افسردگي آنها به تدريج شروع شده است معمولا هيچ تجربه تلخي به تازگي در زندگيشان به وجود نيامده ولي داراي سابقه اي دراز مدت از برخورد با بعضي ناكامي ها، محروميت ها و جدايي ها هستند. البته علايم اين افسردگي با افسردگي حاد چندان فرقي ندارد و تفاوت آنها در طول دوران افسردگي و سرعت بهبود آن است.

شايد بتوان گفت افسردگي اولين و مخرب ترين اثر خود را بر عملكرد تحصيلي دانش آموزان

مي گذارد. در اين موارد گاه مشاهده مي شود كودكي كه دانش آموز نسبتا ساعي و خوبي بوده علاقه به تحصيل را از دست داده و رفته رفته در رده پايين كلاس قرار مي گيرد، افسردگي باعث از بين رفتن تمركز حواس كودك مي شود و لذا آن طور كه بايد نمي تواند درس بخواند.

كودك افسرده احساس بي ارزشي و ناتواني مي كند. از اين رو با دلگرمي دادن و احترام گذاشتن به او مي توان عزت نفس تضعيف شده اش را دوباره قوت بخشيد و اين باور را در او زنده كرد كه شايسته احترام و لايق ارزش گذاري است.

افسرده شدن روان ، شيوه مقابله بي نظيريست كه ذهن پوياي انسان براي نجات خوداز يك غلبه دردناك تر و صدمه وخيم تر در برابر فشارهاي غير قابل تحمل از خود بروز مي دهد و چقدر اين تلاش ترحم انگيز است و افسردگي تونل مخفي ذهن و روان است تا هنگام محاصره غم و ناشادي باقي مانده سلولهاي فعال مغز از آن راه فراري داشته باشند . اما اين مزيت رفته رفته تماميت و سلامت آنرا دچار آسيب مي نمايد. مبتلايان به افسردگي راهي در پيش دارند كه ذره ذره به مصيبت بيماري هاي روان پريشي ختم خواهد شد، بيمار منفعل مي شود و ديگر هيچ كاري از او بر نخواهد آمد . مي گويند دو و ميداني مادر ورزشهاست، به مزاح مي توان افزود، افسردگي همان دويدن هاي بي امان است كه در عين ايستايي و كم تحركي به سرعت مي تواند مقام اول و به عنوان مادر تمام امراض رواني جايگاه رقيب اضطراب را براي خود احراز كند و دوشادوش اضطراب كه در حوزه پاتولوژي روانشناسي نامور است خود را به رخ كشد. انسان افسرده ، خاكستري و در حوالي از دست رفتن است و به همين سبب بايد با تمام تمركز و همتي پهلوانانه به آن پرداخت . ويژگي مبتلايان به افسردگي

مبتلايان به اين طرز فكر همه چيز را سياه يا سفيد مي بينند و به صرف اينكه حادثه ناخوشايند يكبار پيش آمده بدون هيچ دليل و منطق پيش خود نتيجه مي گيرند كه مرتبا تكرار خواهد شد. در اين افراد نه تنها تجربه مثبت ناديده گرفته مي شود بلكه توهمات

ذهني فرد افسرده تمايل شديد به خنثي و منفي كردن تجربه هاي مثبت دارد.

شكل ديگري كه دامن گير آدم هاي افسرده مي شود اين است كه يا حوادث را بزرگ مي كنند و از آن غولي مي سازند و يا برعكس بدون كمترين توجهي از كنارش مي گذرند و با بزرگ ديدن عيوب و كوچك شمردن محاسن احساس حقارت را در خود رفته رفته بارور مي سازند. فرد افسرده از آنجا كه انگيزه اي براي كار و فعاليت ندارد به موجود كم حوصله اي تبديل مي شود كه مدام خود را سرزنش و ملامت مي كند و احساس طرد شدگي و تنهايي دارد و آينده را هم بيشتر از گذشته عبث مي داند، به سادگي گريه مي كند و اشتهاي خود را از دست مي دهد .

مطالعات و پژوهش ها نشان مي دهد كه افسردگي در زنان شايع تر از مردان است و تعدادي از متخصصان معتقدند كه مسائل فرهنگي و محروميت هاي اجتماعي در مورد زنان از علل اساسي اين تفاوت است .

منبع: نشريه شميم

اختلال عاطفى فصلى

پديدآورنده:ا.اميرديوانى

چرا در پاييز و زمستان آشفته حال تريم؟

اشاره:

اختلال عاطفى فصلى عبارت از اين است كه بعضى از بيماران در زمان معينى از سال به طور مكرر به افسردگى مبتلا مى گردند. در برخى موارد، اين امر بازتاب توقعات اضافى كار و زندگى، روى شخص است. در پاره اى موارد چنين عللى در كار نيست و گروهى از پژوهشگران، آن را به تغييرات فصلى، مثل طول تاريكى و كوتاهى روزها نسبت مى دهند. هر چند اختلالات عاطفى فصلى با زمان وقوع خود مشخص هستند، گفته مى شود بعضى از نشانه هاى آن بيشتر از

ساير اختلالات عاطفى است كه عبارتند از پرخوابى و افزايش اشتها مخصوصا براى مواد قندى.

الگوى شايع شروع افسردگى در پاييز و زمستان و بهبود آن در بهار و تابستان است. اين الگو سبب شده كه بيمارى به كوتاهى روزها نسبت داده شده و براى معالجه آن، «نوردرمانى» توصيه شود. گزارش داده شده است كه سه تا چهار روز پس از آغاز نوردرمانى، آثار بهبود ظاهر مى گردد، اما بعد از قطع آن، علايم بيمارى به سرعت برمى گردد. معلوم شده است كه رويارويى با نور درخشان در ضمن روز به اندازه اى مواجهه با نور درخشان شبانگاهى مؤثر مى باشد. اين موضوع در سبب شناسى بيمارى، ابهام ايجاد كرده است.

شمارى از مردم در خلال ماههاى زمستان از نشانه هاى افسردگى در رنج و عذابند. اين علامت ها در طول ايام بهار و تابستان فروكش مى كنند. ممكن است چنين حالتى، اختلال عاطفى فصلى (اس اى دى) باشد. «اس اى دى»، نابسامانى خُلق و خوى است كه با بروز پريشان خاطرى همراه بوده و به دگرگونى هاى نورى هر فصل مربوط مى باشد.

اختلال ياد شده نخستين بار پيش از سال 1224ش _ 1845م مورد توجه قرار گرفت و تا اوايل دهه 1980 رسما نامى از آن برده نمى شد. از آن جايى كه نور خورشيد بر فعاليت هايى همچون چرخه توليدمثل و زمستان خوابى تأثير مى نهد، بنابراين شايد «اس اى دى» اثر تغييرات نورى فصلى بر انسان ها باشد. همچنان كه فصل ها عوض مى شوند، «ساعت داخلى زيستى» يا «چرخه شبانه روزى» ما نيز تغيير مى يابند و اين دگرگونى تا حدى به واسطه تغييرات حاصل از الگوهاى آفتاب است.

اين وضع سبب مى شود كه ساعت زيستى ما با برنامه هاى روزانه مان ناهماهنگ گردد. طاقت فرساترين ماهها براى مبتلايان به اختلال عاطفى فصلى دو ماه

زمستان، اوايل ديماه تا اوايل اسفند است و در اين فاصله زمانى جوانان و زنان بيشتر در معرض خطر هستند.

آگاهى هايى در باره نشانه هاى اختلال عاطفى فصلى

علايم افسردگى كه اغلب رخ مى نمايند (مانند خور و خواب زياد و افزايش وزن) در طى ماههاى پاييزى يا زمستانى.

رهايى كامل از چنين افسردگى در بهار و تابستان.

نشانه هايى كه در دو سال گذشته روى داده، با هيچ نوع بروز فسرده دلى غير فصلى توأم نباشند.

افسردگى فصلى، فزون تر از ساير افسردگى هاست.

نياز به مواد قندى و نشاسته اى.

علت احتمالى اين گونه اختلال

«ملاتونين»، هورمون مربوط به خواب است كه از غده صنوبرى (پينه آل) واقع در مغز ترشح كرده و به اختلال عاطفى فصلى مربوط مى شود. هورمون مزبور كه احتمالاً باعث پيدايش نشانه هاى بيمارى مى گردد، بيشتر در تاريكى توليد مى شود. از همين رو، وقتى روزها كوتاه تر و تيره تر مى گردند، به همان نسبت بر ميزان ترشح هورمون مزبور افزوده مى شود.

درمان

ثابت شده است كه نوردرمانى يا مداوا با نور درخشان، ترشح «ملاتونين» را فرو مى نشاند. گرچه هيچ يافته پژوهشى به دست نيامده است كه خاصيت ضد افسردگى روش مورد بحث را قطعا به اثبات رساند، ولى هستند افرادى كه به اين راهكار درمانى واكنش نشان مى دهند. وسيله اى كه امروزه براى معالجه ناراحتى پيش گفته، كاربرد گسترده اى دارد، چند چراغ مهتابى سفيدى است كه روى بازتاب گر فلزى نصب شده و داراى صفحه محافظ پلاستيكى مى باشد.

در مورد علايم خفيف مى توان گفت كه وقت گذرانى روزانه در خارج از خانه و يا اتخاذ

تدابيرى جهت بهره مندى هر چه بيشتر از آفتاب در خانه و محل كار، شايد مفيد باشد. به موجب پژوهش صورت گرفته، يك ساعت پياده روى در زير آفتاب زمستانى همان قدر

براى آدم خاصيت دارد كه دو و نيم ساعت در زير نور روشن مصنوعى بودن.

چنانچه نوردرمانى اثر نكند، امكان دارد يك داروى ضد افسردگى در كاهش يا زدودن نشانه هاى اختلال عاطفى فصلى كارگر باشد. احتمال دارد در اين ميان، عوارض جانبى ناخواسته نيز پديد آيند. در باره علامت هايى كه به شما عارض شده است، با پزشك و يا متخصص بهداشت روانى، رايزنى كنيد.

آنچه كه موجب افسردگى مى گردد

سبب واقعى افسرده حالى به درستى معلوم نيست، ولى بر پايه شواهد و مدارك به دست آمده، چندين عامل را مى توان برشمرد كه عبارتند از:

الف) وراثت؛

ب) ساختار زيست شيميايى بدن؛

ج) ساختار روانشناختى؛

چ)رخدادهاى زندگى پرتنش؛

ح)نوسان ميزان هورمون ها؛

خ) علل ديگر همچون امراض و مداواهاى ويژه.

اكنون به تشريح جداگانه هر يك مى پردازيم:

وراثت

كسانى كه يكى از خويشاوندان نزديك شان به افسردگى اصلى يا اختلال خلقى دوگانه (دوقطبى) دچار باشند، دو برابر سايرين در معرض ابتلا به افسردگى قرار دارند.

ساختار زيست شيميايى

هر فردى ساختار شيميايى يگانه اى دارد. ابتلا يا عدم ابتلا به افسردگى، به مقدار مواد

شيميايى مغز وى و اينكه اين مواد شيميايى چه سان با دستگاه عصبى مركزى در تعامل است، بستگى دارد. ساختار زيست شيميايى هر كس، يك عمل تعادل ساز پيچيده است. اگر يكى از مواد مزبور به درستى كار نكند، كل تعادل و توازن به هم خواهد خورد.

مغز، فرمانده بدن است. همان گونه كه پيام هاى صادره از مغز (به شكل جريان الكتريكى) حركات ما را مهار مى كند، پيام هاى ديگر عواطف و احساسات مان را زير نظر دارند. ياخته هاى عصبى توسط فاصله هايى كه پيوندگاه (سيناپس) نام دارند، از هم جدا مى گردند. مواد شيميايى موسوم به «ناقلان عصبى»، پيام ها يا علامت هاى صادره از مغز را از ميان اين

پيوندگاهها گذرانده و به ياخته هاى عصبى گوناگون مى رساند.

ناقل هاى عصبى «سروتونين»، «دوپامين» و «نورپين فراين»، پيام رسان هاى شيميايى هستند كه گفته مى شود مسئول مهار عواطف و روحيه اند. به ويژه سروتونين كه در بروز افسردگى مؤثر مى باشد. اعتقاد بر اين است كه وجود هر نوع كاستى در سروتونين يا اختلال در شيوه عمل آن، اثرات منفى ژرفى در روحيه و عواطف شخصى بر جاى مى نهد.

ساختار روانشناختى

معروف است كه ويژگى هاى اصلى شخصيت يك فرد غالبا در سال هاى اوليه خردسالى او آشكار مى گردد. يكى از اين عوامل مشخص كننده محيط زندگى فرد است. هر آنچه كه در دوران كودكى در زندگى ما روى مى دهد، به هنگام بزرگسالى تأثيرات ژرفى در نگرش و رفتارمان دارد؛ مثلاً مورد بى مهرى و عدم توجه قرار گرفتن، بازداشتن از چيزى و در دوره طفوليت مورد استفاده جنسى واقع شدن مى تواند بعدها در نوع ديدگاه فرد به جهان اثر نهد.

رخدادهاى زندگى پرتنش

واكنش شخص نسبت به عوامل خارجى هم مى تواند بر ميزان مواد شيميايى مغز و چگونگى عمل آنها تأثير گذارد. رويدادى قادر است فرد را به افسردگى بكشاند. (مخصوصا كسى پيشتر بر اثر ساير عوامل در خطر افسردگى بوده). اين پيشامدها عبارتند از:

1_ بيمارى ديرپا؛

2_ مرض يا جان سپارى شخص محبوب؛

3_ طلاق؛

4_ پايان بخشيدن به پيوندى نزديك و صميمى؛

5_ اسباب كشى به منزل جديد؛

6_ مشكلات مالى يا ادارى.

نوسان ميزان هورمون ها

امكان دارد نوسان ميزان هورمون ها در زنان به افسردگى بينجامد. اين حالات عبارتند از: نشانگان پيش از قاعدگى _ حدودا 3 تا 8 درصد زنان، يك هفته يا چند روز پيش از قاعدگى، تحت تأثير اين نشانگان (سندرم) قرار مى گيرند. از نشانه هاى اين حالت، روحيه افسرده، نوسان روحى، اوقات تلخى، تشويش و

نگرانى است.

افسردگى پس از باردارى

(زايمان)

اين گونه افسرده حالى با نوسان هورمون ها بعد از حاملگى ارتباط مستقيم دارد، ولى عوامل اجتماعى هم احتمالاً در آن نقش دارد. به عنوان مثال، زنى شاغل كه ناچار است به طور ناگهانى دور از محل كار خويش در خانه بماند و روز را به تنهايى و با كودكش به سر برد، ممكن است احساس افسردگى و عزلت گزينى بدو روى آورد.

افسردگى در دوران يائسگى

بعيد نيست كه زنان در اين دوره به سبب آنكه توان توليدمثل خويش را از دست داده اند، اسير اندوه گردند، از سوى ديگر امكان دارد مادران به خاطر ترك كردن فرزندان بزرگسال در چمبره افسردگى گرفتار آيند.

ساير عوامل

عوامل ديگرى كه ممكن است به افسردگى منتهى شوند عبارتند از:

1_ مصرف مواد مخدر و الكل؛

2_ استفاده از برخى داروها همچون استروئيد و يا داروهاى مربوط به پرفشارى خون؛

3_ امراض خاص مثل پركارى غده تيروئيد و يا مشكلات عروقى؛

4_ تحليل نيرو، از دست دادن توان ذهنى و جسمى كه معمولاً ناشى از كار طولانى مدت و يا تعهداتى است كه فرد حس كند.

منابع:

الف) انگليسى

1- National Mental Health Association.

2- Pourafkary, N.M.D. A comprehensive Dictionary of Psychology 8 Psychiatry.

ب) فارسى

1_ «آنچه كه باعث افسردگى مى شود»، روزنامه شرق، 1384.

2_ يادداشت هاى پراكنده شخصى از منابع موثق.

اختلال عاطفى فصلى

پديدآورنده:ا.اميرديوانى

چرا در پاييز و زمستان آشفته حال تريم؟

اشاره:

اختلال عاطفى فصلى عبارت از اين است كه بعضى از بيماران در زمان معينى از سال به طور مكرر به افسردگى مبتلا مى گردند. در برخى موارد، اين امر بازتاب توقعات اضافى كار و زندگى، روى شخص است. در پاره اى موارد چنين عللى در كار نيست و گروهى از پژوهشگران، آن

را به تغييرات فصلى، مثل طول تاريكى و كوتاهى روزها نسبت مى دهند. هر چند اختلالات عاطفى فصلى با زمان وقوع خود مشخص هستند، گفته مى شود بعضى از نشانه هاى آن بيشتر از ساير اختلالات عاطفى است كه عبارتند از پرخوابى و افزايش اشتها مخصوصا براى مواد قندى.

الگوى شايع شروع افسردگى در پاييز و زمستان و بهبود آن در بهار و تابستان است. اين الگو سبب شده كه بيمارى به كوتاهى روزها نسبت داده شده و براى معالجه آن، «نوردرمانى» توصيه شود. گزارش داده شده است كه سه تا چهار روز پس از آغاز نوردرمانى، آثار بهبود ظاهر مى گردد، اما بعد از قطع آن، علايم بيمارى به سرعت برمى گردد. معلوم شده است كه رويارويى با نور درخشان در ضمن روز به اندازه اى مواجهه با نور درخشان شبانگاهى مؤثر مى باشد. اين موضوع در سبب شناسى بيمارى، ابهام ايجاد كرده است.

شمارى از مردم در خلال ماههاى زمستان از نشانه هاى افسردگى در رنج و عذابند. اين علامت ها در طول ايام بهار و تابستان فروكش مى كنند. ممكن است چنين حالتى، اختلال عاطفى فصلى (اس اى دى) باشد. «اس اى دى»، نابسامانى خُلق و خوى است كه با بروز پريشان خاطرى همراه بوده و به دگرگونى هاى نورى هر فصل مربوط مى باشد.

اختلال ياد شده نخستين بار پيش از سال 1224ش _ 1845م مورد توجه قرار گرفت و تا اوايل دهه 1980 رسما نامى از آن برده نمى شد. از آن جايى كه نور خورشيد بر فعاليت هايى همچون چرخه توليدمثل و زمستان خوابى تأثير مى نهد، بنابراين شايد «اس اى دى» اثر تغييرات نورى فصلى بر انسان ها باشد. همچنان كه فصل ها عوض مى شوند، «ساعت داخلى زيستى» يا «چرخه شبانه روزى» ما نيز تغيير مى يابند و اين دگرگونى

تا حدى به واسطه تغييرات حاصل از الگوهاى آفتاب است.

اين وضع سبب مى شود كه ساعت زيستى ما با برنامه هاى روزانه مان ناهماهنگ گردد. طاقت فرساترين ماهها براى مبتلايان به اختلال عاطفى فصلى دو ماه زمستان، اوايل ديماه تا اوايل اسفند است و در اين فاصله زمانى جوانان و زنان بيشتر در معرض خطر هستند. آگاهى هايى در باره نشانه هاى اختلال عاطفى فصلى

علايم افسردگى كه اغلب رخ مى نمايند (مانند خور و خواب زياد و افزايش وزن) در طى ماههاى پاييزى يا زمستانى.

رهايى كامل از چنين افسردگى در بهار و تابستان.

نشانه هايى كه در دو سال گذشته روى داده، با هيچ نوع بروز فسرده دلى غير فصلى توأم نباشند.

افسردگى فصلى، فزون تر از ساير افسردگى هاست.

نياز به مواد قندى و نشاسته اى. علت احتمالى اين گونه اختلال

«ملاتونين»، هورمون مربوط به خواب است كه از غده صنوبرى (پينه آل) واقع در مغز ترشح كرده و به اختلال عاطفى فصلى مربوط مى شود. هورمون مزبور كه احتمالاً باعث پيدايش نشانه هاى بيمارى مى گردد، بيشتر در تاريكى توليد مى شود. از همين رو، وقتى روزها كوتاه تر و تيره تر مى گردند، به همان نسبت بر ميزان ترشح هورمون مزبور افزوده مى شود. درمان

ثابت شده است كه نوردرمانى يا مداوا با نور درخشان، ترشح «ملاتونين» را فرو مى نشاند. گرچه هيچ يافته پژوهشى به دست نيامده است كه خاصيت ضد افسردگى روش مورد بحث را قطعا به اثبات رساند، ولى هستند افرادى كه به اين راهكار درمانى واكنش نشان مى دهند. وسيله اى كه امروزه براى معالجه ناراحتى پيش گفته، كاربرد گسترده اى دارد، چند چراغ مهتابى سفيدى است كه روى بازتاب گر فلزى نصب شده و داراى صفحه محافظ پلاستيكى مى باشد.

در مورد علايم خفيف مى توان گفت كه وقت گذرانى روزانه در

خارج از خانه و يا اتخاذ

تدابيرى جهت بهره مندى هر چه بيشتر از آفتاب در خانه و محل كار، شايد مفيد باشد. به موجب پژوهش صورت گرفته، يك ساعت پياده روى در زير آفتاب زمستانى همان قدر براى آدم خاصيت دارد كه دو و نيم ساعت در زير نور روشن مصنوعى بودن.

چنانچه نوردرمانى اثر نكند، امكان دارد يك داروى ضد افسردگى در كاهش يا زدودن نشانه هاى اختلال عاطفى فصلى كارگر باشد. احتمال دارد در اين ميان، عوارض جانبى ناخواسته نيز پديد آيند. در باره علامت هايى كه به شما عارض شده است، با پزشك و يا متخصص بهداشت روانى، رايزنى كنيد. آنچه كه موجب افسردگى مى گردد

سبب واقعى افسرده حالى به درستى معلوم نيست، ولى بر پايه شواهد و مدارك به دست آمده، چندين عامل را مى توان برشمرد كه عبارتند از:

الف) وراثت؛

ب) ساختار زيست شيميايى بدن؛

ج) ساختار روانشناختى؛

چ)رخدادهاى زندگى پرتنش؛

ح)نوسان ميزان هورمون ها؛

خ) علل ديگر همچون امراض و مداواهاى ويژه.

اكنون به تشريح جداگانه هر يك مى پردازيم:

وراثت

كسانى كه يكى از خويشاوندان نزديك شان به افسردگى اصلى يا اختلال خلقى دوگانه (دوقطبى) دچار باشند، دو برابر سايرين در معرض ابتلا به افسردگى قرار دارند.

ساختار زيست شيميايى

هر فردى ساختار شيميايى يگانه اى دارد. ابتلا يا عدم ابتلا به افسردگى، به مقدار مواد

شيميايى مغز وى و اينكه اين مواد شيميايى چه سان با دستگاه عصبى مركزى در تعامل است، بستگى دارد. ساختار زيست شيميايى هر كس، يك عمل تعادل ساز پيچيده است. اگر يكى از مواد مزبور به درستى كار نكند، كل تعادل و توازن به هم خواهد خورد.

مغز، فرمانده بدن است. همان گونه كه پيام هاى صادره از مغز (به شكل جريان الكتريكى) حركات ما را مهار مى كند،

پيام هاى ديگر عواطف و احساسات مان را زير نظر دارند. ياخته هاى عصبى توسط فاصله هايى كه پيوندگاه (سيناپس) نام دارند، از هم جدا مى گردند. مواد شيميايى موسوم به «ناقلان عصبى»، پيام ها يا علامت هاى صادره از مغز را از ميان اين پيوندگاهها گذرانده و به ياخته هاى عصبى گوناگون مى رساند.

ناقل هاى عصبى «سروتونين»، «دوپامين» و «نورپين فراين»، پيام رسان هاى شيميايى هستند كه گفته مى شود مسئول مهار عواطف و روحيه اند. به ويژه سروتونين كه در بروز افسردگى مؤثر مى باشد. اعتقاد بر اين است كه وجود هر نوع كاستى در سروتونين يا اختلال در شيوه عمل آن، اثرات منفى ژرفى در روحيه و عواطف شخصى بر جاى مى نهد.

ساختار روانشناختى

معروف است كه ويژگى هاى اصلى شخصيت يك فرد غالبا در سال هاى اوليه خردسالى او آشكار مى گردد. يكى از اين عوامل مشخص كننده محيط زندگى فرد است. هر آنچه كه در دوران كودكى در زندگى ما روى مى دهد، به هنگام بزرگسالى تأثيرات ژرفى در نگرش و رفتارمان دارد؛ مثلاً مورد بى مهرى و عدم توجه قرار گرفتن، بازداشتن از چيزى و در دوره طفوليت مورد استفاده جنسى واقع شدن مى تواند بعدها در نوع ديدگاه فرد به جهان اثر نهد.

رخدادهاى زندگى پرتنش

واكنش شخص نسبت به عوامل خارجى هم مى تواند بر ميزان مواد شيميايى مغز و چگونگى عمل آنها تأثير گذارد. رويدادى قادر است فرد را به افسردگى بكشاند. (مخصوصا كسى پيشتر بر اثر ساير عوامل در خطر افسردگى بوده). اين پيشامدها عبارتند از:

1_ بيمارى ديرپا؛

2_ مرض يا جان سپارى شخص محبوب؛

3_ طلاق؛

4_ پايان بخشيدن به پيوندى نزديك و صميمى؛

5_ اسباب كشى به منزل جديد؛

6_ مشكلات مالى يا ادارى.

نوسان ميزان هورمون ها

امكان دارد نوسان ميزان هورمون ها در زنان به افسردگى بينجامد. اين حالات عبارتند

از: نشانگان پيش از قاعدگى _ حدودا 3 تا 8 درصد زنان، يك هفته يا چند روز پيش از قاعدگى، تحت تأثير اين نشانگان (سندرم) قرار مى گيرند. از نشانه هاى اين حالت، روحيه افسرده، نوسان روحى، اوقات تلخى، تشويش و نگرانى است.

افسردگى پس از باردارى

(زايمان)

اين گونه افسرده حالى با نوسان هورمون ها بعد از حاملگى ارتباط مستقيم دارد، ولى عوامل اجتماعى هم احتمالاً در آن نقش دارد. به عنوان مثال، زنى شاغل كه ناچار است به طور ناگهانى دور از محل كار خويش در خانه بماند و روز را به تنهايى و با كودكش به سر برد، ممكن است احساس افسردگى و عزلت گزينى بدو روى آورد.

افسردگى در دوران يائسگى

بعيد نيست كه زنان در اين دوره به سبب آنكه توان توليدمثل خويش را از دست داده اند، اسير اندوه گردند، از سوى ديگر امكان دارد مادران به خاطر ترك كردن فرزندان بزرگسال در چمبره افسردگى گرفتار آيند.

ساير عوامل

عوامل ديگرى كه ممكن است به افسردگى منتهى شوند عبارتند از:

1_ مصرف مواد مخدر و الكل؛

2_ استفاده از برخى داروها همچون استروئيد و يا داروهاى مربوط به پرفشارى خون؛

3_ امراض خاص مثل پركارى غده تيروئيد و يا مشكلات عروقى؛

4_ تحليل نيرو، از دست دادن توان ذهنى و جسمى كه معمولاً ناشى از كار طولانى مدت و يا تعهداتى است كه فرد حس كند. منابع:

الف) انگليسى

1- National Mental Health Association.

2- Pourafkary, N.M.D. A comprehensive Dictionary of Psychology 8 Psychiatry.

ب) فارسى

1_ «آنچه كه باعث افسردگى مى شود»، روزنامه شرق، 1384.

2_ يادداشت هاى پراكنده شخصى از منابع موثق.

اختلالات نوروتيكي يا روان رنجوري

در عرف معمول پزشكي اختلال نوروتيك به گروهي از اختلالات هيجاني اطلاق مي شود كه در آنها علايم جسماني

و رواني اختلال اصلي را تشكيل مي دهند. در اين اختلال قطع ارتباط با واقعيت آن طوري كه در سايكوزهاي شديد رواني شايع مي باشد وجود ندارد. به عنوان مثال بيمار هنوز قادر است كه واقعيات دنياي خارج را ارزيابي نمايد. اگر چه ممكن است علايم براي بيمار ناتوان كننده باشد، اما رفتار او نسبت به نرمهاي اجتماعي اختلال جدي ندارد.

اختلال نوروتيك در حد وسط يك طيفي از واكنشهاي سازگاري از يك سو و اختلالات شخصيت از سوي ديگر قرار دارد. موقعي كه حالتهاي استرس شديد اتفاق مي افتد، در طول تصادفات، مرگ فرد مورد علاقه، از دست دادن شغل و يا پول، ممكن است اختلالات رواني موقتي حتي در شخصيتهاي با ثبات قبلي به وجود آيد. هر وقت كه موقعيت استرس شديد به وجود مي آيد، فرد معمولاً بهبود خوبي نشان مي دهد و يك زندگي استوار هيجاني و سودمند را از سر مي گيرد.

ميزان شيوع

اختلالات نوروتيك در جامعه خيلي شايع است. به نظر مي رسد كه در نواحي شهري در مقايسه با مناطق روستايي بيشتر است. سنجشهايي كه در رابطه با ميزان شيوع انجام شده است، نشان مي دهد كه همه جا بين 40 تا 80 نفر از هر 1000 نفر جمعيت اغلب از اختلالاتي با منشأ هيجاني رنج مي برند.همين طور در يك بيمارستان عمومي ، 20 تا 30 درصد از مردمي كه به كلينيك مراجعه مي كنند احتمالاً بيماريهايي در رابطه با عوامل رواني دارند. اختلالات نوروتيك در دهه هاي سوم و چهارم عمر و بندرت بعد از آن شروع مي شود. بيماري در زنان در مقايسه با

مردان خيلي شايعتر است.

اختلالات اضطراب و ترس

اضطراب از تجربيات نسبتاً شايع انسان است و يك واكنش طبيعي در برابر خطر، موقعيتهاي دشوار، تعارضها و نااميديها مي باشد0 همه ما شيوه هاي متفاوتي در مقابله با احساسات اضطرابي خود از قبيل اجتناب از موقعيت استرس زا، ناديده انگاشتن افكار مزاحم، حتي فوران خشم خويش را متوجه موضوعي داريم.

واژه اختلال اضطرابي به حالتي از اضطراب دايمي و شديد اطلاق مي شود كه با تمامي كوششهايي كه براي كنترل آن به كار مي رود، و نيز بعضي مواقع به دنبال يك استرس مشخص اتفاق مي افتد. اگر چه خيلي مواقع دلايل واضحي نمي توان پيدا كرد.

فرمهاي شايع بروز

بيمار مضطرب ممكن است با فرمهاي متنوع بيماري مشاهده شود، از جمله:

اضطراب عمومي

بيمار از علايم اضطرابي بسياري شكايت مي كند0 اين علايم هم رواني و هم جسمي هستند كه به مقدار زياد يا كم در سراسر روز ادامه دارد. اين علايم شامل احساس فشار يا ترس، نگراني، طپش قلب، لرزش، احساس خفگي و... مي باشد. اين حالت فشار مزمن در خواب و تواناييهاي بيمار و انجام فعاليتهاي روزمره مزاحمت ايجاد مي كند.

اضطراب حاد (حملات هراس)

بيمار از حملات ناگهاني اضطراب شديد شكايت مي كند كه كوتاه مدت بوده، اما تمايل به تكرار دارند .در طول هر حمله بيمار بوسيله احساسات شديد ترس يا هراس غوطه ور مي شود. بي قراري مشخص و اينكه بيمار احساس مي كند در حال از بين رفتن است، اتفاق مي افتد. بيمار ميل به فرار دارد و يا اعمالي را براي سبك كردن فشار دروني انجام مي دهد.

بيمار همچنين از تپش قلب مشخص، تعريق يا لرزش شكايت مي كند.

واكنش ترس

به حالتي اطلاق مي شود كه در بيمار يك احساس غير طبيعي وشديد ترس از برخي موقعيت يا موضوعات بي خطر به وجود مي آيد.مواجهه مستقيم با موقعيت يا موضوع باعث حمله اضطرابي در بيمار مي شود .

با وجود اين، واكنش ترس اختلالي نادر بوده و در سرويسهاي بهداشت عمومي شايع نيست.بعضي مثالها عبارتند از:

ترس از مسافرت با اتوبوس، ترن و آسانسور، ترس از مكانهاي بسته، ارتفاعات، چاقو، سگ، سوسك، حمام، مارمولك و ديگر حيوانات.

علايم اختصاصي اضطراب

علايم رواني

از قبيل احساس ترس يا هراس، بي قراري شديد، نگراني افراطي روي موضوعات كم اهميت، احساس فنا يا اضمحلال، ناتواني در تمركز، فراموشي، حساسيت زياد، ناتواني در حفظ آرامش.

علايم سوماتيك

كه در نتيجه فعاليت بيش از اندازه سيستم اعصاب خودكار به وجود مي آيد. از قبيل: تپش قلب، لرزش، تعريق شديد، احساس غرق شدن و خفگي، سرگيجه و تكرر ادرار و مدفوع.

نشانه هاي ويژه در تاريخچه

شرح حال كاملي تهيه كنيد، مدت، سير و فرم شروع دوره فعلي بيماري را مشخص كنيد. در خصوص وجود عوامل استرس كه منجر به بيماري شده و يا مدت و سير بيماري سؤال كنيد. اگر علايم مشابهي در گذشته اتفاق افتاده، پيدا نماييد.اگر وجود داشته است چگونه درمان شده است.حدود ناتواني او را در بيماري فعلي بخصوص در حوزه هاي شغلي و اجتماعي يادداشت كنيد.

نداشتن يك بيماري فيزيكي واضح

به علت اينكه بعضي مواقع اضطراب با ديگر اختلالات جسماني مرتبط است، لذا معاينه جسمي كامل قسمتي ضروري در تشخيص اختلال

اضطراب مي باشد. بيماري كه از پر كاري تيروئيد رنج مي برد، ممكن است با بيمار اضطرابي اشتباه شود، اگر چه اين مسأله بندرت اتفاق مي افتد. اضطراب ازعلايم شايع در ساير اختلالات رواني بخصوص افسردگي (در بيماران مسن) مي باشد.

همچنين اين علايم ممكن است در بيماران ( اعتياد دارويي) و ديگر حالتهاي نوروتيك وجود داشته باشد.

سير و نتيجه

اضطراب براي اولين به دنبال يك عامل استرس زا اتفاق مي افتد و كوتاه مدت بوده و به خود فرد محدود است. بيشتر افراد ياد مي گيرند كه خود بر مشكلاتشان فايق آيند. فقط موقعي كه استرس تكراري و طولاني باشد و ديگر مكانيسمها بي اثر شوند، در فرد بيماري ايجاد شده و باعث ناتواني او مي شود.

اختلالات نوروتيكي يا روان رنجوري

در عرف معمول پزشكي اختلال نوروتيك به گروهي از اختلالات هيجاني اطلاق مي شود كه در آنها علايم جسماني و رواني اختلال اصلي را تشكيل مي دهند. در اين اختلال قطع ارتباط با واقعيت آن طوري كه در سايكوزهاي شديد رواني شايع مي باشد وجود ندارد. به عنوان مثال بيمار هنوز قادر است كه واقعيات دنياي خارج را ارزيابي نمايد. اگر چه ممكن است علايم براي بيمار ناتوان كننده باشد، اما رفتار او نسبت به نرمهاي اجتماعي اختلال جدي ندارد.

اختلال نوروتيك در حد وسط يك طيفي از واكنشهاي سازگاري از يك سو و اختلالات شخصيت از سوي ديگر قرار دارد. موقعي كه حالتهاي استرس شديد اتفاق مي افتد، در طول تصادفات، مرگ فرد مورد علاقه، از دست دادن شغل و يا پول، ممكن است اختلالات رواني موقتي حتي در شخصيتهاي

با ثبات قبلي به وجود آيد. هر وقت كه موقعيت استرس شديد به وجود مي آيد، فرد معمولاً بهبود خوبي نشان مي دهد و يك زندگي استوار هيجاني و سودمند را از سر مي گيرد. ميزان شيوع

اختلالات نوروتيك در جامعه خيلي شايع است. به نظر مي رسد كه در نواحي شهري در مقايسه با مناطق روستايي بيشتر است. سنجشهايي كه در رابطه با ميزان شيوع انجام شده است، نشان مي دهد كه همه جا بين 40 تا 80 نفر از هر 1000 نفر جمعيت اغلب از اختلالاتي با منشأ هيجاني رنج مي برند.همين طور در يك بيمارستان عمومي ، 20 تا 30 درصد از مردمي كه به كلينيك مراجعه مي كنند احتمالاً بيماريهايي در رابطه با عوامل رواني دارند. اختلالات نوروتيك در دهه هاي سوم و چهارم عمر و بندرت بعد از آن شروع مي شود. بيماري در زنان در مقايسه با مردان خيلي شايعتر است. اختلالات اضطراب و ترس

اضطراب از تجربيات نسبتاً شايع انسان است و يك واكنش طبيعي در برابر خطر، موقعيتهاي دشوار، تعارضها و نااميديها مي باشد0 همه ما شيوه هاي متفاوتي در مقابله با احساسات اضطرابي خود از قبيل اجتناب از موقعيت استرس زا، ناديده انگاشتن افكار مزاحم، حتي فوران خشم خويش را متوجه موضوعي داريم.

واژه اختلال اضطرابي به حالتي از اضطراب دايمي و شديد اطلاق مي شود كه با تمامي كوششهايي كه براي كنترل آن به كار مي رود، و نيز بعضي مواقع به دنبال يك استرس مشخص اتفاق مي افتد. اگر چه خيلي مواقع دلايل واضحي نمي توان پيدا كرد. فرمهاي شايع بروز

بيمار مضطرب ممكن

است با فرمهاي متنوع بيماري مشاهده شود، از جمله:

اضطراب عمومي

بيمار از علايم اضطرابي بسياري شكايت مي كند0 اين علايم هم رواني و هم جسمي هستند كه به مقدار زياد يا كم در سراسر روز ادامه دارد. اين علايم شامل احساس فشار يا ترس، نگراني، طپش قلب، لرزش، احساس خفگي و... مي باشد. اين حالت فشار مزمن در خواب و تواناييهاي بيمار و انجام فعاليتهاي روزمره مزاحمت ايجاد مي كند.

اضطراب حاد (حملات هراس)

بيمار از حملات ناگهاني اضطراب شديد شكايت مي كند كه كوتاه مدت بوده، اما تمايل به تكرار دارند .در طول هر حمله بيمار بوسيله احساسات شديد ترس يا هراس غوطه ور مي شود. بي قراري مشخص و اينكه بيمار احساس مي كند در حال از بين رفتن است، اتفاق مي افتد. بيمار ميل به فرار دارد و يا اعمالي را براي سبك كردن فشار دروني انجام مي دهد.

بيمار همچنين از تپش قلب مشخص، تعريق يا لرزش شكايت مي كند.

واكنش ترس

به حالتي اطلاق مي شود كه در بيمار يك احساس غير طبيعي وشديد ترس از برخي موقعيت يا موضوعات بي خطر به وجود مي آيد.مواجهه مستقيم با موقعيت يا موضوع باعث حمله اضطرابي در بيمار مي شود .

با وجود اين، واكنش ترس اختلالي نادر بوده و در سرويسهاي بهداشت عمومي شايع نيست.بعضي مثالها عبارتند از:

ترس از مسافرت با اتوبوس، ترن و آسانسور، ترس از مكانهاي بسته، ارتفاعات، چاقو، سگ، سوسك، حمام، مارمولك و ديگر حيوانات. علايم اختصاصي اضطراب

علايم رواني

از قبيل احساس ترس يا هراس، بي قراري شديد، نگراني افراطي روي موضوعات كم اهميت، احساس

فنا يا اضمحلال، ناتواني در تمركز، فراموشي، حساسيت زياد، ناتواني در حفظ آرامش.

علايم سوماتيك

كه در نتيجه فعاليت بيش از اندازه سيستم اعصاب خودكار به وجود مي آيد. از قبيل: تپش قلب، لرزش، تعريق شديد، احساس غرق شدن و خفگي، سرگيجه و تكرر ادرار و مدفوع.

نشانه هاي ويژه در تاريخچه

شرح حال كاملي تهيه كنيد، مدت، سير و فرم شروع دوره فعلي بيماري را مشخص كنيد. در خصوص وجود عوامل استرس كه منجر به بيماري شده و يا مدت و سير بيماري سؤال كنيد. اگر علايم مشابهي در گذشته اتفاق افتاده، پيدا نماييد.اگر وجود داشته است چگونه درمان شده است.حدود ناتواني او را در بيماري فعلي بخصوص در حوزه هاي شغلي و اجتماعي يادداشت كنيد.

نداشتن يك بيماري فيزيكي واضح

به علت اينكه بعضي مواقع اضطراب با ديگر اختلالات جسماني مرتبط است، لذا معاينه جسمي كامل قسمتي ضروري در تشخيص اختلال اضطراب مي باشد. بيماري كه از پر كاري تيروئيد رنج مي برد، ممكن است با بيمار اضطرابي اشتباه شود، اگر چه اين مسأله بندرت اتفاق مي افتد. اضطراب ازعلايم شايع در ساير اختلالات رواني بخصوص افسردگي (در بيماران مسن) مي باشد.

همچنين اين علايم ممكن است در بيماران ( اعتياد دارويي) و ديگر حالتهاي نوروتيك وجود داشته باشد. سير و نتيجه

اضطراب براي اولين به دنبال يك عامل استرس زا اتفاق مي افتد و كوتاه مدت بوده و به خود فرد محدود است. بيشتر افراد ياد مي گيرند كه خود بر مشكلاتشان فايق آيند. فقط موقعي كه استرس تكراري و طولاني باشد و ديگر مكانيسمها بي اثر شوند، در فرد بيماري ايجاد

شده و باعث ناتواني او مي شود.

اختلال شخصيت ضد اجتماعي(Antisocial Personality Dis

اختلال شخصيت ضد اجتماعي اولين اختلال شخصيتي است كه شناخته شده است. اين اختلال با اعمال ضد اجتماعي و جنائي مستمر مشخص مي شود اما معادل جنايتكاري(Criminality) نيست، بلكه ناتواني براي انطباق با موازين اجتماعي است كه شامل بسياري از وجوه رشد نوجواني و جواني بيمار مي گردد.

همه گيري شناسي:

ميزان اين اختلال در مردها 3 درصد و در زنها 1 درصد مي باشد.بيش از همه در نواحي فقير نشين شهري و بين ساكنان متحرك و سيار اين مناطق مشاهده مي شود. شروع اختلال قبل از 15 سالگي است.دخترها قبل از رسيدن به سن بلوغ و پسرها زودتر از آن علائم اختلال را پيدا مي كنند. در بين زندانيها ميزان شيوع اختلال ممكن است به 75 درصد نيز برسد. اختلال الگوي خانوادگي دارد و در بستگان درجه يك بيمار مبتلا نسبت به گروه كنترل 5 بار بيشتر است.

سبب شناسي:

شكل گيري شخصيت حاصل تعامل متغيرهاي متعددي است. اين عوامل را مي توان به طور خلاصه شامل موارد زير دانست:

سرشت فرد- تجارب رشدي در خانواده- كيفيت روابط خانوادگي- كيفيت ارتباط با والدين و همسالان- مدلهايي كه براي كسب مهارت هاي تطابقي در دسترس كودك قرار دارد- عوامل ژنتيكي و بيولوژيكي.

بطور كلي مي توان گفت كه عوامل روان پويايي، يادگيري و زيست شناختي در شكل گيري شخصيت و در نتيجه سبب شناسي اختلالات شخصيتي نقش دارند.

ملاكهاي تشخيصي اختلال شخصيت ضد اجتماعي(DSM-IV):

A:الگوي نافذ بي اعتنائي و زير پا گذاشتن حقوق ديگران كه از پانزده سالگي شروع شده و با سه تا(يا بيشتر) از خصوصيات زير تظاهر پيدا مي كند:

1:ناتواني براي سازگاري

با موازين اجتماعي در ارتباط با رفتار قانوني، كه با دست زدن به اعمال تكراري كه زمينه را براي دستگيري فراهم مي كند، تظاهر مي نمايد.

2:فريبكاري، كه با دروغگوئي مكرر، استفاده از نام هاي غيرواقعي يا گوشبري براي نفع و لذت شخصي مشخص مي گردد.

3:رفتار تكانشي و نا تواني براي طرحريزي پيشاپيش.

4:تحريك پذيري و پرخاشگري، كه با نزاع و حملات فيزيكي مكرر تظاهر مي كند.

5:بي احتياطي نسبت به ايمني خود و ديگران.

6:عدم احساس مسئوليت مستمر، كه با ناتواني مكرر براي حفظ رفتار شغلي باثبات يا احترام گذاشتن به تعهدات مالي تظاهر مي كند.

7: فقدان احساس پشيماني، كه با بي تفاوتي يا دليل تراشي نسبت به آزار، بدرفتاري، يا دزديدن مال ديگران تظاهر مي كند.

B: سن فرد از 18 سال به بالاست.

C:قرائن اختلال سلوك، با شروع قبل از سن 15 سالگي وجود دارد.

D: وقوع رفتار ضد اجتماعي منحصرا در جريان اسكيزوفرني يا دوره مانيك نيست.

ويژگي هاي باليني:

خصوصيات عمده اين اختلال عبارتند از ناتواني در برقراري روابط محبت آميز، اعمال خلق الساعه، فقدان احساس گناه و ناتواني در عبرت گرفتن از اتفاقات ناجور. شخصيت هاي ضداجتماعي معمولا با ظاهر عادي، حتي فريبنده و راضي كننده مشاهده مي گردند، اما معمولا در زندگي گذشته آنان اختلال عملكرد در بسياري از زمينه هاي زندگي مشاهده مي گردد. دروغگوئي، فرار از مدرسه و منزل، دزدي، نزاع، سوء مصرف دارو و فعاليت هاي غيرقانوني يافت مي شود كه شروع آنها در دوره كودكيشان گزارش مي شود. شخصيت هاي ضد اجتماعي فقدان اضطراب و افسردگي از خود نشان مي دهند كه با موقعيت آنان هماهنگي ندارد. توضيحات خودشان در مورد رفتار ضد

اجتماعيشان آنان را آدم هاي تهي و كوته فكر نشان مي دهد. تهديد به خودكشي و اشتغال ذهني با ناراحتي هاي جسماني در آنان شايع است. محتوي ذهني بيمار حاكي از فقدان كامل هذيان و تفكر غير منطقي است. اين بيماران در غالب موارد معاينه كننده را با هوش كلامي خود تحت تاثير قرار مي دهند. شخصيت هاي ضد اجتماعي حقيقت را نمي گويند و نمي توان در مورد انجام وظايف و رعايت اصول اخلاقي به آنان اعتماد نمود. بي مبالاتي جنسي، بد رفتاري با همسر و فرزند و رانندگي در حال مستي از حوادث معمول در زندگي اين بيماران است. اين بيماران توانائي مهر ورزيدن و وفاداري نسبت به هيچكس را ندارند و احساس همدلي نسبت به قربانيان جنايات خويش نمي كنند. اين افراد براي رفتار غير مسئولانه و گاهي شرورانه خود احساس گناه نمي كنند و در مورد اعمال خلاف خود ظاهرا چيزي بر آنان تاثير نمي گذارد، مگر دلخوري اندكي از بابت گرفتار شدن خودشان. اين افراد در به بازي گرفتن ديگران بسيار استادند و به راحتي مي توانند ديگران را براي شركت در طرحهايي كه براي بدست آوردن پول و شهرت نزديكترين و آسان ترين راه شمرده مي شوند، راغب سازند، كه معمولا موجب خسارت هاي مادي و شرمساري اجتماعي و يا هر دو آنها مي گردد. يكي از يافته هاي قابل ملاحظه در مورد اين اشخاص فقدان پشيماني نسبت به اعمالي است كه شخص انجام داده است، يعني اين بيماران بنظر مي رسد كه فاقد وجدان هستند.

سير و پيش آگهي:

اختلال شخصيت ضد اجتماعي وقتي كه شروع شد، سير بدون پسرفت

دارد و اوج شدت آن معمولا در اواخر نوجواني است. پيش آگهي متغير است. در اين بيماران شكايت هاي جسمي متعدد، افسردگي، الكليسم و سوء مصرف دارو شايع است.

درمان:

1-روان درماني:

شخصيت ضد اجتماعي وقتي خود را در ميان افراد همسان مي بيند فقدان انگيزه براي تغيير يافتن در آنان تحليل مي رود. شايد به همين علت است كه گروه خودياري بيشتر از زندان و بيمارستان رواني براي آنان مفيد بوده است.

2-درمان داروئي:

درمان داروئي در مدارا با علائم ناتوان كننده نظير اضطراب،افسردگي يا خشم مورد استفاده قرار مي گيرد، اما چون اين بيماران غالبا سوء مصرف دارو داشته اند، تجويز داروها بايد با احتياط صورت گيرد.

منابع:

1-كاپلان،هارولد؛سادوك،بنيامين و گرب،جك.خلاصه روانپزشكي.جلد دوم. ترجمه دكتر نصرت الله پور افكاري.تهران:انتشارات شهر آب،1375.

2-خاتوني،عليرضا.چكيده روان پرستاري.تهران:انتشارات سماط،1378.

3-قلعه بندي،مير فرهاد. روانپزشكي باليني.تهران:انتشارات مؤسسه فرهنگي انتشاراتي فرهنگ سازان،1379.

اختلال شخصيت ضد اجتماعي(Antisocial Personality Disorder)

اختلال شخصيت ضد اجتماعي اولين اختلال شخصيتي است كه شناخته شده است. اين اختلال با اعمال ضد اجتماعي و جنائي مستمر مشخص مي شود اما معادل جنايتكاري(Criminality) نيست، بلكه ناتواني براي انطباق با موازين اجتماعي است كه شامل بسياري از وجوه رشد نوجواني و جواني بيمار مي گردد. همه گيري شناسي:

ميزان اين اختلال در مردها 3 درصد و در زنها 1 درصد مي باشد.بيش از همه در نواحي فقير نشين شهري و بين ساكنان متحرك و سيار اين مناطق مشاهده مي شود. شروع اختلال قبل از 15 سالگي است.دخترها قبل از رسيدن به سن بلوغ و پسرها زودتر از آن علائم اختلال را پيدا مي كنند. در بين زندانيها ميزان شيوع اختلال ممكن است به 75 درصد نيز برسد. اختلال الگوي

خانوادگي دارد و در بستگان درجه يك بيمار مبتلا نسبت به گروه كنترل 5 بار بيشتر است. سبب شناسي:

شكل گيري شخصيت حاصل تعامل متغيرهاي متعددي است. اين عوامل را مي توان به طور خلاصه شامل موارد زير دانست:

سرشت فرد- تجارب رشدي در خانواده- كيفيت روابط خانوادگي- كيفيت ارتباط با والدين و همسالان- مدلهايي كه براي كسب مهارت هاي تطابقي در دسترس كودك قرار دارد- عوامل ژنتيكي و بيولوژيكي.

بطور كلي مي توان گفت كه عوامل روان پويايي، يادگيري و زيست شناختي در شكل گيري شخصيت و در نتيجه سبب شناسي اختلالات شخصيتي نقش دارند. ملاكهاي تشخيصي اختلال شخصيت ضد اجتماعي(DSM-IV):

A:الگوي نافذ بي اعتنائي و زير پا گذاشتن حقوق ديگران كه از پانزده سالگي شروع شده و با سه تا(يا بيشتر) از خصوصيات زير تظاهر پيدا مي كند:

1:ناتواني براي سازگاري با موازين اجتماعي در ارتباط با رفتار قانوني، كه با دست زدن به اعمال تكراري كه زمينه را براي دستگيري فراهم مي كند، تظاهر مي نمايد.

2:فريبكاري، كه با دروغگوئي مكرر، استفاده از نام هاي غيرواقعي يا گوشبري براي نفع و لذت شخصي مشخص مي گردد.

3:رفتار تكانشي و نا تواني براي طرحريزي پيشاپيش.

4:تحريك پذيري و پرخاشگري، كه با نزاع و حملات فيزيكي مكرر تظاهر مي كند.

5:بي احتياطي نسبت به ايمني خود و ديگران.

6:عدم احساس مسئوليت مستمر، كه با ناتواني مكرر براي حفظ رفتار شغلي باثبات يا احترام گذاشتن به تعهدات مالي تظاهر مي كند.

7: فقدان احساس پشيماني، كه با بي تفاوتي يا دليل تراشي نسبت به آزار، بدرفتاري، يا دزديدن مال ديگران تظاهر مي كند.

B: سن فرد از 18 سال به بالاست.

C:قرائن اختلال سلوك، با شروع

قبل از سن 15 سالگي وجود دارد.

D: وقوع رفتار ضد اجتماعي منحصرا در جريان اسكيزوفرني يا دوره مانيك نيست. ويژگي هاي باليني:

خصوصيات عمده اين اختلال عبارتند از ناتواني در برقراري روابط محبت آميز، اعمال خلق الساعه، فقدان احساس گناه و ناتواني در عبرت گرفتن از اتفاقات ناجور. شخصيت هاي ضداجتماعي معمولا با ظاهر عادي، حتي فريبنده و راضي كننده مشاهده مي گردند، اما معمولا در زندگي گذشته آنان اختلال عملكرد در بسياري از زمينه هاي زندگي مشاهده مي گردد. دروغگوئي، فرار از مدرسه و منزل، دزدي، نزاع، سوء مصرف دارو و فعاليت هاي غيرقانوني يافت مي شود كه شروع آنها در دوره كودكيشان گزارش مي شود. شخصيت هاي ضد اجتماعي فقدان اضطراب و افسردگي از خود نشان مي دهند كه با موقعيت آنان هماهنگي ندارد. توضيحات خودشان در مورد رفتار ضد اجتماعيشان آنان را آدم هاي تهي و كوته فكر نشان مي دهد. تهديد به خودكشي و اشتغال ذهني با ناراحتي هاي جسماني در آنان شايع است. محتوي ذهني بيمار حاكي از فقدان كامل هذيان و تفكر غير منطقي است. اين بيماران در غالب موارد معاينه كننده را با هوش كلامي خود تحت تاثير قرار مي دهند. شخصيت هاي ضد اجتماعي حقيقت را نمي گويند و نمي توان در مورد انجام وظايف و رعايت اصول اخلاقي به آنان اعتماد نمود. بي مبالاتي جنسي، بد رفتاري با همسر و فرزند و رانندگي در حال مستي از حوادث معمول در زندگي اين بيماران است. اين بيماران توانائي مهر ورزيدن و وفاداري نسبت به هيچكس را ندارند و احساس همدلي نسبت به قربانيان جنايات خويش نمي كنند.

اين افراد براي رفتار غير مسئولانه و گاهي شرورانه خود احساس گناه نمي كنند و در مورد اعمال خلاف خود ظاهرا چيزي بر آنان تاثير نمي گذارد، مگر دلخوري اندكي از بابت گرفتار شدن خودشان. اين افراد در به بازي گرفتن ديگران بسيار استادند و به راحتي مي توانند ديگران را براي شركت در طرحهايي كه براي بدست آوردن پول و شهرت نزديكترين و آسان ترين راه شمرده مي شوند، راغب سازند، كه معمولا موجب خسارت هاي مادي و شرمساري اجتماعي و يا هر دو آنها مي گردد. يكي از يافته هاي قابل ملاحظه در مورد اين اشخاص فقدان پشيماني نسبت به اعمالي است كه شخص انجام داده است، يعني اين بيماران بنظر مي رسد كه فاقد وجدان هستند. سير و پيش آگهي:

اختلال شخصيت ضد اجتماعي وقتي كه شروع شد، سير بدون پسرفت دارد و اوج شدت آن معمولا در اواخر نوجواني است. پيش آگهي متغير است. در اين بيماران شكايت هاي جسمي متعدد، افسردگي، الكليسم و سوء مصرف دارو شايع است. درمان:

1-روان درماني:

شخصيت ضد اجتماعي وقتي خود را در ميان افراد همسان مي بيند فقدان انگيزه براي تغيير يافتن در آنان تحليل مي رود. شايد به همين علت است كه گروه خودياري بيشتر از زندان و بيمارستان رواني براي آنان مفيد بوده است.

2-درمان داروئي:

درمان داروئي در مدارا با علائم ناتوان كننده نظير اضطراب،افسردگي يا خشم مورد استفاده قرار مي گيرد، اما چون اين بيماران غالبا سوء مصرف دارو داشته اند، تجويز داروها بايد با احتياط صورت گيرد. منابع:

1-كاپلان،هارولد؛سادوك،بنيامين و گرب،جك.خلاصه روانپزشكي.جلد دوم. ترجمه دكتر نصرت الله پور افكاري.تهران:انتشارات شهر آب،1375.

2-خاتوني،عليرضا.چكيده روان

پرستاري.تهران:انتشارات سماط،1378.

3-قلعه بندي،مير فرهاد. روانپزشكي باليني.تهران:انتشارات مؤسسه فرهنگي انتشاراتي فرهنگ سازان،1379.

استرس چيست؟ و چه چيزهايي استرس ناميده نمي شوند؟

مترجم : سياوش جمالفر - مهرنوش انصاري

عموماً استرس ناشي از لزوم سازگاري جسماني، رواني، و هيجاني ما با تغييرات است. منظور از «تغييرات» صرفاً فرايندهاي منفي نيست. براي مثال ، اگر پس از مدت ها كار كردن در يك اداره به شما ، ترفيع شغلي خاصي داده شود كه منتظر آن مي بوديد، از گرفتن اين ترفيع خوشحال و هيجان زده مي شويد، اما اگر اين ترفيع زماني به شما داده شود كه انتظار آن را نداشته بايد يا خود را سزاوار گرفتن آن ندانيد از بروز چنين تغييري دچار اضطراب و ناراحتي خواهيد شد.

استرس در حد كم بسيار مفيد است چون نه تنها سبب به وجود آمدن علاقه و انگيزه در زندگي ما مي شود، بلكه باعث ايجاد اعتماد به نفس نيز مي گردد. نمي توانيم بگوييم تغييرات عادي كه در زندگي ما پيش مي آيند كاملاً بي ضرر هستند، بلكه براي ايجاد نظم و ادامه ي زندگي بهتر ما بايد قدرت سازگاري خود را دائماً بهبود بخشيم. هنگامي كه ما با تغييراتي مواجه مي شويم و با آنها دست و پنجه نرم مي كنيم به مرور مقاوم تر مي شويم، اما زماني كه تغييرات شديدي در زندگي ما رخ مي دهد و يا تأثير منفي زيادي در برهه اي خاص بر زندگي ما مي گذارد، قابليت سازگاري ما بيش از اندازه آسيب مي بيند و كاهش مي يابد.

طولاني بودن استرس و ناتواني در سازگاري مناسب با آن منجر به خستگي بدني شده و امكان ابتلا به بيماري قلبي و كليوي را افزايش

مي دهد.

همه ي ما نيازمند توازن جسماني و هيجاني هستيم؛ هنگامي كه احساس خوشحالي و راحتي مي كنيم اين توازن برقرار است، اما زماني كه تغييرات ناخوشايندي برايمان پيش مي آيد، اين توازن به خطر مي افتد. به منظور ايجاد مجدد توازن، ما معمولاً عكس العمل هاي خاصي از خود نشان مي دهيم كه هانس سليه (HANS SELYE ) در كتاب خود به نام استرس زندگي از اين عكس العمل ها به عنوان نشانه هاي انطباق عمومي (G.A.S) ياد كرده است. بلافاصله پس از مواجهه يك فرد با عوامل استرس زا، نشانه هاي انطباق عمومي در فرد ظاهر مي شود. اولين مرحله، اعلام خطر است كه در اين مرحله بدن با افزايش فشارخون ، ترشح آدرنالين و كشيدگي عضلات ، آماده ي مقابله با موقعيت به وجود آمده، مي گردد. دومين مرحله، مقاومت (RESISTENCE STAGE ) ناميده مي شود، كه در طي آن، تمام عكس العمل هاي جسماني و رواني افزايش مي يابد تا فرد بتواند براي مقابله با عوامل استرس زا آماده شود. البته هر فرد تا حد معيني قدرت تحمل و مقاومت در برابر عوامل استرس زا را دارد و بعد شخص وارد سومين مرحله كه فرسودگي (EXHAUSTION ) نام دارد، مي شود.

تصور اين مسئله چندان دور از ذهن نيست، كه اگر مدت زمان مقاومت شما در برابر عوامل استرس زا به درازا كشيده شود، توان شما تحليل مي رود و بيمار خواهيد شد. اگر شما مجبور باشيد هر روز با يك رئيس پُر توقع رو به رو مي شويد كه هميشه در حال انتقاد است و هيچ گاه لب به تشويق

نمي گشايد ، نهايتاً از پاي در خواهيد آمد. اگر شما ملزم به نگهداري يكي از خويشاوندان بيمار يا عليل خود باشيد و اين كار را به تنهايي انجام دهيد، خود شما به زودي دچار بيماري جسمي يا روحي خواهيد شد. به طور كلي، اگر استرس براي مدت طولاني و به طور دائم وجود داشته باشد باعث بروز ناراحتي هيجاني و جسماني مي شود.

هنگامي كه فرد در اثر عوامل استرس زا به مرحله ي سوم مي رسد، يعني، واقعاً دچار مشكل اساسي و معضل شده است، حتي اگر نشانه هاي مرحله ي اول و دوم را ناديده گرفته باشد. اگرچه اصطلاح «اعلام خطر» در فرد به معني شروع آمادگي آگاهانه در برابر تغييرات تهديد كننده است، اما وجود اين مرحله چندان هم الزامي نيست، زيرا در اين مرحله بدن و مغز آماده ي عكس العمل هستند و اين آمادگي كاملاً ناآگاهانه و خود به خودي است و مي تواند به سادگي اتفاق بيفتد.

استرس در حد كم بسيار مفيد است چون نه تنها سبب به وجود آمدن علاقه و انگيزه در زندگي ما مي شود، بلكه باعث ايجاد اعتماد به نفس نيز مي گردد.

استرس اصطلاح و موضوع عيني و معيني نيست، حتي اگر شما بتوانيد به بهترين شكل استرس را تعريف نماييد، باز هم براي توضيح آن از امور غير عيني، همچون احساس ناراحتي جسمي يا روحي كمك خواهيد گرفت.

تعريف ذهني از استرس روشن مي سازد كه استرس مترادف و هم معناي كار محوله يا انجام مسئوليت هاي متعدد نيست، زيرا در اين صورت هيچ كس را نمي توان يافت كه زندگي عاري از استرس

داشته باشد. اگرچه افرادي هستند كه كارهاي زياد و مسئوليت هاي بزرگي بر عهده ي آنان است، اما دچار استرس نمي شوند و با مسائل به خوبي كنار مي آيند. استرس نه تنها خود ناشي از شرايطي است كه ما با آن مواجه هستيم، بلكه تا حدودي نيز زاييده ي نگرش خاص ما در برخورد با آن موقعيت است. از همين رو، مي توان گفت افراد متفاوت، عكس العمل هاي مختلفي در برابر استرس از خود نشان مي دهند. درست مثل اين كه در قطاري باشيد كه مسافران زيادي دارد، ناگهان قطار بين دو ايستگاه متوقف مي شود. اگر در آن لحظه به مسافران توجه كنيد، عده اي را بي تفاوت، عده اي را ناراحت و تعدادي از مسافران را هم مضطرب و نگران خواهيد يافت.

از نظر فيزيكي رويداد يكساني در مورد بروز استرس براي همه ي ما اتفاق مي افتد. به محض اين كه با شرايط استرس زا برخورد مي كنيم، پاسخ اوليه ي ما در مقابل استرس به صورت «جنگ و گريز» آشكار مي شود. در اين وضعيت، ميزان تنفس افزايش مي يابد (امكان استفاده ي مغز و عضلات از اكسيژن اضافي)، ضربان قلب افزايش مي يابد، فشارخون بالا مي رود، قند و چربي بيشتري براي توليد انرژي اضافي به درون رگ ها آزاد مي شود، انقباض عضلاني بيشتر شده، بزاق دهان كم مي شود و ميزان تعريق بدن افزايش مي يابد. تمام حواس ما فعال مي گردند و آدرنالين و كورتيزول به منظور آمادگي هر چه بهتر در بدن آزاد مي شوند. اين پاسخ هاي فيزيولوژيكي خودكار بسيار مفيد بوده و براي

ما چون اعلام وضعيت خطر است؛ به عنوان مثال، هنگامي كه خانه ي ما آتش مي گيرد بروز اين واكنش ها باعث مي شود كه ما به سرعت از موقعيت خطر بگريزيم. براي مثال، اگر شما به ملاقات مهمي كه فردا در محل كارتان خواهيد داشت فكر كنيد، واكنش هاي خودكاري در شما ايجاد مي شود كه نمايانگر اين است كه شما با مشكلي مواجه شده ايد. در مثال اول، انرژي اضافي بدن در مسير مفيدي به كار مي افتد، اما در مثال دوم، انرژي توليد شده جايي براي مصرف شدن ندارد؛ بنابراين، همان طور كه نشسته ايد و به ملاقات فردا فكر مي كنيد هورمون هاي مربوط به استرس در سراسر بدنتان پراكنده مي شوند – لذا شما در تمام بدنتان حالت آماده باش را حس مي كنيد. در برخي از افراد در چنين مواردي ترشح اسيد معده زياد مي شود كه در صورت ادامه ي آن ، احتمال بروز زخم معده در آنان افزايش مي يابد. همچنين طولاني بودن استرس و ناتواني در سازگاري مناسب با آن منجر به خستگي بدني شده و امكان ابتلا به بيماري قلبي و كليوي را افزايش مي دهد.

خلاصه

استرس، ناشي از نياز ما به ايجاد توازن در مقابل تغييرات است.

استرس در حد كم لازم و ضروري است.

سه مرحله ي استرس عبارت اند از: اعلام خطر، مقاومت و فرسودگي.

بعضي افراد با ويژگي هاي خاص فردي بيشتر از افراد ديگر دچار استرس مي شوند.

استرس در درازمدت منجر به بيماري جسمي و رواني مي شود.

متعاقب عكس العمل بدن به استرس، واكنش هاي فيزيولوژيكي خاصي در فرد

ايجاد مي شود كه آن واكنش ها به ما در سازگاري هر چه بهتر با موقعيت هاي مخاطره آميز كمك كنند.

حتي فكر كردن به يك مسئله ي خاص نيز مي تواند، باعث ايجاد واكنش هاي فيزيولوژيكي مربوط به استرس شود.

منبع:روشهاي كاهش فشار رواني

استرس چيست؟ و چه چيزهايي استرس ناميده نمي شوند؟

مترجم : سياوش جمالفر - مهرنوش انصاري عموماً استرس ناشي از لزوم سازگاري جسماني، رواني، و هيجاني ما با تغييرات است. منظور از «تغييرات» صرفاً فرايندهاي منفي نيست. براي مثال ، اگر پس از مدت ها كار كردن در يك اداره به شما ، ترفيع شغلي خاصي داده شود كه منتظر آن مي بوديد، از گرفتن اين ترفيع خوشحال و هيجان زده مي شويد، اما اگر اين ترفيع زماني به شما داده شود كه انتظار آن را نداشته بايد يا خود را سزاوار گرفتن آن ندانيد از بروز چنين تغييري دچار اضطراب و ناراحتي خواهيد شد.

استرس در حد كم بسيار مفيد است چون نه تنها سبب به وجود آمدن علاقه و انگيزه در زندگي ما مي شود، بلكه باعث ايجاد اعتماد به نفس نيز مي گردد. نمي توانيم بگوييم تغييرات عادي كه در زندگي ما پيش مي آيند كاملاً بي ضرر هستند، بلكه براي ايجاد نظم و ادامه ي زندگي بهتر ما بايد قدرت سازگاري خود را دائماً بهبود بخشيم. هنگامي كه ما با تغييراتي مواجه مي شويم و با آنها دست و پنجه نرم مي كنيم به مرور مقاوم تر مي شويم، اما زماني كه تغييرات شديدي در زندگي ما رخ مي دهد و يا تأثير منفي زيادي در برهه اي خاص

بر زندگي ما مي گذارد، قابليت سازگاري ما بيش از اندازه آسيب مي بيند و كاهش مي يابد.

طولاني بودن استرس و ناتواني در سازگاري مناسب با آن منجر به خستگي بدني شده و امكان ابتلا به بيماري قلبي و كليوي را افزايش مي دهد.

همه ي ما نيازمند توازن جسماني و هيجاني هستيم؛ هنگامي كه احساس خوشحالي و راحتي مي كنيم اين توازن برقرار است، اما زماني كه تغييرات ناخوشايندي برايمان پيش مي آيد، اين توازن به خطر مي افتد. به منظور ايجاد مجدد توازن، ما معمولاً عكس العمل هاي خاصي از خود نشان مي دهيم كه هانس سليه (HANS SELYE ) در كتاب خود به نام استرس زندگي از اين عكس العمل ها به عنوان نشانه هاي انطباق عمومي (G.A.S) ياد كرده است. بلافاصله پس از مواجهه يك فرد با عوامل استرس زا، نشانه هاي انطباق عمومي در فرد ظاهر مي شود. اولين مرحله، اعلام خطر است كه در اين مرحله بدن با افزايش فشارخون ، ترشح آدرنالين و كشيدگي عضلات ، آماده ي مقابله با موقعيت به وجود آمده، مي گردد. دومين مرحله، مقاومت (RESISTENCE STAGE ) ناميده مي شود، كه در طي آن، تمام عكس العمل هاي جسماني و رواني افزايش مي يابد تا فرد بتواند براي مقابله با عوامل استرس زا آماده شود. البته هر فرد تا حد معيني قدرت تحمل و مقاومت در برابر عوامل استرس زا را دارد و بعد شخص وارد سومين مرحله كه فرسودگي (EXHAUSTION ) نام دارد، مي شود.

تصور اين مسئله چندان دور از ذهن نيست، كه اگر مدت زمان مقاومت شما در برابر عوامل استرس

زا به درازا كشيده شود، توان شما تحليل مي رود و بيمار خواهيد شد. اگر شما مجبور باشيد هر روز با يك رئيس پُر توقع رو به رو مي شويد كه هميشه در حال انتقاد است و هيچ گاه لب به تشويق نمي گشايد ، نهايتاً از پاي در خواهيد آمد. اگر شما ملزم به نگهداري يكي از خويشاوندان بيمار يا عليل خود باشيد و اين كار را به تنهايي انجام دهيد، خود شما به زودي دچار بيماري جسمي يا روحي خواهيد شد. به طور كلي، اگر استرس براي مدت طولاني و به طور دائم وجود داشته باشد باعث بروز ناراحتي هيجاني و جسماني مي شود.

هنگامي كه فرد در اثر عوامل استرس زا به مرحله ي سوم مي رسد، يعني، واقعاً دچار مشكل اساسي و معضل شده است، حتي اگر نشانه هاي مرحله ي اول و دوم را ناديده گرفته باشد. اگرچه اصطلاح «اعلام خطر» در فرد به معني شروع آمادگي آگاهانه در برابر تغييرات تهديد كننده است، اما وجود اين مرحله چندان هم الزامي نيست، زيرا در اين مرحله بدن و مغز آماده ي عكس العمل هستند و اين آمادگي كاملاً ناآگاهانه و خود به خودي است و مي تواند به سادگي اتفاق بيفتد.

استرس در حد كم بسيار مفيد است چون نه تنها سبب به وجود آمدن علاقه و انگيزه در زندگي ما مي شود، بلكه باعث ايجاد اعتماد به نفس نيز مي گردد.

استرس اصطلاح و موضوع عيني و معيني نيست، حتي اگر شما بتوانيد به بهترين شكل استرس را تعريف نماييد، باز هم براي توضيح آن از امور غير عيني، همچون احساس

ناراحتي جسمي يا روحي كمك خواهيد گرفت.

تعريف ذهني از استرس روشن مي سازد كه استرس مترادف و هم معناي كار محوله يا انجام مسئوليت هاي متعدد نيست، زيرا در اين صورت هيچ كس را نمي توان يافت كه زندگي عاري از استرس داشته باشد. اگرچه افرادي هستند كه كارهاي زياد و مسئوليت هاي بزرگي بر عهده ي آنان است، اما دچار استرس نمي شوند و با مسائل به خوبي كنار مي آيند. استرس نه تنها خود ناشي از شرايطي است كه ما با آن مواجه هستيم، بلكه تا حدودي نيز زاييده ي نگرش خاص ما در برخورد با آن موقعيت است. از همين رو، مي توان گفت افراد متفاوت، عكس العمل هاي مختلفي در برابر استرس از خود نشان مي دهند. درست مثل اين كه در قطاري باشيد كه مسافران زيادي دارد، ناگهان قطار بين دو ايستگاه متوقف مي شود. اگر در آن لحظه به مسافران توجه كنيد، عده اي را بي تفاوت، عده اي را ناراحت و تعدادي از مسافران را هم مضطرب و نگران خواهيد يافت.

از نظر فيزيكي رويداد يكساني در مورد بروز استرس براي همه ي ما اتفاق مي افتد. به محض اين كه با شرايط استرس زا برخورد مي كنيم، پاسخ اوليه ي ما در مقابل استرس به صورت «جنگ و گريز» آشكار مي شود. در اين وضعيت، ميزان تنفس افزايش مي يابد (امكان استفاده ي مغز و عضلات از اكسيژن اضافي)، ضربان قلب افزايش مي يابد، فشارخون بالا مي رود، قند و چربي بيشتري براي توليد انرژي اضافي به درون رگ ها آزاد مي شود، انقباض عضلاني بيشتر شده، بزاق

دهان كم مي شود و ميزان تعريق بدن افزايش مي يابد. تمام حواس ما فعال مي گردند و آدرنالين و كورتيزول به منظور آمادگي هر چه بهتر در بدن آزاد مي شوند. اين پاسخ هاي فيزيولوژيكي خودكار بسيار مفيد بوده و براي ما چون اعلام وضعيت خطر است؛ به عنوان مثال، هنگامي كه خانه ي ما آتش مي گيرد بروز اين واكنش ها باعث مي شود كه ما به سرعت از موقعيت خطر بگريزيم. براي مثال، اگر شما به ملاقات مهمي كه فردا در محل كارتان خواهيد داشت فكر كنيد، واكنش هاي خودكاري در شما ايجاد مي شود كه نمايانگر اين است كه شما با مشكلي مواجه شده ايد. در مثال اول، انرژي اضافي بدن در مسير مفيدي به كار مي افتد، اما در مثال دوم، انرژي توليد شده جايي براي مصرف شدن ندارد؛ بنابراين، همان طور كه نشسته ايد و به ملاقات فردا فكر مي كنيد هورمون هاي مربوط به استرس در سراسر بدنتان پراكنده مي شوند – لذا شما در تمام بدنتان حالت آماده باش را حس مي كنيد. در برخي از افراد در چنين مواردي ترشح اسيد معده زياد مي شود كه در صورت ادامه ي آن ، احتمال بروز زخم معده در آنان افزايش مي يابد. همچنين طولاني بودن استرس و ناتواني در سازگاري مناسب با آن منجر به خستگي بدني شده و امكان ابتلا به بيماري قلبي و كليوي را افزايش مي دهد. خلاصه

استرس، ناشي از نياز ما به ايجاد توازن در مقابل تغييرات است.

استرس در حد كم لازم و ضروري است.

سه مرحله ي استرس عبارت اند

از: اعلام خطر، مقاومت و فرسودگي.

بعضي افراد با ويژگي هاي خاص فردي بيشتر از افراد ديگر دچار استرس مي شوند.

استرس در درازمدت منجر به بيماري جسمي و رواني مي شود.

متعاقب عكس العمل بدن به استرس، واكنش هاي فيزيولوژيكي خاصي در فرد ايجاد مي شود كه آن واكنش ها به ما در سازگاري هر چه بهتر با موقعيت هاي مخاطره آميز كمك كنند.

حتي فكر كردن به يك مسئله ي خاص نيز مي تواند، باعث ايجاد واكنش هاي فيزيولوژيكي مربوط به استرس شود.

منبع:روشهاي كاهش فشار رواني

استرس تان را خودتان كنترل كنيد!

نويسنده: سيد مهران حسيني

شايد براي شما هم پيش آمده كه صبح خواب بمانيد و فرصت كمي داشته باشيد تا به اتوبوس، مترو و ... يا به محل كارتان برسيد. با عجله لباس مي پوشيد و از خانه خارج مي شويد. با ترافيك سنگين و چراغ هاي قرمز پياپي روبه رو هستيد؛ در حالي كه تپش قلب داريد، چهره تان برافروخته است و قطرات عرق سرد بر پيشاني تان نشسته، دهان تان خشك شده، به ساعت نگاه مي كنيد و بسيار تندخو، تحريك پذير و فزون تنش شده ايد و تمركز خودتان را از دست داده ايد و...

در دنياي پيچيده امروز و در ارتباطات گسترده انسان ها، هيچ كس را نمي توان يافت كه ايمن و مصون از استرس و فشار رواني باشد. همه ما در روز با طيف متفاوتي از رويدادهاي استرس زا مواجه هستيم. صبح دير از خواب برخاستن، ايستادن در صف نانوايي، انتظار كشيدن در ايستگاه اتوبوس، ترافيك، گم كردن پول، تصادف، دير رسيدن به محل كار يا كلاس درس و... نمونه هايي است كه

اشخاص را به درجات مختلف با استرس مواجه مي كند.

به عقيده برخي، «استرس» تنش روان شناختي ناشي از برخي رويدادها و موقعيت هاست و به نظر شماري از روان شناسان، استرس موقعيتي است كه موجود زنده تحت يك عامل استرس زا قرار دارد و اين عامل به طور خودكار سبب افزايش فعاليت بدني و تپش قلب... و در طولاني مدت عامل فروپاشي موجود زنده يا پديد آمدن يك اختلال رواني در او مي شود. و گروهي نيز بر اين مطلب اتفاق نظر دارند كه استرس، فشار روان شناختي يا جسماني يا تنشي است كه از طريق رويدادها يا تجارب جسماني، هيجاني، اجتماعي، يا شرايط شغلي پديد مي آيد و شخص در كنترل كردن يا تحمل آن، با مشكل مواجه است.

هنگامي كه شخص تحت استرس است بدن او تغييرات فيزيولوژيكي را تحمل مي كند كه بخشي از آن ناشي از فعاليت سيستم عصبي خودكار است كه سبب افزايش تپش قلب و فشارخون مي شود و از سوي ديگر تغيير در ميزان ترشح هورمون ها را نيز نبايد از ياد برد. استرس مداوم سبب بروز اختلال هاي جسماني نظير زخم هاي گوارشي، افزايش فشارخون و بيماري قلبي مي شود و در برخي پژوهش ها مشخص شده كه استرس در بيش از پنجاه درصد اختلال هاي جسماني نقش عمده اي دارد.

پس بهتر است تكنيك هايي را براي كاهش استرس فراگيريم. برخي از اين تكنيك ها و روش ها عبارت اند از:

1 – صبح ها پانزده دقيقه زودتر از خواب بيدار شويد.

2 - از شب پيش براي صبح فردا آماده شويد.

3 - لباس مناسب بپوشيد و از پوشيدن لباس

هاي تنگ اجتناب كنيد.

4 - از اشخاصي كه همواره درباره مسائل ديدگاه منفي دارند اجتناب كنيد.

5 - قدرت گفتن «نه» به ديگران را در خودتان تقويت كنيد.

6 - براي كليدهاي خود، يك سري كليد يدك تهيه كنيد.

7 - لبخند بزنيد.

8 - به مشكلات به عنوان چالش و هماوردجويي بنگريد.

9 - نيازهاي خودتان را پيش بيني كنيد.

10- به حافظه خودتان زياد اعتماد نكنيد، كارهايي كه بايد انجام بدهيد يادداشت كنيد.

11- كارهاي بزرگ خود را به بخش هاي كوچك تر تقسيم كنيد.

12- از اسناد مهم كپي تهيه كنيدو در جاي امني نگه داريد.

13- در زندگي بي نظم نباشيد.

14- دليلي ندارد كه شما پاسخ همه چيز را بدانيد.

15- زير باران قدم بزنيد.

16- در برنامه روزانه خود، زماني را به سرگرمي و تفريح اختصاص بدهيد.

17- دوش بگيريد.

18- از تصميمات خود آگاهي كامل داشته باشيد.

19- به خودتان اطمينان داشته باشيد.

20- به خودتان مطالب منفي نگوييد.

21- دايماً به آينده فكر نكنيد.

22- براي خودتان اهدافي را در نظر بگيريد.

23- به ستاره ها نگاه كنيد.

24- آرام تنفس كردن را تمرين كنيد.

25- به موسيقي كلاسيك گوش دهيد.

26- براي خودتان گل بخريد.

27- با دوستانتان صحبت كنيد.

28- كارهاي امروز خود را به فردا موكول نكنيد.

29- در همه زمينه ها اعتدال را حفظ كنيد.

30- كارهاي خود را به بهترين نحو و با دقت انجام دهيد.

31- به كارهاي هنري بپردازيد.

32- به ظاهر خودتان توجه داشته باشيد.

33- به پرندگان غذا بدهيد.

34- به يك نفر بگوييد «روز خوبي داشتم».

35- به مقدار كافي بخوابيد.

36- براي يكي از دوستانتان كه از شما دور است نامه بنويسيد.

37- يك كار ساده جديد فرابگيريد.

38- به ديدن مسابقه ورزشي برويد و تيم مورد نظرتان را تشويق

كنيد.

39- كمتر سخن بگوييد و بيشتر گوش بدهيد.

40- شنونده خوبي باشيد.

41- براي رسيدن به اهدافتان، راه هاي جايگزين نيز در نظر بگيريد.

42- به ياد داشته باشيد استرس يك نگرش است .

43- يادتان باشد شما همواره حق انتخاب داريد.

استرس تان را خودتان كنترل كنيد!

نويسنده: سيد مهران حسيني شايد براي شما هم پيش آمده كه صبح خواب بمانيد و فرصت كمي داشته باشيد تا به اتوبوس، مترو و ... يا به محل كارتان برسيد. با عجله لباس مي پوشيد و از خانه خارج مي شويد. با ترافيك سنگين و چراغ هاي قرمز پياپي روبه رو هستيد؛ در حالي كه تپش قلب داريد، چهره تان برافروخته است و قطرات عرق سرد بر پيشاني تان نشسته، دهان تان خشك شده، به ساعت نگاه مي كنيد و بسيار تندخو، تحريك پذير و فزون تنش شده ايد و تمركز خودتان را از دست داده ايد و...

در دنياي پيچيده امروز و در ارتباطات گسترده انسان ها، هيچ كس را نمي توان يافت كه ايمن و مصون از استرس و فشار رواني باشد. همه ما در روز با طيف متفاوتي از رويدادهاي استرس زا مواجه هستيم. صبح دير از خواب برخاستن، ايستادن در صف نانوايي، انتظار كشيدن در ايستگاه اتوبوس، ترافيك، گم كردن پول، تصادف، دير رسيدن به محل كار يا كلاس درس و... نمونه هايي است كه اشخاص را به درجات مختلف با استرس مواجه مي كند.

به عقيده برخي، «استرس» تنش روان شناختي ناشي از برخي رويدادها و موقعيت هاست و به نظر شماري از روان شناسان، استرس موقعيتي است كه موجود زنده تحت يك عامل استرس زا قرار دارد و

اين عامل به طور خودكار سبب افزايش فعاليت بدني و تپش قلب... و در طولاني مدت عامل فروپاشي موجود زنده يا پديد آمدن يك اختلال رواني در او مي شود. و گروهي نيز بر اين مطلب اتفاق نظر دارند كه استرس، فشار روان شناختي يا جسماني يا تنشي است كه از طريق رويدادها يا تجارب جسماني، هيجاني، اجتماعي، يا شرايط شغلي پديد مي آيد و شخص در كنترل كردن يا تحمل آن، با مشكل مواجه است.

هنگامي كه شخص تحت استرس است بدن او تغييرات فيزيولوژيكي را تحمل مي كند كه بخشي از آن ناشي از فعاليت سيستم عصبي خودكار است كه سبب افزايش تپش قلب و فشارخون مي شود و از سوي ديگر تغيير در ميزان ترشح هورمون ها را نيز نبايد از ياد برد. استرس مداوم سبب بروز اختلال هاي جسماني نظير زخم هاي گوارشي، افزايش فشارخون و بيماري قلبي مي شود و در برخي پژوهش ها مشخص شده كه استرس در بيش از پنجاه درصد اختلال هاي جسماني نقش عمده اي دارد.

پس بهتر است تكنيك هايي را براي كاهش استرس فراگيريم. برخي از اين تكنيك ها و روش ها عبارت اند از:

1 – صبح ها پانزده دقيقه زودتر از خواب بيدار شويد.

2 - از شب پيش براي صبح فردا آماده شويد.

3 - لباس مناسب بپوشيد و از پوشيدن لباس هاي تنگ اجتناب كنيد.

4 - از اشخاصي كه همواره درباره مسائل ديدگاه منفي دارند اجتناب كنيد.

5 - قدرت گفتن «نه» به ديگران را در خودتان تقويت كنيد.

6 - براي كليدهاي خود، يك سري كليد يدك تهيه كنيد.

7 - لبخند بزنيد.

8 - به مشكلات به

عنوان چالش و هماوردجويي بنگريد.

9 - نيازهاي خودتان را پيش بيني كنيد.

10- به حافظه خودتان زياد اعتماد نكنيد، كارهايي كه بايد انجام بدهيد يادداشت كنيد.

11- كارهاي بزرگ خود را به بخش هاي كوچك تر تقسيم كنيد.

12- از اسناد مهم كپي تهيه كنيدو در جاي امني نگه داريد.

13- در زندگي بي نظم نباشيد.

14- دليلي ندارد كه شما پاسخ همه چيز را بدانيد.

15- زير باران قدم بزنيد.

16- در برنامه روزانه خود، زماني را به سرگرمي و تفريح اختصاص بدهيد.

17- دوش بگيريد.

18- از تصميمات خود آگاهي كامل داشته باشيد.

19- به خودتان اطمينان داشته باشيد.

20- به خودتان مطالب منفي نگوييد.

21- دايماً به آينده فكر نكنيد.

22- براي خودتان اهدافي را در نظر بگيريد.

23- به ستاره ها نگاه كنيد.

24- آرام تنفس كردن را تمرين كنيد.

25- به موسيقي كلاسيك گوش دهيد.

26- براي خودتان گل بخريد.

27- با دوستانتان صحبت كنيد.

28- كارهاي امروز خود را به فردا موكول نكنيد.

29- در همه زمينه ها اعتدال را حفظ كنيد.

30- كارهاي خود را به بهترين نحو و با دقت انجام دهيد.

31- به كارهاي هنري بپردازيد.

32- به ظاهر خودتان توجه داشته باشيد.

33- به پرندگان غذا بدهيد.

34- به يك نفر بگوييد «روز خوبي داشتم».

35- به مقدار كافي بخوابيد.

36- براي يكي از دوستانتان كه از شما دور است نامه بنويسيد.

37- يك كار ساده جديد فرابگيريد.

38- به ديدن مسابقه ورزشي برويد و تيم مورد نظرتان را تشويق كنيد.

39- كمتر سخن بگوييد و بيشتر گوش بدهيد.

40- شنونده خوبي باشيد.

41- براي رسيدن به اهدافتان، راه هاي جايگزين نيز در نظر بگيريد.

42- به ياد داشته باشيد استرس يك نگرش است .

43- يادتان باشد شما همواره حق انتخاب داريد.

اسكيزو فرني هيولاي توهم

نويسنده:زهرا عابدين زاده

درر قديم الايام نظر

عامه پيرامون اختلالات ذهني اين بود كه آنها نتيجه نيروهاي فوق طبيعي هستند. در تمدن و فرهنگ قديم باور نيرومندي نسبت به بيماري هاي رواني وجود داشت كه با انديشه هاي روانشناختي عدم كاركرد ذهن درهم آميخته شده بود. به همين علت تلاش هايي براي بازگرداندن تعادل فكري بيماران انجام مي دادند. مانند خوابانيدن آنها روي پوست حيوانات سوراخ كردن جمجمه بيمار، گرسنگي دادن يا شكنجه هاي جسمي. همه اينها به واسطه شيوع خرافات واوهام بوده است. به تدريج پزشكان و دانشمنداني همچون بقراط، پينل، بلولر و ديگران اين اعتقادات را زيرسوال برده و علل طبيعي را سبب بيماري هاي رواني دانستند و برخورد با بيماران رواني را متحول ساختند.

تعريف اسكيزوفرني

در بين تمام اختلالات روانپزشكي تعريف و توصيف اسكيزوفرني از همه مشكل تر و پيچيده تر است. واژه اسكيزوفرني از دو كلمه "اسكيزو” و "فرني” تركيب شده است كه اولي به معني دوپاره شدن و ازهم گسيختگي بوده و واژه دوم به معني فكر است. اسكيزوفرني يا روان گسيختگي يا جنون جواني يكي از بيماري هاي عمده رواني است كه در آن افكار، احساسات و ادراك بيمار به صورت ناموزون دستخوش تغيير وانحراف شده و نهايتا اختلال عملكرد فرد را سبب مي شود.

مطالعاتي كه به وسيله سازمان بهداشت جهاني روي اسكيزوفرني صورت گرفته است، نشان داده كه مفهوم اسكيزوفرني در تمام كشورها و فرهنگها مفهومي جهاني است.

بروز و شيوع

براي گروه 15 سال و بالاتر از 0/3 تا 1/2 در هر هزار نفر گزارش شده است. حداكثر بروز در مردان بين 15-25 سالگي ودر زنها بين 25-35 سالگي است. شروع بيماري اسكيزوفرني قبل از

10 سالگي و پس از 50 سالگي بي نهايت نادر است. از نظر شيوع تفاوتي بين دو جنس وجود ندارد. در كل شيوع اسكيزوفرني يك در هزار و در برخي گزارش ها كمتر از يك درصد جمعيت ذكر شده است. تقريبا 50 درصد افراد اسكيزوفرنيك خودكشي كرده و 10 درصد آنان موفق بوده اند. به عبارت ساده تر در نيمي از جمعيت بيماران مي توان سابقه خودكشي را يافت.

سبب شناسي

نظريات متنوع و گوناگوني درباره علت مبتلاشدن افراد به بيماري اسكيزوفرني مطرح شده است. به طور كلي دو گروه فرضيه مهم در اين زمينه وجود دارد. در گروه اول علت اصلي بيماري را عوامل ارثي، ژنتيك و سيستم عصبي مختل مي دانند. دانشمندان گروه دوم بر اين عقيده اند كه شيوه هاي فرزندپروري و تربيت كودك، مسائل اجتماعي و خانوادگي، رويدادها و حوادث فشارآور رواني، چگونگي ارتباط بين فردي و مسائل محيطي و... در بروز بيماري موثرند. ما در اينجا وارد بحث هاي علمي و كشمكش هاي نظري نخواهيم شد. فقط بايد خاطرنشان كنيم درباره ارثي بودن بيماري تحقيقات نشان داده است كه اگر يكي از والدين مبتلابه بيماري اسكيزوفرني باشد، خطر ابتلابراي فرزندان 16/4 درصد بوده و اگر هر دوي والدين مبتلابه بيماري اسكيزوفرني باشند، 33/9 درصد احتمال دارد كه فرزندان مبتلابه بيماري داشته باشند. به عبارت ساده تر قرابت (نزديك بودن) ژنتيكي به بيمار، خطر ابتلارا افزايش مي دهد. به همين علت متخصصان هرگز ازدواج و بچه دار شدن بيماران اسكيزوفرني را در بهبود آنها موثر ندانسته، بلكه معتقدند كه اين امر مشكلات بيماران را مضاعف خواهد كرد. بخصوص اگر بدون برنامه و

بدون مشورت با روانپزشك يا روانشناس باليني باشد.

به طور كلي پژوهش هاي متعدد عوامل خطر زير را روشن ساخته اند:

1 -داشتن يك عضو بيمار اسكيزوفرنيك در خانواده

2- سابقه تولد مشكل و احتمالاضربه به سر هنگام زايمان

3- داشتن دوره رشد غيرعادي كه منجر به پرورش طفلي بي نهايت خجول، خيالپرداز، منزوي، تنها و مطيع مي شود يا اينكه طفلي مخرب، وحشي، اصلاح ناپذير، فراري از مدرسه؛ يا طفلي كه از هيچ چيز لذت نمي برد، بار مي آورد.

4- داشتن پدر يا مادري كه بيش از حد متوقع و خشن بوده و در شناخت نيازهاي كودك ناتوان است.

5- پايين بودن آنزيم مونوآمين اكسيداز )MAO( در پلاكت هاي خون

6- مصرف مواد مخدر يا محرك مانند حشيش، آمفتامين ها، كوكائين، L.S.D و...

7- وجود سابقه وارد آمدن يك استرس سهمگين كه خارج از تحمل و مقاومت فرد است. مانند جنگ، زلزله و...

علائم و نشانه ها

معمولامهمترين نشانه هاي بيماري اسكيزوفرني را به 4 گروه عمده تقسيم مي كنند:

1- اختلالات ادراكي

2- اختلالات تفكر

3- اختلالات خلقي و عاطفي

4- اختلالات رفتاري و حركتي

ما در اينجا به مهمترين نشانه ها در هر گروه اشاره مي كنيم.

الف) اختلالات ادراكي

صدا به عنوان يك محرك شنوايي و يك تصوير به عنوان محرك بينايي به شمار رفته و باعث تحريك گيرنده هاي حسي گوش يا چشم يعني اندام حسي خاص شده و از آن طريق پيام هاي دريافت شده را به مغز مي رساند. تا اينجا”احساس” صورت گرفته است. هنگامي كه آن پيام خام در مغز موردتجزيه و تحليل قرار مي گيرد و مغز به آن معني مي بخشد فرايند "ادراك” صورت مي گيرد. به عبارت ساده

تر ادراك يعني معني بخشي به محرك هاي دريافتي از اندام هاي حسي در مغز. هرگاه در اين حوزه اختلالي به وجود آيد به آن اختلالات ادراكي گويند. يكي از مهمترين اختلالات ادراكي، توهم است.

توهم عبارت است از درك محرك مشخص بدون وجود واقعي و خارجي محرك. توهم كه يكي از نشانه هاي شاخص بيماري اسكيزوفرني است انواع مختلفي دارد كه در زير به آنها اشاره مي كنيم:

-1توهمات شنوايي: شايع ترين نوع توهم در بيماران اسكيزوفرنيك مي باشد و به صورت يك يا چند صدا يا به شكل جملات و عبارات مختلف شنيده مي شود. گاهي به صورت تكرار شونده و گاهي به صورت موسيقي يا صداهاي عجيب وغريب درك مي گردد. اين نشانه ممكن است به صورت هاي زير باشد:

جمله اي كه به بيمار دستور مي دهد. مثلا"همسرت را بزن” يا "اين كار را نكن”

جملاتي كه به او ناسزا و فحش مي گويند يا از او ايراد مي گيرند يا به او اخطار مي دهند.

به صورت صداهاي متناقض. به طور مثال ممكن است يك صدا خوبي بيمار را و يك صدا بدي او را بگويد.

ممكن است به صورتي باشد كه دو نفر با هم راجع به بيمار صحبت مي كنند و وي حرف هاي آنها را بشنود.

2- توهمات بينايي: معمولاتوهمات بينايي به سه گروه تصويري، نقطه اي يا صحنه اي طبقه بندي مي شوند. ممكن است بيمار تصوير شخص يا شيء يا صحنه اي را كه ديگران نمي توانند آن را ببينند، ببيند.

3- توهمات لمسي: بيمار فكر مي كند ماري روي پشتش حركت مي كند يا حيواناتي خاص زير

پوستش وجود دارند كه حركت مي كنند يا...

4- توهم هاي بويايي: بيمار بوهايي را حس مي كند كه ديگران از حس كردن آنها ناتوانند (به طور واقعي وجود ندارد.) براي مثال بوي تخم مرغ گنديده، لاستيك سوخته، بنزين، نفت و... معمولادر بيماران اسكيزوفرنيك كمتر مشاهده مي شود.

5 -توهم چشايي: در بيماران اسكيزوفرنيك نادر است.

6- توهم هاي حسي عمقي: در بيماران اسكيزوفرنيك شايع بوده و معمولابه صورت هاي زير وجود دارد:

تحت فشار قرار گرفتن احشاء

احساس بريده شدن يا چنگ خوردن عضلات يا غلاف آنها

احساسات دردناك الكتريكي يا اشعه اي در احشاء

-7 توهم هاي جنسي: در دو جنس متفاوت است.

-8 توهمات متفرقه عجيب وغريب: براي مثال بيمار ممكن است بگويد "بوي تلويزيون به مشامم مي خورد” يا اينكه "مزه سگ مي چشم”.

ب) اختلالات تفكر

تفكر معمولابه چند صورت عمده اختلال پيدا مي كند. يكي اشتغال ذهني شديد با عقايد فلسفي، رواني، انتزاعي، ديني و... و ديگري به صورت هذيان يا اختلال در شكل يا فرايند تفكر. هذيان افكار غيرمنطقي است كه با پديده هاي اجتماعي- فرهنگي و واقعيت مغايرت داشته و با منطق و استدلال نيز تصحيح نگرديده و عجيب و غريب باشد. مهمترين هذيانها عبارتند از:

1 -هذيان بزرگ منشي: بيمار فكر مي كند آدم مهم و مشهوري است.

2- هذيان گزند و آسيب: بيمار فكر مي كند كه به دنبال وي هستند تا به او آسيب برسانند يا او را اذيت كرده يا بكشند.

3 -هذيان گناه و تقصير: فكر مي كند كه تمام مشكلات ومصائب و حوادث روزگار بر گردن اوست و مقصر اصلي همه چيز مي باشد.

4- هذيان تحت تاثير يا

تحت كنترل بودن: فكر مي كند كه تحت تاثير نيروهاي خاص بوده يا از طريق دستگاه هايي كنترل مي شود يا اينكه مي تواند رويدادهاي بسياري را كه طبيعي هستند كنترل كند يا رفتار و افكار ديگران را تحت سيطره خود داشته باشد.

5- هذيان انتساب يا ارجاع: فرد فكر مي كند كه ديگران درباره او حرف مي زنند يا رفتارهاي طبيعي ديگران را به خود منتسب مي كند. اگر كسي حركتي كرد منظورش او (بيمار) است. يا اينكه تلويزيون در مورد او حرف مي زند.

6- هذيان پخش فكر: بيمار فكر مي كند كه هرچه در ذهنش مي گذرد و هر فكري مي كند، پخش شده وديگران متوجه آن مي شوند.

7- هذيان كاشتن فكر: بيمار خيال مي كند كه سيستم يا افرادي هستند كه فكر خاصي را به او القا كرده و در ذهنش مي كارند.

8- هذيان بيرون كشيدن افكار: بيمار فكر مي كند كساني هستند كه سعي مي كنند محتواي ذهن او و افكارش را از ذهن وي بيرون بكشند.

اختلالات ديگر تفكر در شكل يا فرايند تفكر به وجود مي آيند كه ضعف حافظه، از اين شاخه به آن شاخه پريدن، پرش افكار، انسداد افكار، حاشيه پردازي، تفكر مماسي، واژه سازي و... از جمله مهمترين آنهاست.

ج) اختلالات عاطفه

به تجربيات شخصي كه رنگ هيجاني به خود مي گيرد، عاطفه گويند. خشم، شادي، غم، اضطراب و... از عواطف هستند. عواطف به طور عمده به سه صورت دچار اختلال مي شود:

1- كاهش واكنش هاي هيجاني. معمولابيمار در برابر محرك هايي كه براي ديگران خوشايند يا ناخوشايند است، بي تفاوت مي باشد. فرد

اسكيزوفرنيك از مسائل روزمره لذتي نمي برد. براي مثال بيمار در برابر حوادثي مانند ازدواج خود يا تولد فرزندش واكنش هيجاني مثبتي نشان نمي دهد.

2- افزايش بسيار شديد عواطف، مخصوصا خشم، نشاط يا اضطراب

3- عدم تناسب واكنش هاي هيجاني و عاطفي. براي مثال بيمار اسكيزوفرني كه مادرش به تازگي فوت نموده است مرگ وي را با خوشحالي و خنده توصيف و تعريف مي كند.

د) اختلالات رفتاري و حركتي

1 -شكلك درآوردن و ادا واطوار: بيمار ممكن است مدتهاي طولاني جلوي آينه بنشيند و خود را نگاه كند، يا در انظار اطوارهاي خاصي كه عجيب وغريب است درآورد.

2- جمود: ممكن است ساعتها يك وضعيت دشوار به خود بگيرد و حركتي نكند.

3- بدبيني: بيمار ممكن است نسبت به همسر (در مورد خيانت وي) يا اطرافيان سوءظن داشته باشد. سوءظن مي تواند در زمينه هاي جنسي، مالي، رقابتي و... باشد.

4- منفي كاري: ممكن است هر كاري كه به وي گفته مي شود، عكس آن را انجام دهد يا از انجام آن عمل سر باز زند.

5- كناره گيري اجتماعي: بيمار اسكيزوفرنيك ممكن است هيچ علاقه اي به "درجمع بودن” نشان ندهد و گوشه گير و خجالتي باشد. از كارهاي گروهي فراري باشد و در ميهماني ها شركت نكند

6 -تكلم مختل: نشانه هايي مانند پرحرفي، سكوت مطلق، تكرار كلام و... در اين طبقه قرار مي گيرند.

علامت و نشانه بسيارمهم ديگري كه در بيماران رواني شديد از جمله بيماران اسكيزوفرنيك مشاهده مي شود، عدم بصيرت است. يعني بيمار از بيماري خود آگاهي ندارد. به همين دليل است كه اكثر بيماران اسكيزوفرنيك اعتقاد دارند كه خود سالم

هستند، اين اطرافيان هستند كه مريضند. همچنين به همين دليل از مصرف كردن دارو خودداري مي كنند.

علائم و نشانه هاي جزئي ديگري وجود دارد كه ما در اينجا از ذكر آنها خودداري مي كنيم. به خاطر داشته باشيد كه با وجود يكي دو علامت نمي توان گفت فردي بيمار است. پس هيچ گاه در پي تشخيص و درمان خودسرانه كسي برنياييد و هميشه امور تشخيص ودرماني را به متخصصان بسپاريد.

اسكيزو فرني هيولاي توهم

نويسنده:زهرا عابدين زاده درر قديم الايام نظر عامه پيرامون اختلالات ذهني اين بود كه آنها نتيجه نيروهاي فوق طبيعي هستند. در تمدن و فرهنگ قديم باور نيرومندي نسبت به بيماري هاي رواني وجود داشت كه با انديشه هاي روانشناختي عدم كاركرد ذهن درهم آميخته شده بود. به همين علت تلاش هايي براي بازگرداندن تعادل فكري بيماران انجام مي دادند. مانند خوابانيدن آنها روي پوست حيوانات سوراخ كردن جمجمه بيمار، گرسنگي دادن يا شكنجه هاي جسمي. همه اينها به واسطه شيوع خرافات واوهام بوده است. به تدريج پزشكان و دانشمنداني همچون بقراط، پينل، بلولر و ديگران اين اعتقادات را زيرسوال برده و علل طبيعي را سبب بيماري هاي رواني دانستند و برخورد با بيماران رواني را متحول ساختند. تعريف اسكيزوفرني

در بين تمام اختلالات روانپزشكي تعريف و توصيف اسكيزوفرني از همه مشكل تر و پيچيده تر است. واژه اسكيزوفرني از دو كلمه "اسكيزو” و "فرني” تركيب شده است كه اولي به معني دوپاره شدن و ازهم گسيختگي بوده و واژه دوم به معني فكر است. اسكيزوفرني يا روان گسيختگي يا جنون جواني يكي از بيماري هاي عمده رواني است كه در

آن افكار، احساسات و ادراك بيمار به صورت ناموزون دستخوش تغيير وانحراف شده و نهايتا اختلال عملكرد فرد را سبب مي شود.

مطالعاتي كه به وسيله سازمان بهداشت جهاني روي اسكيزوفرني صورت گرفته است، نشان داده كه مفهوم اسكيزوفرني در تمام كشورها و فرهنگها مفهومي جهاني است. بروز و شيوع

براي گروه 15 سال و بالاتر از 0/3 تا 1/2 در هر هزار نفر گزارش شده است. حداكثر بروز در مردان بين 15-25 سالگي ودر زنها بين 25-35 سالگي است. شروع بيماري اسكيزوفرني قبل از 10 سالگي و پس از 50 سالگي بي نهايت نادر است. از نظر شيوع تفاوتي بين دو جنس وجود ندارد. در كل شيوع اسكيزوفرني يك در هزار و در برخي گزارش ها كمتر از يك درصد جمعيت ذكر شده است. تقريبا 50 درصد افراد اسكيزوفرنيك خودكشي كرده و 10 درصد آنان موفق بوده اند. به عبارت ساده تر در نيمي از جمعيت بيماران مي توان سابقه خودكشي را يافت. سبب شناسي

نظريات متنوع و گوناگوني درباره علت مبتلاشدن افراد به بيماري اسكيزوفرني مطرح شده است. به طور كلي دو گروه فرضيه مهم در اين زمينه وجود دارد. در گروه اول علت اصلي بيماري را عوامل ارثي، ژنتيك و سيستم عصبي مختل مي دانند. دانشمندان گروه دوم بر اين عقيده اند كه شيوه هاي فرزندپروري و تربيت كودك، مسائل اجتماعي و خانوادگي، رويدادها و حوادث فشارآور رواني، چگونگي ارتباط بين فردي و مسائل محيطي و... در بروز بيماري موثرند. ما در اينجا وارد بحث هاي علمي و كشمكش هاي نظري نخواهيم شد. فقط بايد خاطرنشان كنيم درباره ارثي بودن بيماري تحقيقات

نشان داده است كه اگر يكي از والدين مبتلابه بيماري اسكيزوفرني باشد، خطر ابتلابراي فرزندان 16/4 درصد بوده و اگر هر دوي والدين مبتلابه بيماري اسكيزوفرني باشند، 33/9 درصد احتمال دارد كه فرزندان مبتلابه بيماري داشته باشند. به عبارت ساده تر قرابت (نزديك بودن) ژنتيكي به بيمار، خطر ابتلارا افزايش مي دهد. به همين علت متخصصان هرگز ازدواج و بچه دار شدن بيماران اسكيزوفرني را در بهبود آنها موثر ندانسته، بلكه معتقدند كه اين امر مشكلات بيماران را مضاعف خواهد كرد. بخصوص اگر بدون برنامه و بدون مشورت با روانپزشك يا روانشناس باليني باشد.

به طور كلي پژوهش هاي متعدد عوامل خطر زير را روشن ساخته اند:

1 -داشتن يك عضو بيمار اسكيزوفرنيك در خانواده

2- سابقه تولد مشكل و احتمالاضربه به سر هنگام زايمان

3- داشتن دوره رشد غيرعادي كه منجر به پرورش طفلي بي نهايت خجول، خيالپرداز، منزوي، تنها و مطيع مي شود يا اينكه طفلي مخرب، وحشي، اصلاح ناپذير، فراري از مدرسه؛ يا طفلي كه از هيچ چيز لذت نمي برد، بار مي آورد.

4- داشتن پدر يا مادري كه بيش از حد متوقع و خشن بوده و در شناخت نيازهاي كودك ناتوان است.

5- پايين بودن آنزيم مونوآمين اكسيداز )MAO( در پلاكت هاي خون

6- مصرف مواد مخدر يا محرك مانند حشيش، آمفتامين ها، كوكائين، L.S.D و...

7- وجود سابقه وارد آمدن يك استرس سهمگين كه خارج از تحمل و مقاومت فرد است. مانند جنگ، زلزله و... علائم و نشانه ها

معمولامهمترين نشانه هاي بيماري اسكيزوفرني را به 4 گروه عمده تقسيم مي كنند:

1- اختلالات ادراكي

2- اختلالات تفكر

3- اختلالات خلقي و عاطفي

4- اختلالات رفتاري و حركتي

ما در

اينجا به مهمترين نشانه ها در هر گروه اشاره مي كنيم.

الف) اختلالات ادراكي

صدا به عنوان يك محرك شنوايي و يك تصوير به عنوان محرك بينايي به شمار رفته و باعث تحريك گيرنده هاي حسي گوش يا چشم يعني اندام حسي خاص شده و از آن طريق پيام هاي دريافت شده را به مغز مي رساند. تا اينجا”احساس” صورت گرفته است. هنگامي كه آن پيام خام در مغز موردتجزيه و تحليل قرار مي گيرد و مغز به آن معني مي بخشد فرايند "ادراك” صورت مي گيرد. به عبارت ساده تر ادراك يعني معني بخشي به محرك هاي دريافتي از اندام هاي حسي در مغز. هرگاه در اين حوزه اختلالي به وجود آيد به آن اختلالات ادراكي گويند. يكي از مهمترين اختلالات ادراكي، توهم است.

توهم عبارت است از درك محرك مشخص بدون وجود واقعي و خارجي محرك. توهم كه يكي از نشانه هاي شاخص بيماري اسكيزوفرني است انواع مختلفي دارد كه در زير به آنها اشاره مي كنيم:

-1توهمات شنوايي: شايع ترين نوع توهم در بيماران اسكيزوفرنيك مي باشد و به صورت يك يا چند صدا يا به شكل جملات و عبارات مختلف شنيده مي شود. گاهي به صورت تكرار شونده و گاهي به صورت موسيقي يا صداهاي عجيب وغريب درك مي گردد. اين نشانه ممكن است به صورت هاي زير باشد: جمله اي كه به بيمار دستور مي دهد. مثلا"همسرت را بزن” يا "اين كار را نكن”

جملاتي كه به او ناسزا و فحش مي گويند يا از او ايراد مي گيرند يا به او اخطار مي دهند.

به صورت صداهاي متناقض. به طور مثال ممكن

است يك صدا خوبي بيمار را و يك صدا بدي او را بگويد.

ممكن است به صورتي باشد كه دو نفر با هم راجع به بيمار صحبت مي كنند و وي حرف هاي آنها را بشنود.

2- توهمات بينايي: معمولاتوهمات بينايي به سه گروه تصويري، نقطه اي يا صحنه اي طبقه بندي مي شوند. ممكن است بيمار تصوير شخص يا شيء يا صحنه اي را كه ديگران نمي توانند آن را ببينند، ببيند.

3- توهمات لمسي: بيمار فكر مي كند ماري روي پشتش حركت مي كند يا حيواناتي خاص زير پوستش وجود دارند كه حركت مي كنند يا...

4- توهم هاي بويايي: بيمار بوهايي را حس مي كند كه ديگران از حس كردن آنها ناتوانند (به طور واقعي وجود ندارد.) براي مثال بوي تخم مرغ گنديده، لاستيك سوخته، بنزين، نفت و... معمولادر بيماران اسكيزوفرنيك كمتر مشاهده مي شود.

5 -توهم چشايي: در بيماران اسكيزوفرنيك نادر است.

6- توهم هاي حسي عمقي: در بيماران اسكيزوفرنيك شايع بوده و معمولابه صورت هاي زير وجود دارد:

تحت فشار قرار گرفتن احشاء

احساس بريده شدن يا چنگ خوردن عضلات يا غلاف آنها

احساسات دردناك الكتريكي يا اشعه اي در احشاء

-7 توهم هاي جنسي: در دو جنس متفاوت است.

-8 توهمات متفرقه عجيب وغريب: براي مثال بيمار ممكن است بگويد "بوي تلويزيون به مشامم مي خورد” يا اينكه "مزه سگ مي چشم”.

ب) اختلالات تفكر

تفكر معمولابه چند صورت عمده اختلال پيدا مي كند. يكي اشتغال ذهني شديد با عقايد فلسفي، رواني، انتزاعي، ديني و... و ديگري به صورت هذيان يا اختلال در شكل يا فرايند تفكر. هذيان افكار غيرمنطقي است كه با پديده هاي اجتماعي-

فرهنگي و واقعيت مغايرت داشته و با منطق و استدلال نيز تصحيح نگرديده و عجيب و غريب باشد. مهمترين هذيانها عبارتند از:

1 -هذيان بزرگ منشي: بيمار فكر مي كند آدم مهم و مشهوري است.

2- هذيان گزند و آسيب: بيمار فكر مي كند كه به دنبال وي هستند تا به او آسيب برسانند يا او را اذيت كرده يا بكشند.

3 -هذيان گناه و تقصير: فكر مي كند كه تمام مشكلات ومصائب و حوادث روزگار بر گردن اوست و مقصر اصلي همه چيز مي باشد.

4- هذيان تحت تاثير يا تحت كنترل بودن: فكر مي كند كه تحت تاثير نيروهاي خاص بوده يا از طريق دستگاه هايي كنترل مي شود يا اينكه مي تواند رويدادهاي بسياري را كه طبيعي هستند كنترل كند يا رفتار و افكار ديگران را تحت سيطره خود داشته باشد.

5- هذيان انتساب يا ارجاع: فرد فكر مي كند كه ديگران درباره او حرف مي زنند يا رفتارهاي طبيعي ديگران را به خود منتسب مي كند. اگر كسي حركتي كرد منظورش او (بيمار) است. يا اينكه تلويزيون در مورد او حرف مي زند.

6- هذيان پخش فكر: بيمار فكر مي كند كه هرچه در ذهنش مي گذرد و هر فكري مي كند، پخش شده وديگران متوجه آن مي شوند.

7- هذيان كاشتن فكر: بيمار خيال مي كند كه سيستم يا افرادي هستند كه فكر خاصي را به او القا كرده و در ذهنش مي كارند.

8- هذيان بيرون كشيدن افكار: بيمار فكر مي كند كساني هستند كه سعي مي كنند محتواي ذهن او و افكارش را از ذهن وي بيرون بكشند.

اختلالات ديگر تفكر

در شكل يا فرايند تفكر به وجود مي آيند كه ضعف حافظه، از اين شاخه به آن شاخه پريدن، پرش افكار، انسداد افكار، حاشيه پردازي، تفكر مماسي، واژه سازي و... از جمله مهمترين آنهاست.

ج) اختلالات عاطفه

به تجربيات شخصي كه رنگ هيجاني به خود مي گيرد، عاطفه گويند. خشم، شادي، غم، اضطراب و... از عواطف هستند. عواطف به طور عمده به سه صورت دچار اختلال مي شود:

1- كاهش واكنش هاي هيجاني. معمولابيمار در برابر محرك هايي كه براي ديگران خوشايند يا ناخوشايند است، بي تفاوت مي باشد. فرد اسكيزوفرنيك از مسائل روزمره لذتي نمي برد. براي مثال بيمار در برابر حوادثي مانند ازدواج خود يا تولد فرزندش واكنش هيجاني مثبتي نشان نمي دهد.

2- افزايش بسيار شديد عواطف، مخصوصا خشم، نشاط يا اضطراب

3- عدم تناسب واكنش هاي هيجاني و عاطفي. براي مثال بيمار اسكيزوفرني كه مادرش به تازگي فوت نموده است مرگ وي را با خوشحالي و خنده توصيف و تعريف مي كند.

د) اختلالات رفتاري و حركتي

1 -شكلك درآوردن و ادا واطوار: بيمار ممكن است مدتهاي طولاني جلوي آينه بنشيند و خود را نگاه كند، يا در انظار اطوارهاي خاصي كه عجيب وغريب است درآورد.

2- جمود: ممكن است ساعتها يك وضعيت دشوار به خود بگيرد و حركتي نكند.

3- بدبيني: بيمار ممكن است نسبت به همسر (در مورد خيانت وي) يا اطرافيان سوءظن داشته باشد. سوءظن مي تواند در زمينه هاي جنسي، مالي، رقابتي و... باشد.

4- منفي كاري: ممكن است هر كاري كه به وي گفته مي شود، عكس آن را انجام دهد يا از انجام آن عمل سر باز زند.

5- كناره

گيري اجتماعي: بيمار اسكيزوفرنيك ممكن است هيچ علاقه اي به "درجمع بودن” نشان ندهد و گوشه گير و خجالتي باشد. از كارهاي گروهي فراري باشد و در ميهماني ها شركت نكند

6 -تكلم مختل: نشانه هايي مانند پرحرفي، سكوت مطلق، تكرار كلام و... در اين طبقه قرار مي گيرند.

علامت و نشانه بسيارمهم ديگري كه در بيماران رواني شديد از جمله بيماران اسكيزوفرنيك مشاهده مي شود، عدم بصيرت است. يعني بيمار از بيماري خود آگاهي ندارد. به همين دليل است كه اكثر بيماران اسكيزوفرنيك اعتقاد دارند كه خود سالم هستند، اين اطرافيان هستند كه مريضند. همچنين به همين دليل از مصرف كردن دارو خودداري مي كنند.

علائم و نشانه هاي جزئي ديگري وجود دارد كه ما در اينجا از ذكر آنها خودداري مي كنيم. به خاطر داشته باشيد كه با وجود يكي دو علامت نمي توان گفت فردي بيمار است. پس هيچ گاه در پي تشخيص و درمان خودسرانه كسي برنياييد و هميشه امور تشخيص ودرماني را به متخصصان بسپاريد.

استرس چيست؟

دنياي امروز جهاني است پرتنش؛ پر از فشارهاي روحي و عصبي، اندوه و افسردگي، دلهره و تشويش . ميليون ها نفر مبتلا به استرس هستند ، اما دل نگراني ( استرس) هميشه مخرب و زيانبار نيست! در واقع گاهي اوقات بهتر است كه ما نگران باشيم. در يك كلام مي توان گفت استرس واكنش لازم و حياتي است، اما با گذشت زمان ويرانگر مي شود. استرس يا فشار رواني فراگيرترين عارضه در مردم جهان و ريشه ي اكثر بيماري هاي جسمي و رواني است.

استرس چيست؟

از بسياري جهات استرس مانند عشق است . خودش را

از راه هاي عجيب نشان مي دهد، و يك نيروي قوي است كه قادر است خوبي ها و بدي هاي بسياري را سبب شود و هر كس آن را به گونه اي درك مي كند. از نظر علمي، استرس عبارت است از عدم تناسب بين تقاضاها در زندگي ما و منابعي كه براي برآوردن آنها داريم. در حقيقت استرس يك واقعه نيست. بلكه واكنش فرد نسبت به يك واقعه است.

اين پاسخ غيرارادي به خطر، از اولين روزهاي زندگي در ما به ارث گذاشته مي شود. وقتي ما از استرس حرف مي زنيم، آنچه معمولاً شرح مي دهيم يك سري نشانه ها هستند كه ممكن است از فردي به فرد ديگر متفاوت باشند.

بيماري هاي قلبي، زخم هاي گوارشي، احساس فرسودگي و خستگي مداوم، از دست دادن حافظه، گرفتگي عضلات گردن، افسردگي و سردرد، تعدادي از نشانه هاي عمومي استرس مي باشند. استرس مزمن در بسياري از افراد سبب چاقي مي شود كه همين امر به نوبه خود از طول عمر مي كاهد. حتي بيماري هاي خطرناكي مانند سرطان ها با استرس در ارتباط هستند.

تحقيقات نشان داده است كه بدن زنان و مردان به گونه ي متفاوتي به تنش هاي رواني پاسخ مي دهد. همچنين محققان مدارك غيرقابل انكاري درباره چگونگي اثرآن بر رشد و تكامل كودكان از نخستين هفته هاي زندگي ارائه داده اند. واكنش استرس در برابر خطر، در دو مرحله مجزا عمل مي كند: درمرحله نخست ، مغز احساس خطر را دريافت مي كند و با ارسال پيام به مركز غدد فوق كليوي سبب ترشح آدرنالين مي شود. آدرنالين به خون مي ريزد، تنفس

كوتاه مي شود، ماهيچه ها سفت مي شوند و بدن براي عمل آماده مي گردد.مرحله دوم واكنش استرس ، طي 5 تا 10 دقيقه بعد اتفاق مي افتد. به نظر مي رسد محور هيپوتالاموس – هيپوفيز و قشر غدد فوق كليه رابطه نزديكتري با استرس هاي هيجاني و فكري داشته باشد.

استرس به گونه شگفت آوري مي تواند شكل بدن ما را عوض كند. واكنش استرس بلافاصله ذخاير چربي بدن را براي توليد انرژي و متابوليسم در عضلات به حركت در مي آورد. با اطمينان مي توان گفت كه سلول هاي چربي شكم به اين هورمون ها حساس هستند و افراد داراي مقادير زياد اين هورمون ها، مستعد تجمع چربي در ناحيه مياني بدن هستند، حتي اگر ساير نواحي بدن لاغر باشند. پاسخ به استرس در زنان و مردان اختلافات فاحشي دارد. فشارخون زنان در اين شرايط كمتر از مردان افزايش مي يابد، هر چند پس از يائسگي يا برداشتن رحم ، اين تفاوت كمتر خواهد شد. اين امر مطرح كننده ي اثر حمايتي استروژن است. اما واكنش زنان نسبت به استرس زاهاي بيروني طيف وسيعتري را نشان مي دهد. به عبارت ديگر، زنان بيشتر تنش هاي خارجي را احساس مي كنند و اين به دليل طرز نگاه خاص آنان به جنبه هاي مختلف زندگي است. در حقيقت مردان در يك زمان تنها مراقب يك چيز هستند، اما زنان مراقب همه جا هستند. به نظر مي رسد جدا از جنسيت، تجارب اوايل دوران كودكي نيز اثر عميقي بر شيوه برخورد با تنش هاي خارجي داشته باشد.

والدين اغلب در مورد منشاء استرس در زندگي كودكان خود دچار

اشتباه مي شوند. آنها تصور مي كنند كه اطفال بيشتر از كارهاي دوستان خود ناراحت مي شوند اما حقيقت چيز ديگري است. بزرگترين مسائلي كه فكر آنها را ناراحت مي كند، بيمار شدن، دعوا و اختلافات خانوادگي و طلاق والدين است.

كودكاني كه زندگي سالمي دارند و به خانواده هايشان عشق مي ورزند، ياد مي گيرند كه چگونه واكنش استرس را تعديل كنند.

توماس هلز در پژوهش هاي خود به اين نتيجه رسيد كه تنها عامل مشترك در ايجاد هر نوع استرس، لزوم و اجبار در ايجاد تغيير و تحول مهم در روند زندگي معمولي فرد است. اين پژوهشگر مشاهده نمود كه در بيماران مبتلا به سل ، شروع بيماري غالباً متعاقب يك سلسله اتفاقات و حوادث و بحران هاي مخرب مانند مرگ و مير در خانواده ، از دست دادن شغل يا تغيير آن، ازدواج، طلاق و مانند آن بوده است. البته بايد متذكر شد كه استرس علت ايجاد سل نمي باشد، ليكن در شدت وخامت آن مؤثراست. در پژوهش ديگري مشخص گرديد كه ميزان سرماخوردگي در افرادي كه قدرت مقابله با فشارهاي زندگي را ندارند به مراتب بيشتر از ديگران است. به منظور نشان دادن اثر استرس ناشي از تغييرات عمده زندگي كه عامل مشترك تمام استرس ها است، هلمز و روان شناس ديگري به نام ريچارد ريهي، از پنج هزار نفر سؤالاتي مبني بر اولويت دادن به اتفاقات و حوادث و تغييرات مهم زندگي نمودند كه براساس آن ، مقياس معروف هلمز - ريهي براي اندازه گيري درجه اهميت وقايع زندگي ساخته شد. نتيجه اين پژوهش ، اولويت وقايع اتفاقي را در زندگي اين

پنج هزار نفر نشان مي دهد.

عوامل استرس زا را در خود شناسايي كنيد

چه چيزهايي سبب استرس در شما مي شوند؟ اولين چيزهايي كه معمولاً به نظرما مي رسند وقايعي هستند كه ما را عصباني يا دگرگون مي سازند. اما راجع به مسائلي كه شما را متأثر مي كنند، مي ترسانند، هيجان زده يا خوشحال مي كنند، چه مي گوييد؟ شما حتي ممكن است با افكار، احساسات و انتظاراتتان موجب پيدايش استرس در خود شويد. هر رويداد يا فكري كه سبب ايجاد احساسات قوي، منفي يا مثبت گردد، مي تواند باعث پيدايش استرس شود كه حتي گاهي ناشي از جمع شدن وقايع كوچك است.

استرس چيست؟

دنياي امروز جهاني است پرتنش؛ پر از فشارهاي روحي و عصبي، اندوه و افسردگي، دلهره و تشويش . ميليون ها نفر مبتلا به استرس هستند ، اما دل نگراني ( استرس) هميشه مخرب و زيانبار نيست! در واقع گاهي اوقات بهتر است كه ما نگران باشيم. در يك كلام مي توان گفت استرس واكنش لازم و حياتي است، اما با گذشت زمان ويرانگر مي شود. استرس يا فشار رواني فراگيرترين عارضه در مردم جهان و ريشه ي اكثر بيماري هاي جسمي و رواني است. استرس چيست؟

از بسياري جهات استرس مانند عشق است . خودش را از راه هاي عجيب نشان مي دهد، و يك نيروي قوي است كه قادر است خوبي ها و بدي هاي بسياري را سبب شود و هر كس آن را به گونه اي درك مي كند. از نظر علمي، استرس عبارت است از عدم تناسب بين تقاضاها در زندگي ما و منابعي كه براي برآوردن آنها

داريم. در حقيقت استرس يك واقعه نيست. بلكه واكنش فرد نسبت به يك واقعه است.

اين پاسخ غيرارادي به خطر، از اولين روزهاي زندگي در ما به ارث گذاشته مي شود. وقتي ما از استرس حرف مي زنيم، آنچه معمولاً شرح مي دهيم يك سري نشانه ها هستند كه ممكن است از فردي به فرد ديگر متفاوت باشند.

بيماري هاي قلبي، زخم هاي گوارشي، احساس فرسودگي و خستگي مداوم، از دست دادن حافظه، گرفتگي عضلات گردن، افسردگي و سردرد، تعدادي از نشانه هاي عمومي استرس مي باشند. استرس مزمن در بسياري از افراد سبب چاقي مي شود كه همين امر به نوبه خود از طول عمر مي كاهد. حتي بيماري هاي خطرناكي مانند سرطان ها با استرس در ارتباط هستند.

تحقيقات نشان داده است كه بدن زنان و مردان به گونه ي متفاوتي به تنش هاي رواني پاسخ مي دهد. همچنين محققان مدارك غيرقابل انكاري درباره چگونگي اثرآن بر رشد و تكامل كودكان از نخستين هفته هاي زندگي ارائه داده اند. واكنش استرس در برابر خطر، در دو مرحله مجزا عمل مي كند: درمرحله نخست ، مغز احساس خطر را دريافت مي كند و با ارسال پيام به مركز غدد فوق كليوي سبب ترشح آدرنالين مي شود. آدرنالين به خون مي ريزد، تنفس كوتاه مي شود، ماهيچه ها سفت مي شوند و بدن براي عمل آماده مي گردد.مرحله دوم واكنش استرس ، طي 5 تا 10 دقيقه بعد اتفاق مي افتد. به نظر مي رسد محور هيپوتالاموس – هيپوفيز و قشر غدد فوق كليه رابطه نزديكتري با استرس هاي هيجاني و فكري داشته باشد.

استرس به گونه شگفت آوري

مي تواند شكل بدن ما را عوض كند. واكنش استرس بلافاصله ذخاير چربي بدن را براي توليد انرژي و متابوليسم در عضلات به حركت در مي آورد. با اطمينان مي توان گفت كه سلول هاي چربي شكم به اين هورمون ها حساس هستند و افراد داراي مقادير زياد اين هورمون ها، مستعد تجمع چربي در ناحيه مياني بدن هستند، حتي اگر ساير نواحي بدن لاغر باشند. پاسخ به استرس در زنان و مردان اختلافات فاحشي دارد. فشارخون زنان در اين شرايط كمتر از مردان افزايش مي يابد، هر چند پس از يائسگي يا برداشتن رحم ، اين تفاوت كمتر خواهد شد. اين امر مطرح كننده ي اثر حمايتي استروژن است. اما واكنش زنان نسبت به استرس زاهاي بيروني طيف وسيعتري را نشان مي دهد. به عبارت ديگر، زنان بيشتر تنش هاي خارجي را احساس مي كنند و اين به دليل طرز نگاه خاص آنان به جنبه هاي مختلف زندگي است. در حقيقت مردان در يك زمان تنها مراقب يك چيز هستند، اما زنان مراقب همه جا هستند. به نظر مي رسد جدا از جنسيت، تجارب اوايل دوران كودكي نيز اثر عميقي بر شيوه برخورد با تنش هاي خارجي داشته باشد.

والدين اغلب در مورد منشاء استرس در زندگي كودكان خود دچار اشتباه مي شوند. آنها تصور مي كنند كه اطفال بيشتر از كارهاي دوستان خود ناراحت مي شوند اما حقيقت چيز ديگري است. بزرگترين مسائلي كه فكر آنها را ناراحت مي كند، بيمار شدن، دعوا و اختلافات خانوادگي و طلاق والدين است.

كودكاني كه زندگي سالمي دارند و به خانواده هايشان عشق مي ورزند، ياد مي گيرند

كه چگونه واكنش استرس را تعديل كنند.

توماس هلز در پژوهش هاي خود به اين نتيجه رسيد كه تنها عامل مشترك در ايجاد هر نوع استرس، لزوم و اجبار در ايجاد تغيير و تحول مهم در روند زندگي معمولي فرد است. اين پژوهشگر مشاهده نمود كه در بيماران مبتلا به سل ، شروع بيماري غالباً متعاقب يك سلسله اتفاقات و حوادث و بحران هاي مخرب مانند مرگ و مير در خانواده ، از دست دادن شغل يا تغيير آن، ازدواج، طلاق و مانند آن بوده است. البته بايد متذكر شد كه استرس علت ايجاد سل نمي باشد، ليكن در شدت وخامت آن مؤثراست. در پژوهش ديگري مشخص گرديد كه ميزان سرماخوردگي در افرادي كه قدرت مقابله با فشارهاي زندگي را ندارند به مراتب بيشتر از ديگران است. به منظور نشان دادن اثر استرس ناشي از تغييرات عمده زندگي كه عامل مشترك تمام استرس ها است، هلمز و روان شناس ديگري به نام ريچارد ريهي، از پنج هزار نفر سؤالاتي مبني بر اولويت دادن به اتفاقات و حوادث و تغييرات مهم زندگي نمودند كه براساس آن ، مقياس معروف هلمز - ريهي براي اندازه گيري درجه اهميت وقايع زندگي ساخته شد. نتيجه اين پژوهش ، اولويت وقايع اتفاقي را در زندگي اين پنج هزار نفر نشان مي دهد. عوامل استرس زا را در خود شناسايي كنيد

چه چيزهايي سبب استرس در شما مي شوند؟ اولين چيزهايي كه معمولاً به نظرما مي رسند وقايعي هستند كه ما را عصباني يا دگرگون مي سازند. اما راجع به مسائلي كه شما را متأثر مي كنند، مي ترسانند، هيجان زده يا

خوشحال مي كنند، چه مي گوييد؟ شما حتي ممكن است با افكار، احساسات و انتظاراتتان موجب پيدايش استرس در خود شويد. هر رويداد يا فكري كه سبب ايجاد احساسات قوي، منفي يا مثبت گردد، مي تواند باعث پيدايش استرس شود كه حتي گاهي ناشي از جمع شدن وقايع كوچك است.

اختلالات توجه (بيش فعالي)

نويسنده: دكتر نگار بهروز

اختلالات توجه يا disorder deficit attention كه آن را به طور مخفف با ADD مي شناسند يكي از مشكلات رفتاري كودكان است كه متأسفانه در سال هاي اخير بر تعداد آن به طور چشم گيري افزوده شده است .

اساس تشخيص اختلال توجه ( ADD ) وجود مجموعه اي از رفتارها است كه با بي توجهي ، حواس پرتي و پرحركتي خود را نشان مي دهد . شدت اين رفتارها در كودكان مبتلا به حدي است كه توانايي آن ها را در كاركرد اجتماعي و تحصيلي به مخاطره مي اندازد . بي قراري و ناآرامي ( پرحركتي ) شايع است و براي تشخيص اين سندرم ضروري نيست . ناتواني يادگيري هم معمولا با اين اختلال همراه است . برخي از اين كودكان ممكن است رفتار پرخاشگرانه يا تعارض جويانه هم نشان دهند .

ADD معمولا براي معلمان آشكارا است . اين بي توجهي ، به صورت عدم اتمام كار پس از شروع آن، نفهيمدن دستورات، و ارتكاب اشتباهات كه علتشان بيش تر بي توجهي است تا عدم درك موضوع ارائه شده، متجلي مي شود. اين كودكان معمولاً بدون تفكر عمل مي كنند و به سرعت از فعاليتي به فعاليت ديگر روي مي آورند و غالباً رفتار درست را درزمان نادرست نشان مي

دهند. مثلاً دركلاس بدون داشتن پاسخ درست با صداي بلند پاسخ مي دهند. آن ها بيش تر اوقات با همسالان خود دچار مشكل مي شوند.حواس پرتي به صورت واكنش به محرك هاي بينايي يا صوتي محيطي كه ديگران مي توانند آن را ناديده بگيرند تظاهر مي كند.

هرچند پرتحركي قابل توجه ترين علامت ADD است ولي هميشه ديده نمي شود. اغلب كودكان دچار ADD همراه با پرحركتي كه به نام ADHD ناميده مي شوند. پاهايشان را تكان مي دهند بدنشان را مي جنبانند، به طور مرتب با انگشتانشان ضرب مي گيرند يا صداهاي عجيب درمي آورند. درموارد آشكارتر، كودك ممكن است به طور تقريبي درحركت دائمي باشد و به سرعت، اغلب بدون توجه به ايمني خود يا سايرين درپيرامون اتاق در رفت و آمد باشد.

پسرها چهار برابر بيش تر از دخترها به اختلال توجه همراه با پرتحركي مبتلا مي شوند و دختران به طور معمول ADD بدون پرحركتي مراجعه مي كنند. افزايش سن ممكن است باعث بهبود علايم كودك دچار ADD شود.

علل اصلي بيش فعالي ناشناخته است. اما عوامل مؤثري كه درارتباط با اين امر پيش نهاد شده اند عبارت اند از: حساسيت هاي غذايي، نگرش والدين، استعمال سيگاردردوران بارداري و عوامل وارثتي.

هنوز روشي به عنوان بهترين روش براي تشخيص بيش فعالي تعيين نشده است.

علاوه برعلايم ذكر شده در بالا( جنب وجوش بيش ازحدودوره هاي كوتاه مدت تمركز فكري) تشنگي، اضطراب،پرخاشگري، كم خوري وكم خوابي را نيز مي توان دراين بچه ها مشاهده كرد.

درمان بيماران مبتلا به ADHD:

ازنظر علمي پزشكي، درمان اوليه ي بيماران ADHD درمان دارويي است. هم

چنين به علت ناتواني هاي ياد گيري، مداخله ي آموزشي هم براي اين بچه ها لازم است و به منظور جلوگيري از تداوم كليشه سازي هاي نامطلوب لازم است الگوي خانوادگي هم ارزيابي شود. به طوركلي، تركيبي از دارودرماني، درمان با رژيم غذايي ورفتار درماني دراغلب اوقات مورد استفاده قرار مي گيرد. جالب اين است كه بعضي از داروهاي تجويزي، خود تحريك كننده هستند.

داروهايي كه بيش تر در اين كودكان مورد استفاده قرارمي گيرد عبارت اند از: متيل فنيدات(M ethyl Phenidate) با نام تجاري ريتالين (Ritalin) ودكسترو آمفتامين(Dextro amphetamine) با نام تجاري دكسدرين(Dexedrine) و پمولين(Pemolin) با نام سايلرت(Cylert)و بايد اين داروها با روش رفتاردرماني توأم شوند تا نتيجه ي مطلوب تر حاصل شود. اين داروها بايد زيرنظر روان پزشك تجويز شوند.

آثار جانبي عمده ي اين داروها عبارت اند از:اختلال خواب و اشتها، افزايش تعداد نبض، فشارخون، تحريك پذيري درپي قطع دارو، تمركز توجه افراطي، تيك هاي حركتي و … ممكن است در اثر اين داروها تشديد شوند. تخمين زده مي شود كه 20 درصد موارد بيش فعالي در واقع ناشي از حساسيت هاي غذايي باشند مشاهده شده است كه حذف موارد افزودني از رژيم غذايي دركاهش علايم بيش فعالي در خيلي از كودكان بسيار كارساز بوده است.

رژيم غذايي فين گلد كه توسط دكتربن فين گلد ( B en Feingold) درسال 1975درسانفرانسيسكو ارائه شد پايه و اساس بعضي از الگوهاي درمان با رژيم غذايي را دراين خصوص تشكيل مي دهد. اين الگو شامل پرهيز از غذاها و نوشابه هايي است كه داراي ماده اي به نام ساليسلات Sali cylates هستند.اين ماده درتركيب آسپرين

نيز موجود است.

غذاهاي مفيد

كنجد، تخم كدو تنبل وتخم آفتاب گردان

اين مواد منابه خوب اسيدهاي چرب امگا 6 هستند. ثابت شده است كه بيش فعالي با افزايش مصرف اسيدهاي چرب ضروري بهبود مي يابد. ميزان اين اسيدها دربدن بسياري از كودكان بيش فعال كافي نيست. چربي هاي ضروري براي انتقال طبيعي پيام هاي عصبي درطول رشته هاي عصبي لازم است و براي حفظ و تقويت حافظه ي شخص نيز ضروري است. ماهي تن، قزل آلا،آزاد،ساردين و ماهي كولي ونيز تخم كتان همگي تأمين كننده ي اسيدهاي چرب امگا 3 هستند. اين ماده (اسيدهاي چرب امگا 3) نيز براي عمل كرد رشته هاي عصبي ضروري است. اين مواد غذايي بايد براي حفظ اعمال طبيعي اعصاب براساس برنامه اي منظم مصرف شود.

مصرف دو وعده ماهي در هفته براي كودكان توصيه مي شود. فرآوردهاي غلات كه با صبحانه مصرف مي شود، نان جو، كيك، برنج وسيب زميني ازدسته غذاهاي نشاسته اي هستند كه اثرات سوئي نداشته و مي توانند مصرف شوند.

غذاهايي كه بايد از خوردن آن ها اجتناب كرد

هرگونه تغيير در رژيم غذايي كودك نبايد بدون راهنمايي و مشورت پزشك و متخصصان تغذيه انجام گيرد. حذف غذاهاي مهم در رژيم غذايي منجر به حذف مواد مغذي ضروري مي شود.

قند و مواد غذايي حاوي قند مانند بيسكويت، كيك،شيريني،شكلات ونوشابه هاي شيرين موجب افزايش سريع قند خون مي شوند. اين فرايند مي تواند منجر به بروز بيش فعالي دربعضي از كودكان شود.

بادام، سيب،زردآلو،كشمش،هلو، آلو،آلوبخارا،پرتقال،توت، گوجه فرنگي و خيار حاوي ساليسيلات طبيعي هستند كه ماده اي شبيه به آسپرين مي باشد و لازم است

از رژيم غذايي كودكان بيش فعال تا حدممكن كاسته و گاهي اوقات حذف شود( اين ماده به ويژه دربادام، سيب و زردآلو زياد است).

تارترازين(T arteazine): رنگ غذايي نارنجي رنگي است كه به صورت رنگ غذايي افزودني مصرف مي شود.تارترازين ممكن است دربيش فعالي مؤثرباشد. تارترازين بيش از همه درموارد زير وجود دارد:غذاهاي آماده ي بسته بندي شده آدامس، شكلات،افشره ي ليمو، سسي هاي آماده براي غذاهاي دريايي، سس ها و افزودني هايي كه بيش ترجهت تزيين روي دسرها مصرف مي شود.

ميوه ها كنسروشده، كنسرو نخود فرنگي، بادام ساييده شده، نوشيدني هاي كربنات دار و كيك هايي كه به صورت بسته بندي شده به فروش مي رسد حاوي تارترازين است.

اسيد بنزوئيك: نيز ماده اي افزودني است كه ممكن است درايجاد بيش فعالي مؤثرباشد.از اين ماده به منظور محافظت و سالم نگه داشتن مواد غذايي آماده استفاده مي شود و در بسياري از غذاهاي آماده مانند مرباها، سس ها، دسرها، شربت هاي طعم دهنده ي غذا، پوره ي ميوه ها، آب ميوه ها وماهي هاي كنسروي خوابانده شده در سركه و نمك و ترشي ها يافت مي شود.

نوشابه هاي گازدار: حاوي مقادير زيادي فسفر هستند كه اين ماده قادر است تعادل مقدار كليسم و فسفر را در بدن به هم زده ومنجر به بيش فعالي شود.

قهوه،چاي، كولا و ساير نوشيدني هاي حاوي كوفئين ممكن است علايم بيماري را تشديد كنند.

نكته: مصرف تركيبات روغن ماهي در هنگام غروب درشرايط باليني مورد آزمايش قرارگرفته و ديده شده است كه اثر مفيدي درخصوص كاهش علايم بيش فعالي دركودكان دارد و دركودكاني كه به علت

بيش فعالي درحركات خود مهارت و ظرافت ندارند، به كاهش اين علايم كمك كرده است.

اختلالات توجه (بيش فعالي)

نويسنده: دكتر نگار بهروز اختلالات توجه يا disorder deficit attention كه آن را به طور مخفف با ADD مي شناسند يكي از مشكلات رفتاري كودكان است كه متأسفانه در سال هاي اخير بر تعداد آن به طور چشم گيري افزوده شده است .

اساس تشخيص اختلال توجه ( ADD ) وجود مجموعه اي از رفتارها است كه با بي توجهي ، حواس پرتي و پرحركتي خود را نشان مي دهد . شدت اين رفتارها در كودكان مبتلا به حدي است كه توانايي آن ها را در كاركرد اجتماعي و تحصيلي به مخاطره مي اندازد . بي قراري و ناآرامي ( پرحركتي ) شايع است و براي تشخيص اين سندرم ضروري نيست . ناتواني يادگيري هم معمولا با اين اختلال همراه است . برخي از اين كودكان ممكن است رفتار پرخاشگرانه يا تعارض جويانه هم نشان دهند .

ADD معمولا براي معلمان آشكارا است . اين بي توجهي ، به صورت عدم اتمام كار پس از شروع آن، نفهيمدن دستورات، و ارتكاب اشتباهات كه علتشان بيش تر بي توجهي است تا عدم درك موضوع ارائه شده، متجلي مي شود. اين كودكان معمولاً بدون تفكر عمل مي كنند و به سرعت از فعاليتي به فعاليت ديگر روي مي آورند و غالباً رفتار درست را درزمان نادرست نشان مي دهند. مثلاً دركلاس بدون داشتن پاسخ درست با صداي بلند پاسخ مي دهند. آن ها بيش تر اوقات با همسالان خود دچار مشكل مي شوند.حواس پرتي به صورت واكنش به محرك

هاي بينايي يا صوتي محيطي كه ديگران مي توانند آن را ناديده بگيرند تظاهر مي كند.

هرچند پرتحركي قابل توجه ترين علامت ADD است ولي هميشه ديده نمي شود. اغلب كودكان دچار ADD همراه با پرحركتي كه به نام ADHD ناميده مي شوند. پاهايشان را تكان مي دهند بدنشان را مي جنبانند، به طور مرتب با انگشتانشان ضرب مي گيرند يا صداهاي عجيب درمي آورند. درموارد آشكارتر، كودك ممكن است به طور تقريبي درحركت دائمي باشد و به سرعت، اغلب بدون توجه به ايمني خود يا سايرين درپيرامون اتاق در رفت و آمد باشد.

پسرها چهار برابر بيش تر از دخترها به اختلال توجه همراه با پرتحركي مبتلا مي شوند و دختران به طور معمول ADD بدون پرحركتي مراجعه مي كنند. افزايش سن ممكن است باعث بهبود علايم كودك دچار ADD شود.

علل اصلي بيش فعالي ناشناخته است. اما عوامل مؤثري كه درارتباط با اين امر پيش نهاد شده اند عبارت اند از: حساسيت هاي غذايي، نگرش والدين، استعمال سيگاردردوران بارداري و عوامل وارثتي.

هنوز روشي به عنوان بهترين روش براي تشخيص بيش فعالي تعيين نشده است.

علاوه برعلايم ذكر شده در بالا( جنب وجوش بيش ازحدودوره هاي كوتاه مدت تمركز فكري) تشنگي، اضطراب،پرخاشگري، كم خوري وكم خوابي را نيز مي توان دراين بچه ها مشاهده كرد. درمان بيماران مبتلا به ADHD:

ازنظر علمي پزشكي، درمان اوليه ي بيماران ADHD درمان دارويي است. هم چنين به علت ناتواني هاي ياد گيري، مداخله ي آموزشي هم براي اين بچه ها لازم است و به منظور جلوگيري از تداوم كليشه سازي هاي نامطلوب لازم است الگوي خانوادگي

هم ارزيابي شود. به طوركلي، تركيبي از دارودرماني، درمان با رژيم غذايي ورفتار درماني دراغلب اوقات مورد استفاده قرار مي گيرد. جالب اين است كه بعضي از داروهاي تجويزي، خود تحريك كننده هستند.

داروهايي كه بيش تر در اين كودكان مورد استفاده قرارمي گيرد عبارت اند از: متيل فنيدات(M ethyl Phenidate) با نام تجاري ريتالين (Ritalin) ودكسترو آمفتامين(Dextro amphetamine) با نام تجاري دكسدرين(Dexedrine) و پمولين(Pemolin) با نام سايلرت(Cylert)و بايد اين داروها با روش رفتاردرماني توأم شوند تا نتيجه ي مطلوب تر حاصل شود. اين داروها بايد زيرنظر روان پزشك تجويز شوند.

آثار جانبي عمده ي اين داروها عبارت اند از:اختلال خواب و اشتها، افزايش تعداد نبض، فشارخون، تحريك پذيري درپي قطع دارو، تمركز توجه افراطي، تيك هاي حركتي و … ممكن است در اثر اين داروها تشديد شوند. تخمين زده مي شود كه 20 درصد موارد بيش فعالي در واقع ناشي از حساسيت هاي غذايي باشند مشاهده شده است كه حذف موارد افزودني از رژيم غذايي دركاهش علايم بيش فعالي در خيلي از كودكان بسيار كارساز بوده است.

رژيم غذايي فين گلد كه توسط دكتربن فين گلد ( B en Feingold) درسال 1975درسانفرانسيسكو ارائه شد پايه و اساس بعضي از الگوهاي درمان با رژيم غذايي را دراين خصوص تشكيل مي دهد. اين الگو شامل پرهيز از غذاها و نوشابه هايي است كه داراي ماده اي به نام ساليسلات Sali cylates هستند.اين ماده درتركيب آسپرين نيز موجود است. غذاهاي مفيد

كنجد، تخم كدو تنبل وتخم آفتاب گردان

اين مواد منابه خوب اسيدهاي چرب امگا 6 هستند. ثابت شده است كه بيش فعالي با افزايش مصرف اسيدهاي

چرب ضروري بهبود مي يابد. ميزان اين اسيدها دربدن بسياري از كودكان بيش فعال كافي نيست. چربي هاي ضروري براي انتقال طبيعي پيام هاي عصبي درطول رشته هاي عصبي لازم است و براي حفظ و تقويت حافظه ي شخص نيز ضروري است. ماهي تن، قزل آلا،آزاد،ساردين و ماهي كولي ونيز تخم كتان همگي تأمين كننده ي اسيدهاي چرب امگا 3 هستند. اين ماده (اسيدهاي چرب امگا 3) نيز براي عمل كرد رشته هاي عصبي ضروري است. اين مواد غذايي بايد براي حفظ اعمال طبيعي اعصاب براساس برنامه اي منظم مصرف شود.

مصرف دو وعده ماهي در هفته براي كودكان توصيه مي شود. فرآوردهاي غلات كه با صبحانه مصرف مي شود، نان جو، كيك، برنج وسيب زميني ازدسته غذاهاي نشاسته اي هستند كه اثرات سوئي نداشته و مي توانند مصرف شوند. غذاهايي كه بايد از خوردن آن ها اجتناب كرد

هرگونه تغيير در رژيم غذايي كودك نبايد بدون راهنمايي و مشورت پزشك و متخصصان تغذيه انجام گيرد. حذف غذاهاي مهم در رژيم غذايي منجر به حذف مواد مغذي ضروري مي شود.

قند و مواد غذايي حاوي قند مانند بيسكويت، كيك،شيريني،شكلات ونوشابه هاي شيرين موجب افزايش سريع قند خون مي شوند. اين فرايند مي تواند منجر به بروز بيش فعالي دربعضي از كودكان شود.

بادام، سيب،زردآلو،كشمش،هلو، آلو،آلوبخارا،پرتقال،توت، گوجه فرنگي و خيار حاوي ساليسيلات طبيعي هستند كه ماده اي شبيه به آسپرين مي باشد و لازم است از رژيم غذايي كودكان بيش فعال تا حدممكن كاسته و گاهي اوقات حذف شود( اين ماده به ويژه دربادام، سيب و زردآلو زياد است).

تارترازين(T arteazine): رنگ غذايي نارنجي رنگي است

كه به صورت رنگ غذايي افزودني مصرف مي شود.تارترازين ممكن است دربيش فعالي مؤثرباشد. تارترازين بيش از همه درموارد زير وجود دارد:غذاهاي آماده ي بسته بندي شده آدامس، شكلات،افشره ي ليمو، سسي هاي آماده براي غذاهاي دريايي، سس ها و افزودني هايي كه بيش ترجهت تزيين روي دسرها مصرف مي شود.

ميوه ها كنسروشده، كنسرو نخود فرنگي، بادام ساييده شده، نوشيدني هاي كربنات دار و كيك هايي كه به صورت بسته بندي شده به فروش مي رسد حاوي تارترازين است.

اسيد بنزوئيك: نيز ماده اي افزودني است كه ممكن است درايجاد بيش فعالي مؤثرباشد.از اين ماده به منظور محافظت و سالم نگه داشتن مواد غذايي آماده استفاده مي شود و در بسياري از غذاهاي آماده مانند مرباها، سس ها، دسرها، شربت هاي طعم دهنده ي غذا، پوره ي ميوه ها، آب ميوه ها وماهي هاي كنسروي خوابانده شده در سركه و نمك و ترشي ها يافت مي شود.

نوشابه هاي گازدار: حاوي مقادير زيادي فسفر هستند كه اين ماده قادر است تعادل مقدار كليسم و فسفر را در بدن به هم زده ومنجر به بيش فعالي شود.

قهوه،چاي، كولا و ساير نوشيدني هاي حاوي كوفئين ممكن است علايم بيماري را تشديد كنند.

نكته: مصرف تركيبات روغن ماهي در هنگام غروب درشرايط باليني مورد آزمايش قرارگرفته و ديده شده است كه اثر مفيدي درخصوص كاهش علايم بيش فعالي دركودكان دارد و دركودكاني كه به علت بيش فعالي درحركات خود مهارت و ظرافت ندارند، به كاهش اين علايم كمك كرده است.

اختلال خلقي فصلي

مترجم : مجيد محمود عليلو

آيا به هنگام تغيير فصول ازبهار/ تابستان به پاييز / زمستان ،

تغييرات عاطفي قابل پيش بيني داشته ايد ؟

1- آيا متوجه شده ايد ه كه درطي زمستان و پاييز نيرويي كمتر از معمول داريد؟

2- آيا درطي زمستان وپاييز بيشتر خوابيده ولي هنوز به هنگام بيداري احساس خستگي مي كنيد ؟

3- آيا تغييرات خلقي را تجربه كرده ايد؟ آيا به هنگام زمستان ، وپاييز ، احساس اضطراب ، تحريك پذيري ، غمگيني ويا افسردگي را بيشتر احساس مي كنيد ؟

4- آيا درطي زمستان وپاييز فعاليت هاي ثمربخش وخلاقانه شما كاهش مي يابد ؟

5- آيا درطي زمستان وپاييز دريافته ايد كه كنترلتان بر اشتها و وزنتان كمتر شده است ؟

6- آيا به هنگام زمستان وپاييز مشكلات حافظه اي وتمركز بيشتري پيدا مي كنيد ؟

7- آيا به هنگام زمستان وپاييز دريافته ايد كه نسبت به شرايط عادي كمتر به بيرون مي رويد وفعاليت اجتماعي تان كاهش مي يابد ؟

8- آيا به هنگام زمستان و پاييز مقابله با فشار را مشكل مي يابيد ؟

9- آيا به هنگام زمستان و پاييز احساس اشتياقتان نسبت به آينده كاهش مي يابد واز زندگي تان كمتر لذت مي بريد؟

اگر پاسخ شما به دو يا بيشتر از دو موارد از موارد فوق « بله » باشد، شايد شما نيز يكي از بسيار افرادي باشيد كه گرفتار اختلال خلقي فصلي مي باشيد . اختلال خلقي فصلي يك نوع دوره اي افسردگي است كه معمولاً در پاييز و زمستان تجربه مي شود و علت آن نور ناكافي است . به موازات كوتاه تر وابري شدن هوا در پاييز و زمستان ، بسياري از مردم افزايش درنشانه هاي اختلال خلقي فصلي را تجربه مي كنند . علت اين

اختلال هنوز مشخص نشده است ،اما فكر مي شود كه تغييرات فصلي در نور ودما نقش كليدي را درآن بازي مي كند . مشخص شده است كه نور روشن تغييرات فيزيولوژيايي دربدن شما ايجاد مي كند. قرار گرفتن بيشتر درمعرض نور روشن سطوح خوني هورموني حساس به نور ملاتونين را كاهش مي دهد ، اين هورمون دردوره هاي بخصوصي از روز به صورت غيرعادي بالاست . همچنين بدن داراي يك ساعت دروني است كه توسط آن ريتمهاي روزانه دماي بدن ، ترشح هورمون و الگوهاي خواب را كنترل مي كند. نور روشن ، بسته به زمان استفاده ازآن مي تواند ساعت دروني را دچار تاخير ويا شتاب كند. شيوع الگوي فصلي نوع زمستان با توجه به اقليم ، سن و جنسيت متفاوت است. ميزان شيوع دراقليم هاي مرتفع ( نواحي كوهستاني ) بيشتر است . سن نيز يك پيش بيني كننده قوي افسردگي فصلي است، افراد جوان درمعرض خطر بيشتري براي ابتلا به دوره هاي افسردگي در زمستان قرار دارند . زنان 60 تا 90در صد مبتلايان به افسردگي فصلي را تشكيل مي دهند،

ولي هنوز مشخص نيست كه جنسيت مونث يك عامل خطر ويژه براي عود مجدد افسردگي اساسي باشد.

پيشنهادهايي براي مقابله با اختلال خلقي فصلي

تفاوت اختلال عاطفي با « دل گرفتگي زمستاني » چيست ؟ دل گرفتگي ناشي از زمستان معمولاً با افزايش فعاليت جسماني و افزايش مقدار نور در محيط كاروزندگي برطرف مي شود. مبتلايان به اختلال عاطفي فصلي به درمان بيشتري نيازمندند، بويژه درمان ازطريق ضد افسردگي ها ونور درماني

• نشانه هاي خود را با پزشك ويا مشاور بهداشت رواني خود مورد

بحث قرار دهيد. ضد افسردگي ها ، دردرمان بعضي ازافراد مبتلا مي تواند موفق باشد.

• جهت بدست آوردن حمايت وتوجه خانواده و دوستان نزديك ، خودتان وآنها را درمورد ماهيت اختلال عاطفي فصلي آموزش دهيد.

• درفصل زمستان تا آنجا كه ممكن است ازنوراستفاده كنيد ودر ساعات روز از مكانهاي تاريك اجتناب كنيد.

• وقتي دما مناسب است اجازه دهيد تا نور طبيعي از درها وپنجره هاي باز بتابد سعي كنيد شاخ و برگها را ازجلوي پنجره دور كنيد ، ديوارها را با رنگهاي روشن نقاشي كنيد، ازلامپهاي روشن تر استفاده نمائيد پرده هاي ضخيم را برداريد.

• بطور روزانه جهت استفاده ازنورطبيعي ترجيحاً دربيرون ازمنزل ورزش كنيد. اگر مجبور به ورزش درفضاهاي بسته هستيد سعي كنيد آن را درمحيطهاي برخوردارازنور روشن و طبيعي آفتاب ويا مكانهاي داراي روشنايي درخشنده انجام دهيد.

• سعي كنيد بطور كوتاه ولي مكرر در طول روز جلوي پنجره جنوبي كه نورگير است، بنشينيد . تا آنجا كه مي توانيد ازنور خورشيد استفاده كنيد.

• فضاهاي كاري خود را درمنزل و اداره در نزديك پنجره قرار دهيدو يا محيطهاي كاري خودتان را با نور براق روشن كنيد.

• هرگاه ممكن باشد درغذا خوريها ،كلاس درس ،ماشين وغيره در نزديك پنجره بنشينيد.

• چرخه خواب و بيداري منظمي داشته باشيد. افراد داراي اختلال عاطفي فصلي كه درموقع مشخصي درصبحها بيدار شده وموقع مشخصي نيز مي خوابند، درمقايسه با افرادي كه دراوقات متغير بيدار شده ويا مي خوابند ، درطول روز هشيارتر بوده وكمتر احساس خستگي مي كنند.

• نسبت به دماي بيرون هشياربوده وازلباسهايي استفاده كنيد كه سرما وگرما را حفظ كنند . افراد داراي اختلال عاطفي فصلي

به هواي سرد شديد حساسيت دارند.

• اواخر پاييز ودرطي زمستان به هنگام رفتن به بيرون ازعينك هاي آفتابي استفاده نكنيد.

• فعاليت هاي اجتماعي وبيرون رفتن هاي خود را درطي فصل زمستان درطول روز و يا اوايل عصرانجام دهيد. ازبيرون ماندن زياد كه ممكن است برنامه خواب ويا ساعت زيست شناختي بدنتان را مختل كند، خودداري نمائيد.

• با مديريت زمان خردمندانه ، نيروي خود را حفظ كرده وازفشار خودداري ويا آن را به حداقل برسانيد . زندگي را ساده بگيريد !

• به برق اتاق خوابتان زمان سنج خودكار متصل كنيد وزمان روشن شدن آن را روي يك ونيم ساعت قبل ازبيدار شدنتان تنظيم كنيد، بعضي ازافراد داراي اختلال عاطفي فصلي مي گويند كه روش استفاده ازنور به صورت مذكور اثرات ضدافسردگي داشته و دربيدار شدن راحت به آنها كمك مي كند.

• ريتم هاي زيست شناختي بدن خود را به هنگام پاييز و زمستان يادداشت كنيد. دفترچه يادداشت روزانه اي در مورد تغييرات آب هوا ، سطح انرژي ، خلق ، اشتها /وزن ، اوقات خواب وفعاليت هاي خود داشته باشيد.

• اگر امكان پذير باشد، تغييرات عمده زندگي خود را تا بهار يا تابستان به تعويق بياندازيد.

• اگر برايتان مقدور باشد، تعطيلات زمستاني خود را درنواحي گرم وآفتابي بگذرانيد! جهت اطلاعات بيشتر مي توانيد با مركز مشاوره دانشگاه تهران تماس حاصل نماييد.

اختلال خلقي فصلي مترجم : مجيد محمود عليلو

آيا به هنگام تغيير فصول ازبهار/ تابستان به پاييز / زمستان ، تغييرات عاطفي قابل پيش بيني داشته ايد ؟ 1- آيا متوجه شده ايد ه كه درطي زمستان و پاييز نيرويي كمتر از معمول داريد؟

2- آيا درطي زمستان

وپاييز بيشتر خوابيده ولي هنوز به هنگام بيداري احساس خستگي مي كنيد ؟

3- آيا تغييرات خلقي را تجربه كرده ايد؟ آيا به هنگام زمستان ، وپاييز ، احساس اضطراب ، تحريك پذيري ، غمگيني ويا افسردگي را بيشتر احساس مي كنيد ؟

4- آيا درطي زمستان وپاييز فعاليت هاي ثمربخش وخلاقانه شما كاهش مي يابد ؟

5- آيا درطي زمستان وپاييز دريافته ايد كه كنترلتان بر اشتها و وزنتان كمتر شده است ؟

6- آيا به هنگام زمستان وپاييز مشكلات حافظه اي وتمركز بيشتري پيدا مي كنيد ؟

7- آيا به هنگام زمستان وپاييز دريافته ايد كه نسبت به شرايط عادي كمتر به بيرون مي رويد وفعاليت اجتماعي تان كاهش مي يابد ؟

8- آيا به هنگام زمستان و پاييز مقابله با فشار را مشكل مي يابيد ؟

9- آيا به هنگام زمستان و پاييز احساس اشتياقتان نسبت به آينده كاهش مي يابد واز زندگي تان كمتر لذت مي بريد؟ اگر پاسخ شما به دو يا بيشتر از دو موارد از موارد فوق « بله » باشد، شايد شما نيز يكي از بسيار افرادي باشيد كه گرفتار اختلال خلقي فصلي مي باشيد . اختلال خلقي فصلي يك نوع دوره اي افسردگي است كه معمولاً در پاييز و زمستان تجربه مي شود و علت آن نور ناكافي است . به موازات كوتاه تر وابري شدن هوا در پاييز و زمستان ، بسياري از مردم افزايش درنشانه هاي اختلال خلقي فصلي را تجربه مي كنند . علت اين اختلال هنوز مشخص نشده است ،اما فكر مي شود كه تغييرات فصلي در نور ودما نقش كليدي را درآن بازي مي كند . مشخص شده

است كه نور روشن تغييرات فيزيولوژيايي دربدن شما ايجاد مي كند. قرار گرفتن بيشتر درمعرض نور روشن سطوح خوني هورموني حساس به نور ملاتونين را كاهش مي دهد ، اين هورمون دردوره هاي بخصوصي از روز به صورت غيرعادي بالاست . همچنين بدن داراي يك ساعت دروني است كه توسط آن ريتمهاي روزانه دماي بدن ، ترشح هورمون و الگوهاي خواب را كنترل مي كند. نور روشن ، بسته به زمان استفاده ازآن مي تواند ساعت دروني را دچار تاخير ويا شتاب كند. شيوع الگوي فصلي نوع زمستان با توجه به اقليم ، سن و جنسيت متفاوت است. ميزان شيوع دراقليم هاي مرتفع ( نواحي كوهستاني ) بيشتر است . سن نيز يك پيش بيني كننده قوي افسردگي فصلي است، افراد جوان درمعرض خطر بيشتري براي ابتلا به دوره هاي افسردگي در زمستان قرار دارند . زنان 60 تا 90در صد مبتلايان به افسردگي فصلي را تشكيل مي دهند،

ولي هنوز مشخص نيست كه جنسيت مونث يك عامل خطر ويژه براي عود مجدد افسردگي اساسي باشد.

پيشنهادهايي براي مقابله با اختلال خلقي فصلي

تفاوت اختلال عاطفي با « دل گرفتگي زمستاني » چيست ؟ دل گرفتگي ناشي از زمستان معمولاً با افزايش فعاليت جسماني و افزايش مقدار نور در محيط كاروزندگي برطرف مي شود. مبتلايان به اختلال عاطفي فصلي به درمان بيشتري نيازمندند، بويژه درمان ازطريق ضد افسردگي ها ونور درماني

• نشانه هاي خود را با پزشك ويا مشاور بهداشت رواني خود مورد بحث قرار دهيد. ضد افسردگي ها ، دردرمان بعضي ازافراد مبتلا مي تواند موفق باشد.

• جهت بدست آوردن حمايت وتوجه خانواده و دوستان نزديك ،

خودتان وآنها را درمورد ماهيت اختلال عاطفي فصلي آموزش دهيد.

• درفصل زمستان تا آنجا كه ممكن است ازنوراستفاده كنيد ودر ساعات روز از مكانهاي تاريك اجتناب كنيد.

• وقتي دما مناسب است اجازه دهيد تا نور طبيعي از درها وپنجره هاي باز بتابد سعي كنيد شاخ و برگها را ازجلوي پنجره دور كنيد ، ديوارها را با رنگهاي روشن نقاشي كنيد، ازلامپهاي روشن تر استفاده نمائيد پرده هاي ضخيم را برداريد.

• بطور روزانه جهت استفاده ازنورطبيعي ترجيحاً دربيرون ازمنزل ورزش كنيد. اگر مجبور به ورزش درفضاهاي بسته هستيد سعي كنيد آن را درمحيطهاي برخوردارازنور روشن و طبيعي آفتاب ويا مكانهاي داراي روشنايي درخشنده انجام دهيد.

• سعي كنيد بطور كوتاه ولي مكرر در طول روز جلوي پنجره جنوبي كه نورگير است، بنشينيد . تا آنجا كه مي توانيد ازنور خورشيد استفاده كنيد.

• فضاهاي كاري خود را درمنزل و اداره در نزديك پنجره قرار دهيدو يا محيطهاي كاري خودتان را با نور براق روشن كنيد.

• هرگاه ممكن باشد درغذا خوريها ،كلاس درس ،ماشين وغيره در نزديك پنجره بنشينيد.

• چرخه خواب و بيداري منظمي داشته باشيد. افراد داراي اختلال عاطفي فصلي كه درموقع مشخصي درصبحها بيدار شده وموقع مشخصي نيز مي خوابند، درمقايسه با افرادي كه دراوقات متغير بيدار شده ويا مي خوابند ، درطول روز هشيارتر بوده وكمتر احساس خستگي مي كنند.

• نسبت به دماي بيرون هشياربوده وازلباسهايي استفاده كنيد كه سرما وگرما را حفظ كنند . افراد داراي اختلال عاطفي فصلي به هواي سرد شديد حساسيت دارند.

• اواخر پاييز ودرطي زمستان به هنگام رفتن به بيرون ازعينك هاي آفتابي استفاده نكنيد.

• فعاليت هاي اجتماعي وبيرون رفتن

هاي خود را درطي فصل زمستان درطول روز و يا اوايل عصرانجام دهيد. ازبيرون ماندن زياد كه ممكن است برنامه خواب ويا ساعت زيست شناختي بدنتان را مختل كند، خودداري نمائيد.

• با مديريت زمان خردمندانه ، نيروي خود را حفظ كرده وازفشار خودداري ويا آن را به حداقل برسانيد . زندگي را ساده بگيريد !

• به برق اتاق خوابتان زمان سنج خودكار متصل كنيد وزمان روشن شدن آن را روي يك ونيم ساعت قبل ازبيدار شدنتان تنظيم كنيد، بعضي ازافراد داراي اختلال عاطفي فصلي مي گويند كه روش استفاده ازنور به صورت مذكور اثرات ضدافسردگي داشته و دربيدار شدن راحت به آنها كمك مي كند.

• ريتم هاي زيست شناختي بدن خود را به هنگام پاييز و زمستان يادداشت كنيد. دفترچه يادداشت روزانه اي در مورد تغييرات آب هوا ، سطح انرژي ، خلق ، اشتها /وزن ، اوقات خواب وفعاليت هاي خود داشته باشيد.

• اگر امكان پذير باشد، تغييرات عمده زندگي خود را تا بهار يا تابستان به تعويق بياندازيد.

• اگر برايتان مقدور باشد، تعطيلات زمستاني خود را درنواحي گرم وآفتابي بگذرانيد! جهت اطلاعات بيشتر مي توانيد با مركز مشاوره دانشگاه تهران تماس حاصل نماييد.

اضطراب كودكان

منبع:http://www.aftab.ir/

تمام كودكان اضطراب و بي قراري را تجربه مي كنند. در بيشتر مواقع از يك كودك طبيعي انتظار مي رود كه زمان زيادي را در حال شور و شوق، بي قراري و كنجكاوي باشد. براي مثال كودكان، زماني كه ? ماه از سال را به خاطر رفتن به مدرسه از والدين خود جدا مي شوند، داراي دلواپسي و اضطراب خاصي هستند. در مورد بچه هاي كوچكتر اين حالت ،

گاهي اوقات به ترس نيز تبديل مي شود. ( مثل ترس از تاريكي ، از طوفان ، از حيوانات و يا از چيزهاي بزرگ و قوي ).

اگر قبل از شروع اين هيجانات اين نوع رفتارها مثل جدا شدن از والدين، نشاط در مدرسه و يافتن دوست در اعمال بچه ها گنجانده شود، والدين به راحتي مي توانند ارزش هاي آنها را در زمان وقوع آن براي كودكان توضيح داده و آنها را متقاعد كنند. اين روش توسط روانشناسان قديمي پيشنهاد شده است. يك نوع از اين اضطرابها و نگراني ها كه ترس از جدايي نام دارد احتياج به درمان و مراقبت دارد از علائم آن :

?) داشتن ترس هميشگ___ي و دائم درباره سلامت و امنيت والدين خود

?) امتناع ك____ردن از رفتن به مدرسه

?) دل دردهاي دائم و مستم___ر و يا شكايت از دردهاي جسم____ي ديگ___ر

?) نگ____راني هاي فوق العاده ، زمان خوابيدن

?) متك____ي و وابسته بودن به ديگ___ران

?) ت____رس و وحشت زياد زم____ان جدا شدن از وال__دين

?) وحشت ك__ردن يا كاب___وس ديدن در زمان خواب

نوع ديگري نگراني و اضطراب زماني است كه كودك از چيز خاصي ميترسد مثلاً از سگ، حشرات و يا هر چيز خاص ديگري و اين ترس باعث استرس و هيجاني در دورن كودك ميگردد. گاهي، بعضي از اين كودكان از ديدن و يا صحبت كردن با افراد جديد و ناشناس وحشت دارند. اين بچه ها به سختي ميتوانند براي خود دوستان جديدي پيدا كنند و يا با هر شخص ديگري به جز اعضاي خانواده شان ارتباط برقرار سازند. بچه هاي ديگري كه از اين اضطرابها

رنج ميبرند شايد :

?) نگران___ي هاي زيادي در م___ورد هر چيزي قبل از وقوع اتفاق آن دارند .

?) درباره مدرسه رفتن ، با كس___ي دوست شدن و ورزش ك___ردن استرس دارند .

?) افكار مشوش و عكس العملهاي عصبي دارند ( مشغوليت ذهن___ي. (

?) از اينكه خطا و يا اشتباه____ي كنند ، م___ي ترسند .

?) از اعتم___اد به نفس ف____وق العاده كم___ي ب____رخوردارند .

كودكاني كه داراي استرس و اضطراب هستند دچار تنشها و دلواپسي هاي زيادي مي شوند . نگراني هاي آنها گاهي اوقات به اندازه اي مي رسد كه ديگر قادر به انجام دادن كاري و يا تصميم گرفتن و حتي فكر كردن در مورد مسائل اطراف خود نمي باشند . كودكان مضطرب ، اغلب كودكاني ساكت ، عصبي ، شاكي ، ناراضي و كم طاقت هستند . و اغلب درباره? همه چيز مشكل دارند . والدين اين كودكان بايد بسيار هوشيار بوده و به نشانه هاي عصبي بودن و اضطراب داشتن در كودكان خود دقت كنند ، تا پس از شناخت سريع و به موقع ، مانع از پيشرفت اين حالتها شوند . اين موضوع كه بايد به سرعت باعث كاهش ترس و اضطراب در كودكان شويم ، اهميت زيادي دارد .

اگر با متمركز شدن بر روي رفتارهاي كودك خود به وجود اضطراب و نگراني در درون او پي برديد، به سرعت با يك روانشناس وبهتراينكه باروانشناس كودك و نوجوان مشورت كنيد. با مراقبتهاي ويژه؛ مشكلات اضطراب و استرس را در كودكان خود از بين ببريد. اين مراقبتها به زودي مانع از بوجود آمدن مشكلاتي، از قبيل نداشتن رابطه

دوستي با ديگران، شكستها و ضربه هاي اجتماعي و دروني، كمبود شديد اعتماد به نفس در آينده خواهد شد. اين مراقبتها متشكل از روان درماني هاي انفرادي، معالجات و روان درماني هاي خانوادگي، مراقبتهاي رفتاري و مشاوره در مدرسه مي باشد .

اضطراب كودكان

منبع:http://www.aftab.ir/

تمام كودكان اضطراب و بي قراري را تجربه مي كنند. در بيشتر مواقع از يك كودك طبيعي انتظار مي رود كه زمان زيادي را در حال شور و شوق، بي قراري و كنجكاوي باشد. براي مثال كودكان، زماني كه ? ماه از سال را به خاطر رفتن به مدرسه از والدين خود جدا مي شوند، داراي دلواپسي و اضطراب خاصي هستند. در مورد بچه هاي كوچكتر اين حالت ، گاهي اوقات به ترس نيز تبديل مي شود. ( مثل ترس از تاريكي ، از طوفان ، از حيوانات و يا از چيزهاي بزرگ و قوي ).

اگر قبل از شروع اين هيجانات اين نوع رفتارها مثل جدا شدن از والدين، نشاط در مدرسه و يافتن دوست در اعمال بچه ها گنجانده شود، والدين به راحتي مي توانند ارزش هاي آنها را در زمان وقوع آن براي كودكان توضيح داده و آنها را متقاعد كنند. اين روش توسط روانشناسان قديمي پيشنهاد شده است. يك نوع از اين اضطرابها و نگراني ها كه ترس از جدايي نام دارد احتياج به درمان و مراقبت دارد از علائم آن : ?) داشتن ترس هميشگ___ي و دائم درباره سلامت و امنيت والدين خود

?) امتناع ك____ردن از رفتن به مدرسه

?) دل دردهاي دائم و مستم___ر و يا شكايت از دردهاي جسم____ي ديگ___ر

?) نگ____راني هاي فوق

العاده ، زمان خوابيدن

?) متك____ي و وابسته بودن به ديگ___ران

?) ت____رس و وحشت زياد زم____ان جدا شدن از وال__دين

?) وحشت ك__ردن يا كاب___وس ديدن در زمان خواب

نوع ديگري نگراني و اضطراب زماني است كه كودك از چيز خاصي ميترسد مثلاً از سگ، حشرات و يا هر چيز خاص ديگري و اين ترس باعث استرس و هيجاني در دورن كودك ميگردد. گاهي، بعضي از اين كودكان از ديدن و يا صحبت كردن با افراد جديد و ناشناس وحشت دارند. اين بچه ها به سختي ميتوانند براي خود دوستان جديدي پيدا كنند و يا با هر شخص ديگري به جز اعضاي خانواده شان ارتباط برقرار سازند. بچه هاي ديگري كه از اين اضطرابها رنج ميبرند شايد :

?) نگران___ي هاي زيادي در م___ورد هر چيزي قبل از وقوع اتفاق آن دارند .

?) درباره مدرسه رفتن ، با كس___ي دوست شدن و ورزش ك___ردن استرس دارند .

?) افكار مشوش و عكس العملهاي عصبي دارند ( مشغوليت ذهن___ي. (

?) از اينكه خطا و يا اشتباه____ي كنند ، م___ي ترسند .

?) از اعتم___اد به نفس ف____وق العاده كم___ي ب____رخوردارند .

كودكاني كه داراي استرس و اضطراب هستند دچار تنشها و دلواپسي هاي زيادي مي شوند . نگراني هاي آنها گاهي اوقات به اندازه اي مي رسد كه ديگر قادر به انجام دادن كاري و يا تصميم گرفتن و حتي فكر كردن در مورد مسائل اطراف خود نمي باشند . كودكان مضطرب ، اغلب كودكاني ساكت ، عصبي ، شاكي ، ناراضي و كم طاقت هستند . و اغلب درباره? همه چيز مشكل دارند .

والدين اين كودكان بايد بسيار هوشيار بوده و به نشانه هاي عصبي بودن و اضطراب داشتن در كودكان خود دقت كنند ، تا پس از شناخت سريع و به موقع ، مانع از پيشرفت اين حالتها شوند . اين موضوع كه بايد به سرعت باعث كاهش ترس و اضطراب در كودكان شويم ، اهميت زيادي دارد .

اگر با متمركز شدن بر روي رفتارهاي كودك خود به وجود اضطراب و نگراني در درون او پي برديد، به سرعت با يك روانشناس وبهتراينكه باروانشناس كودك و نوجوان مشورت كنيد. با مراقبتهاي ويژه؛ مشكلات اضطراب و استرس را در كودكان خود از بين ببريد. اين مراقبتها به زودي مانع از بوجود آمدن مشكلاتي، از قبيل نداشتن رابطه دوستي با ديگران، شكستها و ضربه هاي اجتماعي و دروني، كمبود شديد اعتماد به نفس در آينده خواهد شد. اين مراقبتها متشكل از روان درماني هاي انفرادي، معالجات و روان درماني هاي خانوادگي، مراقبتهاي رفتاري و مشاوره در مدرسه مي باشد .

اختلال هويت جنسي از ديدگاه صاحبنظران

نويسنده:اعظم طيراني

منبع:روزنامه قدس

آيا مي دانيد كه در تمام دنيا، گذشته از نسل و نژاد، فرهنگ و تربيت، مملكت و مليت، انسانهايي زندگي مي كنند كه در بدترين شرايط روحي- رواني به سر مي برند. اين اشخاص از بدو تولد، تا روزي كه فردي به داد آنها برسد، مثل يك پرنده در قفس براي رهايي از موقعيت دشواري كه دارند خود را به ميله هاي آهنين آن مي كوبند تا شايد در باز شود و بتوانند پرواز كنند.حميد يكي از اين افراد است، افرادي كه در علم روانپزشكي آنها را با نام «ترانس سكسوال» مي شناسيم.او را اولين بار

در دفتر يكي از وكلاي دادگستري ملاقات كردم. در نگاه اول به سختي مي توانستم قبول كنم كه تا چند ماه پيش او يك زن بوده است.

خودش مي گويد: طي سالها بزرگترين مشكل من در زندگي عدم تطابق روح و جسمم با هم بود. درست برخلاف خواهر دوقلويم. يادم مي آيد از وقتي كه موقعيت انتخاب لباس و اسباب بازي داشتم، هميشه با پوشيدن دامن، پيراهن و لباسهاي دخترانه مخالف بودم و به جاي عروسك، تفنگ، شمشير و اسباب بازيهاي پسرانه را ترجيح مي دادم. علاقه اي به بازي با دخترهاي همسن و سالم حتي خواهر دوقلويم نداشتم. در عوض تمام دوستان دوران كودكي ام، پسر بچه ها بودند. به اين ترتيب تا قبل از رسيدن به سن تكليف، مشكل چنداني احساس نمي كردم، اما از آن به بعد به ناچار منزوي شدم. هر چه بيشتر مي گذشت، بيشتر احساس مي كردم، مردي هستم زنداني در پيكر يك زن كه نه تنها زيباييها و لطافتهاي زنانه بلكه تحصيلات دانشگاهي، شغل مناسب و حتي ازدواج هم، او را از اين تعارض عذاب آور خلاص نمي كند. در واقع ازدواج موجب شد من بيشتر خودم را بشناسم و ديگر در اين كه واقعاً يك مرد هستم ترديدي نداشتم. هر چه خانواده، همسرم و حتي جلسات پي در پي مشاوره روانشناسي و روانپزشكي، بيشتر تلاش مي كردند كه من همان جنسيت جسمي كه در آن بودم را بپذيرم، مقاومت من بيشتر مي شد كه به آنها بفهمانم كه واقعاً يك مرد هستم... گر چه دوران بسيار سختي بود، اما سرانجام موفق شدم و حالا خوشحالم از اين كه

اكنون مي توانم يك زندگي آرام، يعني بدون تعارض و اضطراب داشته باشم، چون حالا يك هويت واقعي دارم. يك مرد هستم مثل همه مردها....

حميد درست مي گويد، او نمي توانست روحش را سركوب كند و يا اين كه جسمش را آن گونه كه بود، بپذيرد. به همين دليل براي رهايي از اين تعارض ناچار به عمل تغيير جنسيت بود، تا بتواند يك زندگي طبيعي و يك هويت جنسي قابل قبول از نظر خود داشته باشد....

هويت جنسي چيست؟

هويت جنسي حالتي روانشناختي است كه احساس دروني شخص را از مرد يا زن بودن منعكس مي كند. نگرش جنسي نيز بر يك رشته نگرشها، الگوهاي رفتاري و ساير صفاتي كه معمولاً با مردانگي و زنانگي مربوطند و توسط فرهنگ خاص افراد تعيين مي شوند متكي است، پس شخصي كه از نظر هويت جنسي سالم باشد با اطمينان مي تواند بگويد «من يك مرد هستم» يا «من يك زن هستم».

نقش جنسي نيز الگوي رفتاري بيروني است كه منعكس كننده احساس دروني و اعلام جنسيتي است كه فرد به آن تعلق دارد. يعني انتقال تصوير مرد بودن در مقابل زن بودن به ديگران. از همين رو در شرايط طبيعي، هويت جنسي و نقش جنسي هماهنگي دارند، يعني اگر زني احساس زن بودن مي كند، با رفتارش اين احساس را به دنياي بيروني انتقال مي دهد، همچنين مردي كه خود را به عنوان يك مرد قبول دارد، مردانه عمل كرده و با گفتار و رفتارش مرد بودن خود را ابراز مي كند.

جنسيت

محمدعلي سهرابي مهر، وكيل پايه يك دادگستري در مورد جنسيت افراد مي گويد: هر انسان داراي 23

جفت كروموزوم است كه يك جفت آن را كروموزومهاي جنسي تشكيل مي دهند و چنانچه دو كروموزوم ايكس (X) زن و مردي در زمان انعقاد، با هم تركيب شود، جنس ژنتيكي فرزند مؤنث و به صورت XX خواهد بود و اگر كروموزوم Y مرد با كروموزوم X زن تركيب شود، فرزند مذكر و نمايش كروموزومي وي به صورت XY خواهد بود، همچنين با بررسي غدد هورموني فرد مي توان پي به جنسيت وي برد، ضمن اين كه از بدو تولد، شرايط ظاهري وي است كه به راحتي جنسيت او را مشخص مي كند، اما آنچه اخيراً روانشناسان به آن پرداخته اند تشخيص جنسيت فرد براساس خلق و خو، رفتار و كردار و همچنين روابط اجتماعي وي مي باشد. در صورتي كه تشخيص جنسيت فرد، در چهار مورد مذكور هماهنگ باشد، مشكلي وجود ندارد، اما اگر در هر يك از اين موارد فرد دچار ناهماهنگي يا اختلالي باشد، در حيطه روانپزشكي جزو مبتلايان به اختلالات رواني- جنسي محسوب مي شود.

انواع اختلالات جنسي

دكتر محمدرضا تلافيان، روانپزشك و عضو كميسيون روانپزشكي و پزشكي قانوني درباره اختلال دو جنسي مي گويد: اصطلاحي تحت عنوان «هرمافروديسم» يا «دوجنسي» وجود دارد و شامل انواع سندرمها هستند كه افرادي با جنبه هاي تشريحي و فيزيولوژيكي بارز جنس مقابل به وجود مي آورند. همچنين يك سري سندرمهايي شناخته شده اند كه سندرمهاي ژنتيكي محسوب مي شوند و تقريباً مي توان گفت كه درمان قطعي براي آنها تاكنون نداشته ايم.

سندرم ترنر

به گفته دكتر تلافيان، مبتلايان به اين اختلال به جاي 46 كروموزوم داراي 45 كروموزوم مي باشند كه در زمان تقسيمهاي سلولي

در دوران جنيني، ساختار كروموزومي آنها يك كروموزوم جنسي كم دارد، يعني به جاي XX46 داراي XO45 يا «X صفر» مي باشند.

در اين افراد هورمون جنسي مهمي (زنانه يا مردانه) در زندگي جنيني و پس از تولدشان توليد نمي شود، به همين دليل حالات جنسي ثانويه در آنان پديدار نخواهد شد، چون كروموزوم X دوم، كه به نظر مي رسد مسؤول زنانگي كامل است، وجود ندارد و همواره با كمبود استروژن مواجه هستند. از ويژگيهاي ديگر اين افراد مي توان به گردن پرده دار، پايين بودن خط رويش مو، قامت كوتاه و ظريف و... اشاره كرد و با توجه به اين كه اين نوزادان با ظاهر جنسي مؤنت و طبيعي متولد مي شوند، بدون ترديد به جنس مؤنث منسوب و در همين نقش پرورش مي يابند و به دختران «ناهمجنس گراي معمولي» تبديل خواهند شد.

سندرم كلاين فلتر

اين متخصص مي گويد: مبتلايان به اختلال مزبور، پسرهايي هستند كه يك كروموزوم جنسي اضافه دارند، يعني به جاي XY46 داراي XXY47 مي باشند. ويژگيهاي اين پسرها را مي توان قد بلند، لاغر و داراي رفتارهاي جهش يافته به طرف رفتارهاي زنانه برشمرد، همچنين ممكن است از لحاظ هوشي كمي ضعيف تر از همسالان خود باشند.

وي مي افزايد: افراد مبتلا به اين سندرم داراي كروموزوم جنسي XYY47 هستند كه مرداني داراي قد بسيار بلند، قدرت بدني، قيافه خشن و داراي هوشبهري پايين تر از افراد طبيعي مي باشند.

اختلال هويت جنسي يا ترانس سكسوال

به اعتقاد دكتر تلافيان، اختلال هويت جنسي، يك اختلال روانپزشكي است كه هم آناتومي و هم فيزيولوژي هورموني و فرمول كروموزومي جنسي فرد هماهنگ، و

همچنين ظاهرش هم در همان جنسي است كه فرمول ژنتيكي وي مي باشد، اما از نظر رواني از آن نقش جنسي كه در آن است، در عذاب شديد مي باشد.

دكتر عليرضا كاهاني، متخصص پزشكي قانوني نيز درباره اختلال هويت جنسي مي گويد: اين اختلال يعني احساس مبرم ناراحتي از ساخت آناتوميك بدن خود و آرزوي مبرم از خلاصي ظاهر جنسي خويش و زندگي كردن در نقش جنس مقابل. به عبارتي «ترانس سكسواليسم» حالت كسي است كه داراي شخصيت مشخص و معين باشد. ولي قوياً معتقد به تعلق داشتن به جنس مخالف است.

به گفته دكتر كاهاني، اختلال هويت جنسي شديدترين درجه اختلال جنسي مي باشد، زيرا از نظر جنسي بين جسم و فكر تناقض و مغايرت وجود دارد، بنابراين شخص سعي مي كند در اجتماع به صورت جنس مقابل ظاهر شده و با استفاده از درمان هورموني و جراحي، ظاهر بيولوژيكي جنس مقابل را احراز نمايد. به عبارتي اختلال هويت جنسي، وضعيتي است كه فرد ميل وافر به گذراندن تمام اوقات حيات خود در نقش جنس مخالف را دارد، يا به عبارتي مرداني كه روح و روان زنانه در جسم مردانه دارند و زناني كه روح و روان مردانه درجسم زنانه دارند.

تشخيص فرد ترانس

دكتر تلافيان در اين مورد اظهار مي دارد: در اختلال هويت جنسي كه شايعترين آن ترانس سكسوال «T.S» است، فرد بايد به مدت دو سال مداوم و مستمر از آناتومي بدن خود و نقش جنسي كه در جامعه و خانواده دارد، شديداً احساس و ابراز نارضايتي كند و به طور مستمر براي تغيير جنسيت ظاهري خود كوشش و اصرار بورزد.

به گفته

دكتر تلافيان، ميزان شيوع اين اختلال در كل جمعيت از هر 30 هزار مرد يك نفر و از هر 100 هزار زن يك نفر مي باشد. پس به طور كلي ميزان شيوع اين اختلال در مردها سه برابر زنهاست.

سبب شناسي اختلال

به عقيده اين متخصص روانپزشكي، علت اين اختلال هنوز به طور قطع مشخص نشده است و سبب شناسي آن به چند عامل نسبت داده مي شود، اما به احتمال زياد، مهمترين عامل آن علل ژنتيكي است.

با اين حال دكتر كاهاني در مورد سبب شناسي اختلال هويت جنسي معتقد است: در اين مورد فرضيات متعددي وجود دارد و علت اصلي آن كماكان ناشناخته است.

به گفته وي، گروهي علت اصلي آن را بيولوژيكي و در تفاوتهاي ساختماني مغز مي دانند و گروه ديگر نظريه يادگيري اجتماعي و برخي نيز عوامل رواني- اجتماعي را دخيل مي دانند.

دكتر كاهاني همچنين مي افزايد: برخي از محققان، سرشت در مقابل تربيت را مطرح مي كنند و معتقدند كه هويت جنسي بستگي به چگونگي تولد، رشد كودك و نحوه تربيت او دارد. آنان همچنين در شكل گيري خصوصيات جنسي كودك نقش اجتماعي را هم مؤثر مي دانند، زيرا اجتماع را مي توان شامل خانواده، گروه همتاها و همسالان، مسؤولان مدرسه و همچنين فرهنگي كه كودك در آن رشد مي يابد، و وسايل ارتباط جمعي نظير تلويزيون دانست. البته در اين بين خانواده نقش بسيار مهمي در رشد هويت جنسي كودك دارد، از جمله آن كه معلوم شده است، غيبت پدر يا تسلط مادر در خانواده مي تواند در افزايش زنانگي يا كاهش مردانگي در پسرها مؤثر باشد.

به گفته اين متخصص

پزشكي قانوني، نقش جنسي از بدو تولد يعني از هنگام اسم گذاري كودك آغاز مي شود و رفتارهاي متناسب با جنس كودك شكل مي گيرد، پس از همين زمان مرد يا زن بودن كودك مشخص شده و به طور مستمر آراستن كودك بر حسب جنسيت وي تداوم مي يابد، از جمله لباس پوشيدن، روش كوتاه كردن مو، مسايل تربيتي متناسب با جنس كودك واز همه مهمتر اين كه والدين نسبت به رفتارهاي جنس مخالف در كودكان واكنش نشان مي دهند. از همين رو حتي پاداش و تنبيه كودك هم متناسب با جنس او انجام مي شود. پس از هيچ طريقي نمي توان متغيرهاي محيطي و بيولوژيكي را كه از لحظه تولد و شايد قبل از آن بر هم تأثير مي گذارند، ناديده گرفت.

برخي از روانشناسان معتقدند كه مصرف هورمونها در دوران بارداري نيز در بروز «اختلال هويت جنسي» جنين مؤثر است، به طوري كه در صورت ترشح زياد تستسترون در دوران بارداري، در مغز جنين دختر، هسته اوليه مردانگي به وجود مي آيد و در صورت كاهش آن در جنين پسر، وي به سمت دختر بودن گرايش پيدا مي كند.

درمان ترانس سكسوال

دكتر تلافيان درباره درمان اين بيماران خاطرنشان كرد: پس از تشخيص اختلال مزبور توسط يك تيم متشكل از روانشناس و روانپزشك، رفتار درماني فرد مبتلا به صورت شش ماه مداوم، «هر دو هفته يك بار» انجام و تلاش مي شود، وي در همان نقش جنسي كه از نظر فيزيولوژيكي و جسمي دارد، باقي بماند، اما اگر پس از گذراندن اين دوره «رفتار درماني» بيمار متقاعد نشد در نقش جنسي كه قرار دارد، باقي بماند،

آن گاه توسط پزشكي قانوني مجوز عمل تغيير جنسيت براي او صادر مي شود.

دكتر كاهاني نيز در اين مورد معتقد است: درمان اين نوع بيماران آزمون زندگي واقعي است، به طوري كه طي مدت انجام اين آزمون از بيمار درخواست مي شود براي مدت يك تا دو سال به طور تمام وقت در نقش جنس مقابل زندگي كند، يعني هم در محيط كار و هم در محيط تحصيل در نقش جنس مقابل باشد. در اين دوره بيمار به صورت آشكار آرزوي خود براي تعلق به جنس مقابل را به اعضاي خانواده و دوستان نشان مي دهد، زيرا اين مسأله موجب بروز اضطراب در بيمار شده و احساس طرد شدن در بسياري از امور زندگي خود را تجربه مي كند و در عمل تغيير جنسيت نيز افشاي اين مسأله مي تواند آسيب رسان باشد، بويژه اگر فرد مبتلا متأهل و صاحب فرزند نيز باشد.

دكتر كاهاني در ادامه مي افزايد: مسلماً درخواست بيمار براي تعلق به جنس مقابل فشار زيادي بر اعضاي خانواده تحميل مي كند، اما اگر اعضاي خانواده اش او را درك و از خواسته اش حمايت كنند، همدلي آنها در كاهش تعارض و اضطراب بيمار بسيار مفيد خواهد بود.

سيد محمد حبيبي؛ روانشناس باليني، نيز در مورد اين اختلال مي گويد: اختلال هويت جنسي، اختلالي كاملاً شناخته شده، و در طبقه بندي اختلالات رواني گنجانده شده است، اما ويژگيهاي اين بيماران به گونه اي است كه مخصوصاً دختران از اظهار آن احساس ناراحتي كرده و نمي توانند آن را مطرح كنند، اما در هر صورت آنان اطلاعات كاملي در مورد اين مسأله به دست مي

آورند، به ويژه دخترهاي تحصيل كرده و دانشگاهي كه از طريق مراجعه به مراكز مشاوره اين احساس و تعارضاتي را كه با آن مواجه هستند را عنوان و براي درمان آن اقدام مي كنند.

به گفته اين روانشناس، اين اختلال از دوران كودكي آغاز شده و از همان ابتدا افراد مبتلا، علاقه شديدي دارند كه در قالب نقش جنس مخالف باشند. به عنوان مثال اغلب اين افراد از همان دوران كودكي يعني در سنين مهد كودك و پيش دبستاني، تمايل به پوشيدن لباسهاي جنس مخالف دارند و معمولاً لباسهايي بين دو پوشش را انتخاب مي كنند.

همچنين گرايشهاي جنسي اين افراد در دوران راهنمايي - اوايل نوجواني- شروع مي شود، يعني ضمن اين كه با همجنسهاي خودش سر و كار دارد، از بعضي همكلاسيهايش خوشش مي آيد، اما اين موضوع را مطرح نمي كند، ولي اذيت مي شود و از اين احساس فوق العاده در رنج و عذاب است، به طوري كه حتي ممكن است ديگران نيز متوجه چنين احساسي شوند، با اين حال اين افراد نسبت به اخلاقيات بسيار پايبند هستند. از همين رو دوره هايي از تعارض و اضطراب را مي گذرانند كه دوره هاي بسيار سخت و غير قابل تحملي است.

حبيبي در ادامه مي افزايد: تعارضات روحي- رواني اين افراد در دوره دبيرستان نيز ادامه دارد به طوري كه اگر جرأتش را داشته باشند، اين موضوع را با خانواده خود مطرح مي كنند و متأسفانه در برخي موارد، از خانواده طرد مي شوند.

به گفته اين روانشناس، در زندگي اين دخترها و پسرها نكات مشترك زيادي مشاهده مي شود و آنان تجارب تلخ مشابهي را

تجربه كرده اند، زيرا عنوانهاي بد زيادي به آنها داده اند. بعضي از خانواده ها با اين چنين فرزنداني حتي برخورد فيزيكي هم دارند و ناخواسته آنان را وادار به فرار از خانه و خانواده و آواره كوچه و خيابان مي كنند، چه بسا ممكن است افراد مزبور توسط مأموران انتظامي دستگيرشوند، از آن جايي كه اكثر افراد درباره اين اختلال اطلاعي ندارند، متأسفانه اين بيماران را خواه يا ناخواه دچار مشكلاتي مي كنند و برچسبهاي اشتباهي به آنان مي زنند و متأسفانه مشكلات آنان را چند برابر مي كنند.

واژگوني كامل هويت جنسي!

پروفسور بهرام مير جلالي، جراح و فوق تخصص G.R.S درباره اين اختلال معتقد است: اين پديده يك بيماري محسوب نمي شود، بلكه يك ناهماهنگي روحي و جسمي است كه مي توان آن را «روان دگر جنسي» و يا همان ترانس سكسواليسم ناميد، كه يك واژگوني كامل هويت جنسي مي باشد.

يعني آگاهي و اطميناني كه فرد از جنس خودش پيدا كرده، دقيقاً برعكس واقعيتهاي ژنتيك، آناتوميك و فيزيولوژيكي اوست. مثلاً؛ فردي كه بايد مرد باشد تمام خصوصيات رواني و تمايلات ذهني او زنانه است يعني تمام خواسته ها و رفتارش از كودكي دخترانه بوده است.

به گفته پروفسور مير جلالي، چنين فردي بدنش را متعلق به خودش نمي داند و اطمينان دارد كه طبيعت درباره او اشتباه كرده است. به طوري كه يك ناهماهنگي كامل بين روح، روان و جسم او حاكم است. البته تعدادي از اين ناهماهنگيها هميشه در تمام جوامع وجود داشته و دارد، به طوري كه از لحاظ آماري بين 2 تا 6 نفر براي هر 100 هزار نفر تخمين زده

مي شود.

اگر كوششها بي ثمر باقي ماند...!

پروفسورمير جلالي، اظهار مي دارد: تشخيص اختلال هويت جنسي فقط در كار و تخصص روانپزشكان است كه بايد اين اشخاص را از اختلالات جنسي ديگر تفكيك و تاريخچه زندگي وي را به خوبي بررسي كنند. همچنين تمام سعي خود را بر اين داشته باشند كه فرد مزبور بدن و جسم خود را قبول كند و از اين واژگوني هويت جنسي رهايي يابد، اما اگر اين كوششها بي ثمر باقي ماند، بهتر است صلاحيت عمل تغيير جنسيت را يك روانپزشك با تجربه در امور اختلالات جنسي تعيين كند، تا از اين طريق آخرين درمان صورت گيرد.

وي در ادامه مي افزايد: گر چه اين عمل يك جراحي منطقي نيست و عمل منطقي ترانس سكسوال، عملي است كه تغييراتي در آن مركز جنس و جنسيت كه در مغز اين افراد وجود دارد صورت گيرد تا هويت واژگون شده آنان را به شكل مطلوب و هماهنگ با جسمشان درآورد، اما به دليل اين كه چنين اقدامي فعلاً ميسر نيست، به ناچار از جراح درخواست مي شود كه بدن شخص مذكور را تا آن حدودي كه ممكن است از راه جراحي تغيير جنسيت و هورمون درماني با هويتي كه او از خود دارد، هماهنگ سازد.

تولدي دوباره

بنا به گفته پروفسور مير جلالي، اين عمل بسيار مشكل فقط يك شبيه سازي است، به طوري كه اين اشخاص قادر به باروري نيستند و براي پيدا كردن شرايط دلخواه خود همواره بايد تحت درمان هورموني باشند و با عوارض اين عمل بسازند، و از همه مهمتر اين كه احتياج به يك متخصص روان درمانگر جنسي

و روانپزشك دارند.

با وجود اين مشكلات عمل جراحي براي «S.T»ها «تولدي دوباره» است، يعني فرار از زندان جسم خود، زيرا آنان بعد از عمل تغيير جنسيت راحت تر زندگي و تعادل بيشتري براي سازگاري اجتماعي پيدا مي كنند. ضمن اين كه از تعارضي كه قبلاً دچار آن بوده اند نجات مي يابند. البته اين مزايا در صورتي حاصل مي شود كه افراد مذكور از حمايتهاي لازم خانوادگي برخوردار بوده و تبديل به مجموعه اي از بيماريهاي عصبي و روحي- رواني نشده باشند.

آثار تأخير در معالجه

حسين زماني نظامي؛ تكنسين پروفسور مير جلالي و مسؤول «درمانگاه G.R.S» كه وظيفه پذيرش، آمادگي قبل از عمل، ارايه كمك به هنگام عمل و مراقبتهاي بعد از آن، همچنين راهنمايي بيماران و خانواده آنها براي معرفي به بهزيستي را عهده دار است، نيز درباره ترانس سكسوالها مي گويد: يكي از مشكلاتي كه بيماران ايراني با آن مواجه اند اين است كه در سنين بالا براي درمان مراجعه مي كنند، البته علت اين مسأله را مي توان در ناآگاهي خانواده ها و اشتباه كردن آن با ساير اختلالات رواني- جنسي و فشارهاي اجتماعي دانست. به همين دليل سازگاري اجتماعي اين بيماران پس از «عمل تغيير جنسيت» روند سخت تري پيدا مي كند.

وي مي افزايد: در گذشته اين بيماران ناچار بودند براي معالجه به كشورهاي ديگر مراجعه كنند و در نتيجه متحمل هزينه و دردسرهاي زيادي شوند، اما اكنون درمان اين اختلال در ايران امكان پذير است، ضمن اين كه بيماران، هزينه هاي كمتري را متقبل مي شوند و از شرايط بهتري برخوردارند.

به گفته وي، تاكنون در «درمانگاه G.R. S ميرداماد» 530

مراجعه كننده خواستار تغيير جنسيت بوده اند كه 425 نفر آنها «از هر دو جنس» تغيير جنسيت داده اند - البته تعدادي از آنان از كشورهاي ديگر مراجعه كرده اند- جالب آن كه در اين تعداد از «S.T»ها، مورد پشيمان از عمل تغيير جنسيت نداشته ايم و تعداد ناراضي از عمل (به دليل عوارض پس از عمل جراحي) 10 درصد مي باشد كه بيشتر آنها قابل اصلاح و ترميم مي باشند، ولي خوشبختانه اكثر آنان زندگي طبيعي دارند و ازدواج هم كرده اند.

تغيير جنسيت از ديدگاه فقهي و قانوني

محمدعلي سهرابي مهر، كارشناس ارشد حقوق خصوصي، در مورد مسايل فقهي و حقوقي مترتب بر موضوع تغيير جنسيت در كشورمان مي گويد: قانونگذار بر اساس نوع جنسيت هر فرد در مواردي تفاوتهايي قايل شده كه اساس اين موارد از «شرع انور» اتخاذ شده است. نمونه آن را در زمينه اداي شهادت در دادگاهها، پرداخت مبلغ ديه در مورد زن و مرد، نحوه تقسيم ارثيه در مورد فرزندان دختر و پسر، عدم قصاص پدر در صورت قتل فرزند و عكس آن درباره مادر و... مي توان مشاهده كرد.

ضمن آن كه در حقوق خانواده، ولايت فرزند مشترك نيز با پدر و جد پدري است و مادر در آن نقشي ندارد. همچنين رياست خانواده و حق طلاق هم ضمن پرداخت حقوق مالي زن با مرد است. بنابراين نقش غير قابل انكار جنسيت در قوانين ما به وضوح مشخص است، به همين دليل بحث «تغيير جنسيت» از موارد بسيار مهمي است كه تاكنون كمتر مورد توجه قرار گرفته و به نظر مي رسد وضع قوانين خاص مربوط به آن امري

كاملاً ضروري باشد.

نظر حضرت امام خميني(ره) چيست؟

به گفته اين وكيل پايه يك دادگستري، در بحث تغيير جنسيت دو فرض متصور است، فردي كه زن است و به مرد تغيير جنس مي دهد و شخصي كه مرد است و به زن تغيير جنس مي دهد. در اين راستا حقوق و تكاليف فرد براساس اين تغيير جنسيت دچار تحول خواهد شد، پس لازم است به طور مشخص وضعيت حقوقي اين افراد مورد بررسي قرار گيرد.

سهرابي مهر مي گويد: در قوانين مدون اين موضوع مورد بررسي واقع نشده و كاملاً مسكوت مانده است، ولي با توجه به اصل 167 قانون اساسي مي توانيم با مراجعه به منابع معتبر فقهي نظر فقها را جويا شويم.

حضرت امام خميني(ره) در كتاب تحريرالوسيله به اين موضوع پرداخته اند، كه براساس نظر ايشان موارد ذيل بيان مي شود.

ايشان در خصوص تغيير جنسيت، مجوز شرعي اين عمل را به روشني بيان مي كنند و در مسأله اول قسمت مربوط به تغيير جنسيت، مي فرمايند كه: «در ظاهر آن است كه تغيير جنس مرد به زن به سبب عمل و برعكس آن، حرام نيست وهمچنين اين عمل در خنثي حرام نيست تا ملحق به يكي از دو جنس شود، اما آيا اگر زن در خود تمايلاتي از سنخ تمايلات مرد يا بعضي از آثار رجوليت را مي بيند يا مرد در خود تمايلات جنس مخالف يا بعضي از آثار را مي بيند تغيير آن واجب است؟ ظاهر آن است كه واجب نيست.»

وي در ادامه مي افزايد: با توجه به فرمايش امام خميني(ره) تغيير جنسيت حرام نيست، اما اگر شخصي فكر كند چنين احساس متعارضي

دارد، آيا ضروري است كه حتماً عمل تغيير جنسيت انجام دهد؟ ايشان مي فرمايند كه واجب نيست و مي تواند همان طور زندگي كند.

حال با توجه به داشتن مجوز شرعي، فرض كنيم فردي با اختلال هويت مواجه است، يعني روح وي منطبق با جسمش نيست و با مراجعه به روانپزشكان نيز اين امر مورد تأييد واقع شده است. اقدامات عملي كه بايد در اين زمينه انجام شود تا بتواند تغيير جنسيت دهد را مي توان اين گونه بيان كرد.

به گفته سهرابي مهر، ابتدا اين فرد جهت كسب مجوز از مراجع قضايي براي عمل جراحي بايد به دادستان حوزه قضايي محل سكونت خود مراجعه كند و اگر در آن حوزه قضايي دادستان، داراي معاون در امور سرپرستي باشد، مي تواند به اين قسمت مراجعه و نامه معرفي به پزشكي قانوني را جهت اعلام نظر اين مرجع بگيرد.

در مراجعه به پزشكي قانوني، متقاضي به يكي از روانپزشكان معرفي مي شود تا با نظر وي، در فاصله زماني حدود شش ماه تا دو سال پزشك مربوطه نظر خود را به پزشكي قانوني و پزشكي قانوني نيز پاسخ مرجع قضايي را براي تأييد، يا عدم تأييد اختلال هويتي متقاضي اعلام كند.

چنانچه پزشكي قانوني اين ناهماهنگي را تأييد كرد، با اجازه دادستان، فرد حق دارد به مركز تخصصي جراحي عمل تغيير جنسيت مراجعه نمايد و با ارايه مجوز اخذ شده مورد عمل جراحي قرار گيرد. البته بعضي از ادارات دولتي از جمله سازمان بهزيستي مساعدت لازم را با اين افراد به عمل مي آورد و در صورت نياز جهت كمك هزينه عمل جراحي، وام قرض الحسنه به اين افراد پرداخت

مي كند.

اين وكيل پايه يك دادگستري اضافه مي كند: پس از عمل تغيير جنسيت، فرد بايد گواهي انجام عمل جراحي را از مركزي كه عمل را انجام داده، اخذ كند.

به گفته وي، درست است كه از اين به بعد روح در كالبد واقعي اش قرار گرفته و فرد از تعارض ناشي از اين اختلال راحت شده، اما اين شخص مسايل اجتماعي فراواني را پيش رو خواهد داشت. اولين مشكل حقوقي، تعارض مدرك شناسايي فرد با جنسيت جديدش مي باشد و بناچار بايد با مراجعه به مراجع قضايي اين مسايل را حل كند كه قطعاً كار آسان و سريعي نخواهد بود.

سهرابي مهر ادامه داد: براي اين كار فرد بايد دادخواستي با خواسته اثبات جنسيت و تغيير نام، به طرفيت اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه اش، تقديم دادگاه عمومي محل اقامتش كند تا با ارايه مدارك تغيير جنسيت دادگاه اين مسأله را اثبات و حكم به تغيير نام او بدهد و پس از تغيير نام در شناسنامه اش، بتواند تمام مدارك خود از جمله گواهينامه رانندگي، گذرنامه و غيره را نيز تغيير دهد.

البته اگر خانمي، مرد شده باشد، وضعيت نظام وظيفه او براي اين تغييرات مشكلي است كه بايد حل شود. بنابراين او پس از تغيير نام با شناسنامه اش به اداره نظام وظيفه مراجعه مي كند و چون با توجه به قوانين موجود، اين افراد از انجام خدمت وظيفه معاف مي باشند، كارت معافيت پزشكي برايشان صادر خواهد شد.

وضعيت تأهل بعد از عمل جراحي

بنابر نظر همين وكيل دادگستري، مسأله ديگري كه پس از عمل تغيير جنسيت مطرح است، وضعيت تأهل شخص مي باشد. اگر

فرد مجرد بود كه احتياج به اقدام ديگري ندارد، چون در صفحه توضيحات شناسنامه، مجوز تغيير نام كه اثبات كننده تغيير جنسيت نيز مي باشد قيد مي شود، اما اگر فرد متأهل بود، اقدامات وي بايد در دادگاه خانواده نيز پيگيري شود.

سهرابي مهر تأكيد مي كند: مطابق نظر حضرت امام خميني(ره) از تاريخ تغيير جنسيت، تزويج باطل مي شود بدون اين كه احتياجي به قرائت «صيغه طلاق» باشد و نكاح منعقده سابق، منحل مي گردد و به فرض آن كه در ايام عده، زن عمل تغيير جنسيت را انجام داده باشد الباقي ايام عده طلاق يا حتي وفات، ساقط مي شود.

وضعيت مهريه نيز به اين صورت است كه اگر بعد از نزديكي عمل تغيير جنسيت روي دهد، كماكان مرد بايد تمام مهريه را به زنش كه هم اكنون مرد شده، بدون كم و كاست بپردازد، اما در صورتي كه قبل از نزديكي، زن تغيير جنسيت دهد، امام خميني(ره) مي فرمايند: بر ذمه شوهر است كه تمام مهريه را بپردازد.

ولايت بر فرزندان

اين كارشناس ارشد حقوق در خصوص مسأله ولايت بر فرزندان، زماني كه پدر تغيير جنسيت مي دهد، مي گويد: در اين فرض پدر با تغيير جنسيتش از باب ولايت، ديگر پدر محسوب نمي شود و مادر هم كه حق ولايت ندارد، پس ولايت فقط با جد پدري فرزند خواهد بود و با فقدان او ولايت با حاكم است، بنابراين اذن در ازدواج ولي دختر در اينجا فقط با جد پدري است و پدري كه تغيير جنسيت داده در اين خصوص هيچ نقشي نخواهد داشت، در اين فرض، اگر مادر تغيير جنسيت داده و پدر

هم تغيير جنسيت داده باشد ولايت به مادري هم كه تغيير جنسيت داده و مرد شده است، داده نخواهد شد. اما در مورد وضعيت نكاح زن و شوهري كه تغيير جنسيت مي دهند، اگر اين عمل همزمان باشد، حضرت امام خميني(ره) مي فرمايند: اگر چه بقاي نكاحشان بعيد نمي باشد، ولي بهتر است مجدداً بين اين دو فرد صيغه عقد نكاح قرائت شود و اگر زن پس از عمل خواست با مرد ديگري ازدواج كند، بهتر است با اذن ايشان (مردي كه قبل از عمل تغيير جنسيت شوهر او محسوب مي شده است) صيغه طلاق قرائت شود.

وضعيت ارث «S.T»

سهرابي مهر معتقد است: وضعيت ارث نيز از موارد حايز اهميت در اين زمينه است. گر چه در خصوص تغيير جنس فرزندان، مشكل زيادي وجود ندارد، چون ايشان براساس جنس پس از عمل، ارث خواهند برد، اما آنچه جاي بحث دارد، در مورد پدر و مادري است كه تغيير جنسيت داده اند، چون نه پدر محسوب مي شوند ونه مادر. پس رسيدن ارث به ايشان محل ترديد واقع شده است، البته مي توان ملاك تقسيم ارث را زمان انعقاد نطفه فرزندشان در نظر گرفت و با توجه به اين كه در آن زمان، كدام پدر بوده و كدام مادر، ارث تقسيم مي شود، در اين باره حضرت امام خميني(ره) مي فرمايند: بهتر است بين ورثه مسأله با مصالحه حل شود.

در مورد اقربيت نيز مسأله به اين شكل است كه اگر خواهري عمل تغيير جنسيت انجام دهد، انتساب وي با اعضاي خانواده قطع نمي شود و برادر محسوب مي گردد. اين حكم در مورد عمو كه پس

از عمل، عمه خواهد شد نيز جاري است. همچنين در مورد سايرين هم به همين شكل مي باشد، اما موضوع مهمتر اين كه آيا محرميت نيز كماكان برقرار خواهد بود، به عنوان مثال پدري كه عمل كرده و پس از عمل، مادر پسرش محسوب نمي شود، آيا به پسرش محرم خواهد بود؟ كه محل ترديد واقع شده و امام خميني(ره) مي فرمايند: بعيد نيست كه محرم باشند (در مواردي كه مطرح شد).

سهرابي مهر تأكيد مي كند، كه اين افراد داراي حقوق قانوني و شرعي مشخص هستند و اين احكام در صورتي پس از عمل جراحي، بر شخص بار مي شود كه عمل جراحي تغيير جنسيت وي كاشفيت داشته باشد و در حقيقت جنس را منطبق با روح كرده باشند.

مبدل پوشها

به گفته سهرابي مهر، گروهي معروف به «مبدل پوشها» در جامعه هستند كه با وجود سلامت جسمي، رواني و جنسي، صرفاً نوع پوشش ظاهر جنس مخالف را ترجيح مي دهند. به عنوان نمونه مردهايي كه با نحوه آرايش زنانه و موي بلند در جامعه ظاهر مي شوند و يا زنهايي كه با پوشش و سبك موي مردانه در مجالس و مهمانيها شركت مي كنند كه البته «مبدل پوشها» اغلب اهداف متفاوتي دارند، يا مي خواهند با نوع پوشش خود وابستگي شان را به خرده فرهنگ خاصي مشخص كنند يا اين كه دوست دارند با سايرين متفاوت باشند و از اين طريق خود را مطرح كنند، اما گروهي از مبدل پوشها دچار اختلال شخصيت هستند و به طور ناخودآگاه اين رفتار را انجام مي دهند كه در هر صورت با «ترانس سكسوالها» متفاوت بوده و نبايد

آنان را با هم اشتباه كرد.

دكتر تلافيان نيز مي گويد: بررسيها نشان مي دهد، هنگامي كه افراد «T.S» به سن بلوغ مي رسند، چون نيازهاي جنسي آنان با آناتومي بدنشان هماهنگ نيست در انتخاب شريك جنسي، از ديدگاه ديگران ممكن است غير طبيعي به نظر برسند، يعني با ديگر اختلالات جنسي از جمله «هموسكسوالها» يا «همجنس گرايان» اشتباه گرفته شوند. در صورتي كه «ترانس سكسوالها» اصلاً انحراف جنسي ندارند و اين يكي از مهمترين مسايلي است كه بايد هم خانواده بيمار و هم افراد جامعه به طور واضح و روشن بدانند و با چنين افكار اشتباهي موجب رنج و عذاب بيشتر اين بيماران نشوند.

نقش خانواده در ايجاد آرامش

دكتر كاهاني، هم مي گويد: هنوز در عملكرد خانواده بر روي اين بيماران اطلاعات زيادي موجود نيست، ولي پژوهشهاي علمي متفاوتي انجام شده كه بر نقش خانواده و محيطي كه اختلال هويت جنسي در آن به وجود آمده، رشد يافته و شكل گرفته تأكيد كرده است، بنابراين حمايت خانوادگي و پذيرش فرد «ترانس سكسوال» از سوي خانواده در موفق بودن درمان، حتي درمان جراحي تغيير جنسيت بسيار مفيد و مؤثر است، چون در هر حال اين افراد دچار مشكلات فردي، اجتماعي و خانوادگي عديده اي هستند.

اين متخصص پزشكي قانوني در مورد مشكلات فردي «S.T»ها به درگيري و تناقض جسم و روان آنان اشاره مي كند و مي گويد: مشكلات خانوادگي كه آنان دچارش هستند، عدم قبول چنين نقص و عيبي است. همچنين به دليل وجود ديدگاههاي فرهنگي، اجتماعي و جنبه هاي تعصبي والدين مقاومت به خرج مي دهند، كه حتي منجر به ضرب و شتم و

راندن چنين افرادي از كانون خانواده مي شود.

وي در مورد مشكلات اجتماعي «S.T»ها نيز معتقد است: انزوا و طرد اجتماعي اين افراد موجب اخراج از مدرسه، آزار و اذيت توسط همسالان، سوءاستفاده افراد خاطي در جامعه، نااميدي، احساس پوچي و در نهايت افسردگي شديد و عوارض ناشي از آن مي شود.

دكتر كاهاني تأكيد مي كند: به طور حتم اگر مشكلات فردي، خانوادگي و اجتماعي ذكر شده از طريق درمان رواني و خانوادگي، آگاه ساختن مردم از اين پديده به عنوان يك بيماري و درمان رواني، آزمون زندگي واقعي و سپس عمل جراحي برطرف نشود، به هيچ عنوان نمي توانيم آرامش واقعي را در فرد مزبور ايجاد كنيم.

اختلال هويت جنسي از ديدگاه صاحبنظران

نويسنده:اعظم طيراني

منبع:روزنامه قدس

آيا مي دانيد كه در تمام دنيا، گذشته از نسل و نژاد، فرهنگ و تربيت، مملكت و مليت، انسانهايي زندگي مي كنند كه در بدترين شرايط روحي- رواني به سر مي برند. اين اشخاص از بدو تولد، تا روزي كه فردي به داد آنها برسد، مثل يك پرنده در قفس براي رهايي از موقعيت دشواري كه دارند خود را به ميله هاي آهنين آن مي كوبند تا شايد در باز شود و بتوانند پرواز كنند.حميد يكي از اين افراد است، افرادي كه در علم روانپزشكي آنها را با نام «ترانس سكسوال» مي شناسيم.او را اولين بار در دفتر يكي از وكلاي دادگستري ملاقات كردم. در نگاه اول به سختي مي توانستم قبول كنم كه تا چند ماه پيش او يك زن بوده است.

خودش مي گويد: طي سالها بزرگترين مشكل من در زندگي عدم تطابق روح و جسمم با هم

بود. درست برخلاف خواهر دوقلويم. يادم مي آيد از وقتي كه موقعيت انتخاب لباس و اسباب بازي داشتم، هميشه با پوشيدن دامن، پيراهن و لباسهاي دخترانه مخالف بودم و به جاي عروسك، تفنگ، شمشير و اسباب بازيهاي پسرانه را ترجيح مي دادم. علاقه اي به بازي با دخترهاي همسن و سالم حتي خواهر دوقلويم نداشتم. در عوض تمام دوستان دوران كودكي ام، پسر بچه ها بودند. به اين ترتيب تا قبل از رسيدن به سن تكليف، مشكل چنداني احساس نمي كردم، اما از آن به بعد به ناچار منزوي شدم. هر چه بيشتر مي گذشت، بيشتر احساس مي كردم، مردي هستم زنداني در پيكر يك زن كه نه تنها زيباييها و لطافتهاي زنانه بلكه تحصيلات دانشگاهي، شغل مناسب و حتي ازدواج هم، او را از اين تعارض عذاب آور خلاص نمي كند. در واقع ازدواج موجب شد من بيشتر خودم را بشناسم و ديگر در اين كه واقعاً يك مرد هستم ترديدي نداشتم. هر چه خانواده، همسرم و حتي جلسات پي در پي مشاوره روانشناسي و روانپزشكي، بيشتر تلاش مي كردند كه من همان جنسيت جسمي كه در آن بودم را بپذيرم، مقاومت من بيشتر مي شد كه به آنها بفهمانم كه واقعاً يك مرد هستم... گر چه دوران بسيار سختي بود، اما سرانجام موفق شدم و حالا خوشحالم از اين كه اكنون مي توانم يك زندگي آرام، يعني بدون تعارض و اضطراب داشته باشم، چون حالا يك هويت واقعي دارم. يك مرد هستم مثل همه مردها....

حميد درست مي گويد، او نمي توانست روحش را سركوب كند و يا اين كه جسمش را آن گونه

كه بود، بپذيرد. به همين دليل براي رهايي از اين تعارض ناچار به عمل تغيير جنسيت بود، تا بتواند يك زندگي طبيعي و يك هويت جنسي قابل قبول از نظر خود داشته باشد....

هويت جنسي چيست؟ هويت جنسي حالتي روانشناختي است كه احساس دروني شخص را از مرد يا زن بودن منعكس مي كند. نگرش جنسي نيز بر يك رشته نگرشها، الگوهاي رفتاري و ساير صفاتي كه معمولاً با مردانگي و زنانگي مربوطند و توسط فرهنگ خاص افراد تعيين مي شوند متكي است، پس شخصي كه از نظر هويت جنسي سالم باشد با اطمينان مي تواند بگويد «من يك مرد هستم» يا «من يك زن هستم».

نقش جنسي نيز الگوي رفتاري بيروني است كه منعكس كننده احساس دروني و اعلام جنسيتي است كه فرد به آن تعلق دارد. يعني انتقال تصوير مرد بودن در مقابل زن بودن به ديگران. از همين رو در شرايط طبيعي، هويت جنسي و نقش جنسي هماهنگي دارند، يعني اگر زني احساس زن بودن مي كند، با رفتارش اين احساس را به دنياي بيروني انتقال مي دهد، همچنين مردي كه خود را به عنوان يك مرد قبول دارد، مردانه عمل كرده و با گفتار و رفتارش مرد بودن خود را ابراز مي كند.

جنسيت محمدعلي سهرابي مهر، وكيل پايه يك دادگستري در مورد جنسيت افراد مي گويد: هر انسان داراي 23 جفت كروموزوم است كه يك جفت آن را كروموزومهاي جنسي تشكيل مي دهند و چنانچه دو كروموزوم ايكس (X) زن و مردي در زمان انعقاد، با هم تركيب شود، جنس ژنتيكي فرزند مؤنث و به صورت XX خواهد بود و اگر

كروموزوم Y مرد با كروموزوم X زن تركيب شود، فرزند مذكر و نمايش كروموزومي وي به صورت XY خواهد بود، همچنين با بررسي غدد هورموني فرد مي توان پي به جنسيت وي برد، ضمن اين كه از بدو تولد، شرايط ظاهري وي است كه به راحتي جنسيت او را مشخص مي كند، اما آنچه اخيراً روانشناسان به آن پرداخته اند تشخيص جنسيت فرد براساس خلق و خو، رفتار و كردار و همچنين روابط اجتماعي وي مي باشد. در صورتي كه تشخيص جنسيت فرد، در چهار مورد مذكور هماهنگ باشد، مشكلي وجود ندارد، اما اگر در هر يك از اين موارد فرد دچار ناهماهنگي يا اختلالي باشد، در حيطه روانپزشكي جزو مبتلايان به اختلالات رواني- جنسي محسوب مي شود.

انواع اختلالات جنسي دكتر محمدرضا تلافيان، روانپزشك و عضو كميسيون روانپزشكي و پزشكي قانوني درباره اختلال دو جنسي مي گويد: اصطلاحي تحت عنوان «هرمافروديسم» يا «دوجنسي» وجود دارد و شامل انواع سندرمها هستند كه افرادي با جنبه هاي تشريحي و فيزيولوژيكي بارز جنس مقابل به وجود مي آورند. همچنين يك سري سندرمهايي شناخته شده اند كه سندرمهاي ژنتيكي محسوب مي شوند و تقريباً مي توان گفت كه درمان قطعي براي آنها تاكنون نداشته ايم.

سندرم ترنر به گفته دكتر تلافيان، مبتلايان به اين اختلال به جاي 46 كروموزوم داراي 45 كروموزوم مي باشند كه در زمان تقسيمهاي سلولي در دوران جنيني، ساختار كروموزومي آنها يك كروموزوم جنسي كم دارد، يعني به جاي XX46 داراي XO45 يا «X صفر» مي باشند.

در اين افراد هورمون جنسي مهمي (زنانه يا مردانه) در زندگي جنيني و پس از تولدشان توليد نمي

شود، به همين دليل حالات جنسي ثانويه در آنان پديدار نخواهد شد، چون كروموزوم X دوم، كه به نظر مي رسد مسؤول زنانگي كامل است، وجود ندارد و همواره با كمبود استروژن مواجه هستند. از ويژگيهاي ديگر اين افراد مي توان به گردن پرده دار، پايين بودن خط رويش مو، قامت كوتاه و ظريف و... اشاره كرد و با توجه به اين كه اين نوزادان با ظاهر جنسي مؤنت و طبيعي متولد مي شوند، بدون ترديد به جنس مؤنث منسوب و در همين نقش پرورش مي يابند و به دختران «ناهمجنس گراي معمولي» تبديل خواهند شد.

سندرم كلاين فلتر اين متخصص مي گويد: مبتلايان به اختلال مزبور، پسرهايي هستند كه يك كروموزوم جنسي اضافه دارند، يعني به جاي XY46 داراي XXY47 مي باشند. ويژگيهاي اين پسرها را مي توان قد بلند، لاغر و داراي رفتارهاي جهش يافته به طرف رفتارهاي زنانه برشمرد، همچنين ممكن است از لحاظ هوشي كمي ضعيف تر از همسالان خود باشند.

وي مي افزايد: افراد مبتلا به اين سندرم داراي كروموزوم جنسي XYY47 هستند كه مرداني داراي قد بسيار بلند، قدرت بدني، قيافه خشن و داراي هوشبهري پايين تر از افراد طبيعي مي باشند.

اختلال هويت جنسي يا ترانس سكسوال به اعتقاد دكتر تلافيان، اختلال هويت جنسي، يك اختلال روانپزشكي است كه هم آناتومي و هم فيزيولوژي هورموني و فرمول كروموزومي جنسي فرد هماهنگ، و همچنين ظاهرش هم در همان جنسي است كه فرمول ژنتيكي وي مي باشد، اما از نظر رواني از آن نقش جنسي كه در آن است، در عذاب شديد مي باشد.

دكتر عليرضا كاهاني، متخصص پزشكي قانوني نيز درباره

اختلال هويت جنسي مي گويد: اين اختلال يعني احساس مبرم ناراحتي از ساخت آناتوميك بدن خود و آرزوي مبرم از خلاصي ظاهر جنسي خويش و زندگي كردن در نقش جنس مقابل. به عبارتي «ترانس سكسواليسم» حالت كسي است كه داراي شخصيت مشخص و معين باشد. ولي قوياً معتقد به تعلق داشتن به جنس مخالف است.

به گفته دكتر كاهاني، اختلال هويت جنسي شديدترين درجه اختلال جنسي مي باشد، زيرا از نظر جنسي بين جسم و فكر تناقض و مغايرت وجود دارد، بنابراين شخص سعي مي كند در اجتماع به صورت جنس مقابل ظاهر شده و با استفاده از درمان هورموني و جراحي، ظاهر بيولوژيكي جنس مقابل را احراز نمايد. به عبارتي اختلال هويت جنسي، وضعيتي است كه فرد ميل وافر به گذراندن تمام اوقات حيات خود در نقش جنس مخالف را دارد، يا به عبارتي مرداني كه روح و روان زنانه در جسم مردانه دارند و زناني كه روح و روان مردانه درجسم زنانه دارند.

تشخيص فرد ترانس دكتر تلافيان در اين مورد اظهار مي دارد: در اختلال هويت جنسي كه شايعترين آن ترانس سكسوال «T.S» است، فرد بايد به مدت دو سال مداوم و مستمر از آناتومي بدن خود و نقش جنسي كه در جامعه و خانواده دارد، شديداً احساس و ابراز نارضايتي كند و به طور مستمر براي تغيير جنسيت ظاهري خود كوشش و اصرار بورزد.

به گفته دكتر تلافيان، ميزان شيوع اين اختلال در كل جمعيت از هر 30 هزار مرد يك نفر و از هر 100 هزار زن يك نفر مي باشد. پس به طور كلي ميزان شيوع اين اختلال در مردها

سه برابر زنهاست.

سبب شناسي اختلال به عقيده اين متخصص روانپزشكي، علت اين اختلال هنوز به طور قطع مشخص نشده است و سبب شناسي آن به چند عامل نسبت داده مي شود، اما به احتمال زياد، مهمترين عامل آن علل ژنتيكي است.

با اين حال دكتر كاهاني در مورد سبب شناسي اختلال هويت جنسي معتقد است: در اين مورد فرضيات متعددي وجود دارد و علت اصلي آن كماكان ناشناخته است.

به گفته وي، گروهي علت اصلي آن را بيولوژيكي و در تفاوتهاي ساختماني مغز مي دانند و گروه ديگر نظريه يادگيري اجتماعي و برخي نيز عوامل رواني- اجتماعي را دخيل مي دانند.

دكتر كاهاني همچنين مي افزايد: برخي از محققان، سرشت در مقابل تربيت را مطرح مي كنند و معتقدند كه هويت جنسي بستگي به چگونگي تولد، رشد كودك و نحوه تربيت او دارد. آنان همچنين در شكل گيري خصوصيات جنسي كودك نقش اجتماعي را هم مؤثر مي دانند، زيرا اجتماع را مي توان شامل خانواده، گروه همتاها و همسالان، مسؤولان مدرسه و همچنين فرهنگي كه كودك در آن رشد مي يابد، و وسايل ارتباط جمعي نظير تلويزيون دانست. البته در اين بين خانواده نقش بسيار مهمي در رشد هويت جنسي كودك دارد، از جمله آن كه معلوم شده است، غيبت پدر يا تسلط مادر در خانواده مي تواند در افزايش زنانگي يا كاهش مردانگي در پسرها مؤثر باشد.

به گفته اين متخصص پزشكي قانوني، نقش جنسي از بدو تولد يعني از هنگام اسم گذاري كودك آغاز مي شود و رفتارهاي متناسب با جنس كودك شكل مي گيرد، پس از همين زمان مرد يا زن بودن كودك مشخص

شده و به طور مستمر آراستن كودك بر حسب جنسيت وي تداوم مي يابد، از جمله لباس پوشيدن، روش كوتاه كردن مو، مسايل تربيتي متناسب با جنس كودك واز همه مهمتر اين كه والدين نسبت به رفتارهاي جنس مخالف در كودكان واكنش نشان مي دهند. از همين رو حتي پاداش و تنبيه كودك هم متناسب با جنس او انجام مي شود. پس از هيچ طريقي نمي توان متغيرهاي محيطي و بيولوژيكي را كه از لحظه تولد و شايد قبل از آن بر هم تأثير مي گذارند، ناديده گرفت.

برخي از روانشناسان معتقدند كه مصرف هورمونها در دوران بارداري نيز در بروز «اختلال هويت جنسي» جنين مؤثر است، به طوري كه در صورت ترشح زياد تستسترون در دوران بارداري، در مغز جنين دختر، هسته اوليه مردانگي به وجود مي آيد و در صورت كاهش آن در جنين پسر، وي به سمت دختر بودن گرايش پيدا مي كند.

درمان ترانس سكسوال

دكتر تلافيان درباره درمان اين بيماران خاطرنشان كرد: پس از تشخيص اختلال مزبور توسط يك تيم متشكل از روانشناس و روانپزشك، رفتار درماني فرد مبتلا به صورت شش ماه مداوم، «هر دو هفته يك بار» انجام و تلاش مي شود، وي در همان نقش جنسي كه از نظر فيزيولوژيكي و جسمي دارد، باقي بماند، اما اگر پس از گذراندن اين دوره «رفتار درماني» بيمار متقاعد نشد در نقش جنسي كه قرار دارد، باقي بماند، آن گاه توسط پزشكي قانوني مجوز عمل تغيير جنسيت براي او صادر مي شود.

دكتر كاهاني نيز در اين مورد معتقد است: درمان اين نوع بيماران آزمون زندگي واقعي است، به طوري كه طي مدت انجام

اين آزمون از بيمار درخواست مي شود براي مدت يك تا دو سال به طور تمام وقت در نقش جنس مقابل زندگي كند، يعني هم در محيط كار و هم در محيط تحصيل در نقش جنس مقابل باشد. در اين دوره بيمار به صورت آشكار آرزوي خود براي تعلق به جنس مقابل را به اعضاي خانواده و دوستان نشان مي دهد، زيرا اين مسأله موجب بروز اضطراب در بيمار شده و احساس طرد شدن در بسياري از امور زندگي خود را تجربه مي كند و در عمل تغيير جنسيت نيز افشاي اين مسأله مي تواند آسيب رسان باشد، بويژه اگر فرد مبتلا متأهل و صاحب فرزند نيز باشد.

دكتر كاهاني در ادامه مي افزايد: مسلماً درخواست بيمار براي تعلق به جنس مقابل فشار زيادي بر اعضاي خانواده تحميل مي كند، اما اگر اعضاي خانواده اش او را درك و از خواسته اش حمايت كنند، همدلي آنها در كاهش تعارض و اضطراب بيمار بسيار مفيد خواهد بود.

سيد محمد حبيبي؛ روانشناس باليني، نيز در مورد اين اختلال مي گويد: اختلال هويت جنسي، اختلالي كاملاً شناخته شده، و در طبقه بندي اختلالات رواني گنجانده شده است، اما ويژگيهاي اين بيماران به گونه اي است كه مخصوصاً دختران از اظهار آن احساس ناراحتي كرده و نمي توانند آن را مطرح كنند، اما در هر صورت آنان اطلاعات كاملي در مورد اين مسأله به دست مي آورند، به ويژه دخترهاي تحصيل كرده و دانشگاهي كه از طريق مراجعه به مراكز مشاوره اين احساس و تعارضاتي را كه با آن مواجه هستند را عنوان و براي درمان آن اقدام مي كنند.

به گفته

اين روانشناس، اين اختلال از دوران كودكي آغاز شده و از همان ابتدا افراد مبتلا، علاقه شديدي دارند كه در قالب نقش جنس مخالف باشند. به عنوان مثال اغلب اين افراد از همان دوران كودكي يعني در سنين مهد كودك و پيش دبستاني، تمايل به پوشيدن لباسهاي جنس مخالف دارند و معمولاً لباسهايي بين دو پوشش را انتخاب مي كنند.

همچنين گرايشهاي جنسي اين افراد در دوران راهنمايي - اوايل نوجواني- شروع مي شود، يعني ضمن اين كه با همجنسهاي خودش سر و كار دارد، از بعضي همكلاسيهايش خوشش مي آيد، اما اين موضوع را مطرح نمي كند، ولي اذيت مي شود و از اين احساس فوق العاده در رنج و عذاب است، به طوري كه حتي ممكن است ديگران نيز متوجه چنين احساسي شوند، با اين حال اين افراد نسبت به اخلاقيات بسيار پايبند هستند. از همين رو دوره هايي از تعارض و اضطراب را مي گذرانند كه دوره هاي بسيار سخت و غير قابل تحملي است.

حبيبي در ادامه مي افزايد: تعارضات روحي- رواني اين افراد در دوره دبيرستان نيز ادامه دارد به طوري كه اگر جرأتش را داشته باشند، اين موضوع را با خانواده خود مطرح مي كنند و متأسفانه در برخي موارد، از خانواده طرد مي شوند.

به گفته اين روانشناس، در زندگي اين دخترها و پسرها نكات مشترك زيادي مشاهده مي شود و آنان تجارب تلخ مشابهي را تجربه كرده اند، زيرا عنوانهاي بد زيادي به آنها داده اند. بعضي از خانواده ها با اين چنين فرزنداني حتي برخورد فيزيكي هم دارند و ناخواسته آنان را وادار به فرار از خانه و خانواده

و آواره كوچه و خيابان مي كنند، چه بسا ممكن است افراد مزبور توسط مأموران انتظامي دستگيرشوند، از آن جايي كه اكثر افراد درباره اين اختلال اطلاعي ندارند، متأسفانه اين بيماران را خواه يا ناخواه دچار مشكلاتي مي كنند و برچسبهاي اشتباهي به آنان مي زنند و متأسفانه مشكلات آنان را چند برابر مي كنند.

واژگوني كامل هويت جنسي! پروفسور بهرام مير جلالي، جراح و فوق تخصص G.R.S درباره اين اختلال معتقد است: اين پديده يك بيماري محسوب نمي شود، بلكه يك ناهماهنگي روحي و جسمي است كه مي توان آن را «روان دگر جنسي» و يا همان ترانس سكسواليسم ناميد، كه يك واژگوني كامل هويت جنسي مي باشد.

يعني آگاهي و اطميناني كه فرد از جنس خودش پيدا كرده، دقيقاً برعكس واقعيتهاي ژنتيك، آناتوميك و فيزيولوژيكي اوست. مثلاً؛ فردي كه بايد مرد باشد تمام خصوصيات رواني و تمايلات ذهني او زنانه است يعني تمام خواسته ها و رفتارش از كودكي دخترانه بوده است.

به گفته پروفسور مير جلالي، چنين فردي بدنش را متعلق به خودش نمي داند و اطمينان دارد كه طبيعت درباره او اشتباه كرده است. به طوري كه يك ناهماهنگي كامل بين روح، روان و جسم او حاكم است. البته تعدادي از اين ناهماهنگيها هميشه در تمام جوامع وجود داشته و دارد، به طوري كه از لحاظ آماري بين 2 تا 6 نفر براي هر 100 هزار نفر تخمين زده مي شود.

اگر كوششها بي ثمر باقي ماند...! پروفسورمير جلالي، اظهار مي دارد: تشخيص اختلال هويت جنسي فقط در كار و تخصص روانپزشكان است كه بايد اين اشخاص را از اختلالات جنسي ديگر تفكيك

و تاريخچه زندگي وي را به خوبي بررسي كنند. همچنين تمام سعي خود را بر اين داشته باشند كه فرد مزبور بدن و جسم خود را قبول كند و از اين واژگوني هويت جنسي رهايي يابد، اما اگر اين كوششها بي ثمر باقي ماند، بهتر است صلاحيت عمل تغيير جنسيت را يك روانپزشك با تجربه در امور اختلالات جنسي تعيين كند، تا از اين طريق آخرين درمان صورت گيرد.

وي در ادامه مي افزايد: گر چه اين عمل يك جراحي منطقي نيست و عمل منطقي ترانس سكسوال، عملي است كه تغييراتي در آن مركز جنس و جنسيت كه در مغز اين افراد وجود دارد صورت گيرد تا هويت واژگون شده آنان را به شكل مطلوب و هماهنگ با جسمشان درآورد، اما به دليل اين كه چنين اقدامي فعلاً ميسر نيست، به ناچار از جراح درخواست مي شود كه بدن شخص مذكور را تا آن حدودي كه ممكن است از راه جراحي تغيير جنسيت و هورمون درماني با هويتي كه او از خود دارد، هماهنگ سازد.

تولدي دوباره بنا به گفته پروفسور مير جلالي، اين عمل بسيار مشكل فقط يك شبيه سازي است، به طوري كه اين اشخاص قادر به باروري نيستند و براي پيدا كردن شرايط دلخواه خود همواره بايد تحت درمان هورموني باشند و با عوارض اين عمل بسازند، و از همه مهمتر اين كه احتياج به يك متخصص روان درمانگر جنسي و روانپزشك دارند.

با وجود اين مشكلات عمل جراحي براي «S.T»ها «تولدي دوباره» است، يعني فرار از زندان جسم خود، زيرا آنان بعد از عمل تغيير جنسيت راحت تر زندگي و تعادل بيشتري

براي سازگاري اجتماعي پيدا مي كنند. ضمن اين كه از تعارضي كه قبلاً دچار آن بوده اند نجات مي يابند. البته اين مزايا در صورتي حاصل مي شود كه افراد مذكور از حمايتهاي لازم خانوادگي برخوردار بوده و تبديل به مجموعه اي از بيماريهاي عصبي و روحي- رواني نشده باشند.

آثار تأخير در معالجه حسين زماني نظامي؛ تكنسين پروفسور مير جلالي و مسؤول «درمانگاه G.R.S» كه وظيفه پذيرش، آمادگي قبل از عمل، ارايه كمك به هنگام عمل و مراقبتهاي بعد از آن، همچنين راهنمايي بيماران و خانواده آنها براي معرفي به بهزيستي را عهده دار است، نيز درباره ترانس سكسوالها مي گويد: يكي از مشكلاتي كه بيماران ايراني با آن مواجه اند اين است كه در سنين بالا براي درمان مراجعه مي كنند، البته علت اين مسأله را مي توان در ناآگاهي خانواده ها و اشتباه كردن آن با ساير اختلالات رواني- جنسي و فشارهاي اجتماعي دانست. به همين دليل سازگاري اجتماعي اين بيماران پس از «عمل تغيير جنسيت» روند سخت تري پيدا مي كند.

وي مي افزايد: در گذشته اين بيماران ناچار بودند براي معالجه به كشورهاي ديگر مراجعه كنند و در نتيجه متحمل هزينه و دردسرهاي زيادي شوند، اما اكنون درمان اين اختلال در ايران امكان پذير است، ضمن اين كه بيماران، هزينه هاي كمتري را متقبل مي شوند و از شرايط بهتري برخوردارند.

به گفته وي، تاكنون در «درمانگاه G.R. S ميرداماد» 530 مراجعه كننده خواستار تغيير جنسيت بوده اند كه 425 نفر آنها «از هر دو جنس» تغيير جنسيت داده اند - البته تعدادي از آنان از كشورهاي ديگر مراجعه كرده اند- جالب

آن كه در اين تعداد از «S.T»ها، مورد پشيمان از عمل تغيير جنسيت نداشته ايم و تعداد ناراضي از عمل (به دليل عوارض پس از عمل جراحي) 10 درصد مي باشد كه بيشتر آنها قابل اصلاح و ترميم مي باشند، ولي خوشبختانه اكثر آنان زندگي طبيعي دارند و ازدواج هم كرده اند.

تغيير جنسيت از ديدگاه فقهي و قانوني محمدعلي سهرابي مهر، كارشناس ارشد حقوق خصوصي، در مورد مسايل فقهي و حقوقي مترتب بر موضوع تغيير جنسيت در كشورمان مي گويد: قانونگذار بر اساس نوع جنسيت هر فرد در مواردي تفاوتهايي قايل شده كه اساس اين موارد از «شرع انور» اتخاذ شده است. نمونه آن را در زمينه اداي شهادت در دادگاهها، پرداخت مبلغ ديه در مورد زن و مرد، نحوه تقسيم ارثيه در مورد فرزندان دختر و پسر، عدم قصاص پدر در صورت قتل فرزند و عكس آن درباره مادر و... مي توان مشاهده كرد.

ضمن آن كه در حقوق خانواده، ولايت فرزند مشترك نيز با پدر و جد پدري است و مادر در آن نقشي ندارد. همچنين رياست خانواده و حق طلاق هم ضمن پرداخت حقوق مالي زن با مرد است. بنابراين نقش غير قابل انكار جنسيت در قوانين ما به وضوح مشخص است، به همين دليل بحث «تغيير جنسيت» از موارد بسيار مهمي است كه تاكنون كمتر مورد توجه قرار گرفته و به نظر مي رسد وضع قوانين خاص مربوط به آن امري كاملاً ضروري باشد.

نظر حضرت امام خميني(ره) چيست؟ به گفته اين وكيل پايه يك دادگستري، در بحث تغيير جنسيت دو فرض متصور است، فردي كه زن است و به مرد

تغيير جنس مي دهد و شخصي كه مرد است و به زن تغيير جنس مي دهد. در اين راستا حقوق و تكاليف فرد براساس اين تغيير جنسيت دچار تحول خواهد شد، پس لازم است به طور مشخص وضعيت حقوقي اين افراد مورد بررسي قرار گيرد.

سهرابي مهر مي گويد: در قوانين مدون اين موضوع مورد بررسي واقع نشده و كاملاً مسكوت مانده است، ولي با توجه به اصل 167 قانون اساسي مي توانيم با مراجعه به منابع معتبر فقهي نظر فقها را جويا شويم.

حضرت امام خميني(ره) در كتاب تحريرالوسيله به اين موضوع پرداخته اند، كه براساس نظر ايشان موارد ذيل بيان مي شود.

ايشان در خصوص تغيير جنسيت، مجوز شرعي اين عمل را به روشني بيان مي كنند و در مسأله اول قسمت مربوط به تغيير جنسيت، مي فرمايند كه: «در ظاهر آن است كه تغيير جنس مرد به زن به سبب عمل و برعكس آن، حرام نيست وهمچنين اين عمل در خنثي حرام نيست تا ملحق به يكي از دو جنس شود، اما آيا اگر زن در خود تمايلاتي از سنخ تمايلات مرد يا بعضي از آثار رجوليت را مي بيند يا مرد در خود تمايلات جنس مخالف يا بعضي از آثار را مي بيند تغيير آن واجب است؟ ظاهر آن است كه واجب نيست.»

وي در ادامه مي افزايد: با توجه به فرمايش امام خميني(ره) تغيير جنسيت حرام نيست، اما اگر شخصي فكر كند چنين احساس متعارضي دارد، آيا ضروري است كه حتماً عمل تغيير جنسيت انجام دهد؟ ايشان مي فرمايند كه واجب نيست و مي تواند همان طور زندگي كند.

حال با توجه به داشتن مجوز

شرعي، فرض كنيم فردي با اختلال هويت مواجه است، يعني روح وي منطبق با جسمش نيست و با مراجعه به روانپزشكان نيز اين امر مورد تأييد واقع شده است. اقدامات عملي كه بايد در اين زمينه انجام شود تا بتواند تغيير جنسيت دهد را مي توان اين گونه بيان كرد.

به گفته سهرابي مهر، ابتدا اين فرد جهت كسب مجوز از مراجع قضايي براي عمل جراحي بايد به دادستان حوزه قضايي محل سكونت خود مراجعه كند و اگر در آن حوزه قضايي دادستان، داراي معاون در امور سرپرستي باشد، مي تواند به اين قسمت مراجعه و نامه معرفي به پزشكي قانوني را جهت اعلام نظر اين مرجع بگيرد.

در مراجعه به پزشكي قانوني، متقاضي به يكي از روانپزشكان معرفي مي شود تا با نظر وي، در فاصله زماني حدود شش ماه تا دو سال پزشك مربوطه نظر خود را به پزشكي قانوني و پزشكي قانوني نيز پاسخ مرجع قضايي را براي تأييد، يا عدم تأييد اختلال هويتي متقاضي اعلام كند.

چنانچه پزشكي قانوني اين ناهماهنگي را تأييد كرد، با اجازه دادستان، فرد حق دارد به مركز تخصصي جراحي عمل تغيير جنسيت مراجعه نمايد و با ارايه مجوز اخذ شده مورد عمل جراحي قرار گيرد. البته بعضي از ادارات دولتي از جمله سازمان بهزيستي مساعدت لازم را با اين افراد به عمل مي آورد و در صورت نياز جهت كمك هزينه عمل جراحي، وام قرض الحسنه به اين افراد پرداخت مي كند.

اين وكيل پايه يك دادگستري اضافه مي كند: پس از عمل تغيير جنسيت، فرد بايد گواهي انجام عمل جراحي را از مركزي كه عمل را انجام داده، اخذ

كند.

به گفته وي، درست است كه از اين به بعد روح در كالبد واقعي اش قرار گرفته و فرد از تعارض ناشي از اين اختلال راحت شده، اما اين شخص مسايل اجتماعي فراواني را پيش رو خواهد داشت. اولين مشكل حقوقي، تعارض مدرك شناسايي فرد با جنسيت جديدش مي باشد و بناچار بايد با مراجعه به مراجع قضايي اين مسايل را حل كند كه قطعاً كار آسان و سريعي نخواهد بود.

سهرابي مهر ادامه داد: براي اين كار فرد بايد دادخواستي با خواسته اثبات جنسيت و تغيير نام، به طرفيت اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه اش، تقديم دادگاه عمومي محل اقامتش كند تا با ارايه مدارك تغيير جنسيت دادگاه اين مسأله را اثبات و حكم به تغيير نام او بدهد و پس از تغيير نام در شناسنامه اش، بتواند تمام مدارك خود از جمله گواهينامه رانندگي، گذرنامه و غيره را نيز تغيير دهد.

البته اگر خانمي، مرد شده باشد، وضعيت نظام وظيفه او براي اين تغييرات مشكلي است كه بايد حل شود. بنابراين او پس از تغيير نام با شناسنامه اش به اداره نظام وظيفه مراجعه مي كند و چون با توجه به قوانين موجود، اين افراد از انجام خدمت وظيفه معاف مي باشند، كارت معافيت پزشكي برايشان صادر خواهد شد.

وضعيت تأهل بعد از عمل جراحي بنابر نظر همين وكيل دادگستري، مسأله ديگري كه پس از عمل تغيير جنسيت مطرح است، وضعيت تأهل شخص مي باشد. اگر فرد مجرد بود كه احتياج به اقدام ديگري ندارد، چون در صفحه توضيحات شناسنامه، مجوز تغيير نام كه اثبات كننده تغيير جنسيت نيز مي باشد قيد مي شود،

اما اگر فرد متأهل بود، اقدامات وي بايد در دادگاه خانواده نيز پيگيري شود.

سهرابي مهر تأكيد مي كند: مطابق نظر حضرت امام خميني(ره) از تاريخ تغيير جنسيت، تزويج باطل مي شود بدون اين كه احتياجي به قرائت «صيغه طلاق» باشد و نكاح منعقده سابق، منحل مي گردد و به فرض آن كه در ايام عده، زن عمل تغيير جنسيت را انجام داده باشد الباقي ايام عده طلاق يا حتي وفات، ساقط مي شود.

وضعيت مهريه نيز به اين صورت است كه اگر بعد از نزديكي عمل تغيير جنسيت روي دهد، كماكان مرد بايد تمام مهريه را به زنش كه هم اكنون مرد شده، بدون كم و كاست بپردازد، اما در صورتي كه قبل از نزديكي، زن تغيير جنسيت دهد، امام خميني(ره) مي فرمايند: بر ذمه شوهر است كه تمام مهريه را بپردازد.

ولايت بر فرزندان اين كارشناس ارشد حقوق در خصوص مسأله ولايت بر فرزندان، زماني كه پدر تغيير جنسيت مي دهد، مي گويد: در اين فرض پدر با تغيير جنسيتش از باب ولايت، ديگر پدر محسوب نمي شود و مادر هم كه حق ولايت ندارد، پس ولايت فقط با جد پدري فرزند خواهد بود و با فقدان او ولايت با حاكم است، بنابراين اذن در ازدواج ولي دختر در اينجا فقط با جد پدري است و پدري كه تغيير جنسيت داده در اين خصوص هيچ نقشي نخواهد داشت، در اين فرض، اگر مادر تغيير جنسيت داده و پدر هم تغيير جنسيت داده باشد ولايت به مادري هم كه تغيير جنسيت داده و مرد شده است، داده نخواهد شد. اما در مورد وضعيت نكاح زن و

شوهري كه تغيير جنسيت مي دهند، اگر اين عمل همزمان باشد، حضرت امام خميني(ره) مي فرمايند: اگر چه بقاي نكاحشان بعيد نمي باشد، ولي بهتر است مجدداً بين اين دو فرد صيغه عقد نكاح قرائت شود و اگر زن پس از عمل خواست با مرد ديگري ازدواج كند، بهتر است با اذن ايشان (مردي كه قبل از عمل تغيير جنسيت شوهر او محسوب مي شده است) صيغه طلاق قرائت شود.

وضعيت ارث «S.T» سهرابي مهر معتقد است: وضعيت ارث نيز از موارد حايز اهميت در اين زمينه است. گر چه در خصوص تغيير جنس فرزندان، مشكل زيادي وجود ندارد، چون ايشان براساس جنس پس از عمل، ارث خواهند برد، اما آنچه جاي بحث دارد، در مورد پدر و مادري است كه تغيير جنسيت داده اند، چون نه پدر محسوب مي شوند ونه مادر. پس رسيدن ارث به ايشان محل ترديد واقع شده است، البته مي توان ملاك تقسيم ارث را زمان انعقاد نطفه فرزندشان در نظر گرفت و با توجه به اين كه در آن زمان، كدام پدر بوده و كدام مادر، ارث تقسيم مي شود، در اين باره حضرت امام خميني(ره) مي فرمايند: بهتر است بين ورثه مسأله با مصالحه حل شود.

در مورد اقربيت نيز مسأله به اين شكل است كه اگر خواهري عمل تغيير جنسيت انجام دهد، انتساب وي با اعضاي خانواده قطع نمي شود و برادر محسوب مي گردد. اين حكم در مورد عمو كه پس از عمل، عمه خواهد شد نيز جاري است. همچنين در مورد سايرين هم به همين شكل مي باشد، اما موضوع مهمتر اين كه آيا محرميت نيز

كماكان برقرار خواهد بود، به عنوان مثال پدري كه عمل كرده و پس از عمل، مادر پسرش محسوب نمي شود، آيا به پسرش محرم خواهد بود؟ كه محل ترديد واقع شده و امام خميني(ره) مي فرمايند: بعيد نيست كه محرم باشند (در مواردي كه مطرح شد).

سهرابي مهر تأكيد مي كند، كه اين افراد داراي حقوق قانوني و شرعي مشخص هستند و اين احكام در صورتي پس از عمل جراحي، بر شخص بار مي شود كه عمل جراحي تغيير جنسيت وي كاشفيت داشته باشد و در حقيقت جنس را منطبق با روح كرده باشند.

مبدل پوشها به گفته سهرابي مهر، گروهي معروف به «مبدل پوشها» در جامعه هستند كه با وجود سلامت جسمي، رواني و جنسي، صرفاً نوع پوشش ظاهر جنس مخالف را ترجيح مي دهند. به عنوان نمونه مردهايي كه با نحوه آرايش زنانه و موي بلند در جامعه ظاهر مي شوند و يا زنهايي كه با پوشش و سبك موي مردانه در مجالس و مهمانيها شركت مي كنند كه البته «مبدل پوشها» اغلب اهداف متفاوتي دارند، يا مي خواهند با نوع پوشش خود وابستگي شان را به خرده فرهنگ خاصي مشخص كنند يا اين كه دوست دارند با سايرين متفاوت باشند و از اين طريق خود را مطرح كنند، اما گروهي از مبدل پوشها دچار اختلال شخصيت هستند و به طور ناخودآگاه اين رفتار را انجام مي دهند كه در هر صورت با «ترانس سكسوالها» متفاوت بوده و نبايد آنان را با هم اشتباه كرد.

دكتر تلافيان نيز مي گويد: بررسيها نشان مي دهد، هنگامي كه افراد «T.S» به سن بلوغ مي رسند، چون نيازهاي

جنسي آنان با آناتومي بدنشان هماهنگ نيست در انتخاب شريك جنسي، از ديدگاه ديگران ممكن است غير طبيعي به نظر برسند، يعني با ديگر اختلالات جنسي از جمله «هموسكسوالها» يا «همجنس گرايان» اشتباه گرفته شوند. در صورتي كه «ترانس سكسوالها» اصلاً انحراف جنسي ندارند و اين يكي از مهمترين مسايلي است كه بايد هم خانواده بيمار و هم افراد جامعه به طور واضح و روشن بدانند و با چنين افكار اشتباهي موجب رنج و عذاب بيشتر اين بيماران نشوند.

نقش خانواده در ايجاد آرامش دكتر كاهاني، هم مي گويد: هنوز در عملكرد خانواده بر روي اين بيماران اطلاعات زيادي موجود نيست، ولي پژوهشهاي علمي متفاوتي انجام شده كه بر نقش خانواده و محيطي كه اختلال هويت جنسي در آن به وجود آمده، رشد يافته و شكل گرفته تأكيد كرده است، بنابراين حمايت خانوادگي و پذيرش فرد «ترانس سكسوال» از سوي خانواده در موفق بودن درمان، حتي درمان جراحي تغيير جنسيت بسيار مفيد و مؤثر است، چون در هر حال اين افراد دچار مشكلات فردي، اجتماعي و خانوادگي عديده اي هستند.

اين متخصص پزشكي قانوني در مورد مشكلات فردي «S.T»ها به درگيري و تناقض جسم و روان آنان اشاره مي كند و مي گويد: مشكلات خانوادگي كه آنان دچارش هستند، عدم قبول چنين نقص و عيبي است. همچنين به دليل وجود ديدگاههاي فرهنگي، اجتماعي و جنبه هاي تعصبي والدين مقاومت به خرج مي دهند، كه حتي منجر به ضرب و شتم و راندن چنين افرادي از كانون خانواده مي شود.

وي در مورد مشكلات اجتماعي «S.T»ها نيز معتقد است: انزوا و طرد اجتماعي اين افراد موجب

اخراج از مدرسه، آزار و اذيت توسط همسالان، سوءاستفاده افراد خاطي در جامعه، نااميدي، احساس پوچي و در نهايت افسردگي شديد و عوارض ناشي از آن مي شود.

دكتر كاهاني تأكيد مي كند: به طور حتم اگر مشكلات فردي، خانوادگي و اجتماعي ذكر شده از طريق درمان رواني و خانوادگي، آگاه ساختن مردم از اين پديده به عنوان يك بيماري و درمان رواني، آزمون زندگي واقعي و سپس عمل جراحي برطرف نشود، به هيچ عنوان نمي توانيم آرامش واقعي را در فرد مزبور ايجاد كنيم.

افسردگي چيست و چگونه مي توان با آن مقابله كرد؟

ترجمه: مجيد عليلو

مقدمه:

همه در دوره هايي از عمر افسردگي را تجربه مي كنند. اين احساس معمولا بدنبال فقدان يا ناكامي ايجاد مي شود و در شرايط طبيعي پس از چند ساعت يا چند روز از بين مي رود. به هر حال هرگاه احساسهاي افسرده وار تداوم يافت و در سلامت و بهزيستي اجتماعي شخصي مداخله نمود، در آن صورت مداخله و يا كمك حرفه اي الزامي خواهد بود.

افسردگي چيست ؟

افسردگي يك حالت خلقي مداوم و پايدار است كه مي تواند جنبه هاي مختلفي از زندگي فرد را در برگرفته و در آنها تداخل نمايد. افسردگي با احساس بي ارزشي، گناه افراطي، تنهايي، غمگيني، نااميدي، ترديد در (كفايت) خود و احساس گناه مشخص مي گردد. افكار خودكشي نيز ممكن است وجود داشته باشد. افسردگي معمولي ممكن است از چند دقيقه تا چند روز طول بكشد. همه ما گاهي احساس دلتنگي و غم مي كنيم. اين احساسها جزء طبيعي وجود انساني است. از سوي ديگر، نوعي از افسردگي كه تشديد يافته و براي دوره هاي زماني بيشتري تداوم مي يابد،

مي تواند شكل ناسازگارانه اي از افسردگي بوده و متفاوت با افسردگي «روزمره» باشد. براي اين نوع خيلي شديد افسردگي مي توان از طريق يك متخصص بهداشت رواني، چاره اي انديشيد.

علل افسردگي:

فقدان هاي قابل توجه

انتظارات غير واقع گرايانه

يأس

فقدان كنترل بر محيط. شخص فكر مي كند كه نمي تواند كاري براي تغيير حوادث نامناسب زندگي اش انجام دهد.

تفكر منفي كه به صورت تدريجي خود تخريب گر مي گردد.

ناكامي درك شده

نشانه هاي افسردگي:

نشانه هاي عاطفي:

غمگيني

احساس گناه

نوسانات خلقي

نااميدي

اضطراب

خشم

درماندگي

نشانه هاي جسماني:

خواب بيش از حد زياد يا بيش از حد كم

خوردن افراطي يا فقدان اشتها

يبوست

كاهش يا افزايش وزن

چرخه هاي نامنظم قاعدگي

فقدان تدريجي ميل جنسي

نشانه هاي رفتاري:

گريه هاي بدون دليل واضح

كناره گيري از ساير مردم و موقعيت هاي جديد

به آساني دستخوش خشم شدن

فقدان انگيزه جهت پيگيري اهداف

عدم علاقه به آرايش ظاهر شخصي

مصرف مجدد داروهاي (مخدر) يا الكل

افكار و ادراكات خود تخريب گرانه:

احساس بازنده بودن

انتقاد مكرر از خود

يأس

احساس درماندگي و نااميدي

سرزنش خود به خاطر اتفاقات ناخوشايند

بدبيني نسبت به آينده

چگونه برافسردگي غلبه كرده و نگرشي مثبت پيدا كنيد:

ازعلت افسردگي خود آگاه بوده و سعي كنيد نسبت به آينده خوش بين باشيد، افكار منفي خود را شناخته و آنها را با افكار مثبت تعويض كنيد. بر تجارب مثبت تمركز كنيد.

فهرستي از تكاليف مثبت هفتگي تهيه كنيد.

از نظر اجتماعي فعال باشيد.

جدولي از فعاليت هاي روزمره هفتگي تهيه كنيد و افزودن فعاليت هاي اجتماعي را فراموش نكنيد.

تفريحاتي براي خود پيدا كنيد.

بطور

روزانه ورزش كنيد.

هرگاه احساس تنش مي كنيد، از روشهاي خود آرام بخشي استفاده كنيد. به عنوان مثال، براي چندين دقيقه و تا زمان ايجاد آرامش در كل بدنتان بطور آرام و آهسته نفس بكشيد.

اهداف واقع گرايانه اي انتخاب كنيد.

براي فعال نگهداشتن خود، كاري داوطلبانه انجام دهيد.

بپذيريد كه هركسي توانايي هاي متفاوت خود را دارد و شما بر ويژگي ها و اعمال مثبت خودتان تمركز كنيد.

به هنگام بيان خشم، جرأتمند باشيد.

سعي كنيد نقاط قوت خود را شناخته و توسعه دهيد.

اگر علايم افسردگي تداوم يافت از كمك هاي حرفه اي و تخصصي استفاده كنيد.

چگونه مي توانم به يك فرد افسرده كمك كنم؟

به فرد افسرده نگوئيد كه مي دانيد او چه احساسي دارد. زيرا ممكن است كه اين امر او را نسبت به شما خشمگين كند.

حمايت كننده و شكيبا باشيد.

اجازه دهيد كه شخص افسرده از علاقه و نگراني شما نسبت به خودش آگاه شده و دريابد كه شما در مواقع لازم جهت كمك به او در دسترس هستيد.

شخص افسرده را تشويق كنيد كه بدنبال كمك حرفه اي باشد. البته اگر علايم افسردگي پايدار بوده و در عملكرد هاي روزمره ايجاد اشكال كرده باشد.

افسردگي چيست و چگونه مي توان با آن مقابله كرد؟

ترجمه: مجيد عليلو

مقدمه:

همه در دوره هايي از عمر افسردگي را تجربه مي كنند. اين احساس معمولا بدنبال فقدان يا ناكامي ايجاد مي شود و در شرايط طبيعي پس از چند ساعت يا چند روز از بين مي رود. به هر حال هرگاه احساسهاي افسرده وار تداوم يافت و در سلامت و بهزيستي اجتماعي

شخصي مداخله نمود، در آن صورت مداخله و يا كمك حرفه اي الزامي خواهد بود.

افسردگي چيست ؟

افسردگي يك حالت خلقي مداوم و پايدار است كه مي تواند جنبه هاي مختلفي از زندگي فرد را در برگرفته و در آنها تداخل نمايد. افسردگي با احساس بي ارزشي، گناه افراطي، تنهايي، غمگيني، نااميدي، ترديد در (كفايت) خود و احساس گناه مشخص مي گردد. افكار خودكشي نيز ممكن است وجود داشته باشد. افسردگي معمولي ممكن است از چند دقيقه تا چند روز طول بكشد. همه ما گاهي احساس دلتنگي و غم مي كنيم. اين احساسها جزء طبيعي وجود انساني است. از سوي ديگر، نوعي از افسردگي كه تشديد يافته و براي دوره هاي زماني بيشتري تداوم مي يابد، مي تواند شكل ناسازگارانه اي از افسردگي بوده و متفاوت با افسردگي «روزمره» باشد. براي اين نوع خيلي شديد افسردگي مي توان از طريق يك متخصص بهداشت رواني، چاره اي انديشيد.

علل افسردگي:

فقدان هاي قابل توجه

انتظارات غير واقع گرايانه

يأس

فقدان كنترل بر محيط. شخص فكر مي كند كه نمي تواند كاري براي تغيير حوادث نامناسب زندگي اش انجام دهد.

تفكر منفي كه به صورت تدريجي خود تخريب گر مي گردد.

ناكامي درك شده

نشانه هاي افسردگي:

نشانه هاي عاطفي:

غمگيني

احساس گناه

نوسانات خلقي

نااميدي

اضطراب

خشم

درماندگي

نشانه هاي جسماني:

خواب بيش از حد زياد يا بيش از حد كم

خوردن افراطي يا فقدان اشتها

يبوست

كاهش يا افزايش وزن

چرخه هاي نامنظم قاعدگي

فقدان تدريجي ميل جنسي

نشانه هاي رفتاري:

گريه هاي بدون دليل واضح

كناره گيري از ساير مردم و موقعيت هاي جديد

به آساني دستخوش خشم شدن

فقدان انگيزه

جهت پيگيري اهداف

عدم علاقه به آرايش ظاهر شخصي

مصرف مجدد داروهاي (مخدر) يا الكل

افكار و ادراكات خود تخريب گرانه:

احساس بازنده بودن

انتقاد مكرر از خود

يأس

احساس درماندگي و نااميدي

سرزنش خود به خاطر اتفاقات ناخوشايند

بدبيني نسبت به آينده

چگونه برافسردگي غلبه كرده و نگرشي مثبت پيدا كنيد:

ازعلت افسردگي خود آگاه بوده و سعي كنيد نسبت به آينده خوش بين باشيد، افكار منفي خود را شناخته و آنها را با افكار مثبت تعويض كنيد. بر تجارب مثبت تمركز كنيد.

فهرستي از تكاليف مثبت هفتگي تهيه كنيد.

از نظر اجتماعي فعال باشيد.

جدولي از فعاليت هاي روزمره هفتگي تهيه كنيد و افزودن فعاليت هاي اجتماعي را فراموش نكنيد.

تفريحاتي براي خود پيدا كنيد.

بطور روزانه ورزش كنيد.

هرگاه احساس تنش مي كنيد، از روشهاي خود آرام بخشي استفاده كنيد. به عنوان مثال، براي چندين دقيقه و تا زمان ايجاد آرامش در كل بدنتان بطور آرام و آهسته نفس بكشيد.

اهداف واقع گرايانه اي انتخاب كنيد.

براي فعال نگهداشتن خود، كاري داوطلبانه انجام دهيد.

بپذيريد كه هركسي توانايي هاي متفاوت خود را دارد و شما بر ويژگي ها و اعمال مثبت خودتان تمركز كنيد.

به هنگام بيان خشم، جرأتمند باشيد.

سعي كنيد نقاط قوت خود را شناخته و توسعه دهيد.

اگر علايم افسردگي تداوم يافت از كمك هاي حرفه اي و تخصصي استفاده كنيد.

چگونه مي توانم به يك فرد افسرده كمك كنم؟

به فرد افسرده نگوئيد كه مي دانيد او چه احساسي دارد. زيرا ممكن است كه اين امر او را نسبت به شما خشمگين كند.

حمايت كننده و شكيبا باشيد.

اجازه دهيد كه شخص

افسرده از علاقه و نگراني شما نسبت به خودش آگاه شده و دريابد كه شما در مواقع لازم جهت كمك به او در دسترس هستيد.

شخص افسرده را تشويق كنيد كه بدنبال كمك حرفه اي باشد. البته اگر علايم افسردگي پايدار بوده و در عملكرد هاي روزمره ايجاد اشكال كرده باشد.

افسردگي در كودكان

تع____ريف افس__ردگ___ي ك___ودكان

افسردگي در كودك و بزرگسال معناي مشابهي ندارد و نشانه هاي هر كدام متفاوت است. به طور كلي، افسردگي عبارت است از احساس درماندگي و به بن بست رسيدن؛ گاهي اين اختلال علائم جسماني دارد و گاهي علائم رواني؛ در بسياري از موارد نيز علائم جسماني و رواني همزمان ديده مي شود. پژوهش ها نشان داده است كه افسردگي مي تواند از آغاز زندگي يعني دوران نوزادي هم پديد آيد. براي مثال ، زماني كه نوزاد به مرحله اي از رشد مي رسد كه مادر خود را مي شناسد ( شش تا هشت ماهگي ) جدا شدن از مادر موجب بروز حالات افسردگي در طفل مي شود.

نش___انه ه___ا

كودك افسرده فاقد انرژي لازم است و احساس خستگي مي كند . از لحاظ ظاهر نيز رنگي پريده دارد. تمركز حواس او پايين مي آيد؛ چنانچه قادر به توجه كردن و تمركز داشتن نيست و خود را فردي بي ارزش و بي كفايت احساس مي كند. افكار مربوط به مرگ هم در او بروز مي كند. فكر خودكشي ( البته بدون طرح و نقشه معين ) نيز در بعضي كودكان افسرده ديده مي شود. كودكان افسرده به لحاظ پايين بودن سطح توجه تمركز، اغلب قادر به درس خواندن نيستند. يادگيري آنها كُند مي

شود و علاقه اي به درس و مدرسه نشان نمي دهند. افت تحصيلي براي آنها پيش مي آيد و حتي برخي از آنان ، پس از چند روز تعطيلي و به مدرسه رفتن ، ابراز بي علاقگي مي كنند. به تدريج اين فقدان تمايل ، به ترس از مدرسه تبديل مي شود. در اين شرايط والدين معمولاً علت را در مدرسه جست و جو مي كنند؛ در حالي كه اغلب ، علت اين نوع ترس افسردگي كودك است و از آن جا كه كودكان افسرده بسيار به مادر وابسته مي شوند نگران از دست دادن مادر يا بيمار شدن او هستند و به اين ترتيب از مدرسه دوري مي كنند. سردرد، دل درد ، سرگيجه و حالت تهوع از ديگر نشانه هاي جسماني افسردگي است. از علائم رفتاري نيز مي توان به اين موارد اشاره كرد: كودكان افسرده معمولاً دروغ مي گويند ، گاهي دزدي مي كنند و بعضاً تمايل به كار خلاف دارند.

علت_______ها

افسردگي يك بيماري است كه علت هاي آن مي تواند ژنتيكي ، روانشناختي ، زيستي يا محيطي باشد ؛ هر يك از عوامل ذكر شده مي تواند ، هم براي كودكان و هم براي بزرگسالان به بروز افسردگي بينجامد. در صورتي كه علت ، ژنتيكي باشد بايستي به اختلاف سطح هورمون ها و مواد بيوشيميايي بدن توجه كرد و در عوامل روانشناختي به رابطه ي والدين و كودك و همين طور به حالات روحي و رواني پدر و مادر. افسردگي به معناي فقدان يا از دست دادن است. كودكان افسرده فرد ، محيط يا چيزي دوست داشتني را از دست داده

اند و يا آن را هرگز به دست نياورده اند. حتي بعضي از روانكاوان افسردگي را معادل عزاداري دانسته اند و عنوان كرده اند كه كودك افسرده براي از دست دادن شخص يا چيزي عزيز و دوست داشتني ، گويي عزاداري مي كند. شايد در پاره اي موارد به نظر برسد كه كودك چيزي را از دست نداده ، اما مسلماً در بين چيزهايي كه دارد. فقدان چيزي را احساس مي كند؛ براي مثال ، كودك مادر دارد ولي مادر دلخواهش نيست ؛ يا پدر دارد ، اما پدر دلخواه را ندارد. اين گونه مضامين هم به عنوان فقدان سمبليك مطرح هستند و موجب افسردگي مي شوند . گاهي رفتار والدين از نوع آزاردهنده ، تحقير كننده و مقايسه كننده است كه حالات افسردگي را در كودك به وجود مي آورد. در پاره اي از موارد هم ، مادر خود افسرده است و كودك در اثر مجاورت با او ناخواسته تمامي حالات وي را دريافت مي كند. به طور كلي چنانچه محيط زندگي كودك ، مطلوب نباشد ( از نظر محبت ، توجه و .... ) و نيازهايش ارضا نشود؛ خطر افسردگي براي او وجود دارد.

پيشگي_______ري و درم______ان

خانواده و فضاي رواني آن در پيشگيري از افسردگي و درمان اين اختلال تأثير بسيار دارد. البته در صورتي كه افسردگي ، حاصل عوامل دروني باشد ، درمان آن قدري متفاوت است و بايستي كودك نزد روانپزشك متخصص برده شود و سپس روان درماني صورت گيرد. اما براي درمان افسردگي هاي محيطي ( كه بيشترين نوع افسردگي كودكان را شامل مي شود ) ساختن فضايي دوستانه و

صميمانه ، فضايي كه كودك در آن احساس كند همه دوستش دارند و نيازهايش را به موقع و به جا برآورده مي كنند ، از مهمترين عوامل است.

پدر و مادر افرادي هستند كه كودك به آنها علاقه بسيار دارد و وجودشان به ويژه در دوران كودكي لازم است. به علاوه ، ارتباطات منفي و عاري از عشق و پذيرش ، مي توانند افسرده ساز باشند ؛ بنابراين وجود محيطي سرشار از عشق و محبت و روابطي سالم و صميمي براي كودكان ضروري است و نبايستي آنان را از اين نعمت محروم كنيم. همچنين بايد بكوشيم روابط بچه ها با دوستان و بستگان به طريقي مثبت و مؤثر پيوسته برقرار باشد. آرزوها ، خواسته ها و تمايلات منطقي و طبيعي پاسخ داده شوند و سعي كنيم جلوي فقدان آنچه را كه ضروري و لازم است بگيريم.

از ديگر عواملي كه به بروز افسردگي كمك مي كنند و براي پيشگيري ، بايد به آنها توجه كرد. عبارت اند از:

- جدا شدن از خانواده و منابع حمايت كننده عاطف__ي

- تعويض مدرسه و از دست دادن دوست__ان

- مهاج_____رت

- عوض ك______ردن من____زل

- تبعيض بين فرزندان و مقايسه كردن آنها با يكديگر

- به رخ كشيدن نكات منفي كودك و ابراز نكردن صفات مثبت او

- از دست دادن عزيزان ، ( از آن جا كه مرگ در اختيار بشر نيست. منظور از توجه در اين زمينه آن است كه خود و فرزندانمان در اين شرايط برخورد مناسبي داشته باشيم)

- شكايت والدين از ناراحتيهاي جسماني كه كودكان را نگران از دست دادن آنها مي كند

- مطرح كردن مسائل و

مشكلات اقتصادي در حضور فرزندان

- عنوان كردن حوادث و اتفاقات ناگوار اجتماعي

در درمان كودكان افسرده توجه به علت افسردگي اهميت فراوان دارد؛ براي مثال چنانچه منبع حمايتي اي را كه كودك از دست داده بشناسيم، مي توانيم جايگزين خوبي براي او در نظر بگيريم. همان طور كه قبلاً گفته شد. افسردگي در اثر فقدان به وجود مي آيد؛ بنابراين در درمان بايد به فكر به دست آوردن چيزهاي مطلوب و دوست داشتني براي كودك باشيم. اجازه دهيم كودك افسرده صحبت كند و احساس خود را بيان نمايد. به احساس او احترام بگذاريم و سعي كنيم با تغيير رفتار خودمان تفسير كودك از وقايع پيرامونش را عوض كنيم. گاهي نيز لازم است محيط كودك را قدري تغيير دهيم. كودكان، خود بهترين منابع اطلاع رساني به بزرگسالان هستند. يعني از خود كودك مي توانيم اطلاعاتي در مورد اين كه چرا غمگين است به دست آوريم. در بسياري موارد، افسردگي كودك به نوع رابطه او با عزيزانش به خصوص مادر مربوط مي شود. گاهي نيز رفتار خشونت بار پدر و عدم ابراز عشق و محبت توسط او ، به بروز حالات غمزدگي و افسردگي در كودك مي انجامد. در اين صورت، آموزش والدين براي اين كه چگونه با فرزندشان رفتار كنند مي تواند بسيار كمك كننده باشد. سختگيري هاي افراطي پدر و مادر هم مي تواند توليد افسردگي و بي پناهي كند. بنابراين روان درماني حمايتي، آموزش والدين، تغيير محيط و به دست آوردن چيزهاي مطلوب، از نكات مهمي است كه در درمان افسردگي كودك بايستي به آنها توجه كرد.

افسردگي در كودكان

تع____ريف افس__ردگ___ي ك___ودكان افسردگي در

كودك و بزرگسال معناي مشابهي ندارد و نشانه هاي هر كدام متفاوت است. به طور كلي، افسردگي عبارت است از احساس درماندگي و به بن بست رسيدن؛ گاهي اين اختلال علائم جسماني دارد و گاهي علائم رواني؛ در بسياري از موارد نيز علائم جسماني و رواني همزمان ديده مي شود. پژوهش ها نشان داده است كه افسردگي مي تواند از آغاز زندگي يعني دوران نوزادي هم پديد آيد. براي مثال ، زماني كه نوزاد به مرحله اي از رشد مي رسد كه مادر خود را مي شناسد ( شش تا هشت ماهگي ) جدا شدن از مادر موجب بروز حالات افسردگي در طفل مي شود.

نش___انه ه___ا كودك افسرده فاقد انرژي لازم است و احساس خستگي مي كند . از لحاظ ظاهر نيز رنگي پريده دارد. تمركز حواس او پايين مي آيد؛ چنانچه قادر به توجه كردن و تمركز داشتن نيست و خود را فردي بي ارزش و بي كفايت احساس مي كند. افكار مربوط به مرگ هم در او بروز مي كند. فكر خودكشي ( البته بدون طرح و نقشه معين ) نيز در بعضي كودكان افسرده ديده مي شود. كودكان افسرده به لحاظ پايين بودن سطح توجه تمركز، اغلب قادر به درس خواندن نيستند. يادگيري آنها كُند مي شود و علاقه اي به درس و مدرسه نشان نمي دهند. افت تحصيلي براي آنها پيش مي آيد و حتي برخي از آنان ، پس از چند روز تعطيلي و به مدرسه رفتن ، ابراز بي علاقگي مي كنند. به تدريج اين فقدان تمايل ، به ترس از مدرسه تبديل مي شود. در اين شرايط

والدين معمولاً علت را در مدرسه جست و جو مي كنند؛ در حالي كه اغلب ، علت اين نوع ترس افسردگي كودك است و از آن جا كه كودكان افسرده بسيار به مادر وابسته مي شوند نگران از دست دادن مادر يا بيمار شدن او هستند و به اين ترتيب از مدرسه دوري مي كنند. سردرد، دل درد ، سرگيجه و حالت تهوع از ديگر نشانه هاي جسماني افسردگي است. از علائم رفتاري نيز مي توان به اين موارد اشاره كرد: كودكان افسرده معمولاً دروغ مي گويند ، گاهي دزدي مي كنند و بعضاً تمايل به كار خلاف دارند.

علت_______ها افسردگي يك بيماري است كه علت هاي آن مي تواند ژنتيكي ، روانشناختي ، زيستي يا محيطي باشد ؛ هر يك از عوامل ذكر شده مي تواند ، هم براي كودكان و هم براي بزرگسالان به بروز افسردگي بينجامد. در صورتي كه علت ، ژنتيكي باشد بايستي به اختلاف سطح هورمون ها و مواد بيوشيميايي بدن توجه كرد و در عوامل روانشناختي به رابطه ي والدين و كودك و همين طور به حالات روحي و رواني پدر و مادر. افسردگي به معناي فقدان يا از دست دادن است. كودكان افسرده فرد ، محيط يا چيزي دوست داشتني را از دست داده اند و يا آن را هرگز به دست نياورده اند. حتي بعضي از روانكاوان افسردگي را معادل عزاداري دانسته اند و عنوان كرده اند كه كودك افسرده براي از دست دادن شخص يا چيزي عزيز و دوست داشتني ، گويي عزاداري مي كند. شايد در پاره اي موارد به نظر برسد كه كودك چيزي

را از دست نداده ، اما مسلماً در بين چيزهايي كه دارد. فقدان چيزي را احساس مي كند؛ براي مثال ، كودك مادر دارد ولي مادر دلخواهش نيست ؛ يا پدر دارد ، اما پدر دلخواه را ندارد. اين گونه مضامين هم به عنوان فقدان سمبليك مطرح هستند و موجب افسردگي مي شوند . گاهي رفتار والدين از نوع آزاردهنده ، تحقير كننده و مقايسه كننده است كه حالات افسردگي را در كودك به وجود مي آورد. در پاره اي از موارد هم ، مادر خود افسرده است و كودك در اثر مجاورت با او ناخواسته تمامي حالات وي را دريافت مي كند. به طور كلي چنانچه محيط زندگي كودك ، مطلوب نباشد ( از نظر محبت ، توجه و .... ) و نيازهايش ارضا نشود؛ خطر افسردگي براي او وجود دارد.

پيشگي_______ري و درم______ان خانواده و فضاي رواني آن در پيشگيري از افسردگي و درمان اين اختلال تأثير بسيار دارد. البته در صورتي كه افسردگي ، حاصل عوامل دروني باشد ، درمان آن قدري متفاوت است و بايستي كودك نزد روانپزشك متخصص برده شود و سپس روان درماني صورت گيرد. اما براي درمان افسردگي هاي محيطي ( كه بيشترين نوع افسردگي كودكان را شامل مي شود ) ساختن فضايي دوستانه و صميمانه ، فضايي كه كودك در آن احساس كند همه دوستش دارند و نيازهايش را به موقع و به جا برآورده مي كنند ، از مهمترين عوامل است.

پدر و مادر افرادي هستند كه كودك به آنها علاقه بسيار دارد و وجودشان به ويژه در دوران كودكي لازم است. به علاوه ، ارتباطات منفي

و عاري از عشق و پذيرش ، مي توانند افسرده ساز باشند ؛ بنابراين وجود محيطي سرشار از عشق و محبت و روابطي سالم و صميمي براي كودكان ضروري است و نبايستي آنان را از اين نعمت محروم كنيم. همچنين بايد بكوشيم روابط بچه ها با دوستان و بستگان به طريقي مثبت و مؤثر پيوسته برقرار باشد. آرزوها ، خواسته ها و تمايلات منطقي و طبيعي پاسخ داده شوند و سعي كنيم جلوي فقدان آنچه را كه ضروري و لازم است بگيريم.

از ديگر عواملي كه به بروز افسردگي كمك مي كنند و براي پيشگيري ، بايد به آنها توجه كرد. عبارت اند از:

- جدا شدن از خانواده و منابع حمايت كننده عاطف__ي

- تعويض مدرسه و از دست دادن دوست__ان

- مهاج_____رت

- عوض ك______ردن من____زل

- تبعيض بين فرزندان و مقايسه كردن آنها با يكديگر

- به رخ كشيدن نكات منفي كودك و ابراز نكردن صفات مثبت او

- از دست دادن عزيزان ، ( از آن جا كه مرگ در اختيار بشر نيست. منظور از توجه در اين زمينه آن است كه خود و فرزندانمان در اين شرايط برخورد مناسبي داشته باشيم)

- شكايت والدين از ناراحتيهاي جسماني كه كودكان را نگران از دست دادن آنها مي كند

- مطرح كردن مسائل و مشكلات اقتصادي در حضور فرزندان

- عنوان كردن حوادث و اتفاقات ناگوار اجتماعي

در درمان كودكان افسرده توجه به علت افسردگي اهميت فراوان دارد؛ براي مثال چنانچه منبع حمايتي اي را كه كودك از دست داده بشناسيم، مي توانيم جايگزين خوبي براي او در نظر بگيريم. همان طور كه قبلاً گفته شد. افسردگي در

اثر فقدان به وجود مي آيد؛ بنابراين در درمان بايد به فكر به دست آوردن چيزهاي مطلوب و دوست داشتني براي كودك باشيم. اجازه دهيم كودك افسرده صحبت كند و احساس خود را بيان نمايد. به احساس او احترام بگذاريم و سعي كنيم با تغيير رفتار خودمان تفسير كودك از وقايع پيرامونش را عوض كنيم. گاهي نيز لازم است محيط كودك را قدري تغيير دهيم. كودكان، خود بهترين منابع اطلاع رساني به بزرگسالان هستند. يعني از خود كودك مي توانيم اطلاعاتي در مورد اين كه چرا غمگين است به دست آوريم. در بسياري موارد، افسردگي كودك به نوع رابطه او با عزيزانش به خصوص مادر مربوط مي شود. گاهي نيز رفتار خشونت بار پدر و عدم ابراز عشق و محبت توسط او ، به بروز حالات غمزدگي و افسردگي در كودك مي انجامد. در اين صورت، آموزش والدين براي اين كه چگونه با فرزندشان رفتار كنند مي تواند بسيار كمك كننده باشد. سختگيري هاي افراطي پدر و مادر هم مي تواند توليد افسردگي و بي پناهي كند. بنابراين روان درماني حمايتي، آموزش والدين، تغيير محيط و به دست آوردن چيزهاي مطلوب، از نكات مهمي است كه در درمان افسردگي كودك بايستي به آنها توجه كرد.

استرس شغلي و سلامت رواني

منبع:www.nioc.org

مشاغل و حرفه ها بخش مهمي از زندگي ما هستند. همراه با ايجاد يك منبع درآمد، مشاغل به ما كمك مي كنند تا خواسته هاي شخصي خود را برآورده كنيم، شبكه هاي اجتماعي شكل دهيم و به جامعه خدمت نماييم.

استرس در كار

حتي «شغل هاي رويايي» هم داراي لحظه هايي پراسترس، انتظارات كاري و ساير مسئوليت ها مي باشند. براي برخي افراد، استرس محركي است

كه انجام بعضي كارها را حتمي مي سازد. به هرحال، استرس محيط كاري مي تواند براحتي زندگي شما را تحت تأثير قرار دهد. ممكن است بطور مداوم در مورد يك پروژه خاص نگران باشيد، از رفتار نادرست يك همكار يا سرپرست (مدير گروه) احساس ناخوشايندي داشته باشيد يا آگاهانه و به اميد كسب يك ترفيع، بيش از حد توانتان كاري را بپذيريد. چنانچه شغل تان را در رأس همه امور خود قرار دهيد، روابط شخصي تان تحت تأثير قرار گرفته و با فشارهاي كاري ادغام مي شود. از كار بركنار شدن، تغييرات مديريتي و سازماني مي تواند امنيت شغلي فرد را آشفته سازد. مطالعه يك محقق نروژي نشان داده است كه تنها شايعه اي در مورد تعطيلي كارخانه باعث افزايش فشارخون و تپش قلب كارگران شد. تحقيقات انجام گرفته در آمريكا دال براين است كه صدمات و آسيب هاي محيط كاري در سازمان هايي كه به سمت خصوصي شدن پيش مي روند، افزايش يافته است.

واكنش بدن

در كنار ضررهاي حاصله از استرس كاري برروي احساسات، طولاني شدن اين نوع استرس مي تواند بر سلامتي جسماني شما نيز تأثير بگذارد. مشغوليت ذهني مداوم با مسائل شغلي غالباً منجر به تغذيه نامناسب و نامرتب و عدم ورزش كافي مي شود كه نهايتاً مشكلاتي چون اضافه وزن، فشارخون بالا و افزايش مقدار كلسترول را به همراه خواهد داشت. تنش هاي شغلي مثل پاداشهاي كم، محيط كاري غيردوستانه و ساعات كاري طولاني مي تواند موجب بيماري قلبي شود (مثل حملات قلبي).

اين مسأله، بويژه براي كساني كه كارهاي پورسانتي انجام مي دهند بيشتر صدق مي كند. مطالعات نشان مي دهد، از آنجائيكه اين افراد كنترل كمي بر محيط هاي كاري خود دارند، بيشتر از افرادي كه داراي

شغل هاي قراردادي ثابت مي باشند مبتلا به بيماري قلبي مي شوند. سن نيز بعنوان عاملي جهت استرس كاري محسوب مي شود. مطالعات دانشگاه اوتاوا مبني بر اين است كه كاركنان شاغل پراسترس، زودتر پير مي شوند و فشار خون آن ها نسبت به سطوح نرمال، بالاتر است.

عدم وجود انرژي رواني

فشار كاري باعث فرسودگي رواني مي شود، حالتي كه با خستگي روحي ونگرش هاي منفي و بدبينانه نسبت به خود و ديگران همراه مي باشد. فرسودگي رواني منجر به افسردگي مي شود و انواع بيماري هاي قلبي و سكته، اختلالات غذايي و گوارشي، ديابت و انواع سرطان را به دنبال خواهد داشت. افسردگي مزمن نيز ايمني شما را در مقابل بيماري هاي ديگر كاهش داده و حتي مي تواند موجب مرگ زودرس شود.

چه مي توان كرد؟

خوشبختانه، راه هاي زيادي براي كنترل استرس شغلي وجود دارد. يكي از بهترين روش ها، ورزش و تغذيه مناسب مي باشد. روش هاي ديگر بر موضوعات خاصي چون مديريت زمان (كنترل زمان)، آموزش مداوم مهارت هاي اجتماعي مناسب توجه مي كنند. يك روان شناس خوب نيز مي تواند به شما كمك كند تا علت استرس خود را شناخته و روش هاي خاصي را براي غلبه بر آن اعمال كنيد.

در پايان نكات ديگري نيز درباره استرس شغلي ارائه مي شود:

1- از بيشترين مقدار تنفس (و استراحت) در يك روز كاري بهره ببريد: حتي ده دقيقه استراحت، به ديدگاه ذهني شما طراوت مي بخشد. قدري پياده روي كنيد، با همكارتان پيرامون مسائلي غير از شغل صحبت كنيد. چشمايتان را به آرامي ببنديد و چند نفس عميق بكشيد.

2- استانداردهاي قابل قبولي براي خود و ديگران در نظر بگيريد: انتظار كمال مطلوب را نداشته باشيد. با كارفرما در مورد وضعيت شغلي خود صحبت كنيد.

مسئوليت ها و معيارهاي كاري شما، دقيقاً بازتاب آن چيزي است كه انجام مي دهيد. كار گروهي به منظور ايجاد تغييرات لازم نه تنها براي سلامتي جسمي و رواني شما مفيد است بلكه روي هم رفته خلاقيت سازمان را نيز بالا مي برد.

استرس شغلي و سلامت رواني

منبع:www.nioc.org

مشاغل و حرفه ها بخش مهمي از زندگي ما هستند. همراه با ايجاد يك منبع درآمد، مشاغل به ما كمك مي كنند تا خواسته هاي شخصي خود را برآورده كنيم، شبكه هاي اجتماعي شكل دهيم و به جامعه خدمت نماييم. استرس در كار حتي «شغل هاي رويايي» هم داراي لحظه هايي پراسترس، انتظارات كاري و ساير مسئوليت ها مي باشند. براي برخي افراد، استرس محركي است كه انجام بعضي كارها را حتمي مي سازد. به هرحال، استرس محيط كاري مي تواند براحتي زندگي شما را تحت تأثير قرار دهد. ممكن است بطور مداوم در مورد يك پروژه خاص نگران باشيد، از رفتار نادرست يك همكار يا سرپرست (مدير گروه) احساس ناخوشايندي داشته باشيد يا آگاهانه و به اميد كسب يك ترفيع، بيش از حد توانتان كاري را بپذيريد. چنانچه شغل تان را در رأس همه امور خود قرار دهيد، روابط شخصي تان تحت تأثير قرار گرفته و با فشارهاي كاري ادغام مي شود. از كار بركنار شدن، تغييرات مديريتي و سازماني مي تواند امنيت شغلي فرد را آشفته سازد. مطالعه يك محقق نروژي نشان داده است كه تنها شايعه اي در مورد تعطيلي كارخانه باعث افزايش فشارخون و تپش قلب كارگران شد. تحقيقات انجام گرفته در آمريكا دال براين است كه صدمات و آسيب هاي محيط كاري در سازمان هايي كه به سمت خصوصي شدن پيش مي روند، افزايش يافته است. واكنش بدن در كنار ضررهاي حاصله از

استرس كاري برروي احساسات، طولاني شدن اين نوع استرس مي تواند بر سلامتي جسماني شما نيز تأثير بگذارد. مشغوليت ذهني مداوم با مسائل شغلي غالباً منجر به تغذيه نامناسب و نامرتب و عدم ورزش كافي مي شود كه نهايتاً مشكلاتي چون اضافه وزن، فشارخون بالا و افزايش مقدار كلسترول را به همراه خواهد داشت. تنش هاي شغلي مثل پاداشهاي كم، محيط كاري غيردوستانه و ساعات كاري طولاني مي تواند موجب بيماري قلبي شود (مثل حملات قلبي).

اين مسأله، بويژه براي كساني كه كارهاي پورسانتي انجام مي دهند بيشتر صدق مي كند. مطالعات نشان مي دهد، از آنجائيكه اين افراد كنترل كمي بر محيط هاي كاري خود دارند، بيشتر از افرادي كه داراي شغل هاي قراردادي ثابت مي باشند مبتلا به بيماري قلبي مي شوند. سن نيز بعنوان عاملي جهت استرس كاري محسوب مي شود. مطالعات دانشگاه اوتاوا مبني بر اين است كه كاركنان شاغل پراسترس، زودتر پير مي شوند و فشار خون آن ها نسبت به سطوح نرمال، بالاتر است. عدم وجود انرژي رواني فشار كاري باعث فرسودگي رواني مي شود، حالتي كه با خستگي روحي ونگرش هاي منفي و بدبينانه نسبت به خود و ديگران همراه مي باشد. فرسودگي رواني منجر به افسردگي مي شود و انواع بيماري هاي قلبي و سكته، اختلالات غذايي و گوارشي، ديابت و انواع سرطان را به دنبال خواهد داشت. افسردگي مزمن نيز ايمني شما را در مقابل بيماري هاي ديگر كاهش داده و حتي مي تواند موجب مرگ زودرس شود. چه مي توان كرد؟ خوشبختانه، راه هاي زيادي براي كنترل استرس شغلي وجود دارد. يكي از بهترين روش ها، ورزش و تغذيه مناسب مي باشد. روش هاي ديگر بر موضوعات خاصي چون مديريت زمان (كنترل زمان)، آموزش مداوم مهارت هاي اجتماعي مناسب توجه مي كنند. يك

روان شناس خوب نيز مي تواند به شما كمك كند تا علت استرس خود را شناخته و روش هاي خاصي را براي غلبه بر آن اعمال كنيد.

در پايان نكات ديگري نيز درباره استرس شغلي ارائه مي شود:

1- از بيشترين مقدار تنفس (و استراحت) در يك روز كاري بهره ببريد: حتي ده دقيقه استراحت، به ديدگاه ذهني شما طراوت مي بخشد. قدري پياده روي كنيد، با همكارتان پيرامون مسائلي غير از شغل صحبت كنيد. چشمايتان را به آرامي ببنديد و چند نفس عميق بكشيد.

2- استانداردهاي قابل قبولي براي خود و ديگران در نظر بگيريد: انتظار كمال مطلوب را نداشته باشيد. با كارفرما در مورد وضعيت شغلي خود صحبت كنيد. مسئوليت ها و معيارهاي كاري شما، دقيقاً بازتاب آن چيزي است كه انجام مي دهيد. كار گروهي به منظور ايجاد تغييرات لازم نه تنها براي سلامتي جسمي و رواني شما مفيد است بلكه روي هم رفته خلاقيت سازمان را نيز بالا مي برد.

اختلال رفتار در كودكان

پسرم ناخواسته متولد شد. نه من و نه پدرش آمادگي داشتن فرزند جديد را نداشتيم. رفتارهاي عجيبش از هفت سالگي شروع شد. هر روز به خاطر خرابكاري هاي او مجبور هستيم، به مدرسه برويم. دعوا، خشونت و حتي آسيب هاي جدي در حد خفگي به همبازي ها و همكلاسي هايش دلايلي هستند كه هر روز ما را در برابر دوستانش و خانواده هايشان شرمگين مي كند. مدير مدرسه اش مي گفت: خودم ديدم كه حتي به گربه ها و گنجشك ها رحم نمي كند و به وحشيانه ترين شكل آنها را مي آزارد. مشاور مدرسه اش مشكل رفتاري(اختلال سلوك) را براي او تشخيص داده و از من خواسته براي

درمان و رفع اين مشكل، پسرم را نزد يك متخصص روانشناس ببرم...

اختلال سلوك به يك سري از رفتارهاي پايدار و تكراري اطلاق مي شود كه در آن حقوق اساسي ديگران و قوانين اصلي اجتماعي متناسب با سن ناديده گرفته مي شود. اختلال سلوك ممكن است بسيار زود و در حوالي ? يا ? سالگي شروع شود، ولي به طور معمول در اواخر كودكي و يا اوايل نوجواني آغاز مي شود. شروع اين اختلال پس از ?? سالگي نادر است. در بيشتر افراد اين اختلال با رسيدن به بزرگسالي تخفيف پيدا مي كند. بسياري از افرادي كه اختلال سلوك دارند، به ويژه از نوعي كه شروع آن در نوجواني است و كساني كه نشانه هاي كم و خفيفي دارند، در بزرگسالي به سازگاري اجتماعي و شغلي مناسب دست مي يابند. بايد در نظر داشت كه در ايجاد اختلال سلوك عوامل محيطي و ژنتيكي، هر دو دخالت دارند.

در اين مقاله سعي بر اين است كه با يك طبقه بندي كامل و علمي، خوانندگان را نسبت به تشخيص احتمالي اين اختلال حدوداً آشنا كنيم :

گ______________روه اول :

رفتار پرخاشگري كه موجب و يا تهديدي براي آسيب بدني به ساير اشخاص و يا حيوانات است كه كودكان و نوجواناني كه اين اختلال را دارند اغلب آغاز كننده رفتار پرخاشگري بوده و با پرخاشگري به ديگران واكنش نشان مي دهند. زد و خوردهاي مكرر راه مي اندازند، اسلحه يا وسيله اي مانند چماق، آجر، بطري شكسته، چاقو يا تفنگ به كار مي برند كه مي تواند آسيب جدي بدني ايجاد كند؛ نسبت به ديگران ستمكاري بدني مي كنند. با

حيوانات با بيرحمي رفتار مي كنند. دست به سرقت مي زنند و با قربانيان درگير مي شوند (مانند جيب بري، قاپ زني، اخاذي يا سرقت مسلحانه).

گ______________روه دوم :

رفتار غير پرخاشگري كه باعث اتلاف يا صدمه به اموال مي شود. يعني فرد مبتلا دست به آتش افروزي عمدي با هدف وارد آوردن خسارت جدي و يا شكستن شيشه هاي ماشين ها يا تخريب اموال مدرسه مي زند.

گ__________روه س____وم :

تقلب و سرقت كه در اين اختلال شايع است و امكان دارد، شامل ورود بدون اجازه به خانه، ساختمان يا اتومبيل ديگران باشد و يا دروغگويي مكرر يا بدقولي براي به دست آوردن اشيا يا جلب حمايت و توجه و يا براي خودداري از پرداخت بدهي يا انجام تعهدات (مثل جلب اعتماد مردم و فريب دادن آنها) و يا دزديدن اشيايي كه ارزش چندان كمي ندارند، بدون مواجهه با قرباني(مثل دزدي از فروشگاه ها، جعل و تقلب)

گ________________روه چه_____ارم :

تخلف جدي از قواعد و افرادي كه اين اختلال را دارند، به ويژه از قواعد و مقررات(مدرسه يا والدين) به طور جدي تخلف مي كنند. ممكن است.

از لح__اظ ف________رهنگ______ي:

اختلال سلوك تنها زماني مطرح مي شود كه رفتار مورد نظر نشان دهنده يك اشكال بنيادي در فرد بوده و صرفاً به عنوان عكس العملي در برابر بافت اجتماعي (مثلاً در برابر تهديد، فقر و...) نباشد. به علاوه مطرح كردن اختلال سلوك در مورد جواناني كه از كشورهاي جنگ زده مهاجرت كرده اند و سوابق رفتارهاي پرخاشگرانه داشته اند كه ممكن است، اين نوع رفتارها، براي زنده ماندن در محيط قبلي ضرورت داشته است، لزوماً مناسب به نظر

نمي رسد.

از لح____اظ سن________ي:

نشانه هاي اختلال سلوك با افزايش سن، قدرت بدني و بلوغ جنسي تغيير پيدا مي كنند. رفتارهايي با شدت كمتر(مانند دروغگويي، دزدي از فروشگاه و نزاع و كتك كاري).

از لح____اظ جنسي____ت:

اختلال سلوك به ويژه نوعي كه شروع آن در دوره كودكي است بين پسران بيشتر ديده مي شود. همچنين انواع خاصي از مشكلات سلوك در پسران و دختران متفاوت است. در پسران اغلب كتك كاري، دزدي و ويرانگري و مشكلات انضباطي در مدرسه مطرح است و در دختران مبتلا به اختلال سلوك بيشتر دروغگويي، گريز از مدرسه، گريز از خانه، مصرف مواد غيرقانوني و روسپي گري ديده مي شود.

از نظ_____ر آم__________اري :

به نظر مي رسد كه شيوع اختلال سلوك در دهه هاي گذشته افزايش يافته است. معمولاً در محيط هاي شهري بيش از روستايي است. تحقيقات آماري نشان مي دهد كه در بين بچه هاي زير ?? سال، پسران حدود ?? درصد و دختران حدود ? درصد با اين مشكلات روبه رو هستند.

اختلال رفتار در كودكان

پسرم ناخواسته متولد شد. نه من و نه پدرش آمادگي داشتن فرزند جديد را نداشتيم. رفتارهاي عجيبش از هفت سالگي شروع شد. هر روز به خاطر خرابكاري هاي او مجبور هستيم، به مدرسه برويم. دعوا، خشونت و حتي آسيب هاي جدي در حد خفگي به همبازي ها و همكلاسي هايش دلايلي هستند كه هر روز ما را در برابر دوستانش و خانواده هايشان شرمگين مي كند. مدير مدرسه اش مي گفت: خودم ديدم كه حتي به گربه ها و گنجشك ها رحم نمي كند و به وحشيانه ترين شكل آنها را مي آزارد.

مشاور مدرسه اش مشكل رفتاري(اختلال سلوك) را براي او تشخيص داده و از من خواسته براي درمان و رفع اين مشكل، پسرم را نزد يك متخصص روانشناس ببرم...

اختلال سلوك به يك سري از رفتارهاي پايدار و تكراري اطلاق مي شود كه در آن حقوق اساسي ديگران و قوانين اصلي اجتماعي متناسب با سن ناديده گرفته مي شود. اختلال سلوك ممكن است بسيار زود و در حوالي ? يا ? سالگي شروع شود، ولي به طور معمول در اواخر كودكي و يا اوايل نوجواني آغاز مي شود. شروع اين اختلال پس از ?? سالگي نادر است. در بيشتر افراد اين اختلال با رسيدن به بزرگسالي تخفيف پيدا مي كند. بسياري از افرادي كه اختلال سلوك دارند، به ويژه از نوعي كه شروع آن در نوجواني است و كساني كه نشانه هاي كم و خفيفي دارند، در بزرگسالي به سازگاري اجتماعي و شغلي مناسب دست مي يابند. بايد در نظر داشت كه در ايجاد اختلال سلوك عوامل محيطي و ژنتيكي، هر دو دخالت دارند.

در اين مقاله سعي بر اين است كه با يك طبقه بندي كامل و علمي، خوانندگان را نسبت به تشخيص احتمالي اين اختلال حدوداً آشنا كنيم :

گ______________روه اول :

رفتار پرخاشگري كه موجب و يا تهديدي براي آسيب بدني به ساير اشخاص و يا حيوانات است كه كودكان و نوجواناني كه اين اختلال را دارند اغلب آغاز كننده رفتار پرخاشگري بوده و با پرخاشگري به ديگران واكنش نشان مي دهند. زد و خوردهاي مكرر راه مي اندازند، اسلحه يا وسيله اي مانند چماق، آجر، بطري شكسته، چاقو يا تفنگ به كار مي برند

كه مي تواند آسيب جدي بدني ايجاد كند؛ نسبت به ديگران ستمكاري بدني مي كنند. با حيوانات با بيرحمي رفتار مي كنند. دست به سرقت مي زنند و با قربانيان درگير مي شوند (مانند جيب بري، قاپ زني، اخاذي يا سرقت مسلحانه).

گ______________روه دوم :

رفتار غير پرخاشگري كه باعث اتلاف يا صدمه به اموال مي شود. يعني فرد مبتلا دست به آتش افروزي عمدي با هدف وارد آوردن خسارت جدي و يا شكستن شيشه هاي ماشين ها يا تخريب اموال مدرسه مي زند.

گ__________روه س____وم :

تقلب و سرقت كه در اين اختلال شايع است و امكان دارد، شامل ورود بدون اجازه به خانه، ساختمان يا اتومبيل ديگران باشد و يا دروغگويي مكرر يا بدقولي براي به دست آوردن اشيا يا جلب حمايت و توجه و يا براي خودداري از پرداخت بدهي يا انجام تعهدات (مثل جلب اعتماد مردم و فريب دادن آنها) و يا دزديدن اشيايي كه ارزش چندان كمي ندارند، بدون مواجهه با قرباني(مثل دزدي از فروشگاه ها، جعل و تقلب)

گ________________روه چه_____ارم :

تخلف جدي از قواعد و افرادي كه اين اختلال را دارند، به ويژه از قواعد و مقررات(مدرسه يا والدين) به طور جدي تخلف مي كنند. ممكن است.

از لح__اظ ف________رهنگ______ي:

اختلال سلوك تنها زماني مطرح مي شود كه رفتار مورد نظر نشان دهنده يك اشكال بنيادي در فرد بوده و صرفاً به عنوان عكس العملي در برابر بافت اجتماعي (مثلاً در برابر تهديد، فقر و...) نباشد. به علاوه مطرح كردن اختلال سلوك در مورد جواناني كه از كشورهاي جنگ زده مهاجرت كرده اند و سوابق رفتارهاي پرخاشگرانه داشته اند كه ممكن است،

اين نوع رفتارها، براي زنده ماندن در محيط قبلي ضرورت داشته است، لزوماً مناسب به نظر نمي رسد.

از لح____اظ سن________ي:

نشانه هاي اختلال سلوك با افزايش سن، قدرت بدني و بلوغ جنسي تغيير پيدا مي كنند. رفتارهايي با شدت كمتر(مانند دروغگويي، دزدي از فروشگاه و نزاع و كتك كاري).

از لح____اظ جنسي____ت:

اختلال سلوك به ويژه نوعي كه شروع آن در دوره كودكي است بين پسران بيشتر ديده مي شود. همچنين انواع خاصي از مشكلات سلوك در پسران و دختران متفاوت است. در پسران اغلب كتك كاري، دزدي و ويرانگري و مشكلات انضباطي در مدرسه مطرح است و در دختران مبتلا به اختلال سلوك بيشتر دروغگويي، گريز از مدرسه، گريز از خانه، مصرف مواد غيرقانوني و روسپي گري ديده مي شود.

از نظ_____ر آم__________اري :

به نظر مي رسد كه شيوع اختلال سلوك در دهه هاي گذشته افزايش يافته است. معمولاً در محيط هاي شهري بيش از روستايي است. تحقيقات آماري نشان مي دهد كه در بين بچه هاي زير ?? سال، پسران حدود ?? درصد و دختران حدود ? درصد با اين مشكلات روبه رو هستند.

اختلالات حافظه در افراد سيگاري

تحقيقات جديد بيانگر اين واقعيت است كه افزون بر ابتلاي سيگاري ها به بيماريهاي قلبي، سكته، سرطان و انواع عارضه هاي تنفسي و گوارشي، از بين رفتن دندانها، خراب شدن پوست صورت، بوي بدن دهان، ستم به افراد غيرسيگاري و دهها پي آمد مخرب ديگر، استعمال دخانيات بر عملكرد مغزي افراد سيگاري نيز تاثير نامطلوب دارد.

نشريه نيوساينتيست در اين ارتباط گزارش مي دهد، نتايج مطالعات بسيار طولاني پژوهشگران دانشگاه ادينبرا درباره 465 فرد در سن 11 سالگي و

سپس بررسي مجدد آنها در سن 64 سالگي نشان داد، احتمال بروز اختلالات شناختي و نقص در عملكرد حافظه در افراد سيگاري به مراتب بيشتر از احتمال بروز اين مشكلات در افراد غيرسيگاري است.

اختلالات حافظه در افراد سيگاري

تحقيقات جديد بيانگر اين واقعيت است كه افزون بر ابتلاي سيگاري ها به بيماريهاي قلبي، سكته، سرطان و انواع عارضه هاي تنفسي و گوارشي، از بين رفتن دندانها، خراب شدن پوست صورت، بوي بدن دهان، ستم به افراد غيرسيگاري و دهها پي آمد مخرب ديگر، استعمال دخانيات بر عملكرد مغزي افراد سيگاري نيز تاثير نامطلوب دارد.

نشريه نيوساينتيست در اين ارتباط گزارش مي دهد، نتايج مطالعات بسيار طولاني پژوهشگران دانشگاه ادينبرا درباره 465 فرد در سن 11 سالگي و سپس بررسي مجدد آنها در سن 64 سالگي نشان داد، احتمال بروز اختلالات شناختي و نقص در عملكرد حافظه در افراد سيگاري به مراتب بيشتر از احتمال بروز اين مشكلات در افراد غيرسيگاري است.

افسردگي و قرص ضد افسردگي باعث پوكي استخوان م

نتايج تحقيق پژوهشگران نشان مي دهد افسردگي و استفاده از نوع خاصي از قرص هاي ضد افسردگي باعث پوكي استخوان مي شود

به گزارش پايگاه اينترنتي لو ژورنال دو سانته نتايج تحقيقي كه در نشريه ارشيو او اينترنال مديسين منتشر شده است نشان مي دهد قرص هاي ضد افسردگي از نوع سروتين بيشتر از قرص هاي ضد افسردگي تري سيليك در كاهش تراكم استخوان نقش دارند نتايج اين تحقيق همچنان نشان مي دهد خود بيماري افسردگي را زمينه را براي پوكي استخوان فراهم مي كند اين تحقيق را محققان امريكايي با مطالعه بر روي چهار هزار و صد و هفتاد و هفت زن

سالخورده در مدت بيست سال انجام داده اند .

افسردگي و قرص ضد افسردگي باعث پوكي استخوان مي شود

نتايج تحقيق پژوهشگران نشان مي دهد افسردگي و استفاده از نوع خاصي از قرص هاي ضد افسردگي باعث پوكي استخوان مي شود

به گزارش پايگاه اينترنتي لو ژورنال دو سانته نتايج تحقيقي كه در نشريه ارشيو او اينترنال مديسين منتشر شده است نشان مي دهد قرص هاي ضد افسردگي از نوع سروتين بيشتر از قرص هاي ضد افسردگي تري سيليك در كاهش تراكم استخوان نقش دارند نتايج اين تحقيق همچنان نشان مي دهد خود بيماري افسردگي را زمينه را براي پوكي استخوان فراهم مي كند اين تحقيق را محققان امريكايي با مطالعه بر روي چهار هزار و صد و هفتاد و هفت زن سالخورده در مدت بيست سال انجام داده اند .

اسكيزوفرني (جنون جواني)

جنون جواني يك بيماري مزمن و اغلب ناتوان كننده رواني است . اين بيماري مي تواند باعث شود كه از مردم و فعاليتهاي دنياي اطرافتان جدا بيفتيد و به دنياي هذيان پس رفت كنيد يا از واقعيت جدا بيفتيد. جنون جواني نوعي از جنون است كه يك اختلال تفكر محسوب مي شود و در آن تفسير واقعيت غيرطبيعي است. جنون نشانه اي از يك مغز آسيب ديده است. اين بيماري حدود ?% جمعيت دنيا را مبتلا مي كند . شايعترين سن ظهور آن بين ?? تا ?? سالگي است و در مردان زودتر از زنان اتفاق مي افتد. در مردان جنون جواني در سنين نوجواني تا ?? سالگي عموميت دارد. در زنان شروع بيماري مشخصاً در سالهاي ?? سالگي يا اوايل ?? سالگي است.

غالباً

درماني براي بيماري وجود ندارد، اما با كار مداوم با يك روانپزشك يا ساير كارشناسان بهداشت رواني اين بيماري مي تواند با موفقيت كنترل شود. خصوصاً زماني كه تشخيص زود هنگام داده شود. خوشبختانه، داروهاي جديد در حال قابل كنترل كردن بيشتر اين بيماري كم شناخته شده هستند.

? علايم و نشانه ها

? علايم و نشانه هاي جنون جواني مي تواند شامل موارد زير باشد :

_ هذيان : اعتقادات فردي كه بر اساس واقعيت نيستند، مانند بدبيني در مورد اينكه عليه شما توطئه چيني مي شود يا مورد آزار قرار مي گيريد.

_ هذيانهاي عجيب و غريب : مثلاً اعتقاد به اينكه مريخي ها افكار شما را كنترل مي كنند.

_ توهم : احساس اشياء و چيزهايي كه وجود ندارد، مانند تصور صداهاي در هم و بر هم

_ فقدان احساس يا نشان دادن احساسات نامتناسب

_ اختلال عملكرد در محل كار يا موقعيتهاي اجتماعي

? مشكلات بهداشت شخصي

به طور كلي، جنون جواني باعث كاهش تدريجي و پيشرونده توانايي كار در نقشهاي مختلف، خصوصاً در شغل فرد و زندگي فردي مي شود. علائم و نشانه هاي جنون جواني به ميزان زيادي متغير است.

يك فرد ممكن است در زمانهاي مختلف به شكل متفاوتي عمل كند. ممكن است به شدت پرخاشگر و عصبي شود، يا دچار حالت كاتاتونيا ( حالت بدون حركت، بدون پاسخ و شبه بيهوشي) شود، يا ممكن است اكثر اوقات رفتار طبيعي داشته باشد. علائم و نشانه هايي كه حداقل به مدت ? ماه مداوم و پيشرونده هستند نشاندهنده جنون جواني هستند. به طور كلي جنون جواي داراي علائم مثبت

و علائم منفي است.

? علائم منفي

علائم منفي ممكن است در اوايل بيماري اتفاق بيفتد و فرد ممكن است نداند كه به درمان نياز دارد. علائم منفي عموماً همراه با اختلال تدريجي در عملكرد هستند و باعث مي شوند كمتر اجتماعي باشيد. اين علائم مي تواند شامل : بي احساسي / احساسات نامتناسب مانند ( خنديدن هنگام توصيف تصورات وحشتناك) و تغيير در صحبت كردن ( صحبت كند و يكنواخت )

? علائم مثبت

? علائم مثبت غالباً شامل توهم و هذيان است:

_ توهم : توهم زماني اتفاق مي افتد كه چيزهايي را كه وجود ندارند حس مي كنيد. شايعترين توهم در جنون جواني شنيدن صداهاست. ممكن است با صداهايي كه هيچ كس ديگري نمي شنود گفتگو كنيد . يا ممكن است صداهايي را كه شما را به انجام كاري تشويق مي كنند بشنويد. توهم ممكن است باعث آسيب رساندن به ديگران شود.

_ هذيان : هذيان عقايد متعصبانه فردي هستند كه هيچ پايه واقعي ندارند ، شايعترين زير مجموعه جنون جواني، جنون جواني پارانوئيد ( بدبينانه ) است كه در آن عقايد غير منطقي مبني بر اينكه ديگران عليه شما توطئه مي چينند يا به شما آسيب مي رسانند داريد. مثلاً بعضي افراد دچار جنون جواني ممكن است باور داشته باشند كه تلويزيون رفتارهاي آنها را جهت مي دهد يا نيروهاي خارجي افكار آنها را كنترل مي كنند.

? علتها :

محققين هنوز علت يا علتهاي جنون جواني را شناسايي نكرده اند، گر چه معتقدند كه عوامل ژنتيكي در اين بيماري نقش دارد. اختلالات ساختماني شيميايي مخفي در مغز مي تواند با

ايجاد بيماري مرتبط باشد .

جنون جواني ممكن است به تنهايي يا همراه با ساير بيماريهاي رواني يا طبي بروز كند.

درك نادرست از جنون جواني و ارتباط آن با ساير بيماريهاي رواني فراوان است، حقايق زير مي تواند به روشن كردن آنچه هست و آنچه نيست كمك كند :

? جنون جواني مشابه چند شخصيتي بودن نيست. اختلال چند شخصيتي يك وضعيت جداگانه و نادر است.

? گرچه برخي افراد دچار جنون جواني تمايل به خشونت دارند، اكثر آنها اين چنين نيستند.

? بسياري از آنها به جاي تقابل با ديگران در خود فرو مي روند.

? هر كسي كه بدبين است يا رفتار خشني دارد، دچار جنون جواني نيست. برخي افراد اختلال شخصيت بدبينانه دارند، نوعي گرايش به مظنون بودن يا بي اعتمادي به ديگران، بدون ساير نمودهاي جنون جواني هر كس كه صدايي را مي شنود دچار جنون جواني نيست. بعضي افراد افسرده هم ممكن است صداهايي بشنوند.

? شنيدن صدا ممكن است در نتيجه يك بيماري خطرناك طبي يا به علت اثر داروها ايجاد شود.

? چه وقت بايد به دنبال توصيه پزشكي بود

جنون جواني غالباً بيماري نيست كه فرد خودش به دنبال درمان برود. براي فردي كه جنون جواني دارد هذيانها و توهمات واقعي هستند و او غالباً تصور مي كند كه نيازي به كمك پزشكي ندارد. اگر شما يكي از اعضاي خانواده يا دوست فردي هستيد كه علايم محتمل جنون جواني يا ساير بيماريهاي رواني را نشان مي دهد، مي توانيد فردي باشيد كه او را نزديك پزشك مي بريد تا مورد بررسي قرار گيرد .

? غربالگري

و تشخيص

تشخيص زود هنگام و درمان جنون جواني بسيار مهم است. پيش از گذاشتن تشخيص جنون جواني، احتمالاً پزشكتان ساير علتهاي محتمل علائم مطرح كننده جنون را رد خواهد كرد. احتمال دارد ساير بيماريهاي رواني يا جسمي علايمي مشابه جنون جواني ايجاد كنند.

پزشك ممكن است سابقه خانوادگي و طبي شما را بخواهد و معاينه بدني انجام دهد. در ضمن ممكن است آزمايش خون و ادرار نيز انجام دهد تا ببيند آيا داروها، سوء مصرف مواد و ساير بيماريهاي جسمي عامل علايم شما هستند يا خير.در ميان ساير بيماريهاي رواني كه حداقل تا حدي امكان دارد جنون جواني را تقليد كنند، افسردگي، اختلالات دو قطبي، ساير انواع جنون و سوء مصرف الكل و ديگر داروها قرار دارد.

احتمال دارد بيماريهاي جسمي مانند عفونتهاي خاص، سرطانها، اختلالات دستگاه عصبي، اختلالات دستگاه ايمني و ساير بيماريها نيز بعضي علائم جنون را توليد كنند. از سوي ديگر جنون مي تواند عارضه جانبي برخي داروها نيز باشد.

اگر هيچ علت زمينه اي ديگر يافت نشود، پزشك تشخيص جنون جواني را براساس علائم و نشانه هايي كه در بالا خلاصه شد، مي گذارد.

? درمان

درمانهاي ضد جنون، كه به نام نورولپتيك نيز گفته مي شوند، سنگ بناي درمان هستند. تا سال ???? داروهاي ضد جنون بيشتر بر روي علائم مثبت اثر مي كردند تا علائم منفي، نسل جديدي از داروهاي ضد جنون اثرات بيشتري را بر روي هر دو نوع علائم مثبت و منفي مي گذارد. اين داروهاي ضد جنون جديد شامل كلوزاپين( كلوزاريل)، رسپيرودون (ريسپيردال) ، اولانزاپين (زيپركس)، كوتياپين (سروكوئل)، زيپراسيدون (گئودون ) و آري پيپرازول (

آبيليفي ) هستند.

براساس توصيه انجمن ديابت آمريكا، داروهاي ضد جنون خاصي امكان دارد، خطر ديابت چاقي و افزايش فشار خون را افزايش دهند. به اين دليل، مطالعه اي در فوريه ???? با عنوان مراقبت ديابت توصيه مي كند كه پزشكان بر وضعيت افرادي كه كلوزاريل، ريسپردال، زيپركس، سروكوئل، گئودون يا آبيلنفي مصرف مي كنند نظارت داشته باشند.

? مهارتهاي سازگاري

سازگاري با بيماري براي افراد خانواده و دوستان فردي كه مبتلا به جنون جواني است، مي تواند تعهدزماني و تلاش بسيار زيادي را باعث شود.

? گروههاي حمايتي

گروههاي حمايتي مي توانند بخشهاي ارزشمندي از شبكه وسيعتري از حمايت اجتماعي باشند كه شامل مراقبين بهداشتي، خانواده، دوستان و محلي براي عبادات مذهبي است.

گروههاي حمايتي مختلف افراد دوستان و خانواده را كه با انواع مختلفي از مشكلات بهداشت رواني يا جسمي دست و پنجه نرم مي كنند، گرد هم مي آورند. گروههاي حمايتي براي جنون جواني مكاني راتأمين مي كنند كه افراد مي توانند مشكلات شايع خود را درآن با هم سهيم شوند و حمايت مداومي براي يكديگر ايجاد كنند.

از پزشك خود درباره گروههاي كمك به خود كه ممكن است در جامعه شما وجود داشته باشد سؤال كنيد. بخش بهداشت محلي تان، كتابخانه عمومي، دفترچه تلفن و اينترنت مي تواند منابع خوبي براي يافتن يك گروه حمايتي در منطقه شما باشند.

اسكيزوفرني (جنون جواني)

جنون جواني يك بيماري مزمن و اغلب ناتوان كننده رواني است . اين بيماري مي تواند باعث شود كه از مردم و فعاليتهاي دنياي اطرافتان جدا بيفتيد و به دنياي هذيان پس رفت كنيد يا از واقعيت جدا بيفتيد.

جنون جواني نوعي از جنون است كه يك اختلال تفكر محسوب مي شود و در آن تفسير واقعيت غيرطبيعي است. جنون نشانه اي از يك مغز آسيب ديده است. اين بيماري حدود ?% جمعيت دنيا را مبتلا مي كند . شايعترين سن ظهور آن بين ?? تا ?? سالگي است و در مردان زودتر از زنان اتفاق مي افتد. در مردان جنون جواني در سنين نوجواني تا ?? سالگي عموميت دارد. در زنان شروع بيماري مشخصاً در سالهاي ?? سالگي يا اوايل ?? سالگي است.

غالباً درماني براي بيماري وجود ندارد، اما با كار مداوم با يك روانپزشك يا ساير كارشناسان بهداشت رواني اين بيماري مي تواند با موفقيت كنترل شود. خصوصاً زماني كه تشخيص زود هنگام داده شود. خوشبختانه، داروهاي جديد در حال قابل كنترل كردن بيشتر اين بيماري كم شناخته شده هستند. ? علايم و نشانه ها

? علايم و نشانه هاي جنون جواني مي تواند شامل موارد زير باشد :

_ هذيان : اعتقادات فردي كه بر اساس واقعيت نيستند، مانند بدبيني در مورد اينكه عليه شما توطئه چيني مي شود يا مورد آزار قرار مي گيريد.

_ هذيانهاي عجيب و غريب : مثلاً اعتقاد به اينكه مريخي ها افكار شما را كنترل مي كنند.

_ توهم : احساس اشياء و چيزهايي كه وجود ندارد، مانند تصور صداهاي در هم و بر هم

_ فقدان احساس يا نشان دادن احساسات نامتناسب

_ اختلال عملكرد در محل كار يا موقعيتهاي اجتماعي ? مشكلات بهداشت شخصي

به طور كلي، جنون جواني باعث كاهش تدريجي و پيشرونده توانايي كار در نقشهاي مختلف، خصوصاً در شغل فرد

و زندگي فردي مي شود. علائم و نشانه هاي جنون جواني به ميزان زيادي متغير است.

يك فرد ممكن است در زمانهاي مختلف به شكل متفاوتي عمل كند. ممكن است به شدت پرخاشگر و عصبي شود، يا دچار حالت كاتاتونيا ( حالت بدون حركت، بدون پاسخ و شبه بيهوشي) شود، يا ممكن است اكثر اوقات رفتار طبيعي داشته باشد. علائم و نشانه هايي كه حداقل به مدت ? ماه مداوم و پيشرونده هستند نشاندهنده جنون جواني هستند. به طور كلي جنون جواي داراي علائم مثبت و علائم منفي است. ? علائم منفي

علائم منفي ممكن است در اوايل بيماري اتفاق بيفتد و فرد ممكن است نداند كه به درمان نياز دارد. علائم منفي عموماً همراه با اختلال تدريجي در عملكرد هستند و باعث مي شوند كمتر اجتماعي باشيد. اين علائم مي تواند شامل : بي احساسي / احساسات نامتناسب مانند ( خنديدن هنگام توصيف تصورات وحشتناك) و تغيير در صحبت كردن ( صحبت كند و يكنواخت ) ? علائم مثبت

? علائم مثبت غالباً شامل توهم و هذيان است:

_ توهم : توهم زماني اتفاق مي افتد كه چيزهايي را كه وجود ندارند حس مي كنيد. شايعترين توهم در جنون جواني شنيدن صداهاست. ممكن است با صداهايي كه هيچ كس ديگري نمي شنود گفتگو كنيد . يا ممكن است صداهايي را كه شما را به انجام كاري تشويق مي كنند بشنويد. توهم ممكن است باعث آسيب رساندن به ديگران شود.

_ هذيان : هذيان عقايد متعصبانه فردي هستند كه هيچ پايه واقعي ندارند ، شايعترين زير مجموعه جنون جواني، جنون جواني پارانوئيد ( بدبينانه )

است كه در آن عقايد غير منطقي مبني بر اينكه ديگران عليه شما توطئه مي چينند يا به شما آسيب مي رسانند داريد. مثلاً بعضي افراد دچار جنون جواني ممكن است باور داشته باشند كه تلويزيون رفتارهاي آنها را جهت مي دهد يا نيروهاي خارجي افكار آنها را كنترل مي كنند. ? علتها :

محققين هنوز علت يا علتهاي جنون جواني را شناسايي نكرده اند، گر چه معتقدند كه عوامل ژنتيكي در اين بيماري نقش دارد. اختلالات ساختماني شيميايي مخفي در مغز مي تواند با ايجاد بيماري مرتبط باشد .

جنون جواني ممكن است به تنهايي يا همراه با ساير بيماريهاي رواني يا طبي بروز كند.

درك نادرست از جنون جواني و ارتباط آن با ساير بيماريهاي رواني فراوان است، حقايق زير مي تواند به روشن كردن آنچه هست و آنچه نيست كمك كند :

? جنون جواني مشابه چند شخصيتي بودن نيست. اختلال چند شخصيتي يك وضعيت جداگانه و نادر است.

? گرچه برخي افراد دچار جنون جواني تمايل به خشونت دارند، اكثر آنها اين چنين نيستند.

? بسياري از آنها به جاي تقابل با ديگران در خود فرو مي روند.

? هر كسي كه بدبين است يا رفتار خشني دارد، دچار جنون جواني نيست. برخي افراد اختلال شخصيت بدبينانه دارند، نوعي گرايش به مظنون بودن يا بي اعتمادي به ديگران، بدون ساير نمودهاي جنون جواني هر كس كه صدايي را مي شنود دچار جنون جواني نيست. بعضي افراد افسرده هم ممكن است صداهايي بشنوند.

? شنيدن صدا ممكن است در نتيجه يك بيماري خطرناك طبي يا به علت اثر داروها ايجاد شود. ?

چه وقت بايد به دنبال توصيه پزشكي بود

جنون جواني غالباً بيماري نيست كه فرد خودش به دنبال درمان برود. براي فردي كه جنون جواني دارد هذيانها و توهمات واقعي هستند و او غالباً تصور مي كند كه نيازي به كمك پزشكي ندارد. اگر شما يكي از اعضاي خانواده يا دوست فردي هستيد كه علايم محتمل جنون جواني يا ساير بيماريهاي رواني را نشان مي دهد، مي توانيد فردي باشيد كه او را نزديك پزشك مي بريد تا مورد بررسي قرار گيرد . ? غربالگري و تشخيص

تشخيص زود هنگام و درمان جنون جواني بسيار مهم است. پيش از گذاشتن تشخيص جنون جواني، احتمالاً پزشكتان ساير علتهاي محتمل علائم مطرح كننده جنون را رد خواهد كرد. احتمال دارد ساير بيماريهاي رواني يا جسمي علايمي مشابه جنون جواني ايجاد كنند.

پزشك ممكن است سابقه خانوادگي و طبي شما را بخواهد و معاينه بدني انجام دهد. در ضمن ممكن است آزمايش خون و ادرار نيز انجام دهد تا ببيند آيا داروها، سوء مصرف مواد و ساير بيماريهاي جسمي عامل علايم شما هستند يا خير.در ميان ساير بيماريهاي رواني كه حداقل تا حدي امكان دارد جنون جواني را تقليد كنند، افسردگي، اختلالات دو قطبي، ساير انواع جنون و سوء مصرف الكل و ديگر داروها قرار دارد.

احتمال دارد بيماريهاي جسمي مانند عفونتهاي خاص، سرطانها، اختلالات دستگاه عصبي، اختلالات دستگاه ايمني و ساير بيماريها نيز بعضي علائم جنون را توليد كنند. از سوي ديگر جنون مي تواند عارضه جانبي برخي داروها نيز باشد.

اگر هيچ علت زمينه اي ديگر يافت نشود، پزشك تشخيص جنون جواني را براساس علائم و

نشانه هايي كه در بالا خلاصه شد، مي گذارد. ? درمان

درمانهاي ضد جنون، كه به نام نورولپتيك نيز گفته مي شوند، سنگ بناي درمان هستند. تا سال ???? داروهاي ضد جنون بيشتر بر روي علائم مثبت اثر مي كردند تا علائم منفي، نسل جديدي از داروهاي ضد جنون اثرات بيشتري را بر روي هر دو نوع علائم مثبت و منفي مي گذارد. اين داروهاي ضد جنون جديد شامل كلوزاپين( كلوزاريل)، رسپيرودون (ريسپيردال) ، اولانزاپين (زيپركس)، كوتياپين (سروكوئل)، زيپراسيدون (گئودون ) و آري پيپرازول ( آبيليفي ) هستند.

براساس توصيه انجمن ديابت آمريكا، داروهاي ضد جنون خاصي امكان دارد، خطر ديابت چاقي و افزايش فشار خون را افزايش دهند. به اين دليل، مطالعه اي در فوريه ???? با عنوان مراقبت ديابت توصيه مي كند كه پزشكان بر وضعيت افرادي كه كلوزاريل، ريسپردال، زيپركس، سروكوئل، گئودون يا آبيلنفي مصرف مي كنند نظارت داشته باشند. ? مهارتهاي سازگاري

سازگاري با بيماري براي افراد خانواده و دوستان فردي كه مبتلا به جنون جواني است، مي تواند تعهدزماني و تلاش بسيار زيادي را باعث شود. ? گروههاي حمايتي

گروههاي حمايتي مي توانند بخشهاي ارزشمندي از شبكه وسيعتري از حمايت اجتماعي باشند كه شامل مراقبين بهداشتي، خانواده، دوستان و محلي براي عبادات مذهبي است.

گروههاي حمايتي مختلف افراد دوستان و خانواده را كه با انواع مختلفي از مشكلات بهداشت رواني يا جسمي دست و پنجه نرم مي كنند، گرد هم مي آورند. گروههاي حمايتي براي جنون جواني مكاني راتأمين مي كنند كه افراد مي توانند مشكلات شايع خود را درآن با هم سهيم شوند و حمايت مداومي براي يكديگر ايجاد

كنند.

از پزشك خود درباره گروههاي كمك به خود كه ممكن است در جامعه شما وجود داشته باشد سؤال كنيد. بخش بهداشت محلي تان، كتابخانه عمومي، دفترچه تلفن و اينترنت مي تواند منابع خوبي براي يافتن يك گروه حمايتي در منطقه شما باشند.

توهماتي در شنيده ها و ديده ها

منبع:روزنامه قدس

شرح بيماري

اسكيزوفرني، گروهي از اختلالات رواني شامل انواع اسكيزوفرني كاتاتونيك ، پارانوييد، آشفته ، تمايزنيافته و باقيمانده هستند. واژه «اسكيزو» به معني گسيختگي است و «فرني » نيز به ذهن و روان اشاره دارد. اسكيزوفرني اغلب به اختلال گسيختگي شخصيتي اشاره دارد؛ زيرا افكار و احساسات فرد مبتلا به اين عارضه ارتباط منطقي و معمول با يكديگر ندارند. فرد مبتلا قادر نيست تخيلات خود را از واقعيت افتراق دهد، بنابراين رفتاري غيرمنطقي و غيرعادي دارد.

علايم شايع

ظاهر شدن علايم زير در بيمار ممكن است ماه ها تا سالها به طول انجامد:

دوري گزيني و درونگرايي بيش از معمول

از بين رفتن انگيزه ها

محدوديت شديد هيجانات ، يا بروز نا به جاي هيجانات

هذيان ها (باورهاي كاذب و غير واقعي تغييرناپذير)

توهم (يك تجربه حسي منشأ گرفته از ذهن ، مثلاً شنيدن صداها يا ديدن چيزهايي كه وجود خارجي ندارند)

اختلال تفكر كه خود را با تكلم آشفته و غيرمرتبط نشان مي دهد.

وجود اين باور در بيمار كه ديگران افكار وي را شنيده يا مي دزدند يا او را تحت كنترل دارند.

در اسكيزوفرني پارانوييد به طور غالب رفتارهاي مبتني بر سوء ظن به ديگران ديده مي شود.

علل

علت واقعي آن مشخص نشده است . به نظر مي رسد عوامل ارثي در آن تأثير داشته باشند؛ عوامل محيطي نيز ممكن

است در ايجاد آن دخيل باشند.

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه خانوادگي اسكيزوفرني

پيشگيري

پيشگيري خاصي براي آن شناخته نشده است .

عواقب مورد انتظار

درمان در بيشتر اين بيماران مؤثر بوده و آنان قادرند تا به درجات مختلف از استقلال فردي بازگردند. حدود 30 درصد بيماران به زندگي طبيعي و شغل خود بازمي گردند. گاهي اين اختلال به طور كامل برطرف مي شود.

عوارض احتمالي

ناتواني مادام العمر

خودزني ؛ خودكشي

رفتار خصومت آميز نسبت به ديگران

بازگشت ، غفلت در انجام وظايف و ولگردي

درمان

اصول كلي

تشخيص از طريق مشاهده علايم بيماري توسط ديگران تأييد مي شود.

- اخذ سابقه پزشكي، سابقه رفتاري ، معاينه فيزيكي و ارزيابي رواني توسط يك پزشك توصيه مي گردد.

- هيچ آزمون اختصاصي براي تشخيص اسكيزوفرني وجود ندارد. براي اثبات اين تشخيص ، علايم بايد حداقل 6 ماه در زمانهايي از زندگي تداوم يافته باشد. برخي بررسي هاي پزشكي نيز به منظور رديابي ساير بيماري هاي احتمالي و عامل بيماري استفاده مي شوند.

- هدف از درمان ، كمك به بيمار براي بازگشت به عالم واقعيت است . درمان با داروهاي تخفيف دهنده علايم شروع مي شود.

- پس از كنترل علايم ، درمان با روان درماني و توانبخشي كه به فرد براي كسب دوباره مهارتها و الگوهاي رفتاري طبيعي كمك مي كند، ادامه مي يابد.

- خانواده و ساير افراد در زندگي بيمار تأثير مهمي دارند و نيز بايد در درمان مشاركت داشته باشند تا معضلات بيمار را درك كرده و بدانند به بيمار چگونه مي توانند كمك كنند. بيماران دچار اسكيزوفرني گاهي در زندگي با ديگران مشكل دارند.

داروها

داروهاي ضدسايكوز معمولاً تجويز

مي شود. برخي از اين داروها خوراكي بوده و برخي به طور تزريقي تجويز مي شوند. اگر عوارض يك دارو خيلي شديد بوده و يا علايم بيماري با آن كنترل نشوند، داروي ديگري تجويز مي شود. با برطرف شدن علايم، مقدار تجويزي دارو كاهش مي يابد. در بسياري از بيماران مصرف مادام العمر اين داروها لازم است .

داروهاي آرامبخش نظير «بنزوديازپين ها» ممكن است در شروع درمان لازم باشد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

معمولاً محدوديتي وجود ندارد، مگر با نظر پزشك .

رژيم غذايي

يك رژيم غذايي متعادل براي حفظ سلامت مطلوب بدن توصيه مي شود.

در چه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر يكي از اعضاي خانواده شما داراي علايم اسكيزوفرني باشد.

تداوم يا تشديد علايم پس از شروع درمان

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.

توهماتي در شنيده ها و ديده ها

منبع:روزنامه قدس

شرح بيماري اسكيزوفرني، گروهي از اختلالات رواني شامل انواع اسكيزوفرني كاتاتونيك ، پارانوييد، آشفته ، تمايزنيافته و باقيمانده هستند. واژه «اسكيزو» به معني گسيختگي است و «فرني » نيز به ذهن و روان اشاره دارد. اسكيزوفرني اغلب به اختلال گسيختگي شخصيتي اشاره دارد؛ زيرا افكار و احساسات فرد مبتلا به اين عارضه ارتباط منطقي و معمول با يكديگر ندارند. فرد مبتلا قادر نيست تخيلات خود را از واقعيت افتراق دهد، بنابراين رفتاري غيرمنطقي و غيرعادي دارد. علايم شايع ظاهر شدن علايم زير در بيمار ممكن است ماه ها تا سالها به طول انجامد:

دوري گزيني و درونگرايي بيش از معمول

از بين رفتن انگيزه ها

محدوديت شديد هيجانات ،

يا بروز نا به جاي هيجانات

هذيان ها (باورهاي كاذب و غير واقعي تغييرناپذير)

توهم (يك تجربه حسي منشأ گرفته از ذهن ، مثلاً شنيدن صداها يا ديدن چيزهايي كه وجود خارجي ندارند)

اختلال تفكر كه خود را با تكلم آشفته و غيرمرتبط نشان مي دهد.

وجود اين باور در بيمار كه ديگران افكار وي را شنيده يا مي دزدند يا او را تحت كنترل دارند.

در اسكيزوفرني پارانوييد به طور غالب رفتارهاي مبتني بر سوء ظن به ديگران ديده مي شود. علل علت واقعي آن مشخص نشده است . به نظر مي رسد عوامل ارثي در آن تأثير داشته باشند؛ عوامل محيطي نيز ممكن است در ايجاد آن دخيل باشند. عوامل تشديد كننده بيماري سابقه خانوادگي اسكيزوفرني پيشگيري پيشگيري خاصي براي آن شناخته نشده است . عواقب مورد انتظار درمان در بيشتر اين بيماران مؤثر بوده و آنان قادرند تا به درجات مختلف از استقلال فردي بازگردند. حدود 30 درصد بيماران به زندگي طبيعي و شغل خود بازمي گردند. گاهي اين اختلال به طور كامل برطرف مي شود. عوارض احتمالي ناتواني مادام العمر

خودزني ؛ خودكشي

رفتار خصومت آميز نسبت به ديگران

بازگشت ، غفلت در انجام وظايف و ولگردي درمان اصول كلي تشخيص از طريق مشاهده علايم بيماري توسط ديگران تأييد مي شود.

- اخذ سابقه پزشكي، سابقه رفتاري ، معاينه فيزيكي و ارزيابي رواني توسط يك پزشك توصيه مي گردد.

- هيچ آزمون اختصاصي براي تشخيص اسكيزوفرني وجود ندارد. براي اثبات اين تشخيص ، علايم بايد حداقل 6 ماه در زمانهايي از زندگي تداوم يافته باشد. برخي بررسي هاي پزشكي نيز به منظور رديابي ساير بيماري هاي

احتمالي و عامل بيماري استفاده مي شوند.

- هدف از درمان ، كمك به بيمار براي بازگشت به عالم واقعيت است . درمان با داروهاي تخفيف دهنده علايم شروع مي شود.

- پس از كنترل علايم ، درمان با روان درماني و توانبخشي كه به فرد براي كسب دوباره مهارتها و الگوهاي رفتاري طبيعي كمك مي كند، ادامه مي يابد.

- خانواده و ساير افراد در زندگي بيمار تأثير مهمي دارند و نيز بايد در درمان مشاركت داشته باشند تا معضلات بيمار را درك كرده و بدانند به بيمار چگونه مي توانند كمك كنند. بيماران دچار اسكيزوفرني گاهي در زندگي با ديگران مشكل دارند. داروها داروهاي ضدسايكوز معمولاً تجويز مي شود. برخي از اين داروها خوراكي بوده و برخي به طور تزريقي تجويز مي شوند. اگر عوارض يك دارو خيلي شديد بوده و يا علايم بيماري با آن كنترل نشوند، داروي ديگري تجويز مي شود. با برطرف شدن علايم، مقدار تجويزي دارو كاهش مي يابد. در بسياري از بيماران مصرف مادام العمر اين داروها لازم است .

داروهاي آرامبخش نظير «بنزوديازپين ها» ممكن است در شروع درمان لازم باشد. فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري معمولاً محدوديتي وجود ندارد، مگر با نظر پزشك . رژيم غذايي يك رژيم غذايي متعادل براي حفظ سلامت مطلوب بدن توصيه مي شود. در چه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟ اگر يكي از اعضاي خانواده شما داراي علايم اسكيزوفرني باشد. تداوم يا تشديد علايم پس از شروع درمان اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.

افسردگي پس زايمان را درك كن

نويسنده:فرانك عليخاني

افسردگي پس

زايماني شرايطي است كه در آن مادر جوان پس از فراغت از بارداري و زايمان دچار نوعي افسردگي مي شود. اين افسردگي مي تواند خفيف تا بسيار شديد باشد بطور كلي سه نوع افسردگي پس زايماني وجود دارد:

الف: افسردگي نوزاد: متداول ترين شكل افسردگي پس از زايمان است كه معمولاً بين 50 و 75 درصد از مادران جوان پس از زايمان رخ مي دهد در پنج روز نخست پس از زايمان مادر ممكن است غمگين، گريان ، تحريك پذير يا اندكي افسرده باشد بطور كلي اين موقعيت ممكن است واكنشي به تولد نوزاد باشد و معمولاً هم كوتاه مدت و بي دوام است.

ب: افسردگي پس از تولد: در هر ده زن بريك نفر تاثير مي گذارد همانند افسردگي پيش آغاز مي شود اما بطور سريع پيش روي مي كند برخي واكنش ها شامل گريان بودن ، اضطراب، وحشت زدگي و احساس شكست مي شود. مادر جوان ممكن است افكار نامعقول، ترس هاي بيهوده و احساسات متفاوتي را نسبت به نوزاد تجربه كند عواملي نظير محيط خانواده ، هورمونها و تاريخچه ي شخصي ممكن است خطر ابتلا به اين نوع افسردگي را در مادران جوان افزايش دهد. درمان شامل مشاوره و دارودرماني مي شود كه به بهبود سريع منجر مي شوند اما در مواردي هم حتي باوجود درمان برخي زنان ممكن است با اين شكل از افسردگي براي سالها مواجه باشند.

ج: سايكوز يا روان پريشي زايماني: كه همچنين به عنوان سايكوز پس زايماني شناخته مي شود معمولاً در سه ماه نخست پس از تولد نوزاد رخ مي دهد اين سايكوز يك موقعيت رواني شديد است كه تقريباً در هر100 مادر هر يك نفر تاثير مي گذارد نشانه هاي آن شامل هزيان يا توهمات

در خصوص نوزاد ، كنترل ضعيف تكانه و افسردگي شديد باشد. اين بيماري بطور كلي در طول دو هفته نخست پس از زايمان آسيب هاي خود را وارد مي سازد و بطور شديدي تاثير مي گذارد برمادراني كه نيازمند مراقبتهاي روان پزشكي حرفه اي ضروري هستند.

چرا اين بيماري رخ مي دهد؟

در حالي كه افسردگي پس زايماني عوامل بيشماري دارد علت اصلي بروز آن تشخيص داده نشده است قضاوتهاي اجتماعي و روان شناختي نسبت به بچه و نيز تغييرات مربوط به نوزاد در بروز افسردگي زايماني موثر هستند با وجود اينكه نوزاد دختر از سطح هورمون هاي بسيار بالايي پيش از تولد برخوردار است پس از زايمان اين سطوح هورمونها بسيار افت مي كنند. اين افت در امتداد كاهش آندورفينها يعني مواد شيميايي لازم ممكن است خطر ابتلا به افسردگي را پس از تولد افزايش دهد اين يك موقعيت جسماني است كه نيازمند درمان تخصصي مي باشد.

نشانه هاي افسردگي پس زايماني چيست ؟

درحاليكه اكنون افسردگي پس زايماني تقريباً در 20% تمام مادران جوان وجود دارد يا نشانه ها آنقدر بي شباهت و مختلف هستند كه بسياري از زنان ارتباط و پيوند آنها در نمي يابند حداقل سه مورد از نشانه هاي زير بايد تجربه شوند:

1. افسردگي مداوم و ثابت ، تمركز ضعيف

2. كاهش يا بي علاقگي در فعاليت هاي جنسي

3. كاهش انرژي، بي اشتهايي يا پرخوري

4. حملات اضطراب يا وحشتزدگي نسبت به نوزاد

5. غمگيني، بطور غير قابل كنترل گريه كردن

6. عدم خوشي و لذت

7. احساسات مربوط به شكست

8. آرزوي مرگ

9. توجه بالا يا عدم توجه

شمامي توانيد باانجام دادن چند كار ساده در منزل روحيه آنان را پس از زايمان بالا ببريد، مطمئن شويد

كه نيازهاي اساسي آنان مثل خواب كافي و تغذيه مناسب ارضا شود هروقت كه ممكن بود همراه با فعاليت هاي روزمره، كارهاي ديگري را در پيرامون خانه اتان انجام دهيد. از همسر، دوست يا اعضاي خانواده در خواست كمك كنيد.اين مسئله ممكن است به شما كمك كند تا مادران تازه اي را در همسايگي تان پيدا كنيد كه مي توانند همچون مربي به شما در سرتاسر دوره پس از زايماني كمك كنند.

چه شرايطي و موقعيت هايي ضروري هستند؟

شرايطي وجود دارند كه در آنها زن ممكن است به توجهات روان پزشكي ضروري براي افسردگي پس زايماني نياز داشته باشند.

اگر شما نشانگان زير را تجربه كرده ايد حتماً به خدمات و مراقبت هاي ضروري نياز داريد:

1. افكار آسيب به خود

2. شنيدن اصوات زماني كه هيچ كس پيرامون شما نيست

3. بي خوابي براي مدت زمان چهل و هشت ساعت

4. از دست دادن سريع وزن بدون هيچ اقدامي

5. ترس از آسيب رساندن به خود

6. احساس عدم كنترل

7. عدم توانايي مراقبت از بدن

افسردگي پس زايمان را درك كن

نويسنده:فرانك عليخاني

افسردگي پس زايماني شرايطي است كه در آن مادر جوان پس از فراغت از بارداري و زايمان دچار نوعي افسردگي مي شود. اين افسردگي مي تواند خفيف تا بسيار شديد باشد بطور كلي سه نوع افسردگي پس زايماني وجود دارد:

الف: افسردگي نوزاد: متداول ترين شكل افسردگي پس از زايمان است كه معمولاً بين 50 و 75 درصد از مادران جوان پس از زايمان رخ مي دهد در پنج روز نخست پس از زايمان مادر ممكن است غمگين، گريان ، تحريك پذير يا اندكي افسرده باشد بطور كلي اين موقعيت ممكن است واكنشي به تولد نوزاد

باشد و معمولاً هم كوتاه مدت و بي دوام است.

ب: افسردگي پس از تولد: در هر ده زن بريك نفر تاثير مي گذارد همانند افسردگي پيش آغاز مي شود اما بطور سريع پيش روي مي كند برخي واكنش ها شامل گريان بودن ، اضطراب، وحشت زدگي و احساس شكست مي شود. مادر جوان ممكن است افكار نامعقول، ترس هاي بيهوده و احساسات متفاوتي را نسبت به نوزاد تجربه كند عواملي نظير محيط خانواده ، هورمونها و تاريخچه ي شخصي ممكن است خطر ابتلا به اين نوع افسردگي را در مادران جوان افزايش دهد. درمان شامل مشاوره و دارودرماني مي شود كه به بهبود سريع منجر مي شوند اما در مواردي هم حتي باوجود درمان برخي زنان ممكن است با اين شكل از افسردگي براي سالها مواجه باشند.

ج: سايكوز يا روان پريشي زايماني: كه همچنين به عنوان سايكوز پس زايماني شناخته مي شود معمولاً در سه ماه نخست پس از تولد نوزاد رخ مي دهد اين سايكوز يك موقعيت رواني شديد است كه تقريباً در هر100 مادر هر يك نفر تاثير مي گذارد نشانه هاي آن شامل هزيان يا توهمات در خصوص نوزاد ، كنترل ضعيف تكانه و افسردگي شديد باشد. اين بيماري بطور كلي در طول دو هفته نخست پس از زايمان آسيب هاي خود را وارد مي سازد و بطور شديدي تاثير مي گذارد برمادراني كه نيازمند مراقبتهاي روان پزشكي حرفه اي ضروري هستند. چرا اين بيماري رخ مي دهد؟ در حالي كه افسردگي پس زايماني عوامل بيشماري دارد علت اصلي بروز آن تشخيص داده نشده است قضاوتهاي اجتماعي و روان شناختي نسبت به بچه و نيز تغييرات مربوط به نوزاد در بروز افسردگي زايماني موثر هستند با وجود اينكه نوزاد دختر از سطح

هورمون هاي بسيار بالايي پيش از تولد برخوردار است پس از زايمان اين سطوح هورمونها بسيار افت مي كنند. اين افت در امتداد كاهش آندورفينها يعني مواد شيميايي لازم ممكن است خطر ابتلا به افسردگي را پس از تولد افزايش دهد اين يك موقعيت جسماني است كه نيازمند درمان تخصصي مي باشد.

نشانه هاي افسردگي پس زايماني چيست ؟

درحاليكه اكنون افسردگي پس زايماني تقريباً در 20% تمام مادران جوان وجود دارد يا نشانه ها آنقدر بي شباهت و مختلف هستند كه بسياري از زنان ارتباط و پيوند آنها در نمي يابند حداقل سه مورد از نشانه هاي زير بايد تجربه شوند:

1. افسردگي مداوم و ثابت ، تمركز ضعيف

2. كاهش يا بي علاقگي در فعاليت هاي جنسي

3. كاهش انرژي، بي اشتهايي يا پرخوري

4. حملات اضطراب يا وحشتزدگي نسبت به نوزاد

5. غمگيني، بطور غير قابل كنترل گريه كردن

6. عدم خوشي و لذت

7. احساسات مربوط به شكست

8. آرزوي مرگ

9. توجه بالا يا عدم توجه

شمامي توانيد باانجام دادن چند كار ساده در منزل روحيه آنان را پس از زايمان بالا ببريد، مطمئن شويد كه نيازهاي اساسي آنان مثل خواب كافي و تغذيه مناسب ارضا شود هروقت كه ممكن بود همراه با فعاليت هاي روزمره، كارهاي ديگري را در پيرامون خانه اتان انجام دهيد. از همسر، دوست يا اعضاي خانواده در خواست كمك كنيد.اين مسئله ممكن است به شما كمك كند تا مادران تازه اي را در همسايگي تان پيدا كنيد كه مي توانند همچون مربي به شما در سرتاسر دوره پس از زايماني كمك كنند. چه شرايطي و موقعيت هايي ضروري هستند؟ شرايطي وجود دارند كه در آنها زن ممكن است به توجهات روان پزشكي ضروري

براي افسردگي پس زايماني نياز داشته باشند.

اگر شما نشانگان زير را تجربه كرده ايد حتماً به خدمات و مراقبت هاي ضروري نياز داريد:

1. افكار آسيب به خود

2. شنيدن اصوات زماني كه هيچ كس پيرامون شما نيست

3. بي خوابي براي مدت زمان چهل و هشت ساعت

4. از دست دادن سريع وزن بدون هيچ اقدامي

5. ترس از آسيب رساندن به خود

6. احساس عدم كنترل

7. عدم توانايي مراقبت از بدن

افسردگي پس از زايمان

منبع:msn.com

افسردگي پس از زايمان يا Postpartum depression (PPD) نوعي بيماري جدي است كه گاهي اوقات در چند ماه اول پس از زايمان به وجود مي آيد. اين نوع افسردگي در صورت درمان نشدن ميتواند ادامه يافته و موجب ناتواني شديد مادر شود. افسردگي پس از زايمان بسيار شايع است و 1 نفر از 8 زن، در يك ماه پس از وضع حمل به آن دچار ميشوند. اين حالت ميتواند پس از سقط جنين، مرده به دنيا آمدن نوزاد و حتي به فرزندي پذيرفتن يك نوزاد نيز بروز كند. در بعضي از موارد نادر، زن مبتلا به اين افسردگي نشانه هايي روان پريشانه از خود بروز ميدهد كه ميتواند خودش و ديگران را در معرض خطر قرار دهد. ممكن است او ممكن افسرده به نظر برسد يا هيچ نشانه افسردگي از خود نشان ندهد. چنين حالتي جنون پس از زايمان ناميده ميشود.

نشانه هاي عمومي

علايم افسردگي پس از زايمان شامل خستگي شديد، بي علاقگي و لذت نبردن از زندگي روزمره، بيخوابي بيمارگونه (insomnia)، حزن، گريه هاي بي دليل، اضطراب، نا اميدي، احساس بي ارزشي و گناه، كج خلقي،تغيير اشتها و تمركز ضعيف. شايد بد

نباشد كه فهرستي از نشانه هاي افسردگي از زايمان داشته باشيد كه به پزشك خود ارايه دهيد. نمونه اين فهرست را در اينجا مشاهده ميكنيد:

فهرست نشانگان افسردگي پس از زايمان.احساسات

حال و هواي افسرده، تمايل به گريستن، نا اميدي و احساس خلا دروني، با احساس اضطراب يا بدون آن

بي علاقگي و لذت نبردن از تمام يا تقريبا تمام امور و فعاليتهاي روزانه

داشتن مشكل براي خوابيدن حتي در مواقعي كه نوزاد خواب باشد

تغيير قابل توجه در شيوه راه رفتن و صحبت كردن، معمولا بي قراري و گاهي تنبلي و كندي

خستگي شديد يا نداشتن انرژي

احساس بي ارزشي يا گناه، بدون هيچ دليل قانع كننده

نداشتن تمركز و داشتن مشكل در تصميم گيري

تفكر درباره مرگ و خودكشي. بعضي از زنان دچار اين اين افسردگي تفكرات زودگذر و ترسناكي درباره آسيب رساندن به فرزند خود دارند. اين افكار بيش از آنكه براي كودك خطرآفرين باشد، براي خود آنها ترس آور است. فهرست نشانگان جنون پس از زايمان.احساسات

احساس دوري از نوزاد، افراد ديگر و محيط اطراف (زوال شخصيت)

خواب آشفته و مقطع، حتي در زماني كه نوزاد خواب باشد

تفكر به شدت مغشوش و درهم ريخته، موجب افزايش خطر آسيب رساندن به خودتان، نوزاد و ديگران ميشود.

تغيير شديد حال و هواي روحي و رفتارهاي غريب

بيقراري و سراسيمگي شديد

توهمات غير عادي، كه معمولا در رابطه با ديدن، بوييدن و لمس كردن است.

تفكرات وهمي كه بر پايه واقعيت نباشد

هرچند هر زن مبتلا به PPD ممكن است دچار افكار زودگذر و ترس آور خودكشي يا صدمه زدن به نوزاد شود، اما در

زنان مبتلا به حالت نادر جنون پس از زايمان، اين افكار آني، به تمايلي مداوم و اجباري تبديل ميشود. اگر فكر ميكنيد كه نميتوانيد از آسيب رساندن به ود، فرزندتان يا شخص ديگر خودداري كنيد، بايد بلافاصله تحت مداواي تخصصي قرار بگيريد.

دلايل بروز افسردگي پس از زايمان چيست؟

به نظر ميرسد كه افسردگي پس از زايمان به دليل تغييرات هورموني كه پس از بارداري رخ داده است، ايجاد ميشود. اين تغييرات هورموني به خصوص هنگامي به PPD منجر ميشوند كه شما سابقه افسردگي داشته باشيد. اين حالت در زماني كه پس از زايمان به حد كافي توسط همسر، دوستان يا خانواده حمايت نشويد، نوزادي بيمار يا دچار ناراحتي داشته باشيد يا تحت فشار تنشهاي حاشيه اي باشيد، نيز رخ ميدهد. در كل تمام زنان در چندماه اول پس از وضع حمل، مستعد ابتلا به افسردگي پس از زايمان هستند اما وجود شرايط مذكور اين خطر را افزايش ميدهد. سابقه شخصي يا خانوادگي روان پريشي دوقطبي نيز خطر ابتلا به اين بيماري را افزايش ميدهد.

چگونگي تشخيص افسردگي پس از زايمان

شما بايد در اولين چكاپ براي بررسي افسردگي پس از زايمان، تمام علايم موجود در خود را به اطلاع پزشك خود برسانيد. ممكن شما هفته ها پس از وضع حمل متوجه اين حالات شويد. هرچند كه شايعترين علايم در همان يكي دو روز اول قابل تشخيص هستند.

شيوه درمان

بهترين روش درمان PPD مشاوره و استفاده از داروهاي خاص ضدافسردگي و يا تركيبي از اين دو است. حالات خفيفتر PPD نسبت به مشاوره و مصرف دارو، واكنش يكسان و خوبي نشان ميدهد و بعضي از داروها نيز

هنگام شيردهي قابل استفاده هستند. بعضي از زنان يك يا دو هفته پس از آغاز درمان به هر يك از روشهاي فوق، به طور قابل توجهي بهبود ميابند. كمك گرفتن از اطرافيان براي نگهداري از نوزاد، رعايت رژيم غذايي مناسب، پياده روي يا ورزشهاي ديگر به طور روزانه و خواب شبانه تا حد امكان، از جمله عواملي هستند كه در بهبودي شخص بسيار موثرند.

خطرات درمان نكردن افسردگي پس از زايمان چيست؟

اين افسردگي بر مادر و نوزاد تاثير خواهد داشت و موجب ميشود كه مادر در انجام امور عادي و معمولي ناتوان شود كه مراقبت و اتصال روحي به نوزاد از آن جمله است. در طي زمان، رشد و رفتارهاي كودك ميتواند تحت تاثير منفي PPD قرار گيرد. درمان افسردگي پس از زايمان براي مادر و فرزند به يك اندازه اهميت دارد. به طور متوسط،افسردگي پس از زايمان در صورت عدم درمان از 7 ماه تا 1 سال طول خواهد كشيد و در بسياري از موارد هرگز به طور كلي پايان نواهد يافت، در صورتي كه با درمان، علايم به سرعت از بين رفته و امكان بازگشت آن نيز بسيار اندك خواهد بود.

افسردگي پس از زايمان

منبع:msn.com

افسردگي پس از زايمان يا Postpartum depression (PPD) نوعي بيماري جدي است كه گاهي اوقات در چند ماه اول پس از زايمان به وجود مي آيد. اين نوع افسردگي در صورت درمان نشدن ميتواند ادامه يافته و موجب ناتواني شديد مادر شود. افسردگي پس از زايمان بسيار شايع است و 1 نفر از 8 زن، در يك ماه پس از وضع حمل به آن دچار ميشوند. اين حالت

ميتواند پس از سقط جنين، مرده به دنيا آمدن نوزاد و حتي به فرزندي پذيرفتن يك نوزاد نيز بروز كند. در بعضي از موارد نادر، زن مبتلا به اين افسردگي نشانه هايي روان پريشانه از خود بروز ميدهد كه ميتواند خودش و ديگران را در معرض خطر قرار دهد. ممكن است او ممكن افسرده به نظر برسد يا هيچ نشانه افسردگي از خود نشان ندهد. چنين حالتي جنون پس از زايمان ناميده ميشود.

نشانه هاي عمومي

علايم افسردگي پس از زايمان شامل خستگي شديد، بي علاقگي و لذت نبردن از زندگي روزمره، بيخوابي بيمارگونه (insomnia)، حزن، گريه هاي بي دليل، اضطراب، نا اميدي، احساس بي ارزشي و گناه، كج خلقي،تغيير اشتها و تمركز ضعيف. شايد بد نباشد كه فهرستي از نشانه هاي افسردگي از زايمان داشته باشيد كه به پزشك خود ارايه دهيد. نمونه اين فهرست را در اينجا مشاهده ميكنيد:

فهرست نشانگان افسردگي پس از زايمان.احساسات

حال و هواي افسرده، تمايل به گريستن، نا اميدي و احساس خلا دروني، با احساس اضطراب يا بدون آن

بي علاقگي و لذت نبردن از تمام يا تقريبا تمام امور و فعاليتهاي روزانه

داشتن مشكل براي خوابيدن حتي در مواقعي كه نوزاد خواب باشد

تغيير قابل توجه در شيوه راه رفتن و صحبت كردن، معمولا بي قراري و گاهي تنبلي و كندي

خستگي شديد يا نداشتن انرژي

احساس بي ارزشي يا گناه، بدون هيچ دليل قانع كننده

نداشتن تمركز و داشتن مشكل در تصميم گيري

تفكر درباره مرگ و خودكشي. بعضي از زنان دچار اين اين افسردگي تفكرات زودگذر و ترسناكي درباره آسيب رساندن به فرزند خود دارند. اين افكار

بيش از آنكه براي كودك خطرآفرين باشد، براي خود آنها ترس آور است. فهرست نشانگان جنون پس از زايمان.احساسات

احساس دوري از نوزاد، افراد ديگر و محيط اطراف (زوال شخصيت)

خواب آشفته و مقطع، حتي در زماني كه نوزاد خواب باشد

تفكر به شدت مغشوش و درهم ريخته، موجب افزايش خطر آسيب رساندن به خودتان، نوزاد و ديگران ميشود.

تغيير شديد حال و هواي روحي و رفتارهاي غريب

بيقراري و سراسيمگي شديد

توهمات غير عادي، كه معمولا در رابطه با ديدن، بوييدن و لمس كردن است.

تفكرات وهمي كه بر پايه واقعيت نباشد

هرچند هر زن مبتلا به PPD ممكن است دچار افكار زودگذر و ترس آور خودكشي يا صدمه زدن به نوزاد شود، اما در زنان مبتلا به حالت نادر جنون پس از زايمان، اين افكار آني، به تمايلي مداوم و اجباري تبديل ميشود. اگر فكر ميكنيد كه نميتوانيد از آسيب رساندن به ود، فرزندتان يا شخص ديگر خودداري كنيد، بايد بلافاصله تحت مداواي تخصصي قرار بگيريد.

دلايل بروز افسردگي پس از زايمان چيست؟

به نظر ميرسد كه افسردگي پس از زايمان به دليل تغييرات هورموني كه پس از بارداري رخ داده است، ايجاد ميشود. اين تغييرات هورموني به خصوص هنگامي به PPD منجر ميشوند كه شما سابقه افسردگي داشته باشيد. اين حالت در زماني كه پس از زايمان به حد كافي توسط همسر، دوستان يا خانواده حمايت نشويد، نوزادي بيمار يا دچار ناراحتي داشته باشيد يا تحت فشار تنشهاي حاشيه اي باشيد، نيز رخ ميدهد. در كل تمام زنان در چندماه اول پس از وضع حمل، مستعد ابتلا به افسردگي پس از زايمان هستند اما

وجود شرايط مذكور اين خطر را افزايش ميدهد. سابقه شخصي يا خانوادگي روان پريشي دوقطبي نيز خطر ابتلا به اين بيماري را افزايش ميدهد.

چگونگي تشخيص افسردگي پس از زايمان

شما بايد در اولين چكاپ براي بررسي افسردگي پس از زايمان، تمام علايم موجود در خود را به اطلاع پزشك خود برسانيد. ممكن شما هفته ها پس از وضع حمل متوجه اين حالات شويد. هرچند كه شايعترين علايم در همان يكي دو روز اول قابل تشخيص هستند.

شيوه درمان

بهترين روش درمان PPD مشاوره و استفاده از داروهاي خاص ضدافسردگي و يا تركيبي از اين دو است. حالات خفيفتر PPD نسبت به مشاوره و مصرف دارو، واكنش يكسان و خوبي نشان ميدهد و بعضي از داروها نيز هنگام شيردهي قابل استفاده هستند. بعضي از زنان يك يا دو هفته پس از آغاز درمان به هر يك از روشهاي فوق، به طور قابل توجهي بهبود ميابند. كمك گرفتن از اطرافيان براي نگهداري از نوزاد، رعايت رژيم غذايي مناسب، پياده روي يا ورزشهاي ديگر به طور روزانه و خواب شبانه تا حد امكان، از جمله عواملي هستند كه در بهبودي شخص بسيار موثرند.

خطرات درمان نكردن افسردگي پس از زايمان چيست؟

اين افسردگي بر مادر و نوزاد تاثير خواهد داشت و موجب ميشود كه مادر در انجام امور عادي و معمولي ناتوان شود كه مراقبت و اتصال روحي به نوزاد از آن جمله است. در طي زمان، رشد و رفتارهاي كودك ميتواند تحت تاثير منفي PPD قرار گيرد. درمان افسردگي پس از زايمان براي مادر و فرزند به يك اندازه اهميت دارد. به طور متوسط،افسردگي پس از زايمان در صورت

عدم درمان از 7 ماه تا 1 سال طول خواهد كشيد و در بسياري از موارد هرگز به طور كلي پايان نواهد يافت، در صورتي كه با درمان، علايم به سرعت از بين رفته و امكان بازگشت آن نيز بسيار اندك خواهد بود.

استرس در دوران نوزادي

استرس در دوران نوزادي باعث اختلال حافظه در بزرگسالي مي شود.

استرس هاي رواني كه در اوايل زندگي خصوصا در دوران نوزادي و شيرخوارگي به انسان وارد مي شود، در بزرگسالي مي تواند باعث كاهش حافظه و اختلالات ذهني شود.

بر اساس نتايج تحقيقات دانشمندان دانشگاه كاليفرنيا، كم توجهي، از دست دادن والدين و ساير استرس هاي دوران نوزادي مي تواند باعث نوعي كاهش حافظه شود كه معمولا در سنين سالمندي به سراغ انسان مي آيد. اين تحقيق از آنجايي كه دانشمندان، از نظر اخلاقي نمي توانند به نوزاد انسان استرس هاي رواني تحميل كنند، روي موش ها انجام گرفته است. به اين ترتيب كه در محل زندگي موش هاي مورد آزمايش محدوديت هاي خاصي ايجاد شد تا موش مادر و بچه تازه متولد شده آن تحت استرس باشند.

دانشمندان در اين تحقيق دريافتند كه اين موش نوزاد وقتي بزرگ مي شود، درسنين جواني به نحوي بر خاطره اولين استرس هاي زندگي خود غلبه مي كند ولي در دوران ميانسالي، اين استرس ها هستند كه بر او غلبه مي كنند و باعث كاهش حافظه وي مي شوند. در واقع اين سختي هاي هفته اول زندگي موش (دوران نوزادي) باعث مي شود، مغز موش زودتر از سن وي پير شود و در دوران ميانسالي دچار كاهش حافظه اي شود كه بايد در سنين سالمندي دچارش شود. دانشمندان با ثبت اختلاف فعاليت الكتريكي مغز موش در دوران جواني و ميانسالي، توانستند ثابت كنند كه اين

استرس هاي زود هنگام باعث ايجاد اختلال در روابط بين سلولي سلول هاي هيپوكامپ مغز در دوران ميانسالي شده و همين پديده باعث بروز اختلالات حافظه مي شود. هيپوكامپ قسمتي از مغز است كه يادگيري و حافظه در آن شكل مي گيرد.

منبع:http://www.koodakaneh.com

استرس در دوران نوزادي استرس در دوران نوزادي باعث اختلال حافظه در بزرگسالي مي شود.

استرس هاي رواني كه در اوايل زندگي خصوصا در دوران نوزادي و شيرخوارگي به انسان وارد مي شود، در بزرگسالي مي تواند باعث كاهش حافظه و اختلالات ذهني شود.

بر اساس نتايج تحقيقات دانشمندان دانشگاه كاليفرنيا، كم توجهي، از دست دادن والدين و ساير استرس هاي دوران نوزادي مي تواند باعث نوعي كاهش حافظه شود كه معمولا در سنين سالمندي به سراغ انسان مي آيد. اين تحقيق از آنجايي كه دانشمندان، از نظر اخلاقي نمي توانند به نوزاد انسان استرس هاي رواني تحميل كنند، روي موش ها انجام گرفته است. به اين ترتيب كه در محل زندگي موش هاي مورد آزمايش محدوديت هاي خاصي ايجاد شد تا موش مادر و بچه تازه متولد شده آن تحت استرس باشند.

دانشمندان در اين تحقيق دريافتند كه اين موش نوزاد وقتي بزرگ مي شود، درسنين جواني به نحوي بر خاطره اولين استرس هاي زندگي خود غلبه مي كند ولي در دوران ميانسالي، اين استرس ها هستند كه بر او غلبه مي كنند و باعث كاهش حافظه وي مي شوند. در واقع اين سختي هاي هفته اول زندگي موش (دوران نوزادي) باعث مي شود، مغز موش زودتر از سن وي پير شود و در دوران ميانسالي دچار كاهش حافظه اي شود كه بايد در سنين سالمندي دچارش شود. دانشمندان با ثبت اختلاف فعاليت الكتريكي مغز موش در دوران جواني و ميانسالي، توانستند ثابت كنند كه اين استرس هاي زود

هنگام باعث ايجاد اختلال در روابط بين سلولي سلول هاي هيپوكامپ مغز در دوران ميانسالي شده و همين پديده باعث بروز اختلالات حافظه مي شود. هيپوكامپ قسمتي از مغز است كه يادگيري و حافظه در آن شكل مي گيرد.

منبع:http://www.koodakaneh.com

استرس و بيماريهاي حاد

همه مي گويند كه استرس كشنده اس_ت. ام_ا اكث_ر م_ا اين گفته را جدي تلقي نميكنيم. همه ما مي_دانيم ك__ه استرس ب_راي سلامت_ي ما ضرر دارد، اما تعداد خيلي كمي از نق_ش آن در ايجاد مشكلات بسيار جدي براي سلامتي مثل حمله هاي قلبي و استرس آگاهيم.

بسي_اري از بي_م_اري ه_اي ح_اد و خ__طرناك با وجود استرس ب_دتر م_ي شوند. است_رس م_ي توان_د در مت_ابوليس__م شما اخلال ايجاد كند، فشارخونتان را بالا ببرد، گلوبول هاي قرمز خونتان را از بين ببرد، نفخ معده در شما ايجاد كند، زندگي جنسيتان را خدشه دار كند، و اگر همه اينها كافي نيست، بايد بگويم كه استرس مي تواند مغزتان را هم مختل كند.

آنچه بايد به ياد داشته باشيد، اين است كه كنترل صحيح استرس، مي توند ابزار بسيار قدرتمندي درمقابل بيماري هاي حاد و خطرناك باشد.

استرس چطور بر بدن تاثير مي گذارد؟

استرس واكنش ما به هر موقعيتي است كه باعث ترس يا نگراني ما شود. در واكنش به يك محرك ترسناك، بدن ما آدرنالين ترشح مي كند، هورموني كه ضربان قلب ما را بالا مي برد، باعث نفس نفس زدن ما شده و حس هوشياري و احتياط ما را افزايش ميدهد.

انفجارهاي كوتاه مدت استرس چندان هم بد نيستند و در واقع، اين استرسها ميتوانند مواد شيميايي كه مي توانند حافظه ما را تقويت كرده، انرژي ما را

افزايش داده، و باعث شوند كه هوشيارتر و مراقب تر باشيم را تحريك كنند. اگر گور خري را يك شير گرسنه تعقيب كند، اين آدرنالين باعث مي شود كه گور خر سريعتر بدويد، سريعتر فكر كند، و به سرعت به خاطر آورد كه بار قبل چطور خود را نجات داده.

اما، گورخر ها و ساير پستانداران مثل انسانها از استرس حاد رنچ نمي برند. وقتي گورخر از دست شير فرار مي كند، استرس او تمام مي شود (تا دفعه بعد كه اين موقعيت دوباره براي او پيش آيد). گورخر ها، اجاره خانه، ترافيك، يا قسط و بدهي ندارند. لازم نيست كه نگران پرداخت قبض ها، مريض شدن، يا قبول شدن در دانشگاه باشند. متخصصين مي گويند اين استرس حاد و مزمن است كه براي سلامت انسانها خطرساز خواهد بود.

استرس مزمن—زندگي كردن تحت موقعيت هاي استرس زا براي مدت زماني طولاني—مي تواند تاثير منفي عميقي بر وضعيت جسمي ما داشته باشد. وقتي تهديدي را تجربه مي كنيم، چه اين تهديد فيزيكي باشد يا رواني، بدن ما وارد وضعيت فرامحرك مي شود. فعاليت در سيستم عصبي موافق بالا رفته و غده فوق كليوي هورمون اپينفرين (يا آدرنالين) ترشح مي كند و نورپينفرين را وارد جريان خون مي كند. در همين زمان، غده فوق كليوي كورتيزول نيز ترشح ميكند كه پيام آزاد كردن اسيدهاي چرب را براي انفجار انرژي به بدن مي فرستد.

اين سيستم عصبي و فعاليت هورموني باعث كند شدن گوارش، بالا رفتن قند خون، و پمپاژ بيشتر خون توسط قلب به درون ماهيچه ها مي شود. اين وضعيت وقتي اتومبيلي در خيابان به سمت

شما منحرف شده است مي تواند مفيد باشد، اما در اكثر مواردي كه اين هورمون ها به وضعيت فرامحرك مي روند، آسيب و زيان ايجاد مي شود. استرس حاد نه تنها باعث بروز مشكلات معده، يبوست، اسهال، و سرماخوردگي هاي بيش از حد و عفونت هاي تنفسي مي شود، بلكه مي تواند سلامت ما را در دراز مدت نيز تهديد كند.

اكنون گفته مي شود كه بالا بودن ميزان كورتيزول در بدن، عوارضي در بدن ايجاد كرده و مي تواند مشكلات التهابي مثل ورم مخاط روده بزرگ و اگزما را بدتر كند، همچنين اختلالات خودايمن مثل ورم مفاصل روماتيسمي، قرحه اكله و تصلب بافت ها را نيز تشديد مي كند.

آيا ممكن است استرس بيماري جدي ايجاد كند؟

شواهد بسيار دال بر اين است كه استرس عامل بسيار مهمي در بيماريها و مشكلاتي مثل فشارخون بالا، بيماري هاي قلبي و ديابت مي باشد.

اگر بطور مداوم انرژي خود را به خاطر ذخيره انرژي حركت دهيد، هيچوقت انرژي اضافي ذخيره نخواهيد كرد. سريعتر خسته شده و احتمال بروز ديابت در شما نيز افزايش مييابد. نتيجه فعال كردن بيش از حد سيستم قلبي-عروقيتان نيز به همين ميزان خطرساز است: اگر فشارخون شما وقتي از يك شير فرار مي كنيد، تا 140/180 بالا برود، نشان مي دهد كه خود را با موقعيت تطبيق داده ايد، اما اگر هر بار كه اتاق فرزندتان را شلوغ پلوغ ببينيد باز فشارخونتان روي آن مقدار برسد، ممكن است در معرض ابتلا به مشكلات و بيماري قلبي باشيد.

آيا مي توان استرس را در حملات قلبي يا سكته دخيل دانست؟

بالا بودن فشار

خون باعث مي شود كه قلب بيشتر و سخت تر از حد نرمال كار كند و خطر حملات قلبي، سكته، و نارسايي كليه ها در اين شرايط بيشتر مي شود. طبق يك تحقيق جديد، استرس فكري باعث جمع شدن و انقباض لايه داخلي رگ هاي خوني مي شود كه ممكن است احتمال مرگ هاي قلبي را افزايش دهد.

درواقع، در سپتامبر 2004، محققان كانادايي تحقيق برجسته اي بر روي 25،000 نفر از 52 كشور انجام دادند كه عوامل اصلي بيماري هاي قلبي را مشخص كرد. اين تحقيق دريافت كه استرس طولاني مدت احتمال بروز حملات قلبي را دو برابر مي كند. تحقيق ديگري دريافت كه افرادي كه مبتلا به بيماري هاي قلبي هستند، طي استرس هاي احساسي با خطرات بيشتري از مشكلات قلبي روبه رو هستند.

آيا استرس بر ديابت نيز تاثيرگذار است؟

محققان اكنون باور دارند كه استرس مي تواند بر ديابت نيز تاثيرگذار باشد. در افراد مبتلا به ديابت نوع 2، هورمون هاي استرس در مواجهه با استرس هاي فيزيكي مثل بيماري يا آسيب ديدگي، مي تواند سطح گلوكز را در خون بالا ببرد.

در سالهاي اخير سازمان هايي مثل انجمن ديابت امريكا، انجمن قلب امريكا، و انجمن سرطان امريكا روي رابطه بين استرس و وضعيت هايي كه در تلاش براي مداواي آن هستند، تمركز كرده اند.

آيا برخي افراد بيشتر در معرض استرس هستند؟

دقيقاً به همان صورت كه برخي افراد بيشتر از سايرين نگران مي شوند، استرس در بعضي از ما واكنش فيزيكي قوي تري ايجاد مي كند. و افراديكه در جواني بدنشان بيشتر در مقابل استرس تهييج مي شود، ممكن

است از آسيب هاي دراز مدت آن در دوران پيري رنج برند. در يك تحقيق جديد، جواناني كه با افزايش فشارخون به استرس واكنش مي دادند، در سنين چهل سالگي بيشتر در معرض ايتلا به فشارخون قرار مي گيرند.

به طور كلي افراديكه واكنش فشارخون آنها درمقابل استرس بيشتر بوده، بيشتر در معرض ابتلا به فشارخون هستند.

تحقيق ديگر رابطه مستقيمي بين اضطراب، استرس، و واكنش هاي ناسالم پيدا كرده است. طبق اين تحقيق، بالا بودن استرس فكري، به ويژه اضطراب هاي مربوط به ترس، بروز مرگ هاي قلبي را در خانم ها افزايش مي دهد.

براي كاهش استرس در زندگي چه بايد كرد؟

بهترين استراتژي ها براي برورد با استرس شامل ايجاد تغيرات سالم در شيوه زندگي مي شود به صورتيكه زمان بيشتري براي استراحت و آرامش وقت گذاشته شود. داشتن مقدار مناسب ورزش در روز به از بين بردن فشارهاي روحي كمك كرده و باعث مي شود بتوانيم خوابي عميق تر و باكيفيت تر داشته باشيم. داشتن يك رژيم غذايي سالم و خواب كافي در شب در كنترل استرس شما نقش موثري دارد.

تكتيك هاي تمدد اعصاب هم ميتواند كمك كننده باشد. از تمرينات تنفس عميق ياغ درمان هاي تمدد اعصاب كه در آن عضلات را ذره به ذره ريلكس مي كند، بهره جوييد. مديتيشن، يوگا و انجام حركات كششي نيز روشي بسيار عالي براي مقابله با استرس به شمار مي رود. بايد اين روشها را امتحان كنيد تا ببينيد كه كداميك از اين تكنيك ها بهترين كارايي را براي شما دارد. در دراز مدت تاثيرات آنرا مشاهده خواهيد كرد.

استرس و بيماريهاي

حاد

همه مي گويند كه استرس كشنده اس_ت. ام_ا اكث_ر م_ا اين گفته را جدي تلقي نميكنيم. همه ما مي_دانيم ك__ه استرس ب_راي سلامت_ي ما ضرر دارد، اما تعداد خيلي كمي از نق_ش آن در ايجاد مشكلات بسيار جدي براي سلامتي مثل حمله هاي قلبي و استرس آگاهيم.

بسي_اري از بي_م_اري ه_اي ح_اد و خ__طرناك با وجود استرس ب_دتر م_ي شوند. است_رس م_ي توان_د در مت_ابوليس__م شما اخلال ايجاد كند، فشارخونتان را بالا ببرد، گلوبول هاي قرمز خونتان را از بين ببرد، نفخ معده در شما ايجاد كند، زندگي جنسيتان را خدشه دار كند، و اگر همه اينها كافي نيست، بايد بگويم كه استرس مي تواند مغزتان را هم مختل كند.

آنچه بايد به ياد داشته باشيد، اين است كه كنترل صحيح استرس، مي توند ابزار بسيار قدرتمندي درمقابل بيماري هاي حاد و خطرناك باشد.

استرس چطور بر بدن تاثير مي گذارد؟

استرس واكنش ما به هر موقعيتي است كه باعث ترس يا نگراني ما شود. در واكنش به يك محرك ترسناك، بدن ما آدرنالين ترشح مي كند، هورموني كه ضربان قلب ما را بالا مي برد، باعث نفس نفس زدن ما شده و حس هوشياري و احتياط ما را افزايش ميدهد.

انفجارهاي كوتاه مدت استرس چندان هم بد نيستند و در واقع، اين استرسها ميتوانند مواد شيميايي كه مي توانند حافظه ما را تقويت كرده، انرژي ما را افزايش داده، و باعث شوند كه هوشيارتر و مراقب تر باشيم را تحريك كنند. اگر گور خري را يك شير گرسنه تعقيب كند، اين آدرنالين باعث مي شود كه گور خر سريعتر بدويد، سريعتر فكر كند،

و به سرعت به خاطر آورد كه بار قبل چطور خود را نجات داده.

اما، گورخر ها و ساير پستانداران مثل انسانها از استرس حاد رنچ نمي برند. وقتي گورخر از دست شير فرار مي كند، استرس او تمام مي شود (تا دفعه بعد كه اين موقعيت دوباره براي او پيش آيد). گورخر ها، اجاره خانه، ترافيك، يا قسط و بدهي ندارند. لازم نيست كه نگران پرداخت قبض ها، مريض شدن، يا قبول شدن در دانشگاه باشند. متخصصين مي گويند اين استرس حاد و مزمن است كه براي سلامت انسانها خطرساز خواهد بود.

استرس مزمن—زندگي كردن تحت موقعيت هاي استرس زا براي مدت زماني طولاني—مي تواند تاثير منفي عميقي بر وضعيت جسمي ما داشته باشد. وقتي تهديدي را تجربه مي كنيم، چه اين تهديد فيزيكي باشد يا رواني، بدن ما وارد وضعيت فرامحرك مي شود. فعاليت در سيستم عصبي موافق بالا رفته و غده فوق كليوي هورمون اپينفرين (يا آدرنالين) ترشح مي كند و نورپينفرين را وارد جريان خون مي كند. در همين زمان، غده فوق كليوي كورتيزول نيز ترشح ميكند كه پيام آزاد كردن اسيدهاي چرب را براي انفجار انرژي به بدن مي فرستد.

اين سيستم عصبي و فعاليت هورموني باعث كند شدن گوارش، بالا رفتن قند خون، و پمپاژ بيشتر خون توسط قلب به درون ماهيچه ها مي شود. اين وضعيت وقتي اتومبيلي در خيابان به سمت شما منحرف شده است مي تواند مفيد باشد، اما در اكثر مواردي كه اين هورمون ها به وضعيت فرامحرك مي روند، آسيب و زيان ايجاد مي شود. استرس حاد نه تنها باعث بروز مشكلات معده، يبوست،

اسهال، و سرماخوردگي هاي بيش از حد و عفونت هاي تنفسي مي شود، بلكه مي تواند سلامت ما را در دراز مدت نيز تهديد كند.

اكنون گفته مي شود كه بالا بودن ميزان كورتيزول در بدن، عوارضي در بدن ايجاد كرده و مي تواند مشكلات التهابي مثل ورم مخاط روده بزرگ و اگزما را بدتر كند، همچنين اختلالات خودايمن مثل ورم مفاصل روماتيسمي، قرحه اكله و تصلب بافت ها را نيز تشديد مي كند.

آيا ممكن است استرس بيماري جدي ايجاد كند؟

شواهد بسيار دال بر اين است كه استرس عامل بسيار مهمي در بيماريها و مشكلاتي مثل فشارخون بالا، بيماري هاي قلبي و ديابت مي باشد.

اگر بطور مداوم انرژي خود را به خاطر ذخيره انرژي حركت دهيد، هيچوقت انرژي اضافي ذخيره نخواهيد كرد. سريعتر خسته شده و احتمال بروز ديابت در شما نيز افزايش مييابد. نتيجه فعال كردن بيش از حد سيستم قلبي-عروقيتان نيز به همين ميزان خطرساز است: اگر فشارخون شما وقتي از يك شير فرار مي كنيد، تا 140/180 بالا برود، نشان مي دهد كه خود را با موقعيت تطبيق داده ايد، اما اگر هر بار كه اتاق فرزندتان را شلوغ پلوغ ببينيد باز فشارخونتان روي آن مقدار برسد، ممكن است در معرض ابتلا به مشكلات و بيماري قلبي باشيد.

آيا مي توان استرس را در حملات قلبي يا سكته دخيل دانست؟

بالا بودن فشار خون باعث مي شود كه قلب بيشتر و سخت تر از حد نرمال كار كند و خطر حملات قلبي، سكته، و نارسايي كليه ها در اين شرايط بيشتر مي شود. طبق يك تحقيق جديد، استرس فكري

باعث جمع شدن و انقباض لايه داخلي رگ هاي خوني مي شود كه ممكن است احتمال مرگ هاي قلبي را افزايش دهد.

درواقع، در سپتامبر 2004، محققان كانادايي تحقيق برجسته اي بر روي 25،000 نفر از 52 كشور انجام دادند كه عوامل اصلي بيماري هاي قلبي را مشخص كرد. اين تحقيق دريافت كه استرس طولاني مدت احتمال بروز حملات قلبي را دو برابر مي كند. تحقيق ديگري دريافت كه افرادي كه مبتلا به بيماري هاي قلبي هستند، طي استرس هاي احساسي با خطرات بيشتري از مشكلات قلبي روبه رو هستند.

آيا استرس بر ديابت نيز تاثيرگذار است؟

محققان اكنون باور دارند كه استرس مي تواند بر ديابت نيز تاثيرگذار باشد. در افراد مبتلا به ديابت نوع 2، هورمون هاي استرس در مواجهه با استرس هاي فيزيكي مثل بيماري يا آسيب ديدگي، مي تواند سطح گلوكز را در خون بالا ببرد.

در سالهاي اخير سازمان هايي مثل انجمن ديابت امريكا، انجمن قلب امريكا، و انجمن سرطان امريكا روي رابطه بين استرس و وضعيت هايي كه در تلاش براي مداواي آن هستند، تمركز كرده اند.

آيا برخي افراد بيشتر در معرض استرس هستند؟

دقيقاً به همان صورت كه برخي افراد بيشتر از سايرين نگران مي شوند، استرس در بعضي از ما واكنش فيزيكي قوي تري ايجاد مي كند. و افراديكه در جواني بدنشان بيشتر در مقابل استرس تهييج مي شود، ممكن است از آسيب هاي دراز مدت آن در دوران پيري رنج برند. در يك تحقيق جديد، جواناني كه با افزايش فشارخون به استرس واكنش مي دادند، در سنين چهل سالگي بيشتر در معرض ايتلا به فشارخون

قرار مي گيرند.

به طور كلي افراديكه واكنش فشارخون آنها درمقابل استرس بيشتر بوده، بيشتر در معرض ابتلا به فشارخون هستند.

تحقيق ديگر رابطه مستقيمي بين اضطراب، استرس، و واكنش هاي ناسالم پيدا كرده است. طبق اين تحقيق، بالا بودن استرس فكري، به ويژه اضطراب هاي مربوط به ترس، بروز مرگ هاي قلبي را در خانم ها افزايش مي دهد.

براي كاهش استرس در زندگي چه بايد كرد؟

بهترين استراتژي ها براي برورد با استرس شامل ايجاد تغيرات سالم در شيوه زندگي مي شود به صورتيكه زمان بيشتري براي استراحت و آرامش وقت گذاشته شود. داشتن مقدار مناسب ورزش در روز به از بين بردن فشارهاي روحي كمك كرده و باعث مي شود بتوانيم خوابي عميق تر و باكيفيت تر داشته باشيم. داشتن يك رژيم غذايي سالم و خواب كافي در شب در كنترل استرس شما نقش موثري دارد.

تكتيك هاي تمدد اعصاب هم ميتواند كمك كننده باشد. از تمرينات تنفس عميق ياغ درمان هاي تمدد اعصاب كه در آن عضلات را ذره به ذره ريلكس مي كند، بهره جوييد. مديتيشن، يوگا و انجام حركات كششي نيز روشي بسيار عالي براي مقابله با استرس به شمار مي رود. بايد اين روشها را امتحان كنيد تا ببينيد كه كداميك از اين تكنيك ها بهترين كارايي را براي شما دارد. در دراز مدت تاثيرات آنرا مشاهده خواهيد كرد.

اعصاب و روان

بيماريهاي اعصاب و روان چيست ؟

جسم و روان انسان ارتباط و وابستگي شديد به هم دارند لذا بيماري در هر كدام ، ديگري را نيز تحت تاثير قرار مي دهد عوارض وعلائم بيماري جسمي معمولاً با چشم قابل

ديدن و يا با حواس پنجگانه قابل درك مي باشند اما علائم بيماري رواني معمولاً در عواطف ، احساسات و رفتار فرد نفوذ پيدا مي كند و در اوايل بيماري يك حس و حالتهاي مبهمي است كه فرد به راحتي آن را درك نمي كند .

تقسيم بندي بيماريهاي رواني :

?- بيماريهاي خلقي :

خلق همان حالت هيجاني پايدار يك فرد است كه گاهي به طور طبيعي در طيفي از شادي وغم در نوسان است . بيماريهاي خلقي با احساسهاي نابهنجار افسردگي و يأس مشخص ميشوند كه فرد به صورت مداوم داراي حالتهاي مذكور مي شود و انواع آن عبارتند از :

الف – بيماري افسردگي : خلق افسرده ، از دست دادن انرژي و علاقه ، احساس گناه ، كاهش تمركز ، از دست دادن اشتها ، افكار خود كشي يا مرگ و مشكلات خواب و ... از علائم آن است كه خود به چند دسته اختلال افسردگي اساسي ، افسردگي فصلي ، افسردگي اتيپيك يا غيرنرمال يا فيزئول ، افسردگي مضاعف ، اختلال افسرده خويي و... تقسيم مي شود .

ب – بيماري اختلال دوقطبي : همچنان كه از اسم آن پيداست داراي دو حالت است كه يك حالت آن از علائمي مانند : خلق بالا ، پرش افكار ، كاهش خواب ، افزايش اعتماد به نفس ، خود بزرگ بيني ، افراط در فعاليت ، ولخرجي و افزايش ميل جنسي و .... تشكيل شده است و حالت دوم برعكس ، احساس افسردگي مي باشد كه خود به چند دسته اختلال دو قطبي ? ، اختلال دوقطبي ?، اختلال خلق ادواري و .. تقسيم ميشود .

2-بيماري هاي اضطرابي :

اضطراب در بعضي شرايط و مواقع امري طبيعي است اما اگر به صورت احساس فراگيري از نگراني يا وحشت درآيد بيماري تلقي مي گردد كه انواع آن عبارت است از:

الف – اختلال هول (پانيك ) : دوره اي از ترس يا ناراحتي شديد است كه ابتدا و انتهاي آن مشخص ميباشد كه اغلب با بازار هراسي همراه مي باشد كه علائم آن به صورت تپش قلب ، تعريق ، لرزش ، احساس خفگي ، درد سينه ، تهوع ، سرگيجه ، ترس از ديوانه شدن ويا مردن ، مورمور شدن ، سرما لرزه و.. مي باشد .

ب – هراس هاي بيمارگوني (فوبيا) : فرد، ترس مداوم و شديد از موقعيتهاي معين يا اشياء خاص و يا مكانهاي خاص دارد و انواع مختلفي مانند هراس اختصاصي ، جمعيت هراسي ، بازار هراسي و ... دارد .

ج – اختلال وسواسي – اجباري : وسواس عبارت است از : فكر ، احساس ، انديشه يا حسي عود كننده و مزاحم و اجبار نيز فكر يا رفتاري آگاهانه ، معيارمند و عود كننده است مانند : شمارش ، وارسي ، اجتناب ، شستشو و ... كه اين افكار وسواسي باعث اضطراب و رفتارهاي اجباري باعث كاهش اضطراب مي شود .

د- اختلال فشار رواني پس از آسيب (PTSD): مجموعه اي از علائم كه پس از مواجهه (ديدن يا شنيدن ) با يك عامل فشار آسيب زاي بي نهايت شديد براي فرد بوجود مي آيد كه فرد به صورت ترس و درماندگي به اين تجربه پاسخ مي دهد و واقعه را دائماً در ذهن خود

مجسم مي كند و در عين حال مي خواهد از يادآوري آن اجتناب كند .

ه_ - اختلال اضطرابي فراگير : اضطراب و نگراني مفرط در اكثر اوقات روز درباره چندين واقعه يا فعاليت ، طي يك دوره حداقل شش ماهه تعريف مي شود.

?-اختلالات روان پريشانه (سايكوز):

اين گونه بيماران به صورت چشمگير حس واقعيت سنجي آنان مختل مي شود و فرد علي رغم داشتن توهم يا هذيان نسبت به بيماري خود بصيرت و آگاهي ندارد كه انواع آن عبارتند از :

الف – اسكيزوفرني : فرد از علائم هذيان ، توهم ، تكلم نابسامان ، رفتار نابسامان ، علائم منفي حداقل ? تاي آن را به مدت ?ماه يا بيشتر داشته باشد درصورتيكه علائم كمتر از ? ماه باشد به آن اسكيزوفرني فرم اطلاق مي شود .

ب – عاطفه گسيختگي( اسكيزوافكتيو ) : در اين بيماري فرد هم خصايص اختلال خلقي و هم خصايص اختلال روانپريشي را دارد .

ج – اختلال هذياني : اختلالي است كه بيمار علامت غالبش عمدتاً يك هذيان ثابت مي باشد و ساير حوزه هاي كاركرد او مشكلي ندارد كه انواع مختلفي مانند : بدگماني يا پارانوئيد ، خودبزرگ بيني ، عاشقي ، حسادت و.... دارد .

د- اختلال روانپريشي گذرا: فرد در عرض يك روز تا حداكثر يك ماه به دنبال يك فشار شديد رواني ، اجتماعي ، حس واقعيت سنجي او مختل شده باشد .

?- اختلالات شبه جسمي :

اين نوع اختلالات عبارتند از : نشانه هاي جسماني كه عارضه اي طبي را تداعي مي كنند ولي با هيچ عارضه طبي يا مصرف موادي خاص يا

اختلال رواني ديگر قابل توجيه نمي باشند كه انواع مختلف آن :

الف – اختلال جسماني كردن : علائم مختلف جسمي متعدد است كه با معاينات جسماني و بررسي آزمايشات كافي قابل توجيه نمي باشند .

ب – اختلال تبديلي : يك يا چند نشانه عصبي ( مثلاً ، فلجي ، كوري ، لنگيدن ، بي حسي ، غش كردن ) كه با يك اختلال طبي يا عصبي شناخته شده قابل توجيه نبوده و با عوامل روانشناختي واسترس شروع و تشديد شود .

ج – خودبيمارانگاري : اشتغال ذهني بيمار با ترس از بيمارشدن يا اعتياد وي مبني بر ابتلا به يك بيماري جدي .

د- اختلال بدريختي بدن : اشتغال ذهني يا نقص تخيلي (مثل بيني بدريخت ) يا تحريف مبالغه آميز يك عيب خفيف و جزيي در ظاهر جسماني است .

ه_ - اختلال درد : وجود دردي كه مركز اصلي توجه باليني است . عوامل روانشناختي نقش مهمي در اين اختلال به عهده دارند .

در تمام اختلالات ذكر شده اختلال ناشي ا زمصرف مواد و اختلال ناشي از طبي عمومي نيز بايد به آنها اضافه كرد .

اختلالات جنسي : اختلالات تجزيه اي ، اختلالات خوردن ، اختلالات خواب ، اختلالات شخصيت ، اختلالات ناشي از سوء مصرف مواد ، اختلالات فراموشي و دمانس و .... از ديگر اختلالات مربوط به بيماريهاي اعصاب و روان مي باشد .

نگاهي به علل و علائم افسردگي به عنوان شايع ترين بيماري اعصاب و روان

افسردگي يك اختلال خلقي است كه امروزه در گروه شايع ترين بيماري هاي اعصاب و روان جاي گرفته است. به گفته كارشناسان؛ احتمال بروز افسردگي در

زنان دو برابر مردان است. به دنبال بروز افسردگي، فرد از جامعه، خانواده يا دوستان كناره گيري كرده و عملكردهاي وي اعم از شغلي، تحصيلي و خانوادگي مختل مي شود. بنابراين شناسايي علايم اين اختلال و فراهم آوردن زمينه هاي درماني مناسب بيش از پيش ضروري است.

دكتر اميد رضائي، متخصص اعصاب و روان و عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي در گفت وگو با ايسنا، با بيان اين كه افراد به طور معمول طيف وسيعي از حالات خلقي و رواني اعم از شاد و غمگين بودن، خنديدن و غصه دار بودن را تجربه مي كنند، تصريح كرد: افراد به طور طبيعي بر اين حالات خلقي روحي – رواني تسلط داشته و قادر به كنترل آنها هستند. در اختلالات خلقي اين احساس تسلط از بين رفته و فرد از اين بابت دچار رنج فراواني مي شود.

شيوع افسردگي در زنان دو برابر مردان است

اثرات زايمان، تفاوت هاي هورموني و فشارهاي رواني و اجتماعي از علل افسردگي در زنان

به گفته دكتر رضائي، فرد افسرده توانايي كنترل اين روحيه و خلق افسرده را ندارد. افسردگي حدود 10 تا 25 درصد در زنان و 5 تا 10 درصد در مردان شايع است. تفاوت هاي هورموني بين دو جنس زن و مرد، اثرات زايمان و تفاوت فشارهاي رواني و اجتماعي در زنان و مردان از جمله علت هاي شيوع دو برابري افسردگي در زنان نسبت به مردان است.

عوامل ژنتيكي اتفاقات روانشناختي، عوامل اجتماعي و معنوي در بروز افسردگي موثرند

اين متخصص اعصاب و روان با بيان اين كه افسردگي مانند هر اختلال اعصاب و روان ديگر در چهار حوزه ريشه دارد، تصريح كرد: مسايل

زيست شناختي مانند عوامل ژنتيكي در بروز افسردگي موثراست. بنابراين افراد داراي سابقه خانوادگي، اختلالات اعصاب و روان، مستعد بروز افسردگي هستند. اتفاقات روانشناختي نيز در بروز افسردگي نقش مهمي دارند. به عنوان مثال فردي كه شريك عاطفي خود را از دست داده در معرض خطر ابتلا به افسردگي قرار دارد.

وي افزود: برخي از عوامل در سطح اجتماع معمولا به شكلي غيرمحسوس افراد را تحت تاثير قرار مي دهند. عوامل معنوي از ديگر عوامل موثر در بروز افسردگي است. بر اين اساس اختلالات اعصاب و روان در افرادي كه به يك وجود لايزال قدرت معتقدند كمتر مشاهده مي شود.

دكتر رضائي ادامه داد: اين چهار مورد مي توانند تنظيم و تعادل در محيط مغز را بر هم زده و اختلالات اعصاب و روان را بوجود آورد كه يكي از اين اختلالات افسردگي است. همچنين بسته به اين كه كدام بخش از مغز تحت تاثير بيشتري قرار گرفته باشد، علايم متفاوت بروز مي كند.

به گفته وي، اين خلق افسرده از نظر بيمار مبتلا، كيفيت مشخصي دارد كه مي توان آن را از يك احساس طبيعي دلتنگي و سوگواري متمايز كرد. به اين ترتيب بيمار احساس مي كند در دوره اي قرار گرفته كه احساس غمگيني و دلتنگي وي متفاوت از احساس غمگيني وي در يك حالت طبيعي است. بيماران افسرده علايم بيماري خود را نوعي درد مشقت بار روحي توصيف كرده و حتي گاهي از اين مسئله شكايت مي كنند كه قادر به گريه كردن نيستند. در مقابل گروهي ديگر نيز قادر به كنترل گريه خود نيستند.

گوشه گيري و كناره گيري از جامعه، خانواده و دوستان از علايم ديگر افسردگي

حدود دو سوم بيماران

افسرده گاهي به خودكشي فكر مي كنند

اين دانشيار روانپزشكي افزود: گاهي بيماران افسرده از جامعه، خانواده يا دوستان خود كناره گيري كرده و حتي از انجام فعاليت هايي كه زماني مورد علاقه وي بوده، لذتي نمي برد. همچنين ممكن است فرد از اين گوشه گيري آگاهي نداشته و ديگران متوجه آن شوند. حدود دو سوم كل بيماران افسرده گاهي به خودكشي فكر كرده و از اين مقدار 10 تا 15 درصد گاهي اقدام به خودكشي هم مي كنند.

كاهش انرژي از علايم شايع افسردگي

دكتر رضائي كاهش انرژي را از ديگر علايم شايع افسردگي دانست و تصريح كرد: كاهش انرژي سبب مي شود فرد وظايف خود را به خوبي انجام نداده و اختلال عملكرد تحصيلي، شغلي و خانوادگي را به دنبال داشته باشد. در اين صورت فرد انگيزه خود را از دست داده و قادر به ايجاد طرح هاي جديد يا پيش بيني و برنامه ريزي براي آينده نيست.

اضطراب،اختلال خواب، كاهش اشتها و وزن از ديگر علايم شايع افسردگي

اين متخصص اعصاب و روان گفت: اختلال در خواب بويژه سحرخيزي در بيماران افسرده شايع است. به اين صورت كه بيمار صبح ها زودتراز قبل از خواب برمي خيزد. گاهي بيماران از بيدار شدن هاي مكرر از خواب در طول شب و اين كه به دنبال اين بيدار شدن ها دائم به مشكلات خود فكر مي كنند، شكايت دارند.

دكتر رضائي اضطراب را يكي از شايع ترين علايم افسردگي عنوان كرد و با بيان اين كه اغلب بيماران مبتلا به افسردگي دچار كاهش اشتها و وزن مي شوند افزود: در مقابل گروه كوچكي از بيماران افسرده با افزايش اشتها و افزايش خواب روبرو مي شوند.

غيرطبيعي بودن قاعدگي و كاهش

علاقه جنسي در افراد افسرده

وي افزود: گاهي گروهي از علايم نباتي مانند غيرطبيعي بودن قاعدگي يا كاهش علاقه و عملكرد جنسي در افراد افسرده مشاهده مي شود. اگر دقت نشود كه اين علايم جزيي از علايم افسردگي است، ممكن است بيمار تحت درمان هاي زنان و زايمان و يا مشاوره هاي درمان اختلالات جنسي قرار گيرد.

مجموعه عوامل افسردگي سبب تشديد بيماري هاي طبي ديگر مي شود

احتمال ابتلا به سوء مصرف مواد افراد افسرده

به گفته اين متخصص اعصاب و روان، مجموعه عوامل افسردگي سبب مي شوند كه بيماري هاي طبي ديگر مانند ديابت، فشارخون، بيماري هاي قلبي – عروقي و بيماري هاي انسدادي مزمن ريه، در صورت وجود، تشديد شوند.

دكتر رضائي با بيان اين كه گاهي افراد افسرده براي رهايي از حالات ناگوار خلقي به خوددرماني با مواد مخدر يا الكل مي پردازند، افزود: ممكن است سوء مصرف مواد مخدر در افراد افسرده مشاهده شود. همچنين در افراد افسرده ممكن است شكايت هاي جسمي مانند يبوست، درد سينه، دردهاي مختلف بدن مثل سردرد، احساس كرختي و لختي در دست و پا مشاهده شود.

احساس ضعف در تمركز و اختلال در تفكر از ديگر علايم افسردگي

اين متخصص بيماري هاي اعصاب و روان ضعف در تمركز را از ديگر علايم افسردگي دانست و با بيان اين كه حدود 50 درصد بيماران افسرده بر اين باورند كه علايم بيماري در طول روز تغيير مي كند، تصريح كرد: احساس ضعف در تمركز يا مختل شدن تفكر از علايم ديگر افسردگي است. از طرف ديگر بيماران افسرده بر اين باورند كه شدت علايم و حالات ناگوار در صبح بيشتر بوده و هر چه به غروب نزديك تر مي شوند علايم

كاهش مي يابد.

ضعف عملكرد تحصيلي، رفتار ضد اجتماعي و ترك خانه از علايم افسردگي كودكان و نوجوانان

دكتررضائي، علايم افسردگي در گروه كودك و نوجوان و گروه سالخورده را متفاوت از يكديگر دانست و اين باره به ايسنا گفت: ضعف عملكرد تحصيلي، سوء مصرف مواد مخدر، رفتار ضد اجتماعي، ولنگاري جنسي، فرار از مدرسه و ترك خانه از علايم افسردگي در كودكان ونوجوانان است.

تشخيص سخت و درمان طولاني مدت افسردگي در سالخوردگان

وي با بيان اين كه افسردگي در سالخوردگان به صورت فراوان مشاهده مي شود، تصريح كرد: پايين بودن وضع اقتصادي و اجتماعي، از دست دادن همسر، ابتلاي همزمان به يك بيماري جسمي و انزواي اجتماعي فرد سالخورده را مستعد بروز افسردگي مي كنند. شكايات جسمي مانند سردرد، ضعف دست و پا و اختلال در مراقبت از خود در سالخوردگان افسرده به مراتب بيشتر از جوان ترهاست.

دكتر رضائي گفت: معمولا افسردگي سالخوردگان سخت تشخيص داده شده و نيازمند طي زمان بيشتري براي درمان است. گاهي افسردگي در سالمندان با اين باور كه اين علايم طبيعي بوده و اقتضاي سن فرد است، جدي گرفته نمي شود. اين در حالي است كه در صورت تشخيص و درمان به موقع، اين افراد از كيفيت زندگي بهتري برخوردار خواهند شد.

اين متخصص اعصاب و روان با بيان اين كه در اختلال افسردگي مجموعه اي از اختلالات دخيل هستند، افزود: هنگامي عنوان افسرده به كار گرفته مي شود كه فرد دو هفته به صورت پي در پي علايم افسردگي را تجربه كرده و در حوزه هاي مختلف دچار اختلال عملكرد شده باشد.

به گفته وي، در درمان افسردگي مانند هر اختلال اعصاب و روان

ديگر دو بخش عمده دارويي و غيردارويي اعم از روان درماني يا روانكاوي به كار گرفته مي شود.

ابراز نگراني بيماران از مصرف داروهاي اعصاب و روان بي مورد است

دكتر رضائي گفت: در درمان، گاهي افراد نسبت به مصرف داروهاي اعصاب و روان و اين كه به اين داروها عادت كرده و يا بواسطه استفاده از آنها سست و خواب آلود مي شوند ابراز نگراني مي كنند. بنابراين بهتر است درمان تحت نظر متخصص مربوطه انجام شده و نگراني از بابت عوارض درمان به عهده وي گذاشته شود. به طور كلي، معمولا عوارض دارو در مقابل منافع آن سنجيده مي شود و دارو زماني تجويز مي شود كه منفعت آن بسيار بيشتر از ضرر آن باشد.

به هم ريختگي در محيط شيميايي مغز علت اساسي اختلالات اعصاب و روان

عدم استعداد ژنتيكي، حمايت هاي خانوادگي و اجتماعي تا حد زيادي در رفع افسردگي موثر است.

اين متخصص اعصاب و روان، علت اساسي اختلالات اعصاب و روان را بهم ريختگي در محيط شيميايي مغز عنوان كرد و گفت: داروهاي مصرفي در درمان اختلالات اعصاب و روان نقش متعادل كننده و ترميم كننده به هم ريختگي هاي مغز است. معمولا داروهاي اعصاب و روان به شكل موقتي و براي چند ماه مصرف شده و بعد از بهبود حالات اعصاب و روان به تدريج قطع مي شود.

دكتر رضائي درمان را وابسته به چند عامل دانست و در توضيح اين عوامل به ايسنا گفت: در صورت عدم استعداد ژنتيكي، شانس بهبودي كامل فرد افسرده زياد است. همچنين حمايت هاي خانوادگي و اجتماعي تا حد زيادي در رفع بيماري موثر است. بهره مندي از تحصيلات بالا، متاهل بودن، عملكرد خوب

قبل از بيماري، نبود اختلالات مربوط به مصرف مواد و نداشتن اختلالات اعصاب و روان ديگر تا حد زيادي در بهبودي فرد افسرده موثر است.

پرسش و پاسخ در مورد اعصاب و روان

چرا بيشتر مردم از مراجعه به روان پزشك و روان شناس خوششان نمي آيد؟

البته امروز در ديگر كشورها به خصوص كشورهاي غربي اين مساله جا افتاده و مردم به راحتي مراجعات متعددي دارند حتي شايد به يك فرهنگ تبديل شده باشد. خوشبختانه در كشور ما نيز فرهنگ عمومي به سمت اين حالت در حال حركت است و اين مساله كم كم بين مردم جا افتاده كه بالاخره مغز نيز مانند قلب، كليه، كبد و سيستم گوارش مي تواند بيمار شود و براي رفع كسالت آن بايد به متخصص آن مراجعه كرد و اين موضوع را نيز بايد به مردم باوراند كه مانند خريد ماشين، در اين مورد هم به اهل فن آن مراجعه كنند.

يكي ديگر از باورهاي نادرست اما رايج در ميان مردم اين است كه بيشتر بيماري هاي رواني درماني ندارند. آيا بيماري هاي اعصاب و روان درمان قطعي دارد؟

بيماري هاي اعصاب و روان جدا از ديگر بيماري هاي پزشكي نيست. در بيماري هاي گوناگون بدن عموم اشكالات در سطح سلولي اتفاق مي افتد. براي مثال اگر ديابت يا مرض قند ايجاد مي شود يك اشكال در ترشح و عملكرد انسولين در سطح سلولي بدن است. در بين سلول هاي مغزي نيز مواد بيوشيمي وجود دارد كه وقتي تعادل اين مواد به هم مي خورد موجب بروز بيماري هاي متعددي مي شود كه با درمان هاي گوناگون ما اين مواد بيوشيمي را به حالت تعادل مي رسانيم. عموما در بيشتر بيماري ها درمان قطعي نداريم. براي مثال فرد تا زماني كه قرص

قند خود را مي خورد و رعايت برخي اصول را مي كند قند او كنترل مي شود. ولي اين دستور كه بايد دارو را بخورد وجود دارد. در بيماري هاي اعصاب و روان نيز وضعيت به همين منوال است و شايد وضعيت بهتر باشد. ممكن است يك فرد ديابتي، فشار خوني، قلبي، كليوي و ... تا آخر عمر دارو بخورد ولي خوشبختانه در درمان اغلب بيماري هاي اعصاب و روان يك دوره درماني وجود دارد و اگر درمان به طريقه صحيح انجام شود مي توان پس از مدتي دارو را قطع كرد.

شايع ترين بيماري هاي اعصاب و روان در جامعه ما كدام اند؟

برخلاف ديدگاه عمومي كه از كلمه بيماري هاي اعصاب و روان بدترين نوع آن اصطلاحاً ديوانگي يا رواني بودن در ذهن آنها شكل مي گيرد در مطب ها با درصد بسيار كمي از اين بيماران مواجه هستيم و اصولاً ما اين واژه ها را قبول نداريم ولي آنچه را كه مردم در ذهن خود دارند كمتر از يك درصد بيماران ما را تشكيل مي دهد. شيوع اضطراب مانند سرماخوردگي در پزشكي بسيار زياد است. افسردگي بخش چشمگيري از افراد جامعه از سن پايين تا سالمندان را دربرگرفته است. وسواس و اعتياد جزو رايج ترين بيماري ها در اين رشته محسوب مي شود. بعضي از مردم به علت ترس از انگ بيماري براي مثال افسردگي با مراجعه نكردن به متخصص گاهي صدمات غير قابل جبراني از نظر اجتماعي و رواني وحتي جسمي دريافت مي كنند ولي نگران هستند نكند كسي بفهمد او يا اعضاي خانواده او مبتلا به بيماري است. ما روزانه شاهد نابودي زندگي هاي گوناگوني هستيم، شاهد پرخاشگري، افت كارايي و تحصيلي، خودكشي، بزهكاري و اعتياد و ... هستيم كه شايد با يك مشاوره

ساده مي شدجلوي اين اتفاقات را گرفت. من حتي مي خواهم بگويم بيماري هاي اعصاب و روان مي تواند اعتقادات ديني يك فرد را سست كند.

مطلب جالبي را ذكر كرديد. واقعا رابطه بين اعتقادات ديني و سلامت و رواني چيست؟

حوزه روح از حوزه علوم تجربي و انساني خارج است ولي روان پزشكي يك علمي است كه بشر بخش اعظم آن را شناخته ولي مانند علوم ديگر بخش هاي ناشناخته نيز دارد. مترادف كردن بيماري هاي روحي و رواني اشتباه است و اين طرز تفكر كه فقط كساني كه اعتقادات ضعيف دارند به بيماري هاي رواني مبتلا مي شوند هم اشتباه است. ولي اين باور وجود دارد كه اعتقادات ديني و معنويت بر بهداشت روان موثر است و متقابلاً بهداشت روان يك فرد مي تواند بر اعتقادات ديني او موثر باشد بنابراين شايد از اين حيث توجه به بهداشت روان در مقايسه با بيماري هاي جسمي ارجحيت بيشتري داشته باشد.

يكي از نگراني هاي مردم درباره درمان هاي روان پزشكي مربوط به داروهاي اعصاب و روان است كه فكر مي كنند اعتيادآور است و يا عوارض زيادي به همراه دارد.

بايد تعريف ما از اعتياد مشخص شود. آيا اگر فردي براي مثال قرص قند و يا قرص فشار خون مصرف مي كند و وقتي يك روز آن را نمي خورد قند او و يا فشار خون او بالا مي رود بايد بگوييم به قرص قند و يا قرص فشار خون اعتياد دارد؟ اگر اعتياد اين است پس بيشتر درمان هاي پزشكي اعتياد است. در اين صورت بايد بگوييم اعتياد چيز خوبي است ولي اين طور نيست. به نظر من، داروهاي اعصاب و روان هم مثل بيماران اعصاب و روان، مظلوم واقع شده اند. وقتي ما مي گوييم فردي اعتياد پيدا كرده است

شايد فرد اصلاً مشكلي نداشته است و براي مثال از سر كنجكاوي اقدام به سوءمصرف مواد كرده و پس از آن به دارو وابسته شده و هر روز به ميزان مصرف او اضافه مي شود و متقابلاً هر روز از كارايي او كاسته مي شود ولي وقتي كه ما شروع به تجويز يك داروي اعصاب و روان مي كنيم فرد با علايم و مشكلات متعدد يك بيماري اعصاب و روان مواجه بوده به طوري كه موجب افت كاري او شده و با مصرف اين داروها انتظار اين است كه كارايي او افزايش پيدا كند وگرنه درمان صحيح انجام نشده است و پس از مدتي از ميزان دارو كاسته مي شود. فرد معتاد هر روز كه مواد خود را مصرف مي كند به فكر مصرف فرداي خود نيز هست ولي فردي كه تحت درمان است به فكر است كه چه زماني داروهاي خود را قطع مي كند. متاسفانه در بيشتر درمان ها، دير مراجعه كردن بيمار و يا مداخله او در چگونگي مصرف داروها و يا تجويز ناصحيح دارو از سوي بعضي از همكاران پزشك موجب مي شود بيماران به سريع الاثرترين دارو از خانواده بنزوديازپين ها مانند لورازپام، آلپروزولام، ديازپام، كلروديازپوكسايد، اگزاپام و... كه جزو داروهاي فرعي ما هستند وابستگي پيدا كنند و گرنه به طور قاطع مي گويم كه داروهاي اصلي روان پزشكي اعتياد آور نبوده و از طرفي عوارض آن از ديگر داروهاي پزشكي بيشتر نيست.

علت بيماري هاي اعصاب و روان چيست؟ خود مردم چه قدر مي توانند در پيشگيري و درمان خود دخالت داشته باشند؟

سه عامل اصلي در بروز يك بيماري اعصاب و روان دخالت دارد:

بيولوژيك بدن: يعني تغييراتي كه در سطح هورمون ها، سلول ها و

مواد بيوشيمي بدن اتفاق مي افتد و يا وجود يك ژن مي تواند موجب ظهور يك بيماري شود.

روان فرد: طرز تفكر يك فرد، شناخت او از اتفاقات و افراد پيرامون خود، چگونگي بروز هيجانات و كنترل آن، نوع قضاوت كردن هاي او، چگونگي سازش پذيري و كنترل استرس و... در حوزه اي است كه در بروز يك اختلال مي تواند نقش داشته باشد.

مسايل اجتماعي: كه ناشي از حضور فرد در يك محيط و يا ارتباط او با ديگر افراد ايجاد مي شود. حوادث ناگوار، خبرهاي بد، ديدن صحنه هاي ناخوشايند، فشارهاي و استرس هاي شغلي و محيطي نمونه هايي از مسايل اجتماعي محسوب مي شوند.

به جز در بعضي موارد هر سه عامل فوق در اين بيماري ها سهم دارند وشايد به دليل همين مساله است كه در مفهوم عام پيشگيري اوليه يك كار پيچيده است و بايد از كودكي روي افراد كار كرد تا ريسك به خطر افتادن بهداشت روان آنها را كم كرد ولي امروزه ثابت شده است كه ورزش كردن، آموزش راه هاي كنترل استرس، كمتر در معرض استرس بودن، مثبت نگري و اعتقادات ديني و گاهي حتي بي اطلاعي از بعضي خبرها مي تواند در كاهش خطر بروز اختلال نقش داشته باشد كه ما در توصيه هاي خود به بيماران ويا خانواده آنها تذكر مي دهيم ولي همين جا بايد اين نكته را يادآور شوم كه همچنان كه براي يك بيماري ديابت و يا بيماري قلبي برخي توصيه ها را داريم ولي اگر علايم او آن قدر شديد است كه با توصيه هاي غير دارويي رفع نمي شود اقدام به تجويز دارو مي كنيم، در اين رشته نيز به همين طريق است و گاهي اين توصيه ها تا يك سطحي از درمان

موثر است و در مواقعي هم مجبور به تجويز دارو هستيم.

به هر حال، به عنوان حرف آخر مي خواهم بگويم مراجعه به يك متخصص مي تواند دريچه اي به دنياي جديد براي انسان بگشايد و مردم نبايد نگران حرف و حديث هاي ديگران باشند.

منابع :

بيماريهاي اعصاب و روان چيست ؟ http://www.zendagi.com

داروهاي اعصاب مظلومند!! http://pjensi.blogfa.com

نگاهي به علل و علائم افسردگي به عنوان شايع ترين بيماري اعصاب و روان http://iran-world.com

اعصاب و روان

بيماريهاي اعصاب و روان چيست ؟

جسم و روان انسان ارتباط و وابستگي شديد به هم دارند لذا بيماري در هر كدام ، ديگري را نيز تحت تاثير قرار مي دهد عوارض وعلائم بيماري جسمي معمولاً با چشم قابل ديدن و يا با حواس پنجگانه قابل درك مي باشند اما علائم بيماري رواني معمولاً در عواطف ، احساسات و رفتار فرد نفوذ پيدا مي كند و در اوايل بيماري يك حس و حالتهاي مبهمي است كه فرد به راحتي آن را درك نمي كند . تقسيم بندي بيماريهاي رواني :

?- بيماريهاي خلقي :

خلق همان حالت هيجاني پايدار يك فرد است كه گاهي به طور طبيعي در طيفي از شادي وغم در نوسان است . بيماريهاي خلقي با احساسهاي نابهنجار افسردگي و يأس مشخص ميشوند كه فرد به صورت مداوم داراي حالتهاي مذكور مي شود و انواع آن عبارتند از :

الف – بيماري افسردگي : خلق افسرده ، از دست دادن انرژي و علاقه ، احساس گناه ، كاهش تمركز ، از دست دادن اشتها ، افكار خود كشي يا مرگ و مشكلات خواب و ... از علائم آن است كه خود به چند دسته اختلال افسردگي اساسي ، افسردگي

فصلي ، افسردگي اتيپيك يا غيرنرمال يا فيزئول ، افسردگي مضاعف ، اختلال افسرده خويي و... تقسيم مي شود .

ب – بيماري اختلال دوقطبي : همچنان كه از اسم آن پيداست داراي دو حالت است كه يك حالت آن از علائمي مانند : خلق بالا ، پرش افكار ، كاهش خواب ، افزايش اعتماد به نفس ، خود بزرگ بيني ، افراط در فعاليت ، ولخرجي و افزايش ميل جنسي و .... تشكيل شده است و حالت دوم برعكس ، احساس افسردگي مي باشد كه خود به چند دسته اختلال دو قطبي ? ، اختلال دوقطبي ?، اختلال خلق ادواري و .. تقسيم ميشود .

2-بيماري هاي اضطرابي :

اضطراب در بعضي شرايط و مواقع امري طبيعي است اما اگر به صورت احساس فراگيري از نگراني يا وحشت درآيد بيماري تلقي مي گردد كه انواع آن عبارت است از:

الف – اختلال هول (پانيك ) : دوره اي از ترس يا ناراحتي شديد است كه ابتدا و انتهاي آن مشخص ميباشد كه اغلب با بازار هراسي همراه مي باشد كه علائم آن به صورت تپش قلب ، تعريق ، لرزش ، احساس خفگي ، درد سينه ، تهوع ، سرگيجه ، ترس از ديوانه شدن ويا مردن ، مورمور شدن ، سرما لرزه و.. مي باشد .

ب – هراس هاي بيمارگوني (فوبيا) : فرد، ترس مداوم و شديد از موقعيتهاي معين يا اشياء خاص و يا مكانهاي خاص دارد و انواع مختلفي مانند هراس اختصاصي ، جمعيت هراسي ، بازار هراسي و ... دارد .

ج – اختلال وسواسي – اجباري : وسواس عبارت است از

: فكر ، احساس ، انديشه يا حسي عود كننده و مزاحم و اجبار نيز فكر يا رفتاري آگاهانه ، معيارمند و عود كننده است مانند : شمارش ، وارسي ، اجتناب ، شستشو و ... كه اين افكار وسواسي باعث اضطراب و رفتارهاي اجباري باعث كاهش اضطراب مي شود .

د- اختلال فشار رواني پس از آسيب (PTSD): مجموعه اي از علائم كه پس از مواجهه (ديدن يا شنيدن ) با يك عامل فشار آسيب زاي بي نهايت شديد براي فرد بوجود مي آيد كه فرد به صورت ترس و درماندگي به اين تجربه پاسخ مي دهد و واقعه را دائماً در ذهن خود مجسم مي كند و در عين حال مي خواهد از يادآوري آن اجتناب كند .

ه_ - اختلال اضطرابي فراگير : اضطراب و نگراني مفرط در اكثر اوقات روز درباره چندين واقعه يا فعاليت ، طي يك دوره حداقل شش ماهه تعريف مي شود.

?-اختلالات روان پريشانه (سايكوز):

اين گونه بيماران به صورت چشمگير حس واقعيت سنجي آنان مختل مي شود و فرد علي رغم داشتن توهم يا هذيان نسبت به بيماري خود بصيرت و آگاهي ندارد كه انواع آن عبارتند از :

الف – اسكيزوفرني : فرد از علائم هذيان ، توهم ، تكلم نابسامان ، رفتار نابسامان ، علائم منفي حداقل ? تاي آن را به مدت ?ماه يا بيشتر داشته باشد درصورتيكه علائم كمتر از ? ماه باشد به آن اسكيزوفرني فرم اطلاق مي شود .

ب – عاطفه گسيختگي( اسكيزوافكتيو ) : در اين بيماري فرد هم خصايص اختلال خلقي و هم خصايص اختلال روانپريشي را دارد

.

ج – اختلال هذياني : اختلالي است كه بيمار علامت غالبش عمدتاً يك هذيان ثابت مي باشد و ساير حوزه هاي كاركرد او مشكلي ندارد كه انواع مختلفي مانند : بدگماني يا پارانوئيد ، خودبزرگ بيني ، عاشقي ، حسادت و.... دارد .

د- اختلال روانپريشي گذرا: فرد در عرض يك روز تا حداكثر يك ماه به دنبال يك فشار شديد رواني ، اجتماعي ، حس واقعيت سنجي او مختل شده باشد .

?- اختلالات شبه جسمي :

اين نوع اختلالات عبارتند از : نشانه هاي جسماني كه عارضه اي طبي را تداعي مي كنند ولي با هيچ عارضه طبي يا مصرف موادي خاص يا اختلال رواني ديگر قابل توجيه نمي باشند كه انواع مختلف آن :

الف – اختلال جسماني كردن : علائم مختلف جسمي متعدد است كه با معاينات جسماني و بررسي آزمايشات كافي قابل توجيه نمي باشند .

ب – اختلال تبديلي : يك يا چند نشانه عصبي ( مثلاً ، فلجي ، كوري ، لنگيدن ، بي حسي ، غش كردن ) كه با يك اختلال طبي يا عصبي شناخته شده قابل توجيه نبوده و با عوامل روانشناختي واسترس شروع و تشديد شود .

ج – خودبيمارانگاري : اشتغال ذهني بيمار با ترس از بيمارشدن يا اعتياد وي مبني بر ابتلا به يك بيماري جدي .

د- اختلال بدريختي بدن : اشتغال ذهني يا نقص تخيلي (مثل بيني بدريخت ) يا تحريف مبالغه آميز يك عيب خفيف و جزيي در ظاهر جسماني است .

ه_ - اختلال درد : وجود دردي كه مركز اصلي توجه باليني است . عوامل روانشناختي نقش مهمي در

اين اختلال به عهده دارند .

در تمام اختلالات ذكر شده اختلال ناشي ا زمصرف مواد و اختلال ناشي از طبي عمومي نيز بايد به آنها اضافه كرد .

اختلالات جنسي : اختلالات تجزيه اي ، اختلالات خوردن ، اختلالات خواب ، اختلالات شخصيت ، اختلالات ناشي از سوء مصرف مواد ، اختلالات فراموشي و دمانس و .... از ديگر اختلالات مربوط به بيماريهاي اعصاب و روان مي باشد . نگاهي به علل و علائم افسردگي به عنوان شايع ترين بيماري اعصاب و روان

افسردگي يك اختلال خلقي است كه امروزه در گروه شايع ترين بيماري هاي اعصاب و روان جاي گرفته است. به گفته كارشناسان؛ احتمال بروز افسردگي در زنان دو برابر مردان است. به دنبال بروز افسردگي، فرد از جامعه، خانواده يا دوستان كناره گيري كرده و عملكردهاي وي اعم از شغلي، تحصيلي و خانوادگي مختل مي شود. بنابراين شناسايي علايم اين اختلال و فراهم آوردن زمينه هاي درماني مناسب بيش از پيش ضروري است.

دكتر اميد رضائي، متخصص اعصاب و روان و عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي در گفت وگو با ايسنا، با بيان اين كه افراد به طور معمول طيف وسيعي از حالات خلقي و رواني اعم از شاد و غمگين بودن، خنديدن و غصه دار بودن را تجربه مي كنند، تصريح كرد: افراد به طور طبيعي بر اين حالات خلقي روحي – رواني تسلط داشته و قادر به كنترل آنها هستند. در اختلالات خلقي اين احساس تسلط از بين رفته و فرد از اين بابت دچار رنج فراواني مي شود.

شيوع افسردگي در زنان دو برابر مردان است

اثرات زايمان، تفاوت هاي هورموني و فشارهاي رواني و اجتماعي از

علل افسردگي در زنان

به گفته دكتر رضائي، فرد افسرده توانايي كنترل اين روحيه و خلق افسرده را ندارد. افسردگي حدود 10 تا 25 درصد در زنان و 5 تا 10 درصد در مردان شايع است. تفاوت هاي هورموني بين دو جنس زن و مرد، اثرات زايمان و تفاوت فشارهاي رواني و اجتماعي در زنان و مردان از جمله علت هاي شيوع دو برابري افسردگي در زنان نسبت به مردان است.

عوامل ژنتيكي اتفاقات روانشناختي، عوامل اجتماعي و معنوي در بروز افسردگي موثرند

اين متخصص اعصاب و روان با بيان اين كه افسردگي مانند هر اختلال اعصاب و روان ديگر در چهار حوزه ريشه دارد، تصريح كرد: مسايل زيست شناختي مانند عوامل ژنتيكي در بروز افسردگي موثراست. بنابراين افراد داراي سابقه خانوادگي، اختلالات اعصاب و روان، مستعد بروز افسردگي هستند. اتفاقات روانشناختي نيز در بروز افسردگي نقش مهمي دارند. به عنوان مثال فردي كه شريك عاطفي خود را از دست داده در معرض خطر ابتلا به افسردگي قرار دارد.

وي افزود: برخي از عوامل در سطح اجتماع معمولا به شكلي غيرمحسوس افراد را تحت تاثير قرار مي دهند. عوامل معنوي از ديگر عوامل موثر در بروز افسردگي است. بر اين اساس اختلالات اعصاب و روان در افرادي كه به يك وجود لايزال قدرت معتقدند كمتر مشاهده مي شود.

دكتر رضائي ادامه داد: اين چهار مورد مي توانند تنظيم و تعادل در محيط مغز را بر هم زده و اختلالات اعصاب و روان را بوجود آورد كه يكي از اين اختلالات افسردگي است. همچنين بسته به اين كه كدام بخش از مغز تحت تاثير بيشتري قرار گرفته باشد، علايم متفاوت

بروز مي كند.

به گفته وي، اين خلق افسرده از نظر بيمار مبتلا، كيفيت مشخصي دارد كه مي توان آن را از يك احساس طبيعي دلتنگي و سوگواري متمايز كرد. به اين ترتيب بيمار احساس مي كند در دوره اي قرار گرفته كه احساس غمگيني و دلتنگي وي متفاوت از احساس غمگيني وي در يك حالت طبيعي است. بيماران افسرده علايم بيماري خود را نوعي درد مشقت بار روحي توصيف كرده و حتي گاهي از اين مسئله شكايت مي كنند كه قادر به گريه كردن نيستند. در مقابل گروهي ديگر نيز قادر به كنترل گريه خود نيستند.

گوشه گيري و كناره گيري از جامعه، خانواده و دوستان از علايم ديگر افسردگي

حدود دو سوم بيماران افسرده گاهي به خودكشي فكر مي كنند

اين دانشيار روانپزشكي افزود: گاهي بيماران افسرده از جامعه، خانواده يا دوستان خود كناره گيري كرده و حتي از انجام فعاليت هايي كه زماني مورد علاقه وي بوده، لذتي نمي برد. همچنين ممكن است فرد از اين گوشه گيري آگاهي نداشته و ديگران متوجه آن شوند. حدود دو سوم كل بيماران افسرده گاهي به خودكشي فكر كرده و از اين مقدار 10 تا 15 درصد گاهي اقدام به خودكشي هم مي كنند. كاهش انرژي از علايم شايع افسردگي

دكتر رضائي كاهش انرژي را از ديگر علايم شايع افسردگي دانست و تصريح كرد: كاهش انرژي سبب مي شود فرد وظايف خود را به خوبي انجام نداده و اختلال عملكرد تحصيلي، شغلي و خانوادگي را به دنبال داشته باشد. در اين صورت فرد انگيزه خود را از دست داده و قادر به ايجاد طرح هاي جديد يا پيش بيني و برنامه ريزي براي آينده نيست.

اضطراب،اختلال خواب، كاهش اشتها و وزن از

ديگر علايم شايع افسردگي

اين متخصص اعصاب و روان گفت: اختلال در خواب بويژه سحرخيزي در بيماران افسرده شايع است. به اين صورت كه بيمار صبح ها زودتراز قبل از خواب برمي خيزد. گاهي بيماران از بيدار شدن هاي مكرر از خواب در طول شب و اين كه به دنبال اين بيدار شدن ها دائم به مشكلات خود فكر مي كنند، شكايت دارند.

دكتر رضائي اضطراب را يكي از شايع ترين علايم افسردگي عنوان كرد و با بيان اين كه اغلب بيماران مبتلا به افسردگي دچار كاهش اشتها و وزن مي شوند افزود: در مقابل گروه كوچكي از بيماران افسرده با افزايش اشتها و افزايش خواب روبرو مي شوند. غيرطبيعي بودن قاعدگي و كاهش علاقه جنسي در افراد افسرده

وي افزود: گاهي گروهي از علايم نباتي مانند غيرطبيعي بودن قاعدگي يا كاهش علاقه و عملكرد جنسي در افراد افسرده مشاهده مي شود. اگر دقت نشود كه اين علايم جزيي از علايم افسردگي است، ممكن است بيمار تحت درمان هاي زنان و زايمان و يا مشاوره هاي درمان اختلالات جنسي قرار گيرد.

مجموعه عوامل افسردگي سبب تشديد بيماري هاي طبي ديگر مي شود احتمال ابتلا به سوء مصرف مواد افراد افسرده

به گفته اين متخصص اعصاب و روان، مجموعه عوامل افسردگي سبب مي شوند كه بيماري هاي طبي ديگر مانند ديابت، فشارخون، بيماري هاي قلبي – عروقي و بيماري هاي انسدادي مزمن ريه، در صورت وجود، تشديد شوند.

دكتر رضائي با بيان اين كه گاهي افراد افسرده براي رهايي از حالات ناگوار خلقي به خوددرماني با مواد مخدر يا الكل مي پردازند، افزود: ممكن است سوء مصرف مواد مخدر در افراد افسرده مشاهده شود. همچنين در افراد افسرده ممكن است شكايت هاي جسمي مانند

يبوست، درد سينه، دردهاي مختلف بدن مثل سردرد، احساس كرختي و لختي در دست و پا مشاهده شود.

احساس ضعف در تمركز و اختلال در تفكر از ديگر علايم افسردگي

اين متخصص بيماري هاي اعصاب و روان ضعف در تمركز را از ديگر علايم افسردگي دانست و با بيان اين كه حدود 50 درصد بيماران افسرده بر اين باورند كه علايم بيماري در طول روز تغيير مي كند، تصريح كرد: احساس ضعف در تمركز يا مختل شدن تفكر از علايم ديگر افسردگي است. از طرف ديگر بيماران افسرده بر اين باورند كه شدت علايم و حالات ناگوار در صبح بيشتر بوده و هر چه به غروب نزديك تر مي شوند علايم كاهش مي يابد.

ضعف عملكرد تحصيلي، رفتار ضد اجتماعي و ترك خانه از علايم افسردگي كودكان و نوجوانان

دكتررضائي، علايم افسردگي در گروه كودك و نوجوان و گروه سالخورده را متفاوت از يكديگر دانست و اين باره به ايسنا گفت: ضعف عملكرد تحصيلي، سوء مصرف مواد مخدر، رفتار ضد اجتماعي، ولنگاري جنسي، فرار از مدرسه و ترك خانه از علايم افسردگي در كودكان ونوجوانان است.

تشخيص سخت و درمان طولاني مدت افسردگي در سالخوردگان

وي با بيان اين كه افسردگي در سالخوردگان به صورت فراوان مشاهده مي شود، تصريح كرد: پايين بودن وضع اقتصادي و اجتماعي، از دست دادن همسر، ابتلاي همزمان به يك بيماري جسمي و انزواي اجتماعي فرد سالخورده را مستعد بروز افسردگي مي كنند. شكايات جسمي مانند سردرد، ضعف دست و پا و اختلال در مراقبت از خود در سالخوردگان افسرده به مراتب بيشتر از جوان ترهاست.

دكتر رضائي گفت: معمولا افسردگي سالخوردگان سخت تشخيص داده شده و نيازمند

طي زمان بيشتري براي درمان است. گاهي افسردگي در سالمندان با اين باور كه اين علايم طبيعي بوده و اقتضاي سن فرد است، جدي گرفته نمي شود. اين در حالي است كه در صورت تشخيص و درمان به موقع، اين افراد از كيفيت زندگي بهتري برخوردار خواهند شد.

اين متخصص اعصاب و روان با بيان اين كه در اختلال افسردگي مجموعه اي از اختلالات دخيل هستند، افزود: هنگامي عنوان افسرده به كار گرفته مي شود كه فرد دو هفته به صورت پي در پي علايم افسردگي را تجربه كرده و در حوزه هاي مختلف دچار اختلال عملكرد شده باشد.

به گفته وي، در درمان افسردگي مانند هر اختلال اعصاب و روان ديگر دو بخش عمده دارويي و غيردارويي اعم از روان درماني يا روانكاوي به كار گرفته مي شود.

ابراز نگراني بيماران از مصرف داروهاي اعصاب و روان بي مورد است

دكتر رضائي گفت: در درمان، گاهي افراد نسبت به مصرف داروهاي اعصاب و روان و اين كه به اين داروها عادت كرده و يا بواسطه استفاده از آنها سست و خواب آلود مي شوند ابراز نگراني مي كنند. بنابراين بهتر است درمان تحت نظر متخصص مربوطه انجام شده و نگراني از بابت عوارض درمان به عهده وي گذاشته شود. به طور كلي، معمولا عوارض دارو در مقابل منافع آن سنجيده مي شود و دارو زماني تجويز مي شود كه منفعت آن بسيار بيشتر از ضرر آن باشد.

به هم ريختگي در محيط شيميايي مغز علت اساسي اختلالات اعصاب و روان

عدم استعداد ژنتيكي، حمايت هاي خانوادگي و اجتماعي تا حد زيادي در رفع افسردگي موثر است.

اين متخصص اعصاب و روان، علت اساسي اختلالات اعصاب و

روان را بهم ريختگي در محيط شيميايي مغز عنوان كرد و گفت: داروهاي مصرفي در درمان اختلالات اعصاب و روان نقش متعادل كننده و ترميم كننده به هم ريختگي هاي مغز است. معمولا داروهاي اعصاب و روان به شكل موقتي و براي چند ماه مصرف شده و بعد از بهبود حالات اعصاب و روان به تدريج قطع مي شود.

دكتر رضائي درمان را وابسته به چند عامل دانست و در توضيح اين عوامل به ايسنا گفت: در صورت عدم استعداد ژنتيكي، شانس بهبودي كامل فرد افسرده زياد است. همچنين حمايت هاي خانوادگي و اجتماعي تا حد زيادي در رفع بيماري موثر است. بهره مندي از تحصيلات بالا، متاهل بودن، عملكرد خوب قبل از بيماري، نبود اختلالات مربوط به مصرف مواد و نداشتن اختلالات اعصاب و روان ديگر تا حد زيادي در بهبودي فرد افسرده موثر است. پرسش و پاسخ در مورد اعصاب و روان

چرا بيشتر مردم از مراجعه به روان پزشك و روان شناس خوششان نمي آيد؟

البته امروز در ديگر كشورها به خصوص كشورهاي غربي اين مساله جا افتاده و مردم به راحتي مراجعات متعددي دارند حتي شايد به يك فرهنگ تبديل شده باشد. خوشبختانه در كشور ما نيز فرهنگ عمومي به سمت اين حالت در حال حركت است و اين مساله كم كم بين مردم جا افتاده كه بالاخره مغز نيز مانند قلب، كليه، كبد و سيستم گوارش مي تواند بيمار شود و براي رفع كسالت آن بايد به متخصص آن مراجعه كرد و اين موضوع را نيز بايد به مردم باوراند كه مانند خريد ماشين، در اين مورد هم به اهل فن آن مراجعه كنند.

يكي ديگر از باورهاي نادرست اما

رايج در ميان مردم اين است كه بيشتر بيماري هاي رواني درماني ندارند. آيا بيماري هاي اعصاب و روان درمان قطعي دارد؟

بيماري هاي اعصاب و روان جدا از ديگر بيماري هاي پزشكي نيست. در بيماري هاي گوناگون بدن عموم اشكالات در سطح سلولي اتفاق مي افتد. براي مثال اگر ديابت يا مرض قند ايجاد مي شود يك اشكال در ترشح و عملكرد انسولين در سطح سلولي بدن است. در بين سلول هاي مغزي نيز مواد بيوشيمي وجود دارد كه وقتي تعادل اين مواد به هم مي خورد موجب بروز بيماري هاي متعددي مي شود كه با درمان هاي گوناگون ما اين مواد بيوشيمي را به حالت تعادل مي رسانيم. عموما در بيشتر بيماري ها درمان قطعي نداريم. براي مثال فرد تا زماني كه قرص قند خود را مي خورد و رعايت برخي اصول را مي كند قند او كنترل مي شود. ولي اين دستور كه بايد دارو را بخورد وجود دارد. در بيماري هاي اعصاب و روان نيز وضعيت به همين منوال است و شايد وضعيت بهتر باشد. ممكن است يك فرد ديابتي، فشار خوني، قلبي، كليوي و ... تا آخر عمر دارو بخورد ولي خوشبختانه در درمان اغلب بيماري هاي اعصاب و روان يك دوره درماني وجود دارد و اگر درمان به طريقه صحيح انجام شود مي توان پس از مدتي دارو را قطع كرد.

شايع ترين بيماري هاي اعصاب و روان در جامعه ما كدام اند؟

برخلاف ديدگاه عمومي كه از كلمه بيماري هاي اعصاب و روان بدترين نوع آن اصطلاحاً ديوانگي يا رواني بودن در ذهن آنها شكل مي گيرد در مطب ها با درصد بسيار كمي از اين بيماران مواجه هستيم و اصولاً ما اين واژه ها را قبول نداريم ولي آنچه را كه مردم در ذهن خود دارند كمتر از يك درصد

بيماران ما را تشكيل مي دهد. شيوع اضطراب مانند سرماخوردگي در پزشكي بسيار زياد است. افسردگي بخش چشمگيري از افراد جامعه از سن پايين تا سالمندان را دربرگرفته است. وسواس و اعتياد جزو رايج ترين بيماري ها در اين رشته محسوب مي شود. بعضي از مردم به علت ترس از انگ بيماري براي مثال افسردگي با مراجعه نكردن به متخصص گاهي صدمات غير قابل جبراني از نظر اجتماعي و رواني وحتي جسمي دريافت مي كنند ولي نگران هستند نكند كسي بفهمد او يا اعضاي خانواده او مبتلا به بيماري است. ما روزانه شاهد نابودي زندگي هاي گوناگوني هستيم، شاهد پرخاشگري، افت كارايي و تحصيلي، خودكشي، بزهكاري و اعتياد و ... هستيم كه شايد با يك مشاوره ساده مي شدجلوي اين اتفاقات را گرفت. من حتي مي خواهم بگويم بيماري هاي اعصاب و روان مي تواند اعتقادات ديني يك فرد را سست كند.

مطلب جالبي را ذكر كرديد. واقعا رابطه بين اعتقادات ديني و سلامت و رواني چيست؟

حوزه روح از حوزه علوم تجربي و انساني خارج است ولي روان پزشكي يك علمي است كه بشر بخش اعظم آن را شناخته ولي مانند علوم ديگر بخش هاي ناشناخته نيز دارد. مترادف كردن بيماري هاي روحي و رواني اشتباه است و اين طرز تفكر كه فقط كساني كه اعتقادات ضعيف دارند به بيماري هاي رواني مبتلا مي شوند هم اشتباه است. ولي اين باور وجود دارد كه اعتقادات ديني و معنويت بر بهداشت روان موثر است و متقابلاً بهداشت روان يك فرد مي تواند بر اعتقادات ديني او موثر باشد بنابراين شايد از اين حيث توجه به بهداشت روان در مقايسه با بيماري هاي جسمي ارجحيت بيشتري داشته باشد.

يكي از نگراني هاي مردم درباره درمان هاي روان پزشكي مربوط به داروهاي اعصاب

و روان است كه فكر مي كنند اعتيادآور است و يا عوارض زيادي به همراه دارد.

بايد تعريف ما از اعتياد مشخص شود. آيا اگر فردي براي مثال قرص قند و يا قرص فشار خون مصرف مي كند و وقتي يك روز آن را نمي خورد قند او و يا فشار خون او بالا مي رود بايد بگوييم به قرص قند و يا قرص فشار خون اعتياد دارد؟ اگر اعتياد اين است پس بيشتر درمان هاي پزشكي اعتياد است. در اين صورت بايد بگوييم اعتياد چيز خوبي است ولي اين طور نيست. به نظر من، داروهاي اعصاب و روان هم مثل بيماران اعصاب و روان، مظلوم واقع شده اند. وقتي ما مي گوييم فردي اعتياد پيدا كرده است شايد فرد اصلاً مشكلي نداشته است و براي مثال از سر كنجكاوي اقدام به سوءمصرف مواد كرده و پس از آن به دارو وابسته شده و هر روز به ميزان مصرف او اضافه مي شود و متقابلاً هر روز از كارايي او كاسته مي شود ولي وقتي كه ما شروع به تجويز يك داروي اعصاب و روان مي كنيم فرد با علايم و مشكلات متعدد يك بيماري اعصاب و روان مواجه بوده به طوري كه موجب افت كاري او شده و با مصرف اين داروها انتظار اين است كه كارايي او افزايش پيدا كند وگرنه درمان صحيح انجام نشده است و پس از مدتي از ميزان دارو كاسته مي شود. فرد معتاد هر روز كه مواد خود را مصرف مي كند به فكر مصرف فرداي خود نيز هست ولي فردي كه تحت درمان است به فكر است كه چه زماني داروهاي خود را قطع مي كند. متاسفانه در بيشتر درمان ها، دير مراجعه

كردن بيمار و يا مداخله او در چگونگي مصرف داروها و يا تجويز ناصحيح دارو از سوي بعضي از همكاران پزشك موجب مي شود بيماران به سريع الاثرترين دارو از خانواده بنزوديازپين ها مانند لورازپام، آلپروزولام، ديازپام، كلروديازپوكسايد، اگزاپام و... كه جزو داروهاي فرعي ما هستند وابستگي پيدا كنند و گرنه به طور قاطع مي گويم كه داروهاي اصلي روان پزشكي اعتياد آور نبوده و از طرفي عوارض آن از ديگر داروهاي پزشكي بيشتر نيست.

علت بيماري هاي اعصاب و روان چيست؟ خود مردم چه قدر مي توانند در پيشگيري و درمان خود دخالت داشته باشند؟

سه عامل اصلي در بروز يك بيماري اعصاب و روان دخالت دارد:

بيولوژيك بدن: يعني تغييراتي كه در سطح هورمون ها، سلول ها و مواد بيوشيمي بدن اتفاق مي افتد و يا وجود يك ژن مي تواند موجب ظهور يك بيماري شود.

روان فرد: طرز تفكر يك فرد، شناخت او از اتفاقات و افراد پيرامون خود، چگونگي بروز هيجانات و كنترل آن، نوع قضاوت كردن هاي او، چگونگي سازش پذيري و كنترل استرس و... در حوزه اي است كه در بروز يك اختلال مي تواند نقش داشته باشد.

مسايل اجتماعي: كه ناشي از حضور فرد در يك محيط و يا ارتباط او با ديگر افراد ايجاد مي شود. حوادث ناگوار، خبرهاي بد، ديدن صحنه هاي ناخوشايند، فشارهاي و استرس هاي شغلي و محيطي نمونه هايي از مسايل اجتماعي محسوب مي شوند.

به جز در بعضي موارد هر سه عامل فوق در اين بيماري ها سهم دارند وشايد به دليل همين مساله است كه در مفهوم عام پيشگيري اوليه يك كار پيچيده است و بايد از كودكي روي افراد كار كرد تا ريسك به خطر افتادن بهداشت روان آنها را كم كرد ولي امروزه

ثابت شده است كه ورزش كردن، آموزش راه هاي كنترل استرس، كمتر در معرض استرس بودن، مثبت نگري و اعتقادات ديني و گاهي حتي بي اطلاعي از بعضي خبرها مي تواند در كاهش خطر بروز اختلال نقش داشته باشد كه ما در توصيه هاي خود به بيماران ويا خانواده آنها تذكر مي دهيم ولي همين جا بايد اين نكته را يادآور شوم كه همچنان كه براي يك بيماري ديابت و يا بيماري قلبي برخي توصيه ها را داريم ولي اگر علايم او آن قدر شديد است كه با توصيه هاي غير دارويي رفع نمي شود اقدام به تجويز دارو مي كنيم، در اين رشته نيز به همين طريق است و گاهي اين توصيه ها تا يك سطحي از درمان موثر است و در مواقعي هم مجبور به تجويز دارو هستيم.

به هر حال، به عنوان حرف آخر مي خواهم بگويم مراجعه به يك متخصص مي تواند دريچه اي به دنياي جديد براي انسان بگشايد و مردم نبايد نگران حرف و حديث هاي ديگران باشند. منابع :

بيماريهاي اعصاب و روان چيست ؟ http://www.zendagi.com

داروهاي اعصاب مظلومند!! http://pjensi.blogfa.com

نگاهي به علل و علائم افسردگي به عنوان شايع ترين بيماري اعصاب و روان http://iran-world.com

مسائل متفرفه و روانشناسي

ارتباط چشمي: مهمترين ابزار در ارتباط

ارتباط چشمي شما چگونه است؟ پرخاشگر؟ ملايم و مهربان؟ جذاب؟ آيا با چشمهايتان مي توانيد كسي را دوست داشته باشيد؟ ارتباط چشمي هنري است كه نياز به مهارت بسيار زياد دارد اما براي موثر بودن روابط، حياتي است. چطور مي توانيم ارتباط چشمي بهتري داشته باشيم؟ ارتباط چشمي، ارتباط اجتماعي لازم را براي فردي كه به او گوش مي دهيد يا با او حرف مي زنيد فراهم ميكند. ارتباط چشمي زياد باعث مي شود ديگران تصور كنند فردي متجاوز هستيد؛ ارتباط چشمي

كم هم باعث مي شود ديگران تصور كنند علاقه اي به صحبت هاي آنان نداريد. از اينرو ارتباط چشمي در برقراري ارتباط با ديكران مهارت بسيار زيادي را طلب مي كند. فروشنده ها، سياست مداران، و سخنگويان معمولاً بالاترين مهارت را در اين زمينه دار هستند.اهميت ارتباط چشمي وقتي بر من آشكار شد كه مجبور بودم براي مشاوره چشم در چشم افراد نگاه كنم. تجربه به من نشان داد كه وقتي نگاهم را از آنها مي گرفتم، فرد صحبت خود را قطع مي كرد. و وقتي ارتباط چشميم را با او حفظ مي كردم، فرد با تصور اينكه صحبت هايش مورد علاقه و توجه من است، به حرف زدن ادامه مي داد. علائم روحي ارتباط چشميدست فروش ها معمولاً از اهميت ارتباط چشمي به خوبي آگاهي دارند چون براي فروش محصولات خود بايد مشتريان احتمالي را علاقه مند نگه دارند. وقتي شما به چيزي علاقه منديد يا چيزي توجه شما را جلب مي كند، مردمك چشمانتان گشاد ميشود و اين مي تواند علامت خوبي براي فروشنده باشد.همچنين وقتي همسرتان از نظر جنسي توجه شما را جلب مي كند، باز هم مردمك چشمانتان گشاد مي شود و معمولاً بيشتر از حد نرمال به وي خيره مي شويد. من وقتي مجرد بودم هميشه از چشمهاي ديگران مي فهميدم كه به من علاقه دارند يا نه. ارتباطات روزانه و ارتباط چشمي همه ما در زندگي روزمره خود از ارتباطات چشمي استفاده مي كنيم، از اينرو بهتر است بهترين راه و روش براي استفاده از چشمانمان را ياد بگيريم. برخي موقعيت هاي خاص، استفاده متفاوتي از چشمان را طلب

مي كند. براي مثال، وقتي مشغول مشاجره و دعوا هستيد، بهتر است كه بتوانيد نگاه خيره تان را طولاني تر نگه داريد. وقتي مي خواهيد به كسي احترام بگذاريد بهتر است نگاهتان را پايين بيندازيد. وقتي كسي را دوست داريد بهتر است به عمق چشمان طرف مقابل خيره شويد. 6 راه براي تقويت و ارتقاء مهارت هاي ارتباط چشمي 1. صحبت كردن با يك گروه: وقتي با گروهي از مردم صحبت مي كنيد، خيلي خوب است كه بتوانيد ارتباط جشمي مستقيم با شنونده هاي خود برقرار كنيد. اما اگر در صحبت ارتباط چشمي را فقط با يكي از اعضاء گروه حفظ كنيد، باعث مي شود بقيه شنونده ها ديگر به حرف هايتان گوش نكنند. از اينرو با هر جمله جديد بايد روي يكي از شنوده ها متمركز شويد. با اين روش با همه افراد گروه صحبت خواهيد كرد و همه آنها را به گوش كردن علاقه مند مي كنيد. 2. صحبت كردن با فرد: برقراري ارتياظ چشمي موقع حرف زدن با كسي بسيار عالي است اما اگر بخواهيد عميقاً به طرف مقابل خيره شويد، موجب ناراحتي فرد خواهد شد. براي مقابله با چنين مشكلي، هر 5 ثانيه يكبار ازتباط خود را قطع كنيد. اما حواستان باشد موقع قطع كردن ارتباط چشمي خود نگاهتان را پايين نيندازيد چون باعث مي شود فرد مقابل تصور كند حرفتان تمام شده است. درعوض به بالا يا به اطراف نگاه كنيد، طوري كه انگار مي خواهيد چيزي را به ياد بياوريد.3. گوش كردن به فرد: موقع گوش كردن به صحبت هاي كسي اگر بخواهيد خيلي خيره به آنها نگاه كنيد،

ممكن است صحبت كردن برايشان دشوار شود. تكنيكي كه من موقع مشاوره با بيمارانم به كار مي گيريم، تكنيكي است كه آنرا مثلث مي نامم. در اين تكنيك من 5 ثانيه به يك چشم، 5 ثانيه به چشم ديگر، و 5 ثانيه بعد به دهان فرد نگاه مي كنم و چرخه را همينطور دنبال مي كنم. اين تكنيك به همراه مهارت ها و تكنيك هاي گوش كردن ديگر مثل تكان هاي سر يا كلام هاي كوتاه تاييد بهترين راه براي نشان دادن علاقه خود به شنيدن حرف طرف مقابل است.

4. مشاجرات: مشاجره و دعوا با كسي هم خود مهارت هاي خاص خود را مي طلبد. در چنين موقعيتي اگر بتوانيد نگاه خيره خود را به طرف مقابل نگه داريد، نشاندهنده قدرت شما خواهد بود. اما اگر موقع مشاجره به اطراف نگاه كنيد مطمئن باشيد كه در بحث شكست خواهيد خورد. البته اين مسئله به اينكه به چه كسي دعوا مي كنيد هم بستگي دارد اما به طور كلي در مشاجرات و دعواها موقع حرف زدن يا گوش دادن بهتر است كه به فرد خيره بمانيد. با اين روش احتمالاً طرف مقابل هم سعي خواهد كرد كه به شما خيره شود. اما ميدان را از دست ندهيد و از نگاه هاي خيره او در نرويد.5. مجذوب كردن فرد: وقتي سعي مي كنيد كسي را مجذوب خود كنيد و علاقه خود را نيز به آنها نشان دهيد، مي توانيد با چشمانتان حرف بزنيد و گوش دهيد. وقتي كسي كه دوستش داريد صحبت مي كند، از كل صورت بعنوان نقطه كانوني استفاده كنيد. به چشمانشان نگاه كنيد،

به آنچه مي گويند گوش دهيد، در مواقع مناسب لبخند بزنيد، در مواقع مناسب ابروهايتان را بالا ببريد، و...اگر احساس كرديد كه به آنها خيره شده ايد، نگاهتان را به سمت نقاط ديگر صورتشان مثل لب ها، گونه ها، بيني معطوف كرده و دوباره به سمت چشمها برگردانيد. لبخند زدن موقع گوش دادن به كسي راهي بسيار عالي براي نشان دادن علاقه تان به صحبت هاي آنان است. البته مراقب باشيد وقتي حرف هاي غمگين به شما مي زنند به آنها لبخند جواب ندهيد. بايد هم با چشمانتان و هم با گوش هايتان به حرف هاي طرف مقابل گوش دهيد.6. دوست داشتن فرد: من و همسرم معمولاً نگاه هاي خيره طولاني به همديگر مي اندازيم و گاهي اوقات نگاه كردن بدون بر زبان آوردن حرفي بسيار تاثيرگذار خواهد بود. اينكار ارتباطي عميق بين ما ايجاد مي كند. در چنين موقعيت هايي براي عمق دادن به نگاه خود مي توانيد تصور كنيد كه به درون بدن فرد مقابل رفته ايد و روحتان به همديگر عشق مي ورزد. حس كنيد كه مي خواهيد روح آنها را لمس كنيد. اينكار باعث ترشح آدرنالين در بدن شده و مردمك هايتان را گشادتر مي كند.

ارتباط چشمي: مهمترين ابزار در ارتباط

ارتباط چشمي شما چگونه است؟ پرخاشگر؟ ملايم و مهربان؟ جذاب؟ آيا با چشمهايتان مي توانيد كسي را دوست داشته باشيد؟ ارتباط چشمي هنري است كه نياز به مهارت بسيار زياد دارد اما براي موثر بودن روابط، حياتي است. چطور مي توانيم ارتباط چشمي بهتري داشته باشيم؟ ارتباط چشمي، ارتباط اجتماعي لازم را براي فردي كه به او گوش مي دهيد يا

با او حرف مي زنيد فراهم ميكند. ارتباط چشمي زياد باعث مي شود ديگران تصور كنند فردي متجاوز هستيد؛ ارتباط چشمي كم هم باعث مي شود ديگران تصور كنند علاقه اي به صحبت هاي آنان نداريد. از اينرو ارتباط چشمي در برقراري ارتباط با ديكران مهارت بسيار زيادي را طلب مي كند. فروشنده ها، سياست مداران، و سخنگويان معمولاً بالاترين مهارت را در اين زمينه دار هستند.اهميت ارتباط چشمي وقتي بر من آشكار شد كه مجبور بودم براي مشاوره چشم در چشم افراد نگاه كنم. تجربه به من نشان داد كه وقتي نگاهم را از آنها مي گرفتم، فرد صحبت خود را قطع مي كرد. و وقتي ارتباط چشميم را با او حفظ مي كردم، فرد با تصور اينكه صحبت هايش مورد علاقه و توجه من است، به حرف زدن ادامه مي داد. علائم روحي ارتباط چشميدست فروش ها معمولاً از اهميت ارتباط چشمي به خوبي آگاهي دارند چون براي فروش محصولات خود بايد مشتريان احتمالي را علاقه مند نگه دارند. وقتي شما به چيزي علاقه منديد يا چيزي توجه شما را جلب مي كند، مردمك چشمانتان گشاد ميشود و اين مي تواند علامت خوبي براي فروشنده باشد.همچنين وقتي همسرتان از نظر جنسي توجه شما را جلب مي كند، باز هم مردمك چشمانتان گشاد مي شود و معمولاً بيشتر از حد نرمال به وي خيره مي شويد. من وقتي مجرد بودم هميشه از چشمهاي ديگران مي فهميدم كه به من علاقه دارند يا نه. ارتباطات روزانه و ارتباط چشمي همه ما در زندگي روزمره خود از ارتباطات چشمي استفاده مي كنيم، از اينرو بهتر است

بهترين راه و روش براي استفاده از چشمانمان را ياد بگيريم. برخي موقعيت هاي خاص، استفاده متفاوتي از چشمان را طلب مي كند. براي مثال، وقتي مشغول مشاجره و دعوا هستيد، بهتر است كه بتوانيد نگاه خيره تان را طولاني تر نگه داريد. وقتي مي خواهيد به كسي احترام بگذاريد بهتر است نگاهتان را پايين بيندازيد. وقتي كسي را دوست داريد بهتر است به عمق چشمان طرف مقابل خيره شويد. 6 راه براي تقويت و ارتقاء مهارت هاي ارتباط چشمي 1. صحبت كردن با يك گروه: وقتي با گروهي از مردم صحبت مي كنيد، خيلي خوب است كه بتوانيد ارتباط جشمي مستقيم با شنونده هاي خود برقرار كنيد. اما اگر در صحبت ارتباط چشمي را فقط با يكي از اعضاء گروه حفظ كنيد، باعث مي شود بقيه شنونده ها ديگر به حرف هايتان گوش نكنند. از اينرو با هر جمله جديد بايد روي يكي از شنوده ها متمركز شويد. با اين روش با همه افراد گروه صحبت خواهيد كرد و همه آنها را به گوش كردن علاقه مند مي كنيد. 2. صحبت كردن با فرد: برقراري ارتياظ چشمي موقع حرف زدن با كسي بسيار عالي است اما اگر بخواهيد عميقاً به طرف مقابل خيره شويد، موجب ناراحتي فرد خواهد شد. براي مقابله با چنين مشكلي، هر 5 ثانيه يكبار ازتباط خود را قطع كنيد. اما حواستان باشد موقع قطع كردن ارتباط چشمي خود نگاهتان را پايين نيندازيد چون باعث مي شود فرد مقابل تصور كند حرفتان تمام شده است. درعوض به بالا يا به اطراف نگاه كنيد، طوري كه انگار مي خواهيد چيزي را به

ياد بياوريد.3. گوش كردن به فرد: موقع گوش كردن به صحبت هاي كسي اگر بخواهيد خيلي خيره به آنها نگاه كنيد، ممكن است صحبت كردن برايشان دشوار شود. تكنيكي كه من موقع مشاوره با بيمارانم به كار مي گيريم، تكنيكي است كه آنرا مثلث مي نامم. در اين تكنيك من 5 ثانيه به يك چشم، 5 ثانيه به چشم ديگر، و 5 ثانيه بعد به دهان فرد نگاه مي كنم و چرخه را همينطور دنبال مي كنم. اين تكنيك به همراه مهارت ها و تكنيك هاي گوش كردن ديگر مثل تكان هاي سر يا كلام هاي كوتاه تاييد بهترين راه براي نشان دادن علاقه خود به شنيدن حرف طرف مقابل است.

4. مشاجرات: مشاجره و دعوا با كسي هم خود مهارت هاي خاص خود را مي طلبد. در چنين موقعيتي اگر بتوانيد نگاه خيره خود را به طرف مقابل نگه داريد، نشاندهنده قدرت شما خواهد بود. اما اگر موقع مشاجره به اطراف نگاه كنيد مطمئن باشيد كه در بحث شكست خواهيد خورد. البته اين مسئله به اينكه به چه كسي دعوا مي كنيد هم بستگي دارد اما به طور كلي در مشاجرات و دعواها موقع حرف زدن يا گوش دادن بهتر است كه به فرد خيره بمانيد. با اين روش احتمالاً طرف مقابل هم سعي خواهد كرد كه به شما خيره شود. اما ميدان را از دست ندهيد و از نگاه هاي خيره او در نرويد.5. مجذوب كردن فرد: وقتي سعي مي كنيد كسي را مجذوب خود كنيد و علاقه خود را نيز به آنها نشان دهيد، مي توانيد با چشمانتان حرف بزنيد و گوش

دهيد. وقتي كسي كه دوستش داريد صحبت مي كند، از كل صورت بعنوان نقطه كانوني استفاده كنيد. به چشمانشان نگاه كنيد، به آنچه مي گويند گوش دهيد، در مواقع مناسب لبخند بزنيد، در مواقع مناسب ابروهايتان را بالا ببريد، و...اگر احساس كرديد كه به آنها خيره شده ايد، نگاهتان را به سمت نقاط ديگر صورتشان مثل لب ها، گونه ها، بيني معطوف كرده و دوباره به سمت چشمها برگردانيد. لبخند زدن موقع گوش دادن به كسي راهي بسيار عالي براي نشان دادن علاقه تان به صحبت هاي آنان است. البته مراقب باشيد وقتي حرف هاي غمگين به شما مي زنند به آنها لبخند جواب ندهيد. بايد هم با چشمانتان و هم با گوش هايتان به حرف هاي طرف مقابل گوش دهيد.6. دوست داشتن فرد: من و همسرم معمولاً نگاه هاي خيره طولاني به همديگر مي اندازيم و گاهي اوقات نگاه كردن بدون بر زبان آوردن حرفي بسيار تاثيرگذار خواهد بود. اينكار ارتباطي عميق بين ما ايجاد مي كند. در چنين موقعيت هايي براي عمق دادن به نگاه خود مي توانيد تصور كنيد كه به درون بدن فرد مقابل رفته ايد و روحتان به همديگر عشق مي ورزد. حس كنيد كه مي خواهيد روح آنها را لمس كنيد. اينكار باعث ترشح آدرنالين در بدن شده و مردمك هايتان را گشادتر مي كند.

ادراك بين فردي

ادراك بين فردي(interpersonal perception) اشاره دارد بر نوع نگرش و قضاوت يك شخص بنام ادراك كننده (PERCEIVER) در مورد شخص ديگري بنام هدف(TARGET).

آشنايي با اصول كلي و تعاملات بين ادراك كننده و شخص هدف، شما را در بهبود روابط ياري ميكند. مدل روابط اجتماعي:

1- ادراك كننده(PERCEIVER): چگونه فرد تمايل دارد ديگران را ببيند و مورد قضاوت قرار دهد. 2- هدف(TARGET):چگونه فرد توسط ديگران بطور كلي قضاوت گرديده و مورد ارزيابي قرار ميگيرد.

3- رابطه(RELATIONSHIP):چگونه ادراك كننده بطور انحصاري هدف را مي نگرد و مورد قضاوت قرار ميدهد.سطوح ادراك: 1- سطح مستقيم(DIRECT LEVEL):من سيب دوست دارم. 2- سطح متا(META LEVEL):من تصور ميكنم تو سيب دوست داشته باشي. 3- سطح متا متا(META META LEVEL):من تصور ميكنم كه تو تصور ميكني من سيب دوست دارم.چه عواملي در شكل دهي ادراك بين فردي دخيل ميباشند: 1- ويژگيهاي هدف: ادراك خود فرد هدف از خويشتن-شخصيت هدف-ميزان، نحوه و صحت خودفاش سازي هدف- هيجانات بروز يافته هدف. 2- ويژگيهاي ادراك كننده:شناخت سودار، متعصبانه و تحريف شده ادراك كننده-تصورات قالبي ادراك كننده- انتظارات ادراك كننده از هدف-هيجاناتي كه ادراك كننده حين تعامل تجربه ميكند-ادراك فرد(ادراك كننده) از خويشتن-عزت نفس ادراك كننده. 3- شرايط اجتماعي: موقعيت فرد در سلسله مراتب پايگاه اجتماعي-اهداف و وظايف مشترك ادراك كننده و هدف. نكته:بنابراين ادراك بين فردي ميتواند بسيار دور از واقعيت باشد.نكته:ادراك بين فردي ميتواند بروي ادراك فرد از خويشتن تاثير گذار باشد. نكته:شناخت و ادراك خويشتن بسيار دشوار ميباشد بنابراين شناخت و ادراك ديگران پيچيده تر از آن چيزي است كه تصور ميكنيد. آشنايي(AQUAINTANCE):آشنايي داراي دو جنبه كمي و كيفي ميباشد:1- آشنايي كمي: به ميزان زماني كه با يك فرد گذرانده، و يا تعداد دفعاتي كه با وي ملاقات داشته ايد ،بستگي دارد. 2- آشنايي كيفي:به ميزان احساس نزديكي شما به فرد و آگاهي شما از ويژگيهاي شخصيتي و رفتاري وي بستگي دارد. نكته:ممكن است فردي را

بسيار ملاقات كرده باشيد (مثل همسايه خود)(آشنايي كمي)، اما از ويژگيهاي شخصيتي و يا سرگذشت وي اطلاعي نداشته باشيد.(آشنايي كيفي)نكته: آشنايي كيفي به ميزان خود افشاگري فرد هدف و ميزان صداقت وي در فرايند خود افشاگري بستگي دارد. بنابراين ممكن است با شخصي ساليان سال زندگي كرده باشيد اما آشنايي شما صرفا كمي بوده باشد و نه كيفي. آشنايي صفر(ZERO AQUAINTANCE): شرايطي است كه ادراك كننده بدون اينكه فرصتي براي تعامل داشته باشد، درمورد هدف قضاوت ميكند. مثل قضاوت نسبت به يك شخص تنها با نگاه كردن به تصوير و يا فيلم ويدئويي وي. و يا اينكه دريك ميهماني به ارزيابي فردي ميپردازيد كه فرصت هيچگونه گفتگويي با وي را نداشته ايد. در اين شرايط از آنجايي كه پيش از قضاوت و ارزيابي هيچگونه تعاملي وجود نداشته است، ادراك اصولا بر اساس ويژگيهاي فيزيكي هدف صورت ميگيرد. درون سازي(ASSIMILATION):عبارت است از تمايل ادراك كننده به قضاوت هدفهاي مختلف بطور يكسان(تصورات قالبي). به عبارت ديگر به معني نگرش يكسان به افرادي كه در يك گروه قالبي ذهن فرد قرار ميگيرند. نكته:درون سازي با افزايش آشنايي كاهش مي يابد.هم رايي(CONSENSUS): درجه اي كه دو ادراك كننده يك هدف واحد را بطور يكسان مي نگرند و قضاوت ميكنند. هم رايي به عوامل زير وابسته است: 1- تا چه حد دو ادراك كننده با يكديگر در ارتباط بوده و بر يكديگر نفوذ دارند. 2- تا چه حد دو ادراك كننده يك رفتار واحد را بطور يكسان تفسير ميكنند. 3- تصورات قالبي مشترك ميان دوادراك كننده. ارتباط شخصيت با شكل ظاهري و رفتار غير كلامي هدف. 4- بافت اجتماعي متفاوت

(قضاوت در محيط كار و يا خانه) نكته:تنها 1/3 هم رايي به ويژگيهاي فردي هدف وابسته است. يگانگي(UNIQUENESS):تا چه درجه ادراك كننده متفاوت از ديگران وبطور منحصر بفردي هدف را مي نگرد و قضاوت ميكند. نكته:يگانگي به ميزان علاقه ادراك كننده به هدف بستگي دارد و نه ويژگيهاي هدف.از اينرو زماني كه شما به فردي علاقمند باشيد و يا به وي عشق بورزيد وي را متفاوت از ديگران خواهيد ديد.تقابل(RECIPROCITY):آيا همانگونه كه A ،B را مي نگرد و قضاوت ميكند،B نيز A را قضاوت ميكند.دو نوع تقابل داريم: 1- تقابل تعميم يافته(GENERALIZED):اگر A ديگران را درستكار مي پندارد،آيا ديگران نيز A را درستكار مي نگرند. 2- تقابل دو عضوي(DYADIC):اگر A،B را درستكار مي انگارد آيا B نيز A را درستكار مي نگرد. تقابل فرضي(ASSUMED RECIPROCITY):اگر A ديد منحصر بفردي نسبت به B داشته باشد، آيا A اينگونه مي انديشد كه، B نيز وي را همانگونه بطور منحصر بفرد مي نگرد. (علي مهتاب را بسيار دوست دارد آيا علي تصور ميكند كه مهتاب نيز وي را بسيار دوست دارد.)صحت هدف(TARGET ACCURACY): درجه هم خواني ميان اينكه چگونه ادراك كننده هدف را مي نگرد با اينكه هدف به واقع چگونه است. (آيا هدف همان گونه كه هست قضاوت ميشود يا خير)1- صحت ادراك كننده(PERCEIVER ACCURACE):رابطه ميان تمايل فرد به قضاوت كلي ديگران و اينكه ديگران معمولا با فرد چگونه رفتار ميكنند. 2- صحت تعميم يافته(GENERALIZED ACCURACY):رابطه ميان اينكه چگونه فرد بطور كلي توسط ديگران ديده ميشود و اينكه معمولا فرد چگونه رفتار ميكند.3- صحت دو عضوي(DYADIC ACCURACY):رابطه بين اينكه چگونه ادراك كننده بطور انحصاري توسط هدف قضاوت

ميشود و اينكه چگونه هدف بطور انحصاري با ادراك كننده رفتار ميكند. مثال براي صحت ادراك كننده: اگر A ديگران را درستكار مي پندارد، آيا A يك فرد درستكار است. مثال براي صحت تعميم يافته: اگرA توسط ديگران درستكار انگاشته ميشود، آيا A يك فرد درستكار است. مثال براي صحت دو عضوي:A،B را درستكار مي پندارد آيا B نيز A را درستكار ميپندارد. نكته:با افزايش آشنايي صحت هدف نيز افزايش مي يابد.فرا ادراك(META PERCEPTION):ادراكي است كه افراد از ادراك افراد ديگر نسبت به خويشتن و يا فرد ديگري دارند. 1- فرا ادراك ادراك كننده(PERCEIVER M-P):چگونه ادراك كننده درباره نوع نگرش كلي ديگران نسبت به خود مي انديشد.2- فرا ادراك هدف (TARGET M-P): چگونه ديگران درباره نوع نگرش هدف نسبت به خودشان مي انديشند. 3- فرا ادراك رابطه(RELATIONSHIP M-P):چگونه ادراك كننده درباره نوع نگرش انحصاري يك هدف نسبت به خود مي انديشد. فرا صحت(META ACCURACY):درجه اي كه فرد نسبت به نگرش ديگران نسبت به خود آگاهي دارد.1- فرا صحت ادراك كننده(PERCEIVER M-A):اگر A ديگران را درستكار ميپندارد، آيا A از نظر ديگران درستكار نگريسته ميشود. 2- فرا صحت تعميم يافته(GENERALIZED M-A):اگر A از نظر ديگران درستكار انگاشته ميشود، آيا A از اينكه ديگران وي را درستكار مينگرند، آگاه است. 3- فراصحت دو عضوي(DYADIC M-A):اگر A، B را درستكار مي نگرد آيا B از اينكه A چنين ديدي نسبت به وي دارد، آگاهي دارد. 4- فرا صحت سه عضوي(TRIADIC M-A):آيا A واقف است كه B چگونه نسبت به C مي انديشد.

توافق خود-ديگران(SELF-OTHER AGREEMENT):درجه اي كه يك فرد قضاوتي يكسان با قضاوت ديگران نسبت به خود

قائل است .نكته: در آشنايي صفر توافق خود-ديگران بسيار بالا است. به ويژه در افراد برونگرا.فاكتورهاي افزايش دهنده توافق: 1- توافق بيشتري در ويژگيهاي مثبت نسبت به ويژگيهاي منفي و خنثي وجود دارد. 2- ويژگيهايي كه بيشتر نمايان هستند توافق نيز در آنها بيشتر است. 3- توافق ميان افراد صميمي و نزديك به هم بيشتر است. نكته:ارزيابي ويژگيهاي دروني توسط فرد قابل اطمينان تر است. اما ديگران ممكن است در ارزيابي ويژگيهاي رفتاري دقت بيشتري داشته و انتقادشان بجا باشد.

ادراك بين فردي

ادراك بين فردي(interpersonal perception) اشاره دارد بر نوع نگرش و قضاوت يك شخص بنام ادراك كننده (PERCEIVER) در مورد شخص ديگري بنام هدف(TARGET).

آشنايي با اصول كلي و تعاملات بين ادراك كننده و شخص هدف، شما را در بهبود روابط ياري ميكند. مدل روابط اجتماعي: 1- ادراك كننده(PERCEIVER): چگونه فرد تمايل دارد ديگران را ببيند و مورد قضاوت قرار دهد. 2- هدف(TARGET):چگونه فرد توسط ديگران بطور كلي قضاوت گرديده و مورد ارزيابي قرار ميگيرد.

3- رابطه(RELATIONSHIP):چگونه ادراك كننده بطور انحصاري هدف را مي نگرد و مورد قضاوت قرار ميدهد.سطوح ادراك: 1- سطح مستقيم(DIRECT LEVEL):من سيب دوست دارم. 2- سطح متا(META LEVEL):من تصور ميكنم تو سيب دوست داشته باشي. 3- سطح متا متا(META META LEVEL):من تصور ميكنم كه تو تصور ميكني من سيب دوست دارم.چه عواملي در شكل دهي ادراك بين فردي دخيل ميباشند: 1- ويژگيهاي هدف: ادراك خود فرد هدف از خويشتن-شخصيت هدف-ميزان، نحوه و صحت خودفاش سازي هدف- هيجانات بروز يافته هدف. 2- ويژگيهاي ادراك كننده:شناخت سودار، متعصبانه و تحريف شده ادراك كننده-تصورات قالبي ادراك كننده- انتظارات ادراك كننده از هدف-هيجاناتي كه ادراك

كننده حين تعامل تجربه ميكند-ادراك فرد(ادراك كننده) از خويشتن-عزت نفس ادراك كننده. 3- شرايط اجتماعي: موقعيت فرد در سلسله مراتب پايگاه اجتماعي-اهداف و وظايف مشترك ادراك كننده و هدف. نكته:بنابراين ادراك بين فردي ميتواند بسيار دور از واقعيت باشد.نكته:ادراك بين فردي ميتواند بروي ادراك فرد از خويشتن تاثير گذار باشد. نكته:شناخت و ادراك خويشتن بسيار دشوار ميباشد بنابراين شناخت و ادراك ديگران پيچيده تر از آن چيزي است كه تصور ميكنيد. آشنايي(AQUAINTANCE):آشنايي داراي دو جنبه كمي و كيفي ميباشد:1- آشنايي كمي: به ميزان زماني كه با يك فرد گذرانده، و يا تعداد دفعاتي كه با وي ملاقات داشته ايد ،بستگي دارد. 2- آشنايي كيفي:به ميزان احساس نزديكي شما به فرد و آگاهي شما از ويژگيهاي شخصيتي و رفتاري وي بستگي دارد. نكته:ممكن است فردي را بسيار ملاقات كرده باشيد (مثل همسايه خود)(آشنايي كمي)، اما از ويژگيهاي شخصيتي و يا سرگذشت وي اطلاعي نداشته باشيد.(آشنايي كيفي)نكته: آشنايي كيفي به ميزان خود افشاگري فرد هدف و ميزان صداقت وي در فرايند خود افشاگري بستگي دارد. بنابراين ممكن است با شخصي ساليان سال زندگي كرده باشيد اما آشنايي شما صرفا كمي بوده باشد و نه كيفي. آشنايي صفر(ZERO AQUAINTANCE): شرايطي است كه ادراك كننده بدون اينكه فرصتي براي تعامل داشته باشد، درمورد هدف قضاوت ميكند. مثل قضاوت نسبت به يك شخص تنها با نگاه كردن به تصوير و يا فيلم ويدئويي وي. و يا اينكه دريك ميهماني به ارزيابي فردي ميپردازيد كه فرصت هيچگونه گفتگويي با وي را نداشته ايد. در اين شرايط از آنجايي كه پيش از قضاوت و ارزيابي هيچگونه تعاملي وجود نداشته است، ادراك اصولا

بر اساس ويژگيهاي فيزيكي هدف صورت ميگيرد. درون سازي(ASSIMILATION):عبارت است از تمايل ادراك كننده به قضاوت هدفهاي مختلف بطور يكسان(تصورات قالبي). به عبارت ديگر به معني نگرش يكسان به افرادي كه در يك گروه قالبي ذهن فرد قرار ميگيرند. نكته:درون سازي با افزايش آشنايي كاهش مي يابد.هم رايي(CONSENSUS): درجه اي كه دو ادراك كننده يك هدف واحد را بطور يكسان مي نگرند و قضاوت ميكنند. هم رايي به عوامل زير وابسته است: 1- تا چه حد دو ادراك كننده با يكديگر در ارتباط بوده و بر يكديگر نفوذ دارند. 2- تا چه حد دو ادراك كننده يك رفتار واحد را بطور يكسان تفسير ميكنند. 3- تصورات قالبي مشترك ميان دوادراك كننده. ارتباط شخصيت با شكل ظاهري و رفتار غير كلامي هدف. 4- بافت اجتماعي متفاوت (قضاوت در محيط كار و يا خانه) نكته:تنها 1/3 هم رايي به ويژگيهاي فردي هدف وابسته است. يگانگي(UNIQUENESS):تا چه درجه ادراك كننده متفاوت از ديگران وبطور منحصر بفردي هدف را مي نگرد و قضاوت ميكند. نكته:يگانگي به ميزان علاقه ادراك كننده به هدف بستگي دارد و نه ويژگيهاي هدف.از اينرو زماني كه شما به فردي علاقمند باشيد و يا به وي عشق بورزيد وي را متفاوت از ديگران خواهيد ديد.تقابل(RECIPROCITY):آيا همانگونه كه A ،B را مي نگرد و قضاوت ميكند،B نيز A را قضاوت ميكند.دو نوع تقابل داريم: 1- تقابل تعميم يافته(GENERALIZED):اگر A ديگران را درستكار مي پندارد،آيا ديگران نيز A را درستكار مي نگرند. 2- تقابل دو عضوي(DYADIC):اگر A،B را درستكار مي انگارد آيا B نيز A را درستكار مي نگرد. تقابل فرضي(ASSUMED RECIPROCITY):اگر A ديد منحصر بفردي نسبت

به B داشته باشد، آيا A اينگونه مي انديشد كه، B نيز وي را همانگونه بطور منحصر بفرد مي نگرد. (علي مهتاب را بسيار دوست دارد آيا علي تصور ميكند كه مهتاب نيز وي را بسيار دوست دارد.)صحت هدف(TARGET ACCURACY): درجه هم خواني ميان اينكه چگونه ادراك كننده هدف را مي نگرد با اينكه هدف به واقع چگونه است. (آيا هدف همان گونه كه هست قضاوت ميشود يا خير)1- صحت ادراك كننده(PERCEIVER ACCURACE):رابطه ميان تمايل فرد به قضاوت كلي ديگران و اينكه ديگران معمولا با فرد چگونه رفتار ميكنند. 2- صحت تعميم يافته(GENERALIZED ACCURACY):رابطه ميان اينكه چگونه فرد بطور كلي توسط ديگران ديده ميشود و اينكه معمولا فرد چگونه رفتار ميكند.3- صحت دو عضوي(DYADIC ACCURACY):رابطه بين اينكه چگونه ادراك كننده بطور انحصاري توسط هدف قضاوت ميشود و اينكه چگونه هدف بطور انحصاري با ادراك كننده رفتار ميكند. مثال براي صحت ادراك كننده: اگر A ديگران را درستكار مي پندارد، آيا A يك فرد درستكار است. مثال براي صحت تعميم يافته: اگرA توسط ديگران درستكار انگاشته ميشود، آيا A يك فرد درستكار است. مثال براي صحت دو عضوي:A،B را درستكار مي پندارد آيا B نيز A را درستكار ميپندارد. نكته:با افزايش آشنايي صحت هدف نيز افزايش مي يابد.فرا ادراك(META PERCEPTION):ادراكي است كه افراد از ادراك افراد ديگر نسبت به خويشتن و يا فرد ديگري دارند. 1- فرا ادراك ادراك كننده(PERCEIVER M-P):چگونه ادراك كننده درباره نوع نگرش كلي ديگران نسبت به خود مي انديشد.2- فرا ادراك هدف (TARGET M-P): چگونه ديگران درباره نوع نگرش هدف نسبت به خودشان مي انديشند. 3- فرا ادراك رابطه(RELATIONSHIP M-P):چگونه ادراك كننده

درباره نوع نگرش انحصاري يك هدف نسبت به خود مي انديشد. فرا صحت(META ACCURACY):درجه اي كه فرد نسبت به نگرش ديگران نسبت به خود آگاهي دارد.1- فرا صحت ادراك كننده(PERCEIVER M-A):اگر A ديگران را درستكار ميپندارد، آيا A از نظر ديگران درستكار نگريسته ميشود. 2- فرا صحت تعميم يافته(GENERALIZED M-A):اگر A از نظر ديگران درستكار انگاشته ميشود، آيا A از اينكه ديگران وي را درستكار مينگرند، آگاه است. 3- فراصحت دو عضوي(DYADIC M-A):اگر A، B را درستكار مي نگرد آيا B از اينكه A چنين ديدي نسبت به وي دارد، آگاهي دارد. 4- فرا صحت سه عضوي(TRIADIC M-A):آيا A واقف است كه B چگونه نسبت به C مي انديشد.

توافق خود-ديگران(SELF-OTHER AGREEMENT):درجه اي كه يك فرد قضاوتي يكسان با قضاوت ديگران نسبت به خود قائل است .نكته: در آشنايي صفر توافق خود-ديگران بسيار بالا است. به ويژه در افراد برونگرا.فاكتورهاي افزايش دهنده توافق: 1- توافق بيشتري در ويژگيهاي مثبت نسبت به ويژگيهاي منفي و خنثي وجود دارد. 2- ويژگيهايي كه بيشتر نمايان هستند توافق نيز در آنها بيشتر است. 3- توافق ميان افراد صميمي و نزديك به هم بيشتر است. نكته:ارزيابي ويژگيهاي دروني توسط فرد قابل اطمينان تر است. اما ديگران ممكن است در ارزيابي ويژگيهاي رفتاري دقت بيشتري داشته و انتقادشان بجا باشد.

آيا به مربي زندگي نياز داريد؟

تيم هاي ورزشي حرفه اي بدون يك مربي باتجربه چيستند؟ يك تيم هاكي آماتور را بدون كسي براي راهنمايي كردن آنها تصور كنيد. مهم نيست كه در چه مرتبه اي بازي ميكنيد، اگر مي خواهيد موفق شويد، نياز به يك مربي داريد. فكر ميكنيد زندگي با بازي فرق ميكند؟ مربي

زندگي چيست؟ مربي زندگي يك روانشناس نيست. او كسي است كه با حمايت و تشويق شما با ارائه ي راه هاي جديد براي رسيدن به هدف ها، به شما كمك ميكند تا زندگي شخصي و حرفه اي خود را توسعه دهيد. مربي زندگي يك سيستم پشتيباني است كه يك هدف در ذهن دارد: بالا بردن كيفيت زندگي شما. ايده ي مربي زندگي چيز تازه اي نيست. درست مثل ياد دادن اصول زندگي در گذشته ها، هميشه كساني وجود دارند كه قبل از شما پا در راهي مي گذارند، و كساني هم وجود دارند كه بعد از شما به آن راه پا مي گذارند. اين همان ايدئولوژي اصلي درمورد مربي زندگي است. كمك تضميني يك مربي زندگي، مسلماً ميزان بالايي تجربه دارد و در زمينه ي كاري خود بسيار تحصيل كرده است. اين مربي همچنين گواهي مربي گري نيز بايد داشته باشد. اين گواهي تضمين مي كند كه مربي به كار خود وارد است و نشان ميدهد كه او چه استانداردهايي دارد. مربي حرفه اي شما چه درجه دارد باشد، داراي گواهينامه باشد يا نباشد، قبل از اينكه دسته چكتان را براي پرداخت به او بيرون بياوريد، از صلاحيت و كفايت او مطمئن شويد. مربي زندگي چه ميكند؟ مربي زندگي با شراكت با ارباب رجوع، وظيفه دارند براي به دست آوردن نتايج مثبت، چه در زندگي شغلي و چه در زندگي خصوصي، به ارباب رجوع خود كمك كنند. آنها به مردم كمك مي كنند تا بهتر عمل كنند و كيفيت زندگي آنها را بالا مي برند. در اكثر موارد، وقتي فرد در مرحله ي تغيير و

انتقال است و نياز به حمايت و راهنمايي در موارد زير دارد، به مربي زندگي احتياج است: ارزيابي دوباره ي اهداف زندگي و ايجاد نقشه هاي عمليعدم توازن بين كار و زندگي مشكل داشتن در برخورد با موقعيت هاي استرس زا مشكل داشتن در گرفتن تصميمات زندگي اولويت بندي پروژه ها ارتقاء روابطموقعيت هاي اضطراري كه خطرات و چالش هاي زيادي داشته باشدشناخت توانايي هاي اصلي و ارتقاء آنها ساده كردن زندگي براي كم كردن استرس و بالا بردن بهره وري آن كمك در زمينه ي تنظيم و مديريت زمان فقدان كنترل بر روي زندگي مربي هاي زندگي كه آموزش ديده اند گوش دهند، ببينند، و رويكري متناسب با نيازهاي ارباب رجوع براي او تنظيم كنند، براي يافتن راه حل و استراتژي براي مشكلات ارباب رجوع نيز تلاش ميكنند. دليل موفقيت اين روشبرخلاف راه هاي خود درماني و كمك به خود، داشتن مربي زندگي نگاهي تازه به نيازهاي اوليه ي انسان است. مشاركت، حمايت، و كارداني نكاتي است كه گرفتن يك مربي زندگي را از ساير راه هاي درماني متمايز مي كند. مشاركت ديويد بكهام در اوج بازي خود، هنوز براي بالا بردن توانايي هاي خود تلاش مي كند. براي اين منظور او به مربي خود تكيه ميكند تا اطمينان يابد كه او هوز هم قوه ي لازم را دارد. اين مسئله براي مربي زندگي و ارباب رجوع او نيز صحت دارد. حمايت افراد زماني مي توانند بهترين تصميمات را بگيرند كه مورد حمايت دوستان، خانواده يا يك مربي زندگي باشند. با داشتن يك مربي زندگي افراد دل و جرات بيشتري پيدا كرده و ريسك

ها بيشتري مي كنند و تغييرات لازم براي يك زندگي بهتر را آسانتر اعمال ميكنند. كارداني معمولاً بهتر است مربي زندگي براي خود در نظر بگيريد كه در زندگي خود موقعيت هايي مشابه زندگي شما داشته است و راه شما را رفته است. مربي زندگي مي داند كه چطور به ارباب رجوعش كمك كند تا او به هدف خود برسد-چه كسب پول بيشتر باشد و چه در گرفتن تصميمات زندگي. مربي زندگي درمقابل درمانگرمربي گري زندگي و درمان هر دو بر پايه ي حمايت، اعتماد و رازداري استوار است. همچنين نيازمند داشتن مهارت هاي گوش دادن و رفتارهايي نا داوري درمقابل اباب رجوع است. برخي مي گويند درمان با گذشته و برطرف كردن دردهاي احساسي سروكار دارد. اما مربي گري زندگي با آينده ي نزديك در ارتباط است و نقشه هاي كاربردي براي رسيدن به هدف ها تدبير ميكند.شما نمي توانيد بدون برطرف كردن مشكلات مربوط به گذشته، درصدد حل مشكلات آينده ي خود باشيد. بنابراين قبل از گرفتن يك مربي زندگي، بهتر است همه ي مشكلات مربوط به گذشته را رفع كنيد. درمانگرها معمولاً براي دريافت روان فرد تلاش ميكنند به جاي اينكه روي استراتژي ها و برنامه هاي زندگي متمركز شوند. مربي ها كارشناس نيستند، آنها فقط افرادي با تجربه و اطلاعات هستند كه از آن براي كمك به ارباب رجوع براي رسيدن به هدف هايش استفاده مي كنند.تفاوت عمده ي مربي زندگي و درمانگر، رابطه ي مربي با ارباب رجوع خود است. اين همكاري بين آنها تا جايي پيش مي رود كه از استانداردهاي درمانگري نيز بالاتر ميرود. جلسات ملاقات در اتاق

هاي ملاقات مخصوص در مطب صورت نمي گيرد. مردم معمولاً با تلفن، ايميل، يا يك ملاقات كوتاه در كافي شاپ با مربي خود تماس مي يابند.شما هم به مربي زندگي نياز داريد؟ فقط خودتان مي فهميد كه آيا واقعاً به مربي زندگي نياز داريد يا خير. اين سوالات مي تواند به شما براي تصيمم گيري كمك مي كند:آيا معمولاً درمورد كارها و مسئوليت هاي روزانه تان دست پاچه مي شويد؟ آيا تصور مي كنيد كه ناخودآگاهانه زندگي مي كنيد؟ آيا از فقدان اعتماد به نفس رنج مي بريد؟ آيا فكر مي كنيد همه براي زندگي خود برنامه اي عالي دارند، جز شما؟ آيا در زندگي خود با فقدان حمايت از ديگران روبه رو هستيد؟ آيا وارد مشكلات بسياري هستيد و نياز به كمك داريد؟ آيا كارهاي زيادي را بايد انجام دهيد و تصور نمي كنيد به همه ي آنها برسيد؟ جواب مثبت به هركدام از سوالهاي بالا بر اين معني نيست كه شما نياز به يك درمانگر داريد، اما وجود يك مربي زندگي براي موقعيت شما بسيار مفيد خواهد بود. آيا مربي زندگي مناسب شماست؟ قبل از اينكه به سمت دفتر تلفن هجوم ببريد و تقاضاي كمك كنيد، عقب بايستيد و لحظه اي با خود فكر كنيد كه از يك مربي زندگي چه مي خواهيد. وقتي اين مسئله را متوجه شديد، مطمئن باشيد كه يك مربي زندگي مي تواند برنامه ها و نقشه هايي براي شما تدبير كند كه به اهدافتان برسيد.همه در برخي از موقعيت هاي زندگي به كسي نياز دارند تا با او مشورت كنند و بتواند آنها را براي عبور از اين

راه پر پيچ و خم زندگي راهنمايي كند. در دنيايي كه پر از بدبختي و مصيبت است و آينده ها كاملاً نامشخص هستند، اگر بدانيد كه هميشه كسي براي كمك به شما وجود دارداين فرد چه يك دوست باشد و چه يك مربي زندگي اطمينان قلب بسيار خوبي براي شماست .

آيا به مربي زندگي نياز داريد؟

تيم هاي ورزشي حرفه اي بدون يك مربي باتجربه چيستند؟ يك تيم هاكي آماتور را بدون كسي براي راهنمايي كردن آنها تصور كنيد. مهم نيست كه در چه مرتبه اي بازي ميكنيد، اگر مي خواهيد موفق شويد، نياز به يك مربي داريد. فكر ميكنيد زندگي با بازي فرق ميكند؟ مربي زندگي چيست؟ مربي زندگي يك روانشناس نيست. او كسي است كه با حمايت و تشويق شما با ارائه ي راه هاي جديد براي رسيدن به هدف ها، به شما كمك ميكند تا زندگي شخصي و حرفه اي خود را توسعه دهيد. مربي زندگي يك سيستم پشتيباني است كه يك هدف در ذهن دارد: بالا بردن كيفيت زندگي شما. ايده ي مربي زندگي چيز تازه اي نيست. درست مثل ياد دادن اصول زندگي در گذشته ها، هميشه كساني وجود دارند كه قبل از شما پا در راهي مي گذارند، و كساني هم وجود دارند كه بعد از شما به آن راه پا مي گذارند. اين همان ايدئولوژي اصلي درمورد مربي زندگي است. كمك تضميني يك مربي زندگي، مسلماً ميزان بالايي تجربه دارد و در زمينه ي كاري خود بسيار تحصيل كرده است. اين مربي همچنين گواهي مربي گري نيز بايد داشته باشد. اين گواهي تضمين مي كند كه مربي به كار

خود وارد است و نشان ميدهد كه او چه استانداردهايي دارد. مربي حرفه اي شما چه درجه دارد باشد، داراي گواهينامه باشد يا نباشد، قبل از اينكه دسته چكتان را براي پرداخت به او بيرون بياوريد، از صلاحيت و كفايت او مطمئن شويد. مربي زندگي چه ميكند؟ مربي زندگي با شراكت با ارباب رجوع، وظيفه دارند براي به دست آوردن نتايج مثبت، چه در زندگي شغلي و چه در زندگي خصوصي، به ارباب رجوع خود كمك كنند. آنها به مردم كمك مي كنند تا بهتر عمل كنند و كيفيت زندگي آنها را بالا مي برند. در اكثر موارد، وقتي فرد در مرحله ي تغيير و انتقال است و نياز به حمايت و راهنمايي در موارد زير دارد، به مربي زندگي احتياج است: ارزيابي دوباره ي اهداف زندگي و ايجاد نقشه هاي عمليعدم توازن بين كار و زندگي مشكل داشتن در برخورد با موقعيت هاي استرس زا مشكل داشتن در گرفتن تصميمات زندگي اولويت بندي پروژه ها ارتقاء روابطموقعيت هاي اضطراري كه خطرات و چالش هاي زيادي داشته باشدشناخت توانايي هاي اصلي و ارتقاء آنها ساده كردن زندگي براي كم كردن استرس و بالا بردن بهره وري آن كمك در زمينه ي تنظيم و مديريت زمان فقدان كنترل بر روي زندگي مربي هاي زندگي كه آموزش ديده اند گوش دهند، ببينند، و رويكري متناسب با نيازهاي ارباب رجوع براي او تنظيم كنند، براي يافتن راه حل و استراتژي براي مشكلات ارباب رجوع نيز تلاش ميكنند. دليل موفقيت اين روشبرخلاف راه هاي خود درماني و كمك به خود، داشتن مربي زندگي نگاهي تازه به نيازهاي اوليه ي

انسان است. مشاركت، حمايت، و كارداني نكاتي است كه گرفتن يك مربي زندگي را از ساير راه هاي درماني متمايز مي كند. مشاركت ديويد بكهام در اوج بازي خود، هنوز براي بالا بردن توانايي هاي خود تلاش مي كند. براي اين منظور او به مربي خود تكيه ميكند تا اطمينان يابد كه او هوز هم قوه ي لازم را دارد. اين مسئله براي مربي زندگي و ارباب رجوع او نيز صحت دارد. حمايت افراد زماني مي توانند بهترين تصميمات را بگيرند كه مورد حمايت دوستان، خانواده يا يك مربي زندگي باشند. با داشتن يك مربي زندگي افراد دل و جرات بيشتري پيدا كرده و ريسك ها بيشتري مي كنند و تغييرات لازم براي يك زندگي بهتر را آسانتر اعمال ميكنند. كارداني معمولاً بهتر است مربي زندگي براي خود در نظر بگيريد كه در زندگي خود موقعيت هايي مشابه زندگي شما داشته است و راه شما را رفته است. مربي زندگي مي داند كه چطور به ارباب رجوعش كمك كند تا او به هدف خود برسد-چه كسب پول بيشتر باشد و چه در گرفتن تصميمات زندگي. مربي زندگي درمقابل درمانگرمربي گري زندگي و درمان هر دو بر پايه ي حمايت، اعتماد و رازداري استوار است. همچنين نيازمند داشتن مهارت هاي گوش دادن و رفتارهايي نا داوري درمقابل اباب رجوع است. برخي مي گويند درمان با گذشته و برطرف كردن دردهاي احساسي سروكار دارد. اما مربي گري زندگي با آينده ي نزديك در ارتباط است و نقشه هاي كاربردي براي رسيدن به هدف ها تدبير ميكند.شما نمي توانيد بدون برطرف كردن مشكلات مربوط به گذشته، درصدد حل

مشكلات آينده ي خود باشيد. بنابراين قبل از گرفتن يك مربي زندگي، بهتر است همه ي مشكلات مربوط به گذشته را رفع كنيد. درمانگرها معمولاً براي دريافت روان فرد تلاش ميكنند به جاي اينكه روي استراتژي ها و برنامه هاي زندگي متمركز شوند. مربي ها كارشناس نيستند، آنها فقط افرادي با تجربه و اطلاعات هستند كه از آن براي كمك به ارباب رجوع براي رسيدن به هدف هايش استفاده مي كنند.تفاوت عمده ي مربي زندگي و درمانگر، رابطه ي مربي با ارباب رجوع خود است. اين همكاري بين آنها تا جايي پيش مي رود كه از استانداردهاي درمانگري نيز بالاتر ميرود. جلسات ملاقات در اتاق هاي ملاقات مخصوص در مطب صورت نمي گيرد. مردم معمولاً با تلفن، ايميل، يا يك ملاقات كوتاه در كافي شاپ با مربي خود تماس مي يابند.شما هم به مربي زندگي نياز داريد؟ فقط خودتان مي فهميد كه آيا واقعاً به مربي زندگي نياز داريد يا خير. اين سوالات مي تواند به شما براي تصيمم گيري كمك مي كند:آيا معمولاً درمورد كارها و مسئوليت هاي روزانه تان دست پاچه مي شويد؟ آيا تصور مي كنيد كه ناخودآگاهانه زندگي مي كنيد؟ آيا از فقدان اعتماد به نفس رنج مي بريد؟ آيا فكر مي كنيد همه براي زندگي خود برنامه اي عالي دارند، جز شما؟ آيا در زندگي خود با فقدان حمايت از ديگران روبه رو هستيد؟ آيا وارد مشكلات بسياري هستيد و نياز به كمك داريد؟ آيا كارهاي زيادي را بايد انجام دهيد و تصور نمي كنيد به همه ي آنها برسيد؟ جواب مثبت به هركدام از سوالهاي بالا بر اين معني

نيست كه شما نياز به يك درمانگر داريد، اما وجود يك مربي زندگي براي موقعيت شما بسيار مفيد خواهد بود. آيا مربي زندگي مناسب شماست؟ قبل از اينكه به سمت دفتر تلفن هجوم ببريد و تقاضاي كمك كنيد، عقب بايستيد و لحظه اي با خود فكر كنيد كه از يك مربي زندگي چه مي خواهيد. وقتي اين مسئله را متوجه شديد، مطمئن باشيد كه يك مربي زندگي مي تواند برنامه ها و نقشه هايي براي شما تدبير كند كه به اهدافتان برسيد.همه در برخي از موقعيت هاي زندگي به كسي نياز دارند تا با او مشورت كنند و بتواند آنها را براي عبور از اين راه پر پيچ و خم زندگي راهنمايي كند. در دنيايي كه پر از بدبختي و مصيبت است و آينده ها كاملاً نامشخص هستند، اگر بدانيد كه هميشه كسي براي كمك به شما وجود دارداين فرد چه يك دوست باشد و چه يك مربي زندگي اطمينان قلب بسيار خوبي براي شماست .

آمادگي رواني براي بقا و ادامه زندگي

همانطور كه مي دانيد در شرايط بحراني براي حفظ بقاي خود بايد از يك سري افكار و احساسات خاصي بهره بگيريد تا با شكست مواجه نشويد؛ درغير اينصورت شرايط محيطي براحتي ميتواند موجبات سرخوردگي و شكست شما را فراهم آورد. ترس، اضطراب، خشم، نااميدي، احساس گناه، افسردگي و تنهايي از جمله رايج ترين احساساتي هستند كه فرد در هنگام مواجهه با يك چنين شرايطي از خود بروز مي دهد. اگر بتوانيد اين احساسات

را به طور سالم كنترل و هدايت نماييد، مي توانيد اطمينان داشته باشيد كه اين امكان وجود دارد كه به طور حتم به موفقيت دست پيدا

كنيد. اگر قادر نباشيد يك چنين احساساتي را كنترل نماييد، مي توانند وقفه بزرگي را در زندگي فرد ايجاد كرده و موجبات شكست فرد را فراهم آورند. به جاي اينكه انرژي دروني خود را صرف ايجاد كشمكش و درگيري كنيد، بايد ياد بگيريد كه به ترس هاي دروني خود گوش كنيد. معمولاً در اين شرايط خيلي پيش از اينكه از نظر فيزيكي دچار مشكل شويد، ممكن است از نظر روحي و رواني دچار مشغله هاي ذهني شويد. پيش از اينكه هيچ گونه چالشي برايتان پيش بيايد خودتان را شكست خورده مي بينيد و احساس مي كنيد كه زندگيتان به پايان رسيده است. بايد توجه داشته باشيد كه قانون بقا يكي از نرمال ترين و رايج ترين قوانين حاكم بر طبيعت است. بايد روح و جسم خود را طوري هدايت كنيد كه به راحتي بتوانند بر اين شرايط طبيعي غلبه كرده و از خود واكنش هاي معمولي نشان دهند و مطابق ميل شما عمل نمايند. مقاله امروز را بخوانيد تا متوجه شويد چگونه مي توانيد از قوانين بقا به نفع خود بهره بگيريد. تكنيك هايي كه در اين مقاله به آنها اشاره مي كنيم به شما كمك مي كنند كه بتوانيد نوعي نگرش مثبت نسبت به حفظ بقا بدست آوريد. اثبات شده است كه برخي از اين استراتژي ها حتي در زندگي روزانه افراد نيز نقش مهمي را ايفا نموده و مثمر ثمر واقع شده اند. خودتان را بشناسيد موقعيت خود را در شرايط مختلف بسنجيد. چه عكس العمل ها و رفتاري را در شرايط مختلف از خود نشان مي دهيد. مي توانيد در اين مورد

از خانواده و دوستانتان سوال كنيد و بپرسيد كه آنها رفتار شما را در شرايط مختلف چگونه پيش بيني مي كنند. آنها معمولاً مسائلي كه شما خودتان متوجه نمي شويد را متوجه مي شوند. سعي كنيد تا آنجاييكه مي توانيد نقاط قوت خودتان را تقويت كنيد. از سوي ديگر بايد نقاط ضعفتان را نيز بررسي كرده و بر روي آنها كار كرده و تا جاييكه ممكن است آنها را نيز ارتقا بخشيد. با كار كردن بر روي هر دوي اين موارد مي توانيد به طور كلي انسان نيرمند تري از خودتان بسازيد.اين امر نه تنها به بقاي فردي شما كمك مي كند، بلكه مي تواند تاثير مثبتي بر روي زندگي روزمره شما نيز بگذارد. ترس هايتان را پيش بيني كنيد زمانيكه در شرايط بحراني قرار گرفتيد، لازم نيست وانمود كنيد كه از چيزي نمي ترسيد. با خيال آسوده تمام مواردي را كه برايتان ترس ايجاد مي كنند، پيش بيني كنيد و آنها را مخاطب قرار داده و سعي كنيد به مرور زمان آنها را از بين ببريد. اگر بتوانيد كنترل ترس هايتان را به دست بگيريد، بي شك پيروزي از آن شما خواهد بود. همين ترس هاي كنترل شده سبب مي شوند با نيروي بيشتري به جنگ مشكلات برويد. ترس هايتان را در ذهن به تصوير بكشيد. ببينيد براي از بين بردنشان چه فكري به ذهنتان خطور ميكند. اگر لازم است در اين زمينه مهارت هاي جديدي بدست آوريد، به هيچ وجه كوتاهي نكنيد و در كلاس هاي آموزشي شركت كنيد. در اين شرايط هدف از بين بردن ترس نيست، بلكه بايد در درون خود

اين اعتماد را بوجود آوريد كه بر خلاف تمام ترس هاي موجود شما اين جرات را داريد كه در برابر مشكلات پيش آمده از خود واكنش نشان داده و وارد عمل شويد. از اين روش در بهبود شيوه زندگي روزمره خود نيز مي توانيد استفاده كنيد. واقع گرا باشيد يك بررسي و ارزيابي دقيق از عملكرد خود داشته باشيد. شرايط را همانگونه كه هست، ببينيد و وقايع را آنطور كه دلتان مي خواهد به تصوير نكشيد. شايد واقعيت هميشه آنطوري كه شما تصور مي كنيد، دلپذير و مطابق ميلتان نباشد، اما اگر شرايط را همانطوري كه هست، قبول كنيد اين امر مي تواند به شما كمك كند كه از ميان گزينه هاي مختلفي كه در پيش رويتان قرار گرفته بهترين مورد را انتخاب كنيد. انتظارات و اميدهاي خود را هميشه در قالب واقعيت ها نگه داريد. زمانيكه با در سر داشتن انتظارات نادرست وارد جنگي براي بقا مي شويد، با دست هاي خودتان شرايط نااميد كننده تري را براي خود بوجود مي آوريد. هميشه اين شعار را سرلوحه زندگي خود قرار دهيد: "با آرزوي بهترين ها، خودم را براي مواجهه با بدترين ها آماده مي كنم." خيلي بهتر است كه شما با اتفاقات خوشايند، هيجان زده شود تا اينكه با اتفاقات بد و غير منتظره غافلگير شويد. نگرش مثبت داشته باشيد نگرش مثبت در هر شرايطي مي تواند به شما كمك كند. مسائل بيشماري هستند كه در نگاه اول بدتر از آن چيزي كه هستند به نظر مي رسند. سعي كنيد تا آنجاييكه مي توانيد از بين چيزهاي بد، نكات مثبت آنرا پيدا كرده و

بر روي آنها تمركز كنيد. شايد در اولين گام انجام چنين كاري برايتان مشكل باشد، اما با سعي و تلاش نه تنها مي توانيد مثبت گرايي را در خود گسترش دهيد، بلكه در عين حال مي توانيد قوه ادراك خود را نيز توانمند سازيد. آموزش ببينيد اگر فرصت داشته باشيد، مي توانيد در كلاس هاي آموزشي كه تحت اين عنوان داير مي شوند، شركت كنيد. هيچ چيز بيشتر از يك تجربه واقعي نمي تواند به شما كمك كرده و برايتان سودمند باشد. در زمان مواجهه با مشكل، مي بايست از ذهن خود كمك بگيريد و ببيند كه با اتكا به دانسته هاي شخصي خود چگونه مي توانيد به بهترين شيوه از آگاهي هاي فردي بهره بگيريد. با تكنيك هاي مديريت استرس آشنا شويد قرار گرفتن در شرايطي كه بخواهيد براي بقاي خود در آن تلاش كنيد، مي تواند شما را تحت فشار و استرس بي سابقه اي قرار دهد. يادگيري تكنيك هاي مديريت استرس هم در شرايط عادي و هم در شرايط حاد و بحراني مي تواند براي شما سودمند باشد. با توجه به نكاتي كه در اين مقاله شما را با آنها آشنا نموديم، مي توانيد در شرايطي كه با موارد بحراني مواجه شديد و لازم بود كه براي بقاي خود تلاش كنيد، از خود عكس العمل مناسبي نشان دهيد.

آمادگي رواني براي بقا و ادامه زندگي

همانطور كه مي دانيد در شرايط بحراني براي حفظ بقاي خود بايد از يك سري افكار و احساسات خاصي بهره بگيريد تا با شكست مواجه نشويد؛ درغير اينصورت شرايط محيطي براحتي ميتواند موجبات سرخوردگي و شكست شما را فراهم

آورد. ترس، اضطراب، خشم، نااميدي، احساس گناه، افسردگي و تنهايي از جمله رايج ترين احساساتي هستند كه فرد در هنگام مواجهه با يك چنين شرايطي از خود بروز مي دهد. اگر بتوانيد اين احساسات

را به طور سالم كنترل و هدايت نماييد، مي توانيد اطمينان داشته باشيد كه اين امكان وجود دارد كه به طور حتم به موفقيت دست پيدا كنيد. اگر قادر نباشيد يك چنين احساساتي را كنترل نماييد، مي توانند وقفه بزرگي را در زندگي فرد ايجاد كرده و موجبات شكست فرد را فراهم آورند. به جاي اينكه انرژي دروني خود را صرف ايجاد كشمكش و درگيري كنيد، بايد ياد بگيريد كه به ترس هاي دروني خود گوش كنيد. معمولاً در اين شرايط خيلي پيش از اينكه از نظر فيزيكي دچار مشكل شويد، ممكن است از نظر روحي و رواني دچار مشغله هاي ذهني شويد. پيش از اينكه هيچ گونه چالشي برايتان پيش بيايد خودتان را شكست خورده مي بينيد و احساس مي كنيد كه زندگيتان به پايان رسيده است. بايد توجه داشته باشيد كه قانون بقا يكي از نرمال ترين و رايج ترين قوانين حاكم بر طبيعت است. بايد روح و جسم خود را طوري هدايت كنيد كه به راحتي بتوانند بر اين شرايط طبيعي غلبه كرده و از خود واكنش هاي معمولي نشان دهند و مطابق ميل شما عمل نمايند. مقاله امروز را بخوانيد تا متوجه شويد چگونه مي توانيد از قوانين بقا به نفع خود بهره بگيريد. تكنيك هايي كه در اين مقاله به آنها اشاره مي كنيم به شما كمك مي كنند كه بتوانيد نوعي نگرش مثبت نسبت به

حفظ بقا بدست آوريد. اثبات شده است كه برخي از اين استراتژي ها حتي در زندگي روزانه افراد نيز نقش مهمي را ايفا نموده و مثمر ثمر واقع شده اند. خودتان را بشناسيد موقعيت خود را در شرايط مختلف بسنجيد. چه عكس العمل ها و رفتاري را در شرايط مختلف از خود نشان مي دهيد. مي توانيد در اين مورد از خانواده و دوستانتان سوال كنيد و بپرسيد كه آنها رفتار شما را در شرايط مختلف چگونه پيش بيني مي كنند. آنها معمولاً مسائلي كه شما خودتان متوجه نمي شويد را متوجه مي شوند. سعي كنيد تا آنجاييكه مي توانيد نقاط قوت خودتان را تقويت كنيد. از سوي ديگر بايد نقاط ضعفتان را نيز بررسي كرده و بر روي آنها كار كرده و تا جاييكه ممكن است آنها را نيز ارتقا بخشيد. با كار كردن بر روي هر دوي اين موارد مي توانيد به طور كلي انسان نيرمند تري از خودتان بسازيد.اين امر نه تنها به بقاي فردي شما كمك مي كند، بلكه مي تواند تاثير مثبتي بر روي زندگي روزمره شما نيز بگذارد. ترس هايتان را پيش بيني كنيد زمانيكه در شرايط بحراني قرار گرفتيد، لازم نيست وانمود كنيد كه از چيزي نمي ترسيد. با خيال آسوده تمام مواردي را كه برايتان ترس ايجاد مي كنند، پيش بيني كنيد و آنها را مخاطب قرار داده و سعي كنيد به مرور زمان آنها را از بين ببريد. اگر بتوانيد كنترل ترس هايتان را به دست بگيريد، بي شك پيروزي از آن شما خواهد بود. همين ترس هاي كنترل شده سبب مي شوند با نيروي بيشتري

به جنگ مشكلات برويد. ترس هايتان را در ذهن به تصوير بكشيد. ببينيد براي از بين بردنشان چه فكري به ذهنتان خطور ميكند. اگر لازم است در اين زمينه مهارت هاي جديدي بدست آوريد، به هيچ وجه كوتاهي نكنيد و در كلاس هاي آموزشي شركت كنيد. در اين شرايط هدف از بين بردن ترس نيست، بلكه بايد در درون خود اين اعتماد را بوجود آوريد كه بر خلاف تمام ترس هاي موجود شما اين جرات را داريد كه در برابر مشكلات پيش آمده از خود واكنش نشان داده و وارد عمل شويد. از اين روش در بهبود شيوه زندگي روزمره خود نيز مي توانيد استفاده كنيد. واقع گرا باشيد يك بررسي و ارزيابي دقيق از عملكرد خود داشته باشيد. شرايط را همانگونه كه هست، ببينيد و وقايع را آنطور كه دلتان مي خواهد به تصوير نكشيد. شايد واقعيت هميشه آنطوري كه شما تصور مي كنيد، دلپذير و مطابق ميلتان نباشد، اما اگر شرايط را همانطوري كه هست، قبول كنيد اين امر مي تواند به شما كمك كند كه از ميان گزينه هاي مختلفي كه در پيش رويتان قرار گرفته بهترين مورد را انتخاب كنيد. انتظارات و اميدهاي خود را هميشه در قالب واقعيت ها نگه داريد. زمانيكه با در سر داشتن انتظارات نادرست وارد جنگي براي بقا مي شويد، با دست هاي خودتان شرايط نااميد كننده تري را براي خود بوجود مي آوريد. هميشه اين شعار را سرلوحه زندگي خود قرار دهيد: "با آرزوي بهترين ها، خودم را براي مواجهه با بدترين ها آماده مي كنم." خيلي بهتر است كه شما با اتفاقات خوشايند، هيجان

زده شود تا اينكه با اتفاقات بد و غير منتظره غافلگير شويد. نگرش مثبت داشته باشيد نگرش مثبت در هر شرايطي مي تواند به شما كمك كند. مسائل بيشماري هستند كه در نگاه اول بدتر از آن چيزي كه هستند به نظر مي رسند. سعي كنيد تا آنجاييكه مي توانيد از بين چيزهاي بد، نكات مثبت آنرا پيدا كرده و بر روي آنها تمركز كنيد. شايد در اولين گام انجام چنين كاري برايتان مشكل باشد، اما با سعي و تلاش نه تنها مي توانيد مثبت گرايي را در خود گسترش دهيد، بلكه در عين حال مي توانيد قوه ادراك خود را نيز توانمند سازيد. آموزش ببينيد اگر فرصت داشته باشيد، مي توانيد در كلاس هاي آموزشي كه تحت اين عنوان داير مي شوند، شركت كنيد. هيچ چيز بيشتر از يك تجربه واقعي نمي تواند به شما كمك كرده و برايتان سودمند باشد. در زمان مواجهه با مشكل، مي بايست از ذهن خود كمك بگيريد و ببيند كه با اتكا به دانسته هاي شخصي خود چگونه مي توانيد به بهترين شيوه از آگاهي هاي فردي بهره بگيريد. با تكنيك هاي مديريت استرس آشنا شويد قرار گرفتن در شرايطي كه بخواهيد براي بقاي خود در آن تلاش كنيد، مي تواند شما را تحت فشار و استرس بي سابقه اي قرار دهد. يادگيري تكنيك هاي مديريت استرس هم در شرايط عادي و هم در شرايط حاد و بحراني مي تواند براي شما سودمند باشد. با توجه به نكاتي كه در اين مقاله شما را با آنها آشنا نموديم، مي توانيد در شرايطي كه با موارد بحراني مواجه شديد

و لازم بود كه براي بقاي خود تلاش كنيد، از خود عكس العمل مناسبي نشان دهيد.

احساسات: ذاتي يا اكتسابي

چطور احساسات انسان با گذشت زمان به پيچيدگي زمان حال خود مي رسد؟ منشاء و سرچشمه ناكامي ها، ترس ها، و احساسات عاشقانه او كجاست؟ آيا انسان با همه ي اين احساسات به دنيا مي آيد، يا به مرور زمان آنها را ياد مي گيرد؟ آيا احساسات انسان با رشد و يادگيري هاي بيشتر او پرورش يافته و گسترش مي يابند؟ تحقيقات نشان مي دهد كه احساسات از كودكي تا بلوغ پيوسته در حال رشد و توسعه هستند، كه قسمتي از آن به خاطر رشد و توسعه سيستم عصبي مركزي بدن است. اما برخي از واكنش هاي احساسي ذاتي هستند، گرچه تا رسيدن فرد به مرحله ي خاصي از زندگي خود، آشكار نمي شوند. اما، تحقيقات نشان مي دهند كه بسياري از واكنش هاي احساسي از طريق تجربه كسب مي شوند. باتوجه به طبيعت پيچيده احساسات انسان، تعجب آور نيست كه رشد و توسعه آنها هم پيچيده باشد. نوزاد تازه به دنيا آمده، موجودي بيچاره و رشد نيافته است كه بيشتر از شير خوردن و در جاي خود تكان خوردن، گريه كردن در مواقع گرسنگي و ناراحتي و خوابيدن كاري نمي تواند انجام دهد. اما، اگر با انداختن نور يا به صدا درآوردن زنگ، كودك را وحشت زده كنيد، ممكن است باعث گريه كردن او شويد. نوزاد تازه به دنيا آمده نسبت به درد، ناراحتي، يا محرك هاي تكان دهنده، واكنش مي دهد، اما عكس العمل هاي او غيرقابل كنترل و كلي هستند. در واقع، زندگي احساسي نوزاد شامل

درجات كمي از راحتي و ناراحتي است. نوزاد هرچه بزرگتر شده و رشد مي كند، ياد مي گيرد كه چطور با افراد و اشياء ديگر در پيرامون خود ارتباط برقرار كند و تعداد واكنش هاي احساسي او افزايش مي يابد. وقتي به پنج ماهگي مي رسد، نوزاد مي تواند نشانه هايي از احساسات خوشايند و ناخوشايند از خود بروز دهد، كه شامل اندوه، ناراحتي و حتي عصبانيت نيز مي شود. احساس شادي و خوشحالي در سن سه ماهگي به خوبي ديده مي شود، اما اكثر نشانه هاي عشق و دوستي تا سن 10 يا 11 ماهگي بروز نمي كند. همراه با يادگيري تكان دادن دست و پا و راه رفتن، كودك بايد از نظر روانشناسي هم قادر به تجربه احساسات باشد، قبل از اينكه اين احساسات با آموزش اصلاح شوند. شرطي سازي كلاسيك روانشناسان دريافته اند كه يادگيري برپايه دو فرايند اصلي استوار است. يكي از انواع يادگيري، شرطي سازي كلاسيك است كه در آن يك اتفاق يا محرك با پاداش يا تنبيه دنبال مي شود. از اين طريق است كه چهره و صداي مادر براي كودك مفهوم عشق و شادي را تداعي مي كند، چون اوست كه غذا و راحتي را براي او فراهم مي كند. احساسات منفي نيز به همين طريق ياد گرفته مي شوند. اگر كودك چندين مرتبه توسط سگ گار گرفته شود يا بترسد، اينگونه حيوانات براي او مفهوم ترس و درد را تداعي مي كنند و از همان زمان ترس از اين حيوانات در وجود كودك شكل مي گيرد.شرطي سازي كنش گر نوع دوم يادگيري شرطي سازي كنش گر يا

عامل ناميده مي شود كه در آن فرد ياد ميگيرد كارهايي را انجام دهد كه از طرف محيط اطرافش، پاداش فراهم كند و كارهايي را كه تنبيه و مجازات به همراه دارد را انجام ندهد. مثلاً، اگر وقتي نوزاد گريه كند، مادر به سراغ او بيايد و گهواره اش را تكان دهد تا او آرام گيرد، به او ياد خواهد داد كه عمل گريه كردن با توجه و مراقبت مارد همراه خواهد بود. به همين دليل، كودك براي جلب توجه مادر بيشتر گريه خواهد كرد. ما هر روز رشد مي كنيم و تجربيات جديد به دست مي آوريم. با خواندن، تماشاي تلويزيون، ارتباط با ساير مردم و از اين قبيل كارها، آموزش مي بينيم و چيزهاي جديد ياد مي گيريم. اين يادگيري ها بر احساسات ما تاثير مي گذارند. اگر انساني به ما محبت كند، دوستمان بدارد و كارهاي مثبتي براي ما انجام بدهد، از طريق شرطي سازي كلاسيك ياد مي گيريم كه آن فرد را با احساسات مثبت پيوند دهيم. و برعكس اگر كسي با ما بدرفتاري كند، در ما احساسات منفي را تداعي خواهد كرد. به عبارت ديگر، واكنش هاي احساسي ما نه تنها به رشد و يادگيري هاي ما بستگي دارد، بلكه بر چگونگي احساس ما در آن لحظه نيز ارتباط مستقيم دارد. عكس العمل هاي احساسي ما دربرابر محرك هاي مختلف، متفاوت است و بستگي به عواملي دارد كه در آن لحظه بر ما تاثير مي گذارند

احساسات: ذاتي يا اكتسابي

چطور احساسات انسان با گذشت زمان به پيچيدگي زمان حال خود مي رسد؟ منشاء و سرچشمه ناكامي ها، ترس ها، و احساسات

عاشقانه او كجاست؟ آيا انسان با همه ي اين احساسات به دنيا مي آيد، يا به مرور زمان آنها را ياد مي گيرد؟ آيا احساسات انسان با رشد و يادگيري هاي بيشتر او پرورش يافته و گسترش مي يابند؟ تحقيقات نشان مي دهد كه احساسات از كودكي تا بلوغ پيوسته در حال رشد و توسعه هستند، كه قسمتي از آن به خاطر رشد و توسعه سيستم عصبي مركزي بدن است. اما برخي از واكنش هاي احساسي ذاتي هستند، گرچه تا رسيدن فرد به مرحله ي خاصي از زندگي خود، آشكار نمي شوند. اما، تحقيقات نشان مي دهند كه بسياري از واكنش هاي احساسي از طريق تجربه كسب مي شوند. باتوجه به طبيعت پيچيده احساسات انسان، تعجب آور نيست كه رشد و توسعه آنها هم پيچيده باشد. نوزاد تازه به دنيا آمده، موجودي بيچاره و رشد نيافته است كه بيشتر از شير خوردن و در جاي خود تكان خوردن، گريه كردن در مواقع گرسنگي و ناراحتي و خوابيدن كاري نمي تواند انجام دهد. اما، اگر با انداختن نور يا به صدا درآوردن زنگ، كودك را وحشت زده كنيد، ممكن است باعث گريه كردن او شويد. نوزاد تازه به دنيا آمده نسبت به درد، ناراحتي، يا محرك هاي تكان دهنده، واكنش مي دهد، اما عكس العمل هاي او غيرقابل كنترل و كلي هستند. در واقع، زندگي احساسي نوزاد شامل درجات كمي از راحتي و ناراحتي است. نوزاد هرچه بزرگتر شده و رشد مي كند، ياد مي گيرد كه چطور با افراد و اشياء ديگر در پيرامون خود ارتباط برقرار كند و تعداد واكنش هاي احساسي او افزايش

مي يابد. وقتي به پنج ماهگي مي رسد، نوزاد مي تواند نشانه هايي از احساسات خوشايند و ناخوشايند از خود بروز دهد، كه شامل اندوه، ناراحتي و حتي عصبانيت نيز مي شود. احساس شادي و خوشحالي در سن سه ماهگي به خوبي ديده مي شود، اما اكثر نشانه هاي عشق و دوستي تا سن 10 يا 11 ماهگي بروز نمي كند. همراه با يادگيري تكان دادن دست و پا و راه رفتن، كودك بايد از نظر روانشناسي هم قادر به تجربه احساسات باشد، قبل از اينكه اين احساسات با آموزش اصلاح شوند. شرطي سازي كلاسيك روانشناسان دريافته اند كه يادگيري برپايه دو فرايند اصلي استوار است. يكي از انواع يادگيري، شرطي سازي كلاسيك است كه در آن يك اتفاق يا محرك با پاداش يا تنبيه دنبال مي شود. از اين طريق است كه چهره و صداي مادر براي كودك مفهوم عشق و شادي را تداعي مي كند، چون اوست كه غذا و راحتي را براي او فراهم مي كند. احساسات منفي نيز به همين طريق ياد گرفته مي شوند. اگر كودك چندين مرتبه توسط سگ گار گرفته شود يا بترسد، اينگونه حيوانات براي او مفهوم ترس و درد را تداعي مي كنند و از همان زمان ترس از اين حيوانات در وجود كودك شكل مي گيرد.شرطي سازي كنش گر نوع دوم يادگيري شرطي سازي كنش گر يا عامل ناميده مي شود كه در آن فرد ياد ميگيرد كارهايي را انجام دهد كه از طرف محيط اطرافش، پاداش فراهم كند و كارهايي را كه تنبيه و مجازات به همراه دارد را انجام ندهد. مثلاً، اگر وقتي

نوزاد گريه كند، مادر به سراغ او بيايد و گهواره اش را تكان دهد تا او آرام گيرد، به او ياد خواهد داد كه عمل گريه كردن با توجه و مراقبت مارد همراه خواهد بود. به همين دليل، كودك براي جلب توجه مادر بيشتر گريه خواهد كرد. ما هر روز رشد مي كنيم و تجربيات جديد به دست مي آوريم. با خواندن، تماشاي تلويزيون، ارتباط با ساير مردم و از اين قبيل كارها، آموزش مي بينيم و چيزهاي جديد ياد مي گيريم. اين يادگيري ها بر احساسات ما تاثير مي گذارند. اگر انساني به ما محبت كند، دوستمان بدارد و كارهاي مثبتي براي ما انجام بدهد، از طريق شرطي سازي كلاسيك ياد مي گيريم كه آن فرد را با احساسات مثبت پيوند دهيم. و برعكس اگر كسي با ما بدرفتاري كند، در ما احساسات منفي را تداعي خواهد كرد. به عبارت ديگر، واكنش هاي احساسي ما نه تنها به رشد و يادگيري هاي ما بستگي دارد، بلكه بر چگونگي احساس ما در آن لحظه نيز ارتباط مستقيم دارد. عكس العمل هاي احساسي ما دربرابر محرك هاي مختلف، متفاوت است و بستگي به عواملي دارد كه در آن لحظه بر ما تاثير مي گذارند

تفاوت زنان و مردان:استرس و افسردگي

1-هورمونهاي اصلي استرس كورتيزول، اپي نفرين و اكسي توسين ميباشند.

2-هر دو هورمون كورتيزول و اپي نفرين باعث افزايش فشار خون و سطح قند خون ميشوند. هورمون كورتيزول به تنهايي باعث كاهش كارايي سيستم ايمني بدن ميگردد.

3-پس از ترشح دو هورمون اپي نفرين و كورتيزول هورمون اكسي توسين نيز از مغز ترشح مي گردد تا اثرات دو هورمون نخست را تعديل

كند. هورمون اكسي توسين عواطف آرام بخش و حس مراقبت را افزايش ميدهد.

4-در شرايط استرس زا ميزان ترشح دو هورمون اپي نفرين و كورتيزول در زنان و مردان يكسان ميباشد، اما ميزان ترشح هورمون اكسي توسين در زنان بسيار بيشتر از مردان است.

5-حيوانات و انسانهايي كه سطح هورمون اكسي توسين در بدن آنها بالاست آرام تر، آسوده خاطر تر و اجتماعي تر بوده و كمتر مضطرب ميباشند. 6

-هورمون تستوسترون مردان اثرات آرام بخشي اكسي توسين را بي اثر و هورمون استروژن زنان آن را تقويت ميكند.

7-بنابراين زنان بهتر از مردان با استرس كنار مي آيند.

8-پاسخ به استرس در مردان از نوع "جنگ يا گريز" و در زنان از نوع "مراقبت (از فرزندان) ، معاشرت و مصالحه" ميباشد.

9-مراقبت شامل فعاليتهاي مراقبت و نگهداري (فرزندان) كه در جهت حفاظت از خود و فرزندان طراحي گرديده و باعث افزايش حس ايمني و كاهش اضطراب و پريشاني در مادر ميگردد. معاشرت و مصالحه شامل ايجاد و حفظ شبكه هاي اجتماعي ميباشد. 10-زنان هنگام مواجهه با استرس سعي ميكنند با ديگران به ويژه زنان تماس اجتماعي برقرار كرده و وقت خود را صرف مراقبت و رسيدگي بيشتر به فرزندان خود كنند. زنان تمايل دارند با ايجاد ارتباطات انساني و تشكيل وحدت و يگانگي از مزاياي امنيت و ايمني موجود در گروه برخوردار گردند.

11-كنار آمدن با استرس در زنان بصورت يافتن حمايت اجتماعي و احساسي بمنظور صحبت كردن درباره تجربه احساسات، مرور وقايع روي داده و كاري كه بايد (در راه حل مشكل) صورت گيرد، انجام ميگيرد.

12-مردان معمولا فعاليت گريز و خلاصي جستن

را براي تخفيف استرس بر مي گزينند. ايجاد سرگرمي و تفريح آرامبخش و يا اعتياد به كار را به عنوان گريزگاه انتخاب ميكنند.

13-از آنجايي كه اعتماد بنفس در مردان از كفايت در عملكرد (موفقيت شغلي، برتري در رقابت ها و چالش ها، انجام وظايف) و در زنان از كفايت در روابط (ايجاد و حفظ آنها) نشات ميگيرد، زنان معمولا هنگامي كه خود را قرباني روابط كرده و نيازهاي خود را ناديده ميگيرند، و مردان زماني كه دستيابي به موفقيت و برتري را به هر قيمتي مي پذيرند، دچار استرس ميشوند.

14-شكست و ناكامي در روابط براي زنان، و شكست و ناكامي در عملكرد براي مردان از بزرگترين عوامل استرس زا در ميان دو جنس ميباشند.

15-بنابراين زنان با ايجاد ارتباط كلامي و احساسي و مردان با خلوت گزيني و سرگرم كردن خود با فعاليتهاي انحرافي با استرس كنار مي آيند.

16-از آنجايي كه مردان بايد استوار و قوي باشند مشكلات خود را انكار ميكنند.

17-مردان افسردگي خود را بيشتر با بيان علايم جسمي افسردگي (نظير سردرد) به اطلاع ديگران ميرسانند تا با بيان احساسات خود.

18-مردان علايم بارز افسردگي را كمتر بروز ميدهند (گريستن، اندوه، از دست دادن علاقه به فعاليتهايي كه در گذشته لذت بخش بوده اند). اما در مقابل تحريك پذير تر و پرخاشگر تر مي گردند.

19-مردان با از دست دادن عزيزان خود نيز بطور متفاوت از زنان واكنش نشان ميدهند. اين باور قالبي كه بروز احساسات نشانه ضعف مردان است و مردان بايستي در مقابله با ناملايمات و سختيهاي زندگي استوار و با استقامت باشند، مردان مسئوليت كامل سوگواري خود

را بعهده گرفته واندوه و سوگ خود را سركوب ميكنند. اين سركوب كردن اندوه دوره سوگواري را افزايش داده و به افزايش خشم، پرخاشگري، سوء مصرف الكل و مواد مخدر، افزايش كلسترول و فشار خون و دردهاي جسماني مي انجامد.

20-از آنجايي كه مردان در بيان آزادانه احساسات خود ناتوانند، با انجام فعاليت بيشتر با اندوه مقابله ميكنند. اضافه كاري ميكنند و يا زياد به سفرهاي كاري ميروند. و يا به رفتارهاي مخاطره آميزي همچون روابط جنسي وسواسي و يا ورزشهاي پرخطر روي مي آورند و يا به الكل و يا ساير مواد مخدر گرايش پيدا ميكنند.

21-مردان در برابر فوت عزيزان خود تمايل به احياء، ترميم، بازسازي (روابط و شرايط) و بازگشت هر چه سريعتر به وضعيت عادي را از خود بروز ميدهند. اما زنان تمايل دارند بروي فرد از دست رفته و احساسات جاري خود تمركز كنند.

22-زنان اندوه و سوگ خود را ابراز و آن را با ديگران تسهيم ميكنند و به گذشته مينگرند. اما مردان دردهاي خود را به زبان نياورده و معمولا اندوه خود را انكار ميكنند. مردان اشكهاي خود را پنهان ميكنند و خشم را جايگزين اندوه ميكنند.

23-مردان از گريه كردن شرم دارند، بنابراين با احساس خشم جلوي گريستن خود را ميگيرند. زنان بالعكس ازاينكه ابراز خشم كنند احساس شرم ميكنند بنابراين به گريه متوسل ميشوند.

24-صحبت كردن و ابراز احساسات براي مردان دشوار است، چراكه در سرشت و ماهيت مردان نيست كه از ديگران طلب كمك و ياري كنند. مردان تنها هنگامي كه به نقطه بحران ميرسند تقاضاي كمك ميكنند.

25-چنانچه ميخواهيد مردان را به صحبت كردن وادار

كنيد، آنها را در فعاليتي درگير سازيد. مثلا اگر شوهرتان از موضوعي اندوهگين است و به ماهيگيري نيز علاقمند است با وي به ماهيگيري برويد و خواهيد ديد كه چگونه به حرف مي آيد.

26-مردان تمايل دارند تا احساسات خود را در قالب فعاليتها،كارها و اعمال بروز دهند، و معمولا اندوه خود را بطور فيزيكي و نه احساسي تجربه ميكنند. آنها غم و اندوه خود را با تمركز بر فعاليت هاي هدف محور كه باعث برانگيختن تفكر، انجام دادن و عمل كردن ميشود بروز ميدهند. براي مثال چنانچه مردي حيوان خانگي خود را از دست بدهد جاي گريستن و صحبت كردن درباره حيوان خانگي خود با ديگران (مانند زنان)، شروع به حفر زمين براي دفن حيوان ميكند. و يا به يادگار يك گياه را در محل دفن حيوان ميكارد. و يا شعري را در وصف حيوان محبوب خود ميسرايد. مرد با اين كارها هم حس كفايت خود را حفظ ميكند و هم از اندوه مي گريزد.

27-مردان نيز مانند زنان مي گريند اما بيشتر در خلوت خود.

تفاوت زنان و مردان:استرس و افسردگي

1-هورمونهاي اصلي استرس كورتيزول، اپي نفرين و اكسي توسين ميباشند.

2-هر دو هورمون كورتيزول و اپي نفرين باعث افزايش فشار خون و سطح قند خون ميشوند. هورمون كورتيزول به تنهايي باعث كاهش كارايي سيستم ايمني بدن ميگردد.

3-پس از ترشح دو هورمون اپي نفرين و كورتيزول هورمون اكسي توسين نيز از مغز ترشح مي گردد تا اثرات دو هورمون نخست را تعديل كند. هورمون اكسي توسين عواطف آرام بخش و حس مراقبت را افزايش ميدهد.

4-در شرايط استرس زا ميزان ترشح دو هورمون اپي

نفرين و كورتيزول در زنان و مردان يكسان ميباشد، اما ميزان ترشح هورمون اكسي توسين در زنان بسيار بيشتر از مردان است.

5-حيوانات و انسانهايي كه سطح هورمون اكسي توسين در بدن آنها بالاست آرام تر، آسوده خاطر تر و اجتماعي تر بوده و كمتر مضطرب ميباشند. 6

-هورمون تستوسترون مردان اثرات آرام بخشي اكسي توسين را بي اثر و هورمون استروژن زنان آن را تقويت ميكند.

7-بنابراين زنان بهتر از مردان با استرس كنار مي آيند.

8-پاسخ به استرس در مردان از نوع "جنگ يا گريز" و در زنان از نوع "مراقبت (از فرزندان) ، معاشرت و مصالحه" ميباشد.

9-مراقبت شامل فعاليتهاي مراقبت و نگهداري (فرزندان) كه در جهت حفاظت از خود و فرزندان طراحي گرديده و باعث افزايش حس ايمني و كاهش اضطراب و پريشاني در مادر ميگردد. معاشرت و مصالحه شامل ايجاد و حفظ شبكه هاي اجتماعي ميباشد. 10-زنان هنگام مواجهه با استرس سعي ميكنند با ديگران به ويژه زنان تماس اجتماعي برقرار كرده و وقت خود را صرف مراقبت و رسيدگي بيشتر به فرزندان خود كنند. زنان تمايل دارند با ايجاد ارتباطات انساني و تشكيل وحدت و يگانگي از مزاياي امنيت و ايمني موجود در گروه برخوردار گردند.

11-كنار آمدن با استرس در زنان بصورت يافتن حمايت اجتماعي و احساسي بمنظور صحبت كردن درباره تجربه احساسات، مرور وقايع روي داده و كاري كه بايد (در راه حل مشكل) صورت گيرد، انجام ميگيرد.

12-مردان معمولا فعاليت گريز و خلاصي جستن را براي تخفيف استرس بر مي گزينند. ايجاد سرگرمي و تفريح آرامبخش و يا اعتياد به كار را به عنوان گريزگاه انتخاب

ميكنند.

13-از آنجايي كه اعتماد بنفس در مردان از كفايت در عملكرد (موفقيت شغلي، برتري در رقابت ها و چالش ها، انجام وظايف) و در زنان از كفايت در روابط (ايجاد و حفظ آنها) نشات ميگيرد، زنان معمولا هنگامي كه خود را قرباني روابط كرده و نيازهاي خود را ناديده ميگيرند، و مردان زماني كه دستيابي به موفقيت و برتري را به هر قيمتي مي پذيرند، دچار استرس ميشوند.

14-شكست و ناكامي در روابط براي زنان، و شكست و ناكامي در عملكرد براي مردان از بزرگترين عوامل استرس زا در ميان دو جنس ميباشند.

15-بنابراين زنان با ايجاد ارتباط كلامي و احساسي و مردان با خلوت گزيني و سرگرم كردن خود با فعاليتهاي انحرافي با استرس كنار مي آيند.

16-از آنجايي كه مردان بايد استوار و قوي باشند مشكلات خود را انكار ميكنند.

17-مردان افسردگي خود را بيشتر با بيان علايم جسمي افسردگي (نظير سردرد) به اطلاع ديگران ميرسانند تا با بيان احساسات خود.

18-مردان علايم بارز افسردگي را كمتر بروز ميدهند (گريستن، اندوه، از دست دادن علاقه به فعاليتهايي كه در گذشته لذت بخش بوده اند). اما در مقابل تحريك پذير تر و پرخاشگر تر مي گردند.

19-مردان با از دست دادن عزيزان خود نيز بطور متفاوت از زنان واكنش نشان ميدهند. اين باور قالبي كه بروز احساسات نشانه ضعف مردان است و مردان بايستي در مقابله با ناملايمات و سختيهاي زندگي استوار و با استقامت باشند، مردان مسئوليت كامل سوگواري خود را بعهده گرفته واندوه و سوگ خود را سركوب ميكنند. اين سركوب كردن اندوه دوره سوگواري را افزايش داده و به افزايش

خشم، پرخاشگري، سوء مصرف الكل و مواد مخدر، افزايش كلسترول و فشار خون و دردهاي جسماني مي انجامد.

20-از آنجايي كه مردان در بيان آزادانه احساسات خود ناتوانند، با انجام فعاليت بيشتر با اندوه مقابله ميكنند. اضافه كاري ميكنند و يا زياد به سفرهاي كاري ميروند. و يا به رفتارهاي مخاطره آميزي همچون روابط جنسي وسواسي و يا ورزشهاي پرخطر روي مي آورند و يا به الكل و يا ساير مواد مخدر گرايش پيدا ميكنند.

21-مردان در برابر فوت عزيزان خود تمايل به احياء، ترميم، بازسازي (روابط و شرايط) و بازگشت هر چه سريعتر به وضعيت عادي را از خود بروز ميدهند. اما زنان تمايل دارند بروي فرد از دست رفته و احساسات جاري خود تمركز كنند.

22-زنان اندوه و سوگ خود را ابراز و آن را با ديگران تسهيم ميكنند و به گذشته مينگرند. اما مردان دردهاي خود را به زبان نياورده و معمولا اندوه خود را انكار ميكنند. مردان اشكهاي خود را پنهان ميكنند و خشم را جايگزين اندوه ميكنند.

23-مردان از گريه كردن شرم دارند، بنابراين با احساس خشم جلوي گريستن خود را ميگيرند. زنان بالعكس ازاينكه ابراز خشم كنند احساس شرم ميكنند بنابراين به گريه متوسل ميشوند.

24-صحبت كردن و ابراز احساسات براي مردان دشوار است، چراكه در سرشت و ماهيت مردان نيست كه از ديگران طلب كمك و ياري كنند. مردان تنها هنگامي كه به نقطه بحران ميرسند تقاضاي كمك ميكنند.

25-چنانچه ميخواهيد مردان را به صحبت كردن وادار كنيد، آنها را در فعاليتي درگير سازيد. مثلا اگر شوهرتان از موضوعي اندوهگين است و به ماهيگيري نيز علاقمند است با وي

به ماهيگيري برويد و خواهيد ديد كه چگونه به حرف مي آيد.

26-مردان تمايل دارند تا احساسات خود را در قالب فعاليتها،كارها و اعمال بروز دهند، و معمولا اندوه خود را بطور فيزيكي و نه احساسي تجربه ميكنند. آنها غم و اندوه خود را با تمركز بر فعاليت هاي هدف محور كه باعث برانگيختن تفكر، انجام دادن و عمل كردن ميشود بروز ميدهند. براي مثال چنانچه مردي حيوان خانگي خود را از دست بدهد جاي گريستن و صحبت كردن درباره حيوان خانگي خود با ديگران (مانند زنان)، شروع به حفر زمين براي دفن حيوان ميكند. و يا به يادگار يك گياه را در محل دفن حيوان ميكارد. و يا شعري را در وصف حيوان محبوب خود ميسرايد. مرد با اين كارها هم حس كفايت خود را حفظ ميكند و هم از اندوه مي گريزد.

27-مردان نيز مانند زنان مي گريند اما بيشتر در خلوت خود.

10 نكته براي رشد معنوي و روحاني

رشد معنوي فرايند بيداري و هوشياري دروني است. يعني صعود و بالا رفتن هوشياري فراتر از وجود عادي و بيداري درمقابل حقايق جهان. يعني فراتر از ذهن و نفس خود رفتن و درك اينكه واقعاً چه هستيد. رشد معنوي فرايند دور ريختن باورها و تصورات نادرست و غيرواقعي است و در اين فرايند ما آگاهي و هوشياري بيشتري نسبت به وجود درونيمان پيدا مي كنيم. رشد معنوي نه فقط براي كساني كه به دنبال روشنگري معنوي هستند و انتخاب ميكنند كه در محيطهايي دور از اجتماع و تنها زندگي كنند، بلكه براي همه افراد اهميت زيادي دارد. رشد معنوي مي تواند پايه و مبناي زندگي بهتر و هماهنگ تر براي

همه باشد، زندگي كه فارغ از هرگونه فشار و دغدغه، ترس و اضطراب باشد. با كشف وجود واقعي خود، ما رويكري متفاوت نسبت به زندگي پيدا خواهيم كرد. ياد مي گيريم كه اجازه دهيم موقعيت هاي خارجي روي وجود دروني و اعتقادات ما تاثير بگذارد و قدرت و نيروي دروني در ما ايجاد مي شوذد كه ابزارهايي بسيار مفيد و موثر هستند. رشد معنوي راهي براي فرار از مسئوليت، غيرعادي رفتار كردن و تبديل شدن به فردي غيرفعال نيست. بلكه متدي براي رشد، قوي تر، شادتر و مسئوليت پذيرتر شدن است. شما مي توانيد راه رشد معنوي را بپيماييد و در عين حال مثل افراد عادي جامعه زندگي كنيد. لازم نيست به دوردست برويد و تنها به زندگي خود ادامه دهيد. مي توانيد خانواده تشكيل دهيد، كار كنيد، و براي خود تجارتي را بچرخانيد، و در عين حال در فعاليت هايي كه به توسعه و رشد دروني مي انجامد شركت كنيد. يك زندگي متعادل مستلزم اين است كه نه تنها نيازهاي جسمي، احساسي و ذهني خود را برآورده كنيم، بلكه احتياجات روحي خود را نيز در نظر داشته باشيم و اين هدف رشد معنوي است.

10 نكته براي رشد معنوي

1. كتاب هاي معنوي مطالعه كنيد. درمورد آنچه كه مي خوانيد فكر كنيد، و ببينيد كه چطور مي توانيد از اطلاعاتي كه گرفته ايد در زندگي خود استفاده كنيد.

2. حداقل روزي 15 دقيقه مديتيشن كنيد. اگر نمي دانيد كه مديتيشن چطور انجام مي مشود، مي توانيد از كتاب ها و نوارهاي آموزشي آن استفاده كنيد يا در كلاسهاي آن شركت كنيد.

3. ياد

بگيريد كه چطور با تمرينات تمركز و مديتيشن ذهنتان را آرام كنيد.

4. اين حقيقت را دريابيد كه شما روحي با يك جسم فيزيكي هستيد، نه يك جسم فيزيكي با يك روح. اگر بتوانيد اين ايده را به طور كامل بپذيريد، رفتار شما درمقابل خيلي از مسائل زندگي تغيير خواهد كرد.

5. هر از گاهي به درون خود و به ذهنتان نگاه كنيد و ببينيد كه چه چيز باعث هوشياري و بيداري شما مي شود.

6. مثبت فكر كنيد. اگر متوجه شديد كه شروع به منفي بافي كرده ايد، سريعاً اين حالت را تغيير داده و سعي كنيد كه مثبت فكر كنيد.

7. با نگاه كردن به روشني هاي زندگي، عادات شاد و سرزندگي را در خود پرورش دهيد و سعي كنيد شاد و خرسند زندگي كنيد. شادي از درون خود شما نشات مي گيرد. اجازه ندهيد كه شرايط خارجي شادي و خوشبختي شمار ا بر هم زند.

8. روي توانايي تصميم گيري و قدرت اراده خود كار كنيد. اين باعث قدرت دادن به شما مي شود و قادر خواهيد بود عنان اختيار ذهنتان را به دست گيريد.

9. از جهان به خاطر هر چه كه به دست مي آوريد تشكر كنيد.

10. در برخورد با ديگران صبور و شكيبا باشيد و با ملاحظه رفتار كنيد. رشد معنوي حق همه ي انسانهاست. كليدي است براي رسيدن به آرامش فكر و خوشبختي. اين رشد معنوي است كه قدرت فوق العاده روح شما را آشكار خواهد كرد. اين روح حتي در مادي ترين افراد هم وجود دارد. ميزان آشكار شدن اين روح دروني بستگي به اين دارد

كه چقدر اين روح به ظاهر شما نزديك باشد و چقدر توسط افكار، اعتقادات و باورهاي شما مخفي و پنهان شده باشد

10 نكته براي رشد معنوي و روحاني

رشد معنوي فرايند بيداري و هوشياري دروني است. يعني صعود و بالا رفتن هوشياري فراتر از وجود عادي و بيداري درمقابل حقايق جهان. يعني فراتر از ذهن و نفس خود رفتن و درك اينكه واقعاً چه هستيد. رشد معنوي فرايند دور ريختن باورها و تصورات نادرست و غيرواقعي است و در اين فرايند ما آگاهي و هوشياري بيشتري نسبت به وجود درونيمان پيدا مي كنيم. رشد معنوي نه فقط براي كساني كه به دنبال روشنگري معنوي هستند و انتخاب ميكنند كه در محيطهايي دور از اجتماع و تنها زندگي كنند، بلكه براي همه افراد اهميت زيادي دارد. رشد معنوي مي تواند پايه و مبناي زندگي بهتر و هماهنگ تر براي همه باشد، زندگي كه فارغ از هرگونه فشار و دغدغه، ترس و اضطراب باشد. با كشف وجود واقعي خود، ما رويكري متفاوت نسبت به زندگي پيدا خواهيم كرد. ياد مي گيريم كه اجازه دهيم موقعيت هاي خارجي روي وجود دروني و اعتقادات ما تاثير بگذارد و قدرت و نيروي دروني در ما ايجاد مي شوذد كه ابزارهايي بسيار مفيد و موثر هستند. رشد معنوي راهي براي فرار از مسئوليت، غيرعادي رفتار كردن و تبديل شدن به فردي غيرفعال نيست. بلكه متدي براي رشد، قوي تر، شادتر و مسئوليت پذيرتر شدن است. شما مي توانيد راه رشد معنوي را بپيماييد و در عين حال مثل افراد عادي جامعه زندگي كنيد. لازم نيست به دوردست برويد و تنها به زندگي

خود ادامه دهيد. مي توانيد خانواده تشكيل دهيد، كار كنيد، و براي خود تجارتي را بچرخانيد، و در عين حال در فعاليت هايي كه به توسعه و رشد دروني مي انجامد شركت كنيد. يك زندگي متعادل مستلزم اين است كه نه تنها نيازهاي جسمي، احساسي و ذهني خود را برآورده كنيم، بلكه احتياجات روحي خود را نيز در نظر داشته باشيم و اين هدف رشد معنوي است.

10 نكته براي رشد معنوي

1. كتاب هاي معنوي مطالعه كنيد. درمورد آنچه كه مي خوانيد فكر كنيد، و ببينيد كه چطور مي توانيد از اطلاعاتي كه گرفته ايد در زندگي خود استفاده كنيد.

2. حداقل روزي 15 دقيقه مديتيشن كنيد. اگر نمي دانيد كه مديتيشن چطور انجام مي مشود، مي توانيد از كتاب ها و نوارهاي آموزشي آن استفاده كنيد يا در كلاسهاي آن شركت كنيد.

3. ياد بگيريد كه چطور با تمرينات تمركز و مديتيشن ذهنتان را آرام كنيد.

4. اين حقيقت را دريابيد كه شما روحي با يك جسم فيزيكي هستيد، نه يك جسم فيزيكي با يك روح. اگر بتوانيد اين ايده را به طور كامل بپذيريد، رفتار شما درمقابل خيلي از مسائل زندگي تغيير خواهد كرد.

5. هر از گاهي به درون خود و به ذهنتان نگاه كنيد و ببينيد كه چه چيز باعث هوشياري و بيداري شما مي شود.

6. مثبت فكر كنيد. اگر متوجه شديد كه شروع به منفي بافي كرده ايد، سريعاً اين حالت را تغيير داده و سعي كنيد كه مثبت فكر كنيد.

7. با نگاه كردن به روشني هاي زندگي، عادات شاد و سرزندگي را در خود پرورش

دهيد و سعي كنيد شاد و خرسند زندگي كنيد. شادي از درون خود شما نشات مي گيرد. اجازه ندهيد كه شرايط خارجي شادي و خوشبختي شمار ا بر هم زند.

8. روي توانايي تصميم گيري و قدرت اراده خود كار كنيد. اين باعث قدرت دادن به شما مي شود و قادر خواهيد بود عنان اختيار ذهنتان را به دست گيريد.

9. از جهان به خاطر هر چه كه به دست مي آوريد تشكر كنيد.

10. در برخورد با ديگران صبور و شكيبا باشيد و با ملاحظه رفتار كنيد. رشد معنوي حق همه ي انسانهاست. كليدي است براي رسيدن به آرامش فكر و خوشبختي. اين رشد معنوي است كه قدرت فوق العاده روح شما را آشكار خواهد كرد. اين روح حتي در مادي ترين افراد هم وجود دارد. ميزان آشكار شدن اين روح دروني بستگي به اين دارد كه چقدر اين روح به ظاهر شما نزديك باشد و چقدر توسط افكار، اعتقادات و باورهاي شما مخفي و پنهان شده باشد

10 تكنيك براي تغيير احساسات و تصور ذهني

توانايي در مديريت و تغيير تصورات ذهني يكي از مهمترين فاكتورها در رشد شخصيتي افراد به شمار مي رود. شايد تمام دلايل و شواهد عيني و منطقي حاكي از آن باشد كه شما ملزم به انجام كاري هستيد، اما ناگهان يك مرتبه احساسي در شما ايجاد شده و شما را از انجام كاري كه در ذهن داريد، باز ميدارد. اگر بتوانيد احساساتتان را تابع خود كنيد و اجازه ندهيد كه بر خلاف شما كار كنند، آنگاه مي توانيد تاثيرات شگرف موفقيت را در زندگي خود احساس كنيد.راههاي زيادي وجود دارند كه به واسطه ي آنها مي

توانيد احساسات خود را تغيير دهيد. در اين قسمت قصد داريم تا شما را با 10 نمونه از آنها آشنا كنيم كه البته شامل شكلات، درد، و يا الكل نيستند و با بكارگيري آنه به موفقيت دست پيدا خواهيد كرد. شايد برخي از آنها دقيقاً در همان زمان اجرا جواب ندهند، تقريباً مثل آموزش دوچرخه سواري است كه ابتدا بايد قدري تمرين كنيد تا بتوانيد به خوبي دوچرخه سواري را ياد بگيريد. اگر در مورد دوچرخه سواري كتاب بخوانيد، هيچ گاه موفق نخواهيد شد كه آنرا ياد بگيريد و همان بار اول كه سوار دوچرخه مي شويد به زمين خواهيد افتاد. اما ياد زمان كودكي بيفتيد كه چگونه دوچرخه بازي را ياد مي گرفتيد، سواردوچرخه ميشديد، به زمين مي افتاديد، دوباره از زمين بلند مي شديد، خاك هاي لباستان را تكان ميداديد، و دوباره سوار دوچرخه مي شديد و دوباره ودوباره ودوباره اين كار را تكرار ميكرديد. 1- ريلكس باشيداين مورد شايد در نگاه اول ساده باشد، اما بايد ياد بگيريد كه زماني آرامش خود را حفظ كنيد كه بيشترين فشار بر روي شما وارد مي شود. زمانيكه اين كار را انجام دهيد آنوقت به اين نتيجه مي رسيد كه بخش اعظمي از ناراحتي و عصبانيتي را كه احساس مي كنيد تنها زاييده ي خيال خودتان بوده. در كتابي با عنوان "بازسازي درون" شاهزاده سرج خليل مطالبي را در مورد تلاش براي حفظ آرامش به شرح زير مي نويسد: زماني كه افراد در حال تلاش براي تغيير يكي از عادات خود هستند، اغلب شكايت ميكنند كه اين امر نيازمند تلاش بسيار زيادي است. سايرين هم

آنها را سرزنش ميكنند كه از قدرت اراده ي بسيار پاييني برخوردار هستند. اما حقيقت اينجاست كه اين افراد مي خواهند به زور خودشان را مجاب كنند كه يك چنين عادتي را از خود دور نمايند و تمام ماهيچه ها و ساير اعضاي بدنشان را بر خلاف آن تجهيز مي كنند.يك چنين فشاري سبب ايجاد افزايش عصبانيت و خشونت در فرد مي شود، انرژي او را از بين مي برد و سبب مي شود كه نتواند به راحتي به نتيجه ي دلخواهد خود دست پيدا كند. نهايتاً هم آنها را در حالي مي بينيم كه در حال جنگيدن بادرونشان هستند و همانطور كه مطلع هستيد، چنين موردي هيچ كس را به نتيجه ي دلخواه نمي تواند برساند. تنها كاري كه بايد انجام دهيد اين است كه تصميمتان را از روي خواست و اراده و اختيار شخصي اتخاذ نماييد. ماهيچه هاي بدنتان را از فشار آزاد كنيد، و تمركز ذهني تان را به آن سمتي هدايت كنيد كه دوست داريد برود و اين كار را تا زماني كه به عادت جديد نرسيده ايد، ادامه دهيد.2- سوالات متفاوت بپرسيد همه ما از خودمان سوال مي پرسيم؛ اما ممكن است كه اين سوال ها آنقدرها هم خوشايند به نظر نرسند. به جاي اينكه از خودتان بپرسيد: "چرا بايد اين كار را انجام دهم؟" با خود بگوييد: "چگونه مي توانم اين كار را انجام دهم كه به نحوي از آن لذت بيشتري ببرم؟" و يا اين كار چه كمكي مي تواند به من كند؟" هيچ گاه از خودتان نپرسيد كه"آيا من قادرم چنين كاري را انجام دهم؟" به جاي

آن بگوييد: "چگونه مي توانم اين كار را با موفقيت به پايان برسانم؟" از خودتان سوالات بهتري بپرسيد كه به شما قوت قلب داده و روحيه تان را بالا ببرند. با اين پيش فرض از خودتان سوال بپرسيد كه گويي توانايي انجام همه ي كارها را داريد. سوال هايي را مطرح كنيد كه شما را به سوي راه حل ها روانه كرده و گزينه هاي جديدي را پيش روي ذهنتان قرار مي دهند و از بازگو كردن سوالاتي كه احساس ناتواني و كسالت در شما ايجاد مي كنند، به شدت پرهيز كنيد. 3- لبخند بزنيد لبخند زندن شادي و نشاط بي شائبه اي را در شما ايجاد مي كند. همين حالا خودتان را وادار كنيد كه براي مدت زمان 30 ثانيه بخنديد. لبخند زدن قدرت عجيبي دارد. حتي زماني كه استرس بيش از اندازه اي را احساس مي كنيد، اگر اين توانايي را داشته باشيد كه لبخند بزنيد، بدن شما به طور اتوماتيك كليه ي فشار و تنشي را كه در خود احساس مي كند به بيرون مي ريزد. اين كار سبب مي شود كه احساس شادماني و خوشحالي به شما دست بدهد. همين حالا امتحان كنيد تا متوجه تغييرات عديده ي آن بشويد.4- قدردان باشيد اين يكي از ساده ترين و در عين حال موثر ترين تكنيك هايي است كه مي تواند احساس خوبي را در شما ايجاد كند همين تشكر و قدرداني است. فقط كافي است به اطراف خود نگاهي بيندازيد و از هر چيزي كه در اطرافتان مي بينيد تشكر و قدرداني كنيد: از غذايي كه مي خوريد، از بچه هايي كه

با هم مشغول بازي در گودال هاي گلي هستند، آواز خواندن پرنده ها، خانواده، دوستان و ...خوب شايد برخي از افراد چنين مسئله اي را قبو ل نداشته باشند و اين امر برايشان قدري تعجب آور باشد. اما امتحان آن مجاني است و نه تنها ضرري ندارد بلكه سود عظيمي را نيز در بر خواهد داشت. به هر حال تشكر و قدرداني به خاطر داشته ها خيلي بهتر از اين است كه تصور كنيد هر چيزي كه در زندگي داريد، حق مسلمتان بوده است. 5- الگوي فكري خود را تغيير دهيد ممكن است احساس خوبي نداشته باشيد و در پي آن باشيد كه وقت خود را به بطالت بگذرانيد. شايد تصور كنيد كه امروز توانايي انجام هيچ كاري را نداريد. فقط دلتان ميخواهد به خانه برويد و بر روي تخت خوابتان دراز بكشيد. اينجا درست همان لحظه اي است كه بايد سيستم ذهني خود را متوقف كرده و مسير حركت آنرا به طور كلي تغيير دهيد. اين كار را مي توانيد با انجام كاري غير منتظره و كاملاً جديد انجام دهيد. با انجام كاري كاملاً متفاوت با آنچه در حال حاضر در حال انجام آن هستيد شروع كنيد. چند نمونه پيشنهاد: يك ليوان آب سرد را برداشته و آنرا بر روي صورت خود بپاشيد، و يا 10 مرتبه بالا و پايين بپريد و با خود تكرار كنيد "ما قهرمانيم." به هر حال هر كاري را كه به نظرتان مي رسد مي توانيد امتحان كنيد فقط بايد كاري كنيد كه سيستم فكري تان به يكباره به طور كلي تغيير كند. كارهاي خنده دار اغلب بهتر هستند

چراكه خنده و شادي هميشه متضاد غم و اندوه و خشم و نفرت است. همچنين خنده استرس و تنش را نيز از ميان بر مي دارد. زماني كه يك چنين كاري را انجام داديد، اين امكان وجود دارد كه دو مرتبه نتوانيد كاري كه قبلاً در حال انجام آن بوديد را به ياد آوريد. به عنوان مثال اگر دوستتان نزد شما آمده بود و سوالي مطرح كرده بود؛ ممكن است وقتي مجدداً به همان سيستم قبل باز ميگرديد، سوال او را فراموش كرده باشيد. نقطه ي قابل توجه نيز همين جاست. چند كار را به طور سليقه اي امتحان كنيد كه واقعاً بر روي حال و هواي دروني تان تاثير بگذارند. كارهاي بسيار زيادي وجود دارند كه مي توانيد آنها را در مقابل ديگران انجام دهيد، بدون اينكه آنها شما را ديوانه فرض كنند. 6- از يك آيتم بهبود موقعيت خارجي بهره بگيريد در يكي از بخش هاي فيلم هاي توني رابينز او مي گويد كه من پيش از اجراي برنامه هايم با ادي مورفي مي نشينيم و فيلم نگاه مي كنيم. اين كار سبب مي شود كه آنها پيش از اجراي برنامه احساس خوشايندي پيدا كنند. به طور حتم شما خودتان از اين امر آگاه هستيد و از آن تا حدودي استفاده مي كنيد، اما به هر حال ما در اين قسمت چند نمونه براي شما ذكر مي كنيم. مي توانيد حال و هواي خود را با گوش دادن به چند آهنگ مورد علاقه تغيير دهيد. همچنين مي توانيد فيلم هاي كارتوني جذاب نيز نگاه كنيد؛ و يا چند صفحه از كتاب مورد علاقه

تان رابخوانيد و يا سري به سايت هاي اينترني جالب بزنيد.7- بخوريد؛ اما نه زياد نه كم اگر احساس نااميدي و خستگي در وجودتان مستولي شود، شايد لازم باشد تا چيزي بخوريد تا ميزان انرژي شما به حالت اوليه بازگشته و قند خونتان افزايش پيدا كند؛ اما سعي كنيد در خوردن زياده روي نكنيد چرا كه ممكن است احساس خستگي و خواب آلودگي به شما دست بدهد. اگر هم در بيشتر طول روز كارتان ايجاب مي كند كه پشت ميز بنشينيد، سعي كنيد كه در وعده هاي غذايي خود تغيير ايجاد كنيد و ميزان كربوهيدرات را به كمترين مقدار برسانيد. شايد در خانواده اي بزرگ شده باشيد كه آداب سالم غذايي را رعايت كرده و خوب غذا مي خوردند، اما بايد به خاطر داشته باشيد كه شايد فعاليت هاي فيزيكي والدينتان از شما بيشتر بوده باشد. 8- مهار فيزيكي بدن خوب شايد اين كار قدري زمان و انرژي بيشتري را از شما بخواهد اما در مورد تمام افرادي كه اين كارها را انجام داده اند پاسخ مثبت گرفته شده است. به اين منظور راست مي ايستيد، چشم هايتان را مي بنديد و خودتان را در آماده باش كامل فرض مي كنيد. به عنوان مثال من در يك چنين حالتي فرض مي كنم كه بسيار قدرتمند هستم و اعتماد به نفس بالايي دارم. مي ايستم، نفس عميقي مي كشم، و قدرت را به درون خود وارد مي كنم. آيا اين كار موفقيت آميز هست؟ بله، تا حدودي. البته براي افرادي كه براي اولين بار يك چنين كاري را انجام مي دهند، شايد نتوانند به نتيجه ي

100% برسند، اما به تدريج كه اين كار را تكرار كنند به نتايج بهتري دست پيدا مي كنند. بهتر است آرزوهاي خود را به تصوير بكشيد و هر چه را كه مي خواهيد احساس كنيد. اين كار بر پايه ي اصول كاملاً علمي كه نظريه ي آن نخستين بار توسط ايوان پاولوف مطرح شد. او ابتدا براي اثبات اين فرضيه از سگ ها و زنگوله استفاده كرد، اما بعدها توسط نورولينگوئيست ها اين فرضيه براي انسان ها نيز به اثبات رسيد.9- با روي باز از موقعيت هاي سودمند جديد استقبال كنيد به طرز فكر خود نسبت به كار، روابط، پول، ورزش، و زندگي اعتقاد داشته باشيد. اين احساس را در خود پرورش دهيد كه تصميماتتان در زندگي درست هستند. با خود بگوييد: من مي دانم اين كار را چگونه بايد انجام دهم." اين امر حس بسيار خوبي را در شما ايجاد مي كند. نوعي كامروايي آني در شما ايجاد كرده و راحتي و امنيت بالايي را در شما ايجاد مي كند. البته نبايد در انجام اين كار زياده روي كنيد، چراكه با اين كار ذهن خود را نسبت به موقعيت ها و گزينه هايي كه ممكن است بعداً در پيش رويتان قرار بگيرند مي بنديد. مي توانيد در هر زمينه اي كه به مشكل بر مي خوريد از كارشناسان موجود در آن زمينه بهره بگيريد. در اين زمينه مي توانيد از سايت google و amazon نيز اطلاعات مفيدي بدست آوريد. از اين گذشته كارهايي هم هستند كه مي توانيد هم براي حل مشكل و هم براي تغيير ديدگاهتان انجام دهيد. به هرحال هميشه تعداد راه

حل ها از تعداد مشكلات بيشتر هستند. 10- تجربيات و خاطرات مثبتتان را به ياد آوريدافكار منفي به راحتي مي توانند بر شما غلبه كنند: "من نمي توانم اين كار را انجام دهم،" "اگر آنها تصور كنند كه بي لياقت هستم، خدايا ممكن است شكست بخورم،" "چرا اين لباس را انتخاب كردم، اصلاً زيبا نيست" و غيره. زماني كه آماده حضور يافتن در يك جلسه، مصاحبه ي شغلي، و يا قرار ملاقات ميشويد، سعي كنيد به ياد زماني بيفتيد كه چنين كارهايي را انجام داده ايد و با سربلندي از آنها بيرون آمده ايد. به ياد مواقعي بيفتيد كه آرام بوديد و اعتماد به نفس بالايي داشتيد. اجازه دهيد چند نمونه از بهترين خاطراتتان به ذهنتان خطور كنند. اجازه دهيد افكار خوب، خاطرات منفي را از ذهنتان پاك كنند.اين كار به شما كمك مي كند تا بتوانيد سهم مثبت و موفق وجودتان را پيدا كنيد. اين شخصيت مثبت هميشه در وجود شما هست، اما فقط گاهي حضور آنرا فراموش ميكنيد و آن هم زماني است كه در گردابي از افكار منفي غوطه ور خواهيد شد. به جاي اينكه همواره افكار منفي را در خود پرورش دهيد، بر روي افكار مثبت خود تمركز كنيد. اين امر مي تواند تغيير بزرگي در زندگي شما ايجاد كند. اگر ياد بگيريد كه چگونه مي توانيد احساسات خود را هدايت و مديريت كنيد، نه تنها احساسات خوبي در شما ايجاد مي شود، بلكه جنبه هاي كاربردي زيادي نيز در زندگيتان ايجاد خواهد شد. اگر احساس بهتري داشته باشيد، دنيا را نيز بهتر خواهيد ديد و موقعيت هاي سودمند بيشتري نيز

پيدا خواهيد كرد. در يك چنين حالتي احساساتتان نيز در راستاي خواست هايتان حركت مي كنند و ديگر به عنوان يك مانع محسوب نمي شوند.به خاطر داشته باشيد وقتي كه مي خواهيد دوچرخه سواري ياد بگيريد، بايد به نداي درونتان گوش بدهيد، اگر بار اول موفق نشديد، بلند شويد، خاك را بتكانيد و يك بار ديگر تلاش كنيد.

10 تكنيك براي تغيير احساسات و تصور ذهني

توانايي در مديريت و تغيير تصورات ذهني يكي از مهمترين فاكتورها در رشد شخصيتي افراد به شمار مي رود. شايد تمام دلايل و شواهد عيني و منطقي حاكي از آن باشد كه شما ملزم به انجام كاري هستيد، اما ناگهان يك مرتبه احساسي در شما ايجاد شده و شما را از انجام كاري كه در ذهن داريد، باز ميدارد. اگر بتوانيد احساساتتان را تابع خود كنيد و اجازه ندهيد كه بر خلاف شما كار كنند، آنگاه مي توانيد تاثيرات شگرف موفقيت را در زندگي خود احساس كنيد.راههاي زيادي وجود دارند كه به واسطه ي آنها مي توانيد احساسات خود را تغيير دهيد. در اين قسمت قصد داريم تا شما را با 10 نمونه از آنها آشنا كنيم كه البته شامل شكلات، درد، و يا الكل نيستند و با بكارگيري آنه به موفقيت دست پيدا خواهيد كرد. شايد برخي از آنها دقيقاً در همان زمان اجرا جواب ندهند، تقريباً مثل آموزش دوچرخه سواري است كه ابتدا بايد قدري تمرين كنيد تا بتوانيد به خوبي دوچرخه سواري را ياد بگيريد. اگر در مورد دوچرخه سواري كتاب بخوانيد، هيچ گاه موفق نخواهيد شد كه آنرا ياد بگيريد و همان بار اول كه سوار دوچرخه

مي شويد به زمين خواهيد افتاد. اما ياد زمان كودكي بيفتيد كه چگونه دوچرخه بازي را ياد مي گرفتيد، سواردوچرخه ميشديد، به زمين مي افتاديد، دوباره از زمين بلند مي شديد، خاك هاي لباستان را تكان ميداديد، و دوباره سوار دوچرخه مي شديد و دوباره ودوباره ودوباره اين كار را تكرار ميكرديد. 1- ريلكس باشيداين مورد شايد در نگاه اول ساده باشد، اما بايد ياد بگيريد كه زماني آرامش خود را حفظ كنيد كه بيشترين فشار بر روي شما وارد مي شود. زمانيكه اين كار را انجام دهيد آنوقت به اين نتيجه مي رسيد كه بخش اعظمي از ناراحتي و عصبانيتي را كه احساس مي كنيد تنها زاييده ي خيال خودتان بوده. در كتابي با عنوان "بازسازي درون" شاهزاده سرج خليل مطالبي را در مورد تلاش براي حفظ آرامش به شرح زير مي نويسد: زماني كه افراد در حال تلاش براي تغيير يكي از عادات خود هستند، اغلب شكايت ميكنند كه اين امر نيازمند تلاش بسيار زيادي است. سايرين هم آنها را سرزنش ميكنند كه از قدرت اراده ي بسيار پاييني برخوردار هستند. اما حقيقت اينجاست كه اين افراد مي خواهند به زور خودشان را مجاب كنند كه يك چنين عادتي را از خود دور نمايند و تمام ماهيچه ها و ساير اعضاي بدنشان را بر خلاف آن تجهيز مي كنند.يك چنين فشاري سبب ايجاد افزايش عصبانيت و خشونت در فرد مي شود، انرژي او را از بين مي برد و سبب مي شود كه نتواند به راحتي به نتيجه ي دلخواهد خود دست پيدا كند. نهايتاً هم آنها را در حالي مي بينيم كه

در حال جنگيدن بادرونشان هستند و همانطور كه مطلع هستيد، چنين موردي هيچ كس را به نتيجه ي دلخواه نمي تواند برساند. تنها كاري كه بايد انجام دهيد اين است كه تصميمتان را از روي خواست و اراده و اختيار شخصي اتخاذ نماييد. ماهيچه هاي بدنتان را از فشار آزاد كنيد، و تمركز ذهني تان را به آن سمتي هدايت كنيد كه دوست داريد برود و اين كار را تا زماني كه به عادت جديد نرسيده ايد، ادامه دهيد.2- سوالات متفاوت بپرسيد همه ما از خودمان سوال مي پرسيم؛ اما ممكن است كه اين سوال ها آنقدرها هم خوشايند به نظر نرسند. به جاي اينكه از خودتان بپرسيد: "چرا بايد اين كار را انجام دهم؟" با خود بگوييد: "چگونه مي توانم اين كار را انجام دهم كه به نحوي از آن لذت بيشتري ببرم؟" و يا اين كار چه كمكي مي تواند به من كند؟" هيچ گاه از خودتان نپرسيد كه"آيا من قادرم چنين كاري را انجام دهم؟" به جاي آن بگوييد: "چگونه مي توانم اين كار را با موفقيت به پايان برسانم؟" از خودتان سوالات بهتري بپرسيد كه به شما قوت قلب داده و روحيه تان را بالا ببرند. با اين پيش فرض از خودتان سوال بپرسيد كه گويي توانايي انجام همه ي كارها را داريد. سوال هايي را مطرح كنيد كه شما را به سوي راه حل ها روانه كرده و گزينه هاي جديدي را پيش روي ذهنتان قرار مي دهند و از بازگو كردن سوالاتي كه احساس ناتواني و كسالت در شما ايجاد مي كنند، به شدت پرهيز كنيد. 3- لبخند بزنيد

لبخند زندن شادي و نشاط بي شائبه اي را در شما ايجاد مي كند. همين حالا خودتان را وادار كنيد كه براي مدت زمان 30 ثانيه بخنديد. لبخند زدن قدرت عجيبي دارد. حتي زماني كه استرس بيش از اندازه اي را احساس مي كنيد، اگر اين توانايي را داشته باشيد كه لبخند بزنيد، بدن شما به طور اتوماتيك كليه ي فشار و تنشي را كه در خود احساس مي كند به بيرون مي ريزد. اين كار سبب مي شود كه احساس شادماني و خوشحالي به شما دست بدهد. همين حالا امتحان كنيد تا متوجه تغييرات عديده ي آن بشويد.4- قدردان باشيد اين يكي از ساده ترين و در عين حال موثر ترين تكنيك هايي است كه مي تواند احساس خوبي را در شما ايجاد كند همين تشكر و قدرداني است. فقط كافي است به اطراف خود نگاهي بيندازيد و از هر چيزي كه در اطرافتان مي بينيد تشكر و قدرداني كنيد: از غذايي كه مي خوريد، از بچه هايي كه با هم مشغول بازي در گودال هاي گلي هستند، آواز خواندن پرنده ها، خانواده، دوستان و ...خوب شايد برخي از افراد چنين مسئله اي را قبو ل نداشته باشند و اين امر برايشان قدري تعجب آور باشد. اما امتحان آن مجاني است و نه تنها ضرري ندارد بلكه سود عظيمي را نيز در بر خواهد داشت. به هر حال تشكر و قدرداني به خاطر داشته ها خيلي بهتر از اين است كه تصور كنيد هر چيزي كه در زندگي داريد، حق مسلمتان بوده است. 5- الگوي فكري خود را تغيير دهيد ممكن است احساس خوبي

نداشته باشيد و در پي آن باشيد كه وقت خود را به بطالت بگذرانيد. شايد تصور كنيد كه امروز توانايي انجام هيچ كاري را نداريد. فقط دلتان ميخواهد به خانه برويد و بر روي تخت خوابتان دراز بكشيد. اينجا درست همان لحظه اي است كه بايد سيستم ذهني خود را متوقف كرده و مسير حركت آنرا به طور كلي تغيير دهيد. اين كار را مي توانيد با انجام كاري غير منتظره و كاملاً جديد انجام دهيد. با انجام كاري كاملاً متفاوت با آنچه در حال حاضر در حال انجام آن هستيد شروع كنيد. چند نمونه پيشنهاد: يك ليوان آب سرد را برداشته و آنرا بر روي صورت خود بپاشيد، و يا 10 مرتبه بالا و پايين بپريد و با خود تكرار كنيد "ما قهرمانيم." به هر حال هر كاري را كه به نظرتان مي رسد مي توانيد امتحان كنيد فقط بايد كاري كنيد كه سيستم فكري تان به يكباره به طور كلي تغيير كند. كارهاي خنده دار اغلب بهتر هستند چراكه خنده و شادي هميشه متضاد غم و اندوه و خشم و نفرت است. همچنين خنده استرس و تنش را نيز از ميان بر مي دارد. زماني كه يك چنين كاري را انجام داديد، اين امكان وجود دارد كه دو مرتبه نتوانيد كاري كه قبلاً در حال انجام آن بوديد را به ياد آوريد. به عنوان مثال اگر دوستتان نزد شما آمده بود و سوالي مطرح كرده بود؛ ممكن است وقتي مجدداً به همان سيستم قبل باز ميگرديد، سوال او را فراموش كرده باشيد. نقطه ي قابل توجه نيز همين جاست. چند كار را به

طور سليقه اي امتحان كنيد كه واقعاً بر روي حال و هواي دروني تان تاثير بگذارند. كارهاي بسيار زيادي وجود دارند كه مي توانيد آنها را در مقابل ديگران انجام دهيد، بدون اينكه آنها شما را ديوانه فرض كنند. 6- از يك آيتم بهبود موقعيت خارجي بهره بگيريد در يكي از بخش هاي فيلم هاي توني رابينز او مي گويد كه من پيش از اجراي برنامه هايم با ادي مورفي مي نشينيم و فيلم نگاه مي كنيم. اين كار سبب مي شود كه آنها پيش از اجراي برنامه احساس خوشايندي پيدا كنند. به طور حتم شما خودتان از اين امر آگاه هستيد و از آن تا حدودي استفاده مي كنيد، اما به هر حال ما در اين قسمت چند نمونه براي شما ذكر مي كنيم. مي توانيد حال و هواي خود را با گوش دادن به چند آهنگ مورد علاقه تغيير دهيد. همچنين مي توانيد فيلم هاي كارتوني جذاب نيز نگاه كنيد؛ و يا چند صفحه از كتاب مورد علاقه تان رابخوانيد و يا سري به سايت هاي اينترني جالب بزنيد.7- بخوريد؛ اما نه زياد نه كم اگر احساس نااميدي و خستگي در وجودتان مستولي شود، شايد لازم باشد تا چيزي بخوريد تا ميزان انرژي شما به حالت اوليه بازگشته و قند خونتان افزايش پيدا كند؛ اما سعي كنيد در خوردن زياده روي نكنيد چرا كه ممكن است احساس خستگي و خواب آلودگي به شما دست بدهد. اگر هم در بيشتر طول روز كارتان ايجاب مي كند كه پشت ميز بنشينيد، سعي كنيد كه در وعده هاي غذايي خود تغيير ايجاد كنيد و ميزان كربوهيدرات

را به كمترين مقدار برسانيد. شايد در خانواده اي بزرگ شده باشيد كه آداب سالم غذايي را رعايت كرده و خوب غذا مي خوردند، اما بايد به خاطر داشته باشيد كه شايد فعاليت هاي فيزيكي والدينتان از شما بيشتر بوده باشد. 8- مهار فيزيكي بدن خوب شايد اين كار قدري زمان و انرژي بيشتري را از شما بخواهد اما در مورد تمام افرادي كه اين كارها را انجام داده اند پاسخ مثبت گرفته شده است. به اين منظور راست مي ايستيد، چشم هايتان را مي بنديد و خودتان را در آماده باش كامل فرض مي كنيد. به عنوان مثال من در يك چنين حالتي فرض مي كنم كه بسيار قدرتمند هستم و اعتماد به نفس بالايي دارم. مي ايستم، نفس عميقي مي كشم، و قدرت را به درون خود وارد مي كنم. آيا اين كار موفقيت آميز هست؟ بله، تا حدودي. البته براي افرادي كه براي اولين بار يك چنين كاري را انجام مي دهند، شايد نتوانند به نتيجه ي 100% برسند، اما به تدريج كه اين كار را تكرار كنند به نتايج بهتري دست پيدا مي كنند. بهتر است آرزوهاي خود را به تصوير بكشيد و هر چه را كه مي خواهيد احساس كنيد. اين كار بر پايه ي اصول كاملاً علمي كه نظريه ي آن نخستين بار توسط ايوان پاولوف مطرح شد. او ابتدا براي اثبات اين فرضيه از سگ ها و زنگوله استفاده كرد، اما بعدها توسط نورولينگوئيست ها اين فرضيه براي انسان ها نيز به اثبات رسيد.9- با روي باز از موقعيت هاي سودمند جديد استقبال كنيد به طرز فكر خود

نسبت به كار، روابط، پول، ورزش، و زندگي اعتقاد داشته باشيد. اين احساس را در خود پرورش دهيد كه تصميماتتان در زندگي درست هستند. با خود بگوييد: من مي دانم اين كار را چگونه بايد انجام دهم." اين امر حس بسيار خوبي را در شما ايجاد مي كند. نوعي كامروايي آني در شما ايجاد كرده و راحتي و امنيت بالايي را در شما ايجاد مي كند. البته نبايد در انجام اين كار زياده روي كنيد، چراكه با اين كار ذهن خود را نسبت به موقعيت ها و گزينه هايي كه ممكن است بعداً در پيش رويتان قرار بگيرند مي بنديد. مي توانيد در هر زمينه اي كه به مشكل بر مي خوريد از كارشناسان موجود در آن زمينه بهره بگيريد. در اين زمينه مي توانيد از سايت google و amazon نيز اطلاعات مفيدي بدست آوريد. از اين گذشته كارهايي هم هستند كه مي توانيد هم براي حل مشكل و هم براي تغيير ديدگاهتان انجام دهيد. به هرحال هميشه تعداد راه حل ها از تعداد مشكلات بيشتر هستند. 10- تجربيات و خاطرات مثبتتان را به ياد آوريدافكار منفي به راحتي مي توانند بر شما غلبه كنند: "من نمي توانم اين كار را انجام دهم،" "اگر آنها تصور كنند كه بي لياقت هستم، خدايا ممكن است شكست بخورم،" "چرا اين لباس را انتخاب كردم، اصلاً زيبا نيست" و غيره. زماني كه آماده حضور يافتن در يك جلسه، مصاحبه ي شغلي، و يا قرار ملاقات ميشويد، سعي كنيد به ياد زماني بيفتيد كه چنين كارهايي را انجام داده ايد و با سربلندي از آنها بيرون آمده ايد. به

ياد مواقعي بيفتيد كه آرام بوديد و اعتماد به نفس بالايي داشتيد. اجازه دهيد چند نمونه از بهترين خاطراتتان به ذهنتان خطور كنند. اجازه دهيد افكار خوب، خاطرات منفي را از ذهنتان پاك كنند.اين كار به شما كمك مي كند تا بتوانيد سهم مثبت و موفق وجودتان را پيدا كنيد. اين شخصيت مثبت هميشه در وجود شما هست، اما فقط گاهي حضور آنرا فراموش ميكنيد و آن هم زماني است كه در گردابي از افكار منفي غوطه ور خواهيد شد. به جاي اينكه همواره افكار منفي را در خود پرورش دهيد، بر روي افكار مثبت خود تمركز كنيد. اين امر مي تواند تغيير بزرگي در زندگي شما ايجاد كند. اگر ياد بگيريد كه چگونه مي توانيد احساسات خود را هدايت و مديريت كنيد، نه تنها احساسات خوبي در شما ايجاد مي شود، بلكه جنبه هاي كاربردي زيادي نيز در زندگيتان ايجاد خواهد شد. اگر احساس بهتري داشته باشيد، دنيا را نيز بهتر خواهيد ديد و موقعيت هاي سودمند بيشتري نيز پيدا خواهيد كرد. در يك چنين حالتي احساساتتان نيز در راستاي خواست هايتان حركت مي كنند و ديگر به عنوان يك مانع محسوب نمي شوند.به خاطر داشته باشيد وقتي كه مي خواهيد دوچرخه سواري ياد بگيريد، بايد به نداي درونتان گوش بدهيد، اگر بار اول موفق نشديد، بلند شويد، خاك را بتكانيد و يك بار ديگر تلاش كنيد.

8 راهكار ساده براي يك زندگي بدون استرس

استرس يك بخش طبيعي از زندگي همه افراد بشر است. بر اساس تحقيقات علمي، وجود استرس سبب مي شود كه بدن واكنش نرمال از خود نشان دهد. زمانيكه انسانها با وقايع فيزيكي يا احساسي متفاوت روبرو مي

شوند كه به عنوان مثال ممكن است برايشان تهديد آميز باشد، واكنشي كه بدن براي غلبه بر اين موقعيت از خود نشان مي دهد، به عنوان استرس شناخته مي شود. با زندگي هاي پر مشغله و پر سرعت امروزي، شكي نيست كه استرس يكي از مشكلات اساسي بشر است. راهكارهاي كوچك اما كاربردي زير را مطالعه كنيد تا ببينيد چگونه مي توانيد بر استرس و تنش هاي روزمره خود غلبه كرده و زندگي آرامتري را براي خود ايجاد كنيد. فكر كنيد اگر بدون فكر اقدام به انجام كاري كنيد، پس از اتمام كار متوجه مي شويد كه راههاي بهتري هم براي انجام آن وجود داشته. اگر اين توانايي را داشته باشيد كه موقعيت هاي ديگر و جوانب كار را به خوبي ببينيد، با اين كار مي توانيد مقدار زيادي از استرس خود را كاهش دهيد. پژوهش ها حاكي از اين امر هستند كه شاد بودن و در نظر گرفتن جنبه هاي مثبت زندگي (به جاي جنبه هاي منفي) نه تنها ميزان استرس و اضطراب را كاهش مي دهند، بلكه از شما انسان شادتر و سالم تري نيز مي سازند. آگاه باشيد بيشتر افراد نسبت به يك موقعيت استرس زا به سرعت واكنش مي دهند، حتي قبل از اينكه از گزينه هاي مختلفي كه پيش رويشان قرار دارد، اطلاع داشته باشند. بهتر است پيش از اينكه اجازه دهيد استرس بر شما غلبه كند و كنترل تمام امور را به دست گيرد، اطلاعات كافي در زمينه مربوطه را بدست آوريد.مسائل كاري جاي خود را دارند بر كسي پوشيده نيست كه زندگي شغلي و زندگي شخصي دو مقوله

كاملاً جداگانه هستند و نبايد آنها را با يكديگر تلفيق نمود. اگر كسي تنش هاي كاري خود را به خانه بياورد، تنها جايي كه مي توانسته از آن آرامش كسب كند را نيز پر از استرس مي كند. بايد ياد بگيريد كه مسائل كاري را براي دفتر كارتان نگه داريد و مسائل خانوادگي در خانه حل كنيد. لذت ببريد انتخاب يك سرگرمي، به راحتي مي تواند ميزان استرس شما را تا حد بسيار زيادي كاهش دهد. ورزش مورد علاقه خود را انتخاب كنيد، در يك مسابقه ورزشي شركت كنيد، نواختن يك آلت موسيقي را آموزش ببينيد، و يا اينكه به سادگي مي توانيد آهنگ مورد علاقه تان را زمزمه كرده و همينطور كه در حال قدم زدن هستيد اجازه دهيد تنش ها و استرس ها از بدنتان دور شوند. زنگ تفريح بدهيداگر احساس مي كنيد تحت فشار بسيار زيادي قرار گرفته ايد و تاب تحمل اين همه استرس را نداريد، به خودتان استراحت بدهيد، چشم هايتان را بر روي هم بگذاريد و حداقل تا شماره 10 بشماريد. چند نفس عميق بكشيد، دست هايتان را از طرفين بكشيد تا خون به خوبي جريان پيدا كند؛ سپس كار خود را ادامه دهيد.سرعت را كم كنيدافرادي كه عجله دارند، بيش از كسانيكه به آرامي كارهايشان را انجام مي دهند، دچار استرس مي شوند. آرامتر راه برويد، و آرامتر صحبت كنيد؛ با اين كار كم طاقتي شما برطرف شده و ميزان استرسي كه احساس مي كنيد به شدت كاهش پيدا مي كند. كنترل خود را حفظ كنيدمعمولاً به اين دليل استرس به ما دست مي دهد كه احساس مي

كنيم كنترل چيزي از دستمان خارج شده. سعي كنيد كنترل محيطي كه در آن هستيد را حفظ كرده و به اندازه كافي به خودتان وقت بدهيد تا استراحت كرده و به آرامش دست پيدا كنيد. يك ليست از كارهايي كه بايد انجام دهيد تهيه كرده و آنها را اولويت بندي كنيد. فقط در صورتي مي توانيد كار بعدي را انجام دهيد كه كار قبلي به طور كامل به پايان رسيده باشد. به خود آموزش دهيد به خودتان ياد بدهيد كه چگونه مي توانيد با شرايط و موقعيت هاي مختلف استرس زا مقابله كنيد. تكنيك هاي مختلفي وجود دارند كه با اتكا به آنها مي توانيد استرس را تا حد بسيار زيادي كاهش دهيد كه در اين ميان مي توان به موارد زير اشاره كرد: گوش دادن به موسيقي، پياده روي، مديتيشن، يوگا، و نرمش. همچنين مي توانيد يك مكان آرام و ساكت را پيدا كنيد، بنشينيد و افكار خود را مرور نماييد. فقط با كمي تمرين همه قادرند ياد بگيرند كه چگونه مي توانند به طور طبيعي استرسهاي زندگي روزمره را كاهش دهند

8 راهكار ساده براي يك زندگي بدون استرس

استرس يك بخش طبيعي از زندگي همه افراد بشر است. بر اساس تحقيقات علمي، وجود استرس سبب مي شود كه بدن واكنش نرمال از خود نشان دهد. زمانيكه انسانها با وقايع فيزيكي يا احساسي متفاوت روبرو مي شوند كه به عنوان مثال ممكن است برايشان تهديد آميز باشد، واكنشي كه بدن براي غلبه بر اين موقعيت از خود نشان مي دهد، به عنوان استرس شناخته مي شود. با زندگي هاي پر مشغله و پر سرعت امروزي،

شكي نيست كه استرس يكي از مشكلات اساسي بشر است. راهكارهاي كوچك اما كاربردي زير را مطالعه كنيد تا ببينيد چگونه مي توانيد بر استرس و تنش هاي روزمره خود غلبه كرده و زندگي آرامتري را براي خود ايجاد كنيد. فكر كنيد اگر بدون فكر اقدام به انجام كاري كنيد، پس از اتمام كار متوجه مي شويد كه راههاي بهتري هم براي انجام آن وجود داشته. اگر اين توانايي را داشته باشيد كه موقعيت هاي ديگر و جوانب كار را به خوبي ببينيد، با اين كار مي توانيد مقدار زيادي از استرس خود را كاهش دهيد. پژوهش ها حاكي از اين امر هستند كه شاد بودن و در نظر گرفتن جنبه هاي مثبت زندگي (به جاي جنبه هاي منفي) نه تنها ميزان استرس و اضطراب را كاهش مي دهند، بلكه از شما انسان شادتر و سالم تري نيز مي سازند. آگاه باشيد بيشتر افراد نسبت به يك موقعيت استرس زا به سرعت واكنش مي دهند، حتي قبل از اينكه از گزينه هاي مختلفي كه پيش رويشان قرار دارد، اطلاع داشته باشند. بهتر است پيش از اينكه اجازه دهيد استرس بر شما غلبه كند و كنترل تمام امور را به دست گيرد، اطلاعات كافي در زمينه مربوطه را بدست آوريد.مسائل كاري جاي خود را دارند بر كسي پوشيده نيست كه زندگي شغلي و زندگي شخصي دو مقوله كاملاً جداگانه هستند و نبايد آنها را با يكديگر تلفيق نمود. اگر كسي تنش هاي كاري خود را به خانه بياورد، تنها جايي كه مي توانسته از آن آرامش كسب كند را نيز پر از استرس مي كند. بايد

ياد بگيريد كه مسائل كاري را براي دفتر كارتان نگه داريد و مسائل خانوادگي در خانه حل كنيد. لذت ببريد انتخاب يك سرگرمي، به راحتي مي تواند ميزان استرس شما را تا حد بسيار زيادي كاهش دهد. ورزش مورد علاقه خود را انتخاب كنيد، در يك مسابقه ورزشي شركت كنيد، نواختن يك آلت موسيقي را آموزش ببينيد، و يا اينكه به سادگي مي توانيد آهنگ مورد علاقه تان را زمزمه كرده و همينطور كه در حال قدم زدن هستيد اجازه دهيد تنش ها و استرس ها از بدنتان دور شوند. زنگ تفريح بدهيداگر احساس مي كنيد تحت فشار بسيار زيادي قرار گرفته ايد و تاب تحمل اين همه استرس را نداريد، به خودتان استراحت بدهيد، چشم هايتان را بر روي هم بگذاريد و حداقل تا شماره 10 بشماريد. چند نفس عميق بكشيد، دست هايتان را از طرفين بكشيد تا خون به خوبي جريان پيدا كند؛ سپس كار خود را ادامه دهيد.سرعت را كم كنيدافرادي كه عجله دارند، بيش از كسانيكه به آرامي كارهايشان را انجام مي دهند، دچار استرس مي شوند. آرامتر راه برويد، و آرامتر صحبت كنيد؛ با اين كار كم طاقتي شما برطرف شده و ميزان استرسي كه احساس مي كنيد به شدت كاهش پيدا مي كند. كنترل خود را حفظ كنيدمعمولاً به اين دليل استرس به ما دست مي دهد كه احساس مي كنيم كنترل چيزي از دستمان خارج شده. سعي كنيد كنترل محيطي كه در آن هستيد را حفظ كرده و به اندازه كافي به خودتان وقت بدهيد تا استراحت كرده و به آرامش دست پيدا كنيد. يك ليست از كارهايي

كه بايد انجام دهيد تهيه كرده و آنها را اولويت بندي كنيد. فقط در صورتي مي توانيد كار بعدي را انجام دهيد كه كار قبلي به طور كامل به پايان رسيده باشد. به خود آموزش دهيد به خودتان ياد بدهيد كه چگونه مي توانيد با شرايط و موقعيت هاي مختلف استرس زا مقابله كنيد. تكنيك هاي مختلفي وجود دارند كه با اتكا به آنها مي توانيد استرس را تا حد بسيار زيادي كاهش دهيد كه در اين ميان مي توان به موارد زير اشاره كرد: گوش دادن به موسيقي، پياده روي، مديتيشن، يوگا، و نرمش. همچنين مي توانيد يك مكان آرام و ساكت را پيدا كنيد، بنشينيد و افكار خود را مرور نماييد. فقط با كمي تمرين همه قادرند ياد بگيرند كه چگونه مي توانند به طور طبيعي استرسهاي زندگي روزمره را كاهش دهند

6 تكنيك كنترل احساسات

واكنش هاي احساسي مي توانند تاثير شگرفي بر هر قسمت از زندگي ما داشته باشند. در طول زندگي، فرايند اجتماعي شدن و بالغ شدن يك سيستم فيلترينگ در مغز ما ايجاد ميكند. هر چيزي كه وارد احساسات ما مي شود، قبل از اينكه ما از آن مطلع شويم، فيلتر مي شود. اين فيلترها براساس رفتارها، باورها، ارزشها، احساسات، الگوها، و تصور ما از خودمان شكل مي گيرد. از آنجا كه اين فيلترها در درون ما هستند، ما معمولاً از وجود آن آگاهي نداريم اما آنها سخت سر جاي خودشان قرار دارند و بر هر چيزي كه مي بينيم، درك مي كنيم، تجربه ميكنيم، همه آدم ها، اخبار و همه چيز تاثير مي گذارد.تمرين كنترل احساسات به اين معناست كه از فيلترهاي

دروني خود آگاهي پيدا كنيد و بتوانيد از اين طريق واكنش هاي خود را كنترل كنيد. بايد با طريقه پاسخگويي بدنتان در مقابل يك واكنش احساسي آشنا شويد. اين يكي از راه هايي است كه با آن مي توانيد تشخيص دهيد و تاييد كنيد كه يك واكنش احساسي قوي در حال اتفاق افتادن است. مثلاً وقتي يك نفر - چه اتفاقي مي افتد؟ وقتي كسي درمورد شما از توهين هاي نژادي استفاده مي كند، چطور؟ توهين هايي كه باعث مي شود دربرابر درستي خود، ايده هايتان يا كساني كه با آنها در ارتباط هستيد، حالت تدافعي به خود بگيريد، مي تواند يك واكنش فوري در شما ايجاد كند. در زير به 6 تكنيك اشاره مي كنيم كه به شما كمك مي كند احساساتتان را تحت كنترل خود درآوريد:

1. حرفي كه فرد مقابلتان مي زند مي تواند احساسات شما را به شكل مثبت يا منفي تحريك كند. در هر دو صورت، هميشه اين خطر وجود دارد كه اختيارتان را از كف بدهيد. به همين دليل در وهله اول لازم است كه واكنش احساسي خود را به مخاطبتان تشخيص دهيد. فقط آنزمان است كه مي توانيد شروع به پاسخگويي به آن كنيد. برخي علائم مي تواند منجر به بالا رفتن تپش قلب و تنفس شما شود، شايد ميل شديدي به قطع كردن حرف طرف مقابلتان و بالا بردن صداي خود پيدا كنيد، خط فكري خود را از دست مي دهيد، يا عضلاتتان سفت و سخت مي شوند.

2. وقتي تشخيص داديد كه يك واكنش احساسي شديد در حال نمودار شدن است، بايد جهت آن انرژي منفي را

تغيير دهيد. تنفس، توجه شما را دوباره به موضوع اصلي برمي گرداند و شما را از آنچه كه موجب ناراحتيتان شده بود، دور مي كند. تنفس عميق مي تواند به شما كمك كند، ناراحتي و عصبانيتي كه به خاطر حرف طرف مقابلتان در شما ايجاد شده بود را از بين ببريد. اگر حرفي كه طرفتان زد، واقعاً شما را اذيت كرده است، سعي كنيد تمركزتان را از روي آن روي تنفستان منتقل كنيد و داخل و خارج شدن آن را كنترل كنيد. اين نوعي تمرين مديتيشن است و مطمئن باشيد كه كمك زيادي به كنترل احساساتتان مي كند. بعلاوه تنفس عميق راه هاي ديگري هم براي تغيير تمركزتان وجود دارد. مثلاً مي توانيد روي چيزهاي خوب، زمانهايي كه احساس خيلي خوبي داشته ايد فكر كنيد.

3. اگر كسي چيزي به شما گفت كه ناراحت شديد، هميشه به طرف مقابل لبخند بزنيد و بعد از او بخواهيد كه كمي در مورد اين عقيده اش توضيح بدهد و مسئله را باز كند.

4. با كار كردن روي حداقل يكي از نتايج مثبت آن رابطه، اين تغيير احساس را از بين ببريد.

5. با كسي مشاوره كنيد. وقتي قرار باشد به كسي كمك كرده و با او مشاوره كنيد، ديگر نمي توانيد عصباني باقي بمانيد.

6. بعد از تمام شدن گفتگو، از خودتان سوال كنيد. وقتي دوباره به حال و هواي آرام هميشه برگشتيد، كمي به گفتگويتان فكر كنيد و ببينيد چه چيز احساسات شما را تحريك كرده است. تا مي توانيد وارد جزئيات شويد. سوال كردن از خودتان به شما كمك مي كند دفعه بعد

به چنين موقعيت هايي بهتر واكنش دهيد. يادتان باشد در زندگي همه ما روزهاي بد وجود دارد. تصور كنيد كه چقدر احساس بدي پيدا مي كنيد اگر بعدها خبر فوت يا ورشكستگي فردي كه حرفهايش موجب ناراحتيتان شده، را بشنويد. پس سعي كنيد يا هدف آن فرد را از بيان گفته ها پيدا كنيد و يا به كلي ناديده اش بگيريد.

6 تكنيك كنترل احساسات

واكنش هاي احساسي مي توانند تاثير شگرفي بر هر قسمت از زندگي ما داشته باشند. در طول زندگي، فرايند اجتماعي شدن و بالغ شدن يك سيستم فيلترينگ در مغز ما ايجاد ميكند. هر چيزي كه وارد احساسات ما مي شود، قبل از اينكه ما از آن مطلع شويم، فيلتر مي شود. اين فيلترها براساس رفتارها، باورها، ارزشها، احساسات، الگوها، و تصور ما از خودمان شكل مي گيرد. از آنجا كه اين فيلترها در درون ما هستند، ما معمولاً از وجود آن آگاهي نداريم اما آنها سخت سر جاي خودشان قرار دارند و بر هر چيزي كه مي بينيم، درك مي كنيم، تجربه ميكنيم، همه آدم ها، اخبار و همه چيز تاثير مي گذارد.تمرين كنترل احساسات به اين معناست كه از فيلترهاي دروني خود آگاهي پيدا كنيد و بتوانيد از اين طريق واكنش هاي خود را كنترل كنيد. بايد با طريقه پاسخگويي بدنتان در مقابل يك واكنش احساسي آشنا شويد. اين يكي از راه هايي است كه با آن مي توانيد تشخيص دهيد و تاييد كنيد كه يك واكنش احساسي قوي در حال اتفاق افتادن است. مثلاً وقتي يك نفر - چه اتفاقي مي افتد؟ وقتي كسي درمورد شما از توهين هاي نژادي

استفاده مي كند، چطور؟ توهين هايي كه باعث مي شود دربرابر درستي خود، ايده هايتان يا كساني كه با آنها در ارتباط هستيد، حالت تدافعي به خود بگيريد، مي تواند يك واكنش فوري در شما ايجاد كند. در زير به 6 تكنيك اشاره مي كنيم كه به شما كمك مي كند احساساتتان را تحت كنترل خود درآوريد:

1. حرفي كه فرد مقابلتان مي زند مي تواند احساسات شما را به شكل مثبت يا منفي تحريك كند. در هر دو صورت، هميشه اين خطر وجود دارد كه اختيارتان را از كف بدهيد. به همين دليل در وهله اول لازم است كه واكنش احساسي خود را به مخاطبتان تشخيص دهيد. فقط آنزمان است كه مي توانيد شروع به پاسخگويي به آن كنيد. برخي علائم مي تواند منجر به بالا رفتن تپش قلب و تنفس شما شود، شايد ميل شديدي به قطع كردن حرف طرف مقابلتان و بالا بردن صداي خود پيدا كنيد، خط فكري خود را از دست مي دهيد، يا عضلاتتان سفت و سخت مي شوند.

2. وقتي تشخيص داديد كه يك واكنش احساسي شديد در حال نمودار شدن است، بايد جهت آن انرژي منفي را تغيير دهيد. تنفس، توجه شما را دوباره به موضوع اصلي برمي گرداند و شما را از آنچه كه موجب ناراحتيتان شده بود، دور مي كند. تنفس عميق مي تواند به شما كمك كند، ناراحتي و عصبانيتي كه به خاطر حرف طرف مقابلتان در شما ايجاد شده بود را از بين ببريد. اگر حرفي كه طرفتان زد، واقعاً شما را اذيت كرده است، سعي كنيد تمركزتان را از روي آن

روي تنفستان منتقل كنيد و داخل و خارج شدن آن را كنترل كنيد. اين نوعي تمرين مديتيشن است و مطمئن باشيد كه كمك زيادي به كنترل احساساتتان مي كند. بعلاوه تنفس عميق راه هاي ديگري هم براي تغيير تمركزتان وجود دارد. مثلاً مي توانيد روي چيزهاي خوب، زمانهايي كه احساس خيلي خوبي داشته ايد فكر كنيد. 3. اگر كسي چيزي به شما گفت كه ناراحت شديد، هميشه به طرف مقابل لبخند بزنيد و بعد از او بخواهيد كه كمي در مورد اين عقيده اش توضيح بدهد و مسئله را باز كند. 4. با كار كردن روي حداقل يكي از نتايج مثبت آن رابطه، اين تغيير احساس را از بين ببريد. 5. با كسي مشاوره كنيد. وقتي قرار باشد به كسي كمك كرده و با او مشاوره كنيد، ديگر نمي توانيد عصباني باقي بمانيد. 6. بعد از تمام شدن گفتگو، از خودتان سوال كنيد. وقتي دوباره به حال و هواي آرام هميشه برگشتيد، كمي به گفتگويتان فكر كنيد و ببينيد چه چيز احساسات شما را تحريك كرده است. تا مي توانيد وارد جزئيات شويد. سوال كردن از خودتان به شما كمك مي كند دفعه بعد به چنين موقعيت هايي بهتر واكنش دهيد. يادتان باشد در زندگي همه ما روزهاي بد وجود دارد. تصور كنيد كه چقدر احساس بدي پيدا مي كنيد اگر بعدها خبر فوت يا ورشكستگي فردي كه حرفهايش موجب ناراحتيتان شده، را بشنويد. پس سعي كنيد يا هدف آن فرد را از بيان گفته ها پيدا كنيد و يا به كلي ناديده اش بگيريد.

5 روش براي تغير طرز فكر و ايجاد عزت نفس

آيا هميشه آرزو مي كنيد كه كاش مي توانستيد در

زندگي روزانه، اندكي خطرپذيرتر ظاهر شويد؟ درست مثل نامزدتان كه خيلي راحت راه مي افتد و در مهماني ها به آساني با ديگران ارتباط صميمانه برقرار مي كند.يا شايد هم بدتان نيايد مثل همسايه ما باشيد! او هر روز در حال امتحان كردن چيزهاي جديد است: يوگا، چتربازي، دوچرخه سواري كوهستاني، تئاتر اجتماعي و .... البته مواردي كه ذكر شد، فقط قسمتي از كارهاي جديد اوست.خوب بايد گفت كه ماجراجويي نيازمند اعتماد به نفس است و اين امر مستقيما با طرز تفكر شما ارتباط پيدا مي كند. در اين قسمت چند راه بيان شده، كه با اتكا به آنها ميتوانيد طوري بينديشيد كه همزمان اعتماد به نفستان نيز افزايش پيدا كند.

1- بايد ديگران شما را به رسميت بشناسند. به راستي در چه حد براي رسيدن به اين هدف تلاش مي كنيد؟ دفعه آينده كه يك فكر محدوديت زا مانند: من هيچ وقت نميتوانم...... به ذهنتان خطور كرد، مطابق اين تكنيك عمل كنيد؛ به جاي اينكه بگوييد من هرگز پيشرفت نخواهم كرد از جايگزين: اگر تمام تلاش خودم را براي به موفقيت رساندن اين پروژه به كارگيرم، احتمالا پيشرفت از آن من خواهد بود؛ استفاده كنيد.(همچنين مي تواند از جمله هاي مثبت مشابه نيز كمك بگيريد.)

2- بدشانسي به شما روي آورده؟ سعي كنيد هر گونه گله و شكايتي را تبديل به يك پرسش كنيد. گله و شكايت نمادي از شكست است و مانند مانعي، سد راه پيشرفت شما خواهد شد. اما از سوي ديگر مطرح كردن پرسش، قدرت را به دستان شما باز مي گرداند و كاري مي كند تا مشتاقانه به دنبال پيدا

كردن راه حل بيفتيد. براي مثال اگر به طور مكرر به خود مي گوييد: "انگار همه امروز حالشون بده" سعي كنيد اين جمله را پرسشي كرده و با خود تكرار كنيد: "چه كار مي توانم انجام دهم تا ديگران احساس خوبي پيدا كنند؟"

3- مراقب حرف زدنتان باشيد، به ويژه زماني كه در حال صحبت كردن با خودتان هستيد. توانايي ريسك پذيري از طريق عبرتهاي شما از شكست ها نشات مي گيرد. دفعه آينده كه دچار لغزشي شديد، ببينيد كجاي حرف زدنتان اشكال داشته. آيا تا به حال اتفاق افتاده كه با فحاشي خودتان را بكوبيد و خار كنيد: "احمق! بي مصرف! چرا همشه اين كارو مي كني؟" هر زمان كه متوجه شديد در حال تحقير شخصيت خود هستيد، همان لحظه اين كار را متوقف كرده و سعي كنيد با يكي از دوستانتان كه چنين اشتباهي را خودش تجربه نموده، صحبت كنيد. چيزي شبيه به اين بگوييد:"هي تو تا آخرين حد توان تلاش كردي. حالا بهتر است از روي زمين بلند شوي و يك بار ديگر از نو شروع كني، شكست خجالت آور نيست...مگر اينكه در تلاش كردن شكست بخوري."

4- قوانين شخصي خودتان را اجرا كنيد. دفعه آينده كه خواستيد كار جديدي را امتحان كنيد، اما حسي از درون شما را از انجام آن باز مي داشت، با يك سوال آنرا متوقف كنيد: چرا كه نه؟ اگر درونتان به شما گفت: "اين اصلا كار مودبانه اي نيست" يا "مردم چي فكر مي كنند؟" يا "مردم فكر مي كنند من احمق هستم" شما دقيقا در حال پيروي از قوانين ديگران هستيد. از كوچك

كردن خود دست برداريد و راهتان را ادامه دهيد. سعي كنيد نواحي پر عمق را براي شنا كردن انتخاب كنيد. بدترين چيزي كه ممكن است برايتان پيش بيايد چيست؟ اينكه آدم كاملي نيستيد؟ خوب پس با اين وجود صرفا به تمام آدم هاي ديگر كره زمين پيوسته ايد، و نتيجه آن چيست؟ ريسك كرده ايد، پيروز خواهيد شد و از منافع آن بهرمند مي گرديد. اعتماد به نفس از توانايي مقاومت شما در برابر سختي ها حاصل مي شود، اگر بتوانيد در بيشتر موارد در مقابل سختي ها شكست ناپذير ظاهر شويد، آنقدر از زندگي لذت مي بريد كه قابل بيان نخواهد بود.

5- قدر و ارزش خود را ارتقا بخشيد. اگر مي خواهيد ماجراجو باشيد، رشد كنيد، و از زندگي لذت ببريد بايد ذهن منتقد خود را خاموش نگه داشته و راهنماي ذاتي اعتماد به نفس را در درون خود بارور سازيد. روز خود را با يك جمله اطمينان بخش شروع كنيد: "من آماده ام، باهوش و زرنگم، براي هر كاري آمادگي دارم، اعتماد به نفس دارم، با لياقت بوده و سرشار از انرژي هستم." از خودتان طوري تعريف كنيد كه حس اقتدارتان افزايش پيدا كند. توجه داشته باشيد كه ما هر روز با پيام هاي زيركانه اي بمباران ميشويم كه تمام كارها "چالش برانگيز" ( و بعضا اسرارآميز و خطرناك) هستند و هر كسي نمي تواند از عهده انجام آنها برآيد. با اين جور حرف ها از طريق مكالمات دروني خود برخورد كرده و اميد، اعتماد به نفس و قدرت را به خود باز گردانيد.

5 روش براي تغير طرز فكر و ايجاد

عزت نفس

آيا هميشه آرزو مي كنيد كه كاش مي توانستيد در زندگي روزانه، اندكي خطرپذيرتر ظاهر شويد؟ درست مثل نامزدتان كه خيلي راحت راه مي افتد و در مهماني ها به آساني با ديگران ارتباط صميمانه برقرار مي كند.يا شايد هم بدتان نيايد مثل همسايه ما باشيد! او هر روز در حال امتحان كردن چيزهاي جديد است: يوگا، چتربازي، دوچرخه سواري كوهستاني، تئاتر اجتماعي و .... البته مواردي كه ذكر شد، فقط قسمتي از كارهاي جديد اوست.خوب بايد گفت كه ماجراجويي نيازمند اعتماد به نفس است و اين امر مستقيما با طرز تفكر شما ارتباط پيدا مي كند. در اين قسمت چند راه بيان شده، كه با اتكا به آنها ميتوانيد طوري بينديشيد كه همزمان اعتماد به نفستان نيز افزايش پيدا كند. 1- بايد ديگران شما را به رسميت بشناسند. به راستي در چه حد براي رسيدن به اين هدف تلاش مي كنيد؟ دفعه آينده كه يك فكر محدوديت زا مانند: من هيچ وقت نميتوانم...... به ذهنتان خطور كرد، مطابق اين تكنيك عمل كنيد؛ به جاي اينكه بگوييد من هرگز پيشرفت نخواهم كرد از جايگزين: اگر تمام تلاش خودم را براي به موفقيت رساندن اين پروژه به كارگيرم، احتمالا پيشرفت از آن من خواهد بود؛ استفاده كنيد.(همچنين مي تواند از جمله هاي مثبت مشابه نيز كمك بگيريد.) 2- بدشانسي به شما روي آورده؟ سعي كنيد هر گونه گله و شكايتي را تبديل به يك پرسش كنيد. گله و شكايت نمادي از شكست است و مانند مانعي، سد راه پيشرفت شما خواهد شد. اما از سوي ديگر مطرح كردن پرسش، قدرت را به دستان شما باز

مي گرداند و كاري مي كند تا مشتاقانه به دنبال پيدا كردن راه حل بيفتيد. براي مثال اگر به طور مكرر به خود مي گوييد: "انگار همه امروز حالشون بده" سعي كنيد اين جمله را پرسشي كرده و با خود تكرار كنيد: "چه كار مي توانم انجام دهم تا ديگران احساس خوبي پيدا كنند؟" 3- مراقب حرف زدنتان باشيد، به ويژه زماني كه در حال صحبت كردن با خودتان هستيد. توانايي ريسك پذيري از طريق عبرتهاي شما از شكست ها نشات مي گيرد. دفعه آينده كه دچار لغزشي شديد، ببينيد كجاي حرف زدنتان اشكال داشته. آيا تا به حال اتفاق افتاده كه با فحاشي خودتان را بكوبيد و خار كنيد: "احمق! بي مصرف! چرا همشه اين كارو مي كني؟" هر زمان كه متوجه شديد در حال تحقير شخصيت خود هستيد، همان لحظه اين كار را متوقف كرده و سعي كنيد با يكي از دوستانتان كه چنين اشتباهي را خودش تجربه نموده، صحبت كنيد. چيزي شبيه به اين بگوييد:"هي تو تا آخرين حد توان تلاش كردي. حالا بهتر است از روي زمين بلند شوي و يك بار ديگر از نو شروع كني، شكست خجالت آور نيست...مگر اينكه در تلاش كردن شكست بخوري." 4- قوانين شخصي خودتان را اجرا كنيد. دفعه آينده كه خواستيد كار جديدي را امتحان كنيد، اما حسي از درون شما را از انجام آن باز مي داشت، با يك سوال آنرا متوقف كنيد: چرا كه نه؟ اگر درونتان به شما گفت: "اين اصلا كار مودبانه اي نيست" يا "مردم چي فكر مي كنند؟" يا "مردم فكر مي كنند من احمق هستم" شما دقيقا

در حال پيروي از قوانين ديگران هستيد. از كوچك كردن خود دست برداريد و راهتان را ادامه دهيد. سعي كنيد نواحي پر عمق را براي شنا كردن انتخاب كنيد. بدترين چيزي كه ممكن است برايتان پيش بيايد چيست؟ اينكه آدم كاملي نيستيد؟ خوب پس با اين وجود صرفا به تمام آدم هاي ديگر كره زمين پيوسته ايد، و نتيجه آن چيست؟ ريسك كرده ايد، پيروز خواهيد شد و از منافع آن بهرمند مي گرديد. اعتماد به نفس از توانايي مقاومت شما در برابر سختي ها حاصل مي شود، اگر بتوانيد در بيشتر موارد در مقابل سختي ها شكست ناپذير ظاهر شويد، آنقدر از زندگي لذت مي بريد كه قابل بيان نخواهد بود. 5- قدر و ارزش خود را ارتقا بخشيد. اگر مي خواهيد ماجراجو باشيد، رشد كنيد، و از زندگي لذت ببريد بايد ذهن منتقد خود را خاموش نگه داشته و راهنماي ذاتي اعتماد به نفس را در درون خود بارور سازيد. روز خود را با يك جمله اطمينان بخش شروع كنيد: "من آماده ام، باهوش و زرنگم، براي هر كاري آمادگي دارم، اعتماد به نفس دارم، با لياقت بوده و سرشار از انرژي هستم." از خودتان طوري تعريف كنيد كه حس اقتدارتان افزايش پيدا كند. توجه داشته باشيد كه ما هر روز با پيام هاي زيركانه اي بمباران ميشويم كه تمام كارها "چالش برانگيز" ( و بعضا اسرارآميز و خطرناك) هستند و هر كسي نمي تواند از عهده انجام آنها برآيد. با اين جور حرف ها از طريق مكالمات دروني خود برخورد كرده و اميد، اعتماد به نفس و قدرت را به خود باز

گردانيد.

ارتباط بستني و شخصيت

چه طعمي از بستني را دوست داريد؟ جالب است بدانيد كه ارتباط مستقيمي بين ويژگي هاي شخصيتي شما با طعم بستني دلخواهتان وجود دارد. در حقيقت اين تست خودشناسي بر پايه ي تحقيقات يك شركت امريكايي توليد كننده ي بستني به نام "اديس گراند" شكل گرفته است. پس از مدتي تيم محققان به سرپرستي دكتر آلن.آر.هيرش-رئيس بخش عصب شناسي موسسه تحقيقاتي بويايي چشايي شيكاگو -موفق شدند كه به ارتباط بين شخصيت افراد و طعم بستني مورد علاقه آنها پي ببرند. نتايج اين بررسي ها در حال حاضر پيش روي شماست. پس بدون معطلي از بين بستني هاي زير طعم مورد علاقه تان را انتخاب

كنيد تا به نتايج جالبي درباره ويژگي هاي شصيت خود برسيد. بفرماييد بستني!بستني وانيلي بستني شكلاتيبستني گردويي بستني موزي بستني توت فرنگي بستني وانيلي اگر بستني وانيلي دوست داريد، فردي شاد و پرهيجان هستيد كه از روي انگيزه آني و بدون فكر قبلي عمل مي كنيد. در زندگي خطرات زيادي را مي پذيريد و اهداف بزرگي در سر داريد. انتظار شما از خودتان بسيار زياد است و از ارتباط با اقوام نزديك خود لذت مي بريد. به طور كلي شخصي خونگرم، پرتلاش، آرمانگرا، بااحساس و درمواردي درونگرا هستيد.بستني شكلاتياگر بستني شكلاتي را مي پسنديد، فردي سرزنده و بانشاط، خلاق، خوش لباس، برون گرا و فريبنده هستيد. زندگي شما سرشار از شور و هيجان است و به سادگي روي ديگران تاثير مي گذاريد. به طور كلي طرفداران اين بستني از اينكه در مركز توجه ديگران باشند، لذت مي برند و گرفتار شدن در روال عادي زندگي برايشان كسالت آور است. بستني گردويي

اگر به بستني گردويي علاقه منديد، شخصي منظم، بادقت و كمال گرا هستيد كه به جزئيات بسيار اهميت مي دهيد. در مسائل مالي محافظه كاريد و اطرافيانتان شما را فردي باوجدان و وظيفه شناس مي پندارند. علاوه بر اين، پر جنب و جوش و پرتكاپوئيد و در ورزش ها اغلب در پست مهاجم ظاهر مي شويد تا گوي سبقت را از ديگران برباييد. بستني موزي اگر طعم موزي را دوست داريد، شخص راحتي هستيد كه مسائل را ساده در نظر مي گيريد. سخاوتمنديد و در فعاليت هايتان متعادل عمل مي كنيد. صداقت در شخصيت شما ديده مي شود و در عين حال دلسوز و مهربانيد. بستني توت فرنگي اگر بستني توت فرنگي را انتخاب مي كنيد، فردي خجالتي هستيد. با اينحال احساسات نيرومندي داريد. شكاك، مستبد، خودراي، و درون گراييد كه به نكات جزئي و ظريف بسيار توجه مي كنيد. در قبال بسياري از مسائل به راحتي خودتان را مقصر مي دانيد و درمواردي بداخلاق و بدبين مي شويد. ازجمله ابعاد ديگر شخصيت شما اين است كه اعتماد به نفس كمي داريد. توافق و سازگاري بررسي اين محققان نكته ي جالب توجه ديگري را نيز مطرح مي كند، اينكه سازگاري افراد با يكديگر نسبت به انتخاب طعم بستني دلخواهشان چگونه است.وانيلي: فردي كه طعم وانيلي را مي پسندد به احتمال زياد با شخصي كه او نيز همين طعم را انتخاب مي كند، بهترين شكل سازگاري را دارد. شكلاتي: شخصي كه طعم شكلاتي را انتخاب مي كند، با كسي كه بستني گردويي را دوست دارد، بيشترين توافق را نشان مي دهد.گردويي: چنين افرادي با دوستداران بستني

شكلاتي و گردويي هماهنگي خوبي دارند. موزي: اشخاصي كه طعم موز را مي پسندند، قدرت سازگاري با هر نوع ذائقه و سليقه را دارند و مي توان گفت كه خود را به خوبي با سايرين هماهنگ مي كنند. توت فرنگي: دوستداران بستني توت فرنگي با شكلات دوستان بهتر كنار مي آيند تا با سايرين .

ارتباط بستني و شخصيت

چه طعمي از بستني را دوست داريد؟ جالب است بدانيد كه ارتباط مستقيمي بين ويژگي هاي شخصيتي شما با طعم بستني دلخواهتان وجود دارد. در حقيقت اين تست خودشناسي بر پايه ي تحقيقات يك شركت امريكايي توليد كننده ي بستني به نام "اديس گراند" شكل گرفته است. پس از مدتي تيم محققان به سرپرستي دكتر آلن.آر.هيرش-رئيس بخش عصب شناسي موسسه تحقيقاتي بويايي چشايي شيكاگو -موفق شدند كه به ارتباط بين شخصيت افراد و طعم بستني مورد علاقه آنها پي ببرند. نتايج اين بررسي ها در حال حاضر پيش روي شماست. پس بدون معطلي از بين بستني هاي زير طعم مورد علاقه تان را انتخاب

كنيد تا به نتايج جالبي درباره ويژگي هاي شصيت خود برسيد. بفرماييد بستني!بستني وانيلي بستني شكلاتيبستني گردويي بستني موزي بستني توت فرنگي بستني وانيلي اگر بستني وانيلي دوست داريد، فردي شاد و پرهيجان هستيد كه از روي انگيزه آني و بدون فكر قبلي عمل مي كنيد. در زندگي خطرات زيادي را مي پذيريد و اهداف بزرگي در سر داريد. انتظار شما از خودتان بسيار زياد است و از ارتباط با اقوام نزديك خود لذت مي بريد. به طور كلي شخصي خونگرم، پرتلاش، آرمانگرا، بااحساس و درمواردي درونگرا هستيد.بستني شكلاتياگر بستني شكلاتي را مي پسنديد، فردي

سرزنده و بانشاط، خلاق، خوش لباس، برون گرا و فريبنده هستيد. زندگي شما سرشار از شور و هيجان است و به سادگي روي ديگران تاثير مي گذاريد. به طور كلي طرفداران اين بستني از اينكه در مركز توجه ديگران باشند، لذت مي برند و گرفتار شدن در روال عادي زندگي برايشان كسالت آور است. بستني گردويي اگر به بستني گردويي علاقه منديد، شخصي منظم، بادقت و كمال گرا هستيد كه به جزئيات بسيار اهميت مي دهيد. در مسائل مالي محافظه كاريد و اطرافيانتان شما را فردي باوجدان و وظيفه شناس مي پندارند. علاوه بر اين، پر جنب و جوش و پرتكاپوئيد و در ورزش ها اغلب در پست مهاجم ظاهر مي شويد تا گوي سبقت را از ديگران برباييد. بستني موزي اگر طعم موزي را دوست داريد، شخص راحتي هستيد كه مسائل را ساده در نظر مي گيريد. سخاوتمنديد و در فعاليت هايتان متعادل عمل مي كنيد. صداقت در شخصيت شما ديده مي شود و در عين حال دلسوز و مهربانيد. بستني توت فرنگي اگر بستني توت فرنگي را انتخاب مي كنيد، فردي خجالتي هستيد. با اينحال احساسات نيرومندي داريد. شكاك، مستبد، خودراي، و درون گراييد كه به نكات جزئي و ظريف بسيار توجه مي كنيد. در قبال بسياري از مسائل به راحتي خودتان را مقصر مي دانيد و درمواردي بداخلاق و بدبين مي شويد. ازجمله ابعاد ديگر شخصيت شما اين است كه اعتماد به نفس كمي داريد. توافق و سازگاري بررسي اين محققان نكته ي جالب توجه ديگري را نيز مطرح مي كند، اينكه سازگاري افراد با يكديگر نسبت به انتخاب طعم بستني دلخواهشان

چگونه است.وانيلي: فردي كه طعم وانيلي را مي پسندد به احتمال زياد با شخصي كه او نيز همين طعم را انتخاب مي كند، بهترين شكل سازگاري را دارد. شكلاتي: شخصي كه طعم شكلاتي را انتخاب مي كند، با كسي كه بستني گردويي را دوست دارد، بيشترين توافق را نشان مي دهد.گردويي: چنين افرادي با دوستداران بستني شكلاتي و گردويي هماهنگي خوبي دارند. موزي: اشخاصي كه طعم موز را مي پسندند، قدرت سازگاري با هر نوع ذائقه و سليقه را دارند و مي توان گفت كه خود را به خوبي با سايرين هماهنگ مي كنند. توت فرنگي: دوستداران بستني توت فرنگي با شكلات دوستان بهتر كنار مي آيند تا با سايرين .

استرس كمتر = عمر بيشتر

استرس احساسي قدرتمند و طاقت فرسا است. ميتوانيد از افرادي كه تجربه اش را داشته اند، سوال كنيد. اگر مدت زيادي اين اضطراب ها و نگراني هاي موجود در زندگيتان را در خود نگاه داريد، اين فشارهاي روحي ممكن است به پيري زودرس و انواع بيماري ها مثل فشارخون و مشكلات گوارشي بيانجامد. تحقيقات نشان داده است كه خانم ها بيشتر از آقايون دچار ناراحتيها و مشكلات عصبي ميشوند. يكي از دلايل اين مسئله ميتواند اين باشد كه آقايون معمولاً به طرق مختلف استرس را از بدن بيرون مي كنند، ممكن است آن را با همكارانشان در ميان بگذارند يا وقتي مسير اداره تا خانه را رانندگي مي كنند مقدار زيادي از اين فشار كاهش مي يابد و يا حتي وقتي بين كار براي ناهار بيرون مي روند به دفع اين استرس و فشار كمك مي كنند. وقتي براي داشتن يك زندگي شاد و

خوشبخت كنار همسر و فرزندانمان هدفمند باشيم، ديگر اجازه نخواهيم داد كه فشارهاي روحي و جسمي تاثير منفي روي ما بگذارد. متاسفانه، فشاري كه معمولاً پدرها و مادرها براي مراقبت كردن از فرزندان و گرداندن چرخ زندگي متحمل مي شوند، ديگر وقتي براي رسيدگي و مراقبت از خودشان به آنها نمي دهد. هرچند كه اميدوار بودن به كاهش فشارهاي روحي ممكن است بسيار كمك كننده باشد، اما بهتر است كه طريقه مقابله با اين فشارها و راه كنترل خود در زمان رويارويي با مشكلات را ياد بگيريم.معمولاً وقتي خسته و در هم شكسته ايد، داشتن فشارهاي عصبي امري كاملاً طبيعي است. اگر بگذاريد كه اين فشارها از ميان برود و دوباره تعادل خود را به دست آوريد، زندگيتان تفاوت بسياري خواهد كرد و مي توانيد سالم تر و راحت تر به زندگي خود ادامه دهيد. با رعايت چند نكته در اين زمينه مي توانيد نيروي تازه اي به جسمتان داده و به كنترل فشارهاي عصبيتان كمك كنيد.بهانه نياوريداسترس مي تواند پشت نقاب هاي مختلفي پنهان شود. "ديشب خوب نخوابيدم چون همسرم يكسره خر و پف مي كرد" يا "از گرما سردرد گرفته ام" اينها فقط روش هاي متداول براي درست كردن بهانه به دليل وجود استرس و فشار عصبي است. سعي كنيد علائم ايجاد استرس را دريابيد تا بتوانيد به موقع وارد عمل شده و با اين فشارهاي عصبي مقابله كنيد. متعجب خواهيد شد اگر بفهميد كه چطور اين فشارهاي عصبي به همه جوانب زندگيتان رخنه خواهد كرد. در اين مواقع سعي كنيد از مسكن هاي سردرد استفاده كرده و بخوابيد. به ميزان انرژيتان و

قدرت تمركزتان دقت كنيد. ببينيد وقتي براي بيرون رفتن با دوستان براي ناهار بهانه مي آوريد به اين دليل است كه خسته ايد يا خير. به چهره تان دقت كنيد فقط نبودن لبخند روي لبانتان دليل بر داشتن استرس نيست. شناسايي علائم جسمي استرس ممكن است تا حد زيادي به شما براي مقابله با آن كمك كند. محققان مي گويند كه در هنگام داشتن فشارهاي عصبي گردش خون در دور لبها و چانه كمتر مي شود و به همين دليل باعث به وجود آمدن جوش و آكنه در آن قسمت ها مي شود. استرس مي تواند باعث كم پشتي مو هم شود. پزشكان معتقدند كه فشارهاي عصبي باعث تغييرات ناگهاني وزن بدن هم مي شود. همچنين به شكنندگي و بد شكل شدن ناخن ها نيز مي انجامد. براي بيرون رفتن وقت بگذاريدروزانه، وقتي بگذاريد و بيرون برويد، تا بتوانيد تا حدي فشارهاي عصبي را فراموش كرده، دوباره خود را با اهدافتان و احساساتتان هماهنگ كنيد. كار كردن تنها باعث نخواهد شد كه شما به آرامش روحي و جسمي مورد نياز بدن برسيد. مهم نيست كه چه كاري انجام مي دهيد، كتاب مي خوانيد، در وان حمام استراحت مي كنيد يا براي پياده روي مي رويد، مهم فقط اين است كه كاري كه انجام مي دهيد جزء برنامه روزانه تان نباشد. محيط هاي آرام ايجاد كنيد مكان هاي آرام و موسيقي ملايم محيطي آرام و بي صدا ايجاد خواهد كرد كه به شما براي مقابله با فشارهاي عصبي كمك مي كند. تزيين خانه خود را با انواع شمع ها و عطريات با بوهايي طبيعي محيطي آرام

ايجاد كرده و به شما آرامش مي دهد. سعي كنيد زماني از روز را به تنهايي و در آرامش روي صندلي بنشينيد و استراحت كنيد. ميتوانيد به موسيقي هاي ملايم و آرامش دهنده نيز در اتاقي كم نور گوش دهيد. درست تنفس كنيد براي ساليان متمادي فرهنگ هاي شرقي از تنفس صحيح به عنوان ابزاري براي دفع استرس استفاده مي كردند. بنا بر تحقيقات متخصصين، 8 تا 10 نفس در دقيقه كاملاً طبيعي است اما 15 بار يا بيشتر نفس كشيدن نشان مي دهد كه شما دچار فشار و استرس هستيد. سعي كنيد در اين موقعيت ها نفس هاي عميق تري بكشيد و بدنتان تفاوت را احساس خواهد كرد . مديتيشن مديتيشن يكي از راه هاي بسيار عالي براي مقابله با استرس شناخته شده است و كمك مي كند كه فشارهاي عصبي از بدنتان خارج شود. حتي براي كمتر از 10 دقيقه هم كه شده سعي كنيد در روز براي اين كار وقت اختصاص دهيد و خواهيد ديد كه چه تاثير شگرفي روي شما مي گذارد. مديتيشن همچنين به پايين آوردن ضربان قلب و فشار خون نيز كمك مي كند. دستگاه هاي سخن گو را از برق بكشيد براي مدتي سعي كنيد همه آنچه را كه سر و صدا ايجاد مي كند و صحبت مي كند را خاموش كنيد. تلويزيون، راديو، كامپيوتر، تلفن و ... همه را از برق بكشيد تا محيطي كاملاً آرام و بي صدا ايجاد كنيد. اين تغيير، فكر شما را از همه آشفتگي ها آزاد مي كند و آن را وادار مي كند كه با خود حرف بزند. بخنديد براي افرادي

كه دچار استرس و فشارهاي عصبي هستند توصيه مي شود كه زندگي را جدي نگيرند. سعي كنيد خنده را وارد زندگي خود و اطرافيانتان كنيد. خنده تاثير بسيار مثبتي روي سلامتي شما داشته و همانطور كه از قديم گفته اند: خنده بر هر درد بي درمان دواست. اگر زندگي را سبك بگيريد، همه چيز ساده تر خواهد شد و اين تاثير بسيار خوبي روي اطرافيانتان هم خواهد گذاشت و از استرس و فشارهاي عصبي اطرافيان هم كم خواهد كرد. تاثير بسيار خوبي روي بچه ها نيز خواهد گذاشت و باعث مي شود كه آنها هم از شما الگو بگيرند. به خاطر دارم كه پزشكي مي گفت بهترين هديه اي كه مي توانيد به فرزندانتان بدهيد اين است كه با او بخنديد. اگر جدي و عصبي باشيد، بچه شما نيز همانطور خواهد شد. راه حلي براي استرستان پيدا كنيد مهم است كه بدانيد اينكه مداوماً به يك مشكل فكر كنيد راه حلي براي آن مشكل نخواهد بود و فقط استرس بيشتر به وجود خواهد آورد. سعي كنيد كه منشاء استرستان را پيدا كنيد و روي آن كار كنيد تا بتوانيد راه حلي براي آن پيدا كنيد. ميتوانيد با دوستان نزديك و خانواده نيز در اين رابطه مشورت كنيد. آنها حتماً كمكتان خواهند كرد.خود را رها كنيد اگر بخواهيد اين فشارهاي عصبي را همه جا با خود ببريد، مانند مسابقه فوتبال فرزندتان يا وقتي با دوستي براي ناهار بيرون مي رويد، باعث خواهد شد كه هيچوقت به آن آرامش مورد نياز بدن براي از بين بردن آن فشار روحي نرسيد. سعي كنيد خود را از همه چيز

آزاد كنيد. آنچه را كه باعث ناراحتيتان مي شود را فراموش كنيد و محيطي آرام براي خود ايجاد كنيد. براي بعضي افراد رفتن به باشگاه هاي ورزشي بسيار به از بين رفتن فشارهاي عصبيشان كمك مي كند. بعضي ديگر با كار كردن فشارهاي خود را فراموش مي كنند. ببينيد شما چطور مي توانيد مشكلات را فراموش كنيد. فعاليت ها و كارهايي را انجام دهيد كه به شما براي از بين رفتن فشارهاي عصبيتان كمك مي كند.

استرس كمتر = عمر بيشتر

استرس احساسي قدرتمند و طاقت فرسا است. ميتوانيد از افرادي كه تجربه اش را داشته اند، سوال كنيد. اگر مدت زيادي اين اضطراب ها و نگراني هاي موجود در زندگيتان را در خود نگاه داريد، اين فشارهاي روحي ممكن است به پيري زودرس و انواع بيماري ها مثل فشارخون و مشكلات گوارشي بيانجامد. تحقيقات نشان داده است كه خانم ها بيشتر از آقايون دچار ناراحتيها و مشكلات عصبي ميشوند. يكي از دلايل اين مسئله ميتواند اين باشد كه آقايون معمولاً به طرق مختلف استرس را از بدن بيرون مي كنند، ممكن است آن را با همكارانشان در ميان بگذارند يا وقتي مسير اداره تا خانه را رانندگي مي كنند مقدار زيادي از اين فشار كاهش مي يابد و يا حتي وقتي بين كار براي ناهار بيرون مي روند به دفع اين استرس و فشار كمك مي كنند. وقتي براي داشتن يك زندگي شاد و خوشبخت كنار همسر و فرزندانمان هدفمند باشيم، ديگر اجازه نخواهيم داد كه فشارهاي روحي و جسمي تاثير منفي روي ما بگذارد. متاسفانه، فشاري كه معمولاً پدرها و مادرها براي مراقبت كردن از

فرزندان و گرداندن چرخ زندگي متحمل مي شوند، ديگر وقتي براي رسيدگي و مراقبت از خودشان به آنها نمي دهد. هرچند كه اميدوار بودن به كاهش فشارهاي روحي ممكن است بسيار كمك كننده باشد، اما بهتر است كه طريقه مقابله با اين فشارها و راه كنترل خود در زمان رويارويي با مشكلات را ياد بگيريم.معمولاً وقتي خسته و در هم شكسته ايد، داشتن فشارهاي عصبي امري كاملاً طبيعي است. اگر بگذاريد كه اين فشارها از ميان برود و دوباره تعادل خود را به دست آوريد، زندگيتان تفاوت بسياري خواهد كرد و مي توانيد سالم تر و راحت تر به زندگي خود ادامه دهيد. با رعايت چند نكته در اين زمينه مي توانيد نيروي تازه اي به جسمتان داده و به كنترل فشارهاي عصبيتان كمك كنيد.بهانه نياوريداسترس مي تواند پشت نقاب هاي مختلفي پنهان شود. "ديشب خوب نخوابيدم چون همسرم يكسره خر و پف مي كرد" يا "از گرما سردرد گرفته ام" اينها فقط روش هاي متداول براي درست كردن بهانه به دليل وجود استرس و فشار عصبي است. سعي كنيد علائم ايجاد استرس را دريابيد تا بتوانيد به موقع وارد عمل شده و با اين فشارهاي عصبي مقابله كنيد. متعجب خواهيد شد اگر بفهميد كه چطور اين فشارهاي عصبي به همه جوانب زندگيتان رخنه خواهد كرد. در اين مواقع سعي كنيد از مسكن هاي سردرد استفاده كرده و بخوابيد. به ميزان انرژيتان و قدرت تمركزتان دقت كنيد. ببينيد وقتي براي بيرون رفتن با دوستان براي ناهار بهانه مي آوريد به اين دليل است كه خسته ايد يا خير. به چهره تان دقت كنيد فقط نبودن

لبخند روي لبانتان دليل بر داشتن استرس نيست. شناسايي علائم جسمي استرس ممكن است تا حد زيادي به شما براي مقابله با آن كمك كند. محققان مي گويند كه در هنگام داشتن فشارهاي عصبي گردش خون در دور لبها و چانه كمتر مي شود و به همين دليل باعث به وجود آمدن جوش و آكنه در آن قسمت ها مي شود. استرس مي تواند باعث كم پشتي مو هم شود. پزشكان معتقدند كه فشارهاي عصبي باعث تغييرات ناگهاني وزن بدن هم مي شود. همچنين به شكنندگي و بد شكل شدن ناخن ها نيز مي انجامد. براي بيرون رفتن وقت بگذاريدروزانه، وقتي بگذاريد و بيرون برويد، تا بتوانيد تا حدي فشارهاي عصبي را فراموش كرده، دوباره خود را با اهدافتان و احساساتتان هماهنگ كنيد. كار كردن تنها باعث نخواهد شد كه شما به آرامش روحي و جسمي مورد نياز بدن برسيد. مهم نيست كه چه كاري انجام مي دهيد، كتاب مي خوانيد، در وان حمام استراحت مي كنيد يا براي پياده روي مي رويد، مهم فقط اين است كه كاري كه انجام مي دهيد جزء برنامه روزانه تان نباشد. محيط هاي آرام ايجاد كنيد مكان هاي آرام و موسيقي ملايم محيطي آرام و بي صدا ايجاد خواهد كرد كه به شما براي مقابله با فشارهاي عصبي كمك مي كند. تزيين خانه خود را با انواع شمع ها و عطريات با بوهايي طبيعي محيطي آرام ايجاد كرده و به شما آرامش مي دهد. سعي كنيد زماني از روز را به تنهايي و در آرامش روي صندلي بنشينيد و استراحت كنيد. ميتوانيد به موسيقي هاي ملايم و آرامش

دهنده نيز در اتاقي كم نور گوش دهيد. درست تنفس كنيد براي ساليان متمادي فرهنگ هاي شرقي از تنفس صحيح به عنوان ابزاري براي دفع استرس استفاده مي كردند. بنا بر تحقيقات متخصصين، 8 تا 10 نفس در دقيقه كاملاً طبيعي است اما 15 بار يا بيشتر نفس كشيدن نشان مي دهد كه شما دچار فشار و استرس هستيد. سعي كنيد در اين موقعيت ها نفس هاي عميق تري بكشيد و بدنتان تفاوت را احساس خواهد كرد . مديتيشن مديتيشن يكي از راه هاي بسيار عالي براي مقابله با استرس شناخته شده است و كمك مي كند كه فشارهاي عصبي از بدنتان خارج شود. حتي براي كمتر از 10 دقيقه هم كه شده سعي كنيد در روز براي اين كار وقت اختصاص دهيد و خواهيد ديد كه چه تاثير شگرفي روي شما مي گذارد. مديتيشن همچنين به پايين آوردن ضربان قلب و فشار خون نيز كمك مي كند. دستگاه هاي سخن گو را از برق بكشيد براي مدتي سعي كنيد همه آنچه را كه سر و صدا ايجاد مي كند و صحبت مي كند را خاموش كنيد. تلويزيون، راديو، كامپيوتر، تلفن و ... همه را از برق بكشيد تا محيطي كاملاً آرام و بي صدا ايجاد كنيد. اين تغيير، فكر شما را از همه آشفتگي ها آزاد مي كند و آن را وادار مي كند كه با خود حرف بزند. بخنديد براي افرادي كه دچار استرس و فشارهاي عصبي هستند توصيه مي شود كه زندگي را جدي نگيرند. سعي كنيد خنده را وارد زندگي خود و اطرافيانتان كنيد. خنده تاثير بسيار مثبتي روي سلامتي شما

داشته و همانطور كه از قديم گفته اند: خنده بر هر درد بي درمان دواست. اگر زندگي را سبك بگيريد، همه چيز ساده تر خواهد شد و اين تاثير بسيار خوبي روي اطرافيانتان هم خواهد گذاشت و از استرس و فشارهاي عصبي اطرافيان هم كم خواهد كرد. تاثير بسيار خوبي روي بچه ها نيز خواهد گذاشت و باعث مي شود كه آنها هم از شما الگو بگيرند. به خاطر دارم كه پزشكي مي گفت بهترين هديه اي كه مي توانيد به فرزندانتان بدهيد اين است كه با او بخنديد. اگر جدي و عصبي باشيد، بچه شما نيز همانطور خواهد شد. راه حلي براي استرستان پيدا كنيد مهم است كه بدانيد اينكه مداوماً به يك مشكل فكر كنيد راه حلي براي آن مشكل نخواهد بود و فقط استرس بيشتر به وجود خواهد آورد. سعي كنيد كه منشاء استرستان را پيدا كنيد و روي آن كار كنيد تا بتوانيد راه حلي براي آن پيدا كنيد. ميتوانيد با دوستان نزديك و خانواده نيز در اين رابطه مشورت كنيد. آنها حتماً كمكتان خواهند كرد.خود را رها كنيد اگر بخواهيد اين فشارهاي عصبي را همه جا با خود ببريد، مانند مسابقه فوتبال فرزندتان يا وقتي با دوستي براي ناهار بيرون مي رويد، باعث خواهد شد كه هيچوقت به آن آرامش مورد نياز بدن براي از بين بردن آن فشار روحي نرسيد. سعي كنيد خود را از همه چيز آزاد كنيد. آنچه را كه باعث ناراحتيتان مي شود را فراموش كنيد و محيطي آرام براي خود ايجاد كنيد. براي بعضي افراد رفتن به باشگاه هاي ورزشي بسيار به از بين رفتن

فشارهاي عصبيشان كمك مي كند. بعضي ديگر با كار كردن فشارهاي خود را فراموش مي كنند. ببينيد شما چطور مي توانيد مشكلات را فراموش كنيد. فعاليت ها و كارهايي را انجام دهيد كه به شما براي از بين رفتن فشارهاي عصبيتان كمك مي كند.

اسرار چشم ها

اين مقاله پيرامون مبحث پرآوازه و نوظهور موسوم به "علايم دستيابي ديداري" مي باشد. شيوه اي كه ما را قادر مي سازد با مشاهده حركات چشم ها به نحوه انديشيدن فرد پي ببريم. مبناي اين علم بر پايه ارتباط تنگاتنگ جسم و ذهن بوده و آنكه افراد با حركت دادن چشمهايشان روند تفكرات باطني خود را آشكار ميسازند. فراگيري آن ما را يقينا در بهبود برقراري ارتباط با ديگران در زندگي ياري خواهد داد. تشخيص حركات چشم قدري به تمرين و ممارست نياز دارد زيرا كه برخي افراد حركات چشم بسيار كند و آرام، مختصر، زيركانه و يا تعمدي دارند كه اغلب اوقات ارزيابي چشم را پيچيده و دشوار مي گرداند. حركات چشمها نشان دهنده آن است كه فرد چگونه ميانديشد،آيا وقايع گذشته و يا آينده را در تصور خود ميپروراند، صدايي را در باطن خود دوباره مي شنود و يا صداي جديدي را در ذهن خود مي آفريند. در دلش با خود حرف ميزند و يا توجهش معطوف به احساساتش مي باشد. جهت رمز گشايي حركات چشمها صورت را به 3 بخش فوقاني-مياني-تحتاني در ذهن خود مجسم كنيد. اكنون مجددا آن 3 بخش را از وسط به 2 بخش چپ و راست تقسيم كنيد. حركت چشم به سمت هر يك از اين 6 منطقه را ميتوان اينگونه تفسير كرد: بالا:

ديداريوسط: شنيداري پايين: تكلم و احساسات سمت چپشان مربوط به اطلاعات يادآوري شده و سمت راستشان مربوط به اطلاعات خلق شده مي باشد. به اين مفهوم كه شخص به منظور دستيابي به مناطق مرتبط با حواس پنجگانه مغز بطور غير ارادي چشمانش را به جهات مختلف حركت ميدهد. چشمها بالا وچپ: نيمكره غير برتر تجسمات فكري - تصوير ذهني يادآوري شده - دستيابي به خاطرات بصريچشمها بالا و راست: نيمكره برتر تجسمات فكري-تصوير ذهني خلق شده-قوه مخيله چشمها وسط و چپ: نيمكره غير برتر پردازش حس شنوايي-دستيابي به خاطرات اصوات-افتراق تن صدا چشمها وسط و راست: نيمكره برتر پردازش حس شنوايي-تجسم اصوات جديد چشمها پايين و چپ: نداي درون-گفتگوي باطني-ايجاد كلام چشمها پايين و راست: احساسات، حس لامسه و هم احشايي-دستيابي به احساسات، عواطف، احساس سردي وگرمي، درد، فشار، حركت و جاذبه چشمها مستقيم بسمت روبرو و متسع: دسترسي سريع و آني به تمام اطلاعات حسي (معمولا بصري) كاربردها 1- موثرتر ومفيدتر بيانديشيداز آنجايي كه حركات چشمها سبب تحريك بخشهاي متفاوتي از مغز ميگردند، بنابراين شما را در انديشيدن بهتر ياري ميكند. براي مثال هنگامي كه از شما پرسيده شود كه آخرين فردي كه امروز صبح ملاقات كردي چه كسي بود؟ شما با حركت دادن چشم ها بسمت بالا و چپ مي توانيد آن را بهتر به خاطر بياوريد. 2- بدانيد چه زماني بايد سكوت كنيد هنگامي كه فردي در حين انجام حركات چشمي مي باشد و شما نيز همزمان صحبت مي كنيد، رشته افكار وي برهم از دست ميرود كه سبب تاخير و كندي ارتباط متقابل، سردرگمي و رنجش آن فرد نسبت به شما

خواهد شد. 3- حريم شخصي افراد افرادي كه شيوه تفكرشان وابسته بر اطلاعات بصري ميباشد، به حريم شخصي زيادي نياز دارند. مايلند از شما به اندازه كافي فاصله بگيرند تا قادر باشند خيلي خوب شما را مشاهده كنند زيرا كه با نگاه كردن به شما اطلاعات بسياري را گردآوري مي كنند. بنابراين دور از آنها نشسته و يا بايستيد. افرادي كه احساسي مي انديشند مايلند به حد كافي نزديك باشند تا با شما تماس جسمي برقرار كنند كه اين كار را با زدن به بازوهاي شما، گرفتن آرنج و يا شانه و دست دادني كه گويي ميل به رها كردن دستان شما ندارد بروز ميدهند. همچنين افرادي كه يادگيري و تفكراتشان وابسته به اطلاعات شنيداري ميباشد كمترين توجهي نسبت به وجود شما و حركات جسماني شما ندارند زيرا كه تمام توجه شان معطوف به جزئيات و صحت اطلاعات مبادله شده و تحليل آن ميگردد.چشم برهم زدنهاي مكرر و يا حتي بستن چشمها به مدت چند ثانيه در هنگام بحث و گفتگو پيرامون مسائل پيچيده از ويژگيهاي اخلاقي آنان ميباشد. 4- دروغگو را شناسايي كنيدهنگاميكه مشاهده كرديد شخصي درپاسخ به پرسشهاي شما به بالا و سمت راست چشم ميدوزد احتمالا در فكر فريب و يافتن پاسخ ساختگي ميباشد. زياده روي نكنيد به خاطر داشته باشيد كه حركات چشمها در تمام افراد صادق نميباشد گاهي اوقات در افراد چپ دست حركات چشم مذكور معكوس بوده و يا حتي برخي افراد داراي حركات چشم منحصر به فردي مي باشند. بنابراين در استفاده از آن محتاط و ميانه رو باشيد و هيچگاه به آن به ديد يك قانون ثابت

ننگريد.

اسرار چشم ها

اين مقاله پيرامون مبحث پرآوازه و نوظهور موسوم به "علايم دستيابي ديداري" مي باشد. شيوه اي كه ما را قادر مي سازد با مشاهده حركات چشم ها به نحوه انديشيدن فرد پي ببريم. مبناي اين علم بر پايه ارتباط تنگاتنگ جسم و ذهن بوده و آنكه افراد با حركت دادن چشمهايشان روند تفكرات باطني خود را آشكار ميسازند. فراگيري آن ما را يقينا در بهبود برقراري ارتباط با ديگران در زندگي ياري خواهد داد. تشخيص حركات چشم قدري به تمرين و ممارست نياز دارد زيرا كه برخي افراد حركات چشم بسيار كند و آرام، مختصر، زيركانه و يا تعمدي دارند كه اغلب اوقات ارزيابي چشم را پيچيده و دشوار مي گرداند. حركات چشمها نشان دهنده آن است كه فرد چگونه ميانديشد،آيا وقايع گذشته و يا آينده را در تصور خود ميپروراند، صدايي را در باطن خود دوباره مي شنود و يا صداي جديدي را در ذهن خود مي آفريند. در دلش با خود حرف ميزند و يا توجهش معطوف به احساساتش مي باشد. جهت رمز گشايي حركات چشمها صورت را به 3 بخش فوقاني-مياني-تحتاني در ذهن خود مجسم كنيد. اكنون مجددا آن 3 بخش را از وسط به 2 بخش چپ و راست تقسيم كنيد. حركت چشم به سمت هر يك از اين 6 منطقه را ميتوان اينگونه تفسير كرد: بالا: ديداريوسط: شنيداري پايين: تكلم و احساسات سمت چپشان مربوط به اطلاعات يادآوري شده و سمت راستشان مربوط به اطلاعات خلق شده مي باشد. به اين مفهوم كه شخص به منظور دستيابي به مناطق مرتبط با حواس پنجگانه مغز بطور غير ارادي چشمانش

را به جهات مختلف حركت ميدهد. چشمها بالا وچپ: نيمكره غير برتر تجسمات فكري - تصوير ذهني يادآوري شده - دستيابي به خاطرات بصريچشمها بالا و راست: نيمكره برتر تجسمات فكري-تصوير ذهني خلق شده-قوه مخيله چشمها وسط و چپ: نيمكره غير برتر پردازش حس شنوايي-دستيابي به خاطرات اصوات-افتراق تن صدا چشمها وسط و راست: نيمكره برتر پردازش حس شنوايي-تجسم اصوات جديد چشمها پايين و چپ: نداي درون-گفتگوي باطني-ايجاد كلام چشمها پايين و راست: احساسات، حس لامسه و هم احشايي-دستيابي به احساسات، عواطف، احساس سردي وگرمي، درد، فشار، حركت و جاذبه چشمها مستقيم بسمت روبرو و متسع: دسترسي سريع و آني به تمام اطلاعات حسي (معمولا بصري) كاربردها 1- موثرتر ومفيدتر بيانديشيداز آنجايي كه حركات چشمها سبب تحريك بخشهاي متفاوتي از مغز ميگردند، بنابراين شما را در انديشيدن بهتر ياري ميكند. براي مثال هنگامي كه از شما پرسيده شود كه آخرين فردي كه امروز صبح ملاقات كردي چه كسي بود؟ شما با حركت دادن چشم ها بسمت بالا و چپ مي توانيد آن را بهتر به خاطر بياوريد. 2- بدانيد چه زماني بايد سكوت كنيد هنگامي كه فردي در حين انجام حركات چشمي مي باشد و شما نيز همزمان صحبت مي كنيد، رشته افكار وي برهم از دست ميرود كه سبب تاخير و كندي ارتباط متقابل، سردرگمي و رنجش آن فرد نسبت به شما خواهد شد. 3- حريم شخصي افراد افرادي كه شيوه تفكرشان وابسته بر اطلاعات بصري ميباشد، به حريم شخصي زيادي نياز دارند. مايلند از شما به اندازه كافي فاصله بگيرند تا قادر باشند خيلي خوب شما را مشاهده كنند زيرا كه با نگاه

كردن به شما اطلاعات بسياري را گردآوري مي كنند. بنابراين دور از آنها نشسته و يا بايستيد. افرادي كه احساسي مي انديشند مايلند به حد كافي نزديك باشند تا با شما تماس جسمي برقرار كنند كه اين كار را با زدن به بازوهاي شما، گرفتن آرنج و يا شانه و دست دادني كه گويي ميل به رها كردن دستان شما ندارد بروز ميدهند. همچنين افرادي كه يادگيري و تفكراتشان وابسته به اطلاعات شنيداري ميباشد كمترين توجهي نسبت به وجود شما و حركات جسماني شما ندارند زيرا كه تمام توجه شان معطوف به جزئيات و صحت اطلاعات مبادله شده و تحليل آن ميگردد.چشم برهم زدنهاي مكرر و يا حتي بستن چشمها به مدت چند ثانيه در هنگام بحث و گفتگو پيرامون مسائل پيچيده از ويژگيهاي اخلاقي آنان ميباشد. 4- دروغگو را شناسايي كنيدهنگاميكه مشاهده كرديد شخصي درپاسخ به پرسشهاي شما به بالا و سمت راست چشم ميدوزد احتمالا در فكر فريب و يافتن پاسخ ساختگي ميباشد. زياده روي نكنيد به خاطر داشته باشيد كه حركات چشمها در تمام افراد صادق نميباشد گاهي اوقات در افراد چپ دست حركات چشم مذكور معكوس بوده و يا حتي برخي افراد داراي حركات چشم منحصر به فردي مي باشند. بنابراين در استفاده از آن محتاط و ميانه رو باشيد و هيچگاه به آن به ديد يك قانون ثابت ننگريد.

اصول زندگي و قوانين زيستن

اين يكي از بزرگترين موقعيت هايي است كه تا به حال فرصت تجربه ي آن را داشته ام. سعي كنيد هر روز آن را بخوانيد. آن را باور كنيد، رفتارتان را برحسب گفته هاي آن تغيير دهيد و خواهيد ديد كه

زندگيتان كاملاً متحول خواهد شد. اعتراف مي كنم كه هر موقعيت و رابطه اي در زندگي من، نتيجه ي مستقيم يا غير مستقيم انتخابهاي خودم بوده است. من متوجه شده ام كه خودم خالق زندگي خودم هستم. و اين من هستم كه هر روز انتخاب ميكنم كه شرايط كنوني خود و رابطه هايم را همانطور كه هستند، قبول كنم، يا براي تغيير آن دست به تلاش بزنم. باور دارم كه زندگي ما همان شكلي خواهد بود كه ما آن را مي بينيم. همه ي آدم ها، مكان ها و اشياء مي توانند، ديدگاهي مثبت يا منفي در ما ايجاد كنند. ما كه بيننده هستيم، انتخاب مي كنيم كه از چه ديدگاهي به آنها بنگريم. و از آنجا كه من دوست داشتم همه ي زندگيم سراسر شادي و لذت باشد، انتخاب كردم كه از دريچه ي مثبت به همه چيز بنگرم.سعي ام بر اين است كه هر انتخابم مطابق با بالاترين درجه تصور من از خودم باشد. به جاي اينكه سعي كنم ديگران را طوري كنترل كنم كه با رفتارها و عادت هايم همنوايي كنند، اجازه مي دهم كه هماني باشند كه واقعاً هستند، و درعوض سعي مي كنم كه ياد بگيرم چطور عادت هاي خود را تبديل به اولويت ها و برتري ها كنم. اين تنها راهي است كه قادر خواهم بود مزه ي واقعي شادي را بچشم. مي دانم كه زندگي بدون توقع و دلبستگي به نتيجه ي كار، بهتر است. با اينكه براي آينده ام برنامه ريزي ميكنم، اما چندان دلبستگي به انجام و تكميل آن برنامه ها ندارم. اگر زندگي من را

به مسيري متفاوت با آنچه برنامه ريزي كرده ام بكشاند، باور دارم كه به نفع من بوده است. دوست دارم هر لحظه از هر روز را با همان ميزان اشتياق، عشق و شادي بگذرانم كه موقع عشق بازي دارم. همه چيز زندگي، مثل رابطه ي جنسي مشروع، تجربه اي عالي است كه بايد با به كار بردن همه ي احساسم از آن لذت ببرم.صداقت يكي از اصلي ترين اصول زندگي است، و سعي مي كنم در برخورد با هر انسان، شيء يا موقعيت، با خودم صادق باشم، صادقانه افكار و احساساتم را براي ديگران بيان كنم، هيچوقت دروغ نگويم و كسي را فريب ندهم. باور دارم كه در زندگي بايد حساس بود. و در هر موقعيتي و در برخورد با هر كس سعي مي كنم طوري رفتار كنم كه دوست دارم با من رفتار كنند.من قادر نيستم در مورد كسي يا موقعيتي قضاوت كنم، چون همه ي حقايق و واقعيت هاي مربوط به آن را نمي دانم. تجربه ام از هر چيز به اندازه ي رابطه ي من با آن فرد، آن چيز يا آن موقعيت است و اين تصوير كامل نخواهد بود. بنابراين، نمي توانم قضاوت كنم كه فلان آدم يا فلان چيز خوب است يا بد، درست است يا غلط. همچنين اعتقاد دارم كه نبايد در مورد خودم هم چندان ناعادلانه و بي رحمانه قضاوت كنم، چون من هم انساني درحال يادگيري هستم كه با تجربه ها و ضعف هايم است كه قدرت مي گيرم. اعتقادم اين است كه دنيا را فقط از دريچه ي اعتقادات، نظرات و استانداردهاي خودم مي بينم و

اين ها به هيچ وجه كلي و همگاني نيستند و ممكن است حقيقت نداشته باشند. تشنه ي علم آموزي و يادگيري هستم و اعتقاد دارم كه يادگيري و رشد واقعي فقط از طريق تلاش، تجربه و تمايل به پذيرش افكار و ايده هاي جديد ميسر است. شيفته ي زندگي كردنم و مي دانم كه بدني سالم لازمه ي حفظ كيفيت تجارب زندگي است. از اينرو، ورزش مي كنم، خوب غذا مي خورم، هواي تازه تنفس مي كنم، در مواقع خستگي استراحت ميكنم و از جسمم تا حد ممكن مراقبت مي كنم. با ديگران با لبخند برخورد مي كنم، چون مهرباني جزء ذات ماست. و زياد مي خندم. به خدا و روح اعتقاد دارم. و باور دارم كه اگر روح را وارد زندگي خود كنيم، زندگيمان جنبه ي جادويي پيدا مي كند و باعث مي شود بتوانم انتخاب هاي بهتري در زندگي داشته باشم چون باعث مي شود به زندگي از جنبه ي معنوي و الهي هم بنگرم. باور دارم كه هر كدام از ما مي توانيم به طريقي متفاوت و خاص در دنيا زندگي كنيم. به نوبه ي خودم سعي مي كنم همه ي اصولي را كه آموخته ام در اختيار سايرين قرار دهم تا آنها هم بتوانند مثل من از آنها استفاده كنند. وقتي به ديگران خدمت مي كنم، سرشار از احساس شادي و خوشبختي مي شوم.هدف اصلي زندگي، عشق است. عشق جزئي از وجود ماست، آن چيزي است كه از آن خلق شده ايم. همه ي تلاشم را مي كنم تا هر آنچه كه عشق من را مسدود كرده كنار بزنم. ياد گرفته

ام كه خودم را دوست داشته باشم و آزادانه عشقم را با ديگران قسمت كنم. عشق بزرگترين اولويت زندگي من است. سعي مي كنم هر لحظه از زندگيم را سرشار از عشق و محبت كنم.اينها اصول زندگي من هستند. البته هنوز كاملاً به همه ي آنها دست نيافته ام، اما در صدد رسيدن به آنها هستم. ممكن است قادر نباشم همه ي آنها را به چنگ آورم ولي شايد شما بتوانيد. پس شروع كنيد! اصولي كه من گفتم را سرمنشاء كارتان قرار دهيد اما با پاهاي خودتان راه برويد. نترسيد....با من همگام شويد. ما در كنار هم قدم برخواهيم داشت اما هركدام در مسير خودمان خواهيم بود. وقتي كنار هم راه برويم، مي توانيم به هم نگاه كنيم، به هم كمك كنيم و با هم روياهايمان را تحقق بخشيم!

اصول زندگي و قوانين زيستن

اين يكي از بزرگترين موقعيت هايي است كه تا به حال فرصت تجربه ي آن را داشته ام. سعي كنيد هر روز آن را بخوانيد. آن را باور كنيد، رفتارتان را برحسب گفته هاي آن تغيير دهيد و خواهيد ديد كه زندگيتان كاملاً متحول خواهد شد. اعتراف مي كنم كه هر موقعيت و رابطه اي در زندگي من، نتيجه ي مستقيم يا غير مستقيم انتخابهاي خودم بوده است. من متوجه شده ام كه خودم خالق زندگي خودم هستم. و اين من هستم كه هر روز انتخاب ميكنم كه شرايط كنوني خود و رابطه هايم را همانطور كه هستند، قبول كنم، يا براي تغيير آن دست به تلاش بزنم. باور دارم كه زندگي ما همان شكلي خواهد بود كه ما آن را مي بينيم.

همه ي آدم ها، مكان ها و اشياء مي توانند، ديدگاهي مثبت يا منفي در ما ايجاد كنند. ما كه بيننده هستيم، انتخاب مي كنيم كه از چه ديدگاهي به آنها بنگريم. و از آنجا كه من دوست داشتم همه ي زندگيم سراسر شادي و لذت باشد، انتخاب كردم كه از دريچه ي مثبت به همه چيز بنگرم.سعي ام بر اين است كه هر انتخابم مطابق با بالاترين درجه تصور من از خودم باشد. به جاي اينكه سعي كنم ديگران را طوري كنترل كنم كه با رفتارها و عادت هايم همنوايي كنند، اجازه مي دهم كه هماني باشند كه واقعاً هستند، و درعوض سعي مي كنم كه ياد بگيرم چطور عادت هاي خود را تبديل به اولويت ها و برتري ها كنم. اين تنها راهي است كه قادر خواهم بود مزه ي واقعي شادي را بچشم. مي دانم كه زندگي بدون توقع و دلبستگي به نتيجه ي كار، بهتر است. با اينكه براي آينده ام برنامه ريزي ميكنم، اما چندان دلبستگي به انجام و تكميل آن برنامه ها ندارم. اگر زندگي من را به مسيري متفاوت با آنچه برنامه ريزي كرده ام بكشاند، باور دارم كه به نفع من بوده است. دوست دارم هر لحظه از هر روز را با همان ميزان اشتياق، عشق و شادي بگذرانم كه موقع عشق بازي دارم. همه چيز زندگي، مثل رابطه ي جنسي مشروع، تجربه اي عالي است كه بايد با به كار بردن همه ي احساسم از آن لذت ببرم.صداقت يكي از اصلي ترين اصول زندگي است، و سعي مي كنم در برخورد با هر انسان، شيء يا

موقعيت، با خودم صادق باشم، صادقانه افكار و احساساتم را براي ديگران بيان كنم، هيچوقت دروغ نگويم و كسي را فريب ندهم. باور دارم كه در زندگي بايد حساس بود. و در هر موقعيتي و در برخورد با هر كس سعي مي كنم طوري رفتار كنم كه دوست دارم با من رفتار كنند.من قادر نيستم در مورد كسي يا موقعيتي قضاوت كنم، چون همه ي حقايق و واقعيت هاي مربوط به آن را نمي دانم. تجربه ام از هر چيز به اندازه ي رابطه ي من با آن فرد، آن چيز يا آن موقعيت است و اين تصوير كامل نخواهد بود. بنابراين، نمي توانم قضاوت كنم كه فلان آدم يا فلان چيز خوب است يا بد، درست است يا غلط. همچنين اعتقاد دارم كه نبايد در مورد خودم هم چندان ناعادلانه و بي رحمانه قضاوت كنم، چون من هم انساني درحال يادگيري هستم كه با تجربه ها و ضعف هايم است كه قدرت مي گيرم. اعتقادم اين است كه دنيا را فقط از دريچه ي اعتقادات، نظرات و استانداردهاي خودم مي بينم و اين ها به هيچ وجه كلي و همگاني نيستند و ممكن است حقيقت نداشته باشند. تشنه ي علم آموزي و يادگيري هستم و اعتقاد دارم كه يادگيري و رشد واقعي فقط از طريق تلاش، تجربه و تمايل به پذيرش افكار و ايده هاي جديد ميسر است. شيفته ي زندگي كردنم و مي دانم كه بدني سالم لازمه ي حفظ كيفيت تجارب زندگي است. از اينرو، ورزش مي كنم، خوب غذا مي خورم، هواي تازه تنفس مي كنم، در مواقع خستگي استراحت ميكنم

و از جسمم تا حد ممكن مراقبت مي كنم. با ديگران با لبخند برخورد مي كنم، چون مهرباني جزء ذات ماست. و زياد مي خندم. به خدا و روح اعتقاد دارم. و باور دارم كه اگر روح را وارد زندگي خود كنيم، زندگيمان جنبه ي جادويي پيدا مي كند و باعث مي شود بتوانم انتخاب هاي بهتري در زندگي داشته باشم چون باعث مي شود به زندگي از جنبه ي معنوي و الهي هم بنگرم. باور دارم كه هر كدام از ما مي توانيم به طريقي متفاوت و خاص در دنيا زندگي كنيم. به نوبه ي خودم سعي مي كنم همه ي اصولي را كه آموخته ام در اختيار سايرين قرار دهم تا آنها هم بتوانند مثل من از آنها استفاده كنند. وقتي به ديگران خدمت مي كنم، سرشار از احساس شادي و خوشبختي مي شوم.هدف اصلي زندگي، عشق است. عشق جزئي از وجود ماست، آن چيزي است كه از آن خلق شده ايم. همه ي تلاشم را مي كنم تا هر آنچه كه عشق من را مسدود كرده كنار بزنم. ياد گرفته ام كه خودم را دوست داشته باشم و آزادانه عشقم را با ديگران قسمت كنم. عشق بزرگترين اولويت زندگي من است. سعي مي كنم هر لحظه از زندگيم را سرشار از عشق و محبت كنم.اينها اصول زندگي من هستند. البته هنوز كاملاً به همه ي آنها دست نيافته ام، اما در صدد رسيدن به آنها هستم. ممكن است قادر نباشم همه ي آنها را به چنگ آورم ولي شايد شما بتوانيد. پس شروع كنيد! اصولي كه من گفتم را سرمنشاء كارتان قرار

دهيد اما با پاهاي خودتان راه برويد. نترسيد....با من همگام شويد. ما در كنار هم قدم برخواهيم داشت اما هركدام در مسير خودمان خواهيم بود. وقتي كنار هم راه برويم، مي توانيم به هم نگاه كنيم، به هم كمك كنيم و با هم روياهايمان را تحقق بخشيم!

اعتماد بنفس و تصوير ذهني جسم

اگر نوجواني هستيد كه روي صورتتان ماه گرفتگي، جاي زخم يا سوختگي وجود دارد يا صورتتان شكل خاصي دارد، احتمالاً خوب مي دانيد كه متفاوت به نظر رسيدن از ديگران چقدر دشوار است. هربار كه به آينه مي نگريد يا احساس مي كنيد كسي به سمت شما خيره شده است، اين تفاوت به يادتان مي آيد. تفاوت هاي بزرگ در ظاهر به خاطر جاي سوختگي ها، نقص هاي مادرزادي، يا ساير بيماري ها و اختلالات، ميتواند منجر به پايين آمدن اعتماد

به نفس و تصوير شخص از بدن خود شود. تاثير تصوير بدن بر روي اعتماد به نفس در سنين نوجواني بسيار قوي است. گرچه داشتن افكار و احساسات منفي به تفاوت هاي ظاهري خود، كاملاً طبيعي است، اما پيدا كردن راهي براي مثبت انديشي براي ايجاد و ساخت تصوير بدني سالم و بالا رفتن عزت نفس شرط اساسي است.عزت نفس چيست؟ عزت نفس به ميزان علاقه مندي شما به خودتان و تقدير و شناخت شما از شخصيت، كيفيات، مهارت ها و دستاوردهاي فردي خود برمي گردد. مثل تصوير بدن، عزت نفس نيز مي تواند بر پايه تصور شما از ديد ديگران نسبت به شما استوار باشد. افرادي كه عزت نفس پاييني دارند، با خودشان يا ظاهرشان احساس راحتي نمي كنند. مهم يا توانا انگاشتن خودشان برايشان سخت است.

افراديكه اعتماد به نفس بالايي دارند، درمورد خود و ظاهرشان رفتاري مثبت و مطمئن دارند و مي توانند توانايي ها و ارزش هاي فردي خود را بشناسند.چرا داشتن اعتماد به نفس اهميت دارد؟ داشتن اعتماد به نفس براي همه افراد اهميت زيادي دارد چون به شما كمك مي كند ديدگاهي مثبت به زندگي داشته باشيد و چه از درون و چه از بيرون، به خود بباليد. اكثر نوجواناني كه اعتماد به نفس بالايي دارند، زندگي برايشان لذت بخش تر است، بهتر مي توانند با همسالان و بزرگسالان ارتباط برقرار كنند، برخورد با مشكلات و نااميدي ها براي آنها آسانتر است و تا رسيدن به موفقيت كارهايشان را دنبال مي كنند. اين اعتماد به نفس است كه به شما جرات و جسارت براي امتحان كردن كارهاي تازه قدرت براي باور كردن خودتان اعتماد براي داشتن انتخاب هايي سالمتر براي ذهن و جسمتان مي دهد. با احترام رفتار كردن با خودتان و درك اينكه همه چيز شما شايسته توجه و مراقبت است به شما كمك مي كند رفتاري سالم نسبت به خودتان داشته باشيد. ايجاد عزت نفس ممكن است زمان درازي طول بكشد و هميشه هم آسان نيست، اما دانستن اينكه شما قدرت بالا بردن اعتماد به نفستان را داريد، اولين قدم است.تفاوت هاي ظاهري چطور بر اعتماد به نفس من تاثير مي گذارد؟ نگاه كردن به ديگران و مقايسه كردن خود با آنها بين نوجوانان كاملاً طبيعي است. براي مثال، شما ويژگي هاي صورتتان را با ديگران مقايسه مي كنيد: بيني، لب ها، چشم ها، و موهايتان. يك بخش طبيعي از داشتن تفاوت هاي ظاهري اين

است كه خودتان را به اندازه ديگران جذاب ندانيد. وقتي احساس مي كنيد جذابيتي نداريد يا تفاوت هايي با ديگران داريد، شما را از ملاقات كردن افراد تازه و امتحان كردن چيزهاي جديدي كه ممكن است از آن لذت ببريد بازمي دارد. اگر بخواهيد احساس بدي نسبت به تفاوت هاي ظاهري خود پيدا كنيد، درمورد جنبه هاي ديگر خودتان نيز احساس بدي پيدا خواهيد كرد. واكنش ديگران به تفاوت هاي ظاهري من، چه تاثيري بر اعتماد به نفس من دارد؟ شما هم مثل خيلي از نوجوانان ديگر كه داراي اين تفاوت هاي ظاهري هستند، ممكن است با افرادي كه به شما خيره نگاه مي كنند، درمورد عيب ظاهريتان سؤال مي كنند يا در مورد آن نظر مي دهند، مشكل داشته باشيد. هر فردي (چه نقص ظاهري داشته باشد يا نداشته باشد) اگر ببيند كسي به او خيره نگاه مي كند، احساس بدي پيدا ميكند. چنين موقعيت هايي برخورد و آشنايي با افراد جديد، پيدا كردن دوستان تازه، رفتن به تيم هاي ورزشي، يا حتي اتخاذ شغل را دشوار مي كند. اگر بعد از هر رابطه اجتماعي احساس ناراحتي در مورد ظاهرتان به شما دست دهد، داشتن اعتماد به نفس كمي سخت مي شود. اما بايد بفهميد كه با اعتماد به نفس قدرت پاسخگويي به سوالات و نظرات ديگران را نسبت به ظاهرتان پيدا مي كنيد و مي توانيد اجازه ندهيد كه حرف ها يا خيره شدن هاي ديگران عزت نفس شما ر ا پايين بياورد. وقتي مردم به من خيره مي شوند يا در مورد ظاهرم سؤال مي كنند، آيا بايد به خودم بگيرم؟ خيلي

راحت است كه وقتي كسي به شما خيره مي شود فكر كنيد كه به طرز منفي در مورد ظاهر شما قضاوت مي كنند، اما در اكثر موارد آنها قصد قضاوت كردن در مورد شما را ندارند و فقط كمي كنجكاو هستند. خيلي از آنهايي كه سؤال مي كنند قصد پررويي ندارند و سؤالشان از روي توجه و نگراني است. خيلي از آنهايي كه شما را براي اولين دفعه مي بينند فقط يك چيز را درمورد شما مي دانند: ظاهرتان. اما شخصيت شما به ظاهرتان بستگي ندارد به همين دليل نبايد سؤالات يا نظرات يك غريبه را چندان جدي بگيريد چون آنها چيزي درمورد شما نمي دانند. وقتي كسي به شما خيره مي شود يا درمورد ظاهرتان سؤال مي كند، از آن بايد به عنوان فرصتي براي بالا بردن آگاهي آنها درمورد تفاوت ظاهري خود استفاده كنيد. خيلي از افراد آگاهي خيلي كمي از تفاوت هاي ظاهري دارند و تا به حال با كسي با آن شرايط برخورد نداشته اند. شما مي توانيد سوء تفاهمات را برطرف كنيد.وقتي كسي به من نگاه مي كند، در مورد ظاهرم سؤال مي كند يا نظر ميدهد، چه واكنشي مي توانم نشان دهم؟ نظر دادن يا خيره شدن ديگران براي شما دشوار خواهد بود اما اگر بدانيد كه در چنين موقعيت هايي چه بگوييد و اعتماد به نفس داشته باشيد، كنجكاوي ديگران چندان هم برايتان ناراحت كننده نخواهد بود. بايد از قبل جوابتان را آماده كنيد. ابتدا درمورد برخي سوالاتي كه ممكن است از وضعيت ظاهريتان بپرسند فكر كنيد. بعد پاسخ هايي كوتاه درمورد تفاوت ظاهريتان يا علت داشتن آن

بنويسيد. مي توانيد براي پيدا كردن آگاهي بيشتر با پزشك خود صحبت كنيد. چند نكته مهم: با اعتماد به نفس و مطمئن صحبت كنيد-به ديگران نشان دهيد كه هيچ دليل براي خجالت كشيدن يا دست پاچه شدن نداريد. سن فرد مقابل را در نظر بگيريد-براي مثال: اگر لب شكري هستيد، شايد يك بچه كوچك معناي آن را متوجه نشود. بايد بتوانيد آن را طوري توضيح دهيد كه او متوجه شود.با كلمات منفي وضعيتتان را توضيح ندهيد-اگر از كلماتي مثل "زشت" يا "مسخره" درمورد ظاهرتان استفاده كنيد، فقط بر افكار منفي ديگران صحه ميگذارد و بالا بردن اعتماد به نفس را برايتان دشوارتر مي كند. فقط در حدي كه راحت هستيد درمورد وضعيتتان توضيح دهيد-اگر جزئياتي درمورد وضعيت ظاهريتان هست كه دوست نداريد با افراد غريبه درميان بگذاريد خيلي راحت با گفتن "دوست ندارم بيشتر در اين رابطه صحبت كنم" مكالمه تان را قطع كنيد.در زير به چند نمونه از اين تفاوت هاي ظاهري و طريقه واكنش شما نسبت به توجه اطرافيان اشاره مي كنيم:موقعيت 1 در يك حادثه آتش سوزي بوده ايد كه جاي سوختگي را روي صورت شما ايجاد كرده است. وقتي مي خواهيد وارد تيم ورزشي مدرسه شويد، مربي شما در شگفت است كه آيا مي توانيد بدون هيچ محدوديتي در تيم بازي كنيد يا نه. واكنش شما "جاي سوختگي هاي روي صورتم تاثيري در توانايي من در اين ورزش ندارد. من هنوز هم ورزشكاري قوي و توانا هستم." موقعيت 2 در خانه يكي از دوستان هستيد و خواهر كوچك او كه چهار پنج سال بيشتر ندارد، متوجه مي شود كه يك لكه

قرمز روي صورت شماست (ماه گرفتگي مادرزادي) و مي پرسد، "صورتت چه شده؟" واكنش شما لبخند بزنيد و با ملايمت جواب بدهيد، "صورت من با بقيه فرق دارد چون من طوري به دنيا آمده ام كه باعث شده رنگ پوستن اينطوري شود. بعضي وقت ها بعضي چيزها باعث مي شود كه شكل صورت آدم عوض شود. مثل وقتيكه دستت را جايي مي كوبي و دستت كبود مي شود و رنگش آبي يا بنفش مي شود." موقعيت 3 شما مبتلا به سندرمي هستيد كه باعث شده شكل صورتتان متفاوت با بقيه باشد. وقتي در اتوبوس هستيد، نوجواني كه مقابلتان نشسته است به شما خيره نگاه مي كند.واكنش شما شما هم به او نگاه كنيد، لبخند بزنيد و سلام كنيد حتي مي توانيد از جملات ساده اي مثل "كلاهت چقدر قشنگ است" استفاده كنيد. يادتان باشد شما جز ظاهرتان خيلي چيزهاي ديگري هم داريد. طوري به ديگران جواب بدهيد و با آنها ارتباط برقرار كنيد تا بتوانند ويژگي هاي دروني شما را هم ببينند و بفهمند. براي نشان دادن مهارت ها و استعدادهاي دروني خود راهي پيدا كنيد. به آنها نشان بدهيد كه شما هم علايق و سرگرمي هايي براي خود داريد و مثل بقيه افراد از چيزي خوشتان مي آيد و از چيز ديگري بدتان مي آيد. اگر كسي درمورد اين نقص ظاهري از من سؤال كرد اما من دوست نداشتم به او جواب بدهم چه بايد بكنم؟ اصلاً ايرادي ندارد. كنترل مكامله دست شماست و مي توانيد خيلي راحت به آنها بگوييد كه علاقه اي به جواب دادن نداريد. وقتي كسي در يك مكان عمومي

يا در حضور افراد كنجكاو ديگر از شما سؤال مي كند اين احساس در شما بيشتر مي شود. عوض كردن موضوع صحبت كمك مي كند تا فرد مقابل متوجه شود كه دوست نداريد پاسخ بدهيد. اگر كسي به شما خيره شده است، خيلي راحت مي توانيد به جاي ديگري نگاه كنيد يا مسيرتان را عوض كنيد.اگر احساس ناراحتي كردم و از وضعيتم خسته شدم چه كاري مي توانم انجام دهم؟ اگر از اين وضعيت خسته شديد يا احساس ناراحتي كرديد و اذيت شديد، بيرون برويد و قدم بزنيد يا بدويد، به موسيقي گوش دهيد، يا با كسي كه دوست داريد فعاليتي را انجام دهيد كه دوست داريد. گاهي اوقات بيان كردن احساستان بيشتر از نگه داشتن آن در دلتان به شما كمك مي كند. با يكي از دوستان نزديك يا يكي از آشنايان كه به او اعتماد داريد و مي تواند از شما حمايت كند و دلگرميتان بدهد درد و دل كنيد. حرف زدن با نوجوانان ديگر كه موقعتي مشابه شما دارند هم مي توانند مفيد باشد. اگر اكثر اوقات احساس ناراحتي و دلسردي مي كنيد، و نمي توانيد راهي براي به دست آوردن احساسي بهتر پيدا كنيد، بايد با مشاوران روانشناس صحبت كنيد. آنها ميتوانند به شما در اين زمينه كمك كنند.چطور مي توانم با وجود اين ظاهر، اعتماد به نفسم را بالا ببرم؟از آنجا كه اين تفاوت ظاهري فقط قسمتي از ظاهر شماست، سعي كنيد روي احساستان بر كل قسمت هاي بدنتان متمركز شويد. راه هاي زياد ديگري براي كمك به تقويت اعتماد به نفستان وجود دارد مثل پوشيدن لباسهاي زيبا، كوتاه كردن

موهايتان به يك مدل جديد، خوردن غذاهاي مقوي و ورزش كردن. يكي از بهترين راه ها براي داشتن احساسي خوب نسبت به جسمتان اين است كه بدانيد سلامت هستيد. ممكن است نتوانيد اين ايراد ظاهري را بپوشانيد اما اين قدرت را داريد تا احساس و رفتاري مثبت نسبت به خودتان داشته باشيد. براي داشتن رفتاري مثبت به تفاوت ظاهري خود چه بايد كرد؟رفتار مثبت با تعريف يك هويت براي خودتان كه بر مبناي ظاهر يا احساسات و تصورات منفي ديگران نباشد، ايجاد مي شود. راهكارهاي زير مي تواند برايتان مفيد باشد: تمركز روي كارهاي مثبتي كه انجام مي دهيد و تمركز بر روي ويژگي هاي عالي خود. تمركز بر تحصيلات خود. ياد گرفتن به شما اين قدرت را مي دهد تا تفاوتي در زندگي خود و ديگران ايجاد كنيد.شركت كردن در انواع ورزش ها و فعاليت ها. اين راهي بسيار عالي براي حفظ سلامت و تناسب اندامتان است كه به تقويت تصوير بدنتان نيز كمك مي كند. پيدا كردن يك سرگرمي جديد يا ياد گرفتن نواختن يك ساز جديد. تا به حال دوست داشته ايد كه بتوانيد گيتار بنوازيد؟ شايد دوست داشته باشيد شطرنج بازي كردن را ياد بگيريد. براي شناخت استعدادهاي درونيتان وقت بذاريد. ايجاد هدف هاي تازه و رسيدن به آنها. داشتن هدف به شما احساس غرور ميدهد و به شما براي مقابله با چالش هاي زندگي كمك ميكند. الهام بخش ديگران باشيد. اگر براي برخورد با موقعيت هاي اجتماعي و تقويت اعتماد به نفستان راهكارهايي پيدا كرده ايد، خيلي خوب است كه اين راهكارها را در اختيار ديگران قرار دهيد.داشتن تصوير بدني

سالم و اعتماد به نفسي بالا ممكن است كاري دشوار باشد چون مطمئن و راحت شدن با وضعيت ظاهريتان زمان مي برد. همانطور كه براي ارتقاء تصوير بدنتان تلاش ميكنيد، خويشتن پذيري را تجربه خواهيد كرد و ياد مي گيريد كه ويژگي ها و مهارت هاي خود را بشناسيد.

اعتماد بنفس و تصوير ذهني جسم

اگر نوجواني هستيد كه روي صورتتان ماه گرفتگي، جاي زخم يا سوختگي وجود دارد يا صورتتان شكل خاصي دارد، احتمالاً خوب مي دانيد كه متفاوت به نظر رسيدن از ديگران چقدر دشوار است. هربار كه به آينه مي نگريد يا احساس مي كنيد كسي به سمت شما خيره شده است، اين تفاوت به يادتان مي آيد. تفاوت هاي بزرگ در ظاهر به خاطر جاي سوختگي ها، نقص هاي مادرزادي، يا ساير بيماري ها و اختلالات، ميتواند منجر به پايين آمدن اعتماد

به نفس و تصوير شخص از بدن خود شود. تاثير تصوير بدن بر روي اعتماد به نفس در سنين نوجواني بسيار قوي است. گرچه داشتن افكار و احساسات منفي به تفاوت هاي ظاهري خود، كاملاً طبيعي است، اما پيدا كردن راهي براي مثبت انديشي براي ايجاد و ساخت تصوير بدني سالم و بالا رفتن عزت نفس شرط اساسي است.عزت نفس چيست؟ عزت نفس به ميزان علاقه مندي شما به خودتان و تقدير و شناخت شما از شخصيت، كيفيات، مهارت ها و دستاوردهاي فردي خود برمي گردد. مثل تصوير بدن، عزت نفس نيز مي تواند بر پايه تصور شما از ديد ديگران نسبت به شما استوار باشد. افرادي كه عزت نفس پاييني دارند، با خودشان يا ظاهرشان احساس راحتي نمي كنند. مهم يا

توانا انگاشتن خودشان برايشان سخت است. افراديكه اعتماد به نفس بالايي دارند، درمورد خود و ظاهرشان رفتاري مثبت و مطمئن دارند و مي توانند توانايي ها و ارزش هاي فردي خود را بشناسند.چرا داشتن اعتماد به نفس اهميت دارد؟ داشتن اعتماد به نفس براي همه افراد اهميت زيادي دارد چون به شما كمك مي كند ديدگاهي مثبت به زندگي داشته باشيد و چه از درون و چه از بيرون، به خود بباليد. اكثر نوجواناني كه اعتماد به نفس بالايي دارند، زندگي برايشان لذت بخش تر است، بهتر مي توانند با همسالان و بزرگسالان ارتباط برقرار كنند، برخورد با مشكلات و نااميدي ها براي آنها آسانتر است و تا رسيدن به موفقيت كارهايشان را دنبال مي كنند. اين اعتماد به نفس است كه به شما جرات و جسارت براي امتحان كردن كارهاي تازه قدرت براي باور كردن خودتان اعتماد براي داشتن انتخاب هايي سالمتر براي ذهن و جسمتان مي دهد. با احترام رفتار كردن با خودتان و درك اينكه همه چيز شما شايسته توجه و مراقبت است به شما كمك مي كند رفتاري سالم نسبت به خودتان داشته باشيد. ايجاد عزت نفس ممكن است زمان درازي طول بكشد و هميشه هم آسان نيست، اما دانستن اينكه شما قدرت بالا بردن اعتماد به نفستان را داريد، اولين قدم است.تفاوت هاي ظاهري چطور بر اعتماد به نفس من تاثير مي گذارد؟ نگاه كردن به ديگران و مقايسه كردن خود با آنها بين نوجوانان كاملاً طبيعي است. براي مثال، شما ويژگي هاي صورتتان را با ديگران مقايسه مي كنيد: بيني، لب ها، چشم ها، و موهايتان. يك بخش طبيعي

از داشتن تفاوت هاي ظاهري اين است كه خودتان را به اندازه ديگران جذاب ندانيد. وقتي احساس مي كنيد جذابيتي نداريد يا تفاوت هايي با ديگران داريد، شما را از ملاقات كردن افراد تازه و امتحان كردن چيزهاي جديدي كه ممكن است از آن لذت ببريد بازمي دارد. اگر بخواهيد احساس بدي نسبت به تفاوت هاي ظاهري خود پيدا كنيد، درمورد جنبه هاي ديگر خودتان نيز احساس بدي پيدا خواهيد كرد. واكنش ديگران به تفاوت هاي ظاهري من، چه تاثيري بر اعتماد به نفس من دارد؟ شما هم مثل خيلي از نوجوانان ديگر كه داراي اين تفاوت هاي ظاهري هستند، ممكن است با افرادي كه به شما خيره نگاه مي كنند، درمورد عيب ظاهريتان سؤال مي كنند يا در مورد آن نظر مي دهند، مشكل داشته باشيد. هر فردي (چه نقص ظاهري داشته باشد يا نداشته باشد) اگر ببيند كسي به او خيره نگاه مي كند، احساس بدي پيدا ميكند. چنين موقعيت هايي برخورد و آشنايي با افراد جديد، پيدا كردن دوستان تازه، رفتن به تيم هاي ورزشي، يا حتي اتخاذ شغل را دشوار مي كند. اگر بعد از هر رابطه اجتماعي احساس ناراحتي در مورد ظاهرتان به شما دست دهد، داشتن اعتماد به نفس كمي سخت مي شود. اما بايد بفهميد كه با اعتماد به نفس قدرت پاسخگويي به سوالات و نظرات ديگران را نسبت به ظاهرتان پيدا مي كنيد و مي توانيد اجازه ندهيد كه حرف ها يا خيره شدن هاي ديگران عزت نفس شما ر ا پايين بياورد. وقتي مردم به من خيره مي شوند يا در مورد ظاهرم سؤال مي كنند،

آيا بايد به خودم بگيرم؟ خيلي راحت است كه وقتي كسي به شما خيره مي شود فكر كنيد كه به طرز منفي در مورد ظاهر شما قضاوت مي كنند، اما در اكثر موارد آنها قصد قضاوت كردن در مورد شما را ندارند و فقط كمي كنجكاو هستند. خيلي از آنهايي كه سؤال مي كنند قصد پررويي ندارند و سؤالشان از روي توجه و نگراني است. خيلي از آنهايي كه شما را براي اولين دفعه مي بينند فقط يك چيز را درمورد شما مي دانند: ظاهرتان. اما شخصيت شما به ظاهرتان بستگي ندارد به همين دليل نبايد سؤالات يا نظرات يك غريبه را چندان جدي بگيريد چون آنها چيزي درمورد شما نمي دانند. وقتي كسي به شما خيره مي شود يا درمورد ظاهرتان سؤال مي كند، از آن بايد به عنوان فرصتي براي بالا بردن آگاهي آنها درمورد تفاوت ظاهري خود استفاده كنيد. خيلي از افراد آگاهي خيلي كمي از تفاوت هاي ظاهري دارند و تا به حال با كسي با آن شرايط برخورد نداشته اند. شما مي توانيد سوء تفاهمات را برطرف كنيد.وقتي كسي به من نگاه مي كند، در مورد ظاهرم سؤال مي كند يا نظر ميدهد، چه واكنشي مي توانم نشان دهم؟ نظر دادن يا خيره شدن ديگران براي شما دشوار خواهد بود اما اگر بدانيد كه در چنين موقعيت هايي چه بگوييد و اعتماد به نفس داشته باشيد، كنجكاوي ديگران چندان هم برايتان ناراحت كننده نخواهد بود. بايد از قبل جوابتان را آماده كنيد. ابتدا درمورد برخي سوالاتي كه ممكن است از وضعيت ظاهريتان بپرسند فكر كنيد. بعد پاسخ هايي كوتاه درمورد

تفاوت ظاهريتان يا علت داشتن آن بنويسيد. مي توانيد براي پيدا كردن آگاهي بيشتر با پزشك خود صحبت كنيد. چند نكته مهم: با اعتماد به نفس و مطمئن صحبت كنيد-به ديگران نشان دهيد كه هيچ دليل براي خجالت كشيدن يا دست پاچه شدن نداريد. سن فرد مقابل را در نظر بگيريد-براي مثال: اگر لب شكري هستيد، شايد يك بچه كوچك معناي آن را متوجه نشود. بايد بتوانيد آن را طوري توضيح دهيد كه او متوجه شود.با كلمات منفي وضعيتتان را توضيح ندهيد-اگر از كلماتي مثل "زشت" يا "مسخره" درمورد ظاهرتان استفاده كنيد، فقط بر افكار منفي ديگران صحه ميگذارد و بالا بردن اعتماد به نفس را برايتان دشوارتر مي كند. فقط در حدي كه راحت هستيد درمورد وضعيتتان توضيح دهيد-اگر جزئياتي درمورد وضعيت ظاهريتان هست كه دوست نداريد با افراد غريبه درميان بگذاريد خيلي راحت با گفتن "دوست ندارم بيشتر در اين رابطه صحبت كنم" مكالمه تان را قطع كنيد.در زير به چند نمونه از اين تفاوت هاي ظاهري و طريقه واكنش شما نسبت به توجه اطرافيان اشاره مي كنيم:موقعيت 1 در يك حادثه آتش سوزي بوده ايد كه جاي سوختگي را روي صورت شما ايجاد كرده است. وقتي مي خواهيد وارد تيم ورزشي مدرسه شويد، مربي شما در شگفت است كه آيا مي توانيد بدون هيچ محدوديتي در تيم بازي كنيد يا نه. واكنش شما "جاي سوختگي هاي روي صورتم تاثيري در توانايي من در اين ورزش ندارد. من هنوز هم ورزشكاري قوي و توانا هستم." موقعيت 2 در خانه يكي از دوستان هستيد و خواهر كوچك او كه چهار پنج سال بيشتر ندارد،

متوجه مي شود كه يك لكه قرمز روي صورت شماست (ماه گرفتگي مادرزادي) و مي پرسد، "صورتت چه شده؟" واكنش شما لبخند بزنيد و با ملايمت جواب بدهيد، "صورت من با بقيه فرق دارد چون من طوري به دنيا آمده ام كه باعث شده رنگ پوستن اينطوري شود. بعضي وقت ها بعضي چيزها باعث مي شود كه شكل صورت آدم عوض شود. مثل وقتيكه دستت را جايي مي كوبي و دستت كبود مي شود و رنگش آبي يا بنفش مي شود." موقعيت 3 شما مبتلا به سندرمي هستيد كه باعث شده شكل صورتتان متفاوت با بقيه باشد. وقتي در اتوبوس هستيد، نوجواني كه مقابلتان نشسته است به شما خيره نگاه مي كند.واكنش شما شما هم به او نگاه كنيد، لبخند بزنيد و سلام كنيد حتي مي توانيد از جملات ساده اي مثل "كلاهت چقدر قشنگ است" استفاده كنيد. يادتان باشد شما جز ظاهرتان خيلي چيزهاي ديگري هم داريد. طوري به ديگران جواب بدهيد و با آنها ارتباط برقرار كنيد تا بتوانند ويژگي هاي دروني شما را هم ببينند و بفهمند. براي نشان دادن مهارت ها و استعدادهاي دروني خود راهي پيدا كنيد. به آنها نشان بدهيد كه شما هم علايق و سرگرمي هايي براي خود داريد و مثل بقيه افراد از چيزي خوشتان مي آيد و از چيز ديگري بدتان مي آيد. اگر كسي درمورد اين نقص ظاهري از من سؤال كرد اما من دوست نداشتم به او جواب بدهم چه بايد بكنم؟ اصلاً ايرادي ندارد. كنترل مكامله دست شماست و مي توانيد خيلي راحت به آنها بگوييد كه علاقه اي به جواب دادن نداريد.

وقتي كسي در يك مكان عمومي يا در حضور افراد كنجكاو ديگر از شما سؤال مي كند اين احساس در شما بيشتر مي شود. عوض كردن موضوع صحبت كمك مي كند تا فرد مقابل متوجه شود كه دوست نداريد پاسخ بدهيد. اگر كسي به شما خيره شده است، خيلي راحت مي توانيد به جاي ديگري نگاه كنيد يا مسيرتان را عوض كنيد.اگر احساس ناراحتي كردم و از وضعيتم خسته شدم چه كاري مي توانم انجام دهم؟ اگر از اين وضعيت خسته شديد يا احساس ناراحتي كرديد و اذيت شديد، بيرون برويد و قدم بزنيد يا بدويد، به موسيقي گوش دهيد، يا با كسي كه دوست داريد فعاليتي را انجام دهيد كه دوست داريد. گاهي اوقات بيان كردن احساستان بيشتر از نگه داشتن آن در دلتان به شما كمك مي كند. با يكي از دوستان نزديك يا يكي از آشنايان كه به او اعتماد داريد و مي تواند از شما حمايت كند و دلگرميتان بدهد درد و دل كنيد. حرف زدن با نوجوانان ديگر كه موقعتي مشابه شما دارند هم مي توانند مفيد باشد. اگر اكثر اوقات احساس ناراحتي و دلسردي مي كنيد، و نمي توانيد راهي براي به دست آوردن احساسي بهتر پيدا كنيد، بايد با مشاوران روانشناس صحبت كنيد. آنها ميتوانند به شما در اين زمينه كمك كنند.چطور مي توانم با وجود اين ظاهر، اعتماد به نفسم را بالا ببرم؟از آنجا كه اين تفاوت ظاهري فقط قسمتي از ظاهر شماست، سعي كنيد روي احساستان بر كل قسمت هاي بدنتان متمركز شويد. راه هاي زياد ديگري براي كمك به تقويت اعتماد به نفستان وجود دارد

مثل پوشيدن لباسهاي زيبا، كوتاه كردن موهايتان به يك مدل جديد، خوردن غذاهاي مقوي و ورزش كردن. يكي از بهترين راه ها براي داشتن احساسي خوب نسبت به جسمتان اين است كه بدانيد سلامت هستيد. ممكن است نتوانيد اين ايراد ظاهري را بپوشانيد اما اين قدرت را داريد تا احساس و رفتاري مثبت نسبت به خودتان داشته باشيد. براي داشتن رفتاري مثبت به تفاوت ظاهري خود چه بايد كرد؟رفتار مثبت با تعريف يك هويت براي خودتان كه بر مبناي ظاهر يا احساسات و تصورات منفي ديگران نباشد، ايجاد مي شود. راهكارهاي زير مي تواند برايتان مفيد باشد: تمركز روي كارهاي مثبتي كه انجام مي دهيد و تمركز بر روي ويژگي هاي عالي خود. تمركز بر تحصيلات خود. ياد گرفتن به شما اين قدرت را مي دهد تا تفاوتي در زندگي خود و ديگران ايجاد كنيد.شركت كردن در انواع ورزش ها و فعاليت ها. اين راهي بسيار عالي براي حفظ سلامت و تناسب اندامتان است كه به تقويت تصوير بدنتان نيز كمك مي كند. پيدا كردن يك سرگرمي جديد يا ياد گرفتن نواختن يك ساز جديد. تا به حال دوست داشته ايد كه بتوانيد گيتار بنوازيد؟ شايد دوست داشته باشيد شطرنج بازي كردن را ياد بگيريد. براي شناخت استعدادهاي درونيتان وقت بذاريد. ايجاد هدف هاي تازه و رسيدن به آنها. داشتن هدف به شما احساس غرور ميدهد و به شما براي مقابله با چالش هاي زندگي كمك ميكند. الهام بخش ديگران باشيد. اگر براي برخورد با موقعيت هاي اجتماعي و تقويت اعتماد به نفستان راهكارهايي پيدا كرده ايد، خيلي خوب است كه اين راهكارها را در

اختيار ديگران قرار دهيد.داشتن تصوير بدني سالم و اعتماد به نفسي بالا ممكن است كاري دشوار باشد چون مطمئن و راحت شدن با وضعيت ظاهريتان زمان مي برد. همانطور كه براي ارتقاء تصوير بدنتان تلاش ميكنيد، خويشتن پذيري را تجربه خواهيد كرد و ياد مي گيريد كه ويژگي ها و مهارت هاي خود را بشناسيد.

افزايش آگاهي

- پتانسيل هاي خود را بواسطه ي گسترش نيروي ذهني افزايش بخشيد

معمولاً گفته مي شود كه ذهن انسان ها از تمام كامپيوتر هايي كه بشر تاكنون موفق به ساخت و بهره برداري از آن شده است، پيچيده تر و شگفت انگيز تر عمل ميكند. تمام فن آوريهاي ساخت بشر، سر تسليم در مقابل برتري اين اندام حيرت انگيز آدمي فرود آورده است. شايد تا كنون در اين مورد مطالبي شنيده باشيد كه انسانها تنها درصد بسيار پاييني از قدرت مغزي خود را به كار مي گيرند. به عقيده من اكتشاف اين قلمرو ي نامعلوم موجود در سر انسانها، ميتواند بعنوان يكي از پيشرفت هاي تكنولوژيك ارزشمندي شناخته شود كه در هزاره ي بعدي شاهد آن خواهيم بود. ذهن ما قادر است كه هر نوع انديشه، احساس، فعاليت، و رويدادي كه در زندگي برايمان رخ داده است را در خود ثبت و ضبط نمايد. بايد توجه داشت كه ذهن، تنها اطلاعات مربوط به زندگي فعلي را در خود جاي نمي دهد، بلكه گستره ي آن به حدي وسيع است كه مي تواند اطلاعات مربوط به هر واقعه را، در هر زماني كه روي داده و روح ما آنرا تجربه كرده است، در خود جاي دهد. اگر ياد بگيريم وجوه مختلف ذهن

خود را بررسي كرده و قابليت هاي آنرا درك كنيم، بي شك به اين مسئله پي خواهيم برد كه هيچ گونه محدوديتي براي ذهن مطرح نيست. پيرو اين مطلب، راحت تر ميتوانيم خودمان را به جهان پيوند زده و جزئي از پيكره ي نامحدود عالم هستي شويم. در يك چنين حالتي ذهن فردي ما متصل مي شود به ذهن مقدس و با ذهن مقدس حوزه ي هشياري و آگاهي ما نيز افزايش پيدا خواهد كرد. استادان تهذيب روح مانند بودا و مسيح توانستند اين جهش بزرگ را انجام دهند و خودشان را با ذهن مقدس يكي كنند.اين امر بدان معناست كه عالمان روحاني از ذهن خود بيشتر از مردمان عادي بهره ميبرده و استفاده مي كردند. در يك چنين شرايطي اينگونه افراد ارتباط تنگاتنگ و جدانشدني ميان اخلاقيات، عرفان و ساير علوم قائل مي شدند. ما مي دانيم كه در ذهن ما قسمت هايي دست نيافته وجود دارد و همچنين شاهد آن هستيم كه هر چند وقت يكبار، انسان هايي پيدا مي شوند كه يك جهش بزرگ فكري ايجاد كرده و تبديل به يك فرد خارق العاده مي شوند. در هزاره ي جديد يك چنين سرنوشتي در انتظار همه ي ما خواهد بود. بايد مطلع باشيم كه همه ي ما داراي مغزي هستيم كه سرشار از منابع عظيم انرژي دست نخورده است. همه ما اين توانايي را داريم كه به "شهود باطني" دست پيدا كنيم. مي توانيم به كل عالم هستي بپيونديم و به خشنودي مطلق دست پيدا كرده و سعادت را از آن خود سازيم. اين امر موهبتي است كه به ما كمك مي

كند تا بتوانيم هارموني و هماهنگي را در زندگي خود تجربه كنيم و زندگي روحاني را كه در فراي اين زندگي مادي وجود دارد درك كنيم. اما سوالي كه منباب اين مسئله به ذهن خطور مي كند اين است كه: "بايد از كجا شروع كرد؟" يكي از گام هاي حياتي در اين زمينه بدين شرح است كه ابتدا مي بايست كليه ي محدوديت ها را از ميان برداشت. در واقع محدوديت جلوه اي از الگوهاي باطل طرز تفكر كليشه اي است. الگوهاي فكري شما مي توانند در هم شكسته شوند و در عوض ايده هاي قدرتمند نوين مي توانند در ذهن شما ريشه بدوانند. بايد از افرادي كه ذهنيت گرا هستند كمك بگيريد؛ متاسفانه تعداد كثيري از افراد هستند كه از تغيير و تحول وحشت دارند و به طور كلي مي ترسند كه براي تغيير در زندگي خود تصميمات جديد اتخاذ كنند، اگر با چنين كساني در ارتباط باشيد، سبب مي شوند تا شما نيز از انجام چنين كاري بترسيد و از آن پرهيز نماييد. شما اين اختيار را داريد كه حتي برخي ارتباطاتتان كه هيچ سودي برايتان در بر نداشته و از آنها راضي نيستيد را نيز برهم بزنيد. يكي ديگر از گام هاي اساسي به منظور جذب آگاهي و علم بيشتر "بخشش" است. از خودتان شروع كنيد. شما اكثر انتخاب هاي خود را با در نظر گرفتن محدوديت ها انجام داده ايد و بخش اعظمي از زندگي خود را با وجود توهمي به نام "محدوديت" گذرانده ايد. خودتان را به اين دليل كه تفكري مخرب و الگوي انديشيدن و رفتار نادرستي را در

زندگي برگزيده بوديد، ببخشيد.خودتان را به خاطر انتخاب هاي نادرست شغلي و رابطه اي ببخشيد. همچنين افراد ديگري كه در زندگي تان هستند را نيز ببخشيد چراكه آنها نيز در زير پرده اي از محدوديت ها عمر خود را سپري كرده اند. مطمئناً اين امر بدان معنا نيست كه شما مجبور هستيد رفتار آزاردهنده ي ديگران را تحمل كرده و يا از آن چشم پوشي كنيد. براي اينكه خودتان را "آزاد" كنيد، بايد بخشيدن را آموزش ببينيد؛ گفتني است كه بخشش ابزاري مناسب براي ايجاد آزادي و رهايي فرد از نفرت هاست. اين دو گام ابتدايي به منزله ي از بين بردن علف هاي هرز باغچه ي مغزتان به شمار مي روند؛ در عين حال امور مذكور به ذهن شما براي يافتن آگاهي و هشياري بيشتر نيز كمك خواهند كرد.گام بعدي بارور ساختن خاك موجود در زمين مغزتان است. در اين زمان تكنيك هاي مديتيشن و و ريلكسيشن از اهميت زيادي برخوردار مي شوند. با اتكا به اين روش ها قادر خواهيم بود تا افت و خيز تفكرات را در ذهن خود ارتقا بخشيم. درست مثل اينكه خاك بهتري را براي ارتقاي رشد گياهان باغچه مصرف كنيم. براي مديتيشن مي توانيد فقط بنشنيد و زير لب زمزمه كنيد، و يا در جنگل راه برويد، به گلي كه در باد تابستاني اينطرف و آنطرف مي رود نگاه كنيد و يا يوگا تمرين كنيد. هر كس بايد شيوه ي مربوط به خودش را پيدا كند كه به واسطه ي آن از هياهو و غوغاي نامساعد برپا شده در ذهنش كاسته شود. فرد بايد بتواند به واسطه ايجاد

آرامش ذهني، به سمت خلق انديشه هايي آرام و مسالمت آميز گام بردارد؛ اما بايد اين كار را به صورت دائمي انجام دهيم، يك باغچه هميشه نياز به هرس شدن و تعويض خاك دارد. محدوديت هاي منفي را از سر راه خود برداريد و نقوص و ضعف هاي خود و ديگران را ببخشيد. ما همچنان بايد به بارور ساختن خاك ذهن خود به واسطه ي مديتيشن و ريلكسيشن ادامه دهيم و مطمئن شويم كه جوانه هاي نوپاي طرز تفكر جديدمان به اندازه ي كافي غذا براي تقويت شدن در اختيار دارند. آخرين كاري كه بايد انجام دهيم اين است كه مطمئن شويم به اندازه ي كافي صبر و تحمل داريم. بايد ايمان داشته باشيم و منتظر لطف و مرحمت خداوند باشيم؛ بايد مطمئن باشيم كه نتيجه ي اعمال جديد خود را آن هم در مسير جديدي كه انتخاب كرده ايم، مي بينيم. تنها كاري كه در حال حاضر مي توانيد انجام دهيد اين است كه "باغچه" خود را با شوق بي بديل رشد، آبياري كنيد و خودتان را خالصانه وقف فرايند گسترش روح كنيد. اگر بتوانيد بر ترس ها و محدوديت هاي ذهني خود غلبه كنيد، صاحب يكي از بزرگترين تكنولوژي هاي برتر قرن خواهيد شد كه چيزي نيست جز حكمراني بر قلمرو ذهني. اساتيد تهذيب نفس اين امر را با عنوان "سر اكبر" مي شناسند و براي ساليان دراز همواره در تلاش بوده اند كه آنرا به پيروان خود آموزش دهند. در حال حاضر به جايي رسيده ايم كه بسياري از افراد به قدرت هاي خارق العاده ي ذهني خود بي تفاوت شده اند

و خود را محصور زندگي ماشيني كرده اند. زمانيكه مردم از معجزات عيسي به شگفت آمده بودند او به مردم گفت: "بايد كارهاي بزرگتري از آنچه كه مي بينيد را از من انتظار داشته باشيد." شايد شروع هزاره ي جديد، وقت مناسبي باشد كه باور كنيم مي توانيم ارباب ماشين دروني ذهن خود باشيم و عزم خود را براي هماهنگ شدن با ذهن مقدس گيتي جزم كنيم.

افزايش آگاهي

- پتانسيل هاي خود را بواسطه ي گسترش نيروي ذهني افزايش بخشيد

معمولاً گفته مي شود كه ذهن انسان ها از تمام كامپيوتر هايي كه بشر تاكنون موفق به ساخت و بهره برداري از آن شده است، پيچيده تر و شگفت انگيز تر عمل ميكند. تمام فن آوريهاي ساخت بشر، سر تسليم در مقابل برتري اين اندام حيرت انگيز آدمي فرود آورده است. شايد تا كنون در اين مورد مطالبي شنيده باشيد كه انسانها تنها درصد بسيار پاييني از قدرت مغزي خود را به كار مي گيرند. به عقيده من اكتشاف اين قلمرو ي نامعلوم موجود در سر انسانها، ميتواند بعنوان يكي از پيشرفت هاي تكنولوژيك ارزشمندي شناخته شود كه در هزاره ي بعدي شاهد آن خواهيم بود. ذهن ما قادر است كه هر نوع انديشه، احساس، فعاليت، و رويدادي كه در زندگي برايمان رخ داده است را در خود ثبت و ضبط نمايد. بايد توجه داشت كه ذهن، تنها اطلاعات مربوط به زندگي فعلي را در خود جاي نمي دهد، بلكه گستره ي آن به حدي وسيع است كه مي تواند اطلاعات مربوط به هر واقعه را، در هر زماني كه روي داده و روح ما آنرا

تجربه كرده است، در خود جاي دهد. اگر ياد بگيريم وجوه مختلف ذهن خود را بررسي كرده و قابليت هاي آنرا درك كنيم، بي شك به اين مسئله پي خواهيم برد كه هيچ گونه محدوديتي براي ذهن مطرح نيست. پيرو اين مطلب، راحت تر ميتوانيم خودمان را به جهان پيوند زده و جزئي از پيكره ي نامحدود عالم هستي شويم. در يك چنين حالتي ذهن فردي ما متصل مي شود به ذهن مقدس و با ذهن مقدس حوزه ي هشياري و آگاهي ما نيز افزايش پيدا خواهد كرد. استادان تهذيب روح مانند بودا و مسيح توانستند اين جهش بزرگ را انجام دهند و خودشان را با ذهن مقدس يكي كنند.اين امر بدان معناست كه عالمان روحاني از ذهن خود بيشتر از مردمان عادي بهره ميبرده و استفاده مي كردند. در يك چنين شرايطي اينگونه افراد ارتباط تنگاتنگ و جدانشدني ميان اخلاقيات، عرفان و ساير علوم قائل مي شدند. ما مي دانيم كه در ذهن ما قسمت هايي دست نيافته وجود دارد و همچنين شاهد آن هستيم كه هر چند وقت يكبار، انسان هايي پيدا مي شوند كه يك جهش بزرگ فكري ايجاد كرده و تبديل به يك فرد خارق العاده مي شوند. در هزاره ي جديد يك چنين سرنوشتي در انتظار همه ي ما خواهد بود. بايد مطلع باشيم كه همه ي ما داراي مغزي هستيم كه سرشار از منابع عظيم انرژي دست نخورده است. همه ما اين توانايي را داريم كه به "شهود باطني" دست پيدا كنيم. مي توانيم به كل عالم هستي بپيونديم و به خشنودي مطلق دست پيدا كرده و سعادت را

از آن خود سازيم. اين امر موهبتي است كه به ما كمك مي كند تا بتوانيم هارموني و هماهنگي را در زندگي خود تجربه كنيم و زندگي روحاني را كه در فراي اين زندگي مادي وجود دارد درك كنيم. اما سوالي كه منباب اين مسئله به ذهن خطور مي كند اين است كه: "بايد از كجا شروع كرد؟" يكي از گام هاي حياتي در اين زمينه بدين شرح است كه ابتدا مي بايست كليه ي محدوديت ها را از ميان برداشت. در واقع محدوديت جلوه اي از الگوهاي باطل طرز تفكر كليشه اي است. الگوهاي فكري شما مي توانند در هم شكسته شوند و در عوض ايده هاي قدرتمند نوين مي توانند در ذهن شما ريشه بدوانند. بايد از افرادي كه ذهنيت گرا هستند كمك بگيريد؛ متاسفانه تعداد كثيري از افراد هستند كه از تغيير و تحول وحشت دارند و به طور كلي مي ترسند كه براي تغيير در زندگي خود تصميمات جديد اتخاذ كنند، اگر با چنين كساني در ارتباط باشيد، سبب مي شوند تا شما نيز از انجام چنين كاري بترسيد و از آن پرهيز نماييد. شما اين اختيار را داريد كه حتي برخي ارتباطاتتان كه هيچ سودي برايتان در بر نداشته و از آنها راضي نيستيد را نيز برهم بزنيد. يكي ديگر از گام هاي اساسي به منظور جذب آگاهي و علم بيشتر "بخشش" است. از خودتان شروع كنيد. شما اكثر انتخاب هاي خود را با در نظر گرفتن محدوديت ها انجام داده ايد و بخش اعظمي از زندگي خود را با وجود توهمي به نام "محدوديت" گذرانده ايد. خودتان را به

اين دليل كه تفكري مخرب و الگوي انديشيدن و رفتار نادرستي را در زندگي برگزيده بوديد، ببخشيد.خودتان را به خاطر انتخاب هاي نادرست شغلي و رابطه اي ببخشيد. همچنين افراد ديگري كه در زندگي تان هستند را نيز ببخشيد چراكه آنها نيز در زير پرده اي از محدوديت ها عمر خود را سپري كرده اند. مطمئناً اين امر بدان معنا نيست كه شما مجبور هستيد رفتار آزاردهنده ي ديگران را تحمل كرده و يا از آن چشم پوشي كنيد. براي اينكه خودتان را "آزاد" كنيد، بايد بخشيدن را آموزش ببينيد؛ گفتني است كه بخشش ابزاري مناسب براي ايجاد آزادي و رهايي فرد از نفرت هاست. اين دو گام ابتدايي به منزله ي از بين بردن علف هاي هرز باغچه ي مغزتان به شمار مي روند؛ در عين حال امور مذكور به ذهن شما براي يافتن آگاهي و هشياري بيشتر نيز كمك خواهند كرد.گام بعدي بارور ساختن خاك موجود در زمين مغزتان است. در اين زمان تكنيك هاي مديتيشن و و ريلكسيشن از اهميت زيادي برخوردار مي شوند. با اتكا به اين روش ها قادر خواهيم بود تا افت و خيز تفكرات را در ذهن خود ارتقا بخشيم. درست مثل اينكه خاك بهتري را براي ارتقاي رشد گياهان باغچه مصرف كنيم. براي مديتيشن مي توانيد فقط بنشنيد و زير لب زمزمه كنيد، و يا در جنگل راه برويد، به گلي كه در باد تابستاني اينطرف و آنطرف مي رود نگاه كنيد و يا يوگا تمرين كنيد. هر كس بايد شيوه ي مربوط به خودش را پيدا كند كه به واسطه ي آن از هياهو و غوغاي

نامساعد برپا شده در ذهنش كاسته شود. فرد بايد بتواند به واسطه ايجاد آرامش ذهني، به سمت خلق انديشه هايي آرام و مسالمت آميز گام بردارد؛ اما بايد اين كار را به صورت دائمي انجام دهيم، يك باغچه هميشه نياز به هرس شدن و تعويض خاك دارد. محدوديت هاي منفي را از سر راه خود برداريد و نقوص و ضعف هاي خود و ديگران را ببخشيد. ما همچنان بايد به بارور ساختن خاك ذهن خود به واسطه ي مديتيشن و ريلكسيشن ادامه دهيم و مطمئن شويم كه جوانه هاي نوپاي طرز تفكر جديدمان به اندازه ي كافي غذا براي تقويت شدن در اختيار دارند. آخرين كاري كه بايد انجام دهيم اين است كه مطمئن شويم به اندازه ي كافي صبر و تحمل داريم. بايد ايمان داشته باشيم و منتظر لطف و مرحمت خداوند باشيم؛ بايد مطمئن باشيم كه نتيجه ي اعمال جديد خود را آن هم در مسير جديدي كه انتخاب كرده ايم، مي بينيم. تنها كاري كه در حال حاضر مي توانيد انجام دهيد اين است كه "باغچه" خود را با شوق بي بديل رشد، آبياري كنيد و خودتان را خالصانه وقف فرايند گسترش روح كنيد. اگر بتوانيد بر ترس ها و محدوديت هاي ذهني خود غلبه كنيد، صاحب يكي از بزرگترين تكنولوژي هاي برتر قرن خواهيد شد كه چيزي نيست جز حكمراني بر قلمرو ذهني. اساتيد تهذيب نفس اين امر را با عنوان "سر اكبر" مي شناسند و براي ساليان دراز همواره در تلاش بوده اند كه آنرا به پيروان خود آموزش دهند. در حال حاضر به جايي رسيده ايم كه بسياري از

افراد به قدرت هاي خارق العاده ي ذهني خود بي تفاوت شده اند و خود را محصور زندگي ماشيني كرده اند. زمانيكه مردم از معجزات عيسي به شگفت آمده بودند او به مردم گفت: "بايد كارهاي بزرگتري از آنچه كه مي بينيد را از من انتظار داشته باشيد." شايد شروع هزاره ي جديد، وقت مناسبي باشد كه باور كنيم مي توانيم ارباب ماشين دروني ذهن خود باشيم و عزم خود را براي هماهنگ شدن با ذهن مقدس گيتي جزم كنيم.

اگر بخواهيم ميتوانيم خوشبخت باشيم

ارتقاء سطح زندگي به طرز تفكر، ذهنيت، و داشتن الگوهاي خوب بستگي دارد. هوشيار بودن در مورد طرز تفكرمان، مي تواند همه ي جوانب زندگي ما را توسعه داده و رابطه ي ما را با خانواده و دوستانمان بهتر كند. سالها بود كه به مسئله رشد و پيشرفت فردي علاقه مند شده بودم -تقريباً از دوران نوجواني. وقتي يازده سالم بود، خانواده ام به نيوزيلند مهاجرت كردند. اوايل همه چيز برايم خيلي سخت بود. ما نه تنها از خانواده و دوستانمان جدا شده بوديم، بلكه بايد با شرايط، محيط و فرهنگي بيگانه نيز كنار مي آمديم. دقيقاً يادم مي آيد كه جز من فقط يك دانش آموز چيني ديگر در مدرسه مان بود. براي كنار آمدن با اين تغييرات، تصميم گرفتم كتابهايي درمورد رشد و پيشرفت شخصيت و ايجاد انگيزه مطالعه كنم. چيزي كه طي اين دوران دشوار ياد گرفتم اين بود كه، اگر خودمان بخواهيم و انتخاب كنيم، ميتوانيم خوشحال و خوشبخت زندگي كنيم. خودتان امتحان كنيد. تصور كنيد يك ليمو در دست خود گرفته ايد. آيا مي توانيد پوست نرم اما با اين

حال زبر آن را در دستانتان احساس كنيد؟ آيا حس سرما به دستانتان منتقل مي كند؟ كمي به شيارهاي ظريف روي آن دقت كنيد. ليمو را تا دم بينيتان بياوريد. آيا بوي تازگي آن را حس مي كنيد؟ يك چاقو را تصور كنيد كه با آن ليمو را ميبريد. آيا مي توانيد دقيقاً حس كنيد كه چطور اين كار انجام مي گيرد؟ آب آن را به دهانتان بچكانيد. آيا ترشي آن را در دور دهانتان حس مي كنيد؟ آب ليمو را به دور دهانتان بچرخانيد و بعد آن را قورت بدهيد. با اين حرف ها، آب دهانتان راه نيفتاد؟ مال من كه راه افتاد! دليلش اين است مغز شما قادر نيست تفاوت بين خيال و واقعيت را تشخيص دهد. براي ذهن شما تصور اين ليمو، درست مثل اين بود كه يك ليموي واقعي را در دستانتان گرفته ايد. و مسئله ي مهم اين است كه آنچه مغزتان فكر مي كند، بدنتان به طور طبيعي به آن واكنش مي دهد. ذهن ما و جسم ما يك رابطه ي همزيستي باهم دارند. جسم ما ابزاري مكانيكي براي ذهن ماست كه مواد مغذي مورد نياز ذهن را براي او تامين مي كند. جسم، ذهن را به هر كجا كه بخواهد مي كشاند. با همه ي اين احوال، ما در ذهنمان وجود داريم. خودمان مي توانيم انتخاب كنيم كه به چه چيز فكر كنيم، چه احساسي داشته باشيم و نسبت به مسائل اطرافمان چه واكنشي از خود نشان دهيم. يك بچه روي درخت ممكن است با خود فكر كند، "هر اتفاقي هم كه بيفتد، نبايد بيفتي!" مي دانيد چه

رخ مي دهد؟ از درخت مي افتد و دستش مي شكند! چند بار تابه حال با خود فكر كرده ايد، "فردا يادت نره كليد با خودت ببري" و دقيقاً همان فردا فراموش مي كنيد كه كليدهايتان را همراه خود ببريد. البته دليلي براي اين مسئله وجود دارد. اگر ما با خودمان مي گوييم كه از روي درخت نيفت يا كليدهايت را فراموش نكن، در ضمير ناخودآگاهمان، اين همان چيزي است كه دقيقاً به آن فكر مي كنيم. ما فقط به اين فكر مي كنيم كه چه مي شود اگر از روي درخت بيفتيم يا كليدهايمان را فراموش كنيم. و اين آن چيزي است كه به مغزمان فرمان مي دهيم كه به آن فكر كند. فلسفه اي كه من شديداً به آن معتقدم، مثبت انديشي است. اگر يك نتيجه مثبت را در ذهنتان تصور كنيد، جسم و ذهن شما به طور طبيعي با هم تلاش مي كنند تا به آن نتيجه دست يابند. پس به جاي اينكه فكر كنيد اگر بيفتم زمين چه مي شود، به خود بگوييد، "اگر بپرم مي تونم اون شاخه رو بگيرم" يا به جاي اينكه بگوييد كه اگر كليدهايتان را فراموش كنيد چه مي شود، بگوييد، "حتماً كليدهايم را مي برم چون گذاشتمشون توي كيفم." با اين طرز تفكر ما روي نتيجه ي مثبت كار متمركز ميشويم. و زمانيكه بتوانيم كنترل افكارمان را به دست آوريم، روي نتيجه ي كارهايمان هم ميتوانيم تاثير بگذاريم. اگر بخواهيم در سطح گسترده تر نگاه كنيم، مي بينيم كه با كنترل افكارمان مي توانيم زندگيمان را تغيير دهيم. آدم هايي را مي شناسم كه هميشه

فقط مي نشينند و از زندگيشان شكايت مي كنند. "از شغلم متنفرم"، "چرا من اينقدر چاق و زشتم؟"، اگر در لاتري برنده مي شدم..."زنم با من بدرفتاري مي كند" و ....وقتي اين حرف ها را از دهان حتي نزديكانم مي شنوم، ناراحت و گهگاه عصباني مي شوم. اگر فقط بنشينيم و غر بزنيم كه چقدر روزگار در حق ما بي انصافي كرده هيچ چيز درست نمي شود. اگر ناراحتيد، روي چيزي تمركز كنيد كه فكر مي كنيد خوشحالتان مي كند. به نتايج مثبت فكر كنيد. انتخاب با شماست. همه چيز فقط با يك فكر ساده شروع مي شود. اگر فكر مي كنيد اضافه وزن داريد، با خود فكر كنيد كه چطور يك برنامه ي منظم ورزشي را آغاز كنيد. اگر از شغلتان ناراضي هستيد، ببينيد چطور مي توانيد مهارت هاي جديد به دست بياوريد و شغلتان را تغيير دهيد.وقتي اتفاقات خوب براي ما مي افتد، ما خوشحال مي شويم و احساس خوشبختي مي كنيم. اما نبايد براي شادي و خوشحاليتان فقط روي اين اتفاقات خوب كه خيلي هم نادر هستند تكيه كنيد. كنترل اوضاع را دستتان بگيريد. خودتان را در موقعيت هايي قرار دهيد كه احتمال وقوع اتفاقات خوب برايتان بيشتر شود. براي اين منظور، اول بايد از خودتان بپرسيد كه چه چيز خوشحالتان مي كند و براي رسيدن به آن چه بايد بكنيد.من به اين مسئله كاملاً اعتقاد دارم كه افكار ما زندگي ما را تعيين مي كند، براي شما هم فكر كنم ارزش امتحان كردن را داشته باشد. شما مي توانيد با طرز تفكرتان زندگيتان را تغيير دهيد. ذهن شما مي تواند بر

واكنش هاي جسمتان تاثير بگذارد. اگر مثبت فكر كنيد و جوانب مثبت همه چيز را ببينيد، حتي اگر زندگيتان بر وفق مرادتان هم پيش نرود، اوضاع رفته رفته بهتر خواهد شد. حداقل آن اين است كه خوشحال تر و بي دغدغه تر زندگي مي كنيد! به نظرتان اين بهتر نيست؟

اگر بخواهيم ميتوانيم خوشبخت باشيم

ارتقاء سطح زندگي به طرز تفكر، ذهنيت، و داشتن الگوهاي خوب بستگي دارد. هوشيار بودن در مورد طرز تفكرمان، مي تواند همه ي جوانب زندگي ما را توسعه داده و رابطه ي ما را با خانواده و دوستانمان بهتر كند. سالها بود كه به مسئله رشد و پيشرفت فردي علاقه مند شده بودم -تقريباً از دوران نوجواني. وقتي يازده سالم بود، خانواده ام به نيوزيلند مهاجرت كردند. اوايل همه چيز برايم خيلي سخت بود. ما نه تنها از خانواده و دوستانمان جدا شده بوديم، بلكه بايد با شرايط، محيط و فرهنگي بيگانه نيز كنار مي آمديم. دقيقاً يادم مي آيد كه جز من فقط يك دانش آموز چيني ديگر در مدرسه مان بود. براي كنار آمدن با اين تغييرات، تصميم گرفتم كتابهايي درمورد رشد و پيشرفت شخصيت و ايجاد انگيزه مطالعه كنم. چيزي كه طي اين دوران دشوار ياد گرفتم اين بود كه، اگر خودمان بخواهيم و انتخاب كنيم، ميتوانيم خوشحال و خوشبخت زندگي كنيم. خودتان امتحان كنيد. تصور كنيد يك ليمو در دست خود گرفته ايد. آيا مي توانيد پوست نرم اما با اين حال زبر آن را در دستانتان احساس كنيد؟ آيا حس سرما به دستانتان منتقل مي كند؟ كمي به شيارهاي ظريف روي آن دقت كنيد. ليمو را تا

دم بينيتان بياوريد. آيا بوي تازگي آن را حس مي كنيد؟ يك چاقو را تصور كنيد كه با آن ليمو را ميبريد. آيا مي توانيد دقيقاً حس كنيد كه چطور اين كار انجام مي گيرد؟ آب آن را به دهانتان بچكانيد. آيا ترشي آن را در دور دهانتان حس مي كنيد؟ آب ليمو را به دور دهانتان بچرخانيد و بعد آن را قورت بدهيد. با اين حرف ها، آب دهانتان راه نيفتاد؟ مال من كه راه افتاد! دليلش اين است مغز شما قادر نيست تفاوت بين خيال و واقعيت را تشخيص دهد. براي ذهن شما تصور اين ليمو، درست مثل اين بود كه يك ليموي واقعي را در دستانتان گرفته ايد. و مسئله ي مهم اين است كه آنچه مغزتان فكر مي كند، بدنتان به طور طبيعي به آن واكنش مي دهد. ذهن ما و جسم ما يك رابطه ي همزيستي باهم دارند. جسم ما ابزاري مكانيكي براي ذهن ماست كه مواد مغذي مورد نياز ذهن را براي او تامين مي كند. جسم، ذهن را به هر كجا كه بخواهد مي كشاند. با همه ي اين احوال، ما در ذهنمان وجود داريم. خودمان مي توانيم انتخاب كنيم كه به چه چيز فكر كنيم، چه احساسي داشته باشيم و نسبت به مسائل اطرافمان چه واكنشي از خود نشان دهيم. يك بچه روي درخت ممكن است با خود فكر كند، "هر اتفاقي هم كه بيفتد، نبايد بيفتي!" مي دانيد چه رخ مي دهد؟ از درخت مي افتد و دستش مي شكند! چند بار تابه حال با خود فكر كرده ايد، "فردا يادت نره كليد با خودت ببري"

و دقيقاً همان فردا فراموش مي كنيد كه كليدهايتان را همراه خود ببريد. البته دليلي براي اين مسئله وجود دارد. اگر ما با خودمان مي گوييم كه از روي درخت نيفت يا كليدهايت را فراموش نكن، در ضمير ناخودآگاهمان، اين همان چيزي است كه دقيقاً به آن فكر مي كنيم. ما فقط به اين فكر مي كنيم كه چه مي شود اگر از روي درخت بيفتيم يا كليدهايمان را فراموش كنيم. و اين آن چيزي است كه به مغزمان فرمان مي دهيم كه به آن فكر كند. فلسفه اي كه من شديداً به آن معتقدم، مثبت انديشي است. اگر يك نتيجه مثبت را در ذهنتان تصور كنيد، جسم و ذهن شما به طور طبيعي با هم تلاش مي كنند تا به آن نتيجه دست يابند. پس به جاي اينكه فكر كنيد اگر بيفتم زمين چه مي شود، به خود بگوييد، "اگر بپرم مي تونم اون شاخه رو بگيرم" يا به جاي اينكه بگوييد كه اگر كليدهايتان را فراموش كنيد چه مي شود، بگوييد، "حتماً كليدهايم را مي برم چون گذاشتمشون توي كيفم." با اين طرز تفكر ما روي نتيجه ي مثبت كار متمركز ميشويم. و زمانيكه بتوانيم كنترل افكارمان را به دست آوريم، روي نتيجه ي كارهايمان هم ميتوانيم تاثير بگذاريم. اگر بخواهيم در سطح گسترده تر نگاه كنيم، مي بينيم كه با كنترل افكارمان مي توانيم زندگيمان را تغيير دهيم. آدم هايي را مي شناسم كه هميشه فقط مي نشينند و از زندگيشان شكايت مي كنند. "از شغلم متنفرم"، "چرا من اينقدر چاق و زشتم؟"، اگر در لاتري برنده مي شدم..."زنم با من بدرفتاري

مي كند" و ....وقتي اين حرف ها را از دهان حتي نزديكانم مي شنوم، ناراحت و گهگاه عصباني مي شوم. اگر فقط بنشينيم و غر بزنيم كه چقدر روزگار در حق ما بي انصافي كرده هيچ چيز درست نمي شود. اگر ناراحتيد، روي چيزي تمركز كنيد كه فكر مي كنيد خوشحالتان مي كند. به نتايج مثبت فكر كنيد. انتخاب با شماست. همه چيز فقط با يك فكر ساده شروع مي شود. اگر فكر مي كنيد اضافه وزن داريد، با خود فكر كنيد كه چطور يك برنامه ي منظم ورزشي را آغاز كنيد. اگر از شغلتان ناراضي هستيد، ببينيد چطور مي توانيد مهارت هاي جديد به دست بياوريد و شغلتان را تغيير دهيد.وقتي اتفاقات خوب براي ما مي افتد، ما خوشحال مي شويم و احساس خوشبختي مي كنيم. اما نبايد براي شادي و خوشحاليتان فقط روي اين اتفاقات خوب كه خيلي هم نادر هستند تكيه كنيد. كنترل اوضاع را دستتان بگيريد. خودتان را در موقعيت هايي قرار دهيد كه احتمال وقوع اتفاقات خوب برايتان بيشتر شود. براي اين منظور، اول بايد از خودتان بپرسيد كه چه چيز خوشحالتان مي كند و براي رسيدن به آن چه بايد بكنيد.من به اين مسئله كاملاً اعتقاد دارم كه افكار ما زندگي ما را تعيين مي كند، براي شما هم فكر كنم ارزش امتحان كردن را داشته باشد. شما مي توانيد با طرز تفكرتان زندگيتان را تغيير دهيد. ذهن شما مي تواند بر واكنش هاي جسمتان تاثير بگذارد. اگر مثبت فكر كنيد و جوانب مثبت همه چيز را ببينيد، حتي اگر زندگيتان بر وفق مرادتان هم پيش نرود، اوضاع رفته

رفته بهتر خواهد شد. حداقل آن اين است كه خوشحال تر و بي دغدغه تر زندگي مي كنيد! به نظرتان اين بهتر نيست؟

با خوش بيني غير ممكن را ممكن سازيد

شخصي كه به سمت قسمت روشن زندگي گرايش دارد، نيمه پر ليوان را مي بيند نه نيمه خالي آنرا، و باور دارد كه چيزهاي غير ممكن را مي توان ممكن ساخت، به عنوان يك فرد خوش بين شناخته مي شود. لغت خوش بيني از كلمه خوش بين آمده كه ريشه آن در لاتين optimum ميباشد كه معناي بهينه و آخرين حد مطلوب را مي دهد.خوش بيني صرفاً اين معنا را القا نميكند كه برخي اهداف دست نيافتني هستند مگر اينكه شما بيشترين ميزان

تلاش را از خودتان نشان دهيد؛ بلكه خوش بيني يعني تمام غير ممكن ها، ممكن هستند، مگر اينكه خلافش ثابت شود. يك ضرب المثل فرانسوي مي گويد: "اگر اعتقاد به غير ممكن بودن چيزي داشته باشيد، آنگاه آن مطلب غير ممكن خواهد شد." اما چگونه مي توان غير ممكن ها را از ميان برداشت؟ اول، خيال پردازي. خودتان را جاي كسي بگذاريد كه دلتان مي خواهد، به عنوان مثال رجال با نفوذ سياسي، يك خواننده و يا هنرپيشه معروف و ثروتمند، يك مخترع يا دانشمند، و يا سردمدار يك تجارت موفق. هيچ گاه از رويا پردازي دست نكشيد، چراكه امروزه كه در عصري زندگي مي كنيم كه صحبت از زندگي در كرات ديگر مطرح شده و مي توان گفت كه قيمت همه چيز بالا رفته؛ يكي از معدود چيزهايي كه هنوز مجبور نيستيد براي آن بهايي پرداخت كنيد، همين خيال و رويا است. چندين قرن پيش، اسب و كالسكه

تنها وسائل حمل و نقل به شمار مي رفتند. امكان قدم نهادن به ماه و يا سيارات ديگر، و يا اكتشاف اعماق اقيانوس ها براي تمام مردم دنيا تنها حالت يك معما داشت. در آن زمان اكتشاف اعماق اقيانوس ها و همينطور فضا، تنها به صورت يك رويا بود، اما حالا تبديل به واقعيت شده است. ذهن بشر خلاق و وابسته به تجربه است. آيا مي خواهيد تمام ويژگي هاي زمين را در مريخ شبيه سازي كنيد و آنرا تبديل به يك سرزمين زنده نماييد؟ آيا مي خواهيد فكري به حال جمعيت رو به رشد كره زمين كنيد؟ اگر شما جزء آن دسته از ساكنان وفادار كره زمين باشيد، آنوقت تمايل نداريد كه ساختار كره زمين را گسترده تر كرده و به نسل هاي آينده فضاي بيشتري براي زندگي كردن بدهيد؟ انواع و اقسام آلودگي ها را حذف كنيد و تمام آلاينده ها و محصولات جانبي را تبديل به موارد سودمند و مفيد نماييد؟ آيا چنين چيزهايي امكان پذير هستند؟ شايد به تصوير كشيدن غير ممكن ها، كار مضحك و مسخره اي باشد، اما به خاطر داشته باشيد كه هر موفقيت بزرگي در ابتدا با يك رويا آغاز شده است. بنابراين شروع كنيد به روياپردازي، چه كسي مي داند؟ شايد يك روز ثروتمند، مشهور، و موفق بشويد.دوم، چيزهاي جديد را امتحان كنيد. به طور كلي ذات بشر به گونه اي سرشته شده است كه از ريسك كردن بيزار بوده و با مسائل جديد قدري محتاطانه برخورد مي كند. معمولاً همه عادت دارند كه عقايد جديد را به تمسخر بگيرند و چيزهاي جديد را غير قابل

قبول فرض كنند.در دوره هاي نخستين، حالت طبيعي زندگي، زندگي كردن بدون نيروي برق بود. تا 1600 سال پس از تولد عيسي مسيح كسي از مفهوم الكتريسته چيزي نمي دانست تا اينكه دكتر "ويليام گيلبرت" لغت كهربا (الكتريكي) را براي نخستين بار در تحقيقات خود پيرامون بحث خاصيت مغناطيسي به ثبت رساند. از زمان كشف الكتريسته، موارد مصرف آن به شدت افزايش پيدا كرد كه اين امر سبب بهبود وضعيت كلي زندگي بشر شد و به مثابه آن اختراعات تكنولوژيكي جديدي نيز به بازار معرفي شدند. عقايد جديد، تغيير ايجاد مي كنند. اگر شغل فعلي شما يكنواخت و خسته كننده است، اگر بازدهي بالايي نداريد و خلاقيت خود را از دست رفته مي بينيد، منتظر چه چيزي هستيد؟ به انجام كارهاي جديد مبادرت ورزيد. يك تجارت جديد را شروع كنيد، شايد در آغاز كوچك باشد، اما اگر محصولات و خدمات شما نظر مردم را به خود جلب كند، بي شك رشد خواهيد كرد. به چيزهاي جديدي فكر كنيد كه قبلاً وجود نداشته اند، چيزي كه به نحوي زندگي انسانها را بهبود بخشد، و آنها را خوشحالتر و راضي تر كند. در شغل جديد خود پيروز خواهيد شد و ممكن است كه ديگران هم از شما دنباله روي كرده و جا پاي شما بگذارند.سوم، برنامه ريزي كنيد. عقايد و روياها داراي هيچ ارزشي نمي شوند مگر اينكه از خود درايت نشان داده و آنها را به حقيقت برسانيد. اما پيش از اينكه عرق ريختن را شروع كنيد بايد براي خود برنامه ريزي كنيد. برنامه قابل قبول آن است كه اگر نقشه اوليه با شكست مواجه شد،

براي يك برنامه دوم آمادگي داشته باشيد. به مشكلاتي كه ممكن است در ميان راه با آنها مواجه شويد و راه حل هاي رفع آن دقت بيشتري مبذول داريد. اجازه دهيد كه روياهايتان به عنوان سوختي براي به مقصد رسانيدن شما به كار آيند. دانشمندان و مخترعين براي ابداعات خود طرح هاي خاصي پي ريزي مي كنند. اگر هم به طور رسمي نشانه هاي اين طرح ها از ميان برود و يا در نسخه اصلي ثبت نشود، حداقل اصل طرح در ذهنشان شكل گرفته و در آنجا حك شده است. اغلب ممكن است كه اولين طرح شما را به هدفتان نزديك نكند. برادران رايت كه اولين ماشين پرواز را اختراع كردند نه تنها اولين طرحشان جواب نداد بلكه پيش از به پرواز درآوردن اولين ماشين موفق خود، هزاران هزار نقشه ديگر را نيز آزمايش كردند. نهايتاً، به خودتان ايمان داشته باشيد و هيچ گاه تسليم نشويد.انسان هاي افتخار آفرين، كارهاي خود را با جديت و سخت كوشي انجام ميدهند و به كرات شكست مي خورند، اما بازهم آنقدر به تلاش كردن ادامه مي دهند كه به نتيجه دلخواه دست پيدا مي كنند. اگر شما مي خواهيد به چيزي برسيد، بايد اعتماد به نفس، انظباط، صبر، و اراده داشته باشيد.بايد نظم و انضباط را طوري در وجود خود پرورش دهيد كه ذهنتان به طور خودكار تمام برنامه هاي ريخته شده را پيگيري نمايد. ممكن است پيروي از طرح اوليه شما را تا حدودي به زحمت بيندازد چرا كه بايد قدري از لذات خود چشم پوشي كنيد، اما فقط كافي است كه اراده استواري داشته باشيد و

در عين حال شكيبا باشيد. از همه مهمتر، مثبت انديشي را در وجود خود پرورش دهيد و به خودتان اعتماد داشته باشيد، چراكه منشا تمام كمالات بزرگ در دورن شما نهاده شده است. خودتان ميتوانيد پيشگويي كنيد و پيشگويي هايتان را به تحقق برسانيد. طرز تفكر شما به راحتي مي تواند يك دنيا تفاوت ايجاد كند. ذهن انسان يك سيستم كاملاً پيچيده و قدرتمند است و همانطور كه "ماري كي اش" گفته: "اگر فكر كنيد كه مي توانيد، پس مي توانيد، و اگر هم فكر كنيد كه نمي توانيد، درست حدس زده ايد." مثبت فكر كنيد تا دنياي ناممكن ها را تحت سلطه خود در آوريد!

با خوش بيني غير ممكن را ممكن سازيد

شخصي كه به سمت قسمت روشن زندگي گرايش دارد، نيمه پر ليوان را مي بيند نه نيمه خالي آنرا، و باور دارد كه چيزهاي غير ممكن را مي توان ممكن ساخت، به عنوان يك فرد خوش بين شناخته مي شود. لغت خوش بيني از كلمه خوش بين آمده كه ريشه آن در لاتين optimum ميباشد كه معناي بهينه و آخرين حد مطلوب را مي دهد.خوش بيني صرفاً اين معنا را القا نميكند كه برخي اهداف دست نيافتني هستند مگر اينكه شما بيشترين ميزان

تلاش را از خودتان نشان دهيد؛ بلكه خوش بيني يعني تمام غير ممكن ها، ممكن هستند، مگر اينكه خلافش ثابت شود. يك ضرب المثل فرانسوي مي گويد: "اگر اعتقاد به غير ممكن بودن چيزي داشته باشيد، آنگاه آن مطلب غير ممكن خواهد شد." اما چگونه مي توان غير ممكن ها را از ميان برداشت؟ اول، خيال پردازي. خودتان را جاي

كسي بگذاريد كه دلتان مي خواهد، به عنوان مثال رجال با نفوذ سياسي، يك خواننده و يا هنرپيشه معروف و ثروتمند، يك مخترع يا دانشمند، و يا سردمدار يك تجارت موفق. هيچ گاه از رويا پردازي دست نكشيد، چراكه امروزه كه در عصري زندگي مي كنيم كه صحبت از زندگي در كرات ديگر مطرح شده و مي توان گفت كه قيمت همه چيز بالا رفته؛ يكي از معدود چيزهايي كه هنوز مجبور نيستيد براي آن بهايي پرداخت كنيد، همين خيال و رويا است. چندين قرن پيش، اسب و كالسكه تنها وسائل حمل و نقل به شمار مي رفتند. امكان قدم نهادن به ماه و يا سيارات ديگر، و يا اكتشاف اعماق اقيانوس ها براي تمام مردم دنيا تنها حالت يك معما داشت. در آن زمان اكتشاف اعماق اقيانوس ها و همينطور فضا، تنها به صورت يك رويا بود، اما حالا تبديل به واقعيت شده است. ذهن بشر خلاق و وابسته به تجربه است. آيا مي خواهيد تمام ويژگي هاي زمين را در مريخ شبيه سازي كنيد و آنرا تبديل به يك سرزمين زنده نماييد؟ آيا مي خواهيد فكري به حال جمعيت رو به رشد كره زمين كنيد؟ اگر شما جزء آن دسته از ساكنان وفادار كره زمين باشيد، آنوقت تمايل نداريد كه ساختار كره زمين را گسترده تر كرده و به نسل هاي آينده فضاي بيشتري براي زندگي كردن بدهيد؟ انواع و اقسام آلودگي ها را حذف كنيد و تمام آلاينده ها و محصولات جانبي را تبديل به موارد سودمند و مفيد نماييد؟ آيا چنين چيزهايي امكان پذير هستند؟ شايد به تصوير كشيدن غير ممكن

ها، كار مضحك و مسخره اي باشد، اما به خاطر داشته باشيد كه هر موفقيت بزرگي در ابتدا با يك رويا آغاز شده است. بنابراين شروع كنيد به روياپردازي، چه كسي مي داند؟ شايد يك روز ثروتمند، مشهور، و موفق بشويد.دوم، چيزهاي جديد را امتحان كنيد. به طور كلي ذات بشر به گونه اي سرشته شده است كه از ريسك كردن بيزار بوده و با مسائل جديد قدري محتاطانه برخورد مي كند. معمولاً همه عادت دارند كه عقايد جديد را به تمسخر بگيرند و چيزهاي جديد را غير قابل قبول فرض كنند.در دوره هاي نخستين، حالت طبيعي زندگي، زندگي كردن بدون نيروي برق بود. تا 1600 سال پس از تولد عيسي مسيح كسي از مفهوم الكتريسته چيزي نمي دانست تا اينكه دكتر "ويليام گيلبرت" لغت كهربا (الكتريكي) را براي نخستين بار در تحقيقات خود پيرامون بحث خاصيت مغناطيسي به ثبت رساند. از زمان كشف الكتريسته، موارد مصرف آن به شدت افزايش پيدا كرد كه اين امر سبب بهبود وضعيت كلي زندگي بشر شد و به مثابه آن اختراعات تكنولوژيكي جديدي نيز به بازار معرفي شدند. عقايد جديد، تغيير ايجاد مي كنند. اگر شغل فعلي شما يكنواخت و خسته كننده است، اگر بازدهي بالايي نداريد و خلاقيت خود را از دست رفته مي بينيد، منتظر چه چيزي هستيد؟ به انجام كارهاي جديد مبادرت ورزيد. يك تجارت جديد را شروع كنيد، شايد در آغاز كوچك باشد، اما اگر محصولات و خدمات شما نظر مردم را به خود جلب كند، بي شك رشد خواهيد كرد. به چيزهاي جديدي فكر كنيد كه قبلاً وجود نداشته اند، چيزي كه به

نحوي زندگي انسانها را بهبود بخشد، و آنها را خوشحالتر و راضي تر كند. در شغل جديد خود پيروز خواهيد شد و ممكن است كه ديگران هم از شما دنباله روي كرده و جا پاي شما بگذارند.سوم، برنامه ريزي كنيد. عقايد و روياها داراي هيچ ارزشي نمي شوند مگر اينكه از خود درايت نشان داده و آنها را به حقيقت برسانيد. اما پيش از اينكه عرق ريختن را شروع كنيد بايد براي خود برنامه ريزي كنيد. برنامه قابل قبول آن است كه اگر نقشه اوليه با شكست مواجه شد، براي يك برنامه دوم آمادگي داشته باشيد. به مشكلاتي كه ممكن است در ميان راه با آنها مواجه شويد و راه حل هاي رفع آن دقت بيشتري مبذول داريد. اجازه دهيد كه روياهايتان به عنوان سوختي براي به مقصد رسانيدن شما به كار آيند. دانشمندان و مخترعين براي ابداعات خود طرح هاي خاصي پي ريزي مي كنند. اگر هم به طور رسمي نشانه هاي اين طرح ها از ميان برود و يا در نسخه اصلي ثبت نشود، حداقل اصل طرح در ذهنشان شكل گرفته و در آنجا حك شده است. اغلب ممكن است كه اولين طرح شما را به هدفتان نزديك نكند. برادران رايت كه اولين ماشين پرواز را اختراع كردند نه تنها اولين طرحشان جواب نداد بلكه پيش از به پرواز درآوردن اولين ماشين موفق خود، هزاران هزار نقشه ديگر را نيز آزمايش كردند. نهايتاً، به خودتان ايمان داشته باشيد و هيچ گاه تسليم نشويد.انسان هاي افتخار آفرين، كارهاي خود را با جديت و سخت كوشي انجام ميدهند و به كرات شكست مي خورند، اما

بازهم آنقدر به تلاش كردن ادامه مي دهند كه به نتيجه دلخواه دست پيدا مي كنند. اگر شما مي خواهيد به چيزي برسيد، بايد اعتماد به نفس، انظباط، صبر، و اراده داشته باشيد.بايد نظم و انضباط را طوري در وجود خود پرورش دهيد كه ذهنتان به طور خودكار تمام برنامه هاي ريخته شده را پيگيري نمايد. ممكن است پيروي از طرح اوليه شما را تا حدودي به زحمت بيندازد چرا كه بايد قدري از لذات خود چشم پوشي كنيد، اما فقط كافي است كه اراده استواري داشته باشيد و در عين حال شكيبا باشيد. از همه مهمتر، مثبت انديشي را در وجود خود پرورش دهيد و به خودتان اعتماد داشته باشيد، چراكه منشا تمام كمالات بزرگ در دورن شما نهاده شده است. خودتان ميتوانيد پيشگويي كنيد و پيشگويي هايتان را به تحقق برسانيد. طرز تفكر شما به راحتي مي تواند يك دنيا تفاوت ايجاد كند. ذهن انسان يك سيستم كاملاً پيچيده و قدرتمند است و همانطور كه "ماري كي اش" گفته: "اگر فكر كنيد كه مي توانيد، پس مي توانيد، و اگر هم فكر كنيد كه نمي توانيد، درست حدس زده ايد." مثبت فكر كنيد تا دنياي ناممكن ها را تحت سلطه خود در آوريد!

با ديگران چنان رفتار كن كه دوست داري با تو رفتار ك

به سوي خوشبختي، راهي است كه همه مي توانند از آن عبور كنند، كوچك و بزرگ، پير و جوان. اما رسيدن به آن، مستلزم داشتن خصوصياتي ويژه است. در اين مقاله قصد داريم شما را براي رسيدن به خوشبختي رهنمون كنيم. تعجب نكنيد اگر ديديد كسي از اينكه صفت "خوب" به او اطلاق شود، ناراحت شود. اين ناراحتي از مفهوم

"خوب بودن" نشات نمي گيرد، بلكه ممكن است آن فرد معناي واقعي آن را نداند.عقايد و نظرات مختلف و گاه متناقضي در رابطه با مفهوم "رفتار خوب و پسنديده" وجود دارد كه انسان را گيج و سردرگم مي كند. انسانها از همان دوران كودكي با اين مفهوم دچار مشكل بوده اند. بچه ها نمي دانند كه نمره انضباطشان در مدرسه به خاطر كدام رفتار يا عمل زشت يا ناپسندشان پايين آمده است. اعتقاد كلي بر اين است كه بچه ها بايد جلوي چشم بزرگترها باشند اما صدايي از آن در نيايد. با اين عقيده، از "خوب بودن"، مفهوم غير فعال بودن و ساكن بودن تلقي مي شود.اما، براي واضح شدن اين مفهوم مبهم و گنگ، راه هايي وجود دارد. در همه ي زمانها و مكانها، انسانها براي خود ارزش ها و اعتقادات خاصي داشته اند كه به آنها احترام مي گذاشتند. اين ارزش ها، فضيلت ناميده مي شد كه به انسانهاي خردمند، انسانهاي پاك و مقدس، قديسان و خدايان اطلاق مي شد. اين همان چيزي بود كه اختلاف بين انسانهاي وحشي و بي فرهنگ با انسانهاي تربيت شده و تحصيلكرده، و اختلاف بين جامعه ي منظم و جامعه ي پر هرج و مرج را مشخص ميكرد. البته نيازي به انجام تحقيقات بسيار نيست كه بفهميم مفهوم واژه ي "خوب" چيست. مي توان در رابطه با اين موضوع از خرد خويش نيز كمك بگيريم. هر انساني مي تواند به اين مفهوم دست يابد. اگر هر كس فكر كند كه دوست دارد ديگران با او چگونه برخورد كنند، فضيلت انساني را كشف خواهد نمود. فقط كافي است

ببينيد كه مي خواهيد رفتار ديگران با شما چگونه باشد. احتمالاً قبل از هر چيز دوست خواهيد داشت كه رفتار ديگران با شما منصفانه باشد. دوست نداريد مردم در مورد شما دروغ بگويند يا بيرحمانه محكومتان كنند. درست است؟ دوست داريد دوستان و همراهانتان به شما وفادار باشند. دوست نداريد به شما خيانت كنند. دوست داريد مردم در ارتباطات و معاملاتشان با شما منصف باشند. دوست داريد با شما صادق باشند و گولتان نزنند و فريبتان ندهند. دوست داريد با شما مهربانانه و به دور از هرگونه خشونت رفتار كنند.دوست داريد حقوق و احساسات شما را نيز در نظر گيرند و آنها را زير پا ننهند. در زمان ناراحتي، دوست داريد با دلسوزي و شفقت با شما رفتار كنند.دوست داريد در مواقع خشم، به جاي عصبانيت و داد و فرياد، در برخورد با شما خشمشان را كنترل كنند. اگر عيب و نقصي داريد، يا اشتباهي از شما سر مي زند، دوست داريد ديگران به جاي انتقاد، با مدارا و شكيبايي با شما رفتار كنند.به جاي انتقاد يا تنبيه شما، دوست داريد بخشندگي كنند. درست است؟دوست داريد مردم با شما مهربان و خيرانديشانه برخورد كنند، نه بدجنسانه و از سر بدخواهي. دوست داريد ديگران به شما و تواناييهايتان اعتماد داشته باشند و به شما شك نكنند. دوست داريد به شما احترام بگذارند نه اينكه خوارتان كنند و به شما توهين كنند.دوست داريد مؤدبانه و باوقار با شما رفتار كنند. دوست داريد همه مردم تحسين و تمجيدتان كنند. وقتي كاري براي كسي انجام مي دهيد، دوست داريد از شما قدرداني كند. دوست داريد دوستانه و با صميميت

با شما برخورد كنند. دوست داريد بعضي از آنها عاشقتان شوند. و بيش از همه، دوست داريد آنها به اين كارها فقط تظاهر نكنند، دوست داريد اين كارها را از ته دل و از روي انسانيت انجام دهند. اگر كمي فكر كنيد، مي بينيد كسي كه اطرافيانش با او اينچنين برخورد مي كنند، زندگي بسيار خوشايند و مطبوع خواهد داشت. و مطمئناً چنين شخصي به هيچ وجه روح عناد و كينه را در برابر كساني كه با او اينگونه رفتار مي كنند، در خود پرورش نخواهد داد. پديده ي جالبي در روابط انساني هست به اين صورت كه وقتي يك نفر سر ديگري داد مي زند، فرد دوم انگيزه اي براي برگرداندن اين فرياد دارد. يعني فرد همانطور كه با ديگران رفتار مي كند، مورد برخورد قرار مي گيرد. اگر با ديگران با خشونت و بدجنسي رفتار كند، با او همانطور رفتار مي شود و اگر با ديگران با مهرباني و دوستي برخورد كند، با او همانطور برخورد مي شود.در دنياي خيالي فيلم و داستان، ما افراد تبه كار و شرور مؤدبي مي بينيم كه زير دستانشان با آنها با احترام رفتار مي كنند، و از طرف ديگر قهرماناني مي بينيم كه بسيار خشن و بي نزاكت هستند. چنين چيزي در دنياي واقعي صحت ندارد. تبه كاران واقعي معمولاً افرادي خشن هستند كه زيردستانشان حتي از خود آنها نيز خشن ترند. نمونه اي از آن ناپلئون و هيتلر هستند كه از طرف نزديكترين افرادشان مورد خيانت قرار گرفتند. قهرمانان واقعي نيز افرادي هستند كه با دوستان و نزديكانشان در كمال محبت و نزاكت صحبت مي

كنند.وقتي شانس ملاقات و صحبت كردن با افراد تراز بالاي حرفه ي خود را داشته باشيد، خواهيد ديد كه آنها نجيب ترين و نازنين ترين انسانهايي هستند كه در طول عمرتان ديده ايد. به خاطر همين رويه و اخلاق نيكوست كه به اين درجه رسيده اند: چون سعي مي كنند با ديگران خوب و صحيح برخورد كنند. اطرافيانشان نيز به همينگونه به آنها پاسخ مي دهند و خطاهاي كوچكشان را با بزرگواري مي بخشند.از اين نكات به اين نتيجه مي رسيم كه افراد به طريقي مي توانند به فضيلت انساني دست يابند، كه تشخيص دهند كه دوست دارند چطور با آنها رفتار شود. از اين طريق است كه ابهام در مفهوم واژه ي "خوب بودن" نيز از ميان مي رود. حال مي فهميم كه خوب بودن به معناي ساكت و غير فعال در گوشه اي كز كردن نيست، بلكه مي تواند نشانه ي فعاليت بسيار شديد باشد. حال با خود فكر كنيد اگر كسي سعي كند تا با اطرافيانش با انصاف، وفاداري، مردانگي، صداقت، مهرباني، دلسوزي، شكيبايي، بخشندگي، خيرخواهي، اعتماد، ادب و احترام، تحسين، رفاقت، عشق، و درستي رفتار كند، چه اتفاقي مي افتد؟ ممكن است كار سختي باشد، اما به اين فكر كنيد كه چندين انسان ديگر نيز به شما همينطور پاسخ خواهند داد.به اين روش، در صورت بروز هرگونه اشتباه و خطا، ديگران او را راحت تر خواهند بخشيد و خطاهايش را ناديده مي انگارند. و انسان زندگي خوشايندتر و زيباتر خواهد داشت. انسان مي تواند بر رفتار اطرافيانش نيز تاثير بگذارد. با اتخاذ يكي از اين فضيلت هاي اخلاقي در روز، و

اعمال آن بر اطرافيانتان، يك قدم به خوشبختي نزديك تر شويد. با اين اقدام شما، كم كم همه ي اطرافيانتان نيز همينگونه خواهند شد. و علاوه بر منفعت هاي شخصي، با اين اقدامتان مي توانيد دريچه اي به سوي روابط انساني باز كنيد.

با ديگران چنان رفتار كن كه دوست داري با تو رفتار كنند

به سوي خوشبختي، راهي است كه همه مي توانند از آن عبور كنند، كوچك و بزرگ، پير و جوان. اما رسيدن به آن، مستلزم داشتن خصوصياتي ويژه است. در اين مقاله قصد داريم شما را براي رسيدن به خوشبختي رهنمون كنيم. تعجب نكنيد اگر ديديد كسي از اينكه صفت "خوب" به او اطلاق شود، ناراحت شود. اين ناراحتي از مفهوم "خوب بودن" نشات نمي گيرد، بلكه ممكن است آن فرد معناي واقعي آن را نداند.عقايد و نظرات مختلف و گاه متناقضي در رابطه با مفهوم "رفتار خوب و پسنديده" وجود دارد كه انسان را گيج و سردرگم مي كند. انسانها از همان دوران كودكي با اين مفهوم دچار مشكل بوده اند. بچه ها نمي دانند كه نمره انضباطشان در مدرسه به خاطر كدام رفتار يا عمل زشت يا ناپسندشان پايين آمده است. اعتقاد كلي بر اين است كه بچه ها بايد جلوي چشم بزرگترها باشند اما صدايي از آن در نيايد. با اين عقيده، از "خوب بودن"، مفهوم غير فعال بودن و ساكن بودن تلقي مي شود.اما، براي واضح شدن اين مفهوم مبهم و گنگ، راه هايي وجود دارد. در همه ي زمانها و مكانها، انسانها براي خود ارزش ها و اعتقادات خاصي داشته اند كه به آنها احترام مي گذاشتند. اين

ارزش ها، فضيلت ناميده مي شد كه به انسانهاي خردمند، انسانهاي پاك و مقدس، قديسان و خدايان اطلاق مي شد. اين همان چيزي بود كه اختلاف بين انسانهاي وحشي و بي فرهنگ با انسانهاي تربيت شده و تحصيلكرده، و اختلاف بين جامعه ي منظم و جامعه ي پر هرج و مرج را مشخص ميكرد. البته نيازي به انجام تحقيقات بسيار نيست كه بفهميم مفهوم واژه ي "خوب" چيست. مي توان در رابطه با اين موضوع از خرد خويش نيز كمك بگيريم. هر انساني مي تواند به اين مفهوم دست يابد. اگر هر كس فكر كند كه دوست دارد ديگران با او چگونه برخورد كنند، فضيلت انساني را كشف خواهد نمود. فقط كافي است ببينيد كه مي خواهيد رفتار ديگران با شما چگونه باشد. احتمالاً قبل از هر چيز دوست خواهيد داشت كه رفتار ديگران با شما منصفانه باشد. دوست نداريد مردم در مورد شما دروغ بگويند يا بيرحمانه محكومتان كنند. درست است؟ دوست داريد دوستان و همراهانتان به شما وفادار باشند. دوست نداريد به شما خيانت كنند. دوست داريد مردم در ارتباطات و معاملاتشان با شما منصف باشند. دوست داريد با شما صادق باشند و گولتان نزنند و فريبتان ندهند. دوست داريد با شما مهربانانه و به دور از هرگونه خشونت رفتار كنند.دوست داريد حقوق و احساسات شما را نيز در نظر گيرند و آنها را زير پا ننهند. در زمان ناراحتي، دوست داريد با دلسوزي و شفقت با شما رفتار كنند.دوست داريد در مواقع خشم، به جاي عصبانيت و داد و فرياد، در برخورد با شما خشمشان را كنترل كنند. اگر عيب و نقصي

داريد، يا اشتباهي از شما سر مي زند، دوست داريد ديگران به جاي انتقاد، با مدارا و شكيبايي با شما رفتار كنند.به جاي انتقاد يا تنبيه شما، دوست داريد بخشندگي كنند. درست است؟دوست داريد مردم با شما مهربان و خيرانديشانه برخورد كنند، نه بدجنسانه و از سر بدخواهي. دوست داريد ديگران به شما و تواناييهايتان اعتماد داشته باشند و به شما شك نكنند. دوست داريد به شما احترام بگذارند نه اينكه خوارتان كنند و به شما توهين كنند.دوست داريد مؤدبانه و باوقار با شما رفتار كنند. دوست داريد همه مردم تحسين و تمجيدتان كنند. وقتي كاري براي كسي انجام مي دهيد، دوست داريد از شما قدرداني كند. دوست داريد دوستانه و با صميميت با شما برخورد كنند. دوست داريد بعضي از آنها عاشقتان شوند. و بيش از همه، دوست داريد آنها به اين كارها فقط تظاهر نكنند، دوست داريد اين كارها را از ته دل و از روي انسانيت انجام دهند. اگر كمي فكر كنيد، مي بينيد كسي كه اطرافيانش با او اينچنين برخورد مي كنند، زندگي بسيار خوشايند و مطبوع خواهد داشت. و مطمئناً چنين شخصي به هيچ وجه روح عناد و كينه را در برابر كساني كه با او اينگونه رفتار مي كنند، در خود پرورش نخواهد داد. پديده ي جالبي در روابط انساني هست به اين صورت كه وقتي يك نفر سر ديگري داد مي زند، فرد دوم انگيزه اي براي برگرداندن اين فرياد دارد. يعني فرد همانطور كه با ديگران رفتار مي كند، مورد برخورد قرار مي گيرد. اگر با ديگران با خشونت و بدجنسي رفتار كند، با او همانطور رفتار

مي شود و اگر با ديگران با مهرباني و دوستي برخورد كند، با او همانطور برخورد مي شود.در دنياي خيالي فيلم و داستان، ما افراد تبه كار و شرور مؤدبي مي بينيم كه زير دستانشان با آنها با احترام رفتار مي كنند، و از طرف ديگر قهرماناني مي بينيم كه بسيار خشن و بي نزاكت هستند. چنين چيزي در دنياي واقعي صحت ندارد. تبه كاران واقعي معمولاً افرادي خشن هستند كه زيردستانشان حتي از خود آنها نيز خشن ترند. نمونه اي از آن ناپلئون و هيتلر هستند كه از طرف نزديكترين افرادشان مورد خيانت قرار گرفتند. قهرمانان واقعي نيز افرادي هستند كه با دوستان و نزديكانشان در كمال محبت و نزاكت صحبت مي كنند.وقتي شانس ملاقات و صحبت كردن با افراد تراز بالاي حرفه ي خود را داشته باشيد، خواهيد ديد كه آنها نجيب ترين و نازنين ترين انسانهايي هستند كه در طول عمرتان ديده ايد. به خاطر همين رويه و اخلاق نيكوست كه به اين درجه رسيده اند: چون سعي مي كنند با ديگران خوب و صحيح برخورد كنند. اطرافيانشان نيز به همينگونه به آنها پاسخ مي دهند و خطاهاي كوچكشان را با بزرگواري مي بخشند.از اين نكات به اين نتيجه مي رسيم كه افراد به طريقي مي توانند به فضيلت انساني دست يابند، كه تشخيص دهند كه دوست دارند چطور با آنها رفتار شود. از اين طريق است كه ابهام در مفهوم واژه ي "خوب بودن" نيز از ميان مي رود. حال مي فهميم كه خوب بودن به معناي ساكت و غير فعال در گوشه اي كز كردن نيست، بلكه مي تواند نشانه

ي فعاليت بسيار شديد باشد. حال با خود فكر كنيد اگر كسي سعي كند تا با اطرافيانش با انصاف، وفاداري، مردانگي، صداقت، مهرباني، دلسوزي، شكيبايي، بخشندگي، خيرخواهي، اعتماد، ادب و احترام، تحسين، رفاقت، عشق، و درستي رفتار كند، چه اتفاقي مي افتد؟ ممكن است كار سختي باشد، اما به اين فكر كنيد كه چندين انسان ديگر نيز به شما همينطور پاسخ خواهند داد.به اين روش، در صورت بروز هرگونه اشتباه و خطا، ديگران او را راحت تر خواهند بخشيد و خطاهايش را ناديده مي انگارند. و انسان زندگي خوشايندتر و زيباتر خواهد داشت. انسان مي تواند بر رفتار اطرافيانش نيز تاثير بگذارد. با اتخاذ يكي از اين فضيلت هاي اخلاقي در روز، و اعمال آن بر اطرافيانتان، يك قدم به خوشبختي نزديك تر شويد. با اين اقدام شما، كم كم همه ي اطرافيانتان نيز همينگونه خواهند شد. و علاوه بر منفعت هاي شخصي، با اين اقدامتان مي توانيد دريچه اي به سوي روابط انساني باز كنيد.

با گذشته خود آشتي كنيد

طبق يكي از جديدترين تحقيقات انجام گرفته در ايالات متحده، رنج و ناراحتي در دوران كودكي يكي از مهمترين عوامل مرگ شناخته شده است. دينا مي دانست كه به يك بمب ساعتي تبديل شده است. همه ي فاكتورهاي خطرساز براي سلامتي از بيماري قلبي گرفته تا ساير مسائل را در خود جمع كرده بود. 20 كيلو اضافه وزن داشت، فشار خون و كلسترولش بالا بود. تنها ورزشي كه مي كرد اين بود كه تا پاركينگ براي سوار شدن به ماشينش پياده برود. آمادگي افسردگي هم داشت. حتي استرس هايش، معده اش را به درد آورده بود. دو جعبه هم

در روز سيگار مي كشيد. خودش مي دانست كه بايد خيلي از عادت هايش را تغيير دهد اما فكر ميكرد كه نمي تواند. او در اين زمينه مي گويد، "من مي خواستم اما نميتوانستم. هروقت كه كمي سعي مي كردم تغيير كنم، چيزي نمي گذشت كه كنترلم را از دست مي دادم و دوباره به همان نقطه ي اول برمي گشتم." تنها كسي كه توانست كمي اوضاع را تغيير دهد پزشكي كاردان بود كه وضعيت دينا را به دوران كودكي پرآسيب او مرتبط دانست. وقتي دينا 4 ساله بود، پدرش درست جلوي چشمانش از دنيا رفت. دو سال بعد، مادرش با يك مرد الكلي ازدواج كرد و دينا مجبور بود شاهد اين باشد كه با چه سخاوتي مادر و برادرش را كتك مي زند. او حتي شاهد تلاش هاي مادرش براي خودكشي هم بود. دينا مي گويد، "من به هيچ وجه قادر نبودم تغييري در وضعيت سلامتيم بدهم تا وقتي كه توانستم با دردها و آشفتگي هاي دوران كودكيم كنار بيايم. اين دردها مثل خوره به جان من افتاده بودند." اما سؤال اينجاست، اين درد و آسيب هاي كودكي چه ارتباطي مي تواند به وضعيت سلامتي فرد ده ها سال بعد داشته باشد؟ دكتر وينسنت فليتي، پزشك امراض داخلي در كاليفرنياي جنوبي ابراز مي دارد، "تجربه هاي ناسازگار و مضر دركودكي مي تواند پيش زمينه اي براي عوامل مرگ زا باشد." براساس تحقيقي كه دكتر فليتي و همكاران وي روي بيش از 20،000 فرد بزرگسال انجام دادند، دريافتند كه آندسته از افرادي كه سوءاستفاده هاي جسمي، روحي و احساسي را در دوران كودكي تجربه كرده

باشند يا در خانواده هايي بزرگ شده باشند كه سراسر خشونت، اعتياد، بيماري هاي روحي و رواني يا رفتارهاي جنايتكارانه باشد، در بزرگسالي آمادگي بيشتري براي ابتلا به برخي بيماري ها پيدا خواهند كرد-از ديابت و برونشيت گرفته تا بيماري هاي قلبي.دكتر فليتي اظهار مي دارد، "تجربه هاي ناسازگار و مضر در دوران كودكي در فرد ايجاد خشونت، افسردگي، و اضطراب ميكند. تا جاييكه فرد براي كنار آمدن و برطرف كردن آنها به رفتارهايي مثل پرخوري، كشيدن سيگار، و اعتياد به مواد مخدر رو مي آورد." اما اين فقط يكي از طرق آسيب رساندن اين تجربيات دردناك دوران كودكي بر سلامتي فرد است. دكتر روانپزشك هارلد بلومفيلد نويسنده ي كتاب "با گذشته تان آشتي كنيد" در اين باره مي گويد، "استرس و فشار شديد دردهاي احساسي لاينحل دوران كودكي باعث آسيب رساندن به سيستم ايمني، دستگاه گردش خون، عملكرد قلب، ميزان هورمون ها و ساير عملكردهاي بدن مي شود." و اين فقط مصيبت هاي دوران كودكي نيست كه اين صدمات را وارد مي آورد، تغيير و تحولات دوران نوجواني و شكست هاي دوران بزرگسالي نيز بر مقاومت بدن تاثيرگذارند."او اضافه ميكند، "ما بايد با گذشته مان آشتي كنيم، چون زندگيمان بسته به آن است." 10 راه براي آشتي با گذشتهخوشبختانه بدن و مغز ما به طور قابل ملاحظه اي واكنش مي دهد. ما توانايي درمان زخم هاي كهنه را داريم و مي توانيم آسيب هاي گذشته را برطرف كنيم. در اين قسمت 10 راه براي نوشتن دوباره ي داستان زندگيتان به شما پيشنهاد ميكنم:1. گذشته را دوباره قاب بگيريد. دكتر بلومفيلد مي گويد، "به همان

اندازه كه مي توانيد آسيب ها و صدمات گذشته را ارزيابي كنيد، مي توانيد تاثيرات منفي و مضر آن را نيز از بين ببريد." شايد اين قدرت را نداشته باشيد كه گذشته تان را تغيير دهيد، اما مي توانيد خودتان تصميم بگيريد كه الان چطور با آن برخورد كنيد. به جاي اينكه وقتي خاطره هاي كهنه به ذهنتان مي آيد، مثل هميشه رفتار كنيد، دست نگه داريد، و يك نفس عميق بكشيد. و سعي كنيد طور ديگري درمورد آنها فكر كنيد از خودتان بپرسيد اين اتفاق چقدر در قوي تر شدن و كامل تر شدن من تاثيرگذار بوده است؟ چه درس زندگي به من آموخته است؟2. از قيد و بند شرم خود را خلاص كنيد. برخلاف احساس پشيماني و تقصير، شرم آن احساس بدي نيست كه به خاطر كاري كه انجام داده ايد داشته باشيد، بلكه به خاطر چيزي است كه هستيد. دكتر بلومفيلد اظهار مي دارد، "شرم سرطان روح است. باعث ميشود احساس كنيد فردي بي ارزش هستيد، كسي دوستتان ندارد، و شايسته ي خوشبختي نيستيد." شرم باعث مي شود براي آرام كردن درد و رنجمان، از نظر رواني با خودمان قول و قرارهايي بگذاريم. مثلاً: "من هم بايد سعي كنم مثل پدر و مادرم شوم شايد آنها بهتر با من رفتار كنند." يا "اگر روي همه ي احساساتم سرپوش بگذارم، اين درد را احساس نخواهم كرد." و يا "بايد سعي كنم هميشه خوش برخورد و مهربان باشم تا ديگر كسي اذيتم نكند." براي دست كشيدن از اين رفتارها دكتر بلومفيلد توصيه ميكند، "قول و قرارهايي كه با خودتان گذاشته ايد را به ياد

آوريد و به خودتان اجازه بدهيد كه آنها را زير پا گذاشته و عهدتان را بشكنيد. هميشه يادتان باشد، شرم يك دروغ است. شما شايسته ي عشق و احترام هستيد." 3. دردها را آزاد كنيد. تحقيقات نشان مي دهد كه بيماري در آندسته از افرادي كه درد و رنج هاي گذشته ي خود را روي كاغذ مي آورند، سريعتر بهبود مي يابد و اين افراد سيستم ايمني قوي تري دارند. دكتر بلومفيلد در اين زمينه پيشنهاد مي كند: "زماني را كنار بگذاريد و به كساني كه دركل زندگيتان اذيتتان كرده و به شما آسيب رساده اند نامه بنويسيد." لازم نيست كسي غير از خودتان اين نامه ها را ببيند پس لازم نيست خودتان را در نوشتن سانسور كنيد يا نگران غلط ديكته هايتان باشيد. فقط اجازه بدهيد همه ي اين درد و رنج بيرون بريزد. 4. افسوس و پشيماني را كنار بگذاريد. از تكرار دوباره و دوباره ي جملاتي مثل، "اگر فقط..." و مثل اين دست برداريد. اين جمله ها نه فقط سلامتي جسمانيتان را بلكه آرامش فكرتان را هم به هم خواهد ريخت. دكتر بلومفيلد مي گويد، "يكي از مهمترين جنبه هاي درمان اين است كه دست از مجازات كردن خود برداريد." درعوض خودتان را ببخشيد، از تجربياتتان درس بگيريد و سعي كنيد تا در آينده به طرزي متفاوت با قبل رفتار كنيد. به اعمال قابل تاسف خود نگاهي بيندازيد و به ياد آوريد كه آنزمان چه آدمي بوديد. چه مي دانستيد و چه نمي دانستيد؟ با مرور كامل گذشته، ممكن است حتي به اين نتيجه برسيد كه در آن شرايط برخوردتان كاملاً درست

بوده است. 5. از تاسف به منفعت برسيد. دكتر بلومفيلد اعتقاد دارد زخم هاي احساسي به همان اندازه ي زخم هاي جسماني دردآور هستند. درمان اين زخم ها نيازمند عبور از سه مرحله ي تاسف است: اولين مرحله شوك و انكار است؛ كه به دنبال آن خشم، ترس و ناراحتي مي آيد؛ و در آخر، درك و پذيرش. مي توانيد در همان مرحله ي اول بمانيد و درجا بزنيد، درد و احساساتتان را انكار كنيد. يا از آن مرحله بگذريد و در افسردگي، خشم و ترس باقي بمانيد. در هر دو اين موارد، درمان ناص خواهد ماند. مهم نيست كه اين درد و ناراحتي كي پيش آمده باشد، بايد به خودتان اجازه بدهيد كه آن احساسات را دوباره احساس كنيد. اگر عزيزي را از دست داده باشيد، سعي كنيد به آن عزيز يك نامه ي خداحافظي بنويسيد. بايد بگذاريد همه ي احسساتتان بروز كند نه فقط عشق و ناراحتي، بلكه عصبانيت، ترس و ساير احساساتي كه فكر مي كرديد صحيح نباشد. 6. پذيرش را تمرين كنيد. هيچ چيز بيش از تكرار و مرور زخم هاي كهنه در ذهن، آنها را ماندگار نمي كند. مثل اين مي ماند كه يك فيلم را دوباره و دوباره تماشا كنيد به اين اميد كه پايان آن تغيير كند. دكتر بلومفيلد مي گويد، "سوگواري براي سرنوشت به شما كمك نمي كند كه گذشته تان را تغيير دهيد. آرامش زماني به سراغتان مي آيد كه قبول كنيد چه بر شما گذشته است و با درك كامل از آن بگذريد." 7. شكرگذار باشيد. قدرداني و شكرگذاري حتي از پذيرش هم بهتر است.

مهم نيست كه درگذشته چه بر شما رخ داده است، بايد به خودتان يادآور شويد كه خداوند نعمت هايي به شما عطا كرده كه شايسته ي سپاسگذاري و قدردني است. حتي بايد به خاطر مصيبت هايي كه سرتان آمده هم شكرگذار باشيد چون به واسطه ي همين ها درس زندگي آموخته ايد. 8. عادت عيبجويي و سرزنش را كنار بگذاريد. سرزنش كردن و انتقاد كردن از اتفاقاتي كه در گذشته برايتان افتاده است به اين معناست كه خود را براي آنچه سرتان آمده مسئول نمي دانيد. اينكار ممكن است شما را از شك به خودتان نجات دهد و همدردي ديگران را به سويتان جلب كند، اما از طرف ديگر خشم و كينه ي شديدي در شما ايجاد خواهد كرد كه براي سلامت جسمي روحيتان ويرانگر است. دكتر بلومفيلد ميگويد، "گناه و تقصير چيزي نيست كه بتوان آن را التيام بخشيد، اين شماييد كه بايد دست از آن بكشيد." دست كشيدن از تلخي تقصير و سرزنش لزوماً به اين معنا نيست كه آن كساني را كه آزارتان دادند را ببخشيد. لزومي به آشتي كردن با آنها نيست. فقط بايد از آن عادت سرزنش و مقصر دانستن را دور بريزيد و مرقب سلامت خودتان باشيد. 9. به دنبال آرامش دروني باشيد. مهم نيست كه گذشته تان چقدر مهيب و دردناك بوده باشد، هميشه مي توانيد محيطي آرام در درون خودتان پيدا كنيد. اگر بتوانيد به آن سرچشمه دست پيدا كنيد، استرس را هم از خودتان دور خواهيد كرد و فكرتان را براي راه حل هاي نو صاف ميكنيد. راه هاي بيشماري براي ايجاد آؤامش دروني وجود دارد:

يوگا، مديتيشن، قدم زدن در طبيعت، يك حمام داغ، يك ماساژ عالي، يك موسيقي آرامش بخش، نماز و دعا، تنفس عميق، يادآوري خاطرات خوب، و غيره...دكتر بلومفيلد همچنين توصيه مي كند كه وقتي خاطرات بد گذشته به ذهنتان هجوم مي آورد، حواستان را به كار ديگري پرت كنيد. 10. آينده اي رضايت بخش براي خود خلق كنيد. يكي از بهترين راه هاي آشتي به گذشته، اين است كه به همان آدمي تبديل شويد كه هميشه مي خواستيد. ممكن است غم و ناراحتي هاي گذشته آنقدر زياد باشد كه خود را يك قرباني احساس كنيد. اما بايد بدانيد كه خودِ شما نويسنده ي داستان زندگي خود هستيد و هر زمان كه بخواهيد مي توانيد فصلي نواز كتاب زندگيتان را آغاز كنيد. دكتر بلومفيلد پيشنهاد مي كند كه زندگيتان را دقيق بررسي كنيد و آنچه از زندگي ميخواهيد را نيز براي خود تصور كنيد. تصورات خود را روي كاغذ بياوريد و يكي دو روز بعد آن را با ديدي عملي بخوانيد. براي تحقق بخشيدن به آن روياها چه كارهايي بايد انجام دهيد؟ به كداميك از اهدافتان مي تونيد تا پايان امسال دست پيدا كنيد؟ امروز بايد چه قدمي برداريد؟ شما مي توانيد زندگي پرمعنا و عالي براي خود بسازيد، زندگي كه در آن زهر نيش گذشته ديگر دردي نداشته باشد. آيا گذشته سلامتيتان را تهديد ميكند؟ براي اينكه بفهميد چقدر گذشته تان بر سلامتي امروزتان تاثير دارد، به سؤالات زير پاسخ دهيد: - آيا از كسي كه در گذشته اذيتتان كرده كينه به دل داريد؟ - آيا وقتي مشكلي در زندگي برايتان اتفاق مي افتد ميگوييد، "اَه

بازم مثل هميشه مشكل..."؟ - آيا ذهنتان از فكرهايي مثل "اگر فقط.." يا "كاش فلان كار را نمي كردم..." پر است؟ - آيا از كارهايي كه كرده ايد احساس شرم مي كنيد؟ - آيا در كودكي مورد سوءاستفاده هاي جسمي يا روحي قرار گرفته ايد؟ - آيا آرزو داريد كه مي توانستيد از كسي عذرخواهي كنيد و خطاي شما را ببخشد؟ - آيا معمولاً به گذشته تان مي انديشيد و از اين در عجبيد كه كجاي كار اشكال داشته است؟ - آيا معمولاً در ذهنتان با آدم هايي كه در گذشته برخورد داشته ايد روبه رو مي شويد و آنها را شماتت مي كنيد؟- آيا عادت داريد اتفاقات گذشته را دوباره و دوباره مرور كنيد و هر بار پايان بهتري براي آن تصور كنيد؟- آيا معمولاً تصور مي كنيد كه قرباني معصوم سرنوشتيد؟- آيا فكركردن درمورد روزهاي خوب گذشته باعث مي شود از زمان حالتان احساس ناراحتي كنيد؟- آيا هنوز براي از دست دادن يكي از عزيزان تاسف مي خوريد؟- آيا هميشه صدايي در ذهنتان شما را بي ارزش، پست و مطرود مي خواند؟ - آيا از ترس تحمل صدمات دوباره از صميمي شدن با آدم ها خودداري مي كنيد؟ ممكن است پاسخ شما به خيلي از اين سؤال ها مثبت باشد. هرچه تعداد اين پاسخ هاي مثبت بيشتر باشد، يعني اتفاقات و تجربيات گذشته تاثيرات منفي بيشتري بر سلامت كنونيتان دارد و بايد هر چه سريعتر براي بازيافتن آرامش فكرتان اقدام كنيد.

با گذشته خود آشتي كنيد

طبق يكي از جديدترين تحقيقات انجام گرفته در ايالات متحده، رنج و ناراحتي در دوران كودكي يكي از مهمترين

عوامل مرگ شناخته شده است. دينا مي دانست كه به يك بمب ساعتي تبديل شده است. همه ي فاكتورهاي خطرساز براي سلامتي از بيماري قلبي گرفته تا ساير مسائل را در خود جمع كرده بود. 20 كيلو اضافه وزن داشت، فشار خون و كلسترولش بالا بود. تنها ورزشي كه مي كرد اين بود كه تا پاركينگ براي سوار شدن به ماشينش پياده برود. آمادگي افسردگي هم داشت. حتي استرس هايش، معده اش را به درد آورده بود. دو جعبه هم در روز سيگار مي كشيد. خودش مي دانست كه بايد خيلي از عادت هايش را تغيير دهد اما فكر ميكرد كه نمي تواند. او در اين زمينه مي گويد، "من مي خواستم اما نميتوانستم. هروقت كه كمي سعي مي كردم تغيير كنم، چيزي نمي گذشت كه كنترلم را از دست مي دادم و دوباره به همان نقطه ي اول برمي گشتم." تنها كسي كه توانست كمي اوضاع را تغيير دهد پزشكي كاردان بود كه وضعيت دينا را به دوران كودكي پرآسيب او مرتبط دانست. وقتي دينا 4 ساله بود، پدرش درست جلوي چشمانش از دنيا رفت. دو سال بعد، مادرش با يك مرد الكلي ازدواج كرد و دينا مجبور بود شاهد اين باشد كه با چه سخاوتي مادر و برادرش را كتك مي زند. او حتي شاهد تلاش هاي مادرش براي خودكشي هم بود. دينا مي گويد، "من به هيچ وجه قادر نبودم تغييري در وضعيت سلامتيم بدهم تا وقتي كه توانستم با دردها و آشفتگي هاي دوران كودكيم كنار بيايم. اين دردها مثل خوره به جان من افتاده بودند." اما سؤال اينجاست، اين درد

و آسيب هاي كودكي چه ارتباطي مي تواند به وضعيت سلامتي فرد ده ها سال بعد داشته باشد؟ دكتر وينسنت فليتي، پزشك امراض داخلي در كاليفرنياي جنوبي ابراز مي دارد، "تجربه هاي ناسازگار و مضر دركودكي مي تواند پيش زمينه اي براي عوامل مرگ زا باشد." براساس تحقيقي كه دكتر فليتي و همكاران وي روي بيش از 20،000 فرد بزرگسال انجام دادند، دريافتند كه آندسته از افرادي كه سوءاستفاده هاي جسمي، روحي و احساسي را در دوران كودكي تجربه كرده باشند يا در خانواده هايي بزرگ شده باشند كه سراسر خشونت، اعتياد، بيماري هاي روحي و رواني يا رفتارهاي جنايتكارانه باشد، در بزرگسالي آمادگي بيشتري براي ابتلا به برخي بيماري ها پيدا خواهند كرد-از ديابت و برونشيت گرفته تا بيماري هاي قلبي.دكتر فليتي اظهار مي دارد، "تجربه هاي ناسازگار و مضر در دوران كودكي در فرد ايجاد خشونت، افسردگي، و اضطراب ميكند. تا جاييكه فرد براي كنار آمدن و برطرف كردن آنها به رفتارهايي مثل پرخوري، كشيدن سيگار، و اعتياد به مواد مخدر رو مي آورد." اما اين فقط يكي از طرق آسيب رساندن اين تجربيات دردناك دوران كودكي بر سلامتي فرد است. دكتر روانپزشك هارلد بلومفيلد نويسنده ي كتاب "با گذشته تان آشتي كنيد" در اين باره مي گويد، "استرس و فشار شديد دردهاي احساسي لاينحل دوران كودكي باعث آسيب رساندن به سيستم ايمني، دستگاه گردش خون، عملكرد قلب، ميزان هورمون ها و ساير عملكردهاي بدن مي شود." و اين فقط مصيبت هاي دوران كودكي نيست كه اين صدمات را وارد مي آورد، تغيير و تحولات دوران نوجواني و شكست هاي دوران بزرگسالي نيز

بر مقاومت بدن تاثيرگذارند."او اضافه ميكند، "ما بايد با گذشته مان آشتي كنيم، چون زندگيمان بسته به آن است." 10 راه براي آشتي با گذشتهخوشبختانه بدن و مغز ما به طور قابل ملاحظه اي واكنش مي دهد. ما توانايي درمان زخم هاي كهنه را داريم و مي توانيم آسيب هاي گذشته را برطرف كنيم. در اين قسمت 10 راه براي نوشتن دوباره ي داستان زندگيتان به شما پيشنهاد ميكنم:1. گذشته را دوباره قاب بگيريد. دكتر بلومفيلد مي گويد، "به همان اندازه كه مي توانيد آسيب ها و صدمات گذشته را ارزيابي كنيد، مي توانيد تاثيرات منفي و مضر آن را نيز از بين ببريد." شايد اين قدرت را نداشته باشيد كه گذشته تان را تغيير دهيد، اما مي توانيد خودتان تصميم بگيريد كه الان چطور با آن برخورد كنيد. به جاي اينكه وقتي خاطره هاي كهنه به ذهنتان مي آيد، مثل هميشه رفتار كنيد، دست نگه داريد، و يك نفس عميق بكشيد. و سعي كنيد طور ديگري درمورد آنها فكر كنيد از خودتان بپرسيد اين اتفاق چقدر در قوي تر شدن و كامل تر شدن من تاثيرگذار بوده است؟ چه درس زندگي به من آموخته است؟2. از قيد و بند شرم خود را خلاص كنيد. برخلاف احساس پشيماني و تقصير، شرم آن احساس بدي نيست كه به خاطر كاري كه انجام داده ايد داشته باشيد، بلكه به خاطر چيزي است كه هستيد. دكتر بلومفيلد اظهار مي دارد، "شرم سرطان روح است. باعث ميشود احساس كنيد فردي بي ارزش هستيد، كسي دوستتان ندارد، و شايسته ي خوشبختي نيستيد." شرم باعث مي شود براي آرام كردن درد

و رنجمان، از نظر رواني با خودمان قول و قرارهايي بگذاريم. مثلاً: "من هم بايد سعي كنم مثل پدر و مادرم شوم شايد آنها بهتر با من رفتار كنند." يا "اگر روي همه ي احساساتم سرپوش بگذارم، اين درد را احساس نخواهم كرد." و يا "بايد سعي كنم هميشه خوش برخورد و مهربان باشم تا ديگر كسي اذيتم نكند." براي دست كشيدن از اين رفتارها دكتر بلومفيلد توصيه ميكند، "قول و قرارهايي كه با خودتان گذاشته ايد را به ياد آوريد و به خودتان اجازه بدهيد كه آنها را زير پا گذاشته و عهدتان را بشكنيد. هميشه يادتان باشد، شرم يك دروغ است. شما شايسته ي عشق و احترام هستيد." 3. دردها را آزاد كنيد. تحقيقات نشان مي دهد كه بيماري در آندسته از افرادي كه درد و رنج هاي گذشته ي خود را روي كاغذ مي آورند، سريعتر بهبود مي يابد و اين افراد سيستم ايمني قوي تري دارند. دكتر بلومفيلد در اين زمينه پيشنهاد مي كند: "زماني را كنار بگذاريد و به كساني كه دركل زندگيتان اذيتتان كرده و به شما آسيب رساده اند نامه بنويسيد." لازم نيست كسي غير از خودتان اين نامه ها را ببيند پس لازم نيست خودتان را در نوشتن سانسور كنيد يا نگران غلط ديكته هايتان باشيد. فقط اجازه بدهيد همه ي اين درد و رنج بيرون بريزد. 4. افسوس و پشيماني را كنار بگذاريد. از تكرار دوباره و دوباره ي جملاتي مثل، "اگر فقط..." و مثل اين دست برداريد. اين جمله ها نه فقط سلامتي جسمانيتان را بلكه آرامش فكرتان را هم به هم خواهد ريخت. دكتر

بلومفيلد مي گويد، "يكي از مهمترين جنبه هاي درمان اين است كه دست از مجازات كردن خود برداريد." درعوض خودتان را ببخشيد، از تجربياتتان درس بگيريد و سعي كنيد تا در آينده به طرزي متفاوت با قبل رفتار كنيد. به اعمال قابل تاسف خود نگاهي بيندازيد و به ياد آوريد كه آنزمان چه آدمي بوديد. چه مي دانستيد و چه نمي دانستيد؟ با مرور كامل گذشته، ممكن است حتي به اين نتيجه برسيد كه در آن شرايط برخوردتان كاملاً درست بوده است. 5. از تاسف به منفعت برسيد. دكتر بلومفيلد اعتقاد دارد زخم هاي احساسي به همان اندازه ي زخم هاي جسماني دردآور هستند. درمان اين زخم ها نيازمند عبور از سه مرحله ي تاسف است: اولين مرحله شوك و انكار است؛ كه به دنبال آن خشم، ترس و ناراحتي مي آيد؛ و در آخر، درك و پذيرش. مي توانيد در همان مرحله ي اول بمانيد و درجا بزنيد، درد و احساساتتان را انكار كنيد. يا از آن مرحله بگذريد و در افسردگي، خشم و ترس باقي بمانيد. در هر دو اين موارد، درمان ناص خواهد ماند. مهم نيست كه اين درد و ناراحتي كي پيش آمده باشد، بايد به خودتان اجازه بدهيد كه آن احساسات را دوباره احساس كنيد. اگر عزيزي را از دست داده باشيد، سعي كنيد به آن عزيز يك نامه ي خداحافظي بنويسيد. بايد بگذاريد همه ي احسساتتان بروز كند نه فقط عشق و ناراحتي، بلكه عصبانيت، ترس و ساير احساساتي كه فكر مي كرديد صحيح نباشد. 6. پذيرش را تمرين كنيد. هيچ چيز بيش از تكرار و مرور زخم هاي

كهنه در ذهن، آنها را ماندگار نمي كند. مثل اين مي ماند كه يك فيلم را دوباره و دوباره تماشا كنيد به اين اميد كه پايان آن تغيير كند. دكتر بلومفيلد مي گويد، "سوگواري براي سرنوشت به شما كمك نمي كند كه گذشته تان را تغيير دهيد. آرامش زماني به سراغتان مي آيد كه قبول كنيد چه بر شما گذشته است و با درك كامل از آن بگذريد." 7. شكرگذار باشيد. قدرداني و شكرگذاري حتي از پذيرش هم بهتر است. مهم نيست كه درگذشته چه بر شما رخ داده است، بايد به خودتان يادآور شويد كه خداوند نعمت هايي به شما عطا كرده كه شايسته ي سپاسگذاري و قدردني است. حتي بايد به خاطر مصيبت هايي كه سرتان آمده هم شكرگذار باشيد چون به واسطه ي همين ها درس زندگي آموخته ايد. 8. عادت عيبجويي و سرزنش را كنار بگذاريد. سرزنش كردن و انتقاد كردن از اتفاقاتي كه در گذشته برايتان افتاده است به اين معناست كه خود را براي آنچه سرتان آمده مسئول نمي دانيد. اينكار ممكن است شما را از شك به خودتان نجات دهد و همدردي ديگران را به سويتان جلب كند، اما از طرف ديگر خشم و كينه ي شديدي در شما ايجاد خواهد كرد كه براي سلامت جسمي روحيتان ويرانگر است. دكتر بلومفيلد ميگويد، "گناه و تقصير چيزي نيست كه بتوان آن را التيام بخشيد، اين شماييد كه بايد دست از آن بكشيد." دست كشيدن از تلخي تقصير و سرزنش لزوماً به اين معنا نيست كه آن كساني را كه آزارتان دادند را ببخشيد. لزومي به آشتي كردن با آنها

نيست. فقط بايد از آن عادت سرزنش و مقصر دانستن را دور بريزيد و مرقب سلامت خودتان باشيد. 9. به دنبال آرامش دروني باشيد. مهم نيست كه گذشته تان چقدر مهيب و دردناك بوده باشد، هميشه مي توانيد محيطي آرام در درون خودتان پيدا كنيد. اگر بتوانيد به آن سرچشمه دست پيدا كنيد، استرس را هم از خودتان دور خواهيد كرد و فكرتان را براي راه حل هاي نو صاف ميكنيد. راه هاي بيشماري براي ايجاد آؤامش دروني وجود دارد: يوگا، مديتيشن، قدم زدن در طبيعت، يك حمام داغ، يك ماساژ عالي، يك موسيقي آرامش بخش، نماز و دعا، تنفس عميق، يادآوري خاطرات خوب، و غيره...دكتر بلومفيلد همچنين توصيه مي كند كه وقتي خاطرات بد گذشته به ذهنتان هجوم مي آورد، حواستان را به كار ديگري پرت كنيد. 10. آينده اي رضايت بخش براي خود خلق كنيد. يكي از بهترين راه هاي آشتي به گذشته، اين است كه به همان آدمي تبديل شويد كه هميشه مي خواستيد. ممكن است غم و ناراحتي هاي گذشته آنقدر زياد باشد كه خود را يك قرباني احساس كنيد. اما بايد بدانيد كه خودِ شما نويسنده ي داستان زندگي خود هستيد و هر زمان كه بخواهيد مي توانيد فصلي نواز كتاب زندگيتان را آغاز كنيد. دكتر بلومفيلد پيشنهاد مي كند كه زندگيتان را دقيق بررسي كنيد و آنچه از زندگي ميخواهيد را نيز براي خود تصور كنيد. تصورات خود را روي كاغذ بياوريد و يكي دو روز بعد آن را با ديدي عملي بخوانيد. براي تحقق بخشيدن به آن روياها چه كارهايي بايد انجام دهيد؟ به كداميك از اهدافتان مي

تونيد تا پايان امسال دست پيدا كنيد؟ امروز بايد چه قدمي برداريد؟ شما مي توانيد زندگي پرمعنا و عالي براي خود بسازيد، زندگي كه در آن زهر نيش گذشته ديگر دردي نداشته باشد. آيا گذشته سلامتيتان را تهديد ميكند؟ براي اينكه بفهميد چقدر گذشته تان بر سلامتي امروزتان تاثير دارد، به سؤالات زير پاسخ دهيد: - آيا از كسي كه در گذشته اذيتتان كرده كينه به دل داريد؟ - آيا وقتي مشكلي در زندگي برايتان اتفاق مي افتد ميگوييد، "اَه بازم مثل هميشه مشكل..."؟ - آيا ذهنتان از فكرهايي مثل "اگر فقط.." يا "كاش فلان كار را نمي كردم..." پر است؟ - آيا از كارهايي كه كرده ايد احساس شرم مي كنيد؟ - آيا در كودكي مورد سوءاستفاده هاي جسمي يا روحي قرار گرفته ايد؟ - آيا آرزو داريد كه مي توانستيد از كسي عذرخواهي كنيد و خطاي شما را ببخشد؟ - آيا معمولاً به گذشته تان مي انديشيد و از اين در عجبيد كه كجاي كار اشكال داشته است؟ - آيا معمولاً در ذهنتان با آدم هايي كه در گذشته برخورد داشته ايد روبه رو مي شويد و آنها را شماتت مي كنيد؟- آيا عادت داريد اتفاقات گذشته را دوباره و دوباره مرور كنيد و هر بار پايان بهتري براي آن تصور كنيد؟- آيا معمولاً تصور مي كنيد كه قرباني معصوم سرنوشتيد؟- آيا فكركردن درمورد روزهاي خوب گذشته باعث مي شود از زمان حالتان احساس ناراحتي كنيد؟- آيا هنوز براي از دست دادن يكي از عزيزان تاسف مي خوريد؟- آيا هميشه صدايي در ذهنتان شما را بي ارزش، پست و مطرود مي خواند؟ -

آيا از ترس تحمل صدمات دوباره از صميمي شدن با آدم ها خودداري مي كنيد؟ ممكن است پاسخ شما به خيلي از اين سؤال ها مثبت باشد. هرچه تعداد اين پاسخ هاي مثبت بيشتر باشد، يعني اتفاقات و تجربيات گذشته تاثيرات منفي بيشتري بر سلامت كنونيتان دارد و بايد هر چه سريعتر براي بازيافتن آرامش فكرتان اقدام كنيد.

با همسايگان شرور چگونه برخورد كنيم؟

منزل شما يكياز حساس ترين و در عين حال از جمله مهم ترين مكان ها براي فرمانروايي و ايجاد آرامش و آسايش شخصي محسوب مي شود؛ اما متاسفانه زمانيكه همسايه هاي پر سر و صدا، بي اعتنا و نفرت انگيز، آرامش اين مكان مقدس را از بين مي برند، آنوقت زندگي حتي براي خونسردترين افراد نيز غير قابل تحمل مي شود. چند وقت پيش يك زوج معتاد در طبقه بالاي خانه من سكونت داشتند، كار آنها اين شده بود كه هر شب جمع خود را با يك عده آدم هاي بيكار و شرور ديگر كامل ميكردند و تا نيمه هاي شب به سر و صدا كردن و پايكوبي، آن هم درست بالاي سر من، ادامه مي دادند. هر چقدر رفتارشان بدتر مي شود، وسواس فكري من نيز نسبت به آنها افزايش پيدا مي كرد. شب ها زمان خواب مرتباً شاهد كابوس هايي در مورد آنها بودم. خواب مي ديدم كه وارد خانه شان شده ام و تمام اسكناس هايشان را دزديده ام يا كارت هاي اعتباريشان را بدون اجازه برداشتم و اعتبار آنها را به صفر رسانده ام ؛ حتي گاهي تا مرز كشتن آنها نيز پيش مي رفتم؛ زندگي من به عنوان يك همسايه خوب كاملا

تحت الشعاع قرار گرفته بود و آنها نيز تا آنجاييكه كه مي توانستند از اخلاق خوب من سوء استفاده مي كردند. اين افراد تقدس خلوتگاه مرا از بين برده بودند، ديري نگذشت كه متوجه شدم با ساكت نشستن و دست روي دست گذاشتن چيزي عوض نمي شود و آرامش از دست رفته ام به من باز نمي گردد. من از خشونت خود در جهت صحيح بهره گرفتم و به هر مقام رسمي كه براي حرف هايم ارزش قائل بود شكايت كردم. مقاله زير را بخوانيد تا متوجه شويد كه چگونه مي توان با همسايه هاي شرور مقابله كرد.o ارزيابي موقعيتپيش از اينكه بيش از حد از كوره در برويد، موقعيت فعلي خود را سبك سنگين كنيد. o همسايه هاي شما ببينيد كه آنها هر چند وقت يكبار، در چه زماني، و به چه شكلي غير قابل كنترل ميشوند. ليستي از فعاليت هاي مخرب و آزار دهنده آنها با ذكر تمام جزييات تهيه كنيد. براي مثال: صداي بلند موسيقي، از ساعت 2 شب به بعد؛ مهماني هاي دو نفره، از صبح تا شب؛ جر و بحث و دعوا و فرياد كشيدن، نيمه شب ها؛ تخليه آشغال در مكان هاي غير مجاز و جذب سوسك ها، هر سه شنبه؛ راه دادن افراد نامتعارف و مشكوك به خانه، همه ساعات شبانه روز؛ و…. حال بايد مطمئن شويد كه آيا اين امور بر خلاف عرف ساختمان و ديگر قوانين محلي هستند يا خير. اگر مشكلاتي كه برايتان ايجاد شده بود، بر خلاف قوانين باشند، به عنوان برگ برنده اي براي شما محسوب ميشوند، اما اگر چنين نبود براي اينكه

مدرك محكمي براي شكايت داشته باشيد نيازمند مستندات بيشتري هستيد. o نگاهي به خودتان بيندازيد از خودتان بپرسيد كه آيا منطقي با موضوع برخورد مي كنيد. به عنوان مثال اگر شما شيفت شب كار مي كنيد و مجبور هستيد تا روزها استراحت كنيد، نمي توانيد انتظار داشته باشيد كه همسايه ها به خاطر شما از مهماني در هواي آزاد بعد از ظهر خود صرفنظر كنند. علاوه بر اين از خودتان سوال كنيد كه تا چه اندازه حق همسايگي را به جاي مي آوريد. آيا تا كنون به هر دليلي اتفاق افتاده كه يكي از قوانين ساختمان را نقض كنيد؟ آيا هر چند وقت يكبار در كنترل صداي موسيقي كوتاهي نمي كنيد؟ چون تا كنون كسي از شما شكايتي نداشته، دليل نمي شود كه هيچ گونه خطايي هم مرتكب نشده باشيد. وقتي تصميم به شكايت كردن مي گيريد، بايد مطمئن شويد كه خودتان هيچ نقطه ضعفي نداريد. يكي از نكات اوليه در قوانين جنگاوري اين است كه: هيچ گاه با دست خود مهمات را به دشمن تقديم نكنيد. o به سمت مشكل هدفگيري كنيدجايگاه فعلي شما كاملا مشخص شده است: آنها مقصر هستند و نه شما و ديگر نميتوانيد حتي براي يك لحظه كارهاي آنها را تحمل كنيد. حالا بهتر است كه ديگر نقاب ديپلماسي را از صورت برداريد و رفتار همسايه اي و مهربان را كنار گذاشته و با قاطعيت تمام با مسئله برخورد كنيد.o o o قدم اول دفعه آينده كه مزاحمتي برايتان ايجاد كردند به درب منزلشان برويد. ضروري است كه در اين زمان موضوع را به طور كامل برايشان شرح دهيد، چراكه

شما يك بار بيشتر اين كار را انجام نخواهيد داد. اگر مراقب تن صداي خودتان باشيد و در تمام لحظات خونسرديتان را حفظ كنيد، و با توجه به درك متقابل همسايه، نتيجه مطلوبي بدست خواهيد آورد. مثل انسان هاي مثبت و خوش طينت با آنها برخورد كنيد، اما نه بيش از التماس كنيد نه مثل ديوانه هاي تازه آزاد شده عصباني و خشمگين برخورد كنيد. به خاطر داشته باشيد كه بسياري از افراد به اين دليل تبديل به همسايه هاي بدي مي شوند كه از بد بودن خود آگاهي ندارند و كسي تا كنون به آنها در اين زمينه تذكري نداده است. بنابراين لحن صحبت هاي شما موفقيت يا شكست عمليات را معين مي كند.o o o قدم دوم برخورد ديپلماتيك شما راه به جايي نمي برد و آزار و اذيت ها همچنان ادامه پيدا ميكند. همسايه ها خبر ندارند كه ظرفيت هر كس اندازه اي دارد و روزي فرا مي رسد كه كاسه صبر شما هم لبريز خواهد شد. در اين قسمت بايد يك نامه رسمي به صاحب ملك بنويسيد و مشكل خود را با او در ميان بگذاريد. اولين درخواست شما از اهميت ويژه اي برخوردار است: بايد از او درخواست كنيد كه شخصا با همسايه مزاحم صحبت كند. او همچنين بايد شما را نيز در جريان قرار دهد كه قصد اين كار را در چه زماني انجام دهد و مي خواهد چه چيزهايي را به آنها گوشزد كند. پس از اينكه او اين كار را انجام داد، مجددا با او تماس بگيريد تا از جزييات كار نيز آگاهي لازم را بدست آوريد.يك

نامه رسمي شايد كاري افراطي باشد؛ مي توانيد خودتان شخصا هم با صاحب خانه تماس بگيريد، اما اگر روزي كار شما به دادگاه و مراجع قضايي كشيده شود، اگر مدرك مستندي دال بر تلاش هاي قبلي خود داشته باشيد، خيلي بهتر است تا اينكه چيزي براي ارائه در دست نداشته باشيد. o خودتان را نشان دهيدبا اظهار تعجب، اگر باز هم با وجود تمام تلاش هايتان آزار و اذيت آنها هنوز هم ادامه داشت، ديگر زمان آن فرا مي رسد كه برخورد ديگري داشته باشيد. به هر حال خودشان با زبان بي زباني چنين برخوردي را از سوي شما طلب كرده اند. از نظر شما كه اشكالي ندارد! o دامنه اختيارات خود را افزايش دهيد قوانين اجاره را يك بار ديگر مرور كنيد و به مراجع مسكن يابي مراجعه كنيد و تا آنجاييكه مي توانيد نسبت به حق و حقوق خود كسب اطلاع نماييد. ببينيد آيا قانوني وجود دارد كه با اتكا به آن بتوانيد پرداخت اجاره را براي زمان كوتاهي قطع كنيد؟ گاهي اوقات تنها چيزي كه غير از پول حرف اول را مي زند، پرداخت نكردن آن است. از آنجايي كه شما مبلغ اجاره را با توجه به امكانات رفاهي كه در اختيارتان قرار مي دهند، پرداخت ميكنيد، اين حق را داريد كه در سايه قانون براي رسيدن به حقوق خود از آن استفاده كنيد. اگر همسايه ها در حال سلب كردن شما از حقوق مسلمتان هستند، پس شما بايد به نحوي با آنها مقابله كنيد.o جمع كردن متحدبا همسايه هاي ديگر هم مشورت كنيد و ببينيد كه آيا مي توانيد در ساختمان

هم پيماناني عليه آنها و به نفع خود پيدا كنيد. شما شانس زيادي داريد چرا كه اگر همسايه هاي مزاحم موجبات آزار و اذيت شما را فراهم آورده باشند به طور حتم ساير همسايه ها نيز از دست آنها شاكي هستند. o يك نامه صريح و قاطع بنويسيد يك فرد حرفه اي را استخدام كنيد تا دومين نامه شما به مالك را تنظيم نمايد. مزاحمت ها و قاون شكني هاي همسايه مزاحم را مو به مو مشخص كنيد و سپس به قوانين مطرح شده در آن زمينه استناد كنيد. در پايان نيز به نامه اول خود ارجاع كنيد و ذكر كنيد كه هيچ يك از تلاش هاي گذشته تان به نتيجه نرسيده است. مي توانيد يك نسخه از نامه قبلي را نيز به آن ضميمه كنيد. در پايان نيز امضاي تمام موافقين خود را بگيريد و آنرا براي صاحب خانه بفرستيد.o به جوش و خروش آمدن هنوز هچ تغييري روي نداده؟! وقت آن رسيده كه در مقابل بي عدالتي هاي جامعه قد علم كنيد. از اين بعد هر گاه همسايه شما موقعيت ها ناخوشايندي خلق كرد - بدون توجه به اينكه چه زماني است - شما و سايرين بايد دو كار انجام دهيد: 1- ضربه هاي محكمي به كف زمين، ديوار و يا سقف وارد مي كنيد تا او را متوجه شود كه دوباره آزار و اذيت هايش را شروع كرده. 2- سريعا با موجر تماس بگيريد. اگر نياز شد حتي مي توانيد از پليس درخواست مداخله در اين امر را داشته باشيد. جريان را با پليس در ميان بگذاريد و به تلاش هاي قبلي

خود نيز اشاره كنيد و از آنها تقاضا كنيد تا كمكتان كنند. به هر حال آنها در جايگاهي قرار دارند كه مي توانند شما را راهنمايي كرده و در صورت لزوم دست به اقدام مقتضي بزنند. o مخل آسايش در دفاع از حقوق خود به عنوان كسي كه ماليات پرداخت مي كند، اجاره خانه ميدهد، و يك همسايه قانونمند است، مي توانيد از همسايه مزاحم خود شكايت كنيد، اما نميتوانيد كاري كنيد كه نهايتا نه تنها خللي به او وارد نشود، بلكه منجر به بازداشت خودتان نيز گردد. بنابراين اگر با پشت سر گذاشتن تمام اين مراحل بازهم آزار و اذيت ها و مزاحمت ها ادامه پيدا كرد، چاره اي براي شما باقي نمي ماند جز اينكه خانه خود را عوض كنيد و به جاي ديگري نقل مكان كنيد. هر چند شما با ميل و خواست خود در يك چنين جوي قرار نگرفته ايد، اما با اختيار خود كه مي توانيد از تحمل اين وضعيت نجات پيدا كنيد.

با همسايگان شرور چگونه برخورد كنيم؟

منزل شما يكياز حساس ترين و در عين حال از جمله مهم ترين مكان ها براي فرمانروايي و ايجاد آرامش و آسايش شخصي محسوب مي شود؛ اما متاسفانه زمانيكه همسايه هاي پر سر و صدا، بي اعتنا و نفرت انگيز، آرامش اين مكان مقدس را از بين مي برند، آنوقت زندگي حتي براي خونسردترين افراد نيز غير قابل تحمل مي شود. چند وقت پيش يك زوج معتاد در طبقه بالاي خانه من سكونت داشتند، كار آنها اين شده بود كه هر شب جمع خود را با يك عده آدم هاي بيكار و شرور

ديگر كامل ميكردند و تا نيمه هاي شب به سر و صدا كردن و پايكوبي، آن هم درست بالاي سر من، ادامه مي دادند. هر چقدر رفتارشان بدتر مي شود، وسواس فكري من نيز نسبت به آنها افزايش پيدا مي كرد. شب ها زمان خواب مرتباً شاهد كابوس هايي در مورد آنها بودم. خواب مي ديدم كه وارد خانه شان شده ام و تمام اسكناس هايشان را دزديده ام يا كارت هاي اعتباريشان را بدون اجازه برداشتم و اعتبار آنها را به صفر رسانده ام ؛ حتي گاهي تا مرز كشتن آنها نيز پيش مي رفتم؛ زندگي من به عنوان يك همسايه خوب كاملا تحت الشعاع قرار گرفته بود و آنها نيز تا آنجاييكه كه مي توانستند از اخلاق خوب من سوء استفاده مي كردند. اين افراد تقدس خلوتگاه مرا از بين برده بودند، ديري نگذشت كه متوجه شدم با ساكت نشستن و دست روي دست گذاشتن چيزي عوض نمي شود و آرامش از دست رفته ام به من باز نمي گردد. من از خشونت خود در جهت صحيح بهره گرفتم و به هر مقام رسمي كه براي حرف هايم ارزش قائل بود شكايت كردم. مقاله زير را بخوانيد تا متوجه شويد كه چگونه مي توان با همسايه هاي شرور مقابله كرد.o ارزيابي موقعيتپيش از اينكه بيش از حد از كوره در برويد، موقعيت فعلي خود را سبك سنگين كنيد. o همسايه هاي شما ببينيد كه آنها هر چند وقت يكبار، در چه زماني، و به چه شكلي غير قابل كنترل ميشوند. ليستي از فعاليت هاي مخرب و آزار دهنده آنها با ذكر تمام جزييات

تهيه كنيد. براي مثال: صداي بلند موسيقي، از ساعت 2 شب به بعد؛ مهماني هاي دو نفره، از صبح تا شب؛ جر و بحث و دعوا و فرياد كشيدن، نيمه شب ها؛ تخليه آشغال در مكان هاي غير مجاز و جذب سوسك ها، هر سه شنبه؛ راه دادن افراد نامتعارف و مشكوك به خانه، همه ساعات شبانه روز؛ و…. حال بايد مطمئن شويد كه آيا اين امور بر خلاف عرف ساختمان و ديگر قوانين محلي هستند يا خير. اگر مشكلاتي كه برايتان ايجاد شده بود، بر خلاف قوانين باشند، به عنوان برگ برنده اي براي شما محسوب ميشوند، اما اگر چنين نبود براي اينكه مدرك محكمي براي شكايت داشته باشيد نيازمند مستندات بيشتري هستيد. o نگاهي به خودتان بيندازيد از خودتان بپرسيد كه آيا منطقي با موضوع برخورد مي كنيد. به عنوان مثال اگر شما شيفت شب كار مي كنيد و مجبور هستيد تا روزها استراحت كنيد، نمي توانيد انتظار داشته باشيد كه همسايه ها به خاطر شما از مهماني در هواي آزاد بعد از ظهر خود صرفنظر كنند. علاوه بر اين از خودتان سوال كنيد كه تا چه اندازه حق همسايگي را به جاي مي آوريد. آيا تا كنون به هر دليلي اتفاق افتاده كه يكي از قوانين ساختمان را نقض كنيد؟ آيا هر چند وقت يكبار در كنترل صداي موسيقي كوتاهي نمي كنيد؟ چون تا كنون كسي از شما شكايتي نداشته، دليل نمي شود كه هيچ گونه خطايي هم مرتكب نشده باشيد. وقتي تصميم به شكايت كردن مي گيريد، بايد مطمئن شويد كه خودتان هيچ نقطه ضعفي نداريد. يكي از نكات اوليه در

قوانين جنگاوري اين است كه: هيچ گاه با دست خود مهمات را به دشمن تقديم نكنيد. o به سمت مشكل هدفگيري كنيدجايگاه فعلي شما كاملا مشخص شده است: آنها مقصر هستند و نه شما و ديگر نميتوانيد حتي براي يك لحظه كارهاي آنها را تحمل كنيد. حالا بهتر است كه ديگر نقاب ديپلماسي را از صورت برداريد و رفتار همسايه اي و مهربان را كنار گذاشته و با قاطعيت تمام با مسئله برخورد كنيد.o o o قدم اول دفعه آينده كه مزاحمتي برايتان ايجاد كردند به درب منزلشان برويد. ضروري است كه در اين زمان موضوع را به طور كامل برايشان شرح دهيد، چراكه شما يك بار بيشتر اين كار را انجام نخواهيد داد. اگر مراقب تن صداي خودتان باشيد و در تمام لحظات خونسرديتان را حفظ كنيد، و با توجه به درك متقابل همسايه، نتيجه مطلوبي بدست خواهيد آورد. مثل انسان هاي مثبت و خوش طينت با آنها برخورد كنيد، اما نه بيش از التماس كنيد نه مثل ديوانه هاي تازه آزاد شده عصباني و خشمگين برخورد كنيد. به خاطر داشته باشيد كه بسياري از افراد به اين دليل تبديل به همسايه هاي بدي مي شوند كه از بد بودن خود آگاهي ندارند و كسي تا كنون به آنها در اين زمينه تذكري نداده است. بنابراين لحن صحبت هاي شما موفقيت يا شكست عمليات را معين مي كند.o o o قدم دوم برخورد ديپلماتيك شما راه به جايي نمي برد و آزار و اذيت ها همچنان ادامه پيدا ميكند. همسايه ها خبر ندارند كه ظرفيت هر كس اندازه اي دارد و روزي فرا مي

رسد كه كاسه صبر شما هم لبريز خواهد شد. در اين قسمت بايد يك نامه رسمي به صاحب ملك بنويسيد و مشكل خود را با او در ميان بگذاريد. اولين درخواست شما از اهميت ويژه اي برخوردار است: بايد از او درخواست كنيد كه شخصا با همسايه مزاحم صحبت كند. او همچنين بايد شما را نيز در جريان قرار دهد كه قصد اين كار را در چه زماني انجام دهد و مي خواهد چه چيزهايي را به آنها گوشزد كند. پس از اينكه او اين كار را انجام داد، مجددا با او تماس بگيريد تا از جزييات كار نيز آگاهي لازم را بدست آوريد.يك نامه رسمي شايد كاري افراطي باشد؛ مي توانيد خودتان شخصا هم با صاحب خانه تماس بگيريد، اما اگر روزي كار شما به دادگاه و مراجع قضايي كشيده شود، اگر مدرك مستندي دال بر تلاش هاي قبلي خود داشته باشيد، خيلي بهتر است تا اينكه چيزي براي ارائه در دست نداشته باشيد. o خودتان را نشان دهيدبا اظهار تعجب، اگر باز هم با وجود تمام تلاش هايتان آزار و اذيت آنها هنوز هم ادامه داشت، ديگر زمان آن فرا مي رسد كه برخورد ديگري داشته باشيد. به هر حال خودشان با زبان بي زباني چنين برخوردي را از سوي شما طلب كرده اند. از نظر شما كه اشكالي ندارد! o دامنه اختيارات خود را افزايش دهيد قوانين اجاره را يك بار ديگر مرور كنيد و به مراجع مسكن يابي مراجعه كنيد و تا آنجاييكه مي توانيد نسبت به حق و حقوق خود كسب اطلاع نماييد. ببينيد آيا قانوني وجود دارد كه با

اتكا به آن بتوانيد پرداخت اجاره را براي زمان كوتاهي قطع كنيد؟ گاهي اوقات تنها چيزي كه غير از پول حرف اول را مي زند، پرداخت نكردن آن است. از آنجايي كه شما مبلغ اجاره را با توجه به امكانات رفاهي كه در اختيارتان قرار مي دهند، پرداخت ميكنيد، اين حق را داريد كه در سايه قانون براي رسيدن به حقوق خود از آن استفاده كنيد. اگر همسايه ها در حال سلب كردن شما از حقوق مسلمتان هستند، پس شما بايد به نحوي با آنها مقابله كنيد.o جمع كردن متحدبا همسايه هاي ديگر هم مشورت كنيد و ببينيد كه آيا مي توانيد در ساختمان هم پيماناني عليه آنها و به نفع خود پيدا كنيد. شما شانس زيادي داريد چرا كه اگر همسايه هاي مزاحم موجبات آزار و اذيت شما را فراهم آورده باشند به طور حتم ساير همسايه ها نيز از دست آنها شاكي هستند. o يك نامه صريح و قاطع بنويسيد يك فرد حرفه اي را استخدام كنيد تا دومين نامه شما به مالك را تنظيم نمايد. مزاحمت ها و قاون شكني هاي همسايه مزاحم را مو به مو مشخص كنيد و سپس به قوانين مطرح شده در آن زمينه استناد كنيد. در پايان نيز به نامه اول خود ارجاع كنيد و ذكر كنيد كه هيچ يك از تلاش هاي گذشته تان به نتيجه نرسيده است. مي توانيد يك نسخه از نامه قبلي را نيز به آن ضميمه كنيد. در پايان نيز امضاي تمام موافقين خود را بگيريد و آنرا براي صاحب خانه بفرستيد.o به جوش و خروش آمدن هنوز هچ تغييري روي نداده؟!

وقت آن رسيده كه در مقابل بي عدالتي هاي جامعه قد علم كنيد. از اين بعد هر گاه همسايه شما موقعيت ها ناخوشايندي خلق كرد - بدون توجه به اينكه چه زماني است - شما و سايرين بايد دو كار انجام دهيد: 1- ضربه هاي محكمي به كف زمين، ديوار و يا سقف وارد مي كنيد تا او را متوجه شود كه دوباره آزار و اذيت هايش را شروع كرده. 2- سريعا با موجر تماس بگيريد. اگر نياز شد حتي مي توانيد از پليس درخواست مداخله در اين امر را داشته باشيد. جريان را با پليس در ميان بگذاريد و به تلاش هاي قبلي خود نيز اشاره كنيد و از آنها تقاضا كنيد تا كمكتان كنند. به هر حال آنها در جايگاهي قرار دارند كه مي توانند شما را راهنمايي كرده و در صورت لزوم دست به اقدام مقتضي بزنند. o مخل آسايش در دفاع از حقوق خود به عنوان كسي كه ماليات پرداخت مي كند، اجاره خانه ميدهد، و يك همسايه قانونمند است، مي توانيد از همسايه مزاحم خود شكايت كنيد، اما نميتوانيد كاري كنيد كه نهايتا نه تنها خللي به او وارد نشود، بلكه منجر به بازداشت خودتان نيز گردد. بنابراين اگر با پشت سر گذاشتن تمام اين مراحل بازهم آزار و اذيت ها و مزاحمت ها ادامه پيدا كرد، چاره اي براي شما باقي نمي ماند جز اينكه خانه خود را عوض كنيد و به جاي ديگري نقل مكان كنيد. هر چند شما با ميل و خواست خود در يك چنين جوي قرار نگرفته ايد، اما با اختيار خود كه مي توانيد

از تحمل اين وضعيت نجات پيدا كنيد.

بازتابگرايي - كليد درك فردي

من به تازگي كتابي تحت عنوان "زندگي آينه اي فردي است" را در يكي از بخش هاي فروشگاهي كه مختص مبارزه با استرس بود،پيدا كردم. قبلاً هم مطالب مشابهي پيرامون اين مسئله به گوشم خورده بود، اما شناخت صحيحي از مفهوم واقعي آن نداشتم. در حقيقت متوجه نبودم كه درك فردي تا چه اندازه ميتواند در زندگي تك تك افراد تاثير گذار باشد. در حال حاضر اعتقاد من بر اين است كه 2 نوع مختلف از اين نوع بازتابگرايي وجود دارد. يكي از آنها درست زماني ايجاد مي شود كه طرف مقابل دقيقاً احساسات و افكاري مشابه آنچه در ذهن شما وجود دارد را انعكاس مي دهد. به عنوان مثال از جانب كارفرماي خود رنجيده شده ايد، بنابراين دوستاني را در محل كار خود پيدا مي كنيد كه آنها هم دقيقاً احساسي مشابه شما داشته باشند و سپس با قرار گرفتن در كنار يكديگر خودتان را تخليه احساسي مي كنيد. گاهي اوقات در اين مواقع از ضرب المثل هايي نظير "آب دنبال گودال مي گردد" و يا "كبوتر با كبوتر، باز با باز" هم استفاده مي شود. زمانيكه اعتقاد ثابتي نسبت به مسئله مشخصي داريد، كساني را پيدا مي كنيد كه عيناً همان احساس قلبي شما را منعكس مي كنند. اين بازتابگرايي نوعي است كه بيشتر ما تا حدودي با آن آشنايي بيشتري داريم. نوع ديگري از بازتابگرايي نيز وجود دارد كه به عقيده من قدري جالب تر است. اين نوع انعكاس زماني پديد مي آيد كه مردم دقيقاً رفتار و حركات شخصي شما را به خودتان تحويل

مي دهند. اعتقاداتي كه شايد شما خودتان هم نمي دانيد كه داراي آنها هستيد. ممكن است از اين طريق بتوانيد خودتان را بهتر بشناسيد طوري كه قبلاً اصلاً تصورش را هم نمي كرديد. با درك اين نوع انعكاس، احساس نمي كنيد كه ديگران دقيقاً مانند شما احساس مي كنند، بلكه تصور مي نماييد كه رفتار آنها با شما همانطوري است كه خودتان به آنها القا ميكنيد.بنابراين اگر به عنوان مثال مي بينيد كه ديگران هميشه به هنگام ملاقات با شما دير مي كنند، ارتباطتان با افراد مختلف به بن بست بر خورد مي كند، و ديگران همواره در حال تحقير كردنتان هستند، شايد لازم باشد تا از خودتان بپرسيد: "من در مورد خودم چه احساسي دارم؟" o نمونه عيني بازتابگرايي در زندگي فردي در اين قسمت مثالي از زندگي خودم را برايتان بيان مي كنم. در طول يك روز، سومين ايميلي بود كه در آن مي خواندم انسان خودخواه و خود محوري هستم. دوستانم معتقد بودند كه من تصور مي كنم تنها كسي هستم كه روي كره زمين حق انتخاب دارم. اول خيلي ناراحت شدم و تنها فكري كه به ذهنم رسيد اين بود كه آنها در اشتباه هستند. پس از گذشت مدت زماني توانستم تا حدودي بر احساسات منفي خود غلبه كنم و كمي عاقلانه تر با مسئله برخورد نمايم. از خودم پرسيدم كه آيا يك چنين نظري در مورد من صحت دارد يا خير؟ بايد اعتراف مي كردم كه گاهي خود محور مي شدم، اما كل مشكل در اين امر خلاصه نمي شد. بعد به اين مطلب فكر كردم كه ديگران چگونه قصد

دارند تا مرا براي انجام كاري كه به آن هيچ تمايلي ندارم، متقاعد كنند. من بعضي مواقع به دوستانم "نه" مي گفتم و آنها هم فوراً قصد داشتند تا نظر مرا عوض كنند، اما باز هم احساس مي كردم كه موضوع به اين سادگي ها هم نيست. قدري كه به قضيه دقيق تر شدم به اين نتيجه رسيدم كه در تمام روابط قبلي خود نيز با يك چنين مشكلي مواجه بودم، هيچ كس براي من وقت نداشت و هميشه مجبور بودم خودم را با برنامه زندگي آنها وفق دهم. نمي دانم چرا هر كسي كه با من ارتباط برقرار مي كرد، زندگي پر مشغله اي داشت و نمي توانست آنطور كه بايد و شايد براي من وقت بگذارد. كار، دوستان، خانواده و ... هميشه يك چنين اتفاقي براي من مي افتاد؛ البته شايد تا آن زمان به اين مسئله دقت نكرده بودم. تصورش هم مي توانست مرا ناراحت كند، اما دلم مي خواست تا دليل واقعي آن را پيدا كنم.زماني چشم هايم باز شدند كه به اين نتيجه رسيدم : "من خودم براي زمانبدي زندگي خودم ارزش قائل نيستم." در شرايطي كه من براي زمان بندي زندگي خودم ارزش قائل نبودم، چگونه مي توانستم از ديگران انتظار داشته باشم كه به برنامه زماني من اهميت بدهند؟ حتي با بيان عبارات زير با زبان بي زباني به آنها مي گفتم كه وقتم برايم ارزشي ندارد: "مي دانم كه سر تو خيلي شلوغ شده، هر موقع كه تو وقت داشته باشي ...."" من مي توانم برنامه ام را با برنامه تو هماهنگ كنم." خودم به آنها مي

گفتم كه ارزش ندارم برايم وقت بگذارند و به آنها اطمينان خاطر ميدادم كه نيازي نيست در اين مورد هيچ گونه تلاشي هم كنند. اگر وقت داشتند، خوب مي توانستند من را ببينند، اما اگر به اندازه كافي هم وقت نداشتند، باز هم لازم نبود هيچ تلاشي براي خالي كردن زماني براي من كنند. افراد مقابل دقيقاً ايده من نسبت به خودم را بازتاب مي دادند. ايده اي كه من خودم به شخصه تا مدت ها از آن بي خبر بودم. مي توانم با جرات بگويم كه با كسب اين تجربه زندگي ام به طور كلي تغيير پيدا كرد. زمانيكه از اين مشكل آگاه شدم، احساس كردم كه عكس العمل افراد نيز در مقابل من كم كم در حال تغيير است. واقعاً عجيب بود؛ چرا كه حتي آگاهي از اين موضوع توانسته بود تغييرات شگرفي را در نحوه برقراري ارتباطاتم ايجاد كند. همچنين تعامل ديگران با من نيز دستخوش تغييرات محسوسي شده بود. همانطور كه تجربه من نشان مي دهد، هميشه تشخيص كاستي هاي شخصي چندان هم ساده نيست. گاهي اوقات براي اينكه كاملاً متوجه شويد كه دور و اطرافتان چه اتفاقي مي افتد، بايد نگاهي موشكافانه به انعكاس رفتار خود در اطرافيان داشته باشيد. زمانيكه به درك مقتضي دست پيدا كرديد، درست مثل اين است كه يك هديه الهي به شما عطا شده. زمانيكه متوجه مشكل شديد، مي توانيد آنرا زير سؤال برده و روي آن كار كنيد و اجازه ندهيد تا آن مشكل بر عيله شما كاري انجام دهد.

بازتابگرايي - كليد درك فردي

من به تازگي كتابي تحت عنوان "زندگي آينه اي فردي است"

را در يكي از بخش هاي فروشگاهي كه مختص مبارزه با استرس بود،پيدا كردم. قبلاً هم مطالب مشابهي پيرامون اين مسئله به گوشم خورده بود، اما شناخت صحيحي از مفهوم واقعي آن نداشتم. در حقيقت متوجه نبودم كه درك فردي تا چه اندازه ميتواند در زندگي تك تك افراد تاثير گذار باشد. در حال حاضر اعتقاد من بر اين است كه 2 نوع مختلف از اين نوع بازتابگرايي وجود دارد. يكي از آنها درست زماني ايجاد مي شود كه طرف مقابل دقيقاً احساسات و افكاري مشابه آنچه در ذهن شما وجود دارد را انعكاس مي دهد. به عنوان مثال از جانب كارفرماي خود رنجيده شده ايد، بنابراين دوستاني را در محل كار خود پيدا مي كنيد كه آنها هم دقيقاً احساسي مشابه شما داشته باشند و سپس با قرار گرفتن در كنار يكديگر خودتان را تخليه احساسي مي كنيد. گاهي اوقات در اين مواقع از ضرب المثل هايي نظير "آب دنبال گودال مي گردد" و يا "كبوتر با كبوتر، باز با باز" هم استفاده مي شود. زمانيكه اعتقاد ثابتي نسبت به مسئله مشخصي داريد، كساني را پيدا مي كنيد كه عيناً همان احساس قلبي شما را منعكس مي كنند. اين بازتابگرايي نوعي است كه بيشتر ما تا حدودي با آن آشنايي بيشتري داريم. نوع ديگري از بازتابگرايي نيز وجود دارد كه به عقيده من قدري جالب تر است. اين نوع انعكاس زماني پديد مي آيد كه مردم دقيقاً رفتار و حركات شخصي شما را به خودتان تحويل مي دهند. اعتقاداتي كه شايد شما خودتان هم نمي دانيد كه داراي آنها هستيد. ممكن است از اين

طريق بتوانيد خودتان را بهتر بشناسيد طوري كه قبلاً اصلاً تصورش را هم نمي كرديد. با درك اين نوع انعكاس، احساس نمي كنيد كه ديگران دقيقاً مانند شما احساس مي كنند، بلكه تصور مي نماييد كه رفتار آنها با شما همانطوري است كه خودتان به آنها القا ميكنيد.بنابراين اگر به عنوان مثال مي بينيد كه ديگران هميشه به هنگام ملاقات با شما دير مي كنند، ارتباطتان با افراد مختلف به بن بست بر خورد مي كند، و ديگران همواره در حال تحقير كردنتان هستند، شايد لازم باشد تا از خودتان بپرسيد: "من در مورد خودم چه احساسي دارم؟" o نمونه عيني بازتابگرايي در زندگي فردي در اين قسمت مثالي از زندگي خودم را برايتان بيان مي كنم. در طول يك روز، سومين ايميلي بود كه در آن مي خواندم انسان خودخواه و خود محوري هستم. دوستانم معتقد بودند كه من تصور مي كنم تنها كسي هستم كه روي كره زمين حق انتخاب دارم. اول خيلي ناراحت شدم و تنها فكري كه به ذهنم رسيد اين بود كه آنها در اشتباه هستند. پس از گذشت مدت زماني توانستم تا حدودي بر احساسات منفي خود غلبه كنم و كمي عاقلانه تر با مسئله برخورد نمايم. از خودم پرسيدم كه آيا يك چنين نظري در مورد من صحت دارد يا خير؟ بايد اعتراف مي كردم كه گاهي خود محور مي شدم، اما كل مشكل در اين امر خلاصه نمي شد. بعد به اين مطلب فكر كردم كه ديگران چگونه قصد دارند تا مرا براي انجام كاري كه به آن هيچ تمايلي ندارم، متقاعد كنند. من بعضي مواقع به

دوستانم "نه" مي گفتم و آنها هم فوراً قصد داشتند تا نظر مرا عوض كنند، اما باز هم احساس مي كردم كه موضوع به اين سادگي ها هم نيست. قدري كه به قضيه دقيق تر شدم به اين نتيجه رسيدم كه در تمام روابط قبلي خود نيز با يك چنين مشكلي مواجه بودم، هيچ كس براي من وقت نداشت و هميشه مجبور بودم خودم را با برنامه زندگي آنها وفق دهم. نمي دانم چرا هر كسي كه با من ارتباط برقرار مي كرد، زندگي پر مشغله اي داشت و نمي توانست آنطور كه بايد و شايد براي من وقت بگذارد. كار، دوستان، خانواده و ... هميشه يك چنين اتفاقي براي من مي افتاد؛ البته شايد تا آن زمان به اين مسئله دقت نكرده بودم. تصورش هم مي توانست مرا ناراحت كند، اما دلم مي خواست تا دليل واقعي آن را پيدا كنم.زماني چشم هايم باز شدند كه به اين نتيجه رسيدم : "من خودم براي زمانبدي زندگي خودم ارزش قائل نيستم." در شرايطي كه من براي زمان بندي زندگي خودم ارزش قائل نبودم، چگونه مي توانستم از ديگران انتظار داشته باشم كه به برنامه زماني من اهميت بدهند؟ حتي با بيان عبارات زير با زبان بي زباني به آنها مي گفتم كه وقتم برايم ارزشي ندارد: "مي دانم كه سر تو خيلي شلوغ شده، هر موقع كه تو وقت داشته باشي ...."" من مي توانم برنامه ام را با برنامه تو هماهنگ كنم." خودم به آنها مي گفتم كه ارزش ندارم برايم وقت بگذارند و به آنها اطمينان خاطر ميدادم كه نيازي نيست در اين

مورد هيچ گونه تلاشي هم كنند. اگر وقت داشتند، خوب مي توانستند من را ببينند، اما اگر به اندازه كافي هم وقت نداشتند، باز هم لازم نبود هيچ تلاشي براي خالي كردن زماني براي من كنند. افراد مقابل دقيقاً ايده من نسبت به خودم را بازتاب مي دادند. ايده اي كه من خودم به شخصه تا مدت ها از آن بي خبر بودم. مي توانم با جرات بگويم كه با كسب اين تجربه زندگي ام به طور كلي تغيير پيدا كرد. زمانيكه از اين مشكل آگاه شدم، احساس كردم كه عكس العمل افراد نيز در مقابل من كم كم در حال تغيير است. واقعاً عجيب بود؛ چرا كه حتي آگاهي از اين موضوع توانسته بود تغييرات شگرفي را در نحوه برقراري ارتباطاتم ايجاد كند. همچنين تعامل ديگران با من نيز دستخوش تغييرات محسوسي شده بود. همانطور كه تجربه من نشان مي دهد، هميشه تشخيص كاستي هاي شخصي چندان هم ساده نيست. گاهي اوقات براي اينكه كاملاً متوجه شويد كه دور و اطرافتان چه اتفاقي مي افتد، بايد نگاهي موشكافانه به انعكاس رفتار خود در اطرافيان داشته باشيد. زمانيكه به درك مقتضي دست پيدا كرديد، درست مثل اين است كه يك هديه الهي به شما عطا شده. زمانيكه متوجه مشكل شديد، مي توانيد آنرا زير سؤال برده و روي آن كار كنيد و اجازه ندهيد تا آن مشكل بر عيله شما كاري انجام دهد.

بدون پشيماني و حسرت زندگي كنيد

همه گاهي فكر مي كنند كه اگر كارهاي بخصوصي را در گذشته انجام مي دادند يا برعكس، زندگي حالشان چه تفاوتي ميكرد. همه مي دانند كه چنين حسرت خوردني بي فايده و

پوچ است. به جاي حسرت خوردن بهتر است اعمال خود را قبول كنيد و از آنها درس بگيريد. پشيماني چيست؟ پشيماني احساسي توام با ياس، نا اميدي و نارضايتي است. احساس ندامت از انجام عملي يا غفلتي است. به طور كلي، فردي كه هميشه با احساس پشيماني زندگي مي كند، هميشه به گذشته ي خود افسوس مي خورد و حسرت موقعيت هايي را مي خورد كه مي توانست طور ديگري رفتار كند. شما تنها كسي نيستيد كه ممكن است به گذشته افسوس بخورد، به چيزها يا كساني كه از دست داده، به كارهايي كه كرده يا نكرده و...اين احساس گاهاي به همه ي ما دست مي دهد. مقدار مشخصي از آن اشكالي ندارد اما... خوب است كه هر از گاهي نگاهي بازنگرانه به زندگيمان داشته باشيم تا اطمينان يابيم كه مسير زندگي را درست طي مي كنيم. اما اين احساس مي تواند گاهي ناسالم باشد. وقتي اين عمل براي كسي به صورت عادت درآيد و هر كار كوچكي را مشكل بزرگي فرض كند. اگر اين احساس بخواهد به افسردگي فرد منجر شود، به اين معنا است كه فرد بيش از حد به اين مسئله بها ميدهد و زندگيش توام از حسرت خوردن بر گذشته است. مالِ توي فيلم هاست... زندگي ما با انتخاب هايمان ساخته مي شود. در فيلم سينمايي "مرد خانواده" ، شخصيت نيكولاس كيج از مردي مجرد به مردي متاهل تبديل مي شود. او در اين فيلم مي بيند كه با تغيير انتخاب هايش چطور مي توانست زندگي متفاوتي داشته باشد.احساس پشيماني و حسرت احساساتي كاملاً عادي هستند. براي همه ي ما پيش

مي آيد. مسئله ي مهم اين است كه نگذاريم اين احساسات بر ما غلبه كند و زمام اختيار ما را در دست گيرد. چون باعث استرس و فشارهاي روحي و رواني مي شود كه روي سلامتي جسمي و روحي ما تاثيرات مخربي از جمله سردرد، كمر درد و مشكلات گوارشي مي شود. كنترل اين احساس، نياز به كمي تعادل شخصيت و داشتن ديدگاه و رفتاري سالم است. 6 راه براي دوري از احساس ندامت و پشيماني 1- همه چيز را كلي بررسي كنيدهنگام تصميم گيري ها همه ي جنبه هاي مسئله را بررسي كنيد، جنبه هاي مثبت و منفي. بررسي همه جانبه ي كار تا حد زيادي از پشيمان شدن در آينده جلوگيري ميكند. هميشه كمي به خود فرصت دهيد، از تصميم گيري هاي عجولانه بپرهيزيد. درست است كه بعضي چيزها خارج از كنترل شماست، اما اگر درست برنامه ريزي نكنيد، بايد منتظر عواقب بد آن باشيد. در نظر گرفتن جنبه هاي مثبت و منفي هر تصميمي، ممكن است هميشه باعث نشود كه اشتباه كنيد، اما اگر وقت گذاشته و خوب تحقيق كنيد و همه ي جوانب را بسنجيد، تا حد زيادي از حسرت خوردنتان در گذشته جلوگيري مي كند. 2- قاطع و محكم باشي وقتي تصميمي مي گيريد، بگذاريد اجرا شود. مطمئن باشيد و ترديد نكنيد. اجازه ندهيد كه مسائل حاشيه اي شما را از تصميمتان منصرف كند. 3- اتفاقات را بپذيريد واقعيت را بپذيريد. زندگي پر از حادثه است كه شما از آنها بي خبريد. بعضي از اين حوادث خوب هستند و بعضي بد. اما بايد مزه ي بدي را بچشيد تا خوبي

هم سراغتان آيد. ما نمي توانيم جلوي روي دادن اتفاقات را بگيريم، بايد آنها را قبول كنيم و تا ميتوانيم از آنها نهايت استفاده را ببريم.4- دست به عمل بزنيد ببينيد حسرت چه چيزهايي را مي بريد، و هر چه مي توانيد براي از بين بردن آن انجام دهيد. اگر حسرت مي خوريد كه در دوران دانشجويي زياد مسافرت نكرده ايد، همين حالا يك برنامه ي سفر براي خود درست كنيد. كارهايي را كه انجام نداده ايد و حسرتش را مي خوريد، از همين الان انجام دهيد.5- مثبت بينديشيد ديدگاهتان را تغيير دهيد. درك كنيد كه اگر الان خوشحال و خوشبخت هستيد، براي تجربه كردن چيزهاي بخصوصي بوده است. شما نتيجه ي تجربيات گذشته تان و پذيرش مثبت آنها هستيد. بله، مثبت انديشيدن هنگام مصائب و سختيها كار آساني نيست، اما وقتي دوستي يا آشنايي را از دست مي دهيد، به جاي حسرت خوردن به چيزهايي كه مي خواستيد به او بگوييد و نگفتيد، سعي كنيد به خاطره هاي خوبي كه با او داشته ايد بينديشيد.6- مثل افراد شكست خورده رفتار نكنيد اگر چيزي را از دست داده ايد، حسرتش را نخوريد. آنچه از دست رفته، تمام شده است و ديگر برنمي گردد. سعي كنيد به آينده و به موفقيت هايي كه مي توانيد به دست آوريد فكر كنيد.o نگران نباشيد، لبخند بزنيد! هر چيزي كه در گذشته برايتان اتفاق افتاده، حكمتي داشته است. بايد سعي كنيد كه از آنها درس بگيريد و براي آينده ي خود از اين تجربيات استفاده كنيد. فقط به حال و آينده فكر كنيد، چون گذشته، ديگر گذشته است و

نمي توانيد به عقب برگرديد. از هر لحظه ي زندگي لذت ببريد .

بدون پشيماني و حسرت زندگي كنيد

همه گاهي فكر مي كنند كه اگر كارهاي بخصوصي را در گذشته انجام مي دادند يا برعكس، زندگي حالشان چه تفاوتي ميكرد. همه مي دانند كه چنين حسرت خوردني بي فايده و پوچ است. به جاي حسرت خوردن بهتر است اعمال خود را قبول كنيد و از آنها درس بگيريد. پشيماني چيست؟ پشيماني احساسي توام با ياس، نا اميدي و نارضايتي است. احساس ندامت از انجام عملي يا غفلتي است. به طور كلي، فردي كه هميشه با احساس پشيماني زندگي مي كند، هميشه به گذشته ي خود افسوس مي خورد و حسرت موقعيت هايي را مي خورد كه مي توانست طور ديگري رفتار كند. شما تنها كسي نيستيد كه ممكن است به گذشته افسوس بخورد، به چيزها يا كساني كه از دست داده، به كارهايي كه كرده يا نكرده و...اين احساس گاهاي به همه ي ما دست مي دهد. مقدار مشخصي از آن اشكالي ندارد اما... خوب است كه هر از گاهي نگاهي بازنگرانه به زندگيمان داشته باشيم تا اطمينان يابيم كه مسير زندگي را درست طي مي كنيم. اما اين احساس مي تواند گاهي ناسالم باشد. وقتي اين عمل براي كسي به صورت عادت درآيد و هر كار كوچكي را مشكل بزرگي فرض كند. اگر اين احساس بخواهد به افسردگي فرد منجر شود، به اين معنا است كه فرد بيش از حد به اين مسئله بها ميدهد و زندگيش توام از حسرت خوردن بر گذشته است. مالِ توي فيلم هاست... زندگي ما با انتخاب هايمان ساخته مي

شود. در فيلم سينمايي "مرد خانواده" ، شخصيت نيكولاس كيج از مردي مجرد به مردي متاهل تبديل مي شود. او در اين فيلم مي بيند كه با تغيير انتخاب هايش چطور مي توانست زندگي متفاوتي داشته باشد.احساس پشيماني و حسرت احساساتي كاملاً عادي هستند. براي همه ي ما پيش مي آيد. مسئله ي مهم اين است كه نگذاريم اين احساسات بر ما غلبه كند و زمام اختيار ما را در دست گيرد. چون باعث استرس و فشارهاي روحي و رواني مي شود كه روي سلامتي جسمي و روحي ما تاثيرات مخربي از جمله سردرد، كمر درد و مشكلات گوارشي مي شود. كنترل اين احساس، نياز به كمي تعادل شخصيت و داشتن ديدگاه و رفتاري سالم است. 6 راه براي دوري از احساس ندامت و پشيماني 1- همه چيز را كلي بررسي كنيدهنگام تصميم گيري ها همه ي جنبه هاي مسئله را بررسي كنيد، جنبه هاي مثبت و منفي. بررسي همه جانبه ي كار تا حد زيادي از پشيمان شدن در آينده جلوگيري ميكند. هميشه كمي به خود فرصت دهيد، از تصميم گيري هاي عجولانه بپرهيزيد. درست است كه بعضي چيزها خارج از كنترل شماست، اما اگر درست برنامه ريزي نكنيد، بايد منتظر عواقب بد آن باشيد. در نظر گرفتن جنبه هاي مثبت و منفي هر تصميمي، ممكن است هميشه باعث نشود كه اشتباه كنيد، اما اگر وقت گذاشته و خوب تحقيق كنيد و همه ي جوانب را بسنجيد، تا حد زيادي از حسرت خوردنتان در گذشته جلوگيري مي كند. 2- قاطع و محكم باشي وقتي تصميمي مي گيريد، بگذاريد اجرا شود. مطمئن باشيد و ترديد

نكنيد. اجازه ندهيد كه مسائل حاشيه اي شما را از تصميمتان منصرف كند. 3- اتفاقات را بپذيريد واقعيت را بپذيريد. زندگي پر از حادثه است كه شما از آنها بي خبريد. بعضي از اين حوادث خوب هستند و بعضي بد. اما بايد مزه ي بدي را بچشيد تا خوبي هم سراغتان آيد. ما نمي توانيم جلوي روي دادن اتفاقات را بگيريم، بايد آنها را قبول كنيم و تا ميتوانيم از آنها نهايت استفاده را ببريم.4- دست به عمل بزنيد ببينيد حسرت چه چيزهايي را مي بريد، و هر چه مي توانيد براي از بين بردن آن انجام دهيد. اگر حسرت مي خوريد كه در دوران دانشجويي زياد مسافرت نكرده ايد، همين حالا يك برنامه ي سفر براي خود درست كنيد. كارهايي را كه انجام نداده ايد و حسرتش را مي خوريد، از همين الان انجام دهيد.5- مثبت بينديشيد ديدگاهتان را تغيير دهيد. درك كنيد كه اگر الان خوشحال و خوشبخت هستيد، براي تجربه كردن چيزهاي بخصوصي بوده است. شما نتيجه ي تجربيات گذشته تان و پذيرش مثبت آنها هستيد. بله، مثبت انديشيدن هنگام مصائب و سختيها كار آساني نيست، اما وقتي دوستي يا آشنايي را از دست مي دهيد، به جاي حسرت خوردن به چيزهايي كه مي خواستيد به او بگوييد و نگفتيد، سعي كنيد به خاطره هاي خوبي كه با او داشته ايد بينديشيد.6- مثل افراد شكست خورده رفتار نكنيد اگر چيزي را از دست داده ايد، حسرتش را نخوريد. آنچه از دست رفته، تمام شده است و ديگر برنمي گردد. سعي كنيد به آينده و به موفقيت هايي كه مي توانيد به دست

آوريد فكر كنيد.o نگران نباشيد، لبخند بزنيد! هر چيزي كه در گذشته برايتان اتفاق افتاده، حكمتي داشته است. بايد سعي كنيد كه از آنها درس بگيريد و براي آينده ي خود از اين تجربيات استفاده كنيد. فقط به حال و آينده فكر كنيد، چون گذشته، ديگر گذشته است و نمي توانيد به عقب برگرديد. از هر لحظه ي زندگي لذت ببريد .

براي شاد بودن شكرگذار داشته هايتان باشيد

آنچه كه ما از زندگي مي خواهيم، خوشبختي است. خوشبختي فقط آن چيزي نيست كه وقتي آنرا داشته باشيم احساس كنيم، بلكه آن چيزي است كه آرزو داريم به آن برسيم. اگر به جاي اينكه همه تمركز و حواسمان روي قصد و نيتمان باشد، فقط روي خوشبخت بودن با هر چه كه داريم متمركز شويم، آشكار كردن قصد و منظورمان خيلي راحت تر خواهد بود. پس سعي كنيم كمتر از چرخ گردون براي داشتن يا نداشتن فلان چيز و بهمان چيز سوال كنيم و براي هر چه كه برايمان پيش مي آيد، قدردان و شكرگذار باشيم. آن زمان است كه حس راحتي و لذت كامل را از زندگي خود مي بريم.خيل اوقات بدون اينكه بدانيم با توجه بيش از حد روي نيت و مقصودمان، آن را بد نشان مي دهيم. وافعيت اين است كه توجه و تمركز زياد روي قصد و نيتمان فقط اين واقعيت را تشديد مي كند كه اين اهداف و مقاصد وجود ندارند و درنتيجه ما تلاش مي كنيم كه نشان دهيم آنها هستند. اين ايده كه ما بايد هميشه اوقات روي نيت و مقاصدمان تمركز داشته باشيم كاملاً نادرست است. براي نشان دادن آرزوها و اميال خود، بايد با

تحقق اين آرزوها در هماهنگي و هارموني باشيم. اين يعني بايد طوري فكر كنيد، احساس كنيد يا عمل كنيد كه گويي اميال و خواسته هايتان تحقق يافته اند. اگر همه خواسته هايتان به عرصه ظهور رسيده اند، ديگر تلاشي براي آشكار ساختن چيزي نمي كنيد، بلكه از آنچه داريد لذت مي بريد و قدردان و سپاس گذار آن هستيد. شما از همه آنچه كه در زندگي خود داريد شاد و راضي هستيد، از داشتن آن لذت مي بريد و كاملاً زندگي خود را دوست مي داريد. اين دقيقاً همان وضعيتي است كه بايد داشته باشيد تا در هماهنگي و هارموني با اميال و آرزوهاي خود قرار گيريد. اين رمز كار است. يعني بايد سعي كنيد تا آنجا كه مي توانيد شاد و خوشبخت باشيد. همه ما هميشه سعي مي كنيم تا آنجا كه مي توانيم ياد بگيريم كه چطور اميال و آرزوهايمان را عملي كنيم اما هنوز هيچوقت به آن اندازه كه مي خواهيم يا با آن سرعت كه دوست داريم موفق به انجام اينكار نمي شويم. متوجه نيستيم كه كارمان را اشتباه انجام مي دهيم. وقتي سعي مي كنيم چيزي خلق كنيم، هميشه مي گوييم فلان چيز كم است، بهمان چيز را نداريم. سعي مي كنيم همه چيز را تغيير دهيم چون آنطور كه هستند براي ما قابل قبول نيست. اتفاقي كه مي افتد اين است كه موقعيت هايي را پشت سر هم مي سازيم كه براي نرسيدن ما به هدفمان طراحي شده است نه رسيدن به آن. تناقض آن اينجاست كه ما وقتي شروع به خلق چيزي كه ميخواهيم مي كنيم، ديگر براي

آن تلاش نمي كنيم. به همين دليل است كه منصرف شدن و رها كردن اميال و آرزوهايمان به دست روزگار، قواين قدم است كه شايد معجزه بالاخره رخ دهد. ما دست از تلاش كردن براي رسيدن به مقصودمان برمي داريم و ادعا مي كنيم كه همه چيز همان طور كه در حال حاضر هست، خوب است. وقتي دست از تغيير دادن همه چيز برمي داريم و همه چيز را همانطوري كه هست قبول مي كنيم، در كوتاه زماني ميبينيم كه آنچه ميخواستيم، يعني همان آرزوي هميشگيمان، مثل معجزه در زندگيمان نمودار مي شود. پس به جاي تغيير دادن همه چيز و ساختن آن چيزي كه مي خواهيد، اجازه بدهيد به طور ناخودآگاه هماني كه هستيد و همان چيزهايي كه داريد را دوست داشته باشيد و قبول كنيد كه هيچ اشكالي ندارند. وقتي اينكار را مي كنيد، به جاي اينكه در زندگي كمبود و فقدان داشته باشيد، احساس رضايت خواهيد كرد. وقتي در مشكلات زندگي گرفتار مي شويم، ديگر از آنچه كه داريم لذت نمي بريم و با آن خوشبخت نيستيم، و هميشه به چيزي فكر مي كنيم كه نداريم و دوست داريم داشته باشيم. و هيچوقت قدر چيزهايي كه داريم را نمي فهميم مگر وقتي كه آن چيزها را از ما مي گيرند. پس سعي كنيم هر چه كه در زندگي خود داريم را تا آنجا كه مي توانيم دوست داشته باشيم و قدر آن را بدانيم. مطمئناً خيلي خوشحال خواهيد شد اگر بفهميد آنچه كه مي خواستيد و آرزو داشتيد را به دست آورده ايد. وقتي به خودمان اجازه بدهيم كه همه چيزهاي خوب

زندگي را درك كرده و دوست داشته باشيم، زندگيمان سراسر لذت خواهد شد. به جاي اينكه فقط به خاطر اينكه چيزي را در زندگيمان نداريم، به دنبال آن باشيم، خوب است كه اطمينان كنيم و فكر كنيم به هرچه كه مي خواستيم رسيده ايم و شكرگذار باشيم. در اين حالت به جاي اينكه چيزي بسازيد، با همان چيزهايي كه داريد شاد و راضي خواهيد بود. گرچه دوست داريد چيزي بسازيد و خلق كنيد، اما تمركز و توجه اصلي شما در اين خواهد بود كه از انجام آن لذت ببريد و نتيجه اي كه به دست مي آوريد در درجه دوم اهميت قرار مي گيرد. وقتي باور كنيد كه به آنچه خواسته بوديد، رسيده ايد، ديگر براي به دست آوردن آن خودتان را به در و ديوار نمي زنيد. در اين صورت شاد و آرام به كارتان ادامه مي دهيد و به جاي اينكه مدام نگران باشيد كه آيا به آن مي رسيد يا نه، با اطمينان منتظر آن مي مانيد. در اين شرايط آزادي بيشتري را در زندگي تجربه مي كنيد. يادتان باشد، اگر در حال حاضر به همه آرزوهايتان رسيده باشيد و هرچه ميخواستيد را به دست آورده باشيد، از زندگي لذت مي بريد و قدر چيزهايي كه داريد را مي فهميد. اگر بخواهيد با روياها و آرزوهايتان در هماهنگي و هارموني باشيد، بايد چنين جالتي داشته باشيد. به جاي اينكه براي خود آرزوسازي كنيد، سعي كنيد ياد بگيريد براي هرچه كه در زندگي برايتان پيش مي آيد قدردان باشيد. سعي كنيد از زمان حال و آنچه كه داريد لذت ببريد و آخر اينكه

سعي كنيد آنطور كه بايد و شايد خوشبخت باشيد.اگر همه خواسته هايتان به عرصه ظهور رسيده اند، ديگر تلاشي براي آشكار ساختن چيزي نمي كنيد، بلكه از آنچه داريد لذت مي بريد و قدردان و سپاس گذار آن هستيد. شما از همه آنچه كه در زندگي خود داريد شاد و راضي هستيد، از داشتن آن لذت مي بريد و كاملاً زندگي خود را دوست مي داريد. اين دقيقاً همان وضعيتي است كه بايد داشته باشيد تا در هماهنگي و هارموني با اميال و آرزوهاي خود قرار گيريد. اين رمز كار است. يعني بايد سعي كنيد تا آنجا كه مي توانيد شاد و خوشبخت باشيد.

براي شاد بودن شكرگذار داشته هايتان باشيد

آنچه كه ما از زندگي مي خواهيم، خوشبختي است. خوشبختي فقط آن چيزي نيست كه وقتي آنرا داشته باشيم احساس كنيم، بلكه آن چيزي است كه آرزو داريم به آن برسيم. اگر به جاي اينكه همه تمركز و حواسمان روي قصد و نيتمان باشد، فقط روي خوشبخت بودن با هر چه كه داريم متمركز شويم، آشكار كردن قصد و منظورمان خيلي راحت تر خواهد بود. پس سعي كنيم كمتر از چرخ گردون براي داشتن يا نداشتن فلان چيز و بهمان چيز سوال كنيم و براي هر چه كه برايمان پيش مي آيد، قدردان و شكرگذار باشيم. آن زمان است كه حس راحتي و لذت كامل را از زندگي خود مي بريم.خيل اوقات بدون اينكه بدانيم با توجه بيش از حد روي نيت و مقصودمان، آن را بد نشان مي دهيم. وافعيت اين است كه توجه و تمركز زياد روي قصد و نيتمان فقط اين واقعيت را

تشديد مي كند كه اين اهداف و مقاصد وجود ندارند و درنتيجه ما تلاش مي كنيم كه نشان دهيم آنها هستند. اين ايده كه ما بايد هميشه اوقات روي نيت و مقاصدمان تمركز داشته باشيم كاملاً نادرست است. براي نشان دادن آرزوها و اميال خود، بايد با تحقق اين آرزوها در هماهنگي و هارموني باشيم. اين يعني بايد طوري فكر كنيد، احساس كنيد يا عمل كنيد كه گويي اميال و خواسته هايتان تحقق يافته اند. اگر همه خواسته هايتان به عرصه ظهور رسيده اند، ديگر تلاشي براي آشكار ساختن چيزي نمي كنيد، بلكه از آنچه داريد لذت مي بريد و قدردان و سپاس گذار آن هستيد. شما از همه آنچه كه در زندگي خود داريد شاد و راضي هستيد، از داشتن آن لذت مي بريد و كاملاً زندگي خود را دوست مي داريد. اين دقيقاً همان وضعيتي است كه بايد داشته باشيد تا در هماهنگي و هارموني با اميال و آرزوهاي خود قرار گيريد. اين رمز كار است. يعني بايد سعي كنيد تا آنجا كه مي توانيد شاد و خوشبخت باشيد. همه ما هميشه سعي مي كنيم تا آنجا كه مي توانيم ياد بگيريم كه چطور اميال و آرزوهايمان را عملي كنيم اما هنوز هيچوقت به آن اندازه كه مي خواهيم يا با آن سرعت كه دوست داريم موفق به انجام اينكار نمي شويم. متوجه نيستيم كه كارمان را اشتباه انجام مي دهيم. وقتي سعي مي كنيم چيزي خلق كنيم، هميشه مي گوييم فلان چيز كم است، بهمان چيز را نداريم. سعي مي كنيم همه چيز را تغيير دهيم چون آنطور كه هستند براي ما

قابل قبول نيست. اتفاقي كه مي افتد اين است كه موقعيت هايي را پشت سر هم مي سازيم كه براي نرسيدن ما به هدفمان طراحي شده است نه رسيدن به آن. تناقض آن اينجاست كه ما وقتي شروع به خلق چيزي كه ميخواهيم مي كنيم، ديگر براي آن تلاش نمي كنيم. به همين دليل است كه منصرف شدن و رها كردن اميال و آرزوهايمان به دست روزگار، قواين قدم است كه شايد معجزه بالاخره رخ دهد. ما دست از تلاش كردن براي رسيدن به مقصودمان برمي داريم و ادعا مي كنيم كه همه چيز همان طور كه در حال حاضر هست، خوب است. وقتي دست از تغيير دادن همه چيز برمي داريم و همه چيز را همانطوري كه هست قبول مي كنيم، در كوتاه زماني ميبينيم كه آنچه ميخواستيم، يعني همان آرزوي هميشگيمان، مثل معجزه در زندگيمان نمودار مي شود. پس به جاي تغيير دادن همه چيز و ساختن آن چيزي كه مي خواهيد، اجازه بدهيد به طور ناخودآگاه هماني كه هستيد و همان چيزهايي كه داريد را دوست داشته باشيد و قبول كنيد كه هيچ اشكالي ندارند. وقتي اينكار را مي كنيد، به جاي اينكه در زندگي كمبود و فقدان داشته باشيد، احساس رضايت خواهيد كرد. وقتي در مشكلات زندگي گرفتار مي شويم، ديگر از آنچه كه داريم لذت نمي بريم و با آن خوشبخت نيستيم، و هميشه به چيزي فكر مي كنيم كه نداريم و دوست داريم داشته باشيم. و هيچوقت قدر چيزهايي كه داريم را نمي فهميم مگر وقتي كه آن چيزها را از ما مي گيرند. پس سعي كنيم هر چه

كه در زندگي خود داريم را تا آنجا كه مي توانيم دوست داشته باشيم و قدر آن را بدانيم. مطمئناً خيلي خوشحال خواهيد شد اگر بفهميد آنچه كه مي خواستيد و آرزو داشتيد را به دست آورده ايد. وقتي به خودمان اجازه بدهيم كه همه چيزهاي خوب زندگي را درك كرده و دوست داشته باشيم، زندگيمان سراسر لذت خواهد شد. به جاي اينكه فقط به خاطر اينكه چيزي را در زندگيمان نداريم، به دنبال آن باشيم، خوب است كه اطمينان كنيم و فكر كنيم به هرچه كه مي خواستيم رسيده ايم و شكرگذار باشيم. در اين حالت به جاي اينكه چيزي بسازيد، با همان چيزهايي كه داريد شاد و راضي خواهيد بود. گرچه دوست داريد چيزي بسازيد و خلق كنيد، اما تمركز و توجه اصلي شما در اين خواهد بود كه از انجام آن لذت ببريد و نتيجه اي كه به دست مي آوريد در درجه دوم اهميت قرار مي گيرد. وقتي باور كنيد كه به آنچه خواسته بوديد، رسيده ايد، ديگر براي به دست آوردن آن خودتان را به در و ديوار نمي زنيد. در اين صورت شاد و آرام به كارتان ادامه مي دهيد و به جاي اينكه مدام نگران باشيد كه آيا به آن مي رسيد يا نه، با اطمينان منتظر آن مي مانيد. در اين شرايط آزادي بيشتري را در زندگي تجربه مي كنيد. يادتان باشد، اگر در حال حاضر به همه آرزوهايتان رسيده باشيد و هرچه ميخواستيد را به دست آورده باشيد، از زندگي لذت مي بريد و قدر چيزهايي كه داريد را مي فهميد. اگر بخواهيد با روياها و

آرزوهايتان در هماهنگي و هارموني باشيد، بايد چنين جالتي داشته باشيد. به جاي اينكه براي خود آرزوسازي كنيد، سعي كنيد ياد بگيريد براي هرچه كه در زندگي برايتان پيش مي آيد قدردان باشيد. سعي كنيد از زمان حال و آنچه كه داريد لذت ببريد و آخر اينكه سعي كنيد آنطور كه بايد و شايد خوشبخت باشيد.اگر همه خواسته هايتان به عرصه ظهور رسيده اند، ديگر تلاشي براي آشكار ساختن چيزي نمي كنيد، بلكه از آنچه داريد لذت مي بريد و قدردان و سپاس گذار آن هستيد. شما از همه آنچه كه در زندگي خود داريد شاد و راضي هستيد، از داشتن آن لذت مي بريد و كاملاً زندگي خود را دوست مي داريد. اين دقيقاً همان وضعيتي است كه بايد داشته باشيد تا در هماهنگي و هارموني با اميال و آرزوهاي خود قرار گيريد. اين رمز كار است. يعني بايد سعي كنيد تا آنجا كه مي توانيد شاد و خوشبخت باشيد.

بلوغ هيجاني

آيا بلوغ شما با سن تقويمي شما تطابق دارد؟ آيا شما از سالهاي پيش عاقل تر شده ايد؟ و يا آنكه در جا ميزنيد و تنها گذشته خود را تكرار ميكنيد؟ براي آنكه متوجه گرديد كه آيا شما در پي اين سالها رشد كرده ايد و يا تنها پير تر شده ايد به معيارهاي اندازه گيري سن توجه كنيد:1- سن تقويمي:مقدار زماني است كه فرد زندگي كرده: سن وي به سال. 2- سن فيزيولوژيكي: اشاره دارد بر ميزان رشد و تكامل اعضا و سيستمهاي بدن فرد بسته به سن تقويمي وي. 3- سن عقلاني و هوش: اشاره دارد بر هوش و فراست فرد كه

ميتواند بالاتر، پايينتر و يا هم پايه سن تقويمي فرد باشد. 4- سن اجتماعي: سن اجتماعي رشد اجتماعي فرد را با سن تقويمي فرد مقايسه ميكند. آيا فرد نسبت به سن و سالش قادر به برقرار كردن رابطه با ديگران ميباشد؟ 5- سن هيجاني: سن هيجاني مانند سن اجتماعي بلوغ هيجاني فرد را با سن تقويمي فرد مقايسه ميكند. آيا فرد نسبت به سن و سالش قادر به كنترل و كنار آمدن با احساسات و هيجانتش مي باشد يا خير؟انسانها كنترلي بر سن تقويمي خود نداشته و كنترل اندكي نيز بر سن هوشي و فيزيولوژيكي خود دارند. اما سن اجتماعي و هيجاني خود را مي توانيم خود برگزينيم. عقب ماندگي اجتماعي و هيجاني را مي توان با كمي تلاش و همت جبران و درمان كرد. آموختن مهارتهاي اجتماعي مناسب و رشد و بهبود بلوغ هيجاني در توان هر فردي ميباشد. هيچ ارتباطي نيز ميان سن هيجاني، اجتماعي، هوشي، فيزيولوژيكي و تقويمي وجود ندارد. يك فرد ممكن است از لحاظ تقويمي به بلوغ رسيده باشد اما از لحاظ اجتماعي ناپخته و نا بالغ باشد. در اجتماع افراد با بلوغ سني و هوشي اما عدم بلوغ هيجاني و اجتماعي فراوان مي باشند كه اسباب ناراحتي و تنش براي خود و ديگران ميگردند.

علايم عدم بلوغ هيجاني

1- عدم ثبات هيجاني: اشاره دارد بر رفتارهاي انفجاري، كج خلقي ها،تحمل ناكامي اندك، واكنش نامتناسب با عامل تنش، حساسيت بيش از حد، انتقاد ناپذيري،حسادت نامعقول، عدم تمايل به بخشش ديگران و دمدمي مزاجي. 2- وابستگي مفرط: رشد و تكامل انسان از وابستگي مطلق (من به تو احتياج دارم)آغاز شده و به استقلال

مطلق (من به هيچ كس احتياجي ندارم) و در نهايت به وابستگي دو جانبه و همبستگي (ما به يكديگر نيازمنديم) ارتقاء مي يابد. وابستگي مفرط اشاره دارد بر وابستگي بي مورد: متكي بودن به فردي در صورتي كه ميتوان خود اتكاء بود. و وابستگي مفرط براي مدت طولاني به فرد و يا شرايط كه شامل تاثير پذيري شديد، تريد و دودلي، قضاوتهاي شتابزده ميگردد. اين گونه افراد از تغيير و تحول هراس دارند و شرايط خو گرفته خود را بيشتر ترجيح ميدهند. محافظه كاري مفرط از خصلتهاي اين گونه افراد ميباشد. 3- حرص براي ارضاء: شامل خواستار توجه فوري و يا كاميابي و ارضاء بي درنگ خواسته ها، اميال و آرزوها. عدم توانايي براي انتظار كشيدن چيزي- قادر به تعويق انداختن لذت نميباشند به مفهوم: به تعويق انداختن لذت و آرزوهاي زودگذر زمان حال براي دستيابي به پاداش بهتر و بزرگتر زمان آينده. اين اف_راد سطحي نگر بوده و بدون انديشه زندگي ميگذرانند. وفاداري ارتباطي اين افراد با ديگران تا زماني تداوم مي يابد كه برايشان منفعت داشته باشد. ارزشهاي سطحي داشته و به موضوعات بي اهميت بيشتر بها ميدهند (مانند ظاهر)- زندگي اجتماعي و مالي آنها آشفته ميباشد. 4- خود محوري: مظهر بارز خودخواهي ميباشد. اين گونه افراد اعتماد بنفس پاييني دارند. اين افراد براي ديگران ملاحظه و احترامي قائل نميباشند. البته براي خودشان نيز احترامي چنداني قائل نيستند. آنها غرق در احساسات و خواسته هاي خودشان ميباشند. آنها خواهان توجه و اعتناي دائم از سوي ديگران و همچنين تعريف و تمجيد از اطرافيان خود هستند. درخواستهاي نا معقول دارند. بيش از حد رقابت

جو، بازنده و كمالگرا ميباشند. ديد واقعگرايانه نسبت به خود ندارند. مسئوليت اشتباهات، عيوب و كاستيهاي خود را نميپذيرند. نسبت به احساسات ديگران بي عاطفه هستند. علايم بلوغ هيجاني

1- توانايي درك و تجربه احساسات و نيازهاي عميق خويش: همچنين توانايي در بان و برآورده ساختن آنها در مسير سازنده و مناسب. اين برخلاف"برون ريزي" ميباشد كه نيازها و خواستهاي ما در قالب رفتارهاي ناخودآگاه و مخرب بروز مي يابند. 2- ظرفيت ارتباط برقرار كردن با تجارب زندگي: فرد بالغ به تجارب زندگي همچون تجارب يادگيري مي نگرد. زماني كه مثبت باشند از آنها لذت برده و شادماني مي كند. اگر هم منفي باشد مسئوليت فردي آنها را ميپذيرد و اطمينان دارد كه از آنها براي بهبود زندگي خود درس مي آموزد. در حالي كه فرد نابالغ به باران دشنام مي دهد، فرد بالغ چتر ميفروشد. 3- توانايي آموختن از تجارب: فرد نابالغ از تجارب خود درس نمي گيرد، خواه مثبت باشند خواه منفي. طوري رفتار مي كند كه گويي هيچ گونه ارتباطي ميان چگونگي عملكرد آنها و عواقبي كه به سرشان مي آيد وجود ندارد. آنها تجارب خوب و بد را پاي تقدير و سرنوشت و بختو اقبال خود ميگذارند و مسئوليت فردي آنها را نمي پزيرند. 4- توانايي پذيرش ناكامي: زماني كه امور بر طبق پيشبيني ها و يا و بر وفق مراد پيش نميروند، فرد نابالغ پاي به زمين مي كوبد و از سرنوشت و شانس بد خود شكوه كرده و افسوس مي خورد. اما فرد بالغ رويكرد ديگري را انتخاب كرده و مسير ديگري را براي دستيابي به موفقيت مد نظر

قرار ميدهد. 5- آزادي نسبي از علائم تنش زا: يك فرد نابالغ مدام داراي احساس بدبختي، طرد شدگي و بد بيني نسبت به زندگي بوده و بسرعت عصباني گشته و هنگامي كه ناكام ميگردد به نزديكترين كسانش حمله ور مي گردد. اين گونه افراد همواره مضطرب ميباشند. اما فرد بالغ ازاين رويكرد تكامل يافته خود اشباع شده كه به هر چه ميخواهد ميتواند دست يابد. 6- توانايي در كنار آمدن سازنده با خصومت: فرد نابالغ هنگامي كه ناكام مي ماند، به دنبال فردي براي سرزنش و نكوهش مي گردد اما فرد بالغ بدنبال راه حل است. فرد نابالغ به ديگران حمله ور ميگردد، فرد بالغ بر مشكلات. فرد بالغ از خشم خود بعنوان يك منبع نگريسته و زماني كه ناكام ميگردد تلاش خود را دو چندان ميكند تا راه حل مشكل خود را يافته و بر آن غلبه كند. 7- توانايي در واكنش نشان دادن به شرايط و اوضاع زندگي با فراست،قضاوت صحيح و خردمندي: برخلاف تمايل به رفتار بدون انديشه و درنظر گرفتن عواقب انها.8- توانايي در تشخيص، همدلي و احترام به احساسات و نيازهاي ديگران بر خلاف خودخواهي: كمك به ديگران تنها مالي نميباشد بلكه در اختيار قرار زمان خود براي ديگران و تلاش براي بهبود وضعيت زندگي و شرايط روحي ديگران نيز حائز اهميت است.9- توانايي در به تاخير انداختن ارضاء فوري اميال: براي آن كه بتوانيم به نيازها و اعمال مهمتر و اساسي تر زندگي خود رسيدگي كنيم.10- توانايي عشق ورزيدن به ديگران و ارجحيت بخشيدن به نيازها، امنيت،احساسات و بقاء فردي ديگر همچون خويشتن خويش. 11- توانايي سازگاري انعطاف پذير

و خلاق در تغييرات اوضاع زندگي. 12- توانايي كنار آمدن سازنده با حقايق زندگي و روبرو شدن با مشكلات و حل و فصل آنها. يك فرد نابالغ از حقايق طفره رفته و از آنها مي گريزد. 13- ظرفيت و توانايي احساس رضايت و لذت از بخشيدن تا گرفتن. يك فرد نابالغ يا آنكه ميبخشد و از فردي هيچ چيز قبول نمي كند و يا تنها مصرف كننده است و به ديگران چيزي نميبخشد (خواه مال، زمان يا كمك)- فرد بالغ در بخشش و قبول كمك از ديگران متعادل ميباشد.14- توانايي در ارتباط برقرار كردن آزادانه و راحت با ديگران- دوست داشتن ديگران و محبوب ديگران بودن- تداوم رابطه دو جانبه رضايت بخش و سالم- توانايي در انتخاب و رشد روابط سالم و پرورش دهنده- و پايان دادن و يا محدود كردن روابطي كه مخرب و ناسالم ميباشند.

بلوغ هيجاني

آيا بلوغ شما با سن تقويمي شما تطابق دارد؟ آيا شما از سالهاي پيش عاقل تر شده ايد؟ و يا آنكه در جا ميزنيد و تنها گذشته خود را تكرار ميكنيد؟ براي آنكه متوجه گرديد كه آيا شما در پي اين سالها رشد كرده ايد و يا تنها پير تر شده ايد به معيارهاي اندازه گيري سن توجه كنيد:1- سن تقويمي:مقدار زماني است كه فرد زندگي كرده: سن وي به سال. 2- سن فيزيولوژيكي: اشاره دارد بر ميزان رشد و تكامل اعضا و سيستمهاي بدن فرد بسته به سن تقويمي وي. 3- سن عقلاني و هوش: اشاره دارد بر هوش و فراست فرد كه ميتواند بالاتر، پايينتر و يا هم پايه سن تقويمي فرد باشد. 4- سن اجتماعي:

سن اجتماعي رشد اجتماعي فرد را با سن تقويمي فرد مقايسه ميكند. آيا فرد نسبت به سن و سالش قادر به برقرار كردن رابطه با ديگران ميباشد؟ 5- سن هيجاني: سن هيجاني مانند سن اجتماعي بلوغ هيجاني فرد را با سن تقويمي فرد مقايسه ميكند. آيا فرد نسبت به سن و سالش قادر به كنترل و كنار آمدن با احساسات و هيجانتش مي باشد يا خير؟انسانها كنترلي بر سن تقويمي خود نداشته و كنترل اندكي نيز بر سن هوشي و فيزيولوژيكي خود دارند. اما سن اجتماعي و هيجاني خود را مي توانيم خود برگزينيم. عقب ماندگي اجتماعي و هيجاني را مي توان با كمي تلاش و همت جبران و درمان كرد. آموختن مهارتهاي اجتماعي مناسب و رشد و بهبود بلوغ هيجاني در توان هر فردي ميباشد. هيچ ارتباطي نيز ميان سن هيجاني، اجتماعي، هوشي، فيزيولوژيكي و تقويمي وجود ندارد. يك فرد ممكن است از لحاظ تقويمي به بلوغ رسيده باشد اما از لحاظ اجتماعي ناپخته و نا بالغ باشد. در اجتماع افراد با بلوغ سني و هوشي اما عدم بلوغ هيجاني و اجتماعي فراوان مي باشند كه اسباب ناراحتي و تنش براي خود و ديگران ميگردند.

علايم عدم بلوغ هيجاني

1- عدم ثبات هيجاني: اشاره دارد بر رفتارهاي انفجاري، كج خلقي ها،تحمل ناكامي اندك، واكنش نامتناسب با عامل تنش، حساسيت بيش از حد، انتقاد ناپذيري،حسادت نامعقول، عدم تمايل به بخشش ديگران و دمدمي مزاجي. 2- وابستگي مفرط: رشد و تكامل انسان از وابستگي مطلق (من به تو احتياج دارم)آغاز شده و به استقلال مطلق (من به هيچ كس احتياجي ندارم) و در نهايت به وابستگي دو جانبه

و همبستگي (ما به يكديگر نيازمنديم) ارتقاء مي يابد. وابستگي مفرط اشاره دارد بر وابستگي بي مورد: متكي بودن به فردي در صورتي كه ميتوان خود اتكاء بود. و وابستگي مفرط براي مدت طولاني به فرد و يا شرايط كه شامل تاثير پذيري شديد، تريد و دودلي، قضاوتهاي شتابزده ميگردد. اين گونه افراد از تغيير و تحول هراس دارند و شرايط خو گرفته خود را بيشتر ترجيح ميدهند. محافظه كاري مفرط از خصلتهاي اين گونه افراد ميباشد. 3- حرص براي ارضاء: شامل خواستار توجه فوري و يا كاميابي و ارضاء بي درنگ خواسته ها، اميال و آرزوها. عدم توانايي براي انتظار كشيدن چيزي- قادر به تعويق انداختن لذت نميباشند به مفهوم: به تعويق انداختن لذت و آرزوهاي زودگذر زمان حال براي دستيابي به پاداش بهتر و بزرگتر زمان آينده. اين اف_راد سطحي نگر بوده و بدون انديشه زندگي ميگذرانند. وفاداري ارتباطي اين افراد با ديگران تا زماني تداوم مي يابد كه برايشان منفعت داشته باشد. ارزشهاي سطحي داشته و به موضوعات بي اهميت بيشتر بها ميدهند (مانند ظاهر)- زندگي اجتماعي و مالي آنها آشفته ميباشد. 4- خود محوري: مظهر بارز خودخواهي ميباشد. اين گونه افراد اعتماد بنفس پاييني دارند. اين افراد براي ديگران ملاحظه و احترامي قائل نميباشند. البته براي خودشان نيز احترامي چنداني قائل نيستند. آنها غرق در احساسات و خواسته هاي خودشان ميباشند. آنها خواهان توجه و اعتناي دائم از سوي ديگران و همچنين تعريف و تمجيد از اطرافيان خود هستند. درخواستهاي نا معقول دارند. بيش از حد رقابت جو، بازنده و كمالگرا ميباشند. ديد واقعگرايانه نسبت به خود ندارند. مسئوليت اشتباهات، عيوب

و كاستيهاي خود را نميپذيرند. نسبت به احساسات ديگران بي عاطفه هستند. علايم بلوغ هيجاني

1- توانايي درك و تجربه احساسات و نيازهاي عميق خويش: همچنين توانايي در بان و برآورده ساختن آنها در مسير سازنده و مناسب. اين برخلاف"برون ريزي" ميباشد كه نيازها و خواستهاي ما در قالب رفتارهاي ناخودآگاه و مخرب بروز مي يابند. 2- ظرفيت ارتباط برقرار كردن با تجارب زندگي: فرد بالغ به تجارب زندگي همچون تجارب يادگيري مي نگرد. زماني كه مثبت باشند از آنها لذت برده و شادماني مي كند. اگر هم منفي باشد مسئوليت فردي آنها را ميپذيرد و اطمينان دارد كه از آنها براي بهبود زندگي خود درس مي آموزد. در حالي كه فرد نابالغ به باران دشنام مي دهد، فرد بالغ چتر ميفروشد. 3- توانايي آموختن از تجارب: فرد نابالغ از تجارب خود درس نمي گيرد، خواه مثبت باشند خواه منفي. طوري رفتار مي كند كه گويي هيچ گونه ارتباطي ميان چگونگي عملكرد آنها و عواقبي كه به سرشان مي آيد وجود ندارد. آنها تجارب خوب و بد را پاي تقدير و سرنوشت و بختو اقبال خود ميگذارند و مسئوليت فردي آنها را نمي پزيرند. 4- توانايي پذيرش ناكامي: زماني كه امور بر طبق پيشبيني ها و يا و بر وفق مراد پيش نميروند، فرد نابالغ پاي به زمين مي كوبد و از سرنوشت و شانس بد خود شكوه كرده و افسوس مي خورد. اما فرد بالغ رويكرد ديگري را انتخاب كرده و مسير ديگري را براي دستيابي به موفقيت مد نظر قرار ميدهد. 5- آزادي نسبي از علائم تنش زا: يك فرد نابالغ مدام داراي

احساس بدبختي، طرد شدگي و بد بيني نسبت به زندگي بوده و بسرعت عصباني گشته و هنگامي كه ناكام ميگردد به نزديكترين كسانش حمله ور مي گردد. اين گونه افراد همواره مضطرب ميباشند. اما فرد بالغ ازاين رويكرد تكامل يافته خود اشباع شده كه به هر چه ميخواهد ميتواند دست يابد. 6- توانايي در كنار آمدن سازنده با خصومت: فرد نابالغ هنگامي كه ناكام مي ماند، به دنبال فردي براي سرزنش و نكوهش مي گردد اما فرد بالغ بدنبال راه حل است. فرد نابالغ به ديگران حمله ور ميگردد، فرد بالغ بر مشكلات. فرد بالغ از خشم خود بعنوان يك منبع نگريسته و زماني كه ناكام ميگردد تلاش خود را دو چندان ميكند تا راه حل مشكل خود را يافته و بر آن غلبه كند. 7- توانايي در واكنش نشان دادن به شرايط و اوضاع زندگي با فراست،قضاوت صحيح و خردمندي: برخلاف تمايل به رفتار بدون انديشه و درنظر گرفتن عواقب انها.8- توانايي در تشخيص، همدلي و احترام به احساسات و نيازهاي ديگران بر خلاف خودخواهي: كمك به ديگران تنها مالي نميباشد بلكه در اختيار قرار زمان خود براي ديگران و تلاش براي بهبود وضعيت زندگي و شرايط روحي ديگران نيز حائز اهميت است.9- توانايي در به تاخير انداختن ارضاء فوري اميال: براي آن كه بتوانيم به نيازها و اعمال مهمتر و اساسي تر زندگي خود رسيدگي كنيم.10- توانايي عشق ورزيدن به ديگران و ارجحيت بخشيدن به نيازها، امنيت،احساسات و بقاء فردي ديگر همچون خويشتن خويش. 11- توانايي سازگاري انعطاف پذير و خلاق در تغييرات اوضاع زندگي. 12- توانايي كنار آمدن سازنده با حقايق زندگي

و روبرو شدن با مشكلات و حل و فصل آنها. يك فرد نابالغ از حقايق طفره رفته و از آنها مي گريزد. 13- ظرفيت و توانايي احساس رضايت و لذت از بخشيدن تا گرفتن. يك فرد نابالغ يا آنكه ميبخشد و از فردي هيچ چيز قبول نمي كند و يا تنها مصرف كننده است و به ديگران چيزي نميبخشد (خواه مال، زمان يا كمك)- فرد بالغ در بخشش و قبول كمك از ديگران متعادل ميباشد.14- توانايي در ارتباط برقرار كردن آزادانه و راحت با ديگران- دوست داشتن ديگران و محبوب ديگران بودن- تداوم رابطه دو جانبه رضايت بخش و سالم- توانايي در انتخاب و رشد روابط سالم و پرورش دهنده- و پايان دادن و يا محدود كردن روابطي كه مخرب و ناسالم ميباشند.

به دوست معتاد خود كمك كنيد

افراد معتاد را هميشه نمي توان بسادگي تشخيص داد. يك معتاد به مشروبات الكلي يا مواد مخدر هميشه شبيه يك ولگرد خياباني كه در كنار معابر و جوي آب مي خوابد، نيست. يك قمار باز همه وقت خود را در كازينو و در كنار ماشين بخت آزمايي صرف نمي كند. اعتياد ميتواند خود را به اشكال گوناگون آشكار نمايد. اگر دوست شما روز به روز لاغرتر و ضعيف تر ميشود ممكن است مشكلي داشته باشد. رنگ پريدگي و خوارش بدن نيز مي تواند نشانه ديگري باشد. عادتها، قدرت تحمل و نشانه ها در افراد متفاوت است. نيازي نيست به فردي كه روي هر چيزي شرط بندي ميكند، يك قمار باز اطلاق كنيم، همين كه كسي بسرعت احساس خستگي و ضعف ميكند مي تواند دليل بر اعتياد باشد.يك شخص معتاد معمولا" رفتار و

اعمال نامتعارف خود را نتيجه وجود اعتياد در خود ندانسته و اين مساله را انكار مي كند. او مردم و عوامل ديگر را مقصر ميداند. اگر به عضوي از خانواده، دوست ويا همكارتان درمورد اعتياد مظنون هستيد، روشهايي وجود دارد كه بدون بخطر انداختن سلامتي خود مي توانيد به او كمك و ياري نماييد. اگر از روي عمد، اعتياد فردي را ناديده گرفته و يا به او در كتمان كردن مسئله كمك كنيد، در واقع شما نيز سهمي در از بين رفتن و تباهي وي خواهيد داشت. اما در عين حال بايد مطمئن شويد كه اعتياد يك شخص وقت و انرژي شما را تلف نكرده و موجب ايجاد ناملايمات عصبي و تهديد سلامتي در شما نخواهد شد. ممكن است نتوانيد به تنهايي كاري انجام دهيد ولي راه هايي وجوددارد كه ميتواند و در ترك اعتياد بسيار مفيد واقع شود. در اينجا 12 روش براي كمك كردن به يك فرد معتاد را متذكر مي شويم: o سعي كنيد متوجه شويد 1- مشكل را ناديده نپنداريد حالات و اخلاقيات دوست شما دگرگون شده و رفتارهاي غير مسؤولانه او افكار شما را برهم ميريزد.تصور نميكنيد ممكن است او درگير اعتياد شده باشد؟ به غرائز خود اعتماد نماييد. به قرارهاي فراموش شده فكر كنيد، به تماسهاي تلفني بيمعني، به آنفلانزاي طولاني مدت و متعدد و به پول قرض كردنهاي مكرر. آيا نوعي رفتار نابودگر دراو احساس نمي كنيد؟ 2 - سخن بگوييدحبس كردن نفس در سينه و صحبت نكردن هنگامي كه دوست شما مست و يا خمار كنار شما قرار گرفته، نه تنها به او كمكي نمي كند، بلكه

وضعيت را بدتر و مشكلتر خواهد نمود. صبر كنيد تا حال او بهتر و قادر به شنيدن حرفهاي شما شود. سپس با او با ملايمت و نرمي صحبت نماييد. او را متوجه نگراني خود كرده و مسائلي را كه باعث دلواپسي شما مي شود را برايش شرح دهيد: " من نگران زياده روي توام . هفته پيش دوباره مجبورشدم بخاطر دير اومدنت، به خانوادت دروغ بگم. من ازين كارخوشم نمياد." 3- شريك جرم نشويداگر واقعا" نگران حال دوست خود هستيد سعي كنيد ديگر او را در كارهاي خلافش همراهي و مساعدت نكرده و ديگر با او به كازينوها، مشروب فروشي ها و محلهاي مصرف مواد مخدر نرويد. به او بگوييد ديگر تحمل بي بندو باري ها و خرابكارهاي او را نداريد. 4- گوش كنيد معتادان اغلب احساس تنهايي شديد ميكنند. آنها مايلند احساس خود بيزاري و پوچي درون خودرا به ديگران بفهمانند. درچنين شرايطي بهترين عمل ممكن است گوش دادن به صحبتهاي فرد معتاد باشد. از طفره رفتن و قضاوتهاي آني پرهيز نموده و نشان دهيد كه حضور شما به خاطر او است تا احساس نمايد ميتواند به شما اتكا و اطمينان نمايد.o آگاهيتان را افزايش دهيد 5- كمي تحقيق كنيد مطالب و كتابهاي مربوط به اعتياد را مطالعه نماييد. ببينيد چه منابعي در اين رابطه در جامعه شما وجود دارد. مراكز توانبخشي را شناسايي و برنامه هاي ترك اعتياد را از آنها درخواست نماييد. اگر دوست شما بداند چه نوع حمايتهايي براي او وجود دارد، راحت تر مي تواند اعتياد خود را ترك كند.6- در جلسات شركتش دهيد از او بخواهيد در جلسات برنامه

ريزي جهت رفع اعتياد شركت كند.اگر او ازشما خواست كه در جلسه همراهيش كنيد، جواب رد نداده و تقاضايش را بپذيريد. o عادي رفتار كنيد 7-عوض نشويد سبك و روش زندگي خود را تغيير نداده و عادي رفتار كنيد. بفرض اگر شما سيگاري هستيد، مي توانيد به سيگار كشيدن ادامه دهيد. دوست شما مي داند كه بين او و شما تفاوت وجود دارد بنابر اين او مي داند كه نبايد سيگار بكشد. يك فرد ديابتي نميتواند مقدار زيادي شيريني مصرف كند ولي اين دليل نمي شود كه وقتي شما باهم بيرون مي رويد نتوانيد تكه اي كيك به عنوان دسر براي خودتان سفارش دهيد. سيگار نكشيدن نزد يك معتاد او را به اين فكر واميدارد كه شما اراده و قدرت كافي براي ترك اعتياد را در او نمي بينيد و به همين دليل از اين كار امتناع مي ورزيد. اين عمل باعث كاهش اعتماد بنفس در فرد معتاد خواهد شد.8- سخن چيني نكنيداعتياد يك بيماري جدي است و نبايد آن را سرسري و شوخي پنداشت. اسرار او را پيش خود نگهداريد. همان طوري كه مايل نيستيد پرونده پزشكي كسي را نزد كسي بازگو كنيد،نيازي نيست ديگران از سابقه و يا پيشرفت اعتياد دوست شما مطلع گردند. 9- انرژي مثبت دهيد نميتوان بزور كسي را راهي مراكز توانبخشي يا جلسات ترك اعتيارنمود. تضعيف روحيه و گفتن عباراتي مانند " تو ديگه شكست خوردي"، "راهي برات باقي نمونده" دردي را دوا نخواهد كرد. نيابد كسي را بدليل اعتيادش ترساند. در عوض بگذاريد بفهمد كه خانواده و دوستان او نگران و دلواپسش هستند و دوست دارند بهبوديش را

ببينند. حتي اگر او منفي بود شما مثبت عمل كنيد.o عمل كنيد 10 - از خود و ديگران مراقبت نماييد اگر اعتياد همكار شما باعث اختلال در كار او شده است، مطمئن شويد كه در مورد شما خللي ايجاد نكند. وظايف او را از وضايف خود جدا كرده و اگر كوتاهي او باعث تاخير افتادن در انجام كارهاي محوله اش شد،اين موضوع را به رئيس خود توضيح دهيد. اجازه ندهيد موقيعت شغلي شما بدليل اعتياد دوستتان لطمه ببيند. اگر دوست شما در مراسم عروسي و جشني دچار ناراحتي شد، او را از محل خارج نماييد تا مراسم بهم نخورد. اگر خواست در حالتي نامناسب رانندگي كند، كليد ماشين را از او بگيريد. 11- ديگران را دخالت دهيد اگر اعتياد بصورت كامل رخنه كرده بهتر است از دوستان و افراد خانواده بخواهيد مداخله و وساطت نموده و در جلسه اي با شركت فرد معتاد به بيان تاثيرات بد رفتارهاي او به خود و ديگران مشغول گردند. ممكن است دوست شما تحت تاثير احساسات شديد قرار گرفته و تصميم بگيرد اعتيادش را ترك كند. 12- زمان رهايي را تشخيص دهيدبيخوابي هاي شبانه، افزايش استرس يا علايم بيماري مانند سردرد و سوء هاضمه در شما علائمي هستند كه نشانگر درگيري بيش از حدتان با مسئله مي باشند. در اين هنگام كه رفتارهاي مخربانه فرد معتاد سلامتي شما را نيز به خطر انداخته، لازم است مدتي به استراحت پرداخته و حتي در صورت لزوم كلا" كنار بكشيد. o از خودتان مراقبت نماييد اعتياد يك بيماري بسيار خطرناك بوده و مي تواند استع_دادها، تواناييها و داراييهاي فرد مبتلا را نابود

سازد. اعتياد علاج ناپذير اما قابل كنترل است. تصميم مصرف نكردن مواد، مست نشدن و به قمار خانه نرفتن چيزي است كه فقط توسط خود فرد معتاد بايد گرفته شود. قدرت و كنترل اعتياد در دست شما نيست. آنچه كه از شما برمي آيد، حمايت و حفظ رابطه دوستيتان مي باشد. چنانچه برغم تلاشهاي شما، هيچ تغيير و آثار نتيجه بخشي مشاهده نكرديد، بهتر است براي حفظ سلامتي خود او را رها كنيد اگر چه ممكن است اين بمعناي پايان دادن به يك دوستي چندين ساله باشد. حداقل مي دانيد كه به اندازه كافي اهميت قائل شده ايد.

به دوست معتاد خود كمك كنيد

افراد معتاد را هميشه نمي توان بسادگي تشخيص داد. يك معتاد به مشروبات الكلي يا مواد مخدر هميشه شبيه يك ولگرد خياباني كه در كنار معابر و جوي آب مي خوابد، نيست. يك قمار باز همه وقت خود را در كازينو و در كنار ماشين بخت آزمايي صرف نمي كند. اعتياد ميتواند خود را به اشكال گوناگون آشكار نمايد. اگر دوست شما روز به روز لاغرتر و ضعيف تر ميشود ممكن است مشكلي داشته باشد. رنگ پريدگي و خوارش بدن نيز مي تواند نشانه ديگري باشد. عادتها، قدرت تحمل و نشانه ها در افراد متفاوت است. نيازي نيست به فردي كه روي هر چيزي شرط بندي ميكند، يك قمار باز اطلاق كنيم، همين كه كسي بسرعت احساس خستگي و ضعف ميكند مي تواند دليل بر اعتياد باشد.يك شخص معتاد معمولا" رفتار و اعمال نامتعارف خود را نتيجه وجود اعتياد در خود ندانسته و اين مساله را انكار مي كند. او مردم و عوامل

ديگر را مقصر ميداند. اگر به عضوي از خانواده، دوست ويا همكارتان درمورد اعتياد مظنون هستيد، روشهايي وجود دارد كه بدون بخطر انداختن سلامتي خود مي توانيد به او كمك و ياري نماييد. اگر از روي عمد، اعتياد فردي را ناديده گرفته و يا به او در كتمان كردن مسئله كمك كنيد، در واقع شما نيز سهمي در از بين رفتن و تباهي وي خواهيد داشت. اما در عين حال بايد مطمئن شويد كه اعتياد يك شخص وقت و انرژي شما را تلف نكرده و موجب ايجاد ناملايمات عصبي و تهديد سلامتي در شما نخواهد شد. ممكن است نتوانيد به تنهايي كاري انجام دهيد ولي راه هايي وجوددارد كه ميتواند و در ترك اعتياد بسيار مفيد واقع شود. در اينجا 12 روش براي كمك كردن به يك فرد معتاد را متذكر مي شويم: o سعي كنيد متوجه شويد 1- مشكل را ناديده نپنداريد حالات و اخلاقيات دوست شما دگرگون شده و رفتارهاي غير مسؤولانه او افكار شما را برهم ميريزد.تصور نميكنيد ممكن است او درگير اعتياد شده باشد؟ به غرائز خود اعتماد نماييد. به قرارهاي فراموش شده فكر كنيد، به تماسهاي تلفني بيمعني، به آنفلانزاي طولاني مدت و متعدد و به پول قرض كردنهاي مكرر. آيا نوعي رفتار نابودگر دراو احساس نمي كنيد؟ 2 - سخن بگوييدحبس كردن نفس در سينه و صحبت نكردن هنگامي كه دوست شما مست و يا خمار كنار شما قرار گرفته، نه تنها به او كمكي نمي كند، بلكه وضعيت را بدتر و مشكلتر خواهد نمود. صبر كنيد تا حال او بهتر و قادر به شنيدن حرفهاي شما شود. سپس

با او با ملايمت و نرمي صحبت نماييد. او را متوجه نگراني خود كرده و مسائلي را كه باعث دلواپسي شما مي شود را برايش شرح دهيد: " من نگران زياده روي توام . هفته پيش دوباره مجبورشدم بخاطر دير اومدنت، به خانوادت دروغ بگم. من ازين كارخوشم نمياد." 3- شريك جرم نشويداگر واقعا" نگران حال دوست خود هستيد سعي كنيد ديگر او را در كارهاي خلافش همراهي و مساعدت نكرده و ديگر با او به كازينوها، مشروب فروشي ها و محلهاي مصرف مواد مخدر نرويد. به او بگوييد ديگر تحمل بي بندو باري ها و خرابكارهاي او را نداريد. 4- گوش كنيد معتادان اغلب احساس تنهايي شديد ميكنند. آنها مايلند احساس خود بيزاري و پوچي درون خودرا به ديگران بفهمانند. درچنين شرايطي بهترين عمل ممكن است گوش دادن به صحبتهاي فرد معتاد باشد. از طفره رفتن و قضاوتهاي آني پرهيز نموده و نشان دهيد كه حضور شما به خاطر او است تا احساس نمايد ميتواند به شما اتكا و اطمينان نمايد.o آگاهيتان را افزايش دهيد 5- كمي تحقيق كنيد مطالب و كتابهاي مربوط به اعتياد را مطالعه نماييد. ببينيد چه منابعي در اين رابطه در جامعه شما وجود دارد. مراكز توانبخشي را شناسايي و برنامه هاي ترك اعتياد را از آنها درخواست نماييد. اگر دوست شما بداند چه نوع حمايتهايي براي او وجود دارد، راحت تر مي تواند اعتياد خود را ترك كند.6- در جلسات شركتش دهيد از او بخواهيد در جلسات برنامه ريزي جهت رفع اعتياد شركت كند.اگر او ازشما خواست كه در جلسه همراهيش كنيد، جواب رد نداده و تقاضايش را بپذيريد.

o عادي رفتار كنيد 7-عوض نشويد سبك و روش زندگي خود را تغيير نداده و عادي رفتار كنيد. بفرض اگر شما سيگاري هستيد، مي توانيد به سيگار كشيدن ادامه دهيد. دوست شما مي داند كه بين او و شما تفاوت وجود دارد بنابر اين او مي داند كه نبايد سيگار بكشد. يك فرد ديابتي نميتواند مقدار زيادي شيريني مصرف كند ولي اين دليل نمي شود كه وقتي شما باهم بيرون مي رويد نتوانيد تكه اي كيك به عنوان دسر براي خودتان سفارش دهيد. سيگار نكشيدن نزد يك معتاد او را به اين فكر واميدارد كه شما اراده و قدرت كافي براي ترك اعتياد را در او نمي بينيد و به همين دليل از اين كار امتناع مي ورزيد. اين عمل باعث كاهش اعتماد بنفس در فرد معتاد خواهد شد.8- سخن چيني نكنيداعتياد يك بيماري جدي است و نبايد آن را سرسري و شوخي پنداشت. اسرار او را پيش خود نگهداريد. همان طوري كه مايل نيستيد پرونده پزشكي كسي را نزد كسي بازگو كنيد،نيازي نيست ديگران از سابقه و يا پيشرفت اعتياد دوست شما مطلع گردند. 9- انرژي مثبت دهيد نميتوان بزور كسي را راهي مراكز توانبخشي يا جلسات ترك اعتيارنمود. تضعيف روحيه و گفتن عباراتي مانند " تو ديگه شكست خوردي"، "راهي برات باقي نمونده" دردي را دوا نخواهد كرد. نيابد كسي را بدليل اعتيادش ترساند. در عوض بگذاريد بفهمد كه خانواده و دوستان او نگران و دلواپسش هستند و دوست دارند بهبوديش را ببينند. حتي اگر او منفي بود شما مثبت عمل كنيد.o عمل كنيد 10 - از خود و ديگران مراقبت نماييد اگر

اعتياد همكار شما باعث اختلال در كار او شده است، مطمئن شويد كه در مورد شما خللي ايجاد نكند. وظايف او را از وضايف خود جدا كرده و اگر كوتاهي او باعث تاخير افتادن در انجام كارهاي محوله اش شد،اين موضوع را به رئيس خود توضيح دهيد. اجازه ندهيد موقيعت شغلي شما بدليل اعتياد دوستتان لطمه ببيند. اگر دوست شما در مراسم عروسي و جشني دچار ناراحتي شد، او را از محل خارج نماييد تا مراسم بهم نخورد. اگر خواست در حالتي نامناسب رانندگي كند، كليد ماشين را از او بگيريد. 11- ديگران را دخالت دهيد اگر اعتياد بصورت كامل رخنه كرده بهتر است از دوستان و افراد خانواده بخواهيد مداخله و وساطت نموده و در جلسه اي با شركت فرد معتاد به بيان تاثيرات بد رفتارهاي او به خود و ديگران مشغول گردند. ممكن است دوست شما تحت تاثير احساسات شديد قرار گرفته و تصميم بگيرد اعتيادش را ترك كند. 12- زمان رهايي را تشخيص دهيدبيخوابي هاي شبانه، افزايش استرس يا علايم بيماري مانند سردرد و سوء هاضمه در شما علائمي هستند كه نشانگر درگيري بيش از حدتان با مسئله مي باشند. در اين هنگام كه رفتارهاي مخربانه فرد معتاد سلامتي شما را نيز به خطر انداخته، لازم است مدتي به استراحت پرداخته و حتي در صورت لزوم كلا" كنار بكشيد. o از خودتان مراقبت نماييد اعتياد يك بيماري بسيار خطرناك بوده و مي تواند استع_دادها، تواناييها و داراييهاي فرد مبتلا را نابود سازد. اعتياد علاج ناپذير اما قابل كنترل است. تصميم مصرف نكردن مواد، مست نشدن و به قمار خانه نرفتن چيزي است

كه فقط توسط خود فرد معتاد بايد گرفته شود. قدرت و كنترل اعتياد در دست شما نيست. آنچه كه از شما برمي آيد، حمايت و حفظ رابطه دوستيتان مي باشد. چنانچه برغم تلاشهاي شما، هيچ تغيير و آثار نتيجه بخشي مشاهده نكرديد، بهتر است براي حفظ سلامتي خود او را رها كنيد اگر چه ممكن است اين بمعناي پايان دادن به يك دوستي چندين ساله باشد. حداقل مي دانيد كه به اندازه كافي اهميت قائل شده ايد.

به زندگي خود معنويت بخشي

آيا تا به حال شده كه فكر كنيد خودتان را گم كرده ايد، يا حس كنيد كه خودتان نيستيد؟يا بخواهيد كمي رشد كنيد و بزرگتر شويد؟ در اين مقاله قصد داريم شما را با نكاتي آشنا كنيم كه بشما كمك ميكند خود را بيشتر بشناسيد و احساس بهتري پيدا كنيد. مراحل: 1.به مكاني آرام و بي صدا برويد (اگر چنين محلي پيدا نكرديد، حداقل به محلي برويد كه صداهاي آزار دهنده نشنويد) و بنشينيد. حتماً يك دفترچه يادداشت هم با خود ببريد. 2. ذهنتان را از همه افكار پاك كنيد و با فكر آزاد تمركز كنيد. 3. به زندگيتان، و خودِ درونيتان نگاه كنيد، و بينديشيد كه در حال حاضر چه بر شما ميگذرد. هر آنچه در توان داريد انجام دهيد تا به بهترين شكل تمركز كنيد و تصاوير و افكار مثبت به فكرتان بيايد. اگر مي خواهيد، افكارتان را در دفترچه، يادداشت يا طراحي كنيد. 4. يك دعا يا آهنگي كه به ذهنتان مي آيد را بخوانيد. 5. مديتيشن را آغاز كنيد. مي توانيد به حالت يوگا هم بنشينيد.6. از خود بپرسيد كه چرا چنين احساسي داريد

يا چرا احساس پوچي مي كنيد. چرا اينطور شده و چطور مي توانيد آن را برطرف كنيد. 7. اهدافتان را در زندگي به ياد آوريد و ببينيد آيا به آنها دست يافته ايد يا اينكه براي رسيدن به آنها بايد برنامه ريزي كرده و مراحل مختلف را طي كنيد. 8. موقعيت خودتان را در بين اطرافيانتان ارزيابي كنيد. اين موقعيت ممكن است بالا، متوسط يا پايين باشد، اما فكر نكنيد كه اين موقعيت بد است يا خوب. هر موقعيت و هر رابطه را به تنهايي بررسي كنيد و ببينيد كه آيا با نشان دادن انعطاف بيشتر از خود قادر به ارتقاء آن موقعيت خواهيد بود يا نه. 9. فكر كنيد كه چه فعاليت يا عملي را به تازگي انجام داده ايد كه شما را تا حدودي ارضاء كرده است. خواندن كتاب، پياده روي، مديتيشن، كمك به مردم نيازمند، دعا و نيايش، يوگا، .... ؟ كمي از فكر كردن به آن كار لذت ببريد و كارهاي ديگري شبيه به آن را در ذهنتان برنامه ريزي كنيد كه در روزهاي آتي انجام دهيد. 10. در آخر دعا كنيد. و براي خود و مردم ديگر از خدا طلب كمك كنيد. 11. هر شب قبل از رفتن به رختخواب از خود بپرسيد كه براي سالم و حساس ماندن خودِ درونيتان آن روز چه كارهايي را انجام داده ايد. فقط به جسمتان فكر نكنيد، روحتان را هم در نظر بگيريد. فقط نگراني ها و مسائل خودتان را هم در نظر نداشته باشيد، مشكلات و مسائل ديگران و اطرافيانتان هم اهميت دارد. 12. كتاب هاي مقدس و مذهبي بخوانيد. 13. تفسيرهاي

امروزي و مرتبط با زندگي روزمره كتاب هاي مقدس را مطالعه كنيد. 14. قابليت آسيب پذيري را در خود توسعه دهيد. (بله، درست خوانديد! اكثر چهره هاي مذهبي جهان اين خصوصيت را در خود داشته اند). 15. خرد و زيركي را در خود تقويت كنيد. 16. ديدگاه هاي مختلف به زندگي را كه با علايقتان جور است، تجربه كنيد. آندسته از اين ديدگاه ها را كه معقول تر و براي زندگيتان كاربردي تر هستند را سرمشق قرار دهيد. 17. از رهنمون هاي چهره هاي شاخص مذهبي پيروي كنيد. 18. فداكاري كنيد. 19. گذشت و فداكاري ديگران را پذيرا باشيد.20. هر چه مي توانيد بيشتر و بيشتر مطالعه كنيد تا از تجربه هاي ديگران بيشتر استفاده كنيد. 21. با افرادي كه مي دانيد چنين تجربه هايي در زندگي خود داشته اند گفتگو كنيد و از تجربيات آنها بهره مند شويد. 22. با افراد ديگر درمورد مفاهيم، افكار و عقايد معنوي مباحثه كنيد تا هم خود به ديگران ياد بدهيد و هم از آنها ياد بگيريد.نكات:- دلايل زيادي وجود دارد كه انسانها به سمت معنويت گرايش پيدا مي كنند. اينكار به شما كمك مي كند تا به سؤالات مختلفي فكر كنيد. سؤال هايي مثل: آيا زندگي معنوي واقعاً و اصالتاً وجود خارجي دارد؟ چطور مي توان به چنين زندگي دست يافت؟ با اين زندگي به چه مي خواهيد برسيد؟ آيا مي خواهيد افق هايتان را گسترش دهيد؟ آيا مي دانيد كه مي خواهيد در زندگي به كجا برسيد؟ آيا براي درك افراد ديگر يا توسعه يك رابطه به آن نياز داريد؟ آيا از كسي يا اتفاقي صدمه

ديده ايد؟ آيا مي خواهيد در زندگي به چيزهاي بيشتر دست يابيد؟ آيا مي خواهيد از زندگي هاي شلوغ و پر هرج و مرج امروز به آرامش فكر و دل دست يابيد؟ آيا مي خواهيد به كل هستي و خشنودي مطلق بپيونديد؟ يا شايد هم به دنبال يك منبع انرژي بزرگتر و راهنمايي براي برطرف كردن نيازهاي روزمره زندگي خود هستيد؟ هر كدام از اين دلايل به جنبه هاي مختلف زندگي شما برمي گردد. اگر زمان به شما مجال داد، درمورد اين سوالات فكر كنيد. -نگاهي هم به موضوعات زير بيندازيد: رابطه با خدا يا حقيقت مطلق، رابطه سازي، تعادل احساسي يا جهندگي احساسي، مذاكرات گروهي، نظم و ترتيب، حساسيت، روش هاي تفكر و تحقيق، سپاس و قدرداني، بندگي، رهبري، خرد، مهارت هاي اجتماعي، شجاعت، عشق (انواع مختلف)، جذبه روحاني، كار و زحمت، انرژي، زيركي در انجام كارها، فداكاري، و ... -در اطراف خود يكي از اين گروه هاي معنوي را يافته يا با دوست خود در اين زمينه بحث و مذاكره كنيد. - يادتان باشد، روح و ذهن پاك و سالم، جسم را نيز سالم و پاك نگاه مي دارد. هشدارها:1. دقت كنيد. معنويت هم مثل ساير جنبه هاي زندگي مسئوليت هايي را در بر دارد. مراقب سوء استفاده هاي معنوي باشيد. مراقب آنچه كه قبول مي كنيد و به آن اعتقاد پيدا مي كنيد هم باشيد: ايمان احساسي است كه شما به چيزي كه نمي بينيد پيدا مي كنيد، اما اين دليل نمي شود كه به خودتان دروغ بگوييد. ترديدهاي خود را بپذيريد، تا زمانيكه تجربه و اعتقاد بيشتري پيدا كنيد. هر كسي

كه از شما مي خواهد ترديدهايتان را ناديده بگيريد و كوركورانه به چيزي ايمان بياوريد، به طرزي غيراخلاقي و نادرست مي خواهد شما را وادار به پذيرفتن چيزي كند كه علمي به آن نداريد، كه مطمئناً مشكلات زيادي را به همراه خواهد داشت. با اينكار بي حسي و بي عاطفگي شما بيشتر و بيشتر خواهد شد. بايد اجازه دهيد معنويتتان در موقعيت ها و با افكار مختلف سنجيده شود.2. در اين قسمت مبناها و آزمايشات مختلفي را برايتان عنوان مي كنيم كه به كمك آنها مي توانيد توانايي "معنوي" زندگيتان را براي برخورد با فرصت ها، چالش ها و موقعيت هاي مختلف زندگي بسنجيد. آيا معنويت شما قادر است امور زير را به انجام رساند.........در انواع مختلف بازجويي ها و آزمايشات، ثبات داشته باشد.....شما را خوشنود و راضي نگاه دارد؟ ....يك لقمه نان در سفره تان و سقفي بالاي سرتان قرار دهد؟....نيازهاي يك كودك درحال مرگ را در يك كشور فقير برطرف كند؟ ....نيازهاي اطرافيانتان را جوابگو باشد؟ ....نيازهاي جامعه را، به طور كلي، پاسخگو باشد؟ ....به تغيير نحوه زندگي جنايتكاران و بزهكاران كمك كند؟ ....حتي زندگي بهترين و خوشبخت ترين آدم هايي را كه مي شناسيد را هم تغيير دهد؟ ....به شما براي شناختن و كنار آمدن با ترسهايتان كمك كند؟....به مردم استفاده صحيح از قدرت، ثروت، و موفقيت را آموزش دهد؟ ....درك شما را از فضيلتهايي مثل مسئوليت پذيري، صداقت، احترام، و امانت داري افزايش دهد؟ ....شما را در بحث و مذاكره با افرادي كه مخالف شما هستند ياري دهد؟ ....به شما كمك كند كه هميشه در اختيار و در دسترس دوستانتان باشيد؟

با آرزوي موفقيت شما!

به زندگي خود معنويت بخشي

آيا تا به حال شده كه فكر كنيد خودتان را گم كرده ايد، يا حس كنيد كه خودتان نيستيد؟يا بخواهيد كمي رشد كنيد و بزرگتر شويد؟ در اين مقاله قصد داريم شما را با نكاتي آشنا كنيم كه بشما كمك ميكند خود را بيشتر بشناسيد و احساس بهتري پيدا كنيد. مراحل: 1.به مكاني آرام و بي صدا برويد (اگر چنين محلي پيدا نكرديد، حداقل به محلي برويد كه صداهاي آزار دهنده نشنويد) و بنشينيد. حتماً يك دفترچه يادداشت هم با خود ببريد. 2. ذهنتان را از همه افكار پاك كنيد و با فكر آزاد تمركز كنيد. 3. به زندگيتان، و خودِ درونيتان نگاه كنيد، و بينديشيد كه در حال حاضر چه بر شما ميگذرد. هر آنچه در توان داريد انجام دهيد تا به بهترين شكل تمركز كنيد و تصاوير و افكار مثبت به فكرتان بيايد. اگر مي خواهيد، افكارتان را در دفترچه، يادداشت يا طراحي كنيد. 4. يك دعا يا آهنگي كه به ذهنتان مي آيد را بخوانيد. 5. مديتيشن را آغاز كنيد. مي توانيد به حالت يوگا هم بنشينيد.6. از خود بپرسيد كه چرا چنين احساسي داريد يا چرا احساس پوچي مي كنيد. چرا اينطور شده و چطور مي توانيد آن را برطرف كنيد. 7. اهدافتان را در زندگي به ياد آوريد و ببينيد آيا به آنها دست يافته ايد يا اينكه براي رسيدن به آنها بايد برنامه ريزي كرده و مراحل مختلف را طي كنيد. 8. موقعيت خودتان را در بين اطرافيانتان ارزيابي كنيد. اين موقعيت ممكن است بالا، متوسط يا پايين باشد، اما فكر نكنيد

كه اين موقعيت بد است يا خوب. هر موقعيت و هر رابطه را به تنهايي بررسي كنيد و ببينيد كه آيا با نشان دادن انعطاف بيشتر از خود قادر به ارتقاء آن موقعيت خواهيد بود يا نه. 9. فكر كنيد كه چه فعاليت يا عملي را به تازگي انجام داده ايد كه شما را تا حدودي ارضاء كرده است. خواندن كتاب، پياده روي، مديتيشن، كمك به مردم نيازمند، دعا و نيايش، يوگا، .... ؟ كمي از فكر كردن به آن كار لذت ببريد و كارهاي ديگري شبيه به آن را در ذهنتان برنامه ريزي كنيد كه در روزهاي آتي انجام دهيد. 10. در آخر دعا كنيد. و براي خود و مردم ديگر از خدا طلب كمك كنيد. 11. هر شب قبل از رفتن به رختخواب از خود بپرسيد كه براي سالم و حساس ماندن خودِ درونيتان آن روز چه كارهايي را انجام داده ايد. فقط به جسمتان فكر نكنيد، روحتان را هم در نظر بگيريد. فقط نگراني ها و مسائل خودتان را هم در نظر نداشته باشيد، مشكلات و مسائل ديگران و اطرافيانتان هم اهميت دارد. 12. كتاب هاي مقدس و مذهبي بخوانيد. 13. تفسيرهاي امروزي و مرتبط با زندگي روزمره كتاب هاي مقدس را مطالعه كنيد. 14. قابليت آسيب پذيري را در خود توسعه دهيد. (بله، درست خوانديد! اكثر چهره هاي مذهبي جهان اين خصوصيت را در خود داشته اند). 15. خرد و زيركي را در خود تقويت كنيد. 16. ديدگاه هاي مختلف به زندگي را كه با علايقتان جور است، تجربه كنيد. آندسته از اين ديدگاه ها را كه معقول تر و براي

زندگيتان كاربردي تر هستند را سرمشق قرار دهيد. 17. از رهنمون هاي چهره هاي شاخص مذهبي پيروي كنيد. 18. فداكاري كنيد. 19. گذشت و فداكاري ديگران را پذيرا باشيد.20. هر چه مي توانيد بيشتر و بيشتر مطالعه كنيد تا از تجربه هاي ديگران بيشتر استفاده كنيد. 21. با افرادي كه مي دانيد چنين تجربه هايي در زندگي خود داشته اند گفتگو كنيد و از تجربيات آنها بهره مند شويد. 22. با افراد ديگر درمورد مفاهيم، افكار و عقايد معنوي مباحثه كنيد تا هم خود به ديگران ياد بدهيد و هم از آنها ياد بگيريد.نكات:- دلايل زيادي وجود دارد كه انسانها به سمت معنويت گرايش پيدا مي كنند. اينكار به شما كمك مي كند تا به سؤالات مختلفي فكر كنيد. سؤال هايي مثل: آيا زندگي معنوي واقعاً و اصالتاً وجود خارجي دارد؟ چطور مي توان به چنين زندگي دست يافت؟ با اين زندگي به چه مي خواهيد برسيد؟ آيا مي خواهيد افق هايتان را گسترش دهيد؟ آيا مي دانيد كه مي خواهيد در زندگي به كجا برسيد؟ آيا براي درك افراد ديگر يا توسعه يك رابطه به آن نياز داريد؟ آيا از كسي يا اتفاقي صدمه ديده ايد؟ آيا مي خواهيد در زندگي به چيزهاي بيشتر دست يابيد؟ آيا مي خواهيد از زندگي هاي شلوغ و پر هرج و مرج امروز به آرامش فكر و دل دست يابيد؟ آيا مي خواهيد به كل هستي و خشنودي مطلق بپيونديد؟ يا شايد هم به دنبال يك منبع انرژي بزرگتر و راهنمايي براي برطرف كردن نيازهاي روزمره زندگي خود هستيد؟ هر كدام از اين دلايل به جنبه هاي مختلف

زندگي شما برمي گردد. اگر زمان به شما مجال داد، درمورد اين سوالات فكر كنيد. -نگاهي هم به موضوعات زير بيندازيد: رابطه با خدا يا حقيقت مطلق، رابطه سازي، تعادل احساسي يا جهندگي احساسي، مذاكرات گروهي، نظم و ترتيب، حساسيت، روش هاي تفكر و تحقيق، سپاس و قدرداني، بندگي، رهبري، خرد، مهارت هاي اجتماعي، شجاعت، عشق (انواع مختلف)، جذبه روحاني، كار و زحمت، انرژي، زيركي در انجام كارها، فداكاري، و ... -در اطراف خود يكي از اين گروه هاي معنوي را يافته يا با دوست خود در اين زمينه بحث و مذاكره كنيد. - يادتان باشد، روح و ذهن پاك و سالم، جسم را نيز سالم و پاك نگاه مي دارد. هشدارها:1. دقت كنيد. معنويت هم مثل ساير جنبه هاي زندگي مسئوليت هايي را در بر دارد. مراقب سوء استفاده هاي معنوي باشيد. مراقب آنچه كه قبول مي كنيد و به آن اعتقاد پيدا مي كنيد هم باشيد: ايمان احساسي است كه شما به چيزي كه نمي بينيد پيدا مي كنيد، اما اين دليل نمي شود كه به خودتان دروغ بگوييد. ترديدهاي خود را بپذيريد، تا زمانيكه تجربه و اعتقاد بيشتري پيدا كنيد. هر كسي كه از شما مي خواهد ترديدهايتان را ناديده بگيريد و كوركورانه به چيزي ايمان بياوريد، به طرزي غيراخلاقي و نادرست مي خواهد شما را وادار به پذيرفتن چيزي كند كه علمي به آن نداريد، كه مطمئناً مشكلات زيادي را به همراه خواهد داشت. با اينكار بي حسي و بي عاطفگي شما بيشتر و بيشتر خواهد شد. بايد اجازه دهيد معنويتتان در موقعيت ها و با افكار مختلف سنجيده شود.2. در

اين قسمت مبناها و آزمايشات مختلفي را برايتان عنوان مي كنيم كه به كمك آنها مي توانيد توانايي "معنوي" زندگيتان را براي برخورد با فرصت ها، چالش ها و موقعيت هاي مختلف زندگي بسنجيد. آيا معنويت شما قادر است امور زير را به انجام رساند.........در انواع مختلف بازجويي ها و آزمايشات، ثبات داشته باشد.....شما را خوشنود و راضي نگاه دارد؟ ....يك لقمه نان در سفره تان و سقفي بالاي سرتان قرار دهد؟....نيازهاي يك كودك درحال مرگ را در يك كشور فقير برطرف كند؟ ....نيازهاي اطرافيانتان را جوابگو باشد؟ ....نيازهاي جامعه را، به طور كلي، پاسخگو باشد؟ ....به تغيير نحوه زندگي جنايتكاران و بزهكاران كمك كند؟ ....حتي زندگي بهترين و خوشبخت ترين آدم هايي را كه مي شناسيد را هم تغيير دهد؟ ....به شما براي شناختن و كنار آمدن با ترسهايتان كمك كند؟....به مردم استفاده صحيح از قدرت، ثروت، و موفقيت را آموزش دهد؟ ....درك شما را از فضيلتهايي مثل مسئوليت پذيري، صداقت، احترام، و امانت داري افزايش دهد؟ ....شما را در بحث و مذاكره با افرادي كه مخالف شما هستند ياري دهد؟ ....به شما كمك كند كه هميشه در اختيار و در دسترس دوستانتان باشيد؟ با آرزوي موفقيت شما!

بهداشت رواني

بهداشت رواني چيزي بيش از فقدان بيماري رواني است. اغلب افراد جامعه از سلامت روان خود غافل بوده و نسبت به آن بي اعتناء ميباشند. ويژگيها و معيارهاي بهداشت روان را ميتوان اينگونه برشمرد:

1- كيفيت انديشيدن توام با آرامش با رويكردي خنثي و يا مثبت است. در مقابل انديشه پر تنش، آزار دهنده و منفي.

2- افكار بدون هيچ مقاومتي مي آيند و

مي روند، بدون آنكه تنش قابل توجهي ايجاد كنند. در مقابل تفكر وسواسي و تكرار شونده.

3- فرد در زمان حال زندگي ميكند و تمام حواسش معطوف كاري است كه در حال انجامش است. در مقابل فردي كه غالب اوقات در خشم از گذشته و ترس از آينده بسر ميبرد.

4-احساس آرامش، امنيت، شفقت، شوخ طبعي، قدر شناسي، رضايت و كنجكاوي. در مقابل احساس تنش، خشم، نا امني و نفرت.

5- زندگي كنترل پذير مي نمايد. در مقابل احساسي كه زندگي از كنترل شما خارج است.

6- مشكلات قابل حل بنظر ميرسند و فرد خوشبينانه به مشكلات خود مينگرد. در مقابل مشكلات حل ناپذير بنظر رسيده و فرد بدبينانه به مشكلات خود نگاه ميكند.

7- عزت نفس و اعتماد بنفس بالا. در مقابل اعتماد بنفس پايين و احساس اضطراب و نا اميدي.

8- فرد احساس خوبي نسبت به خود دارد. فرد نقاط ضعف و قوت خود را بخوبي ميشناسد.

9- فرد اجازه نميدهد احساساتي مانند ترس، خشم، عشق، حسادت، گناه و اضطراب تمام وجودش را در برگيرند.10

-توان برقراري روابط اجتماعي و بين فردي رضايت بخش و پايدار.

11-توانايي خنديدن به خود و با ديگران.

12- فرد با وجود اختلاف عقايد، تفاوتها و كاستي ها براي خود و ديگران احترام قائل است.

13-توانايي پذيرش مشكلات و ناكاميهاي زندگي.

14- استقلال در تصميم گيري. عدم هراس از مشكلات و توانايي در حل بهنگام آنها.

15-توانايي سازگاري با محيط پيرامون و تغييرات.

16- داشتن روحيه شاد و با نشاط.

17-توانايي تامين نيازهاي شخصي.

18-توانايي لذت بردن از زندگي.

19- توانايي برقراري تعادل

و توازن: ميان كار و تفريح، خواب و بيداري، استراحت و فعاليت بدني، تنهايي و معاشرت با ديگران، داخل خانه ماندن و از منزل خارج شدن.

20- انعطاف پذيري: افرادي كه داراي عقايد خشك بوده و در هيچ شرايطي حاظر به تغيير عقايد خود نيستند (حتي با استدلالهاي روشن و متقاعد كننده) در واقع خود را معرض استرس زيادي قرار ميدهند. انعطاف پذيري در انتظارات و احساسات نيز ضرروي است. افرادي كه برخي احساسات و هيجانات خود را سركوب كرده و از ابراز آنها نگراني دارند خود را در معرض بيماريهاي رواني قرار ميدهند. فرد ميبايست توانايي تغيير كردن، رشد كردن و تجربه كردن طيف وسيعي از احساسات را همگام با تغيير شرايط زندگي دارا باشد.

21- (قابليت ارتجاعي) تاب آوري: در فيزيك به توانايي بازگشت به شكل اوليه پس از خم شدن، كشيده شدن و يا فشرده شدن ميباشد. اما در روانشناسي به مفهوم بازگشت به وضعيت عادي و طبيعي پس از مواجهه با ناملايمات روزگار، تغييرات و استرسها با حداقل درد و رنج است. يعني همان تاب آوردن زير فشار رواني و حفظ ثبات احساسي و سلامت رواني. توانايي كنار آمدن با ناملايمات و سازگاري با تغييرات. بيرون آمدن از شرايط سخت. ميزان مقاومت و تحمل شما.

22-توانايي دوست داشتن و عشق ورزيدن و همچنين دوست داشته شدن.

23-خلاق و بهره ور بودن.

24- توانايي بهره گيري از قوه تخيل. خيالپردازي نيز براي سلامتي روان ضروري است. اما تا حدي كه فرد قادر باشد ميان تخيل و واقعيت تفاوت قائل شود و آن دو را از هم تميز دهد.

25-فرد

احساسات خود را ميشناسد. چند نكته براي حفظ سلامت رواني1- مهارتهاي حل مسائل و اختلافات را فرا گيريد. 2-اعتماد بنفس و عزت نفس خود را افزايش دهيد. 3-هرگز خود را قرباني قلمداد نكنيد.4- روشهاي مديريت زمان را بياموزيد. 5- اجازه ندهيد احساسات شما در درونتان انباشته گردند. احساسات خود را با ديگران در ميان گذاريد. 6-از بحثها و نزاع هاي غير ضروري اجتناب ورزيد. 7-عواملي كه در شما ايجاد استرس مي كنند را شناسايي كرده و مواجهه با آنها را به حداقل برسانيد. 8-تكنيك هاي تمدد اعصاب و آرامش يافتن را فرا گيريد. 9-به اطرافيان خود بي توجه نبوده و در صورت لزوم ياري دهنده آنان باشيد و در حد توانايي خود بكوشيد مشكلاتشان را رفع كنيد. 10- از زندگي خود لذت ببريد. كاري را انجام دهيد كه به آن علاقمند هستيد. جايي برويد كه دوست داريد آنجا باشيد. براي خودتان زندگي كنيد و نه براي ديگران.11- تنها با افراد شاد و هم عقيده با خود معاشرت كنيد. جدا از افرادي كه اعتماد بنفس شما را كاهش ميدهند دوري كنيد. (افرادي كه ناعادلانه از شما انتقاد كرده و يا تحقيرتان ميكنند) 12-از كمال گرايي بپرهيزيد.هيچ كس كامل نيست.13- براي خود اهداف معقول، واقع گرايانه و در حد توانايي تان تعيين كنيد.14- چيزهايي كه قادر نميباشيد در خود و ديگران تغيير دهيد را بپذيريد. ديگران را همانگونه كه هستند بپذيريد. 15-خشم خود را كنترل كنيد.16-اشتباهات خود و ديگران را مورد بخشش قرار دهيد. 17-به قدر توانايي خود كار كنيد. 18- در زمان حال زندگي كنيد. از گذشته درس بگيريد و براي آينده برنامه ريزي كنيد. 19-

رژيم غذايي متعادل لازمه بهداشت روان است. از مصرف الكل وكافئين بپرهيزيد. سيگار نكشيد و فعاليت بدني را ترك نكنيد. خواب كافي داشته باشيد.20- تاب آوري، انعطاف پذيري و ايجاد توازن را فراموش نكنيد. 21- مسئوليت زندگي خود را بپذيريد. از ديگران انتظار نداشته باشيد تمام نيازهاي شما را تامين كنند. خودتان اين كار را مي بايست انجام دهيد. * بهداشت روان همان پندار نيك، گفتار نيك و كردار نيك است .

بهداشت رواني

بهداشت رواني چيزي بيش از فقدان بيماري رواني است. اغلب افراد جامعه از سلامت روان خود غافل بوده و نسبت به آن بي اعتناء ميباشند. ويژگيها و معيارهاي بهداشت روان را ميتوان اينگونه برشمرد: 1- كيفيت انديشيدن توام با آرامش با رويكردي خنثي و يا مثبت است. در مقابل انديشه پر تنش، آزار دهنده و منفي. 2- افكار بدون هيچ مقاومتي مي آيند و مي روند، بدون آنكه تنش قابل توجهي ايجاد كنند. در مقابل تفكر وسواسي و تكرار شونده. 3- فرد در زمان حال زندگي ميكند و تمام حواسش معطوف كاري است كه در حال انجامش است. در مقابل فردي كه غالب اوقات در خشم از گذشته و ترس از آينده بسر ميبرد. 4-احساس آرامش، امنيت، شفقت، شوخ طبعي، قدر شناسي، رضايت و كنجكاوي. در مقابل احساس تنش، خشم، نا امني و نفرت. 5- زندگي كنترل پذير مي نمايد. در مقابل احساسي كه زندگي از كنترل شما خارج است. 6- مشكلات قابل حل بنظر ميرسند و فرد خوشبينانه به مشكلات خود مينگرد. در مقابل مشكلات حل ناپذير بنظر رسيده و فرد بدبينانه به مشكلات خود نگاه ميكند. 7- عزت نفس و اعتماد

بنفس بالا. در مقابل اعتماد بنفس پايين و احساس اضطراب و نا اميدي. 8- فرد احساس خوبي نسبت به خود دارد. فرد نقاط ضعف و قوت خود را بخوبي ميشناسد. 9- فرد اجازه نميدهد احساساتي مانند ترس، خشم، عشق، حسادت، گناه و اضطراب تمام وجودش را در برگيرند.10 -توان برقراري روابط اجتماعي و بين فردي رضايت بخش و پايدار. 11-توانايي خنديدن به خود و با ديگران. 12- فرد با وجود اختلاف عقايد، تفاوتها و كاستي ها براي خود و ديگران احترام قائل است. 13-توانايي پذيرش مشكلات و ناكاميهاي زندگي. 14- استقلال در تصميم گيري. عدم هراس از مشكلات و توانايي در حل بهنگام آنها. 15-توانايي سازگاري با محيط پيرامون و تغييرات. 16- داشتن روحيه شاد و با نشاط. 17-توانايي تامين نيازهاي شخصي. 18-توانايي لذت بردن از زندگي. 19- توانايي برقراري تعادل و توازن: ميان كار و تفريح، خواب و بيداري، استراحت و فعاليت بدني، تنهايي و معاشرت با ديگران، داخل خانه ماندن و از منزل خارج شدن. 20- انعطاف پذيري: افرادي كه داراي عقايد خشك بوده و در هيچ شرايطي حاظر به تغيير عقايد خود نيستند (حتي با استدلالهاي روشن و متقاعد كننده) در واقع خود را معرض استرس زيادي قرار ميدهند. انعطاف پذيري در انتظارات و احساسات نيز ضرروي است. افرادي كه برخي احساسات و هيجانات خود را سركوب كرده و از ابراز آنها نگراني دارند خود را در معرض بيماريهاي رواني قرار ميدهند. فرد ميبايست توانايي تغيير كردن، رشد كردن و تجربه كردن طيف وسيعي از احساسات را همگام با تغيير شرايط زندگي دارا باشد. 21- (قابليت ارتجاعي) تاب آوري: در فيزيك به

توانايي بازگشت به شكل اوليه پس از خم شدن، كشيده شدن و يا فشرده شدن ميباشد. اما در روانشناسي به مفهوم بازگشت به وضعيت عادي و طبيعي پس از مواجهه با ناملايمات روزگار، تغييرات و استرسها با حداقل درد و رنج است. يعني همان تاب آوردن زير فشار رواني و حفظ ثبات احساسي و سلامت رواني. توانايي كنار آمدن با ناملايمات و سازگاري با تغييرات. بيرون آمدن از شرايط سخت. ميزان مقاومت و تحمل شما. 22-توانايي دوست داشتن و عشق ورزيدن و همچنين دوست داشته شدن. 23-خلاق و بهره ور بودن. 24- توانايي بهره گيري از قوه تخيل. خيالپردازي نيز براي سلامتي روان ضروري است. اما تا حدي كه فرد قادر باشد ميان تخيل و واقعيت تفاوت قائل شود و آن دو را از هم تميز دهد. 25-فرد احساسات خود را ميشناسد. چند نكته براي حفظ سلامت رواني1- مهارتهاي حل مسائل و اختلافات را فرا گيريد. 2-اعتماد بنفس و عزت نفس خود را افزايش دهيد. 3-هرگز خود را قرباني قلمداد نكنيد.4- روشهاي مديريت زمان را بياموزيد. 5- اجازه ندهيد احساسات شما در درونتان انباشته گردند. احساسات خود را با ديگران در ميان گذاريد. 6-از بحثها و نزاع هاي غير ضروري اجتناب ورزيد. 7-عواملي كه در شما ايجاد استرس مي كنند را شناسايي كرده و مواجهه با آنها را به حداقل برسانيد. 8-تكنيك هاي تمدد اعصاب و آرامش يافتن را فرا گيريد. 9-به اطرافيان خود بي توجه نبوده و در صورت لزوم ياري دهنده آنان باشيد و در حد توانايي خود بكوشيد مشكلاتشان را رفع كنيد. 10- از زندگي خود لذت ببريد. كاري را انجام دهيد

كه به آن علاقمند هستيد. جايي برويد كه دوست داريد آنجا باشيد. براي خودتان زندگي كنيد و نه براي ديگران.11- تنها با افراد شاد و هم عقيده با خود معاشرت كنيد. جدا از افرادي كه اعتماد بنفس شما را كاهش ميدهند دوري كنيد. (افرادي كه ناعادلانه از شما انتقاد كرده و يا تحقيرتان ميكنند) 12-از كمال گرايي بپرهيزيد.هيچ كس كامل نيست.13- براي خود اهداف معقول، واقع گرايانه و در حد توانايي تان تعيين كنيد.14- چيزهايي كه قادر نميباشيد در خود و ديگران تغيير دهيد را بپذيريد. ديگران را همانگونه كه هستند بپذيريد. 15-خشم خود را كنترل كنيد.16-اشتباهات خود و ديگران را مورد بخشش قرار دهيد. 17-به قدر توانايي خود كار كنيد. 18- در زمان حال زندگي كنيد. از گذشته درس بگيريد و براي آينده برنامه ريزي كنيد. 19- رژيم غذايي متعادل لازمه بهداشت روان است. از مصرف الكل وكافئين بپرهيزيد. سيگار نكشيد و فعاليت بدني را ترك نكنيد. خواب كافي داشته باشيد.20- تاب آوري، انعطاف پذيري و ايجاد توازن را فراموش نكنيد. 21- مسئوليت زندگي خود را بپذيريد. از ديگران انتظار نداشته باشيد تمام نيازهاي شما را تامين كنند. خودتان اين كار را مي بايست انجام دهيد. * بهداشت روان همان پندار نيك، گفتار نيك و كردار نيك است .

پارادوكس زندگي

پارادوكس (مهمل نما) در واقع به آنچه كه تناقض آميز، باور نكردني و خلاف انتظار باشد اطلاق ميگردد. آنچه كه بنظر درست مي آيد اما غلط است و يا بالعكس. پديده پارادوكس در علم هندسه، فيزيك، روانشناسي، فلسفه، اخلاق، علوم اجتماعي و منطق همواره مورد بحث بوده است. اما پارادوكس اجتماعي و فرهنگي نيز به

همان اندازه تصاوير فوق عجيب و غريب و ماهيتي دوگانه دارند. پارادوكسهاي اجتماعي و فرهنگي كه بصورت آموزه هاي اخلاقي به افراد جامعه توصيه ميگردند در متن زندگي و جامعه مصداقي ندارند. در واقع ميان ارزشها و نمود ارزشها تناقض وجود دارد. براي مثال به پارادوكسهاي زير توجه كنيد: 1- پاداش با ميزان تلاش و كوشش شما رابطه مستقيم دارد. و يا مثل معروف: "نابرده رنج گنج ميسر نميشود." اما آيا اين گفته با واقعيات زندگي همخواني دارد؟ افراد زحمتكش بسياري وجود دارند كه تمام عمر كار ميكنند و زحمت ميكشند اما در بدترين شرايط زندگي ميكنند. در مقابل افراد تن پرور و بي كفايتي وجود دارند كه در ناز و نعمت بسر مي برند بدون آنكه براي دستيابي به رفاه تلاشي نموده باشند. نمود واقعي اين مثل ميتواند چنين باشد: "نابرده گنج، گنج ميسر نميشود." 2- خوبها بر بدتها پيروز خواهند شد. اگر فقط صفات صداقت، عدالت و جوانمردي افراد خوب را مد نظر قرار دهيم به روشني درخواهيم يافت كه خوبها بازنده اصلي بازي زندگي هستند جايي كه دروغگويي، بي عدالتي و ناجوانمردي در آن موج ميزند و غالب است. نمود واقعي آن در جامعه چنين است كه بدها با دروغگويي، نيرنگ، رياكاري، بي انصافي و تقلب بر خوبها چيره ميشوند. 3- علم بهتر است يا ثروت؟ پاسخ: علم. بله پول چرك دست است و علم اندوخته جاودان. البته مسلما علم بهتر و برتر از ثروت است اما براي زندگي و ارتزاق خير. براي عالم شدن هم به پول احتياج است. اما براي ثروتمند شدن شايد زياد هم نيازي به علم نباشد. 4-

از نظر پدر و مادر ها فرزند خوب بچه اي است كه هيچ چيز نخواهد، اعتراضي نكند، اگر در سرش هم زدند صدايش در نيايد، روي حرف بزرگتر ها هم حرف نزند. اما همين پدر و مادر ها و كلا مردم زماني كه ميخواهند چنين بچه اي را توصيف كنند وي را كمرو، بي دست و پا و بي عرضه معرفي ميكنند. اين پارادوكس در بزرگسالان نيز صادق است. عكس اين موضوع نيز عينيت دارد. در اجتماع افراد پررو، كلاهبردار، دروغگو و زورگو را مذمت ميكنند اما برخي اوقات آنها را زرنگ، باهوش، شجاع و با عرضه معرفي كرده و يا به تصوير ميكشند. در فيلمهاي اكشن قهرمان فيلم كسي ست كه بيشتر ميكشد، بيشتر فريب ميدهد و بهتر زنان را اغوا ميكند. در روزنامه ها و نشريات از سركرده باندهاي تبهكاري يك قهرمان ميسازند. 5- ارزش افراد به شخصيتشان است و بس. اما در عمل ثروت، جذابيت و زيبايي ظاهر، جايگاه اجتماعي، شهرت، نسبت خانوادگي، مارك لباس و مدل اتومبيل افراد است كه نخست مورد ارزيابي قرار ميگيرد. 6- هر آنچه كه شما در برابرش مقاومت ميكنيد، آن نيز بيشتر در مقابل شما ايستادگي ميكند. هر اندازه كه از افراد و موقعيتهايي كه از آنها گريزان هستيد اجتناب ورزيد بيشتر بسمت شما جذب ميگردند. و بالعكس. 7- از هر دستي كه بدهيد از همان دست پس ميگيريد. اما ممكن است شما بسيار نوعدوست و خير خواه باشيد اما ديگران نسبت به شما خيانت كار، قدر نشناس و جفا كار باشند. كه معمولا هم چنين است. 8- پارادوكس دوري و دوستي و از دل برود

هر آنچه از ديد رود. 9- پارادوكس زمان: هنگامي كه ميخواهيد زمان كند بگذرد سريع تر سپري ميشود و بالعكس.10- در ازدواج در عين حالي كه بايد با هم يكي باشيد، بايد از هم جدا و مستقل باشيد .

پارادوكس زندگي

پارادوكس (مهمل نما) در واقع به آنچه كه تناقض آميز، باور نكردني و خلاف انتظار باشد اطلاق ميگردد. آنچه كه بنظر درست مي آيد اما غلط است و يا بالعكس. پديده پارادوكس در علم هندسه، فيزيك، روانشناسي، فلسفه، اخلاق، علوم اجتماعي و منطق همواره مورد بحث بوده است. اما پارادوكس اجتماعي و فرهنگي نيز به همان اندازه تصاوير فوق عجيب و غريب و ماهيتي دوگانه دارند. پارادوكسهاي اجتماعي و فرهنگي كه بصورت آموزه هاي اخلاقي به افراد جامعه توصيه ميگردند در متن زندگي و جامعه مصداقي ندارند. در واقع ميان ارزشها و نمود ارزشها تناقض وجود دارد. براي مثال به پارادوكسهاي زير توجه كنيد: 1- پاداش با ميزان تلاش و كوشش شما رابطه مستقيم دارد. و يا مثل معروف: "نابرده رنج گنج ميسر نميشود." اما آيا اين گفته با واقعيات زندگي همخواني دارد؟ افراد زحمتكش بسياري وجود دارند كه تمام عمر كار ميكنند و زحمت ميكشند اما در بدترين شرايط زندگي ميكنند. در مقابل افراد تن پرور و بي كفايتي وجود دارند كه در ناز و نعمت بسر مي برند بدون آنكه براي دستيابي به رفاه تلاشي نموده باشند. نمود واقعي اين مثل ميتواند چنين باشد: "نابرده گنج، گنج ميسر نميشود." 2- خوبها بر بدتها پيروز خواهند شد. اگر فقط صفات صداقت، عدالت و جوانمردي افراد خوب را مد نظر قرار دهيم به روشني درخواهيم يافت

كه خوبها بازنده اصلي بازي زندگي هستند جايي كه دروغگويي، بي عدالتي و ناجوانمردي در آن موج ميزند و غالب است. نمود واقعي آن در جامعه چنين است كه بدها با دروغگويي، نيرنگ، رياكاري، بي انصافي و تقلب بر خوبها چيره ميشوند. 3- علم بهتر است يا ثروت؟ پاسخ: علم. بله پول چرك دست است و علم اندوخته جاودان. البته مسلما علم بهتر و برتر از ثروت است اما براي زندگي و ارتزاق خير. براي عالم شدن هم به پول احتياج است. اما براي ثروتمند شدن شايد زياد هم نيازي به علم نباشد. 4- از نظر پدر و مادر ها فرزند خوب بچه اي است كه هيچ چيز نخواهد، اعتراضي نكند، اگر در سرش هم زدند صدايش در نيايد، روي حرف بزرگتر ها هم حرف نزند. اما همين پدر و مادر ها و كلا مردم زماني كه ميخواهند چنين بچه اي را توصيف كنند وي را كمرو، بي دست و پا و بي عرضه معرفي ميكنند. اين پارادوكس در بزرگسالان نيز صادق است. عكس اين موضوع نيز عينيت دارد. در اجتماع افراد پررو، كلاهبردار، دروغگو و زورگو را مذمت ميكنند اما برخي اوقات آنها را زرنگ، باهوش، شجاع و با عرضه معرفي كرده و يا به تصوير ميكشند. در فيلمهاي اكشن قهرمان فيلم كسي ست كه بيشتر ميكشد، بيشتر فريب ميدهد و بهتر زنان را اغوا ميكند. در روزنامه ها و نشريات از سركرده باندهاي تبهكاري يك قهرمان ميسازند. 5- ارزش افراد به شخصيتشان است و بس. اما در عمل ثروت، جذابيت و زيبايي ظاهر، جايگاه اجتماعي، شهرت، نسبت خانوادگي، مارك لباس و مدل اتومبيل

افراد است كه نخست مورد ارزيابي قرار ميگيرد. 6- هر آنچه كه شما در برابرش مقاومت ميكنيد، آن نيز بيشتر در مقابل شما ايستادگي ميكند. هر اندازه كه از افراد و موقعيتهايي كه از آنها گريزان هستيد اجتناب ورزيد بيشتر بسمت شما جذب ميگردند. و بالعكس. 7- از هر دستي كه بدهيد از همان دست پس ميگيريد. اما ممكن است شما بسيار نوعدوست و خير خواه باشيد اما ديگران نسبت به شما خيانت كار، قدر نشناس و جفا كار باشند. كه معمولا هم چنين است. 8- پارادوكس دوري و دوستي و از دل برود هر آنچه از ديد رود. 9- پارادوكس زمان: هنگامي كه ميخواهيد زمان كند بگذرد سريع تر سپري ميشود و بالعكس.10- در ازدواج در عين حالي كه بايد با هم يكي باشيد، بايد از هم جدا و مستقل باشيد .

پديده دژآوو - وقايع از پيش ديده شده

دژاوو(deja vu) ي_ك واژه فرانسوي به معني "از پيش ديده شده" ميباشد. دژاوو عبارت است از، احساسي كه گويي شما صحنه، فرد و يا شيئي را قبلا ديده و تجربه كرده ايد، در حالي كه براي نخستين بار است كه با آن مواجه ميشويد. اين احساس آشنايي عجيب و غريب معمولاً با بهت و ترس نيز همراه است. وجه تمايز آن با پيش آگاهي (precognition) آنست كه دژاوو درحين واقعه تجربه ميگردد و نه پيش از آن. 70 درصد افراد جهان حداقل يكبار در طول زندگي خود چنين پديده اي را تجربه كرده اند. بيش از 40 نظريه در رابطه با علت پيدايش اين پديده مطرح گرديده است. حالت دژاوو معمولاً بين 10 تا 30 ثانيه بطول مي

انجامد. اصطلاح دژاوو براي نخستين

بار توسط اميل بويراك در سال 1876 ميلادي مطرح گرديد. دلايل غلط بروز دژاوو: تناسخ روح - دخالت روح انسان - روشن بيني - حواس فراطبيعي - پيش آگاهي. دژاوو مزمن: برخي افراد سالخورده بطور مداوم چنين پديده اي را تجربه ميكنند. حتي از مراجعه به پزشك سرباز ميزنند، چراكه تصور ميكنند قبلاً به پزشك مراجعه كرده اند، اما مشكلشان حل نگرديده است. به باور پژوهشگران اين افرد داراي نارسايي در لوب گيجگاهي ميباشند. مداراتي كه وقتي شما چيزي را به خاطر مي آوريد فعال ميگردند، در اين عارضه همواره در حالت روشن باقي مي مانند. بنابراين خاطراتي را خلق ميكنند كه عملاً وجود نداشته اند. دژاوو به دو دسته تقسيم بندي ميگردد:1- دژاوو تداعي گر: در افراد سالم روي ميدهد. اين حالت هنگامي كه شما چيزي را مي بينيد، مي شنويد و يا مي بوييد، احساسي را در شما پديد مي آورد، كه در آن چيزهايي كه پيشتر ديده ايد، شنيده و يا بوييده ايد را برايتان تداعي ميكند. اين نوع دژاوو يك تجربه مبتني بر حافظه است و مراكز حافظه در مغز مسئول پيدايش آن ميباشند.2-دژاوو بيولوژيكي: در افراد مبتلا به صرع لوب گيجگاهي روي ميدهد. اين بيماران معمولاً درست پيش از تجربه تشنج، دژاوو را تجربه ميكنند. اين نوع دژاوو با نوع قبل بطور واضح و بارزي متفاوت است. فردي كه دژاوو بيولوژيكي را تجربه ميكند، به واقع باور دارد كه اين شرايط را عيناً در گذشته تجربه كرده است، و نه يك احساس لحظه اي كه فوراً ناپديد ميشود. نكته: دژاوو در اختلالات رواني نظير اضطراب، افسردگي، اختلالات گسستگي و اسكيزوفرنيا

نيز مشاهده ميگردد. نكته: رده سني بين 15 تا 25 سال بيش از ساير گروه هاي سني دژاوو را تجربه ميكنند. تجربه دژاوو با افزايش سن كاهش مي يابد. نكته: پديده دژاوو بيشتر توسط افرادي كه بيشتر سفر ميكنند، متمول بوده، از تحصيلات بالاتري برخوردارند، قوه تخيل فعال تري دارند، قادر به ياد آوري روياهاي خود هستند و روشنفكرتر هستند تجربه ميگردد. نكته: برخي پژوهشگران اعتقاد دارند دژاوو بيشتر در زمانهايي كه فرد مضطرب و داراي استرس است بيشتر تجربه ميگردد. برخي نيز عكس اين فرضيه را قبول دارند. يعني هر چه فرد آرام تر و آسوده خاطر تر باشد، احتمال اينكه دژاوو را تجربه كند بيشتر است. o نظريه هاي پيشتاز: 1-توجه تقسيم شده (divided attention): كه به نظريه تلفن همراه نيز شهرت دارد، هنگامي كه ما حواسمان به چيزي منحرف ميگردد (صحبت با تلفن همراه)، باز بطور نيمه خودآگاه (زير آستانه اي) وقايع پيرامون خود را به حافظه مي سپاريم، اما ممكن است آنها را بطور آگاهانه در حافظه خود ثبت نكنيم. سپس وقتي كه ما فرصت مي يابيم به عملي كه در حال انجامش ميباشيم تمركز يابيم (رانندگي)، پيرامون ما آشنا بنظر خواهند رسيد. براي مثال وقتي كه شما براي نخستين بار وارد منزلي ميشويد، توجه شما بيشتر به صاحبخانه معطوف است، اما مغز شما در اين حين خانه را از حيث ديداري، شنيداري و يا بويايي مورد پردازش قرار ميدهد. و شما وقتي كه به خانه نظر مي افكنيد، چنين ميپنداريد كه قبلا آن جا بوده ايد. تجربه اوليه يا بطور كامل مورد توجه قرار نگرفته و يا بدرستي و با

جزئيات در حافظه رمز گذاري نشده است. بنابراين شرايط فعلي آغازگر يادآوري اجزاء از گذشته مي شود. فرد از آنجايي كه دقت كافي نكرده، عمده تجربه اوليه را فراموش كرده است. تجربه اوليه ممكن است چند ثانيه تا چند دقيقه قبل از حالت دژاوو روي داده باشد. نكته:ذهن ناخودآگاه اندكي سريعتر از ذهن خودآگاه ما شرايط پيرامون ما را پردازش و ادراك ميكند. 2-نظريه هولوگرام(hologram theory):خاطرات همچون هولوگرام ميباشند،يعني شما ميتوانيد كل تصوير 3 بعدي را توسط هر كدام از اجزاء كل بازآفريني كنيد. هر چه آن اجزاء كوچكتر باشند، تصوير نهايي مبهم تر خواهد بود. دژاوو هنگامي رخ ميدهد كه برخي از جزئيات موجود در محيطي كه ما در آن حضور داريم (صحنه، بو، صدا) مشابه برخي بقاياي خاطره ما از گذشته است، كه مغز ما صحنه كامل را از روي اجزاء (موجود فعلي) بازآفريني كرده است. 3-پردازش دوگانه(dual proccesing): و يا تاخير ديداري مبتني است بر اينكه چگونه مغز اطلاعات جديد را پردازش كرده و خاطرات كوتاه مدت و بلند مدت را ذخيره ميكند. به باور برخي دانشمندان پاسخ به تاخير افتاده نورولوژيكي علت دژاوو است. از آنجايي كه اطلاعات به مركز پردازش مغز از طريق بيش از يك مسير وارد ميگردد، امكان دارد كه گاه آن تلفيق و تركيب اطلاعات با يكديگر همزماني نداشته باشند. لوب گيجگاهي چپ مغز مسئول طبقه بندي اطلاعات ورودي ميباشد. لوب گيجگاهي اطلاعات را دو مرتبه، با يك تاخير چند ميلي ثانيه اي بين ارسال دو پيام دريافت ميكند. يك بار مستقيما و يك بار ديگر از راه انحرافي از نيمكره راست مغز. چنانچه تاخير ارسال پيام

دوم اندكي بيشتر از معمول طول بكشد، مغز ممكن است اطلاعات را به غلط زمانبندي كرده و به عنوان يك حافظه پيشين ثبت كند، كه در اين صورت حس ناگهاني آشنايي به انسان دست ميدهد. - مسير سيگنالهاي دو چشم به سمت مغز از حيث طول اندكي متفاوت است. مغز اطلاعات را از يك چشم دريافت كرده و فوراً در حافظه ثبت ميكند. لحظه اي بعد سيگنال از چشم دوم به مغز ميرسد. سپس مغز فوراً در مي يابد كه اطلاعات دريافتي آشنا است، دقيقا مشابه آنچه در حافظه موجود است. هرگاه اختلاف ورود اطلاعات دو چشم بيش از 0.025 ثانيه بطول انجامد ،ممكن است مغز دو تصوير را يك تصوير واحد تفسير نكرده و حالت دژاوو به انسان دست دهد. - انسان در واقع دو روش پردازش اطلاعات ديداري مجزا در مغز خود دارد. يك مسير ساقه مغز كه در مراحل اوليه تكامل، مغز براي پردازش اطلاعات ديداري از آن استفاده ميكرده است. و مسير جديد تالاموس كه انسان امروزي از آن استفاده ميكند، چراكه كارامدي و سرعت عمل آن بيشتراست. سرعت پردازش اطلاعات ديداري در مركز تالاموس 0.025 ثانيه سريعتر از مركز ساقه مغز است. برخي افراد كه كماكان مسير قديمي ساقه مغزشان فعال است، مغز دو تصوير مجزا از يك صحنه دريافت ميكند كه دژاوو را پديد مي آورد.4- منابع ديگر خاطرات: ما داراي خاطرات ذخيره شده فراواني از جوانب گوناگون زندگي خود هستيم. نه تنها از تجارب شخصي خودمان بلكه از تجارب ديگران، فيلم هاي سينمايي، تصاوير و كتاب هاي كه مطالعه شان كرده ايم. ما ممكن است خاطرات محكمي از

چيزهايي كه ديده و يا خوانده ايم در حافظه مان داشته باشيم، بدون اينكه آنها را شخصاً تجربه كرده باشيم. به مرور زمان اين خاطرات ممكن است به ذهن ما رانده شوند. وقتي ما چيزي را مي بينيم و تجربه مي كنيم كه بسيار شبيه يكي از همين خاطرات است به ما احساس دژاوو دست ميدهد.5-روياها: عقيده بر آنست كه روياها مستقيماً بدون ورود به حافظه كوتاه مدت در حافظه بلند مدت ثبت ميشوند. دژاوو ممكن است خاطره يك روياي فراموش شده با عناصر يكسان در تجربه فعلي در بيداري باشد.6-عقيده زيگموند فرويد:دژاوو هنگامي روي ميدهد كه فرد خودبخود يك خيالپردازي ناخوداگاه را به خاطر مي آورد. از آنجايي كه (آن خيالپردازي) ناخودآگاه است مضمون و محتواي خيالپردازي از سطح آگاهي بلوكه شده است. اما حس آشنايي (به خودآگاه) نشت ميكند و تجربه دژاوو را پديد مي آورد. 7-اختلال در فراِيند حافظه علت ايجاد دژاوو ميباشد:مراكز حافظه در مغز: 1- قشر پيش پيشاني+هيپوكامپ(hippocampus): مسئول يادآوري آگاهانه ميباشند.2- اتصالات قشر مخ+قشر پاراهيپوكامپال(parahippocampal gyrus):مسئول احساس آشنايي مي باشند.نكته:قشر پاراهيپوكامپال (parahippocampal gyrus) ما را قادر ميسازد تا تعيين كنيم چه چيز برايمان آشنا و چه چيز آشنا نيست (بدون بازيايي خاطره خاص آن). مسئوليت حافظه بلند مدت را نيز برعهده دارد. نكته:هيپوكامپ ما را قادر ميسازد تا آگاهانه وقايع را بخاطر آوريم. 3- آميگدال (بادامه)(amygdala):مسئوليت هشياري ما در زمان حال را بر عهده دارد. 4- هيپوتالاموس(hypothalamus):مسئوليت حافظه كوتاه مدت انسان را بر عهده دارد.ما اطلاعات را از محيط ميگيريم و آنرا در حافظه كوتاه مدت خود نگه ميداريم و سپس با حافظه بلند مدت خود مقايسه كرده و

تصميم گيري مي كنيم. اما دژاوو وقتي پيش مي آيد كه اطلاعات دريافت شده از محيط بجاي پردازش شدن در بخشي از مغز كه مسئول پردازش زمان حال است (بادامه) به دلايل خاصي در قسمتهاي مربوط به حافظه كوتاه مدت يا بلند مدت (هيپوتالاموس يا پاراهيپوكامپال) پردازش ميشوند. در اين شرايط چيزهايي كه از محيط توسط مغز دريافت ميشوند، براي انسان احساس "خاطره بودن" ميدهند و در اينجا است كه حالت دژاوو به انسان دست ميدهد. نكته:دژاوو زماني رخ ميدهد كه قسمت پاراهيپوكامپال بطور موقت بر اثر فعاليت طبيعي هيپوكامپ فعال ميگردد. نكته: همپوشاني ميان سامانه هاي عصبي مسئول حافظه كوتاه مدت و حافظه بلند مدت، علت ايجاد دژاوو مي باشد.انواع دژاوو: deja vecu =از پيش تجربه شده deja senti=از پيش حس شده deja visite=از پيش بازديد شده deja voulu=از پيش آرزو شده deja entendu=از پيش شنيده شده deja eprouvre=از پيش تجربه شده deja fait=از پيش انجام شده deja pense=از پيش انديشيده شده deja su=از پيش دانسته شده deja dit=از پيش بيان شده (مضمون) deja lu=از پيش خوانده شده deja reve=از پيش در رويا ديده شده deja parle=از پيش بيان شده (عين واژه ها)deja recontre=از پيش ملاقات شده نكته: جامائس وو (جومس وو) jamais vu: به معني"هرگز ديده نشده" حالت عكس دژاوو ميباشد. هرگونه وضعيت و صحنه آشنا كه براي ناظر ناآشنا بنظر رسد. فرد در يك لحظه يك شخص، واژه و يا مكان آشنا را نميتواند تشخيص بدهد، و تصور ميكند تا به حال با آن روبرو نشده است. مثلاً وقتي با دوست خود در حال صحبت كردن ميباشيد، ناگهان تصور ميكنيد با يك

فرد غريبه در حال گفتگو هستيد. نكته: پرسك وو (presque vu) : به معني"تقريبا ديده شده" ميباشد. به حالتي اطلاق ميگردد كه اطلاعات آشنا بوده و اما دسترسي به آنها امكان پذير نيست. اصطلاح "نوك زبان بودن" ميباشد.

پديده دژآوو - وقايع از پيش ديده شده

دژاوو(deja vu) ي_ك واژه فرانسوي به معني "از پيش ديده شده" ميباشد. دژاوو عبارت است از، احساسي كه گويي شما صحنه، فرد و يا شيئي را قبلا ديده و تجربه كرده ايد، در حالي كه براي نخستين بار است كه با آن مواجه ميشويد. اين احساس آشنايي عجيب و غريب معمولاً با بهت و ترس نيز همراه است. وجه تمايز آن با پيش آگاهي (precognition) آنست كه دژاوو درحين واقعه تجربه ميگردد و نه پيش از آن. 70 درصد افراد جهان حداقل يكبار در طول زندگي خود چنين پديده اي را تجربه كرده اند. بيش از 40 نظريه در رابطه با علت پيدايش اين پديده مطرح گرديده است. حالت دژاوو معمولاً بين 10 تا 30 ثانيه بطول مي

انجامد. اصطلاح دژاوو براي نخستين بار توسط اميل بويراك در سال 1876 ميلادي مطرح گرديد. دلايل غلط بروز دژاوو: تناسخ روح - دخالت روح انسان - روشن بيني - حواس فراطبيعي - پيش آگاهي. دژاوو مزمن: برخي افراد سالخورده بطور مداوم چنين پديده اي را تجربه ميكنند. حتي از مراجعه به پزشك سرباز ميزنند، چراكه تصور ميكنند قبلاً به پزشك مراجعه كرده اند، اما مشكلشان حل نگرديده است. به باور پژوهشگران اين افرد داراي نارسايي در لوب گيجگاهي ميباشند. مداراتي كه وقتي شما چيزي را به خاطر مي آوريد فعال ميگردند، در اين عارضه

همواره در حالت روشن باقي مي مانند. بنابراين خاطراتي را خلق ميكنند كه عملاً وجود نداشته اند. دژاوو به دو دسته تقسيم بندي ميگردد:1- دژاوو تداعي گر: در افراد سالم روي ميدهد. اين حالت هنگامي كه شما چيزي را مي بينيد، مي شنويد و يا مي بوييد، احساسي را در شما پديد مي آورد، كه در آن چيزهايي كه پيشتر ديده ايد، شنيده و يا بوييده ايد را برايتان تداعي ميكند. اين نوع دژاوو يك تجربه مبتني بر حافظه است و مراكز حافظه در مغز مسئول پيدايش آن ميباشند.2-دژاوو بيولوژيكي: در افراد مبتلا به صرع لوب گيجگاهي روي ميدهد. اين بيماران معمولاً درست پيش از تجربه تشنج، دژاوو را تجربه ميكنند. اين نوع دژاوو با نوع قبل بطور واضح و بارزي متفاوت است. فردي كه دژاوو بيولوژيكي را تجربه ميكند، به واقع باور دارد كه اين شرايط را عيناً در گذشته تجربه كرده است، و نه يك احساس لحظه اي كه فوراً ناپديد ميشود. نكته: دژاوو در اختلالات رواني نظير اضطراب، افسردگي، اختلالات گسستگي و اسكيزوفرنيا نيز مشاهده ميگردد. نكته: رده سني بين 15 تا 25 سال بيش از ساير گروه هاي سني دژاوو را تجربه ميكنند. تجربه دژاوو با افزايش سن كاهش مي يابد. نكته: پديده دژاوو بيشتر توسط افرادي كه بيشتر سفر ميكنند، متمول بوده، از تحصيلات بالاتري برخوردارند، قوه تخيل فعال تري دارند، قادر به ياد آوري روياهاي خود هستند و روشنفكرتر هستند تجربه ميگردد. نكته: برخي پژوهشگران اعتقاد دارند دژاوو بيشتر در زمانهايي كه فرد مضطرب و داراي استرس است بيشتر تجربه ميگردد. برخي نيز عكس اين فرضيه را قبول دارند.

يعني هر چه فرد آرام تر و آسوده خاطر تر باشد، احتمال اينكه دژاوو را تجربه كند بيشتر است. o نظريه هاي پيشتاز: 1-توجه تقسيم شده (divided attention): كه به نظريه تلفن همراه نيز شهرت دارد، هنگامي كه ما حواسمان به چيزي منحرف ميگردد (صحبت با تلفن همراه)، باز بطور نيمه خودآگاه (زير آستانه اي) وقايع پيرامون خود را به حافظه مي سپاريم، اما ممكن است آنها را بطور آگاهانه در حافظه خود ثبت نكنيم. سپس وقتي كه ما فرصت مي يابيم به عملي كه در حال انجامش ميباشيم تمركز يابيم (رانندگي)، پيرامون ما آشنا بنظر خواهند رسيد. براي مثال وقتي كه شما براي نخستين بار وارد منزلي ميشويد، توجه شما بيشتر به صاحبخانه معطوف است، اما مغز شما در اين حين خانه را از حيث ديداري، شنيداري و يا بويايي مورد پردازش قرار ميدهد. و شما وقتي كه به خانه نظر مي افكنيد، چنين ميپنداريد كه قبلا آن جا بوده ايد. تجربه اوليه يا بطور كامل مورد توجه قرار نگرفته و يا بدرستي و با جزئيات در حافظه رمز گذاري نشده است. بنابراين شرايط فعلي آغازگر يادآوري اجزاء از گذشته مي شود. فرد از آنجايي كه دقت كافي نكرده، عمده تجربه اوليه را فراموش كرده است. تجربه اوليه ممكن است چند ثانيه تا چند دقيقه قبل از حالت دژاوو روي داده باشد. نكته:ذهن ناخودآگاه اندكي سريعتر از ذهن خودآگاه ما شرايط پيرامون ما را پردازش و ادراك ميكند. 2-نظريه هولوگرام(hologram theory):خاطرات همچون هولوگرام ميباشند،يعني شما ميتوانيد كل تصوير 3 بعدي را توسط هر كدام از اجزاء كل بازآفريني كنيد. هر چه آن اجزاء كوچكتر

باشند، تصوير نهايي مبهم تر خواهد بود. دژاوو هنگامي رخ ميدهد كه برخي از جزئيات موجود در محيطي كه ما در آن حضور داريم (صحنه، بو، صدا) مشابه برخي بقاياي خاطره ما از گذشته است، كه مغز ما صحنه كامل را از روي اجزاء (موجود فعلي) بازآفريني كرده است. 3-پردازش دوگانه(dual proccesing): و يا تاخير ديداري مبتني است بر اينكه چگونه مغز اطلاعات جديد را پردازش كرده و خاطرات كوتاه مدت و بلند مدت را ذخيره ميكند. به باور برخي دانشمندان پاسخ به تاخير افتاده نورولوژيكي علت دژاوو است. از آنجايي كه اطلاعات به مركز پردازش مغز از طريق بيش از يك مسير وارد ميگردد، امكان دارد كه گاه آن تلفيق و تركيب اطلاعات با يكديگر همزماني نداشته باشند. لوب گيجگاهي چپ مغز مسئول طبقه بندي اطلاعات ورودي ميباشد. لوب گيجگاهي اطلاعات را دو مرتبه، با يك تاخير چند ميلي ثانيه اي بين ارسال دو پيام دريافت ميكند. يك بار مستقيما و يك بار ديگر از راه انحرافي از نيمكره راست مغز. چنانچه تاخير ارسال پيام دوم اندكي بيشتر از معمول طول بكشد، مغز ممكن است اطلاعات را به غلط زمانبندي كرده و به عنوان يك حافظه پيشين ثبت كند، كه در اين صورت حس ناگهاني آشنايي به انسان دست ميدهد. - مسير سيگنالهاي دو چشم به سمت مغز از حيث طول اندكي متفاوت است. مغز اطلاعات را از يك چشم دريافت كرده و فوراً در حافظه ثبت ميكند. لحظه اي بعد سيگنال از چشم دوم به مغز ميرسد. سپس مغز فوراً در مي يابد كه اطلاعات دريافتي آشنا است، دقيقا مشابه آنچه در حافظه

موجود است. هرگاه اختلاف ورود اطلاعات دو چشم بيش از 0.025 ثانيه بطول انجامد ،ممكن است مغز دو تصوير را يك تصوير واحد تفسير نكرده و حالت دژاوو به انسان دست دهد. - انسان در واقع دو روش پردازش اطلاعات ديداري مجزا در مغز خود دارد. يك مسير ساقه مغز كه در مراحل اوليه تكامل، مغز براي پردازش اطلاعات ديداري از آن استفاده ميكرده است. و مسير جديد تالاموس كه انسان امروزي از آن استفاده ميكند، چراكه كارامدي و سرعت عمل آن بيشتراست. سرعت پردازش اطلاعات ديداري در مركز تالاموس 0.025 ثانيه سريعتر از مركز ساقه مغز است. برخي افراد كه كماكان مسير قديمي ساقه مغزشان فعال است، مغز دو تصوير مجزا از يك صحنه دريافت ميكند كه دژاوو را پديد مي آورد.4- منابع ديگر خاطرات: ما داراي خاطرات ذخيره شده فراواني از جوانب گوناگون زندگي خود هستيم. نه تنها از تجارب شخصي خودمان بلكه از تجارب ديگران، فيلم هاي سينمايي، تصاوير و كتاب هاي كه مطالعه شان كرده ايم. ما ممكن است خاطرات محكمي از چيزهايي كه ديده و يا خوانده ايم در حافظه مان داشته باشيم، بدون اينكه آنها را شخصاً تجربه كرده باشيم. به مرور زمان اين خاطرات ممكن است به ذهن ما رانده شوند. وقتي ما چيزي را مي بينيم و تجربه مي كنيم كه بسيار شبيه يكي از همين خاطرات است به ما احساس دژاوو دست ميدهد.5-روياها: عقيده بر آنست كه روياها مستقيماً بدون ورود به حافظه كوتاه مدت در حافظه بلند مدت ثبت ميشوند. دژاوو ممكن است خاطره يك روياي فراموش شده با عناصر يكسان در تجربه فعلي در

بيداري باشد.6-عقيده زيگموند فرويد:دژاوو هنگامي روي ميدهد كه فرد خودبخود يك خيالپردازي ناخوداگاه را به خاطر مي آورد. از آنجايي كه (آن خيالپردازي) ناخودآگاه است مضمون و محتواي خيالپردازي از سطح آگاهي بلوكه شده است. اما حس آشنايي (به خودآگاه) نشت ميكند و تجربه دژاوو را پديد مي آورد. 7-اختلال در فراِيند حافظه علت ايجاد دژاوو ميباشد:مراكز حافظه در مغز: 1- قشر پيش پيشاني+هيپوكامپ(hippocampus): مسئول يادآوري آگاهانه ميباشند.2- اتصالات قشر مخ+قشر پاراهيپوكامپال(parahippocampal gyrus):مسئول احساس آشنايي مي باشند.نكته:قشر پاراهيپوكامپال (parahippocampal gyrus) ما را قادر ميسازد تا تعيين كنيم چه چيز برايمان آشنا و چه چيز آشنا نيست (بدون بازيايي خاطره خاص آن). مسئوليت حافظه بلند مدت را نيز برعهده دارد. نكته:هيپوكامپ ما را قادر ميسازد تا آگاهانه وقايع را بخاطر آوريم. 3- آميگدال (بادامه)(amygdala):مسئوليت هشياري ما در زمان حال را بر عهده دارد. 4- هيپوتالاموس(hypothalamus):مسئوليت حافظه كوتاه مدت انسان را بر عهده دارد.ما اطلاعات را از محيط ميگيريم و آنرا در حافظه كوتاه مدت خود نگه ميداريم و سپس با حافظه بلند مدت خود مقايسه كرده و تصميم گيري مي كنيم. اما دژاوو وقتي پيش مي آيد كه اطلاعات دريافت شده از محيط بجاي پردازش شدن در بخشي از مغز كه مسئول پردازش زمان حال است (بادامه) به دلايل خاصي در قسمتهاي مربوط به حافظه كوتاه مدت يا بلند مدت (هيپوتالاموس يا پاراهيپوكامپال) پردازش ميشوند. در اين شرايط چيزهايي كه از محيط توسط مغز دريافت ميشوند، براي انسان احساس "خاطره بودن" ميدهند و در اينجا است كه حالت دژاوو به انسان دست ميدهد. نكته:دژاوو زماني رخ ميدهد كه قسمت پاراهيپوكامپال بطور موقت بر اثر فعاليت طبيعي

هيپوكامپ فعال ميگردد. نكته: همپوشاني ميان سامانه هاي عصبي مسئول حافظه كوتاه مدت و حافظه بلند مدت، علت ايجاد دژاوو مي باشد.انواع دژاوو: deja vecu =از پيش تجربه شده deja senti=از پيش حس شده deja visite=از پيش بازديد شده deja voulu=از پيش آرزو شده deja entendu=از پيش شنيده شده deja eprouvre=از پيش تجربه شده deja fait=از پيش انجام شده deja pense=از پيش انديشيده شده deja su=از پيش دانسته شده deja dit=از پيش بيان شده (مضمون) deja lu=از پيش خوانده شده deja reve=از پيش در رويا ديده شده deja parle=از پيش بيان شده (عين واژه ها)deja recontre=از پيش ملاقات شده نكته: جامائس وو (جومس وو) jamais vu: به معني"هرگز ديده نشده" حالت عكس دژاوو ميباشد. هرگونه وضعيت و صحنه آشنا كه براي ناظر ناآشنا بنظر رسد. فرد در يك لحظه يك شخص، واژه و يا مكان آشنا را نميتواند تشخيص بدهد، و تصور ميكند تا به حال با آن روبرو نشده است. مثلاً وقتي با دوست خود در حال صحبت كردن ميباشيد، ناگهان تصور ميكنيد با يك فرد غريبه در حال گفتگو هستيد. نكته: پرسك وو (presque vu) : به معني"تقريبا ديده شده" ميباشد. به حالتي اطلاق ميگردد كه اطلاعات آشنا بوده و اما دسترسي به آنها امكان پذير نيست. اصطلاح "نوك زبان بودن" ميباشد.

پيشگويي كامبخش

چنانچه موشكافانه تر رفتارهاي خود را مورد ارزيابي قرار دهيد، در مي يابيد كه بسياري از وقايعي كه شما آنها را به بخت و اقبال، شانس و تقدير نسبت مي دهيد، در واقع رابطه ي معنا داري با انتظارات ما و نيز پديده اي بنام "پيشگويي كامبخش" دارند. تعريف پيشگويي كامبخش(self

fulfilling prophecy): 1- پيشگويي اي ميباشد كه به خودي خود باعث محقق شدن خودش ميشود. 2-تعريفي غلط از يك موقعيت كه باعث برانگيختن يك رفتار جديد و به حقيقت پيوستن تصور و ادراك غلط اوليه ميشود. 3-روندي كه در طي آن انتظارات شما از فرد ديگر در نهايت منجر به آن ميشود تا فرد به نحوي رفتار كند كه انتظارات اوليه شما تاييد گردند. 4-چنانچه افراد شرايط را واقعي قلمداد كنند، آن شرايط در پي آمدهاي رفتارشان به واقعيت مي پيوندند. 5-افراد تمايل دارند به چيزهايي كه ميجويند دست يابند، و چه بسا سهوا آن چرا كه ميجويند خلق ميكنند. 6-ديگران به نحوي واكنش نشان ميدهند كه شما انتظار داريد واكنش نشان دهند. o o o يك چرخه از اين پديده به شكل زير رخ ميدهد: 1-ادراك كننده انتظارات خاصي مبني بر چگونگي رفتار هدف متصور ميشود. 2-سپس ادراك كننده به نحوي رفتار ميكند تا هدف را وادار به اعمال رفتار مورد انتظار خود كند. 3-هر آينه هدف به نحوي رفتار ميكند تا انتظارات ادراك كننده تاييد گردند. 4-ادراك كننده تحقق رفتار پيش بيني شده خويش را به چشم مي بيند. o عكس اين حالت پيشگويي خودشكننده (self defeating prophecy) قرار دارد. تفاوت آن با پيشگويي كامبخش به شرح زير است: پيشگويي كامبخش: پيشگويي يك نتيجه منفي كه آن نتيجه منفي به علت بازخوردهاي منفي محقق ميشود. پيشگويي خود شكننده: پيشگويي يك نتيجه منفي كه آن نتيجه منفي به علت بازخوردهاي مثبت محقق ميشود. مثالها: 1-خانواده اي صاحب دو فرزند ميباشد. والدين يكي از فرزندان را با استعدادتر و باهوش تر از فرزند ديگر ميپندارند

و يا صرفا يكي را بيش از ديگري دوست دارند. بنابراين فرزند مرجح و محبوب را بيش از فرزند دوم مورد حمايت (مالي، عاطفي، اجتماعي)، توجه و پذيرش قرار ميدهند. در نهايت فرزندي كه از حمايت بيشتري برخوردار بوده در زندگي موفق و كامياب و فرزندي كه مورد بي توجهي واقع شده در بزرگسالي ناموفق و يا فاقد اعتماد بنفس ميگردد. 2-شما دو گلدان در منزلتان نگهداري ميكنيد. اما به يكي از گلدانها بيش از ديگري توجه كرده و به آن رسيدگي ميكنيد. در نتيجه گلدان محبوب شما از رشد خوبي برخوردار گشته و شادابي خود را نيز حفظ ميكند، اما درمقابل گلدان دوم پژمرده و خشك ميشود. 3-استاد دانشگاه يكي از دانشجويان را باهوش تر از سايرين ميپندارد، بنابراين وقت بيشتري را با وي سپري ميكند. در نتيجه وي نمرات بهتري نسبت به ساير دانشجويان دريافت ميكند.4-مربي فوتبال تصور ميكند كه بازيكن تازه وارد هماهنگي لازم را با تيم ندارد و يا از مهارت و تجربه ي كافي برخوردار نيست ،بنابراين وي را وارد ميدان نميكند.هنگامي هم كه وي را براي مدت كوتاهي بازي ميدهد،ازآنجايي كه بازيكن ازآمادگي لازم برخوردار نيست(به علت فرصت ندادن به وي) بالطبع بازي خوبي از خود به نمايش نمي گذارد. 5-شما انتظار اين را داريد كه هم اتاقي شما فرد خجالتي و كم رويي باشد، از اين رو با وي زياد صحبت نمي كنيد و در نتيجه وي كمرو به نظر ميرسد. 6-شما هنگام قرار ملاقات انتظار داريد فرد مقابلتان شما را مورد پسند قرار نداده و طردتان كند. بنابراين هنگامي كه با وي روبرو ميشويد، به او بي

اعتنايي كرده و بد برخورد ميكنيد (شايد براي پيش دستي و اينكه اين شما بوديد كه نخست وي را نپسنديده و طرد كرده ايد). در نتيجه وي نيز آزرده شده و شما را طرد ميكند. 7-چنانچه با ما به نحوي رفتار شود كه گويي فرد با شخصيت و باهوشي هستيم، ما نيز همانگونه كه ديگران انتظار دارند رفتار خواهيم كرد. (و بالعكس) 8-شما وارد رستوراني مي شويد و انتظار يك سرويس دهي بد را از آن رستوران داريد. بنابراين با ارسال پيامهاي غير كلامي و يا كلامي به پيشخدمت باعث ميشويد تا وي سرويس مناسبي به شما ارائه ندهد.9-سرمايه گذاران بورس انتظار دارند تا بازار با ركود مواجه گردد. بنابراين از خريد سهام خودداري ميكنند. نتيجه آن ركود در بازار بورس ميباشد.10-هنگامي كه معلمان و استادان از دانش آموزان انتظار دارند تا خوب درس بخوانند و از پيشرفت علمي برخوردار باشند،دانش آموزان نيز خود را با اين انتظارات انطباق داده و در درس پيشرفت ميكنند (و بالعكس). از اين پديده به اثر پيگماليون(pygmalion effect) ياد ميشود كه درآن اثر نيروي انتظار در بهبود عملكرد مطرح است. 11-اثر دارونماها(placebo) كه درآن علايم بيماري با يك داروي بي اثر تسكين مي يابد نيز از همين پديده نشات ميگيرد. بيمار صرفا به خاطر اينكه انتظار بهبودي دارد، حالش بهتر ميشود. 12-فردي وارد رابطه اي ميشود، اما با اين تصور كه رابطه روزي نافرجام پايان خواهد يافت. بنابراين آنطور كه بايد در حفظ رابطه نمي كوشد و در نهايت رابطه نيز با شكست مواجه ميشود. o نتيجه: 1-چنانچه انتظار شكست داشته باشيد شكست خواهيد خورد، و چنانچه انتظار پيروزي

داشته باشيد پيروز خواهيد شد. هميشه حق با شماست. 2-ما رفتار ديگران را به نحوي تحت تاثير قرار مي دهيم كه با انتظاراتمان تطابق يابند. 3-ديگران نيز به نحوي رفتارميكنند تا رفتار خود را با انتظارات شما وفق دهند. 4-شما ميتوانيد خالق واقعيات زندگي خود باشيد. 5-همانگونه دنيا خود را به شما مي نماياند كه انتظارش را داريد.6-برچسب زدن اهميت دارد، هر چقدر هم فردي كه برچسب ميخورد سنش كمتر باشد اين اهميت دو چندان ميشود. شايد زني كه در حال حاظر زن خياباني ناميده ميشود، در نوجواني به وي انگ و تهمت بي عفتي و بي بندوباري زده ميشده است. 7-چنانچه در رابطه اي شكست خورده ايد، مطمئن باشيد شما يا شريكتان و يا يكي از نزديكان شما انتظار شكست رابطه را مي كشيده است

پيشگويي كامبخش

چنانچه موشكافانه تر رفتارهاي خود را مورد ارزيابي قرار دهيد، در مي يابيد كه بسياري از وقايعي كه شما آنها را به بخت و اقبال، شانس و تقدير نسبت مي دهيد، در واقع رابطه ي معنا داري با انتظارات ما و نيز پديده اي بنام "پيشگويي كامبخش" دارند. تعريف پيشگويي كامبخش(self fulfilling prophecy): 1- پيشگويي اي ميباشد كه به خودي خود باعث محقق شدن خودش ميشود. 2-تعريفي غلط از يك موقعيت كه باعث برانگيختن يك رفتار جديد و به حقيقت پيوستن تصور و ادراك غلط اوليه ميشود. 3-روندي كه در طي آن انتظارات شما از فرد ديگر در نهايت منجر به آن ميشود تا فرد به نحوي رفتار كند كه انتظارات اوليه شما تاييد گردند. 4-چنانچه افراد شرايط را واقعي قلمداد كنند، آن شرايط در پي آمدهاي رفتارشان به

واقعيت مي پيوندند. 5-افراد تمايل دارند به چيزهايي كه ميجويند دست يابند، و چه بسا سهوا آن چرا كه ميجويند خلق ميكنند. 6-ديگران به نحوي واكنش نشان ميدهند كه شما انتظار داريد واكنش نشان دهند. o o o يك چرخه از اين پديده به شكل زير رخ ميدهد: 1-ادراك كننده انتظارات خاصي مبني بر چگونگي رفتار هدف متصور ميشود. 2-سپس ادراك كننده به نحوي رفتار ميكند تا هدف را وادار به اعمال رفتار مورد انتظار خود كند. 3-هر آينه هدف به نحوي رفتار ميكند تا انتظارات ادراك كننده تاييد گردند. 4-ادراك كننده تحقق رفتار پيش بيني شده خويش را به چشم مي بيند. o عكس اين حالت پيشگويي خودشكننده (self defeating prophecy) قرار دارد. تفاوت آن با پيشگويي كامبخش به شرح زير است: پيشگويي كامبخش: پيشگويي يك نتيجه منفي كه آن نتيجه منفي به علت بازخوردهاي منفي محقق ميشود. پيشگويي خود شكننده: پيشگويي يك نتيجه منفي كه آن نتيجه منفي به علت بازخوردهاي مثبت محقق ميشود. مثالها: 1-خانواده اي صاحب دو فرزند ميباشد. والدين يكي از فرزندان را با استعدادتر و باهوش تر از فرزند ديگر ميپندارند و يا صرفا يكي را بيش از ديگري دوست دارند. بنابراين فرزند مرجح و محبوب را بيش از فرزند دوم مورد حمايت (مالي، عاطفي، اجتماعي)، توجه و پذيرش قرار ميدهند. در نهايت فرزندي كه از حمايت بيشتري برخوردار بوده در زندگي موفق و كامياب و فرزندي كه مورد بي توجهي واقع شده در بزرگسالي ناموفق و يا فاقد اعتماد بنفس ميگردد. 2-شما دو گلدان در منزلتان نگهداري ميكنيد. اما به يكي از گلدانها بيش از ديگري توجه كرده

و به آن رسيدگي ميكنيد. در نتيجه گلدان محبوب شما از رشد خوبي برخوردار گشته و شادابي خود را نيز حفظ ميكند، اما درمقابل گلدان دوم پژمرده و خشك ميشود. 3-استاد دانشگاه يكي از دانشجويان را باهوش تر از سايرين ميپندارد، بنابراين وقت بيشتري را با وي سپري ميكند. در نتيجه وي نمرات بهتري نسبت به ساير دانشجويان دريافت ميكند.4-مربي فوتبال تصور ميكند كه بازيكن تازه وارد هماهنگي لازم را با تيم ندارد و يا از مهارت و تجربه ي كافي برخوردار نيست ،بنابراين وي را وارد ميدان نميكند.هنگامي هم كه وي را براي مدت كوتاهي بازي ميدهد،ازآنجايي كه بازيكن ازآمادگي لازم برخوردار نيست(به علت فرصت ندادن به وي) بالطبع بازي خوبي از خود به نمايش نمي گذارد. 5-شما انتظار اين را داريد كه هم اتاقي شما فرد خجالتي و كم رويي باشد، از اين رو با وي زياد صحبت نمي كنيد و در نتيجه وي كمرو به نظر ميرسد. 6-شما هنگام قرار ملاقات انتظار داريد فرد مقابلتان شما را مورد پسند قرار نداده و طردتان كند. بنابراين هنگامي كه با وي روبرو ميشويد، به او بي اعتنايي كرده و بد برخورد ميكنيد (شايد براي پيش دستي و اينكه اين شما بوديد كه نخست وي را نپسنديده و طرد كرده ايد). در نتيجه وي نيز آزرده شده و شما را طرد ميكند. 7-چنانچه با ما به نحوي رفتار شود كه گويي فرد با شخصيت و باهوشي هستيم، ما نيز همانگونه كه ديگران انتظار دارند رفتار خواهيم كرد. (و بالعكس) 8-شما وارد رستوراني مي شويد و انتظار يك سرويس دهي بد را از آن رستوران داريد.

بنابراين با ارسال پيامهاي غير كلامي و يا كلامي به پيشخدمت باعث ميشويد تا وي سرويس مناسبي به شما ارائه ندهد.9-سرمايه گذاران بورس انتظار دارند تا بازار با ركود مواجه گردد. بنابراين از خريد سهام خودداري ميكنند. نتيجه آن ركود در بازار بورس ميباشد.10-هنگامي كه معلمان و استادان از دانش آموزان انتظار دارند تا خوب درس بخوانند و از پيشرفت علمي برخوردار باشند،دانش آموزان نيز خود را با اين انتظارات انطباق داده و در درس پيشرفت ميكنند (و بالعكس). از اين پديده به اثر پيگماليون(pygmalion effect) ياد ميشود كه درآن اثر نيروي انتظار در بهبود عملكرد مطرح است. 11-اثر دارونماها(placebo) كه درآن علايم بيماري با يك داروي بي اثر تسكين مي يابد نيز از همين پديده نشات ميگيرد. بيمار صرفا به خاطر اينكه انتظار بهبودي دارد، حالش بهتر ميشود. 12-فردي وارد رابطه اي ميشود، اما با اين تصور كه رابطه روزي نافرجام پايان خواهد يافت. بنابراين آنطور كه بايد در حفظ رابطه نمي كوشد و در نهايت رابطه نيز با شكست مواجه ميشود. o نتيجه: 1-چنانچه انتظار شكست داشته باشيد شكست خواهيد خورد، و چنانچه انتظار پيروزي داشته باشيد پيروز خواهيد شد. هميشه حق با شماست. 2-ما رفتار ديگران را به نحوي تحت تاثير قرار مي دهيم كه با انتظاراتمان تطابق يابند. 3-ديگران نيز به نحوي رفتارميكنند تا رفتار خود را با انتظارات شما وفق دهند. 4-شما ميتوانيد خالق واقعيات زندگي خود باشيد. 5-همانگونه دنيا خود را به شما مي نماياند كه انتظارش را داريد.6-برچسب زدن اهميت دارد، هر چقدر هم فردي كه برچسب ميخورد سنش كمتر باشد اين اهميت دو چندان ميشود. شايد زني

كه در حال حاظر زن خياباني ناميده ميشود، در نوجواني به وي انگ و تهمت بي عفتي و بي بندوباري زده ميشده است. 7-چنانچه در رابطه اي شكست خورده ايد، مطمئن باشيد شما يا شريكتان و يا يكي از نزديكان شما انتظار شكست رابطه را مي كشيده است

تاثير رنگ ها بر زندگي

رنگ ها بر روح و روان ما تاثيرگذارندطريقه تاثيرگذاري رنگ ها بر روحيه ما بخشي مهم از رابطه ما با دنياي اطرافمان را تشكيل مي دهد و در مغز ما نوشته شده است كه برخي رنگ هاي خاص، واكنش هاي خاصي را در روح و روان ما ايجاد خواهد كرد. رنگ ها بر همه حواس ما تاثير ميگذارند. ديدن رنگ ها مي تواند حال و هواي خودآگاه و ناخودآگاه ما را تغيير دهد. رنگ ها حتي بر غذاهايي كه مي خوريم اثر مي گذارد و اين راه خوبي است كه از طريق آن مي توانيم ببينيم رنگ ها چگونه بر ما تاثير مي گذارند و اين چطور به غرايز اوليه ما برمي گردد. تصور كنيد سبزيجات آبي رنگ بخوريد، معمولاً از خوردن غذاهايي كه آبي، سياه يا بنفش رنگ باشند اجتناب مي شود و اگر هم طعم آن را بچشيد، اشتهايتان كور مي شود. رنگ و فرهنگ رنگ و روحيه در پيش زمينه هاي فرهنگي مختلف معاني مختلفي دارد. اينجا ما از زمينه فرهنگ ايران استفاده مي كنيم اما اين اصول معمولاً در سراسر جهان يكسان است.معاني رنگها كه از كودكي بما آموزش داده ميشود از اين قرار است: قرمز = خطر، سبز = طبيعت، سفيد = صلح، سياه = ناراحتي. روش هاي درماني مختلفي به وجود

آمده كه از رنگ ها براي تاثيرگذاري بر روي بخش هاي خودآگاه و ناخودآگاه مغز استفاده مي شود. روانشناسان ديرزماني است كه قدرت رنگ ها را-رنگ هاي گرم و رنگ هاي سرد-- بر ذهن ما را شناخته اند. سايه هاي روشن تر مربوط به خلق و خوي لطيف تر بوده، روحيه را تقويت كرده و در فرد ايجاد آرامش مي كند. رنگ هاي تيره تر ، پرطراوت و انرژي دهنده بوده و تاثير بيشتري دارند. با استفاده از رنگ هاي يك فام مي توانيد روحيه اي موزون و هماهنگ ايجاد كنيد. رنگ سفيد رنگ ها را شديدتر نشان مي دهد و سياه رنگ ها راخفه مي كند. با درك رنگ ها و رابطه آنها با روحيه مي توانيد از آن بعنوان ابزاري بسيار نيرومند در طراحي استفاده كنيد. با تركيب رنگ هايي خاص يا اضافه كردن يك سايه خاص به يك رنگ ميتوانيد جو مورد نظر را ايجاد كرده و پيام آن طراحي را تحت تاثير قرار دهيد. رنگ ها علاوه بر روحيه هاي مختلف، با فصل هاي مختلف نيز در ارتباط اند، كه خود حال و هواي خاصي را ايجاد مي كند. استفاده از رنگ هاي مربوط به هر فصل مي توانيد يك روحيه خاص را ايجاد كنيد. به نمونه هاي زير دقت كنيد:بهار = سبز، قهوه اي روشن، زرد روشن--تازكي و طراوت تابستان = سفيد، زرد، نارنجي - جنبش و چالاكي - رنگ هاي جامد در وسط سايه هاي تيره/روشنپاييز = قهوه اي، سبز تيره، قرمز، نارنجي-اينها سايه هاي تيره تر هستند زمستان = سفيد، قرمز تيره، بنفش و ارغواني حالا ببينيم رنگ

هاي مختلف براي ما چه معنا و مفهومي دارند و چطور مي توانيم از آنها براي تقويت روحيه خود استفاده كنيم. يكي از بهترين راه ها براي نگاه كردن به رابطه رنگ ها و روحيه، انتخاب برخي از متداولترين روحياتي است كه در طراحي استفاده مي شود و نشان دادن رابطه رنگ ها با آنها است. انرژي دهنده / گرمقرمز ، نارنجي ، زرد ، قهوه اي يك رنگ خنثي است - رنگ هاي آتش مهيج و محرك زرد - روشن ، رنگ ها گرم تاثيري نيرومند و ديرپا بر جاي مي گذارند. حيرت آور رنگ هاي تك در تركيب با رنگ هاي ديگر حسي حيرت آور ايجاد مي كند . اگر رگ ها به طور طبيعي با هم نمي خواند ، مي توانيد يك تمركز خاص ايجاد كنيد و مردم را مجبور كنيد كه به دقت نگاه كنند . زنانه صورتي ، بنفش ياسي - معمولا با استفاده از سفيد در تركيبات رنگي تيره تر مي توانيد ديدي زنانه ايجاد كنيد . همچنين با استفاده از رنگ نقره اي به همراه رنگ هاي روشن تر مي توانيد ديدي لطيف و ظريف بسازيد .دراماتيك تيره قوي - با قرار دادن رنگ هاي تيره و روشن در كنار يكديگر چشم اندازي دراماتيك ايجاد خواهيد كرد .طبيعي رنگ هاي لطيف تر و مختلط تر معمولا با سايه هاي طوسي تيره و گرفته مي شود . مردانه در اكثر طراحي ها از رنگ هاي تيره به همراهي قهوه اي و گاها آبي استفاده مي شود . جوان كاملا مغاير يا كاملا موافق . رنگهايي كه خيلي پر طراوت

يا خيلي كمرنگ يا پريده رنگ باشند . آرام معمولا رنگهاي سرد از بنفش تا سبز و آبي و طوسي - وقتي رنگ ها مغاير را از تركيب بيرون مي كنيد ، استرس آن كمتر مي شود . آرام بخش سايه هايي از آبي ، بنفش يا سبز به همراه رنگ خنثي يعني طوسي رنگ ها و شما همانطور كه مي بينيد رنگ ها و روحيه هاي مختلف به اصلي ترين ادراك هاي روحي و رواني ما وابسته است. با در نظر گرفتن كاربرد رنگ ها، مي توانيد با طراحي خاص خودتان، بر احساستان تاثير بگذاريد. انسانها در سطوح مختلف با هم ارتباط برقرار مي كنند و از حواس خود استفاده مي كنند. تاثير گذاشتن روي روحيه و خلق و خو چيزي است كه شركت ها و كمپاني هاي تجاري مختلفي درصدد رسيدن به آن هستند. همچنين مي توان از آن در محيط زندگي استفاده كرد مثلاً خانه يا محل كار. كمي وقت گذاشته و درمورد واكنش خود به برخي رنگ هاي خاص و معنا و مفهوم آنها براي خود فكر كنيد. همه ما ايده و درك متفاوتي از رنگ هاي مختلف داريم اما با كمي تعمق خواهيد ديد كه قوانيني كلي در ديدگاه همه ما نسبت به رنگ هاي مختلف وجود دارد .

تاثير رنگ ها بر زندگي رنگ ها بر روح و روان ما تاثيرگذارندطريقه تاثيرگذاري رنگ ها بر روحيه ما بخشي مهم از رابطه ما با دنياي اطرافمان را تشكيل مي دهد و در مغز ما نوشته شده است كه برخي رنگ هاي خاص، واكنش هاي خاصي را در روح و روان ما

ايجاد خواهد كرد. رنگ ها بر همه حواس ما تاثير ميگذارند. ديدن رنگ ها مي تواند حال و هواي خودآگاه و ناخودآگاه ما را تغيير دهد. رنگ ها حتي بر غذاهايي كه مي خوريم اثر مي گذارد و اين راه خوبي است كه از طريق آن مي توانيم ببينيم رنگ ها چگونه بر ما تاثير مي گذارند و اين چطور به غرايز اوليه ما برمي گردد. تصور كنيد سبزيجات آبي رنگ بخوريد، معمولاً از خوردن غذاهايي كه آبي، سياه يا بنفش رنگ باشند اجتناب مي شود و اگر هم طعم آن را بچشيد، اشتهايتان كور مي شود. رنگ و فرهنگ رنگ و روحيه در پيش زمينه هاي فرهنگي مختلف معاني مختلفي دارد. اينجا ما از زمينه فرهنگ ايران استفاده مي كنيم اما اين اصول معمولاً در سراسر جهان يكسان است.معاني رنگها كه از كودكي بما آموزش داده ميشود از اين قرار است: قرمز = خطر، سبز = طبيعت، سفيد = صلح، سياه = ناراحتي. روش هاي درماني مختلفي به وجود آمده كه از رنگ ها براي تاثيرگذاري بر روي بخش هاي خودآگاه و ناخودآگاه مغز استفاده مي شود. روانشناسان ديرزماني است كه قدرت رنگ ها را-رنگ هاي گرم و رنگ هاي سرد-- بر ذهن ما را شناخته اند. سايه هاي روشن تر مربوط به خلق و خوي لطيف تر بوده، روحيه را تقويت كرده و در فرد ايجاد آرامش مي كند. رنگ هاي تيره تر ، پرطراوت و انرژي دهنده بوده و تاثير بيشتري دارند. با استفاده از رنگ هاي يك فام مي توانيد روحيه اي موزون و هماهنگ ايجاد كنيد. رنگ سفيد رنگ ها

را شديدتر نشان مي دهد و سياه رنگ ها راخفه مي كند. با درك رنگ ها و رابطه آنها با روحيه مي توانيد از آن بعنوان ابزاري بسيار نيرومند در طراحي استفاده كنيد. با تركيب رنگ هايي خاص يا اضافه كردن يك سايه خاص به يك رنگ ميتوانيد جو مورد نظر را ايجاد كرده و پيام آن طراحي را تحت تاثير قرار دهيد. رنگ ها علاوه بر روحيه هاي مختلف، با فصل هاي مختلف نيز در ارتباط اند، كه خود حال و هواي خاصي را ايجاد مي كند. استفاده از رنگ هاي مربوط به هر فصل مي توانيد يك روحيه خاص را ايجاد كنيد. به نمونه هاي زير دقت كنيد:بهار = سبز، قهوه اي روشن، زرد روشن--تازكي و طراوت تابستان = سفيد، زرد، نارنجي - جنبش و چالاكي - رنگ هاي جامد در وسط سايه هاي تيره/روشنپاييز = قهوه اي، سبز تيره، قرمز، نارنجي-اينها سايه هاي تيره تر هستند زمستان = سفيد، قرمز تيره، بنفش و ارغواني حالا ببينيم رنگ هاي مختلف براي ما چه معنا و مفهومي دارند و چطور مي توانيم از آنها براي تقويت روحيه خود استفاده كنيم. يكي از بهترين راه ها براي نگاه كردن به رابطه رنگ ها و روحيه، انتخاب برخي از متداولترين روحياتي است كه در طراحي استفاده مي شود و نشان دادن رابطه رنگ ها با آنها است. انرژي دهنده / گرمقرمز ، نارنجي ، زرد ، قهوه اي يك رنگ خنثي است - رنگ هاي آتش مهيج و محرك زرد - روشن ، رنگ ها گرم تاثيري نيرومند و ديرپا بر جاي مي گذارند. حيرت آور

رنگ هاي تك در تركيب با رنگ هاي ديگر حسي حيرت آور ايجاد مي كند . اگر رگ ها به طور طبيعي با هم نمي خواند ، مي توانيد يك تمركز خاص ايجاد كنيد و مردم را مجبور كنيد كه به دقت نگاه كنند . زنانه صورتي ، بنفش ياسي - معمولا با استفاده از سفيد در تركيبات رنگي تيره تر مي توانيد ديدي زنانه ايجاد كنيد . همچنين با استفاده از رنگ نقره اي به همراه رنگ هاي روشن تر مي توانيد ديدي لطيف و ظريف بسازيد .دراماتيك تيره قوي - با قرار دادن رنگ هاي تيره و روشن در كنار يكديگر چشم اندازي دراماتيك ايجاد خواهيد كرد .طبيعي رنگ هاي لطيف تر و مختلط تر معمولا با سايه هاي طوسي تيره و گرفته مي شود . مردانه در اكثر طراحي ها از رنگ هاي تيره به همراهي قهوه اي و گاها آبي استفاده مي شود . جوان كاملا مغاير يا كاملا موافق . رنگهايي كه خيلي پر طراوت يا خيلي كمرنگ يا پريده رنگ باشند . آرام معمولا رنگهاي سرد از بنفش تا سبز و آبي و طوسي - وقتي رنگ ها مغاير را از تركيب بيرون مي كنيد ، استرس آن كمتر مي شود . آرام بخش سايه هايي از آبي ، بنفش يا سبز به همراه رنگ خنثي يعني طوسي رنگ ها و شما همانطور كه مي بينيد رنگ ها و روحيه هاي مختلف به اصلي ترين ادراك هاي روحي و رواني ما وابسته است. با در نظر گرفتن كاربرد رنگ ها، مي توانيد با طراحي خاص خودتان، بر احساستان تاثير

بگذاريد. انسانها در سطوح مختلف با هم ارتباط برقرار مي كنند و از حواس خود استفاده مي كنند. تاثير گذاشتن روي روحيه و خلق و خو چيزي است كه شركت ها و كمپاني هاي تجاري مختلفي درصدد رسيدن به آن هستند. همچنين مي توان از آن در محيط زندگي استفاده كرد مثلاً خانه يا محل كار. كمي وقت گذاشته و درمورد واكنش خود به برخي رنگ هاي خاص و معنا و مفهوم آنها براي خود فكر كنيد. همه ما ايده و درك متفاوتي از رنگ هاي مختلف داريم اما با كمي تعمق خواهيد ديد كه قوانيني كلي در ديدگاه همه ما نسبت به رنگ هاي مختلف وجود دارد .

تاثير سايتها و تصاوير مستهجن بر كودكان و نوجوانان

در حاليكه تصاوير محرك جنسي (pornography) به طرق مختلف مي توانند بر روي كودكان تاثير گذار واقع شوند، بايد به شما اطمينان خاطر دهيم كه هر كودكي كه تصاوير محرك جنسي را نگاه مي كند، لزوماً تحت تاثير آن قرار نمي گيرد؛ حتي اگر بخواهيم شديد ترين حالت ها را نيز در نظر بگيريم، باز هم نمي توان اظهار داشت كه همه كودكان به يك اندازه دچار آسيب هاي روحي و رواني اين مقوله مي شوند. تاثيرات مشاهده عكس هاي محرك

احساسات جنسي، كاملاً تدريجي است و براي درصد بسيار زيادي از افراد، اعتياد آور مي باشد. درست مانند شخصي كه الكل مصرف ميكند؛ فرد با استفاده يكباره، دائم الخمر نمي شود، هر كودكي هم كه يكبار در معرض عكس هاي محرك جنسي قرار بگيرد، خود به خود تبديل به يك فرد منحرف جنسي يا معتاد به رابطه جنسي نمي شود، اما با اين وجود از آنجايي

كه پورنوگرافي از طريق اينترنت راه جديدي به خانه، مدرسه، و كتابخانه ها باز كرده، مهم است كه به شيوه هاي مختلفي كه تصاوير محرك جنسي مي توانند به صورت بالقوه در بر داشته باشند و موجب آسيب رساندن به كودكان شوند، نگاهي داشته باشيم. رؤيت تصاوير محرك جنسي توسط كودكان سبب مي شود كه آنها قرباني خشونت هاي جنسي شوندواضح است كه اينترنت ابزاري مناسب براي افرادي است كه تمايل برقراري رابطه جنسي با كودكان دارند. اين افراد تصاوير مربوط به رابطه جنسي با كودكان را منتشر مي كنند، كودكان را وادار به مكالمات تلفني آزار دهنده جنسي مي كنند، و در اتاق هاي گفتگو (chat rooms) به دنبال قربانيان خود مي گردند. هر چقدر افراد بيشتري به يك چنين تصاوير محرك جنسي دستيابي پيدا كنند، احتمال الگوبرداري آنها از اين مسئله بيشتر شده و به مثابه آن آمار آزار و اذيت جنسي كودكان نيز افزايش پيدا ميكند. رابطه ميان پورنوگرافي و تجاوز و خشونت جنسي بر اساس نتايج تحقيقاتي، رؤيت تصاوير محرك جنسي در سنين پايين (افراد كمتر از 14 سال) ريسك انحراف كودكان به سوي مسائل غير اخلاقي به ويژه رابطه جنسي را افزايش مي دهد. بيش از يك سوم افراديكه در طول زندگي خود به كودكان تجاوز كرده اند ادعا مي كنند كه پيش از ارتكاب به جرم، به ديدن عكس هاي محرك اقدام ميورزيدند. در اين ميان 53% از متجاوزين اظهار مي داشتند كه پيش از تجاوز به كودكان، به طور عمدي براي تحريك بيشتر تصاوير محرك جنسي مربوط به كودكان را تماشا مي كردند.عادت پيداكردن به استفاده از تصاوير

محرك جنسي مي تواند در ابتدا حس رضايتمندي از رابطه جنسي را كاهش داده و نهايتاً تمايل فرد به انجام كارهاي خشن تر را افزايش دهد. رابطه پورنوگرافي و آزار جنسي كودكانتحقيقات انجام شده بر روي افراديكه متهم به برقراري رابطه جنسي با كودكان بودند، اثبات كرد كه 77% مجرميني كه به پسران و 87% مجرميني كه به دختران تجاوز كرده بودند، به طور مرتب در حين ارتكاب به اين عمل تصاوير محرك جنسي تماشا ميكردند. علاوه بر اين، از نقطه نظر متجاوزين استفاده از تصاوير محرك جنسي عملكرد تجاوز به كودك را به طرق مختلف تسريع مي بخشد. به عنوان مثال برخي از مجرمين با نشان دادن عكس دلخواه به قرباني به روشني به او توضيح مي دانند كه از آنها چه كاري ميخواهند انجام دهند. همچنين آنها از تصاوير براي تحريك كودكان نيز بهره مي گرفتند، و همچنين از احساسات بازدارنده آنها مي كاستند و با آنها ارتباط برقرار مي كردند و او را متقاعد مي كردند كه انجام عمل جنسي به شيوه خاص، بلامانع است: "نگاه كن اين آدم از انجام اين كار لذت ميبرد، پس تو هم لذت خواهي برد."استفاده مكرر از پورنوگرافي سبب ايجاد بيماري هاي جنسي، بارداري ناخواسته، و اعتياد به رابطه جنسي مي شود هر قدر كودك بيشتر و بيشتر در معرض پورنوگرافي قرار بگيرد، ذهنيت بسيار خطرناكي پيدا مي كند: "رابطه جنسي بدون قبول مسئوليت كاري پسنديده و خوشايند است" چراكه پورنوگرافي، رابطه جنسي بدون وجود هرگونه مسئوليتي را ترويج مي دهد و اين امر مي تواند سلامت كودك را به طور جدي به خطر بيندازد. يكي

ديگر از عواقب برقراري رابطه جنسي بالغ در كودكان كه امروزه در ميان نوجوانان كشورهاي غربي شيوع بسيار زيادي پيدا كرده، ابتلا به بيماري هاي جنسي است. 1 نفر از هر 4 نوجوان آمريكايي كه رابطه جنسي را تجربه مي كند، به يكي از بيماري هاي جنسي مبتلا مي شود. نتيجه اين آمار و ارقام چيزي نيست جز 3 ميليون نوجوان مبتلا به بيماري هاي آميزشي. از سال 1980 تا كنون رقم افرادي كه مبتلا به بيماري آميزشي عفوني سيفيليس هستند، تقريباً دو برابر شده است. هر ساله كودكان بسيار زيادي مبتلا به بيماري هاي مقاربتي مي شوند و آمار گوياي اين امر هستند كه اين روزها تعداد كودكانيكه به بيماري جنسي مبتلا هستند، از ميزان فلج اطفال در سال هاي 1942 تا 1953 نيز بالاتر رفته. يكي ديگر از پي آمد هاي ناخوشايند ارتباط جنسي در كودكان بالارفتن ميزان بارداري هاي ناخواسته در نوجوانان است. همچنين پژوهش ها گوياي اين مطلب هستند كه مردهايي كه قبل از سن 14 سالگي در معرض پورنوگرافي قرار گرفته اند، از نظر جنسي فعال تر از حالت طبيعي مي شوند و نسبت به مردانيكه در معرض پورنوگرافي قرار نگرفته اند خيلي بيشتر جذب رفتارهاي جنسي متنوع مي شوند. پژوهشي كه بر روي 932 معتاد جنسي صورت گرفت 99 درصد از آقايون و 77% از خانم ها اظهار داشتند كه پورنوگرافي يكي از مهمترين عوامل در اعتياد آنها به شمار مي رود. مشاهده پورنوگرافي سبب مي شود كودكان با دوستانشان اين كار را تقليد كنندكودكان اغلب هر چيزي را كه مي بينند، مي خوانند و يا مي شنوند را

تقليد مي كنند. محققين بر اين باورند كه قرار گرفتن در معرض پورنوگرافي سبب مي شود كه كودك همان كار مشابه را بر روي كودكان كم سن و سال تر، كوچك تر، و آسيب پذير تر تكرار كند. تحقيقات اثبات كرده اند كه انجام هر گونه رابطه جنسي زودرس دو دليل بيشتر ندارد: 1- تجربه، و 2- مشاهده. اين بدان معناست كه كودك منحرف جنسي ممكن است كه مورد تجاوز قرار گرفته باشد و يا تنها تصاوير منحرف كننده جنسي را مشاهده كرده باشد.در تحقيقي كه دكتر جنينگز برينات بر روي 600 دختر و پسر دبيرستاني آمريكا انجام داد، به اين نتيجه رسيد كه91 درصد از پسران و 82 درصد از دختران تصاوير مختلفي پيرامون محرك هاي جنسي را مشاهده كرده اند. بيش از 66 درصد از پسران و بالغ بر 40 درصد از دختران اظهار داشتند كه خواستار انجام عملي مشابه آنچه مشاهده كرده اند ميباشند. در ميان دبيرستاني ها 31درصد از پسران و 18 درصد از دختران اعتراف كردند كه چند روز پس از مشاهده تصاوير محرك جنسي، برخي از آنها را شخصاً انجام داده اند. ارزش ها و نگرش هايي كه بر اثر مشاهده پورنوگرافي شكل مي گيرد بيشتر والديني كه به فرزندان خود اهميت مي دهند، تمايل دارند كه به تدريج مسائل مربوط به روابط با جنس مخالف، رابطه جنسي، صميميت، عشق، و ازداج را با آنها در ميان بگذارند. متاسفانه ترويج بيش از اندازه مسائل جنسي به صورت عكس و يا فيلم ممكن است كودك را بيش از پپيش تحت تاثير خود قرار دهد. همانقدر كه يك آگهي تبليغاتي 30

ثانيه اي مي تواند نظر ما را در مورد خريد يك نوشيدني تغيير دهد، مشاهده تصاوير محرك جنسي نيز مي تواند ارزش ها و نگرش هاي كودك را به طور كلي دگرگون سازد. عكس ها، فيلم ها، مجلات، بازي هاي كامپيوتري، و پورنوگرافي در اينترنت كه تجاوز و غيرانساني شدن جنس مؤنث را در صحنه هاي مستهجن به تصوير مي كشد، ابزاري قدرتمند در تغيير شكل دادن نگرش ها و آگاهي هاي كودك از رابطه جنسي مي باشد. حداقل تاثيري كه اين امر مي تواند بر روي كودكان بگذارد، تغييرات فاحش در شيوه نگرش و رفتار آنهاست كه اين امر با مشاهده تصاوير محرك جنسي تسريع خواهد شد. چندين تحقيق مختلف نيز اثبات كرده اند كه مشاهده اين تصاوير طرز تفكر بزرگسالان در مورد روابط جنسي، زنان، آزار و اذيت جنسي، ارتباط جنسي و سكس را به طور كلي تغيير مي دهد. اين تحقيقات تقريباً همگي نتيجه مشابهي را در بر داشته اند: زمانيكه مردها براي 6 هفته در معرض تصاوير پورنوگرافي قرار بگيرند:نسبت به برقراري رابطه جنسي با خانم ها بي احساس مي شوند. به تجاوز ديگر به عنوان يك جرم نگاه نمي كنندنگرش تحريف شده اي نسبت به روابط جنسي پيدا مي كنند تمايل بيشتري به روابط منحرف تر، عجيب و غريب تر، و خشن تر پيدا مي كنند (رابطه جنسي معمولي حس رضايت آنها را جلب نمي كند) تك همسري در نظر آنها ارزش خود را از دست مي دهد و نمي توانند براي مدت زمان طولاني در يك رابطه مستحكم باقي بمانند. احساس مي كنند چند همسري كاملاً عادي و طبيعي

بوده و يك نگرش قابل قبول است.پورنوگرافي بر روي مراحل رشد و شكل گيري هويت كودكان تاثير مي گذارددر طول رشد كودك، يكي از دوره هاي حياتي رشد وجود دارد كه ذهن او براي انجام فعاليت هاي جنسي برنامه ريزي مي كند. در اين مرحله به نظر مي رسد كه ذهن كودك براي مسائل مربوط به رابطه جنسي و اينكه جذب چه افرادي شود، برنامه ريزي ميشود. قرار گرفتن در روابط نرمال، جهت گيري سالم جنسي را به كودك القا مي كند، اما اگر كودك در اين دوران با تصاوير محرك جنسي تحريك شود، دچار انحرافات جنسي ميشود و جهت گيري هاي او نسبت به مسائل جنسي تا ابد در ذهنش به صورت تحريف شده حك مي شود.دكتر ويكتور كلينز، روانشناس، معتقد است كه تجربيات مختلف (مي تواند مربوط به زمان تحريك جنسي نيز باشد) توسط آدرنالين در مغز حك مي شوند و پاك كردن آنها كار دشواري مي باشد. كساني كه تصاوير محرك جنسي را مشاهده مي كنند، ممكن است به خيال پردازي بپردازند و در حين خود ارضايي در افكار خيالي خود غرق شوند و بعدها تصميم بگيرند كه تمام تفكرات خود را به حقيقت مبدل سازند. هويت جنسي در زمان كودكي و نوجواني شكل مي گيرد. كودكان 10 - 12 ساله هويت معيني نسبت به مسائل جنسي ندارند. به مرور زمان كه از نظر جسمي رشد ميكنند، والدين، معلمين و مشاوران بايد اطلاعات لازم در زمينه روابط جنسي را در اختيار آنها قرار دهند. مشاهده تصاوير مربوط به پورنوگرافي، فرايند رشد جسمي و جنسي كودك را از حالت عادي خارج كرده و

باعث ايجاد اغتشاش در افكار آنها مي شود.در پورنوگرافي معمولاً كودكان خيلي زودتر از زمان لازم و به طور نابهنگام به روابط جنسي كشانده مي شوند و آمادگي لازم براي انجام چنين كاري را ندارند. اين آگاهي زود هنگام از مسائل جنسي نه تنها خطرناك است بلكه باعث ايجاد سردرگمي در آنها نيز مي شود.برانگيختگي جنسي و حس رضايت احتمالي كه با مشاهده پورنوگرافي در فرد ايجاد مي شود در حالات فرد تاثير مي گذارد. به عنوان مثال اگر محرك يك كودك نابالغ تصاوير پرونوگرافي باشند، ممكن است تحريك شدن او براي هميشه مشروط به مشاهده تصاوير محرك جنسي شود. زمانيكه چندين بار از اين تصاوير استفاده شود، اين احتمال وجود دارد كه استفاده آنها دائمي شود و رسيدن به اوج لذت جنسي بدون مشاهده اين تصاوير براي فرد امكان ناپذير شود. به طور كلي بيشتر پدر و مادرها حس خوبي از صحبت كردن در مورد مسائل جنسي با كودكان خود ندارند، چه برسد به صحبت كردن در مورد پورنوگرافي. والدين بايد آگاهي خود را در اين زمينه ارتقا بخشند و تا آنجايي كه مي تواند به كودكان خود آموزش دهند كه پاكي و عفت خود را تا آنجايي كه امكان دارد حفظ نمايند.

تاثير سايتها و تصاوير مستهجن بر كودكان و نوجوانان

در حاليكه تصاوير محرك جنسي (pornography) به طرق مختلف مي توانند بر روي كودكان تاثير گذار واقع شوند، بايد به شما اطمينان خاطر دهيم كه هر كودكي كه تصاوير محرك جنسي را نگاه مي كند، لزوماً تحت تاثير آن قرار نمي گيرد؛ حتي اگر بخواهيم شديد ترين حالت ها را نيز در نظر بگيريم،

باز هم نمي توان اظهار داشت كه همه كودكان به يك اندازه دچار آسيب هاي روحي و رواني اين مقوله مي شوند. تاثيرات مشاهده عكس هاي محرك

احساسات جنسي، كاملاً تدريجي است و براي درصد بسيار زيادي از افراد، اعتياد آور مي باشد. درست مانند شخصي كه الكل مصرف ميكند؛ فرد با استفاده يكباره، دائم الخمر نمي شود، هر كودكي هم كه يكبار در معرض عكس هاي محرك جنسي قرار بگيرد، خود به خود تبديل به يك فرد منحرف جنسي يا معتاد به رابطه جنسي نمي شود، اما با اين وجود از آنجايي كه پورنوگرافي از طريق اينترنت راه جديدي به خانه، مدرسه، و كتابخانه ها باز كرده، مهم است كه به شيوه هاي مختلفي كه تصاوير محرك جنسي مي توانند به صورت بالقوه در بر داشته باشند و موجب آسيب رساندن به كودكان شوند، نگاهي داشته باشيم. رؤيت تصاوير محرك جنسي توسط كودكان سبب مي شود كه آنها قرباني خشونت هاي جنسي شوندواضح است كه اينترنت ابزاري مناسب براي افرادي است كه تمايل برقراري رابطه جنسي با كودكان دارند. اين افراد تصاوير مربوط به رابطه جنسي با كودكان را منتشر مي كنند، كودكان را وادار به مكالمات تلفني آزار دهنده جنسي مي كنند، و در اتاق هاي گفتگو (chat rooms) به دنبال قربانيان خود مي گردند. هر چقدر افراد بيشتري به يك چنين تصاوير محرك جنسي دستيابي پيدا كنند، احتمال الگوبرداري آنها از اين مسئله بيشتر شده و به مثابه آن آمار آزار و اذيت جنسي كودكان نيز افزايش پيدا ميكند. رابطه ميان پورنوگرافي و تجاوز و خشونت جنسي بر اساس نتايج تحقيقاتي، رؤيت تصاوير

محرك جنسي در سنين پايين (افراد كمتر از 14 سال) ريسك انحراف كودكان به سوي مسائل غير اخلاقي به ويژه رابطه جنسي را افزايش مي دهد. بيش از يك سوم افراديكه در طول زندگي خود به كودكان تجاوز كرده اند ادعا مي كنند كه پيش از ارتكاب به جرم، به ديدن عكس هاي محرك اقدام ميورزيدند. در اين ميان 53% از متجاوزين اظهار مي داشتند كه پيش از تجاوز به كودكان، به طور عمدي براي تحريك بيشتر تصاوير محرك جنسي مربوط به كودكان را تماشا مي كردند.عادت پيداكردن به استفاده از تصاوير محرك جنسي مي تواند در ابتدا حس رضايتمندي از رابطه جنسي را كاهش داده و نهايتاً تمايل فرد به انجام كارهاي خشن تر را افزايش دهد. رابطه پورنوگرافي و آزار جنسي كودكانتحقيقات انجام شده بر روي افراديكه متهم به برقراري رابطه جنسي با كودكان بودند، اثبات كرد كه 77% مجرميني كه به پسران و 87% مجرميني كه به دختران تجاوز كرده بودند، به طور مرتب در حين ارتكاب به اين عمل تصاوير محرك جنسي تماشا ميكردند. علاوه بر اين، از نقطه نظر متجاوزين استفاده از تصاوير محرك جنسي عملكرد تجاوز به كودك را به طرق مختلف تسريع مي بخشد. به عنوان مثال برخي از مجرمين با نشان دادن عكس دلخواه به قرباني به روشني به او توضيح مي دانند كه از آنها چه كاري ميخواهند انجام دهند. همچنين آنها از تصاوير براي تحريك كودكان نيز بهره مي گرفتند، و همچنين از احساسات بازدارنده آنها مي كاستند و با آنها ارتباط برقرار مي كردند و او را متقاعد مي كردند كه انجام عمل جنسي

به شيوه خاص، بلامانع است: "نگاه كن اين آدم از انجام اين كار لذت ميبرد، پس تو هم لذت خواهي برد."استفاده مكرر از پورنوگرافي سبب ايجاد بيماري هاي جنسي، بارداري ناخواسته، و اعتياد به رابطه جنسي مي شود هر قدر كودك بيشتر و بيشتر در معرض پورنوگرافي قرار بگيرد، ذهنيت بسيار خطرناكي پيدا مي كند: "رابطه جنسي بدون قبول مسئوليت كاري پسنديده و خوشايند است" چراكه پورنوگرافي، رابطه جنسي بدون وجود هرگونه مسئوليتي را ترويج مي دهد و اين امر مي تواند سلامت كودك را به طور جدي به خطر بيندازد. يكي ديگر از عواقب برقراري رابطه جنسي بالغ در كودكان كه امروزه در ميان نوجوانان كشورهاي غربي شيوع بسيار زيادي پيدا كرده، ابتلا به بيماري هاي جنسي است. 1 نفر از هر 4 نوجوان آمريكايي كه رابطه جنسي را تجربه مي كند، به يكي از بيماري هاي جنسي مبتلا مي شود. نتيجه اين آمار و ارقام چيزي نيست جز 3 ميليون نوجوان مبتلا به بيماري هاي آميزشي. از سال 1980 تا كنون رقم افرادي كه مبتلا به بيماري آميزشي عفوني سيفيليس هستند، تقريباً دو برابر شده است. هر ساله كودكان بسيار زيادي مبتلا به بيماري هاي مقاربتي مي شوند و آمار گوياي اين امر هستند كه اين روزها تعداد كودكانيكه به بيماري جنسي مبتلا هستند، از ميزان فلج اطفال در سال هاي 1942 تا 1953 نيز بالاتر رفته. يكي ديگر از پي آمد هاي ناخوشايند ارتباط جنسي در كودكان بالارفتن ميزان بارداري هاي ناخواسته در نوجوانان است. همچنين پژوهش ها گوياي اين مطلب هستند كه مردهايي كه قبل از سن 14 سالگي در معرض

پورنوگرافي قرار گرفته اند، از نظر جنسي فعال تر از حالت طبيعي مي شوند و نسبت به مردانيكه در معرض پورنوگرافي قرار نگرفته اند خيلي بيشتر جذب رفتارهاي جنسي متنوع مي شوند. پژوهشي كه بر روي 932 معتاد جنسي صورت گرفت 99 درصد از آقايون و 77% از خانم ها اظهار داشتند كه پورنوگرافي يكي از مهمترين عوامل در اعتياد آنها به شمار مي رود. مشاهده پورنوگرافي سبب مي شود كودكان با دوستانشان اين كار را تقليد كنندكودكان اغلب هر چيزي را كه مي بينند، مي خوانند و يا مي شنوند را تقليد مي كنند. محققين بر اين باورند كه قرار گرفتن در معرض پورنوگرافي سبب مي شود كه كودك همان كار مشابه را بر روي كودكان كم سن و سال تر، كوچك تر، و آسيب پذير تر تكرار كند. تحقيقات اثبات كرده اند كه انجام هر گونه رابطه جنسي زودرس دو دليل بيشتر ندارد: 1- تجربه، و 2- مشاهده. اين بدان معناست كه كودك منحرف جنسي ممكن است كه مورد تجاوز قرار گرفته باشد و يا تنها تصاوير منحرف كننده جنسي را مشاهده كرده باشد.در تحقيقي كه دكتر جنينگز برينات بر روي 600 دختر و پسر دبيرستاني آمريكا انجام داد، به اين نتيجه رسيد كه91 درصد از پسران و 82 درصد از دختران تصاوير مختلفي پيرامون محرك هاي جنسي را مشاهده كرده اند. بيش از 66 درصد از پسران و بالغ بر 40 درصد از دختران اظهار داشتند كه خواستار انجام عملي مشابه آنچه مشاهده كرده اند ميباشند. در ميان دبيرستاني ها 31درصد از پسران و 18 درصد از دختران اعتراف كردند كه چند

روز پس از مشاهده تصاوير محرك جنسي، برخي از آنها را شخصاً انجام داده اند. ارزش ها و نگرش هايي كه بر اثر مشاهده پورنوگرافي شكل مي گيرد بيشتر والديني كه به فرزندان خود اهميت مي دهند، تمايل دارند كه به تدريج مسائل مربوط به روابط با جنس مخالف، رابطه جنسي، صميميت، عشق، و ازداج را با آنها در ميان بگذارند. متاسفانه ترويج بيش از اندازه مسائل جنسي به صورت عكس و يا فيلم ممكن است كودك را بيش از پپيش تحت تاثير خود قرار دهد. همانقدر كه يك آگهي تبليغاتي 30 ثانيه اي مي تواند نظر ما را در مورد خريد يك نوشيدني تغيير دهد، مشاهده تصاوير محرك جنسي نيز مي تواند ارزش ها و نگرش هاي كودك را به طور كلي دگرگون سازد. عكس ها، فيلم ها، مجلات، بازي هاي كامپيوتري، و پورنوگرافي در اينترنت كه تجاوز و غيرانساني شدن جنس مؤنث را در صحنه هاي مستهجن به تصوير مي كشد، ابزاري قدرتمند در تغيير شكل دادن نگرش ها و آگاهي هاي كودك از رابطه جنسي مي باشد. حداقل تاثيري كه اين امر مي تواند بر روي كودكان بگذارد، تغييرات فاحش در شيوه نگرش و رفتار آنهاست كه اين امر با مشاهده تصاوير محرك جنسي تسريع خواهد شد. چندين تحقيق مختلف نيز اثبات كرده اند كه مشاهده اين تصاوير طرز تفكر بزرگسالان در مورد روابط جنسي، زنان، آزار و اذيت جنسي، ارتباط جنسي و سكس را به طور كلي تغيير مي دهد. اين تحقيقات تقريباً همگي نتيجه مشابهي را در بر داشته اند: زمانيكه مردها براي 6 هفته در معرض تصاوير پورنوگرافي قرار

بگيرند:نسبت به برقراري رابطه جنسي با خانم ها بي احساس مي شوند. به تجاوز ديگر به عنوان يك جرم نگاه نمي كنندنگرش تحريف شده اي نسبت به روابط جنسي پيدا مي كنند تمايل بيشتري به روابط منحرف تر، عجيب و غريب تر، و خشن تر پيدا مي كنند (رابطه جنسي معمولي حس رضايت آنها را جلب نمي كند) تك همسري در نظر آنها ارزش خود را از دست مي دهد و نمي توانند براي مدت زمان طولاني در يك رابطه مستحكم باقي بمانند. احساس مي كنند چند همسري كاملاً عادي و طبيعي بوده و يك نگرش قابل قبول است.پورنوگرافي بر روي مراحل رشد و شكل گيري هويت كودكان تاثير مي گذارددر طول رشد كودك، يكي از دوره هاي حياتي رشد وجود دارد كه ذهن او براي انجام فعاليت هاي جنسي برنامه ريزي مي كند. در اين مرحله به نظر مي رسد كه ذهن كودك براي مسائل مربوط به رابطه جنسي و اينكه جذب چه افرادي شود، برنامه ريزي ميشود. قرار گرفتن در روابط نرمال، جهت گيري سالم جنسي را به كودك القا مي كند، اما اگر كودك در اين دوران با تصاوير محرك جنسي تحريك شود، دچار انحرافات جنسي ميشود و جهت گيري هاي او نسبت به مسائل جنسي تا ابد در ذهنش به صورت تحريف شده حك مي شود.دكتر ويكتور كلينز، روانشناس، معتقد است كه تجربيات مختلف (مي تواند مربوط به زمان تحريك جنسي نيز باشد) توسط آدرنالين در مغز حك مي شوند و پاك كردن آنها كار دشواري مي باشد. كساني كه تصاوير محرك جنسي را مشاهده مي كنند، ممكن است به خيال

پردازي بپردازند و در حين خود ارضايي در افكار خيالي خود غرق شوند و بعدها تصميم بگيرند كه تمام تفكرات خود را به حقيقت مبدل سازند. هويت جنسي در زمان كودكي و نوجواني شكل مي گيرد. كودكان 10 - 12 ساله هويت معيني نسبت به مسائل جنسي ندارند. به مرور زمان كه از نظر جسمي رشد ميكنند، والدين، معلمين و مشاوران بايد اطلاعات لازم در زمينه روابط جنسي را در اختيار آنها قرار دهند. مشاهده تصاوير مربوط به پورنوگرافي، فرايند رشد جسمي و جنسي كودك را از حالت عادي خارج كرده و باعث ايجاد اغتشاش در افكار آنها مي شود.در پورنوگرافي معمولاً كودكان خيلي زودتر از زمان لازم و به طور نابهنگام به روابط جنسي كشانده مي شوند و آمادگي لازم براي انجام چنين كاري را ندارند. اين آگاهي زود هنگام از مسائل جنسي نه تنها خطرناك است بلكه باعث ايجاد سردرگمي در آنها نيز مي شود.برانگيختگي جنسي و حس رضايت احتمالي كه با مشاهده پورنوگرافي در فرد ايجاد مي شود در حالات فرد تاثير مي گذارد. به عنوان مثال اگر محرك يك كودك نابالغ تصاوير پرونوگرافي باشند، ممكن است تحريك شدن او براي هميشه مشروط به مشاهده تصاوير محرك جنسي شود. زمانيكه چندين بار از اين تصاوير استفاده شود، اين احتمال وجود دارد كه استفاده آنها دائمي شود و رسيدن به اوج لذت جنسي بدون مشاهده اين تصاوير براي فرد امكان ناپذير شود. به طور كلي بيشتر پدر و مادرها حس خوبي از صحبت كردن در مورد مسائل جنسي با كودكان خود ندارند، چه برسد به صحبت كردن در مورد پورنوگرافي. والدين بايد آگاهي

خود را در اين زمينه ارتقا بخشند و تا آنجايي كه مي تواند به كودكان خود آموزش دهند كه پاكي و عفت خود را تا آنجايي كه امكان دارد حفظ نمايند.

تاثير لبخند در زندگي

لبخند! لبخند يك عطيه الهي است. اگر تا كنون از آن استفاده كرده باشيد، به خوبي مي دانيد كه يك لبخند گرم، چه سلاح نيرمندي است. مردم زماني مي خندند كه از چيزي خوششان بيايد، و يا احساس خوبي نسبت به چيزي داشته باشند. بنابراين مي توانيم با يك لبخند كارهاي بسيار زيادي را انجام دهيم و ديگران را به راحتي خوشحال كنيم. حالا اجازه دهيد نگاهي به تاثيرات لبخند داشته باشيم: ابتدا بايد بدانيم كه لبخند به همه احساس آرامش مي دهد. زمانيكه فردي به شما لبخند مي زند، كمتر اتفاق مي افتد كه شما هم در پاسخ به او لبخند نزنيد. اين امر، يك واكنش كاملاً ناخودآگاه است. اين روزها به نظر مي رسد كه انسان ها تمايل كمتري به لبخند زدن دارند. مشكلات جوامع بشري آنقدر زياد شده كه به آنها اجازه لبخند زدن نمي دهد. گاهي اوقات هم برخي افراد براي اينكه در نظر ديگران آسيب پذير، و احساساتي جلوه نكنند، از لبخند زدن خودداري مي كنند. يكي از دلايلي كه لبخند را اينقدر تاثير گذار كرده اين است كه شما با انجام اين كار خوبي و مهرباني را به طرف مقابل القا مي كنيد. آيا زماني را كه فردي به شما لبخند زده به ياد مي آوريد؟ در آن موقع چه احساسي به شما دست داده بود؟ حداقل احساسي كه در اين زمان به خود من دست داده، چيزي

نيست جز "خوبي." لبخند باعث مي شود كه شما كمي آرامتر شويد، اعتماد به نفستان افزايش پيدا كند، جذاب تر جلوه كنيد، و ...زمانيكه فردي به شما لبخند مي زند، احساس خوبي در مورد خودتان پيدا مي كنيد، بالطبع شما نيز در پاسخ بايد جواب او را با يك لبخند بدهيد. اين امر سبب ارتقاي احساسي هر دو نفر مي شود. از اين گذشته لبخند زدن باعث آزاد شدن اندروفين در بدن مي شود. در چندين پژوهش مختلف ثابت شده است كه اين هورمون سبب ايجاد آرامش در تمامي ارگان هاي بدن شده و فرد را خوشحالتر مي كند. توجه: لبخند بزنيد و از ديگران هم لبخند بخواهيد. چيزي جز تاثير مثبت نصيبتان نخواهد شد. همين امروز امتحان كنيد. بهترين لبخند! لبخند بايد صميمانه باشد و در زمان خنديدن، چشمانتان نيز بخندند؛ (حتي چين خوردگي هاي زير چشم). زمانيكه لبخند مي زنيد، به آينه نگاه كنيد. رمز يك لبخند واقعي در خنديدن چشم هاست. آنقدر به آينه نگاه كنيد تا فرق يك لبخند صادق و صميمانه را با يك لبخند معمولي تشخيص دهيد. پس از اينكه معناي واقعي آنرا متوجه شديد مي توانيد بيرون برويد، به ديگران لبخند بزنيد و تاثير مثبت آنرا به وضوح مشاهده كنيد. البته بايد توجه داشته باشيد كه اگر بي موقع و نابجا، هر كسي را كه مي بينيد، به او لبخند بزنيد، مطمئناً اين كار شما نتيجه معكوس در بر خواهد داشت، به همين دليل بايد لبخند زدن خود را كنترل كنيد. نبايد به دليل جلب نظر ديگران لبخند بزنيد، بلكه به اين دليل بايد بخنديد كه احساس بهتري

در خودتان ايجاد كنيد. زمانيكه تنها هستيد، حتي اگر چيزي براي خنديدن هم وجود نداشت، فقط به اين دليل كه از تنهايي خود لذت مي بريد، گل لبخند را بر روي لبان خود بكاريد. شايد اين كار زمانبر نباشد، اما به راحتي مي تواند حال و هواي شما را تغيير داده و يك نگرش جديد در شما ايجاد كند كه به واسطه آن بتوانيد ديگران را نيز خوشحال كنيد.

تاثير لبخند در زندگي

لبخند! لبخند يك عطيه الهي است. اگر تا كنون از آن استفاده كرده باشيد، به خوبي مي دانيد كه يك لبخند گرم، چه سلاح نيرمندي است. مردم زماني مي خندند كه از چيزي خوششان بيايد، و يا احساس خوبي نسبت به چيزي داشته باشند. بنابراين مي توانيم با يك لبخند كارهاي بسيار زيادي را انجام دهيم و ديگران را به راحتي خوشحال كنيم. حالا اجازه دهيد نگاهي به تاثيرات لبخند داشته باشيم: ابتدا بايد بدانيم كه لبخند به همه احساس آرامش مي دهد. زمانيكه فردي به شما لبخند مي زند، كمتر اتفاق مي افتد كه شما هم در پاسخ به او لبخند نزنيد. اين امر، يك واكنش كاملاً ناخودآگاه است. اين روزها به نظر مي رسد كه انسان ها تمايل كمتري به لبخند زدن دارند. مشكلات جوامع بشري آنقدر زياد شده كه به آنها اجازه لبخند زدن نمي دهد. گاهي اوقات هم برخي افراد براي اينكه در نظر ديگران آسيب پذير، و احساساتي جلوه نكنند، از لبخند زدن خودداري مي كنند. يكي از دلايلي كه لبخند را اينقدر تاثير گذار كرده اين است كه شما با انجام اين كار خوبي و مهرباني را به

طرف مقابل القا مي كنيد. آيا زماني را كه فردي به شما لبخند زده به ياد مي آوريد؟ در آن موقع چه احساسي به شما دست داده بود؟ حداقل احساسي كه در اين زمان به خود من دست داده، چيزي نيست جز "خوبي." لبخند باعث مي شود كه شما كمي آرامتر شويد، اعتماد به نفستان افزايش پيدا كند، جذاب تر جلوه كنيد، و ...زمانيكه فردي به شما لبخند مي زند، احساس خوبي در مورد خودتان پيدا مي كنيد، بالطبع شما نيز در پاسخ بايد جواب او را با يك لبخند بدهيد. اين امر سبب ارتقاي احساسي هر دو نفر مي شود. از اين گذشته لبخند زدن باعث آزاد شدن اندروفين در بدن مي شود. در چندين پژوهش مختلف ثابت شده است كه اين هورمون سبب ايجاد آرامش در تمامي ارگان هاي بدن شده و فرد را خوشحالتر مي كند. توجه: لبخند بزنيد و از ديگران هم لبخند بخواهيد. چيزي جز تاثير مثبت نصيبتان نخواهد شد. همين امروز امتحان كنيد. بهترين لبخند! لبخند بايد صميمانه باشد و در زمان خنديدن، چشمانتان نيز بخندند؛ (حتي چين خوردگي هاي زير چشم). زمانيكه لبخند مي زنيد، به آينه نگاه كنيد. رمز يك لبخند واقعي در خنديدن چشم هاست. آنقدر به آينه نگاه كنيد تا فرق يك لبخند صادق و صميمانه را با يك لبخند معمولي تشخيص دهيد. پس از اينكه معناي واقعي آنرا متوجه شديد مي توانيد بيرون برويد، به ديگران لبخند بزنيد و تاثير مثبت آنرا به وضوح مشاهده كنيد. البته بايد توجه داشته باشيد كه اگر بي موقع و نابجا، هر كسي را كه مي بينيد، به

او لبخند بزنيد، مطمئناً اين كار شما نتيجه معكوس در بر خواهد داشت، به همين دليل بايد لبخند زدن خود را كنترل كنيد. نبايد به دليل جلب نظر ديگران لبخند بزنيد، بلكه به اين دليل بايد بخنديد كه احساس بهتري در خودتان ايجاد كنيد. زمانيكه تنها هستيد، حتي اگر چيزي براي خنديدن هم وجود نداشت، فقط به اين دليل كه از تنهايي خود لذت مي بريد، گل لبخند را بر روي لبان خود بكاريد. شايد اين كار زمانبر نباشد، اما به راحتي مي تواند حال و هواي شما را تغيير داده و يك نگرش جديد در شما ايجاد كند كه به واسطه آن بتوانيد ديگران را نيز خوشحال كنيد.

تاثير مذهب بر ديدگاه كهولت و مرگ

مقدمه مهم نيست كه چقدر سالم باشيد، و مهم نيست كه چه زندگي فوق العاده اي را ميگذرانيد، هر چه كه باشد به مرگ ختم خواهد شد. اين يك محكوميت يا عقيده اي بيمارگونه نيست، اين حقيقت زندگي است. مرگ چيزي نيست كه در زندگي امروز سبگ شمرده شود. ميليون ها دلار هرساله خرج كندتر كردن روند بالا رفتن سن، و اتفاق غير قابل اجتناب مرگ مي شود. افراد بسياري تصريح مي كنند كه بزرگترين ترس آنها از روزي است كه ديگر نتوانند به حيات خود ادامه دهند. ترس واقعي، نه از غوغايي است كه در پايان اين زندگي برپا مي شود، بلكه از اين است كه چه اتفاقي بعد از آن خواهد افتاد. آيا تا آخر زمان در پوچي خواهيم افتاد، يا چيز ديگري هست، چيز ديگري در آن سمت تونل باريك در انتظار ماست؟! براي اكثر افراد، پاسخ اين سوال به معنويت و

مذهب بستگي دارد. تحقيقات بارها و بارها ثابت كرده است كه اعتقاد به قدرتي برتر در بهبودي و شفا پيدا كردن از بيماري ها، رضايت و آرامش بيشتر از زندگي، و همچنين قبول سفر آخرت، بسيار موثر است. تفاوت در جهت گيري هاي مذهبي بر ديدگاه ما در مورد مرگ تاثيرگذار است جان مالتبي و ليزا دِي، تحقيق خود را بر اساس يافته هاي قبلي كه مذهب يك فرد بر ديدگاه او در مورد مرگ تاثيرگذار است، قرار دادند. مالتبي و دِي كه يك قدم فراتر رفتند، تلاش كردند تا انگيزه هاي دروني و بيروني مذهب را از يكديگر جدا كنند. اين تحقيق با ارجاء به مقياس وسواس مرگ، كه توسط عبدالخالق در 1998 معرفي شد، طراحي شد. اين مقياس براي اندازه گيري سه متغير طراحي شده است: اضطراب ناشي از مرگ، افسردگي ناشي از مرگ، و اندوه ناشي از مرگ. گرچه اضطراب، افسردگي و اندوه ناشي از مرگ معمولاً توسط افراد سالخورده تجربه مي شود، موضوع تحقيق 156 دانشجو، كه اكثراً مسيحي بوده اند، مي باشد. نتايج مهمي يافت شد كه نشان مي داد هر چه مذهب فرد ذاتي و دروني باشد، وسواس او نسبت به مرگ كمتر خواهد بود. نتايج معكوسي براي جهت گيري بيروني-اجتماعي و بيروني-فردي به دست آمد و ارتباطي مثبت بين هركدام از اين جهت گيري ها و مرگ يافت شد. مالتبي و دِي سرانجام توانستند اينطور نتيجه گيري كنند كه وسواس مرگ با جهت گيري مذهبي به طرز شگرفي در ارتباط است. آيا يك مذهب خاص، تفاوت ايجاد مي كند؟ تحقيقي كه در دانشگاه سنگاپور توسط زو جيانبين و

كالياني كيم مهتا انجام گرفت، تفاوت هاي بين مذهب بودا و مسحيت و نقش هر كدام از اين مذاهب در مراحل گذر عمر را بررسي مي كند. طرح تحقيق به صورت مصاحباتي با 40 شهروند سنگاپوري، كه نيمي مسيحي و نيمي ديگر بودايي بودند، مي باشد. فرضيه ي جيانبين و مِتها بر اين اساس است كه آنچه باعث رضايت بيشتر در زندگي پس از مرگ مي شود، فعاليت ها و فوايد يك مذهب سازمان يافته است كه باعث اضطراب كمتر، سلامت بيشتر، و نگراني كمتري در رابطه با مرگ مي شود. فعاليت هاي ثانويِ يك مذهب سازمان يافته شامل نماز يا ذكر دعا و گردهم آيي هاي اجتماعي در كليساها و مساجد مي باشد. نتايج به دست آمده از مصاحبات، به اضافه ي موقعيت الهي دو دين مسيحيت و بوداييسم، نشان داد كه پيروان هركدام از دين ها اعتقاد محكمي به شفا و معالجات مذهبي دارند. مسيحيان اظهار داشتند كه شفاي آنها بيشتر به خاطر اعتماد آنها به قدرت خداوند است. بودايي ها به تكيه بر وجود بوداي درمانگر كه با خواندن نامش طلبيده مي شود اشاره داشتند. جيانبين و مِتها اظهار مي دارند كه آرامش خاطر ناشي از ايمان قوي اين افراد است كه توانايي آنها را در شفا يافتن افزايش داده است و به عنوان يك پديده ي پلاسيبو عمل كرده است. رويكرد مشابهي باتوجه به تنهايي مشكل آفرين افراد سالخورده انجام گرفته است. تعداد كثيري از مصاحبه شوندگان اعلام داشتند كه مذهب قسمت اعظمي از تنهايي آنها را گرفته است. اين مسئله نه به خاطر وجود واقعي يك رابطه با موجودي برتر،

بلكه به خاطر هويت اجتماعي است كه فرد با پيوستن به مذهب پيدا ميكند. به عبارت ديگر، فعاليت هاي مذهبي، جامعه ساز است كه ميزان تنهايي اين افراد سالخورده را كاهش داده است، نه وجود خودِ بودا يا خداوند يكتا. نتيجه ي به دست آمده از اين تحقيق اين بود كه بودايي ها و مسحيان هر دو به يك اندازه از مرگ نترس بودند. در واقع، حتي يكي از افراد نيز به ترس از مرگ اعتراف نكرده است. توضيحي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه هم مسيحيت و هم بوداييسم با وعده ي زندگي پس از مرگ كه اميد، استواري و بقا هديه مي آورد، خط بطلان بر فرضيه ي پوچي انسان پس از مرگ كشيده اند.سازندگي يكي از عملكردهاي مذهب و معنويت ترس از مرگ از متغيرهاي بسياري ايجاد مي شود. يكي از اين متغيرها، نگراني از عدم ايجاد يك تغيير است، نگراني از ترك دنيا بدون انجام كاري در جهت منفعت نسل هاي آينده مي باشد. در سال 2003، ميشل ديلون، پول وينك، و كريستن فِي، تحليل هاي جديدي بر روي اطلاعات قديمي از طريق تحقيقي طولاني از 183 امريكايي زاده ي دهه بيست انجام دادند. مركز توجه اين تحقيق درك بيشتر رابطه ي بين مذهبيت، معنويت و زايايي بوده است. اولين كار تعريف مذهب و معنويت بوده كه به اين طريق درك تفاوت بين اين دو براي بررسي اطلاعات، مفيد خواهد بود. مقياس "مذهبي" تمايل به پذيرش قدرت و باقي ماندن در عرف است. افرادي كه در مقياس مذهبي امتياز بالايي كسب كردند، با خداي خود از طريق نماز

و عبادات جمعي ارتباط برقرار مي كنند. از طرف ديگر، مقياس "معنوي" بر اساس تمايل به دوري از سنت و قدرت هاي خارجي برحسب تعاليم عقيدتي مي باشد. تحليل تفصيلي اين اطلاعات رابطه هايي بين متغيرهاي بيشماري را نشان داده است كه شامل، مذهبيت، معنويت، طبقه ي اجتماعي، جنسيت، و گروه مي باشد. از بين نتايج به دست آمده، برخي نتيجه گيري هاي اصلي انجام گرفت. اول اينكه هم مذهبيت و هم معنويت با زايايي در ارتباط هستند. دوم اينكه، مذهب با زيرمقياسهاي متفاوتي از سازندگي (بشردوستي، بخشندگي، صلاحت اجتماعي) در ارتباط است تا معنويت (بهره وري، تاثير بر ديگران، تلاش هاي خلاق). اين نتايج نشان مي دهد كه هم مذهب و هم معنويت بر ميزاني كه فرد به نسل هاي آينده و ايجاد زندگي بهتر براي آنها، و ترس كمتر از مرگ توجه مي كنند، تاثيرگذار است. نتيجه گيري سه تحقيقي كه در اين مقاله مورد بحث قرار گرفت، هر كدام بر جنبه اي متفاوت از چگونگي تاثير ايمان و اعتقادات فرد بر ديدگاه فرد در رابطه با روند بالا رفتن سن و سرانجام مرگ تاثيرگذار است. به نظر غير قابل بحث است كه ايمان، مذهب، معنويت، هر چه شما نامش را بگذاريد، در ديدگاه فرد در مورد اين دنيا و دنياي پس از آن بسيار موثر است. هيچ كس نمي داند كه پس از اينكه زندگي فرد تمام مي شود و مي ميرد، چه اتفاقي مي افتد، چون ما هنوز زنده ايم و هيچ راهي هم براي ارتباط برقرار كردن با دنياي مردگن كشف نشده است. به نظر مي رسد كه مذهب راهي

براي برخورد با اين عدم قطعيت فراهم آورده است، چيزي كه از طريق آن بتوانيم به سوالات بي پايان خود پاسخ دهيم. اميدواريم اطلاعاتي كه در اين مقاله عنوان شد، توانسته باشد اهميت ايمان به قدرتي برتر در زندگي روزمره ي انسانها را نشان داده باشد .

تاثير مذهب بر ديدگاه كهولت و مرگ

مقدمه مهم نيست كه چقدر سالم باشيد، و مهم نيست كه چه زندگي فوق العاده اي را ميگذرانيد، هر چه كه باشد به مرگ ختم خواهد شد. اين يك محكوميت يا عقيده اي بيمارگونه نيست، اين حقيقت زندگي است. مرگ چيزي نيست كه در زندگي امروز سبگ شمرده شود. ميليون ها دلار هرساله خرج كندتر كردن روند بالا رفتن سن، و اتفاق غير قابل اجتناب مرگ مي شود. افراد بسياري تصريح مي كنند كه بزرگترين ترس آنها از روزي است كه ديگر نتوانند به حيات خود ادامه دهند. ترس واقعي، نه از غوغايي است كه در پايان اين زندگي برپا مي شود، بلكه از اين است كه چه اتفاقي بعد از آن خواهد افتاد. آيا تا آخر زمان در پوچي خواهيم افتاد، يا چيز ديگري هست، چيز ديگري در آن سمت تونل باريك در انتظار ماست؟! براي اكثر افراد، پاسخ اين سوال به معنويت و مذهب بستگي دارد. تحقيقات بارها و بارها ثابت كرده است كه اعتقاد به قدرتي برتر در بهبودي و شفا پيدا كردن از بيماري ها، رضايت و آرامش بيشتر از زندگي، و همچنين قبول سفر آخرت، بسيار موثر است. تفاوت در جهت گيري هاي مذهبي بر ديدگاه ما در مورد مرگ تاثيرگذار است جان مالتبي و ليزا دِي،

تحقيق خود را بر اساس يافته هاي قبلي كه مذهب يك فرد بر ديدگاه او در مورد مرگ تاثيرگذار است، قرار دادند. مالتبي و دِي كه يك قدم فراتر رفتند، تلاش كردند تا انگيزه هاي دروني و بيروني مذهب را از يكديگر جدا كنند. اين تحقيق با ارجاء به مقياس وسواس مرگ، كه توسط عبدالخالق در 1998 معرفي شد، طراحي شد. اين مقياس براي اندازه گيري سه متغير طراحي شده است: اضطراب ناشي از مرگ، افسردگي ناشي از مرگ، و اندوه ناشي از مرگ. گرچه اضطراب، افسردگي و اندوه ناشي از مرگ معمولاً توسط افراد سالخورده تجربه مي شود، موضوع تحقيق 156 دانشجو، كه اكثراً مسيحي بوده اند، مي باشد. نتايج مهمي يافت شد كه نشان مي داد هر چه مذهب فرد ذاتي و دروني باشد، وسواس او نسبت به مرگ كمتر خواهد بود. نتايج معكوسي براي جهت گيري بيروني-اجتماعي و بيروني-فردي به دست آمد و ارتباطي مثبت بين هركدام از اين جهت گيري ها و مرگ يافت شد. مالتبي و دِي سرانجام توانستند اينطور نتيجه گيري كنند كه وسواس مرگ با جهت گيري مذهبي به طرز شگرفي در ارتباط است. آيا يك مذهب خاص، تفاوت ايجاد مي كند؟ تحقيقي كه در دانشگاه سنگاپور توسط زو جيانبين و كالياني كيم مهتا انجام گرفت، تفاوت هاي بين مذهب بودا و مسحيت و نقش هر كدام از اين مذاهب در مراحل گذر عمر را بررسي مي كند. طرح تحقيق به صورت مصاحباتي با 40 شهروند سنگاپوري، كه نيمي مسيحي و نيمي ديگر بودايي بودند، مي باشد. فرضيه ي جيانبين و مِتها بر اين اساس است كه آنچه

باعث رضايت بيشتر در زندگي پس از مرگ مي شود، فعاليت ها و فوايد يك مذهب سازمان يافته است كه باعث اضطراب كمتر، سلامت بيشتر، و نگراني كمتري در رابطه با مرگ مي شود. فعاليت هاي ثانويِ يك مذهب سازمان يافته شامل نماز يا ذكر دعا و گردهم آيي هاي اجتماعي در كليساها و مساجد مي باشد. نتايج به دست آمده از مصاحبات، به اضافه ي موقعيت الهي دو دين مسيحيت و بوداييسم، نشان داد كه پيروان هركدام از دين ها اعتقاد محكمي به شفا و معالجات مذهبي دارند. مسيحيان اظهار داشتند كه شفاي آنها بيشتر به خاطر اعتماد آنها به قدرت خداوند است. بودايي ها به تكيه بر وجود بوداي درمانگر كه با خواندن نامش طلبيده مي شود اشاره داشتند. جيانبين و مِتها اظهار مي دارند كه آرامش خاطر ناشي از ايمان قوي اين افراد است كه توانايي آنها را در شفا يافتن افزايش داده است و به عنوان يك پديده ي پلاسيبو عمل كرده است. رويكرد مشابهي باتوجه به تنهايي مشكل آفرين افراد سالخورده انجام گرفته است. تعداد كثيري از مصاحبه شوندگان اعلام داشتند كه مذهب قسمت اعظمي از تنهايي آنها را گرفته است. اين مسئله نه به خاطر وجود واقعي يك رابطه با موجودي برتر، بلكه به خاطر هويت اجتماعي است كه فرد با پيوستن به مذهب پيدا ميكند. به عبارت ديگر، فعاليت هاي مذهبي، جامعه ساز است كه ميزان تنهايي اين افراد سالخورده را كاهش داده است، نه وجود خودِ بودا يا خداوند يكتا. نتيجه ي به دست آمده از اين تحقيق اين بود كه بودايي ها و مسحيان هر دو

به يك اندازه از مرگ نترس بودند. در واقع، حتي يكي از افراد نيز به ترس از مرگ اعتراف نكرده است. توضيحي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه هم مسيحيت و هم بوداييسم با وعده ي زندگي پس از مرگ كه اميد، استواري و بقا هديه مي آورد، خط بطلان بر فرضيه ي پوچي انسان پس از مرگ كشيده اند.سازندگي يكي از عملكردهاي مذهب و معنويت ترس از مرگ از متغيرهاي بسياري ايجاد مي شود. يكي از اين متغيرها، نگراني از عدم ايجاد يك تغيير است، نگراني از ترك دنيا بدون انجام كاري در جهت منفعت نسل هاي آينده مي باشد. در سال 2003، ميشل ديلون، پول وينك، و كريستن فِي، تحليل هاي جديدي بر روي اطلاعات قديمي از طريق تحقيقي طولاني از 183 امريكايي زاده ي دهه بيست انجام دادند. مركز توجه اين تحقيق درك بيشتر رابطه ي بين مذهبيت، معنويت و زايايي بوده است. اولين كار تعريف مذهب و معنويت بوده كه به اين طريق درك تفاوت بين اين دو براي بررسي اطلاعات، مفيد خواهد بود. مقياس "مذهبي" تمايل به پذيرش قدرت و باقي ماندن در عرف است. افرادي كه در مقياس مذهبي امتياز بالايي كسب كردند، با خداي خود از طريق نماز و عبادات جمعي ارتباط برقرار مي كنند. از طرف ديگر، مقياس "معنوي" بر اساس تمايل به دوري از سنت و قدرت هاي خارجي برحسب تعاليم عقيدتي مي باشد. تحليل تفصيلي اين اطلاعات رابطه هايي بين متغيرهاي بيشماري را نشان داده است كه شامل، مذهبيت، معنويت، طبقه ي اجتماعي، جنسيت، و گروه مي باشد. از بين نتايج به

دست آمده، برخي نتيجه گيري هاي اصلي انجام گرفت. اول اينكه هم مذهبيت و هم معنويت با زايايي در ارتباط هستند. دوم اينكه، مذهب با زيرمقياسهاي متفاوتي از سازندگي (بشردوستي، بخشندگي، صلاحت اجتماعي) در ارتباط است تا معنويت (بهره وري، تاثير بر ديگران، تلاش هاي خلاق). اين نتايج نشان مي دهد كه هم مذهب و هم معنويت بر ميزاني كه فرد به نسل هاي آينده و ايجاد زندگي بهتر براي آنها، و ترس كمتر از مرگ توجه مي كنند، تاثيرگذار است. نتيجه گيري سه تحقيقي كه در اين مقاله مورد بحث قرار گرفت، هر كدام بر جنبه اي متفاوت از چگونگي تاثير ايمان و اعتقادات فرد بر ديدگاه فرد در رابطه با روند بالا رفتن سن و سرانجام مرگ تاثيرگذار است. به نظر غير قابل بحث است كه ايمان، مذهب، معنويت، هر چه شما نامش را بگذاريد، در ديدگاه فرد در مورد اين دنيا و دنياي پس از آن بسيار موثر است. هيچ كس نمي داند كه پس از اينكه زندگي فرد تمام مي شود و مي ميرد، چه اتفاقي مي افتد، چون ما هنوز زنده ايم و هيچ راهي هم براي ارتباط برقرار كردن با دنياي مردگن كشف نشده است. به نظر مي رسد كه مذهب راهي براي برخورد با اين عدم قطعيت فراهم آورده است، چيزي كه از طريق آن بتوانيم به سوالات بي پايان خود پاسخ دهيم. اميدواريم اطلاعاتي كه در اين مقاله عنوان شد، توانسته باشد اهميت ايمان به قدرتي برتر در زندگي روزمره ي انسانها را نشان داده باشد .

تاثير مهرباني بروي سلامتي

مهرباني حسي توام با توانگري و رضايت به زندگي ما

مي بخشد، و امتياز ديگر آن ارتقاي سلامتي و طول عمر ما است. پاول پيرسال، دكتر روانشناس كه در هاوايي زندگي مي كند، در كتاب خود با نام نسخه لذت مي نويسد: "تحقيقات جديد نشان مييدهد كه يكي از لذت بخش ترين اعمال انساني، سلامت ترين كاري است كه مي توانيد در حق خود و ديگران انجام دهيد. حس مهرباني عاري از نفس پرستي، فوايد بسيار عالي بر سلامتي خواهد داشت."دكتر لاري دوسِي در كتاب خود بانام معنا در پزشكي به ما ميگويد، "نوعدوستي مثل دارويي جادويي عمل مي كند؛ هم تاثيراتي مثبت بر فردي كه كمك را انجام مي دهد خواهد داشت، و هم بر فردي كه كمك را دريافت مي كند. حتي مي تواند واكنش هاي سالمي نيز در فردي كه دور ايستاده و اين كمك را نظاره مي كند، ايجاد مي كند." تحقيقات بسيار زيادي انجام گرفته است كه تاثيرات مثبت مهرباني را بر سلامتي به اثبات مي رساند (هم از نظر فيزيولوژيكي و هم روحي). تحقيقات ديگري نيز در دست انجام است و چندين و چند كتاب نيز در مورد تاثيرات مثبت مهرباني بر سلامتي به چاپ رسيده است. تحقيقاتي كه از سال 1988 تاكنون انجام گرفته در كتاب نيروي شفابخش نيكوكاري نوشته آلِن لوك گردآوري شده است. لوك هر زمان كه كار نيكي انجام مي داد يا به ديگران كمك مي كرد، حس لذت و سلامتي عميقي در خود حس مي كرد. در ابتدا اين احساسي بود كه به تنهايي تجربه مي كرد اما كم كم از ديگران نيز در مورد تاثيرات مثبت كمك كردن به ديگران چيزهايي مي شنيد.

اين مسئله باعث شد وي بيشتر در مورد اين پديده نهاني كه به نظر مي رسيد تاثيراتي جادويي در خود داشته باشد به تحقيق و بررسي بپردازد. فوايدي كه در اين كتاب براي كمك كردن ذكر شده است، عبارتند از: o داشتن ديدگاهي خوش بينانه تر و خوشنودترo ارتقاء حس سلامتي o ايجاد حس نشاط و رضايتo افزايش سطح انرژي بدن o ايجاد حس سلامتي o كاهش حس تنهايي، افسردگي و ناتواني o تقويت حس ارتباط با ديگرانo تقويت حس آرامش و آسايش o افزايش طول عمر o كنترل بهتر وزن بدن o بهبود بيخوابي o تقويت سيستم ايمني بدنo كاهش درد o افزايش گرماي بدن o سلامت سيستم قلبي-عروقي بدن (كاهش فشار خون بالا، تقويت گردش خون، كاهش بيماري هاي كرونري قلب) o كاهش اسيد معده اضافيo كاهش نياز به اكسيژن o بهبود ورم مفاصل و آسم o ريكاوري و بهبودي سريعتر از اعمال جراحي o كاهش فعاليت سرطان در بدن شايان ذكر است كه اين تاثيرات، بارها و بارها به اثبات رسيده است. پيرسال وقتي تاثيرات مثبت مهرباني را با عنوان تاثيرات ايمني بخش و شفابخش مي ناميد، اغراق نمي كرده است. يكي از شركت كننده هاي تحقيقات لوك اينطور مي گويد: "چند ماه پيش آنقدر استرس داشتم كه به زور مي توانستم شبانه روز چهار ساعت بخوابم و انواع و اقسام دردها هم به سراغم آمده بود. داروهاي ضد افسردگي و ضداضطراب را امتحام كردم، اما هيچ بهبودي حاصل نشد. بعدها فهميدم كه اين عشق است كه واقعاً شفابخش است. وقتي كارهاي مثبتي براي ديگران انجام مي دادم، واكنش مستقيمي در وضعيت

جسمي من به وجود مي آمد. الان ديگر خيلي راحت شب ها مي خوابم و آرامشي نيز در كل بدنم به وجود آمده كه با وضعيت سابقم قابل مقايسه نيست. بيشتر دردهايم هم از بين رفته است."افراديكه از تاثيرات مثبت مهرباني آگاهند، از آن بعنوان وسيله اي براي حفظ و كنترل سلامتي خود استفاده مي كنند. مهرباني براي كنترل فشارخون بالا، از بين بردن سردرد، كاهش درد كمر، و بهبودي تقريبي ورم مفاصل استفاده مي شود، و خيلي از افراد هم از آن براي از بين بردن افسردگي و مشكلات روحي-رواني خود استفاده ميكنند. اما كمك كردن به ديگران چطور مي تواند چنين تاثيرات مثبتي داشته باشد؟ يكي از دلايل آن مي تواند اين باشد كه كمك كردن به ديگران تا قسمتي ذهن ما را از مشكلاتمان فارغ مي كند (استرس را كاهش مي دهد) و باعث مي شود به افراد ديگر هم فكر كنيم. دكتر هربرت بنسون، متخصص قلب شناسي در دانشگاه هاروارد كه بيش از 30 سال در تحقيقات علمي شركت داشته است، به ما مي گويد كه وقتي ما به ديگران كمك ميكنيم باعث مي شود خودمان را فراموش كنيم. دليل ديگر اين است كه وقتي مهرباني مي كنيم، بدنمان با ايجاد يك حس خوب كه اعتماد به نفس و سلامت ما را ارتقاء مي دهد، به ما پاداش مي دهد. اين واكنش وقتي بدن مواد شيميايي به نام اندورفين مي سازد، تحريك مي شود. اين اندورفين ها موادي طبيعي شبه مورفين هستند كه حس آرامش در ما ايجاد مي كند. علاوه بر ايجاد اين حس خوب، به كاهش شدت پيامهاي درد

كه به مغز فرستاده مي شود نيز تاثير دارند.براي سود بردن از تاثيرات مثبت مهرباني بر سلامتي، لازم نيست حتماً كارهاي بزرگ انجام دهيم. درواقع، ثابت شده است كه كارهاي خيلي كوچك، ساده و معمولي نيز مي تواند سلامت جسمي شما را ارتقاء بخشد. همچنين نشان داده شده كه همين كارهاي كوچك و پيش پا افتاده مي تواند با تاثيرات منفي اتفاقات و رويدادهاي استرس زا مقابله كند، حال هرچقدر كه اين تاثيرات عظيم باشد. پس باانجام كمك هايي هرچند كوچك مي توانيم سلامتي جسميمان را تضمين كنيم. دكتر پاول پيرسال درمورد فقدان لذت و شادي در زندگي هشدار مي دهد. علت فقدان شادي و نشاط در زندگي چيست؟ طبق گفته هاي پيرسال، ناتواني در كنترل سرنوشتمان و حس آسيب پذيري كه به وجود مي آورد، و همچنين ناتواني در تشخيص اينكه ناراحتي هاي جسمي و اجتماعي با هم در ارتباط است، دليل آن است. پاسخ چيست؟ اين است كه با خودمان، دنيا و مردم اطرافمان آشتي كنيم. وقتي انتخاب مي كنيد كه فرد مهربانتري باشيد، نه تنها سلامت خودتان را ارتقاء ميدهيد، بلكه سلامت افراديكه با آنها ارتباط برقرار مي كنيد را نيز تقويت مي كنيد. مهرباني شما تاثيرات چند جانبه اي دارد. اين مهرباني حتي مي تواند بر افراديكه شاهد آن هستند نيز تاثير گذاشته و در آنها نيز احساسي خوب ايجاد كند. وقتي انتخاب مي كنيد كه فرد مهربانتري باشيد، تغييرات مثبتي در اجتماع و دنياي اطراف خود ايجاد خواهيد كرد. همانطور كه قبلاً هم ذكر كرديم، عمل كمك كردن ياد خدمت رساني به ديگران، نشان دادن مهرباني، نوعدوستي و از اين

قبيل، اين توانايي را دارد كه تاثيراتي نيرومند بر سلامت ما بگذارد. البته بايد مراقب باشيد كه به خاطر عمل نيكتان انتظار پاداش نداشته باشيد، در اينصورت فوايدي كه اين عمل خير بر شما خواهد داشت از بين ميرود. اگر براي كارتان انتظار چيزي نداشته باشيد، ديگر دچار نااميدي نخواهيد شد. براي مثال، اگر در رانندگي به اتومبيل كناريم حق تقدم بدهم، و انتظار داشته باشم كه او اين عمل مهربانانه من را متوجه شود، اگر فرد مقابل از كارم قدرداني نكند، ممكن است همين كار نيك در من ايجاد عصبانيت و خشم كند. اما اگر توقع دريافت واكنشي مثبت نداشته باشم، و درعوض آن را دريافت كنم، آنوقت است كه كارم تاثيري مثبت بر سلامتيم خواهد گذاشت. مهرباني خصيصه اي است كه نه تنها بر خودم بلكه بر اجتماع اطرافم هم تاثيري مثبت خواهد داشت. آلن لوك مي گويد، "علم جديد كه تاثيرات مثبت كمك به ديگران را بر سلامتي به اثبات مي رساند، اين قدرت را دارد كه نه تنها بر سلامتي خود افراد، بلكه بر سلامتي كل جامعه تاثيرگذار باشد."

تاثير مهرباني بروي سلامتي

مهرباني حسي توام با توانگري و رضايت به زندگي ما مي بخشد، و امتياز ديگر آن ارتقاي سلامتي و طول عمر ما است. پاول پيرسال، دكتر روانشناس كه در هاوايي زندگي مي كند، در كتاب خود با نام نسخه لذت مي نويسد: "تحقيقات جديد نشان مييدهد كه يكي از لذت بخش ترين اعمال انساني، سلامت ترين كاري است كه مي توانيد در حق خود و ديگران انجام دهيد. حس مهرباني عاري از نفس پرستي، فوايد بسيار عالي بر سلامتي خواهد

داشت."دكتر لاري دوسِي در كتاب خود بانام معنا در پزشكي به ما ميگويد، "نوعدوستي مثل دارويي جادويي عمل مي كند؛ هم تاثيراتي مثبت بر فردي كه كمك را انجام مي دهد خواهد داشت، و هم بر فردي كه كمك را دريافت مي كند. حتي مي تواند واكنش هاي سالمي نيز در فردي كه دور ايستاده و اين كمك را نظاره مي كند، ايجاد مي كند." تحقيقات بسيار زيادي انجام گرفته است كه تاثيرات مثبت مهرباني را بر سلامتي به اثبات مي رساند (هم از نظر فيزيولوژيكي و هم روحي). تحقيقات ديگري نيز در دست انجام است و چندين و چند كتاب نيز در مورد تاثيرات مثبت مهرباني بر سلامتي به چاپ رسيده است. تحقيقاتي كه از سال 1988 تاكنون انجام گرفته در كتاب نيروي شفابخش نيكوكاري نوشته آلِن لوك گردآوري شده است. لوك هر زمان كه كار نيكي انجام مي داد يا به ديگران كمك مي كرد، حس لذت و سلامتي عميقي در خود حس مي كرد. در ابتدا اين احساسي بود كه به تنهايي تجربه مي كرد اما كم كم از ديگران نيز در مورد تاثيرات مثبت كمك كردن به ديگران چيزهايي مي شنيد. اين مسئله باعث شد وي بيشتر در مورد اين پديده نهاني كه به نظر مي رسيد تاثيراتي جادويي در خود داشته باشد به تحقيق و بررسي بپردازد. فوايدي كه در اين كتاب براي كمك كردن ذكر شده است، عبارتند از: o داشتن ديدگاهي خوش بينانه تر و خوشنودترo ارتقاء حس سلامتي o ايجاد حس نشاط و رضايتo افزايش سطح انرژي بدن o ايجاد حس سلامتي o كاهش حس تنهايي، افسردگي

و ناتواني o تقويت حس ارتباط با ديگرانo تقويت حس آرامش و آسايش o افزايش طول عمر o كنترل بهتر وزن بدن o بهبود بيخوابي o تقويت سيستم ايمني بدنo كاهش درد o افزايش گرماي بدن o سلامت سيستم قلبي-عروقي بدن (كاهش فشار خون بالا، تقويت گردش خون، كاهش بيماري هاي كرونري قلب) o كاهش اسيد معده اضافيo كاهش نياز به اكسيژن o بهبود ورم مفاصل و آسم o ريكاوري و بهبودي سريعتر از اعمال جراحي o كاهش فعاليت سرطان در بدن شايان ذكر است كه اين تاثيرات، بارها و بارها به اثبات رسيده است. پيرسال وقتي تاثيرات مثبت مهرباني را با عنوان تاثيرات ايمني بخش و شفابخش مي ناميد، اغراق نمي كرده است. يكي از شركت كننده هاي تحقيقات لوك اينطور مي گويد: "چند ماه پيش آنقدر استرس داشتم كه به زور مي توانستم شبانه روز چهار ساعت بخوابم و انواع و اقسام دردها هم به سراغم آمده بود. داروهاي ضد افسردگي و ضداضطراب را امتحام كردم، اما هيچ بهبودي حاصل نشد. بعدها فهميدم كه اين عشق است كه واقعاً شفابخش است. وقتي كارهاي مثبتي براي ديگران انجام مي دادم، واكنش مستقيمي در وضعيت جسمي من به وجود مي آمد. الان ديگر خيلي راحت شب ها مي خوابم و آرامشي نيز در كل بدنم به وجود آمده كه با وضعيت سابقم قابل مقايسه نيست. بيشتر دردهايم هم از بين رفته است."افراديكه از تاثيرات مثبت مهرباني آگاهند، از آن بعنوان وسيله اي براي حفظ و كنترل سلامتي خود استفاده مي كنند. مهرباني براي كنترل فشارخون بالا، از بين بردن سردرد، كاهش درد كمر، و بهبودي

تقريبي ورم مفاصل استفاده مي شود، و خيلي از افراد هم از آن براي از بين بردن افسردگي و مشكلات روحي-رواني خود استفاده ميكنند. اما كمك كردن به ديگران چطور مي تواند چنين تاثيرات مثبتي داشته باشد؟ يكي از دلايل آن مي تواند اين باشد كه كمك كردن به ديگران تا قسمتي ذهن ما را از مشكلاتمان فارغ مي كند (استرس را كاهش مي دهد) و باعث مي شود به افراد ديگر هم فكر كنيم. دكتر هربرت بنسون، متخصص قلب شناسي در دانشگاه هاروارد كه بيش از 30 سال در تحقيقات علمي شركت داشته است، به ما مي گويد كه وقتي ما به ديگران كمك ميكنيم باعث مي شود خودمان را فراموش كنيم. دليل ديگر اين است كه وقتي مهرباني مي كنيم، بدنمان با ايجاد يك حس خوب كه اعتماد به نفس و سلامت ما را ارتقاء مي دهد، به ما پاداش مي دهد. اين واكنش وقتي بدن مواد شيميايي به نام اندورفين مي سازد، تحريك مي شود. اين اندورفين ها موادي طبيعي شبه مورفين هستند كه حس آرامش در ما ايجاد مي كند. علاوه بر ايجاد اين حس خوب، به كاهش شدت پيامهاي درد كه به مغز فرستاده مي شود نيز تاثير دارند.براي سود بردن از تاثيرات مثبت مهرباني بر سلامتي، لازم نيست حتماً كارهاي بزرگ انجام دهيم. درواقع، ثابت شده است كه كارهاي خيلي كوچك، ساده و معمولي نيز مي تواند سلامت جسمي شما را ارتقاء بخشد. همچنين نشان داده شده كه همين كارهاي كوچك و پيش پا افتاده مي تواند با تاثيرات منفي اتفاقات و رويدادهاي استرس زا مقابله كند، حال هرچقدر

كه اين تاثيرات عظيم باشد. پس باانجام كمك هايي هرچند كوچك مي توانيم سلامتي جسميمان را تضمين كنيم. دكتر پاول پيرسال درمورد فقدان لذت و شادي در زندگي هشدار مي دهد. علت فقدان شادي و نشاط در زندگي چيست؟ طبق گفته هاي پيرسال، ناتواني در كنترل سرنوشتمان و حس آسيب پذيري كه به وجود مي آورد، و همچنين ناتواني در تشخيص اينكه ناراحتي هاي جسمي و اجتماعي با هم در ارتباط است، دليل آن است. پاسخ چيست؟ اين است كه با خودمان، دنيا و مردم اطرافمان آشتي كنيم. وقتي انتخاب مي كنيد كه فرد مهربانتري باشيد، نه تنها سلامت خودتان را ارتقاء ميدهيد، بلكه سلامت افراديكه با آنها ارتباط برقرار مي كنيد را نيز تقويت مي كنيد. مهرباني شما تاثيرات چند جانبه اي دارد. اين مهرباني حتي مي تواند بر افراديكه شاهد آن هستند نيز تاثير گذاشته و در آنها نيز احساسي خوب ايجاد كند. وقتي انتخاب مي كنيد كه فرد مهربانتري باشيد، تغييرات مثبتي در اجتماع و دنياي اطراف خود ايجاد خواهيد كرد. همانطور كه قبلاً هم ذكر كرديم، عمل كمك كردن ياد خدمت رساني به ديگران، نشان دادن مهرباني، نوعدوستي و از اين قبيل، اين توانايي را دارد كه تاثيراتي نيرومند بر سلامت ما بگذارد. البته بايد مراقب باشيد كه به خاطر عمل نيكتان انتظار پاداش نداشته باشيد، در اينصورت فوايدي كه اين عمل خير بر شما خواهد داشت از بين ميرود. اگر براي كارتان انتظار چيزي نداشته باشيد، ديگر دچار نااميدي نخواهيد شد. براي مثال، اگر در رانندگي به اتومبيل كناريم حق تقدم بدهم، و انتظار داشته باشم كه او اين عمل

مهربانانه من را متوجه شود، اگر فرد مقابل از كارم قدرداني نكند، ممكن است همين كار نيك در من ايجاد عصبانيت و خشم كند. اما اگر توقع دريافت واكنشي مثبت نداشته باشم، و درعوض آن را دريافت كنم، آنوقت است كه كارم تاثيري مثبت بر سلامتيم خواهد گذاشت. مهرباني خصيصه اي است كه نه تنها بر خودم بلكه بر اجتماع اطرافم هم تاثيري مثبت خواهد داشت. آلن لوك مي گويد، "علم جديد كه تاثيرات مثبت كمك به ديگران را بر سلامتي به اثبات مي رساند، اين قدرت را دارد كه نه تنها بر سلامتي خود افراد، بلكه بر سلامتي كل جامعه تاثيرگذار باشد."

تاثيرات اعتياد بر جامعه و خانواده

بيماري خانوادگيبهايي كه خانواده يك معتاد بايد بپردازند، بسيار ويرانگر است. اگر يكي از اعضاء خانواده در اين زمينه مشكل داشته باشد، همه اعضاي خانواده تحت تاثير قرار ميگيرند. اين مسئله يك مشكل خانوادگي محسوب مي شود چون بر استحكام، ثبات، وحدت و سلامت فكري و جسمي خانواده تاثير ميگذارد. بچه ها به خصوص بيشتر تحت تاثير اين مشكل قرار مي گيرند.

مطمئناً كسي يك شبه از يك فرد عادي به يك معتاد تبديل نمي شود. اين روند مراحل مختلفي دارد. به همراه اين پيشرفت اندوهناك، فاكتورهاي ديگري نيز وجود دارد كه باعث آزار اعضاي خانواده مي شود. اين مراحل و فاكتورها عبارتند از: o انكاراعتياد "بيماري انكار" ناميده مي شود، هم براي خود فرد و هم براي خانواده اش. مسائل غيرعادي تبديل به مسائل عادي مي شوند. مشكل معمولاً آنقدر بزرگ است كه خانواده ياد مي گيرند وانمود كنند كه اتفاقي نيفتاده است و طوري رفتار مي كنند كه انگار هيچ

مشكلي متوجه هيچيك از اعضاء خانواده نيست. اعضاي خانواده معمولاً در برخورد با اعتياد يكي از اعضاء وانمود مي كنند كه، "مشكل آنقدرها هم بزرگ نيست." o كار اعضاء خانواده كاملاً جذب رفتار، اخلاق و فعاليت هاي فرد معتاد مي شوند به طوري كه دنيايشان فقط حول او مي چرخد. اين مسئله تا حدي پيش مي رود كه آنها كار و مسئوليت هاي سابق خود را كاملاً فراموش مي كنند. o ترس به خاطر رفتارهاي غير قابل پيش بيني و دمدمي مزاجانه ي فرد معتاد، زندگي خانوادگي مملو از اضطراب و ترس مي شود. هيچ كس نمي داند بعداً چه اتفاقي خواهد افتاد اما بنا بر تجربه اي كه دارند همه انتظار روي دادن مشكلي ديگر را ميكشند. و همين مسئله باعث ايجاد استرس، فشار، و ترس در خانواده ي فرد معتاد مي شود. o دروغگويي اعضاي خانواده معمولاً سعي دارند اين مشكل را كه براي يكي از اعضاء اتفاق افتاده است، از بقيه مخفي كنند. آنها به بچه ها، فاميل و آشنايان، همسايه ها، طلبكارها، كارفرماها و حتي خودشان دروغ مي گويند. o تقصير و گناه اعضاي خانواده سعي مي كنند هركدام خود را به نحوي براي اعتياد آن فرد مقصر و گناهكار بدانند و بهانه هاي مختلفي بياورند. آنها تصور مي كنند كه اگر فلان كار را ميكردند يا فلان كار را نمي كردند، اعتياد او متوقف مي شد يا اصلاً ايجاد نمي شد. o تنهايي گفتگوها و روابط خانوادگي عميقاً تحت تاثير قرار مي گيرد. اعضاي خانواده ديگر قادر نخواهند بود مثل سابق با هم حرف بزنند، به هم محبت كنند و

... آنها سريعاً ياد ميگيرند كه، "اعتماد نكن، حرف نزن، احساس نداشته باش". حتي ديگر نمي توانند درمورد مشكل ايجاد شده با هم گفتگو كنند.o انتقال وظايف ساير اعضاي خانواده مجبور هستند كه وظايف و مسئوليت هاي فرد معتاد را به عهده گيرند، مسئوليتهايي مثل، نقش پدري يا مادري، تعهدات مالي، و كارهاي خانه داري. در خانواده هايي كه يكي از پدر يا مادر معتاد هستند، فرزند بزرگ خانواده معمولاً جور ان فرد معتاد را مي كشد. o مشكلات جنسي روابط جنسي به طور كلي در خانواده درهم شكسته مي شود. والدين ديگر حتي قادر به صحبت و گفتگو باهم نيستند چه برسد به اينكه باهم هم بستر شوند. بچه ها هم ديگر الگويي براي شكل دادن به روابط جنسي آينده خود ندارند. o عدم شركت در مراسمات

خانواده ديگر از قبول دعوتهاي آشنايان را براي مهمانيها و ساير مراسمهاي اجتماعي طفره مي روند. آنها از اين مي ترسند كه فرد معتاد خانواده باز با رفتارهايش برايشان مشكل آفريني كند. o تغيير عشق اعضاي خانواده كم كم از كسي كه قبلاً بسيار دوستش ميداشتند، متنفر شوند تغييرات شگرفي در احساسات خانواده پديد مي آيد كه به خصوص براي بچه ها توام با احساس گناه خواهد بود. o خشم دروني اعضاي خانواده سعي ميكنند اين مشكل غير قابل كنترل (اعتياد آن عضو خانواده) را كنترل كنند. اما متاسفانه شكست ميخورند و به خاط اين شكست از خودشان و ديگران خشمگين ميشوند. o نااميدي و خلاء معنوي خشم، آسيب، و شكست هاي متوالي طي اين مدت باعث از بين بردن هرگونه اميد، ايمان، و وحدت شده است.

اعتياد نيز مثل هر بيماري كشنده ي ديگر، همه ي جنبه هاي زندگي را نابود مي كند. o ميل به مجازاتاعضاي خانواده تمايل زيادي براي مجازات كردن فرد معتاد پيدا مي كنند. آنها او را براي اينكه باعث آسيب رسيدن به آنها شده است، مقصر و گناهكار مي دانند. معمولاً افراد آسيب ديده خود شروع به آسيب رساندن به ديگران مي كنند. o حس تاسف فردي همسران، والدين، و بچه هاي فرد معتاد، معمولاً براي خود احساس غم و اندوه مي كنند. اعضاي خانواده معمولاً به طور نادرستي تبديل به "مادر"، "فدايي" يا "مدير خانواده" مي شوند. آنها احساس مسئوليت كامل كرده و براي خود متاسفند. o بي اعتمادي همه گيرسالهاي متمادي شكسته شدن عهدها و بر هم پاشيده شدن روياها و آرزوها، باعث ايجاد بي اعتمادي عميقي براي خود و نسبت به ديگران خواهد شد. معمولاً همه ي آن چيزهايي كه تصور ميشد براي ترك اعتياد فرد موثر باشد (مثل ماشين جديد، كار جديد، خانه جديد، و ...) شكست خورد.o ناراحتي در برابر تغيير وقتي اعضاي خانواده ياد مي گيرند كه چطور دربرابر اين اعتياد مقاومت كنند و راه زندگي كردن خود را ادامه دهند، معمولاً قبول نمي كنند كه خودشان هم در طي اين مشكل تاثير گرفته اند و بايد براي خود و بچه ها كمك بگيرند. o آموزش اعضاي خانواده بايد حقيقت اين بيماري، تاثير آن بر روي خودِ فرد معتاد، و تاثير آن بر روي خانواده را درك كنند. براي آگاهي يافتن درمورد اين مسائل تنها راه حل گروه هاي پشتيبان است كه در هر اجتماعي مشغول به فعاليت هستند.

تاثيرات اعتياد

بر جامعه و خانواده

بيماري خانوادگيبهايي كه خانواده يك معتاد بايد بپردازند، بسيار ويرانگر است. اگر يكي از اعضاء خانواده در اين زمينه مشكل داشته باشد، همه اعضاي خانواده تحت تاثير قرار ميگيرند. اين مسئله يك مشكل خانوادگي محسوب مي شود چون بر استحكام، ثبات، وحدت و سلامت فكري و جسمي خانواده تاثير ميگذارد. بچه ها به خصوص بيشتر تحت تاثير اين مشكل قرار مي گيرند.

مطمئناً كسي يك شبه از يك فرد عادي به يك معتاد تبديل نمي شود. اين روند مراحل مختلفي دارد. به همراه اين پيشرفت اندوهناك، فاكتورهاي ديگري نيز وجود دارد كه باعث آزار اعضاي خانواده مي شود. اين مراحل و فاكتورها عبارتند از: o انكاراعتياد "بيماري انكار" ناميده مي شود، هم براي خود فرد و هم براي خانواده اش. مسائل غيرعادي تبديل به مسائل عادي مي شوند. مشكل معمولاً آنقدر بزرگ است كه خانواده ياد مي گيرند وانمود كنند كه اتفاقي نيفتاده است و طوري رفتار مي كنند كه انگار هيچ مشكلي متوجه هيچيك از اعضاء خانواده نيست. اعضاي خانواده معمولاً در برخورد با اعتياد يكي از اعضاء وانمود مي كنند كه، "مشكل آنقدرها هم بزرگ نيست." o كار اعضاء خانواده كاملاً جذب رفتار، اخلاق و فعاليت هاي فرد معتاد مي شوند به طوري كه دنيايشان فقط حول او مي چرخد. اين مسئله تا حدي پيش مي رود كه آنها كار و مسئوليت هاي سابق خود را كاملاً فراموش مي كنند. o ترس به خاطر رفتارهاي غير قابل پيش بيني و دمدمي مزاجانه ي فرد معتاد، زندگي خانوادگي مملو از اضطراب و ترس مي شود. هيچ كس نمي داند بعداً چه

اتفاقي خواهد افتاد اما بنا بر تجربه اي كه دارند همه انتظار روي دادن مشكلي ديگر را ميكشند. و همين مسئله باعث ايجاد استرس، فشار، و ترس در خانواده ي فرد معتاد مي شود. o دروغگويي اعضاي خانواده معمولاً سعي دارند اين مشكل را كه براي يكي از اعضاء اتفاق افتاده است، از بقيه مخفي كنند. آنها به بچه ها، فاميل و آشنايان، همسايه ها، طلبكارها، كارفرماها و حتي خودشان دروغ مي گويند. o تقصير و گناه اعضاي خانواده سعي مي كنند هركدام خود را به نحوي براي اعتياد آن فرد مقصر و گناهكار بدانند و بهانه هاي مختلفي بياورند. آنها تصور مي كنند كه اگر فلان كار را ميكردند يا فلان كار را نمي كردند، اعتياد او متوقف مي شد يا اصلاً ايجاد نمي شد. o تنهايي گفتگوها و روابط خانوادگي عميقاً تحت تاثير قرار مي گيرد. اعضاي خانواده ديگر قادر نخواهند بود مثل سابق با هم حرف بزنند، به هم محبت كنند و ... آنها سريعاً ياد ميگيرند كه، "اعتماد نكن، حرف نزن، احساس نداشته باش". حتي ديگر نمي توانند درمورد مشكل ايجاد شده با هم گفتگو كنند.o انتقال وظايف ساير اعضاي خانواده مجبور هستند كه وظايف و مسئوليت هاي فرد معتاد را به عهده گيرند، مسئوليتهايي مثل، نقش پدري يا مادري، تعهدات مالي، و كارهاي خانه داري. در خانواده هايي كه يكي از پدر يا مادر معتاد هستند، فرزند بزرگ خانواده معمولاً جور ان فرد معتاد را مي كشد. o مشكلات جنسي روابط جنسي به طور كلي در خانواده درهم شكسته مي شود. والدين ديگر حتي قادر به صحبت و گفتگو باهم

نيستند چه برسد به اينكه باهم هم بستر شوند. بچه ها هم ديگر الگويي براي شكل دادن به روابط جنسي آينده خود ندارند. o عدم شركت در مراسمات خانواده ديگر از قبول دعوتهاي آشنايان را براي مهمانيها و ساير مراسمهاي اجتماعي طفره مي روند. آنها از اين مي ترسند كه فرد معتاد خانواده باز با رفتارهايش برايشان مشكل آفريني كند. o تغيير عشق اعضاي خانواده كم كم از كسي كه قبلاً بسيار دوستش ميداشتند، متنفر شوند تغييرات شگرفي در احساسات خانواده پديد مي آيد كه به خصوص براي بچه ها توام با احساس گناه خواهد بود. o خشم دروني اعضاي خانواده سعي ميكنند اين مشكل غير قابل كنترل (اعتياد آن عضو خانواده) را كنترل كنند. اما متاسفانه شكست ميخورند و به خاط اين شكست از خودشان و ديگران خشمگين ميشوند. o نااميدي و خلاء معنوي خشم، آسيب، و شكست هاي متوالي طي اين مدت باعث از بين بردن هرگونه اميد، ايمان، و وحدت شده است. اعتياد نيز مثل هر بيماري كشنده ي ديگر، همه ي جنبه هاي زندگي را نابود مي كند. o ميل به مجازاتاعضاي خانواده تمايل زيادي براي مجازات كردن فرد معتاد پيدا مي كنند. آنها او را براي اينكه باعث آسيب رسيدن به آنها شده است، مقصر و گناهكار مي دانند. معمولاً افراد آسيب ديده خود شروع به آسيب رساندن به ديگران مي كنند. o حس تاسف فردي همسران، والدين، و بچه هاي فرد معتاد، معمولاً براي خود احساس غم و اندوه مي كنند. اعضاي خانواده معمولاً به طور نادرستي تبديل به "مادر"، "فدايي" يا "مدير خانواده" مي شوند. آنها احساس مسئوليت

كامل كرده و براي خود متاسفند. o بي اعتمادي همه گيرسالهاي متمادي شكسته شدن عهدها و بر هم پاشيده شدن روياها و آرزوها، باعث ايجاد بي اعتمادي عميقي براي خود و نسبت به ديگران خواهد شد. معمولاً همه ي آن چيزهايي كه تصور ميشد براي ترك اعتياد فرد موثر باشد (مثل ماشين جديد، كار جديد، خانه جديد، و ...) شكست خورد.o ناراحتي در برابر تغيير وقتي اعضاي خانواده ياد مي گيرند كه چطور دربرابر اين اعتياد مقاومت كنند و راه زندگي كردن خود را ادامه دهند، معمولاً قبول نمي كنند كه خودشان هم در طي اين مشكل تاثير گرفته اند و بايد براي خود و بچه ها كمك بگيرند. o آموزش اعضاي خانواده بايد حقيقت اين بيماري، تاثير آن بر روي خودِ فرد معتاد، و تاثير آن بر روي خانواده را درك كنند. براي آگاهي يافتن درمورد اين مسائل تنها راه حل گروه هاي پشتيبان است كه در هر اجتماعي مشغول به فعاليت هستند.

تاثيرات زندگي معنادار و هدفمند

زندگي معنادار طريقه اي است براي نائل شدن به شادكامي پاينده. زمانيست كه زندگاني را با مفهومي خاص سپري مي كنيد و مي دانيد براي حيات خود هدفي اصيل داريد.پرسش اين است: آيا در وراي زندگي شما دليل و منطقي نهفته است؟ مقصود و و منظور شما از زندگي چيست؟ اندكي براي تفكر درباره زندگيتان زمان بگذاريد.سوالات زير مي توانند شما را براي حصول دركي بهتر از زندگي در زمان حال و آينده ياري نمايند. 9 پرسش زير را صادقانه پاسخ دهيد اما زمان زيادي براي انديشيدن صرف نكنيد و اولين چيزي كه به ذهنتان خطور مي نمايد را بيان كنيد.شماره

1. هفته گذشته از كدام موضوع بيشترين لذت را برده ايد؟ شماره 2. تا امروز چه كسي مهمترين فرد در زندگي شما بوده است؟ چه كارهايي انجام داده؟ شماره 3. مخاطره انگيز ترين تصميمي كه تابحال در زندگي گرفته ايد چه بوده است؟ چرا تا اين حد پرمخاطره بوده؟ شماره 4. بزرگترين فرصتي را كه تصور ميكنيد در زندگي از دست داده ايد كدام بوده است؟شماره 5. اگر مي توانستيد يك چيز را در خود تغيير دهيد آن چيز چه مي بود؟ چرا؟ شماره 6. بهترين چيزي كه درباره خودتان دوست مي داريد چيست؟شماره 7. بلندپروازي شما در زمان جواني چه بوده است؟ شماره 8. زنده يا مرده، تحسين برنگيزترين فرد دنيا در نظر شما كيست؟ چه چيزي در وي شما را مجذوب خود ساخته است؟ شماره 9. اگر براي زيستن 6 ماه فرصت مي داشتيد چه كارهايي انجام مي دايد؟ آگاهي از نحوه برقراري يك زندگي معنادار و هدفمند در حقيقت باعث شناخت و رسيدن به نفس معنوي خواهد شد، از شما فردي واقع گرا و مثبت انديش خواهد ساخت. حياتي كه در نتيجه آزمودن و شناخت ارزش ها و نگرش هاي شخصي پديد مي آيد.بنابراين مي آموزيم كه بپذيريم زندگي "فرآيندي مولد" است نه منفعل و مجبوريم براي فعال نمودن زندگي "كاري" انجام دهيم. بايد گونه اي از تلاش و كوشش را وارد عرصه حيات خود نماييم. اين انگيزه و اقدامات در "باطن ما" مي باشند و همه نسبت به آنها مسئوليت و تعهد داريم. تنها چيزي كه نيازمنديم اين است كه انگيزشها را يافته و خودمان را متمركز آنها كنيم.رضايت و شادكامي

مسئله اي نيست كه در انزوا بوجود آيد و نمي توان آنرا به تنهايي بدست آورد. شادكامي در پي ديگر تصميماتي كه اتخاذ نموده ايد حاصل مي گردد. اگر مايليد خرسند باشيد، ابتدا ارزشها و نگرشهاي اصيل خود را بيابيد. وقتي نسبت به آنها مطلع شديد از زندگي احساس رضايت بيشتري خواهيد داشت و در نتيجه قادر خواهيد بود زندگي رويايي خود را بنا كنيد. به عبارت ديگر رضايت، منتهي به برآوردن روابط و احساس هدفمندي شده و اين، شادكامي را به ارمغان مي آورد. چه چيزي روي شما تاثير مي گذارد؟ ، دلتنگي و استرس چگونه پديد مي آيند؟در بيشتر اوقات عدم رضايت و حزن در نتيجه مقايسه مداوم خود با ديگران به سراغ فرد مي آيد. با به ياد آوردن مسائل و اتفاقات گذشته. با خودبيني و تكبر در امور. با خواستن مكرر نداشته هايمان. با تقلا نمودن زياد براي بدست آوردن اشياء مادي و يا افرادي كه تصور مي كنيم خوشحالمان خواهند كرد. با خستگي و رنجيدن از ديگران و اعمالشان. مخلص كلام، با فراموش كردن هويت اصلي خود و غرق شدن در نقش كسي كه فكر مي كنيم بايد باشيم و يا ديگران از ما انتظارش را دارند. هدف از بيان عبارات فوق اين نيست كه شما با فراگيري بسيار، به فردي تماماً عملگرا و كاملاً خوشنود تبديل گرديد، بلكه درعوض بايد محفوظاتي را كه باعث ممانعت از كسب موفقيت ميگردد، فراموش كنيد. شما از پيش مي دانيد كه چگونه يك زندگي شاد و رضايت بخش داشته باشيد؛ تنها مشكل اين است كه يا آنرا فراموش كرده ايد و يا طرز

تفكر كنونيتان از آن غافل شده است. بنابراين در مسير پيش رو بايد شرايط رشد و ترقي را فراهم آوريم تا بطور طبيعي بسوي نفس حقيقي و ذاتي خود پيش روي كنيم. در واقع اين شرايط صحيح كه باعث طي طريق سازنده به سمت شادكامي پايدار ميگردد چيزي نيست جز: يك زندگي معنادار. شما مي توانيد به خود بياموزيد؛ ذهنتان را براي دستيابي به رضايت پرورش دهيد. روانشناسان دريافته اند كه شرايط صحيح براي رشد بشر از طريق مراقبه قابل دستيابي است و اين روش ها مي توانند شما را در يافتن ارزشهايتان در زندگي كمك كنند.چگونگي ذهن بسيار تعيين كننده مي باشد و آن كليديست كه درب پيش روي رضايت و شادكامي را مي گشايد.

تاثيرات زندگي معنادار و هدفمند

زندگي معنادار طريقه اي است براي نائل شدن به شادكامي پاينده. زمانيست كه زندگاني را با مفهومي خاص سپري مي كنيد و مي دانيد براي حيات خود هدفي اصيل داريد.پرسش اين است: آيا در وراي زندگي شما دليل و منطقي نهفته است؟ مقصود و و منظور شما از زندگي چيست؟ اندكي براي تفكر درباره زندگيتان زمان بگذاريد.سوالات زير مي توانند شما را براي حصول دركي بهتر از زندگي در زمان حال و آينده ياري نمايند. 9 پرسش زير را صادقانه پاسخ دهيد اما زمان زيادي براي انديشيدن صرف نكنيد و اولين چيزي كه به ذهنتان خطور مي نمايد را بيان كنيد.شماره 1. هفته گذشته از كدام موضوع بيشترين لذت را برده ايد؟ شماره 2. تا امروز چه كسي مهمترين فرد در زندگي شما بوده است؟ چه كارهايي انجام داده؟ شماره 3. مخاطره انگيز ترين تصميمي كه

تابحال در زندگي گرفته ايد چه بوده است؟ چرا تا اين حد پرمخاطره بوده؟ شماره 4. بزرگترين فرصتي را كه تصور ميكنيد در زندگي از دست داده ايد كدام بوده است؟شماره 5. اگر مي توانستيد يك چيز را در خود تغيير دهيد آن چيز چه مي بود؟ چرا؟ شماره 6. بهترين چيزي كه درباره خودتان دوست مي داريد چيست؟شماره 7. بلندپروازي شما در زمان جواني چه بوده است؟ شماره 8. زنده يا مرده، تحسين برنگيزترين فرد دنيا در نظر شما كيست؟ چه چيزي در وي شما را مجذوب خود ساخته است؟ شماره 9. اگر براي زيستن 6 ماه فرصت مي داشتيد چه كارهايي انجام مي دايد؟ آگاهي از نحوه برقراري يك زندگي معنادار و هدفمند در حقيقت باعث شناخت و رسيدن به نفس معنوي خواهد شد، از شما فردي واقع گرا و مثبت انديش خواهد ساخت. حياتي كه در نتيجه آزمودن و شناخت ارزش ها و نگرش هاي شخصي پديد مي آيد.بنابراين مي آموزيم كه بپذيريم زندگي "فرآيندي مولد" است نه منفعل و مجبوريم براي فعال نمودن زندگي "كاري" انجام دهيم. بايد گونه اي از تلاش و كوشش را وارد عرصه حيات خود نماييم. اين انگيزه و اقدامات در "باطن ما" مي باشند و همه نسبت به آنها مسئوليت و تعهد داريم. تنها چيزي كه نيازمنديم اين است كه انگيزشها را يافته و خودمان را متمركز آنها كنيم.رضايت و شادكامي مسئله اي نيست كه در انزوا بوجود آيد و نمي توان آنرا به تنهايي بدست آورد. شادكامي در پي ديگر تصميماتي كه اتخاذ نموده ايد حاصل مي گردد. اگر مايليد خرسند باشيد، ابتدا ارزشها و

نگرشهاي اصيل خود را بيابيد. وقتي نسبت به آنها مطلع شديد از زندگي احساس رضايت بيشتري خواهيد داشت و در نتيجه قادر خواهيد بود زندگي رويايي خود را بنا كنيد. به عبارت ديگر رضايت، منتهي به برآوردن روابط و احساس هدفمندي شده و اين، شادكامي را به ارمغان مي آورد. چه چيزي روي شما تاثير مي گذارد؟ ، دلتنگي و استرس چگونه پديد مي آيند؟در بيشتر اوقات عدم رضايت و حزن در نتيجه مقايسه مداوم خود با ديگران به سراغ فرد مي آيد. با به ياد آوردن مسائل و اتفاقات گذشته. با خودبيني و تكبر در امور. با خواستن مكرر نداشته هايمان. با تقلا نمودن زياد براي بدست آوردن اشياء مادي و يا افرادي كه تصور مي كنيم خوشحالمان خواهند كرد. با خستگي و رنجيدن از ديگران و اعمالشان. مخلص كلام، با فراموش كردن هويت اصلي خود و غرق شدن در نقش كسي كه فكر مي كنيم بايد باشيم و يا ديگران از ما انتظارش را دارند. هدف از بيان عبارات فوق اين نيست كه شما با فراگيري بسيار، به فردي تماماً عملگرا و كاملاً خوشنود تبديل گرديد، بلكه درعوض بايد محفوظاتي را كه باعث ممانعت از كسب موفقيت ميگردد، فراموش كنيد. شما از پيش مي دانيد كه چگونه يك زندگي شاد و رضايت بخش داشته باشيد؛ تنها مشكل اين است كه يا آنرا فراموش كرده ايد و يا طرز تفكر كنونيتان از آن غافل شده است. بنابراين در مسير پيش رو بايد شرايط رشد و ترقي را فراهم آوريم تا بطور طبيعي بسوي نفس حقيقي و ذاتي خود پيش روي كنيم. در واقع اين

شرايط صحيح كه باعث طي طريق سازنده به سمت شادكامي پايدار ميگردد چيزي نيست جز: يك زندگي معنادار. شما مي توانيد به خود بياموزيد؛ ذهنتان را براي دستيابي به رضايت پرورش دهيد. روانشناسان دريافته اند كه شرايط صحيح براي رشد بشر از طريق مراقبه قابل دستيابي است و اين روش ها مي توانند شما را در يافتن ارزشهايتان در زندگي كمك كنند.چگونگي ذهن بسيار تعيين كننده مي باشد و آن كليديست كه درب پيش روي رضايت و شادكامي را مي گشايد.

تاثيرات متقابل رويا و افسردگي

برطبق دو تحقيق جديد انجام گرفته، خوابها و روياهاي چرند و بي محتوا ناشي از حال و وضعيت رواني بد افراد است. رويا مي تواند هر شب حال و هواي درهم و بد شما را دگرگون كند. طبيعي است كه هر روز با چشم اندازي تازه از خواب بيدار شويم، به صورتي كه نگراني هاي شب گذشته را به كلي فراموش كرده ايم. در واقع، تحقيقات نشان مي دهد كه يك شب خواب كامل، حال و روحيه افراد سالم را بهبود مي بخشد. اما تاثيرات خواب در انسانهاي سالم و افسرده به تفاوت شب و روز است. افراد افسرده معمولاً پس از چُرت، بدتر مي شوند، به اين علت كه روياهايشان پريشان تر و انتزاعي تر است. اين تحقيق سبب گشت كه دكتر روزاليند كارترايت، رئيس مركز تحقيقات مربوط به خواب در مركز درماني سينت لوك در شيكاگو، درصدد برآيد كه چطور روياها سبب اصلاح و بهبودي روحيه و مزاج افراد مي شود، و چرا اين مكانيسم مفيد بدن در افراد مبتلا به افسردگي شديد، ميسر نمي شود.در اولين تحقيق انجام گرفته از دو

تحقيقي كه در مجله تحقيقات روانپزشكي به چاپ رسيده است، دكتر كارترايت آزمايش مزاجي از گروهي از شركت كنندگان روان سالم انجام داد كه در آن خواب آنها در آزمايشگاه خواب، در طي يك شب بررسي مي شد. و پس از بيدار شدن آنها از خواب در فرداي آن شب، آزمايش ديگري انجام مي گرفت. در طي شب، اين شركت كنندگان را از خواب بيدار كرده و از آنها درمورد محتواي روياهايشان سؤال مي شد. اين شركت كنندگان به دو دسته تقسيم مي شدند: گروهي كه قبل از خواب هيچ احساس خاصي نداشته اند و گروهي كه هنگام خواب كمي احساس ناراحتي و غم داشته اند.دكتر كارترايت به اين نكته رسيد كه افرادي كه احساس خاصي نداشته اند، پس از بيدار شدن از خواب تغيير حال و روحيه مختصري داشته اند. اما آنها كه افسرده نبوده اند اما با احساس ناراحتي و خلق تنگ به بستر رفته اند، پس از يك خواب راحت در شب، با احساس بهتري در روز از خواب برخاسته اند. و اين تغيير در روياهاي آنها منعكس شده است. آن دسته افرادي كه پس از خواب راحت روحيه شان تغيير كرده بود، در ابتداي شب روياهاي منفي تري داشته اند و هرچه زمان پيش رفته اين روياهاي منفي كمتر و كمتر شده اند. اما افرادي كه حال خاصي هنگام خواب نداشته اند، هيچ تغييري در روياهايشان مشاهده نشده است. دكتر كارترايت مي گويد: "اين تحقيق نشان ميدهد كه طي شب، خلق و خو و مزاج انسانها تنظيم مي شود. اگر شما با حال ناخوش به بستر برويد، مغز همان ابتداي شب

سريعاً به سراغ روياهاي منفي خواهد رفت، از اين رو تا انتهاي شب اين ناخوشي محو شده و از بين مي رود." دفعه ي بعد كارترايت اين آزمايش را بر روي داوطلباني انجام داد كه اخيراً به خاطر طلاق و جدايي از همسر دچار افسردگي شده بودند. گروهي از اين افراد افسرده با گذشت شب، كمتر درمورد موضوعات احساسي جدي خواب ديده اند و روياهايشان سبك تر شده است. اما برخي ديگر با گذشت شب روياهايشان آزاردهنده تر و آشفته تر شده است. محققان با در نظر گرفتن اينكه گروه اول قادر بوده اند هر شب ميزاني از احساسات منفي خود را از طريق روياهايشان دور بريزند، پيش بيني كردند كه افسردگي اين گروه به راحتي قابل درمان است. و البته نظر آنها كاملاً صحيح بود--%72 از شركت كنندگان آن گروه پس از گذشت يكسال علائم كمتري از افسردگي نشان داده اند. كارترايت اينطور شرح مي دهد كه: "آنچه بيماران به ياد مي آورند، آخرين رويايي است كه طي شب ديده اند." از اين جهت وقتي گروه اول بروري ناراحتي هاي خود كار مي كردند و در نتيجه روياهاي خوشايند تري در آخر شب داشته اند، و صبح با خلق بازتر از خواب بيدار شده اند. اما آنها كه رويايشان كابوس وارترو پريشان تر بوده است، صبح با ناراحتي از خواب بيدار شده اند. نكته ي سودمندي كه از اين تحقيق عايد روانپزشكان و درمانگران مي شود اين است كه به آنها كمك مي كند بفهمند كداميك از بيماران افسرده شان نياز بيشتري به درمان دارند. كارترايت متذكر مي شود كه: "اگر بيماران روياهاي بد

خود را به خاطر بياورند، موضوع آن رويا هر چه كه باشد، روان درمانان بايد روي همان موضوع متمركز شوند. بيماران خود قادر به تنظيم خلق و خوي خود نيستند، و اين كار روانشناسان است." آنها هستند كه بايد اين كابوس ها را به روياهايي شيرين بدل كنند

تاثيرات متقابل رويا و افسردگي

برطبق دو تحقيق جديد انجام گرفته، خوابها و روياهاي چرند و بي محتوا ناشي از حال و وضعيت رواني بد افراد است. رويا مي تواند هر شب حال و هواي درهم و بد شما را دگرگون كند. طبيعي است كه هر روز با چشم اندازي تازه از خواب بيدار شويم، به صورتي كه نگراني هاي شب گذشته را به كلي فراموش كرده ايم. در واقع، تحقيقات نشان مي دهد كه يك شب خواب كامل، حال و روحيه افراد سالم را بهبود مي بخشد. اما تاثيرات خواب در انسانهاي سالم و افسرده به تفاوت شب و روز است. افراد افسرده معمولاً پس از چُرت، بدتر مي شوند، به اين علت كه روياهايشان پريشان تر و انتزاعي تر است. اين تحقيق سبب گشت كه دكتر روزاليند كارترايت، رئيس مركز تحقيقات مربوط به خواب در مركز درماني سينت لوك در شيكاگو، درصدد برآيد كه چطور روياها سبب اصلاح و بهبودي روحيه و مزاج افراد مي شود، و چرا اين مكانيسم مفيد بدن در افراد مبتلا به افسردگي شديد، ميسر نمي شود.در اولين تحقيق انجام گرفته از دو تحقيقي كه در مجله تحقيقات روانپزشكي به چاپ رسيده است، دكتر كارترايت آزمايش مزاجي از گروهي از شركت كنندگان روان سالم انجام داد كه در آن خواب آنها در آزمايشگاه

خواب، در طي يك شب بررسي مي شد. و پس از بيدار شدن آنها از خواب در فرداي آن شب، آزمايش ديگري انجام مي گرفت. در طي شب، اين شركت كنندگان را از خواب بيدار كرده و از آنها درمورد محتواي روياهايشان سؤال مي شد. اين شركت كنندگان به دو دسته تقسيم مي شدند: گروهي كه قبل از خواب هيچ احساس خاصي نداشته اند و گروهي كه هنگام خواب كمي احساس ناراحتي و غم داشته اند.دكتر كارترايت به اين نكته رسيد كه افرادي كه احساس خاصي نداشته اند، پس از بيدار شدن از خواب تغيير حال و روحيه مختصري داشته اند. اما آنها كه افسرده نبوده اند اما با احساس ناراحتي و خلق تنگ به بستر رفته اند، پس از يك خواب راحت در شب، با احساس بهتري در روز از خواب برخاسته اند. و اين تغيير در روياهاي آنها منعكس شده است. آن دسته افرادي كه پس از خواب راحت روحيه شان تغيير كرده بود، در ابتداي شب روياهاي منفي تري داشته اند و هرچه زمان پيش رفته اين روياهاي منفي كمتر و كمتر شده اند. اما افرادي كه حال خاصي هنگام خواب نداشته اند، هيچ تغييري در روياهايشان مشاهده نشده است. دكتر كارترايت مي گويد: "اين تحقيق نشان ميدهد كه طي شب، خلق و خو و مزاج انسانها تنظيم مي شود. اگر شما با حال ناخوش به بستر برويد، مغز همان ابتداي شب سريعاً به سراغ روياهاي منفي خواهد رفت، از اين رو تا انتهاي شب اين ناخوشي محو شده و از بين مي رود." دفعه ي بعد كارترايت اين آزمايش را بر

روي داوطلباني انجام داد كه اخيراً به خاطر طلاق و جدايي از همسر دچار افسردگي شده بودند. گروهي از اين افراد افسرده با گذشت شب، كمتر درمورد موضوعات احساسي جدي خواب ديده اند و روياهايشان سبك تر شده است. اما برخي ديگر با گذشت شب روياهايشان آزاردهنده تر و آشفته تر شده است. محققان با در نظر گرفتن اينكه گروه اول قادر بوده اند هر شب ميزاني از احساسات منفي خود را از طريق روياهايشان دور بريزند، پيش بيني كردند كه افسردگي اين گروه به راحتي قابل درمان است. و البته نظر آنها كاملاً صحيح بود--%72 از شركت كنندگان آن گروه پس از گذشت يكسال علائم كمتري از افسردگي نشان داده اند. كارترايت اينطور شرح مي دهد كه: "آنچه بيماران به ياد مي آورند، آخرين رويايي است كه طي شب ديده اند." از اين جهت وقتي گروه اول بروري ناراحتي هاي خود كار مي كردند و در نتيجه روياهاي خوشايند تري در آخر شب داشته اند، و صبح با خلق بازتر از خواب بيدار شده اند. اما آنها كه رويايشان كابوس وارترو پريشان تر بوده است، صبح با ناراحتي از خواب بيدار شده اند. نكته ي سودمندي كه از اين تحقيق عايد روانپزشكان و درمانگران مي شود اين است كه به آنها كمك مي كند بفهمند كداميك از بيماران افسرده شان نياز بيشتري به درمان دارند. كارترايت متذكر مي شود كه: "اگر بيماران روياهاي بد خود را به خاطر بياورند، موضوع آن رويا هر چه كه باشد، روان درمانان بايد روي همان موضوع متمركز شوند. بيماران خود قادر به تنظيم خلق و خوي خود نيستند،

و اين كار روانشناسان است." آنها هستند كه بايد اين كابوس ها را به روياهايي شيرين بدل كنند

تاثيرات هنر درماني بر سلامت ذهني

هر چند روانكاوي سنتي داراي مزاياي بيشماري مي باشد، اما با اين حال روش هاي درماني بسيار متنوع ديگري نيز وجود دارند كه مي توانند در بهبودي بيماران نقش مهمي را بازي كنند، در اين ميان مي توان به موسيقي درماني، هيپنوتيزم، و حتي رنگ درماني اشاره كرد. هر يك از موارد فوق الذكر مقياس هاي مختلفي از موفقيت را در درمان بيماري هاي مختلف از خود نشان داده و در برخي موارد نيز بهبودي كامل را با خود به همراه داشته اند. در اين ميان هنر درماني نوعي تكنيك درماني است كه ميكوشد موقعيت احساسي بيماراني كه از ناراحتي هاي روحي و رواني رنج مي برند و يا مورد آزار و اذيت هاي احساسي قرار گرفته اند را بهبود بخشد.هنر درماني بر پايه ي اين عقيده استوار است كه براي بيماران روندي را ايجاد كند كه در آن چيزي جز شفا و تثبيت زندگي وجود نداشته باشد. افراد بسيار زيادي هستند كه آسيب هاي رواني شديد و سخت را تجربه كرده اند و به هيچ وجه نمي توانند آنها را به زبان بياورند. هنر درماني خروجي آساني را براي بيماران فراهم مي آورد تا به واسطه ي آن بتوانند احساسات محصور و عواطف آسيب ديده خود را كه به طور شفاهي قادر به ابراز آنها نيستند را در قالب هنر نشان دهند. اين تكنيك همچنين براي كودكاني كه هنوز به طور كامل صحبت نمي كنند و از دايره ي واژگاني محدودي برخوردار هستند نيز كاربرد دارد.

بچه هاي كوچك معمولاً از حس هنري بالايي برخوردار بوده و به طور ذاتي خلاق هستند. آنها مي توانند احساسات و عواطفشان را به راحتي و با نقاشي و ترسيم خطوط ابراز كنند. اغلب كودكان زماني كه در خانه به آنها مداد شمعي يا گواش داده مي شود احساس خوبي پيدا مي كنند، چرا كه احساس مي كنند اجازه دارند احساساتشان را از طريق كار هنري كه انجام ميدهند ابراز كنند.با اين ديد مي توان گفت كه هنر درماني مي تواند به عنوان ابزاري مفيدتر و مناسب تر نسبت به صحبت كردن براي برقراري ارتباط به كار گرفته شود. كودكان بيشتر گرايش دارند كه وقايع ناخوشايند را از طريق هنر ابراز دارند. كودكان زمانيكه نمي توانند و يا نمي خواهند حرفي را به زبان بياورند خيلي راحت آن را در قالب تصوير بر روي كاغذ مي آورند. حتي آسيب هاي رواني كه ريشه در اعماق روح فرد دارند و در ناخودآگاه او جاي گرفته اند، خيلي راحت از طريق هنر از درون فرد بيرون كشيده مي شوند. زمانيكه اين احساسات منفي از درون فرد به بيرون بيايند، فرايند بهبودي انجام مي پذيرد و روح فرد پالوده خواهد شد. هنر درماني مي تواند به منظور درمان بيماري هاي رواني متعددي مورد استقاده قرار بگيرد، كه از جمله آنها به اين موارد مي توان اشاره كرد: اختلال دو قطبي، و اختلال استرس پس ضربه اي (اين نوع استرس پس از يك تصادف شديد بوجود مي آيد). اين روش علاوه بر اينكه مي تواند به بهبود سلامت رواني و احساسي افراد كمك كند، قادر است تا آگاهي و

هشياري فردي، و توانايي هاي شناختي را نيز تا حد بسيار زيادي افزايش دهد و از ميزان استرس كاسته و اثر ضربه هاي احساسي وارده از تجربه هاي تلخ عاطفي گذشته را از ميان بر دارد. هنر درماني مي تواند حتي براي درمان كودكاني كه در يادگيري با اختلال مواجه هستند نيز موثر واقع شود. با توجه به قابليتي كه هنر به فرد مي دهد، او مي تواند احساسات خود را با زبان بي زباني ابراز كند. روان درمان هاي كه با استفاده از هنر درماني به معالجه ي بيماران خود مي پردازند به آنها آموزش مي دهند كه چگونه مي توانند ميان هنر و زندگي روزمره خود ارتباط برقرار كنند و چگونه مي توانند احساسات خود را ابراز كنند تا به بهبودي دست پيدا كنند. اين گونه روان درمانگر ها بايد هم در عرصه ي هنري و هم در عرصه ي روانپزشكي به طور كامل آموزش ديده باشند. از آنجايي كه هنر درماني به عنوان يك شيوه ي درماني به حساب مي آيد، از اينرو متخصصي كه از اين تكنيك به عنوان يك راه درمان استفاده مي كند، لزوماً نبايد شخصاً از استعدادهاي هنري بالايي برخودار باشد. هنر درماني مي تواند علاوه بر بهبود وضعيت روحي باعث بهبود وضعيت جسماني بيماران نيز بشود. به عنوان مثال مي تواند ميزان درد، استرس، تنش و اضطراب را تا حد بسيار زيادي كاهش دهد. هنر درماني همچنين براي ايجاد مهارات هاي اجتماعي نيز مورد استفاده قرار مي گيرد. هنر درماني نه تنها مي تواند براي افرادي كه از اختلالات عصبي و يا آسيب هاي احساسي رنج مي

برند مفيد واقع شود بلكه همچنين مي تواند به افرادي كه خجالتي، كمرو، و يا منزوي هستند و نمي توانند در موقعيت هاي مختلف اجتماعي از خود عكس العمل مناسب نشان دهند، نيز كمك كند. به طور كلي مي توان گفت هنر درماني به منظور ارتقاء كيفيت زندگي و كمك براي ارتقاي خوب بودن و سلامت فيزيكي و احساسي به كار مي رود. هنر براي همه - مزاياي هنرهنر زبان جهاني است. هزاران سال پيش، انسان هاي اوليه سرگذشت خود را از طريق طراحي هايي بر روي ديواره هاي غارها بيان مي كردند. در طول ساليان دراز، هنرمندان شرح حال افراد مختلف و به طور كلي تاريخ را از طريق نقاشي، ترسيم اشكال متفاوت، معماري و پيكره سازي به نسل هاي بعدي انتقال مي دادند. شادي، غم، خشم، صلح و ساير احساسات بشر از طريق طرح ها و لكه هاي رنگ به آيندگان بازتاب داده ميشده. غني سازي فردي هنر به ما قابليتي را مي دهد كه به واسطه ي آن مي توانيم خودمان را ابراز كنيم. به وسيله ي اين نوع بازتاب ما مي توانيم با ساير افراد ارتباط برقرار كنيم. ما احساسات، افكار و تجربيات منحصر بفرد خودمان را به تصوير مي كشيم. زمانيكه شما هنر ديگري را مي بينيد و يا در مورد آن مطالعه مي كنيد، درست مثل اين است كه دنيا را از چشمان او مشاهده مي كنيد. حتي اگر كارهاي هنري شما هيچ موقع در گالري ها به نمايش عمومي گذاشته نشوند، اما باز هم نگه داشتن اين بازتاب هاي شخصي مي تواند فوايد بيشماري را براي شما به

دنبال داشته باشد. خلق يك اثر هنري آرامش بخش است و به خالق اثر كمك مي كند كه با فشارهاي روزانه و شرايط سخت روبر شده و بر آنها فائق آيد. پزشكان معمولاً براي كنترل فشار خون بالا و يا ساير بيماري هايي با استرس همراه هستند، به بيماران پيشنهاد مي كنند كه خودشان را از طريق هنر درمان كنند. خلق يك اثر هنر كار ارزشمند و خطيري است و همچنين مي تواند عزت نفس افراد را بالا ببرد.

تاثيرات هنر درماني بر سلامت ذهني

هر چند روانكاوي سنتي داراي مزاياي بيشماري مي باشد، اما با اين حال روش هاي درماني بسيار متنوع ديگري نيز وجود دارند كه مي توانند در بهبودي بيماران نقش مهمي را بازي كنند، در اين ميان مي توان به موسيقي درماني، هيپنوتيزم، و حتي رنگ درماني اشاره كرد. هر يك از موارد فوق الذكر مقياس هاي مختلفي از موفقيت را در درمان بيماري هاي مختلف از خود نشان داده و در برخي موارد نيز بهبودي كامل را با خود به همراه داشته اند. در اين ميان هنر درماني نوعي تكنيك درماني است كه ميكوشد موقعيت احساسي بيماراني كه از ناراحتي هاي روحي و رواني رنج مي برند و يا مورد آزار و اذيت هاي احساسي قرار گرفته اند را بهبود بخشد.هنر درماني بر پايه ي اين عقيده استوار است كه براي بيماران روندي را ايجاد كند كه در آن چيزي جز شفا و تثبيت زندگي وجود نداشته باشد. افراد بسيار زيادي هستند كه آسيب هاي رواني شديد و سخت را تجربه كرده اند و به هيچ وجه نمي توانند آنها را به

زبان بياورند. هنر درماني خروجي آساني را براي بيماران فراهم مي آورد تا به واسطه ي آن بتوانند احساسات محصور و عواطف آسيب ديده خود را كه به طور شفاهي قادر به ابراز آنها نيستند را در قالب هنر نشان دهند. اين تكنيك همچنين براي كودكاني كه هنوز به طور كامل صحبت نمي كنند و از دايره ي واژگاني محدودي برخوردار هستند نيز كاربرد دارد. بچه هاي كوچك معمولاً از حس هنري بالايي برخوردار بوده و به طور ذاتي خلاق هستند. آنها مي توانند احساسات و عواطفشان را به راحتي و با نقاشي و ترسيم خطوط ابراز كنند. اغلب كودكان زماني كه در خانه به آنها مداد شمعي يا گواش داده مي شود احساس خوبي پيدا مي كنند، چرا كه احساس مي كنند اجازه دارند احساساتشان را از طريق كار هنري كه انجام ميدهند ابراز كنند.با اين ديد مي توان گفت كه هنر درماني مي تواند به عنوان ابزاري مفيدتر و مناسب تر نسبت به صحبت كردن براي برقراري ارتباط به كار گرفته شود. كودكان بيشتر گرايش دارند كه وقايع ناخوشايند را از طريق هنر ابراز دارند. كودكان زمانيكه نمي توانند و يا نمي خواهند حرفي را به زبان بياورند خيلي راحت آن را در قالب تصوير بر روي كاغذ مي آورند. حتي آسيب هاي رواني كه ريشه در اعماق روح فرد دارند و در ناخودآگاه او جاي گرفته اند، خيلي راحت از طريق هنر از درون فرد بيرون كشيده مي شوند. زمانيكه اين احساسات منفي از درون فرد به بيرون بيايند، فرايند بهبودي انجام مي پذيرد و روح فرد پالوده خواهد شد. هنر درماني

مي تواند به منظور درمان بيماري هاي رواني متعددي مورد استقاده قرار بگيرد، كه از جمله آنها به اين موارد مي توان اشاره كرد: اختلال دو قطبي، و اختلال استرس پس ضربه اي (اين نوع استرس پس از يك تصادف شديد بوجود مي آيد). اين روش علاوه بر اينكه مي تواند به بهبود سلامت رواني و احساسي افراد كمك كند، قادر است تا آگاهي و هشياري فردي، و توانايي هاي شناختي را نيز تا حد بسيار زيادي افزايش دهد و از ميزان استرس كاسته و اثر ضربه هاي احساسي وارده از تجربه هاي تلخ عاطفي گذشته را از ميان بر دارد. هنر درماني مي تواند حتي براي درمان كودكاني كه در يادگيري با اختلال مواجه هستند نيز موثر واقع شود. با توجه به قابليتي كه هنر به فرد مي دهد، او مي تواند احساسات خود را با زبان بي زباني ابراز كند. روان درمان هاي كه با استفاده از هنر درماني به معالجه ي بيماران خود مي پردازند به آنها آموزش مي دهند كه چگونه مي توانند ميان هنر و زندگي روزمره خود ارتباط برقرار كنند و چگونه مي توانند احساسات خود را ابراز كنند تا به بهبودي دست پيدا كنند. اين گونه روان درمانگر ها بايد هم در عرصه ي هنري و هم در عرصه ي روانپزشكي به طور كامل آموزش ديده باشند. از آنجايي كه هنر درماني به عنوان يك شيوه ي درماني به حساب مي آيد، از اينرو متخصصي كه از اين تكنيك به عنوان يك راه درمان استفاده مي كند، لزوماً نبايد شخصاً از استعدادهاي هنري بالايي برخودار باشد. هنر درماني

مي تواند علاوه بر بهبود وضعيت روحي باعث بهبود وضعيت جسماني بيماران نيز بشود. به عنوان مثال مي تواند ميزان درد، استرس، تنش و اضطراب را تا حد بسيار زيادي كاهش دهد. هنر درماني همچنين براي ايجاد مهارات هاي اجتماعي نيز مورد استفاده قرار مي گيرد. هنر درماني نه تنها مي تواند براي افرادي كه از اختلالات عصبي و يا آسيب هاي احساسي رنج مي برند مفيد واقع شود بلكه همچنين مي تواند به افرادي كه خجالتي، كمرو، و يا منزوي هستند و نمي توانند در موقعيت هاي مختلف اجتماعي از خود عكس العمل مناسب نشان دهند، نيز كمك كند. به طور كلي مي توان گفت هنر درماني به منظور ارتقاء كيفيت زندگي و كمك براي ارتقاي خوب بودن و سلامت فيزيكي و احساسي به كار مي رود. هنر براي همه - مزاياي هنرهنر زبان جهاني است. هزاران سال پيش، انسان هاي اوليه سرگذشت خود را از طريق طراحي هايي بر روي ديواره هاي غارها بيان مي كردند. در طول ساليان دراز، هنرمندان شرح حال افراد مختلف و به طور كلي تاريخ را از طريق نقاشي، ترسيم اشكال متفاوت، معماري و پيكره سازي به نسل هاي بعدي انتقال مي دادند. شادي، غم، خشم، صلح و ساير احساسات بشر از طريق طرح ها و لكه هاي رنگ به آيندگان بازتاب داده ميشده. غني سازي فردي هنر به ما قابليتي را مي دهد كه به واسطه ي آن مي توانيم خودمان را ابراز كنيم. به وسيله ي اين نوع بازتاب ما مي توانيم با ساير افراد ارتباط برقرار كنيم. ما احساسات، افكار و تجربيات منحصر بفرد خودمان

را به تصوير مي كشيم. زمانيكه شما هنر ديگري را مي بينيد و يا در مورد آن مطالعه مي كنيد، درست مثل اين است كه دنيا را از چشمان او مشاهده مي كنيد. حتي اگر كارهاي هنري شما هيچ موقع در گالري ها به نمايش عمومي گذاشته نشوند، اما باز هم نگه داشتن اين بازتاب هاي شخصي مي تواند فوايد بيشماري را براي شما به دنبال داشته باشد. خلق يك اثر هنري آرامش بخش است و به خالق اثر كمك مي كند كه با فشارهاي روزانه و شرايط سخت روبر شده و بر آنها فائق آيد. پزشكان معمولاً براي كنترل فشار خون بالا و يا ساير بيماري هايي با استرس همراه هستند، به بيماران پيشنهاد مي كنند كه خودشان را از طريق هنر درمان كنند. خلق يك اثر هنر كار ارزشمند و خطيري است و همچنين مي تواند عزت نفس افراد را بالا ببرد.

تحليلي علمي درباره تفاوت دين حقيقي و خرافه

با اتكا به عقايد سنتي نمي توان تعريف روشني از خير و شر ارائه داد كه به واسطه ي آن بتوان نسل بشر را نجات بخشيد. در عصر حاضر انسان ها با سرعتي خيره كننده به سوي مبارزه اي مرگبار براي تميز دادن نيكي از بدي پيش مي روند. اين در حالي است كه افراد خرافاتي با عقايد پوچ خود به ديگران القا مي كنند كه خير و شر به مفهوم عام وجود ندارد و پايان دنيا نزديك است.گسترش اين عقايد موهوم و بي پايه و اساس، تكان دهنده است. عامه ي مردم بايد متوجه شوند كه با رجعت به كهنه گرايي نمي توانند موجوديت بيولوژيك خود را حفظ نمايند. اين

در حالي است كه كهنه گرايان افراطي حتي براي نزديك شدن روز "رستاخيز"، يعني زماني كه نسل بشر به طور كامل منقرض مي شود نيز دعا ميكنند. نگاه جهاني چگونه مي تواند چشم اميد به دعاهايي ببندد كه در پي انقراض انسانيت است! چگونه مي توانيم يك چنين افكاري را متناسب با يك سيستم اعتقادي تكامل يافته كه مقصدي جز سعادت و تكامل نسل بشر را ندارد، به شمار آوريم؟ آيا اعتقادات كهنه گرايانه به ويژه در اديان تحريف شده مي تواند سعادت و نيكبختي را براي بشر به همراه داشته باشد و يا اين اعتقادات كهنه و مسموم صرفاً موهوماتي هستند كه موجب تخريب بشريت مي شوند؟ آيا كهنه گرايي اين قابليت را دارد كه صلح و دوستي و همكاري را در ميان مسلمانان، يهوديان و مسيحيان ايجاد نمايد؟ و يا صرفاً سبب ايجاد تفتيش هاي مذهبي (انكيزيسيون)، جنگ هاي صليبي، و جنگ هاي 30 ساله اي مي شوند كه در آن هزاران هزار انسان بي گناه و كودك معصوم به كام مرگ فرو مي روند؟ قاعدتاً يك مذهب حقيقي نبايد به هيچ وجه از زور و اجبار، و يا تهديد و ارعاب استفاده كند چرا كه دين حقيقي مانند دانش حقيقي است و تبيين كننده ي ارتباطات، و مسئوليت هاي انسان ها بوده، و نقش آنها را در جهان هستي روشن مي نمايد. به طبع يك مذهب كامل و همه جانبه بايد توانايي آن را داشته باشد كه تمام پيروانش را در مسير مناسب قرار داده و آنها را راهنمايي كند. واقعاً احمقانه است كه كسي را به زور وادار به انجام كاري

كنيم كه برايش مفيد است. تنها اديان تحريف شده و كج مسلك هستند كه به زور و اجبار و يا تهديد و ارعاب متوصل مي شوند. نبايد مردم را به زور مجاب به پذيرش دين خاصي كرد. درست مانند اين است كه بخواهيد آنها را به زور وادار كنيد به جاي كالسكه هاي قديمي از ماشين هاي مدل بالا استفاده كنند؛ مردم خود به خود زمانيكه تشخيص دهند ماشين مزاياي بيشتري نسبت به كالسكه هاي قديمي كه با اسب حمل مي شدند دارد، خودش گزينه ي بهتر را انتخاب مي كند.شايد متناقض باشد، اما استفاده از زور در جنگ هاي مذهبي در حقيقت نشان دهنده كمبود ايمان است نه اثبات و تحكيم آن؛ به عنوان مثال در مسيحيت اگر فرد قلباً اعتقاد داشته باشد كه چيزي با عنوان "روح مقدس" وجود دارد، باور مي آورد كه همه ي قدرت ها از آن اوست، و نمي توان قضا و قدر را در جهان هستي تغيير داد و تقدير و سرنوشت مسئله اي نيست كه تابع خواست و اراده ي انسان ها باشد. به همين دليل يك فرد با ايمان واقعي هيچ گاه خودش را به دردسر نمي اندازد كه از زور و اجبار استفاده كند و براي گسترش مسيحيت وارد جنگ هاي صليبي شود، به ويژه اگر تصور كند كه قدرت مطلق از آن "روح القدس" است. در يك چنين جنگ هايي، جبهه هاي مخالف بر سر چيزهايي با هم مي جنگيدند كه خود جنگجويان نسبت به آنها هيچ اعتقادي نداشتند. اين امر صرفاً اوج بيخردي و حماقت انسان ها را به تصوير مي كشد. آيا

مي توانيد تصور كنيد كه نسل بشر در جنگي منقرض شود كه مردم در آن بر سر چيزي با هم مي جنگيدند كه خودشان هم به آن هيچ اعتقادي نداشتند؟! اگر قرار است كه انسان ها با دست هاي خودشان از بين بروند، مطمئناً بحث و بررسي در اين زمينه فقط براي پركردن مباحث كلاس هاي دانشگاهي جالب و جذاب خواهد بود. كليه ي استانداردهاي انتزاعي و مجرد ارزشي (مانند عدالت و يا آزادي) كه از سوي اديان مختلف براي سعادت انسان ها ارائه مي شوند، زاييده ي هدايت خداوند بوده و بدون وجود انسان ها هيچ گونه معنا و مفهومي پيدا نخواهند كرد. مفاهيم عميق انساني و يا اختراعاتي كه تا كنون شكل گرفته اند، تنها جلوه اي از ظهور استعدادهاي آدمي هستند و بدون وجود انسان ها پوچ و توخالي مي شوند. جديد ترين يافته ها در علوم مختلف، برترين اديان، و كارآمدترين استراتژي هاي سياسي، بدون الوهيت روحاني و مقدس بشري كه خالق آنها بوده به قدر سنگ ريزه اي ارزش نخواهند داشت. در صورتي اين اختراعات، اكتشافات، و مفاهيم خارق العاده مي توانند رشد كرده و گسترش يابند كه نسل بشر نيز به بقاي خود ادامه دهد. به ارداه خداوند، بدون وجود انسان ها جهان پوچ و توخالي مي شود، عالم هستي در نابساماني غرق مي شود، هرج و مرج فراگير مي شود، و گيتي هيچ گونه هدف و معنايي را دنبال نخواهد كرد. آيا گرداگرد عالم هستي هيچ ايده و يا شيئي وجود دارد كه ارزش آن فراتر از "موجوديت انسان" باشد؟ خير! اين ما هستيم كه كليه ي اين

ايده ها، تفكرات، و اشياء را خلق مي كنيم و آنها بدون وجود ما هيچ مي شوند. اين قبيل مسائل نمي توانند ارزش بيشتري از انسان، كه خالق آنهاست، داشته باشند. مهم نيست كه پيرو چه ديني هستيم. تنها چيزي كه اهميت دارد اين مطلب است كه خدا را بشناسيم، خدايي كه جلوه هايي از مظهر او در وجود تمام انسان ها منعكس شده، همان روح فناناپذيري كه در اجسام فاني ما متجلي گرديده است. بشر توانسته در زمينه ي علومي كه در حيطه ي ماده تعريف مي شوند به موفقيت هاي چشمگيري دست پيدا كند، اما آيا علوم غير مادي نيز به همان اندازه رشد كرده اند؟ شايد دليل اين امر كه همه ي ما به دام خودكشي هسته اي افتاده ايم و با سرعت زيادي به سوي آن روانه شده ايم اين باشد كه پيشرفت هاي علمي به ما قدرت داده اند، اما به دليل ناتواني در پيشرفت در مسائل اخلاقي توانايي كنترل صحيح اعمالمان را از دست داده ايم و نمي توانيم از اين علوم به نفع خود بهره بگيريم. اين امر ما را با خطرات زيادي مواجه خواهد كرد. ما دانش و قدرت را در دست گرفته ايم اما درك اخلاقي و وجداني كافي براي به كارگيري صحيح از امكانات را در اختيار نداريم. اين روزها به انسان ها كه نگاه مي كنيم درست مانند كودكان 5 ساله اي هستند كه اسلحه ي سرپري را به آنها داده باشي. مطمئناً با توجه به وضعيت فعلي، ما بايد ارزيابي مجددي از سيستم ارزشي و اعتقادي كه به آن پايبند هستيم داشته باشيم.

بايد خودمان را از دامان خرافات و تفكرات واهي و موهوم نجات دهيم. اعتقاد به خرافه، تهديدي جدي به شمار مي رود كه مي تواند زندگي نسل بشر را مختل ساخته و امنيت و آرامش را از زندگي او حذف كند. دين به نوبه ي خود همانند علمي است كه مي توان از آن به عنوان ابزاري براي درك بهتر جهان و تلاش و كوشش براي بهرمندي هر چه بهتر و مطلوب تر از امكانات موجود در عالم هستي ياد كرد. كاملاً واضح است كه اگر علم و يا همان ديني كه پيشتر به آن اشاره كرديم، درست نباشد، نمي تواند به انسان كمك كند كه نسبت به محيط اطرافش كنترل پيدا كند. هر چيزي كه با سطح درك بشر همخواني نداشته باشد، قابليت او را در كنترل محيط پيرامونش كم مي كند و نهايتاً احتمال حفظ نسل بشر را نيز كاهش خواهد داد. همانطور كه تاريكي با روشنايي سنخيتي ندارد، خرافات هم با دين همخواني ندارد. "خرافه اعتقادي است كه از ناداني و عليت كاذب و تصورات غلط نشات مي گيرد." اين در حالي است كه "دين درك ارتباط انسان ها با اين دنيا است." خرافه دقيقاً در نقطه ي مقابل مذهب قرار دارد، چرا كه اساساً با خرافه مبحث درك و فهم به طور كلي بسته مي شود. خرافه از اطلاع و آگاهي به دور است و خيري در آن وجود ندارد كه بتواند به انسان ها سود برساند، در حقيقت مي توان گفت كه سرشار از شري است كه حتي مي تواند به انسان ها ضرر و زيان نيز وارد كند. آيا

تصور قديمي از "گناه اصلي" كه آدم و حوا مرتكب آن شدند، دليل محكمي به شمار مي رود كه بتوان بر اساس آن خير و شر را به عنوان صفات اخلاقي قابل قبول براي ساير انسان ها توصيف كرد؟ آيا بر اين اساس مي توان حس همكاري و نهايتاً بقاي انسان ها را تضمين نمود؟ در اين زمينه نظر شما را به مكالمه ي كوتاه جلب ميكنم: سوال: اگر خداوند به عنوان قدرت مطلق شناخته مي شود، چگونه به شيطان اجازه مي دهد كه به بهشت وارد شده و آدم و حوا را فريب دهد؟ اگر خداوند نمي خواست كه آدم و حوا از ميوه ي ممنوعه بخورند، اصلاً چرا درخت را در آنجا قرار داد؟ اگر خداوند نمي خواست كه انسان ها آميزش جنسي داشته باشند، چرا به زن و مرد اندامي داد كه به اين منظور مورد استفاده قرار مي گيرند؟ اگر خداوند نمي خواست كه انسان ها مرتكب "گناه اصلي" شوند، چرا درون انسان ميل به آموختن ندانسته ها، كسب تجربه، ماجراجويي و شهوت را قرار داد؟ جواب: خدواند درخت را در آن محل قرار داد و به شيطان اجازه ورود داد چرا كه مي خواست به اين طريق انسان را آزمايش كند. سوال: اما خداوند خالق همه ي شرايط و اجزاي آن است. زمانيكه او هر يك از فاكتورهاي دخيل در اين شرايط را خلق مي كرد، به خوبي مي دانست كه هر كدام از آنها ممكن است در چه شرايطي، چه عكس العملي ازخود نشان دهند. مگر نه اينكه دانش مطلق از آن خداست، مگر نمي گوييم كه همه چيز

به شكل فعلي است چراكه خداوند خواسته اين چنين باشد، مگر نه اينكه قدرت مطلق از آن خداست و در كارهاي او هيچ گونه قصور و اشتباهي وجود ندارد. درست مثل اين است كه يك دانشمند و يا پزشك چند عنصر مختلف را به يك دارو اضافه كند و از آن يك سم كشنده بسازد. شايد هر يك از اين تركيبات به نوبه ي خود بي خطر باشند، اما زمانيكه با هم مخلوط شدند يك ماده ي كشنده درست شده باشد. حال تصور كنيد كه اين پزشك، دارو را براي بيمار خود تجويز كند و بعد زمانيكه بيمار جان خود را از دست داد، هيچ گونه مسئوليتي در قتل او به عهده نگيرد. تنها به اين طريق است كه خداوند مي تواند چيدماني از دو انسان بي گناه، درخت دانش، بهشت برين و شيطان را در كنار هم جمع كند. واقعاً نامعقول است كه خدا بخواهد انسان را پس از ارتكاب به چنين عملي تنبيه و و يا سرزنش نمايد. درست مثل زماني است كه "هومر" شعري در مورد خوك مي سرايد و بعد هم صفحه هايي كه اين شعر را بر روي آن نوشته را پاره كرده و تكه تكه مي كند و در آتش مي اندازد تا بسوزند، چراكه از خصوصيات موجود در حيوان خوشش نيامده. همچنين مي توان اين امر را به كار آن مجسمه ساز معروف تشبيه كرد كه مجسمه اي از يك خوك مي تراشد و بعد آن را خراب مي كند تنها به اين دليل كه از خوي حيواني خوك خوشش نيامده. اگر بنياد اعتقادي "گناه اصلي" غلط است،

بنابراين رستگاري نيز به واسطه ي آن زير سوال مي رود. با احتساب به اين امر دستگيري از ديگران و كمك به فقرا و بخشيدن تمام چيزهايي كه داريد به نيازمندان، در زمره ي كدهاي اخلاقي كه كهنه گريان در مورد آن تبليغ مي كنند، جاي نمي گيرد. به اين دليل كه كمك كردن به فقرا، كم توان ترين خانواده ها را نيز تشويق مي كند كه فرزندان بيشتري به دنيا بياورند. در حقيقت جوابي كه در بالا به آنها اشاره شد، يك فضاي دموكراتيك آميخته به ستمگري مطلق را ايجاد مي كند و به مثابه آن همين اختلالات مضر ايجاد مي شود كه ما امروزه در جوامع بشري با آن روبرو هستيم. اين سوال را از خودتان بپرسيد: معني "نژاد برتر و پست تر" و يا كلاس هاي اجتماعي كه از محبوبيت بالاتر يا پايين تري برخوارد هستند چه مي تواند باشد؟ آيا اگر ما سير اخلاقي معيني را دنبال مي كرديم باز هم اجازه مي داديم كه اختلاف نژادي ميان جوامع بشري درگيري و اختلال ايجاد كند؟ قتل و غارت و خودكشي تنها در جوامعي صورت مي پذيرد كه افراد در آن هيچ گونه مسئوليتي را براي كارهايي كه انجام مي دهند به عهده نمي گيرند. بنابراين ما بايد با احتساب به تمام مسائل ذكر شده يك سيستم ارزشي فردي براي خود در نظر گرفته و خودمان را مجاب كنيم كه به صفات اخلاقي نيكو پايبند باشيم. همگام با پيشرفت دانش بشري و آگاهي از دامنه ي اطلاعات گسترده، انسان ها بايد مسئوليت اخلاقي كارهايي را كه انجام مي دهند را نيز در

نظر بگيرند. حداقل كاري كه مي توانيم انجام دهيم اين است كه مسئوليت اخلاقي سرنوشت خودمان را به عهده گيريم و به اين حقيقت برسيم كه ما خود جزئي از آگاهي اين دنيا هستيم. بايد متوجه شويم كه خودمان در نقطه ي تمركز، اتكا و مركز جهان هستي قرار گرفته ايم، يعني درست همان مكاني كه همه چيز از آنجا شروع مي شود، ديده ميشود، و درك مي شود: در حقيقت مي توان گفت كه خدا در وجود تك تك انسان ها نهفته است.اگر انسان ها خود مسئول سرنوشت فردي و در پي آن سرنوشت جهان هستي باشند، بنابراين هدف فعاليت هاي انساني بايد بر روي افزايش دانش بشري متمركز شده و توانايي هاي او را در بهرمندي از امكانات موجود در جهان هستي افزايش دهد. اين بدان معناست كه افراد بايد از شيوع و گسترش خرافات جلوگيري بعمل آورند، به ويژه زمانيكه اين قبيل موهومات در سايه مضامين ديني به آنها معرفي مي شوند. آيا كهنه گرايي در مذهب مي تواند نسل بشر را از نابودي نجات دهد و دانش بشر را ارتقا داده و كنترل گيتي را به دستان او بسپارد و يا نه فقط راه او را مسدود مي كند؟ يك آزمايش صادقانه نشان مي دهد كه تاريخچه ي كهنه گرايي ديني چيزي جز آزمون و خطا نيست. كهنه گرايي خيلي پيشتر از اين نيز به عنوان يكي از بزگترين موانع در راه پيشرفت علوم مختلف از جمله نجوم، پزشكي، زيست شناسي، و ... به شمار مي رفته. كسانيكه طرفدار عقايد كهنه هستند، مرتكب جنايات سنگين و جبران نشدني مي شوند به

اين دليل كه با ايجاد مانع بر سر راه پيشرفت دانش بشري، از بقاي موجوديت انسان ها جلوگيري بعمل آورده و سلامت، سعادت، و بقاي بشريت را به خطر مي اندازند. براي هزاران سال پزشكان با توجه به نظريه كهنه گرايان، از كالبد شكافي اجساد انسان ها خودداري مي كردند و به همين دليل تا مدت ها دليل ايجاد بسياري از بيماري ها برايشان نامعلوم مانده بود و نمي توانستند منبع و راه علاج بيماري ها را كشف نمايند چراكه كهنه گرايان به اين مسئله معتقد بودند كه برش و كالبد شكافي بدن انسان كاري شرك آميز و آلوده به گناه است. چندين ميليون انسان بي گناه به خاطر وجود يك چنين نظريه ي غلط و نسنجيده اي در درد و رنج و فلاكت از بين رفته اند ؟ حقيقت اينجاست كه در حال حاضر نيز انسان هاي بيشماري هنوز هم مرگ هاي وحشتناكي را متحمل مي شوند و در انتظار آن هستند كه يك دانشمند باجرات پيدا شده، زندگي اش را به خطر بيندازند و جان ميليون ها نفر را نجات دهد. يك چنين دانشمندان دلير و با جراتي راه درمان بسياري از بيماري هاي مختلف را در طول دوره هاي زماني متعدد پيدا كرده اند. اگر به خاطر تعلل ها و موانعي كه كهنه گرايان بر سر راه علم و دانش مي انداختند نبود، ممكن بود روش درمان بسياري از بيماري هايي كه دانشمندان اين روزها آنها را كشف مي كنند، مدت ها قبل كشف مي شد. البته اگر بخواهيم با ديد وسيع تري به اين مطلب نگاه كنيم، متوجه مي شويم كه

كهنه گرايان نه تنها جان تعداد كمي را به خطر مي انداختند، بلكه با نگاهي دقيق تر مي توان گفت كه اين نسل كشي در مورد كل بشر تعميم پيدا مي كند. بد نيست به اين مطلب نيز اشاره اي داشته باشيم كه در آن زمان كه زندگي بشر تنها به كره ي زمين محدود مي شد، انسان تصور مي كرد كه پس از مدتي عمر كره ي زمين تمام مي شود، اين كره ي خاكي نابود شده و متعاقباً همه ي انسان ها نيز از بين مي روند. در آن زمان با توجه به علم زيست شناسي تصور مي شد كه شرايط به گونه اي تغيير شكل پيدا مي كند كه هر چيزي كه بر روي زمين وجود دارد از بين رفته و منقرض مي شود، و نهايتاً انسان نيز از بين مي روند. اين نظريه زمانيكه انسان بر روي ماه فرود آمد به طور كلي تغيير پيدا كرد. چرا كه انسان ها به اين نتيجه رسيدند كه اين توانايي بالقوه را دارند كه به سيارات ديگر نيز سفر كرده و در آنجا سكني گزينند و براي هميشه حتي در خارج از منظومه شمسي به بقاي خود ادامه دهند. اين امر خود به عنوان يكي از موفقيت هاي چشمگير در زندگي بشر به شمار مي رود. حتي اگر زماني كره ي زمين هم از بين برود، بچه هاي ما مي توانند براي هميشه به زندگي خود در سيارات ديگر ادامه دهند؛ و اين بقاي هميشگي جزء بزرگترين پيشرفت هاي بشريت به شمار مي رود كه هميشه توسط كهنه گرايان از پيشروي در آن جلوگيري

بعمل مي آمد.نبايد فراموش كنيم كه دانشمندان گرانقدر و دليري نظير "گاليله" و "برونو" بودند كه سفر به ماه را ميسر ساختند و آنها بودند كه اين حس بلند پروازي را به انسان ها القا كردند، اما همانطور كه مي دانيد، هر دو به ترتيب ابتدا شكنجه شده و بعد هم زنده زنده به آتش انداخته شدند تا به اين طريق نظر كهنه گرايان تامين گردد.ديد كهنه گرايان نسبت به دنيا بسته است. اولين كساني كه اطلاعات اوليه براي سفر به ماه را جمع آوري كردند، شكنجه شده و در آتش سوختند، تنها به خاطر يك مشت اعتقادات پوچ و بي پايه و اساس. ناسپاسي ها و قدر ناشناسي هايي كه در قبال "برونو" انجام شد را به خاطر آوريد. او جانش را فدا كرد تا امروز جان فضانواردان در امان باشد. در حقيقت از كسي كه بايد قدرداني كرد "برونو" است. او جانش را داد تا دانش بشري را ارتقا بخشد، جانش را فدا كرد كه به انسان ها فضا نوردي بياموزد و پتانسيل پيشرفت را به بچه هاي ما در نسل هاي آتي اعطا نمايد. در نتيجه "برونو" مثال بارزي از تمام دانشمنداني است كه در طول تاريخ، زندگي خود را براي تعهد به علم و دانش فدا كرده اند و در اين زمينه جان باختند تا نسل بشر همچنان جاودانه باقي بماند. اما بايد توجه داشت كه پيشرفت علوم مادي همگام با علوم معنوي نبوده است و در اين ميان علوم معنوي از سهم كمتري برخوردار بوده اند. به همين دليل است كه در حال حاضر انسان ها به جان هم افتاده

اند و در صدد نابودي يكديگر بر مي آيند. آنها "قدرت" را پيدا كرده اند و در جهان مادي قادر به حكمفرمايي هستند، اما از آنجايي كه نتوانستند درمورد مسائل معنوي پيشرفت كنند، اخلاقيات در زندگي آنها نقشي ايفا نمي كند و كنترل خود را بر روي اعمالشان از دست داده اند. به همين دليل هم در دين به موفقيت نمي رسند و به جاي يافتن راه حل، به دين ستيزي روي مي آورند. اين امر ما را در معرض خطرات زيادي قرار مي دهد. ميزان درك معنوي ما درست مثل درك يك انسان نخستين است كه 2000 سال پيش بر روي كره زمين زندگي مي كرده، تنها تفاوت اين است كه ما از علم و دانش هسته اي امروزي برخوردار هستيم. درست مثل يك كودك 5 ساله كه يك تفنگ سرپر به او داده باشند. در عصر حاضر همه انسان ها موقعيت يك فضانورد را دارند. همانطور كه يك فضانورد در حين سفر فضايي خود در تاريكي مطلق به سر مي برد، ما نيز در تاريكي فرو رفته ايم و به عقايدي روي آورده ايم كه برايمان مخرب هستند. اگر نسل بشر از بين برود، مطمئناً كسي جز كهنه گرايان را نبايد سرزنش كرد، چراكه اين افراد ما را كور كرده اند و نمي گذارند يك سيستم ارزشي نوين را پايه گذاري كنيم؛ درست همانطور كه 400 سال پيش همين افراد در راه كسب علم و دانش ممانعت به خرج مي دادند و نمي گذاشتند تا دانشمندان بر روي ارتباط ميان زمين و خورشيد تحقيق و بررسي بعمل آورند. صداقت "برونو" در تحقيقاتش بود

كه امروزه راهگشاي سفرهاي فضايي شده است و تنها صداقت و صفات نيك اخلاقي هستند كه مي توانند زندگي انسان ها را نجات دهند. به خاطر داشته باشيد كه خير و شر افسانه نيستند و خوبي و بدي در دنياي واقعي هم وجود دارند و به عنوان قوانين مهم بيولوژيك هستند كه جزء پيش نيازهاي بقاي بشر به حساب مي آيند. اگر اساس بنياد فكري بشر بر روي تزوير و كذب پايه گذاري شده بود، اين محال بود كه بتواند بر روي زمين و يا حتي كرات ديگر به پيشرفت دست پيدا كند. هر وقت توانستيد با اتكا به نجوم بطلميوسي به فضا برويد، آنوقت مي توانيد دنيا را با اخلاقيات 2000 سال پيش اداره كنيد. يك نيم نگاه به اين كره خاكي كافي است تا فرد متوجه شود كه پيروي از سيستم ارزشي-اخلاقي 2000 سال پيش، در دنياي مدرن چيزي جز تشويش و هرج و مرج به دنبال نخواهد داشت. شايد به صورت لفظي بتوان ادعا كرد كه قدمت اخلاقيات بشر 2000 سال است، اما فكر مي كنيد طي اين 2000 سال چقدر به اخلاقيات اضافه شده است؟ تصور كنيد دنيا به چه شكلي در مي آمد اگر پيشرفت ما در ارتقاي علومي نظير شيمي، دارو سازي، فيزيك و ... از 2000 سال پيش متوقف مي شد؟ اگر راه استفاده از علوم و فنون مختلف را ندانيم، چگونه مي توانيم از آن ها به نفع خود بهره ببريم؟ اگر دانش باشد اما علم استفاده از آن نباشد، انسان نمي داند كه بايد با استفاده از دانش خود آجرها را روي هم گذاشته و آسمان

خراش هاي بلند درست كند، و يا به كره ماه سفر كند و يا از اين دانش براي راه انداختن جنگ هسته اي استفاده كند. چنانچه قبلاً هم گفتيم همانطور كه تاريكي و روشنايي درون هم نمي گنجند، خرافه و مذهب نيز در يكجا جمع نمي شوند. دين كامل، آييني است كه درك و فهم را براي انسان ها به ارمغان مي آورد و مسئوليت اصلي او را در قبال دنياي اطرافش روشن مي سازد. اگر ما دانش خود را در مورد علوم مادي به بوته ي آزمايش بگذاريم، به اين نتيجه مي رسيم كه پيشرفت هاي اكنون ما نشات گرفته از اختراعات و اكتشافات ابتدايي مان مثل سنگ هاي نوك تيز، تبر، و نيزه بوده است. بعد به مرور زمان دانش بشر هر روز نسبت به روز گذشته پيشرفت كرد تا به شكل امروزي درآمد. اما متاسفانه دانش اخلاقي همان ماهيت 2000 سال پيش را دارد و مانند همان سنگ هاي تراش نيافته است. اما اين بدان معنا نيست كه سيطره فعلي اخلاقيات را بايد كنار گذاشت و به طور كلي از آن دست كشيد. اين كار درست مثل اين است كه ما تمام ابزار اوليه را كنار بگذاريم چرا كه به عنوان مثال تبري كه در قرون ابتدايي كشف كرده بودند به اندازه كافي كارامد نيست. تلاش ملحدان براي از بين بردن دين، غير قابل اغماض است. آنها تصور مي كنند كه دين و خرافه هر دو يكي هستند؛ اما حقيقت اينجاست كه دين درست در نقطه ي مقابل خرافه قرار گرفته است. در حقيقت هر چقدر دانش بشري پيشرفت مي كند، مردم

به اين فرضيه نزديك تر مي شوند كه دين و دانش يكي هستند. هم دين و هم علوم مختلف، هر دو تلاش مي كنند كه بشر را به تكاملي كه در خور اوست، نزديك تر كرده و به او در درك جهان هستي كمك كنند

تحليلي علمي درباره تفاوت دين حقيقي و خرافه

با اتكا به عقايد سنتي نمي توان تعريف روشني از خير و شر ارائه داد كه به واسطه ي آن بتوان نسل بشر را نجات بخشيد. در عصر حاضر انسان ها با سرعتي خيره كننده به سوي مبارزه اي مرگبار براي تميز دادن نيكي از بدي پيش مي روند. اين در حالي است كه افراد خرافاتي با عقايد پوچ خود به ديگران القا مي كنند كه خير و شر به مفهوم عام وجود ندارد و پايان دنيا نزديك است.گسترش اين عقايد موهوم و بي پايه و اساس، تكان دهنده است. عامه ي مردم بايد متوجه شوند كه با رجعت به كهنه گرايي نمي توانند موجوديت بيولوژيك خود را حفظ نمايند. اين در حالي است كه كهنه گرايان افراطي حتي براي نزديك شدن روز "رستاخيز"، يعني زماني كه نسل بشر به طور كامل منقرض مي شود نيز دعا ميكنند. نگاه جهاني چگونه مي تواند چشم اميد به دعاهايي ببندد كه در پي انقراض انسانيت است! چگونه مي توانيم يك چنين افكاري را متناسب با يك سيستم اعتقادي تكامل يافته كه مقصدي جز سعادت و تكامل نسل بشر را ندارد، به شمار آوريم؟ آيا اعتقادات كهنه گرايانه به ويژه در اديان تحريف شده مي تواند سعادت و نيكبختي را براي بشر به همراه داشته باشد و

يا اين اعتقادات كهنه و مسموم صرفاً موهوماتي هستند كه موجب تخريب بشريت مي شوند؟ آيا كهنه گرايي اين قابليت را دارد كه صلح و دوستي و همكاري را در ميان مسلمانان، يهوديان و مسيحيان ايجاد نمايد؟ و يا صرفاً سبب ايجاد تفتيش هاي مذهبي (انكيزيسيون)، جنگ هاي صليبي، و جنگ هاي 30 ساله اي مي شوند كه در آن هزاران هزار انسان بي گناه و كودك معصوم به كام مرگ فرو مي روند؟ قاعدتاً يك مذهب حقيقي نبايد به هيچ وجه از زور و اجبار، و يا تهديد و ارعاب استفاده كند چرا كه دين حقيقي مانند دانش حقيقي است و تبيين كننده ي ارتباطات، و مسئوليت هاي انسان ها بوده، و نقش آنها را در جهان هستي روشن مي نمايد. به طبع يك مذهب كامل و همه جانبه بايد توانايي آن را داشته باشد كه تمام پيروانش را در مسير مناسب قرار داده و آنها را راهنمايي كند. واقعاً احمقانه است كه كسي را به زور وادار به انجام كاري كنيم كه برايش مفيد است. تنها اديان تحريف شده و كج مسلك هستند كه به زور و اجبار و يا تهديد و ارعاب متوصل مي شوند. نبايد مردم را به زور مجاب به پذيرش دين خاصي كرد. درست مانند اين است كه بخواهيد آنها را به زور وادار كنيد به جاي كالسكه هاي قديمي از ماشين هاي مدل بالا استفاده كنند؛ مردم خود به خود زمانيكه تشخيص دهند ماشين مزاياي بيشتري نسبت به كالسكه هاي قديمي كه با اسب حمل مي شدند دارد، خودش گزينه ي بهتر را انتخاب مي كند.شايد متناقض باشد،

اما استفاده از زور در جنگ هاي مذهبي در حقيقت نشان دهنده كمبود ايمان است نه اثبات و تحكيم آن؛ به عنوان مثال در مسيحيت اگر فرد قلباً اعتقاد داشته باشد كه چيزي با عنوان "روح مقدس" وجود دارد، باور مي آورد كه همه ي قدرت ها از آن اوست، و نمي توان قضا و قدر را در جهان هستي تغيير داد و تقدير و سرنوشت مسئله اي نيست كه تابع خواست و اراده ي انسان ها باشد. به همين دليل يك فرد با ايمان واقعي هيچ گاه خودش را به دردسر نمي اندازد كه از زور و اجبار استفاده كند و براي گسترش مسيحيت وارد جنگ هاي صليبي شود، به ويژه اگر تصور كند كه قدرت مطلق از آن "روح القدس" است. در يك چنين جنگ هايي، جبهه هاي مخالف بر سر چيزهايي با هم مي جنگيدند كه خود جنگجويان نسبت به آنها هيچ اعتقادي نداشتند. اين امر صرفاً اوج بيخردي و حماقت انسان ها را به تصوير مي كشد. آيا مي توانيد تصور كنيد كه نسل بشر در جنگي منقرض شود كه مردم در آن بر سر چيزي با هم مي جنگيدند كه خودشان هم به آن هيچ اعتقادي نداشتند؟! اگر قرار است كه انسان ها با دست هاي خودشان از بين بروند، مطمئناً بحث و بررسي در اين زمينه فقط براي پركردن مباحث كلاس هاي دانشگاهي جالب و جذاب خواهد بود. كليه ي استانداردهاي انتزاعي و مجرد ارزشي (مانند عدالت و يا آزادي) كه از سوي اديان مختلف براي سعادت انسان ها ارائه مي شوند، زاييده ي هدايت خداوند بوده و بدون

وجود انسان ها هيچ گونه معنا و مفهومي پيدا نخواهند كرد. مفاهيم عميق انساني و يا اختراعاتي كه تا كنون شكل گرفته اند، تنها جلوه اي از ظهور استعدادهاي آدمي هستند و بدون وجود انسان ها پوچ و توخالي مي شوند. جديد ترين يافته ها در علوم مختلف، برترين اديان، و كارآمدترين استراتژي هاي سياسي، بدون الوهيت روحاني و مقدس بشري كه خالق آنها بوده به قدر سنگ ريزه اي ارزش نخواهند داشت. در صورتي اين اختراعات، اكتشافات، و مفاهيم خارق العاده مي توانند رشد كرده و گسترش يابند كه نسل بشر نيز به بقاي خود ادامه دهد. به ارداه خداوند، بدون وجود انسان ها جهان پوچ و توخالي مي شود، عالم هستي در نابساماني غرق مي شود، هرج و مرج فراگير مي شود، و گيتي هيچ گونه هدف و معنايي را دنبال نخواهد كرد. آيا گرداگرد عالم هستي هيچ ايده و يا شيئي وجود دارد كه ارزش آن فراتر از "موجوديت انسان" باشد؟ خير! اين ما هستيم كه كليه ي اين ايده ها، تفكرات، و اشياء را خلق مي كنيم و آنها بدون وجود ما هيچ مي شوند. اين قبيل مسائل نمي توانند ارزش بيشتري از انسان، كه خالق آنهاست، داشته باشند. مهم نيست كه پيرو چه ديني هستيم. تنها چيزي كه اهميت دارد اين مطلب است كه خدا را بشناسيم، خدايي كه جلوه هايي از مظهر او در وجود تمام انسان ها منعكس شده، همان روح فناناپذيري كه در اجسام فاني ما متجلي گرديده است. بشر توانسته در زمينه ي علومي كه در حيطه ي ماده تعريف مي شوند به موفقيت هاي چشمگيري

دست پيدا كند، اما آيا علوم غير مادي نيز به همان اندازه رشد كرده اند؟ شايد دليل اين امر كه همه ي ما به دام خودكشي هسته اي افتاده ايم و با سرعت زيادي به سوي آن روانه شده ايم اين باشد كه پيشرفت هاي علمي به ما قدرت داده اند، اما به دليل ناتواني در پيشرفت در مسائل اخلاقي توانايي كنترل صحيح اعمالمان را از دست داده ايم و نمي توانيم از اين علوم به نفع خود بهره بگيريم. اين امر ما را با خطرات زيادي مواجه خواهد كرد. ما دانش و قدرت را در دست گرفته ايم اما درك اخلاقي و وجداني كافي براي به كارگيري صحيح از امكانات را در اختيار نداريم. اين روزها به انسان ها كه نگاه مي كنيم درست مانند كودكان 5 ساله اي هستند كه اسلحه ي سرپري را به آنها داده باشي. مطمئناً با توجه به وضعيت فعلي، ما بايد ارزيابي مجددي از سيستم ارزشي و اعتقادي كه به آن پايبند هستيم داشته باشيم. بايد خودمان را از دامان خرافات و تفكرات واهي و موهوم نجات دهيم. اعتقاد به خرافه، تهديدي جدي به شمار مي رود كه مي تواند زندگي نسل بشر را مختل ساخته و امنيت و آرامش را از زندگي او حذف كند. دين به نوبه ي خود همانند علمي است كه مي توان از آن به عنوان ابزاري براي درك بهتر جهان و تلاش و كوشش براي بهرمندي هر چه بهتر و مطلوب تر از امكانات موجود در عالم هستي ياد كرد. كاملاً واضح است كه اگر علم و يا همان ديني كه پيشتر

به آن اشاره كرديم، درست نباشد، نمي تواند به انسان كمك كند كه نسبت به محيط اطرافش كنترل پيدا كند. هر چيزي كه با سطح درك بشر همخواني نداشته باشد، قابليت او را در كنترل محيط پيرامونش كم مي كند و نهايتاً احتمال حفظ نسل بشر را نيز كاهش خواهد داد. همانطور كه تاريكي با روشنايي سنخيتي ندارد، خرافات هم با دين همخواني ندارد. "خرافه اعتقادي است كه از ناداني و عليت كاذب و تصورات غلط نشات مي گيرد." اين در حالي است كه "دين درك ارتباط انسان ها با اين دنيا است." خرافه دقيقاً در نقطه ي مقابل مذهب قرار دارد، چرا كه اساساً با خرافه مبحث درك و فهم به طور كلي بسته مي شود. خرافه از اطلاع و آگاهي به دور است و خيري در آن وجود ندارد كه بتواند به انسان ها سود برساند، در حقيقت مي توان گفت كه سرشار از شري است كه حتي مي تواند به انسان ها ضرر و زيان نيز وارد كند. آيا تصور قديمي از "گناه اصلي" كه آدم و حوا مرتكب آن شدند، دليل محكمي به شمار مي رود كه بتوان بر اساس آن خير و شر را به عنوان صفات اخلاقي قابل قبول براي ساير انسان ها توصيف كرد؟ آيا بر اين اساس مي توان حس همكاري و نهايتاً بقاي انسان ها را تضمين نمود؟ در اين زمينه نظر شما را به مكالمه ي كوتاه جلب ميكنم: سوال: اگر خداوند به عنوان قدرت مطلق شناخته مي شود، چگونه به شيطان اجازه مي دهد كه به بهشت وارد شده و آدم و حوا را

فريب دهد؟ اگر خداوند نمي خواست كه آدم و حوا از ميوه ي ممنوعه بخورند، اصلاً چرا درخت را در آنجا قرار داد؟ اگر خداوند نمي خواست كه انسان ها آميزش جنسي داشته باشند، چرا به زن و مرد اندامي داد كه به اين منظور مورد استفاده قرار مي گيرند؟ اگر خداوند نمي خواست كه انسان ها مرتكب "گناه اصلي" شوند، چرا درون انسان ميل به آموختن ندانسته ها، كسب تجربه، ماجراجويي و شهوت را قرار داد؟ جواب: خدواند درخت را در آن محل قرار داد و به شيطان اجازه ورود داد چرا كه مي خواست به اين طريق انسان را آزمايش كند. سوال: اما خداوند خالق همه ي شرايط و اجزاي آن است. زمانيكه او هر يك از فاكتورهاي دخيل در اين شرايط را خلق مي كرد، به خوبي مي دانست كه هر كدام از آنها ممكن است در چه شرايطي، چه عكس العملي ازخود نشان دهند. مگر نه اينكه دانش مطلق از آن خداست، مگر نمي گوييم كه همه چيز به شكل فعلي است چراكه خداوند خواسته اين چنين باشد، مگر نه اينكه قدرت مطلق از آن خداست و در كارهاي او هيچ گونه قصور و اشتباهي وجود ندارد. درست مثل اين است كه يك دانشمند و يا پزشك چند عنصر مختلف را به يك دارو اضافه كند و از آن يك سم كشنده بسازد. شايد هر يك از اين تركيبات به نوبه ي خود بي خطر باشند، اما زمانيكه با هم مخلوط شدند يك ماده ي كشنده درست شده باشد. حال تصور كنيد كه اين پزشك، دارو را براي بيمار خود تجويز

كند و بعد زمانيكه بيمار جان خود را از دست داد، هيچ گونه مسئوليتي در قتل او به عهده نگيرد. تنها به اين طريق است كه خداوند مي تواند چيدماني از دو انسان بي گناه، درخت دانش، بهشت برين و شيطان را در كنار هم جمع كند. واقعاً نامعقول است كه خدا بخواهد انسان را پس از ارتكاب به چنين عملي تنبيه و و يا سرزنش نمايد. درست مثل زماني است كه "هومر" شعري در مورد خوك مي سرايد و بعد هم صفحه هايي كه اين شعر را بر روي آن نوشته را پاره كرده و تكه تكه مي كند و در آتش مي اندازد تا بسوزند، چراكه از خصوصيات موجود در حيوان خوشش نيامده. همچنين مي توان اين امر را به كار آن مجسمه ساز معروف تشبيه كرد كه مجسمه اي از يك خوك مي تراشد و بعد آن را خراب مي كند تنها به اين دليل كه از خوي حيواني خوك خوشش نيامده. اگر بنياد اعتقادي "گناه اصلي" غلط است، بنابراين رستگاري نيز به واسطه ي آن زير سوال مي رود. با احتساب به اين امر دستگيري از ديگران و كمك به فقرا و بخشيدن تمام چيزهايي كه داريد به نيازمندان، در زمره ي كدهاي اخلاقي كه كهنه گريان در مورد آن تبليغ مي كنند، جاي نمي گيرد. به اين دليل كه كمك كردن به فقرا، كم توان ترين خانواده ها را نيز تشويق مي كند كه فرزندان بيشتري به دنيا بياورند. در حقيقت جوابي كه در بالا به آنها اشاره شد، يك فضاي دموكراتيك آميخته به ستمگري مطلق را ايجاد مي كند

و به مثابه آن همين اختلالات مضر ايجاد مي شود كه ما امروزه در جوامع بشري با آن روبرو هستيم. اين سوال را از خودتان بپرسيد: معني "نژاد برتر و پست تر" و يا كلاس هاي اجتماعي كه از محبوبيت بالاتر يا پايين تري برخوارد هستند چه مي تواند باشد؟ آيا اگر ما سير اخلاقي معيني را دنبال مي كرديم باز هم اجازه مي داديم كه اختلاف نژادي ميان جوامع بشري درگيري و اختلال ايجاد كند؟ قتل و غارت و خودكشي تنها در جوامعي صورت مي پذيرد كه افراد در آن هيچ گونه مسئوليتي را براي كارهايي كه انجام مي دهند به عهده نمي گيرند. بنابراين ما بايد با احتساب به تمام مسائل ذكر شده يك سيستم ارزشي فردي براي خود در نظر گرفته و خودمان را مجاب كنيم كه به صفات اخلاقي نيكو پايبند باشيم. همگام با پيشرفت دانش بشري و آگاهي از دامنه ي اطلاعات گسترده، انسان ها بايد مسئوليت اخلاقي كارهايي را كه انجام مي دهند را نيز در نظر بگيرند. حداقل كاري كه مي توانيم انجام دهيم اين است كه مسئوليت اخلاقي سرنوشت خودمان را به عهده گيريم و به اين حقيقت برسيم كه ما خود جزئي از آگاهي اين دنيا هستيم. بايد متوجه شويم كه خودمان در نقطه ي تمركز، اتكا و مركز جهان هستي قرار گرفته ايم، يعني درست همان مكاني كه همه چيز از آنجا شروع مي شود، ديده ميشود، و درك مي شود: در حقيقت مي توان گفت كه خدا در وجود تك تك انسان ها نهفته است.اگر انسان ها خود مسئول سرنوشت فردي و در پي

آن سرنوشت جهان هستي باشند، بنابراين هدف فعاليت هاي انساني بايد بر روي افزايش دانش بشري متمركز شده و توانايي هاي او را در بهرمندي از امكانات موجود در جهان هستي افزايش دهد. اين بدان معناست كه افراد بايد از شيوع و گسترش خرافات جلوگيري بعمل آورند، به ويژه زمانيكه اين قبيل موهومات در سايه مضامين ديني به آنها معرفي مي شوند. آيا كهنه گرايي در مذهب مي تواند نسل بشر را از نابودي نجات دهد و دانش بشر را ارتقا داده و كنترل گيتي را به دستان او بسپارد و يا نه فقط راه او را مسدود مي كند؟ يك آزمايش صادقانه نشان مي دهد كه تاريخچه ي كهنه گرايي ديني چيزي جز آزمون و خطا نيست. كهنه گرايي خيلي پيشتر از اين نيز به عنوان يكي از بزگترين موانع در راه پيشرفت علوم مختلف از جمله نجوم، پزشكي، زيست شناسي، و ... به شمار مي رفته. كسانيكه طرفدار عقايد كهنه هستند، مرتكب جنايات سنگين و جبران نشدني مي شوند به اين دليل كه با ايجاد مانع بر سر راه پيشرفت دانش بشري، از بقاي موجوديت انسان ها جلوگيري بعمل آورده و سلامت، سعادت، و بقاي بشريت را به خطر مي اندازند. براي هزاران سال پزشكان با توجه به نظريه كهنه گرايان، از كالبد شكافي اجساد انسان ها خودداري مي كردند و به همين دليل تا مدت ها دليل ايجاد بسياري از بيماري ها برايشان نامعلوم مانده بود و نمي توانستند منبع و راه علاج بيماري ها را كشف نمايند چراكه كهنه گرايان به اين مسئله معتقد بودند كه برش و كالبد شكافي بدن

انسان كاري شرك آميز و آلوده به گناه است. چندين ميليون انسان بي گناه به خاطر وجود يك چنين نظريه ي غلط و نسنجيده اي در درد و رنج و فلاكت از بين رفته اند ؟ حقيقت اينجاست كه در حال حاضر نيز انسان هاي بيشماري هنوز هم مرگ هاي وحشتناكي را متحمل مي شوند و در انتظار آن هستند كه يك دانشمند باجرات پيدا شده، زندگي اش را به خطر بيندازند و جان ميليون ها نفر را نجات دهد. يك چنين دانشمندان دلير و با جراتي راه درمان بسياري از بيماري هاي مختلف را در طول دوره هاي زماني متعدد پيدا كرده اند. اگر به خاطر تعلل ها و موانعي كه كهنه گرايان بر سر راه علم و دانش مي انداختند نبود، ممكن بود روش درمان بسياري از بيماري هايي كه دانشمندان اين روزها آنها را كشف مي كنند، مدت ها قبل كشف مي شد. البته اگر بخواهيم با ديد وسيع تري به اين مطلب نگاه كنيم، متوجه مي شويم كه كهنه گرايان نه تنها جان تعداد كمي را به خطر مي انداختند، بلكه با نگاهي دقيق تر مي توان گفت كه اين نسل كشي در مورد كل بشر تعميم پيدا مي كند. بد نيست به اين مطلب نيز اشاره اي داشته باشيم كه در آن زمان كه زندگي بشر تنها به كره ي زمين محدود مي شد، انسان تصور مي كرد كه پس از مدتي عمر كره ي زمين تمام مي شود، اين كره ي خاكي نابود شده و متعاقباً همه ي انسان ها نيز از بين مي روند. در آن زمان با

توجه به علم زيست شناسي تصور مي شد كه شرايط به گونه اي تغيير شكل پيدا مي كند كه هر چيزي كه بر روي زمين وجود دارد از بين رفته و منقرض مي شود، و نهايتاً انسان نيز از بين مي روند. اين نظريه زمانيكه انسان بر روي ماه فرود آمد به طور كلي تغيير پيدا كرد. چرا كه انسان ها به اين نتيجه رسيدند كه اين توانايي بالقوه را دارند كه به سيارات ديگر نيز سفر كرده و در آنجا سكني گزينند و براي هميشه حتي در خارج از منظومه شمسي به بقاي خود ادامه دهند. اين امر خود به عنوان يكي از موفقيت هاي چشمگير در زندگي بشر به شمار مي رود. حتي اگر زماني كره ي زمين هم از بين برود، بچه هاي ما مي توانند براي هميشه به زندگي خود در سيارات ديگر ادامه دهند؛ و اين بقاي هميشگي جزء بزرگترين پيشرفت هاي بشريت به شمار مي رود كه هميشه توسط كهنه گرايان از پيشروي در آن جلوگيري بعمل مي آمد.نبايد فراموش كنيم كه دانشمندان گرانقدر و دليري نظير "گاليله" و "برونو" بودند كه سفر به ماه را ميسر ساختند و آنها بودند كه اين حس بلند پروازي را به انسان ها القا كردند، اما همانطور كه مي دانيد، هر دو به ترتيب ابتدا شكنجه شده و بعد هم زنده زنده به آتش انداخته شدند تا به اين طريق نظر كهنه گرايان تامين گردد.ديد كهنه گرايان نسبت به دنيا بسته است. اولين كساني كه اطلاعات اوليه براي سفر به ماه را جمع آوري كردند، شكنجه شده و در آتش سوختند، تنها

به خاطر يك مشت اعتقادات پوچ و بي پايه و اساس. ناسپاسي ها و قدر ناشناسي هايي كه در قبال "برونو" انجام شد را به خاطر آوريد. او جانش را فدا كرد تا امروز جان فضانواردان در امان باشد. در حقيقت از كسي كه بايد قدرداني كرد "برونو" است. او جانش را داد تا دانش بشري را ارتقا بخشد، جانش را فدا كرد كه به انسان ها فضا نوردي بياموزد و پتانسيل پيشرفت را به بچه هاي ما در نسل هاي آتي اعطا نمايد. در نتيجه "برونو" مثال بارزي از تمام دانشمنداني است كه در طول تاريخ، زندگي خود را براي تعهد به علم و دانش فدا كرده اند و در اين زمينه جان باختند تا نسل بشر همچنان جاودانه باقي بماند. اما بايد توجه داشت كه پيشرفت علوم مادي همگام با علوم معنوي نبوده است و در اين ميان علوم معنوي از سهم كمتري برخوردار بوده اند. به همين دليل است كه در حال حاضر انسان ها به جان هم افتاده اند و در صدد نابودي يكديگر بر مي آيند. آنها "قدرت" را پيدا كرده اند و در جهان مادي قادر به حكمفرمايي هستند، اما از آنجايي كه نتوانستند درمورد مسائل معنوي پيشرفت كنند، اخلاقيات در زندگي آنها نقشي ايفا نمي كند و كنترل خود را بر روي اعمالشان از دست داده اند. به همين دليل هم در دين به موفقيت نمي رسند و به جاي يافتن راه حل، به دين ستيزي روي مي آورند. اين امر ما را در معرض خطرات زيادي قرار مي دهد. ميزان درك معنوي ما درست مثل درك يك

انسان نخستين است كه 2000 سال پيش بر روي كره زمين زندگي مي كرده، تنها تفاوت اين است كه ما از علم و دانش هسته اي امروزي برخوردار هستيم. درست مثل يك كودك 5 ساله كه يك تفنگ سرپر به او داده باشند. در عصر حاضر همه انسان ها موقعيت يك فضانورد را دارند. همانطور كه يك فضانورد در حين سفر فضايي خود در تاريكي مطلق به سر مي برد، ما نيز در تاريكي فرو رفته ايم و به عقايدي روي آورده ايم كه برايمان مخرب هستند. اگر نسل بشر از بين برود، مطمئناً كسي جز كهنه گرايان را نبايد سرزنش كرد، چراكه اين افراد ما را كور كرده اند و نمي گذارند يك سيستم ارزشي نوين را پايه گذاري كنيم؛ درست همانطور كه 400 سال پيش همين افراد در راه كسب علم و دانش ممانعت به خرج مي دادند و نمي گذاشتند تا دانشمندان بر روي ارتباط ميان زمين و خورشيد تحقيق و بررسي بعمل آورند. صداقت "برونو" در تحقيقاتش بود كه امروزه راهگشاي سفرهاي فضايي شده است و تنها صداقت و صفات نيك اخلاقي هستند كه مي توانند زندگي انسان ها را نجات دهند. به خاطر داشته باشيد كه خير و شر افسانه نيستند و خوبي و بدي در دنياي واقعي هم وجود دارند و به عنوان قوانين مهم بيولوژيك هستند كه جزء پيش نيازهاي بقاي بشر به حساب مي آيند. اگر اساس بنياد فكري بشر بر روي تزوير و كذب پايه گذاري شده بود، اين محال بود كه بتواند بر روي زمين و يا حتي كرات ديگر به پيشرفت دست پيدا كند.

هر وقت توانستيد با اتكا به نجوم بطلميوسي به فضا برويد، آنوقت مي توانيد دنيا را با اخلاقيات 2000 سال پيش اداره كنيد. يك نيم نگاه به اين كره خاكي كافي است تا فرد متوجه شود كه پيروي از سيستم ارزشي-اخلاقي 2000 سال پيش، در دنياي مدرن چيزي جز تشويش و هرج و مرج به دنبال نخواهد داشت. شايد به صورت لفظي بتوان ادعا كرد كه قدمت اخلاقيات بشر 2000 سال است، اما فكر مي كنيد طي اين 2000 سال چقدر به اخلاقيات اضافه شده است؟ تصور كنيد دنيا به چه شكلي در مي آمد اگر پيشرفت ما در ارتقاي علومي نظير شيمي، دارو سازي، فيزيك و ... از 2000 سال پيش متوقف مي شد؟ اگر راه استفاده از علوم و فنون مختلف را ندانيم، چگونه مي توانيم از آن ها به نفع خود بهره ببريم؟ اگر دانش باشد اما علم استفاده از آن نباشد، انسان نمي داند كه بايد با استفاده از دانش خود آجرها را روي هم گذاشته و آسمان خراش هاي بلند درست كند، و يا به كره ماه سفر كند و يا از اين دانش براي راه انداختن جنگ هسته اي استفاده كند. چنانچه قبلاً هم گفتيم همانطور كه تاريكي و روشنايي درون هم نمي گنجند، خرافه و مذهب نيز در يكجا جمع نمي شوند. دين كامل، آييني است كه درك و فهم را براي انسان ها به ارمغان مي آورد و مسئوليت اصلي او را در قبال دنياي اطرافش روشن مي سازد. اگر ما دانش خود را در مورد علوم مادي به بوته ي آزمايش بگذاريم، به اين نتيجه مي

رسيم كه پيشرفت هاي اكنون ما نشات گرفته از اختراعات و اكتشافات ابتدايي مان مثل سنگ هاي نوك تيز، تبر، و نيزه بوده است. بعد به مرور زمان دانش بشر هر روز نسبت به روز گذشته پيشرفت كرد تا به شكل امروزي درآمد. اما متاسفانه دانش اخلاقي همان ماهيت 2000 سال پيش را دارد و مانند همان سنگ هاي تراش نيافته است. اما اين بدان معنا نيست كه سيطره فعلي اخلاقيات را بايد كنار گذاشت و به طور كلي از آن دست كشيد. اين كار درست مثل اين است كه ما تمام ابزار اوليه را كنار بگذاريم چرا كه به عنوان مثال تبري كه در قرون ابتدايي كشف كرده بودند به اندازه كافي كارامد نيست. تلاش ملحدان براي از بين بردن دين، غير قابل اغماض است. آنها تصور مي كنند كه دين و خرافه هر دو يكي هستند؛ اما حقيقت اينجاست كه دين درست در نقطه ي مقابل خرافه قرار گرفته است. در حقيقت هر چقدر دانش بشري پيشرفت مي كند، مردم به اين فرضيه نزديك تر مي شوند كه دين و دانش يكي هستند. هم دين و هم علوم مختلف، هر دو تلاش مي كنند كه بشر را به تكاملي كه در خور اوست، نزديك تر كرده و به او در درك جهان هستي كمك كنند

تفكر سالم در برابر تفكر ناسالم

درك تفكر غير عقلانيتفكر غير عقلاني به تفكري مي گويند كه در مقايسه با آنچه در مغز شنونده دريافت مي شود، با واقعيت جور نباشد. زماني مي توانيد باوري را غير عقلاني يا غير منطقي قلمداد كنيد كه:واقعيت را تحريف كند (سوء تعبيري از آنچه اتفاق افتاده باشد).شامل

طُرُق غيرمنطقي و غيرعقلاني براي ارزيابي خودتان، ديگران، و دنياي اطرافتان باشد. شما را از رسيدن به اهدافتان بازدارد. احساساتي پايدار و اضطراب آور ايجاد كند. به رفتارهايي منجر شود كه به خودتان، ديگران و زندگي به طور كل آسيب وارد كند. سه مرحله ي تفكر هر انساني براي خود مجموعه اي از قوانين و اصول دارد-كه معمولاً ناخودآگاه هستند-كه تعيين كننده ي واكنش هاي آنان به زندگي است. وقتي اتفاقي در زندگي يك فرد روي مي دهد، فكري كه آن فرد در رابطه با آن اتفاق خواهد داشت بستگي به قانون هايي دارد كه او ناخودآگاه در ذهن خود ايجاد كرده است.حالا در نظر بگيريد كه آن فرد قانوني مثل اين را در ذهن داشته باشد: "براي اينكه فردي ارزشمند باشم، بايد در همه ي كارهايم موفق شوم." و زمانيكه در يك امتحان شكست بخورد، اين اتفاق باتوجه به قانوني كه فرد از قبل در ذهن خود داشت، باعث مي شود كه به چنين نتيجه اي برسد: "من فرد ارزشمندي نيستم." براي تشخيص اين قانون هاي فردي بايد از سطح ظاهري افراد فراتر برويم و با ارزش ها و مفاهيم فردي افراد آشنا شويم.1. استنباط در زندگي روزمره، اتفاقات و موقعيت هاي مختلفي پيش مي آيد كه مستلزم دو مرحله ي تفكر ماست: استنتاج و ارزيابي. ابتدا، ما حدس مي زنيم يا به قولي درمورد آنچه كه اتفاق افتاده، استنباط مي كنيم كه چه اتفاقي افتاده، در حال افتادن است يا خواهد افتاد. استنباط، حالاتي از واقعيت است (يا حداقل آنچه كه ما آنرا واقعيت مي پنداريم كه ممكن است درست يا غلط باشند).

استنباط هاي غيرعقلاني معمولاً شامل تحريفات زير از واقعيت هستند:الف) تفكر سياه و سفيد: يعني همه چيز را در حد نهايي ببيني، و هيچ حد وسطي وجود نداشته باشد-خوب يا بد، كامل يا بي مصرف، موفقيت يا شكست، درست يا غلط، اخلاقي يا غيراخلاقي و از اين قبيل. اين طريقه ي فكري به طريقه ي "همه چيز يا هيچ چيز" هم معروف است. ب) فيلترينگ: ديدن همه ي بدي هاي دنيا يا خود و ناديده گرفتن خوبي هاي آن. ج) كلي گرايي: وقتي چيزي را در مورد خود يا موقعيت خود ببينيد و فكر كنيد كه همه ي موقعيت ها مشابه آن هستند. مثلاً، "همه چيز خيلي بد پيش مي رود" يا "به خاطر اين مشكل، من كاملاً شكست خورده ام." يا اينكه باور داشته باشيد اتفاقي كه يك يا دو بار افتاده، هميشه تكرار خواهد شد. "من هميشه شكست مي خورم"، "هيچ كس هيچ موقع نمي تواند من را دوست داشته باشد" و از اين قبيل... د) ذهن خواني: حدس زدن درمورد آنچه بقيه افراد فكر مي كنند. مثلاً "او به عمد به من بي محلي كرد" يا "او از من متنفر است." ر) پيش گويي: يعني طوري با مسائل مربوط به آينده برخورد كنيد كه انگار عين واقعيت هستند نه فقط پيشگويي هاي شخصي شما. مثلاً "من هميشه افسرده خواهم بود" يا "همه چيز روز به روز بدتر خواهد شد." س) استدلالات احساسي: يعني فكر كنيم هر چه احساس ما باشد، واقعيت هم همان خواهد بود. "من احساس مي كنم فرد ناكامي هستم، پس بايد همچنين كسي شوم"، "اگر من عصباني هستم، حتماً

تو كاري كرده اي كه من اينطور شده ام" و از اين قبيل... ص) جنبه ي شخصي دادن به مسائل: يعني فكر كنيم همه چيز مستقيماً با خود ما در ارتباط است، اما بدون هيچگونه دليل و مدركي. "همه دارن به من نگاه مي كنند" يا "احتمالاً تقصير من بود كه او ناراحت شد" و از اين قبيل... 2. ارزيابيعلاوه بر استنباط هايي كه ما در مورد حوادث و اتفاقات داريم، فراتر از واقعيت رفته و آنها را برحسب تعريفي كه براي ما دارند، ارزيابي مي كنيم (ارزش مسائل را بررسي مي كنيم). ارزيابي ها گاهي اوقات آگاهانه صورت مي گيرند، اما معمولاً پايين تر از هوشياري هستند. ارزيابي هاي غيرمنطقي و نامعقول معمولاً شامل موارد زير است:الف) مصيبت آميز كردن: مصيبت آميز كردن دو نوع دارد: يكي "وحشتناك جلوه دادن" كه اغراق آميز كردن نتايجي است كه از اتفاقات گذشته، حال و آينده به دست آورده ايم. يعني همه چيز را وحشتناك، هولناك، افتضاح، و ناگوار ببينيم، يعني بدترين چيزي كه ممكن بوده اتفاق بيفتد. اين وضعيت معمولاً به مرحله ي بعد كه "نمي توانم تحمل كنم" نام دارد ختم مي شود كه در آن فرد قادر به تحمل آن اتفاقات و موقعيت ها نيست. هر دو نوع باعث مي شود فرد احساس بدتري نسبت به مشكلاتش پيدا كند. ب) درخواست ها (بايدها): يعني راهي كه افراد از بايدهاي استبدادگرايانه استفاده مي كنند-با اين باور كه يكسري حوادث خاص بايد يا نبايد اتفاق بيفتند و آن موقعيت هاي خاص (مثلاً موفقيت، عشق، يا امثال اين) الزاماتي مطلق هستند. اين درخواست ها ممكن است به

طرف خود فرد يا ديگران متمايل باشد. اين را مي توان تقريباً هسته ي مركزي تفكر غيرعقلاني و غيرمنطقي دانست. اگر ما همه ي خواسته ها و نيازهاي زندگيمان را به عنوان اولويت نگاه مي داشتيم، ممكن بود براي ما دردسرساز شود.ج) رده بندي انسانها (ارزش گذاري بر مردم): رده بندي انسانها به روند ارزيابي خود فرد (يا كسي ديگر) مرتبط است. به عبارت ديگر، يعني سعي در تعيين ارزش كلي هر انسان و قضاوت درمورد ارزش آنها. اين طرز تفكر شامل كلي گرايي هم مي شود. به اين صورت كه فرد برحسب يك معيار و استاندارد ارزشي، رفتار، خصوصيات و اعمال ديگران را ارزيابي مي كند و بعد آن ارزيابي را به طور كلي درمورد خود يا آن فرد به كار مي برند. مثلاً، "من كار بدي انجام دادم پس آدم بدي هستم". اين طرز تفكر ممكن است منجر به واكنش هايي از قبيل افسردگي، حالت تدافعي پيدا كردن، بزرگ نمايي، دشمني و كينه شود. 3. قانون ها (براي زندگي) قانون ها، همانطور كه قبلاً هم به آن اشاره شد، باورهايي هستند كه واكنش ما را نسبت به حوادث و موقعيت هاي اطراف تعيين مي كنند. مفهوم هر اتفاق براي هر كس (يعني آنطور كه او آن را ارزيابي مي كند) بستگي به قوانين كلي (قانون هايي درمورد اينكه واقعيت چگونه بايد باشد) دارد كه در ذهن ناخودآگاه آنهاست. در اين قسمت به برخي از اين قانون هاي زندگي اشاره مي كنيم:الف) من نياز به پذيرش و عشق افرادي دارم كه برايم مهم هستند-و نبايد بگذارم از جانب كسي با عدم رضايت مواجه شوم.ب)

براي اينكه فرد با ارزشي باشم نبايد هيچ اشتباهي مرتكب شوم و بايد در همه ي كارهايم موفق باشم. ج) مردم بايد هميشه كار درست را انجام دهند. وقتي ناعادلانه، زشت، و خودخواهانه رفتار مي كنند بايد مجازات شوند. د) همه چيز بايد آنطور كه من مي خواهم پيش رود، در غير اينصورت زندگي غير قابل تحمل خواهد شد.ر) بدبختي و ناراحتي من به دليل چيزهايي بوده كه خارج از كنترل من هستند، پس من نمي توانم كاري براي خوشحال تر و خوشبخت تر شدن انجام دهم. س) بايد نگران چيزهاي خطرناك، ناگوار و وحشتناك باشم وگرنه برايم اتفاق مي افتند. ص) اگر از مشكلات، ناخوشايندي ها و مسئوليت هاي زندگي فرار كنم، شادتر خواهم بود.ط) هر كسي بايد به يك نفر كه از خودش قدرتمندتر است تكيه كند. ع) اتفاقات گذشته ي من به خاطر مشكلاتم بوده اند و هنوز هم روي احساسات و رفتارهاي من تاثير مي گذارند. ف) بايد وقتي ديگران مشكلي دارند ناراحت شوم و از ناراحتي آنها غصه بخورم. ك) نبايد به هيچ عنوان دچار ناراحتي و درد شوم-من قادر به تحمل آنها نيستم پس بايد تحت هر شرايطي از آنها فرار كنم. ل) هر مشكل بايد يك راه حل ايده آل داشته باشد و وقتي قادر به يافتن آن راه حل نباشيم وضعيت غير قابل تحمل مي شود.يادتان باشد، همه ي اين قانون ها زائيده ي افكاري بي ثبات است. به هيچ طريق با واقعيت جور نيستند، به همين دليل است كه وقتي فردي كه چنين قوانيني را براي خود در ذهن دارد، وقتي با واقعيت روبه رو مي

شود دچار ضربه ي احساسي و رفتاري مي شوند.

تفكر سالم در برابر تفكر ناسالم

درك تفكر غير عقلانيتفكر غير عقلاني به تفكري مي گويند كه در مقايسه با آنچه در مغز شنونده دريافت مي شود، با واقعيت جور نباشد. زماني مي توانيد باوري را غير عقلاني يا غير منطقي قلمداد كنيد كه:واقعيت را تحريف كند (سوء تعبيري از آنچه اتفاق افتاده باشد).شامل طُرُق غيرمنطقي و غيرعقلاني براي ارزيابي خودتان، ديگران، و دنياي اطرافتان باشد. شما را از رسيدن به اهدافتان بازدارد. احساساتي پايدار و اضطراب آور ايجاد كند. به رفتارهايي منجر شود كه به خودتان، ديگران و زندگي به طور كل آسيب وارد كند. سه مرحله ي تفكر هر انساني براي خود مجموعه اي از قوانين و اصول دارد-كه معمولاً ناخودآگاه هستند-كه تعيين كننده ي واكنش هاي آنان به زندگي است. وقتي اتفاقي در زندگي يك فرد روي مي دهد، فكري كه آن فرد در رابطه با آن اتفاق خواهد داشت بستگي به قانون هايي دارد كه او ناخودآگاه در ذهن خود ايجاد كرده است.حالا در نظر بگيريد كه آن فرد قانوني مثل اين را در ذهن داشته باشد: "براي اينكه فردي ارزشمند باشم، بايد در همه ي كارهايم موفق شوم." و زمانيكه در يك امتحان شكست بخورد، اين اتفاق باتوجه به قانوني كه فرد از قبل در ذهن خود داشت، باعث مي شود كه به چنين نتيجه اي برسد: "من فرد ارزشمندي نيستم." براي تشخيص اين قانون هاي فردي بايد از سطح ظاهري افراد فراتر برويم و با ارزش ها و مفاهيم فردي افراد آشنا شويم.1. استنباط در زندگي روزمره، اتفاقات و موقعيت هاي مختلفي

پيش مي آيد كه مستلزم دو مرحله ي تفكر ماست: استنتاج و ارزيابي. ابتدا، ما حدس مي زنيم يا به قولي درمورد آنچه كه اتفاق افتاده، استنباط مي كنيم كه چه اتفاقي افتاده، در حال افتادن است يا خواهد افتاد. استنباط، حالاتي از واقعيت است (يا حداقل آنچه كه ما آنرا واقعيت مي پنداريم كه ممكن است درست يا غلط باشند). استنباط هاي غيرعقلاني معمولاً شامل تحريفات زير از واقعيت هستند:الف) تفكر سياه و سفيد: يعني همه چيز را در حد نهايي ببيني، و هيچ حد وسطي وجود نداشته باشد-خوب يا بد، كامل يا بي مصرف، موفقيت يا شكست، درست يا غلط، اخلاقي يا غيراخلاقي و از اين قبيل. اين طريقه ي فكري به طريقه ي "همه چيز يا هيچ چيز" هم معروف است. ب) فيلترينگ: ديدن همه ي بدي هاي دنيا يا خود و ناديده گرفتن خوبي هاي آن. ج) كلي گرايي: وقتي چيزي را در مورد خود يا موقعيت خود ببينيد و فكر كنيد كه همه ي موقعيت ها مشابه آن هستند. مثلاً، "همه چيز خيلي بد پيش مي رود" يا "به خاطر اين مشكل، من كاملاً شكست خورده ام." يا اينكه باور داشته باشيد اتفاقي كه يك يا دو بار افتاده، هميشه تكرار خواهد شد. "من هميشه شكست مي خورم"، "هيچ كس هيچ موقع نمي تواند من را دوست داشته باشد" و از اين قبيل... د) ذهن خواني: حدس زدن درمورد آنچه بقيه افراد فكر مي كنند. مثلاً "او به عمد به من بي محلي كرد" يا "او از من متنفر است." ر) پيش گويي: يعني طوري با مسائل مربوط به آينده

برخورد كنيد كه انگار عين واقعيت هستند نه فقط پيشگويي هاي شخصي شما. مثلاً "من هميشه افسرده خواهم بود" يا "همه چيز روز به روز بدتر خواهد شد." س) استدلالات احساسي: يعني فكر كنيم هر چه احساس ما باشد، واقعيت هم همان خواهد بود. "من احساس مي كنم فرد ناكامي هستم، پس بايد همچنين كسي شوم"، "اگر من عصباني هستم، حتماً تو كاري كرده اي كه من اينطور شده ام" و از اين قبيل... ص) جنبه ي شخصي دادن به مسائل: يعني فكر كنيم همه چيز مستقيماً با خود ما در ارتباط است، اما بدون هيچگونه دليل و مدركي. "همه دارن به من نگاه مي كنند" يا "احتمالاً تقصير من بود كه او ناراحت شد" و از اين قبيل... 2. ارزيابيعلاوه بر استنباط هايي كه ما در مورد حوادث و اتفاقات داريم، فراتر از واقعيت رفته و آنها را برحسب تعريفي كه براي ما دارند، ارزيابي مي كنيم (ارزش مسائل را بررسي مي كنيم). ارزيابي ها گاهي اوقات آگاهانه صورت مي گيرند، اما معمولاً پايين تر از هوشياري هستند. ارزيابي هاي غيرمنطقي و نامعقول معمولاً شامل موارد زير است:الف) مصيبت آميز كردن: مصيبت آميز كردن دو نوع دارد: يكي "وحشتناك جلوه دادن" كه اغراق آميز كردن نتايجي است كه از اتفاقات گذشته، حال و آينده به دست آورده ايم. يعني همه چيز را وحشتناك، هولناك، افتضاح، و ناگوار ببينيم، يعني بدترين چيزي كه ممكن بوده اتفاق بيفتد. اين وضعيت معمولاً به مرحله ي بعد كه "نمي توانم تحمل كنم" نام دارد ختم مي شود كه در آن فرد قادر به تحمل آن اتفاقات و موقعيت

ها نيست. هر دو نوع باعث مي شود فرد احساس بدتري نسبت به مشكلاتش پيدا كند. ب) درخواست ها (بايدها): يعني راهي كه افراد از بايدهاي استبدادگرايانه استفاده مي كنند-با اين باور كه يكسري حوادث خاص بايد يا نبايد اتفاق بيفتند و آن موقعيت هاي خاص (مثلاً موفقيت، عشق، يا امثال اين) الزاماتي مطلق هستند. اين درخواست ها ممكن است به طرف خود فرد يا ديگران متمايل باشد. اين را مي توان تقريباً هسته ي مركزي تفكر غيرعقلاني و غيرمنطقي دانست. اگر ما همه ي خواسته ها و نيازهاي زندگيمان را به عنوان اولويت نگاه مي داشتيم، ممكن بود براي ما دردسرساز شود.ج) رده بندي انسانها (ارزش گذاري بر مردم): رده بندي انسانها به روند ارزيابي خود فرد (يا كسي ديگر) مرتبط است. به عبارت ديگر، يعني سعي در تعيين ارزش كلي هر انسان و قضاوت درمورد ارزش آنها. اين طرز تفكر شامل كلي گرايي هم مي شود. به اين صورت كه فرد برحسب يك معيار و استاندارد ارزشي، رفتار، خصوصيات و اعمال ديگران را ارزيابي مي كند و بعد آن ارزيابي را به طور كلي درمورد خود يا آن فرد به كار مي برند. مثلاً، "من كار بدي انجام دادم پس آدم بدي هستم". اين طرز تفكر ممكن است منجر به واكنش هايي از قبيل افسردگي، حالت تدافعي پيدا كردن، بزرگ نمايي، دشمني و كينه شود. 3. قانون ها (براي زندگي) قانون ها، همانطور كه قبلاً هم به آن اشاره شد، باورهايي هستند كه واكنش ما را نسبت به حوادث و موقعيت هاي اطراف تعيين مي كنند. مفهوم هر اتفاق براي هر كس (يعني

آنطور كه او آن را ارزيابي مي كند) بستگي به قوانين كلي (قانون هايي درمورد اينكه واقعيت چگونه بايد باشد) دارد كه در ذهن ناخودآگاه آنهاست. در اين قسمت به برخي از اين قانون هاي زندگي اشاره مي كنيم:الف) من نياز به پذيرش و عشق افرادي دارم كه برايم مهم هستند-و نبايد بگذارم از جانب كسي با عدم رضايت مواجه شوم.ب) براي اينكه فرد با ارزشي باشم نبايد هيچ اشتباهي مرتكب شوم و بايد در همه ي كارهايم موفق باشم. ج) مردم بايد هميشه كار درست را انجام دهند. وقتي ناعادلانه، زشت، و خودخواهانه رفتار مي كنند بايد مجازات شوند. د) همه چيز بايد آنطور كه من مي خواهم پيش رود، در غير اينصورت زندگي غير قابل تحمل خواهد شد.ر) بدبختي و ناراحتي من به دليل چيزهايي بوده كه خارج از كنترل من هستند، پس من نمي توانم كاري براي خوشحال تر و خوشبخت تر شدن انجام دهم. س) بايد نگران چيزهاي خطرناك، ناگوار و وحشتناك باشم وگرنه برايم اتفاق مي افتند. ص) اگر از مشكلات، ناخوشايندي ها و مسئوليت هاي زندگي فرار كنم، شادتر خواهم بود.ط) هر كسي بايد به يك نفر كه از خودش قدرتمندتر است تكيه كند. ع) اتفاقات گذشته ي من به خاطر مشكلاتم بوده اند و هنوز هم روي احساسات و رفتارهاي من تاثير مي گذارند. ف) بايد وقتي ديگران مشكلي دارند ناراحت شوم و از ناراحتي آنها غصه بخورم. ك) نبايد به هيچ عنوان دچار ناراحتي و درد شوم-من قادر به تحمل آنها نيستم پس بايد تحت هر شرايطي از آنها فرار كنم. ل) هر مشكل بايد يك راه

حل ايده آل داشته باشد و وقتي قادر به يافتن آن راه حل نباشيم وضعيت غير قابل تحمل مي شود.يادتان باشد، همه ي اين قانون ها زائيده ي افكاري بي ثبات است. به هيچ طريق با واقعيت جور نيستند، به همين دليل است كه وقتي فردي كه چنين قوانيني را براي خود در ذهن دارد، وقتي با واقعيت روبه رو مي شود دچار ضربه ي احساسي و رفتاري مي شوند.

تقويت نيروي تمركز

در ابتدا لازم است، تفاوت ميان توجه و تمركز مشخص گردد. توجه (attention) يك فرايند شناختي معطوف ساختن ذهن، بطور انتخابي، بر روي يك چيز و ناديده انگاشتن ساير چيزها است. توجه حداكثر 30 ثانيه پابرجا مي ماند. تمركز (concentration) عبارت است از حفظ كانون توجه بر روي يك تكليف خاص، پس از منحرف شدن توجه، توسط عوامل مزاحم و پرت كننده حواس. تمركز به مفهوم گوش بزنگي و هوشياري دروني است. غير از عواملي همچون سر و صدا و عوامل ديداري كه سبب بر هم خوردن تمركز ميگردند، عوامل بسيار ديگري در پيرامون و درون ما وجود دارند كه آرامش و تمركز را از ما سلب ميكنند.از اين عوامل ميتوان به ترس، ترديد، نگراني و اضطراب اشاره كرد. وقتي بياموزيم كه چگونه بايد تمركز كنيم، ورود اين نيروهاي مخرب به ذهن مان دشوارتر ميگردد. امروزه بشر قرباني تفكرات تاريك، مبهم و مخرب خويشتن است، اما روزي فرا خواهد رسيد كه نيروي تمركز ما، انديشه هاي مزاحم و پريشان كننده را محو خواهد كرد. به يقين تمركز مطمئن ترين راه براي دستيابي به اهداف است. كنترل افكار نيازمند تمركز پايدار است. پرتوهاي خورشيد را در

نظر آوريد، هنگامي كه پرتوهاي خورشيد به كمك يك ذره بين بر روي يك جسم متمركز ميشوند، گرمايي به مراتب بيش از پرتوهاي پراكنده و ناهمگرا؛ از همان منبع واحد، توليد خواهند كرد. اين حقيقت وجودي تمركز است. تمركز خود را پراكنده سازيد و به نتايج معمولي و پيش پا افتاده دست يابيد. اما آن را بر روي يك هدف خاص متمركز سازيد و به نتيجه اي به مراتب بهتر نايل آييد. وقتي شما تمركز خود را بر روي يك هدف واحد متمركز ميكنيد، تمام اعمال، اعم از ارادي و غير ارادي در راستاي دستيابي به آن هدف قرار خواهند شد. چنانچه شما تمام انرژي خود را بطور انحصاري بر روي يك هدف معطوف سازيد، نيرويي خلق خواهيد كرد كه اسباب دستيابي به آن هدف، براي شما مهيا خواهد گرفت. هنگامي كه شما افكار خود را متمركز ميسازيد، نيروي انديشه شما افزايش مي يابد. لازمه تمركز همانا توانايي جلوگيري از ورود افكار مزاحم به ذهن است. نيروي اراده به اندازه كافي قوي هست كه هر آنچه شما تصور كنيد را برايتان ممكن سازد. ذهن همواره بايستي تحت فرمان و كنترل اراده و جسم نيز تحت فرمان ذهن باشد. توسعه و تقويت تمركز به ممارست مداوم احتياج دارد. البته ذهن انسان از تاديب و نظم پذيري بيزاراست، بنابرين در مقابل آن مقاومت ميكند. اما شما نيز بايستي با نيروي اراده در برابر تمرد و سركشي هاي نفس راحت طلب خود ايستادگي كنيد. همه چيز به انتخاب شما بستگي دارد. قانون جذب (attraction law) در تمام جهان حكمفرماست. اين قانون به ما مي آموزد كه بر روي

هر چيزي كه تمركز كنيم، آن را به سمت خود خواهيم كشاند. و يا از سويي شما مرتبا افكار ، ايده ها و موقعيت هايي را كه با افكار غالب شما هماهنگ هستند به خود جذب خواهيد كرد. اگر بر روي نيكي تمركز كنيم، زندگي ما آكنده از خوشي و شادكامي، و چنانچه بر روي ثروت تمركز كنيم، پول و مكنت را جذب خود خواهيم كرد. تمركز بر كمالات انساني و ارزشهاي والا به عدم وابستگي و استقلال، و استقلال به قدرت منتهي ميگردد. در غياب تمركز، دستيابي به هيچ هدف و مقصودي ميسر نخواهد بود.از موفقيت در تجارت، ورزش و هنر گرفته تا شفا يافتن، تمركز كليد طلايي اي است كه به شما در شكوفا ساختن و تسلط بر پتانسيل ذاتي تان ياري مي رساند. وقتي بر اعتقادات، توانايي ها و اهداف تعريف شده خود تمركز كنيد، هيچ كس توان و ياراي آشفته ساختن، دلسرد كردن و متوقف ساختن شما را نخواهد داشت. چشم اندازها و رويكردهاي خود را تعين كنيد، و به سوي اهداف و آرزوهاي خود گام برداريد، و تا دستيابي به آنها تمركز خود را از دست ندهيد. در پرتو نيروي تمركز ميتوانيد به آرامش درون دست يابيد و شكست ناپذير گرديد. براي انجام تمرينات يك محيط ساكت و آرام را بيابيد. سعي نكنيد بيش از حد خودتان را تحت فشار قرار دهيد. انجام تمرينات تمركز دشوار بوده و بعضا طاقت فرسا است. از روزي 5 دقيقه شروع كنيد و بتدريج زمان تمرين را افزايش دهيد. اما چنانچه در ابتدا از عهده تمرينات بر نيامديد مايوس نشده و به آنها ادامه

دهيد. تمام حواستان را متمركز تمرينات كنيد و به هيچ چيز ديگري فكر نكنيد.o تمرينات:1- يك كتاب را انتخاب كرده، سپس تعداد واژه هاي هر پاراگراف را شمارش كنيد. البته بدون گذاشتن انگشت بر روي لغات و تنها با چشمها. سپس سعي كنيد تمام واژه هاي يك صفحه كامل را بشماريد. 2- از عدد يك تا 100 را بطور معكوس شمارش كنيد: 100،99،98....3- تمرين فوق را مجددا تكرار كنيد، اما اين بار شمارش را از 100 آغاز كرده و 3 عدد درميان ادامه دهيد: 100،97،94....4- يك واژه خوشايند را انتخاب كنيد. و بطور آهسته در ذهنتان به مدت 5 دقيقه تكرار كنيد. به تدريج زمان را به 10 دقيقه افزايش دهيد. 5- يك سيب را مقابل خود روي ميز قرار دهيد. به مدت 10 دقيقه تمام حواس خود را متمركز آن سيب كنيد. آن را لمس كنيد، ببوييد و نگاه كنيد. 6- اكنون تمرين فوق را مجددا تكرار كنيد. اما اين بار پس از اينكه به سيب خود نگاه كرديد، چشمان خود را ببنديد و بكوشيد تصوير سيب را در ذهن خود مجسم كنيد. چنانچه شكل سيب را فراموش كرديد، مجدداً به سيب نگاه كنيد و دوباره چشمان خود را بسته و سيب را در ذهنتان تجسم كنيد. پس از تجسم سيب، محو آن گرديد و به هيچ چيز ديگري فكر نكنيد. 7- يك قاشق و يا چنگال را برداريد و روي آن تمركز كنيد. از تمام جهات به آن نگاه كنيد. بدون بيان كلامي در ذهن، يعني ذهنتان بايستي تهي از واژه ها باشد. تنها به چنگال نگاه كنيد بدون آنكه توسط واژه ها

درباره آن بيانديشيد.8- يك شكل هندسي نظير دايره و يا مستطيل رسم كنيد و درون آن را به رنگ دلخواه رنگ آميزي كنيد. بر روي آن تمركز كنيد. شما بايستي تنها به آن شكل هندسي نگاه كنيد، نزد شما تنها چيزي كه وجود عيني دارد، همان شكل هندسي است. عاري از هرگونه افكار مزاحم و نامربوط و يا هرگونه عامل پرت كننده حواس. به چشمان خود فشار نياوريد و با واژه ها به آن فكر نكنيد. 9- سعي كنيد به مدت 10 دقيقه به هيچ چيز فكر نكنيد، عني جريان تفكر را متوقف سازيد. 10- يك تصوير كاملا نا آشنا را به مدت چند دقيقه مشاهده كنيد. سپس بكوشيد جزئيات تصوير را به خاطر آوريد.11- در تخيل خود يك دايره به روي يك ديوار سفيد رسم كنيد. سپس در مركز آن يك نقطه بگذاريد و به آن نقطه خيره شويد.12- چشمان خود را ببنديد و شروع كنيد به تجسم عدد "1" در مقابل خود، وقتي كه عدد يك را مشاهده كرديد، در ذهنتان با صداي بلند بگوييد"يك". اجازه دهيد تا عدد يك محو گردد. اكنون عدد "2" را تجسم كنيد و به محض مشاهده آن با صداي بلند بگوييد"دو".اين تمرين را تا عدد 100 تكرار كنيد.13- يك نقطه را روي ديوار شناسايي كنيد. روي آن نقطه تمركز كنيد. هرگونه انديشه اي را از ذهنتان پاك كنيد. و تنها بر روي آن نقطه تمركز كنيد. 14- روي صندلي بنشينيد و چشمان خود را ببنديد. ذهنتان را ازهر گونه انديشه اي پاك كنيد، تنفس خود را عميق كنيد و تعداد بازدم هاي خود را شمارش كنيد.(5 دقيقه)

15- يك ليوان پر از آب را با دست بگيريد. سپس دست خود را بصورت راست و كشيده در آورده و سعي كنيد ليوان را ثابت نگه داريد. به ليوان چشم بدوزيد و سعي كنيد ليوان بدون حركت باقي بماند، نبايد تكانهاي قابل تشخيص وجود داشته باشد (لرزش اندك طبيعي است). اين تمرين را از يك دقيقه آغاز كرده و تا 5 دقيقه بتدريج افزايش دهيد.16- روي صندلي بنشينيد. سعي كنيد تمام عضلات خود را شل و ريلكس كنيد. بكوشيد هرگونه انقباض ارادي و غيرارادي بدن خود را متوقف و حذف كنيد. بدون حركت به مدت 5 دقيقه ثابت و بي حركت بمانيد. o راهكارهايي براي حفظ تمركز در موقعيتهاي خاص:1- از قبل خود را مهيا سازيد: مشكلات غير منتظره به ميزان قابل توجهي از اعتماد بنفس و تمركز شما ميكاهند. اندكي آمادگي ميتواند بسيار موثر واقع شود. اكنون فرض كنيد ميخواهيد خود را براي يك رقابت ورزشي مهيا سازيد. ابتدا هر نوع اطلاعات، هر چند جزئي را گردآوري كنيد ،تا قادر باشيد وقايع را بدرستي پيش بيني كنيد.زمين بازي به چه شكل خواهد بود؟خورشيد در زمان انجام بازي در كدام جهت و موقعيت مكاني قرار خواهد داشت؟آيا تماشاگران زيادي در ورزشگاه حضورخواهند يافت؟به ورزشگاه برويد و از نزديك آن جا را مورد بررسي قرار دهيد. سپس بدترين حالت ممكن را پيش بيني كنيد. چه چيز ممكن است تمركز شما بر هم بزند و شما را پريشان خاطر كند؟داوري ناعادلانه ؟ سروصدا و تمسخر تماشاچيان؟از قوه تخيل خود كمك بگيريد.شرايط احتمالي را تجسم كنيد و سپس در آن شرايط خاص به تمرين بپردازيد.اگر احتمال ميدهيد

سروصداي تماشاچيان تمركز شما را بر هم خواهد زد،يك ضبط صوت را با صداي بلند در كنار زمين قرار داده و سپس به تمرينات خود بپردازيد.و يا به يكي از دوستان خود بگوييد كه حين تمرين سر شما داد بكشد و شما را مورد تمسخر قرار دهيد. 2-جريان فكري خود را متوقف سازيد: هنگام مواجهه با يك انديشه مزاحم يك علامت قرمز و بزرگ چراغ راهنمايي را مقابل خود تجسم كنيد. سپس اجازه دهيد تا علامت به همراه انديشه ناخواسته محو گردد. 3- زدودن افكار از ذهن: ابتدا بطور فيزيكي ريلكس و آرميده شويد. ميتوانيد بنشينيد و يا دراز بكشيد. سپس بدون اينكه خود را تحت فشار قرار دهيد، اجازه دهيد ذهنتان بطور آزادانه سير كند. در اين زمان خواهيد ديد كه افكار عجيب و غريبي به ذهنتان خطور خواهد كرد. بدون اينكه بيش از حد نسبت به آنها واكنش نشان دهيد، از نگاه يك شخص بيگانه آنها را مورد بررسي قرار داده و سعي كنيد به منزله چيزي در خارج از وجود خودتان به آنها بنگريد. سپس هر كدام از آنها را كنار بگذاريد. در واقع شما با اين كار آگاهانه تصميم ميگيريد تا افكار خود را دنبال نكنيد. o حفظ تمركز هنگام مطالعه: 1-نگراني هاي احساسي: ابتدا براي مشكلات جدي خود راه حلي بيابيد و يا تصميم بگيريد كه در فرصت مناسب تري به آنها رسيدگي خواهيد كرد. 2-شرايط مطالعه: مكان مطالعه بايستي از تهويه مناسب (بمنظور جلوگيري از خواب آلودگي شما) و نور كافي برخوردار باشد. همچنين محيط مطالعه بايستي ساكت و بدون سرو صدا و دماي محيط كمتر از 22 درجه

سانتي گراد باشد. در صورت لزوم موزيك ملايمي نيز در پس زمينه وجود داشته باشد.سعي كنيد براي مطالعه يك زمان خاص و معين را اختصاص دهيد.مكان مطالعه بايستي فاقد تلفن (به ويژه گوشي تلفن همراه)، تلويزيون و يخچال باشد.سعي كنيد بطور انفرادي مطالعه كنيد. 3- گهگاهي به چشمان خود استراحت دهيد. كاهش پلك زدن و خيره شدن به مطالب درسي موجب خستگي چشمها ميشود. به يك نقطه دور دست نگاه كنيد. چندين بار محكم پلك بزنيد و با دستان خود چشمهايتان را مالش دهيد. 4- سرعت مطالعه خود را افزايش دهيد. تند خواني فرصت كمتري را براي نفوذ عوامل مزاحم به ذهن باقي خواهد گذاشت.5- 10 تا 20 دقيقه ابتدايي مطالعه بايستي به عنوان مرحله گرم كردن ذهن تلقي گردد. بنابراين از اينكه در اين مدت تمركز 100 درصد ايجاد نگرديده، دلسرد نشويد. بيشتر اشخاص در 20 دقيقه نخست از اينكه نتوانسته اند تمركز داشته باشند، از مطالعه كردن نا اميد ميشوند. اما به مطالعه خود ادامه دهيد تا بتدريج علاقه و تمركز ايجاد گردند. 6- اگر احساس كرديد تمركزتان در حال كاهش يافتن است. كتاب و جزوه خود را ببنديد و قدري استراحت كنيد.حركات كششي انجام دهيد، اندكي راه برويد و يك نوشيدني بخوريد. 7- پس ازفراگيري مطالب جديد به خود پاداش بدهيد. (يك شكلات، كيك و يا غذاي مورد علاقه)8- خواب كافي و تغذيه مناسب لازمه برخورداري از تمركز است. 9- از آنجايي كه مطالب درسي ناخوشايند ايجاد كسالت ميكنند، بكوشيد يك نوح حس علاقه و هدفمندي به مطالب درسي در خود ايجاد كنيد

تقويت نيروي تمركز

در ابتدا لازم است، تفاوت ميان توجه و

تمركز مشخص گردد. توجه (attention) يك فرايند شناختي معطوف ساختن ذهن، بطور انتخابي، بر روي يك چيز و ناديده انگاشتن ساير چيزها است. توجه حداكثر 30 ثانيه پابرجا مي ماند. تمركز (concentration) عبارت است از حفظ كانون توجه بر روي يك تكليف خاص، پس از منحرف شدن توجه، توسط عوامل مزاحم و پرت كننده حواس. تمركز به مفهوم گوش بزنگي و هوشياري دروني است. غير از عواملي همچون سر و صدا و عوامل ديداري كه سبب بر هم خوردن تمركز ميگردند، عوامل بسيار ديگري در پيرامون و درون ما وجود دارند كه آرامش و تمركز را از ما سلب ميكنند.از اين عوامل ميتوان به ترس، ترديد، نگراني و اضطراب اشاره كرد. وقتي بياموزيم كه چگونه بايد تمركز كنيم، ورود اين نيروهاي مخرب به ذهن مان دشوارتر ميگردد. امروزه بشر قرباني تفكرات تاريك، مبهم و مخرب خويشتن است، اما روزي فرا خواهد رسيد كه نيروي تمركز ما، انديشه هاي مزاحم و پريشان كننده را محو خواهد كرد. به يقين تمركز مطمئن ترين راه براي دستيابي به اهداف است. كنترل افكار نيازمند تمركز پايدار است. پرتوهاي خورشيد را در نظر آوريد، هنگامي كه پرتوهاي خورشيد به كمك يك ذره بين بر روي يك جسم متمركز ميشوند، گرمايي به مراتب بيش از پرتوهاي پراكنده و ناهمگرا؛ از همان منبع واحد، توليد خواهند كرد. اين حقيقت وجودي تمركز است. تمركز خود را پراكنده سازيد و به نتايج معمولي و پيش پا افتاده دست يابيد. اما آن را بر روي يك هدف خاص متمركز سازيد و به نتيجه اي به مراتب بهتر نايل آييد. وقتي شما تمركز خود را بر

روي يك هدف واحد متمركز ميكنيد، تمام اعمال، اعم از ارادي و غير ارادي در راستاي دستيابي به آن هدف قرار خواهند شد. چنانچه شما تمام انرژي خود را بطور انحصاري بر روي يك هدف معطوف سازيد، نيرويي خلق خواهيد كرد كه اسباب دستيابي به آن هدف، براي شما مهيا خواهد گرفت. هنگامي كه شما افكار خود را متمركز ميسازيد، نيروي انديشه شما افزايش مي يابد. لازمه تمركز همانا توانايي جلوگيري از ورود افكار مزاحم به ذهن است. نيروي اراده به اندازه كافي قوي هست كه هر آنچه شما تصور كنيد را برايتان ممكن سازد. ذهن همواره بايستي تحت فرمان و كنترل اراده و جسم نيز تحت فرمان ذهن باشد. توسعه و تقويت تمركز به ممارست مداوم احتياج دارد. البته ذهن انسان از تاديب و نظم پذيري بيزاراست، بنابرين در مقابل آن مقاومت ميكند. اما شما نيز بايستي با نيروي اراده در برابر تمرد و سركشي هاي نفس راحت طلب خود ايستادگي كنيد. همه چيز به انتخاب شما بستگي دارد. قانون جذب (attraction law) در تمام جهان حكمفرماست. اين قانون به ما مي آموزد كه بر روي هر چيزي كه تمركز كنيم، آن را به سمت خود خواهيم كشاند. و يا از سويي شما مرتبا افكار ، ايده ها و موقعيت هايي را كه با افكار غالب شما هماهنگ هستند به خود جذب خواهيد كرد. اگر بر روي نيكي تمركز كنيم، زندگي ما آكنده از خوشي و شادكامي، و چنانچه بر روي ثروت تمركز كنيم، پول و مكنت را جذب خود خواهيم كرد. تمركز بر كمالات انساني و ارزشهاي والا به عدم وابستگي و استقلال،

و استقلال به قدرت منتهي ميگردد. در غياب تمركز، دستيابي به هيچ هدف و مقصودي ميسر نخواهد بود.از موفقيت در تجارت، ورزش و هنر گرفته تا شفا يافتن، تمركز كليد طلايي اي است كه به شما در شكوفا ساختن و تسلط بر پتانسيل ذاتي تان ياري مي رساند. وقتي بر اعتقادات، توانايي ها و اهداف تعريف شده خود تمركز كنيد، هيچ كس توان و ياراي آشفته ساختن، دلسرد كردن و متوقف ساختن شما را نخواهد داشت. چشم اندازها و رويكردهاي خود را تعين كنيد، و به سوي اهداف و آرزوهاي خود گام برداريد، و تا دستيابي به آنها تمركز خود را از دست ندهيد. در پرتو نيروي تمركز ميتوانيد به آرامش درون دست يابيد و شكست ناپذير گرديد. براي انجام تمرينات يك محيط ساكت و آرام را بيابيد. سعي نكنيد بيش از حد خودتان را تحت فشار قرار دهيد. انجام تمرينات تمركز دشوار بوده و بعضا طاقت فرسا است. از روزي 5 دقيقه شروع كنيد و بتدريج زمان تمرين را افزايش دهيد. اما چنانچه در ابتدا از عهده تمرينات بر نيامديد مايوس نشده و به آنها ادامه دهيد. تمام حواستان را متمركز تمرينات كنيد و به هيچ چيز ديگري فكر نكنيد.o تمرينات:1- يك كتاب را انتخاب كرده، سپس تعداد واژه هاي هر پاراگراف را شمارش كنيد. البته بدون گذاشتن انگشت بر روي لغات و تنها با چشمها. سپس سعي كنيد تمام واژه هاي يك صفحه كامل را بشماريد. 2- از عدد يك تا 100 را بطور معكوس شمارش كنيد: 100،99،98....3- تمرين فوق را مجددا تكرار كنيد، اما اين بار شمارش را از 100 آغاز كرده

و 3 عدد درميان ادامه دهيد: 100،97،94....4- يك واژه خوشايند را انتخاب كنيد. و بطور آهسته در ذهنتان به مدت 5 دقيقه تكرار كنيد. به تدريج زمان را به 10 دقيقه افزايش دهيد. 5- يك سيب را مقابل خود روي ميز قرار دهيد. به مدت 10 دقيقه تمام حواس خود را متمركز آن سيب كنيد. آن را لمس كنيد، ببوييد و نگاه كنيد. 6- اكنون تمرين فوق را مجددا تكرار كنيد. اما اين بار پس از اينكه به سيب خود نگاه كرديد، چشمان خود را ببنديد و بكوشيد تصوير سيب را در ذهن خود مجسم كنيد. چنانچه شكل سيب را فراموش كرديد، مجدداً به سيب نگاه كنيد و دوباره چشمان خود را بسته و سيب را در ذهنتان تجسم كنيد. پس از تجسم سيب، محو آن گرديد و به هيچ چيز ديگري فكر نكنيد. 7- يك قاشق و يا چنگال را برداريد و روي آن تمركز كنيد. از تمام جهات به آن نگاه كنيد. بدون بيان كلامي در ذهن، يعني ذهنتان بايستي تهي از واژه ها باشد. تنها به چنگال نگاه كنيد بدون آنكه توسط واژه ها درباره آن بيانديشيد.8- يك شكل هندسي نظير دايره و يا مستطيل رسم كنيد و درون آن را به رنگ دلخواه رنگ آميزي كنيد. بر روي آن تمركز كنيد. شما بايستي تنها به آن شكل هندسي نگاه كنيد، نزد شما تنها چيزي كه وجود عيني دارد، همان شكل هندسي است. عاري از هرگونه افكار مزاحم و نامربوط و يا هرگونه عامل پرت كننده حواس. به چشمان خود فشار نياوريد و با واژه ها به آن فكر نكنيد. 9- سعي

كنيد به مدت 10 دقيقه به هيچ چيز فكر نكنيد، عني جريان تفكر را متوقف سازيد. 10- يك تصوير كاملا نا آشنا را به مدت چند دقيقه مشاهده كنيد. سپس بكوشيد جزئيات تصوير را به خاطر آوريد.11- در تخيل خود يك دايره به روي يك ديوار سفيد رسم كنيد. سپس در مركز آن يك نقطه بگذاريد و به آن نقطه خيره شويد.12- چشمان خود را ببنديد و شروع كنيد به تجسم عدد "1" در مقابل خود، وقتي كه عدد يك را مشاهده كرديد، در ذهنتان با صداي بلند بگوييد"يك". اجازه دهيد تا عدد يك محو گردد. اكنون عدد "2" را تجسم كنيد و به محض مشاهده آن با صداي بلند بگوييد"دو".اين تمرين را تا عدد 100 تكرار كنيد.13- يك نقطه را روي ديوار شناسايي كنيد. روي آن نقطه تمركز كنيد. هرگونه انديشه اي را از ذهنتان پاك كنيد. و تنها بر روي آن نقطه تمركز كنيد. 14- روي صندلي بنشينيد و چشمان خود را ببنديد. ذهنتان را ازهر گونه انديشه اي پاك كنيد، تنفس خود را عميق كنيد و تعداد بازدم هاي خود را شمارش كنيد.(5 دقيقه) 15- يك ليوان پر از آب را با دست بگيريد. سپس دست خود را بصورت راست و كشيده در آورده و سعي كنيد ليوان را ثابت نگه داريد. به ليوان چشم بدوزيد و سعي كنيد ليوان بدون حركت باقي بماند، نبايد تكانهاي قابل تشخيص وجود داشته باشد (لرزش اندك طبيعي است). اين تمرين را از يك دقيقه آغاز كرده و تا 5 دقيقه بتدريج افزايش دهيد.16- روي صندلي بنشينيد. سعي كنيد تمام عضلات خود را شل و ريلكس

كنيد. بكوشيد هرگونه انقباض ارادي و غيرارادي بدن خود را متوقف و حذف كنيد. بدون حركت به مدت 5 دقيقه ثابت و بي حركت بمانيد. o راهكارهايي براي حفظ تمركز در موقعيتهاي خاص:1- از قبل خود را مهيا سازيد: مشكلات غير منتظره به ميزان قابل توجهي از اعتماد بنفس و تمركز شما ميكاهند. اندكي آمادگي ميتواند بسيار موثر واقع شود. اكنون فرض كنيد ميخواهيد خود را براي يك رقابت ورزشي مهيا سازيد. ابتدا هر نوع اطلاعات، هر چند جزئي را گردآوري كنيد ،تا قادر باشيد وقايع را بدرستي پيش بيني كنيد.زمين بازي به چه شكل خواهد بود؟خورشيد در زمان انجام بازي در كدام جهت و موقعيت مكاني قرار خواهد داشت؟آيا تماشاگران زيادي در ورزشگاه حضورخواهند يافت؟به ورزشگاه برويد و از نزديك آن جا را مورد بررسي قرار دهيد. سپس بدترين حالت ممكن را پيش بيني كنيد. چه چيز ممكن است تمركز شما بر هم بزند و شما را پريشان خاطر كند؟داوري ناعادلانه ؟ سروصدا و تمسخر تماشاچيان؟از قوه تخيل خود كمك بگيريد.شرايط احتمالي را تجسم كنيد و سپس در آن شرايط خاص به تمرين بپردازيد.اگر احتمال ميدهيد سروصداي تماشاچيان تمركز شما را بر هم خواهد زد،يك ضبط صوت را با صداي بلند در كنار زمين قرار داده و سپس به تمرينات خود بپردازيد.و يا به يكي از دوستان خود بگوييد كه حين تمرين سر شما داد بكشد و شما را مورد تمسخر قرار دهيد. 2-جريان فكري خود را متوقف سازيد: هنگام مواجهه با يك انديشه مزاحم يك علامت قرمز و بزرگ چراغ راهنمايي را مقابل خود تجسم كنيد. سپس اجازه دهيد تا علامت به همراه

انديشه ناخواسته محو گردد. 3- زدودن افكار از ذهن: ابتدا بطور فيزيكي ريلكس و آرميده شويد. ميتوانيد بنشينيد و يا دراز بكشيد. سپس بدون اينكه خود را تحت فشار قرار دهيد، اجازه دهيد ذهنتان بطور آزادانه سير كند. در اين زمان خواهيد ديد كه افكار عجيب و غريبي به ذهنتان خطور خواهد كرد. بدون اينكه بيش از حد نسبت به آنها واكنش نشان دهيد، از نگاه يك شخص بيگانه آنها را مورد بررسي قرار داده و سعي كنيد به منزله چيزي در خارج از وجود خودتان به آنها بنگريد. سپس هر كدام از آنها را كنار بگذاريد. در واقع شما با اين كار آگاهانه تصميم ميگيريد تا افكار خود را دنبال نكنيد. o حفظ تمركز هنگام مطالعه: 1-نگراني هاي احساسي: ابتدا براي مشكلات جدي خود راه حلي بيابيد و يا تصميم بگيريد كه در فرصت مناسب تري به آنها رسيدگي خواهيد كرد. 2-شرايط مطالعه: مكان مطالعه بايستي از تهويه مناسب (بمنظور جلوگيري از خواب آلودگي شما) و نور كافي برخوردار باشد. همچنين محيط مطالعه بايستي ساكت و بدون سرو صدا و دماي محيط كمتر از 22 درجه سانتي گراد باشد. در صورت لزوم موزيك ملايمي نيز در پس زمينه وجود داشته باشد.سعي كنيد براي مطالعه يك زمان خاص و معين را اختصاص دهيد.مكان مطالعه بايستي فاقد تلفن (به ويژه گوشي تلفن همراه)، تلويزيون و يخچال باشد.سعي كنيد بطور انفرادي مطالعه كنيد. 3- گهگاهي به چشمان خود استراحت دهيد. كاهش پلك زدن و خيره شدن به مطالب درسي موجب خستگي چشمها ميشود. به يك نقطه دور دست نگاه كنيد. چندين بار محكم پلك بزنيد و با

دستان خود چشمهايتان را مالش دهيد. 4- سرعت مطالعه خود را افزايش دهيد. تند خواني فرصت كمتري را براي نفوذ عوامل مزاحم به ذهن باقي خواهد گذاشت.5- 10 تا 20 دقيقه ابتدايي مطالعه بايستي به عنوان مرحله گرم كردن ذهن تلقي گردد. بنابراين از اينكه در اين مدت تمركز 100 درصد ايجاد نگرديده، دلسرد نشويد. بيشتر اشخاص در 20 دقيقه نخست از اينكه نتوانسته اند تمركز داشته باشند، از مطالعه كردن نا اميد ميشوند. اما به مطالعه خود ادامه دهيد تا بتدريج علاقه و تمركز ايجاد گردند. 6- اگر احساس كرديد تمركزتان در حال كاهش يافتن است. كتاب و جزوه خود را ببنديد و قدري استراحت كنيد.حركات كششي انجام دهيد، اندكي راه برويد و يك نوشيدني بخوريد. 7- پس ازفراگيري مطالب جديد به خود پاداش بدهيد. (يك شكلات، كيك و يا غذاي مورد علاقه)8- خواب كافي و تغذيه مناسب لازمه برخورداري از تمركز است. 9- از آنجايي كه مطالب درسي ناخوشايند ايجاد كسالت ميكنند، بكوشيد يك نوح حس علاقه و هدفمندي به مطالب درسي در خود ايجاد كنيد

تكنيكهاي حافظه - بخش 1

حافظه: به قابليت مغز در اندوزش، نگه داري و يادآوري اطلاعات اطلاق ميگردد. مراحل شكل گيري و بازيابي حافظه 1- رمز گرداني(ENCODING):به پردازش و ادغام اطلاعات دريافتي اطلاق مي گردد. 2- اندوزش و يا يادسپاري(STORAGE):به ثبت پايدار اطلاعات رمزگرداني شده اطلاق مي گردد. 3- يادآوري و يا بازيابي(RETRIEVAL/RECALL):به فراخواني اطلاعات اندوخته شده اطلاق مي گردد.طبقه بندي حافظه بر اساس مدت زمان نگه داري اطلاعات 1- حافظه حسي(SENSORY MEMORY): نخستين مرحله پردازش اطلاعات است. هنگامي كه محركات بيروني توسط حواس دريافت ميگردند. مدت زمان نگه داري اطلاعات در

اين حافظه از چند ميلي ثانيه تا چند ثانيه متغير است. اين حافظه براي هر كانال حسي وجود دارد. حافظه ICONIC براي محركات ديداري، حافظه ECHOIC براي محركات شنيداري و حافظه HAPTIC براي حس لامسه. حافظه حسي بخشي از فرآيند ادراك ميباشد. گنجايش حافظه حسي بسيار زياد ميباشد اما مانند حافظه بلند مدت نامحدود نيست. 2- حافظه كوتاه مدت(SHORT-TERM MEMORY): با "توجه" و "دقت كردن" اطلاعات از حافظه حسي به حافظه كوتاه مدت انتقال مي يابد. مدت زمان نگه داري اطلاعات در حافظه كوتاه مدت از چند ثانيه تا چند دقيقه متغير ميباشد. تغيير در اتصالات و پيوندهاي نوروني بطور موقت و گذرا حافظه كوتاه مدت را پديد مي آورد. حافظه كوتاه مدت به مثابه يك دفترچه يادداشت موقت ميباشد. ظرفيت حافظه كوتاه مدت كه به فراخناي حافظه(MEMORY SPAN) موسوم است در افراد مختلف متفاوت ميباشد. فراخناي حافظه معمولا براي ارقام 7 ماده، براي حروف 6 ماده و براي واژه ها 5 ماده ميباشد. فراخناي حافظه براي ارقام بدين معني است كه فرد ميتواند تا 7 رقم پياپي را پس از شنيدن بطور صحيح بازگو كند. اما اخيرا صاحبنظران فراخناي حافظه را در حدود 4 ماده (واحد) اطلاعات تخمين ميزنند. در صورت عدم مرور ذهني و تكرار محتواي حافظه كوتاه مدت، اطلاعات محو شده و زوال مي يابند. ظرفيت حافظه كوتاه مدت را ميتوان با روش تقطيع(CHUNKING) افزايش داد. در اين روش اطلاعات به واحد هاي كوچك تقسيم بندي ميگردند. حافظه كوتاه مدت فرار بوده وبراي رفع نيازهاي آني وفوري بكار ميرود. رمز گرداني در حافظه كوتاه مدت عمدتا شنيداري ميباشد. 3- حافظه فعال(WORKING MEMORY):

حافظه فعال يك اصطلاح نو ميباشد. دانشمندان حافظه فعال را جايگزين حافظه كوتاه مدت كرده اند چراكه حافظه كوتاه مدت نميتواند يك حافظه منفعل باشد و دستكاري اطلاعات نيز در آن صورت ميگيرد. از اينرو ظرفيت حافظه كوتاه مدت جاي خود را به ظرفيت پردازش داده است. حافظه فعال در واقع تلفيقي است از حافظه كوتاه مدت و عنصر توجه براي انجام تكاليف ذهني خاص. بنابراين حافظه فعال يك سيستم فعال وپويايي است كه براي اندوزش و دستكاري موقتي اطلاعات و بمنظور انجام تكاليف شناختي پيچيده نظير يادگيري، استدلال، ادراك و تفكر كردن بكار ميرود. هنگامي كه شما اطلاعاتي را مرور ذهني، بازيابي و يادآوري ميكنيد در واقع آن اطلاعات از حافظه بلند مدت به حافظه فعال شما انتقال مي يابند. همچنين حافظه فعال بطور فعال در ارتباط با اطلاعاتي است كه ميخواهند به حافظه بلند مدت منتقل گردند. در مجموع سرحد مشخصي نميتوان ميان حافظه ها و افكار تعيين كرد. در هر فرآيندي كه نياز به استدلال دارد (مثل خواندن، نوشتن و محاسبات ذهني) حافظه فعال درگير ميباشد. مثل تكرار فهرستي از ارقام كه براي شما خوانده ميگردد و شما ميبايست آنها را عكس ترتيب اوليه شان (بطور معكوس) بازگو كنيد و يا ترجمه همزمان ويا رانندگي. 4- حافظه بلند مدت(LONG-TERM MEMORY): با تكرار و مرور ذهني اطلاعات از حافظه كوتاه مدت به حافظه بلند مدت انتقال مي يابند. ظرفيت حافظه بلند مدت بر خلاف حافظه كوتاه مدت نامحدود ميباشد. مدت نگه داري اطلاعات نيز از چند روز تا چند سال و بعضا تا آخر عمر متغير ميباشد. حافظه بلند مدت زماني شكل ميگيرد

كه اتصالات نوروني خاصي بطور دايمي و پايا تقويت شده باشند. ثابت گرديده پروتئين CYPIN با افزايش انشعابات دندريتها و شكل گيري سيناپسهاي جديد اتصالات بين سلولهاي عصبي (نورونها) را افزايش و تقويت ميكند. طبقه بندي حافظه بر اساس نوع اطلاعات در حافظه بلند مدت1- حافظه اظهاري و يا آشكار(DECLARATIVE/EXPLICIT): اين حافظه نياز به يادآوري آگاهانه و هشيارانه دارد. فرآيند يادگيري در حافظه آشكار خودآگاه است. براي بازيابي آن به محركات مختصر و سرنخ ها نياز است. به دو زير مجموعه تقسيم بندي ميگردد: * حافظه معنايي(SEMANTIC MEMORY): دانش عمومي ما از جهان پيرامون را در برميگيرد. شامل واژه ها، ايده ها، مفاهيم، ساختارها و نمادهاي كلامي ميباشد. حافظه معنايي يك حافظه مرجع ميباشد.حافظه معنايي مستقل از بافتار زمان و مكان ميباشد.حافظه معنايي رمز گرداني انتزاعي دانش است.* حافظه رويدادي(EPISODIC MEMORY): اين حافظه رويدادها و تجارب سريالي(زنجيره اي) را در برميگيرد. اين حافظه به بافتار زمان و مكان وابسته است. حافظه رويدادي همان حافظه شخصي هر فرد ميباشد مثل احساسات و هيجانات مربوط به يك زمان و مكان خاص. حافظه اتوبيوگرافيك نيز زير مجموعه اين حافظه ميباشد كه به حافظه يك رويداد خاص در زندگي شخصي فرد دلالت دارد. مثل: تاريخ يك رويداد مهم ملي، غذايي كه ديشب ميل كرده ايد، نام يك همكلاسي قديمي. در مجموع حافظه رويدادي عبارت است از به خاطر سپردن رويدادها به علاوه كل بافتار پيرامون آن. 2- حافظه روندي و يا ضمني(PROCEDURAL/IMPLICIT):اين حافظه به يادآوري خودآگاه و هشيارانه متكي نيست. فرآيند يادگيري در حافظه ضمني ناخودآگاه است. بيان گفتاري در آن درگير نبوده و شامل مهارتهاي حركتي ميباشد .مثل

راندن دوچرخه و يا نواختن پيانو. واكنشهاي هيجاني شرطي شده نيز در اين دسته جاي دارند.تقسيم بندي حافظه بر اساس جهت زماني 1- حافظه گذشته نگر(RETROSPECTIVE):در اين حافظه موضوعي كه بايد يادآوري گردد مربوط به گذشته است.2- حافظه آينده نگر(PROSPECTIVE MEMORY):در اين حافظه موضوعي كه بايد يادآوري گردد مربوط به آينده است. مركز حافظه در مغز كجاست؟ مركز منفرد و خاصي در مغز براي حافظه وجود ندارد اما لوب پيشاني مغز، هيپوكامپ و آميگدال نقش بارزتري در فرآيند حافظه دارند. نكته:نقش مرور كردن يكي حفظ اطلاعات در حافظه كوتاه مدت و ديگري انتقال اطلاعات به حافظه بلند مدت است. نكته: باز شناسي سهل تر از يادآوري است. بازشناسي مثل آزمونهاي تستي و چند گزينه اي و يادآوري مانند آزمونهاي تشريحي است. و به همين خاطر است كه آزمونهاي چند گزينه اي آسانتر از آزمونهاي تشريحي است. مكانيسم اصلي حافظه چيست؟ پيوند و يا وابسته سازي(ASSOCIATION): به برقراري پيوند معنا دار مطالب (اطلاعات) جديد با دانسته هاي (اطلاعات) قبلي اطلاق ميگردد. فراموشي و خطاهاي حافظه خطا در هر مرحله از رمز گرداني، اندوزش و بازيابي ميتواند منجر به فراموشي و يا كژتابي و تحريف حافظه گردد. 1- علت فراموشي در حافظه حسي: بي توجهي و بي دقتي. 2- علت فراموشي در حافظه كوتاه مدت: گنجايش محدود آن-جايگزين شدن اطلاعات -عدم مرور ذهني-محو اثر به خاطر گذر زمان. 3- دلايل فراموشي در حافظه بلند مدت:* محو و زوال(DECAY):به از دست رفتن حافظه به مرور زمان اطلاق ميگردد.علت صرفا گذر زمان است. * تداخل(INTERFERENCE): از دست رفتن حافظه به علت حضور و تداخل خاطرات ديگر (به علت رقابت

اطلاعات با يكديگر): 1- بازداري پيش گستر(PROACTIVE):خاطرات گذشته موجب از دست رفتن خاطرات جديد ميشوند. يادگيريهاي قبلي مانع يادآوري مطالب جديد ميشود. 2- بازداري پس گستر(RETROACTIVE): خاطرات جديد موجب از دست رفتن خاطرات گذشته ميشوند. يادگيريهاي جديد مانع يادآوري مطالب گذشته ميشود.* حواس پرتي(ABSENT-MINDEDNESS): به اشكال در ايجاد حافظه موثق و قابل اطمينان در همان وهله نخست، يعني در مرحله رمز گرداني اطلاعات، اطلاق ميگردد. هنگامي كه ما به اندازه كافي توجه و دقت مبذول مواد (مطالب) نميكنيم رمزگرداني ما ناكارآمد خواهد بود. در اين حالت حافظه محو نگرديده بلكه اطلاعات اصلا در حافظه بلند مدت رمزگرداني نشده اند. * بازداري و يا سد شدن(BLOCKING) : در اين حالت خاطرات دست نخورده وجود دارند، اما دسترسي به آنها ممكن نيست. شايد سرنخ هاي كافي براي سوق دادن ما بسوي اطلاعات مربوطه در اختيار نباشد و يا ديگر آيتمها (مواد) را يادآوري ميكنيم كه با يادآوري خاطره دلخواه تداخل مي يابد. اين همان اصطلاح "نوك زبانم هست" ميباشد كه تنها بخشي از حافظه بازيابي ميشود و نه تمام آن. * نسبت و يا اسناد نادرست(MISATTRIBUTION): در اين حالت اطلاعات بدرستي يادآوري ميشوند اما به بافتار (زمان، مكان و شخص) غلط منسوب ميگردند. مثلا: خواهر شما ماجراي جالبي را براي شما تعريف ميكند پس از چند روز شما در حضور همكار خود بخشي از آن را بازگو ميكنيد به تصور اينكه همكارتان آن ماجرا را براي شما تعريف كرده بوده است. * تلقين پذيري (SUGGESTIBILITY): تلقينات ذهني ميتواند در يادآوري خاطرات تاثير گذار باشد. نحوه توصيف يك تصادف ميتواند در شهادت شاهدان عيني آن تصادف تاثير مستقيم

بگذارد. وقتي يك تصادف "مرگبار" توصيف ميگردد شاهدان هنگام يادآوري، صحنه تصادف را اغراق آميزتر از آنچه كه بوده بازگو ميكنند. * حافظه گزينشي(SELECTIVE MEMORY): در اين حالت افراد صرفا جنبه هاي خوب و يا بد رويدادهاي گذشته را به خاطر مي آورند. مثلا افراد بد بين و يا افسرده تنها رويدادهاي منفي گذشته را بخاطر مي آورند. باورها، نگرشها و تعصبات در يادآوري خاطرات تاثير گذار است. * سركوب و واپس زني(SUPPRESION): به سركوب خاطرات ناخوشايند اطلاق ميگردد. فرد سعي ميكند اين خاطرات را در ضمير ناخودآگاه خود نگه دارد. * ضايعات مغزي، آلزايمر، شوكهاي عصبي، افسردگي و اضطراب نيز ميتوانند منجر به فراموشي شوند. نكته: علاقه مندي لازمه "توجه و تمركز" و "توجه و تمركز" لازمه يادگيري و يادسپاري است.نكته: رمزگرداني ساختاري (تاكيد بر مشخصات ساختاري و فيزيكي محركات)، رمز گرداني آوايي يا صوتي (تاكيد بر صداي واژه ها) و رمزگرداني معنايي (تاكيد بر معني ومفهوم)، از درجات پردازش در رمزگرداني ميباشند كه در اين ميان رمزگرداني ساختاري سطحي و رمزگرداني معنايي پردازش عميق محسوب ميگردد.نكته: هنگامي كه يك رشته اطلاعات و يا رويدادها در توالي يكديگر رمزگرداني ميگردند، گاهي اوقات احتمال يادآوري مواد ابتدايي بيشتر است كه به اثر تقدم(PRIMACY EFFECT) شهرت دارد و يا احتمال يادآوري در مواد انتهايي رشته بيشتر است كه اثر تاخر(RECENCY EFFECT) ناميده ميگردد. نكته:يادگيري همان انتقال اطلاعات به حافظه بلند مدت است.

تكنيكهاي حافظه - بخش نخست

حافظه: به قابليت مغز در اندوزش، نگه داري و يادآوري اطلاعات اطلاق ميگردد. مراحل شكل گيري و بازيابي حافظه 1- رمز گرداني(ENCODING):به پردازش و ادغام اطلاعات دريافتي اطلاق مي گردد. 2-

اندوزش و يا يادسپاري(STORAGE):به ثبت پايدار اطلاعات رمزگرداني شده اطلاق مي گردد. 3- يادآوري و يا بازيابي(RETRIEVAL/RECALL):به فراخواني اطلاعات اندوخته شده اطلاق مي گردد.طبقه بندي حافظه بر اساس مدت زمان نگه داري اطلاعات 1- حافظه حسي(SENSORY MEMORY): نخستين مرحله پردازش اطلاعات است. هنگامي كه محركات بيروني توسط حواس دريافت ميگردند. مدت زمان نگه داري اطلاعات در اين حافظه از چند ميلي ثانيه تا چند ثانيه متغير است. اين حافظه براي هر كانال حسي وجود دارد. حافظه ICONIC براي محركات ديداري، حافظه ECHOIC براي محركات شنيداري و حافظه HAPTIC براي حس لامسه. حافظه حسي بخشي از فرآيند ادراك ميباشد. گنجايش حافظه حسي بسيار زياد ميباشد اما مانند حافظه بلند مدت نامحدود نيست. 2- حافظه كوتاه مدت(SHORT-TERM MEMORY): با "توجه" و "دقت كردن" اطلاعات از حافظه حسي به حافظه كوتاه مدت انتقال مي يابد. مدت زمان نگه داري اطلاعات در حافظه كوتاه مدت از چند ثانيه تا چند دقيقه متغير ميباشد. تغيير در اتصالات و پيوندهاي نوروني بطور موقت و گذرا حافظه كوتاه مدت را پديد مي آورد. حافظه كوتاه مدت به مثابه يك دفترچه يادداشت موقت ميباشد. ظرفيت حافظه كوتاه مدت كه به فراخناي حافظه(MEMORY SPAN) موسوم است در افراد مختلف متفاوت ميباشد. فراخناي حافظه معمولا براي ارقام 7 ماده، براي حروف 6 ماده و براي واژه ها 5 ماده ميباشد. فراخناي حافظه براي ارقام بدين معني است كه فرد ميتواند تا 7 رقم پياپي را پس از شنيدن بطور صحيح بازگو كند. اما اخيرا صاحبنظران فراخناي حافظه را در حدود 4 ماده (واحد) اطلاعات تخمين ميزنند. در صورت عدم مرور ذهني و تكرار محتواي حافظه

كوتاه مدت، اطلاعات محو شده و زوال مي يابند. ظرفيت حافظه كوتاه مدت را ميتوان با روش تقطيع(CHUNKING) افزايش داد. در اين روش اطلاعات به واحد هاي كوچك تقسيم بندي ميگردند. حافظه كوتاه مدت فرار بوده وبراي رفع نيازهاي آني وفوري بكار ميرود. رمز گرداني در حافظه كوتاه مدت عمدتا شنيداري ميباشد. 3- حافظه فعال(WORKING MEMORY): حافظه فعال يك اصطلاح نو ميباشد. دانشمندان حافظه فعال را جايگزين حافظه كوتاه مدت كرده اند چراكه حافظه كوتاه مدت نميتواند يك حافظه منفعل باشد و دستكاري اطلاعات نيز در آن صورت ميگيرد. از اينرو ظرفيت حافظه كوتاه مدت جاي خود را به ظرفيت پردازش داده است. حافظه فعال در واقع تلفيقي است از حافظه كوتاه مدت و عنصر توجه براي انجام تكاليف ذهني خاص. بنابراين حافظه فعال يك سيستم فعال وپويايي است كه براي اندوزش و دستكاري موقتي اطلاعات و بمنظور انجام تكاليف شناختي پيچيده نظير يادگيري، استدلال، ادراك و تفكر كردن بكار ميرود. هنگامي كه شما اطلاعاتي را مرور ذهني، بازيابي و يادآوري ميكنيد در واقع آن اطلاعات از حافظه بلند مدت به حافظه فعال شما انتقال مي يابند. همچنين حافظه فعال بطور فعال در ارتباط با اطلاعاتي است كه ميخواهند به حافظه بلند مدت منتقل گردند. در مجموع سرحد مشخصي نميتوان ميان حافظه ها و افكار تعيين كرد. در هر فرآيندي كه نياز به استدلال دارد (مثل خواندن، نوشتن و محاسبات ذهني) حافظه فعال درگير ميباشد. مثل تكرار فهرستي از ارقام كه براي شما خوانده ميگردد و شما ميبايست آنها را عكس ترتيب اوليه شان (بطور معكوس) بازگو كنيد و يا ترجمه همزمان ويا رانندگي. 4-

حافظه بلند مدت(LONG-TERM MEMORY): با تكرار و مرور ذهني اطلاعات از حافظه كوتاه مدت به حافظه بلند مدت انتقال مي يابند. ظرفيت حافظه بلند مدت بر خلاف حافظه كوتاه مدت نامحدود ميباشد. مدت نگه داري اطلاعات نيز از چند روز تا چند سال و بعضا تا آخر عمر متغير ميباشد. حافظه بلند مدت زماني شكل ميگيرد كه اتصالات نوروني خاصي بطور دايمي و پايا تقويت شده باشند. ثابت گرديده پروتئين CYPIN با افزايش انشعابات دندريتها و شكل گيري سيناپسهاي جديد اتصالات بين سلولهاي عصبي (نورونها) را افزايش و تقويت ميكند. طبقه بندي حافظه بر اساس نوع اطلاعات در حافظه بلند مدت1- حافظه اظهاري و يا آشكار(DECLARATIVE/EXPLICIT): اين حافظه نياز به يادآوري آگاهانه و هشيارانه دارد. فرآيند يادگيري در حافظه آشكار خودآگاه است. براي بازيابي آن به محركات مختصر و سرنخ ها نياز است. به دو زير مجموعه تقسيم بندي ميگردد: * حافظه معنايي(SEMANTIC MEMORY): دانش عمومي ما از جهان پيرامون را در برميگيرد. شامل واژه ها، ايده ها، مفاهيم، ساختارها و نمادهاي كلامي ميباشد. حافظه معنايي يك حافظه مرجع ميباشد.حافظه معنايي مستقل از بافتار زمان و مكان ميباشد.حافظه معنايي رمز گرداني انتزاعي دانش است.* حافظه رويدادي(EPISODIC MEMORY): اين حافظه رويدادها و تجارب سريالي(زنجيره اي) را در برميگيرد. اين حافظه به بافتار زمان و مكان وابسته است. حافظه رويدادي همان حافظه شخصي هر فرد ميباشد مثل احساسات و هيجانات مربوط به يك زمان و مكان خاص. حافظه اتوبيوگرافيك نيز زير مجموعه اين حافظه ميباشد كه به حافظه يك رويداد خاص در زندگي شخصي فرد دلالت دارد. مثل: تاريخ يك رويداد مهم ملي، غذايي كه ديشب ميل

كرده ايد، نام يك همكلاسي قديمي. در مجموع حافظه رويدادي عبارت است از به خاطر سپردن رويدادها به علاوه كل بافتار پيرامون آن. 2- حافظه روندي و يا ضمني(PROCEDURAL/IMPLICIT):اين حافظه به يادآوري خودآگاه و هشيارانه متكي نيست. فرآيند يادگيري در حافظه ضمني ناخودآگاه است. بيان گفتاري در آن درگير نبوده و شامل مهارتهاي حركتي ميباشد .مثل راندن دوچرخه و يا نواختن پيانو. واكنشهاي هيجاني شرطي شده نيز در اين دسته جاي دارند.تقسيم بندي حافظه بر اساس جهت زماني 1- حافظه گذشته نگر(RETROSPECTIVE):در اين حافظه موضوعي كه بايد يادآوري گردد مربوط به گذشته است.2- حافظه آينده نگر(PROSPECTIVE MEMORY):در اين حافظه موضوعي كه بايد يادآوري گردد مربوط به آينده است. مركز حافظه در مغز كجاست؟ مركز منفرد و خاصي در مغز براي حافظه وجود ندارد اما لوب پيشاني مغز، هيپوكامپ و آميگدال نقش بارزتري در فرآيند حافظه دارند. نكته:نقش مرور كردن يكي حفظ اطلاعات در حافظه كوتاه مدت و ديگري انتقال اطلاعات به حافظه بلند مدت است. نكته: باز شناسي سهل تر از يادآوري است. بازشناسي مثل آزمونهاي تستي و چند گزينه اي و يادآوري مانند آزمونهاي تشريحي است. و به همين خاطر است كه آزمونهاي چند گزينه اي آسانتر از آزمونهاي تشريحي است. مكانيسم اصلي حافظه چيست؟ پيوند و يا وابسته سازي(ASSOCIATION): به برقراري پيوند معنا دار مطالب (اطلاعات) جديد با دانسته هاي (اطلاعات) قبلي اطلاق ميگردد. فراموشي و خطاهاي حافظه خطا در هر مرحله از رمز گرداني، اندوزش و بازيابي ميتواند منجر به فراموشي و يا كژتابي و تحريف حافظه گردد. 1- علت فراموشي در حافظه حسي: بي توجهي و بي دقتي. 2- علت فراموشي

در حافظه كوتاه مدت: گنجايش محدود آن-جايگزين شدن اطلاعات -عدم مرور ذهني-محو اثر به خاطر گذر زمان. 3- دلايل فراموشي در حافظه بلند مدت:* محو و زوال(DECAY):به از دست رفتن حافظه به مرور زمان اطلاق ميگردد.علت صرفا گذر زمان است. * تداخل(INTERFERENCE): از دست رفتن حافظه به علت حضور و تداخل خاطرات ديگر (به علت رقابت اطلاعات با يكديگر): 1- بازداري پيش گستر(PROACTIVE):خاطرات گذشته موجب از دست رفتن خاطرات جديد ميشوند. يادگيريهاي قبلي مانع يادآوري مطالب جديد ميشود. 2- بازداري پس گستر(RETROACTIVE): خاطرات جديد موجب از دست رفتن خاطرات گذشته ميشوند. يادگيريهاي جديد مانع يادآوري مطالب گذشته ميشود.* حواس پرتي(ABSENT-MINDEDNESS): به اشكال در ايجاد حافظه موثق و قابل اطمينان در همان وهله نخست، يعني در مرحله رمز گرداني اطلاعات، اطلاق ميگردد. هنگامي كه ما به اندازه كافي توجه و دقت مبذول مواد (مطالب) نميكنيم رمزگرداني ما ناكارآمد خواهد بود. در اين حالت حافظه محو نگرديده بلكه اطلاعات اصلا در حافظه بلند مدت رمزگرداني نشده اند. * بازداري و يا سد شدن(BLOCKING) : در اين حالت خاطرات دست نخورده وجود دارند، اما دسترسي به آنها ممكن نيست. شايد سرنخ هاي كافي براي سوق دادن ما بسوي اطلاعات مربوطه در اختيار نباشد و يا ديگر آيتمها (مواد) را يادآوري ميكنيم كه با يادآوري خاطره دلخواه تداخل مي يابد. اين همان اصطلاح "نوك زبانم هست" ميباشد كه تنها بخشي از حافظه بازيابي ميشود و نه تمام آن. * نسبت و يا اسناد نادرست(MISATTRIBUTION): در اين حالت اطلاعات بدرستي يادآوري ميشوند اما به بافتار (زمان، مكان و شخص) غلط منسوب ميگردند. مثلا: خواهر شما ماجراي جالبي را براي شما

تعريف ميكند پس از چند روز شما در حضور همكار خود بخشي از آن را بازگو ميكنيد به تصور اينكه همكارتان آن ماجرا را براي شما تعريف كرده بوده است. * تلقين پذيري (SUGGESTIBILITY): تلقينات ذهني ميتواند در يادآوري خاطرات تاثير گذار باشد. نحوه توصيف يك تصادف ميتواند در شهادت شاهدان عيني آن تصادف تاثير مستقيم بگذارد. وقتي يك تصادف "مرگبار" توصيف ميگردد شاهدان هنگام يادآوري، صحنه تصادف را اغراق آميزتر از آنچه كه بوده بازگو ميكنند. * حافظه گزينشي(SELECTIVE MEMORY): در اين حالت افراد صرفا جنبه هاي خوب و يا بد رويدادهاي گذشته را به خاطر مي آورند. مثلا افراد بد بين و يا افسرده تنها رويدادهاي منفي گذشته را بخاطر مي آورند. باورها، نگرشها و تعصبات در يادآوري خاطرات تاثير گذار است. * سركوب و واپس زني(SUPPRESION): به سركوب خاطرات ناخوشايند اطلاق ميگردد. فرد سعي ميكند اين خاطرات را در ضمير ناخودآگاه خود نگه دارد. * ضايعات مغزي، آلزايمر، شوكهاي عصبي، افسردگي و اضطراب نيز ميتوانند منجر به فراموشي شوند. نكته: علاقه مندي لازمه "توجه و تمركز" و "توجه و تمركز" لازمه يادگيري و يادسپاري است.نكته: رمزگرداني ساختاري (تاكيد بر مشخصات ساختاري و فيزيكي محركات)، رمز گرداني آوايي يا صوتي (تاكيد بر صداي واژه ها) و رمزگرداني معنايي (تاكيد بر معني ومفهوم)، از درجات پردازش در رمزگرداني ميباشند كه در اين ميان رمزگرداني ساختاري سطحي و رمزگرداني معنايي پردازش عميق محسوب ميگردد.نكته: هنگامي كه يك رشته اطلاعات و يا رويدادها در توالي يكديگر رمزگرداني ميگردند، گاهي اوقات احتمال يادآوري مواد ابتدايي بيشتر است كه به اثر تقدم(PRIMACY EFFECT) شهرت دارد و يا احتمال

يادآوري در مواد انتهايي رشته بيشتر است كه اثر تاخر(RECENCY EFFECT) ناميده ميگردد. نكته:يادگيري همان انتقال اطلاعات به حافظه بلند مدت است.

تكنيكهاي حافظه - بخش 2

راهكارهاي يادياري 1- آكرونيم(ACRONYM) : سرنام عبارت است از واژه اي كه از تركيب حروف نخست چند واژه مجزا پديد آمده باشد. مثل: رادار، ناسا، ايدز و ليزر كه اكرونيمهاي زبان انگليسي مي باشند. ناجا="نيروي انتظامي جمهوري اسلامي" نيز يك نمونه از سرنام فارسي است.2- آكروستيك(ACROSTIC) : اكروستيك يك عبارت ابداعي است كه مجموع سرنامهاي آن سرنخ ماده يادسپاري شده ميباشند. مثل "پدرم كار داشت ديروز رفت يزد" كه چنانچه سرنام اين واژه ها را كنار هم بگذاريم واحد هاي پول چند كشور پديد مي آيد: پوند، كرون، دلار، دينار، ريال و ين.3- قافيه سازي (RHYMES): در اين روش وزن يك واژه را با يك عدد هم وزن همراه سازيد مانند: چهار و ناهار و يا هشت و رشت. همچنين ميتوانيد شكل ماده اطلاعاتي را به يك عدد همشكل نسبت دهيد مانند: عدد يك 1 با شمع و يا عدد هشت انگليسي (8) با ساعت شني. 4- تقطيع(CHUNKING) : در اين روش اطلاعات يكپارچه را به واحدهاي كوچكتر تقسيم بندي ميكنيم. مثلا به خاطر سپردن شماره تلفن هشت رقمي بصورت 88234567 دشوار است اما وقتي اين شماره را به بصورت 882 34 567 تقسيم بندي ميكنيم يادسپاري آن آسانتر ميگردد. 5- داستان سازي (CHAINING): در اين روش واژه هاي كليدي را در قالب يك داستان در آوريد. مثلا براي يادسپاري واژه هاي ناپلئون-گوش-در و آلمان از اين نمونه داستان استفاده كنيد: "ناپلئون گوش خود را روي در گذاشته بود تا به حرفهاي آلمانيها

گوش دهد"6- روش كلمه كليد (KEYWORD METHOD): از اين تكنيك براي به ياد سپاري زبان هاي خارجي بهره گيريد. در اين روش ابتدا يك واژه خارجي را انتخاب كنيد، سپس يك واژه فارسي مشابه آن را شناسايي كرده، و در انتها ميان معني واژه بيگانه و واژه فارسي رابطه معنا داري در ذهن خود تصوير سازي كنيد. مثلا: CARTA"" به زبان اسپانيايي به معني " نامه" ميباشد. واژه "كارت تبريك" را شناسايي كرده و "نامه" را به آن ربط دهيد. 7- روش مكان يابي (LOCI METHOD): در اين روش ابتدا يك مكان كاملا آشنا را در ذهن خود مجسم كنيد (مثلا منزل خودتان)، سپس هر كدام از مواد اطلاعاتي را كه ميخواهيد يادسپاري كنيد در چندين نقطه مشخص منزل خود قرار دهيد (مثلا روي ميز، تختخواب، ميز ناهار خوري، راهرو وغيره)، سپس براي يادآوري، منزل را در ذهن خود تصوير سازي كرده و مواد اطلاعاتي را بازيابي كنيد. 8- بسط اطلاعات و يا پيوند(ASSOCIATIOIN) : در اين روش پيوند معنا داري ميان اطلاعات جديد و اطلاعات گذشته (آشنا) خود برقرار سازيد. هر اندازه پيوندهاي بين مواد اطلاعاتي بيشتر باشد، راههاي بازيابي آن مواد افزايش مي يابد. يك ماده اطلاعاتي منفرد ممكن است مهجور مانده و به مرور زمان محو و فراموش گردد. اما هرگاه همان ماده منفرد با اطلاعات ديگر متصل و مرتبط گردد، شبكه ارتباطي مستحكم و منسجمي ايجاد خواهد شد كه به آساني محو و فراموش نميگردد. همچنين رديابي اطلاعات در اين شبكه اطلاعاتي تسهيل خواهد شد. يادگيري اطلاعات جديد هنگامي كه با دانسته هاي قبلي پيوند داده ميشوند، آسانتر صورت ميگيرد.9- تجسم

(IMAGINATION): هر قدر اطلاعات را بهتر در ذهن خود تصوير سازي كنيم، يادسپاري موثر تر خواهد بود. 10- بافتار (CONTEXT): ثابت گرديده يادآوري اطلاعات، تحت شرايط مشابه زمان يادسپاري، آسانتر تر انجام ميگيرد. بنابراين هنگام مطالعه دروس خود، در شرايطي مطالعه كنيد كه با شرايط مكاني كه ميخواهيد امتحان دهيد يكسان باشد. مثلا روي ميز و در سكوت مطالعه كنيد و نه بصورت دراز كش ويا روي تختخواب. بازآفريني بافتاري كه در آن يادگيري صورت گرفته است در يادآوري اطلاعات بسيار موثر ميباشد. مثلا هنگامي كه مطلب خاصي را نتوانستيد به خاطر آوريد، ببينيد در كجاي جزوه و يا كتاب آن مطلب را به خاطر سپرده ايد و يا در چه بافت زماني ومكاني واقع بوده ايد. o نكات كليدي ديگر براي برخورداري از يك حافظه قوي 1- حافظه خود را سازماندهي كنيد. براي جلوگيري از اختلاط اطلاعات با يكديگر و برخورداري از يك حافظه منسجم، اطلاعات را در دسته بنديهاي معنا داري قرار دهيد. 2- درك كردن اطلاعات در به يادسپاري تاثير گذار است. مطالب را سطحي و طوطي وار به حافظه نسپاريد. ابتدا آنها را خوب درك كنيد.3- حافظه خود را تحريك كنيد. سعي كنيد هر از گاهي يك مهارت جديد را به مهارتهاي پيشين خود اضافه كنيد. اگر كارمند هستيد ياد بگيريد شطرنج بازي كنيد، اگر ورزش كار هستيد كار با رايانه را بياموزيد، اگر برنامه نويس ميباشيد نقاشي كردن را ياد بگيريد. با اين كار مدارات نوروني مغز خود را تحريك به رشد خواهيد كرد.4- تمركز حواس را فرا گيريد. سعي نكنيد تمام جزئيات را در همان وهله نخست درك كنيد،

تنها همه حواس خود را به اطلاعاتي كه ميخواهيد به خاطر بسپاريد متمركز كنيد. اجازه ندهيد افكار نامربوط و مزاحم ذهن شما را مشغول سازند. 5- آرامش خود را حفظ كنيد. بدون آرامش خاطر، شما قادر به تمركز كردن نخواهيد بود. ثابت گرديده كورتيزول، هورمون استرس، در يادسپاري اطلاعات جديد و يادآوري اطلاعات پيشين ممانعت بعمل مي آورد. كورتيزول با كاهش خونرساني به هيپوكامپوس عملكرد آن را مختل كرده و به آن صدمه ميزند. بنابراين استرس و تنش تاثيرات سوئي بر حافظه بجاي ميگذارد. 6- حافظه خود را با مصرف مواد غذايي خاص بهبود بخشيد. (به مقاله غذاي مغز رجوع كنيد)7- خواب كافي لازمه داشتن يك حافظه پويا و كارآمد است. بنابراين به اندازه كافي بخوابيد و الگوي خواب خود را نظم دهيد. 8- مصرف سيگار اكسيژن رساني به مغز را كاهش داده و بروي حافظه شما تاثير مستقيم مي گذارد بنابراين از كشيدن سيگار خودداري كنيد.9- مصرف مقادير اندك الكل نيز در اندوزش اطلاعات تداخل ايجاد ميكند، بويژه روي حافظه كوتاه مدت. بنابراين از مصرف مشروبات الكلي پرهيز كنيد.10- مصرف مواد غذايي حاوي كافئين تمركز و حافظه كوتاه مدت شما را تقويت ميكند. 11- هنگام به يادسپاري از تصاوير واضح، رنگين و آميخته با احساسات استفاده كنيد، چرا كه يادآوري آنها سهل تر است.12- از تمام حواس خود در روند رمزگرداني اطلاعات استفاده كنيد. ياد يارهاي مغز شما شامل: اصوات، رايحه ها، حركات، احساسات، ساختارها، تصاوير، نمادها، رنگها، مكانها، زبان، هيجانات، طعم ها و حس لامسه ميباشند. مثلا براي يادسپاري "سيب" شكل ظاهري، طعم، بو، رنگ و حس لامسه مربوط به آن را تواما

به خاطر بسپاريد و با صداي بلند واژه سيب را ادا كنيد. 13- از حس شوخ طبعي در به خاطر سپردن اطلاعات بهره جوييد. هنگامي كه مواد اطلاعاتي با عنصر شوخ طبعي در مي آميزد يادآوري آن آسانتر ميگردد. اطلاعات را با موضوعات بامزه، خنده دار و عجيب وغريب همراه سازيد. 14- انگيزه و تمايل به يادگيري در روند يادسپاري حائز اهميت است. وقتي شما علاقه و انگيزه به يادگيري مطلبي نداشته باشيد بالطبع يادسپاري آن مطلب ناكارآمد خواهد بود. 15- مغز خود را ورزش دهيد. يك يا چند حس خود را بطور بديع و خلاقانه اي درگير كنيد. مثلا اگر عادت داريد با دست راست خود مسواك بزنيد، چند روز با دست چپ خود مسواك بزنيد-و يا غذا را در كنار خانواده خود در كمال آرامش و سكوت صرف كنيد-و يا با چشمان بسته دوش بگيريد.- كارهاي غير منتظره و غير معمول انجام دهيد- مسير بازگشت به منزل خود را تغيير دهيد- و يا مركز خريد خود را تغيير دهيد.16- به خاطر داشته باشيد تكرار و مرور ذهني اصول اوليه يادگيري و به يادسپاري ميباشند.

17- از نمودارها، اشكال و نمادها بيشتر استفاده كنيد. نمادها قادرند اطلاعات پيچيده را بطور سريع و موثر رمزگرداني كنند.18- از حافظه عضله (حركتي) خود كمال استفاده را بريد. حافظه حركتي بسيار نيرومند و موثر است. يادگيري اطلاعات بصورت عملي بندرت فراموش ميگردند. به همين خاطر است كه شما هيچگاه دوچرخه سواري را از ياد نخواهيد برد، حتي اگر 20 سال هم سوار دوچرخه نشويد.19- مراقب باشيد يادگيري سطحي شما را گمراه نكند. بازشناسي(RECOGNITION) يك يادگيري سطحي است. در بازشناسي

شما تنها در صورتي اطلاعات را به خاطر مي آوريد كه، يا با آنها مستقيما مواجه شويد و يا سرنخ هايي مرتبط با آنها به شما ارائه گردد. اما در يادآوري (RECALL) بدون كمك سر نخها شما قادرخواهيد بود، اطلاعات را بازيابي كنيد. بنابراين يادآوري عميق تر از بازشناسي است. نمونه عيني بازشناسي آزمونهاي چند گزينه اي (تستي) و نمونه عيني يادآوري آزمونهاي تشريحي ميباشند. هنگامي كه شما مطلبي را مطالعه ميكنيد به تصور اينكه كاملا مطلب را فراگرفته ايد (به خاطر اثر حافظه بازشناسي) از مرور مجدد آن خودداري ميكنيد. اما تنها زماني ميتوانيد از يادگيري خود يقين حاصل كنيد كه كتاب وي ا جزوه خود را كاملا ببنديد و هر چه كه آموخته ايد را بروي كاغذ آوريد. 20- با شكم پر مطالعه نكرده و يا سر امتحان حاضر نشويد. هنگامي كه معده شما پر است خون فراواني به سمت معده و روده سرازير ميگردد تا عمل هضم انجام گيرد. از اينرو خون كمتري به مغز رسيده و كارايي ذهن شما كاهش مي يابد. 21- هورموني موسوم به گرلين(GHRELIN) كه توسط معده ترشح ميگردد، بروي هيپوكامپوس اثر نيرومندي بجاي ميگذارد. سطح اين هورمون زماني كه معده شما خالي است افزايش يافته و اشتها را تحريك ميكند. اين هورمون با تاثير بروي هيپوكامپوس حافظه را تقويت ميكند. بنابراين يادگيري با شكم خالي بهتر انجام ميگيرد. 22- ثابت گرديده هورمون لپتين (LEPTIN) كه توسط سلولهاي چربي ترشح ميگردد، كنترل دريافت غذا، وزن و مهار اشتها را بعهده داشته و سبب افزايش ارتباطات بين سلولي در هيپوكامپوس ميگردد. به همين خاطر ممكن است چاقي روند يادگيري

وحافظه را كند و دشوار سازد. 23- مثبت انديشي و اعتماد بنفس نيز در يادگيري و حافظه تاثير گذار است. چنانچه شما يادسپاري مطلبي را غير ممكن بدانيد، بالطبع نخواهيد توانست مواد اطلاعاتي را بدرستي به خاطر بسپاريد. o در حين امتحان اگر مطلبي را فراموش كرديد چه كار كنيد؟ 1- خونسردي خود راحفظ كنيد. تلاش براي ياداوري مطالب فراموش شده منجر به هيجانزدگي مفرط و اضطراب در شما ميگردد، كه در روند يادآوري تداخل ايجاد ميكند. چشمان خود را ببنديد ونفس عميقي بكشيد.2- سوال را به حال خود رها كنيد. سوال بي پاسخ مانده را علامت بزنيد و به سراغ ساير پرسشها رويد. اين كار چند حسن دارد: 1- وقت شما بي جهت تلف نميشود 2- از مضطرب شدن شما جلوگيري ميكند3 -شايد اگر مجددا پس از چند دقيقه به سوال مزبور بازگرديد پاسخ آن يادتان بيايد 4- و از همه مهم تر ممكن است در طي پاسخدهي به ساير سوالات به واژه ها و مفاهيمي برخورد كنيد كه در يادآوري پاسخ سوال مزبور، به شما كمك شاياني بكند. 3- تلاش مستقيم براي يادآوري واژه و يا مفهوم اصلي، كاملا غلط است.جاي آن سعي كنيد چيزهاي مشابه آن را ياداوري كنيد. و يا بافتاري را كه يادگيري در آن صورت گرفته است را بازسازي كنيد. و يا از پيوندها بهره گيريد

تكنيكهاي حافظه - بخش دوم

راهكارهاي يادياري 1- آكرونيم(ACRONYM) : سرنام عبارت است از واژه اي كه از تركيب حروف نخست چند واژه مجزا پديد آمده باشد. مثل: رادار، ناسا، ايدز و ليزر كه اكرونيمهاي زبان انگليسي مي باشند. ناجا="نيروي انتظامي جمهوري اسلامي" نيز

يك نمونه از سرنام فارسي است.2- آكروستيك(ACROSTIC) : اكروستيك يك عبارت ابداعي است كه مجموع سرنامهاي آن سرنخ ماده يادسپاري شده ميباشند. مثل "پدرم كار داشت ديروز رفت يزد" كه چنانچه سرنام اين واژه ها را كنار هم بگذاريم واحد هاي پول چند كشور پديد مي آيد: پوند، كرون، دلار، دينار، ريال و ين.3- قافيه سازي (RHYMES): در اين روش وزن يك واژه را با يك عدد هم وزن همراه سازيد مانند: چهار و ناهار و يا هشت و رشت. همچنين ميتوانيد شكل ماده اطلاعاتي را به يك عدد همشكل نسبت دهيد مانند: عدد يك 1 با شمع و يا عدد هشت انگليسي (8) با ساعت شني. 4- تقطيع(CHUNKING) : در اين روش اطلاعات يكپارچه را به واحدهاي كوچكتر تقسيم بندي ميكنيم. مثلا به خاطر سپردن شماره تلفن هشت رقمي بصورت 88234567 دشوار است اما وقتي اين شماره را به بصورت 882 34 567 تقسيم بندي ميكنيم يادسپاري آن آسانتر ميگردد. 5- داستان سازي (CHAINING): در اين روش واژه هاي كليدي را در قالب يك داستان در آوريد. مثلا براي يادسپاري واژه هاي ناپلئون-گوش-در و آلمان از اين نمونه داستان استفاده كنيد: "ناپلئون گوش خود را روي در گذاشته بود تا به حرفهاي آلمانيها گوش دهد"6- روش كلمه كليد (KEYWORD METHOD): از اين تكنيك براي به ياد سپاري زبان هاي خارجي بهره گيريد. در اين روش ابتدا يك واژه خارجي را انتخاب كنيد، سپس يك واژه فارسي مشابه آن را شناسايي كرده، و در انتها ميان معني واژه بيگانه و واژه فارسي رابطه معنا داري در ذهن خود تصوير سازي كنيد. مثلا: CARTA"" به زبان

اسپانيايي به معني " نامه" ميباشد. واژه "كارت تبريك" را شناسايي كرده و "نامه" را به آن ربط دهيد. 7- روش مكان يابي (LOCI METHOD): در اين روش ابتدا يك مكان كاملا آشنا را در ذهن خود مجسم كنيد (مثلا منزل خودتان)، سپس هر كدام از مواد اطلاعاتي را كه ميخواهيد يادسپاري كنيد در چندين نقطه مشخص منزل خود قرار دهيد (مثلا روي ميز، تختخواب، ميز ناهار خوري، راهرو وغيره)، سپس براي يادآوري، منزل را در ذهن خود تصوير سازي كرده و مواد اطلاعاتي را بازيابي كنيد. 8- بسط اطلاعات و يا پيوند(ASSOCIATIOIN) : در اين روش پيوند معنا داري ميان اطلاعات جديد و اطلاعات گذشته (آشنا) خود برقرار سازيد. هر اندازه پيوندهاي بين مواد اطلاعاتي بيشتر باشد، راههاي بازيابي آن مواد افزايش مي يابد. يك ماده اطلاعاتي منفرد ممكن است مهجور مانده و به مرور زمان محو و فراموش گردد. اما هرگاه همان ماده منفرد با اطلاعات ديگر متصل و مرتبط گردد، شبكه ارتباطي مستحكم و منسجمي ايجاد خواهد شد كه به آساني محو و فراموش نميگردد. همچنين رديابي اطلاعات در اين شبكه اطلاعاتي تسهيل خواهد شد. يادگيري اطلاعات جديد هنگامي كه با دانسته هاي قبلي پيوند داده ميشوند، آسانتر صورت ميگيرد.9- تجسم (IMAGINATION): هر قدر اطلاعات را بهتر در ذهن خود تصوير سازي كنيم، يادسپاري موثر تر خواهد بود. 10- بافتار (CONTEXT): ثابت گرديده يادآوري اطلاعات، تحت شرايط مشابه زمان يادسپاري، آسانتر تر انجام ميگيرد. بنابراين هنگام مطالعه دروس خود، در شرايطي مطالعه كنيد كه با شرايط مكاني كه ميخواهيد امتحان دهيد يكسان باشد. مثلا روي ميز و در سكوت مطالعه كنيد و

نه بصورت دراز كش ويا روي تختخواب. بازآفريني بافتاري كه در آن يادگيري صورت گرفته است در يادآوري اطلاعات بسيار موثر ميباشد. مثلا هنگامي كه مطلب خاصي را نتوانستيد به خاطر آوريد، ببينيد در كجاي جزوه و يا كتاب آن مطلب را به خاطر سپرده ايد و يا در چه بافت زماني ومكاني واقع بوده ايد. o نكات كليدي ديگر براي برخورداري از يك حافظه قوي 1- حافظه خود را سازماندهي كنيد. براي جلوگيري از اختلاط اطلاعات با يكديگر و برخورداري از يك حافظه منسجم، اطلاعات را در دسته بنديهاي معنا داري قرار دهيد. 2- درك كردن اطلاعات در به يادسپاري تاثير گذار است. مطالب را سطحي و طوطي وار به حافظه نسپاريد. ابتدا آنها را خوب درك كنيد.3- حافظه خود را تحريك كنيد. سعي كنيد هر از گاهي يك مهارت جديد را به مهارتهاي پيشين خود اضافه كنيد. اگر كارمند هستيد ياد بگيريد شطرنج بازي كنيد، اگر ورزش كار هستيد كار با رايانه را بياموزيد، اگر برنامه نويس ميباشيد نقاشي كردن را ياد بگيريد. با اين كار مدارات نوروني مغز خود را تحريك به رشد خواهيد كرد.4- تمركز حواس را فرا گيريد. سعي نكنيد تمام جزئيات را در همان وهله نخست درك كنيد، تنها همه حواس خود را به اطلاعاتي كه ميخواهيد به خاطر بسپاريد متمركز كنيد. اجازه ندهيد افكار نامربوط و مزاحم ذهن شما را مشغول سازند. 5- آرامش خود را حفظ كنيد. بدون آرامش خاطر، شما قادر به تمركز كردن نخواهيد بود. ثابت گرديده كورتيزول، هورمون استرس، در يادسپاري اطلاعات جديد و يادآوري اطلاعات پيشين ممانعت بعمل مي آورد. كورتيزول با كاهش

خونرساني به هيپوكامپوس عملكرد آن را مختل كرده و به آن صدمه ميزند. بنابراين استرس و تنش تاثيرات سوئي بر حافظه بجاي ميگذارد. 6- حافظه خود را با مصرف مواد غذايي خاص بهبود بخشيد. (به مقاله غذاي مغز رجوع كنيد)7- خواب كافي لازمه داشتن يك حافظه پويا و كارآمد است. بنابراين به اندازه كافي بخوابيد و الگوي خواب خود را نظم دهيد. 8- مصرف سيگار اكسيژن رساني به مغز را كاهش داده و بروي حافظه شما تاثير مستقيم مي گذارد بنابراين از كشيدن سيگار خودداري كنيد.9- مصرف مقادير اندك الكل نيز در اندوزش اطلاعات تداخل ايجاد ميكند، بويژه روي حافظه كوتاه مدت. بنابراين از مصرف مشروبات الكلي پرهيز كنيد.10- مصرف مواد غذايي حاوي كافئين تمركز و حافظه كوتاه مدت شما را تقويت ميكند. 11- هنگام به يادسپاري از تصاوير واضح، رنگين و آميخته با احساسات استفاده كنيد، چرا كه يادآوري آنها سهل تر است.12- از تمام حواس خود در روند رمزگرداني اطلاعات استفاده كنيد. ياد يارهاي مغز شما شامل: اصوات، رايحه ها، حركات، احساسات، ساختارها، تصاوير، نمادها، رنگها، مكانها، زبان، هيجانات، طعم ها و حس لامسه ميباشند. مثلا براي يادسپاري "سيب" شكل ظاهري، طعم، بو، رنگ و حس لامسه مربوط به آن را تواما به خاطر بسپاريد و با صداي بلند واژه سيب را ادا كنيد. 13- از حس شوخ طبعي در به خاطر سپردن اطلاعات بهره جوييد. هنگامي كه مواد اطلاعاتي با عنصر شوخ طبعي در مي آميزد يادآوري آن آسانتر ميگردد. اطلاعات را با موضوعات بامزه، خنده دار و عجيب وغريب همراه سازيد. 14- انگيزه و تمايل به يادگيري در روند يادسپاري حائز

اهميت است. وقتي شما علاقه و انگيزه به يادگيري مطلبي نداشته باشيد بالطبع يادسپاري آن مطلب ناكارآمد خواهد بود. 15- مغز خود را ورزش دهيد. يك يا چند حس خود را بطور بديع و خلاقانه اي درگير كنيد. مثلا اگر عادت داريد با دست راست خود مسواك بزنيد، چند روز با دست چپ خود مسواك بزنيد-و يا غذا را در كنار خانواده خود در كمال آرامش و سكوت صرف كنيد-و يا با چشمان بسته دوش بگيريد.- كارهاي غير منتظره و غير معمول انجام دهيد- مسير بازگشت به منزل خود را تغيير دهيد- و يا مركز خريد خود را تغيير دهيد.16- به خاطر داشته باشيد تكرار و مرور ذهني اصول اوليه يادگيري و به يادسپاري ميباشند.

17- از نمودارها، اشكال و نمادها بيشتر استفاده كنيد. نمادها قادرند اطلاعات پيچيده را بطور سريع و موثر رمزگرداني كنند.18- از حافظه عضله (حركتي) خود كمال استفاده را بريد. حافظه حركتي بسيار نيرومند و موثر است. يادگيري اطلاعات بصورت عملي بندرت فراموش ميگردند. به همين خاطر است كه شما هيچگاه دوچرخه سواري را از ياد نخواهيد برد، حتي اگر 20 سال هم سوار دوچرخه نشويد.19- مراقب باشيد يادگيري سطحي شما را گمراه نكند. بازشناسي(RECOGNITION) يك يادگيري سطحي است. در بازشناسي شما تنها در صورتي اطلاعات را به خاطر مي آوريد كه، يا با آنها مستقيما مواجه شويد و يا سرنخ هايي مرتبط با آنها به شما ارائه گردد. اما در يادآوري (RECALL) بدون كمك سر نخها شما قادرخواهيد بود، اطلاعات را بازيابي كنيد. بنابراين يادآوري عميق تر از بازشناسي است. نمونه عيني بازشناسي آزمونهاي چند گزينه اي (تستي) و نمونه عيني

يادآوري آزمونهاي تشريحي ميباشند. هنگامي كه شما مطلبي را مطالعه ميكنيد به تصور اينكه كاملا مطلب را فراگرفته ايد (به خاطر اثر حافظه بازشناسي) از مرور مجدد آن خودداري ميكنيد. اما تنها زماني ميتوانيد از يادگيري خود يقين حاصل كنيد كه كتاب وي ا جزوه خود را كاملا ببنديد و هر چه كه آموخته ايد را بروي كاغذ آوريد. 20- با شكم پر مطالعه نكرده و يا سر امتحان حاضر نشويد. هنگامي كه معده شما پر است خون فراواني به سمت معده و روده سرازير ميگردد تا عمل هضم انجام گيرد. از اينرو خون كمتري به مغز رسيده و كارايي ذهن شما كاهش مي يابد. 21- هورموني موسوم به گرلين(GHRELIN) كه توسط معده ترشح ميگردد، بروي هيپوكامپوس اثر نيرومندي بجاي ميگذارد. سطح اين هورمون زماني كه معده شما خالي است افزايش يافته و اشتها را تحريك ميكند. اين هورمون با تاثير بروي هيپوكامپوس حافظه را تقويت ميكند. بنابراين يادگيري با شكم خالي بهتر انجام ميگيرد. 22- ثابت گرديده هورمون لپتين (LEPTIN) كه توسط سلولهاي چربي ترشح ميگردد، كنترل دريافت غذا، وزن و مهار اشتها را بعهده داشته و سبب افزايش ارتباطات بين سلولي در هيپوكامپوس ميگردد. به همين خاطر ممكن است چاقي روند يادگيري وحافظه را كند و دشوار سازد. 23- مثبت انديشي و اعتماد بنفس نيز در يادگيري و حافظه تاثير گذار است. چنانچه شما يادسپاري مطلبي را غير ممكن بدانيد، بالطبع نخواهيد توانست مواد اطلاعاتي را بدرستي به خاطر بسپاريد. o در حين امتحان اگر مطلبي را فراموش كرديد چه كار كنيد؟ 1- خونسردي خود راحفظ كنيد. تلاش براي ياداوري مطالب فراموش شده

منجر به هيجانزدگي مفرط و اضطراب در شما ميگردد، كه در روند يادآوري تداخل ايجاد ميكند. چشمان خود را ببنديد ونفس عميقي بكشيد.2- سوال را به حال خود رها كنيد. سوال بي پاسخ مانده را علامت بزنيد و به سراغ ساير پرسشها رويد. اين كار چند حسن دارد: 1- وقت شما بي جهت تلف نميشود 2- از مضطرب شدن شما جلوگيري ميكند3 -شايد اگر مجددا پس از چند دقيقه به سوال مزبور بازگرديد پاسخ آن يادتان بيايد 4- و از همه مهم تر ممكن است در طي پاسخدهي به ساير سوالات به واژه ها و مفاهيمي برخورد كنيد كه در يادآوري پاسخ سوال مزبور، به شما كمك شاياني بكند. 3- تلاش مستقيم براي يادآوري واژه و يا مفهوم اصلي، كاملا غلط است.جاي آن سعي كنيد چيزهاي مشابه آن را ياداوري كنيد. و يا بافتاري را كه يادگيري در آن صورت گرفته است را بازسازي كنيد. و يا از پيوندها بهره گيريد

تمدد اعصاب

با ياد خدا دلها آرام ميگيرند)امروز بدترين روز زندگي خود را تجربه كرده ايد. كارفرماي شما در مقابل ديگران به شما توهين نموده و وقتي در راه برگشت از رستوران بوديد، با اتومبيل خود تصادف كرده و اين باعث دير رسيدن به جلسه بعد ازظهر گرديده و موجب برخورد شديدتر كارفرما شده است.هنگام مراجعه به خانه ليز خورده و با كمر روي زمين مي افتيد. با دردسر فراوان وارد اتومبيل شده و با سرعت هرچه تمام به طرف منزل حركت كرده و بدليل سرعت غير مجاز توسط پليس جريمه مي شويد... تصورش را بكنيد. بعد از تلو تلو خوردن و باز كردن درب

منزل فقط ميخواهيد استراحت كرده و آرامش خود را بدست بياوريد. بنابراين ممكن است با يك نوشيدني خنك و تماشاي تلويزيون خود را آرام و ريلكس كنيد. اما اين كار توصيه نميشود. شما قصد داريد استرس را از خود بيرون نماييد و هدف فقط استراحت كردن نيست. كارشناسان بر اين عقيده اند كه بهترين راه براي تمدد اعصاب اين است كه فرد به تدريج احساسات خود را ارضا نمايد. o غوطه وريلازم نيست حتما براي ريكس شدن به قله كوه برويد، فقط كافي است خود را در يك منظره معمولي كوچك غوطه ور سازيد. براي مثال اگر تابلوي نقاشي زيبايي در خانه يا محل كارتان داريد، آن را مجسم كرده و زيباي آنرا مورد تحسين قرار دهيد. اگر آكواريمي پر از ماهي هاي رنگارنگ داريد، براي مدتي به حركات روان و سليس آنها نگاه كنيد تابه آرامش برسيد. o احساسات خود را برانگيزيددر مرحله بعد سفري به لاله گوش خود داشته باشيد.به موسيقي موردعلاقه تان گوش دهيد. كلاسيك، پاپ، راك يا هر چيز ديگر. فقط سعي كنيد از كارهايي كه باعث ايجاد هيجان و تنش در شما ميگردد، اجتناب نماييد. بكار بردن يك هدفون مي تواند از شنيده شدن صداهاي ديگر جلوگيري كرده و باعث آرامش بيشتر گردد. مطابق با ذائقه خود يك فنجان چاي سرد، آب ميوه خنك يا آب سرد ميل كنيد. حس بويائي را فراموش نكنيد.بوي عود، يك شمع معطر و يا عطر مورد علاقه همسرتان ميتواند شما را آرام كند. حتي مي توانيد به حمام رفته با صابونهاي مايع و معطر بدن خود را بشوييد. اگر كسي هست كه مي تواند

شما را ماساژ دهد، از او بخواهيد اينكار را انجام دهد. محققان ميگويند كه ماساژ مناسب ميتواند هورمونهاي ايجاد استرس را كاهش داده و تنش را ازبين ببرد. اگر تنها هستيد كمي شانه ها و گردن خود را مالش داده و به آرامي دستها و پاهايتان را ماساژ دهيد.بررسي ها نشان داده كه نوازش حيوانات خانگي در ايجاد ملايمت و زدودن تنشها مؤثر ميباشد. اگر سگ يا گربه اي دوست داشتني در خانه داريد آنها را پيش خود آورده و كمي نوازش كنيد! o تمدد اعصاب تدريجيروش بعدي يكي از تكنيكهاي تست شده و مؤثر ميباشد كه مي تواند فرد را به حالت مطلقي از آرامش برساند. با بكار بردن اين روش ميتوانيد احساسي تازه و بدور از ناملايمات بدست آوريد.همانطور كه قبلا نيز گفته شد با گوش دادن به موزيكي دلپذير شروع كنيد. سپس روي سطحي راحت دراز كشيد. چشمانتان را بسته و نفسي عميق بكشيد. اجازه دهيد شكمتان به طرف بالا و پايين حركت كند. در همان حال كه با آرامش دراز كشيده ايد، روي پاك كردن ذهن خود تمركز كنيد.احساس آرامش بيشتري مي كنيد؟ اكنون نوبت تمرين اصلي است. از قسمت بالا با چشم ها شروع ميكنيم. چشمان خو را به هم فشار داده و پيشاني را بسمت بالا نگاه داريد گويي در حال تحمل يك فشار عصبي زياد مي باشيد. چند لحظه به همين صورت صبر كنيد. سپس چشمان خود را رها كرده و آرام روي هم قرار دهيد. احساس كنيد كه تنشها از چشمانتان جدا ميشوند. از اين ملايمت براي چند لحظه لذت برده و دوباره از ابتدا شروع كنيد.به

سراغ آرواره و فك رفته و همين تمرين را در اين قسمت تكرار كنيد. عضلات فك و آرواره خود را منقبض و بعد از مدتي كوتاه رها سازيد تا تنش از شما دور شود.به همين ترتيب به طرف قسمتهاي پايين تر بدن مانند گردن، شانه ها، قفسه سينه و ... برويد. هراز گاهي مكث كرده و ببينيد قسمتهاي بالاتر هنوز احساس استرس مينماييد يا خير. اگر تنش زدائي بطوركامل انجام نگرفته بود به آن قسمت برگشته و تمرين را تكرار كنيد. ( معمولا چشم ها و آرواره نياز به تكرار تمرين خواهند داشت. ) به همين منوال ادامه دهيد تا به شكم، ران، ساق و در انتها به كف پاها برسيد. بسته به وقتي كه شما اختصاص مي دهيد و زماني كه بدن شما براي ريلكس شدن نياز دارد اين تمرين ممكن است از 15 دقيقه تا 1 ساعت بطول بينجامد. براي رسيدن به آرامش هرگز نبايد شتابزده عمل كرد و بايد هر آنچه كه نياز داريد و مي خواهيد به خودتان بدهيد. اين روش براي ايجاد حالت خود تلقيني و رسيدن به آرامش مطلق بسيار مؤثر بوده و در همه شرايط كار مي كند. اگر با ورزش يوگا آشنايي داشته باشيد، متوجه شباهتهاي بيشماري در تمرين بالا و تكنيكهاي اين هنر باستاني هندوستان خواهيد شد. در انتها استرش شما بايد از بين رفته و يا حداقل تقليل يابد. احساس آرامش و راحتي خواهيد كرد، حتي ممكن است شبيه انساني بي خيال از ناملايمات آزاد شويد. اندكي وقت را به مجسم نمودن لحظات خوشحالي و آرامش اختصاص داده و از نبود استرس لذت ببريد.بياد داشته

باشيد كه با ياد خدا دلها آرام ميگيرند.

تمدد اعصاب

با ياد خدا دلها آرام ميگيرند)امروز بدترين روز زندگي خود را تجربه كرده ايد. كارفرماي شما در مقابل ديگران به شما توهين نموده و وقتي در راه برگشت از رستوران بوديد، با اتومبيل خود تصادف كرده و اين باعث دير رسيدن به جلسه بعد ازظهر گرديده و موجب برخورد شديدتر كارفرما شده است.هنگام مراجعه به خانه ليز خورده و با كمر روي زمين مي افتيد. با دردسر فراوان وارد اتومبيل شده و با سرعت هرچه تمام به طرف منزل حركت كرده و بدليل سرعت غير مجاز توسط پليس جريمه مي شويد... تصورش را بكنيد. بعد از تلو تلو خوردن و باز كردن درب منزل فقط ميخواهيد استراحت كرده و آرامش خود را بدست بياوريد. بنابراين ممكن است با يك نوشيدني خنك و تماشاي تلويزيون خود را آرام و ريلكس كنيد. اما اين كار توصيه نميشود. شما قصد داريد استرس را از خود بيرون نماييد و هدف فقط استراحت كردن نيست. كارشناسان بر اين عقيده اند كه بهترين راه براي تمدد اعصاب اين است كه فرد به تدريج احساسات خود را ارضا نمايد. o غوطه وريلازم نيست حتما براي ريكس شدن به قله كوه برويد، فقط كافي است خود را در يك منظره معمولي كوچك غوطه ور سازيد. براي مثال اگر تابلوي نقاشي زيبايي در خانه يا محل كارتان داريد، آن را مجسم كرده و زيباي آنرا مورد تحسين قرار دهيد. اگر آكواريمي پر از ماهي هاي رنگارنگ داريد، براي مدتي به حركات روان و سليس آنها نگاه كنيد تابه آرامش برسيد. o احساسات خود را برانگيزيددر مرحله

بعد سفري به لاله گوش خود داشته باشيد.به موسيقي موردعلاقه تان گوش دهيد. كلاسيك، پاپ، راك يا هر چيز ديگر. فقط سعي كنيد از كارهايي كه باعث ايجاد هيجان و تنش در شما ميگردد، اجتناب نماييد. بكار بردن يك هدفون مي تواند از شنيده شدن صداهاي ديگر جلوگيري كرده و باعث آرامش بيشتر گردد. مطابق با ذائقه خود يك فنجان چاي سرد، آب ميوه خنك يا آب سرد ميل كنيد. حس بويائي را فراموش نكنيد.بوي عود، يك شمع معطر و يا عطر مورد علاقه همسرتان ميتواند شما را آرام كند. حتي مي توانيد به حمام رفته با صابونهاي مايع و معطر بدن خود را بشوييد. اگر كسي هست كه مي تواند شما را ماساژ دهد، از او بخواهيد اينكار را انجام دهد. محققان ميگويند كه ماساژ مناسب ميتواند هورمونهاي ايجاد استرس را كاهش داده و تنش را ازبين ببرد. اگر تنها هستيد كمي شانه ها و گردن خود را مالش داده و به آرامي دستها و پاهايتان را ماساژ دهيد.بررسي ها نشان داده كه نوازش حيوانات خانگي در ايجاد ملايمت و زدودن تنشها مؤثر ميباشد. اگر سگ يا گربه اي دوست داشتني در خانه داريد آنها را پيش خود آورده و كمي نوازش كنيد! o تمدد اعصاب تدريجيروش بعدي يكي از تكنيكهاي تست شده و مؤثر ميباشد كه مي تواند فرد را به حالت مطلقي از آرامش برساند. با بكار بردن اين روش ميتوانيد احساسي تازه و بدور از ناملايمات بدست آوريد.همانطور كه قبلا نيز گفته شد با گوش دادن به موزيكي دلپذير شروع كنيد. سپس روي سطحي راحت دراز كشيد. چشمانتان را بسته و

نفسي عميق بكشيد. اجازه دهيد شكمتان به طرف بالا و پايين حركت كند. در همان حال كه با آرامش دراز كشيده ايد، روي پاك كردن ذهن خود تمركز كنيد.احساس آرامش بيشتري مي كنيد؟ اكنون نوبت تمرين اصلي است. از قسمت بالا با چشم ها شروع ميكنيم. چشمان خو را به هم فشار داده و پيشاني را بسمت بالا نگاه داريد گويي در حال تحمل يك فشار عصبي زياد مي باشيد. چند لحظه به همين صورت صبر كنيد. سپس چشمان خود را رها كرده و آرام روي هم قرار دهيد. احساس كنيد كه تنشها از چشمانتان جدا ميشوند. از اين ملايمت براي چند لحظه لذت برده و دوباره از ابتدا شروع كنيد.به سراغ آرواره و فك رفته و همين تمرين را در اين قسمت تكرار كنيد. عضلات فك و آرواره خود را منقبض و بعد از مدتي كوتاه رها سازيد تا تنش از شما دور شود.به همين ترتيب به طرف قسمتهاي پايين تر بدن مانند گردن، شانه ها، قفسه سينه و ... برويد. هراز گاهي مكث كرده و ببينيد قسمتهاي بالاتر هنوز احساس استرس مينماييد يا خير. اگر تنش زدائي بطوركامل انجام نگرفته بود به آن قسمت برگشته و تمرين را تكرار كنيد. ( معمولا چشم ها و آرواره نياز به تكرار تمرين خواهند داشت. ) به همين منوال ادامه دهيد تا به شكم، ران، ساق و در انتها به كف پاها برسيد. بسته به وقتي كه شما اختصاص مي دهيد و زماني كه بدن شما براي ريلكس شدن نياز دارد اين تمرين ممكن است از 15 دقيقه تا 1 ساعت بطول بينجامد. براي رسيدن به

آرامش هرگز نبايد شتابزده عمل كرد و بايد هر آنچه كه نياز داريد و مي خواهيد به خودتان بدهيد. اين روش براي ايجاد حالت خود تلقيني و رسيدن به آرامش مطلق بسيار مؤثر بوده و در همه شرايط كار مي كند. اگر با ورزش يوگا آشنايي داشته باشيد، متوجه شباهتهاي بيشماري در تمرين بالا و تكنيكهاي اين هنر باستاني هندوستان خواهيد شد. در انتها استرش شما بايد از بين رفته و يا حداقل تقليل يابد. احساس آرامش و راحتي خواهيد كرد، حتي ممكن است شبيه انساني بي خيال از ناملايمات آزاد شويد. اندكي وقت را به مجسم نمودن لحظات خوشحالي و آرامش اختصاص داده و از نبود استرس لذت ببريد.بياد داشته باشيد كه با ياد خدا دلها آرام ميگيرند.

جامعه ستيزي، يك اختلال شخصيتي

دوستانتان با خنده شما را يك ضد اجتماع مي نامند. ممكن است شما فردي باشيد كه هميشه حوصله ي مهماني و تفريح نداشته باشيد، دوست داريد بعد از كار به جاي بيرون رفتن با دوستان خيلي زود به خانه برويد و به ندرت دوستانتان را به خانه دعوت مي كنيد. احتمالاً از شلوغي و ازدهام مردم بيزار هستيد، عادت نداريد در گفتگوها شركت كنيد و اكثر اوقات ترجيح مي دهيد كه تنها باشيد. پس بايد تصديق كنيد كه: شما گوشه گير و از اجتماع گريزان هستيد. اين اختلال شخصيتي انواع گوناگوني دارد. ضد اجتماع بودن يكي از انواع بيماري هاي روحي به حساب مي آيد. ضد اجتماعي چه نوع اختلال شخصيتي است؟ ضد اجتماع بودن يكي از انواع بيماري هاي رواني است كه در آن فرد نسبت به حقوق ديگران و قانون ها و انتظارات جامعه

بي اهميت است. اصطلاح ديگري كه براي اين بيماري استفاده مي شود، اجتماع ستيز يا جامعه زده است. رفتار بيماران جامعه ستيز مانند رفتار جنايتكاران است، اما اين افراد خشونت كمتري دارند و خطرناك نيستند.اين خصوصيات در اين بيماران معمولاً قبل از 15 سالگي با رفتارهايي كه از نظر اجتماعي قابل قبول نمي باشند آشكار مي شود. فردي كه در كودكي عادت به كندن پرهاي پروانه داشته يا دم گربه همسايه را آتش مي زده، بعدها در بزرگسالي به عنوان فردي كه مبتلا به اختلالات شخصيتي ضد اجتماعي است شناخته مي شود. اين بيماري در مردان بيش از زنان ديده مي شود (3% از مردان در مقايسه با 1% از زنان)، و علل اين بيماري هنوز از نظر پزشكي شناخته نشده است. علل اين بيماري مشخص كردن اينكه چه افرادي ممكن است به اين بيماري دچار شوند كار دشواري است-البته دلايل و شواهدي است كه ثابت مي كند عوامل ژنتيكي يا مورد سوء آستفاده قرار گرفتن در دوران كودكي در اين مسئله تاثيرگذار است. با وجود اينكه فقط يك پزشك روانشناس مي تواند به درستي مشخص كند كه فردي به اين بيماري مبتلا هست يا خير، ما در اينجا به چند راه شناسايي اين بيماري اشاره مي كنيم. علائم اين بيمارياين بيماري علائم و نشانه هاي بسياري دارد. در اينجا سوالاتي هست كه مي توانيد از خود بپرسيد تا ببينيد آيا شما هم يكي از قربانيان اين بيماري مي باشيد يا خير.آيا فردي تكانشي هستيد؟ بسياري از ما افرادي با شوق و ذوق، بي پروا و خود جوش هستيم. ممكن است يك جفت كفش گلف

بخريم با وجود اينكه توانايي خريد آن را نداريم. اما اينكه كارت اعتباري دوستتان را بدون هيچ شك و ترديد از جانب خودتان بدون اجازه او برداريد و خريد كنيد حرف ديگري است. گرفتن تصميماتي فوري و بي ملاحظه، بدون در نظر گرفتن قوانين اجتماع يا احساسات افراد ديگر، و قدرناشناسي به جاي سپاس از ديگران همه علائمي از اين بيماري مي باشد. آيا خشن و متجاوز هستيد؟همه ما گاهاً دچار عصبانيت مي شويم، اما اگر هنگام عصبانيت حالت تهاجم و خشونت شديد به شما دست مي دهد، سعي كنيد عكس العمل هاي خود را بيشتر بررسي كنيد. عصبانيت و خشونت بيش از حد، حالت تهاجم به افراد و اقدام به كتك كاري و ناتواني براي تحمل سختي ها همه نشانه اين هستند كه عصبانيت شما غير قابل كنترل است. آيا هميشه افراد ديگر را متهم مي كنيد؟ممكن است يكي از همكارانتان كارهايي انجام دهد كه شما را بيازارد، اما اگر فردي هستيد كه دائماً دنبال كسي مي گرديد كه خطاها و شكست هاي خود را گردن او بيندازيد و مسئوليت كارهاي خود را قبول نمي كنيد، دچار مشكل رواني جامعه گريزي هستيد. خودخواه بودن و اينكه هميشه فكر كنيد در همه موارد حق با شماست نيز مي توانند علائم ديگري از اين مشكل رواني باشند. آيا معمولاً با قانون مشكل داريد؟ اگرچه ممكن است تا به حال دستگير نشده باشيد، اما قانون شكني يكي ديگر از علائم جامعه ستيزي است. منظور ما قانون شكني هايي مثل پارك ممنوع و اينها نيست، اما اگر فردي هستيد كه براي قانون هاي اجتماعي ارزشي قائل نيستيد و

آنها را تحقير مي كنيد، جزء افراد جامعه ستيز هستيد.آيا دروغ مي گوييد؟ ممكن است اينكه خود را با اسم ها و هويت هاي ديگر در چت روم ها معرفي كنيد يا به فرزندتان بگوييد كه پري دندان وجود دارد اشكالي نداشته باشد، اما زماني كه مرز بين دروغ و حقيقت برايتان از بين برود، و حقه بازي و دروغ به شكل عادت در بيايد، بايد گوش به زنگ باشيد. آيا فردي بي ملاحظه هستيد؟ آيا پدر و مادر يا همسري سهل انگار و بي ملاحظه هستيد؟ بي رحمي، ستمگري و بي اعتنايي نسبت به امنيت و سلامت خودتان و ديگران علائم ديگري از ابتلا به اين مشكل رواني مي باشد. آيا از زير بار مسئوليت شانه خالي مي كنيد؟ ممكن است اگر كار اشتباهي انجام دهيم، دچار عذاب وجدان شويم. همه ي ما برايمان پيش آمده است كه فراموش كنيم وسائل ديگران را به آنها برگردانيم، اما اگر فردي هستيد كه بدون قصد پس دادن چيزي از ديگران وسايلشان را قرض مي گيريد، دچار اين مشكل رواني هستيد. آيا مي توانيد مدتي طولاني نسبت به كسي يا چيزي متعهد باشيد؟براي افراد جامعه گريز برقراري ارتباط با ديگران كاري بسيار ساده است، اما به ندرت پيش مي آيد كه اين افراد بتوانند مدتي طولاني اين رابطه را با كسي حفظ كنند. براي اين افراد دوستي، عشق و ازدواج همه به صورت كوتاه مدت معنا و مفهوم دارند. براي همه ي ما تا به حال پيش آمده است كه در انتخاب دوست يا كار اشتباه كرده باشيم، اما اگر شما فردي هستيد كه مداوماً كار خود

را عوض مي كنيد يا نمي توانيد با كسي براي مدتي طولاني بمانيد، احتمالاً فردي جامعه گريز هستيد. آيا فردي دغل باز هستيد؟ نفوذ و قدرت كلام در محافل اجتماعي، كار يا برخورد با دوستان از اهميت ويژه اي برخوردار است. اگرفردي هستيد با جذابيتي صرفاً ظاهري و كسي هستيد كه هدفتان استفاده از ديگران براي منفعت خودتان است، دغل باز هستيد. اگر فردي هستيد كه پيوسته دنبال استفاده از ديگرانيد احتمالاً با اين مشكل رواني دست به گريبان هستيد. آيا خودخواه و مغروريد؟ البته مهم است كه گاهي خودتان را اول از هر چيز قرار دهيد و براي دفاع از حقوقتان بجنگيد. اما اگر هميشه به فكر احساسات و نظرات خود هستيد و براي احساسات و نظرات ديگران ارزشي قائل نيستيد، احتمالاً فردي جامعه ستيزيد. راه حل مشكل شما o با پزشكتان مشورت كنيد متخصصين روانشناس معتقد هستند كه اگر شما سه يا تعداد بيشتري از اين علائم را در خود مشاهده كرديد، احتمالاً مبتلا به مشكل جامعه گريزي هستيد. اگر اين رفتارها را در خود مشاهده مي كنيد حتماً با پزشك مشورت كنيد. اگر اين علائم را در دوستي مشاهده كرديد او را مجبور كنيد كه دنبال درمان هاي پزشكي برود و اگر از اين كار سر با زد خود را از زندگي او خارج كنيد. o روان درماني كنيد روان درماني راهي براي كنترل اضطراب و نگراني ها، برطرف كردن خشونت و عصبانيت ها و ايجاد رفتاري پخته تر، مسئولانه تر و اجتماعي تر در مقابل ديگران است. به شما كمك مي كند تا با ترس و نااميدي نيز كنارآمده و حد

و حدودها را پذيرفته و از زد و خورد بپرهيزيد. o دنبال درمان و معالجه باشيد اگرچه راهي قطعي براي معالجه ي اين بيماري وجود ندارد، اما داروهاي ويژه اي وجود دارد كه به شما كمك مي كند كه اين علائم را در خود كنترل كرده و دوباره كنترل زندگيتان را به دست آوريد و با مراجعه به پزشكان متخصص مي توانيد از آنها استفاده كنيد. وارد عمل شويد زندگي كوتاه تر از آن است كه بخواهيد آن را با ناراحتي و متهم كردن سايرين و سوء استفاده از افراد بگذرانيد. اگر فكر مي كنيد كه با اين بيماري دست به گريبان هستيد، هر چه سريعتر دنبال درمان آن باشيد و با پزشكتان مشورت كنيد. سعي كنيد ديد تازه اي نسبت به دنياي اطرافتان پيدا كنيد و رفتارهايتان را تغيير دهيد.

جامعه ستيزي، يك اختلال شخصيتي

دوستانتان با خنده شما را يك ضد اجتماع مي نامند. ممكن است شما فردي باشيد كه هميشه حوصله ي مهماني و تفريح نداشته باشيد، دوست داريد بعد از كار به جاي بيرون رفتن با دوستان خيلي زود به خانه برويد و به ندرت دوستانتان را به خانه دعوت مي كنيد. احتمالاً از شلوغي و ازدهام مردم بيزار هستيد، عادت نداريد در گفتگوها شركت كنيد و اكثر اوقات ترجيح مي دهيد كه تنها باشيد. پس بايد تصديق كنيد كه: شما گوشه گير و از اجتماع گريزان هستيد. اين اختلال شخصيتي انواع گوناگوني دارد. ضد اجتماع بودن يكي از انواع بيماري هاي روحي به حساب مي آيد. ضد اجتماعي چه نوع اختلال شخصيتي است؟ ضد اجتماع بودن يكي از انواع بيماري هاي رواني

است كه در آن فرد نسبت به حقوق ديگران و قانون ها و انتظارات جامعه بي اهميت است. اصطلاح ديگري كه براي اين بيماري استفاده مي شود، اجتماع ستيز يا جامعه زده است. رفتار بيماران جامعه ستيز مانند رفتار جنايتكاران است، اما اين افراد خشونت كمتري دارند و خطرناك نيستند.اين خصوصيات در اين بيماران معمولاً قبل از 15 سالگي با رفتارهايي كه از نظر اجتماعي قابل قبول نمي باشند آشكار مي شود. فردي كه در كودكي عادت به كندن پرهاي پروانه داشته يا دم گربه همسايه را آتش مي زده، بعدها در بزرگسالي به عنوان فردي كه مبتلا به اختلالات شخصيتي ضد اجتماعي است شناخته مي شود. اين بيماري در مردان بيش از زنان ديده مي شود (3% از مردان در مقايسه با 1% از زنان)، و علل اين بيماري هنوز از نظر پزشكي شناخته نشده است. علل اين بيماري مشخص كردن اينكه چه افرادي ممكن است به اين بيماري دچار شوند كار دشواري است-البته دلايل و شواهدي است كه ثابت مي كند عوامل ژنتيكي يا مورد سوء آستفاده قرار گرفتن در دوران كودكي در اين مسئله تاثيرگذار است. با وجود اينكه فقط يك پزشك روانشناس مي تواند به درستي مشخص كند كه فردي به اين بيماري مبتلا هست يا خير، ما در اينجا به چند راه شناسايي اين بيماري اشاره مي كنيم. علائم اين بيمارياين بيماري علائم و نشانه هاي بسياري دارد. در اينجا سوالاتي هست كه مي توانيد از خود بپرسيد تا ببينيد آيا شما هم يكي از قربانيان اين بيماري مي باشيد يا خير.آيا فردي تكانشي هستيد؟ بسياري از ما افرادي با

شوق و ذوق، بي پروا و خود جوش هستيم. ممكن است يك جفت كفش گلف بخريم با وجود اينكه توانايي خريد آن را نداريم. اما اينكه كارت اعتباري دوستتان را بدون هيچ شك و ترديد از جانب خودتان بدون اجازه او برداريد و خريد كنيد حرف ديگري است. گرفتن تصميماتي فوري و بي ملاحظه، بدون در نظر گرفتن قوانين اجتماع يا احساسات افراد ديگر، و قدرناشناسي به جاي سپاس از ديگران همه علائمي از اين بيماري مي باشد. آيا خشن و متجاوز هستيد؟همه ما گاهاً دچار عصبانيت مي شويم، اما اگر هنگام عصبانيت حالت تهاجم و خشونت شديد به شما دست مي دهد، سعي كنيد عكس العمل هاي خود را بيشتر بررسي كنيد. عصبانيت و خشونت بيش از حد، حالت تهاجم به افراد و اقدام به كتك كاري و ناتواني براي تحمل سختي ها همه نشانه اين هستند كه عصبانيت شما غير قابل كنترل است. آيا هميشه افراد ديگر را متهم مي كنيد؟ممكن است يكي از همكارانتان كارهايي انجام دهد كه شما را بيازارد، اما اگر فردي هستيد كه دائماً دنبال كسي مي گرديد كه خطاها و شكست هاي خود را گردن او بيندازيد و مسئوليت كارهاي خود را قبول نمي كنيد، دچار مشكل رواني جامعه گريزي هستيد. خودخواه بودن و اينكه هميشه فكر كنيد در همه موارد حق با شماست نيز مي توانند علائم ديگري از اين مشكل رواني باشند. آيا معمولاً با قانون مشكل داريد؟ اگرچه ممكن است تا به حال دستگير نشده باشيد، اما قانون شكني يكي ديگر از علائم جامعه ستيزي است. منظور ما قانون شكني هايي مثل پارك ممنوع و

اينها نيست، اما اگر فردي هستيد كه براي قانون هاي اجتماعي ارزشي قائل نيستيد و آنها را تحقير مي كنيد، جزء افراد جامعه ستيز هستيد.آيا دروغ مي گوييد؟ ممكن است اينكه خود را با اسم ها و هويت هاي ديگر در چت روم ها معرفي كنيد يا به فرزندتان بگوييد كه پري دندان وجود دارد اشكالي نداشته باشد، اما زماني كه مرز بين دروغ و حقيقت برايتان از بين برود، و حقه بازي و دروغ به شكل عادت در بيايد، بايد گوش به زنگ باشيد. آيا فردي بي ملاحظه هستيد؟ آيا پدر و مادر يا همسري سهل انگار و بي ملاحظه هستيد؟ بي رحمي، ستمگري و بي اعتنايي نسبت به امنيت و سلامت خودتان و ديگران علائم ديگري از ابتلا به اين مشكل رواني مي باشد. آيا از زير بار مسئوليت شانه خالي مي كنيد؟ ممكن است اگر كار اشتباهي انجام دهيم، دچار عذاب وجدان شويم. همه ي ما برايمان پيش آمده است كه فراموش كنيم وسائل ديگران را به آنها برگردانيم، اما اگر فردي هستيد كه بدون قصد پس دادن چيزي از ديگران وسايلشان را قرض مي گيريد، دچار اين مشكل رواني هستيد. آيا مي توانيد مدتي طولاني نسبت به كسي يا چيزي متعهد باشيد؟براي افراد جامعه گريز برقراري ارتباط با ديگران كاري بسيار ساده است، اما به ندرت پيش مي آيد كه اين افراد بتوانند مدتي طولاني اين رابطه را با كسي حفظ كنند. براي اين افراد دوستي، عشق و ازدواج همه به صورت كوتاه مدت معنا و مفهوم دارند. براي همه ي ما تا به حال پيش آمده است كه در انتخاب

دوست يا كار اشتباه كرده باشيم، اما اگر شما فردي هستيد كه مداوماً كار خود را عوض مي كنيد يا نمي توانيد با كسي براي مدتي طولاني بمانيد، احتمالاً فردي جامعه گريز هستيد. آيا فردي دغل باز هستيد؟ نفوذ و قدرت كلام در محافل اجتماعي، كار يا برخورد با دوستان از اهميت ويژه اي برخوردار است. اگرفردي هستيد با جذابيتي صرفاً ظاهري و كسي هستيد كه هدفتان استفاده از ديگران براي منفعت خودتان است، دغل باز هستيد. اگر فردي هستيد كه پيوسته دنبال استفاده از ديگرانيد احتمالاً با اين مشكل رواني دست به گريبان هستيد. آيا خودخواه و مغروريد؟ البته مهم است كه گاهي خودتان را اول از هر چيز قرار دهيد و براي دفاع از حقوقتان بجنگيد. اما اگر هميشه به فكر احساسات و نظرات خود هستيد و براي احساسات و نظرات ديگران ارزشي قائل نيستيد، احتمالاً فردي جامعه ستيزيد. راه حل مشكل شما o با پزشكتان مشورت كنيد متخصصين روانشناس معتقد هستند كه اگر شما سه يا تعداد بيشتري از اين علائم را در خود مشاهده كرديد، احتمالاً مبتلا به مشكل جامعه گريزي هستيد. اگر اين رفتارها را در خود مشاهده مي كنيد حتماً با پزشك مشورت كنيد. اگر اين علائم را در دوستي مشاهده كرديد او را مجبور كنيد كه دنبال درمان هاي پزشكي برود و اگر از اين كار سر با زد خود را از زندگي او خارج كنيد. o روان درماني كنيد روان درماني راهي براي كنترل اضطراب و نگراني ها، برطرف كردن خشونت و عصبانيت ها و ايجاد رفتاري پخته تر، مسئولانه تر و اجتماعي تر در مقابل ديگران

است. به شما كمك مي كند تا با ترس و نااميدي نيز كنارآمده و حد و حدودها را پذيرفته و از زد و خورد بپرهيزيد. o دنبال درمان و معالجه باشيد اگرچه راهي قطعي براي معالجه ي اين بيماري وجود ندارد، اما داروهاي ويژه اي وجود دارد كه به شما كمك مي كند كه اين علائم را در خود كنترل كرده و دوباره كنترل زندگيتان را به دست آوريد و با مراجعه به پزشكان متخصص مي توانيد از آنها استفاده كنيد. وارد عمل شويد زندگي كوتاه تر از آن است كه بخواهيد آن را با ناراحتي و متهم كردن سايرين و سوء استفاده از افراد بگذرانيد. اگر فكر مي كنيد كه با اين بيماري دست به گريبان هستيد، هر چه سريعتر دنبال درمان آن باشيد و با پزشكتان مشورت كنيد. سعي كنيد ديد تازه اي نسبت به دنياي اطرافتان پيدا كنيد و رفتارهايتان را تغيير دهيد.

چگونه انسان خوبي باشيم؟

تكاپوي انسان ها براي "خوب بودن" در ارتباط مستقيم با تمام اعمالي است كه در طول زندگي خود انجام مي دهند. به منظور رساندن خوشي و لذت در زندگي به بالاترين ميزان ممكن، بايد قادر به تشخيص تفاوت هاي ميان "خوبي هاي مادي" و "خوبي هاي معنوي" بشويم. همه ما دوست داريم از نظر ديگران افراد خوبي به شمار رويم، اما اين كار آساني نيست. تصور كنيد يك انسان خوب و يك انسان شرور در پيش روي شما قرار گرفته اند. حال اگر از هر دوي آنها سؤال مشابه " آيا تصور مي كني انسان خوبي هستي؟" را بپرسيد، فكر مي كنيد كداميك از آنها بگويد: "بله، من انسان

خوبي هستم؟" كسي كه واقعاً خوب است و يا فردي كه شرور قلمداد مي شود؟ بله درست حدس زديد؛ انسان شرور! او به راحتي به خود اجازه مي دهد تا حتي مادر خود را مورد ضرب و شتم قرار داده و بازهم خود را درستكار تصور كند. شايد در مقابل يك چنين عمل نكوهيده شما تعجب كرده و با خود بگوييد: "اين غير قابل باور است؛ چطور توانسته يك همچين كاري انجام دهد؟!" اما او در مقابل با استناد به باورهاي منطقي منحصر به فرد خود پاسخ مي دهد: "تو متوجه نيستي، اون از من خواست تا زباله ها را به بيرون ببرم، اگر اين كار را انجام مي دادم، خدا مي داند كه بعداً از من چه درخواست هاي ديگري مي كرد، اين كار مي توانست تا ابد ادامه پيدا كند!" حال آدم خوبي كه آشغال ها را بيرون گذاشته را در نظر بگيريد. اگر به او بگوييد كه :" من مشاهده كردم كه تو انسان شريفي هستي" او پاسخ مي دهد: "نه، من اونقدرها هم كه تو فكر مي كني خوب نيستم، متوجه نشدي زماني كه در حال حمل زباله به طرف حياط بودم، به مادرم آسيب رساندم؟" " در مورد چي صحبت مي كني؟ من مراقب تو بودم و ديدم كه هيچ كاري انجام ندادي!" خوب، آره ضربه فيزيكي به او وارد نساختم، اما در حين خارج شدن غر زدم و خواستم تا با اين كار، مادرم احساس بدي پيدا كند. من مشغول خواندن يك كتاب جالب بودم و تصور مي كردم كه اگر غر نزم ممكن است او فردا شب نيز

مجدداً اين درخواست خود را تكرار كند."متوجه تفاوت ميان آنها شديد؟ يك انسان بد تصور مي كند كه هميشه حق با اوست و كارهايي كه انجام مي دهد صحيح هستند. او اصلاً به خودش زحمت نمي دهد كه خوب بودن را تجربه كند به همين دليل هم هيچ گاه نيازي به تلاش و تقلا در اين زمينه احساس نمي كند. فقط تصور مي كند كه انسان خوبي است. اين در حالي است كه انساني كه حقيقتاً براي "خوب" بودن تلاش مي كند، به خوبي مي داند كه چه امر خطيري را در پيش روي دارد، و همواره براي رسيدن به مدارج بالاتر در اين خصوص از هيچ تلاشي مضايقه نمي كند. اما در اين ميان بايد گفت كه گروه سومي نيز وجود دارند: انسان هاي كاملاً نيكوكار. او با كمال ميل زباله ها را از خانه خارج كرده و با روي خوش به مادرش مي گويد: "افتخار من است كه بتوانم به تو كمك كنم، تو براي مراقبت و نگهداري از ما خيلي سختي كشيده اي، متشكرم كه به من فرصتي دادي تا بتوانم سر سوزني از محبت هايت را جبران كنم!"دو قلب: "تمايلات" و "شهوات" تلاش و تكاپو به سمت تعالي، از دو ميل ذاتي كاملاً متفاوت در وجود تمام انسان ها سرچشمه مي گيرد. هر فرد دو قلب دارد: قلبي كه عاشق انجام كارهاي نيك است، و قلبي كه ترجيح مي دهد خود خواهانه عمل كند. شما بايد به طور كامل متوجه چالشي كه در درونتان مابين اين دو قلب در جريان است، باشيد. به عنوان مثال: شما مي خواهيد از وقتتان نهايت

استفاده را ببريد، اما در عين حال احساس مي كنيد كه مي توانيد انجام كارها را به زمان ديگري موكول كنيد. شما مي خواهيد غذاهاي سالم بخوريد، اما احساس مي كنيد كه نمي توانيد از طعم كيك شكلاتي بگذريد. شما مي خواهيد بر دانش خود بيفزاييد، اما احساس مي كنيد كه تماشاي تلويزيون لذت بيشتري دارد. يك دل مي گويد درست باش، دل ديگر مي گويد خود خواه باش. "تمايل" در مرحله اجرا معنا پيدا مي كند، و با حقايق سر و كار دارد. "شهوت" به لحظه بستگي دارد، و آينده را در نظر نمي گيرد. به عبارت ديگر نوعي راه فرار جلوي پاي شما قرار مي دهد. اين درگيري بين روح و جسم شما رخ مي دهد. روح فنا ناپذير شما به دنبال انجام كار است، مي خواهد تمام كارها را به خوبي انجام دهد: او عاشق انسان دوستي است، به دنبال عدالت است؛ نوعدوست، حساس، شرافتمند، و مسئوليت پذير است. روح شما به دنبال شكوفا نمودن استعدادهاي بالقوه خود مي باشد.در همين اثنا، جسم شما كه سرنوشتي جز خاك انتظار آن را نمي كشد، به دنبال رضايت خاطر لحظه اي است. به دنبال راحتي است، از تلاش و كوشش خوشش نمي آيد، فقط دوست دارد بخورد، بخوابد، و شهوتراني كند. شما مي دانيد كه امتناع ورزيدن نسبت به بيرون بردن زباله ها، اصلاً درست نيست، قلب شما واقعاً مي خواهد كه خوب باشد، اما دل ديگرتان (يا همان قلب شهوتران) ترجيح مي دهد داخل خانه در جاي گرم و نرم خود باقي بماند و به خواندن كتاب مورد علاقه اش ادامه دهد. حتي

همين حالا كه در حال خواندن اين مقاله هستيد، روحتان به علامت رضا سر تكان مي دهد و به شما مي گويد: "توجه كن -- اين صحبت ها از تو انسان بزرگي درست مي كند!" اما جسمتان دخالت مي كند و مي گويد: "اين همه سخت كوشي و تمركز بيش از اندازه خيلي درد آور است. من همانطور كه قبلاً بودم همه چيز خوب بود و بر وفق مرادم پيش مي رفت!" در هر مرحله از تصميم گيري، هر دو دل با هم تصادم پيدا كرده و شما را بر سر دو راهي قرار مي دهند. براي پيروزي در جنگ براي خوب بودن، شما بايد مركز توجه خود را بر روي اميال درونيتان متمركز كنيد. هر روز صبح كه از خواب بلند مي شويد به خودتان يادآوري كنيد كه قصد داريد انسان خوبي بشويد و اجازه ندهيد وجدانتان از كار بيفتد. اين كار را جزئي از دورنماي ذهني خود قرار دهيد تا به وضوح شاهد تغييرات قابل توجه آن در طول روز بشويد. با احتساب به اين شيوه تصميمات عاقلانه تر و مؤثرتري اتخاذ خواهيد كرد.o تميز دادن هر يك از قلب ها از يكديگر خيلي دشوار است كه بتوانيم درك كنيم كداميك از خواست هايمان جزء نيازهاي اساسي است و كداميك از آنها در گروه تمايلات شهواني جاي مي گيرد.از يك نفر بپرسيد: " كداميك براي تو مهمتر است - پول يا شادكامي؟""من شادكامي را انتخاب مي كنم، فقط به من غذاي كافي، مكاني براي زندگي، و قدري لباس بده - - و بعد خواهي ديد كه با شادي چقدر راحت زندگي خواهم كرد!

آخر كدام احمقي حاضر مي شود كه يك ميليونر بد بخت و تيره روز باشد؟" "باشه يك هفته به من مهلت بده و من قول مي دهم كه طريقه شاد زيستن را به تو نشان دهم." " خوب اين يك پيشنهاد جالب است. . . شايد روزي درباره آن فكر كنم." "باشه من يك معامله با تو مي كنم: پس از يك ماه اگر موفق شدي خوشحاليت را افزايش دهي، يك پاداش 10 ميليون توماني هم به تو پرداخت خواهد شد." مراقب كسيكه به شما نزديك مي شود، باشيد چرا؟ كداميك براي آقا مهمتر است؟ - خوشحالي يا پول؟ البته كه شادابي مهمتر است و اين مسئله صرفاً نموداري از خرد روشنفكر و درك روحي شماست. در طرف ديگر جسم شما قرار دارد كه تنها به كاغذهاي سبز رنگ پول فكر مي كند! اميال جسماني تمركز ما را بر هم مي زنند. مادي گرايي آنقدر شديد مي شود كه ما به اشتباه تصور مي كنيم نياز اصليمان همين موارد مادي هستند. اگر نتوانيد تلاش كافي براي تشخيص نيازهاي ضروري و اميال جسمي داشته باشيد، آنوقت به احتمال زياد اكثر موقعيت هاي خود را براي رسيدن به هدف از دست خواهيد داد و متوجه نخواهيد شد كه كدام موضوع بر روي زندگي شما تاثر منفي مي گذارد. تكليف تضاد به وجود آمده را تنها با مطرح كردن دو پرسش معلوم كنيد: من چه كاري را بايد انجام دهم، و در مقابل، احساس مي كنم دلم مي خواهد چه كاري انجام دهد؟ كاري كه خودتان مي خواهيد انجام دهيد، معمولا كار درست است و كاري كه احساس

مي كنيد بايد آنرا انجام دهيد، راحت ترين كار ممكن است. صبح ها موقع بيدار شدن از خواب ساعت به صدا در مي آيد. شما قصد داريد تا از رخت خواب بلند شويد و روز خود را شروع كنيد. اما احتمالاً احساس مي كنيد كه بهتر است زنگ ساعت را قطع كنيد و چند لحظه اي بيشتر بخوابيد. اينجاست كه جنگ شروع ميشود و بيرون آمدن از رخت خواب تبديل به يك دوراهي اخلاقي مي شود!برد و باخت شما به اين امر بستگي دارد كه در زمان تصميم گيري كدام صدا در وجودتان بلند تر به گوش برسد: صداي نياز ضروري و يا صداي تمايلات جسماني. زمانيكه از درگيري آگاهي كامل پيدا كرديد و به خاطر سپرديد كه در حال تقلا هستيد، قادر مي شويد تا با دقت بيشتري به قلب نيكوكار خود گوش دهيد و به طور همزمان توجه خود را از قلب خودخواهتان منحرف كنيد. o تفسير "خوبي"تعريف صحيح "خوب" در نقطه شروع تك تك كارهايي كه در زندگي انجام مي دهيد، نهفته است. شما به تنهايي نمي توانيد تعريف خاص خود را از "خوبي" داشته باشيد. بايد از منابع موثق كمك بگيريد و بعد با خود تجزيه تحليل كنيد كه كداميك از آنها قادرند تا به بهترين شيوه، وضعيت زندگي بشر را بر اساس حقايق زندگي تغيير دهند. مراقب باشيد! اگر بر روي تجزيه و تحليل خود وقت صرف نكرده و به نتيجه مطلوب نرسيد، آنوقت با تعريف فرد ديگري از "خوبي" مواجه شده و به اشتباه آنرا در زندگي خود به كار مي بنديد! شما كه تمايل نداريد مثلا 20 سال

با يك نظريه زندگي كيند و بعد تازه متوجه شويد كه گزينه درست را انتخاب نكرده ايد. تا زمانيكه به درستي تعريفي از خوبي نداشته باشيد، مجبوريد از تعاريف ديگران بهره بگيريد.شايد در "نوار غزه" خوب ، به فردي اطلاق شود كه به كمر خود بمب مي بندد و آنرا در يكي از بازارهاي شلوغ اسرائيلي منفجر مي كند. تعريف رايج خوبي در دنياي غربي نيز به فردي اطلاق مي شود كه به موفقيت اقتصادي رسيده باشد. مردم به اين دليل كه به موفقيت نرسيده اند به تدريج دچار افسردگي مي شوند. " آخه چه اتفاقي افتاده؟ چرا نبايد بتوانم در جايي استخدام شوم؟ حتماً آدم "بدي" هستم، يك روانپزشك به من معرفي كنيد!" اين طرز فكر بالاخره روزي شما را از پاي در مي آورد. كلكسيون آهنگ هاي شما، فرش هايي كه در خانه پهن كرده ايد، خودروهاي تجملاتي از يك طرف جزء تسهيلات زندگي به شمار مي روند و از طرف ديگر تثبيت كننده موقعيت زندگي فرد هستند، همه و همه جزء اين مورد مي باشند. انسان ها مي خواهند به همگان نشان دهند كه با معيارهاي "خوب" بودن جامعه توانسته اند خود را وقف دهند." (به طور مؤدبانه به اين دليل اين كار را انجام مي دهند تا ديگران تصور نكنند كه آنها بيگانه هستند!) هميشه اين سوال را از خود بپرسيد: آيا برداشت من از "خوبي" چيزي است كه از كانال فست فود هاليوود به مردم القا مي شود و يا تعريف آن در ذهن من بر اساس معناي حقيقي، پيام هاي دروني، و كمك و همكاري به همنوعانم سر چشمه

مي گيرد؟اگر نتوانيد مرزها را براي خود مشخص كنيد، آنوقت سرنوشت شما مانند آدم هاي معروف و ثروتمندي مي شود كه در نهايت به مواد مخدر روي آورده و يا دچار افسردگي هاي شديد مي شوند. سرمشق بارزي كه مي توانيد از يك هنرپيشه دنياي هاليوود بگيريد چيست؟ چرا نمي توانند زندگي مشترك خود را حفظ كنند و ساعت هاي بيشماري را در مطب هاي روانشناس هاي مختلف سپري مي كنند؟ تفسير مناسبي از خوبي در كتب آسماني وجود دارد. در اين تفسيرها به وضوح مي توان درك كرد كه يك انسان خوب بايد در مقابل دوستان، خانواده، و به طور كلي جامعه چه رفتاري از خود نشان دهد.بنابراين تعريف هاي خود را مشخص كنيد، و در عين حال مراقب باشيد. شايد افراد جامعه بخواهند خود را داخل چاه بيندازند! شما كه نبايد از آنها پيروي كنند. روي تعريف خود پافشاري كنيدزماني كه تعريفتان مشخص شد، از آن پس هر كجا كه مي رويد و هر كاري كه انجام مي دهيد، بايد حتماً سعي كنيد تا تعريف خود را به منسه ظهور بگذاريد. شايد ديگران همواره تلاش كنند كه ديدگاههاي شما را تغيير دهند، به ويژه زمانيكه تعريف شما به نفع آنها نباشد، اما شما نبايد از خود تزلزل نشان دهيد و مي بايست همواره بر روي تفسير خود ثابت قدم باقي بمانيد، حتي اگر ديگران شما را به خاطر عمل كردن بر طبق اعتقاداتتان مسخره كردند. چرا يك نفر ممكن است به بازي قمار تن در دهد؟ به اين دليل كه داراي باورهاي سستي است و مي ترسد كه مورد تمسخر ديگران قرار گرفته

و سايرين او را ترسو تصور كنند. اما به راستي ترسوي واقعي چه كسي است؟ كسي كه نمي تواند با شجاعت تمام در مقابل بد و بيراه ها و طعنه هاي آنها بايستد! چنين فردي نه تنها در تمام طول زندگي خود مانند يك ترسو زندگي مي كند، بلكه دست آخر نيز به عنوان يك ترسو خواهد مرد! طعنه نهايي: شكست آگاهي در برابر حقيقت! اجازه ندهيد بر خلاف اعتقادات و باورهايتان عمل كنيد. خوب بودن از خود زندگي مهمتر است تصور كنيد كه شما يك جراح موفق هستيد. شما معروف، و ثروتمند بوده، همسري زيبا و كودكان فوق العاده اي نيز داريد. شما مسئول بخش خود هستيد و تا چندي ديگر درجه دكتراي خود را از دانشگاه هاروارد انگليس دريافت مي كنيد. زندگي زيباست! حال با يكي از دوستان خود در حال سفر كردن به خاور دور مي باشيد. يك شب زمانيكه دوستتان به سينما رفته، پليس مخفي به اتاق شما در هتل مي آيد و گويد: "دوست شما به عنوان يك جاسوس خطرناك شناسايي شده است، تو موظفي مكان او را به ما اطلاع بدهي، در غير اينصورت ما تو را مي كشيم!" اوه - وايسا؛ چي كار مي كنيد؟!" در حقيقت خيانت كردن به دوستتان كار وحشتناكي است. از سوي ديگر خودتان هم اصلاً دوست نداريد بميريد و هيچ كس هم متوجه نخواهد شد كه شما جاي دوستتان را لو داده ايد. ( پليس مخفي هم به احتمال زياد داستان را آگهي نمي كند!) شما ميتوانيد همچنان يك جراح موفق باقي بمانيد، خانواده تان را در كنارتان داشته باشيد، مشهور و معروف

باقي بمانيد و تا زمان فارغ التحصيلي از هاروارد به خانه بازگرديد! هيچ كس، هيچ موقع، متوجه نمي شود كه شما در حق دوستتان خيانت كرده ايد. چه كار مي كنيد؟ حال اجازه دهيد موضوع را طور ديگر جلوه دهيم. اگر پليس مخفي از شما بخواهد 1000 كودك بي گناه را بكشيد، چطور؟ " 1000 كودك را بكش و بعد آنوقت مي تواني به شهر خود نزد خانواده ات بازگردي." آيا تصور مي كنيد كه امكان دارد به خود اجازه چنين كاري بدهيد؟ نه؛ پس با اين حساب شما پيش نيازهاي شرارت را نداريد. و حتي اگر زماني مجبور بشويد كه بچه ها را بكشيد....هنگاميكه به خانه باز گشتيد، يك گلوله در سر خود خالي مي كنيد. اين سناريو موضوع مهمي كه در سرشت هر انساني وجود دارد را آشكار مي سازد: خوب بودن آنقدر ارزش دارد كه گاهي حاضريم جان خود را به خاطر آن فدا كنيم. اگرچه اين سناريو قدري غير واقعي به نظر مي رسد، اما به هر حال نمايانگر يك اصل حياتي است: اگر شما حاضريد به خاطر "خوب بودن" دست از زندگي خود بشوييد، بنابراين هيچ هدفي والاتر از رسيدن به خوبي در زندگي تان وجود نخواهد داشت! تا به اينجا بايد به اين نتيجه رسيده باشيد كه بهتر است برويد و پايه هاي زندگي خود را بر روي آن استوار نماييد. تمام نيروهاي درونيتان را در اين راه به كار گيريد. از دانش خود براي بدست آوردن آگاهي در مورد خوب بودن استفاده كنيد. آمادگي دست شستن از تمام امكانات خود را داشته باشيد. شايد ديگران شما را احمق

فرض كنند، اما اگر كار درست را انجام دهيد، پيروزي همواره از آن شما خواهد بود. نبايد تصور كنيد كه با "خوب" بودن خود در حق ديگران لطف مي كنيد، بلكه فقط كاري را انجام ميدهيد كه "وجدان درونتان" به شما گوشزد مي كند آنرا انجام بده. هر انساني دوست دارد بزرگ باشدخواست و تمايل ما به منظور خوب بودن، تنها به منزله جرقه اي براي شروع است. معمولاً اكثر انسان ها تمايل دارند پا را از "خوب" بودن فراتر گذاشته و "بزرگ" به نظر برسند.هيچ كس دوست ندارد در حد وسط قرار بگيرد. به عنوان مثال سعي كنيد بگوييد: "من مي خواهم در حد ميانه قرار بگيرم"؛ اصلاً چنين لغاتي به زبانتان نمي آيند و ادا كردنشان نيز دشوار به نظر مي رسد. دليل آن چيزي جز اين نيست كه نه تنها ميخواهيم "خوب" باشيم، بلكه دوست داريم "فوق العاده" نيز به نظر برسيم. آيا دوست نداريد شخصي باشيد كه درمان قطعي سرطان را كشف مي كند، و يا تهديدات جنگ هسته اي را از ميان بر مي دارد؟ صد در صد! همه ما تمايل داريم تا از شر تمام مشكلات موجود در جهان خلاص شويم و در دنيايي سرشار از صلح و آرامش زندگي كنيم و دوباره جهاني را از نو بنا كنيم. يك روز يك مبلغ مسيحي رو به شاگردانش كرده و مي گويد: "با صداقت پاسخ مرا بدهيد، كداميك از شما در رازآميز ترين نقطه وجود خود، احساس مي كند كه اي كاش خودش مسيحا مي بود؟" در اين لحظه تمام شاگردان كلاس دست هايشان را بلند مي كنند. اكنون يكي

از اسرار نهاني درون وجود غير مادي انسان ها فاش مي شود: روح، اخگر مقدسي كه در وجود همه ما جاي دارد، تمايل دارد تا به هم نوعان خود در سراسر جهان بپيوندد و به سوي خداي واحد حركت كند. و حتي باز هم تمايل دارد كه از محدوديت ها خارج شود؛ حتي در آخرين سطوح احساسي خود از اينكه مسيح باشد احساس رضايت نمي كند، بلكه تمايل دارد به منظر وجود ابتدايي خود، كه همانا چيزي جز باري تعالي نيست، بپيوندد. حال چرا ما نبايد هدف زندگي خود را صرفاً تلاش براي رسيدن به پروردگار قرار دهيم؟ دليلش اين نيست كه گرايش به ايجاد تغيير و تحول در جهان نداريم، بلكه اينطور به نظر مي رسد كه تلاشي كه در اين راه انجام مي دهيم بيش از اندازه شديد و دشوار است. همه ما توانايي وصف ناپذيري در تغيير و تحول زندگي داريم. هر كس با اين ذهنيت بايد زندگي كند كه "تمام دنيا براي من خلق شده است." اين امر بدان معنا نيست كه با احتساب به اين عبارت مي توانيد دارايي هاي ديگران به يغما ببريد، بلكه معناي آن از اين قرار است كه هر فرد به شخصه مسئول تمام اتفاقاتي است كه در جهان به وقوع مي پيوندد. بايد خود را در قبال تمام مشكلات مسئول بدانيد. اين كار حقيقتاً امر خطيري بوده و در نگاه اول اندكي دشوار مي نمايد. اما اين واقعاً چيزي است كه ما به دنبال آن هستيم، و در راه پيمودن مسير نه تنها شما تبديل به يك انسان "خوب" مي شويد بلكه "بزرگ" و "فوق

العاده" نيز قلمداد خواهيد شد. در مورد آن چه كاري مي توانم انجام دهم؟ امروز از هر جواني سؤال كني: " احتمال وقوع جنگ جهاني هسته اي در 20 سال آينده چقدر است؟" محدوده پاسخ هايي كه دريافت مي كنيد از 20% شروع شده و به 90% ختم مي شود. چقدر وحشتناك!خوب شما در مورد آن چه كاري مي خواهيد انجام دهيد؟" من؟ من چه كاري مي توانم انجام دهم؟ رئيس جمهور مسئول تمام امور است! من صرفاً يك انسان تنها هستم! من كسي نيستم كه بتوانم كاري انجام دهم؟!" اعتقاد اديان بر اين اصل استوار است كه مردم بايد به اين نقطه از درك الهي برسند كه خداوند پشتيبان آنهاست. همه چيز! خوب، در اين قسمت بايد يك خبر خوش به شما بدهيم: خداوند پشتيبان شماست. خداوند مي فرمايد: "از تو حركت از من بركت" اعتقاد اكثر اديان بر اين اساس است كه خداوند انسان ها را خلق نكرده مگر اينكه به سعادت برسند، و اين يك ماموريت جهاني است. همه بايد دست در دست هم دهند و دنيا را از نو مرتب كنند. اگر از زير مسئوليت هاي خود شانه خالي كنيم مي بايست روزي پاسخگو باشيم. هيچ بهانه اي براي تسليم شدن وجود ندارد. اگر اراده كنيد كه بزرگ باشيد، آنوقت ديري نمي گذرد كه بزرگ مي شويد. بنابراين همين حالا تصميم بگيريد و دست به كار شويد؛ ميل به بزرگي را همواره در خود بيدار كنيد، خواه نا خواه او شما را وارد مسير مي كند. در راه درست تلاش كنيد، و بدون شك خداوند به شما در رسيدن به اهدافتان

كمك خواهد كرد.

چگونه انسان خوبي باشيم؟

تكاپوي انسان ها براي "خوب بودن" در ارتباط مستقيم با تمام اعمالي است كه در طول زندگي خود انجام مي دهند. به منظور رساندن خوشي و لذت در زندگي به بالاترين ميزان ممكن، بايد قادر به تشخيص تفاوت هاي ميان "خوبي هاي مادي" و "خوبي هاي معنوي" بشويم. همه ما دوست داريم از نظر ديگران افراد خوبي به شمار رويم، اما اين كار آساني نيست. تصور كنيد يك انسان خوب و يك انسان شرور در پيش روي شما قرار گرفته اند. حال اگر از هر دوي آنها سؤال مشابه " آيا تصور مي كني انسان خوبي هستي؟" را بپرسيد، فكر مي كنيد كداميك از آنها بگويد: "بله، من انسان خوبي هستم؟" كسي كه واقعاً خوب است و يا فردي كه شرور قلمداد مي شود؟ بله درست حدس زديد؛ انسان شرور! او به راحتي به خود اجازه مي دهد تا حتي مادر خود را مورد ضرب و شتم قرار داده و بازهم خود را درستكار تصور كند. شايد در مقابل يك چنين عمل نكوهيده شما تعجب كرده و با خود بگوييد: "اين غير قابل باور است؛ چطور توانسته يك همچين كاري انجام دهد؟!" اما او در مقابل با استناد به باورهاي منطقي منحصر به فرد خود پاسخ مي دهد: "تو متوجه نيستي، اون از من خواست تا زباله ها را به بيرون ببرم، اگر اين كار را انجام مي دادم، خدا مي داند كه بعداً از من چه درخواست هاي ديگري مي كرد، اين كار مي توانست تا ابد ادامه پيدا كند!" حال آدم خوبي كه آشغال ها را بيرون گذاشته

را در نظر بگيريد. اگر به او بگوييد كه :" من مشاهده كردم كه تو انسان شريفي هستي" او پاسخ مي دهد: "نه، من اونقدرها هم كه تو فكر مي كني خوب نيستم، متوجه نشدي زماني كه در حال حمل زباله به طرف حياط بودم، به مادرم آسيب رساندم؟" " در مورد چي صحبت مي كني؟ من مراقب تو بودم و ديدم كه هيچ كاري انجام ندادي!" خوب، آره ضربه فيزيكي به او وارد نساختم، اما در حين خارج شدن غر زدم و خواستم تا با اين كار، مادرم احساس بدي پيدا كند. من مشغول خواندن يك كتاب جالب بودم و تصور مي كردم كه اگر غر نزم ممكن است او فردا شب نيز مجدداً اين درخواست خود را تكرار كند."متوجه تفاوت ميان آنها شديد؟ يك انسان بد تصور مي كند كه هميشه حق با اوست و كارهايي كه انجام مي دهد صحيح هستند. او اصلاً به خودش زحمت نمي دهد كه خوب بودن را تجربه كند به همين دليل هم هيچ گاه نيازي به تلاش و تقلا در اين زمينه احساس نمي كند. فقط تصور مي كند كه انسان خوبي است. اين در حالي است كه انساني كه حقيقتاً براي "خوب" بودن تلاش مي كند، به خوبي مي داند كه چه امر خطيري را در پيش روي دارد، و همواره براي رسيدن به مدارج بالاتر در اين خصوص از هيچ تلاشي مضايقه نمي كند. اما در اين ميان بايد گفت كه گروه سومي نيز وجود دارند: انسان هاي كاملاً نيكوكار. او با كمال ميل زباله ها را از خانه خارج كرده و با روي

خوش به مادرش مي گويد: "افتخار من است كه بتوانم به تو كمك كنم، تو براي مراقبت و نگهداري از ما خيلي سختي كشيده اي، متشكرم كه به من فرصتي دادي تا بتوانم سر سوزني از محبت هايت را جبران كنم!"دو قلب: "تمايلات" و "شهوات" تلاش و تكاپو به سمت تعالي، از دو ميل ذاتي كاملاً متفاوت در وجود تمام انسان ها سرچشمه مي گيرد. هر فرد دو قلب دارد: قلبي كه عاشق انجام كارهاي نيك است، و قلبي كه ترجيح مي دهد خود خواهانه عمل كند. شما بايد به طور كامل متوجه چالشي كه در درونتان مابين اين دو قلب در جريان است، باشيد. به عنوان مثال: شما مي خواهيد از وقتتان نهايت استفاده را ببريد، اما در عين حال احساس مي كنيد كه مي توانيد انجام كارها را به زمان ديگري موكول كنيد. شما مي خواهيد غذاهاي سالم بخوريد، اما احساس مي كنيد كه نمي توانيد از طعم كيك شكلاتي بگذريد. شما مي خواهيد بر دانش خود بيفزاييد، اما احساس مي كنيد كه تماشاي تلويزيون لذت بيشتري دارد. يك دل مي گويد درست باش، دل ديگر مي گويد خود خواه باش. "تمايل" در مرحله اجرا معنا پيدا مي كند، و با حقايق سر و كار دارد. "شهوت" به لحظه بستگي دارد، و آينده را در نظر نمي گيرد. به عبارت ديگر نوعي راه فرار جلوي پاي شما قرار مي دهد. اين درگيري بين روح و جسم شما رخ مي دهد. روح فنا ناپذير شما به دنبال انجام كار است، مي خواهد تمام كارها را به خوبي انجام دهد: او عاشق انسان دوستي است،

به دنبال عدالت است؛ نوعدوست، حساس، شرافتمند، و مسئوليت پذير است. روح شما به دنبال شكوفا نمودن استعدادهاي بالقوه خود مي باشد.در همين اثنا، جسم شما كه سرنوشتي جز خاك انتظار آن را نمي كشد، به دنبال رضايت خاطر لحظه اي است. به دنبال راحتي است، از تلاش و كوشش خوشش نمي آيد، فقط دوست دارد بخورد، بخوابد، و شهوتراني كند. شما مي دانيد كه امتناع ورزيدن نسبت به بيرون بردن زباله ها، اصلاً درست نيست، قلب شما واقعاً مي خواهد كه خوب باشد، اما دل ديگرتان (يا همان قلب شهوتران) ترجيح مي دهد داخل خانه در جاي گرم و نرم خود باقي بماند و به خواندن كتاب مورد علاقه اش ادامه دهد. حتي همين حالا كه در حال خواندن اين مقاله هستيد، روحتان به علامت رضا سر تكان مي دهد و به شما مي گويد: "توجه كن -- اين صحبت ها از تو انسان بزرگي درست مي كند!" اما جسمتان دخالت مي كند و مي گويد: "اين همه سخت كوشي و تمركز بيش از اندازه خيلي درد آور است. من همانطور كه قبلاً بودم همه چيز خوب بود و بر وفق مرادم پيش مي رفت!" در هر مرحله از تصميم گيري، هر دو دل با هم تصادم پيدا كرده و شما را بر سر دو راهي قرار مي دهند. براي پيروزي در جنگ براي خوب بودن، شما بايد مركز توجه خود را بر روي اميال درونيتان متمركز كنيد. هر روز صبح كه از خواب بلند مي شويد به خودتان يادآوري كنيد كه قصد داريد انسان خوبي بشويد و اجازه ندهيد وجدانتان از كار بيفتد.

اين كار را جزئي از دورنماي ذهني خود قرار دهيد تا به وضوح شاهد تغييرات قابل توجه آن در طول روز بشويد. با احتساب به اين شيوه تصميمات عاقلانه تر و مؤثرتري اتخاذ خواهيد كرد.o تميز دادن هر يك از قلب ها از يكديگر خيلي دشوار است كه بتوانيم درك كنيم كداميك از خواست هايمان جزء نيازهاي اساسي است و كداميك از آنها در گروه تمايلات شهواني جاي مي گيرد.از يك نفر بپرسيد: " كداميك براي تو مهمتر است - پول يا شادكامي؟""من شادكامي را انتخاب مي كنم، فقط به من غذاي كافي، مكاني براي زندگي، و قدري لباس بده - - و بعد خواهي ديد كه با شادي چقدر راحت زندگي خواهم كرد! آخر كدام احمقي حاضر مي شود كه يك ميليونر بد بخت و تيره روز باشد؟" "باشه يك هفته به من مهلت بده و من قول مي دهم كه طريقه شاد زيستن را به تو نشان دهم." " خوب اين يك پيشنهاد جالب است. . . شايد روزي درباره آن فكر كنم." "باشه من يك معامله با تو مي كنم: پس از يك ماه اگر موفق شدي خوشحاليت را افزايش دهي، يك پاداش 10 ميليون توماني هم به تو پرداخت خواهد شد." مراقب كسيكه به شما نزديك مي شود، باشيد چرا؟ كداميك براي آقا مهمتر است؟ - خوشحالي يا پول؟ البته كه شادابي مهمتر است و اين مسئله صرفاً نموداري از خرد روشنفكر و درك روحي شماست. در طرف ديگر جسم شما قرار دارد كه تنها به كاغذهاي سبز رنگ پول فكر مي كند! اميال جسماني تمركز ما را بر هم مي

زنند. مادي گرايي آنقدر شديد مي شود كه ما به اشتباه تصور مي كنيم نياز اصليمان همين موارد مادي هستند. اگر نتوانيد تلاش كافي براي تشخيص نيازهاي ضروري و اميال جسمي داشته باشيد، آنوقت به احتمال زياد اكثر موقعيت هاي خود را براي رسيدن به هدف از دست خواهيد داد و متوجه نخواهيد شد كه كدام موضوع بر روي زندگي شما تاثر منفي مي گذارد. تكليف تضاد به وجود آمده را تنها با مطرح كردن دو پرسش معلوم كنيد: من چه كاري را بايد انجام دهم، و در مقابل، احساس مي كنم دلم مي خواهد چه كاري انجام دهد؟ كاري كه خودتان مي خواهيد انجام دهيد، معمولا كار درست است و كاري كه احساس مي كنيد بايد آنرا انجام دهيد، راحت ترين كار ممكن است. صبح ها موقع بيدار شدن از خواب ساعت به صدا در مي آيد. شما قصد داريد تا از رخت خواب بلند شويد و روز خود را شروع كنيد. اما احتمالاً احساس مي كنيد كه بهتر است زنگ ساعت را قطع كنيد و چند لحظه اي بيشتر بخوابيد. اينجاست كه جنگ شروع ميشود و بيرون آمدن از رخت خواب تبديل به يك دوراهي اخلاقي مي شود!برد و باخت شما به اين امر بستگي دارد كه در زمان تصميم گيري كدام صدا در وجودتان بلند تر به گوش برسد: صداي نياز ضروري و يا صداي تمايلات جسماني. زمانيكه از درگيري آگاهي كامل پيدا كرديد و به خاطر سپرديد كه در حال تقلا هستيد، قادر مي شويد تا با دقت بيشتري به قلب نيكوكار خود گوش دهيد و به طور همزمان توجه خود

را از قلب خودخواهتان منحرف كنيد. o تفسير "خوبي"تعريف صحيح "خوب" در نقطه شروع تك تك كارهايي كه در زندگي انجام مي دهيد، نهفته است. شما به تنهايي نمي توانيد تعريف خاص خود را از "خوبي" داشته باشيد. بايد از منابع موثق كمك بگيريد و بعد با خود تجزيه تحليل كنيد كه كداميك از آنها قادرند تا به بهترين شيوه، وضعيت زندگي بشر را بر اساس حقايق زندگي تغيير دهند. مراقب باشيد! اگر بر روي تجزيه و تحليل خود وقت صرف نكرده و به نتيجه مطلوب نرسيد، آنوقت با تعريف فرد ديگري از "خوبي" مواجه شده و به اشتباه آنرا در زندگي خود به كار مي بنديد! شما كه تمايل نداريد مثلا 20 سال با يك نظريه زندگي كيند و بعد تازه متوجه شويد كه گزينه درست را انتخاب نكرده ايد. تا زمانيكه به درستي تعريفي از خوبي نداشته باشيد، مجبوريد از تعاريف ديگران بهره بگيريد.شايد در "نوار غزه" خوب ، به فردي اطلاق شود كه به كمر خود بمب مي بندد و آنرا در يكي از بازارهاي شلوغ اسرائيلي منفجر مي كند. تعريف رايج خوبي در دنياي غربي نيز به فردي اطلاق مي شود كه به موفقيت اقتصادي رسيده باشد. مردم به اين دليل كه به موفقيت نرسيده اند به تدريج دچار افسردگي مي شوند. " آخه چه اتفاقي افتاده؟ چرا نبايد بتوانم در جايي استخدام شوم؟ حتماً آدم "بدي" هستم، يك روانپزشك به من معرفي كنيد!" اين طرز فكر بالاخره روزي شما را از پاي در مي آورد. كلكسيون آهنگ هاي شما، فرش هايي كه در خانه پهن كرده ايد، خودروهاي تجملاتي از

يك طرف جزء تسهيلات زندگي به شمار مي روند و از طرف ديگر تثبيت كننده موقعيت زندگي فرد هستند، همه و همه جزء اين مورد مي باشند. انسان ها مي خواهند به همگان نشان دهند كه با معيارهاي "خوب" بودن جامعه توانسته اند خود را وقف دهند." (به طور مؤدبانه به اين دليل اين كار را انجام مي دهند تا ديگران تصور نكنند كه آنها بيگانه هستند!) هميشه اين سوال را از خود بپرسيد: آيا برداشت من از "خوبي" چيزي است كه از كانال فست فود هاليوود به مردم القا مي شود و يا تعريف آن در ذهن من بر اساس معناي حقيقي، پيام هاي دروني، و كمك و همكاري به همنوعانم سر چشمه مي گيرد؟اگر نتوانيد مرزها را براي خود مشخص كنيد، آنوقت سرنوشت شما مانند آدم هاي معروف و ثروتمندي مي شود كه در نهايت به مواد مخدر روي آورده و يا دچار افسردگي هاي شديد مي شوند. سرمشق بارزي كه مي توانيد از يك هنرپيشه دنياي هاليوود بگيريد چيست؟ چرا نمي توانند زندگي مشترك خود را حفظ كنند و ساعت هاي بيشماري را در مطب هاي روانشناس هاي مختلف سپري مي كنند؟ تفسير مناسبي از خوبي در كتب آسماني وجود دارد. در اين تفسيرها به وضوح مي توان درك كرد كه يك انسان خوب بايد در مقابل دوستان، خانواده، و به طور كلي جامعه چه رفتاري از خود نشان دهد.بنابراين تعريف هاي خود را مشخص كنيد، و در عين حال مراقب باشيد. شايد افراد جامعه بخواهند خود را داخل چاه بيندازند! شما كه نبايد از آنها پيروي كنند. روي تعريف خود پافشاري

كنيدزماني كه تعريفتان مشخص شد، از آن پس هر كجا كه مي رويد و هر كاري كه انجام مي دهيد، بايد حتماً سعي كنيد تا تعريف خود را به منسه ظهور بگذاريد. شايد ديگران همواره تلاش كنند كه ديدگاههاي شما را تغيير دهند، به ويژه زمانيكه تعريف شما به نفع آنها نباشد، اما شما نبايد از خود تزلزل نشان دهيد و مي بايست همواره بر روي تفسير خود ثابت قدم باقي بمانيد، حتي اگر ديگران شما را به خاطر عمل كردن بر طبق اعتقاداتتان مسخره كردند. چرا يك نفر ممكن است به بازي قمار تن در دهد؟ به اين دليل كه داراي باورهاي سستي است و مي ترسد كه مورد تمسخر ديگران قرار گرفته و سايرين او را ترسو تصور كنند. اما به راستي ترسوي واقعي چه كسي است؟ كسي كه نمي تواند با شجاعت تمام در مقابل بد و بيراه ها و طعنه هاي آنها بايستد! چنين فردي نه تنها در تمام طول زندگي خود مانند يك ترسو زندگي مي كند، بلكه دست آخر نيز به عنوان يك ترسو خواهد مرد! طعنه نهايي: شكست آگاهي در برابر حقيقت! اجازه ندهيد بر خلاف اعتقادات و باورهايتان عمل كنيد. خوب بودن از خود زندگي مهمتر است تصور كنيد كه شما يك جراح موفق هستيد. شما معروف، و ثروتمند بوده، همسري زيبا و كودكان فوق العاده اي نيز داريد. شما مسئول بخش خود هستيد و تا چندي ديگر درجه دكتراي خود را از دانشگاه هاروارد انگليس دريافت مي كنيد. زندگي زيباست! حال با يكي از دوستان خود در حال سفر كردن به خاور دور مي باشيد. يك

شب زمانيكه دوستتان به سينما رفته، پليس مخفي به اتاق شما در هتل مي آيد و گويد: "دوست شما به عنوان يك جاسوس خطرناك شناسايي شده است، تو موظفي مكان او را به ما اطلاع بدهي، در غير اينصورت ما تو را مي كشيم!" اوه - وايسا؛ چي كار مي كنيد؟!" در حقيقت خيانت كردن به دوستتان كار وحشتناكي است. از سوي ديگر خودتان هم اصلاً دوست نداريد بميريد و هيچ كس هم متوجه نخواهد شد كه شما جاي دوستتان را لو داده ايد. ( پليس مخفي هم به احتمال زياد داستان را آگهي نمي كند!) شما ميتوانيد همچنان يك جراح موفق باقي بمانيد، خانواده تان را در كنارتان داشته باشيد، مشهور و معروف باقي بمانيد و تا زمان فارغ التحصيلي از هاروارد به خانه بازگرديد! هيچ كس، هيچ موقع، متوجه نمي شود كه شما در حق دوستتان خيانت كرده ايد. چه كار مي كنيد؟ حال اجازه دهيد موضوع را طور ديگر جلوه دهيم. اگر پليس مخفي از شما بخواهد 1000 كودك بي گناه را بكشيد، چطور؟ " 1000 كودك را بكش و بعد آنوقت مي تواني به شهر خود نزد خانواده ات بازگردي." آيا تصور مي كنيد كه امكان دارد به خود اجازه چنين كاري بدهيد؟ نه؛ پس با اين حساب شما پيش نيازهاي شرارت را نداريد. و حتي اگر زماني مجبور بشويد كه بچه ها را بكشيد....هنگاميكه به خانه باز گشتيد، يك گلوله در سر خود خالي مي كنيد. اين سناريو موضوع مهمي كه در سرشت هر انساني وجود دارد را آشكار مي سازد: خوب بودن آنقدر ارزش دارد كه گاهي حاضريم جان

خود را به خاطر آن فدا كنيم. اگرچه اين سناريو قدري غير واقعي به نظر مي رسد، اما به هر حال نمايانگر يك اصل حياتي است: اگر شما حاضريد به خاطر "خوب بودن" دست از زندگي خود بشوييد، بنابراين هيچ هدفي والاتر از رسيدن به خوبي در زندگي تان وجود نخواهد داشت! تا به اينجا بايد به اين نتيجه رسيده باشيد كه بهتر است برويد و پايه هاي زندگي خود را بر روي آن استوار نماييد. تمام نيروهاي درونيتان را در اين راه به كار گيريد. از دانش خود براي بدست آوردن آگاهي در مورد خوب بودن استفاده كنيد. آمادگي دست شستن از تمام امكانات خود را داشته باشيد. شايد ديگران شما را احمق فرض كنند، اما اگر كار درست را انجام دهيد، پيروزي همواره از آن شما خواهد بود. نبايد تصور كنيد كه با "خوب" بودن خود در حق ديگران لطف مي كنيد، بلكه فقط كاري را انجام ميدهيد كه "وجدان درونتان" به شما گوشزد مي كند آنرا انجام بده. هر انساني دوست دارد بزرگ باشدخواست و تمايل ما به منظور خوب بودن، تنها به منزله جرقه اي براي شروع است. معمولاً اكثر انسان ها تمايل دارند پا را از "خوب" بودن فراتر گذاشته و "بزرگ" به نظر برسند.هيچ كس دوست ندارد در حد وسط قرار بگيرد. به عنوان مثال سعي كنيد بگوييد: "من مي خواهم در حد ميانه قرار بگيرم"؛ اصلاً چنين لغاتي به زبانتان نمي آيند و ادا كردنشان نيز دشوار به نظر مي رسد. دليل آن چيزي جز اين نيست كه نه تنها ميخواهيم "خوب" باشيم، بلكه دوست داريم "فوق العاده"

نيز به نظر برسيم. آيا دوست نداريد شخصي باشيد كه درمان قطعي سرطان را كشف مي كند، و يا تهديدات جنگ هسته اي را از ميان بر مي دارد؟ صد در صد! همه ما تمايل داريم تا از شر تمام مشكلات موجود در جهان خلاص شويم و در دنيايي سرشار از صلح و آرامش زندگي كنيم و دوباره جهاني را از نو بنا كنيم. يك روز يك مبلغ مسيحي رو به شاگردانش كرده و مي گويد: "با صداقت پاسخ مرا بدهيد، كداميك از شما در رازآميز ترين نقطه وجود خود، احساس مي كند كه اي كاش خودش مسيحا مي بود؟" در اين لحظه تمام شاگردان كلاس دست هايشان را بلند مي كنند. اكنون يكي از اسرار نهاني درون وجود غير مادي انسان ها فاش مي شود: روح، اخگر مقدسي كه در وجود همه ما جاي دارد، تمايل دارد تا به هم نوعان خود در سراسر جهان بپيوندد و به سوي خداي واحد حركت كند. و حتي باز هم تمايل دارد كه از محدوديت ها خارج شود؛ حتي در آخرين سطوح احساسي خود از اينكه مسيح باشد احساس رضايت نمي كند، بلكه تمايل دارد به منظر وجود ابتدايي خود، كه همانا چيزي جز باري تعالي نيست، بپيوندد. حال چرا ما نبايد هدف زندگي خود را صرفاً تلاش براي رسيدن به پروردگار قرار دهيم؟ دليلش اين نيست كه گرايش به ايجاد تغيير و تحول در جهان نداريم، بلكه اينطور به نظر مي رسد كه تلاشي كه در اين راه انجام مي دهيم بيش از اندازه شديد و دشوار است. همه ما توانايي وصف ناپذيري در تغيير و

تحول زندگي داريم. هر كس با اين ذهنيت بايد زندگي كند كه "تمام دنيا براي من خلق شده است." اين امر بدان معنا نيست كه با احتساب به اين عبارت مي توانيد دارايي هاي ديگران به يغما ببريد، بلكه معناي آن از اين قرار است كه هر فرد به شخصه مسئول تمام اتفاقاتي است كه در جهان به وقوع مي پيوندد. بايد خود را در قبال تمام مشكلات مسئول بدانيد. اين كار حقيقتاً امر خطيري بوده و در نگاه اول اندكي دشوار مي نمايد. اما اين واقعاً چيزي است كه ما به دنبال آن هستيم، و در راه پيمودن مسير نه تنها شما تبديل به يك انسان "خوب" مي شويد بلكه "بزرگ" و "فوق العاده" نيز قلمداد خواهيد شد. در مورد آن چه كاري مي توانم انجام دهم؟ امروز از هر جواني سؤال كني: " احتمال وقوع جنگ جهاني هسته اي در 20 سال آينده چقدر است؟" محدوده پاسخ هايي كه دريافت مي كنيد از 20% شروع شده و به 90% ختم مي شود. چقدر وحشتناك!خوب شما در مورد آن چه كاري مي خواهيد انجام دهيد؟" من؟ من چه كاري مي توانم انجام دهم؟ رئيس جمهور مسئول تمام امور است! من صرفاً يك انسان تنها هستم! من كسي نيستم كه بتوانم كاري انجام دهم؟!" اعتقاد اديان بر اين اصل استوار است كه مردم بايد به اين نقطه از درك الهي برسند كه خداوند پشتيبان آنهاست. همه چيز! خوب، در اين قسمت بايد يك خبر خوش به شما بدهيم: خداوند پشتيبان شماست. خداوند مي فرمايد: "از تو حركت از من بركت" اعتقاد اكثر اديان بر اين

اساس است كه خداوند انسان ها را خلق نكرده مگر اينكه به سعادت برسند، و اين يك ماموريت جهاني است. همه بايد دست در دست هم دهند و دنيا را از نو مرتب كنند. اگر از زير مسئوليت هاي خود شانه خالي كنيم مي بايست روزي پاسخگو باشيم. هيچ بهانه اي براي تسليم شدن وجود ندارد. اگر اراده كنيد كه بزرگ باشيد، آنوقت ديري نمي گذرد كه بزرگ مي شويد. بنابراين همين حالا تصميم بگيريد و دست به كار شويد؛ ميل به بزرگي را همواره در خود بيدار كنيد، خواه نا خواه او شما را وارد مسير مي كند. در راه درست تلاش كنيد، و بدون شك خداوند به شما در رسيدن به اهدافتان كمك خواهد كرد.

چرا بايد دعا كنيم؟

مدارك و اسناد ديرينه اي در اين زمينه وجود دارد كه نيروي ايمان در سلامت جسماني فرد تاثير مي گذارد. دعا كردن فوايدي دارد كه باعث ايجاد سلامت جسماني در انسانها مي شود و كليه اين مزايا قابل اثبات مي باشند. حتي دعاهاي اتفاقي و مراقبه هاي گاه و بيگاه نيز به سلامت افراد و داشتن زندگي طولاني تر كمك مي كنند. كسي كه دعا مي كند اجازه مي دهد تا تمام استرس ها و اضطراب هاي دروني اش تخليه شوند. در بسياري از موارد جريان خون بيماران بهتر شده و بهبودي پس از عمل جراحي در كساني كه اعتقادات محكم ديني داشته اند، بسيار سريعتر رخ داده است. افرادي كه اعتقادات ديني شان از سايرين محكم تر مي باشد به راحتي به صلح و آرامش دست پيدا مي كنند. بله، درست است، دعا كردن مي تواند به

راحتي سلامت رواني و فيزيكي را براي شما به ارمغان بياورد. آيا دعا تنها تامين امنيت است؟ فقط همين؟ آيا دعا تنها مانند يك عصاي زير بغل است كه به ما كمك مي كند تا سلامت ذهن و بدن خود را تثبيت كنيم؟ اگر بر روي يك قدرت ماورايي تمركر كنيم، ميتوانيم زماني كه احساس ناتواني به ما دست داد به راحتي چشم اميد به او ببنديم. چنين عملي باعث مي شود تا به ميزاني از آرامش و آسودگي خاطر دست پيدا كنيم. شايد به همين دليل باشد كه دعا معمولا به فرشتگان و اولياء و انسانهاي پرهيزكار عرضه مي شود. زماني كه شما كسي با قدرت عظيم و بي پاياني را در اختيار داشته باشيد كه بتوانيد به راحتي با او صحبت كنيد، به درگاه او التماس و زاري كنيد، و به گناهان و اشتاباهاتتان اعتراف كنيد، خيلي راحت تر مي توانيد روح سر كش خود را تخليه سازيد. اما دعا خيلي بيشتر از رسيدن به آرامش است. دعا كردن صحبت كردن با خالقي است كه به شما هستي بخشيده، دعا يعني برقراري ارتباط با يگانه خالق هستي. شما به دعا كردن فراخوانده شده ايد. پروردگار خودش به شما گفته تا بارهاي اضافي ناراحتي ها و مشكلاتتان را با او در ميان بگذاريد. او حتي فرموده تا گستاخانه به درگاهش هجوم ببريد تا به رحمت لايزالش دست پيدا كنيد. او شما را طوري خلق كرده كه نياز داريد همواره به طريقي با او درارتباط باشيد و چه راهي بهتر از دعا كردن؟ دعوت شدگان به مناجات خداوند به تك تك مخلوقاتش علاقه دارد و

براي آنها ارزش قائل مي باشد. در كتاب مقدس مي خوانيم كه او حتي شمارش تك تك موهايي را كه بر روي سر هر يك از مخلوتش روييده مي داند. حتي از تمام كارهاي افرادي كه از درگاهش دور شده اند را نيز تحت كنترل و اراده خود دارد. گاهي اوقات شايد برايتان اتفاق افتاده باشد كه فكر كنيد آيا كسي هست كه خود حقيقي شما را بشناسد. بله او كسي نيست جز خالق و آفريننده تان. او منتظر است تا صداي شما را بشنود. شما بايد دعا كنيد زيرا او شما را به اين كار فراخوانده است.زمان دعا كردن بايد اين كار را با اعتقاد و ايمان كامل انجام دهيد و مطمئن باشيد كه خداوند صداي شما را مي شنود و روزي به شما پاسخ خواهد داد. اگر به دعا كردن ايمان نداشته باشيد چيزي بيشتر از آرامش نصيبتان نخواهد شد. اگر نيروي ايمان در بين نباشد تكرار وردهاي نوشته شده حتي به طور مكرر هم هيچ فايده اي در بر نخواهد داشت. براي رسيدن به حاجات بايد اعتقاد داشته باشيد كه خداوند به شما علاقمند است و منتظر شنيدن صداي شماست. او هميشه به شما كمك خواهد كرد تا نقاط خالي موجود در زندگي خود را به نحوي پر كنيد. او فرموده كه از خاكسترهايي كه ما به وجود آورده ايم زيبايي هاي فراواني مي تواند بيافريند. زماني كه اندوهگين و محزون هستيم او مي توانيد شادي و خوشحالي را به قلب هاي ما هديه كند. ما دعا مي كنيم زيرا از طريق آن نيرو مي گيريم و به خداوند متصل مي شويم.

خداوند مشتاق است تا با تك تك ما انسان ها ارتباط برقرار كند. اما متاسفانه خودخواهي ها و طغيان هاي سركش و سمج درونمان مانع رسيدن ما به او مي شوند. ارتباط با پروردگار خداوند روشهاي مختلفي را بر سر راه ما قرارا داده تا از طريق آن بتوانيم به او متصل شويم. او پيامبران را براي ما بر روي زمين فرستاده. آنها نمونه هاي مناسبي براي اخلاق عالي بودند. كساني بودند كه هيچ گاه اجازه نمي دادند تا خودخواهي ها و سركشي هاي دروني شان بر نيروي ايمانشان غلبه كند و اين امر باعث گسيختن پيوندشان با باري تعالي شود. آنها با دشمنان خود مبارزه مي كردند و در اين راه جان خود را از دست مي دادند، بدون اينكه هيچ گناهي به گردن داشته باشند. خداوند هم ميان آنها و بندگان عادي هيچ تمايز و برتري قائل نمي شد.... روزي خواهد رسيد كه خداوند با نيروي ازلي و ابدي خود حق را بار ديگر بر جهانيان حكمفرما سازد! اين ما هستيم كه بايد اين پل ارتباطي را هر روز بيش از روز گذشته محكم تر سازيم. چه داستان هاي زيادي را در مورد افرادي كه در شرايط بحراني قرارا داشتند و دست نياز به درگاه خداوند بلندكرده و در نهايت به مقصود رسيده اند شنيده ايم. براي بعضي ها شايد اين شروعي براي پيوند با خداوند باشد و براي عده اي ديگر شايد پس از حل مشكل و رفع بحران دوباره همه چيز را به دست فراموشي بسپارند. اما چه باور كنيم و چه آنرا به دست فراموشي بسپاريم نيروي دعا حقيقت دارد

و در زندگي عيني شاهد ان خواهيم بود. زماني كه دست به دعا بلند مي كنيد نه تنها خداوند با روي باز به شما پاسخ مي دهد بلكه با اين كار درهاي زندگي خود را به سمت او باز نموده ايد و به راحتي با قلب و سپس تمام وجودتان عجين مي گردد. دعاي شما به منزله دعوتي است كه باعث مي شود باري تعالي به زندگي شما قدم بگذارد. ما دعا مي كنيم تا خداوند كنترل امور زندگي مان را به عهده گيرد و در تمام شرايط ما را ياري كند.دعا براي اينكه بتوانيد رابطه خود را با خالق هستي محكم تر سازيد، جزء مهمترين مناجات هايي است كه شما در تمام طول زندگي خود انجام داده ايد. اين مناجاتي است كه رابطه شما با او را شكل مي دهد. شما آفريده شده ايد تا با خدا راز و نياز كنيد و فقط از اين طريق مي توانيد به سعادت و خوشي دست پيدا كرده و معناي حقيقي زندگي را در يابيد. چرا دعا مي كنيم؟ خداوند خود ما را به اين كار دعوت كرده نيروي ازلي در اين كار وجود دارد از اين طريق مي توانيم به وجود هستي بخش او وارد شويم با توصل به پيامبران مي توانيم اين كار را انجام دهيداز خدا مي خواهيد تا كنترل تمام امور زندگي ما را به عهده بگيرد خداوند دعا را مقرر كرده تا ما را به سمت خودش رهنمون سازد. چرا نمي خواهيد با ارزش ترين دعاي زندگي خود را بكنيد؟ با اين كار نه تنها چيزي را از دست نمي دهيد بلكه

از امتايزهاي بي حد و حصري نيز بهرمند مي شويد. پروردگار مهربان من هيچ وقت عادت به دعا كردن نداشتم، هيچ وقت مطمئن نبودم كه دعاهايم را مستجاب مي كني، امروز مي خواهم كه به تو متوصل شوم. من باور دارم كه تو پيامبران را براي هدايت من فرستاده اي. متشكرم كه آنها را به عنوان پلي براي برقراري ارتباط بين من و خودت قرارا دادي. مي خواهم كه گستاخي ها و خودخواهي هايم را ببخشي. كاري كن تا بتوانم شيوه نادرست زندگي ام را تغيير دهم و راهي را كه تو نشانم دادي پيش گيرم. بگذار تا تو را به درستي بشناسم. خدايا، راههاي مستيقيم را در پيش رويم قرار ده، با تمام وجود تو را مي پرستم بگذار تا تو را بهتر بشناسم و مطابق ميلت رفتار كنم؛ به اميد تو؛ آمين. قلبتان را بر روي او باز كنيد تا بتوانيد هميشه ارتباطتان را با او برقرار نگه داريد. هر روز از او تقاضاي كمك و ياري كنيد. بخواهيد تا شما را در تمام مراحل زندگي راهنمايي كند. اين اولين قدم در سفر روحاني شما است. اين كار زندگي شما را دگرگون مي سازد! شايد همين امروز راه و رسم مناسب زندگي خود را پيدا كرديد. آيا امروز دعا كرده ايد؟ ما دوست داريم كه صداي شما را بشنويم! اگر شما در اين زمينه سوالاتي در ذهن داريد و يا به دنبال منابعي براي حل مشكل خود مي گرديد ما مي توانيم به راحتي شما را در اين راه ياري كنيم.

چرا بايد دعا كنيم؟

مدارك و اسناد ديرينه اي در اين زمينه وجود دارد

كه نيروي ايمان در سلامت جسماني فرد تاثير مي گذارد. دعا كردن فوايدي دارد كه باعث ايجاد سلامت جسماني در انسانها مي شود و كليه اين مزايا قابل اثبات مي باشند. حتي دعاهاي اتفاقي و مراقبه هاي گاه و بيگاه نيز به سلامت افراد و داشتن زندگي طولاني تر كمك مي كنند. كسي كه دعا مي كند اجازه مي دهد تا تمام استرس ها و اضطراب هاي دروني اش تخليه شوند. در بسياري از موارد جريان خون بيماران بهتر شده و بهبودي پس از عمل جراحي در كساني كه اعتقادات محكم ديني داشته اند، بسيار سريعتر رخ داده است. افرادي كه اعتقادات ديني شان از سايرين محكم تر مي باشد به راحتي به صلح و آرامش دست پيدا مي كنند. بله، درست است، دعا كردن مي تواند به راحتي سلامت رواني و فيزيكي را براي شما به ارمغان بياورد. آيا دعا تنها تامين امنيت است؟ فقط همين؟ آيا دعا تنها مانند يك عصاي زير بغل است كه به ما كمك مي كند تا سلامت ذهن و بدن خود را تثبيت كنيم؟ اگر بر روي يك قدرت ماورايي تمركر كنيم، ميتوانيم زماني كه احساس ناتواني به ما دست داد به راحتي چشم اميد به او ببنديم. چنين عملي باعث مي شود تا به ميزاني از آرامش و آسودگي خاطر دست پيدا كنيم. شايد به همين دليل باشد كه دعا معمولا به فرشتگان و اولياء و انسانهاي پرهيزكار عرضه مي شود. زماني كه شما كسي با قدرت عظيم و بي پاياني را در اختيار داشته باشيد كه بتوانيد به راحتي با او صحبت كنيد، به درگاه او

التماس و زاري كنيد، و به گناهان و اشتاباهاتتان اعتراف كنيد، خيلي راحت تر مي توانيد روح سر كش خود را تخليه سازيد. اما دعا خيلي بيشتر از رسيدن به آرامش است. دعا كردن صحبت كردن با خالقي است كه به شما هستي بخشيده، دعا يعني برقراري ارتباط با يگانه خالق هستي. شما به دعا كردن فراخوانده شده ايد. پروردگار خودش به شما گفته تا بارهاي اضافي ناراحتي ها و مشكلاتتان را با او در ميان بگذاريد. او حتي فرموده تا گستاخانه به درگاهش هجوم ببريد تا به رحمت لايزالش دست پيدا كنيد. او شما را طوري خلق كرده كه نياز داريد همواره به طريقي با او درارتباط باشيد و چه راهي بهتر از دعا كردن؟ دعوت شدگان به مناجات خداوند به تك تك مخلوقاتش علاقه دارد و براي آنها ارزش قائل مي باشد. در كتاب مقدس مي خوانيم كه او حتي شمارش تك تك موهايي را كه بر روي سر هر يك از مخلوتش روييده مي داند. حتي از تمام كارهاي افرادي كه از درگاهش دور شده اند را نيز تحت كنترل و اراده خود دارد. گاهي اوقات شايد برايتان اتفاق افتاده باشد كه فكر كنيد آيا كسي هست كه خود حقيقي شما را بشناسد. بله او كسي نيست جز خالق و آفريننده تان. او منتظر است تا صداي شما را بشنود. شما بايد دعا كنيد زيرا او شما را به اين كار فراخوانده است.زمان دعا كردن بايد اين كار را با اعتقاد و ايمان كامل انجام دهيد و مطمئن باشيد كه خداوند صداي شما را مي شنود و روزي به شما پاسخ خواهد

داد. اگر به دعا كردن ايمان نداشته باشيد چيزي بيشتر از آرامش نصيبتان نخواهد شد. اگر نيروي ايمان در بين نباشد تكرار وردهاي نوشته شده حتي به طور مكرر هم هيچ فايده اي در بر نخواهد داشت. براي رسيدن به حاجات بايد اعتقاد داشته باشيد كه خداوند به شما علاقمند است و منتظر شنيدن صداي شماست. او هميشه به شما كمك خواهد كرد تا نقاط خالي موجود در زندگي خود را به نحوي پر كنيد. او فرموده كه از خاكسترهايي كه ما به وجود آورده ايم زيبايي هاي فراواني مي تواند بيافريند. زماني كه اندوهگين و محزون هستيم او مي توانيد شادي و خوشحالي را به قلب هاي ما هديه كند. ما دعا مي كنيم زيرا از طريق آن نيرو مي گيريم و به خداوند متصل مي شويم. خداوند مشتاق است تا با تك تك ما انسان ها ارتباط برقرار كند. اما متاسفانه خودخواهي ها و طغيان هاي سركش و سمج درونمان مانع رسيدن ما به او مي شوند. ارتباط با پروردگار خداوند روشهاي مختلفي را بر سر راه ما قرارا داده تا از طريق آن بتوانيم به او متصل شويم. او پيامبران را براي ما بر روي زمين فرستاده. آنها نمونه هاي مناسبي براي اخلاق عالي بودند. كساني بودند كه هيچ گاه اجازه نمي دادند تا خودخواهي ها و سركشي هاي دروني شان بر نيروي ايمانشان غلبه كند و اين امر باعث گسيختن پيوندشان با باري تعالي شود. آنها با دشمنان خود مبارزه مي كردند و در اين راه جان خود را از دست مي دادند، بدون اينكه هيچ گناهي به گردن داشته باشند.

خداوند هم ميان آنها و بندگان عادي هيچ تمايز و برتري قائل نمي شد.... روزي خواهد رسيد كه خداوند با نيروي ازلي و ابدي خود حق را بار ديگر بر جهانيان حكمفرما سازد! اين ما هستيم كه بايد اين پل ارتباطي را هر روز بيش از روز گذشته محكم تر سازيم. چه داستان هاي زيادي را در مورد افرادي كه در شرايط بحراني قرارا داشتند و دست نياز به درگاه خداوند بلندكرده و در نهايت به مقصود رسيده اند شنيده ايم. براي بعضي ها شايد اين شروعي براي پيوند با خداوند باشد و براي عده اي ديگر شايد پس از حل مشكل و رفع بحران دوباره همه چيز را به دست فراموشي بسپارند. اما چه باور كنيم و چه آنرا به دست فراموشي بسپاريم نيروي دعا حقيقت دارد و در زندگي عيني شاهد ان خواهيم بود. زماني كه دست به دعا بلند مي كنيد نه تنها خداوند با روي باز به شما پاسخ مي دهد بلكه با اين كار درهاي زندگي خود را به سمت او باز نموده ايد و به راحتي با قلب و سپس تمام وجودتان عجين مي گردد. دعاي شما به منزله دعوتي است كه باعث مي شود باري تعالي به زندگي شما قدم بگذارد. ما دعا مي كنيم تا خداوند كنترل امور زندگي مان را به عهده گيرد و در تمام شرايط ما را ياري كند.دعا براي اينكه بتوانيد رابطه خود را با خالق هستي محكم تر سازيد، جزء مهمترين مناجات هايي است كه شما در تمام طول زندگي خود انجام داده ايد. اين مناجاتي است كه رابطه شما با او

را شكل مي دهد. شما آفريده شده ايد تا با خدا راز و نياز كنيد و فقط از اين طريق مي توانيد به سعادت و خوشي دست پيدا كرده و معناي حقيقي زندگي را در يابيد. چرا دعا مي كنيم؟ خداوند خود ما را به اين كار دعوت كرده نيروي ازلي در اين كار وجود دارد از اين طريق مي توانيم به وجود هستي بخش او وارد شويم با توصل به پيامبران مي توانيم اين كار را انجام دهيداز خدا مي خواهيد تا كنترل تمام امور زندگي ما را به عهده بگيرد خداوند دعا را مقرر كرده تا ما را به سمت خودش رهنمون سازد. چرا نمي خواهيد با ارزش ترين دعاي زندگي خود را بكنيد؟ با اين كار نه تنها چيزي را از دست نمي دهيد بلكه از امتايزهاي بي حد و حصري نيز بهرمند مي شويد. پروردگار مهربان من هيچ وقت عادت به دعا كردن نداشتم، هيچ وقت مطمئن نبودم كه دعاهايم را مستجاب مي كني، امروز مي خواهم كه به تو متوصل شوم. من باور دارم كه تو پيامبران را براي هدايت من فرستاده اي. متشكرم كه آنها را به عنوان پلي براي برقراري ارتباط بين من و خودت قرارا دادي. مي خواهم كه گستاخي ها و خودخواهي هايم را ببخشي. كاري كن تا بتوانم شيوه نادرست زندگي ام را تغيير دهم و راهي را كه تو نشانم دادي پيش گيرم. بگذار تا تو را به درستي بشناسم. خدايا، راههاي مستيقيم را در پيش رويم قرار ده، با تمام وجود تو را مي پرستم بگذار تا تو را بهتر بشناسم و مطابق

ميلت رفتار كنم؛ به اميد تو؛ آمين. قلبتان را بر روي او باز كنيد تا بتوانيد هميشه ارتباطتان را با او برقرار نگه داريد. هر روز از او تقاضاي كمك و ياري كنيد. بخواهيد تا شما را در تمام مراحل زندگي راهنمايي كند. اين اولين قدم در سفر روحاني شما است. اين كار زندگي شما را دگرگون مي سازد! شايد همين امروز راه و رسم مناسب زندگي خود را پيدا كرديد. آيا امروز دعا كرده ايد؟ ما دوست داريم كه صداي شما را بشنويم! اگر شما در اين زمينه سوالاتي در ذهن داريد و يا به دنبال منابعي براي حل مشكل خود مي گرديد ما مي توانيم به راحتي شما را در اين راه ياري كنيم.

چرا بايد ديگران را ببخشيم؟

بخشش ما را با تدبير عالم هستي تطبيق مي دهد، تدبيري كه از طريق آن ياد مي گيريم بپذيريم كه هر اتفاق به اين دليل در زندگي ما رخ مي دهد كه بايد چيزي از آن ياد بگيريم.بخشش ذات و گوهر معنويت است، چراكه ما را براي آزادي غايي و نهاييمان از رنج و عذاب ها آماده مي سازد. بخشش مستلزم اين است كه تواناييمان در خودداري از قضاوت رشد يافته و خود را به دست سرنوشت نامعلوم بسپارد. به هيچ وجه تصادفي نيست كه همه مذاهب و اديان قلبي كه بخشنده باشد را ستايش مي كنند. پيروان دين برهمايي 10 روزي را كه در آن زندگي خود را صرف هريك از 10 ستون دين برهمايي مي كنند را با بخشش بر مبناي درك صحيح و علم صحيح شروع مي كنند و آن را با طلب بخشش از يكديگر

به پايان مي رسانند.به همين طريق، روح واقعي Holi، فستيوال رنگ هندي ها، در آغوش كشيدن يكديگر با فراموش كردن و بخشيدن اشتباهات آنهاست. ذات و گوهر حقيقي زندگي عيسي مسيح و آموزشات او، تمرين بخشش است. همه ما به دنيا آمده اي كه بخشيدن را ياد بگيريم. دكتر ريموند مودي، كه 40 سال روي تجربيات نزديك به مرگ كار مي كرده است، در كتاب خود "زندگي پس از زندگي" (Life after Life) مي نويسد انسانهايي كه پس از مرگ زنده شده اند، ادعا مي كنند نوري خيره كننده مي بينند، كه معمولاً باور بر اين است كه اين نور خداست، كه آنها را تشوبق مي كند به دو چيز اهميت دهند: اول علم و بعد عشق. و بهترين آزمايشي كه نشان مي دهد آيا واقعاً اين دو درس را از زندگي آموخته ايم اين است كه ببينيم تا چه ميزان مي توانيم ديگران را ببخشيم. چرا نمي توانيم ببخشيم؟ مدام در فكر انتقام هستيم. هميشه در فكرمان نفرت و انتقام است چون ديگران را به خاطر اتفاقات بدي كه برايمان رخ داده مقصر مي دانيم. اين خيال باطل به نظر تسلي بخش است. با چنين تصوراتي ديگر لازم نيست خودمان مسئوليتي بر گردن بگيريم و راحت مي توانيم درمورد ديگران قضاوت كنيم بدون اينكه درمورد خودمان قضاوتي شود. اين تصورات باعث مي شود در معرض همدردي، دلسوزي و پذيرش ديگران قرار گيريم. ما نمي بخشيم چون مي ترسيم با بخشش ما فرد مقابل رفتار ناخواسته و غيرمنطقي خود را ادامه دهد. اين يك ترس بي پايه و اساس است. احتمال هاي ديگر هم وجود

دارد كه آن فرد تحت تاثير بخشش ما، به حماقت كار خود پي ببرد و رفتار خود را تغيير دهد. از طرف ديگر، تنفر شما ممكن است زشتي رفتارش را در نظرش توجيه كند. بنابراين، اگر واقعاً مي خواهيد كه تغيير كند، بايد بخشيدن را تمرين كنيد. ما انتظار داريم ديگران همانطور كه ما مي خواهيم رفتار كنند. اين خيلي نامعقول است اما بدون هيچ مقاومتي اتفاق مي افتد، مشروط براينكه ما آن توقع را رها كنيم و اجازه بدهيم مردم طوري رفتار كنند كه ياد گرفته اند و اتفاقات طوري اتفاق بيفتند كه بايد بيفتد. ما بايد از دنيا براي پيشامدهايي كه برايمان اتفاق مي افتد قدردان و شكرگذار باشيم. ما كينه توزي مي كنيم. قبول نمي كنيم كه هر اتفاقي كه برايمان مي افتد درنتيجه همان چيزي است كه خودمان دانه اش را كاشته ايم يعني همان برخوردي كه در مقابل رفتار ديگران يا واكنشي كه در برابر محرك هاي اطراف نشان مي دهيم. هيچكس مسئول تجربه هاي ناخوشايند ما نيست. ترس از اينكه ديگران ما را ضعيف، احمق و ترسو قلمداد كنند. ما فكر مي كنيم بخشش بهانه اي براي فرار، سستي و تنبلي يا بزدلي است و فقط آنها كه قدرت جنگيدن ندارند مي بخشند. اما بين ترسيدن و بخشيدن قاصله خيلي زياد است. بله، افرادي هستند كه ترس هايشان را به شكل بخشش نشان مي دهند اما تصميم شما براي بخشيدن شما را به يك فرد ترسو و بزدل تبديل نمي كند. علاوه بر اين، چرا نبايد قبول كنيم كه نمي توانيم بجنگيم؟ هيچ فضيلتي در جنگيدن نيست. من نمي

دانم چرا همه ما عادت داريم از كسانيكه مي جنگند اسطوره و قهرمان مي سازيم. زماني مي توانيم بگوييم كه عمل خوبي براي اين جهان انجام داده ايم كه به جاي جنگيدن آن سعي كنيم آنرا زندگي كنيم.آناتومي بخشش وقتي از كسي متنفر مي شويد، به او اجازه مي دهيد به شما آسيب برساند و كنترل زندگيتان را در دست گيرد.خطاكاران مثل انسانهاي پست و تبه كار داستان ها مي مانند. تنفر ما از رفتار ديگران، ناراحتي و آشفتگي دروني ما را نشان ميدهد. همه انسانها جايي هستند كه بايد باشند و فقط از آن مي توانند درس بگيرند. وقتي مي بخشيد.... بااينكار فقط به خودتان نه به هيچ كس ديگر نيكي مي كنيد. اينكه نتوانيد كار بدي كه آن فرد عليه شما انجام داده را هضم كنيد، ديگر مشكل شماست نه او. به شما آسيب مي رساند نه او. شواهد بسياري نشان مي دهد نبخشيدن ديگران مي تواند منجر به سنگ صفرا شود. اگر اين مشكل به همسرتان هم سرايت كند، اين سنگ در كليه ها ايجاد مي شود. اين احساسات و عصبانيت ممكن است مشكلات كمر برايتان ايجاد كنيد، البته برحسب اينكه فقداني كه حس مي كنيد درمورد مسائل مالي باشد يا احساسي.اگر در قضاوتتان استاندارد غيرمعقول و بالايي داريد كه بخشيدن را برايتان دشوار مي كند، طبيعت خرده گير و سرزنش كن شما ممكن است مشكلات پيچيده اي براي كبد يا ساير اندام هاي گوارشيتان ايجاد كند. بزرگي گفته است، فهميدن و درك اهميت بخشش از لحاط عقلاني يك چيز است و پياده كردن آن در جسممان يك چيز ديگر. وقتي كينه

مي گيريد، نه تنها به فرد مقابل اجازه مي دهيد به شما آسيب برساند، بلكه به او اجازه مي دهيد هربار كه فكر رفتار او به مخيله تان خطور كرد، كنترل زندگي شما را در دست داشته باشد. وقتي ديگران را مي پذيريد، ديگر آن صدمه و آسيبي كه با قضاوت كردن آنها به شما وارد مي شود را تجربه نخواهيد كرد. 10 سال پيش زني به نام چايتالي (البته نام واقعي او اين نيست) متوجه مي شود كه شوهرش با زني رابطه دارد. گرچه آن مرد بعدها متوجه اشتباهش مي شود و به آن رابطه خاتمه مي دهد اما براي چايتالي خيلي سخت بود كه او را ببخشد. رابطه او به همسرش همينطور بد و بدتر مي شد تاجاييكه يك روز چايتالي از سر ناچاري تصميم مي گيرد به همسرش يك شانس ديگر بدهد. در نيمه هاي اين تمرين گذشت، او شروع به گريه مي كند. با كمك شوهرش و معلم وي، چايتالي متوجه بيهودگي نگه داشتن نفرت و كينه همسرش در دل خود مي شود. الان آنها زندگي بسيار شاد و خوشبختي دارند و از آزادي رهايي از نفرت ها، كينه ها و عصبانيت ها لذت مي برند. با گذشت سلامتيتان را ارتقاء مي دهيد. در بازي جنگ فقط شكست خورده ها هستند. يك ضرب المثل چيني مي گويد، كسي كه كينه توزي مي كند بايد دو قبر بكند. اگر خلاف آن را انجام دهد عمري طولاني و زندگي سالم خواهد داشت. با گذشت شما حقيقت الهي را درك خواهيد كرد. تجربيات بد به اين دليل در زندگي ما اتفاق مي افتند كه

بايد از آنها درس بگيريم. اينكه ياد بگيريم هر اتفاقي كه در زندگيمان مي افتد را نتيجه عمل خودمان بدنيم و كس ديگري را براي آن مقصر نشماريم يكي از اين درس هاست. گاهي اوقات از كسانيكه فكر مي كردم حق نشناس و غيرمنصف هستند بدم مي آمد. اما بعدها، فهميدم آنها مثل آدم بدهاي داستان بودند كه به قيمت اينكه ديگران از آنها بدشان بيايد، به ما كمك مي كنند درس هاي خوبي از داستان بگيريم.با گذشت شما همه كس هستيد. اگر بخواهيم ديگران را جدا از خودمان بدانيم درك اشتباهي داشته ايم. اولين باري كه در كودكي درمورد نيايش عيسي با خداوند درمورد بخشيدن كساني كه او را به صليب كشيدند خواندم، تقريباً داشت گريه ام مي گرفت. اما فهميدم كه ما هم مي توانيم مثل او زندگي كنيم. امروز من مي دانم هركس كه تصور كند آدمها بقيه قسمت هاي بدن او هستند قادر نخواهد بود به طريقي جز طريق عيسي عمل كند. بخشيدن ديگران تنها واكنش معقولي است كه دربرابر كسانيكه با اهانت و توهين با شما برخورد مي كنند، بايد داشته باشيد. درك اين آسان است كه جدايي فقط يك خيال باطل است. بايد اين حقيقت را از ته دل باور داشته باشيم تا بتوانيم با آن زندگي كنيم. با گذشت شما عشق مي دهيد. هربار كه به رفتار غيرمنطقي ديگران واكنش مي دهيم، اجازه مي دهيم تنفرمان جاي ارزش هايمان را بگيرد. اين باعث مي شود رفتاري كه دوست نداريم را تقويت كنيم و احتمال دريافت رفتاري بهتر را از طرف آنها در آينده از خودمان مي گيريم. يك

روز يك مرد مقدس عقربي را مي بيند كه تلاش مي كند از گودالي بيرون آيد تا جان خود را نجات دهد. سريعاً به طرف آن مي رود و با دست لخت سعي مي كند كه به آن حيوان كمك كند. آن عقرب وقتي مرد مي خواهد او را از گودال بيرون مي آورد، دست او را نيش مي زند. اما مرد با وجود درد عقرب را ول نكرده و زمين نمي اندازد. وقتي از او مي پرسند كه چرا آن عقرب را دوباره داخل آب نينداخته او پاسخ مي دهد كه آن عقرب باوجود طبيعت متفاوتش، از او جدا نبوده است. كاري كه عقرب انجام داده براي او كه عقرب است طبيعي بوده پس او چطور مي تواند برخلاف طبيعت خود كه مردي مقدس است و بايد به همه موجودات عشق داشته باشد، انجام دهد؟ عقرب وجود ما وقتي هميشه نيشش با نيش جواب داده شود، چطور ميتواند واكنشي متفاوت ياد بگيرد؟ كسي كه فقط تنفر را تجربه كرده باشد هيچوقت نمي تواند به كسي عشق ببخشد. ما آن چيزي را به ديگران مي دهيم كه درون ما وجود داشته باشد. ياد بگيريم ببخشيم مطمئن باشيد كه مي توانيد ببخشيد. نبايد در مقابل اتفاقاتي كه در زندگيمان مي افتد مقاومت كنيم. اطمينان كنيد، تسليم شويد و اجازه بدهيد كه برايتان پيش بيايد. اميالتان را به اهداف تبديل كنيد. براي همه آنچه كه داريد و همه اتفاقاتي كه برايتان مي افتد شكرگذار و قدردان باشيد چون هر تجربه شما را داناتر و قوي تر خواهد كرد.دست از مقصر كردن ديگران برداريد. وقتي باورتان اين باشد

كه دنيا بايد بر وفق مراد شما بچرخد، همه چيز برايتان سخت مي شود. "او درست به من خبر نداد"، "او به من كلك زد"، "دكتره بي دقت بود" "او به من خيانت كرد" -به نطر مي رسد اينها كاملاً صادقانه باشند. اما درواقعيت، فقط عدم اعتماد ما را در كامل كردن اين جهان و دامن زدن به اين باور باطل كه نه اصول بلكه شانس، فرصت طلبي و بيقانوني در اين جهان حكمراني مي كند و همه مردم مي توانند مطمئن باشند كه تاوقتي به خوبي حيله بازي و نيرنگ كنند مي توانند راهشان را پيش ببرند.مسئوليت پذير باشيد. عصبانيت را دور بريزيد. آنها را حس كنيد و بعد از خودتان بيرون كنيد. آنچه كه هست را همانطور بپذيريد و آنرا با طوري كه فكر مي كنيد بايد باشد مقايسه نكنيد.شروع به دادن كنيد. يادتان باشد هروقت و هرچيزي كه به ديگران بدهيم، آن را به خودمان داده ايم. دادن بخشش را آسانتر مي كند. وقتي تصميم بگيريم بخشش كنيم، تمركز ما به سمت دادن معطوف مي شود تا توقع داشتن. هرچه بيشتر به چيزهايي فكر كنيد كه بايد متعلق به شما مي بود اما به خاطر سوء نيت ديگران از شما گرفته شده است، بيشتر اين جور اتفاقات را به سمت زندگيتان مي كشانيد. تظاهر نكنيد. ما گاهي اوقات تصور مي كنيم بخشش كرده ايم بدون اينكه بدانيم خشم و تنفر هنوز در ناخودآگاه وجود ماست. درواقع، بخشش واقعي يعني هيچوقت نياز به بخشيدن را احساس نكنيد. واكنش هاي خود را بشناسيد. بيشتر اوقات ما روي محرك هايمان تمركز مي كنيم نه واكنش

هايمان. اگر به جاي محرك ها روي واكنشمان متمركز باشيم به جايي مي رسيم كه واكنش ها و عادت هايمان را تحت كنترل خود درمي آوريم و درنتيجه مي توانيم آنها را حل كنيم. اعمال ديگران را بپذيريد. اين چهار فضيلت را بايد هميشه به ذهن داشته باشيد: يك احترام، دلسوزي و توجه به آنها كه در انجام مسئوليتي كه نسبت به ما داشته اند شكست خورده اند، دوم دوستي، بدون تمايل به تملق و سوء استفاده، سوم همدلي، و نه دلسوزي نسبت به فقيران و چهارم شادي نه حسادت نسبت به انسانهاي والا از لحاظ معنوي.دشمنانتان را دوست بداريد. تدريجاً اين كار را هميشه و در مقابل همه به كار گيريد. خود را ببخشيد. از دست خودتان عصباني هستيد چون اعمالتان به شكست ختم شده است-يعني نتيجه اي كه به دست آورده ايد برخلاف انتظاراتتان بوده است. در غياب اين انتظارات دليلي براي عصباني شدن از خودتان نداريد. پس خود را بپذيريد و به خودتان اجازه دهيد اشتباه كند تا بتوانيد از آنها درس بگيريد. زندگي زنداني پرعذاب است تا زمانيكه ياد بگيريد ببخشيد. وقتي انسانهاي والايي مثل بودا به عذاب هاي ما اشاره مي كنند، فقط مي خواهند به ما يادآور شوند كه طبيعت ما سعادت جاوداني است پس بايد خودمان از اين زندانهاي خودساخته رها كنيم. براي آنها كه ياد مي گيرند همه را دوست داشته باشند و ببخشند، زندگي دوباره روي ريل هاي خود برمي گردد و آنها را به سفري لذت بخش از عشق و خوشبختي رهسپار مي كند.

چرا بايد ديگران را ببخشيم؟

بخشش ما را با تدبير عالم هستي تطبيق

مي دهد، تدبيري كه از طريق آن ياد مي گيريم بپذيريم كه هر اتفاق به اين دليل در زندگي ما رخ مي دهد كه بايد چيزي از آن ياد بگيريم.بخشش ذات و گوهر معنويت است، چراكه ما را براي آزادي غايي و نهاييمان از رنج و عذاب ها آماده مي سازد. بخشش مستلزم اين است كه تواناييمان در خودداري از قضاوت رشد يافته و خود را به دست سرنوشت نامعلوم بسپارد. به هيچ وجه تصادفي نيست كه همه مذاهب و اديان قلبي كه بخشنده باشد را ستايش مي كنند. پيروان دين برهمايي 10 روزي را كه در آن زندگي خود را صرف هريك از 10 ستون دين برهمايي مي كنند را با بخشش بر مبناي درك صحيح و علم صحيح شروع مي كنند و آن را با طلب بخشش از يكديگر به پايان مي رسانند.به همين طريق، روح واقعي Holi، فستيوال رنگ هندي ها، در آغوش كشيدن يكديگر با فراموش كردن و بخشيدن اشتباهات آنهاست. ذات و گوهر حقيقي زندگي عيسي مسيح و آموزشات او، تمرين بخشش است. همه ما به دنيا آمده اي كه بخشيدن را ياد بگيريم. دكتر ريموند مودي، كه 40 سال روي تجربيات نزديك به مرگ كار مي كرده است، در كتاب خود "زندگي پس از زندگي" (Life after Life) مي نويسد انسانهايي كه پس از مرگ زنده شده اند، ادعا مي كنند نوري خيره كننده مي بينند، كه معمولاً باور بر اين است كه اين نور خداست، كه آنها را تشوبق مي كند به دو چيز اهميت دهند: اول علم و بعد عشق. و بهترين آزمايشي كه نشان مي دهد

آيا واقعاً اين دو درس را از زندگي آموخته ايم اين است كه ببينيم تا چه ميزان مي توانيم ديگران را ببخشيم. چرا نمي توانيم ببخشيم؟ مدام در فكر انتقام هستيم. هميشه در فكرمان نفرت و انتقام است چون ديگران را به خاطر اتفاقات بدي كه برايمان رخ داده مقصر مي دانيم. اين خيال باطل به نظر تسلي بخش است. با چنين تصوراتي ديگر لازم نيست خودمان مسئوليتي بر گردن بگيريم و راحت مي توانيم درمورد ديگران قضاوت كنيم بدون اينكه درمورد خودمان قضاوتي شود. اين تصورات باعث مي شود در معرض همدردي، دلسوزي و پذيرش ديگران قرار گيريم. ما نمي بخشيم چون مي ترسيم با بخشش ما فرد مقابل رفتار ناخواسته و غيرمنطقي خود را ادامه دهد. اين يك ترس بي پايه و اساس است. احتمال هاي ديگر هم وجود دارد كه آن فرد تحت تاثير بخشش ما، به حماقت كار خود پي ببرد و رفتار خود را تغيير دهد. از طرف ديگر، تنفر شما ممكن است زشتي رفتارش را در نظرش توجيه كند. بنابراين، اگر واقعاً مي خواهيد كه تغيير كند، بايد بخشيدن را تمرين كنيد. ما انتظار داريم ديگران همانطور كه ما مي خواهيم رفتار كنند. اين خيلي نامعقول است اما بدون هيچ مقاومتي اتفاق مي افتد، مشروط براينكه ما آن توقع را رها كنيم و اجازه بدهيم مردم طوري رفتار كنند كه ياد گرفته اند و اتفاقات طوري اتفاق بيفتند كه بايد بيفتد. ما بايد از دنيا براي پيشامدهايي كه برايمان اتفاق مي افتد قدردان و شكرگذار باشيم. ما كينه توزي مي كنيم. قبول نمي كنيم كه هر اتفاقي كه برايمان

مي افتد درنتيجه همان چيزي است كه خودمان دانه اش را كاشته ايم يعني همان برخوردي كه در مقابل رفتار ديگران يا واكنشي كه در برابر محرك هاي اطراف نشان مي دهيم. هيچكس مسئول تجربه هاي ناخوشايند ما نيست. ترس از اينكه ديگران ما را ضعيف، احمق و ترسو قلمداد كنند. ما فكر مي كنيم بخشش بهانه اي براي فرار، سستي و تنبلي يا بزدلي است و فقط آنها كه قدرت جنگيدن ندارند مي بخشند. اما بين ترسيدن و بخشيدن قاصله خيلي زياد است. بله، افرادي هستند كه ترس هايشان را به شكل بخشش نشان مي دهند اما تصميم شما براي بخشيدن شما را به يك فرد ترسو و بزدل تبديل نمي كند. علاوه بر اين، چرا نبايد قبول كنيم كه نمي توانيم بجنگيم؟ هيچ فضيلتي در جنگيدن نيست. من نمي دانم چرا همه ما عادت داريم از كسانيكه مي جنگند اسطوره و قهرمان مي سازيم. زماني مي توانيم بگوييم كه عمل خوبي براي اين جهان انجام داده ايم كه به جاي جنگيدن آن سعي كنيم آنرا زندگي كنيم.آناتومي بخشش وقتي از كسي متنفر مي شويد، به او اجازه مي دهيد به شما آسيب برساند و كنترل زندگيتان را در دست گيرد.خطاكاران مثل انسانهاي پست و تبه كار داستان ها مي مانند. تنفر ما از رفتار ديگران، ناراحتي و آشفتگي دروني ما را نشان ميدهد. همه انسانها جايي هستند كه بايد باشند و فقط از آن مي توانند درس بگيرند. وقتي مي بخشيد.... بااينكار فقط به خودتان نه به هيچ كس ديگر نيكي مي كنيد. اينكه نتوانيد كار بدي كه آن فرد عليه شما انجام

داده را هضم كنيد، ديگر مشكل شماست نه او. به شما آسيب مي رساند نه او. شواهد بسياري نشان مي دهد نبخشيدن ديگران مي تواند منجر به سنگ صفرا شود. اگر اين مشكل به همسرتان هم سرايت كند، اين سنگ در كليه ها ايجاد مي شود. اين احساسات و عصبانيت ممكن است مشكلات كمر برايتان ايجاد كنيد، البته برحسب اينكه فقداني كه حس مي كنيد درمورد مسائل مالي باشد يا احساسي.اگر در قضاوتتان استاندارد غيرمعقول و بالايي داريد كه بخشيدن را برايتان دشوار مي كند، طبيعت خرده گير و سرزنش كن شما ممكن است مشكلات پيچيده اي براي كبد يا ساير اندام هاي گوارشيتان ايجاد كند. بزرگي گفته است، فهميدن و درك اهميت بخشش از لحاط عقلاني يك چيز است و پياده كردن آن در جسممان يك چيز ديگر. وقتي كينه مي گيريد، نه تنها به فرد مقابل اجازه مي دهيد به شما آسيب برساند، بلكه به او اجازه مي دهيد هربار كه فكر رفتار او به مخيله تان خطور كرد، كنترل زندگي شما را در دست داشته باشد. وقتي ديگران را مي پذيريد، ديگر آن صدمه و آسيبي كه با قضاوت كردن آنها به شما وارد مي شود را تجربه نخواهيد كرد. 10 سال پيش زني به نام چايتالي (البته نام واقعي او اين نيست) متوجه مي شود كه شوهرش با زني رابطه دارد. گرچه آن مرد بعدها متوجه اشتباهش مي شود و به آن رابطه خاتمه مي دهد اما براي چايتالي خيلي سخت بود كه او را ببخشد. رابطه او به همسرش همينطور بد و بدتر مي شد تاجاييكه يك روز چايتالي از

سر ناچاري تصميم مي گيرد به همسرش يك شانس ديگر بدهد. در نيمه هاي اين تمرين گذشت، او شروع به گريه مي كند. با كمك شوهرش و معلم وي، چايتالي متوجه بيهودگي نگه داشتن نفرت و كينه همسرش در دل خود مي شود. الان آنها زندگي بسيار شاد و خوشبختي دارند و از آزادي رهايي از نفرت ها، كينه ها و عصبانيت ها لذت مي برند. با گذشت سلامتيتان را ارتقاء مي دهيد. در بازي جنگ فقط شكست خورده ها هستند. يك ضرب المثل چيني مي گويد، كسي كه كينه توزي مي كند بايد دو قبر بكند. اگر خلاف آن را انجام دهد عمري طولاني و زندگي سالم خواهد داشت. با گذشت شما حقيقت الهي را درك خواهيد كرد. تجربيات بد به اين دليل در زندگي ما اتفاق مي افتند كه بايد از آنها درس بگيريم. اينكه ياد بگيريم هر اتفاقي كه در زندگيمان مي افتد را نتيجه عمل خودمان بدنيم و كس ديگري را براي آن مقصر نشماريم يكي از اين درس هاست. گاهي اوقات از كسانيكه فكر مي كردم حق نشناس و غيرمنصف هستند بدم مي آمد. اما بعدها، فهميدم آنها مثل آدم بدهاي داستان بودند كه به قيمت اينكه ديگران از آنها بدشان بيايد، به ما كمك مي كنند درس هاي خوبي از داستان بگيريم.با گذشت شما همه كس هستيد. اگر بخواهيم ديگران را جدا از خودمان بدانيم درك اشتباهي داشته ايم. اولين باري كه در كودكي درمورد نيايش عيسي با خداوند درمورد بخشيدن كساني كه او را به صليب كشيدند خواندم، تقريباً داشت گريه ام مي گرفت. اما فهميدم كه ما

هم مي توانيم مثل او زندگي كنيم. امروز من مي دانم هركس كه تصور كند آدمها بقيه قسمت هاي بدن او هستند قادر نخواهد بود به طريقي جز طريق عيسي عمل كند. بخشيدن ديگران تنها واكنش معقولي است كه دربرابر كسانيكه با اهانت و توهين با شما برخورد مي كنند، بايد داشته باشيد. درك اين آسان است كه جدايي فقط يك خيال باطل است. بايد اين حقيقت را از ته دل باور داشته باشيم تا بتوانيم با آن زندگي كنيم. با گذشت شما عشق مي دهيد. هربار كه به رفتار غيرمنطقي ديگران واكنش مي دهيم، اجازه مي دهيم تنفرمان جاي ارزش هايمان را بگيرد. اين باعث مي شود رفتاري كه دوست نداريم را تقويت كنيم و احتمال دريافت رفتاري بهتر را از طرف آنها در آينده از خودمان مي گيريم. يك روز يك مرد مقدس عقربي را مي بيند كه تلاش مي كند از گودالي بيرون آيد تا جان خود را نجات دهد. سريعاً به طرف آن مي رود و با دست لخت سعي مي كند كه به آن حيوان كمك كند. آن عقرب وقتي مرد مي خواهد او را از گودال بيرون مي آورد، دست او را نيش مي زند. اما مرد با وجود درد عقرب را ول نكرده و زمين نمي اندازد. وقتي از او مي پرسند كه چرا آن عقرب را دوباره داخل آب نينداخته او پاسخ مي دهد كه آن عقرب باوجود طبيعت متفاوتش، از او جدا نبوده است. كاري كه عقرب انجام داده براي او كه عقرب است طبيعي بوده پس او چطور مي تواند برخلاف طبيعت خود كه مردي

مقدس است و بايد به همه موجودات عشق داشته باشد، انجام دهد؟ عقرب وجود ما وقتي هميشه نيشش با نيش جواب داده شود، چطور ميتواند واكنشي متفاوت ياد بگيرد؟ كسي كه فقط تنفر را تجربه كرده باشد هيچوقت نمي تواند به كسي عشق ببخشد. ما آن چيزي را به ديگران مي دهيم كه درون ما وجود داشته باشد. ياد بگيريم ببخشيم مطمئن باشيد كه مي توانيد ببخشيد. نبايد در مقابل اتفاقاتي كه در زندگيمان مي افتد مقاومت كنيم. اطمينان كنيد، تسليم شويد و اجازه بدهيد كه برايتان پيش بيايد. اميالتان را به اهداف تبديل كنيد. براي همه آنچه كه داريد و همه اتفاقاتي كه برايتان مي افتد شكرگذار و قدردان باشيد چون هر تجربه شما را داناتر و قوي تر خواهد كرد.دست از مقصر كردن ديگران برداريد. وقتي باورتان اين باشد كه دنيا بايد بر وفق مراد شما بچرخد، همه چيز برايتان سخت مي شود. "او درست به من خبر نداد"، "او به من كلك زد"، "دكتره بي دقت بود" "او به من خيانت كرد" -به نطر مي رسد اينها كاملاً صادقانه باشند. اما درواقعيت، فقط عدم اعتماد ما را در كامل كردن اين جهان و دامن زدن به اين باور باطل كه نه اصول بلكه شانس، فرصت طلبي و بيقانوني در اين جهان حكمراني مي كند و همه مردم مي توانند مطمئن باشند كه تاوقتي به خوبي حيله بازي و نيرنگ كنند مي توانند راهشان را پيش ببرند.مسئوليت پذير باشيد. عصبانيت را دور بريزيد. آنها را حس كنيد و بعد از خودتان بيرون كنيد. آنچه كه هست را همانطور بپذيريد و آنرا با طوري

كه فكر مي كنيد بايد باشد مقايسه نكنيد.شروع به دادن كنيد. يادتان باشد هروقت و هرچيزي كه به ديگران بدهيم، آن را به خودمان داده ايم. دادن بخشش را آسانتر مي كند. وقتي تصميم بگيريم بخشش كنيم، تمركز ما به سمت دادن معطوف مي شود تا توقع داشتن. هرچه بيشتر به چيزهايي فكر كنيد كه بايد متعلق به شما مي بود اما به خاطر سوء نيت ديگران از شما گرفته شده است، بيشتر اين جور اتفاقات را به سمت زندگيتان مي كشانيد. تظاهر نكنيد. ما گاهي اوقات تصور مي كنيم بخشش كرده ايم بدون اينكه بدانيم خشم و تنفر هنوز در ناخودآگاه وجود ماست. درواقع، بخشش واقعي يعني هيچوقت نياز به بخشيدن را احساس نكنيد. واكنش هاي خود را بشناسيد. بيشتر اوقات ما روي محرك هايمان تمركز مي كنيم نه واكنش هايمان. اگر به جاي محرك ها روي واكنشمان متمركز باشيم به جايي مي رسيم كه واكنش ها و عادت هايمان را تحت كنترل خود درمي آوريم و درنتيجه مي توانيم آنها را حل كنيم. اعمال ديگران را بپذيريد. اين چهار فضيلت را بايد هميشه به ذهن داشته باشيد: يك احترام، دلسوزي و توجه به آنها كه در انجام مسئوليتي كه نسبت به ما داشته اند شكست خورده اند، دوم دوستي، بدون تمايل به تملق و سوء استفاده، سوم همدلي، و نه دلسوزي نسبت به فقيران و چهارم شادي نه حسادت نسبت به انسانهاي والا از لحاظ معنوي.دشمنانتان را دوست بداريد. تدريجاً اين كار را هميشه و در مقابل همه به كار گيريد. خود را ببخشيد. از دست خودتان عصباني هستيد چون اعمالتان به شكست

ختم شده است-يعني نتيجه اي كه به دست آورده ايد برخلاف انتظاراتتان بوده است. در غياب اين انتظارات دليلي براي عصباني شدن از خودتان نداريد. پس خود را بپذيريد و به خودتان اجازه دهيد اشتباه كند تا بتوانيد از آنها درس بگيريد. زندگي زنداني پرعذاب است تا زمانيكه ياد بگيريد ببخشيد. وقتي انسانهاي والايي مثل بودا به عذاب هاي ما اشاره مي كنند، فقط مي خواهند به ما يادآور شوند كه طبيعت ما سعادت جاوداني است پس بايد خودمان از اين زندانهاي خودساخته رها كنيم. براي آنها كه ياد مي گيرند همه را دوست داشته باشند و ببخشند، زندگي دوباره روي ريل هاي خود برمي گردد و آنها را به سفري لذت بخش از عشق و خوشبختي رهسپار مي كند.

چرا شيطان وجود داد ؟

اگر خدا وجود دارد پس چرا در جهان شيطان نيز هست؟ شايد اين پرسش به ذهن بسياري از انسان ها رسيده باشد و هميشه به عنوان يك سوال بي پاسخ باقي مانده باشد. ساده ترين راه پاسخ به اين پرسش، اين است كه اندكي به ذات و وجود حقيقي خداوند دقيقتر بنگريم و ببينيم كه خواسته او از بشريت چيست. با مسئله كاملا منطقي برخورد مي كنيم. خداوند ما را دوست دارد و در مقابل از ما نيز انتظار دارد كه را دوست داشته باشيم. و ما چطور مي توانيم او را دوست داشته باشيم مگر اينكه توانايي و آزادي دوست داشتن را داشته باشيم؟ خداوند مي توانست ما را مانند ربات هايي خلق كنيد كه تمام مدت بگويند "دوستت دارم، دوستت دارم، دوستت دارم" اما اگر اين چنين مي شد در حقيقت ما را

وادار به اين كار كرده بودند و يك چنيني دوست داشتني، يك عشق حقيقي قلمداد نميشود. عشق زماني معنا پيدا مي كند كه ما حق انتخاب داشته باشيد. تنها در اين صورت است كه شما مي توانيد دوست نداشتن خداوند را انتخاب كنيد، درست همان كاري كه شيطان انجام داد. ذات شيطان سرشار از كينه و نفرت است. بنابراين زماني كه خداوند حق انتخاب را پيش روي ما قرار داد موهبتي بزرگ را بر سر راهمان گذاشت كه با توجه به انتخاب هاي آگاهانه خود بتوانيم آنرا به نعمت و يا مصيبت و بلا تبديل كنيم.دليل وجود شيطان در طبيعت به اين خاطر نيست كه چون خدا وجود دارد پس در مقابل او بايد يك شيطان نيز وجود داشته باشد، بلكه علت اصلي وجود شيطان از آزادي عملي نشئت مي گيرد كه خداوند بر سر راه انسانها قرار داده است. عشق تنها در حضور شيطان(نفرت) است كه معني پيدا مي كند و همانطور كه مي دانيم شيطان هميشه زود گذر و موقتي بوده اما عشق حقيقي تا بينهايت ادامه دارد و براي هميشه پايدار باقي خواهد ماند؛ تمام دردها و رنج هايي را كه امروزه شاهد آن هستيم دليلي جز اين ندارند كه بشريت راه نادرست را انتخاب مي كند. خداوند مي توانست حق انتخاب را از ما بگيرد اما او اين كار را انجام نداد. اميدوارم كه شما نيز از آزادي عمل خود به نحو احسن استفاده كرده و راه راست كه در نهايت راه پروردگار است را انتخاب كنيد. خداوند عين واقعيت است، او ما را عاشقانه دوست مي دارد و هر اتفاق

ناگواري كه قلب ما را بشكند او را نيز آزرده مي سازد. زماني كه خداوند جهان را خلقت نمود چيزي جز زيبايي و كمال در آن يافت نمي شد. او زن و مرد را خلق كرد و به آنها آزادي داد. انتخاب هاي آنها بود كه گناه را به وجود آورد. دنياي كامل و بدون نقصي كه خدا آفريده بود به تدريج از بين رفت، اما او آزادي عمل و حق انتخاب را از ما سلب نكرد. او بار ديگر از طريق انبيا و اولياي خود، رستگاري را به سمت ما فرستاد، او رسولاني را برايمان فرستاد تا از گناهان خود توبه كنيم و بار ديگر به درگاهش نزديك شويم. هميشه براي اميدواري دليلي وجود دارد، حتي همين حالا. در كتاب هاي آسماني اينطور مي خوانيم كه خداوند هيچ گاه ما را به حال خودمان واگذار نمي كند. او ميتوانيد شرايط بد را به وضعيت مطلوب تبديل كند. او مي تواند از شيطان فرشته بسازد و به همه انسانها اميد و آرامش هديه دهد. شما مي توانيد همين امشب خودتان را با صلح و آرامش آشنا كنيد. در يك نوشته كهن اينطور مي خوانيم كه "بياييد در جهان صلح ايجاد كنيم و بگذاريد نقطه شروع آن در وجود خودمان باشد." معناي صلح در اين جمله چه صلح جهان شمول باشد چه آرامش قلبي هر فرد، مي تواند همين حالا از هر يك از شما آغاز گردد. خداوند آنقدر ما را دوست دارد كه براي راهنمايي ما پيامبران بيشماري را بر روي زمين فرستاده است؛ ما نيز اگر به او ايمان بياوريم چيزي جز زندگي ابدي

در انتظارمان نخواهد بود. شما همين حالا با نيروي دعا مي توانيد با پروردگار ارتباط برقرار كنيد. دعا يعني صحبت كردن با خداوند. خداوند از درون قلب تمام انسان ها اگاه است به همين دليل كلمات، نقش مهمي را بازي نمي كنند. در اين قسمت براي شما يك دعاي پيشنهادي داريم: خدايا! من در اين لحظه بيش از هر زمان ديگري به وجود تو نياز دارم، به درياي پر تلاطم ذهنم آرامش ببخشاي. در حالي كه قلبم شكسته شده و در كشاكش درد و رنج قرار دارم به سوي تو پناه مي آورم. از تو مي خواهم گناهم را ببخشي و آرامش و راحتي را به زندگي من ارزاني داري. من درهاي زندگي ام را به سوي تو مي گشايم و به كسي جز تو توكل ندارم." اگر شما اين دعا را عاجزانه و مخلصانه به درگاه پروردگار بخوانيد، مطمئن باشيد كه با او ارتباط برقرار كرده ايد. او در لحظات دشوار به شما كمك كرده و آسايش و راحتي را برايتان به ارمغان مي آورد. او به ما وعده "آرامشي را داده كه فراي ادراك و ذهنيت بشر" است. به عبارت ديگر صلح و آرامش در كل جهان. او در اوج آشفتگي و غوغايي كه در جهان برپاست، صلح و آرامش را به بنده هايش هديه مي كند. وجود او تا ابد تغيير ناپذير و جاويدان باقي خواهد ماند.

چرا شيطان وجود داد ؟

اگر خدا وجود دارد پس چرا در جهان شيطان نيز هست؟ شايد اين پرسش به ذهن بسياري از انسان ها رسيده باشد و هميشه به عنوان يك سوال بي پاسخ باقي مانده

باشد. ساده ترين راه پاسخ به اين پرسش، اين است كه اندكي به ذات و وجود حقيقي خداوند دقيقتر بنگريم و ببينيم كه خواسته او از بشريت چيست. با مسئله كاملا منطقي برخورد مي كنيم. خداوند ما را دوست دارد و در مقابل از ما نيز انتظار دارد كه را دوست داشته باشيم. و ما چطور مي توانيم او را دوست داشته باشيم مگر اينكه توانايي و آزادي دوست داشتن را داشته باشيم؟ خداوند مي توانست ما را مانند ربات هايي خلق كنيد كه تمام مدت بگويند "دوستت دارم، دوستت دارم، دوستت دارم" اما اگر اين چنين مي شد در حقيقت ما را وادار به اين كار كرده بودند و يك چنيني دوست داشتني، يك عشق حقيقي قلمداد نميشود. عشق زماني معنا پيدا مي كند كه ما حق انتخاب داشته باشيد. تنها در اين صورت است كه شما مي توانيد دوست نداشتن خداوند را انتخاب كنيد، درست همان كاري كه شيطان انجام داد. ذات شيطان سرشار از كينه و نفرت است. بنابراين زماني كه خداوند حق انتخاب را پيش روي ما قرار داد موهبتي بزرگ را بر سر راهمان گذاشت كه با توجه به انتخاب هاي آگاهانه خود بتوانيم آنرا به نعمت و يا مصيبت و بلا تبديل كنيم.دليل وجود شيطان در طبيعت به اين خاطر نيست كه چون خدا وجود دارد پس در مقابل او بايد يك شيطان نيز وجود داشته باشد، بلكه علت اصلي وجود شيطان از آزادي عملي نشئت مي گيرد كه خداوند بر سر راه انسانها قرار داده است. عشق تنها در حضور شيطان(نفرت) است كه معني پيدا مي كند و

همانطور كه مي دانيم شيطان هميشه زود گذر و موقتي بوده اما عشق حقيقي تا بينهايت ادامه دارد و براي هميشه پايدار باقي خواهد ماند؛ تمام دردها و رنج هايي را كه امروزه شاهد آن هستيم دليلي جز اين ندارند كه بشريت راه نادرست را انتخاب مي كند. خداوند مي توانست حق انتخاب را از ما بگيرد اما او اين كار را انجام نداد. اميدوارم كه شما نيز از آزادي عمل خود به نحو احسن استفاده كرده و راه راست كه در نهايت راه پروردگار است را انتخاب كنيد. خداوند عين واقعيت است، او ما را عاشقانه دوست مي دارد و هر اتفاق ناگواري كه قلب ما را بشكند او را نيز آزرده مي سازد. زماني كه خداوند جهان را خلقت نمود چيزي جز زيبايي و كمال در آن يافت نمي شد. او زن و مرد را خلق كرد و به آنها آزادي داد. انتخاب هاي آنها بود كه گناه را به وجود آورد. دنياي كامل و بدون نقصي كه خدا آفريده بود به تدريج از بين رفت، اما او آزادي عمل و حق انتخاب را از ما سلب نكرد. او بار ديگر از طريق انبيا و اولياي خود، رستگاري را به سمت ما فرستاد، او رسولاني را برايمان فرستاد تا از گناهان خود توبه كنيم و بار ديگر به درگاهش نزديك شويم. هميشه براي اميدواري دليلي وجود دارد، حتي همين حالا. در كتاب هاي آسماني اينطور مي خوانيم كه خداوند هيچ گاه ما را به حال خودمان واگذار نمي كند. او ميتوانيد شرايط بد را به وضعيت مطلوب تبديل كند. او مي تواند از

شيطان فرشته بسازد و به همه انسانها اميد و آرامش هديه دهد. شما مي توانيد همين امشب خودتان را با صلح و آرامش آشنا كنيد. در يك نوشته كهن اينطور مي خوانيم كه "بياييد در جهان صلح ايجاد كنيم و بگذاريد نقطه شروع آن در وجود خودمان باشد." معناي صلح در اين جمله چه صلح جهان شمول باشد چه آرامش قلبي هر فرد، مي تواند همين حالا از هر يك از شما آغاز گردد. خداوند آنقدر ما را دوست دارد كه براي راهنمايي ما پيامبران بيشماري را بر روي زمين فرستاده است؛ ما نيز اگر به او ايمان بياوريم چيزي جز زندگي ابدي در انتظارمان نخواهد بود. شما همين حالا با نيروي دعا مي توانيد با پروردگار ارتباط برقرار كنيد. دعا يعني صحبت كردن با خداوند. خداوند از درون قلب تمام انسان ها اگاه است به همين دليل كلمات، نقش مهمي را بازي نمي كنند. در اين قسمت براي شما يك دعاي پيشنهادي داريم: خدايا! من در اين لحظه بيش از هر زمان ديگري به وجود تو نياز دارم، به درياي پر تلاطم ذهنم آرامش ببخشاي. در حالي كه قلبم شكسته شده و در كشاكش درد و رنج قرار دارم به سوي تو پناه مي آورم. از تو مي خواهم گناهم را ببخشي و آرامش و راحتي را به زندگي من ارزاني داري. من درهاي زندگي ام را به سوي تو مي گشايم و به كسي جز تو توكل ندارم." اگر شما اين دعا را عاجزانه و مخلصانه به درگاه پروردگار بخوانيد، مطمئن باشيد كه با او ارتباط برقرار كرده ايد. او در لحظات دشوار

به شما كمك كرده و آسايش و راحتي را برايتان به ارمغان مي آورد. او به ما وعده "آرامشي را داده كه فراي ادراك و ذهنيت بشر" است. به عبارت ديگر صلح و آرامش در كل جهان. او در اوج آشفتگي و غوغايي كه در جهان برپاست، صلح و آرامش را به بنده هايش هديه مي كند. وجود او تا ابد تغيير ناپذير و جاويدان باقي خواهد ماند.

چگونه به افراد روحيه بدهيم؟

پيش از هر چيز بايد توجه داشت كه فردي كه به بيماري حادي مبتلا مي شود، مجازاتش مرگ نيست. طرز برخورد صحيح و همكاري دوستان، خانواده و پزشكان ميتواند تفاوت عمده اي ميان مرگ و زندگي بيمار ايجاد نمايد. اگر بخواهيم به اين دست بيماران نگاه دقيق تري داشته باشيم، متوجه مي شويم كه بيماري تنها به جسم آنها صدمه نمي زند، بلكه روحشان را نيز در بر مي گيرد. افرادي كه دچار بيماري هاي وخيم مي شوند، خيلي سريع اعتماد به نفسشان را از دست داده و از ترس قادر به انجام هيچ كاري نيستند. هيچ مقاومتي از خود نشان نمي دهند و اين امر نهايتاً به افسردگي و نااميدي در آنها مبدل مي گردد. آنها نيازمند رهنمون هايي هستند تا بتوانند راحت تر با اين بحران زندگي خود كنار بيايند.چگونه مي توان افراد را تشويق به استفاده از نيروهاي دروني براي شفا و سلامتي كرد؟ اگر بخواهيم در اين زمينه به 2 كليد اساسي اشاره كنيم مي توانيم از "درك" و برقراري "ارتباط" ياد كنيم.درك به اين معناست كه بيمار مي بايست بفهمد كه كمتر مي توان از نتيجه بيماري هاي جدي از جمله سرطان

و يا ناراحتي هاي قلبي اجتناب كرد. لازم نيست كه با خودش بگويد سرنوشت من بيماري است. همه پزشكان، بيماراني داشتند كه روزي در آستانه مرگ قرار داشتند و درست زماني كه ديگر به بهبودي آنها هيچ اميدي نمي رفت به طور معجزه آسايي شفا يافتند، اما چون علم پزشكي قادر به تشريح مسائل اينچنيني نيست، معمولاً اهميت آنها ناديده گرفته مي شود. اين روزه علم آنقدر به مصونيت هاي ظاهري از خطاي دارو ها ايمان پيدا كرده كه به ساير احتمال ها هيچ توجهي ندارد. بهبودي هاي شگفت آور را با واژه هايي از قبيل " اتفاقي" كم ارزش جلوه مي دهد كه بيشتر مفهوم "بي معنا" مي دهد تا هر چيز ديگر.بار ها و بارها دو بيماري را كه در بخش مراقبت هاي ويژه (ICU) بستري شده بودند را زير نظر داشتم. در يك زمان معين يكي از آنها حالش رو به بهبودي رفت و نشانه هايي از بهبودي در علائم حياتي او ظاهر شد. اين در حالي بود كه اوضاع بيمار ديگر هر روز بد تر مي شد و اين موضوع آنقدر ادامه پيدا كرد كه وخامت بيماري، جان او را گرفت. دليل يك چنين واقعه اي هميشه براي من تعجب آور بود. نهايتاً به اين نتيجه رسيدم كه موقعيت ذهن بيمار يكي از فاكتورهاي كليدي در تعيين سرنوشت بيماري است. روحيه دادن شخصي، امكان پذير بوده و از اهميت بالايي برخوردار مي باشد. تحقيقات هم اين امر را اثبات كرده اند: اگر فرد بخواهد زندگي كند، همين تفكر از هر قرص و دارويي براي بهبودي او موثرتر عمل خواهد كرد. درك،

همچنين شامل مطالعه تمام موضوعات مربوط به بيماري شما مي شود. ميتوانيد از منابع آنلاين استفاده كنيد، و تا جايي كه مي توانيد تحقيق كنيد. هر چقدر آگاهي شما افزايش پيدا كند، بهتر مي توانيد از خودتان مراقبت كند. خودتان را در زمينه بيماري آموزش دهيد؛ براي كسب اطلاعات در زمينه هر نوع بيماري مي توانيد از اينترنت، و كتابخانه هايي نظير كتابخانه مجلس، كتابخانه سازمان قلب و عروق و سرطان نيز استفاده كنيد. برقراري ارتباط هم از پزشك شروع مي شود. بايد به او بگوييد كه با تمام وجود قصد مبارزه با بيماري را داريد. سؤال هاي خود را با او مطرح كنيد. در مورد يافته هاي مختلف، پي آمدها، و فاكتورهاي ريسك هر يك با او مشورت كنيد، و هيچ گاه براي مشاوره با پزشك ديگر تعلل نكنيد. برقراري ارتباط با كسانيكه دوستشان مي داريد نيز دراين زمينه مفيد واقع خواهد شد. معمولاً رفتار دوستان و اعضاي خانواده در مقابل بيماران تغيير پيدا مي كند. آنها معمولاً از برخوردهاي معنادار اجتناب مي كنند. اين امر باعث ايجاد حس تنهايي و جدايي در بيمار مي شود. در مورد احساسات شخصي خود با آنها رو راست باشيد. به آنها بگوييد كه دوست داريد در مقابل شما چگونه واكنش نشان دهند. از آنها بخواهيد كه احساسات قلبيشان را با شما در ميان بگذارند، به همين منظور مي توانيد پيش قدم شده و ابتدا خوتان عواطف شخصي تان را با آنها در ميان بگذاريد. از همه مهمتر بايد ياد بگيريد كه با خودتان ارتباط برقرار كنيد. سعي كنيد روش هاي ساده برخي از متدهاي تمدد اعصاب را

فرا گرفته و از آن براي تقويت اراده شخصي بهره ببريد. با اين كار توجه شما به خودتان معطوف شده و با هشياري كامل با بيماري برخورد مي كنيد. فراگيري تمدد اعصاب و ساير متدهاي مديتيشن آسان است. ميتوان گفت كه بايد محيط آرامي را انتخاب كنيد و بعد تصوير يك منطقه دلپذير را در ذهنتان به مجسم كنيد و بعد عبارتي را كه برايتان معناي خاصي دارد، مانند "خدا" و يا "آرامش" را تكرار كنيد و بر روي تنفس خود تمركز كنيد. نوشتن خاطرات شخصي نيز يكي ديگر از راههاي سودمند براي ابراز تمايلات و احساسات دورني مي باشد. اگر مي خواهيد با بيماراني كه دچار مريضي هاي بسيار سختي بودند، اما توانستند بر بيماري خود پيروز شده و بهبودي پيدا كنند، ارتباط برقرار كنيد. مي توانيد كتاب "مقابله دليرانه" را مطالعه نماييد. كتاب در مورد زندگي 7 بيمار است كه خواست آنها براي زندگي، دنياي جديدي را در برابر بيماري هايشان باز كرده. آنها زنده ماندند، البته نه به خاطر مداواي پزشكي بلكه دليل آن چيزي خارج از حيطه علم پزشكي است. اين افراد فوق العاده، ثابت كردند كه هميشه وقايع بسيار ديگري در مورد بيماري ها وجود دارد. بيماري بحراني است كه مي تواند كيفيت زندگي شما و همچنين ارتبطتان با ديگران و حتي خودتان را تغيير دهد .

چگونه به افراد روحيه بدهيم؟

پيش از هر چيز بايد توجه داشت كه فردي كه به بيماري حادي مبتلا مي شود، مجازاتش مرگ نيست. طرز برخورد صحيح و همكاري دوستان، خانواده و پزشكان ميتواند تفاوت عمده اي ميان مرگ و زندگي بيمار ايجاد نمايد. اگر

بخواهيم به اين دست بيماران نگاه دقيق تري داشته باشيم، متوجه مي شويم كه بيماري تنها به جسم آنها صدمه نمي زند، بلكه روحشان را نيز در بر مي گيرد. افرادي كه دچار بيماري هاي وخيم مي شوند، خيلي سريع اعتماد به نفسشان را از دست داده و از ترس قادر به انجام هيچ كاري نيستند. هيچ مقاومتي از خود نشان نمي دهند و اين امر نهايتاً به افسردگي و نااميدي در آنها مبدل مي گردد. آنها نيازمند رهنمون هايي هستند تا بتوانند راحت تر با اين بحران زندگي خود كنار بيايند.چگونه مي توان افراد را تشويق به استفاده از نيروهاي دروني براي شفا و سلامتي كرد؟ اگر بخواهيم در اين زمينه به 2 كليد اساسي اشاره كنيم مي توانيم از "درك" و برقراري "ارتباط" ياد كنيم.درك به اين معناست كه بيمار مي بايست بفهمد كه كمتر مي توان از نتيجه بيماري هاي جدي از جمله سرطان و يا ناراحتي هاي قلبي اجتناب كرد. لازم نيست كه با خودش بگويد سرنوشت من بيماري است. همه پزشكان، بيماراني داشتند كه روزي در آستانه مرگ قرار داشتند و درست زماني كه ديگر به بهبودي آنها هيچ اميدي نمي رفت به طور معجزه آسايي شفا يافتند، اما چون علم پزشكي قادر به تشريح مسائل اينچنيني نيست، معمولاً اهميت آنها ناديده گرفته مي شود. اين روزه علم آنقدر به مصونيت هاي ظاهري از خطاي دارو ها ايمان پيدا كرده كه به ساير احتمال ها هيچ توجهي ندارد. بهبودي هاي شگفت آور را با واژه هايي از قبيل " اتفاقي" كم ارزش جلوه مي دهد كه بيشتر مفهوم "بي معنا"

مي دهد تا هر چيز ديگر.بار ها و بارها دو بيماري را كه در بخش مراقبت هاي ويژه (ICU) بستري شده بودند را زير نظر داشتم. در يك زمان معين يكي از آنها حالش رو به بهبودي رفت و نشانه هايي از بهبودي در علائم حياتي او ظاهر شد. اين در حالي بود كه اوضاع بيمار ديگر هر روز بد تر مي شد و اين موضوع آنقدر ادامه پيدا كرد كه وخامت بيماري، جان او را گرفت. دليل يك چنين واقعه اي هميشه براي من تعجب آور بود. نهايتاً به اين نتيجه رسيدم كه موقعيت ذهن بيمار يكي از فاكتورهاي كليدي در تعيين سرنوشت بيماري است. روحيه دادن شخصي، امكان پذير بوده و از اهميت بالايي برخوردار مي باشد. تحقيقات هم اين امر را اثبات كرده اند: اگر فرد بخواهد زندگي كند، همين تفكر از هر قرص و دارويي براي بهبودي او موثرتر عمل خواهد كرد. درك، همچنين شامل مطالعه تمام موضوعات مربوط به بيماري شما مي شود. ميتوانيد از منابع آنلاين استفاده كنيد، و تا جايي كه مي توانيد تحقيق كنيد. هر چقدر آگاهي شما افزايش پيدا كند، بهتر مي توانيد از خودتان مراقبت كند. خودتان را در زمينه بيماري آموزش دهيد؛ براي كسب اطلاعات در زمينه هر نوع بيماري مي توانيد از اينترنت، و كتابخانه هايي نظير كتابخانه مجلس، كتابخانه سازمان قلب و عروق و سرطان نيز استفاده كنيد. برقراري ارتباط هم از پزشك شروع مي شود. بايد به او بگوييد كه با تمام وجود قصد مبارزه با بيماري را داريد. سؤال هاي خود را با او مطرح كنيد. در مورد يافته هاي

مختلف، پي آمدها، و فاكتورهاي ريسك هر يك با او مشورت كنيد، و هيچ گاه براي مشاوره با پزشك ديگر تعلل نكنيد. برقراري ارتباط با كسانيكه دوستشان مي داريد نيز دراين زمينه مفيد واقع خواهد شد. معمولاً رفتار دوستان و اعضاي خانواده در مقابل بيماران تغيير پيدا مي كند. آنها معمولاً از برخوردهاي معنادار اجتناب مي كنند. اين امر باعث ايجاد حس تنهايي و جدايي در بيمار مي شود. در مورد احساسات شخصي خود با آنها رو راست باشيد. به آنها بگوييد كه دوست داريد در مقابل شما چگونه واكنش نشان دهند. از آنها بخواهيد كه احساسات قلبيشان را با شما در ميان بگذارند، به همين منظور مي توانيد پيش قدم شده و ابتدا خوتان عواطف شخصي تان را با آنها در ميان بگذاريد. از همه مهمتر بايد ياد بگيريد كه با خودتان ارتباط برقرار كنيد. سعي كنيد روش هاي ساده برخي از متدهاي تمدد اعصاب را فرا گرفته و از آن براي تقويت اراده شخصي بهره ببريد. با اين كار توجه شما به خودتان معطوف شده و با هشياري كامل با بيماري برخورد مي كنيد. فراگيري تمدد اعصاب و ساير متدهاي مديتيشن آسان است. ميتوان گفت كه بايد محيط آرامي را انتخاب كنيد و بعد تصوير يك منطقه دلپذير را در ذهنتان به مجسم كنيد و بعد عبارتي را كه برايتان معناي خاصي دارد، مانند "خدا" و يا "آرامش" را تكرار كنيد و بر روي تنفس خود تمركز كنيد. نوشتن خاطرات شخصي نيز يكي ديگر از راههاي سودمند براي ابراز تمايلات و احساسات دورني مي باشد. اگر مي خواهيد با بيماراني كه دچار مريضي

هاي بسيار سختي بودند، اما توانستند بر بيماري خود پيروز شده و بهبودي پيدا كنند، ارتباط برقرار كنيد. مي توانيد كتاب "مقابله دليرانه" را مطالعه نماييد. كتاب در مورد زندگي 7 بيمار است كه خواست آنها براي زندگي، دنياي جديدي را در برابر بيماري هايشان باز كرده. آنها زنده ماندند، البته نه به خاطر مداواي پزشكي بلكه دليل آن چيزي خارج از حيطه علم پزشكي است. اين افراد فوق العاده، ثابت كردند كه هميشه وقايع بسيار ديگري در مورد بيماري ها وجود دارد. بيماري بحراني است كه مي تواند كيفيت زندگي شما و همچنين ارتبطتان با ديگران و حتي خودتان را تغيير دهد .

چگونه خاطره هاي بد را از ياد ببريم

در تحقيقي كه در دانشگاه كلورادو انجام گرفت، مشخص شد كه افراد ميتوانند توانايي سركوب خاطرات احساسي را در خود ايجاد كنند. اين تحقيق فعاليت مغز را در افراد تحت آزمايش كه براي سركوب خاطرات مربوط به تصاوير منفي تعليم ديده بودند، مي سنجيد و دو مكانيزم را در قسمت جلو مغز نشان داد. اين تحقيق مي تواند به متخصصين باليني كمك كند روش هاي درماني جديدي براي آنها كه قادر به سركوب خاطرات ناراحت كننده خود نيستند و با بيماري هاي اختلالات استرس، ترس مفرط، افسردگي، اضطراب، و سندرم وسواس در ارتباط است، ابداع كنند.محقق اين تحقيق مي گويد، "ما در اين تحقيق نشان مي دهيم كه افراد مي توانند با تمرين برخي خاطرات خود را در يك زمان خاص سركوب كنند. ما تصور مي كنيم به مكانيزم هاي عصبي آن دست يافته ايم و اميدواريم كه اين يافته هاي جديد و تحقيقات آتي، به رويكردهاي درماني-دارويي جديدي در درمان

انواع مختلفي از اختلالات احساسي ختم شود.""طي مرحله تمريني اين تحقيق، از شركت كننده ها خواسته شد 40 جفت مختلف تصوير را به ذهن بسپارند كه هر جفت از يك صورت انساني و يك تصوير اخلال گر مثل يك تصادف اتومبيل، يك سرباز زخمي، يك صحنه قتل وحشيانه، يا صندلي الكتريكي ساخته شده بود." بعد از به خاطر سپاري هر جفت، از شركت كننده ها خواسته مي شد به طريقي خاص به عكسها نگاه كنند و از آنها MRI گرفته مي شد. او مي گويد، "فقط تصاوير صورت هاي انساني به آنها نشان داده مي شد و اين خودشان بودند كه مي توانستند تصميم بگيرند به تصوير اخلال گر فكر كنند يا نكنند." "اسكن هاي مغزي گرفته شده طي اين تحقيق نشان دهنده هماهنگي سركوب حافظه اي بود كه در قشر جلويي مغز ايجاد مي شود. تيم تحقيق كشف كرده است كه دو قسمت خاص از قشر جلويي مغز، هيپوكامپ و آميگدالا، كه در يادآوري هاي تصويري رمزگذازي حافظه و بازيابي، و بازده احساسي دخيل هستند، در كنار هم براي سركوبي خاطرات كار مي كنند. اين نتايج نشان ميدهد كه سركوبي خاطرات، حداقل در افراد غير-روانپزشكي، تحت كنترل بخش جلويي مغز، اتفاق مي افتد."اين تحقيق نشان داده است كه شركت كننده ها روي خاطرات احساسي خود خوب تسلط داشته اند. و با بستن يك قسمت خاص از آن خاطرات، كاملاً مي توانستند پروسه بازيابي برخي خاطرات خاص را متوقف كنند. محققان تصور مي كنند كه سركوب كردن خاطرات مي تواند يك ويژگي كاملاً مثبت باشد. خاطرنشان مي كنند كه، "مشخص نيست كه يك خاطره احساسي

بسيار آسيب زا مثل يك تصاوف شديد، تا چه حد خود را در مغز انسان نشان مي دهد. مواردي هم وجود دارد كه ممكن است فرد براي سركوب كردن يك خاطره خاص، نياز به هزاران بار تمرين دارد." "بحث خاطرات سركوفته كه روانشناس معروف دكتر سيگموند فرويد نيز روي آن كار كرده است، بحثي بسيار جدال انگيز است. امروزه بحث زيادي در اين مورد وجود دارد كه آيا مي توان خاطرات سركوفته را براي خاطرات خنثي شده استفاده كنيم يا نه." "تصور مي كنم كه مهمترين مسئله دراين زمينه اين است كه افراد مكانيزم هاي عصبي مشخصي دارند كه به دانشمندان اين امكان را مي دهد رويكردهاي درماني-دارويي جديدي براي آندسته از افراديكه از احتلالات احساسي رنج مي برند، كشف كنند."

چگونه خاطره هاي بد را از ياد ببريم

در تحقيقي كه در دانشگاه كلورادو انجام گرفت، مشخص شد كه افراد ميتوانند توانايي سركوب خاطرات احساسي را در خود ايجاد كنند. اين تحقيق فعاليت مغز را در افراد تحت آزمايش كه براي سركوب خاطرات مربوط به تصاوير منفي تعليم ديده بودند، مي سنجيد و دو مكانيزم را در قسمت جلو مغز نشان داد. اين تحقيق مي تواند به متخصصين باليني كمك كند روش هاي درماني جديدي براي آنها كه قادر به سركوب خاطرات ناراحت كننده خود نيستند و با بيماري هاي اختلالات استرس، ترس مفرط، افسردگي، اضطراب، و سندرم وسواس در ارتباط است، ابداع كنند.محقق اين تحقيق مي گويد، "ما در اين تحقيق نشان مي دهيم كه افراد مي توانند با تمرين برخي خاطرات خود را در يك زمان خاص سركوب كنند. ما تصور مي كنيم به

مكانيزم هاي عصبي آن دست يافته ايم و اميدواريم كه اين يافته هاي جديد و تحقيقات آتي، به رويكردهاي درماني-دارويي جديدي در درمان انواع مختلفي از اختلالات احساسي ختم شود.""طي مرحله تمريني اين تحقيق، از شركت كننده ها خواسته شد 40 جفت مختلف تصوير را به ذهن بسپارند كه هر جفت از يك صورت انساني و يك تصوير اخلال گر مثل يك تصادف اتومبيل، يك سرباز زخمي، يك صحنه قتل وحشيانه، يا صندلي الكتريكي ساخته شده بود." بعد از به خاطر سپاري هر جفت، از شركت كننده ها خواسته مي شد به طريقي خاص به عكسها نگاه كنند و از آنها MRI گرفته مي شد. او مي گويد، "فقط تصاوير صورت هاي انساني به آنها نشان داده مي شد و اين خودشان بودند كه مي توانستند تصميم بگيرند به تصوير اخلال گر فكر كنند يا نكنند." "اسكن هاي مغزي گرفته شده طي اين تحقيق نشان دهنده هماهنگي سركوب حافظه اي بود كه در قشر جلويي مغز ايجاد مي شود. تيم تحقيق كشف كرده است كه دو قسمت خاص از قشر جلويي مغز، هيپوكامپ و آميگدالا، كه در يادآوري هاي تصويري رمزگذازي حافظه و بازيابي، و بازده احساسي دخيل هستند، در كنار هم براي سركوبي خاطرات كار مي كنند. اين نتايج نشان ميدهد كه سركوبي خاطرات، حداقل در افراد غير-روانپزشكي، تحت كنترل بخش جلويي مغز، اتفاق مي افتد."اين تحقيق نشان داده است كه شركت كننده ها روي خاطرات احساسي خود خوب تسلط داشته اند. و با بستن يك قسمت خاص از آن خاطرات، كاملاً مي توانستند پروسه بازيابي برخي خاطرات خاص را متوقف كنند. محققان تصور

مي كنند كه سركوب كردن خاطرات مي تواند يك ويژگي كاملاً مثبت باشد. خاطرنشان مي كنند كه، "مشخص نيست كه يك خاطره احساسي بسيار آسيب زا مثل يك تصاوف شديد، تا چه حد خود را در مغز انسان نشان مي دهد. مواردي هم وجود دارد كه ممكن است فرد براي سركوب كردن يك خاطره خاص، نياز به هزاران بار تمرين دارد." "بحث خاطرات سركوفته كه روانشناس معروف دكتر سيگموند فرويد نيز روي آن كار كرده است، بحثي بسيار جدال انگيز است. امروزه بحث زيادي در اين مورد وجود دارد كه آيا مي توان خاطرات سركوفته را براي خاطرات خنثي شده استفاده كنيم يا نه." "تصور مي كنم كه مهمترين مسئله دراين زمينه اين است كه افراد مكانيزم هاي عصبي مشخصي دارند كه به دانشمندان اين امكان را مي دهد رويكردهاي درماني-دارويي جديدي براي آندسته از افراديكه از احتلالات احساسي رنج مي برند، كشف كنند."

چگونه رفتارمان را تغيير دهيم؟

چه نوع افرادي توجه تان را جلب مي كنند و به شما انگيزه مي دهند؟ معمولاً افرادي كه شور و شوق زيادي براي كاري كه انجام مي دهند داشته باشند چنين احساسي در شما ايجاد خواهند كرد. اين افراد آتشفشاني از هيجان هستند و در هر مكاني كه باشند آن را هم به هيجان وا مي دارند. شما هيچوقت دوست نداريد كه از آنها جدا شويد و آرزو داريد كه كاش كمي از شور و شوق آنها به درون شما هم تراوش ميكرد. وقتي خود را در وضعيتي خسته كننده و كسالت بار مي يابيد (چه كارتان باشد چه محيط اطرافتان)، فكر ميكنيد چطور مي توانيد اين وضعيت را تغيير دهيد؟

چطور ميتوانيد كمي هيجان و اميد وارد زندگيتان كنيد؟ چطور مي توانيد هدفي بامعني براي وجود و زندگي كردنتان پيدا كنيد؟ چطور مي توانيد از شر تفكرات منفي خود را خلاص كنيد؟براي تغيير رفتار خود بايد كارهاي مختلفي را انجام دهيد. اول از همه اينكه، بايد بدانيد اين خود ما هستيم كه رفتارمان را انتخاب ميكنيم. بااينكه موقعيتمان ممكن است تغيير نكند، وقتي رفتار درستي داشته باشيم، ديدگاهمان تغيير خواهد كرد. بااينكه ممكن است فكرمان چيز ديگري به ما بگويد، اما رفتارمان را تغيير مي دهيم. چند بار تابه حال شده كه به جاي آنچه خدا به شما گفته، به تفكرات منفي درون ذهنمان گوش دهيم؟ بااينكه تفكرات مختلف مي تواند پشت سر هم از ذهنمان عبور كند، ما فقط مي توانيم در آنِِ واحد يك تفكر داشته باشيم. پس اگر تصميم بگيريم كه به وعده هاي مثبت الهي فكر كنيم، ديگر اجازه نخواهيم داد كه تفكرات منفي بر ما مستولي شوند. اگر خدا را باور كنيم و برطبق دستورات او عمل كنيم، رفتارهاي جديد ما در قلب ما ريشه دوانده و انتخاب هايمان اتوماتيك وار انجام خواهند شد. دوم اينكه، اگر باورها و تصورات اشتباه خود را تغيير دهيم، رفتارهاي جديدمان هميشگي و ثابت خواهند شد. خيلي اوقات تفكرات منفي درون ذهنمان را باور ميكنيم و به خودمان اجازه مي دهيم كه درمورد آنها فكر كنيم، چون احساس خوبي به ما ميدهد. خيلي از ما سالها فكرمان را چنان آكنده از اين تفكرات كرده ايم كه طريق فكري ديگري برايمان باقي نمانده است. ما همه اين دروغ ها را باور كرده و تلاشي براي

فهميدن درست يا غلط بودن آن انجام نمي دهيم. اگر مي خواهيم تغيير كنيم، بايد مسئوليت فكرهايمان را بپذيريم. بايد هر تلاشي كه براي كشف واقعيت مربوط به خودمان لازم است را به كار بنديم. ما به ديگران رو نمي آوريم كه نظر آنها را راجع به خودمان بفهميم، بايد به سمت خدا برگرديم تا ببينيم نظر او راجع به ما چيست. اين خداست كه ما را خلق كرده و وعده هاي زيادي براي آينده ما داده است. هر زمان كه به يك وعده پروردگار در قرآن مي رسيم، بايد نگاهي به اطرافمان بيندازيم و ببينيم كه آيا قبل از اينكه خدا اين وعده خود را عمل كند، كاري بايد انجام دهيم يا نه. آنطور كه ما خودمان را مي بينيم، با خواندن قرآن ارتقاء پيدا خواهد كرد. آنوقت است كه ميفهميم خداوند چقدر ما را دوست دارد و چقدر اين عشق و دست داشتن پروردگار بدون قيد و شرط است. لازم نيست براي به دست آوردن محبت خدا كاري بكنيم، فقط بايد آن را بپذيريم. وقتي محبت خدا را تجربه كرديم، خواهيم ديد كه با همان محبت بي قيد و شرط ما هم بقيه آدم ها را دوست خواهيم داشت. سوم اينكه، ما همان كسي مي شويم كه با او رفت و آمد ميكنيم. هر فردي كه ما بيشتر وقت خود ر ا با آنها مي گذرانيم، چه آنها را بخوهيم و چه نخواهيم، روي ما تاثير مي گذارند. اما يك نفر هست كه اگر با او رفت و آمد داشته باشيم، رفتارهاي منفي ما از بين خواهد رفت، و آن فرد كسي نيست

جز خداوند متعال. با گذاشتن وقت بيشتر براي خواندن قرآن و نماز خواندن و خواستن از خدا كه دريچه معنويات را به روي ما بگشايد، خواهيم توانست رفتارهايمان را مناسب و شايسته نگه داريم.چهارم اينكه، بايد ببينيم كه چه چيز علايق ما را به جنبش درمي آورد و براي استفاده از آن علايق و شور و اشتياق، برنامه ريزي كنيم. ممكن است نتوانيم تمام وقت كارمان را در جهت شور و علايقمان نگه داريم، اما مي توانيم راهي پيدا كنيم كه زمان انجام آن كار بيشتر شود و رفتارمان ارتقاء يابد.قدم اول اين است كه از خدا بخواهيم هدف خاص خود را از آفرينش ما نشان دهد. خدا براي انجام هدفي ما را خلق كرده است. مهم نيست كه هدفتان كوچك باشد يا بزرگ، وقتي همراه با اهداف ديگران استفاده شود، تصوير كلي ارتقاء پيدا كرده و هيچ قسمت از قسمت ديگر مهمتر و برتر نخواهد بود. تشخيص علايقتان و انجام آن به طور مداوم تاثير بسزايي روي رفتار كلي شما خواهد داشت. دانش تازه اي كه از خداوند كسب مي كنيم، به وسيله اعمالمان در قلبمان ريشه مي زند. وقتي اين اتفاق بيفتد، خيلي از افسوس ها و منفي گرايي هاي ما از بين خواهد رفت. اما بايد در عمل كردن براساس عقايدمان ثابت و استوار باشيم. به همين دليل است كه توصيه مي كنم حداقل هفته اي يكبار آن را انجام دهيد. يك مثال از زندگي خودم برايتان ذكر مي كنم. من مي دانستم كه علاقه زيادي به كمك به ديگران براي حل مشكلاتشان و تسهيم محبت خداوندي با آنها دارم. بااينكه پاسخ

همه پرسشهايم را در اين زمينه نگرفته بودم (و هنوز هم نگرفته ام) بعنوان مددكار مشغول به كار شدم. در آن زمان كه كار خود را شروع كردم دچار افسردگي شديد شده و با مشكلات زيادي مي بايست دست و پنجه نرم كنم. اما با گذشت 4 ماه زندگي من تغيير اساسي كرد و ديگر مثل قبل افسرده و ناراحت نبودم. من از اين تغيير سريع و ناگهاني بسيار تعجب كرده بودم و اين مسئله به من انگيزه مي داد تا رفتار مناسب و صحيح را دنبال كنم. وقتي هفته اي يكبار براي اين كار داوطلب شدم، به من انگيزه داده مي شد كه وارد مشكلات و مسائلي كه هر هفته با آن درگير مي شدم شوم. يك نكته خيلي مهم اين بود كه من روزهايي داوطلب مي شدم كه خودم آسيب پذير بودم. بعد ها يك شيفت ديگر به كارم اضافه كردم. طي سالهايي كه به اين مشاوره هاي مددكاري ادامه ميدادم، خداوند شخصيت، رفتار و ديدگاه من را طوري شكل داد كه خود مي خواست. من شما را ترغيب مي كنم كه انتخاب هاي صحيح داشته باشيد، حقايق پروردگار را درمورد وجود خودتان بشناسيد و بفهميد. زمان بيشتري را با خدا بگذرانيد و علايقتان را در زندگي پيدا كنيد تا بتوانيد با آن علايق و در جهت رضاي پروردگار بر اين دنيا اثر بگذاريد.

چگونه رفتارمان را تغيير دهيم؟

چه نوع افرادي توجه تان را جلب مي كنند و به شما انگيزه مي دهند؟ معمولاً افرادي كه شور و شوق زيادي براي كاري كه انجام مي دهند داشته باشند چنين احساسي در شما ايجاد خواهند

كرد. اين افراد آتشفشاني از هيجان هستند و در هر مكاني كه باشند آن را هم به هيجان وا مي دارند. شما هيچوقت دوست نداريد كه از آنها جدا شويد و آرزو داريد كه كاش كمي از شور و شوق آنها به درون شما هم تراوش ميكرد. وقتي خود را در وضعيتي خسته كننده و كسالت بار مي يابيد (چه كارتان باشد چه محيط اطرافتان)، فكر ميكنيد چطور مي توانيد اين وضعيت را تغيير دهيد؟ چطور ميتوانيد كمي هيجان و اميد وارد زندگيتان كنيد؟ چطور مي توانيد هدفي بامعني براي وجود و زندگي كردنتان پيدا كنيد؟ چطور مي توانيد از شر تفكرات منفي خود را خلاص كنيد؟براي تغيير رفتار خود بايد كارهاي مختلفي را انجام دهيد. اول از همه اينكه، بايد بدانيد اين خود ما هستيم كه رفتارمان را انتخاب ميكنيم. بااينكه موقعيتمان ممكن است تغيير نكند، وقتي رفتار درستي داشته باشيم، ديدگاهمان تغيير خواهد كرد. بااينكه ممكن است فكرمان چيز ديگري به ما بگويد، اما رفتارمان را تغيير مي دهيم. چند بار تابه حال شده كه به جاي آنچه خدا به شما گفته، به تفكرات منفي درون ذهنمان گوش دهيم؟ بااينكه تفكرات مختلف مي تواند پشت سر هم از ذهنمان عبور كند، ما فقط مي توانيم در آنِِ واحد يك تفكر داشته باشيم. پس اگر تصميم بگيريم كه به وعده هاي مثبت الهي فكر كنيم، ديگر اجازه نخواهيم داد كه تفكرات منفي بر ما مستولي شوند. اگر خدا را باور كنيم و برطبق دستورات او عمل كنيم، رفتارهاي جديد ما در قلب ما ريشه دوانده و انتخاب هايمان اتوماتيك وار انجام خواهند شد. دوم

اينكه، اگر باورها و تصورات اشتباه خود را تغيير دهيم، رفتارهاي جديدمان هميشگي و ثابت خواهند شد. خيلي اوقات تفكرات منفي درون ذهنمان را باور ميكنيم و به خودمان اجازه مي دهيم كه درمورد آنها فكر كنيم، چون احساس خوبي به ما ميدهد. خيلي از ما سالها فكرمان را چنان آكنده از اين تفكرات كرده ايم كه طريق فكري ديگري برايمان باقي نمانده است. ما همه اين دروغ ها را باور كرده و تلاشي براي فهميدن درست يا غلط بودن آن انجام نمي دهيم. اگر مي خواهيم تغيير كنيم، بايد مسئوليت فكرهايمان را بپذيريم. بايد هر تلاشي كه براي كشف واقعيت مربوط به خودمان لازم است را به كار بنديم. ما به ديگران رو نمي آوريم كه نظر آنها را راجع به خودمان بفهميم، بايد به سمت خدا برگرديم تا ببينيم نظر او راجع به ما چيست. اين خداست كه ما را خلق كرده و وعده هاي زيادي براي آينده ما داده است. هر زمان كه به يك وعده پروردگار در قرآن مي رسيم، بايد نگاهي به اطرافمان بيندازيم و ببينيم كه آيا قبل از اينكه خدا اين وعده خود را عمل كند، كاري بايد انجام دهيم يا نه. آنطور كه ما خودمان را مي بينيم، با خواندن قرآن ارتقاء پيدا خواهد كرد. آنوقت است كه ميفهميم خداوند چقدر ما را دوست دارد و چقدر اين عشق و دست داشتن پروردگار بدون قيد و شرط است. لازم نيست براي به دست آوردن محبت خدا كاري بكنيم، فقط بايد آن را بپذيريم. وقتي محبت خدا را تجربه كرديم، خواهيم ديد كه با همان محبت بي قيد

و شرط ما هم بقيه آدم ها را دوست خواهيم داشت. سوم اينكه، ما همان كسي مي شويم كه با او رفت و آمد ميكنيم. هر فردي كه ما بيشتر وقت خود ر ا با آنها مي گذرانيم، چه آنها را بخوهيم و چه نخواهيم، روي ما تاثير مي گذارند. اما يك نفر هست كه اگر با او رفت و آمد داشته باشيم، رفتارهاي منفي ما از بين خواهد رفت، و آن فرد كسي نيست جز خداوند متعال. با گذاشتن وقت بيشتر براي خواندن قرآن و نماز خواندن و خواستن از خدا كه دريچه معنويات را به روي ما بگشايد، خواهيم توانست رفتارهايمان را مناسب و شايسته نگه داريم.چهارم اينكه، بايد ببينيم كه چه چيز علايق ما را به جنبش درمي آورد و براي استفاده از آن علايق و شور و اشتياق، برنامه ريزي كنيم. ممكن است نتوانيم تمام وقت كارمان را در جهت شور و علايقمان نگه داريم، اما مي توانيم راهي پيدا كنيم كه زمان انجام آن كار بيشتر شود و رفتارمان ارتقاء يابد.قدم اول اين است كه از خدا بخواهيم هدف خاص خود را از آفرينش ما نشان دهد. خدا براي انجام هدفي ما را خلق كرده است. مهم نيست كه هدفتان كوچك باشد يا بزرگ، وقتي همراه با اهداف ديگران استفاده شود، تصوير كلي ارتقاء پيدا كرده و هيچ قسمت از قسمت ديگر مهمتر و برتر نخواهد بود. تشخيص علايقتان و انجام آن به طور مداوم تاثير بسزايي روي رفتار كلي شما خواهد داشت. دانش تازه اي كه از خداوند كسب مي كنيم، به وسيله اعمالمان در قلبمان ريشه مي زند.

وقتي اين اتفاق بيفتد، خيلي از افسوس ها و منفي گرايي هاي ما از بين خواهد رفت. اما بايد در عمل كردن براساس عقايدمان ثابت و استوار باشيم. به همين دليل است كه توصيه مي كنم حداقل هفته اي يكبار آن را انجام دهيد. يك مثال از زندگي خودم برايتان ذكر مي كنم. من مي دانستم كه علاقه زيادي به كمك به ديگران براي حل مشكلاتشان و تسهيم محبت خداوندي با آنها دارم. بااينكه پاسخ همه پرسشهايم را در اين زمينه نگرفته بودم (و هنوز هم نگرفته ام) بعنوان مددكار مشغول به كار شدم. در آن زمان كه كار خود را شروع كردم دچار افسردگي شديد شده و با مشكلات زيادي مي بايست دست و پنجه نرم كنم. اما با گذشت 4 ماه زندگي من تغيير اساسي كرد و ديگر مثل قبل افسرده و ناراحت نبودم. من از اين تغيير سريع و ناگهاني بسيار تعجب كرده بودم و اين مسئله به من انگيزه مي داد تا رفتار مناسب و صحيح را دنبال كنم. وقتي هفته اي يكبار براي اين كار داوطلب شدم، به من انگيزه داده مي شد كه وارد مشكلات و مسائلي كه هر هفته با آن درگير مي شدم شوم. يك نكته خيلي مهم اين بود كه من روزهايي داوطلب مي شدم كه خودم آسيب پذير بودم. بعد ها يك شيفت ديگر به كارم اضافه كردم. طي سالهايي كه به اين مشاوره هاي مددكاري ادامه ميدادم، خداوند شخصيت، رفتار و ديدگاه من را طوري شكل داد كه خود مي خواست. من شما را ترغيب مي كنم كه انتخاب هاي صحيح داشته باشيد، حقايق

پروردگار را درمورد وجود خودتان بشناسيد و بفهميد. زمان بيشتري را با خدا بگذرانيد و علايقتان را در زندگي پيدا كنيد تا بتوانيد با آن علايق و در جهت رضاي پروردگار بر اين دنيا اثر بگذاريد.

چگونه فرد خوش بيني باشيم؟

آنچه كه منزلت و شان شما را تعيين ميكند رفتار و نگرش است نه استعداد و قابليتهاي ذاتيتان."

-- زيگ زاگار همه ما با مثل ها و حكايات زيادي در مورد خوشبيني برخورد كرده ايم، اما ممكن است قدرت حقيقي ديدن جهان از طريق عينك خوش بيني را درك نكرده باشيم. قدرتي كه مي تواند بر همه چيز بسيار اثر گذار باشد از زندگي روزمره و انتخاب همسر گرفته تا گزينه هاي شغلي و موفقيتهاي دراز مدت. نواهاي درون ذهن شما آن نداي دروني ذهن شما كه زمزمه مي كند، هر چيزي امكان پذير است بجاي غير ممكن است، يا چه روز خوبي است، بجاي زندگي سخت است همانند نوري براي گذشتن از پيچ و خم دشواريهاي زندگي ياريتان مي كند.خوش بيني محض در افراد بصورت نادر يافت شده و چنين اشخاصي اغلب مورد پسند ديگران نيستند. ما كساني كه دائما در حال خوشحالي و شادماني هستند را مورد تمسخر قرارداده و خود آشكارا بخاطر بدي هوا يا كمبود چاي در دفتركار دچار ترديد ميشويم. در حيرتيم كه آنها چگونه مي توانند دنيا را آنگونه كه هست نبينند؟ -- دنيايي كه مملو از ناملايمات و بي عدالتي است. خوب، حقيقت اين است كه آنها عقيده دارند كه دنيا به همراه مردمانش داراي عيوب و كاستي مي باشند، اما به سادگي تمركز روي چيزهاي خوب را برمي گزينند. و چنين ديدگاهي

فوايد بزرگي را بدنبال خواهد داشت؛ سلامتي بهتر، انرژي بيشتر، خلاقيت، توانايي هاي حل مسئله و يك حس كلي سرور و شادماني. بنابراين، آيا ميتوانيم يك سوئيچ خوشبيني كوچك را در ذهنمان روشن كرده و بلافاصله شاهد اثرات و نتايج مطلوب آن باشيم؟ متاسفانه آنقدرها هم ساده نيست -- اما روشه_ايي وجود دارند كه بتوان با آنها مثبت بودن را تمرين كرده تا بصورت واكنشي طبيعي در بيايد و منفي نگري را تقليل دهد.تست خوش بيني انتهاي مقاله را انجام داده تا در مورد هرگونه تمايلاتي كه بسمت منفي انديشي داريد و نيز چگونگي قدم برداشتن براي بهبود ديدگاهتان نسبت به مسائل، آگاهي حاصل نماييد. سلامتي شما به آن بستگي دارداشخاص خوش بين در برابر بيماريهاي عفوني و مسري مقاومتر بوده و بهتر مي توانند امراض مزمن را از خود دفع كنند. در يك مطالعه علمي محققان 96 مردي كه يك بار دچار حمله قلبي شده بودند را مورد بررسي قرار دادند. بعد از طي مدت هشت سال، از هر 16 مرد بدبين، 15 نفرشان جان باختند و از هر 16 نفر مرد خوش بين فقط پنج نفرشان از دنيا رفتند. امروزه بطرز گسترده اي عقيده بر اين است كه خوش بيني قابليت سيستم دفاعي بدن را براي مبارزه با بيماري ها افزايش مي دهد. اين ممكن است به آن دليل باشد كه افراد خوشبين داراي پايين ترين سطح استرس در يك اجتماع مي باشند. و همگي ما ميدانيم كه استرس كمتر به معناي داشتن بدني سالمتر استخود شكوفايي كامبخش براي بسياري از افراد، عقايد تعيين كننده اعمال و طرز برخوردها نسبت به زندگي ميباشد.

از آنجايي كه رفتارها و نگرش ها چنين نقش عمده اي در چگونگي احساس شما ايفا مي كنند، بايد عقايد را بازنگري نموده و برآورد كنيد كه كدام يك به نفعتان و كدام يك به ضررتان است. ميزان خوش بيني شما نوع نگرشتان را نسبت به زندگي و دنياي پيرامون منعكس مي كند. اگر احساس مي نماييد نياز داريد اندكي خوشبين تر باشد، نكات زير را دنبال كنيد. شرايط دوپهلو را درك كنيد هيچگاه با موقيتعهاي دوپهلو جوري برخورد نكنيد كه گويي دوپهلو نيستند. هميشه با مسائل آن گونه كه هستند رفتار نماييد. براي مثال وقتي روي جنسي سرمايه گذاري مي كنيد، به خود بقبولانيد كه ممكن است آن جنس ارزان شده و شما مقداري از پول خود را از دست بدهيد.با اين حال فرد خوش بين اين نكته را ميداند و ريسك ميكند و به از دست دادن مقداري پول اهميت نمي دهد. به علاوه هنگام روبرو شدن با اين موقيتهاي دوپهلو، تفسيرهاي منفي ممكن است منتهي به افسردگي و كسالت گردند.متنوع فكر كنيد افراد خوش بين بر خلاف افراد بدبين از تفكري ملون برخورداند. در برابر موقيعت ها و ايده هاي جديد روشنفكرتر باشيد. از مسر بودن در مورد ديدگاه هاي خود باز ايستاده و شروع به لذت بردن از افكار و نظرات ديگران نماييد. همه چيز را قطعي ندانيد اشخاص خوش بين بندرت مسائل را قطعي و بدون اشكال ميدانند؛ آنها هميشه انتقاد پذير بوده و نظرات خوب ديگران را مد نظر قرار داده و بدنبال اصلاح خود هستند.مسائل را تغييرپذير تصور كنيدافراد خوش بين مي دانند كه تغيير و دگرگوني يك

چيز خوب و ضروري است. آنها طرز برخوردهاي تطبيق پذير و قابل تغييري از مسائل را در خود بوجود مي آورند.تفكري بخصوص داشته باشيداشخاص خوش بين تمايل دارند بجاي اين كه در برابر مسائل كلي از طريق راه حل هاي عمومي واكنش نشان دهند، با مسائل خاص براي رسيدن به يك راه حل عمومي دست بگريبان شوند. افكار خود را تغيير دهيددر مورد رويدادهاي ناگوار مداوم فكر نكنيد. اگر رئيستان شما را از كار بركنار كرد و يا در يك امتحان مهم قبول نشديد، توصيه ما اين است كه با انجام كاري لذت بخش افكار خود را از مشكلاتتان دور كنيد چون تفكر به مسائل در چهارچوب منفي ذهن منتهي به يافتن راه حل هاي كمتر خواهد شد. با كمك كردن به احوال خود و كسب اعتماد بنفس، افرادي كه داراي تمايلات بدبينانه هستند مي توانند خود را آزاد ساخته و خلاقانه تر فكر كنند. براي اغلب مردم بدست آوردن چنين روحيه اي فقط چند هفته طول ميكشد، اما بمحض يادگيري تكنيك خوش بيني، ديگر برگشت به بدبيني بعيد خواهد بود.براي اينكه متوجه شويد واقعا فرد خوش بيني هستيد يا خير به تست خوش بيني به سايت queendom.com مراجعه نماييد.

چگونه فرد خوش بيني باشيم؟

آنچه كه منزلت و شان شما را تعيين ميكند رفتار و نگرش است نه استعداد و قابليتهاي ذاتيتان."

-- زيگ زاگار همه ما با مثل ها و حكايات زيادي در مورد خوشبيني برخورد كرده ايم، اما ممكن است قدرت حقيقي ديدن جهان از طريق عينك خوش بيني را درك نكرده باشيم. قدرتي كه مي تواند بر همه چيز بسيار اثر گذار باشد از

زندگي روزمره و انتخاب همسر گرفته تا گزينه هاي شغلي و موفقيتهاي دراز مدت. نواهاي درون ذهن شما آن نداي دروني ذهن شما كه زمزمه مي كند، هر چيزي امكان پذير است بجاي غير ممكن است، يا چه روز خوبي است، بجاي زندگي سخت است همانند نوري براي گذشتن از پيچ و خم دشواريهاي زندگي ياريتان مي كند.خوش بيني محض در افراد بصورت نادر يافت شده و چنين اشخاصي اغلب مورد پسند ديگران نيستند. ما كساني كه دائما در حال خوشحالي و شادماني هستند را مورد تمسخر قرارداده و خود آشكارا بخاطر بدي هوا يا كمبود چاي در دفتركار دچار ترديد ميشويم. در حيرتيم كه آنها چگونه مي توانند دنيا را آنگونه كه هست نبينند؟ -- دنيايي كه مملو از ناملايمات و بي عدالتي است. خوب، حقيقت اين است كه آنها عقيده دارند كه دنيا به همراه مردمانش داراي عيوب و كاستي مي باشند، اما به سادگي تمركز روي چيزهاي خوب را برمي گزينند. و چنين ديدگاهي فوايد بزرگي را بدنبال خواهد داشت؛ سلامتي بهتر، انرژي بيشتر، خلاقيت، توانايي هاي حل مسئله و يك حس كلي سرور و شادماني. بنابراين، آيا ميتوانيم يك سوئيچ خوشبيني كوچك را در ذهنمان روشن كرده و بلافاصله شاهد اثرات و نتايج مطلوب آن باشيم؟ متاسفانه آنقدرها هم ساده نيست -- اما روشه_ايي وجود دارند كه بتوان با آنها مثبت بودن را تمرين كرده تا بصورت واكنشي طبيعي در بيايد و منفي نگري را تقليل دهد.تست خوش بيني انتهاي مقاله را انجام داده تا در مورد هرگونه تمايلاتي كه بسمت منفي انديشي داريد و نيز چگونگي قدم برداشتن براي بهبود

ديدگاهتان نسبت به مسائل، آگاهي حاصل نماييد. سلامتي شما به آن بستگي دارداشخاص خوش بين در برابر بيماريهاي عفوني و مسري مقاومتر بوده و بهتر مي توانند امراض مزمن را از خود دفع كنند. در يك مطالعه علمي محققان 96 مردي كه يك بار دچار حمله قلبي شده بودند را مورد بررسي قرار دادند. بعد از طي مدت هشت سال، از هر 16 مرد بدبين، 15 نفرشان جان باختند و از هر 16 نفر مرد خوش بين فقط پنج نفرشان از دنيا رفتند. امروزه بطرز گسترده اي عقيده بر اين است كه خوش بيني قابليت سيستم دفاعي بدن را براي مبارزه با بيماري ها افزايش مي دهد. اين ممكن است به آن دليل باشد كه افراد خوشبين داراي پايين ترين سطح استرس در يك اجتماع مي باشند. و همگي ما ميدانيم كه استرس كمتر به معناي داشتن بدني سالمتر استخود شكوفايي كامبخش براي بسياري از افراد، عقايد تعيين كننده اعمال و طرز برخوردها نسبت به زندگي ميباشد. از آنجايي كه رفتارها و نگرش ها چنين نقش عمده اي در چگونگي احساس شما ايفا مي كنند، بايد عقايد را بازنگري نموده و برآورد كنيد كه كدام يك به نفعتان و كدام يك به ضررتان است. ميزان خوش بيني شما نوع نگرشتان را نسبت به زندگي و دنياي پيرامون منعكس مي كند. اگر احساس مي نماييد نياز داريد اندكي خوشبين تر باشد، نكات زير را دنبال كنيد. شرايط دوپهلو را درك كنيد هيچگاه با موقيتعهاي دوپهلو جوري برخورد نكنيد كه گويي دوپهلو نيستند. هميشه با مسائل آن گونه كه هستند رفتار نماييد. براي مثال وقتي روي جنسي

سرمايه گذاري مي كنيد، به خود بقبولانيد كه ممكن است آن جنس ارزان شده و شما مقداري از پول خود را از دست بدهيد.با اين حال فرد خوش بين اين نكته را ميداند و ريسك ميكند و به از دست دادن مقداري پول اهميت نمي دهد. به علاوه هنگام روبرو شدن با اين موقيتهاي دوپهلو، تفسيرهاي منفي ممكن است منتهي به افسردگي و كسالت گردند.متنوع فكر كنيد افراد خوش بين بر خلاف افراد بدبين از تفكري ملون برخورداند. در برابر موقيعت ها و ايده هاي جديد روشنفكرتر باشيد. از مسر بودن در مورد ديدگاه هاي خود باز ايستاده و شروع به لذت بردن از افكار و نظرات ديگران نماييد. همه چيز را قطعي ندانيد اشخاص خوش بين بندرت مسائل را قطعي و بدون اشكال ميدانند؛ آنها هميشه انتقاد پذير بوده و نظرات خوب ديگران را مد نظر قرار داده و بدنبال اصلاح خود هستند.مسائل را تغييرپذير تصور كنيدافراد خوش بين مي دانند كه تغيير و دگرگوني يك چيز خوب و ضروري است. آنها طرز برخوردهاي تطبيق پذير و قابل تغييري از مسائل را در خود بوجود مي آورند.تفكري بخصوص داشته باشيداشخاص خوش بين تمايل دارند بجاي اين كه در برابر مسائل كلي از طريق راه حل هاي عمومي واكنش نشان دهند، با مسائل خاص براي رسيدن به يك راه حل عمومي دست بگريبان شوند. افكار خود را تغيير دهيددر مورد رويدادهاي ناگوار مداوم فكر نكنيد. اگر رئيستان شما را از كار بركنار كرد و يا در يك امتحان مهم قبول نشديد، توصيه ما اين است كه با انجام كاري لذت بخش افكار خود را از

مشكلاتتان دور كنيد چون تفكر به مسائل در چهارچوب منفي ذهن منتهي به يافتن راه حل هاي كمتر خواهد شد. با كمك كردن به احوال خود و كسب اعتماد بنفس، افرادي كه داراي تمايلات بدبينانه هستند مي توانند خود را آزاد ساخته و خلاقانه تر فكر كنند. براي اغلب مردم بدست آوردن چنين روحيه اي فقط چند هفته طول ميكشد، اما بمحض يادگيري تكنيك خوش بيني، ديگر برگشت به بدبيني بعيد خواهد بود.براي اينكه متوجه شويد واقعا فرد خوش بيني هستيد يا خير به تست خوش بيني به سايت queendom.com مراجعه نماييد.

چگونه ميزان هوش افراد را اندازه گيري كنيم؟

آيا فروشنده اي كه كامپيوتر جديدتان را از او خريده ايد، واقعاً به چيزهايي كه در موردش صحبت مي كند آگاهي دارد، يا فقط چيزهايي را كه در بروشور مطالعه كرده است براي شما تكرار مي كند؟ يا كارمندي كه به تازگي براي استخدام با او مصاحبه كرديد واقعاً از آن چيزهايي كه ادعا مي كرد مي داند، سررشته اي دارد يا اينكه فقط جواب هايي را برايتان تكرار مي كند كه شما دوست داريد بشنويد؟چه دوست داشته باشيم، چه نه دائماً درحال قضاوت كردن در مورد ميزان هوش و آگاهي ديگران هستيم و با جواب هايي كه به سوالاتمان مي دهند، سطح شايستگي و توانايي هاي آنها را مي سنجيم. بعضي افراد در اين كار مهارت بيشتري دارند، اما آن به اين معني نيست كه شما نمي توانيد ياد بگيريد. با تمرين، شما هم مي توانيد ميزان هوش و سطح آگاهي اطرافيانتان را حدس بزنيد. انواع هوشهوش چيزي است كه ارزيابي و اندازه گيري آن كار ساده اي نيست چون انواع بسيار

متفاوتي دارد. در سال 1983، دكتر هاوارد گاردنر استاد دانشگاه هاروارد، مفهوم جامع تري از هوش ارائه داد و آن را چند-هوشي ناميد. تئوري او با نظريات سنتي در اين رابطه كه مي گفتند "آيا مي توانيد وقايع را به خاطر بسپاري، رياضيات انجام دهي، منطقي فكر كني و جمله هاي صحيح بنويسي؟" كاملاً مغاير بود. و ديدگاهي بسيار جامع تر براي قضاوت در مورد هوش افراد داشت. طبقه بندي اوليه شامل 7 دسته بود كه هر كدام بخش هاي متفاوتي از هوش را شامل ميشد: o هوش و دانش زبانشناختي: مهارت كار كردن با زبان و كلمات. گاهاً مي بينيم كه بعضي قادر به تكلم به چندين زبان مختلف هستند، در حاليكه بعضي در يادگيري يكي هم درمانده اند. o هوش منطقي و رياضي: حل مشكلات به طريقي كاملاً منطقي. نوعي از هوش كه بيشتر شامل كتابخوانان است. o هوش موسيقي: قابليت فكر كردن در قالب نُت هاي موسيقي و ريتم. چه در نواختن و چه در آهنگ سازي. o هوش فضايي: حل مشكلات به صورت بصري، در مغز فرد. جهت يابي و ناوبري از مهمترين آنهاست ولي توانايي در هنر، مجسمه سازي و طراحي نيز از اين دسته اند. o هوش جنبش فيزيكي: داشتن توانايي در حركت عضلات و ساير حركات ورزشي. o هوش ميان فردي: توانايي شناخت احساسات، الات و عواطف ديگران. مهارت هاي اجتماعي. o هوش درون فردي: اطلاع از خودمان، احساسات و افكار خودمان. نكاتي كه بايد به خاطر داشته باشيد يكي از اصلي ترين قانون هاي تعيين هوش افراد اين است كه هيچ گاه فكر نكنيم آموزش و تحصيلات

با هوش و قوه ي ادراك يكسان است. حتماً بايد تا به حال برخورد كرده باشيد كه هر فردي با مدرك تحصيلي از بهترين دانشگاه دنيا، فرد باهوشي نيست، و هر فردي هم كه نتوانسته حتي تحصيلات دبيرستاني را به پايان برساند خنگ و كم هوش نمي باشد. همانور كه نظريه ي چند-هوشي نشان مي دهد، هر فردي قابليت هاي مختلف دارد و همه يكسان نيستند.به عنوان يك قانون كلي، باهوش ترين افراد جامعه ي ما تنها افرادي هستند كه از ناچيز بودن اطلاعات و آگاهي هايشان مطلعند. هيچوقت به كسي اينقدر اطمينان نكنيد كه بگوييد او پاسخ هر سوالي را مي داند و فكر مي كند كه هر مبحثي را مي توان با تئوري خوب ضد بد حل كرد. هوش، قوه ي درك اين مسئله است كه هر مشكلي ميتواند راه حل هاي مختلف داشته باشد، حتي اگر ما يكي را بر راه حل هاي ديگر ترجيح دهيم. برخلاف آنچه ممكن است فكر كنيد، پذيرفتن اينكه چيزي را نمي دانيد، يكي از علائم باهوشي شما است به جاي اينكه تظاهر كنيد كه از آن آگاهي داريد. چون اگر كار را اشتباه انجام دهيد، و ديگران اين موضوع را بفهمند، از حيوان هم احمق تر جلوه خواهيد كرد. چه بايد كرد... هيچ راه مطمئن و كاملي براي تعيين هوش افراد نيست و نخواهد بود. اما نشانه ها و علائم زيادي هست كه با دنبال كردن آنها مي توانيد نتيجه گيري كلي داشته باشيد. اما بايد سوالات درست و به درد بخور از فرد بپرسيد. در اينجا به مواردي اشاره ميكنيم، آنها را به خاطر بسپاريد.

سوالات كلي بپرسيد، نه سوالات مخصوص و ويژه همه ي افراد با درصد هوش متوسط مي توانند اصول علمي و اعداد و مسائلي از اين قبيل را به خاطر بسپارند. سوالات انتزاعي و خيالي دشوارتر هستند. به دنبال پاسخ هاي صحيح و عقلاني باشيد آيا به نظر مي رود كه فرد مشغول تكرار آن چيزي است كه در روزنامه مطالعه كرده است؟ يا خود واقعاً در مورد اين مسائل فكر كرده است؟ به كلمات قلمبه سلمبه اي كه بي جا به نظر مي رسند و اشتباهاً استفاده مي شوند دقت داشته باشيد بعضي افراد عادت دارند كه با استفاده از كلماتي كه به ظاهر گيرا و پرابهت هستند خود را بزرگ كنند. اگر استفاده از كلماتشان نابه جا بود، يادداشت برداريد. دنبال كلمات كليدي باشيد به طور مثال استفاده از كلمه ي "پيش گستر" اشاره به اين دارد كه فرد از جملات كليشه اي استفاده مي كند. دنبال عبارات و جملات كليشه اي باشيداستفاده ي زياد از جملات كليشه اي نشانه ي بدي است، اما استفاده از همين كليشه ها به طرزي نادرست موضوع را بدتر هم مي كند. سوالاتي بپرسيد كه خودتان جوابش را مي دانيد اگر سوال را درست جواب دهند يا اينكه بگويند نمي دانند خوب است. اما اگر سعي در سفسطه كردن كنند، حواستان باشد. حضور ذهن و قدرت استدلالش را محك بزنيد فقط حافظه ي او را آزمايش نكنيد، كمي هم قدرت تعقل آنها را محك بزنيد و ببينيد كه آيا مي توانند بعضي از سوال ها را با استدلالات منطقي جواب بدهند.نظر او را در مورد چيزي بپرسيد ببينيد

مي توانند در مورد موضوعات مختلف نظر خود را ابراز كنند يا اينكه فقط قادر به حفظ يكسري اصول علمي هستند. مهارت هاي اجتماعي او را بررسي كنيد.ببينيد در برخورد با ديگران چطور رفتار مي كنند.طريقه ي صحبت كردن او را بسنجيدبيان واضح و كامل موضوعات بسيار بهتر از استفاده از كلمات پيچيده و قلمبه سلمبه اي است كه خود فرد هم شايد معنايش را به درستي نداند. "هر فردي كه مبحثي را با توجه به منابع و مراجع ديگر بررسي مي كند، از هوش خود استفاده نكرده است، فقط از حافظه اش استفاده مي كند." -لئوناردو داوينچي-از هوشتان درست استفاده كنيد. تجربه هاي زيادي نشان داده است كه افرادي كه در ابتدا كودن و احمق جلوه ميكردند، نابغه و افرادي بسيار باهوش بوده اند. به همين دليل است كه اين مسائل هيچگاه نبايد از روي ظاهر نتيجه گيري شوند. درست است كه هوش به طور كلي چيز خوبي است، اما در كنار ويژگي هاي خوب اخلاقي فرد است كه زيباتر مي شود. باهوش بودن يك چيز است، اما دانستن اينكه چطور از اين هوش استفاده كنيد بسيار مهمتر است. افرادي كه موفق مي شوند، لزوماً هميشه افراد باهوشي نيستند. آنها فقط مي دانند كه چطور از هوششان استفاده كنند.

چگونه ميزان هوش افراد را اندازه گيري كنيم؟

آيا فروشنده اي كه كامپيوتر جديدتان را از او خريده ايد، واقعاً به چيزهايي كه در موردش صحبت مي كند آگاهي دارد، يا فقط چيزهايي را كه در بروشور مطالعه كرده است براي شما تكرار مي كند؟ يا كارمندي كه به تازگي براي استخدام با او مصاحبه كرديد واقعاً

از آن چيزهايي كه ادعا مي كرد مي داند، سررشته اي دارد يا اينكه فقط جواب هايي را برايتان تكرار مي كند كه شما دوست داريد بشنويد؟چه دوست داشته باشيم، چه نه دائماً درحال قضاوت كردن در مورد ميزان هوش و آگاهي ديگران هستيم و با جواب هايي كه به سوالاتمان مي دهند، سطح شايستگي و توانايي هاي آنها را مي سنجيم. بعضي افراد در اين كار مهارت بيشتري دارند، اما آن به اين معني نيست كه شما نمي توانيد ياد بگيريد. با تمرين، شما هم مي توانيد ميزان هوش و سطح آگاهي اطرافيانتان را حدس بزنيد. انواع هوشهوش چيزي است كه ارزيابي و اندازه گيري آن كار ساده اي نيست چون انواع بسيار متفاوتي دارد. در سال 1983، دكتر هاوارد گاردنر استاد دانشگاه هاروارد، مفهوم جامع تري از هوش ارائه داد و آن را چند-هوشي ناميد. تئوري او با نظريات سنتي در اين رابطه كه مي گفتند "آيا مي توانيد وقايع را به خاطر بسپاري، رياضيات انجام دهي، منطقي فكر كني و جمله هاي صحيح بنويسي؟" كاملاً مغاير بود. و ديدگاهي بسيار جامع تر براي قضاوت در مورد هوش افراد داشت. طبقه بندي اوليه شامل 7 دسته بود كه هر كدام بخش هاي متفاوتي از هوش را شامل ميشد: o هوش و دانش زبانشناختي: مهارت كار كردن با زبان و كلمات. گاهاً مي بينيم كه بعضي قادر به تكلم به چندين زبان مختلف هستند، در حاليكه بعضي در يادگيري يكي هم درمانده اند. o هوش منطقي و رياضي: حل مشكلات به طريقي كاملاً منطقي. نوعي از هوش كه بيشتر شامل كتابخوانان است. o هوش

موسيقي: قابليت فكر كردن در قالب نُت هاي موسيقي و ريتم. چه در نواختن و چه در آهنگ سازي. o هوش فضايي: حل مشكلات به صورت بصري، در مغز فرد. جهت يابي و ناوبري از مهمترين آنهاست ولي توانايي در هنر، مجسمه سازي و طراحي نيز از اين دسته اند. o هوش جنبش فيزيكي: داشتن توانايي در حركت عضلات و ساير حركات ورزشي. o هوش ميان فردي: توانايي شناخت احساسات، الات و عواطف ديگران. مهارت هاي اجتماعي. o هوش درون فردي: اطلاع از خودمان، احساسات و افكار خودمان. نكاتي كه بايد به خاطر داشته باشيد يكي از اصلي ترين قانون هاي تعيين هوش افراد اين است كه هيچ گاه فكر نكنيم آموزش و تحصيلات با هوش و قوه ي ادراك يكسان است. حتماً بايد تا به حال برخورد كرده باشيد كه هر فردي با مدرك تحصيلي از بهترين دانشگاه دنيا، فرد باهوشي نيست، و هر فردي هم كه نتوانسته حتي تحصيلات دبيرستاني را به پايان برساند خنگ و كم هوش نمي باشد. همانور كه نظريه ي چند-هوشي نشان مي دهد، هر فردي قابليت هاي مختلف دارد و همه يكسان نيستند.به عنوان يك قانون كلي، باهوش ترين افراد جامعه ي ما تنها افرادي هستند كه از ناچيز بودن اطلاعات و آگاهي هايشان مطلعند. هيچوقت به كسي اينقدر اطمينان نكنيد كه بگوييد او پاسخ هر سوالي را مي داند و فكر مي كند كه هر مبحثي را مي توان با تئوري خوب ضد بد حل كرد. هوش، قوه ي درك اين مسئله است كه هر مشكلي ميتواند راه حل هاي مختلف داشته باشد، حتي اگر ما يكي

را بر راه حل هاي ديگر ترجيح دهيم. برخلاف آنچه ممكن است فكر كنيد، پذيرفتن اينكه چيزي را نمي دانيد، يكي از علائم باهوشي شما است به جاي اينكه تظاهر كنيد كه از آن آگاهي داريد. چون اگر كار را اشتباه انجام دهيد، و ديگران اين موضوع را بفهمند، از حيوان هم احمق تر جلوه خواهيد كرد. چه بايد كرد... هيچ راه مطمئن و كاملي براي تعيين هوش افراد نيست و نخواهد بود. اما نشانه ها و علائم زيادي هست كه با دنبال كردن آنها مي توانيد نتيجه گيري كلي داشته باشيد. اما بايد سوالات درست و به درد بخور از فرد بپرسيد. در اينجا به مواردي اشاره ميكنيم، آنها را به خاطر بسپاريد. سوالات كلي بپرسيد، نه سوالات مخصوص و ويژه همه ي افراد با درصد هوش متوسط مي توانند اصول علمي و اعداد و مسائلي از اين قبيل را به خاطر بسپارند. سوالات انتزاعي و خيالي دشوارتر هستند. به دنبال پاسخ هاي صحيح و عقلاني باشيد آيا به نظر مي رود كه فرد مشغول تكرار آن چيزي است كه در روزنامه مطالعه كرده است؟ يا خود واقعاً در مورد اين مسائل فكر كرده است؟ به كلمات قلمبه سلمبه اي كه بي جا به نظر مي رسند و اشتباهاً استفاده مي شوند دقت داشته باشيد بعضي افراد عادت دارند كه با استفاده از كلماتي كه به ظاهر گيرا و پرابهت هستند خود را بزرگ كنند. اگر استفاده از كلماتشان نابه جا بود، يادداشت برداريد. دنبال كلمات كليدي باشيد به طور مثال استفاده از كلمه ي "پيش گستر" اشاره به اين دارد كه فرد از

جملات كليشه اي استفاده مي كند. دنبال عبارات و جملات كليشه اي باشيداستفاده ي زياد از جملات كليشه اي نشانه ي بدي است، اما استفاده از همين كليشه ها به طرزي نادرست موضوع را بدتر هم مي كند. سوالاتي بپرسيد كه خودتان جوابش را مي دانيد اگر سوال را درست جواب دهند يا اينكه بگويند نمي دانند خوب است. اما اگر سعي در سفسطه كردن كنند، حواستان باشد. حضور ذهن و قدرت استدلالش را محك بزنيد فقط حافظه ي او را آزمايش نكنيد، كمي هم قدرت تعقل آنها را محك بزنيد و ببينيد كه آيا مي توانند بعضي از سوال ها را با استدلالات منطقي جواب بدهند.نظر او را در مورد چيزي بپرسيد ببينيد مي توانند در مورد موضوعات مختلف نظر خود را ابراز كنند يا اينكه فقط قادر به حفظ يكسري اصول علمي هستند. مهارت هاي اجتماعي او را بررسي كنيد.ببينيد در برخورد با ديگران چطور رفتار مي كنند.طريقه ي صحبت كردن او را بسنجيدبيان واضح و كامل موضوعات بسيار بهتر از استفاده از كلمات پيچيده و قلمبه سلمبه اي است كه خود فرد هم شايد معنايش را به درستي نداند. "هر فردي كه مبحثي را با توجه به منابع و مراجع ديگر بررسي مي كند، از هوش خود استفاده نكرده است، فقط از حافظه اش استفاده مي كند." -لئوناردو داوينچي-از هوشتان درست استفاده كنيد. تجربه هاي زيادي نشان داده است كه افرادي كه در ابتدا كودن و احمق جلوه ميكردند، نابغه و افرادي بسيار باهوش بوده اند. به همين دليل است كه اين مسائل هيچگاه نبايد از روي ظاهر نتيجه گيري شوند. درست

است كه هوش به طور كلي چيز خوبي است، اما در كنار ويژگي هاي خوب اخلاقي فرد است كه زيباتر مي شود. باهوش بودن يك چيز است، اما دانستن اينكه چطور از اين هوش استفاده كنيد بسيار مهمتر است. افرادي كه موفق مي شوند، لزوماً هميشه افراد باهوشي نيستند. آنها فقط مي دانند كه چطور از هوششان استفاده كنند.

خشم و كنترل آن

خشم يك هيجان ناخوشايند اما طبيعي و ضروري براي انسان مي باشد. خشم ميزان قابل توجهي انرژي ذهني و جسمي را مصروف خود ميكند. خشم تهديدي جدي براي روابط شخصي و شغلي پديد مي آورد. خشم فرصت لذت بردن از زندگي را از انسان سلب ميكند. دلايل برانگيخته شدن هيجان خشم در افراد و موقعيتهاي مختلف متفاوت است: * تصور در معرض تهديد، خسارت، آسيب يا از دست رفتن دارايي، سلامتي، غرور، عزت نفس ، ارزشها و شخصيت . * ناكاميها - پايمال گشتن حقوق - بي حرمتيها. * انتظارات نابجا از ديگران - تصور آنكه جهان و ساكنين آن ميبايد طبق يك الگوي خاص باشند. اما برخي افراد بيش از ديگران مستعد خشمگين شدن ميباشند مانند: * افرادي كه نياز مبرم و سيري ناپذيري براي كامل بودن دارند. * افرادي كه ترس شديدي از خطا كار بودن و در اشتباه بودن دارند. * افرادي كه نياز شديدي به كنترل كردن ديگران دارند. * افرادي كه از شنيدن عقايد نو و يا متفاوت با عقايد شخصيشان هراس دارند. * افرادي كه از رها كردن موضوع به حال خود بيم دارند. * افرادي كه نياز شديد و مفرطي به مورد پذيرش قرار گرفتن و تاييد ديگران

دارند.* افرادي كه تصور ميكنند همواره بايد با صلابت، شجاع، قدرتمند و قوي بنظر برسند. * افرادي كه از تجربه كردن احساسات ناخوشايند هراس دارند.* افرادي كه اعتماد بنفس پاييني دارند. * افرادي كه تحملشان نسبت به ناكاميها اندك ميباشد. * افرادي كه از مورد انتقاد واقع شدن هراس دارند. برخي اوقات آستانه ظهور خشم كاهش مي يابد مانند: هنگام خستگي - بيماري - درد - الكل و داروهاي ديگر - استرس . خشم تاثيرات فيزيولوژيكي فراواني بروي بدن پديد مي آورد: * ترشح هورمون آدرنالين. * تسريع تنفس .* افزايش ضربان قلب و فشار خون. * انتقال جريان خون از پوست، معده و روده ها به سمت قلب،سيستم عصبي مركزي و عضلات .

* متوقف شدن سيستم گوارش. * آزاد گشتن ذخاير گلوكز از كبد. * ترشح كورتيزول و سركوب سيستم ايمني بدن. * افزايش هورمون تستوسترون در مردان.* تسريع و تشديد حركات و گفتار.* سفت شدن عضلات.* افزايش دقت ، تيزي و حساسيت حواس پنجگانه.* گشاد شدن چشمها . * سرخ شدن چهره. * افزايش قواي جسماني. اما هنگامي كه فرد عادت دارد بسيار سريع كنترل خود را از دست داده و خشمگين گردد در دراز مدت خشم اثرات بسيار زيان آوري بروي سلامتي فرد بجاي خواهد گذاشت از جمله: * سردرد. * اختلالات پوستي ، قلبي-عروقي، هيجاني، گوارشي. * نارسايي سيستم عصبي.* تشديد علايم بيماري موجود در بدن. * آرتروز. * سكته قلبي . * خودكشي. 1-مرحله رنجش. 2- مرحله ناكامي. 3- مرحله خشم. 4- مرحله غضب. 5- مرحله خشونت.اما برخي از هيجانات ممكن است زير پوشش هيجان خشم نهفته باشند و خود

را بصورت خشم نمايان سازند مانند: ترس - غم - سردرگمي - هيجان - نفرت - حسادت - گناه - اضطراب.همه افراد بطور يكسان اقدام به ابراز هيجان خشم نميكنند. در واقع راههاي بسياري براي ابراز خشم وجود دارد از جمله: 1- واپس راني: پس از تجربه خشم فرد آن را به فراموشي سپرده و يا در خود فرو ميريزد. 2- جابجايي: انتقال خشم به فرد و يا شيئي كه عامل اصلي خشم نمي باشد. مثلا فردي كه از دست رييس خود عصباني است به اشياء لگد زده و يا خشم خود را سرهمسر خود خالي ميكند3- كنترل: فرد سعي ميكند خشم خود را كنترل كند. 4- سركوب: فرد خشم را تجربه ميكند اما آن را فرو نشانده و اظهار نميدارد.5- گريستن: خشمي كه تخليه هيجاني و كلامي نگشته خود را بصورت گريه ظاهر ميسازد. 6- واكنش افراطي: فرد نسبت به عمل فرد مقابل واكنش بيش از حد نشان ميدهد كه با كرده فرد تناسب ندارد. مثلا فرد در پاسخ به توهين شخصي اقدام به كتك زدن وي ميكند. 7- رويارويي مثبت: پاسخ مستقيم و صريح فرد نسبت به عامل خشم و بيان احساس و دلايل برانگيخته گشتن خشم خود. 8- پاسخ انفعالي: در اين حالت فرد خشم خود را بطور واضح و مستقيم ابراز نميكند. پاسخ انفعالي انواع گوناگون دارد از جمله: خشونت انفعالي: مثلا فرد در حضوردوست خود اعتراضي نكرده و خشم خود را ابراز نميكند اما به محض غيبت دوستش اقدام به تخريب اموالش ميكند. رفتار مخفيانه: غيبت، ناسزاگويي زير لب، سكوت اختيار كردن- پرهيز از تماس چشمي - تحقير - سرقت

- شكايت - فريبكاري - سخن چيني. بازي دادن: تحريك ديگران به اعمال خشونت آميز و سپس خود را كنار كشيدن - تمارض - تخريب روابط ديگران. از خودگذشتگي و فداكاري هاي مفرط: در كارها به ديگران كمك فراوان كرده اما كمك ديگران را نميپذيرد. رفتارهاي وسواسگونه: اعتياد - خود كشي - تعصب - انتقاد جويي -سرزنش نفس نيز ميتواند نوعي ابراز خشم باشد. در كل 3 راه براي ابراز خشم وجود ندارد: يا آن را بدرون خود ريخته و سركوب كنيم كه منجر به نابودي و صدمات بسيار به روح و جسممان ميگردد- يا آن را فرياد زده و با خشونت سر ديگران خالي كنيم كه منجر به نابودي و آسيب به ديگران و مخدوش گشتن روابط ميگردد- و راه آخر آنكه آن را پذيرفته و با كنترل و جهت دادن مثبت به آن اين انرژي عظيم را مهار كرده و در پيشبرد اهداف سازنده از آن سود بريم. در زندگي افراد و مسايل بسياري وجود دارند كه موجب برانگيختن خشم ميگردند اما هرگاه همواره مقهور آنها شويم و اجازه دهيم تا خشم بر ما اعمال كنترل كند ديري نميگذرد كه جسم و روح ما دچار فرسودگي و زوال ميگردد. بايد سعي كرد تا آنجا كه ممكن است بيهوده خشمگين نشد. يك عامل برانگيخته شدن خشم انتقادهاي ديگران ميباشد. انتقادهايي كه بندرت واقعي بوده و به منظور بهبود رفتار و شخصيت ما بيان ميگردند. معمولا افرادي كه نابجا اقدام به انتقاد از شما ميكنند اهداف زير را در سر دارند: * دلسرد ساختن و ارعاب شما. * افكندن اشتباهات، تقصيرات و گناه ها به

گردن شما و فرافكني. * تغيير و كنترل شما. * سرپوش نهادن به عيوب و كاستيهاي خود.* حسادت به شما. * تخليه عقده ها، خشمها و ناكاميهاي گذشته خود. بنابراين در واكنش به اينگونه انتقادها خونسردي خود را حفظ كرده و با قاطعيت اما با آرامش در مقابل منتقد خود بياستيد. نكته ديگر آنكه خود را براي موضوعاتي كه كنترلي روي آنها نداريد خشمگين نسازيد. شما تنها قادر به تغيير خود و واكنش خود نسبت به دنياي پيرامون خود ميباشيد. نكته آخر آنكه خشم از طرز تفكر ما نسبت به وقايع پيرامونمان نشات مي گيرد نه خود وقايع بنابراين با كنترل افكارتان خشم خود را نيز تحت كنترل خويش در آوريد. هيچ چيز و هيچكس قادر به خشمگين ساختن شما بدون اراده و خواسته شما نبوده و هنگامي كه به فردي چنين اجازه اي را ميدهيد تا شما را خشمگين سازد در واقع كنترل خود را بدست آن فرد سپرده ايد.

خشم و كنترل آن

خشم يك هيجان ناخوشايند اما طبيعي و ضروري براي انسان مي باشد. خشم ميزان قابل توجهي انرژي ذهني و جسمي را مصروف خود ميكند. خشم تهديدي جدي براي روابط شخصي و شغلي پديد مي آورد. خشم فرصت لذت بردن از زندگي را از انسان سلب ميكند. دلايل برانگيخته شدن هيجان خشم در افراد و موقعيتهاي مختلف متفاوت است: * تصور در معرض تهديد، خسارت، آسيب يا از دست رفتن دارايي، سلامتي، غرور، عزت نفس ، ارزشها و شخصيت . * ناكاميها - پايمال گشتن حقوق - بي حرمتيها. * انتظارات نابجا از ديگران - تصور آنكه جهان و ساكنين آن ميبايد

طبق يك الگوي خاص باشند. اما برخي افراد بيش از ديگران مستعد خشمگين شدن ميباشند مانند: * افرادي كه نياز مبرم و سيري ناپذيري براي كامل بودن دارند. * افرادي كه ترس شديدي از خطا كار بودن و در اشتباه بودن دارند. * افرادي كه نياز شديدي به كنترل كردن ديگران دارند. * افرادي كه از شنيدن عقايد نو و يا متفاوت با عقايد شخصيشان هراس دارند. * افرادي كه از رها كردن موضوع به حال خود بيم دارند. * افرادي كه نياز شديد و مفرطي به مورد پذيرش قرار گرفتن و تاييد ديگران دارند.* افرادي كه تصور ميكنند همواره بايد با صلابت، شجاع، قدرتمند و قوي بنظر برسند. * افرادي كه از تجربه كردن احساسات ناخوشايند هراس دارند.* افرادي كه اعتماد بنفس پاييني دارند. * افرادي كه تحملشان نسبت به ناكاميها اندك ميباشد. * افرادي كه از مورد انتقاد واقع شدن هراس دارند. برخي اوقات آستانه ظهور خشم كاهش مي يابد مانند: هنگام خستگي - بيماري - درد - الكل و داروهاي ديگر - استرس . خشم تاثيرات فيزيولوژيكي فراواني بروي بدن پديد مي آورد: * ترشح هورمون آدرنالين. * تسريع تنفس .* افزايش ضربان قلب و فشار خون. * انتقال جريان خون از پوست، معده و روده ها به سمت قلب،سيستم عصبي مركزي و عضلات .

* متوقف شدن سيستم گوارش. * آزاد گشتن ذخاير گلوكز از كبد. * ترشح كورتيزول و سركوب سيستم ايمني بدن. * افزايش هورمون تستوسترون در مردان.* تسريع و تشديد حركات و گفتار.* سفت شدن عضلات.* افزايش دقت ، تيزي و حساسيت حواس پنجگانه.* گشاد شدن چشمها . *

سرخ شدن چهره. * افزايش قواي جسماني. اما هنگامي كه فرد عادت دارد بسيار سريع كنترل خود را از دست داده و خشمگين گردد در دراز مدت خشم اثرات بسيار زيان آوري بروي سلامتي فرد بجاي خواهد گذاشت از جمله: * سردرد. * اختلالات پوستي ، قلبي-عروقي، هيجاني، گوارشي. * نارسايي سيستم عصبي.* تشديد علايم بيماري موجود در بدن. * آرتروز. * سكته قلبي . * خودكشي. 1-مرحله رنجش. 2- مرحله ناكامي. 3- مرحله خشم. 4- مرحله غضب. 5- مرحله خشونت.اما برخي از هيجانات ممكن است زير پوشش هيجان خشم نهفته باشند و خود را بصورت خشم نمايان سازند مانند: ترس - غم - سردرگمي - هيجان - نفرت - حسادت - گناه - اضطراب.همه افراد بطور يكسان اقدام به ابراز هيجان خشم نميكنند. در واقع راههاي بسياري براي ابراز خشم وجود دارد از جمله: 1- واپس راني: پس از تجربه خشم فرد آن را به فراموشي سپرده و يا در خود فرو ميريزد. 2- جابجايي: انتقال خشم به فرد و يا شيئي كه عامل اصلي خشم نمي باشد. مثلا فردي كه از دست رييس خود عصباني است به اشياء لگد زده و يا خشم خود را سرهمسر خود خالي ميكند3- كنترل: فرد سعي ميكند خشم خود را كنترل كند. 4- سركوب: فرد خشم را تجربه ميكند اما آن را فرو نشانده و اظهار نميدارد.5- گريستن: خشمي كه تخليه هيجاني و كلامي نگشته خود را بصورت گريه ظاهر ميسازد. 6- واكنش افراطي: فرد نسبت به عمل فرد مقابل واكنش بيش از حد نشان ميدهد كه با كرده فرد تناسب ندارد. مثلا فرد در پاسخ به

توهين شخصي اقدام به كتك زدن وي ميكند. 7- رويارويي مثبت: پاسخ مستقيم و صريح فرد نسبت به عامل خشم و بيان احساس و دلايل برانگيخته گشتن خشم خود. 8- پاسخ انفعالي: در اين حالت فرد خشم خود را بطور واضح و مستقيم ابراز نميكند. پاسخ انفعالي انواع گوناگون دارد از جمله: خشونت انفعالي: مثلا فرد در حضوردوست خود اعتراضي نكرده و خشم خود را ابراز نميكند اما به محض غيبت دوستش اقدام به تخريب اموالش ميكند. رفتار مخفيانه: غيبت، ناسزاگويي زير لب، سكوت اختيار كردن- پرهيز از تماس چشمي - تحقير - سرقت - شكايت - فريبكاري - سخن چيني. بازي دادن: تحريك ديگران به اعمال خشونت آميز و سپس خود را كنار كشيدن - تمارض - تخريب روابط ديگران. از خودگذشتگي و فداكاري هاي مفرط: در كارها به ديگران كمك فراوان كرده اما كمك ديگران را نميپذيرد. رفتارهاي وسواسگونه: اعتياد - خود كشي - تعصب - انتقاد جويي -سرزنش نفس نيز ميتواند نوعي ابراز خشم باشد. در كل 3 راه براي ابراز خشم وجود ندارد: يا آن را بدرون خود ريخته و سركوب كنيم كه منجر به نابودي و صدمات بسيار به روح و جسممان ميگردد- يا آن را فرياد زده و با خشونت سر ديگران خالي كنيم كه منجر به نابودي و آسيب به ديگران و مخدوش گشتن روابط ميگردد- و راه آخر آنكه آن را پذيرفته و با كنترل و جهت دادن مثبت به آن اين انرژي عظيم را مهار كرده و در پيشبرد اهداف سازنده از آن سود بريم. در زندگي افراد و مسايل بسياري وجود دارند كه موجب برانگيختن

خشم ميگردند اما هرگاه همواره مقهور آنها شويم و اجازه دهيم تا خشم بر ما اعمال كنترل كند ديري نميگذرد كه جسم و روح ما دچار فرسودگي و زوال ميگردد. بايد سعي كرد تا آنجا كه ممكن است بيهوده خشمگين نشد. يك عامل برانگيخته شدن خشم انتقادهاي ديگران ميباشد. انتقادهايي كه بندرت واقعي بوده و به منظور بهبود رفتار و شخصيت ما بيان ميگردند. معمولا افرادي كه نابجا اقدام به انتقاد از شما ميكنند اهداف زير را در سر دارند: * دلسرد ساختن و ارعاب شما. * افكندن اشتباهات، تقصيرات و گناه ها به گردن شما و فرافكني. * تغيير و كنترل شما. * سرپوش نهادن به عيوب و كاستيهاي خود.* حسادت به شما. * تخليه عقده ها، خشمها و ناكاميهاي گذشته خود. بنابراين در واكنش به اينگونه انتقادها خونسردي خود را حفظ كرده و با قاطعيت اما با آرامش در مقابل منتقد خود بياستيد. نكته ديگر آنكه خود را براي موضوعاتي كه كنترلي روي آنها نداريد خشمگين نسازيد. شما تنها قادر به تغيير خود و واكنش خود نسبت به دنياي پيرامون خود ميباشيد. نكته آخر آنكه خشم از طرز تفكر ما نسبت به وقايع پيرامونمان نشات مي گيرد نه خود وقايع بنابراين با كنترل افكارتان خشم خود را نيز تحت كنترل خويش در آوريد. هيچ چيز و هيچكس قادر به خشمگين ساختن شما بدون اراده و خواسته شما نبوده و هنگامي كه به فردي چنين اجازه اي را ميدهيد تا شما را خشمگين سازد در واقع كنترل خود را بدست آن فرد سپرده ايد.

خصوصيات افراد خود ساخته

در اين مقاله 16 خصوصيت افراد خودساخته را برايتان عنوان

مي كنيم. فرد خودساخته اينجا به معني فردي است كه درصدد واقعيت دادن به توانايي هاي خود است. بعد از اينكه تك تك اين خصوصيات را به دقت مطالعه كرديد، به نسبت ميزان نزديكي كه به هريك از خصوصيات داريد، به خود نمره 1 تا 10 بدهيد. نتيجه اي كه به دست مي آوريد نمايش شهودي نقاط ضعف و قدرت شما در حركت به سمت به واقعيت كشاندن توانايي هاي فرديتان است. وقت بگذاريد و به اين فكر كنيد كه واقعاً چرا در برخي خصوصيات قوي تر از بقيه هستيد. چه چيز باعث شده كه براي فلان خصوصيت نمره بالايي بگيريد؟ براي اينكه نمره هر خصوصيت را در خودتان بالاتر ببريد، چه بايد بكنيد؟ بالاترين نمره اي كه مي توانيد به دست آوريد 160 است. شما چقدر به اين عدد نزديكيد؟ 1. فرد خود ساخته درك كارامدتري از واقعيت دارد و با آن احساس راحتي بيشتري مي كند. او قادر است خوب و بد و بالا و پايين ها را بپذيرد وتفاوت آنرا تشخيص دهد. 2. پذيرش خود، ديگران و طبيعت. فرد خود ساخته واقعيت را همانطور كه هست مي بيند و مسئوليت آنرا نيز به گردن مي گيرد. 3. فرد خود ساخته در كارهاي خود سادگي، طبيعيت و فوريت دارد. به عبارت ديگر، اين افراد آنطور كه ديگران تصور مي كنند، معلق نيستند. او قادر است هر كاري را كه به نظرش خوب و طبيعي مي رسد انجام دهد و دليلش هم خيلي ساده است: چون احساس خوبي نسبت به آن كار دارد. سعي نمي كند ديگران را آزار دهد، و براي خوبي ها

ارزش و احترام قائل است. 4. مشكل محوري. فرد خود ساخته كسي است كه شديداً روي مشكلات خارج از خودش تمركز مي كند. او درگير مشكلات ديگران و مشكات جامعه است و براي تسهيل آن مشكلات تلاش مي كند. 5. جدايي و نياز به حريم خصوصي. با وجود همه دغدغه هاي او براي جامعه، فرد خود ساخته نياز دارد با خود تنها باشد. او از زمانهايي كه به تنهايي غرق در تفكر و تعمق مي شود، لذت مي برد و دوست ندارد هميشه مردم در اطرافش باشند. فقط با چند نفر از نزديكان است و لزومي هم نمي بيند كه هميشه با آنها در ارتباط باشد. حضور آنها به تنهايي كافي است. 6. خودمختاري، استقلال از فرهنگ و محيط. فرد خود ساخته قادر است به تنهايي تصميم بگيرد و به تنهايي كارهايش را انجام دهد. او به خودش اطمينان و اعتماد كامل دارد. 7. طراوت هميشگي. فرد خود ساخته از ساده ترين و طبيعي ترين چيزها احساس لذت مي كند. غروب آفتاب هميشه براي او زيباست به همين خاطر هميشه به تماشاي آن مي رود. هنوز هم از انجام بازي هاي دوران كودكي خود لذت مي برد. 8. تجربه عارفانه، عالي ترين تجربه. فرد خود ساخته هميشه تجربياتي دارد كه باعث مي شود احساس شناور بودن به آنها دست دهد. خود را هماهنگ با دنياي اطرافشان مي بينند و تصور مي كنند كه در يك برهه از زمان بخشي از واقعيتي متفاوت هستند.9. حس همبستگي. فرد خود ساخته نسبت به همه مردم احساس دارد. از آدم هايي كه در اطرافشان وجود دارد آگاهند و نسبت

به آنها حساسند. 10. ارتباطات ميان فردي. فرد خود ساخته ارتباطات ميان فردي عميق تر و شديدتري نسبت به ساير افراد بزرگسال دارند. آنها توانايي عشق ورزيدن و دوست داشتني دارند كه براي بقيه افراد به نظر غيرممكن است. معمولاً دوستان كمي دارند اما همين ارتباطات كم بسيار عميق و پرمفهوم هستند.11. ساختار شخصيتي دموكراتيك. فرد خود ساخته به برابري انسانها معتقدند، اينكه هر انسان حق حرف زدن دارد و هر انسان نقاط قوت و نقاط ضعف خاص خود را دارد.12. تشخيص بين راه و هدف، خوب و بد. فرد خود ساخته تفاوت بين راه و هدف، خوب و بد را مي دانند و آنها را طوري با هم اشتباه نمي گيرند كه باعث لطمه خوردن به خودشان يا ديگران شود.13. حس شوخ طبعي فلسفي يا غيرخصومت آميز. فرد خود ساخته از شوخي لذت مي برند. دوست دارند بخندند و لطيفه تعريف كنند اما نه به قيمت ديگران. آنها بااينكه مي توانند خيلي جدي باشند، اما افرادي خوش طينت به نظر مي رسند. 14. خلاقيت. فرد خود ساخته مي توانند شديداً خلاق باشند. خلاقيت خود را مي توانند در ابعاد مختلف با نوشتن، نواختن موسيقي، خيالپردازي و هر چيز ديگري نشان دهند. 15. مقاومت دربرابر فرهنگ پرستي، برتري هر فرهنگ خاص. هر انساني به طريقي فراتر از فرهنگ خود قرار دارد، يعني فرديتي عميق دارد و مي تواند فرهنگ را منتقدانه ارزيابي كند طوريكه خودش تصميم بگيرد كه چه چيز برايش بهتر است. 16. نواقص فرد خود ساخته. افراد خود ساخته، افرادي هستند كه از اين واقعيت آگاهي دارند كه كامل نيستند و آنها هم

مثل فردي كه در كنارشان قرار گرفته، كمي و كاستي هايي دارند و هميشه چيزهاي تازه اي براي ياد گرفتن و راه هاي تازه اي براي رشد وجود دارد. فرد خود ساخته بااينكه با خود خيلي راحت است اما هيچوقت دست از تلاش برنمي دارد.

خصوصيات افراد خود ساخته

در اين مقاله 16 خصوصيت افراد خودساخته را برايتان عنوان مي كنيم. فرد خودساخته اينجا به معني فردي است كه درصدد واقعيت دادن به توانايي هاي خود است. بعد از اينكه تك تك اين خصوصيات را به دقت مطالعه كرديد، به نسبت ميزان نزديكي كه به هريك از خصوصيات داريد، به خود نمره 1 تا 10 بدهيد. نتيجه اي كه به دست مي آوريد نمايش شهودي نقاط ضعف و قدرت شما در حركت به سمت به واقعيت كشاندن توانايي هاي فرديتان است. وقت بگذاريد و به اين فكر كنيد كه واقعاً چرا در برخي خصوصيات قوي تر از بقيه هستيد. چه چيز باعث شده كه براي فلان خصوصيت نمره بالايي بگيريد؟ براي اينكه نمره هر خصوصيت را در خودتان بالاتر ببريد، چه بايد بكنيد؟ بالاترين نمره اي كه مي توانيد به دست آوريد 160 است. شما چقدر به اين عدد نزديكيد؟ 1. فرد خود ساخته درك كارامدتري از واقعيت دارد و با آن احساس راحتي بيشتري مي كند. او قادر است خوب و بد و بالا و پايين ها را بپذيرد وتفاوت آنرا تشخيص دهد. 2. پذيرش خود، ديگران و طبيعت. فرد خود ساخته واقعيت را همانطور كه هست مي بيند و مسئوليت آنرا نيز به گردن مي گيرد. 3. فرد خود ساخته در كارهاي خود سادگي، طبيعيت

و فوريت دارد. به عبارت ديگر، اين افراد آنطور كه ديگران تصور مي كنند، معلق نيستند. او قادر است هر كاري را كه به نظرش خوب و طبيعي مي رسد انجام دهد و دليلش هم خيلي ساده است: چون احساس خوبي نسبت به آن كار دارد. سعي نمي كند ديگران را آزار دهد، و براي خوبي ها ارزش و احترام قائل است. 4. مشكل محوري. فرد خود ساخته كسي است كه شديداً روي مشكلات خارج از خودش تمركز مي كند. او درگير مشكلات ديگران و مشكات جامعه است و براي تسهيل آن مشكلات تلاش مي كند. 5. جدايي و نياز به حريم خصوصي. با وجود همه دغدغه هاي او براي جامعه، فرد خود ساخته نياز دارد با خود تنها باشد. او از زمانهايي كه به تنهايي غرق در تفكر و تعمق مي شود، لذت مي برد و دوست ندارد هميشه مردم در اطرافش باشند. فقط با چند نفر از نزديكان است و لزومي هم نمي بيند كه هميشه با آنها در ارتباط باشد. حضور آنها به تنهايي كافي است. 6. خودمختاري، استقلال از فرهنگ و محيط. فرد خود ساخته قادر است به تنهايي تصميم بگيرد و به تنهايي كارهايش را انجام دهد. او به خودش اطمينان و اعتماد كامل دارد. 7. طراوت هميشگي. فرد خود ساخته از ساده ترين و طبيعي ترين چيزها احساس لذت مي كند. غروب آفتاب هميشه براي او زيباست به همين خاطر هميشه به تماشاي آن مي رود. هنوز هم از انجام بازي هاي دوران كودكي خود لذت مي برد. 8. تجربه عارفانه، عالي ترين تجربه. فرد خود ساخته هميشه تجربياتي

دارد كه باعث مي شود احساس شناور بودن به آنها دست دهد. خود را هماهنگ با دنياي اطرافشان مي بينند و تصور مي كنند كه در يك برهه از زمان بخشي از واقعيتي متفاوت هستند.9. حس همبستگي. فرد خود ساخته نسبت به همه مردم احساس دارد. از آدم هايي كه در اطرافشان وجود دارد آگاهند و نسبت به آنها حساسند. 10. ارتباطات ميان فردي. فرد خود ساخته ارتباطات ميان فردي عميق تر و شديدتري نسبت به ساير افراد بزرگسال دارند. آنها توانايي عشق ورزيدن و دوست داشتني دارند كه براي بقيه افراد به نظر غيرممكن است. معمولاً دوستان كمي دارند اما همين ارتباطات كم بسيار عميق و پرمفهوم هستند.11. ساختار شخصيتي دموكراتيك. فرد خود ساخته به برابري انسانها معتقدند، اينكه هر انسان حق حرف زدن دارد و هر انسان نقاط قوت و نقاط ضعف خاص خود را دارد.12. تشخيص بين راه و هدف، خوب و بد. فرد خود ساخته تفاوت بين راه و هدف، خوب و بد را مي دانند و آنها را طوري با هم اشتباه نمي گيرند كه باعث لطمه خوردن به خودشان يا ديگران شود.13. حس شوخ طبعي فلسفي يا غيرخصومت آميز. فرد خود ساخته از شوخي لذت مي برند. دوست دارند بخندند و لطيفه تعريف كنند اما نه به قيمت ديگران. آنها بااينكه مي توانند خيلي جدي باشند، اما افرادي خوش طينت به نظر مي رسند. 14. خلاقيت. فرد خود ساخته مي توانند شديداً خلاق باشند. خلاقيت خود را مي توانند در ابعاد مختلف با نوشتن، نواختن موسيقي، خيالپردازي و هر چيز ديگري نشان دهند. 15. مقاومت دربرابر فرهنگ پرستي، برتري

هر فرهنگ خاص. هر انساني به طريقي فراتر از فرهنگ خود قرار دارد، يعني فرديتي عميق دارد و مي تواند فرهنگ را منتقدانه ارزيابي كند طوريكه خودش تصميم بگيرد كه چه چيز برايش بهتر است. 16. نواقص فرد خود ساخته. افراد خود ساخته، افرادي هستند كه از اين واقعيت آگاهي دارند كه كامل نيستند و آنها هم مثل فردي كه در كنارشان قرار گرفته، كمي و كاستي هايي دارند و هميشه چيزهاي تازه اي براي ياد گرفتن و راه هاي تازه اي براي رشد وجود دارد. فرد خود ساخته بااينكه با خود خيلي راحت است اما هيچوقت دست از تلاش برنمي دارد.

خود ادراكي در مقابل واقعيت

معمولاً انسانها احساسشان نسبت به خود را واقعيت تلقي مي كنند. اما وقتي متوجه مي شوند كه بين آن واقعيت و احساس ديگران نسبت به آنها همخواني نيست، باعث روشن شدن و گاهاً رنجش آنها مي شود.اين ناهمخواني و عدم توافق بي ضرر نيست- مي تواند باعث بيشتر شدن عادت هاي اشتباه و ناقص شما شود، تشخيص خصوصيات شخصيتي زيان بخش را آسان ميكند، و باعث مي شود تا احساس منفي ديگران نسبت به فرد افزايش يابد. براي تطبيق دادن اين شكاف و يكجور كردن آن احساسات اشتباه با واقعيت، شما بايد بتوانيد رفتار ناشي شده مردم از احساسشان نسبت به شما را تشخيص دهيد. بايد بتوانيد احساس خودتان را زير ميكروسكوپ ببريد و اگر ديديد احساس اشتباه ديگران در مورد شما تا اندازه اي صحت دارد، اقدام كنيد. وقتي اينكار انجام گرفت، بايد براي از بين بردن اين شكاف و فاصله قدم برداريد و به ديگران خودِ واقعيتان را نشان دهيد. آنطور

كه ديگران شما را مي بينند وقتي چانه تان را بالا نگاه داريد و راه برويد، خودتان را روي صندلي كافه بيندازيد و با يك نخ مسخره در دستتان بازي كنيد، 6 انگشتر در يك انگشت بيندازيد، يا در آنِ واحد چندين كار انجام دهيد يا هيچ كاري انجام ندهيد؛ هر كاري كه انجام دهيد در احساس ديگران نسبت به شما تاثير گذار خواهد بود. مردم معمولاً برحسب ديدگاه و تجربه خودشان و گاهي كاملاً مستقل از شما، در موردتان قضاوت مي كنند. چه درست چه غلط، آنها رفتارها، عملكردها، زبان بدن، مكالمات لفظي، و حتي صورت ظاهري شما را به آنچه خود استنباط ميكنند، ترجمه مي نمايند. عملكردهاي شما اگر براي راهنمايي و مشاوره هميشه فقط دنبال يك نفر خاص باشيد، ديگران تصور خواهند كرد كه اعتمادي به سايرين نداريد. اگر ماشيني زيبا داشته باشيد، برخي تصور خواهند كرد فردي متكبر و اصراف گر هستيد. اگر در نمايشگاه هاي هنري و اپراها شركت كنيد، و تلاش كنيد تا ديگران اين مسئله را بفهمند، به نظر آنها فردي ظاهرساز و دورو تلقي خواهيد شد. زبان بدن شما اگر در ميتينگ ها و جلسات قوز كرده و سر خود را پايين بگيريد، رئيستان تصور خوهد كرد كه حوصله تان سر رفته است و توجهي به جلسه نداريد. اگر در مكالمه ي خود با پدرِ دوست نامزدتان، از نگاه كردن در چشمان او تفره برويد، او تصور خواهد كرد كه فردي حيله گر هستيد و چيزي را پنهان مي كنيد. در كافه هاي شلوغ ممكن است به خانمي نزديك شده و به حرفهاي او گوش بدهيد، اما

او تصور خواهد كرد كه به حريم خصوصي او تجاوز كرده ايد و فردي غير قابل تحمل هستيد. مكالمات كلامي شما اگر هنگام سخنراني مداوم از صداهاي "آه" يا "اوم" استفاده كنيد، ديگران تصور خواهند كرد فردي آشفته و درهم ريخته هستيد. اگر عادت داشته باشيد كه با صدايي بلند صحبت كنيد، ديگران فكر خواهند كرد كه فردي مضر و در جستجوي توجه هستيد. اگر در عروسي ها با ساقدوش زيباي عروس با كلماتي پنج و شش سيلابي صحبت كنيد، او تصور خواهد كرد كه فردي پرادعا و نااميد هستيد.ظاهر شمااگر برحسب تصادف يك روز صبح موهايتان را آرايش نكنيد، يك همكار جديد تصور خواهد كرد كه فردي تنبل و بي اعتنا هستيد. اما اگر هميشه لباسهايي فاخر تن كنيد، افراد تصور خواهند كرد كه فردي پوچ، سست و خودپسند هستيد. آنطور كه شما خودتان را مي بينيدنقاط ضعف و قدرت خود را با يك انعكاس صادق تشخيص دهيد. به آن دسته از نقاط ضعفتان كه باعث از بين بردن نقاط قوتتان ميشود، توجهي خاص مبذول داريد-اين نقاط ضعف مي توانند يكي از دلايل احساس نادرست ديگران درمورد شما باشد. شما براي كارتان و محل كارتان ارزش زيادي قائل هستيد، اما متاسفانه به ميزان كافي نظافت خود را انجام نمي دهيد. اگر كمي آشفته به نظر بياييد، مردم شما را فردي درهم ريخته و كثيف تلقي خواهند كرد.شما احساس مي كنيد فردي آسان گير هستيد و جنبه ي انتقاد داريد؛ اما، وقتي كسي از شما انتقاد ميكند، با ابروهاي درهم كشيده، دست به سينه در جايتان مي نشينيد. البته ممكن است اين فقط اول كار

باشد و شما انتقاد را بپذيريدف اما مردم تصور خواهند كرد كه فردي غير قابل انعطاف، تدافعي و ناسازگار هستيد. شما اعتماد به نفس خوبي داريد و فكر ميكنيد خوب از خودتان دفاع مي كنيد، اما نرم و ملايم سخن ميگوييد. چيزي كه ديگران مي بينند فردي خجالتي و خوددار است كه از ترس جالت صحبت نمي كند.شما از نظر بهداشتي و نظافت توجه زيادي به خود داريد اما از آنجا كه عادت داريد صبح ها دير از خواب بلند شويد، وقتي براي اصلاح نداريد و همچنين چون وقتي براي اتو زدن لباسي جديد نداريد، همان بلوز كهنه را بر تن مي كنيد. مردم لكه هاي روي لباستان را نشان تنبلي و بي احساسي و بي اعتنايي به خودتان و ديگران تلقي مي كنند. هماهنگ شدن احساس شما با ديگران وقتي فهميديد كه احساس شما نسبت به خودتان تا چه اندازه با احساس ديگران نسبت به شما متفاوت است، بايد تلاش كنيد تا با كنترل تصوير خودتان، اين فاصله و شكاف را پر كنيد. بايد بتوانيد تا نقاط ضعفي را كه باعث از بين بردن نقاط قوتتان مي شود را نابود سازيد. تلاش كنيد تا محل كارتان را مرتب و تمييز نگاه داريد تا احترام خود را براي سايرين، كارتان و خودتان نشان دهيد. با تعديل كردن زبان بدنتان در مواجهه با انتقادهاي ديگران، نشان دهيد كه فردي انتقاد پذير و قابل انعطاف هستيد. اعتماد به نفستان را با صحبت كردن در مورد مسائلي كه به آن علاقه داريد، نشان دهيد. عزت نفس خود را با ظاهرتان هماهنگ كنيد. اتو كردن لباسها را جزء برنامه

آخر هفته ي خود بگذاريد و شب ها قبل از اينكه به خواب برويد كار اصلاح صورتتان را انجام دهيد. خودِ واقعيتان را نشان دهيدالبته نمي توانيد اميدوار باشيد تا همه ي احساسات غلط و منفي ديگران نسبت به خودتان را از بين ببريد، و هميچگاه نبايد براي راضي كردن ديگران، شان و مقام خودتان را پايين بياوريد. منظور از هماهنگ كردن خودتان با نظر ديگران در رابطه با شما اين نيست كه سعي كنيد آنچه آنها مي خواهند باشيد، منظور اين است كه خود واقعيتان را به آنها نشان دهيد نه اينكه سعي كنيد چيزي باشيد كه نيستيد.

خود ادراكي در مقابل واقعيت

معمولاً انسانها احساسشان نسبت به خود را واقعيت تلقي مي كنند. اما وقتي متوجه مي شوند كه بين آن واقعيت و احساس ديگران نسبت به آنها همخواني نيست، باعث روشن شدن و گاهاً رنجش آنها مي شود.اين ناهمخواني و عدم توافق بي ضرر نيست- مي تواند باعث بيشتر شدن عادت هاي اشتباه و ناقص شما شود، تشخيص خصوصيات شخصيتي زيان بخش را آسان ميكند، و باعث مي شود تا احساس منفي ديگران نسبت به فرد افزايش يابد. براي تطبيق دادن اين شكاف و يكجور كردن آن احساسات اشتباه با واقعيت، شما بايد بتوانيد رفتار ناشي شده مردم از احساسشان نسبت به شما را تشخيص دهيد. بايد بتوانيد احساس خودتان را زير ميكروسكوپ ببريد و اگر ديديد احساس اشتباه ديگران در مورد شما تا اندازه اي صحت دارد، اقدام كنيد. وقتي اينكار انجام گرفت، بايد براي از بين بردن اين شكاف و فاصله قدم برداريد و به ديگران خودِ واقعيتان را نشان دهيد. آنطور

كه ديگران شما را مي بينند وقتي چانه تان را بالا نگاه داريد و راه برويد، خودتان را روي صندلي كافه بيندازيد و با يك نخ مسخره در دستتان بازي كنيد، 6 انگشتر در يك انگشت بيندازيد، يا در آنِ واحد چندين كار انجام دهيد يا هيچ كاري انجام ندهيد؛ هر كاري كه انجام دهيد در احساس ديگران نسبت به شما تاثير گذار خواهد بود. مردم معمولاً برحسب ديدگاه و تجربه خودشان و گاهي كاملاً مستقل از شما، در موردتان قضاوت مي كنند. چه درست چه غلط، آنها رفتارها، عملكردها، زبان بدن، مكالمات لفظي، و حتي صورت ظاهري شما را به آنچه خود استنباط ميكنند، ترجمه مي نمايند. عملكردهاي شما اگر براي راهنمايي و مشاوره هميشه فقط دنبال يك نفر خاص باشيد، ديگران تصور خواهند كرد كه اعتمادي به سايرين نداريد. اگر ماشيني زيبا داشته باشيد، برخي تصور خواهند كرد فردي متكبر و اصراف گر هستيد. اگر در نمايشگاه هاي هنري و اپراها شركت كنيد، و تلاش كنيد تا ديگران اين مسئله را بفهمند، به نظر آنها فردي ظاهرساز و دورو تلقي خواهيد شد. زبان بدن شما اگر در ميتينگ ها و جلسات قوز كرده و سر خود را پايين بگيريد، رئيستان تصور خوهد كرد كه حوصله تان سر رفته است و توجهي به جلسه نداريد. اگر در مكالمه ي خود با پدرِ دوست نامزدتان، از نگاه كردن در چشمان او تفره برويد، او تصور خواهد كرد كه فردي حيله گر هستيد و چيزي را پنهان مي كنيد. در كافه هاي شلوغ ممكن است به خانمي نزديك شده و به حرفهاي او گوش بدهيد، اما

او تصور خواهد كرد كه به حريم خصوصي او تجاوز كرده ايد و فردي غير قابل تحمل هستيد. مكالمات كلامي شما اگر هنگام سخنراني مداوم از صداهاي "آه" يا "اوم" استفاده كنيد، ديگران تصور خواهند كرد فردي آشفته و درهم ريخته هستيد. اگر عادت داشته باشيد كه با صدايي بلند صحبت كنيد، ديگران فكر خواهند كرد كه فردي مضر و در جستجوي توجه هستيد. اگر در عروسي ها با ساقدوش زيباي عروس با كلماتي پنج و شش سيلابي صحبت كنيد، او تصور خواهد كرد كه فردي پرادعا و نااميد هستيد.ظاهر شمااگر برحسب تصادف يك روز صبح موهايتان را آرايش نكنيد، يك همكار جديد تصور خواهد كرد كه فردي تنبل و بي اعتنا هستيد. اما اگر هميشه لباسهايي فاخر تن كنيد، افراد تصور خواهند كرد كه فردي پوچ، سست و خودپسند هستيد. آنطور كه شما خودتان را مي بينيدنقاط ضعف و قدرت خود را با يك انعكاس صادق تشخيص دهيد. به آن دسته از نقاط ضعفتان كه باعث از بين بردن نقاط قوتتان ميشود، توجهي خاص مبذول داريد-اين نقاط ضعف مي توانند يكي از دلايل احساس نادرست ديگران درمورد شما باشد. شما براي كارتان و محل كارتان ارزش زيادي قائل هستيد، اما متاسفانه به ميزان كافي نظافت خود را انجام نمي دهيد. اگر كمي آشفته به نظر بياييد، مردم شما را فردي درهم ريخته و كثيف تلقي خواهند كرد.شما احساس مي كنيد فردي آسان گير هستيد و جنبه ي انتقاد داريد؛ اما، وقتي كسي از شما انتقاد ميكند، با ابروهاي درهم كشيده، دست به سينه در جايتان مي نشينيد. البته ممكن است اين فقط اول كار

باشد و شما انتقاد را بپذيريدف اما مردم تصور خواهند كرد كه فردي غير قابل انعطاف، تدافعي و ناسازگار هستيد. شما اعتماد به نفس خوبي داريد و فكر ميكنيد خوب از خودتان دفاع مي كنيد، اما نرم و ملايم سخن ميگوييد. چيزي كه ديگران مي بينند فردي خجالتي و خوددار است كه از ترس جالت صحبت نمي كند.شما از نظر بهداشتي و نظافت توجه زيادي به خود داريد اما از آنجا كه عادت داريد صبح ها دير از خواب بلند شويد، وقتي براي اصلاح نداريد و همچنين چون وقتي براي اتو زدن لباسي جديد نداريد، همان بلوز كهنه را بر تن مي كنيد. مردم لكه هاي روي لباستان را نشان تنبلي و بي احساسي و بي اعتنايي به خودتان و ديگران تلقي مي كنند. هماهنگ شدن احساس شما با ديگران وقتي فهميديد كه احساس شما نسبت به خودتان تا چه اندازه با احساس ديگران نسبت به شما متفاوت است، بايد تلاش كنيد تا با كنترل تصوير خودتان، اين فاصله و شكاف را پر كنيد. بايد بتوانيد تا نقاط ضعفي را كه باعث از بين بردن نقاط قوتتان مي شود را نابود سازيد. تلاش كنيد تا محل كارتان را مرتب و تمييز نگاه داريد تا احترام خود را براي سايرين، كارتان و خودتان نشان دهيد. با تعديل كردن زبان بدنتان در مواجهه با انتقادهاي ديگران، نشان دهيد كه فردي انتقاد پذير و قابل انعطاف هستيد. اعتماد به نفستان را با صحبت كردن در مورد مسائلي كه به آن علاقه داريد، نشان دهيد. عزت نفس خود را با ظاهرتان هماهنگ كنيد. اتو كردن لباسها را جزء برنامه

آخر هفته ي خود بگذاريد و شب ها قبل از اينكه به خواب برويد كار اصلاح صورتتان را انجام دهيد. خودِ واقعيتان را نشان دهيدالبته نمي توانيد اميدوار باشيد تا همه ي احساسات غلط و منفي ديگران نسبت به خودتان را از بين ببريد، و هميچگاه نبايد براي راضي كردن ديگران، شان و مقام خودتان را پايين بياوريد. منظور از هماهنگ كردن خودتان با نظر ديگران در رابطه با شما اين نيست كه سعي كنيد آنچه آنها مي خواهند باشيد، منظور اين است كه خود واقعيتان را به آنها نشان دهيد نه اينكه سعي كنيد چيزي باشيد كه نيستيد.

خودآگاهي و كم رويي

خودآگاهي مفرط(self-consciousness) نوع حاد و شديد حس خودآگاهي(self-awareness) ميباشد، با اندكي ته مايه ي پارانويا. احساس ناخوشايندِ در تير رس ديد ديگران بودن است، گويي همه درحال نگاه كردن به شما هستند. خودآگاهي مفرط پايه و اساس كمرويي است. خودآگاهي(self-awareness): ادراك صريح و آشكار حس "وجود داشتن" است. كه شامل تصور تامي است كه شخص به عنوان يك فرد منفرد جداي از ديگران و با تفكرات شخصي و منحصر بفرد وجود دارد.خودآگاهي مفرط(self-consciosness): نوع خاصي از آگاهي است كه همواره حضور دارد. فرد همواره نگران و بيمناك است كه چگونه نزد ديگران بنظر آيد. هنگامي كه فرد در وضعيت خودآگاهي شديد بسر مي برد، حتي از كوچكترين و بي اهميت ترين جنبه ي رفتار و كنشهاي خود آگاهي دارد. اين هشياري و آگاهي مفرط معمولا در توانايي فرد در انجام كنشهاي پيچيده اخلال ايجاد ميكند. زماني كه خودآگاهي مفرط فروكش مي كند، فرد مجدداً توانايي تمركز كردن را باز مي يابد. فردي كه مستعد خودآگاهي شديد

است معمولا كمرو، خجالتي و درونگرا برچسب زده ميشود. خودآگاهي بيش از اندازه معمولاً با احساسي ناخوشايند همراه بوده و با عزت نفس در ارتباط تنگاتنگ است. خودآگاهي شديد نقش عمده اي در رفتار فرد دارد. افراد كمرو و با خودآگاهي شديد به حد افراط، بي رحمانه و سختگيرانه در اشتغال ذهني تمام جوانب شكل ظاهري و رفتاري خود بسر ميبرند. آنها در ميان دو ترس گرفتار شده اند: كه نزد ديگران ناپيدا و بي اهميت جلوه كنند و يا ديده شوند اما بي ارزش تلقي گردند. خودآگاهي مفرط، افراد مختلف را در درجات و سطوح متفاوتي تحت تاثير قرار ميدهد. بطوري كه برخي افراد پيوسته و مداوم در حال خودارزيابي و خود بازبيني بوده، حال آنكه برخي ديگر كاملا بي توجه به خودشان ميباشند. مثال نخست: پيانيست هنگام مواجهه با حضار ناگهان اعتماد بنفس خود و حتي توانايي نواختن پيانو را از دست ميدهد. مثال دوم: شما در جمع خانواده و بستگان خود بسر ميبريد، گفتگوي مفرح و صميمانه اي نيز در جريان است. ناگهان يكي از بستگانتان روبه شما كرده و ميگويد: "علي تو خيلي خوب انگليسي صحبت ميكني ،ميتوني بگي چه طور انگليسي ياد گرفتي؟ "به يكباره احساس خوشايند شما كاملاً دگرگون ميشود. گويي نورافكني بروي شما نشانه گرفته شده و بقيه ي اتاق در تاريكي فرو رفته است. به يكباره چهره ي بشاش شما ظرف چند ثانيه محو ميشود. چه اتفاقي رخ داده است؟ تنها اتفاقي كه روي داده انتقال كانون توجه شما به خودتان ميباشد، كه همان خود آگاهي مفرط است. در اين حالت سطح آدرنالين در بدن شما بالا

ميرود. بنابراين مغز شما از فعاليت باز ميايستد و شما ديگر قادر نخواهيد بود بطور روشن بيانديشيد و تصميم بگيريد. شما احساس ميكنيد كه بايد بگريزيد و محل را ترك كنيد، كه عملي نشدني است. صحبت كردن عادي خودتان را فراموش ميكنيد و به لكنت مي افتيد. هنگامي كه در موقعيتي دچار خودآگاهي شديد ميشويد، معمولاً چهره، نوع پوشش و حتي سخنان فردي كه در حال گفتگو با شما بوده را نميتوايند چند لحظه بعد به خاطر آوريد. و اين نشانه ي آنست كه شما تمام توجه خود را معطوف خودتان كرده بوده ايد.چگونه از خودآگاهي شديد خود بكاهيم؟وقتي كه شما در وضعيت خودآگاهي شديد بسر ميبريد، مفهومش اينست كه بيش از اندازه به خودتان توجه ميكنيد. كانون توجه شما بيش از حد به نحوه انجام كاريست كه به آن مشغول ميباشيد. و اين فرمول اجراي ضعيف است. چنانچه كه شما كانون توجه خود را از خود به ديگران منتقل كنيد، ميتوانيد بهتر ارتباط برقرار كرده، اجرا كننده ي بهتر و شنونده ي بهتري باشيد. ديگران نيز وقتي مي بينند شما به آنها توجه ميكنيد، از اينكه كنار شما هستند لذت ميبرند. هدف شما اينست كه چنان شيفته و مجذوب ديگران شويد كه تمام توجه و تمركز شما معطوف به آن باشد كه: آنها چه ميگويند؟، چگونه ميگويند؟، چرا چنين مي گويند؟، چگونه رفتار ميكنند؟ و به چه علت اينگونه رفتار ميكنند؟ 1- سعي كنيد بيشتر توجه خود را متمركز اطرافيان خود و نحوه ي گفتار و رفتارشان كنيد. 2- نه تنها به صحبت هاي ديگران گوش دهيد، بلكه به نحوه ي اداي كلماتشان نيز

دقت كنيد. به الگوهاي گفتاري، تغيير در لحن، سرعت بيان، تن صدا و بلندي صدا آنها توجه كنيد.3- از قوه تخيل و خيالپردازي خود براي تغيير خلق و خو و روحيه خود سود بريد، و چنان ذهن خود را مشغول سازيد كه مجالي براي خودآگاهي باقي نماند.4- تكنيكهاي خودآرامسازي را فراگيريد. آرام سازي پاسخهاي اضطرابي شما را از شرطي سازي خارج ميسازد. وقتي شما در يك سري شرايط يكسان خيلي سريع و مضطرب واكنش نشان ميدهيد، به خاطر آنست كه به واسطه ي تجارب يكساني كه در گذشته كسب كرده ايد، بدن شما ياد گرفته كه بدون تفكر به محركات تكراري پاسخي آني و شرطي شده بدهد، سريعتراز آنكه شما مجال انديشيدن بيابيد. وضعيت ناخوشايند اضطراب آور را هنگامي كه كاملا ريلكس و آرام هستيد در ذهنتان بازآفريني و مرور كنيد، تا مغز شما پاسخ جديد را فرا بگيرد. 5- در موقعيت هاي اجتماعي تمام كانون توجه شما بايستي مبحث گفتگوها باشد. 6- خود را سرگرم نگه داريد. وقتي ذهن شما مشغول باشد كمتر خودآگاهي مفرط بر ذهن شما سيطره مي يابد.با ديگران صحبت كنيد، با آنها تبادل اطلاعات كنيد،در بازيها شركت كنيد و غيره. 7- انتقال توجه از خود به غير را تمرين كنيد. سعي كنيد هنگامي كه در حال تماشاي يك برنامه مهيج تلويزيوني هستيد يكباره مركز توجه خود را به يك شيء ديگر معطوف سازيد، بطوري كه كاملا غرق در آن شويد. 8-سعي كنيد خالصانه و صادقانه نسبت به ديگران ابراز علاقه كنيد.از آنها تمجيد كنيد و اسباب راحتي و آسايش آنها را برايشان فراهم آوريد. o حقايقي درباره ي كمرويي:1- كمرويي

ميتواند ارثي و يا بيولوژيكي باشد، اما عمده ي كمرويي ها برخاسته از پرورش غلط والدين است. اغلب كمرويي ها در طي تجارب زندگي كسب مي گردند. 2- نيمي از افراد جامعه را افراد كمرو تشكيل مي دهد. 3- كمرويي دو نوع است آشكار، و نهفته. افرادي كه در انظار عموم كمرو شناخته ميشوند، تنها 30 درصد كمروها را تشكيل ميدهند. اما 70 درصد ديگر را كمروهاي برونگرا تشكيل ميدهند. اينگونه افراد در درون خود در رنج دايمي بسر ميبرند. اين دسته از كمروها ردي از خود بجاي نمي گذارند، و تنها كمرويي بطور ذهني احساس ميشود. آنها كمرويي را در تپش قلب و تعريق شديدشان احساس ميكنند.با اينكه به ظاهر آرام و با اعتماد بنفس جلوه ميكنند ،اما درگير گفتگوي دروني ي" تحقيرنفس" بسر ميبرند. پيوسته خود را ملامت ميكنند كه نالايق هستند و همواره اين سوال برايشان مطرح است كه آيا طرف صحبتشان آنها را دوست دارد و يا برايشان ارزش قائل ميباشد يا خير؟ به رغم اينكه بسيار اجتماعي بنظر مي رسند، اما ذهنشان مملو از افكار و احساسات منفي نسبت به خودشان است. هنگامي كه گفتگو خاتمه مي يابد آنها احساس رنجيدگي و شكست خوردگي ميكنند. براي مثال يك استاد دانشگا هِ كم رويِ برونگرا ممكن است حين سخنراني درباره حيطه تخصصي خود بسيار توانا و قابل باشد، وليكن در يك موقعيت اجتماعي ديگر ممكن است بسيار درمانده ظاهر گردد. 4-شيوع كمرويي در دختران تا سنين نوجواني بيش از پسران است (به خاطر نوع رفتار متفاوت والدين) اما در بزرگسالي معمولا نقش جنسيت در كمرويي كمرنگ ميشود.5-كمرويي در فرهنگ هاي ملل جهان

امري نسبي است. يك جوان امريكايي معمولي ممكن است نزد فرهنگ مردم اروپا گستاخ بنظر آيد و يا يك جوان ايراني معمولي در نزد مردم امريكا فردي كمرو جلوه كند. همچنين كمرويي در يك فرد منفرد نيز امري نسبي است. يك بازيگر ممكن است بروي صحنه بسيار پرحرف و با اعتماد بنفس ظاهر شود، اما هنگام مصاحبه بسيار كمرو شود. و يا معمولا افراد در حضور برخي افراد خجالتي و در مقابل دوستان خود اجتماعي ميباشند. 6-كمرويي برچسبي است كه از سوي ديگران به ما زده ميشود. برچسبها نيز فرد را توصيف نمي كنند، آنها تنها فرد را درون دسته و گروه خاصي قرار ميدهند. و بايد بخاطر سپرد كه برچسبها و دسته بنديها خود شخص نميباشند. 7-كمرويي اهميت بخشيدن زياد به نوع تفكر ديگران نسبت به خودمان است. 8-افراد كمرو ممكن است در حضور ديگران مغرور و بي علاقه جلوه كننده، اما آنها تنها احساس دستپاچگي وعصبي بودن ميكنند. 9-كمرويي بهاي گزافي است كه افراد كمرو در سنين مختلف ناچار به پرداخت آن مي باشند. 10-كمرويي باعث محدود شدن آزادي و تجلي استعدادهاي فرد ميشود. 11-طبق پژوهشهاي گسترده ، تنها متغيري كه همواره موفقيت را ميتواند پيش بيني كند: "فصاحت و رواني گفتار" است. افرادي كه قادرند توجه ديگران را به خود جلب كرده و نسبت به آن احساس خوبي داشته باشند، درصد موفقيتشان بسيار زياد است. اما از آنجايي كه افراد كمرو از اينكه در كانون توجه ديگران قرار گيرند، بيمناك و گريزانند، لاجرم در زندگي به موفقيت چنداني دست نمي يابند. در فرهنگ جوامع كه همه افراد برنده را دوست دارند، كمرويي

به مثابه گام نهادن در مسابقه ي دو با كفشهاي سربي است. 12-كمرويي به معني از دست دادن فرصتهاي زندگي است. 13-كمرويي زمينه را براي تنهايي فراهم مي آورد. پژوهشها نشان داده كه تنهايي و انزوا به افول و تنزل قواي رواني و جسمي فرد منجر ميشود. افراد كمرو حتي بيش از ديگران دچار مرگ زودرس ميشوند.14-يكي ازعوامل مستعد كننده افراد به پارانويا و بدبيني كمرويي و تنهايي مي باشد. 15-كمرويي احتمال گرايش افراد را به مواد مخدر و روانگردان افزايش ميدهد. 16-كمرويي باعث ميشود مردان بيشتر به زنان روسپي و خياباني روي آورند، چراكه افراد كمرو از گفتگوهاي صميمي درباره ي مسايل جنسي با شريك خود خجالتزده ميشوند. اما در برقراري رابطه ي جنسي با زنان روسپي كه هرگونه تمايلات مرد را در ازاي دريافت پول برآورده ميسازند، از شرمساري و خجالتزدگي خبري نيست. 17-افراد كمرو از كمك خواستن از ديگران اجتناب ميكنند. بنابراين ناچارند مشكلاتشان را به تنهايي حل و فصل كنند. به همين خاطر بيشتر به ناراحتي هاي رواني گرفتار گرديده و زندگي سخت ودشواري را براي خود رقم ميزنند. 18-افراد كمرو پيوسته در گذشته و آينده سير ميكنند (افكار و احساسات مرتبط با پيامدهاي آينده،و ملامت ها،حسرتها و رنجشهاي گذشته) و قادر نيستند از زمان حال خود لذت ببرند.19-كمرويي در ارتباط مستقيم با استرس و اضطراب ميباشد كه ميتواند سلامت روان و جسم فرد را به مخاطره ي جدي اندازند.20-پيشرفت تكنولوژي با كاهش تعاملات رودررو به سندرم تنهايي و كمرويي دامن زده است. 21-با آنكه آثار سوء كمرويي بيشتر دامن افراد كمرو را ميگيرد، اما اصلاح كمرويي ميتواند براي آحاد جامعه

سودمند و مطلوب باشد. 22-كمرويي از درونگرايي متمايز است. درونگرايان آگاهانه از موقعيتهاي اجتماعي اجتناب مي ورزند. چراكه آنان چنين ميپندارند كه هيچگونه پاداش و بهره اي از حضور ديگران نصيبشان نمي شود.

خودآگاهي و كم رويي

خودآگاهي مفرط(self-consciousness) نوع حاد و شديد حس خودآگاهي(self-awareness) ميباشد، با اندكي ته مايه ي پارانويا. احساس ناخوشايندِ در تير رس ديد ديگران بودن است، گويي همه درحال نگاه كردن به شما هستند. خودآگاهي مفرط پايه و اساس كمرويي است. خودآگاهي(self-awareness): ادراك صريح و آشكار حس "وجود داشتن" است. كه شامل تصور تامي است كه شخص به عنوان يك فرد منفرد جداي از ديگران و با تفكرات شخصي و منحصر بفرد وجود دارد.خودآگاهي مفرط(self-consciosness): نوع خاصي از آگاهي است كه همواره حضور دارد. فرد همواره نگران و بيمناك است كه چگونه نزد ديگران بنظر آيد. هنگامي كه فرد در وضعيت خودآگاهي شديد بسر مي برد، حتي از كوچكترين و بي اهميت ترين جنبه ي رفتار و كنشهاي خود آگاهي دارد. اين هشياري و آگاهي مفرط معمولا در توانايي فرد در انجام كنشهاي پيچيده اخلال ايجاد ميكند. زماني كه خودآگاهي مفرط فروكش مي كند، فرد مجدداً توانايي تمركز كردن را باز مي يابد. فردي كه مستعد خودآگاهي شديد است معمولا كمرو، خجالتي و درونگرا برچسب زده ميشود. خودآگاهي بيش از اندازه معمولاً با احساسي ناخوشايند همراه بوده و با عزت نفس در ارتباط تنگاتنگ است. خودآگاهي شديد نقش عمده اي در رفتار فرد دارد. افراد كمرو و با خودآگاهي شديد به حد افراط، بي رحمانه و سختگيرانه در اشتغال ذهني تمام جوانب شكل ظاهري و رفتاري خود بسر ميبرند. آنها در ميان

دو ترس گرفتار شده اند: كه نزد ديگران ناپيدا و بي اهميت جلوه كنند و يا ديده شوند اما بي ارزش تلقي گردند. خودآگاهي مفرط، افراد مختلف را در درجات و سطوح متفاوتي تحت تاثير قرار ميدهد. بطوري كه برخي افراد پيوسته و مداوم در حال خودارزيابي و خود بازبيني بوده، حال آنكه برخي ديگر كاملا بي توجه به خودشان ميباشند. مثال نخست: پيانيست هنگام مواجهه با حضار ناگهان اعتماد بنفس خود و حتي توانايي نواختن پيانو را از دست ميدهد. مثال دوم: شما در جمع خانواده و بستگان خود بسر ميبريد، گفتگوي مفرح و صميمانه اي نيز در جريان است. ناگهان يكي از بستگانتان روبه شما كرده و ميگويد: "علي تو خيلي خوب انگليسي صحبت ميكني ،ميتوني بگي چه طور انگليسي ياد گرفتي؟ "به يكباره احساس خوشايند شما كاملاً دگرگون ميشود. گويي نورافكني بروي شما نشانه گرفته شده و بقيه ي اتاق در تاريكي فرو رفته است. به يكباره چهره ي بشاش شما ظرف چند ثانيه محو ميشود. چه اتفاقي رخ داده است؟ تنها اتفاقي كه روي داده انتقال كانون توجه شما به خودتان ميباشد، كه همان خود آگاهي مفرط است. در اين حالت سطح آدرنالين در بدن شما بالا ميرود. بنابراين مغز شما از فعاليت باز ميايستد و شما ديگر قادر نخواهيد بود بطور روشن بيانديشيد و تصميم بگيريد. شما احساس ميكنيد كه بايد بگريزيد و محل را ترك كنيد، كه عملي نشدني است. صحبت كردن عادي خودتان را فراموش ميكنيد و به لكنت مي افتيد. هنگامي كه در موقعيتي دچار خودآگاهي شديد ميشويد، معمولاً چهره، نوع پوشش و حتي سخنان فردي كه

در حال گفتگو با شما بوده را نميتوايند چند لحظه بعد به خاطر آوريد. و اين نشانه ي آنست كه شما تمام توجه خود را معطوف خودتان كرده بوده ايد.چگونه از خودآگاهي شديد خود بكاهيم؟وقتي كه شما در وضعيت خودآگاهي شديد بسر ميبريد، مفهومش اينست كه بيش از اندازه به خودتان توجه ميكنيد. كانون توجه شما بيش از حد به نحوه انجام كاريست كه به آن مشغول ميباشيد. و اين فرمول اجراي ضعيف است. چنانچه كه شما كانون توجه خود را از خود به ديگران منتقل كنيد، ميتوانيد بهتر ارتباط برقرار كرده، اجرا كننده ي بهتر و شنونده ي بهتري باشيد. ديگران نيز وقتي مي بينند شما به آنها توجه ميكنيد، از اينكه كنار شما هستند لذت ميبرند. هدف شما اينست كه چنان شيفته و مجذوب ديگران شويد كه تمام توجه و تمركز شما معطوف به آن باشد كه: آنها چه ميگويند؟، چگونه ميگويند؟، چرا چنين مي گويند؟، چگونه رفتار ميكنند؟ و به چه علت اينگونه رفتار ميكنند؟ 1- سعي كنيد بيشتر توجه خود را متمركز اطرافيان خود و نحوه ي گفتار و رفتارشان كنيد. 2- نه تنها به صحبت هاي ديگران گوش دهيد، بلكه به نحوه ي اداي كلماتشان نيز دقت كنيد. به الگوهاي گفتاري، تغيير در لحن، سرعت بيان، تن صدا و بلندي صدا آنها توجه كنيد.3- از قوه تخيل و خيالپردازي خود براي تغيير خلق و خو و روحيه خود سود بريد، و چنان ذهن خود را مشغول سازيد كه مجالي براي خودآگاهي باقي نماند.4- تكنيكهاي خودآرامسازي را فراگيريد. آرام سازي پاسخهاي اضطرابي شما را از شرطي سازي خارج ميسازد. وقتي شما

در يك سري شرايط يكسان خيلي سريع و مضطرب واكنش نشان ميدهيد، به خاطر آنست كه به واسطه ي تجارب يكساني كه در گذشته كسب كرده ايد، بدن شما ياد گرفته كه بدون تفكر به محركات تكراري پاسخي آني و شرطي شده بدهد، سريعتراز آنكه شما مجال انديشيدن بيابيد. وضعيت ناخوشايند اضطراب آور را هنگامي كه كاملا ريلكس و آرام هستيد در ذهنتان بازآفريني و مرور كنيد، تا مغز شما پاسخ جديد را فرا بگيرد. 5- در موقعيت هاي اجتماعي تمام كانون توجه شما بايستي مبحث گفتگوها باشد. 6- خود را سرگرم نگه داريد. وقتي ذهن شما مشغول باشد كمتر خودآگاهي مفرط بر ذهن شما سيطره مي يابد.با ديگران صحبت كنيد، با آنها تبادل اطلاعات كنيد،در بازيها شركت كنيد و غيره. 7- انتقال توجه از خود به غير را تمرين كنيد. سعي كنيد هنگامي كه در حال تماشاي يك برنامه مهيج تلويزيوني هستيد يكباره مركز توجه خود را به يك شيء ديگر معطوف سازيد، بطوري كه كاملا غرق در آن شويد. 8-سعي كنيد خالصانه و صادقانه نسبت به ديگران ابراز علاقه كنيد.از آنها تمجيد كنيد و اسباب راحتي و آسايش آنها را برايشان فراهم آوريد. o حقايقي درباره ي كمرويي:1- كمرويي ميتواند ارثي و يا بيولوژيكي باشد، اما عمده ي كمرويي ها برخاسته از پرورش غلط والدين است. اغلب كمرويي ها در طي تجارب زندگي كسب مي گردند. 2- نيمي از افراد جامعه را افراد كمرو تشكيل مي دهد. 3- كمرويي دو نوع است آشكار، و نهفته. افرادي كه در انظار عموم كمرو شناخته ميشوند، تنها 30 درصد كمروها را تشكيل ميدهند. اما 70 درصد

ديگر را كمروهاي برونگرا تشكيل ميدهند. اينگونه افراد در درون خود در رنج دايمي بسر ميبرند. اين دسته از كمروها ردي از خود بجاي نمي گذارند، و تنها كمرويي بطور ذهني احساس ميشود. آنها كمرويي را در تپش قلب و تعريق شديدشان احساس ميكنند.با اينكه به ظاهر آرام و با اعتماد بنفس جلوه ميكنند ،اما درگير گفتگوي دروني ي" تحقيرنفس" بسر ميبرند. پيوسته خود را ملامت ميكنند كه نالايق هستند و همواره اين سوال برايشان مطرح است كه آيا طرف صحبتشان آنها را دوست دارد و يا برايشان ارزش قائل ميباشد يا خير؟ به رغم اينكه بسيار اجتماعي بنظر مي رسند، اما ذهنشان مملو از افكار و احساسات منفي نسبت به خودشان است. هنگامي كه گفتگو خاتمه مي يابد آنها احساس رنجيدگي و شكست خوردگي ميكنند. براي مثال يك استاد دانشگا هِ كم رويِ برونگرا ممكن است حين سخنراني درباره حيطه تخصصي خود بسيار توانا و قابل باشد، وليكن در يك موقعيت اجتماعي ديگر ممكن است بسيار درمانده ظاهر گردد. 4-شيوع كمرويي در دختران تا سنين نوجواني بيش از پسران است (به خاطر نوع رفتار متفاوت والدين) اما در بزرگسالي معمولا نقش جنسيت در كمرويي كمرنگ ميشود.5-كمرويي در فرهنگ هاي ملل جهان امري نسبي است. يك جوان امريكايي معمولي ممكن است نزد فرهنگ مردم اروپا گستاخ بنظر آيد و يا يك جوان ايراني معمولي در نزد مردم امريكا فردي كمرو جلوه كند. همچنين كمرويي در يك فرد منفرد نيز امري نسبي است. يك بازيگر ممكن است بروي صحنه بسيار پرحرف و با اعتماد بنفس ظاهر شود، اما هنگام مصاحبه بسيار كمرو شود. و يا معمولا افراد

در حضور برخي افراد خجالتي و در مقابل دوستان خود اجتماعي ميباشند. 6-كمرويي برچسبي است كه از سوي ديگران به ما زده ميشود. برچسبها نيز فرد را توصيف نمي كنند، آنها تنها فرد را درون دسته و گروه خاصي قرار ميدهند. و بايد بخاطر سپرد كه برچسبها و دسته بنديها خود شخص نميباشند. 7-كمرويي اهميت بخشيدن زياد به نوع تفكر ديگران نسبت به خودمان است. 8-افراد كمرو ممكن است در حضور ديگران مغرور و بي علاقه جلوه كننده، اما آنها تنها احساس دستپاچگي وعصبي بودن ميكنند. 9-كمرويي بهاي گزافي است كه افراد كمرو در سنين مختلف ناچار به پرداخت آن مي باشند. 10-كمرويي باعث محدود شدن آزادي و تجلي استعدادهاي فرد ميشود. 11-طبق پژوهشهاي گسترده ، تنها متغيري كه همواره موفقيت را ميتواند پيش بيني كند: "فصاحت و رواني گفتار" است. افرادي كه قادرند توجه ديگران را به خود جلب كرده و نسبت به آن احساس خوبي داشته باشند، درصد موفقيتشان بسيار زياد است. اما از آنجايي كه افراد كمرو از اينكه در كانون توجه ديگران قرار گيرند، بيمناك و گريزانند، لاجرم در زندگي به موفقيت چنداني دست نمي يابند. در فرهنگ جوامع كه همه افراد برنده را دوست دارند، كمرويي به مثابه گام نهادن در مسابقه ي دو با كفشهاي سربي است. 12-كمرويي به معني از دست دادن فرصتهاي زندگي است. 13-كمرويي زمينه را براي تنهايي فراهم مي آورد. پژوهشها نشان داده كه تنهايي و انزوا به افول و تنزل قواي رواني و جسمي فرد منجر ميشود. افراد كمرو حتي بيش از ديگران دچار مرگ زودرس ميشوند.14-يكي ازعوامل مستعد كننده افراد به پارانويا و

بدبيني كمرويي و تنهايي مي باشد. 15-كمرويي احتمال گرايش افراد را به مواد مخدر و روانگردان افزايش ميدهد. 16-كمرويي باعث ميشود مردان بيشتر به زنان روسپي و خياباني روي آورند، چراكه افراد كمرو از گفتگوهاي صميمي درباره ي مسايل جنسي با شريك خود خجالتزده ميشوند. اما در برقراري رابطه ي جنسي با زنان روسپي كه هرگونه تمايلات مرد را در ازاي دريافت پول برآورده ميسازند، از شرمساري و خجالتزدگي خبري نيست. 17-افراد كمرو از كمك خواستن از ديگران اجتناب ميكنند. بنابراين ناچارند مشكلاتشان را به تنهايي حل و فصل كنند. به همين خاطر بيشتر به ناراحتي هاي رواني گرفتار گرديده و زندگي سخت ودشواري را براي خود رقم ميزنند. 18-افراد كمرو پيوسته در گذشته و آينده سير ميكنند (افكار و احساسات مرتبط با پيامدهاي آينده،و ملامت ها،حسرتها و رنجشهاي گذشته) و قادر نيستند از زمان حال خود لذت ببرند.19-كمرويي در ارتباط مستقيم با استرس و اضطراب ميباشد كه ميتواند سلامت روان و جسم فرد را به مخاطره ي جدي اندازند.20-پيشرفت تكنولوژي با كاهش تعاملات رودررو به سندرم تنهايي و كمرويي دامن زده است. 21-با آنكه آثار سوء كمرويي بيشتر دامن افراد كمرو را ميگيرد، اما اصلاح كمرويي ميتواند براي آحاد جامعه سودمند و مطلوب باشد. 22-كمرويي از درونگرايي متمايز است. درونگرايان آگاهانه از موقعيتهاي اجتماعي اجتناب مي ورزند. چراكه آنان چنين ميپندارند كه هيچگونه پاداش و بهره اي از حضور ديگران نصيبشان نمي شود.

خوشبيني و مثبت انديشي جهت تسكين استرس

شما نيمه پر ليوان را مي بينيد، يا نيمه خالي آنرا؟ پاسخ شما به اين سوال قديمي، ديدگاهتان را به زندگي نشان ميدهد و تعيين مي كند كه مثبت انديش هستيد

يا منفي گرا. در واقع، تحقيقات نشان مي دهد كه اين خصوصيت شخصيتي-خوشبيني و بدبيني-ميتواند بر طريقه زندگي كردن شما و حتي طول عمرتان تاثيرگذار باشد. فكر مي كنيد نياز به تغيير و اصلاح رويه داريد؟ در اين مقاله به شما آموزش مي دهيم كه چطور با بيرون ريختن افكار منفي از ذهنتان و تمرين مثبت انديشي از طريق گفتگو با خود، استرستان را كاهش دهيد.خوشبين باشيد: طولاني تر زندگي كنيد، سالمتر زندگي كنيد گفتگو با خود، جريان بي پايان افكاري است كه هر روز در ذهن شما جاري مي شود. اين افكار اتوماتيك و خودكار مي توانند مثبت يا منفي باشند. اگر افكاري كه از ذهن شما عبور مي كنند، اكثراً منفي باشند، ديدگاه شما به زندگي ديدگاهي بدبينانه و منفي گرايانه خواهد بود. اما اگر افكاريتان مثبت باشد، شمافردي خوشبين و مثبت انديش هستيد. برخي از گفتگو هاي شما با خودتان از عقل و منطق نشات مي گيرد. برخي ديگر ممكن است از سوء تفاهمات به خاطر كمبود يا فقدان آگاهي يا اطلاعات ناشي شود. محققان درحال پيگيري تاثيرات خوشبيني و مثبت انديشي بر روي سلامتي هستند. اثراتي كه خوشبيني مي تواند بر سلامتي داشته باشد، عبارتند از: كاهش استرس مقاومت بيشتر درمقابل ابتلا به سرماخوردگياحساس سلامت و تندرستي كاهش خطر ابتلا به بيماري هاي شرياني كرونري تنفس راحت تر، درصورت ابتلا به بيماري هاي ريوي تنگي نفس مثل آمفيزم افزايش تحمل و طاقت در زناني كه بارداري هاي دشوار دارند عمر طولاني تر مهارت هاي سازگاري بهتر علت اين تاثيرات هنوز مشخص نيست اما يك تئوري اين است كه داشتن ديدگاه مثبت

در زندگي باعث مي شود بهتر بتوانيد با موقعيت هاي پرفشار و استرس زا كنار بياييد كه فشار روحي و استرس وارد بر جسمتان را كاهش مي دهد. چطور افكار منفي را به افكار مثبت تبديل كنيم؟گفتگو با خود - مونولوگ دروني كه گاهي به تفكر خود به خود تعبير مي شود - ميتواند مثبت يا منفي باشد. وقتي موضوع تفكرات دروني شما اكثراً منفي باشد، سوء تعبيرات، كمبود اطلاعات و ايده ها و نظرات تحريف شده شما بر طرفيت عقل و منطق شما غلبه مي كند. اما اگر اين سوء تعبيرات و تفكرات غيرعقلاني و غيرمنطقي را از ريشه بركنده و آنها را با افكار مثبت و منطقي جايگزين كنيد، گفتگو دروني شما به تدريج واقعگرايانه و مثبت خواهد شد. برخي انواع متداول تفكر غيرعقلاني فيلترينگ: شما جوانب منفي يك موقعيت را بزرگ كرده و جوانب مثبت آن را صاف و تصفيه مي كنيد. براي مثال: كارتان خيلي زياد است. موفق مي شويد كه كارتان را به موقع به اتمام برسانيد و براي انجام يك كار صحيح و كامل مورد تشويق و تمجيد قرار مي گيريد. اما يك قدم كوچك را فراموش مي كنيد. آنروز عصر، فقط روي اشتباهات خود تمركز مي كنيد و تحسين و تمجيدهايي كه دريافت كرده ايد را ناديده مي گيريد.به خود گرفتن: وقتي اتفاق بدي مي افتد، شما اتوماتيك وار خودتان را مقصر مي شناسيد. براي مثال، مي شنويد كه برنامه آن روز عصر با دوستان به هم خورده است و پيش خود تصور مي كنيد كه اين تغيير برنامه به خاطر اين بوده كه هيچكدام از دوستانتان نمي

خواسته با شما باشد.

فاجعه آميز كردن: شما اتوماتيك وار بدترين نتيجه را پيش بيني مي كنيد. از بيرون رفتن با دوستان سر باز مي زنيد چون مي ترسيد خراب كاري كرده و ناآگاه جلوه كنيد. يا رخ دادن يك تغيير كوچك در روزتان باعث مي شود تصور كنيد كه كل روزتان خراب خواهد بود.دوقطبي كردن: شما همه چيز را در دو قطب مي بينيد: يا خوب و يا بد؛ يا سياه و يا سفيد. هيچ حد وسطي براي شما وجود ندارد. پيش خودتان فكر ميكنيد بايد كامل ترين انسان باشيد وگرنه يك شكست خورده تمام عياريد. مي توانيد ياد بگيريد كه جطور افكار و تصورات منفي خود را به افكار مثبت تبديل كنيد. روند كار خيلي ساده است، اما نيازمند صرف زمان و تمرين است. در طول روز، مكث كنيد و ببينيد به چه فكر مي كنيد. اگر متوجه شديد كه افكارتان منفي است، بايد راهي پيدا كنيد كه فكر مثبتي را جايگزين آن فكر منفي كنيد.با يك قانون ساده شروع كنيد: چيزي را كه به افراد ديگر نمي گوييد، هيچوقت به خودتان هم نگوييد. در زير به نمونه هايي از گفتگوهاي دروني معمول و تبديل آنها به تصورات و تفكرات مثبت اشاره مي كنيم:o تفكر منفي o جايگزين مثبت o تا به حال انجامش نداده ام. " اين فرصتي است كه بتوانم چيز جديدي ياد بگيرم. o خيلي سخت و پيچيده است. " از يك ديد ديگر به آن نگاه كن. o به منابع لازم دسترسي ندارم. " الزام مادر اختراعات است. o به اندازه كافي وقت ندارم. " اول به اولويت ها

فكر كن. o هيچ راهي براي انجام آن وجود ندارد." مي توانم سعيم را بكنم. o تخصص لازم را ندارم. " مي توانم كساني را پيدا كنم كه كمكم كنند. o به اندازه كافي خوب است. " هميشه جاي پيشرفت وجود دارد.o تغيير خيلي دشوار است. " مي توانم امتحان كنم. o به هيچ وجه پيشرفتي در اين نمي كنم. " يكبار ديگر هم تلاش مي كنم. o هيچكس علاقه اي به برقراري " بايد ببينيم چطورمي توانم راه ارتباطارتباط بامن ندارد. برقرار كردن با آنها را پيدا كنم. o هيچوقت نمي توانم ياد بگيرم كه" تلاش مي كنم تا ياد بگيرم كه چطور چطور استرسم را كنترل كنم.استرسم را كنترل كنم. اگر تابه حال تفكرات و تصوراتتان منفي و بدبينانه بوده است، انتظار نداشته باشيد كه يك شبه به فرد خوشبيني تبديل شويد. اما با تلاش و ممارست خواهيد ديد كه رفته رفته انتقاد از خودتان كمتر شده و مي توانيد بيشتر و بهتر خودتان را قبول كنيد. تمرين گفتگوي دروني مي تواند ديدگاه شما را ارتقاء بخشد. وقتي طرز تفكرتان خوشبينانه باشد، خيلي راحت مي توانيد با استرس هاي زندگي به طريقي واقعگرايانه و سازنده برخورد كنيد. فوايد سلامتي ناشي از مثبت انديشي و خوشبيني از همين توانايي نشات مي گيرد

خوشبيني و مثبت انديشي جهت تسكين استرس

شما نيمه پر ليوان را مي بينيد، يا نيمه خالي آنرا؟ پاسخ شما به اين سوال قديمي، ديدگاهتان را به زندگي نشان ميدهد و تعيين مي كند كه مثبت انديش هستيد يا منفي گرا. در واقع، تحقيقات نشان مي دهد كه اين خصوصيت شخصيتي-خوشبيني و بدبيني-ميتواند بر

طريقه زندگي كردن شما و حتي طول عمرتان تاثيرگذار باشد. فكر مي كنيد نياز به تغيير و اصلاح رويه داريد؟ در اين مقاله به شما آموزش مي دهيم كه چطور با بيرون ريختن افكار منفي از ذهنتان و تمرين مثبت انديشي از طريق گفتگو با خود، استرستان را كاهش دهيد.خوشبين باشيد: طولاني تر زندگي كنيد، سالمتر زندگي كنيد گفتگو با خود، جريان بي پايان افكاري است كه هر روز در ذهن شما جاري مي شود. اين افكار اتوماتيك و خودكار مي توانند مثبت يا منفي باشند. اگر افكاري كه از ذهن شما عبور مي كنند، اكثراً منفي باشند، ديدگاه شما به زندگي ديدگاهي بدبينانه و منفي گرايانه خواهد بود. اما اگر افكاريتان مثبت باشد، شمافردي خوشبين و مثبت انديش هستيد. برخي از گفتگو هاي شما با خودتان از عقل و منطق نشات مي گيرد. برخي ديگر ممكن است از سوء تفاهمات به خاطر كمبود يا فقدان آگاهي يا اطلاعات ناشي شود. محققان درحال پيگيري تاثيرات خوشبيني و مثبت انديشي بر روي سلامتي هستند. اثراتي كه خوشبيني مي تواند بر سلامتي داشته باشد، عبارتند از: كاهش استرس مقاومت بيشتر درمقابل ابتلا به سرماخوردگياحساس سلامت و تندرستي كاهش خطر ابتلا به بيماري هاي شرياني كرونري تنفس راحت تر، درصورت ابتلا به بيماري هاي ريوي تنگي نفس مثل آمفيزم افزايش تحمل و طاقت در زناني كه بارداري هاي دشوار دارند عمر طولاني تر مهارت هاي سازگاري بهتر علت اين تاثيرات هنوز مشخص نيست اما يك تئوري اين است كه داشتن ديدگاه مثبت در زندگي باعث مي شود بهتر بتوانيد با موقعيت هاي پرفشار و استرس زا كنار بياييد

كه فشار روحي و استرس وارد بر جسمتان را كاهش مي دهد. چطور افكار منفي را به افكار مثبت تبديل كنيم؟گفتگو با خود - مونولوگ دروني كه گاهي به تفكر خود به خود تعبير مي شود - ميتواند مثبت يا منفي باشد. وقتي موضوع تفكرات دروني شما اكثراً منفي باشد، سوء تعبيرات، كمبود اطلاعات و ايده ها و نظرات تحريف شده شما بر طرفيت عقل و منطق شما غلبه مي كند. اما اگر اين سوء تعبيرات و تفكرات غيرعقلاني و غيرمنطقي را از ريشه بركنده و آنها را با افكار مثبت و منطقي جايگزين كنيد، گفتگو دروني شما به تدريج واقعگرايانه و مثبت خواهد شد. برخي انواع متداول تفكر غيرعقلاني فيلترينگ: شما جوانب منفي يك موقعيت را بزرگ كرده و جوانب مثبت آن را صاف و تصفيه مي كنيد. براي مثال: كارتان خيلي زياد است. موفق مي شويد كه كارتان را به موقع به اتمام برسانيد و براي انجام يك كار صحيح و كامل مورد تشويق و تمجيد قرار مي گيريد. اما يك قدم كوچك را فراموش مي كنيد. آنروز عصر، فقط روي اشتباهات خود تمركز مي كنيد و تحسين و تمجيدهايي كه دريافت كرده ايد را ناديده مي گيريد.به خود گرفتن: وقتي اتفاق بدي مي افتد، شما اتوماتيك وار خودتان را مقصر مي شناسيد. براي مثال، مي شنويد كه برنامه آن روز عصر با دوستان به هم خورده است و پيش خود تصور مي كنيد كه اين تغيير برنامه به خاطر اين بوده كه هيچكدام از دوستانتان نمي خواسته با شما باشد.

فاجعه آميز كردن: شما اتوماتيك وار بدترين نتيجه را پيش بيني مي

كنيد. از بيرون رفتن با دوستان سر باز مي زنيد چون مي ترسيد خراب كاري كرده و ناآگاه جلوه كنيد. يا رخ دادن يك تغيير كوچك در روزتان باعث مي شود تصور كنيد كه كل روزتان خراب خواهد بود.دوقطبي كردن: شما همه چيز را در دو قطب مي بينيد: يا خوب و يا بد؛ يا سياه و يا سفيد. هيچ حد وسطي براي شما وجود ندارد. پيش خودتان فكر ميكنيد بايد كامل ترين انسان باشيد وگرنه يك شكست خورده تمام عياريد. مي توانيد ياد بگيريد كه جطور افكار و تصورات منفي خود را به افكار مثبت تبديل كنيد. روند كار خيلي ساده است، اما نيازمند صرف زمان و تمرين است. در طول روز، مكث كنيد و ببينيد به چه فكر مي كنيد. اگر متوجه شديد كه افكارتان منفي است، بايد راهي پيدا كنيد كه فكر مثبتي را جايگزين آن فكر منفي كنيد.با يك قانون ساده شروع كنيد: چيزي را كه به افراد ديگر نمي گوييد، هيچوقت به خودتان هم نگوييد. در زير به نمونه هايي از گفتگوهاي دروني معمول و تبديل آنها به تصورات و تفكرات مثبت اشاره مي كنيم:o تفكر منفي o جايگزين مثبت o تا به حال انجامش نداده ام. " اين فرصتي است كه بتوانم چيز جديدي ياد بگيرم. o خيلي سخت و پيچيده است. " از يك ديد ديگر به آن نگاه كن. o به منابع لازم دسترسي ندارم. " الزام مادر اختراعات است. o به اندازه كافي وقت ندارم. " اول به اولويت ها فكر كن. o هيچ راهي براي انجام آن وجود ندارد." مي توانم سعيم را بكنم. o

تخصص لازم را ندارم. " مي توانم كساني را پيدا كنم كه كمكم كنند. o به اندازه كافي خوب است. " هميشه جاي پيشرفت وجود دارد.o تغيير خيلي دشوار است. " مي توانم امتحان كنم. o به هيچ وجه پيشرفتي در اين نمي كنم. " يكبار ديگر هم تلاش مي كنم. o هيچكس علاقه اي به برقراري " بايد ببينيم چطورمي توانم راه ارتباطارتباط بامن ندارد. برقرار كردن با آنها را پيدا كنم. o هيچوقت نمي توانم ياد بگيرم كه" تلاش مي كنم تا ياد بگيرم كه چطور چطور استرسم را كنترل كنم.استرسم را كنترل كنم. اگر تابه حال تفكرات و تصوراتتان منفي و بدبينانه بوده است، انتظار نداشته باشيد كه يك شبه به فرد خوشبيني تبديل شويد. اما با تلاش و ممارست خواهيد ديد كه رفته رفته انتقاد از خودتان كمتر شده و مي توانيد بيشتر و بهتر خودتان را قبول كنيد. تمرين گفتگوي دروني مي تواند ديدگاه شما را ارتقاء بخشد. وقتي طرز تفكرتان خوشبينانه باشد، خيلي راحت مي توانيد با استرس هاي زندگي به طريقي واقعگرايانه و سازنده برخورد كنيد. فوايد سلامتي ناشي از مثبت انديشي و خوشبيني از همين توانايي نشات مي گيرد

در 20 دقيقه خود را بشناسي

انتخاب هاي شما بستگي به هويت شما دارد، و هر انتخابي كه در زندگي داشته باشيد، تعيين مي كند چه فردي هستيد. هويتي كه براي خود مي سازيد، تصميمات، رفتارها، و اعمال شما است كه تكه هاي پازِل زندگي شما را تشكيل مي دهند و كنار هم جور شده و تصوير زيبايي را مي سازد كه شما هستيد. تصوير شما چه چيزي را آشكار مي كند؟ كشف اينكه

شما چه هستيد و كه هستيد كار ساده اي است: شما همان چيزي هستيد كه خودتان سبب مي شويد كه باشيد. هر تصميم شما بخشي از هنر وجودي شماست. در پي كشف و شناخت خود باشيد و شاهكار شما سرشار از اميال، ترس ها و نگراني هاي وجودي، سرگرداني ها، و بي هدفي ها خواهد بود. تصميم بگيريد كه وجود بهتري از خود خلق كنيد و خود را بر اساس اميال، اولويتها، باورها و اعتقادات، و استعدادهاي خود طرح ريزي كنيد، و شاهد يك شاهكار خواهيد بود. با انجام تمريناتي كه در اين مقاله به آنها اشاره مي شود، قادر خواهيد بود خود را بشناسيد، و بعد مي توانيد تصميم بگيريد كه به چه انساني تبديل شويد.وقتي تصميم بگيريد كه در راستاي هسته ي وجودي خود عمل كنيد و راهي را دنبال كنيد كه انتخاب كرده ايد، در حال تغيير هستيد. ممكن است كسي نباشيد كه در آينده خواهيد بود، اما فراموش نكنيد كه همان آدمي هم نيستيد كه در گذشته بوديد. پس بايد ببينيد كه امروز كه هستيد؟ اگر بخواهيد هويت خود را در ديگران پيدا كنيد، عزت نفس، و احساس ارزش شما هم بر انتخاب ها و نفوذ آنها وابسته خواهد بود. اما اگر تشخيص دهيد كه خود وجودي مستقل هستيد، برحسب همان رفتار خواهيد كرد. براي ساختن يك شاهكار هنري، حدود تعريف و سايه هاي خاصي وجود دارد. بدون زمينه طرح و سايه، زيبايي تصوير از بين ميرود. زمينه ي طرح باعث مي شود رنگ ها همانطور كه سازنده و طراح آن در سر داشته به زيبايي جلوه كنند. سايه هاي تيره،

مثل اوقات سخت زندگي، مي توانند قسمتي از سفر زندگي ما را رنگ كنند. آيا اجازه مي دهيد اين سايه هاي تيره هويت شما را تعيين كنند، يا درمقابل آن مي ايستيد و آنچه كه مي خواستيد باشيد را به جهان نشان مي دهيد؟ شما مي توانيد تصويري زيبا و درخشان خلق كنيد، پس سعي نكنيد كه پرده ي نقاشي خود را با سايه ها پر كنيد و اجازه ندهيد كه شاهكار هنري از آن بيرون بيايد. همين امروز تصميم بگيريد كه فراي محيط پيرامونتان قدم برداريد. يك روز كودك 15 ماهه ام كه سعي مي كرد راه برود، در كنار شومينه ي آجري خانه مان زمين خورد. لبش ترك خورده و شروع به خونريزي كرد. گريه هايش بيشتر از جراحتي كه برداشته بود من را ناراحت كرد و با عجله به سمتش دويدم تا به او بفهمانم كه هيچ اتفاقي نيفتاده و همينطور كه در آغوشش گرفتم، و انگار كه هيچ اتفاقي نيفتاده دوباره شروع به راه رفتن كرد. آن لحظه بود كه با خودم فكر كردم چرا ما نميتوانيم همين كار را در زندگيمان انجام دهيم؟ كمي استراحت كنيم، دل و جرات خود را به دست آوريم و دوباره امتحان كنيم. اما به جاي اينكار دقيقاً مثل پسر همسايه مان رفتار مي كنيم كه يك بار زمستان درون استخر افتاد و چون آب سرد استخر باعث ترس او شده بود، ديگر هيچوقت حتي نزديك آن هم نشد. شما چطور زندگي مي كنيد؟ آيا هويتتان را برحسب آسيب ها و صدماتي كه ديده ايد پي ريزي مي كنيد يا اينكه برخلاف آنچه در گذشته

برايتان اتفاق افتاده قدم برمي داريد؟ آنچه در زندگي بر شما اتفاق مي افتد شخصيت شما را تعيين نمي كند، بلكه اين واكنش و عكس العمل شما نسبت به آن اتفاقات است كه هويتتان را مي سازد. اگر زندگي شما يك كتاب گشوده بود، آيا مردم به خواندن آن علاقه اي نشان ميدادند؟ آيا باورها و اعتقادات شما به هر طرف كه باد بوزد مي رود؟ آيا فكر مي كنيد كه هويت شما فقط بستگي به كار و مقامتان دارد؟ آيا در سفر زندگيتان نياز به نقشه و قطب نما داريد، يا مي دانيد كه كجا هستيد و به كدام سمت در حركتيد؟ آيا از آنچه هستيد اطمينان داريد؟ به طريق زير مي توانيد هويت خودتان را تشخيص دهيد: براي انجام اين تمرين بايد صادق باشيد. اگر سعي كنيد طوري پاسخ دهيد كه ديگران خوششان بيايد، قادر به ديدن هويت خودتان نخواهيد بود، بلكه شخصيتي ظاهري و خيالي را خواهيد ديد. با خودتان صادق بوده و واقع بين باشيد تا بتوانيد دريابيد كه واقعاً كه هستيد. ساده به نظر مي رسد اما آنقدرها هم آسان نيست. جرات صادق بودن مي خواهد تا بتوانيد بفهميد كه در چه جاهايي از شخصيتتان بايد تغيير ايجاد كنيد. پس يك كاغذ برداريد و آماده ي نوشتن شويد.1. باورها و اعتقادات: اعتقادات شما چيست؟ اولين چيزهايي كه به ذهنتان مي آيد را روي كاغذ بنويسيد و تا جايي ادامه دهيد كه فكر مي كنيد پاسختان كامل شده است. 5 دقيقه وقت براي اين مرحله كافي است. ببينيد چه چيزهايي تعيين كننده ي حد و حدود اخلاقي شماست، به شما قدرت

مي دهد و ارزش هاي فلسفه ي زندگيتان كدام ها هستند؟ اعتقادات شما در مورد خدا و زندگي معنوي اعتقادات شما درمورد خودتان: باورهاي فكري، جسمي و احساسي شما در زندگي چيست. هدفتان، رفتارهايتان، ديدگاهتان در زندگي چيست و براي چه خصوصيات شخصيتي ارزش قائليد.2. شخصيت: شخصيت خاص و بخصوص شما چه خصوصياتي دارد؟ 5 دقيقه را صرف توصيف ويژگي هاي خود كنيد. من راه ساده تري هم براي اين مرحله پيدا كرده ام كه بشود در كمتر از 5 دقيقه آن را انجام داد. خداوند همه ي ما را متمايز و متفاوت با يكديگر آفريده است. مي توانيد تصور كنيد كه همه انسانها درگير جزئيات مسائل مي شدند و هدف بزرگ را فراموش مي كردند؟ فكر مي كنيد اگر همه فقط شنونده هاي خوبي بودند و هيچكس نبود كه گوينده ي خوبي باشد چه مي شد؟ شخصيت شما سرشار از خصايص و ويژگي هاي خاصي است كه مي تواند هم به نفع و هم به ضد خودتان و ديگران كار كند. مثلاً كسي كه استعداد سازماندهي كردن دارد، هم ميتواند فردي سلطه جو و زورگو شود هم مي تواند با كمك به ديگران براي ديدن هدف نهايي آنها را تشويق كرده تا كارهايشان را به اتمام برسانند. دانستن استعدادها و شخصيتتان به شما كمك مي كند حوزه ي تغيير خود را تشخيص دهيد و از آنچه خداوند آفريده احساس غرور كنيد. اگر تابه حال چنين كاري نكرده ايد، انجام آن برايتان سرگرم كننده خواهد بود. اما يادتان باشد، بايد صادق باشيد. خوب، اين مرحله را هم انجام داديد؟ به نتيجه ي نوشته هايتان نگاه

كنيد. آيا شخصيت شما را توصيف مي كند؟ ممكن است پاسخ ها كمي به نظرتان گيج كننده بيايد، اين ممكن است به اين دليل باشد كه صادقانه خودتان را توصيف نكرده ايد. از بين آن كلمات آنهايي را بيشتر از بقيه توصيف كننده ي شخصيت شما هستند را انتخاب كنيد. 3. اعمال: با ثبت موارد زير درمورد خودتان، ببينيد ظهور هويت شما در اعمالتان چگونه است:- اولويت ها، علايق، سرگرمي ها، استعدادها، و توانايي ها - ابتكار و نفوذ - مهارت هاي سازگاري/چطور با مشكلات كنار مي آييد - اهداف و دستاوردها - روابط 5 دقيقه ي آخر هم صرف مرحله ي آخر شناخت هويت مي شود كه از اين قرار است: اكنون كه فهميده ايد چه كسي هستيد، با اعمال فوري يكسري تغييرات در خود، ميتوانيد به آن كسي تبديل شويد كه مي خواهيد. به نتايج نگاه كنيد. اعتقادات شما، شخصيت شما، و اعمال حاصل از آن دقيقاً مثل تكه هاي مختلف يك پازل هستند. اين همان طريقي است كه به واسطه ي آن خودتان را خواهيد شناخت. موارد منفي كه درمورد خودتان نوشتيد را در نظر بگيريد. آيا اين پيامها درمورد خودتان است يا زائيده ي پذيرش محيط خارجي يا اتفاقاتي است كه باعث كدر شدن شناخت شما درمورد خودتان مي شود؟ سريعترين راه اين است كه جلوي آن مواردي را كه قادر به تغيير آنها هستيد تيك بزنيد. و انهايي را هم كه فكر مي كنيد نمي توانيد تغيير دهيد را با يك نشانه ي ديگر مشخص كنيد. آندسته از خصوصياتي كه قادر به تغيير آنها هستيد معمولاً درمورد شما صحيح هستند

و بقيه حاصل منفي نگري ها و عوامل خارجي هستند. دروغ ها را كنار بگذاريد و با چشم باز ببينيد كه واقعاً دوست داريد چه جور فردي باشيد. و همين امروز به آن شخصيت تبديل شويد. به مهمترين قدم رسيديم: پيامهاي منفي كه قادر به تغيير آن بوديد را برداشته و در جايي به صورت مثبت بنويسيد. به جاي اينكه بنويسيد، يك "قرباني" هستيد، بنويسيد "نجات دهنده" هستيد! به جاي نوشتن "يك معتاد بيچاره" بنويسيد "كسي كه دوران نقاهت ترك اعتياد خود را مي گذراند." به جاي نوشتن "بد خلق و عصباني" بنويسيد "فردي با خلق و خوي متعادل كه به هيچ عنوان عصبانيت خود را سر خود و ديگران خالي نمي كند." "تنها و سرخورده" را با "مصمم براي مقابله با ترس ها و آشنا شدن با افراد جديد" جايگزين كنيد. و به جاي اينكه "زشتي" هاي خودتان را ثبت كنيد، زيبايي هاي خود را نام ببريد. اين تصوير اوليه ي شماست. براي عميق تر بررسي كردن آن، اين تمرين را دوباره تكرار كنيد و تا جايي ادامه دهيد كه احساس غرور كنيد و به خود بباليد. و به اين صورت خواهد بود كه در 20 دقيقه توانسته ايد خود را تغيير دهيد. اين را بدانيد، اگر هميشه آيه ي ياس در گوش خود بخوانيد، مايوس و نااميد خواهيد بود و اگر به خود بگوييد كه "مي توانيد" حتماً خواهيد توانست و موفق خواهيد شد. از همين امروز سعي كنيد افكار منفيتان را با افكار مثبت جايگزين كنيد. من خودم از دوران كودكي همين تمرين را انجام داده ام و به جنگ افكار منفيم

رفته ام. به همين روش توانسته ام ترس هايم را برطرف كرده، اختلال غذاييم را درمان كرده و از آنچه كه هستم احساس غرور كنم. به همين طريق بوده كه خلاء درونيم از رنگ هاي زيبا پوشيده شده و سايه هاي ترديد از دلم رخت بربسته. و از آن زمان به بعد با اتفاقات زندگي، چه خوب و چه بد، به طريقي يكسان برخورد مي كنم و جهان را از فلسفه ي زندگي خودم مي نگرم. من مي دانم كه هستم، و مي دانم كه براي تغيير به چه چيزهايي نياز دارم و چشمم هميشه روي پاداش و نتيجه كارهايم است. هر روز سعي مي كنم بيشتر شبيه به خدا شوم، درصورت امكان به ديگران كمك مي كنم و به عشق خداوند به خودم ايمان دارم. شما چطور؟ آيا به آنچه كه هستيد ايمان داريد؟ راه هاي زيادي براي شناخت خود پيش رويتان است. پس سعي كنيد هر روز بهتر از ديروز باشيد.

در 20 دقيقه خود را بشناسي

انتخاب هاي شما بستگي به هويت شما دارد، و هر انتخابي كه در زندگي داشته باشيد، تعيين مي كند چه فردي هستيد. هويتي كه براي خود مي سازيد، تصميمات، رفتارها، و اعمال شما است كه تكه هاي پازِل زندگي شما را تشكيل مي دهند و كنار هم جور شده و تصوير زيبايي را مي سازد كه شما هستيد. تصوير شما چه چيزي را آشكار مي كند؟ كشف اينكه شما چه هستيد و كه هستيد كار ساده اي است: شما همان چيزي هستيد كه خودتان سبب مي شويد كه باشيد. هر تصميم شما بخشي از هنر وجودي شماست. در

پي كشف و شناخت خود باشيد و شاهكار شما سرشار از اميال، ترس ها و نگراني هاي وجودي، سرگرداني ها، و بي هدفي ها خواهد بود. تصميم بگيريد كه وجود بهتري از خود خلق كنيد و خود را بر اساس اميال، اولويتها، باورها و اعتقادات، و استعدادهاي خود طرح ريزي كنيد، و شاهد يك شاهكار خواهيد بود. با انجام تمريناتي كه در اين مقاله به آنها اشاره مي شود، قادر خواهيد بود خود را بشناسيد، و بعد مي توانيد تصميم بگيريد كه به چه انساني تبديل شويد.وقتي تصميم بگيريد كه در راستاي هسته ي وجودي خود عمل كنيد و راهي را دنبال كنيد كه انتخاب كرده ايد، در حال تغيير هستيد. ممكن است كسي نباشيد كه در آينده خواهيد بود، اما فراموش نكنيد كه همان آدمي هم نيستيد كه در گذشته بوديد. پس بايد ببينيد كه امروز كه هستيد؟ اگر بخواهيد هويت خود را در ديگران پيدا كنيد، عزت نفس، و احساس ارزش شما هم بر انتخاب ها و نفوذ آنها وابسته خواهد بود. اما اگر تشخيص دهيد كه خود وجودي مستقل هستيد، برحسب همان رفتار خواهيد كرد. براي ساختن يك شاهكار هنري، حدود تعريف و سايه هاي خاصي وجود دارد. بدون زمينه طرح و سايه، زيبايي تصوير از بين ميرود. زمينه ي طرح باعث مي شود رنگ ها همانطور كه سازنده و طراح آن در سر داشته به زيبايي جلوه كنند. سايه هاي تيره، مثل اوقات سخت زندگي، مي توانند قسمتي از سفر زندگي ما را رنگ كنند. آيا اجازه مي دهيد اين سايه هاي تيره هويت شما را تعيين كنند، يا درمقابل آن

مي ايستيد و آنچه كه مي خواستيد باشيد را به جهان نشان مي دهيد؟ شما مي توانيد تصويري زيبا و درخشان خلق كنيد، پس سعي نكنيد كه پرده ي نقاشي خود را با سايه ها پر كنيد و اجازه ندهيد كه شاهكار هنري از آن بيرون بيايد. همين امروز تصميم بگيريد كه فراي محيط پيرامونتان قدم برداريد. يك روز كودك 15 ماهه ام كه سعي مي كرد راه برود، در كنار شومينه ي آجري خانه مان زمين خورد. لبش ترك خورده و شروع به خونريزي كرد. گريه هايش بيشتر از جراحتي كه برداشته بود من را ناراحت كرد و با عجله به سمتش دويدم تا به او بفهمانم كه هيچ اتفاقي نيفتاده و همينطور كه در آغوشش گرفتم، و انگار كه هيچ اتفاقي نيفتاده دوباره شروع به راه رفتن كرد. آن لحظه بود كه با خودم فكر كردم چرا ما نميتوانيم همين كار را در زندگيمان انجام دهيم؟ كمي استراحت كنيم، دل و جرات خود را به دست آوريم و دوباره امتحان كنيم. اما به جاي اينكار دقيقاً مثل پسر همسايه مان رفتار مي كنيم كه يك بار زمستان درون استخر افتاد و چون آب سرد استخر باعث ترس او شده بود، ديگر هيچوقت حتي نزديك آن هم نشد. شما چطور زندگي مي كنيد؟ آيا هويتتان را برحسب آسيب ها و صدماتي كه ديده ايد پي ريزي مي كنيد يا اينكه برخلاف آنچه در گذشته برايتان اتفاق افتاده قدم برمي داريد؟ آنچه در زندگي بر شما اتفاق مي افتد شخصيت شما را تعيين نمي كند، بلكه اين واكنش و عكس العمل شما نسبت به آن

اتفاقات است كه هويتتان را مي سازد. اگر زندگي شما يك كتاب گشوده بود، آيا مردم به خواندن آن علاقه اي نشان ميدادند؟ آيا باورها و اعتقادات شما به هر طرف كه باد بوزد مي رود؟ آيا فكر مي كنيد كه هويت شما فقط بستگي به كار و مقامتان دارد؟ آيا در سفر زندگيتان نياز به نقشه و قطب نما داريد، يا مي دانيد كه كجا هستيد و به كدام سمت در حركتيد؟ آيا از آنچه هستيد اطمينان داريد؟ به طريق زير مي توانيد هويت خودتان را تشخيص دهيد: براي انجام اين تمرين بايد صادق باشيد. اگر سعي كنيد طوري پاسخ دهيد كه ديگران خوششان بيايد، قادر به ديدن هويت خودتان نخواهيد بود، بلكه شخصيتي ظاهري و خيالي را خواهيد ديد. با خودتان صادق بوده و واقع بين باشيد تا بتوانيد دريابيد كه واقعاً كه هستيد. ساده به نظر مي رسد اما آنقدرها هم آسان نيست. جرات صادق بودن مي خواهد تا بتوانيد بفهميد كه در چه جاهايي از شخصيتتان بايد تغيير ايجاد كنيد. پس يك كاغذ برداريد و آماده ي نوشتن شويد.1. باورها و اعتقادات: اعتقادات شما چيست؟ اولين چيزهايي كه به ذهنتان مي آيد را روي كاغذ بنويسيد و تا جايي ادامه دهيد كه فكر مي كنيد پاسختان كامل شده است. 5 دقيقه وقت براي اين مرحله كافي است. ببينيد چه چيزهايي تعيين كننده ي حد و حدود اخلاقي شماست، به شما قدرت مي دهد و ارزش هاي فلسفه ي زندگيتان كدام ها هستند؟ اعتقادات شما در مورد خدا و زندگي معنوي اعتقادات شما درمورد خودتان: باورهاي فكري، جسمي و احساسي شما در

زندگي چيست. هدفتان، رفتارهايتان، ديدگاهتان در زندگي چيست و براي چه خصوصيات شخصيتي ارزش قائليد.2. شخصيت: شخصيت خاص و بخصوص شما چه خصوصياتي دارد؟ 5 دقيقه را صرف توصيف ويژگي هاي خود كنيد. من راه ساده تري هم براي اين مرحله پيدا كرده ام كه بشود در كمتر از 5 دقيقه آن را انجام داد. خداوند همه ي ما را متمايز و متفاوت با يكديگر آفريده است. مي توانيد تصور كنيد كه همه انسانها درگير جزئيات مسائل مي شدند و هدف بزرگ را فراموش مي كردند؟ فكر مي كنيد اگر همه فقط شنونده هاي خوبي بودند و هيچكس نبود كه گوينده ي خوبي باشد چه مي شد؟ شخصيت شما سرشار از خصايص و ويژگي هاي خاصي است كه مي تواند هم به نفع و هم به ضد خودتان و ديگران كار كند. مثلاً كسي كه استعداد سازماندهي كردن دارد، هم ميتواند فردي سلطه جو و زورگو شود هم مي تواند با كمك به ديگران براي ديدن هدف نهايي آنها را تشويق كرده تا كارهايشان را به اتمام برسانند. دانستن استعدادها و شخصيتتان به شما كمك مي كند حوزه ي تغيير خود را تشخيص دهيد و از آنچه خداوند آفريده احساس غرور كنيد. اگر تابه حال چنين كاري نكرده ايد، انجام آن برايتان سرگرم كننده خواهد بود. اما يادتان باشد، بايد صادق باشيد. خوب، اين مرحله را هم انجام داديد؟ به نتيجه ي نوشته هايتان نگاه كنيد. آيا شخصيت شما را توصيف مي كند؟ ممكن است پاسخ ها كمي به نظرتان گيج كننده بيايد، اين ممكن است به اين دليل باشد كه صادقانه خودتان را توصيف

نكرده ايد. از بين آن كلمات آنهايي را بيشتر از بقيه توصيف كننده ي شخصيت شما هستند را انتخاب كنيد. 3. اعمال: با ثبت موارد زير درمورد خودتان، ببينيد ظهور هويت شما در اعمالتان چگونه است:- اولويت ها، علايق، سرگرمي ها، استعدادها، و توانايي ها - ابتكار و نفوذ - مهارت هاي سازگاري/چطور با مشكلات كنار مي آييد - اهداف و دستاوردها - روابط 5 دقيقه ي آخر هم صرف مرحله ي آخر شناخت هويت مي شود كه از اين قرار است: اكنون كه فهميده ايد چه كسي هستيد، با اعمال فوري يكسري تغييرات در خود، ميتوانيد به آن كسي تبديل شويد كه مي خواهيد. به نتايج نگاه كنيد. اعتقادات شما، شخصيت شما، و اعمال حاصل از آن دقيقاً مثل تكه هاي مختلف يك پازل هستند. اين همان طريقي است كه به واسطه ي آن خودتان را خواهيد شناخت. موارد منفي كه درمورد خودتان نوشتيد را در نظر بگيريد. آيا اين پيامها درمورد خودتان است يا زائيده ي پذيرش محيط خارجي يا اتفاقاتي است كه باعث كدر شدن شناخت شما درمورد خودتان مي شود؟ سريعترين راه اين است كه جلوي آن مواردي را كه قادر به تغيير آنها هستيد تيك بزنيد. و انهايي را هم كه فكر مي كنيد نمي توانيد تغيير دهيد را با يك نشانه ي ديگر مشخص كنيد. آندسته از خصوصياتي كه قادر به تغيير آنها هستيد معمولاً درمورد شما صحيح هستند و بقيه حاصل منفي نگري ها و عوامل خارجي هستند. دروغ ها را كنار بگذاريد و با چشم باز ببينيد كه واقعاً دوست داريد چه جور فردي باشيد. و همين

امروز به آن شخصيت تبديل شويد. به مهمترين قدم رسيديم: پيامهاي منفي كه قادر به تغيير آن بوديد را برداشته و در جايي به صورت مثبت بنويسيد. به جاي اينكه بنويسيد، يك "قرباني" هستيد، بنويسيد "نجات دهنده" هستيد! به جاي نوشتن "يك معتاد بيچاره" بنويسيد "كسي كه دوران نقاهت ترك اعتياد خود را مي گذراند." به جاي نوشتن "بد خلق و عصباني" بنويسيد "فردي با خلق و خوي متعادل كه به هيچ عنوان عصبانيت خود را سر خود و ديگران خالي نمي كند." "تنها و سرخورده" را با "مصمم براي مقابله با ترس ها و آشنا شدن با افراد جديد" جايگزين كنيد. و به جاي اينكه "زشتي" هاي خودتان را ثبت كنيد، زيبايي هاي خود را نام ببريد. اين تصوير اوليه ي شماست. براي عميق تر بررسي كردن آن، اين تمرين را دوباره تكرار كنيد و تا جايي ادامه دهيد كه احساس غرور كنيد و به خود بباليد. و به اين صورت خواهد بود كه در 20 دقيقه توانسته ايد خود را تغيير دهيد. اين را بدانيد، اگر هميشه آيه ي ياس در گوش خود بخوانيد، مايوس و نااميد خواهيد بود و اگر به خود بگوييد كه "مي توانيد" حتماً خواهيد توانست و موفق خواهيد شد. از همين امروز سعي كنيد افكار منفيتان را با افكار مثبت جايگزين كنيد. من خودم از دوران كودكي همين تمرين را انجام داده ام و به جنگ افكار منفيم رفته ام. به همين روش توانسته ام ترس هايم را برطرف كرده، اختلال غذاييم را درمان كرده و از آنچه كه هستم احساس غرور كنم. به همين طريق بوده كه

خلاء درونيم از رنگ هاي زيبا پوشيده شده و سايه هاي ترديد از دلم رخت بربسته. و از آن زمان به بعد با اتفاقات زندگي، چه خوب و چه بد، به طريقي يكسان برخورد مي كنم و جهان را از فلسفه ي زندگي خودم مي نگرم. من مي دانم كه هستم، و مي دانم كه براي تغيير به چه چيزهايي نياز دارم و چشمم هميشه روي پاداش و نتيجه كارهايم است. هر روز سعي مي كنم بيشتر شبيه به خدا شوم، درصورت امكان به ديگران كمك مي كنم و به عشق خداوند به خودم ايمان دارم. شما چطور؟ آيا به آنچه كه هستيد ايمان داريد؟ راه هاي زيادي براي شناخت خود پيش رويتان است. پس سعي كنيد هر روز بهتر از ديروز باشيد.

درجات آگاهي انسان

سلسه مراتب آگاهي انسان بر اساس شرايط زندگي از پايين به بالا عبارت است از: شرمساري، گناه، بيتفاوتي، اندوه، ترس، آرزو، خشم، غرور، شجاعت، بي طرفي، رغبت، پذيرش، استدلال، عشق، شادي، آرامش و روشنگري. علي رغم آنكه امكان دارد در مقاطع زماني مختلف به هر يك از اين مراحل بطور موقت وارد و يا خارج گرديم، اما بطور معمول يك سطح غالب بر زندگي هر كدام از ما حكمفرما است. چنانچه اين مقاله را مطالعه مي كنيد، به يقين درجه آگاهي شما حداقل در مرحله شجاعت مي باشد. چرا كه اگر پايين تر از اين مي بود شما تمايلي به رشد فردي نمي داشتيد. اين مقياس لگاريتمي است بنابراين ارتقاء به مراحل بالاتر مستلزم صرف انرژي و اعمال تغييرات

عمده اي در زندگي است. 1- احساس شرمساري(shame): تنها يك پله از مرگ بالاتر

است. شما در اين مرحله به احتمال زياد به خودكشي مي انديشيد. و يا ممكن است يك قاتل سريالي باشيد. به اين مرحله همچون يك تنفر و انزجار خودگردان بنگريد. شما در اين مرحله احساس حقارت كرده و جهان را عامل تيره بختي و خداوند را نفرت آور مي انگاريد.2- احساس گناه(guilt): يك مرحله بالاتر از شرمساري است، اما ممكن است شما كماكان تفكرات خودكشي را در سر داشته باشيد. شما به خود همچون يك گناهكار مينگريد و قادر به بخشيدن خود به واسطه گناهان و خطاهاي گذشته تان نمي باشيد. شما در اين مرحله خود را ملامت كرده، جهان را منشاء شر و خداوند را انتقام جو ميبينيد.3- بي تفاوتي و بي علاقگي(apathy): احساس ياس، نا اميدي و قرباني بودن مي كنيد. حالت درماندگي آموخته شده. بسياري از بي خانمان ها در اين مرحله گرفتار آمده اند. در اين مرحله شما احساس ياس كرده، جهان را نوميد كننده و خداوند را محكوم كننده مي پنداريد. 4- حزن و سوگواري(grief):حالت اندوه، غمگيني، فقدان و از دست دادن دايمي. شما ممكن است در پي از دست دادن محبوب خود پا به اين مرحله گذاريد. افسردگي. اما كماكان بالاتر از بي تفاوتي است، چراكه شما ميكوشيد هر طور شده از اين وضعيت بي حسي و كرختي رهايي يابيد. شما در اين مرحله افسوس ميخوريد، جهان را حزن انگيز و تراژيك و خداوند را اهانت گر مي پنداريد. 5- احساس ترس(fear): شما دنيا را مكاني پرمخاطره و نا امن مي بينيد. پارانويا. به همه چيز مظنون بوده و به كسي اعتماد نداريد. شما براي خروج از اين مرحله

به ياري ديگران نيازمنديد، والا ممكن است سالها در دام اين مرحله گرفتار شويد، نظير يك رابطه ناسالم. شما در اين مرحله احساس اضطراب كرده، جهان را دهشتناك و خداوند را مجازات كننده مي بينيد. 6- آرزو و اميال(desire): آن را با تعيين و دستيابي به اهداف اشتباه نگيريد. اين مرحله ي اعتياد، آرزوها و هوس ميباشد. به پول، تاييد ديگران، قدرت، شهرت. مصرف گرايي و ماده گرايي. مرحله استعمال سيگار و مواد مخدر، و مصرف مشروبات الكلي. شما در اين مرحله جهان را ناكام كننده و خداوند را انكار كننده و بي توجه مي پنداريد.7- احساس خشم(anger): مرحله نااميدي و ناكامي. اغلب بخاطر عدم برآورده شدن اميال و آرزوهاي مرحله پايين تر. اين مرحله ميتواند شما را به دستيابي به مراحل بالاتر برانگيخته كرده و يا در حالت خشم و نفرت به دام اندازد. در يك رابطه ناسالم معمولاً يك فرد در مرحله خشم با يك فرد در مرحله ترس وصلت كرده است. شما در اين مرحله احساس انزجار كرده، جهان را ستيزه جو و خداوند را كينه توز مي پنداريد. 8- غرور و تكبر(pride): نخستين مرحله اي است كه شما احساس خوبي نسبت به خودتان داريد. اما اين احساس نيز كاذب و دروغين است. چراكه وابسته به شرايط خارجي نظير پول، شهرت و منزلت اجتماعي ميباشد. بنابراين آسيب پذير و متزلزل است. غرور ميتواند به ملي گرايي، نژاد پرستي و جنگهاي مذهبي و اعتقادي بيانجامد. حالت انكار و حالت دفاعي داشتن نامعقول. بنيادگرايان ديني نيز در اين مرحله گرفتار مانده است. شما آنچنان در اعتقادات خود غرق شده ايد كه حمله و انتقاد

به اعتقادات خود را حمله به خودتان قلمداد مي كنيد. در اين مرحله شما احساس تحقير شدگي ميكنيد،جهان را طاقت فرسا و خداوند را بي تفاوت مي انگاريد. 9- شجاعت(courage): نخستين مرحله احساس قدرت حقيقي است. شما در اين مرحله به دنيا همچون يك عرصه چالش برانگيز و مهيج مينگريد و نه يك مكان استرس زا و طاقت فرسا. شما شروع ميكنيد به رشد دادن خود و پرورش استعدادهاي دروني ، پيشرفت و ترقي در كار و شغل، تحصيلات و غيره. شما آينده خود را پيشرفت و بهبود گذشته ي خود مي بينيد و نه تداوم يكسان گذشته. شما در اين مرحله جهان را ميسر و شدني و خداوند را آسان گير مي پنداريد. 10- بي طرفي و بي نظري(neutrality): مصداق اين مرحله عبارت "زندگي كن و بگذار ديگران نيز (به دلخواه خود) زندگي كنند،" مي باشد. شما انعطاف پذير، آرام و غير وابسته ميشويد. هر چه ميخواهد پيش آيد، شما خود را با آن شرايط وفق خواهيد داد. شما نيازي نداريد چيزي را به كسي اثبات كرده و براي ديگران استدلال آوريد. شما احساس امنيت كرده و با ديگران بي خوبي كنار مي آييد. مرحله تن آسايي و تنبلي. شما به نيازهاي خود توجه مي كنيد، اما آنچنان خود را تحت فشار قرار نمي دهيد.شما در اين مرحله به ديگران اعتماد ميكنيد، جهان را رضايت بخش و خداوند را توانمند ساز مي انگاريد.11- تمايل و رغبت(willingness): شما احساس امنيت و راحتي ميكنيد، اما شروع ميكنيد تا انرژي خود را هر چه مؤثرتر و كارا تر بكار گيريد. ديگر صرفاً گذران زندگي برايتان كفايت نميكند.

شما ميكوشيد كارهاي محول شده به خودتان را به نحو احسن به انجام رسانيد. شما به مديريت زمان، بهره وري و سازمان يافتگي مي انديشيد، مسايلي كه در مرحله بي طرفي برايتان بي اهميت جلوه ميكرد. اين مرحله، مرحله رشد و توسعه نيروي اراده و تاديب نفس است. اين افراد سربازان جامعه هستند، كارها را به نحو احسن انجام داده و چندان شكايت و گله گذاري نمي كنند. چنانچه دانشجو باشيد، يك دانشجوي نمونه و درس خوان مي باشيد كه به تحصيل با جديت برخورد مي كنيد. در اين مرحله آگاهي شما منضبط تر، منسجم تر و سازمان يافته تر مي شويد. شما در اين مرحله خوش بين ميباشيد، جهان را اميدوار كننده و خداوند را الهام بخش ميپنداريد. 12- پذيرش(acceptance):اين مرحله يك نقطه عطف در زندگي شماست، شما در مي يابيد كه ميتوانيد در زندگي دور انديش باشيد. يعني پيش از آنكه شرايط بدل به يك منبع رويارويي و بحران گردند، شما با پيش دستي زودتر دست به عمل بزنيد. كنترل شرايط به گونه اي كه مسبب وقوع چيزي شويم، عوض آنكه منتظر بمانيم تا پيشامدي به وقوع بپيوندد،و سپس به آن پاسخ و واكنش نشان دهيم.در مرحله ميل و رغبت شما شايستگي و كفايت لازم را كسب كرده ايد و هم اكنون ميخواهيد توانايي هاي خود را در اموري شايسته و بايسته مصروف بداريد. اين مرحله تعيين و دستيابي به اهداف است. يعني پذيرش مسئوليت زندگي خود و نقش منحصر بفرد تان در جهان. چنانچه چيزي مناسب حال شما نيست (شغل، رابطه، سلامتي) پي آمد مطلوب خود را تعريف كرده و مبتني بر

آن شرايط را تغيير دهيد. در اين مرحله افراد كسب و كار جديدي را آغاز ميكنند، رژيم غذايي خود را تغيير داده و يا در روابط خود تجديد نظر ميكنند. در اين مرحله شما خود و ديگران را مورد بخشش و عفو قرار داده، جهان را موزون و هماهنگ و خداوند را بخشنده و مهربان مي انگاريد. 13- استدلال و تعقل(reason): در اين مرحله، از جوانب احساسي مراحل پايين تر خود فراتر رفته و شروع ميكنيد به بطور روشن و منطقي انديشيدن. شما ديگر به مرحله اي نايل گشته ايد كه قادريد از توانايي هاي بالقوه و طبيعي خود بهره برداري كنيد. از خود خواهيد پرسيد كه چگونه ميتوانم استعدادها و تواناييهاي خود را به بهترين شكل بكار بندم؟ به دنياي پيرامون خود مينگريد و ميكوشيد بطور معني داري در آن مشاركت داشته باشيد. مرحله اينشتن و فرويد. واضح است كه غالب افراد هرگز به چنين مرحله اي ارتقا نمي يابند. شما در اين مرحله جهان را معنادار و هدفدار و خداوند را حكيم و عاقل مي انگاريد.14- عشق(love): مراد عشق غير مشروط است. درك و فهم ابدي مرتبط بودن و پيوستگي شما با تمام كاينات است. همدلي. در مرحله استدلال شما در خدمت عقل و منطق خود زندگي ميكنيد. اما نهايتاً به بن بست خواهيد رسيد. جايي كه در دام توجيه عقلي مفرط گرفتار مي شويد. شما به بافتي وسيع تر از تفكر محض محتاج ميباشيد. در مرحله عشق، شماعقل، منطق، ساير استعدادها و قابليت هاي خود را در خدمت قلب در مي آوريد (نه احساسات خود، بلكه شناخت عميق تر درست و نادرست.

وجدان خود) انگيزه هاي شما در اين مرحله خالص و بي آلايش بوده و آلوده به اميال و هواي نفس نيستند. اين مرحله خدمت مادام العمر به بشريت است. شما در اين مرحله با نيرويي وراي خودتان هدايت ميشويد. احساس رها كردن است. دريافت شهودي شما بشدت قوي ميشود. از هر 250 نفر تنها يكي به اين مرحله دست مييابد. شما در اين مرحله به خود و ديگران احترام گذاشته، جهان را بي خطر و خداوند را دوست داشتني خواهيد يافت.15- خوشي و شادي(joy): حالت شادي و خوشي فراگير، غير متزلزل و پايدار. مرحله روحانيون، قديسان و عارفان. در اين مرحله تنها در كنار ديگران بودن به شما احساسي وصف ناپذير و باور نكردني خواهد بخشيد. در اين مرحله زندگي كاملاً بر اساس دريافت شهودي هدايت ميگردد. ديگر نيازي به تعيين اهداف و برنامه ريزي هاي مفصل و پر جزئيات نيست. گسترش آگاهي به شما اجازه ميدهيد، تا در مراحل بالاتري دست به عمل بزنيد. در اين مرحله احساس آرامش كرده، جهان را كامل و خداوند را يكتا مي انگاريد. 16- آرامش(peace): تفوق و تعالي مطلق. از هر 10 ميليون انسان تنها يكي به اين مرحله دست مي يابد. شما در اين مرحله احساس سعادت كرده، جهان را بي عيب و خداوند را خالق تمام هستي مي انگاريد. 17- روشنگري(enlightenment): نهايت آگاهي انسان، جايي كه بشريت با الوهيت پيوند مي خورد. بسيار نادر است، مرحله عيسي، محمد و بودا. حتي انديشيدن به اين افراد سطح آگاهي شما را ارتقا مي بخشد. نكاتي چند در رابطه با مراحل آگاهي: 1- مراحل خوشي، آرامش و روشنگري ممكن

است به باور برخي غير واقعي و اغراق آميز باشند. به هر حال حتي دستيابي به مرحله عشق نيز بسيار دشوار است، چراكه 85 درصد مردمان جهان در مرحله زير شجاعت بسر ميبرند. 2-مفهوم روشنگري در اين مقاله به معناي عرفاني آن آورده شده و نه مفاهيم فلسفي و اجتماعي.3-در زندگي خود، خواهيد ديد كه برخي از بخشهاي زندگي شما در مراحل متفاوتي از آگاهي نسبت به يكديگر قرار دارند. اما شما ميتوانيد مرحله غالب كنوني خود را شناسايي كنيد. شما ممكن است در كل در مرحله بي طرفي بسر ببريد، اما كماكان به سيگار كشيدن اعتياد داشته باشيد. 4-مراحل پايين تري كه در جوانب زندگي خود سراغ داريد، به عنوان يك عامل اصطكاك و پسا(drag) مابقي وجود شما را از پيشرفت باز ميدارند. 5-هر چيزي در زندگي شما بروي سطوح آگاهي شما تاثير گذاراست. مجلات، روزنامه، تلويزيون، راديو، اينترنت، مردم، مكانها، اشياء، غذاها. چنانچه در مرحله استدلال بسر ميبريد، تماشاي تلويزيون (كه در مرحله ترس و آرزو است) بطور موقت آگاهي شما را كاهش ميدهد. اما اگر در مرحله گناه باشيد، تماشاي تلويزيون سطح آگاهي شما را بالا خواهد برد.6-ارتقا از يك مرحله به مرحله بعد، مستلزم صرف انرژي قابل توجهي است. بدون تلاش آگاهانه و ياري ديگران شما در همين مرحله كنوني خود باقي خواهيد ماند، تا زماني كه يك نيروي خارجي به زندگي شما وارد گردد. حتي صعود به يك مرحله بالاتر بسيار دشوار بوده و اعمال تغييرات عمده اي را در زندگي شما مي طلبد. افرادي كه در زير مرحله شجاعت بسر ميبرند بدون كمك ديگران و تغيير شرايط زندگي شان

قادر به بالا آمدن نخواهند بود. 7-شما نمي توانيد مراحل را حذف كرده و از ميانبر استفاده كنيد. چنانچه بدون گذراندن مرحله تاديب نفس (رغبت و ميل) به مرحله تعيين اهداف (پذيرش) وارد گرديد، خواهيد ديد كه عملكرد ذهنتان بسيار نا منسجم و غير متمركز خواهد بود. چنانچه پيش از آنكه در مرحله استدلال تبحر لازم را كسب نكرده باشيد و به مرحله عشق وارد گرديد ممكن است دچار ساده لوحي گرديده و در روابط خود شكست بخوريد. 8-هنگامي كه شما به درجه بعدي نايل مي گرديد، از كوشش خود شادمان ميگرديد. وقتي به مرحله شجاعت دست مي يابيد، تمام ترسها و غرورهاي كاذب گذشته برايتان نابخردانه بنظر خواهند رسيد. هنگامي كه به مرحله پذيرش نايل مي آييد و به مرحله قبل كه تمايل باشد مي نگريد، در مي يابيد كه به مانند يك موش بروي يك تردميل (دوي ثابت) در حال دويدن بوديد. شما دونده بسيار خوبي بوديد، اما قادر به انتخاب مسير نبوده و تنها در جا ميزديد. 9- آحاد افراد جامعه بايستي در تلاش مستمر براي بالا بردن سطح آگاهي خود باشند. اينگونه، افراد جامعه سطوح بالاتر آگاهي را به ديگر افراد تعميم خواهند داد. 10-يكي از روشهايي كه ميتوانيد دريابيد در كدام مرحله از درجات آگاهي بسر ميبريد، اين است كه ببينيد عملكرد شما هنگامي كه تحت فشار قرار داريد، چگونه است. آيا شما در برابر رويدادهاي خارجي بر سر ديگران فرياد ميكشيد؟ (مرحله خشم)، حالت دفاعي به خود ميگيريد؟ (مرحله غرور)، پارانوئيد ميشويد و سكوت ميكنيد؟ (مرحله ترس) و يا سعي ميكنيد بطور معقول و منطقي قضيه را حل كنيد؟

(مرحله استدلال)

درجات آگاهي انسان

سلسه مراتب آگاهي انسان بر اساس شرايط زندگي از پايين به بالا عبارت است از: شرمساري، گناه، بيتفاوتي، اندوه، ترس، آرزو، خشم، غرور، شجاعت، بي طرفي، رغبت، پذيرش، استدلال، عشق، شادي، آرامش و روشنگري. علي رغم آنكه امكان دارد در مقاطع زماني مختلف به هر يك از اين مراحل بطور موقت وارد و يا خارج گرديم، اما بطور معمول يك سطح غالب بر زندگي هر كدام از ما حكمفرما است. چنانچه اين مقاله را مطالعه مي كنيد، به يقين درجه آگاهي شما حداقل در مرحله شجاعت مي باشد. چرا كه اگر پايين تر از اين مي بود شما تمايلي به رشد فردي نمي داشتيد. اين مقياس لگاريتمي است بنابراين ارتقاء به مراحل بالاتر مستلزم صرف انرژي و اعمال تغييرات

عمده اي در زندگي است. 1- احساس شرمساري(shame): تنها يك پله از مرگ بالاتر است. شما در اين مرحله به احتمال زياد به خودكشي مي انديشيد. و يا ممكن است يك قاتل سريالي باشيد. به اين مرحله همچون يك تنفر و انزجار خودگردان بنگريد. شما در اين مرحله احساس حقارت كرده و جهان را عامل تيره بختي و خداوند را نفرت آور مي انگاريد.2- احساس گناه(guilt): يك مرحله بالاتر از شرمساري است، اما ممكن است شما كماكان تفكرات خودكشي را در سر داشته باشيد. شما به خود همچون يك گناهكار مينگريد و قادر به بخشيدن خود به واسطه گناهان و خطاهاي گذشته تان نمي باشيد. شما در اين مرحله خود را ملامت كرده، جهان را منشاء شر و خداوند را انتقام جو ميبينيد.3- بي تفاوتي و بي علاقگي(apathy): احساس ياس، نا اميدي و قرباني

بودن مي كنيد. حالت درماندگي آموخته شده. بسياري از بي خانمان ها در اين مرحله گرفتار آمده اند. در اين مرحله شما احساس ياس كرده، جهان را نوميد كننده و خداوند را محكوم كننده مي پنداريد. 4- حزن و سوگواري(grief):حالت اندوه، غمگيني، فقدان و از دست دادن دايمي. شما ممكن است در پي از دست دادن محبوب خود پا به اين مرحله گذاريد. افسردگي. اما كماكان بالاتر از بي تفاوتي است، چراكه شما ميكوشيد هر طور شده از اين وضعيت بي حسي و كرختي رهايي يابيد. شما در اين مرحله افسوس ميخوريد، جهان را حزن انگيز و تراژيك و خداوند را اهانت گر مي پنداريد. 5- احساس ترس(fear): شما دنيا را مكاني پرمخاطره و نا امن مي بينيد. پارانويا. به همه چيز مظنون بوده و به كسي اعتماد نداريد. شما براي خروج از اين مرحله به ياري ديگران نيازمنديد، والا ممكن است سالها در دام اين مرحله گرفتار شويد، نظير يك رابطه ناسالم. شما در اين مرحله احساس اضطراب كرده، جهان را دهشتناك و خداوند را مجازات كننده مي بينيد. 6- آرزو و اميال(desire): آن را با تعيين و دستيابي به اهداف اشتباه نگيريد. اين مرحله ي اعتياد، آرزوها و هوس ميباشد. به پول، تاييد ديگران، قدرت، شهرت. مصرف گرايي و ماده گرايي. مرحله استعمال سيگار و مواد مخدر، و مصرف مشروبات الكلي. شما در اين مرحله جهان را ناكام كننده و خداوند را انكار كننده و بي توجه مي پنداريد.7- احساس خشم(anger): مرحله نااميدي و ناكامي. اغلب بخاطر عدم برآورده شدن اميال و آرزوهاي مرحله پايين تر. اين مرحله ميتواند شما را به دستيابي

به مراحل بالاتر برانگيخته كرده و يا در حالت خشم و نفرت به دام اندازد. در يك رابطه ناسالم معمولاً يك فرد در مرحله خشم با يك فرد در مرحله ترس وصلت كرده است. شما در اين مرحله احساس انزجار كرده، جهان را ستيزه جو و خداوند را كينه توز مي پنداريد. 8- غرور و تكبر(pride): نخستين مرحله اي است كه شما احساس خوبي نسبت به خودتان داريد. اما اين احساس نيز كاذب و دروغين است. چراكه وابسته به شرايط خارجي نظير پول، شهرت و منزلت اجتماعي ميباشد. بنابراين آسيب پذير و متزلزل است. غرور ميتواند به ملي گرايي، نژاد پرستي و جنگهاي مذهبي و اعتقادي بيانجامد. حالت انكار و حالت دفاعي داشتن نامعقول. بنيادگرايان ديني نيز در اين مرحله گرفتار مانده است. شما آنچنان در اعتقادات خود غرق شده ايد كه حمله و انتقاد به اعتقادات خود را حمله به خودتان قلمداد مي كنيد. در اين مرحله شما احساس تحقير شدگي ميكنيد،جهان را طاقت فرسا و خداوند را بي تفاوت مي انگاريد. 9- شجاعت(courage): نخستين مرحله احساس قدرت حقيقي است. شما در اين مرحله به دنيا همچون يك عرصه چالش برانگيز و مهيج مينگريد و نه يك مكان استرس زا و طاقت فرسا. شما شروع ميكنيد به رشد دادن خود و پرورش استعدادهاي دروني ، پيشرفت و ترقي در كار و شغل، تحصيلات و غيره. شما آينده خود را پيشرفت و بهبود گذشته ي خود مي بينيد و نه تداوم يكسان گذشته. شما در اين مرحله جهان را ميسر و شدني و خداوند را آسان گير مي پنداريد. 10- بي طرفي و بي نظري(neutrality):

مصداق اين مرحله عبارت "زندگي كن و بگذار ديگران نيز (به دلخواه خود) زندگي كنند،" مي باشد. شما انعطاف پذير، آرام و غير وابسته ميشويد. هر چه ميخواهد پيش آيد، شما خود را با آن شرايط وفق خواهيد داد. شما نيازي نداريد چيزي را به كسي اثبات كرده و براي ديگران استدلال آوريد. شما احساس امنيت كرده و با ديگران بي خوبي كنار مي آييد. مرحله تن آسايي و تنبلي. شما به نيازهاي خود توجه مي كنيد، اما آنچنان خود را تحت فشار قرار نمي دهيد.شما در اين مرحله به ديگران اعتماد ميكنيد، جهان را رضايت بخش و خداوند را توانمند ساز مي انگاريد.11- تمايل و رغبت(willingness): شما احساس امنيت و راحتي ميكنيد، اما شروع ميكنيد تا انرژي خود را هر چه مؤثرتر و كارا تر بكار گيريد. ديگر صرفاً گذران زندگي برايتان كفايت نميكند. شما ميكوشيد كارهاي محول شده به خودتان را به نحو احسن به انجام رسانيد. شما به مديريت زمان، بهره وري و سازمان يافتگي مي انديشيد، مسايلي كه در مرحله بي طرفي برايتان بي اهميت جلوه ميكرد. اين مرحله، مرحله رشد و توسعه نيروي اراده و تاديب نفس است. اين افراد سربازان جامعه هستند، كارها را به نحو احسن انجام داده و چندان شكايت و گله گذاري نمي كنند. چنانچه دانشجو باشيد، يك دانشجوي نمونه و درس خوان مي باشيد كه به تحصيل با جديت برخورد مي كنيد. در اين مرحله آگاهي شما منضبط تر، منسجم تر و سازمان يافته تر مي شويد. شما در اين مرحله خوش بين ميباشيد، جهان را اميدوار كننده و خداوند را الهام بخش ميپنداريد. 12-

پذيرش(acceptance):اين مرحله يك نقطه عطف در زندگي شماست، شما در مي يابيد كه ميتوانيد در زندگي دور انديش باشيد. يعني پيش از آنكه شرايط بدل به يك منبع رويارويي و بحران گردند، شما با پيش دستي زودتر دست به عمل بزنيد. كنترل شرايط به گونه اي كه مسبب وقوع چيزي شويم، عوض آنكه منتظر بمانيم تا پيشامدي به وقوع بپيوندد،و سپس به آن پاسخ و واكنش نشان دهيم.در مرحله ميل و رغبت شما شايستگي و كفايت لازم را كسب كرده ايد و هم اكنون ميخواهيد توانايي هاي خود را در اموري شايسته و بايسته مصروف بداريد. اين مرحله تعيين و دستيابي به اهداف است. يعني پذيرش مسئوليت زندگي خود و نقش منحصر بفرد تان در جهان. چنانچه چيزي مناسب حال شما نيست (شغل، رابطه، سلامتي) پي آمد مطلوب خود را تعريف كرده و مبتني بر آن شرايط را تغيير دهيد. در اين مرحله افراد كسب و كار جديدي را آغاز ميكنند، رژيم غذايي خود را تغيير داده و يا در روابط خود تجديد نظر ميكنند. در اين مرحله شما خود و ديگران را مورد بخشش و عفو قرار داده، جهان را موزون و هماهنگ و خداوند را بخشنده و مهربان مي انگاريد. 13- استدلال و تعقل(reason): در اين مرحله، از جوانب احساسي مراحل پايين تر خود فراتر رفته و شروع ميكنيد به بطور روشن و منطقي انديشيدن. شما ديگر به مرحله اي نايل گشته ايد كه قادريد از توانايي هاي بالقوه و طبيعي خود بهره برداري كنيد. از خود خواهيد پرسيد كه چگونه ميتوانم استعدادها و تواناييهاي خود را به بهترين شكل بكار بندم؟ به

دنياي پيرامون خود مينگريد و ميكوشيد بطور معني داري در آن مشاركت داشته باشيد. مرحله اينشتن و فرويد. واضح است كه غالب افراد هرگز به چنين مرحله اي ارتقا نمي يابند. شما در اين مرحله جهان را معنادار و هدفدار و خداوند را حكيم و عاقل مي انگاريد.14- عشق(love): مراد عشق غير مشروط است. درك و فهم ابدي مرتبط بودن و پيوستگي شما با تمام كاينات است. همدلي. در مرحله استدلال شما در خدمت عقل و منطق خود زندگي ميكنيد. اما نهايتاً به بن بست خواهيد رسيد. جايي كه در دام توجيه عقلي مفرط گرفتار مي شويد. شما به بافتي وسيع تر از تفكر محض محتاج ميباشيد. در مرحله عشق، شماعقل، منطق، ساير استعدادها و قابليت هاي خود را در خدمت قلب در مي آوريد (نه احساسات خود، بلكه شناخت عميق تر درست و نادرست. وجدان خود) انگيزه هاي شما در اين مرحله خالص و بي آلايش بوده و آلوده به اميال و هواي نفس نيستند. اين مرحله خدمت مادام العمر به بشريت است. شما در اين مرحله با نيرويي وراي خودتان هدايت ميشويد. احساس رها كردن است. دريافت شهودي شما بشدت قوي ميشود. از هر 250 نفر تنها يكي به اين مرحله دست مييابد. شما در اين مرحله به خود و ديگران احترام گذاشته، جهان را بي خطر و خداوند را دوست داشتني خواهيد يافت.15- خوشي و شادي(joy): حالت شادي و خوشي فراگير، غير متزلزل و پايدار. مرحله روحانيون، قديسان و عارفان. در اين مرحله تنها در كنار ديگران بودن به شما احساسي وصف ناپذير و باور نكردني خواهد بخشيد. در اين مرحله زندگي

كاملاً بر اساس دريافت شهودي هدايت ميگردد. ديگر نيازي به تعيين اهداف و برنامه ريزي هاي مفصل و پر جزئيات نيست. گسترش آگاهي به شما اجازه ميدهيد، تا در مراحل بالاتري دست به عمل بزنيد. در اين مرحله احساس آرامش كرده، جهان را كامل و خداوند را يكتا مي انگاريد. 16- آرامش(peace): تفوق و تعالي مطلق. از هر 10 ميليون انسان تنها يكي به اين مرحله دست مي يابد. شما در اين مرحله احساس سعادت كرده، جهان را بي عيب و خداوند را خالق تمام هستي مي انگاريد. 17- روشنگري(enlightenment): نهايت آگاهي انسان، جايي كه بشريت با الوهيت پيوند مي خورد. بسيار نادر است، مرحله عيسي، محمد و بودا. حتي انديشيدن به اين افراد سطح آگاهي شما را ارتقا مي بخشد. نكاتي چند در رابطه با مراحل آگاهي: 1- مراحل خوشي، آرامش و روشنگري ممكن است به باور برخي غير واقعي و اغراق آميز باشند. به هر حال حتي دستيابي به مرحله عشق نيز بسيار دشوار است، چراكه 85 درصد مردمان جهان در مرحله زير شجاعت بسر ميبرند. 2-مفهوم روشنگري در اين مقاله به معناي عرفاني آن آورده شده و نه مفاهيم فلسفي و اجتماعي.3-در زندگي خود، خواهيد ديد كه برخي از بخشهاي زندگي شما در مراحل متفاوتي از آگاهي نسبت به يكديگر قرار دارند. اما شما ميتوانيد مرحله غالب كنوني خود را شناسايي كنيد. شما ممكن است در كل در مرحله بي طرفي بسر ببريد، اما كماكان به سيگار كشيدن اعتياد داشته باشيد. 4-مراحل پايين تري كه در جوانب زندگي خود سراغ داريد، به عنوان يك عامل اصطكاك و پسا(drag) مابقي وجود شما را

از پيشرفت باز ميدارند. 5-هر چيزي در زندگي شما بروي سطوح آگاهي شما تاثير گذاراست. مجلات، روزنامه، تلويزيون، راديو، اينترنت، مردم، مكانها، اشياء، غذاها. چنانچه در مرحله استدلال بسر ميبريد، تماشاي تلويزيون (كه در مرحله ترس و آرزو است) بطور موقت آگاهي شما را كاهش ميدهد. اما اگر در مرحله گناه باشيد، تماشاي تلويزيون سطح آگاهي شما را بالا خواهد برد.6-ارتقا از يك مرحله به مرحله بعد، مستلزم صرف انرژي قابل توجهي است. بدون تلاش آگاهانه و ياري ديگران شما در همين مرحله كنوني خود باقي خواهيد ماند، تا زماني كه يك نيروي خارجي به زندگي شما وارد گردد. حتي صعود به يك مرحله بالاتر بسيار دشوار بوده و اعمال تغييرات عمده اي را در زندگي شما مي طلبد. افرادي كه در زير مرحله شجاعت بسر ميبرند بدون كمك ديگران و تغيير شرايط زندگي شان قادر به بالا آمدن نخواهند بود. 7-شما نمي توانيد مراحل را حذف كرده و از ميانبر استفاده كنيد. چنانچه بدون گذراندن مرحله تاديب نفس (رغبت و ميل) به مرحله تعيين اهداف (پذيرش) وارد گرديد، خواهيد ديد كه عملكرد ذهنتان بسيار نا منسجم و غير متمركز خواهد بود. چنانچه پيش از آنكه در مرحله استدلال تبحر لازم را كسب نكرده باشيد و به مرحله عشق وارد گرديد ممكن است دچار ساده لوحي گرديده و در روابط خود شكست بخوريد. 8-هنگامي كه شما به درجه بعدي نايل مي گرديد، از كوشش خود شادمان ميگرديد. وقتي به مرحله شجاعت دست مي يابيد، تمام ترسها و غرورهاي كاذب گذشته برايتان نابخردانه بنظر خواهند رسيد. هنگامي كه به مرحله پذيرش نايل مي آييد و به

مرحله قبل كه تمايل باشد مي نگريد، در مي يابيد كه به مانند يك موش بروي يك تردميل (دوي ثابت) در حال دويدن بوديد. شما دونده بسيار خوبي بوديد، اما قادر به انتخاب مسير نبوده و تنها در جا ميزديد. 9- آحاد افراد جامعه بايستي در تلاش مستمر براي بالا بردن سطح آگاهي خود باشند. اينگونه، افراد جامعه سطوح بالاتر آگاهي را به ديگر افراد تعميم خواهند داد. 10-يكي از روشهايي كه ميتوانيد دريابيد در كدام مرحله از درجات آگاهي بسر ميبريد، اين است كه ببينيد عملكرد شما هنگامي كه تحت فشار قرار داريد، چگونه است. آيا شما در برابر رويدادهاي خارجي بر سر ديگران فرياد ميكشيد؟ (مرحله خشم)، حالت دفاعي به خود ميگيريد؟ (مرحله غرور)، پارانوئيد ميشويد و سكوت ميكنيد؟ (مرحله ترس) و يا سعي ميكنيد بطور معقول و منطقي قضيه را حل كنيد؟ (مرحله استدلال)

درسهايي براي زندگي

1- مشكلات حل نگرديده، تكامل يافته و ساختارشان تغيير مي يابد. ابعاد، تاثيرات و هزينه هايشان نيز فزوني مي يابد. 2- اعتماد بيش از حد به تكنولوژي خطاست. از هر اطلاعاتي نسخه پشتيبان تهيه كنيد. 3-اجازه دهيد اعمالتان گوياي ارزشهايتان باشند. 4- شاد زيستن خودخواهي نيست. بلكه حق بديهي هر انسانيست.5- در پي شادي بودن نيز حق انكار ناپذير هر فردي است اما هميشه شاد بودن نه. 6-وظيفه شاد كردن شما بر عهده خود شماست نه فرد ديگري. 7-شما مسئول نحوه رفتار ديگران با خودتان نيستيد بلكه تنها مسئول واكنش هايتان ميباشيد. 8- هرگاه خودتان شخصا براي زندگي تان تصميم نگيريد، ديگران افكار و عقايدشان را بر شما تحميل كرده و جاي شما تصميم خواهند گرفت. 9- حقايق

تلخ اين دنيا: چيزي بنام عدالت در اين جهان وجود ندارد - زندگي منصفانه نيست - خوبها هميشه پيروز نخواهند شد.10- محبوبيت و شهرت ملاكهاي خوبي براي سنجش عملكرد، ارزش و خوشبختي فرد نميباشند.11-هر كاري را كه شما انجام ميدهيد گوياي نحوه عملكرد شما در ديگر كارهاست و دنياي خارج شما منعكس كننده دنياي دروني شماست. افراد بي نظم افكار آشفته اي نيز دارند. 12- خلاء دروني (عاطفي و شخصيتي) خود را با هر چيزي پر نكنيد. 13-چاله هايي كه شما قبلا يكبار در آنها فرو افتاده ايد، هنوز سر جايشان قرار دارند.(كنايه از اشتباهات گذشته كه بايد مراقب باشيم مجددا تكرارشان نكنيم) 14- عنوان شغلي شما تعيين كننده شما نيست، شخصيت شما بهترين معرف شماست. 15- حقوقي كه شما در زندگي نداريد: كه نيازهايتان توسط فرد ديگري تامين گردد و آنكه تمام انتظارات و پيش بينيهايتان محقق گردند.

درسهايي براي زندگي

1- مشكلات حل نگرديده، تكامل يافته و ساختارشان تغيير مي يابد. ابعاد، تاثيرات و هزينه هايشان نيز فزوني مي يابد. 2- اعتماد بيش از حد به تكنولوژي خطاست. از هر اطلاعاتي نسخه پشتيبان تهيه كنيد. 3-اجازه دهيد اعمالتان گوياي ارزشهايتان باشند. 4- شاد زيستن خودخواهي نيست. بلكه حق بديهي هر انسانيست.5- در پي شادي بودن نيز حق انكار ناپذير هر فردي است اما هميشه شاد بودن نه. 6-وظيفه شاد كردن شما بر عهده خود شماست نه فرد ديگري. 7-شما مسئول نحوه رفتار ديگران با خودتان نيستيد بلكه تنها مسئول واكنش هايتان ميباشيد. 8- هرگاه خودتان شخصا براي زندگي تان تصميم نگيريد، ديگران افكار و عقايدشان را بر شما تحميل كرده و جاي شما تصميم خواهند

گرفت. 9- حقايق تلخ اين دنيا: چيزي بنام عدالت در اين جهان وجود ندارد - زندگي منصفانه نيست - خوبها هميشه پيروز نخواهند شد.10- محبوبيت و شهرت ملاكهاي خوبي براي سنجش عملكرد، ارزش و خوشبختي فرد نميباشند.11-هر كاري را كه شما انجام ميدهيد گوياي نحوه عملكرد شما در ديگر كارهاست و دنياي خارج شما منعكس كننده دنياي دروني شماست. افراد بي نظم افكار آشفته اي نيز دارند. 12- خلاء دروني (عاطفي و شخصيتي) خود را با هر چيزي پر نكنيد. 13-چاله هايي كه شما قبلا يكبار در آنها فرو افتاده ايد، هنوز سر جايشان قرار دارند.(كنايه از اشتباهات گذشته كه بايد مراقب باشيم مجددا تكرارشان نكنيم) 14- عنوان شغلي شما تعيين كننده شما نيست، شخصيت شما بهترين معرف شماست. 15- حقوقي كه شما در زندگي نداريد: كه نيازهايتان توسط فرد ديگري تامين گردد و آنكه تمام انتظارات و پيش بينيهايتان محقق گردند.

دروغگويي بيمارگونه

دروغگويي بيمارگونه به بيماري دروغگويي وسواسي گفته مي شود. در اين وضعيت فرد بدون هيچ دليل يا انگيزه اي، درمورد واقعيت ها دروغ مي گويد. درواقع فرد باور دارد كه چنين دروغهايي حقيقت دارند و بيشتر اوقات واقعيت را اشتباهي تلقي مي كند و درمورد واقعيتها داستانسرايي مي كند. بيمار دروغگو فردي است كه هميشه دروغ ميگويد. اين فرد داستان خود را طوري مي سازد كه حتي ممكن است با اين تصور كه ديگران را تحت تاثير مي گذارد، به آن عمل كند. فرد مبتلا به بيماري دروغگويي هميشه در حال فريب دادن اطرافيان خود است تا ارزش اجتماعي خود را بالا ببرد. بيمار دروغگو دچار يك اختلال يا مشكل ذهني جدي است

كه بايد اصلاح شود. در اكثر موارد ، فرد از اين واقعيت آگاه است كه دروغ مي گويد و اين كارش اشتباه است. اين مشكل يك اختلال باليني نيست. در موارد قضايي، اثبات اين مشكل از طرف شاكي زمان زيادي مي برد. اين افراد حتي مي توانند طوري خودشان را هم متقاعد كنند كه دستگاه دروغ سنج هم نمي تواند دروغ آنها را تشخيص دهد. حتي اگر بار اول دستگير شوند هم ادعا مي كنند كه ترسيده بودند يا شوخي مي كردند. همه آدم ها گاهي اوقات دروغ مي گويند، اما اين افراد در حدي دروغ مي گويند كه برايشان به شكل عادت درمي آيد. اينكار ممكن است با هدف معروف تر شدن يا ترس از اينكه به اندازه كافي براي اطرافيان فرد جالبي نباشند، شروع مي شود. بيمار دروغگو آرزو دارد در همه كارها عالي باشد و به همين دليل براي رسيدن به اين كمال در چشمان ديگران، شروع به دروغ گفتن مي كند. اوايل ممكن است به خاطر تفريح و سرگرمي دروغ بگويند اما تدريجاًاين عادت در آنها ثابت مي شود تا جاييكه فراموش ميكنند به كه چه گفته اند و حتي فراموش مي كنند كه دروغ گفته اند.وقتي مچتان گرفته شود، اين دروغگويي بدتر هم مي شود. مثلاً براي دوستانتان لاف مي زنيد كه در فلان مسابقه چندين بار اول شده ايد و مدال طلا گرفته ايد. خيلي افراد به سمتتان جذب مي شوند اما خيلي ها هم ازتان مي پرسند كه چرا ديگر بازي نمي كنيد؟ با دروغ ديگري ادامه مي دهيد كه در مسابقه اي آسيب ديده ايد و ديگر

نمي توانيد بازي كنيد. بعد يك نفر متوجه مي شود كه همچنين مسابقه اي وجود نداشته و اين مي تواند خيلي شرم آور باشد اما دروغگو همچنان به كارش ادامه مي دهد.اگر شما هم از اين مشكل رنج مي بريد، راه درمان خيلي خوبي پيش روي شماست و آن هيپنوتيزم است. هيپنوتيزم به شما كمك مي كند خودتان را بفهميد و در برابر اين دروغگويي ها خودتان را كنترل كنيد. اگر حس مي كنيد كه دروغگويي بيمارگونه به شكل يك مشكل برايتان درآمده است و مي خواهيد به آن خاتمه دهيد، به سراغ اين روش هاي درماني برويد و مطمئن باشيد كه كمكتان خواهد كرد. چرا دروغ مي گوييم؟ همه آدم ها گاهي دروغ مي گويند. براي اكثر ما، اين دروغ ها، دروغ هايي كوچك و مصلحت آميز هستند مثل اينكه با وجود بدمزه بودن غذا، به آشپزي بگوييم كه شام خيلي خوشمزه اي بوده است. اين دروغ ها براي اين است كه احساسات كسي جريحه دار نشود.اما دروغهايي هم هست كه آسيب مي زند. مردهايي كه خيانت مي كنند به همسرانشان مي گويند كه تاديروقت كارمي كرده اند. صاحبان شركت ها به سرمايه گذاران مي گويند كه شركت خيلي خوب در حال رشد است، درحاليكه اصلاً اينطور نيست. اما پيدا كردن دليل اين دروغ ها هم خيلي ساده است. آزاردهنده هستند-و نادرست-اما انگيزه آنها مشخص است. اما آنهايي كه دروغ گفتنشان هيچ دليل مشخصي ندارد چه؟ افراديكه شغل هاي خيلي خوبي دارند، اما به اطرافيانشان شغل اصلي خود را نمي گويند. كسانيكه درمورد محل تولد خود دروغ مي گويند، درمورد آخرهفته، و حتي اينكه

شام چه خوردند دروغ مي گويند. كسانيكه هميشه و در همه احوال دروغ مي گويند و اين دروغ ها هيچ دليل مشخصي هم ندارد. پزشكان واقعاً نمي دانند كه احساس اين افراد چيست و چرا مي خواهند از حقيقت اجتناب كنند. دروغگويي بيمارگونه مي تواند از احساس عدم امنيت ناشي شود. كساني كه مي خواهند زندگي بسازند كه سر زبان هم باشد. و مشكلات واقعي زندگي را به راحتي ناديده بگيرند. اين تصور هم وجود دارد كه افراديكه هميشه دروغ مي گويند، در تشخيص واقعيت از خيال مشكل دارند. وقتي چنين فردي دروغي مي گويد، خيلي زود خودش هم باور مي كند كه چنين اتفاقي افتاده است. اين امكان هم وجود دارد كه مغز اين افراد متفاوت با مغز افراد عادي كار مي كند.زندگي كردن با يك دروغگو گاهي اوقات خيلي راحت مي توان تشخيص داد كه فردي دروغ مي گويد. داستانهايي كه مي بافند با عقل جور درنمي آيد. جزئيات يك داستان با داستان ديگر تناقض دارد. يا خيلي ساده واقعا غيرمنطقي است كه مرد كچل چاقي كه با او در حال صحبت هستيد، به تازگي قرارداد مانكني امضاء كرده باشد. اما متاسفانه بعضي از اين دروغگويان در كار خود خيلي ماهر هستند. شايد سالها طول بكشد تا مچ يكي از اين دروغگوها گرفته شود. در يك لحظه ممكن است اين دروغ فاش شود. شايد با كسي براي شام بيرون رفته ايد كه ادعا ميكرده پولدار است اما كارت اعتباريش را مي بينيد كه خلاف آنرا نشان مي دهد. وقتي واقعيت فاش مي شودكشف اينكه يكي از دوستان يا حتي معشوقتان به شما دروغ

مي گفته، واقعاً ناراحت كننده است. آن فرد مي تواند فردي باشد كه شما به او اعتماد كرده بوديد. هيچوقت نمي توانيد بفهميد كه چطور بايد روي چنين فردي تكيه كنيد و به او اطمينان كنيد. مشخص نيست كه آيا اين دروغگويان مي توانند درمان شوند يا خير. خيلي افراد عقيده دارند كه مشاوره مي تواند به اين افراد براي بالا بردن اعتماد به نفشان كمك كند. اما اگر اين مسئله حقيقت داشته باشد كه مغز افراد دروغگو متفاوت با افراد عادي كار ميكند، آنوقت اين درمان ها هم چاره ساز نخواهد بود. به نظر مي رسد كه اين دروغگويي هاي بيمارگونه مي تواند دلايل مختلفي داشته باشد. شايد بعضي ها ياد بگيرند كه چطور اين دروغ ها را متوقف كنند اما اكثراً نمي توانند. هرچه پزشكان بيشتر درمورد اين مشكل بفهمند، راه چاره آن هم مشخص تر خواهد شد.بمانيد يا برويد؟ دوست بودن با يك دروغگو، يا بودن در هر رابطه اي با اين افراد، بسيار دشوار است. بعضي افراد كه با چنين دروغگوهايي زندگي كرده اند پيشنهاد مي كنند كه به آرامي دروغهاي آنها را برملا كنيد مثلاً بگوييد كه "چه ميگويي اين اصلاً با عقل جور درنمي آيد" يا اينكه "مطمئني همچنين اتفاقي افتاده؟". خيلي هاي ديگر هم تصميم مي گيرند كه به رابطه شان با اين دروغگوها خاتمه دهند تااينكه بمانند و دروغهاي بيشتر بشنوند. اگر اين فرد دروغگو را دوست داشته باشيد، يكبار هم كه شده روش هاي درماني را براي او امتحان كنيد. شايد ارزشش را داشته باشد. خيلي از اين دروغگوها خودشان مي دانند كه مشكل دارند و

دوست دارند كه آنرا برطرف كنند.

دروغگويي بيمارگونه

دروغگويي بيمارگونه به بيماري دروغگويي وسواسي گفته مي شود. در اين وضعيت فرد بدون هيچ دليل يا انگيزه اي، درمورد واقعيت ها دروغ مي گويد. درواقع فرد باور دارد كه چنين دروغهايي حقيقت دارند و بيشتر اوقات واقعيت را اشتباهي تلقي مي كند و درمورد واقعيتها داستانسرايي مي كند. بيمار دروغگو فردي است كه هميشه دروغ ميگويد. اين فرد داستان خود را طوري مي سازد كه حتي ممكن است با اين تصور كه ديگران را تحت تاثير مي گذارد، به آن عمل كند. فرد مبتلا به بيماري دروغگويي هميشه در حال فريب دادن اطرافيان خود است تا ارزش اجتماعي خود را بالا ببرد. بيمار دروغگو دچار يك اختلال يا مشكل ذهني جدي است كه بايد اصلاح شود. در اكثر موارد ، فرد از اين واقعيت آگاه است كه دروغ مي گويد و اين كارش اشتباه است. اين مشكل يك اختلال باليني نيست. در موارد قضايي، اثبات اين مشكل از طرف شاكي زمان زيادي مي برد. اين افراد حتي مي توانند طوري خودشان را هم متقاعد كنند كه دستگاه دروغ سنج هم نمي تواند دروغ آنها را تشخيص دهد. حتي اگر بار اول دستگير شوند هم ادعا مي كنند كه ترسيده بودند يا شوخي مي كردند. همه آدم ها گاهي اوقات دروغ مي گويند، اما اين افراد در حدي دروغ مي گويند كه برايشان به شكل عادت درمي آيد. اينكار ممكن است با هدف معروف تر شدن يا ترس از اينكه به اندازه كافي براي اطرافيان فرد جالبي نباشند، شروع مي شود. بيمار دروغگو آرزو دارد در همه كارها عالي

باشد و به همين دليل براي رسيدن به اين كمال در چشمان ديگران، شروع به دروغ گفتن مي كند. اوايل ممكن است به خاطر تفريح و سرگرمي دروغ بگويند اما تدريجاًاين عادت در آنها ثابت مي شود تا جاييكه فراموش ميكنند به كه چه گفته اند و حتي فراموش مي كنند كه دروغ گفته اند.وقتي مچتان گرفته شود، اين دروغگويي بدتر هم مي شود. مثلاً براي دوستانتان لاف مي زنيد كه در فلان مسابقه چندين بار اول شده ايد و مدال طلا گرفته ايد. خيلي افراد به سمتتان جذب مي شوند اما خيلي ها هم ازتان مي پرسند كه چرا ديگر بازي نمي كنيد؟ با دروغ ديگري ادامه مي دهيد كه در مسابقه اي آسيب ديده ايد و ديگر نمي توانيد بازي كنيد. بعد يك نفر متوجه مي شود كه همچنين مسابقه اي وجود نداشته و اين مي تواند خيلي شرم آور باشد اما دروغگو همچنان به كارش ادامه مي دهد.اگر شما هم از اين مشكل رنج مي بريد، راه درمان خيلي خوبي پيش روي شماست و آن هيپنوتيزم است. هيپنوتيزم به شما كمك مي كند خودتان را بفهميد و در برابر اين دروغگويي ها خودتان را كنترل كنيد. اگر حس مي كنيد كه دروغگويي بيمارگونه به شكل يك مشكل برايتان درآمده است و مي خواهيد به آن خاتمه دهيد، به سراغ اين روش هاي درماني برويد و مطمئن باشيد كه كمكتان خواهد كرد. چرا دروغ مي گوييم؟ همه آدم ها گاهي دروغ مي گويند. براي اكثر ما، اين دروغ ها، دروغ هايي كوچك و مصلحت آميز هستند مثل اينكه با وجود بدمزه بودن غذا،

به آشپزي بگوييم كه شام خيلي خوشمزه اي بوده است. اين دروغ ها براي اين است كه احساسات كسي جريحه دار نشود.اما دروغهايي هم هست كه آسيب مي زند. مردهايي كه خيانت مي كنند به همسرانشان مي گويند كه تاديروقت كارمي كرده اند. صاحبان شركت ها به سرمايه گذاران مي گويند كه شركت خيلي خوب در حال رشد است، درحاليكه اصلاً اينطور نيست. اما پيدا كردن دليل اين دروغ ها هم خيلي ساده است. آزاردهنده هستند-و نادرست-اما انگيزه آنها مشخص است. اما آنهايي كه دروغ گفتنشان هيچ دليل مشخصي ندارد چه؟ افراديكه شغل هاي خيلي خوبي دارند، اما به اطرافيانشان شغل اصلي خود را نمي گويند. كسانيكه درمورد محل تولد خود دروغ مي گويند، درمورد آخرهفته، و حتي اينكه شام چه خوردند دروغ مي گويند. كسانيكه هميشه و در همه احوال دروغ مي گويند و اين دروغ ها هيچ دليل مشخصي هم ندارد. پزشكان واقعاً نمي دانند كه احساس اين افراد چيست و چرا مي خواهند از حقيقت اجتناب كنند. دروغگويي بيمارگونه مي تواند از احساس عدم امنيت ناشي شود. كساني كه مي خواهند زندگي بسازند كه سر زبان هم باشد. و مشكلات واقعي زندگي را به راحتي ناديده بگيرند. اين تصور هم وجود دارد كه افراديكه هميشه دروغ مي گويند، در تشخيص واقعيت از خيال مشكل دارند. وقتي چنين فردي دروغي مي گويد، خيلي زود خودش هم باور مي كند كه چنين اتفاقي افتاده است. اين امكان هم وجود دارد كه مغز اين افراد متفاوت با مغز افراد عادي كار مي كند.زندگي كردن با يك دروغگو گاهي اوقات خيلي راحت مي توان تشخيص داد

كه فردي دروغ مي گويد. داستانهايي كه مي بافند با عقل جور درنمي آيد. جزئيات يك داستان با داستان ديگر تناقض دارد. يا خيلي ساده واقعا غيرمنطقي است كه مرد كچل چاقي كه با او در حال صحبت هستيد، به تازگي قرارداد مانكني امضاء كرده باشد. اما متاسفانه بعضي از اين دروغگويان در كار خود خيلي ماهر هستند. شايد سالها طول بكشد تا مچ يكي از اين دروغگوها گرفته شود. در يك لحظه ممكن است اين دروغ فاش شود. شايد با كسي براي شام بيرون رفته ايد كه ادعا ميكرده پولدار است اما كارت اعتباريش را مي بينيد كه خلاف آنرا نشان مي دهد. وقتي واقعيت فاش مي شودكشف اينكه يكي از دوستان يا حتي معشوقتان به شما دروغ مي گفته، واقعاً ناراحت كننده است. آن فرد مي تواند فردي باشد كه شما به او اعتماد كرده بوديد. هيچوقت نمي توانيد بفهميد كه چطور بايد روي چنين فردي تكيه كنيد و به او اطمينان كنيد. مشخص نيست كه آيا اين دروغگويان مي توانند درمان شوند يا خير. خيلي افراد عقيده دارند كه مشاوره مي تواند به اين افراد براي بالا بردن اعتماد به نفشان كمك كند. اما اگر اين مسئله حقيقت داشته باشد كه مغز افراد دروغگو متفاوت با افراد عادي كار ميكند، آنوقت اين درمان ها هم چاره ساز نخواهد بود. به نظر مي رسد كه اين دروغگويي هاي بيمارگونه مي تواند دلايل مختلفي داشته باشد. شايد بعضي ها ياد بگيرند كه چطور اين دروغ ها را متوقف كنند اما اكثراً نمي توانند. هرچه پزشكان بيشتر درمورد اين مشكل بفهمند، راه چاره آن هم

مشخص تر خواهد شد.بمانيد يا برويد؟ دوست بودن با يك دروغگو، يا بودن در هر رابطه اي با اين افراد، بسيار دشوار است. بعضي افراد كه با چنين دروغگوهايي زندگي كرده اند پيشنهاد مي كنند كه به آرامي دروغهاي آنها را برملا كنيد مثلاً بگوييد كه "چه ميگويي اين اصلاً با عقل جور درنمي آيد" يا اينكه "مطمئني همچنين اتفاقي افتاده؟". خيلي هاي ديگر هم تصميم مي گيرند كه به رابطه شان با اين دروغگوها خاتمه دهند تااينكه بمانند و دروغهاي بيشتر بشنوند. اگر اين فرد دروغگو را دوست داشته باشيد، يكبار هم كه شده روش هاي درماني را براي او امتحان كنيد. شايد ارزشش را داشته باشد. خيلي از اين دروغگوها خودشان مي دانند كه مشكل دارند و دوست دارند كه آنرا برطرف كنند.

راهنماي سريع براي خودشناسي

در اين جهان ابهامات و اسرار زيادي وجود دارد و موقعيت هاي مختلفي هست كه خارج از كنترل ماست. اما هنوز اميد وجود دارد ولي اين آخرين نقطه اي است كه احتمالاً به آن پناه مي بريم. تنها يك چيز هست كه همه ما كنترل و اختيار كامل آن در دستانمان است و آن خودمان است. از اينرو، مهمترين چيزي كه مي توانيم ياد بگيريم، درمورد خودمان است-ازاينها گذشته، چه كس ديگري صاحب زندگي شماست غير از خودتان؟ماركوس آئوريلوس مي گويد، "بشر در هيچ كجاي ديگر محيطي به اين آرامي و بي دردسر از روح خود نمي يابد." پس براي بهره بردن از اين مزيت چه بايد بكنيم؟ بايد خودمان را بشناسيم. حال اين ما را به سول بعدي مي رساند، چطور بايد اينكار را بكنيم؟ اين هم سوال و

هم جواب را در خود دارد. مي بينيد، در هر چيزي كه بخواهيد اطلاعات بيشتري درمورد آن پيدا كنيد، فقط يك راه است كه بهتر از راه هاي ديگر است. ببينيد مي توانيد حدس بزنيد اين چه راهي است؟ يك اشاره مي كنم: اين از ابتداي دنيا وجود داشته و هنوز هم تنها راهي است كه موثر است. در فارسي به آن "سوال" ميگوييم.سوالهاي درست بپرسيد و هميشه پاسخ هاي درست دريافت خواهيد كرد. در زير به ليستي از سوالها اشاره مي كنيم كه مي تواند نقطه شروع خوبي براي شما باشد. اگر برايتان مقدور است يك سررسيد بخريد و هركدام از پاسخ هايتان را زماني يادداشت كنيد كه قانع شده باشيد بهترين پاسخ ممكن است. تاحد ممكن پاسخ هاي كامل بدهيد. هدف اين تمرين اين است كه دروني ترين وجودتان هم برايتان آشكار شود. پس تا مي توانيد براي پاسخ دادن به هركدام از اين سوالها وقت بگذاريد: o رسيدن به موفقيت با حل مشكلات 1. آيا من خوشحال هستم؟ اگر نيستم دليل آن چيست؟ 2. بزرگترين مشكلات من كدام است؟ 3. از چه چيزي در زندگيم بدم مي آيد؟ درمورد خودم چطور؟ 4. كداميك از مشكلاتم را ناديده گرفته ام؟ 5. چه چيز من را خوشحال مي كند؟ 6. چه كاري را مي خواهم تكميل كنم؟ 7. چه چيز مانع موفقيت بيشتر من است؟ 8. چطور مي توانم براي حل مشكلاتم و خوشبختي بيشتر اقدام كنم؟ 9. چه چيز روند زندگي من در جهتي كه مورد نظرم است را تسريع مي كند؟ o هويت شما 10. چرا من اينجا هستم؟ همين الان. 11.

كجا مي خواهم بروم؟ 12. چرا مي خواهم به آنجا بروم؟ 13. از كجا آمده ام و چطور به اينجا رسيده ام؟14. چطور مي توانم به جايي كه مي خواهم برسم؟ براي رسيدن به آنجا چه برنامه اي دارم؟15. چه وقت آنرا انجام مي دهم؟ آيا دليل وجود دارد كه همين الان اقدام نكنم؟16. من چه هستم؟ 17. من كه هستم؟ 18. خودم را به چه عنوان معرفي مي كنم؟ 19. من كه بوده ام؟ 20. آيا گذشته ام تعيين كننده آينده من است؟ يا اعمال كنونيم آن را تعيين ميكند؟ o اميال شما 21. با ناديده گرفتن حرفها و تصورات مردم، به چه چيز بايد توجه كنم؟ چه چيز براي من اهميت دارد؟22. مي خواهم چه داشته باشم؟23. اگر فلان چيز را مي خواهم، براي به دست آوردن آن چه بايد بدهم؟ 24. اگر بتوانم خودم را فردي كه مي خواهم باشم تبديل كنم، دلم مي خواست كه باشم؟ 25. براي تبديل شدن به آن فرد از كجا بايد شروع كنم؟26. ماموريت من در زندگي چيست؟ 27. براي تكميل ماموريتم و رسيدن به آنچه كه مي خواهم چه كاري لازم است انجام دهم؟ 28. چه چيز در رسيدن من به اهدافم كمك كننده است و چه چيز مانع كار من است؟ يافتن مفهوم از درون 29. چرا مسائل زندگي من به وضعيت كنوني هستند؟ 30. چرا زندگي من به اين وضعيت كنوني تبديل شده است؟ اين انتخاب چه كسي بوده است؟ 31. چرا فكر، احساس و رفتار من به اين شكل است؟ چه چيز من را به شكل كنونيم درآورده است؟ 32. براي زنده

ماندن چه بايد بكنم؟ اگر چيزي را در زندگيم از دست بدهم، آيا مي توانم به زندگي خود ادامه دهم؟ 33. در چه شرايطي مرگ حق من نخواهد بود؟ 34. اگر مرگ چيز وحشتناكي نباشد، آيا از ارزش زندگي مي كاهد؟ 35. اگر بتوانم سخت تر بجنگم، آيا اينكار را خواهم كرد؟ آيا محدوديت هايم را كشف كرده ام، يا در منطقه آرامش خود ساكن مانده ام و از امتحان كردن چيزهاي بهتر خودداري مي كنم؟ 36. مهمترين عوامل در اوقاتي كه بيشترين موفقيت را داشته ام چه بوده است؟37. چرا من؟ o روابط شما38. آيا از همه روابطم راضي هستم؟ اگر اينطور نيست چه مي توانم بكنم؟39. با چه تيپ آدم هايي ترجيح مي دهم كار كنم؟40. با چه تيپ آدم هايي ترجيح مي دهم صميمت برقرار كنم؟41. با افراديكه تازه با آنها آشنا شده ام، چطور رفتار مي كنم؟42. به نظر من، يك دوست خوب چه مشخصاتي دارد؟ 43. آيا من براي ديگران دوست خوبي هستم؟ 44. بااينكه من به خوب رفتار كردن با ديگران معتقدم، آيا به آنچه ديگران درمورد من فكر ميكنم اهميت مي دهم؟ چرا؟ 45. آيا نظر اطرافيانم من را تغيير مي دهد؟ يا اين نظر من است؟ 46. صرفنظر از خصوصيات بيولوژيكي، چه خصوصيتي نشانه مرد بود است؟ 47. دوباره، صرفنظر از خصوصيات بيولوژيكي، چه خصوصيتي نشانه زن بودن است؟ 48. صرفنظر از بلوغ جنسي، يك مرد و يك پسر چه اختلافاتي با هم دارند؟ 49. تفاوت بين زن و دختر در چيست؟ 50. چه چيز در مردم من را علاقه مند ميكند؟ درمورد چه چيزي دوست داريد

با بقيه حرف بزنيد؟o تعيين واقعيت وجودي منحصر به فرد شما 51. براي واقعي بودن يك چيز، چطور بايد باشد؟ 52. واقعي چيست؟ 53. چه چيزهايي غيرواقعي هستند؟ 54. اين چطور كار مي كند؟55. من توانايي چه دارم؟ 56. محدوديت هاي من چيست؟ 57. آيا اين محدوديت ها واقعي هستند يا خيالي؟58. ترس هاي من چه هستند؟ 59. چرا من از اين چيزها ترس دارم؟ 60. نقاط قوت من كجاست؟61. چطور آنها را به دست آورده ام؟ 62. نقاط ضعف من چه هستند؟ 63. چطور مي توانم آنها را به نقاط قوت خود تبديل كنم؟ 64. آيا براي به دست آوردن آنچه مي خواهم، حاظرم آنچه لازم است را انجام دهم؟ نتيجه گيري حتي اگر پاسخ همه سوالها را همان لحظه ندانستيد، اشكالي ندارد. مسئله مهم اين است كه سوال را بپرسيد، و ذهن شما با تمام قدرت بيكران خود بتواند پاسخي براي شما پيدا كند. خوب درمورد هركدام از سوالها فكر كنيد و سعي نكنيد زود پاسخها را سمبل كنيد. بايد كشف كنيد كه واقعاً كه هستيد و بعد از آن خواهيد ديد كه اطمينان و اعتماد بيشتري به خودتان پيدا خواهيد كرد. و وقتي موقعيتتان خطرناك و متزلزل شود فقط به يك چيز پناه خواهيد برد: خودتان .

راهنماي سريع براي خودشناسي

در اين جهان ابهامات و اسرار زيادي وجود دارد و موقعيت هاي مختلفي هست كه خارج از كنترل ماست. اما هنوز اميد وجود دارد ولي اين آخرين نقطه اي است كه احتمالاً به آن پناه مي بريم. تنها يك چيز هست كه همه ما كنترل و اختيار كامل آن در دستانمان است

و آن خودمان است. از اينرو، مهمترين چيزي كه مي توانيم ياد بگيريم، درمورد خودمان است-ازاينها گذشته، چه كس ديگري صاحب زندگي شماست غير از خودتان؟ماركوس آئوريلوس مي گويد، "بشر در هيچ كجاي ديگر محيطي به اين آرامي و بي دردسر از روح خود نمي يابد." پس براي بهره بردن از اين مزيت چه بايد بكنيم؟ بايد خودمان را بشناسيم. حال اين ما را به سول بعدي مي رساند، چطور بايد اينكار را بكنيم؟ اين هم سوال و هم جواب را در خود دارد. مي بينيد، در هر چيزي كه بخواهيد اطلاعات بيشتري درمورد آن پيدا كنيد، فقط يك راه است كه بهتر از راه هاي ديگر است. ببينيد مي توانيد حدس بزنيد اين چه راهي است؟ يك اشاره مي كنم: اين از ابتداي دنيا وجود داشته و هنوز هم تنها راهي است كه موثر است. در فارسي به آن "سوال" ميگوييم.سوالهاي درست بپرسيد و هميشه پاسخ هاي درست دريافت خواهيد كرد. در زير به ليستي از سوالها اشاره مي كنيم كه مي تواند نقطه شروع خوبي براي شما باشد. اگر برايتان مقدور است يك سررسيد بخريد و هركدام از پاسخ هايتان را زماني يادداشت كنيد كه قانع شده باشيد بهترين پاسخ ممكن است. تاحد ممكن پاسخ هاي كامل بدهيد. هدف اين تمرين اين است كه دروني ترين وجودتان هم برايتان آشكار شود. پس تا مي توانيد براي پاسخ دادن به هركدام از اين سوالها وقت بگذاريد: o رسيدن به موفقيت با حل مشكلات 1. آيا من خوشحال هستم؟ اگر نيستم دليل آن چيست؟ 2. بزرگترين مشكلات من كدام است؟ 3. از چه چيزي در

زندگيم بدم مي آيد؟ درمورد خودم چطور؟ 4. كداميك از مشكلاتم را ناديده گرفته ام؟ 5. چه چيز من را خوشحال مي كند؟ 6. چه كاري را مي خواهم تكميل كنم؟ 7. چه چيز مانع موفقيت بيشتر من است؟ 8. چطور مي توانم براي حل مشكلاتم و خوشبختي بيشتر اقدام كنم؟ 9. چه چيز روند زندگي من در جهتي كه مورد نظرم است را تسريع مي كند؟ o هويت شما 10. چرا من اينجا هستم؟ همين الان. 11. كجا مي خواهم بروم؟ 12. چرا مي خواهم به آنجا بروم؟ 13. از كجا آمده ام و چطور به اينجا رسيده ام؟14. چطور مي توانم به جايي كه مي خواهم برسم؟ براي رسيدن به آنجا چه برنامه اي دارم؟15. چه وقت آنرا انجام مي دهم؟ آيا دليل وجود دارد كه همين الان اقدام نكنم؟16. من چه هستم؟ 17. من كه هستم؟ 18. خودم را به چه عنوان معرفي مي كنم؟ 19. من كه بوده ام؟ 20. آيا گذشته ام تعيين كننده آينده من است؟ يا اعمال كنونيم آن را تعيين ميكند؟ o اميال شما 21. با ناديده گرفتن حرفها و تصورات مردم، به چه چيز بايد توجه كنم؟ چه چيز براي من اهميت دارد؟22. مي خواهم چه داشته باشم؟23. اگر فلان چيز را مي خواهم، براي به دست آوردن آن چه بايد بدهم؟ 24. اگر بتوانم خودم را فردي كه مي خواهم باشم تبديل كنم، دلم مي خواست كه باشم؟ 25. براي تبديل شدن به آن فرد از كجا بايد شروع كنم؟26. ماموريت من در زندگي چيست؟ 27. براي تكميل ماموريتم و رسيدن به آنچه كه مي

خواهم چه كاري لازم است انجام دهم؟ 28. چه چيز در رسيدن من به اهدافم كمك كننده است و چه چيز مانع كار من است؟ يافتن مفهوم از درون 29. چرا مسائل زندگي من به وضعيت كنوني هستند؟ 30. چرا زندگي من به اين وضعيت كنوني تبديل شده است؟ اين انتخاب چه كسي بوده است؟ 31. چرا فكر، احساس و رفتار من به اين شكل است؟ چه چيز من را به شكل كنونيم درآورده است؟ 32. براي زنده ماندن چه بايد بكنم؟ اگر چيزي را در زندگيم از دست بدهم، آيا مي توانم به زندگي خود ادامه دهم؟ 33. در چه شرايطي مرگ حق من نخواهد بود؟ 34. اگر مرگ چيز وحشتناكي نباشد، آيا از ارزش زندگي مي كاهد؟ 35. اگر بتوانم سخت تر بجنگم، آيا اينكار را خواهم كرد؟ آيا محدوديت هايم را كشف كرده ام، يا در منطقه آرامش خود ساكن مانده ام و از امتحان كردن چيزهاي بهتر خودداري مي كنم؟ 36. مهمترين عوامل در اوقاتي كه بيشترين موفقيت را داشته ام چه بوده است؟37. چرا من؟ o روابط شما38. آيا از همه روابطم راضي هستم؟ اگر اينطور نيست چه مي توانم بكنم؟39. با چه تيپ آدم هايي ترجيح مي دهم كار كنم؟40. با چه تيپ آدم هايي ترجيح مي دهم صميمت برقرار كنم؟41. با افراديكه تازه با آنها آشنا شده ام، چطور رفتار مي كنم؟42. به نظر من، يك دوست خوب چه مشخصاتي دارد؟ 43. آيا من براي ديگران دوست خوبي هستم؟ 44. بااينكه من به خوب رفتار كردن با ديگران معتقدم، آيا به آنچه ديگران درمورد من فكر ميكنم اهميت

مي دهم؟ چرا؟ 45. آيا نظر اطرافيانم من را تغيير مي دهد؟ يا اين نظر من است؟ 46. صرفنظر از خصوصيات بيولوژيكي، چه خصوصيتي نشانه مرد بود است؟ 47. دوباره، صرفنظر از خصوصيات بيولوژيكي، چه خصوصيتي نشانه زن بودن است؟ 48. صرفنظر از بلوغ جنسي، يك مرد و يك پسر چه اختلافاتي با هم دارند؟ 49. تفاوت بين زن و دختر در چيست؟ 50. چه چيز در مردم من را علاقه مند ميكند؟ درمورد چه چيزي دوست داريد با بقيه حرف بزنيد؟o تعيين واقعيت وجودي منحصر به فرد شما 51. براي واقعي بودن يك چيز، چطور بايد باشد؟ 52. واقعي چيست؟ 53. چه چيزهايي غيرواقعي هستند؟ 54. اين چطور كار مي كند؟55. من توانايي چه دارم؟ 56. محدوديت هاي من چيست؟ 57. آيا اين محدوديت ها واقعي هستند يا خيالي؟58. ترس هاي من چه هستند؟ 59. چرا من از اين چيزها ترس دارم؟ 60. نقاط قوت من كجاست؟61. چطور آنها را به دست آورده ام؟ 62. نقاط ضعف من چه هستند؟ 63. چطور مي توانم آنها را به نقاط قوت خود تبديل كنم؟ 64. آيا براي به دست آوردن آنچه مي خواهم، حاظرم آنچه لازم است را انجام دهم؟ نتيجه گيري حتي اگر پاسخ همه سوالها را همان لحظه ندانستيد، اشكالي ندارد. مسئله مهم اين است كه سوال را بپرسيد، و ذهن شما با تمام قدرت بيكران خود بتواند پاسخي براي شما پيدا كند. خوب درمورد هركدام از سوالها فكر كنيد و سعي نكنيد زود پاسخها را سمبل كنيد. بايد كشف كنيد كه واقعاً كه هستيد و بعد از آن خواهيد ديد كه اطمينان و

اعتماد بيشتري به خودتان پيدا خواهيد كرد. و وقتي موقعيتتان خطرناك و متزلزل شود فقط به يك چيز پناه خواهيد برد: خودتان .

رمز گشايي شخصيت افراد ( ريخت شناسي )

الگوهاي شخصيتي با هدف طبقه بندي افراد به دسته هاي متمايز از يكدي_گر در علم روانشناسي مورد استفاده فراوان قرار مي گيرند. ي_ك_ي از اي_ن ال_گوه_اي شخصيتي كه توسط ويليام شلدون ابداع گرديده است شخصيت اف_راد را ب_ر اساس ساختار جسماني و جثه بدنشان به 3 دسته اصلي كه سوماتوتيپ ناميده مي شوند، ط_ب_ق_ه ب_ن_دي كرده است. شما مي ت_وان_ي_د ب_ا ب_كارگ_ي_ري اي_ن ال_گوه_ا ب_ه شخصيت افراد مورد نظر خود تا حدودي پي برده و با آنان بهتر و موثرتر ارتباط برقرار كنيد.سوماتوتيپ ها بدين قرار مي باشند:آندومورف ( فربه ) ، اكتومورف ( لاغر ) ، مزومورف ( عضلاني ) اكنون يك به يك به تشريح آنها ميپردازيم: 1- آندومورف(endomorph): آن_دومورف ها از ن_ظر ف_ي_زيك بدني معمولا داراي دور كمر پ_هن و شانه هاي باريك و كم عرض هستند (گلابي شكل). چ_رب_ي ف_راوان_ي س_رت_اس_ر بدنشان را فراگرفته است ب_خصوص در نواحي زانوها وبازوها. ام_ا ق_وزك پ_اه_ايشان و مچ دستهايشان باريك ولاغر مي باشند كه س_ب_ب ب_يشتر به چشم آمدن ديگر نواحي چاق بدنشان مي گردد. شكل ظاهري: گوشتالو، فربه، اجزاء احشايي رشد يافته، گلابي شكل. خصايص شخصيتي: لذت گرا، خوش مشرب، بردب_ار، راح_ت ط_ل_ب، صلح ج_و، ش_وخ طبع، خيره سر، آسوده خاطر، خواب سنگين و طولاني مدت، عاشق خوراكي، م_ح_تاج محبت، خونسرد، كارها را پشت گوش مي اندازند. خصايص فيزيولوژيكي: موهاي چرب، رنگ پوست رن_گ پ_ريده، م_ت_اب_ولي_س_م پاي_ي_ن، مستعد عوارض كلسترول بالا، چاقي مفرط، آلرژي و ناراحتي هاي سينوسي .2-

اكتومورف(ectomorph): اكت_وم_ورفها نقطه مقابل آندومورفها مي باشند. از لحاظ فيزيكي داراي شانه ها و دور كمر باريك، صورت لاغر و پ_ي_شاني بلند و كش_ي_ده، قفسه سينه لاغ_ر و ب_اري_ك و دس_ت و پ_اه_اي ن_ح_ي_ف ب_وده و چ_ربي اندكي در بدنشان موجود ميباشد. هرچند ممكن است به اندازه آندومورف ها غذا بخورند اما چ_نين بنظر ميايد كه هيچگاه اضافه وزن پيدا نميكنند (بزرگترين دغدغه آندومورف ها). شكل ظاهري: لاغر و نحيف، ظريف، عضلات ضعيف، ق_ف_سه سي_ن_ه ص_اف و مسط_ح، بلند قامت، مغز بزرگ، اجزاء صورت و رگهاي بيرون زده و برجسته. خصايص شخصيتي: متفكر، آرام و ساكت، شكننده، خجالتي، حس_اس، كن_اره گي_ر، درون گرا، دلواپس، عدم ابراز احساسات، هنرمند، غير قابل پ_ي_ش ب_ي_ن_ي، خ_لاق، ق_وه تخيل بالا، بد خلق، كارها را خوب شروع كرده اما درست به پايان نم_ي رس_انند. خصايص فيزيولوژي: پوست خشك و سرد، متابوليسم بالا، مستعد عوارض اظطراب، بي خوابي، دردهاي قاعدگي (در زنان) و يبوست. 3- مزومورف(mesomorph): م_زوم_ورف ه_ا ب_ي_ن آن_دوم_ورف ه_ا و اك_تومورف ها جاي دارند. از لحاظ فيزيكي داراي تركيب مطلوبتري ب_وده و ب_ه اص_ط_لاح داراي ت_ن_اس_ب ان_دام مي باشند. داراي سر بزرگ، شانه هاي پهن(چهار شانه) و م_ي_ان ت_ن_ه ب_اري_ك ه_مراه با بازوها و زانوهاي نيرومند و چربي خيلي كمي در بدنشان هستند.شكل ظاهري: عضلاني، مستطيل شكل، پوست كلفت، سر بزرگ. خ_صايص شخصيتي: عمل گرا، فعال، ن_ي_روم_ند، س_ت_ي_زه ج_و، م_اج_راج_و، ب_ي ب__اك، بيتفاوت نسبت به عقايد ديگران، گستاخ، سلطه جو، عاشق ريسك كردن،قدرت طلب، طعنه زن، علاقه مند به فعاليت هاي بدني، تغذيه وخواب منظم.خصايص فيزيولوژيكي: تعرق زياد، احساس عطش، مستعد ع_وارض م_عده، بواسي_ر، تبخال. o ت_وجه داش_ته باش_يد

كه الزاما تقسيم بندي ف_وق هميشه براي همه صادق نبوده و اين احتمال وجود دارد كه مثلا فردي داراي جثه و اندام اكتومورف بوده اما برخي ازخصوصيات شخصيتي آندومورف ها و يا مزومورف ها را از خود بروز دهد. ب_نابراين از آنجايي كه هيچ چيز %100 نيست، از پيش داوري ها وقضاوتهاي زود هنگام اشخاص خود داري كنيد.

رمز گشايي شخصيت افراد ( ريخت شناسي )

الگوهاي شخصيتي با هدف طبقه بندي افراد به دسته هاي متمايز از يكدي_گر در علم روانشناسي مورد استفاده فراوان قرار مي گيرند. ي_ك_ي از اي_ن ال_گوه_اي شخصيتي كه توسط ويليام شلدون ابداع گرديده است شخصيت اف_راد را ب_ر اساس ساختار جسماني و جثه بدنشان به 3 دسته اصلي كه سوماتوتيپ ناميده مي شوند، ط_ب_ق_ه ب_ن_دي كرده است. شما مي ت_وان_ي_د ب_ا ب_كارگ_ي_ري اي_ن ال_گوه_ا ب_ه شخصيت افراد مورد نظر خود تا حدودي پي برده و با آنان بهتر و موثرتر ارتباط برقرار كنيد.سوماتوتيپ ها بدين قرار مي باشند:آندومورف ( فربه ) ، اكتومورف ( لاغر ) ، مزومورف ( عضلاني ) اكنون يك به يك به تشريح آنها ميپردازيم: 1- آندومورف(endomorph): آن_دومورف ها از ن_ظر ف_ي_زيك بدني معمولا داراي دور كمر پ_هن و شانه هاي باريك و كم عرض هستند (گلابي شكل). چ_رب_ي ف_راوان_ي س_رت_اس_ر بدنشان را فراگرفته است ب_خصوص در نواحي زانوها وبازوها. ام_ا ق_وزك پ_اه_ايشان و مچ دستهايشان باريك ولاغر مي باشند كه س_ب_ب ب_يشتر به چشم آمدن ديگر نواحي چاق بدنشان مي گردد. شكل ظاهري: گوشتالو، فربه، اجزاء احشايي رشد يافته، گلابي شكل. خصايص شخصيتي: لذت گرا، خوش مشرب، بردب_ار، راح_ت ط_ل_ب، صلح ج_و، ش_وخ طبع، خيره سر،

آسوده خاطر، خواب سنگين و طولاني مدت، عاشق خوراكي، م_ح_تاج محبت، خونسرد، كارها را پشت گوش مي اندازند. خصايص فيزيولوژيكي: موهاي چرب، رنگ پوست رن_گ پ_ريده، م_ت_اب_ولي_س_م پاي_ي_ن، مستعد عوارض كلسترول بالا، چاقي مفرط، آلرژي و ناراحتي هاي سينوسي .2- اكتومورف(ectomorph): اكت_وم_ورفها نقطه مقابل آندومورفها مي باشند. از لحاظ فيزيكي داراي شانه ها و دور كمر باريك، صورت لاغر و پ_ي_شاني بلند و كش_ي_ده، قفسه سينه لاغ_ر و ب_اري_ك و دس_ت و پ_اه_اي ن_ح_ي_ف ب_وده و چ_ربي اندكي در بدنشان موجود ميباشد. هرچند ممكن است به اندازه آندومورف ها غذا بخورند اما چ_نين بنظر ميايد كه هيچگاه اضافه وزن پيدا نميكنند (بزرگترين دغدغه آندومورف ها). شكل ظاهري: لاغر و نحيف، ظريف، عضلات ضعيف، ق_ف_سه سي_ن_ه ص_اف و مسط_ح، بلند قامت، مغز بزرگ، اجزاء صورت و رگهاي بيرون زده و برجسته. خصايص شخصيتي: متفكر، آرام و ساكت، شكننده، خجالتي، حس_اس، كن_اره گي_ر، درون گرا، دلواپس، عدم ابراز احساسات، هنرمند، غير قابل پ_ي_ش ب_ي_ن_ي، خ_لاق، ق_وه تخيل بالا، بد خلق، كارها را خوب شروع كرده اما درست به پايان نم_ي رس_انند. خصايص فيزيولوژي: پوست خشك و سرد، متابوليسم بالا، مستعد عوارض اظطراب، بي خوابي، دردهاي قاعدگي (در زنان) و يبوست. 3- مزومورف(mesomorph): م_زوم_ورف ه_ا ب_ي_ن آن_دوم_ورف ه_ا و اك_تومورف ها جاي دارند. از لحاظ فيزيكي داراي تركيب مطلوبتري ب_وده و ب_ه اص_ط_لاح داراي ت_ن_اس_ب ان_دام مي باشند. داراي سر بزرگ، شانه هاي پهن(چهار شانه) و م_ي_ان ت_ن_ه ب_اري_ك ه_مراه با بازوها و زانوهاي نيرومند و چربي خيلي كمي در بدنشان هستند.شكل ظاهري: عضلاني، مستطيل شكل، پوست كلفت، سر بزرگ. خ_صايص شخصيتي: عمل گرا، فعال، ن_ي_روم_ند، س_ت_ي_زه ج_و،

م_اج_راج_و، ب_ي ب__اك، بيتفاوت نسبت به عقايد ديگران، گستاخ، سلطه جو، عاشق ريسك كردن،قدرت طلب، طعنه زن، علاقه مند به فعاليت هاي بدني، تغذيه وخواب منظم.خصايص فيزيولوژيكي: تعرق زياد، احساس عطش، مستعد ع_وارض م_عده، بواسي_ر، تبخال. o ت_وجه داش_ته باش_يد كه الزاما تقسيم بندي ف_وق هميشه براي همه صادق نبوده و اين احتمال وجود دارد كه مثلا فردي داراي جثه و اندام اكتومورف بوده اما برخي ازخصوصيات شخصيتي آندومورف ها و يا مزومورف ها را از خود بروز دهد. ب_نابراين از آنجايي كه هيچ چيز %100 نيست، از پيش داوري ها وقضاوتهاي زود هنگام اشخاص خود داري كنيد.

روانشناسي درك و پيش بيني واكنشهاي افراد

تا كنون چند مرتبه اتفاق افتاده كه اين جمله را شنيده باشيد: "من نمي توانم او را درك كنم؟" گاهي اوقات به نظر مي رسد كه همه ما تصور مي كنيم كه افراد مجازند تا در برابرمان رفتارهاي غير منطقي و پيش بيني نشده اي را به نمايش بگذارند و عده ي بسيار زيادي نيز بر اين باورند كه هيچ اشكالي ندارد كه اطلاعي از عملكرد رفتاري طرف مقابل نداشته باشند. حقيقت اينجاست كه هيچ گاه يك شيوه ي كاربردي دقيق براي پيش بيني رفتارهاي انسان وجود نداشته است - البته تا كنون.ل. ران هوبارد تكنيكي را ايجاد كرده كه در مورد كليه ي انسان ها كاربرد دارد و هيچ استثنايي هم در آن وجود ندارد.از طريق پايگاه داده اي كه او ايجاد مي كند به طور دقيق مي توان كليه ي رفتارهاي انسان هاي مختلف را پيش بيني كرده و در مورد واكنش هايي كه ممكن است يك زوج، شركاي كاري، كارمند و كارفرما، و يا

دو دوست در مقابل هم انجام دهند نظر داد و كليه ي واكنش هايشان را به وضوح پيش بيني نمود. با اين آگاهي شما مي توانيد در صورت تمايل با آنها ارتباط برقرار كنيد و يا از انجام چنين كاري خودداري نماييد. با اتكا به اين تكنيك كليه ريسك هايي كه در تعاملات اجتماعي احتمال وقوع آنها وجود دارد، به پايين ترين ميزان خود كاهش پيدا مي كنند و يا به طور كلي ملغي مي شوند. شما قادر خواهيد بود به طور لغزش ناپذيري كنش ها و واكنش هاي افراد را پيش بيني نماييد. با استفاده از اطلاعاتي كه در اين مقاله در اختيار شما قرار مي دهيم، مطمئن باشيد كه كليه روابطتتان از هر نظر پوياتر، پربارتر، و زيباتر خواهند شد. به خوبي مي توانيد تشخيص دهيد كه با چه كسي مي توانيد ارتباط برقرار كنيد، و بايد از برقراري ارتباط با چه افرادي پرهيز نماييد. حتي اين توانايي را نيز پيدا مي كنيد كه به ديگران هشدار دهيد تا از قرار گرفتن در روابطي كه برايشان مناسب نيست، جداً خودداري نمايند. با اتكا به اين تكنيك به راحتي قادر خواهيد بود تا پيش بيني كنيد كه افراد چگونه برخوردي را در شرايط مختلف از خود نشان مي دهند. شما مي توانيد اين كار را در هر مورد و در همه موارد انجام دهيد. روان سنج - يك ابزار حياتي كه در تمام جنبه هاي زندگي افراد نقش ايفا مي كند، مقياسي است كه نشان دهنده حال و هواي پي در پي و متناوبي است كه يك فرد مي تواند در عرصه هاي مختلف

زندگي خود تجربه كند. منظور از "روان" موقعيت احساسي فرد است. احساساتي نظير ترس، خشم، غم، اشتياق، و ساير احساساتي است كه در افراد مختلف بروز كرده و بر روي اين مقياس بازتاب داده مي شوند.استفاده ماهرانه و كاربردي از اين مقياس، شما را قادر مي سازد كه اولاً رفتار هاي ديگران را در به درستي متوجه شده و سپس عكس العمل هاي آتي او را نيز پيش بيني نماييد. اين مقياس حركت نزولي احساسي افراد را از زماني كه در هشياري كامل به سر ميبرند تا وقتي كه به حالت نيمه آگاه مي رسند و نهايتاً مرگ را تجربه مي نمايند، مشخص مي كند. با در نظر گرفتن تمامي محاسباتي كه در مورد انرژي موجود در زندگي و تست كردن آن وجود دارد، مي توان ادعا كرد كه اين مقياس قادر است كليه رفتارهاي انساني را حتي زماني كه علائم حياتي به پايين ترين ميزان خود كاهش پيدا كرده و فرد رو به مرگ است را پيش بيني كند.كليه اين سطوح رواني در همه افراد وجود دارد و تمام انسان ها آنها را به طرق متفاوت تجربه مي كنند. زماني كه يك انسان به نقطه مرگ خود نزديك مي شود، مي توان اظهار داشت كه فرد در نوعي بي علاقگي مزمن قرار مي گيرد و رفتارهاي مشخصي را از خود بروز ميدهد، كه در مقياس روان سنجي عدد 05/0 را به آن اختصاص مي دهند. زمانيكه فرد غمگين بوده و ناراحت اجسام و افرادي است كه آنها را از دست داده او غمگين است. اين قبيل افراد در خيلي از مواقع رفتارهاي مشابهي را

از خود بروز ميدهند. مقياس اين موقيعيت احساسي 5/0 مي باشد. زمانيكه فرد بيش از اندازه غمگين نيست و به اين نتيجه رسيده ه كه به هر حال از دست دادن اطرافيان يك امر كاملاً طبيعي و در عين حال قريب الوقوع است، مي توان گفت كه احساسي مشابه ترس را تجربه مي كند كه با رقم 0/1 بر روي اين مقياس تميز داده مي شود. افرادي هم كه در برابر چيزهايي كه از دست داده اند دست به مبارزه مي زنند، در شرايط روحي قرار مي گيرند كه به راحتي مي توان خشم را به آنها نسبت داد. بازتاب اين حس بر روي مقياس مورد نظر رقمي برابر با 5/1 مي باشد. فردي هم كه به درستي نمي داند كه ممكن است يكي از نزديكانش را از دست بدهد يا نه، در حالت ستيزه جويي و خصومت با دنيا به سر مي برد و نوعي حس ناسازگاري و مخالفت و دشمني را تجربه مي كند. رقم مورد نظر 0/2 است. وراي حس ستيزه جويي حسي است كه فرد نه آنقدر خوشحال است كه مشتاق به رسيدن به چيزي باشد و نه آنقدر ناراحت و پشيمان است كه بخواهد با چيزي مخالف كرده و خود را از آن دور نمايد. اين فرد حس ملال و خستگي را تجربه مي كند. رقم مورد نظر 5/2 مي باشد. عدد 0/3 نيز به احساسي اطلاق مي شود كه فرد رفتارهاي محتاطانه از خود بروز ميدهد و با هشياري و احتياط كامل قصد رسيدن به اهدافش را دارد. عدد 0/4 معين مي كند كه فرد خوشحال، مشتاق و شاداب

و سرزنده است. البته تعداد بسيار كمي از افراد هستند كه به طور طبيعي در رده اخير قرار مي گيرند. جمع كل خصوصيات اكثريت قريب به اتفاق افراد در شرايط مختلف رقمي نزديك به 8/2 مي باشد. به هرحال همه ي شما چنين احساساتي را به صورت عملي و كاربردي در زندگي خود تجربه كرده ايد. به عنوان مثال آيا كودكي را مشاهده كرده ايد كه براي رسيدن به يك سكه چه تلاشي مي كند؟ در ابتدا او خوشحال است، و تنها يك سكه مي خواهد. اگر با عدم پذيرش خواسته اش مواجه شود، دليل اين عدم پذيرش را خواستار مي شود. اگر در انجام اين كار شكست بخورد و بيش از اندازه هم به دريافت آن نيازي نداشته باشد، خسته شده، حوصله اش سر مي رود و مي رود دنبال كار خودش؛ اما اگر بيش از اندازه به آن احتياج داشته باشد، رفتارهاي خصومت آميز از خود بروز مي دهد و دست به ستيزه جويي مي زند. پس از شكست به اين فكر فرو مي رود كه چرا محتاج يك سكه است، بعد غمگين مي شود و اگر باز هم از دادن سكه به او خودداري نماييد، نوعي حس بي علاقگي به او دست مي دهد و ديگر تمايلي به گرفتن سكه ندارد. حس بي ميلي در واقع به عنوان نوعي واكنش به منظور خنثي سازي تمايلات دروني قلمداد مي شود. كودكي كه خطري او را تهديد مي كند نيز به ترتيب از پله هاي مقياس روان سنج پايين مي آيد. در ابتدا او نمي داند كه خطري او را تهديد مي كند و

كاملاً شاد و خوشحال است. سپس كودك خطر را - اجازه دهيد بگوييم كه خطر به صورت نزديك شدن يك سگ به او ايجاد مي شود- مشاهده مي كند، اما هنوز مطمئن نيست كه خطر متوجه اوست و به كارهاي خودش ادامه مي دهد. اسباب بازي هايش او را قدري "خسته" مي كنند، اما بازهم قدري بيمناك است و مطمئن نيست. سپس سگ به او نزديك تر مي شود.كودك اظهار تنفر كرده و قدري خصومت و دشمني از خود نشان مي دهد. سگ بازهم به او نزديك تر مي شود. كودك قدري ناراحت شده و تلاش مي كند كه به سگ آسيب وارد سازد. سگ به او نزديك تر شده و تهديد بيشتري را به او وارد مي سازد. كودك در اين مرحله مي ترسد، ترس بي فايده است، كودك شروع به گريه كردن مي نمايد. اگر سگ بارهم از تهديد او دست بر ندارد، كودك به مرحله بي ميلي رسيده و منتظر مي نشيند تا سگ او را گاز بگيردهمه افراد از نظر مقياس هاي رواني داراي نوعي روان ثابت و يا هميشگي هستند. جايگاه افراد در طول زماني كه به موفقيت و يا شكست مي رسند، بر روي مقياس روان سنج بالا و پايين مي شود. بيشترين تلاش پژوهشگران بر اين است كه رفتارهاي انسان ها را بر روي مقياس روان سنج ببرند. محققان بر اين باورند كه اگر دسترسي فرد به اشياء، حيوانات، و افرادي كه به او كمك كرده اند تا كيفيت زندگي خود را بهبود بخشد، كاهش پيدا كند، اين امر سبب مي شود كه ارقام موجود بر روي مقايس

روان سنج، افت پيدا كند و شاهد سير نزولي آن باشيم.همچنين اگر فرد احساس كند كه اشياء، حيوانات، و افرادي كه موقعيت حيات او را به خطر انداخته و زندگي اش را متزلزل مي سازند، به او نزديك شوند باز هم در روند مقياس هاي رواني او شاهد سير نزولي خواهيم بود. بايد توجه داشت كه اين مقياس را مي توان از دو جنبه مورد بحث و بررسي قرار داد: يكي از منظر واكنش هاي آني افراد و ديگري از لحاظ واكنش هاي مداوم و ثابت آنها. به اين معنا كه ممكن است حال و هواي رواني يك فرد در عرض 10 دقيقه به پايين ترين درجه مقياس نزول پيدا كند؛ اين مورد در گروه واكنش هاي آني طبقه بندي مي شود. در عين حال اين امكان وجود دارد كه فرد ديگري براي مدت زماني قريب به 10 سال در پايين ترين درجه از مقياس رواني باقي مانده و به هيچ وجه حالت رواني او حتي به يك پله بالاتر نيز صعود نكند؛ اين مورد در گروه واكنش هاي مداوم و ثابت جاي مي گيرد. فردي كه در زندگي خود شكست هاي بسيار زيادي را تجربه كرده باشد، درد و رنج هاي بسيار زيادي بر او متحمل شده باشد، به صورت تثبيت شده در درجه هاي پايين مقياس باقي خواهد ماند و مي توان گفت كه شرايط عادي او يك رقم پايين در مقياس روان سنجي خواهد بود و اگر هم گاهي تنها با نواسانات نا محسوسي مواجه شود، بازهم به سرجاي خود بازگشته و در همان رده باقي خواهد ماند. همچنين نبايد فراموش كرد

كه رفتارهاي عمومي و متداول او نيز حول محور همان مقياس خواهد چرخيد.فرض كنيد يك حادثه غم انگيز براي كودكي اتفاق مي افتد. اين حادثه او را براي مدت زمان كوتاهي به غم و اندوه فرو مي برد و موقعيت رواني او بر روي مقياس به درجه 5/0 مي رسد. اين امر كاملاً طبيعي است اما از سوي ديگر فردي كه كلاً درجه ثابت پاييني را در مقياس رواني به خود اختصاص مي دهد، به صورت مداوم در برابر كليه ي وقايعي كه در زندگي اش رخ مي دهد، همان حس غم و اندوه را بروز داده و هميشه حول درجه 5/0 به سر مي برد. رفتارهاي انسان ها را مي توان به دو گروه تقسيم كرد: رفتار هاي آني و رفتار هاي ثابت و دائميمقياس رواني از هر نظر كامل مي باشد. اولين درجه اين مقياس از احساسي زير بي علاقگي شروع مي شود. به عبارت ديگر مربوط به زماني مي شود كه فرد هيچ گونه احساسي را نسبت به چيزي كه در پيش رويش قرار دارد، احساس نمي كند. يك نمونه از اين احساس بر مي گردد به حس افراد در مورد بمب اتمي. بمب اتمي مقوله اي است كه افراد بايد اهميت بسيار زيادي به آن بدهند اما از آنجايي كه از كنترل آنها خارج است و مي تواند به راحتي به زندگي آنها پايان بخشد، حسي فروي بي علاقگي نسبت به آن دارند. آنها در حقيقت اصلاً احساس نمي كنند كه اين مسئله مي تواند به عنوان يك مشكل بزرگ براي آنها محسوب شود. احساس بي علاقگي نسبت به مقوله بمب

اتمي يك درجه بالاتر از نداشتن هيچ احساسي نسبت به آن است. به عبارت ديگر مي توان اظهار داشت كه بيشتر افراد در مورد مسائلي كه بايد اهميت ويژه اي به آن بدهند اما از كنترل و اراده شان خارج است، معمولاً احساسي زير بي علاقگي از خود نشان مي دهند. اين نقطه دقيقاً همان جايي است كه مقياس رواني شروع مي شود، كه به آن صفر مطلق اطلاق مي شود. البته بايد توجه داشت كه اين درجه با درجه مرگ واقعي فاصله بسيار زيادي دارد. براي رسيدن به درجه هاي بالاتر فرد بايد سطوحي به اين شرح را به ترتيب طي نمايد: عدم وجود هر گونه احساس=مرگ ذهني، بي علاقگي، غم، ترس، خشم، دشمني، ملال و خستگي، اشتياق و آرامش. البته ميان هر يك از اين درجات اصلي، احساسات فرعي ديگري نيز دخيل هستند، اما به صورت كلي مي توان يك چنين چهارچوبي را براي آن در نظر گرفت. زمانيكه يك فرد در مرحله بي علاقگي به سر مي برد، اگر حالت رواني او بهبود پيدا كند، حس غم در او پديدار مي شود. فردي كه غمگين است با يك درجه ارتقا مي تواند ترس را تجربه كند، فردي كه مي ترسد با يك درجه ارتقا مي تواند خشم را تجربه نمايد. فردي كه خشمگين است با يك پله ترقي مي تواند خصومت و دشمني را احساس كند. فردي كه ستيزه جويي و دشمني مي كند با يك درجه ارتقا مي تواند ملال و خستگي را جايگزين دشمني كند. ملال و خستگي نيز با يك درجه افزايش مي تواند اشتياق را در فرد ايجاد

نمايد. زماني هم كه يك فرد مشتاق، يك درجه بالاتر رود ميتواند به آرامش دست پيدا كند. در حقيقت درجه ي زير بي علاقگي آنقدر پايين است كه هيچ گونه وابستگي، احساس، مشكل، و عقوبتي در آن وجود ندارد و اصطلاحاً ذهن از همه چيز خالي است و در مقابل چيزهايي كه به طور جدي مهم هستند، نمي تواند هيچ گونه واكنشي از خود نشان دهد. خصوصيات موجود بر روي مقياس روانينخستين محدوده، نقطه اي است كه در آن هيچ گونه درد، علاقه، و هيچ چيز ديگري كه براي فرد مهم باشد، احساس نمي شود؛ اما بايد آگاه بود كه در اين نقطه خطرات زيادي متوجه فرد مي شود. به اين خاطر كه او تحت شرايطي نيست كه بتواند به درستي در برابر محرك هاي خارجي عكس العمل نشان دهد و بدون اينكه خودش متوجه باشد، همه چيز را از دست مي دهد. به عنون مثال كارگرهايي كه در شرايط بسيار دشواري به سر مي برند، ممكن است هيچ گونه احساس درد و رنجي نداشته باشند. اين افراد داراي حسي در زير بي علاقگي هستند. به عنوان مثال اگر دستشان را ببرند، گويي كه هيچ اتفاقي روي نداده است، مجدداً بر سر كار خود باز مي گردند و به كارهاي روزانه شان ادامه مي دهند. پرستاران و پزشكان گاهي اوقات تعجب مي كنند كه چرا برخي از كارگرها براي سلامت خود هيچ گونه ارزشي قائل نيستند. برخي از كارگرها فقط در اين فكر هستند كه بايد خرج و مخارج زندگي خود را تامين كنند و ديگر براي خواست ها و نيازهاي خودشان هيچ گونه ارزش

و اهميتي قائل نمي شوند. اگر يك چنين فردي پشت جرثقيل نشسته باشد و ناگهان اتفاقي روي دهد كه بار بلند شده توسط جرثقيل تعادل خود را از دست بدهد و اين امكان وجود داشته باشد كه بر روي گروهي از افراد بيفتد، اين فرد هيچ نگراني از خود بروز نمي دهد و هيچ كاري نمي كند كه از وقوع اين حادثه جلوگيري نمايد. به عبارت ديگر مي توان گفت كه او يك قاتل بالقوه است. او نمي تواند جلوي وقوع چيزي را بگيرد، او نمي تواند چيزي را تغيير دهد، و نمي تواند شروع كننده واكنشي باشد. شايد به ظاهر مشغول انجام دادن وظايفش باشد، اما در زمان بروز حادثه قادر به انجام هيچ گونه عكس العملي نبوده و منجر به بروز سانحه مي شود. در اكثر حوادثي كه در كارخانه ها و مراكز صنعتي به وقوع مي پيوندد، دليل ايجاد حادثه، وجود يك چنين افرادي است. زمانيكه اشتباهاتي در ادارجات رخ مي دهد كه ميليون ها تومان به سازمان لطمه وارد مي سازد، همه ي اين مسائل به دليل وجود يك چنين افرادي رخ مي دهند. بنابراين به هيچ وجه نبايد تصور كنيد كه شرايطي كه فرد در آن بي حس بوده، درد و رنج را تميز نمي دهد و هيچ گونه احساسي را پذيرا نيست، مي تواند به نفع اطرافيان باشد. اينطور نيست. فردي كه در يك چنين شرايطي قرار مي گيرد، نمي تواند وقايع اطراف خود را كنترل كند. در واقع مي توان گفت كه تمام وجودش به اندازه كافي در امور دخيل نيستند كه بتواند به طور اصولي محرك هاي

خارجي را مهار كند. عكس العمل هاي اينگونه افراد معمولاً عجيب بوده و تا حدي غير قابل پيش بيني مي باشند.گروه ديگري از افراد نيز هستند كه در سطح بي علاقگي به سر مي برند. اين سطح به اندازه خود خطرناك مي باشد، اما به هر حال فرد توانايي ابراز بي علاقگي خود را دارد. انتظار مي رود كه خود فرد احساساتش را بروز دهد. اين امكان وجود دارد كه فرد به صورت مزمن دچار غم، ترس، خشم، خصومت، ملال قرار بگيرد و يا صرفاً مشتاق باشد؛ اما اگر فرد خود را قادر به انجام كارهايي كه در ذهن دارد، ببيند، نوعي آرامش دائمي همراه با او خواهد بود. در كنار اين آرامش او مي تواند احساسات ديگر خود را نيز بروز دهد. البته شايد چندان درست نباشد كه انتظار داشته باشيم فرد در همه مواقع احساس آرامش داشته باشد. اگر فرد در شرايطي قرار بگيرد كه لازم باشد گريه كند، اما توانايي گريه كردن را نداشته باشد، نمي توان گفت كه او از نظر مقياس هاي رواني در موقعيت مطلوبي قرار دارد. اغلب مقوله آرامش و بي احساسي با يكديگر اشتباه گرفته مي شوند. البته اگر قدري دقيق تر شويم، به راحتي قادر به تشخيص اين دو سطح از يكديگر خواهيم بود. يك نگاه گذرا به شرايط فيزيكي فرد كافي است تا به ما نشان دهد كه در چه وضعيتي قرار گرفته است. افرادي كه در درجه بي حسي هستند به نوعي، بيمار قلمداد مي شوند. در هر يك از اين سطوح كه ما احساسات مختلفي را تجربه مي كنيم، يك فاكتور ارتباطي نيز

وجود دارد. در مرحله بي حسي مي توان گفت كه فرد به هيچ وجه، هيچ گونه ارتباطي برقرار نمي كند. به نظر مي رسد كه اصلاً فرد آنجا نيست و كمتر اتفاق مي افتد كه در مورد مسائل مختلف صحبت كرده و از خود واكنش نشان دهد. حتي گاهي اوقات كه ارتباط برقارمي كند، نحوه انجام اين كار به نظر اطرافيان كاملاً عجيب است. اين قبيل افراد كارهاي نادرست را در زمان هاي نادرست انجام مي دهند. به عبارت ديگر مي توان گفت زمانيكه افراد در هر يك از دره هاي مقياس رواني قرار بگيرند از قبيل: بي حسي، بي علاقگي، غم، ترس، خشم، خصومت، ملال، اشتياق، و آرامش به طور خاصي ضحبت كرده و ارتباط برقرار مي كنند. مثلاً فردي كه هميشه در مورد چيزي عصباني است، هميشه در همان وضعيت خشم و خشونت باقي خواهد ماند. البته بدي شرايط اين فرد هيچ گاه به اندازه ي كسي نيست كه در موقعيت بي حسي قرار دارد؛ اما به هر حال يك چنين فردي نيز مي تواند دليل بروز مشكل باشد و همانطور هم كه مي دانيد افرادي كه عصباني هستند به راحتي نمي توانند اوضاع و شرايط اطراف خود را به خوبي كنترل نمايند. مشخصات و نحوه ارتباط برقرار كردن اين افراد واقعاً جالب است. هر يك از اين افراد به طور خاصي سخن مي گويند و در برقراري ارتباط، اسلوب و شيوه ي مخصوص به خودشان را دارند. البته يك سطح منطقي حقيقي براي نحوه گفتگو و برقراري ارتباط هر يك از اين افراد وجود دارد. در حقيقت مي توان گفت كه ارتباط

تنگاتنگي ميان احساسات افراد و رفتار و گفته هايشان وجود دارد. به عبارت ديگر مي توان اظهار داشت كه هر شخصي يك سري رفتارهاي معين مربوط به شخصيت خودش را دارد كه هر يك از آنها را مي توان به يك درجه خاص در مقياس رواني فردي او ربط داد. برخي چيزها هستند كه براي آنها از اهميت بالايي برخوردار هستند و برخي ديگر از مسائل هستند كه در نظر آنها داراي هيچ گونه ارزشي نمي باشند. اگر اين توانايي را داشتيد كه مي توانستيد در داخل چشم هاي فردي كه در درجه بي حسي قرار گرفته، وارد شويد يك دنياي آبكي، كم مايه، اوهام آلود، واهي، مبهم را مشاهده مي كرديد. اگر مي توانسيد به داخل چشمان فردي كه هميشه خشمگين است نفوذ كنيد، با تهديدات متعددي مواجه ميشديد كه بيرحمانه سرتاسر وجودش را فراگرفته اند، اما اگر اين فرد در شرايطي روحي مناسبي قرار بگيرد باز هم احتمال عدم رويت اين تهديدات وحشيگرانه و طغيان كننده وجود دارد. و اما وجود كسي كه را كه آرامش فرا گرفته: همه چيز در وجودش روشن و شفاف است، همه ي خواست ها مستحكم تر شده و همه چيز به واقعيت نزديك تر شده و به عينيت مي رسند. مشاهده موارد بديهيمقياس سنجش رواني ابزاري كاملاً مناسب براي اندازه گيري و ارزش يابي خصوصيات و شخصيت افراد است؛ اما براي اينكه اين كار را به خوبي انجام دهيد، پيش از هر چيز بايد جايگاه فرد مورد نظر را بر روي اين مقياس مشخص كنيد.برخي از رفتارها و احساسات شديد هستند كه به راحتي مي توان آنها

را بر روي مقياس سنجش رواني برده و جايگاه آنها را تعيين نمود. فرض كنيد محسن وضعيت رواني درستي نداشته، يكمرتبه عصباني مي شود و يك كتاب را به سمت مريم پرتاب مي كند. مريم هم در اين لحظه ناراحت شده و زير گريه مي زند. خوب ساده است مي توان مقياس خشم را به محسن و ناراحتي را به مريم نسبت داد. اما هميشه شرايط به اين آساني نيست و نمي توان به راحتي واكنش هاي افراد را بر روي مقياس رواني انتقال داد. حال اين سوال پيش مي آيد كه چگونه مي توان حالت رواني طبيعي و متداول افراد را پيدا كرد؟ اين امر تا حدود زيادي بستگي به آموزش هاي اجتماعي و رويكردهاي گروهي دارد به همين دليل مقوله ي جديدي با نام "روان اجتماعي" به ميان مي آيد. روان اجتماعي نه دائمي است نه آني و در واقع نوعي بازتاب از تربيت و اسلوب اجتماعي اختيار شده از طرف فرد است كه به واسطه آن خود را در مقابل ديگران ابراز مي كند. شدت و قطعيت اين امر تا كجا گسترده شده؟ فردي را كه به طور كامل با او آشنا هستيد را انتخاب كنيد. موقعيت دائمي رواني او چيست؟ مقوله با نام "Obnosis" وجود دارد كه از عبارت "مشاهده موارد عيني" نشات مي گيرد. در عصر اخير توده ي بسيار كمي به اين مقوله توجه دارند. افسوس! چرا كه اين گزينه تنها راه مشاهده پيرامونمان است. با اين روش شما به هستي اجسام نگاه مي كنيد، به چيزي كه در واقع در آنجا وجود دارد. خوشبختانه اين حس ذاتي نيست

و بايد به مرور زمان آن را پرورش دهيد و از اطراف خود اطلاعات مربوط را جمع آوري نماييد.چگونه مي توايند افراد را آموزش دهيد كه اجسام را همانگونه كه هستند، مشاهده كنند؟ خوب مي توانيد چيزي را پيش روي فرد مورد نظر قرار دهيد و بعد هم از او بخواهيد تا به شما بگويد كه چه چيزي را مشاهده مي كند. افراد مي توانند اين كار را به صورت فردي يا به طور گروهي انجام دهند. مي توانيد يك شي يا موجود زنده را انتخاب كنيد و بعد بپرسيد كه ديگران چه مي بينند. به عنوان مثال در كلاسي كه به اين منظور برگزار شده بود، از يكي از شاگردان خواسته شد تا به جلوي كلاس بيايد و سپس از ساير بچه ها پرسيدند كه چه چيزي را مشاهده مي كنند. مربي در مقابل آنها مي ايستاد و مي پرسيد: "چه مي بينيد؟" اولين واكنش چيزي شبيه به اين مورد بود: "خوب من احساس مي كنم كه او تجربيات بسيار زيادي دارد."" جدي؟ آيا واقعاً مي تواني تجربيات او را ببيني؟ چه چيزي مي بيني؟" " خوب از روي چين و چروك هايي كه دور چشم ها و دهانش افتاده مي توان گفت كه او تجربيات زيادي را كسب كرده" "خوب دقيقاً چه چيزي را مشاهده مي كني؟""خوب الآن متوجه شدم، من چين و چروك هايي اطراف چشم و دهانش را مي بينم" "خوبه" مربي هيچ گونه پاسخي را كه به وضوح قابل رويت نباشد را نمي پذيرد. يكي ديگر از بچه مي گويد: "خوب من مي توانم ببينم كه او گوش دارد." "خوب

اما از آنجايي كه نشسته اي چگونه مي تواني تشخيص دهي و ببيني كه او داراي دو گوش است؟" " خوب نه، نمي شود" "خوب پس چه چيزي مي بيني؟" "خوب من گوش سمت چپ او را مي بينم" "خوبه!" هيچ گونه حدس و گمان و فرضيه اي پذيرفته نخواهد شد؛ "او پرستيژ خوبي گرفته" "پرستيژ خوب در مقايسه با چه چيزي؟" "خوب او خيلي صاف تر از همه افرادي كه تا كنون ديده ام ايستاده است" " آيا آن افراد ديگر الان اينجا هستند؟" "خوب نه ، اما ياد آنها در ذهن من هستند" "نه؛ نشد، پرستيژ خوب در مقايسه با چي؟ در مقايسه با چه چيزي كه مي تواني در حال حاضر ببيني؟" " خوب در مقايسه با شما، او كمي راست تر ايستاده اما شما قدري قوز كرده ايد." " در همين لحظه؟" "بله" "بسيار خوب" هدف از انجام يك چنين تمريني اين است دانش پژوهان به نقطه اي برسند كه زمانيكه به يك جسم و يا حتي انسان نگاه مي كنند، قيقاً همان چيزي را ببينند كه وجود دارد. نه كسري از چيزي كه ممكن است آنجا وجود داشته باشد. فقط بايد چيزي كه آنجا وجود دارد را ببينند، قابل رويت و واضح. كار ساده اي است اما نيازمند تلاش است. مقوله ي ديگري كه بد نيست در اين قسمت اشاره كوتاهي به آن داشته باشيم اين است كه شما مي توانيد اطلاعات جالبي را از روي حركات چشمي افراد در مورد حالت رواني مزمن آنها بدست آوريد. كسي كه هيچ حسي نسبت به زندگي ندارد، براي دقايق طولاني مي تواند

به يك جسم خيره شود و به طور ثابت آنرا نگاه كند؛ اما حقيقت اينجاست كه او قادر به مشاهده هيچ چيز نيست. او اصلاً متوجه نيست كه جسمي در پيش رويش قرار گرفته است. اگر شما يك جسم سنگين را روي سرش بيندازيد، باز هم نقطه تمركز چشم هايش تغيير نكرده و در همان حالت اوليه باقي خواهد ماند.زمانيكه فرد در حالت غم و اندوه قرار گرفته باشد، حالت افسردگي به او غلبه كرده و نگاهش "سر بزير" مي شود. معمولاً اين افراد نگاه خود را بر روي زمين و يا تكه آشغالي كه ممكن است بر روي زمين افتاده باشد، معطوف مي كنند. زماني هم كه احساس فرد تبديل به ترس مي شود، بازهم قدري حالت پايين را دارد، اما گاه و بي گاه نگاه او به اين طرف و آنطرف نيز متمايل مي شود.در نقطه ترس، يك مشخصه بارز اين است كه شخص نمي تواند مستقيماً به چهره شما نگاه كند. او با شما صحبت مي كند اما مركز تمركز چشم هايش صورت شما نيست. ممكن است پاهايتان را نگاه كند -براي مدت زمان بسيار كوتاهي- سپس سرتان را نگاه كند (شايد شما تصور كنيد كه يك هواپيما در حال رد شدن از بالاي سرتان است) اما مجدداً نگاهش را از روي سرتان بر داشته و به شانه هايتان خيره مي شود. البته همه اين تك نگاه ها در يك چشم به هم زدن انجام خواهند گرفت. در يك مدت زمان بسيار كوتاه او به همه جا نگاه مي كند الا به شما. طرز حركت چشم هاي افراد مي تواند به شما

كمك كند كه وضعيت رواني اش را بر روي مقياس سنجش رواني معين نماييد. حال نوبت به خشم و عصبانيت مي رسد. در اين حالت فرد به صورت خودآگاه، نگاهش را از شما مي گيرد. او به هيچ وجه به شما نگاه نمي كند و اين كار را كاملاً به طور عمدي انجام مي دهد. او مي خواهد به صورت آشكارا به شما تفهيم كند كه جاي هيچ گونه بحث و گفتگويي وجود ندارد و ارتباط به پايان رسيده. اگر هم در موارد خشونت كمتر گاهي نگاهي به شما بيندازد، به عنوان يك نشانه به شما نگاه مي كند و صرفاً قصد دارد به شما هشدار دهد كه در معرض خطر هستيد.زماني كه احساس ملال و خستگي به شما دست مي دهد، باز هم چشمانتان سرگردان هستند و به اين طرف و آن طرف نگاه مي كنيد، البته نه به شدت و سرعتي كه در مرحله ترس به آن اشاره شد. همچنين از نگاه كردن به طور مستقيم در چشم هاي طرف مقابل نيز هيچ ابايي وجود ندارد. طرف مقابل هم جزء يكي از هزاران چيزي قلمداد مي شود كه فرد به آنها نگاه مي اندازد. اگر با اطلاعاتي در اين زمينه آشنا بشويد و در تشخيص چهره ها و عواطفي كه در آنها رخنه كرده، مهارت پيدا كنيد، به راحتي قادر خواهيد بود كه حالت رواني همه افراد را بر روي مقياس سنجش رواني معين نماييد. البته معمولاً كسي كه تمايل به انجام چنين كاري دارد بايد يك سري پرسش هاي كلاسه شده را در ذهن داشته باشد و همچنين يك برگ كاغذ نيز

تهيه كرده و پاسخ هايي را كه بدست مي آورد را جمع آوري نمايد. چنين فردي بايد به خوبي متوجه باشد كه تنها دليلي كه او از اطرافيان خود سوال مي كند اين است كه قصد دارد موقعيت آنها را بر روي مقياس مورد نظر تعيين كند. سوال هاي او بايد پرسش هاي سنجيده اي باشند كه از طريق اطلاعات آماري و اجتماعي بدست آمده اند. مطرح كردن اين سوالات به او كمك مي كند تا توانايي تعيين حالت رواني آني و يا ثابت و دائمي افراد را پيدا كند. در اين قسمت چند نمونه ذكر شده پرسش هايي كه براي نجام اين تمرين مي توان مطرح نمود: "بارزترين چيزي كه در من مي بيني چيست؟" "آخرين مرتبه اي كه موهايت را كوتاه كردي، چه زماني بود؟""آيا تصور ميكني كه مردم در حال حاضر به اندازه 50 سال پيش كار مي كنند؟" در ابتدا ممكن است فرد تصور كند كه مورد مصاحبه قرار مي گيرد. درصد بسيار زيادي از موارد مورد بررسي اعلام كرده اند كه از پاسخگويي به پرسش ها لذت برده و آن را كار جالبي تلقي مي كنند؛ كسي كه تصميم به انجام يك چنين كاري مي گيرد، مي بايست به اين مورد توجه داشته باشد: "حداقل بايد با 15 نفر مصاحبه كنيد. 5 نفر اول را مطابق با همان حالت رواني طبيعي نمره دهيد، 5 نفر را زير حالت رواني طبيعي و 5 نفر را بالاتر از حالت رواني طبيعي."حال هدف از انجام يك چنين كاري چيست؟ تمايل به برقراري ارتباط با هر كس تنها به يك دليل. براي شروع ممكن

است افراد قدري گزينشي موارد مورد بررسي خود را انتخاب كنند. به عنوان مثال فقط پيرزن ها، يا افراد كه اصلاً عصباني به نظر نمي رسند، يا افرادي كه تميز به نظر مي رسند؛ اما به تدريج با هر كسي كه برخورد كنند مي توانند پرسش و پاسخ خود را شروع كنند، حتي كسي كه به نظر مي رسد جذام دارد و يا حتي مسلح است. توانايي اين افراد در مواجهه با انسان هاي مختلف تا حد بسيار زيادي افزايش پيدا مي كند و به هر فرد تنها به عنوان يك سوژه براي صحبت كردن نگاه مي كنيد. ديگر هدفتان اين مي شود كه تنها جايگاه افراد را بر روي مقياس نواخت سنجي معين كنيد و اين كار را بدون وجود هيچ گونه تعلل و يا تبصره و قانوني انجام خواهيد داد. پس از مدتي شما اين مهارت را پيدا مي كنيد كه هر كسي را كه بخواهيد بر روي مقياس برده و درجه كاملاً منطقي و متقاعد كننده اي نيز به آنها بدهيد. شما قادر خواهيد بود كه اين كار را تحت هر گونه شرايطي انجام دهيد. اين كار خيلي مفيد و در عين حال جذاب مي باشد. توانايي تشخيص حالت رواني طبيعي افراد در يك نگاه، و درك حال و هواي دائمي آنها مزاياي بسيار زيادي در طرز برخورد شما با آنها به شما مي دهد. اين امر مهارتي را به شما مي دهد كه ارزش وقت گذاشتن و صرف انرژي و تلاش كردن را دارد .

روانشناسي درك و پيش بيني واكنشهاي افراد

تا كنون چند مرتبه اتفاق افتاده كه اين جمله را شنيده

باشيد: "من نمي توانم او را درك كنم؟" گاهي اوقات به نظر مي رسد كه همه ما تصور مي كنيم كه افراد مجازند تا در برابرمان رفتارهاي غير منطقي و پيش بيني نشده اي را به نمايش بگذارند و عده ي بسيار زيادي نيز بر اين باورند كه هيچ اشكالي ندارد كه اطلاعي از عملكرد رفتاري طرف مقابل نداشته باشند. حقيقت اينجاست كه هيچ گاه يك شيوه ي كاربردي دقيق براي پيش بيني رفتارهاي انسان وجود نداشته است - البته تا كنون.ل. ران هوبارد تكنيكي را ايجاد كرده كه در مورد كليه ي انسان ها كاربرد دارد و هيچ استثنايي هم در آن وجود ندارد.از طريق پايگاه داده اي كه او ايجاد مي كند به طور دقيق مي توان كليه ي رفتارهاي انسان هاي مختلف را پيش بيني كرده و در مورد واكنش هايي كه ممكن است يك زوج، شركاي كاري، كارمند و كارفرما، و يا دو دوست در مقابل هم انجام دهند نظر داد و كليه ي واكنش هايشان را به وضوح پيش بيني نمود. با اين آگاهي شما مي توانيد در صورت تمايل با آنها ارتباط برقرار كنيد و يا از انجام چنين كاري خودداري نماييد. با اتكا به اين تكنيك كليه ريسك هايي كه در تعاملات اجتماعي احتمال وقوع آنها وجود دارد، به پايين ترين ميزان خود كاهش پيدا مي كنند و يا به طور كلي ملغي مي شوند. شما قادر خواهيد بود به طور لغزش ناپذيري كنش ها و واكنش هاي افراد را پيش بيني نماييد. با استفاده از اطلاعاتي كه در اين مقاله در اختيار شما قرار مي دهيم، مطمئن

باشيد كه كليه روابطتتان از هر نظر پوياتر، پربارتر، و زيباتر خواهند شد. به خوبي مي توانيد تشخيص دهيد كه با چه كسي مي توانيد ارتباط برقرار كنيد، و بايد از برقراري ارتباط با چه افرادي پرهيز نماييد. حتي اين توانايي را نيز پيدا مي كنيد كه به ديگران هشدار دهيد تا از قرار گرفتن در روابطي كه برايشان مناسب نيست، جداً خودداري نمايند. با اتكا به اين تكنيك به راحتي قادر خواهيد بود تا پيش بيني كنيد كه افراد چگونه برخوردي را در شرايط مختلف از خود نشان مي دهند. شما مي توانيد اين كار را در هر مورد و در همه موارد انجام دهيد. روان سنج - يك ابزار حياتي كه در تمام جنبه هاي زندگي افراد نقش ايفا مي كند، مقياسي است كه نشان دهنده حال و هواي پي در پي و متناوبي است كه يك فرد مي تواند در عرصه هاي مختلف زندگي خود تجربه كند. منظور از "روان" موقعيت احساسي فرد است. احساساتي نظير ترس، خشم، غم، اشتياق، و ساير احساساتي است كه در افراد مختلف بروز كرده و بر روي اين مقياس بازتاب داده مي شوند.استفاده ماهرانه و كاربردي از اين مقياس، شما را قادر مي سازد كه اولاً رفتار هاي ديگران را در به درستي متوجه شده و سپس عكس العمل هاي آتي او را نيز پيش بيني نماييد. اين مقياس حركت نزولي احساسي افراد را از زماني كه در هشياري كامل به سر ميبرند تا وقتي كه به حالت نيمه آگاه مي رسند و نهايتاً مرگ را تجربه مي نمايند، مشخص مي كند. با در نظر گرفتن

تمامي محاسباتي كه در مورد انرژي موجود در زندگي و تست كردن آن وجود دارد، مي توان ادعا كرد كه اين مقياس قادر است كليه رفتارهاي انساني را حتي زماني كه علائم حياتي به پايين ترين ميزان خود كاهش پيدا كرده و فرد رو به مرگ است را پيش بيني كند.كليه اين سطوح رواني در همه افراد وجود دارد و تمام انسان ها آنها را به طرق متفاوت تجربه مي كنند. زماني كه يك انسان به نقطه مرگ خود نزديك مي شود، مي توان اظهار داشت كه فرد در نوعي بي علاقگي مزمن قرار مي گيرد و رفتارهاي مشخصي را از خود بروز ميدهد، كه در مقياس روان سنجي عدد 05/0 را به آن اختصاص مي دهند. زمانيكه فرد غمگين بوده و ناراحت اجسام و افرادي است كه آنها را از دست داده او غمگين است. اين قبيل افراد در خيلي از مواقع رفتارهاي مشابهي را از خود بروز ميدهند. مقياس اين موقيعيت احساسي 5/0 مي باشد. زمانيكه فرد بيش از اندازه غمگين نيست و به اين نتيجه رسيده ه كه به هر حال از دست دادن اطرافيان يك امر كاملاً طبيعي و در عين حال قريب الوقوع است، مي توان گفت كه احساسي مشابه ترس را تجربه مي كند كه با رقم 0/1 بر روي اين مقياس تميز داده مي شود. افرادي هم كه در برابر چيزهايي كه از دست داده اند دست به مبارزه مي زنند، در شرايط روحي قرار مي گيرند كه به راحتي مي توان خشم را به آنها نسبت داد. بازتاب اين حس بر روي مقياس مورد نظر رقمي برابر

با 5/1 مي باشد. فردي هم كه به درستي نمي داند كه ممكن است يكي از نزديكانش را از دست بدهد يا نه، در حالت ستيزه جويي و خصومت با دنيا به سر مي برد و نوعي حس ناسازگاري و مخالفت و دشمني را تجربه مي كند. رقم مورد نظر 0/2 است. وراي حس ستيزه جويي حسي است كه فرد نه آنقدر خوشحال است كه مشتاق به رسيدن به چيزي باشد و نه آنقدر ناراحت و پشيمان است كه بخواهد با چيزي مخالف كرده و خود را از آن دور نمايد. اين فرد حس ملال و خستگي را تجربه مي كند. رقم مورد نظر 5/2 مي باشد. عدد 0/3 نيز به احساسي اطلاق مي شود كه فرد رفتارهاي محتاطانه از خود بروز ميدهد و با هشياري و احتياط كامل قصد رسيدن به اهدافش را دارد. عدد 0/4 معين مي كند كه فرد خوشحال، مشتاق و شاداب و سرزنده است. البته تعداد بسيار كمي از افراد هستند كه به طور طبيعي در رده اخير قرار مي گيرند. جمع كل خصوصيات اكثريت قريب به اتفاق افراد در شرايط مختلف رقمي نزديك به 8/2 مي باشد. به هرحال همه ي شما چنين احساساتي را به صورت عملي و كاربردي در زندگي خود تجربه كرده ايد. به عنوان مثال آيا كودكي را مشاهده كرده ايد كه براي رسيدن به يك سكه چه تلاشي مي كند؟ در ابتدا او خوشحال است، و تنها يك سكه مي خواهد. اگر با عدم پذيرش خواسته اش مواجه شود، دليل اين عدم پذيرش را خواستار مي شود. اگر در انجام اين كار شكست بخورد

و بيش از اندازه هم به دريافت آن نيازي نداشته باشد، خسته شده، حوصله اش سر مي رود و مي رود دنبال كار خودش؛ اما اگر بيش از اندازه به آن احتياج داشته باشد، رفتارهاي خصومت آميز از خود بروز مي دهد و دست به ستيزه جويي مي زند. پس از شكست به اين فكر فرو مي رود كه چرا محتاج يك سكه است، بعد غمگين مي شود و اگر باز هم از دادن سكه به او خودداري نماييد، نوعي حس بي علاقگي به او دست مي دهد و ديگر تمايلي به گرفتن سكه ندارد. حس بي ميلي در واقع به عنوان نوعي واكنش به منظور خنثي سازي تمايلات دروني قلمداد مي شود. كودكي كه خطري او را تهديد مي كند نيز به ترتيب از پله هاي مقياس روان سنج پايين مي آيد. در ابتدا او نمي داند كه خطري او را تهديد مي كند و كاملاً شاد و خوشحال است. سپس كودك خطر را - اجازه دهيد بگوييم كه خطر به صورت نزديك شدن يك سگ به او ايجاد مي شود- مشاهده مي كند، اما هنوز مطمئن نيست كه خطر متوجه اوست و به كارهاي خودش ادامه مي دهد. اسباب بازي هايش او را قدري "خسته" مي كنند، اما بازهم قدري بيمناك است و مطمئن نيست. سپس سگ به او نزديك تر مي شود.كودك اظهار تنفر كرده و قدري خصومت و دشمني از خود نشان مي دهد. سگ بازهم به او نزديك تر مي شود. كودك قدري ناراحت شده و تلاش مي كند كه به سگ آسيب وارد سازد. سگ به او نزديك تر

شده و تهديد بيشتري را به او وارد مي سازد. كودك در اين مرحله مي ترسد، ترس بي فايده است، كودك شروع به گريه كردن مي نمايد. اگر سگ بارهم از تهديد او دست بر ندارد، كودك به مرحله بي ميلي رسيده و منتظر مي نشيند تا سگ او را گاز بگيردهمه افراد از نظر مقياس هاي رواني داراي نوعي روان ثابت و يا هميشگي هستند. جايگاه افراد در طول زماني كه به موفقيت و يا شكست مي رسند، بر روي مقياس روان سنج بالا و پايين مي شود. بيشترين تلاش پژوهشگران بر اين است كه رفتارهاي انسان ها را بر روي مقياس روان سنج ببرند. محققان بر اين باورند كه اگر دسترسي فرد به اشياء، حيوانات، و افرادي كه به او كمك كرده اند تا كيفيت زندگي خود را بهبود بخشد، كاهش پيدا كند، اين امر سبب مي شود كه ارقام موجود بر روي مقايس روان سنج، افت پيدا كند و شاهد سير نزولي آن باشيم.همچنين اگر فرد احساس كند كه اشياء، حيوانات، و افرادي كه موقعيت حيات او را به خطر انداخته و زندگي اش را متزلزل مي سازند، به او نزديك شوند باز هم در روند مقياس هاي رواني او شاهد سير نزولي خواهيم بود. بايد توجه داشت كه اين مقياس را مي توان از دو جنبه مورد بحث و بررسي قرار داد: يكي از منظر واكنش هاي آني افراد و ديگري از لحاظ واكنش هاي مداوم و ثابت آنها. به اين معنا كه ممكن است حال و هواي رواني يك فرد در عرض 10 دقيقه به پايين ترين درجه مقياس نزول

پيدا كند؛ اين مورد در گروه واكنش هاي آني طبقه بندي مي شود. در عين حال اين امكان وجود دارد كه فرد ديگري براي مدت زماني قريب به 10 سال در پايين ترين درجه از مقياس رواني باقي مانده و به هيچ وجه حالت رواني او حتي به يك پله بالاتر نيز صعود نكند؛ اين مورد در گروه واكنش هاي مداوم و ثابت جاي مي گيرد. فردي كه در زندگي خود شكست هاي بسيار زيادي را تجربه كرده باشد، درد و رنج هاي بسيار زيادي بر او متحمل شده باشد، به صورت تثبيت شده در درجه هاي پايين مقياس باقي خواهد ماند و مي توان گفت كه شرايط عادي او يك رقم پايين در مقياس روان سنجي خواهد بود و اگر هم گاهي تنها با نواسانات نا محسوسي مواجه شود، بازهم به سرجاي خود بازگشته و در همان رده باقي خواهد ماند. همچنين نبايد فراموش كرد كه رفتارهاي عمومي و متداول او نيز حول محور همان مقياس خواهد چرخيد.فرض كنيد يك حادثه غم انگيز براي كودكي اتفاق مي افتد. اين حادثه او را براي مدت زمان كوتاهي به غم و اندوه فرو مي برد و موقعيت رواني او بر روي مقياس به درجه 5/0 مي رسد. اين امر كاملاً طبيعي است اما از سوي ديگر فردي كه كلاً درجه ثابت پاييني را در مقياس رواني به خود اختصاص مي دهد، به صورت مداوم در برابر كليه ي وقايعي كه در زندگي اش رخ مي دهد، همان حس غم و اندوه را بروز داده و هميشه حول درجه 5/0 به سر مي برد. رفتارهاي انسان ها

را مي توان به دو گروه تقسيم كرد: رفتار هاي آني و رفتار هاي ثابت و دائميمقياس رواني از هر نظر كامل مي باشد. اولين درجه اين مقياس از احساسي زير بي علاقگي شروع مي شود. به عبارت ديگر مربوط به زماني مي شود كه فرد هيچ گونه احساسي را نسبت به چيزي كه در پيش رويش قرار دارد، احساس نمي كند. يك نمونه از اين احساس بر مي گردد به حس افراد در مورد بمب اتمي. بمب اتمي مقوله اي است كه افراد بايد اهميت بسيار زيادي به آن بدهند اما از آنجايي كه از كنترل آنها خارج است و مي تواند به راحتي به زندگي آنها پايان بخشد، حسي فروي بي علاقگي نسبت به آن دارند. آنها در حقيقت اصلاً احساس نمي كنند كه اين مسئله مي تواند به عنوان يك مشكل بزرگ براي آنها محسوب شود. احساس بي علاقگي نسبت به مقوله بمب اتمي يك درجه بالاتر از نداشتن هيچ احساسي نسبت به آن است. به عبارت ديگر مي توان اظهار داشت كه بيشتر افراد در مورد مسائلي كه بايد اهميت ويژه اي به آن بدهند اما از كنترل و اراده شان خارج است، معمولاً احساسي زير بي علاقگي از خود نشان مي دهند. اين نقطه دقيقاً همان جايي است كه مقياس رواني شروع مي شود، كه به آن صفر مطلق اطلاق مي شود. البته بايد توجه داشت كه اين درجه با درجه مرگ واقعي فاصله بسيار زيادي دارد. براي رسيدن به درجه هاي بالاتر فرد بايد سطوحي به اين شرح را به ترتيب طي نمايد: عدم وجود هر گونه احساس=مرگ ذهني،

بي علاقگي، غم، ترس، خشم، دشمني، ملال و خستگي، اشتياق و آرامش. البته ميان هر يك از اين درجات اصلي، احساسات فرعي ديگري نيز دخيل هستند، اما به صورت كلي مي توان يك چنين چهارچوبي را براي آن در نظر گرفت. زمانيكه يك فرد در مرحله بي علاقگي به سر مي برد، اگر حالت رواني او بهبود پيدا كند، حس غم در او پديدار مي شود. فردي كه غمگين است با يك درجه ارتقا مي تواند ترس را تجربه كند، فردي كه مي ترسد با يك درجه ارتقا مي تواند خشم را تجربه نمايد. فردي كه خشمگين است با يك پله ترقي مي تواند خصومت و دشمني را احساس كند. فردي كه ستيزه جويي و دشمني مي كند با يك درجه ارتقا مي تواند ملال و خستگي را جايگزين دشمني كند. ملال و خستگي نيز با يك درجه افزايش مي تواند اشتياق را در فرد ايجاد نمايد. زماني هم كه يك فرد مشتاق، يك درجه بالاتر رود ميتواند به آرامش دست پيدا كند. در حقيقت درجه ي زير بي علاقگي آنقدر پايين است كه هيچ گونه وابستگي، احساس، مشكل، و عقوبتي در آن وجود ندارد و اصطلاحاً ذهن از همه چيز خالي است و در مقابل چيزهايي كه به طور جدي مهم هستند، نمي تواند هيچ گونه واكنشي از خود نشان دهد. خصوصيات موجود بر روي مقياس روانينخستين محدوده، نقطه اي است كه در آن هيچ گونه درد، علاقه، و هيچ چيز ديگري كه براي فرد مهم باشد، احساس نمي شود؛ اما بايد آگاه بود كه در اين نقطه خطرات زيادي متوجه فرد مي شود.

به اين خاطر كه او تحت شرايطي نيست كه بتواند به درستي در برابر محرك هاي خارجي عكس العمل نشان دهد و بدون اينكه خودش متوجه باشد، همه چيز را از دست مي دهد. به عنون مثال كارگرهايي كه در شرايط بسيار دشواري به سر مي برند، ممكن است هيچ گونه احساس درد و رنجي نداشته باشند. اين افراد داراي حسي در زير بي علاقگي هستند. به عنوان مثال اگر دستشان را ببرند، گويي كه هيچ اتفاقي روي نداده است، مجدداً بر سر كار خود باز مي گردند و به كارهاي روزانه شان ادامه مي دهند. پرستاران و پزشكان گاهي اوقات تعجب مي كنند كه چرا برخي از كارگرها براي سلامت خود هيچ گونه ارزشي قائل نيستند. برخي از كارگرها فقط در اين فكر هستند كه بايد خرج و مخارج زندگي خود را تامين كنند و ديگر براي خواست ها و نيازهاي خودشان هيچ گونه ارزش و اهميتي قائل نمي شوند. اگر يك چنين فردي پشت جرثقيل نشسته باشد و ناگهان اتفاقي روي دهد كه بار بلند شده توسط جرثقيل تعادل خود را از دست بدهد و اين امكان وجود داشته باشد كه بر روي گروهي از افراد بيفتد، اين فرد هيچ نگراني از خود بروز نمي دهد و هيچ كاري نمي كند كه از وقوع اين حادثه جلوگيري نمايد. به عبارت ديگر مي توان گفت كه او يك قاتل بالقوه است. او نمي تواند جلوي وقوع چيزي را بگيرد، او نمي تواند چيزي را تغيير دهد، و نمي تواند شروع كننده واكنشي باشد. شايد به ظاهر مشغول انجام دادن وظايفش باشد، اما در زمان

بروز حادثه قادر به انجام هيچ گونه عكس العملي نبوده و منجر به بروز سانحه مي شود. در اكثر حوادثي كه در كارخانه ها و مراكز صنعتي به وقوع مي پيوندد، دليل ايجاد حادثه، وجود يك چنين افرادي است. زمانيكه اشتباهاتي در ادارجات رخ مي دهد كه ميليون ها تومان به سازمان لطمه وارد مي سازد، همه ي اين مسائل به دليل وجود يك چنين افرادي رخ مي دهند. بنابراين به هيچ وجه نبايد تصور كنيد كه شرايطي كه فرد در آن بي حس بوده، درد و رنج را تميز نمي دهد و هيچ گونه احساسي را پذيرا نيست، مي تواند به نفع اطرافيان باشد. اينطور نيست. فردي كه در يك چنين شرايطي قرار مي گيرد، نمي تواند وقايع اطراف خود را كنترل كند. در واقع مي توان گفت كه تمام وجودش به اندازه كافي در امور دخيل نيستند كه بتواند به طور اصولي محرك هاي خارجي را مهار كند. عكس العمل هاي اينگونه افراد معمولاً عجيب بوده و تا حدي غير قابل پيش بيني مي باشند.گروه ديگري از افراد نيز هستند كه در سطح بي علاقگي به سر مي برند. اين سطح به اندازه خود خطرناك مي باشد، اما به هر حال فرد توانايي ابراز بي علاقگي خود را دارد. انتظار مي رود كه خود فرد احساساتش را بروز دهد. اين امكان وجود دارد كه فرد به صورت مزمن دچار غم، ترس، خشم، خصومت، ملال قرار بگيرد و يا صرفاً مشتاق باشد؛ اما اگر فرد خود را قادر به انجام كارهايي كه در ذهن دارد، ببيند، نوعي آرامش دائمي همراه با او خواهد بود.

در كنار اين آرامش او مي تواند احساسات ديگر خود را نيز بروز دهد. البته شايد چندان درست نباشد كه انتظار داشته باشيم فرد در همه مواقع احساس آرامش داشته باشد. اگر فرد در شرايطي قرار بگيرد كه لازم باشد گريه كند، اما توانايي گريه كردن را نداشته باشد، نمي توان گفت كه او از نظر مقياس هاي رواني در موقعيت مطلوبي قرار دارد. اغلب مقوله آرامش و بي احساسي با يكديگر اشتباه گرفته مي شوند. البته اگر قدري دقيق تر شويم، به راحتي قادر به تشخيص اين دو سطح از يكديگر خواهيم بود. يك نگاه گذرا به شرايط فيزيكي فرد كافي است تا به ما نشان دهد كه در چه وضعيتي قرار گرفته است. افرادي كه در درجه بي حسي هستند به نوعي، بيمار قلمداد مي شوند. در هر يك از اين سطوح كه ما احساسات مختلفي را تجربه مي كنيم، يك فاكتور ارتباطي نيز وجود دارد. در مرحله بي حسي مي توان گفت كه فرد به هيچ وجه، هيچ گونه ارتباطي برقرار نمي كند. به نظر مي رسد كه اصلاً فرد آنجا نيست و كمتر اتفاق مي افتد كه در مورد مسائل مختلف صحبت كرده و از خود واكنش نشان دهد. حتي گاهي اوقات كه ارتباط برقارمي كند، نحوه انجام اين كار به نظر اطرافيان كاملاً عجيب است. اين قبيل افراد كارهاي نادرست را در زمان هاي نادرست انجام مي دهند. به عبارت ديگر مي توان گفت زمانيكه افراد در هر يك از دره هاي مقياس رواني قرار بگيرند از قبيل: بي حسي، بي علاقگي، غم، ترس، خشم، خصومت، ملال، اشتياق، و آرامش

به طور خاصي ضحبت كرده و ارتباط برقرار مي كنند. مثلاً فردي كه هميشه در مورد چيزي عصباني است، هميشه در همان وضعيت خشم و خشونت باقي خواهد ماند. البته بدي شرايط اين فرد هيچ گاه به اندازه ي كسي نيست كه در موقعيت بي حسي قرار دارد؛ اما به هر حال يك چنين فردي نيز مي تواند دليل بروز مشكل باشد و همانطور هم كه مي دانيد افرادي كه عصباني هستند به راحتي نمي توانند اوضاع و شرايط اطراف خود را به خوبي كنترل نمايند. مشخصات و نحوه ارتباط برقرار كردن اين افراد واقعاً جالب است. هر يك از اين افراد به طور خاصي سخن مي گويند و در برقراري ارتباط، اسلوب و شيوه ي مخصوص به خودشان را دارند. البته يك سطح منطقي حقيقي براي نحوه گفتگو و برقراري ارتباط هر يك از اين افراد وجود دارد. در حقيقت مي توان گفت كه ارتباط تنگاتنگي ميان احساسات افراد و رفتار و گفته هايشان وجود دارد. به عبارت ديگر مي توان اظهار داشت كه هر شخصي يك سري رفتارهاي معين مربوط به شخصيت خودش را دارد كه هر يك از آنها را مي توان به يك درجه خاص در مقياس رواني فردي او ربط داد. برخي چيزها هستند كه براي آنها از اهميت بالايي برخوردار هستند و برخي ديگر از مسائل هستند كه در نظر آنها داراي هيچ گونه ارزشي نمي باشند. اگر اين توانايي را داشتيد كه مي توانستيد در داخل چشم هاي فردي كه در درجه بي حسي قرار گرفته، وارد شويد يك دنياي آبكي، كم مايه، اوهام آلود، واهي، مبهم را

مشاهده مي كرديد. اگر مي توانسيد به داخل چشمان فردي كه هميشه خشمگين است نفوذ كنيد، با تهديدات متعددي مواجه ميشديد كه بيرحمانه سرتاسر وجودش را فراگرفته اند، اما اگر اين فرد در شرايطي روحي مناسبي قرار بگيرد باز هم احتمال عدم رويت اين تهديدات وحشيگرانه و طغيان كننده وجود دارد. و اما وجود كسي كه را كه آرامش فرا گرفته: همه چيز در وجودش روشن و شفاف است، همه ي خواست ها مستحكم تر شده و همه چيز به واقعيت نزديك تر شده و به عينيت مي رسند. مشاهده موارد بديهيمقياس سنجش رواني ابزاري كاملاً مناسب براي اندازه گيري و ارزش يابي خصوصيات و شخصيت افراد است؛ اما براي اينكه اين كار را به خوبي انجام دهيد، پيش از هر چيز بايد جايگاه فرد مورد نظر را بر روي اين مقياس مشخص كنيد.برخي از رفتارها و احساسات شديد هستند كه به راحتي مي توان آنها را بر روي مقياس سنجش رواني برده و جايگاه آنها را تعيين نمود. فرض كنيد محسن وضعيت رواني درستي نداشته، يكمرتبه عصباني مي شود و يك كتاب را به سمت مريم پرتاب مي كند. مريم هم در اين لحظه ناراحت شده و زير گريه مي زند. خوب ساده است مي توان مقياس خشم را به محسن و ناراحتي را به مريم نسبت داد. اما هميشه شرايط به اين آساني نيست و نمي توان به راحتي واكنش هاي افراد را بر روي مقياس رواني انتقال داد. حال اين سوال پيش مي آيد كه چگونه مي توان حالت رواني طبيعي و متداول افراد را پيدا كرد؟ اين امر تا حدود زيادي

بستگي به آموزش هاي اجتماعي و رويكردهاي گروهي دارد به همين دليل مقوله ي جديدي با نام "روان اجتماعي" به ميان مي آيد. روان اجتماعي نه دائمي است نه آني و در واقع نوعي بازتاب از تربيت و اسلوب اجتماعي اختيار شده از طرف فرد است كه به واسطه آن خود را در مقابل ديگران ابراز مي كند. شدت و قطعيت اين امر تا كجا گسترده شده؟ فردي را كه به طور كامل با او آشنا هستيد را انتخاب كنيد. موقعيت دائمي رواني او چيست؟ مقوله با نام "Obnosis" وجود دارد كه از عبارت "مشاهده موارد عيني" نشات مي گيرد. در عصر اخير توده ي بسيار كمي به اين مقوله توجه دارند. افسوس! چرا كه اين گزينه تنها راه مشاهده پيرامونمان است. با اين روش شما به هستي اجسام نگاه مي كنيد، به چيزي كه در واقع در آنجا وجود دارد. خوشبختانه اين حس ذاتي نيست و بايد به مرور زمان آن را پرورش دهيد و از اطراف خود اطلاعات مربوط را جمع آوري نماييد.چگونه مي توايند افراد را آموزش دهيد كه اجسام را همانگونه كه هستند، مشاهده كنند؟ خوب مي توانيد چيزي را پيش روي فرد مورد نظر قرار دهيد و بعد هم از او بخواهيد تا به شما بگويد كه چه چيزي را مشاهده مي كند. افراد مي توانند اين كار را به صورت فردي يا به طور گروهي انجام دهند. مي توانيد يك شي يا موجود زنده را انتخاب كنيد و بعد بپرسيد كه ديگران چه مي بينند. به عنوان مثال در كلاسي كه به اين منظور برگزار شده بود، از يكي

از شاگردان خواسته شد تا به جلوي كلاس بيايد و سپس از ساير بچه ها پرسيدند كه چه چيزي را مشاهده مي كنند. مربي در مقابل آنها مي ايستاد و مي پرسيد: "چه مي بينيد؟" اولين واكنش چيزي شبيه به اين مورد بود: "خوب من احساس مي كنم كه او تجربيات بسيار زيادي دارد."" جدي؟ آيا واقعاً مي تواني تجربيات او را ببيني؟ چه چيزي مي بيني؟" " خوب از روي چين و چروك هايي كه دور چشم ها و دهانش افتاده مي توان گفت كه او تجربيات زيادي را كسب كرده" "خوب دقيقاً چه چيزي را مشاهده مي كني؟""خوب الآن متوجه شدم، من چين و چروك هايي اطراف چشم و دهانش را مي بينم" "خوبه" مربي هيچ گونه پاسخي را كه به وضوح قابل رويت نباشد را نمي پذيرد. يكي ديگر از بچه مي گويد: "خوب من مي توانم ببينم كه او گوش دارد." "خوب اما از آنجايي كه نشسته اي چگونه مي تواني تشخيص دهي و ببيني كه او داراي دو گوش است؟" " خوب نه، نمي شود" "خوب پس چه چيزي مي بيني؟" "خوب من گوش سمت چپ او را مي بينم" "خوبه!" هيچ گونه حدس و گمان و فرضيه اي پذيرفته نخواهد شد؛ "او پرستيژ خوبي گرفته" "پرستيژ خوب در مقايسه با چه چيزي؟" "خوب او خيلي صاف تر از همه افرادي كه تا كنون ديده ام ايستاده است" " آيا آن افراد ديگر الان اينجا هستند؟" "خوب نه ، اما ياد آنها در ذهن من هستند" "نه؛ نشد، پرستيژ خوب در مقايسه با چي؟ در مقايسه با چه چيزي كه

مي تواني در حال حاضر ببيني؟" " خوب در مقايسه با شما، او كمي راست تر ايستاده اما شما قدري قوز كرده ايد." " در همين لحظه؟" "بله" "بسيار خوب" هدف از انجام يك چنين تمريني اين است دانش پژوهان به نقطه اي برسند كه زمانيكه به يك جسم و يا حتي انسان نگاه مي كنند، قيقاً همان چيزي را ببينند كه وجود دارد. نه كسري از چيزي كه ممكن است آنجا وجود داشته باشد. فقط بايد چيزي كه آنجا وجود دارد را ببينند، قابل رويت و واضح. كار ساده اي است اما نيازمند تلاش است. مقوله ي ديگري كه بد نيست در اين قسمت اشاره كوتاهي به آن داشته باشيم اين است كه شما مي توانيد اطلاعات جالبي را از روي حركات چشمي افراد در مورد حالت رواني مزمن آنها بدست آوريد. كسي كه هيچ حسي نسبت به زندگي ندارد، براي دقايق طولاني مي تواند به يك جسم خيره شود و به طور ثابت آنرا نگاه كند؛ اما حقيقت اينجاست كه او قادر به مشاهده هيچ چيز نيست. او اصلاً متوجه نيست كه جسمي در پيش رويش قرار گرفته است. اگر شما يك جسم سنگين را روي سرش بيندازيد، باز هم نقطه تمركز چشم هايش تغيير نكرده و در همان حالت اوليه باقي خواهد ماند.زمانيكه فرد در حالت غم و اندوه قرار گرفته باشد، حالت افسردگي به او غلبه كرده و نگاهش "سر بزير" مي شود. معمولاً اين افراد نگاه خود را بر روي زمين و يا تكه آشغالي كه ممكن است بر روي زمين افتاده باشد، معطوف مي كنند. زماني هم كه احساس

فرد تبديل به ترس مي شود، بازهم قدري حالت پايين را دارد، اما گاه و بي گاه نگاه او به اين طرف و آنطرف نيز متمايل مي شود.در نقطه ترس، يك مشخصه بارز اين است كه شخص نمي تواند مستقيماً به چهره شما نگاه كند. او با شما صحبت مي كند اما مركز تمركز چشم هايش صورت شما نيست. ممكن است پاهايتان را نگاه كند -براي مدت زمان بسيار كوتاهي- سپس سرتان را نگاه كند (شايد شما تصور كنيد كه يك هواپيما در حال رد شدن از بالاي سرتان است) اما مجدداً نگاهش را از روي سرتان بر داشته و به شانه هايتان خيره مي شود. البته همه اين تك نگاه ها در يك چشم به هم زدن انجام خواهند گرفت. در يك مدت زمان بسيار كوتاه او به همه جا نگاه مي كند الا به شما. طرز حركت چشم هاي افراد مي تواند به شما كمك كند كه وضعيت رواني اش را بر روي مقياس سنجش رواني معين نماييد. حال نوبت به خشم و عصبانيت مي رسد. در اين حالت فرد به صورت خودآگاه، نگاهش را از شما مي گيرد. او به هيچ وجه به شما نگاه نمي كند و اين كار را كاملاً به طور عمدي انجام مي دهد. او مي خواهد به صورت آشكارا به شما تفهيم كند كه جاي هيچ گونه بحث و گفتگويي وجود ندارد و ارتباط به پايان رسيده. اگر هم در موارد خشونت كمتر گاهي نگاهي به شما بيندازد، به عنوان يك نشانه به شما نگاه مي كند و صرفاً قصد دارد به شما هشدار دهد كه در

معرض خطر هستيد.زماني كه احساس ملال و خستگي به شما دست مي دهد، باز هم چشمانتان سرگردان هستند و به اين طرف و آن طرف نگاه مي كنيد، البته نه به شدت و سرعتي كه در مرحله ترس به آن اشاره شد. همچنين از نگاه كردن به طور مستقيم در چشم هاي طرف مقابل نيز هيچ ابايي وجود ندارد. طرف مقابل هم جزء يكي از هزاران چيزي قلمداد مي شود كه فرد به آنها نگاه مي اندازد. اگر با اطلاعاتي در اين زمينه آشنا بشويد و در تشخيص چهره ها و عواطفي كه در آنها رخنه كرده، مهارت پيدا كنيد، به راحتي قادر خواهيد بود كه حالت رواني همه افراد را بر روي مقياس سنجش رواني معين نماييد. البته معمولاً كسي كه تمايل به انجام چنين كاري دارد بايد يك سري پرسش هاي كلاسه شده را در ذهن داشته باشد و همچنين يك برگ كاغذ نيز تهيه كرده و پاسخ هايي را كه بدست مي آورد را جمع آوري نمايد. چنين فردي بايد به خوبي متوجه باشد كه تنها دليلي كه او از اطرافيان خود سوال مي كند اين است كه قصد دارد موقعيت آنها را بر روي مقياس مورد نظر تعيين كند. سوال هاي او بايد پرسش هاي سنجيده اي باشند كه از طريق اطلاعات آماري و اجتماعي بدست آمده اند. مطرح كردن اين سوالات به او كمك مي كند تا توانايي تعيين حالت رواني آني و يا ثابت و دائمي افراد را پيدا كند. در اين قسمت چند نمونه ذكر شده پرسش هايي كه براي نجام اين تمرين مي توان مطرح نمود: "بارزترين

چيزي كه در من مي بيني چيست؟" "آخرين مرتبه اي كه موهايت را كوتاه كردي، چه زماني بود؟""آيا تصور ميكني كه مردم در حال حاضر به اندازه 50 سال پيش كار مي كنند؟" در ابتدا ممكن است فرد تصور كند كه مورد مصاحبه قرار مي گيرد. درصد بسيار زيادي از موارد مورد بررسي اعلام كرده اند كه از پاسخگويي به پرسش ها لذت برده و آن را كار جالبي تلقي مي كنند؛ كسي كه تصميم به انجام يك چنين كاري مي گيرد، مي بايست به اين مورد توجه داشته باشد: "حداقل بايد با 15 نفر مصاحبه كنيد. 5 نفر اول را مطابق با همان حالت رواني طبيعي نمره دهيد، 5 نفر را زير حالت رواني طبيعي و 5 نفر را بالاتر از حالت رواني طبيعي."حال هدف از انجام يك چنين كاري چيست؟ تمايل به برقراري ارتباط با هر كس تنها به يك دليل. براي شروع ممكن است افراد قدري گزينشي موارد مورد بررسي خود را انتخاب كنند. به عنوان مثال فقط پيرزن ها، يا افراد كه اصلاً عصباني به نظر نمي رسند، يا افرادي كه تميز به نظر مي رسند؛ اما به تدريج با هر كسي كه برخورد كنند مي توانند پرسش و پاسخ خود را شروع كنند، حتي كسي كه به نظر مي رسد جذام دارد و يا حتي مسلح است. توانايي اين افراد در مواجهه با انسان هاي مختلف تا حد بسيار زيادي افزايش پيدا مي كند و به هر فرد تنها به عنوان يك سوژه براي صحبت كردن نگاه مي كنيد. ديگر هدفتان اين مي شود كه تنها جايگاه افراد را بر

روي مقياس نواخت سنجي معين كنيد و اين كار را بدون وجود هيچ گونه تعلل و يا تبصره و قانوني انجام خواهيد داد. پس از مدتي شما اين مهارت را پيدا مي كنيد كه هر كسي را كه بخواهيد بر روي مقياس برده و درجه كاملاً منطقي و متقاعد كننده اي نيز به آنها بدهيد. شما قادر خواهيد بود كه اين كار را تحت هر گونه شرايطي انجام دهيد. اين كار خيلي مفيد و در عين حال جذاب مي باشد. توانايي تشخيص حالت رواني طبيعي افراد در يك نگاه، و درك حال و هواي دائمي آنها مزاياي بسيار زيادي در طرز برخورد شما با آنها به شما مي دهد. اين امر مهارتي را به شما مي دهد كه ارزش وقت گذاشتن و صرف انرژي و تلاش كردن را دارد .

روانشناسي رنگها

آيا تا بحال دقت كرده ايد كه چرا ش_رك_تهاي تب_لي___غاتي، ط_راح_ان ات_وم_ب_ي_ل و دك_ورات_وره_ا از اش__كال و ش__مايل بخصوص_ي اس_تفاده ميكنند؟ دليل_ش اين است كه ي_ك تاثير رواني در وراي رنگها وجود دارد. هر رنگي داراي قدرت تاثيرگ_ذاري ويژه اي مي باشد. بعضي از واكنشهاي ما نسبت به رنگها بص_ورت رفتارهاي اكت_سابي و برخي ديگر ب_ص_ورت پ_اس_خهاي فيزيولوژي_كي نمود پيدا ميكنند. درك كردن نمود پيدا ميكنند. درك ك_ردن بهتر رنگها ميتواند در زن_دگي روزمره و ياشغلي شما تاثيرات فراواني گذارده و محاسن زيادي برايتان به ارمغان بياورد. در ادامه با انواع رنگهاي گرم و سرد و نيز تاثيرات آنها در حالات، فعاليتها و احساسات خود آشنا خواهيد شد. اقسام رنگ بطور كلي رنگها به سه دسته اصلي تقسيم ميشوند: رنگهاي خنثي، رنگهاي گرم و رنگهاي

سردo رنگهاي خنثي سياه، سفيد، خاكستري، بژ، قهوه ايرنگهاي خنثي رنگهايي هستند كه در طيف رنگي وجود نداشته و از تركيب رنگهاي ديگر بوجود مي آيند و مي توان_ن_د اثرات م_ث_بت يا منفي داشته باشند. سفيد واقعا" يك رنگ نيست بلكه عدم حضور رنگ بشمار ميرود و ن_ش_انگر خلوص و پاكي است. از طرف ديگر مشكي نشانه قاطعيت، الزام و رسميت مي باشد. o رنگهاي گرم قرمز، نارنجي، زرد، سبز چمني، ارغوانيرنگهاي گرم محرك سيستم عصبي بوده و احساسات را تشديد مي كنند. اين دسته از رنگها بوضوح قابل رويت بوده و موجب جلب توجه مي گردند. o رنگهاي سرد آبي، بنفش، فيروزه اي، سبز مايل به آبي، سبز رنگهاي سرد رنگهايي ملايم هستند كه اثراتي آرام بخش دارند. آبي روشن مي تواند نشانه صلح و دوستي و آس_ايش خاطر، و آب_ي تيره نش_انگر ق_ابليت اعتماد و درستي باشد. قرمز - سختي، نيرو و خوش اقباليارغواني - اختيار، قدرت و سلطنت آبي - روشن: آرامش،آسودگي خاطر - تيره: قدرت،صداقت، پشتكار سبز - جواني و طبيعت، قدرت شفا بخشي و التيام زرد - پديداري و رويت، خطر و اخطار نارنجي- گرمي، حرارت، رضايت و خوشحالي قهوه اي - خاكي بودن، محكمي، استواري و قابليت اعتماد مشكي - قدرت، اختيار و استقلال سفيد- پاكي، خلوص، قدرت، صلح و دوستيرنگ و زندگي شخصيo رنگ و زنان زنان نسبت به افرادي كه به رنگ آبي لباس مي پوشند احساس راحتي و اعتماد بيشتري مي كنند. براي همسرتان يك شاخه رز قرمز به نشانه عشق و علاقه بفرستيد. براي زناني كه صرفا" رابطه دوستي ( و نه عشقي ) داريد

رز زرد بفرستيد. يكي از اتاقهاي نشيمن خانه خود را با رنگي خشن و پر رنگ مانند قرمز تيره رنگ كنيد تا نشانه قدرت و انرژي شما نزد همسرتان باشد. رنگ آميزي اتاق خواب به رنگ سبز مي تواند نشانه جواني و طبيعت باشد.o رنگ و خانه بكاربردن رنگهاي سرد براي اجزاي اتاق خواب ( تخت خواب، ملافه ، پتو ... ) مكاني بدور از استرس و آرامش بخش را براي خوابي شيرين براي شما فراهم مي كند. ديوارهاي اتاق خواب را براي ايجاد آرامش به رنگهاي سرد و ملايم مانند آبي يا آبي مايل به سبز رنگ آميزي كنيد. قراردادن كوسن ارغواني روز مبلمان با رنگ خنثي مي تواند نشانه قدرت، توانگري و ثروت بوده و برانگيزنده تخيلات باشد. o رنگ و لباس لباسهاي معمولي با رنگ سبز يا زرد موجب جلب توجه مي شوند. پيراهن يا ژاكت آبي تيره رنگ مي تواند علامت قابليت اعتماد باشد. لباس ورزشي تمام خاكستري و خسته كننده خود را كنار گذاشته و براي راحتي اعصاب خود از رنگهاي تيره تر يا روشنتر استفاده كنيد. لباس سراسر قهوه اي ممكن است شيك بنظر برسد اما خسته كننده و يكنواخت خواهد شد. افزودن كمي رنگهاي سرد يا گرم مانند زرد، طلايي يا سبز باعث درخشانتر شدن ظاهر و فرايندهاي ذهني شما خواهد شد. o رنگ و اتومبيل اتومبيل مشكي نشانه تمايل به گمنامي است. برخي رنگهاي بخصوص از آبي و قرمز حاكي از خود نما بودن راننده است. رنگ زرد و نارنجي دلالت بر ورزشكار بودن شما ميكند.انتخاب رنگ نقره اي يا طلايي مي تواند بيانگر ثروت و دارايي

باشد. رنگ و زندگي حرفه ايo رنگ و لباسهاي اداريلباسي به رنگ خاكستري تيره، مشكي يا آبي سير بپوشيد تا شخصي موفق، آگاه و جدي بنظر برسيد. پيراهن سفيد و ساده احترام و رسميت را براي شما به ارمغان خواهد آورد.پيراهن بژ و يا غير سفيد چهره محافظه كارانه ملايمتري را از شما ارائه خواهد نمود. o رنگ و دفتركار كارتهاي ويزيت و سربرگها بهتر است به رنگهاي خنثي تهيه شوند. رنگهاي سفيد و بژ معمولا" نسبت به رنگهاي ديگر راحت تر خوانده مي شوند. ديوارهاي آبي كمرنگ نسبت به سفيد بيشتر توليد آرامش نموده و بيشتر جلب توجه مي كند. اسباب اثاثيه زرشكي يا ارغواني تيره محيط كار شما را مجلل و سلطنتي جلوه خواهد داد. براي اجناس تبليغاتي، وب سايتها و نشانهاي ترفيعي از رنگهاي خشن و گيرا استفاده كنيد تا موجب جذب بيشتر مشتريان گردد. براي خوانايي بيشتر، رنگ مشكي را در چاپ متون بكار ببريد اكنون كه ايده هايي براي چگونگي استفاده از رنگها در ذهن شما شكل گرفته، لازم است با برخي از روشهاي تاثير گذاري رنگها در زندگي نيز آشنا شويد. ارتباط و وابستگي اگر دقت كرده باشيد لباس افراد پليس و نظامي معمولا برنگ آبي يا سبز تي_ره انتخاب مي شود چون اين رنگها نشانه قدرت و ابوهت ميباشند. در بيمارستانها معم_ولا" از ملافه و البسه سبز كم_رن_گ استفاده مي شود چراكه اين رنگ اثري تسكين دهنده و آرامش بخش دارد. مزاياي تبليغاتي رستورانها و اغذيه فروشيها اغلب براي جلب توجه بيشتر از رنگهاي قرمز و زرد استفاده مي كنند. اين گونه رنگها بوضوح دي__ده مي شوند و

ب_يشتر ب_ه ياد مردم مي مانند. اكثر شركتهاي بزرگ آرم محصولات خود را با رنگهاي مذكور طراحي و ارائه مي كنند. استفاده در طراحي معمولا دكمه ه_اي حس_اس و اع_لان خ_طر و ي_ا اهرم هاي توقف اضطراري برنگ قرمز مي باشند برعكس رنگ سبز نشانه عبور و امنيت است. در طراحي بسياري از وسايل ب_ك_ارب_ردن رنگهاي مختلف در قسمتهاي گوناگون براي گ_وي_اتر س_اخ_ت_ن وض_ايف، ام_ري اجتناب ناپذير است. در وب سايتها و نوشتارهاي تبليغاتي هنگاميكه بخشي از كلمات با رنگ زرد نمايان گردند بيشتر نظر ما را بخود جلب كرده و باعث ميشود توجه بيشتري به آن قسمتها بنماييم. معمولا" رنگ سبز ما را به ياد يك موقعيت دوستانه و بدون خطر مي اندازد و اين يكي از متداولترين موارد استفاده رنگها در تاثير گذاري رواني روي افراد است. زندگيتان را رنگي كنيداگر تا حال زنگي شما خالي از رنگهاي گوناگون و شاد بوده و ت__وجهي به استفاده از رنگها نمي كرديد، بهتر است شروع كنيد. ش_ركت_هاي ت_بل_يغاتي و ت_اجران ب_اهوش از روانشانسي رنگها براي تاثير گذاري روي شما بهره مي برند، شما نيز بايد براي تاثير گذاري در زندگيتان از رنگها استفاده كنيد.درك اينكه هر رنگي چه معني دارد، نقطه آغاز خوبي است. با بكارگيري رنگها زندگي خود را شيرين تر و رنگي تر نماييد.

روانشناسي رنگها

آيا تا بحال دقت كرده ايد كه چرا ش_رك_تهاي تب_لي___غاتي، ط_راح_ان ات_وم_ب_ي_ل و دك_ورات_وره_ا از اش__كال و ش__مايل بخصوص_ي اس_تفاده ميكنند؟ دليل_ش اين است كه ي_ك تاثير رواني در وراي رنگها وجود دارد. هر رنگي داراي قدرت تاثيرگ_ذاري ويژه اي مي باشد. بعضي از واكنشهاي ما نسبت به رنگها

بص_ورت رفتارهاي اكت_سابي و برخي ديگر ب_ص_ورت پ_اس_خهاي فيزيولوژي_كي نمود پيدا ميكنند. درك كردن نمود پيدا ميكنند. درك ك_ردن بهتر رنگها ميتواند در زن_دگي روزمره و ياشغلي شما تاثيرات فراواني گذارده و محاسن زيادي برايتان به ارمغان بياورد. در ادامه با انواع رنگهاي گرم و سرد و نيز تاثيرات آنها در حالات، فعاليتها و احساسات خود آشنا خواهيد شد. اقسام رنگ بطور كلي رنگها به سه دسته اصلي تقسيم ميشوند: رنگهاي خنثي، رنگهاي گرم و رنگهاي سردo رنگهاي خنثي سياه، سفيد، خاكستري، بژ، قهوه ايرنگهاي خنثي رنگهايي هستند كه در طيف رنگي وجود نداشته و از تركيب رنگهاي ديگر بوجود مي آيند و مي توان_ن_د اثرات م_ث_بت يا منفي داشته باشند. سفيد واقعا" يك رنگ نيست بلكه عدم حضور رنگ بشمار ميرود و ن_ش_انگر خلوص و پاكي است. از طرف ديگر مشكي نشانه قاطعيت، الزام و رسميت مي باشد. o رنگهاي گرم قرمز، نارنجي، زرد، سبز چمني، ارغوانيرنگهاي گرم محرك سيستم عصبي بوده و احساسات را تشديد مي كنند. اين دسته از رنگها بوضوح قابل رويت بوده و موجب جلب توجه مي گردند. o رنگهاي سرد آبي، بنفش، فيروزه اي، سبز مايل به آبي، سبز رنگهاي سرد رنگهايي ملايم هستند كه اثراتي آرام بخش دارند. آبي روشن مي تواند نشانه صلح و دوستي و آس_ايش خاطر، و آب_ي تيره نش_انگر ق_ابليت اعتماد و درستي باشد. قرمز - سختي، نيرو و خوش اقباليارغواني - اختيار، قدرت و سلطنت آبي - روشن: آرامش،آسودگي خاطر - تيره: قدرت،صداقت، پشتكار سبز - جواني و طبيعت، قدرت شفا بخشي و التيام زرد - پديداري و رويت، خطر و اخطار نارنجي-

گرمي، حرارت، رضايت و خوشحالي قهوه اي - خاكي بودن، محكمي، استواري و قابليت اعتماد مشكي - قدرت، اختيار و استقلال سفيد- پاكي، خلوص، قدرت، صلح و دوستيرنگ و زندگي شخصيo رنگ و زنان زنان نسبت به افرادي كه به رنگ آبي لباس مي پوشند احساس راحتي و اعتماد بيشتري مي كنند. براي همسرتان يك شاخه رز قرمز به نشانه عشق و علاقه بفرستيد. براي زناني كه صرفا" رابطه دوستي ( و نه عشقي ) داريد رز زرد بفرستيد. يكي از اتاقهاي نشيمن خانه خود را با رنگي خشن و پر رنگ مانند قرمز تيره رنگ كنيد تا نشانه قدرت و انرژي شما نزد همسرتان باشد. رنگ آميزي اتاق خواب به رنگ سبز مي تواند نشانه جواني و طبيعت باشد.o رنگ و خانه بكاربردن رنگهاي سرد براي اجزاي اتاق خواب ( تخت خواب، ملافه ، پتو ... ) مكاني بدور از استرس و آرامش بخش را براي خوابي شيرين براي شما فراهم مي كند. ديوارهاي اتاق خواب را براي ايجاد آرامش به رنگهاي سرد و ملايم مانند آبي يا آبي مايل به سبز رنگ آميزي كنيد. قراردادن كوسن ارغواني روز مبلمان با رنگ خنثي مي تواند نشانه قدرت، توانگري و ثروت بوده و برانگيزنده تخيلات باشد. o رنگ و لباس لباسهاي معمولي با رنگ سبز يا زرد موجب جلب توجه مي شوند. پيراهن يا ژاكت آبي تيره رنگ مي تواند علامت قابليت اعتماد باشد. لباس ورزشي تمام خاكستري و خسته كننده خود را كنار گذاشته و براي راحتي اعصاب خود از رنگهاي تيره تر يا روشنتر استفاده كنيد. لباس سراسر قهوه اي ممكن است شيك

بنظر برسد اما خسته كننده و يكنواخت خواهد شد. افزودن كمي رنگهاي سرد يا گرم مانند زرد، طلايي يا سبز باعث درخشانتر شدن ظاهر و فرايندهاي ذهني شما خواهد شد. o رنگ و اتومبيل اتومبيل مشكي نشانه تمايل به گمنامي است. برخي رنگهاي بخصوص از آبي و قرمز حاكي از خود نما بودن راننده است. رنگ زرد و نارنجي دلالت بر ورزشكار بودن شما ميكند.انتخاب رنگ نقره اي يا طلايي مي تواند بيانگر ثروت و دارايي باشد. رنگ و زندگي حرفه ايo رنگ و لباسهاي اداريلباسي به رنگ خاكستري تيره، مشكي يا آبي سير بپوشيد تا شخصي موفق، آگاه و جدي بنظر برسيد. پيراهن سفيد و ساده احترام و رسميت را براي شما به ارمغان خواهد آورد.پيراهن بژ و يا غير سفيد چهره محافظه كارانه ملايمتري را از شما ارائه خواهد نمود. o رنگ و دفتركار كارتهاي ويزيت و سربرگها بهتر است به رنگهاي خنثي تهيه شوند. رنگهاي سفيد و بژ معمولا" نسبت به رنگهاي ديگر راحت تر خوانده مي شوند. ديوارهاي آبي كمرنگ نسبت به سفيد بيشتر توليد آرامش نموده و بيشتر جلب توجه مي كند. اسباب اثاثيه زرشكي يا ارغواني تيره محيط كار شما را مجلل و سلطنتي جلوه خواهد داد. براي اجناس تبليغاتي، وب سايتها و نشانهاي ترفيعي از رنگهاي خشن و گيرا استفاده كنيد تا موجب جذب بيشتر مشتريان گردد. براي خوانايي بيشتر، رنگ مشكي را در چاپ متون بكار ببريد اكنون كه ايده هايي براي چگونگي استفاده از رنگها در ذهن شما شكل گرفته، لازم است با برخي از روشهاي تاثير گذاري رنگها در زندگي نيز آشنا شويد. ارتباط و

وابستگي اگر دقت كرده باشيد لباس افراد پليس و نظامي معمولا برنگ آبي يا سبز تي_ره انتخاب مي شود چون اين رنگها نشانه قدرت و ابوهت ميباشند. در بيمارستانها معم_ولا" از ملافه و البسه سبز كم_رن_گ استفاده مي شود چراكه اين رنگ اثري تسكين دهنده و آرامش بخش دارد. مزاياي تبليغاتي رستورانها و اغذيه فروشيها اغلب براي جلب توجه بيشتر از رنگهاي قرمز و زرد استفاده مي كنند. اين گونه رنگها بوضوح دي__ده مي شوند و ب_يشتر ب_ه ياد مردم مي مانند. اكثر شركتهاي بزرگ آرم محصولات خود را با رنگهاي مذكور طراحي و ارائه مي كنند. استفاده در طراحي معمولا دكمه ه_اي حس_اس و اع_لان خ_طر و ي_ا اهرم هاي توقف اضطراري برنگ قرمز مي باشند برعكس رنگ سبز نشانه عبور و امنيت است. در طراحي بسياري از وسايل ب_ك_ارب_ردن رنگهاي مختلف در قسمتهاي گوناگون براي گ_وي_اتر س_اخ_ت_ن وض_ايف، ام_ري اجتناب ناپذير است. در وب سايتها و نوشتارهاي تبليغاتي هنگاميكه بخشي از كلمات با رنگ زرد نمايان گردند بيشتر نظر ما را بخود جلب كرده و باعث ميشود توجه بيشتري به آن قسمتها بنماييم. معمولا" رنگ سبز ما را به ياد يك موقعيت دوستانه و بدون خطر مي اندازد و اين يكي از متداولترين موارد استفاده رنگها در تاثير گذاري رواني روي افراد است. زندگيتان را رنگي كنيداگر تا حال زنگي شما خالي از رنگهاي گوناگون و شاد بوده و ت__وجهي به استفاده از رنگها نمي كرديد، بهتر است شروع كنيد. ش_ركت_هاي ت_بل_يغاتي و ت_اجران ب_اهوش از روانشانسي رنگها براي تاثير گذاري روي شما بهره مي برند، شما نيز بايد براي تاثير گذاري در

زندگيتان از رنگها استفاده كنيد.درك اينكه هر رنگي چه معني دارد، نقطه آغاز خوبي است. با بكارگيري رنگها زندگي خود را شيرين تر و رنگي تر نماييد.

روش برخورد با افكار وسواسي

خانم ها اصولاً تمايل بيشتري به انجام اين امر دارند.خودخوري نوعي تفكر است كه ب_واس_طه آن فرد مانند يك موش در قفس بر روي حلقه هاي گرد يك تردمي_ل راه مي رود و دوباره ب_ه ج_اي اول باز م_ي گردد. بيشتر ج_ن_به وسواسي داشته و در مورد شكست ه_اي گذشته و ابهام هاي آينده م_عنا پيدا ميكند و نهايتاً منجر به صورت پذيرفتن كار خاصي نخواهد شد. اي_ن مسئ__له داراي دو بعد منفي است. هنگامي ك_ه روي مشكلات دقيق شده و شيارهاي داخلي مغز را به تفكر در مورد آن وا مي داريد، ميزان اضطراب و افسردگي افزايش پيدا مي كند. از سوي ديگر به هيچ نتيجه اي نمي رسيد، به همين دليل دست به هيچ گونه اقدامي نمي زنيد و در نتيجه مشكلتان حل نشده باقي خواهد ماند. به گفته دكتر "سوزان نولن" دليل اين امر كه خانم ها گرايش بالايي به انجام اين كار دارند، تفاوت هاي احساسي آنها با مردان است. آنها براي روابط خود با جنس مخالف ارزش بسيار زيادي قائل هستند، بنابراين تمايل دارند تا وقت زيادي را صرف آن كنند؛ به همين دليل بيشتر اين زمان را صرف تحليل و بررسي ذهني نقاط گنگ و ابهام آميز رابطه خود مي كنند. اين كار، آنها را به جايي نمي رساند، آزرده مي شوند و به مرور زمان نوعي عقده روحي در وجودشان شكل مي گيرد. آقايون درست در نقطه عكس خانم ها قرار

دارند. آنها بدون اينكه در مورد مشكلات روابط خود فكر چنداني كنند، بيشتر دست به عمل مي زنند كه البته لازم به ذكر است كه هميشه به نتيجه دلخواهشان نمي رسند. زمانيكه نوبت به انتخاب يك روش صحيح براي فكر كردن مي رسد، بهتر است كه خانم ها و آقايون هر چيزي را كه نمي دانند از يكديگر ياد بگيرند. استراتژي هايي كه در اين قسمت به آنها اشاره شده، به شما كمك مي كند كه بتوانيد در شرايط دشوار و چالش برانگيز سالم فكر كنيد: ميزان وسواس فكري خود در مورد يك موضوع خاص را اندازه گيري كنيد. از دوستان و حتي دشمنان خود بپرسيد كه به نظر آنها شما تا چه حد دچار وسواس فكري هستيد. رتبه بندي شما مي تواند شامل موارد كم، متوسط، زياد و خيلي زياد باشد. ببنيد كه مشكل شما از چه موضوعي نشات مي گيرد. آيا به فرزندانتان مربوط مي شود؟ يك مشكل شغلي است؟ و يا در مورد خريد يك جارو برقي جديد است؟! زماني در حدود 5 دقيقه را به اين كار اختصاص دهيد. پس از اتمام اين مدت زمان، بايد آماده ورود به مرحله بعدي شده باشيد. اگر احساس كرديد كه بايد بيش از 5 دقيقه به مشكل خود فكر كنيد، فرصت مناسبي است تا خودتان متوجه شويد كه خودخوري مي كنيد.آقايون به راحتي از پس تفكرات احساسي خود بر مي آيند. چه مدت زماني را صرف فكر كردن به مسائل غير احساسي مي كنيد؟ آيا اگر وقتي را صرف غصه خوردن و واقعيت هاي تلخ زندگي نكنيد، روزتان شب نمي شود و هفته ها

سپري نخواهند شد؟ اين بار هم از خانواده، اقوام، دوستان و حتي دشمنانتان بپرسيد كه تا چه حد خودتان را با افكار منفي سركوب مي كنيد.

اگر شما فردي هستيد كه دائماً در حال سركوب نيازهاي شخصي تان هستيد، 5 دقيقه به خودتان وقت بدهيد تا بر روي مشكلي كه موجب بروز سركوبي شخصي مي شود، فكر كنيد. البته اگر كسي را پيدا كنيد و با او در رابطه با مشكل خود صحبت كنيد، بهتر است. او مي تواند بازپردهاي بيشتري در اختياز شما قرار دهد و شما را به سمت عمل سوق دهد. احتمال موفقيت در اين شيوه بالاتر است. يكي از مشكلات اساسي كه اغلب افرادي كه دچار وسواس فكري هستند با آن مواجه مي شوند اين است كه در حين انجام كار دچار حواسپرتي مي شوند و نمي توانند بر روي كاري كه مي كنند تمركز داشته باشند و مرتباً فكرشان به سمت مشكلي كه در ذهن درست كردند، كشيده مي شود. زمانيكه چنين حالتي به شما دست مي دهد بايد از تكنيك هاي تمركز حواس استفاده كنيد. قدم بزنيد، در باغچه خانه باغباني كنيد، به آشپزخانه برويد و آشپزي كنيد، يا يك كتاب را باز كرده و شروع به مطالعه كنيد. بايد به ذهنتان آموزش دهيد كه يك مشكل، زماني حل مي شود كه ابتدا به صورت محاظه كارانه بر روي آن تمركز كنيد و سپس دست به عمل بزنيد. هر دوي اين موارد لازم و ملزوم يكديگر هستند و بدون وجود يكي از آنها هيچ كاري به جلو پيش نخواهد رفت و هيچ مشكلي حل نخواهد شد. البته در روابط

مختلف بايد عكس العمل هاي متفاوت انجام دهيد و به درستي بدانيد كه چه ميزان تفكر و چه مقدار عمل، در چه زماني بايد انجام داد. اين مطلب به ميزان جديت و انرژي شما نيز بستگي دارد.شما مي توانيد هر مقدار كه مايل هستيد فكر كنيد و عمل كنيد. به هر حال با به كارگيري هر دوي اين موارد مطمئن باشيد كه در مسير صحيح قرار مي گيرد.

روش برخورد با افكار وسواسي

خانم ها اصولاً تمايل بيشتري به انجام اين امر دارند.خودخوري نوعي تفكر است كه ب_واس_طه آن فرد مانند يك موش در قفس بر روي حلقه هاي گرد يك تردمي_ل راه مي رود و دوباره ب_ه ج_اي اول باز م_ي گردد. بيشتر ج_ن_به وسواسي داشته و در مورد شكست ه_اي گذشته و ابهام هاي آينده م_عنا پيدا ميكند و نهايتاً منجر به صورت پذيرفتن كار خاصي نخواهد شد. اي_ن مسئ__له داراي دو بعد منفي است. هنگامي ك_ه روي مشكلات دقيق شده و شيارهاي داخلي مغز را به تفكر در مورد آن وا مي داريد، ميزان اضطراب و افسردگي افزايش پيدا مي كند. از سوي ديگر به هيچ نتيجه اي نمي رسيد، به همين دليل دست به هيچ گونه اقدامي نمي زنيد و در نتيجه مشكلتان حل نشده باقي خواهد ماند. به گفته دكتر "سوزان نولن" دليل اين امر كه خانم ها گرايش بالايي به انجام اين كار دارند، تفاوت هاي احساسي آنها با مردان است. آنها براي روابط خود با جنس مخالف ارزش بسيار زيادي قائل هستند، بنابراين تمايل دارند تا وقت زيادي را صرف آن كنند؛ به همين دليل بيشتر اين زمان را صرف

تحليل و بررسي ذهني نقاط گنگ و ابهام آميز رابطه خود مي كنند. اين كار، آنها را به جايي نمي رساند، آزرده مي شوند و به مرور زمان نوعي عقده روحي در وجودشان شكل مي گيرد. آقايون درست در نقطه عكس خانم ها قرار دارند. آنها بدون اينكه در مورد مشكلات روابط خود فكر چنداني كنند، بيشتر دست به عمل مي زنند كه البته لازم به ذكر است كه هميشه به نتيجه دلخواهشان نمي رسند. زمانيكه نوبت به انتخاب يك روش صحيح براي فكر كردن مي رسد، بهتر است كه خانم ها و آقايون هر چيزي را كه نمي دانند از يكديگر ياد بگيرند. استراتژي هايي كه در اين قسمت به آنها اشاره شده، به شما كمك مي كند كه بتوانيد در شرايط دشوار و چالش برانگيز سالم فكر كنيد: ميزان وسواس فكري خود در مورد يك موضوع خاص را اندازه گيري كنيد. از دوستان و حتي دشمنان خود بپرسيد كه به نظر آنها شما تا چه حد دچار وسواس فكري هستيد. رتبه بندي شما مي تواند شامل موارد كم، متوسط، زياد و خيلي زياد باشد. ببنيد كه مشكل شما از چه موضوعي نشات مي گيرد. آيا به فرزندانتان مربوط مي شود؟ يك مشكل شغلي است؟ و يا در مورد خريد يك جارو برقي جديد است؟! زماني در حدود 5 دقيقه را به اين كار اختصاص دهيد. پس از اتمام اين مدت زمان، بايد آماده ورود به مرحله بعدي شده باشيد. اگر احساس كرديد كه بايد بيش از 5 دقيقه به مشكل خود فكر كنيد، فرصت مناسبي است تا خودتان متوجه شويد كه خودخوري مي

كنيد.آقايون به راحتي از پس تفكرات احساسي خود بر مي آيند. چه مدت زماني را صرف فكر كردن به مسائل غير احساسي مي كنيد؟ آيا اگر وقتي را صرف غصه خوردن و واقعيت هاي تلخ زندگي نكنيد، روزتان شب نمي شود و هفته ها سپري نخواهند شد؟ اين بار هم از خانواده، اقوام، دوستان و حتي دشمنانتان بپرسيد كه تا چه حد خودتان را با افكار منفي سركوب مي كنيد.

اگر شما فردي هستيد كه دائماً در حال سركوب نيازهاي شخصي تان هستيد، 5 دقيقه به خودتان وقت بدهيد تا بر روي مشكلي كه موجب بروز سركوبي شخصي مي شود، فكر كنيد. البته اگر كسي را پيدا كنيد و با او در رابطه با مشكل خود صحبت كنيد، بهتر است. او مي تواند بازپردهاي بيشتري در اختياز شما قرار دهد و شما را به سمت عمل سوق دهد. احتمال موفقيت در اين شيوه بالاتر است. يكي از مشكلات اساسي كه اغلب افرادي كه دچار وسواس فكري هستند با آن مواجه مي شوند اين است كه در حين انجام كار دچار حواسپرتي مي شوند و نمي توانند بر روي كاري كه مي كنند تمركز داشته باشند و مرتباً فكرشان به سمت مشكلي كه در ذهن درست كردند، كشيده مي شود. زمانيكه چنين حالتي به شما دست مي دهد بايد از تكنيك هاي تمركز حواس استفاده كنيد. قدم بزنيد، در باغچه خانه باغباني كنيد، به آشپزخانه برويد و آشپزي كنيد، يا يك كتاب را باز كرده و شروع به مطالعه كنيد. بايد به ذهنتان آموزش دهيد كه يك مشكل، زماني حل مي شود كه ابتدا به صورت

محاظه كارانه بر روي آن تمركز كنيد و سپس دست به عمل بزنيد. هر دوي اين موارد لازم و ملزوم يكديگر هستند و بدون وجود يكي از آنها هيچ كاري به جلو پيش نخواهد رفت و هيچ مشكلي حل نخواهد شد. البته در روابط مختلف بايد عكس العمل هاي متفاوت انجام دهيد و به درستي بدانيد كه چه ميزان تفكر و چه مقدار عمل، در چه زماني بايد انجام داد. اين مطلب به ميزان جديت و انرژي شما نيز بستگي دارد.شما مي توانيد هر مقدار كه مايل هستيد فكر كنيد و عمل كنيد. به هر حال با به كارگيري هر دوي اين موارد مطمئن باشيد كه در مسير صحيح قرار مي گيرد.

آيا تنبيه بدني شيوه مناسبي براي تربيت كودكان است

بي شك تنبيه بدني سبب مطيع ساختن آني كودك مي شود، اما در عين حال ميتوان از آن همرديف آزار جسمي نيز ياد كرد. آيا والدين بايد فرزندان را تنبيه كنند يا بايد پدر و مادر ها را از انجام اين كار منع نمود؟ در برخي خانواده ها، استفاده از تنبيه بدني به منظور تاديب كودكان، از محدوده استعمال بالايي برخوردار مي باشد. اين موضوع در محافل روانشناسي و اجتماعي هميشه جزء مقوله هاي بحث برانگيز به شمار مي رفته اند. برخي از روانشناسان كودك بر اين باورند كه تنبيه بدني مانع رشد فيزيكي و روحي كودك مي شود. در تحقيق فراگيري كه 88 مطالعه موردي متنوع را در بر مي گرفت، خانم دكتر اليزابت تامسون گرشوف، روانشناس و مدير مركز حمايت از كودكان بي سرپرست دانشگاه كلمبيا، جنبه هاي مثبت و منفي تنبيه جسماني را مورد بحث و بررسي قرار داده است.

نتيجه پژوهش هاي وي به همراه گزارش هاي متفاوت آن، در جولاي سال 2007 در پژوهشنامه روانشناسي آمريكا به چاپ رسيد.در اين تحقيق 62 ساله ارتباط ميان استفاده والدين از تنبيهات جسماني و رفتار و تجربيات كودكان مورد بررسي قرار گرفت. اين تحقيقات مواردي نظير: تسليم آني كودك، دروني شدن اخلاقي، كيفيت ارتباط كودك با والدين، و آزار جسمي وارده از جانب والدين هم در دوران كودكي و هم در دوران بزرگسالي مورد مطالعه قرار گرفت. همچنين مقوله هايي نظير سلامت رواني، پرخاشگري، و رفتارهاي مجرمانه و ضد اجتماعي فرد در دوران بلوغ نيز بررسي شد. همچنين تنبيه بدني فرزند و همسر در افرادي كه خودشان در كودكي مورد تنبيه جسماني قرار گرفته بودند نيز ارزيابي شد.دكتر تامسون ارتباط تنگاتنگي ميان تنبيه بدني و روحيات و اخلاقيات همه كودكاني كه در معرض تنبيه جسماني قرار گرفته بودند، پيدا كرد. 90% از كودكان، رفتارهاي جامعه ستيز و پرخاشگرانه از خود بروز مي دادند. تنها تاثيري كه تنبيه بدني در كودك القا ميكرد، پذيرش سريع خواست والدين بود. بيشترين تاثيرات اين نوع تنبيه، يكي پذيرش سريع از جانب كودك و ديگري وارد آمدن آسيب بدني به او بود. تامسون معتقد است كه اين دو مورد، پيچيدگي مبحث تنبيه بدني كودكان را بيش از پيش افزايش مي دهند. دكتر تامسون در گزارش هاي خود اينطور مي نويسد كه: "مناقشه و مجادله پيرامون اين مبحث با آسيب هاي جسماني كه بر روي بدن كودك ظاهر مي شوند و سپس پذيرش آني خواست والدين از سوي ديگر، بالا مي گيرد. توافق عام بدين شرح است كه تنبيه بدني كودك را

به سرعت مجاب به عمل بر طبق خواست والدين مي نمايد؛ اما در عين حال آسيب هاي جسماني كه به اين واسطه به كودك وارد مي شود را نيز نبايد ناديده گرفت. اين آسيب هاي جسماني به منزله نوعي سوء رفتار از جانب والدين نسبت به كودك قلمداد مي شوند."در عين حال تامسون اظهار مي دارد كه همه كودكاني كه قرباني تنبيه بدني مي شوند در بزرگسالي پرخاشگر نشده و بايد در نظر داشت كه همه آنها مرتكب جرم نميشوند. تعدا زيادي از عوامل محيطي مانند ارتباط فرزند با والدين مي تواند تاثيرات سوء اين نوع تنبيهات را كاهش دهد. اما در نظر گرفتن كليه عوامل دخيل با توجه به گزارش هاي شخصي والدين و تعاريف تنبيه متعارف، كار دشواري است.در نهايت دكتر تامسون استنتاج مي كند كه: "تنبيه جسماني در خانواده هاي متفاوت بسته به تعداد دفعات تكرار، ميزان شدت استفاده شده، ميزان برآشفتگي احساسي در زمان تنبيه، و اينكه آيا آنرا با انواع تنبيه هاي ديگر آميخته مي سازند يا خير، متفاوت مي شود. بسته به شرايط خاص، انواع متفاوتي از نتايج و مشكلات به وجود خواهد آمد." تحقيقات حاكي از اين امر هستند كه تعداد دفعات تكرار و ميزان شدت تنبيات از اهميت بسزايي برخوردار مي باشند. هر چقدر كودك بيشتر و محكم تر مورد اصابت قرار بگيرد، احتمال اينكه پرخاشگري در او افزايش پيدا كند، بيشتر مي شود. در اين شرايط احتمال بروز سوء رفتار و به خطر افتادن سلامت روحي او نيز امكان پذير خواهد بود. در حاليكه ماهيت تحقيق، رابطه معملولي ميان تنبيه جسماني و اخلاق كودك را منع

مي كند، در عين حال در مورد اين مطلب كه تنبيه جسماني چه نتايج منفي را ميتواند در بر داشته باشد نيز مطالب متعددي را به رشته تحرير در مي آورد. از سوي ديگر تنبيه جسماني عواقب خطرناكي را براي كودك به همراه دارد. از جمله اين موارد مي توان اظهار داشت كه كودك به درستي تفاوت ميان درست و غلط را ياد نمي گيرد، همچنين به دليل ترسي كه در وجود او ايجاد مي شود ديگر هيچ گاه در حضور والدين نافرماني نمي كند، اما زمانيكه والدين خود را در نزديكي خود نمي بيند شروع به بد رفتاري كرده و دست به كارهاي نادرست مي زند.در تفاسيري كه پيرامون مطالعات دكتر تامسون نوشته شده، دكتر جرج هلدن از داشنگاه آستين - تگزاس در مورد نتايج تحقيقات تامسون اينچنين مي نويسد كه: "با توجه به يافته هاي تحقيقات گسترده تامسون مي توان ادعا كرد كه تنبيه بدني نه تنها نمي تواند سودمند باشد، بلكه مي تواند موجبات بروز آسيب هاي جبران ناپذيري را نيز فراهم آورد." هلدن معتقد است كه جامعه روانشناسي به هيچ وجه نبايد حامي تنبيه بدني به عنوان روشي براي تاديب باشد. برخي ديگر از پژوهشگران نيز بر اين باورند كه چون نتايج تحقيقات تامسون بيشتر بر روي تنبيهات شديد و افراطي تاكيد دارد، نمي توان برداشت مناسبي از تنبيه نرمال و هنجار پسندانه كرد. در اين تحقيقات تعريف مناسبي از تنبيه متعادل به ميان نيامده است. آنها همچنين بر اين باورند كه ارتباط دادن بيش از اندازه ميان تنبيهات بدني و آزار جسماني ثابت نميكنند كه تنبيه هاي متعادل و هنجار

پسندانه مي توانند ريسك ايجاد آزارهاي جسماني وارده به كودك را كاهش دهند. جمع كثير ديگري از دانشمندان نيز بر اين باورند كه برخي از والدين هستند كه به هنگام تنبيه فرزند خود احساساتي شده، كنترل خود را از دست مي دهند و ممكن است نتوانند كودك را به طور مناسب تنبيه كرده و باعث آزار و اذيت او شده و به او آسيب وارد مي آورند. بنا به اين دليل بهتر است افراديكه اين تعادل را در خود نمي بينند از تنبيه بدني به عنوان يك روش مناسب براي تربيت فرزند خود استفاده نكنند چرا كه جز جنبه هاي منفي چيز ديگري براي آنها در بر نخواهد داشت؛ اما مبحث مورد بحث تنها اين نيست كه چون برخي از والدين بيش از اندازه در تنبيه بدني به جلو پيش مي روند، پس نبايد كودكان خود را تنبيه كنند، بلكه مجادله بر سر اين موضوع است كه بهتر است خانواده ها براي تربيت فرزندان خود به هيچ وجه از تنبيه بدني استفاده نكنند.در اين رابطه پژوهشگران ادعا مي كنند كه خود والدين هم تمايلي به گزارش دادن تنبيهات شديدي كه در قبال فرزندان انجام مي دهند، ندارند و معمولاً نمي توان آمار دقيقي از ميزان تنبيهات شديد بدني كودكان بدست آورد. به هر روي تا زمانيكه محققان، متخصصان باليني، و والدين نتوانند به طور قطعي آثار مثبت تنبيه بدني را به اثبات برسانند، حتي اگر فرض را بر اين بگذاريم كه تنبيه بدني هيچ گونه عواقب منفي را در بر ندارد، ما به عنوان روانشناس مسئول هستيم و نميتوانيم تنبيه بدني را به عنوان يك

شيوه براي تاديب كودك به والدين توصيه كنيم، بلكه در عين حال بايد والدين را نسبت به اين مسئله هشدار هم بدهيم.

آيا تنبيه بدني شيوه مناسبي براي تربيت كودكان است

بي شك تنبيه بدني سبب مطيع ساختن آني كودك مي شود، اما در عين حال ميتوان از آن همرديف آزار جسمي نيز ياد كرد. آيا والدين بايد فرزندان را تنبيه كنند يا بايد پدر و مادر ها را از انجام اين كار منع نمود؟ در برخي خانواده ها، استفاده از تنبيه بدني به منظور تاديب كودكان، از محدوده استعمال بالايي برخوردار مي باشد. اين موضوع در محافل روانشناسي و اجتماعي هميشه جزء مقوله هاي بحث برانگيز به شمار مي رفته اند. برخي از روانشناسان كودك بر اين باورند كه تنبيه بدني مانع رشد فيزيكي و روحي كودك مي شود. در تحقيق فراگيري كه 88 مطالعه موردي متنوع را در بر مي گرفت، خانم دكتر اليزابت تامسون گرشوف، روانشناس و مدير مركز حمايت از كودكان بي سرپرست دانشگاه كلمبيا، جنبه هاي مثبت و منفي تنبيه جسماني را مورد بحث و بررسي قرار داده است. نتيجه پژوهش هاي وي به همراه گزارش هاي متفاوت آن، در جولاي سال 2007 در پژوهشنامه روانشناسي آمريكا به چاپ رسيد.در اين تحقيق 62 ساله ارتباط ميان استفاده والدين از تنبيهات جسماني و رفتار و تجربيات كودكان مورد بررسي قرار گرفت. اين تحقيقات مواردي نظير: تسليم آني كودك، دروني شدن اخلاقي، كيفيت ارتباط كودك با والدين، و آزار جسمي وارده از جانب والدين هم در دوران كودكي و هم در دوران بزرگسالي مورد مطالعه قرار گرفت. همچنين مقوله هايي نظير سلامت رواني، پرخاشگري،

و رفتارهاي مجرمانه و ضد اجتماعي فرد در دوران بلوغ نيز بررسي شد. همچنين تنبيه بدني فرزند و همسر در افرادي كه خودشان در كودكي مورد تنبيه جسماني قرار گرفته بودند نيز ارزيابي شد.دكتر تامسون ارتباط تنگاتنگي ميان تنبيه بدني و روحيات و اخلاقيات همه كودكاني كه در معرض تنبيه جسماني قرار گرفته بودند، پيدا كرد. 90% از كودكان، رفتارهاي جامعه ستيز و پرخاشگرانه از خود بروز مي دادند. تنها تاثيري كه تنبيه بدني در كودك القا ميكرد، پذيرش سريع خواست والدين بود. بيشترين تاثيرات اين نوع تنبيه، يكي پذيرش سريع از جانب كودك و ديگري وارد آمدن آسيب بدني به او بود. تامسون معتقد است كه اين دو مورد، پيچيدگي مبحث تنبيه بدني كودكان را بيش از پيش افزايش مي دهند. دكتر تامسون در گزارش هاي خود اينطور مي نويسد كه: "مناقشه و مجادله پيرامون اين مبحث با آسيب هاي جسماني كه بر روي بدن كودك ظاهر مي شوند و سپس پذيرش آني خواست والدين از سوي ديگر، بالا مي گيرد. توافق عام بدين شرح است كه تنبيه بدني كودك را به سرعت مجاب به عمل بر طبق خواست والدين مي نمايد؛ اما در عين حال آسيب هاي جسماني كه به اين واسطه به كودك وارد مي شود را نيز نبايد ناديده گرفت. اين آسيب هاي جسماني به منزله نوعي سوء رفتار از جانب والدين نسبت به كودك قلمداد مي شوند."در عين حال تامسون اظهار مي دارد كه همه كودكاني كه قرباني تنبيه بدني مي شوند در بزرگسالي پرخاشگر نشده و بايد در نظر داشت كه همه آنها مرتكب جرم نميشوند. تعدا زيادي از

عوامل محيطي مانند ارتباط فرزند با والدين مي تواند تاثيرات سوء اين نوع تنبيهات را كاهش دهد. اما در نظر گرفتن كليه عوامل دخيل با توجه به گزارش هاي شخصي والدين و تعاريف تنبيه متعارف، كار دشواري است.در نهايت دكتر تامسون استنتاج مي كند كه: "تنبيه جسماني در خانواده هاي متفاوت بسته به تعداد دفعات تكرار، ميزان شدت استفاده شده، ميزان برآشفتگي احساسي در زمان تنبيه، و اينكه آيا آنرا با انواع تنبيه هاي ديگر آميخته مي سازند يا خير، متفاوت مي شود. بسته به شرايط خاص، انواع متفاوتي از نتايج و مشكلات به وجود خواهد آمد." تحقيقات حاكي از اين امر هستند كه تعداد دفعات تكرار و ميزان شدت تنبيات از اهميت بسزايي برخوردار مي باشند. هر چقدر كودك بيشتر و محكم تر مورد اصابت قرار بگيرد، احتمال اينكه پرخاشگري در او افزايش پيدا كند، بيشتر مي شود. در اين شرايط احتمال بروز سوء رفتار و به خطر افتادن سلامت روحي او نيز امكان پذير خواهد بود. در حاليكه ماهيت تحقيق، رابطه معملولي ميان تنبيه جسماني و اخلاق كودك را منع مي كند، در عين حال در مورد اين مطلب كه تنبيه جسماني چه نتايج منفي را ميتواند در بر داشته باشد نيز مطالب متعددي را به رشته تحرير در مي آورد. از سوي ديگر تنبيه جسماني عواقب خطرناكي را براي كودك به همراه دارد. از جمله اين موارد مي توان اظهار داشت كه كودك به درستي تفاوت ميان درست و غلط را ياد نمي گيرد، همچنين به دليل ترسي كه در وجود او ايجاد مي شود ديگر هيچ گاه در حضور والدين نافرماني

نمي كند، اما زمانيكه والدين خود را در نزديكي خود نمي بيند شروع به بد رفتاري كرده و دست به كارهاي نادرست مي زند.در تفاسيري كه پيرامون مطالعات دكتر تامسون نوشته شده، دكتر جرج هلدن از داشنگاه آستين - تگزاس در مورد نتايج تحقيقات تامسون اينچنين مي نويسد كه: "با توجه به يافته هاي تحقيقات گسترده تامسون مي توان ادعا كرد كه تنبيه بدني نه تنها نمي تواند سودمند باشد، بلكه مي تواند موجبات بروز آسيب هاي جبران ناپذيري را نيز فراهم آورد." هلدن معتقد است كه جامعه روانشناسي به هيچ وجه نبايد حامي تنبيه بدني به عنوان روشي براي تاديب باشد. برخي ديگر از پژوهشگران نيز بر اين باورند كه چون نتايج تحقيقات تامسون بيشتر بر روي تنبيهات شديد و افراطي تاكيد دارد، نمي توان برداشت مناسبي از تنبيه نرمال و هنجار پسندانه كرد. در اين تحقيقات تعريف مناسبي از تنبيه متعادل به ميان نيامده است. آنها همچنين بر اين باورند كه ارتباط دادن بيش از اندازه ميان تنبيهات بدني و آزار جسماني ثابت نميكنند كه تنبيه هاي متعادل و هنجار پسندانه مي توانند ريسك ايجاد آزارهاي جسماني وارده به كودك را كاهش دهند. جمع كثير ديگري از دانشمندان نيز بر اين باورند كه برخي از والدين هستند كه به هنگام تنبيه فرزند خود احساساتي شده، كنترل خود را از دست مي دهند و ممكن است نتوانند كودك را به طور مناسب تنبيه كرده و باعث آزار و اذيت او شده و به او آسيب وارد مي آورند. بنا به اين دليل بهتر است افراديكه اين تعادل را در خود نمي بينند از تنبيه

بدني به عنوان يك روش مناسب براي تربيت فرزند خود استفاده نكنند چرا كه جز جنبه هاي منفي چيز ديگري براي آنها در بر نخواهد داشت؛ اما مبحث مورد بحث تنها اين نيست كه چون برخي از والدين بيش از اندازه در تنبيه بدني به جلو پيش مي روند، پس نبايد كودكان خود را تنبيه كنند، بلكه مجادله بر سر اين موضوع است كه بهتر است خانواده ها براي تربيت فرزندان خود به هيچ وجه از تنبيه بدني استفاده نكنند.در اين رابطه پژوهشگران ادعا مي كنند كه خود والدين هم تمايلي به گزارش دادن تنبيهات شديدي كه در قبال فرزندان انجام مي دهند، ندارند و معمولاً نمي توان آمار دقيقي از ميزان تنبيهات شديد بدني كودكان بدست آورد. به هر روي تا زمانيكه محققان، متخصصان باليني، و والدين نتوانند به طور قطعي آثار مثبت تنبيه بدني را به اثبات برسانند، حتي اگر فرض را بر اين بگذاريم كه تنبيه بدني هيچ گونه عواقب منفي را در بر ندارد، ما به عنوان روانشناس مسئول هستيم و نميتوانيم تنبيه بدني را به عنوان يك شيوه براي تاديب كودك به والدين توصيه كنيم، بلكه در عين حال بايد والدين را نسبت به اين مسئله هشدار هم بدهيم.

به فرزندانتان كمك كنيد تا با استرس كنار بيايند

كودكان بسياري با انواع مختلفي از فشارهاي روحي دست به گريبان هستند. در اين مقاله قصد داريم به والدين بياموزيم كه در چنين موقعيت هايي چطور به فرزندان خود كمك كنند. اين استرس ها ممكن است باعث شود كودكان دچار كابوس شوند و اعتماد به نفس خود را از دست بدهند. اميد است كه اين مقاله مورد توجه شما قرار بگيرد.كودكاني

كه كابوس مي بينند دلايل بسياري براي كابوس ديدن كودكان وجود دارد. من خود دو فرزند دارم كه هر دوي آنها در دوره هايي از كودكيشان، شبها از خواب پريده و گريه مي كردند. پسر كوچكم پس از تماشاي فيلم ارباب حلقه ها شب ها دچار كابوس مي شد. او واقعاً از ديدن آن فيلم لذت مي برد و دوست داشت به طور دائم آن را تماشا كند، و صحنه هاي جنگ و زد و خورد آن را دوباره و دوباره نگاه مي كرد. همانطور كه مي دانيد اين فيلمي طولاني است و زمانهايي كه من و مادرش مشغول كارهاي روزمره ي خود بوديم، او به تماشاي اين فيلم مي پرداخت. من خيلي درمورد اين كابوسهاي شبانه پسرم فكر كردم، و دليل آن را چيزي جز اين فيلم ندانستم. از اينرو تصميم گرفتم كه همراه وي اين فيلم را تماشا كنم و به او اطمينان دهم كه افراد داخل فيلم واقعاً نمرده اند و فقط نقش بازي مي كنند. حتي در صحنه هاي وحشتناك تر مي خنديدم و مي گفتم در زندگي عادي چنين چيزهاي محال است. با اين كار و اينكه به او اجازه مي دادم كه فقط هفته اي يكبار فيلم را تماشا كند، توانستم اين كابوس ها را متوقف كنم. ممكن است پس از بيماري هم كودكان دچار كابوس شوند. اين مسئله زماني كه كودكان يك دوره ترك مدرسه كنند بيشتر اتفاق مي افتد. آنها مدام نگران اين خواهند بود كه مبادا از درسهاي خود عقب بيفتند و ديگر نتوانند به جمع دوستان خود ملحق شوند. همچنين تصور اينكه دوست صميميشان، دوست

ديگري براي خود پيدا كند، عذابشان مي دهد. در چنين موقعيتي، پيشنهاد مي كنم با بهتر شدن حال كودكتان، و قبل از بازگشت او به مدرسه، كمي درسهاي عقب افتاده را با او كار كنيد. مي توانيد موضوع را با معلم فرزندتان نيز مطرح كنيد و از او بخواهيد درسها را دوباره در كلاس دوره كند. من خود معمولاً در چنين موقعيت هايي از دوستان آنها براي ناهار يا شام دعوت مي كنم كه فرزندانم خيلي احساس تنهايي نكنند. بنابراين وقتي فرزندانم بيمار هستند، به آنها اطمينان مي دهم كه نيازي نيست نگران عقب افتادن از درسها يا از دست دادن دوستانشان باشند. كودكاني كه دچار استرس هستند در يك دوره دخترم چون نتوانسته بود در هيچكدام از درس هايش شاگرد اول شود، دچار استرس شده بود. احساس شكست خوردگي مي كرد و تصور مي كرد ما ديگر به او افتخار نمي كنيم. من او را مطمئن كردم كه ما مي دانيم كه او همه ي تلاش خود را كرده است و اگر به همين شيوه ادامه دهد، حتماً باعث افتخار ما خواهد شد. از همه چيز گذشته، هميشه به ياد داشته باشيم كه همه ي بچه ها نمي توانند شاگرد اول شوند.به او يادآور شدم كه در اين دوره در گروه هاي ورزشي هم شركت داشته و آنجا مشغول بوده، و سعي كردم جنبه هاي مثبت قضيه را نيز به او نشان دهم. الان او مي داند كه اگر حتي مطمئن باشد كه از عهده ي كاري برنمي آيد، بايد همه ي تلاش خود را براي انجام آن كار صرف كند. و زماني كه

اشتباهي مرتكب مي شود، مطمئن است كه كسي كنارش هست تا اشكال كارش را به او نشان دهد و به او كمك كند تا از اين تجربه درس بگيرد. به عنوان والدين مهم است كه بدانيم نبايد زياد از كودكانمان انتقاد و عيبجويي كنيم. اين كار ممكن است باعث شود آنها احساس شكست خوردگي كنند و ديگر براي موفقيت تلاش نكنند.با شوخي و سرگرمي مي توانيد انجام تكاليف را براي آنها لذت بخش كنيد. وقتي كاري را به خوبي انجام مي دهند، تا مي توانيد از آنها تعريف كرده و تحسينشان كنيد. اين كار باعث بالا بردن حس اعتماد به نفس در آنها مي شود. و وقتي كارهاي شيطنت آميز انجام مي دهند، به جاي دادوبيداد و دعوا كردن، سعي كنيد با آنها مثل يك فرد بزرگسال حرف زده و اشتباهشان را به آنها بفهمانيد.در آخر مي خواهم بگويم كه من هميشه سعي بر اين دارم كه با كودكانم به ملايمت و نرمي رفتار كنم. هميشه به آنها مي گويم كه باعث افتخار من هستند، حتي اگر نتوانند بهترين نمره را در مدرسه كسب كنند. اگر دچار كابوس شدند، به دنبال دليل آن خواهم بود و سعي خواهم كرد مشكل را برطرف كنم. هميشه در تلاش هستم تا مسائل آزار دهنده و ناراحت كننده براي كودكان را بررسي كنم و براي رفع آن راه حل ارائه دهم.

به فرزندانتان كمك كنيد تا با استرس كنار بيايند

كودكان بسياري با انواع مختلفي از فشارهاي روحي دست به گريبان هستند. در اين مقاله قصد داريم به والدين بياموزيم كه در چنين موقعيت هايي چطور به فرزندان خود كمك كنند.

اين استرس ها ممكن است باعث شود كودكان دچار كابوس شوند و اعتماد به نفس خود را از دست بدهند. اميد است كه اين مقاله مورد توجه شما قرار بگيرد.كودكاني كه كابوس مي بينند دلايل بسياري براي كابوس ديدن كودكان وجود دارد. من خود دو فرزند دارم كه هر دوي آنها در دوره هايي از كودكيشان، شبها از خواب پريده و گريه مي كردند. پسر كوچكم پس از تماشاي فيلم ارباب حلقه ها شب ها دچار كابوس مي شد. او واقعاً از ديدن آن فيلم لذت مي برد و دوست داشت به طور دائم آن را تماشا كند، و صحنه هاي جنگ و زد و خورد آن را دوباره و دوباره نگاه مي كرد. همانطور كه مي دانيد اين فيلمي طولاني است و زمانهايي كه من و مادرش مشغول كارهاي روزمره ي خود بوديم، او به تماشاي اين فيلم مي پرداخت. من خيلي درمورد اين كابوسهاي شبانه پسرم فكر كردم، و دليل آن را چيزي جز اين فيلم ندانستم. از اينرو تصميم گرفتم كه همراه وي اين فيلم را تماشا كنم و به او اطمينان دهم كه افراد داخل فيلم واقعاً نمرده اند و فقط نقش بازي مي كنند. حتي در صحنه هاي وحشتناك تر مي خنديدم و مي گفتم در زندگي عادي چنين چيزهاي محال است. با اين كار و اينكه به او اجازه مي دادم كه فقط هفته اي يكبار فيلم را تماشا كند، توانستم اين كابوس ها را متوقف كنم. ممكن است پس از بيماري هم كودكان دچار كابوس شوند. اين مسئله زماني كه كودكان يك دوره ترك مدرسه كنند بيشتر اتفاق

مي افتد. آنها مدام نگران اين خواهند بود كه مبادا از درسهاي خود عقب بيفتند و ديگر نتوانند به جمع دوستان خود ملحق شوند. همچنين تصور اينكه دوست صميميشان، دوست ديگري براي خود پيدا كند، عذابشان مي دهد. در چنين موقعيتي، پيشنهاد مي كنم با بهتر شدن حال كودكتان، و قبل از بازگشت او به مدرسه، كمي درسهاي عقب افتاده را با او كار كنيد. مي توانيد موضوع را با معلم فرزندتان نيز مطرح كنيد و از او بخواهيد درسها را دوباره در كلاس دوره كند. من خود معمولاً در چنين موقعيت هايي از دوستان آنها براي ناهار يا شام دعوت مي كنم كه فرزندانم خيلي احساس تنهايي نكنند. بنابراين وقتي فرزندانم بيمار هستند، به آنها اطمينان مي دهم كه نيازي نيست نگران عقب افتادن از درسها يا از دست دادن دوستانشان باشند. كودكاني كه دچار استرس هستند در يك دوره دخترم چون نتوانسته بود در هيچكدام از درس هايش شاگرد اول شود، دچار استرس شده بود. احساس شكست خوردگي مي كرد و تصور مي كرد ما ديگر به او افتخار نمي كنيم. من او را مطمئن كردم كه ما مي دانيم كه او همه ي تلاش خود را كرده است و اگر به همين شيوه ادامه دهد، حتماً باعث افتخار ما خواهد شد. از همه چيز گذشته، هميشه به ياد داشته باشيم كه همه ي بچه ها نمي توانند شاگرد اول شوند.به او يادآور شدم كه در اين دوره در گروه هاي ورزشي هم شركت داشته و آنجا مشغول بوده، و سعي كردم جنبه هاي مثبت قضيه را نيز به او نشان دهم. الان

او مي داند كه اگر حتي مطمئن باشد كه از عهده ي كاري برنمي آيد، بايد همه ي تلاش خود را براي انجام آن كار صرف كند. و زماني كه اشتباهي مرتكب مي شود، مطمئن است كه كسي كنارش هست تا اشكال كارش را به او نشان دهد و به او كمك كند تا از اين تجربه درس بگيرد. به عنوان والدين مهم است كه بدانيم نبايد زياد از كودكانمان انتقاد و عيبجويي كنيم. اين كار ممكن است باعث شود آنها احساس شكست خوردگي كنند و ديگر براي موفقيت تلاش نكنند.با شوخي و سرگرمي مي توانيد انجام تكاليف را براي آنها لذت بخش كنيد. وقتي كاري را به خوبي انجام مي دهند، تا مي توانيد از آنها تعريف كرده و تحسينشان كنيد. اين كار باعث بالا بردن حس اعتماد به نفس در آنها مي شود. و وقتي كارهاي شيطنت آميز انجام مي دهند، به جاي دادوبيداد و دعوا كردن، سعي كنيد با آنها مثل يك فرد بزرگسال حرف زده و اشتباهشان را به آنها بفهمانيد.در آخر مي خواهم بگويم كه من هميشه سعي بر اين دارم كه با كودكانم به ملايمت و نرمي رفتار كنم. هميشه به آنها مي گويم كه باعث افتخار من هستند، حتي اگر نتوانند بهترين نمره را در مدرسه كسب كنند. اگر دچار كابوس شدند، به دنبال دليل آن خواهم بود و سعي خواهم كرد مشكل را برطرف كنم. هميشه در تلاش هستم تا مسائل آزار دهنده و ناراحت كننده براي كودكان را بررسي كنم و براي رفع آن راه حل ارائه دهم.

به كودكان خود براي غلبه بر استرس كمك كنيد

شايد با خود تصور كنيد كه كودكان فقط

مشغول بازي كردن هستند و كار نمي_كنند كه بخواهند استرس داشته باشند، ام_ا بايد بدانيد كه آنها با مقدار زيادي اضطراب و تنش روبرو هستند. مشكلاتي كه در مدرسه و موقعيت_هاي اجت_ماعي ب_راي آنها بوجود مي آيد، مي تواند بسيار دردناك باشد به وي_ژه اگ__ر تكنيك هاي مناسبي براي فائق آمدن به آنها بلد نباشند. ب_ر طب_ق ت_حق_ي_قاتي ك_ه ب__ر روي ك___ودك_ان ان_ج_ام ش_ده، دانشمندان ب_ه اين نتيجه دست پيدا ك_رده ان_د ك_ه بچه ها، ه__م به شيوه هاي مثبت و هم به طرق منفي و نامناسب ب__ا موارد است_رس زاي زندگي خود روبرو ميشوند. شايد در ب_رخي م_واق_ع ب_ه هي_چ وج_ه ده_ان خ_ود را ب_از نك_ن_ن_د و از س__ايرين كمك درخواست نكنند، اما اين وظيفه پدر و م_ادر اس__ت كه شرايط استراس زا را شناسايي كرده و در مواقع ضروري به فرزند خود كمك كنند. متاسفانه در اكثر موارد والدين به راحتي نمي توانند راهي را پيدا كنند كه از طريق آن بتوانند در مواقع ضروري و شرايطي كه كودك استرس شديد را تحمل مي كند با او ارتباط برقرار كرده و به او كمك كنند. در اين قسمت شما را با چند نمونه از اين موارد آشنا مي كنيم. با صداي بلند اشاه كردن :با صداي بلند به كودك بگوييد كه ممكن است در هر شرايطي چه احساساتي بوجود آيد و واكنش هايش كاملاً طبيعي هستند. ( "به عنوان مثال: من خودم هم متوجه مي شوم كه تو هنوز به خاطر وقايعي كه در پارك با دوستت اتفاق افتاده ناراحت هستي و ...") البته مطرح كردن اين مطلب نبايد به شيوه اي باشد

كه كودك احساس كند در حال تنبيه و يا بازخواست است (بگو چه اتفاقي افتاده؟ آيا هنوز هم در مورد اتفاقي كه رخ داده عصباني هستي؟) بايد مانند ساير وقايع عادي و روزمره با اين مطلب هم برخورد كنيد و در مورد آن از خود عكس العمل تندي نشان ندهيد. با اين كار به كودك نشان مي دهيد كه قصد داريد چيزهاي بيشتري در مورد واقعه اي كه براي او رخ داده بشنويد و او نيز با آرامش بيشتري شما را در جريان امور قرار خواهد داد. به او گوش كنيد : به او طوري توضيح دهيد كه متوجه شود دوست داريد حرف هايش را بشنويد، و در صورت نياز همراهي و كمكش كنيد. با توجه، آرامش، علاقه، و ارزش به حرف هايش گوش دهيد. هيچ موقع با او جر و بحث نكنيد و از پيش داوري هاي نا آگاهانه به شدت خودداري نماييد. تا آنجايي كه مي توانيد او را سرزنش نكرده و برايش سنخنراني راه نيندازيد. شما به اين دليل با او گفتگو مي كنيد تا راه را برايش باز كنيد كه بتواند حرف هايش را به شما بزند و از استرس هايش كاسته شود نه اينكه به احساساتش لطمه وارد شود. سعي كنيد با بازگو كردن سوالاتي نظير: "بعد چه اتفاقي افتاد؟" او را متقاعد كنيد كه مي تواند كل ماجرا را براي شما شره دهد. مختصراً در مورد تجربه اي كه كودك كسب كرده نظر بدهيد : به عنوان مثال ميتوانيد بگوييد: "اين واقعه بايد ناراحت كننده باشد" ، "هيچ تعجبي وجود ندارد كه تو عصباني شدي، چون به هر حال

آنها را تو را در بازي خودشان راه نداده بودند." و يا "اين كار به نظر قدري ناعادلانه به نظر مي رسد". اين كار به كودك ما نشان مي دهد كه واكنش هايش قابل درك بوده و همچنين شما براي او اهميت و ارزش قائل هستيد. اينكه كودك احساس كند او را متوجه مي شويد، دركش مي كنيد و به حرف هايش گوش مي دهيد از جمله نكات قابل اهميت در مواقع اضطراب و استرس زا مي باشند. احساسات را نامگذاري كنيد : بسياري از كودكان زمانيكه يك تجربه جديد احساسي را تجربه مي كنند، ممكن است به دليل ناآشنايي ندانند كه چه نامي را ميتوانند بر روي آن بگذارند. در زمان بروز يك چنين مواردي بايد به آنها كمك كنيد كه درك كنند چه احساسي دارند؛ به عنوان مثال خشم، نفرت، عصبانيت. با اين نوع نامگذاري كودك راحت تر مي تواند ارتباط برقرار كند و در عين حال آگاهي هايش را نيز از شرايطي كه در آن قرار گرفته افزايش دهد. به او ياد دهيد كه عكس العمل مناسب نشان دهد : به او كارهايي را پيشنهاد كنيد كه تصور مي كنيد با انجام دادن آنها مي تواند احساس بهتري پيدا كند و به طور موقتي مشكل خود را پشت سر بگذارد. او را تشويق كنيد كه به راه حل هاي متفاوت نيز فكر كند. نبايد خودتان تنها كسي باشيد كه تكنيك هاي مختلف حل مشكل را ارئه مي دهد، بلكه بايد به كودكتان نيز كمك كنيد كه بتواند چند ايده پيرامون مشكلي كه خودش بوجود آورده در ذهن تداعي كند. اين نوع فعاليت

هاي ذهني اعتماد به نفس كودك را ارتقا مي بخشند. مي بايست سعي كنيد همه كارها را خودتان به تنهايي انجام ندهيد. البته ايده هاي خوب خودتان را نيز با نظريات كودكانتان در هم بياميزيد. به عنوان مثال مي توانيد بگوييد: "نظرت در مورد اين راه حل چيه؟" گاهي اوقات صحبت كردن، گوش دادن و درك احساسات كودك بهترين كمكي است كه مي توانيد در حق او انجام دهيد. در نهايت مي توانيد موضوع بحث را تغيير دهيد، در مورد يك مطلب جالب و جذاب صحبت كنيد و او را آرام نماييد. هيچ موقع نبايد بيش از حد لازم به يك قضيه كوچك توجه كنيد. فقط آنجا باشيد :گاهي اوقات برخي از كودكان به هيچ وجه دوست ندارند كه در مورد چيزي كه آنها را اذيت مي كند، صحبت كنند. به آنها احترام بگذاريد، فضاي مورد نيازشان را در اختيارشان قرار دهيد، و براي آنها روشن كنيد كه هميشه براي حمايت و پشتيباني آنها در كنارشان هستيد و در صورت لازم مي توانند همه مسائل را با شما در ميان بگذارند. حتي زماني كه كودكان با شما صحبت نمي كنند، دوست ندارند كه شما پشتشان را خالي كنيد و تنهايشان بگذاريد. تنها با قرار گرفتن در كنار آنها ميتوانيد به آنها قوت قلب بدهيد. در كنارشان باشيد و با آنها وقت صرف كنيد. بنابراين اگر به اين نتيجه رسيديد كه تمايلي به گفتگو با شما ندارند، سعي كنيد شروع به انجام كاري كه دوست مي داريد كنيد. با هم پياده روي كنيد، فيلم نگاه كنيد، دارت بازي كنيد، و كيك درست كنيد. بايد بدانيد كه

حضورتان براي كودك مي تواند چه معنايي را در بر داشته باشد. صبور باشيد : به عنوان يك پدر يا مادر شايد برايتان ناراحت كننده باشد كه ببينيد فرزندتان تحت فشار و استرس قرار دارد، اما به هر حال بايد از اين كار كه به سرعت در پي درست كردن تمام مشكلات كودك باشيد نيز خودداري نماييد. به جاي آن سعي كنيد كه به كودك كمك كرده و به تدريج تبديل به يك مشاور براي او شويد. به او ياد بدهيد كه چگونه مي تواند با سربالايي ها و سر پاييني هاي زندگي مواجه شود، احساسات خود را ابراز كند، هر جا كه لازم باشد آرامش خودش را حفظ كند، و براي شروع مجدد خودش را آماده كند. به خاطر داشته باشيد كه شما نمي توانيد همه چيز را درست كنيد و همچنين در تمام مراحل زندگي در كنار او نيستيد كه بتوانيد تمام مشكلاتش را در همه عرصه هاي زندگي حل كنيد؛ اما در مقابل مي توانيد استراتژي هاي فائق آمدن بر مشكلات را بياموزيد. با اين كار او را آماده مي كنيد تا هر گونه اضطراب و يا استرسي را كه ممكن است در آينده برايش پيش مي آيد را مديريت كند.

به كودكان خود براي غلبه بر استرس كمك كنيد

شايد با خود تصور كنيد كه كودكان فقط مشغول بازي كردن هستند و كار نمي_كنند كه بخواهند استرس داشته باشند، ام_ا بايد بدانيد كه آنها با مقدار زيادي اضطراب و تنش روبرو هستند. مشكلاتي كه در مدرسه و موقعيت_هاي اجت_ماعي ب_راي آنها بوجود مي آيد، مي تواند بسيار دردناك باشد به وي_ژه اگ__ر تكنيك

هاي مناسبي براي فائق آمدن به آنها بلد نباشند. ب_ر طب_ق ت_حق_ي_قاتي ك_ه ب__ر روي ك___ودك_ان ان_ج_ام ش_ده، دانشمندان ب_ه اين نتيجه دست پيدا ك_رده ان_د ك_ه بچه ها، ه__م به شيوه هاي مثبت و هم به طرق منفي و نامناسب ب__ا موارد است_رس زاي زندگي خود روبرو ميشوند. شايد در ب_رخي م_واق_ع ب_ه هي_چ وج_ه ده_ان خ_ود را ب_از نك_ن_ن_د و از س__ايرين كمك درخواست نكنند، اما اين وظيفه پدر و م_ادر اس__ت كه شرايط استراس زا را شناسايي كرده و در مواقع ضروري به فرزند خود كمك كنند. متاسفانه در اكثر موارد والدين به راحتي نمي توانند راهي را پيدا كنند كه از طريق آن بتوانند در مواقع ضروري و شرايطي كه كودك استرس شديد را تحمل مي كند با او ارتباط برقرار كرده و به او كمك كنند. در اين قسمت شما را با چند نمونه از اين موارد آشنا مي كنيم. با صداي بلند اشاه كردن :با صداي بلند به كودك بگوييد كه ممكن است در هر شرايطي چه احساساتي بوجود آيد و واكنش هايش كاملاً طبيعي هستند. ( "به عنوان مثال: من خودم هم متوجه مي شوم كه تو هنوز به خاطر وقايعي كه در پارك با دوستت اتفاق افتاده ناراحت هستي و ...") البته مطرح كردن اين مطلب نبايد به شيوه اي باشد كه كودك احساس كند در حال تنبيه و يا بازخواست است (بگو چه اتفاقي افتاده؟ آيا هنوز هم در مورد اتفاقي كه رخ داده عصباني هستي؟) بايد مانند ساير وقايع عادي و روزمره با اين مطلب هم برخورد كنيد و در مورد آن از خود عكس

العمل تندي نشان ندهيد. با اين كار به كودك نشان مي دهيد كه قصد داريد چيزهاي بيشتري در مورد واقعه اي كه براي او رخ داده بشنويد و او نيز با آرامش بيشتري شما را در جريان امور قرار خواهد داد. به او گوش كنيد : به او طوري توضيح دهيد كه متوجه شود دوست داريد حرف هايش را بشنويد، و در صورت نياز همراهي و كمكش كنيد. با توجه، آرامش، علاقه، و ارزش به حرف هايش گوش دهيد. هيچ موقع با او جر و بحث نكنيد و از پيش داوري هاي نا آگاهانه به شدت خودداري نماييد. تا آنجايي كه مي توانيد او را سرزنش نكرده و برايش سنخنراني راه نيندازيد. شما به اين دليل با او گفتگو مي كنيد تا راه را برايش باز كنيد كه بتواند حرف هايش را به شما بزند و از استرس هايش كاسته شود نه اينكه به احساساتش لطمه وارد شود. سعي كنيد با بازگو كردن سوالاتي نظير: "بعد چه اتفاقي افتاد؟" او را متقاعد كنيد كه مي تواند كل ماجرا را براي شما شره دهد. مختصراً در مورد تجربه اي كه كودك كسب كرده نظر بدهيد : به عنوان مثال ميتوانيد بگوييد: "اين واقعه بايد ناراحت كننده باشد" ، "هيچ تعجبي وجود ندارد كه تو عصباني شدي، چون به هر حال آنها را تو را در بازي خودشان راه نداده بودند." و يا "اين كار به نظر قدري ناعادلانه به نظر مي رسد". اين كار به كودك ما نشان مي دهد كه واكنش هايش قابل درك بوده و همچنين شما براي او اهميت و ارزش قائل هستيد.

اينكه كودك احساس كند او را متوجه مي شويد، دركش مي كنيد و به حرف هايش گوش مي دهيد از جمله نكات قابل اهميت در مواقع اضطراب و استرس زا مي باشند. احساسات را نامگذاري كنيد : بسياري از كودكان زمانيكه يك تجربه جديد احساسي را تجربه مي كنند، ممكن است به دليل ناآشنايي ندانند كه چه نامي را ميتوانند بر روي آن بگذارند. در زمان بروز يك چنين مواردي بايد به آنها كمك كنيد كه درك كنند چه احساسي دارند؛ به عنوان مثال خشم، نفرت، عصبانيت. با اين نوع نامگذاري كودك راحت تر مي تواند ارتباط برقرار كند و در عين حال آگاهي هايش را نيز از شرايطي كه در آن قرار گرفته افزايش دهد. به او ياد دهيد كه عكس العمل مناسب نشان دهد : به او كارهايي را پيشنهاد كنيد كه تصور مي كنيد با انجام دادن آنها مي تواند احساس بهتري پيدا كند و به طور موقتي مشكل خود را پشت سر بگذارد. او را تشويق كنيد كه به راه حل هاي متفاوت نيز فكر كند. نبايد خودتان تنها كسي باشيد كه تكنيك هاي مختلف حل مشكل را ارئه مي دهد، بلكه بايد به كودكتان نيز كمك كنيد كه بتواند چند ايده پيرامون مشكلي كه خودش بوجود آورده در ذهن تداعي كند. اين نوع فعاليت هاي ذهني اعتماد به نفس كودك را ارتقا مي بخشند. مي بايست سعي كنيد همه كارها را خودتان به تنهايي انجام ندهيد. البته ايده هاي خوب خودتان را نيز با نظريات كودكانتان در هم بياميزيد. به عنوان مثال مي توانيد بگوييد: "نظرت در مورد اين راه

حل چيه؟" گاهي اوقات صحبت كردن، گوش دادن و درك احساسات كودك بهترين كمكي است كه مي توانيد در حق او انجام دهيد. در نهايت مي توانيد موضوع بحث را تغيير دهيد، در مورد يك مطلب جالب و جذاب صحبت كنيد و او را آرام نماييد. هيچ موقع نبايد بيش از حد لازم به يك قضيه كوچك توجه كنيد. فقط آنجا باشيد :گاهي اوقات برخي از كودكان به هيچ وجه دوست ندارند كه در مورد چيزي كه آنها را اذيت مي كند، صحبت كنند. به آنها احترام بگذاريد، فضاي مورد نيازشان را در اختيارشان قرار دهيد، و براي آنها روشن كنيد كه هميشه براي حمايت و پشتيباني آنها در كنارشان هستيد و در صورت لازم مي توانند همه مسائل را با شما در ميان بگذارند. حتي زماني كه كودكان با شما صحبت نمي كنند، دوست ندارند كه شما پشتشان را خالي كنيد و تنهايشان بگذاريد. تنها با قرار گرفتن در كنار آنها ميتوانيد به آنها قوت قلب بدهيد. در كنارشان باشيد و با آنها وقت صرف كنيد. بنابراين اگر به اين نتيجه رسيديد كه تمايلي به گفتگو با شما ندارند، سعي كنيد شروع به انجام كاري كه دوست مي داريد كنيد. با هم پياده روي كنيد، فيلم نگاه كنيد، دارت بازي كنيد، و كيك درست كنيد. بايد بدانيد كه حضورتان براي كودك مي تواند چه معنايي را در بر داشته باشد. صبور باشيد : به عنوان يك پدر يا مادر شايد برايتان ناراحت كننده باشد كه ببينيد فرزندتان تحت فشار و استرس قرار دارد، اما به هر حال بايد از اين كار كه به سرعت

در پي درست كردن تمام مشكلات كودك باشيد نيز خودداري نماييد. به جاي آن سعي كنيد كه به كودك كمك كرده و به تدريج تبديل به يك مشاور براي او شويد. به او ياد بدهيد كه چگونه مي تواند با سربالايي ها و سر پاييني هاي زندگي مواجه شود، احساسات خود را ابراز كند، هر جا كه لازم باشد آرامش خودش را حفظ كند، و براي شروع مجدد خودش را آماده كند. به خاطر داشته باشيد كه شما نمي توانيد همه چيز را درست كنيد و همچنين در تمام مراحل زندگي در كنار او نيستيد كه بتوانيد تمام مشكلاتش را در همه عرصه هاي زندگي حل كنيد؛ اما در مقابل مي توانيد استراتژي هاي فائق آمدن بر مشكلات را بياموزيد. با اين كار او را آماده مي كنيد تا هر گونه اضطراب و يا استرسي را كه ممكن است در آينده برايش پيش مي آيد را مديريت كند.

شستشوي مغزي

ط_ي ج_نگ ه_اي ك_ره، اسيركننده هاي كره اي و چيني، به شست_شوي م_غ_زي اسراي ج_نگي

آمري_ك_اي_ي كه در اردوگ_اه ه_ا زنداني بودند مي پرداختند. زندانيان بسياري سرانجام اعتراف كردند كه براي جنگ ميكروبي اجير شده بودند- درح_ال__يكه كه اين طور نبوده است-و در پ__اي_ان اسارتشان، با آنها بيعت وفاداري بست_ند. حداقل 21 س_رب_از پ_س از آزادي از ب_ازگش_ت به ايالات م__تحده سر باز زدند. جالب به نظر مي رسد، اما اف_راد ديرباور اشاره بر اين دارند كه 21 نفر از بيش از 20،000 زنداني در كشورهاي كمونيستي بوده اند. آيا شستشوي مغزي واقعاً عمل مي كند؟ در روانشناسي، از مبحث شستشوي مغزي به نام بهسازي و اصلاح عقايد

ياد ميشود كه مربوط به حوزه ي "تاثيرات اجتماعي" است. تاثيرات اجتماعي در هر لحظه و هرروزه انجام مي گيرد. مجموعه ي راه هايي است كه از طريق آن افراد مي توانند گرايشات، عقايد، و رفتارهاي سايرين را تغيير دهند. براي مثال، هدف متد "تسليم"، ايجاد تغيير در رفتار فرد است و با گرايشات و عقايد او كاري ندارد. به عبارت ديگر به فرد تلقين مي كند كه "فقط انجامش بده!" از طرف ديگر متد "ترغيب" به دنبال ايجاد تغيير در گرايشات فرد است و به فرد ميگويد "انجامش بده چرا كه باعث مي شود احساس خوبي داشته باشي!" متد "تعليم" (كه زمانيكه به آنچه آموزش داده مي شود اعتقادي نداشته باشيد، متد تبليغ نيز ناميده مي شود) در تلاش براي تغيير اعتقادات فرد است و به او خاطرنشان مي سازد كه "انجامش بده چون مي داني كه كار درست اين است." شستشوي مغزي يكي از انواع مهم تاثيرات اجتماعي است كه مجموعه اي از تمام اين رويكردها در كنار يكديگر است و در پي ايجاد تغييراتي در فرد مي باشد درحاليكه او خود راضي و موافق با آن تغيير نيست. از آنجا كه شستشوي مغزي نوع تهاجمي از تاثيرات است، نيازمند استقلال و انزواي كامل فرد است، و به همين دليل است كه اكثراً در زندان ها و مكتب هاي توتاليسم انجام مي گيرد. فرد عامل (آنكه شستشوي مغزي مي دهد) بايد كنترل كامل بر روي هدف (كسي كه مورد شستشوي مغزي قرار ميگيرد) داشته باشد، تا حدي كه حتي غذاخوردن، خوابيدن، حمام رفتن، و ساير نيازهاي اوليه فرد نيز تحت خواست و اراده

ي عامل است. در عمليات شستشوي مغزي، عامل هويت فرد را از روي يك اسلوب معين به طور كلي از بين مي برد به طوري كه ديگر عمل نكند. بعد عامل آن هويت از بين رفته را با مجموعه اي از رفتارها، گرايشات، و عقايدي جايگزين مي كند كه مورد قبول محيط جديد هدف باشد. با اينكه اكثر روانشناسان بر اين عقيده اند كه شستشوي مغزي تحت شرايط صحيح امكان پذير است، اما برخي آن را برخلاف آنچه رسانه هاي گروهي نشان مي دهند، جزء انواعي از تاثيرت مي بينند كه غيرمحتمل و انجام نشدني است. برخي از تعاريف شستشوي مغزي نيازمند تهديدات فيزيكي است و تحت اين تعاريف اكثر مكاتب افراطي نمي توانند طريقه ي صحيح شستشوي مغزي را به كار بندند، چون از سوء استفاده و آسيب رساني فيزيكي افراد سرباز مي زنند. ساير تعاريف "كنترل و تهديد غير فيزيكي" را سرلوحه ي خود قرار داده اند. قطع نظر از اينكه چه تعريفي را انتخاب مي كنيد، كارشناسان بسياري عقيده دارند كه حتي تحت شرايط ايده آل براي شستشوي مغزي، تاثيرات اين عمل تقريباً كوتاه مدت هستند و هويت قديمي افراد با شستشوي مغزي به طور كامل نابود نمي شوند. بلكه در خفا مي مانند و زمانيكه اين هويت جديد متوقف شود، باورها، عقايد و گرايشات قبلي فرد دوباره روي كار مي آيند.روانشناساني وجود دارند كه مي گويند تغيير اسيران جنگي امريكايي در طي جنگ هاي كره نتيجه ي شكنجه بوده است نه شستشوي مغزي. و در واقع اكثر اسيران جنگي در جنگ هاي كره به هيچ وجه به كمونيسم نپيوستند. در اينجا

مسئله ي اعتماد پيش مي آيد. آيا شستشوي مغزي سيستمي است كه نتايج مشابه اي در فرهنگ ها و گونه هاي شخصيتي ايجاد مي كند، يا اينكه منوط به آمادگي و مستعد بودن هدف براي تغيير است؟ در قسمت بعدي توصيفات و تعاريف يكي از كارشناسان در رابطه با شستشوي مغزي را مطرح مي كنيم .

شستشوي مغزي

ط_ي ج_نگ ه_اي ك_ره، اسيركننده هاي كره اي و چيني، به شست_شوي م_غ_زي اسراي ج_نگي

آمري_ك_اي_ي كه در اردوگ_اه ه_ا زنداني بودند مي پرداختند. زندانيان بسياري سرانجام اعتراف كردند كه براي جنگ ميكروبي اجير شده بودند- درح_ال__يكه كه اين طور نبوده است-و در پ__اي_ان اسارتشان، با آنها بيعت وفاداري بست_ند. حداقل 21 س_رب_از پ_س از آزادي از ب_ازگش_ت به ايالات م__تحده سر باز زدند. جالب به نظر مي رسد، اما اف_راد ديرباور اشاره بر اين دارند كه 21 نفر از بيش از 20،000 زنداني در كشورهاي كمونيستي بوده اند. آيا شستشوي مغزي واقعاً عمل مي كند؟ در روانشناسي، از مبحث شستشوي مغزي به نام بهسازي و اصلاح عقايد ياد ميشود كه مربوط به حوزه ي "تاثيرات اجتماعي" است. تاثيرات اجتماعي در هر لحظه و هرروزه انجام مي گيرد. مجموعه ي راه هايي است كه از طريق آن افراد مي توانند گرايشات، عقايد، و رفتارهاي سايرين را تغيير دهند. براي مثال، هدف متد "تسليم"، ايجاد تغيير در رفتار فرد است و با گرايشات و عقايد او كاري ندارد. به عبارت ديگر به فرد تلقين مي كند كه "فقط انجامش بده!" از طرف ديگر متد "ترغيب" به دنبال ايجاد تغيير در گرايشات فرد است و به فرد ميگويد "انجامش بده چرا كه

باعث مي شود احساس خوبي داشته باشي!" متد "تعليم" (كه زمانيكه به آنچه آموزش داده مي شود اعتقادي نداشته باشيد، متد تبليغ نيز ناميده مي شود) در تلاش براي تغيير اعتقادات فرد است و به او خاطرنشان مي سازد كه "انجامش بده چون مي داني كه كار درست اين است." شستشوي مغزي يكي از انواع مهم تاثيرات اجتماعي است كه مجموعه اي از تمام اين رويكردها در كنار يكديگر است و در پي ايجاد تغييراتي در فرد مي باشد درحاليكه او خود راضي و موافق با آن تغيير نيست. از آنجا كه شستشوي مغزي نوع تهاجمي از تاثيرات است، نيازمند استقلال و انزواي كامل فرد است، و به همين دليل است كه اكثراً در زندان ها و مكتب هاي توتاليسم انجام مي گيرد. فرد عامل (آنكه شستشوي مغزي مي دهد) بايد كنترل كامل بر روي هدف (كسي كه مورد شستشوي مغزي قرار ميگيرد) داشته باشد، تا حدي كه حتي غذاخوردن، خوابيدن، حمام رفتن، و ساير نيازهاي اوليه فرد نيز تحت خواست و اراده ي عامل است. در عمليات شستشوي مغزي، عامل هويت فرد را از روي يك اسلوب معين به طور كلي از بين مي برد به طوري كه ديگر عمل نكند. بعد عامل آن هويت از بين رفته را با مجموعه اي از رفتارها، گرايشات، و عقايدي جايگزين مي كند كه مورد قبول محيط جديد هدف باشد. با اينكه اكثر روانشناسان بر اين عقيده اند كه شستشوي مغزي تحت شرايط صحيح امكان پذير است، اما برخي آن را برخلاف آنچه رسانه هاي گروهي نشان مي دهند، جزء انواعي از تاثيرت مي بينند كه غيرمحتمل

و انجام نشدني است. برخي از تعاريف شستشوي مغزي نيازمند تهديدات فيزيكي است و تحت اين تعاريف اكثر مكاتب افراطي نمي توانند طريقه ي صحيح شستشوي مغزي را به كار بندند، چون از سوء استفاده و آسيب رساني فيزيكي افراد سرباز مي زنند. ساير تعاريف "كنترل و تهديد غير فيزيكي" را سرلوحه ي خود قرار داده اند. قطع نظر از اينكه چه تعريفي را انتخاب مي كنيد، كارشناسان بسياري عقيده دارند كه حتي تحت شرايط ايده آل براي شستشوي مغزي، تاثيرات اين عمل تقريباً كوتاه مدت هستند و هويت قديمي افراد با شستشوي مغزي به طور كامل نابود نمي شوند. بلكه در خفا مي مانند و زمانيكه اين هويت جديد متوقف شود، باورها، عقايد و گرايشات قبلي فرد دوباره روي كار مي آيند.روانشناساني وجود دارند كه مي گويند تغيير اسيران جنگي امريكايي در طي جنگ هاي كره نتيجه ي شكنجه بوده است نه شستشوي مغزي. و در واقع اكثر اسيران جنگي در جنگ هاي كره به هيچ وجه به كمونيسم نپيوستند. در اينجا مسئله ي اعتماد پيش مي آيد. آيا شستشوي مغزي سيستمي است كه نتايج مشابه اي در فرهنگ ها و گونه هاي شخصيتي ايجاد مي كند، يا اينكه منوط به آمادگي و مستعد بودن هدف براي تغيير است؟ در قسمت بعدي توصيفات و تعاريف يكي از كارشناسان در رابطه با شستشوي مغزي را مطرح مي كنيم .

صداقت احساسي و نقش آن در زندگي

صداقت احساسي بدين معناست كه احساسات و عواطف حق_يقي خ_ود را ب_ي_ان كن_يم. براي اين ك_ه بت_وان_يم از ن__ظر احس_اسي ص_ادق ب_اشيم، بايد در وهله اول از احساسات خ_ود با خبر باشيم. اين آگ_اهي از احس_اس_ات،

ب_ه م_ي_زان ه_وش احساسي اف_راد بست_گي دارد. ه___وش احساسي اس_ت ك_ه ف_رد را ق_ادر مي س_ازد ت_ا ب_ت_واند ب___ه طور دقيق احساساتش را تشخيص دهد. هوش احساسي همچنين اين توانايي را به ما مي دهد كه بتوانيم تصميم بگيريم كه آيا كار درستي است كه احساسات واقعي خود را با طرف مقابل در ميان بگذاريم يا خير. به هر حال به طور كلي عقيده من بر اين است كه افراد بايد به طور فردي در بيان احساسات خود صادق باشند تا همه در جامعه اي با صداقت احساسي بالا زندگي كنند. اگر بتوانيم از نظر احساسي با خودمان صادق باشيم، مي توانيم "خود حقيقيمان" را خيلي عميق تر بشناسيم. اين كار به ما كمك مي كند كه خيلي راحت تر با خودمان كنار بيايم و خودمان را همانطو كه هستيم بپذيريم. اين امر همچنين به ما كمك ميكند كه تشخيص بهتري در اين مورد كه وقت خود را چگونه و با چه كساني صرف كنيم، داشته باشيم. در عين حال اگر سعي كنيم كه با ديگران در بيان احساسات خود صادق باشيم، اينكار به آنها هم كمك مي كند كه از نظر احساسي صداقت بيشتري را از خود نشان دهند. زمانيكه از نظر احساسي صادق باشيم، ديگر مجبور نخواهيم بود تا كارهايي را كه به دلخواهمان نميباشد، انجام دهيم. همچنين خيلي سريع تر فردي كه براي احساساتمان ارزش قائل است را پيدا خواهيم كرد. جامعه چگونه صداقت احساسي را تضعيف مي كندصداقت احساسي نيازمند آگاهي، اعتماد به نفس، و حتي شجاعت است. اين به آن دليل است كه هميشه ما در جو اجتماعي ياد گرفته

ايم كه به احساساتمان بي توجه باشيم، آنها را ناديده گرفته و در مورد آنها به خودمان هم دروغ بگوييم. به عنوان مثال زمانيكه از ما سوال مي شود "چطوري" معمولاً جواب مي دهيم: "خوبم" حتي اگر به راستي هم خوب نباشيم، باز هم چنين پاسخي مي دهيم. حتي گاهي اوقات هنگاميكه كاملاً مشخص است كه افراد عصباني بوده و حالت تدافعي به خود گرفته اند، اگر از آنها سوال كنيم، باز هم حاضر نيستند قبول كنند كه عصباني هستند.صداقت احساسي از همان دوران كودكي معنا پيدا مي كند. كودكان به طور مكرر و آزادانه احساسات واقعي خود را بروز مي دهند؛ اما از همان دوران ابتدايي كودكي آنها ياد مي گيرند كه در بيان احساسات خود صادق نباشند. والدين و مربي ها از كودك ميخواهند كه فرزندانشان آنطور كه خودشان انتظار دارند بايد صحبت كنند و يا كارهايشان را انجام دهند. اين كار كاملاً مغاير با بروز احساسات حقيقي كودك است. به كودك تعليم داده مي شود كه لبخند بزند حتي زمانيكه واقعاً ناراحت و عصباني است. زمانيكه هيچ گونه احساس پشيماني ندارد به او ياد مي دهند كه بايد عذر خواهي كند. زمانيكه هيچ گونه احساس قدرشناسي نمي كند به او ياد مي دهند كه بايد بگويد: "متشكرم." زمانيكه احساس مي كند نسبت به او بدرفتاري كرده اند، به او ياد مي دهند كه از شكايت كردن دست بردارد. به او ياد مي دهند كه افراد را ببوسد و به آنها شب بخير بگويد، آنهم در حاليكه كمترين علاقه اي به انجام اين كار ندارد. به او مي گويند كه "بي ادبي" و

شايد "خودخواهي" باشد كه انتظار داشته باشد همه چيز مطابق انتظاراتش پيش برود.همچنين به كودكان آموزش داده مي شود كه براي بيان احساسات خود از برخي لغات خاص نمي توانند استفاده كنند. من پدر و مادرهاي بسيار زيادي را مشاهده كرده ام كه به فرزندان خود آموزش مي دادند كه از واژه "متنفرم" استفاده نكند. گاهي اوقات هم والدين به شدت مخالف اين امر هستند كه كودكان احساسات واقعي خود را به طور كامل بيان كنند. زمانيكه كودكي به پايان مي رسد و بچه ها پا به سنين نوجواني مي گذارند، خيلي بيشتر مي توانند به جاي خودشان تصميم بگيرند. آنها راحت تر صحبت مي كنند و در مقابل بزرگسالان جواب مي دهند و آنها را بيش از پيش به چالش بر مي انگيزند. اگر افراد بزرگسال در چنين شرايطي احساس خطر بكنند، با بي اعتبار كردن نوجوانان از خود دفاع مي كنند و ادراك و احساسات او را مبطل اعلام مي كنند. در اين شرايط، فشاري از جانب همنوعان، به منظور پيروي از نورم هاي گروهي، نيز احساس ميشود. با تجربه به چنين شرايطي، نوجوانان و بزرگسالان ياد مي گيرند كه نمي توانند در مورد احساساتشان صادق باشند. به همين دليل نوجوانان به طور تدريجي ديگر مانند سابق با والدين، معلم ها، دوستان و حتي خودشان هم صادق نخواهند بود. آنها ياد ميگيرند كه بيان احساسات واقعي هيچ ارزشي ندارد. صداقت احساسي و تربيت فرزندان پدر و مادر در ايجاد يك محيط امن براي بيان احساساتشان نقش مهمي را بر عهده دارند. آنها مي توانند محيطي را خلق كنند كه كودك و نوجوان آزادانه

احساسات خود را بروز دهد و يا فضايي را بيافرييند كه درست عكس اين قضيه در آن صدق كند. راه و روش تربيت فرزندان در اين زمينه از اهميت بالايي برخوردار مي باشد و بر روي اين امر كه آيا فرزندان در آينده مي توانند افراد صادقي در زندگي باشند يا خير تاثير بسزايي خواهد گذاشت.اولين راه براي ايجاد صداقت در احساسات، تصديق و ارزش قائل شدن براي عواطف فردي مي باشد. زمانيكه از نظر احساسي مورد پذيرش قرار بگيريم و احساساتمان را به رسميت بشناسند، آنوقت ديگر هيچ ترسي نخواهيم داشت كه مورد پذيرش قرار نگرفته و يا به خاطر بيان احساسات و افكارمان تنبيه شده و يا با عدم پذيرش روبرو شويم. ما آزاد هستيم كه خودمان باشيم و والدينمان نيز ما را همانطور كه هستيم قبول خواهند كرد. زمانيكه ما را همانطوري كه هستيم بپذيرند- و نه به عنوان تصويري كه ما تصور مي كنيم بايد آنگونه باشيم - احساس امنيت دروني بيشتري به ما دست خواهد داد.مي توانيم از نظر احساسي نيز با ديگران رو راست باشيم و از عدم پذيرش آنها هيچ ترسي به دل راه ندهيم. از آنجايي در اعماق وجود خود احساس امنيت داريم، پذيرش و يا عدم پذيرش از سوي ديگران برايمان اهميت چنداني در بر نخواهد داشت. آزاد هستيم كه خود واقعيمان را به ديگران نشان دهيم. اين ويژگي افرادي را كه آنها نيز احساس امنيت مي كنند و مي توانند خودشان باشند را به سوي ما جذب مي كند. در نتيجه اطراف ما پر خواهد شد از افراديكه احساس امنيت، اعتماد به نفس، و صداقت

احساسي دارند. از سوي ديگر اگر همواره در زمان كودكي از بيان احساسات واقعيمان منع شويم، والديمان هرگز قادر به ديدن "خود واقعي" ما نخواهند شد. در طول زمان چنين بچه هايي هر چه كه بيشتر مي گذرد، بيشتر از والدينشان فاصله مي گيرند و در دوران نوجواني اين شكاف بيش از پيش مشهود خواهد شد. زماني هم كه به سن قانوني رسيده و خانه را ترك مي كنند، از برقراري ارتباط با والدين خود پرهيز كرده يا تنها به دليل جلوگيري از احساس گناه - و نه به خاطر حس دلتنگي- با والدين خود روابط محدودي را برقرار مي كنند. در اين حالت والدين نمي توانند چهره واقعي فرزند خودشان را كه براي ساليان سال زير يك سقف با او زندگي كرده اند را بشناسند. اما بدترين چيز اين است كه والدين احساس ميكنند بچه خود را به خوبي ميشناسند. حتي ممكن است از كارهايي كه او انجام مي دهد متعجب شده و احساس نااميدي كنند. ممكن است بگويند: "من واقعاً متوجه نمي شوم كه تو چرا يك چنين كارهايي مي كني!" اما دليل اين امر كه پدر و مادرها متوجه نمي شوند، اين است كه آنها واقعاً دختر و يا پسر خود را نمي شناسند و آن هم دليلش اين است كه براي مدت ها مانع بروز صداقت احساسي او مي شدند.ما زماني احساس خواهيم كرد ديگري به درستي ما را درك كرده كه طرف مقابل ما را از نظر احساسي درك كند؛ اما اگر اين اجازه را نداشته باشيم كه احساسات واقعي خود را بروز دهيم، آنوقت چگونه مي توانيم از طرف

مقابل انتظار داشته باشيم كه ما را درك كند. اين امر به ويژه در زمان نوجواني از اهميت خاصي برخوردار است و نوجوانان بايد از سوي والدينشان درك شوند. شايد والدين با خودشان تصور كنند كه فرزندشان را "از سر تا پا" مي شناسند اما كودك به هيچ وجه يك چنين احساسي نداشته باشد. اين مسئله خود باعث بروز مشكلات بزرگي خواهد شد.چند نكته ديگر در مورد صداقت احساسي - عدم صداقت احساسي نيازمند صرف انرژي بيشتري نسبت به بروز صداقت احساسي است. - زمانيكه از نظر احساسي صادق نباشيم، ارزش احساسات واقعي خود را متوجه نخواهيم شد. - زمانيكه از نظر احساسي صادق نباشيم بر خلاف سير تكاملي قدم برداشته ايم. - زمانيكه از نظر احساسي صادق نباشم، برخلاف واقعيت زندگي راه مي رويم، اشتباه مي كنيم و اين كار انرژي زيادي را از ما زايل مي كند. - عدم صداقت احساسي تنش و استرس بيش از اندازه اي را در جامعه ايجاد ميكند. البته با وجود تمام اين حرف ها باز هم من معتقد هستم كه وقتي هوش احساسي شما گسترش پيدا مي كند كه بدانيد چه زمان بايد از نظر احساسي صادق باشيد، چه موقع بايد همچنان ساكت بمانيد، و چه زمان بايد بر طبق احساسات واقعي خود عمل كنيد و چه وقت بر خلاف آن. مواردي به عنوان پيوستگي در صداقت احساسي وجود دارند كه شامل موارد ذيل مي باشد: سركوبي ناخوسته احساسات، افشاي كامل احساسات، صحبت كردن با رعايت جوانب احتياط، دست كاري عمدي احساسات، و تله هاي احساسي.همچنين تفاوت شگرفي ميان علايق كوتاه مدت و بلند مدت، نياز فردي

و نيازهاي ديگران، قضاوت هاي فردي و مورد قضاوت قرار گرفتن از سوي ديگران وجود دارد. به دليل مطرح شدن كليه اين مطالب، و براي حل يك مسئله احساسي با توجه به وجود هوش احساسي، تصور مي كنم كه اين خود افراد هستند كه بايد تصميم بگيرند كه چه زمان و تا چه حد در مورد احساسات خود صادق باشند. بنا بر تجربه هاي شخص من، تصور مي كنم صداقت كامل احساسي زندگي مرا راحت تر كرده، به من كمك كرده تا متوجه شوم چه كسي مرا همانطور كه هستم مي پذيرد، و احساس درستي، كمال، صميميت در من ايجاد كرده. ناتانيل برندن مي نويسد: اگر قرار است روابط موفق باشند، عشق حقيقت پيدا كند، و صميمت ايجاد شود، همه افراد بايد درك كنند كه هيچ چيز "اسطوره اي" و "ويژه اي" در مورد دروغ گفتن، برگرداندن احساسات، طور ديگر جلوه دادن احساسات و افكار، پنهان كردن حقايق، و حقيقت فردي كه هستيد، وجود ندارد. بايد ياد بگيريم كه اگر مقوله اسطوره اي و ويژه اي هم وجود داشته باشد در توانايي مواجهه با حقايق، احترام گذاشتن به واقعيت ها و قبول اينكه چه چيزي درست است، خلاصه مي شود. مطالبي ديگري در مورد صداقت احساسي چكيده اي از مقاله لين لوت، مشاور خانواده و ازدواجاگر چيزي در ذهن داريد، كاملاً طبيعي است كه آنرا به زبان بياوريد، هر زمان كه خواستيد مي توانيد "نه" بگوييد، و براي خود مرز و محدوده تعريف كنيد و به فرد مقابل صادقانه بگوييد كه چه فكر ميكنيد و چه احساسي داريد. شايد اين امر كار ساده اي نباشد

چرا كه ممكن است توانايي خود را در تشخيص احساسات واقعيتان از دست بدهيد و يا شايد شجاعت بيان چيزي را كه در درونتان مي گذرد را نداشته باشيد، چرا كه همواره از كودكي به شما آموزش داده اند كه شايد واقعاً چنين احساسي نداشته باشيد و اكثراً در يك چنين مواقعي شما را تصحيح كرده باشند؛ اما صداقت احساسي مقوله اي است كه با كمي تمرين مي توانيد آنرا ياد بگيريد. از زماني آغاز مي شود كه شما احساس كنيد در درونتان احساسات و عواطفي وجود دارد كه درست و يا نادرست هستند. در چنين حالتي با استفاده از لغات مي توانيد ارتباط برقرار كرده و احساساتتان را با ديگران در ميان بگذاريد. شايد صداقت در احساسات قدري ترسناك باشد. ممكن است با انجام اين كار به احساسات طرف مقابل لطمه وارد كنيد و يا خودتان را در معرض آسيب پذيري قرار دهيد. همه افرادي كه اطراف شما هستند، انسان هاي خوبي به شمار نمي روند. آنها هم راههايي را ياد گرفته اند كه به واسطه آن مي توانند نارضايتي خود را نشان دهند از جمله: اه حسرت كشيدن، اخم كردن و فرياد كشيدن در مورد يك موضوع ديگر، و يا حمله ور شدن به طرف مقابل. شما مي توانيد آنها را تشويق كنيد كه به حرف هايتان گوش بدهند و به آنها بفهمانيد حرف هايي كه مي زنيد فقط اطلاعاتي است كه در مورد خودتان به آنها مي دهيد و لازم نيست كه حتماً با آن موارد موافق باشند و يا چيزي را تغيير بدهند و درست كنند. تنها خواسته تان اين است

كه سعي كنند تا شما را بهتر بشناسند، و متوجه شوند كه چه چيزي در درونتان مي گذرد.بيشتر افراد تصور مي كنند، زمانيكه ريسك پذير شده و احساسات واقعي خود را بيان مي كنند، به طرف مقابل نزديك تر شده و ديگر لازم نمي بينند كه آن كمال ابتدايي را همچنان ثابت نگه دارند. ما هر چقدر بيشتر صداقت احساسي را تجربه كنيد، بيشتر پذيرش فردي، عشق و احترام دو جانبه را تجربه خواهيد كرد. به سرعت متوجه خواهيد شد كه صداقت احساسي دو رويكرد مختلف را در بر مي گيرد: علاوه بر اينكه مي گوييد چه احساسي داريد، متوجه خواهيد شد كه ديگران هم داراي احساسات و عواطف مخصوص به خودشان هستند و شما بايد بدون پيش داوري، انتقاد و يا قصد تغيير آنها، به حرف هايشان گوش دهيد.

صداقت احساسي و نقش آن در زندگي

صداقت احساسي بدين معناست كه احساسات و عواطف حق_يقي خ_ود را ب_ي_ان كن_يم. براي اين ك_ه بت_وان_يم از ن__ظر احس_اسي ص_ادق ب_اشيم، بايد در وهله اول از احساسات خ_ود با خبر باشيم. اين آگ_اهي از احس_اس_ات، ب_ه م_ي_زان ه_وش احساسي اف_راد بست_گي دارد. ه___وش احساسي اس_ت ك_ه ف_رد را ق_ادر مي س_ازد ت_ا ب_ت_واند ب___ه طور دقيق احساساتش را تشخيص دهد. هوش احساسي همچنين اين توانايي را به ما مي دهد كه بتوانيم تصميم بگيريم كه آيا كار درستي است كه احساسات واقعي خود را با طرف مقابل در ميان بگذاريم يا خير. به هر حال به طور كلي عقيده من بر اين است كه افراد بايد به طور فردي در بيان احساسات خود صادق باشند تا همه در جامعه

اي با صداقت احساسي بالا زندگي كنند. اگر بتوانيم از نظر احساسي با خودمان صادق باشيم، مي توانيم "خود حقيقيمان" را خيلي عميق تر بشناسيم. اين كار به ما كمك مي كند كه خيلي راحت تر با خودمان كنار بيايم و خودمان را همانطو كه هستيم بپذيريم. اين امر همچنين به ما كمك ميكند كه تشخيص بهتري در اين مورد كه وقت خود را چگونه و با چه كساني صرف كنيم، داشته باشيم. در عين حال اگر سعي كنيم كه با ديگران در بيان احساسات خود صادق باشيم، اينكار به آنها هم كمك مي كند كه از نظر احساسي صداقت بيشتري را از خود نشان دهند. زمانيكه از نظر احساسي صادق باشيم، ديگر مجبور نخواهيم بود تا كارهايي را كه به دلخواهمان نميباشد، انجام دهيم. همچنين خيلي سريع تر فردي كه براي احساساتمان ارزش قائل است را پيدا خواهيم كرد. جامعه چگونه صداقت احساسي را تضعيف مي كندصداقت احساسي نيازمند آگاهي، اعتماد به نفس، و حتي شجاعت است. اين به آن دليل است كه هميشه ما در جو اجتماعي ياد گرفته ايم كه به احساساتمان بي توجه باشيم، آنها را ناديده گرفته و در مورد آنها به خودمان هم دروغ بگوييم. به عنوان مثال زمانيكه از ما سوال مي شود "چطوري" معمولاً جواب مي دهيم: "خوبم" حتي اگر به راستي هم خوب نباشيم، باز هم چنين پاسخي مي دهيم. حتي گاهي اوقات هنگاميكه كاملاً مشخص است كه افراد عصباني بوده و حالت تدافعي به خود گرفته اند، اگر از آنها سوال كنيم، باز هم حاضر نيستند قبول كنند كه عصباني هستند.صداقت احساسي از همان دوران

كودكي معنا پيدا مي كند. كودكان به طور مكرر و آزادانه احساسات واقعي خود را بروز مي دهند؛ اما از همان دوران ابتدايي كودكي آنها ياد مي گيرند كه در بيان احساسات خود صادق نباشند. والدين و مربي ها از كودك ميخواهند كه فرزندانشان آنطور كه خودشان انتظار دارند بايد صحبت كنند و يا كارهايشان را انجام دهند. اين كار كاملاً مغاير با بروز احساسات حقيقي كودك است. به كودك تعليم داده مي شود كه لبخند بزند حتي زمانيكه واقعاً ناراحت و عصباني است. زمانيكه هيچ گونه احساس پشيماني ندارد به او ياد مي دهند كه بايد عذر خواهي كند. زمانيكه هيچ گونه احساس قدرشناسي نمي كند به او ياد مي دهند كه بايد بگويد: "متشكرم." زمانيكه احساس مي كند نسبت به او بدرفتاري كرده اند، به او ياد مي دهند كه از شكايت كردن دست بردارد. به او ياد مي دهند كه افراد را ببوسد و به آنها شب بخير بگويد، آنهم در حاليكه كمترين علاقه اي به انجام اين كار ندارد. به او مي گويند كه "بي ادبي" و شايد "خودخواهي" باشد كه انتظار داشته باشد همه چيز مطابق انتظاراتش پيش برود.همچنين به كودكان آموزش داده مي شود كه براي بيان احساسات خود از برخي لغات خاص نمي توانند استفاده كنند. من پدر و مادرهاي بسيار زيادي را مشاهده كرده ام كه به فرزندان خود آموزش مي دادند كه از واژه "متنفرم" استفاده نكند. گاهي اوقات هم والدين به شدت مخالف اين امر هستند كه كودكان احساسات واقعي خود را به طور كامل بيان كنند. زمانيكه كودكي به پايان مي رسد و بچه

ها پا به سنين نوجواني مي گذارند، خيلي بيشتر مي توانند به جاي خودشان تصميم بگيرند. آنها راحت تر صحبت مي كنند و در مقابل بزرگسالان جواب مي دهند و آنها را بيش از پيش به چالش بر مي انگيزند. اگر افراد بزرگسال در چنين شرايطي احساس خطر بكنند، با بي اعتبار كردن نوجوانان از خود دفاع مي كنند و ادراك و احساسات او را مبطل اعلام مي كنند. در اين شرايط، فشاري از جانب همنوعان، به منظور پيروي از نورم هاي گروهي، نيز احساس ميشود. با تجربه به چنين شرايطي، نوجوانان و بزرگسالان ياد مي گيرند كه نمي توانند در مورد احساساتشان صادق باشند. به همين دليل نوجوانان به طور تدريجي ديگر مانند سابق با والدين، معلم ها، دوستان و حتي خودشان هم صادق نخواهند بود. آنها ياد ميگيرند كه بيان احساسات واقعي هيچ ارزشي ندارد. صداقت احساسي و تربيت فرزندان پدر و مادر در ايجاد يك محيط امن براي بيان احساساتشان نقش مهمي را بر عهده دارند. آنها مي توانند محيطي را خلق كنند كه كودك و نوجوان آزادانه احساسات خود را بروز دهد و يا فضايي را بيافرييند كه درست عكس اين قضيه در آن صدق كند. راه و روش تربيت فرزندان در اين زمينه از اهميت بالايي برخوردار مي باشد و بر روي اين امر كه آيا فرزندان در آينده مي توانند افراد صادقي در زندگي باشند يا خير تاثير بسزايي خواهد گذاشت.اولين راه براي ايجاد صداقت در احساسات، تصديق و ارزش قائل شدن براي عواطف فردي مي باشد. زمانيكه از نظر احساسي مورد پذيرش قرار بگيريم و احساساتمان را به

رسميت بشناسند، آنوقت ديگر هيچ ترسي نخواهيم داشت كه مورد پذيرش قرار نگرفته و يا به خاطر بيان احساسات و افكارمان تنبيه شده و يا با عدم پذيرش روبرو شويم. ما آزاد هستيم كه خودمان باشيم و والدينمان نيز ما را همانطور كه هستيم قبول خواهند كرد. زمانيكه ما را همانطوري كه هستيم بپذيرند- و نه به عنوان تصويري كه ما تصور مي كنيم بايد آنگونه باشيم - احساس امنيت دروني بيشتري به ما دست خواهد داد.مي توانيم از نظر احساسي نيز با ديگران رو راست باشيم و از عدم پذيرش آنها هيچ ترسي به دل راه ندهيم. از آنجايي در اعماق وجود خود احساس امنيت داريم، پذيرش و يا عدم پذيرش از سوي ديگران برايمان اهميت چنداني در بر نخواهد داشت. آزاد هستيم كه خود واقعيمان را به ديگران نشان دهيم. اين ويژگي افرادي را كه آنها نيز احساس امنيت مي كنند و مي توانند خودشان باشند را به سوي ما جذب مي كند. در نتيجه اطراف ما پر خواهد شد از افراديكه احساس امنيت، اعتماد به نفس، و صداقت احساسي دارند. از سوي ديگر اگر همواره در زمان كودكي از بيان احساسات واقعيمان منع شويم، والديمان هرگز قادر به ديدن "خود واقعي" ما نخواهند شد. در طول زمان چنين بچه هايي هر چه كه بيشتر مي گذرد، بيشتر از والدينشان فاصله مي گيرند و در دوران نوجواني اين شكاف بيش از پيش مشهود خواهد شد. زماني هم كه به سن قانوني رسيده و خانه را ترك مي كنند، از برقراري ارتباط با والدين خود پرهيز كرده يا تنها به دليل جلوگيري از احساس

گناه - و نه به خاطر حس دلتنگي- با والدين خود روابط محدودي را برقرار مي كنند. در اين حالت والدين نمي توانند چهره واقعي فرزند خودشان را كه براي ساليان سال زير يك سقف با او زندگي كرده اند را بشناسند. اما بدترين چيز اين است كه والدين احساس ميكنند بچه خود را به خوبي ميشناسند. حتي ممكن است از كارهايي كه او انجام مي دهد متعجب شده و احساس نااميدي كنند. ممكن است بگويند: "من واقعاً متوجه نمي شوم كه تو چرا يك چنين كارهايي مي كني!" اما دليل اين امر كه پدر و مادرها متوجه نمي شوند، اين است كه آنها واقعاً دختر و يا پسر خود را نمي شناسند و آن هم دليلش اين است كه براي مدت ها مانع بروز صداقت احساسي او مي شدند.ما زماني احساس خواهيم كرد ديگري به درستي ما را درك كرده كه طرف مقابل ما را از نظر احساسي درك كند؛ اما اگر اين اجازه را نداشته باشيم كه احساسات واقعي خود را بروز دهيم، آنوقت چگونه مي توانيم از طرف مقابل انتظار داشته باشيم كه ما را درك كند. اين امر به ويژه در زمان نوجواني از اهميت خاصي برخوردار است و نوجوانان بايد از سوي والدينشان درك شوند. شايد والدين با خودشان تصور كنند كه فرزندشان را "از سر تا پا" مي شناسند اما كودك به هيچ وجه يك چنين احساسي نداشته باشد. اين مسئله خود باعث بروز مشكلات بزرگي خواهد شد.چند نكته ديگر در مورد صداقت احساسي - عدم صداقت احساسي نيازمند صرف انرژي بيشتري نسبت به بروز صداقت احساسي است. -

زمانيكه از نظر احساسي صادق نباشيم، ارزش احساسات واقعي خود را متوجه نخواهيم شد. - زمانيكه از نظر احساسي صادق نباشيم بر خلاف سير تكاملي قدم برداشته ايم. - زمانيكه از نظر احساسي صادق نباشم، برخلاف واقعيت زندگي راه مي رويم، اشتباه مي كنيم و اين كار انرژي زيادي را از ما زايل مي كند. - عدم صداقت احساسي تنش و استرس بيش از اندازه اي را در جامعه ايجاد ميكند. البته با وجود تمام اين حرف ها باز هم من معتقد هستم كه وقتي هوش احساسي شما گسترش پيدا مي كند كه بدانيد چه زمان بايد از نظر احساسي صادق باشيد، چه موقع بايد همچنان ساكت بمانيد، و چه زمان بايد بر طبق احساسات واقعي خود عمل كنيد و چه وقت بر خلاف آن. مواردي به عنوان پيوستگي در صداقت احساسي وجود دارند كه شامل موارد ذيل مي باشد: سركوبي ناخوسته احساسات، افشاي كامل احساسات، صحبت كردن با رعايت جوانب احتياط، دست كاري عمدي احساسات، و تله هاي احساسي.همچنين تفاوت شگرفي ميان علايق كوتاه مدت و بلند مدت، نياز فردي و نيازهاي ديگران، قضاوت هاي فردي و مورد قضاوت قرار گرفتن از سوي ديگران وجود دارد. به دليل مطرح شدن كليه اين مطالب، و براي حل يك مسئله احساسي با توجه به وجود هوش احساسي، تصور مي كنم كه اين خود افراد هستند كه بايد تصميم بگيرند كه چه زمان و تا چه حد در مورد احساسات خود صادق باشند. بنا بر تجربه هاي شخص من، تصور مي كنم صداقت كامل احساسي زندگي مرا راحت تر كرده، به من كمك كرده تا متوجه شوم

چه كسي مرا همانطور كه هستم مي پذيرد، و احساس درستي، كمال، صميميت در من ايجاد كرده. ناتانيل برندن مي نويسد: اگر قرار است روابط موفق باشند، عشق حقيقت پيدا كند، و صميمت ايجاد شود، همه افراد بايد درك كنند كه هيچ چيز "اسطوره اي" و "ويژه اي" در مورد دروغ گفتن، برگرداندن احساسات، طور ديگر جلوه دادن احساسات و افكار، پنهان كردن حقايق، و حقيقت فردي كه هستيد، وجود ندارد. بايد ياد بگيريم كه اگر مقوله اسطوره اي و ويژه اي هم وجود داشته باشد در توانايي مواجهه با حقايق، احترام گذاشتن به واقعيت ها و قبول اينكه چه چيزي درست است، خلاصه مي شود. مطالبي ديگري در مورد صداقت احساسي چكيده اي از مقاله لين لوت، مشاور خانواده و ازدواجاگر چيزي در ذهن داريد، كاملاً طبيعي است كه آنرا به زبان بياوريد، هر زمان كه خواستيد مي توانيد "نه" بگوييد، و براي خود مرز و محدوده تعريف كنيد و به فرد مقابل صادقانه بگوييد كه چه فكر ميكنيد و چه احساسي داريد. شايد اين امر كار ساده اي نباشد چرا كه ممكن است توانايي خود را در تشخيص احساسات واقعيتان از دست بدهيد و يا شايد شجاعت بيان چيزي را كه در درونتان مي گذرد را نداشته باشيد، چرا كه همواره از كودكي به شما آموزش داده اند كه شايد واقعاً چنين احساسي نداشته باشيد و اكثراً در يك چنين مواقعي شما را تصحيح كرده باشند؛ اما صداقت احساسي مقوله اي است كه با كمي تمرين مي توانيد آنرا ياد بگيريد. از زماني آغاز مي شود كه شما احساس كنيد در درونتان احساسات

و عواطفي وجود دارد كه درست و يا نادرست هستند. در چنين حالتي با استفاده از لغات مي توانيد ارتباط برقرار كرده و احساساتتان را با ديگران در ميان بگذاريد. شايد صداقت در احساسات قدري ترسناك باشد. ممكن است با انجام اين كار به احساسات طرف مقابل لطمه وارد كنيد و يا خودتان را در معرض آسيب پذيري قرار دهيد. همه افرادي كه اطراف شما هستند، انسان هاي خوبي به شمار نمي روند. آنها هم راههايي را ياد گرفته اند كه به واسطه آن مي توانند نارضايتي خود را نشان دهند از جمله: اه حسرت كشيدن، اخم كردن و فرياد كشيدن در مورد يك موضوع ديگر، و يا حمله ور شدن به طرف مقابل. شما مي توانيد آنها را تشويق كنيد كه به حرف هايتان گوش بدهند و به آنها بفهمانيد حرف هايي كه مي زنيد فقط اطلاعاتي است كه در مورد خودتان به آنها مي دهيد و لازم نيست كه حتماً با آن موارد موافق باشند و يا چيزي را تغيير بدهند و درست كنند. تنها خواسته تان اين است كه سعي كنند تا شما را بهتر بشناسند، و متوجه شوند كه چه چيزي در درونتان مي گذرد.بيشتر افراد تصور مي كنند، زمانيكه ريسك پذير شده و احساسات واقعي خود را بيان مي كنند، به طرف مقابل نزديك تر شده و ديگر لازم نمي بينند كه آن كمال ابتدايي را همچنان ثابت نگه دارند. ما هر چقدر بيشتر صداقت احساسي را تجربه كنيد، بيشتر پذيرش فردي، عشق و احترام دو جانبه را تجربه خواهيد كرد. به سرعت متوجه خواهيد شد كه صداقت احساسي دو

رويكرد مختلف را در بر مي گيرد: علاوه بر اينكه مي گوييد چه احساسي داريد، متوجه خواهيد شد كه ديگران هم داراي احساسات و عواطف مخصوص به خودشان هستند و شما بايد بدون پيش داوري، انتقاد و يا قصد تغيير آنها، به حرف هايشان گوش دهيد.

صداقت چيست و چگوه بوجود مي آيد؟

اگر كسي بتواند به صداقت روي آورد خود را از رنج هاي گراني نجات داده، چرا كه عامل ايجاد بيشتر رنج ها، دروغ و ريا است." دروغگويي و عدم رعايت صداقت يكي از موانع مهم در برابر شادي و رسيدن به موفقيت در زندگي به شمار مي رود. مي توانيد خودتان امتحان كنيد تا به عينه منظور مرا درك نماييد: دفعه آينده كه تصميم گرفتيد به تماشاي تلويزيون بنشينيد و برنامه كمدي، درام، و يا سريال خانوادگي مورد علاقه خود را نگاه كنيد، اندكي توجه خود را افزايش دهيد، به خوبي درك خواهيد كرد كه تمام مشكلات موجود در فيلم، از رفتار كسي نشئت مي گيرد كه اصل صداقت را رعايت نمي كند، چندان فرقي نمي كند كه دروغ او از سر غفلت باشد، يك دروغ كوچك بوده و يا اصلاً يك دروغ بزرگ و غير قابل بخشش باشد. فقط به دروغ و عواقب دردناكي كه مي تواند در بر داشته باشد دقت كنيد. من خودم زمانيكه تصميم گرفتم ذهن خود را بر روي دروغ هاي گاه و بيگاه و نتايج آن متمركز كنم، واقعا شگفت زده شدم. در نهايت به اين نتيجه رسيدم كه اگر دروغ و ريا وجود نداشت هيچ داستان درامي هم خلق نمي شد! شايد قبلاً هميشه تصور مي كردم كه انسان صادقي هستم و

بر اساس استانداردهاي اجتماعي مي توانستم بگويم كه به طور تقريبي دروغگو نيستم. اما معنايي كه جامعه از صداقت ارائه مي دهد با آنچه شما در ذهن خود از آن ساخته ايد، دو تعريف كاملا متفاوت هستند. ما به طور سيستماتيك همواره سعي مي كنيم تا دروغ و دروغ گويي را بالاخره به هر نحوي كه شده در فرهنگ خود بگنجانيم. گاهي اوقات آنقدر به دروغگويي خو مي گيرم كه اصلاً متوجه نمي شويم در حال دروغ گفتن هستيم. صداقت يعني "حقيقت، حقيقت محض، حقيقت و نه جز آن." از نظر جامعه شناسي فقط زماني ملزم به بازگو كردن حقيقت هستيم كه...با گفته هاي خود موجبات ناراحتي ديگران را فراهم نياوريمباعث ايجاد تعارض روحي رواني و درگيري ميان افراد نشويم شخصيتمان بد جلوه نكند من قصد ندارم در مورد دروغ هاي بزرگ صحبت كنم، بلكه منظورم همين دروغ هاي هميشگي و پايدار هستند، كه دائما با نام "دروغ مصلحتي" و يا "دروغ هاي ناچيز و از سر غفلت" از آنها استفاده مي كنيم و تبديل به جزء جدا نشدني زندگي روزمره همه ما شده اند. من خودم هم يك زماني نمي توانستم نام دروغ بر روي اين ناراستي ها و كژ رفتاري ها بگذارم، تا اينكه خلاف آن به من ثابت شد. تقريبا حدود 5 سال پيش، خودم را يك انسان نسبتاً صادق فرض مي كردم تا اينكه در يك كلاس يك ماهه ثبت نام نمودم. هدف اصلي اين كلاس آموزش صداقت بود. تجربه اين كلاس درست مثل اين بود كه در جهاني در حال زندگي هستي كه همه افراد (از جمله خودتان) چيزي به

غير از حرف راست به زبان نمي آورند و كليه احساسات، عواطف، خواست ها و نيازهايشان را همانطور كه هست، مطرح مي كنند. در روند پيشرفت كلاس، شما بايد افكار خودتان در مورد كلاس، مربي، و شاگردان ديگر را نيز به طور آشكار بيان مي كرديد. في الواقع در اين فرايند كليه ساختارهاي پوچ ذهن از هم پاشيده مي شد. هيچ گاه تصور نمي كردم كه يك دوره يك ماهه تا اين حد روي من تاثير گذار واقع شود. اصلاً به ذهنم هم نمي رسيد كه در طول همه سال هاي عمرم تا چه اندازه خود را از احساسات واقعي ام دور نگه داشته و با ديواري از دروغ، راه حقيقت را مسدود نموده ام. اين واقعا يك تجربه فوق العاده و در عين حال وحشتناك بود. وحشتناك؟ بله؛ زمانيكه با طرف مقابل صادق باشيد، به او اين فرصت را مي دهيد تا تمام زواياي وجود شما را زير و رو كند به انضمام قسمت هايي كه شما آرزو مي كرديد هيچ وقت آنجا نباشند: بخش قضاوت هاي گاه و بي گاه، روح گربه صفت، بخش منتقد و غير قابل اعتماد و ... باور كنيد پس از چندي حتي افرادي كه من تصور مي كردم در حق آنها بدجنسي كرده ام، به صورت دوست هاي صميمي من در آمدند، و اصلا فكر نميكنم اين امر تصادفي بوده باشد. به عنوان شخصي كه در هر دو دنياي متفاوت (هم در سرزمين دروغگويي و هم در سرزمين راستگويي) زندگي كرده است بايد بگويم كه دو دنياي كاملا متفاوت هستند. اگر شما هم مثل من جزء افرادي هستيد

كه دروغ هايتان چندان بزرگ و رسوا كننده نيستند و فقط از روي بي توحهي و عادت هاي هميشگي به دروغ گويي خو گرفته ايد، و نمي توانيد احساسات واقعي و افكار حقيقي خود را به زبان بياوريد، ممكن است اين تصور برايتان ايجاد شده باشد كه خلاص شدن از شر اين دروغ ها، دردي را دوا نمي كند و هيچ تفاوتي را در زندگي شما ايجاد نخواهد كرد، از همين جا بايد به شما بگويم كه اينطور نيست و كافي است تنها يك گام در اين راه برداريد تا متوجه تغييرات مطلوب آن بشويد. نيتي كه در وراي صداقت وجود دارد منظور من اين نيست كه شما از نام صداقت سوء استفاده كنيد و از آن به عنوان صلاحي براي بد زباني و بي احترامي به ديگران بهره بجوييد. اهدافي كه شما از راستگويي مد نظر داريد به طور كامل تعيين كننده اين مطلب هستند كه مي بايست چه حرفي را در كجا و به چه كسي بزنيد. اگر به طور مثال آقايي قصد داشته باشد تا ارتباط كاملاً جدي با يك خانم برقرار كند، خوب بالطبع بايد نسبت به او خيلي بيشتر از دختري كه پشت صندوق سوپر سر كوچه مي نشيند، صداقت را رعايت نمايد. چه دليلي مي تواند وجود داشته باشد كه او احساسات و عواطف واقعي اش را با دختري كه پشت صندوق نشسته، در ميان بگذارد؟ چه نيتي ممكن است از اين كار داشته باشم؟ دختر خانم اصلاً نمي داند كه چرا آقا بايد حرفي به او بزند؟! و شايد اصلاً زمان به آنها اجازه انجام چنين كاري را

ندهد. اما در مورد يك دوست صميمي و يا همسر فعلي هيچ دليلي مبني بر صادق نبودن وجود ندارد. اگر بخواهيد با طرف مقابل به صميميت كامل دست پيدا كنيد ( نيتي كه در وراي صداقت نهفته) آنگاه صداقت به تنها قانون هدايت كننده رابطه شما مبدل مي شود."يكي از اصول بنيادين شادكامي اين است كه انسان پيش از هر چيز از نظر ذهني با خودش صادق باشد." بهترين مكاني كه مي توانيد در آن به تمرين صداقت بپردازيد، وجود درونيتان است. يك ژورنال شخصي براي خود درست كنيد و سعي كنيد در آن كليه افكار و احساسات خود را به رشته تحرير درآوريد. اجازه دهيد تا صداقت از وجودتان سرچشمه بگيرد. در مورد عواطف و عقايد خود در شرايط مختلف مطلب بنويسيد. سعي كنيد با ترس هايتان روبرو شويد. هيچ چيز را از خودتان مخفي نكنيد. بعد از چندي زماني كه وجودتان با صداقت خو گرفت و خودتان احساس راحتي بيشتري با آن پيدا كرديد، آنگاه مي توانيد به راحتي راستي و درستي را به رابطه هاي ديگر خود نيز منتقل كنيد و با سايرين نيز صادق باشيد.

صداقت چيست و چگوه بوجود مي آيد؟

اگر كسي بتواند به صداقت روي آورد خود را از رنج هاي گراني نجات داده، چرا كه عامل ايجاد بيشتر رنج ها، دروغ و ريا است." دروغگويي و عدم رعايت صداقت يكي از موانع مهم در برابر شادي و رسيدن به موفقيت در زندگي به شمار مي رود. مي توانيد خودتان امتحان كنيد تا به عينه منظور مرا درك نماييد: دفعه آينده كه تصميم گرفتيد به تماشاي تلويزيون بنشينيد و برنامه

كمدي، درام، و يا سريال خانوادگي مورد علاقه خود را نگاه كنيد، اندكي توجه خود را افزايش دهيد، به خوبي درك خواهيد كرد كه تمام مشكلات موجود در فيلم، از رفتار كسي نشئت مي گيرد كه اصل صداقت را رعايت نمي كند، چندان فرقي نمي كند كه دروغ او از سر غفلت باشد، يك دروغ كوچك بوده و يا اصلاً يك دروغ بزرگ و غير قابل بخشش باشد. فقط به دروغ و عواقب دردناكي كه مي تواند در بر داشته باشد دقت كنيد. من خودم زمانيكه تصميم گرفتم ذهن خود را بر روي دروغ هاي گاه و بيگاه و نتايج آن متمركز كنم، واقعا شگفت زده شدم. در نهايت به اين نتيجه رسيدم كه اگر دروغ و ريا وجود نداشت هيچ داستان درامي هم خلق نمي شد! شايد قبلاً هميشه تصور مي كردم كه انسان صادقي هستم و بر اساس استانداردهاي اجتماعي مي توانستم بگويم كه به طور تقريبي دروغگو نيستم. اما معنايي كه جامعه از صداقت ارائه مي دهد با آنچه شما در ذهن خود از آن ساخته ايد، دو تعريف كاملا متفاوت هستند. ما به طور سيستماتيك همواره سعي مي كنيم تا دروغ و دروغ گويي را بالاخره به هر نحوي كه شده در فرهنگ خود بگنجانيم. گاهي اوقات آنقدر به دروغگويي خو مي گيرم كه اصلاً متوجه نمي شويم در حال دروغ گفتن هستيم. صداقت يعني "حقيقت، حقيقت محض، حقيقت و نه جز آن." از نظر جامعه شناسي فقط زماني ملزم به بازگو كردن حقيقت هستيم كه...با گفته هاي خود موجبات ناراحتي ديگران را فراهم نياوريمباعث ايجاد تعارض روحي رواني و درگيري

ميان افراد نشويم شخصيتمان بد جلوه نكند من قصد ندارم در مورد دروغ هاي بزرگ صحبت كنم، بلكه منظورم همين دروغ هاي هميشگي و پايدار هستند، كه دائما با نام "دروغ مصلحتي" و يا "دروغ هاي ناچيز و از سر غفلت" از آنها استفاده مي كنيم و تبديل به جزء جدا نشدني زندگي روزمره همه ما شده اند. من خودم هم يك زماني نمي توانستم نام دروغ بر روي اين ناراستي ها و كژ رفتاري ها بگذارم، تا اينكه خلاف آن به من ثابت شد. تقريبا حدود 5 سال پيش، خودم را يك انسان نسبتاً صادق فرض مي كردم تا اينكه در يك كلاس يك ماهه ثبت نام نمودم. هدف اصلي اين كلاس آموزش صداقت بود. تجربه اين كلاس درست مثل اين بود كه در جهاني در حال زندگي هستي كه همه افراد (از جمله خودتان) چيزي به غير از حرف راست به زبان نمي آورند و كليه احساسات، عواطف، خواست ها و نيازهايشان را همانطور كه هست، مطرح مي كنند. در روند پيشرفت كلاس، شما بايد افكار خودتان در مورد كلاس، مربي، و شاگردان ديگر را نيز به طور آشكار بيان مي كرديد. في الواقع در اين فرايند كليه ساختارهاي پوچ ذهن از هم پاشيده مي شد. هيچ گاه تصور نمي كردم كه يك دوره يك ماهه تا اين حد روي من تاثير گذار واقع شود. اصلاً به ذهنم هم نمي رسيد كه در طول همه سال هاي عمرم تا چه اندازه خود را از احساسات واقعي ام دور نگه داشته و با ديواري از دروغ، راه حقيقت را مسدود نموده ام. اين واقعا

يك تجربه فوق العاده و در عين حال وحشتناك بود. وحشتناك؟ بله؛ زمانيكه با طرف مقابل صادق باشيد، به او اين فرصت را مي دهيد تا تمام زواياي وجود شما را زير و رو كند به انضمام قسمت هايي كه شما آرزو مي كرديد هيچ وقت آنجا نباشند: بخش قضاوت هاي گاه و بي گاه، روح گربه صفت، بخش منتقد و غير قابل اعتماد و ... باور كنيد پس از چندي حتي افرادي كه من تصور مي كردم در حق آنها بدجنسي كرده ام، به صورت دوست هاي صميمي من در آمدند، و اصلا فكر نميكنم اين امر تصادفي بوده باشد. به عنوان شخصي كه در هر دو دنياي متفاوت (هم در سرزمين دروغگويي و هم در سرزمين راستگويي) زندگي كرده است بايد بگويم كه دو دنياي كاملا متفاوت هستند. اگر شما هم مثل من جزء افرادي هستيد كه دروغ هايتان چندان بزرگ و رسوا كننده نيستند و فقط از روي بي توحهي و عادت هاي هميشگي به دروغ گويي خو گرفته ايد، و نمي توانيد احساسات واقعي و افكار حقيقي خود را به زبان بياوريد، ممكن است اين تصور برايتان ايجاد شده باشد كه خلاص شدن از شر اين دروغ ها، دردي را دوا نمي كند و هيچ تفاوتي را در زندگي شما ايجاد نخواهد كرد، از همين جا بايد به شما بگويم كه اينطور نيست و كافي است تنها يك گام در اين راه برداريد تا متوجه تغييرات مطلوب آن بشويد. نيتي كه در وراي صداقت وجود دارد منظور من اين نيست كه شما از نام صداقت سوء استفاده كنيد و از آن

به عنوان صلاحي براي بد زباني و بي احترامي به ديگران بهره بجوييد. اهدافي كه شما از راستگويي مد نظر داريد به طور كامل تعيين كننده اين مطلب هستند كه مي بايست چه حرفي را در كجا و به چه كسي بزنيد. اگر به طور مثال آقايي قصد داشته باشد تا ارتباط كاملاً جدي با يك خانم برقرار كند، خوب بالطبع بايد نسبت به او خيلي بيشتر از دختري كه پشت صندوق سوپر سر كوچه مي نشيند، صداقت را رعايت نمايد. چه دليلي مي تواند وجود داشته باشد كه او احساسات و عواطف واقعي اش را با دختري كه پشت صندوق نشسته، در ميان بگذارد؟ چه نيتي ممكن است از اين كار داشته باشم؟ دختر خانم اصلاً نمي داند كه چرا آقا بايد حرفي به او بزند؟! و شايد اصلاً زمان به آنها اجازه انجام چنين كاري را ندهد. اما در مورد يك دوست صميمي و يا همسر فعلي هيچ دليلي مبني بر صادق نبودن وجود ندارد. اگر بخواهيد با طرف مقابل به صميميت كامل دست پيدا كنيد ( نيتي كه در وراي صداقت نهفته) آنگاه صداقت به تنها قانون هدايت كننده رابطه شما مبدل مي شود."يكي از اصول بنيادين شادكامي اين است كه انسان پيش از هر چيز از نظر ذهني با خودش صادق باشد." بهترين مكاني كه مي توانيد در آن به تمرين صداقت بپردازيد، وجود درونيتان است. يك ژورنال شخصي براي خود درست كنيد و سعي كنيد در آن كليه افكار و احساسات خود را به رشته تحرير درآوريد. اجازه دهيد تا صداقت از وجودتان سرچشمه بگيرد. در مورد عواطف و عقايد

خود در شرايط مختلف مطلب بنويسيد. سعي كنيد با ترس هايتان روبرو شويد. هيچ چيز را از خودتان مخفي نكنيد. بعد از چندي زماني كه وجودتان با صداقت خو گرفت و خودتان احساس راحتي بيشتري با آن پيدا كرديد، آنگاه مي توانيد به راحتي راستي و درستي را به رابطه هاي ديگر خود نيز منتقل كنيد و با سايرين نيز صادق باشيد.

فلسفه زندگي

كساني وج_ود دارن_د ك_ه م_ع_ت_قدند اگر هر فردي از فلسفه زندگي شخصي خود پيروي كند كارخطرناكي نموده است. م__مكن است ديگران به شما به چشم يك فرد م_غرور و ي_ا بيش از حد مقيد به اخلاق بنگرند. از طرف ديگر نگاه كنيد ك_ه چ_گونه ه_ر ف_رد ن_ام_دار و ي_ا ن_ه چندان مشهور ت_لاش ميكند كه به شما روش زندگي كردن را تحميل كند. به هر صورت من تصور ميكنم نكات زير شما را در پيشب_رد زندگيتان ياري خواهند نمود:1- بهتر است بدنبال صلح و آرامش باشيم تا دنبال عدالت: م_ن اين نكته را در اكثر عرصه هاي زندگي خود بكار برده ام و نتايج خوبي نيز گرفته ام. 2- زندگي يك سفر ميباشد نه يك مقصد: تا زماني_كه شما دق_يقا مفهوم اين نكته را متوجه نشده باشيد ممكن است زندگي يتان را شتابان در جستجوي يك خط پايان ك__ه وجود خارجي ندارد سپري كنيد. آهسته تر گام برداريد و به نكته 3 عمل كنيد. 3- وقت را غنيمت بشماريد: ب_هت_ر اس_ت ك_ه اف_س_وس كارهايي كه انجام داده ايم را بخوريم بجاي آنكه تا آخر عمر افسوس كارهاي انجام نداده را. بسيار خوب بنابراين زمان حال را به سادگي براي موضوعات بي اهميت هدر

ندهيد. 4- اجازه ندهيد آدمهاي پست شما رازير پاي خود خورد كنند: م_ردم هم_ي_ش_ه در تلاش هستند شما را ناراحت و تحقير ك_ن_ن_د. ت_ن_ها ب_ه آن دلي_ل ك_ه ع_قيده يك فرد براي دي_گران ح_ائ_ز اه__ميت مي باشد، به مفهوم آن نيست كه ح_ق با آن ف_رد اس_ت. ش_اي_د بسياري از مردم از سخناني كه شما به زبان مي آوريد، كارهايي كه انجام م_يدهيد و يا آنكه چگونه مقابل ديگران ظاهر مي گرديد، خوش_شان نيايد اما خ_ي_لي ه_اي ديگر آن را مي پسندند. زياد به عقايد ديگران نسبت به خودتان حساس نباشيد. 5- بپذيريد كه جهان بي عيب و نقص و كامل نيست: تنها به شما ميگوي_م كه بهتر است از آن بگذريد: جهان كامل نيست. بنابراين آنقدر نسبت به مسائل دنيوي ك__مالگرا نباشيد. 6- عقيده يك فرد تنها متعلق به يك فرد مي باشد: پ_ذيرش اي__ن ن_كت__ه در زن_دگي اندكي دشوار بنظر مي رسد ام_ا پيروي از آن بسيار سود مند ميباشد. پژوهش_ها بيانگر آن است كه انسانها بطور كلي تمايل دارند تنها عقايد مث_بت در راب_طه با خودشان را به خاطر بسپارند و نقاط منفي را فراموش كنند. بنابر اي_ن زياد به عق_ي_ده مثبت و يا منفي يك فرد نسبت به خودتان اهميت ندهيد.7- زندگي كنيد و اجازه دهيد ديگران نيز زندگي خودشان را بكنند: ل_زوم_ي ن__دارد شما از ديگران ن_ف_رت داش_ت_ه باشيد. اگر انرژي خود را صرف آن كنيد كه از ديگران متنفر باشيد، كارتان تمام است ( ديگر انرژي براي انجام كارهاي مثبت نخواهيد داشت). اف_راد بسياري در جهان وجود داشته اند كه تلاش ميكردند تنوع و تفاوتها را محدود گ_ردانند اما

ناكام مانده اند. بنابر چرا شما خود را بزحمت مي اندازيد؟ زندگي خود را ب_كن_ي_د و اجازه دهيد ديگران نيز زندگي خود را بكنند. 8- شما تنها داراي يك جسم و چهره ميباشيد: مي خ__واهيد آنها را دوست داشته باشيد و يا از آنها بيزار باشيد. تا آخر عمر متعلق به شما خواهند بود.9- ديگران آيينه شما ميباشند: نميتوانيد عاشق و يا متنفر خصيصه اي در فرد باشيد مگر آنكه عاشق و يا متنفر آن خصيصه در وجود خودتان باشيد. 10- زندگي دقيقا همان چيزي ميباشد كه شما مي انديشيد: ش_ما ت_م_ام اب_زار و منابع ضروري را در اختيار داريد. آن كه چگونه از آنها استفاده ميكنيد به خودتان بستگي خواهد داشت.11- هيچ جايي بهتراز آنجايي كه هستيد، نمي باشد: و يا آن_كه م_رغ همسايه غاز نيست. 12- درزندگي چيزي بعنوان شكست وجود ندارد - ت_نها آموختن است كه وجود دارد: رشد فردي فرايند آزمون و خطا مي باشد. تنها يك آزمايش است.شما در مدرسه تمام وقتي موسوم به "زندگي" ثبت نام شده ايد و ه_م_واره در ح_ال آم_وزش و ي_ادگيري مي باشيد. اين درسها تا زماني كه آموخته نگردند براي شم_ا به اش_ك_ال مخ_تلف تكرار خواهند شد. فرايند آموزش پاياني ندارد. 13- تلويزيون دنياي واقعي را نمايش نمي دهد: در زن_دگ_ي واق_ع_ي م_ردم م_ج_ب_ور مي باشند كافي شاپ ها را ترك كرده و به سر كار خود روند. 14- افرادي كه زندگي را يكپارچه تلقي ميكنند، با تسري دادن بخش ناخوشايند آن به بخشهاي ديگر، اين احساس منفي كه زماني ميتوانستند اقدامي بكنند و نكردند را عمري با خود يدك ميكشند و از اين

طريق در همه عمر، نيروي خود را صرف انديشيدن به آن ميكنند و به اين طريق اعتدال و آرامش دروني خود را در اين ارزيابي و برخورد باطني از دست ميدهند. بعكس افرادي كه بر اين باورند كه زندگي سرشار از تجربيات بيشمار و منفصل است، از فلسفه بيغمي پيروي كرده و دم به دم زندگي ميكنند. اين افراد از اوضاع نامساعد گذشته رنجش به دل نداشته و نگران آينده نيستند. 15- هدف خاصي را ضامن شادماني و نشاط خود به شمار نياوريد و سراسر زندگي را سفري دلپذير تلقي كنيد. به جاي توجه به مقصد، زيباييهاي ميان راه را كانون توجه قرار دهيد. 16- موفقيت و امتيازات بيشتر براي كامجويي از زندگي است و نه اينكه زندگي براي كسب دستاوردهاي بيشتر، ذهن را به لحظات ارزشمند كنوني معطوف كرده و از مناظر ميان راه لذت ببريد. 17- براي شادماني راهي نيست، شادماني خود راه است. چرا ما در بعضي از جهات از كودكان تقليد نكنيم كه بس طبيعي و ساده زندگي ميكنند و بطور غريزي شادند. 18- روابط خود با ديگران را ثابت و دائمي تلقي نكنيد، بلكه آن را تنها در واحد زمان يعني اكنون بسنجيد. اين طرز تلقي به شما مجال ميدهد كه همواره در تصميمهاي خود تجديد نظر كنيد.19- فرض را بر اين بگذاريد كه زندگي شما در زمان حال خلاصه ميشود. با اين طرز تلقي اگر درگير رابطهاي ناهنجار هستيد، اين ناهنجاري به زمان حال محدود ميشود و نميتواند در آينده موجب تكدر خاطرتان گردد. 20- تنها بايد با قضاوتهايي كه ترس را بر دل ما مستولي ميكنند و ما

را از دستيابي به نعمتهاي زندگي باز ميدارند به پيكار برخيزيم و آنها را از نهانخانه ذهن بيرون رانيم.

فلسفه زندگي

كساني وج_ود دارن_د ك_ه م_ع_ت_قدند اگر هر فردي از فلسفه زندگي شخصي خود پيروي كند كارخطرناكي نموده است. م__مكن است ديگران به شما به چشم يك فرد م_غرور و ي_ا بيش از حد مقيد به اخلاق بنگرند. از طرف ديگر نگاه كنيد ك_ه چ_گونه ه_ر ف_رد ن_ام_دار و ي_ا ن_ه چندان مشهور ت_لاش ميكند كه به شما روش زندگي كردن را تحميل كند. به هر صورت من تصور ميكنم نكات زير شما را در پيشب_رد زندگيتان ياري خواهند نمود:1- بهتر است بدنبال صلح و آرامش باشيم تا دنبال عدالت: م_ن اين نكته را در اكثر عرصه هاي زندگي خود بكار برده ام و نتايج خوبي نيز گرفته ام. 2- زندگي يك سفر ميباشد نه يك مقصد: تا زماني_كه شما دق_يقا مفهوم اين نكته را متوجه نشده باشيد ممكن است زندگي يتان را شتابان در جستجوي يك خط پايان ك__ه وجود خارجي ندارد سپري كنيد. آهسته تر گام برداريد و به نكته 3 عمل كنيد. 3- وقت را غنيمت بشماريد: ب_هت_ر اس_ت ك_ه اف_س_وس كارهايي كه انجام داده ايم را بخوريم بجاي آنكه تا آخر عمر افسوس كارهاي انجام نداده را. بسيار خوب بنابراين زمان حال را به سادگي براي موضوعات بي اهميت هدر ندهيد. 4- اجازه ندهيد آدمهاي پست شما رازير پاي خود خورد كنند: م_ردم هم_ي_ش_ه در تلاش هستند شما را ناراحت و تحقير ك_ن_ن_د. ت_ن_ها ب_ه آن دلي_ل ك_ه ع_قيده يك فرد براي دي_گران ح_ائ_ز اه__ميت مي باشد، به مفهوم آن نيست كه ح_ق

با آن ف_رد اس_ت. ش_اي_د بسياري از مردم از سخناني كه شما به زبان مي آوريد، كارهايي كه انجام م_يدهيد و يا آنكه چگونه مقابل ديگران ظاهر مي گرديد، خوش_شان نيايد اما خ_ي_لي ه_اي ديگر آن را مي پسندند. زياد به عقايد ديگران نسبت به خودتان حساس نباشيد. 5- بپذيريد كه جهان بي عيب و نقص و كامل نيست: تنها به شما ميگوي_م كه بهتر است از آن بگذريد: جهان كامل نيست. بنابراين آنقدر نسبت به مسائل دنيوي ك__مالگرا نباشيد. 6- عقيده يك فرد تنها متعلق به يك فرد مي باشد: پ_ذيرش اي__ن ن_كت__ه در زن_دگي اندكي دشوار بنظر مي رسد ام_ا پيروي از آن بسيار سود مند ميباشد. پژوهش_ها بيانگر آن است كه انسانها بطور كلي تمايل دارند تنها عقايد مث_بت در راب_طه با خودشان را به خاطر بسپارند و نقاط منفي را فراموش كنند. بنابر اي_ن زياد به عق_ي_ده مثبت و يا منفي يك فرد نسبت به خودتان اهميت ندهيد.7- زندگي كنيد و اجازه دهيد ديگران نيز زندگي خودشان را بكنند: ل_زوم_ي ن__دارد شما از ديگران ن_ف_رت داش_ت_ه باشيد. اگر انرژي خود را صرف آن كنيد كه از ديگران متنفر باشيد، كارتان تمام است ( ديگر انرژي براي انجام كارهاي مثبت نخواهيد داشت). اف_راد بسياري در جهان وجود داشته اند كه تلاش ميكردند تنوع و تفاوتها را محدود گ_ردانند اما ناكام مانده اند. بنابر چرا شما خود را بزحمت مي اندازيد؟ زندگي خود را ب_كن_ي_د و اجازه دهيد ديگران نيز زندگي خود را بكنند. 8- شما تنها داراي يك جسم و چهره ميباشيد: مي خ__واهيد آنها را دوست داشته باشيد و يا از

آنها بيزار باشيد. تا آخر عمر متعلق به شما خواهند بود.9- ديگران آيينه شما ميباشند: نميتوانيد عاشق و يا متنفر خصيصه اي در فرد باشيد مگر آنكه عاشق و يا متنفر آن خصيصه در وجود خودتان باشيد. 10- زندگي دقيقا همان چيزي ميباشد كه شما مي انديشيد: ش_ما ت_م_ام اب_زار و منابع ضروري را در اختيار داريد. آن كه چگونه از آنها استفاده ميكنيد به خودتان بستگي خواهد داشت.11- هيچ جايي بهتراز آنجايي كه هستيد، نمي باشد: و يا آن_كه م_رغ همسايه غاز نيست. 12- درزندگي چيزي بعنوان شكست وجود ندارد - ت_نها آموختن است كه وجود دارد: رشد فردي فرايند آزمون و خطا مي باشد. تنها يك آزمايش است.شما در مدرسه تمام وقتي موسوم به "زندگي" ثبت نام شده ايد و ه_م_واره در ح_ال آم_وزش و ي_ادگيري مي باشيد. اين درسها تا زماني كه آموخته نگردند براي شم_ا به اش_ك_ال مخ_تلف تكرار خواهند شد. فرايند آموزش پاياني ندارد. 13- تلويزيون دنياي واقعي را نمايش نمي دهد: در زن_دگ_ي واق_ع_ي م_ردم م_ج_ب_ور مي باشند كافي شاپ ها را ترك كرده و به سر كار خود روند. 14- افرادي كه زندگي را يكپارچه تلقي ميكنند، با تسري دادن بخش ناخوشايند آن به بخشهاي ديگر، اين احساس منفي كه زماني ميتوانستند اقدامي بكنند و نكردند را عمري با خود يدك ميكشند و از اين طريق در همه عمر، نيروي خود را صرف انديشيدن به آن ميكنند و به اين طريق اعتدال و آرامش دروني خود را در اين ارزيابي و برخورد باطني از دست ميدهند. بعكس افرادي كه بر اين باورند كه زندگي سرشار از تجربيات بيشمار

و منفصل است، از فلسفه بيغمي پيروي كرده و دم به دم زندگي ميكنند. اين افراد از اوضاع نامساعد گذشته رنجش به دل نداشته و نگران آينده نيستند. 15- هدف خاصي را ضامن شادماني و نشاط خود به شمار نياوريد و سراسر زندگي را سفري دلپذير تلقي كنيد. به جاي توجه به مقصد، زيباييهاي ميان راه را كانون توجه قرار دهيد. 16- موفقيت و امتيازات بيشتر براي كامجويي از زندگي است و نه اينكه زندگي براي كسب دستاوردهاي بيشتر، ذهن را به لحظات ارزشمند كنوني معطوف كرده و از مناظر ميان راه لذت ببريد. 17- براي شادماني راهي نيست، شادماني خود راه است. چرا ما در بعضي از جهات از كودكان تقليد نكنيم كه بس طبيعي و ساده زندگي ميكنند و بطور غريزي شادند. 18- روابط خود با ديگران را ثابت و دائمي تلقي نكنيد، بلكه آن را تنها در واحد زمان يعني اكنون بسنجيد. اين طرز تلقي به شما مجال ميدهد كه همواره در تصميمهاي خود تجديد نظر كنيد.19- فرض را بر اين بگذاريد كه زندگي شما در زمان حال خلاصه ميشود. با اين طرز تلقي اگر درگير رابطهاي ناهنجار هستيد، اين ناهنجاري به زمان حال محدود ميشود و نميتواند در آينده موجب تكدر خاطرتان گردد. 20- تنها بايد با قضاوتهايي كه ترس را بر دل ما مستولي ميكنند و ما را از دستيابي به نعمتهاي زندگي باز ميدارند به پيكار برخيزيم و آنها را از نهانخانه ذهن بيرون رانيم.

فوايد بالقوه قصه گوي

ارتباط سريع و آسان: در حين قصه گويي، كليه ايده هاي متفاوت، يكجا و ب_صورت ف_راگير از سوي قصه گو به مخاطب انت_قال داده

مي شود. در نتي_جه لازم ني__ست شنونده براي گرفتن مضمون كلي مطلب خود را به زحمت بي_ندازد چ_راكه محتواي كلي داستان به يكباره انتقال پيدا مي كند. ارتباط طبيعي: مي توان از داستان سرايي به عنوان زبان مادري تمام انسان ها ياد كرد. اين زبان ذاتي را همه ي كودكان از سن 2 سالگي به بعد ياد مي گيرند. البته ياد گيري زبان واقعي شايد تا سنين 8 سالگي به طول انجامد، اما به هر حال بايد اعتراف كرد آنقدر كه كودكان در استفاده از زبان مادري قصه گويي براي برقراري ارتباط با اطرافيانشان راحت هستند، در استفاده از زبان واقعي احساس راحتي نمي كنند. ارتباط روشن واضح: با استفاده از اين مزيت قصه گويي كه به واسطه ي آن به راحتي مي توان با ديگران ارتباط برقرار كرد، كليه ي واژه ها در يك دامنه ي زماني و مكاني خاص قرار مي گيرند و گويي به آنها جاني دوباره بخشيده مي شود. تمام وقايع با در نظر گرفتن فاكتور زماني به وقوع مي پيوندند و لغات و كلمات پر معناتر از قبل جلوه ميكنند.ارتباط صادقانه: از طريق داستان ها مي توان حقايق عميق و كلي را به ديگران انتقال داد. اين در حالي است كه در زبان واقعي كليه ي اجزا تكه تكه مي شوند. ارتباط مشاركت آميز: در بحث هاي انتزاعي، ايده ها مانند موشك به طرف ما مي آيند، حجم زيادي از فضاي ذهني ما را اشغال مي كنند و به ناچار ما را وادار مي كنند كه براي انسجام بخشيدن به آنها يك چهارچوب ذهني كه از سوي فرد ديگري معين

گرديده است را در زندگي خود به كار گيريم. تنها حق انتخابي هم كه برايمان ايجاد ميشود، قبول و يا رد آن چهارچوب خاص است؛ و با شرايط بله-خير و يا شايد بهتر باشد بگوييم برنده-بازنده روبرو مي شويم. در مقابل بايد گفت كه داستان به صورت منسجم در ذهن ما طبقه بندي مي شود و به ما اين امكان را مي دهد كه تا هر كجا كه خواستيم خودمان را با شخصيت هاي داستاني همراه سازيم و هر كجا كه خواستيم داستان را در ذهن خود تغيير داده و همانطور كه مي خواهيم ادامه دهيم.ارتباط متقاعد كننده: زمانيكه فردي داستاني را مي شنود اين امكان وجود دارد كه در ذهن خود داستاني تقريباً شبيه به چيزي كه شنيده ايم را بپرورانيم. اين داستان جديد زاييده ذهن فرد است و فرد نوعي ديد همزادگرايي به آن پيدا مي كند بنابراين داستان جديد به مانند فرزند او در مي ايد و آنرا دوست مي دارد و براي رسيدن به آن سرسختانه مي جنگد.ارتباط دقيق: پيش از پيشرفت تكنولوژي و روي كار آمدن ارتباط سريع جهاني بشر اطلاع چنداني در مورد اين مطلب كه دانش از كجا برخاسته در دست نداشت. زمانيكه ارتباط تنها محدود مي شد به ساكنان يك روستا يا شهر، افراد معمولاً اين تصور را پيدا مي كردند كه همه جا وضعيت زندگي تقريباً يكسان است. با پيشرفت تكنولوژي و انتقال جهاني اطلاعات انسان ها به اين نتيجه رسيدند كه يك چنين تصوري كاملاً اشتباه است. همين داستان سرايي هاي ابتدايي بود كه اجازه داد دانش رشد كرده و به شكوفايي دست پيدا كند.

در حال حاضر هم به عنوان نوعي ابزار مناسب براي انتقال هر گونه اطلاعات به افراد به شمار مي رود.ارتباط حسي: دانسته هاي ما خيلي بيشتر از آن است كه خودمان مي دانيم. نقش دانش ضمني از اهميت ويژه اي برخوردار است. با اين وجود شايد ندانيم چگونه ميتوانيم ارتباط برقرار كنيم؟ قصه گويي به اين سوال نيز پاسخ داده است. زمانيكه داستاني را از روي احساساتمان تعريف مي كنيم، مي توانيم خيلي بيش از آن چيزي كه به صورت صريح مي دانيم ارتباط برقرار كنيم. اين امر در ناخواگاه ما اتفاق مي افتد. بنابراين هر چند ما خيلي بيشتر از آن چيزي كه ابراز مي كنيم، مي دانيم با قصه گويي مي توانيم بيشتر از آن چيزي كه مي دانيم خودمان را ابزار كنيم.ارتباط سرگرم كننده: روابط دنياي واقعي خشك و خسته كننده هستند چراكه همه چيز در انحصار اشيا اسيت. ما به عنوان موجود زنده بيشتر جذب چيزهاي زنده مي شويم و زماني مي رسد كه ارتباط با اجسام ساكن و بي جان ما را خسته مي كند. قصه گويي شادابي و طراوت را به زندگي ما باز مي گرداند و ما را سرگرم مي كند.ارتباط موثر: اين فاكتور سبب مي شود ما از خود واكنش نشان دهيم و دست بكار شويم. قصه گويي نه تنها شكاف ميان "دانستن" و "اقدام نمودن" را از ميان بر ميدارد، بلكه به شنونده كمك مي كند كه خودش نيز در خلق ايده ي جديدي همكاري كند. در فرايند همكاري براي ايجاد ايده ي جديد، شنونده به گونه اي وارد مرحله ي اجرا ميشود كه گويي ميان

ايده و عمل هيچ گونه شكافي وجود نداشته. ارتباط احساسي:با در نظر گرفتن تمام صحبتهايي كه در مورد هوش هيجاني (هوش احساسي) به ميان آمده است بايد گفت كه صحبت كردن عيني و غير ملموس در مورد احسسات كار درستي به شمار نمي رود. قصه گويي صرفاً احساسات را به زيبايي و به شيوه اي قابل قبول به طرف مقابل انتقال مي دهد. ارتباط متقابل: بر خلاف مباحث انتزاعي، قصه گويي بطور ذاتي جنبه ي تعامل و ارتباط متقابل را در بردارد. داستان سرا طراوت داستان را به سوي مخاطبان مي پاشد و شنونده در خلق يك اثر ذهني جديد همكاري مي كند.

فوايد بالقوه قصه گوي

ارتباط سريع و آسان: در حين قصه گويي، كليه ايده هاي متفاوت، يكجا و ب_صورت ف_راگير از سوي قصه گو به مخاطب انت_قال داده مي شود. در نتي_جه لازم ني__ست شنونده براي گرفتن مضمون كلي مطلب خود را به زحمت بي_ندازد چ_راكه محتواي كلي داستان به يكباره انتقال پيدا مي كند. ارتباط طبيعي: مي توان از داستان سرايي به عنوان زبان مادري تمام انسان ها ياد كرد. اين زبان ذاتي را همه ي كودكان از سن 2 سالگي به بعد ياد مي گيرند. البته ياد گيري زبان واقعي شايد تا سنين 8 سالگي به طول انجامد، اما به هر حال بايد اعتراف كرد آنقدر كه كودكان در استفاده از زبان مادري قصه گويي براي برقراري ارتباط با اطرافيانشان راحت هستند، در استفاده از زبان واقعي احساس راحتي نمي كنند. ارتباط روشن واضح: با استفاده از اين مزيت قصه گويي كه به واسطه ي آن به راحتي مي توان با ديگران

ارتباط برقرار كرد، كليه ي واژه ها در يك دامنه ي زماني و مكاني خاص قرار مي گيرند و گويي به آنها جاني دوباره بخشيده مي شود. تمام وقايع با در نظر گرفتن فاكتور زماني به وقوع مي پيوندند و لغات و كلمات پر معناتر از قبل جلوه ميكنند.ارتباط صادقانه: از طريق داستان ها مي توان حقايق عميق و كلي را به ديگران انتقال داد. اين در حالي است كه در زبان واقعي كليه ي اجزا تكه تكه مي شوند. ارتباط مشاركت آميز: در بحث هاي انتزاعي، ايده ها مانند موشك به طرف ما مي آيند، حجم زيادي از فضاي ذهني ما را اشغال مي كنند و به ناچار ما را وادار مي كنند كه براي انسجام بخشيدن به آنها يك چهارچوب ذهني كه از سوي فرد ديگري معين گرديده است را در زندگي خود به كار گيريم. تنها حق انتخابي هم كه برايمان ايجاد ميشود، قبول و يا رد آن چهارچوب خاص است؛ و با شرايط بله-خير و يا شايد بهتر باشد بگوييم برنده-بازنده روبرو مي شويم. در مقابل بايد گفت كه داستان به صورت منسجم در ذهن ما طبقه بندي مي شود و به ما اين امكان را مي دهد كه تا هر كجا كه خواستيم خودمان را با شخصيت هاي داستاني همراه سازيم و هر كجا كه خواستيم داستان را در ذهن خود تغيير داده و همانطور كه مي خواهيم ادامه دهيم.ارتباط متقاعد كننده: زمانيكه فردي داستاني را مي شنود اين امكان وجود دارد كه در ذهن خود داستاني تقريباً شبيه به چيزي كه شنيده ايم را بپرورانيم. اين داستان جديد زاييده

ذهن فرد است و فرد نوعي ديد همزادگرايي به آن پيدا مي كند بنابراين داستان جديد به مانند فرزند او در مي ايد و آنرا دوست مي دارد و براي رسيدن به آن سرسختانه مي جنگد.ارتباط دقيق: پيش از پيشرفت تكنولوژي و روي كار آمدن ارتباط سريع جهاني بشر اطلاع چنداني در مورد اين مطلب كه دانش از كجا برخاسته در دست نداشت. زمانيكه ارتباط تنها محدود مي شد به ساكنان يك روستا يا شهر، افراد معمولاً اين تصور را پيدا مي كردند كه همه جا وضعيت زندگي تقريباً يكسان است. با پيشرفت تكنولوژي و انتقال جهاني اطلاعات انسان ها به اين نتيجه رسيدند كه يك چنين تصوري كاملاً اشتباه است. همين داستان سرايي هاي ابتدايي بود كه اجازه داد دانش رشد كرده و به شكوفايي دست پيدا كند. در حال حاضر هم به عنوان نوعي ابزار مناسب براي انتقال هر گونه اطلاعات به افراد به شمار مي رود.ارتباط حسي: دانسته هاي ما خيلي بيشتر از آن است كه خودمان مي دانيم. نقش دانش ضمني از اهميت ويژه اي برخوردار است. با اين وجود شايد ندانيم چگونه ميتوانيم ارتباط برقرار كنيم؟ قصه گويي به اين سوال نيز پاسخ داده است. زمانيكه داستاني را از روي احساساتمان تعريف مي كنيم، مي توانيم خيلي بيش از آن چيزي كه به صورت صريح مي دانيم ارتباط برقرار كنيم. اين امر در ناخواگاه ما اتفاق مي افتد. بنابراين هر چند ما خيلي بيشتر از آن چيزي كه ابراز مي كنيم، مي دانيم با قصه گويي مي توانيم بيشتر از آن چيزي كه مي دانيم خودمان را ابزار كنيم.ارتباط سرگرم

كننده: روابط دنياي واقعي خشك و خسته كننده هستند چراكه همه چيز در انحصار اشيا اسيت. ما به عنوان موجود زنده بيشتر جذب چيزهاي زنده مي شويم و زماني مي رسد كه ارتباط با اجسام ساكن و بي جان ما را خسته مي كند. قصه گويي شادابي و طراوت را به زندگي ما باز مي گرداند و ما را سرگرم مي كند.ارتباط موثر: اين فاكتور سبب مي شود ما از خود واكنش نشان دهيم و دست بكار شويم. قصه گويي نه تنها شكاف ميان "دانستن" و "اقدام نمودن" را از ميان بر ميدارد، بلكه به شنونده كمك مي كند كه خودش نيز در خلق ايده ي جديدي همكاري كند. در فرايند همكاري براي ايجاد ايده ي جديد، شنونده به گونه اي وارد مرحله ي اجرا ميشود كه گويي ميان ايده و عمل هيچ گونه شكافي وجود نداشته. ارتباط احساسي:با در نظر گرفتن تمام صحبتهايي كه در مورد هوش هيجاني (هوش احساسي) به ميان آمده است بايد گفت كه صحبت كردن عيني و غير ملموس در مورد احسسات كار درستي به شمار نمي رود. قصه گويي صرفاً احساسات را به زيبايي و به شيوه اي قابل قبول به طرف مقابل انتقال مي دهد. ارتباط متقابل: بر خلاف مباحث انتزاعي، قصه گويي بطور ذاتي جنبه ي تعامل و ارتباط متقابل را در بردارد. داستان سرا طراوت داستان را به سوي مخاطبان مي پاشد و شنونده در خلق يك اثر ذهني جديد همكاري مي كند.

فوايد تفريح و سرگرمي در زندگي

1. تفريح و زندگي فعال براي سلامتي فرد اهميت دارد.تفريح و زندگي فعال باعث طول عمر بيشتر مي شود-دو سال به عمر متوسط

انسان اضافه ميكند.تفريح و زندگي فعال با كاهش بيماري ها و اختلالات مربوط به بالا رفتن سن، طول زندگي مستقل را براي افراد سالخورده افزايش مي دهد و باعث سرزندگي و نشاط آنها و شركتشان در زندگي اجتماعي مي شود. تفريح، ورزش، و فعال زندگي كردن، به طور قابل ملاحظه اي خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي و سكته را كاهش مي دهد. تفريح، ورزش، و فعال زندگي كردن، از ابتلا به پوكي استخوان جلوگيري مي كند كه بعد از يائسگي گريبانگير %25 از خانم ها مي شود.تفريح، ورزش، و فعال زندگي كردن، با ديابت مقابله مي كند كه چهارمين بيماري كشنده (بعد از بيماري هاي قلبي، سرطان، و بيماري هاي تنفسي) در سراسر جهان شناخته شده است. تفريح، ورزش، و فعال زندگي كردن، در جوگيري از ابتلا به برخي سرطان ها مفيد شناخته شده است-به ويژه سرطان هاي روده، سينه و ريه. تفريح، ورزش، و فعال زندگي كردن، از ابتلا به مشكلات كمر كه %25 از بزرگسالان را مبتلا مي كند، جلوگيري مي كند.تفريح، ورزش، فعال زندگي كردن، گردشگاه ها و هنر و فرهنگ همه در سلامت فكر و ذهن دخيل هستند. استرس و افسردگي را كاهش داده و سلامت احساسي/رواني را بهبود مي بخشد. تفريح، ورزش، فعال زندگي كردن، گردشگاه ها و هنر و فرهنگ سلامت عمومي افراد را بالا مي برد و در كيفيت زندگي آنها تاثير گذار است. تفريح يك ابزار درماني شناخته شده و در بيمارستان ها، كلينيك ها و كل اجتماع مورد استفاده قرار مي گيرد (تفريحات فيزيكي، ورزش، هنر و فرهنگ) و به تقويت ظرفيت ذهني، جسمي و

اجتماعي افراد كمك بسزايي مي كند. تفريح براي پيشرفت متعادل انسانها ضروري است و به آنها كمك مي كند به استعدادهاي بالقوه خود برسند. تفريح در پيشرفت و ارتقاء بچه ها و جوانان نيز اهميت دارد: ما با بازي و ورزش مهارت هاي بيشتري (فيزيكي)، مهارت هاي اجتماعي بيشتر، و خلاقيت ياد مي گيريم، و ظرفيت هاي فكريمان را بالا مي بريم. تفريح اين فرصت را براي بزرگسالان ايجاد مي كند كه استعدادهاي بالقوه خود را (چه از نظر فيزيكي، چه اجتماعي، چه خلاقيتي، چه فكري و چه معنوي) شكوفا كنند.در جامعه اي كه آموزش در تمام طول عمر لازم و ضروري به نظر مي رسد، يادگيري تفريح و اوقات فراغت براي بزرگسالان فرصت هايي عالي در دسترس آنها قرار مي دهد. گردشگاه ها و محيط هاي طبيعي براي خيلي از افراد معاني معنوي بسياري دارد و هنر و فرهنگ راه بسيار عالي براي كشف معنويت است. تفريح و گردشگاه ها همچنين در بالا بردن كيفيت زندگي نيز موثرند. تفريح، ورزش، و فرهنگ و هنر اعتماد به نفس افراد را بالا برده و پايه هاي زندگي را محكم ميكند. تفريح، گردشگاه ها، ورزش، فرهنگ و هنر، درجه رضايت ما را از زندگي بالا مي برد. تفريح، گردشگاه ها، ورزش، فرهنگ و هنر، بر رشد، يادگيري مهارت هاي زندگي، و مستقل زندگي كردن تاثيرگذار است.تفريح، ورزش، فرهنگ و هنر، از رفتارهاي خود تخريبي و فعاليت هاي منفي دوران جواني مثل سيگار كشيدن، مصرف موادمخدر، خودكشي، و افسردگي نيز جلوگيري مي كند.تفريح، ورزش، فرهنگ و هنر، از بروز جنايات، به ويژه جنايات مربوط به بزهكاري نوجوانان، جلوگيري

مي كند.تفريح، ورزش، فرهنگ و هنر، از نژادپرستي جلوگيري مي كند و باعث مي شود فرهنگ هاي مختلفي همديگر را بهتر بفهمند. تفريح از تنهايي و بيگانگي جلوگيري مي كند.2. تفريح و پارك ها باعث تقويت بنياد خانواده و ايجاد جوامعي سالمتر ميشود. خانواده هايي كه با هم بازي مي كنند-تا آخر باهم مي مانند. بچه ها و جوانان با هم درارتباط هستند و زوج هايي كه اوقات فراغت خود را با هم مي گذرانند، احتمال باهم ماندنشان بيشتر است. تفريح، فرصت هاي عالي براي پيشرفت بچه ها فراهم مي كند.تفريح، ورزش، فرهنگ و هنر، مهارت هاي اجتماعي را توسعه بخشيده و شركت در زندگي جمعي را تقويت مي كند. تفريح و گردشگاه ها، مثل كاتاليزورهايي هستند كه جوامعي قوي و خودكفا ميسازند.فرهنگ كمك مي كند كه مردم همسايگان خود، تاريخ خود و محيطشان را بهتر بشناسند. تفريح، ورزش، فرهنگ و هنر، در جامعه ايجاد غرور ميكند. 3. تفريح هزينه هاي مربوط به مراقبت هاي پزشكي، خدمات اجتماعي و پليس و دادگستري را كاهش مي دهد. ورزش و سلامتي از بروز بيماري و شدت يافتن آن جلوگيري ميكند و به اين طريق هزينه هاي مربوط به مراقبت هاي پزشكي كاهش مي يابد. تفريح باعث حمايت و پشتيباني از خانواده است و به اين ترتيب هزينه هاي مربوط به مشاوره هاي خانواده و نگهداري از فرزندان بي سرپرست را كاهش مي دهد. تفريح باعث كاهش ميزان جنايات و بزه هاي اجتماعي است و درنتيجه هزينه هاي مربوط به پليس و دادگستري نيز كاهش مي يابد.4. تفريح و گردشگاه ها مولد قوي اقتصادي به شمار مي رود.تفريح

و ورزش عملكرد كاري را تقويت مي كند و باعث افزايش بازده كار و كاهش غيبت از كار مي شود.تفريح، گردشگاه ها، فرهنگ و هنر توجه حرفه هاي مختلف را در اجتماع به خود جلب مي كند كه باعث توسعه اقتصادي است.تفريح، گردشگاه ها، ورزش، فرهنگ و هنر باعث جذب توريست مي شود كه سومين صنعت درحال رشد در جهان است.تفريح، گردشگاه ها، ورزش، فرهنگ و هنر در جامعه ايجاد كار مي كند. سرمايه گذاري هاي كوچك روي تفريحات، گردشگاه ها، ورزشف فرهنگ و هنر با برگشت اقتصادي عظيمي همراه است. پارك ها و گردشگاه هاي آزاد ارزش ملكي و درنتيجه درآمد مالياتي را افزايش مي دهد.

فوايد تفريح و سرگرمي در زندگي

1. تفريح و زندگي فعال براي سلامتي فرد اهميت دارد.تفريح و زندگي فعال باعث طول عمر بيشتر مي شود-دو سال به عمر متوسط انسان اضافه ميكند.تفريح و زندگي فعال با كاهش بيماري ها و اختلالات مربوط به بالا رفتن سن، طول زندگي مستقل را براي افراد سالخورده افزايش مي دهد و باعث سرزندگي و نشاط آنها و شركتشان در زندگي اجتماعي مي شود. تفريح، ورزش، و فعال زندگي كردن، به طور قابل ملاحظه اي خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي و سكته را كاهش مي دهد. تفريح، ورزش، و فعال زندگي كردن، از ابتلا به پوكي استخوان جلوگيري مي كند كه بعد از يائسگي گريبانگير %25 از خانم ها مي شود.تفريح، ورزش، و فعال زندگي كردن، با ديابت مقابله مي كند كه چهارمين بيماري كشنده (بعد از بيماري هاي قلبي، سرطان، و بيماري هاي تنفسي) در سراسر جهان شناخته شده است. تفريح، ورزش، و

فعال زندگي كردن، در جوگيري از ابتلا به برخي سرطان ها مفيد شناخته شده است-به ويژه سرطان هاي روده، سينه و ريه. تفريح، ورزش، و فعال زندگي كردن، از ابتلا به مشكلات كمر كه %25 از بزرگسالان را مبتلا مي كند، جلوگيري مي كند.تفريح، ورزش، فعال زندگي كردن، گردشگاه ها و هنر و فرهنگ همه در سلامت فكر و ذهن دخيل هستند. استرس و افسردگي را كاهش داده و سلامت احساسي/رواني را بهبود مي بخشد. تفريح، ورزش، فعال زندگي كردن، گردشگاه ها و هنر و فرهنگ سلامت عمومي افراد را بالا مي برد و در كيفيت زندگي آنها تاثير گذار است. تفريح يك ابزار درماني شناخته شده و در بيمارستان ها، كلينيك ها و كل اجتماع مورد استفاده قرار مي گيرد (تفريحات فيزيكي، ورزش، هنر و فرهنگ) و به تقويت ظرفيت ذهني، جسمي و اجتماعي افراد كمك بسزايي مي كند. تفريح براي پيشرفت متعادل انسانها ضروري است و به آنها كمك مي كند به استعدادهاي بالقوه خود برسند. تفريح در پيشرفت و ارتقاء بچه ها و جوانان نيز اهميت دارد: ما با بازي و ورزش مهارت هاي بيشتري (فيزيكي)، مهارت هاي اجتماعي بيشتر، و خلاقيت ياد مي گيريم، و ظرفيت هاي فكريمان را بالا مي بريم. تفريح اين فرصت را براي بزرگسالان ايجاد مي كند كه استعدادهاي بالقوه خود را (چه از نظر فيزيكي، چه اجتماعي، چه خلاقيتي، چه فكري و چه معنوي) شكوفا كنند.در جامعه اي كه آموزش در تمام طول عمر لازم و ضروري به نظر مي رسد، يادگيري تفريح و اوقات فراغت براي بزرگسالان فرصت هايي عالي در دسترس آنها قرار مي

دهد. گردشگاه ها و محيط هاي طبيعي براي خيلي از افراد معاني معنوي بسياري دارد و هنر و فرهنگ راه بسيار عالي براي كشف معنويت است. تفريح و گردشگاه ها همچنين در بالا بردن كيفيت زندگي نيز موثرند. تفريح، ورزش، و فرهنگ و هنر اعتماد به نفس افراد را بالا برده و پايه هاي زندگي را محكم ميكند. تفريح، گردشگاه ها، ورزش، فرهنگ و هنر، درجه رضايت ما را از زندگي بالا مي برد. تفريح، گردشگاه ها، ورزش، فرهنگ و هنر، بر رشد، يادگيري مهارت هاي زندگي، و مستقل زندگي كردن تاثيرگذار است.تفريح، ورزش، فرهنگ و هنر، از رفتارهاي خود تخريبي و فعاليت هاي منفي دوران جواني مثل سيگار كشيدن، مصرف موادمخدر، خودكشي، و افسردگي نيز جلوگيري مي كند.تفريح، ورزش، فرهنگ و هنر، از بروز جنايات، به ويژه جنايات مربوط به بزهكاري نوجوانان، جلوگيري مي كند.تفريح، ورزش، فرهنگ و هنر، از نژادپرستي جلوگيري مي كند و باعث مي شود فرهنگ هاي مختلفي همديگر را بهتر بفهمند. تفريح از تنهايي و بيگانگي جلوگيري مي كند.2. تفريح و پارك ها باعث تقويت بنياد خانواده و ايجاد جوامعي سالمتر ميشود. خانواده هايي كه با هم بازي مي كنند-تا آخر باهم مي مانند. بچه ها و جوانان با هم درارتباط هستند و زوج هايي كه اوقات فراغت خود را با هم مي گذرانند، احتمال باهم ماندنشان بيشتر است. تفريح، فرصت هاي عالي براي پيشرفت بچه ها فراهم مي كند.تفريح، ورزش، فرهنگ و هنر، مهارت هاي اجتماعي را توسعه بخشيده و شركت در زندگي جمعي را تقويت مي كند. تفريح و گردشگاه ها، مثل كاتاليزورهايي هستند كه جوامعي قوي و

خودكفا ميسازند.فرهنگ كمك مي كند كه مردم همسايگان خود، تاريخ خود و محيطشان را بهتر بشناسند. تفريح، ورزش، فرهنگ و هنر، در جامعه ايجاد غرور ميكند. 3. تفريح هزينه هاي مربوط به مراقبت هاي پزشكي، خدمات اجتماعي و پليس و دادگستري را كاهش مي دهد. ورزش و سلامتي از بروز بيماري و شدت يافتن آن جلوگيري ميكند و به اين طريق هزينه هاي مربوط به مراقبت هاي پزشكي كاهش مي يابد. تفريح باعث حمايت و پشتيباني از خانواده است و به اين ترتيب هزينه هاي مربوط به مشاوره هاي خانواده و نگهداري از فرزندان بي سرپرست را كاهش مي دهد. تفريح باعث كاهش ميزان جنايات و بزه هاي اجتماعي است و درنتيجه هزينه هاي مربوط به پليس و دادگستري نيز كاهش مي يابد.4. تفريح و گردشگاه ها مولد قوي اقتصادي به شمار مي رود.تفريح و ورزش عملكرد كاري را تقويت مي كند و باعث افزايش بازده كار و كاهش غيبت از كار مي شود.تفريح، گردشگاه ها، فرهنگ و هنر توجه حرفه هاي مختلف را در اجتماع به خود جلب مي كند كه باعث توسعه اقتصادي است.تفريح، گردشگاه ها، ورزش، فرهنگ و هنر باعث جذب توريست مي شود كه سومين صنعت درحال رشد در جهان است.تفريح، گردشگاه ها، ورزش، فرهنگ و هنر در جامعه ايجاد كار مي كند. سرمايه گذاري هاي كوچك روي تفريحات، گردشگاه ها، ورزشف فرهنگ و هنر با برگشت اقتصادي عظيمي همراه است. پارك ها و گردشگاه هاي آزاد ارزش ملكي و درنتيجه درآمد مالياتي را افزايش مي دهد.

آيا ميتوان خوشبختي را با پول خريد؟

در پژوهش هاي اخير، برخي از محققان واقتصاد دانان بر اين باورند كه ميان

پول و خوشبختي ارتباط مستقيمي وجود دارد. در اين مقاله افرادي مورد بررسي قرار گرفته اند كه درآمد ساليانه آنها 10 تا 15 ميليون تومان برآورد شده. با توجه به اين مطلب بايد اينطور نتيجه گرفت كه افراديكه درآمد بيشتري دارند، در زندگي خوشبخت تر هستند. براي رد كردن اين بيانيه بايد نگاهي به اظهار نظر "دانيل كانمن" برنده جايزه نوبل و اقتصاددان دانشگاه پرينستون داشته باشيم. او معتقد است كه فضيه "پول=خوشبختي" كاملاً غير واقعي است. از سوي ديگر "ريچارد لوكاس" روانشناس دانشگاه ميشيگان نسبت به دليل اين مطلب كه چرا به نظر مي رسد انسان هاي ثروتمند، خوشبخت تر هستند، اظهار بي اطلاعي ميكند. اما آيا مي توان با پول خوشبخت شد؟ همه ي ما به خوبي مي دانيم كه با پول چه كارهايي كه نمي شود كرد؛ مي توانيم اتومبيل، خانه، قايق تفريحي، تلويزيون پلاسما و ... تهيه كنيم. البته پيش از هر چيز بايد بدانيد كه از كجا مي توان هر يك از موارد ذكر شده را خريداري نمود. در مورد خوشبختي كار كمي دشوارتر مي شود، از كجا ميتوان آنرا خريد؟ آيا مغازه اي وجود دارد كه خوشبختي بفروشد؟ اگر مغازه خوشبختي وجود داشت، شما از آن چه چيزي مي خريديد؟ آيا "آرامش ذهن" مي خريديد؟ يك زندگي متعادل؟ سلامت؟ امنيت؟ سؤال اصلي اينجاست: چه چيز شما را خوشحال مي كند؟ آيا تنها با پول خوشحال مي شويد؟ پول در نظر شما تا چه اندازه ارزش دارد؟ به نظر مي رسد كه افرادي كه بيشتر پول دارند، خوشحال تر هستند، اما پيش از هر چيز بايد معناي خوشبختي و خوشحالي

را معين كنيم. لغت نامه دهخدا براي خوشبختي سه معناي مختلف آورده است. اولين معناي آن كاميابي است: پيشرفت كردن و رسيدن به رفاه به ويژه از نظر اقتصادي. دومين معنا خرسندي است: شادابي هنگاميكه فرد به موفقيت رسيده و از نظر مالي وضعيت خوبي داشته باشد و كم و بيش به آرزوهاي رسيده باشد. سومين معنا، سعادت است: قرار گرفتن در مرحله رضايت شخصي. اجازه دهيد ابتدا از امنيت شروع كنيم. احساس امنيت مي تواند با خود، خوشبختي به همراه داشته باشد. در اينجا امنيت به معناي داشتن اتومبيل شخصي، خانه و شغل مناسب است. اكثر مقالات و كتاب هاي اقتصادي پيشنهاد مي كنند كه افراد بايد 6 ماه از درآمد سالانه خود را پس انداز كنند. من افراد كمي را مي شناسم كه از پس خرج روزانه خود برآيند چه برسد به اينكه بخواهند درامد 6 ماه خود را پس انداز كنند. خيلي از افراد هستند كه در شغل مناسبي كار مي كنند، سر پناهي مناسبي دارند، و ميتوانند مسافرت بروند، اما باز هم احساس خوشبختي نمي كنند. آنها هميشه در پي بدست آوردن چيزهاي بزرگتر هستند، ماشين بهتر، خانه بزرگتر، كار پر درآمدتر. نهايتاً مي توان نتيجه گرفت كه امنيت مي تواند براي برخي از افراد خوشبختي به همراه داشته باشد، اما نمي تواند همه افراد را خوشبخت نگه دارد. بياييد نگاه دقيق تري به پول بيندازيم. چه كسي را مي شناسيد كه صاحب پول زيادي است؟ ورزشكاران، خوانندگان و هنر پيشگان سينما. اين افراد فقط به نظر ما خوشحال هستند. آنها آخرين مدل ماشين ها را سوار مي شوند، خانه هاي

بسيار بزرگي دارند و طرز زندگي كردنشان خيره كننده است اما باز هم برخي از آنها پول خود را صرف الكل، مواد مخدر و ساير اعتيادهايي مي كنند كه براي بدنشان مضر است. شايد براي مدت زمان كوتاهي خوشحال باشند اما پس از گذشت مدت كوتاهي احساس بي هدفي مي كنند و از زندگي خسته مي شوند (و در نحوه درست خرج كردن پول هايشان را از دست مي دهند) و به جاي اينكه به دنبال رشد رواني باشند (همان درك هدف زندگي) به دنبال يافتن راهي براي ايجاد هيجان بيشتر در زندگي هاي يكنواختشان هستند. چند نفر را خودتان به شخصه مي شناسيد كه خانه، اتومبيل، شغل پر درآمد، و ثروت دارد اما با اين وجود باز هم از قرص هاي ضد افسردگي استفاده مي كند و تحت درمان پزشك قرار دارد؟ ما فكر مي كنيم اگر همه ي اين امكانات را داشته باشيم، آنوقت خوشبخت مي شويم، اما چرا افرادي كه در حال حاضر از چنين امكاناتي بهرمند هستند، احساس خوشبختي نمي كنند؟ آيا اين امر ارتباط پيدا مي كند به درك شخصي از زندگي؟ البته بايد توجه داشت كه برخي از افراد به دليل عدم تعادل بعضي از هورمون هاي د بدن، دچار افسردگي مي شوند و نياز به درمان پيدا مي كنند كه اين امر هيچ گونه ارتباطي به موقعيت اقتصادي شان ندارد.به سؤال مهم تري مي رسيم، پول براي شما چه ارزشي دارد؟ پاسخش هم اين است كه ارزش پول فقط به سلامت افراد بستگي دارد. اگر شما ثروتمند باشيد اما بيمار بوده و درد بكشيد، حاضريد تمام پول خود

را بدهيد تا سلامتيتان مجدداً به حالت عادي باز گردد. اين سؤال را مي توانيد از كليه بيماراني كه دچار ناراحتي هاي مزمن هستند و يا والديني كه فرزند بيماري دارند، بپرسيد. آنها حاضرند تمام داراييشان را بدهند تا از شر اين دردها و رنج رها شوند. پول شما فقط به اندازه سلامتي تان ارزش دارد. با توجه به كليه تعاريف خوشبختي من با سومين تعريف موافقم: سعادت: قرار گرفتن در مرحله ي رضايت شخصي . به نظر من خوشبختي از ادراك افراد نشات مي گيرد. اينطور شنيده ام كه: اگر تمام ناراحتي هاي خود را بر روي يك ميز بريزد و بعد از شما فرد ديگري بيايد و ناراحتي هايش را روي ميز بريزد، شما قطعاً ترجيح مي دهيد ناراحتي هاي خودتان را براي خودتان برداريد. اگر احساس مي كنيد فرد خوشبختي نيستيد، ديداري از بيمارن سرطاني، زندانيان، و بيماران رواني داشته باشيد. به سرعت متوجه خواهيد شد كه چقدر خوشبخت و كامياب هستيد. كسي چه مي داند شايد به اين نتيجه هم برسيد كه تا چه حد خوش شانس هستيد و بعد از آن قدردان داشته هايتان شويد. خوشبختي در درك صحيح داشته هاي شخصي خلاصه مي شود، حال چه زياد باشند و چه كم. خوشبختي سلامتي و سالم زندگي كردن است. زماني خوشبخت خواهيد بود كه توانايي تغيير زندگي تان را داشته باشيد. خوشبختي از درون شما نشات ميگيرد نه از خارج و با خريد كالاهاي مادي. خوشبختي داشتن قوه ادراك 100% حقيقي است. خوشبختي يعني هدفمندي در زندگي. خوشبختي توانايي عشق ورزيدن است نه تنفر داشتن. خوشبختي يعني بخشش بدون انتظار

بازگشت. نويسنده و سياستمدار انگليسي "جوزف اديسون" مي گويد: "براي خوشبختي سه مؤلفه لازم است: در اين دنيا چيزي براي انجام دادن، دوست داشتن، و اميد بستن داشته باشيم."به نظر من به هيچ وجه نمي توان با پول خوشبختي را خريد. خوشبختي يك فرايند ذهني است و هر كس بايد به شخصه آنرا براي خودش خلق كند.

آيا ميتوان خوشبختي را با پول خريد؟

در پژوهش هاي اخير، برخي از محققان واقتصاد دانان بر اين باورند كه ميان پول و خوشبختي ارتباط مستقيمي وجود دارد. در اين مقاله افرادي مورد بررسي قرار گرفته اند كه درآمد ساليانه آنها 10 تا 15 ميليون تومان برآورد شده. با توجه به اين مطلب بايد اينطور نتيجه گرفت كه افراديكه درآمد بيشتري دارند، در زندگي خوشبخت تر هستند. براي رد كردن اين بيانيه بايد نگاهي به اظهار نظر "دانيل كانمن" برنده جايزه نوبل و اقتصاددان دانشگاه پرينستون داشته باشيم. او معتقد است كه فضيه "پول=خوشبختي" كاملاً غير واقعي است. از سوي ديگر "ريچارد لوكاس" روانشناس دانشگاه ميشيگان نسبت به دليل اين مطلب كه چرا به نظر مي رسد انسان هاي ثروتمند، خوشبخت تر هستند، اظهار بي اطلاعي ميكند. اما آيا مي توان با پول خوشبخت شد؟ همه ي ما به خوبي مي دانيم كه با پول چه كارهايي كه نمي شود كرد؛ مي توانيم اتومبيل، خانه، قايق تفريحي، تلويزيون پلاسما و ... تهيه كنيم. البته پيش از هر چيز بايد بدانيد كه از كجا مي توان هر يك از موارد ذكر شده را خريداري نمود. در مورد خوشبختي كار كمي دشوارتر مي شود، از كجا ميتوان آنرا خريد؟ آيا مغازه اي

وجود دارد كه خوشبختي بفروشد؟ اگر مغازه خوشبختي وجود داشت، شما از آن چه چيزي مي خريديد؟ آيا "آرامش ذهن" مي خريديد؟ يك زندگي متعادل؟ سلامت؟ امنيت؟ سؤال اصلي اينجاست: چه چيز شما را خوشحال مي كند؟ آيا تنها با پول خوشحال مي شويد؟ پول در نظر شما تا چه اندازه ارزش دارد؟ به نظر مي رسد كه افرادي كه بيشتر پول دارند، خوشحال تر هستند، اما پيش از هر چيز بايد معناي خوشبختي و خوشحالي را معين كنيم. لغت نامه دهخدا براي خوشبختي سه معناي مختلف آورده است. اولين معناي آن كاميابي است: پيشرفت كردن و رسيدن به رفاه به ويژه از نظر اقتصادي. دومين معنا خرسندي است: شادابي هنگاميكه فرد به موفقيت رسيده و از نظر مالي وضعيت خوبي داشته باشد و كم و بيش به آرزوهاي رسيده باشد. سومين معنا، سعادت است: قرار گرفتن در مرحله رضايت شخصي. اجازه دهيد ابتدا از امنيت شروع كنيم. احساس امنيت مي تواند با خود، خوشبختي به همراه داشته باشد. در اينجا امنيت به معناي داشتن اتومبيل شخصي، خانه و شغل مناسب است. اكثر مقالات و كتاب هاي اقتصادي پيشنهاد مي كنند كه افراد بايد 6 ماه از درآمد سالانه خود را پس انداز كنند. من افراد كمي را مي شناسم كه از پس خرج روزانه خود برآيند چه برسد به اينكه بخواهند درامد 6 ماه خود را پس انداز كنند. خيلي از افراد هستند كه در شغل مناسبي كار مي كنند، سر پناهي مناسبي دارند، و ميتوانند مسافرت بروند، اما باز هم احساس خوشبختي نمي كنند. آنها هميشه در پي بدست آوردن چيزهاي بزرگتر هستند،

ماشين بهتر، خانه بزرگتر، كار پر درآمدتر. نهايتاً مي توان نتيجه گرفت كه امنيت مي تواند براي برخي از افراد خوشبختي به همراه داشته باشد، اما نمي تواند همه افراد را خوشبخت نگه دارد. بياييد نگاه دقيق تري به پول بيندازيم. چه كسي را مي شناسيد كه صاحب پول زيادي است؟ ورزشكاران، خوانندگان و هنر پيشگان سينما. اين افراد فقط به نظر ما خوشحال هستند. آنها آخرين مدل ماشين ها را سوار مي شوند، خانه هاي بسيار بزرگي دارند و طرز زندگي كردنشان خيره كننده است اما باز هم برخي از آنها پول خود را صرف الكل، مواد مخدر و ساير اعتيادهايي مي كنند كه براي بدنشان مضر است. شايد براي مدت زمان كوتاهي خوشحال باشند اما پس از گذشت مدت كوتاهي احساس بي هدفي مي كنند و از زندگي خسته مي شوند (و در نحوه درست خرج كردن پول هايشان را از دست مي دهند) و به جاي اينكه به دنبال رشد رواني باشند (همان درك هدف زندگي) به دنبال يافتن راهي براي ايجاد هيجان بيشتر در زندگي هاي يكنواختشان هستند. چند نفر را خودتان به شخصه مي شناسيد كه خانه، اتومبيل، شغل پر درآمد، و ثروت دارد اما با اين وجود باز هم از قرص هاي ضد افسردگي استفاده مي كند و تحت درمان پزشك قرار دارد؟ ما فكر مي كنيم اگر همه ي اين امكانات را داشته باشيم، آنوقت خوشبخت مي شويم، اما چرا افرادي كه در حال حاضر از چنين امكاناتي بهرمند هستند، احساس خوشبختي نمي كنند؟ آيا اين امر ارتباط پيدا مي كند به درك شخصي از زندگي؟ البته بايد

توجه داشت كه برخي از افراد به دليل عدم تعادل بعضي از هورمون هاي د بدن، دچار افسردگي مي شوند و نياز به درمان پيدا مي كنند كه اين امر هيچ گونه ارتباطي به موقعيت اقتصادي شان ندارد.به سؤال مهم تري مي رسيم، پول براي شما چه ارزشي دارد؟ پاسخش هم اين است كه ارزش پول فقط به سلامت افراد بستگي دارد. اگر شما ثروتمند باشيد اما بيمار بوده و درد بكشيد، حاضريد تمام پول خود را بدهيد تا سلامتيتان مجدداً به حالت عادي باز گردد. اين سؤال را مي توانيد از كليه بيماراني كه دچار ناراحتي هاي مزمن هستند و يا والديني كه فرزند بيماري دارند، بپرسيد. آنها حاضرند تمام داراييشان را بدهند تا از شر اين دردها و رنج رها شوند. پول شما فقط به اندازه سلامتي تان ارزش دارد. با توجه به كليه تعاريف خوشبختي من با سومين تعريف موافقم: سعادت: قرار گرفتن در مرحله ي رضايت شخصي . به نظر من خوشبختي از ادراك افراد نشات مي گيرد. اينطور شنيده ام كه: اگر تمام ناراحتي هاي خود را بر روي يك ميز بريزد و بعد از شما فرد ديگري بيايد و ناراحتي هايش را روي ميز بريزد، شما قطعاً ترجيح مي دهيد ناراحتي هاي خودتان را براي خودتان برداريد. اگر احساس مي كنيد فرد خوشبختي نيستيد، ديداري از بيمارن سرطاني، زندانيان، و بيماران رواني داشته باشيد. به سرعت متوجه خواهيد شد كه چقدر خوشبخت و كامياب هستيد. كسي چه مي داند شايد به اين نتيجه هم برسيد كه تا چه حد خوش شانس هستيد و بعد از آن قدردان داشته هايتان

شويد. خوشبختي در درك صحيح داشته هاي شخصي خلاصه مي شود، حال چه زياد باشند و چه كم. خوشبختي سلامتي و سالم زندگي كردن است. زماني خوشبخت خواهيد بود كه توانايي تغيير زندگي تان را داشته باشيد. خوشبختي از درون شما نشات ميگيرد نه از خارج و با خريد كالاهاي مادي. خوشبختي داشتن قوه ادراك 100% حقيقي است. خوشبختي يعني هدفمندي در زندگي. خوشبختي توانايي عشق ورزيدن است نه تنفر داشتن. خوشبختي يعني بخشش بدون انتظار بازگشت. نويسنده و سياستمدار انگليسي "جوزف اديسون" مي گويد: "براي خوشبختي سه مؤلفه لازم است: در اين دنيا چيزي براي انجام دادن، دوست داشتن، و اميد بستن داشته باشيم."به نظر من به هيچ وجه نمي توان با پول خوشبختي را خريد. خوشبختي يك فرايند ذهني است و هر كس بايد به شخصه آنرا براي خودش خلق كند.

چگونه مي توان روان سالم تري داشت ؟

نويسنده: آيلاي خرمي نژاد

در اين مقاله سلامت روان و ذهن به معني سلامت مغز ، گنجايش و قابليت آن است و اختلالات رواني را شامل نمي شود . با اين چهارروش مي توان ذهن سالم تري داشت .

1 - كتاب خواندن و مطالعه كردن

با مطالعه كردن ذهن شما مواردي را كه مي خوانيد تشخيص مي دهد ، و رمز گشايي مي كند ، تعبير كرده و درك مي كند . كنجكاوي شما با مطالعه كردن ، تحريك مي شود . عقل درباره موارد خوانده شده توضيح مي خواهد و ذهن با كمك اين موارد تغذيه مي شود .

2 - نوشتن

يادداشت كردن باعث فعال كردن فرآيندهاي مغزي مي شود . با نوشتن اهداف و مواردي كه

مي خواهيم انجام دهيم افكارمان را سازمان داده و مشخص مي سازيم . خيلي از افراد يادداشت در دفترچه خاطرات و دفتر روزانه را راهي براي آزاد كردن افكار و احساسات خود مي دانند . با نوشتن مي توان قدرت مشاهده را افزايش داد و تجديد خاطره كرد .

3 - به خاطر سپردن

هر چه قدر حافظه شما فعال تر باشد بهتر مي توانيد موارد مختلف را به ياد آوريد . سعي كنيد ليست خريد و كارهاي روزانه خود را به حافظه تان بسپاريد .

4 - بازي هاي فكري

بازي هاي فكري فعاليت مغز را تندتر مي كنند. اين گونه بازي ها شامل جدول ، تصويرهاي رمزي و انواع مختلف بازي هاي فكري است . اين نوع بازي ها علاوه بر سرگرمي و تفريح باعث متمركز كردن فكر نيز مي شود .

منبع: www.yazdedu.ir

چگونه مي توان روان سالم تري داشت ؟

نويسنده: آيلاي خرمي نژاد در اين مقاله سلامت روان و ذهن به معني سلامت مغز ، گنجايش و قابليت آن است و اختلالات رواني را شامل نمي شود . با اين چهارروش مي توان ذهن سالم تري داشت .

1 - كتاب خواندن و مطالعه كردن با مطالعه كردن ذهن شما مواردي را كه مي خوانيد تشخيص مي دهد ، و رمز گشايي مي كند ، تعبير كرده و درك مي كند . كنجكاوي شما با مطالعه كردن ، تحريك مي شود . عقل درباره موارد خوانده شده توضيح مي خواهد و ذهن با كمك اين موارد تغذيه مي شود .

2 - نوشتن يادداشت كردن باعث

فعال كردن فرآيندهاي مغزي مي شود . با نوشتن اهداف و مواردي كه مي خواهيم انجام دهيم افكارمان را سازمان داده و مشخص مي سازيم . خيلي از افراد يادداشت در دفترچه خاطرات و دفتر روزانه را راهي براي آزاد كردن افكار و احساسات خود مي دانند . با نوشتن مي توان قدرت مشاهده را افزايش داد و تجديد خاطره كرد .

3 - به خاطر سپردن هر چه قدر حافظه شما فعال تر باشد بهتر مي توانيد موارد مختلف را به ياد آوريد . سعي كنيد ليست خريد و كارهاي روزانه خود را به حافظه تان بسپاريد .

4 - بازي هاي فكري بازي هاي فكري فعاليت مغز را تندتر مي كنند. اين گونه بازي ها شامل جدول ، تصويرهاي رمزي و انواع مختلف بازي هاي فكري است . اين نوع بازي ها علاوه بر سرگرمي و تفريح باعث متمركز كردن فكر نيز مي شود .

منبع: www.yazdedu.ir

رابطه استرس و جوش صورت

نويسنده: مجتبي اميري

عواملي مثل آب و هواي گرم و مرطوب، تغذيه، تغييرات هورمون ها بخصوص در دوران جواني در تشديد آكنه موثرند كه استرس مهم ترين آنهاست.

جوش يا آكنه را بايد يك تغيير فيزيولوژيك بحساب آورد نه بيماري، اين تغيير فيزيولوژيك اگر درمان نشود ، با طي زمان به ضايعات پوستي تبديل مي شود.

بيشترين شدت آكنه در صورت و در بعضي اعضاي بدن مانند سينه است. سن شيوع آن از نوجواني است و متاسفانه سن پاياني براي آن نمي توانيم قائل شويم.

بسته شدن منافذ پوست بر اثر قرار گرفتن در محيط هاي مرطوب به مدت زياد، بهداشت ضعيف پوست و عوامل ژنتيكي از طرفي و

تحريك هورمون هاي جنسي كه همزمان با سن بلوغ فعال مي شوند از طرف ديگر موجب مي شود چربي به سطح پوست نيايد و در منافذ باقي بماند كه در اين صورت با فعاليت ميكروب ها در آن قسمت جوش يا آكنه پديدار مي شود.

آكنه از ضايعات و جوش هاي خفيف سرسياه و سر سفيد به نام كمدون كه معمولا بي خطر هستند و علامتي روي پوست نمي گذارند آغاز مي شود و بر اثر عوامل تشديد كننده آكنه به ضايعات پوستي و چركي تبديل مي شود.

درمان آكنه به شدت آن بستگي دارد؛ در مراحل خفيف كه ضايعات كمدوني و ضايعات التهابي خفيف وجود دارد با آنتي بيوتيك هاي موضعي، صابون هاي ضدآكنه و كرم هاي لايه بردار كنترل مي شود و چنانچه ضايعه چركي شود حتما آنتي بيوتيك خوراكي به مدت 3 تا 4 ماه بايد مصرف شود و پس از كنترل ضايعات با درمان هاي موضعي درمان شود.

اگر بيمار، آكنه را به موقع درمان كند و سيكل تشكيل آكنه متوقف شود آن لكه پوستي با درمان برطرف خواهد شد و طبيعتا در پوست هاي سبزه تر و تيره تر دوام اين لكه ها بيشتر است.

مشكل اصلي كه جوش ايجاد مي كند ايجاد فرورفتگي هايي در سطح پوست به نام اسكار آكنه است كه براي درمان آن اخيرا ليزرهايي آمده كه آن را درمان مي كند ولي با وجود سختي ها و آزارهاي زيادي كه در اين روش درمان بيمار مي بيند، بهترين توصيه پيشگيري از چركي شدن جوش است.

منبع: روزنامه جام جم

رابطه استرس و جوش صورت

نويسنده: مجتبي اميري عواملي مثل آب و هواي گرم و مرطوب، تغذيه، تغييرات هورمون ها بخصوص در دوران جواني در تشديد آكنه موثرند كه استرس مهم ترين آنهاست.

جوش يا آكنه را بايد يك

تغيير فيزيولوژيك بحساب آورد نه بيماري، اين تغيير فيزيولوژيك اگر درمان نشود ، با طي زمان به ضايعات پوستي تبديل مي شود.

بيشترين شدت آكنه در صورت و در بعضي اعضاي بدن مانند سينه است. سن شيوع آن از نوجواني است و متاسفانه سن پاياني براي آن نمي توانيم قائل شويم.

بسته شدن منافذ پوست بر اثر قرار گرفتن در محيط هاي مرطوب به مدت زياد، بهداشت ضعيف پوست و عوامل ژنتيكي از طرفي و تحريك هورمون هاي جنسي كه همزمان با سن بلوغ فعال مي شوند از طرف ديگر موجب مي شود چربي به سطح پوست نيايد و در منافذ باقي بماند كه در اين صورت با فعاليت ميكروب ها در آن قسمت جوش يا آكنه پديدار مي شود.

آكنه از ضايعات و جوش هاي خفيف سرسياه و سر سفيد به نام كمدون كه معمولا بي خطر هستند و علامتي روي پوست نمي گذارند آغاز مي شود و بر اثر عوامل تشديد كننده آكنه به ضايعات پوستي و چركي تبديل مي شود.

درمان آكنه به شدت آن بستگي دارد؛ در مراحل خفيف كه ضايعات كمدوني و ضايعات التهابي خفيف وجود دارد با آنتي بيوتيك هاي موضعي، صابون هاي ضدآكنه و كرم هاي لايه بردار كنترل مي شود و چنانچه ضايعه چركي شود حتما آنتي بيوتيك خوراكي به مدت 3 تا 4 ماه بايد مصرف شود و پس از كنترل ضايعات با درمان هاي موضعي درمان شود.

اگر بيمار، آكنه را به موقع درمان كند و سيكل تشكيل آكنه متوقف شود آن لكه پوستي با درمان برطرف خواهد شد و طبيعتا در پوست هاي سبزه تر و تيره تر دوام اين لكه ها بيشتر است.

مشكل اصلي كه جوش ايجاد مي كند ايجاد فرورفتگي هايي در سطح پوست به نام اسكار آكنه است كه

براي درمان آن اخيرا ليزرهايي آمده كه آن را درمان مي كند ولي با وجود سختي ها و آزارهاي زيادي كه در اين روش درمان بيمار مي بيند، بهترين توصيه پيشگيري از چركي شدن جوش است.

منبع: روزنامه جام جم

راه هاي به دست آوردن آرامش

1- جلوي گريه خود را نگيريد و گه گاهي گريه كنيد.

2- دست كم روزي 15 دقيقه را در سكوت بگذرانيد و به نيازهاي واقعي خود و نيز چيزهايي كه داريد فكر كنيد. سكوت عصاره ي آرامش است، با زور نمي توان آن را ايجاد كرد، بايد زماني كه فرا رسيد آن را بپذيريد. اگر برايتان امكان دارد دست كم روزي يك ساعت، تنها به اتاقي برويد و در را به روي خود ببنديد.

3- افراد آرام به خود مي گويند كه براي تغيير گذشته كاري نمي توان كرد، آنگاه از فكر ادامه زندگي لذت مي برند.

4- وقتي احساس مي كنيد كه سرتان پر از فكرهاي جور و واجور است و جاي خالي در آن نيست، با قدم زدن، آنها را پاك كنيد.

5- اگر نتوانيد كسي را ببخشيد، افكار خشمگين تان شما را براي هميشه با اين افراد مرتبط خواهد كرد. شاد كردن ديگران، باعث آرامش مي شود.

6- آرامش را از كودكان بياموزيد، ببينيد كه چگونه در همان لحظه اي كه هستند، زندگي مي كنند و لذت مي برند.

7- از همان كه هستيد راضي باشيد، در اين صورت احساس آرامش بيشتري مي كنيد.

8- هرچه اكسيژن بيشتري به شما برسد، آرام تر خواهيد شد، خوب است در محل كار و زندگي خود گياهي نگه داريد.

9- مهم نيست كه با شما مؤدبانه برخورد كنند يا نه، برخورد مؤدبانه ي شما، باعث ايجاد آرامي

و احساس خوبي در شما خواهد شد.

10- سرعت حركت شما با احساستان رابطه اي مستقيم دارد، آرام راه برويد و حركات بدن خود را آرام تر كنيد، طولي نمي كشد كه آرام خواهيد شد. گاهي مي توانيد براي رسيدن به آرامش، دراز بكشيد، عضلات خود را شل كنيد و به هيچ چيز فكر نكنيد.

11- با حركات آرام و صحبت كردن شمرده، احساس آرامش را به جمع منتقل كنيد. آيا تا به حال فرد آرامي را ديديد كه با صداي بلند صحبت كند؟

12- با شوخ طبعي به آرامش خود كمك كنيد.

13- راحتي، يكي از عناصر مهم آرامش است، مثل دماي مناسب، صندلي راحت و لباس و كفش راحت:

• هر چند وقت يك بار ساعتتان را كنار بگذاريد و خود را از فشار زمان نجات دهيد.

• در آوردن كفش ها به كاهش فشار عصبي كمك مي كند.

• فشردن يك توپ كوچك، تنش هاي عصبي را كه در انگشتان و دست هاي شما متمركز شده اند، خالي مي كند.

• لباس هاي گشاد و راحت، باعث ايجاد راحتي و احساس آرامش مي شود.

14- لحظه هاي زيباي زندگيتان را بنويسيد و از آنها عكس و فيلم بگيريد، سپس بيشتر وقت ها آنها را به ياد آوريد و درباره شان فكر كنيد و لذت ببريد.

15- هواي دريا، آب شور و صداي امواج، همگي باعث آرامش مي شوند، مسافرت به سواحل دريا را فراموش نكنيد. تماشاي ماهي ها مثل خيره شدن به دريا، در شما ايجاد آرامش مي كند، زيرا ماهي ها آرام شنا مي كنند و آرام تنفس مي كنند.

16- آهسته غذا خوردن و جويدن، باعث تجديد قواي فكري و احساس آرامش خواهد شد.

17- براي تأثير بيشتر و رسيدن

به آرامش، در خود متمركز شويد و آرام نفس بكشيد.

18- تمرين كنيد كه آرامتر از حد معمول صحبت كنيد، اين كار خود به خود ضربان قلب و تنفستان را كم مي كند و به شما اجازه مي دهد، ذهن و فكرتان را از بسياري مسائل پاك كنيد.

19- احساسات و مشكلات خود را به ديگران بگوييد و آرامش بيشتري احساس كنيد.

20- يكي از مهمترين مهارت ها در آرام بودن، فكر نكردن به مسائل كوچك است، دومين مهارت، كوچك شمردن تمام مسايل است.

شاد كردن ديگران، موجب آرامش مي شود. نمي دانيد چه لذتي دارد پول رستوران امشب را با توافق سايرين به يك كارتن خواب هديه دهيد. قدرداني كنيد. ديگران را براي لطف كردن به خود تحت فشار قرار ندهيد، لطف كه وظيفه نيست!

22- اگر مي دانستيد كه: «سيگار كشيدن + ورزش نكردن = استرس ، اضطراب و حذف آرامش»، هرگز سيگار نمي كشيديد و ورزش كردن را به تعويق نمي انداختيد.

راه هاي به دست آوردن آرامش

1- جلوي گريه خود را نگيريد و گه گاهي گريه كنيد.

2- دست كم روزي 15 دقيقه را در سكوت بگذرانيد و به نيازهاي واقعي خود و نيز چيزهايي كه داريد فكر كنيد. سكوت عصاره ي آرامش است، با زور نمي توان آن را ايجاد كرد، بايد زماني كه فرا رسيد آن را بپذيريد. اگر برايتان امكان دارد دست كم روزي يك ساعت، تنها به اتاقي برويد و در را به روي خود ببنديد.

3- افراد آرام به خود مي گويند كه براي تغيير گذشته كاري نمي توان كرد، آنگاه از فكر ادامه زندگي لذت مي برند.

4- وقتي احساس مي كنيد كه سرتان پر

از فكرهاي جور و واجور است و جاي خالي در آن نيست، با قدم زدن، آنها را پاك كنيد.

5- اگر نتوانيد كسي را ببخشيد، افكار خشمگين تان شما را براي هميشه با اين افراد مرتبط خواهد كرد. شاد كردن ديگران، باعث آرامش مي شود.

6- آرامش را از كودكان بياموزيد، ببينيد كه چگونه در همان لحظه اي كه هستند، زندگي مي كنند و لذت مي برند.

7- از همان كه هستيد راضي باشيد، در اين صورت احساس آرامش بيشتري مي كنيد.

8- هرچه اكسيژن بيشتري به شما برسد، آرام تر خواهيد شد، خوب است در محل كار و زندگي خود گياهي نگه داريد.

9- مهم نيست كه با شما مؤدبانه برخورد كنند يا نه، برخورد مؤدبانه ي شما، باعث ايجاد آرامي و احساس خوبي در شما خواهد شد.

10- سرعت حركت شما با احساستان رابطه اي مستقيم دارد، آرام راه برويد و حركات بدن خود را آرام تر كنيد، طولي نمي كشد كه آرام خواهيد شد. گاهي مي توانيد براي رسيدن به آرامش، دراز بكشيد، عضلات خود را شل كنيد و به هيچ چيز فكر نكنيد.

11- با حركات آرام و صحبت كردن شمرده، احساس آرامش را به جمع منتقل كنيد. آيا تا به حال فرد آرامي را ديديد كه با صداي بلند صحبت كند؟

12- با شوخ طبعي به آرامش خود كمك كنيد.

13- راحتي، يكي از عناصر مهم آرامش است، مثل دماي مناسب، صندلي راحت و لباس و كفش راحت:

• هر چند وقت يك بار ساعتتان را كنار بگذاريد و خود را از فشار زمان نجات دهيد.

• در آوردن كفش ها به كاهش فشار عصبي كمك مي كند.

• فشردن يك توپ كوچك، تنش هاي

عصبي را كه در انگشتان و دست هاي شما متمركز شده اند، خالي مي كند.

• لباس هاي گشاد و راحت، باعث ايجاد راحتي و احساس آرامش مي شود.

14- لحظه هاي زيباي زندگيتان را بنويسيد و از آنها عكس و فيلم بگيريد، سپس بيشتر وقت ها آنها را به ياد آوريد و درباره شان فكر كنيد و لذت ببريد.

15- هواي دريا، آب شور و صداي امواج، همگي باعث آرامش مي شوند، مسافرت به سواحل دريا را فراموش نكنيد. تماشاي ماهي ها مثل خيره شدن به دريا، در شما ايجاد آرامش مي كند، زيرا ماهي ها آرام شنا مي كنند و آرام تنفس مي كنند.

16- آهسته غذا خوردن و جويدن، باعث تجديد قواي فكري و احساس آرامش خواهد شد.

17- براي تأثير بيشتر و رسيدن به آرامش، در خود متمركز شويد و آرام نفس بكشيد.

18- تمرين كنيد كه آرامتر از حد معمول صحبت كنيد، اين كار خود به خود ضربان قلب و تنفستان را كم مي كند و به شما اجازه مي دهد، ذهن و فكرتان را از بسياري مسائل پاك كنيد.

19- احساسات و مشكلات خود را به ديگران بگوييد و آرامش بيشتري احساس كنيد.

20- يكي از مهمترين مهارت ها در آرام بودن، فكر نكردن به مسائل كوچك است، دومين مهارت، كوچك شمردن تمام مسايل است.

شاد كردن ديگران، موجب آرامش مي شود. نمي دانيد چه لذتي دارد پول رستوران امشب را با توافق سايرين به يك كارتن خواب هديه دهيد. قدرداني كنيد. ديگران را براي لطف كردن به خود تحت فشار قرار ندهيد، لطف كه وظيفه نيست!

22- اگر مي دانستيد كه: «سيگار كشيدن + ورزش نكردن = استرس ، اضطراب و حذف آرامش»، هرگز سيگار

نمي كشيديد و ورزش كردن را به تعويق نمي انداختيد.

فشار از اعصاب، درد از اندام

نويسنده: دكتر محمدرضا خدايي/ روان پزشك و عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي

شايد تا به حال با افرادي مواجه شده باشيد كه وقتي عصبي مي شوند، وضعيت دستگاه گوارشي آنها به هم مي ريزد و يا در هنگام بروز يك عامل استرس زا، علايم جسمي همراه با علايم عصبي از خود نشان مي دهند. البته برخي از بيماري ها هم علل جسمي دارند و هم علل عصبي. زخم معده از بيماري هايي است كه استرس موجب تشديد آن مي شود. بيماري هايي نظير كم كاري تيروييد نيز مي تواند در ابتدا با علايم عصبي و تغييرات خلقي بروز كند و شخص گمان كند دستخوش يك بيماري عصبي است ولي بعدا متوجه شود كه نيازمند مشاوره با يك متخصص غدد است، نه روان پزشك. همه شكايات جسمي لزوما مساوي با يك بيماري جسمي نيستند. ما معتقديم گاهي بدن، زبان رنجور روان است، يعني ممكن است شما با كسي مواجه شويد كه شكايات جسماني متعددي داشته باشد كه محدود به يك دستگاه بدن نيست و يا از اختلال طبي مشخصي ريشه نمي گيرد.

در برخي خانواده ها،يكي از اعضاي خانواده آنها معمولا از دردهاي استخوان، سردرد، مشكلات گوارشي و بسياري شكايت هاي جسمي ديگر گله دارد. ضمن اينكه توصيه مي كنم حتما بيمار خود را نزد يك متخصص ببريد تا بررسي كامل شود؛ بايد بگويم گاهي افراد در اثر فشارهاي رواني با حالتي مواجه مي شوند كه قادر به تحمل اين فشار عصبي نيستند و بدن، فشارها را تبديل به يك سري شكايات جسمي مي كند. به اين مشكل، اختلال جسماني سازي شده بدن مي گوييم. بنابراين اگر پزشك پس از بررسي كامل به

اين تشخيص رسيد كه بيمار شما از نظر جسمي سالم است و اين مشكلات، عصبي هستند؛ بدانيد كه مشكل بيمارتان همان اختلال جسماني سازي است و بهتر است او را نزد روان پزشك ببريد تا بررسي شود. بهترين كار اين است كه وقتي مشخص شده مشكل شما جسمي نيست، بي جهت داروهاي مختلف را براي دردهاي جسمي تان استفاده نكنيد و يا مدام اقدام به عوض كردن پزشك معالج خود ننماييد، ضمنا تاكيد دارم كه بايد به بيمارتان كمك كنيد خونسردي خود را حفظ كند و خيلي به شكايات جسمي خود بها ندهد چون با اين كار نوعي حالت تلقين هم پيش مي آيد كه به تشديد درد جسمي منجر مي شود. مشخصه اين بيماران كه به دليل اختلال جسماني سازي شده درگير شده اند، آن است كه روند بيماري جسمي شان تغيير نمي كند؛ يعني مثلا فرد در اثر آن لاغر نشده و با دارودرماني بهبود نمي يابد و گاهي مي بينيد كه 2 يا 4 سال است كه او از انواع و اقسام بيماري هاي جسمي شكايت دارد ومتخصصان مربوطه هم پس از بررسي، او را كاملا سلامت مي يابند.

منبع:http://salamatiran.com /س

فشار از اعصاب، درد از اندام

نويسنده: دكتر محمدرضا خدايي/ روان پزشك و عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي

شايد تا به حال با افرادي مواجه شده باشيد كه وقتي عصبي مي شوند، وضعيت دستگاه گوارشي آنها به هم مي ريزد و يا در هنگام بروز يك عامل استرس زا، علايم جسمي همراه با علايم عصبي از خود نشان مي دهند. البته برخي از بيماري ها هم علل جسمي دارند و هم علل عصبي. زخم معده از بيماري هايي است كه استرس موجب تشديد آن مي شود. بيماري هايي نظير كم كاري تيروييد نيز مي تواند

در ابتدا با علايم عصبي و تغييرات خلقي بروز كند و شخص گمان كند دستخوش يك بيماري عصبي است ولي بعدا متوجه شود كه نيازمند مشاوره با يك متخصص غدد است، نه روان پزشك. همه شكايات جسمي لزوما مساوي با يك بيماري جسمي نيستند. ما معتقديم گاهي بدن، زبان رنجور روان است، يعني ممكن است شما با كسي مواجه شويد كه شكايات جسماني متعددي داشته باشد كه محدود به يك دستگاه بدن نيست و يا از اختلال طبي مشخصي ريشه نمي گيرد.

در برخي خانواده ها،يكي از اعضاي خانواده آنها معمولا از دردهاي استخوان، سردرد، مشكلات گوارشي و بسياري شكايت هاي جسمي ديگر گله دارد. ضمن اينكه توصيه مي كنم حتما بيمار خود را نزد يك متخصص ببريد تا بررسي كامل شود؛ بايد بگويم گاهي افراد در اثر فشارهاي رواني با حالتي مواجه مي شوند كه قادر به تحمل اين فشار عصبي نيستند و بدن، فشارها را تبديل به يك سري شكايات جسمي مي كند. به اين مشكل، اختلال جسماني سازي شده بدن مي گوييم. بنابراين اگر پزشك پس از بررسي كامل به اين تشخيص رسيد كه بيمار شما از نظر جسمي سالم است و اين مشكلات، عصبي هستند؛ بدانيد كه مشكل بيمارتان همان اختلال جسماني سازي است و بهتر است او را نزد روان پزشك ببريد تا بررسي شود. بهترين كار اين است كه وقتي مشخص شده مشكل شما جسمي نيست، بي جهت داروهاي مختلف را براي دردهاي جسمي تان استفاده نكنيد و يا مدام اقدام به عوض كردن پزشك معالج خود ننماييد، ضمنا تاكيد دارم كه بايد به بيمارتان كمك كنيد خونسردي خود را حفظ كند و خيلي به شكايات جسمي خود بها ندهد چون با

اين كار نوعي حالت تلقين هم پيش مي آيد كه به تشديد درد جسمي منجر مي شود. مشخصه اين بيماران كه به دليل اختلال جسماني سازي شده درگير شده اند، آن است كه روند بيماري جسمي شان تغيير نمي كند؛ يعني مثلا فرد در اثر آن لاغر نشده و با دارودرماني بهبود نمي يابد و گاهي مي بينيد كه 2 يا 4 سال است كه او از انواع و اقسام بيماري هاي جسمي شكايت دارد ومتخصصان مربوطه هم پس از بررسي، او را كاملا سلامت مي يابند.

منبع:http://salamatiran.com /س

روان پريشي، ديوانگي و جنون آني

نويسنده:دكتر فربد فدايي

گاهي در دفاعيات مجرمان، در گفتار حقوقدانان و در حرف هاي عامه مردم به اصطلاح «جنون آني» برمي خوريم. ممكن است انسان تحت تاثير عوامل موقعيتي، تعادل رواني و ارتباط خود را با واقعيت از دست بدهد و مرتكب جرم شود و گمان بر اين است كه در اين وضعيت، مجرم مسووليت كيفري ندارد. اينكه چنين دفاعيه اي تا چه حد وجهه قانوني و عرفي دارد، به اين بحث مربوط نمي شود. كوشش من بر اين است تا در اين نوشته روشن كنم كه آيا اصولا چيزي به نام جنون آني از نظر پزشكي مقبوليت دارد يا نه؛ و تا چه حد مشمول معيارهاي طبقه بندي اختلالات رواني قرار مي گيرد...

جنون (در اصطلاح فقهي و قانوني) و ديوانگي (در اصطلاح عامه) با روان پريشي در روان پزشكي تا حدودي هم پوشي دارد. به اين ترتيب كه همه موارد روان پريشي كه در طبقه بندي هاي روان پزشكي وجود دارد در چارچوب كلي جنون مي گنجد اما همه موارد جنون معادل با روان پريشي نيست. مفهوم روان پريشي دقيق، مشخص و داراي ضابطه است، در حالي كه مفهوم ديوانگي يا جنون، گسترده و مبهم است و هر نوع عمل نابخردانه و ابلهانه اي

را هم شامل مي شود كه حكايت از فقدان عقل و منطق دارد. بيماران روان پريش به دلايل گوناگوني مرتكب جرم مي شوند اما عموما همان انگيزه هايي كه در افراد غيرروان پريش سبب ارتكاب جرم مي شود، در آنان هم انگيزه ارتكاب جرم قرار مي گيرد. گاهي نيز به دلايلي كه ناشي از روان پريشي آنان است (از جمله هذيان، توهم و خودكاري) امكان دارد مرتكب جرم شوند. براي نمونه، يك بيمار چون توهم شنوايي و دستوري دارد كه به او فرمان قتل كسي را مي دهند، ممكن است مرتكب قتل شود. بيمار ديگري چون هذيان گزند دارد و مي انديشد همسايه درصدد كشتن اوست، امكان دارد براي جلوگيري از كشته شدن اقدام به قتل همسايه نمايد. حتي ممكن است بيمار روان پريش بدون هيچ انگيزه آشكار يا پنهان عادي يا روان پريشانه اي، تنها در اثر رفتار خودكار مشتي به ديگري بزند و سبب مرگ او شود و هيچ گونه دليلي هم نمي تواند در اين باره بيان كند.

داوري درباره جنون آني

در موارد فوق الذكر، قاضي موضوع را براي ارزيابي پزشكي به كارشناس امر يعني روان پزشك ارجاع مي كند و در صورتي كه او جنون را در حين ارتكاب جرم مورد تاييد قرار داد، قاضي بر مبناي ماده 51 قانون مجازات اسلامي بيمار را محاكمه نمي كند بلكه او را جهت مداوا به بيمارستان رواني ارجاع مي كند و بيمار تا حصول بهبودي بايد در بيمارستان بماند كه اين امر ممكن است مدت طولاني به درازا بكشد و حتي در صورت تداوم حالت خطرناك بيمار سال ها يا تا پايان عمر در بيمارستان باقي مي ماند.

بعضي اوقات، بعضي از قاضي ها تصور مي كنند كه اگر ارتكاب جرم ناگهاني و بدون برنامه ريزي قبلي بود و مجرم

هم تمهيداتي براي فرار و گريختن از دستگيري و مجازات نينديشيده بود، اين امر حكايت از جنون مي كند و اگر با كاربرد عقل و منطق مرتكب جرم شد و به صورت هوشمندانه اي وانمود كرد كه مرتكب جرم نشده است پس لابد مجنون نيست. اما بايد گفت كه اگرچه گاهي بيمار روان پريش به صورت ناگهاني و بدون برنامه ريزي و حتي بي دليل مرتكب جرم مي شود اما بسياري از موارد هم هرچند تحت تاثير انگيزه روان پريشانه (توهم يا هذيان) جرمي را انجام مي دهد ليكن با برنامه ريزي قبلي و دقيق اين كار را مي كند و اين امر به ويژه در نوعي نابه ساماني رواني تحت عنوان اختلالات هذياني مصداق مي يابد.

بسياري اوقات هم فرد غيرروان پريش بدون برنامه و حتي بدون انگيزه قبلي مرتكب جرم مي شود و اقدامي هم در جهت از بين بردن آثار جرم يا اختفاي خويش به عمل نمي آورد.

از نكات مهم كه بايد در شمار آورد آن است كه روان پريشي عموما به صورت ناگهاني ايجاد نمي شود بلكه مبتني بر زمينه زيست شناختي است كه گاهي فشارهاي رواني سبب آشكار شدن يا تشديد آن مي شود اما نمي توان انكار كرد گاهي يك رفتار مجرمانه مي تواند نخستين تظاهر يك روان پريشي باشد.

آنچه موضوع را پيچيده تر مي كند

آنچه موضوع را پيچيده تر مي كند اين است كه گاهي تحت تاثير عوامل استرس آور شديد محيطي، فرد ممكن است به نوع حاد روان پريشي دچار شود كه عنوان اختلال روان پريشي كوتاه مدت را دارد و طبق تعريف، دست كم يك روز و حداكثر يك ماه (در صورت عدم درمان) به درازا مي كشد و در آن، توهم يا هذيان يا گفتار بي سازمان وجود دارد و شيوع آن بين 20 تا 35 سالگي است. در

اين نوع روان پريشي سردرگمي، اختلال در سوگيري زماني و مكاني و شخصي و نوسان خلق از حالت سرخوشي بيمارگونه تا خودكشي ديده مي شود. در تشخيص افتراقي آن مسموميت با مواد يا بازگيري ناگهاني از مواد و صرع بايد مورد توجه قرار گيرد.

گاهي در نابه ساماني هاي رواني كه جنبه غيرروان پريشي دارد، ممكن است با دوره هاي كوتاه مدت و چند ساعته روان پريشي روبه رو شويم كه به ويژه در نابه ساماني هاي شخصيتي اسكيزوتايپال و مرزي ديده مي شود.

به هر حال، ترديدي نيست كه اصولا رفتار مجرمانه و به ويژه ديگركشي نشانه اي از نابه هنجاري و اختلال است و مي تواند به عنوان يك علامت نابه ساماني رواني مورد ارزيابي قرار گيرد. اكثريت مجرمان (از جمله معتادان به مواد مخدر) نيز در طبقه بندي اختلال شخصيت ضداجتماعي قرار مي گيرند كه قانون شكني و پرخاشگري و فريب و جعل و تهديد و تخريب، بي برنامگي و رفتارهاي پيش بيني ناپذير، بي توجهي به امنيت خود و ديگران معيارهاي تشخيصي آن را تشكيل مي دهد اما اين تشخيص به معناي رفع مسووليت كيفري نيست. در واقع مطابق با قوانين، ديدگاه هاي عرفي و موضوعات پزشكي فقط فرد روان پريش مسوول اعمال خود شناخته نمي شود و در صورت ارتكاب جرم مسووليت كيفري ندارد. ذكر اين نكته هم لازم است كه ضرورتي ندارد حتما جرم فرد روان پريش ناشي از توهم يا هذيان او باشد تا مجازات نشود بلكه امكان دارد فردي در عين روان پريشي با انگيزه هاي سودجويانه يا انتقام جويانه مرتكب جرم شود ليكن باز هم به علت بيماري و نداشتن ارتباط كامل با واقعيت محاكمه نشود و توسط قاضي به بيمارستان رواني فرستاده شود زيرا مجازات براي انتقام جويي كوركورانه انجام نمي شود بلكه براي تنبه فرد و حفظ جامعه از

مخاطرات است و اگر مجرم به علت روان پريشي قابل تاديب نباشد، مجازات جنبه عقلاني و انساني ندارد.

حرف آخر

ملاحظه كرديد كه تصميم گيري درباره موضوعي تحت عنوان جنون آني بسيار پيچيده و وقت گير و تخصصي است و نياز به دانش و تجربه كافي در اين زمينه دارد. تصميم گيري در باب وجود يا فقدان بيماري رواني، روان پريشي و عوامل رافع يا كاهنده مسووليت كيفري امري مهم است كه عموما در جلسات طولاني كميسيون هاي روان پزشكي امكان پذير است و هرچه تجربه كارشناس در اين امر يبشتر مي شود، احتياط و دقت او هم افزون تر مي شود و حقيقت آن است كه موضوعي كه با زندگي يك انسان و چند خانواده و امنيت و آسايش جامعه سر و كار دارد، نيازمند چنين دقت و صرف وقتي نيز هست.

منبع: http://salamatiran.com

روان پريشي، ديوانگي و جنون آني

نويسنده:دكتر فربد فدايي گاهي در دفاعيات مجرمان، در گفتار حقوقدانان و در حرف هاي عامه مردم به اصطلاح «جنون آني» برمي خوريم. ممكن است انسان تحت تاثير عوامل موقعيتي، تعادل رواني و ارتباط خود را با واقعيت از دست بدهد و مرتكب جرم شود و گمان بر اين است كه در اين وضعيت، مجرم مسووليت كيفري ندارد. اينكه چنين دفاعيه اي تا چه حد وجهه قانوني و عرفي دارد، به اين بحث مربوط نمي شود. كوشش من بر اين است تا در اين نوشته روشن كنم كه آيا اصولا چيزي به نام جنون آني از نظر پزشكي مقبوليت دارد يا نه؛ و تا چه حد مشمول معيارهاي طبقه بندي اختلالات رواني قرار مي گيرد...

جنون (در اصطلاح فقهي و قانوني) و ديوانگي (در اصطلاح عامه) با روان پريشي در روان پزشكي تا حدودي هم پوشي دارد. به اين ترتيب كه

همه موارد روان پريشي كه در طبقه بندي هاي روان پزشكي وجود دارد در چارچوب كلي جنون مي گنجد اما همه موارد جنون معادل با روان پريشي نيست. مفهوم روان پريشي دقيق، مشخص و داراي ضابطه است، در حالي كه مفهوم ديوانگي يا جنون، گسترده و مبهم است و هر نوع عمل نابخردانه و ابلهانه اي را هم شامل مي شود كه حكايت از فقدان عقل و منطق دارد. بيماران روان پريش به دلايل گوناگوني مرتكب جرم مي شوند اما عموما همان انگيزه هايي كه در افراد غيرروان پريش سبب ارتكاب جرم مي شود، در آنان هم انگيزه ارتكاب جرم قرار مي گيرد. گاهي نيز به دلايلي كه ناشي از روان پريشي آنان است (از جمله هذيان، توهم و خودكاري) امكان دارد مرتكب جرم شوند. براي نمونه، يك بيمار چون توهم شنوايي و دستوري دارد كه به او فرمان قتل كسي را مي دهند، ممكن است مرتكب قتل شود. بيمار ديگري چون هذيان گزند دارد و مي انديشد همسايه درصدد كشتن اوست، امكان دارد براي جلوگيري از كشته شدن اقدام به قتل همسايه نمايد. حتي ممكن است بيمار روان پريش بدون هيچ انگيزه آشكار يا پنهان عادي يا روان پريشانه اي، تنها در اثر رفتار خودكار مشتي به ديگري بزند و سبب مرگ او شود و هيچ گونه دليلي هم نمي تواند در اين باره بيان كند. داوري درباره جنون آني

در موارد فوق الذكر، قاضي موضوع را براي ارزيابي پزشكي به كارشناس امر يعني روان پزشك ارجاع مي كند و در صورتي كه او جنون را در حين ارتكاب جرم مورد تاييد قرار داد، قاضي بر مبناي ماده 51 قانون مجازات اسلامي بيمار را محاكمه نمي كند بلكه او را جهت مداوا به بيمارستان رواني ارجاع مي كند و بيمار تا حصول

بهبودي بايد در بيمارستان بماند كه اين امر ممكن است مدت طولاني به درازا بكشد و حتي در صورت تداوم حالت خطرناك بيمار سال ها يا تا پايان عمر در بيمارستان باقي مي ماند.

بعضي اوقات، بعضي از قاضي ها تصور مي كنند كه اگر ارتكاب جرم ناگهاني و بدون برنامه ريزي قبلي بود و مجرم هم تمهيداتي براي فرار و گريختن از دستگيري و مجازات نينديشيده بود، اين امر حكايت از جنون مي كند و اگر با كاربرد عقل و منطق مرتكب جرم شد و به صورت هوشمندانه اي وانمود كرد كه مرتكب جرم نشده است پس لابد مجنون نيست. اما بايد گفت كه اگرچه گاهي بيمار روان پريش به صورت ناگهاني و بدون برنامه ريزي و حتي بي دليل مرتكب جرم مي شود اما بسياري از موارد هم هرچند تحت تاثير انگيزه روان پريشانه (توهم يا هذيان) جرمي را انجام مي دهد ليكن با برنامه ريزي قبلي و دقيق اين كار را مي كند و اين امر به ويژه در نوعي نابه ساماني رواني تحت عنوان اختلالات هذياني مصداق مي يابد.

بسياري اوقات هم فرد غيرروان پريش بدون برنامه و حتي بدون انگيزه قبلي مرتكب جرم مي شود و اقدامي هم در جهت از بين بردن آثار جرم يا اختفاي خويش به عمل نمي آورد.

از نكات مهم كه بايد در شمار آورد آن است كه روان پريشي عموما به صورت ناگهاني ايجاد نمي شود بلكه مبتني بر زمينه زيست شناختي است كه گاهي فشارهاي رواني سبب آشكار شدن يا تشديد آن مي شود اما نمي توان انكار كرد گاهي يك رفتار مجرمانه مي تواند نخستين تظاهر يك روان پريشي باشد. آنچه موضوع را پيچيده تر مي كند

آنچه موضوع را پيچيده تر مي كند اين است كه گاهي تحت تاثير عوامل استرس آور شديد محيطي، فرد ممكن

است به نوع حاد روان پريشي دچار شود كه عنوان اختلال روان پريشي كوتاه مدت را دارد و طبق تعريف، دست كم يك روز و حداكثر يك ماه (در صورت عدم درمان) به درازا مي كشد و در آن، توهم يا هذيان يا گفتار بي سازمان وجود دارد و شيوع آن بين 20 تا 35 سالگي است. در اين نوع روان پريشي سردرگمي، اختلال در سوگيري زماني و مكاني و شخصي و نوسان خلق از حالت سرخوشي بيمارگونه تا خودكشي ديده مي شود. در تشخيص افتراقي آن مسموميت با مواد يا بازگيري ناگهاني از مواد و صرع بايد مورد توجه قرار گيرد.

گاهي در نابه ساماني هاي رواني كه جنبه غيرروان پريشي دارد، ممكن است با دوره هاي كوتاه مدت و چند ساعته روان پريشي روبه رو شويم كه به ويژه در نابه ساماني هاي شخصيتي اسكيزوتايپال و مرزي ديده مي شود.

به هر حال، ترديدي نيست كه اصولا رفتار مجرمانه و به ويژه ديگركشي نشانه اي از نابه هنجاري و اختلال است و مي تواند به عنوان يك علامت نابه ساماني رواني مورد ارزيابي قرار گيرد. اكثريت مجرمان (از جمله معتادان به مواد مخدر) نيز در طبقه بندي اختلال شخصيت ضداجتماعي قرار مي گيرند كه قانون شكني و پرخاشگري و فريب و جعل و تهديد و تخريب، بي برنامگي و رفتارهاي پيش بيني ناپذير، بي توجهي به امنيت خود و ديگران معيارهاي تشخيصي آن را تشكيل مي دهد اما اين تشخيص به معناي رفع مسووليت كيفري نيست. در واقع مطابق با قوانين، ديدگاه هاي عرفي و موضوعات پزشكي فقط فرد روان پريش مسوول اعمال خود شناخته نمي شود و در صورت ارتكاب جرم مسووليت كيفري ندارد. ذكر اين نكته هم لازم است كه ضرورتي ندارد حتما جرم فرد روان پريش ناشي از توهم يا هذيان او باشد تا مجازات نشود

بلكه امكان دارد فردي در عين روان پريشي با انگيزه هاي سودجويانه يا انتقام جويانه مرتكب جرم شود ليكن باز هم به علت بيماري و نداشتن ارتباط كامل با واقعيت محاكمه نشود و توسط قاضي به بيمارستان رواني فرستاده شود زيرا مجازات براي انتقام جويي كوركورانه انجام نمي شود بلكه براي تنبه فرد و حفظ جامعه از مخاطرات است و اگر مجرم به علت روان پريشي قابل تاديب نباشد، مجازات جنبه عقلاني و انساني ندارد. حرف آخر

ملاحظه كرديد كه تصميم گيري درباره موضوعي تحت عنوان جنون آني بسيار پيچيده و وقت گير و تخصصي است و نياز به دانش و تجربه كافي در اين زمينه دارد. تصميم گيري در باب وجود يا فقدان بيماري رواني، روان پريشي و عوامل رافع يا كاهنده مسووليت كيفري امري مهم است كه عموما در جلسات طولاني كميسيون هاي روان پزشكي امكان پذير است و هرچه تجربه كارشناس در اين امر يبشتر مي شود، احتياط و دقت او هم افزون تر مي شود و حقيقت آن است كه موضوعي كه با زندگي يك انسان و چند خانواده و امنيت و آسايش جامعه سر و كار دارد، نيازمند چنين دقت و صرف وقتي نيز هست.

منبع: http://salamatiran.com

هيپوكندريا ( خود بيمار انگاري )

واژه هيپوكندريا كه متشكل از دو بخش هيپو به معناي پائين و كندروس به معناي غضروف دنده ها مي باشد ، ابتدا توسط يونانيان باستان مطرح شد.آنها بر اين باور بودند كه يك سري نشانه هاي بيماري درست از زير دنده ها(شكم فوقاني) منشا مي گيرد.همچنين مي پنداشتند علائم روحي كه غالبا با درد وناراحتي همراهند نتيجه وجود بيماري هستند.ازآن زمان براي هربيماري ناشناخته يا غير قابل تشخيص واژه فوق يعني hypochondria را بكار مي بردند.در علم روانپزشكي به شخصي

كه از سلامت بدني برخوردار است و در عين حال خود را بيمار مي انگارد هيپوكندرياك يا همان خود بيمار انگار گويند.تشخيص اين حالت زماني صورت مي گيرد كه شخص طي حداقل شش ماه عليرغم اطمينان خاطر از لحاظ پزشكي ، خود را متقاعد نموده كه بيمار است و يا مي ترسد كه بيمار باشد.اين ترس از بيماري يا ابتلا ء به نشانه هاي آن ، ناخوشايند است و تاثير منفي در روند عادي زندگي روزانه فرد دارد و نهايتا منجر به آزمايشات كلينيكي يا درمان مي شود.حتي ممكن است بيمار موقتا بپذيرد كه توضيح فيزيكي براي علائمي كه وي بروز مي دهد وجود ندارد. اصطلاحا هيپوكندرياك به فردي گفته مي شود كه گمان مي كند بيمار است «يا تنها» تصور مي كند علائمي از بيماري دارد اما واقعا هيپوكندريا يعني نگراني مفرط در باره سلامتي ، مانند هر تشخيص باليني ديگر جدي است.اين حالت بايد «تشخيص مثبت» داده شود بدين معنا كه تنها رفع ظن بيماري جسمي كافي نيست بلكه وجود يك اضطراب اغراق آميزهم بايد در فرد تشخيص داده شود.شيوع خود بيمار انگاري در زنان و مردان يكسان است و درميان همه گروه هاي سني و طبقات اجتماعي ممكن است ظاهر شود.اين نوع خود بيمار انگاري در ميان دانشجويان پزشكي تحت عنوان سندرم دانشجويا پزشكي شايع است و علت آن آشنائي اين افراد با انواع بيماري ها ومواجه شدن با آنهاست لذا به محض مشاهده يك نشانه شبيه نشانه موجود دريك بيماري خاص دچار اضطراب و ترس خاصي مي شوند.هيپوكندريازيس غالبا نوعي پاسخ به حالت هاي استرس و يا بيماري هاي روحي مانند

اضطراب و افسردگي است.براي مثال شخصي ممكن است پس از مرگ يكي از دوستانش در اثر سكته قلبي ، مدت ها هرگونه احساس درد ناگهاني در قفسه سينه را به معني وقوع اتفاق مشابه براي خود تصور كند. بهرحال زماني كه انسان دچار اضطراب روحي است ، نشانه هاي جسماني نيز بروز خواهند كرد.اين نوع هيپو كندريازيس معمولا موقتي و گذراست اما برخي افراد با نوع طولاني تر آن روبرو هستند كه غالبا از زمان كودكي به آن مبتلا بوده اند.اين افراد از سنين كودكي دچار اضطراب بودند و براي آنها نگراني از ابتلا به بيماري به عادتي تبديل شده كه مايه استرس است.آنها بيماري را دستاويزي براي رهائي از كارهائي كه باعث نگراني شان مي شود ، قرار مي دهند و زمان و هزينه زيادي را براي ديدن متخصصين پزشكي صرف مي كنند. علائم فيزيكي هميشه موجودند اما ممكن است عادي باشند (مانند سردرد ، درد شكم ، سرگيجه ، بي اشتهائي و...) كه به غلط ، خطرناك تر از آنچه هستند تفسير مي شوند.نشانه هاي جسمي ممكن است متغير يا ثابت و نيز مي توانند مبهم يا كاملا اختصاصي باشند.هر چند كه احتمال طولاني شدن دوره درمان وجود دارد و تمايل به داشتن نگراني مفرط از سلامتي ممكن است كاملا از بين نرود.بهر حال بيمار مبتلا به هيپوكندريا مي تواند دريابد كه دچار اضطراب است و يك بيماري جدي جسمي ندارد و بتدريج از اضطراب خود بكاهد.فرد با دانستن اين مطلب كه خود بيمار انگار است وواقعا مبتلا به بيماري خاصي نيست ، شفا نمي يابد ، اما اين آگاهي اولين قدم است.زماني

كه خودبيمار انگاري در اثر يك رويداد مهم در زندگي فرد بروز مي كند (براي مثال از دست دادن عزيزان) درمان به زمان كمتري نياز دارد تا اينكه شخص همواره در مورد وجود يك بيماري جسمي ، دچار ترس و اضطراب بوده باشد.انواع موقتي هيپوكندريا كه در اثر اتفاقات ناگهاني روي مي دهد معمولا با مشاوره و گاه با مصرف داروهاي ضد اضطراب قابل درمان است اما در مورد گروه دوم كه ديرزماني است از اين ترس و نگراني ها رنج مي برند ، معمولا ، معمولا پزشكان از روند درمان آنها رضايت ندارند چراكه دائما فهرستي از علائم را متذكر مي شوند كه آزمايشات ، عدم وجود بيماري مربوط به آنها راتاييد مي كنند و اين اشخاص بهيچ وجه به مرحله اطمينان كامل از سلامتي خود نمي رسند.بهر حال آنچه مسلم است در صورت بروز ناراحتي هاي جسمي مراجعه به پزشك متخصص ودر صورت لزوم انجام آزمايشات بهترين راه براي مطمئن شدن از احتمال وجود يا عدم وجود بيماري است و در صورت بروز نگراني هاي افراطي و ترس از بيماري نيز كسب راهنمائي و مشاوره و احتمالا مصرف داروهاي ضد اضطراب به تجويز پزشك اجتناب ناپذير است.

منبع: WWW.IRTEB.COM /س

هيپوكندريا ( خود بيمار انگاري ) واژه هيپوكندريا كه متشكل از دو بخش هيپو به معناي پائين و كندروس به معناي غضروف دنده ها مي باشد ، ابتدا توسط يونانيان باستان مطرح شد.آنها بر اين باور بودند كه يك سري نشانه هاي بيماري درست از زير دنده ها(شكم فوقاني) منشا مي گيرد.همچنين مي پنداشتند علائم روحي كه غالبا با درد وناراحتي همراهند نتيجه وجود

بيماري هستند.ازآن زمان براي هربيماري ناشناخته يا غير قابل تشخيص واژه فوق يعني hypochondria را بكار مي بردند.در علم روانپزشكي به شخصي كه از سلامت بدني برخوردار است و در عين حال خود را بيمار مي انگارد هيپوكندرياك يا همان خود بيمار انگار گويند.تشخيص اين حالت زماني صورت مي گيرد كه شخص طي حداقل شش ماه عليرغم اطمينان خاطر از لحاظ پزشكي ، خود را متقاعد نموده كه بيمار است و يا مي ترسد كه بيمار باشد.اين ترس از بيماري يا ابتلا ء به نشانه هاي آن ، ناخوشايند است و تاثير منفي در روند عادي زندگي روزانه فرد دارد و نهايتا منجر به آزمايشات كلينيكي يا درمان مي شود.حتي ممكن است بيمار موقتا بپذيرد كه توضيح فيزيكي براي علائمي كه وي بروز مي دهد وجود ندارد. اصطلاحا هيپوكندرياك به فردي گفته مي شود كه گمان مي كند بيمار است «يا تنها» تصور مي كند علائمي از بيماري دارد اما واقعا هيپوكندريا يعني نگراني مفرط در باره سلامتي ، مانند هر تشخيص باليني ديگر جدي است.اين حالت بايد «تشخيص مثبت» داده شود بدين معنا كه تنها رفع ظن بيماري جسمي كافي نيست بلكه وجود يك اضطراب اغراق آميزهم بايد در فرد تشخيص داده شود.شيوع خود بيمار انگاري در زنان و مردان يكسان است و درميان همه گروه هاي سني و طبقات اجتماعي ممكن است ظاهر شود.اين نوع خود بيمار انگاري در ميان دانشجويان پزشكي تحت عنوان سندرم دانشجويا پزشكي شايع است و علت آن آشنائي اين افراد با انواع بيماري ها ومواجه شدن با آنهاست لذا به محض مشاهده يك نشانه شبيه نشانه موجود دريك

بيماري خاص دچار اضطراب و ترس خاصي مي شوند.هيپوكندريازيس غالبا نوعي پاسخ به حالت هاي استرس و يا بيماري هاي روحي مانند اضطراب و افسردگي است.براي مثال شخصي ممكن است پس از مرگ يكي از دوستانش در اثر سكته قلبي ، مدت ها هرگونه احساس درد ناگهاني در قفسه سينه را به معني وقوع اتفاق مشابه براي خود تصور كند. بهرحال زماني كه انسان دچار اضطراب روحي است ، نشانه هاي جسماني نيز بروز خواهند كرد.اين نوع هيپو كندريازيس معمولا موقتي و گذراست اما برخي افراد با نوع طولاني تر آن روبرو هستند كه غالبا از زمان كودكي به آن مبتلا بوده اند.اين افراد از سنين كودكي دچار اضطراب بودند و براي آنها نگراني از ابتلا به بيماري به عادتي تبديل شده كه مايه استرس است.آنها بيماري را دستاويزي براي رهائي از كارهائي كه باعث نگراني شان مي شود ، قرار مي دهند و زمان و هزينه زيادي را براي ديدن متخصصين پزشكي صرف مي كنند. علائم فيزيكي هميشه موجودند اما ممكن است عادي باشند (مانند سردرد ، درد شكم ، سرگيجه ، بي اشتهائي و...) كه به غلط ، خطرناك تر از آنچه هستند تفسير مي شوند.نشانه هاي جسمي ممكن است متغير يا ثابت و نيز مي توانند مبهم يا كاملا اختصاصي باشند.هر چند كه احتمال طولاني شدن دوره درمان وجود دارد و تمايل به داشتن نگراني مفرط از سلامتي ممكن است كاملا از بين نرود.بهر حال بيمار مبتلا به هيپوكندريا مي تواند دريابد كه دچار اضطراب است و يك بيماري جدي جسمي ندارد و بتدريج از اضطراب خود بكاهد.فرد با دانستن اين مطلب

كه خود بيمار انگار است وواقعا مبتلا به بيماري خاصي نيست ، شفا نمي يابد ، اما اين آگاهي اولين قدم است.زماني كه خودبيمار انگاري در اثر يك رويداد مهم در زندگي فرد بروز مي كند (براي مثال از دست دادن عزيزان) درمان به زمان كمتري نياز دارد تا اينكه شخص همواره در مورد وجود يك بيماري جسمي ، دچار ترس و اضطراب بوده باشد.انواع موقتي هيپوكندريا كه در اثر اتفاقات ناگهاني روي مي دهد معمولا با مشاوره و گاه با مصرف داروهاي ضد اضطراب قابل درمان است اما در مورد گروه دوم كه ديرزماني است از اين ترس و نگراني ها رنج مي برند ، معمولا ، معمولا پزشكان از روند درمان آنها رضايت ندارند چراكه دائما فهرستي از علائم را متذكر مي شوند كه آزمايشات ، عدم وجود بيماري مربوط به آنها راتاييد مي كنند و اين اشخاص بهيچ وجه به مرحله اطمينان كامل از سلامتي خود نمي رسند.بهر حال آنچه مسلم است در صورت بروز ناراحتي هاي جسمي مراجعه به پزشك متخصص ودر صورت لزوم انجام آزمايشات بهترين راه براي مطمئن شدن از احتمال وجود يا عدم وجود بيماري است و در صورت بروز نگراني هاي افراطي و ترس از بيماري نيز كسب راهنمائي و مشاوره و احتمالا مصرف داروهاي ضد اضطراب به تجويز پزشك اجتناب ناپذير است.

منبع: WWW.IRTEB.COM /س

عوامل به وجود آورنده استرس

نويسنده: بهاره صفوي

استرس مداوم نه تنها خوشايند نيست ، بلكه براي سلامت شما نيز مضر است. ممكن است وسوسه شويد كه علايم استرس را در خود نديده انگاريد؛ چرا كه ادامه دادن به عادت هميشگي آسان تر از متوقف كردن آن

و فكر كردن به راههاي تسكين بخش استرس است. اين كار حتي اگر به بهترين وجه هم انجام شود، تنها در كوتاه مدت موثر است. علت اين كه بسياري از مردم از درگير شدن و مقابله كردن با استرس خود اكراه دارند، اين است كه نمي دانند از كجا شروع يا چگونه مبارزه كنند.به طور كلي ، استرس حاصل نياز ما به سازگاري فيزيكي ، ذهني و احساسي در مقابل يك تغيير است. برخلاف آنچه همه مي پندارند، استرس الزاما يك واكنش منفي نيست؛ به عنوان مثال يك ارتقاي شغلي كه پس از مدتها رنج و تلاش به آن رسيده ايد، موضوعي مطلوب و خوشايند است كه وجود شما را از هيجان و رضايت سرشار مي كند.اين در حالي است كه اگر بدون آمادگي و به طور ناگهاني از سوي مافوق خود براي دريافت اين ارتقا احضار شويد، ممكن است در همان لحظه اعتماد به نفس خود را از دست بدهيد و عصبي شويد.استرس تا حدي مي تواند مفيد باشد، چون به زندگي ، جذابيت و تحرك مي بخشد و ما را روي پاي خودمان نگه مي دارد.تغييرات جزيي و ملايم نه تنها مضر نيستند، بلكه مفيد و سازنده هستند و در پرورش حس سازش پذيري ما نقش عمده اي ايفا مي كنند. خود را در دل طوفان افكندن و با تغييرات دست و پنجه نرم كردن بتدريج ما را قوي تر و مستحكم تر مي كند؛ اما وقتي كه تغييرات از حد مجاز فراتر روند و در طول دوره اي از زمان بر زندگي ما اثر منفي بگذارند، ظرفيت سازش پذيري ما اشباع مي

شود و تحمل آن را غيرممكن مي كند.همه ما نيازمند حفظ تعادل فيزيكي و روحي هستيم و فقط در اين حالت ، احساس راحتي و خرسندي مي كنيم. حال هر گونه تغييري ، بويژه اگر نامطلوب باشد، تعادل بدن را به گونه اي تهديد مي كند.براي بازگشت به تعادل ، مكانيسم هاي شناخته شده اي با عنوان سندرم سازگاري عمومي به كار مي افتند. اين سندرم به محض اين كه شخص در معرض يك عامل استرس زا قرار مي گيرد، فعال مي شود.در ابتدا ذهن وارد مرحله هشدار شده و بدن براي افزايش فعاليت آماده مي شود. انقباض ماهيچه ها، پمپاژ آدرنالين به خون ، افزايش فشار خون ، همه و همه از علايم اين مرحله هستند.مرحله دوم يعني مرحله مقاومت كليه پاسخ هاي فيزيكي و ذهني مرحله قبل تشديد مي شود و به افزايش فعاليت فيزيكي بدن مي انجامد و شخص آمادگي لازم را براي مقابله با شرايط فوق العاده پيدا مي كند؛ ولي اين انرژي هاي ايجاد شده براي اين كه شخص را از پاي در نياورند بايد در حدي باشند كه بدن بتواند دوباره به حالت طبيعي برگردد.در غير اين صورت مرحله سوم اتفاق مي افتد كه همان خستگي مفرط است. به كارگيري ظرفيت سازگاري براي مدت طولاني ، به طور قطع به بيماري شما منتهي خواهد شد.اگر هر روز مجبور به سرو كله زدن با رئيسي باشيد كه بي منطق و عصبي است و كاري جز ايراد گرفتن ندارد، مطمئنا طاقت نخواهيد آورد و سرانجام روزي از پا در مي آييد.

مقادير جزيي استرس براي هر شخص لازم و ضروري است

اگر

ناچاريد به تنهايي و بدون كمك ديگران ، يكي از بستگان بيمار خود را تيمار كنيد، طولي نمي انجامد كه در دام يك بيماري جسمي يا روحي گرفتار خواهيد شد.در بيشتر موارد، در معرض استرس بودن براي مدت طولاني ، زمينه فروپاشي جسمي يا احساسي شخص را فراهم خواهد كرد.به محض اين كه شخص وارد مرحله سوم يعني خستگي مفرط مي شود كاملا روشن است كه مشكلي وجود دارد. ممكن است نشانه هاي 2 مرحله پيش مورد غفلت قرار گيرند. اگر چه اصطلاح مرحله هشدار به معني آگاه شدن فرد از وقوع فرآيندهايي در بدن است ، ولي لزوما اين آگاهي در همه افراد صورت نمي گيرد.در مرحله هشدار، بدن و ذهن براي عمل آماده مي شوند ولي از آنجا كه اين آمادگي به طور ناخودآگاه آغاز مي شود و به طور خودكار ادامه مي يابد، احتمال دارد شخص از ايجاد آن غافل باشد. استرس يك فرآيند واضح و مشخص نيست كه بتوان آن را با كلمات بيان كرد، بلكه توصيف استرس ، توصيف يك پديده كاملا شخصيتي است ، مثل هر تغييري كه باعث مي شود شخص احساس ناراحتي جسمي يا روحي كند.با اين تعريف ، علت تفاوت طرز فكرها و برداشت ها در قبال عوامل استرس زا توجيه مي شود. يك تعريف معقول از استرس روشن مي كند كه استرس همان كار و مسووليت زياد يا انتظارات بيش ازحد از شما نيست. اگر استرس همين چيزها بود، امكان نداشت كسي اين كارها را بدون استرس انجام دهد، حال آن كه خيلي از افراد كارهاي زياد را بدون ذره اي استرس به پايان مي

رسانند. كساني هستند كه مسووليت هاي بسيار سنگيني به عهده دارند. ولي بخوبي كارها را پيش مي برند.نقش شرايط در ايجاد استرس ناچيز است و اين طرز برخورد و تلقي ما از موقعيت و شرايط است كه در ايجاد يا عدم ايجاد استرس نقش دارد. پس مي توان فهميد كه چرا افراد مختلف در برابر استرس عكس العمل هاي متفاوتي از خود نشان مي دهند. هنگام حركت در اتوبوس يا قطار ميان راه ناگهان وسيله متوقف مي شود و ديگر حركت نمي كند.حال خوب به عكس العمل هاي اطرافيان نگاه كنيد. برخي فقط كمي خسته ، برخي عصباني و عده اي دچار تشويش و اضطراب مي شوند. از نظر فيزيولوژيكي ، هنگام ايجاد استرس ، اتفاقات تقريبا يكساني در همه ما روي مي دهد به محض تلقي يك موقعيت خاص به عنوان يك وضعيت تهديد كننده ، پاسخهاي اوليه استرس براي ايجاد آمادگي ظاهر مي شوند.سرعت تنفس افزايش مي يابد و به اين وسيله اكسيژن بيشتري در اختيار مغز و ماهيچه ها قرارخواهد گرفت ، ضربان قلب تندتر مي شود و فشارخون بالا مي رود.به منظور تامين انرژي بيشتر در اين وضعيت اضطراري ، قندها و چربي ها به داخل خون آزاد و ماهيچه ها منقبض مي شوند، جريان بزاق كم و تعريق افزايش مي يابد. كليه حواس ما در وضعيت قرمز و آماده باش قرار مي گيرند و آدرنالين و كورتيزول نيز به منظور افزايش تحرك بدني آزاد مي شوند.اين عكس العمل هاي خود به خودي در مواردي چون آتش سوزي و غيره بسيار مفيد هستند و امكان دويدن و فرار سريع از خطر

را فراهم مي آورند؛ ولي هنگامي كه شما عكس العمل هاي مشابهي را فقط هنگام فكر كردن به جلسه كاري فردا نشان مي دهيد مشكلاتي براي شما ايجاد مي شود.بايد توجه داشت كه در مورد اول همه انرژي كمكي ايجاد شده و تمام انقباضات به نحو احسن مورد استفاده قرار مي گيرند، اما در مثال دوم براي صرف انرژي اضافي توليد شده جايي وجود ندارد. همچنان كه شما نشسته ايد و نگران جلسه فردا هستيد، هورمون هاي استرس در بدن شما توليد مي شوند. آنها در خون جريان دارند و همه چيز را در وضعيت فوق العاده نگه داشته اند.درباره برخي افراد اين تظاهرات با افزايش ترشحات معده بروز مي كند كه در صورت تكرار مداوم پاسخهاي استرسي ، در نهايت به زخم معده منجر خواهد شد.از طرفي حضور طولاني مدت استرس و داشتن انتظار بيش از حد از خودمان براي تطبيق با شرايط، ممكن است بدن را خسته و رنجور كند كه بالطبع خطر ايجاد اختلال در عملكرد اعضا و اندام هايي چون قلب و كليه را به همراه خواهد داشت.

چه چيز در شما استرس ايجاد مي كند؟

همان گونه كه گفته شد، عوامل متعددي در بروز استرس نقش دارند و عاملي كه براي يك فرد استرس زاست ، ممكن است در ديگري استرس ايجاد نكند؛ اما به طور معمول ارتباط تنگاتنگي ميان كار و مسووليت زياد و استرس وجود ندارد.علت اصلي واكنش يك فرد به استرس از عوامل بسياري متاثر است. به هر حال هم خانه و هم محل كار مي توانند صحنه كشمكش هاي جسمي و روحي زيادي باشند كه ممكن است

در صورت بي توجهي در درازمدت به خطري جدي براي سلامت فرد بدل شود.استرس زاهاي شغلي: محيط كار به دلايل متعددي ، زمين فوق العاده حاصلخيزي براي روييدن بذرهاي استرس است.هر جا عده اي به منظور تحقق هدفي دور هم جمع مي شوند، احتمال هر گونه كشمكش وجود دارد. تضاد شخصيت ها و روشن نبودن نقشها و وظايف ، از خصوصيات بارز كارهاي گروهي است كه تاثير منفي بر كارايي گروه خواهد داشت.3 گروه اصلي كه به طور عمده در محل كار تشنج ايجاد مي كنند عبارتند از: اول آدم قلدر و زورگو كه پشت سر هم و به بهانه هاي مختلف ، زيردستان خود را مي آزارد، دوم آن كه از پشت خنجر مي زند، يعني كسي كه به سبب عقده حقارت در حضور شما خوب است اما به محض اين كه اتاق را ترك مي كنيد درصدد ضربه زدن به شما برمي آيد و سوم از زير كار در رو؛ كسي كه وقتي اوضاع وخيم مي شود گم مي شود و ديگران را براي حل مشكل ايجاد شده ، تنها مي گذارد.

برخي تيپهاي شخصيتي خاص زمينه بيشتري براي استرس دارند

جاي بسي تاسف است كه زنان قربانيان اصلي زورگويي و خشونت هستند. گرچه طي چند دهه اخير اوضاع كمي بهتر شده است ولي هنوز در بسياري از مشاغل با زنان و مردان با ديد يكسان برخورد نمي شود.تنها در حرفه هاي خاصي آن هم با اكراه ، پستهاي كليدي به زنان داده مي شود و اگر هم اين كار صورت گيرد، زنان به ازاي كار دوبرابر، حقوق كمتري دريافت مي كنند. اين در

حالي است كه براي كارمند زن ، تمام اين فشارها و مشكلات ، مضاف بر مسووليت اداره خانواده و وظايف منزل هنگام بازگشت از اداره خواهد بود.استرس همچنين مي تواند مستقيما از فضاي محيط كار ناشي باشد. اگر ناچار باشيد با وسايل ناكافي كار كنيد، به طور قطع پس از مدت طولاني كار كردن خواهيد ديد كه درد كمر و... اجازه تمركز و ادامه كار را به شما نخواهد داد. از ميان عوامل فيزيكي استرس زا مي توان به نور نامناسب ، تهويه نامناسب و آلوده كننده ها (مثل دود سيگار) اشاره كرد.فضاي ناخوشايند يا نامناسب نه تنها سبب مي شود احساس بيماري كنيد، بلكه بتدريج روحيه ديگر اعضا را كه ناچارند با اين شرايط نامطلوب بسازند، تضعيف مي كند و حال زماني كه شما براي خود كار مي كنيد، انصافا به راه انداختن يك تجارت در خانه يا دفتر كار عادي ، يك پديده كاملا مدرن است.اين كار، فردي فوق العاده مشتاق ، علاقه مند، با پشتكار و منظم را مي طلبد كه به تنهايي و بدون نياز به ديگران به موفقيت دست يابد.برخورداري شما از انگيزه قوي و هدف كاملا روشن ، شرط لازم براي گشودن گره هاي كاري آن هم به تنهايي است. در چنين مواقعي كه هيچ كس را حتي براي در ميان گذاشتن مشكلات نداريد، ممكن است به آساني گرفتار دام تنهايي و افسردگي شويد.استرس زاهاي خانوادگي: همان گونه كه درباره استرس زاهاي كاري توضيح داده شد، هر كجا افراد جمع باشند، احتمال استرس نيز وجود دارد.فقط به اين خاطر كه افراد خانواده با شما نسبت دارند، نمي توان گفت

كه نبايد در خانه تضاد آراء و نزاع و مشاجره وجود داشته باشد.يك عامل شايع استرس ، عدم توافق يا تيرگي روابط اعضاي خانواده است. اين مساله مي تواند از يك ناسازگاري بنيادين ميان والدين ناشي باشد.حال وقتي پاي كودكان به ميان مي آيد، ازدواج پيچيده تر مي شود. حقيقت اين است كه كودكان از زندگي در اين فضاي نامهربان و خشن ، اگر بيشتر از والدين رنج نبرند، كمتر رنج نمي برند.هرگونه بي ثباتي در زندگي خانوادگي ، از مشاجره و دعوا گرفته تا غيبت طولاني يكي از والدين در خانه استرس ايجاد مي كند.استرس زاهاي ديگر: هر تغييري كه به نحوي روال روزمره زندگي را متشنج كند، بسته به شرايط و آمادگي روحي فرد، كم و بيش ايجاد استرس خواهد كرد.

علايم هشداردهنده

تظاهرات فيزيكي استرس: گرفتگي يا انقباض (در گلو، سينه، شكم ، شانه ها، گردن و آرواره ها)، سردرد و ميگرن ، كمردرد، گردن درد، تنفس نامنظم، تپش قلب، كم آوردن نفس حتي هنگام استراحت ، ناآرامي ، وررفتن بيهوده با اشيا يا تكان دادن مداوم بدن يا دست و پا، پرشهاي عضلاني (تيك) در صورت ، چشم ، دهان و...دهان خشك ، صداي بم و بلند، عرق كردن ، دست وپاي سرد، لرزش ، گيجي و احساس عدم تعادل ، خستگي زياد و احساس كوفتگي ، دل درد و فروريختن چيزي در دل ، سوءهاضمه ، تهوع ، تكرر ادرار، اسهال ، مشكلات خواب ، مشكلات جنسي ، زخم معده و حساسيت بيش از حد به صدا. تظاهرات ذهني استرس : تمركزنداشتن ، فراموشي ، ناتواني در به خاطرآوردن حوادث اخير،

ناتوانايي در يادگيري اطلاعات جديد، از دست دادن حالت تعادل ، گيج شدن و شلوغي ذهن ، نداشتن قدرت تصميم گيري ، تصميم گيري هاي ناگهاني يا غيرمعقول ، از دست دادن نظم و ايجاد نابساماني ، اشتباهات مكرر، برداشت نادرست از شرايط و مردم ، بي دقتي ، مواجهه با مشكل در انجام كارهاي ساده اي چون جمع و تفريق و محاسبات ابتدايي و توجه غيرعادي به جزييات.تظاهرات احساسي استرس: اضطراب ، ترس مرضي (phobia)، احساس وحشت و دچار حملات ناگهاني وحشت شدن ، احساس درخطربودن ، پرخاشگري ، بدبيني ، احساس گناه ، افسردگي ، نوسانات خلقي ، زودرنج شدن و زود گريه كردن ، كابوس هاي شبانه ، احساس طردشدن از سوي ديگران ، نگراني بيش از حد، از دست دادن حس شوخ طبعي و انزوا.تظاهرات رفتاري استرس: افزايش استعمال دخانيات در مقايسه با گذشته ، استعمال مشروبات الكلي بيش از گذشته ، پرخوري ، خيلي خيلي كم خوردن ، هيچ چيز نخوردن ، بي اهميتي نسبت به وضع ظاهر، وحشيانه رانندگي كردن ، با ديگران قطع رابطه كردن ، چندين كار را همزمان شروع كردن و آنها را نيمه تمام رها كردن ، جويدن ناخن ، كشيدن يا كندن مو، كندن پوست ، افكار وسواسي و رفتار وسواسي (چندين بار قفلها، شيرآب و چراغها را چك كردن). تغيير نگرش: همان طور كه اشاره شد واكنش افراد نسبت به استرس متفاوت است.اين كه اصولا بخواهيم با آن دست وپنجه نرم كنيم ، تسليم آن شويم يا چه راهي را براي مقابله با آن برگزينيم تا حدود زيادي به تلقي ما از استرس

بستگي دارد.آسيب پذيرترين افراد در اين مورد كساني هستند كه سرشار از خشم فرو خورده اند؛ كساني كه به طور مداوم دلشوره دارند يا بدبين هستند يا افرادي كه هر وضعيت ناآشنا يا مبهم را تهديدآميز مي پندارند، آنها كه نگرش مثبت دارند بهتر مي توانند با اين موضوع كنار آيند.نكته اميدواركننده در اين ميان آن است كه شما مي توانيد طرز نگرش و رفتارتان را عوض كنيد تا جايي كه استرس بيشتر قابل كنترل شده و حتي تجربه اي مثبت به شمار رود. علاوه بر يك رشته اقداماتي كه در ذيل به آنها اشاره مي شود، تلاش براي يافتن تعدادي دوست ، نگهداري حيوانات دست آموز يا به عضويت درآمدن در يك سازمان يا انجمني كه باعث حمايت هاي اجتماعي مي شوند براي مقابله با استرس مي توانند سودمند باشند.

منبع: WWW.IRTEB.COM /س

عوامل به وجود آورنده استرس

نويسنده: بهاره صفوي

استرس مداوم نه تنها خوشايند نيست ، بلكه براي سلامت شما نيز مضر است. ممكن است وسوسه شويد كه علايم استرس را در خود نديده انگاريد؛ چرا كه ادامه دادن به عادت هميشگي آسان تر از متوقف كردن آن و فكر كردن به راههاي تسكين بخش استرس است. اين كار حتي اگر به بهترين وجه هم انجام شود، تنها در كوتاه مدت موثر است. علت اين كه بسياري از مردم از درگير شدن و مقابله كردن با استرس خود اكراه دارند، اين است كه نمي دانند از كجا شروع يا چگونه مبارزه كنند.به طور كلي ، استرس حاصل نياز ما به سازگاري فيزيكي ، ذهني و احساسي در مقابل يك تغيير است. برخلاف آنچه

همه مي پندارند، استرس الزاما يك واكنش منفي نيست؛ به عنوان مثال يك ارتقاي شغلي كه پس از مدتها رنج و تلاش به آن رسيده ايد، موضوعي مطلوب و خوشايند است كه وجود شما را از هيجان و رضايت سرشار مي كند.اين در حالي است كه اگر بدون آمادگي و به طور ناگهاني از سوي مافوق خود براي دريافت اين ارتقا احضار شويد، ممكن است در همان لحظه اعتماد به نفس خود را از دست بدهيد و عصبي شويد.استرس تا حدي مي تواند مفيد باشد، چون به زندگي ، جذابيت و تحرك مي بخشد و ما را روي پاي خودمان نگه مي دارد.تغييرات جزيي و ملايم نه تنها مضر نيستند، بلكه مفيد و سازنده هستند و در پرورش حس سازش پذيري ما نقش عمده اي ايفا مي كنند. خود را در دل طوفان افكندن و با تغييرات دست و پنجه نرم كردن بتدريج ما را قوي تر و مستحكم تر مي كند؛ اما وقتي كه تغييرات از حد مجاز فراتر روند و در طول دوره اي از زمان بر زندگي ما اثر منفي بگذارند، ظرفيت سازش پذيري ما اشباع مي شود و تحمل آن را غيرممكن مي كند.همه ما نيازمند حفظ تعادل فيزيكي و روحي هستيم و فقط در اين حالت ، احساس راحتي و خرسندي مي كنيم. حال هر گونه تغييري ، بويژه اگر نامطلوب باشد، تعادل بدن را به گونه اي تهديد مي كند.براي بازگشت به تعادل ، مكانيسم هاي شناخته شده اي با عنوان سندرم سازگاري عمومي به كار مي افتند. اين سندرم به محض اين كه شخص در معرض يك عامل

استرس زا قرار مي گيرد، فعال مي شود.در ابتدا ذهن وارد مرحله هشدار شده و بدن براي افزايش فعاليت آماده مي شود. انقباض ماهيچه ها، پمپاژ آدرنالين به خون ، افزايش فشار خون ، همه و همه از علايم اين مرحله هستند.مرحله دوم يعني مرحله مقاومت كليه پاسخ هاي فيزيكي و ذهني مرحله قبل تشديد مي شود و به افزايش فعاليت فيزيكي بدن مي انجامد و شخص آمادگي لازم را براي مقابله با شرايط فوق العاده پيدا مي كند؛ ولي اين انرژي هاي ايجاد شده براي اين كه شخص را از پاي در نياورند بايد در حدي باشند كه بدن بتواند دوباره به حالت طبيعي برگردد.در غير اين صورت مرحله سوم اتفاق مي افتد كه همان خستگي مفرط است. به كارگيري ظرفيت سازگاري براي مدت طولاني ، به طور قطع به بيماري شما منتهي خواهد شد.اگر هر روز مجبور به سرو كله زدن با رئيسي باشيد كه بي منطق و عصبي است و كاري جز ايراد گرفتن ندارد، مطمئنا طاقت نخواهيد آورد و سرانجام روزي از پا در مي آييد. مقادير جزيي استرس براي هر شخص لازم و ضروري است

اگر ناچاريد به تنهايي و بدون كمك ديگران ، يكي از بستگان بيمار خود را تيمار كنيد، طولي نمي انجامد كه در دام يك بيماري جسمي يا روحي گرفتار خواهيد شد.در بيشتر موارد، در معرض استرس بودن براي مدت طولاني ، زمينه فروپاشي جسمي يا احساسي شخص را فراهم خواهد كرد.به محض اين كه شخص وارد مرحله سوم يعني خستگي مفرط مي شود كاملا روشن است كه مشكلي وجود دارد. ممكن است نشانه هاي 2

مرحله پيش مورد غفلت قرار گيرند. اگر چه اصطلاح مرحله هشدار به معني آگاه شدن فرد از وقوع فرآيندهايي در بدن است ، ولي لزوما اين آگاهي در همه افراد صورت نمي گيرد.در مرحله هشدار، بدن و ذهن براي عمل آماده مي شوند ولي از آنجا كه اين آمادگي به طور ناخودآگاه آغاز مي شود و به طور خودكار ادامه مي يابد، احتمال دارد شخص از ايجاد آن غافل باشد. استرس يك فرآيند واضح و مشخص نيست كه بتوان آن را با كلمات بيان كرد، بلكه توصيف استرس ، توصيف يك پديده كاملا شخصيتي است ، مثل هر تغييري كه باعث مي شود شخص احساس ناراحتي جسمي يا روحي كند.با اين تعريف ، علت تفاوت طرز فكرها و برداشت ها در قبال عوامل استرس زا توجيه مي شود. يك تعريف معقول از استرس روشن مي كند كه استرس همان كار و مسووليت زياد يا انتظارات بيش ازحد از شما نيست. اگر استرس همين چيزها بود، امكان نداشت كسي اين كارها را بدون استرس انجام دهد، حال آن كه خيلي از افراد كارهاي زياد را بدون ذره اي استرس به پايان مي رسانند. كساني هستند كه مسووليت هاي بسيار سنگيني به عهده دارند. ولي بخوبي كارها را پيش مي برند.نقش شرايط در ايجاد استرس ناچيز است و اين طرز برخورد و تلقي ما از موقعيت و شرايط است كه در ايجاد يا عدم ايجاد استرس نقش دارد. پس مي توان فهميد كه چرا افراد مختلف در برابر استرس عكس العمل هاي متفاوتي از خود نشان مي دهند. هنگام حركت در اتوبوس يا قطار ميان راه ناگهان

وسيله متوقف مي شود و ديگر حركت نمي كند.حال خوب به عكس العمل هاي اطرافيان نگاه كنيد. برخي فقط كمي خسته ، برخي عصباني و عده اي دچار تشويش و اضطراب مي شوند. از نظر فيزيولوژيكي ، هنگام ايجاد استرس ، اتفاقات تقريبا يكساني در همه ما روي مي دهد به محض تلقي يك موقعيت خاص به عنوان يك وضعيت تهديد كننده ، پاسخهاي اوليه استرس براي ايجاد آمادگي ظاهر مي شوند.سرعت تنفس افزايش مي يابد و به اين وسيله اكسيژن بيشتري در اختيار مغز و ماهيچه ها قرارخواهد گرفت ، ضربان قلب تندتر مي شود و فشارخون بالا مي رود.به منظور تامين انرژي بيشتر در اين وضعيت اضطراري ، قندها و چربي ها به داخل خون آزاد و ماهيچه ها منقبض مي شوند، جريان بزاق كم و تعريق افزايش مي يابد. كليه حواس ما در وضعيت قرمز و آماده باش قرار مي گيرند و آدرنالين و كورتيزول نيز به منظور افزايش تحرك بدني آزاد مي شوند.اين عكس العمل هاي خود به خودي در مواردي چون آتش سوزي و غيره بسيار مفيد هستند و امكان دويدن و فرار سريع از خطر را فراهم مي آورند؛ ولي هنگامي كه شما عكس العمل هاي مشابهي را فقط هنگام فكر كردن به جلسه كاري فردا نشان مي دهيد مشكلاتي براي شما ايجاد مي شود.بايد توجه داشت كه در مورد اول همه انرژي كمكي ايجاد شده و تمام انقباضات به نحو احسن مورد استفاده قرار مي گيرند، اما در مثال دوم براي صرف انرژي اضافي توليد شده جايي وجود ندارد. همچنان كه شما نشسته ايد و نگران جلسه فردا

هستيد، هورمون هاي استرس در بدن شما توليد مي شوند. آنها در خون جريان دارند و همه چيز را در وضعيت فوق العاده نگه داشته اند.درباره برخي افراد اين تظاهرات با افزايش ترشحات معده بروز مي كند كه در صورت تكرار مداوم پاسخهاي استرسي ، در نهايت به زخم معده منجر خواهد شد.از طرفي حضور طولاني مدت استرس و داشتن انتظار بيش از حد از خودمان براي تطبيق با شرايط، ممكن است بدن را خسته و رنجور كند كه بالطبع خطر ايجاد اختلال در عملكرد اعضا و اندام هايي چون قلب و كليه را به همراه خواهد داشت. چه چيز در شما استرس ايجاد مي كند؟

همان گونه كه گفته شد، عوامل متعددي در بروز استرس نقش دارند و عاملي كه براي يك فرد استرس زاست ، ممكن است در ديگري استرس ايجاد نكند؛ اما به طور معمول ارتباط تنگاتنگي ميان كار و مسووليت زياد و استرس وجود ندارد.علت اصلي واكنش يك فرد به استرس از عوامل بسياري متاثر است. به هر حال هم خانه و هم محل كار مي توانند صحنه كشمكش هاي جسمي و روحي زيادي باشند كه ممكن است در صورت بي توجهي در درازمدت به خطري جدي براي سلامت فرد بدل شود.استرس زاهاي شغلي: محيط كار به دلايل متعددي ، زمين فوق العاده حاصلخيزي براي روييدن بذرهاي استرس است.هر جا عده اي به منظور تحقق هدفي دور هم جمع مي شوند، احتمال هر گونه كشمكش وجود دارد. تضاد شخصيت ها و روشن نبودن نقشها و وظايف ، از خصوصيات بارز كارهاي گروهي است كه تاثير منفي بر كارايي گروه خواهد داشت.3

گروه اصلي كه به طور عمده در محل كار تشنج ايجاد مي كنند عبارتند از: اول آدم قلدر و زورگو كه پشت سر هم و به بهانه هاي مختلف ، زيردستان خود را مي آزارد، دوم آن كه از پشت خنجر مي زند، يعني كسي كه به سبب عقده حقارت در حضور شما خوب است اما به محض اين كه اتاق را ترك مي كنيد درصدد ضربه زدن به شما برمي آيد و سوم از زير كار در رو؛ كسي كه وقتي اوضاع وخيم مي شود گم مي شود و ديگران را براي حل مشكل ايجاد شده ، تنها مي گذارد.

برخي تيپهاي شخصيتي خاص زمينه بيشتري براي استرس دارند

جاي بسي تاسف است كه زنان قربانيان اصلي زورگويي و خشونت هستند. گرچه طي چند دهه اخير اوضاع كمي بهتر شده است ولي هنوز در بسياري از مشاغل با زنان و مردان با ديد يكسان برخورد نمي شود.تنها در حرفه هاي خاصي آن هم با اكراه ، پستهاي كليدي به زنان داده مي شود و اگر هم اين كار صورت گيرد، زنان به ازاي كار دوبرابر، حقوق كمتري دريافت مي كنند. اين در حالي است كه براي كارمند زن ، تمام اين فشارها و مشكلات ، مضاف بر مسووليت اداره خانواده و وظايف منزل هنگام بازگشت از اداره خواهد بود.استرس همچنين مي تواند مستقيما از فضاي محيط كار ناشي باشد. اگر ناچار باشيد با وسايل ناكافي كار كنيد، به طور قطع پس از مدت طولاني كار كردن خواهيد ديد كه درد كمر و... اجازه تمركز و ادامه كار را به شما نخواهد داد. از ميان عوامل

فيزيكي استرس زا مي توان به نور نامناسب ، تهويه نامناسب و آلوده كننده ها (مثل دود سيگار) اشاره كرد.فضاي ناخوشايند يا نامناسب نه تنها سبب مي شود احساس بيماري كنيد، بلكه بتدريج روحيه ديگر اعضا را كه ناچارند با اين شرايط نامطلوب بسازند، تضعيف مي كند و حال زماني كه شما براي خود كار مي كنيد، انصافا به راه انداختن يك تجارت در خانه يا دفتر كار عادي ، يك پديده كاملا مدرن است.اين كار، فردي فوق العاده مشتاق ، علاقه مند، با پشتكار و منظم را مي طلبد كه به تنهايي و بدون نياز به ديگران به موفقيت دست يابد.برخورداري شما از انگيزه قوي و هدف كاملا روشن ، شرط لازم براي گشودن گره هاي كاري آن هم به تنهايي است. در چنين مواقعي كه هيچ كس را حتي براي در ميان گذاشتن مشكلات نداريد، ممكن است به آساني گرفتار دام تنهايي و افسردگي شويد.استرس زاهاي خانوادگي: همان گونه كه درباره استرس زاهاي كاري توضيح داده شد، هر كجا افراد جمع باشند، احتمال استرس نيز وجود دارد.فقط به اين خاطر كه افراد خانواده با شما نسبت دارند، نمي توان گفت كه نبايد در خانه تضاد آراء و نزاع و مشاجره وجود داشته باشد.يك عامل شايع استرس ، عدم توافق يا تيرگي روابط اعضاي خانواده است. اين مساله مي تواند از يك ناسازگاري بنيادين ميان والدين ناشي باشد.حال وقتي پاي كودكان به ميان مي آيد، ازدواج پيچيده تر مي شود. حقيقت اين است كه كودكان از زندگي در اين فضاي نامهربان و خشن ، اگر بيشتر از والدين رنج نبرند، كمتر رنج نمي برند.هرگونه

بي ثباتي در زندگي خانوادگي ، از مشاجره و دعوا گرفته تا غيبت طولاني يكي از والدين در خانه استرس ايجاد مي كند.استرس زاهاي ديگر: هر تغييري كه به نحوي روال روزمره زندگي را متشنج كند، بسته به شرايط و آمادگي روحي فرد، كم و بيش ايجاد استرس خواهد كرد. علايم هشداردهنده

تظاهرات فيزيكي استرس: گرفتگي يا انقباض (در گلو، سينه، شكم ، شانه ها، گردن و آرواره ها)، سردرد و ميگرن ، كمردرد، گردن درد، تنفس نامنظم، تپش قلب، كم آوردن نفس حتي هنگام استراحت ، ناآرامي ، وررفتن بيهوده با اشيا يا تكان دادن مداوم بدن يا دست و پا، پرشهاي عضلاني (تيك) در صورت ، چشم ، دهان و...دهان خشك ، صداي بم و بلند، عرق كردن ، دست وپاي سرد، لرزش ، گيجي و احساس عدم تعادل ، خستگي زياد و احساس كوفتگي ، دل درد و فروريختن چيزي در دل ، سوءهاضمه ، تهوع ، تكرر ادرار، اسهال ، مشكلات خواب ، مشكلات جنسي ، زخم معده و حساسيت بيش از حد به صدا. تظاهرات ذهني استرس : تمركزنداشتن ، فراموشي ، ناتواني در به خاطرآوردن حوادث اخير، ناتوانايي در يادگيري اطلاعات جديد، از دست دادن حالت تعادل ، گيج شدن و شلوغي ذهن ، نداشتن قدرت تصميم گيري ، تصميم گيري هاي ناگهاني يا غيرمعقول ، از دست دادن نظم و ايجاد نابساماني ، اشتباهات مكرر، برداشت نادرست از شرايط و مردم ، بي دقتي ، مواجهه با مشكل در انجام كارهاي ساده اي چون جمع و تفريق و محاسبات ابتدايي و توجه غيرعادي به جزييات.تظاهرات احساسي استرس: اضطراب

، ترس مرضي (phobia)، احساس وحشت و دچار حملات ناگهاني وحشت شدن ، احساس درخطربودن ، پرخاشگري ، بدبيني ، احساس گناه ، افسردگي ، نوسانات خلقي ، زودرنج شدن و زود گريه كردن ، كابوس هاي شبانه ، احساس طردشدن از سوي ديگران ، نگراني بيش از حد، از دست دادن حس شوخ طبعي و انزوا.تظاهرات رفتاري استرس: افزايش استعمال دخانيات در مقايسه با گذشته ، استعمال مشروبات الكلي بيش از گذشته ، پرخوري ، خيلي خيلي كم خوردن ، هيچ چيز نخوردن ، بي اهميتي نسبت به وضع ظاهر، وحشيانه رانندگي كردن ، با ديگران قطع رابطه كردن ، چندين كار را همزمان شروع كردن و آنها را نيمه تمام رها كردن ، جويدن ناخن ، كشيدن يا كندن مو، كندن پوست ، افكار وسواسي و رفتار وسواسي (چندين بار قفلها، شيرآب و چراغها را چك كردن). تغيير نگرش: همان طور كه اشاره شد واكنش افراد نسبت به استرس متفاوت است.اين كه اصولا بخواهيم با آن دست وپنجه نرم كنيم ، تسليم آن شويم يا چه راهي را براي مقابله با آن برگزينيم تا حدود زيادي به تلقي ما از استرس بستگي دارد.آسيب پذيرترين افراد در اين مورد كساني هستند كه سرشار از خشم فرو خورده اند؛ كساني كه به طور مداوم دلشوره دارند يا بدبين هستند يا افرادي كه هر وضعيت ناآشنا يا مبهم را تهديدآميز مي پندارند، آنها كه نگرش مثبت دارند بهتر مي توانند با اين موضوع كنار آيند.نكته اميدواركننده در اين ميان آن است كه شما مي توانيد طرز نگرش و رفتارتان را عوض كنيد تا جايي كه استرس

بيشتر قابل كنترل شده و حتي تجربه اي مثبت به شمار رود. علاوه بر يك رشته اقداماتي كه در ذيل به آنها اشاره مي شود، تلاش براي يافتن تعدادي دوست ، نگهداري حيوانات دست آموز يا به عضويت درآمدن در يك سازمان يا انجمني كه باعث حمايت هاي اجتماعي مي شوند براي مقابله با استرس مي توانند سودمند باشند.

منبع: WWW.IRTEB.COM /س

سلامت رواني دانش آموزان و راه هاي تأمين آن

نويسنده: منصوره بيطرفان

دوران تحصيل، كه سال هاي بين 6 تا 18 سال عمر دانش آموز را به خود اختصاص مي دهد دوران سرنوشت ساز و شخصيت ساز اوست. دانش آموز در اين سال ها تجارب مختلفي كسب مي كند، واكنش هاي گوناگوني را از معلمان در مدرسه و از والدين در خانه دريافت مي كند و در مقابل قضاوت هاي مختلف ديگران نسبت به خود و برداشت هاي خود از واكنش هاي خود از ديگران به تصور ثابتي درباره خودش مي رسد.

در نهايت، دانش آموز با تشكيل يك مفهوم خود مثبت يا منفي، به صورت فردي با اطمينان، داراي عزت نفس بالا، مصمم و بردبار، يا به صورت فردي نامطمئن، نامصمم داراي اعتماد نفس پايين، مضطرب و بي تحمل در مي آيد.

همه اين ويژگي هاي شخصيتي كه شالوده سلامت رواني يا بيماري رواني فرد را مي ريزند در سال هاي تحصيل در مدرسه شكل مي گيرند، هرچند مطالعات انجام شده در اين باره فراوان نيست، اما پژوهش ديگر كه درباره تأثير نمره هاي معلمان بر مفهوم خود تحصيلي و سلامت رواني دانش آموزان انجام گرفته شواهد تأييد كننده بيشتري به دست آمده است.

بنابراين، براي ايجاد احساس شايستگي در دانش آموزان و كمك به آنان در تشكيل يك مفهوم مثبت از خود بايد فعاليت ها و برنامه هاي آموزشگاه را به گونه اي ترتيب داد كه بيشتر به موفقيت دانش آموزان بينجامد

نه به شكست آنان. يكي از وظايف مهم معلم و ساير مسئولان آموزشگاه واكنش مناسب آنان به موفقيت و شكست دانش آموزان است.

آنان بايد موفقيت هاي دانش آموزان را پاداش دهند و تشويق كنند ولي در مقابل شكست هايشان بي صبري و واكنشي خشن از خود بروز ندهند، زيرا هر نشانه منفي از سوي معلم و ديگر مسئولان آموزشگاه به توسط دانش آموز به عنوان علامتي براي ناشايستگي اش تعبير خواهد شد.

بايد توجه داشت كه موفقيت يا شكست واقعي منجر به احساس شايستگي يا نا شايستگي در دانش آموز نمي شود. آنچه مهم است تصور دانش آموز از شاي_ست__گي يا نا شايستگي او در انجام فعاليت هاي يادگيري است و اين تصور به طور عمده از برخورد معلم نسبت كار دانش آموز حاصل مي شود. به قول «فونتانا»:

شكست در مدرسه بيشتر يك نگرش ذهني است تا واقعيت عيني، دانش آموزاني كه به خاطر نمره هاي ضعيفي كه از سوي معلم مي گيرند و سرزنش هايي كه در حضور جمع از معلم دريافت مي كنند به اين نگرش منفي مي رسند، سرانجام از كوشش باز مي ايستند و انگيزه براي يادگيري را از دست مي دهند، حتي اگر توانايي كسب موفقيت را هم دارا باشند.

اگر محيط مدرسه براي دانش آموز شواهدي كه حاكي از شايستگي و لياقت او در كار مدرسه باشد، در طي چندين سال، خصوصاً در سال هاي نخست تحصيل فراهم آورد و اين تجارب موفقيت آميز در چهار، پنج سال بعد تكرار شود، براي مدت نامحدودي در فرد نوعي مصونيت در برابر بيماري هاي رواني ايجاد مي شود.

چنين فردي قادر خواهد بود تا بدون تحمل رنج و عذاب بر بحران ها و فشارهاي شديد زندگي غلبه كند، احساس او از شايستگي و مهارت هاي شخصي و فني اش كه بعضي از

آنها را در مدرسه آموخته است وي را قادر خواهد كرد تا در مقابله با موقعيت هاي بحراني زندگي، روش هاي واقع بينانه اي را به كار برد.

البته اين تأمين سلامت رواني حاصل از موفقيت هاي چشمگير در فعاليت هاي در مدرسه براي همه شاگردان پيشرو كلاس يك قانون كلي نيست.

دانش آموزاني كه زير فشار والدين و در رقابت شديد با ساير همكلاسي هاي خود در گرفتن نمره هاي بالا توفيق مي يابند غالباً شخصيتي نامتعادل، وسواسي و مضطرب دارند.

«ايمس» در پژوهشي كه درباره تأثير رقابت بر موفقيت انجام داده، گزارش كرده است كه در موقعيت هاي آموزشي كه در آن، ميان دانش آموزان رقابت حاكم بوده، حتي دانش آموزان داراي مفهوم سطح بالا نيز با شكست مواجه شده اند، و به دنبال آن انتقاد از خود افزايش يافته و تصورات فرد نسبت به توانايي هاي شخصي اش كاهش يافته است.

از سوي ديگر دانش آموزاني كه طي 10 تا 12 سال تحصيل با شواهد مستمر مبني بر نا شايستگي خود در مدرسه رو به رو مي شوند به ندرت مورد تأييد معلمان و والدين قرار مي گيرند.

روحيه اين گونه دانش آموزان با مشكلات عاطفي ناشي از كمبود احساس نا شايستگي در انجام فعاليت هاي آموزشگاهي، ممكن است به محيط خارج از مدرسه تعميم يابد و اين اعتقاد را در فرد ايجاد كند كه چنانكه در كارهاي مدرسه ناموفق بوده است در كارهاي خارج از مدرسه هم توفيقي نصيب او نخواهد شد.

يعني مشكل، زماني كاملاً جدي است كه مفهوم خود تحصيلي منفي به مفهوم خود كلي منفي تبديل شود.

اما اگر دانش آموز بتواند شواهدي كه حاكي از شايستگي او در موقعيت هاي خارج از مدرسه است، كسب كند، خطر تا حدودي رفع شده، احتمال دارد كه دانش آموز شكست خورده در

تحصيلات رسمي بتواند در زندگي غيرتحصيلي خود كسب موفقيت كند و تعادل رواني لازم را براي زندگي غيرتحصيلي خودبيابد و تعادل رواني لازم را براي زندگي اجتماعي بدست آورد. بعضي از اين افراد كه با موفقيت هاي پي درپي خارج از آموزشگاه برخورد مي كنند، اين موفقيت ها را به سرعت به صورت نشانه هاي توانايي خود تفسير مي كنند، و همين امر موجب بالا رفتن حس اعتماد به نفس در آنان و افزايش موفقيت هاي بعدي مي شود.

به همين سبب است كه گاه ديده مي شود دانش آموزاني كه در موفقيت هاي تحصيلي توفيقي نصيبشان نمي شود، و بعضاً برچسب كم هوشي به آنان زده مي شود، مدت زماني پس از آنكه تحصيلات رسمي را رها كردند و به يك فعاليت غيررسمي اشتغال ورزيدند، سريعاً به موفقيت مي رسند و خيلي از نزديكان و آشنايانشان را به حيرت وا مي دارند.

اين نيز نتيجه همان تأثير متقابل پيش گفته است؛ يعني كسب موفقيت، افزايش اعتماد به نفس، بالا رفتن پشتكار و جديت ، افزايش موفقيت ، افزايش سطح اعتماد به نفس ... الي آخر.

كوتاه سخن اينكه، معلم، مشاور، مدير، پدر و مادر و ساير مسئولان تربيتي كودك، از همان روزهاي ورود به مدرسه، بايد مواظب اعمال و رفتار او و واكنش هاي خود نسبت به وي باشند.

موفقيت هاي او را ارج بگذارند و شكست هايش را به سوي موفقيت هدايت كنند، مانند كودك خردسالي كه به تازگي تمرين راه رفتن را آغاز كرده است، هر گام درست او را با آغوش گرم پذيرا باشند و هر قدم كج وي را با مهرباني اصلاح كنند. اگر معلوم شود دانش آموز در يكي از زمينه هاي تحصيلي يا موضوع هاي درسي خيلي قوي نيست، در زمينه هاي ديگري كه

به خوبي پيش مي رود بر علائم شايستگي او تأكيد بورزند. از رقابت و چشم هم چشمي و مقايسه دانش آموزان با يكديگر جداً پرهيز كنند و نگذارند دانش آموزان موفقيت در تحصيل را به بهاي گزاف از دست دادن تعادل رواني به دست آورند.

منابع مقاله :

1- هيلگارد، ارنست؛ باور، گوردون (1975) نظريه هاي يادگيري، ترجمه محمدتقي براهني. تهران: مركز نشر دانشگاهي، 1376.

2-سيف علي اكبر (1370). روانشناسي پرورشي. (روان شناسي يادگيري و آموزشي). تهران: انتشارات آگاه.

3- بلوم، بنجامين(1972). ويژگي هاي آدمي و يادگيري آموزشگاهي. ترجمه علي اكبر سيف. تهران: مركز نشر دانشگاهي، 1363.

4- فور، اي. (1972) آموختن براي زيستن. ترجمه محمد قاضي. تهران: انتشارات اميركبير، 1345.

منبع: روزنامه اطلاعات

سلامت رواني دانش آموزان و راه هاي تأمين آن

نويسنده: منصوره بيطرفان دوران تحصيل، كه سال هاي بين 6 تا 18 سال عمر دانش آموز را به خود اختصاص مي دهد دوران سرنوشت ساز و شخصيت ساز اوست. دانش آموز در اين سال ها تجارب مختلفي كسب مي كند، واكنش هاي گوناگوني را از معلمان در مدرسه و از والدين در خانه دريافت مي كند و در مقابل قضاوت هاي مختلف ديگران نسبت به خود و برداشت هاي خود از واكنش هاي خود از ديگران به تصور ثابتي درباره خودش مي رسد.

در نهايت، دانش آموز با تشكيل يك مفهوم خود مثبت يا منفي، به صورت فردي با اطمينان، داراي عزت نفس بالا، مصمم و بردبار، يا به صورت فردي نامطمئن، نامصمم داراي اعتماد نفس پايين، مضطرب و بي تحمل در مي آيد.

همه اين ويژگي هاي شخصيتي كه شالوده سلامت رواني يا بيماري رواني فرد را مي ريزند در سال هاي تحصيل در مدرسه شكل مي گيرند، هرچند مطالعات انجام شده در اين باره فراوان نيست، اما پژوهش ديگر كه درباره تأثير نمره هاي معلمان بر مفهوم خود تحصيلي

و سلامت رواني دانش آموزان انجام گرفته شواهد تأييد كننده بيشتري به دست آمده است.

بنابراين، براي ايجاد احساس شايستگي در دانش آموزان و كمك به آنان در تشكيل يك مفهوم مثبت از خود بايد فعاليت ها و برنامه هاي آموزشگاه را به گونه اي ترتيب داد كه بيشتر به موفقيت دانش آموزان بينجامد نه به شكست آنان. يكي از وظايف مهم معلم و ساير مسئولان آموزشگاه واكنش مناسب آنان به موفقيت و شكست دانش آموزان است.

آنان بايد موفقيت هاي دانش آموزان را پاداش دهند و تشويق كنند ولي در مقابل شكست هايشان بي صبري و واكنشي خشن از خود بروز ندهند، زيرا هر نشانه منفي از سوي معلم و ديگر مسئولان آموزشگاه به توسط دانش آموز به عنوان علامتي براي ناشايستگي اش تعبير خواهد شد.

بايد توجه داشت كه موفقيت يا شكست واقعي منجر به احساس شايستگي يا نا شايستگي در دانش آموز نمي شود. آنچه مهم است تصور دانش آموز از شاي_ست__گي يا نا شايستگي او در انجام فعاليت هاي يادگيري است و اين تصور به طور عمده از برخورد معلم نسبت كار دانش آموز حاصل مي شود. به قول «فونتانا»:

شكست در مدرسه بيشتر يك نگرش ذهني است تا واقعيت عيني، دانش آموزاني كه به خاطر نمره هاي ضعيفي كه از سوي معلم مي گيرند و سرزنش هايي كه در حضور جمع از معلم دريافت مي كنند به اين نگرش منفي مي رسند، سرانجام از كوشش باز مي ايستند و انگيزه براي يادگيري را از دست مي دهند، حتي اگر توانايي كسب موفقيت را هم دارا باشند.

اگر محيط مدرسه براي دانش آموز شواهدي كه حاكي از شايستگي و لياقت او در كار مدرسه باشد، در طي چندين سال، خصوصاً در سال هاي نخست تحصيل فراهم آورد و اين تجارب موفقيت آميز در چهار، پنج

سال بعد تكرار شود، براي مدت نامحدودي در فرد نوعي مصونيت در برابر بيماري هاي رواني ايجاد مي شود.

چنين فردي قادر خواهد بود تا بدون تحمل رنج و عذاب بر بحران ها و فشارهاي شديد زندگي غلبه كند، احساس او از شايستگي و مهارت هاي شخصي و فني اش كه بعضي از آنها را در مدرسه آموخته است وي را قادر خواهد كرد تا در مقابله با موقعيت هاي بحراني زندگي، روش هاي واقع بينانه اي را به كار برد.

البته اين تأمين سلامت رواني حاصل از موفقيت هاي چشمگير در فعاليت هاي در مدرسه براي همه شاگردان پيشرو كلاس يك قانون كلي نيست.

دانش آموزاني كه زير فشار والدين و در رقابت شديد با ساير همكلاسي هاي خود در گرفتن نمره هاي بالا توفيق مي يابند غالباً شخصيتي نامتعادل، وسواسي و مضطرب دارند.

«ايمس» در پژوهشي كه درباره تأثير رقابت بر موفقيت انجام داده، گزارش كرده است كه در موقعيت هاي آموزشي كه در آن، ميان دانش آموزان رقابت حاكم بوده، حتي دانش آموزان داراي مفهوم سطح بالا نيز با شكست مواجه شده اند، و به دنبال آن انتقاد از خود افزايش يافته و تصورات فرد نسبت به توانايي هاي شخصي اش كاهش يافته است.

از سوي ديگر دانش آموزاني كه طي 10 تا 12 سال تحصيل با شواهد مستمر مبني بر نا شايستگي خود در مدرسه رو به رو مي شوند به ندرت مورد تأييد معلمان و والدين قرار مي گيرند.

روحيه اين گونه دانش آموزان با مشكلات عاطفي ناشي از كمبود احساس نا شايستگي در انجام فعاليت هاي آموزشگاهي، ممكن است به محيط خارج از مدرسه تعميم يابد و اين اعتقاد را در فرد ايجاد كند كه چنانكه در كارهاي مدرسه ناموفق بوده است در كارهاي خارج از مدرسه هم توفيقي نصيب او نخواهد شد.

يعني مشكل، زماني كاملاً جدي است كه مفهوم خود تحصيلي منفي به مفهوم خود كلي منفي تبديل شود.

اما اگر دانش آموز بتواند شواهدي كه حاكي از شايستگي او در موقعيت هاي خارج از مدرسه است، كسب كند، خطر تا حدودي رفع شده، احتمال دارد كه دانش آموز شكست خورده در تحصيلات رسمي بتواند در زندگي غيرتحصيلي خود كسب موفقيت كند و تعادل رواني لازم را براي زندگي غيرتحصيلي خودبيابد و تعادل رواني لازم را براي زندگي اجتماعي بدست آورد. بعضي از اين افراد كه با موفقيت هاي پي درپي خارج از آموزشگاه برخورد مي كنند، اين موفقيت ها را به سرعت به صورت نشانه هاي توانايي خود تفسير مي كنند، و همين امر موجب بالا رفتن حس اعتماد به نفس در آنان و افزايش موفقيت هاي بعدي مي شود.

به همين سبب است كه گاه ديده مي شود دانش آموزاني كه در موفقيت هاي تحصيلي توفيقي نصيبشان نمي شود، و بعضاً برچسب كم هوشي به آنان زده مي شود، مدت زماني پس از آنكه تحصيلات رسمي را رها كردند و به يك فعاليت غيررسمي اشتغال ورزيدند، سريعاً به موفقيت مي رسند و خيلي از نزديكان و آشنايانشان را به حيرت وا مي دارند.

اين نيز نتيجه همان تأثير متقابل پيش گفته است؛ يعني كسب موفقيت، افزايش اعتماد به نفس، بالا رفتن پشتكار و جديت ، افزايش موفقيت ، افزايش سطح اعتماد به نفس ... الي آخر.

كوتاه سخن اينكه، معلم، مشاور، مدير، پدر و مادر و ساير مسئولان تربيتي كودك، از همان روزهاي ورود به مدرسه، بايد مواظب اعمال و رفتار او و واكنش هاي خود نسبت به وي باشند.

موفقيت هاي او را ارج بگذارند و شكست هايش را به سوي موفقيت هدايت كنند، مانند كودك خردسالي كه به

تازگي تمرين راه رفتن را آغاز كرده است، هر گام درست او را با آغوش گرم پذيرا باشند و هر قدم كج وي را با مهرباني اصلاح كنند. اگر معلوم شود دانش آموز در يكي از زمينه هاي تحصيلي يا موضوع هاي درسي خيلي قوي نيست، در زمينه هاي ديگري كه به خوبي پيش مي رود بر علائم شايستگي او تأكيد بورزند. از رقابت و چشم هم چشمي و مقايسه دانش آموزان با يكديگر جداً پرهيز كنند و نگذارند دانش آموزان موفقيت در تحصيل را به بهاي گزاف از دست دادن تعادل رواني به دست آورند.

منابع مقاله :

1- هيلگارد، ارنست؛ باور، گوردون (1975) نظريه هاي يادگيري، ترجمه محمدتقي براهني. تهران: مركز نشر دانشگاهي، 1376.

2-سيف علي اكبر (1370). روانشناسي پرورشي. (روان شناسي يادگيري و آموزشي). تهران: انتشارات آگاه.

3- بلوم، بنجامين(1972). ويژگي هاي آدمي و يادگيري آموزشگاهي. ترجمه علي اكبر سيف. تهران: مركز نشر دانشگاهي، 1363.

4- فور، اي. (1972) آموختن براي زيستن. ترجمه محمد قاضي. تهران: انتشارات اميركبير، 1345.

منبع: روزنامه اطلاعات

روان شناسي برد و باخت

نويسنده:دكتر مجتبي جوانبختي

گفتگو با دكتر علي ناظري آستانه روان پزشك

بازي تاريخي ايران و استراليا را يادتان هست؟ خوشحالي هاي مردم بعد از آن بازي را به ياد داريد؟ اما حالا صورت مساله را عوض كنيد. فرض كنيد آن روز، ايران به استراليا مي باخت و اوت مي شديم. فكر مي كنيد آن موقع، چه حسي به مردمي كه داشتند آن مسابقه فوتبال را تماشا مي كردند، دست مي داد؟ برد و باخت هايي كه اتفاق مي افتد، از ديدگاه روان شناسان، با چه آثار و عوارض رواني اي همراه است؟ اين سوالي است كه از دكتر علي ناظري آستانه، روان پزشك و عضو هيات علمي دانشگاه علوم

بهزيستي وتوانبخشي پرسيده ايم و حاصلش شده است همين گفتگويي كه مي خوانيد.

سلامت:از ديدگاه روان شناسان، برد و باخت چگونه تعريف مي شود؟

اصولاً وقتي كه در رسيدن به هدف از پيش تعيين شده توفيقي نصيب انسان مي شود، اين امر پيروزي به حساب مي آيد و طبعاً ناكامي در اين راه، شكست قلمداد مي شود. اگر چه در تعريف عام، شكست و پيروزي بيشتر در يك ميدان رقابت معنا پيدا مي كند ولي از منظر روان شناختي، اين تنها يك وجه از تعريف گسترده برد و باخت است. پيروزي مي تواند علاوه بر شكست رقيب، معناي ديگري هم داشته باشد؛ مثلاً اين كه نسبت به توانايي ها و تلاش هايتان نمره قبولي بگيريد، خودش نوعي پيروزي است.

سلامت: آثار رواني برد و باخت چيست؟

طبيعي است كه چون پيروزي عامل افزايش اميدواري و پيشرفت بيشتر انسان است و از طرف عزت نفس او را هم زيادتر مي كند، اتفاقي خوشايند براي اوست؛ درحالي كه ناكامي، درست به همين دليل كه اثراتي معكوس خواهد داشت تلخ و ناگوار است. بايد توجه داشت كه تمايل به كسب اين لذت و توانمندي و اجتناب از تلخي ها اگر در چارچوب واقع بيني رخ ندهد، موجب آرامش افراد نخواهد شد؛ به اين معنا كه انسان دچار هراس از باخت و متمايل به پيروزي به هر شكل ممكن مي شود. به عنوان مثال انجام حركات غيرورزشي در زمين مسابقه براي رسيدن به همين هدف صورت مي گيرند.

سلامت:دلايل تلاش فراوان براي بردن و گريز از شكست را چگونه ارزيابي مي كنيد؟

اين اتفاق معمولاً ارتباط زيادي با پايين بودن

اعتماد به نفس دارد، يعني كسي كه دچار اين مشكل است ظرفيت پذيرش نقاط ضعف و ناكامي هايش را ندارد و حتي در موارد خاصي كه شديداً تحت فشار شكست هايش قرار بگيرد، ممكن است دست به خود كشي بزند. اين قبيل افراد معمولاً براي موفقيت به هر قيمت اهميت زيادي قايل هستند و قدرت پيش بيني و مبارزه با احتمال شكست را ندارند بنابراين در صورت وقوع ناكامي دست به انكار آن مي زنند و دايماً در حال توجيه باخت خود هستند و اكثراً ديگران و يا علت هايي غير از خودشان را عامل اين عدم توفيق مي دانند و اصرار بر قانع كردن سايرين براي پذيرش اين موضوع مي كنند. از سوي ديگر به خاطر اين اعتماد به نفس ضعيف عمدتاً دچار حسادت هستند و به جاي قوي تر شدن ترجيح مي دهند كه شكست وضعف رقيبان را تماشا كنند و لذت ببرند.

سلامت:جناب دكتر! هميشه اين سوال برايم مطرح بوده است كه باختن با خود را باختن چه تفاوتي دارد؟

واقعيت اين است كه باختن قسمتي از مسير واقعي زندگي است كه به تكامل و پيشرفت انسان كمك قابل ملاحظه اي مي كند. در واقع كسب تجربه و تغيير بعضي روش ها يكي از اصلي ترين ابزارهاي موفقيت براي همه است اما اشكال از آنجايي شروع مي شود كه پيروزي هاي كوچك و شكست هاي مقطعي اعتبار بيش از حد پيدا مي كنند و آدم هاي با اعتماد به نفس پايين در اثر ناكامي هاي جزيي به راحتي خودشان را مي بازند. در حقيقت اين خودناكامي نيست كه مانع آسايش و خوشبختي

مي شود بلكه نااميدي حاصل از آن است كه فرد را دچار سرخوردگي مي نمايد، يعني مثلاً هنگامي كه راهيابي به جام جهاني در ورزش آنچنان اهميت ويژه اي براي افراد پيدا مي كند كه ناكامي موقت در يك برهه زماني در رسيدن به آنها ممكن است تمام زندگي آنها را تحت تاثير قرار دهد.

سلامت: راه هاي رسيدن به مسير برنده شدن را هم توضيح دهيد؟

براي پيدا كردن ظرفيت شكست و افزايش اعتماد به نفس كه باعث پيروزي بيشتر هم خواهد شد، افراد بايد به توانايي مديريت استرس ها و پيدا كردن راه حل در هنگام بروزمشكل دست پيدا كنند، يعني به همه احتمالات قبل از وقوع فكر كرده و قادر به مبارزه با آنها باشند و با تعيين اهداف بلند مدت از شكست هاي كوچك نااميد نشوند و از طرفي براي هر تلاشي و نتيجه آن ارزشي واقعي و در خور قايل باشند تا با موفقيت دچار غرور كاذب و در اثر شكست مبتلا به سرخوردگي نشوند.في المثل با واقع بيني بپذيرند كه در عرصه هر نوع رقابتي هميشه يك طرف شكست خورده وجود دارد و ديگران هم براي رسيدن به هدف خود تلاش مي كنند، پس حق دارند كه طعم شيرين موفقيت را بچشند و اينكه اصولاً اين گونه رقابت ها دايماً در زندگي در حال تكرار هستند، مثل دوره هاي 4 ساله جام جهاني، پس نه پيروزي در آنها رسيدن به اوج است و نه ناكامي به معناي پايان همه چيز.

سلامت:افراد برنده چه خصوصياتي از خودشان بروز مي دهند؟

آدم هاي برنده عموماً با اعتماد به نفس، پر تلاش، مقاوم

و با پشتكار هستند. در عين حال در هنگام شكست به دنبال پيدا كردن ايرادات شخصي خود مي روند و از واكنش هاي هيجاني پرهيز مي كنند، يعني اگر به مثال هاي خودمان بر گرديم براي تفسير نتيجه تلاش هايشان در مسابقه با تلاش و توان خود مي سنجند و نه صرفاً در مقايسه با حاصل كار رقيب و ثالثاً بيشتر به كم كاري ها و ايرادات خودشان بها مي دهند و با اميدواري به رفع آنها و درس گرفتن از نقاط قوت رقبا براي دوره هاي بعد برنامه ريزي و تلاش مي كنند.

منبع:روزنامه سلامت شماره 229

روان شناسي برد و باخت

نويسنده:دكتر مجتبي جوانبختي گفتگو با دكتر علي ناظري آستانه روان پزشك

بازي تاريخي ايران و استراليا را يادتان هست؟ خوشحالي هاي مردم بعد از آن بازي را به ياد داريد؟ اما حالا صورت مساله را عوض كنيد. فرض كنيد آن روز، ايران به استراليا مي باخت و اوت مي شديم. فكر مي كنيد آن موقع، چه حسي به مردمي كه داشتند آن مسابقه فوتبال را تماشا مي كردند، دست مي داد؟ برد و باخت هايي كه اتفاق مي افتد، از ديدگاه روان شناسان، با چه آثار و عوارض رواني اي همراه است؟ اين سوالي است كه از دكتر علي ناظري آستانه، روان پزشك و عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي وتوانبخشي پرسيده ايم و حاصلش شده است همين گفتگويي كه مي خوانيد.

سلامت:از ديدگاه روان شناسان، برد و باخت چگونه تعريف مي شود؟

اصولاً وقتي كه در رسيدن به هدف از پيش تعيين شده توفيقي نصيب انسان مي شود، اين امر پيروزي به

حساب مي آيد و طبعاً ناكامي در اين راه، شكست قلمداد مي شود. اگر چه در تعريف عام، شكست و پيروزي بيشتر در يك ميدان رقابت معنا پيدا مي كند ولي از منظر روان شناختي، اين تنها يك وجه از تعريف گسترده برد و باخت است. پيروزي مي تواند علاوه بر شكست رقيب، معناي ديگري هم داشته باشد؛ مثلاً اين كه نسبت به توانايي ها و تلاش هايتان نمره قبولي بگيريد، خودش نوعي پيروزي است.

سلامت: آثار رواني برد و باخت چيست؟

طبيعي است كه چون پيروزي عامل افزايش اميدواري و پيشرفت بيشتر انسان است و از طرف عزت نفس او را هم زيادتر مي كند، اتفاقي خوشايند براي اوست؛ درحالي كه ناكامي، درست به همين دليل كه اثراتي معكوس خواهد داشت تلخ و ناگوار است. بايد توجه داشت كه تمايل به كسب اين لذت و توانمندي و اجتناب از تلخي ها اگر در چارچوب واقع بيني رخ ندهد، موجب آرامش افراد نخواهد شد؛ به اين معنا كه انسان دچار هراس از باخت و متمايل به پيروزي به هر شكل ممكن مي شود. به عنوان مثال انجام حركات غيرورزشي در زمين مسابقه براي رسيدن به همين هدف صورت مي گيرند.

سلامت:دلايل تلاش فراوان براي بردن و گريز از شكست را چگونه ارزيابي مي كنيد؟

اين اتفاق معمولاً ارتباط زيادي با پايين بودن اعتماد به نفس دارد، يعني كسي كه دچار اين مشكل است ظرفيت پذيرش نقاط ضعف و ناكامي هايش را ندارد و حتي در موارد خاصي كه شديداً تحت فشار شكست هايش قرار بگيرد، ممكن است دست به خود كشي بزند. اين قبيل افراد معمولاً

براي موفقيت به هر قيمت اهميت زيادي قايل هستند و قدرت پيش بيني و مبارزه با احتمال شكست را ندارند بنابراين در صورت وقوع ناكامي دست به انكار آن مي زنند و دايماً در حال توجيه باخت خود هستند و اكثراً ديگران و يا علت هايي غير از خودشان را عامل اين عدم توفيق مي دانند و اصرار بر قانع كردن سايرين براي پذيرش اين موضوع مي كنند. از سوي ديگر به خاطر اين اعتماد به نفس ضعيف عمدتاً دچار حسادت هستند و به جاي قوي تر شدن ترجيح مي دهند كه شكست وضعف رقيبان را تماشا كنند و لذت ببرند.

سلامت:جناب دكتر! هميشه اين سوال برايم مطرح بوده است كه باختن با خود را باختن چه تفاوتي دارد؟

واقعيت اين است كه باختن قسمتي از مسير واقعي زندگي است كه به تكامل و پيشرفت انسان كمك قابل ملاحظه اي مي كند. در واقع كسب تجربه و تغيير بعضي روش ها يكي از اصلي ترين ابزارهاي موفقيت براي همه است اما اشكال از آنجايي شروع مي شود كه پيروزي هاي كوچك و شكست هاي مقطعي اعتبار بيش از حد پيدا مي كنند و آدم هاي با اعتماد به نفس پايين در اثر ناكامي هاي جزيي به راحتي خودشان را مي بازند. در حقيقت اين خودناكامي نيست كه مانع آسايش و خوشبختي مي شود بلكه نااميدي حاصل از آن است كه فرد را دچار سرخوردگي مي نمايد، يعني مثلاً هنگامي كه راهيابي به جام جهاني در ورزش آنچنان اهميت ويژه اي براي افراد پيدا مي كند كه ناكامي موقت در يك برهه زماني در رسيدن به

آنها ممكن است تمام زندگي آنها را تحت تاثير قرار دهد.

سلامت: راه هاي رسيدن به مسير برنده شدن را هم توضيح دهيد؟

براي پيدا كردن ظرفيت شكست و افزايش اعتماد به نفس كه باعث پيروزي بيشتر هم خواهد شد، افراد بايد به توانايي مديريت استرس ها و پيدا كردن راه حل در هنگام بروزمشكل دست پيدا كنند، يعني به همه احتمالات قبل از وقوع فكر كرده و قادر به مبارزه با آنها باشند و با تعيين اهداف بلند مدت از شكست هاي كوچك نااميد نشوند و از طرفي براي هر تلاشي و نتيجه آن ارزشي واقعي و در خور قايل باشند تا با موفقيت دچار غرور كاذب و در اثر شكست مبتلا به سرخوردگي نشوند.في المثل با واقع بيني بپذيرند كه در عرصه هر نوع رقابتي هميشه يك طرف شكست خورده وجود دارد و ديگران هم براي رسيدن به هدف خود تلاش مي كنند، پس حق دارند كه طعم شيرين موفقيت را بچشند و اينكه اصولاً اين گونه رقابت ها دايماً در زندگي در حال تكرار هستند، مثل دوره هاي 4 ساله جام جهاني، پس نه پيروزي در آنها رسيدن به اوج است و نه ناكامي به معناي پايان همه چيز.

سلامت:افراد برنده چه خصوصياتي از خودشان بروز مي دهند؟

آدم هاي برنده عموماً با اعتماد به نفس، پر تلاش، مقاوم و با پشتكار هستند. در عين حال در هنگام شكست به دنبال پيدا كردن ايرادات شخصي خود مي روند و از واكنش هاي هيجاني پرهيز مي كنند، يعني اگر به مثال هاي خودمان بر گرديم براي تفسير نتيجه تلاش هايشان در مسابقه با تلاش

و توان خود مي سنجند و نه صرفاً در مقايسه با حاصل كار رقيب و ثالثاً بيشتر به كم كاري ها و ايرادات خودشان بها مي دهند و با اميدواري به رفع آنها و درس گرفتن از نقاط قوت رقبا براي دوره هاي بعد برنامه ريزي و تلاش مي كنند.

منبع:روزنامه سلامت شماره 229

پرخاشگري

نويسنده : عباس خورشيدي

چكيده :

بحث از پرخاشگري انسان كار آساني نيست. زيرا پرخاشگري معاني گوناگوني دارد . در همان گونه كه روانشناسان و روان كاروان مي گويند پرخاشگري طيف گسترده اي از رفتارهاي انسان را در بر ميگيرد نوزاد برفروخته اي كه براي شيشه شير ضجه مي زند ستيزه خوسن . نگهبان مركز آدم سوزي كه قرباني بي دفاع خود را شكنجه مي كند شتيزه خو پرخاشگر است.

دراين پژوهش سعي شده كه به موضوع پرخاشگري تعاريف و علل آن بيان شود. همچنين نظريه هايي چند از روان شناسان و روان كاوان معروف ارائه شده اميد است كه اين تحقيق راهي نو در پيش روي والدين و مربيان آموزشي جهت كاهش سايق پرخاشگري كودكان باز كن.

بسياري قبول دارند كه نوزادن از بدو تولد قابليت ستيزه جويي رارند و در دو روان كاوان متخصص كودكان مدعي هستند كه حتي نوزادان نيز از تخيلات نابود گرانه و وحشتزا خوششان مي آيد ميگويند كه بخشي از اين تخيلات ناشي از پرخاشگري ذاتست . روان كاوان نيز اختلافات مادر زادي و فطري نوزادان را قبول دارند و ميپذيرند كه برخي مريض تر يا برخي جنب و جوش تر از ديگران باشند البته رونكاوان عمدتاً به تربيت انسان توجه دارند تا سرشت

آن . پس شكفت نيست كه روانكاوان در مورد سر چشمه پرخاشگري نوزادان به محيط نامناسب يا يا خصومت آميز بسيار بيشتر اهميت مي دهند تا عوامل ذاتي .

اميداست كه راهكارهايي كه در پايان اين تحقيق (پژوهش ) ارائه شود مفيد واقع شوند.

تعاريف پرخاشگري :

روانشناسان كه اعتقادات نظري متفاوتي دارند ئر مورد چگونگي تعريف پرخاشگري اساساً با هم توافق ندارند . موضوع اصلي اين است كه آيا بايد پرخاشگري را بر اساس پيامدهاي قابل ديد آرا تعريف كنيم يا بر اساس مقاصد شخصي كه آن را نشان مي دهد .

گروهي پرخاشگري را رفتار مي دانند كه به ديگران آسيب مي رساند يا بالقوه مي تواند آسيب برساند. پرخاشگري ممكن است بدني باشد (زدن – لگد زدن – گاز زدن - ) يا لفظي (فرياد زدن – رنجاندن ) يا بصورت تجاوز به حقوق ديگران (چيزي را به زور گرفتن ) ، نقطه قوت اين تعريف عيني بودن آن است به رفتار قابل مشاهده اطلاق مي شود. نقطه ضعف آن اين است كه شامل بسياري از رفتارهايي است كه ممكن است بطور معمول پرخاشگري تلقي نشود.

پرخاشگري وسيله اي رفتاري است در جهت رسيدن به هدفي پرخاشگري خصمانه رفتاري است در جهت آسيب رساندن به ديگران . بيشتر پرخاشگر هاي بين كودكان كوچك از نوع وسيله اي است.

اين نوع پرخاشگرب بخاطر متعلقات است . كودكان از يكديگر اسباب بازي مي قاپند ، يكديگر را هل مي دهند تا به اسباب بازي كه مي خواهند دست يابند . به ندرت اتفاق مي افتد كه كودكان بخواهند به كسي آسيب برساننديا از روي

عصبانيت دست به پرخاشگري بزنند.

ثبات پرخاشگري:

هرچند كه سطح پرخاشگري كودكان از سطحي به سطح ديگر فرق مي كند ولي كودكان از لحاظ تداوم رفتار پرخاشگرانه در طول زمان با هم فرق دارند . كودكاني كه در سالهاي اوليه به شدت پرخاشگرند احتمال زياد در جواني و بزرگ سالي هم پرخاشگر باشند و كودكاني كه پرخاشگر نيستند به احتمال زياد در بزرگسالي هم پرخاشگر نخواهند بود.

بعضي متالعات نشان مي دهد كه ثبات پرخاشگري دخترها در طول زمان كمتر از پسرها است و چند تحقيق ديگر نشان داده است كه دخترها و پسرها از اي لحاظ تفاوتي ندارند . البته كودكان به هنگامي كه وقايع تنش زا مثل جدائي پدر و مادر يا به دنيا آمدن كودكي جديد رو به رو مي شوند بيشتر پرخاشگر مي شوند ، ولي پرخاشگري شديد كه بيش از چند ماه به طول انجامد غلباً حاكي از تداوم داشن اين الگوي رفتاري است . پرخاشگري در حد معمول كمتر جاي نگراني دارد . به خصوص در سالهاي پيش از مدرسه شايد اين اندازه پرخاشگري صرفاً نشان دهنده اين باشد كه كودك مي خواهد انواع مختلف كنش متقابل اجتماعي را داشته باشد

پرخاشگري

نويسنده : عباس خورشيدي چكيده :

بحث از پرخاشگري انسان كار آساني نيست. زيرا پرخاشگري معاني گوناگوني دارد . در همان گونه كه روانشناسان و روان كاروان مي گويند پرخاشگري طيف گسترده اي از رفتارهاي انسان را در بر ميگيرد نوزاد برفروخته اي كه براي شيشه شير ضجه مي زند ستيزه خوسن . نگهبان مركز آدم سوزي كه قرباني بي دفاع خود را شكنجه مي كند شتيزه

خو پرخاشگر است.

دراين پژوهش سعي شده كه به موضوع پرخاشگري تعاريف و علل آن بيان شود. همچنين نظريه هايي چند از روان شناسان و روان كاوان معروف ارائه شده اميد است كه اين تحقيق راهي نو در پيش روي والدين و مربيان آموزشي جهت كاهش سايق پرخاشگري كودكان باز كن.

بسياري قبول دارند كه نوزادن از بدو تولد قابليت ستيزه جويي رارند و در دو روان كاوان متخصص كودكان مدعي هستند كه حتي نوزادان نيز از تخيلات نابود گرانه و وحشتزا خوششان مي آيد ميگويند كه بخشي از اين تخيلات ناشي از پرخاشگري ذاتست . روان كاوان نيز اختلافات مادر زادي و فطري نوزادان را قبول دارند و ميپذيرند كه برخي مريض تر يا برخي جنب و جوش تر از ديگران باشند البته رونكاوان عمدتاً به تربيت انسان توجه دارند تا سرشت آن . پس شكفت نيست كه روانكاوان در مورد سر چشمه پرخاشگري نوزادان به محيط نامناسب يا يا خصومت آميز بسيار بيشتر اهميت مي دهند تا عوامل ذاتي .

اميداست كه راهكارهايي كه در پايان اين تحقيق (پژوهش ) ارائه شود مفيد واقع شوند. تعاريف پرخاشگري :

روانشناسان كه اعتقادات نظري متفاوتي دارند ئر مورد چگونگي تعريف پرخاشگري اساساً با هم توافق ندارند . موضوع اصلي اين است كه آيا بايد پرخاشگري را بر اساس پيامدهاي قابل ديد آرا تعريف كنيم يا بر اساس مقاصد شخصي كه آن را نشان مي دهد .

گروهي پرخاشگري را رفتار مي دانند كه به ديگران آسيب مي رساند يا بالقوه مي تواند آسيب برساند. پرخاشگري ممكن است بدني باشد (زدن – لگد زدن – گاز

زدن - ) يا لفظي (فرياد زدن – رنجاندن ) يا بصورت تجاوز به حقوق ديگران (چيزي را به زور گرفتن ) ، نقطه قوت اين تعريف عيني بودن آن است به رفتار قابل مشاهده اطلاق مي شود. نقطه ضعف آن اين است كه شامل بسياري از رفتارهايي است كه ممكن است بطور معمول پرخاشگري تلقي نشود.

پرخاشگري وسيله اي رفتاري است در جهت رسيدن به هدفي پرخاشگري خصمانه رفتاري است در جهت آسيب رساندن به ديگران . بيشتر پرخاشگر هاي بين كودكان كوچك از نوع وسيله اي است.

اين نوع پرخاشگرب بخاطر متعلقات است . كودكان از يكديگر اسباب بازي مي قاپند ، يكديگر را هل مي دهند تا به اسباب بازي كه مي خواهند دست يابند . به ندرت اتفاق مي افتد كه كودكان بخواهند به كسي آسيب برساننديا از روي عصبانيت دست به پرخاشگري بزنند. ثبات پرخاشگري:

هرچند كه سطح پرخاشگري كودكان از سطحي به سطح ديگر فرق مي كند ولي كودكان از لحاظ تداوم رفتار پرخاشگرانه در طول زمان با هم فرق دارند . كودكاني كه در سالهاي اوليه به شدت پرخاشگرند احتمال زياد در جواني و بزرگ سالي هم پرخاشگر باشند و كودكاني كه پرخاشگر نيستند به احتمال زياد در بزرگسالي هم پرخاشگر نخواهند بود.

بعضي متالعات نشان مي دهد كه ثبات پرخاشگري دخترها در طول زمان كمتر از پسرها است و چند تحقيق ديگر نشان داده است كه دخترها و پسرها از اي لحاظ تفاوتي ندارند . البته كودكان به هنگامي كه وقايع تنش زا مثل جدائي پدر و مادر يا به دنيا آمدن كودكي جديد رو به رو

مي شوند بيشتر پرخاشگر مي شوند ، ولي پرخاشگري شديد كه بيش از چند ماه به طول انجامد غلباً حاكي از تداوم داشن اين الگوي رفتاري است . پرخاشگري در حد معمول كمتر جاي نگراني دارد . به خصوص در سالهاي پيش از مدرسه شايد اين اندازه پرخاشگري صرفاً نشان دهنده اين باشد كه كودك مي خواهد انواع مختلف كنش متقابل اجتماعي را داشته باشد

تأثير نماز بر وسواس عملي

نويسنده:دكتر مجيد ملك محمدي

در مطلب قبلي از تأثير نماز بر وسواس فكري سخن گفتيم . در اين مطلب به وسواس عملي مي پردازيم كه نمونه هاي آشناي زيادي از آن را مي توان در جامعه اطراف پيدا كرد.

از جمله اين نمونه ها مي توان به افرادي اشاره كرد كه گرايش به انجام مكرر فعاليت هايي معين مثل شستشو و نظافت دارند و حتي پس از بارها شستشو و آب كشيدن همچنان نسبت به پاك شدن شيء مورد نظافت شك دارند!

يا كساني كه هيچ وقت از موثر بودن استحمام يا صحت غسل هايشان مطمئن نيستند و يا خانم هايي كه به شكل مبالغه آميز آرايش مي كنند يا لباسي را بارها مي پوشند و در مي آورند. اما سرانجام باز هم نسبت به زيبا شدن خود شك دارند! يا افرادي كه ميل نامعقول و اجباري نسبت به شمارش يا جمع آوري اشياء يا مرتب و منظم بودن افراطي و غير متتظره دارند يا كساني كه در مورد اين كه آيا فلان كار را انجام داده اند(مثلاً كليد برق را خاموش كرده اند؟ يا شير آب و گاز را بسته اند؟) دائماً دو دل هستند و ... .

با اين كه نقل سرگذشت هاي بامزه اين قبيل افراد، نمونه هاي برجسته اي از ادبيات طنز دنيا را به خود اختصاص مي دهد و يا حتي عده اي از شخصيت هاي علمي جهان را مبتلا به اين بيماري دانسته اند، اما روشن است كه زندگي اين قبيل افراد براي خود و اطرافيانشان تا چه حد غير قابل تحمل و ناراحت كننده مي شود. بدين ترتيب لزوم توجه خاص به منظور رفع اين عارضه و مقابله با آن از مباحث ويژه روانشناسي و روانپزشكي امروز به شمار مي آيد.

به خصوص كه وسواس(فكري و عملي) در ارتباط نزديك با بيماري هاي ديگر رواني نيز مي باشد؛ به عنوان مثال معلوم شده كه يك پنجم از موارد حالت هاي وسواسي نشانه هاي افسردگي و يك هشتم، نشانه هاي اضطرابي دارند.(?)

عليرغم اين كه اسلام، آيين نظم و ترتيب و مسلك پاكيزگي و طهارت است، اما آنجا كه كار به افراط و مبالغه مي كشد و پديده اي از "عدل" دور مي گردد، اسلام (به خصوص تشيع) آن پديده را مذموم تلقي مي نمايد و براي نزديك نمودن آن به تعادل راه حل عملي پيشنهاد مي كند. از جمله اين افراط ها "وسواس" است(?) كه گفتيم به عنوان وسوسه اي از سوي شيطان در تعاليم اسلامي نام برده مي شود و بخش قابل توجهي از تعاليم اسلامي و به خصوص نمود برجسته آن يعني "نماز" به زدودن وسواس از زندگي انسان ها اختصاص دارد.

چنانچه مروري بر آداب طهارت در رساله هاي فقهي علماي شيعه داشته باشيم، متوجه مي شويم كه بسياري از دستورات، توجه به شك

هاي وسواس آميز در مورد طهارت جسم يا لباس را باطل اعلام كرده اند، مثلاً اگر شخصي شك كند كه وضويش باطل شده يا نشده است، بايد بنا را بر باطل نشدن آن بگذارد، يا آن كه اگر شك كند لباسش نجس يا پاك است، ( در صورتي كه قبلا لباس پاك بوده است ) بنا را بر پاك بودن لباس مي گذارد.

اين دستورات در آداب نماز نيز به همين گونه است، به عنوان مثال از جمله شكياتي كه هرگز نبايد بدان اعتنا نمود، شك فرد كثير الشك (كسي كه زياد شك مي كند) است، يا اين كه در بسياري از ساير شكيات نماز(مثلاً شك بين ? و ? ركعت) بايد براي پرهيز از وسواس، بنا را به طرف اكثر گذاشت و به آن عمل نمود.

بدين ترتيب آموزش هاي نماز، بسي قدرتمندتر از روش هاي معمول در علم غرب(مثل روش حساسيت زدايي تدريجي) در زدودن وسواس عمل مي كنند، چرا كه انسان نمازگزاري كه در شبانه روز بارها به تعاليم ضد وسواس توأم با نماز گردن مي نهد، در زندگي روزمره خود، قطعاً دور از وسواس خواهد زيست.

پي نوشت :

(?) روانپزشكي ليتفورد _ رئيس ( ترجمه زير نظر عظيم وهابزاده ) صفحه ???

(?) در حاشيه شايد جالب باشد به ياد آوريم بسياري از خوارج ملعون نهروان دچار وسواس هاي فكري و عملي شديد در مسائل اسلامي بوده اند .

تأثير نماز بر وسواس عملي

نويسنده:دكتر مجيد ملك محمدي در مطلب قبلي از تأثير نماز بر وسواس فكري سخن گفتيم . در اين مطلب به وسواس عملي مي پردازيم كه نمونه

هاي آشناي زيادي از آن را مي توان در جامعه اطراف پيدا كرد.

از جمله اين نمونه ها مي توان به افرادي اشاره كرد كه گرايش به انجام مكرر فعاليت هايي معين مثل شستشو و نظافت دارند و حتي پس از بارها شستشو و آب كشيدن همچنان نسبت به پاك شدن شيء مورد نظافت شك دارند!

يا كساني كه هيچ وقت از موثر بودن استحمام يا صحت غسل هايشان مطمئن نيستند و يا خانم هايي كه به شكل مبالغه آميز آرايش مي كنند يا لباسي را بارها مي پوشند و در مي آورند. اما سرانجام باز هم نسبت به زيبا شدن خود شك دارند! يا افرادي كه ميل نامعقول و اجباري نسبت به شمارش يا جمع آوري اشياء يا مرتب و منظم بودن افراطي و غير متتظره دارند يا كساني كه در مورد اين كه آيا فلان كار را انجام داده اند(مثلاً كليد برق را خاموش كرده اند؟ يا شير آب و گاز را بسته اند؟) دائماً دو دل هستند و ... .

با اين كه نقل سرگذشت هاي بامزه اين قبيل افراد، نمونه هاي برجسته اي از ادبيات طنز دنيا را به خود اختصاص مي دهد و يا حتي عده اي از شخصيت هاي علمي جهان را مبتلا به اين بيماري دانسته اند، اما روشن است كه زندگي اين قبيل افراد براي خود و اطرافيانشان تا چه حد غير قابل تحمل و ناراحت كننده مي شود. بدين ترتيب لزوم توجه خاص به منظور رفع اين عارضه و مقابله با آن از مباحث ويژه روانشناسي و روانپزشكي امروز به شمار مي آيد.

به خصوص كه

وسواس(فكري و عملي) در ارتباط نزديك با بيماري هاي ديگر رواني نيز مي باشد؛ به عنوان مثال معلوم شده كه يك پنجم از موارد حالت هاي وسواسي نشانه هاي افسردگي و يك هشتم، نشانه هاي اضطرابي دارند.(?)

عليرغم اين كه اسلام، آيين نظم و ترتيب و مسلك پاكيزگي و طهارت است، اما آنجا كه كار به افراط و مبالغه مي كشد و پديده اي از "عدل" دور مي گردد، اسلام (به خصوص تشيع) آن پديده را مذموم تلقي مي نمايد و براي نزديك نمودن آن به تعادل راه حل عملي پيشنهاد مي كند. از جمله اين افراط ها "وسواس" است(?) كه گفتيم به عنوان وسوسه اي از سوي شيطان در تعاليم اسلامي نام برده مي شود و بخش قابل توجهي از تعاليم اسلامي و به خصوص نمود برجسته آن يعني "نماز" به زدودن وسواس از زندگي انسان ها اختصاص دارد.

چنانچه مروري بر آداب طهارت در رساله هاي فقهي علماي شيعه داشته باشيم، متوجه مي شويم كه بسياري از دستورات، توجه به شك هاي وسواس آميز در مورد طهارت جسم يا لباس را باطل اعلام كرده اند، مثلاً اگر شخصي شك كند كه وضويش باطل شده يا نشده است، بايد بنا را بر باطل نشدن آن بگذارد، يا آن كه اگر شك كند لباسش نجس يا پاك است، ( در صورتي كه قبلا لباس پاك بوده است ) بنا را بر پاك بودن لباس مي گذارد.

اين دستورات در آداب نماز نيز به همين گونه است، به عنوان مثال از جمله شكياتي كه هرگز نبايد بدان اعتنا نمود، شك فرد كثير الشك (كسي كه زياد

شك مي كند) است، يا اين كه در بسياري از ساير شكيات نماز(مثلاً شك بين ? و ? ركعت) بايد براي پرهيز از وسواس، بنا را به طرف اكثر گذاشت و به آن عمل نمود.

بدين ترتيب آموزش هاي نماز، بسي قدرتمندتر از روش هاي معمول در علم غرب(مثل روش حساسيت زدايي تدريجي) در زدودن وسواس عمل مي كنند، چرا كه انسان نمازگزاري كه در شبانه روز بارها به تعاليم ضد وسواس توأم با نماز گردن مي نهد، در زندگي روزمره خود، قطعاً دور از وسواس خواهد زيست. پي نوشت :

(?) روانپزشكي ليتفورد _ رئيس ( ترجمه زير نظر عظيم وهابزاده ) صفحه ???

(?) در حاشيه شايد جالب باشد به ياد آوريم بسياري از خوارج ملعون نهروان دچار وسواس هاي فكري و عملي شديد در مسائل اسلامي بوده اند .

تاثير نماز بر وسواس فكري

امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند:

شيطان به وسيله وسواس نمي تواند به ضرر بنده خدا كاري كند، مگر آن كه بنده از ياد خدا اعراض كرده باشد. (?)

" وسواس (Obsession)" از قديمي ترين اختلالات شناخته شده رواني است كه بين مردم از شيوع نسبتا بالايي برخوردار است (?). وسواس را امروزه در دو عنوان كلي "وسواس فكري" (مانند احتياط يا تنفر مربوط به ترشحات و مواد دفعي بدن، ترس از وقوع اتفاقات وحشتناك مثل آتش سوزي و مرگ و ...) و "وسواس عملي"(مانند شست و شوي دست، استحمام، آرايش مفرط، امتحان درها و قفل ها، مرتب و منظم كردن، احتكار و جمع آوري و ...) طبقه بندي مي كنند. (?)

موضوع سخن امروز ما "وسواس فكري" است كه مي تواند

مشكلات متعدد و مسايل آزاردهنده بسياري را براي شخص مبتلا و اطرافيانش به همراه داشته باشد. در اين حالت شخص مبتلا ممكن است تصاويري ذهني به شكل صحنه هاي وحشتناك و ناراحت كننده بسياري داشته باشد كه هر چه بيمار سعي در مقاومت در مقابل آنها دارد، نمي تواند از آنها خلاص شود. اين وسوسه فكري از موضوعات بسيار كلي مانند سؤال ذهني درباره اينكه: چه كسي خدا را آفريده؟ هدف از زندگي چيست؟ و ... گرفته تا افكار گناه آلوده جنسي و ترس هاي مرضي و .. متفاوت است و تقريبا همه اين افكار بيمار را در وضعيت وحشتناكي قرار مي دهند.

اما درست بر خلاف آنچه كه در مورد شخصيت هايي مثل "جان باني يان" (خطيب و مؤلف انگليسي در قرن هفدهم) كه به شدت از افكار وسواسي در ارتباط با خدا و مذهب رنج مي برد، ديده شده، به نظر مي رسد مذهب و شكوهمندترين جلوه آن يعني "نماز" مي توانند در زدودن وسواس فكري نقش بسيار مهمي بازي كنند.

گواه اين موضوع نيز يادآوري اين مساله است كه در منابع اسلامي وسواس پديده شناخته شده اي است و از آن به عنوان "وسوسه اي از سوي شيطان" اشاره مي شود؛ به عنوان مثال در كتاب اصول كافي (باب عقل و جهل) آمده است: "در نزد امام صادق (عليه السلام) شخصي را به عقل و درايت نام بردند و گفتند او وسواس دارد، حضرت فرمود: چگونه عاقل است كه شيطان را اطاعت مي كند؟"

در اين مورد حتي منابع اسلامي از قول معصومين (عليهم السلام) روش هاي متعددي را براي پيشگيري و

درمان وسواس پيشنهاد كرده اند كه از آن جمله بهره از ادعيه و اذكار خاصي از جمله (لا اله الا ا…) و (لا حول و لا قوه الا باا …) مي باشد كه در حقيقت ما حصل همه آن روش ها را مي توان در "ذكر خدا" خلاصه كرد.

در منابع علمي جديد، براي متوقف كردن افكار وسواسي ، علاوه بر درمان هاي دارويي و حتي قبل از آن، از روش هاي خاصي استفاده مي شود كه مهم ترين آنها روش "توقيف فكر" نام داد و بدين ترتيب است كه از بيمار خواسته مي شود كه به طور عمد افكار وسواسي خود را آزاد بگذارد و در اين بين ناگهان درمانگر با صداي بلند و بيزار كننده، فرياد مي زند: ايست!؟! به نظر مي رسد اين عمل جريان فكر وسواسي را متوقف مي كند. (?)

با اين وصف برخي از اذكار و توجهات حين نماز، نه تنها با اين قبيل روش ها قابل مقايسه است، بلكه بسيار موثرتر به نظر مي رسد.

استفاده زبان و ذهن از ذكر "غير المغضوب عليهم و لا الضالين" كه جدايي راه مؤمن را از ابليس و شيطان نشان مي دهد، دست كم ده بار، طي نمازهاي يوميه و فيض بردن از سوره مباركه "ناس" بعد از حمد، بخصوص توجه آيات شريفه "من شر الوسواس الخناس، الذي يوسوس في صدور الناس" به عنوان عواملي قدرتمند در توقف افكار وسواسي مطرح هستند.

همان طور كه اشاره شد ائمه معصوم (عليهم السلام) كه پزشكان حقيقي بشرند، براي دوري از وسواس "ذكر خدا" را پيشنهاد كرده اند و اين فرمان الهي است كه:

(اقم الصلوه لذكري) "براي ذكر من نماز را به پا داريد".

پي نوشت :

(?) بحار الانوار. جلد ??، صفحه ???، حديث ?

(?) ترجمه سيناپس كاپلان _ سادوك _ جلد ?_ ص ???

(?) همان منبع ص ???

(?) روانپزشكي لينفوردريس _ ص ???

تاثير نماز بر وسواس فكري

امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند:

شيطان به وسيله وسواس نمي تواند به ضرر بنده خدا كاري كند، مگر آن كه بنده از ياد خدا اعراض كرده باشد. (?)

" وسواس (Obsession)" از قديمي ترين اختلالات شناخته شده رواني است كه بين مردم از شيوع نسبتا بالايي برخوردار است (?). وسواس را امروزه در دو عنوان كلي "وسواس فكري" (مانند احتياط يا تنفر مربوط به ترشحات و مواد دفعي بدن، ترس از وقوع اتفاقات وحشتناك مثل آتش سوزي و مرگ و ...) و "وسواس عملي"(مانند شست و شوي دست، استحمام، آرايش مفرط، امتحان درها و قفل ها، مرتب و منظم كردن، احتكار و جمع آوري و ...) طبقه بندي مي كنند. (?)

موضوع سخن امروز ما "وسواس فكري" است كه مي تواند مشكلات متعدد و مسايل آزاردهنده بسياري را براي شخص مبتلا و اطرافيانش به همراه داشته باشد. در اين حالت شخص مبتلا ممكن است تصاويري ذهني به شكل صحنه هاي وحشتناك و ناراحت كننده بسياري داشته باشد كه هر چه بيمار سعي در مقاومت در مقابل آنها دارد، نمي تواند از آنها خلاص شود. اين وسوسه فكري از موضوعات بسيار كلي مانند سؤال ذهني درباره اينكه: چه كسي خدا را آفريده؟ هدف از زندگي چيست؟ و ... گرفته تا افكار گناه آلوده جنسي و

ترس هاي مرضي و .. متفاوت است و تقريبا همه اين افكار بيمار را در وضعيت وحشتناكي قرار مي دهند.

اما درست بر خلاف آنچه كه در مورد شخصيت هايي مثل "جان باني يان" (خطيب و مؤلف انگليسي در قرن هفدهم) كه به شدت از افكار وسواسي در ارتباط با خدا و مذهب رنج مي برد، ديده شده، به نظر مي رسد مذهب و شكوهمندترين جلوه آن يعني "نماز" مي توانند در زدودن وسواس فكري نقش بسيار مهمي بازي كنند.

گواه اين موضوع نيز يادآوري اين مساله است كه در منابع اسلامي وسواس پديده شناخته شده اي است و از آن به عنوان "وسوسه اي از سوي شيطان" اشاره مي شود؛ به عنوان مثال در كتاب اصول كافي (باب عقل و جهل) آمده است: "در نزد امام صادق (عليه السلام) شخصي را به عقل و درايت نام بردند و گفتند او وسواس دارد، حضرت فرمود: چگونه عاقل است كه شيطان را اطاعت مي كند؟"

در اين مورد حتي منابع اسلامي از قول معصومين (عليهم السلام) روش هاي متعددي را براي پيشگيري و درمان وسواس پيشنهاد كرده اند كه از آن جمله بهره از ادعيه و اذكار خاصي از جمله (لا اله الا ا…) و (لا حول و لا قوه الا باا …) مي باشد كه در حقيقت ما حصل همه آن روش ها را مي توان در "ذكر خدا" خلاصه كرد.

در منابع علمي جديد، براي متوقف كردن افكار وسواسي ، علاوه بر درمان هاي دارويي و حتي قبل از آن، از روش هاي خاصي استفاده مي شود كه مهم ترين آنها روش "توقيف فكر"

نام داد و بدين ترتيب است كه از بيمار خواسته مي شود كه به طور عمد افكار وسواسي خود را آزاد بگذارد و در اين بين ناگهان درمانگر با صداي بلند و بيزار كننده، فرياد مي زند: ايست!؟! به نظر مي رسد اين عمل جريان فكر وسواسي را متوقف مي كند. (?)

با اين وصف برخي از اذكار و توجهات حين نماز، نه تنها با اين قبيل روش ها قابل مقايسه است، بلكه بسيار موثرتر به نظر مي رسد.

استفاده زبان و ذهن از ذكر "غير المغضوب عليهم و لا الضالين" كه جدايي راه مؤمن را از ابليس و شيطان نشان مي دهد، دست كم ده بار، طي نمازهاي يوميه و فيض بردن از سوره مباركه "ناس" بعد از حمد، بخصوص توجه آيات شريفه "من شر الوسواس الخناس، الذي يوسوس في صدور الناس" به عنوان عواملي قدرتمند در توقف افكار وسواسي مطرح هستند.

همان طور كه اشاره شد ائمه معصوم (عليهم السلام) كه پزشكان حقيقي بشرند، براي دوري از وسواس "ذكر خدا" را پيشنهاد كرده اند و اين فرمان الهي است كه:

(اقم الصلوه لذكري) "براي ذكر من نماز را به پا داريد". پي نوشت :

(?) بحار الانوار. جلد ??، صفحه ???، حديث ?

(?) ترجمه سيناپس كاپلان _ سادوك _ جلد ?_ ص ???

(?) همان منبع ص ???

(?) روانپزشكي لينفوردريس _ ص ???

نماز و تلقين هاي سازنده رواني

نويسنده: دكتر مجيد ملك محمدي

پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله) فرموده اند: الصلوه قربان كل تقي؛ نماز وسيله نزديكي با تقوايان به خداست.

تلقين و تعريف آن

"تلقين" از گذشته هاي دور تا عصر حاضر، از

پُر رمز و رازترين و شگفت انگيزترين، پديده هاي انساني به شمار مي آمده است و از جمله مواردي است كه منطق و دانش بشري حتي در عصر"انفجار علوم" هنوز به توجيه كامل علمي آن نرسيده است.(?)

تلقين به روش هاي مختلفي انجام مي پذيرد، مثلا ممكن است از طرف شخصي به شخص يا اشخاص ديگر و يا حتي گاهي به صورت خود به خود انجام بپذيرد.

در هر صورت، در قاموس تلقين، كلمه "نه" وجود ندارد و به وسيله آن تقريبا هر كار غير ممكني، ممكن مي نمايد. گاه حتي بر اثر تلقين چنان آثار و نتايج شگفت انگيزي پديد مي آيد كه سبب مي شود برخي پديده هاي مربوط به آن، به امور غيبي نسبت داده شود و اين موضوع گه گاه مورد سوء استفاده عده اي سودجو و فرصت طلب قرار گرفته است تا به وسيله آن خود را اشخاصي مقدس و مرتبط با عالم غيب و ماوراء الطبيعه معرفي نمايند.

به عنوان مثال مي توان به جلسات عجيب و غريب احضار روح اشاره نمود كه با كمال تاسف در سطح كشور اسلامي ما و حتي در بين قشر روشنفكر و مسلمان، طرفداران بسياري پيدا كرده است. حال آن مسائلي كه طرفداران اين عمليات مسخره(كه به وسيله حركت يك استكان يا نعلبكي بر حروف درج شده روي يك ميز چوبي صورت مي گيرد!؟) آن را جزو مسائل عجيب و خارق العاده مربوط به احضار روح! مي دانند، از ساده ترين و پيش پا افتاده ترين مسائل قابل توجيه با پديده تلقين است. هر يك از شركت كنندگان در جلسه احضار روح به

وسيله تلقين به خود و البته به صورت ناخودآگاه، اطلاعاتي را ضمن حركت استكان بر حروف روشن مي سازد كه ديگران به كلي از آن بي اطلاع بوده اند، در نتيجه شخص با اين كه بر اثر تلقين نمودن به خودش، شخصا و ناخودآگاه اطلاعات خصوصي خويش را افشا كرده است، اين اثر را به روح نسبت مي دهد. در نتيجه اين شخص به صحت موضوع احضار ارواح اعتقاد شديد پيدا مي كند تا جايي كه همه پيشگويي هاي روح به اصطلاح حاضر شده! را در مورد آينده نيز باور مي كند و هيچ بعيد نيست كه مثلا اگر روح پيشگويي كند كه: فردا پاي تو خواهد شكست! شخص چنان به خود حتمي بودن وقوع پيشگوئي روح را تلقين نمايد كه در كمال تعجب اطرافيان، فرداي آن روز پايش بشكند!؟ و در اثر اين امر، باز هم بازار تبليغ براي قضيه و تلقين صحت آن گرم تر شود.

علاوه بر اين قبيل مثال ها، سودجويي از پديده تلقين، طيف گسترده اي از فعاليت هاي بشري، از تلقين يك فرد و عقيده خاص گرفته تا تبليغات مختلف مثل تبليغات تجارتي(كه در همه اشكال خود فقط بر قدرت تلقين تكيه دارند)(?) را در بر مي گيرد.

در اين مورد، سوء استفاده از تلقين به خصوص در مورد مسائلي كه ادعا مي شود جنبه غير مادي و ماورائي دارند، به كرات به چشم مي خورد و گاهي هم به صورت بازاري براي خالي كردن جيب افراد ساده انديش در مي آيد، مثلا يك جنبه مهم ديگر از تلقين، "هيپنوتيزم" است كه گه گاه با تسخير اراده افراد، سبب

پرده دري هاي شوم و افشاي رازهاي شخصي افراد مي شود و درست به همين دليل است كه اموري مثل هيپنوتيزم از سوي بسياري از فقهاي بزرگوار شيعه(جز در مواردي كه ضروريات درماني ايجاب مي كند) حرام اعلام شده است.

اما تلقين همان قدر كه مي تواند مورد سوء استفاده قرار گيرد و سبب ضرر رساندن به مردم به دليل تحريف اذهان آنها از حقيقت يا كشف اسرار آنها و .. گردد، مي تواند در موارد بسياري به عنوان يك پديده مفيد، مورد استفاده و بهره برداري قرار بگيرد و اين امر با قدرت شگفت انگيز تلقين در ممكن نمودن غير ممكن ها، تحقق مي پذيرد.

تلقين هايي كه در جهت شيرين كردن زندگي انسان و موفق نمودن او در كارهايش(مثلا در جهت اهداي سلامتي به او) به كار برده مي شوند را مي توان "تلقين هاي سازنده رواني" ناميد.

به عنوان مثال چنانچه فرد دائما به خود تلقين كند كه آدم بيمار يا بدبختي است، ديري نمي پايد كه بدبختي و مرض زندگي او را پر مي كند(تلقين مخرب رواني)، اما اگر شخصي دائما به خود بگويد كه من فرد سالم و نيرومند و خوشبختي هستم، ديري نمي پايد كه خود را خوشبخت ترين و سالم ترين فرد روي زمين احساس مي كند.(?) در اين مورد گاهي حتي خود غربيان، پا را از دايره معقولات هم فراتر نهاده اند و ادعا كرده اند كه آدمي كه در هفت آسمان يك ستاره هم ندارد و حتي ته جيبش يك پول سياه هم پيدا نمي شود! اگر چند روزي دائما به خود تلقين نمايد كه من

پول دارترين و سرمايه ترين آدم روي زمين هستم، ديري نمي پايد كه درب گنج هاي آسمان ها و زمين بر روي اين آدم باز مي شود و در مدت كوتاهي تبديل به يك پولدار تمام عيار مي شود!؟(?)

توجيه علمي و پزشكي نيز در اين قبيل موارد، بدين صورت بيان مي شود كه تلقين دائمي و توجه مداوم به سلامت و خوشبختي و يا حتي ثروتمند شدن در يك شخص باعث مي شود كه به زبان روان شناسي برخي استعدادهاي نهفته او(كه در ضمير ناخود آگاهش پنهان هستند) و به زبان پزشكي برخي ناقل هاي عصبي(?) خاص، كه غير فعال بوده اند، بر اثر توجه و تلقين(اثر قشر مغز و اراده) پيدا و فعال شوند و آن شخص را به سمت سلامتي و خوشبختي هدايت كنند يا شم اقتصادي او را شكوفا سازند و مسبب موفقيت او در جهت ثروتمند شدن گردند.

با اين اوصاف بديهي است كه هر چه شخص از درجه تلقين پذيري بالاتري برخوردار باشد، انواع تلقين از جمله تلقين هاي سازنده رواني كه منجر به موفقيت او مي شوند، به نحو موثرتري عمل مي كنند.

از طرفي، علم و تجربه ثابت كرده اند كه انسان در برخي حالات خود، از درجه تلقين پذيري بالاتري برخوردار مي شود، به عنوان مثال در اوج فلسفه هيپنوتيزمي(سومنامبوليزم) انسان در شرايطي قرار مي گيرد كه حتي اگر به او تلقين كنند كه مثلا آتش سيگار دست تو را هرگز نخواهد سوزاند، شخص هرگز متوجه سوختن شديد پوست و عضلات دست خود نخواهد شد(البته بايد توجه داشت كه اين مثال ربطي به تلقين هاي سازنده

رواني ندارد).

اما بايد ديد كه انسان در اوضاع معمولي در چه حالاتي مي تواند خود را بيشتر در معرض تلقينات رواني قرار دهد و در چه شرايطي از درجه تلقين پذيري بالاتري برخوردار است. در قسمت بعدي در اين باره توضيحاتي خواهيم داد...

با توجه نمودن به شرايط ويژه نمازگزار،مانند نظر تكرار نماز در زمان هاي خاص، شرايط ويژه جسماني مثل طهارت جسم، پاك بودن لباس، غصبي نبودن محل ، خواندن الفاظ و اذكار در هر كدام از بخش هاي نماز، انجام حركات خاص(مثل سجده)، قرارگرفتن هميشگي نمازگزار در مقابل قبله و در جريان ميدان هاي الكترومغناطيسي زمين و ... و از طرف ديگر شناخت هايي كه نمازگزار از خداوند و اصول مذهب و دستورات آن دارد، به خصوص آنچه كه نمازگزار در مورد نماز تجربه كرده است(مثلا حاجت هاي متعددي كه بر سر سجاده نماز از خداوند طلب كرده و نتيجه گرفته است) و عوامل متعدد ديگر، همگي سبب مي شوند كه فرد هنگام نماز در شرايط ويژه اي از تلقين پذيري قرار بگيرد و بر اثر آن به نماز خود توجه مي كند و آن چه را كه در حين نماز، در رابطه با آن به خود تلقين مي نمايد، برايش حاصل مي شود.

چرا كه تلقين ها و توجهات در اين شرايط خاص، منجر به فعال شدن ناقل هاي عصبي مي شود كه فرد را در جهت گرفتن حاجت خود ياري مي نمايند، يا به زبان ساده تر تلقين در اين شرايط ويژه سبب مي شود كه فرد استعدادهاي نهفته دروني خود را به كار اندازد و از آن در امور

خود ياري بجويد.

به عنوان مثال آمده كه هرگاه حكيم ابن سينا، در مسائل علمي خود با مشكلي مواجه مي شد، دو ركعت نماز مي خواند. توجيه معمولي و درست قضيه(صرف نظر از مسائل پزشكي) اين است كه ابن سينا براي حل مشكل فكري خود، از درگاه خدا استمداد مي نموده است.

اما توجيه علمي آن با توجه به ناقل هاي عصبي و مسائل مربوط به آن(كه تفكر را هم ناشي از برخي تغييرات در ناقل هاي عصبي مي داند) اين است كه ابن سينا، به خاطر آن كه اعتقاد داشته مشكل فكري اش با نماز حل مي شود(محتويات مطلوب حافظه) و اراده نموده تا مشكلش را به اين طريق حل كند(استفاده از قشر مغز و تلقين)، سرانجام موفق مي شده است كه ناقل هاي عصبي كه منجر به حل مشكل فكري او مي شوند يا همان استعدادهاي نهفته ذهني خويش را، در خود فعال نمايد و از آن در حل مشكل فكري اش بهره ببرد.

به همين ترتيب عارفي كه اراده مي كند در نمازش، عشق الهي را تقويت نمايد، ناقل هاي عصبي مربوط به عشق الهي را در نماز خود تقويت مي كند و افزايش مي دهد، يا دانش آموزي كه اراده مي كند، اعتماد به نفس خود را به وسيله نماز افزايش بدهد، به مرور اعتماد به نفس را به خود تلقين مي كند و ناقل هاي عصبي مربوط به آن را فعال مي سازد، يا كشاورزي كه در نماز خود، طلب روزي حلال از درگاه الهي مي كند، در واقع ناقل هاي عصبي حركت دهنده در جهت كسب روزي حلال را

در خود تقويت مي نمايد؛ مثلا راه هايي براي برداشت محصول بهتر و بيشتر، كه تا آن روز به آن فكر نمي كرده يا متوجه آن نبوده است، به ذهنش مي رسند.

اما لازم به توجه است كه مسائل پزشكي و روان شناسي، جداي از قضا و قدر الهي است كه مثلا كتاب "اغراض ما بعد الطبيعه" را براي حل مشكل فكري ابن سينا در مسير او قرار مي دهد، يا باران رحمت الهي را پس از مدت ها خشكسالي بر محصول آن كشاورز عامي فرو مي آورد.

بدين ترتيب واضح است كه هركس با توجه به تصويري كه در ذهن خود از خوشبختي ترسيم نموده است، مي تواند با امداد از توجهات و تلقينات سازنده اي كه در شرايط ويژه تلقين پذيري، در حين نماز انجام مي دهد، ناقل هاي عصبي دستگاه مغز و اعصاب خويش را به سمت مطلوب خويش هدايت كند و اراده و اختيار خود را در آن جهت تقويت نمايد و صد البته بالاترين و والاترين حد ممكن، جايي است كه انسان هدف خود را رسيدن به آخرين درجه كمال كه همانا قرب الهي در سايه تخلق به اخلاق الهي(كه همان راه معصومين (ع) است) است، قرار دهد و به وسيله نماز، اين امر را كه همراه با خوشبختي دنيا و آخرت است، پيوسته تقويت نمايد.

اما در مورد تلقينات و توجهات، اين نكته هم قابل ذكر است كه اين مقولات، نه فقط در مواقع نمازهاي يوميه، بلكه در تمامي لحظات زندگي يك فرد مي توانند با او همراه باشند، اما بي شك در موقع نماز شرايط ويژه اي پديد

مي آيد كه موقعيت نمازگزار را ممتاز مي كند و سبب مي شود كه تلقين هاي توأم با نماز در ساير لحظات زندگي و ديگر جلوه هاي آن نيز منشاء اثر باشند.

از نقطه نظر پزشكي اين شرايط ويژه مي تواند متاثر از ساير ويژگي هاي نماز، مانند زمان نماز، مكان نمازگزار، طهارت، اذكار و الفاظ نماز، وضعيت جسمي و رواني نمازگزار و ... باشند.

پي نوشت :

?- روان پزشكي لينفورد _ ريس، ترجمه زير نظر مرحوم دكتر عظيم وهاب زاده، صفحه ???

?- همان منبع صفحه ???

?- در اين مورد ظاهرا بودا گفته است: "خوشبختي چيزي نيست جز احساس خوشبختي، ضمنا برخي از امثال و حكم از جمله ضرب المثل مشهور ايراني : "بخند تا دنيا به رويت بخندد" بر همين موضوع دلالت مي كنند.

?- براي مطالعه بيشتر درباره اين موضوع رجوع كنيد به كتاب هاي عجيب و بامزه خانم كاترين پاندر(كشيش آمريكايي) به خصوص در سرتاسر كتاب "قانون توانگري" ترجمه خانم گيتي خوشدل

?- در ادامه اين مجموعه مقالات بحث هايي پيرامون ناقل هاي عصبي و تعادل آنها كه به بهترين شكل توسط نماز حاصل مي شود، خواهيم داشت، ضمنا پيشنهاد مي كنيم كه براي فهم بهتر مقاله "تاثير نماز بر تلقين هاي سازنده رواني" ، آن را يك بار ديگر پس از مطالعه نكته سي و هشتم از اين مجموعه مقالات(تاثير نماز بر تعادل ناقل هاي عصبي) مطالعه فرمائيد.

منبع:http://www.sibtayn.com

ارسال اين مقاله براي دوستان:

* * آدرس پست الكترونيكي

نماز و تلقين هاي سازنده رواني

نويسنده: دكتر مجيد ملك محمدي پيامبر اكرم (صلي

الله عليه وآله) فرموده اند: الصلوه قربان كل تقي؛ نماز وسيله نزديكي با تقوايان به خداست. تلقين و تعريف آن

"تلقين" از گذشته هاي دور تا عصر حاضر، از پُر رمز و رازترين و شگفت انگيزترين، پديده هاي انساني به شمار مي آمده است و از جمله مواردي است كه منطق و دانش بشري حتي در عصر"انفجار علوم" هنوز به توجيه كامل علمي آن نرسيده است.(?)

تلقين به روش هاي مختلفي انجام مي پذيرد، مثلا ممكن است از طرف شخصي به شخص يا اشخاص ديگر و يا حتي گاهي به صورت خود به خود انجام بپذيرد.

در هر صورت، در قاموس تلقين، كلمه "نه" وجود ندارد و به وسيله آن تقريبا هر كار غير ممكني، ممكن مي نمايد. گاه حتي بر اثر تلقين چنان آثار و نتايج شگفت انگيزي پديد مي آيد كه سبب مي شود برخي پديده هاي مربوط به آن، به امور غيبي نسبت داده شود و اين موضوع گه گاه مورد سوء استفاده عده اي سودجو و فرصت طلب قرار گرفته است تا به وسيله آن خود را اشخاصي مقدس و مرتبط با عالم غيب و ماوراء الطبيعه معرفي نمايند.

به عنوان مثال مي توان به جلسات عجيب و غريب احضار روح اشاره نمود كه با كمال تاسف در سطح كشور اسلامي ما و حتي در بين قشر روشنفكر و مسلمان، طرفداران بسياري پيدا كرده است. حال آن مسائلي كه طرفداران اين عمليات مسخره(كه به وسيله حركت يك استكان يا نعلبكي بر حروف درج شده روي يك ميز چوبي صورت مي گيرد!؟) آن را جزو مسائل عجيب و خارق العاده مربوط به

احضار روح! مي دانند، از ساده ترين و پيش پا افتاده ترين مسائل قابل توجيه با پديده تلقين است. هر يك از شركت كنندگان در جلسه احضار روح به وسيله تلقين به خود و البته به صورت ناخودآگاه، اطلاعاتي را ضمن حركت استكان بر حروف روشن مي سازد كه ديگران به كلي از آن بي اطلاع بوده اند، در نتيجه شخص با اين كه بر اثر تلقين نمودن به خودش، شخصا و ناخودآگاه اطلاعات خصوصي خويش را افشا كرده است، اين اثر را به روح نسبت مي دهد. در نتيجه اين شخص به صحت موضوع احضار ارواح اعتقاد شديد پيدا مي كند تا جايي كه همه پيشگويي هاي روح به اصطلاح حاضر شده! را در مورد آينده نيز باور مي كند و هيچ بعيد نيست كه مثلا اگر روح پيشگويي كند كه: فردا پاي تو خواهد شكست! شخص چنان به خود حتمي بودن وقوع پيشگوئي روح را تلقين نمايد كه در كمال تعجب اطرافيان، فرداي آن روز پايش بشكند!؟ و در اثر اين امر، باز هم بازار تبليغ براي قضيه و تلقين صحت آن گرم تر شود.

علاوه بر اين قبيل مثال ها، سودجويي از پديده تلقين، طيف گسترده اي از فعاليت هاي بشري، از تلقين يك فرد و عقيده خاص گرفته تا تبليغات مختلف مثل تبليغات تجارتي(كه در همه اشكال خود فقط بر قدرت تلقين تكيه دارند)(?) را در بر مي گيرد.

در اين مورد، سوء استفاده از تلقين به خصوص در مورد مسائلي كه ادعا مي شود جنبه غير مادي و ماورائي دارند، به كرات به چشم مي خورد و گاهي هم به

صورت بازاري براي خالي كردن جيب افراد ساده انديش در مي آيد، مثلا يك جنبه مهم ديگر از تلقين، "هيپنوتيزم" است كه گه گاه با تسخير اراده افراد، سبب پرده دري هاي شوم و افشاي رازهاي شخصي افراد مي شود و درست به همين دليل است كه اموري مثل هيپنوتيزم از سوي بسياري از فقهاي بزرگوار شيعه(جز در مواردي كه ضروريات درماني ايجاب مي كند) حرام اعلام شده است.

اما تلقين همان قدر كه مي تواند مورد سوء استفاده قرار گيرد و سبب ضرر رساندن به مردم به دليل تحريف اذهان آنها از حقيقت يا كشف اسرار آنها و .. گردد، مي تواند در موارد بسياري به عنوان يك پديده مفيد، مورد استفاده و بهره برداري قرار بگيرد و اين امر با قدرت شگفت انگيز تلقين در ممكن نمودن غير ممكن ها، تحقق مي پذيرد.

تلقين هايي كه در جهت شيرين كردن زندگي انسان و موفق نمودن او در كارهايش(مثلا در جهت اهداي سلامتي به او) به كار برده مي شوند را مي توان "تلقين هاي سازنده رواني" ناميد.

به عنوان مثال چنانچه فرد دائما به خود تلقين كند كه آدم بيمار يا بدبختي است، ديري نمي پايد كه بدبختي و مرض زندگي او را پر مي كند(تلقين مخرب رواني)، اما اگر شخصي دائما به خود بگويد كه من فرد سالم و نيرومند و خوشبختي هستم، ديري نمي پايد كه خود را خوشبخت ترين و سالم ترين فرد روي زمين احساس مي كند.(?) در اين مورد گاهي حتي خود غربيان، پا را از دايره معقولات هم فراتر نهاده اند و ادعا كرده اند كه آدمي

كه در هفت آسمان يك ستاره هم ندارد و حتي ته جيبش يك پول سياه هم پيدا نمي شود! اگر چند روزي دائما به خود تلقين نمايد كه من پول دارترين و سرمايه ترين آدم روي زمين هستم، ديري نمي پايد كه درب گنج هاي آسمان ها و زمين بر روي اين آدم باز مي شود و در مدت كوتاهي تبديل به يك پولدار تمام عيار مي شود!؟(?)

توجيه علمي و پزشكي نيز در اين قبيل موارد، بدين صورت بيان مي شود كه تلقين دائمي و توجه مداوم به سلامت و خوشبختي و يا حتي ثروتمند شدن در يك شخص باعث مي شود كه به زبان روان شناسي برخي استعدادهاي نهفته او(كه در ضمير ناخود آگاهش پنهان هستند) و به زبان پزشكي برخي ناقل هاي عصبي(?) خاص، كه غير فعال بوده اند، بر اثر توجه و تلقين(اثر قشر مغز و اراده) پيدا و فعال شوند و آن شخص را به سمت سلامتي و خوشبختي هدايت كنند يا شم اقتصادي او را شكوفا سازند و مسبب موفقيت او در جهت ثروتمند شدن گردند.

با اين اوصاف بديهي است كه هر چه شخص از درجه تلقين پذيري بالاتري برخوردار باشد، انواع تلقين از جمله تلقين هاي سازنده رواني كه منجر به موفقيت او مي شوند، به نحو موثرتري عمل مي كنند.

از طرفي، علم و تجربه ثابت كرده اند كه انسان در برخي حالات خود، از درجه تلقين پذيري بالاتري برخوردار مي شود، به عنوان مثال در اوج فلسفه هيپنوتيزمي(سومنامبوليزم) انسان در شرايطي قرار مي گيرد كه حتي اگر به او تلقين كنند كه مثلا آتش سيگار

دست تو را هرگز نخواهد سوزاند، شخص هرگز متوجه سوختن شديد پوست و عضلات دست خود نخواهد شد(البته بايد توجه داشت كه اين مثال ربطي به تلقين هاي سازنده رواني ندارد).

اما بايد ديد كه انسان در اوضاع معمولي در چه حالاتي مي تواند خود را بيشتر در معرض تلقينات رواني قرار دهد و در چه شرايطي از درجه تلقين پذيري بالاتري برخوردار است. در قسمت بعدي در اين باره توضيحاتي خواهيم داد...

با توجه نمودن به شرايط ويژه نمازگزار،مانند نظر تكرار نماز در زمان هاي خاص، شرايط ويژه جسماني مثل طهارت جسم، پاك بودن لباس، غصبي نبودن محل ، خواندن الفاظ و اذكار در هر كدام از بخش هاي نماز، انجام حركات خاص(مثل سجده)، قرارگرفتن هميشگي نمازگزار در مقابل قبله و در جريان ميدان هاي الكترومغناطيسي زمين و ... و از طرف ديگر شناخت هايي كه نمازگزار از خداوند و اصول مذهب و دستورات آن دارد، به خصوص آنچه كه نمازگزار در مورد نماز تجربه كرده است(مثلا حاجت هاي متعددي كه بر سر سجاده نماز از خداوند طلب كرده و نتيجه گرفته است) و عوامل متعدد ديگر، همگي سبب مي شوند كه فرد هنگام نماز در شرايط ويژه اي از تلقين پذيري قرار بگيرد و بر اثر آن به نماز خود توجه مي كند و آن چه را كه در حين نماز، در رابطه با آن به خود تلقين مي نمايد، برايش حاصل مي شود.

چرا كه تلقين ها و توجهات در اين شرايط خاص، منجر به فعال شدن ناقل هاي عصبي مي شود كه فرد را در جهت گرفتن حاجت خود ياري مي

نمايند، يا به زبان ساده تر تلقين در اين شرايط ويژه سبب مي شود كه فرد استعدادهاي نهفته دروني خود را به كار اندازد و از آن در امور خود ياري بجويد.

به عنوان مثال آمده كه هرگاه حكيم ابن سينا، در مسائل علمي خود با مشكلي مواجه مي شد، دو ركعت نماز مي خواند. توجيه معمولي و درست قضيه(صرف نظر از مسائل پزشكي) اين است كه ابن سينا براي حل مشكل فكري خود، از درگاه خدا استمداد مي نموده است.

اما توجيه علمي آن با توجه به ناقل هاي عصبي و مسائل مربوط به آن(كه تفكر را هم ناشي از برخي تغييرات در ناقل هاي عصبي مي داند) اين است كه ابن سينا، به خاطر آن كه اعتقاد داشته مشكل فكري اش با نماز حل مي شود(محتويات مطلوب حافظه) و اراده نموده تا مشكلش را به اين طريق حل كند(استفاده از قشر مغز و تلقين)، سرانجام موفق مي شده است كه ناقل هاي عصبي كه منجر به حل مشكل فكري او مي شوند يا همان استعدادهاي نهفته ذهني خويش را، در خود فعال نمايد و از آن در حل مشكل فكري اش بهره ببرد.

به همين ترتيب عارفي كه اراده مي كند در نمازش، عشق الهي را تقويت نمايد، ناقل هاي عصبي مربوط به عشق الهي را در نماز خود تقويت مي كند و افزايش مي دهد، يا دانش آموزي كه اراده مي كند، اعتماد به نفس خود را به وسيله نماز افزايش بدهد، به مرور اعتماد به نفس را به خود تلقين مي كند و ناقل هاي عصبي مربوط به آن را فعال

مي سازد، يا كشاورزي كه در نماز خود، طلب روزي حلال از درگاه الهي مي كند، در واقع ناقل هاي عصبي حركت دهنده در جهت كسب روزي حلال را در خود تقويت مي نمايد؛ مثلا راه هايي براي برداشت محصول بهتر و بيشتر، كه تا آن روز به آن فكر نمي كرده يا متوجه آن نبوده است، به ذهنش مي رسند.

اما لازم به توجه است كه مسائل پزشكي و روان شناسي، جداي از قضا و قدر الهي است كه مثلا كتاب "اغراض ما بعد الطبيعه" را براي حل مشكل فكري ابن سينا در مسير او قرار مي دهد، يا باران رحمت الهي را پس از مدت ها خشكسالي بر محصول آن كشاورز عامي فرو مي آورد.

بدين ترتيب واضح است كه هركس با توجه به تصويري كه در ذهن خود از خوشبختي ترسيم نموده است، مي تواند با امداد از توجهات و تلقينات سازنده اي كه در شرايط ويژه تلقين پذيري، در حين نماز انجام مي دهد، ناقل هاي عصبي دستگاه مغز و اعصاب خويش را به سمت مطلوب خويش هدايت كند و اراده و اختيار خود را در آن جهت تقويت نمايد و صد البته بالاترين و والاترين حد ممكن، جايي است كه انسان هدف خود را رسيدن به آخرين درجه كمال كه همانا قرب الهي در سايه تخلق به اخلاق الهي(كه همان راه معصومين (ع) است) است، قرار دهد و به وسيله نماز، اين امر را كه همراه با خوشبختي دنيا و آخرت است، پيوسته تقويت نمايد.

اما در مورد تلقينات و توجهات، اين نكته هم قابل ذكر است كه اين مقولات،

نه فقط در مواقع نمازهاي يوميه، بلكه در تمامي لحظات زندگي يك فرد مي توانند با او همراه باشند، اما بي شك در موقع نماز شرايط ويژه اي پديد مي آيد كه موقعيت نمازگزار را ممتاز مي كند و سبب مي شود كه تلقين هاي توأم با نماز در ساير لحظات زندگي و ديگر جلوه هاي آن نيز منشاء اثر باشند.

از نقطه نظر پزشكي اين شرايط ويژه مي تواند متاثر از ساير ويژگي هاي نماز، مانند زمان نماز، مكان نمازگزار، طهارت، اذكار و الفاظ نماز، وضعيت جسمي و رواني نمازگزار و ... باشند. پي نوشت :

?- روان پزشكي لينفورد _ ريس، ترجمه زير نظر مرحوم دكتر عظيم وهاب زاده، صفحه ???

?- همان منبع صفحه ???

?- در اين مورد ظاهرا بودا گفته است: "خوشبختي چيزي نيست جز احساس خوشبختي، ضمنا برخي از امثال و حكم از جمله ضرب المثل مشهور ايراني : "بخند تا دنيا به رويت بخندد" بر همين موضوع دلالت مي كنند.

?- براي مطالعه بيشتر درباره اين موضوع رجوع كنيد به كتاب هاي عجيب و بامزه خانم كاترين پاندر(كشيش آمريكايي) به خصوص در سرتاسر كتاب "قانون توانگري" ترجمه خانم گيتي خوشدل

?- در ادامه اين مجموعه مقالات بحث هايي پيرامون ناقل هاي عصبي و تعادل آنها كه به بهترين شكل توسط نماز حاصل مي شود، خواهيم داشت، ضمنا پيشنهاد مي كنيم كه براي فهم بهتر مقاله "تاثير نماز بر تلقين هاي سازنده رواني" ، آن را يك بار ديگر پس از مطالعه نكته سي و هشتم از اين مجموعه مقالات(تاثير نماز بر تعادل ناقل هاي عصبي) مطالعه فرمائيد.

منبع:http://www.sibtayn.com

/س ارسال اين مقاله براي دوستان:

* * آدرس پست الكترونيكي

نماز و خود شكوفايي

نويسنده:دكتر مجيد ملك محمدي

امام صادق(عليه السلام) فرموده اند:

" نمازي كه از ترس جهنم خوانده شود، نماز بردگان است. نمازي كه به شوق بهشت خوانده شود، نماز تاجران است. اما نماز اولياء الهي نمازي است كه با عشق به خدا اقامه مي شود."

"خود شكوفايي" (self–actualization) در مفهوم عمده و كلاسيك خود، نخستين بار توسط "كورت گلداشتاين"(روانپزشك آلماني ????_ ????) مورد بحث و بررسي قرار گرفت. او خود شكوفايي را به صورت توانايي ذاتي نيرومند موجود در هر فرد تعريف نمود كه موجب شكوفا شدن استعدادهاي مثبت او مي گردد.(?)(شكوفا كردن فطرت نيك دروني)

گلداشتاين معتقد بود، براي آن كه انسان به موفقيت هاي بزرگ دست يابد، بايد با محيط اطراف و زندگي خود به بهترين نحو ممكن، كنار بيايد و چنان چه محيط و زندگي، هر روز ضربه سنگين تري بر پيكره انسان وارد كنند(مثلا موجب بيماري انسان شوند)، انسان بايد در بهبود روش مقابله خود با اين قبيل مشكلات سعي بنمايد تا بدين ترتيب به مرزهاي"خودشكوفايي" (درك و فعال نمودن همه استعدادهاي خود) نزديك شود.

در اين مورد، روانشناس ديگري به نام " كارل راجرز" ( ???? _ ????) نشان داده است انسان هايي كه توانايي فرمان دادن به خود(self–direction) را پيدا كنند و در حقيقت بتوانند به طور كامل افكار و اعمال خود را كنترل نمايند، به خود شكوفايي، كه والاترين درجه انسانيت است، نائل خواهند شد.

از ديگر معتقدان به نظريه خود شكوفايي كه آن را با مفاهيم عالي عجين كرد و به اوج قدرت

رسانيد، "آبراهام مزلو" ( روانشناس آمريكايي ???? _ ???? ) است. تحقيقات گسترده و مطالعات عميق" مزلو" پيرامون اين قبيل مقولات، سبب تكوين شاخه اي قدرتمند و پويا در روانشناسي امروز، موسوم به "روانشناسي انسان گرا" گرديد.

"مزلو" خود شكوفايي را بالاترين و برترين نياز انسان مي دانست، كه پس از ارضاي نيازهاي پايين تر انسان از جمله نيازهاي جسمي(مثل غذا و مسكن)، نيازهاي ايمني، تعلق و محبت، نياز به احترام، نياز به دانستن و فهميدن( كه بعدا اضافه كرد)، قرار دارد. او خود شكوفايي (نياز به تحقق خود) را در مورد ?? نفر از اشخاص سرشناس جهان (زنده و مرده) از جمله انيشتن، آبراهام لينكلن، باروخ ايپسنوزا، بنديكت(?) و ... مورد بررسي قرار داد.

"مزلو" بيان نمود : افراد معمولي در پي جبران كمبودهاي جسماني و رواني خود هستند، يعني آنها در صدد ارضاي نيازهاي پايين ترند، ولي افراد عالي (خود شكوفاها) خواستار محقق ساختن استعدادهاي دروني و بالقوه خود و شناخت و فهم دنياي پيرامونشان هستند.(?)

او نيازهاي عالي افراد خود شكوفا را فهرست مي كند و آن ها را "فرا نياز" نام مي نهد، از جمله اين فرا نيازها مي توان به حقيقت، قاطعيت، يگانگي و تماميت، فرار از دوگانگي، سر زندگي و شادابي، يكتايي، كمال، نظم، عدالت، سادگي، استغنا، جامعيت و ... اشاره نمود.

حال اگر با اين ديدگاه كه "نماز كامل ترين پاسخ براي عالي ترين نيازهاست" به سراغ نظريات روانشناسان انسان گرا برويم، متوجه خواهيم شد كه چگونه مفاهيم متعالي نماز در برگيرنده ي تمامي موضوعات مطرح شده در اين نوع روانشناسي است.

به عنوان مثال اگر به ياد

آوريم كه نماز چگونه به انسان احساس امنيت روان مي دهد و توانايي مقابله در برابر استرس ها را فزوني مي بخشد، متوجه مي شويم كه نماز در برگيرنده ي آن قسمت از نظريات گلداشتاين است كه "بهبود روش هاي مقابله با مشكلات را شرط لازم براي نزديك شدن به مفهوم خود شكوفايي مي دانست"، و يا اگر نظريه كارل راجرز پيرامون self – direction (توانايي فرمان دادن به خود) را با توانايي كه شخص نمازگزار، به مدد نماز در كنترل نفسانيات خود، پيدا مي كند مقايسه نماييم، تصديق خواهيم كرد كه همه تعاليم نظريه روانشناسي انسان گرا، را مي توان در نماز پيدا كرد.

يا اگر بخواهيم در مقابل ليست ?? نفره آبراهام مزلو، فهرست افرادي را قرار دهيم كه صفات آنها، نه تنها در برگيرنده تمام ويژگي هايي باشد كه مزلو درباره خود شكوفاها، بيان مي كند، بلكه از جهت ارتباط با غيب و معنويت، داراي ويژگي هاي برجسته تر و مزيد برآن ها هم باشد، كافي است به جمع نوراني "نمازگزاران اسوه" اشاره نماييم، چرا كه همه اين مؤمنين با بهره گرفتن از كامل ترين پاسخ، يعني نماز، به تمامي فرا نيازهاي خود رسيده اند.

حقيقت، قاطعيت، نيكي، يگانگي و تماميت و فرا نيازهاي ديگر، همگي در آموزش هاي نماز، حضور زنده و محسوس دارند و اگر هر كس براي وصول به هر يك از آن ها به نماز نزديك شود، به فراخور حال خود، پاسخي عالي تر از حد تصور دريافت مي كند. نماز تكرار شكوهمند درس خود شكوفايي در پيشگاه مبداء آفرينش است.

اما مفهوم ديگر در مورد خود شكوفايي

كه آبراهام مزلو به آن اشاره مي كند، مفهوم تجربه اوج(peak experience) است كه در خود شكوفاها، فراوان پيش مي آيد. تجربه اوج، اتفاقي دوره اي و زود گذراست كه در آن شخص ناگهان به يك احساس آگاهي و هوشياري بسيار بالا، سرخوشي و جذبه عميق، در آميخته شدن و همسو شدن پر انسجام با همه عالم و دگرگوني در احساس زمان و مكان دست مي يابد. اين تجربه قوي غالبا در افرادي كه از نظر رواني كاملا سالم هستند، رخ مي دهد و قرار گرفتن در برابر اين تجربه، آثار مفيد و دير پايي برجا مي گذارد.(?)

اگر بخواهيم براي "تجربه اوج"، مفهومي جامع تر و همه شمول تر را پيدا كنيم، كافي است كه باز هم به نماز روي نماييم و به آن بُعد نماز توجه كنيم كه غرق در مضامين عارفانه است.

شايد كمتر كسي به اين نكته فكر كرده باشد كه منظور از كلمه "شما" در سومين سلام نماز (السلام عليكم و رحمه الله و بركاته) كه تنها سلام واجب نماز است، كيست و اين "سلام بر شما" به چه كساني اطلاق مي شود؟

عارفان نماز، اين سلام نماز را "سلام عارفانه" آن دانسته اند، كه خطاب به همه هستي و آفرينش و خطاب به همه موجودات حاضر در آن، از ذرات كوچك اتمي گرفته تا كهكشان هاي بي انتها سر داده مي شود.

چرا كه همه اين اجزاي آفرينش، بدون استثناء مشغول حمد و ثناي الهي اند و پيوسته و مداوم، توحيد را اقرار مي كنند و شايد به واسطه اين حمد و تسبيح دايمي، مورد خطاب تنها سلام واجب

نماز قرار مي گيرند.

بدين ترتيب نمازگزار، پس از فرستادن سلام بر نبي گرامي اسلام(ص) (السلام عليك ايها النبي و رحمه الله و بركاته) و سلام بر همه بندگان صالح خدا از جمله خودش (السلام علينا و علي عباد الله الصالحين)، سرانجام بر تمام اجزاي آفرينش سلام مي فرستند و اين جلوه اي شكوهمند از در آميخته شدن و همسو شدن پر انسجام با همه عالم را كه در تجربه اوج از آن بحث مي شود، در خود دارد.

علاوه بر اين، نمازگزار حقيقي، يعني آنان كه به تعبير امام صادق(ع)، "نماز عاشقانه" به جاي مي آورند در راز و نياز با معبود خويش، به چنان جذبه و خلسه اي وارد مي شوند و چنان از حيطه زمان و مكان خارج مي گردند كه حتي اگر تير دردناك و سهمگين از پاي مبارك شان بيرون بكشند(منظور حضرت علي است)، هرگز از آن سرخوشي و جذبه عميق خارج نمي شوند. چه عاشقانه بود نماز علي(ع) و چه زيباست تعبير جاودانه علي(ع) از عشق .. آري! او كه در قبله نماز به دنيا آمد و در محراب نماز رستگار شد و اين گونه عشق را براي آفرينش، عظمت و معنا بخشيد و جاودانه كرد.

و چه ملكوتي است، نماز فرزند علي(ع) و حضرت امام زمان(عج)، كه جهان در انتظار عدالتش خون مي گريد.

و چه عطشي است بي پايان، عاشقانش را براي اقامه نمازي با امامت او… .

پي نوشت :

?_ ترجمه فارسي روانپزشكي كاپلان _ سادوك جلد اول صفحه ???

?-"راث بنديكت" جزو استادان مزلو، در دانشگاه ويسكانن است. او همان كسي است كه تحقيقات

وسيعي در مورد تاثير اجتماع و فرهنگ بر شخصيت انسان انجام داده است( رجوع كنيد به تاثير نماز بر ثبات شخصيت)

?-"روانشناسي شخصيت سالم" اثر : آبراهام مزلو، ضمنا براي مطالعه بيشتر مراجعه كنيد به مقاله انديشمندانه آقاي مسعود آذربايجاني تحت عنوان "انسان كامل" در شماره نهم فصلنامه وزين : حوزه و دانشگاه

?- رجوع كنيد به نكته بيست و يكم از اين سلسله مقالات (تاثير نماز بر احساس امنيت رواني)

منبع:http://www.sibtayn.com

نماز و خود شكوفايي

نويسنده:دكتر مجيد ملك محمدي امام صادق(عليه السلام) فرموده اند:

" نمازي كه از ترس جهنم خوانده شود، نماز بردگان است. نمازي كه به شوق بهشت خوانده شود، نماز تاجران است. اما نماز اولياء الهي نمازي است كه با عشق به خدا اقامه مي شود."

"خود شكوفايي" (self–actualization) در مفهوم عمده و كلاسيك خود، نخستين بار توسط "كورت گلداشتاين"(روانپزشك آلماني ????_ ????) مورد بحث و بررسي قرار گرفت. او خود شكوفايي را به صورت توانايي ذاتي نيرومند موجود در هر فرد تعريف نمود كه موجب شكوفا شدن استعدادهاي مثبت او مي گردد.(?)(شكوفا كردن فطرت نيك دروني)

گلداشتاين معتقد بود، براي آن كه انسان به موفقيت هاي بزرگ دست يابد، بايد با محيط اطراف و زندگي خود به بهترين نحو ممكن، كنار بيايد و چنان چه محيط و زندگي، هر روز ضربه سنگين تري بر پيكره انسان وارد كنند(مثلا موجب بيماري انسان شوند)، انسان بايد در بهبود روش مقابله خود با اين قبيل مشكلات سعي بنمايد تا بدين ترتيب به مرزهاي"خودشكوفايي" (درك و فعال نمودن همه استعدادهاي خود) نزديك شود.

در اين مورد، روانشناس ديگري به نام " كارل راجرز" (

???? _ ????) نشان داده است انسان هايي كه توانايي فرمان دادن به خود(self–direction) را پيدا كنند و در حقيقت بتوانند به طور كامل افكار و اعمال خود را كنترل نمايند، به خود شكوفايي، كه والاترين درجه انسانيت است، نائل خواهند شد.

از ديگر معتقدان به نظريه خود شكوفايي كه آن را با مفاهيم عالي عجين كرد و به اوج قدرت رسانيد، "آبراهام مزلو" ( روانشناس آمريكايي ???? _ ???? ) است. تحقيقات گسترده و مطالعات عميق" مزلو" پيرامون اين قبيل مقولات، سبب تكوين شاخه اي قدرتمند و پويا در روانشناسي امروز، موسوم به "روانشناسي انسان گرا" گرديد.

"مزلو" خود شكوفايي را بالاترين و برترين نياز انسان مي دانست، كه پس از ارضاي نيازهاي پايين تر انسان از جمله نيازهاي جسمي(مثل غذا و مسكن)، نيازهاي ايمني، تعلق و محبت، نياز به احترام، نياز به دانستن و فهميدن( كه بعدا اضافه كرد)، قرار دارد. او خود شكوفايي (نياز به تحقق خود) را در مورد ?? نفر از اشخاص سرشناس جهان (زنده و مرده) از جمله انيشتن، آبراهام لينكلن، باروخ ايپسنوزا، بنديكت(?) و ... مورد بررسي قرار داد.

"مزلو" بيان نمود : افراد معمولي در پي جبران كمبودهاي جسماني و رواني خود هستند، يعني آنها در صدد ارضاي نيازهاي پايين ترند، ولي افراد عالي (خود شكوفاها) خواستار محقق ساختن استعدادهاي دروني و بالقوه خود و شناخت و فهم دنياي پيرامونشان هستند.(?)

او نيازهاي عالي افراد خود شكوفا را فهرست مي كند و آن ها را "فرا نياز" نام مي نهد، از جمله اين فرا نيازها مي توان به حقيقت، قاطعيت، يگانگي و تماميت، فرار از دوگانگي، سر

زندگي و شادابي، يكتايي، كمال، نظم، عدالت، سادگي، استغنا، جامعيت و ... اشاره نمود.

حال اگر با اين ديدگاه كه "نماز كامل ترين پاسخ براي عالي ترين نيازهاست" به سراغ نظريات روانشناسان انسان گرا برويم، متوجه خواهيم شد كه چگونه مفاهيم متعالي نماز در برگيرنده ي تمامي موضوعات مطرح شده در اين نوع روانشناسي است.

به عنوان مثال اگر به ياد آوريم كه نماز چگونه به انسان احساس امنيت روان مي دهد و توانايي مقابله در برابر استرس ها را فزوني مي بخشد، متوجه مي شويم كه نماز در برگيرنده ي آن قسمت از نظريات گلداشتاين است كه "بهبود روش هاي مقابله با مشكلات را شرط لازم براي نزديك شدن به مفهوم خود شكوفايي مي دانست"، و يا اگر نظريه كارل راجرز پيرامون self – direction (توانايي فرمان دادن به خود) را با توانايي كه شخص نمازگزار، به مدد نماز در كنترل نفسانيات خود، پيدا مي كند مقايسه نماييم، تصديق خواهيم كرد كه همه تعاليم نظريه روانشناسي انسان گرا، را مي توان در نماز پيدا كرد.

يا اگر بخواهيم در مقابل ليست ?? نفره آبراهام مزلو، فهرست افرادي را قرار دهيم كه صفات آنها، نه تنها در برگيرنده تمام ويژگي هايي باشد كه مزلو درباره خود شكوفاها، بيان مي كند، بلكه از جهت ارتباط با غيب و معنويت، داراي ويژگي هاي برجسته تر و مزيد برآن ها هم باشد، كافي است به جمع نوراني "نمازگزاران اسوه" اشاره نماييم، چرا كه همه اين مؤمنين با بهره گرفتن از كامل ترين پاسخ، يعني نماز، به تمامي فرا نيازهاي خود رسيده اند.

حقيقت، قاطعيت، نيكي، يگانگي و تماميت

و فرا نيازهاي ديگر، همگي در آموزش هاي نماز، حضور زنده و محسوس دارند و اگر هر كس براي وصول به هر يك از آن ها به نماز نزديك شود، به فراخور حال خود، پاسخي عالي تر از حد تصور دريافت مي كند. نماز تكرار شكوهمند درس خود شكوفايي در پيشگاه مبداء آفرينش است.

اما مفهوم ديگر در مورد خود شكوفايي كه آبراهام مزلو به آن اشاره مي كند، مفهوم تجربه اوج(peak experience) است كه در خود شكوفاها، فراوان پيش مي آيد. تجربه اوج، اتفاقي دوره اي و زود گذراست كه در آن شخص ناگهان به يك احساس آگاهي و هوشياري بسيار بالا، سرخوشي و جذبه عميق، در آميخته شدن و همسو شدن پر انسجام با همه عالم و دگرگوني در احساس زمان و مكان دست مي يابد. اين تجربه قوي غالبا در افرادي كه از نظر رواني كاملا سالم هستند، رخ مي دهد و قرار گرفتن در برابر اين تجربه، آثار مفيد و دير پايي برجا مي گذارد.(?)

اگر بخواهيم براي "تجربه اوج"، مفهومي جامع تر و همه شمول تر را پيدا كنيم، كافي است كه باز هم به نماز روي نماييم و به آن بُعد نماز توجه كنيم كه غرق در مضامين عارفانه است.

شايد كمتر كسي به اين نكته فكر كرده باشد كه منظور از كلمه "شما" در سومين سلام نماز (السلام عليكم و رحمه الله و بركاته) كه تنها سلام واجب نماز است، كيست و اين "سلام بر شما" به چه كساني اطلاق مي شود؟

عارفان نماز، اين سلام نماز را "سلام عارفانه" آن دانسته اند، كه خطاب به همه هستي

و آفرينش و خطاب به همه موجودات حاضر در آن، از ذرات كوچك اتمي گرفته تا كهكشان هاي بي انتها سر داده مي شود.

چرا كه همه اين اجزاي آفرينش، بدون استثناء مشغول حمد و ثناي الهي اند و پيوسته و مداوم، توحيد را اقرار مي كنند و شايد به واسطه اين حمد و تسبيح دايمي، مورد خطاب تنها سلام واجب نماز قرار مي گيرند.

بدين ترتيب نمازگزار، پس از فرستادن سلام بر نبي گرامي اسلام(ص) (السلام عليك ايها النبي و رحمه الله و بركاته) و سلام بر همه بندگان صالح خدا از جمله خودش (السلام علينا و علي عباد الله الصالحين)، سرانجام بر تمام اجزاي آفرينش سلام مي فرستند و اين جلوه اي شكوهمند از در آميخته شدن و همسو شدن پر انسجام با همه عالم را كه در تجربه اوج از آن بحث مي شود، در خود دارد.

علاوه بر اين، نمازگزار حقيقي، يعني آنان كه به تعبير امام صادق(ع)، "نماز عاشقانه" به جاي مي آورند در راز و نياز با معبود خويش، به چنان جذبه و خلسه اي وارد مي شوند و چنان از حيطه زمان و مكان خارج مي گردند كه حتي اگر تير دردناك و سهمگين از پاي مبارك شان بيرون بكشند(منظور حضرت علي است)، هرگز از آن سرخوشي و جذبه عميق خارج نمي شوند. چه عاشقانه بود نماز علي(ع) و چه زيباست تعبير جاودانه علي(ع) از عشق .. آري! او كه در قبله نماز به دنيا آمد و در محراب نماز رستگار شد و اين گونه عشق را براي آفرينش، عظمت و معنا بخشيد و جاودانه كرد.

و چه

ملكوتي است، نماز فرزند علي(ع) و حضرت امام زمان(عج)، كه جهان در انتظار عدالتش خون مي گريد.

و چه عطشي است بي پايان، عاشقانش را براي اقامه نمازي با امامت او… . پي نوشت :

?_ ترجمه فارسي روانپزشكي كاپلان _ سادوك جلد اول صفحه ???

?-"راث بنديكت" جزو استادان مزلو، در دانشگاه ويسكانن است. او همان كسي است كه تحقيقات وسيعي در مورد تاثير اجتماع و فرهنگ بر شخصيت انسان انجام داده است( رجوع كنيد به تاثير نماز بر ثبات شخصيت)

?-"روانشناسي شخصيت سالم" اثر : آبراهام مزلو، ضمنا براي مطالعه بيشتر مراجعه كنيد به مقاله انديشمندانه آقاي مسعود آذربايجاني تحت عنوان "انسان كامل" در شماره نهم فصلنامه وزين : حوزه و دانشگاه

?- رجوع كنيد به نكته بيست و يكم از اين سلسله مقالات (تاثير نماز بر احساس امنيت رواني)

منبع:http://www.sibtayn.com

تاثير نماز بر كاهش اضطراب

الا بذكر الله تطمئن القلوب (سوره رعد/آيه ??)

"اضطراب" بيماري شايع قرن اتم و كهكشان است. پيشرفت سريع و پيچيده تمدن و در عين حال بي توجهي به ارزش هاي مذهبي و خانوادگي هر روز بيش از پيش براي افراد و اجتماع اضطراب هاي جديد به وجود مي آورد.(?)

از نظر روان پزشكان، اضطراب با يك احساس منتشر و مبهم دلواپسي كه اغلب ناخوشايند و بدون دليل است مشخص مي شود كه معمولا با يك يا چند مشكل جسمي همراه مي گردد. از جمله شخص ممكن است علامت هاي جسمي چون احساس تپش قلب، تنگي نفس و درد قفسه سينه، خالي شدن سردل، تعريق، سردرد، تكرر ادرار، اسهال، گزگز دست و پاها، لرزش و… را نيز به همراه داشته باشد.

اضطراب،

گاهي به شكل طبيعي در اشخاص سالم بروز مي كند و گاهي به صورت بيمارگونه و دائمي در مي آيد كه نياز به درمان و مراقبت پزشكي دارد. با اينكه دلايل علمي گوناگوني از ديدگاه هاي مختلف به عنوان دلايل بروز اضطراب و تشديد آن ارائه شده است اما همچنان دور شدن از ايمان مذهبي، به عنوان يك عامل مهم در بروز اضطراب نقش غيرقابل انكاري دارد(?) و به اين ترتيب نقش پيشگيري كننده و حتي درمانگر مذهب در مورد اضطراب قابل بررسي است.

آرامش حاكم بر روح و روان و در نتيجه آن سلامت جسم اشخاص مذهبي، در مقايسه با آشفتگي رواني و جسمي و اضطراب لامذهب ها از دير باز مورد توجه پزشكان بوده است.

به اين ترتيب در بعد پيشگيري از اضطراب و براي آرامش دائمي جسم و روان، "نماز" نقش خارق العاده اي را ايفا مي كند. از طرفي در بعد درمان بيماران مبتلا به اضطراب، امروز علاوه بر درمان هاي دارويي، از روش هاي چون آموزش انبساط آرامش عضلاني و همچنين تلقين بوسيله هيپنوتيزم نيز استفاده مي شود(?) كه ما در مورد آرامش عضلاني ناشي از نماز در نكته چهارم از اين مجموعه مقالات، سخن گفته ايم و درباره تلقين هاي سازنده ناشي از نماز نيز در آينده سخن خواهيم گفت.

در مورد اضطراب، بد نيست به اين نكته اشاره كنيم كه شخص نمازگزار با ايمان به قدرت لايتناهي پروردگاري كه در مقابلش كرنش مي كند، خود را در مقابل هر عاملي كه قصد به خطر انداختن و ترساندن (و در نتيجه مضطرب ساختن) او را داشته باشد ايمن مي

يابد و ضمن تكرار باور اعتقادي خود طي نمازهاي پنجگانه يوميه اين ايمني همه جانبه را، به روان خود تلقين مي كند و سرانجام آرامش عميق را در وجود خود ملكه مي سازد.

در راستاي اين موضوع تحقيقات علمي در برخي كشورهاي مسلمان نشان مي دهد كه بيماران مضطربي كه در كنار درمان هاي رايج ضد اضطراب، به خواندن نماز و قرآن و حتي احاديث نبوي مشغول شده اند(?)، از بهبودي بالاتري نسبت به سايرين برخوردار بوده اند.

پي نوشتها:

(?)و(?) _ ترجمه فارسي سيناپس كاپلان _ سادوك _ ج دوم _ صفحه ???

(?)- همان منبع، صفحه ???

(?) سخنراني دكتر محمود گلزاري در اولين اجلاس نماز

منبع:http://www.sibtayn.com

تاثير نماز بر كاهش اضطراب

الا بذكر الله تطمئن القلوب (سوره رعد/آيه ??)

"اضطراب" بيماري شايع قرن اتم و كهكشان است. پيشرفت سريع و پيچيده تمدن و در عين حال بي توجهي به ارزش هاي مذهبي و خانوادگي هر روز بيش از پيش براي افراد و اجتماع اضطراب هاي جديد به وجود مي آورد.(?)

از نظر روان پزشكان، اضطراب با يك احساس منتشر و مبهم دلواپسي كه اغلب ناخوشايند و بدون دليل است مشخص مي شود كه معمولا با يك يا چند مشكل جسمي همراه مي گردد. از جمله شخص ممكن است علامت هاي جسمي چون احساس تپش قلب، تنگي نفس و درد قفسه سينه، خالي شدن سردل، تعريق، سردرد، تكرر ادرار، اسهال، گزگز دست و پاها، لرزش و… را نيز به همراه داشته باشد.

اضطراب، گاهي به شكل طبيعي در اشخاص سالم بروز مي كند و گاهي به صورت بيمارگونه و دائمي در مي آيد كه

نياز به درمان و مراقبت پزشكي دارد. با اينكه دلايل علمي گوناگوني از ديدگاه هاي مختلف به عنوان دلايل بروز اضطراب و تشديد آن ارائه شده است اما همچنان دور شدن از ايمان مذهبي، به عنوان يك عامل مهم در بروز اضطراب نقش غيرقابل انكاري دارد(?) و به اين ترتيب نقش پيشگيري كننده و حتي درمانگر مذهب در مورد اضطراب قابل بررسي است.

آرامش حاكم بر روح و روان و در نتيجه آن سلامت جسم اشخاص مذهبي، در مقايسه با آشفتگي رواني و جسمي و اضطراب لامذهب ها از دير باز مورد توجه پزشكان بوده است.

به اين ترتيب در بعد پيشگيري از اضطراب و براي آرامش دائمي جسم و روان، "نماز" نقش خارق العاده اي را ايفا مي كند. از طرفي در بعد درمان بيماران مبتلا به اضطراب، امروز علاوه بر درمان هاي دارويي، از روش هاي چون آموزش انبساط آرامش عضلاني و همچنين تلقين بوسيله هيپنوتيزم نيز استفاده مي شود(?) كه ما در مورد آرامش عضلاني ناشي از نماز در نكته چهارم از اين مجموعه مقالات، سخن گفته ايم و درباره تلقين هاي سازنده ناشي از نماز نيز در آينده سخن خواهيم گفت.

در مورد اضطراب، بد نيست به اين نكته اشاره كنيم كه شخص نمازگزار با ايمان به قدرت لايتناهي پروردگاري كه در مقابلش كرنش مي كند، خود را در مقابل هر عاملي كه قصد به خطر انداختن و ترساندن (و در نتيجه مضطرب ساختن) او را داشته باشد ايمن مي يابد و ضمن تكرار باور اعتقادي خود طي نمازهاي پنجگانه يوميه اين ايمني همه جانبه را، به روان خود تلقين مي

كند و سرانجام آرامش عميق را در وجود خود ملكه مي سازد.

در راستاي اين موضوع تحقيقات علمي در برخي كشورهاي مسلمان نشان مي دهد كه بيماران مضطربي كه در كنار درمان هاي رايج ضد اضطراب، به خواندن نماز و قرآن و حتي احاديث نبوي مشغول شده اند(?)، از بهبودي بالاتري نسبت به سايرين برخوردار بوده اند. پي نوشتها:

(?)و(?) _ ترجمه فارسي سيناپس كاپلان _ سادوك _ ج دوم _ صفحه ???

(?)- همان منبع، صفحه ???

(?) سخنراني دكتر محمود گلزاري در اولين اجلاس نماز

منبع:http://www.sibtayn.com

تاثير نماز بر شخصيت ظنين (پارانوئيد)

نويسنده:دكتر مجيد ملك محمدي

يا ايها الذين آمنوا اجتنبوا كثيرا من الظن ان بعض الظن اثم …

سوره مباركه حجرات _

شايد بد نباشد "شخصيت پارانوئيد"(Paranoid Personality) را به "شخصيت ظنين" ترجمه نماييم،

چرا كه مبتلايان به اين اختلال، دچار سوء ظن عميق و عدم اعتماد نسبت به بسياري از اطرافيان خود مي باشند (?) . اين اختلال كه معمولا در آقايان بيش از خانم ها ديده مي شود، در اوايل جواني آغاز مي گردد و در جامعه ما با عناوين مختلفي مثل بدبين، متعصب يا دل سياه! و ... شناخته مي شود.

مبتلايان به اين عارضه، كارهاي اطرافيان شان را براي خود به شدت تحقير كننده يا تهديد آميز مي دانند و پيوسته نگران نوعي آسيب ديدن يا سوء استفاده از جانب ديگران هستند. اين افراد با اين كه به كرات، وفاداري و قابل اعتماد بودن دوستان و خويشاوندان خود را مورد ارزيابي و پرسش قرار مي دهند، اما با اين وجود باز هم به دوستي و همراهي آنان شك دارند.

مسئله شايع در مورد مبتلايان

به اين بيماري، شك و سوء ظن دائمي و بدون دليلي است كه در مورد وفاداري همسران خود به خرج مي دهند و پيوسته در جستجوي شواهدي از خيانت همسران خود برمي آيند. به اين ترتيب رفتار آنها پيوسته در اطرافيان شان ترس و تعارض ايجاد مي كند و به طور كلي اين بيماران در زمينه كار و زندگي با ديگران دچار مشكلات هميشگي هستند و مسائل شغلي و زناشويي فراواني برايشان ايجاد مي شود. چرا كه آنها در بسياري از مسائل ساده و خوش خيم زندگي، نشانه هايي از تحقير يا اهانت مي يابند. مثلا تصور مي كنند كه فلان همسايه به قصد آزارشان ظرف زباله را دم در گذاشته است!

در مورد درمان اين بيماري، دانش پزشكي چندان توفيقي نداشته است و چه بسا كه اين بيماري در تمام طول عمر فرد برطرف نشود، اما آيين اسلام، كثير الظن بودن را نوعي گناه به حساب مي آورد و در واقع مهر تاييد بر بيمار بودن اين افراد مي زند. پس مي توان انتظار داشت هر دستور اسلامي از جمله نماز كه گناه را از انسان دور مي كند، در زدودن بيماري گناه آلود نيز موثر واقع شود. (?)

همان طور كه اشاره كرديم شروع اين اختلال در آغاز جواني مي باشد، يعني زماني كه چند سالي از وجوب فريضه نماز گذشته است و انسان نمازگزار سال هاست كه در نماز خود "الحمدلله رب العالمين" گفته است و خداي را به بزرگي و احاطه كامل بر جهان و جهانيان ستوده است و بدين ترتيب اين باور را در وجود خويش ملكه ساخته است كه"جهان

را صاحبي است به نام خدا، كه برگي بي اذن و اجازه او از درخت بر زمين نمي افتد" و با زمزمه مداوم "اياك نعبد و اياك نستعين" بدين باور قلبي رسيده است كه همه كارهاي خود، همه زندگي خود و همه هستي خودش را فقط به خدايي اين چنين قدرتمند بسپرد و از هيچ اتفاق ناگواري، نگران نباشد.

تكرار اين باور عميق ايماني، بارها و بارها در طي شبانه روز، نمازگزار را بدان جا مي رساند، كه حتي اگر در اطرافيان خود رفتاري را تهديد كننده يا تحقير آميز بيابد و يا به سوء ظني در رابطه با همسر يا بستگان خود برسد، با تكيه بر همان نماز و ايمان، از سوء ظن گناه آلود بپرهيزد و حساب كار را به پروردگار متعال و منتقم بسپارد.

به قول حافظ شيرازي:

كار خود گر به خدا بازگذاري حافظ

اي بسا عيش كه با بخت خدا داده كني

با توجه به اين كه سن شيوع و شروع اين اختلال در آغاز جواني و سال ها پس از وجوب نماز است، بروز اين اختلال در نمازگزاران به مراتب كمتر از افراد تارك الصلوه مي باشد.

پي نوشتها:

(?) مطالب علمي اين مقاله از ترجمه سيناپس كاپلان _ سادوك جلد سوم صفحات ??? _ ??? اقتباس شده است.

(?) اشاره به اين نكته خالي از لطف نيست كه يك مزيت بسيار مهم براي بسياري از تعاليم و فرايض اجتماعي اسلام، از جمله نمازهاي جمعه و جماعت و همچنين آيين شكوهمند حج و حتي دستورهاي اقتصادي اسلام مثل خمس و زكات، پرورش روح(رحماء بينهم) و افزايش دهنده ي مهر

و محبت و در نتيجه دوري از سوء ظن و بدبيني نسبت به يكديگر مي باشد.

منبع: http://www.sibtayn.com

تاثير نماز بر شخصيت ظنين (پارانوئيد)

نويسنده:دكتر مجيد ملك محمدي يا ايها الذين آمنوا اجتنبوا كثيرا من الظن ان بعض الظن اثم …

سوره مباركه حجرات _

شايد بد نباشد "شخصيت پارانوئيد"(Paranoid Personality) را به "شخصيت ظنين" ترجمه نماييم،

چرا كه مبتلايان به اين اختلال، دچار سوء ظن عميق و عدم اعتماد نسبت به بسياري از اطرافيان خود مي باشند (?) . اين اختلال كه معمولا در آقايان بيش از خانم ها ديده مي شود، در اوايل جواني آغاز مي گردد و در جامعه ما با عناوين مختلفي مثل بدبين، متعصب يا دل سياه! و ... شناخته مي شود.

مبتلايان به اين عارضه، كارهاي اطرافيان شان را براي خود به شدت تحقير كننده يا تهديد آميز مي دانند و پيوسته نگران نوعي آسيب ديدن يا سوء استفاده از جانب ديگران هستند. اين افراد با اين كه به كرات، وفاداري و قابل اعتماد بودن دوستان و خويشاوندان خود را مورد ارزيابي و پرسش قرار مي دهند، اما با اين وجود باز هم به دوستي و همراهي آنان شك دارند.

مسئله شايع در مورد مبتلايان به اين بيماري، شك و سوء ظن دائمي و بدون دليلي است كه در مورد وفاداري همسران خود به خرج مي دهند و پيوسته در جستجوي شواهدي از خيانت همسران خود برمي آيند. به اين ترتيب رفتار آنها پيوسته در اطرافيان شان ترس و تعارض ايجاد مي كند و به طور كلي اين بيماران در زمينه كار و زندگي با ديگران دچار مشكلات هميشگي هستند

و مسائل شغلي و زناشويي فراواني برايشان ايجاد مي شود. چرا كه آنها در بسياري از مسائل ساده و خوش خيم زندگي، نشانه هايي از تحقير يا اهانت مي يابند. مثلا تصور مي كنند كه فلان همسايه به قصد آزارشان ظرف زباله را دم در گذاشته است!

در مورد درمان اين بيماري، دانش پزشكي چندان توفيقي نداشته است و چه بسا كه اين بيماري در تمام طول عمر فرد برطرف نشود، اما آيين اسلام، كثير الظن بودن را نوعي گناه به حساب مي آورد و در واقع مهر تاييد بر بيمار بودن اين افراد مي زند. پس مي توان انتظار داشت هر دستور اسلامي از جمله نماز كه گناه را از انسان دور مي كند، در زدودن بيماري گناه آلود نيز موثر واقع شود. (?)

همان طور كه اشاره كرديم شروع اين اختلال در آغاز جواني مي باشد، يعني زماني كه چند سالي از وجوب فريضه نماز گذشته است و انسان نمازگزار سال هاست كه در نماز خود "الحمدلله رب العالمين" گفته است و خداي را به بزرگي و احاطه كامل بر جهان و جهانيان ستوده است و بدين ترتيب اين باور را در وجود خويش ملكه ساخته است كه"جهان را صاحبي است به نام خدا، كه برگي بي اذن و اجازه او از درخت بر زمين نمي افتد" و با زمزمه مداوم "اياك نعبد و اياك نستعين" بدين باور قلبي رسيده است كه همه كارهاي خود، همه زندگي خود و همه هستي خودش را فقط به خدايي اين چنين قدرتمند بسپرد و از هيچ اتفاق ناگواري، نگران نباشد.

تكرار اين باور عميق ايماني، بارها

و بارها در طي شبانه روز، نمازگزار را بدان جا مي رساند، كه حتي اگر در اطرافيان خود رفتاري را تهديد كننده يا تحقير آميز بيابد و يا به سوء ظني در رابطه با همسر يا بستگان خود برسد، با تكيه بر همان نماز و ايمان، از سوء ظن گناه آلود بپرهيزد و حساب كار را به پروردگار متعال و منتقم بسپارد.

به قول حافظ شيرازي:

كار خود گر به خدا بازگذاري حافظ

اي بسا عيش كه با بخت خدا داده كني

با توجه به اين كه سن شيوع و شروع اين اختلال در آغاز جواني و سال ها پس از وجوب نماز است، بروز اين اختلال در نمازگزاران به مراتب كمتر از افراد تارك الصلوه مي باشد. پي نوشتها:

(?) مطالب علمي اين مقاله از ترجمه سيناپس كاپلان _ سادوك جلد سوم صفحات ??? _ ??? اقتباس شده است.

(?) اشاره به اين نكته خالي از لطف نيست كه يك مزيت بسيار مهم براي بسياري از تعاليم و فرايض اجتماعي اسلام، از جمله نمازهاي جمعه و جماعت و همچنين آيين شكوهمند حج و حتي دستورهاي اقتصادي اسلام مثل خمس و زكات، پرورش روح(رحماء بينهم) و افزايش دهنده ي مهر و محبت و در نتيجه دوري از سوء ظن و بدبيني نسبت به يكديگر مي باشد.

منبع: http://www.sibtayn.com

افسرده اي ؟ نماز صبح بخون !

افسردگى ( DEPRESSION ) حالتى احساسى است كه مشخصه اش اندوه، بى احساسى ( APATHY ) ، بدبينى ( PESSIMISM ) و احساس تنهايى است. اين بيمارى كه امروزه از شيوع بالايى در ميان مراجعه كنندگان به كلينيك هاى روانپزشكى برخوردار است ، داراى تظاهرات متنوع و زيادى بوده كه

از مهمترين آنها مى توان به اختلالات خواب اشاره نمود. تحقيقات نشان مى دهد ?? درصد از بيماران افسرده مشكلى در خواب (چه به صورت بى خوابى و چه پرخوابى) دارند و همچنين علايم اين بيماران در هنگام صبح تشديد مى شود. نكته جالب و قابل توجه و مورد بحث ما اين است كه در اين بيماران چگالى ( REM حركت سريع چشم ) در نيمه اول خواب و همچنين كل زمان REM افزايش يافته و فاصله ميان به خواب رفتن تا شروع اولين دوره REM يعنى ( LATENCY – REM ) كم شده و مرحله ? خواب نيز كاهش مى يابد. (?) پس به عبارت ساده تر مى توان گفت، افراد افسرده زمان بيشترى را در مرحله خواب REM به سر مى برند. يعنى به ميزان بيشترى نسبت به سايرين خواب مى بينند.

يك روش درمانى جديد براى بيماران افسرده، بيدار نگه داشتن آن ها براى كاهش ميزان REM است، كه بهترين شكل آن نماز صبح است. (?) زمان نماز صبح كه مورد تاكيد قرآن و همچنين بسيارى از روايات بوده، سبب كاهش قابل توجه ميزان خواب REM در اشخاص مى شود. زيرا شخص نمازگزار كه خود را ملزم به اقامه نماز صبح مى داند و بايد صبحگاه بيدار شود، پس در حقيقت جلوى ورود به مرحله قابل توجهى از REM را مى گيرد.از اين جهت بيدارى صبحگاهى براى نماز خود به تنهايى مى تواند يك عامل مهم بدون عارضه در پيشگيرى از افسردگى مطرح باشد كه بر تمام روش هاى درمانى دارويى و غير دارويى ارجح است، چرا كه پيشگيرى بر درمان مقدم است .حال ببينيم، اين موضوع چه ارتباطى با نماز صبح دارد، يعنى نماز صبح

چه اثر درمانى مى تواند در اين بيماران داشته باشد؟ به طور متوسط ?? - ?? دقيقه طول مى كشد تا يك فرد معمولى به خواب رود. پس در عرض ?? دقيقه وارد مراحل ? و ? خواب شده كه اين مراحل عميقترين مراحل خواب اند. يعنى بيشترين تحريك براى بيدار كردن فرد در اين مراحل لازم است. حدود ?? دقيقه پس از مرحله ? است كه نخستين دوره حركات سريع چشم (REM) فرا مى رسد. هر چه از شب مى گذرد، دوره هاى REM طولانى تر و مراحل ? و ? كوتاه تر مى شود. بنابراين در اواخر شب، خواب شخص سبك تر شده و رؤياى بيشترى مى بيند (يعنى خواب REM اش بيشتر مى شود). پس قسمت اعظم خواب REM در ساعات نزديك صبح به وقوع مى پيوندد. و از طرفى ديديم كه يكى از مشكلات مهم بيماران افسرده، افزايش يافتن طول خواب REM و خواب ديدن زياد است. از اين جهت يك مبناى مهم در توليد داروهاى ضد افسردگى ايجاد داروهايى است كه كاهش دهنده مرحله REM خواب باشند (از جمله داروهاى ضد افسردگى سه حلقه اى.)

لازم به ذكر است آثار روحى و روانى ايمان به خدا و اقامه نماز بسيار زياد است و نكات علمى بسيار شگرفى در اسرار سحر كه مورد تاكيد فراوان اسلام نيز بوده، نهفته است كه انسان با دانستن آنها از تمام وجود زمزمه مى كند.علاوه بر اين يك روش درمانى جديد براى بيماران افسرده، بيدار نگه داشتن آن ها براى كاهش ميزان REM است، كه بهترين شكل آن نماز صبح است. (?) زمان نماز صبح كه مورد تاكيد قرآن و همچنين بسيارى از روايات بوده، سبب كاهش قابل توجه ميزان خواب

REM در اشخاص مى شود. زيرا شخص نمازگزار كه خود را ملزم به اقامه نماز صبح مى داند و بايد صبحگاه بيدار شود، پس در حقيقت جلوى ورود به مرحله قابل توجهى از REM را مى گيرد. از اين جهت بيدارى صبحگاهى براى نماز خود به تنهايى مى تواند يك عامل مهم بدون عارضه در پيشگيرى از افسردگى مطرح باشد كه بر تمام روش هاى درمانى دارويى و غير دارويى ارجح است، چرا كه پيشگيرى بر درمان مقدم است . لازم به ذكر است آثار روحى و روانى ايمان به خدا و اقامه نماز بسيار زياد است و نكات علمى بسيار شگرفى در اسرار سحر كه مورد تاكيد فراوان اسلام نيز بوده، نهفته است كه انسان با دانستن آنها از تمام وجود زمزمه مى كند؛" اقم الصلوه لدلوك الشمس الى غسق اليل و قرءان الفجر ان قرءان الفجر كان مشهودا" (?) ؛ نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكى شب برپا دار و (نيز) نماز صبح را، زيرا نماز صبح همواره (مقرون با) حضور (فرشتگان) است .

پي نوشت :

? - روانپزشكى بالينى كاپلان، ترجمه دكتر مرسده سميعى و دكتر حسن رفيعى، ص ?? .

? - ??نكته پزشكى پيرامون نماز، دكتر مجيد ملك محمدى، ص .

? - الاسراء (??): ?? .

افسرده اي ؟ نماز صبح بخون !

افسردگى ( DEPRESSION ) حالتى احساسى است كه مشخصه اش اندوه، بى احساسى ( APATHY ) ، بدبينى ( PESSIMISM ) و احساس تنهايى است. اين بيمارى كه امروزه از شيوع بالايى در ميان مراجعه كنندگان به كلينيك هاى روانپزشكى برخوردار است ، داراى تظاهرات متنوع و زيادى بوده كه

از مهمترين آنها مى توان به اختلالات خواب اشاره نمود. تحقيقات نشان مى دهد ?? درصد از بيماران افسرده مشكلى در خواب (چه به صورت بى خوابى و چه پرخوابى) دارند و همچنين علايم اين بيماران در هنگام صبح تشديد مى شود. نكته جالب و قابل توجه و مورد بحث ما اين است كه در اين بيماران چگالى ( REM حركت سريع چشم ) در نيمه اول خواب و همچنين كل زمان REM افزايش يافته و فاصله ميان به خواب رفتن تا شروع اولين دوره REM يعنى ( LATENCY – REM ) كم شده و مرحله ? خواب نيز كاهش مى يابد. (?) پس به عبارت ساده تر مى توان گفت، افراد افسرده زمان بيشترى را در مرحله خواب REM به سر مى برند. يعنى به ميزان بيشترى نسبت به سايرين خواب مى بينند.

يك روش درمانى جديد براى بيماران افسرده، بيدار نگه داشتن آن ها براى كاهش ميزان REM است، كه بهترين شكل آن نماز صبح است. (?) زمان نماز صبح كه مورد تاكيد قرآن و همچنين بسيارى از روايات بوده، سبب كاهش قابل توجه ميزان خواب REM در اشخاص مى شود. زيرا شخص نمازگزار كه خود را ملزم به اقامه نماز صبح مى داند و بايد صبحگاه بيدار شود، پس در حقيقت جلوى ورود به مرحله قابل توجهى از REM را مى گيرد.از اين جهت بيدارى صبحگاهى براى نماز خود به تنهايى مى تواند يك عامل مهم بدون عارضه در پيشگيرى از افسردگى مطرح باشد كه بر تمام روش هاى درمانى دارويى و غير دارويى ارجح است، چرا كه پيشگيرى بر درمان مقدم است .حال ببينيم، اين موضوع چه ارتباطى با نماز صبح دارد، يعنى نماز صبح

چه اثر درمانى مى تواند در اين بيماران داشته باشد؟ به طور متوسط ?? - ?? دقيقه طول مى كشد تا يك فرد معمولى به خواب رود. پس در عرض ?? دقيقه وارد مراحل ? و ? خواب شده كه اين مراحل عميقترين مراحل خواب اند. يعنى بيشترين تحريك براى بيدار كردن فرد در اين مراحل لازم است. حدود ?? دقيقه پس از مرحله ? است كه نخستين دوره حركات سريع چشم (REM) فرا مى رسد. هر چه از شب مى گذرد، دوره هاى REM طولانى تر و مراحل ? و ? كوتاه تر مى شود. بنابراين در اواخر شب، خواب شخص سبك تر شده و رؤياى بيشترى مى بيند (يعنى خواب REM اش بيشتر مى شود). پس قسمت اعظم خواب REM در ساعات نزديك صبح به وقوع مى پيوندد. و از طرفى ديديم كه يكى از مشكلات مهم بيماران افسرده، افزايش يافتن طول خواب REM و خواب ديدن زياد است. از اين جهت يك مبناى مهم در توليد داروهاى ضد افسردگى ايجاد داروهايى است كه كاهش دهنده مرحله REM خواب باشند (از جمله داروهاى ضد افسردگى سه حلقه اى.)

لازم به ذكر است آثار روحى و روانى ايمان به خدا و اقامه نماز بسيار زياد است و نكات علمى بسيار شگرفى در اسرار سحر كه مورد تاكيد فراوان اسلام نيز بوده، نهفته است كه انسان با دانستن آنها از تمام وجود زمزمه مى كند.علاوه بر اين يك روش درمانى جديد براى بيماران افسرده، بيدار نگه داشتن آن ها براى كاهش ميزان REM است، كه بهترين شكل آن نماز صبح است. (?) زمان نماز صبح كه مورد تاكيد قرآن و همچنين بسيارى از روايات بوده، سبب كاهش قابل توجه ميزان خواب

REM در اشخاص مى شود. زيرا شخص نمازگزار كه خود را ملزم به اقامه نماز صبح مى داند و بايد صبحگاه بيدار شود، پس در حقيقت جلوى ورود به مرحله قابل توجهى از REM را مى گيرد. از اين جهت بيدارى صبحگاهى براى نماز خود به تنهايى مى تواند يك عامل مهم بدون عارضه در پيشگيرى از افسردگى مطرح باشد كه بر تمام روش هاى درمانى دارويى و غير دارويى ارجح است، چرا كه پيشگيرى بر درمان مقدم است . لازم به ذكر است آثار روحى و روانى ايمان به خدا و اقامه نماز بسيار زياد است و نكات علمى بسيار شگرفى در اسرار سحر كه مورد تاكيد فراوان اسلام نيز بوده، نهفته است كه انسان با دانستن آنها از تمام وجود زمزمه مى كند؛" اقم الصلوه لدلوك الشمس الى غسق اليل و قرءان الفجر ان قرءان الفجر كان مشهودا" (?) ؛ نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكى شب برپا دار و (نيز) نماز صبح را، زيرا نماز صبح همواره (مقرون با) حضور (فرشتگان) است . پي نوشت :

? - روانپزشكى بالينى كاپلان، ترجمه دكتر مرسده سميعى و دكتر حسن رفيعى، ص ?? .

? - ??نكته پزشكى پيرامون نماز، دكتر مجيد ملك محمدى، ص .

? - الاسراء (??): ?? . /س

فقر و بهداشت روانى ازديدگاه دين و روانشناسي (1)

مقدمه

مسائل اقتصادى در تأمين بهداشت روانى انسانها نقشى بسيار مهم ايفا مى كند. جامعه با رفع فقر و محروميت مى تواند گامى بسيار بزرگ براى كاستن از بيمارى هاى روانى و شكوفايى استعدادهاى افراد بردارد. هر چند خود فرد بايد براى تأمين سلامت روانى خود بكوشد، اما به نظر مى رسد كه

جامعه نقش پررنگ ترى در اين امر دارد. از اين رو، راهبردها و خط مشى هاى كلى جوامع براى ارتقاى بهداشت روانى در مرتبه اول بايد متمركز بر ابعاد اقتصادى و اجتماعى باشد، نه پزشكى و درمانى. به عبارت ديگر، با رفع تبعيض ها و نابرابرى هاى اجتماعى و اقتصادى و تأمين معيشت مناسب براى همه افراد جامعه بسيارى از مشكلات روانى از جامعه رخت برمى بندد و هزينه هاى سنگين درمان كاسته مى شوند. در اين بحث با نگاهى عميق تر به مسئله نابرابرى و فقر، پيامدهاى آن را براي بهداشت روانى فردى و اجتماعى بررسي مي كنيم و سپس، به رويكرد متون اسلامى به فقر مى پردازيم.

شايد بتوان مسئله نابرابرى و فقر را تلخ ترين و دردناك ترين مسئله اجتماعى بشر در طول تاريخ دانست. در دنياى امروز كه پيشرفت افتصادى عظيمى نصيب بشريت شده است، اين معضل نه تنها حل نشده كه فاصله فقير و غنى نسبت به اعصار پيشين، بيشتر نيز شده است. سازمان بهداشت جهانى در گزارشى كه در سال 1995 منتشر كرده است، فقر شديد را بى رحم ترين قاتل و مهم ترين علت رنج و درد در جهان مى داند. ما در ضمن بررسى آثار فقر، بخش هايى از اين گزارش را، كه به صورت كتاب منتشر شده است، نقل خواهيم كرد.

آثار فقر

الف- آثار جسمي

فقر به صورمختلف، سلامت جسمى طبقه پايين جوامع را تهديد مى كند. فقر، علت اساسى واكسينه نشدن نوزادان، در دسترس نبودن آب تصفيه شده و بهداشت، عدم وجود دارو و ديگر راهكارهاى درمانى، و مرگ نوزادان به هنگام زايمان است.

فقر علت اساسى كاهش اميد به زندگى، معلوليت و ناتوانى، و گرسنگى است. فقر مهم ترين علت بيمارى روانى، استرس، خودكشى، از هم پاشيدن خانواده، و مصرف مواد مخدر مى باشد. در سال 1990، تعداد افرادى كه در فقر شديد زندگى مى كردند، يك ميليارد و صد ميليون نفر تخمين زده شده است، يعنى بيش از يك پنجم جمعيت كره زمين. با وجود آن كه از هر ده كودك، هشت نفر عليه پنج بيمارى عمده كشنده براى كودكان واكسينه مى شوند و به طور كلى بين سال هاى 1980 و 1993 ميزان مرگ و مير نوزادان به 25درصد كاهش يافته و اميد زندگى بيش از چهار سال افزوده شده و به حدود 65 سال رسيده است، اما در كشورهاى در حال توسعه، هر سال دوازده ميليون و دويست هزار كودك زير پنج سال مى ميرند. علّت اكثر اين مرگ و ميرها، امراضى است كه با صرف چند سنت براى هر كودك، قابل پيشگيرى است. اميد زندگى در كشورهاى توسعه نيافته طبق آمار 1993، چهل و سه سال و در كشورهاى توسعه يافته، هفتاد و هشت سال، يعنى دو برابر كشورهاى فقير، است. در كشورهاى ثروتمند، اميد زندگى در سال 2000، به هفتاد و نه سال مى رسد، ولى در برخى كشورهاى بسيار فقير، اين شاخص به چهل و دو سال تنزل مى يابد. تعداد كودكان زير پنج سال كه در سال 1993 مردند (يعنى 2/12 ميليون نفر) معادل كل جمعيت نروژ و سوئد است(سازمان بهداشت جهاني [WHO] ، ص 2-1).

در آستانه ورود به سال 2000، حدود 30 درصد از ثروتمندترين مردم دنيا، متجاوز از 45

درصد گوشت جهان را مصرف مى كنند. اين در حالى است كه نزديك 800 ميليون نفر دچار سوء تغذيه اند. بيش از 85 درصد كالاها را20 درصد ثروتمند جهان مصرف مى كنند، اما 20 درصد فقيرترين اقشار جامعه 4/0 درصد كالاهاى مصرفى را در اختيار دارند. درآمد كشورهاى عقب مانده كمتر از 89 ميليارد دلار است و اين در حالى است كه 10 تن از ثروتمندترين افراد جهان 5/1 برابر رقم مزبور را در اختيار دارند. حدود 60 درصد مردم ساكن در كشورهاى در حال توسعه از خدمات بهداشتى كافى برخوردار نيستند و اين در حالى است كه در آمريكا و اروپا ساليانه معادل هزينه بهداشت و غذاى آن 60 درصد تنها جهت خريد عطريات مصرف مى شود. مشكل جمعيت وسيعى از مردم جهان فقر مطلق است و از حداقل سرپناه و خوراك و پوشاك محرومند. متجاوز از 30 درصد كشورهاى در حال توصعه از آب سالم محرومند و ساليانه 30 ميليون نفر از گرسنگى مى ميرند. با وجودى كه متوسط مصرف پروتئين در كشورهاى اروپايى متجاوز از 120 گرم در روز است، اين رقم در كشورهاى افريقايى به سختى به 20 گرم در روز بالغ مى شود (دادگر، 1378، ص45).

با توجه به ارتباط ميان بيمارى جسمى و بيمارى روانى، فقر از راه تأثيرگذارى بر سلامت جسم، بهداشت روانى فرد را به خطر مى اندازد و امكان ابتلا به بيمارى هاى روانى را در وى افزايش مى دهد. بيمارى هاى جسمى و روانى معمولا همراه با هم در يك فرد ديده مى شوند. افرادى كه بيمار روانى تلقى مى شوند، غالباً به لحاظ جسمى

نيز بيمارند و از سوى ديگر، بيماران يا ناتوانان جسمى، اغلب دچار ناراحتى روانى اند. مثلا در كهنسالى، ميان افسردگى از يك سو، و بيمارى هاى جسمى، از دست دادن كنترل بر ترشحات بدن، فقدان تعادل و ناشنوايى از سوى ديگر، ارتباط و همبستگى وجود دارد. اين ارتباط بين افسردگى، اختلالات شناختى، اغتشاش ذهنى ناشى از عفونت، اثرات جانبى دارو، ديابت، و اختلالات تغذيه اى نيز وجود دارد. بنابراين، اگر يك گروه اجتماعى يا افراد منطقه خاصى را در نظر بگيريم كه مرگ زودرس، مرض قلبى، بيمارى هاى مزمن و ناتوان كننده، زخم هاى گوارشى، حوادث دوران كودكى و امثال آنها در آنان بيشتر است، به احتمال زياد فقيرند و ميزان خودكشى، افسردگى، اضطراب و اسكيزوفرنى در بين آنان زياد است (گام[1]، 1996، ص112).

ب- آثار فرهنگي- اجتماعي

1- فقر فرهنگي . غالباً فقر مادى با فقر فرهنگى همراه است. كسى كه از حيث مادى فقير است، فكرش آن قدر مشغول تأمين مايحتاج اوليه زندگى است كه كمتر مجال و فرصتى براى برآوردن نيازهاى فرهنگى و تربيتى خود و خانواده اش دارد. اگر هم فرصتى براى اين كار پيش بيايد زمينه ها و امكانات آن برايش فراهم نيست. در نتيجه، بسيارى از مواهب و استعدادهاى خدادادى وى به فعليت نمى رسند و بهره بردارى درستى از آنها صورت نمى گيرد. آلفرد مارشال در كتاب تاريخى خود چنين مى نويسد: درست است كه به رغم فقر، تحت تأثير عوامل دينى، روابط دوستى و محبت هاى خانواده، ممكن است انسان احساس بزرگ ترين خوشبختى را بكند و امكان يابد استعدادهاى خود را شكوفا سازد، ولى با وجود

اين بايد اذعان داشت كه در محيط فقر، به ويژه در مناطق پرجمعيت، فقر اقتصادى موجب از بين رفتن و پژمرده شدن استعدادهاى انسانى مى شود... . كسانى كه در شهرهاى بزرگ كنونى زندگى مى كنند، فرصت كمترى مى يابند تا با ديگران پيوند دوستى ببندند... . بدون شك، بيمارى روحى، جسمى، اخلاقى و فكرى فقرا علل ديگرى نيز دارد، ليكن فقر يكى از عمده ترين آنهاست... به طور كلى رفتار ناهنجار فقرا ناشى از فقر آنان است... هنگامى كه در علل فقر بررسى مى كنيم، در واقع در علل تنزل مقام عده زيادى از ابناى بشر مطالعه مى كنيم. (شيخاوندى، 1373، ص200).

فقر فرهنگى و فقدان تعليم و تربيت و تحصيلات مناسب، فرد را از دستيابى به روش هاى كنترل بر محيط و كاستن از استرس هاى ناشى از فقر و محروميت باز مى دارد و او را در معرض اختلالات روانى قرار مى دهد. علاوه بر اين، محروميت از سواد و تحصيلات، فقر مادى را تشديد مى كند و اين تسلسل همچنان ادامه مى يابد و با افزايش فقر، بهداشت روانى فرد بيشتر آسيب مى بيند.

2- انزوا. تنگدستى به طور طبيعى سبب مى شود فرد از چشم جامعه ساقط شود و به گوشه تنهايى پناه برد. على(ع) فرمود: غنا در غربت وطن است و فقر در وطن غربت.[2] يعنى كسى كه ثروتمند است اگر در غربت هم باشد، انگار كه در وطن خود زندگى مى كند، امّا تنگدست در وطن خود نيز همانند غريبه است; كسى به او اعتنا نمى كند و در نتيجه منزوى است. كمبود روابط با ديگران و احساس

تنهايى زمينه مساعدى است براى ابتلا به بيمارى هاى روانى. از عوامل جاذبه ميان فردى و ارتباطات مناسب با ديگران، وضعيت ظاهرى و از جمله، پوشش افراد است. از آنجا كه معمولا فقر موجب مى شود وضعيت ظاهرى و لباس فرد در حد پايين و نامطلوب باشد، فقرا در برقرارى روابط اجتماعى مشكلات جدى خواهند داشت كه گاه موجب در پيش گرفتن انزوا از سوى آنان مى شود.

3- پرخاشگرى. در جامعه اى كه به سبب بى عدالتى در توزيع ثروت هاى عمومى، مردم به دو دسته فقرا و اغنيا تقسيم شده اند و فاصله طبقاتى عظيمى بين آنان وجود دارد، كينه و عداوت موج مى زند. مردم فقير با ديدن زندگى اشرافى ثروتمندان و مشاهده زندگى فلاكت بار خود، كينه آنان را به دل مى گيرند و عقده هاى روانى بسيار در خود به وجود مى آورند. علاوه بر اين، كينه درونى و فروخورده فقرا ممكن است روزى سر باز كند و كسانى را كه مسبب اين وضعيت هستند، در خود فرو برد. بنابراين خشم و پرخاشگرى طبقات پايين جامعه يا متوجه خود آنان مى شود و عقده هاى روانى به وجود مى آورد و يا معطوف اغنيا مى گردد و جامعه را از حالت تعادل به سوى هرج و مرج سوق مى دهد. اميرالمؤمنين(ع) به فرزندش محمد خنفيه فرمود: پسرم! از فقر بر تو بيمناكم. از آن به خدا پناه ببر كه فقر كاستى در دين و پريشانى در فكر و عقل ايجاد مى كند و سبب دشمنى و كينه است.[3] جمله جالبى هم در اين زمينه از ابوذر نقل شده است: فردى

كه مايحتاج زندگى خود را در خانه ندارد، بسيار در معرض آن است كه پرخاشگرى خود را نه تنها متوجه افراد بلكه در جهت تخريب كل نظام اجتماعى سوق دهد (قرضاوى، 1415، ص18).

4- ضعف اخلاقى و نابهنجارى هاى اجتماعى. فقر زمينه مساعدى است براى برخى صفات زشت اخلاقى نظير حسد، كه نتيجه اش در جامعه به صورت نابهنجارى هاى اجتماعى بروز مى كند. اميرالمؤمنين(ع) مى فرمايد: كسى را كه دنبال رزق و روزى خود مى رود، نكوهش نكنيد، زيرا كسى كه امكانات زندگى ندارد خطا و اشتباهاتش زياد است.[4] يكى از پيشتازان جرم شناسى در طى يك بررسى نشان داده است كه در ايتاليا خانواده هاى فقير 60 درصد جمعيت را تشكيل مى دادند، اما جرايم مربوط به آنها 85 تا 90 درصد كل جرايم بوده است. همچنين برخى تحقيقات ديگر حاكى از آن است كه 19 درصد جرايم مربوط به فقراى لندن بوده است، در صورتى كه آنان 8 درصد جمعيت را تشكيل مى دادند. البته اين بدان معنا نيست كه همه فقرا بزهكار هستند، بلكه بايد گفت كه اگر اكثر منحرفان و مجرمان فقير باشند. اكثر فقرا مجرم و بزهكار نيستند... . ماركس، هانرى جرج، ويليام بونگر و ديگران در شيوه هاى پيشنهادى خويش توصيه مى كنند كه بايد كوشش خود را در راه بهبود وضع توزيع درآمدها به كار ببريم و بر نابرابرى هاى اقتصادى فائق آييم، نه تنها به خاطر اين كه اين امر به خودى خود زيبنده نيست، بلكه به خاطر اين كه نابرابرى هاى اقتصادى زاينده فساد، تباهى و انواع كجروى هاست (شيخاوندى، 1373، ص200_199).

5- ضعف اعتقاد

و ديندارى. شايد مهم ترين پيامد منفى فقر از ديدگاه دين آن باشد كه فقر بستر مناسبى براى كفر و بى دينى و ضعف اعتقادى است. در روايت مشهورى كه از پيامبر اكرم(ص) و نيز از امام صادق(ع) نقل شده است، آنان فرموده اند: كاد الفقر ان يكون كفراً; فقر به مرز كفر نزديك است.[5] احتمالا مشكل بودن فهم رابطه فقر مالى با كفر باعث شده است كه برخى، فقر در اين روايت را به فقر نفس (فقر روانى) تفسير كنند، امّا بايد گفت كه برخى ديگر از مفسران حديث، نظير غزالى، لفظ فقر در اين سخن را به همان معناى فقر مادى گرفته و در تبيين آن گفته اند: فقر انسان را در پرتگاه كفر قرار مى دهد، زيرا اولا موجب حسادت به توانگران مى شود كه حسد، حسنات و خوبى هاى انسان را از بين مى برد، و ثانياً فقر باعث مى شود كه فقير در برابر ثروتمندان اظهار ذلت و خوارى كند و به آبرو و دينش لطمه وارد شود، و ثالثاً سبب ناخشنودى به قضا و قدر الهى و نارضايتى از روزى مى شود و اين امر، اگر هم كفر نباشد، به كفر مى كشاند.[6] علاوه بر اين، در سخن ديگرى كه از پيامبر اكرم(ص) در اواخر عمر نقل شده است، ايشان به حاكمان پس از خود تذكراتى مى دهند كه از جمله آنها اين است كه مردم را فقير و تهيدست نگذارند تا به كفر كشيده شوند.[7] در واقع، پيامبر اكرم(ص) به حاكمان و برنامه ريزان اقتصادى جامعه، فقرزدايى را يادآورى مى كند و به آنان هشدار مى دهد كه

بايد با اجراى عدالت و رفع تبعيض و برنامه ريزى براى استفاده بيشتر و بهتر از مواهب الهى، موجبات تأمين معيشت مناسب را براى عموم مردم فراهم كنند تا به كفر و بى دينى كشيده نشوند. با توجه به اين كه متوليان امر جامعه فقط مى توانند مأمور از بين بردن فقر مادى باشند و نه فقر روانى و با عنايت به اين كه در هر دو حديث از رابطه فقر و كفر سخن گفته شده است، مى توانيم بگوييم كه به احتمال قوى مقصود از فقر در كاد الفقر ان يكون كفراً، فقر مادى است. علاوه بر اين، در برخى منابع، سخنى از پيامبر اكرم(ص) به اين صورت نقل شده است كه اگر رحمت خداوند بر فقراى امت من نبود، فقر آنان را به مرز كفر نزديك مى كرد.[8] اين سخن يا حديث مستقلى در كنار آن سخن مشهور است يا يك حديث است كه در برخى منابع به صورت كامل و در برخى ديگر ذيل آن آمده است. در هر حال، از آنجا كه مسلماً مقصود از فقرا در اين سخن نيازمندان جامعه است، قاعدتا فقر در بخش پايانى آن نيز، به معناى فقر مادى است.

در گفتار ديگرى هم كه قبلا ذكر كرديم. امام على(ع) فقر را كاستى در دين توصيف مى كند. اين كه فقر موجب نقصان دين است، به چه معنا است؟ فقر اگر ناشى از تنبلى و سستى فرد نباشد، گناه و جرم نيست و ننگى براى فرد به حساب نمى آيد. پس منظور از اين رابطه آن است كه فقر باعث مى شود كسانى كه ايمان قوى ندارند

زودتر به گناه بيفتند، زيرا برخي گناهان از فقر و احتياج ناشى مى شوند. اين تفسيرى است كه استاد شهيد مطهرى از اين جمله دارد ( 1358، ص 93). شيخ محمد عبده هم در شرح اين جمله چنين نظرى دارد و مى گويد: زمانى كه فقر شديد شد، ممكن است انسان را وادار به خيانت، دروغگويى، ذلت پذيرى، امتناع از كمك كردن به حق كند و همه اينها كاستى در دين است( نهج البلاغه عبده، ذيل اين حكمت).

از نظر ما، تفسير ديگرى نيز براى اين جمله متصور است؛ فقرا به دليل فقر مالى از انجام دادن برخى اعمال عبادى نظير حج و صدقه و دستگيرى از نيازمندان محروم هستند. هر چند اين امر به اختيار آنان صورت نگرفته است و تقصيرى متوجه آنان نيست، امّا در هر حال محروميت از برخى منافع ديندارى و اعمال عبادى است. به همين جهت، آموزه هاى دينى تأكيد دارند كه فقرا از لحاظ مالى بايد به نحوى تأمين شوند كه علاوه بر نيازهاى ضرورى و فيزيولوژيك نظير خوراك، پوشاك، مسكن و ازدواج بتوانند نيازهاى معنوى خود را نيز ارضا كنند. امام صادق(ع) در روايتى مى فرمايد: به مؤمن از زكات آن قدر داده مى شود كه بخورد، بياشامد، لباس تهيه كند، ازدواج نمايد، حج به جا آورد، صدقه دهد و قرض خود را ادا كند[9]. جمع بين اين دو تفسير درباره رابطه فقر و كاستى در دين هم ممكن است، بدين صورت كه فقرا اگر ايمان قوى نداشتند، زودتر به گناه مى افتند و در نتيجه، ديندارى و ايمانشان كاستى مى پذيرد، اما اگر صبر و تحمل كردند

و در مقابل وسوسه گناه و آلودگى توانستند مقاومت كنند، از برخى مزاياى ديندارى و كارهاى عبادى محروم مى شوند.[10]

ج- آثار روانى

همان گونه كه بيان شد، آثار جسمى و فرهنگى- اجتماعى فقر، تأثير بسياري بر سلامت روان دارد. با اين وجود، در اين بخش برخى پيامدهاى نامناسب روانى را كه معمولا بدون واسطه از فقر ناشى مى شود، بررسى مى كنيم.

1- كاهش عزت نفس: فقير از جايگاه اجتماعى مناسبى برخوردار نيست و همواره مورد تحقير قرار مى گيرد. احتمالا بتوان گفت كه بيشترين آثار روانى فقر از نگرش منفى مردم نسبت به آن نشأت مى گيرد. مردم با فقرا به شيوه اى كاملا متفاوت از ثروتمندان رفتار مى كنند. اين نگرش منفى و تحقيرآميز در مورد مستضعفان را در مدرسه، فروشگاه، مطب پزشك، بيمارستان، بانك و مراكز اجتماعى ديگر مى توان مشاهده كرد. ونسان دكلژاك (1989) معتقد است كه در اجتماع مادى امروزى، كسانى كه احساس مى كنند پايين تر يا بى لياقت تر از ديگران اند يا حتى احساس مى كنند كه محكوم شده اند، در همه موارد زندگى شرمسارى و خجالت احساس مى كنند. اين شرم مثل يك زخم روحى احساس مى شود و به «نوروز طبقه» شباهت دارد. در واقع، نگاه و رفتار ديگران براى تشكيل هويت شخصى و خودپنداره كسى كه مبتلا به «نوروز طبقه» است، اهميت مى يابد.

انسان فقير احساس مى كند كه «بينوا»، «فقير»، «بى دست و پا»، «بى لياقت»، و «كمتر از همه» است. او باور مى كند كه همين هويت را دارد. قبول تحقير ديگران به تدريج درونى مى شود و فرد را

به اين نتيجه مى رساند كه خود را تحقير كند و عزت نفس و اعتماد به نفس اش را از دست بدهد و اين تصور در وى ايجاد شود كه مسبب اصلى همه بدبختى ها و ناشايستگى ها، تنها خود اوست (گنجى، 1382، ص4_103، با تلخيص).

به نظر مى رسد كه نگاه متفاوت به فقرا به «اجتماع مادى امروز» اختصاص ندارد؛ هميشه اين گونه بوده است. اميرالمؤمنين(ع) در كلامى بسيار زيبا مى فرمايد كه وقتى دنيا به كسى رو كرد (مثلا صاحب ثروت يا قدرت شد) مردم فضايل و خوبى هايى را كه ديگران دارند، به او نسبت مى دهند، اما اگر دنيا به كسى پشت كرد، حتى خوبى هاى خود وى از او گرفته مى شود[11]. آن حضرت در سخن ديگرى مى فرمايد: فقير حقير و ناچيز شمرده مى شود. به حرفش گوش نمى دهند و جايگاهش را نمى شناسند. اگر فقير راست بگويد، او را دروغگو مى نامند و اگر زاهد باشد، او را نادان مى خوانند.[12]

خلاصه، فقير به دليل عدم برخوردارى از جايگاه شايسته در ميان جامعه، عزت نفس خود را از دست مى دهد و به همين دليل در معرض ابتلا به انواع اختلالات روانى قرار مى گيرد. خودكشى، كه اكنون دومين علت مهم مرگ و مير در ميان جوانان است، ارتباط و همبستگى بسيار نيرومندى با طبقه اجتماعى و محروميت دارد. همچنين خودكشى با الكليسم و اعتياد، كه در ميان كارگران غير ماهر، بيكاران و بى خانمان ها رواج بيشترى دارد، مرتبط است. همچنين افسردگى، كه شايد به لحاظ تعداد افرادى كه به آن مبتلا هستند متداول ترين شكل

«بيمارى روانى» باشد، همبستگى و ارتباط بسيار شديدى با طبقه اجتماعى دارد; هر قدر فقيرتر باشد، احتمال ابتلا به افسردگى در وى بيشتر خواهد بود. رفتار خودآزارانه شديد نيز، كه دست كم ده برابر بيشتر از خودكشى رواج دارد و در واقع پيش درآمدى براى آن است، همين الگوى ارتباط با طبقه اجتماعى را نشان مى دهد (گام، 1996، ص111).

2- اضطراب و تشويش خاطر: لازمه وجود آرامش در زندگى، تأمين شدن حداقل امكانات معيشتى است. بدون وجود اين امكانات، فرد دچار اضطراب و نگرانى مى شود و زمينه ابتلا به بيمارى روانى شديدتر ايجاد مى گردد. امام صادق(ع) در حديث طولانى و معروفى كه در مقام بحث با مدعيان زهد و متصوفه زمان خود داشتند، به روش زندگى حضرت سلمان اشاره مى كند و مى فرمايد: سلمان وقتى نصيب سالانه خود را از بيت المال مى گرفت، به اندازه يك سال مخارج خود را ذخيره مى كرد. به او گفتند: تو با اين همه زهد و تقوا به فكر ذخيره يك سال خود هستى؟ شايد امروز يا فردا بميرى و به آخر سال نرسى. سلمان در جواب گفت: شايد هم نمردم. چرا فقط مردن مرا فرض مى كنيد و زنده ماندنم را در نظر نمى گيريد؟ اگر زنده ماندم، نيازهايى دارم كه بايد برآورده شوند. اى نادان ها! شما نمى دانيد كه انسان اگر به مقدار كافى وسائل زندگى نداشته باشد، در اطاعت حق كوتاهى مى كند و نشاط و نيروى خود را در اين راه از دست مى دهد، ولى اگر به قدر كافى وسايل زندگى فراهم شد، آرامش و اطمينان خاطر مى

يابد.[13]

3- اختلالات روانى: تا اين جا به برخى آثار رواني فقر اشاره كرديم و تبيين هاى نظرى بر اساس متون اسلامى از آن ارائه داديم. تحقيقات تجربى نيز ارتباط نزديك وضعيت اقتصادى فرد و بهداشت روانى وى را تأييد مى كند. معلوم نيست كه آيا وضعيت اقتصادى نامناسب، فرد را در معرض ابتلا به اختلالات روانى قرار مى دهد يا ابتلا به اختلالات روانى موجب وضعيت بد اقتصادى مى شود، اما با اين وجود، روشن است كه قرار گرفتن در شرايط بد اقتصادى، افراد را مستعد بروز مشكلات بهداشت روانى مى كند. علاوه بر اين، شرايط اقتصادى نامناسب رهايي از بيمارى روانى و بازيابى سلامت را بسيار دشوار مى كند. اين در مقايسه با افرادى است كه در شرايط بهتر و مطلوب اقتصادى قرار دارند (پيلگريم[14]، 2005، ص 184).

يكى از اولين تحقيقات در مورد رابطه ميان متغيرهاى اجتماعى و اختلالات روانى، بررسى روابط بين طبقه اجتماعى و اسكيزوفرنى بود. از زمان اجراى اولين مطالعه در دهه 1930 ميلادى در امريكا، تاكنون تحقيقات پيگيرانه فراوانى در نقاط مختلف دنيا اجرا شده و ثبات غير منتظره اى در تمام اين مطالعات يافت شده است. در مطالعه اوليه اى كه در سال 1939، فاريس و دانهام منتشر كردند، محل سكونت تمام بيماران بسترى شده در يك دوره دوازده ساله در چهار بيمارستان ايالتى و دوازده بيمارستان خصوصى شهر شيكاگو بر روى نقشه سرشمارى آن شهر مشخص شد. وقتى آمار بيماري هاى روانى بر حسب تعداد موارد در هر صد هزار نفر بيان شد، محققان متوجه تفاوت در بروز اختلال روانى در نواحى مختلف شهر شدند. اين

موضوع به ويژه در مورد اسكيزوفرنى قابل توجه بود؛700 مورد در نواحى مركزى شهر و 100 مورد در نواحى مسكونى حومه آن. قدم بعدى همبسته كردن شاخص هاى اجتماعى و جمعيت شناختى ديگر با ميزان هاى متفاوت پذيرش بيمارستانى در نواحى مختلف آن شهر بود. در نواحى اى كه بيماران بيشتر بودند، الكليسم، اعتياد و فقر هم بيشتر بود و ساكنان آن غالباً جزو پايين ترين طبقات اجتماعى بودند و زير خط رسمى فقر زندگى مى كردند. اين دو محقق از مطالعه خود نتيجه گرفتند كه فقر و نابسامانى اجتماعى زمينه ساز اسكيزوفرنى و ساير مشكلات روانى اند.

در اين مطالعه، چندين خطاى بارز وجود داشت كه عمده ترين آنها اصطلاحاً جهت عليت[15] نام دارد، بدين معنا كه آنان فرض مى كردند كه فقر علت بروز بيمارى هاى روانى است. امروزه امكان اتخاذ جهت على كاملا مخالف با اين فرض هم وجود دارد. امروزه بحث بر سر اين كه آيا موقعيت اجتماعى پايين علت اختلال روانى است يا اختلال روانى سبب مى شود موقعيت اجتماعى بيماران در پايين ترين سطح باشد، به بحثى كهنه تبديل شده و هنوز به طور كامل حل نشده است.

پس از اين مطالعه، مطالعات ديگرى با روش هاى بهتر، از قبيل بررسى فردى بيماران بسترى شده و روش زمينه يابى اجتماعى نيز انجام گرفته اند كه همه نشان دهنده ارتباط موقعيت اجتماعى پايين و خطر بالاتر مشكلات روانى اند. در يك بررسى تطبيقى از يافته هاى 44 مطالعه كه از روش زمينه يابى اجتماعى استفاده كرده بودند، معلوم شد كه طبقه اجتماعى تنها متغير جمعيت شناختى است كه به طور

پايدار با وضعيت روان شناختى ارتباط دارد. سن، جنس و نژاد هيچ كدام چنين ارتباط پايدارى را نشان ندادند. در 28 مطالعه از 33 مطالعه اى كه طبقه اجتماعى را به مثابه يك متغير در نظر گرفته بودند، در پايين ترين طبقه اجتماعى، مشكلات روانى بيش از ساير طبقات به چشم مى خورد (كوكرين، 1376، ص31_21).

وضعيت اجتماعى _ اقتصادى پايين (از نظر درآمد، تحصيلات، و شغل) ارتباط نيرومندى با بيماران روانى دارد. چندين دهه است كه مشخص شده است افراد طبقه اجتماعى _ اقتصادى پايين تر حدود دو و نيم برابر بيشتر از طبقات بالاتر احتمال ابتلا به اختلال روانى دارند. دلايل اين ارتباط كاملا روشن نيست، اما ممكن است وجود استرس بيشتر در زندگى فقرا و آسيب پذيرى بيشتر آنان در برابر انواع عوامل استرس زا در مجموع، منجر به برخى اختلالات روانى نظير افسردگى شود( U.S. Department of Health and Human Services ، ص 82 ) . مؤلف ديگر در اين زمينه، ارتباط ميان شرايط اقتصادى و بهداشت روانى را چنين خلاصه كرده است: فقرا بيش از اغنيا، تقريباً به همه بيمارى ها و ناتوانى ها اعم از جسمى و روانى مبتلا مى شوند. اين هم به لحاظ دفعات ابتلا و هم شدت و مدت آن است (گام، 1996، ص110).

پي نوشت :

[1] . Gomm, Roger.

[2] الغنى فى الغربة وطن و الفقر فى الوطن غربة (نهج البلاغه، حكمت 56). نظير اين كلام در حكمت سوم هم آمده است; و المقل غريب فى بلدته، يعنى فقير در شهر خود هم غريب است.

[3] يا بنى انى اخاف عليك الفقر فاستعذ بالله

منه فان الفقر منقصه للدين مدهشه للعقل داعية للمقت، (نهج البلاغه، حكمت 319).

[4] . لا تلم انساناً يطلب قوته، فمن عدم قوته كثر خطاياه... (بحار الانوار، ج72، ص47).

[5] . بحار الانوار، ج72، ص30_29.

[6] . همان، ص31.

[7] . اذكر الله الوالى من بعدى على امتى... و لم يفقر هم فيكفرهم (الكافى، ج1، ص406).

[8] . لو لا رحمة ربى على فقراء امتى كاد الفقر ان يكون كفراً (بحار الانوار، ج72، ص47).

[9] . يعطى المؤمن من الزكاة ما يأكل منه و يشرب و يكتسى و يتزوج و يحج و يتصدق و يوفى دينه (بحار الانوار، ج96، ص70).

[10] . اين جمع بندى، البته نه به صورت صريح و در ذيل اين حديث، در الحياة، ج4، ص99_289 ذكر شده است.

[11] . اذا اقبلت الدنيا على احد اعارته محاسن غيره و اذا ادبرت عنه سلبته محاسن نفسه (نهج البلاغه، حكمت 9).

[12] . الفقير حقير لا يسمع كلامه و لا يعرف مقامه. لو كان الفقير صادقاً يسمونه كاذباً و لو كان زاهداً يسمونه جاهلا... (بحار الانوار، ج72، ص47)

[13] . كافى، ج5، ص71_65.

[14] - Pilgrim, D.

[15] . Direction of causality.

فقر و بهداشت روانى ازديدگاه دين و روانشناسي (1) مقدمه

مسائل اقتصادى در تأمين بهداشت روانى انسانها نقشى بسيار مهم ايفا مى كند. جامعه با رفع فقر و محروميت مى تواند گامى بسيار بزرگ براى كاستن از بيمارى هاى روانى و شكوفايى استعدادهاى افراد بردارد. هر چند خود فرد بايد براى تأمين سلامت روانى خود بكوشد، اما به نظر مى رسد كه جامعه نقش پررنگ ترى در اين امر دارد. از

اين رو، راهبردها و خط مشى هاى كلى جوامع براى ارتقاى بهداشت روانى در مرتبه اول بايد متمركز بر ابعاد اقتصادى و اجتماعى باشد، نه پزشكى و درمانى. به عبارت ديگر، با رفع تبعيض ها و نابرابرى هاى اجتماعى و اقتصادى و تأمين معيشت مناسب براى همه افراد جامعه بسيارى از مشكلات روانى از جامعه رخت برمى بندد و هزينه هاى سنگين درمان كاسته مى شوند. در اين بحث با نگاهى عميق تر به مسئله نابرابرى و فقر، پيامدهاى آن را براي بهداشت روانى فردى و اجتماعى بررسي مي كنيم و سپس، به رويكرد متون اسلامى به فقر مى پردازيم.

شايد بتوان مسئله نابرابرى و فقر را تلخ ترين و دردناك ترين مسئله اجتماعى بشر در طول تاريخ دانست. در دنياى امروز كه پيشرفت افتصادى عظيمى نصيب بشريت شده است، اين معضل نه تنها حل نشده كه فاصله فقير و غنى نسبت به اعصار پيشين، بيشتر نيز شده است. سازمان بهداشت جهانى در گزارشى كه در سال 1995 منتشر كرده است، فقر شديد را بى رحم ترين قاتل و مهم ترين علت رنج و درد در جهان مى داند. ما در ضمن بررسى آثار فقر، بخش هايى از اين گزارش را، كه به صورت كتاب منتشر شده است، نقل خواهيم كرد. آثار فقر

الف- آثار جسمي

فقر به صورمختلف، سلامت جسمى طبقه پايين جوامع را تهديد مى كند. فقر، علت اساسى واكسينه نشدن نوزادان، در دسترس نبودن آب تصفيه شده و بهداشت، عدم وجود دارو و ديگر راهكارهاى درمانى، و مرگ نوزادان به هنگام زايمان است. فقر علت اساسى كاهش اميد به زندگى، معلوليت و

ناتوانى، و گرسنگى است. فقر مهم ترين علت بيمارى روانى، استرس، خودكشى، از هم پاشيدن خانواده، و مصرف مواد مخدر مى باشد. در سال 1990، تعداد افرادى كه در فقر شديد زندگى مى كردند، يك ميليارد و صد ميليون نفر تخمين زده شده است، يعنى بيش از يك پنجم جمعيت كره زمين. با وجود آن كه از هر ده كودك، هشت نفر عليه پنج بيمارى عمده كشنده براى كودكان واكسينه مى شوند و به طور كلى بين سال هاى 1980 و 1993 ميزان مرگ و مير نوزادان به 25درصد كاهش يافته و اميد زندگى بيش از چهار سال افزوده شده و به حدود 65 سال رسيده است، اما در كشورهاى در حال توسعه، هر سال دوازده ميليون و دويست هزار كودك زير پنج سال مى ميرند. علّت اكثر اين مرگ و ميرها، امراضى است كه با صرف چند سنت براى هر كودك، قابل پيشگيرى است. اميد زندگى در كشورهاى توسعه نيافته طبق آمار 1993، چهل و سه سال و در كشورهاى توسعه يافته، هفتاد و هشت سال، يعنى دو برابر كشورهاى فقير، است. در كشورهاى ثروتمند، اميد زندگى در سال 2000، به هفتاد و نه سال مى رسد، ولى در برخى كشورهاى بسيار فقير، اين شاخص به چهل و دو سال تنزل مى يابد. تعداد كودكان زير پنج سال كه در سال 1993 مردند (يعنى 2/12 ميليون نفر) معادل كل جمعيت نروژ و سوئد است(سازمان بهداشت جهاني [WHO] ، ص 2-1).

در آستانه ورود به سال 2000، حدود 30 درصد از ثروتمندترين مردم دنيا، متجاوز از 45 درصد گوشت جهان را مصرف مى كنند. اين در

حالى است كه نزديك 800 ميليون نفر دچار سوء تغذيه اند. بيش از 85 درصد كالاها را20 درصد ثروتمند جهان مصرف مى كنند، اما 20 درصد فقيرترين اقشار جامعه 4/0 درصد كالاهاى مصرفى را در اختيار دارند. درآمد كشورهاى عقب مانده كمتر از 89 ميليارد دلار است و اين در حالى است كه 10 تن از ثروتمندترين افراد جهان 5/1 برابر رقم مزبور را در اختيار دارند. حدود 60 درصد مردم ساكن در كشورهاى در حال توسعه از خدمات بهداشتى كافى برخوردار نيستند و اين در حالى است كه در آمريكا و اروپا ساليانه معادل هزينه بهداشت و غذاى آن 60 درصد تنها جهت خريد عطريات مصرف مى شود. مشكل جمعيت وسيعى از مردم جهان فقر مطلق است و از حداقل سرپناه و خوراك و پوشاك محرومند. متجاوز از 30 درصد كشورهاى در حال توصعه از آب سالم محرومند و ساليانه 30 ميليون نفر از گرسنگى مى ميرند. با وجودى كه متوسط مصرف پروتئين در كشورهاى اروپايى متجاوز از 120 گرم در روز است، اين رقم در كشورهاى افريقايى به سختى به 20 گرم در روز بالغ مى شود (دادگر، 1378، ص45).

با توجه به ارتباط ميان بيمارى جسمى و بيمارى روانى، فقر از راه تأثيرگذارى بر سلامت جسم، بهداشت روانى فرد را به خطر مى اندازد و امكان ابتلا به بيمارى هاى روانى را در وى افزايش مى دهد. بيمارى هاى جسمى و روانى معمولا همراه با هم در يك فرد ديده مى شوند. افرادى كه بيمار روانى تلقى مى شوند، غالباً به لحاظ جسمى نيز بيمارند و از سوى ديگر، بيماران يا ناتوانان

جسمى، اغلب دچار ناراحتى روانى اند. مثلا در كهنسالى، ميان افسردگى از يك سو، و بيمارى هاى جسمى، از دست دادن كنترل بر ترشحات بدن، فقدان تعادل و ناشنوايى از سوى ديگر، ارتباط و همبستگى وجود دارد. اين ارتباط بين افسردگى، اختلالات شناختى، اغتشاش ذهنى ناشى از عفونت، اثرات جانبى دارو، ديابت، و اختلالات تغذيه اى نيز وجود دارد. بنابراين، اگر يك گروه اجتماعى يا افراد منطقه خاصى را در نظر بگيريم كه مرگ زودرس، مرض قلبى، بيمارى هاى مزمن و ناتوان كننده، زخم هاى گوارشى، حوادث دوران كودكى و امثال آنها در آنان بيشتر است، به احتمال زياد فقيرند و ميزان خودكشى، افسردگى، اضطراب و اسكيزوفرنى در بين آنان زياد است (گام[1]، 1996، ص112). ب- آثار فرهنگي- اجتماعي

1- فقر فرهنگي . غالباً فقر مادى با فقر فرهنگى همراه است. كسى كه از حيث مادى فقير است، فكرش آن قدر مشغول تأمين مايحتاج اوليه زندگى است كه كمتر مجال و فرصتى براى برآوردن نيازهاى فرهنگى و تربيتى خود و خانواده اش دارد. اگر هم فرصتى براى اين كار پيش بيايد زمينه ها و امكانات آن برايش فراهم نيست. در نتيجه، بسيارى از مواهب و استعدادهاى خدادادى وى به فعليت نمى رسند و بهره بردارى درستى از آنها صورت نمى گيرد. آلفرد مارشال در كتاب تاريخى خود چنين مى نويسد: درست است كه به رغم فقر، تحت تأثير عوامل دينى، روابط دوستى و محبت هاى خانواده، ممكن است انسان احساس بزرگ ترين خوشبختى را بكند و امكان يابد استعدادهاى خود را شكوفا سازد، ولى با وجود اين بايد اذعان داشت كه در محيط فقر، به

ويژه در مناطق پرجمعيت، فقر اقتصادى موجب از بين رفتن و پژمرده شدن استعدادهاى انسانى مى شود... . كسانى كه در شهرهاى بزرگ كنونى زندگى مى كنند، فرصت كمترى مى يابند تا با ديگران پيوند دوستى ببندند... . بدون شك، بيمارى روحى، جسمى، اخلاقى و فكرى فقرا علل ديگرى نيز دارد، ليكن فقر يكى از عمده ترين آنهاست... به طور كلى رفتار ناهنجار فقرا ناشى از فقر آنان است... هنگامى كه در علل فقر بررسى مى كنيم، در واقع در علل تنزل مقام عده زيادى از ابناى بشر مطالعه مى كنيم. (شيخاوندى، 1373، ص200).

فقر فرهنگى و فقدان تعليم و تربيت و تحصيلات مناسب، فرد را از دستيابى به روش هاى كنترل بر محيط و كاستن از استرس هاى ناشى از فقر و محروميت باز مى دارد و او را در معرض اختلالات روانى قرار مى دهد. علاوه بر اين، محروميت از سواد و تحصيلات، فقر مادى را تشديد مى كند و اين تسلسل همچنان ادامه مى يابد و با افزايش فقر، بهداشت روانى فرد بيشتر آسيب مى بيند.

2- انزوا. تنگدستى به طور طبيعى سبب مى شود فرد از چشم جامعه ساقط شود و به گوشه تنهايى پناه برد. على(ع) فرمود: غنا در غربت وطن است و فقر در وطن غربت.[2] يعنى كسى كه ثروتمند است اگر در غربت هم باشد، انگار كه در وطن خود زندگى مى كند، امّا تنگدست در وطن خود نيز همانند غريبه است; كسى به او اعتنا نمى كند و در نتيجه منزوى است. كمبود روابط با ديگران و احساس تنهايى زمينه مساعدى است براى ابتلا به بيمارى هاى

روانى. از عوامل جاذبه ميان فردى و ارتباطات مناسب با ديگران، وضعيت ظاهرى و از جمله، پوشش افراد است. از آنجا كه معمولا فقر موجب مى شود وضعيت ظاهرى و لباس فرد در حد پايين و نامطلوب باشد، فقرا در برقرارى روابط اجتماعى مشكلات جدى خواهند داشت كه گاه موجب در پيش گرفتن انزوا از سوى آنان مى شود.

3- پرخاشگرى. در جامعه اى كه به سبب بى عدالتى در توزيع ثروت هاى عمومى، مردم به دو دسته فقرا و اغنيا تقسيم شده اند و فاصله طبقاتى عظيمى بين آنان وجود دارد، كينه و عداوت موج مى زند. مردم فقير با ديدن زندگى اشرافى ثروتمندان و مشاهده زندگى فلاكت بار خود، كينه آنان را به دل مى گيرند و عقده هاى روانى بسيار در خود به وجود مى آورند. علاوه بر اين، كينه درونى و فروخورده فقرا ممكن است روزى سر باز كند و كسانى را كه مسبب اين وضعيت هستند، در خود فرو برد. بنابراين خشم و پرخاشگرى طبقات پايين جامعه يا متوجه خود آنان مى شود و عقده هاى روانى به وجود مى آورد و يا معطوف اغنيا مى گردد و جامعه را از حالت تعادل به سوى هرج و مرج سوق مى دهد. اميرالمؤمنين(ع) به فرزندش محمد خنفيه فرمود: پسرم! از فقر بر تو بيمناكم. از آن به خدا پناه ببر كه فقر كاستى در دين و پريشانى در فكر و عقل ايجاد مى كند و سبب دشمنى و كينه است.[3] جمله جالبى هم در اين زمينه از ابوذر نقل شده است: فردى كه مايحتاج زندگى خود را در خانه ندارد، بسيار

در معرض آن است كه پرخاشگرى خود را نه تنها متوجه افراد بلكه در جهت تخريب كل نظام اجتماعى سوق دهد (قرضاوى، 1415، ص18).

4- ضعف اخلاقى و نابهنجارى هاى اجتماعى. فقر زمينه مساعدى است براى برخى صفات زشت اخلاقى نظير حسد، كه نتيجه اش در جامعه به صورت نابهنجارى هاى اجتماعى بروز مى كند. اميرالمؤمنين(ع) مى فرمايد: كسى را كه دنبال رزق و روزى خود مى رود، نكوهش نكنيد، زيرا كسى كه امكانات زندگى ندارد خطا و اشتباهاتش زياد است.[4] يكى از پيشتازان جرم شناسى در طى يك بررسى نشان داده است كه در ايتاليا خانواده هاى فقير 60 درصد جمعيت را تشكيل مى دادند، اما جرايم مربوط به آنها 85 تا 90 درصد كل جرايم بوده است. همچنين برخى تحقيقات ديگر حاكى از آن است كه 19 درصد جرايم مربوط به فقراى لندن بوده است، در صورتى كه آنان 8 درصد جمعيت را تشكيل مى دادند. البته اين بدان معنا نيست كه همه فقرا بزهكار هستند، بلكه بايد گفت كه اگر اكثر منحرفان و مجرمان فقير باشند. اكثر فقرا مجرم و بزهكار نيستند... . ماركس، هانرى جرج، ويليام بونگر و ديگران در شيوه هاى پيشنهادى خويش توصيه مى كنند كه بايد كوشش خود را در راه بهبود وضع توزيع درآمدها به كار ببريم و بر نابرابرى هاى اقتصادى فائق آييم، نه تنها به خاطر اين كه اين امر به خودى خود زيبنده نيست، بلكه به خاطر اين كه نابرابرى هاى اقتصادى زاينده فساد، تباهى و انواع كجروى هاست (شيخاوندى، 1373، ص200_199).

5- ضعف اعتقاد و ديندارى. شايد مهم ترين پيامد منفى فقر از

ديدگاه دين آن باشد كه فقر بستر مناسبى براى كفر و بى دينى و ضعف اعتقادى است. در روايت مشهورى كه از پيامبر اكرم(ص) و نيز از امام صادق(ع) نقل شده است، آنان فرموده اند: كاد الفقر ان يكون كفراً; فقر به مرز كفر نزديك است.[5] احتمالا مشكل بودن فهم رابطه فقر مالى با كفر باعث شده است كه برخى، فقر در اين روايت را به فقر نفس (فقر روانى) تفسير كنند، امّا بايد گفت كه برخى ديگر از مفسران حديث، نظير غزالى، لفظ فقر در اين سخن را به همان معناى فقر مادى گرفته و در تبيين آن گفته اند: فقر انسان را در پرتگاه كفر قرار مى دهد، زيرا اولا موجب حسادت به توانگران مى شود كه حسد، حسنات و خوبى هاى انسان را از بين مى برد، و ثانياً فقر باعث مى شود كه فقير در برابر ثروتمندان اظهار ذلت و خوارى كند و به آبرو و دينش لطمه وارد شود، و ثالثاً سبب ناخشنودى به قضا و قدر الهى و نارضايتى از روزى مى شود و اين امر، اگر هم كفر نباشد، به كفر مى كشاند.[6] علاوه بر اين، در سخن ديگرى كه از پيامبر اكرم(ص) در اواخر عمر نقل شده است، ايشان به حاكمان پس از خود تذكراتى مى دهند كه از جمله آنها اين است كه مردم را فقير و تهيدست نگذارند تا به كفر كشيده شوند.[7] در واقع، پيامبر اكرم(ص) به حاكمان و برنامه ريزان اقتصادى جامعه، فقرزدايى را يادآورى مى كند و به آنان هشدار مى دهد كه بايد با اجراى عدالت و رفع تبعيض و برنامه

ريزى براى استفاده بيشتر و بهتر از مواهب الهى، موجبات تأمين معيشت مناسب را براى عموم مردم فراهم كنند تا به كفر و بى دينى كشيده نشوند. با توجه به اين كه متوليان امر جامعه فقط مى توانند مأمور از بين بردن فقر مادى باشند و نه فقر روانى و با عنايت به اين كه در هر دو حديث از رابطه فقر و كفر سخن گفته شده است، مى توانيم بگوييم كه به احتمال قوى مقصود از فقر در كاد الفقر ان يكون كفراً، فقر مادى است. علاوه بر اين، در برخى منابع، سخنى از پيامبر اكرم(ص) به اين صورت نقل شده است كه اگر رحمت خداوند بر فقراى امت من نبود، فقر آنان را به مرز كفر نزديك مى كرد.[8] اين سخن يا حديث مستقلى در كنار آن سخن مشهور است يا يك حديث است كه در برخى منابع به صورت كامل و در برخى ديگر ذيل آن آمده است. در هر حال، از آنجا كه مسلماً مقصود از فقرا در اين سخن نيازمندان جامعه است، قاعدتا فقر در بخش پايانى آن نيز، به معناى فقر مادى است.

در گفتار ديگرى هم كه قبلا ذكر كرديم. امام على(ع) فقر را كاستى در دين توصيف مى كند. اين كه فقر موجب نقصان دين است، به چه معنا است؟ فقر اگر ناشى از تنبلى و سستى فرد نباشد، گناه و جرم نيست و ننگى براى فرد به حساب نمى آيد. پس منظور از اين رابطه آن است كه فقر باعث مى شود كسانى كه ايمان قوى ندارند زودتر به گناه بيفتند، زيرا برخي گناهان از فقر

و احتياج ناشى مى شوند. اين تفسيرى است كه استاد شهيد مطهرى از اين جمله دارد ( 1358، ص 93). شيخ محمد عبده هم در شرح اين جمله چنين نظرى دارد و مى گويد: زمانى كه فقر شديد شد، ممكن است انسان را وادار به خيانت، دروغگويى، ذلت پذيرى، امتناع از كمك كردن به حق كند و همه اينها كاستى در دين است( نهج البلاغه عبده، ذيل اين حكمت).

از نظر ما، تفسير ديگرى نيز براى اين جمله متصور است؛ فقرا به دليل فقر مالى از انجام دادن برخى اعمال عبادى نظير حج و صدقه و دستگيرى از نيازمندان محروم هستند. هر چند اين امر به اختيار آنان صورت نگرفته است و تقصيرى متوجه آنان نيست، امّا در هر حال محروميت از برخى منافع ديندارى و اعمال عبادى است. به همين جهت، آموزه هاى دينى تأكيد دارند كه فقرا از لحاظ مالى بايد به نحوى تأمين شوند كه علاوه بر نيازهاى ضرورى و فيزيولوژيك نظير خوراك، پوشاك، مسكن و ازدواج بتوانند نيازهاى معنوى خود را نيز ارضا كنند. امام صادق(ع) در روايتى مى فرمايد: به مؤمن از زكات آن قدر داده مى شود كه بخورد، بياشامد، لباس تهيه كند، ازدواج نمايد، حج به جا آورد، صدقه دهد و قرض خود را ادا كند[9]. جمع بين اين دو تفسير درباره رابطه فقر و كاستى در دين هم ممكن است، بدين صورت كه فقرا اگر ايمان قوى نداشتند، زودتر به گناه مى افتند و در نتيجه، ديندارى و ايمانشان كاستى مى پذيرد، اما اگر صبر و تحمل كردند و در مقابل وسوسه گناه و آلودگى توانستند مقاومت

كنند، از برخى مزاياى ديندارى و كارهاى عبادى محروم مى شوند.[10] ج- آثار روانى

همان گونه كه بيان شد، آثار جسمى و فرهنگى- اجتماعى فقر، تأثير بسياري بر سلامت روان دارد. با اين وجود، در اين بخش برخى پيامدهاى نامناسب روانى را كه معمولا بدون واسطه از فقر ناشى مى شود، بررسى مى كنيم.

1- كاهش عزت نفس: فقير از جايگاه اجتماعى مناسبى برخوردار نيست و همواره مورد تحقير قرار مى گيرد. احتمالا بتوان گفت كه بيشترين آثار روانى فقر از نگرش منفى مردم نسبت به آن نشأت مى گيرد. مردم با فقرا به شيوه اى كاملا متفاوت از ثروتمندان رفتار مى كنند. اين نگرش منفى و تحقيرآميز در مورد مستضعفان را در مدرسه، فروشگاه، مطب پزشك، بيمارستان، بانك و مراكز اجتماعى ديگر مى توان مشاهده كرد. ونسان دكلژاك (1989) معتقد است كه در اجتماع مادى امروزى، كسانى كه احساس مى كنند پايين تر يا بى لياقت تر از ديگران اند يا حتى احساس مى كنند كه محكوم شده اند، در همه موارد زندگى شرمسارى و خجالت احساس مى كنند. اين شرم مثل يك زخم روحى احساس مى شود و به «نوروز طبقه» شباهت دارد. در واقع، نگاه و رفتار ديگران براى تشكيل هويت شخصى و خودپنداره كسى كه مبتلا به «نوروز طبقه» است، اهميت مى يابد.

انسان فقير احساس مى كند كه «بينوا»، «فقير»، «بى دست و پا»، «بى لياقت»، و «كمتر از همه» است. او باور مى كند كه همين هويت را دارد. قبول تحقير ديگران به تدريج درونى مى شود و فرد را به اين نتيجه مى رساند كه خود را تحقير

كند و عزت نفس و اعتماد به نفس اش را از دست بدهد و اين تصور در وى ايجاد شود كه مسبب اصلى همه بدبختى ها و ناشايستگى ها، تنها خود اوست (گنجى، 1382، ص4_103، با تلخيص).

به نظر مى رسد كه نگاه متفاوت به فقرا به «اجتماع مادى امروز» اختصاص ندارد؛ هميشه اين گونه بوده است. اميرالمؤمنين(ع) در كلامى بسيار زيبا مى فرمايد كه وقتى دنيا به كسى رو كرد (مثلا صاحب ثروت يا قدرت شد) مردم فضايل و خوبى هايى را كه ديگران دارند، به او نسبت مى دهند، اما اگر دنيا به كسى پشت كرد، حتى خوبى هاى خود وى از او گرفته مى شود[11]. آن حضرت در سخن ديگرى مى فرمايد: فقير حقير و ناچيز شمرده مى شود. به حرفش گوش نمى دهند و جايگاهش را نمى شناسند. اگر فقير راست بگويد، او را دروغگو مى نامند و اگر زاهد باشد، او را نادان مى خوانند.[12]

خلاصه، فقير به دليل عدم برخوردارى از جايگاه شايسته در ميان جامعه، عزت نفس خود را از دست مى دهد و به همين دليل در معرض ابتلا به انواع اختلالات روانى قرار مى گيرد. خودكشى، كه اكنون دومين علت مهم مرگ و مير در ميان جوانان است، ارتباط و همبستگى بسيار نيرومندى با طبقه اجتماعى و محروميت دارد. همچنين خودكشى با الكليسم و اعتياد، كه در ميان كارگران غير ماهر، بيكاران و بى خانمان ها رواج بيشترى دارد، مرتبط است. همچنين افسردگى، كه شايد به لحاظ تعداد افرادى كه به آن مبتلا هستند متداول ترين شكل «بيمارى روانى» باشد، همبستگى و ارتباط بسيار شديدى با

طبقه اجتماعى دارد; هر قدر فقيرتر باشد، احتمال ابتلا به افسردگى در وى بيشتر خواهد بود. رفتار خودآزارانه شديد نيز، كه دست كم ده برابر بيشتر از خودكشى رواج دارد و در واقع پيش درآمدى براى آن است، همين الگوى ارتباط با طبقه اجتماعى را نشان مى دهد (گام، 1996، ص111).

2- اضطراب و تشويش خاطر: لازمه وجود آرامش در زندگى، تأمين شدن حداقل امكانات معيشتى است. بدون وجود اين امكانات، فرد دچار اضطراب و نگرانى مى شود و زمينه ابتلا به بيمارى روانى شديدتر ايجاد مى گردد. امام صادق(ع) در حديث طولانى و معروفى كه در مقام بحث با مدعيان زهد و متصوفه زمان خود داشتند، به روش زندگى حضرت سلمان اشاره مى كند و مى فرمايد: سلمان وقتى نصيب سالانه خود را از بيت المال مى گرفت، به اندازه يك سال مخارج خود را ذخيره مى كرد. به او گفتند: تو با اين همه زهد و تقوا به فكر ذخيره يك سال خود هستى؟ شايد امروز يا فردا بميرى و به آخر سال نرسى. سلمان در جواب گفت: شايد هم نمردم. چرا فقط مردن مرا فرض مى كنيد و زنده ماندنم را در نظر نمى گيريد؟ اگر زنده ماندم، نيازهايى دارم كه بايد برآورده شوند. اى نادان ها! شما نمى دانيد كه انسان اگر به مقدار كافى وسائل زندگى نداشته باشد، در اطاعت حق كوتاهى مى كند و نشاط و نيروى خود را در اين راه از دست مى دهد، ولى اگر به قدر كافى وسايل زندگى فراهم شد، آرامش و اطمينان خاطر مى يابد.[13]

3- اختلالات روانى: تا اين جا به برخى

آثار رواني فقر اشاره كرديم و تبيين هاى نظرى بر اساس متون اسلامى از آن ارائه داديم. تحقيقات تجربى نيز ارتباط نزديك وضعيت اقتصادى فرد و بهداشت روانى وى را تأييد مى كند. معلوم نيست كه آيا وضعيت اقتصادى نامناسب، فرد را در معرض ابتلا به اختلالات روانى قرار مى دهد يا ابتلا به اختلالات روانى موجب وضعيت بد اقتصادى مى شود، اما با اين وجود، روشن است كه قرار گرفتن در شرايط بد اقتصادى، افراد را مستعد بروز مشكلات بهداشت روانى مى كند. علاوه بر اين، شرايط اقتصادى نامناسب رهايي از بيمارى روانى و بازيابى سلامت را بسيار دشوار مى كند. اين در مقايسه با افرادى است كه در شرايط بهتر و مطلوب اقتصادى قرار دارند (پيلگريم[14]، 2005، ص 184).

يكى از اولين تحقيقات در مورد رابطه ميان متغيرهاى اجتماعى و اختلالات روانى، بررسى روابط بين طبقه اجتماعى و اسكيزوفرنى بود. از زمان اجراى اولين مطالعه در دهه 1930 ميلادى در امريكا، تاكنون تحقيقات پيگيرانه فراوانى در نقاط مختلف دنيا اجرا شده و ثبات غير منتظره اى در تمام اين مطالعات يافت شده است. در مطالعه اوليه اى كه در سال 1939، فاريس و دانهام منتشر كردند، محل سكونت تمام بيماران بسترى شده در يك دوره دوازده ساله در چهار بيمارستان ايالتى و دوازده بيمارستان خصوصى شهر شيكاگو بر روى نقشه سرشمارى آن شهر مشخص شد. وقتى آمار بيماري هاى روانى بر حسب تعداد موارد در هر صد هزار نفر بيان شد، محققان متوجه تفاوت در بروز اختلال روانى در نواحى مختلف شهر شدند. اين موضوع به ويژه در مورد اسكيزوفرنى قابل توجه بود؛700

مورد در نواحى مركزى شهر و 100 مورد در نواحى مسكونى حومه آن. قدم بعدى همبسته كردن شاخص هاى اجتماعى و جمعيت شناختى ديگر با ميزان هاى متفاوت پذيرش بيمارستانى در نواحى مختلف آن شهر بود. در نواحى اى كه بيماران بيشتر بودند، الكليسم، اعتياد و فقر هم بيشتر بود و ساكنان آن غالباً جزو پايين ترين طبقات اجتماعى بودند و زير خط رسمى فقر زندگى مى كردند. اين دو محقق از مطالعه خود نتيجه گرفتند كه فقر و نابسامانى اجتماعى زمينه ساز اسكيزوفرنى و ساير مشكلات روانى اند.

در اين مطالعه، چندين خطاى بارز وجود داشت كه عمده ترين آنها اصطلاحاً جهت عليت[15] نام دارد، بدين معنا كه آنان فرض مى كردند كه فقر علت بروز بيمارى هاى روانى است. امروزه امكان اتخاذ جهت على كاملا مخالف با اين فرض هم وجود دارد. امروزه بحث بر سر اين كه آيا موقعيت اجتماعى پايين علت اختلال روانى است يا اختلال روانى سبب مى شود موقعيت اجتماعى بيماران در پايين ترين سطح باشد، به بحثى كهنه تبديل شده و هنوز به طور كامل حل نشده است.

پس از اين مطالعه، مطالعات ديگرى با روش هاى بهتر، از قبيل بررسى فردى بيماران بسترى شده و روش زمينه يابى اجتماعى نيز انجام گرفته اند كه همه نشان دهنده ارتباط موقعيت اجتماعى پايين و خطر بالاتر مشكلات روانى اند. در يك بررسى تطبيقى از يافته هاى 44 مطالعه كه از روش زمينه يابى اجتماعى استفاده كرده بودند، معلوم شد كه طبقه اجتماعى تنها متغير جمعيت شناختى است كه به طور پايدار با وضعيت روان شناختى ارتباط دارد. سن، جنس

و نژاد هيچ كدام چنين ارتباط پايدارى را نشان ندادند. در 28 مطالعه از 33 مطالعه اى كه طبقه اجتماعى را به مثابه يك متغير در نظر گرفته بودند، در پايين ترين طبقه اجتماعى، مشكلات روانى بيش از ساير طبقات به چشم مى خورد (كوكرين، 1376، ص31_21).

وضعيت اجتماعى _ اقتصادى پايين (از نظر درآمد، تحصيلات، و شغل) ارتباط نيرومندى با بيماران روانى دارد. چندين دهه است كه مشخص شده است افراد طبقه اجتماعى _ اقتصادى پايين تر حدود دو و نيم برابر بيشتر از طبقات بالاتر احتمال ابتلا به اختلال روانى دارند. دلايل اين ارتباط كاملا روشن نيست، اما ممكن است وجود استرس بيشتر در زندگى فقرا و آسيب پذيرى بيشتر آنان در برابر انواع عوامل استرس زا در مجموع، منجر به برخى اختلالات روانى نظير افسردگى شود( U.S. Department of Health and Human Services ، ص 82 ) . مؤلف ديگر در اين زمينه، ارتباط ميان شرايط اقتصادى و بهداشت روانى را چنين خلاصه كرده است: فقرا بيش از اغنيا، تقريباً به همه بيمارى ها و ناتوانى ها اعم از جسمى و روانى مبتلا مى شوند. اين هم به لحاظ دفعات ابتلا و هم شدت و مدت آن است (گام، 1996، ص110). پي نوشت :

[1] . Gomm, Roger.

[2] الغنى فى الغربة وطن و الفقر فى الوطن غربة (نهج البلاغه، حكمت 56). نظير اين كلام در حكمت سوم هم آمده است; و المقل غريب فى بلدته، يعنى فقير در شهر خود هم غريب است.

[3] يا بنى انى اخاف عليك الفقر فاستعذ بالله منه فان الفقر منقصه للدين مدهشه للعقل داعية للمقت،

(نهج البلاغه، حكمت 319).

[4] . لا تلم انساناً يطلب قوته، فمن عدم قوته كثر خطاياه... (بحار الانوار، ج72، ص47).

[5] . بحار الانوار، ج72، ص30_29.

[6] . همان، ص31.

[7] . اذكر الله الوالى من بعدى على امتى... و لم يفقر هم فيكفرهم (الكافى، ج1، ص406).

[8] . لو لا رحمة ربى على فقراء امتى كاد الفقر ان يكون كفراً (بحار الانوار، ج72، ص47).

[9] . يعطى المؤمن من الزكاة ما يأكل منه و يشرب و يكتسى و يتزوج و يحج و يتصدق و يوفى دينه (بحار الانوار، ج96، ص70).

[10] . اين جمع بندى، البته نه به صورت صريح و در ذيل اين حديث، در الحياة، ج4، ص99_289 ذكر شده است.

[11] . اذا اقبلت الدنيا على احد اعارته محاسن غيره و اذا ادبرت عنه سلبته محاسن نفسه (نهج البلاغه، حكمت 9).

[12] . الفقير حقير لا يسمع كلامه و لا يعرف مقامه. لو كان الفقير صادقاً يسمونه كاذباً و لو كان زاهداً يسمونه جاهلا... (بحار الانوار، ج72، ص47)

[13] . كافى، ج5، ص71_65.

[14] - Pilgrim, D.

[15] . Direction of causality.

فقر و بهداشت روانى ازديدگاه دين و روانشناسي (2)

رويكرد متون اسلامى به فقر

در متون اسلامى به آموزه هايى مانند زهد و رضا برمى خوريم كه تصور مى شود تلويحاً فقر را مى پذيرد. از اين جهت براى روشن شدن ديدگاه اسلام مناسب است فقر را در متون اسلامى بررسى كنيم.

الف - معانى فقر: اين كلمه و مشتقات آن و نيز كلمات مشابه آن نظير مسكن، در منابع اسلامى دست كم به چهار معناى مختلف به كار رفته است:

1) فقر مادى؛ مثل مواردى كه قرآن

موارد مصرف زكات را بيان مى كند و فقرا را جزو آنان به حساب مى آورد (مثلا بقره/ 273 و توبه/ 60).

2) فقر وجودى؛ به اين معنا كه انسان نسبت به خداوند فقير به تمام معنا است، يعنى در وجود و هستى خود نيازمند كامل به اوست (مثلا أَنتُمُ الْفُقَرَآءُ إِلَى اللَّهِ ( فاطر/15) ).

3) فقرالنفس يا آزمندى و حرص؛ مانند كاد الفقر ان يكون كفراً.

4) فقر و نياز به خداوند؛ مثلا اللهم اغننى بالافتقار اليك و لا تفقرنى بالاستعناء عنك، خدايا با احساس نياز به خودت مرا بى نياز كن و با حس بى نيازى از خودت، مرا به فقر مبتلا نكن ( بحار الانوار ، ج71، ص31_30).

به نظر مى رسد كه واژه فقر در اصل به معناى تهيدست بودن و نياز است كه متعلق آن گاهى وسايل زندگى و ماديات است و گاهى اصل وجود و هستى انسان. بنابراين معناى اول و دوّم در واقع دو معنا نيستند، بلكه دو مصداق از يك معنا مى باشند. نياز وجودى بشر به خداوند امرى است واقعى، يعنى فرد چه به اين نياز توجه كند و آن را احساس نمايد و چه چنين احساسى در او وجود نداشته باشد، بالاخره اين فقر و تهيدستى در او هست. البته وجود چنين احساسى در درون فرد، آثار روانى فراوانى برايش به ارمغان مى آورد و در تأمين بهداشت روانى وى بسيار مؤثر است. اگر انسان به چنين دركى رسيد، غنى واقعى است، هر چند در زندگى مادى غنى نباشد. اما اگر چنين فهم و دركى بريش حاصل نشد، فقير واقعى است و اگر تمام امكانات براى زندگى

مادى را در اختيار داشته باشد، باز هم حريصانه دنبال مقدار بيشترى از آن است و به قول پيامبر اكرم(ص) اگر انسان به اندازه وسعت دو بيابان مال داشته باشد، طالب گستره بيابان سوم است و چشم او را جز خاك چيزى پر نمى كند(محمدى رى شهرى، 1382، ج1، ص76_75). اين همان معناى چهارمى است كه اشاره شد و بر خلاف معناى دوم، قابل تحسين و تمجيد است، چون امرى است اكتسابى. اما راجع به معناى سوّم بايد گفت كه به نظر مى رسد استعمال كلمه فقر در آن، نيازمند قرينه باشد. مثلا گفته شده است كه بدترين نوع فقر، فقر روانى (زياده خواهى شديد) است.[16] بنابراين اگر قرينه اى وجود نداشت، فقر را در متون اسلامى بر فقر مادى حمل مى كنيم. به همين جهت در اين حديث معروف كه از پيامبر اكرم(ص) و امام صادق(ع) نقل شده است: «كاد الفقر ان يكون كفراً»، منظور از فقر، فقر مادى است. نزديك بودن فقر به كفر را مى توان اين گونه تبيين كرد كه فقر مانع رفع نيازهاى اوليه مى شود و همين محدوديت باعث مى شود كه افراد در اعتقادات دينى خود هم به تدريج ترديد كنند. گاه محروميت باعث مى شود افراد به رفتارهاى نامناسب دست بزنند و انجام تدريجى رفتارهاى نابهنجار از لحاظ دينى، ممكن است افراد را به مرحله كفر و بى اعتقادى بكشاند.[17]

ب. عدم مطلوبيت فقر از ديدگاه اسلام: تأثير فقر بر كاهش ديندارى را در متون اسلامى بررسى كرديم. توجه به موارد فوق كه شواهد تجربى بسياري نيز بر آن وجود دارد، كافى است كه فقر را از

ديدگاه اسلام نامطلوب تلقى كنيم. به عبارت ديگر، آموزه هاى دينى وجود فقر و نابرابرى را براى جامعه مايه ننگ و براى بهداشت روانى و ديندارى فرد نامطلوب مى داند. برخى دلايل عدم مطلوبيت فقر از نظر دين از لابلاى مباحث مربوط به آثار فقر قابل استنباط است، اما براى وضوح بيشتر تلقى منفى اسلام از فقر به نكاتى اشاره مى كنيم:

1) اسلام شديداً طرفدار عدالت اجتماعى و اقتصادى است و اصولا برپايى قسط و عدل از مهم ترين اهداف بعثت انبيا شمرده شده است.[18] از سوى ديگر مى دانيم كه فقر در يك جامعه غالباً از نابرابرى و بى عدالتى سرچشمه مى گيرد. اميرالمؤمنين(ع) مى فرمايد كه فقيرى گرسنه نماند مگر به سبب بهره بردارى فزون تر توانگر.[19] در دو روايت تقريباً مشابه از امام صادق و امام كاظم(ع) آمده است كه برقرارى عدالت موجب غنا و بى نيازى مردم مى شود و در واقع، دليل فقر عده اى در جامعه، عدم رعايت عدالت در توزيع ثروت ها است.[20]

2) فقرزدايى از برنامه هاى مسلم اقتصادى در اسلام است. پيشوايان دين، رفع فقر را وظيفه خود مى دانستند و چه به عنوان يك فرد عادى و چه به عنوان مسئول جامعه اسلامى سعى در ريشه كن كردن فقر و محروميت داشتند. امام على(ع) در سخنى كه در ابتداى به دست گرفتن زمامدارى جامعه ايراد كردند، يكى از دلايل پذيرش آن را تعهد گرفتن خداوند از دانشمندان بر عدم رضايت به پرخورى عده اى ستمگر و گرسنگى و بيچارگى گروهى مظلوم مى داند.[21] اصولا واجب شدن زكات، خمس و صدقات واجب ديگر براى آن

است كه فقرا زندگى بهترى پيدا كنند و از مواهب زندگى بهره مند شوند. اين نشانه آن است كه هدف دين و مقصود از اين مقررات، رسيدن به مواهب زندگى و بهره مند شدن از آن است. اگر مقصود و هدف دين فقير بودن بود و حد اعلاى تربيت دينى آن بود كه بشر از متاع اين جهان اعراض كند و در فقر و مسكنت و بيچارگى زندگى نمايد، پس فقرا به آن هدف عالى رسيده اند و نبايد به آنان چيزى داد تا از حال خوش و سعادتمندانه خويش خارج نشوند. آنان نيز چون غرق در سعادتند نبايد بپذيرند.[22]

3) در كلام و دعاى امامان معصوم(ع) موارد پناه بردن به خداوند از فقر و نيز درخواست غنا و بى نيازى از مردم فراوان ذكر شده است كه به عنوان نمونه به چند مورد اشاره مى كنيم.

الف) خدايا از نيازمندى به همتايان خود، به تو پناه مى برم.[23]

ب) خدايا به تو پناه مى برم از ثروتى كه باعث طغيان شود، از فقرى كه فراموشى آورد (ظاهراً مقصود آن است كه فقر باعث مى شود نام و ياد فرد در جامعه به فراموشى سپرده شود و در واقع، منزوى گردد)، از همسايه اى كه مرا بيازارد و به تو پناه مى برم از بى آبرويى هاى ناشى از فقر و از ذلت بدهى و قرض.[24]

ج) رسول خدا فرمود: خدايا از كفر و فقر به تو پناه مى برم. فردى پرسيد: آيا اين دو همتاى هم و هم سنگ هستند؟ پيامبر اكرم(ص) فرمود: آرى.[25]

علامه مجلسى با اين كه ديدگاه مقبولى در اين زمينه

ندارد و به نظر مى رسد كه جانب فقر را ترجيح مى دهد، ولى مى گويد كه درخواست فقر در دعاها وارد نشده است و در غالب آنها پناه بردن به خداوند از فقر آمده است.[26]

بنابراين، چنين پديده اى كه پيشوايان دينى دائماً براى رهايى از آن به خداوند پناه مى برند و هيچ وقت آن را از او درخواست نمى كنند، چگونه مى تواند مطلوب دين باشد؟

4) انسجام اجتماعى و همدلى ميان افراد براى حفظ جامعه اسلامى بسيار ضرورى است و به همين جهت در موارد متعددى به آن دعوت شده است. مثلا قرآن كريم در اين باره مى فرمايد: به ريسمان الهى چنگ بزنيد و متفرق نشويد.[27] از سوى ديگر، در جامعه اى كه عدالت در آن وجود ندارد و عده اى در نهايت فقر زندگى مى كنند، در حالى كه برخى ديگر در اوج رفاه هستند، انتظار همدلى و انسجام جامعه، انتظارى واهى است و چنين جامعه اى محكوم به زوال مى باشد. در كلامى منسوب به پيامبر اكرم(ص) آمده است: الملك يبقى مع الكفر و لا بيقى مع الظلم;[28] يعنى اگر جامعه اى عادل و متعادل باشد قابل بقا هست، هر چند مردم آن جامعه كافر باشند، اما اگر ظلم و نابرابرى در آن پيدا شد، ديگر چنين جامعه اى باقى نمى ماند. هر چند مردم به حسب ظاهر مسلمان باشند (مطهرى، 1358، ص77).

5) دين براى برآوردن نيازهاى عالى تر روانى و سعادت انسان برنامه دارد، امّا ارضا نشدن نيازهاى سطح پايين تر و فيزيولوژيك و در واقع، وجود فقر در جامعه مى تواند مانعى براى دست يافتن

به آنها باشد. به عبارت ديگر، برآوردن نيازهاى مادى و سطح پايين زمينه و بستر مناسبى است براى اين كه فرد به فكر نيازهاى والاتر بيفتد و به دنبال ارضاى آنها برود. احاديث متعددى به اين مضمون وارد شده است كه غنا و تأمين معاش كمك خوبى است براى تقواى الهى.[29]

6) عواقبى كه فقر به دنبال خود دارد، از نظر دين مطلوب نيست. مثلا آموزه هاى اسلامى براى عزت نفس اهميت فراوانى قائل است. قرآن كريم نيازمندانى را كه جامعه اسلامى موظف به تأمين معشيت آنان است، چنين توصيف مى كند: يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَآءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ لاَ يَسْ_َلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا ; [30] آنان چنان خويشتن دار و عفيفند (عزت نفس دارند) كه افراد ناآشنا به احوالشان، آنان را بى نياز و ثروتمند تصور مى كنند، ولى از چهره هايشان مى توان فقر و نياز را در آنان تشخيص داد و به هيچوجه با اصرار چيزى از مردم درخواست نمى كنند. هم چنين در رويات متعددى آمده است كه خداوند كارهاى مؤمن را به خود وى واگذار كرده است، اما اجازه ذلت پذيرى به وى نداده است.[31] به همين دليل به كسى كه قرار است نياز فقيرى را برطرف كند، توصيه شده است كه اين كار را قبل از درخواست وى و قبل از آن كه آبروى خود را خرج كند، انجام دهد. در ذيل همين روايت امام صادق(ع) تأكيد فرمود كه به خدا قسم اگر پس از درخواست و لطمه ديدن آبرو و عزت نفس فقير، همه اموال خود را در اختيار او بگذارى، نمى توانى آسيب وارده به شخصيت وى را

جبران كنى.[32] سخن در اين زمينه بسيار است،[33] اما آنچه در اينجا مدّ نظر بود، آن است كه نمى توان معلول و پيامد چيزى را نامطلوب و زشت تلقى كرد، اما علّت را مطلوب و قابل قبول دانست. پيامدهاى ديگر نابرابر و فقر، از قبيل فقدان تعليم و تربيت ضعف اخلاقى و عقيدتى، نابهنجارى هاى اجتماعى و بروز كينه و عداوت در ميان افراد جامعه نيز چنين وضعيتى دارند. اگر دين براى انسجام اجتماعى، تدين و وجود فضايل اخلاقى و علم آموزى و بالا بودن سطح فرهنگ و امثال آنها ارزش قائل است، پس مساوات و نزديك بودن سطح زندگى در ميان افراد جامعه و محو فقر و نابرابرى را نيز مطلوب و مايه ثبات اجتماعى و تأمين كننده اهداف والاى دينى مى داند.

ج. موارد مطلوبيت فقر در متون اسلامى: هر چند فقر به طور كلى از ديدگاه اسلام نامطلوب است و پيامدهاى نامناسبى براى سلامت جسمانى و روانى افراد دارد، با اين وجود، مى توان در برخى شرايط و از جهات خاصى و برخى برداشت ها، آثار و جنبه هاى مثبتى براى آن در نظر گرفت. در اينجا با بيان نكته هايى، درصدديم موارد مطلوبيت فقر را از ساير موارد متمايز كنيم و بدفهمى هايى مربوط به فقر را شرح دهيم.

1. فقر اختيارى در مقابل فقر تحميلى: در يك تقسيم بندى، فقر مادى را مى توان به دو نوع فقر اختيارى و فقر تحميلى تقسيم كرد. فقر تحميلى، همان گونه كه از نامش پيداست، وضعيت ناگوارى است كه فرد على رغم ميل باطنى، مجبور به پذيرش آن مى شود و غالباً ناشى

از توزيع ناعادلانه ثروت در جامعه است. در مقابل، در فقر ارادى (انتخابى) خود فرد فقر را برمى گزيند يا به سبب عواملى كه خود وى انتخاب كرده است، پديد مى آيد. اين پديده مى تواند هم مثبت و هم منفى باشد. مثلا اگر اين نوع فقر به سستى و تنبلى فرد يا اعتقادات نادرستش درباره دنيا و آخرت با بى برنامگى مستند باشد، مسلماً ارزشمند نخواهد بود، امّا گاهى انتخاب زندگى فقيرانه براى تأمين اهداف والاترى نظير ايثار و فداكارى، همدردى با مستمندان و امثال آنها است. اين نوع فقر انتخابى (كه گاهى زهد هم ناميده مى شود)، مثبت و داراى ارزش است. پيشوايان دين، خصوصاً وقتى حكومت ظاهرى بر جامعه اسلامى را بر عهده داشتند، زندگى در سطح زندگى كم درآمدترين اقشار جامعه را بر خود فرض مى دانستند و آن را باعث تسلى خاطر فقرا و حفظ سلامت روانى آنان قلمداد مى كردند. البته، از نظر آنان، تأمين عدالت اجتماعى در جامعه و نزديك كردن سطح زندگى عموم مردم در اولويت اوّل قرار داشت و از اهداف اصلى آنان رفع فقر به طور كامل از جامعه بود، امّا اين امر به زمان نياز دارد و علاوه بر آن، گاهى حوادثى غير مترقبه نظير زلزله و سيل رخ مى دهد و عده اى را به طور كامل از هستى ساقط مى كند. در چنين مواردى براى آن كه فقرا از جهت بهداشت روانى دچار مشكل نشوند، اقدامات مقطعى نيز ضرورت پيدا مى كند. يكى از اين اقدامات، هم سطح شدن زندگى حاكمان با ضعيف ترين افراد جامعه است.[34]

2. ارزش داورى اخلاقى و

اجتماعى بر اساس فقر: در طول تاريخ افرادى ناآگاهانه يا براى تأمين مقاصد و خواسته هاى خود، فقر و غنا را ملاك ارزش در جامعه و حتى معيار شخصيت در پيشگاه خداوند مى دانستند. مثلا فرعون براى رد رسالت حضرت موسى(ع) او را به دليل نداشتن ثروت و مقام به پستى متهم مى كرد و خود را بر تراز وى مى دانست.[35] او مدعى بود كه اگر موسى راست مى گويد بايد دستبندهاى طلا در اختيار داشته باشد.[36] از اين نمونه ها در قرآن فراوان به چشم مى خورد. [37]

به همين ترتيب، جامعه جاهلى عرب شخصيت افراد را با مقدار مال و ثروت و شكوه و حلال ظاهرى مى سنجيدند. شاعر مى گويد، ارزش فردى كه هزار دينار دارد، هزار است و دارايى خود را اضافه كن تا ارزشت افزوده گردد و ارزش صاحب يك درهم، به همان اندازه است. حتى در اوايل رسالت پيامبر اكرم(ص) به خاطر فقر به رسالت وى اعتراض مى كردند و آرزو داشتند كه قرآن بر يكى از دو مرد ثروتمند و مشهور مكه يا طائف نازل مى شد.[38] آموزه هاى اسلام بسيار تأكيد دارد كه ملاك ارزش داورى شخصيت امور مادى نيست،[39] و بر تأكيد بر امورى مانند ايمان، عمل شايسته [40] تقوا [41] و دانش [42] درصدد است مسائل اقتصادى را از ملاك هاى شخصيتى و ارزشى خارج كند. بنابراين اگر در كنار فقر، فردى از ارزش هاى اصيل برخوردار باشد، نبايد فقر او مانع ارزش گذارى مثبت از او باشد.

3. مواردى كه متون اسلامى فقر را ستايش كرده است: بررسى كلمات اولياى دين اسلام(ع) نشان

مى دهد كه در موارد متعددى فقر را ستوده اند. مثلا از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است كه فرمود: فقر مايه فخر من است و به آن افتخار مى كنم.[43]مواردى از اين قبيل در روايات زياد به چشم مى خورند. تحليل ها و برداشت هاى مختلفى در مورد اين روايات ارائه شده است كه به بررسى اجمالى آنها مى پردازيم.

الف. فقر ستايش شده، در واقع ابراز فقر و نياز در درگاه الهى است و مقصود از فقر در اين موارد، فقر مادى نيست، چون فقرى كه خود پيامبر اكرم (ص) بارها از آن به خدا پناه مى برد، چگونه مى تواند مايه فخر باشد. پس فقر معنوى و به اصطلاح فقر الى الله در اين گونه روايات منظور است. به عبارت ديگر، غرض پيامبر اكرم(ص) آن است كه احساس نياز به خدا (معناى چهارم فقر طبق نقل سابق) مايه مباهات من است و به آن افتخار مى كنم.[44]

از نظر ما، اگر توجيه ديگرى براى اين حديث يافت نمى شد، تفسير فقر در آن به فقر معنوى (احساس نياز به خداوند) خوب بود، امّا با توجه به آنچه قبلا گفتيم كه كلمه فقر اگر بدون قرينه به كار رود، مقصود فقر مادى خواهد بود، مى توانيم در اينجا نيز آن را به معناى اصلى خود بگيريم و توجيه بهترى برايش بياوريم. به نظر مى رسد فقر در اين روايت امثال آن مى تواند به معناى فقر انتخابى يا زهد باشد، يعنى هدف از بيان اين جمله آن باشد كه منِ پيامبر به عنوان رهبر جامعه اسلامى به زندگى فقيرانه و در سطح زندگى عموم

مردم افتخار مى كنم، فقرى كه خود آن را برگزيده ام تا مرهمى باشد بر دل هاى فقراى شكيبايى كه در راه اعتلاى حق و براى طرفدارى از آن زندگى سخت و مشقت بار را بر خود هموار كرده اند.

ب. فقر با حفظ ارزش ها: گاهى مقصود از مدح فقر، ترجيح دادن آن در مقام مقايسه است، به اين معنا كه اگر بر سر دو راهى انتخاب فقر توأم با حفظ اعتقادات دينى يا ثروت و غنا با دست كشيدن از باورها قرار گرفتيم، بايد چنين فقرى را برگزينيم. در اينجا به عنوان نمونه به حديثى از امام باقر(ع) اشاره مى كنيم. آن حضرت در جمع ياران خود فرمود: هيچ يك از شما به حقيقت ايمان دست نمى يابد مگر آن كه سه ويژگى در او باشد: مرگ برايش محبوب تر از زندگى، فقر دوست داشتنى تر از توانگرى و بيمارى خواستنى تر از تندرستى باشد. اصحاب سؤال كردند كه چه كسى مى تواند اين گونه باشد. آن حضرت فرمود: همه شما اين گونه ايد و براى برطرف كردن تعجب آنان ادامه داد: مرگ توأم با دوستى ما اهل بيت براى شما دوست داشتنى تر است يا زندگى همراه با دشمنى ما؟ جواب دادند كه به خدا قسم مرگ در راه محبت شما براى ما محبوب تر است. امام(ع) فرمود: فقر و توانگرى; و بيمارى و تندرستى نيز چنين هستند[45]. حديث پيامبر گرامى اسلام را نيز اين گونه مى توان تفسير كرد، زيرا گاهى كسانى كه منافعشان در نتيجه تبليغ اسلام به خطر افتاده بود، به ايشان پيشنهاد ثروت و رياست مى كردند و

در مقابل، از وى مى خواستند دست از تبليغ توحيد و يكتاپرستى بردارد.

ج. فقر تحميلى همراه با شكيبايى: در برخى روايات، مقصود مدح فقراى صابر است نه خود فقر به عنوان پديده اى اجتماعى كه غالباً ناشى از بى عدالتى در جامعه است. بنابراين، گرچه خود فقر، پديده اى است مذموم و بايد از آن به خدا پناه برد، اما گاهى در نتيجه علل طبيعى از قبيل خشكسالى يا امتحان و آزمون الهى و امثال آنها انسان مبتلا به آن مى شود. اگر در اين راه استقامت به خرج داد و فقر او را از راه راست منحرف نكرد و در اعتقادات و اخلاقياتش خللى ايجاد نشد، چنين فردى مستحق مدح است، البته به خاطر صبر و استقامت نه خود فقر. در واقع اين روايات در پى ايجاد اعتماد به نفس در فقرا هستند تا شخصيت آنان آسيب نبيند و از سطح جامعه زياد فاصله نگيرند و در ورطه هلاكت نيفتد و از سوى ديگر، زندگى مترفانه و تجملى به عنوان يك ارزش در اجتماع مطرح نگردد.[46]

د. زندگى متوسطى كه برخى از آن فقر تعبير مى كنند: گاهى مقصود از فقر در روايات، چيزى است كه به تصور عامه مردم فقر است، ولى در واقع غنا و بى نيازى است. كسى كه زندگى متوسط و به اصطلاح روايات كفاف دارد، محتاج ديگران نيست و در نتيجه، غنى است، اما مردم ممكن است به دليل برخوردار نبودنش از ثروت كلان او را فقير به حساب آورند. بنابراين، اگر در برخى موارد، به رواياتى برمى خوريم كه فقر را مدح مى كنند، مى توانيم آن

را به اين نوع زندگى آبرومندانه حمل كنيم[47].

در متون اسلامى نيز زندگى در حد متوسط مطلوب شمرده شده و پيامبر اكرم(ص) از خداوند زندگى همراه با عفاف و كفاف براى خود، اهل و دوستداران خويش طلب مى كند.[48]كفاف، حالت متوسطى بين فقر و غنا است كه فرد در اين شرايط از پيامدهاى نامناسب فقر و غنا مصون مى ماند.[49] ديندارى فرد در اين شرايط نيز به نحو بهترى حفظ مى شود[50]. البته مقصود از كفاف، داشتن قوت لايموت نيست، بلكه زندگى آبرومندانه اى است كه در آن، احتياجات مختلف فرد از قبيل خوراك، پوشاك، مسكن، ازدواج، تفريحات و امثال اينها تأمين شود و فرد در طبقه متوسط جامعه قرار داشته باشد.

منابع:

الف- فارسي و عربي

قرآن مجيد

نهج البلاغه

آذربايجاني، مسعود و ديگران (1382) ؛ روانشناسي اجتماعي با نگرش به منابع اسلامي ؛ انتشارات سمت

دادگر، يدالله (1378)؛ كارايي، رفاه و عدالت در اسلام و اقتصاد متعارف؛ مجله «نامه مفيد»،، شماره پياپي 17

شيخاوندى، داور(1373)؛ جامعه شناسي انحرافات: آسيب شناسي جامعوي؛ نشر مرنديز

قرضاوي، يوسف (1415 ق.)؛ مشكله الفقر و كيف عالجها الاسلام؛ موسسه الرساله

مجلسي، محمد باقر(1413)؛ بحار الانوار؛ دار الاضواء

كليني، محمد (1413)؛ الكافي؛ ؛ دار الاضواء

حر عاملي، محمد (1403 ق.) ؛ وسائل الشيعه؛ كتابفروشي اسلاميه

گنجي، حمزه (1382)؛ بهداشت رواني؛ نشر ارسباران

كاكرن، ريموند (1376)؛ مباني اجتماعي بيماري هاي رواني؛ با ترجمه فريد براتي و بهمن نجاريان، نشر رشد

محمدى ري شهرى، محمد (1382)؛ توسعه اقتصادى بر پايه قرآن و حديث؛ ترجمه رضا حسيني و ابوالقاسم حسيني، دار الحديث

حكيمي، محمدرضا و ديگران (1409 ق.) ؛ الحياه؛ دفتر نشر فرهنگ اسلامي

مطهري،

مرتضي (1366) ؛ داستان راستان؛ انتشارات صدرا

مطهري، مرتضي (1358) ؛ بيست گفتار؛ انتشارات صدرا

ب- لاتين

World Health Organization (1995); The World Health Report 1995, Bridging the gaps; Geneva, World Health Organization

Gomm, Roger`(1996), "mental health and inequality"; Mental Health Matters: a Reader; by Tom Heller et al, MacMillan

Pilgrim, D.(2005); Key Concepts in Mental Health; Sage publications

Mental Health: A Report of Surgeon General ; U.S.Department of Health and Human Services, 1999

پي نوشت :

[16] . غرر الحكم، 16547، فقرالنفس، شرّالفقر

[17] . آيه 10 سوره روم اشاره به اين روند تدريجى دارد.

[18] . لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَ_تِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَ_ابَ وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (حديد/ 25)

[19] . ...فما جاع فقير الاّ بما متع به غنى (نهج البلاغه، حكمت 328).

[20] . امام صادق(ع): ان الناس يستغنون اذا عدل بينهم (الكافى، ج3، ص568) و امام كاظم(ع) فرمود: لو عدل فى الناس لاستغنو (همان، ج1، ص542).

[21] . ...و ما اخذ الله على العلماء ان لا بقارو على كظه ظالم و لا سغب مظلوم... (نهج البلاغه، خطبه 3).

[22] . اين بخش از استدلال امام صادق(ع) در مقابل صوفيه و گروهى جاهل زاهدنما است كه در عصر و زمان ايشان پيدا شده بودند. همان گونه كه قبلا منبع آن را ذكر كرديم، اين حديث مفصل در الكافى، ج5، ص65 به بعد آمده و استاد شهيد مطهرى در كتاب داستان راستان، ج1، ص36 به بعد ترجمه آن را نقل كرده است.

[23] . صحيفه سجاديه، دعاى 8.

[24] . همان، دعاى 135.

[25] . ميزان الحكمه، ج7، ص498.

[26] . بحار الانوار، ج72،

ص7.

[27] . وَاعْتَصِمُوا ْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُوا ْ (آل عمران/ 103).

[28] . اين كلام در شرح اصول كافى ملامحمدصالح مازندرانى، ج9، ص300 و 386 و در امالى شيخ مفيد، ص300 به نقل از پيامبر اسلام(ص) آمده، اما در بحار، ج75، ص331 و در تفسير صافى فيض كاشانى، ج2، ص477 به صورت كلامى مستقل، و نه حديث از پيامبر اكرم، نقل شده است.

[29] . قال رسول الله(ص): نعم العون على تقوى الله الغنى (وسائل الشيعه، ج12، ص17_16).

[30] . بقره/ 273.

[31] . وسائل الشيعه، ج11، ص424.

[32] . بحار الانوار، ج74، ص414.

[33] . براى تفصيل بيشتر در اين زمينه به كتاب «روانشناسى اجتماعى با نگرش به منابع اسلامي»، نوشته مسعود آذربايجاني و ديگران ، ص133_124 مراجعه كنيد.

[34] . ان الله فرض على ائمه العدل ان يقدرو انفسهم بضعفه الناس كيلا يتبيغ بالفقر فقره (نهج البلاغه، خطبه 209).

[35] . أَنَا خَيْرٌ مِّنْ هَ_ذَا الَّذِى هُوَ مَهِينٌ (زخرف/ 52).

[36] . فَلَوْلاَ أُلْقِىَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِّن ذَهَب (زخرف/ 53).

[37] . مثلا در مورد پيروان حضرت نوح (شعراء/ 111) و در مورد انتخاب طالوت به فرماندهى سپاه (بقره/ 247).

[38] . زخرف/ 31 و قرضاوى، يوسف، مشكلة الفقر، ص146.

[39] . وَ مَآ أَمْوَ لُكُمْ وَ لاَ أَوْلَ_دُكُم بِالَّتِى تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَ__لِحًا (سباء/ 37).

[40] . همان و بسيارى آيات ديگر.

[41] . حجرات/ 13

[42] . مجادله/ 11

[43] . الفقر فخرى و به افتخر (بحار الانوار، ج72، ص55).

[44] . همان، ص32.

[45] . همان، ص40. روايت ديگرى نيز همين مضمون

در همان، ص39 آمده است.

[46] . حكيمى، محمدرضا و ديگران، الحياة، ج4، ص 445-446.

[47] . اين تفسير را علامه مجلسى به عنوان يكى از وجوه جمع بين روايات ذم فقر و مدح غنا ذكر كرده است (بحار الانوار، ج72، ص60).

[48] . اللّهمّ ارزق محمداً و آل محمد و من احبّ محمداً و آل محمد العفاف و الكفاف (كافى، ج2، ص140).

[49] . بحار، ج72، ص60.

[50] . ما احد يوم القيامة غنّى و لا فقير الاّ انّه لم يؤت منها الاّ القوت (همان، ص66).

فقر و بهداشت روانى ازديدگاه دين و روانشناسي (2)

رويكرد متون اسلامى به فقر

در متون اسلامى به آموزه هايى مانند زهد و رضا برمى خوريم كه تصور مى شود تلويحاً فقر را مى پذيرد. از اين جهت براى روشن شدن ديدگاه اسلام مناسب است فقر را در متون اسلامى بررسى كنيم.

الف - معانى فقر: اين كلمه و مشتقات آن و نيز كلمات مشابه آن نظير مسكن، در منابع اسلامى دست كم به چهار معناى مختلف به كار رفته است:

1) فقر مادى؛ مثل مواردى كه قرآن موارد مصرف زكات را بيان مى كند و فقرا را جزو آنان به حساب مى آورد (مثلا بقره/ 273 و توبه/ 60).

2) فقر وجودى؛ به اين معنا كه انسان نسبت به خداوند فقير به تمام معنا است، يعنى در وجود و هستى خود نيازمند كامل به اوست (مثلا أَنتُمُ الْفُقَرَآءُ إِلَى اللَّهِ ( فاطر/15) ).

3) فقرالنفس يا آزمندى و حرص؛ مانند كاد الفقر ان يكون كفراً.

4) فقر و نياز به خداوند؛ مثلا اللهم اغننى بالافتقار اليك و لا تفقرنى بالاستعناء

عنك، خدايا با احساس نياز به خودت مرا بى نياز كن و با حس بى نيازى از خودت، مرا به فقر مبتلا نكن ( بحار الانوار ، ج71، ص31_30).

به نظر مى رسد كه واژه فقر در اصل به معناى تهيدست بودن و نياز است كه متعلق آن گاهى وسايل زندگى و ماديات است و گاهى اصل وجود و هستى انسان. بنابراين معناى اول و دوّم در واقع دو معنا نيستند، بلكه دو مصداق از يك معنا مى باشند. نياز وجودى بشر به خداوند امرى است واقعى، يعنى فرد چه به اين نياز توجه كند و آن را احساس نمايد و چه چنين احساسى در او وجود نداشته باشد، بالاخره اين فقر و تهيدستى در او هست. البته وجود چنين احساسى در درون فرد، آثار روانى فراوانى برايش به ارمغان مى آورد و در تأمين بهداشت روانى وى بسيار مؤثر است. اگر انسان به چنين دركى رسيد، غنى واقعى است، هر چند در زندگى مادى غنى نباشد. اما اگر چنين فهم و دركى بريش حاصل نشد، فقير واقعى است و اگر تمام امكانات براى زندگى مادى را در اختيار داشته باشد، باز هم حريصانه دنبال مقدار بيشترى از آن است و به قول پيامبر اكرم(ص) اگر انسان به اندازه وسعت دو بيابان مال داشته باشد، طالب گستره بيابان سوم است و چشم او را جز خاك چيزى پر نمى كند(محمدى رى شهرى، 1382، ج1، ص76_75). اين همان معناى چهارمى است كه اشاره شد و بر خلاف معناى دوم، قابل تحسين و تمجيد است، چون امرى است اكتسابى. اما راجع به معناى سوّم بايد گفت كه به

نظر مى رسد استعمال كلمه فقر در آن، نيازمند قرينه باشد. مثلا گفته شده است كه بدترين نوع فقر، فقر روانى (زياده خواهى شديد) است.[16] بنابراين اگر قرينه اى وجود نداشت، فقر را در متون اسلامى بر فقر مادى حمل مى كنيم. به همين جهت در اين حديث معروف كه از پيامبر اكرم(ص) و امام صادق(ع) نقل شده است: «كاد الفقر ان يكون كفراً»، منظور از فقر، فقر مادى است. نزديك بودن فقر به كفر را مى توان اين گونه تبيين كرد كه فقر مانع رفع نيازهاى اوليه مى شود و همين محدوديت باعث مى شود كه افراد در اعتقادات دينى خود هم به تدريج ترديد كنند. گاه محروميت باعث مى شود افراد به رفتارهاى نامناسب دست بزنند و انجام تدريجى رفتارهاى نابهنجار از لحاظ دينى، ممكن است افراد را به مرحله كفر و بى اعتقادى بكشاند.[17]

ب. عدم مطلوبيت فقر از ديدگاه اسلام: تأثير فقر بر كاهش ديندارى را در متون اسلامى بررسى كرديم. توجه به موارد فوق كه شواهد تجربى بسياري نيز بر آن وجود دارد، كافى است كه فقر را از ديدگاه اسلام نامطلوب تلقى كنيم. به عبارت ديگر، آموزه هاى دينى وجود فقر و نابرابرى را براى جامعه مايه ننگ و براى بهداشت روانى و ديندارى فرد نامطلوب مى داند. برخى دلايل عدم مطلوبيت فقر از نظر دين از لابلاى مباحث مربوط به آثار فقر قابل استنباط است، اما براى وضوح بيشتر تلقى منفى اسلام از فقر به نكاتى اشاره مى كنيم:

1) اسلام شديداً طرفدار عدالت اجتماعى و اقتصادى است و اصولا برپايى قسط و عدل از مهم ترين اهداف

بعثت انبيا شمرده شده است.[18] از سوى ديگر مى دانيم كه فقر در يك جامعه غالباً از نابرابرى و بى عدالتى سرچشمه مى گيرد. اميرالمؤمنين(ع) مى فرمايد كه فقيرى گرسنه نماند مگر به سبب بهره بردارى فزون تر توانگر.[19] در دو روايت تقريباً مشابه از امام صادق و امام كاظم(ع) آمده است كه برقرارى عدالت موجب غنا و بى نيازى مردم مى شود و در واقع، دليل فقر عده اى در جامعه، عدم رعايت عدالت در توزيع ثروت ها است.[20]

2) فقرزدايى از برنامه هاى مسلم اقتصادى در اسلام است. پيشوايان دين، رفع فقر را وظيفه خود مى دانستند و چه به عنوان يك فرد عادى و چه به عنوان مسئول جامعه اسلامى سعى در ريشه كن كردن فقر و محروميت داشتند. امام على(ع) در سخنى كه در ابتداى به دست گرفتن زمامدارى جامعه ايراد كردند، يكى از دلايل پذيرش آن را تعهد گرفتن خداوند از دانشمندان بر عدم رضايت به پرخورى عده اى ستمگر و گرسنگى و بيچارگى گروهى مظلوم مى داند.[21] اصولا واجب شدن زكات، خمس و صدقات واجب ديگر براى آن است كه فقرا زندگى بهترى پيدا كنند و از مواهب زندگى بهره مند شوند. اين نشانه آن است كه هدف دين و مقصود از اين مقررات، رسيدن به مواهب زندگى و بهره مند شدن از آن است. اگر مقصود و هدف دين فقير بودن بود و حد اعلاى تربيت دينى آن بود كه بشر از متاع اين جهان اعراض كند و در فقر و مسكنت و بيچارگى زندگى نمايد، پس فقرا به آن هدف عالى رسيده اند و نبايد به آنان

چيزى داد تا از حال خوش و سعادتمندانه خويش خارج نشوند. آنان نيز چون غرق در سعادتند نبايد بپذيرند.[22]

3) در كلام و دعاى امامان معصوم(ع) موارد پناه بردن به خداوند از فقر و نيز درخواست غنا و بى نيازى از مردم فراوان ذكر شده است كه به عنوان نمونه به چند مورد اشاره مى كنيم.

الف) خدايا از نيازمندى به همتايان خود، به تو پناه مى برم.[23]

ب) خدايا به تو پناه مى برم از ثروتى كه باعث طغيان شود، از فقرى كه فراموشى آورد (ظاهراً مقصود آن است كه فقر باعث مى شود نام و ياد فرد در جامعه به فراموشى سپرده شود و در واقع، منزوى گردد)، از همسايه اى كه مرا بيازارد و به تو پناه مى برم از بى آبرويى هاى ناشى از فقر و از ذلت بدهى و قرض.[24]

ج) رسول خدا فرمود: خدايا از كفر و فقر به تو پناه مى برم. فردى پرسيد: آيا اين دو همتاى هم و هم سنگ هستند؟ پيامبر اكرم(ص) فرمود: آرى.[25]

علامه مجلسى با اين كه ديدگاه مقبولى در اين زمينه ندارد و به نظر مى رسد كه جانب فقر را ترجيح مى دهد، ولى مى گويد كه درخواست فقر در دعاها وارد نشده است و در غالب آنها پناه بردن به خداوند از فقر آمده است.[26]

بنابراين، چنين پديده اى كه پيشوايان دينى دائماً براى رهايى از آن به خداوند پناه مى برند و هيچ وقت آن را از او درخواست نمى كنند، چگونه مى تواند مطلوب دين باشد؟

4) انسجام اجتماعى و همدلى ميان افراد براى حفظ جامعه اسلامى بسيار

ضرورى است و به همين جهت در موارد متعددى به آن دعوت شده است. مثلا قرآن كريم در اين باره مى فرمايد: به ريسمان الهى چنگ بزنيد و متفرق نشويد.[27] از سوى ديگر، در جامعه اى كه عدالت در آن وجود ندارد و عده اى در نهايت فقر زندگى مى كنند، در حالى كه برخى ديگر در اوج رفاه هستند، انتظار همدلى و انسجام جامعه، انتظارى واهى است و چنين جامعه اى محكوم به زوال مى باشد. در كلامى منسوب به پيامبر اكرم(ص) آمده است: الملك يبقى مع الكفر و لا بيقى مع الظلم;[28] يعنى اگر جامعه اى عادل و متعادل باشد قابل بقا هست، هر چند مردم آن جامعه كافر باشند، اما اگر ظلم و نابرابرى در آن پيدا شد، ديگر چنين جامعه اى باقى نمى ماند. هر چند مردم به حسب ظاهر مسلمان باشند (مطهرى، 1358، ص77).

5) دين براى برآوردن نيازهاى عالى تر روانى و سعادت انسان برنامه دارد، امّا ارضا نشدن نيازهاى سطح پايين تر و فيزيولوژيك و در واقع، وجود فقر در جامعه مى تواند مانعى براى دست يافتن به آنها باشد. به عبارت ديگر، برآوردن نيازهاى مادى و سطح پايين زمينه و بستر مناسبى است براى اين كه فرد به فكر نيازهاى والاتر بيفتد و به دنبال ارضاى آنها برود. احاديث متعددى به اين مضمون وارد شده است كه غنا و تأمين معاش كمك خوبى است براى تقواى الهى.[29]

6) عواقبى كه فقر به دنبال خود دارد، از نظر دين مطلوب نيست. مثلا آموزه هاى اسلامى براى عزت نفس اهميت فراوانى قائل است. قرآن كريم نيازمندانى را كه جامعه

اسلامى موظف به تأمين معشيت آنان است، چنين توصيف مى كند: يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَآءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ لاَ يَسْ_َلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا ; [30] آنان چنان خويشتن دار و عفيفند (عزت نفس دارند) كه افراد ناآشنا به احوالشان، آنان را بى نياز و ثروتمند تصور مى كنند، ولى از چهره هايشان مى توان فقر و نياز را در آنان تشخيص داد و به هيچوجه با اصرار چيزى از مردم درخواست نمى كنند. هم چنين در رويات متعددى آمده است كه خداوند كارهاى مؤمن را به خود وى واگذار كرده است، اما اجازه ذلت پذيرى به وى نداده است.[31] به همين دليل به كسى كه قرار است نياز فقيرى را برطرف كند، توصيه شده است كه اين كار را قبل از درخواست وى و قبل از آن كه آبروى خود را خرج كند، انجام دهد. در ذيل همين روايت امام صادق(ع) تأكيد فرمود كه به خدا قسم اگر پس از درخواست و لطمه ديدن آبرو و عزت نفس فقير، همه اموال خود را در اختيار او بگذارى، نمى توانى آسيب وارده به شخصيت وى را جبران كنى.[32] سخن در اين زمينه بسيار است،[33] اما آنچه در اينجا مدّ نظر بود، آن است كه نمى توان معلول و پيامد چيزى را نامطلوب و زشت تلقى كرد، اما علّت را مطلوب و قابل قبول دانست. پيامدهاى ديگر نابرابر و فقر، از قبيل فقدان تعليم و تربيت ضعف اخلاقى و عقيدتى، نابهنجارى هاى اجتماعى و بروز كينه و عداوت در ميان افراد جامعه نيز چنين وضعيتى دارند. اگر دين براى انسجام اجتماعى، تدين و وجود فضايل اخلاقى و علم

آموزى و بالا بودن سطح فرهنگ و امثال آنها ارزش قائل است، پس مساوات و نزديك بودن سطح زندگى در ميان افراد جامعه و محو فقر و نابرابرى را نيز مطلوب و مايه ثبات اجتماعى و تأمين كننده اهداف والاى دينى مى داند.

ج. موارد مطلوبيت فقر در متون اسلامى: هر چند فقر به طور كلى از ديدگاه اسلام نامطلوب است و پيامدهاى نامناسبى براى سلامت جسمانى و روانى افراد دارد، با اين وجود، مى توان در برخى شرايط و از جهات خاصى و برخى برداشت ها، آثار و جنبه هاى مثبتى براى آن در نظر گرفت. در اينجا با بيان نكته هايى، درصدديم موارد مطلوبيت فقر را از ساير موارد متمايز كنيم و بدفهمى هايى مربوط به فقر را شرح دهيم.

1. فقر اختيارى در مقابل فقر تحميلى: در يك تقسيم بندى، فقر مادى را مى توان به دو نوع فقر اختيارى و فقر تحميلى تقسيم كرد. فقر تحميلى، همان گونه كه از نامش پيداست، وضعيت ناگوارى است كه فرد على رغم ميل باطنى، مجبور به پذيرش آن مى شود و غالباً ناشى از توزيع ناعادلانه ثروت در جامعه است. در مقابل، در فقر ارادى (انتخابى) خود فرد فقر را برمى گزيند يا به سبب عواملى كه خود وى انتخاب كرده است، پديد مى آيد. اين پديده مى تواند هم مثبت و هم منفى باشد. مثلا اگر اين نوع فقر به سستى و تنبلى فرد يا اعتقادات نادرستش درباره دنيا و آخرت با بى برنامگى مستند باشد، مسلماً ارزشمند نخواهد بود، امّا گاهى انتخاب زندگى فقيرانه براى تأمين اهداف والاترى نظير ايثار و فداكارى،

همدردى با مستمندان و امثال آنها است. اين نوع فقر انتخابى (كه گاهى زهد هم ناميده مى شود)، مثبت و داراى ارزش است. پيشوايان دين، خصوصاً وقتى حكومت ظاهرى بر جامعه اسلامى را بر عهده داشتند، زندگى در سطح زندگى كم درآمدترين اقشار جامعه را بر خود فرض مى دانستند و آن را باعث تسلى خاطر فقرا و حفظ سلامت روانى آنان قلمداد مى كردند. البته، از نظر آنان، تأمين عدالت اجتماعى در جامعه و نزديك كردن سطح زندگى عموم مردم در اولويت اوّل قرار داشت و از اهداف اصلى آنان رفع فقر به طور كامل از جامعه بود، امّا اين امر به زمان نياز دارد و علاوه بر آن، گاهى حوادثى غير مترقبه نظير زلزله و سيل رخ مى دهد و عده اى را به طور كامل از هستى ساقط مى كند. در چنين مواردى براى آن كه فقرا از جهت بهداشت روانى دچار مشكل نشوند، اقدامات مقطعى نيز ضرورت پيدا مى كند. يكى از اين اقدامات، هم سطح شدن زندگى حاكمان با ضعيف ترين افراد جامعه است.[34]

2. ارزش داورى اخلاقى و اجتماعى بر اساس فقر: در طول تاريخ افرادى ناآگاهانه يا براى تأمين مقاصد و خواسته هاى خود، فقر و غنا را ملاك ارزش در جامعه و حتى معيار شخصيت در پيشگاه خداوند مى دانستند. مثلا فرعون براى رد رسالت حضرت موسى(ع) او را به دليل نداشتن ثروت و مقام به پستى متهم مى كرد و خود را بر تراز وى مى دانست.[35] او مدعى بود كه اگر موسى راست مى گويد بايد دستبندهاى طلا در اختيار داشته باشد.[36] از اين نمونه

ها در قرآن فراوان به چشم مى خورد. [37]

به همين ترتيب، جامعه جاهلى عرب شخصيت افراد را با مقدار مال و ثروت و شكوه و حلال ظاهرى مى سنجيدند. شاعر مى گويد، ارزش فردى كه هزار دينار دارد، هزار است و دارايى خود را اضافه كن تا ارزشت افزوده گردد و ارزش صاحب يك درهم، به همان اندازه است. حتى در اوايل رسالت پيامبر اكرم(ص) به خاطر فقر به رسالت وى اعتراض مى كردند و آرزو داشتند كه قرآن بر يكى از دو مرد ثروتمند و مشهور مكه يا طائف نازل مى شد.[38] آموزه هاى اسلام بسيار تأكيد دارد كه ملاك ارزش داورى شخصيت امور مادى نيست،[39] و بر تأكيد بر امورى مانند ايمان، عمل شايسته [40] تقوا [41] و دانش [42] درصدد است مسائل اقتصادى را از ملاك هاى شخصيتى و ارزشى خارج كند. بنابراين اگر در كنار فقر، فردى از ارزش هاى اصيل برخوردار باشد، نبايد فقر او مانع ارزش گذارى مثبت از او باشد.

3. مواردى كه متون اسلامى فقر را ستايش كرده است: بررسى كلمات اولياى دين اسلام(ع) نشان مى دهد كه در موارد متعددى فقر را ستوده اند. مثلا از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است كه فرمود: فقر مايه فخر من است و به آن افتخار مى كنم.[43]مواردى از اين قبيل در روايات زياد به چشم مى خورند. تحليل ها و برداشت هاى مختلفى در مورد اين روايات ارائه شده است كه به بررسى اجمالى آنها مى پردازيم.

الف. فقر ستايش شده، در واقع ابراز فقر و نياز در درگاه الهى است و مقصود از فقر در اين موارد،

فقر مادى نيست، چون فقرى كه خود پيامبر اكرم (ص) بارها از آن به خدا پناه مى برد، چگونه مى تواند مايه فخر باشد. پس فقر معنوى و به اصطلاح فقر الى الله در اين گونه روايات منظور است. به عبارت ديگر، غرض پيامبر اكرم(ص) آن است كه احساس نياز به خدا (معناى چهارم فقر طبق نقل سابق) مايه مباهات من است و به آن افتخار مى كنم.[44]

از نظر ما، اگر توجيه ديگرى براى اين حديث يافت نمى شد، تفسير فقر در آن به فقر معنوى (احساس نياز به خداوند) خوب بود، امّا با توجه به آنچه قبلا گفتيم كه كلمه فقر اگر بدون قرينه به كار رود، مقصود فقر مادى خواهد بود، مى توانيم در اينجا نيز آن را به معناى اصلى خود بگيريم و توجيه بهترى برايش بياوريم. به نظر مى رسد فقر در اين روايت امثال آن مى تواند به معناى فقر انتخابى يا زهد باشد، يعنى هدف از بيان اين جمله آن باشد كه منِ پيامبر به عنوان رهبر جامعه اسلامى به زندگى فقيرانه و در سطح زندگى عموم مردم افتخار مى كنم، فقرى كه خود آن را برگزيده ام تا مرهمى باشد بر دل هاى فقراى شكيبايى كه در راه اعتلاى حق و براى طرفدارى از آن زندگى سخت و مشقت بار را بر خود هموار كرده اند.

ب. فقر با حفظ ارزش ها: گاهى مقصود از مدح فقر، ترجيح دادن آن در مقام مقايسه است، به اين معنا كه اگر بر سر دو راهى انتخاب فقر توأم با حفظ اعتقادات دينى يا ثروت و غنا با دست كشيدن

از باورها قرار گرفتيم، بايد چنين فقرى را برگزينيم. در اينجا به عنوان نمونه به حديثى از امام باقر(ع) اشاره مى كنيم. آن حضرت در جمع ياران خود فرمود: هيچ يك از شما به حقيقت ايمان دست نمى يابد مگر آن كه سه ويژگى در او باشد: مرگ برايش محبوب تر از زندگى، فقر دوست داشتنى تر از توانگرى و بيمارى خواستنى تر از تندرستى باشد. اصحاب سؤال كردند كه چه كسى مى تواند اين گونه باشد. آن حضرت فرمود: همه شما اين گونه ايد و براى برطرف كردن تعجب آنان ادامه داد: مرگ توأم با دوستى ما اهل بيت براى شما دوست داشتنى تر است يا زندگى همراه با دشمنى ما؟ جواب دادند كه به خدا قسم مرگ در راه محبت شما براى ما محبوب تر است. امام(ع) فرمود: فقر و توانگرى; و بيمارى و تندرستى نيز چنين هستند[45]. حديث پيامبر گرامى اسلام را نيز اين گونه مى توان تفسير كرد، زيرا گاهى كسانى كه منافعشان در نتيجه تبليغ اسلام به خطر افتاده بود، به ايشان پيشنهاد ثروت و رياست مى كردند و در مقابل، از وى مى خواستند دست از تبليغ توحيد و يكتاپرستى بردارد.

ج. فقر تحميلى همراه با شكيبايى: در برخى روايات، مقصود مدح فقراى صابر است نه خود فقر به عنوان پديده اى اجتماعى كه غالباً ناشى از بى عدالتى در جامعه است. بنابراين، گرچه خود فقر، پديده اى است مذموم و بايد از آن به خدا پناه برد، اما گاهى در نتيجه علل طبيعى از قبيل خشكسالى يا امتحان و آزمون الهى و امثال آنها انسان مبتلا به آن

مى شود. اگر در اين راه استقامت به خرج داد و فقر او را از راه راست منحرف نكرد و در اعتقادات و اخلاقياتش خللى ايجاد نشد، چنين فردى مستحق مدح است، البته به خاطر صبر و استقامت نه خود فقر. در واقع اين روايات در پى ايجاد اعتماد به نفس در فقرا هستند تا شخصيت آنان آسيب نبيند و از سطح جامعه زياد فاصله نگيرند و در ورطه هلاكت نيفتد و از سوى ديگر، زندگى مترفانه و تجملى به عنوان يك ارزش در اجتماع مطرح نگردد.[46]

د. زندگى متوسطى كه برخى از آن فقر تعبير مى كنند: گاهى مقصود از فقر در روايات، چيزى است كه به تصور عامه مردم فقر است، ولى در واقع غنا و بى نيازى است. كسى كه زندگى متوسط و به اصطلاح روايات كفاف دارد، محتاج ديگران نيست و در نتيجه، غنى است، اما مردم ممكن است به دليل برخوردار نبودنش از ثروت كلان او را فقير به حساب آورند. بنابراين، اگر در برخى موارد، به رواياتى برمى خوريم كه فقر را مدح مى كنند، مى توانيم آن را به اين نوع زندگى آبرومندانه حمل كنيم[47].

در متون اسلامى نيز زندگى در حد متوسط مطلوب شمرده شده و پيامبر اكرم(ص) از خداوند زندگى همراه با عفاف و كفاف براى خود، اهل و دوستداران خويش طلب مى كند.[48]كفاف، حالت متوسطى بين فقر و غنا است كه فرد در اين شرايط از پيامدهاى نامناسب فقر و غنا مصون مى ماند.[49] ديندارى فرد در اين شرايط نيز به نحو بهترى حفظ مى شود[50]. البته مقصود از كفاف، داشتن قوت لايموت نيست، بلكه

زندگى آبرومندانه اى است كه در آن، احتياجات مختلف فرد از قبيل خوراك، پوشاك، مسكن، ازدواج، تفريحات و امثال اينها تأمين شود و فرد در طبقه متوسط جامعه قرار داشته باشد. منابع:

الف- فارسي و عربي

قرآن مجيد

نهج البلاغه

آذربايجاني، مسعود و ديگران (1382) ؛ روانشناسي اجتماعي با نگرش به منابع اسلامي ؛ انتشارات سمت

دادگر، يدالله (1378)؛ كارايي، رفاه و عدالت در اسلام و اقتصاد متعارف؛ مجله «نامه مفيد»،، شماره پياپي 17

شيخاوندى، داور(1373)؛ جامعه شناسي انحرافات: آسيب شناسي جامعوي؛ نشر مرنديز

قرضاوي، يوسف (1415 ق.)؛ مشكله الفقر و كيف عالجها الاسلام؛ موسسه الرساله

مجلسي، محمد باقر(1413)؛ بحار الانوار؛ دار الاضواء

كليني، محمد (1413)؛ الكافي؛ ؛ دار الاضواء

حر عاملي، محمد (1403 ق.) ؛ وسائل الشيعه؛ كتابفروشي اسلاميه

گنجي، حمزه (1382)؛ بهداشت رواني؛ نشر ارسباران

كاكرن، ريموند (1376)؛ مباني اجتماعي بيماري هاي رواني؛ با ترجمه فريد براتي و بهمن نجاريان، نشر رشد

محمدى ري شهرى، محمد (1382)؛ توسعه اقتصادى بر پايه قرآن و حديث؛ ترجمه رضا حسيني و ابوالقاسم حسيني، دار الحديث

حكيمي، محمدرضا و ديگران (1409 ق.) ؛ الحياه؛ دفتر نشر فرهنگ اسلامي

مطهري، مرتضي (1366) ؛ داستان راستان؛ انتشارات صدرا

مطهري، مرتضي (1358) ؛ بيست گفتار؛ انتشارات صدرا

ب- لاتين

World Health Organization (1995); The World Health Report 1995, Bridging the gaps; Geneva, World Health Organization

Gomm, Roger`(1996), "mental health and inequality"; Mental Health Matters: a Reader; by Tom Heller et al, MacMillan

Pilgrim, D.(2005); Key Concepts in Mental Health; Sage publications

Mental Health: A Report of Surgeon General ; U.S.Department of Health and Human Services, 1999

پي نوشت :

[16] . غرر الحكم، 16547، فقرالنفس،

شرّالفقر

[17] . آيه 10 سوره روم اشاره به اين روند تدريجى دارد.

[18] . لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَ_تِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَ_ابَ وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (حديد/ 25)

[19] . ...فما جاع فقير الاّ بما متع به غنى (نهج البلاغه، حكمت 328).

[20] . امام صادق(ع): ان الناس يستغنون اذا عدل بينهم (الكافى، ج3، ص568) و امام كاظم(ع) فرمود: لو عدل فى الناس لاستغنو (همان، ج1، ص542).

[21] . ...و ما اخذ الله على العلماء ان لا بقارو على كظه ظالم و لا سغب مظلوم... (نهج البلاغه، خطبه 3).

[22] . اين بخش از استدلال امام صادق(ع) در مقابل صوفيه و گروهى جاهل زاهدنما است كه در عصر و زمان ايشان پيدا شده بودند. همان گونه كه قبلا منبع آن را ذكر كرديم، اين حديث مفصل در الكافى، ج5، ص65 به بعد آمده و استاد شهيد مطهرى در كتاب داستان راستان، ج1، ص36 به بعد ترجمه آن را نقل كرده است.

[23] . صحيفه سجاديه، دعاى 8.

[24] . همان، دعاى 135.

[25] . ميزان الحكمه، ج7، ص498.

[26] . بحار الانوار، ج72، ص7.

[27] . وَاعْتَصِمُوا ْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُوا ْ (آل عمران/ 103).

[28] . اين كلام در شرح اصول كافى ملامحمدصالح مازندرانى، ج9، ص300 و 386 و در امالى شيخ مفيد، ص300 به نقل از پيامبر اسلام(ص) آمده، اما در بحار، ج75، ص331 و در تفسير صافى فيض كاشانى، ج2، ص477 به صورت كلامى مستقل، و نه حديث از پيامبر اكرم، نقل شده است.

[29] . قال رسول الله(ص): نعم العون على تقوى الله الغنى (وسائل الشيعه، ج12،

ص17_16).

[30] . بقره/ 273.

[31] . وسائل الشيعه، ج11، ص424.

[32] . بحار الانوار، ج74، ص414.

[33] . براى تفصيل بيشتر در اين زمينه به كتاب «روانشناسى اجتماعى با نگرش به منابع اسلامي»، نوشته مسعود آذربايجاني و ديگران ، ص133_124 مراجعه كنيد.

[34] . ان الله فرض على ائمه العدل ان يقدرو انفسهم بضعفه الناس كيلا يتبيغ بالفقر فقره (نهج البلاغه، خطبه 209).

[35] . أَنَا خَيْرٌ مِّنْ هَ_ذَا الَّذِى هُوَ مَهِينٌ (زخرف/ 52).

[36] . فَلَوْلاَ أُلْقِىَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِّن ذَهَب (زخرف/ 53).

[37] . مثلا در مورد پيروان حضرت نوح (شعراء/ 111) و در مورد انتخاب طالوت به فرماندهى سپاه (بقره/ 247).

[38] . زخرف/ 31 و قرضاوى، يوسف، مشكلة الفقر، ص146.

[39] . وَ مَآ أَمْوَ لُكُمْ وَ لاَ أَوْلَ_دُكُم بِالَّتِى تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَ__لِحًا (سباء/ 37).

[40] . همان و بسيارى آيات ديگر.

[41] . حجرات/ 13

[42] . مجادله/ 11

[43] . الفقر فخرى و به افتخر (بحار الانوار، ج72، ص55).

[44] . همان، ص32.

[45] . همان، ص40. روايت ديگرى نيز همين مضمون در همان، ص39 آمده است.

[46] . حكيمى، محمدرضا و ديگران، الحياة، ج4، ص 445-446.

[47] . اين تفسير را علامه مجلسى به عنوان يكى از وجوه جمع بين روايات ذم فقر و مدح غنا ذكر كرده است (بحار الانوار، ج72، ص60).

[48] . اللّهمّ ارزق محمداً و آل محمد و من احبّ محمداً و آل محمد العفاف و الكفاف (كافى، ج2، ص140).

[49] . بحار، ج72، ص60.

[50] . ما احد يوم القيامة غنّى و لا فقير الاّ انّه

لم يؤت منها الاّ القوت (همان، ص66).

تأثير دين و دعا بر بهداشت رواني

نويسنده: افروز ترقي

«راش» يكي از بنيانگذاران علم روان پزشكي مي گويد: «مذهب آنقدر براي پرورش و سلامت روح و روان آدمي اهميت دارد كه هوا براي تنفس»

در سالهاي اخير روانشناسان توجه بيشتري به دين براي سلامت روان و درمان بيماريهاي رواني معطوف داشته اند. آنها معتقدند در ايمان به خدا نيروي خارق العاده وجود دارد كه نوعي قدرت معنوي به انسان مي بخشد و در تحمل سختي هاي زندگي روزمره او را كمك مي كند. از نگراني و اضطرابي كه بسياري از مردم زمان ما در معرض ابتلا به آن هستند دور مي سازد. دوره اي كه توجه فراوان به زندگي مادي و رقابت شديدي براي بدست آوردن ماديات بين مردم به وجود آمده است، همين گرايش باعث فشار روحي بر انسان معاصر و گيجي و سردرگمي او شده است.

(ايمان بدون شك مؤثرترين درمان اضطراب است) اضافه مي كند (ايمان نيرويي است كه بايد براي كمك به انسان در زندگي وجود داشته باشد، فقدان ايمان خطري است كه شكست انسان را برابر سختيهاي زندگي هشدار مي دهد.)

همانطور كه امواج خروشان و غلتان اقيانوس نمي تواند آرامش ژرفاي آن را برهم بزند و امنيت آن را پريشان كند دگرگونيهاي سطحي و موقتي زندگي نيز آرامش دروني انسان را كه عميقاً به خداوند ايمان دارد برهم نمي زند.

يونگ مي گويد: من صدها تن را كه به من مراجعه كرده اند معالجه و درمان كرده ام اما از ميان بيماراني كه در نيمه دوم عمر خود به سر مي برند يعني از 35 سالگي به بعد حتي يك بيمار را

نديديم كه اساساً مشكلش نياز به يك گرايش ديني از زندگي نباشد. آنها به اين دليل گرفتار بيماري رواني شده بودند كه جوهر دين و باورهاي ديني را در نيافته بودند لذا با بازگشت به اين ديدگاههاي ديني به طور كامل درمان شدند.

مورخ معروف آرنولدتوئين مي گويد: بحراني كه اروپائيان در قرون حاضر دچار آن شده اند اساساً به فقر معنوي آنها باز مي گردد. او معتقد است كه تنها راه درمان اين فقر و پاشيدگي اخلاقي بازگشت به دين است.

در مورد منابع به اين مطلب بر مي خورديم كه در تمام زمينه ها مذهب يك عامل حفاظتي در مقابل آشفتگي هاي رواني است. اين اثر حفاظتي محدود به مذهب خاصي نيست كه مي توان آن را به معنويت و روحانيت نسبت داد. تعريف معنويت (يك رابطه متعالي بين تجارب عادي زندگي و يك اصل يا محور سامان بخش احاطه كننده)

تأثير دعا بر سلامت رواني

عليرغم تمام پيشرفتها و تسهيلات، مشكلات بهداشت رواني به عنوان مشكلي براي خانواده ها، سازمانها و جوامع رو به افزايش است. هر روز به تعداد افرادي كه معتقدند معنويت درمان رنجوري و درماندگي روحي آنها است و بر متخصصين كه براي درمان بيماريهاي رواني و حفظ سلامت رواني بر باورها و رفتارهاي مذهبي متمركز مي شوند، اضافه مي شود.

انسان امروز با آگاهي و بينش به اين عقيده رسيده است كه بدون معنويت تنها مي ماند و در گرداب تكنولوژي به فنا مي رسد. انسان امروز فهميده كه با دور شدن از باور و اعتقاد، پوچي و درماندگي در انتظارش خواهد بود. ويليام جيمز معتقد است باور به وجود ارزشهاي بالاتر و

يك قدرت برتر براي بهداشت رواني انسان ضروري است.

نتايج پژوهشهاي جديد در رابطه با استفاده از دعا در زندگي روزمره و تأثير آن بر سلامت روان حاكي از آن است كه بين فراواني استفاده از دعا با سلامت رواني رابطه معني دار وجود دارد. يعني افرادي كه بيشتر به دعا مي پردازند سلامت رواني بيشتري دارند.

افسردگي و اضطراب شايعترين اختلالات روانپزشكي است كه با توجه به شيوع بالا و هزينه هاي بهداشتي توجه بسياري از متخصصين بهداشت رواني را بخود جلب كرده است. با توجه به يافته هاي بررسي حاضر مبني بر وجود رابطه معني دار ميان اضطراب و افسردگي و فراواني استفاده از دعا و همچنين بررسي هاي قبلي به نظر مي رسد در سياست گذاريهاي بهداشت رواني بويژه در پيشگيري از اضطراب و افسردگي توجه به اين ارتباط دوسويه مخلوق- خالق حياتي باشد.

منبع:www.kayhannews.ir

تأثير دين و دعا بر بهداشت رواني

نويسنده: افروز ترقي «راش» يكي از بنيانگذاران علم روان پزشكي مي گويد: «مذهب آنقدر براي پرورش و سلامت روح و روان آدمي اهميت دارد كه هوا براي تنفس»

در سالهاي اخير روانشناسان توجه بيشتري به دين براي سلامت روان و درمان بيماريهاي رواني معطوف داشته اند. آنها معتقدند در ايمان به خدا نيروي خارق العاده وجود دارد كه نوعي قدرت معنوي به انسان مي بخشد و در تحمل سختي هاي زندگي روزمره او را كمك مي كند. از نگراني و اضطرابي كه بسياري از مردم زمان ما در معرض ابتلا به آن هستند دور مي سازد. دوره اي كه توجه فراوان به زندگي مادي و رقابت شديدي براي بدست آوردن ماديات بين مردم به وجود

آمده است، همين گرايش باعث فشار روحي بر انسان معاصر و گيجي و سردرگمي او شده است.

(ايمان بدون شك مؤثرترين درمان اضطراب است) اضافه مي كند (ايمان نيرويي است كه بايد براي كمك به انسان در زندگي وجود داشته باشد، فقدان ايمان خطري است كه شكست انسان را برابر سختيهاي زندگي هشدار مي دهد.)

همانطور كه امواج خروشان و غلتان اقيانوس نمي تواند آرامش ژرفاي آن را برهم بزند و امنيت آن را پريشان كند دگرگونيهاي سطحي و موقتي زندگي نيز آرامش دروني انسان را كه عميقاً به خداوند ايمان دارد برهم نمي زند.

يونگ مي گويد: من صدها تن را كه به من مراجعه كرده اند معالجه و درمان كرده ام اما از ميان بيماراني كه در نيمه دوم عمر خود به سر مي برند يعني از 35 سالگي به بعد حتي يك بيمار را نديديم كه اساساً مشكلش نياز به يك گرايش ديني از زندگي نباشد. آنها به اين دليل گرفتار بيماري رواني شده بودند كه جوهر دين و باورهاي ديني را در نيافته بودند لذا با بازگشت به اين ديدگاههاي ديني به طور كامل درمان شدند.

مورخ معروف آرنولدتوئين مي گويد: بحراني كه اروپائيان در قرون حاضر دچار آن شده اند اساساً به فقر معنوي آنها باز مي گردد. او معتقد است كه تنها راه درمان اين فقر و پاشيدگي اخلاقي بازگشت به دين است.

در مورد منابع به اين مطلب بر مي خورديم كه در تمام زمينه ها مذهب يك عامل حفاظتي در مقابل آشفتگي هاي رواني است. اين اثر حفاظتي محدود به مذهب خاصي نيست كه مي توان آن را به معنويت و روحانيت

نسبت داد. تعريف معنويت (يك رابطه متعالي بين تجارب عادي زندگي و يك اصل يا محور سامان بخش احاطه كننده) تأثير دعا بر سلامت رواني

عليرغم تمام پيشرفتها و تسهيلات، مشكلات بهداشت رواني به عنوان مشكلي براي خانواده ها، سازمانها و جوامع رو به افزايش است. هر روز به تعداد افرادي كه معتقدند معنويت درمان رنجوري و درماندگي روحي آنها است و بر متخصصين كه براي درمان بيماريهاي رواني و حفظ سلامت رواني بر باورها و رفتارهاي مذهبي متمركز مي شوند، اضافه مي شود.

انسان امروز با آگاهي و بينش به اين عقيده رسيده است كه بدون معنويت تنها مي ماند و در گرداب تكنولوژي به فنا مي رسد. انسان امروز فهميده كه با دور شدن از باور و اعتقاد، پوچي و درماندگي در انتظارش خواهد بود. ويليام جيمز معتقد است باور به وجود ارزشهاي بالاتر و يك قدرت برتر براي بهداشت رواني انسان ضروري است.

نتايج پژوهشهاي جديد در رابطه با استفاده از دعا در زندگي روزمره و تأثير آن بر سلامت روان حاكي از آن است كه بين فراواني استفاده از دعا با سلامت رواني رابطه معني دار وجود دارد. يعني افرادي كه بيشتر به دعا مي پردازند سلامت رواني بيشتري دارند.

افسردگي و اضطراب شايعترين اختلالات روانپزشكي است كه با توجه به شيوع بالا و هزينه هاي بهداشتي توجه بسياري از متخصصين بهداشت رواني را بخود جلب كرده است. با توجه به يافته هاي بررسي حاضر مبني بر وجود رابطه معني دار ميان اضطراب و افسردگي و فراواني استفاده از دعا و همچنين بررسي هاي قبلي به نظر مي رسد در سياست گذاريهاي بهداشت رواني

بويژه در پيشگيري از اضطراب و افسردگي توجه به اين ارتباط دوسويه مخلوق- خالق حياتي باشد.

منبع:www.kayhannews.ir

7 عادت آرامش بخش

مي خواهيد آرام ، خونسرد و خوددار باشيد ؟ در اين دناي شلوغ و پر استرس كمي آرامش داشته باشيد ؟ ذاتاً هميشه مسئول امور و عهده دار نظم و ترتيب بوده ايد و احساس مي كنيد همه كارها بايد تحت كنترل شما باشد ولي براي يك بار هم كه شده اين عادت كنترل كردن همه امور را رها كنيد و بگذاريد زندگي مسير خود را بپيمايد ، چگونه ؟

خيلي راحت ، با خواندن و عمل كردن به اين پيشنهادها :

مسئوليت هاي متعدد را نپذيريد :

ممكن است از اينكه همواره كارهاي بسياري را با هم انجام مي دهيد به خود بباليد ، ولي به طور قطع در حين كار احساس نداشتن تمركز ، نگراني و خستگي مي كنيد . كارها را يك به يك و به نوبت انجام دهيد . قدر لحظه هاي عمر خود را بدانيد و از انجام كاري كه به عهده گرفته ايد لذت ببريد و پس از انجام آن احساس موفقيت كنيد .

به موفقيت هاي خود بها دهيد :

يك موفقيت ، پيروزي هاي بعدي را به دنبال مي آورد و احساس خود كم بيني را از انسان دور مي كند . هر موقع مايوس شديد ، تنها كافي است به يك چيز كه موجب بالندگي شماست يا يك زمينه كه در آن موفق بوده ايد فكر كنيد .

به نيازتان اهميت دهيد :

هميشه به فكر راضي و خوشحال كردن ديگران نباشيد ، كمي هم به فكر نيازهاي معقول و

مقبول خود باشيد . اين به معني خودخواهي نيست . به نقطه نظرات ديگران گوش دهيد ولي در عين حال انعطاف پذير باشيد و نسبت به احساسات و عواطف خود نيز واقع گرا و بي رودربايستي باشيد .

از كار خود لذت ببريد :

اگر هميشه براي انجام كاري تحت فشار هستيد يا از انجام كاري طفره مي رويد ، به اين معني است كه از كاري كه انجام مي دهيد لذت نمي بريد ، اما به هر حال ناچاريد . پس روي جنبه هاي لذت بخش آن تمركز كنيد . يك ديد مثبت مي تواند تنش هاي دروني شما را بزدايد و به شما فرصت دهد كه دريابيد چه تغييرات دراز مدتي را مي توانيد ايجاد كنيد . براي مثال مي توانيد به تقدير و ستايش پاياني كار فكر كنيد يا به دستمزد حاصل از آن .

انعطاف پذير باشيد :

يك برنامه روزمره داشتن بسيار خوب و معقول است ، اما اجازه ندهيد كه رعايت چنين برنامه اي سبب تنش و اضطراب شما شود . سختگيري هاي شديد سبب مي شود فرصت ها را از دست بدهيد . پس انرژي خود را بيهوده تلف نكنيد .

ميان كار و زندگي تعادل برقرار كنيد :

تداخل و ادغام زندگي كاري و اداري با زندگي خصوصي موجب اختلالات فيزيكي و عاطفي مي شود . برنامه و زماني را براي توقف كار انتخاب كنيد و به آن پايبند باشيد . در خانه به كار فكر نكنيد و توجه خود را به زندگي خانوادگي معطوف كنيد .

عكس العمل هاي تان را تغيير دهيد :

شايد هميشه

نتوانيد شرايط تنش زا را عوض كنيد ، پس سعي كنيد گاهي ديدگاه خود را نسبت به شرايط تغيير دهيد و احساسات خود را عوض كنيد .

منبع:مجله خدايا كمكم كن،شماره 6

7 عادت آرامش بخش مي خواهيد آرام ، خونسرد و خوددار باشيد ؟ در اين دناي شلوغ و پر استرس كمي آرامش داشته باشيد ؟ ذاتاً هميشه مسئول امور و عهده دار نظم و ترتيب بوده ايد و احساس مي كنيد همه كارها بايد تحت كنترل شما باشد ولي براي يك بار هم كه شده اين عادت كنترل كردن همه امور را رها كنيد و بگذاريد زندگي مسير خود را بپيمايد ، چگونه ؟

خيلي راحت ، با خواندن و عمل كردن به اين پيشنهادها : مسئوليت هاي متعدد را نپذيريد :

ممكن است از اينكه همواره كارهاي بسياري را با هم انجام مي دهيد به خود بباليد ، ولي به طور قطع در حين كار احساس نداشتن تمركز ، نگراني و خستگي مي كنيد . كارها را يك به يك و به نوبت انجام دهيد . قدر لحظه هاي عمر خود را بدانيد و از انجام كاري كه به عهده گرفته ايد لذت ببريد و پس از انجام آن احساس موفقيت كنيد . به موفقيت هاي خود بها دهيد :

يك موفقيت ، پيروزي هاي بعدي را به دنبال مي آورد و احساس خود كم بيني را از انسان دور مي كند . هر موقع مايوس شديد ، تنها كافي است به يك چيز كه موجب بالندگي شماست يا يك زمينه كه در آن موفق بوده ايد فكر كنيد . به نيازتان

اهميت دهيد :

هميشه به فكر راضي و خوشحال كردن ديگران نباشيد ، كمي هم به فكر نيازهاي معقول و مقبول خود باشيد . اين به معني خودخواهي نيست . به نقطه نظرات ديگران گوش دهيد ولي در عين حال انعطاف پذير باشيد و نسبت به احساسات و عواطف خود نيز واقع گرا و بي رودربايستي باشيد . از كار خود لذت ببريد :

اگر هميشه براي انجام كاري تحت فشار هستيد يا از انجام كاري طفره مي رويد ، به اين معني است كه از كاري كه انجام مي دهيد لذت نمي بريد ، اما به هر حال ناچاريد . پس روي جنبه هاي لذت بخش آن تمركز كنيد . يك ديد مثبت مي تواند تنش هاي دروني شما را بزدايد و به شما فرصت دهد كه دريابيد چه تغييرات دراز مدتي را مي توانيد ايجاد كنيد . براي مثال مي توانيد به تقدير و ستايش پاياني كار فكر كنيد يا به دستمزد حاصل از آن . انعطاف پذير باشيد :

يك برنامه روزمره داشتن بسيار خوب و معقول است ، اما اجازه ندهيد كه رعايت چنين برنامه اي سبب تنش و اضطراب شما شود . سختگيري هاي شديد سبب مي شود فرصت ها را از دست بدهيد . پس انرژي خود را بيهوده تلف نكنيد . ميان كار و زندگي تعادل برقرار كنيد :

تداخل و ادغام زندگي كاري و اداري با زندگي خصوصي موجب اختلالات فيزيكي و عاطفي مي شود . برنامه و زماني را براي توقف كار انتخاب كنيد و به آن پايبند باشيد . در خانه به كار فكر نكنيد

و توجه خود را به زندگي خانوادگي معطوف كنيد . عكس العمل هاي تان را تغيير دهيد :

شايد هميشه نتوانيد شرايط تنش زا را عوض كنيد ، پس سعي كنيد گاهي ديدگاه خود را نسبت به شرايط تغيير دهيد و احساسات خود را عوض كنيد .

منبع:مجله خدايا كمكم كن،شماره 6

قاطعيت يعني چه ؟

نويسنده:فخري السادات خليفه سلطاني

آيا شما جزو افرادي هستيد كه رفتارتان جرات مندانه و قاطعانه است يا اينكه در برابر رفتارهاي ديگران از خود انفعال نشان مي دهيد ؟ ساده تر بپرسم : آيا در برابر مشكلات جسوريد ، منفعل ايد يا پرخاشگر ؟

در رفتار جرات مندانه شما به آساني با احترام گذاشتن به حقوق خود و ديگران به خواسته هاي منطقي خود و ديگران ارزش مي نهيد . از اين طريق شما به آنچه كه نياز داريد مي رسيد و مسئوليت اين امر را به فرد ديگري واگذار نمي كنيد . براي مذاكره كردن و رسيدن به توافق آماده ايد اما توافق شما به گونه اي نيست كه حق و حقوق خودتان يا ديگران را زير پا بگذاريد . حد و مرز خود را به خوبي مي دانيد و به ديگران كمك مي كنيد تا حد و مرز خودشان را در برخورد با شما بشناسند و بدانند بهتر است با شما چگونه رفتار كنند .

به راستي مرز بين قاطعيت و پرخاشگري بسيار باريك است و تمرين و توجه زيادي را مي طلبد . بسياري از افراد بر اين باورند كه قاطعيت به معناي ابراز خشونت ، اهانت و داشتن رفتاري خشك و بي روح است ، در صورتي كه

جديت و داشتن قاطعيت يعني دفاع از حقوق و امتيازات به حق خود و اطمينان حاصل كردن از بازيچه نشدن توسط ديگران

قاطعيت و جرات مند به معناي قلدري و توسل به زور نيست بلكه به معناي مودب بودن و احترام نهادن به خود و ديگران است . داشتن رفتار قاطعانه نيازمند برخورداري مجموعه اي از مهارت هاست . مهارت هاي مختلفي كه هر كدام از ما در برخورد با عده اي آنها را بهتر و در برخورد با گروه ديگر ضعيف تر به نمايش مي گذاريم . مهارت هايي از جمله بيان احساس مثبت به ديگران ، بيان احساس منفي به ديگران ، رد كردن درخواست غيرمنطقي ديگران ، بيان خواسته هاي خود به ديگران ، ابراز نظر در جمع .

باورهايي كه به رفتار جرات مند منجر مي شود .

افرادي كه به طور جرات مند و قاطع رفتار مي كنند ، پذيرفته اند كه هر حقي با خود مسئوليتي به همراه مي آورد . آنها به اين نكته توجه دارند كه يكي از لوازم تشكيل جوامع انساني ، ارتباط بين انسان هاست و آنچه به سلامت اين رابطه مي افزايد ، ميزان مسئوليت پذيري هر يك از ما در قبال يكديگر است . در حقيقت چنين افرادي قبول كرده اند هر حقي مسئوليتي ايجاد مي كند . بر خلاف افراد پرخاشگر فقط به ادا شدن حقوق و خواسته هاي فردي خويش فكر نمي كنند بلكه مدام به خود متذكر مي شوند كه برآورده شدن خواسته هاي من ، در كنار مسئوليتي است كه من در قبال خواسته هاي ديگران دارم .

در اينجا به

طور خلاصه با بررسي دو عنصر مهم در روابط انساني ( اهميت هدف از ارتباط با ديگران و نوع رابطه شما با ديگران ) سه رفتار منفعلانه ، پرخاشگرانه و جرات مندان را از زاويه ديگري نگاه مي كنيم . چهار حالت ممكن است روي دهد :

_ رابطه اي كه با ديگران داريد كم رنگ است اما هدف شما بسيار مهم است : در اين حالت كه نوعي از رفتار پرخاشگرانه است ، مانند كوسه عمل مي كنيد ، مي رويد ، مي بريد و مي كشيد ، يعني با كوسه اي عمل كردن رابطه هاي خود را از دست مي دهيد .

_ رابطه با ديگران مهم و هدف بي اهميت است : در اين صورت منفعلانه رفتار مي كنيد .

_ گاهي نه هدف و نه رابطه ، هيچ كدام مهم نيست : با كنار كشيدن خود از موضوع مانند لاك پشت عمل مي كنيد كه نوعي رفتار منفعلانه است .

_ رابطه و هدف ، هر دو مهم است : در اين صورت نيازمند رفتار جرات مند هستيد . البته بايد به فنون مذاكره نيز مسلط شويد تا از اين طريق به آسايش و آرامش مطلوب دست يابيد .

يادگيري رفتارهاي جرات مند علاوه بر آنكه حس مثبتي در زندگي اشخاص به وجود مي آورد نوعي پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي مثل ايدز ، اعتياد ، دزدي و .. را نيز به ارمغان مي آورد : پژوهش هاي بسياري گوياي اين حقيقت ناگوار است كه متاسفانه علت بسياري از مفاسد اجتماعي اين بوده كه فرد در گروه همسالان خود از اعتماد

به نفس كافي برخوردار نبوده و نتوانسته در برابر خواسته ها و پيشنهاد آنها با « نه گفتن » خواهش هاي ناپسندشان را رد كند و ناخواسته وارد خطرات بزرگي شده است .

چگونه رفتار قاطعانه همراه با همدلي را در خود تقويت كنيم ؟

يكي از كليدهاي موثر در رفتار جرات مند اين است كه بتوانيد بدون آنكه احساس منفي در وجودتان شكل گيرد به خواسته هاي غير منطقي ديگران « نه » بگوييد . شايد اين سوال در ذهن شما هم پديد آمده باشد ، كه آيا توانايي تشخيص منطقي يا غير منطقي بودن خواسته هاي اطرافيان مان را داريم ؟ شايد در برخي موارد به راحتي بتوان اين كار را كرد . اما در ساير امور املاك اصلي چيست ؟

گاه پيش مي آيد به اين دليل به خواسته هاي ديگران صفت « غير منطقي بودن » را مي چسبانيم ، كه با اميال و خواسته هاي خودمان در تضاد است . مثلاً يك روز سرد زمستاني كه فرزند يك ساله شما ، بسيار بد حال و تب دار است را در نظر آوريد . براي او بهتر است كه در خانه بماند و استراحت كند و از طرف ديگر اتفاقاً اين روز مقارن شده با برنامه مهماني يكي از اقوام تان و همسرتان به علت بيماري فرزند از شما مي خواهد كه امروز در خانه بمانيم و از فرزند مراقبت كنيم . در مرحله ي اول چون خواهش همسر با خواسته ي خودتان در تضاد است ، شايد بگوييد همسرم يك خواهش غير منطقي از من كرده است ، اما بعد

از فكر كردن بيشتر و سنجيدن شرايط از جمله اينكه ممكن است هواي سرد بيرون حال كودكتان را بدتر كند ، به اين نتيجه مي رسيد كه نه تنها خواسته او غير منطقي نبوده ، بلكه در اين شرايط بهتر است هر دوي شما در كنار فرزند بيمارتان حضور داشته باشيد و به بهبود او كمك نماييد . بهتر است در چنين مواردي ملاك تشخيص را درست و صحيح بودن يك فعل ، قرار دهيم . بايد ديد در هر شرايطي ، عملي كه از نظر خدا پسنديده تر است كدام است ؟

منصفانه بينديشيد ، آيا خواسته طرف مقابل تان ، غير منطقي است يا خير ؟ با اين طرز فكر ذهن خود را به صورت هوشيار درآورده ايد كه در هر موقعيت به دنبال شناسايي كار اصلح باشد . در اينجا نحوه ي رفتار جرات مند را با ذكر چند موقعيت شايع و ارائه ي راه حل ، نشان مي دهيم . اشخاص ، اغلب در برابر تلاش شما مقاومت مي كنند ، به خصوص اگر نيازهاي شما با آنچه آنها مي خواهند در تضاد باشد .

منبع: روزنامه سلامت - شماره 225

قاطعيت يعني چه ؟

نويسنده:فخري السادات خليفه سلطاني

آيا شما جزو افرادي هستيد كه رفتارتان جرات مندانه و قاطعانه است يا اينكه در برابر رفتارهاي ديگران از خود انفعال نشان مي دهيد ؟ ساده تر بپرسم : آيا در برابر مشكلات جسوريد ، منفعل ايد يا پرخاشگر ؟

در رفتار جرات مندانه شما به آساني با احترام گذاشتن به حقوق خود و ديگران به خواسته هاي منطقي خود و ديگران ارزش

مي نهيد . از اين طريق شما به آنچه كه نياز داريد مي رسيد و مسئوليت اين امر را به فرد ديگري واگذار نمي كنيد . براي مذاكره كردن و رسيدن به توافق آماده ايد اما توافق شما به گونه اي نيست كه حق و حقوق خودتان يا ديگران را زير پا بگذاريد . حد و مرز خود را به خوبي مي دانيد و به ديگران كمك مي كنيد تا حد و مرز خودشان را در برخورد با شما بشناسند و بدانند بهتر است با شما چگونه رفتار كنند .

به راستي مرز بين قاطعيت و پرخاشگري بسيار باريك است و تمرين و توجه زيادي را مي طلبد . بسياري از افراد بر اين باورند كه قاطعيت به معناي ابراز خشونت ، اهانت و داشتن رفتاري خشك و بي روح است ، در صورتي كه جديت و داشتن قاطعيت يعني دفاع از حقوق و امتيازات به حق خود و اطمينان حاصل كردن از بازيچه نشدن توسط ديگران

قاطعيت و جرات مند به معناي قلدري و توسل به زور نيست بلكه به معناي مودب بودن و احترام نهادن به خود و ديگران است . داشتن رفتار قاطعانه نيازمند برخورداري مجموعه اي از مهارت هاست . مهارت هاي مختلفي كه هر كدام از ما در برخورد با عده اي آنها را بهتر و در برخورد با گروه ديگر ضعيف تر به نمايش مي گذاريم . مهارت هايي از جمله بيان احساس مثبت به ديگران ، بيان احساس منفي به ديگران ، رد كردن درخواست غيرمنطقي ديگران ، بيان خواسته هاي خود به ديگران ، ابراز نظر در

جمع .

باورهايي كه به رفتار جرات مند منجر مي شود .

افرادي كه به طور جرات مند و قاطع رفتار مي كنند ، پذيرفته اند كه هر حقي با خود مسئوليتي به همراه مي آورد . آنها به اين نكته توجه دارند كه يكي از لوازم تشكيل جوامع انساني ، ارتباط بين انسان هاست و آنچه به سلامت اين رابطه مي افزايد ، ميزان مسئوليت پذيري هر يك از ما در قبال يكديگر است . در حقيقت چنين افرادي قبول كرده اند هر حقي مسئوليتي ايجاد مي كند . بر خلاف افراد پرخاشگر فقط به ادا شدن حقوق و خواسته هاي فردي خويش فكر نمي كنند بلكه مدام به خود متذكر مي شوند كه برآورده شدن خواسته هاي من ، در كنار مسئوليتي است كه من در قبال خواسته هاي ديگران دارم .

در اينجا به طور خلاصه با بررسي دو عنصر مهم در روابط انساني ( اهميت هدف از ارتباط با ديگران و نوع رابطه شما با ديگران ) سه رفتار منفعلانه ، پرخاشگرانه و جرات مندان را از زاويه ديگري نگاه مي كنيم . چهار حالت ممكن است روي دهد :

_ رابطه اي كه با ديگران داريد كم رنگ است اما هدف شما بسيار مهم است : در اين حالت كه نوعي از رفتار پرخاشگرانه است ، مانند كوسه عمل مي كنيد ، مي رويد ، مي بريد و مي كشيد ، يعني با كوسه اي عمل كردن رابطه هاي خود را از دست مي دهيد .

_ رابطه با ديگران مهم و هدف بي اهميت است : در اين صورت منفعلانه رفتار

مي كنيد .

_ گاهي نه هدف و نه رابطه ، هيچ كدام مهم نيست : با كنار كشيدن خود از موضوع مانند لاك پشت عمل مي كنيد كه نوعي رفتار منفعلانه است .

_ رابطه و هدف ، هر دو مهم است : در اين صورت نيازمند رفتار جرات مند هستيد . البته بايد به فنون مذاكره نيز مسلط شويد تا از اين طريق به آسايش و آرامش مطلوب دست يابيد .

يادگيري رفتارهاي جرات مند علاوه بر آنكه حس مثبتي در زندگي اشخاص به وجود مي آورد نوعي پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي مثل ايدز ، اعتياد ، دزدي و .. را نيز به ارمغان مي آورد : پژوهش هاي بسياري گوياي اين حقيقت ناگوار است كه متاسفانه علت بسياري از مفاسد اجتماعي اين بوده كه فرد در گروه همسالان خود از اعتماد به نفس كافي برخوردار نبوده و نتوانسته در برابر خواسته ها و پيشنهاد آنها با « نه گفتن » خواهش هاي ناپسندشان را رد كند و ناخواسته وارد خطرات بزرگي شده است .

چگونه رفتار قاطعانه همراه با همدلي را در خود تقويت كنيم ؟

يكي از كليدهاي موثر در رفتار جرات مند اين است كه بتوانيد بدون آنكه احساس منفي در وجودتان شكل گيرد به خواسته هاي غير منطقي ديگران « نه » بگوييد . شايد اين سوال در ذهن شما هم پديد آمده باشد ، كه آيا توانايي تشخيص منطقي يا غير منطقي بودن خواسته هاي اطرافيان مان را داريم ؟ شايد در برخي موارد به راحتي بتوان اين كار را كرد . اما در ساير امور املاك

اصلي چيست ؟

گاه پيش مي آيد به اين دليل به خواسته هاي ديگران صفت « غير منطقي بودن » را مي چسبانيم ، كه با اميال و خواسته هاي خودمان در تضاد است . مثلاً يك روز سرد زمستاني كه فرزند يك ساله شما ، بسيار بد حال و تب دار است را در نظر آوريد . براي او بهتر است كه در خانه بماند و استراحت كند و از طرف ديگر اتفاقاً اين روز مقارن شده با برنامه مهماني يكي از اقوام تان و همسرتان به علت بيماري فرزند از شما مي خواهد كه امروز در خانه بمانيم و از فرزند مراقبت كنيم . در مرحله ي اول چون خواهش همسر با خواسته ي خودتان در تضاد است ، شايد بگوييد همسرم يك خواهش غير منطقي از من كرده است ، اما بعد از فكر كردن بيشتر و سنجيدن شرايط از جمله اينكه ممكن است هواي سرد بيرون حال كودكتان را بدتر كند ، به اين نتيجه مي رسيد كه نه تنها خواسته او غير منطقي نبوده ، بلكه در اين شرايط بهتر است هر دوي شما در كنار فرزند بيمارتان حضور داشته باشيد و به بهبود او كمك نماييد . بهتر است در چنين مواردي ملاك تشخيص را درست و صحيح بودن يك فعل ، قرار دهيم . بايد ديد در هر شرايطي ، عملي كه از نظر خدا پسنديده تر است كدام است ؟

منصفانه بينديشيد ، آيا خواسته طرف مقابل تان ، غير منطقي است يا خير ؟ با اين طرز فكر ذهن خود را به صورت هوشيار درآورده ايد

كه در هر موقعيت به دنبال شناسايي كار اصلح باشد . در اينجا نحوه ي رفتار جرات مند را با ذكر چند موقعيت شايع و ارائه ي راه حل ، نشان مي دهيم . اشخاص ، اغلب در برابر تلاش شما مقاومت مي كنند ، به خصوص اگر نيازهاي شما با آنچه آنها مي خواهند در تضاد باشد .

منبع: روزنامه سلامت - شماره 225

بايد گريست

نويسنده: ندا احمدلو

براي پي بردن به راز خوب يا بد بودن گريه و اينكه آيا بايد آن را نشانه ي ضعف بدانيم يا عاملي موثر در رسيدن به آرامش ، پاي صحبت هاي دكتر محمدرضا خدايي ، روان پزشك و عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي نشستيم .

سلامت : گريه كردن واقعاً مي تواند آرامش بخش باشد ؟

به طور كلي مي توان گريه را به عنوان يك حالت هيجاني قوي معرفي كرد . حالت و واكنشي دفاعي كه هميشه هم در مواقع غم و ناراحتي در افراد بروز نمي كند و ممكن است فرد در مواجهه با شادي ، فشار روحي شديد يا حتي استيصال هم حس نياز به گريه كردن را تجربه كند . اين واكنش هيجاني در همه ي افراد وجود دارد و اگر به طور متعادل و خارج از افراط و تفريط استفاده شود ، به هيچ عنوان از نظر روان شناسي امري مذموم به شمار نمي آيد . تخليه رواني به وسيله ي گريه كردن در برابر ترس ، اضطراب ، غم و شادي امري طبيعي است كه در وجود هر كس نهاده شده و بروزش باعث كاهش شديد استرس

و در نتيجه كاهش بار فشار روحي در افراد مي شود .

سلامت : پس اينكه آقايان به خاطر مرد بودنشان گريه را نشانه ضعف مي دانند ، برايشان دردسرساز نيست ؟

ببينيد ! همه ي آدم ها بنا به جنسيت ، ژنتيك و فرهنگي كه در آن بزرگ شده اند ، عكس العملهاي مختلفي در مقابله با حوادث دارند . اما خانم ها به طور كلي بيشتر برون ريز هستند و شايد به همين خاطر باشد كه كمتر به بيماري هاي حاد روحي و قلبي دچار مي شوند و معمولاً آقايان به دليل درون ريز بودن ، بيشتر احساسات شان را در وجود خود حس ميكنند و شايد در نتيجه همين امر است كه نشانه هاي استرس ، بيماري هاي قلبي و حتي ناراحتي هاي حاد روحي بيشتر در وجودشان شعله ور مي شود . متاسفانه در فرهنگ ما هم اين كلام جا افتاده است كه : « مرد كه گريه نمي كند » و اي كاش افرادي كه از اين قبيل جملات در برابر اشك ريختن پسربچه اي نگران استفاده مي كنند ، بدانند كه همين اشك ها باعث تلطيف روح او و افزايش قدرت تحمل اش مي شود .

سلامت : تمسك به گريه به عنوان ابزاري براي رسيدن به اهداف هم جزو مزاياي گريه به شمار مي رود ؟

به هيچ عنوان . همان طور كه گفته شد ، اثربخشي گريه تا وقتي است كه افراط و تفريط در آن راه پيدا نكند . گريه اگر بنا به زمينه هاي خانوادگي و تربيتي فرد تبديل به ابزاري براي رسيدن به خواسته

ها و جلب توجه ديگران شود ، مانند قهر كردن يا قشقرش به راه انداختن ، تقويتي منفي به حساب خواهد آمد و جلب توجه منفي و استفاده از گريه به عنوان اهرم فشار ، خود نوعي اختلال شخصيت محسوب مي گردد .

سلامت : بنابراين نقش اطرافيان در اين رابطه بايد چگونه باشد ؟

بي توجهي ! البته اين بي توجهي به شرايط فرد هم بستگي دارد . اگر گريه واقعاً از روي استيصال و در جهت كمك طلبيدن از اطرافيان باشد ، نبايد به آن بي توجه بود . اما اگر احساس كرديم كه فرد مي خواهد با گريه اش ما را تحت فشار قرار دهد ، تنها راه كار بي توجهي است . دقت كنيد كه در برخورد با اين گونه افراد از متلك گفتن و توهين كردن بپرهيزيد زيرا در اين صورت باز هم فرد گمان مي كند حرص شما را درآورده و به خواسته اش رسيده يا حداقل به آن نزديك شده است .

سلامت : و در نهايت اينكه حمايت عاطفي پس از گريه كردن ، فرد را وابسته بار نمي آورد ؟

وابستگي انسان ها به يكديگر ، داشتن زندگي اجتماعي و تكيه آنها به هم يكي از برجسته ترين و بهترين ويژگي هاست . گريه امري غريزي و نوعي برون ريزي مثبت است كه مي تواند فرد را در محكم كردن ارتباطات اجتماعي اش ياري كند . اينكه فرد خودمحور باشد ، بار مشكلاتش را به تنهايي به دوش بكشد ، درون ريز باشد و گريه را نشانه ي ضعف و افسردگي بداند كه اصلا درست نيست

. گريه مي تواند تحمل و صبر انسان ها را نسبت به مشكلات افزايش دهد و اگر تفريطي در آن نباشد ، وابستگي اش هم مثبت است .

منبع: روزنامه سلامت - شماره 225

بايد گريست

نويسنده: ندا احمدلو

براي پي بردن به راز خوب يا بد بودن گريه و اينكه آيا بايد آن را نشانه ي ضعف بدانيم يا عاملي موثر در رسيدن به آرامش ، پاي صحبت هاي دكتر محمدرضا خدايي ، روان پزشك و عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي نشستيم .

سلامت : گريه كردن واقعاً مي تواند آرامش بخش باشد ؟

به طور كلي مي توان گريه را به عنوان يك حالت هيجاني قوي معرفي كرد . حالت و واكنشي دفاعي كه هميشه هم در مواقع غم و ناراحتي در افراد بروز نمي كند و ممكن است فرد در مواجهه با شادي ، فشار روحي شديد يا حتي استيصال هم حس نياز به گريه كردن را تجربه كند . اين واكنش هيجاني در همه ي افراد وجود دارد و اگر به طور متعادل و خارج از افراط و تفريط استفاده شود ، به هيچ عنوان از نظر روان شناسي امري مذموم به شمار نمي آيد . تخليه رواني به وسيله ي گريه كردن در برابر ترس ، اضطراب ، غم و شادي امري طبيعي است كه در وجود هر كس نهاده شده و بروزش باعث كاهش شديد استرس و در نتيجه كاهش بار فشار روحي در افراد مي شود .

سلامت : پس اينكه آقايان به خاطر مرد بودنشان گريه را نشانه ضعف مي دانند ، برايشان دردسرساز

نيست ؟

ببينيد ! همه ي آدم ها بنا به جنسيت ، ژنتيك و فرهنگي كه در آن بزرگ شده اند ، عكس العملهاي مختلفي در مقابله با حوادث دارند . اما خانم ها به طور كلي بيشتر برون ريز هستند و شايد به همين خاطر باشد كه كمتر به بيماري هاي حاد روحي و قلبي دچار مي شوند و معمولاً آقايان به دليل درون ريز بودن ، بيشتر احساسات شان را در وجود خود حس ميكنند و شايد در نتيجه همين امر است كه نشانه هاي استرس ، بيماري هاي قلبي و حتي ناراحتي هاي حاد روحي بيشتر در وجودشان شعله ور مي شود . متاسفانه در فرهنگ ما هم اين كلام جا افتاده است كه : « مرد كه گريه نمي كند » و اي كاش افرادي كه از اين قبيل جملات در برابر اشك ريختن پسربچه اي نگران استفاده مي كنند ، بدانند كه همين اشك ها باعث تلطيف روح او و افزايش قدرت تحمل اش مي شود .

سلامت : تمسك به گريه به عنوان ابزاري براي رسيدن به اهداف هم جزو مزاياي گريه به شمار مي رود ؟

به هيچ عنوان . همان طور كه گفته شد ، اثربخشي گريه تا وقتي است كه افراط و تفريط در آن راه پيدا نكند . گريه اگر بنا به زمينه هاي خانوادگي و تربيتي فرد تبديل به ابزاري براي رسيدن به خواسته ها و جلب توجه ديگران شود ، مانند قهر كردن يا قشقرش به راه انداختن ، تقويتي منفي به حساب خواهد آمد و جلب توجه منفي و استفاده از گريه

به عنوان اهرم فشار ، خود نوعي اختلال شخصيت محسوب مي گردد .

سلامت : بنابراين نقش اطرافيان در اين رابطه بايد چگونه باشد ؟

بي توجهي ! البته اين بي توجهي به شرايط فرد هم بستگي دارد . اگر گريه واقعاً از روي استيصال و در جهت كمك طلبيدن از اطرافيان باشد ، نبايد به آن بي توجه بود . اما اگر احساس كرديم كه فرد مي خواهد با گريه اش ما را تحت فشار قرار دهد ، تنها راه كار بي توجهي است . دقت كنيد كه در برخورد با اين گونه افراد از متلك گفتن و توهين كردن بپرهيزيد زيرا در اين صورت باز هم فرد گمان مي كند حرص شما را درآورده و به خواسته اش رسيده يا حداقل به آن نزديك شده است .

سلامت : و در نهايت اينكه حمايت عاطفي پس از گريه كردن ، فرد را وابسته بار نمي آورد ؟

وابستگي انسان ها به يكديگر ، داشتن زندگي اجتماعي و تكيه آنها به هم يكي از برجسته ترين و بهترين ويژگي هاست . گريه امري غريزي و نوعي برون ريزي مثبت است كه مي تواند فرد را در محكم كردن ارتباطات اجتماعي اش ياري كند . اينكه فرد خودمحور باشد ، بار مشكلاتش را به تنهايي به دوش بكشد ، درون ريز باشد و گريه را نشانه ي ضعف و افسردگي بداند كه اصلا درست نيست . گريه مي تواند تحمل و صبر انسان ها را نسبت به مشكلات افزايش دهد و اگر تفريطي در آن نباشد ، وابستگي اش هم مثبت است .

منبع: روزنامه

سلامت - شماره 225

تاثير گريه بر سلامت روان

مترجم: ندا احمدلو

گريه يكي از دم دست ترين كارهايي بوده كه بشر از دير باز تا كنون در مواجهه با غم ، استرس ، درد يا حتي شادي براي رسيدن به آرامش آن را انجام مي داده است . اما به راستي راز نهفته در اين قطرات معجزه آسا چيست و رسيدن به آرامش پس از گريه واقعي است يا تلقيني قوي ؟ براي رسيدن به پاسخ اين سوال محققان دانشگاه فلوريدا مطالعاتي را روي بيش از 3 هزار داوطلب انجام داده اند و نتيجه آن را به اين صورت اعلام نموده اند .

تحقيقات نشان داده است كه مفيد بودن گريه براي بدن ، كاملاً به شرايط و موقعيت فرد بستگي دارد . كما اينكه در جديدترين تحقيق انجام شده ، محققان به اين نتيجه رسيده اند كه گريه كردن هميشه هم اثر رواني مطلوب و آرام بخش روي بدن افراد ندارد. روان شناسان دانشگاه فلوريدا ، طي مطالعاتي كه اخيراً روي بيش از 3 هزار دواطلب انجام داده اند به اين نتيجه رسيده اند كه سودمند بودن گريه براي فرد كاملا به زمان ، مكان و علت گريه فرد بستگي دارد . به عنوان مثال و براي درك بهتر موضوع بهتر است كه به نتيجه اثربخشي گريه و رابطه مستقيم آن با فرد گريه كننده توجه كنيد . تعداد زيادي از دواطلبان اين مطالعه اعتقاد داشتند كه گريه باعث آرامش و تخليه ي رواني آنها مي شود و هنگام گريه كردن و پس از آن احساس خوبي دارند چرا كه وقتي آنها در شرايط خاصي شروع به گريه كردن

مي كردند از طرف جامعه و اطرافيان بيشتر مورد حمايت و توجه قرار گرفتند ، عكس اين نظر را داشتند ، اول اينكه گريه را نشانه ي ضعف خود دانسته و از انجامش پشيمان بودند و دوم اينكه برخي از آنها با تصور اينكه با گريه كردن احساسات شان را دور ريخته اند ، خود را سرزنش مي كردند . ضمناً افراد مضطرب و آنهايي هم كه ذهني آشفته داشتند ، تجربه احساس خوشايند گريه را كمتر گزارش كردند ، يعني گريه براي آنها هم چندان اثربخش نبود و اين گزارش ها رابطه ي مستقيم و وابستگي شديد اثربخشي گريه و فرد را نشان مي دهند . همچنين ، محققان اعلام كرده اند كه افرادي كه در زندگي با فقدان احساسات رو به رو هستند و كلا خود و خانواده شان خيلي احساسي با مسايل برخورد نمي كنند هم واقعا احساس خوبي با گريه كردن به آنها دست نمي دهد . نتيجه اين تحقيق ، موكد اين موضوع است كه كمبود احساسات در افراد باعث مي شود كه توانايي مغزشان در به دست آوردن آرامش با كارهايي مثل گريه كاهش پيدا كند .

تمايل بشر به گريه كردن ريشه رواني دارد و اين سوال كه چگونه امري ساده مثل گريه كردن مي تواند تاثيري شگرف بر روح و روان برخي از افراد داشته باشد ، سوالي بوده كه رسيدن به جوابش از گذشته تاكنون ذهن بسياري از روان شناسان و محققان را مشغول خود كرده است .

طي تحقيقي كه محققان دانشگاه فلوريدا انجام داده اند به اين نتيجه رسيدند كه شايد اثر بخشي گريه

به خاطر نقش آن در تنظيم و كنترل نقش كشيدن و در نهايت غلبه بر احساسات منفي باشد .

وقتي كه فردي غرق در استرس و نگراني باشد ، ضربان قلبش به طرز چشم گيري بالا مي رود و بدنش شروع به عرق كردن مي كند . حالا اگر فرد در همين حالت شروع به گريه كردن كند ، تخليه رواني به وسيله ي گريه كردن ، باعث كاهش و تنظيم سرعت تنفس و در نتيجه ضربان قلبش مي شود كه همه اين علايم در نهايت به رسيدن او به آرامش مي انجامد . به طور كلي در مواجهه با ترس و اتفاق هاي ناگوار ، بدن شروع به فرمان گرفتن از مغز براي رسيدن به آرامش مي كند و معمولاً اثر آرام بخشي گريه ، موثرتر و طولاني تر از روش هاي ديگر است .

Live Science

منبع: روزنامه سلامت - شماره 225

تاثير گريه بر سلامت روان

مترجم: ندا احمدلو

گريه يكي از دم دست ترين كارهايي بوده كه بشر از دير باز تا كنون در مواجهه با غم ، استرس ، درد يا حتي شادي براي رسيدن به آرامش آن را انجام مي داده است . اما به راستي راز نهفته در اين قطرات معجزه آسا چيست و رسيدن به آرامش پس از گريه واقعي است يا تلقيني قوي ؟ براي رسيدن به پاسخ اين سوال محققان دانشگاه فلوريدا مطالعاتي را روي بيش از 3 هزار داوطلب انجام داده اند و نتيجه آن را به اين صورت اعلام نموده اند .

تحقيقات نشان داده است كه مفيد بودن گريه براي بدن ، كاملاً به

شرايط و موقعيت فرد بستگي دارد . كما اينكه در جديدترين تحقيق انجام شده ، محققان به اين نتيجه رسيده اند كه گريه كردن هميشه هم اثر رواني مطلوب و آرام بخش روي بدن افراد ندارد. روان شناسان دانشگاه فلوريدا ، طي مطالعاتي كه اخيراً روي بيش از 3 هزار دواطلب انجام داده اند به اين نتيجه رسيده اند كه سودمند بودن گريه براي فرد كاملا به زمان ، مكان و علت گريه فرد بستگي دارد . به عنوان مثال و براي درك بهتر موضوع بهتر است كه به نتيجه اثربخشي گريه و رابطه مستقيم آن با فرد گريه كننده توجه كنيد . تعداد زيادي از دواطلبان اين مطالعه اعتقاد داشتند كه گريه باعث آرامش و تخليه ي رواني آنها مي شود و هنگام گريه كردن و پس از آن احساس خوبي دارند چرا كه وقتي آنها در شرايط خاصي شروع به گريه كردن مي كردند از طرف جامعه و اطرافيان بيشتر مورد حمايت و توجه قرار گرفتند ، عكس اين نظر را داشتند ، اول اينكه گريه را نشانه ي ضعف خود دانسته و از انجامش پشيمان بودند و دوم اينكه برخي از آنها با تصور اينكه با گريه كردن احساسات شان را دور ريخته اند ، خود را سرزنش مي كردند . ضمناً افراد مضطرب و آنهايي هم كه ذهني آشفته داشتند ، تجربه احساس خوشايند گريه را كمتر گزارش كردند ، يعني گريه براي آنها هم چندان اثربخش نبود و اين گزارش ها رابطه ي مستقيم و وابستگي شديد اثربخشي گريه و فرد را نشان مي دهند . همچنين ، محققان اعلام

كرده اند كه افرادي كه در زندگي با فقدان احساسات رو به رو هستند و كلا خود و خانواده شان خيلي احساسي با مسايل برخورد نمي كنند هم واقعا احساس خوبي با گريه كردن به آنها دست نمي دهد . نتيجه اين تحقيق ، موكد اين موضوع است كه كمبود احساسات در افراد باعث مي شود كه توانايي مغزشان در به دست آوردن آرامش با كارهايي مثل گريه كاهش پيدا كند .

تمايل بشر به گريه كردن ريشه رواني دارد و اين سوال كه چگونه امري ساده مثل گريه كردن مي تواند تاثيري شگرف بر روح و روان برخي از افراد داشته باشد ، سوالي بوده كه رسيدن به جوابش از گذشته تاكنون ذهن بسياري از روان شناسان و محققان را مشغول خود كرده است .

طي تحقيقي كه محققان دانشگاه فلوريدا انجام داده اند به اين نتيجه رسيدند كه شايد اثر بخشي گريه به خاطر نقش آن در تنظيم و كنترل نقش كشيدن و در نهايت غلبه بر احساسات منفي باشد .

وقتي كه فردي غرق در استرس و نگراني باشد ، ضربان قلبش به طرز چشم گيري بالا مي رود و بدنش شروع به عرق كردن مي كند . حالا اگر فرد در همين حالت شروع به گريه كردن كند ، تخليه رواني به وسيله ي گريه كردن ، باعث كاهش و تنظيم سرعت تنفس و در نتيجه ضربان قلبش مي شود كه همه اين علايم در نهايت به رسيدن او به آرامش مي انجامد . به طور كلي در مواجهه با ترس و اتفاق هاي ناگوار ، بدن شروع به فرمان گرفتن

از مغز براي رسيدن به آرامش مي كند و معمولاً اثر آرام بخشي گريه ، موثرتر و طولاني تر از روش هاي ديگر است .

Live Science

منبع: روزنامه سلامت - شماره 225

نقش ورزش در درمان افسردگي

نويسنده:دكتر سيد وحيد شريعت/ روان پزشك

«چندي پيش در مجله انگليسي sport medicine مطلبي خواندم به اين مضمون كه پياده روي روي تردميل مي تواند سريع تر از دارو درماني علايم افسردگي را بكاهد...

آيا واقعا خوب است كسي را كه مبتلا به افسردگي است، به اين امر توصيه كنم؟»

در پاسخ به اين سوال، ابتدا بايد بگويم كه هنگام خواندن مقالات علمي بايد به اين نكته توجه داشته باشيد كه هر مطالعه محدوديت هايي دارد كه باعث مي شود نتوان نتايج آن را به طور صد در صد پذيرفت. به عبارت ديگر نمي توان انتظار داشت كه نتايج يك مطالعه، هرچه قدر هم كه با دقت انجام شده باشد، كاملا درست باشد و يا در مورد همه افراد جامعه صدق پيدا كند. بنابراين دستورالعمل هاي پزشكي را به كمك جمع بندي از تمام مطالعاتي كه در آن زمينه انجام شده اند تدوين مي كنند، نه يك مطالعه. درباره اثر ورزش در درمان افسردگي در سال هاي اخير مطالعات متعددي انجام شده است كه بيشتر آنها نشان داده اند ورزش به بهبود افسردگي كمك مي كند. اگرچه سازوكار اصلي اثر درماني ورزش مشخص نيست ولي به نظر مي رسد كه ترشح برخي مواد (مثل اندورفين، دوپامين، سروتونين و نوراپي نفرين) با ورزش كردن در بدن بيشتر مي شود و اين مساله به بهبود روحيه كمك مي كند. همچنين ورزش كردن باعث مي شود توجه بيمار از نگراني ها و ساير مسايل ناراحت كننده به نكات ديگر برگردانده شود و به علاوه به بهبود اعتماد به نفس

كمك مي كند. اين مسايل هم مي توانند به كاهش افسردگي بينجامند.

اما اگر موثر بودن ورزش را بپذيريم، «ميزان» تاثير آن در كاهش افسردگي هم اهميت دارد. آيا ورزش كردن مي تواند به اندازه روان درماني يا دارودرماني در بهبود افسردگي موثر باشد؟ در كوتاه مدت، بله. ولي درباره اثربخشي طولاني مدت ورزش براي درمان افسردگي مطالعات كافي انجام نشده است.

از طرف ديگر، متاسفانه اين درمان براي گروه زيادي از بيماران قابل اجرا نيست چرا كه نياز به انرژي، انگيزه و مداومت زيادي دارد و باعث مي شود بسياري از بيماران افسرده اين درمان را نپذيرند يا در ميانه درمان آن را رها كنند. به علاوه، اين درمان تقريبا براي هيچ يك از بيماران مبتلا به افسردگي شديد قابل اجرا نيست. تصور كنيد چگونه مي توان يك فرد افسرده را واداشت هفته اي پنج روز هر روز به مدت نيم ساعت ورزشي دست كم با شدت متوسط انجام دهد.

بنابراين در حال حاضر از اين روش درماني فقط به عنوان يك درمان كمكي استفاده مي شود، نه يك درمان اصلي. البته اين درست است كه در صورت اجرا، آثار درمان آن زودتر از دارودرماني ظاهر مي شود چرا كه دارو براي اثر كردن نياز به چند هفته زمان دارد. پس اگر بتوان فرد افسرده اي كه تحت درمان با روش ديگري هم هست را تشويق به انجام ورزش كرد، مي تواند مفيد باشد.

منبع: http://salamat.ir

نقش ورزش در درمان افسردگي

نويسنده:دكتر سيد وحيد شريعت/ روان پزشك

«چندي پيش در مجله انگليسي sport medicine مطلبي خواندم به اين مضمون كه پياده روي روي تردميل مي تواند سريع تر از دارو درماني علايم افسردگي را بكاهد...

آيا واقعا خوب است كسي را كه مبتلا به افسردگي است، به

اين امر توصيه كنم؟»

در پاسخ به اين سوال، ابتدا بايد بگويم كه هنگام خواندن مقالات علمي بايد به اين نكته توجه داشته باشيد كه هر مطالعه محدوديت هايي دارد كه باعث مي شود نتوان نتايج آن را به طور صد در صد پذيرفت. به عبارت ديگر نمي توان انتظار داشت كه نتايج يك مطالعه، هرچه قدر هم كه با دقت انجام شده باشد، كاملا درست باشد و يا در مورد همه افراد جامعه صدق پيدا كند. بنابراين دستورالعمل هاي پزشكي را به كمك جمع بندي از تمام مطالعاتي كه در آن زمينه انجام شده اند تدوين مي كنند، نه يك مطالعه. درباره اثر ورزش در درمان افسردگي در سال هاي اخير مطالعات متعددي انجام شده است كه بيشتر آنها نشان داده اند ورزش به بهبود افسردگي كمك مي كند. اگرچه سازوكار اصلي اثر درماني ورزش مشخص نيست ولي به نظر مي رسد كه ترشح برخي مواد (مثل اندورفين، دوپامين، سروتونين و نوراپي نفرين) با ورزش كردن در بدن بيشتر مي شود و اين مساله به بهبود روحيه كمك مي كند. همچنين ورزش كردن باعث مي شود توجه بيمار از نگراني ها و ساير مسايل ناراحت كننده به نكات ديگر برگردانده شود و به علاوه به بهبود اعتماد به نفس كمك مي كند. اين مسايل هم مي توانند به كاهش افسردگي بينجامند. اما اگر موثر بودن ورزش را بپذيريم، «ميزان» تاثير آن در كاهش افسردگي هم اهميت دارد. آيا ورزش كردن مي تواند به اندازه روان درماني يا دارودرماني در بهبود افسردگي موثر باشد؟ در كوتاه مدت، بله. ولي درباره اثربخشي طولاني مدت ورزش براي درمان افسردگي مطالعات كافي انجام نشده است.

از طرف ديگر، متاسفانه اين درمان براي گروه زيادي از بيماران قابل اجرا نيست چرا كه نياز

به انرژي، انگيزه و مداومت زيادي دارد و باعث مي شود بسياري از بيماران افسرده اين درمان را نپذيرند يا در ميانه درمان آن را رها كنند. به علاوه، اين درمان تقريبا براي هيچ يك از بيماران مبتلا به افسردگي شديد قابل اجرا نيست. تصور كنيد چگونه مي توان يك فرد افسرده را واداشت هفته اي پنج روز هر روز به مدت نيم ساعت ورزشي دست كم با شدت متوسط انجام دهد.

بنابراين در حال حاضر از اين روش درماني فقط به عنوان يك درمان كمكي استفاده مي شود، نه يك درمان اصلي. البته اين درست است كه در صورت اجرا، آثار درمان آن زودتر از دارودرماني ظاهر مي شود چرا كه دارو براي اثر كردن نياز به چند هفته زمان دارد. پس اگر بتوان فرد افسرده اي كه تحت درمان با روش ديگري هم هست را تشويق به انجام ورزش كرد، مي تواند مفيد باشد.

منبع: http://salamat.ir

ترس و راهكارهاي مقابله با آن

ترس حالت عاطفي پيچيده و نيرومندي است كه با علائم اضطراب و از جمله ضربان قلب ، نبض ، عدم تمركز انديشه و سردرد همراه است . انسان زماني دستخوش ترس مي شود كه دريابد خطري زندگي او را تهديد مي كند . همه افراد در زندگي به نوعي دچار ترس شده اند . ترس انواع مختلفي دارد مانند ترس از اظهار وجود ، صحبت كردن در برابر جمع ، تصميم گرفتن ، تغيير شغل ، تنهايي و ...

مي توان براي ترس 3 سطح را در نظر گرفت .

1 _ ترس هايي كه درباره ي ماجراهاي ظاهري و آشكار است ، مثل ترس از پيري ، تنهايي ، ادامه تحصيل ، تغيير شغل و

... مثل شخصي كه در سن 32 سالگي از پيري وحشت دارد .

2 _ ترس هايي كه به نفس ما مربوط مي شود . مثل ترس از موفقيت ، شكست ، طرد شدگي ، و ... كه با حالات دروني شخص در ارتباطند. مثل شخصي كه از پيدا كردن دوستان جديد مي ترسد و اين سبب مي شود از رفتن به ميهماني ها و داشتن رابطه هاي نزديك هراس داشته باشد .

3 _ سومين سطح ترس كه زيربناي همه ترس هاست و ترسي كه ما را به درماندگي مي كشاند و دو نوع ترس قبلي را نيز تحت پوشش خود دارد . مثل ترس از آنكه نتوانيد از عهده مشكلات و حوادثي كه زندگي به همراه دارد برآييد .

در اينجا لازم به ذكر است كه برخي ترس ها مفيد هستند و انسان را در برابر مشكلات و خطرها هوشيار نگاه مي دارند . اما ساير ترس ها آنهايي كه ما را از رشد فردي باز مي دارند ، مخرب و نابجا هستند . براي غلبه بر ترس بايد معضلات زندگي را بشناسيم و منشا آن را دريابيم . ترس اساساً مشكل تربيتي است كه از كودكي در فرد ايجاد مي شود و با دوباره آموزش دادن ذهن مي توان آن را به عنوان يك واقعيت زندگي به جاي مانعي در برابر زندگي از حركت كردن به جلو باز مي دارد و بهتر است ترس را احساس كنيم و به هر تقدير دست به اقدام بزنيم زيرا در آن صورت است كه احساس خوبي خواهيم داشت و از شر ترس خلاص مي شويم

. عقب راندن ترس كمتر ترسناك است تا زندگي كردن با ترس نهفته اي كه ناشي از احساس درماندگي است .

براي اينكه بياموزيم چگونه از ترس خود بكاهيم يكي از ارزشمندترين درس ها در عبارت ( به عالم هستي بله بگوييد ) نهفته شده است . بلكه گفتن يعني اعتماد داشتن به توانايي هايمان ، يعني اينكه ما مي توانيم با تدبير و انديشه و راهكارهاي مختلف بر ترس هاي خود فايق آييم زيرا وقتي ما دست به عمل مي زنيم و تصميم مي گيريم كه بر ترس هاي مان غلبه كنيم ، نه تنها ترس مان از بين مي رود بلكه اعتماد به نفس خود را تا حد زيادي افزايش مي دهيم و احساس خوبي پيدا مي كنيم . زيرا به اين مسئله اعتماد پيدا مي كنيم كه براي مقابله با هر ترسي راه حلي وجود دارد و لازمه ي آن افزايش اعتماد به نفس است. اگر افراد نزديك و دوستان ما اعتماد به نفس بالايي داشته باشند در آن صورت تاثير به سزايي در افزايش اعتماد به نفس ما و كاهش ترس هاي ما خواهد داشت .

براي افزايش اعتماد به نفس بهتر است از توجه به ترس خودداري شود و ذهن را تا جايي كه مي شود به عاملي غير از عامل ترس معطوف كرد ، چون ذهن هاي بيكار همانند دست هاي بيكار بي ثمرند . مي توان وقت خود را با پرداختن به كارهاي مورد علاقه پر كرد ، در اين صورت وقتي باقي نمي ماند تا به عوامل ترس و عوامل بيهوده فكر كرد .

راه ديگر براي

غلبه بر ترس مثبت انديشي است زيرا فرد مثبت انديش با اعتماد به توانايي هايش بر ترس هايش غلبه كرده و دست به اقدام مي زند . تلاش هاي مثبت براي غلبه بر ترس كاملاً موثرند و مي توان نتيجه گرفت كه خوشبختي موقعيتي است كه مي توان آن را پديد آورد و به جاي ترس از غم و شكست مي توان توقع آن را داشت و براي مقابله با آن شهامت لازم را كسب كرده و مي توان آموخت كه زندگي يك مخاطره است؛ مخاطره اي كه بيشتر هراس انگيز است تا آرامش بخش . انسان بر اثر ترس به صورت فردي در مي آيد كه شادي هاي زندگي را احساس نمي كند و از خوشي هاي آن به چيزي جز حداقل دست نمي يابد .

در پايان بايد اين نكته را خاطر نشان ساخت كه غلبه بر ترس مشكلات زاييده از آن ، مشكلاتي كه توانايي فرد را نابود مي كند و او را به گريز از واقعيت حياتي خويش وا مي دارند ، يكي از ساده ترين مسائل رواني است ، به اين شرط كه فرد ترسان ، از شهامت و دليري رويارويي با مسائل برخوردار باشد و آنها را با خردمندي واعتماد به نفس و تعادل حل كند .

منبع:نشريه مداد رنگي،شماره 3

ارسال اين مقاله براي دوستان:

* * آدرس پست الكترونيكي

ترس و راهكارهاي مقابله با آن

ترس حالت عاطفي پيچيده و نيرومندي است كه با علائم اضطراب و از جمله ضربان قلب ، نبض ، عدم تمركز انديشه و سردرد همراه است . انسان

زماني دستخوش ترس مي شود كه دريابد خطري زندگي او را تهديد مي كند . همه افراد در زندگي به نوعي دچار ترس شده اند . ترس انواع مختلفي دارد مانند ترس از اظهار وجود ، صحبت كردن در برابر جمع ، تصميم گرفتن ، تغيير شغل ، تنهايي و ...

مي توان براي ترس 3 سطح را در نظر گرفت .

1 _ ترس هايي كه درباره ي ماجراهاي ظاهري و آشكار است ، مثل ترس از پيري ، تنهايي ، ادامه تحصيل ، تغيير شغل و ... مثل شخصي كه در سن 32 سالگي از پيري وحشت دارد .

2 _ ترس هايي كه به نفس ما مربوط مي شود . مثل ترس از موفقيت ، شكست ، طرد شدگي ، و ... كه با حالات دروني شخص در ارتباطند. مثل شخصي كه از پيدا كردن دوستان جديد مي ترسد و اين سبب مي شود از رفتن به ميهماني ها و داشتن رابطه هاي نزديك هراس داشته باشد .

3 _ سومين سطح ترس كه زيربناي همه ترس هاست و ترسي كه ما را به درماندگي مي كشاند و دو نوع ترس قبلي را نيز تحت پوشش خود دارد . مثل ترس از آنكه نتوانيد از عهده مشكلات و حوادثي كه زندگي به همراه دارد برآييد .

در اينجا لازم به ذكر است كه برخي ترس ها مفيد هستند و انسان را در برابر مشكلات و خطرها هوشيار نگاه مي دارند . اما ساير ترس ها آنهايي كه ما را از رشد فردي باز مي دارند ، مخرب و نابجا هستند . براي

غلبه بر ترس بايد معضلات زندگي را بشناسيم و منشا آن را دريابيم . ترس اساساً مشكل تربيتي است كه از كودكي در فرد ايجاد مي شود و با دوباره آموزش دادن ذهن مي توان آن را به عنوان يك واقعيت زندگي به جاي مانعي در برابر زندگي از حركت كردن به جلو باز مي دارد و بهتر است ترس را احساس كنيم و به هر تقدير دست به اقدام بزنيم زيرا در آن صورت است كه احساس خوبي خواهيم داشت و از شر ترس خلاص مي شويم . عقب راندن ترس كمتر ترسناك است تا زندگي كردن با ترس نهفته اي كه ناشي از احساس درماندگي است .

براي اينكه بياموزيم چگونه از ترس خود بكاهيم يكي از ارزشمندترين درس ها در عبارت ( به عالم هستي بله بگوييد ) نهفته شده است . بلكه گفتن يعني اعتماد داشتن به توانايي هايمان ، يعني اينكه ما مي توانيم با تدبير و انديشه و راهكارهاي مختلف بر ترس هاي خود فايق آييم زيرا وقتي ما دست به عمل مي زنيم و تصميم مي گيريم كه بر ترس هاي مان غلبه كنيم ، نه تنها ترس مان از بين مي رود بلكه اعتماد به نفس خود را تا حد زيادي افزايش مي دهيم و احساس خوبي پيدا مي كنيم . زيرا به اين مسئله اعتماد پيدا مي كنيم كه براي مقابله با هر ترسي راه حلي وجود دارد و لازمه ي آن افزايش اعتماد به نفس است. اگر افراد نزديك و دوستان ما اعتماد به نفس بالايي داشته باشند در آن صورت تاثير به سزايي در

افزايش اعتماد به نفس ما و كاهش ترس هاي ما خواهد داشت .

براي افزايش اعتماد به نفس بهتر است از توجه به ترس خودداري شود و ذهن را تا جايي كه مي شود به عاملي غير از عامل ترس معطوف كرد ، چون ذهن هاي بيكار همانند دست هاي بيكار بي ثمرند . مي توان وقت خود را با پرداختن به كارهاي مورد علاقه پر كرد ، در اين صورت وقتي باقي نمي ماند تا به عوامل ترس و عوامل بيهوده فكر كرد .

راه ديگر براي غلبه بر ترس مثبت انديشي است زيرا فرد مثبت انديش با اعتماد به توانايي هايش بر ترس هايش غلبه كرده و دست به اقدام مي زند . تلاش هاي مثبت براي غلبه بر ترس كاملاً موثرند و مي توان نتيجه گرفت كه خوشبختي موقعيتي است كه مي توان آن را پديد آورد و به جاي ترس از غم و شكست مي توان توقع آن را داشت و براي مقابله با آن شهامت لازم را كسب كرده و مي توان آموخت كه زندگي يك مخاطره است؛ مخاطره اي كه بيشتر هراس انگيز است تا آرامش بخش . انسان بر اثر ترس به صورت فردي در مي آيد كه شادي هاي زندگي را احساس نمي كند و از خوشي هاي آن به چيزي جز حداقل دست نمي يابد .

در پايان بايد اين نكته را خاطر نشان ساخت كه غلبه بر ترس مشكلات زاييده از آن ، مشكلاتي كه توانايي فرد را نابود مي كند و او را به گريز از واقعيت حياتي خويش وا مي دارند ، يكي

از ساده ترين مسائل رواني است ، به اين شرط كه فرد ترسان ، از شهامت و دليري رويارويي با مسائل برخوردار باشد و آنها را با خردمندي واعتماد به نفس و تعادل حل كند .

منبع:نشريه مداد رنگي،شماره 3

/خ ارسال اين مقاله براي دوستان:

* * آدرس پست الكترونيكي

مبارزه با استرس در محل كار و زندگي

نويسنده: جواد حاجي پور

استرس، در جاي خود خطرناك نيست، هركس در زندگي اهداف، فعاليت ها و فراز و نشيب هايي دارد. اما وقتي اين ها از حد بگذرند، خطرآفرين مي شوند. شما مي توانيد استرس غيرقابل كنترل را تشخيص دهيد و از راه هاي رفع آن آگاه شويد.

استرس، نقطه شروع ابتلا به افسردگي است كه مي تواند بر سلامت جسم و روح آدمي تأثير بگذارد. از اين رو شناخت عوامل استرس زا و آنچه را كه براي كاهش اين عوامل مي توان انجام داد، داراي اهميت است.

هرگونه واقعه اي نظير مرگ يك عزيز، طلاق، يا جدايي، بيرون رفتن فرزند از خانه، درست مانند داشتن بيماري هاي طولاني مدت يا نقص عضو موجب استرس مي شود. اما وقايعي هم نظير ازدواج، خانه عوض كردن، پيدا كردن شغل جديد و رفتن به تعطيلات تقريباً استرس زيادي ايجاد مي كنند. نگراني درباره سررسيدها، موفق نبودن در رقابت در انجام يك كار خاص نيز ممكن است موجب بروز علائم استرس، مثل كم طاقتي، تنش، احساس خستگي و اشكال در خوابيدن شوند.

نشانه هاي استرس

برخي از نشانه هاي استرس عبارتند از:

بي حوصلگي شديد، حساسيت شديد نسبت به انتقاد، بروز اختلال در خواب، جويدن ناخن، افزايش مصرف سيگار و الكل، سوء هاضمه و نداشتن تمركز اقدام در كاستن استرس هاي زيانبار قبل از آن كه بر سلامت شما تأثير بگذارند، بسيار مهم است.

اگر احساس مي كنيد كارهايتان

زياد است و داريد كلافه مي شويد، دست از كار بكشيد و چند نفس آرام بكشيد تا آرامش خود را بازيابيد. به مدت يك روز از كارهاي روزانه و امور خانه و خانوادگي و هرچه كه بر شما فشار وارد مي كند، دست بكشيد. اين روز را فقط به انجام كارهايي اختصاص دهيد كه موجب آرامش شما مي شود و احساس خوبي را برايتان فراهم مي آ ورد. اين كار مي تواند موجب كاهش خطري شود كه سلامت شما را تهديد مي كند.

رفع استرس

معني و مفهوم پوشيده استرس، همان پيامي است كه به شما مي گويد كه بايد مواظب خود باشيد و تا حد ممكن عوامل استرس زا را از زندگي خود دور كنيد. برخي از راه هاي غلبه بر استرس به قرار زير است:

در يك زمان فقط يك كار انجام دهيد، پيشنهادهاي ديگران در كمك به خود را بپذيريد، توانايي هاي خود را بشناسيد و بيش از حد از خود انتظار نداشته باشيد.

كارهايي را انجام دهيد كه برايتان لذت بخش و شادي آفرينند، نيروي خشم خود را خالي كنيد، مثلاً با فرياد زدن، جيغ كشيدن يا مشت زدن بر بالش، از موقعيت هاي پراسترس دوري كنيد، سعي كنيد اوقات خود را با كساني بگذرانيد كه مصاحبت با آنها برايتان لذت بخش باشد و نه با كساني كه انتقادكننده و خرده گيرنده.

آرام نفس بكشيد، به طوري كه قسمت پاييني شش هاي خود را به تحريك وا داريد، تكنيك هاي آرامش بخش را به كار بريد.

استرس در محيط كار

استرسي كه در محيط كار به شما دست مي دهد، دومين و بزرگترين مشكل شغلي است كه سلامت شما را تهديد مي كند. در يك تحقيق انجام شده، نيم ميليون نفر از افراد شاغل در انگلستان اظهار داشتند

كه دچار مسائلي از قبيل اضطراب و افسردگي هستند. از آنجا كه هنوز هم بر چنين مسائلي برچسب مشكلات روحي – رواني مي زنند، اغلب افراد شاغل از درخواست كمك از ديگران روي گردانند، زيرا غالباً آنها را افرادي ناتوان تلقي مي كنند. در محيط كاري، موقعيت هاي زيادي هستند كه موجب استرس فرد مي شوند، نظير:

خويشاوند بودن با برخي از همكاران، حمايت نكردن مسئولان از كاركنان خود، نبود مشاوره و ارتباطات، حجم زياد كارها يا بيش از اندازه كم بودن كار، انجام كارهايي كه بسيار مشكل اند و يا لزوم چنداني به انجام آنها نيست، نداشتن مهارت كافي در نحوه انجام كار، نداشتن امنيت شغلي و ترس از بيكار شدن.

افراد وقتي در محيط كاري خود در فشار غيرقابل تحمل قرار گيرند، تمايل به سخت كار كردن در آن ها ايجاد مي شود تا بدين وسيله فاصله آنچه را كه به دست مي آورند با آنچه كه تصور مي كنند بايد به دست بياورند، كم كنند. آنان استفاده از اوقات استراحت خود صرف نظر مي كنند و در نتيجه از نيازهاي شخصي خود غافل مي شوند.

روش هاي زير مي تواند در حل اين مشكلات به شما كمك كند:

1- با كسي كه امين شما است، چه در محيط كار و چه در بيرون از آن، درباره آنچه كه موجب استرس شما مي شود صحبت كنيد.

2- نتايج مشاوره يا حمايت هايي را كه از شما مي شود، به كار بنديد.

3- ساعات مقرر كاري را به كار پردازيد و از اوقات استراحت و روزهاي تعطيل كه حق شما است، استفاده كنيد.

4- اگر مشغله كاري شما زياد است، يك روز يا تعطيلات پايان هفته را به استراحت بپردازيد.

5- براي پرهيز از گرفتاري هاي ساعات پررفت و آمد

يا براي اين كه اوقات بيشتري را با خانواده و فرزندان خود باشيد، از ساعات مناسب براي اين كارها استفاده كنيد.

6- با ورزش و رژيم غذايي مناسب، از خود مراقبت كنيد.

7- تكنيك هاي آرامش بخش را به كار بنديد.

8- مصرف سيگار و ساير داروهاي مخدر را ترك كنيد.

9- درباره مشكلات كاري خود با سرپرست بخش يا رئيس خود صحبت كنيد. اگر مشكلات شما حل نشد، با قسمت كارگزيني، نماينده صنفي خود يا ديگر مسئولاني كه به نوعي با مسائل كاركنان مربوط هستند، صحبت كنيد. با همكاران خود محترمانه رفتار كنيد، همان گونه كه انتظار داريد ديگران با شما رفتار كنند.

منبع: نشريه بازار كار

مبارزه با استرس در محل كار و زندگي

نويسنده: جواد حاجي پور استرس، در جاي خود خطرناك نيست، هركس در زندگي اهداف، فعاليت ها و فراز و نشيب هايي دارد. اما وقتي اين ها از حد بگذرند، خطرآفرين مي شوند. شما مي توانيد استرس غيرقابل كنترل را تشخيص دهيد و از راه هاي رفع آن آگاه شويد.

استرس، نقطه شروع ابتلا به افسردگي است كه مي تواند بر سلامت جسم و روح آدمي تأثير بگذارد. از اين رو شناخت عوامل استرس زا و آنچه را كه براي كاهش اين عوامل مي توان انجام داد، داراي اهميت است.

هرگونه واقعه اي نظير مرگ يك عزيز، طلاق، يا جدايي، بيرون رفتن فرزند از خانه، درست مانند داشتن بيماري هاي طولاني مدت يا نقص عضو موجب استرس مي شود. اما وقايعي هم نظير ازدواج، خانه عوض كردن، پيدا كردن شغل جديد و رفتن به تعطيلات تقريباً استرس زيادي ايجاد مي كنند. نگراني درباره سررسيدها، موفق نبودن در رقابت در انجام يك كار خاص نيز ممكن است موجب بروز علائم استرس، مثل كم طاقتي، تنش، احساس

خستگي و اشكال در خوابيدن شوند. نشانه هاي استرس

برخي از نشانه هاي استرس عبارتند از:

بي حوصلگي شديد، حساسيت شديد نسبت به انتقاد، بروز اختلال در خواب، جويدن ناخن، افزايش مصرف سيگار و الكل، سوء هاضمه و نداشتن تمركز اقدام در كاستن استرس هاي زيانبار قبل از آن كه بر سلامت شما تأثير بگذارند، بسيار مهم است.

اگر احساس مي كنيد كارهايتان زياد است و داريد كلافه مي شويد، دست از كار بكشيد و چند نفس آرام بكشيد تا آرامش خود را بازيابيد. به مدت يك روز از كارهاي روزانه و امور خانه و خانوادگي و هرچه كه بر شما فشار وارد مي كند، دست بكشيد. اين روز را فقط به انجام كارهايي اختصاص دهيد كه موجب آرامش شما مي شود و احساس خوبي را برايتان فراهم مي آ ورد. اين كار مي تواند موجب كاهش خطري شود كه سلامت شما را تهديد مي كند. رفع استرس

معني و مفهوم پوشيده استرس، همان پيامي است كه به شما مي گويد كه بايد مواظب خود باشيد و تا حد ممكن عوامل استرس زا را از زندگي خود دور كنيد. برخي از راه هاي غلبه بر استرس به قرار زير است:

در يك زمان فقط يك كار انجام دهيد، پيشنهادهاي ديگران در كمك به خود را بپذيريد، توانايي هاي خود را بشناسيد و بيش از حد از خود انتظار نداشته باشيد.

كارهايي را انجام دهيد كه برايتان لذت بخش و شادي آفرينند، نيروي خشم خود را خالي كنيد، مثلاً با فرياد زدن، جيغ كشيدن يا مشت زدن بر بالش، از موقعيت هاي پراسترس دوري كنيد، سعي كنيد اوقات خود را با كساني بگذرانيد كه مصاحبت با آنها برايتان لذت بخش باشد و نه با كساني كه انتقادكننده و خرده گيرنده.

آرام

نفس بكشيد، به طوري كه قسمت پاييني شش هاي خود را به تحريك وا داريد، تكنيك هاي آرامش بخش را به كار بريد. استرس در محيط كار

استرسي كه در محيط كار به شما دست مي دهد، دومين و بزرگترين مشكل شغلي است كه سلامت شما را تهديد مي كند. در يك تحقيق انجام شده، نيم ميليون نفر از افراد شاغل در انگلستان اظهار داشتند كه دچار مسائلي از قبيل اضطراب و افسردگي هستند. از آنجا كه هنوز هم بر چنين مسائلي برچسب مشكلات روحي – رواني مي زنند، اغلب افراد شاغل از درخواست كمك از ديگران روي گردانند، زيرا غالباً آنها را افرادي ناتوان تلقي مي كنند. در محيط كاري، موقعيت هاي زيادي هستند كه موجب استرس فرد مي شوند، نظير:

خويشاوند بودن با برخي از همكاران، حمايت نكردن مسئولان از كاركنان خود، نبود مشاوره و ارتباطات، حجم زياد كارها يا بيش از اندازه كم بودن كار، انجام كارهايي كه بسيار مشكل اند و يا لزوم چنداني به انجام آنها نيست، نداشتن مهارت كافي در نحوه انجام كار، نداشتن امنيت شغلي و ترس از بيكار شدن.

افراد وقتي در محيط كاري خود در فشار غيرقابل تحمل قرار گيرند، تمايل به سخت كار كردن در آن ها ايجاد مي شود تا بدين وسيله فاصله آنچه را كه به دست مي آورند با آنچه كه تصور مي كنند بايد به دست بياورند، كم كنند. آنان استفاده از اوقات استراحت خود صرف نظر مي كنند و در نتيجه از نيازهاي شخصي خود غافل مي شوند.

روش هاي زير مي تواند در حل اين مشكلات به شما كمك كند:

1- با كسي كه امين شما است، چه در محيط كار و چه در بيرون از آن، درباره آنچه كه موجب استرس

شما مي شود صحبت كنيد.

2- نتايج مشاوره يا حمايت هايي را كه از شما مي شود، به كار بنديد.

3- ساعات مقرر كاري را به كار پردازيد و از اوقات استراحت و روزهاي تعطيل كه حق شما است، استفاده كنيد.

4- اگر مشغله كاري شما زياد است، يك روز يا تعطيلات پايان هفته را به استراحت بپردازيد.

5- براي پرهيز از گرفتاري هاي ساعات پررفت و آمد يا براي اين كه اوقات بيشتري را با خانواده و فرزندان خود باشيد، از ساعات مناسب براي اين كارها استفاده كنيد.

6- با ورزش و رژيم غذايي مناسب، از خود مراقبت كنيد.

7- تكنيك هاي آرامش بخش را به كار بنديد.

8- مصرف سيگار و ساير داروهاي مخدر را ترك كنيد.

9- درباره مشكلات كاري خود با سرپرست بخش يا رئيس خود صحبت كنيد. اگر مشكلات شما حل نشد، با قسمت كارگزيني، نماينده صنفي خود يا ديگر مسئولاني كه به نوعي با مسائل كاركنان مربوط هستند، صحبت كنيد. با همكاران خود محترمانه رفتار كنيد، همان گونه كه انتظار داريد ديگران با شما رفتار كنند.

منبع: نشريه بازار كار

زندگي بدون اضطراب

نويسنده:بيتا مهدوي

حتماً بارها شنيده ايد كه در مثل مي گويند «فلاني از ترس مرگ، خودكشي كرد!» اين مثال، بيانگر قرار گرفتن فرد در وضعيتي است كه توان تحمل شرايط پيش آمده را ندارد. «اضطراب» يكي از عواملي است كه سبب مي شود فرد نتواند درك صحيحي از شرايط خود و اطراف خود داشته باشد و دائماً در وضعيت غيرعادي _ از نظر جسمي و روحي _ بسر ببرد. «اضطراب» به عنوان يكي از اختلال هاي رواني، حتي به عنوان «قاتل بشر» هم شناسايي شده است.

به گفته روانشناسان، اختلالات اضطرابي از شايع ترين اختلالات روانپزشكي است كه مشكلات و

عوارض زيادي را سبب مي شود و در نتيجه، حجم بالايي از خدمات و مراقبت هاي بهداشتي را به خود اختصاص مي دهد.

از هر 4 نفر، يكي داراي حداقل يك اختلال اضطرابي است. زنان با شيوع مادام العمر 5/30 درصد در مقايسه با مردان با شيوع مادام العمر 2/19 درصد، بيشتر ممكن است دچار اختلال اضطرابي شوند. اختلال اضطرابي در صورتي كه مزمن شود، مي تواند ميزان مرگ و مير مرتبط با عوارض قلبي _ عروقي را افزايش دهد.

بنابراين، تشخيص و درمان اين دسته از بيماري ها، اهميت بسياري دارد.

امروزه هزينه بالاي زندگي فشارهاي اقتصادي و مسائلي از اين دست، باعث مي شود تلاش براي كسب درآمد افزايش يابد. اين موضوع به كمتر شدن روابط عاطفي ميان اعضاي خانواده و كاهش ارتباطات كلامي منجر شده است. به همين دليل، آمار اختلالات اضطرابي در همه جوامع روز به روز در حال افزايش است. اين در حالي است كه عقايد نادرست و خرافي در ميان مردم سبب شده است كه افراد مبتلا، از مراجعه به روانپزشكان سرباز زنند، خود را سالم بپندارند و حتي در صورت مراجعه، از خوردن داروها هم امتناع كنند.

اضطراب و انواع آن

دكتر پرويز مظاهري، روانپزشك و دبير انجمن روان پزشكان ايران، در مورد اضطراب مي گويد: «اضطراب، احساسي منتشر، ناخوشايند و مبهم است كه با يك يا چند احساس جسمي همراه مي شود. در واقع، يك علامت هشدار است كه خبر از خطري قريب الوقوع مي دهد و شخص را براي مقابله آماده مي سازد. پس مي توان نتيجه گرفت كه يك محرك بسيار قوي است. البته ميزاني از اين اضطراب، براي رشد و تكامل انسان لازم است كه به آن «اضطراب طبيعي» مي گوييم

و زماني است كه شدت عكس العمل، متناسب با مقدار خطر است و شخص وادار مي شود كه با موفقيت، اين خطر را از سر بگذراند.»

او در مورد اضطراب بيمارگونه مي گويد: «در اضطراب بيمارگونه كه به عنوان يك اختلال تلقي مي شود، شدت عكس العمل فرد متناسب با مقدار خطر نسبت به توأم با تعارض است و ضمناً مداوم و تكراري است، ولي در اضطراب طبيعي، شخص براي مدتي محدود، علائم اضطراب را حس مي كند و تعارضي هم در آن ديده نمي شود.»

اين روانپزشك در پاسخ به اين پرسش كه آيا آمار خاصي از تعداد مبتلايان به استرس و اضطراب وجود دارد، يادآوري مي كند: «اضطراب شايع ترين اختلال رواني به خصوص در قرن حاضر است و بررسي هاي انجام شده نشان مي دهد كه در جهان 5 تا 8 درصد مردم دچار اختلالات اضطرابي اند. كشور ما هم از آمار جهاني تبعيت مي كند.»

اختلالات اضطرابي چند بيماري را شامل مي شود كه عبارتند از: بيماري وسواس، انواع فوبيا و اختلال استرس بعد از سانحه كه به دنبال يك سانحه در شخص بوجود مي آيد و سال ها بيمار را عذاب مي دهد. اين نوع اضطراب در پي سوانحي همچون سيل، زلزله و جنگ ايجاد مي شود.

دكتر مظاهري مي گويد: «اضطراب يك علامت مهم براي خيلي از بيماري ها است. به عنوان مثال، در افسردگي ها، بيماري هاي شخصيتي، اختلال در تفكر مانند اسكيزوفرني و نيز عقب ماندگي ذهني، اضطراب ديده مي شود.

اضطراب علاوه بر بيماري هاي روانپزشكي، عامل بوجود آورنده بيماري هاي جسمي هم هست. به طور مثال، بيماراني كه به مشكلات گوارشي، ستون فقرات، سرطان و بيماري هاي خوني مبتلا هستند، اضطراب دارند.»

اين روانپزشك در پاسخ به اين پرسش كه آيا اضطراب نوعي ترس است،

مي گويد: «ترس حالتي است در پاسخ به خطري معلوم، بيروني و معين با يك منشاء غيرتعارضي. در صورتي كه اضطراب در پاسخ به تهديدي پيدا مي شود كه نامعلوم، دروني و مبهم است و از تعارض نشأت گرفته است. به طور مثال، وقتي شما قصد عبور از خياباني را داريد كه اتومبيل ها در آن با سرعت تردد مي كنند، دچار ترس مي شويد ولي دانش آموز موقع رفتن به جلسه امتحان، دچار اضطراب مي شود. در اولي يك عامل بيروني و معلوم ولي در دومي يك عامل دروني و نامشخص وجود دارد.»

او مي افزايد: «ماشيني شدن زندگي، علاوه بر مزايايي كه دارد، مشكلات زيادي را نيز براي مردم ايجاد كرده است. ما اگر وضعيت فعلي جامعه ايراني را با چند دهه گذشته مقايسه كنيم، متوجه مي شويم كه مردم در گذشته از آرامش خاصي برخوردار بودند، عجله اي در كار نبود، كارها براساس برنامه انجام مي شد؛ ولي امروزه مردم در چند نوبت كار مي كنند، هزينه هاي زندگي بالا رفته است و مردم بايد خودشان را با هزينه ها تطبيق دهند. همه اين مسائل باعث شده است كه آنها مدام در حال تكاپو باشند. اضطراب تنها بيماري است كه هم داراي علائم رواني و هم جسمي است زيرا كه مستقيماً روي سيستم اعصاب مركزي اثر مي گذارد و با تغييراتي كه در اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك بوجود مي آورد، روي تمامي اعضاي بدن مانند قلب، ريه، دستگاه ادراري و اسكلتي تأثير دارد. وقتي انسان دچار اضطراب مي شود، قلبش شروع به تپش مي كند، احساس درد مي كند، دچار تنگي نفس مي شود، احساس خفگي دارد، به قول معروف، دلش مالش مي رود و تصور مي كند كه پروانه اي درون معده اش در حال حركت

است.

اضطراب همچنين باعث تكرر ادرار مي شود.

از ديگر علائم جسمي اضطراب مي توان به تاري ديد، رنگ پريدگي و يا برافروختگي اشاره كرد.»او يادآوري مي كند: «درمان همه اختلالات روان پزشكي، دارويي و غيردارويي است. روانپزشك براي از بين بردن علائم اضطراب، داروهايي را تجويز و بدين وسيله، بيماري را كنترل مي كند. در كنار درمان هاي دارويي يكسري درمان هاي غيردارويي است كه مهم ترينش «روان درماني» است. روانپزشكان فرد مضطرب را تحت روان درماني فردي يا گروهي قرار مي دهند. درمان ديگر، رفتار درماني است. البته يكسري درمان هاي جديد مانند موسيقي درماني و تئاتردرماني هم وجود دارد.

دكتر علي فرجام، روانشناس اجتماعي هم مي گويد: «از برخي نظريات نيز مي توان در تبيين شكل گيري اضطراب استفاده كرد، مثل نظريات يادگيري يا رفتاري. براساس نظريه هاي رفتاري، اضطراب، پاسخي شرطي به يك محرك محيطي معين است. به عنوان مثال، فردي كه هيچ گونه حساسيتي به هيچ نوع غذايي ندارد، اگر پس از خوردن غذاي آلوده در رستوران بيمار شود، ممكن است روبه رو شدن هاي بعدي او با همان غذا، در او احساس اضطراب و ناخوشي ايجاد كند و در موارد شديدتر، با تعميم اين حالت، ممكن است تدريجاً از هر غذايي كه ديگران درست كرده باشند، احساس نفرت كند و در صورت خوردن آن مضطرب شود. براساس نظريات شناختي، بيماران مبتلا به اختلالات اضطرابي اغلب ميزان خطر و احتمال صدمه ديدن در موقعيت خاص را بيش از واقع تخمين مي زنند و در مقابل، توانايي هاي خود را براي مدارا با خطراتي كه فكر مي كنند به سلامت جسمي يا رواني شان وارد مي شود، كمتر از واقع تخمين مي زنند. علاوه بر نظريات توضيح داده شده و نيز ژنتيك، تغييرات برخي مواد شيميايي در پايانه هاي

عصبي و مغز نيز از جمله علل شناخته شده و قطعي اختلالات اضطرابي است.

باورهاي غلط

در اين ميان، باورهاي غلطي هم در مورد بيماري هاي رواني در ميان مردم وجود دارد. به عنوان مثال، خيلي از كودكان هنگام خواب، دندان قروچه مي كنند. برخي از خانواده ها اعتقاد دارند كه دندان قروچه ناشي از ابتلا به بيماري هاي انگلي است؛ در حالي كه اين كار، نشانه اضطراب در كودك است. كودكاني كه شب ادراري دارند يا در خواب كابوس مي بينند و جيغ مي كشند يا لكنت زبان دارند، والدين آنها معتقدند كه خود به خود بهبود پيدا مي كنند و نياز به درمان ندارند؛ در حالي كه بيماري كودك بايد معالجه شود.

در مورد وسواس هم يك باور غلط وجود دارد: برخي فكر مي كنند وسواس، نشانة تميزي بيشتر است! اگر آقا يا خانمي دچار وسواس شود، براي درمان اقدام نمي كند. خيلي ها فكر مي كنند چون او چهار دفعه دستش را مي شويد، پس آدم تميزي است؛ در حالي كه وسواس يك بيماري است و بايد درمان شود. بسياري از مردم فكر مي كنند كه وسواس خود به خود درمان مي شود. همين طرز تفكر باعث مزمن شدن بيماري مي شود.

مشكل ديگر اين است كه برخي نسبت به درمان هاي روانپزشكي ديد منفي دارند و اين باور غلط در ميان آنها جا افتاده است كه مراجعه به روانپزشك خوب نيست و استفاده از قرص هاي آرام بخش اعتيادآور است.

دكتر مظاهري در پاسخ به اين پرسش كه چگونه مي توان با اضطراب برخورد كرد، مي گويد: «به طور كلي، از دو روش براي برطرف كردن اضطراب استفاده مي شود: روش هاي مقابله اي و مكانيسم هاي دفاعي، روش هاي مقابله اي، به صورت خودآگاه و با اراده فرد انجام مي شود ولي

روش هاي دفاعي، ناخودآگاه صورت مي گيرد. با اين روش ها، شخص خود را در مقابل صدمات بعدي حفظ مي كند.

در مورد روش دفاعي خودآگاه، مي توان مثال هايي زد: برخي از دانش آموزان براي برطرف كردن اضطراب امتحان، سعي در مطالعه بيشتر و تلاشي جدي تر دارند و زمان بيشتري را براي دروس سخت تر در نظر مي گيرند؛ همچنين افرادي كه اضطراب روز قيامت را دارند، سعي مي كنند مؤمنانه تر زندگي كنند. اما روش هاي دفاعي كه به طور ناخودآگاه استفاده مي شوند، چند نوع هستند: انكار كردن، واپس زدن، توجيه كردن و برخي روش هاي ديگر كه البته همين سه نوع، بيشتر از ساير انواع مورد استفاده قرار مي گيرد.

مثلاً در مورد شيوه دفاعي انكار، زماني كه خبر بدي به فردي مي رسد، علي رغم اطمينان نسبي فرد از صحت آن، گاهي در وهله اول فوراً آن را انكار مي كند و مي گويد امكان ندارد و احياناً هم دليلي مي آورد.

در مورد شيوة دفاعي واپس زني، مثلاً زماني كه والدين برخورد تنبيهي بدي با فرزندشان دارند، گاهي فرزند در صدد پاسخگويي و مقابله به مثل برمي آيد ولي از ترس يا احترام، خشم را در خودش مي ريزد و به نوعي واپس زني مي كند و با اين كار موقتاً آرام مي شود.

در مورد شيوه دفاعي توجيه كردن، زماني كه دانش آموز در مورد دير آمدن غيبت كردن و يا به خاطر نمراتش مورد سرزنش قرار مي گيرد، ناخودآگاه توجيهي براي كار خود مي آورد و تا حدودي از يك فشار رواني نجات پيدا مي كند.

به گفته دكتر مظاهري، تسلط داشتن بر زندگي، برنامه ريزي در كارها، حمايت افراد خانواده و دوستان خوب، انعطاف پذير بودن در برخورد با ديگران مواجهه با اتفاقات زندگي، اميدواري، هدفمندبودن، داشتن سرگرمي در زندگي، علاقه مندي به يك

فرد يا گروه، فعال و شاغل بودن و تغذيه خوب و به موقع مهم ترين توصيه هاي كلي و مفيد براي كاهش يا رفع اضطراب است.

منبع: روزنامه اطلاعات

ارسال اين مقاله براي دوستان:

* * آدرس پست الكترونيكي

زندگي بدون اضطراب

نويسنده:بيتا مهدوي حتماً بارها شنيده ايد كه در مثل مي گويند «فلاني از ترس مرگ، خودكشي كرد!» اين مثال، بيانگر قرار گرفتن فرد در وضعيتي است كه توان تحمل شرايط پيش آمده را ندارد. «اضطراب» يكي از عواملي است كه سبب مي شود فرد نتواند درك صحيحي از شرايط خود و اطراف خود داشته باشد و دائماً در وضعيت غيرعادي _ از نظر جسمي و روحي _ بسر ببرد. «اضطراب» به عنوان يكي از اختلال هاي رواني، حتي به عنوان «قاتل بشر» هم شناسايي شده است.

به گفته روانشناسان، اختلالات اضطرابي از شايع ترين اختلالات روانپزشكي است كه مشكلات و عوارض زيادي را سبب مي شود و در نتيجه، حجم بالايي از خدمات و مراقبت هاي بهداشتي را به خود اختصاص مي دهد.

از هر 4 نفر، يكي داراي حداقل يك اختلال اضطرابي است. زنان با شيوع مادام العمر 5/30 درصد در مقايسه با مردان با شيوع مادام العمر 2/19 درصد، بيشتر ممكن است دچار اختلال اضطرابي شوند. اختلال اضطرابي در صورتي كه مزمن شود، مي تواند ميزان مرگ و مير مرتبط با عوارض قلبي _ عروقي را افزايش دهد.

بنابراين، تشخيص و درمان اين دسته از بيماري ها، اهميت بسياري دارد.

امروزه هزينه بالاي زندگي فشارهاي اقتصادي و مسائلي از اين دست، باعث مي شود تلاش براي كسب درآمد افزايش يابد. اين موضوع به كمتر شدن روابط عاطفي ميان اعضاي خانواده و كاهش ارتباطات كلامي

منجر شده است. به همين دليل، آمار اختلالات اضطرابي در همه جوامع روز به روز در حال افزايش است. اين در حالي است كه عقايد نادرست و خرافي در ميان مردم سبب شده است كه افراد مبتلا، از مراجعه به روانپزشكان سرباز زنند، خود را سالم بپندارند و حتي در صورت مراجعه، از خوردن داروها هم امتناع كنند. اضطراب و انواع آن

دكتر پرويز مظاهري، روانپزشك و دبير انجمن روان پزشكان ايران، در مورد اضطراب مي گويد: «اضطراب، احساسي منتشر، ناخوشايند و مبهم است كه با يك يا چند احساس جسمي همراه مي شود. در واقع، يك علامت هشدار است كه خبر از خطري قريب الوقوع مي دهد و شخص را براي مقابله آماده مي سازد. پس مي توان نتيجه گرفت كه يك محرك بسيار قوي است. البته ميزاني از اين اضطراب، براي رشد و تكامل انسان لازم است كه به آن «اضطراب طبيعي» مي گوييم و زماني است كه شدت عكس العمل، متناسب با مقدار خطر است و شخص وادار مي شود كه با موفقيت، اين خطر را از سر بگذراند.»

او در مورد اضطراب بيمارگونه مي گويد: «در اضطراب بيمارگونه كه به عنوان يك اختلال تلقي مي شود، شدت عكس العمل فرد متناسب با مقدار خطر نسبت به توأم با تعارض است و ضمناً مداوم و تكراري است، ولي در اضطراب طبيعي، شخص براي مدتي محدود، علائم اضطراب را حس مي كند و تعارضي هم در آن ديده نمي شود.»

اين روانپزشك در پاسخ به اين پرسش كه آيا آمار خاصي از تعداد مبتلايان به استرس و اضطراب وجود دارد، يادآوري مي كند: «اضطراب شايع ترين اختلال رواني به خصوص در قرن حاضر است و بررسي هاي انجام شده نشان مي دهد كه

در جهان 5 تا 8 درصد مردم دچار اختلالات اضطرابي اند. كشور ما هم از آمار جهاني تبعيت مي كند.»

اختلالات اضطرابي چند بيماري را شامل مي شود كه عبارتند از: بيماري وسواس، انواع فوبيا و اختلال استرس بعد از سانحه كه به دنبال يك سانحه در شخص بوجود مي آيد و سال ها بيمار را عذاب مي دهد. اين نوع اضطراب در پي سوانحي همچون سيل، زلزله و جنگ ايجاد مي شود.

دكتر مظاهري مي گويد: «اضطراب يك علامت مهم براي خيلي از بيماري ها است. به عنوان مثال، در افسردگي ها، بيماري هاي شخصيتي، اختلال در تفكر مانند اسكيزوفرني و نيز عقب ماندگي ذهني، اضطراب ديده مي شود.

اضطراب علاوه بر بيماري هاي روانپزشكي، عامل بوجود آورنده بيماري هاي جسمي هم هست. به طور مثال، بيماراني كه به مشكلات گوارشي، ستون فقرات، سرطان و بيماري هاي خوني مبتلا هستند، اضطراب دارند.»

اين روانپزشك در پاسخ به اين پرسش كه آيا اضطراب نوعي ترس است، مي گويد: «ترس حالتي است در پاسخ به خطري معلوم، بيروني و معين با يك منشاء غيرتعارضي. در صورتي كه اضطراب در پاسخ به تهديدي پيدا مي شود كه نامعلوم، دروني و مبهم است و از تعارض نشأت گرفته است. به طور مثال، وقتي شما قصد عبور از خياباني را داريد كه اتومبيل ها در آن با سرعت تردد مي كنند، دچار ترس مي شويد ولي دانش آموز موقع رفتن به جلسه امتحان، دچار اضطراب مي شود. در اولي يك عامل بيروني و معلوم ولي در دومي يك عامل دروني و نامشخص وجود دارد.»

او مي افزايد: «ماشيني شدن زندگي، علاوه بر مزايايي كه دارد، مشكلات زيادي را نيز براي مردم ايجاد كرده است. ما اگر وضعيت فعلي جامعه ايراني را با چند دهه گذشته مقايسه

كنيم، متوجه مي شويم كه مردم در گذشته از آرامش خاصي برخوردار بودند، عجله اي در كار نبود، كارها براساس برنامه انجام مي شد؛ ولي امروزه مردم در چند نوبت كار مي كنند، هزينه هاي زندگي بالا رفته است و مردم بايد خودشان را با هزينه ها تطبيق دهند. همه اين مسائل باعث شده است كه آنها مدام در حال تكاپو باشند. اضطراب تنها بيماري است كه هم داراي علائم رواني و هم جسمي است زيرا كه مستقيماً روي سيستم اعصاب مركزي اثر مي گذارد و با تغييراتي كه در اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك بوجود مي آورد، روي تمامي اعضاي بدن مانند قلب، ريه، دستگاه ادراري و اسكلتي تأثير دارد. وقتي انسان دچار اضطراب مي شود، قلبش شروع به تپش مي كند، احساس درد مي كند، دچار تنگي نفس مي شود، احساس خفگي دارد، به قول معروف، دلش مالش مي رود و تصور مي كند كه پروانه اي درون معده اش در حال حركت است.

اضطراب همچنين باعث تكرر ادرار مي شود.

از ديگر علائم جسمي اضطراب مي توان به تاري ديد، رنگ پريدگي و يا برافروختگي اشاره كرد.»او يادآوري مي كند: «درمان همه اختلالات روان پزشكي، دارويي و غيردارويي است. روانپزشك براي از بين بردن علائم اضطراب، داروهايي را تجويز و بدين وسيله، بيماري را كنترل مي كند. در كنار درمان هاي دارويي يكسري درمان هاي غيردارويي است كه مهم ترينش «روان درماني» است. روانپزشكان فرد مضطرب را تحت روان درماني فردي يا گروهي قرار مي دهند. درمان ديگر، رفتار درماني است. البته يكسري درمان هاي جديد مانند موسيقي درماني و تئاتردرماني هم وجود دارد.

دكتر علي فرجام، روانشناس اجتماعي هم مي گويد: «از برخي نظريات نيز مي توان در تبيين شكل گيري اضطراب استفاده كرد، مثل نظريات يادگيري يا رفتاري. براساس نظريه هاي رفتاري، اضطراب، پاسخي شرطي

به يك محرك محيطي معين است. به عنوان مثال، فردي كه هيچ گونه حساسيتي به هيچ نوع غذايي ندارد، اگر پس از خوردن غذاي آلوده در رستوران بيمار شود، ممكن است روبه رو شدن هاي بعدي او با همان غذا، در او احساس اضطراب و ناخوشي ايجاد كند و در موارد شديدتر، با تعميم اين حالت، ممكن است تدريجاً از هر غذايي كه ديگران درست كرده باشند، احساس نفرت كند و در صورت خوردن آن مضطرب شود. براساس نظريات شناختي، بيماران مبتلا به اختلالات اضطرابي اغلب ميزان خطر و احتمال صدمه ديدن در موقعيت خاص را بيش از واقع تخمين مي زنند و در مقابل، توانايي هاي خود را براي مدارا با خطراتي كه فكر مي كنند به سلامت جسمي يا رواني شان وارد مي شود، كمتر از واقع تخمين مي زنند. علاوه بر نظريات توضيح داده شده و نيز ژنتيك، تغييرات برخي مواد شيميايي در پايانه هاي عصبي و مغز نيز از جمله علل شناخته شده و قطعي اختلالات اضطرابي است. باورهاي غلط

در اين ميان، باورهاي غلطي هم در مورد بيماري هاي رواني در ميان مردم وجود دارد. به عنوان مثال، خيلي از كودكان هنگام خواب، دندان قروچه مي كنند. برخي از خانواده ها اعتقاد دارند كه دندان قروچه ناشي از ابتلا به بيماري هاي انگلي است؛ در حالي كه اين كار، نشانه اضطراب در كودك است. كودكاني كه شب ادراري دارند يا در خواب كابوس مي بينند و جيغ مي كشند يا لكنت زبان دارند، والدين آنها معتقدند كه خود به خود بهبود پيدا مي كنند و نياز به درمان ندارند؛ در حالي كه بيماري كودك بايد معالجه شود.

در مورد وسواس هم يك باور غلط وجود دارد: برخي فكر

مي كنند وسواس، نشانة تميزي بيشتر است! اگر آقا يا خانمي دچار وسواس شود، براي درمان اقدام نمي كند. خيلي ها فكر مي كنند چون او چهار دفعه دستش را مي شويد، پس آدم تميزي است؛ در حالي كه وسواس يك بيماري است و بايد درمان شود. بسياري از مردم فكر مي كنند كه وسواس خود به خود درمان مي شود. همين طرز تفكر باعث مزمن شدن بيماري مي شود.

مشكل ديگر اين است كه برخي نسبت به درمان هاي روانپزشكي ديد منفي دارند و اين باور غلط در ميان آنها جا افتاده است كه مراجعه به روانپزشك خوب نيست و استفاده از قرص هاي آرام بخش اعتيادآور است.

دكتر مظاهري در پاسخ به اين پرسش كه چگونه مي توان با اضطراب برخورد كرد، مي گويد: «به طور كلي، از دو روش براي برطرف كردن اضطراب استفاده مي شود: روش هاي مقابله اي و مكانيسم هاي دفاعي، روش هاي مقابله اي، به صورت خودآگاه و با اراده فرد انجام مي شود ولي روش هاي دفاعي، ناخودآگاه صورت مي گيرد. با اين روش ها، شخص خود را در مقابل صدمات بعدي حفظ مي كند.

در مورد روش دفاعي خودآگاه، مي توان مثال هايي زد: برخي از دانش آموزان براي برطرف كردن اضطراب امتحان، سعي در مطالعه بيشتر و تلاشي جدي تر دارند و زمان بيشتري را براي دروس سخت تر در نظر مي گيرند؛ همچنين افرادي كه اضطراب روز قيامت را دارند، سعي مي كنند مؤمنانه تر زندگي كنند. اما روش هاي دفاعي كه به طور ناخودآگاه استفاده مي شوند، چند نوع هستند: انكار كردن، واپس زدن، توجيه كردن و برخي روش هاي ديگر كه البته همين سه نوع، بيشتر از ساير انواع مورد استفاده قرار مي گيرد.

مثلاً در مورد شيوه دفاعي انكار، زماني كه خبر بدي به فردي مي رسد، علي رغم اطمينان نسبي فرد از

صحت آن، گاهي در وهله اول فوراً آن را انكار مي كند و مي گويد امكان ندارد و احياناً هم دليلي مي آورد.

در مورد شيوة دفاعي واپس زني، مثلاً زماني كه والدين برخورد تنبيهي بدي با فرزندشان دارند، گاهي فرزند در صدد پاسخگويي و مقابله به مثل برمي آيد ولي از ترس يا احترام، خشم را در خودش مي ريزد و به نوعي واپس زني مي كند و با اين كار موقتاً آرام مي شود.

در مورد شيوه دفاعي توجيه كردن، زماني كه دانش آموز در مورد دير آمدن غيبت كردن و يا به خاطر نمراتش مورد سرزنش قرار مي گيرد، ناخودآگاه توجيهي براي كار خود مي آورد و تا حدودي از يك فشار رواني نجات پيدا مي كند.

به گفته دكتر مظاهري، تسلط داشتن بر زندگي، برنامه ريزي در كارها، حمايت افراد خانواده و دوستان خوب، انعطاف پذير بودن در برخورد با ديگران مواجهه با اتفاقات زندگي، اميدواري، هدفمندبودن، داشتن سرگرمي در زندگي، علاقه مندي به يك فرد يا گروه، فعال و شاغل بودن و تغذيه خوب و به موقع مهم ترين توصيه هاي كلي و مفيد براي كاهش يا رفع اضطراب است.

منبع: روزنامه اطلاعات

/خ ارسال اين مقاله براي دوستان:

* * آدرس پست الكترونيكي

بهداشت رواني در مدارس

نويسنده : باقر آريايي فر

مدارس نقش مهمي در پيشبرد امر بهداشت رواني در سطح جامعه دارند. معلمان و مربيان به عنوان عناصر كليدي آموزش و پرورش در انجام وظايف آموزشي و پرورشي اگر با نيازهاي مختلف جسماني، رواني و اجتماعي شاگردان آشنا و از نكات اساسي مربوط به برخورد مناسب با كودكان و نوجوانان

سر كلاس درس و محيط مدرسه، آگاهي داشته باشند، بهتر مي توانند آنان را در جهت نائل آمدن به پيشرفت تحصيلي و

در نهايت كسب يك شخصيت استوار ياري كنند.

در مدارس به علت تأكيد بيش از اندازه بر آموزش هاي نظري و انباشت حافظه از محفوظات مختلف، مجال كمتري به معلمان و مديران داده مي شود كه به نيازهاي مختلف كودكان و نوجوانان توجه بايسته اي صورت گيرد، در صورتي كه نيازهاي ايمني (احساس اطمينان)، نياز به تعلق و دوست داشتن و حتي نياز هاي فيزيولوژيك شاگرد بايد به صورت مناسب ارضا شود تا در وي خود پنداره مثبت و عزت نفس بالا حاصل شود. بدون توجه به اين عوامل، دانستني ها و محفوظات هيچگونه كاركرد مفيد و مؤثري نخواهند داشت. اين نكته زماني آشكارتر مي شود كه توجه داشته باشيم پرورش شخصيت اخلاقي به عنوان يك هدف غايي در تعليم و تربيت مطرح است و رسيدن به آن پايه، مستلزم توجه به نيازهاي روان شناختي و اصول بهداشت رواني شاگردان در مدارس است.

بيشتر كودكاني كه داراي مشكلات بهداشت رواني هستند، هرگز به خدمات تخصصي كه بدان نيازمندند، دسترسي ندارند و مؤسسات و نهادهاي اساسي همچون مدارس بايد به آنها توجه داشته باشند. بسياري از معلمان ممتاز آگاهي چنداني از مسائل بهداشت رواني كودكان ندارند. آنان فاقد دانش، شناخت و مهارت لازم براي مقابله با مسائل بهداشت رواني هستند، گاهي حتي معلمان بسيار با تجربه هم هنگام برخورد با اين شاگردان احساس ناتواني مي كنند. آنها ممكن است نسبت به روشي كه بايد در برخورد با اين كودكان داشته باشند، مطمئن نباشند يا نگران باشند هر كاركه انجام دهند مشكلات آنان را تشديد كند. اين مسأله در برخي از مواقع به خاطر بي ميلي متخصصان بهداشت براي ارائه اطلاعات به معلمان و ناتواني

آنها در درك محدوديت هايي كه معلمان ضمن كار با اين كودكان در مدارس معمولي دارند، تشديد مي شود.

بسياري از معلمان متوجه دانش آموزان با مشكلات هيجاني و رفتاري EBD مي شوند، ليكن اغلب تمايز واضحي ميان «رفتار غلط بهنجار، مشكلات هيجاني و رفتاري» و «بيماري رواني» وجود ندارد. كودكان داراي EBD در طيف پيوسته اي قرار مي گيرند كه از «شيطنت هاي اتفاقي» در يك طيف تا «بيماري رواني» در طرف ديگر طيف را شامل مي شوند. در ارزيابي وضعيت كودكان، اين كه آنها بهEBD دچار هستند يا خير، بستگي خواهد داشت به ماهيت، فراواني، اصرار (تداوم)، شدت، نابهنجاري رفتار يا اثر تراكمي رفتار آنها در مقايسه با رفتارهاي بهنجار مورد انتظار از كودكان هم سن آن ها. EBD مي تواند داراي شكل هاي مختلفي باشد. در آيين نامه اجرايي نيازهاي آموزشي ويژه EFD،1994). به شكل هاي انزواجويي، گرايش به افسردگي و خودكشي، اشتغال ذهني وسواس گونه همراه با عادات خوردن، مدرسه هراسي، سوء مصرف موادمخدر، رفتارهاي تخريبي، ضداجتماعي و غيرهمكارانه و همچنين محروميت (ناكامي)، خشم و تهديد به تجاوز اشاره شده است.

در هر صورت معلمان، به ندرت قادرند تعريف روشني از EBD ارائه دهند (دانيل و ديگران، 1999). به عنوان مثال، كودكان بيش فعال را اغلب كودكان شيطان به شمار مي آورند. ممكن است ارزيابي اين كه كودكان در كجاي پيوستار بين شيطنت اتفاقي تا بيماري رواني قرار مي گيرند، مشكل باشد. بسياري از كودكان در دوره هاي اتفاقي رفتارهاي تخريبي و كناره جويانه از خود نشان مي دهند، ليكن در برخي از كودكان اين دوره ها آن قدر شدت و نيز دوام دارند كه گواه بر EBD هستند.

اهميت بهداشت رواني كودكان

اخيراً به نيازهاي بهداشت رواني

كودكان و نوجوانان اولويت بسياري داده مي شود (وزارت بهداشت، 1995 ) و اين به خاطر آن است كه:

1_ مشكلات بهداشت رواني علت ايجاد پريشاني است و مي تواند بر بسياري از جنبه هاي زندگي كودكان، رشد هيجاني (عاطفي)، بدني و اجتماعي كودكان و نيز بر پيشرفت تحصيلي آنها تأثير بگذارد.

2_ مشكلات بهداشت رواني كودكان براي تمامي افرادي كه درگير مراقبت از كودكان هستند و همچنين افرادي كه با آنها تماس روزانه دارند، از قبيل معلمان و ساير شاگردان، پيامدهايي در بر دارد.

3_ مشكلات حل نشده در مراحل اوليه، مي تواند پيامدهاي درازمدتي ايجاد كند و ممكن است به تعليم و تربيت گسيخته، ضعف وجوه اجتماعي شدن و فقدان بهزيستي رواني در بزرگسالي منجر شود.

4_ مشكلات بهداشت رواني در كودكان موجب بالا رفتن تقاضا براي ساير خدمات از قبيل خدمات اجتماعي و خدمات آموزشي و خدمات قضايي مربوط به جوانان مي شود.

برخي از عوامل خطر معمول مي تواند احتمال ايجاد بهداشت رواني كودكان را افزايش دهد. اين عوامل عبارت اند از عوامل فردي از قبيل مشكلات مزاجي، بيماري هاي بدني يا نارسايي در يادگيري، عوامل خانوادگي از قبيل تعارض ميان والدين و نبود انسجام انضباطي و عوامل محيطي از قبيل وضعيت نامساعد اقتصادي _ اجتماعي و بي خانماني (بنياد بهداشت رواني 1999). عملكرد عوامل خطر به صورت تصاعدي است. اگر كودك با يك عامل خطر روبه رو شود، احتمال ابتلاي او به مشكلات بهداشت رواني بين يك تا دو درصد است، اما اگر كودك با چهار يا بيش از چهار عامل خطر روبه رو شود، اين احتمال به 20درصد مي رسد. حوادث فشارزاي زندگي بر روي برخي از كودكان بيش

از ديگران تأثير مي گذارد. يكي از كليدي ترين عوامل ارتقاي بهداشت رواني در كودكان، شناخت عميق تر و عوامل حفاظت كننده اي است كه باعث عكس العمل بيشتر برخي از كودكان در مقايسه با بقيه آنها مي شود. عواملي كه كودكان را در برابر مشكلات بهداشت رواني حفاظت مي كند، عبارت اند از عوامل فردي از قبيل داشتن هوش زياد و برخورداري از خلق و خوي آسان گير، عوامل خانوادگي از قبيل ارتباطات خوب با والدين و حمايت تربيتي خانوادگي و عوامل محيطي از قبيل شبكه حمايتي خوب و تجارب مدرسه اي مثبت (بنياد بهداشت رواني 1999). هر چه كودك از عوامل حمايت كننده بيشتري برخوردار باشد، احتمال بهزيستي رواني او بيشتر است. در هر صورت، خطر ابتلا در كودك زماني به شدت افزايش مي يابد كه شرايط محيطي زيان آور، ارتباطات خانوادگي زيان آور و ويژگي هاي شخصي خود آنها يكديگر را تقويت كنند.

بهداشت رواني و يادگيري

تأثيري كه هيجانات بر يادگيري بالقوه كودكان دارد، توسط گرين هالگ (2: 1999) مورد تأكيد قرار گرفته است. او اظهار مي دارد: احساسات دردناك، ناراحت كننده و تحريك كننده نقش بسيار پر قدرتي در يادگيري دارند. در واقع قلمرو احساسات و تجربه هاي ذهني ما مي تواند در تسهيل يا توقف جريان رشد، تحول و يادگيري مؤثر باشد.

لازم است معلمان درك كنند كه چگونه هيجاناتي از قبيل ترس، اضطراب و خشم مي توانند به انزواجويي يا ساير مشكلات رفتاري بينجامند و مانع يادگيري در كودكان شوند. به علاوه طرد شدن توسط همسالان مي تواند به كاهش عزت نفس، انگيزش ضعيف و عملكرد تحصيلي ضعيف منجر شود كه به نوبه خود مي تواند به افزايش سطح آسيب پذيري فرد در ارتكاب آزارگري و افزايش احتمال شكست تحصيلي و افسردگي

بينجامد. اخيراً يك مدل چهار مرحله اي در مورد خدمات بهداشت رواني كودكان و نوجوانان HSCAM ) پيشنهاد شده است (خدمات مشاوره اي بهداشتي NHS، 1995) هر يك از اين مرحله ها معرف سطح متفاوتي از خدمات تخصصي است. مرحله اول شامل افراد غيرمتخصص از قبيل معلمان و مديران مدارس است كه در ارتباط مستقيم با كودكان و نوجوانان هستند و نقش زيادي در ارتقاء بهداشت رواني دارند. نقش اين افراد اغلب نقش مشورتي كلي و شناسايي مشكلات بهداشت رواني دانش آموزان است. مرحله دوم، شامل كاركنان بهداشت رواني كودكان و نوجوانان هستند كه از معلمان كمكي و روانشناسان تربيتي شبكه اي متشكل از افراد متخصص و غيرمتخصص تشكيل مي شوند. اين متخصصان به نحوه برخورد، ارزيابي و دسترسي به سطوح مختلف خدمات تخصصي تر و همچنين مشاوره و كارآموزي متخصصان خدمات مربوط به يك مرحله مي پردازند. مرحله سوم ارائه خدمات تخصصي به كودكان و نوجواناني است كه دچار اختلال بهداشت رواني پيچيده تر، جدي تر و پايدار هستند، در حالي كه در مرحله چهارم برخورد عميق و بسيار تخصصي از قبيل درمان هاي روانپزشكي باليني را براي آنها كه دچار بيماري رواني شديد هستند يا در معرض خودكشي قرار دارند، مي طلبد.اصطلاح بهداشت رواني به معني بهزيستي جسماني و هيجاني و همچنين نداشتن بيماري رواني است. همچنين در اين اصطلاح بر توانايي ادامه يك زندگي فعال و كامل و نيز انعطاف پذيري در مقابله با فشارهايي كه در زندگي رخ مي نمايند (وير2000)، تأكيد شده است.

تأثير خانواده بر رشد و رفتار كودكان

رشد بيشتر كودكان در دوران واحد خانواده رخ مي دهد. روابط آنها با اعضاي خانواده نقش قاطع در رشد آن ها ايفا مي كند. جنبه هاي

روابط با اعضاي خانواده عبارت اند از وابستگي، مراقبت و اعتماد كه اهميت قاطعي در رشد كودكان دارند. بنابراين براي شناخت كامل رشد كودكان مهم است كه شناخت جامعي از عملكرد خانواده ها داشته باشيم. رشد كودكان نتيجه تأثير متقابل و مستمر تغييرات فردي و تغييرات در خانواده و محيط اجتماعي است. خانواده واحدي تلقي مي شود كه اعضاي آن يكديگر را مي پذيرند و بر يكديگر تأثير مي گذارند (بل، 1968). اين امر به معني آن است كه رفتار اعضاي خانواده تابعي از سيستم خانوادگي و فرد عضوي از آن است. تغيير در سيستم خانواده به ناچار منجر به تغيير در رفتار هريك از اعضاي خانواده مي شود. به همين نحو، تغيير در رفتار هريك از اعضاي خانواده منجر به تغيير در سيستم خانواده خواهد شد.

تأثير بافت اجتماعي بر رشد رفتار كودكان

روابط با افراد خارج از محيط خانواده از قبيل همسالان و معلمان نيز در تغيير رفتار كودكان و شكل دهي به آن مؤثر است. كودكان هم محيط خود را تغيير مي دهند و هم از محيط تأثير مي پذيرند و ساخت روان شناختي آنان غالباً بازتابي از اين تعاملات در آن هاست.

منبع:روزنامه اطلاعات /س

بهداشت رواني در مدارس

نويسنده : باقر آريايي فر

مدارس نقش مهمي در پيشبرد امر بهداشت رواني در سطح جامعه دارند. معلمان و مربيان به عنوان عناصر كليدي آموزش و پرورش در انجام وظايف آموزشي و پرورشي اگر با نيازهاي مختلف جسماني، رواني و اجتماعي شاگردان آشنا و از نكات اساسي مربوط به برخورد مناسب با كودكان و نوجوانان

سر كلاس درس و محيط مدرسه، آگاهي داشته باشند، بهتر مي توانند آنان را در جهت نائل آمدن به

پيشرفت تحصيلي و در نهايت كسب يك شخصيت استوار ياري كنند.

در مدارس به علت تأكيد بيش از اندازه بر آموزش هاي نظري و انباشت حافظه از محفوظات مختلف، مجال كمتري به معلمان و مديران داده مي شود كه به نيازهاي مختلف كودكان و نوجوانان توجه بايسته اي صورت گيرد، در صورتي كه نيازهاي ايمني (احساس اطمينان)، نياز به تعلق و دوست داشتن و حتي نياز هاي فيزيولوژيك شاگرد بايد به صورت مناسب ارضا شود تا در وي خود پنداره مثبت و عزت نفس بالا حاصل شود. بدون توجه به اين عوامل، دانستني ها و محفوظات هيچگونه كاركرد مفيد و مؤثري نخواهند داشت. اين نكته زماني آشكارتر مي شود كه توجه داشته باشيم پرورش شخصيت اخلاقي به عنوان يك هدف غايي در تعليم و تربيت مطرح است و رسيدن به آن پايه، مستلزم توجه به نيازهاي روان شناختي و اصول بهداشت رواني شاگردان در مدارس است.

بيشتر كودكاني كه داراي مشكلات بهداشت رواني هستند، هرگز به خدمات تخصصي كه بدان نيازمندند، دسترسي ندارند و مؤسسات و نهادهاي اساسي همچون مدارس بايد به آنها توجه داشته باشند. بسياري از معلمان ممتاز آگاهي چنداني از مسائل بهداشت رواني كودكان ندارند. آنان فاقد دانش، شناخت و مهارت لازم براي مقابله با مسائل بهداشت رواني هستند، گاهي حتي معلمان بسيار با تجربه هم هنگام برخورد با اين شاگردان احساس ناتواني مي كنند. آنها ممكن است نسبت به روشي كه بايد در برخورد با اين كودكان داشته باشند، مطمئن نباشند يا نگران باشند هر كاركه انجام دهند مشكلات آنان را تشديد كند. اين مسأله در برخي از مواقع به خاطر بي ميلي متخصصان بهداشت براي ارائه اطلاعات به

معلمان و ناتواني آنها در درك محدوديت هايي كه معلمان ضمن كار با اين كودكان در مدارس معمولي دارند، تشديد مي شود.

بسياري از معلمان متوجه دانش آموزان با مشكلات هيجاني و رفتاري EBD مي شوند، ليكن اغلب تمايز واضحي ميان «رفتار غلط بهنجار، مشكلات هيجاني و رفتاري» و «بيماري رواني» وجود ندارد. كودكان داراي EBD در طيف پيوسته اي قرار مي گيرند كه از «شيطنت هاي اتفاقي» در يك طيف تا «بيماري رواني» در طرف ديگر طيف را شامل مي شوند. در ارزيابي وضعيت كودكان، اين كه آنها بهEBD دچار هستند يا خير، بستگي خواهد داشت به ماهيت، فراواني، اصرار (تداوم)، شدت، نابهنجاري رفتار يا اثر تراكمي رفتار آنها در مقايسه با رفتارهاي بهنجار مورد انتظار از كودكان هم سن آن ها. EBD مي تواند داراي شكل هاي مختلفي باشد. در آيين نامه اجرايي نيازهاي آموزشي ويژه EFD،1994). به شكل هاي انزواجويي، گرايش به افسردگي و خودكشي، اشتغال ذهني وسواس گونه همراه با عادات خوردن، مدرسه هراسي، سوء مصرف موادمخدر، رفتارهاي تخريبي، ضداجتماعي و غيرهمكارانه و همچنين محروميت (ناكامي)، خشم و تهديد به تجاوز اشاره شده است.

در هر صورت معلمان، به ندرت قادرند تعريف روشني از EBD ارائه دهند (دانيل و ديگران، 1999). به عنوان مثال، كودكان بيش فعال را اغلب كودكان شيطان به شمار مي آورند. ممكن است ارزيابي اين كه كودكان در كجاي پيوستار بين شيطنت اتفاقي تا بيماري رواني قرار مي گيرند، مشكل باشد. بسياري از كودكان در دوره هاي اتفاقي رفتارهاي تخريبي و كناره جويانه از خود نشان مي دهند، ليكن در برخي از كودكان اين دوره ها آن قدر شدت و نيز دوام دارند كه گواه بر EBD هستند. اهميت بهداشت رواني كودكان

اخيراً به

نيازهاي بهداشت رواني كودكان و نوجوانان اولويت بسياري داده مي شود (وزارت بهداشت، 1995 ) و اين به خاطر آن است كه:

1_ مشكلات بهداشت رواني علت ايجاد پريشاني است و مي تواند بر بسياري از جنبه هاي زندگي كودكان، رشد هيجاني (عاطفي)، بدني و اجتماعي كودكان و نيز بر پيشرفت تحصيلي آنها تأثير بگذارد.

2_ مشكلات بهداشت رواني كودكان براي تمامي افرادي كه درگير مراقبت از كودكان هستند و همچنين افرادي كه با آنها تماس روزانه دارند، از قبيل معلمان و ساير شاگردان، پيامدهايي در بر دارد.

3_ مشكلات حل نشده در مراحل اوليه، مي تواند پيامدهاي درازمدتي ايجاد كند و ممكن است به تعليم و تربيت گسيخته، ضعف وجوه اجتماعي شدن و فقدان بهزيستي رواني در بزرگسالي منجر شود.

4_ مشكلات بهداشت رواني در كودكان موجب بالا رفتن تقاضا براي ساير خدمات از قبيل خدمات اجتماعي و خدمات آموزشي و خدمات قضايي مربوط به جوانان مي شود.

برخي از عوامل خطر معمول مي تواند احتمال ايجاد بهداشت رواني كودكان را افزايش دهد. اين عوامل عبارت اند از عوامل فردي از قبيل مشكلات مزاجي، بيماري هاي بدني يا نارسايي در يادگيري، عوامل خانوادگي از قبيل تعارض ميان والدين و نبود انسجام انضباطي و عوامل محيطي از قبيل وضعيت نامساعد اقتصادي _ اجتماعي و بي خانماني (بنياد بهداشت رواني 1999). عملكرد عوامل خطر به صورت تصاعدي است. اگر كودك با يك عامل خطر روبه رو شود، احتمال ابتلاي او به مشكلات بهداشت رواني بين يك تا دو درصد است، اما اگر كودك با چهار يا بيش از چهار عامل خطر روبه رو شود، اين احتمال به 20درصد مي رسد. حوادث فشارزاي زندگي بر روي برخي

از كودكان بيش از ديگران تأثير مي گذارد. يكي از كليدي ترين عوامل ارتقاي بهداشت رواني در كودكان، شناخت عميق تر و عوامل حفاظت كننده اي است كه باعث عكس العمل بيشتر برخي از كودكان در مقايسه با بقيه آنها مي شود. عواملي كه كودكان را در برابر مشكلات بهداشت رواني حفاظت مي كند، عبارت اند از عوامل فردي از قبيل داشتن هوش زياد و برخورداري از خلق و خوي آسان گير، عوامل خانوادگي از قبيل ارتباطات خوب با والدين و حمايت تربيتي خانوادگي و عوامل محيطي از قبيل شبكه حمايتي خوب و تجارب مدرسه اي مثبت (بنياد بهداشت رواني 1999). هر چه كودك از عوامل حمايت كننده بيشتري برخوردار باشد، احتمال بهزيستي رواني او بيشتر است. در هر صورت، خطر ابتلا در كودك زماني به شدت افزايش مي يابد كه شرايط محيطي زيان آور، ارتباطات خانوادگي زيان آور و ويژگي هاي شخصي خود آنها يكديگر را تقويت كنند. بهداشت رواني و يادگيري

تأثيري كه هيجانات بر يادگيري بالقوه كودكان دارد، توسط گرين هالگ (2: 1999) مورد تأكيد قرار گرفته است. او اظهار مي دارد: احساسات دردناك، ناراحت كننده و تحريك كننده نقش بسيار پر قدرتي در يادگيري دارند. در واقع قلمرو احساسات و تجربه هاي ذهني ما مي تواند در تسهيل يا توقف جريان رشد، تحول و يادگيري مؤثر باشد.

لازم است معلمان درك كنند كه چگونه هيجاناتي از قبيل ترس، اضطراب و خشم مي توانند به انزواجويي يا ساير مشكلات رفتاري بينجامند و مانع يادگيري در كودكان شوند. به علاوه طرد شدن توسط همسالان مي تواند به كاهش عزت نفس، انگيزش ضعيف و عملكرد تحصيلي ضعيف منجر شود كه به نوبه خود مي تواند به افزايش سطح آسيب پذيري فرد در ارتكاب آزارگري و افزايش احتمال شكست

تحصيلي و افسردگي بينجامد. اخيراً يك مدل چهار مرحله اي در مورد خدمات بهداشت رواني كودكان و نوجوانان HSCAM ) پيشنهاد شده است (خدمات مشاوره اي بهداشتي NHS، 1995) هر يك از اين مرحله ها معرف سطح متفاوتي از خدمات تخصصي است. مرحله اول شامل افراد غيرمتخصص از قبيل معلمان و مديران مدارس است كه در ارتباط مستقيم با كودكان و نوجوانان هستند و نقش زيادي در ارتقاء بهداشت رواني دارند. نقش اين افراد اغلب نقش مشورتي كلي و شناسايي مشكلات بهداشت رواني دانش آموزان است. مرحله دوم، شامل كاركنان بهداشت رواني كودكان و نوجوانان هستند كه از معلمان كمكي و روانشناسان تربيتي شبكه اي متشكل از افراد متخصص و غيرمتخصص تشكيل مي شوند. اين متخصصان به نحوه برخورد، ارزيابي و دسترسي به سطوح مختلف خدمات تخصصي تر و همچنين مشاوره و كارآموزي متخصصان خدمات مربوط به يك مرحله مي پردازند. مرحله سوم ارائه خدمات تخصصي به كودكان و نوجواناني است كه دچار اختلال بهداشت رواني پيچيده تر، جدي تر و پايدار هستند، در حالي كه در مرحله چهارم برخورد عميق و بسيار تخصصي از قبيل درمان هاي روانپزشكي باليني را براي آنها كه دچار بيماري رواني شديد هستند يا در معرض خودكشي قرار دارند، مي طلبد.اصطلاح بهداشت رواني به معني بهزيستي جسماني و هيجاني و همچنين نداشتن بيماري رواني است. همچنين در اين اصطلاح بر توانايي ادامه يك زندگي فعال و كامل و نيز انعطاف پذيري در مقابله با فشارهايي كه در زندگي رخ مي نمايند (وير2000)، تأكيد شده است. تأثير خانواده بر رشد و رفتار كودكان

رشد بيشتر كودكان در دوران واحد خانواده رخ مي دهد. روابط آنها با اعضاي خانواده نقش قاطع در رشد آن ها

ايفا مي كند. جنبه هاي روابط با اعضاي خانواده عبارت اند از وابستگي، مراقبت و اعتماد كه اهميت قاطعي در رشد كودكان دارند. بنابراين براي شناخت كامل رشد كودكان مهم است كه شناخت جامعي از عملكرد خانواده ها داشته باشيم. رشد كودكان نتيجه تأثير متقابل و مستمر تغييرات فردي و تغييرات در خانواده و محيط اجتماعي است. خانواده واحدي تلقي مي شود كه اعضاي آن يكديگر را مي پذيرند و بر يكديگر تأثير مي گذارند (بل، 1968). اين امر به معني آن است كه رفتار اعضاي خانواده تابعي از سيستم خانوادگي و فرد عضوي از آن است. تغيير در سيستم خانواده به ناچار منجر به تغيير در رفتار هريك از اعضاي خانواده مي شود. به همين نحو، تغيير در رفتار هريك از اعضاي خانواده منجر به تغيير در سيستم خانواده خواهد شد. تأثير بافت اجتماعي بر رشد رفتار كودكان

روابط با افراد خارج از محيط خانواده از قبيل همسالان و معلمان نيز در تغيير رفتار كودكان و شكل دهي به آن مؤثر است. كودكان هم محيط خود را تغيير مي دهند و هم از محيط تأثير مي پذيرند و ساخت روان شناختي آنان غالباً بازتابي از اين تعاملات در آن هاست.

منبع:روزنامه اطلاعات /س

مقاومت در برابر استرس هاي زندگي

نويسنده:نرگس عليرضايي

بهداشت روان چيزي فراتر از فقدان يا نبود بيماري است. بعد مثبت بهداشت روان كه سازمان بهداشت جهاني روي آن تكيه دارد، در تعريف سلامتي لحاظ شده است.

طبق تعريف اين سازمان، بهداشت رواني در درون مفهوم كلي بهداشت جاي مي گيرد و سلامتي يعني توانايي كامل براي ايفاي نقش هاي اجتماعي، رواني، جسمي و بهداشتي و تنها نبود بيماري يا عقب ماندگي ذهني نيست.

به عبارت ديگر، بهداشت روان حالتي از رفاه

است كه در آن فرد توانايي هايش را باز مي شناسد و قادر است با استرس هاي معمول زندگي تطابق حاصل كرده و از نظر شغلي مفيد و سازنده باشد و به عنوان بخشي از جامعه با ديگران مشاركت و همكاري داشته باشد.

زندگي در اجتماع، خود مستلزم رويارويي با استرس هاي متنوع است كه هرگونه واكنش جسمي به محرك هاي دروني (شناختي) و بيروني (محيطي) مي تواند استرس يا فشار رواني ايجاد كند. اين محرك ها، لزوما مثل دعوا با راننده خاطي، مرگ عزيزان، دلهره ناشي از توبيخ شدن توسط مافوق، هميشه منفي نيستند، مواردي چون ورزش، قبولي در كنكور، ازدواج و والد شدن و بالاخره گرفتن ترفيع شغلي و... نيز از جمله امور استرس زا هستند كه بار استرس آنها مثبت است.

بنابراين استرس، هميشه و همه جا وجود دارد، خواه مثبت خواه منفي، تنها بعد از مرگ است كه هيچ استرسي نيست! به گفته متخصصين، قلب شكسته بيشتر از دردهاي جسمي براي انسان آزاردهنده و رنج آور است. تحقيقات نشان مي دهد، دردي كه از فشارهاي احساسي به انسان وارد مي شود (استرس منفي) بسيار عميق تر و طولاني تر از درد ناشي از جراحات و آسيب هاي جسمي است.

علل استرس منفي

دگرگوني هاي زندگي مثل ازدواج، مرگ عزيزان، جابه جايي خانه، از دست دادن كار و... هر يك از اين موارد در صورتي استرس زا خواهند بود كه فرد مجبور باشد براي رويارويي با آنها، به شدت از منابعي كه در اختيار دارد استفاده كند. بنابراين به ارزيابي شناختي دست مي زند. در موارد مضر مثل تهديد يا چالش با درنظر گرفتن وقايع زندگي و اينكه آيا امكانات و توانايي كافي براي كنار آمدن با وقايع را داريم يا خير

از اصطلاح ارزيابي شناختي استفاده، مي شود. در اين مورد گفته مي شود ارزيابي دو مرحله دارد؛ ارزيابي اوليه و ارزيابي ثانويه. در ارزيابي اوليه، اشخاص وقايع را از لحاظ مضر بودن، تهديدبودن يا چالش بودن بررسي مي كنند.

يك راهكار خوب براي كاستن فشار رواني، اين است كه آن را موقعيت دشوار موقتي درنظر بگيريم تا اينكه تهديدي براي خود محسوب كنيم. در ارزيابي ثانويه، انسان ها امكانات خود را مي سنجند و اين را درنظر مي گيرند كه آيا مي توانند به نحو مناسبي با واقعه موردنظر كنار بيايند يا خير؟ اين ارزيابي به اين دليل ثانويه است و به اين بستگي دارد كه واقعه را چقدر مضر، تهديد كننده يا چالش برانگيز بدانيم.بعد از ارزيابي موقعيت و شرايط، بسته به اينكه آن را مضر و چالش بر انگيز يا تهديد آميز قلمداد كنيم، به يكي از واكنش هاي جنگ يا گريز دست مي زنيم.

سندرم انطباق عمومي

بدن ما هنگام فشار رواني، خودش را براي تحمل و كنارآمدن آماده كرده و يك رشته تغييرات فيزيولوژيك در خودش ايجاد مي كند كه اصطلاحا به آن سندرم انطباق عمومي گفته مي شود و شامل سه مرحله است:

هشدار: در مرحله هشدار، اولين واكنش بدن به عامل مولد فشار رواني، شوكه شدن موقتي است. در اين مرحله، مقاومت بدن در برابر بيماري و فشار رواني كم مي شود.

مقاومت: در مرحله مقاومت، برخي غدد بدن، هورمون هايي توليد مي كنند كه هريك به نحوي از شخص محافظت مي كنند. در اين مرحله دستگاه ايمني بدن در مرحله مقاومت خيلي كارآمد با عفونت ها مي جنگد. در عين حال، ميزان ترشح هورمون هايي كه التهاب هاي همراه مصدوميت ها و جراحات را كم مي كنند بالا مي رود.

فرسودگي: اگر تلاش هاي بدن

براي جنگيدن با فشار رواني، بي نتيجه بماند و فشار رواني ادامه يابد، شخص وارد مرحله فرسودگي مي شود. به عبارت ديگر، ارگانيسم پس از آزمون انواع راه حل هاي احتمالي براي مقابله با شرايط و مديريت بحران مذكور، وقتي درمي يابد كه نمي تواند از پس آن برآيد، دچار درماندگي آموخته شده مي شود و از هرگونه اقدامي براي بهبود اوضاع منصرف مي شود. اينجاست كه بحث خستگي رواني مطرح مي شود، مشكلات و تضادهاي عاطفي، مخصوصا اضطراب و افسردگي در اكثر موارد، ساده ترين علل خستگي مداوم هستند.

يافتن ريشه مشكل عاطفي، نخستين گام اساسي در درمان خستگي رواني است و همين به تنهايي در كاهش آن مي تواند نقش مثبتي ايفا كند، در غير اين صورت در بعضي موارد روان درماني لازم مي شود. البته در مورد مراجعه به روانشناس، مشاور يا روانپزشك نيز اگرچه پيشرفت هايي ديده مي شود، اما هنوز هم برخي اعتقاد دارند كه «آدم سالم كه پيش روانشناس نميره!» يا وقتي به آنها پيشنهاد مي شود با يك روانپزشك يا روانشناس، صحبت كنند مي گويند: «من كه چيزيم نيست!» شايد بخشي از اين مقاومت آگاهانه يا ناآگاهانه، به خاطر ترس از برچسب خوردن يا «انگ» بيماري هاي رواني باشد.

آشنايي با ابعاد متفاوت بهداشت رواني، مي تواند در اين زمينه مفيد واقع شود و بدون ترديد قدم اول در ارتقاي بهداشت روان، آشنايي با پيشگيري و درمان بيماري هاي رواني است.

پيشگيري نوع اول

هدف اين نوع از بهداشت رواني ممانعت از شروع يك بيماري يا اختلال است، كه با حذف عوامل كلي، كاهش عوامل خطرساز، تقويت مقاومت افراد و دخالت در فرآيند اختلال به دست مي آيد. برنامه هاي آموزش بهداشت رواني(نظير آموزش والدين براي تربيت كودكان، آموزش

تاثيرات مصرف موادمخدر، قرص هاي روانگردان و...) برنامه هاي بالا بردن كارايي و توان افراد( نظير برنامه هاي تقويتي براي كودكان محروم)، ايجاد سيستم هاي حمايت اجتماعي (نظير بيمه هاي درماني، ايجاد و حمايت از گروه هاي محلي و اجتماعي حمايت كننده از افراد مبتلا) نمونه هاي پيشگيري نوع اول است.

پيشگيري نوع دوم

هدف اقدامات اين بعد از برنامه بهداشت رواني، شناخت به موقع و درمان فوري و مناسب اختلال (يا بيماري) است. تمام نظريه ها و اقدامات درماني نظير دارودرماني، رفتار درماني، شناخت درماني، گروه درماني، روانكاوي و... در قالب اين بعد از بهداشت رواني قرار مي گيرد، نمونه هايي از برنامه هاي پيشگيري سطح دوم كه در ايران در حال اجرا است عبارتند از:

1 - ادغام طرح بهداشت روان در شبكه روستايي كه در حال حاضر 80درصد جمعيت روستايي ايران را پوشش داده است و بهورزان آموزش ديده اند كه بيماريابي بيماران روان پزشكي و ارجاع آنها به پزشك عمومي آموزش ديده را انجام دهند.

2 -آموزش عمومي مردم براي كاهش انگ اجتماعي و تشويق آنان براي درمان زود هنگام بيماري.(Destigmatization)3 - تقويت و گسترش طرح ايجاد مراكز بهداشت روان جامعه نگر و مراقبت در منزل در شهرها.

پيشگيري نوع سوم

هدف اين بعد از بهداشت رواني، بازگرداندن و حفظ تمام يا قسمتي از توانايي هاي از دست رفته فرد به علت اختلال (يا بيماري) است، تا فرد بتواند به گونه اي مفيد و سازنده به زندگي «خانوادگي، اجتماعي و شغلي» خود بازگردد. در واقع برنامه هاي اين بعد با توانبخشي افراد و جلوگيري از بازگشت مجدد اختلال (يا بيماري) در فرد و حفظ و پيشبرد سلامت ايجاد شده توسط درمان، سر و كار داشته، اقدامات قبلي را

تكميل مي كند.

پيشگيري سطح سوم يا توان بخشي تقريباً همواره به بيماراني مي پردازد كه از بيماري هاي شديد و ناتوان كننده مانند اسكيزوفرني كه شديدترين نوع اختلال دو قطبي و اختلال شخصيت رنج است مي برند. اكثر اين بيماري ها در سنين جواني و نوجواني فرد را درگير مي كنند، زماني كه افراد تحصيلات خود را بايد تكميل كنند، كسب و كار ياد گرفته و شغل انتخاب كنند و يا تشكيل خانواده دهند. در نتيجه حتي اگر بيماري به طور كامل و بدون نقايص كاركردي ماندگار علاج شود، افراد مزبور همچنان به توان بخشي اجتماعي گسترده نياز دارند. اما گذشته از انواع پيشگيري مذكور افراد جامعه مي توانند با استفاده از ورزش، روابط خانوادگي سالم و مستحكم، برخورداري از ايمان و نيايش با نيروي لايزال الهي خود در تقويت و حفظ بهداشت رواني خويش تلاش كنند.

به قول يك روانپزشك، «مذهب آنقدر براي پرورش و سلامت روح و روان آدمي اهميت دارد، كه هوا براي تنفس» در ايمان به خدا نيروي خارق العاده اي وجود دارد كه نوعي قدرت معنوي به انسان مي بخشد و در تحمل سختي هاي زندگي روزمره او را كمك مي كند و از نگراني و اضطرابي كه بسياري از مردم ما در معرض ابتلا به آن هستند دور مي سازد. ورزش و خصوصا ورزش هاي گروهي صبحگاهي نيز به نوبه خود مي توانند روحيه سالم، قوي و پرنشاطي را براي انسان ها به ارمغان بياورند.

منبع: همشهري آنلاين

مقاومت در برابر استرس هاي زندگي

نويسنده:نرگس عليرضايي بهداشت روان چيزي فراتر از فقدان يا نبود بيماري است. بعد مثبت بهداشت روان كه سازمان بهداشت جهاني روي آن تكيه دارد، در تعريف سلامتي لحاظ شده است.

طبق تعريف اين سازمان،

بهداشت رواني در درون مفهوم كلي بهداشت جاي مي گيرد و سلامتي يعني توانايي كامل براي ايفاي نقش هاي اجتماعي، رواني، جسمي و بهداشتي و تنها نبود بيماري يا عقب ماندگي ذهني نيست.

به عبارت ديگر، بهداشت روان حالتي از رفاه است كه در آن فرد توانايي هايش را باز مي شناسد و قادر است با استرس هاي معمول زندگي تطابق حاصل كرده و از نظر شغلي مفيد و سازنده باشد و به عنوان بخشي از جامعه با ديگران مشاركت و همكاري داشته باشد.

زندگي در اجتماع، خود مستلزم رويارويي با استرس هاي متنوع است كه هرگونه واكنش جسمي به محرك هاي دروني (شناختي) و بيروني (محيطي) مي تواند استرس يا فشار رواني ايجاد كند. اين محرك ها، لزوما مثل دعوا با راننده خاطي، مرگ عزيزان، دلهره ناشي از توبيخ شدن توسط مافوق، هميشه منفي نيستند، مواردي چون ورزش، قبولي در كنكور، ازدواج و والد شدن و بالاخره گرفتن ترفيع شغلي و... نيز از جمله امور استرس زا هستند كه بار استرس آنها مثبت است.

بنابراين استرس، هميشه و همه جا وجود دارد، خواه مثبت خواه منفي، تنها بعد از مرگ است كه هيچ استرسي نيست! به گفته متخصصين، قلب شكسته بيشتر از دردهاي جسمي براي انسان آزاردهنده و رنج آور است. تحقيقات نشان مي دهد، دردي كه از فشارهاي احساسي به انسان وارد مي شود (استرس منفي) بسيار عميق تر و طولاني تر از درد ناشي از جراحات و آسيب هاي جسمي است. علل استرس منفي

دگرگوني هاي زندگي مثل ازدواج، مرگ عزيزان، جابه جايي خانه، از دست دادن كار و... هر يك از اين موارد در صورتي استرس زا خواهند بود كه فرد مجبور باشد براي رويارويي با آنها، به شدت از منابعي كه در

اختيار دارد استفاده كند. بنابراين به ارزيابي شناختي دست مي زند. در موارد مضر مثل تهديد يا چالش با درنظر گرفتن وقايع زندگي و اينكه آيا امكانات و توانايي كافي براي كنار آمدن با وقايع را داريم يا خير از اصطلاح ارزيابي شناختي استفاده، مي شود. در اين مورد گفته مي شود ارزيابي دو مرحله دارد؛ ارزيابي اوليه و ارزيابي ثانويه. در ارزيابي اوليه، اشخاص وقايع را از لحاظ مضر بودن، تهديدبودن يا چالش بودن بررسي مي كنند.

يك راهكار خوب براي كاستن فشار رواني، اين است كه آن را موقعيت دشوار موقتي درنظر بگيريم تا اينكه تهديدي براي خود محسوب كنيم. در ارزيابي ثانويه، انسان ها امكانات خود را مي سنجند و اين را درنظر مي گيرند كه آيا مي توانند به نحو مناسبي با واقعه موردنظر كنار بيايند يا خير؟ اين ارزيابي به اين دليل ثانويه است و به اين بستگي دارد كه واقعه را چقدر مضر، تهديد كننده يا چالش برانگيز بدانيم.بعد از ارزيابي موقعيت و شرايط، بسته به اينكه آن را مضر و چالش بر انگيز يا تهديد آميز قلمداد كنيم، به يكي از واكنش هاي جنگ يا گريز دست مي زنيم. سندرم انطباق عمومي

بدن ما هنگام فشار رواني، خودش را براي تحمل و كنارآمدن آماده كرده و يك رشته تغييرات فيزيولوژيك در خودش ايجاد مي كند كه اصطلاحا به آن سندرم انطباق عمومي گفته مي شود و شامل سه مرحله است:

هشدار: در مرحله هشدار، اولين واكنش بدن به عامل مولد فشار رواني، شوكه شدن موقتي است. در اين مرحله، مقاومت بدن در برابر بيماري و فشار رواني كم مي شود.

مقاومت: در مرحله مقاومت، برخي غدد بدن، هورمون هايي توليد مي كنند كه هريك به نحوي از

شخص محافظت مي كنند. در اين مرحله دستگاه ايمني بدن در مرحله مقاومت خيلي كارآمد با عفونت ها مي جنگد. در عين حال، ميزان ترشح هورمون هايي كه التهاب هاي همراه مصدوميت ها و جراحات را كم مي كنند بالا مي رود.

فرسودگي: اگر تلاش هاي بدن براي جنگيدن با فشار رواني، بي نتيجه بماند و فشار رواني ادامه يابد، شخص وارد مرحله فرسودگي مي شود. به عبارت ديگر، ارگانيسم پس از آزمون انواع راه حل هاي احتمالي براي مقابله با شرايط و مديريت بحران مذكور، وقتي درمي يابد كه نمي تواند از پس آن برآيد، دچار درماندگي آموخته شده مي شود و از هرگونه اقدامي براي بهبود اوضاع منصرف مي شود. اينجاست كه بحث خستگي رواني مطرح مي شود، مشكلات و تضادهاي عاطفي، مخصوصا اضطراب و افسردگي در اكثر موارد، ساده ترين علل خستگي مداوم هستند.

يافتن ريشه مشكل عاطفي، نخستين گام اساسي در درمان خستگي رواني است و همين به تنهايي در كاهش آن مي تواند نقش مثبتي ايفا كند، در غير اين صورت در بعضي موارد روان درماني لازم مي شود. البته در مورد مراجعه به روانشناس، مشاور يا روانپزشك نيز اگرچه پيشرفت هايي ديده مي شود، اما هنوز هم برخي اعتقاد دارند كه «آدم سالم كه پيش روانشناس نميره!» يا وقتي به آنها پيشنهاد مي شود با يك روانپزشك يا روانشناس، صحبت كنند مي گويند: «من كه چيزيم نيست!» شايد بخشي از اين مقاومت آگاهانه يا ناآگاهانه، به خاطر ترس از برچسب خوردن يا «انگ» بيماري هاي رواني باشد.

آشنايي با ابعاد متفاوت بهداشت رواني، مي تواند در اين زمينه مفيد واقع شود و بدون ترديد قدم اول در ارتقاي بهداشت روان، آشنايي با پيشگيري و درمان بيماري هاي رواني است. پيشگيري نوع اول

هدف اين نوع از بهداشت

رواني ممانعت از شروع يك بيماري يا اختلال است، كه با حذف عوامل كلي، كاهش عوامل خطرساز، تقويت مقاومت افراد و دخالت در فرآيند اختلال به دست مي آيد. برنامه هاي آموزش بهداشت رواني(نظير آموزش والدين براي تربيت كودكان، آموزش تاثيرات مصرف موادمخدر، قرص هاي روانگردان و...) برنامه هاي بالا بردن كارايي و توان افراد( نظير برنامه هاي تقويتي براي كودكان محروم)، ايجاد سيستم هاي حمايت اجتماعي (نظير بيمه هاي درماني، ايجاد و حمايت از گروه هاي محلي و اجتماعي حمايت كننده از افراد مبتلا) نمونه هاي پيشگيري نوع اول است. پيشگيري نوع دوم

هدف اقدامات اين بعد از برنامه بهداشت رواني، شناخت به موقع و درمان فوري و مناسب اختلال (يا بيماري) است. تمام نظريه ها و اقدامات درماني نظير دارودرماني، رفتار درماني، شناخت درماني، گروه درماني، روانكاوي و... در قالب اين بعد از بهداشت رواني قرار مي گيرد، نمونه هايي از برنامه هاي پيشگيري سطح دوم كه در ايران در حال اجرا است عبارتند از:

1 - ادغام طرح بهداشت روان در شبكه روستايي كه در حال حاضر 80درصد جمعيت روستايي ايران را پوشش داده است و بهورزان آموزش ديده اند كه بيماريابي بيماران روان پزشكي و ارجاع آنها به پزشك عمومي آموزش ديده را انجام دهند.

2 -آموزش عمومي مردم براي كاهش انگ اجتماعي و تشويق آنان براي درمان زود هنگام بيماري.(Destigmatization)3 - تقويت و گسترش طرح ايجاد مراكز بهداشت روان جامعه نگر و مراقبت در منزل در شهرها. پيشگيري نوع سوم

هدف اين بعد از بهداشت رواني، بازگرداندن و حفظ تمام يا قسمتي از توانايي هاي از دست رفته فرد به علت اختلال (يا بيماري) است، تا فرد بتواند به گونه اي مفيد و سازنده به زندگي «خانوادگي، اجتماعي

و شغلي» خود بازگردد. در واقع برنامه هاي اين بعد با توانبخشي افراد و جلوگيري از بازگشت مجدد اختلال (يا بيماري) در فرد و حفظ و پيشبرد سلامت ايجاد شده توسط درمان، سر و كار داشته، اقدامات قبلي را تكميل مي كند.

پيشگيري سطح سوم يا توان بخشي تقريباً همواره به بيماراني مي پردازد كه از بيماري هاي شديد و ناتوان كننده مانند اسكيزوفرني كه شديدترين نوع اختلال دو قطبي و اختلال شخصيت رنج است مي برند. اكثر اين بيماري ها در سنين جواني و نوجواني فرد را درگير مي كنند، زماني كه افراد تحصيلات خود را بايد تكميل كنند، كسب و كار ياد گرفته و شغل انتخاب كنند و يا تشكيل خانواده دهند. در نتيجه حتي اگر بيماري به طور كامل و بدون نقايص كاركردي ماندگار علاج شود، افراد مزبور همچنان به توان بخشي اجتماعي گسترده نياز دارند. اما گذشته از انواع پيشگيري مذكور افراد جامعه مي توانند با استفاده از ورزش، روابط خانوادگي سالم و مستحكم، برخورداري از ايمان و نيايش با نيروي لايزال الهي خود در تقويت و حفظ بهداشت رواني خويش تلاش كنند.

به قول يك روانپزشك، «مذهب آنقدر براي پرورش و سلامت روح و روان آدمي اهميت دارد، كه هوا براي تنفس» در ايمان به خدا نيروي خارق العاده اي وجود دارد كه نوعي قدرت معنوي به انسان مي بخشد و در تحمل سختي هاي زندگي روزمره او را كمك مي كند و از نگراني و اضطرابي كه بسياري از مردم ما در معرض ابتلا به آن هستند دور مي سازد. ورزش و خصوصا ورزش هاي گروهي صبحگاهي نيز به نوبه خود مي توانند روحيه سالم، قوي و پرنشاطي را براي انسان ها به ارمغان بياورند.

منبع: همشهري آنلاين

غلبه بر استرس و بي خوابي با تقويت ذهن

افرادي كه دچار استرس و نگراني هستند اگر ياد بگيرند ذهنشان را از انديشه هايي كه بي اراده به سراغشان مي آيند آزاد كنند، بهتر مي خوابند و نياز كمتري به قرص هاي خواب آور پيدا مي كنند.

نتايج تحقيقات اخير پژوهشگران نشان مي دهد افرادي كه به مدت 8 هفته تحت آموزش روش هاي تقليل استرس و آزادسازي فكر (MBSR) قرار گرفتند مشكلات كمتري هنگام خواب شبانه دارند و همچنين كمتر در طي روز مي خوابند.

اين اولين آزمايش براي مستند كردن اثرات مثبت و چندگانه آموزش آزادسازي فكري بر كيفيت خواب در افرادي است كه عموما سالم هستند، اما دچار استرس و افكار ناخودآگاهند.

وقتي ما نمي دانيم با افكار و انديشه هايي كه بي اراده به سراغمان مي آيد و براحتي ما را رها نمي كند چه بايد بكنيم، ذهن و بدن در معرض تهديد قرار مي گيرد.

در اين تحقيق 151 نفر كه دوسوم آنها خانم بودند 8 هفته تحت آموزش MBSR قرار گرفتند. سپس محققان با استفاده از يك شاخص كيفيت خواب ملي (شاخص PSCI) به ارزيابي كيفي خواب آنها پرداختند.

شركت كنندگان به لحاظ كيفيت كلي خواب26 درصد، بيدار شدن در شب و احساس ناراحتي 16 درصد، تناوب استفاده در داروهاي مختلف 25 درصد و عدم خواب آلودگي طي روز 28 درصد بهبود وضعيت داشتند. همچنين پيش از انجام تمرين ها مراجعه به درمان هاي باليني به منظور رفع فقر كيفيت خواب 70 درصد بود كه پس از انجام آزمايش اين مقدار 20 درصد كاهش يافت.

وقتي افراد با آگاهي بيشتر و ديد متفاوتي به زندگي نگاه كنند، ياد مي گيرند كه چگونه حضور ناخودآگاه افكار و احساسات مختلف را بپذيرند. سپس ياد مي گيرند كه نبايد نسبت به آنها عكس العمل نشان دهند و در نتيجه

يك تعادل احساسي مطلوب را تجربه مي كنند و كمتر دچار اختلالات خواب مي شوند. بيشتر افراد در مورد شغل، وضعيت اقتصادي و وضعيت مالي نگران هستند و همواره در استرس چگونگي غلبه بر اين مشكلات قرار دارند. نگراني در مورد اين مسائل و فكر كردن به آنها خطر ابتلا به بيماري ها را افزايش مي دهد. نكته مهم اين است كه نبايد اين افكار را به زور از ذهن بيرون كرد، چراكه باعث ايجاد كشمكش ذهني مي شود، بلكه آنها را تصديق كرد. اين موضوع به افراد كمك مي كند تا بتوانند واكنش هايشان به هيجانات و اضطراب ها را مديريت كرده و آرامش شان را حفظ كنند.

منبع:www.jamejamonline.ir

غلبه بر استرس و بي خوابي با تقويت ذهن افرادي كه دچار استرس و نگراني هستند اگر ياد بگيرند ذهنشان را از انديشه هايي كه بي اراده به سراغشان مي آيند آزاد كنند، بهتر مي خوابند و نياز كمتري به قرص هاي خواب آور پيدا مي كنند.

نتايج تحقيقات اخير پژوهشگران نشان مي دهد افرادي كه به مدت 8 هفته تحت آموزش روش هاي تقليل استرس و آزادسازي فكر (MBSR) قرار گرفتند مشكلات كمتري هنگام خواب شبانه دارند و همچنين كمتر در طي روز مي خوابند.

اين اولين آزمايش براي مستند كردن اثرات مثبت و چندگانه آموزش آزادسازي فكري بر كيفيت خواب در افرادي است كه عموما سالم هستند، اما دچار استرس و افكار ناخودآگاهند.

وقتي ما نمي دانيم با افكار و انديشه هايي كه بي اراده به سراغمان مي آيد و براحتي ما را رها نمي كند چه بايد بكنيم، ذهن و بدن در معرض تهديد قرار مي گيرد.

در اين تحقيق 151 نفر كه دوسوم آنها خانم بودند 8 هفته تحت آموزش MBSR قرار گرفتند. سپس محققان با استفاده از يك شاخص كيفيت

خواب ملي (شاخص PSCI) به ارزيابي كيفي خواب آنها پرداختند.

شركت كنندگان به لحاظ كيفيت كلي خواب26 درصد، بيدار شدن در شب و احساس ناراحتي 16 درصد، تناوب استفاده در داروهاي مختلف 25 درصد و عدم خواب آلودگي طي روز 28 درصد بهبود وضعيت داشتند. همچنين پيش از انجام تمرين ها مراجعه به درمان هاي باليني به منظور رفع فقر كيفيت خواب 70 درصد بود كه پس از انجام آزمايش اين مقدار 20 درصد كاهش يافت.

وقتي افراد با آگاهي بيشتر و ديد متفاوتي به زندگي نگاه كنند، ياد مي گيرند كه چگونه حضور ناخودآگاه افكار و احساسات مختلف را بپذيرند. سپس ياد مي گيرند كه نبايد نسبت به آنها عكس العمل نشان دهند و در نتيجه يك تعادل احساسي مطلوب را تجربه مي كنند و كمتر دچار اختلالات خواب مي شوند. بيشتر افراد در مورد شغل، وضعيت اقتصادي و وضعيت مالي نگران هستند و همواره در استرس چگونگي غلبه بر اين مشكلات قرار دارند. نگراني در مورد اين مسائل و فكر كردن به آنها خطر ابتلا به بيماري ها را افزايش مي دهد. نكته مهم اين است كه نبايد اين افكار را به زور از ذهن بيرون كرد، چراكه باعث ايجاد كشمكش ذهني مي شود، بلكه آنها را تصديق كرد. اين موضوع به افراد كمك مي كند تا بتوانند واكنش هايشان به هيجانات و اضطراب ها را مديريت كرده و آرامش شان را حفظ كنند.

منبع:www.jamejamonline.ir

بروز استرس و پيشگيري از آن

وجود هر تغييري در زندگي روزمره شما مي تواند كم و بيش باعث بروز استرس شود، در واقع بدون اين استرس ها زندگي ميسر نمي شود. همان گونه كه «سليه» مي گويد: «زندگي بدون استرس يعني مرگ».

ميزان اين استرس ها به شرايط و خصوصيات فردي شما

بستگي دارد. برخي از علايم هشداردهنده مانند: زياد سيگار كشيدن، خستگي، سردرد و كج خلقي گوياي آمادگي بيشتر بعضي از افراد به استرس است. آيا مي دانيد كه برخي از عادت هاي رفتاري از قبيل چند بار امتحان كردن در ماشين، خانه و يا امتحان كردن اجاق گاز كه آيا آن را خاموش كرده ايد يا خير، ناشي از استرس است آيا مي دانيد يادآوري خاطرات بر هم نشانه اي از استرس است

كلمه «استرس » از زبان انگليسي گرفته شده و به معناي نيرو، فشار و اجبار است. در زبان فارسي واژه «فشار رواني» را معادل آن به كار مي برند. استرس ضعيف ترين و آسيب پذيرترين افراد را مورد هدف قرار مي دهد، اما در عين حال قوي ترين افراد هم از گزند آن در امان نيستند. جالب توجه آنكه، آنچه ما به عنوان تغييرات مثبت مي ناميم، مانند: ترفيع شغلي يا تعطيلات نيز مي توانند ايجاد استرس نمايند. هنگام اين تغييرات شما نيز بايد خود را با موقعيت جديد سازگار نماييد كه اين امر مستلزم صرف انرژي روحي بيشتر است.

هر تغيير مهمي كه در زندگي شما روي مي دهد، مي تواند به عنوان «عامل بالقوه» در ايجاد استرس مطرح باشد. منظور از اصطلاح بالقوه اين است كه بروز اين استرس ها به نگرش كلي شما نسبت به آن تغييرات بستگي دارد. تنها شرايط محيطي عامل به وجود آورنده استرس نيست. بلكه نكته اساسي نوع برخورد شما با آن عوامل است. هر چقدر شما خود را بهتر بشناسيد، نه تنها بهتر مي توانيد از خود مراقبت كنيد، بلكه خيلي راحت تر مي توانيد تغييرات

مثبت را نيز در خود ايجاد كنيد. تاثيرگذاري عوامل استرس زاي خارجي به باورها و گرايش هاي فردي شخص بستگي دارد. بنابراين استرس نه تنها خود ناشي از شرايطي است كه ما با آن مواجه هستيم، بلكه تا حدودي نيز زاييده نگرش خاص ما در برخورد با آن موقعيت است. به همين دليل افراد مختلف، عكس العمل هاي متفاوتي در برابر استرس از خود نشان مي دهند. عامل مشترك بين تمام استرس ها «تغييرات عمده زندگي» است. اين تغييرات شامل مرگ همسر، طلاق، جدايي از همسر، زنداني شدن، مرگ يكي از اعضاي فاميل نزديك، ازدواج، حاملگي و خريد خانه است. به ترتيب اولويت ذكر شده مرگ همسر بالاترين ميزان استرس و خريد خانه كمترين ميزان استرس را به خود اختصاص مي دهند.

استرس به ميزان كم، بسيار مفيد است چون نه تنها باعث به وجود آمدن علاقه و انگيزه در زندگي ما مي شود بلكه باعث ايجاد اعتماد به نفس در ما نيز مي شود. چگونگي مقابله با استرس به عواملي چون شخصيت، اعتقادات، تجربيات قبلي و حمايت هاي خارجي بستگي دارد.

پيامدهاي استرس

نشانه هايي كه در زير مي آيند به شما هشدار خواهند داد كه در معرض استرس قرار داريد:

نشانه هاي جسماني استرس شامل سردرد و ميگرن، تنفس نامنظم، تپش قلب، انواع تيك حالت پرش مختصر در يكي از اعضاي بدن: صورت، چشمان، دهان، لرزش، خستگي، بي خوابي، زخم معده و غيره است.

نشانه هاي رواني استرس شامل فراموشكاري، نداشتن روحيه همكاري، دودلي و ترديد، نامرتب بودن و بي برنامه بودن، عدم دقت، تصورات نادرست از مردم و موقعيت ها و غيره است.

نشانه هاي هيجاني استرس شامل

اضطراب، ترس، پرخاشگري، افسردگي، احساس گناه، داشتن نگراني مفرط و غيره است.

نشانه هاي رفتاري استرس شامل افزايش تعداد سيگار كشيدن در روز، زياد مشروب خوردن، پرخوري، جويدن ناخن، كندن مو، امتناع از غذا خوردن، با سرعت زياد رانندگي كردن، از وضع ظاهري خود غفلت كردن، داشتن وسواس فكري، داشتن وسواس عملي بررسي مكرر قفل ها، چراغ ها، شيرهاي آب و… و غيره است.

جهت مقابله با استرس، داشتن افكار مثبت نقش مهمي دارد. داشتن افكار مثبت در هنگام بروز سختي ها و مشكلات سبب مي شود كه فرد به خود اعتماد داشته باشد و براساس همين اعتماد راهبردهاي سازگاري خاص خود را به كار گيرد. توجه و توكل به خدا نيز مي تواند تاثير بسزايي داشته باشد. اگر شخص شانس و تصادف را قبول نداشته باشد و معتقد باشد كه انسان در سرنوشت خود نقش مهمي دارد، بهتر مي تواند با استرس كنار بيايد. اشخاصي كه مي دانند در اجتماع چگونه رفتار كنند، چگونه با موقعيت سازگار شوند، چگونه بحث ها را اداره كنند و به عبارتي مهارت هاي كافي براي ارتباط موثر را دارند، در مقايسه با ديگران استرس كمتري را تجربه مي كنند. از طرفي دوستان، والدين، سازمان هاي اجتماعي و غيره براي روبه رو شدن با استرس كمك خوبي هستند. حمايت اطرافيان مي تواند آثار از دست دادن يكي از عزيزان، بيماري ها، شكست ها و غيره را كاهش دهد. بالا بردن توانايي حل مسيله كه عبارت است از تعيين علت استرس، بيان راه حل هاي قابل تصور، به كارگيري راه حل ها براي حذف استرس نيز در مقابله با استرس نقش بسزايي

دارد. پيام مشاور، ???? از عوامل مهم ديگر در مقابله با استرس، كنترل كردن است. اگر ما احساس كنيم كه مي توانيم بر وقايع زندگي مان تاثير و كنترل داشته باشيم، بيشتر قادر خواهيم بود كه استرس هاي خود را كنترل كنيم. اگر احساس كنيم كه نمي توانيم كاري انجام دهيم، زير فشار استرس هاي روزمره از پا درخواهيم آمد اما اگر كنترل موقعيت هاي مختلف را در زندگي در اختيار داشته باشيم، مي توانيم از پس شرايط استرس زا رهايي يابيم. البته بايد يادآور شد كه در زندگي شرايط بسياري پيش خواهد آمد كه ما بر آن شرايط كنترلي نخواهيم داشت، وقايعي مانند مشكلات مالي، از دست دادن يك عزيز، جدايي از فردي كه مورد علاقه ما است و مثال هايي از اين دست كه زيرمجموعه تغييرات عمده زندگي ما است. در اين شرايط وجود اطرافيان و حمايت هاي آنان كمك بسيار مفيدي است. بنابراين مي توان مهمترين منابعي را كه در مقابله با استرس نقش مهمي دارند، بدين صورت بيان كرد: تسلط داشتن بر زندگي خود، داشتن خانواده، اقوام و دوستاني كه از سوي آنها حمايت شويم، انعطاف پذيري، اميدواري، داشتن هدف، سرگرم بودن، عشق و علاقه به كسي يا گروهي يا امري، فعال بودن و كاركردن.

حال اينكه، ما از كدام يك از موارد ذكر شده در مقابله با استرس استفاده مي كنيم، به شيوه تربيت، كودكي و شخصيت ما بستگي دارد. شايد شما هم افرادي را كه در صف هاي شلوغ اتوبوس ها، فروشگاه ها و غيره با حالتي خشمگين و عصبي انتظار و مدام آه مي كشند و در مقابل افرادي

ديگر كه با آرامش مجله يا روزنامه اي را ورق مي زنند ديده باشيد. اين شيوه متفاوت برخورد با استرس، ناشي از شخصيت متفاوت انسان ها است.

رعايت موارد زير در كاهش استرس مفيد است:

داشتن يك شيوه تغذيه اي مناسب: يك رژيم غذايي نامناسب كه شامل مقادير زياد قند، نمك، چربي، كافيين، الكل و غذاهاي كنسروي باشد، باعث به هم خوردن تعادل بدن مي شود گرچه براي مدت كوتاهي انرژي را افزايش مي دهند. بسياري از ما هنگام استرس از چاي، يا قهوه استفاده مي كنيم كه داراي كافيين هستند. مصرف اين ماده خود منشاء استرس است، نه برطرف كننده آن.

عدم استعمال دخانيات: استعمال دخانيات نيز ظاهرا و به طور موقت به رفع استرس كمك مي كند اما نيكوتين موجود در سيگار، ايجاد وابستگي مي كند و ترك سيگار نيز خود استرس فراواني را به دنبال خواهد داشت يا مصرف الكل كه الگوي خواب منظم را به هم مي زند و باعث بروز استرس مي شود و در صورت ايجاد وابستگي مانند سيگار مشكلات عديده ديگري را ايجاد مي كند.

ورزش منظم: ورزش منظم باعث مي شود احساس اضطراب و افسردگي كاهش يابد، الگوي خواب منظم شود و ميزان تمركز بالا رود. هرچقدر جنب وجوش و تحرك بيشتري داشته باشيم، راحت تر مي توانيم با استرس مقابله كنيم. و در پايان استفاده از روش هاي تن آرامي كه شامل مديتيشن و تنفس عميق است، نيز توصيه مي شود.

بروز استرس و پيشگيري از آن

وجود هر تغييري در زندگي روزمره شما مي تواند كم و بيش باعث بروز استرس شود، در واقع بدون اين استرس ها زندگي ميسر

نمي شود. همان گونه كه «سليه» مي گويد: «زندگي بدون استرس يعني مرگ».

ميزان اين استرس ها به شرايط و خصوصيات فردي شما بستگي دارد. برخي از علايم هشداردهنده مانند: زياد سيگار كشيدن، خستگي، سردرد و كج خلقي گوياي آمادگي بيشتر بعضي از افراد به استرس است. آيا مي دانيد كه برخي از عادت هاي رفتاري از قبيل چند بار امتحان كردن در ماشين، خانه و يا امتحان كردن اجاق گاز كه آيا آن را خاموش كرده ايد يا خير، ناشي از استرس است آيا مي دانيد يادآوري خاطرات بر هم نشانه اي از استرس است

كلمه «استرس » از زبان انگليسي گرفته شده و به معناي نيرو، فشار و اجبار است. در زبان فارسي واژه «فشار رواني» را معادل آن به كار مي برند. استرس ضعيف ترين و آسيب پذيرترين افراد را مورد هدف قرار مي دهد، اما در عين حال قوي ترين افراد هم از گزند آن در امان نيستند. جالب توجه آنكه، آنچه ما به عنوان تغييرات مثبت مي ناميم، مانند: ترفيع شغلي يا تعطيلات نيز مي توانند ايجاد استرس نمايند. هنگام اين تغييرات شما نيز بايد خود را با موقعيت جديد سازگار نماييد كه اين امر مستلزم صرف انرژي روحي بيشتر است.

هر تغيير مهمي كه در زندگي شما روي مي دهد، مي تواند به عنوان «عامل بالقوه» در ايجاد استرس مطرح باشد. منظور از اصطلاح بالقوه اين است كه بروز اين استرس ها به نگرش كلي شما نسبت به آن تغييرات بستگي دارد. تنها شرايط محيطي عامل به وجود آورنده استرس نيست. بلكه نكته اساسي نوع برخورد شما با آن عوامل است. هر

چقدر شما خود را بهتر بشناسيد، نه تنها بهتر مي توانيد از خود مراقبت كنيد، بلكه خيلي راحت تر مي توانيد تغييرات مثبت را نيز در خود ايجاد كنيد. تاثيرگذاري عوامل استرس زاي خارجي به باورها و گرايش هاي فردي شخص بستگي دارد. بنابراين استرس نه تنها خود ناشي از شرايطي است كه ما با آن مواجه هستيم، بلكه تا حدودي نيز زاييده نگرش خاص ما در برخورد با آن موقعيت است. به همين دليل افراد مختلف، عكس العمل هاي متفاوتي در برابر استرس از خود نشان مي دهند. عامل مشترك بين تمام استرس ها «تغييرات عمده زندگي» است. اين تغييرات شامل مرگ همسر، طلاق، جدايي از همسر، زنداني شدن، مرگ يكي از اعضاي فاميل نزديك، ازدواج، حاملگي و خريد خانه است. به ترتيب اولويت ذكر شده مرگ همسر بالاترين ميزان استرس و خريد خانه كمترين ميزان استرس را به خود اختصاص مي دهند.

استرس به ميزان كم، بسيار مفيد است چون نه تنها باعث به وجود آمدن علاقه و انگيزه در زندگي ما مي شود بلكه باعث ايجاد اعتماد به نفس در ما نيز مي شود. چگونگي مقابله با استرس به عواملي چون شخصيت، اعتقادات، تجربيات قبلي و حمايت هاي خارجي بستگي دارد. پيامدهاي استرس

نشانه هايي كه در زير مي آيند به شما هشدار خواهند داد كه در معرض استرس قرار داريد:

نشانه هاي جسماني استرس شامل سردرد و ميگرن، تنفس نامنظم، تپش قلب، انواع تيك حالت پرش مختصر در يكي از اعضاي بدن: صورت، چشمان، دهان، لرزش، خستگي، بي خوابي، زخم معده و غيره است.

نشانه هاي رواني استرس شامل فراموشكاري، نداشتن روحيه همكاري، دودلي

و ترديد، نامرتب بودن و بي برنامه بودن، عدم دقت، تصورات نادرست از مردم و موقعيت ها و غيره است.

نشانه هاي هيجاني استرس شامل اضطراب، ترس، پرخاشگري، افسردگي، احساس گناه، داشتن نگراني مفرط و غيره است.

نشانه هاي رفتاري استرس شامل افزايش تعداد سيگار كشيدن در روز، زياد مشروب خوردن، پرخوري، جويدن ناخن، كندن مو، امتناع از غذا خوردن، با سرعت زياد رانندگي كردن، از وضع ظاهري خود غفلت كردن، داشتن وسواس فكري، داشتن وسواس عملي بررسي مكرر قفل ها، چراغ ها، شيرهاي آب و… و غيره است.

جهت مقابله با استرس، داشتن افكار مثبت نقش مهمي دارد. داشتن افكار مثبت در هنگام بروز سختي ها و مشكلات سبب مي شود كه فرد به خود اعتماد داشته باشد و براساس همين اعتماد راهبردهاي سازگاري خاص خود را به كار گيرد. توجه و توكل به خدا نيز مي تواند تاثير بسزايي داشته باشد. اگر شخص شانس و تصادف را قبول نداشته باشد و معتقد باشد كه انسان در سرنوشت خود نقش مهمي دارد، بهتر مي تواند با استرس كنار بيايد. اشخاصي كه مي دانند در اجتماع چگونه رفتار كنند، چگونه با موقعيت سازگار شوند، چگونه بحث ها را اداره كنند و به عبارتي مهارت هاي كافي براي ارتباط موثر را دارند، در مقايسه با ديگران استرس كمتري را تجربه مي كنند. از طرفي دوستان، والدين، سازمان هاي اجتماعي و غيره براي روبه رو شدن با استرس كمك خوبي هستند. حمايت اطرافيان مي تواند آثار از دست دادن يكي از عزيزان، بيماري ها، شكست ها و غيره را كاهش دهد. بالا بردن توانايي حل مسيله كه عبارت است از

تعيين علت استرس، بيان راه حل هاي قابل تصور، به كارگيري راه حل ها براي حذف استرس نيز در مقابله با استرس نقش بسزايي دارد. پيام مشاور، ???? از عوامل مهم ديگر در مقابله با استرس، كنترل كردن است. اگر ما احساس كنيم كه مي توانيم بر وقايع زندگي مان تاثير و كنترل داشته باشيم، بيشتر قادر خواهيم بود كه استرس هاي خود را كنترل كنيم. اگر احساس كنيم كه نمي توانيم كاري انجام دهيم، زير فشار استرس هاي روزمره از پا درخواهيم آمد اما اگر كنترل موقعيت هاي مختلف را در زندگي در اختيار داشته باشيم، مي توانيم از پس شرايط استرس زا رهايي يابيم. البته بايد يادآور شد كه در زندگي شرايط بسياري پيش خواهد آمد كه ما بر آن شرايط كنترلي نخواهيم داشت، وقايعي مانند مشكلات مالي، از دست دادن يك عزيز، جدايي از فردي كه مورد علاقه ما است و مثال هايي از اين دست كه زيرمجموعه تغييرات عمده زندگي ما است. در اين شرايط وجود اطرافيان و حمايت هاي آنان كمك بسيار مفيدي است. بنابراين مي توان مهمترين منابعي را كه در مقابله با استرس نقش مهمي دارند، بدين صورت بيان كرد: تسلط داشتن بر زندگي خود، داشتن خانواده، اقوام و دوستاني كه از سوي آنها حمايت شويم، انعطاف پذيري، اميدواري، داشتن هدف، سرگرم بودن، عشق و علاقه به كسي يا گروهي يا امري، فعال بودن و كاركردن.

حال اينكه، ما از كدام يك از موارد ذكر شده در مقابله با استرس استفاده مي كنيم، به شيوه تربيت، كودكي و شخصيت ما بستگي دارد. شايد شما هم افرادي را كه در

صف هاي شلوغ اتوبوس ها، فروشگاه ها و غيره با حالتي خشمگين و عصبي انتظار و مدام آه مي كشند و در مقابل افرادي ديگر كه با آرامش مجله يا روزنامه اي را ورق مي زنند ديده باشيد. اين شيوه متفاوت برخورد با استرس، ناشي از شخصيت متفاوت انسان ها است.

رعايت موارد زير در كاهش استرس مفيد است:

داشتن يك شيوه تغذيه اي مناسب: يك رژيم غذايي نامناسب كه شامل مقادير زياد قند، نمك، چربي، كافيين، الكل و غذاهاي كنسروي باشد، باعث به هم خوردن تعادل بدن مي شود گرچه براي مدت كوتاهي انرژي را افزايش مي دهند. بسياري از ما هنگام استرس از چاي، يا قهوه استفاده مي كنيم كه داراي كافيين هستند. مصرف اين ماده خود منشاء استرس است، نه برطرف كننده آن.

عدم استعمال دخانيات: استعمال دخانيات نيز ظاهرا و به طور موقت به رفع استرس كمك مي كند اما نيكوتين موجود در سيگار، ايجاد وابستگي مي كند و ترك سيگار نيز خود استرس فراواني را به دنبال خواهد داشت يا مصرف الكل كه الگوي خواب منظم را به هم مي زند و باعث بروز استرس مي شود و در صورت ايجاد وابستگي مانند سيگار مشكلات عديده ديگري را ايجاد مي كند.

ورزش منظم: ورزش منظم باعث مي شود احساس اضطراب و افسردگي كاهش يابد، الگوي خواب منظم شود و ميزان تمركز بالا رود. هرچقدر جنب وجوش و تحرك بيشتري داشته باشيم، راحت تر مي توانيم با استرس مقابله كنيم. و در پايان استفاده از روش هاي تن آرامي كه شامل مديتيشن و تنفس عميق است، نيز توصيه مي شود.

چند گام تا آرامش

در هر مسير درماني، مسلماً

نخستين عاملي كه بيشترين اثرگذاري را دارد، خود فرد است. افراد مضطرب نيز تنها خود مي توانند مسير بهبودي را تا رسيدن به آرامش براي خود هموار سازند.

رعايت نكته هاي زير مي تواند در پيشگيري و كاهش اضطراب موثر باشد:

_ تغذيه مناسب داشته باشيد. تحقيقات نشان مي دهد كاهش قند خون (گرسنگي) و كمبود ويتامين ها و مواد معدني فرد را مستعد استرس مي كند. از تمام گروه هاي مواد غذايي، به خصوص لبنيات كم چرب و ميوه و سبزي اندازه كافي مصرف كنيد.

_ محرك ها را حذف كنيد. قندهاي ساده (مثل قند، شكر، شيريني ها...) كافئين (كه در قهوه و بعضي از شكلات ها وجود دارد و سيگار، فرد را براي اضطراب مستعدتر مي كند و به عبارتي، آستانه تحمل او را پايين تر مي آورد.

_ نفس عميق بكشيد. در شرايط تنش زا معمولاً انسان ها تنفسي كوتاه و سطحي دارند و سرعت اين نفس كشيدن بسيار زياد است. اين حالت به تدريج باعث مي شود در دست و پا احساس گزگز داشته باشيد و يا حتي سرگيجه پيدا كنيد. بايد ياد بگيريد در اين شرايط، عميق نفس بكشيد، چون اين كار شما را آرام مي كند.

_ روش هاي تصويرسازي خلاق را ياد بگيريد. اين روش ها به شما كمك مي كند تا در لحظه، بتوانيد از استرس فرار كنيد و به يك تصوير ذهني مطلوب پناه ببريد. مثلاً در لحظة تنش، به يك خاطره دلنشين پناه ببريد و يا اصلاً يك موضوع مجازي جالب را در ذهن تان ايجاد كنيد.

_ ورزش را فراموش نكنيد. فوايد ورزش منظم براي جسم و روح انسان، كاملاً تاييد شده است. با ورزش مي توان بر اضطراب غلبه كرد، آن را كاهش داد و براعصاب خود مسلط شد. افراد ورزشكار كارآيي

بهتري هم دارند. پياده روي، از ورزش هايي است كه در رفع استرس بسيار موثر است.

_ به آموخته هاي تان تكيه كنيد. اينكه متوجه اشتباه خود بشويد، كاملاً طبيعي است. بهتر است بدون اينكه بيش از حد از خودتان انتقاد كنيد، در مورد اتفاقي كه افتاده خوب فكر كنيد و از خود بپرسيد چطور مي توان رفتار و طرز برخورد بهتري داشت؟

_ ارتباط، قلب تپنده زندگي بشر است. تا مي توانيد ارتباطات خود را گسترش دهيد. با دوستان، بستگان، همسايگان، همكاران و غيره ارتباط برقرار كنيد. احساسات خود را با افرادي كه شنونده خوبِ اند و دوستدار واقعي شما هستند، در ميان بگذاريد. اگر شدت استرس بسيار زياد و حل آن خارج از توان شماست، حتماً با يك مشاور صحبت كنيد.

همه ما در طول زندگي بارها و بارها حالتي به نام اضطراب را تجربه كرده ايم كه تشويشي فراگير، ناخوشايند و مبهم است و اغلب با برخي علائم جسماني از جمله سردرد، تعريق، تپش قلب، احساس تنگي نفس يا فشار در قفسه سينه و ناراحتي مختصر معده همراه مي شود.

فرد مضطرب ممكن است احساس بي قراري هم بكند، به اين صورت كه نتواند مدت طولاني يك جا بنشيند يا بايستد.

اما واقعيت اين است كه در زندگي روزمره، موارد زيادي وجود دارند كه باعث ايجاد استرس و تنش مي شوند؛ از مشكلات جسمي گرفته تا مسائل خانوادگي، مشغله زياد، جر و بحث با مردم، نداشتن تصور مثبت از خود، افزايش قيمت ها، بدهي مالي، ترافيك و حتي ترس از مواجهه با جرم و خيانت.افراد براي كنترل اضطراب بايد بدانند كه اين مشكلات و تنش ها وجود دارند و بسياري از آنها از كنترل انسان خارج است و مهمتر اينكه

بتوانند اثر اين اضطراب ها و تنش ها را به حداقل برسانند. همه اين ها نياز به مهارتي دارد، به نام مهارت «غلبه بر مشكلات».

منبع: روزنامه اطلاعات

چند گام تا آرامش در هر مسير درماني، مسلماً نخستين عاملي كه بيشترين اثرگذاري را دارد، خود فرد است. افراد مضطرب نيز تنها خود مي توانند مسير بهبودي را تا رسيدن به آرامش براي خود هموار سازند.

رعايت نكته هاي زير مي تواند در پيشگيري و كاهش اضطراب موثر باشد:

_ تغذيه مناسب داشته باشيد. تحقيقات نشان مي دهد كاهش قند خون (گرسنگي) و كمبود ويتامين ها و مواد معدني فرد را مستعد استرس مي كند. از تمام گروه هاي مواد غذايي، به خصوص لبنيات كم چرب و ميوه و سبزي اندازه كافي مصرف كنيد.

_ محرك ها را حذف كنيد. قندهاي ساده (مثل قند، شكر، شيريني ها...) كافئين (كه در قهوه و بعضي از شكلات ها وجود دارد و سيگار، فرد را براي اضطراب مستعدتر مي كند و به عبارتي، آستانه تحمل او را پايين تر مي آورد.

_ نفس عميق بكشيد. در شرايط تنش زا معمولاً انسان ها تنفسي كوتاه و سطحي دارند و سرعت اين نفس كشيدن بسيار زياد است. اين حالت به تدريج باعث مي شود در دست و پا احساس گزگز داشته باشيد و يا حتي سرگيجه پيدا كنيد. بايد ياد بگيريد در اين شرايط، عميق نفس بكشيد، چون اين كار شما را آرام مي كند.

_ روش هاي تصويرسازي خلاق را ياد بگيريد. اين روش ها به شما كمك مي كند تا در لحظه، بتوانيد از استرس فرار كنيد و به يك تصوير ذهني مطلوب پناه ببريد. مثلاً در لحظة تنش، به يك خاطره دلنشين پناه ببريد و يا اصلاً يك موضوع مجازي جالب را در ذهن تان ايجاد كنيد.

_ ورزش را فراموش

نكنيد. فوايد ورزش منظم براي جسم و روح انسان، كاملاً تاييد شده است. با ورزش مي توان بر اضطراب غلبه كرد، آن را كاهش داد و براعصاب خود مسلط شد. افراد ورزشكار كارآيي بهتري هم دارند. پياده روي، از ورزش هايي است كه در رفع استرس بسيار موثر است.

_ به آموخته هاي تان تكيه كنيد. اينكه متوجه اشتباه خود بشويد، كاملاً طبيعي است. بهتر است بدون اينكه بيش از حد از خودتان انتقاد كنيد، در مورد اتفاقي كه افتاده خوب فكر كنيد و از خود بپرسيد چطور مي توان رفتار و طرز برخورد بهتري داشت؟

_ ارتباط، قلب تپنده زندگي بشر است. تا مي توانيد ارتباطات خود را گسترش دهيد. با دوستان، بستگان، همسايگان، همكاران و غيره ارتباط برقرار كنيد. احساسات خود را با افرادي كه شنونده خوبِ اند و دوستدار واقعي شما هستند، در ميان بگذاريد. اگر شدت استرس بسيار زياد و حل آن خارج از توان شماست، حتماً با يك مشاور صحبت كنيد.

همه ما در طول زندگي بارها و بارها حالتي به نام اضطراب را تجربه كرده ايم كه تشويشي فراگير، ناخوشايند و مبهم است و اغلب با برخي علائم جسماني از جمله سردرد، تعريق، تپش قلب، احساس تنگي نفس يا فشار در قفسه سينه و ناراحتي مختصر معده همراه مي شود.

فرد مضطرب ممكن است احساس بي قراري هم بكند، به اين صورت كه نتواند مدت طولاني يك جا بنشيند يا بايستد.

اما واقعيت اين است كه در زندگي روزمره، موارد زيادي وجود دارند كه باعث ايجاد استرس و تنش مي شوند؛ از مشكلات جسمي گرفته تا مسائل خانوادگي، مشغله زياد، جر و بحث با مردم، نداشتن تصور مثبت از خود، افزايش قيمت ها، بدهي مالي، ترافيك و

حتي ترس از مواجهه با جرم و خيانت.افراد براي كنترل اضطراب بايد بدانند كه اين مشكلات و تنش ها وجود دارند و بسياري از آنها از كنترل انسان خارج است و مهمتر اينكه بتوانند اثر اين اضطراب ها و تنش ها را به حداقل برسانند. همه اين ها نياز به مهارتي دارد، به نام مهارت «غلبه بر مشكلات».

منبع: روزنامه اطلاعات

وضعيت رواني بيماران مبتلا به ايدز

نويسنده: عليرضا بردبار

در سال 1981، ويروس HIV عامل بيماري ايدز شناخته شد. تا سال 1983 تعداد مرگ و مير ناشي از اين بيماري در آمريكا بيشتر از تعداد كشته شدگان در جنگ ويتنام گزارش شد. در نيويورك در گروه سني 25 تا 30 سال، در هفته، 100 مورد مرگ ناشي از بيماري ايدز گزارش مي شود. اين بيماري، در دهه 1990 سايه مرگباري بر آفريقا افكند و تا سال 2002، 45 ميليون نفر به اين بيماري مبتلا شدند كه هنوز 30 ميليون نفر از آنان زنده اند. تاكنون راه هاي تشخيصي و درماني متعددي براي اين بيماري پيشنهاد شده است، كه اگرچه در افزايش طول عمر فرد موثرند، اما هرگز نمي توانند خون فرد را از ويروس HIV پاك كنند.

ميزان شيوع اختلالات رواني در بيماران HIV مثبت

نتايج حاصل از پژوهش هايي كه در زمينه اختلالات رواني در افراد HIV مثبت صورت گرفته است، نشان مي دهد كه بيش از نيمي از مبتلايان به ايدز كه به مدت 12 ماه از داروهاي ضدويروس استفاده مي كنند، به اختلالات رواني دچار شده اند. در زنان HIV مثبت نشانه هاي افسردگي همراه با شكايت هاي جسمي وجود دارد، كه باعث سرعت بخشيدن به سير پيشرفت بيماري خواهد شد. در طول 7 سال، مرگ ومير زنان HIV مثبت كه نشانه هاي افسردگي را داشتند، 2 برابر

بيشتر از سايرين گزارش شد.

اختلالات خلقي ناشي از ايدز

واكنش هاي هيجاني در ارتباط با بيماري ايدز با شدت متفاوت ظاهر مي شود. بيماري از آغاز (مثبت بودن آزمايش) تا شروع عفونت هاي فرصت طلب، فرد را تحت تاثير قرار مي دهد. وضعيت خلقي فرد مبتلا به ايدز از احساس اندوه، اضطراب يا عصبانيت تا بروز اختلالات افسردگي و اضطرابي شديد تغيير مي كند. افسردگي، شيدايي، اندوه و سوگواري، اضطراب، احساس گناه و تغيير در عملكرد جنسي از جمله اختلالات خلقي اند، كه فرد HIV مثبت با آن درگير است.

افسردگي

در افراد HIV مثبت، علائم و نشانه هاي افسردگي به صورت كاهش ميل به موضوعات مورد علاقه، بي خوابي، كاهش انرژي، از دست دادن اشتها يا پرخوري كه به كاهش وزن مي انجامد، گريه كردن، وجود افكار خودكشي، از دست دادن ميل جنسي و اختلال در تمركز بروز مي كند.

البته، بعضي از اين نشانه ها با عفونت به وسيله ويروس HIV مرتبط اند. از جمله، كاهش اشتها كه مي تواند با اثر گذاشتن بر بيماري دستگاه گوارش و تهوع ناشي از مصرف داروها تغيير كند. غش كردن در مراحل اوليه يا پيشرفته بيماري به دليل مصرف داروها يا كم خوني ناشي از بيماري بروز مي كند. همچنين افزايش ترس از مرگ، تفكر دربارة آن را سبب خواهد شد. ناراحتي فرد همراه با تفكرات منفي، افسردگي، اختلال در شناخت، كاهش حافظه و عدم تشخيص زمان و مكان ديده مي شود.

شيدايي

به طور معمول در بيماراني كه سابقه اختلال خلقي ندارند، يا در خانواده خود، نمونه هايي از آن را ذكر نمي كنند يك حمله مانيك كه با مصرف موادمخدر يا عفونت CNS توسط ويروس HIV همراه است، به ويژه در مراحل پاياني بيماري ديده مي شود. بعضي از

عفونت هاي فرصت طلب از جمله توكسو پلاسموز، هرپس و مننژيت به بروز اختلالات خلقي دوقطبي كمك مي كنند. لازم است كه اختلالات خلقي ناشي از مصرف موادمخدر از اختلالات تشخيصي تفكيك شود.

غم و سوگواري

پي بردن به نتيجه آزمايش و مثبت بودن آن، در كنار از دست دادن كار، ترس از مطرح شدن و از دست دادن يك آينده روشن، به امتناع از انجام مراقبت هاي بهداشتي، خودداري از دريافت خدمات درماني و اختلال در روابط جنسي مي انجامد. رايج ترين موضوعي كه به افراد HIV مثبت آسيب مي رساند، از دست دادن دوستان و افراد مورد علاقه است. از آن جا كه اندوه بيماران مبتلا به ايدز چندوجهي است، تاثيرات چندوجهي بر فرد مي گذارد. ياس، تضعيف روحيه، بي نظمي در خواب، آشفتگي عاطفي، تفكرات مزاحم و مصرف موادمخدر در بيماران مبتلا به ايدز كه با مرگ دوستانشان روبرو شده اند، ديده مي شود. به علاوه احساس اندوه، ترس از شدت پيشرفت بيماري را تشديد مي كند.

اضطراب

اضطراب بر اثر ابتلا به بيماري و ناتواني جسماني و طرد شدن، بروز مي كند. مسري بودن بيماري نيز سبب بروز اضطراب مي شود. فرد مبتلا، در مورد محافظت از ديگران احساس اضطراب مي كند، در حالي كه به طور همزمان درباره خود نيز احساس اضطراب دارد. علاوه بر اين بروز اضطراب در مواردي كه فرد HIV مثبت با درگيري هاي خانوادگي، جابه جايي شغلي، بلاتكليفي مالي و روند بيماري سروكار دارد، طبيعي است. بعضي از مبتلايان به صورت فطري، خلق و خوي مضطرب دارند. بعضي از آنان مي توانند از نظر رواني و رفتاري به استرس ناشي از عفونت با ويروس HIV پاسخ مناسبي دهند و تاثير اضطراب بر زندگي شان را محدود سازند. اضطراب

عميق، به از كارافتادگي دائم مي انجامد. اختلالات اضطرابي ممكن است به صورت هاي ترس مرضي، ترس از فضاي باز، اختلال وسواس و اجبار و فوبيهاي فردي و اجتماعي بروز كند.

مقالات روزنامه ها، اختلال وسواس و اطلاعيه هايي كه درباره بيماري ايدز منتظر مي شوند، اضطراب فرد را تشديد مي كنند. گاهي اوقات، اضطراب به صورت نشانه هاي جسمي مانند سردرد، تپش قلب، درد سينه و مشكلات تنفسي بروز مي كند.

روان پريشي

اختلالات روان پريشي در هر دوره از بيماري ايدز ممكن است بروز كند. در مواردي اسكيزوفرني با شروع بيماري ايدز بروز مي كند. عوامل استرس زا مانند وضعيت HIV مثبت بودن فرد، دوراهي شروع درمان، انجام آزمايشات متعدد و مسائل مربوط به تهديد و اعمال خشونت آميز به بروز اختلالات روان پريشي كمك مي كند.

عصبانيت و احساس گناه

عصبانيت واكنش طبيعي نسبت به اين بيماري مرگبار است كه مي تواند متوجه فردي كه او را مبتلا ساخته است، ساير افراد جامعه كه به دليل بي توجهي آنان، انتقال يافته است و حكومتي كه نتوانسته گسترش بيماري را كنترل كند، باشد و در آخر روش هاي درماني و داروهاي بي تاثير شود.احساس گناه نيز واكنشي عادي تلقي مي شود. واكنش هايي مانند سرزنش خود، احساس شرم و كاسته شدن از ارزش فردي، واكنش هاي رايج ابتدايي نسبت به بيماري هاي آميزشي به شمار مي روند.

تغيير در عملكرد جنسي

عوامل موثر بر عملكرد جنسي فرد HIV مثبت به سابقة فعاليت جنسي وي، اعتماد به نفس او در اين باره و نحوة عملكرد جنسي او بستگي دارد. بزرگسالاني كه در كودكي مورد آزار جنسي قرار گرفته اند، بيشتر از سايرين در معرض خطر عفونت با ويروس HIV قرار دارند. زنان HIV مثبت به آزار جنسي در كودكي و انجام رفتارهاي جنسي پرخطر اشاره مي كنند،

عادت به انجام رفتارهاي پرخطر مانع از سازگار شدن زنان و كنار آمدن آنها با تجارب تلخ گذشته مي شود. افرادي كه سوءرفتار جنسي دارند، به احساس گناه يا سرزنش خود دچار مي شوند و گاه به منظور برطرف كردن آن به مصرف الكل روي مي آورند.

نقش روان شناسي در بهبود وضعيت روحي _ رواني فرد HIV مثبت

امروزه روان شناسان روش هاي تازه اي را به كار مي برند. اورسل (1977)، اشاره مي كند كه درمانگران بايد به تقاضاي چندگانة افراد HIV مثبت، پاسخ دهند. دامنة خدمات آنها گسترش يافته است و بايد نقش هاي بيشتري را به عهده بگيرند.

در بعضي از موارد، روان درماني در خانه و در مواردي در بيمارستان انجام مي شود. روان شناس، علاوه بر آموزش ارتباط جنسي مطمئن، تدابير مربوط به پاي بندي به رژيم دارويي و عقايد مذهبي بيمار را در نظر مي گيرد و در زماني كه به مراحل ناتوان كنندة بيماري مي رسد به منظور انجام روان درماني موقتي كارهاي مراقبتي وارد عمل مي شود.

همچنين، مي تواند گروهي متشكل از دوستان و اعضاي خانوادة فرد تشكيل دهد تا هر كدام از آنها طبق برنامه، انجام يكي از كارهاي مراقبتي بيمار را برعهده بگيرند.

به علاوه، فرد مي تواند از طريق تمركز بر مسئله، با موقعيت فعلي خود سازگار شود. در اين صورت، رفتارهايي را نشان مي دهد و با افكاري سروكار دارد كه سبب مي شوند فعالانه مسائل را دنبال كند.

همچنين به بيمار توصيه مي شود، بيماري خود را بشناسد، روش هاي درماني را پيگيري كند، از دريافت كمك خودداري نورزد، اميدوارانه بينديشد، بر نكته هاي مثبت تاكيد كند و وضعيت كنوني خود را بپذيرد.

لازم است كه روان شناس تدابير درست را در موقعيت هاي مناسب به كار گيرد و در هنگام ارزيابي به

ظرفيت انطباق پذيري فرد و دامنه اي كه مي تواند پيش برود توجه كند و از تدابير مرتبط با مسأله بهره ببرد و به موقعيت ها و موارد كنترل شدني توجه كند، نه به مواردي كه از كنترل فرد خارج اند.

منبع:روزنامه اطلاعات /س

وضعيت رواني بيماران مبتلا به ايدز

نويسنده: عليرضا بردبار

در سال 1981، ويروس HIV عامل بيماري ايدز شناخته شد. تا سال 1983 تعداد مرگ و مير ناشي از اين بيماري در آمريكا بيشتر از تعداد كشته شدگان در جنگ ويتنام گزارش شد. در نيويورك در گروه سني 25 تا 30 سال، در هفته، 100 مورد مرگ ناشي از بيماري ايدز گزارش مي شود. اين بيماري، در دهه 1990 سايه مرگباري بر آفريقا افكند و تا سال 2002، 45 ميليون نفر به اين بيماري مبتلا شدند كه هنوز 30 ميليون نفر از آنان زنده اند. تاكنون راه هاي تشخيصي و درماني متعددي براي اين بيماري پيشنهاد شده است، كه اگرچه در افزايش طول عمر فرد موثرند، اما هرگز نمي توانند خون فرد را از ويروس HIV پاك كنند. ميزان شيوع اختلالات رواني در بيماران HIV مثبت

نتايج حاصل از پژوهش هايي كه در زمينه اختلالات رواني در افراد HIV مثبت صورت گرفته است، نشان مي دهد كه بيش از نيمي از مبتلايان به ايدز كه به مدت 12 ماه از داروهاي ضدويروس استفاده مي كنند، به اختلالات رواني دچار شده اند. در زنان HIV مثبت نشانه هاي افسردگي همراه با شكايت هاي جسمي وجود دارد، كه باعث سرعت بخشيدن به سير پيشرفت بيماري خواهد شد. در طول 7 سال، مرگ ومير زنان HIV مثبت كه نشانه هاي افسردگي را داشتند، 2 برابر بيشتر از سايرين گزارش شد. اختلالات خلقي ناشي از ايدز

واكنش هاي هيجاني در ارتباط با بيماري ايدز با شدت متفاوت ظاهر مي شود. بيماري از آغاز (مثبت بودن آزمايش) تا شروع عفونت هاي فرصت طلب، فرد را تحت تاثير قرار مي دهد. وضعيت خلقي فرد مبتلا به ايدز از احساس اندوه، اضطراب يا عصبانيت تا بروز اختلالات افسردگي و اضطرابي شديد تغيير مي كند. افسردگي، شيدايي، اندوه و سوگواري، اضطراب، احساس گناه و تغيير در عملكرد جنسي از جمله اختلالات خلقي اند، كه فرد HIV مثبت با آن درگير است. افسردگي

در افراد HIV مثبت، علائم و نشانه هاي افسردگي به صورت كاهش ميل به موضوعات مورد علاقه، بي خوابي، كاهش انرژي، از دست دادن اشتها يا پرخوري كه به كاهش وزن مي انجامد، گريه كردن، وجود افكار خودكشي، از دست دادن ميل جنسي و اختلال در تمركز بروز مي كند.

البته، بعضي از اين نشانه ها با عفونت به وسيله ويروس HIV مرتبط اند. از جمله، كاهش اشتها كه مي تواند با اثر گذاشتن بر بيماري دستگاه گوارش و تهوع ناشي از مصرف داروها تغيير كند. غش كردن در مراحل اوليه يا پيشرفته بيماري به دليل مصرف داروها يا كم خوني ناشي از بيماري بروز مي كند. همچنين افزايش ترس از مرگ، تفكر دربارة آن را سبب خواهد شد. ناراحتي فرد همراه با تفكرات منفي، افسردگي، اختلال در شناخت، كاهش حافظه و عدم تشخيص زمان و مكان ديده مي شود. شيدايي

به طور معمول در بيماراني كه سابقه اختلال خلقي ندارند، يا در خانواده خود، نمونه هايي از آن را ذكر نمي كنند يك حمله مانيك كه با مصرف موادمخدر يا عفونت CNS توسط ويروس HIV همراه است، به ويژه در مراحل پاياني بيماري ديده مي شود. بعضي از عفونت هاي فرصت طلب از جمله توكسو

پلاسموز، هرپس و مننژيت به بروز اختلالات خلقي دوقطبي كمك مي كنند. لازم است كه اختلالات خلقي ناشي از مصرف موادمخدر از اختلالات تشخيصي تفكيك شود. غم و سوگواري

پي بردن به نتيجه آزمايش و مثبت بودن آن، در كنار از دست دادن كار، ترس از مطرح شدن و از دست دادن يك آينده روشن، به امتناع از انجام مراقبت هاي بهداشتي، خودداري از دريافت خدمات درماني و اختلال در روابط جنسي مي انجامد. رايج ترين موضوعي كه به افراد HIV مثبت آسيب مي رساند، از دست دادن دوستان و افراد مورد علاقه است. از آن جا كه اندوه بيماران مبتلا به ايدز چندوجهي است، تاثيرات چندوجهي بر فرد مي گذارد. ياس، تضعيف روحيه، بي نظمي در خواب، آشفتگي عاطفي، تفكرات مزاحم و مصرف موادمخدر در بيماران مبتلا به ايدز كه با مرگ دوستانشان روبرو شده اند، ديده مي شود. به علاوه احساس اندوه، ترس از شدت پيشرفت بيماري را تشديد مي كند. اضطراب

اضطراب بر اثر ابتلا به بيماري و ناتواني جسماني و طرد شدن، بروز مي كند. مسري بودن بيماري نيز سبب بروز اضطراب مي شود. فرد مبتلا، در مورد محافظت از ديگران احساس اضطراب مي كند، در حالي كه به طور همزمان درباره خود نيز احساس اضطراب دارد. علاوه بر اين بروز اضطراب در مواردي كه فرد HIV مثبت با درگيري هاي خانوادگي، جابه جايي شغلي، بلاتكليفي مالي و روند بيماري سروكار دارد، طبيعي است. بعضي از مبتلايان به صورت فطري، خلق و خوي مضطرب دارند. بعضي از آنان مي توانند از نظر رواني و رفتاري به استرس ناشي از عفونت با ويروس HIV پاسخ مناسبي دهند و تاثير اضطراب بر زندگي شان را محدود سازند. اضطراب عميق، به

از كارافتادگي دائم مي انجامد. اختلالات اضطرابي ممكن است به صورت هاي ترس مرضي، ترس از فضاي باز، اختلال وسواس و اجبار و فوبيهاي فردي و اجتماعي بروز كند.

مقالات روزنامه ها، اختلال وسواس و اطلاعيه هايي كه درباره بيماري ايدز منتظر مي شوند، اضطراب فرد را تشديد مي كنند. گاهي اوقات، اضطراب به صورت نشانه هاي جسمي مانند سردرد، تپش قلب، درد سينه و مشكلات تنفسي بروز مي كند. روان پريشي

اختلالات روان پريشي در هر دوره از بيماري ايدز ممكن است بروز كند. در مواردي اسكيزوفرني با شروع بيماري ايدز بروز مي كند. عوامل استرس زا مانند وضعيت HIV مثبت بودن فرد، دوراهي شروع درمان، انجام آزمايشات متعدد و مسائل مربوط به تهديد و اعمال خشونت آميز به بروز اختلالات روان پريشي كمك مي كند. عصبانيت و احساس گناه

عصبانيت واكنش طبيعي نسبت به اين بيماري مرگبار است كه مي تواند متوجه فردي كه او را مبتلا ساخته است، ساير افراد جامعه كه به دليل بي توجهي آنان، انتقال يافته است و حكومتي كه نتوانسته گسترش بيماري را كنترل كند، باشد و در آخر روش هاي درماني و داروهاي بي تاثير شود.احساس گناه نيز واكنشي عادي تلقي مي شود. واكنش هايي مانند سرزنش خود، احساس شرم و كاسته شدن از ارزش فردي، واكنش هاي رايج ابتدايي نسبت به بيماري هاي آميزشي به شمار مي روند. تغيير در عملكرد جنسي

عوامل موثر بر عملكرد جنسي فرد HIV مثبت به سابقة فعاليت جنسي وي، اعتماد به نفس او در اين باره و نحوة عملكرد جنسي او بستگي دارد. بزرگسالاني كه در كودكي مورد آزار جنسي قرار گرفته اند، بيشتر از سايرين در معرض خطر عفونت با ويروس HIV قرار دارند. زنان HIV مثبت به آزار جنسي در كودكي و انجام رفتارهاي

جنسي پرخطر اشاره مي كنند، عادت به انجام رفتارهاي پرخطر مانع از سازگار شدن زنان و كنار آمدن آنها با تجارب تلخ گذشته مي شود. افرادي كه سوءرفتار جنسي دارند، به احساس گناه يا سرزنش خود دچار مي شوند و گاه به منظور برطرف كردن آن به مصرف الكل روي مي آورند. نقش روان شناسي در بهبود وضعيت روحي _ رواني فرد HIV مثبت

امروزه روان شناسان روش هاي تازه اي را به كار مي برند. اورسل (1977)، اشاره مي كند كه درمانگران بايد به تقاضاي چندگانة افراد HIV مثبت، پاسخ دهند. دامنة خدمات آنها گسترش يافته است و بايد نقش هاي بيشتري را به عهده بگيرند.

در بعضي از موارد، روان درماني در خانه و در مواردي در بيمارستان انجام مي شود. روان شناس، علاوه بر آموزش ارتباط جنسي مطمئن، تدابير مربوط به پاي بندي به رژيم دارويي و عقايد مذهبي بيمار را در نظر مي گيرد و در زماني كه به مراحل ناتوان كنندة بيماري مي رسد به منظور انجام روان درماني موقتي كارهاي مراقبتي وارد عمل مي شود.

همچنين، مي تواند گروهي متشكل از دوستان و اعضاي خانوادة فرد تشكيل دهد تا هر كدام از آنها طبق برنامه، انجام يكي از كارهاي مراقبتي بيمار را برعهده بگيرند.

به علاوه، فرد مي تواند از طريق تمركز بر مسئله، با موقعيت فعلي خود سازگار شود. در اين صورت، رفتارهايي را نشان مي دهد و با افكاري سروكار دارد كه سبب مي شوند فعالانه مسائل را دنبال كند.

همچنين به بيمار توصيه مي شود، بيماري خود را بشناسد، روش هاي درماني را پيگيري كند، از دريافت كمك خودداري نورزد، اميدوارانه بينديشد، بر نكته هاي مثبت تاكيد كند و وضعيت كنوني خود را بپذيرد.

لازم است كه روان شناس تدابير درست را در موقعيت هاي مناسب به كار

گيرد و در هنگام ارزيابي به ظرفيت انطباق پذيري فرد و دامنه اي كه مي تواند پيش برود توجه كند و از تدابير مرتبط با مسأله بهره ببرد و به موقعيت ها و موارد كنترل شدني توجه كند، نه به مواردي كه از كنترل فرد خارج اند.

منبع:روزنامه اطلاعات /س

خوش اخلاق باشي_د

بدون تكيه به اراده، هيچ كس نمي تواند زندگي سالم و طبيعي داشته باشد. گاهي تغيير اخلاق اين احساس را به ما مي دهد كه زندگي مان خيلي طولاني تر شده است. بداخلاقي نه تنها باعث افسردگي مي شود، بلكه عملكرد سيستم ايمني را نيز مختل مي كند.

در اينجا براي ارتقا حوصله، روح و روان و سلامت نكاتي يادآوري مي شود.

يك موضوع خنده دار

«خنده درماني»، توسط «نرمن كازنيز» پايه گذاري شد، تا مفهوم واقعي آن به سرانجام برسد. تحقيقات نشان داده است كه شادي و خنده عملكرد سيستم ايمني بدن را تقويت و به ويژه در توليد سلول هايي كه به طور طبيعي در حفاظت از بدن در مقابل بيماري نقش دارد. خنده آزاد شدن اندورفين را نيز در مغز افزايش مي دهد _ تركيبي كه به شما احساس خوب بودن مي دهد. بدون شك، مردم شاد، سالم تر و طولاني تر زندگي مي كنند. بنابراين مطالب خنده دار دلخواه تان را بخوانيد، فيلم هاي كمدي مورد نظرتان را ببينيد و بخنديد.

آمينو اسيد براي نظم دادن به مغز

اروپايي ها وقتي نبود تعادل يا نقصان باعث بد اخلاقي مي شود، از يك تركيب طبيعي مكمل كه در سلول هاي بدن انسان موجود است، براي تنظيم اخلاق و حوصله و تنظيم سلامت مغز استفاده مي كنند. SAMe (s-adenosil-L-meth ionine از ميتونين به دست مي آيد، اسيد آمينه اي است كه نقشي در توليد انتقال دهنده هاي عصبي مثل سروتونين و دفامين بازي

مي كند. يك مطالعه نشان داد كه SAMe روي بيماراني كه نتايج ناموفق در ارتباط با ضد افسردگي عادي داشتند كارگر بود.

به دست گرفتن تندرستي

تماس با مردم توليد اندورفين را افزايش مي دهد. هورمون رشد و DHEA، زندگي را طولاني تر و اثرات منفي استرس را كمتر مي كند. مطالعات نشان داده اند بيماراني كه به طور منظم ارتباط داشته اند، سريع تر از ديگراني كه تنها بوده اند بهبود يافته اند. بنابراين در آغوش گرفتن و احساسات برقرار كردن با شخصي ديگر باعث بهبود اخلاق هر دو طرف مي شود.

تقويت هورمون هاي جواني

براي جاري كردن سيل جواني هورمون هاي رشد در بدن تان نيازي به قرص نداريد. تحقيقات نشان داده اند چمباتمه زدن و فشردن پا توليد طبيعي هورمون جواني را بشدت زياد مي كند. افزايش هورمون رشد به ترفيع حوصله و اخلاق در ميان ديگر امتيازات بدني تعبير مي شود. آن را با تمرين وزنه، خم كردن زانو، شناي سوئدي و پاروزدن بالا نگه داريد.

نفس نيرو بخش

نفس كشيدن به طور صحيح براي از بين بردن مواد سمي و زايد، بسيار مهم است. در حقيقت تخمين زده شده است كه هر انساني در حدود 30 درصد از مواد سمي بدن خود را از طريق روده ها دفع مي كند، اما بقيه مربوط به دستگاه تنفسي است. همچنين از طريق نفس كشيدن ذهن و فكر باز مي شود، انرژي افزايش پيدا مي كند و خلق و خو بهبود پيدا مي كنند.

احساس سرخوشي با بوييدن

تحقيقات حاكي از آن است كه بوييدن، تاثير مستقيمي روي بدن و ذهن انسان دارد.

وقتي شخص اعصاب بويايي خود را تحريك مي كند، سيستم ليمبيك مغز خود را فعال مي سازد كه با حافظه و روحيه شخص در ارتباط اند. اين

موضوع براي بودرماني مفيد است، بودرماني يك سنت سلامتي طبيعي است و از طريق استفاده بوي گياهان صورت مي گيرد.

بودرماني، معالجه افسردگي به وسيله ياسمن، انبساط خاطر با اكاليپتوس و شادماني و هوشياري به وسيله گريپ فروت را توصيه مي كند.

روغن اين گياهان را روي شقيقه، گردن يا نقاطي ديگر از بدن خود بماليد. به عنوان روشي ديگر، اين داروهاي گياهي را بجوشانيد و بخار آنها را با بيني استنشاق كنيد.

به وسيله گل ها سرحال شويد

دليلي وجود دارد كه از گلها به زيبايي ياد مي شود. گل هاي رنگارنگ تاثير قدرتمندي روي ذهن دارند. آنها مي توانند سبب ترفيع خلق و خوي بيمار شوند، حتي در زمان استرس زياد. يك تحقيق نشان داد افرادي كه در حين تايپ كردن 5 دقيقه در كنار يك دسته گل هستند، نسبت به افرادي كه در زمان تايپ كردن فقط كنار شاخ و برگ گياهان مي نشينند، راحت تر اين كار را انجام مي دهند.

منبع:گروه سلامت سيمرغ

خوش اخلاق باشي_د بدون تكيه به اراده، هيچ كس نمي تواند زندگي سالم و طبيعي داشته باشد. گاهي تغيير اخلاق اين احساس را به ما مي دهد كه زندگي مان خيلي طولاني تر شده است. بداخلاقي نه تنها باعث افسردگي مي شود، بلكه عملكرد سيستم ايمني را نيز مختل مي كند.

در اينجا براي ارتقا حوصله، روح و روان و سلامت نكاتي يادآوري مي شود. يك موضوع خنده دار

«خنده درماني»، توسط «نرمن كازنيز» پايه گذاري شد، تا مفهوم واقعي آن به سرانجام برسد. تحقيقات نشان داده است كه شادي و خنده عملكرد سيستم ايمني بدن را تقويت و به ويژه در توليد سلول هايي كه به طور طبيعي در حفاظت از بدن در مقابل بيماري نقش دارد. خنده آزاد

شدن اندورفين را نيز در مغز افزايش مي دهد _ تركيبي كه به شما احساس خوب بودن مي دهد. بدون شك، مردم شاد، سالم تر و طولاني تر زندگي مي كنند. بنابراين مطالب خنده دار دلخواه تان را بخوانيد، فيلم هاي كمدي مورد نظرتان را ببينيد و بخنديد. آمينو اسيد براي نظم دادن به مغز

اروپايي ها وقتي نبود تعادل يا نقصان باعث بد اخلاقي مي شود، از يك تركيب طبيعي مكمل كه در سلول هاي بدن انسان موجود است، براي تنظيم اخلاق و حوصله و تنظيم سلامت مغز استفاده مي كنند. SAMe (s-adenosil-L-meth ionine از ميتونين به دست مي آيد، اسيد آمينه اي است كه نقشي در توليد انتقال دهنده هاي عصبي مثل سروتونين و دفامين بازي مي كند. يك مطالعه نشان داد كه SAMe روي بيماراني كه نتايج ناموفق در ارتباط با ضد افسردگي عادي داشتند كارگر بود. به دست گرفتن تندرستي

تماس با مردم توليد اندورفين را افزايش مي دهد. هورمون رشد و DHEA، زندگي را طولاني تر و اثرات منفي استرس را كمتر مي كند. مطالعات نشان داده اند بيماراني كه به طور منظم ارتباط داشته اند، سريع تر از ديگراني كه تنها بوده اند بهبود يافته اند. بنابراين در آغوش گرفتن و احساسات برقرار كردن با شخصي ديگر باعث بهبود اخلاق هر دو طرف مي شود. تقويت هورمون هاي جواني

براي جاري كردن سيل جواني هورمون هاي رشد در بدن تان نيازي به قرص نداريد. تحقيقات نشان داده اند چمباتمه زدن و فشردن پا توليد طبيعي هورمون جواني را بشدت زياد مي كند. افزايش هورمون رشد به ترفيع حوصله و اخلاق در ميان ديگر امتيازات بدني تعبير مي شود. آن را با تمرين وزنه، خم كردن زانو، شناي سوئدي و پاروزدن بالا نگه داريد. نفس نيرو بخش

نفس كشيدن به طور

صحيح براي از بين بردن مواد سمي و زايد، بسيار مهم است. در حقيقت تخمين زده شده است كه هر انساني در حدود 30 درصد از مواد سمي بدن خود را از طريق روده ها دفع مي كند، اما بقيه مربوط به دستگاه تنفسي است. همچنين از طريق نفس كشيدن ذهن و فكر باز مي شود، انرژي افزايش پيدا مي كند و خلق و خو بهبود پيدا مي كنند. احساس سرخوشي با بوييدن

تحقيقات حاكي از آن است كه بوييدن، تاثير مستقيمي روي بدن و ذهن انسان دارد.

وقتي شخص اعصاب بويايي خود را تحريك مي كند، سيستم ليمبيك مغز خود را فعال مي سازد كه با حافظه و روحيه شخص در ارتباط اند. اين موضوع براي بودرماني مفيد است، بودرماني يك سنت سلامتي طبيعي است و از طريق استفاده بوي گياهان صورت مي گيرد.

بودرماني، معالجه افسردگي به وسيله ياسمن، انبساط خاطر با اكاليپتوس و شادماني و هوشياري به وسيله گريپ فروت را توصيه مي كند.

روغن اين گياهان را روي شقيقه، گردن يا نقاطي ديگر از بدن خود بماليد. به عنوان روشي ديگر، اين داروهاي گياهي را بجوشانيد و بخار آنها را با بيني استنشاق كنيد. به وسيله گل ها سرحال شويد

دليلي وجود دارد كه از گلها به زيبايي ياد مي شود. گل هاي رنگارنگ تاثير قدرتمندي روي ذهن دارند. آنها مي توانند سبب ترفيع خلق و خوي بيمار شوند، حتي در زمان استرس زياد. يك تحقيق نشان داد افرادي كه در حين تايپ كردن 5 دقيقه در كنار يك دسته گل هستند، نسبت به افرادي كه در زمان تايپ كردن فقط كنار شاخ و برگ گياهان مي نشينند، راحت تر اين كار را انجام مي دهند.

منبع:گروه سلامت سيمرغ

چگونه بر استرس غلبه كنيم؟

استرس واكنش فيزيكي

بدن به موقعيتهاي ناخوشايند به عنوان بخشي جدانشدني از زندگي انسانها است.تعريف استرس كار بسيار دشواري است زيرا استرس وارده به هر فرد يا شخصي متفاوت از ديگري است. استرس خفيف از موضوعاتي نظير از دست دادن اتوبوس، ايستادن در صف به مدت طولاني و يا اخذ يك برگ جريمه و استرس شديد از طلاق، مشكلات خانوادگي و مرگ يكي از اعضاي خانواده ناشي مي شود. همچنين استرس مي تواند جسمي يا روحي باشد. استرس جسمي ناشي از كم خوابي، فعاليت جسمي شديد، رژيم ناسالم غذايي و يا بروز بيماري رخ مي دهد و استرس روحي از نگراني هاي مالي، پشت سر گذاشتن يك تجربه دردناك، بازنشستگي و اخراج از كار به وقوع مي پيوندد.با اين همه حجم زيادي از استرس از وظايف و مسئوليتهاي روزانه ما و موضوعات عادي نشأت مي گيرد. وظايف و فشارهاي ناشي از امور روزمره را غالبا با كمي مدارا از سر مي گذرانيم اما غافليم كه بدن در مقابل اين هيجانات روحي بطور خودكار واكنش نشان مي دهد. افزايش فشار خون، تند شدن تنفس و ضربان قلب و افزايش جريان خون در ماهيچه ها كمترين واكنش بدن نسبت به بروز يك استرس خفيف است. بدن به هنگام استرس نياز به انرژي كافي براي واكنش در مقابل آن دارد و اينجاست كه در صورت عدم سازگاري با شرايط استرس زا سلامت بدن به طور جدي به خطر مي افتد.براي مقابله با استرس مي توان راههايي را پيشنهاد كرد اما نبايد فراموش كنيد كه به كار بستن كامل آنها و استمرار، تنها شرط تاثير اين راهكارها در زندگي شماست.عزم و اراده، پشتكار و زمان را از خاطر نبريد و سطح تحمل خود در برابر

استرس را بسنجيد.

چند نكته درباره استرس

واقع بين باشيد:

اگر مشغله خيلي زيادي داريد ياد بگيريد كه به كارهاي كم اهميت تر نه بگوييد. شايد بيش از اندازه از خود توقع داريد و يا ديگران توقع زيادي از شما دارند.اگر با مقاومتي روبرو شديد دليل آن را بازگو كنيد و سعي كنيد خود را با برنامه جديدي سازگار كنيد.

از خود توقع بيجا نداشته باشيد:

هيچ كس كامل نيست بنابراين به دنبال كمال گرايي محض نباشيد.از خود بپرسيد چه كاري لازم است كه انجام دهم، مي توانم آن را انجام دهم و براي بهتر انجام دادن آن چه كارهايي بايد بكنم و كمك خواستن از ديگران را در صورت نياز فراموش نكنيد.

حفظ آرامش:

ده تا بيست دقيقه استراحت ذهني مي تواند براي از سر گذراندن يك استرس شديد به شما كمك زيادي كند. ضمن اينكه تحمل شما را نيز افزايش مي دهد. از هر وسيله اي براي كسب آرامش از استراحت و فكر كردن به چيزهاي خوب و لذتبخش بهره ببريد.

استفاده از قوه تخيل:

با استفاده از قوه تخيل راههاي بهتر كنار آمدن با استرس را تجربه كنيد.ارائه يك سخنراني و انتقال به يك مكان جديد در ذهن مي تواند باعث افزايش اعتماد به نفس شما شده و ديدگاه مثبتي در ذهن شما نسبت به موقعيت و يا كار استرس زا به وجود آورد.

به انجام يك كار خاص مبادرت ورزيد:

تحت استرس و فشار شديد حتي انجام يك كار معمولي نيز طاقت فرسا به نظر مي رسد. بنابراين بهترين كار اين است كه فقط به انجام يك كار فكر كنيد و سپس به كار ديگري بپردازيد. درگير كردن خود با چند وظيفه و كار كوچك هرچند جزئي و كم اهميت

بار فشار روحي را افزايش مي دهد.

تمرين جسمي:

انجام نرمش روزانه به ميزان زيادي به رفع استرس كمك مي كند. 20 تا 30 دقيقه فعاليت جسمي به توانايي روحي و جسمي انسان كمك زيادي مي كند.

سرگرمي:

از انجام كارهاي دلخواه از قبيل باغباني، نقاشي و حتي پياده روي غافل نشويد، صرفا به آنچه دوست داريد فكر كرده و سپس آن را انجام دهيد.

مدل زندگي سالم را در پيش بگيريد:

رژيم غذايي سالم، مصرف كم كافئين، انجام حركات نرمشي و ايجاد توازن و تعادل بين كار و زندگي و تفريح از اولين پايه هاي يك الگوي سالم زندگي است. آنها را از خاطر نبريد.

احساساتتان را بيان كنيد:

گپ زدن با دوستان به شما اين احساس را مي دهد كه در شرايط دشوار تنها نيستيد. به انزوا و تنهايي فكر نكنيد و سعي كنيد از معاشرت خود با ديگران نكاهيد. اظهار علاقه، محبت و كمك از جانب ديگران را بپذيريد.

انعطاف پذير باشيد:

اگر در زندگي خصوصي يا كاري خود با يك مانع دشوار روبرو شديد درباره وضعيت و استراتژي خود بينديشيد. بحث و جدل كردن فقط استرس شما را افزايش مي دهد، بنابراين اگر حق با شماست، بر موضع خود پافشاري كنيد اما با استفاده از روشي آرام و منطقي. به نظرات ديگران گوش كنيد و خود را براي سازگار كردن با آنها آماده نشان دهيد. اگر شما كوتاه بياييد و معقولانه اقدام كنيد نصف مسير را رفته ايد و نه تنها از استرس وارده به خود كاسته ايد بلكه راه حل هاي بهتري براي مشكلات خود يافته ايد.

از انتقاد نهراسيد:

ممكن است از خود و ديگران توقع بيجا داشته باشيد بنابراين در صورت برآورده نشدن آن نااميد و دلزده و

مايوس مي شويد به اين ترتيب اين شماييد كه بايد تغيير كنيد و ديدگاهتان را نسبت به اطرافيان عوض كنيد. بخاطر داشته باشيد كه هركس خصوصيات منحصر به فردي دارد كه با ديگري متفاوت است بنابراين نبايد همه را با يك چوب برانيد.

كمك ديگران را بپذيريد:

از دوستان، آشنايان و خانواده خود كمك بگيريد و بدانيد كه در صورت رفع نشدن علائم استرس بايد به روانشناس مراجعه كنيد.

چگونه بر استرس غلبه كنيم؟

استرس واكنش فيزيكي بدن به موقعيتهاي ناخوشايند به عنوان بخشي جدانشدني از زندگي انسانها است.تعريف استرس كار بسيار دشواري است زيرا استرس وارده به هر فرد يا شخصي متفاوت از ديگري است. استرس خفيف از موضوعاتي نظير از دست دادن اتوبوس، ايستادن در صف به مدت طولاني و يا اخذ يك برگ جريمه و استرس شديد از طلاق، مشكلات خانوادگي و مرگ يكي از اعضاي خانواده ناشي مي شود. همچنين استرس مي تواند جسمي يا روحي باشد. استرس جسمي ناشي از كم خوابي، فعاليت جسمي شديد، رژيم ناسالم غذايي و يا بروز بيماري رخ مي دهد و استرس روحي از نگراني هاي مالي، پشت سر گذاشتن يك تجربه دردناك، بازنشستگي و اخراج از كار به وقوع مي پيوندد.با اين همه حجم زيادي از استرس از وظايف و مسئوليتهاي روزانه ما و موضوعات عادي نشأت مي گيرد. وظايف و فشارهاي ناشي از امور روزمره را غالبا با كمي مدارا از سر مي گذرانيم اما غافليم كه بدن در مقابل اين هيجانات روحي بطور خودكار واكنش نشان مي دهد. افزايش فشار خون، تند شدن تنفس و ضربان قلب و افزايش جريان خون در ماهيچه ها كمترين واكنش بدن نسبت به بروز يك استرس خفيف است. بدن

به هنگام استرس نياز به انرژي كافي براي واكنش در مقابل آن دارد و اينجاست كه در صورت عدم سازگاري با شرايط استرس زا سلامت بدن به طور جدي به خطر مي افتد.براي مقابله با استرس مي توان راههايي را پيشنهاد كرد اما نبايد فراموش كنيد كه به كار بستن كامل آنها و استمرار، تنها شرط تاثير اين راهكارها در زندگي شماست.عزم و اراده، پشتكار و زمان را از خاطر نبريد و سطح تحمل خود در برابر استرس را بسنجيد. چند نكته درباره استرس

واقع بين باشيد:

اگر مشغله خيلي زيادي داريد ياد بگيريد كه به كارهاي كم اهميت تر نه بگوييد. شايد بيش از اندازه از خود توقع داريد و يا ديگران توقع زيادي از شما دارند.اگر با مقاومتي روبرو شديد دليل آن را بازگو كنيد و سعي كنيد خود را با برنامه جديدي سازگار كنيد. از خود توقع بيجا نداشته باشيد:

هيچ كس كامل نيست بنابراين به دنبال كمال گرايي محض نباشيد.از خود بپرسيد چه كاري لازم است كه انجام دهم، مي توانم آن را انجام دهم و براي بهتر انجام دادن آن چه كارهايي بايد بكنم و كمك خواستن از ديگران را در صورت نياز فراموش نكنيد. حفظ آرامش:

ده تا بيست دقيقه استراحت ذهني مي تواند براي از سر گذراندن يك استرس شديد به شما كمك زيادي كند. ضمن اينكه تحمل شما را نيز افزايش مي دهد. از هر وسيله اي براي كسب آرامش از استراحت و فكر كردن به چيزهاي خوب و لذتبخش بهره ببريد. استفاده از قوه تخيل:

با استفاده از قوه تخيل راههاي بهتر كنار آمدن با استرس را تجربه كنيد.ارائه يك سخنراني و انتقال به يك مكان جديد

در ذهن مي تواند باعث افزايش اعتماد به نفس شما شده و ديدگاه مثبتي در ذهن شما نسبت به موقعيت و يا كار استرس زا به وجود آورد. به انجام يك كار خاص مبادرت ورزيد:

تحت استرس و فشار شديد حتي انجام يك كار معمولي نيز طاقت فرسا به نظر مي رسد. بنابراين بهترين كار اين است كه فقط به انجام يك كار فكر كنيد و سپس به كار ديگري بپردازيد. درگير كردن خود با چند وظيفه و كار كوچك هرچند جزئي و كم اهميت بار فشار روحي را افزايش مي دهد. تمرين جسمي:

انجام نرمش روزانه به ميزان زيادي به رفع استرس كمك مي كند. 20 تا 30 دقيقه فعاليت جسمي به توانايي روحي و جسمي انسان كمك زيادي مي كند. سرگرمي:

از انجام كارهاي دلخواه از قبيل باغباني، نقاشي و حتي پياده روي غافل نشويد، صرفا به آنچه دوست داريد فكر كرده و سپس آن را انجام دهيد. مدل زندگي سالم را در پيش بگيريد:

رژيم غذايي سالم، مصرف كم كافئين، انجام حركات نرمشي و ايجاد توازن و تعادل بين كار و زندگي و تفريح از اولين پايه هاي يك الگوي سالم زندگي است. آنها را از خاطر نبريد. احساساتتان را بيان كنيد:

گپ زدن با دوستان به شما اين احساس را مي دهد كه در شرايط دشوار تنها نيستيد. به انزوا و تنهايي فكر نكنيد و سعي كنيد از معاشرت خود با ديگران نكاهيد. اظهار علاقه، محبت و كمك از جانب ديگران را بپذيريد. انعطاف پذير باشيد:

اگر در زندگي خصوصي يا كاري خود با يك مانع دشوار روبرو شديد درباره وضعيت و استراتژي خود بينديشيد. بحث و جدل كردن فقط استرس شما را

افزايش مي دهد، بنابراين اگر حق با شماست، بر موضع خود پافشاري كنيد اما با استفاده از روشي آرام و منطقي. به نظرات ديگران گوش كنيد و خود را براي سازگار كردن با آنها آماده نشان دهيد. اگر شما كوتاه بياييد و معقولانه اقدام كنيد نصف مسير را رفته ايد و نه تنها از استرس وارده به خود كاسته ايد بلكه راه حل هاي بهتري براي مشكلات خود يافته ايد. از انتقاد نهراسيد:

ممكن است از خود و ديگران توقع بيجا داشته باشيد بنابراين در صورت برآورده نشدن آن نااميد و دلزده و مايوس مي شويد به اين ترتيب اين شماييد كه بايد تغيير كنيد و ديدگاهتان را نسبت به اطرافيان عوض كنيد. بخاطر داشته باشيد كه هركس خصوصيات منحصر به فردي دارد كه با ديگري متفاوت است بنابراين نبايد همه را با يك چوب برانيد. كمك ديگران را بپذيريد:

از دوستان، آشنايان و خانواده خود كمك بگيريد و بدانيد كه در صورت رفع نشدن علائم استرس بايد به روانشناس مراجعه كنيد.

مضطرب نباشيد

نويسنده: عليرضا سزاوار

استرس و اضطراب امروزه يكي از تهديدكننده ترين خطرها براي بشر به خصوص نسل جوان است. نسلي كه خود را در حصار دستاوردهاي برگرفته از تكنولوژي، دانش نوين و گسترش رسانه ها مي بيند و راهي براي برون رفت از بمباران اطلاعاتي، آلودگي هاي عصبي و نويزهاي اجتماعي نمي يابد.

به نظر مي رسد با وجود عوامل و محرك هاي فراوان بيروني و گمگشتگي هاي بي شمار نسل امروز برخورد با اين معضل اجتناب ناپذير باشد و دامن هر شهروندي در قرن بيست ويكم را بگيرد.

راه هاي بسيار زيادي براي مديريت استرس بيماري زا در زندگي روزانه وجود دارد.

هرچقدر كه آشنايي شما با تاثيرات مخرب استرس و اضطراب افزايش يابد، خواهيد توانست راه هايي ابتكاري و شخصي براي مبارزه با اين دست تنش ها و ناملايمات بيابيد. برخي از اين روش ها كاملا جديد و ابداعي هستند و براي عملي شدن نتايجش بايد تلاش و تمرين فراوان به خرج داد. كاملا همانند يادگيري دوچرخه سواري كه شما پس از بارها زمين خوردن آن را آموختيد.

نفس عميق بكشيد

استرس و اضطراب در اكثر موارد به ايجاد اختلال در تنفس منجر مي شود و حتي باعث سردرد و برخي عوارض فيزيكي ديگر نيز مي شود كه شما با اسكن كردن دستگاه هاي عصبي بدن خود مي توانيد به شكل علمي نيز آن را ثابت كنيد.

در اينگونه موارد سعي كنيد تنفس به شكل عميق را در دستور كار خود قرار دهيد. به محض روي دادن يك حمله عصبي يا تنش زا، در محلي آرام بنشينيد و نفس هاي عميق بكشيد. هوا را از بيني خود وارد ريه ها كنيد تا اكسيژن خونتان را تصفيه و تجديد كند و سپس با دهان خود، هوا را بيرون بدهيد. اين كار حقيقتا در صورت تكرار به شما كمك بزرگي مي كند.

زمان را مديريت كنيد

يكي از عوامل اصلي ايجاد استرس، پذيرفتن تعهدات لزوم آور و سخت در كنار مديريت ضعيف زمان و ساعت است. يعني مسئله اي كه امروز بسياري از جوانان با آن دست به گريبانند اما بايد در اين زمينه متعادل عمل كرد. برنامه هاي كاري خود را با برنامه ريزي و زمان بندي روزانه تان هماهنگ كنيد نه اينكه زمان بندي روزانه خود را براي عمل به تعهدات

و قول هايتان به هم بريزيد. اين به معناي بدقولي نيست. به آن معناست كه شما قول هايي منطقي بدهيد تا براي عمل به آن دچار مشكل و مجبور نشويد خودتان را به سختي بيفكنيد.

در حدي كه از تفريح و بازسازي روح، جسم و روان خود غافل شويد، كار و شغلتان را بها ندهيد و از مزاياي آن چشم بپوشيد حتي اگر به لحاظ مالي يا ارضاي فكري شما بسيار وسوسه انگيز باشد.

تعامل با ديگران

اينكه خودتان باشيد بسيار خوب و پسنديده است اما تنها بودن، چيز ديگري است. يك راه مهم براي از بين بردن افسردگي و ناراحتي، بي حوصلگي و تنهايي، يافتن راه هايي براي حضور در اجتماع و همراه با ديگران است. هميشه به يك همكار و دوست خوب بودن افتخار كنيد و روحيه مشاركت در برنامه هاي جمعي را از دست ندهيد. به برنامه هاي داوطلبانه خيريه، انساندوستانه، فرهنگي، ورزشي و علمي توجه كنيد و در حد امكان در اطراف محل زندگي خود به اين برنامه ها بپردازيد.

از جسم خود محافظت كنيد

بهاي هيچ كار، شغل، ثروت و دستاوردي به اندازه جسم و روح انسان نيست چرا كه نه مي توان روي آن قيمت گذاشت، نه قابل معامله و نه قابل بازيابي. در صورتي كه سلامتي خود را از دست بدهيد، به سختي مي توانيد آن را بازيابي كنيد حتي اگر هزينه زيادي صرف كنيد. تغذيه، خواب و ورزش مناسب همانند سوخت هايي هستند كه بدن شما را مدام شارژ مي كنند. دخانيات و انواع شيريني ها در سطح وسيع را كنار بگذاريد. آنها در كوتاه مدت به شما آرامش مي دهند اما

بعد از گذشت زماني محدود، تخريب تان خواهند كرد.

گريه كنيد، بخنديد

گريه و خنده بجا و مناسب شما را از لحاظ روحي و جسمي آداپته و تنظيم مي كند. خنديدن از اين جهت براي شما مفيد است كه جريان گردش خون را تنظيم مي كند، مغز را آماده مي سازد و به شما نشاط و حيات مي بخشد. ا ز سوي ديگر، هيچ وقت با خودتان نگوييد كه انسان هاي بالغ و بزرگ گريه نمي كنند. غلبه كردن بر استرس ها و نگراني ها در صورتي كه شما در آستانه گريه و بغض هستيد، بسيار راحت خواهد بود. سعي نكنيد به اجبار و زور خودتان را بخندانيد اما زماني كه در فشار هستيد و به سراغ شما آمد، از آن نگريزيد. گريه كردن با فرياد زدن متفاوت است. ضمن اينكه سعي كنيد هميشه با خنده به جنگ مشكلات برويد و به ياد داشته باشيد كه هر مشكلي حل شدني است.او همچنين ممكن است احساس ترس يا شرمندگي كند كه نمي تواند با ديگران ارتباطي داشته باشد؛ چرا كه ارتباط او با موادمخدر، ارتباط با مردم را سلب مي كند و احساس انزوا افزايش مي يابد. اين سير نادرست و دايره تباهي همچنان به دور خود مي چرخد و روز به روز بر احساس انزوا و تنهايي فرد مي افزايد.

در اين ميان فرد معتاد تنها به احساساتي كه او را از ديگران گريزان و منزوي كرده دچار نيست بلكه با افكاري متعدد نيز دست و پنجه نرم مي كند و در بسياري موارد براساس همين افكار، تصميم خواهد گرفت. تصميماتي اشتباه كه تاثيرات درازمدت خود را به

تدريج نشان خواهند داد.

با اين حال بايد دانست كه اعتياد و تاثيرات مخرب آن، تنها خود فرد معتاد را درگير نمي كند بلكه اطرافيان، دوستان، اهالي خانواده و همه نزديكان را نيز به دردسرهاي خاصي مبتلا مي كند.

بسياري از احساسات و تفكرات ناشي از اعتياد، به اين دليل ايجاد مي شود كه فرد مبتلا تصور مي كند قادر نيست رفتار و اعمال خود را كنترل كند يا از مصرف موادمخدر، دست بكشد. احساس خجالت و گناه كه در بسياري از موارد به افسردگي، خشم، پرخاشگري، گوشه گيري و حتي اقدام به خودزني منجر مي شود از جمله همين عوارض هستند.

با تمام اين اوصاف، كمتر كسي را مي توان يافت كه بتواند براي مصرف موادمخدر تاثير مثبت و قابل توجهي را نام ببرد. اما اين ناآگاهي و جهالت خود ماست كه با دست خودمان، از راه ساده و هموار زندگي به چاه هاي عميق و بي بازگشت اعتياد پا مي گذاريم، راهي كه بازگشت از آن به مراتب سخت تر از دوري جستن از آن است.

منبع: روزنامه كيهان

مضطرب نباشيد

نويسنده: عليرضا سزاوار

استرس و اضطراب امروزه يكي از تهديدكننده ترين خطرها براي بشر به خصوص نسل جوان است. نسلي كه خود را در حصار دستاوردهاي برگرفته از تكنولوژي، دانش نوين و گسترش رسانه ها مي بيند و راهي براي برون رفت از بمباران اطلاعاتي، آلودگي هاي عصبي و نويزهاي اجتماعي نمي يابد.

به نظر مي رسد با وجود عوامل و محرك هاي فراوان بيروني و گمگشتگي هاي بي شمار نسل امروز برخورد با اين معضل اجتناب ناپذير باشد و دامن هر شهروندي در قرن بيست ويكم

را بگيرد.

راه هاي بسيار زيادي براي مديريت استرس بيماري زا در زندگي روزانه وجود دارد. هرچقدر كه آشنايي شما با تاثيرات مخرب استرس و اضطراب افزايش يابد، خواهيد توانست راه هايي ابتكاري و شخصي براي مبارزه با اين دست تنش ها و ناملايمات بيابيد. برخي از اين روش ها كاملا جديد و ابداعي هستند و براي عملي شدن نتايجش بايد تلاش و تمرين فراوان به خرج داد. كاملا همانند يادگيري دوچرخه سواري كه شما پس از بارها زمين خوردن آن را آموختيد. نفس عميق بكشيد

استرس و اضطراب در اكثر موارد به ايجاد اختلال در تنفس منجر مي شود و حتي باعث سردرد و برخي عوارض فيزيكي ديگر نيز مي شود كه شما با اسكن كردن دستگاه هاي عصبي بدن خود مي توانيد به شكل علمي نيز آن را ثابت كنيد.

در اينگونه موارد سعي كنيد تنفس به شكل عميق را در دستور كار خود قرار دهيد. به محض روي دادن يك حمله عصبي يا تنش زا، در محلي آرام بنشينيد و نفس هاي عميق بكشيد. هوا را از بيني خود وارد ريه ها كنيد تا اكسيژن خونتان را تصفيه و تجديد كند و سپس با دهان خود، هوا را بيرون بدهيد. اين كار حقيقتا در صورت تكرار به شما كمك بزرگي مي كند. زمان را مديريت كنيد

يكي از عوامل اصلي ايجاد استرس، پذيرفتن تعهدات لزوم آور و سخت در كنار مديريت ضعيف زمان و ساعت است. يعني مسئله اي كه امروز بسياري از جوانان با آن دست به گريبانند اما بايد در اين زمينه متعادل عمل كرد. برنامه هاي كاري خود را با برنامه

ريزي و زمان بندي روزانه تان هماهنگ كنيد نه اينكه زمان بندي روزانه خود را براي عمل به تعهدات و قول هايتان به هم بريزيد. اين به معناي بدقولي نيست. به آن معناست كه شما قول هايي منطقي بدهيد تا براي عمل به آن دچار مشكل و مجبور نشويد خودتان را به سختي بيفكنيد.

در حدي كه از تفريح و بازسازي روح، جسم و روان خود غافل شويد، كار و شغلتان را بها ندهيد و از مزاياي آن چشم بپوشيد حتي اگر به لحاظ مالي يا ارضاي فكري شما بسيار وسوسه انگيز باشد. تعامل با ديگران

اينكه خودتان باشيد بسيار خوب و پسنديده است اما تنها بودن، چيز ديگري است. يك راه مهم براي از بين بردن افسردگي و ناراحتي، بي حوصلگي و تنهايي، يافتن راه هايي براي حضور در اجتماع و همراه با ديگران است. هميشه به يك همكار و دوست خوب بودن افتخار كنيد و روحيه مشاركت در برنامه هاي جمعي را از دست ندهيد. به برنامه هاي داوطلبانه خيريه، انساندوستانه، فرهنگي، ورزشي و علمي توجه كنيد و در حد امكان در اطراف محل زندگي خود به اين برنامه ها بپردازيد. از جسم خود محافظت كنيد

بهاي هيچ كار، شغل، ثروت و دستاوردي به اندازه جسم و روح انسان نيست چرا كه نه مي توان روي آن قيمت گذاشت، نه قابل معامله و نه قابل بازيابي. در صورتي كه سلامتي خود را از دست بدهيد، به سختي مي توانيد آن را بازيابي كنيد حتي اگر هزينه زيادي صرف كنيد. تغذيه، خواب و ورزش مناسب همانند سوخت هايي هستند كه بدن شما را مدام شارژ

مي كنند. دخانيات و انواع شيريني ها در سطح وسيع را كنار بگذاريد. آنها در كوتاه مدت به شما آرامش مي دهند اما بعد از گذشت زماني محدود، تخريب تان خواهند كرد. گريه كنيد، بخنديد

گريه و خنده بجا و مناسب شما را از لحاظ روحي و جسمي آداپته و تنظيم مي كند. خنديدن از اين جهت براي شما مفيد است كه جريان گردش خون را تنظيم مي كند، مغز را آماده مي سازد و به شما نشاط و حيات مي بخشد. ا ز سوي ديگر، هيچ وقت با خودتان نگوييد كه انسان هاي بالغ و بزرگ گريه نمي كنند. غلبه كردن بر استرس ها و نگراني ها در صورتي كه شما در آستانه گريه و بغض هستيد، بسيار راحت خواهد بود. سعي نكنيد به اجبار و زور خودتان را بخندانيد اما زماني كه در فشار هستيد و به سراغ شما آمد، از آن نگريزيد. گريه كردن با فرياد زدن متفاوت است. ضمن اينكه سعي كنيد هميشه با خنده به جنگ مشكلات برويد و به ياد داشته باشيد كه هر مشكلي حل شدني است.او همچنين ممكن است احساس ترس يا شرمندگي كند كه نمي تواند با ديگران ارتباطي داشته باشد؛ چرا كه ارتباط او با موادمخدر، ارتباط با مردم را سلب مي كند و احساس انزوا افزايش مي يابد. اين سير نادرست و دايره تباهي همچنان به دور خود مي چرخد و روز به روز بر احساس انزوا و تنهايي فرد مي افزايد.

در اين ميان فرد معتاد تنها به احساساتي كه او را از ديگران گريزان و منزوي كرده دچار نيست بلكه با افكاري متعدد

نيز دست و پنجه نرم مي كند و در بسياري موارد براساس همين افكار، تصميم خواهد گرفت. تصميماتي اشتباه كه تاثيرات درازمدت خود را به تدريج نشان خواهند داد.

با اين حال بايد دانست كه اعتياد و تاثيرات مخرب آن، تنها خود فرد معتاد را درگير نمي كند بلكه اطرافيان، دوستان، اهالي خانواده و همه نزديكان را نيز به دردسرهاي خاصي مبتلا مي كند.

بسياري از احساسات و تفكرات ناشي از اعتياد، به اين دليل ايجاد مي شود كه فرد مبتلا تصور مي كند قادر نيست رفتار و اعمال خود را كنترل كند يا از مصرف موادمخدر، دست بكشد. احساس خجالت و گناه كه در بسياري از موارد به افسردگي، خشم، پرخاشگري، گوشه گيري و حتي اقدام به خودزني منجر مي شود از جمله همين عوارض هستند.

با تمام اين اوصاف، كمتر كسي را مي توان يافت كه بتواند براي مصرف موادمخدر تاثير مثبت و قابل توجهي را نام ببرد. اما اين ناآگاهي و جهالت خود ماست كه با دست خودمان، از راه ساده و هموار زندگي به چاه هاي عميق و بي بازگشت اعتياد پا مي گذاريم، راهي كه بازگشت از آن به مراتب سخت تر از دوري جستن از آن است.

منبع: روزنامه كيهان

اين خاطره هاي روي اعصاب

نويسنده:دكتر مجيد سلطاني

گفتگو با دكتر فربد فدايي درباره PTSD يا اختلال رواني پس از حادثه

استرس هاي روزمره و معمولي را همه مان مي شناسيم و تجربه كرده ايم؛ از ماندن در ترافيك و ديررسيدن به يك قرار مهم گرفته تا استرس حضور در يك امتحان سرنوشت ساز و پول كم آوردن و ساير استرس هاي اقتصادي و اجتماعي و....ولي بحث اين هفته

ما درباره چنين استرس هايي نيست. وقتي از اين قبيل استرس هاي رايج فاصله مي گيريم و با استرسي فراتر از تجارب معمولي و روزمره مواجه مي شويم، امكان بروز يك اختلال رواني در ما افزايش مي يابد: اختلال رواني پس از سانحه (PTSD).

براي آشنا شدن با اين اختلال رواني، گفتگويي كرده ايم با دكتر فربد فدايي، مدير گروه روان پزشكي دانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي.

سلامت:آقاي دكتر!اگر موافق باشيد، بحث مان را از تعريف فشار رواني يا استرس شروع كنيم.

بسيار خوب! فشار رواني يا استرس، يك جور واكنش بيمارگونه به مسايلي است كه در اصطلاح عام، تغيير عمده در زندگي يا بدشانسي خوانده مي شود. البته اين تغيير عمده ممكن است خوشايند (مثلاً بيماري يا مشكل مالي) باشد.عوامل فشار رواني يا استرسورها معمولاً رويدادهايي هستند كه در زندگي امكان دارد براي هر كسي روي دهند؛ نظيرمشكلات شغلي، ازدواج يا طلاق.

سلامت:استرس با سلامت ما چه مي كند؟

هر استرسور (عامل استرس آور)، دستگاه هاي دفاعي بدن را اعم از جسمي يا رواني، به منظور حفظ تماميت جسمي و رواني او به فعاليت مي اندازد؛ از جمله تخليه شديد اعصاب سمپاتيك باعث برانگيختگي ذهني (احساس ذهني اضطراب)، افزايش تپش و بازده قلبي، تعريق زياد، تنش عضلاني، لرزش، بي خوابي، يادآوري صحنه هاي استرس آور در بيداري يا خواب مي شود. اما فشار رواني شديد ساز و كارهاي دفاعي رواني را هم فعال مي كند.و به جنبش در مي آورد؛ از جمله واپس زني، واپس گرايي(برگشت)، تبديل، تجزي و انكار. براي نمونه، كودكي كه با تولد برادر يا خواهرش مواجه شود كه براي او استرسور شديدي

است، امكان دارد دچار شب ادراري شود (ساز و كار دفاعي رواني واپس گرايي يا برگشت به دوره ابتدايي تر رشدي). خانمي كه شاهد خيانت همسرش بود، ممكن است دچاركوري هيستريك شود (ساز و كار دفاعي رواني تبديل).

سلامت:وبعد از اين قبيل واكنش ها چه اتفاقي مي افتد؟

بيشتر مردم در برابر استرسورهاي عادي زندگي واكنش مناسب نشان مي دهند؛ يعني يا به سرعت با آنها سازگار مي شوند يا آنها را از ميان بر مي دارند . حل اين استرسورها سبب رشد رواني و تقويت نيروهاي دفاعي فرد مي شود؛ به قول رودكي:

«اندر بلاي سخت پديد آيد

فضل و بزرگمردي و سالاري»

اما در اقليتي از مردم چنين نيست. در آنان واكنش هاي نابه هنجار تداوم مي يابد، به نحوي كه قدرت فعاليت هاي عادي زندگي را مي كاهد و نشانه هاي رواني و جسمي اضطراب، افسردگي و پرخاشگري پديد مي آيد.

سلامت:آيا استرسورها مي توانند بيماري جسمي هم به وجود بياورند؟

البته!اگر دستگاه عصبي دراثر استرس شديد و طولاني به طور پيوسته فعال بماند، ممكن است تاثيرات پاتولوژيك (بيماري زا) بر جاي بگذارد:زخم معده و اثني عشر، افزايش فشارخون اصلي، ميگرن، حساسيت هاي پوستي، آسم و به طور كلي، آنچه كه بيماري هاي روان تني(پسيكوسوماتيك)خوانده مي شود.

سلامت:تاكنون اشاره به استرسورهايي بود كه در زندگي عادي شايع است. آيا استرسورهاي ديگري هم وجود دارد؟

بله، گاهي استرسور جزو رويدادهايي است كه در تجربيات عادي زندگي نقش ندارد؛ از جمله بلاياي طبيعي مانند سيل، زلزله، آتشفشان، يا بلاياي ساخته دست بشرچون جنگ، تصادفات وسايط نقليه، سقوط هواپيما، تجاوز جنسي و مسايل كيفري ديگر. ولي برخلاف

اختلالات سازگاري بيماري هاي رواني كه در اقليتي از مردم به دنبال استرسورهاي عادي زندگي پديد مي آيد، استرسورهاي فراتر از تجارب عادي زندگي تقريباً در همه مردم ممكن است ايجاد واكنش خاصي با ضوابط تشخيصي معين كند كه به PTSD يا اختلال رواني پس از سانحه معروف است.

سلامت:واكنش خاص چه معيارهاي تشخيصي دارد؟

اين معيارها دقيق و مشروح است اما من به طور كلي اشاره اي به آنها مي كنم:تجزيه، مشاهده يا مواجهه با رويدادي كه شامل تهديد به مرگ يا مرگ واقعي يا جراحت شديد فرد يا ديگري باشد. مشاهده آزار يا كشته شدن جانوراني هم كه در زندگي فرد اهميت دارند، شامل اين موضوع است. واكنش فرد در برابر اين موارد به صورت ترس، درماندگي يا دهشت است. اين رويداد ناخوشايند به صورت هاي گوناگون ممكن است در حافظه فرد تكرار شود؛ از جمله به صورت تصوير ذهني، افكار، ادراك ها، كابوس، احساس يا رويداد ناخوشايند به صورت توهم، فلاش بك هاي تجزي رواني، يا رنج شديد رواني در صورت مواجهه با نشانه هايي كه نماينده يا شبيه جنبه اي از رويداد ناخوشايند است، تجديد مي شود. از نشانه هاي ديگر مي توان اشاره كرد به تغييرات فيزيولوژيك مانند تپش قلب و لرزش بدن در صورت برخورد با آنچه ياد آور تجربه ناخوشايند است، كوشش براي پرهيز از آنچه يادآور تجزيه ناخوشايند است، كوشش براي پرهيز از آنچه فرد را به ياد حادثه ناخوشايند مي اندازد، فراموشي برخي جنبه هاي مهم رويداد ناخوشايند، كاهش علاقه يا مشاركت فرد به امور عادي زندگي، احساس قطع ارتباط يا بيگانگي با ديگران، محدود شدن

عاطفه (ناتواني در احساسات محبت آميز و عشق)، و احساس يك آينده تيره و تار. چند نشانه ديگر هم هست؛ از جمله: ناتواني در آغاز يا تداوم خواب، تحريك پذيري و حملات پرخاشگري، ناتواني در تمركز فكري، گوش به زنگي بيش از حد و از جا پريدن در برابر محرك هاي جزيي.

سلامت:چه حوادثي درايجاد اين اختلال نقش دارد؟

ديدن صحنه هاي مجروح شدن يا شكنجه يا مرگ ديگران، خطر جراحت يا مرگ براي خود فرد، مجروح شدن خود فرد، تجاوز جنسي و به طور كلي همه فجايعي كه در اثر بلاياي طبيعي (زلزله، آتشفشان، سيل) يا بلاياي ساخته دست بشر (سقوط هواپيما، غرق كشتي، حوادث راه آهن، تصادفات وسايط نقليه، جنگ، و مسايل كيفري)روي مي دهد.

سلامت:در كشور ما هم اين اختلال ديده مي شود؟

البته در كشور ما مخصوصاً در دوران جنگ تحميلي، اين مشكل در بسياري از رزمندگان ما به چشم مي خورد و متاسفانه هنوز هم عوارض آن به صورت مواد مزمن PTSD در ده ها هزار نفر باقي مانده است.

سلامت:براي درمان بايد چه كار كرد؟

درمان PTSDساده نيست. اقدامات سريع و دراز مدت درماني كه درمان هاي دارويي تا روان درماني هاي گوناگون و اقدامات رفاهي اجتماعي و آموزشي خانواده قربانيان را شامل مي شود با موفقيت نسبي به كار رفته است. در عين حال عوارض دراز مدت را برخي قربانيان نياز به تداوم حمايت هاي رواني اجتماعي را ايجاب مي كند كه خوشبختانه تا حدود زيادي مورد توجه مسؤولان امر بوده است.

سلامت:حرف آخر؟

توجه به اختلال رواني پس از حادثه در جهان آشفته كنوني اهميت زيادي دارد. كاهش رهبران

جهان مساعي خود را به عرض تشويق به جنگ و خشونت، مصروف دوستي و مهر بين الملل و اقوام گوناگون مي كردند اما در شرايط كنوني جهان راهي جزآن نيست كه چشمان خود را باز نگاه داريم و با نمايش توان دفاعي خود فكر تكرار وقايع خونبار گذشته را از ذهن قدرت هايي نظير آمريكا پاك كنيم.

منبع:روزنامه سلامت شماره 228

اين خاطره هاي روي اعصاب

نويسنده:دكتر مجيد سلطاني گفتگو با دكتر فربد فدايي درباره PTSD يا اختلال رواني پس از حادثه

استرس هاي روزمره و معمولي را همه مان مي شناسيم و تجربه كرده ايم؛ از ماندن در ترافيك و ديررسيدن به يك قرار مهم گرفته تا استرس حضور در يك امتحان سرنوشت ساز و پول كم آوردن و ساير استرس هاي اقتصادي و اجتماعي و....ولي بحث اين هفته ما درباره چنين استرس هايي نيست. وقتي از اين قبيل استرس هاي رايج فاصله مي گيريم و با استرسي فراتر از تجارب معمولي و روزمره مواجه مي شويم، امكان بروز يك اختلال رواني در ما افزايش مي يابد: اختلال رواني پس از سانحه (PTSD).

براي آشنا شدن با اين اختلال رواني، گفتگويي كرده ايم با دكتر فربد فدايي، مدير گروه روان پزشكي دانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي.

سلامت:آقاي دكتر!اگر موافق باشيد، بحث مان را از تعريف فشار رواني يا استرس شروع كنيم.

بسيار خوب! فشار رواني يا استرس، يك جور واكنش بيمارگونه به مسايلي است كه در اصطلاح عام، تغيير عمده در زندگي يا بدشانسي خوانده مي شود. البته اين تغيير عمده ممكن است خوشايند (مثلاً بيماري يا مشكل مالي) باشد.عوامل فشار رواني يا استرسورها معمولاً رويدادهايي هستند كه

در زندگي امكان دارد براي هر كسي روي دهند؛ نظيرمشكلات شغلي، ازدواج يا طلاق.

سلامت:استرس با سلامت ما چه مي كند؟

هر استرسور (عامل استرس آور)، دستگاه هاي دفاعي بدن را اعم از جسمي يا رواني، به منظور حفظ تماميت جسمي و رواني او به فعاليت مي اندازد؛ از جمله تخليه شديد اعصاب سمپاتيك باعث برانگيختگي ذهني (احساس ذهني اضطراب)، افزايش تپش و بازده قلبي، تعريق زياد، تنش عضلاني، لرزش، بي خوابي، يادآوري صحنه هاي استرس آور در بيداري يا خواب مي شود. اما فشار رواني شديد ساز و كارهاي دفاعي رواني را هم فعال مي كند.و به جنبش در مي آورد؛ از جمله واپس زني، واپس گرايي(برگشت)، تبديل، تجزي و انكار. براي نمونه، كودكي كه با تولد برادر يا خواهرش مواجه شود كه براي او استرسور شديدي است، امكان دارد دچار شب ادراري شود (ساز و كار دفاعي رواني واپس گرايي يا برگشت به دوره ابتدايي تر رشدي). خانمي كه شاهد خيانت همسرش بود، ممكن است دچاركوري هيستريك شود (ساز و كار دفاعي رواني تبديل).

سلامت:وبعد از اين قبيل واكنش ها چه اتفاقي مي افتد؟

بيشتر مردم در برابر استرسورهاي عادي زندگي واكنش مناسب نشان مي دهند؛ يعني يا به سرعت با آنها سازگار مي شوند يا آنها را از ميان بر مي دارند . حل اين استرسورها سبب رشد رواني و تقويت نيروهاي دفاعي فرد مي شود؛ به قول رودكي:

«اندر بلاي سخت پديد آيد

فضل و بزرگمردي و سالاري»

اما در اقليتي از مردم چنين نيست. در آنان واكنش هاي نابه هنجار تداوم مي يابد، به نحوي كه قدرت فعاليت هاي عادي زندگي را مي

كاهد و نشانه هاي رواني و جسمي اضطراب، افسردگي و پرخاشگري پديد مي آيد.

سلامت:آيا استرسورها مي توانند بيماري جسمي هم به وجود بياورند؟

البته!اگر دستگاه عصبي دراثر استرس شديد و طولاني به طور پيوسته فعال بماند، ممكن است تاثيرات پاتولوژيك (بيماري زا) بر جاي بگذارد:زخم معده و اثني عشر، افزايش فشارخون اصلي، ميگرن، حساسيت هاي پوستي، آسم و به طور كلي، آنچه كه بيماري هاي روان تني(پسيكوسوماتيك)خوانده مي شود.

سلامت:تاكنون اشاره به استرسورهايي بود كه در زندگي عادي شايع است. آيا استرسورهاي ديگري هم وجود دارد؟

بله، گاهي استرسور جزو رويدادهايي است كه در تجربيات عادي زندگي نقش ندارد؛ از جمله بلاياي طبيعي مانند سيل، زلزله، آتشفشان، يا بلاياي ساخته دست بشرچون جنگ، تصادفات وسايط نقليه، سقوط هواپيما، تجاوز جنسي و مسايل كيفري ديگر. ولي برخلاف اختلالات سازگاري بيماري هاي رواني كه در اقليتي از مردم به دنبال استرسورهاي عادي زندگي پديد مي آيد، استرسورهاي فراتر از تجارب عادي زندگي تقريباً در همه مردم ممكن است ايجاد واكنش خاصي با ضوابط تشخيصي معين كند كه به PTSD يا اختلال رواني پس از سانحه معروف است.

سلامت:واكنش خاص چه معيارهاي تشخيصي دارد؟

اين معيارها دقيق و مشروح است اما من به طور كلي اشاره اي به آنها مي كنم:تجزيه، مشاهده يا مواجهه با رويدادي كه شامل تهديد به مرگ يا مرگ واقعي يا جراحت شديد فرد يا ديگري باشد. مشاهده آزار يا كشته شدن جانوراني هم كه در زندگي فرد اهميت دارند، شامل اين موضوع است. واكنش فرد در برابر اين موارد به صورت ترس، درماندگي يا دهشت است. اين رويداد ناخوشايند به صورت هاي

گوناگون ممكن است در حافظه فرد تكرار شود؛ از جمله به صورت تصوير ذهني، افكار، ادراك ها، كابوس، احساس يا رويداد ناخوشايند به صورت توهم، فلاش بك هاي تجزي رواني، يا رنج شديد رواني در صورت مواجهه با نشانه هايي كه نماينده يا شبيه جنبه اي از رويداد ناخوشايند است، تجديد مي شود. از نشانه هاي ديگر مي توان اشاره كرد به تغييرات فيزيولوژيك مانند تپش قلب و لرزش بدن در صورت برخورد با آنچه ياد آور تجربه ناخوشايند است، كوشش براي پرهيز از آنچه يادآور تجزيه ناخوشايند است، كوشش براي پرهيز از آنچه فرد را به ياد حادثه ناخوشايند مي اندازد، فراموشي برخي جنبه هاي مهم رويداد ناخوشايند، كاهش علاقه يا مشاركت فرد به امور عادي زندگي، احساس قطع ارتباط يا بيگانگي با ديگران، محدود شدن عاطفه (ناتواني در احساسات محبت آميز و عشق)، و احساس يك آينده تيره و تار. چند نشانه ديگر هم هست؛ از جمله: ناتواني در آغاز يا تداوم خواب، تحريك پذيري و حملات پرخاشگري، ناتواني در تمركز فكري، گوش به زنگي بيش از حد و از جا پريدن در برابر محرك هاي جزيي.

سلامت:چه حوادثي درايجاد اين اختلال نقش دارد؟

ديدن صحنه هاي مجروح شدن يا شكنجه يا مرگ ديگران، خطر جراحت يا مرگ براي خود فرد، مجروح شدن خود فرد، تجاوز جنسي و به طور كلي همه فجايعي كه در اثر بلاياي طبيعي (زلزله، آتشفشان، سيل) يا بلاياي ساخته دست بشر (سقوط هواپيما، غرق كشتي، حوادث راه آهن، تصادفات وسايط نقليه، جنگ، و مسايل كيفري)روي مي دهد.

سلامت:در كشور ما هم اين اختلال ديده مي شود؟

البته در كشور

ما مخصوصاً در دوران جنگ تحميلي، اين مشكل در بسياري از رزمندگان ما به چشم مي خورد و متاسفانه هنوز هم عوارض آن به صورت مواد مزمن PTSD در ده ها هزار نفر باقي مانده است.

سلامت:براي درمان بايد چه كار كرد؟

درمان PTSDساده نيست. اقدامات سريع و دراز مدت درماني كه درمان هاي دارويي تا روان درماني هاي گوناگون و اقدامات رفاهي اجتماعي و آموزشي خانواده قربانيان را شامل مي شود با موفقيت نسبي به كار رفته است. در عين حال عوارض دراز مدت را برخي قربانيان نياز به تداوم حمايت هاي رواني اجتماعي را ايجاب مي كند كه خوشبختانه تا حدود زيادي مورد توجه مسؤولان امر بوده است.

سلامت:حرف آخر؟

توجه به اختلال رواني پس از حادثه در جهان آشفته كنوني اهميت زيادي دارد. كاهش رهبران جهان مساعي خود را به عرض تشويق به جنگ و خشونت، مصروف دوستي و مهر بين الملل و اقوام گوناگون مي كردند اما در شرايط كنوني جهان راهي جزآن نيست كه چشمان خود را باز نگاه داريم و با نمايش توان دفاعي خود فكر تكرار وقايع خونبار گذشته را از ذهن قدرت هايي نظير آمريكا پاك كنيم.

منبع:روزنامه سلامت شماره 228

دوكلمه درباره دلتنگي

نويسنده:دكتر علي ناظري آستانه

دلتنگي يكي از خلقيات انسان است كه به صورت طبيعي رخ مي دهد. در تمام طول زندگي اين امكان وجود دارد كه وقوع پديده هاي ناگوار و يادآوري خاطرات تلخ هركس را دچار دلتنگي كند، البته شدت و مدت تجربه دلتنگي در افراد تا حدي بستگي به خصوصيات ذاتي شخصيت آنها هم دارد. در هر حال چنانچه يك استرس خاص به ايجاد تهديد امنيت يا

بروز فقدان در انسان منجر شود، انتظار مي رود كه او دچار دلتنگي شود و پس از مدتي وي بتواند ضمن انطباق با اين موضوع روحيه اش را تغيير دهد. مثل سوگوارشدن در اثر از دست دادن بستگان يا اندوه ناشي از ديدن يك صحنه غم انگيز اما اگر مدت و شدت اين واكنش عاطفي به گونه اي باشد كه روي زندگي فردي و اجتماعي فرد دلتنگ اثر مشهودي بگذارد، بايد به فكر مشكلات روان پزشكي از قبيل افسردگي، اضطراب بيمارگونه يا واكنش هاي انطباقي ناموفق بود. در واقع درافسردگي، دلتنگي تبديل به غم و اندوه فراوان همراه با سرزنش خود، احساس گناه، نوميدي، مرگ انديشي و حتي در موارد شديد افكار خودكشي مي شود.

نوعي از دلتنگي غير معمول هم در اثر وجود وابستگي هاي بيمارگونه ايجاد مي شود.به اين معنا كه در وابستگي در واقع فرد وابسته بر اساس نيازها و كمبودهاي عاطفي و رواني خودش با فرد مقابل ارتباط شديد وابستگي برقرار مي كند كه دايماً نگران از دست دادن اوست و به شدت به دنبال ارضاي نيازهاي رواني شخصي به شكلي خودخواهانه مي باشد -در اين موارد دلتنگي معمولاً خيلي شديد و مكرراً رخ مي دهد و تماس هاي طولاني همراه با اشتغال ذهني فراوان در مورد فرد مقابل روي زندگي فردي و اجتماعي او اثر سوء مي گذارد. در حالي كه در علاقه به هنجار هم احساس دلتنگي كم و بيش رخ مي دهد اما به مراتب كنترل شده تر وتوأم با واقع بيني است. در حقيقت در اين موارد است كه فرد واقعاً دلتنگ همان كسي است كه به شكل

به هنجاري او را دوست دارد و براي او جايگزيني ندارد و البته به خوبي مي داند كه نيازهاي رواني فردي او از اين احساس علاقه و دلتنگي مجزا هستند و قرار نيست كه توسط او يا هر فرد ديگري به صورت مداوم ارضا شوند.

منبع:روزنامه سلامت شماره 228

دوكلمه درباره دلتنگي

نويسنده:دكتر علي ناظري آستانه دلتنگي يكي از خلقيات انسان است كه به صورت طبيعي رخ مي دهد. در تمام طول زندگي اين امكان وجود دارد كه وقوع پديده هاي ناگوار و يادآوري خاطرات تلخ هركس را دچار دلتنگي كند، البته شدت و مدت تجربه دلتنگي در افراد تا حدي بستگي به خصوصيات ذاتي شخصيت آنها هم دارد. در هر حال چنانچه يك استرس خاص به ايجاد تهديد امنيت يا بروز فقدان در انسان منجر شود، انتظار مي رود كه او دچار دلتنگي شود و پس از مدتي وي بتواند ضمن انطباق با اين موضوع روحيه اش را تغيير دهد. مثل سوگوارشدن در اثر از دست دادن بستگان يا اندوه ناشي از ديدن يك صحنه غم انگيز اما اگر مدت و شدت اين واكنش عاطفي به گونه اي باشد كه روي زندگي فردي و اجتماعي فرد دلتنگ اثر مشهودي بگذارد، بايد به فكر مشكلات روان پزشكي از قبيل افسردگي، اضطراب بيمارگونه يا واكنش هاي انطباقي ناموفق بود. در واقع درافسردگي، دلتنگي تبديل به غم و اندوه فراوان همراه با سرزنش خود، احساس گناه، نوميدي، مرگ انديشي و حتي در موارد شديد افكار خودكشي مي شود.

نوعي از دلتنگي غير معمول هم در اثر وجود وابستگي هاي بيمارگونه ايجاد مي شود.به اين معنا كه در وابستگي در واقع

فرد وابسته بر اساس نيازها و كمبودهاي عاطفي و رواني خودش با فرد مقابل ارتباط شديد وابستگي برقرار مي كند كه دايماً نگران از دست دادن اوست و به شدت به دنبال ارضاي نيازهاي رواني شخصي به شكلي خودخواهانه مي باشد -در اين موارد دلتنگي معمولاً خيلي شديد و مكرراً رخ مي دهد و تماس هاي طولاني همراه با اشتغال ذهني فراوان در مورد فرد مقابل روي زندگي فردي و اجتماعي او اثر سوء مي گذارد. در حالي كه در علاقه به هنجار هم احساس دلتنگي كم و بيش رخ مي دهد اما به مراتب كنترل شده تر وتوأم با واقع بيني است. در حقيقت در اين موارد است كه فرد واقعاً دلتنگ همان كسي است كه به شكل به هنجاري او را دوست دارد و براي او جايگزيني ندارد و البته به خوبي مي داند كه نيازهاي رواني فردي او از اين احساس علاقه و دلتنگي مجزا هستند و قرار نيست كه توسط او يا هر فرد ديگري به صورت مداوم ارضا شوند.

منبع:روزنامه سلامت شماره 228

خودتو بذار جاش

نويسنده:سعيد بي نياز

مقدمه:مي نشيني كنارش. دلت پرپر است. مي خواهي درد دل كني. مي خواهي كه گوش بدهد. اول دلش برايت مي سوزد و يك شوخي بي مزه مي كند. بعد مي پرد وسط حرفت، نصيحت ات مي كند، در موردت قضاوت مي كند، تجربه هاي خودش را مي گويد و آخركار هم حس مي كند كه خيلي كمكت كرده است.بالاخره تو راهنمايي مي خواسته اي و او هم تجربه هاي گرانبارش را در اختيارت گذاشته. فكر مي كني چرا رفتارش به دلت ننشست، مگر دوست نزديكت نبود؟

مگر با هم همكلاس و همسن و همشهري و هم هزار كوفت ديگر نبوديد؟ روان شناس ها مي گويند مشكل از جاي ديگر است؛ او با شما همدل نبوده است.به قول مولانا:

اي بسا هندو و ترك همزبان

اي بسا دو ترك چون بيگانگان

پس زبان محرمي خود ديگر است

همدلي از همزباني خوش تر است

1.به نظر نمي آيد حرف زدن از همدلي براي ايراني ها چندان مشكل باشد. ما ملتي هستيم كه حتي منظم ترين ضابطه هاي قانوني هم نتوانسته اند عاطفي بودن مان را در شكل پارتي بازي از ما بگيرند.به قول شاعر، ملت عاشق كه خط و ربط ندارد.اما اين سطحي ترين قضاوتي است كه در مورد ارتباطات انساني مي شود كرد. به جاي اينكه اين همدلي ملي(!) را ببينيم و بگوييم خب، در اساس مشكلي نيست كه بخواهيم در موردش حرف بزنيم، مي خواهيم كوچك ترين سطح رابطه را در نظر بگيريم؛ يعني رابطه بين دو تا آدم را؛ دو تا آدم كه مي خواهند با هم حرف بزنند.حالا هرچي اين دو تا آدم رابطه شان عاطفي تر باشد مثلاً زن و شوهر باشند - بايد توي همدلي ماهرتر باشند و دوز همدلانه رابطه شان بيشتر باشد. اما «همدلي» به خاطر اين كلمه لعنتي «دل» كه چسبيده به آخرش، كمي غلط انداز هم هست؛ يعني اين جور نيست كه حالا شما با يك آدم توي خيابان هم كه فقط مي خواهد از شما آدرس بپرسد نيازي به همدلي نداشته باشيد. چطور؟ مي گويم.

همدلي يعني چه؟

نمي دانم كدام شير پاك خورده اي، اولين بار كلمه كاملاً عاطفي «همدلي» را گذاشت

به جاي كلمه چند جنبه empathy؛ كلمه اي كه مشابه اش را در تله پاتي (يعني ادراك از راه دور) و سيمپاتي (به معني همدردي و موافقت) ديده ايد.اين pathy آخر خيلي معني مي دهد ؛ يعني هم معناي عاطفي دارد -يعني اينكه ما احساسات و عواطف يك نفر را درك كنيم - و هم معني عقلاني ؛ يعني اينكه بتوانيم از زاويه ديد يك نفر ديگر به مسائل نگاه كنيم، آنها را در تخيل خودمان لمس كنيم و ببينيم در آن حالت برنامه ما براي آينده چيست و چه فكري در مورد گذشته مي كنيم. مي بينيد همين كلمه كوچولوي empathy چه معناها كه ندارد! معمولاً استادان بچه هاي پزشكي و روان شناسي -يعني رشته هايي كه ماهيت حرفه شان بر اساس يك ارتباط دو نفره تعريف مي شود-قبل از هر چيز فرق همدلي و همدردي (شما بخوانيد ايمپاتي و سيمپاتي)را براي دانشجويان شان مي گويند. آنها مي گويند سعي كنيد بگيريد و دلسوزي كنيد.البته اين به اين معني نيست كه ما كلاً ترحم را از فايل هاي ذهنمان ديليت كنيم و فقط مثل يك آدم بالغ همدلي نشان دهيم، نه! گاهي واقعاً طرف مقابل ما به مقداري دلسوزي نياز دارد. بعضي وقت ها طرف مقابل ما حس مي كند در موقعيت ترحم آوري قرار گرفته، به او ظلم شده و الان بايد يكي اول دلش بسوزد و بعد همدلي كند.اما معمولاً كسي كه براي درد دل كردن پيشتان مي نشيند، با دلسوزي كردن تان فقط حس مي كند عزت نفسش لگدمال شده و با دست هاي خالي از پا درازتر از پيشتان مي

رود.

همدلي به چه درد مي خورد؟

ما كلمه همدلي را بارها در اين صفحه به كار برده ايم.اگر يادتان باشد گفتيم كساني كه هوش هيجاني بالاتري دارند راحت تر مي توانند با ديگران همدل شوند. اگر يادتان باشد گفتيم براي اينكه خوب و فعالانه گوش بدهيم بايد بتوانيم با طرف مقابل مان همدلي كنيم و اگر يادتان باشد هرجا كه سخني از مهارت هاي ارتباطي با ديگران گفته ايم، نام همدلي هم توي فهرست بوده است.اما اين همدلي آن قدر نقش پررنگي در شروع و ادامه يك رابطه انساني دارد كه واقعا 2 هزار كلمه اين 2 صفحه هم نمي تواند جواب بدهد.

1-همدلي از تنهايي نجاتمان مي دهد.ظاهراً تمام حيواناتي كه زندگي اجتماعي دارند-مخصوصاً نخستي ها-يك جورهايي با كل گروه زندگي شان همدلي مي كنند؛ يعني مثلاً اگر يكي از ميمون هاي زروس را طوري شرطي كنيم كه تا موقعي كه از يكي از دوستان همنوع اش شوك الكتريكي نگيرد از غذا خبري نيست، او گرسنگي مي كشد. باورتان مي شود؟ مايه خجالت ما انسان هاست، نه؟ به خاطر همين چيزهاست كه تولمن-روان شناس رفتار گراي مشهور-مي گفت من موش ها را بيشتر از انسان ها دوست دارم!

همه اينها را گفتم كه بگويم اولين فايده همدلي اين است كه ما را از اين تنهايي لعنتي نجات مي دهد. اگر موقعي كه مصيبت مي بارد، كسي نباشد كه لااقل تا حدي بتواند دنيا را از ديد ما ببيند، ما از غصه تلف مي شويم. گفتم مصيبت، ياد اين بيت افتادم كه «اي دوست نزن زخم زبان جاي نصيحت/ بگذار ببارد به سرم سنگ مصيبت!»؛ يعني

كه بعضي از اين ناهمدل هارا كه آدم مي بيند، ترجيح مي دهد همان مصيبت را تنهايي تحمل كند و شريك نخواهد.

2-همدلي باعث رشد شخصي ما مي شود. دومين فايده همدلي اين است كه ما را رشد مي دهد.چطوري؟ يك مرحله از رشد وجود دارد به نام «مرحله خودمحوري».در اين مرحله كه مربوط به سنين پيش از دبستان است (البته همه شما از آن گذشته ايد احتمالاً!)اگر يك خودكار را به شكل عمودي بگيريم جلوي بچه و به او بگوييم اين خودكار را جوري بكش كه انگار داري از سقف نگاهش مي كني او نمي تواند؛ يعني او فقط همان خط عمودي را به عنوان خودكار مي كشد و نه نقطه كوچكي را كه وقتي آدم به جاي سقف خانه قرار مي گيرد، مي بيندش.ولي همين بچه وقتي رفت توي سنين دبستان مي تواند خودكار را از همه زوايه ها درك كند و بكشد. اين اتفاق در شكل خيلي معنادارترش در روابط انساني اتفاق مي افتد؛ يعني اينكه آدم هايي كه بزرگ تر هستند، بهتر مي توانند از زاويه اي كه ديگران به يك مسئله نگاه مي كنند، مشكل را ببينند.اما اين رابطه دو طرفه است؛ يعني برعكسش هم صادق است. ما هرچه بيشتر همدل باشيم بزرگ تر هم مي شويم؛ يعني به واسطه درك تجربه هاي ديگران و حس كردن احساسات شان، تجربه هاي خودمان هم بيشتر مي شود؛ آن هم تجربه هايي كه با تمام چاشني هاي عاطفي شان در ذهن ما ته نشين شده اند. مثلاً تصور كنيد كه شما بنشينيد پاي صحبت يكي از دوستان تان كه به تازگي يك

شكست عاطفي تمام عيار خورده است. او در مورد خاطره هايش مي گويد؛ در مورد هزينه هايي كه كرده است؛ در مورد وقت هايي كه گذاشته است؛ در مورد واكنش هاي بدي كه ديده است؛ در مورد طعنه هايي كه شنيده است؛ در مورد رسوايي هايي كه داشته است. تصور كنيد كه تجربه همه اين اتفاق ها به واسطه همدلي چقدر آدم را با تجربه تر مي كند و مگر بزرگ شدن غير از اين است؟

3-همدلي باعث مي شود تصميمات بهتري بگيريم.واقعاً اگر اين فايده همدلي نبود آدم چه مرضي داشت كه دردهايش را بريزد روي دايره و به يك نفر ديگر نشان دهد؟ همدل شدن با ديگران حتماً به معني اين نيست كه طرفمان هي بگويد «مي فهمم چي مي گي» وهيچ نظري هم ندهد. كسي كه با ما همدلي مي كند، فقط دنيا را از ديد ما نگاه نمي كند؛ او چون به هرحال يك آدم بيروني است و دارد با فاصله و با تركيبي از ديد شما و تجربه ها و هوش خود به مسئله نگاه مي كند و از طرف ديگر در بحران احساسي شما قرار ندارد، ممكن است بتواند دريچه هاي ديگري را هم بر روي شما باز كند؛ يعني دقيقاً وقتي شما فكر مي كنيد همه راه ها به بن بست رسيده و چاره اي نيست، يكدفعه يك آدم همدل يك راه جديد پيش پاي شما مي گذارد و پيشنهاد مي دهد كه آن راه را هم امتحان كنيد.

براي همدلي چه كارهايي را نبايد انجام دهيم؟

2-اين كه نشد همدلي!

ما هم شده ايم مثل اين استادهاي زبان

انگليسي كه مي گويند اول آن چيزهايي را كه به عنوان كلمه انگليسي و تلفظ اش كرده اند توي كله تان، خارج كنيد تا بعد برويم سراغ درس.خيلي ها فكر مي كنند همدلي يعني اين چيزهايي كه مي گوييم؛ نكنيد اين كارها را!

1-زور نزنيد.

بعضي ها كه از قضا چندتايي از اين كلاس هاي بازاري آموزش ارتباط مؤثر را هم رفته اند فكر مي كنند كه بايد صد درصد بتوانند خودشان را جاي يك نفر ديگر بگذارند تا همدلي كرده باشند. نه آقاجان، اين جوري كه شما فكر مي كنيد نيست. اصلاً ماهيت آدم ها جوري است كه هيچ وقت نمي توانند صد در صد يك نفر را درك كنند. البته اين عيب انسان نيست. اگر اين جور باشد كه كاربري سوم همدلي مي رود به باد؛ يعني اينكه تجربه هاي خود ما هم در يك همدلي به درد بخور بايد به كار آيند.

2-نصيحت نكنيد.

همين الان فوري بگويم كه معني توصيه اول اين نيست كه بنشينيد نصيحت كنيد. نصحيت كردن يعني اينكه شما خودتان را گذاشته ايد در مقام قدرت و طرفتان را در مقام برده.اين هيچ بويي از همدلي نمي دهد. نصيحت نكنيد. عزت نفس طرفتان را گل نماليد.

3-از تجربه هاي خودتان نگوييد.

بعضي ها اصلاً عادتشان اين است كه هنوز حرف طرف تمام نشده دارند در ذهنشان به دنبال تجربه هاي مشابه خودشان مي گردند تا فوري به محض بسته شدن دهان طرف، دهانشان باز شود به گفتن اين تجارب گرانبها. من مانده ام اينها چقدر عمر كرده اند كه مقابل تجربه هاي يك نفر، تجربه هاي باريك و بي ربط

دارند!بعضي وقت ها هم كم مي آورند و تجربه ها و خواب هاي ديگران را به عنوان تجربه هاي مشابه تعريف مي كنند. اينكه نشد همدلي! اصلاً اگر طرفتان باهوش باشد، مي فهمد كه نصف حرف هايش را گوش نداده ايد و با ذهن خودتان مشغول بوده ايد؛ چه برسد به اينكه حس هايش را درك كرده باشيد.

4-برچسب نزنيد.

فوري نرويد سراغ طبقه بندي هاي ذهني خودتان و مشكل طرف را بگنجانيد توي يكي از اين طبقه ها و راه حل از پيش تعيين شده بدهيد.مشكل هر كس در كل دنيا منحصر به فرد است و راه حل منحصر به فرد خودش را دارد.

5-درشت و ريز نكنيد؛ نگوييد «چيزي نيست، بي خيال، حل مي شه».

بابا جان،حل نمي شود.اگر مي خواست بي خيال شود كه مشكلش را به شما نمي گفت.درشتش هم نكنيد؛ خود اين بنده خدا به اندازه كافي رنج كشيده است، حالا شما هم بگوييد «واي چه جوري داري تحمل مي كني؟» و «اگه من بودم تا حالا له شده بودم زيرا بار اين دردي كه تو مي گي»، درست نيست. خير سرش آمده پيش شما كه از مشكل كمي فاصله داريد؛ تا هم خالي شود و هم شايد يك راه حل كوفتي به ذهنش برسد.

6-راهنمايي بيخود ارائه ندهيد.

بعضي وقت ها واقعاً مشكل طرفتان جوري است كه كمكي از دست شما بر نمي آيد؛مشكل حقوقي، مشكل پزشكي، مشكل رواني.شما فقط مي توانيد سنگ صبور باشيد و حمايت كنيد و پيشنهاد كنيد كه طرفتان به متخصص امر مراجعه كند.

3-براي همدلي چه كارهايي بايد انجام داد؟

اين شد همدلي

اين پيشنهادهايي را

كه مي دهيم يك جورهايي گام به گام است؛ البته چند گام بزرگ براي رسيدن به يك شخصيت همدل و چند گام كوچك براي فهميدن يك چرخه همدلي كامل در يك رابطه:

1-حس هاي خودتان را بشناسيد.

واقعاً تا نتوانيد بفهميد كه اين حس مبهمي كه ريخته توي وجودتان و دارد اذيت تان مي كند اسمش دلشوره است يا غمگيني، چطور مي توانيد بفهميد وقتي طرفتان مي گويد كه دلشوره دارد چه حالي دارد؟ واژه ها همين جور الكي كه به وجود نيامده اند. يكي از كاركردهاي زبان به وجود آوردن يك سيستم قرار دادي براي همدلي است. تا حالا رفته ايد دكتر و او از شما بپرسد كه دل پيچه هم داريد و شما نفهميد دقيقاً منظورش چيست؟ گرفتيد چه مي گويم؟

2-فكر كنيد كه اگر خودتان بوديد الان چه توقعي داشتيد.

اين كار يكي از بهترين راه هاي درك توقعي است كه طرفتان از شما به عنوان يك همدل دارد؛ فقط حواستان به اين باشد كه دقيقاً منظور طرفتان از حرف زدن چيست.بعضي وقت ها طرفتان فقط مي خواهد حرف بزند كه خالي شود، بعضي وقت ها طرف راهنمايي مي خواهد و بعضي وقت ها مستقيماً از خود شما كمك مي خواهد. فرق دو تاي اول را لااقل حتماً بايد بدانيد. چه عيبي دارد كه بپرسيد؛ بپرسيد كه «فقط مي خواهي خالي شوي يا نظر من راهم مي خواهي؟».اين جوري تكليف هر دوتان معلوم است.

3-طرف مقابل را بي قيد و شرط بپذيريد.

اگر همين اول بسم الله شروع كنيد كه «آره، تو هميشه با رفتارهات مشكل ساز مي شي» و «دوباره چه دست

گلي به آب دادي؟» كه طرف حرف دلش را به شما نمي زند!شما از همان اول داريد در مورد او قضاوت مي كنيد، داريد مي گوييد كه او مقصر بوده است، داريد سهم تقصير را 100 به صفر مي اندازيد گردن او؛ بعد توقع داريد كه او حس كند كه شما همدل او هستيد؟

4-فيد بك بدهيد.

حالا چه غلط و چه درست برداشت خودتان را از حرف هاي طرفتان بگوييد؛ اگر درست بود كه او تشويق مي شود كه احساس هايش را بيشتر بروز دهد، اگر هم نه، لااقل شما از اين جهل مركب بيرون مي آييد. فقط بالاغيرتاً، همان اول كار، فيدبك كلامي ندهيد؛ بي گدار به آب نزنيد، سؤال كنيد و تا حدي از حرفتان مطمئن شويد تا فيدبك تان بگيرد.

5-به زبان بدن طرفتان توجه كنيد.

بعضي وقت ها رنگ رخساره خبر مي دهد از سر درون؛ سر دروني كه هنوز به كلام نيامده.وقتي كه آدم در مورد بدبختي هايش مي گويد و مي خندد، اين خنده خيلي معنادار است. اينجا همدلي دقيقاً يعني اينكه شما كاري كنيد كه او گريه كند؛ دقيقاً يعني اين؛ يعني اينكه او بايد احساسات اش را بپذيرد و پنهان نكند. شما كه آدم همدلي هستيد مي دانيد كه آن مصيبت ها خنده دار نيست. طرف مقابل تان هم مي داند اما بروز نمي دهد. وقتي شما بگوييد اين بدبختي ها كه خنده ندارد و ناراحتي خودتان را از مصيبت هاي طرف نشان دهيد، او همدلي شما را كاملاً درك مي كند.

منبع:مجله همشهري جوان شماره 159

خودتو بذار جاش

نويسنده:سعيد بي نياز

مقدمه:مي نشيني كنارش. دلت پرپر

است. مي خواهي درد دل كني. مي خواهي كه گوش بدهد. اول دلش برايت مي سوزد و يك شوخي بي مزه مي كند. بعد مي پرد وسط حرفت، نصيحت ات مي كند، در موردت قضاوت مي كند، تجربه هاي خودش را مي گويد و آخركار هم حس مي كند كه خيلي كمكت كرده است.بالاخره تو راهنمايي مي خواسته اي و او هم تجربه هاي گرانبارش را در اختيارت گذاشته. فكر مي كني چرا رفتارش به دلت ننشست، مگر دوست نزديكت نبود؟ مگر با هم همكلاس و همسن و همشهري و هم هزار كوفت ديگر نبوديد؟ روان شناس ها مي گويند مشكل از جاي ديگر است؛ او با شما همدل نبوده است.به قول مولانا:

اي بسا هندو و ترك همزبان

اي بسا دو ترك چون بيگانگان

پس زبان محرمي خود ديگر است

همدلي از همزباني خوش تر است

1.به نظر نمي آيد حرف زدن از همدلي براي ايراني ها چندان مشكل باشد. ما ملتي هستيم كه حتي منظم ترين ضابطه هاي قانوني هم نتوانسته اند عاطفي بودن مان را در شكل پارتي بازي از ما بگيرند.به قول شاعر، ملت عاشق كه خط و ربط ندارد.اما اين سطحي ترين قضاوتي است كه در مورد ارتباطات انساني مي شود كرد. به جاي اينكه اين همدلي ملي(!) را ببينيم و بگوييم خب، در اساس مشكلي نيست كه بخواهيم در موردش حرف بزنيم، مي خواهيم كوچك ترين سطح رابطه را در نظر بگيريم؛ يعني رابطه بين دو تا آدم را؛ دو تا آدم كه مي خواهند با هم حرف بزنند.حالا هرچي اين دو تا آدم رابطه شان عاطفي تر باشد

مثلاً زن و شوهر باشند - بايد توي همدلي ماهرتر باشند و دوز همدلانه رابطه شان بيشتر باشد. اما «همدلي» به خاطر اين كلمه لعنتي «دل» كه چسبيده به آخرش، كمي غلط انداز هم هست؛ يعني اين جور نيست كه حالا شما با يك آدم توي خيابان هم كه فقط مي خواهد از شما آدرس بپرسد نيازي به همدلي نداشته باشيد. چطور؟ مي گويم. همدلي يعني چه؟

نمي دانم كدام شير پاك خورده اي، اولين بار كلمه كاملاً عاطفي «همدلي» را گذاشت به جاي كلمه چند جنبه empathy؛ كلمه اي كه مشابه اش را در تله پاتي (يعني ادراك از راه دور) و سيمپاتي (به معني همدردي و موافقت) ديده ايد.اين pathy آخر خيلي معني مي دهد ؛ يعني هم معناي عاطفي دارد -يعني اينكه ما احساسات و عواطف يك نفر را درك كنيم - و هم معني عقلاني ؛ يعني اينكه بتوانيم از زاويه ديد يك نفر ديگر به مسائل نگاه كنيم، آنها را در تخيل خودمان لمس كنيم و ببينيم در آن حالت برنامه ما براي آينده چيست و چه فكري در مورد گذشته مي كنيم. مي بينيد همين كلمه كوچولوي empathy چه معناها كه ندارد! معمولاً استادان بچه هاي پزشكي و روان شناسي -يعني رشته هايي كه ماهيت حرفه شان بر اساس يك ارتباط دو نفره تعريف مي شود-قبل از هر چيز فرق همدلي و همدردي (شما بخوانيد ايمپاتي و سيمپاتي)را براي دانشجويان شان مي گويند. آنها مي گويند سعي كنيد بگيريد و دلسوزي كنيد.البته اين به اين معني نيست كه ما كلاً ترحم را از فايل هاي ذهنمان ديليت كنيم و

فقط مثل يك آدم بالغ همدلي نشان دهيم، نه! گاهي واقعاً طرف مقابل ما به مقداري دلسوزي نياز دارد. بعضي وقت ها طرف مقابل ما حس مي كند در موقعيت ترحم آوري قرار گرفته، به او ظلم شده و الان بايد يكي اول دلش بسوزد و بعد همدلي كند.اما معمولاً كسي كه براي درد دل كردن پيشتان مي نشيند، با دلسوزي كردن تان فقط حس مي كند عزت نفسش لگدمال شده و با دست هاي خالي از پا درازتر از پيشتان مي رود. همدلي به چه درد مي خورد؟

ما كلمه همدلي را بارها در اين صفحه به كار برده ايم.اگر يادتان باشد گفتيم كساني كه هوش هيجاني بالاتري دارند راحت تر مي توانند با ديگران همدل شوند. اگر يادتان باشد گفتيم براي اينكه خوب و فعالانه گوش بدهيم بايد بتوانيم با طرف مقابل مان همدلي كنيم و اگر يادتان باشد هرجا كه سخني از مهارت هاي ارتباطي با ديگران گفته ايم، نام همدلي هم توي فهرست بوده است.اما اين همدلي آن قدر نقش پررنگي در شروع و ادامه يك رابطه انساني دارد كه واقعا 2 هزار كلمه اين 2 صفحه هم نمي تواند جواب بدهد.

1-همدلي از تنهايي نجاتمان مي دهد.ظاهراً تمام حيواناتي كه زندگي اجتماعي دارند-مخصوصاً نخستي ها-يك جورهايي با كل گروه زندگي شان همدلي مي كنند؛ يعني مثلاً اگر يكي از ميمون هاي زروس را طوري شرطي كنيم كه تا موقعي كه از يكي از دوستان همنوع اش شوك الكتريكي نگيرد از غذا خبري نيست، او گرسنگي مي كشد. باورتان مي شود؟ مايه خجالت ما انسان هاست، نه؟ به خاطر همين چيزهاست

كه تولمن-روان شناس رفتار گراي مشهور-مي گفت من موش ها را بيشتر از انسان ها دوست دارم!

همه اينها را گفتم كه بگويم اولين فايده همدلي اين است كه ما را از اين تنهايي لعنتي نجات مي دهد. اگر موقعي كه مصيبت مي بارد، كسي نباشد كه لااقل تا حدي بتواند دنيا را از ديد ما ببيند، ما از غصه تلف مي شويم. گفتم مصيبت، ياد اين بيت افتادم كه «اي دوست نزن زخم زبان جاي نصيحت/ بگذار ببارد به سرم سنگ مصيبت!»؛ يعني كه بعضي از اين ناهمدل هارا كه آدم مي بيند، ترجيح مي دهد همان مصيبت را تنهايي تحمل كند و شريك نخواهد.

2-همدلي باعث رشد شخصي ما مي شود. دومين فايده همدلي اين است كه ما را رشد مي دهد.چطوري؟ يك مرحله از رشد وجود دارد به نام «مرحله خودمحوري».در اين مرحله كه مربوط به سنين پيش از دبستان است (البته همه شما از آن گذشته ايد احتمالاً!)اگر يك خودكار را به شكل عمودي بگيريم جلوي بچه و به او بگوييم اين خودكار را جوري بكش كه انگار داري از سقف نگاهش مي كني او نمي تواند؛ يعني او فقط همان خط عمودي را به عنوان خودكار مي كشد و نه نقطه كوچكي را كه وقتي آدم به جاي سقف خانه قرار مي گيرد، مي بيندش.ولي همين بچه وقتي رفت توي سنين دبستان مي تواند خودكار را از همه زوايه ها درك كند و بكشد. اين اتفاق در شكل خيلي معنادارترش در روابط انساني اتفاق مي افتد؛ يعني اينكه آدم هايي كه بزرگ تر هستند، بهتر مي توانند از زاويه اي كه

ديگران به يك مسئله نگاه مي كنند، مشكل را ببينند.اما اين رابطه دو طرفه است؛ يعني برعكسش هم صادق است. ما هرچه بيشتر همدل باشيم بزرگ تر هم مي شويم؛ يعني به واسطه درك تجربه هاي ديگران و حس كردن احساسات شان، تجربه هاي خودمان هم بيشتر مي شود؛ آن هم تجربه هايي كه با تمام چاشني هاي عاطفي شان در ذهن ما ته نشين شده اند. مثلاً تصور كنيد كه شما بنشينيد پاي صحبت يكي از دوستان تان كه به تازگي يك شكست عاطفي تمام عيار خورده است. او در مورد خاطره هايش مي گويد؛ در مورد هزينه هايي كه كرده است؛ در مورد وقت هايي كه گذاشته است؛ در مورد واكنش هاي بدي كه ديده است؛ در مورد طعنه هايي كه شنيده است؛ در مورد رسوايي هايي كه داشته است. تصور كنيد كه تجربه همه اين اتفاق ها به واسطه همدلي چقدر آدم را با تجربه تر مي كند و مگر بزرگ شدن غير از اين است؟

3-همدلي باعث مي شود تصميمات بهتري بگيريم.واقعاً اگر اين فايده همدلي نبود آدم چه مرضي داشت كه دردهايش را بريزد روي دايره و به يك نفر ديگر نشان دهد؟ همدل شدن با ديگران حتماً به معني اين نيست كه طرفمان هي بگويد «مي فهمم چي مي گي» وهيچ نظري هم ندهد. كسي كه با ما همدلي مي كند، فقط دنيا را از ديد ما نگاه نمي كند؛ او چون به هرحال يك آدم بيروني است و دارد با فاصله و با تركيبي از ديد شما و تجربه ها و هوش خود به مسئله نگاه مي كند

و از طرف ديگر در بحران احساسي شما قرار ندارد، ممكن است بتواند دريچه هاي ديگري را هم بر روي شما باز كند؛ يعني دقيقاً وقتي شما فكر مي كنيد همه راه ها به بن بست رسيده و چاره اي نيست، يكدفعه يك آدم همدل يك راه جديد پيش پاي شما مي گذارد و پيشنهاد مي دهد كه آن راه را هم امتحان كنيد. براي همدلي چه كارهايي را نبايد انجام دهيم؟

2-اين كه نشد همدلي!

ما هم شده ايم مثل اين استادهاي زبان انگليسي كه مي گويند اول آن چيزهايي را كه به عنوان كلمه انگليسي و تلفظ اش كرده اند توي كله تان، خارج كنيد تا بعد برويم سراغ درس.خيلي ها فكر مي كنند همدلي يعني اين چيزهايي كه مي گوييم؛ نكنيد اين كارها را!

1-زور نزنيد.

بعضي ها كه از قضا چندتايي از اين كلاس هاي بازاري آموزش ارتباط مؤثر را هم رفته اند فكر مي كنند كه بايد صد درصد بتوانند خودشان را جاي يك نفر ديگر بگذارند تا همدلي كرده باشند. نه آقاجان، اين جوري كه شما فكر مي كنيد نيست. اصلاً ماهيت آدم ها جوري است كه هيچ وقت نمي توانند صد در صد يك نفر را درك كنند. البته اين عيب انسان نيست. اگر اين جور باشد كه كاربري سوم همدلي مي رود به باد؛ يعني اينكه تجربه هاي خود ما هم در يك همدلي به درد بخور بايد به كار آيند.

2-نصيحت نكنيد.

همين الان فوري بگويم كه معني توصيه اول اين نيست كه بنشينيد نصيحت كنيد. نصحيت كردن يعني اينكه شما خودتان را گذاشته ايد در مقام قدرت و

طرفتان را در مقام برده.اين هيچ بويي از همدلي نمي دهد. نصيحت نكنيد. عزت نفس طرفتان را گل نماليد.

3-از تجربه هاي خودتان نگوييد.

بعضي ها اصلاً عادتشان اين است كه هنوز حرف طرف تمام نشده دارند در ذهنشان به دنبال تجربه هاي مشابه خودشان مي گردند تا فوري به محض بسته شدن دهان طرف، دهانشان باز شود به گفتن اين تجارب گرانبها. من مانده ام اينها چقدر عمر كرده اند كه مقابل تجربه هاي يك نفر، تجربه هاي باريك و بي ربط دارند!بعضي وقت ها هم كم مي آورند و تجربه ها و خواب هاي ديگران را به عنوان تجربه هاي مشابه تعريف مي كنند. اينكه نشد همدلي! اصلاً اگر طرفتان باهوش باشد، مي فهمد كه نصف حرف هايش را گوش نداده ايد و با ذهن خودتان مشغول بوده ايد؛ چه برسد به اينكه حس هايش را درك كرده باشيد.

4-برچسب نزنيد.

فوري نرويد سراغ طبقه بندي هاي ذهني خودتان و مشكل طرف را بگنجانيد توي يكي از اين طبقه ها و راه حل از پيش تعيين شده بدهيد.مشكل هر كس در كل دنيا منحصر به فرد است و راه حل منحصر به فرد خودش را دارد.

5-درشت و ريز نكنيد؛ نگوييد «چيزي نيست، بي خيال، حل مي شه».

بابا جان،حل نمي شود.اگر مي خواست بي خيال شود كه مشكلش را به شما نمي گفت.درشتش هم نكنيد؛ خود اين بنده خدا به اندازه كافي رنج كشيده است، حالا شما هم بگوييد «واي چه جوري داري تحمل مي كني؟» و «اگه من بودم تا حالا له شده بودم زيرا بار اين دردي كه تو مي گي»،

درست نيست. خير سرش آمده پيش شما كه از مشكل كمي فاصله داريد؛ تا هم خالي شود و هم شايد يك راه حل كوفتي به ذهنش برسد.

6-راهنمايي بيخود ارائه ندهيد.

بعضي وقت ها واقعاً مشكل طرفتان جوري است كه كمكي از دست شما بر نمي آيد؛مشكل حقوقي، مشكل پزشكي، مشكل رواني.شما فقط مي توانيد سنگ صبور باشيد و حمايت كنيد و پيشنهاد كنيد كه طرفتان به متخصص امر مراجعه كند.

3-براي همدلي چه كارهايي بايد انجام داد؟ اين شد همدلي

اين پيشنهادهايي را كه مي دهيم يك جورهايي گام به گام است؛ البته چند گام بزرگ براي رسيدن به يك شخصيت همدل و چند گام كوچك براي فهميدن يك چرخه همدلي كامل در يك رابطه:

1-حس هاي خودتان را بشناسيد.

واقعاً تا نتوانيد بفهميد كه اين حس مبهمي كه ريخته توي وجودتان و دارد اذيت تان مي كند اسمش دلشوره است يا غمگيني، چطور مي توانيد بفهميد وقتي طرفتان مي گويد كه دلشوره دارد چه حالي دارد؟ واژه ها همين جور الكي كه به وجود نيامده اند. يكي از كاركردهاي زبان به وجود آوردن يك سيستم قرار دادي براي همدلي است. تا حالا رفته ايد دكتر و او از شما بپرسد كه دل پيچه هم داريد و شما نفهميد دقيقاً منظورش چيست؟ گرفتيد چه مي گويم؟

2-فكر كنيد كه اگر خودتان بوديد الان چه توقعي داشتيد.

اين كار يكي از بهترين راه هاي درك توقعي است كه طرفتان از شما به عنوان يك همدل دارد؛ فقط حواستان به اين باشد كه دقيقاً منظور طرفتان از حرف زدن چيست.بعضي وقت ها طرفتان فقط مي خواهد حرف بزند

كه خالي شود، بعضي وقت ها طرف راهنمايي مي خواهد و بعضي وقت ها مستقيماً از خود شما كمك مي خواهد. فرق دو تاي اول را لااقل حتماً بايد بدانيد. چه عيبي دارد كه بپرسيد؛ بپرسيد كه «فقط مي خواهي خالي شوي يا نظر من راهم مي خواهي؟».اين جوري تكليف هر دوتان معلوم است.

3-طرف مقابل را بي قيد و شرط بپذيريد.

اگر همين اول بسم الله شروع كنيد كه «آره، تو هميشه با رفتارهات مشكل ساز مي شي» و «دوباره چه دست گلي به آب دادي؟» كه طرف حرف دلش را به شما نمي زند!شما از همان اول داريد در مورد او قضاوت مي كنيد، داريد مي گوييد كه او مقصر بوده است، داريد سهم تقصير را 100 به صفر مي اندازيد گردن او؛ بعد توقع داريد كه او حس كند كه شما همدل او هستيد؟

4-فيد بك بدهيد.

حالا چه غلط و چه درست برداشت خودتان را از حرف هاي طرفتان بگوييد؛ اگر درست بود كه او تشويق مي شود كه احساس هايش را بيشتر بروز دهد، اگر هم نه، لااقل شما از اين جهل مركب بيرون مي آييد. فقط بالاغيرتاً، همان اول كار، فيدبك كلامي ندهيد؛ بي گدار به آب نزنيد، سؤال كنيد و تا حدي از حرفتان مطمئن شويد تا فيدبك تان بگيرد.

5-به زبان بدن طرفتان توجه كنيد.

بعضي وقت ها رنگ رخساره خبر مي دهد از سر درون؛ سر دروني كه هنوز به كلام نيامده.وقتي كه آدم در مورد بدبختي هايش مي گويد و مي خندد، اين خنده خيلي معنادار است. اينجا همدلي دقيقاً يعني اينكه شما كاري كنيد كه

او گريه كند؛ دقيقاً يعني اين؛ يعني اينكه او بايد احساسات اش را بپذيرد و پنهان نكند. شما كه آدم همدلي هستيد مي دانيد كه آن مصيبت ها خنده دار نيست. طرف مقابل تان هم مي داند اما بروز نمي دهد. وقتي شما بگوييد اين بدبختي ها كه خنده ندارد و ناراحتي خودتان را از مصيبت هاي طرف نشان دهيد، او همدلي شما را كاملاً درك مي كند.

منبع:مجله همشهري جوان شماره 159

مقابله با هيولاي ترس

نويسنده: فاطمه حاجي حسيني خباز

ترس حالت عاطفي پيچيده و نيرومندي است كه با علائم اضطراب از جمله ضربان قلب، نبض، عدم تمركز انديشه و سردرد همراه است. انسان زماني دستخوش ترس مي شود كه دريابد خطري زندگي او را تهديد مي كند. همه افراد در زندگي به نوعي دچار ترس شده اند. ترس انواع مختلفي دارد مانند ترس از اظهار وجود، صحبت كردن در برابر جمع، تصميم گرفتن، تغيير شغل، تنهايي و... .مي توان براي ترس 3سطح را در نظر گرفت.

1- ترس هايي كه در باره ماجراهاي ظاهري و آشكار است، مثل ترس از پيري، تنهايي، ادامه تحصيل، تغيير شغل و... مثل شخصي كه در سن 32 سالگي از پيري وحشت دارد.

2 – ترس هايي كه به نفس ما مربوط مي شود. مثل ترس از موفقيت، شكست، طرد شدگي و... كه با حالات دروني شخص در ارتباطند.

مثل شخصي كه از پيدا كردن دوستان جديد مي ترسد و اين سبب مي شود از رفتن به ميهماني ها و داشتن رابطه هاي نزديك هراس داشته باشد.

3 – سومين سطح ترس كه زيربناي همه ترس هاست و ترسي كه ما را به درماندگي مي كشاند و دو نوع ترس قبلي را نيز تحت پوشش خود دارد.

مثل ترس از آنكه نتوانيد از عهده مشكلات و حوادثي كه زندگي به همراه دارد برآييد.

در اينجا لازم به ذكر است كه برخي ترس ها مفيد هستند و انسان را در برابر مشكلات و خطرها هشيار نگاه مي دارند. اما ساير ترس ها آنهايي كه ما را از رشد فردي باز مي دارند مخرب و نابجا هستند.براي غلبه بر ترس بايد معضلات زندگي را بشناسيم و منشأ آن را دريابيم. ترس اساساً مشكل تربيتي است كه از كودكي در فرد ايجاد مي شود و با دو باره آموزش دادن ذهن مي توان آن را به عنوان يك واقعيت زندگي به جاي مانعي در برابر زندگي پذيرفت.

در واقع ترس است كه ما را در زندگي از حركت كردن به جلو باز مي دارد و بهتر است ترس را احساس كنيم و به هر تقدير دست به اقدام بزنيم زيرا در آن صورت است كه احساس خوبي خواهيم داشت و از شر ترس خلاص مي شويم. عقب راندن ترس كمتر ترسناك است تا زندگي كردن با ترس نهفته اي كه ناشي از احساس درماندگي است.

براي اينكه بياموزيم چگونه از ترس خود بكاهيم يكي از ارزشمندترين درس ها در عبارت «به عالم هستي بله بگوييد» نهفته شده است. بله گفتن يعني اعتماد داشتن به توانايي هايمان؛ يعني اينكه ما مي توانيم با تدبير و انديشه و راهكارهاي مختلف بر ترس هاي خود فائق آييم زيرا وقتي ما دست به عمل مي زنيم و تصميم مي گيريم كه بر ترس هاي مان غلبه كنيم، نه تنها ترس مان از بين مي رود بلكه اعتماد به نفس خود را تا حد زيادي افزايش مي دهيم و احساس خوبي پيدا مي كنيم زيرا به اين مسئله اعتماد پيدا مي كنيم كه

براي مقابله با هر ترسي راه حلي وجود دارد و لازمه آن افزايش اعتماد به نفس است. اگر افراد نزديك و دوستان ما اعتماد به نفس بالايي داشته باشند در آن صورت تأثير بسزايي در افزايش اعتماد به نفس ما و كاهش ترس هاي ما خواهد داشت.

براي افزايش اعتماد به نفس بهتر است از توجه به ترس خودداري شود و ذهن را تا جايي كه مي شود به عاملي غيراز عامل ترس معطوف كرد، چون ذهن هاي بيكار همانند دست هاي بيكار بي ثمرند. مي توان وقت خود را با پرداختن به كارهاي مورد علاقه پر كرد، در اين صورت وقتي باقي نمي ماند تا به عوامل ترس و عوامل بيهوده فكر كرد.

راه ديگر براي غلبه برترس مثبت انديشي است زيرا فرد مثبت انديش با اعتماد به توانايي هايش بر ترس هايش غلبه مي كند و با خوشبيني راه هاي مقابله با ترس را پيدا كرده و دست به اقدام مي زند.

تلاش هاي مثبت براي غلبه بر ترس كاملاً مؤثرند و مي توان نتيجه گرفت كه خوشبختي موقعيتي است كه مي توان آن را پديد آورد و به جاي ترس از غم و شكست مي توان توقع آن را داشت و براي مقابله با آن شهامت لازم را كسب كرده و مي توان آموخت كه زندگي يك مخاطره است؛ مخاطره اي كه بيشتر هراس انگيز است تا آرامش بخش. انسان بر اثر ترس به صورت فردي درمي آيد كه شادي هاي زندگي را احساس نمي كند و از خوشي هاي آن به چيزي جز حداقل دست نمي يابد.

در پايان سخن بايد اين نكته را خاطرنشان ساخت كه غلبه بر ترس و مشكلات زاييده از آن، مشكلاتي كه توانايي فرد را نابود مي كنند و او را به گريز از

واقعيت حياتي خويش وامي دارند، يكي از ساده ترين مسائل رواني است، به اين شرط كه فرد ترسان، از شهامت و دليري رويارويي با مسائل برخوردار باشد و آنها را با خردمندي و اعتماد به نفس و تعادل حل كند.

منبع: همشهري آنلاين

مقابله با هيولاي ترس

نويسنده: فاطمه حاجي حسيني خباز

ترس حالت عاطفي پيچيده و نيرومندي است كه با علائم اضطراب از جمله ضربان قلب، نبض، عدم تمركز انديشه و سردرد همراه است. انسان زماني دستخوش ترس مي شود كه دريابد خطري زندگي او را تهديد مي كند. همه افراد در زندگي به نوعي دچار ترس شده اند. ترس انواع مختلفي دارد مانند ترس از اظهار وجود، صحبت كردن در برابر جمع، تصميم گرفتن، تغيير شغل، تنهايي و... .مي توان براي ترس 3سطح را در نظر گرفت.

1- ترس هايي كه در باره ماجراهاي ظاهري و آشكار است، مثل ترس از پيري، تنهايي، ادامه تحصيل، تغيير شغل و... مثل شخصي كه در سن 32 سالگي از پيري وحشت دارد.

2 – ترس هايي كه به نفس ما مربوط مي شود. مثل ترس از موفقيت، شكست، طرد شدگي و... كه با حالات دروني شخص در ارتباطند.

مثل شخصي كه از پيدا كردن دوستان جديد مي ترسد و اين سبب مي شود از رفتن به ميهماني ها و داشتن رابطه هاي نزديك هراس داشته باشد.

3 – سومين سطح ترس كه زيربناي همه ترس هاست و ترسي كه ما را به درماندگي مي كشاند و دو نوع ترس قبلي را نيز تحت پوشش خود دارد. مثل ترس از آنكه نتوانيد از عهده مشكلات و حوادثي كه زندگي به همراه دارد برآييد.

در اينجا لازم به ذكر است كه برخي ترس ها مفيد هستند و انسان

را در برابر مشكلات و خطرها هشيار نگاه مي دارند. اما ساير ترس ها آنهايي كه ما را از رشد فردي باز مي دارند مخرب و نابجا هستند.براي غلبه بر ترس بايد معضلات زندگي را بشناسيم و منشأ آن را دريابيم. ترس اساساً مشكل تربيتي است كه از كودكي در فرد ايجاد مي شود و با دو باره آموزش دادن ذهن مي توان آن را به عنوان يك واقعيت زندگي به جاي مانعي در برابر زندگي پذيرفت.

در واقع ترس است كه ما را در زندگي از حركت كردن به جلو باز مي دارد و بهتر است ترس را احساس كنيم و به هر تقدير دست به اقدام بزنيم زيرا در آن صورت است كه احساس خوبي خواهيم داشت و از شر ترس خلاص مي شويم. عقب راندن ترس كمتر ترسناك است تا زندگي كردن با ترس نهفته اي كه ناشي از احساس درماندگي است.

براي اينكه بياموزيم چگونه از ترس خود بكاهيم يكي از ارزشمندترين درس ها در عبارت «به عالم هستي بله بگوييد» نهفته شده است. بله گفتن يعني اعتماد داشتن به توانايي هايمان؛ يعني اينكه ما مي توانيم با تدبير و انديشه و راهكارهاي مختلف بر ترس هاي خود فائق آييم زيرا وقتي ما دست به عمل مي زنيم و تصميم مي گيريم كه بر ترس هاي مان غلبه كنيم، نه تنها ترس مان از بين مي رود بلكه اعتماد به نفس خود را تا حد زيادي افزايش مي دهيم و احساس خوبي پيدا مي كنيم زيرا به اين مسئله اعتماد پيدا مي كنيم كه براي مقابله با هر ترسي راه حلي وجود دارد و لازمه آن افزايش اعتماد به نفس است. اگر افراد نزديك و دوستان ما اعتماد به نفس بالايي داشته باشند در

آن صورت تأثير بسزايي در افزايش اعتماد به نفس ما و كاهش ترس هاي ما خواهد داشت.

براي افزايش اعتماد به نفس بهتر است از توجه به ترس خودداري شود و ذهن را تا جايي كه مي شود به عاملي غيراز عامل ترس معطوف كرد، چون ذهن هاي بيكار همانند دست هاي بيكار بي ثمرند. مي توان وقت خود را با پرداختن به كارهاي مورد علاقه پر كرد، در اين صورت وقتي باقي نمي ماند تا به عوامل ترس و عوامل بيهوده فكر كرد.

راه ديگر براي غلبه برترس مثبت انديشي است زيرا فرد مثبت انديش با اعتماد به توانايي هايش بر ترس هايش غلبه مي كند و با خوشبيني راه هاي مقابله با ترس را پيدا كرده و دست به اقدام مي زند.

تلاش هاي مثبت براي غلبه بر ترس كاملاً مؤثرند و مي توان نتيجه گرفت كه خوشبختي موقعيتي است كه مي توان آن را پديد آورد و به جاي ترس از غم و شكست مي توان توقع آن را داشت و براي مقابله با آن شهامت لازم را كسب كرده و مي توان آموخت كه زندگي يك مخاطره است؛ مخاطره اي كه بيشتر هراس انگيز است تا آرامش بخش. انسان بر اثر ترس به صورت فردي درمي آيد كه شادي هاي زندگي را احساس نمي كند و از خوشي هاي آن به چيزي جز حداقل دست نمي يابد.

در پايان سخن بايد اين نكته را خاطرنشان ساخت كه غلبه بر ترس و مشكلات زاييده از آن، مشكلاتي كه توانايي فرد را نابود مي كنند و او را به گريز از واقعيت حياتي خويش وامي دارند، يكي از ساده ترين مسائل رواني است، به اين شرط كه فرد ترسان، از شهامت و دليري رويارويي با مسائل برخوردار باشد و آنها را با

خردمندي و اعتماد به نفس و تعادل حل كند.

منبع: همشهري آنلاين

احساس شادي براي بهتر زيستن

نويسنده: عليرضا بردبار

شادكامي، يك صفت شخصيتي فرضي مشخص است كه با نشاط و سرزندگي، مردم آميزي، قابليت اعتماد و نظاير آن تعريف شده است.اينكه آدميان چه چيزي را شادي تلقي كنند، دلايل فراوان دارد. هر چند از روان شناسان شناختي كمتر كسي دامنة نظريه پردازي اش را به شادي و شادكامي كشانده است، اما شك نيست كه شادي جنبة شناختي در خور توجهي دارد.

لئوتولستوي معتقد است كه همة خانواده هاي شاد، كم و بيش مثل هم هستند و فاكتورهاي بارز و مشخص آنها از نظر كميت و كيفيت نزديك به هم اند اما برعكس، خانواده هاي ناشاد، به شيوه هاي مختلفي ناشاد بودن را تجربه مي كنند.

مطالعه علمي

اگر چه، مطالعه علمي شادي و احساس بهزيستي موضوع جديدي است، اما تئوري هاي مربوط به شادي بسيار قديمي اند، فلاسفة قديم يونان، اعتقاد داشتند كه همواره زندگي هوشمندانه با شادي همراه است. كسي كه شاد است در وي از حماقت اثري نيست و شخصي كه شاد نيست از درايت و هوشمندي در او اثري نيست.

ارسطو معتقد بود كه فضيلت و تقوا با شادي مترادف است. از دهة 1980 تعداد مقالات مربوط به شادي، لذت، احساس بهزيستي و رضايت از زندگي به 780 مقاله در سال رسيد.

شادي از نظر «وسمن وريكس» مفهومي است، كه از جريان زندگي عاطفي فرد، انتزاع مي گردد و نشانگر توازن معني از حالت عاطفي مثبت به مدت طولاني است.

شادي از ديد «ون هو ون» عبارت است از درجه اي از كيفيت زندگي، كه فرد آن را به طور كلي مطلوب ارزيابي مي كند. پس در اين تعريف، شادي فقط حاصل يك جمع ساده از لذت هاي

زندگي نيست، بلكه بيشتر يك ساخت شناختي است كه فرد آن را از تجربه هاي مختلف خود استنباط مي كند.

«اد دنير» معتقد است، كه خود سنجي هاي مربوط به شادي، تابعي است از تكرار تجربه هاي خوشايند و يا عواطف مثبت و عدم تكرار تجربه هاي عاطفي منفي و ناخوشايند. در اين تعريف، بيشتر بر فراواني تجربة هيجان هاي مثبت تأكيد مي شود تا شدت هيجان هاي مثبت.

تأكيد ديدگاه «سليگمن»، بر روي نوع ارتباط هاي بين فردي و ميزان شادي است. سليگمن معتقد است كه افسردگي عمدتاً از فقر ارتباط هاي بين فردي و فردگرايي ناشي مي شود و ويژگي مهم افراد شاد، برونگرايي است. بنابراين افراد شاد، داراي روابط اجتماعي موفق و ارتباطات بين فردي نزديك و صميمي و غني هستند.

ارتباط شادي با سن و جنسيت و نژاد

بين شادي و سن و جنسيت رابطة معناداري وجود ندارد. دانستن سن فرد، اطلاعات زيادي در مورد ميزان شادي وي به ما نمي دهد. هيچ زماني از زندگي به طور مشخص شادتر و يا ناشادتر نيست. مطالعات، نشان داده اند كه شادي و رضايت از زندگي در بين جوانان، كهن سالان، زنان و مردان و سياهان و سفيدها، قابل دسترس است. مي توان از طريق شناختن ويژگي هاي فردي، به ارتباط هاي نزديك و صميمي، تجربه هاي كاري و اعتقاد هاي مذهبي فرد در هر گروه سني پي برد كه وي احساس شادي و بهزيستي مي كند يا خير؟

با درآمد و كار

بين درآمد و احساس شادي، رابطه وجود دارد. اين رابطه، در زير يك سطح حداقل درآمد چشم گيرتر است. اما، وقتي مردم از عهدة مخارج ضروري زندگي برمي آيند، پول اهميت كمي پيدا مي كند. پس افزايش يا كاهش پول (درآمد) اثر طولاني روي شادي افراد ندارد.

كاركردن، در شرايط

زير مشكل ايجاد مي كند:

1_ زماني كه، كارفراتر از توان ما باشد، كه با احساس درماندگي و اضطراب همراه است.

2_ زماني كه، كار در سطح پايين تر از سطح توانايي ما باشد، كه احساس كسالت، نتيجة آن است.

اما، زماني كه فرد داراي مهارت كافي است و جذب فعاليتي شود كه چالش متناسب و بالايي را مي طلبد، او همواره از كار خود لذت مي برد. كار جالب و دلخواه، از هر تفريحي لذت بخش تر است.

ايمان و شادي

بين دو پارامتر و شادي رابطه اي قوي و مثبت وجود دارد. افرادي كه با ايمان هستند، سطوح بالاتري از شادي و رضايت از زندگي را گزارش مي دهند و در برابر افسردگي آسيب پذيري كمتري از خود نشان مي دهند.

اشخاصي كه ايمان قوي دارند، در حل بحران ها موفق تر هستند و همين موضوع اين گونه افراد را به سمت شادي و احساس خوشحال بودن سوق مي دهد.

عزت نفس

افراد شاد از عزت نفس بالاتري برخوردارند. اين افراد تصور مي كنند كه نسبت به ديگران سازگارتر، سالم تر، با اخلاق تر و باهوش تر هستند و كمتر، كليشه اي برخورد مي كنند و نسبت به برخي از افكار و رفتار خود از تعصب كمتري برخوردارند. همچنين آنها از احساس كنترل شخصي بالاتري نسبت به امور برخوردارند و فكر مي كنند كنترل بيشتري بر رويدادها دارند. افراد شاد، خوشبين تر هستند؛ به طوري كه آنها اين توان را در خود مي بينند كه مي توانند در حل مشكلات موفق شوند.

منبع: روزنامه اطلاعات

احساس شادي براي بهتر زيستن

نويسنده: عليرضا بردبار

شادكامي، يك صفت شخصيتي فرضي مشخص است كه با نشاط و سرزندگي، مردم آميزي، قابليت اعتماد و نظاير آن تعريف شده است.اينكه آدميان چه چيزي را شادي تلقي كنند، دلايل فراوان دارد. هر

چند از روان شناسان شناختي كمتر كسي دامنة نظريه پردازي اش را به شادي و شادكامي كشانده است، اما شك نيست كه شادي جنبة شناختي در خور توجهي دارد.

لئوتولستوي معتقد است كه همة خانواده هاي شاد، كم و بيش مثل هم هستند و فاكتورهاي بارز و مشخص آنها از نظر كميت و كيفيت نزديك به هم اند اما برعكس، خانواده هاي ناشاد، به شيوه هاي مختلفي ناشاد بودن را تجربه مي كنند. مطالعه علمي

اگر چه، مطالعه علمي شادي و احساس بهزيستي موضوع جديدي است، اما تئوري هاي مربوط به شادي بسيار قديمي اند، فلاسفة قديم يونان، اعتقاد داشتند كه همواره زندگي هوشمندانه با شادي همراه است. كسي كه شاد است در وي از حماقت اثري نيست و شخصي كه شاد نيست از درايت و هوشمندي در او اثري نيست.

ارسطو معتقد بود كه فضيلت و تقوا با شادي مترادف است. از دهة 1980 تعداد مقالات مربوط به شادي، لذت، احساس بهزيستي و رضايت از زندگي به 780 مقاله در سال رسيد.

شادي از نظر «وسمن وريكس» مفهومي است، كه از جريان زندگي عاطفي فرد، انتزاع مي گردد و نشانگر توازن معني از حالت عاطفي مثبت به مدت طولاني است.

شادي از ديد «ون هو ون» عبارت است از درجه اي از كيفيت زندگي، كه فرد آن را به طور كلي مطلوب ارزيابي مي كند. پس در اين تعريف، شادي فقط حاصل يك جمع ساده از لذت هاي زندگي نيست، بلكه بيشتر يك ساخت شناختي است كه فرد آن را از تجربه هاي مختلف خود استنباط مي كند.

«اد دنير» معتقد است، كه خود سنجي هاي مربوط به شادي، تابعي است از تكرار تجربه هاي خوشايند و يا عواطف مثبت و عدم تكرار تجربه هاي عاطفي منفي

و ناخوشايند. در اين تعريف، بيشتر بر فراواني تجربة هيجان هاي مثبت تأكيد مي شود تا شدت هيجان هاي مثبت.

تأكيد ديدگاه «سليگمن»، بر روي نوع ارتباط هاي بين فردي و ميزان شادي است. سليگمن معتقد است كه افسردگي عمدتاً از فقر ارتباط هاي بين فردي و فردگرايي ناشي مي شود و ويژگي مهم افراد شاد، برونگرايي است. بنابراين افراد شاد، داراي روابط اجتماعي موفق و ارتباطات بين فردي نزديك و صميمي و غني هستند. ارتباط شادي با سن و جنسيت و نژاد

بين شادي و سن و جنسيت رابطة معناداري وجود ندارد. دانستن سن فرد، اطلاعات زيادي در مورد ميزان شادي وي به ما نمي دهد. هيچ زماني از زندگي به طور مشخص شادتر و يا ناشادتر نيست. مطالعات، نشان داده اند كه شادي و رضايت از زندگي در بين جوانان، كهن سالان، زنان و مردان و سياهان و سفيدها، قابل دسترس است. مي توان از طريق شناختن ويژگي هاي فردي، به ارتباط هاي نزديك و صميمي، تجربه هاي كاري و اعتقاد هاي مذهبي فرد در هر گروه سني پي برد كه وي احساس شادي و بهزيستي مي كند يا خير؟ با درآمد و كار

بين درآمد و احساس شادي، رابطه وجود دارد. اين رابطه، در زير يك سطح حداقل درآمد چشم گيرتر است. اما، وقتي مردم از عهدة مخارج ضروري زندگي برمي آيند، پول اهميت كمي پيدا مي كند. پس افزايش يا كاهش پول (درآمد) اثر طولاني روي شادي افراد ندارد.

كاركردن، در شرايط زير مشكل ايجاد مي كند:

1_ زماني كه، كارفراتر از توان ما باشد، كه با احساس درماندگي و اضطراب همراه است.

2_ زماني كه، كار در سطح پايين تر از سطح توانايي ما باشد، كه احساس كسالت، نتيجة آن است.

اما، زماني كه

فرد داراي مهارت كافي است و جذب فعاليتي شود كه چالش متناسب و بالايي را مي طلبد، او همواره از كار خود لذت مي برد. كار جالب و دلخواه، از هر تفريحي لذت بخش تر است. ايمان و شادي

بين دو پارامتر و شادي رابطه اي قوي و مثبت وجود دارد. افرادي كه با ايمان هستند، سطوح بالاتري از شادي و رضايت از زندگي را گزارش مي دهند و در برابر افسردگي آسيب پذيري كمتري از خود نشان مي دهند.

اشخاصي كه ايمان قوي دارند، در حل بحران ها موفق تر هستند و همين موضوع اين گونه افراد را به سمت شادي و احساس خوشحال بودن سوق مي دهد. عزت نفس

افراد شاد از عزت نفس بالاتري برخوردارند. اين افراد تصور مي كنند كه نسبت به ديگران سازگارتر، سالم تر، با اخلاق تر و باهوش تر هستند و كمتر، كليشه اي برخورد مي كنند و نسبت به برخي از افكار و رفتار خود از تعصب كمتري برخوردارند. همچنين آنها از احساس كنترل شخصي بالاتري نسبت به امور برخوردارند و فكر مي كنند كنترل بيشتري بر رويدادها دارند. افراد شاد، خوشبين تر هستند؛ به طوري كه آنها اين توان را در خود مي بينند كه مي توانند در حل مشكلات موفق شوند.

منبع: روزنامه اطلاعات

ايمان و اضطراب

نويسنده:محمد صادق شجاعي

اضطراب و نگراني، چرا؟

روند گذشته، حال و آينده ي بشر نشان مي دهد كه اضطراب و نگراني همواره در زندگي بشر بوده و هست؛ اما آنچه تازگي دارد اين است كه در دهه هاي اخير، اضطراب، گسترش وسيعي پيدا كرده و محققان، معتقدند كه علت اصلي آن، پيچيدگي هاي جاري تمدن، سرعت تغييرات و بي توجهي نسبت به مذهب و ارزش هاي خانوادگي افراد و اجتماع است. ماركس و ليدر، در موارد

اضطراب، تحقيقات زيادي انجام داده اند و به اين نتيجه رسيده اند كه تقريبا سه درصد از جامعه ي مورد پژوهش آنان (قابل تعميم به ديگر جوامع)، به حالت اضطراب دچار هستند. پژوهش ديگري نشان داده است كه درصد حالت هاي اضطرابي در افراد، بيشتر از اختلال هاي هراس و وسواس فكري و عملي است. كه وارد و كوپر نيز گزارش نموده اند كه 27 درصد بيماراني كه با علائم رواني به پزشكان عمومي خود مراجعه مي كنند، دچار حالت اضطراب هستند.(1)

توجه به اين تحقيقات و آمارهاي تكان دهنده و نامه ها و پرونده هاي جوان و نوجوانان در مراكز مشاوره و... اين پرسش را در ذهن انسان به وجود مي آورد كه: چگونه مي توان با معضل اضطراب، مبارزه كرد و نقش دين در اين زمينه چيست؟

تعريف و نشانه هاي اضطراب

منظور از اضطراب، هيجان ناخوشايندي است كه با اصطلاحاتي مانند «نگراني»، «دلشوره»، «وحشت» و «ترس» بيان مي شود و همه ي ما در زندگي خود، مواردي از آنها را تجربه كرده ايم؛ لذا تصور كم و بيش مشتركي از آن داريم. اضطراب با بروز نگراني و اين كه اتفاق ناگواري در آينده به وقوع خواهد پيوست، همراه است و موجب تغييراتي در كاركرد بدن نيز مي شود، مانند: تپش قلب، خشكي دهان، رنگ پريدگي، لرزش اعضاي بدن، تاري ديد، سردرد و تنگي قفسه ي سينه.

اضطراب مطلوب و اضطراب بيمار گونه

مقداري از اضطراب براي هر كسي در زندگي، لازم است؛ زيرا ما هميشه به هشياري، برانگيختگي و مقاومت جسماني نياز داريم. به تعبير برخي، اگر اضطراب نبود ما پشت ميزهايمان به خواب مي رفتيم.(2) اضطراب

است كه ما را وامي دارد تا براي امتحان آماده شويم، براي معاينات پزشكي و درمان به پزشك مراجعه نماييم، در يك جاده ي لغزنده، با احتياط رانندگي كنيم و... . اين مقدار اضطراب، كاملا طبيعي و مطلوب است؛ اما اگر اضطراب از اين حد، فراتر رود، به گونه اي كه شدت آن با محرك يا پديده ي برانگيزنده، تناسب نداشته و غير منطقي باشد، در اين صورت، اضطراب، جنبه ي بيمار گونه پيدا مي كند.

علت اصلي اضطراب و نگراني چيست؟

روان شناسان درباره ي اضطراب، تحقيقات زيادي انجام داده اند و ديدگاه هاي متفاوتي ارائه نموده اند. اما يكي از آنها در اين زمينه، نظريه ي «شناختي» است. البرت اليس، بيشترين تحقيقات را در اين مورد انجام داده و نظريه ي منطقي - هيجاني او امروزه شهرت جهاني يافته است. او معتقد است كه اضطراب و افسردگي، از افكار، احساسات و باورهاي نادرست انسان در مورد وقايع و رويدادهاي مختلف زندگي ناشي مي شود. پيام او به انسان هاي خسته و مضطرب عصر تكنولوژي (فناوري) اين است كه: اگر مي خواهيد به جنگ ناراحتي برويد و با اضطراب مبارزه كنيد، از اين پس، عاقلانه تر فكر نماييد. به واقعيت بچسبيد. فرضيه هايتان را در مورد خودتان، ديگران و دنيا وارسي كنيد.(3)

آيا مي توان اضطراب را به صفر كاهش داد؟

روان شناسان معتقدند كه انسان نمي تواند ناراحتي و اضطراب را به طور كامل از زندگي خود حذف كند. نهايت كاري كه مي تواند انجام دهد اين است كه اضطراب و نگراني را به حداقل برساند. اما داعيه ي دين، اين است كه اضطراب و نگراني را

به طور كامل از زندگي انسان حذف كند. برخي روان شناسان اين كاركرد دين را پذيرفته اند. آنها مي نويسند: علم و دانش روان شناسي اگرچه نمي تواند چنين راه كاري را در اختيار انسان قرار دهد، اما دين و مذهب مي تواند آرامش و سعادت كامل را در زندگي انسان به ارمغان آورد.

آيا راه كارهاي علمي به تنهايي در درمان اضطراب، كافي است؟

پاسخ اين سؤال، بستگي به اين دارد كه ما از اضطراب چه تصوري داريم. اگر اضطراب هاي انسان را به «اضطراب امتحان»، «اضطراب اجتماعي» و امثال آن خلاصه كنيم، در اين صورت، علم مي تواند مهارت هايي را در اختيار انسان قرار دهد تا انسان در صحنه هاي اجتماعي بهتر ظاهر شود؛ اما واقعيت اين است كه اضطراب هاي انسان به اين موارد، خلاصه نمي شود. بخش عمده اي از اضطراب هاي انسان، مربوط به بحران معنويت، پوچ انگاري و بي معنا دانستن زندگي و در يك كلام: «فقدان يك جهان بيني سالم و قابل قبول» است. اگر اضطراب را در اين گستره در نظر بگيريم، علم، نه تنها راه كار مناسبي براي آن ندارد، بلكه خود، يكي از عوامل اصلي ايجاد اضطراب و بحران معنويت در جوامع انساني است. بنا بر اين، «علم» و «دين» از دو زاويه ي متفاوت به پديده ي اضطراب، نگريسته اند. نگاه دين به پديده ي اضطراب، نگاه ارزشي است، يا به تعبير ديگر، در متون ديني از آن دسته اضطراب هايي سخن به ميان آمده است كه از گناه، نگاه بدبينانه و منفي درباره ي جهان و انسان، غفلت از ياد خدا و دوري از

معنويت ناشي مي شود و در واقع، يك بيماري اخلاقي - رواني است.

علم، به هيچ وجه نمي تواند جهان بيني براي انسان اعطا كند و اضطرابي را كه از گناه و فساد اخلاقي به وجود آمده است درمان نمايد. همان گونه كه دين نيز دغدغه ي درمان اضطراب امتحان و امثال آن را ندارد. نتيجه آن كه، كاربرد علم و دانش روان شناسي و روان پزشكي در درمان اضطراب ها و نگراني ها را مي تواند مهار كند؛ اما بخش ديگر آن، جز از طريق دين و عمل نمودن به آموزه ها و دستورهاي مذهبي، امكان پذير نيست.

اضطراب و افسردگي در افراد غيرمذهبي

تصويري كه ما از دنيا و خودمان داريم تا حد زيادي در ابتلا يا مصونيت از اضطراب، نقش دارد. اگر دنيا را پوچ و بي هدف بدانيم و معتقد باشيم كه انسان، همين طوري به دنيا آمده و روزي خواهد مرد، در اين صورت، نمي توانيم تصوير درستي از زندگي و جهان داشته باشيم. افرادي كه تصورشان از جهان اين است، وقتي در موقعيت هاي سخت و دشوار زندگي قرار مي گيرند، به شدت، خود را درمانده و ناتوان احساس مي كنند و چشم اميد به هيچ نيرويي ندارند كه بتواند آنها را ياري رساند.

تحقيقات تجربي نيز نشان داده است كه ميزان اضطراب و افسردگي در افراد غيرمذهبي به مراتب، بيشتر از افراد مذهبي است.(4) همچنين افرادي كه از نظر مذهبي، ضعيف تر هستند و ايمان سطحي دارند، نسبت به افرادي كه از ايمان قوي تري برخوردارند، بيشتر در معرض اختلالات رواني و اضطراب و افسردگي اند. با توجه به نتايج تحقيقات انجام

شده در سال 1989م، سازمان جهاني بهداشت، رسما اعلام نمود كه بايد از توانمندي ها و پتانسيل باورهاي ديني و اعتقادي افراد در پيشگيري و درمان اضطراب و ارتقاي سلامت رواني آنان بهره گيري شود.(5)

مذهب و درمان اضطراب

به طور كلي، اضطراب، محصول احساس ناتواني و ضعف، احساس پوچي و بي معنا دانستن زندگي، عدم دريافت حمايت از سوي ديگران، درماندگي در برابر موقعيت هاي تنيدگي زا و بحران هاي زندگي، ترس از شكست و نداشتن كنترل بر محيط است. جهان بيني توحيدي تفسير واقع بينانه اي از حوادث و رويدادها ارائه نموده و براي پيشگيري و درمان اضطراب، روش هاي بسيار مؤثري را تدارك ديده است.

1- دعا و نيايش و درمان اضطراب

در قرآن كريم، درمان تمام نگراني ها و اضطراب ها ياد و ذكر خدا معرفي شده است: «بدانيد و آگاه باشيد كه ياد خدا و ذكر او باعث آرامش دل هاست».(6) يكي از مصاديق كامل ذكر خدا «نماز» است و خداوند متعال فلسفه ي نماز را تجلي ياد خدا در دل ها بيان كرده است: «نماز را به خاطر ذكر من و ياد من به پا داريد».(7)

تحقيقات تجربي نشان داده است افرادي كه اهل دعا و نيايش هستند و در مراسم مذهبي شركت مي كنند، از اضطراب كمتري برخوردارند.(8) در ايران نيز پژوهش ها نشان مي دهد كه هر قدر جوانان و نوجوانان به نماز مقيدترند، اضطراب آنها كمتر است.(9)

2- توكل به خدا و درمان اضطراب

يكي از روش هاي مؤثر در پيشگيري و درمان اضطراب، توكل به خداوند است . علامه طباطبايي (ره) كاربرد توكل به خدا را در پيشگيري و درمان اضطراب، اين

گونه تبيين نموده است: «در برخورد با رويدادهاي جهان دو نوع بينش وجود دارد: ايمان به خدا يا عدم ايمان. فردي كه به پروردگار هستي ايمان ندارد، در پديده هاي جهان، تنها به علل و اسباب ظاهري توجه مي كند و از آن جا كه علل و اسباب طبيعي هميشه فراهم نيستند و كارايي لازم را ندارند، فرد، دچار اضطراب و افسردگي مي شود. اما انسان مؤمن، اداره ي جهان را در تصرف خدا و در احاطه ي اداره ي او مي داند.

از سوي ديگر، در مواجهه با مسائل زندگي و نيل به موفقيت به دو دسته از عوامل نيازمنديم: 1- فراهم آوردن اسباب طبيعي 2- فراهم نمودن شرايط رواني خاصي كه بتوانيم بهتر با مسائل، رو به رو شويم. گاهي اضطراب، ترس و ضعف اراده، باعث مي شود كه نتوانيم از راه حل هاي ممكن، به صورت مطلوب استفاده كنيم. در اين گونه موارد، توكل و واگذاري كارها به خداوند، مي تواند در كاهش اضطراب و تقويت اراده، نقش مؤثري ايفا نمايد.(10)

غباري و همكارانش در سال 1381، تحقيقي را بر روي 514 نفر از دانشجويان دانشگاه تهران انجام داده اند و به اين نتيجه رسيده اند كه دانشجوياني كه ميزان توكل آنها در سطح بالاتر بود، ميزان اضطرابشان به مراتب از گروه ديگر، پايين تر بود. افراد مذهبي با تكيه و اعتماد به خدا احساس قوي بودن مي كنند و مطمئن هستند كه با امداد غيبي از سوي خدا بر حوادث، پيروز خواهند شد و پشتشان به پشتيباني خدا گرم است.

بسياري از اوقات، اضطراب ما ناشي از اين است كه نمي دانيم در آينده

چه اتفاقي رخ خواهد داد. نگران آينده ي زندگي، شغل و رشته ي تحصيلي خود هستيم. اگر به خدا توكل كنيم و معتقد باشيم كه او ما را در هر شرايطي ياري مي كند و خير و صلاح ما را مي خواهد، هيچ گاه دچار اضطراب نخواهيم شد. شرايط سخت اقتصادي، اوضاع نابه سامان سياسي و اجتماعي، تهديدات استكبار جهاني، خطر مبتلا شدن به انواع بيماري ها و از جمله ايدز، عواملي هستند كه به شدت، جامعه ي ما و بخصوص جوانان و نوجوانان ما را نگران و مضطرب نموده است. در چنين شرايطي، يگانه راه موفقيت و مصون ماندن از اضطراب و افسردگي، توكل به خداوند متعال است.

3- نگرش مثبت به زندگي و پيشگيري از اضطراب و نگراني

روان شناسان معتقدند كه اضطراب، از باورهاي غلط و افكار منفي ناشي مي شود. در اسلام، سعي شده است با ارائه ي نگرشي مثبت به افراد و تفسير واقع بينانه از پديده ها و رويدادهاي زندگي، از اضطراب و نگراني و احساس پوچي در زندگي، جلوگيري شود. اين نوع شناخت باعث مي شود انسان، جهان هستي را پديده ي نظام مند، درهم تنيده و داراي قانون بداند كه حتي در پس پديده هاي به ظاهر ناخوشايند و متناقض نيز نوعي اراده، تدبير و معنا نهفته است. از اين رو، در انسان معتقد به دين، احساس آشفتگي، پوچي و بي معنايي رخ نمي دهد. اعتقاد به مصلحت الهي سبب مي شود كه شخص در برابر پديده ها و رويدادهاي زندگي و نيز وقايع غيرقابل كنترل، چون بيماري، بلاياي طبيعي، مرگ عزيزان، شكست ها و ناكامي ها، به سادگي

دچار اضطراب و نگراني نگردد و انسجام شخصيتي و سلامت رواني خود را حفظ نمايد.

براي مصونيت از اضطراب، مذهبي تر شويم!

آري! جلو حوادث را نمي توان گرفت؛ اما همان گونه كه با پوشيدن باراني و در دست گرفتن چتر، مي شود از باران و برف در امان بود، با توكل به خدا، تقيد به نماز و برقراري رابطه ي عاطفي و صميمي با پروردگار هم مي توان در مقابل حوادث پايداري كرد و از اضطراب و افسردگي، جان سالم به در برد.

پي نوشتها:

1- شناخت درماني افسردگي و اضطراب، ماري بلك برن، ترجمه: توزنده جاني، مشهد: آستان قدس رضوي، 1374، ص 18.

2- ر.ك به: روان شناسي مرضي، پرپرخ دادستان، تهران: سمت، 1376، ج 1.

3- ر.ك به: زندگي عاقلانه، آلبرت آليس و رابرت هارپر، ترجمه: مهرداد فيروز بخت، تهران: رشد، 1379.

4- رابطه ي ميزان توكل به خدا با حرمت خود، محمدصادق شجاعي، پايان نامه ي كارشناسي ارشد، 1382، ص 135 - 140.

5- «ضرورت نگاه به ارزش هاي ديني در مشاوره و روان درماني»، بيان زاده، ماه نامه ي روان شناسي دين، شماره ي اول، ص 63-68.

6- سوره ي رعد، آيه ي 28.

7- سوره ي طه، آيه ي 114.

8- اسلام و بهداشت روان، سيد احمد واعظي، تهران: دفتر نشر معارف، 1382، ص 163.

9- همان جا.

10- تفسير الميزان، ج 4، ص 67.

منبع: نشريه ي حديث زندگي

ايمان و اضطراب

نويسنده:محمد صادق شجاعي

اضطراب و نگراني، چرا؟

روند گذشته، حال و آينده ي بشر نشان مي دهد كه اضطراب و نگراني همواره در زندگي بشر بوده و هست؛ اما آنچه تازگي دارد اين است كه در دهه هاي اخير، اضطراب، گسترش

وسيعي پيدا كرده و محققان، معتقدند كه علت اصلي آن، پيچيدگي هاي جاري تمدن، سرعت تغييرات و بي توجهي نسبت به مذهب و ارزش هاي خانوادگي افراد و اجتماع است. ماركس و ليدر، در موارد اضطراب، تحقيقات زيادي انجام داده اند و به اين نتيجه رسيده اند كه تقريبا سه درصد از جامعه ي مورد پژوهش آنان (قابل تعميم به ديگر جوامع)، به حالت اضطراب دچار هستند. پژوهش ديگري نشان داده است كه درصد حالت هاي اضطرابي در افراد، بيشتر از اختلال هاي هراس و وسواس فكري و عملي است. كه وارد و كوپر نيز گزارش نموده اند كه 27 درصد بيماراني كه با علائم رواني به پزشكان عمومي خود مراجعه مي كنند، دچار حالت اضطراب هستند.(1)

توجه به اين تحقيقات و آمارهاي تكان دهنده و نامه ها و پرونده هاي جوان و نوجوانان در مراكز مشاوره و... اين پرسش را در ذهن انسان به وجود مي آورد كه: چگونه مي توان با معضل اضطراب، مبارزه كرد و نقش دين در اين زمينه چيست؟ تعريف و نشانه هاي اضطراب

منظور از اضطراب، هيجان ناخوشايندي است كه با اصطلاحاتي مانند «نگراني»، «دلشوره»، «وحشت» و «ترس» بيان مي شود و همه ي ما در زندگي خود، مواردي از آنها را تجربه كرده ايم؛ لذا تصور كم و بيش مشتركي از آن داريم. اضطراب با بروز نگراني و اين كه اتفاق ناگواري در آينده به وقوع خواهد پيوست، همراه است و موجب تغييراتي در كاركرد بدن نيز مي شود، مانند: تپش قلب، خشكي دهان، رنگ پريدگي، لرزش اعضاي بدن، تاري ديد، سردرد و تنگي قفسه ي سينه. اضطراب مطلوب

و اضطراب بيمار گونه

مقداري از اضطراب براي هر كسي در زندگي، لازم است؛ زيرا ما هميشه به هشياري، برانگيختگي و مقاومت جسماني نياز داريم. به تعبير برخي، اگر اضطراب نبود ما پشت ميزهايمان به خواب مي رفتيم.(2) اضطراب است كه ما را وامي دارد تا براي امتحان آماده شويم، براي معاينات پزشكي و درمان به پزشك مراجعه نماييم، در يك جاده ي لغزنده، با احتياط رانندگي كنيم و... . اين مقدار اضطراب، كاملا طبيعي و مطلوب است؛ اما اگر اضطراب از اين حد، فراتر رود، به گونه اي كه شدت آن با محرك يا پديده ي برانگيزنده، تناسب نداشته و غير منطقي باشد، در اين صورت، اضطراب، جنبه ي بيمار گونه پيدا مي كند. علت اصلي اضطراب و نگراني چيست؟

روان شناسان درباره ي اضطراب، تحقيقات زيادي انجام داده اند و ديدگاه هاي متفاوتي ارائه نموده اند. اما يكي از آنها در اين زمينه، نظريه ي «شناختي» است. البرت اليس، بيشترين تحقيقات را در اين مورد انجام داده و نظريه ي منطقي - هيجاني او امروزه شهرت جهاني يافته است. او معتقد است كه اضطراب و افسردگي، از افكار، احساسات و باورهاي نادرست انسان در مورد وقايع و رويدادهاي مختلف زندگي ناشي مي شود. پيام او به انسان هاي خسته و مضطرب عصر تكنولوژي (فناوري) اين است كه: اگر مي خواهيد به جنگ ناراحتي برويد و با اضطراب مبارزه كنيد، از اين پس، عاقلانه تر فكر نماييد. به واقعيت بچسبيد. فرضيه هايتان را در مورد خودتان، ديگران و دنيا وارسي كنيد.(3) آيا مي توان اضطراب را به صفر كاهش داد؟

روان شناسان معتقدند كه

انسان نمي تواند ناراحتي و اضطراب را به طور كامل از زندگي خود حذف كند. نهايت كاري كه مي تواند انجام دهد اين است كه اضطراب و نگراني را به حداقل برساند. اما داعيه ي دين، اين است كه اضطراب و نگراني را به طور كامل از زندگي انسان حذف كند. برخي روان شناسان اين كاركرد دين را پذيرفته اند. آنها مي نويسند: علم و دانش روان شناسي اگرچه نمي تواند چنين راه كاري را در اختيار انسان قرار دهد، اما دين و مذهب مي تواند آرامش و سعادت كامل را در زندگي انسان به ارمغان آورد. آيا راه كارهاي علمي به تنهايي در درمان اضطراب، كافي است؟

پاسخ اين سؤال، بستگي به اين دارد كه ما از اضطراب چه تصوري داريم. اگر اضطراب هاي انسان را به «اضطراب امتحان»، «اضطراب اجتماعي» و امثال آن خلاصه كنيم، در اين صورت، علم مي تواند مهارت هايي را در اختيار انسان قرار دهد تا انسان در صحنه هاي اجتماعي بهتر ظاهر شود؛ اما واقعيت اين است كه اضطراب هاي انسان به اين موارد، خلاصه نمي شود. بخش عمده اي از اضطراب هاي انسان، مربوط به بحران معنويت، پوچ انگاري و بي معنا دانستن زندگي و در يك كلام: «فقدان يك جهان بيني سالم و قابل قبول» است. اگر اضطراب را در اين گستره در نظر بگيريم، علم، نه تنها راه كار مناسبي براي آن ندارد، بلكه خود، يكي از عوامل اصلي ايجاد اضطراب و بحران معنويت در جوامع انساني است. بنا بر اين، «علم» و «دين» از دو زاويه ي متفاوت به پديده ي اضطراب، نگريسته اند.

نگاه دين به پديده ي اضطراب، نگاه ارزشي است، يا به تعبير ديگر، در متون ديني از آن دسته اضطراب هايي سخن به ميان آمده است كه از گناه، نگاه بدبينانه و منفي درباره ي جهان و انسان، غفلت از ياد خدا و دوري از معنويت ناشي مي شود و در واقع، يك بيماري اخلاقي - رواني است.

علم، به هيچ وجه نمي تواند جهان بيني براي انسان اعطا كند و اضطرابي را كه از گناه و فساد اخلاقي به وجود آمده است درمان نمايد. همان گونه كه دين نيز دغدغه ي درمان اضطراب امتحان و امثال آن را ندارد. نتيجه آن كه، كاربرد علم و دانش روان شناسي و روان پزشكي در درمان اضطراب ها و نگراني ها را مي تواند مهار كند؛ اما بخش ديگر آن، جز از طريق دين و عمل نمودن به آموزه ها و دستورهاي مذهبي، امكان پذير نيست. اضطراب و افسردگي در افراد غيرمذهبي

تصويري كه ما از دنيا و خودمان داريم تا حد زيادي در ابتلا يا مصونيت از اضطراب، نقش دارد. اگر دنيا را پوچ و بي هدف بدانيم و معتقد باشيم كه انسان، همين طوري به دنيا آمده و روزي خواهد مرد، در اين صورت، نمي توانيم تصوير درستي از زندگي و جهان داشته باشيم. افرادي كه تصورشان از جهان اين است، وقتي در موقعيت هاي سخت و دشوار زندگي قرار مي گيرند، به شدت، خود را درمانده و ناتوان احساس مي كنند و چشم اميد به هيچ نيرويي ندارند كه بتواند آنها را ياري رساند.

تحقيقات تجربي نيز نشان داده است كه ميزان اضطراب و افسردگي در

افراد غيرمذهبي به مراتب، بيشتر از افراد مذهبي است.(4) همچنين افرادي كه از نظر مذهبي، ضعيف تر هستند و ايمان سطحي دارند، نسبت به افرادي كه از ايمان قوي تري برخوردارند، بيشتر در معرض اختلالات رواني و اضطراب و افسردگي اند. با توجه به نتايج تحقيقات انجام شده در سال 1989م، سازمان جهاني بهداشت، رسما اعلام نمود كه بايد از توانمندي ها و پتانسيل باورهاي ديني و اعتقادي افراد در پيشگيري و درمان اضطراب و ارتقاي سلامت رواني آنان بهره گيري شود.(5) مذهب و درمان اضطراب

به طور كلي، اضطراب، محصول احساس ناتواني و ضعف، احساس پوچي و بي معنا دانستن زندگي، عدم دريافت حمايت از سوي ديگران، درماندگي در برابر موقعيت هاي تنيدگي زا و بحران هاي زندگي، ترس از شكست و نداشتن كنترل بر محيط است. جهان بيني توحيدي تفسير واقع بينانه اي از حوادث و رويدادها ارائه نموده و براي پيشگيري و درمان اضطراب، روش هاي بسيار مؤثري را تدارك ديده است. 1- دعا و نيايش و درمان اضطراب

در قرآن كريم، درمان تمام نگراني ها و اضطراب ها ياد و ذكر خدا معرفي شده است: «بدانيد و آگاه باشيد كه ياد خدا و ذكر او باعث آرامش دل هاست».(6) يكي از مصاديق كامل ذكر خدا «نماز» است و خداوند متعال فلسفه ي نماز را تجلي ياد خدا در دل ها بيان كرده است: «نماز را به خاطر ذكر من و ياد من به پا داريد».(7)

تحقيقات تجربي نشان داده است افرادي كه اهل دعا و نيايش هستند و در مراسم مذهبي شركت مي كنند، از اضطراب كمتري برخوردارند.(8) در ايران نيز پژوهش

ها نشان مي دهد كه هر قدر جوانان و نوجوانان به نماز مقيدترند، اضطراب آنها كمتر است.(9) 2- توكل به خدا و درمان اضطراب

يكي از روش هاي مؤثر در پيشگيري و درمان اضطراب، توكل به خداوند است . علامه طباطبايي (ره) كاربرد توكل به خدا را در پيشگيري و درمان اضطراب، اين گونه تبيين نموده است: «در برخورد با رويدادهاي جهان دو نوع بينش وجود دارد: ايمان به خدا يا عدم ايمان. فردي كه به پروردگار هستي ايمان ندارد، در پديده هاي جهان، تنها به علل و اسباب ظاهري توجه مي كند و از آن جا كه علل و اسباب طبيعي هميشه فراهم نيستند و كارايي لازم را ندارند، فرد، دچار اضطراب و افسردگي مي شود. اما انسان مؤمن، اداره ي جهان را در تصرف خدا و در احاطه ي اداره ي او مي داند.

از سوي ديگر، در مواجهه با مسائل زندگي و نيل به موفقيت به دو دسته از عوامل نيازمنديم: 1- فراهم آوردن اسباب طبيعي 2- فراهم نمودن شرايط رواني خاصي كه بتوانيم بهتر با مسائل، رو به رو شويم. گاهي اضطراب، ترس و ضعف اراده، باعث مي شود كه نتوانيم از راه حل هاي ممكن، به صورت مطلوب استفاده كنيم. در اين گونه موارد، توكل و واگذاري كارها به خداوند، مي تواند در كاهش اضطراب و تقويت اراده، نقش مؤثري ايفا نمايد.(10)

غباري و همكارانش در سال 1381، تحقيقي را بر روي 514 نفر از دانشجويان دانشگاه تهران انجام داده اند و به اين نتيجه رسيده اند كه دانشجوياني كه ميزان توكل آنها در سطح بالاتر بود، ميزان اضطرابشان به مراتب از

گروه ديگر، پايين تر بود. افراد مذهبي با تكيه و اعتماد به خدا احساس قوي بودن مي كنند و مطمئن هستند كه با امداد غيبي از سوي خدا بر حوادث، پيروز خواهند شد و پشتشان به پشتيباني خدا گرم است.

بسياري از اوقات، اضطراب ما ناشي از اين است كه نمي دانيم در آينده چه اتفاقي رخ خواهد داد. نگران آينده ي زندگي، شغل و رشته ي تحصيلي خود هستيم. اگر به خدا توكل كنيم و معتقد باشيم كه او ما را در هر شرايطي ياري مي كند و خير و صلاح ما را مي خواهد، هيچ گاه دچار اضطراب نخواهيم شد. شرايط سخت اقتصادي، اوضاع نابه سامان سياسي و اجتماعي، تهديدات استكبار جهاني، خطر مبتلا شدن به انواع بيماري ها و از جمله ايدز، عواملي هستند كه به شدت، جامعه ي ما و بخصوص جوانان و نوجوانان ما را نگران و مضطرب نموده است. در چنين شرايطي، يگانه راه موفقيت و مصون ماندن از اضطراب و افسردگي، توكل به خداوند متعال است. 3- نگرش مثبت به زندگي و پيشگيري از اضطراب و نگراني

روان شناسان معتقدند كه اضطراب، از باورهاي غلط و افكار منفي ناشي مي شود. در اسلام، سعي شده است با ارائه ي نگرشي مثبت به افراد و تفسير واقع بينانه از پديده ها و رويدادهاي زندگي، از اضطراب و نگراني و احساس پوچي در زندگي، جلوگيري شود. اين نوع شناخت باعث مي شود انسان، جهان هستي را پديده ي نظام مند، درهم تنيده و داراي قانون بداند كه حتي در پس پديده هاي به ظاهر ناخوشايند و متناقض نيز نوعي اراده، تدبير

و معنا نهفته است. از اين رو، در انسان معتقد به دين، احساس آشفتگي، پوچي و بي معنايي رخ نمي دهد. اعتقاد به مصلحت الهي سبب مي شود كه شخص در برابر پديده ها و رويدادهاي زندگي و نيز وقايع غيرقابل كنترل، چون بيماري، بلاياي طبيعي، مرگ عزيزان، شكست ها و ناكامي ها، به سادگي دچار اضطراب و نگراني نگردد و انسجام شخصيتي و سلامت رواني خود را حفظ نمايد. براي مصونيت از اضطراب، مذهبي تر شويم!

آري! جلو حوادث را نمي توان گرفت؛ اما همان گونه كه با پوشيدن باراني و در دست گرفتن چتر، مي شود از باران و برف در امان بود، با توكل به خدا، تقيد به نماز و برقراري رابطه ي عاطفي و صميمي با پروردگار هم مي توان در مقابل حوادث پايداري كرد و از اضطراب و افسردگي، جان سالم به در برد. پي نوشتها:

1- شناخت درماني افسردگي و اضطراب، ماري بلك برن، ترجمه: توزنده جاني، مشهد: آستان قدس رضوي، 1374، ص 18.

2- ر.ك به: روان شناسي مرضي، پرپرخ دادستان، تهران: سمت، 1376، ج 1.

3- ر.ك به: زندگي عاقلانه، آلبرت آليس و رابرت هارپر، ترجمه: مهرداد فيروز بخت، تهران: رشد، 1379.

4- رابطه ي ميزان توكل به خدا با حرمت خود، محمدصادق شجاعي، پايان نامه ي كارشناسي ارشد، 1382، ص 135 - 140.

5- «ضرورت نگاه به ارزش هاي ديني در مشاوره و روان درماني»، بيان زاده، ماه نامه ي روان شناسي دين، شماره ي اول، ص 63-68.

6- سوره ي رعد، آيه ي 28.

7- سوره ي طه، آيه ي 114.

8- اسلام و بهداشت روان، سيد احمد واعظي، تهران: دفتر نشر

معارف، 1382، ص 163.

9- همان جا.

10- تفسير الميزان، ج 4، ص 67.

منبع: نشريه ي حديث زندگي

فشار رواني در محيط كار

آيا هرچه بيشتر كار مي كنيم، كمتر لذت مي بريم؟ امكان دارد شغل ها، منبع ناخوشي باشند. امروزه دو عامل فشار رواني (استرس) و افسردگي باليني، محل كار را «خلل پذير» مي سازند. به موجب بررسي پيمايشي كه توسط جامعه كارشناسان مدد كار كارمندان (ايي اي پي اي) صورت گرفت، معلوم شد كه فشار روحي و افسردگي باليني به ترتيب دومين و سومين مشكل بسيار مهم محل كار، البت__ه بعد از بحران خانوادگي، محسوب مي شوند.

برآورد شده است كه هر ساله در ايالات متحده بر اثر كاهش بازدهي، كارگريزي و مرگ نابهنگام، ميلياردها دلار به هدر مي رود.50 درصد تلفات جاني ناشي از 10 علت عم__ده م__رگ و مي_ر در ايالات متحده را مي توان به عوامل رفتاري، از جمله فشار رواني نسبت داد.

فشار رواني و كاميابي

ما براي انجام كار به نيكوترين شيوه ، بايد تنش و فشار روحي ايجاد كنيم و به جريان يافتن آدرنالين درخونمان نياز داريم. ولي تنش زياده از حد، موضوع متفاوتي است.

شايع ترين علامت هاي فشار بي نهايت شغل عبارت اند از خستگي، بي خوابي، فشار خون، سردرد، زخم، ترش كردن، ناتواني در تمركز يا آرميدن و بي اشتهايي.

چه بسا افسردگي به عنوان اعمال تكانشي (براساس انگيزش ناگهاني) يا بي نتيجه، زودرنجي (تندمزاجي) و خشم، دير رسيدن و تمايل به دوري جستن از همكاران نمايان شود.

عامل تنش شغلي چيست؟

كار زياد و تعارض شخصيت (به ويژه با بالادستان) دو نمونه از رايج ترين علل تنش شغلي است. قبول مسئوليت سنگين، علت ديگري است.

كساني كه در مشاغل مديريتي انجام وظيفه مي كنند، غالباً از حجم زياد كار شكوه مي كنند.

اما

امتيازي دارند كه شايد از وجودش بي خبر باشند و آن نرمش پذيري است. اين قدرت در آنه__ا هست ك__ه از طريق جستار (بحث و گفت و گو) و حتي رويارويي، تنش محل كار را بزداييد.

اين حالت پيوسته براي ساير كاركنان مانند كارگراني كه در خط توليد كار مي كنند يا كسان_ي كه به كارهاي دفتري سرگرم اند، رخ نمي دهد. پژوهش ثابت مي كند پيشه هايي كه ملال آور و يكنواخت به نظر مي رسند، همان قدر بر انسان فشار وارد مي سازند كه مشاغل اجرايي كارآمد.

پنج واكنش اساسي

1_ شريك غم ديگران بودن بي آنكه گام هاي اساسي درجهت تغيير وضعيت برداشته شود

2_ براي كاستن از سنگيني كار، طولاني تر و بيشتر كاركردن

3_ روي آوردن به تلاش جالب واكنشي به منظور اينكه بتوانيم سرزندگي را بازگردانده و كار بيشتري را در مدت كوتاه تري انجام دهيم

4_ از شغل خويش كناره گرفتن يا آن را رها كردن و به دنبال كار ديگري گشتن يا زمان و توان صرف شده در مسير كار را كاهش دادن

5_ تجزيه و تحليل وضع، بازبيني راهبردها و به جست و ج__وي راهك_اره_اي_ي براي دگرگون سازي موارد پرداختن

در نگاه اول، به نظر مي آيد كه واكنش شماره 5 عملي ترين واكنش است به شرطي كه تشخيص دهيم موقعيت شغلي ما تا چه حد از اختيار ما خارج است.

موارد وابسته به كنشها و قواعد پديد آمده توسط ديگران چنان فزون است كه حتي سازنده ترين كوششها نيز قادر به تضمين آن نيستند.

آنچه كه مي توان تضمين ك_رد احساس نيكوي «پذيرش مسئوليت» شغلي مان است.

از آنجايي كه شرايط فردي خيلي زياد فرق مي كند، از اين رو «راه حل صحيح» براي هر كس متفاوت است.

به ياد

بسپاريد كه امكان دارد راه كارهاي مستقيمي براي مشكلات حاصل از تنش شغلي وجود نداشته باشد.

پيشنهادهايي براي كاهش فشار رواني كاري

1_ مسئوليت شغلتان را به عهده بگيريد:

تا جايي كه مقدور است اولويتها را درنظر گرفته و مجدداً تعيين كنيد. نخست مراقب كارهاي مهم و دشوار باشيد و وقت تان را تنظيم كنيد. در اين صورت كاراتر مي شويد.

2_ هر بار، به عملي دست زنيد:

هر طرح بزرگ را به كاري كوچكتر و اجراشدني تقسيم كنيد. فهرستي از تمام اموري كه بايد انجام يابند و زمان تقريبي پايان هريك تهيه كنيد. به كارها اولويت ببخشيد.

ابتدا كاري را به اتمام رسانده و آنگاه به سراغ بعدي برويد. كارها را تا زماني آسان بگيريد كه حس كنيد نياز به اجرا و نظارت داشته باشند.

3_ با همكاران روراست باشيد:

اين مساله درمورد رئيس نيز صدق مي كند.

اگر دچار مخمصه شده ايد، عيان سازيد. چه بهتر كه در اين رهگذر، همدرداني هم داشته باشيد.

تنها شكوه نكنيد. راه گشا باشيد و پيشنهادهاي عملي مطرح سازيد.

4_ بگذاريد كارفرمايتان كمك كند:

بسياري از شركتها به كاركنان خود ياري مي كنند تا به مدد برنامه مساعدت به كارمند، پيامدهاي حاصل از تنشهاي پيشه اي را از ميان بردارند.

5_ كمتر كار كنيد:

«نه» گفتن را ياد بگيريد. دست از كارهايي بكشيد كه سرنوشت ساز نيستند.

6_ نشانه هاي خطر تنش شغلي را بشناسيد:

از علايم فشار شغلي با خبرباشيد و به محض اينكه مهارنشدني شدند، وارد عمل شويد.

7_ مراقب بهداشت جسمي خود باشيد:

تندرستي جسماني سبب مي شود كه تحمل فشارتان افزايش يابد. بايد تغذيه و خوابتان متعادل باشد. به اندازه كافي ورزش كنيد.

8_ آرميدن را بياموزيد:

دريچه اطمينان سالمي اعم از ورزش، سرگرمي، موسيقي، مطالعه يا فقط

پياده روي بيابيد و از آن به عنوان «پلي» بين كار و زندگي داخلي خودتان استفاده كنيد.

9_ از زندگي خصوصي خويش غافل نباشيد:

برنامه اي تنظيم كنيد تا رعايت عدالت بين كار و زندگي شخصي را براي شما امكان پذير سازد. از اين كار، دمي غفلت نورزيد.

10_ به فكر تغيير يا ترك شغل خود باشيد:

گرچه اين آخرين راه چاره است، ولي با اين همه شق ديگ_ري برايتان پيش مي آيد.

چنانچه وضع مالي تان پرداختن به اين گونه تصميمات را ناممكن مي سازد، در اين صورت حواس خود را جمع زندگي داخلي تان كنيد.

اگر زندگي خصوصي تان پرثمرتر، مهيج تر و مفرح تر باشد، احتمال دارد پاره اي از درد و رنج وضع ناشاد كاري را برطرف سازد.

فشار رواني در محيط كار آيا هرچه بيشتر كار مي كنيم، كمتر لذت مي بريم؟ امكان دارد شغل ها، منبع ناخوشي باشند. امروزه دو عامل فشار رواني (استرس) و افسردگي باليني، محل كار را «خلل پذير» مي سازند. به موجب بررسي پيمايشي كه توسط جامعه كارشناسان مدد كار كارمندان (ايي اي پي اي) صورت گرفت، معلوم شد كه فشار روحي و افسردگي باليني به ترتيب دومين و سومين مشكل بسيار مهم محل كار، البت__ه بعد از بحران خانوادگي، محسوب مي شوند.

برآورد شده است كه هر ساله در ايالات متحده بر اثر كاهش بازدهي، كارگريزي و مرگ نابهنگام، ميلياردها دلار به هدر مي رود.50 درصد تلفات جاني ناشي از 10 علت عم__ده م__رگ و مي_ر در ايالات متحده را مي توان به عوامل رفتاري، از جمله فشار رواني نسبت داد. فشار رواني و كاميابي

ما براي انجام كار به نيكوترين شيوه ، بايد تنش و فشار روحي ايجاد كنيم و به

جريان يافتن آدرنالين درخونمان نياز داريم. ولي تنش زياده از حد، موضوع متفاوتي است.

شايع ترين علامت هاي فشار بي نهايت شغل عبارت اند از خستگي، بي خوابي، فشار خون، سردرد، زخم، ترش كردن، ناتواني در تمركز يا آرميدن و بي اشتهايي.

چه بسا افسردگي به عنوان اعمال تكانشي (براساس انگيزش ناگهاني) يا بي نتيجه، زودرنجي (تندمزاجي) و خشم، دير رسيدن و تمايل به دوري جستن از همكاران نمايان شود. عامل تنش شغلي چيست؟

كار زياد و تعارض شخصيت (به ويژه با بالادستان) دو نمونه از رايج ترين علل تنش شغلي است. قبول مسئوليت سنگين، علت ديگري است.

كساني كه در مشاغل مديريتي انجام وظيفه مي كنند، غالباً از حجم زياد كار شكوه مي كنند.

اما امتيازي دارند كه شايد از وجودش بي خبر باشند و آن نرمش پذيري است. اين قدرت در آنه__ا هست ك__ه از طريق جستار (بحث و گفت و گو) و حتي رويارويي، تنش محل كار را بزداييد.

اين حالت پيوسته براي ساير كاركنان مانند كارگراني كه در خط توليد كار مي كنند يا كسان_ي كه به كارهاي دفتري سرگرم اند، رخ نمي دهد. پژوهش ثابت مي كند پيشه هايي كه ملال آور و يكنواخت به نظر مي رسند، همان قدر بر انسان فشار وارد مي سازند كه مشاغل اجرايي كارآمد. پنج واكنش اساسي

1_ شريك غم ديگران بودن بي آنكه گام هاي اساسي درجهت تغيير وضعيت برداشته شود

2_ براي كاستن از سنگيني كار، طولاني تر و بيشتر كاركردن

3_ روي آوردن به تلاش جالب واكنشي به منظور اينكه بتوانيم سرزندگي را بازگردانده و كار بيشتري را در مدت كوتاه تري انجام دهيم

4_ از شغل خويش كناره گرفتن يا آن را رها كردن و به دنبال كار ديگري گشتن يا زمان و توان صرف شده در مسير

كار را كاهش دادن

5_ تجزيه و تحليل وضع، بازبيني راهبردها و به جست و ج__وي راهك_اره_اي_ي براي دگرگون سازي موارد پرداختن

در نگاه اول، به نظر مي آيد كه واكنش شماره 5 عملي ترين واكنش است به شرطي كه تشخيص دهيم موقعيت شغلي ما تا چه حد از اختيار ما خارج است.

موارد وابسته به كنشها و قواعد پديد آمده توسط ديگران چنان فزون است كه حتي سازنده ترين كوششها نيز قادر به تضمين آن نيستند.

آنچه كه مي توان تضمين ك_رد احساس نيكوي «پذيرش مسئوليت» شغلي مان است.

از آنجايي كه شرايط فردي خيلي زياد فرق مي كند، از اين رو «راه حل صحيح» براي هر كس متفاوت است.

به ياد بسپاريد كه امكان دارد راه كارهاي مستقيمي براي مشكلات حاصل از تنش شغلي وجود نداشته باشد. پيشنهادهايي براي كاهش فشار رواني كاري

1_ مسئوليت شغلتان را به عهده بگيريد:

تا جايي كه مقدور است اولويتها را درنظر گرفته و مجدداً تعيين كنيد. نخست مراقب كارهاي مهم و دشوار باشيد و وقت تان را تنظيم كنيد. در اين صورت كاراتر مي شويد.

2_ هر بار، به عملي دست زنيد:

هر طرح بزرگ را به كاري كوچكتر و اجراشدني تقسيم كنيد. فهرستي از تمام اموري كه بايد انجام يابند و زمان تقريبي پايان هريك تهيه كنيد. به كارها اولويت ببخشيد.

ابتدا كاري را به اتمام رسانده و آنگاه به سراغ بعدي برويد. كارها را تا زماني آسان بگيريد كه حس كنيد نياز به اجرا و نظارت داشته باشند.

3_ با همكاران روراست باشيد:

اين مساله درمورد رئيس نيز صدق مي كند.

اگر دچار مخمصه شده ايد، عيان سازيد. چه بهتر كه در اين رهگذر، همدرداني هم داشته باشيد.

تنها شكوه نكنيد.

راه گشا باشيد و پيشنهادهاي عملي مطرح سازيد.

4_ بگذاريد كارفرمايتان كمك كند:

بسياري از شركتها به كاركنان خود ياري مي كنند تا به مدد برنامه مساعدت به كارمند، پيامدهاي حاصل از تنشهاي پيشه اي را از ميان بردارند.

5_ كمتر كار كنيد:

«نه» گفتن را ياد بگيريد. دست از كارهايي بكشيد كه سرنوشت ساز نيستند.

6_ نشانه هاي خطر تنش شغلي را بشناسيد:

از علايم فشار شغلي با خبرباشيد و به محض اينكه مهارنشدني شدند، وارد عمل شويد.

7_ مراقب بهداشت جسمي خود باشيد:

تندرستي جسماني سبب مي شود كه تحمل فشارتان افزايش يابد. بايد تغذيه و خوابتان متعادل باشد. به اندازه كافي ورزش كنيد.

8_ آرميدن را بياموزيد:

دريچه اطمينان سالمي اعم از ورزش، سرگرمي، موسيقي، مطالعه يا فقط پياده روي بيابيد و از آن به عنوان «پلي» بين كار و زندگي داخلي خودتان استفاده كنيد.

9_ از زندگي خصوصي خويش غافل نباشيد:

برنامه اي تنظيم كنيد تا رعايت عدالت بين كار و زندگي شخصي را براي شما امكان پذير سازد. از اين كار، دمي غفلت نورزيد.

10_ به فكر تغيير يا ترك شغل خود باشيد:

گرچه اين آخرين راه چاره است، ولي با اين همه شق ديگ_ري برايتان پيش مي آيد.

چنانچه وضع مالي تان پرداختن به اين گونه تصميمات را ناممكن مي سازد، در اين صورت حواس خود را جمع زندگي داخلي تان كنيد.

اگر زندگي خصوصي تان پرثمرتر، مهيج تر و مفرح تر باشد، احتمال دارد پاره اي از درد و رنج وضع ناشاد كاري را برطرف سازد.

سلامت سه بعدي

نويسنده: فاطمه ميرزائي

بهداشت رواني، سازگاري فرد با محيط خود و استفاده مناسب از توانايي ها و قابليت هاي خويش است. سلامت رواني هر يك از ما در سه بعد جسمي، رواني و اجتماعي تحقق مي يابد و اگر در

يك بعد با مشكل مواجه شود بقيه ابعاد نيز تحت الشعاع قرار مي گيرند. بر اين اساس بهداشت رواني خانواده، كمك به همه افراد خانواده در جهت رشد و تكامل و بهره گيري از استعدادها و قابليت هاي هر فرد در موفقيت، شادابي و سازگاري و سازندگي بيشتر است.

ما به عنوان انسان موجوداتي اجتماعي هستيم كه به طور متقابل بر يكديگر تأثير مي گذاريم. هر فرد در اجتماع زندگي مي كند و نمي تواند به طور كامل مطابق خواسته هاي خود رفتار كند. خانواده كه مهمترين و مداوم ترين واحد اجتماعي است، بيشترين تأثير را بر هر يك از ما دارد. ما در خانواده به دنيا مي آييم، رشد مي كنيم و عادات زندگي را مي آموزيم. خانواده سالم كه از افراد سالم تشكيل شده است مي تواند جامعه اي سالم را به وجود آورد. در اين مقاله به نقش و اهميت خانواده در سلامت رواني افراد و عوامل مؤثر بر بهداشت رواني خانواده خواهيم پرداخت.

از آنجا كه جسم و روان ابعادي از تماميت وجود انسان است، بهداشت رواني همانند بهداشت جسماني، كاربرد دانش براي بهبود وضعيت سلامت جسم و روان و اقدام اساسي به منظور پيشگيري از هر نوع اختلال و تلاشي در جهت اقدام سريع در هنگام بروز اختلال است به بيان ديگر بهداشت روان را مي توان در اين سه بعد خلاصه كرد:

1_ تلاش در جهت تقويت نقاط مثبت و اصلاح ضعف ها

2_ پيشگيري از بروز اختلالات و ناهنجاري هاي رفتاري و رواني

3_ درمان به موقع و سريع اختلالات رواني

خانواده در عملكرد خود به عنوان يك نظام اجتماعي باعث مي شود كه اعمال و رفتار مطلوب و نامطلوب هر يك از اعضا بر ديگران تأثير گذار و از آنان تأثير پذيرد. به اين جهت

تأمين بهداشت رواني در خانواده از اهميتي والا برخوردار است، زيرا جامعه سالم از خانواده هاي سالم تشكل مي شود و خانواده سالم از افراد سالم.

عوامل مؤثر بر بهداشت رواني خانواده

_ پدر و مادر موظفند در خانواده شرايطي فراهم آورند تا افراد در ابعاد مختلف جسماني، رواني، اجتماعي، اخلاقي و مذهبي رشد و تكامل يابند در اين زمينه موارد زير مورد تأكيد است:

1_ حفظ تندرستي افراد خانواده: شامل خواب كافي، رژيم غذايي مناسب، فعاليت هاي بدني لازم، برنامه ريزي منظم كاري، برنامه ريزي اقتصادي، برنامه براي استراحت و اوقات فراغت و...

2_ تلاش براي شناخت و درك رفتار خود: يعني اينكه فرد بكوشد تا نسبت به انگيزه ها، رغبت ها، توانايي ها و استعدادهاي خود و شرايط محيط، شناخت كافي به دست آورد.

3_ تلاش براي ايجاد و حفظ روابط سالم و سازنده با ديگران (به طور عام)

4_ تلاش براي ايجاد روابط صميمانه و سالم و معني دار با افراد خاص در زندگي (مثل پدر، مادر، همسر و...)

5_ به كارگيري شيوه هاي صحيح كنترل خود همراه با متانت و آرامش در مواجهه با استرس ها (فشارها)ي مختلف زندگي

6_ برنامه ريزي در جهت حل و رفع مشكلات و نگراني هاي خويش

7_ كسب و رشد مهارت ها در جهت كسب امنيت شغلي

8_ اختصاص ساعات منظمي به كار و فعاليت بدني و برنامه ريزي سالم براي اوقات فراغت

9_ صرف نيرو براي بهبود شرايط و موقعيت در زمان حال

10_ رشد و تقويت اعتقادات مذهبي و عمل به آنهابه طور كلي تصوير سلامت هر خانواده به سلامت روان افراد آن وابسته است.

در اين ميان سلامت روان و امنيت عاطفي زن بيش از بقيه افراد، خانواده را تحت تأثير قرار مي دهد. زن در دوره ها و مراحل مختلف زندگي خويش

مثل بارداري، زايمان و مهمتر از آنها در پرورش و تربيت نسل، محور خانواده و تأمين كننده اصلي تندرستي اعضا در ابعاد جسماني و رواني است.

منشأ اختلالات رواني در خانواده عمدتاً در موقعيت و وضعيت «خانواده» فرد است تا خود فرد. رفتار ناهنجار هريك از ما بيشتر به عنوان نشانه اي از اختلال و بيماري در درون خانواده است و صرفاً حاصل وضعيت فردي ما نيست. بر اين اساس، درمان نيز شامل درمان كل خانواده به عنوان يك سيستم و الگوي متقابل كاركردها و ارتباط درون خانواده است، زيرا اعتقادات بر اين است كه در يك خانواده ناسالم و بيمار است كه يك فرد داراي مشكل و اختلال مي شود و در حالي كه بقيه افراد قادر هستند به كاركردهاي اجتماعي خويش ادامه دهند، با ارائه كمك هاي ضروري و مشاوره هاي اساسي به فرد دچار مشكل، ديگر اعضاي خانواده نيز ناگزير خواهند بود تا الگوي جديد ارتباط و تبادل نظر را با يكديگر تجربه كنند و بنابراين كل مجموعه خانواده دچار تغيير و تحول خواهد شد.

بنابراين نوع و كيفيت رابطه زن و شوهر و شبكه ارتباطي والدين و فرزندان از عوامل مؤثر و تعيين كننده در خوشبختي افراد در زندگي است.

خانواده، مسئوليت ايجاد فضاي مناسب جهت تشويق و ترغيب اعضاي خود در تلاش و سازندگي در انجام وظايف فردي، خانوادگي و اجتماعي را به عنوان يك شهروند عهده دار است و از جايگاه خود در زنجيره بي پايان سازندگي نسلها به خوبي واقف است.

برگرفته از كتاب هاي:

مشاوره ازدواج و خانواده درماني / شكوه نوابي نژاد

شيوه هاي ارتباط و تبادل نظر / شكوه نوابي نژاد

مقدمه اي بر جامعه شناسي خانواده / باقر ساروخاني

منبع: روزنامه اطلاعات

سلامت سه بعدي

نويسنده: فاطمه ميرزائي

بهداشت رواني، سازگاري فرد با محيط خود و استفاده مناسب از توانايي ها و قابليت هاي خويش است. سلامت رواني هر يك از ما در سه بعد جسمي، رواني و اجتماعي تحقق مي يابد و اگر در يك بعد با مشكل مواجه شود بقيه ابعاد نيز تحت الشعاع قرار مي گيرند. بر اين اساس بهداشت رواني خانواده، كمك به همه افراد خانواده در جهت رشد و تكامل و بهره گيري از استعدادها و قابليت هاي هر فرد در موفقيت، شادابي و سازگاري و سازندگي بيشتر است.

ما به عنوان انسان موجوداتي اجتماعي هستيم كه به طور متقابل بر يكديگر تأثير مي گذاريم. هر فرد در اجتماع زندگي مي كند و نمي تواند به طور كامل مطابق خواسته هاي خود رفتار كند. خانواده كه مهمترين و مداوم ترين واحد اجتماعي است، بيشترين تأثير را بر هر يك از ما دارد. ما در خانواده به دنيا مي آييم، رشد مي كنيم و عادات زندگي را مي آموزيم. خانواده سالم كه از افراد سالم تشكيل شده است مي تواند جامعه اي سالم را به وجود آورد. در اين مقاله به نقش و اهميت خانواده در سلامت رواني افراد و عوامل مؤثر بر بهداشت رواني خانواده خواهيم پرداخت.

از آنجا كه جسم و روان ابعادي از تماميت وجود انسان است، بهداشت رواني همانند بهداشت جسماني، كاربرد دانش براي بهبود وضعيت سلامت جسم و روان و اقدام اساسي به منظور پيشگيري از هر نوع اختلال و تلاشي در جهت اقدام سريع در هنگام بروز اختلال است به بيان ديگر بهداشت روان را مي توان در اين سه بعد خلاصه كرد:

1_ تلاش در جهت تقويت نقاط مثبت و اصلاح ضعف ها

2_ پيشگيري از بروز اختلالات و ناهنجاري هاي رفتاري و رواني

3_ درمان به موقع

و سريع اختلالات رواني

خانواده در عملكرد خود به عنوان يك نظام اجتماعي باعث مي شود كه اعمال و رفتار مطلوب و نامطلوب هر يك از اعضا بر ديگران تأثير گذار و از آنان تأثير پذيرد. به اين جهت تأمين بهداشت رواني در خانواده از اهميتي والا برخوردار است، زيرا جامعه سالم از خانواده هاي سالم تشكل مي شود و خانواده سالم از افراد سالم. عوامل مؤثر بر بهداشت رواني خانواده

_ پدر و مادر موظفند در خانواده شرايطي فراهم آورند تا افراد در ابعاد مختلف جسماني، رواني، اجتماعي، اخلاقي و مذهبي رشد و تكامل يابند در اين زمينه موارد زير مورد تأكيد است:

1_ حفظ تندرستي افراد خانواده: شامل خواب كافي، رژيم غذايي مناسب، فعاليت هاي بدني لازم، برنامه ريزي منظم كاري، برنامه ريزي اقتصادي، برنامه براي استراحت و اوقات فراغت و...

2_ تلاش براي شناخت و درك رفتار خود: يعني اينكه فرد بكوشد تا نسبت به انگيزه ها، رغبت ها، توانايي ها و استعدادهاي خود و شرايط محيط، شناخت كافي به دست آورد.

3_ تلاش براي ايجاد و حفظ روابط سالم و سازنده با ديگران (به طور عام)

4_ تلاش براي ايجاد روابط صميمانه و سالم و معني دار با افراد خاص در زندگي (مثل پدر، مادر، همسر و...)

5_ به كارگيري شيوه هاي صحيح كنترل خود همراه با متانت و آرامش در مواجهه با استرس ها (فشارها)ي مختلف زندگي

6_ برنامه ريزي در جهت حل و رفع مشكلات و نگراني هاي خويش

7_ كسب و رشد مهارت ها در جهت كسب امنيت شغلي

8_ اختصاص ساعات منظمي به كار و فعاليت بدني و برنامه ريزي سالم براي اوقات فراغت

9_ صرف نيرو براي بهبود شرايط و موقعيت در زمان حال

10_ رشد و تقويت اعتقادات مذهبي و عمل به آنهابه

طور كلي تصوير سلامت هر خانواده به سلامت روان افراد آن وابسته است.

در اين ميان سلامت روان و امنيت عاطفي زن بيش از بقيه افراد، خانواده را تحت تأثير قرار مي دهد. زن در دوره ها و مراحل مختلف زندگي خويش مثل بارداري، زايمان و مهمتر از آنها در پرورش و تربيت نسل، محور خانواده و تأمين كننده اصلي تندرستي اعضا در ابعاد جسماني و رواني است.

منشأ اختلالات رواني در خانواده عمدتاً در موقعيت و وضعيت «خانواده» فرد است تا خود فرد. رفتار ناهنجار هريك از ما بيشتر به عنوان نشانه اي از اختلال و بيماري در درون خانواده است و صرفاً حاصل وضعيت فردي ما نيست. بر اين اساس، درمان نيز شامل درمان كل خانواده به عنوان يك سيستم و الگوي متقابل كاركردها و ارتباط درون خانواده است، زيرا اعتقادات بر اين است كه در يك خانواده ناسالم و بيمار است كه يك فرد داراي مشكل و اختلال مي شود و در حالي كه بقيه افراد قادر هستند به كاركردهاي اجتماعي خويش ادامه دهند، با ارائه كمك هاي ضروري و مشاوره هاي اساسي به فرد دچار مشكل، ديگر اعضاي خانواده نيز ناگزير خواهند بود تا الگوي جديد ارتباط و تبادل نظر را با يكديگر تجربه كنند و بنابراين كل مجموعه خانواده دچار تغيير و تحول خواهد شد.

بنابراين نوع و كيفيت رابطه زن و شوهر و شبكه ارتباطي والدين و فرزندان از عوامل مؤثر و تعيين كننده در خوشبختي افراد در زندگي است.

خانواده، مسئوليت ايجاد فضاي مناسب جهت تشويق و ترغيب اعضاي خود در تلاش و سازندگي در انجام وظايف فردي، خانوادگي و اجتماعي را به عنوان يك شهروند عهده دار است و از جايگاه

خود در زنجيره بي پايان سازندگي نسلها به خوبي واقف است.

برگرفته از كتاب هاي:

مشاوره ازدواج و خانواده درماني / شكوه نوابي نژاد

شيوه هاي ارتباط و تبادل نظر / شكوه نوابي نژاد

مقدمه اي بر جامعه شناسي خانواده / باقر ساروخاني

منبع: روزنامه اطلاعات

سلامت عمومي و بهداشت رواني دانش آموزان

نويسنده: كريم رنجه بازو

دانش آموز ناتوان در يادگيري دانش آموزي است كه توانمندي او در يادگيري مطالب و موضوعات درسي بطور قابل ملاحظه اي با ديگر همسالانش متفاوت است. براي چنين كودك يا دانش آموزي يادگيري مهارت هاي آموزشگاهي مثل خواندن و نوشتن به شيوة معمول در مدارس بسيار مشكل و بعضاً غيرممكن است. ناتواني يادگيري ممكن است با شرايط ايجادكنندة اين اختلال مانند نقص عصبي، عقب ماندگي ذهني، اختلال هيجاني و اجتماعي يا عوامل اثرگذار محيطي مانند تفاوت هاي فرهنگي، آموزش نابسنده و نامناسب و عوامل روانزاد، همراه باشد، نتيجه مستقيم اين شرايط يا عوامل، اثرگذار محسوب نمي شود.

در مدارس ابتدايي، به ويژه در ميان دانش آموزان كلاس هاي پايين تر، اغلب به افرادي برخورد مي كنيم كه هرچند از نظر هوشي بهنجار يا نزديك بهنجارند، اما در يادگيري و فعاليت هاي كلاسي مشكل دارند. اين قبيل كودكان، اغلب تا پيش از ورود به مدرسه شناخته نمي شوند. اما پس از ورود به مدرسه به تدريج مشكلات آنان آشكار مي شود. بعضي از اين كودكان، در يك زمينه و برخي ديگر، در چند زمينه با مشكل يادگيري مواجه مي شوند. معلمان، ممكن است آنان را افرادي كودن و عقب مانده ذهني تصور كنند و براي كمك به آنان كوشش نكنند. بنابراين نخستين گام براي كمك به چنين كودكان، شناسايي و تشخيص صحيح و به موقع آنان است. زيرا اين دانش آموزان حداقل با يك يا چند مورد از مشكلات زير مواجه هستند:

1_ مشكلات ادراكي

2_ مشكلات حركتي

3_ مشكلات در توجه

4_ مشكلات در جهت يابي

5_ مشكلات گويايي

6_ مشكلات در حافظه

7_ نارسايي در تفكر ادراكي

8_ فقدان انگيزه براي يادگيري

9_ ناسازگاري اجتماعي

10_ تكانشي بودن و عدم انعطاف پذيري

هر يك از اين مشكلات به تنهايي كافي است تا در سازگاري كودك با محيط و يادگيري او در مدرسه اختلال ايجاد كند. در صورتي كه در بيشتر موارد، مجموعه اي از اين عوامل و مشكلات در رفتار كودك مشاهده مي شود.

چند ويژگي رفتاري عام و مشترك را كه همة كودكان ناتوان در امر يادگيري از خود نشان مي دهند، به شرح زير مشاهده مي شود:

1_ ناكامي هاي پي در پي در يك يا چند موضوع درسي

2_ فقر انگيزش

3_ فراواني ناراحتي هاي جسماني و يا بيماري هاي روان _ تني

4_ مشكلات خانوادگي

با توجه به آنچه كه تاكنون بدان اشاره شد، شناسايي دانش آموزان ناتوان در يادگيري مي تواند اولين قدم در كمك به آنان باشد. آموزگار مي تواند در مدت يك ماه پس از شروع سال تحصيلي، اسامي آن عده از دانش آموزاني را كه داراي ويژگي هاي زير هستند، يادداشت كند. البته مي توان در طول اين مدت، نوع مشكل، ميزان و شدت آن و رفتارهايي كه در برخورد با چنين دانش آموزان مشاهده مي شود يادداشت و طبقه بندي كرد:

1_ هيچ وقت تكاليف كلاسي را به موقع تمام نمي كند.

2_ تكاليفي را كه انجام مي دهند در مقايسه با سطح متوسط كلاس بسيار ضعيف است.

3_ خطاهاي رفتاري برحسب عادت، بخصوص صحبت كردن در كلاس، از جاي خود بلند شدن و اذيت كردن ديگران.

4_ سابقه غيبت و تأخير ورود به مدرسه و كلاس.

5 _ ناتواني در گفتن اسامي چند وسيله، مثل

قيچي، خط كش و ضعف در بيان چگونگي كاربرد بعضي از اشياء.

6_ اضطراب كاملاً محسوس در رفتار كه بعضاً به صورت گوشه گيري، در انزوا به سر بردن، نياز به توالت رفتن و يا جيغ زدن و گريه كردن بروز مي كند.

برنامه هايي كه در سازمان آموزش و پرورش استثنايي كشور جهت ارزيابي و سنجش بينايي، شنوايي و هوش كودكان سنين پيش دبستاني طراحي و به مورد اجرا گذاشته مي شود، گام بسيار مهمي براي پيشگيري از بسياري اختلالات يادگيري و رفتاري و افت هاي تحصيلي خواهد بود. زيرا تجارب بدست آمده بيانگر اين حقيقت است كه در سال هاي گذشته همواره درصد قابل توجهي از دانش آموزان دبستاني بدون آنكه عقب ماندگي ذهني داشته و يا به نوعي دچار اختلال در يادگيري به معناي دقيق آن بوده باشند، صرفاً به دليل نارسايي شنوايي و يا بينايي پنهان و غيرمشهود، با ناكامي تحصيلي مواجه شده اند و يا بعضاً با عقب ماندگي ذهني قابل ملاحظه وارد مدرسه شده و بتدريج ناتواني ايشان در يادگيري و عقب ماندگي تحصيلي آشكار و آشكارتر گشته است.

ارزيابي جامع بينايي، شنوايي و شناختي كودكان قبل از ورود به مدرسه بيش از هر چيز در كارآمدي نظام آموزش و پرورش كشور مؤثر است و زمينة سلامت عمومي و بهداشت رواني عموم دانش آموزان را فراهم مي سازد.

منبع: روزنامه اطلاعات

سلامت عمومي و بهداشت رواني دانش آموزان

نويسنده: كريم رنجه بازو

دانش آموز ناتوان در يادگيري دانش آموزي است كه توانمندي او در يادگيري مطالب و موضوعات درسي بطور قابل ملاحظه اي با ديگر همسالانش متفاوت است. براي چنين كودك يا دانش آموزي يادگيري مهارت هاي آموزشگاهي مثل خواندن و نوشتن به شيوة معمول در مدارس بسيار مشكل و بعضاً غيرممكن است. ناتواني يادگيري

ممكن است با شرايط ايجادكنندة اين اختلال مانند نقص عصبي، عقب ماندگي ذهني، اختلال هيجاني و اجتماعي يا عوامل اثرگذار محيطي مانند تفاوت هاي فرهنگي، آموزش نابسنده و نامناسب و عوامل روانزاد، همراه باشد، نتيجه مستقيم اين شرايط يا عوامل، اثرگذار محسوب نمي شود.

در مدارس ابتدايي، به ويژه در ميان دانش آموزان كلاس هاي پايين تر، اغلب به افرادي برخورد مي كنيم كه هرچند از نظر هوشي بهنجار يا نزديك بهنجارند، اما در يادگيري و فعاليت هاي كلاسي مشكل دارند. اين قبيل كودكان، اغلب تا پيش از ورود به مدرسه شناخته نمي شوند. اما پس از ورود به مدرسه به تدريج مشكلات آنان آشكار مي شود. بعضي از اين كودكان، در يك زمينه و برخي ديگر، در چند زمينه با مشكل يادگيري مواجه مي شوند. معلمان، ممكن است آنان را افرادي كودن و عقب مانده ذهني تصور كنند و براي كمك به آنان كوشش نكنند. بنابراين نخستين گام براي كمك به چنين كودكان، شناسايي و تشخيص صحيح و به موقع آنان است. زيرا اين دانش آموزان حداقل با يك يا چند مورد از مشكلات زير مواجه هستند:

1_ مشكلات ادراكي

2_ مشكلات حركتي

3_ مشكلات در توجه

4_ مشكلات در جهت يابي

5_ مشكلات گويايي

6_ مشكلات در حافظه

7_ نارسايي در تفكر ادراكي

8_ فقدان انگيزه براي يادگيري

9_ ناسازگاري اجتماعي

10_ تكانشي بودن و عدم انعطاف پذيري

هر يك از اين مشكلات به تنهايي كافي است تا در سازگاري كودك با محيط و يادگيري او در مدرسه اختلال ايجاد كند. در صورتي كه در بيشتر موارد، مجموعه اي از اين عوامل و مشكلات در رفتار كودك مشاهده مي شود.

چند ويژگي رفتاري عام و مشترك را كه همة كودكان ناتوان در

امر يادگيري از خود نشان مي دهند، به شرح زير مشاهده مي شود:

1_ ناكامي هاي پي در پي در يك يا چند موضوع درسي

2_ فقر انگيزش

3_ فراواني ناراحتي هاي جسماني و يا بيماري هاي روان _ تني

4_ مشكلات خانوادگي

با توجه به آنچه كه تاكنون بدان اشاره شد، شناسايي دانش آموزان ناتوان در يادگيري مي تواند اولين قدم در كمك به آنان باشد. آموزگار مي تواند در مدت يك ماه پس از شروع سال تحصيلي، اسامي آن عده از دانش آموزاني را كه داراي ويژگي هاي زير هستند، يادداشت كند. البته مي توان در طول اين مدت، نوع مشكل، ميزان و شدت آن و رفتارهايي كه در برخورد با چنين دانش آموزان مشاهده مي شود يادداشت و طبقه بندي كرد:

1_ هيچ وقت تكاليف كلاسي را به موقع تمام نمي كند.

2_ تكاليفي را كه انجام مي دهند در مقايسه با سطح متوسط كلاس بسيار ضعيف است.

3_ خطاهاي رفتاري برحسب عادت، بخصوص صحبت كردن در كلاس، از جاي خود بلند شدن و اذيت كردن ديگران.

4_ سابقه غيبت و تأخير ورود به مدرسه و كلاس.

5 _ ناتواني در گفتن اسامي چند وسيله، مثل قيچي، خط كش و ضعف در بيان چگونگي كاربرد بعضي از اشياء.

6_ اضطراب كاملاً محسوس در رفتار كه بعضاً به صورت گوشه گيري، در انزوا به سر بردن، نياز به توالت رفتن و يا جيغ زدن و گريه كردن بروز مي كند.

برنامه هايي كه در سازمان آموزش و پرورش استثنايي كشور جهت ارزيابي و سنجش بينايي، شنوايي و هوش كودكان سنين پيش دبستاني طراحي و به مورد اجرا گذاشته مي شود، گام بسيار مهمي براي پيشگيري از بسياري اختلالات يادگيري و رفتاري و افت هاي تحصيلي خواهد بود. زيرا تجارب بدست آمده بيانگر اين حقيقت

است كه در سال هاي گذشته همواره درصد قابل توجهي از دانش آموزان دبستاني بدون آنكه عقب ماندگي ذهني داشته و يا به نوعي دچار اختلال در يادگيري به معناي دقيق آن بوده باشند، صرفاً به دليل نارسايي شنوايي و يا بينايي پنهان و غيرمشهود، با ناكامي تحصيلي مواجه شده اند و يا بعضاً با عقب ماندگي ذهني قابل ملاحظه وارد مدرسه شده و بتدريج ناتواني ايشان در يادگيري و عقب ماندگي تحصيلي آشكار و آشكارتر گشته است.

ارزيابي جامع بينايي، شنوايي و شناختي كودكان قبل از ورود به مدرسه بيش از هر چيز در كارآمدي نظام آموزش و پرورش كشور مؤثر است و زمينة سلامت عمومي و بهداشت رواني عموم دانش آموزان را فراهم مي سازد.

منبع: روزنامه اطلاعات

تاثير موفقيت و شكست تحصيلي بر سلامت رواني دانش آمو

دوران تحصيل در آموزشگاه، سال هاي مهم شخصيت ساز كودكان و نوجوانان است. خوش بيني و بدبيني به زندگي و هستي، پشت كار و تن آسايي، علاقه مندي و بي علاقگي، اعتماد به نفس و بي اعتمادي نسبت به خود، و حتي سلامت و عدم سلامت روان به مقدار زياد، ناشي از تجارب موفق و ناموفق دانش آموزان در دوران تحصيل و واكنش هاي معلمان و والدين نسبت به آنان است. زماني كه شخصيت كودك شكل نگرفته، سال هاي نخست زندگي تحصيلي خود را آغاز مي كند، در مسير رشد و بالندگي قرار مي گيرد و در طول بهترين سال هاي عمر خود با عوامل مختلف موثر بر تحول شناختي، عاطفي و اجتماعي به كنش متقابل مي پردازد كه نتيجه اش همان چيزي است كه به صورت جوان 19_18 ساله اي به جامعه تحويل داده مي شود.

پژوهش هاي انجام شده توسط متخصصان روانشناسي پرورشي و مشاهدات انجام گرفته به وسيله صاحبنظران آموزشي نشان داده است كه تجارب موفقيت آميز و يا توام با شكست

دانش آموزان در دوران تحصيل در آموزشگاه بر همه جنبه هاي شخصيت آنان از جمله سلامت رواني، تاثير مستقيم دارد و اين همان چيزي است كه در اين مقاله به آن پرداخته ايم.

كودك خردسال 6 ساله، در روز ورود به مدرسه تصور گنگ و مبهمي از محيط آموزشگاه دارد. اگر جسته و گريخته اطلاعاتي از والدين يا برادر و خواهر بزرگتر درباره آنچه در مدرسه اتفاق مي افتد، كسب كرده باشد اطلاعاتي ناقص است و كودك در سن و سالي نيست كه آن را درك كرده باشد و بداند روانه چه مكاني است، جايي مملو از شادي و سرزندگي يا محلي ترس آور و كين آلود، كوتاه سخن اينكه، كودك در آغازين روز ورود به آموزشگاه با احساس مبهم بيم و اميد از درگاه مدرسه قدم به درون مي گذارد و همان روزهاي اول تجارب آموزشگاهي نخستين صفحات تاريخ زندگي جدي او را رقم مي زند.

فرض كنيد كودك خردسال ما با اين احساس مبهم نسبت به كلاس و دامان معلمي مهربان، دلسوز و علاقه مند، در جمع كودكان ديگر هم سن و سال خود قرار مي گيرد و هر عمل او با واكنش مهرآميز معلم و رفتار شادي آفرين همسالان روبه رو مي شود. درستكاري هاي او هر چند اندك با تاييد معلم مواجه مي شود و اشتباه كاري هايش كه از ناآشنايي با محيط جديد ناشي مي شود و هيچ گونه انگيزه خودخواهانه ندارد، با اغماض و راهنمايي معلم روبه رو مي گردد، اين كودك در همان روزهاي نخست مدرسه بودن در آن محيط و انجام كارهاي مربوط به مدرسه را نشاط آور و شوق انگيز خواهد يافت و خواهيم ديد كه روز به روز به مدرسه و انجام كارهاي مربوط به آن علاقه مندتر مي شود.

كودك بدون سفارش

والدين كارهاي مربوط به مدرسه را در خانه انجام مي دهد و نيازي به تذكر براي انجام دادن آن ندارد، هر روز صبح با خوشحالي از خواب برمي خيزد و به آماده سازي خود براي رفتن به مدرسه مي پردازد و هرچه ساعت رفتن به مدرسه نزديكتر مي شود بر شوق و شعف او افزوده مي گردد، خلاصه كلام، كودك به درس و مدرسه علاقه مند مي شود، جريان شكل گيري اين الگوي علاقه مندي به مدرسه مبتني بر يك فرايند روان شناختي مهم است كه در كتاب هاي تخصصي روان شناختي پرورشي و يادگيري توصيف شده است.

علاقه مند شدن به فعاليت هاي آموزشگاهي گام بزرگي در تامين اعتماد به نفس و سلامت رواني فرد است كه در دنباله اين مقاله آن را بيشتر توضيح خواهيم داد.از سوي ديگر كودكي را در نظر بگيريد كه در همان روزهاي اول ورود به مدرسه با برخوردهاي خشن و غير مسئولانه معلم رو به رو مي شود كه احياناً به سبب تاكيد بيش از اندازه بر مقررات صوري كلاس داري و آموزش مفاهيم درسي چنين عملي را انجام مي دهد، در اين كودك به سرعت احساس ترس و نوميدي چيره خواهد شد، و اين احساس مانع كوشش او در جهت انجام وظايفش شده، خشم بيشتر معلم را نسبت به وي بر مي انگيزاند، اين دور باطل تكرار مي شود، تا اينكه سرانجام احساس عدم اطمينان و اعتماد نسبت به مدرسه و فعاليت هاي آن در كودك قوت مي گيرد و او را به صورت فردي بي علاقه نسبت به زندگي تحصيلي درمي آورد.

كودك بي توجه به سفارش هاي مكرر والدين كارهاي مدرسه را كه بايد در خانه انجام دهد، به اصطلاح پشت گوش مي اندازد، براي رفتن به مدرسه طفره مي رود، خود را به مريضي مي زند،

و حتي با كمال تعجب والدين واقعاً بيمار مي شود، اينجا ديگر خطر جدي است و تمهيدات متداول و معمول كارساز نخواهد بود و اگر با اقدامات اساسي و جدي از سوي والدين، معلمان، مشاوران و مديران آموزشگاه مورد رسيدگي قرار نگيرد، كار از كار مي گذرد و نه تنها آينده تحصيلي كودك بلكه احياناً سلامت رواني او نيز ممكن است به خطر افتد.

نمونه هاي ذكر شده موارد كوچكي از تاثير نظام آموزشي مدارس بر شكل گيري ويژگي هاي عاطفي و نگرش دانش آموزان گروه هاي كراني، يعني دو گروه كاملاً موفق و كاملاً ناموفق است. اما اين تاثيرات به تفكيك بر همه دانش آموزان در دوران هاي مختلف تحصيلي كه سال به سال بر ميزان آنها افزوده مي شود و در نتيجه آن گروهي با موفقيت آن را به پايان مي رسانند گروهي لنگ لنگان آن را طي مي كنند، گروهي از نيمه راه رهايش مي سازند، و گروهي در همان سال هاي اوليه تحصيل به اصطلاح، عطايش را به لقايش مي بخشند، ناشي از همين پديده است.

«بنجامين بلوم» در كتاب معروف خود با عنوان «ويژگي هاي آدمي و يادگيري آموزشي»علت عمده وجود اختلافات يادگيري در ميان دانش آموزان را به آموزش گروهي متداول در مدارسي كه او آن را مركزيت در امر آموزش مي نامد، نسبت مي دهد، معلم زماني كه به آموزش دادن به گروهي از دانش آموزان يك كلاس حدوداً 40 نفري اقدام مي كند به گمان خودش همه شاگردان از آن بهره مند مي شوند، اما معلم هر روشي را كه به كار گيرد، براي گروهي از دانش آموزان مفيد و براي عده اي از آنان غيرمفيد است، به قول «بلوم»:اين جنبه از فرايند آموزش مدرسه اي، يعني مركزيت در تدريس، پر از اشتباه هايي است كه

در طول زمان برآن افزوده مي شود. اگر راه هايي براي تشخيص اشتباه هايي كه در جريان تدريس و يادگيري پيش مي آيد، وجود نداشته باشد، نظام آموزشي مدرسه اي سبب ايجاد تفاوت هاي فردي در يادگيري مي شود كه در طول زمان ادامه مي يابد و برآن افزوده مي شود.

بسيار ديده ايم كه بسياري از دانش آموزان از روش كلاسي معلم به خوبي ياد مي گيرند، اما بعضي ديگر از آن بهره اي نمي برند، بعضي از دانش آموزان از راه خواندن كتاب هاي درسي مطالب مختلف را ياد مي گيرند، اما عده اي ديگر توانايي اين نوع يادگيري را ندارند.

دانش آموزاني كه درس هايي مانند فيزيك، روانشناسي، زيست شناسي، زمين شناسي و غيره را نمي توانند از روي كتاب درسي و آموزش معلم در كلاس درس بياموزند، اگر فرصت يابند تا در آزمايشگاه از طريق مشاهده واقعي يا انجام كارهاي عملي و ميداني به يادگيري اين موضوع هاي درسي اقدام كنند، ممكن است از دانش آموزاني كه صرفاً با خواندن كتاب و گوش دادن به تدريس معلم ياد مي گيرند، موفق تر باشند، بنابراين ناتواني بعضي از دانش آموزان در بهره گيري از روش هاي متداول آموزش كلاسي را نبايد به حساب كم هوشي، تنبلي و از اين قبيل گذاشت و برآن اساس به قضاوت درباره آنان پرداخت.

از اين رو واكنش معلم در برابر شكست هاي دانش آموزان نبايد با توجه به ميزان قابليت انطباق آنان با ويژگي هاي اختصاصي معلمان و مدرسه مورد قضاوت قرار گيرد، موفقيت و شكست دانش آموزان بايد برحسب توانايي هاي مختلف آنان در انجام فعاليت هاي گوناگون تعبير و تفسير شود، نه بنابه توفيق آنها در برخورداري از روش معلم، علاوه بر اين، هر اشتباه و يا توانايي ياد گيرنده را نبايد به حساب شكست و قصور او گذاشت، بلكه بنابه گفته «فونتانا»

«اشتباه كردن نشانه شكست نيست، بلكه بخش مهم و جدايي ناپذير فرايند يادگيري است.»

اگر دانش آموز به شواهدي دست يابد كه وي را مطمئن كند كه يادگيري قبلي رابه نحو خواب انجام داده است، احتمالاً در يادگيري بعدي آن درس با اشتياق و اطمينان خواهد كوشيد. بر عكس اگر شواهد به دست آمده حاكي از اين باشد كه در يادگيري نخست ناموفق بوده است، با اشتياق و اطمينان كمتري به يادگيري مطلب بعدي خواهد پرداخت. بدين ترتيب يادگيرنده از مطلبي به مطلب ديگر پيش مي رود و براي هر مطلب نوعي قصاوت درباره شايستگي خود از سوي معلم كسب مي كند و خود نيز به نوعي قضاوت درباره خودش مي پردازد.

دانش آموز به تدريج در ضمن كوشش براي يادگيري يك رشته مطالب مربوط به يك موضوع درسي، شواهد زياد حاكي از موفقيت و شكست كسب مي كند، و سرانجام به نوعي قضاوت قطعي درباره توانايي خود در ارتباط با آن موضوع درسي مي رسد. به همراه متراكم شدن و ثبات يافتن عملكردها و قضاوت هاي دانش آموز در تعدادي دروس (مانند رياضيات، زبان، علوم و غيره) انگيزش ها و نگرش هاي او نسبت به درس هاي مشابه آنها در آينده كيفيت ثابتي به خود مي گيرد.

اگر عملكردهاي قبلي دانش آموزان موفقيت آميز بوده، واكنش هاي مطلوبي از سوي معلم و والدين دريافت كرده باشد، با موضوع هاي درسي بعدي با اطمينان و اعتماد از اينكه مي تواند در آنها موفقيت به دست آورد، برخورد خواهد كرد و براي انجام فعاليت هاي مربوط به آنها با اشتياق بيشتري خواهد كوشيد، به عكس اگر عملكردهاي دانش آموز در موضوع هاي مشابه در گذشته با عدم موفقيت مواجه بوده، واكنش هاي نامطلوبي از سوي معلمان و والدين كسب كرده

باشد، احتمالاً به عدم شايستگي خود درباره يادگيري موضوع جديد متقاعد شده، يادگيري درسي تازه را با بي ميلي آغاز خواهد كرد.

زماني كه دانش آموز به عدم شايستگي خود متقاعد شد، براي انجام دادن فعاليت هاي يادگيري بعدي كوششي از خود نشان نداده، صبر و پشتكار زيادي به كار نخواهد برد و از دقت و توجه او كاسته خواهد شد. اين همان چيزي است كه عاطفه درسي نام گرفته و به نحو زير تعريف شده است: «يعني آيا فرد مايل است در صورتي كه امكان انتخاب آزادانه يا داوطلبانه وجود داشته باشد، با يادگيري تكاليف اضافي از همان نوع تكليف يادگيري اقدام كند يا نه».پس از شكل گيري عاطفه درسي، نوبت به تكوين آموزشگاهي يا عاطفه مربوط به آموزشگاه مي رسد.

اين عاطفه به عنوان «يك حالت يا ميل عمومي مثبت يا منفي نسبت به آموزشگاه و يادگيري آموزشگاهي» تعريف شده است. عاطفه مربوط به آموزشگاه عمومي تر از عاطفه درسي است و پس از تجارب موفق و ناموفق بيشتري كه دانش آموز در مدرسه كسب مي كند، در او ا يجاد مي شود. عاطفه درسي نگرش مثبت و منفي و علاقه و بي علاقگي دانش آموز را نسبت به يك رشته دروس مشابه (مانند رياضيات و علوم) نشان مي دهد، در حالي كه عاطفه آموزشگاهي نگرش يا انگيزش دانش آموز را نسبت به كل آموزشگاه و يادگيري آموزشگاهها منعكس مي كند.اگر دانش آموز در چندين موضوع درسي تجارب موفقي كسب كند و به تدريج نسبت به شايستگي خود در انجام همه يا اكثر دروس آموزشگاهي ايمان بياورد، در او علاقه مندي كلي به تحصيل آموزشگاهي ايجاد مي شود و عاطفه مثبت آموزشگاهي در وي شكل مي گيرد. اما اگر اكثريت تجارب يادگيري او

در درس هاي مختلف آموزشگاهي با شكست باشد همواره به عدم شايستگي خود در يادگيري دروس معتقد مي شود و نسبت به تحصيل در آموزشگاه بي اعتماد و بي علاقه شده، عاطفه منفي آموزشگاهي در او به وجود مي آيد.

پيامدهاي عاطفه مثبت يا منفي آموزشگاهي به ويژه اگر تا پايان سال هاي ابتدايي شكل بگيرد، بسيار قاطع و حياتي است. اين عاطفه مثبت و يا منفي است كه نشان مي دهد دانش آموز در سال هاي تحصيل چگونه برخوردي با فعاليت هاي آموزشگاهي خواهد داشت. اما مهمتر از اينها تأثير عاطفه مربوط به آموزشگاه بر نگرش و انگيزش يادگيرنده در سال هاي بعد از مدرسه است.

در يكي از گزارش هاي يونسكو، «آموختن براي زيستن» گفته شده است كه فرد براي مقابله با تغييرات محيط آن را به كار مي گيرد، چه اين تغييرات در حوزه كار او باشد و چه مربوط به تحولات كلي تر اجتماعي.

اگر در دوران تحصيل در فرد درباره يادگيري آموزشگاهي نگرش هاي منفي ايجاد شود، اين نگرش ها براي استفاده او از يادگيري بيشتر به مثابه يك روش انطباقي مقابله با مشكلات و پيامدهاي ناگواري همراه خواهد بود.

پس از شكل گيري كامل عواطف درسي و آموزشگاهي نوبت به شكل گيري عاطفه كلي تري كه «بلوم» آن را مفهوم خود تحصيلي يا نگرش فرد نسبت به توانايي اش در امور تحصيلي مي نامد، مي رسد.

در عاطفه مربوط به موضوع درسي و عاطفه مربوط به آموزشگاه موضوع عاطفه خارج از خود فرد است، اما در مفهوم خود تحصيلي يا نگرش فرد نسبت به توانايي اش در امور تحصيلي، موضوع عاطفه در درون فرد جاي دارد.

جريان شكل گيري مفهوم خود تحصيلي از اين قرار است: اگر دانش آموز در فعاليت هاي مختلف آموزشگاهي، در اكثر موضوع هاي درسي

و طي چندين سال متوالي، احساس شايستگي كند و از سوي ديگران نيز كار و فعاليتش به طور مثبت ارزيابي شود، يك احساس كلي شايستگي در وي، حداقل در ارتباط با يادگيري موضوع هاي درسي، ايجاد مي شود.

به همين منوال، اگر كوشش هاي يادگيرنده در فعاليت هاي آموزشگاهي با شكست مواجه شود و از ديگران ارزيابي منفي دريافت كند، در او نسبت به توانايي اش دست كم در رابطه با يادگيري آموزشگاهي، يك احساس عميق عدم شايستگي ايجاد مي شود. هرچند كه ممكن است در اين قاعده پاره اي استثناها يافت شود، اما اكثر دانش آموزان نهايتاً به يك نظر مثبت يا منفي نسبت به خود به عنوان يك يادگيرنده مي رسند.

از اين توضيحات به خوبي معلوم مي شود كه مفهوم خودتحصيلي كلي ترين عاطفه يا انگيزش يادگيري است و آثار و عواقب آن به همين نسبت بسيار چشمگيرتر است.

مفهوم خود كلي، مفهومي است جدا از مفهوم خودتحصيلي. شخص ممكن است، با وجود پايين بودن سطح مفهوم خود تحصيلي اش داراي مفهوم خود كلي سطح بالايي باشد.

يعني ممكن است فردي كه براي يادگيري آموزشگاهي شايستگي در خود سراغ ندارد، در انجام امور ديگري براي خود كسب شايستگي كند، مثلاً دانش آموز موفقي در امور تحصيلي نباشد، اما قهرمان فوتبال مدرسه، نويسنده خوب روزنامه ديواري، سرپرست فعاليت هاي فوق برنامه، عضو فعال يكي از انجمن هاي دانش آموزي، و از اين قبيل باشد و از اين راه شايستگي هاي خود را به اثبات برساند.

«بلوم» در اين باره مي گويد: «فرض ما اين است كه هر فرد براي يافتن علائم ارزشمندي و شايستگي خود با تمام نيرو به جست وجو مي پردازد، اگر اين نشانه ها در يك زمينه حاصل نشود، وي در زمينه هاي ديگري كه احتمال پيدا

كردن چنين نشانه هايي را مي دهد به جست وجو خواهد پرداخت».

منبع: روزنامه اطلاعات

تاثير موفقيت و شكست تحصيلي بر سلامت رواني دانش آموزان دوران تحصيل در آموزشگاه، سال هاي مهم شخصيت ساز كودكان و نوجوانان است. خوش بيني و بدبيني به زندگي و هستي، پشت كار و تن آسايي، علاقه مندي و بي علاقگي، اعتماد به نفس و بي اعتمادي نسبت به خود، و حتي سلامت و عدم سلامت روان به مقدار زياد، ناشي از تجارب موفق و ناموفق دانش آموزان در دوران تحصيل و واكنش هاي معلمان و والدين نسبت به آنان است. زماني كه شخصيت كودك شكل نگرفته، سال هاي نخست زندگي تحصيلي خود را آغاز مي كند، در مسير رشد و بالندگي قرار مي گيرد و در طول بهترين سال هاي عمر خود با عوامل مختلف موثر بر تحول شناختي، عاطفي و اجتماعي به كنش متقابل مي پردازد كه نتيجه اش همان چيزي است كه به صورت جوان 19_18 ساله اي به جامعه تحويل داده مي شود.

پژوهش هاي انجام شده توسط متخصصان روانشناسي پرورشي و مشاهدات انجام گرفته به وسيله صاحبنظران آموزشي نشان داده است كه تجارب موفقيت آميز و يا توام با شكست دانش آموزان در دوران تحصيل در آموزشگاه بر همه جنبه هاي شخصيت آنان از جمله سلامت رواني، تاثير مستقيم دارد و اين همان چيزي است كه در اين مقاله به آن پرداخته ايم.

كودك خردسال 6 ساله، در روز ورود به مدرسه تصور گنگ و مبهمي از محيط آموزشگاه دارد. اگر جسته و گريخته اطلاعاتي از والدين يا برادر و خواهر بزرگتر درباره آنچه در مدرسه اتفاق مي افتد، كسب كرده باشد اطلاعاتي ناقص است و كودك در سن و سالي نيست كه آن را درك كرده باشد و بداند روانه چه مكاني است، جايي مملو

از شادي و سرزندگي يا محلي ترس آور و كين آلود، كوتاه سخن اينكه، كودك در آغازين روز ورود به آموزشگاه با احساس مبهم بيم و اميد از درگاه مدرسه قدم به درون مي گذارد و همان روزهاي اول تجارب آموزشگاهي نخستين صفحات تاريخ زندگي جدي او را رقم مي زند.

فرض كنيد كودك خردسال ما با اين احساس مبهم نسبت به كلاس و دامان معلمي مهربان، دلسوز و علاقه مند، در جمع كودكان ديگر هم سن و سال خود قرار مي گيرد و هر عمل او با واكنش مهرآميز معلم و رفتار شادي آفرين همسالان روبه رو مي شود. درستكاري هاي او هر چند اندك با تاييد معلم مواجه مي شود و اشتباه كاري هايش كه از ناآشنايي با محيط جديد ناشي مي شود و هيچ گونه انگيزه خودخواهانه ندارد، با اغماض و راهنمايي معلم روبه رو مي گردد، اين كودك در همان روزهاي نخست مدرسه بودن در آن محيط و انجام كارهاي مربوط به مدرسه را نشاط آور و شوق انگيز خواهد يافت و خواهيم ديد كه روز به روز به مدرسه و انجام كارهاي مربوط به آن علاقه مندتر مي شود.

كودك بدون سفارش والدين كارهاي مربوط به مدرسه را در خانه انجام مي دهد و نيازي به تذكر براي انجام دادن آن ندارد، هر روز صبح با خوشحالي از خواب برمي خيزد و به آماده سازي خود براي رفتن به مدرسه مي پردازد و هرچه ساعت رفتن به مدرسه نزديكتر مي شود بر شوق و شعف او افزوده مي گردد، خلاصه كلام، كودك به درس و مدرسه علاقه مند مي شود، جريان شكل گيري اين الگوي علاقه مندي به مدرسه مبتني بر يك فرايند روان شناختي مهم است كه در كتاب هاي تخصصي روان شناختي پرورشي و يادگيري توصيف شده است.

علاقه مند شدن به فعاليت هاي آموزشگاهي گام بزرگي

در تامين اعتماد به نفس و سلامت رواني فرد است كه در دنباله اين مقاله آن را بيشتر توضيح خواهيم داد.از سوي ديگر كودكي را در نظر بگيريد كه در همان روزهاي اول ورود به مدرسه با برخوردهاي خشن و غير مسئولانه معلم رو به رو مي شود كه احياناً به سبب تاكيد بيش از اندازه بر مقررات صوري كلاس داري و آموزش مفاهيم درسي چنين عملي را انجام مي دهد، در اين كودك به سرعت احساس ترس و نوميدي چيره خواهد شد، و اين احساس مانع كوشش او در جهت انجام وظايفش شده، خشم بيشتر معلم را نسبت به وي بر مي انگيزاند، اين دور باطل تكرار مي شود، تا اينكه سرانجام احساس عدم اطمينان و اعتماد نسبت به مدرسه و فعاليت هاي آن در كودك قوت مي گيرد و او را به صورت فردي بي علاقه نسبت به زندگي تحصيلي درمي آورد.

كودك بي توجه به سفارش هاي مكرر والدين كارهاي مدرسه را كه بايد در خانه انجام دهد، به اصطلاح پشت گوش مي اندازد، براي رفتن به مدرسه طفره مي رود، خود را به مريضي مي زند، و حتي با كمال تعجب والدين واقعاً بيمار مي شود، اينجا ديگر خطر جدي است و تمهيدات متداول و معمول كارساز نخواهد بود و اگر با اقدامات اساسي و جدي از سوي والدين، معلمان، مشاوران و مديران آموزشگاه مورد رسيدگي قرار نگيرد، كار از كار مي گذرد و نه تنها آينده تحصيلي كودك بلكه احياناً سلامت رواني او نيز ممكن است به خطر افتد.

نمونه هاي ذكر شده موارد كوچكي از تاثير نظام آموزشي مدارس بر شكل گيري ويژگي هاي عاطفي و نگرش دانش آموزان گروه هاي كراني، يعني دو گروه كاملاً موفق و كاملاً ناموفق است. اما اين

تاثيرات به تفكيك بر همه دانش آموزان در دوران هاي مختلف تحصيلي كه سال به سال بر ميزان آنها افزوده مي شود و در نتيجه آن گروهي با موفقيت آن را به پايان مي رسانند گروهي لنگ لنگان آن را طي مي كنند، گروهي از نيمه راه رهايش مي سازند، و گروهي در همان سال هاي اوليه تحصيل به اصطلاح، عطايش را به لقايش مي بخشند، ناشي از همين پديده است.

«بنجامين بلوم» در كتاب معروف خود با عنوان «ويژگي هاي آدمي و يادگيري آموزشي»علت عمده وجود اختلافات يادگيري در ميان دانش آموزان را به آموزش گروهي متداول در مدارسي كه او آن را مركزيت در امر آموزش مي نامد، نسبت مي دهد، معلم زماني كه به آموزش دادن به گروهي از دانش آموزان يك كلاس حدوداً 40 نفري اقدام مي كند به گمان خودش همه شاگردان از آن بهره مند مي شوند، اما معلم هر روشي را كه به كار گيرد، براي گروهي از دانش آموزان مفيد و براي عده اي از آنان غيرمفيد است، به قول «بلوم»:اين جنبه از فرايند آموزش مدرسه اي، يعني مركزيت در تدريس، پر از اشتباه هايي است كه در طول زمان برآن افزوده مي شود. اگر راه هايي براي تشخيص اشتباه هايي كه در جريان تدريس و يادگيري پيش مي آيد، وجود نداشته باشد، نظام آموزشي مدرسه اي سبب ايجاد تفاوت هاي فردي در يادگيري مي شود كه در طول زمان ادامه مي يابد و برآن افزوده مي شود.

بسيار ديده ايم كه بسياري از دانش آموزان از روش كلاسي معلم به خوبي ياد مي گيرند، اما بعضي ديگر از آن بهره اي نمي برند، بعضي از دانش آموزان از راه خواندن كتاب هاي درسي مطالب مختلف را ياد مي گيرند، اما عده اي ديگر توانايي اين نوع يادگيري را ندارند.

دانش آموزاني كه درس هايي مانند فيزيك، روانشناسي، زيست شناسي، زمين شناسي

و غيره را نمي توانند از روي كتاب درسي و آموزش معلم در كلاس درس بياموزند، اگر فرصت يابند تا در آزمايشگاه از طريق مشاهده واقعي يا انجام كارهاي عملي و ميداني به يادگيري اين موضوع هاي درسي اقدام كنند، ممكن است از دانش آموزاني كه صرفاً با خواندن كتاب و گوش دادن به تدريس معلم ياد مي گيرند، موفق تر باشند، بنابراين ناتواني بعضي از دانش آموزان در بهره گيري از روش هاي متداول آموزش كلاسي را نبايد به حساب كم هوشي، تنبلي و از اين قبيل گذاشت و برآن اساس به قضاوت درباره آنان پرداخت.

از اين رو واكنش معلم در برابر شكست هاي دانش آموزان نبايد با توجه به ميزان قابليت انطباق آنان با ويژگي هاي اختصاصي معلمان و مدرسه مورد قضاوت قرار گيرد، موفقيت و شكست دانش آموزان بايد برحسب توانايي هاي مختلف آنان در انجام فعاليت هاي گوناگون تعبير و تفسير شود، نه بنابه توفيق آنها در برخورداري از روش معلم، علاوه بر اين، هر اشتباه و يا توانايي ياد گيرنده را نبايد به حساب شكست و قصور او گذاشت، بلكه بنابه گفته «فونتانا» «اشتباه كردن نشانه شكست نيست، بلكه بخش مهم و جدايي ناپذير فرايند يادگيري است.»

اگر دانش آموز به شواهدي دست يابد كه وي را مطمئن كند كه يادگيري قبلي رابه نحو خواب انجام داده است، احتمالاً در يادگيري بعدي آن درس با اشتياق و اطمينان خواهد كوشيد. بر عكس اگر شواهد به دست آمده حاكي از اين باشد كه در يادگيري نخست ناموفق بوده است، با اشتياق و اطمينان كمتري به يادگيري مطلب بعدي خواهد پرداخت. بدين ترتيب يادگيرنده از مطلبي به مطلب ديگر پيش مي رود و براي هر مطلب نوعي قصاوت درباره

شايستگي خود از سوي معلم كسب مي كند و خود نيز به نوعي قضاوت درباره خودش مي پردازد.

دانش آموز به تدريج در ضمن كوشش براي يادگيري يك رشته مطالب مربوط به يك موضوع درسي، شواهد زياد حاكي از موفقيت و شكست كسب مي كند، و سرانجام به نوعي قضاوت قطعي درباره توانايي خود در ارتباط با آن موضوع درسي مي رسد. به همراه متراكم شدن و ثبات يافتن عملكردها و قضاوت هاي دانش آموز در تعدادي دروس (مانند رياضيات، زبان، علوم و غيره) انگيزش ها و نگرش هاي او نسبت به درس هاي مشابه آنها در آينده كيفيت ثابتي به خود مي گيرد.

اگر عملكردهاي قبلي دانش آموزان موفقيت آميز بوده، واكنش هاي مطلوبي از سوي معلم و والدين دريافت كرده باشد، با موضوع هاي درسي بعدي با اطمينان و اعتماد از اينكه مي تواند در آنها موفقيت به دست آورد، برخورد خواهد كرد و براي انجام فعاليت هاي مربوط به آنها با اشتياق بيشتري خواهد كوشيد، به عكس اگر عملكردهاي دانش آموز در موضوع هاي مشابه در گذشته با عدم موفقيت مواجه بوده، واكنش هاي نامطلوبي از سوي معلمان و والدين كسب كرده باشد، احتمالاً به عدم شايستگي خود درباره يادگيري موضوع جديد متقاعد شده، يادگيري درسي تازه را با بي ميلي آغاز خواهد كرد.

زماني كه دانش آموز به عدم شايستگي خود متقاعد شد، براي انجام دادن فعاليت هاي يادگيري بعدي كوششي از خود نشان نداده، صبر و پشتكار زيادي به كار نخواهد برد و از دقت و توجه او كاسته خواهد شد. اين همان چيزي است كه عاطفه درسي نام گرفته و به نحو زير تعريف شده است: «يعني آيا فرد مايل است در صورتي كه امكان انتخاب آزادانه يا داوطلبانه وجود داشته باشد، با يادگيري

تكاليف اضافي از همان نوع تكليف يادگيري اقدام كند يا نه».پس از شكل گيري عاطفه درسي، نوبت به تكوين آموزشگاهي يا عاطفه مربوط به آموزشگاه مي رسد.

اين عاطفه به عنوان «يك حالت يا ميل عمومي مثبت يا منفي نسبت به آموزشگاه و يادگيري آموزشگاهي» تعريف شده است. عاطفه مربوط به آموزشگاه عمومي تر از عاطفه درسي است و پس از تجارب موفق و ناموفق بيشتري كه دانش آموز در مدرسه كسب مي كند، در او ا يجاد مي شود. عاطفه درسي نگرش مثبت و منفي و علاقه و بي علاقگي دانش آموز را نسبت به يك رشته دروس مشابه (مانند رياضيات و علوم) نشان مي دهد، در حالي كه عاطفه آموزشگاهي نگرش يا انگيزش دانش آموز را نسبت به كل آموزشگاه و يادگيري آموزشگاهها منعكس مي كند.اگر دانش آموز در چندين موضوع درسي تجارب موفقي كسب كند و به تدريج نسبت به شايستگي خود در انجام همه يا اكثر دروس آموزشگاهي ايمان بياورد، در او علاقه مندي كلي به تحصيل آموزشگاهي ايجاد مي شود و عاطفه مثبت آموزشگاهي در وي شكل مي گيرد. اما اگر اكثريت تجارب يادگيري او در درس هاي مختلف آموزشگاهي با شكست باشد همواره به عدم شايستگي خود در يادگيري دروس معتقد مي شود و نسبت به تحصيل در آموزشگاه بي اعتماد و بي علاقه شده، عاطفه منفي آموزشگاهي در او به وجود مي آيد.

پيامدهاي عاطفه مثبت يا منفي آموزشگاهي به ويژه اگر تا پايان سال هاي ابتدايي شكل بگيرد، بسيار قاطع و حياتي است. اين عاطفه مثبت و يا منفي است كه نشان مي دهد دانش آموز در سال هاي تحصيل چگونه برخوردي با فعاليت هاي آموزشگاهي خواهد داشت. اما مهمتر از اينها تأثير عاطفه مربوط به آموزشگاه بر نگرش و انگيزش يادگيرنده در سال هاي

بعد از مدرسه است.

در يكي از گزارش هاي يونسكو، «آموختن براي زيستن» گفته شده است كه فرد براي مقابله با تغييرات محيط آن را به كار مي گيرد، چه اين تغييرات در حوزه كار او باشد و چه مربوط به تحولات كلي تر اجتماعي.

اگر در دوران تحصيل در فرد درباره يادگيري آموزشگاهي نگرش هاي منفي ايجاد شود، اين نگرش ها براي استفاده او از يادگيري بيشتر به مثابه يك روش انطباقي مقابله با مشكلات و پيامدهاي ناگواري همراه خواهد بود.

پس از شكل گيري كامل عواطف درسي و آموزشگاهي نوبت به شكل گيري عاطفه كلي تري كه «بلوم» آن را مفهوم خود تحصيلي يا نگرش فرد نسبت به توانايي اش در امور تحصيلي مي نامد، مي رسد.

در عاطفه مربوط به موضوع درسي و عاطفه مربوط به آموزشگاه موضوع عاطفه خارج از خود فرد است، اما در مفهوم خود تحصيلي يا نگرش فرد نسبت به توانايي اش در امور تحصيلي، موضوع عاطفه در درون فرد جاي دارد.

جريان شكل گيري مفهوم خود تحصيلي از اين قرار است: اگر دانش آموز در فعاليت هاي مختلف آموزشگاهي، در اكثر موضوع هاي درسي و طي چندين سال متوالي، احساس شايستگي كند و از سوي ديگران نيز كار و فعاليتش به طور مثبت ارزيابي شود، يك احساس كلي شايستگي در وي، حداقل در ارتباط با يادگيري موضوع هاي درسي، ايجاد مي شود.

به همين منوال، اگر كوشش هاي يادگيرنده در فعاليت هاي آموزشگاهي با شكست مواجه شود و از ديگران ارزيابي منفي دريافت كند، در او نسبت به توانايي اش دست كم در رابطه با يادگيري آموزشگاهي، يك احساس عميق عدم شايستگي ايجاد مي شود. هرچند كه ممكن است در اين قاعده پاره اي استثناها يافت شود، اما اكثر دانش آموزان نهايتاً به يك نظر

مثبت يا منفي نسبت به خود به عنوان يك يادگيرنده مي رسند.

از اين توضيحات به خوبي معلوم مي شود كه مفهوم خودتحصيلي كلي ترين عاطفه يا انگيزش يادگيري است و آثار و عواقب آن به همين نسبت بسيار چشمگيرتر است.

مفهوم خود كلي، مفهومي است جدا از مفهوم خودتحصيلي. شخص ممكن است، با وجود پايين بودن سطح مفهوم خود تحصيلي اش داراي مفهوم خود كلي سطح بالايي باشد.

يعني ممكن است فردي كه براي يادگيري آموزشگاهي شايستگي در خود سراغ ندارد، در انجام امور ديگري براي خود كسب شايستگي كند، مثلاً دانش آموز موفقي در امور تحصيلي نباشد، اما قهرمان فوتبال مدرسه، نويسنده خوب روزنامه ديواري، سرپرست فعاليت هاي فوق برنامه، عضو فعال يكي از انجمن هاي دانش آموزي، و از اين قبيل باشد و از اين راه شايستگي هاي خود را به اثبات برساند.

«بلوم» در اين باره مي گويد: «فرض ما اين است كه هر فرد براي يافتن علائم ارزشمندي و شايستگي خود با تمام نيرو به جست وجو مي پردازد، اگر اين نشانه ها در يك زمينه حاصل نشود، وي در زمينه هاي ديگري كه احتمال پيدا كردن چنين نشانه هايي را مي دهد به جست وجو خواهد پرداخت».

منبع: روزنامه اطلاعات

ايستاده با باد

نويسنده :سعيد بي نياز

روانشناس ها مي گويند كه «تاب آور»ها در هر شرايط آسيب زايي هم كه قرار بگيرند، باز روانشان آسيبي نمي بيند اما اين چطور ممكن است؟

«تاب آوري»مفهوم جديدي در روان شناسي است. فوق فوقش 20سال است كه اين كلمه به دنياي روانشناسي آن طرف آب ها آمده و در ايران خودمان سابقه تحقيق درباره تاب آوري به يك دهه هم نمي رسد.خوشبختانه اين كلمه هنوز به كتاب هاي عامه پسند موفقيت راه پيدا نكرده است و خيال

ما از اين جهت كه پيش فرض غلطي درباره آن داشته باشيد، راحت است.تاب آوري به زبان خيلي ساده يعني اينكه آدميزاد در يك محيط پراز آسيب زندگي كند اما از بيشتر آنها سربلند و سالم بيرون بيايد. اما منظور ما اين نيست كه تاب آوري فقط مربوط به دوره كودكي است. هر كسي در طول زندگي اش _ حتي تا سالمندي _ مي تواند تاب آوري را از تجربه هايش بياموزد و حتي دوز تاب آوري اش بالا و پايين برود. اما چطور ممكن است آدميزاد در برابر اين همه توفان همچنان بي خيال بايستد و شاخه هاي وجودش نشكند ؟روان شناس ها يك فهرست بالا بلند از ويژگي آدم هاي تاب آور رديف كرده اند. ما اين فهرست را در 4ويژگي خلاصه كرده ايم و براي هر ويژگي راهكار رسيدن به آن را ارائه مي دهيم. البته بايد تا به حال دستتان آمده باشد كه شماره هاي قبلي موفقيت مي تواند به كاربردي تر بودن شماره هاي جديد كمك كند. ما آدرس موضوعي آن شماره ها را هم كنار هر متن اضافه كرده ايم ؛ضمن اينكه اين دفعه هم باز يك تست معتبر را گذاشته ايم كنار مطلب كه بهتر است اول آن را كامل كنيد و بعد بياييد سراغ متن اصلي.

1 _ مهارت در حل مساله

تاب آورها كنه اين جمله را دريافته اند :«زهري كه مرا نكشد، قوي ترم مي كند».آنها ذهنيتي تحليلي _ انتقادي نسبت به توانايي هاي خودشان و شرايط موجود دارند، در مقابل شرايط مختلف انعطاف پذيرند و تخيل شگفت انگيزي درباره راه حل هايي كه احتمالي به

ذهنشان مي رسد، دارند. اما اينكه چطور مي شود به مهارت حل مساله دست پيدا كرد خودش يك شماره موفقيت لازم دارد كه ما در ادامه خلاصه اش را آورده ايم:

چطور اين مهارت را پرورش دهيم :

براي حل مساله كافي است كه ذهن خودتان را مرتب كنيد و يك الگوي منظم را براي همه مشكلات در نظر داشته باشيد. اين الگو 5 مرحله اي است:

1.تعريف دقيق مشكل يا مشكلات :يعني اينكه دقيقاً بدانيد مشكلات فعلي شما چه چيزهايي هستند وبتوانيد هر كدام رادر يك سطر توضيح دهيد.

2.اولويت بندي مشكلات :اينكه بدانيد كدام مشكلات مهم تر يافوري تر هستند و بايد تا دير نشده فكري به حالش بكنيد و كدام مشكل ها مزمن تر يا بي اهميت تر هستند. براي امتحان مي توانيد فعلاً مهم ترين مشكل را در نظر داشته باشيد.

3.بارش فكري براي حل مشكل :يعني بنشينيد فكر كنيد و هر راه حلي رابه ذهنتان مي رسد يادداشت كنيد. از احمقانه ترين و خنده دارترين گرفته تامعقول ترين راه حل ها، همه رافهرست كنيد.

4.اولويت بندي راه حل ها:يعني بنشينيد به راه حل هايي كه داريد امتياز مثبت و منفي بدهيد وآنها رابراساس بيشترين نمره اي كه مي گيرند، اولويت بندي كنيد.

5.اجراي راه حل ها وبازبيني :حالا وقت عمل است. راه حلي كه بيشترين نمره را گرفته عملاً اجرا كنيد وببينيد كه جواب مي دهد يا نه.اگر جواب نداد مي توانيد از فهرست اولويت بندي شده راه حل دوم را امتحان كنيد. معمولاً از چند راه اول يكي جواب مي دهد.

2 _ كفايت اجتماعي

كساني كه تاب آوري بالايي دارند. مهارت هايي ارتباط باديگران

را خيلي خوب بلدند.آنها مي توانند در شرايط سخت هم شوخ طبعي خودشان را حفظ كنند،مي توانند با ديگران صميمي شوند و در مواقع بحراني از حمايت اجتماعي ديگران بهره ببرند؛ ضمن اينكه اين گونه آدم ها مي توانند سنگ صبور خوبي باشند، وقتي داريد برايشان حرف مي زنيد مي توانند خوب گوش مي دهند و خودشان را جاي شما مي گذارند.

چطور اين مهارت را پرورش دهيم؟

كفايت اجتماعي تمام مهارت هايي را كه يك جوري به ارتباط داشتن به ديگران ربط داشته باشد در بر ميگيرد. چند تا از مهم ترين هايش را اينجا خلاصه كرده ايم:

1.شوخ طبع باشيد: البته تاب آورها حتماًمي دانند كه همه سبك هاي شوخ طبعي مشكل را حل نمي كنند. شوخ طبعي پر خاشگرانه (مسخره كردن ديگران )وخود شكنانه (دلقك بازي براي خنديدن ديگران ) اوضاع را بدتر مي كند و شوخ طبعي خودارزنده ساز (حفظ روحيه در مقابل مشكلات با نگاه شوخ طبعانه ) و پيوند دهنده (شوخ طبعي به عنوان ابزار ارتباط و صميميت با ديگران )است كه بايد آن را پرورش داد.

2.خوب گوش دهيد: فردي كه فعالانه گوش مي دهد 4 تا ويژگي دارد:

1 _ انگيزه گوش دادن دارد يعني مايل است حرف هاي ديگران را گوش دهد.2_ به حرف هاي ديگران توجه مي كند و با تمام بدنش به آنها گوش مي دهد؛ مثلاً به موقع، تماس چشمي برقرار مي كند. 3_ همدلي مي كند؛يعني دوست دارد دقيقاً بداند طرف مقابل چه احساسي دارد تا در احساسش شريك شود و4_ انعطاف پذير است؛ يعني مي داند در مقابل افراد متفاوت و در موقعيت هاي مختلف چطور

بر خورد كند.

3.ازحمايت اجتماعي استفاده كنيد : تاب آورها از دوستان و آشنايانشان موقع روبه رو شدن با مشكلات استفاده مي كنند. شما هم اگر بخواهيد مثل آنها باشيد بايد خود خواهي تان را كنار بگذاريد و كمك بخواهيد.

3 _ نگاه رو به آينده

تاب آورها اسير گذشته خودشان نيستند. آنها نگاه مثبتي به آينده دارند آنها خوش بينند، براي آينده شان هدف و برنامه دارند و زندگي برايشان معنا داراست. آنها براي رسيدن به اين آينده در بيشتر موارد هم انگيزه دارند و هم انرژي. در نتيجه اين ويژگي ها سير زندگي آدم هاي تاب آور صعودي است نه نزولي.آنها اهل پسرفت نيستند و اگر باشند بعد از پسرفت هاي احتمالي پيشرفت هاي سريع تري دارند.

چطور اين مهارت را پرورش دهيم :

براي پرورش دادن آينده گرايي بايد چندين مهارت مفصل را در خودتان پرورش دهيد. خلاصه اش از ما و مفصل خواندنش در شماره هاي قبل از شما:

1.درست به هدف بزنيد: هدف هايتان را درست انتخاب كنيد.هدف هاي خوب؛ هدف هاي كوچك، لقمه لقمه شده، كوتاه مدت، دقيق، واقع گرايانه ودر عين حال چالش برانگيزند.

2.با معنا باشيد :بنشينيد تأملات فلسفي كنيد و ببينيد واقعأ معناي زندگي كوفتي تان چيست ؟!مي توانيد از اين سوأل ويكتور فرانكل شروع كنيد ؛«من چرا تا حالا خود كشي نكرده ام ؟»

3.با انگيزه باشيد :برويد علت هاي بي انگيزه بودنتان را در بياوريد ؛اگر افسرده بوديد افسردگي تان را حل كنيد،اگر شرايط ايجاب مي كرد شرايط را تغيير دهيد و اگر هر علت ديگري داشت به هر حال ريشه بي انگيزگي را بخشكانيد. منبع: همشهري جوان

ايستاده با باد

نويسنده

:سعيد بي نياز

روانشناس ها مي گويند كه «تاب آور»ها در هر شرايط آسيب زايي هم كه قرار بگيرند، باز روانشان آسيبي نمي بيند اما اين چطور ممكن است؟

«تاب آوري»مفهوم جديدي در روان شناسي است. فوق فوقش 20سال است كه اين كلمه به دنياي روانشناسي آن طرف آب ها آمده و در ايران خودمان سابقه تحقيق درباره تاب آوري به يك دهه هم نمي رسد.خوشبختانه اين كلمه هنوز به كتاب هاي عامه پسند موفقيت راه پيدا نكرده است و خيال ما از اين جهت كه پيش فرض غلطي درباره آن داشته باشيد، راحت است.تاب آوري به زبان خيلي ساده يعني اينكه آدميزاد در يك محيط پراز آسيب زندگي كند اما از بيشتر آنها سربلند و سالم بيرون بيايد. اما منظور ما اين نيست كه تاب آوري فقط مربوط به دوره كودكي است. هر كسي در طول زندگي اش _ حتي تا سالمندي _ مي تواند تاب آوري را از تجربه هايش بياموزد و حتي دوز تاب آوري اش بالا و پايين برود. اما چطور ممكن است آدميزاد در برابر اين همه توفان همچنان بي خيال بايستد و شاخه هاي وجودش نشكند ؟روان شناس ها يك فهرست بالا بلند از ويژگي آدم هاي تاب آور رديف كرده اند. ما اين فهرست را در 4ويژگي خلاصه كرده ايم و براي هر ويژگي راهكار رسيدن به آن را ارائه مي دهيم. البته بايد تا به حال دستتان آمده باشد كه شماره هاي قبلي موفقيت مي تواند به كاربردي تر بودن شماره هاي جديد كمك كند. ما آدرس موضوعي آن شماره ها را هم كنار هر متن اضافه كرده

ايم ؛ضمن اينكه اين دفعه هم باز يك تست معتبر را گذاشته ايم كنار مطلب كه بهتر است اول آن را كامل كنيد و بعد بياييد سراغ متن اصلي. 1 _ مهارت در حل مساله

تاب آورها كنه اين جمله را دريافته اند :«زهري كه مرا نكشد، قوي ترم مي كند».آنها ذهنيتي تحليلي _ انتقادي نسبت به توانايي هاي خودشان و شرايط موجود دارند، در مقابل شرايط مختلف انعطاف پذيرند و تخيل شگفت انگيزي درباره راه حل هايي كه احتمالي به ذهنشان مي رسد، دارند. اما اينكه چطور مي شود به مهارت حل مساله دست پيدا كرد خودش يك شماره موفقيت لازم دارد كه ما در ادامه خلاصه اش را آورده ايم:

چطور اين مهارت را پرورش دهيم :

براي حل مساله كافي است كه ذهن خودتان را مرتب كنيد و يك الگوي منظم را براي همه مشكلات در نظر داشته باشيد. اين الگو 5 مرحله اي است:

1.تعريف دقيق مشكل يا مشكلات :يعني اينكه دقيقاً بدانيد مشكلات فعلي شما چه چيزهايي هستند وبتوانيد هر كدام رادر يك سطر توضيح دهيد.

2.اولويت بندي مشكلات :اينكه بدانيد كدام مشكلات مهم تر يافوري تر هستند و بايد تا دير نشده فكري به حالش بكنيد و كدام مشكل ها مزمن تر يا بي اهميت تر هستند. براي امتحان مي توانيد فعلاً مهم ترين مشكل را در نظر داشته باشيد.

3.بارش فكري براي حل مشكل :يعني بنشينيد فكر كنيد و هر راه حلي رابه ذهنتان مي رسد يادداشت كنيد. از احمقانه ترين و خنده دارترين گرفته تامعقول ترين راه حل ها، همه رافهرست كنيد.

4.اولويت بندي راه حل ها:يعني بنشينيد به راه حل

هايي كه داريد امتياز مثبت و منفي بدهيد وآنها رابراساس بيشترين نمره اي كه مي گيرند، اولويت بندي كنيد.

5.اجراي راه حل ها وبازبيني :حالا وقت عمل است. راه حلي كه بيشترين نمره را گرفته عملاً اجرا كنيد وببينيد كه جواب مي دهد يا نه.اگر جواب نداد مي توانيد از فهرست اولويت بندي شده راه حل دوم را امتحان كنيد. معمولاً از چند راه اول يكي جواب مي دهد. 2 _ كفايت اجتماعي

كساني كه تاب آوري بالايي دارند. مهارت هايي ارتباط باديگران را خيلي خوب بلدند.آنها مي توانند در شرايط سخت هم شوخ طبعي خودشان را حفظ كنند،مي توانند با ديگران صميمي شوند و در مواقع بحراني از حمايت اجتماعي ديگران بهره ببرند؛ ضمن اينكه اين گونه آدم ها مي توانند سنگ صبور خوبي باشند، وقتي داريد برايشان حرف مي زنيد مي توانند خوب گوش مي دهند و خودشان را جاي شما مي گذارند.

چطور اين مهارت را پرورش دهيم؟

كفايت اجتماعي تمام مهارت هايي را كه يك جوري به ارتباط داشتن به ديگران ربط داشته باشد در بر ميگيرد. چند تا از مهم ترين هايش را اينجا خلاصه كرده ايم:

1.شوخ طبع باشيد: البته تاب آورها حتماًمي دانند كه همه سبك هاي شوخ طبعي مشكل را حل نمي كنند. شوخ طبعي پر خاشگرانه (مسخره كردن ديگران )وخود شكنانه (دلقك بازي براي خنديدن ديگران ) اوضاع را بدتر مي كند و شوخ طبعي خودارزنده ساز (حفظ روحيه در مقابل مشكلات با نگاه شوخ طبعانه ) و پيوند دهنده (شوخ طبعي به عنوان ابزار ارتباط و صميميت با ديگران )است كه بايد آن را پرورش داد.

2.خوب گوش دهيد: فردي

كه فعالانه گوش مي دهد 4 تا ويژگي دارد:

1 _ انگيزه گوش دادن دارد يعني مايل است حرف هاي ديگران را گوش دهد.2_ به حرف هاي ديگران توجه مي كند و با تمام بدنش به آنها گوش مي دهد؛ مثلاً به موقع، تماس چشمي برقرار مي كند. 3_ همدلي مي كند؛يعني دوست دارد دقيقاً بداند طرف مقابل چه احساسي دارد تا در احساسش شريك شود و4_ انعطاف پذير است؛ يعني مي داند در مقابل افراد متفاوت و در موقعيت هاي مختلف چطور بر خورد كند.

3.ازحمايت اجتماعي استفاده كنيد : تاب آورها از دوستان و آشنايانشان موقع روبه رو شدن با مشكلات استفاده مي كنند. شما هم اگر بخواهيد مثل آنها باشيد بايد خود خواهي تان را كنار بگذاريد و كمك بخواهيد. 3 _ نگاه رو به آينده

تاب آورها اسير گذشته خودشان نيستند. آنها نگاه مثبتي به آينده دارند آنها خوش بينند، براي آينده شان هدف و برنامه دارند و زندگي برايشان معنا داراست. آنها براي رسيدن به اين آينده در بيشتر موارد هم انگيزه دارند و هم انرژي. در نتيجه اين ويژگي ها سير زندگي آدم هاي تاب آور صعودي است نه نزولي.آنها اهل پسرفت نيستند و اگر باشند بعد از پسرفت هاي احتمالي پيشرفت هاي سريع تري دارند.

چطور اين مهارت را پرورش دهيم :

براي پرورش دادن آينده گرايي بايد چندين مهارت مفصل را در خودتان پرورش دهيد. خلاصه اش از ما و مفصل خواندنش در شماره هاي قبل از شما:

1.درست به هدف بزنيد: هدف هايتان را درست انتخاب كنيد.هدف هاي خوب؛ هدف هاي كوچك، لقمه لقمه شده، كوتاه مدت، دقيق، واقع گرايانه ودر

عين حال چالش برانگيزند.

2.با معنا باشيد :بنشينيد تأملات فلسفي كنيد و ببينيد واقعأ معناي زندگي كوفتي تان چيست ؟!مي توانيد از اين سوأل ويكتور فرانكل شروع كنيد ؛«من چرا تا حالا خود كشي نكرده ام ؟»

3.با انگيزه باشيد :برويد علت هاي بي انگيزه بودنتان را در بياوريد ؛اگر افسرده بوديد افسردگي تان را حل كنيد،اگر شرايط ايجاب مي كرد شرايط را تغيير دهيد و اگر هر علت ديگري داشت به هر حال ريشه بي انگيزگي را بخشكانيد. منبع: همشهري جوان

عزت زياد!

نويسنده: سعيد بي نياز

عزت نفس از كجا مي آيد؟

چرا بعضي ها خودشان براي خودشان عزيزند و بعضي ها محل خودشان هم نمي گذارند؟ چرا بعضي ها وقتي تنها توي خانه هستند هم براي خودشان لذيذترين و بهترين غذاها را درست مي كنند اما بعضي ها غذاي خوبشان را فقط براي مهمان مي پزند؟ چرا بعضي ها سنگ هم كه از آسمان ببارد تن به ذلت نمي دهند و بعضي ها فوري تسليم اتفاق هاي مصيبت بار زندگي مي شوند؟ اين دليل ها شايد قانعتان كند:

1-كودكي حقارت بار:بعضي ها انگار نافشان را با مصيبت بريده اند؛ نمونه اش آنهايي كه زير دست و پاي پدر و مادرهاي سخت گير بزرگ شده اند؛ يا آنهايي كه از همان اول لوس و نازنازي بار آمده اند. پدر و مادرهايي كه مي گذارند بچه شان از همان اولي كه بلد شد چهار دست و پا راه برود «تجربه كند» و «خودش ياد بگيرد»، شايد ناخودآگاه دارند خشت هاي اول عزت نفس را در وجود بچه شان مي گذارند اما آنها بيش از حد سخت گيرند، حتي اگر بچه بيچاره

كارش را درست انجام دهد، برايش پشيزي ارزش قائل نيستند.

آنها هم كه نمي گذارند بچه شان دست به سياه و سفيد بزند، مبادا به لطافت پوستش بربخورد، ديگر بدتر.آنها در واقع نمي گذارند بچه هيچ تجربه خود مختارانه اي داشته باشد. حتي شيوه تحسين بچه ها هم روي عزت نفسشان اثر دارد.يك روان شناس بزرگ به نام راجرز مي گويد پدرو مادرها بايد بچه هايشان را «نامشروط» بپذيرند؛ يعني اينكه حتماً نبايد موقعي كه يك كار خوب انجام داد بگويند كه بچه خوبي هستي.

بچه ها هميشه بچه هاي خوبي هستند كه ممكن است كارهاي بدي هم بكنند. به هر حال بايد آنها را با تمام ضعف ها و توانايي هايشان بپذيريم و تحسين كردنشان را مشروط نكنيم به چيزهايي كه ما از بچه هاي خوب توقع داريم.

2-نظردوستان و همسالان:شمايي كه هر چي از دهانت بيرون مي آيد پرت مي كني به دوستت و بعدش مي گويد شوخي بوده، شمايي كه همكلاسي ات را به خاطر نمره خيلي پايين يا خيلي بالايش (!) مسخره مي كني، شمايي كه هر صبح و هر ظهر و هر عصر همكارت را به خاطر چاق بودن يا لاغر بودن اذيت مي كني! شما داري باعث مي شويد كه عزت نفس رفيقت له و لورده شود.لطفاً برو يك راه ديگر براي سرگرم شدن پيدا كن؛يك راهي كه هم خدا راضي باشد و هم بنده خدا عزت نفسش زير سؤال نرود.

3-مشكلات جسمي: اين يكي را هم نمي شود از قلم انداخت؛ بعضي ها فقط به اين خاطر كه به علت هاي ژنتيكي چاق يا لاغرند و يا معلوليت دارند، از

خودشان بدشان مي آيد؛ بعضي ها هم بيماري امان از جسم و روانشان بريده و فكر مي كنند چون بيمارند، مستحق هستند كه صبح تا شب مورد لعن و نفرين خودشان قرار بگيرند.

«عزت نفس»داشتن، قبل از اينكه ما ايراني ها را ياد روان شناس هاي آن طرف آبي بيندازد، ياد پهلوان هاي جوانمرد قصه هاي خودمان مي اندازد. فرهنگ بومي ما پراست از قصه ها و افسانه هايي كه پيام اصلي اش اين است: «عزت نفس داشته باش!»؛ يعني كه خودت را عزيز بدار؛ يعني اينكه براي خودت احترام قائل باش!اما عزت نفس فقط مال پهلوان هاي قصه ها نيست؛ داشتن عزت نفس يكي از پايه اي ترين ويژگي هايي است كه اگر كسي فكر موفقيت هاي بيشتر است، بايد در خودش پرورش دهد.البته يادتان باشد كه همه ما ممكن است در دوره هايي _ تحت تأثير اتفاق هاي اطرافمان _ عزت نفسمان خيلي كم يا بيش از حد زياد شود.توصيه اصلي اين مطلب اين است كه چطور ميانه را بگيريد كه نه به دره حقارت بيفتيد و نه قله هاي دروغين غرور را پرچم بزنيد.

با عزت ها اين شكلي اند

شايد براي اينكه ته و توي عزت نفس دستتان بيايد بهتر باشد دقيقاً بدانيد كساني كه عزت نفس دارند، چه ويژگي هايي دارند. شايد خيلي هايتان فكر كنيد كه آنها از آسمان آمده اند و شانس توي زندگي شان خيلي تأثير گذاشته است؛ اما آنها خودشان اين ويژگي ها را در خودشان پرورش داده اند:

1-استقلال در فكر و رفتار:كساني كه عزت نفس بالايي دارند، تا جايي كه مي توانند سعي مي كنند خودشان

كارهاي شخصي خودشان را انجام دهند، خودشان براي زندگي شان پول دربياورند، حتي در شغل هايي كه به اصطلاح آقا بالاسر وجود دارد، استقلال حرفه اي خودشان را حفظ كنند و در نهايت اينكه بيشتر وقتشان را خودشان برنامه ريزي مي كنند.براي اين آدم ها سختي رسيدن به يك قدم بالاتر، خيلي لذت بخش تر از راحتي رسيدن به ده قدم بالاتر با يك پاچه خواري ساده است.

2-تحمل ناكامي:آدم هايي كه عزت نفس بالايي دارند، سرد و گرم روزگار را خوب چشيده اند و معناي «اين نيز بگذرد» را خيلي خوب مي دانند؛ براي همين تلاش مي كنند تا به جاي اينكه مصيبت ها سوار آنها شوند، آنها مصيبت ها را مديريت كنند و به سلامت از آن عبور كنند.

3-مسئوليت پذيري:اگر كاري را به عهده يك آدم با عزت نفس بالا بگذاريد و او هم كارتان را قبول كند، مطمئن باشيد كه انجام دادن كارتان دير و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. كساني كه عزت نفس بالايي دارند، مسئوليت هايشان را به بهترين شكلي كه مي توانند انجام مي دهند و تا جايي كه مي توانند دودر نمي كنند.

4-اشتياق به تجربه هاي تازه: كساني كه عزت نفس بالايي دارند، بدشان نمي آيد چالش هاي خودخواسته تازه اي مثل يك موقعيت كاري جديد، يك آموزش جديد يا مسافرت به يك جاي متفاوت را تجربه كنند.

5-افتخار به موفقيت ها:آدم هايي كه عزت نفسشان بالاست، به موفقيت هاي ريز و درشت زندگي شان، به اندازه اي كه ارزش دارند مي بالند و آنها را دست كم نمي گيرند.آنها افتخار مي كنند كه با

وجود شرايط مشكل، توانسته اند به اين موفقيت ها دست پيدا كنند.

6-توان خنديدن و گريستن از ته دل:كساني كه عزت نفس بالايي دارند، مي توانند همه هيجان هاي انساني و طبيعي را بروز بدهند.آنها مي توانند هم از ته دل قهقهه بزنند و هم با تمام وجود گريه كنند، كاري كه از دست خيلي ها برنمي آيد.

7-پذيرفتن ناتواني ها و اشتباهات:همه اين ويژگي هاي بالا يك طرف، اينكه آدم هايي كه عزت نفس دارند مي توانند به اشتباهاتشان اقرار كنند و خودشان خودشان را محاكمه كنند هم يك طرف؛ فقط فرق آنها با خودخورها در اين است كه آنها از اشتباه هايشان درس مي گيرند و هي سركوفت پشت سركوفت نمي زنند.

شكسته نفس ها اين شكلي اند

كساني كه عزت نفس پاييني دارند، احساس حقارت مي كنند. ويژگي هاي اين آدم ها را كه بخوانيد، هم دستتان مي آيد كه آدم هاي حقير دور و برمان متأسفانه چقدر تعدادشان زياد است و هم مي توانيد ادب از بي ادبان بياموزيد:

1-انتقاد ناپذيري:همين دو شماره پيش، در مورد انتقاد پذيري گفتيم.يكي از علت هايي كه آدم ها انتقاد پذيرنيستند، همين است كه آنها هرنوع انتقاد سازنده يا ناسازنده اي را دشمني تلقي مي كنند.خودكم بين ها دوست ندارند كسي ناتوانايي هايشان را گوشزد كند.

2-بي احترامي به ديگران:جالب است كه آدم هايي كه براي خودشان احترام قائل نيستند، براي ديگران هم احترام قائل نمي شوند؛ آنها فكر مي كنند چون خودشان، خودشان را قبول ندارند، پس نبايد هيچ كس ديگري را هم قبول داشته باشند.آنها كوچك ترين مشكل ديگران را چنان به رخ آنها مي كشند كه طرف

ذله مي شود.فرافكني را كه يادتان هست؟

3-توهم توطئه:كساني كه براي خودشان ارزشي قائل نيستند، فكر مي كنند كه هميشه دشمن هاي فرضي نشسته اند در فكر دسيسه تا آنها را از هر جايي كه هستند پايين بكشند.در واقع اين آدم ها اين جوري خودشان راضي تر مي شوند؛ چون كه وقتي من به خاطر ناتواني هايم نمره رد مي گيرم، بهتر است آن را به دشمني معلم نسبت دهم!

4-رقابت گريزي:آدم هاي خود كم بين با اينكه دلشان مي خواهد در برابر همه برنده شوند، سعي مي كنند تا جايي كه مي توانند وارد هيچ رقابتي نشوند. آنها خودشان فكر مي كنند كه بازنده خواهند بود و بازندگي يك فاجعه ديگر است!

چند راهكار براي بالابردن عزت نفس

اگر در تست، نمره تان پايين آمده است و نگران اين هستيد كه عزت نفس پايين باعث شود موفقيت هاي آينده تان لگدمال شود، اين چند توصيه را عميق بخوانيد:

1-خط كشتان را عوض كنيد: شما معيار اندازه گيريتان درست نيست. شما فكر مي كنيد كه ارزش آدم به چيزهايي است كه چندان دست خودش نيستند؛ چيزهايي مثل قد و وزن و حتي ثروت. براي اينكه عزت نفستان را ببريد بالا، اول بايد در وجودتان چيزهايي را تشخيص دهيد كه قابل تغيير هستند؛ چيزهايي مثل خرد و دانش، اخلاق خوش، شادماني و خلاقيت. مطمئن باشيد كه مردم هم در درازمدت شمارا به خاطر ويژگي هايي كه خودتان در خودتان پرورش داده ايد، بيشتر دوست خواهند داشت.

2-خودتان را تشويق كنيد:ما بعضي وقت ها خيلي درگير ديگران و نظر ديگران مي شويم.بعضي وقت ها يادمان مي رود خودمان لااقل براي خودمان كسي هستيم.چرا

وقتي به موفقيتي دست پيدا مي كنيد، بايد حتماً اول ديگران شيريني بخورند؟ تا به حال فكر كرده ايد اگر شيريني اول را خودتان برداريد يا اولين نفر، خودتان براي خودتان دست بزنيد، چقدر لذت بخش تر است. گاهي يك موفقيت ظاهراً كوچك اتفاق مي افتد كه براي خود ما خيلي بزرگ است؛ مثلاً برآمدن از پس يك امتحان ميان ترم وسط اسباب كشي. اين جور موقع ها كيسه را شل كنيد و خودتان را به يك آب طالبي با ديدن يك فيلم سينمايي دعوت كنيد!

3-از ديگران كمك بگيريد:كمك گرفتن از دوستاني كه مغرض نيستند و از درد دلتان استفاده نمي كنند هميشه خوب است اما گاهي احساس حقارت آن قدر شديد است كه ما رسماً رفته ايم توي فاز افسردگي، اضطراب، اختلال شخصيت و هزار جور مرض خدا نصيبتان نكند ديگر.

اين جور موقع ها بهتر است غرور ناشي از خودكم بيني و تصور بي فايده بودن كمك ديگران را كنار بگذاريم و سراغ يك روان شناس يا مشاور خوب را از دوروبري هايمان بگيريم.

منبع:همشهري جوان(ش187)

عزت زياد!

نويسنده: سعيد بي نياز

عزت نفس از كجا مي آيد؟

چرا بعضي ها خودشان براي خودشان عزيزند و بعضي ها محل خودشان هم نمي گذارند؟ چرا بعضي ها وقتي تنها توي خانه هستند هم براي خودشان لذيذترين و بهترين غذاها را درست مي كنند اما بعضي ها غذاي خوبشان را فقط براي مهمان مي پزند؟ چرا بعضي ها سنگ هم كه از آسمان ببارد تن به ذلت نمي دهند و بعضي ها فوري تسليم اتفاق هاي مصيبت بار زندگي مي شوند؟ اين دليل ها شايد قانعتان كند:

1-كودكي حقارت

بار:بعضي ها انگار نافشان را با مصيبت بريده اند؛ نمونه اش آنهايي كه زير دست و پاي پدر و مادرهاي سخت گير بزرگ شده اند؛ يا آنهايي كه از همان اول لوس و نازنازي بار آمده اند. پدر و مادرهايي كه مي گذارند بچه شان از همان اولي كه بلد شد چهار دست و پا راه برود «تجربه كند» و «خودش ياد بگيرد»، شايد ناخودآگاه دارند خشت هاي اول عزت نفس را در وجود بچه شان مي گذارند اما آنها بيش از حد سخت گيرند، حتي اگر بچه بيچاره كارش را درست انجام دهد، برايش پشيزي ارزش قائل نيستند.

آنها هم كه نمي گذارند بچه شان دست به سياه و سفيد بزند، مبادا به لطافت پوستش بربخورد، ديگر بدتر.آنها در واقع نمي گذارند بچه هيچ تجربه خود مختارانه اي داشته باشد. حتي شيوه تحسين بچه ها هم روي عزت نفسشان اثر دارد.يك روان شناس بزرگ به نام راجرز مي گويد پدرو مادرها بايد بچه هايشان را «نامشروط» بپذيرند؛ يعني اينكه حتماً نبايد موقعي كه يك كار خوب انجام داد بگويند كه بچه خوبي هستي.

بچه ها هميشه بچه هاي خوبي هستند كه ممكن است كارهاي بدي هم بكنند. به هر حال بايد آنها را با تمام ضعف ها و توانايي هايشان بپذيريم و تحسين كردنشان را مشروط نكنيم به چيزهايي كه ما از بچه هاي خوب توقع داريم.

2-نظردوستان و همسالان:شمايي كه هر چي از دهانت بيرون مي آيد پرت مي كني به دوستت و بعدش مي گويد شوخي بوده، شمايي كه همكلاسي ات را به خاطر نمره خيلي پايين يا خيلي بالايش (!) مسخره مي

كني، شمايي كه هر صبح و هر ظهر و هر عصر همكارت را به خاطر چاق بودن يا لاغر بودن اذيت مي كني! شما داري باعث مي شويد كه عزت نفس رفيقت له و لورده شود.لطفاً برو يك راه ديگر براي سرگرم شدن پيدا كن؛يك راهي كه هم خدا راضي باشد و هم بنده خدا عزت نفسش زير سؤال نرود.

3-مشكلات جسمي: اين يكي را هم نمي شود از قلم انداخت؛ بعضي ها فقط به اين خاطر كه به علت هاي ژنتيكي چاق يا لاغرند و يا معلوليت دارند، از خودشان بدشان مي آيد؛ بعضي ها هم بيماري امان از جسم و روانشان بريده و فكر مي كنند چون بيمارند، مستحق هستند كه صبح تا شب مورد لعن و نفرين خودشان قرار بگيرند.

«عزت نفس»داشتن، قبل از اينكه ما ايراني ها را ياد روان شناس هاي آن طرف آبي بيندازد، ياد پهلوان هاي جوانمرد قصه هاي خودمان مي اندازد. فرهنگ بومي ما پراست از قصه ها و افسانه هايي كه پيام اصلي اش اين است: «عزت نفس داشته باش!»؛ يعني كه خودت را عزيز بدار؛ يعني اينكه براي خودت احترام قائل باش!اما عزت نفس فقط مال پهلوان هاي قصه ها نيست؛ داشتن عزت نفس يكي از پايه اي ترين ويژگي هايي است كه اگر كسي فكر موفقيت هاي بيشتر است، بايد در خودش پرورش دهد.البته يادتان باشد كه همه ما ممكن است در دوره هايي _ تحت تأثير اتفاق هاي اطرافمان _ عزت نفسمان خيلي كم يا بيش از حد زياد شود.توصيه اصلي اين مطلب اين است كه چطور ميانه را بگيريد كه نه به دره حقارت

بيفتيد و نه قله هاي دروغين غرور را پرچم بزنيد. با عزت ها اين شكلي اند

شايد براي اينكه ته و توي عزت نفس دستتان بيايد بهتر باشد دقيقاً بدانيد كساني كه عزت نفس دارند، چه ويژگي هايي دارند. شايد خيلي هايتان فكر كنيد كه آنها از آسمان آمده اند و شانس توي زندگي شان خيلي تأثير گذاشته است؛ اما آنها خودشان اين ويژگي ها را در خودشان پرورش داده اند:

1-استقلال در فكر و رفتار:كساني كه عزت نفس بالايي دارند، تا جايي كه مي توانند سعي مي كنند خودشان كارهاي شخصي خودشان را انجام دهند، خودشان براي زندگي شان پول دربياورند، حتي در شغل هايي كه به اصطلاح آقا بالاسر وجود دارد، استقلال حرفه اي خودشان را حفظ كنند و در نهايت اينكه بيشتر وقتشان را خودشان برنامه ريزي مي كنند.براي اين آدم ها سختي رسيدن به يك قدم بالاتر، خيلي لذت بخش تر از راحتي رسيدن به ده قدم بالاتر با يك پاچه خواري ساده است.

2-تحمل ناكامي:آدم هايي كه عزت نفس بالايي دارند، سرد و گرم روزگار را خوب چشيده اند و معناي «اين نيز بگذرد» را خيلي خوب مي دانند؛ براي همين تلاش مي كنند تا به جاي اينكه مصيبت ها سوار آنها شوند، آنها مصيبت ها را مديريت كنند و به سلامت از آن عبور كنند.

3-مسئوليت پذيري:اگر كاري را به عهده يك آدم با عزت نفس بالا بگذاريد و او هم كارتان را قبول كند، مطمئن باشيد كه انجام دادن كارتان دير و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. كساني كه عزت نفس بالايي دارند، مسئوليت هايشان را به بهترين

شكلي كه مي توانند انجام مي دهند و تا جايي كه مي توانند دودر نمي كنند.

4-اشتياق به تجربه هاي تازه: كساني كه عزت نفس بالايي دارند، بدشان نمي آيد چالش هاي خودخواسته تازه اي مثل يك موقعيت كاري جديد، يك آموزش جديد يا مسافرت به يك جاي متفاوت را تجربه كنند.

5-افتخار به موفقيت ها:آدم هايي كه عزت نفسشان بالاست، به موفقيت هاي ريز و درشت زندگي شان، به اندازه اي كه ارزش دارند مي بالند و آنها را دست كم نمي گيرند.آنها افتخار مي كنند كه با وجود شرايط مشكل، توانسته اند به اين موفقيت ها دست پيدا كنند.

6-توان خنديدن و گريستن از ته دل:كساني كه عزت نفس بالايي دارند، مي توانند همه هيجان هاي انساني و طبيعي را بروز بدهند.آنها مي توانند هم از ته دل قهقهه بزنند و هم با تمام وجود گريه كنند، كاري كه از دست خيلي ها برنمي آيد.

7-پذيرفتن ناتواني ها و اشتباهات:همه اين ويژگي هاي بالا يك طرف، اينكه آدم هايي كه عزت نفس دارند مي توانند به اشتباهاتشان اقرار كنند و خودشان خودشان را محاكمه كنند هم يك طرف؛ فقط فرق آنها با خودخورها در اين است كه آنها از اشتباه هايشان درس مي گيرند و هي سركوفت پشت سركوفت نمي زنند. شكسته نفس ها اين شكلي اند

كساني كه عزت نفس پاييني دارند، احساس حقارت مي كنند. ويژگي هاي اين آدم ها را كه بخوانيد، هم دستتان مي آيد كه آدم هاي حقير دور و برمان متأسفانه چقدر تعدادشان زياد است و هم مي توانيد ادب از بي ادبان بياموزيد:

1-انتقاد ناپذيري:همين دو شماره پيش، در

مورد انتقاد پذيري گفتيم.يكي از علت هايي كه آدم ها انتقاد پذيرنيستند، همين است كه آنها هرنوع انتقاد سازنده يا ناسازنده اي را دشمني تلقي مي كنند.خودكم بين ها دوست ندارند كسي ناتوانايي هايشان را گوشزد كند.

2-بي احترامي به ديگران:جالب است كه آدم هايي كه براي خودشان احترام قائل نيستند، براي ديگران هم احترام قائل نمي شوند؛ آنها فكر مي كنند چون خودشان، خودشان را قبول ندارند، پس نبايد هيچ كس ديگري را هم قبول داشته باشند.آنها كوچك ترين مشكل ديگران را چنان به رخ آنها مي كشند كه طرف ذله مي شود.فرافكني را كه يادتان هست؟

3-توهم توطئه:كساني كه براي خودشان ارزشي قائل نيستند، فكر مي كنند كه هميشه دشمن هاي فرضي نشسته اند در فكر دسيسه تا آنها را از هر جايي كه هستند پايين بكشند.در واقع اين آدم ها اين جوري خودشان راضي تر مي شوند؛ چون كه وقتي من به خاطر ناتواني هايم نمره رد مي گيرم، بهتر است آن را به دشمني معلم نسبت دهم!

4-رقابت گريزي:آدم هاي خود كم بين با اينكه دلشان مي خواهد در برابر همه برنده شوند، سعي مي كنند تا جايي كه مي توانند وارد هيچ رقابتي نشوند. آنها خودشان فكر مي كنند كه بازنده خواهند بود و بازندگي يك فاجعه ديگر است! چند راهكار براي بالابردن عزت نفس

اگر در تست، نمره تان پايين آمده است و نگران اين هستيد كه عزت نفس پايين باعث شود موفقيت هاي آينده تان لگدمال شود، اين چند توصيه را عميق بخوانيد:

1-خط كشتان را عوض كنيد: شما معيار اندازه گيريتان درست نيست. شما فكر مي كنيد كه ارزش آدم به

چيزهايي است كه چندان دست خودش نيستند؛ چيزهايي مثل قد و وزن و حتي ثروت. براي اينكه عزت نفستان را ببريد بالا، اول بايد در وجودتان چيزهايي را تشخيص دهيد كه قابل تغيير هستند؛ چيزهايي مثل خرد و دانش، اخلاق خوش، شادماني و خلاقيت. مطمئن باشيد كه مردم هم در درازمدت شمارا به خاطر ويژگي هايي كه خودتان در خودتان پرورش داده ايد، بيشتر دوست خواهند داشت.

2-خودتان را تشويق كنيد:ما بعضي وقت ها خيلي درگير ديگران و نظر ديگران مي شويم.بعضي وقت ها يادمان مي رود خودمان لااقل براي خودمان كسي هستيم.چرا وقتي به موفقيتي دست پيدا مي كنيد، بايد حتماً اول ديگران شيريني بخورند؟ تا به حال فكر كرده ايد اگر شيريني اول را خودتان برداريد يا اولين نفر، خودتان براي خودتان دست بزنيد، چقدر لذت بخش تر است. گاهي يك موفقيت ظاهراً كوچك اتفاق مي افتد كه براي خود ما خيلي بزرگ است؛ مثلاً برآمدن از پس يك امتحان ميان ترم وسط اسباب كشي. اين جور موقع ها كيسه را شل كنيد و خودتان را به يك آب طالبي با ديدن يك فيلم سينمايي دعوت كنيد!

3-از ديگران كمك بگيريد:كمك گرفتن از دوستاني كه مغرض نيستند و از درد دلتان استفاده نمي كنند هميشه خوب است اما گاهي احساس حقارت آن قدر شديد است كه ما رسماً رفته ايم توي فاز افسردگي، اضطراب، اختلال شخصيت و هزار جور مرض خدا نصيبتان نكند ديگر.

اين جور موقع ها بهتر است غرور ناشي از خودكم بيني و تصور بي فايده بودن كمك ديگران را كنار بگذاريم و سراغ يك روان شناس يا مشاور خوب را از دوروبري

هايمان بگيريم.

منبع:همشهري جوان(ش187)

كنترل خشم

مقدمه

همه ما با حالت روحي خشم آشنا هستيم و در زندگي بارها آن را تجربه كرده ايم. خشم نوعي هيجان روحي است كه اغلب بر اثر واكنش شخص نسبت به رفتار ناشايست ديگران بروز مي كند. خشم مي تواند يك رنجش و ناراحتي زودگذر باشد و يا يك عصبانيت تمام عيار ، در هر حال پديده اي كاملا طبيعي است و مانند ساير احساسات نشانه سلامت و تندرستي و عواطف انساني مي باشد، اما هنگامي كه از كنترل خارج شود، مي تواند به يك حس مخرب و ويرانگر تبديل شود و پيامدهاي ناگوار در محيط كار، روابط شخصي و در تمامي عرصه هاي زندگي شما بوجود آورد.

خشم و حس خودبزرگ بيني

همچنين خشم مي تواند حس خود بزرگ بيني را در شما زنده كند و زودتر ازآنچه تصور مي كنيد به سلامت شما آسيب مي رساند. متاسفانه خشم براي شما مانند همدم هميشگي است كه تمام عمر همراهتان خواهد بود و با هر طغياني ، فشار خونتان را به مقدار قابل توجهي بالا خواهد برد و اين تنها يكي از پيامدهاي زيانبار خشم بر تندرستي شما است. افزون بر اين بايد بدانيد كه خشم و عصبانيت همچون زهري است كه دائما به درون شما مي ريزد. حال ممكن است اين سوال در ذهن شما متبادر شود كه خشم چيست؟ و چگونه مي توانيد از دست اين پديده رنج آفرين رهايي يابيد؟

خشم چيست؟

خشم يك نوع احساس است كه همواره بين دو حالت متغير است. خشم مي تواند عصبانيت و ناراحتي جزئي و يا در نوع حاد آن ، واكنشي جنون آميز باشد. طبق نظر دكتر چارلز اسپيلبرگر ، خشم نيز احساسي نظير ساير

احساسات انسان است كه با ويژگي هاي روانشناسي اشخاص تغيير مي كند. هنگامي كه عصباني مي شويد آثار فيزيولوژيك خشم در بدن ظاهر مي شود، ضربان قلب و فشار خونتان بالا مي رود و ميزان ترشح هورمون ها نيز افزايش مي يابد.

عصبانيت مي تواند به دليل حوادث و رويدادهاي بيروني و يا تغييرات دروني باشد. ممكن است شما از شخص خاصي مانند همكاران ، اعضاء خانواده و يا رئيس خود رنجيده باشيد و رفتار آن ها باعث عصبانيت شما شده باشد و يا ترافيك و شلوغي شهر شما را خشمگين كند. فكر كردن و نگراني در مورد مسائل و مشكلات روزمره و يا به يادآوردن وقايعي كه قبلا باعث خشم و ناراحتي شما شده اند نيز از عواملي هستند كه مي توانند خشم شما را برانگيزند. بيان كردن خشم ، صحبت كردن پرخاشگرانه و عكس العمل تند و خشن حالتي غريزي است كه اكثر ما هنگامي كه خشمگين مي شويم، از خود بروز مي دهيم.

خشم عكس العمل طبيعي در برابر تهديد ، خطر و ... است كه به ما اين اجازه را مي دهد كه در شرايط بحراني از خود دفاع كنيم. بنابراين عصبانيت براي بقا و پايداري انسان ها ضروري و اجتناب ناپذير است، ولي نبايد فراموش كرد كه برخورد فيزيكي با افراد و مواردي كه ما را خشمگين مي كنند، از لحاظ قانوني و معيارهاي اجتماعي ناهنجار تلقي مي گردد و پيامدهائي منفي خواهد داشت.

سه روش مهم براي برطرف كردن منطقي خشم

سه روش مهم براي برطرف كردن منطقي خشم وجود دارد:

ابراز كردن

ابراز كردن خشم به اين معناست كه در بيان خشم خود جسور و منطقي باشيد نه پرخاشگر ، اين روش منطقي ترين راهكار براي ابراز خشم است. شما

بايد ياد بگيريد كه چگونه رفع اتهام كنيد و خود را تبرئه نمائيد و چگونه به اين هدف بدون صدمه زدن به ديگران برسيد. جسور بودن به اين معني نيست كه قلدر باشيد و به ديگران زور بگوييد، بلكه به اين معني است كه براي خودتان و ديگران ارزش قائل باشيد و با احترام رفتار كنيد و مشكلات تان را از راه منطقي حل كنيد.

سركوب كردن

سركوب كردن خشم راه حل ديگري است براي مهار عصبانيت و سركوب خشم و جهت دادن و تبديل آن به رفتارهاي ديگر. راهكار آن هم به اين صورت است كه هنگامي كه خشمگين مي شويد، در مورد موضوعي كه باعث خشم شما شده است، فكر نكنيد و بجاي آن به چيزهايي خوب و مثبت بيانديشيد. هدف از اين روش ، مهار خشم شما و تبديل آن به رفتارهاي سازنده است. اما پيامد منفي اين روش ، اين است كه اگر عصبانيت خود را ابراز نكنيد، خشم فرو خورده در درون شما باقي مي ماند و اين خشم دروني مي تواند باعث افزايش فشار خون و يا افسردگي شما شود.

از اين رو ، بيان نكردن خشم مي تواند مشكلات ديگري را به وجود آورد. افرادي كه خشم خود را ابراز نمي كنند، نسبت به همه چيز بدبين هستند و با ديگران رفتاري پر از كينه و خصمانه دارند. آنها مرتب ديگران را تحقير مي كنند و همه چيز را مورد انتقاد قرار مي دهند و معمولا در روابط خود با ديگران دچار مشكل هستند و كمتر رابطه اي موفق دارند.

آرام كردن

در نهايت سومين راهكار فرو نشاندن خشم مرحله آرام كردن آن است. در اين حالت با جملات

و واژه هاي تسكين دهنده خود را آرام كنيد. بنابر اين مي توان چنين نتيجه گرفت كه شما نه تنها در قبال اعمال ظاهري خود مسئول هستيد، بلكه روحيات دروني خود را هم بايد پرورش دهيد. پس بكوشيد به هنگام خشم خود را تسكين دهيد و احساسات خود را مهار كنيد.

كنترل خشم اين امتياز را دارد كه احساسات ناشي از خشم و هم تحريكات جسماني كه خشم باعث به وجود آمدن آنها مي شود، كاهش مي يابد. بي ترديد نمي توان پيشاپيش حوادثي را كه باعث خشم مي شوند، از سر راه برداشت و يا از روبه رو شدن با آنها اجتناب نمود، شايد نتوانيم آنها را تغيير دهيم، اما مي توانيم بياموزيم كه چگونه واكنش هاي خود را كنترل كنيم.

كنترل خشم مقدمه

همه ما با حالت روحي خشم آشنا هستيم و در زندگي بارها آن را تجربه كرده ايم. خشم نوعي هيجان روحي است كه اغلب بر اثر واكنش شخص نسبت به رفتار ناشايست ديگران بروز مي كند. خشم مي تواند يك رنجش و ناراحتي زودگذر باشد و يا يك عصبانيت تمام عيار ، در هر حال پديده اي كاملا طبيعي است و مانند ساير احساسات نشانه سلامت و تندرستي و عواطف انساني مي باشد، اما هنگامي كه از كنترل خارج شود، مي تواند به يك حس مخرب و ويرانگر تبديل شود و پيامدهاي ناگوار در محيط كار، روابط شخصي و در تمامي عرصه هاي زندگي شما بوجود آورد. خشم و حس خودبزرگ بيني

همچنين خشم مي تواند حس خود بزرگ بيني را در شما زنده كند و زودتر ازآنچه تصور مي كنيد به سلامت شما آسيب مي رساند. متاسفانه خشم براي شما مانند همدم هميشگي است كه تمام عمر همراهتان خواهد بود

و با هر طغياني ، فشار خونتان را به مقدار قابل توجهي بالا خواهد برد و اين تنها يكي از پيامدهاي زيانبار خشم بر تندرستي شما است. افزون بر اين بايد بدانيد كه خشم و عصبانيت همچون زهري است كه دائما به درون شما مي ريزد. حال ممكن است اين سوال در ذهن شما متبادر شود كه خشم چيست؟ و چگونه مي توانيد از دست اين پديده رنج آفرين رهايي يابيد؟ خشم چيست؟

خشم يك نوع احساس است كه همواره بين دو حالت متغير است. خشم مي تواند عصبانيت و ناراحتي جزئي و يا در نوع حاد آن ، واكنشي جنون آميز باشد. طبق نظر دكتر چارلز اسپيلبرگر ، خشم نيز احساسي نظير ساير احساسات انسان است كه با ويژگي هاي روانشناسي اشخاص تغيير مي كند. هنگامي كه عصباني مي شويد آثار فيزيولوژيك خشم در بدن ظاهر مي شود، ضربان قلب و فشار خونتان بالا مي رود و ميزان ترشح هورمون ها نيز افزايش مي يابد.

عصبانيت مي تواند به دليل حوادث و رويدادهاي بيروني و يا تغييرات دروني باشد. ممكن است شما از شخص خاصي مانند همكاران ، اعضاء خانواده و يا رئيس خود رنجيده باشيد و رفتار آن ها باعث عصبانيت شما شده باشد و يا ترافيك و شلوغي شهر شما را خشمگين كند. فكر كردن و نگراني در مورد مسائل و مشكلات روزمره و يا به يادآوردن وقايعي كه قبلا باعث خشم و ناراحتي شما شده اند نيز از عواملي هستند كه مي توانند خشم شما را برانگيزند. بيان كردن خشم ، صحبت كردن پرخاشگرانه و عكس العمل تند و خشن حالتي غريزي است كه اكثر ما هنگامي كه خشمگين مي شويم، از خود بروز مي دهيم.

خشم عكس العمل طبيعي در برابر

تهديد ، خطر و ... است كه به ما اين اجازه را مي دهد كه در شرايط بحراني از خود دفاع كنيم. بنابراين عصبانيت براي بقا و پايداري انسان ها ضروري و اجتناب ناپذير است، ولي نبايد فراموش كرد كه برخورد فيزيكي با افراد و مواردي كه ما را خشمگين مي كنند، از لحاظ قانوني و معيارهاي اجتماعي ناهنجار تلقي مي گردد و پيامدهائي منفي خواهد داشت. سه روش مهم براي برطرف كردن منطقي خشم

سه روش مهم براي برطرف كردن منطقي خشم وجود دارد: ابراز كردن

ابراز كردن خشم به اين معناست كه در بيان خشم خود جسور و منطقي باشيد نه پرخاشگر ، اين روش منطقي ترين راهكار براي ابراز خشم است. شما بايد ياد بگيريد كه چگونه رفع اتهام كنيد و خود را تبرئه نمائيد و چگونه به اين هدف بدون صدمه زدن به ديگران برسيد. جسور بودن به اين معني نيست كه قلدر باشيد و به ديگران زور بگوييد، بلكه به اين معني است كه براي خودتان و ديگران ارزش قائل باشيد و با احترام رفتار كنيد و مشكلات تان را از راه منطقي حل كنيد. سركوب كردن

سركوب كردن خشم راه حل ديگري است براي مهار عصبانيت و سركوب خشم و جهت دادن و تبديل آن به رفتارهاي ديگر. راهكار آن هم به اين صورت است كه هنگامي كه خشمگين مي شويد، در مورد موضوعي كه باعث خشم شما شده است، فكر نكنيد و بجاي آن به چيزهايي خوب و مثبت بيانديشيد. هدف از اين روش ، مهار خشم شما و تبديل آن به رفتارهاي سازنده است. اما پيامد منفي اين روش ، اين است كه اگر

عصبانيت خود را ابراز نكنيد، خشم فرو خورده در درون شما باقي مي ماند و اين خشم دروني مي تواند باعث افزايش فشار خون و يا افسردگي شما شود.

از اين رو ، بيان نكردن خشم مي تواند مشكلات ديگري را به وجود آورد. افرادي كه خشم خود را ابراز نمي كنند، نسبت به همه چيز بدبين هستند و با ديگران رفتاري پر از كينه و خصمانه دارند. آنها مرتب ديگران را تحقير مي كنند و همه چيز را مورد انتقاد قرار مي دهند و معمولا در روابط خود با ديگران دچار مشكل هستند و كمتر رابطه اي موفق دارند. آرام كردن

در نهايت سومين راهكار فرو نشاندن خشم مرحله آرام كردن آن است. در اين حالت با جملات و واژه هاي تسكين دهنده خود را آرام كنيد. بنابر اين مي توان چنين نتيجه گرفت كه شما نه تنها در قبال اعمال ظاهري خود مسئول هستيد، بلكه روحيات دروني خود را هم بايد پرورش دهيد. پس بكوشيد به هنگام خشم خود را تسكين دهيد و احساسات خود را مهار كنيد.

كنترل خشم اين امتياز را دارد كه احساسات ناشي از خشم و هم تحريكات جسماني كه خشم باعث به وجود آمدن آنها مي شود، كاهش مي يابد. بي ترديد نمي توان پيشاپيش حوادثي را كه باعث خشم مي شوند، از سر راه برداشت و يا از روبه رو شدن با آنها اجتناب نمود، شايد نتوانيم آنها را تغيير دهيم، اما مي توانيم بياموزيم كه چگونه واكنش هاي خود را كنترل كنيم.

كم رنگ كردن خاطره هاي تلخ

نويسنده:مهدي مجرد زاده كرماني

آيا مي توان همه خاطره هاي تلخ و ناخوشايند را يك باره و يك جا كمرنگ كرد؟

خاطره هاي تلخ و ناخوشايند،واقعا زندگي را تلخ مي كنند.كساني را مي شناسيم كه

به خاطر يك كلمه حرف درشت،عمري عذاب كشيده و چه بسا كه ديگران را هم آزار داده اند.اما نتوانسته اند آن يك كلمه سخن تلخ را به خود هموار سازند.با مردي برخورد كردم كه مادرش پنج سال قبل ازآن به رحمت خدا رفته بود،اما او همچنان افسرده بود و از من كمك مي خواست تا بهترين داروي ضدافسردگي را به او معرفي كنم!

بانوي كم سوادي مي گفت:"پدرم با تحصيل دختران مخالف بود و نگذاشت درس بخوانم،و گرنه من اكنون دانشگاهم راتمام كرده بودم و وضعم غيرازاين بود..."و در آن زمان كه اين مطلب را مي گفت،چهل سال از مرگ پدرش گذشته بود و او در تمام اين چهل سال هيچ كوششي درجهت يادگيري بيشتر نكرده بود،اما اين مطلب را بارها به ديگران گفته و كينه خودش را نسبت به پدر اظهار كرده بود.وقتي كه ذهن شخص،گرفتار يك تصوير بي حاصل شود،آن شخص ديگر نمي تواند براي رفع مشكلاتش به نحو شايسته اي چاره انديشي كند.

دختر دانشجويي را مي شناسم كه بيش ازچهار سال ازمرگ پدرش مي گذرد.اما نتوانسته است اين واقعه دردناك را فراموش كند.او فعلا دانشگاه را رها كرده و به علت افسردگي مرتباً از بيمارستاني به بيمارستان ديگر مي رود و گاهي هم در منزل بستري است.خوراكش داروهاي آرامبخش است،اما خواب راحت ندارد و درهنگام بيداري هم به اندك بهانه اي اشكش سرازير مي شود.ملاحظه مي كنيد كه يك تصوير ذهني ناخوشايند چگونه زندگي انسان را فلج مي كند و آن را به نابودي مي كشاند.

كم نيستند كساني كه براثر يك برخورد نادرست، كينه كسي را به دل گرفته اند و بعد از

گذشت سالها هم نتوانسته اند آن شخص را ببخشند.حتي ممكن است هزاران بار درعالم خيال از آن شخص انتقام گرفته باشند.يا اين كه هزاران بار فيلم آن برخورد ناخوشايند را در سينماي ذهن خود ديده باشند.كساني را مي شناسم كه يك عمر حرص خورده اند،زيرا كه نتوانسته اند پاسخ شايسته اي به فلان شخص بي ادب بدهند و حقش را كف دستش بگذارند.اين افراد مدام خودشان را به خاطر اين كوتاهي سرزنش مي كنند و سرانجام هم خود را نمي بخشند.بعضي از اين افراد تا حدودي هم خجالتي هستند و انبوهي ازاين خاطره ها دارند.به اين جهت هميشه فكر مي كنند ديگران به آنها اجحاف و حقشان را پامال كرده اند.

كساني كه به مشاوران و روان شناسان مراجعه مي كنند معمولاً كساني هستند كه تصويرهاي ذهني ناخوشايندي درخاطر دارند و آن تصويرها به نوعي به زندگي آنها لطمه زده است.اين خاطره ها را بايد كمرنگ كرد.بايد آزارندگي را از آنها گرفت.اگر تنها به يادآوري آنها اكتفا كنيم،نه تنها كمكي به شخص نكرده ايم،بلكه ممكن است روحيه وي را از آنچه هست بدتر كنيم.

راه عملي

راه كلي همان است كه در شماره هاي قبل چندبار توضيح داده شده است،و آن تغيير در كيفيتهاي فرعي تصويرهاي ذهني است.اگر تعداد خاطره هاي بد كمتر از سه مورد باشد با شيوه سريع رفع فوبيا كه در شماره هاي قبلي توضيح داده شده است عمل مي شود.اما اگر تعداد آنها زياد باشد ابتدا سه مورد از خاطره هاي ناخوشايند انتخاب و با شيوه سريع برطرف مي شود.اين كار براي آن است كه ضمير ناخودآگاه باشيوه كمرنگ كردن خاطره ها آشنايي پيدا

كند.پس از آن مي توان به كمك شيوه اي كه درهمين شماره توضيح داده خواهد شد بر كل خاطره ها اثرگذاشت.

اين شيوه داراي اهميت بسياراست.درنظر بگيريد كه ممكن است كسي در زمان كودكي بارها مورد تجاوز و سوءاستفاده جنسي قرار گرفته باشد و تا پايان عمرنتواند آن را فراموش كند.يا كسي ممكن است ظرف چند سال،پدر،مادر،دوستان و بستگان زيادي را از دست داده و هر مورد در نظرش ضايعه بزرگي جلوه كرده باشد.مسلما افسرده شدن چنين افرادي تعجب نخواهد داشت.اگرپاي صحبت بعضي ازاين افراد افسرده بنشينيد،داستانهاي تاثرانگيزي برايتان نقل خواهند كرد.به عنوان نمونه يكي از اين افراد مي گفت:"هنوزكودك بودم كه ابتدا پدرو كمي بعد مادرم را از دست دادم.سرپرستي من به عهده پدربزرگ و مادربزرگم افتاد.اما آنها هم توان مالي كافي نداشتند.درنوجواني ترك تحصيل كردم و وارد بازار كار شدم.اما هنوز روي پاي خودم نايستاده بودم كه پدربزرگ و مادربزرگ هم به فاصله اندكي به رحمت خدا رفتند.ناچار با برادرم كه چند سال ازمن بزرگتر بود زندگي كردم كه آن را هم بيشتر از چند سال نتوانستم تحمل كنم چون هر روز مرا كتك مي زد..."واقعا نگاه چنين شخصي به جامعه و دنياي پيرامونش چگونه خواهد بود؟

تغيير كل خاطرات

پس از كمرنگ كردن سه خاطره مي توان به كمك ضمير ناآگاه كل خاطرات بد و ناخوشايند را كمرنگ كرد.در مورد آن سه خاطره رعايت نكته اي ضروري است.چنانچه خاطره ها اهميت يكساني نداشته باشند توصيه مي شود به ترتيب اهميت عمل كنند.يعني ابتدا كم اهميت ترين و سپس مهمترين خاطره ها را كمرنگ سازند.(اين شيوه در همه زمينه هاي آموزشي عموميت دارد.در رياضيات هم بهتر

است ابتدا مسايل آسانتر را حل كنند تا راه براي حل مسايل دشوار هموار شود.)

آقاي استيو آندرياس مراحل بعدي را در كتاب"كاربرد روان شناسي در زندگي عادي"به ترتيب زير بيان مي كند:

قم اول-آمادگي:اين مرحله شامل كمرنگ كردن سه خاطره است كه توضيح داده شد.

قدم دوم-جداسازي:دراين مرحله از ضمير ناآگاه شخص مي خواهد تا خاطره هاي خوب و بد را از هم جداسازد.

قدم سوم-تغيير رمزخاطرات تلخ:از ضميرناآگاه شخص مي خواهد تا ابتدا با استفاده از شيوه بيان رفع فوبيا كل خاطره هاي ناخوشايند را كمرنگ،كوچك،دور،و ديگر احساس نمايدو سپس به ترتيب زماني مرتب كند.آنگاه به شخص مي گويد:"پشت به خاطره ها بايستد و رو به عقب از ميان آنها عبور و رابطه خود را با آنها قطع كنيد.بعد به زمان حال برگرديد."

قدم چهارم-ايجادارتباط با خاطرات خوشايند:از ضمير ناآگاه مي خواهد تا رمزخاطره ها را تغييردهد و آنها را پررنگتر،زنده تر،بزرگتر و خوداحساس سازد و سپس به ترتيب زماني مرتب كند.سپس مي گويد:"به دورترين خاطره(زمان كودكي)برگرديد و با سرعت از ميان آنها عبور و رابطه خود را با آنها محكم كنيد.به زمان حال برگرديد."

قدم پنجم-آوردن آموزه ها به زمان حال:از شخص مي خواهد آنچه را كه در زمينه تجسم وقايع خوشايند و ناخوشايند آموخته است با خود به زمان حال بياورد.

قدم ششم-تغيير رمز وقايع آتي:از شخص مي خواهد براي تجسم خاطره هاي آينده نيز از همين نحوه تفكر استفاده كند.

منابع و ماخذ:

كتاب كاربرد روان شناسي در زندگي عادي

keep the chang, Steve Andreas Chang and

دائره المعارف "ويكي پديا"

www.nlpinfo.com

www.nlpuniversitypress.com

كتابهاي گوناگون و اطلاعات شخصي مولف

منبع:مجله موفقيت (ش166)

كم رنگ كردن خاطره هاي تلخ

نويسنده:مهدي مجرد زاده كرماني

آيا مي توان

همه خاطره هاي تلخ و ناخوشايند را يك باره و يك جا كمرنگ كرد؟

خاطره هاي تلخ و ناخوشايند،واقعا زندگي را تلخ مي كنند.كساني را مي شناسيم كه به خاطر يك كلمه حرف درشت،عمري عذاب كشيده و چه بسا كه ديگران را هم آزار داده اند.اما نتوانسته اند آن يك كلمه سخن تلخ را به خود هموار سازند.با مردي برخورد كردم كه مادرش پنج سال قبل ازآن به رحمت خدا رفته بود،اما او همچنان افسرده بود و از من كمك مي خواست تا بهترين داروي ضدافسردگي را به او معرفي كنم!

بانوي كم سوادي مي گفت:"پدرم با تحصيل دختران مخالف بود و نگذاشت درس بخوانم،و گرنه من اكنون دانشگاهم راتمام كرده بودم و وضعم غيرازاين بود..."و در آن زمان كه اين مطلب را مي گفت،چهل سال از مرگ پدرش گذشته بود و او در تمام اين چهل سال هيچ كوششي درجهت يادگيري بيشتر نكرده بود،اما اين مطلب را بارها به ديگران گفته و كينه خودش را نسبت به پدر اظهار كرده بود.وقتي كه ذهن شخص،گرفتار يك تصوير بي حاصل شود،آن شخص ديگر نمي تواند براي رفع مشكلاتش به نحو شايسته اي چاره انديشي كند.

دختر دانشجويي را مي شناسم كه بيش ازچهار سال ازمرگ پدرش مي گذرد.اما نتوانسته است اين واقعه دردناك را فراموش كند.او فعلا دانشگاه را رها كرده و به علت افسردگي مرتباً از بيمارستاني به بيمارستان ديگر مي رود و گاهي هم در منزل بستري است.خوراكش داروهاي آرامبخش است،اما خواب راحت ندارد و درهنگام بيداري هم به اندك بهانه اي اشكش سرازير مي شود.ملاحظه مي كنيد كه يك تصوير ذهني ناخوشايند چگونه زندگي انسان

را فلج مي كند و آن را به نابودي مي كشاند.

كم نيستند كساني كه براثر يك برخورد نادرست، كينه كسي را به دل گرفته اند و بعد از گذشت سالها هم نتوانسته اند آن شخص را ببخشند.حتي ممكن است هزاران بار درعالم خيال از آن شخص انتقام گرفته باشند.يا اين كه هزاران بار فيلم آن برخورد ناخوشايند را در سينماي ذهن خود ديده باشند.كساني را مي شناسم كه يك عمر حرص خورده اند،زيرا كه نتوانسته اند پاسخ شايسته اي به فلان شخص بي ادب بدهند و حقش را كف دستش بگذارند.اين افراد مدام خودشان را به خاطر اين كوتاهي سرزنش مي كنند و سرانجام هم خود را نمي بخشند.بعضي از اين افراد تا حدودي هم خجالتي هستند و انبوهي ازاين خاطره ها دارند.به اين جهت هميشه فكر مي كنند ديگران به آنها اجحاف و حقشان را پامال كرده اند.

كساني كه به مشاوران و روان شناسان مراجعه مي كنند معمولاً كساني هستند كه تصويرهاي ذهني ناخوشايندي درخاطر دارند و آن تصويرها به نوعي به زندگي آنها لطمه زده است.اين خاطره ها را بايد كمرنگ كرد.بايد آزارندگي را از آنها گرفت.اگر تنها به يادآوري آنها اكتفا كنيم،نه تنها كمكي به شخص نكرده ايم،بلكه ممكن است روحيه وي را از آنچه هست بدتر كنيم. راه عملي

راه كلي همان است كه در شماره هاي قبل چندبار توضيح داده شده است،و آن تغيير در كيفيتهاي فرعي تصويرهاي ذهني است.اگر تعداد خاطره هاي بد كمتر از سه مورد باشد با شيوه سريع رفع فوبيا كه در شماره هاي قبلي توضيح داده شده است عمل مي شود.اما اگر تعداد آنها زياد

باشد ابتدا سه مورد از خاطره هاي ناخوشايند انتخاب و با شيوه سريع برطرف مي شود.اين كار براي آن است كه ضمير ناخودآگاه باشيوه كمرنگ كردن خاطره ها آشنايي پيدا كند.پس از آن مي توان به كمك شيوه اي كه درهمين شماره توضيح داده خواهد شد بر كل خاطره ها اثرگذاشت.

اين شيوه داراي اهميت بسياراست.درنظر بگيريد كه ممكن است كسي در زمان كودكي بارها مورد تجاوز و سوءاستفاده جنسي قرار گرفته باشد و تا پايان عمرنتواند آن را فراموش كند.يا كسي ممكن است ظرف چند سال،پدر،مادر،دوستان و بستگان زيادي را از دست داده و هر مورد در نظرش ضايعه بزرگي جلوه كرده باشد.مسلما افسرده شدن چنين افرادي تعجب نخواهد داشت.اگرپاي صحبت بعضي ازاين افراد افسرده بنشينيد،داستانهاي تاثرانگيزي برايتان نقل خواهند كرد.به عنوان نمونه يكي از اين افراد مي گفت:"هنوزكودك بودم كه ابتدا پدرو كمي بعد مادرم را از دست دادم.سرپرستي من به عهده پدربزرگ و مادربزرگم افتاد.اما آنها هم توان مالي كافي نداشتند.درنوجواني ترك تحصيل كردم و وارد بازار كار شدم.اما هنوز روي پاي خودم نايستاده بودم كه پدربزرگ و مادربزرگ هم به فاصله اندكي به رحمت خدا رفتند.ناچار با برادرم كه چند سال ازمن بزرگتر بود زندگي كردم كه آن را هم بيشتر از چند سال نتوانستم تحمل كنم چون هر روز مرا كتك مي زد..."واقعا نگاه چنين شخصي به جامعه و دنياي پيرامونش چگونه خواهد بود؟ تغيير كل خاطرات

پس از كمرنگ كردن سه خاطره مي توان به كمك ضمير ناآگاه كل خاطرات بد و ناخوشايند را كمرنگ كرد.در مورد آن سه خاطره رعايت نكته اي ضروري است.چنانچه خاطره ها اهميت يكساني نداشته

باشند توصيه مي شود به ترتيب اهميت عمل كنند.يعني ابتدا كم اهميت ترين و سپس مهمترين خاطره ها را كمرنگ سازند.(اين شيوه در همه زمينه هاي آموزشي عموميت دارد.در رياضيات هم بهتر است ابتدا مسايل آسانتر را حل كنند تا راه براي حل مسايل دشوار هموار شود.)

آقاي استيو آندرياس مراحل بعدي را در كتاب"كاربرد روان شناسي در زندگي عادي"به ترتيب زير بيان مي كند:

قم اول-آمادگي:اين مرحله شامل كمرنگ كردن سه خاطره است كه توضيح داده شد.

قدم دوم-جداسازي:دراين مرحله از ضمير ناآگاه شخص مي خواهد تا خاطره هاي خوب و بد را از هم جداسازد.

قدم سوم-تغيير رمزخاطرات تلخ:از ضميرناآگاه شخص مي خواهد تا ابتدا با استفاده از شيوه بيان رفع فوبيا كل خاطره هاي ناخوشايند را كمرنگ،كوچك،دور،و ديگر احساس نمايدو سپس به ترتيب زماني مرتب كند.آنگاه به شخص مي گويد:"پشت به خاطره ها بايستد و رو به عقب از ميان آنها عبور و رابطه خود را با آنها قطع كنيد.بعد به زمان حال برگرديد."

قدم چهارم-ايجادارتباط با خاطرات خوشايند:از ضمير ناآگاه مي خواهد تا رمزخاطره ها را تغييردهد و آنها را پررنگتر،زنده تر،بزرگتر و خوداحساس سازد و سپس به ترتيب زماني مرتب كند.سپس مي گويد:"به دورترين خاطره(زمان كودكي)برگرديد و با سرعت از ميان آنها عبور و رابطه خود را با آنها محكم كنيد.به زمان حال برگرديد."

قدم پنجم-آوردن آموزه ها به زمان حال:از شخص مي خواهد آنچه را كه در زمينه تجسم وقايع خوشايند و ناخوشايند آموخته است با خود به زمان حال بياورد.

قدم ششم-تغيير رمز وقايع آتي:از شخص مي خواهد براي تجسم خاطره هاي آينده نيز از همين نحوه تفكر استفاده كند.

منابع و ماخذ:

كتاب كاربرد روان شناسي

در زندگي عادي

keep the chang, Steve Andreas Chang and

دائره المعارف "ويكي پديا"

www.nlpinfo.com

www.nlpuniversitypress.com

كتابهاي گوناگون و اطلاعات شخصي مولف

منبع:مجله موفقيت (ش166)

نقش بخشش در سلامت روح و جسم

مترجم:مهتاب عليمرادي

هنگامي كه فردي را مي بخشيد،در ذهن خود احساس آرامش خاصي مي كنيد چرا كه دست به كاري الهي و روحاني زده ايد.بهتر است بدانيد شما براي انجام اين كار از درون مورد هدايت و راهنمايي قرارگرفته ايد.مربي و راهنماي شما همان چيزي است كه به صورت ابدي و نامحدود در درون شما وجود دارد و همواره شما را در مسير صحيح زندگي قرار مي دهد.به راستي اگر به نداي درونتان با دقت فراوان گوش بسپاريد،مطمئن باشيد هيچ گاه به خطا نمي رويد.همچنين اگر داستان زندگي خود را با دقت زير نظر بگيريد متوجه بسياري از نكات ارزنده مي شويد.زندگي شما مملو از لحظات تلخ و شيرين است كه همچون كتابي ارزشمند مي تواند شما را به سرمنزل مقصود برساند.اكنون يكي ازخاطرات تلخ خود را به ياد بياوريد.سعي كنيد همه چيز را رها كرده ببخشيد.ترس،خشم،غم و غصه را از خود دور كنيد و با سادگي و روشنايي خاصي به مساله نگاه كنيدونفس عميقي بكشيد و كاملا مراقب افكار و احساسات خود باشيد.به نداي درونتان بادقت گوش فرا دهيد و از خود بپرسيد:"به راستي در درون من چه مي گذرد،در طي روز به چه چيزهايي فكر مي كنم و احساساتم را چگونه كنترل مي كنم؟آيا واقعا حقيقتي وجود داردكه بايد آن را پيدا كنم؟"بعد از چند لحظه احساس آرامش خاصي مي كنيد.دراين هنگام است كه ديگر اثري ازخشم، نفرت، كينه، سرزنش،قضاوت،تنفر و ديگر خصوصيات منفي در وجودتان پيدا نمي شود و در عوض نور، پاكي

و بخشش در عمق وجودتان متبلور خواهد شد.درچنين شرايطي براي زنده شدن روحتان جشن بگيريد و از خداوند تشكر كنيد.از اين لحظه به بعد اجازه دهيد افكارتان چه خوب و چه بد وارد ذهنتان شوند.از اين موضوع به هيچ وجه نگران نباشيد.اين افكار درست مانند امواجي هستند كه به ساحل مي آيند و به زودي باز مي گردند.با هر نفسي كه مي كشيد خوبي ها و پاكي ها را وارد قلبتان كرده و با هر بازدم درد،غم،رنج و تمام آزردگي هاي روحيتان را از بدنتان خارج سازيد.دراين هنگام است كه ديدتان نسبت به زندگي مثبت شده و درست تصميم گيري مي كنيد.سپس با اختيار كامل افكارتان را مورد ارزيابي قرارمي دهيد.و آنهايي را كه براي آرامش روح و جسمتان لازم است در ذهنتان نگاه داشته و از شربقيه(نه به خاطر ديگران بلكه به خاطر وجود خودتان)نجات مي يابيد.معناي واقعي بخشش نيز همين است.وقتي شما به افكاري كه باعث آزردگي خاطرتان مي شوند اجازه دخول ندهيد به طور خودكار راه را براي بخشش باز كرده ايد.به عبارتي ديگر هنگامي كه آگاهانه متوجه شديد چه افكار احساساتي منفي و آزاردهنده هستند و ديگر به آنها اهميتي نداديد،قلب و روحتان باز شده و افكار و نيات مثبت را جذب مي كند و به زودي انعكاس آن را در زندگيتان مي بينيد.دراين صورت عشق و محبت در وجودتان ريشه مي دهد و روز به روز شكوفاتر مي شود.

بهتر است بدانيد تمام وقايع(چه تلخ و چه شيرين)در زندگي شما مانند درسي هستند كه بايد با نهايت دقت به آنها توجه كنيد و از آنها بهره لازم را ببريد.سعي كنيد دراين

مدرسه زندگي بهترين شاگرد باشيد و از نتايج ارزشمند آن استفاده كنيد.دراين صورت هنگامي كه متوجه شديد"بخشايش شما را الهي كرده و به خداوند نزديك تر مي كند،گام بعدي را برمي داريد و هرچه سريع تر به اصلاح و پاكسازي درونتان مي پردازيد.ازطرف ديگر با اين كار به سلامت جسماني نيزدست مي يابيد."بخشش"كليدي است براي دستيابي به سلامت جسماني و شادابي،دراين جا شايد سوال كنيد چگونه؟براي پاسخ به اين سوال به موارد زير دقت كنيد:

-درهاي سلامتي را با كليد "بخشش"باز كنيد.

اغلب ما داراي احساسات منفي از قبيل خشم،نفرت،انزجار،بغض و كينه هستيم.اين احساسات مانند قفل هايي هستند كه درون ما را بسته نگاه داشته اند و قدرت شكوفايي را از ما مي گيرند.وقتي اين خصوصيات منفي در ما افزايش مي يابد،از شدت ناراحتي حالت انفجار به ما دست مي هد.سرطان،ناراحتي هاي معده، خستگي هاي مزمن و...همگي از علايم همين احساسات منفي است.بنابراين كليد اصلي براي غلبه بر بيماري ها "بخشيدن"ديگران و يا حتي خود است.شما اين كار را براي كسي يا چيزي انجام نمي دهيد.منفعت و سود آن تنها متوجه خود شما خواهد بود.

-مفهوم "بخشش"را با تمام وجود دريابيد و آن را در زندگي به كار ببريد.

هرگز تصورنكنيد به محض اينكه خودتان را از شرافكار بد رها كرديد و فردي را بخشيديد درست درهمان لحظه درهاي شفا به روي شما باز مي شود.شما بايد اين كار را همواره تكرار كنيد.درتمام لحظات زندگيتان مفهوم بخشيدن و رها كردن را با همه وجود دريابيد.اگر يك بار بخشيديد و دري بر روي شما بازشد فكرنكنيد اين در همواره به رويتان باز مي ماند.خير،براي آن بايد زحمت بكشيد و خودتان

را از افكار و نيات بد دوركنيد تا با جذب افكار مثبت و الهي بتوانيد در زندگيتان به پيشرفت هايي دست يابيد.خانم71 ساله اي كه به بيماري سرطان مبتلا بود بعد ازاينكه متوجه شد براي بهبود بيماري اش بايد ديگران را ببخشيد شروع به بخشش و رها كردن افكار بد كرد و به تدريج بيماري اش بهبود يافت.

-با بخشش به سلامتي و شادابي دست يابيد.

با كليد"بخشيدن"مي توانيد به سلامتي و شادابي دست يابيد.خودتان را از شر تمام افكاربد نجات دهيد.اگر خودتان را دوست داريد به آنها توجه نكنيد.هرچقدر هم آزرده باشيد تمرين كنيد و با"بخشايش"به آرامش،تندرستي و شادابي برسيد.

بنابراين با"بخشيدن"مي توانيد هم به سلامت جسماني و هم به سلامت روحاني دست يابيد.هرچه زودتر دست به كار شويد و نتايج شگفت انگيزي را در زندگيتان شاهد باشيد.

منبع:مجله موفقيت (ش166)

نقش بخشش در سلامت روح و جسم

مترجم:مهتاب عليمرادي

هنگامي كه فردي را مي بخشيد،در ذهن خود احساس آرامش خاصي مي كنيد چرا كه دست به كاري الهي و روحاني زده ايد.بهتر است بدانيد شما براي انجام اين كار از درون مورد هدايت و راهنمايي قرارگرفته ايد.مربي و راهنماي شما همان چيزي است كه به صورت ابدي و نامحدود در درون شما وجود دارد و همواره شما را در مسير صحيح زندگي قرار مي دهد.به راستي اگر به نداي درونتان با دقت فراوان گوش بسپاريد،مطمئن باشيد هيچ گاه به خطا نمي رويد.همچنين اگر داستان زندگي خود را با دقت زير نظر بگيريد متوجه بسياري از نكات ارزنده مي شويد.زندگي شما مملو از لحظات تلخ و شيرين است كه همچون كتابي ارزشمند مي تواند شما را به سرمنزل مقصود

برساند.اكنون يكي ازخاطرات تلخ خود را به ياد بياوريد.سعي كنيد همه چيز را رها كرده ببخشيد.ترس،خشم،غم و غصه را از خود دور كنيد و با سادگي و روشنايي خاصي به مساله نگاه كنيدونفس عميقي بكشيد و كاملا مراقب افكار و احساسات خود باشيد.به نداي درونتان بادقت گوش فرا دهيد و از خود بپرسيد:"به راستي در درون من چه مي گذرد،در طي روز به چه چيزهايي فكر مي كنم و احساساتم را چگونه كنترل مي كنم؟آيا واقعا حقيقتي وجود داردكه بايد آن را پيدا كنم؟"بعد از چند لحظه احساس آرامش خاصي مي كنيد.دراين هنگام است كه ديگر اثري ازخشم، نفرت، كينه، سرزنش،قضاوت،تنفر و ديگر خصوصيات منفي در وجودتان پيدا نمي شود و در عوض نور، پاكي و بخشش در عمق وجودتان متبلور خواهد شد.درچنين شرايطي براي زنده شدن روحتان جشن بگيريد و از خداوند تشكر كنيد.از اين لحظه به بعد اجازه دهيد افكارتان چه خوب و چه بد وارد ذهنتان شوند.از اين موضوع به هيچ وجه نگران نباشيد.اين افكار درست مانند امواجي هستند كه به ساحل مي آيند و به زودي باز مي گردند.با هر نفسي كه مي كشيد خوبي ها و پاكي ها را وارد قلبتان كرده و با هر بازدم درد،غم،رنج و تمام آزردگي هاي روحيتان را از بدنتان خارج سازيد.دراين هنگام است كه ديدتان نسبت به زندگي مثبت شده و درست تصميم گيري مي كنيد.سپس با اختيار كامل افكارتان را مورد ارزيابي قرارمي دهيد.و آنهايي را كه براي آرامش روح و جسمتان لازم است در ذهنتان نگاه داشته و از شربقيه(نه به خاطر ديگران بلكه به خاطر وجود خودتان)نجات مي يابيد.معناي واقعي بخشش

نيز همين است.وقتي شما به افكاري كه باعث آزردگي خاطرتان مي شوند اجازه دخول ندهيد به طور خودكار راه را براي بخشش باز كرده ايد.به عبارتي ديگر هنگامي كه آگاهانه متوجه شديد چه افكار احساساتي منفي و آزاردهنده هستند و ديگر به آنها اهميتي نداديد،قلب و روحتان باز شده و افكار و نيات مثبت را جذب مي كند و به زودي انعكاس آن را در زندگيتان مي بينيد.دراين صورت عشق و محبت در وجودتان ريشه مي دهد و روز به روز شكوفاتر مي شود.

بهتر است بدانيد تمام وقايع(چه تلخ و چه شيرين)در زندگي شما مانند درسي هستند كه بايد با نهايت دقت به آنها توجه كنيد و از آنها بهره لازم را ببريد.سعي كنيد دراين مدرسه زندگي بهترين شاگرد باشيد و از نتايج ارزشمند آن استفاده كنيد.دراين صورت هنگامي كه متوجه شديد"بخشايش شما را الهي كرده و به خداوند نزديك تر مي كند،گام بعدي را برمي داريد و هرچه سريع تر به اصلاح و پاكسازي درونتان مي پردازيد.ازطرف ديگر با اين كار به سلامت جسماني نيزدست مي يابيد."بخشش"كليدي است براي دستيابي به سلامت جسماني و شادابي،دراين جا شايد سوال كنيد چگونه؟براي پاسخ به اين سوال به موارد زير دقت كنيد:

-درهاي سلامتي را با كليد "بخشش"باز كنيد.

اغلب ما داراي احساسات منفي از قبيل خشم،نفرت،انزجار،بغض و كينه هستيم.اين احساسات مانند قفل هايي هستند كه درون ما را بسته نگاه داشته اند و قدرت شكوفايي را از ما مي گيرند.وقتي اين خصوصيات منفي در ما افزايش مي يابد،از شدت ناراحتي حالت انفجار به ما دست مي هد.سرطان،ناراحتي هاي معده، خستگي هاي مزمن و...همگي از علايم همين احساسات منفي

است.بنابراين كليد اصلي براي غلبه بر بيماري ها "بخشيدن"ديگران و يا حتي خود است.شما اين كار را براي كسي يا چيزي انجام نمي دهيد.منفعت و سود آن تنها متوجه خود شما خواهد بود.

-مفهوم "بخشش"را با تمام وجود دريابيد و آن را در زندگي به كار ببريد.

هرگز تصورنكنيد به محض اينكه خودتان را از شرافكار بد رها كرديد و فردي را بخشيديد درست درهمان لحظه درهاي شفا به روي شما باز مي شود.شما بايد اين كار را همواره تكرار كنيد.درتمام لحظات زندگيتان مفهوم بخشيدن و رها كردن را با همه وجود دريابيد.اگر يك بار بخشيديد و دري بر روي شما بازشد فكرنكنيد اين در همواره به رويتان باز مي ماند.خير،براي آن بايد زحمت بكشيد و خودتان را از افكار و نيات بد دوركنيد تا با جذب افكار مثبت و الهي بتوانيد در زندگيتان به پيشرفت هايي دست يابيد.خانم71 ساله اي كه به بيماري سرطان مبتلا بود بعد ازاينكه متوجه شد براي بهبود بيماري اش بايد ديگران را ببخشيد شروع به بخشش و رها كردن افكار بد كرد و به تدريج بيماري اش بهبود يافت.

-با بخشش به سلامتي و شادابي دست يابيد.

با كليد"بخشيدن"مي توانيد به سلامتي و شادابي دست يابيد.خودتان را از شر تمام افكاربد نجات دهيد.اگر خودتان را دوست داريد به آنها توجه نكنيد.هرچقدر هم آزرده باشيد تمرين كنيد و با"بخشايش"به آرامش،تندرستي و شادابي برسيد.

بنابراين با"بخشيدن"مي توانيد هم به سلامت جسماني و هم به سلامت روحاني دست يابيد.هرچه زودتر دست به كار شويد و نتايج شگفت انگيزي را در زندگيتان شاهد باشيد.

منبع:مجله موفقيت (ش166)

مديريت صحيح استرس

ترجمه: نوشين سليماني

اگر شما هم مثل من باشيد، در هنگام استرس، گفت وگو

كردن برايتان مشكل خواهد بود.

اساسا به طور علمي اين كار غيرممكن است. بدن انسان عكس العملي از خود نشان مي دهد كه باعث اضطراب شخص مي شود. البته اين موارد نه تنها خود شخص را مي آزارد بلكه باعث آزار افراد مقابل نيز مي شود.

احساسات خود را باور كنيد: هيچ وقت به خودتان نگوييد كه شما نبايد آنچه را انجام مي دهيد احساس كنيد.(جلوي احساس خود را نگيريد). نگوييد: من الان نبايد دچار استرس شوم. شما بايد هميشه احساسات خود را قبول كنيد در غيراين صورت آن احساسات به زودي بر شما غلبه مي كنند. اگر شما قبول كنيد كه استرس داريد يك قدم جلو هستيد و بهتر مي توانيد بر آن غلبه كنيد.

مسئوليت احساسات خود را قبول كنيد : خالي كردن حالات استرس خود روي ديگران بسيار كار ساده اي است. ولي سعي كنيد كه هيچ وقت با ديگران رفتار نامناسبي نداشته باشيد. اگر با ديگران بر خلاف ميل آنها رفتار كنيد باعث مي شود كه آنها ناراحت شده و ناراحتي خود را بر سر شما خالي كنند.

سرزنش كردن فقط باعث استرس بيشتر شما مي شود. زيرا اشتياق، خود مستقيما با عوامل قابل كنترل شما در ارتباط است. آنچه غيرقابل دسترسي است شما را مشتاق مي كند. اگر شما همسرتان را به خاطر داد زدن سرزنش مي كنيد پس تنها راه حل اين است كه همسرتان صدايش را پايين بياورد. كه در اين حالت اشتياق و استرس هر دوي شما افزايش مي يابد زيرا شما نمي توانيد تاثير زيادي روي صداي همسرتان داشته باشيد.

اما زماني كه شما مسئوليت كار خود را قبول كرديد آن وقت فاكتور سرزنش كردن از بين مي رود. و شما با واقعيت روبه رو شده و قرباني ديگران نمي شويد و مي توانيد

كنترل احساسات خود را در دست بگيريد لذا مسئوليت شما باعث مي شود تا نسبت به احساسات خود كاري انجام دهيد. اگر شخصي باعث اضطراب شما مي شود، او را صدا كنيد و به او بگوييد چه احساسي نسبت به او داريد و چرا اين احساس را داريد و چه مي توان كرد كه اين احساس از بين برود. اين موضوع را با سرزنش كردن آنها بدتر نكنيد. هميشه راجع به مشكل خود فكر كنيد، نه راجع به شخص به خصوصي.

نفس كشيدن :

زماني كه اضطراب وجود شما را فرا مي گيرد، ناخودآگاه نفس هاي كوتاه مي كشيد. اين اولين مرحله قبل از جدال و يا خاموشي و سكوت است كه اينها خود باعث صدمه زدن به گفت وگو مي شود. بنابراين در اين مواقع نفس هاي عميق بكشيد، اين كار باعث كاهش اضطراب مي گردد.

استراحت كوتاهي بكنيد :

از صحنه خارج شدن هميشه فكر شما را تازه مي كند. البته نيازي به سفر هاي بلندمدت نيست بلكه يك استراحت كوتاه مدت تنها چيزي است كه به آن نياز داريد. قدم زدن و يا تمرين در باشگاه ورزشي كافي است. بهتر است فعاليت كنيد تا هورمون هاي مخالف و ضد حالت هاي فعلي در شما ايجاد شود. ورزش هميشه باعث ريلكس شدن بدن مي شود. دوري از محل اضطراب باعث آرامش فكر شده و فرصتي جهت مقابله با مشكل به شما مي دهد. حتما سعي كنيد بعد از استراحت مشكل را با طرف مقابل بازگو كنيد در غيراين صورت فقط وقفه اي در مشكل به وجود آمده است بدون آنكه مشكل شما بر طرف گردد.

انعطاف پذير باشيد:

استرس غيرقابل اجتناب است و مانند طلوع و غروب خورشيد اتفاق مي افتد. پس بهترين راه مبارزه با آن

تغيير رفتار و برخورد با ديگران است. نرم باشيد نه سخت. با توجه به كلام افراد نشانه هاي استرس را تشخيص داده و سپس خودتان را با آن تطبيق دهيد. با كمي انحراف و گذشتن از علائق خود ديگران را در به دست آوردن نيازهايشان كمك كنيد. نيازي به سختي كشيدن و تحمل سفرهاي دور و دراز نيست فقط به صحبت هاي ديگران گوش دهيد و توجه داشته باشيد كه اين روش به خوبي باعث كاهش استرس مي گردد.

راجع به مشكل بعد از وقوع آن صحبت كرده و بحث كنيد: اين موضوع را اگر با موضوع قبلي يعني انعطاف پذيري ادغام كنيد مي توانيد افراد مضطرب را كنترل كنيد. شما حتما بايد بعد از يك اتفاق تنش زا (بعد از آرام شدن) راجع به آن صحبت كنيد.

در غير اين صورت آن مشكل به شكل فجيع تري تكرار خواهد شد.

اگر شخصي را مي شناسيد كه زود عصباني مي شود به او بگوييد كه موضوع زير را بخواند.

اضطراب و استرس شيميايي:

3 مورد ذكر شده زير باعث استرس و اضطراب شده و شما بايد از آنها دوري كنيد.

الف) نيكوتين:

اين ماده هم در كوتاه مدت باعث آرامش شده ولي در درازمدت به فرد صدمه مي زند. اگرچه كشيدن يك سيگار در همان لحظه باعث آرامش مي گردد ولي ضربان قلب را افزايش داده و نفس ها را كوتاه مي كند و ضررهاي بيشمار ديگري نيز دارد.

ب) كافئين:

از اين داروي محرك دوري كنيد به جاي قهوه از يك نوشابه ديگربا كافئين كمتر مثل چاي استفاده كنيد.

ج) شكر:

غذاهاي شيرين باعث افزايش گلوكز مي شود. مي توانيد از غذاهايي با شكر كمتر استفاده كنيد مثل انواع نان سبوس دار.

از

دي__گران راج_ع ب__ه عكس العمل هاي خودتان در هنگام استرس سؤال كنيد : شما حتما بايد اين كار را بكنيد زيرا در موقع استرس متوجه بسياري از مسائل و رفتارهايي كه از شما سر مي زند نيستيد و فراموشي كوتاه مدت اجازه بازيابي مسائل را به شما نمي دهد. همچنين اطلاع يافتن از رفتارهايتان مي تواند به شما كمك شاياني بكند. اگر ديگران بگويند كه شما در هنگام استرس فرياد مي زنيد، به خود آمده و خواهيد دانست كه بايد استرس خود را كاهش داده و سپس به گفت وگو بپردازيد.

منبع: روزنامه ي همشهري

مديريت صحيح استرس

ترجمه: نوشين سليماني

اگر شما هم مثل من باشيد، در هنگام استرس، گفت وگو كردن برايتان مشكل خواهد بود.

اساسا به طور علمي اين كار غيرممكن است. بدن انسان عكس العملي از خود نشان مي دهد كه باعث اضطراب شخص مي شود. البته اين موارد نه تنها خود شخص را مي آزارد بلكه باعث آزار افراد مقابل نيز مي شود.

احساسات خود را باور كنيد: هيچ وقت به خودتان نگوييد كه شما نبايد آنچه را انجام مي دهيد احساس كنيد.(جلوي احساس خود را نگيريد). نگوييد: من الان نبايد دچار استرس شوم. شما بايد هميشه احساسات خود را قبول كنيد در غيراين صورت آن احساسات به زودي بر شما غلبه مي كنند. اگر شما قبول كنيد كه استرس داريد يك قدم جلو هستيد و بهتر مي توانيد بر آن غلبه كنيد.

مسئوليت احساسات خود را قبول كنيد : خالي كردن حالات استرس خود روي ديگران بسيار كار ساده اي است. ولي سعي كنيد كه هيچ وقت با ديگران رفتار نامناسبي نداشته باشيد. اگر با ديگران بر خلاف ميل آنها رفتار كنيد باعث مي شود كه آنها ناراحت شده و ناراحتي خود را بر سر

شما خالي كنند.

سرزنش كردن فقط باعث استرس بيشتر شما مي شود. زيرا اشتياق، خود مستقيما با عوامل قابل كنترل شما در ارتباط است. آنچه غيرقابل دسترسي است شما را مشتاق مي كند. اگر شما همسرتان را به خاطر داد زدن سرزنش مي كنيد پس تنها راه حل اين است كه همسرتان صدايش را پايين بياورد. كه در اين حالت اشتياق و استرس هر دوي شما افزايش مي يابد زيرا شما نمي توانيد تاثير زيادي روي صداي همسرتان داشته باشيد.

اما زماني كه شما مسئوليت كار خود را قبول كرديد آن وقت فاكتور سرزنش كردن از بين مي رود. و شما با واقعيت روبه رو شده و قرباني ديگران نمي شويد و مي توانيد كنترل احساسات خود را در دست بگيريد لذا مسئوليت شما باعث مي شود تا نسبت به احساسات خود كاري انجام دهيد. اگر شخصي باعث اضطراب شما مي شود، او را صدا كنيد و به او بگوييد چه احساسي نسبت به او داريد و چرا اين احساس را داريد و چه مي توان كرد كه اين احساس از بين برود. اين موضوع را با سرزنش كردن آنها بدتر نكنيد. هميشه راجع به مشكل خود فكر كنيد، نه راجع به شخص به خصوصي. نفس كشيدن :

زماني كه اضطراب وجود شما را فرا مي گيرد، ناخودآگاه نفس هاي كوتاه مي كشيد. اين اولين مرحله قبل از جدال و يا خاموشي و سكوت است كه اينها خود باعث صدمه زدن به گفت وگو مي شود. بنابراين در اين مواقع نفس هاي عميق بكشيد، اين كار باعث كاهش اضطراب مي گردد. استراحت كوتاهي بكنيد :

از صحنه خارج شدن هميشه فكر شما را تازه مي كند. البته نيازي به سفر هاي بلندمدت نيست بلكه يك استراحت كوتاه مدت تنها چيزي است كه

به آن نياز داريد. قدم زدن و يا تمرين در باشگاه ورزشي كافي است. بهتر است فعاليت كنيد تا هورمون هاي مخالف و ضد حالت هاي فعلي در شما ايجاد شود. ورزش هميشه باعث ريلكس شدن بدن مي شود. دوري از محل اضطراب باعث آرامش فكر شده و فرصتي جهت مقابله با مشكل به شما مي دهد. حتما سعي كنيد بعد از استراحت مشكل را با طرف مقابل بازگو كنيد در غيراين صورت فقط وقفه اي در مشكل به وجود آمده است بدون آنكه مشكل شما بر طرف گردد. انعطاف پذير باشيد:

استرس غيرقابل اجتناب است و مانند طلوع و غروب خورشيد اتفاق مي افتد. پس بهترين راه مبارزه با آن تغيير رفتار و برخورد با ديگران است. نرم باشيد نه سخت. با توجه به كلام افراد نشانه هاي استرس را تشخيص داده و سپس خودتان را با آن تطبيق دهيد. با كمي انحراف و گذشتن از علائق خود ديگران را در به دست آوردن نيازهايشان كمك كنيد. نيازي به سختي كشيدن و تحمل سفرهاي دور و دراز نيست فقط به صحبت هاي ديگران گوش دهيد و توجه داشته باشيد كه اين روش به خوبي باعث كاهش استرس مي گردد.

راجع به مشكل بعد از وقوع آن صحبت كرده و بحث كنيد: اين موضوع را اگر با موضوع قبلي يعني انعطاف پذيري ادغام كنيد مي توانيد افراد مضطرب را كنترل كنيد. شما حتما بايد بعد از يك اتفاق تنش زا (بعد از آرام شدن) راجع به آن صحبت كنيد.

در غير اين صورت آن مشكل به شكل فجيع تري تكرار خواهد شد.

اگر شخصي را مي شناسيد كه زود عصباني مي شود به او بگوييد كه موضوع زير را بخواند.

اضطراب

و استرس شيميايي:

3 مورد ذكر شده زير باعث استرس و اضطراب شده و شما بايد از آنها دوري كنيد. الف) نيكوتين:

اين ماده هم در كوتاه مدت باعث آرامش شده ولي در درازمدت به فرد صدمه مي زند. اگرچه كشيدن يك سيگار در همان لحظه باعث آرامش مي گردد ولي ضربان قلب را افزايش داده و نفس ها را كوتاه مي كند و ضررهاي بيشمار ديگري نيز دارد. ب) كافئين:

از اين داروي محرك دوري كنيد به جاي قهوه از يك نوشابه ديگربا كافئين كمتر مثل چاي استفاده كنيد. ج) شكر:

غذاهاي شيرين باعث افزايش گلوكز مي شود. مي توانيد از غذاهايي با شكر كمتر استفاده كنيد مثل انواع نان سبوس دار.

از دي__گران راج_ع ب__ه عكس العمل هاي خودتان در هنگام استرس سؤال كنيد : شما حتما بايد اين كار را بكنيد زيرا در موقع استرس متوجه بسياري از مسائل و رفتارهايي كه از شما سر مي زند نيستيد و فراموشي كوتاه مدت اجازه بازيابي مسائل را به شما نمي دهد. همچنين اطلاع يافتن از رفتارهايتان مي تواند به شما كمك شاياني بكند. اگر ديگران بگويند كه شما در هنگام استرس فرياد مي زنيد، به خود آمده و خواهيد دانست كه بايد استرس خود را كاهش داده و سپس به گفت وگو بپردازيد.

منبع: روزنامه ي همشهري

آرام باشيد، آرام تر

نويسنده : معصومه كاسه گر نوروزي

همه ما با استرس آشنا هستيم. استرس واكنشي طبيعي است كه ما هر روز تجربه مي كنيم. سطح معيني از استرس نه تنها براي فعاليت، بلكه براي انگيزش ما در جهت بهره وري از توانايي هايمان ضروري است. استرس بيش از حد، مي تواند براي سلامت زيان آور باشد.

ريشه هاي حساسيت

انسان ها در گذشته، در جهاني بسيار پيش بيني ناپذير زندگي مي كردند.

آنها مجبور بودند براي شكار و تهيه غذا، به سفرهاي خطرناك بروند. از پناهگاه خود دور شوند و در مسير، اغلب با خطرهايي غير منتظره دست و پنجه نرم كنند.

آناني كه مي توانستند واكنش سريع نشان دهند و با مهاجم بجنگند يا از او بگريزند، زنده مي ماندند و آنهايي كه واكنش كُندي داشتند، معمولاً شانس زنده ماندن را از دست مي دادند.

بنابراين، انسانها براي واكنش خودكار در برابر شرايط خطرناك، ساز و كاري در خود ايجاد كردند. اين واكنش ها، بنابر ويژگي هاي جسماني، رواني و عاطفي، اغلب واكنش جنگ يا گريز خوانده مي شود؛ زيرا ابتدا براي همين هدف ها ايجاد شد. دستگاه عصبي سمپاتيك و هورمون هاي مربوط به آن، مانند آدرنالين، واكنش جسمي ايجاد مي كنند.

ضربان قلب تندتر و شديدتر مي شود، جريان خون به سمت عضلات بزرگ مي رود و از دست ها و پاها و اعضاي داخلي دور مي شود، مردمك چشم بزرگ و تنفس سريع تر مي شود و بدن از هر جهت آماده عمل كردن است. در اين شرايط از نظر رواني احساس اضطراب شديد به فرد دست مي دهد. تفكر، سريع و برخطرِ موجود متمركز مي شود. خلاصه اينكه ترس و خشم، احساسات مربوط به اين حالت هستند.

وقتي خطر برطرف مي شود، بدن و ذهن به حالت آسودگي باز مي گردند. آرامش توسط دستگاه عصبي پاراسمپاتيك (متضاد دستگاه عصبي سمپاتيك) ايجاد مي شود.

اما خاطره وضعيت خطرناك باقي مي ماند و يك «سيستم هشدار دهنده سريعِ خطر» براي شخص فراهم مي آورد. از آن به بعد هربار آن وضعيتي كه براي نخستين بار موجب احساس خطر شده بود، پيش بيايد، در بدن واكنش جنگ يا گريز ايجاد مي شود و مهم نيست كه آيا واقعاً

خطري وجود دارد يا نه. همچنين، توانايي تجسم رويدادهاي آتي، به ذهن اين امكان را مي دهد كه وضعيت هايي را كه امكان خطر در آنها وجود دارد، حدس بزند. پس از مدتي، ممكن است رويداد خطرناكِ اصلي فراموش بشود، اما وضعيت هاي وابسته، بازهم واكنش جنگ يا گريز را در شخص ايجاد مي كند.

به همين علت است كه بسياري از افراد نمي دانند دليل اصلي اضطراب آنها در برخي شرايط چيست. توجه به اين نكته ضروري است كه حساسيت ضررهايي هم دارد. افرادي كه دستگاه عصبي سمپاتيك آنها توسط شرايطي فعال مي شود كه در آن شرايط، يا اصلاً امكان خطر وجود ندارد و يا بسيار ضعيف است، زندگي بسيار پرتنشي را مي گذرانند. حدود 10 درصد مردم، با اين حساسيت بيش از حد، دست به گريبان هستند.

علل اضطراب

در اين مورد كه چرا دچار اضطراب مي شويم، توضيحات زيادي عرضه شده است. مطالعات نشان مي دهند كه برخي از افراد آمادگي بيشتري براي ابتلا دارند و عوامل استرس زا تأثير بيشتري روي آنها دارد. برخي مطالعات نيز نشان مي دهند كه واكنش استرس در طول زمان آموخته مي شود.

به اين ترتيب، افرادي كه سطح بالايي از استرس را تجربه مي كنند، تمايل به باورهايي دارند مبني بر اين كه در خطر هستند، از اين جهت هميشه مراقب و گوش به زنگ و خارج از كنترل هستند.

از دست دادن چيزي يا كسي- طلاق، زيان مالي، يا هنگامي كه فرزندمان خانه را ترك مي كند- ازدواج، تغيير منزل، شغل تازه، ترس از موفق نبودن در شرايط موجود مانند آزمون ها، شرايط جديد پيش آمده و خلاصه تصور وقوع تغيير همگي مي توانند از علل اضطراب باشند.

نشانه هاي

اضطراب

اضطراب براي اين كه يك اختلال شمرده شود، بايد از حد واكنش به استرس هاي روزمره درآمده و در كارايي عادي شخص ايجاد اختلال نمايد. طبق طبقه بندي انجمن روان شناسان امريكا بيمار بايد از چهار گروه از علايم زير علايمي از سه گروه را داشته باشد. 1- علايم جسمي: تنفس تند، لرز، دردهاي عضلاني، خستگي پذيري، ناتواني براي احساس آرامش، در هم كشيدن ابرو، زود هراسان شدن و بي قراري. 2- فعاليت شديد اتونوميك: تعريق شديد، تپش قلب، دست هاي سرد و مرطوب، خشكي دهان و سرگيجه، احساس سبكي در سر، ناراحتي معده، رنگ پريدگي و گل انداختن صورت. 3- انتظارات نگران كننده: ترس تكرار شدن مطالب در ذهن، پيش بيني بدبختي براي خود و ديگران. 4- دقت و تمركز بيش از حد؛ كه ممكن است به حواس پرتي منجر شود، اشكال در تمركز، بي خوابي، بي حوصلگي.

راه هاي مقابله

تاكنون روش هاي بسيار زيادي (از جمله دارو درماني، حساسيت زدائي، درمان منطقي، هيجان و...) براي مقابله با اضطراب عنوان شده است كه ما در اين جا به بيان برخي روش ها و راه هاي ساده اكتفا مي كنيم. * در هر يك از اتاق هاي منزل يك شاخه گل قرار دهيد. * تصاوير زيبا و لذت بخش را در جاهايي نصب كنيد كه هميشه آنها را ببينيد.

(در كشوي ميزكار، كيف پول، در اتاق). * از شمع يا نور فانوس براي بالابردن كيفيت مكان خود استفاده كنيد. * در ظرف آب، برگ گل و يا برگ هاي سبزو رنگي شناور كنيد. * در اتومبيل به جاي شنيدن اخبار ناراحت كننده، نوار موسيقي مورد علاقه خود را

گوش كنيد. * در روز يك يا دو ليتر آب بنوشيد و آن را جرعه جرعه بنوشيد نه يكباره. * در صورت امكان در وان حمام كه از آب گرم پر شده با حالتي آرام غوطه ور شويد. * زير جريان دوش آب بايستيد. * از هر فرصتي براي سپري كردن وقت خود در كنار چشمه ها و رودخانه ها استفاده كنيد. * نگرش خود را به مسائل و اتفاقات زندگي تغيير دهيد (مثبت انديش باشيد). * در صورتي كه افكار آزار دهنده به سراغتان آمد، از واژه «ايست» اين گونه بهره بگيريد: * واژه «ايست» را در ذهن خود با صداي بلند ادا كنيد. * اين واژه را تكرار كنيد. * آن را روي كاغذ بنويسيد و به اشكال مختلف درآوريد. * از ماساژ درماني استفاده كنيد. ماساژ عضلات پشت، دست ها و پاها. * از رايحه برگ گياهان و گل ها كه سبب آرامش مي شوند مانند: بابونه، اسطوخودوس، برگ رز و... بهره بگيريد.

* خوردن توت فرنگي، سيب و مغز فندق به علت داشتن ويتامين هاي گروه B نيز براي درمان اضطراب و هيجان توصيه شده است.

در پايان نبايد نقش ورزش روزانه را در از بين بردن اضطراب ناديده گرفت.

منابع: * كليدهاي مقابله با اضطراب در كودكان و نوجوانان- دكتر ماناسيس، كاتارينا- مترجم: فرود، فرناز. * چگونه براسترس و اضطراب غلبه كنيم؟- ميلر، لي نت- مترجم: دكتر فرهنگ بيگوند، شهروز. * خواص ميوه هاي خوراكي (ميوه درماني)- نظري، مرتضي. * روانشناسي عمومي- دادستان، پريرخ.

منبع:روزنامه اطلاعات

آرام باشيد، آرام تر

نويسنده : معصومه

كاسه گر نوروزي همه ما با استرس آشنا هستيم. استرس واكنشي طبيعي است كه ما هر روز تجربه مي كنيم. سطح معيني از استرس نه تنها براي فعاليت، بلكه براي انگيزش ما در جهت بهره وري از توانايي هايمان ضروري است. استرس بيش از حد، مي تواند براي سلامت زيان آور باشد. ريشه هاي حساسيت

انسان ها در گذشته، در جهاني بسيار پيش بيني ناپذير زندگي مي كردند. آنها مجبور بودند براي شكار و تهيه غذا، به سفرهاي خطرناك بروند. از پناهگاه خود دور شوند و در مسير، اغلب با خطرهايي غير منتظره دست و پنجه نرم كنند.

آناني كه مي توانستند واكنش سريع نشان دهند و با مهاجم بجنگند يا از او بگريزند، زنده مي ماندند و آنهايي كه واكنش كُندي داشتند، معمولاً شانس زنده ماندن را از دست مي دادند.

بنابراين، انسانها براي واكنش خودكار در برابر شرايط خطرناك، ساز و كاري در خود ايجاد كردند. اين واكنش ها، بنابر ويژگي هاي جسماني، رواني و عاطفي، اغلب واكنش جنگ يا گريز خوانده مي شود؛ زيرا ابتدا براي همين هدف ها ايجاد شد. دستگاه عصبي سمپاتيك و هورمون هاي مربوط به آن، مانند آدرنالين، واكنش جسمي ايجاد مي كنند.

ضربان قلب تندتر و شديدتر مي شود، جريان خون به سمت عضلات بزرگ مي رود و از دست ها و پاها و اعضاي داخلي دور مي شود، مردمك چشم بزرگ و تنفس سريع تر مي شود و بدن از هر جهت آماده عمل كردن است. در اين شرايط از نظر رواني احساس اضطراب شديد به فرد دست مي دهد. تفكر، سريع و برخطرِ موجود متمركز مي شود. خلاصه اينكه ترس و خشم، احساسات مربوط به اين حالت هستند.

وقتي خطر برطرف مي شود، بدن و ذهن به حالت آسودگي باز مي گردند.

آرامش توسط دستگاه عصبي پاراسمپاتيك (متضاد دستگاه عصبي سمپاتيك) ايجاد مي شود.

اما خاطره وضعيت خطرناك باقي مي ماند و يك «سيستم هشدار دهنده سريعِ خطر» براي شخص فراهم مي آورد. از آن به بعد هربار آن وضعيتي كه براي نخستين بار موجب احساس خطر شده بود، پيش بيايد، در بدن واكنش جنگ يا گريز ايجاد مي شود و مهم نيست كه آيا واقعاً خطري وجود دارد يا نه. همچنين، توانايي تجسم رويدادهاي آتي، به ذهن اين امكان را مي دهد كه وضعيت هايي را كه امكان خطر در آنها وجود دارد، حدس بزند. پس از مدتي، ممكن است رويداد خطرناكِ اصلي فراموش بشود، اما وضعيت هاي وابسته، بازهم واكنش جنگ يا گريز را در شخص ايجاد مي كند.

به همين علت است كه بسياري از افراد نمي دانند دليل اصلي اضطراب آنها در برخي شرايط چيست. توجه به اين نكته ضروري است كه حساسيت ضررهايي هم دارد. افرادي كه دستگاه عصبي سمپاتيك آنها توسط شرايطي فعال مي شود كه در آن شرايط، يا اصلاً امكان خطر وجود ندارد و يا بسيار ضعيف است، زندگي بسيار پرتنشي را مي گذرانند. حدود 10 درصد مردم، با اين حساسيت بيش از حد، دست به گريبان هستند. علل اضطراب

در اين مورد كه چرا دچار اضطراب مي شويم، توضيحات زيادي عرضه شده است. مطالعات نشان مي دهند كه برخي از افراد آمادگي بيشتري براي ابتلا دارند و عوامل استرس زا تأثير بيشتري روي آنها دارد. برخي مطالعات نيز نشان مي دهند كه واكنش استرس در طول زمان آموخته مي شود.

به اين ترتيب، افرادي كه سطح بالايي از استرس را تجربه مي كنند، تمايل به باورهايي دارند مبني بر اين كه در خطر هستند،

از اين جهت هميشه مراقب و گوش به زنگ و خارج از كنترل هستند.

از دست دادن چيزي يا كسي- طلاق، زيان مالي، يا هنگامي كه فرزندمان خانه را ترك مي كند- ازدواج، تغيير منزل، شغل تازه، ترس از موفق نبودن در شرايط موجود مانند آزمون ها، شرايط جديد پيش آمده و خلاصه تصور وقوع تغيير همگي مي توانند از علل اضطراب باشند. نشانه هاي اضطراب

اضطراب براي اين كه يك اختلال شمرده شود، بايد از حد واكنش به استرس هاي روزمره درآمده و در كارايي عادي شخص ايجاد اختلال نمايد. طبق طبقه بندي انجمن روان شناسان امريكا بيمار بايد از چهار گروه از علايم زير علايمي از سه گروه را داشته باشد. 1- علايم جسمي: تنفس تند، لرز، دردهاي عضلاني، خستگي پذيري، ناتواني براي احساس آرامش، در هم كشيدن ابرو، زود هراسان شدن و بي قراري. 2- فعاليت شديد اتونوميك: تعريق شديد، تپش قلب، دست هاي سرد و مرطوب، خشكي دهان و سرگيجه، احساس سبكي در سر، ناراحتي معده، رنگ پريدگي و گل انداختن صورت. 3- انتظارات نگران كننده: ترس تكرار شدن مطالب در ذهن، پيش بيني بدبختي براي خود و ديگران. 4- دقت و تمركز بيش از حد؛ كه ممكن است به حواس پرتي منجر شود، اشكال در تمركز، بي خوابي، بي حوصلگي. راه هاي مقابله

تاكنون روش هاي بسيار زيادي (از جمله دارو درماني، حساسيت زدائي، درمان منطقي، هيجان و...) براي مقابله با اضطراب عنوان شده است كه ما در اين جا به بيان برخي روش ها و راه هاي ساده اكتفا مي كنيم. * در هر يك از اتاق هاي منزل يك شاخه گل قرار دهيد. * تصاوير زيبا و

لذت بخش را در جاهايي نصب كنيد كه هميشه آنها را ببينيد.

(در كشوي ميزكار، كيف پول، در اتاق). * از شمع يا نور فانوس براي بالابردن كيفيت مكان خود استفاده كنيد. * در ظرف آب، برگ گل و يا برگ هاي سبزو رنگي شناور كنيد. * در اتومبيل به جاي شنيدن اخبار ناراحت كننده، نوار موسيقي مورد علاقه خود را گوش كنيد. * در روز يك يا دو ليتر آب بنوشيد و آن را جرعه جرعه بنوشيد نه يكباره. * در صورت امكان در وان حمام كه از آب گرم پر شده با حالتي آرام غوطه ور شويد. * زير جريان دوش آب بايستيد. * از هر فرصتي براي سپري كردن وقت خود در كنار چشمه ها و رودخانه ها استفاده كنيد. * نگرش خود را به مسائل و اتفاقات زندگي تغيير دهيد (مثبت انديش باشيد). * در صورتي كه افكار آزار دهنده به سراغتان آمد، از واژه «ايست» اين گونه بهره بگيريد: * واژه «ايست» را در ذهن خود با صداي بلند ادا كنيد. * اين واژه را تكرار كنيد. * آن را روي كاغذ بنويسيد و به اشكال مختلف درآوريد. * از ماساژ درماني استفاده كنيد. ماساژ عضلات پشت، دست ها و پاها. * از رايحه برگ گياهان و گل ها كه سبب آرامش مي شوند مانند: بابونه، اسطوخودوس، برگ رز و... بهره بگيريد.

* خوردن توت فرنگي، سيب و مغز فندق به علت داشتن ويتامين هاي گروه B نيز براي درمان اضطراب و هيجان توصيه شده است.

در پايان نبايد نقش ورزش روزانه را

در از بين بردن اضطراب ناديده گرفت. منابع:

* كليدهاي مقابله با اضطراب در كودكان و نوجوانان- دكتر ماناسيس، كاتارينا- مترجم: فرود، فرناز. * چگونه براسترس و اضطراب غلبه كنيم؟- ميلر، لي نت- مترجم: دكتر فرهنگ بيگوند، شهروز. * خواص ميوه هاي خوراكي (ميوه درماني)- نظري، مرتضي. * روانشناسي عمومي- دادستان، پريرخ.

منبع:روزنامه اطلاعات

10 گام تا آرامش

نويسنده: دكتر سيدحميد حسيني اين روزها كمتر كسي را پيدا مي كنيد كه از مشكلات عصبي و استرس هاي زمانه گلايه نكند اما شايد برايتان جالب باشد بدانيد كه برخي افراد نمي توانند درك كنند كه تحت فشار عصبي هستند. اين افراد ممكن است اين مشكل را با سردرد، بي خوابي، دل به هم خوردگي و تغييرات گوارشي تجربه و بيان كنند. اگر شما هم احساس مي كنيد كه داريد با چنين مشكلاتي دست و پنجه نرم مي كنيد، با خواندن مطلب زير مي توانيد قدم هاي بيشتري به سوي آرامش برداريد...

1. با استرس درست برخورد كنيد

نخستين گام در يادگيري نحوه كنترل استرس، شناسايي عامل آن است. پاسخ و واكنش هر فردي به حوادث، با ديگري متفاوت است. به عنوان مثال يك آدم پركار را در نظر بگيريد. ممكن است ديگران فكر كنند اين فرد خودش را اذيت مي كند و تا پاي مرگ كار مي كند، در حالي كه در حقيقت اين شخص با كار كردن احساس آرامش و كنترل بيشتري به دست مي آورد. براي اين شخص، شايد كار، به خودي خود نوعي درمان و راه كنترل استرس و بالعكس يك مرخصي سازمان نيافته و بي برنامه، يا زمان «استراحت» در منزل عملا يك عامل بزرگ استرس زا باشد. استرس شما ممكن است با عوامل

بيروني در ارتباط باشد. به طور مثال محيط كار، خانواده، اجتماع و يا حوادث غيرمترقبه مي تواند از اين عوامل باشد اما گاهي استرس نشات گرفته از عوامل دروني است. به طور مثال آرزوها و انتظارات غيرواقع بينانه و دور و دراز، كمال گرايي، نگراني، نگرش ها و احساسات منفي، رفتار غيرمسئولانه، عادات بهداشتي و نظافت نامطلوب از اين دست عوامل است. وقتي منابع و علل استرس را شناسايي كرديد، اگر چه ممكن است قادر به اجتناب از آنها نباشيد اما حداقل مي دانيد كه چه چيزي باعث اين علايم ناخوشايند در شما مي شود. اين موضوع به خودي خود مي تواند با ايجاد نوعي احساس كنترل بيشتر در شما مفيد باشد.

2. تمرين بردباري

به عنوان بخشي از راهبرد كلي در كنترل بهتر استرس، سعي كنيد نسبت به خود و شرايطي كه روي آنها كنترل نداريد، بردبارتر شويد. بايد بدانيد و بپذيريد كه تغييرات دايمي هستند و اين تغييرات، ضررها و زيان ها و همه حوادثي كه كنترل چنداني بر آنها نداريد، خواه ناخواه باز هم تكرار خواهند شد. اگر مثل بيشتر مردم فكركنيد، آن وقت ناراحتي و فشار عصبي ديگران براي شما قابل فهم تر از مال خودتان است. ممكن است فكر كنيد كه شما هميشه بايد شاد باشيد اما مادامي كه به اين موضوع اعتقاد داريد، محكوم به ياس و نااميدي خواهيد بود. پذيرش اين واقعيت كه شما هميشه در حال تجربه و تحمل نوعي استرس هستيد و اينكه اين يك موضوع طبيعي است، در كنترل استرس بسيار سودمند خواهد بود.

3. مهارت كنترل خشم

كنترل خشم تكنيك مهمي براي كاهش استرس است. خشم مي تواند در صورتي كه براي يك مدت

طولاني عصباني بمانيد، به شكل قابل توجهي استرس را افزايش داده و آن را طولاني تر كند. عصبانيت حتي مي تواند باعث حمله قلبي شود. نحوه كنترل خشم تا حدود زيادي شبيه كنترل استرس است. در اينجا به چند نكته اشاره مي شود كه شما را در آغاز اين مسير ياري مي دهد:

_ علل عصبانيت خود را شناسايي كنيد؛ هنگامي كه دانستيد كه چه چيزي شما را از كوره در مي برد، پيشاپيش برنامه اي تنظيم كنيد راجع به اينكه چگونه خشم خود را چنانچه در يك موقعيت مشابه قرار گرفتيد، كنترل كنيد. يكي از مهم ترين كارهايي كه بايد در آن مهارت پيدا كنيد، اين است كه نشانه هاي خشم قريب الوقوع خود را شناسايي كنيد. به طور مثال آيا وقتي داريد عصباني مي شويد، دندان هايتان را به هم فشار مي دهيد؟ آيا شانه هاي شما جمع مي شود؟ آيا دچار تپش قلب مي شويد؟ آيا رنگ صورت تان سرخ مي شود؟ اين علايم و نشانه ها را مثل يك چراغ خطر به ذهن بسپاريد يعني هشداري از اينكه داريد عصباني مي شويد.

_ به نشانه هاي خشم تان پاسخ بدهيد؛ وقتي متوجه شديد كه داريد عصباني مي شويد، كمي تعلل كنيد. مثلا تا ده بشماريد. چند تا نفس عميق بكشيد. از پنجره بيرون را تماشا كنيد و هر كاري كه به آن وسيله بتوان وقت را خريد تا مغز شما فرصت دريافت و رسيدگي به پيام هاي هيجاني شما را پيدا كند و شما هم بتوانيد قبل از هر اقدامي بينديشيد، را انجام دهيد.

_ زماني را به آرام سازي اختصاص دهيد؛ قبل از مقابله با شخص يا وضعيتي كه شما را عصباني ساخته است راهي پيدا كنيد تا كمي از انرژي احساسي و هيجاني خود

را تخليه كنيد. مثلاً برويد و كمي قدم بزنيد، خانه را تميز كنيد يا اگر پشت كامپيوتر نشسته ايد از فشار دادن تكمه ارسال براي ارسال نامه الكترونيكي غضب آلود خود دست نگه داريد و كمي به آن بينديشيد.

_ خشم تان را سركوب نكنيد؛ اگر خشم شما ناشي از چيزي است كه كسي گفته يا انجام داده، برويد و با همان شخص رو در رو صحبت كنيد. البته او را به رگبار اتهامات لفظي نبنديد. فقط راجع به همين واقعه با او حرف بزنيد و از زاويه احساس خود، به اين موضوع بپردازيد نه آنچه وي انجام داده است.

_ براي خشم خود شير اطمينان پيدا كنيد؛ به دنبال راه هاي ابداعي براي تخليه انرژي حاصل از خشم و غضب بگرديد. مثلا گوش كردن به يك قطعه موسيقي، نقاشي كردن، ورزش يا نوشتن يك مطلب براي نشريه مورد علاقه تان.

_ نصحيت پذير باشيد؛ اگر احساس مي كنيد اغلب اوقات عصبي هستيد، به افرادي كه نگران شما هستند مثل اعضاي خانواده يا دوستان اعتماد كنيد و از آنها بخواهيد تا شما را در يافتن راه حلي مناسب براي برخورد با اين مقوله ياري كنند يا با يك روان شناس مشورت كنيد.

4. تمرين تفكر مثبت

مطالعه ذهني يا خودگويي مثبت راه موثر ديگري براي برخورد با استرس است. منظور از خودگويي، جريان بي انتهايي از افكار است كه هر روز از ذهن شما مي گذرد. اين افكار خود كار ممكن است مثبت يا منفي باشند. برخي از آنها مبتني بر عقل و منطقي هستند و بقيه ممكن است سوءتعبيرهايي باشند كه شما در نتيجه اطلاعات ناكافي به آنها دست مي يابيد. هدف از خودگويي مثبت از ريشه در

آوردن سوء تفاهمات و جايگزين ساختن آنها با افكار مثبت و اميدوارانه است كه مي تواند به كنترل استرس كمك كند. اكنون شايد بپرسيد چگونه مي توان روش خودگويي مثبت را ياد گرفت؟ اين كار فرآيند ساده اي است اما نياز به زمان و تمرين دارد. در طول روز لحظه اي تامل كنيد و افكار خود را مورد ارزيابي قرار دهيد و راهي پيدا كنيد تا به آن وسيله جهت مثبتي به جريان منفي افكار خود بدهيد. يك قاعده عقلاني در مورد فرآيند خودگويي مثبت اين است: آنچه را به ديگران نمي گويي، به خود مگو.

5. تنظيم برنامه

وقتي عوامل استرس زا شناسايي شدند و وجود آنها را به رسميت شناختيد، زمان برخورد با آنها آغاز مي شود. برخي از استرس زاها تحت كنترل شما قرار دارند اما بقيه نه. ذهن خود را بر وقايعي كه قادر به تغيير آنها هستيد، متمركز كنيد. به طور مثال اگر منبع استرس شما، يك روز پرمشغله است، از خودتان بپرسيد آيا علت اين موضوع آن است كه شما عادت داريد چند كار را در يك روز انجام دهيد يا به خاطر بي برنامه بودن شماست. برنامه ريزي روزانه به شما كمك مي كند تا احساس كنيد زندگي را بيشتر تحت كنترل داريد. فعاليت هاي روزانه خود را در جدولي يادداشت كنيد تا با مشكل روبه رو نشويد.

6. زندگي را ساده تر كنيد

امروز زندگي را اولويت بندي كنيد. براي آن برنامه اي تنظيم كنيد و همگام با آن پيش برويد. با كاستن از برخي فعاليت ها يا محول كردن آنها به ديگران زندگي را براي خود آسان تر سازيد. كارهاي مربوط به خانه، خودرو و ساير متعلقات شخصي را به ترتيب اهميت برنامه ريزي كنيد تا متحمل تغييرات ناهنگام،

پرهزينه و استرس زا نشويد.

7. منظم باشيد

محيط خانه و كار را به گونه اي سر و سامان دهيد كه مجبور نباشيد وقت زيادي را براي پيدا كردن شيء گم شده تلف كنيد. همچنين در طول روز به طور متناوب زماني را به استراحت، نوشتن يا قدم زدن اختصاص دهيد. توجه داشته باشيد كه يك بدن سالم به بهبود سلامت روان كمك مي كند. خواب و استراحت در شما نيروي مضاعفي براي مقابله با مشكلات ايجاد مي كند. فعاليت بدني به نابودسازي تنش هاي عصبي كمك مي كند و يك رژيم غذايي متعادل هم انرژي لازم براي مقابله با استرس هاي روزمره را در بدن شما تامين مي كند.

8 . درباره نگراني هاي خود صحبت كنيد

صحبت كردن با يك دوست قابل اعتماد به رفع استرس و فشار عصبي كمك مي كند و ممكن است در اين ميان راه حلي هم براي آن پيدا كنيد. همچنين كارهاي مهم را به خاطر بسپاريد و روي اولويت هاي خود تصميم بگيريد و بر چيزهايي كه اهميت بيشتري براي شما دارند، متمركز شويد. از روزمرگي فاصله بگيريد و براي يك مدت كوتاه روش هاي روزمره را كنار بگذاريد و به شكل و شيوه ديگري كارها را انجام داده و از آن لذت ببريد.

9. خنده

بهتر است بخشي از وقت خود را با افرادي سپري كنيد كه به همه چيز با نگاه مثبت مي نگرند. بي خيال و آسوده خاطرند يا شوخ طبع. خنده تنش هاي عصبي را كاهش مي دهد.

10. آرام سازي را تجربه كنيد

آرام سازي يا ريلاكسيشن چيزي فراتر از تماشاي تلويزيون يا استراحت كوتاه در هنگام كار است. آرام سازي صحيح بسيار مثبت و رضايت بخش و درواقع نوعي احساس صلح و آرامش در ذهن است. در پي فعاليت هايي

باشيد كه باعث احساس لذت در شما مي شوند. فرقي نمي كند كه اين يك فعاليت بدني، هنري، موسيقي يا سرگرمي باشد. سعي كنيد حداقل روزي 30دقيقه از وقت خود را به آن اختصاص دهيد.

ساير تكنيك هايي كه به كاهش ناراحتي و مدت استرس منجر مي شوند عبارت اند از: آرام سازي يا ريلاكسيشن پيشرونده عضلات، تجسم فضايي و تنفس آرام.

آرام سازي پيشرونده عضلات، تكنيكي است براي شل كردن گروهي از عضلات به طور هم زمان. در يك وضعيت آرام بنشينيد و چشمان خود را ببنديد. فك خود را شل كرده و پلك ها را روي هم بگذاريد اما آنها را فشار ندهيد. به صورت ذهني بدن خود را وارسي كنيد. اول از انگشتان پا شروع كرده و با عبور از پاها، كپل ها، تنه، بازوها، ساعدها، دست ها و انگشتان به گردن و سر برسيد. روي هر قسمت به شكل مجزا تمركز كنيد. عضلات را در يك ناحيه بدن منقبض كنيد و 5 تا 10 ثانيه بشماريد و بعد آنها را شل كنيد. هم زمان با شل كردن عضلات تصور كنيد سختي و تنش موجود در عضلات شما در حال ذوب شدن و ناپديد شدن است. حالا به سراغ ناحيه بعدي برويد.

10 گام تا آرامش

نويسنده: دكتر سيدحميد حسيني

اين روزها كمتر كسي را پيدا مي كنيد كه از مشكلات عصبي و استرس هاي زمانه گلايه نكند اما شايد برايتان جالب باشد بدانيد كه برخي افراد نمي توانند درك كنند كه تحت فشار عصبي هستند. اين افراد ممكن است اين مشكل را با سردرد، بي خوابي، دل به هم خوردگي و تغييرات گوارشي تجربه و بيان كنند. اگر شما هم احساس مي كنيد كه داريد با چنين

مشكلاتي دست و پنجه نرم مي كنيد، با خواندن مطلب زير مي توانيد قدم هاي بيشتري به سوي آرامش برداريد... 1. با استرس درست برخورد كنيد

نخستين گام در يادگيري نحوه كنترل استرس، شناسايي عامل آن است. پاسخ و واكنش هر فردي به حوادث، با ديگري متفاوت است. به عنوان مثال يك آدم پركار را در نظر بگيريد. ممكن است ديگران فكر كنند اين فرد خودش را اذيت مي كند و تا پاي مرگ كار مي كند، در حالي كه در حقيقت اين شخص با كار كردن احساس آرامش و كنترل بيشتري به دست مي آورد. براي اين شخص، شايد كار، به خودي خود نوعي درمان و راه كنترل استرس و بالعكس يك مرخصي سازمان نيافته و بي برنامه، يا زمان «استراحت» در منزل عملا يك عامل بزرگ استرس زا باشد. استرس شما ممكن است با عوامل بيروني در ارتباط باشد. به طور مثال محيط كار، خانواده، اجتماع و يا حوادث غيرمترقبه مي تواند از اين عوامل باشد اما گاهي استرس نشات گرفته از عوامل دروني است. به طور مثال آرزوها و انتظارات غيرواقع بينانه و دور و دراز، كمال گرايي، نگراني، نگرش ها و احساسات منفي، رفتار غيرمسئولانه، عادات بهداشتي و نظافت نامطلوب از اين دست عوامل است. وقتي منابع و علل استرس را شناسايي كرديد، اگر چه ممكن است قادر به اجتناب از آنها نباشيد اما حداقل مي دانيد كه چه چيزي باعث اين علايم ناخوشايند در شما مي شود. اين موضوع به خودي خود مي تواند با ايجاد نوعي احساس كنترل بيشتر در شما مفيد باشد. 2. تمرين بردباري

به عنوان بخشي از راهبرد كلي در كنترل بهتر استرس، سعي كنيد نسبت به خود و شرايطي

كه روي آنها كنترل نداريد، بردبارتر شويد. بايد بدانيد و بپذيريد كه تغييرات دايمي هستند و اين تغييرات، ضررها و زيان ها و همه حوادثي كه كنترل چنداني بر آنها نداريد، خواه ناخواه باز هم تكرار خواهند شد. اگر مثل بيشتر مردم فكركنيد، آن وقت ناراحتي و فشار عصبي ديگران براي شما قابل فهم تر از مال خودتان است. ممكن است فكر كنيد كه شما هميشه بايد شاد باشيد اما مادامي كه به اين موضوع اعتقاد داريد، محكوم به ياس و نااميدي خواهيد بود. پذيرش اين واقعيت كه شما هميشه در حال تجربه و تحمل نوعي استرس هستيد و اينكه اين يك موضوع طبيعي است، در كنترل استرس بسيار سودمند خواهد بود. 3. مهارت كنترل خشم

كنترل خشم تكنيك مهمي براي كاهش استرس است. خشم مي تواند در صورتي كه براي يك مدت طولاني عصباني بمانيد، به شكل قابل توجهي استرس را افزايش داده و آن را طولاني تر كند. عصبانيت حتي مي تواند باعث حمله قلبي شود. نحوه كنترل خشم تا حدود زيادي شبيه كنترل استرس است. در اينجا به چند نكته اشاره مي شود كه شما را در آغاز اين مسير ياري مي دهد:

_ علل عصبانيت خود را شناسايي كنيد؛ هنگامي كه دانستيد كه چه چيزي شما را از كوره در مي برد، پيشاپيش برنامه اي تنظيم كنيد راجع به اينكه چگونه خشم خود را چنانچه در يك موقعيت مشابه قرار گرفتيد، كنترل كنيد. يكي از مهم ترين كارهايي كه بايد در آن مهارت پيدا كنيد، اين است كه نشانه هاي خشم قريب الوقوع خود را شناسايي كنيد. به طور مثال آيا وقتي داريد عصباني مي شويد، دندان هايتان را به هم فشار مي دهيد؟ آيا

شانه هاي شما جمع مي شود؟ آيا دچار تپش قلب مي شويد؟ آيا رنگ صورت تان سرخ مي شود؟ اين علايم و نشانه ها را مثل يك چراغ خطر به ذهن بسپاريد يعني هشداري از اينكه داريد عصباني مي شويد.

_ به نشانه هاي خشم تان پاسخ بدهيد؛ وقتي متوجه شديد كه داريد عصباني مي شويد، كمي تعلل كنيد. مثلا تا ده بشماريد. چند تا نفس عميق بكشيد. از پنجره بيرون را تماشا كنيد و هر كاري كه به آن وسيله بتوان وقت را خريد تا مغز شما فرصت دريافت و رسيدگي به پيام هاي هيجاني شما را پيدا كند و شما هم بتوانيد قبل از هر اقدامي بينديشيد، را انجام دهيد.

_ زماني را به آرام سازي اختصاص دهيد؛ قبل از مقابله با شخص يا وضعيتي كه شما را عصباني ساخته است راهي پيدا كنيد تا كمي از انرژي احساسي و هيجاني خود را تخليه كنيد. مثلاً برويد و كمي قدم بزنيد، خانه را تميز كنيد يا اگر پشت كامپيوتر نشسته ايد از فشار دادن تكمه ارسال براي ارسال نامه الكترونيكي غضب آلود خود دست نگه داريد و كمي به آن بينديشيد.

_ خشم تان را سركوب نكنيد؛ اگر خشم شما ناشي از چيزي است كه كسي گفته يا انجام داده، برويد و با همان شخص رو در رو صحبت كنيد. البته او را به رگبار اتهامات لفظي نبنديد. فقط راجع به همين واقعه با او حرف بزنيد و از زاويه احساس خود، به اين موضوع بپردازيد نه آنچه وي انجام داده است.

_ براي خشم خود شير اطمينان پيدا كنيد؛ به دنبال راه هاي ابداعي براي تخليه انرژي حاصل از خشم و غضب بگرديد. مثلا گوش كردن به يك قطعه موسيقي،

نقاشي كردن، ورزش يا نوشتن يك مطلب براي نشريه مورد علاقه تان.

_ نصحيت پذير باشيد؛ اگر احساس مي كنيد اغلب اوقات عصبي هستيد، به افرادي كه نگران شما هستند مثل اعضاي خانواده يا دوستان اعتماد كنيد و از آنها بخواهيد تا شما را در يافتن راه حلي مناسب براي برخورد با اين مقوله ياري كنند يا با يك روان شناس مشورت كنيد. 4. تمرين تفكر مثبت

مطالعه ذهني يا خودگويي مثبت راه موثر ديگري براي برخورد با استرس است. منظور از خودگويي، جريان بي انتهايي از افكار است كه هر روز از ذهن شما مي گذرد. اين افكار خود كار ممكن است مثبت يا منفي باشند. برخي از آنها مبتني بر عقل و منطقي هستند و بقيه ممكن است سوءتعبيرهايي باشند كه شما در نتيجه اطلاعات ناكافي به آنها دست مي يابيد. هدف از خودگويي مثبت از ريشه در آوردن سوء تفاهمات و جايگزين ساختن آنها با افكار مثبت و اميدوارانه است كه مي تواند به كنترل استرس كمك كند. اكنون شايد بپرسيد چگونه مي توان روش خودگويي مثبت را ياد گرفت؟ اين كار فرآيند ساده اي است اما نياز به زمان و تمرين دارد. در طول روز لحظه اي تامل كنيد و افكار خود را مورد ارزيابي قرار دهيد و راهي پيدا كنيد تا به آن وسيله جهت مثبتي به جريان منفي افكار خود بدهيد. يك قاعده عقلاني در مورد فرآيند خودگويي مثبت اين است: آنچه را به ديگران نمي گويي، به خود مگو. 5. تنظيم برنامه

وقتي عوامل استرس زا شناسايي شدند و وجود آنها را به رسميت شناختيد، زمان برخورد با آنها آغاز مي شود. برخي از استرس زاها تحت كنترل شما قرار دارند اما بقيه نه.

ذهن خود را بر وقايعي كه قادر به تغيير آنها هستيد، متمركز كنيد. به طور مثال اگر منبع استرس شما، يك روز پرمشغله است، از خودتان بپرسيد آيا علت اين موضوع آن است كه شما عادت داريد چند كار را در يك روز انجام دهيد يا به خاطر بي برنامه بودن شماست. برنامه ريزي روزانه به شما كمك مي كند تا احساس كنيد زندگي را بيشتر تحت كنترل داريد. فعاليت هاي روزانه خود را در جدولي يادداشت كنيد تا با مشكل روبه رو نشويد. 6. زندگي را ساده تر كنيد

امروز زندگي را اولويت بندي كنيد. براي آن برنامه اي تنظيم كنيد و همگام با آن پيش برويد. با كاستن از برخي فعاليت ها يا محول كردن آنها به ديگران زندگي را براي خود آسان تر سازيد. كارهاي مربوط به خانه، خودرو و ساير متعلقات شخصي را به ترتيب اهميت برنامه ريزي كنيد تا متحمل تغييرات ناهنگام، پرهزينه و استرس زا نشويد. 7. منظم باشيد

محيط خانه و كار را به گونه اي سر و سامان دهيد كه مجبور نباشيد وقت زيادي را براي پيدا كردن شيء گم شده تلف كنيد. همچنين در طول روز به طور متناوب زماني را به استراحت، نوشتن يا قدم زدن اختصاص دهيد. توجه داشته باشيد كه يك بدن سالم به بهبود سلامت روان كمك مي كند. خواب و استراحت در شما نيروي مضاعفي براي مقابله با مشكلات ايجاد مي كند. فعاليت بدني به نابودسازي تنش هاي عصبي كمك مي كند و يك رژيم غذايي متعادل هم انرژي لازم براي مقابله با استرس هاي روزمره را در بدن شما تامين مي كند. 8 . درباره نگراني هاي خود صحبت كنيد

صحبت كردن با يك دوست قابل اعتماد به رفع استرس

و فشار عصبي كمك مي كند و ممكن است در اين ميان راه حلي هم براي آن پيدا كنيد. همچنين كارهاي مهم را به خاطر بسپاريد و روي اولويت هاي خود تصميم بگيريد و بر چيزهايي كه اهميت بيشتري براي شما دارند، متمركز شويد. از روزمرگي فاصله بگيريد و براي يك مدت كوتاه روش هاي روزمره را كنار بگذاريد و به شكل و شيوه ديگري كارها را انجام داده و از آن لذت ببريد. 9. خنده

بهتر است بخشي از وقت خود را با افرادي سپري كنيد كه به همه چيز با نگاه مثبت مي نگرند. بي خيال و آسوده خاطرند يا شوخ طبع. خنده تنش هاي عصبي را كاهش مي دهد. 10. آرام سازي را تجربه كنيد

آرام سازي يا ريلاكسيشن چيزي فراتر از تماشاي تلويزيون يا استراحت كوتاه در هنگام كار است. آرام سازي صحيح بسيار مثبت و رضايت بخش و درواقع نوعي احساس صلح و آرامش در ذهن است. در پي فعاليت هايي باشيد كه باعث احساس لذت در شما مي شوند. فرقي نمي كند كه اين يك فعاليت بدني، هنري، موسيقي يا سرگرمي باشد. سعي كنيد حداقل روزي 30دقيقه از وقت خود را به آن اختصاص دهيد.

ساير تكنيك هايي كه به كاهش ناراحتي و مدت استرس منجر مي شوند عبارت اند از: آرام سازي يا ريلاكسيشن پيشرونده عضلات، تجسم فضايي و تنفس آرام.

آرام سازي پيشرونده عضلات، تكنيكي است براي شل كردن گروهي از عضلات به طور هم زمان. در يك وضعيت آرام بنشينيد و چشمان خود را ببنديد. فك خود را شل كرده و پلك ها را روي هم بگذاريد اما آنها را فشار ندهيد. به صورت ذهني بدن خود را وارسي كنيد. اول از انگشتان پا شروع كرده و با عبور از

پاها، كپل ها، تنه، بازوها، ساعدها، دست ها و انگشتان به گردن و سر برسيد. روي هر قسمت به شكل مجزا تمركز كنيد. عضلات را در يك ناحيه بدن منقبض كنيد و 5 تا 10 ثانيه بشماريد و بعد آنها را شل كنيد. هم زمان با شل كردن عضلات تصور كنيد سختي و تنش موجود در عضلات شما در حال ذوب شدن و ناپديد شدن است. حالا به سراغ ناحيه بعدي برويد.

تياتر درماني در درمان اختلالات رواني

مقدمه:

نقش بازي كردن به شكل تياتر، از زمان هاي قديم پديد آمده است. استفاده از تياتر براي انجام مراسم و آداب و سنن خاص بخصوص در ميان مصريان و يونانيان رواج داشته است. رقص، آواز، موسيقي، پانتوميم و شكل هاي ديگر نمايش چه از نظر بازيگر و چه از ديد تماشاگر نوعي نياز بشر بوده است. از ابتداي آفرينش انسان، حركات بدن براي برقراري ارتباط و بيان _ احساسات به كار مي رفته است و بعدها كلمات بودند كه سمبل حركات شدند.

از آن زمان كه آدمي با ترس و اضطراب هايش وجود داشته است، تياتر راهي براي برون ريزي هيجاني بوده است. به رفتار در آوردن يك احساس، تفكر يا نگرش ويژه با استفاده از حركات و حالات بدني درك شناخت كامل تري از دنياي دروني به دست مي دهد. هنگامي كه تفكري تجسم مي يابد تا ديگران نظاره گر باشند واقعي تر به نظر مي رسد. اين مفهوم عملي مخصوص در درمان و تعليم و تربيت كاربرد دارد و در اين ميان روانشناسي باليني كه به تشخيص و درمان اختلالات رواني مشغول است، از تياتر و نمايش براي اين منظور استفاده نموده، نام اين روش را تياتر درماني مي گذارند.

تياتر درماني چيست ؟

تياتر درماني، يكي از روش هاي

روان درماني گروهي است كه از امكانات مشترك تياتر و روانشناسي در درمان اختلالات رواني و تعليم و تربيت استفاده مي كند. در تياتر درماني به فرد كمك مي شود تا با تجسم و بازي كردن يك مسيله به جاي فقط صحبت كردن درباره آن، مسيله را بازيگري كرده و براي آن راه حل مناسب پيدا كند. تياتر درماني روشي است كه به شخص كمك مي كند تا ابعاد روانشناختي مسيله اش را كشف كند. تياتر درماني به فرد كمك مي كند كه به بازسازي موقعيتي آسيب زا در زندگي اش بپردازد و تصور كند كه همان اتفاق در زمان حال و در مكان حاضر در جريان است. تياتر درماني با به كارگيري روش هاي درماني خود به فرد كمك مي كند كه خود را در صحنه تياتر و در نقش هاي مختلف و ارتباطات گوناگون تجربه كند، در صحنه تياتر كه چون آزمايشگاه آزادي است، جايي كه هيچ كس به خاطر رفتارهايش مجازات نمي شود. در اين هنگام است كه فرد ديد وسيع تري از رفتارش بدست مي آورد. درمانگر نيز در اين جريان به اطلاعات تشخيصي وسيعي دست مي يابد.

اركان تياتر درماني:

پروتاگونيست

?. كارگرداني كه در زمينه علوم رفتاري و درمان هاي رواني تخصص دارد.

?. ياور

?. تماشاگران كه خود عضو گروه درماني هستند.

?. صحنه تياتر درماني كه معمولاً ? تا ? متر عمق دارد.

?. ابزار صحنه (ميز، معمولاً يك صندلي خالي و بالش و. ..).

?. نور (نورهاي مختلف براي ايجاد حالات مختلف در گروه. مثلاً: نور قرمز براي ايجاد صحنه هايي مثل جهنم، نور كم براي ايجاد صحنه هاي مرگ و رمانتيك، تاريكي براي كساني كه هنوز نمي خواهند وارد نمايش شوند و در حاشيه هستند ).

?. لباس

?. گريم

جلسات تياتر درماني با

تعداد ? تا ?? نفر، دو روز در هفته در حدود ?? تا ?? دقيقه به مدت ??_?? جلسه تشكيل مي شود.

مراحل تياتر درماني:

تياتر درماني به طور كلي از سه مرحله اساسي تشكيل شده است:

?. شروع و آماده سازي: در اين مرحله از روش هايي مانند: آزمون هاي موقعيتي، فروشگاه جادو، تخيلات هدايت شده، جعبه راز، عروسك هاي خيمه شب بازي، تاريكي، پشت به حضار، توصيف رؤيا و هيپنو درام استفاده مي شود. هدف اصلي از اين مرحله ايجاد خودجوشي است. با استفاده از روش هاي اين مرحله امنيت و اعتماد و صميمت در فضاي گروه ايجاد شده، كارگردان آماده مي شود و گروه انسجام مي يابد. در اواخر اين مرحله پروتاگونيست انتخاب و به سمت صحنه هدايت مي شود.

?. اجرا: انجام فعاليت هايي كه اجزاي پنهان مسيله پروتاگونيست را روشن مي كند. در اين مرحله به پروتاگونيست كمك مي شود تا به سمت صحنه هايي برود كه احتمالاً براي او مسيله ساز بوده اند. معمولاً شخص اول به هنگام بازسازي تعارض هاي محوري، حالت هاي هيجاني را دوباره تجربه مي كند و بروز چنين احساساتي به كاتارسيس (پالايش رواني) مي انجامد و در پي هر پالايش رواني وحدت بخشي صورت مي گيرد. در اين مرحله مسيله طرح، درك، صحنه سازي شده، افراد ياور در جاي خود قرار مي گيرند و نمايش اجرا مي شود. در اين مرحله از روش هايي مانند: خودگويي، مضاعف سازي، نقش معكوس و آينه استفاده مي شود.

?. اختتام: هدف از اين مرحله تسلط بر مسيله، بازسازي دفاع هاي رواني، دست يافتن به تعادل رواني و ورود مجدد به دنياي خارج است. از اركان اين مرحله، مشاركت است. مرحله اي كه در آن پروتاگونيست بيشتر به انديشيدن مي پردازد و معمولاً به دنبال تمرين رفتاري صورت مي گيرد.

موارد

كاربردي تياتر درماني :

?_ بهداشت رواني

?_ خانواده درماني

? _ مدارس و بيمارستان ها

? _ توانبخشي ها

? _ آموزش

? _ صنعت

? _ بيمارستان ها و مراكز درماني

تياتر درماني در درمان اختلالات رواني مقدمه:

نقش بازي كردن به شكل تياتر، از زمان هاي قديم پديد آمده است. استفاده از تياتر براي انجام مراسم و آداب و سنن خاص بخصوص در ميان مصريان و يونانيان رواج داشته است. رقص، آواز، موسيقي، پانتوميم و شكل هاي ديگر نمايش چه از نظر بازيگر و چه از ديد تماشاگر نوعي نياز بشر بوده است. از ابتداي آفرينش انسان، حركات بدن براي برقراري ارتباط و بيان _ احساسات به كار مي رفته است و بعدها كلمات بودند كه سمبل حركات شدند.

از آن زمان كه آدمي با ترس و اضطراب هايش وجود داشته است، تياتر راهي براي برون ريزي هيجاني بوده است. به رفتار در آوردن يك احساس، تفكر يا نگرش ويژه با استفاده از حركات و حالات بدني درك شناخت كامل تري از دنياي دروني به دست مي دهد. هنگامي كه تفكري تجسم مي يابد تا ديگران نظاره گر باشند واقعي تر به نظر مي رسد. اين مفهوم عملي مخصوص در درمان و تعليم و تربيت كاربرد دارد و در اين ميان روانشناسي باليني كه به تشخيص و درمان اختلالات رواني مشغول است، از تياتر و نمايش براي اين منظور استفاده نموده، نام اين روش را تياتر درماني مي گذارند. تياتر درماني چيست ؟

تياتر درماني، يكي از روش هاي روان درماني گروهي است كه از امكانات مشترك تياتر و روانشناسي در درمان اختلالات رواني و تعليم و تربيت استفاده مي كند. در تياتر درماني به فرد كمك مي شود تا با تجسم و بازي كردن يك مسيله به جاي فقط

صحبت كردن درباره آن، مسيله را بازيگري كرده و براي آن راه حل مناسب پيدا كند. تياتر درماني روشي است كه به شخص كمك مي كند تا ابعاد روانشناختي مسيله اش را كشف كند. تياتر درماني به فرد كمك مي كند كه به بازسازي موقعيتي آسيب زا در زندگي اش بپردازد و تصور كند كه همان اتفاق در زمان حال و در مكان حاضر در جريان است. تياتر درماني با به كارگيري روش هاي درماني خود به فرد كمك مي كند كه خود را در صحنه تياتر و در نقش هاي مختلف و ارتباطات گوناگون تجربه كند، در صحنه تياتر كه چون آزمايشگاه آزادي است، جايي كه هيچ كس به خاطر رفتارهايش مجازات نمي شود. در اين هنگام است كه فرد ديد وسيع تري از رفتارش بدست مي آورد. درمانگر نيز در اين جريان به اطلاعات تشخيصي وسيعي دست مي يابد. اركان تياتر درماني:

پروتاگونيست

?. كارگرداني كه در زمينه علوم رفتاري و درمان هاي رواني تخصص دارد.

?. ياور

?. تماشاگران كه خود عضو گروه درماني هستند.

?. صحنه تياتر درماني كه معمولاً ? تا ? متر عمق دارد.

?. ابزار صحنه (ميز، معمولاً يك صندلي خالي و بالش و. ..).

?. نور (نورهاي مختلف براي ايجاد حالات مختلف در گروه. مثلاً: نور قرمز براي ايجاد صحنه هايي مثل جهنم، نور كم براي ايجاد صحنه هاي مرگ و رمانتيك، تاريكي براي كساني كه هنوز نمي خواهند وارد نمايش شوند و در حاشيه هستند ).

?. لباس

?. گريم

جلسات تياتر درماني با تعداد ? تا ?? نفر، دو روز در هفته در حدود ?? تا ?? دقيقه به مدت ??_?? جلسه تشكيل مي شود. مراحل تياتر درماني:

تياتر درماني به طور كلي از سه مرحله اساسي تشكيل شده است:

?. شروع

و آماده سازي: در اين مرحله از روش هايي مانند: آزمون هاي موقعيتي، فروشگاه جادو، تخيلات هدايت شده، جعبه راز، عروسك هاي خيمه شب بازي، تاريكي، پشت به حضار، توصيف رؤيا و هيپنو درام استفاده مي شود. هدف اصلي از اين مرحله ايجاد خودجوشي است. با استفاده از روش هاي اين مرحله امنيت و اعتماد و صميمت در فضاي گروه ايجاد شده، كارگردان آماده مي شود و گروه انسجام مي يابد. در اواخر اين مرحله پروتاگونيست انتخاب و به سمت صحنه هدايت مي شود.

?. اجرا: انجام فعاليت هايي كه اجزاي پنهان مسيله پروتاگونيست را روشن مي كند. در اين مرحله به پروتاگونيست كمك مي شود تا به سمت صحنه هايي برود كه احتمالاً براي او مسيله ساز بوده اند. معمولاً شخص اول به هنگام بازسازي تعارض هاي محوري، حالت هاي هيجاني را دوباره تجربه مي كند و بروز چنين احساساتي به كاتارسيس (پالايش رواني) مي انجامد و در پي هر پالايش رواني وحدت بخشي صورت مي گيرد. در اين مرحله مسيله طرح، درك، صحنه سازي شده، افراد ياور در جاي خود قرار مي گيرند و نمايش اجرا مي شود. در اين مرحله از روش هايي مانند: خودگويي، مضاعف سازي، نقش معكوس و آينه استفاده مي شود.

?. اختتام: هدف از اين مرحله تسلط بر مسيله، بازسازي دفاع هاي رواني، دست يافتن به تعادل رواني و ورود مجدد به دنياي خارج است. از اركان اين مرحله، مشاركت است. مرحله اي كه در آن پروتاگونيست بيشتر به انديشيدن مي پردازد و معمولاً به دنبال تمرين رفتاري صورت مي گيرد. موارد كاربردي تياتر درماني :

?_ بهداشت رواني

?_ خانواده درماني

? _ مدارس و بيمارستان ها

? _ توانبخشي ها

? _ آموزش

? _ صنعت

? _ بيمارستان ها و مراكز درماني

قرآن و بهداشت رواني

در شماره پيشين راهكارهاي رفتاري براي تأمين بهداشت رواني را

مطرح كرديم. ياد خدا، دعا، نماز، قرائت قرآن و روزه را از عوامل مؤثر در سلامت روان دانستيم. در اين شماره به قوانين كنترل كننده شهوت براي تأمين بهداشت رواني اشاره خواهيم كرد.

شهوت يكي از نعمت هاي الهي است كه در وجود انسان نهاده شده، به گونه اي كه استفاده معتدل و صحيح از آن موجب بقاي نسل انسان مي شود. اما زياده روي در آن، عوارض سوء جسماني و رواني دارد.

قرآن كريم با نشان دادن راه صحيح استفاده از اين نيرو، زنان و مردان را به ازدواج تشويق كرده، اما در همان حال راهكارهايي براي جلوگيري از انحرافات جنسي و سوءاستفاده از اين نيرو قرار داده است كه به آنها مي پردازيم.

راهكارهايي براي جلوگيري از انحرافات جنسي

يك: حجاب

حجاب راهكاري است پيشگيرانه كه رعايت آن براي مردان و زنان امري ضروري است كه البته ضوابط و مقررات آن به تناسب جنسيت آنان متفاوت است. در برخي آيات قرآن چنين دستور داده شده: «به مردان باايمان بگو ديده فرونهند و پاكدامني ورزند، كه اين براي آنان پاكيزه تر است. زيرا خدا به آنچه مي كنند آگاه است.»

در جاي ديگر مي فرمايد:

«اي پيامبر(ص) به زنان و دخترانت و زنان مؤمنان بگو، پوشش هاي خود را بر خود فروتر گيرند. ايين براي آن كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند به احتياط نزديك تر است و خدا آمرزنده ي مهربان است.»

از اين آيات چنين برمي آيد كه حجاب در زندگي انسان سه ره آورد مهم دارد:

1- پاك كننده و رشدآور است.

2- نشانه ي افراد باعفاف است.

3- از آزارهاي افراد شهوتران جلوگيري مي كند.

به سخن ديگر حجاب براي

بانوان نوعي مصونيت اجتماعي به وجود مي آورد و موجب مي شود كه حريم آنان حفظ و بهداشت رواني و اجتماعي آنان تأمين شود.

هنگامي كه بانوان باحجاب باشند، زمينه رشد مفاسد اجتماعي كمتر مي شود و زن آزاري در اجتماع كاهش مي يابد. در واقع بدين رو خانم ها خاطري آسوده تر خواهند داشت.

دو: ممنوعيت انحرافات جنسي

قرآن كريم به تربيت جنسي اهميت داده و راه صحيح ارضاي جنسي را كه همانا ازدواج است تأييد مي كند. قرآن برخي موارد را انحرافات جنسي مي شمرد:

راهكارهاي عاطفي تأمين كننده بهداشت رواني

در قرآن كريم سفارش هايي عاطفي هست كه در ازدياد محبت و پيوندهاي اجتماعي و خانوادگي تأثير بسزايي دارد و از اين طريق بهداشت رواني مردم فزوني مي يابد.

1. محبت به پدر و مادر و صله رحم (گسترش نظام حمايت خانواده)

قرآن كريم در آيات متعددي درباره محبت به پدر و مادر و «صله رحم» سفارش كرده است. «و به انسان سفارش كرديم كه به پدر و مادر خود نيكي كن.»(1) صله رحم و محبت به پدر و مادر به صورتهاي مختلفي همچون ديد و بازديد، ياري رساني و... تبلور مي يابد و باعث پيوندهاي خانوادگي و اجتماعي مسلمانان مي شود و نظام حمايتي، عاطفي را در اجتماع شكل مي دهد.

برخورد مثبت عاطفي و اجتماعي خويشاوندان، يكي از مؤثرترين عوامل در برخورد با رويدادها و موقعيت هاي فشارزاي زندگي است. در اين دنياي مالامال از فشار رواني، اگر بدانيم كساني از ما حمايت مي كنند، بيشتر در مقابل فشارها مقاومت مي كنيم. «لئونارد سايم» در پژوهش خويش اهميت حمايت اجتماعي را در سلامت روان تأييد كرد. او نتيجه

گرفت افرادي كه با ديگران ارتباط نزديك ندارند در مقايسه با كساني كه معاشرت بسيار دارند دو تا سه برابر زودتر مي ميرند.

در برخي مقالات نيز آثار صله رحم در زندگي فردي و اجتماعي و سلامت رواني انسان مورد بررسي قرار گرفته است. در اين مقالات نشان داده شده كه صله رحم در احساس ايمني، همانند سازي، احساس ارزشمندي و كاهش اضطراب اجتماعي مؤثر است.

2. سفارش به صبر و بالا رفتن سطح مقاومت قرآن كريم بارها انسانها را به شكيبايي فراخوانده و مي فرمايد: «واستعينوا بالصبر والصلاه» از شكيبايي و نماز ياري جوييد. و از سويي الگوهاي صبر همچون يعقوب، ايوب و... را در قرآن معرفي كرده است. قرآن به صابران مژده مي دهد كه در هنگام سختي ها به ياد خدا باشند و آيه ي «استرجاع» (انا لله و انا اليه راجعون) را بر زبان جاري سازند.

اين سفارش ها و نويدهاي قرآني موجب مي شودكه انسان در حوادث زندگي خود را تنها احساس نكند. اگر انسان در برابر عوامل استرس زا و تضادهاي اجتماعي صبور و مقاوم نباشد، مشكلاتش پيچيده تر، و چه بسا مسئله كوچكي به معضل بزرگي تبديل مي شود. بنابراين اگر فرد در برابر مشكلات عجولانه رفتار نكند، فشار رواني كاهش مي يابد.

توبه

قرآن كريم به «توبه» گناهكاران توجه ويژه كرده و از مؤمنان مي خواهد كه توبه كنند و به سوي خدا بازگردند تا رستگار شوند و نيز اعلام مي كند كه خدا توبه كاران را دوست دارد: «ان الله يحب التوابين»(2)

در احاديث نيز آمده است كه توبه كننده، همچون كسي است كه تاكنون گناهي نكرده است. توبه كه نخستين مرحله

رسيدن به سلامت است، نوعي تخليه هيجاني به شمار مي رود. مقصود از تخليه هيجاني آن است كه انسان از راه هاي صحيح برون ريزي عاطفي (توبه، دعا، نيايش، گريستن، زيارت و...) عقده گشايي كند تا بدين روي ضعف ها و كسالت هايش جبران و بهداشت رواني اش تأمين شود. وقتي انسان از گذشته پشيمان شود و راه توبه پيش گيرد، اضطراب و فشار رواني اش كاهش مي يابد و به آرامش مي رسد.

راهكارهاي تأمين بهداشت رواني در حوزه اجتماع

قرآن كريم به روابط اجتماعي سالم انسانها توجه كرده و سفارش هايي در اين باب دارد كه زمينه ساز روابط بهتر مسلمانان و پيوندهاي عاطفي و حمايتي در اجتماع است. آن سان كه فشارهاي رواني مردم را مي كاهد و بهداشت رواني آنان را تقويت و يا تأمين مي كند. اينك به برخي از آنها مي پردازيم.

1- حمايت اقتصادي از اقشار آسيب پذير: قرآن در اين مورد به انفاق، خمس و زكات سفارش كرده كه موارد مصرف آن غالباً اقشار آسيب پذير جامعه هستند. در واقع حمايت از آنان موجب كاهش فشار اقتصادي و رواني بر آنان و كاهش بزهكاري در جامعه مي شود.

2- حمايت از يتيمان: «و اما يتيم را ميازار»(3) قرآن كريم به كرامت درباره ي حمايت از يتيمان سفارش نموده و مردم را از خوردن مال يتيمان بازداشته است. حمايت از كودكان بي سرپرست موجب كاهش اضطراب آنان و تأمين زندگي آينده و در نتيجه سبب كاهش انحراف و بزهكاري در جامعه مي شود.

3- حمايت اقتصادي و رواني از بيماران رواني و عقب ماندگان ذهني: قرآن كريم در اين باب نيز به

مؤمنان سفارش كرده كه از آنان محبت اقتصادي كنند و رفتاري محبت آميز و درست با آنها داشته باشند. امري كه موجب كاهش دردهاي آنان و جلوگيري از پيامدهاي منفي در آينده مي شود.

4- انسان مأمور به وظيفه است نه نتيجه: «خداوند هيچ كسي را جز به قدر توانايي اش تكليف نمي كند.» يكي از عوامل فشار رواني هنگامي است كه انسان نتواند وظيفه خود را انجام دهد و قرآن وظيفه انسان را به اندازه توانايي او مي شمارد و او را از اين دغدغه و فشار رواني رهايي مي بخشد. از اين رو، انسان مسلمان در برابر شكست ها هرگز مأيوس نمي شود.

5- حسن ظن به مردم: بدبيني به يكديگر يكي از مواردي است كه موجب فشار رواني مي شود. از همين روي، قرآن كريم «گمانه زني بدبينانه» را سرزنش مي كند و حتي برخي گمان هاي بد را گناه مي شمارد. «ان بعض الظن اثم» پاره اي از گمان ها گناه است.

در حديثي از امام علي(ع) چنين نقل شده است: «حسن ظن مايه راحتي دل و سلامت دين است.» اين عمل موجب مي شود كه مردم در اجتماع احساس آرامش و امنيت كنند.

6- ازدواج، زمينه ساز بهداشت رواني فرد و جامعه: افراد مجرد تحت تأثير تحريكات جنسي گاه گرفتار فشارهاي رواني و فسادهاي اجتماعي مي شوند. قرآن كريم با دعوت به ازدواج از اين فشارها مي كاهد و سلامت رواني فرد و اجتماع را تأمين مي كند.

پي نوشت ها:

1. سوره ي عنكبوت، آيه81.

2. سوره ي توبه، آيه31.

3. سوره ي ضحي، آيه91.

منبع: مجله آشنا

قرآن و بهداشت رواني در شماره پيشين راهكارهاي رفتاري براي تأمين

بهداشت رواني را مطرح كرديم. ياد خدا، دعا، نماز، قرائت قرآن و روزه را از عوامل مؤثر در سلامت روان دانستيم. در اين شماره به قوانين كنترل كننده شهوت براي تأمين بهداشت رواني اشاره خواهيم كرد.

شهوت يكي از نعمت هاي الهي است كه در وجود انسان نهاده شده، به گونه اي كه استفاده معتدل و صحيح از آن موجب بقاي نسل انسان مي شود. اما زياده روي در آن، عوارض سوء جسماني و رواني دارد.

قرآن كريم با نشان دادن راه صحيح استفاده از اين نيرو، زنان و مردان را به ازدواج تشويق كرده، اما در همان حال راهكارهايي براي جلوگيري از انحرافات جنسي و سوءاستفاده از اين نيرو قرار داده است كه به آنها مي پردازيم. راهكارهايي براي جلوگيري از انحرافات جنسي

يك: حجاب

حجاب راهكاري است پيشگيرانه كه رعايت آن براي مردان و زنان امري ضروري است كه البته ضوابط و مقررات آن به تناسب جنسيت آنان متفاوت است. در برخي آيات قرآن چنين دستور داده شده: «به مردان باايمان بگو ديده فرونهند و پاكدامني ورزند، كه اين براي آنان پاكيزه تر است. زيرا خدا به آنچه مي كنند آگاه است.»

در جاي ديگر مي فرمايد:

«اي پيامبر(ص) به زنان و دخترانت و زنان مؤمنان بگو، پوشش هاي خود را بر خود فروتر گيرند. ايين براي آن كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند به احتياط نزديك تر است و خدا آمرزنده ي مهربان است.»

از اين آيات چنين برمي آيد كه حجاب در زندگي انسان سه ره آورد مهم دارد:

1- پاك كننده و رشدآور است.

2- نشانه ي افراد باعفاف است.

3- از آزارهاي افراد شهوتران جلوگيري

مي كند.

به سخن ديگر حجاب براي بانوان نوعي مصونيت اجتماعي به وجود مي آورد و موجب مي شود كه حريم آنان حفظ و بهداشت رواني و اجتماعي آنان تأمين شود.

هنگامي كه بانوان باحجاب باشند، زمينه رشد مفاسد اجتماعي كمتر مي شود و زن آزاري در اجتماع كاهش مي يابد. در واقع بدين رو خانم ها خاطري آسوده تر خواهند داشت. دو: ممنوعيت انحرافات جنسي

قرآن كريم به تربيت جنسي اهميت داده و راه صحيح ارضاي جنسي را كه همانا ازدواج است تأييد مي كند. قرآن برخي موارد را انحرافات جنسي مي شمرد: راهكارهاي عاطفي تأمين كننده بهداشت رواني

در قرآن كريم سفارش هايي عاطفي هست كه در ازدياد محبت و پيوندهاي اجتماعي و خانوادگي تأثير بسزايي دارد و از اين طريق بهداشت رواني مردم فزوني مي يابد.

1. محبت به پدر و مادر و صله رحم (گسترش نظام حمايت خانواده)

قرآن كريم در آيات متعددي درباره محبت به پدر و مادر و «صله رحم» سفارش كرده است. «و به انسان سفارش كرديم كه به پدر و مادر خود نيكي كن.»(1) صله رحم و محبت به پدر و مادر به صورتهاي مختلفي همچون ديد و بازديد، ياري رساني و... تبلور مي يابد و باعث پيوندهاي خانوادگي و اجتماعي مسلمانان مي شود و نظام حمايتي، عاطفي را در اجتماع شكل مي دهد.

برخورد مثبت عاطفي و اجتماعي خويشاوندان، يكي از مؤثرترين عوامل در برخورد با رويدادها و موقعيت هاي فشارزاي زندگي است. در اين دنياي مالامال از فشار رواني، اگر بدانيم كساني از ما حمايت مي كنند، بيشتر در مقابل فشارها مقاومت مي كنيم. «لئونارد سايم» در پژوهش خويش اهميت

حمايت اجتماعي را در سلامت روان تأييد كرد. او نتيجه گرفت افرادي كه با ديگران ارتباط نزديك ندارند در مقايسه با كساني كه معاشرت بسيار دارند دو تا سه برابر زودتر مي ميرند.

در برخي مقالات نيز آثار صله رحم در زندگي فردي و اجتماعي و سلامت رواني انسان مورد بررسي قرار گرفته است. در اين مقالات نشان داده شده كه صله رحم در احساس ايمني، همانند سازي، احساس ارزشمندي و كاهش اضطراب اجتماعي مؤثر است.

2. سفارش به صبر و بالا رفتن سطح مقاومت قرآن كريم بارها انسانها را به شكيبايي فراخوانده و مي فرمايد: «واستعينوا بالصبر والصلاه» از شكيبايي و نماز ياري جوييد. و از سويي الگوهاي صبر همچون يعقوب، ايوب و... را در قرآن معرفي كرده است. قرآن به صابران مژده مي دهد كه در هنگام سختي ها به ياد خدا باشند و آيه ي «استرجاع» (انا لله و انا اليه راجعون) را بر زبان جاري سازند.

اين سفارش ها و نويدهاي قرآني موجب مي شودكه انسان در حوادث زندگي خود را تنها احساس نكند. اگر انسان در برابر عوامل استرس زا و تضادهاي اجتماعي صبور و مقاوم نباشد، مشكلاتش پيچيده تر، و چه بسا مسئله كوچكي به معضل بزرگي تبديل مي شود. بنابراين اگر فرد در برابر مشكلات عجولانه رفتار نكند، فشار رواني كاهش مي يابد. توبه

قرآن كريم به «توبه» گناهكاران توجه ويژه كرده و از مؤمنان مي خواهد كه توبه كنند و به سوي خدا بازگردند تا رستگار شوند و نيز اعلام مي كند كه خدا توبه كاران را دوست دارد: «ان الله يحب التوابين»(2)

در احاديث نيز آمده است كه توبه كننده،

همچون كسي است كه تاكنون گناهي نكرده است. توبه كه نخستين مرحله رسيدن به سلامت است، نوعي تخليه هيجاني به شمار مي رود. مقصود از تخليه هيجاني آن است كه انسان از راه هاي صحيح برون ريزي عاطفي (توبه، دعا، نيايش، گريستن، زيارت و...) عقده گشايي كند تا بدين روي ضعف ها و كسالت هايش جبران و بهداشت رواني اش تأمين شود. وقتي انسان از گذشته پشيمان شود و راه توبه پيش گيرد، اضطراب و فشار رواني اش كاهش مي يابد و به آرامش مي رسد. راهكارهاي تأمين بهداشت رواني در حوزه اجتماع

قرآن كريم به روابط اجتماعي سالم انسانها توجه كرده و سفارش هايي در اين باب دارد كه زمينه ساز روابط بهتر مسلمانان و پيوندهاي عاطفي و حمايتي در اجتماع است. آن سان كه فشارهاي رواني مردم را مي كاهد و بهداشت رواني آنان را تقويت و يا تأمين مي كند. اينك به برخي از آنها مي پردازيم.

1- حمايت اقتصادي از اقشار آسيب پذير: قرآن در اين مورد به انفاق، خمس و زكات سفارش كرده كه موارد مصرف آن غالباً اقشار آسيب پذير جامعه هستند. در واقع حمايت از آنان موجب كاهش فشار اقتصادي و رواني بر آنان و كاهش بزهكاري در جامعه مي شود.

2- حمايت از يتيمان: «و اما يتيم را ميازار»(3) قرآن كريم به كرامت درباره ي حمايت از يتيمان سفارش نموده و مردم را از خوردن مال يتيمان بازداشته است. حمايت از كودكان بي سرپرست موجب كاهش اضطراب آنان و تأمين زندگي آينده و در نتيجه سبب كاهش انحراف و بزهكاري در جامعه مي شود.

3- حمايت اقتصادي و رواني

از بيماران رواني و عقب ماندگان ذهني: قرآن كريم در اين باب نيز به مؤمنان سفارش كرده كه از آنان محبت اقتصادي كنند و رفتاري محبت آميز و درست با آنها داشته باشند. امري كه موجب كاهش دردهاي آنان و جلوگيري از پيامدهاي منفي در آينده مي شود.

4- انسان مأمور به وظيفه است نه نتيجه: «خداوند هيچ كسي را جز به قدر توانايي اش تكليف نمي كند.» يكي از عوامل فشار رواني هنگامي است كه انسان نتواند وظيفه خود را انجام دهد و قرآن وظيفه انسان را به اندازه توانايي او مي شمارد و او را از اين دغدغه و فشار رواني رهايي مي بخشد. از اين رو، انسان مسلمان در برابر شكست ها هرگز مأيوس نمي شود.

5- حسن ظن به مردم: بدبيني به يكديگر يكي از مواردي است كه موجب فشار رواني مي شود. از همين روي، قرآن كريم «گمانه زني بدبينانه» را سرزنش مي كند و حتي برخي گمان هاي بد را گناه مي شمارد. «ان بعض الظن اثم» پاره اي از گمان ها گناه است.

در حديثي از امام علي(ع) چنين نقل شده است: «حسن ظن مايه راحتي دل و سلامت دين است.» اين عمل موجب مي شود كه مردم در اجتماع احساس آرامش و امنيت كنند.

6- ازدواج، زمينه ساز بهداشت رواني فرد و جامعه: افراد مجرد تحت تأثير تحريكات جنسي گاه گرفتار فشارهاي رواني و فسادهاي اجتماعي مي شوند. قرآن كريم با دعوت به ازدواج از اين فشارها مي كاهد و سلامت رواني فرد و اجتماع را تأمين مي كند. پي نوشت ها:

1. سوره ي عنكبوت، آيه81.

2. سوره ي توبه، آيه31.

3.

سوره ي ضحي، آيه91.

منبع: مجله آشنا

چگونه با تنش هاي عصبي اطرافمان برخورد كنيم؟

نويسنده:دكتر محمد رضا قدير زاده

همه ي ما در خانواده و جامعه شاهد درگيري هاي گوناگون و متنوعي بوده ايم كه هر فرد عوامل مختلفي را به عنوان دلايل اين مشكلات مطرح مي كند. ما در اين مقاله قصد نداريم تا به بررسي علل ايجاد اين معضلات بپردازيم ليكن سعي ما بر اين است تا ضمن تشريح اثرات رفتارهاي نابهنجار افراد بر روي رفتار ما، با بررسي آن سعي كنيم تا از ميزان تاثير استرس ها بر رفتار خودمان بكاهيم و از بروز معضلات متعاقب آن جلوگيري كنيم.

هر گونه عامل خارجي كه بتواند زندگي روزمره ي فرد را مختل كند به نحوي كه فرد براي كنترل آن مجبور به انجام يك سري تمهيدات خاص باشد را استرس يا تنش گويند. در دنياي ماشيني امروز حجم كارها و مشغله هاي فراوان، كمبود وقت، ترافيك و مسائل مختلف (ازجمله پيگيري كارهاي اداري)، به طور روزانه مي تواند فشارهاي رواني زيادي بر ما تحميل كند و به صورت مزمن زندگي فرد را مختل نمايد و از نظر علمي نيز ثابت شده است با وارد كردن فشارهاي مختلف جسمي، رواني و ... مي توان انواع مختلفي از بيماري هاي رواني را در افراد مستعد شاهد بود.

نمونه ي ساده اي از استرس را كه تقريبا همه ي ما تجربه كرده ايم موضوع تصادف است. فرض كنيد يك روز صبح كه با عجله به علت خواب ماندن (استرس) مي خواهيد با خودروي شخصي به اداره برويد متوجه مي شويد ماشين استارت نمي خورد و بايد هل بدهيد (استرس)، بعد از مدتي با خواهش و تمنا

از رهگذران (استرس) ماشين روشن مي شود، هنگامي كه مي خواهيد از سر كوچه بپيچيد با يك موتور سيكلت تصادف مي كنيد (استرس) ... من از تعريف بقيه ي ماجرا خودداري مي كنم چون از اين لحظه به بعد شما آنقدر عصباني هستيد كه با كوچك ترين صحبتي، كارتان به نزاع و كتك كاري خواهد كشيد!!!

از نظر روانپزشكي ثابت شده است كه هر فرد يك ظرفيت مشخص براي تحمل تنش دارد كه اين ميزان و آستانه ي تحمل در افراد مختلف متغير است. نكته مهم اين است كه با وارد شدن هر تنش به فرد، از ظرفيت تحمل او كاسته مي شود و آستانه ي تحريك او پائين مي آيد، بنابراين فردي كه در آرامش كامل روحي و رواني است با فردي كه در معرض يك استرس قبلي بوده است؛ در مقابله با يك محرك مشابه، واكنش هاي متفاوتي از خود نشان مي دهند و وجود استرس قبلي سبب مي شود تا فرد، امكان استفاده از ظرفيت هاي جسمي و رواني خود را نداشه و در نتيجه در وضعيت پيش آمده عكس العمل مناسب نشان ندهد.

حال ببينيم براي بالا بردن اين ظرفيت و آستانه ي تحمل چه بايد بكنيم؟

در منزل:

-در امور روزانه ي خود از جمله خواب و بيداري برنامه اي منظم داشته باشيد.

-صبحانه را مثل پادشاهان، نهار را همانند ثروتمندان و شام را همچون فقرا ميل كنيد و مراقب هر گونه تغيير در خوردن و آشاميدن خود باشيد.

-اگر مي خواهيد روز را بدون فشار عصبي آغاز كنيد، از شب قبل كيف تان را مرتب كنيد و برنامه هاي روز بعد خود را يادداشت كنيد.

-حداقل

دو ساعت قبل از خواب از تمامي فعاليت هاي تحريك كننده به ويژه كاركردن و ورزش فاصله بگيريد، گرفتن دوش گرم، خوردن يك ليوان شير گرم و مطالعه قبل از خواب، مي تواند خواب آرامي را براي شما به ارمغان آورد.

-قبل از رفتن به رختخواب از خوردن و آشاميدن زياد خودداري كنيد.

-سعي كنيد به صحبت هاي همسر و فرزندانتان به خوبي گوش كنيد و ارتباط چشمي را فراموش نكنيد. مطالعه كردن، نگاه كردن به تلويزون و يا حتي اس ام اس بازي (!) نوعي بي احترامي به سخنان فرد تلقي مي شود. در صورتي كه مي خواهيد مشغول كار ديگري شويد، محترمانه سخنان فرد را قطع كنيد به طوري كه او متوجه شود شما قصد بي احترامي نداريد.

-به عقايد ديگران (بالاخص همسرتان) احترام بگذاريد و بدانيد هميشه حق با شما نيست!

-چند دقيقه ورزش خصوصا اوايل روز را در برنامه خود بگنجانيد.

-از صحبت كردن با خانواده درمورد وضعيت هايي كه به نظر تنش زا بودند، ترس و واهمه نداشته باشيد و بگذاريد آنها بدانند كه شما امروز در معرض فشار روحي بوده ايد.

-از انجام كارهاي اداري اضافي و غير ضروري در منزل خودداري كنيد.

-حتما يك روز در هفته كار را تعطيل كرده و به استراحت مشغول شويد چنانچه به هر دليلي در روز تعطيل مشغول به كار بوده ايد در اولين فرصت يك روز را تعطيل كنيد و با خانواده باشيد.

-در صورتي كه كار اشتباهي انجام داده ايد، از معذرت خواهي خجالت نكشيد، اين نشانه ي جرات و قدرت شماست.

در محل كار:

-به تمامي همكاران بدون توجه به پست و عنوان آنها احترام بگذاريد.

-در سلام كردن و

دست دادن با همكاران پيشقدم باشيد.

-سعي كنيد حتي الامكان ميز كارتان نزديك پنجره قرار داشته باشد.

-شغلتان را عاشقانه دوست داشته باشيد و هميشه باور داشته باشيد كه هيچ كس نمي تواند مانند شما اين وظيفه را انجام دهد.

-ميز كارتان را هميشه مرتب كنيد. بي نظمي و شلوغي خود يك عامل مهم تنش زا در محل كار مي باشد.

-كارهاي مهم را ساعات اول كاري انجام دهيد و به ساعات پاياني موكول نكنيد.

-بعد از مدتي كار كردن (حدودا يك ساعت) بهتر است پشت ميز كار به افق دوردست نگاه كنيد و يك تنفس 5 دقيقه اي داشته باشيد تا انرژي از دست رفته را بازيابي كنيد.

-بعد از انجام هر كار، در فهرست تهيه شده (كارهاي در دست اقدام) روي آنها خط بكشيد زيرا كوتاه شدن فهرست كارها، احساس خرسندي و رضايت به بار مي آورد.

-در قضاوت عجله نكنيد بالاخص پيرامون حرف هايي كه نسبت به همكاران مي شنويد، شايد شما از كل ماجرا باخبر نباشيد.

-از كار كردن در ساعات طولاني و در ايام آخر هفته خودداري نماييد.

در زندگي شخصي:

-مراقب سلامت خود باشيد و به طور دوره اي به پزشك خود مراجعه نماييد.

-هر چيزي كه به شما آرامش مي دهد، يادداشت كنيد و در ذهن خود كاربرد آن را پيدا كنيد.

-چنانچه دچار يك سري علايم مزمن از قبيل سردرد، خستگي و بي خوابي شديد، حتما به پزشك مراجعه نماييد.

-واقع بين و واقع گرا باشيد، سعي كنيد اشتباهات خود را صادقانه بپذيريد.

-هيچ وقت براي يادگيري يك مهارت جديد دير نيست، سعي كنيد توانايي هاي خود را باور داشته باشيد.

-در اتخاذ تصميم هاي بزرگ عجله نكنيد و با افراد صلاحيت

دار و با تجربه مشاوره كنيد.

-قبل از طراحي يك برنامه كامل، يك برنامه آزمايشي در نظر بگيريد.

-هميشه خوش بين باشيد و در صورتي كه از فردي دلخور هستيد صادقانه با وي مطرح كنيد و سعي كنيد عذرخواهي او را بپذيريد.

-در تخمين مدت زماني كه براي انجام هر برنامه لازم است، هميشه زمان بيشتري را محاسبه نماييد تا در صورت بروز مشكل دچار تنش نشويد.

-از مشكلات فرار نكنيد، بلكه آنها را با آغوش باز پذيرا باشيد.

-از افراد يا وضعيت هايي كه شما را وادار مي سازد تا رفتارهاي ناخوشايند از خود نشان دهيد، دوري نماييد.

هدف از بيان آنچه كه ذكر شد، آن است كه بدانيم مهم ترين و شايد اصلي ترين عامل در كنترل درگيري ها، كنترل رفتار خودمان است كه اين مساله نيازمند فراگيري مهارت هاي زندگي و تكنيك هاي آرام سازي (Relaxation) مي باشد. آخرين نكته اينكه در هر شرايطي به ياد داشته باشيم كه با ياد خدا، دل ها آرام مي گيرد.

منبع:ماهنامه دنياي سلامت شماره 33

چگونه با تنش هاي عصبي اطرافمان برخورد كنيم؟

نويسنده:دكتر محمد رضا قدير زاده

همه ي ما در خانواده و جامعه شاهد درگيري هاي گوناگون و متنوعي بوده ايم كه هر فرد عوامل مختلفي را به عنوان دلايل اين مشكلات مطرح مي كند. ما در اين مقاله قصد نداريم تا به بررسي علل ايجاد اين معضلات بپردازيم ليكن سعي ما بر اين است تا ضمن تشريح اثرات رفتارهاي نابهنجار افراد بر روي رفتار ما، با بررسي آن سعي كنيم تا از ميزان تاثير استرس ها بر رفتار خودمان بكاهيم و از بروز معضلات متعاقب آن جلوگيري كنيم.

هر گونه عامل

خارجي كه بتواند زندگي روزمره ي فرد را مختل كند به نحوي كه فرد براي كنترل آن مجبور به انجام يك سري تمهيدات خاص باشد را استرس يا تنش گويند. در دنياي ماشيني امروز حجم كارها و مشغله هاي فراوان، كمبود وقت، ترافيك و مسائل مختلف (ازجمله پيگيري كارهاي اداري)، به طور روزانه مي تواند فشارهاي رواني زيادي بر ما تحميل كند و به صورت مزمن زندگي فرد را مختل نمايد و از نظر علمي نيز ثابت شده است با وارد كردن فشارهاي مختلف جسمي، رواني و ... مي توان انواع مختلفي از بيماري هاي رواني را در افراد مستعد شاهد بود.

نمونه ي ساده اي از استرس را كه تقريبا همه ي ما تجربه كرده ايم موضوع تصادف است. فرض كنيد يك روز صبح كه با عجله به علت خواب ماندن (استرس) مي خواهيد با خودروي شخصي به اداره برويد متوجه مي شويد ماشين استارت نمي خورد و بايد هل بدهيد (استرس)، بعد از مدتي با خواهش و تمنا از رهگذران (استرس) ماشين روشن مي شود، هنگامي كه مي خواهيد از سر كوچه بپيچيد با يك موتور سيكلت تصادف مي كنيد (استرس) ... من از تعريف بقيه ي ماجرا خودداري مي كنم چون از اين لحظه به بعد شما آنقدر عصباني هستيد كه با كوچك ترين صحبتي، كارتان به نزاع و كتك كاري خواهد كشيد!!!

از نظر روانپزشكي ثابت شده است كه هر فرد يك ظرفيت مشخص براي تحمل تنش دارد كه اين ميزان و آستانه ي تحمل در افراد مختلف متغير است. نكته مهم اين است كه با وارد شدن هر تنش به فرد، از

ظرفيت تحمل او كاسته مي شود و آستانه ي تحريك او پائين مي آيد، بنابراين فردي كه در آرامش كامل روحي و رواني است با فردي كه در معرض يك استرس قبلي بوده است؛ در مقابله با يك محرك مشابه، واكنش هاي متفاوتي از خود نشان مي دهند و وجود استرس قبلي سبب مي شود تا فرد، امكان استفاده از ظرفيت هاي جسمي و رواني خود را نداشه و در نتيجه در وضعيت پيش آمده عكس العمل مناسب نشان ندهد.

حال ببينيم براي بالا بردن اين ظرفيت و آستانه ي تحمل چه بايد بكنيم؟ در منزل:

-در امور روزانه ي خود از جمله خواب و بيداري برنامه اي منظم داشته باشيد.

-صبحانه را مثل پادشاهان، نهار را همانند ثروتمندان و شام را همچون فقرا ميل كنيد و مراقب هر گونه تغيير در خوردن و آشاميدن خود باشيد.

-اگر مي خواهيد روز را بدون فشار عصبي آغاز كنيد، از شب قبل كيف تان را مرتب كنيد و برنامه هاي روز بعد خود را يادداشت كنيد.

-حداقل دو ساعت قبل از خواب از تمامي فعاليت هاي تحريك كننده به ويژه كاركردن و ورزش فاصله بگيريد، گرفتن دوش گرم، خوردن يك ليوان شير گرم و مطالعه قبل از خواب، مي تواند خواب آرامي را براي شما به ارمغان آورد.

-قبل از رفتن به رختخواب از خوردن و آشاميدن زياد خودداري كنيد.

-سعي كنيد به صحبت هاي همسر و فرزندانتان به خوبي گوش كنيد و ارتباط چشمي را فراموش نكنيد. مطالعه كردن، نگاه كردن به تلويزون و يا حتي اس ام اس بازي (!) نوعي بي احترامي به سخنان فرد تلقي مي شود. در صورتي

كه مي خواهيد مشغول كار ديگري شويد، محترمانه سخنان فرد را قطع كنيد به طوري كه او متوجه شود شما قصد بي احترامي نداريد.

-به عقايد ديگران (بالاخص همسرتان) احترام بگذاريد و بدانيد هميشه حق با شما نيست!

-چند دقيقه ورزش خصوصا اوايل روز را در برنامه خود بگنجانيد.

-از صحبت كردن با خانواده درمورد وضعيت هايي كه به نظر تنش زا بودند، ترس و واهمه نداشته باشيد و بگذاريد آنها بدانند كه شما امروز در معرض فشار روحي بوده ايد.

-از انجام كارهاي اداري اضافي و غير ضروري در منزل خودداري كنيد.

-حتما يك روز در هفته كار را تعطيل كرده و به استراحت مشغول شويد چنانچه به هر دليلي در روز تعطيل مشغول به كار بوده ايد در اولين فرصت يك روز را تعطيل كنيد و با خانواده باشيد.

-در صورتي كه كار اشتباهي انجام داده ايد، از معذرت خواهي خجالت نكشيد، اين نشانه ي جرات و قدرت شماست. در محل كار:

-به تمامي همكاران بدون توجه به پست و عنوان آنها احترام بگذاريد.

-در سلام كردن و دست دادن با همكاران پيشقدم باشيد.

-سعي كنيد حتي الامكان ميز كارتان نزديك پنجره قرار داشته باشد.

-شغلتان را عاشقانه دوست داشته باشيد و هميشه باور داشته باشيد كه هيچ كس نمي تواند مانند شما اين وظيفه را انجام دهد.

-ميز كارتان را هميشه مرتب كنيد. بي نظمي و شلوغي خود يك عامل مهم تنش زا در محل كار مي باشد.

-كارهاي مهم را ساعات اول كاري انجام دهيد و به ساعات پاياني موكول نكنيد.

-بعد از مدتي كار كردن (حدودا يك ساعت) بهتر است پشت ميز كار به افق دوردست نگاه كنيد و يك تنفس 5

دقيقه اي داشته باشيد تا انرژي از دست رفته را بازيابي كنيد.

-بعد از انجام هر كار، در فهرست تهيه شده (كارهاي در دست اقدام) روي آنها خط بكشيد زيرا كوتاه شدن فهرست كارها، احساس خرسندي و رضايت به بار مي آورد.

-در قضاوت عجله نكنيد بالاخص پيرامون حرف هايي كه نسبت به همكاران مي شنويد، شايد شما از كل ماجرا باخبر نباشيد.

-از كار كردن در ساعات طولاني و در ايام آخر هفته خودداري نماييد. در زندگي شخصي:

-مراقب سلامت خود باشيد و به طور دوره اي به پزشك خود مراجعه نماييد.

-هر چيزي كه به شما آرامش مي دهد، يادداشت كنيد و در ذهن خود كاربرد آن را پيدا كنيد.

-چنانچه دچار يك سري علايم مزمن از قبيل سردرد، خستگي و بي خوابي شديد، حتما به پزشك مراجعه نماييد.

-واقع بين و واقع گرا باشيد، سعي كنيد اشتباهات خود را صادقانه بپذيريد.

-هيچ وقت براي يادگيري يك مهارت جديد دير نيست، سعي كنيد توانايي هاي خود را باور داشته باشيد.

-در اتخاذ تصميم هاي بزرگ عجله نكنيد و با افراد صلاحيت دار و با تجربه مشاوره كنيد.

-قبل از طراحي يك برنامه كامل، يك برنامه آزمايشي در نظر بگيريد.

-هميشه خوش بين باشيد و در صورتي كه از فردي دلخور هستيد صادقانه با وي مطرح كنيد و سعي كنيد عذرخواهي او را بپذيريد.

-در تخمين مدت زماني كه براي انجام هر برنامه لازم است، هميشه زمان بيشتري را محاسبه نماييد تا در صورت بروز مشكل دچار تنش نشويد.

-از مشكلات فرار نكنيد، بلكه آنها را با آغوش باز پذيرا باشيد.

-از افراد يا وضعيت هايي كه شما را وادار مي سازد تا رفتارهاي ناخوشايند از خود

نشان دهيد، دوري نماييد.

هدف از بيان آنچه كه ذكر شد، آن است كه بدانيم مهم ترين و شايد اصلي ترين عامل در كنترل درگيري ها، كنترل رفتار خودمان است كه اين مساله نيازمند فراگيري مهارت هاي زندگي و تكنيك هاي آرام سازي (Relaxation) مي باشد. آخرين نكته اينكه در هر شرايطي به ياد داشته باشيم كه با ياد خدا، دل ها آرام مي گيرد.

منبع:ماهنامه دنياي سلامت شماره 33

كشف «ترس» كشف «اضطراب»

نويسنده: ركسانا خوشابي

شايد عجيب به نظر برسد. اما يكي از مشكلاتي كه اكثر افراد با آن مواجه اند اين است كه نمي دانند دقيقا چه درد يا ناراحتي يا مشكلي دارند! آنها اغلب، مي دانند كه از نوعي ناراحتي جسمي يا رواني در رنج اند اما چندان به دنبال اين نيستند كه به طور دقيق بفهمند مشكل آنها چيست.

مثلا مي دانند شكمشان گاهي درد مي كند اما نمي دانند اين درد از ناحيه ي معده است يا روده، يا قسمتي ديگر . نمي دانند اين درد ارتباطي با غذا خوردن، نحوه ي خوردن، خستگي يا خشم شان دارد يا خير و البته خيلي چيزهاي ديگر را هم در مورد آن نمي دانند و نمي خواهند بدانند! آنها حاضرند در نوعي ابهام و ترديد باقي بمانند اما مشخص كردن، به درجه وضوح رساندن و به قول معروف ته توي چيزي را درآوردن در مرام شان نيست. شايد ترجيح مي دهند صورت مساله را پاك يا عوض كنند يا گمان مي كنند ندانستن و در ابهام ماندن شفا مي آورد، شايد هم خود را مسوول كشف و دريافت مسائل خود نمي دانند و نسبت به خود احساس مسووليت

نمي كنند و بر اين باورند كه حتما يك پزشك يا طبيب، از بيرون بايد بيايد و تشخيص دهد آنها چه مشكلي دارند. البته بديهي است كه تشخص درست و نهايي با پزشك و با متخصص هر كاري است اما منظور من از دقت در احوالات و مسائل خود، به نوعي تعامل دروني با خود و فهم و كشف نيازها، مسائل و درد و رنج دروني برمي گردد كه اغلب فاقد آنيم. گويي از خود دور شده و حتي قادر به درك خود نيستيم، ديگر چه رسد به اطرافيان و ساير افرادي كه پيرامونمان هستند ... به هر حال نتيجه اين است كه اكثر ما خود را حتي در سطحي ترين بعد وجود خويش نمي شناسيم، يا با اطلاعات غلطي كه از خود داريم تصويري كدر از خويشتن را به يدك مي كشيم.

در اينجا دو مانع موفقيت و آرامش را انتخاب كرده ام و برخلاف موارد ديگر قصد ندارم راه درمان يا اصلاح آنها را بازگو كنم (چون حتما در اين زمينه زياد خوانده و شنيده ايد) بلكه تنها مي خواهم راه تفكيك آن دو را از هم نشان دهم . چون اكثر افراد، اين دو مانع را با هم اشتباه مي گيرند يا يكي تلقي مي كنند! منظورم «اضطراب» و «ترس» است.

تفكيك اين دو از هم و در نهايت تشخيص صحيح (كه نيمي از درمان است) به ما كمك مي كند خود را آن گونه كه هستيم ببينيم و بشناسيم. بديهي است براي درمان و اصلاح هر يك از اين موارد مي توان از متخصصان و صاحب نظران مربوطه كمك گرفت.

لازم به

ذكر است درمان اضطراب گاه با روش هاي رفتار درماني و تن آرام سازي و گاه با مصرف موقت دارو (يا درمان توام) امكان پذير است و ترس هاي بيمار گونه نيز عمدتا با روش هايي ساده به نام حساسيت زدايي منظم يا ساير روش هاي رفتاري بهبود مي يابد.

ترس يا اضطراب

آيا تاكنون ترس با اضطراب را تجربه كرده ايد؟ آيا مي دانيد ترس و اضطراب چه تفاوت ها و شباهت هايي دارند؟ آيا به نظر شما ترس، همان اضطراب است؟

در پاسخ بايد بگوييم خير. ترس و اضطراب يكي نيستند. ترس، ما را از حركت رو به جلو، از ريسك كردن از تغيير شرايط موجود و رسيدن به شرايط برتر و ايده آل تر و كلا از انجام كارهايي كه كمي جديدند يا به آنها عادت نداريم بازمي دارد. اما اضطراب، با تشويق و نگراني كاذبي كه ايجاد مي كند، حتي فعاليت هاي عادي زندگي مان را تحت تاثير قرار مي دهد. در روز ، ده ها بار ما را مي لرزاند و خلاصه، اجازه نمي دهد همين فعاليت هاي روزمره و عادي مان را با آرامش و با خيال راحت انجام بدهيم .

اضطراب، با هر زنگ درب منزل يا تلفن ما را از جا مي پراند و گويي هميشه دارد به ما پيام مي دهد كه به زودي اتفاق بدي رخ خواهد داد! ترس، اغلب ناشي از احساس ناامني و واكنشي است حقيقي در برابر اتفاق و محرك آزار دهنده و يا وحشت آوري كه باعث مي شود فرد به جايگاه امني بگريزد و سعي كند خود را از صحنه ي

ترس آور يا موضوع وحشتناك مشخصي دور كند . مثل زماني كه گرگ با يك حيوان درنده به ما حمله مي كند و ناچاريم فرار كنيم . اما اضطراب، دلهره اي مداوم و مزمن است آن هم بدون دليل مشخص و بيشتر «مهم» است تا واضح . يعني براساس «خطري مبهم» شكل مي گيرد . مثل زماني كه بي هيچ دليلي حس مي كنيم اتفاق وحشتناكي ممكن است براي يكي از اطرافيان و عزيزانمان رخ بدهد.

آيا ترس و اضطراب شباهت دارند؟

بله. چه زماني كه مي ترسيم و چه زماني كه مضطرب مي شويم، بدن و عواطف ما دستخوش تغييراتي مي شود كه اين تغييرات چهار وجه دارند: اولين وجه، شناخت «موضوعي» نام دارد، بدين معني كه نوعي انتظار قريب الوقوع براي خطر و آسيب در ما ايجاد مي شود. وجه دوم مربوط به جسم و واكنش هاي جسم ماست كه به تغييرات ظاهري ما مي انجامد، مثلا حالت چهره، تنفس و فيزيك بدن مان و ... دچار تغييرات مي شود. وجه سوم با وجه هيجاني، شامل همان احساس دلهره و وحشت است كه در نهايت به وجه چهارم و رفتاري منجر مي شود و عبارت است از جنگ يا فرار. يعني درگير شدن و جنگيدن با آن خطر، يا فرار از آن چهار وجه، هم در هنگام ترس و هم در زمان اضطراب نمايان مي شوند و همانطور كه اشاره كرديم . تنها تفاوت مهم، اين است كه مولفه شناختي ترس، انتظار خطري واضح و شناخته شده است در حالي كه مولفه شناختي اضطراب، انتظار خطري است مبهم و نامشخص.

تفاوت هاي ترس و

اضطراب

ترس در زمان حال رخ مي دهد ، ولي اضطراب، بيشتر متوجه گذشته يا آينده است. در هنگام ترس، اغلب واكنش مشخصي وجود دارد، بدين معني كه فرد در هنگام ترس، از جمله، با عقب نشيني استفاده مي كند در حالي كه در اضطراب فرد نمي داند كه چه بايد بكند و تنها ناچار است اضطراب را تحمل كند . عوامل تشكيل دهنده ي ترس، معلوم و آشكارند. در حالي كه عوامل شكل دهنده ي اضطراب ، مبهم و مجهول هستند . ترس ناامني بيروني است ولي اضطراب نوعي ناامني دروني است. از طرفي ميزان و اندازه ي ترس، بسته به وضعيت محيط و عامل محرك است، در حالي كه ميزان اضطراب خود به خود و به طرزي مبهم، كم يا زياد مي گردد و بالاخره در ترس، فرد مي داند او را چه مي شود، مثلا مي داند از حيوان درنده اي كه روبه روي اوست وحشت كرده، اما در اضطراب، نمي داند مشكل چيست و فقط حالات خود مانند لرزش، سردرد، تپش قلب و ... را متوجه مي شود. اينك با نشانه ها و مولفه هايي كه ارائه شد، ترس يا اضطراب خود را بررسي كنيد و بالاخره تشخيص دهيد كه مي ترسيد يا مضطربيد. اميدوارم رد پاي هيچ كدام در رفتار، حالات و زندگي شما ديده نشود.

منبع:ماهنامه تخصصي دنياي سلامت شماره 32

كشف «ترس» كشف «اضطراب»

نويسنده: ركسانا خوشابي

شايد عجيب به نظر برسد. اما يكي از مشكلاتي كه اكثر افراد با آن مواجه اند اين است كه نمي دانند دقيقا چه درد يا ناراحتي يا مشكلي دارند! آنها اغلب، مي

دانند كه از نوعي ناراحتي جسمي يا رواني در رنج اند اما چندان به دنبال اين نيستند كه به طور دقيق بفهمند مشكل آنها چيست.

مثلا مي دانند شكمشان گاهي درد مي كند اما نمي دانند اين درد از ناحيه ي معده است يا روده، يا قسمتي ديگر . نمي دانند اين درد ارتباطي با غذا خوردن، نحوه ي خوردن، خستگي يا خشم شان دارد يا خير و البته خيلي چيزهاي ديگر را هم در مورد آن نمي دانند و نمي خواهند بدانند! آنها حاضرند در نوعي ابهام و ترديد باقي بمانند اما مشخص كردن، به درجه وضوح رساندن و به قول معروف ته توي چيزي را درآوردن در مرام شان نيست. شايد ترجيح مي دهند صورت مساله را پاك يا عوض كنند يا گمان مي كنند ندانستن و در ابهام ماندن شفا مي آورد، شايد هم خود را مسوول كشف و دريافت مسائل خود نمي دانند و نسبت به خود احساس مسووليت نمي كنند و بر اين باورند كه حتما يك پزشك يا طبيب، از بيرون بايد بيايد و تشخيص دهد آنها چه مشكلي دارند. البته بديهي است كه تشخص درست و نهايي با پزشك و با متخصص هر كاري است اما منظور من از دقت در احوالات و مسائل خود، به نوعي تعامل دروني با خود و فهم و كشف نيازها، مسائل و درد و رنج دروني برمي گردد كه اغلب فاقد آنيم. گويي از خود دور شده و حتي قادر به درك خود نيستيم، ديگر چه رسد به اطرافيان و ساير افرادي كه پيرامونمان هستند ... به هر حال نتيجه اين است

كه اكثر ما خود را حتي در سطحي ترين بعد وجود خويش نمي شناسيم، يا با اطلاعات غلطي كه از خود داريم تصويري كدر از خويشتن را به يدك مي كشيم.

در اينجا دو مانع موفقيت و آرامش را انتخاب كرده ام و برخلاف موارد ديگر قصد ندارم راه درمان يا اصلاح آنها را بازگو كنم (چون حتما در اين زمينه زياد خوانده و شنيده ايد) بلكه تنها مي خواهم راه تفكيك آن دو را از هم نشان دهم . چون اكثر افراد، اين دو مانع را با هم اشتباه مي گيرند يا يكي تلقي مي كنند! منظورم «اضطراب» و «ترس» است.

تفكيك اين دو از هم و در نهايت تشخيص صحيح (كه نيمي از درمان است) به ما كمك مي كند خود را آن گونه كه هستيم ببينيم و بشناسيم. بديهي است براي درمان و اصلاح هر يك از اين موارد مي توان از متخصصان و صاحب نظران مربوطه كمك گرفت.

لازم به ذكر است درمان اضطراب گاه با روش هاي رفتار درماني و تن آرام سازي و گاه با مصرف موقت دارو (يا درمان توام) امكان پذير است و ترس هاي بيمار گونه نيز عمدتا با روش هايي ساده به نام حساسيت زدايي منظم يا ساير روش هاي رفتاري بهبود مي يابد. ترس يا اضطراب

آيا تاكنون ترس با اضطراب را تجربه كرده ايد؟ آيا مي دانيد ترس و اضطراب چه تفاوت ها و شباهت هايي دارند؟ آيا به نظر شما ترس، همان اضطراب است؟

در پاسخ بايد بگوييم خير. ترس و اضطراب يكي نيستند. ترس، ما را از حركت رو به جلو، از ريسك

كردن از تغيير شرايط موجود و رسيدن به شرايط برتر و ايده آل تر و كلا از انجام كارهايي كه كمي جديدند يا به آنها عادت نداريم بازمي دارد. اما اضطراب، با تشويق و نگراني كاذبي كه ايجاد مي كند، حتي فعاليت هاي عادي زندگي مان را تحت تاثير قرار مي دهد. در روز ، ده ها بار ما را مي لرزاند و خلاصه، اجازه نمي دهد همين فعاليت هاي روزمره و عادي مان را با آرامش و با خيال راحت انجام بدهيم .

اضطراب، با هر زنگ درب منزل يا تلفن ما را از جا مي پراند و گويي هميشه دارد به ما پيام مي دهد كه به زودي اتفاق بدي رخ خواهد داد! ترس، اغلب ناشي از احساس ناامني و واكنشي است حقيقي در برابر اتفاق و محرك آزار دهنده و يا وحشت آوري كه باعث مي شود فرد به جايگاه امني بگريزد و سعي كند خود را از صحنه ي ترس آور يا موضوع وحشتناك مشخصي دور كند . مثل زماني كه گرگ با يك حيوان درنده به ما حمله مي كند و ناچاريم فرار كنيم . اما اضطراب، دلهره اي مداوم و مزمن است آن هم بدون دليل مشخص و بيشتر «مهم» است تا واضح . يعني براساس «خطري مبهم» شكل مي گيرد . مثل زماني كه بي هيچ دليلي حس مي كنيم اتفاق وحشتناكي ممكن است براي يكي از اطرافيان و عزيزانمان رخ بدهد. آيا ترس و اضطراب شباهت دارند؟

بله. چه زماني كه مي ترسيم و چه زماني كه مضطرب مي شويم، بدن و عواطف ما دستخوش تغييراتي مي

شود كه اين تغييرات چهار وجه دارند: اولين وجه، شناخت «موضوعي» نام دارد، بدين معني كه نوعي انتظار قريب الوقوع براي خطر و آسيب در ما ايجاد مي شود. وجه دوم مربوط به جسم و واكنش هاي جسم ماست كه به تغييرات ظاهري ما مي انجامد، مثلا حالت چهره، تنفس و فيزيك بدن مان و ... دچار تغييرات مي شود. وجه سوم با وجه هيجاني، شامل همان احساس دلهره و وحشت است كه در نهايت به وجه چهارم و رفتاري منجر مي شود و عبارت است از جنگ يا فرار. يعني درگير شدن و جنگيدن با آن خطر، يا فرار از آن چهار وجه، هم در هنگام ترس و هم در زمان اضطراب نمايان مي شوند و همانطور كه اشاره كرديم . تنها تفاوت مهم، اين است كه مولفه شناختي ترس، انتظار خطري واضح و شناخته شده است در حالي كه مولفه شناختي اضطراب، انتظار خطري است مبهم و نامشخص. تفاوت هاي ترس و اضطراب

ترس در زمان حال رخ مي دهد ، ولي اضطراب، بيشتر متوجه گذشته يا آينده است. در هنگام ترس، اغلب واكنش مشخصي وجود دارد، بدين معني كه فرد در هنگام ترس، از جمله، با عقب نشيني استفاده مي كند در حالي كه در اضطراب فرد نمي داند كه چه بايد بكند و تنها ناچار است اضطراب را تحمل كند . عوامل تشكيل دهنده ي ترس، معلوم و آشكارند. در حالي كه عوامل شكل دهنده ي اضطراب ، مبهم و مجهول هستند . ترس ناامني بيروني است ولي اضطراب نوعي ناامني دروني است. از طرفي ميزان و اندازه ي ترس، بسته

به وضعيت محيط و عامل محرك است، در حالي كه ميزان اضطراب خود به خود و به طرزي مبهم، كم يا زياد مي گردد و بالاخره در ترس، فرد مي داند او را چه مي شود، مثلا مي داند از حيوان درنده اي كه روبه روي اوست وحشت كرده، اما در اضطراب، نمي داند مشكل چيست و فقط حالات خود مانند لرزش، سردرد، تپش قلب و ... را متوجه مي شود. اينك با نشانه ها و مولفه هايي كه ارائه شد، ترس يا اضطراب خود را بررسي كنيد و بالاخره تشخيص دهيد كه مي ترسيد يا مضطربيد. اميدوارم رد پاي هيچ كدام در رفتار، حالات و زندگي شما ديده نشود.

منبع:ماهنامه تخصصي دنياي سلامت شماره 32

چرا با ديگران مهربان هستيم؟!

روانشناسان در پاسخ به اين سوال مي گويند زيرا اين عمل براي ما پاداش دارد. يك فرضيه روانشناختي اجتماعي مي گويد علت اينكه ما براي ديگران كاري انجام مي دهيم به دست آوردن شهرت خوب يا تاييد اجتماعي است، همانگونه كه در ازاي كار خود حقوق مي گيريم.

پروفسور نوري هيروساداتو، رئيس گروه تحقيقاتي موسسه ملي علوم روانشناختي ژاپن به دلايلي دست يافته است كه شهرت و اعتبار نزد ديگران، سيستم پاداش مغز را مانند پاداش مادي فعال مي كند.

اين گروه تحقيقاتي عملكرد طنين مغناطيسي را در 19 فرد در برابر پول و پاداش اجتماعي بررسي كردند. كسب شهرت خوب، بخش پاداش مغز را به شدت فعال مي كند و اين قسمت با بخشي كه توسط پاداش مادي فعال مي شود هم پوشاني دارد. نتايج به دست آمده تاكيد مي كنند كه پاداش هاي اجتماعي نيز در بخش

پاداش هاي مادي مغز پردازش مي شوند.

با در نظر گرفتن نقش محوري حسن شهرت و اعتبار در روابط اجتماعي، اين مطالعه گام ابتدايي و مهمي را در جهت توضيح عصبي و رواني رفتارهاي اجتماعي روزمره ما بر مي دارد.

منبع:ماهنامه دنياي سلامت

ارسال اين مقاله براي دوستان:

* * آدرس پست الكترونيكي

چرا با ديگران مهربان هستيم؟!

روانشناسان در پاسخ به اين سوال مي گويند زيرا اين عمل براي ما پاداش دارد. يك فرضيه روانشناختي اجتماعي مي گويد علت اينكه ما براي ديگران كاري انجام مي دهيم به دست آوردن شهرت خوب يا تاييد اجتماعي است، همانگونه كه در ازاي كار خود حقوق مي گيريم.

پروفسور نوري هيروساداتو، رئيس گروه تحقيقاتي موسسه ملي علوم روانشناختي ژاپن به دلايلي دست يافته است كه شهرت و اعتبار نزد ديگران، سيستم پاداش مغز را مانند پاداش مادي فعال مي كند.

اين گروه تحقيقاتي عملكرد طنين مغناطيسي را در 19 فرد در برابر پول و پاداش اجتماعي بررسي كردند. كسب شهرت خوب، بخش پاداش مغز را به شدت فعال مي كند و اين قسمت با بخشي كه توسط پاداش مادي فعال مي شود هم پوشاني دارد. نتايج به دست آمده تاكيد مي كنند كه پاداش هاي اجتماعي نيز در بخش پاداش هاي مادي مغز پردازش مي شوند.

با در نظر گرفتن نقش محوري حسن شهرت و اعتبار در روابط اجتماعي، اين مطالعه گام ابتدايي و مهمي را در جهت توضيح عصبي و رواني رفتارهاي اجتماعي روزمره ما بر مي دارد.

منبع:ماهنامه دنياي سلامت

/خ ارسال اين مقاله براي دوستان:

* * آدرس پست الكترونيكي

تعارض و بهداشت رواني

مقدمه

بهداشت رواني انسان متاثر از عوامل مختلفي است كه هر يك به نوبه خود سلامت روان و بهداشت رواني فرد را تحت تاثير قرار مي دهند. تعارض يكي از اين عوامل مهم است كه مي تواند تاثيرات زيادي بر بهداشت رواني داشته باشد. در حالت تعارض فرد انرژي رواني زيادي را صرف مي كند تا يكي از حالات و راههاي مقابل خود را برگزيند. قرار گرفتن در چنين شرايطي با توجه به استرس زا بودن آن قابل توجه است. معمولا انتخاب يكي از حالات موجود موجب برطرف شدن اثرات مخرب تعارض مي گردد. اما ماندن در چنين شرايطي به صورت طولاني مدت مي توانند اثرات فزاينده مخربي داشته باشد.

انواع تعارض و تاثيرات آن بر بهداشت رواني

تعارضات در انسان انواع مختلفي دارد. با اينكه خصوصيات مشترك تمامي آنها قرار گرفتن در وضعيتي است كه فرد ناچار است از بين دو يا چند راه يكي رابرگزيند اما از لحاظ جاذبه يا دافعه بين تعارضات مقاومت از بين حالاتي كه فرد مي تواند انتخاب كند برخي حالات جاذب دارند يعني فرد تمايل دارد آن حالات را برگزيند و در حالت دافع فرد تمايل دارد از انتخاب آن راه سرباز زند.

تعارض جاذب - جاذب و بهداشت رواني

در حالت تعارض جاذب - جاذب فرد در وضعيتي قرار مي گيرد كه ناچار است از ميان دو راه كه هر دو براي وي جذاب و مطلوب هستند يكي را انتخاب كند. و در واقع انتخاب يكي از اين راهها مستلزم چشم پوشي از راه ديگر است. به عنوان مثال ساده اي تصور كنيد فردي را كه علاقه به دو سريال متفاوتي دارد كه هر

دو در يك ساعت واحد از دو شبكه تلويزيوني پخش مي شوند فرد در حالت انتخاب يكي از اين فيلمها براي تماشا كردن در حالت تعارض قرار دارد و به هر حال بايد تصميم گيري كند و يكي را براي تماشا كردن انتخاب كند و يا هيچيك را حالت سومي وجود ندارد چون فرد نمي تواند هر دو را در يك لحظه واحد تماشا كند.

در چنين موردي ميزان استرس زايي اين موقعيت پايين است و فرد احساس ناراحتي چنداني نمي كند و بهداشت رواني او چندان به مخاطره نمي افتد. اما مواردي از زندگي وجود دارد كه انتخاب فرد اهميت حياتي دارد و فرد بايد تصميمي بگيرد كه براي زندگي و يا بخشهاي مهمي از زندگي او اهميت قابل توجه دارد. به عنوان مثال فردي كه در رشته مورد علاقه خود در شهر ديگري پذيرفته شده است و در همان زمان شغل مورد علاقه او در شهر خودش به او پيشنهاد شده است. قرار گرفتن در چنين وضعيتي براي فرد آزار دهنده است تا زماني كه انتخاب درستي كرده و خود را از وضعيت خارج كند.

تعارض دافع- دافع و بهداشت رواني

در حالتي تعارض دافع- دافع بوجود مي آيد كه فرد ناچار است از بين دو يا چند وضعيتي يكي را انتخاب كند در حالي كه به هيچ يك تمايل ندارد. مثل كسي كه درد شديد بدني دارد و از زدن آمپول هم ترس شديد دارد. ولي ناچار است يكي از اين دو را كه هر دو برايش ناگوار هستند يكي را انتخاب كند. در زندگي روزمره موارد زيادي از اين حالت تعارض اتفاق مي افتد كه برخي از آنها مسائلي پيش افتاده تر

بود. و درجه آزاردهندگي و استرس زايي آنها براي فرد پايين است اما مواردي نيز وجود دارند كه فرد را در وضعيت بسيار ناگواري قرار مي دهند و استرس زيادي را بر او تحميل مي كنند. تحمل چنين وضعيتي در دفعات مكرر يا مدت طولاني مدت اثرات مخرب بر بهداشت رواني فرد دارد.

تعارض جاذب- دافع و بهداشت رواني

اين قبيل تعارضات كه فرد با يك راه يا موقعيتي روبروست كه هم براي فرد جذاب و هم دافع است. انسانها در حالاتي كه مي خواهند راهي انتخاب كنند كه مي دانند از برخي جهات آنها مفيد و از برخي جهات برايشان نامناسب است دچار چنين حالاتي مي شوند. مثل فردي كه تمايل به ازدواج دارد ولي از سوي ديگر مشكلات بعد از آن مثل قبول مسئوليت و مشكلات مالي حاصل از زندگي مشترك و ... او را از اين كار باز مي دارد. اين نوع تعارض معمولا بيشترين ميزان استرس را بر فرد وارد مي سازد و بهداشت رواني او را به مخاطره مي اندازد.

تاثير بهداشت رواني برحل تعارضات

تمامي انسانها خواه و ناخواه در وضعيتهايي قرار مي گيرند كه حاكي از وجود تعارض در يكي از انواع آن است. اما شيوه حل اين تعرضات به عواملي بستگي دارد كه يكي از اين عوامل بهداشت رواني فرد است. افرادي كه موفق به حفظ بهداشت رواني خود شده اند در چنين شرايطي با شيوه هاي مناسبي به حل تعارضات آن مي پردازند و از ميزان استرس زايي چنين موقعيتهايي مي كاهند. آنها از شيوه هايي چون مهارتهاي تصميم گيري حل مساله و ... استفاده بهينه مي كنند.

تعارض و بهداشت رواني مقدمه

بهداشت رواني انسان متاثر از عوامل مختلفي است كه هر يك به

نوبه خود سلامت روان و بهداشت رواني فرد را تحت تاثير قرار مي دهند. تعارض يكي از اين عوامل مهم است كه مي تواند تاثيرات زيادي بر بهداشت رواني داشته باشد. در حالت تعارض فرد انرژي رواني زيادي را صرف مي كند تا يكي از حالات و راههاي مقابل خود را برگزيند. قرار گرفتن در چنين شرايطي با توجه به استرس زا بودن آن قابل توجه است. معمولا انتخاب يكي از حالات موجود موجب برطرف شدن اثرات مخرب تعارض مي گردد. اما ماندن در چنين شرايطي به صورت طولاني مدت مي توانند اثرات فزاينده مخربي داشته باشد. انواع تعارض و تاثيرات آن بر بهداشت رواني

تعارضات در انسان انواع مختلفي دارد. با اينكه خصوصيات مشترك تمامي آنها قرار گرفتن در وضعيتي است كه فرد ناچار است از بين دو يا چند راه يكي رابرگزيند اما از لحاظ جاذبه يا دافعه بين تعارضات مقاومت از بين حالاتي كه فرد مي تواند انتخاب كند برخي حالات جاذب دارند يعني فرد تمايل دارد آن حالات را برگزيند و در حالت دافع فرد تمايل دارد از انتخاب آن راه سرباز زند. تعارض جاذب - جاذب و بهداشت رواني

در حالت تعارض جاذب - جاذب فرد در وضعيتي قرار مي گيرد كه ناچار است از ميان دو راه كه هر دو براي وي جذاب و مطلوب هستند يكي را انتخاب كند. و در واقع انتخاب يكي از اين راهها مستلزم چشم پوشي از راه ديگر است. به عنوان مثال ساده اي تصور كنيد فردي را كه علاقه به دو سريال متفاوتي دارد كه هر دو در يك ساعت واحد از دو شبكه تلويزيوني پخش مي شوند فرد در حالت انتخاب يكي

از اين فيلمها براي تماشا كردن در حالت تعارض قرار دارد و به هر حال بايد تصميم گيري كند و يكي را براي تماشا كردن انتخاب كند و يا هيچيك را حالت سومي وجود ندارد چون فرد نمي تواند هر دو را در يك لحظه واحد تماشا كند.

در چنين موردي ميزان استرس زايي اين موقعيت پايين است و فرد احساس ناراحتي چنداني نمي كند و بهداشت رواني او چندان به مخاطره نمي افتد. اما مواردي از زندگي وجود دارد كه انتخاب فرد اهميت حياتي دارد و فرد بايد تصميمي بگيرد كه براي زندگي و يا بخشهاي مهمي از زندگي او اهميت قابل توجه دارد. به عنوان مثال فردي كه در رشته مورد علاقه خود در شهر ديگري پذيرفته شده است و در همان زمان شغل مورد علاقه او در شهر خودش به او پيشنهاد شده است. قرار گرفتن در چنين وضعيتي براي فرد آزار دهنده است تا زماني كه انتخاب درستي كرده و خود را از وضعيت خارج كند. تعارض دافع- دافع و بهداشت رواني

در حالتي تعارض دافع- دافع بوجود مي آيد كه فرد ناچار است از بين دو يا چند وضعيتي يكي را انتخاب كند در حالي كه به هيچ يك تمايل ندارد. مثل كسي كه درد شديد بدني دارد و از زدن آمپول هم ترس شديد دارد. ولي ناچار است يكي از اين دو را كه هر دو برايش ناگوار هستند يكي را انتخاب كند. در زندگي روزمره موارد زيادي از اين حالت تعارض اتفاق مي افتد كه برخي از آنها مسائلي پيش افتاده تر بود. و درجه آزاردهندگي و استرس زايي آنها براي فرد پايين است اما مواردي نيز وجود دارند

كه فرد را در وضعيت بسيار ناگواري قرار مي دهند و استرس زيادي را بر او تحميل مي كنند. تحمل چنين وضعيتي در دفعات مكرر يا مدت طولاني مدت اثرات مخرب بر بهداشت رواني فرد دارد. تعارض جاذب- دافع و بهداشت رواني

اين قبيل تعارضات كه فرد با يك راه يا موقعيتي روبروست كه هم براي فرد جذاب و هم دافع است. انسانها در حالاتي كه مي خواهند راهي انتخاب كنند كه مي دانند از برخي جهات آنها مفيد و از برخي جهات برايشان نامناسب است دچار چنين حالاتي مي شوند. مثل فردي كه تمايل به ازدواج دارد ولي از سوي ديگر مشكلات بعد از آن مثل قبول مسئوليت و مشكلات مالي حاصل از زندگي مشترك و ... او را از اين كار باز مي دارد. اين نوع تعارض معمولا بيشترين ميزان استرس را بر فرد وارد مي سازد و بهداشت رواني او را به مخاطره مي اندازد. تاثير بهداشت رواني برحل تعارضات

تمامي انسانها خواه و ناخواه در وضعيتهايي قرار مي گيرند كه حاكي از وجود تعارض در يكي از انواع آن است. اما شيوه حل اين تعرضات به عواملي بستگي دارد كه يكي از اين عوامل بهداشت رواني فرد است. افرادي كه موفق به حفظ بهداشت رواني خود شده اند در چنين شرايطي با شيوه هاي مناسبي به حل تعارضات آن مي پردازند و از ميزان استرس زايي چنين موقعيتهايي مي كاهند. آنها از شيوه هايي چون مهارتهاي تصميم گيري حل مساله و ... استفاده بهينه مي كنند.

نقاب آرامش

نويسنده: مهدي جعفري

نگرشي ديني به عوامل و راه هاي پيشگيري و درمان اضطراب

اشاره

انسان، بي ترديد در حيات اجتماعي خويش از عوامل متعددي تأثير پذيرفته و خود نيز در يك تعامل دايم با

آن ها بر روي محيط اطراف خود اثر گذارده است. در اين ميان، گاهي برخي از عوامل محيطي، در يك درگيري دايم با انسان چنان ذره ذره او را تحت تأثير قرار مي دهند كه وي را از مسير حركت طبيعي خويش خارج ساخته، و دچار اختلال هاي رفتاري مي كنند، و او را نگران مي سازند. حتي ممكن است اين نگراني از روح و روان او به جسمش سرايت كند و وي را دچار اضطراب دايم نمايد، تا جايي كه آرامش زندگي از او سلب شود.

افراد زيادي همه روزه به اين بلاي خانمان سوز گرفتار مي شوند و آرام و قرار خويش را از دست مي دهند و به مرگ تدريجي گرفتار مي آيند. نگاهي به آمار و ارقام منتشر شده از سوي نهادهاي پزشكي، روانشناسي و ... به وضوح اين خطر را به ما گوشزد مي كند. با كمال تأسف مي بينيم ميزان شيوع بيماري هاي رواني، به خصوص اضطراب، روز به روز در جوامع مختلف رو به گسترش است و هر روز، انسان هاي بيشتري به ورطه ي اين گرداب مي افتند.

فرويد(1) معتقد است اضطراب كنوني جهان، بهايي است كه بشر امروزي بابت تمدن مي پردازد. (2) بنابراين، بايد درباره ي اضطراب كه يك بيماري رواني است و بيشتر از بيماري هاي رواني ديگر شيوع دارد، تحقيقي صورت گيرد و عوامل آن، شناسايي شده و با از بين بردن زمينه هاي به وجود آورنده اين عوامل، اضطراب را نابود كرده يا دست كم كاهش داد. در اين راستا هر كدام از مكاتب روانشناسي راه حل هايي ارائه كرده اند.

اهميت اين بحث

وقتي در

جامعه اي يك بيماري شايع شود، همه در صدد چاره جويي براي درمان پيشگيري از شيوع آن هستند. حال هر چه اين بيماري بر روح و جسم افراد آثار مخرب تري داشته باشد، درمان آن پيچيده تر به نظر مي رسد. شايسته است همگان با شناختي دقيق از اين بيماري، عوامل زمينه ساز آن را از بين ببرند و براي درمان آن، بكوشند.

مفهوم اضطراب در مكتب تحليل رواني، نقش برجسته اي دارد. فرويد اضطراب را «درد رواني» (3) ناميده است؛ يعني همان گونه كه اگر بدن دچار زخم، التهاب و بيماري شود، اولين نشانه آن به صورت تب ظاهر مي گردد، اگر فرد دچار مشكل رواني شود، اولين نشانه آن به صورت اضطراب جلوه گر مي شود. (4)

پس اضطراب علاوه بر آثار رواني، خود مهم ترين عامل بروز بيماري هاي رواني ديگر محسوب مي شود. اضطراب يك پديده جهاني است؛ از آن بابت كه امروز در دنياي معاصر، ميليون ها مرد و زن و پير و كودك را مي يابيد كه از اين ابتلا رنج مي برند. شيوع اين بيماري و دامن گير بودن آن، بر اهميت تحقيق مي افزايد. اين شيوع، به گونه اي است كه حتي برخي با مراجعه به پزشكان عمومي، خواهان رهايي از اين حالت رواني هستند. بر اساس يك بررسي 30 درصد از مراجعان به پزشك عمومي از اضطراب در عذابند. (5)

پس شيوع اضطراب، داشتن آثار مخرب بر روح و روان و حتي جسم افراد، و بروز آن در همه ي سنين، از عواملي هستند كه زمينه را براي يك پژوهش در اين رابطه فراهم مي كنند. از طرفي ادعاي

جامعيت اسلام و داشتن سخن جدي در زمينه علوم انساني، ضرورت تحقيق را در حوزه تفكر اسلامي روشن مي سازد؛ از اين رو با احساس چنين نيازي، بر آن شديم تا گامي هر چند كوتاه در اين زمينه برداريم. از خداي متعال توفيق در اين راه را خواهانيم.

تعريف اضطراب

قبل از تعريف اصطلاحي اضطراب، به معناي لغوي آن مي پردازيم:

1. معناي لغوي

اضطراب واژه اي عربي و مصدر باب افتعال است. حيران و سرگردان بودن،(6) حركت، (7) زياد رفتن در جهات مختلف ( رفت و آمد كردن) (8) از جمله معاني اي است كه كتاب هاي لغت براي اضطراب بيان كرده اند. فرقي كه بين حركت و اضطراب مطرح شده اين است: در اضطراب، هميشه يك حالت منفي و كراهت وجود دارد؛ ولي در حركت، چنين حالتي نيست.(9)

اضطراب در فارسي معادل پريشان شدن، لرزيدن، سراسيمگي، بي تابي، نگراني، آشفتگي و دغدغه و ... مي باشد. (10)

در انگليسي احساس ناراحتي و ترس معنا شده است. (11)

در يك جمع بندي مي توان اضطراب را از نظر لغت، به حركت و عدم سكون و آرامشي معنا كرد كه همراه ناخوشايندي و كراهت است. حال بايد ديد روانشناسان براي اضطراب چه تعريفي ارائه كرده اند.

2. معناي اصطلاحي

دست يافتن به تعريفي دقيق از اصطلاح اضطراب دشوار است. اكثر نظريه پردازان با لانگ (12) (1968) موافقند كه اضطراب، يك مفهوم فرضي يعني نوعي تصور است كه وجود خارجي و عيني ندارد؛ ولي در تفسير پديده هاي مشاهده پذير مي تواند مفيد باشد. (13) هر يك از نظريه پردازان با ديدگاه خاص خود درباره اضطراب سخن گفته اند؛ به گونه اي كه جمع

بين آن ها دشوار است. برخي از آنها بدون ارائه تعريف خاصي از اضطراب، فقط به توصيف حالات اضطرابي، دسته بندي و بحث هاي سبب شناسي درباره ي آن پرداخته اند. ما براي روشن شدن معناي اضطراب و طولاني نشدن بحث، ابتدا چند تعريف را ذكر كرده، و سپس به اركان و عناصر اصلي كه در بعضي از تعريف ها آمده است - تحت عنوان ويژگي هاي اضطراب - اشاره مي كنيم. در نهايت نيز پس از جمع بندي تعاريف، تعريفي از اضطراب ارائه مي دهيم.

برخي از مؤلفان سعي كرده اند به گونه اي اضطراب را تعريف كنند كه به برخي از آن ها اشاره مي كنيم.

- ناراحتي در عين حال رواني و بدني اي كه بر اثر ترسي مبهم و احساس ناامني و تيره روزي قريب الوقوع در آدم به وجود مي آيد.(14)

- اضطراب، احساس رنج آوري است كه به يك موقعيت ضربه آميز كنوني يا انتظار خطري كه به شيئي نامعين وابسته است. (15)

- سازمان بهداشت جهاني، حالت اضطراب را مجموعه اي از تظاهرات عضوي و رواني تعريف مي كند كه نتوان آن را به خطر مشخصي نسبت داد و علايم آن به صورت حمله و يا حالت مداومي باشند. (17)

- اضطراب، به منزله ي حالت هيجاني توأم با هشياري مستقيم نسبت به بي معنايي، نقص و نابساماني جهاني است كه در آن زندگي مي كنيم. (18)

- دلهره و اضطراب، چيزي جز يك ترس مزمن و بادوام نيست. اگر انگيزه اي باعث ترس در شما شد و اين ترس هفته ها و ماه ها ادامه يافت، شما از اضطراب رنج مي بريد. (19)

ويژگي

هاي اضطراب

با استفاده از بعضي تعاريف مي توان براي اضطراب، ويژگي هاي زير را ذكر كرد:

الف) حالت نگراني اي است همراه انتظار خطري كه در آينده به وقوع مي پيوندد. (20)

ب) حالت رنج آور و ناخوشايند است. (21)

ج) منبع اضطراب غالبا مبهم است. (22)

د) اضطراب، همراه برخي از علايم و نشانه ها است. (23)

رابطه ي اضطراب و ترس

در برخي تعاريف اضطراب، ترس ذكر شده بود. اين، بيانگر رابطه ي نزديك بين اين دو حالت رواني است. اين رابطه به حدي است كه برخي اين دو را چون دو لغت مترادف از يك ريشه و يك خانواده به كار مي برند.

حال براي روشن شدن موضوع ابتدا بايد ترس را تعريف كرده و بعد به مشتركات و تفاوت هاي آن دو اشاره كرد.

ترس عبارت است: حالت عاطفي بسيار پيچيده و نيرومندي كه با بسياري از علائم اضطراب، از جمله ضربان قلب و نبض، التهاب معده اي، عدم تمركز انديشه، سرگيجه، سردرد، انقباض شديد عضلات همراه است. (24) با توجه به اين تعريف، به اين نكته پي مي بريم كه بين ترس و اضطراب، مشتركاتي وجود دارد.

مشتركات اضطراب و ترس

الف) واكنش رواني فرد مقابل خطر: اضطراب و ترس، هر دو واكنش رواني شخص مقابل خطر هستند. (25)

ب) برخورداري از عوارض فيزيكي و جسمي: هر دو داراي عوارض فيزيكي و جسمي مشابهي مثل لرزش دست، عرق كردن ، تند شدن ضربان قلب و نفس نفس زدن هستند. (26)

ج) علامت هشدار دهنده: در جايگاه يك علامت هشدار، اضطراب را مي توان اساسا هيجاني نظير ترس شمرد. (27)

تفاوت هاي اضطراب و ترس

اين دو حالت رواني داراي مشتركاتي هستند و چه

بسا در مواردي قابل انطباق بر هم باشند؛ اما در واقع، اين دو نوع بيماري جدا از هم هستند. طبق قاعده روان پويايي، تفكيك ترس و اضطراب از نظر روانشناسي قابل توجيه است. هيجاني كه شخص موقع عبور از عرض خيابان با نزديك شدن سريع يك اتومبيل احساس مي كند با ناراحتي مبهمي كه از ملاقات افراد ناآشنا، در موقعيت غير معمول به شخص دست مي دهد متفاوت است. (28) تفاوت هايي كه مي توان براي اين دو مقوله نزديك به هم ذكر كرد عبارتند از:

الف) تفاوت از جهت منبع و منشأ: عمده ترين تفاوتي كه مي توان بين اضطراب و ترس قايل شد، اين است كه منبع و منشأ آن ها فرق مي كند. اضطراب مستلزم مفهوم ناايمني يا تهديدي است كه شخص، منبع آن را به وضوح درك نمي كند؛ اما ترسي به احساس پوشش مي دهد كه مقابل يك شيء كه خطرناك محسوب مي شود، به وجود مي آيد. به همين دليل، اغلب روانشناسان، ترس و اضطراب را از هم متمايز نموده و درباره ي آن دو، در دو مقوله جدا از هم بحث كرده اند. (29) به گونه اي ديگر مي توان گفت: ترس واكنش به تهديدي معلوم، خارجي، قطعي و از نظر منشأ بدون تعارض است؛ اما اضطراب، واكنش مقابل خطري نامعلوم، دروني، مبهم و از نظر منشأ، همراه تعارض است. (30)

ب) تفاوت از جهت زمان: ترس، از يك موقعيت معلوم و اغلب متكي به زمان حال است و اضطراب ممكن است متوجه گذشته و آينده باشد. (31)

ج) تفاوت در عامل خطر: ترس، عامل خطرش در خارج است؛ ولي اضطراب

عامل خطرش شرايط دروني خود شخص است. (32)

د) تفاوت در كيفيت دفاع: در هنگام ترس، وجود انسان يك كيفيت دفاعي پرتحرك، مثبت و فعال پيدا مي كند؛ ولي در حالت اضطراب، يك كيفيت روحي مأيوس، بي دفاع و ناتوان در او ايجاد مي شود. (33)

ه_ ) تفاوت از جهت مدت: ترس، معمولا عمر كوتاهي دارد؛ ولي نگراني و اضطراب غالبا مدت طولاني تري دارند و سلامتي را مختل مي سازند. (34) برخي گفته اند: ترس به طور ناگهاني پيدا مي شود؛ ولي اضطراب ممكن است در همه موارد صحيح نبوده و به مورد خاص توجه داشته باشد. آنچه به عنوان يك فرق اساسي بين دو مقوله ذكر كرده اند، همان نامشخص بودن منبع نگراني در اضطراب و معلوم بودن آن در ترس است.

رابطه اضطراب با فشارهاي رواني ( استرس) (36)

اضطراب با استرس كه همان فشارهاي رواني است، يك رابطه متقابل دارد. اضطراب، يك نوع پاسخ هيجاني است كه وجه مشخصه آن، احساس ترس، بيم، و تنش فيزيولوژيك مي باشد. اضطراب، از جمله پاسخ هايي رايج به استرس است. (37)

شايسته است قبل از بيان تأثيرات اين دو حالت رواني بر همديگر، تعريفي از استرس ارائه كنيم:

استرس، حالتي است كه در آن، اگانيزم در اثر وجود عوامل يا شرايطي كه مكانيسم هاي حياتي او را مورد تهديد قرار مي دهند، دچار عدم تعادل مي شود. (38)

حال كه تعريف استرس مشخص شد به رابطه اين دو مي پردازيم:

برخي رابطه اين دو حالت رواني را اين چنين بيان كرده اند: نشانه هاي جسمي اضطراب، از فشار رواني ناشي مي شود. گاهي منشأ اضطراب فشار رواني مزمن است كه در

طول زمان زيادي پديد مي آيد و گاهي هم از فشارهاي رواني ناگهاني سرچشمه مي گيرد براي مثال، داشتن يك نوع زندگي فشار زا در طول مدتي زياد، باعث اضطراب هميشگي مي شود. (39) به اين معنا كه اگر اين فشار رواني به مدت طولاني در زندگي افراد باشد، خود منجر به اضطراب مي شود. در اين حالت، معمولاً منبع استرس كه باعث اضطراب مي شود مشخص است. گاهي از جهت برخي از علايم دروني و بيروني كه براي شخص در حالت استرس بروز مي كند، مي توان به ارتباط نزديك اين دو حالت رواني پي برد. عامل استرس زا، گاهي مي تواند باعث نگراني، ترس، يا آشفتگي فكري ما شود. ما معمولاً در اين حالت، واكنش هاي فيزيولوژيك دروني بارزي از خود نشان مي دهيم: به هم خوردن معده، افزايش ضربان قلب يا سفت شدن عضلات، ممكن است علايم جسماني بيروني نيز ديده شوند كه موجب مي شوند شخص دچار استرس، عرق كند، بلرزد يا تنگي نفس پيدا كند. (40) پس مي توان چنين نتيجه گرفت: استرس و اضطراب با يكديگر رابطه اي تنگاتنگ دارند. اضطراب هم مي تواند ناشي از استرس باشد و هم مي تواند منبع استرس شود. اضطراب يكي از عوارض آني و شايع استرس مي باشد.

انواع اضطراب

براي اضطراب مي توان انواع و اقسامي بيان كرد. در اين جا ما به برخي انواع آن اشاره مي كنيم؛ اضطراب از جهت زمان مي تواند داراي دو نوع مزمن و موقت باشد:

مزمن: اضطراب مزمن به صورت يك ناراحتي كم و بيش دايم در سطح رواني، جسماني يا ارتباطي آشكار مي شود. اضطراب

مزمن مي تواند به شكل ظاهري احتراز از ديگران يا بي توجهي نمايان شود؛ واكنش هايي كه بايد براي اطرافيان به منزله ي علايم هشدار دهنده به حساب آيند.(41)

موقت: اضطراب موقت در خلال بيماري ها، جراحي ها يا پاره اي از عارضه هاي توأم با تب ظاهر مي شوند؛ معمولا در اوج بيماري بروز مي كنند و پس از پايان بيماري و حتي پيش از پايان آن (در صورتي كه بيماري طولاني باشد) از بين مي روند. (42)

طبيعي: اضطراب، اگر ناشي از يك خطر موجود باشد و با از ميان رفتن اين خطر از بين برود، طبيعي تلقي مي شود. (43) اين، اضطرابي است كه غالب افراد دارند و چه بسا لازمه ي زندگي باشد.

عصبي (غير طبيعي): اگر شدت اضطراب با اندازه ي خطر هيچ تناسب نداشته باشد يا بدون وجود يك خطر عيني و واقعي به وجود آيد، در اين صورت واكنش در برابر خطر غير طبيعي تلقي مي شود.(44)

بايد گفت مرزبندي دقيق بين اضطراب طبيعي و غير طبيعي كار دشواري است؛ اما مي توان اين گونه بيان كرد كه بيماراني كه از اضطراب هاي عصبي رنج مي بردند، بي آن كه خطري فوري در كار باشد مضطرب مي شوند.

پي نوشت :

1. فرويد (Freud) در سال 1856 م در فرايبورگ، يكي از شهرهاي ايالت موراويا متولد شد كه در آن زمان، از خاك اتريش بود و امروزه بخشي از چك و اسلواكي است. هنگام تولد فرويد، پدرش كه تاجر پشم بود، مردي آزاد انديش شده بود و به كنيسه نمي رفت. فرويد، بعد از گذشت مراحل علمي به عنوان محقق در انستيتو فيزيولوژي

بروك پذيرفته شد و تحقيق ميكروسكوپي بافت شناسي سلول هاي عصبي به او واگذار شد. در سال 1938 هنگام حمله نازي ها به اتريش، داراي، كتابخانه و ثروت فرويد مصادره و او در اردوگاه هيتلر زنداني شد. سپس توسط يكي از بيماران و پيروانش با پرداخت هزينه اي آزاد شد و به انگلستان رفت و در سال 1939 درگذشت. «ر.ك: هاري كي ولز، نقدي بر فرويديسم از ديدگاه روانشاسي علمي، ترجمه: نصرالله كسرائيان، چاپ دوم، انتشارات شباهنگ، 1363 ش، ص 15- 54 ».

2. حسين آزاد، آسيب شناسي رواني، چاپ چهارم، بي جا، مؤسسه انتشارات بعثت، 1376 ش، ص 31.

3. Psychic Pain

4. حسين آزاد، آسيب شناسي رواني، ص 30.

5. ريچارد گلدبرگ، اضطراب ، ترجمه: نصرت الله پورافكاري، چهارم، بي جا، نشر آزاده، 1371 ش ، ص3.

6. الاضطراب و هو افتعال و يدل علي طوع و اختيار (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج 7، ص 23، ماده ضرب).

7. لسان العرب، ج 8، دوم، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1412 ق، ص 35، ماده ضرب؛ صحاح العربيه، ج 1، ص 168، ماده ضرب.

8. راغب اصفهاني، معجم مفردات الفاظ القرآن، ص 304، ماده ضرب.

9. الفرق بين الاضطراب و الحركه ( معجم الفروق اللغويه، چاپ اول، قم، مؤسسه النشر الاسلامي، 1412 ق ، ص 55).

10. محمد معين، فرهنگ معين، ج 1، بي جا، مؤسسه انتشارات امير كبير، بي تا، ص 295؛ فرهنگ دهخدا، ماده اضطراب.

11. Anxiety: afeeling of worry and fear.

12. Lang.

13. ر. ك: ترورجي پاول، فشار رواني، اضطراب و راه هاي مقابله با آن، ترجمه: عباس بخشي پور و حسن صبوري مقدم، اول، آستان قدس رضوي، 1377 ش ،

ص 48.

14. روانشناسي مرضي تحولي: از كودكي تا بزرگسالي، ج 1، دوم، تهران، سمت، 1376 ش، ص 60، به نقل از پيه رون.

15. همان.

16. سعيد شاملو، بهداشت رواني، دوازدهم، تهران، رشد، 1376 ش ، ص 174، به نقل از رولومي.

17. سيد ابوالقاسم حسيني، بررسي مقدماتي اصول روانشناسي اسلامي، دوم، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1373 ش، ص 462.

18. پريرخ، دادستان، به نقل از ربر.

19. پيطر، استين كروهن، چگونه بر اضطراب غلبه نمودم، ترجمه: دكتر علي فخرائي، بي جا، بي نا، بي تا، ص 11.

20. اضطراب، عموماً يك انتظار به ستوه آوردنده و به منزله ي چيزي است كه ممكن است در تنشي گسترده و موحش و اغلب بي نام، اتفاق افتد. اين حالت كه به شكل احساس و تجربه ي كنوني مانند هر اغتشاش هيجاني در دو سطح همبسته ي رواي و بدني در فرد پديد مي آيد. ممكن است به يك تهديد عيني «اضطراب آور» (تهديد مستقيم يا غير مستقيم مرگ، حادثه ي شوم شخصي يا مجازات) نيز وابسته باشد. (پريرخ، دادستان، پيشين، به نقل از لافون). در تعريف ديگر آمده است: نگراني پيشاپيش از خطرها يا بدبختي هاي آينده، توأم با احساس بي لذتي يا نشانه هاي بدني تنش. منبع خطر پيش بيني شده مي تواند دروني يا بيروني باشد. (همان به نقل از DSMIV، 1994).

21. اضطراب، همان هيجان ناخوشايندي است كه با اصطلاحاتي مانند «نگراني» «دلشوره» «وحشت»«ترس» بيان مي شود و همه ي ما انسان ها درجاتي از آن را گاه گاه تجربه مي كنيم.

(حجت الله رحماني، مقايسه سطوح اضطراب و افسردگي دانش آموزان مدارس ديني و عادي، به نقل از اتكينسون و

هيلگارد، 1983). به گونه اي ديگر مي توان چنين گفت: تعارض بين فرايندهاي گوناگون شخصيت معمولاً به نوعي عذاب رواني تبديل مي شود كه فرويد آن را اضطراب مي نامد. اضطراب مي تواند هشيار يا ناهشيار باشد، و وجود آن، هميشه علامت آن است كه تعارض ايجاد شده است، زماني كه تعارض باعث مي شود كه فرد احساس كند درمانده است و قادر به كنار آمدن نيست، اضطراب ايجاد مي شود. (روز نهان، ديويد ال، اي - پي سليكمن، مارتين، روان شناسي ناهنجاري آسيب شناسي رواني، ج 1، 1378 ش، ص 108). اضطراب، حالت ناخوشايند شديدي از تنيدگي است كه تجربه نارضايتي در روابط ميان فردي ناشي مي شود. (حجت الله رحماني، مقايسه سطوح اضطراب و افسردگي دانش آموزان مدارس ديني و عادي، پايان نامه، مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني).

22. نا آرامي، هراس و ترس ناخوشايند و منتشر با احساس خطر قريب الوقوع كه منبع آن قابل شناختن نيست ( كلارنس، راد با همكاري دكتر شرلي اج و ديگران، مباحث عمده در روانپزشكي، ترجمه: دكتر جواد وهاب زاده، سوم، انتشارات علمي و فرهنگي، 1373 ش ، ص 77).

23. حالت هيجاني نامطلوب و مبهم همراه تظاهرات بيروني و وحشت و آشفتگي كه در اثر وجود يك تهديد و عدم مقابله صحيح با آن حادث مي شود (حجت الله رحماني، پيشين، به نقل از خسرو وجردي). نيز گفته اند: اضطراب، حالت عاطفي اي است كه با احساس ناامني مشخص مي شود. اين حالت، اغلب با دلهره و تشويش اشتباه مي شود؛ ولي وجه تمايز آن ، فقدان تغييرات فيزيولوژيكي چون احساس خفگي، عرق كردن، ازدياد ضربان نبض

هستند كه نشانه هاي مشخص دلهره به شمار مي روند ( فرهنگ روانشناسي، ترجمه: هوشيار رزم آرا، اول ، بيجا، انتشارات علمي ، بي تا، ص 39).

در چارچوب رفتارنگري تجربي، اضطراب به منزله ي يك كشاننده ي ثانوي است كه پاسخي اجتنابي را در بر مي گيرد؛ مثلا در حضور يك محرك شرطي ( معلوما يك شوك يا تكان)، رفتارهايي از حيوان سر مي زند كه در حكم نشانه هاي محرز اضطراب قلمداد مي شوند و دفع ادرار و مدفوع يا حمله به دستگاه هاي آزمايش و جز آن در شمار آن ها قرار مي گيرند ( پريرخ، دادستان، پيشين، به نقل از چاپلين). در تعريفي ديگر به برخي از اين علايم اشاره شده است: اضطراب يك احساس بسيار ناخوشايند، اغلب مبهم، دل واپسي است كه با يك يا چند تا از احساس هاي جسمي همراه مي شود؛ مثل احساس خالي شدن سر دل، تنگي قفسه سينه، تپش قلب و ... (نصرت الله پور افكار، فرهنگ جامع روانشناسي و روانپزشكي، ج 1، چاپ اول، نشر معاصر، 1376 ش، ص 92؛ كاپلان هارولد، سادوك بنيامين، خلاصه روانپزشكي ، ج 2، مترجم: دكتر نصرت الله پورافكار، چاپ دوم، تهران، نشر آزاد، 1373، ص 474). در تعريفي ديگر، اين گونه اشاره شده است: احساس اضطراب، دو جزء دارد: الف) آگاهي از احساس هاي فيزيولوژيك (تپش قلب، تعريق و ...) ب) آگاهي از وجود عصبانيت يا ترس.

اضطراب ممكن است در نتيجه احساس شرم افزايش يابد ... ديگران خواهند فهميد كه من ترسيده ام ... بعضي ها از اين كه مي فهمند ديگران متوجه اضطراب آن نشده اند يا اگر

شده اند آن را تشخيص نداده اند، دچار حيرت مي شوند، سادوك، خلاصه روانپزشكي ، ص 478).

24. ر. ك: كارن هورناي، شخصيت عصبي زمانه ما، ترجمه: محمد جعفر مصفا، دوم، تهران، نشر گفتار، 1369 ش، ص 37-40.

25. همان

26. سادوك، خلاصه روانپزشكي، ج 2، ص 478.

27. ر.ك: همان.

28. ر.ك : پريرخ دادستان، روانشناسي مرضي، ج 1، ص 61؛ علي شريعتمداري، روانشناسي تربيتي، هشتم، بي جا، نشر اميركبير، 1374 ش، ص 580؛ علي قائمي، مسأله ترس و اضطراب كودكان، چاپ اول، قم، سپهر، 1376ش ، ص 208.

29. ر. ك: كارن هورناي، شخيت عصبي زمانه ما، ص 37-40؛ سادوك، خلاصه روانپزشكي، ج 2، ص 474؛ نصرت الله پور افكار، فرهنگ جامع روان شناسي و روانپزشكي، ج 1، ص 93.

30. علي قائمي، مسأله ترس و اضطراب كودكان، چاپ اول، قم، سپهر، 1376ش، ص 208.

31. ر.ك: كارون هورناي، شخصيت عصبي زمانه ما؛ عبدالمجيد رشيد پور، پرورش هاي اخلاقي، بي جا، مؤسسه دين و دانش، بي تا، ص 130.

32. ر. ك : كارن، هورناي همان.

33. هويت جيمز، آرامش ، ترجمه: منوچهر شادان، تهران، ققنوس، 1377 ش، ص 222.

34. پيطراستين كروهن، پيشين، ص 13.

35. كلمه استرس (Stress) از زبان انگليسي گرفته شده و غير از كلمه «فشار» معادل دقيقي در فارسي ندارد و آن هم معناي وسيع و طيف گسترده آن را مي رساند؛ لذا از همان لغت استرس كه استفاده جهاني يافته است ، استفاده مي كنيم.

36. ر.ك: پي ير لو، هنري لو، استرس دائمي، ترجمه: دكتر عباس قريب، اول، نشر درخشش، 1371 ش.

37. فرهنگ روانشناسي، ترجمه: هوشيار رزم آرا، اول، بي جا، انتشارات علمي، بي تا ، ص 380.

38.

ترويجي پاول، فشار رواني، اضطراب و راههاي مقابله باآن ، ص 116.

39. ر.ك: رابرت فلدمن، روانشناسي استرس و سلامتي، مترجمان: مهرداد، فيروز بخت - وحيد عرفاني، اول ، الغدير، 1378 ش ، ص 34، به نقل از كوهن.

40. ر.ك. پريرخ دادستان، روانشناسي مرضي، ج 1، ص 36.

41. همان ، ص 65.

42. ر.ك: آرون، تي . بك. شناخت درماني و مشكلات رواني، ترجمه: مهدي قراچه داغي، چاپ اول، بي جا، شركت نشر و پخش ويس، 1319، ص 162.

43. همان.

منبع:ماهنامه ي خلق شماره ي دوم

نقاب آرامش

نويسنده: مهدي جعفري

نگرشي ديني به عوامل و راه هاي پيشگيري و درمان اضطراب

اشاره

انسان، بي ترديد در حيات اجتماعي خويش از عوامل متعددي تأثير پذيرفته و خود نيز در يك تعامل دايم با آن ها بر روي محيط اطراف خود اثر گذارده است. در اين ميان، گاهي برخي از عوامل محيطي، در يك درگيري دايم با انسان چنان ذره ذره او را تحت تأثير قرار مي دهند كه وي را از مسير حركت طبيعي خويش خارج ساخته، و دچار اختلال هاي رفتاري مي كنند، و او را نگران مي سازند. حتي ممكن است اين نگراني از روح و روان او به جسمش سرايت كند و وي را دچار اضطراب دايم نمايد، تا جايي كه آرامش زندگي از او سلب شود.

افراد زيادي همه روزه به اين بلاي خانمان سوز گرفتار مي شوند و آرام و قرار خويش را از دست مي دهند و به مرگ تدريجي گرفتار مي آيند. نگاهي به آمار و ارقام منتشر شده از سوي نهادهاي پزشكي، روانشناسي و ... به وضوح اين خطر را به ما

گوشزد مي كند. با كمال تأسف مي بينيم ميزان شيوع بيماري هاي رواني، به خصوص اضطراب، روز به روز در جوامع مختلف رو به گسترش است و هر روز، انسان هاي بيشتري به ورطه ي اين گرداب مي افتند.

فرويد(1) معتقد است اضطراب كنوني جهان، بهايي است كه بشر امروزي بابت تمدن مي پردازد. (2) بنابراين، بايد درباره ي اضطراب كه يك بيماري رواني است و بيشتر از بيماري هاي رواني ديگر شيوع دارد، تحقيقي صورت گيرد و عوامل آن، شناسايي شده و با از بين بردن زمينه هاي به وجود آورنده اين عوامل، اضطراب را نابود كرده يا دست كم كاهش داد. در اين راستا هر كدام از مكاتب روانشناسي راه حل هايي ارائه كرده اند. اهميت اين بحث

وقتي در جامعه اي يك بيماري شايع شود، همه در صدد چاره جويي براي درمان پيشگيري از شيوع آن هستند. حال هر چه اين بيماري بر روح و جسم افراد آثار مخرب تري داشته باشد، درمان آن پيچيده تر به نظر مي رسد. شايسته است همگان با شناختي دقيق از اين بيماري، عوامل زمينه ساز آن را از بين ببرند و براي درمان آن، بكوشند.

مفهوم اضطراب در مكتب تحليل رواني، نقش برجسته اي دارد. فرويد اضطراب را «درد رواني» (3) ناميده است؛ يعني همان گونه كه اگر بدن دچار زخم، التهاب و بيماري شود، اولين نشانه آن به صورت تب ظاهر مي گردد، اگر فرد دچار مشكل رواني شود، اولين نشانه آن به صورت اضطراب جلوه گر مي شود. (4)

پس اضطراب علاوه بر آثار رواني، خود مهم ترين عامل بروز بيماري هاي رواني ديگر محسوب مي

شود. اضطراب يك پديده جهاني است؛ از آن بابت كه امروز در دنياي معاصر، ميليون ها مرد و زن و پير و كودك را مي يابيد كه از اين ابتلا رنج مي برند. شيوع اين بيماري و دامن گير بودن آن، بر اهميت تحقيق مي افزايد. اين شيوع، به گونه اي است كه حتي برخي با مراجعه به پزشكان عمومي، خواهان رهايي از اين حالت رواني هستند. بر اساس يك بررسي 30 درصد از مراجعان به پزشك عمومي از اضطراب در عذابند. (5)

پس شيوع اضطراب، داشتن آثار مخرب بر روح و روان و حتي جسم افراد، و بروز آن در همه ي سنين، از عواملي هستند كه زمينه را براي يك پژوهش در اين رابطه فراهم مي كنند. از طرفي ادعاي جامعيت اسلام و داشتن سخن جدي در زمينه علوم انساني، ضرورت تحقيق را در حوزه تفكر اسلامي روشن مي سازد؛ از اين رو با احساس چنين نيازي، بر آن شديم تا گامي هر چند كوتاه در اين زمينه برداريم. از خداي متعال توفيق در اين راه را خواهانيم. تعريف اضطراب

قبل از تعريف اصطلاحي اضطراب، به معناي لغوي آن مي پردازيم: 1. معناي لغوي

اضطراب واژه اي عربي و مصدر باب افتعال است. حيران و سرگردان بودن،(6) حركت، (7) زياد رفتن در جهات مختلف ( رفت و آمد كردن) (8) از جمله معاني اي است كه كتاب هاي لغت براي اضطراب بيان كرده اند. فرقي كه بين حركت و اضطراب مطرح شده اين است: در اضطراب، هميشه يك حالت منفي و كراهت وجود دارد؛ ولي در حركت، چنين حالتي نيست.(9)

اضطراب در فارسي معادل پريشان

شدن، لرزيدن، سراسيمگي، بي تابي، نگراني، آشفتگي و دغدغه و ... مي باشد. (10)

در انگليسي احساس ناراحتي و ترس معنا شده است. (11)

در يك جمع بندي مي توان اضطراب را از نظر لغت، به حركت و عدم سكون و آرامشي معنا كرد كه همراه ناخوشايندي و كراهت است. حال بايد ديد روانشناسان براي اضطراب چه تعريفي ارائه كرده اند. 2. معناي اصطلاحي

دست يافتن به تعريفي دقيق از اصطلاح اضطراب دشوار است. اكثر نظريه پردازان با لانگ (12) (1968) موافقند كه اضطراب، يك مفهوم فرضي يعني نوعي تصور است كه وجود خارجي و عيني ندارد؛ ولي در تفسير پديده هاي مشاهده پذير مي تواند مفيد باشد. (13) هر يك از نظريه پردازان با ديدگاه خاص خود درباره اضطراب سخن گفته اند؛ به گونه اي كه جمع بين آن ها دشوار است. برخي از آنها بدون ارائه تعريف خاصي از اضطراب، فقط به توصيف حالات اضطرابي، دسته بندي و بحث هاي سبب شناسي درباره ي آن پرداخته اند. ما براي روشن شدن معناي اضطراب و طولاني نشدن بحث، ابتدا چند تعريف را ذكر كرده، و سپس به اركان و عناصر اصلي كه در بعضي از تعريف ها آمده است - تحت عنوان ويژگي هاي اضطراب - اشاره مي كنيم. در نهايت نيز پس از جمع بندي تعاريف، تعريفي از اضطراب ارائه مي دهيم.

برخي از مؤلفان سعي كرده اند به گونه اي اضطراب را تعريف كنند كه به برخي از آن ها اشاره مي كنيم.

- ناراحتي در عين حال رواني و بدني اي كه بر اثر ترسي مبهم و احساس ناامني و تيره روزي قريب الوقوع

در آدم به وجود مي آيد.(14)

- اضطراب، احساس رنج آوري است كه به يك موقعيت ضربه آميز كنوني يا انتظار خطري كه به شيئي نامعين وابسته است. (15)

- سازمان بهداشت جهاني، حالت اضطراب را مجموعه اي از تظاهرات عضوي و رواني تعريف مي كند كه نتوان آن را به خطر مشخصي نسبت داد و علايم آن به صورت حمله و يا حالت مداومي باشند. (17)

- اضطراب، به منزله ي حالت هيجاني توأم با هشياري مستقيم نسبت به بي معنايي، نقص و نابساماني جهاني است كه در آن زندگي مي كنيم. (18)

- دلهره و اضطراب، چيزي جز يك ترس مزمن و بادوام نيست. اگر انگيزه اي باعث ترس در شما شد و اين ترس هفته ها و ماه ها ادامه يافت، شما از اضطراب رنج مي بريد. (19) ويژگي هاي اضطراب

با استفاده از بعضي تعاريف مي توان براي اضطراب، ويژگي هاي زير را ذكر كرد:

الف) حالت نگراني اي است همراه انتظار خطري كه در آينده به وقوع مي پيوندد. (20)

ب) حالت رنج آور و ناخوشايند است. (21)

ج) منبع اضطراب غالبا مبهم است. (22)

د) اضطراب، همراه برخي از علايم و نشانه ها است. (23) رابطه ي اضطراب و ترس

در برخي تعاريف اضطراب، ترس ذكر شده بود. اين، بيانگر رابطه ي نزديك بين اين دو حالت رواني است. اين رابطه به حدي است كه برخي اين دو را چون دو لغت مترادف از يك ريشه و يك خانواده به كار مي برند.

حال براي روشن شدن موضوع ابتدا بايد ترس را تعريف كرده و بعد به مشتركات و تفاوت هاي آن دو اشاره كرد.

ترس عبارت است: حالت

عاطفي بسيار پيچيده و نيرومندي كه با بسياري از علائم اضطراب، از جمله ضربان قلب و نبض، التهاب معده اي، عدم تمركز انديشه، سرگيجه، سردرد، انقباض شديد عضلات همراه است. (24) با توجه به اين تعريف، به اين نكته پي مي بريم كه بين ترس و اضطراب، مشتركاتي وجود دارد. مشتركات اضطراب و ترس

الف) واكنش رواني فرد مقابل خطر: اضطراب و ترس، هر دو واكنش رواني شخص مقابل خطر هستند. (25)

ب) برخورداري از عوارض فيزيكي و جسمي: هر دو داراي عوارض فيزيكي و جسمي مشابهي مثل لرزش دست، عرق كردن ، تند شدن ضربان قلب و نفس نفس زدن هستند. (26)

ج) علامت هشدار دهنده: در جايگاه يك علامت هشدار، اضطراب را مي توان اساسا هيجاني نظير ترس شمرد. (27) تفاوت هاي اضطراب و ترس

اين دو حالت رواني داراي مشتركاتي هستند و چه بسا در مواردي قابل انطباق بر هم باشند؛ اما در واقع، اين دو نوع بيماري جدا از هم هستند. طبق قاعده روان پويايي، تفكيك ترس و اضطراب از نظر روانشناسي قابل توجيه است. هيجاني كه شخص موقع عبور از عرض خيابان با نزديك شدن سريع يك اتومبيل احساس مي كند با ناراحتي مبهمي كه از ملاقات افراد ناآشنا، در موقعيت غير معمول به شخص دست مي دهد متفاوت است. (28) تفاوت هايي كه مي توان براي اين دو مقوله نزديك به هم ذكر كرد عبارتند از:

الف) تفاوت از جهت منبع و منشأ: عمده ترين تفاوتي كه مي توان بين اضطراب و ترس قايل شد، اين است كه منبع و منشأ آن ها فرق مي كند. اضطراب مستلزم مفهوم ناايمني يا تهديدي

است كه شخص، منبع آن را به وضوح درك نمي كند؛ اما ترسي به احساس پوشش مي دهد كه مقابل يك شيء كه خطرناك محسوب مي شود، به وجود مي آيد. به همين دليل، اغلب روانشناسان، ترس و اضطراب را از هم متمايز نموده و درباره ي آن دو، در دو مقوله جدا از هم بحث كرده اند. (29) به گونه اي ديگر مي توان گفت: ترس واكنش به تهديدي معلوم، خارجي، قطعي و از نظر منشأ بدون تعارض است؛ اما اضطراب، واكنش مقابل خطري نامعلوم، دروني، مبهم و از نظر منشأ، همراه تعارض است. (30)

ب) تفاوت از جهت زمان: ترس، از يك موقعيت معلوم و اغلب متكي به زمان حال است و اضطراب ممكن است متوجه گذشته و آينده باشد. (31)

ج) تفاوت در عامل خطر: ترس، عامل خطرش در خارج است؛ ولي اضطراب عامل خطرش شرايط دروني خود شخص است. (32)

د) تفاوت در كيفيت دفاع: در هنگام ترس، وجود انسان يك كيفيت دفاعي پرتحرك، مثبت و فعال پيدا مي كند؛ ولي در حالت اضطراب، يك كيفيت روحي مأيوس، بي دفاع و ناتوان در او ايجاد مي شود. (33)

ه_ ) تفاوت از جهت مدت: ترس، معمولا عمر كوتاهي دارد؛ ولي نگراني و اضطراب غالبا مدت طولاني تري دارند و سلامتي را مختل مي سازند. (34) برخي گفته اند: ترس به طور ناگهاني پيدا مي شود؛ ولي اضطراب ممكن است در همه موارد صحيح نبوده و به مورد خاص توجه داشته باشد. آنچه به عنوان يك فرق اساسي بين دو مقوله ذكر كرده اند، همان نامشخص بودن منبع نگراني در اضطراب و معلوم بودن آن در

ترس است.

رابطه اضطراب با فشارهاي رواني ( استرس) (36)

اضطراب با استرس كه همان فشارهاي رواني است، يك رابطه متقابل دارد. اضطراب، يك نوع پاسخ هيجاني است كه وجه مشخصه آن، احساس ترس، بيم، و تنش فيزيولوژيك مي باشد. اضطراب، از جمله پاسخ هايي رايج به استرس است. (37)

شايسته است قبل از بيان تأثيرات اين دو حالت رواني بر همديگر، تعريفي از استرس ارائه كنيم:

استرس، حالتي است كه در آن، اگانيزم در اثر وجود عوامل يا شرايطي كه مكانيسم هاي حياتي او را مورد تهديد قرار مي دهند، دچار عدم تعادل مي شود. (38)

حال كه تعريف استرس مشخص شد به رابطه اين دو مي پردازيم:

برخي رابطه اين دو حالت رواني را اين چنين بيان كرده اند: نشانه هاي جسمي اضطراب، از فشار رواني ناشي مي شود. گاهي منشأ اضطراب فشار رواني مزمن است كه در طول زمان زيادي پديد مي آيد و گاهي هم از فشارهاي رواني ناگهاني سرچشمه مي گيرد براي مثال، داشتن يك نوع زندگي فشار زا در طول مدتي زياد، باعث اضطراب هميشگي مي شود. (39) به اين معنا كه اگر اين فشار رواني به مدت طولاني در زندگي افراد باشد، خود منجر به اضطراب مي شود. در اين حالت، معمولاً منبع استرس كه باعث اضطراب مي شود مشخص است. گاهي از جهت برخي از علايم دروني و بيروني كه براي شخص در حالت استرس بروز مي كند، مي توان به ارتباط نزديك اين دو حالت رواني پي برد. عامل استرس زا، گاهي مي تواند باعث نگراني، ترس، يا آشفتگي فكري ما شود. ما معمولاً در اين حالت، واكنش هاي فيزيولوژيك دروني بارزي

از خود نشان مي دهيم: به هم خوردن معده، افزايش ضربان قلب يا سفت شدن عضلات، ممكن است علايم جسماني بيروني نيز ديده شوند كه موجب مي شوند شخص دچار استرس، عرق كند، بلرزد يا تنگي نفس پيدا كند. (40) پس مي توان چنين نتيجه گرفت: استرس و اضطراب با يكديگر رابطه اي تنگاتنگ دارند. اضطراب هم مي تواند ناشي از استرس باشد و هم مي تواند منبع استرس شود. اضطراب يكي از عوارض آني و شايع استرس مي باشد. انواع اضطراب

براي اضطراب مي توان انواع و اقسامي بيان كرد. در اين جا ما به برخي انواع آن اشاره مي كنيم؛ اضطراب از جهت زمان مي تواند داراي دو نوع مزمن و موقت باشد:

مزمن: اضطراب مزمن به صورت يك ناراحتي كم و بيش دايم در سطح رواني، جسماني يا ارتباطي آشكار مي شود. اضطراب مزمن مي تواند به شكل ظاهري احتراز از ديگران يا بي توجهي نمايان شود؛ واكنش هايي كه بايد براي اطرافيان به منزله ي علايم هشدار دهنده به حساب آيند.(41)

موقت: اضطراب موقت در خلال بيماري ها، جراحي ها يا پاره اي از عارضه هاي توأم با تب ظاهر مي شوند؛ معمولا در اوج بيماري بروز مي كنند و پس از پايان بيماري و حتي پيش از پايان آن (در صورتي كه بيماري طولاني باشد) از بين مي روند. (42)

طبيعي: اضطراب، اگر ناشي از يك خطر موجود باشد و با از ميان رفتن اين خطر از بين برود، طبيعي تلقي مي شود. (43) اين، اضطرابي است كه غالب افراد دارند و چه بسا لازمه ي زندگي باشد.

عصبي (غير طبيعي): اگر شدت اضطراب

با اندازه ي خطر هيچ تناسب نداشته باشد يا بدون وجود يك خطر عيني و واقعي به وجود آيد، در اين صورت واكنش در برابر خطر غير طبيعي تلقي مي شود.(44)

بايد گفت مرزبندي دقيق بين اضطراب طبيعي و غير طبيعي كار دشواري است؛ اما مي توان اين گونه بيان كرد كه بيماراني كه از اضطراب هاي عصبي رنج مي بردند، بي آن كه خطري فوري در كار باشد مضطرب مي شوند. پي نوشت :

1. فرويد (Freud) در سال 1856 م در فرايبورگ، يكي از شهرهاي ايالت موراويا متولد شد كه در آن زمان، از خاك اتريش بود و امروزه بخشي از چك و اسلواكي است. هنگام تولد فرويد، پدرش كه تاجر پشم بود، مردي آزاد انديش شده بود و به كنيسه نمي رفت. فرويد، بعد از گذشت مراحل علمي به عنوان محقق در انستيتو فيزيولوژي بروك پذيرفته شد و تحقيق ميكروسكوپي بافت شناسي سلول هاي عصبي به او واگذار شد. در سال 1938 هنگام حمله نازي ها به اتريش، داراي، كتابخانه و ثروت فرويد مصادره و او در اردوگاه هيتلر زنداني شد. سپس توسط يكي از بيماران و پيروانش با پرداخت هزينه اي آزاد شد و به انگلستان رفت و در سال 1939 درگذشت. «ر.ك: هاري كي ولز، نقدي بر فرويديسم از ديدگاه روانشاسي علمي، ترجمه: نصرالله كسرائيان، چاپ دوم، انتشارات شباهنگ، 1363 ش، ص 15- 54 ».

2. حسين آزاد، آسيب شناسي رواني، چاپ چهارم، بي جا، مؤسسه انتشارات بعثت، 1376 ش، ص 31.

3. Psychic Pain

4. حسين آزاد، آسيب شناسي رواني، ص 30.

5. ريچارد گلدبرگ، اضطراب ، ترجمه: نصرت الله پورافكاري، چهارم، بي جا،

نشر آزاده، 1371 ش ، ص3.

6. الاضطراب و هو افتعال و يدل علي طوع و اختيار (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج 7، ص 23، ماده ضرب).

7. لسان العرب، ج 8، دوم، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1412 ق، ص 35، ماده ضرب؛ صحاح العربيه، ج 1، ص 168، ماده ضرب.

8. راغب اصفهاني، معجم مفردات الفاظ القرآن، ص 304، ماده ضرب.

9. الفرق بين الاضطراب و الحركه ( معجم الفروق اللغويه، چاپ اول، قم، مؤسسه النشر الاسلامي، 1412 ق ، ص 55).

10. محمد معين، فرهنگ معين، ج 1، بي جا، مؤسسه انتشارات امير كبير، بي تا، ص 295؛ فرهنگ دهخدا، ماده اضطراب.

11. Anxiety: afeeling of worry and fear.

12. Lang.

13. ر. ك: ترورجي پاول، فشار رواني، اضطراب و راه هاي مقابله با آن، ترجمه: عباس بخشي پور و حسن صبوري مقدم، اول، آستان قدس رضوي، 1377 ش ، ص 48.

14. روانشناسي مرضي تحولي: از كودكي تا بزرگسالي، ج 1، دوم، تهران، سمت، 1376 ش، ص 60، به نقل از پيه رون.

15. همان.

16. سعيد شاملو، بهداشت رواني، دوازدهم، تهران، رشد، 1376 ش ، ص 174، به نقل از رولومي.

17. سيد ابوالقاسم حسيني، بررسي مقدماتي اصول روانشناسي اسلامي، دوم، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1373 ش، ص 462.

18. پريرخ، دادستان، به نقل از ربر.

19. پيطر، استين كروهن، چگونه بر اضطراب غلبه نمودم، ترجمه: دكتر علي فخرائي، بي جا، بي نا، بي تا، ص 11.

20. اضطراب، عموماً يك انتظار به ستوه آوردنده و به منزله ي چيزي است كه ممكن است در تنشي گسترده و موحش و اغلب بي نام، اتفاق افتد. اين حالت كه به شكل احساس و تجربه ي

كنوني مانند هر اغتشاش هيجاني در دو سطح همبسته ي رواي و بدني در فرد پديد مي آيد. ممكن است به يك تهديد عيني «اضطراب آور» (تهديد مستقيم يا غير مستقيم مرگ، حادثه ي شوم شخصي يا مجازات) نيز وابسته باشد. (پريرخ، دادستان، پيشين، به نقل از لافون). در تعريف ديگر آمده است: نگراني پيشاپيش از خطرها يا بدبختي هاي آينده، توأم با احساس بي لذتي يا نشانه هاي بدني تنش. منبع خطر پيش بيني شده مي تواند دروني يا بيروني باشد. (همان به نقل از DSMIV، 1994).

21. اضطراب، همان هيجان ناخوشايندي است كه با اصطلاحاتي مانند «نگراني» «دلشوره» «وحشت»«ترس» بيان مي شود و همه ي ما انسان ها درجاتي از آن را گاه گاه تجربه مي كنيم.

(حجت الله رحماني، مقايسه سطوح اضطراب و افسردگي دانش آموزان مدارس ديني و عادي، به نقل از اتكينسون و هيلگارد، 1983). به گونه اي ديگر مي توان چنين گفت: تعارض بين فرايندهاي گوناگون شخصيت معمولاً به نوعي عذاب رواني تبديل مي شود كه فرويد آن را اضطراب مي نامد. اضطراب مي تواند هشيار يا ناهشيار باشد، و وجود آن، هميشه علامت آن است كه تعارض ايجاد شده است، زماني كه تعارض باعث مي شود كه فرد احساس كند درمانده است و قادر به كنار آمدن نيست، اضطراب ايجاد مي شود. (روز نهان، ديويد ال، اي - پي سليكمن، مارتين، روان شناسي ناهنجاري آسيب شناسي رواني، ج 1، 1378 ش، ص 108). اضطراب، حالت ناخوشايند شديدي از تنيدگي است كه تجربه نارضايتي در روابط ميان فردي ناشي مي شود. (حجت الله رحماني، مقايسه سطوح اضطراب و افسردگي دانش آموزان

مدارس ديني و عادي، پايان نامه، مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني).

22. نا آرامي، هراس و ترس ناخوشايند و منتشر با احساس خطر قريب الوقوع كه منبع آن قابل شناختن نيست ( كلارنس، راد با همكاري دكتر شرلي اج و ديگران، مباحث عمده در روانپزشكي، ترجمه: دكتر جواد وهاب زاده، سوم، انتشارات علمي و فرهنگي، 1373 ش ، ص 77).

23. حالت هيجاني نامطلوب و مبهم همراه تظاهرات بيروني و وحشت و آشفتگي كه در اثر وجود يك تهديد و عدم مقابله صحيح با آن حادث مي شود (حجت الله رحماني، پيشين، به نقل از خسرو وجردي). نيز گفته اند: اضطراب، حالت عاطفي اي است كه با احساس ناامني مشخص مي شود. اين حالت، اغلب با دلهره و تشويش اشتباه مي شود؛ ولي وجه تمايز آن ، فقدان تغييرات فيزيولوژيكي چون احساس خفگي، عرق كردن، ازدياد ضربان نبض هستند كه نشانه هاي مشخص دلهره به شمار مي روند ( فرهنگ روانشناسي، ترجمه: هوشيار رزم آرا، اول ، بيجا، انتشارات علمي ، بي تا، ص 39).

در چارچوب رفتارنگري تجربي، اضطراب به منزله ي يك كشاننده ي ثانوي است كه پاسخي اجتنابي را در بر مي گيرد؛ مثلا در حضور يك محرك شرطي ( معلوما يك شوك يا تكان)، رفتارهايي از حيوان سر مي زند كه در حكم نشانه هاي محرز اضطراب قلمداد مي شوند و دفع ادرار و مدفوع يا حمله به دستگاه هاي آزمايش و جز آن در شمار آن ها قرار مي گيرند ( پريرخ، دادستان، پيشين، به نقل از چاپلين). در تعريفي ديگر به برخي از اين علايم اشاره شده است: اضطراب يك احساس بسيار

ناخوشايند، اغلب مبهم، دل واپسي است كه با يك يا چند تا از احساس هاي جسمي همراه مي شود؛ مثل احساس خالي شدن سر دل، تنگي قفسه سينه، تپش قلب و ... (نصرت الله پور افكار، فرهنگ جامع روانشناسي و روانپزشكي، ج 1، چاپ اول، نشر معاصر، 1376 ش، ص 92؛ كاپلان هارولد، سادوك بنيامين، خلاصه روانپزشكي ، ج 2، مترجم: دكتر نصرت الله پورافكار، چاپ دوم، تهران، نشر آزاد، 1373، ص 474). در تعريفي ديگر، اين گونه اشاره شده است: احساس اضطراب، دو جزء دارد: الف) آگاهي از احساس هاي فيزيولوژيك (تپش قلب، تعريق و ...) ب) آگاهي از وجود عصبانيت يا ترس.

اضطراب ممكن است در نتيجه احساس شرم افزايش يابد ... ديگران خواهند فهميد كه من ترسيده ام ... بعضي ها از اين كه مي فهمند ديگران متوجه اضطراب آن نشده اند يا اگر شده اند آن را تشخيص نداده اند، دچار حيرت مي شوند، سادوك، خلاصه روانپزشكي ، ص 478).

24. ر. ك: كارن هورناي، شخصيت عصبي زمانه ما، ترجمه: محمد جعفر مصفا، دوم، تهران، نشر گفتار، 1369 ش، ص 37-40.

25. همان

26. سادوك، خلاصه روانپزشكي، ج 2، ص 478.

27. ر.ك: همان.

28. ر.ك : پريرخ دادستان، روانشناسي مرضي، ج 1، ص 61؛ علي شريعتمداري، روانشناسي تربيتي، هشتم، بي جا، نشر اميركبير، 1374 ش، ص 580؛ علي قائمي، مسأله ترس و اضطراب كودكان، چاپ اول، قم، سپهر، 1376ش ، ص 208.

29. ر. ك: كارن هورناي، شخيت عصبي زمانه ما، ص 37-40؛ سادوك، خلاصه روانپزشكي، ج 2، ص 474؛ نصرت الله پور افكار، فرهنگ جامع روان شناسي و روانپزشكي، ج 1، ص 93.

30. علي قائمي، مسأله

ترس و اضطراب كودكان، چاپ اول، قم، سپهر، 1376ش، ص 208.

31. ر.ك: كارون هورناي، شخصيت عصبي زمانه ما؛ عبدالمجيد رشيد پور، پرورش هاي اخلاقي، بي جا، مؤسسه دين و دانش، بي تا، ص 130.

32. ر. ك : كارن، هورناي همان.

33. هويت جيمز، آرامش ، ترجمه: منوچهر شادان، تهران، ققنوس، 1377 ش، ص 222.

34. پيطراستين كروهن، پيشين، ص 13.

35. كلمه استرس (Stress) از زبان انگليسي گرفته شده و غير از كلمه «فشار» معادل دقيقي در فارسي ندارد و آن هم معناي وسيع و طيف گسترده آن را مي رساند؛ لذا از همان لغت استرس كه استفاده جهاني يافته است ، استفاده مي كنيم.

36. ر.ك: پي ير لو، هنري لو، استرس دائمي، ترجمه: دكتر عباس قريب، اول، نشر درخشش، 1371 ش.

37. فرهنگ روانشناسي، ترجمه: هوشيار رزم آرا، اول، بي جا، انتشارات علمي، بي تا ، ص 380.

38. ترويجي پاول، فشار رواني، اضطراب و راههاي مقابله باآن ، ص 116.

39. ر.ك: رابرت فلدمن، روانشناسي استرس و سلامتي، مترجمان: مهرداد، فيروز بخت - وحيد عرفاني، اول ، الغدير، 1378 ش ، ص 34، به نقل از كوهن.

40. ر.ك. پريرخ دادستان، روانشناسي مرضي، ج 1، ص 36.

41. همان ، ص 65.

42. ر.ك: آرون، تي . بك. شناخت درماني و مشكلات رواني، ترجمه: مهدي قراچه داغي، چاپ اول، بي جا، شركت نشر و پخش ويس، 1319، ص 162.

43. همان.

منبع:ماهنامه ي خلق شماره ي دوم

فرق ترس و اضطراب

نويسنده:مهدي شيري

پيش درآمد

در دنياي لغات و اصطلاحات، كلماتي هستند كه در صحبت هاي عاميانه به صورت مترادف استفاده

مي شوند و مي تواند جايگزين يكديگر شوند؛ كلماتي نظير غم و افسردگي، عقل و هوش، روح

و روان و ... اما با اندكي توجه و رجوع به لغت نامه ها معلوم مي شود كه هر كلمه اي معناي خاص خود را دارد و مورد استفاده ي آن هم فرق مي كند. دو واژه ي «ترس» و «اضطراب» نيز با همين مسئله رو به رو شده اند. «واژه هاي ترس و اضطراب اغلب مترادف هم به كار برده مي شوند»؛(1) در حالي كه تفاوت زيادي بين آنهاست. هدف اين نوشتار، بررسي تفاوت هاي معنايي اين دو واژه است.

معناي لغوي ترس و اضطراب

ترس از نظر ريشه شناسي، كلمه اي «آوستايي» از پارسي باستان است كه معناي «خوف و بيم» را مي رساند.(2)

اضطراب واژه اي عربي از ماده ي «ض ر ب» به معناي «تكان خوردن و لرزيدن» است.(3) بعضي لغت نامه ها معاني متعددي براي آن ذكر كرده اند: «آشفتگي، تشويش، پريشاني، نگراني و...»(4)

معناي اصطلاحي ترس(5) و اضطراب(6)

اين كه ترس چيست و چه تعريفي دارد، پاسخ جامع و مانعي براي آن تهيه نشده است و روان شناسان هر يك به تناسب نوع دريافت خود، تعريفي از آن ارائه داده اند.

- ترس، حالتي است هيجاني، ناشي از يك احساس ناامني.

- ترس، حالتي است هيجاني كه بر اثر اختلالي پديد آمده و رفتار عادي را از آدمي باز مي ستاند.

- ترس، واكنشي است در برابر محرك هاي وحشتناك و آزار دهنده كه سبب اجتناب از خطر است. ماهيت ترس، يك رفتار اجتنابي است كه در آن آدمي به سوي مقصدي امن مي گريزد و سعي دارد خود را از صحنه و موضوعي معين به دور بدارد.

- ترس، مكانيسمي دفاعي است كه در آدمي احساس رمندگي

به وجود آورده، زمينه را براي سلامت و امنيت آدمي فراهم مي آورد.(7)

براي اضطراب، سه معنا ذكر كرده اند: 1- ترس مبهم؛ 2- ترس ناشي از ناامني؛ 3- نگراني از رفتار خود.(8)

آنچه كه درباره ي اضطراب آشكار است، اين است كه اضطراب، چيزي نيست جز دلهره اي مداوم و مزمن از چيزي كه شناخته شده و قابل تعبير نيست.(9)

عناصر ترس و اضطراب

هنگامي كه خطر را تجربه مي كنيم، دستخوش تغييرات بدني و هيجاني گوناگوني مي شويم كه پاسخ ترس را تشكيل مي دهند. پاسخ ترس، داراي چهار عنصر است: 1- عنصر شناختي، مثل: انتظار آسيب قريب الوقوع؛ 2- عنصر بدني، مثل: تغييرات موجود در ظاهر ما؛ 3- عنصر هيجاني، مثل: احساس دلهره و وحشت؛ 4- عنصر رفتاري، مثل: جنگ و گريز.

اضطراب نيز همان چهار مؤلفه ي ترس را دارد، ولي با يك تفاوت مهم؛ مؤلفه ي شناختي ترس، انتظار خطري واضح و بخصوص است، در حالي كه مؤلفه ي شناختي اضطراب، انتظار خطري مبهم است. در ترس، فكر معمول، اين است كه مثلا «سگ ممكن است مرا گاز بگيرد». در مقابل، در اختلال اضطراب فراگير، فكر معمول، اين است كه «اتفاق وحشتناكي ممكن است براي فرزندم بيفتد». بنا براين، ترس بر پايه ي واقعيت، يا مبالغه ي «خطر واقعي» قرار دارد، حال آن كه اضطراب بر اساس «خطر مبهم» استوار است.(10)

متداول ترين نشانه ي رواني اضطراب، برانگيختگي دستگاه عصبي است. علائم اضطراب، عبارت اند از: عرق ريختن، سرعت تپش قلب و تنش در عضلات اسكلتي، و بعضي اوقات به از دست دادن كنترل مثانه و روده، از دست دادن اشتها و افزايش فشار خون نيز

منجر مي شود.(11)

جمع بندي كلي تفاوت هاي ترس و اضطراب

1- ترس، ناشي از خطري است كه در خارج وجود دارد و موضوع آن معين است، در حالي كه اضطراب، موضوعي معين ندارد.

2- عوامل تشكيل دهنده ي اضطراب، مبهم و مجهول اند؛ ولي عوامل تشكيل دهنده ي ترس، معلوم و آشكارند.

3- ترس، محرك شناخته شده اي دارد؛ ولي اضطراب، محركي ناشناخته و غير مشخص كه از ترس، مايه مي گيرد.

4- ترس، واكنش مشخصي دارد و صورت حمله يا عقب نشيني دارد؛ ولي در اضطراب، فرد نمي داند چه بايد بكند.

5- ميزان ترس، معطوف به وضعيت محيط و عامل محرك است؛ ولي در اضطراب، چنين وضعي مبهم است.

6- ترس، از يك موقعيت معلوم و اغلب متكي به زمان حال است؛ ولي اضطراب، ممكن است متوجه گذشته و آينده باشد.

7- ترس، ناامني بيروني است؛ ولي اضطراب، نوعي ناامني دروني.

8- در ترس، آدمي مي داند او را چه مي شود، در حالي كه در اضطراب، نمي داند. در نتيجه، دچار لرزش، سردرد، تپش قلب و... مي شود.(12)

پي نوشتها:

1- اختلالات روان تني، بنجامين و لمن، بهمن نجاريان و ديگران، تهران: رشد، 1375، ص 240.

2- لغت نامه ي دهخدا.

3- فرهنگ عربي تاج العروس.

4- فرهنگ عربي - فارسي، آذرتاش آذرنوش.

5- .Fear

6- .Anxiety

7- مسئله ي ترس و اضطراب كودكان، علي قائمي اميري، تهران: اميري، 1376، ص 16 - 17.

8- روان شناسي تربيتي، علي شريعتمداري، ص 277؛ به نقل از: مسئله ترس و اضطراب كودكان، ص 306.

9- مسئله ي ترس و اضطراب، ص 206.

10- روان شناسي نابهنجاري، آسيب شناسي رواني، ديويد روزنمان و مارتين سليگمن، ترجمه: يحيي سيد محمدي، تهران: ساوالان، 1380،

ج 1، ص 301 و 307.

11- اختلالات روان تني، ص 242.

12- مسئله ترس و اضطراب كودكان، ص 208.

منبع: نشريه ي حديث زندگي

فرق ترس و اضطراب

نويسنده:مهدي شيري

پيش درآمد

در دنياي لغات و اصطلاحات، كلماتي هستند كه در صحبت هاي عاميانه به صورت مترادف استفاده

مي شوند و مي تواند جايگزين يكديگر شوند؛ كلماتي نظير غم و افسردگي، عقل و هوش، روح و روان و ... اما با اندكي توجه و رجوع به لغت نامه ها معلوم مي شود كه هر كلمه اي معناي خاص خود را دارد و مورد استفاده ي آن هم فرق مي كند. دو واژه ي «ترس» و «اضطراب» نيز با همين مسئله رو به رو شده اند. «واژه هاي ترس و اضطراب اغلب مترادف هم به كار برده مي شوند»؛(1) در حالي كه تفاوت زيادي بين آنهاست. هدف اين نوشتار، بررسي تفاوت هاي معنايي اين دو واژه است. معناي لغوي ترس و اضطراب

ترس از نظر ريشه شناسي، كلمه اي «آوستايي» از پارسي باستان است كه معناي «خوف و بيم» را مي رساند.(2)

اضطراب واژه اي عربي از ماده ي «ض ر ب» به معناي «تكان خوردن و لرزيدن» است.(3) بعضي لغت نامه ها معاني متعددي براي آن ذكر كرده اند: «آشفتگي، تشويش، پريشاني، نگراني و...»(4) معناي اصطلاحي ترس(5) و اضطراب(6)

اين كه ترس چيست و چه تعريفي دارد، پاسخ جامع و مانعي براي آن تهيه نشده است و روان شناسان هر يك به تناسب نوع دريافت خود، تعريفي از آن ارائه داده اند.

- ترس، حالتي است هيجاني، ناشي از يك احساس ناامني.

- ترس، حالتي است هيجاني كه بر اثر اختلالي

پديد آمده و رفتار عادي را از آدمي باز مي ستاند.

- ترس، واكنشي است در برابر محرك هاي وحشتناك و آزار دهنده كه سبب اجتناب از خطر است. ماهيت ترس، يك رفتار اجتنابي است كه در آن آدمي به سوي مقصدي امن مي گريزد و سعي دارد خود را از صحنه و موضوعي معين به دور بدارد.

- ترس، مكانيسمي دفاعي است كه در آدمي احساس رمندگي به وجود آورده، زمينه را براي سلامت و امنيت آدمي فراهم مي آورد.(7)

براي اضطراب، سه معنا ذكر كرده اند: 1- ترس مبهم؛ 2- ترس ناشي از ناامني؛ 3- نگراني از رفتار خود.(8)

آنچه كه درباره ي اضطراب آشكار است، اين است كه اضطراب، چيزي نيست جز دلهره اي مداوم و مزمن از چيزي كه شناخته شده و قابل تعبير نيست.(9) عناصر ترس و اضطراب

هنگامي كه خطر را تجربه مي كنيم، دستخوش تغييرات بدني و هيجاني گوناگوني مي شويم كه پاسخ ترس را تشكيل مي دهند. پاسخ ترس، داراي چهار عنصر است: 1- عنصر شناختي، مثل: انتظار آسيب قريب الوقوع؛ 2- عنصر بدني، مثل: تغييرات موجود در ظاهر ما؛ 3- عنصر هيجاني، مثل: احساس دلهره و وحشت؛ 4- عنصر رفتاري، مثل: جنگ و گريز.

اضطراب نيز همان چهار مؤلفه ي ترس را دارد، ولي با يك تفاوت مهم؛ مؤلفه ي شناختي ترس، انتظار خطري واضح و بخصوص است، در حالي كه مؤلفه ي شناختي اضطراب، انتظار خطري مبهم است. در ترس، فكر معمول، اين است كه مثلا «سگ ممكن است مرا گاز بگيرد». در مقابل، در اختلال اضطراب فراگير، فكر معمول، اين است كه «اتفاق وحشتناكي ممكن است براي فرزندم بيفتد».

بنا براين، ترس بر پايه ي واقعيت، يا مبالغه ي «خطر واقعي» قرار دارد، حال آن كه اضطراب بر اساس «خطر مبهم» استوار است.(10)

متداول ترين نشانه ي رواني اضطراب، برانگيختگي دستگاه عصبي است. علائم اضطراب، عبارت اند از: عرق ريختن، سرعت تپش قلب و تنش در عضلات اسكلتي، و بعضي اوقات به از دست دادن كنترل مثانه و روده، از دست دادن اشتها و افزايش فشار خون نيز منجر مي شود.(11) جمع بندي كلي تفاوت هاي ترس و اضطراب

1- ترس، ناشي از خطري است كه در خارج وجود دارد و موضوع آن معين است، در حالي كه اضطراب، موضوعي معين ندارد.

2- عوامل تشكيل دهنده ي اضطراب، مبهم و مجهول اند؛ ولي عوامل تشكيل دهنده ي ترس، معلوم و آشكارند.

3- ترس، محرك شناخته شده اي دارد؛ ولي اضطراب، محركي ناشناخته و غير مشخص كه از ترس، مايه مي گيرد.

4- ترس، واكنش مشخصي دارد و صورت حمله يا عقب نشيني دارد؛ ولي در اضطراب، فرد نمي داند چه بايد بكند.

5- ميزان ترس، معطوف به وضعيت محيط و عامل محرك است؛ ولي در اضطراب، چنين وضعي مبهم است.

6- ترس، از يك موقعيت معلوم و اغلب متكي به زمان حال است؛ ولي اضطراب، ممكن است متوجه گذشته و آينده باشد.

7- ترس، ناامني بيروني است؛ ولي اضطراب، نوعي ناامني دروني.

8- در ترس، آدمي مي داند او را چه مي شود، در حالي كه در اضطراب، نمي داند. در نتيجه، دچار لرزش، سردرد، تپش قلب و... مي شود.(12) پي نوشتها:

1- اختلالات روان تني، بنجامين و لمن، بهمن نجاريان و ديگران، تهران: رشد، 1375، ص 240.

2- لغت نامه ي دهخدا.

3-

فرهنگ عربي تاج العروس.

4- فرهنگ عربي - فارسي، آذرتاش آذرنوش.

5- .Fear

6- .Anxiety

7- مسئله ي ترس و اضطراب كودكان، علي قائمي اميري، تهران: اميري، 1376، ص 16 - 17.

8- روان شناسي تربيتي، علي شريعتمداري، ص 277؛ به نقل از: مسئله ترس و اضطراب كودكان، ص 306.

9- مسئله ي ترس و اضطراب، ص 206.

10- روان شناسي نابهنجاري، آسيب شناسي رواني، ديويد روزنمان و مارتين سليگمن، ترجمه: يحيي سيد محمدي، تهران: ساوالان، 1380، ج 1، ص 301 و 307.

11- اختلالات روان تني، ص 242.

12- مسئله ترس و اضطراب كودكان، ص 208.

منبع: نشريه ي حديث زندگي

مديريت پرخاشگري

نگاه اجمالي

اولين گام به منظور اداره و كنترل خشم اين است كه باور كنيد مي توانيد اين كار را انجام دهيد. با اينكه همه ما خشم را در زندگي روزمره خود داريم، ولي سعي مي كنيم آن را با شيوه اي سازنده ابراز كنيم. برخي افراد تا زماني كه فشار ناكامي و خشم دروني ، زندگي روزانه آنان را طاقت فرسا نكرده است، خشم را در خود نگه مي دارند. برخي ديگر ظاهرا در عصبي شدن ، فرياد كشيدن ، زدن و پرتاب كردن و در كل رفتارهايي كه قلبها را مي شكند، به اموال آسيب مي رساند و گاهي بدتر از اين اعمال ، متخصص و خبره هستند.

كنترل يا حذف پرخاشگري؟

خشم مخرب از لحاظ فردي و اجتماعي به ما آسيب مي زند. اداره و كنترل خشم لزوما به معني ابراز كمتر خشم نيست، بلكه به معني فراگيري شيوه اي از ابراز خشم است كه براي ما و كساني كه پيرامون ما هستند، مفيد باشد. هرچند ممكن است تصور ابراز خشم به شيوه اي سازنده ، تازه

و غريب به نظر رسد، ولي بايد گفت كه چنين امري ممكن است. براي مثال ، برخي افراد وقتي درباره خشم خود مي نويسند، يا آن را نقاشي مي كنند، با دوستان و يا اعضاي خانواده صحبت مي كنند، قدم مي زنند، ورزش مي كنند و يا آميزه اي از اين رفتارها و ساير فعاليتها را انجام مي دهند، به آرامش دست مي يابند.

تشخيص خشم

نخست نشانه هاي اوليه و هشدار دهنده خشم بروز مي كند. بيشتر ما انسانها از نشانه ها و سرنخ هاي موقعيتي ، بدني و شناختي كه بر پاسخهاي خشم ما مقدم هستند، ناآگاه هستيم. آگاهي از اين نشانه ها گامي بسيار اساسي در اداره خشم مي باشد، زيرا اين آگاهي خواهد توانست قبل از آنكه كنترل خشم دشوار شود، وقت زيادي را براي مداخله در اختيار ما قرار دهد.

كنترل اوليه پرخاشگري

براي كنترل اوليه توجه زيادي به حالات زير بكنيد:

• موقعيت هايي ( افراد و مكانهايي ) كه شما را خشمگين مي كنند.

• تغييرات بدني كه قبل و در حين خشم شما رخ مي دهند. براي مثال ، افزايش ضربان قلب ، احساس فشار در سر ، احساس داغ شدن ، مشت شدن دستها ، دندان به هم فشردن ، احساس گرفتگي و سفتي عضله در ناحيه شكم ، سينه و غيره.

• نشانه هاي شناختي يعني افكاري كه شما درباره گذشته ، حال و آينده داريد و قبل از احساسات خشم و ناكامي پيدا مي شود. داشتن فهرستي از اين نشانه ها در مديريت خشم بسيار مفيد است. يك نفر ممكن است قبل از خشمگين شدن فكر كند كه ديگران به او و حرفهايش توجهي نمي كنند. ديگري فكر كند، ديگران قصد توهين يا بي توجهي عمدي را دارند

و پدري فكر كند كه آينده فرزند او با اين كارهايش تباه خواهد شد.

همين شناسايي علائم هشدار دهنده ، موجب كاهش شدت ، مدت و يا فراواني خشم شما مي شود.

مهار خشم با وقفه اندازي

حال كه شما نشانه ها و سرنخهاي خشم خود را شناخته ايد، هرگاه متوجه اين علائم شديد، مكثي كنيد و نفس عميقي بكشيد. يك وقفه چند ثانيه اي و نفس عميق مي تواند اثر پايداري بر شما بگذارد. خشمي كه احساس مي كنيد، آنچه كه به خود مي گوييد و آنچه در اثر اين خشم انجام خواهيد داد، تحت تاثير اين وقفه شما قرار خواهد گرفت.

تغيير انديشه خشم آميز

شيوه انديشه ما با شيوه احساس ما مرتبط است. برخي انديشه ها ما را مستعد خشم و ناكامي مي كنند. شيوه هاي رايجي كه مردم قبل از بروز خشم آن را بكار مي گيرند، عبارتند از: توقف كردن روي مساله مشكل آفرين ، تمركز روي جنبه هاي منفي ، ناچيز شمردن وجوه مثبت ، انتظار داشتن كمال از خود و ديگران ، نتايج دلخواهي گرفتن ، داشتن نگرش انعطاف ناپذير و تفكر دو قطبي ( خوب _ بد ، سياه _ سفيد ).

شيوه هاي درماني كه مي توانند به ما كمك كنند، عبارتند از: از چشم ديگران به موقعيت و مشكل نگريستن ، تامل در باب آنچه مايليد انجام دهيد، تامل درباره پيامدهاي احتمالي اعمال خود ، قبول اين نكته كه همه خطاپذيرند و جستجوي شيوه هايي كه به كمك آنها مي توان يك موقعيت مشكل زا را به نحو مثبت كنترل و اداره كرد.

ايجاد بينش و آگاهي نسبت به توان كنترل خود

هرگاه متوجه شديد كه توانسته ايد با يك موقعيت برانگيزنده خشم

به خوبي مقابله كنيد، يا خشم خود را به شيوه مناسب ابراز داريد، از خود بپرسيد چگونه من آن را انجام دادم؟ هر فردي نوعي توان و استعداد براي كنترل خشم دارد. توان شما چگونه است؟ روي اين مساله بسيار تمركز و تمرين كنيد و آن را تقويت كنيد. عفو هديه اي است كه شما مي توانيد به خود بدهيد. افراد خوب هم مي توانند تجارب منفي و بد داشته باشند. سو استفاده ، بي اعتنايي ، بي توجهي و تنگ نظري ، همه و همه واقعيتهاي جهاني هستند كه در آن زندگي مي كنيم.

گاهي اوقات عفو كساني كه موجب درد و رنج ما شده اند، غيرقابل تصور است. هراس ما ممكن است اين باشد كه گذشت موجب مي شود، رفتار شخص موجه شمرده شود. چرا من كسي را عفو كنم كه موجب خشم يا رنج شديدي در من شده است؟ پاسخ اين است كه ما ديگران را به خاطر خودمان مي بخشيم. وقتي ما كسي را مي بخشيم، به كنترل او روي چگونگي احساس خود پايان مي دهيم. ما به خودمان شانس يك زندگي تازه را مي دهيم، زندگي اي كه در آن تنفرهاي كهنه و مزمن جايي ندارند. بنابراين ، عفو هديه به ديگران نيست، بلكه هديه به خودمان است.

تنفر وقت و انرژي زيادي مي گيرد.

وقت و نيرويي كه تنفر از شما مي گيرد، مي تواند به مردم و فعاليتهايي اختصاص يابد كه براي شما شادي و رضايت و براي آنها خدمت و محبت به دنبال دارد. انتخاب عفو براي كنترل خشم به تدريج حاصل مي شود. شما نبايد مادامي كه احساس آمادگي در اين زمينه نكرده ايد، آن را انتخاب كنيد. اگر موارد كوچك را

عفو كنيد، به تدريج ياد خواهيد گرفت كه چگونه خطاهاي بزرگ ديگران را عفو كنيد. راجع به عفو بزرگان ديني و اجتماعي فكر و تحقيق كنيد و از آنها پيروي نماييد.

خودتان را بيان كنيد.

پس از آنكه خشم خود را وارسي كرديد و احساس نموديد كه خشم شما موجه است، درباره نوع رفتاري كه مي خواهيد انجام دهيد فكر كنيد، صبر كنيد و بعد تصميمي عقلاني بگيريد. وقتي خشم شما موجه است، صادقانه مشخص كنيد كه چه احساسي داريد. احساس كينه ، عصبانيت ، نفرت ، انتقام ، لذت يا چيز ديگري. هرچه خود و احساس خود را بيشتر بشناسيد، بهتر عمل خواهيد كرد.

انتخابهاي سالم براي پيشگيري از خشم

خشم فرصت طلب است و در بدني كه خسته ، فرسوده و بيمار است به آساني جان مي گيرد. در نتيجه به منظور اداره و كنترل خشم به خواب منظم ، غذاي خوب ، لذت از اوقات فراغت ، تفريح و عبادت و معنويت نياز داريد.

روان درماني پرخاشگري

اگر كنترل خشم مشكل جدي شماست و با اين آموزشها بهبودي نداشتيد، ممكن است افسردگي و اضطراب و وسواس زيربناي آن باشد. انتخاب مناسب و مفيد در چنين مواردي مشاوره با روانپزشك ، روان شناس يا پزشك است.

منبع:www.daneshnameh.roshd.ir

مديريت پرخاشگري نگاه اجمالي

اولين گام به منظور اداره و كنترل خشم اين است كه باور كنيد مي توانيد اين كار را انجام دهيد. با اينكه همه ما خشم را در زندگي روزمره خود داريم، ولي سعي مي كنيم آن را با شيوه اي سازنده ابراز كنيم. برخي افراد تا زماني كه فشار ناكامي و خشم دروني ، زندگي روزانه آنان را طاقت

فرسا نكرده است، خشم را در خود نگه مي دارند. برخي ديگر ظاهرا در عصبي شدن ، فرياد كشيدن ، زدن و پرتاب كردن و در كل رفتارهايي كه قلبها را مي شكند، به اموال آسيب مي رساند و گاهي بدتر از اين اعمال ، متخصص و خبره هستند. كنترل يا حذف پرخاشگري؟

خشم مخرب از لحاظ فردي و اجتماعي به ما آسيب مي زند. اداره و كنترل خشم لزوما به معني ابراز كمتر خشم نيست، بلكه به معني فراگيري شيوه اي از ابراز خشم است كه براي ما و كساني كه پيرامون ما هستند، مفيد باشد. هرچند ممكن است تصور ابراز خشم به شيوه اي سازنده ، تازه و غريب به نظر رسد، ولي بايد گفت كه چنين امري ممكن است. براي مثال ، برخي افراد وقتي درباره خشم خود مي نويسند، يا آن را نقاشي مي كنند، با دوستان و يا اعضاي خانواده صحبت مي كنند، قدم مي زنند، ورزش مي كنند و يا آميزه اي از اين رفتارها و ساير فعاليتها را انجام مي دهند، به آرامش دست مي يابند. تشخيص خشم

نخست نشانه هاي اوليه و هشدار دهنده خشم بروز مي كند. بيشتر ما انسانها از نشانه ها و سرنخ هاي موقعيتي ، بدني و شناختي كه بر پاسخهاي خشم ما مقدم هستند، ناآگاه هستيم. آگاهي از اين نشانه ها گامي بسيار اساسي در اداره خشم مي باشد، زيرا اين آگاهي خواهد توانست قبل از آنكه كنترل خشم دشوار شود، وقت زيادي را براي مداخله در اختيار ما قرار دهد. كنترل اوليه پرخاشگري

براي كنترل اوليه توجه زيادي به حالات زير بكنيد:

• موقعيت هايي ( افراد و مكانهايي ) كه شما را خشمگين مي كنند.

• تغييرات بدني كه قبل و در حين

خشم شما رخ مي دهند. براي مثال ، افزايش ضربان قلب ، احساس فشار در سر ، احساس داغ شدن ، مشت شدن دستها ، دندان به هم فشردن ، احساس گرفتگي و سفتي عضله در ناحيه شكم ، سينه و غيره.

• نشانه هاي شناختي يعني افكاري كه شما درباره گذشته ، حال و آينده داريد و قبل از احساسات خشم و ناكامي پيدا مي شود. داشتن فهرستي از اين نشانه ها در مديريت خشم بسيار مفيد است. يك نفر ممكن است قبل از خشمگين شدن فكر كند كه ديگران به او و حرفهايش توجهي نمي كنند. ديگري فكر كند، ديگران قصد توهين يا بي توجهي عمدي را دارند و پدري فكر كند كه آينده فرزند او با اين كارهايش تباه خواهد شد.

همين شناسايي علائم هشدار دهنده ، موجب كاهش شدت ، مدت و يا فراواني خشم شما مي شود. مهار خشم با وقفه اندازي

حال كه شما نشانه ها و سرنخهاي خشم خود را شناخته ايد، هرگاه متوجه اين علائم شديد، مكثي كنيد و نفس عميقي بكشيد. يك وقفه چند ثانيه اي و نفس عميق مي تواند اثر پايداري بر شما بگذارد. خشمي كه احساس مي كنيد، آنچه كه به خود مي گوييد و آنچه در اثر اين خشم انجام خواهيد داد، تحت تاثير اين وقفه شما قرار خواهد گرفت. تغيير انديشه خشم آميز

شيوه انديشه ما با شيوه احساس ما مرتبط است. برخي انديشه ها ما را مستعد خشم و ناكامي مي كنند. شيوه هاي رايجي كه مردم قبل از بروز خشم آن را بكار مي گيرند، عبارتند از: توقف كردن روي مساله مشكل آفرين ، تمركز روي جنبه هاي منفي ، ناچيز شمردن وجوه مثبت ، انتظار داشتن كمال

از خود و ديگران ، نتايج دلخواهي گرفتن ، داشتن نگرش انعطاف ناپذير و تفكر دو قطبي ( خوب _ بد ، سياه _ سفيد ).

شيوه هاي درماني كه مي توانند به ما كمك كنند، عبارتند از: از چشم ديگران به موقعيت و مشكل نگريستن ، تامل در باب آنچه مايليد انجام دهيد، تامل درباره پيامدهاي احتمالي اعمال خود ، قبول اين نكته كه همه خطاپذيرند و جستجوي شيوه هايي كه به كمك آنها مي توان يك موقعيت مشكل زا را به نحو مثبت كنترل و اداره كرد. ايجاد بينش و آگاهي نسبت به توان كنترل خود

هرگاه متوجه شديد كه توانسته ايد با يك موقعيت برانگيزنده خشم به خوبي مقابله كنيد، يا خشم خود را به شيوه مناسب ابراز داريد، از خود بپرسيد چگونه من آن را انجام دادم؟ هر فردي نوعي توان و استعداد براي كنترل خشم دارد. توان شما چگونه است؟ روي اين مساله بسيار تمركز و تمرين كنيد و آن را تقويت كنيد. عفو هديه اي است كه شما مي توانيد به خود بدهيد. افراد خوب هم مي توانند تجارب منفي و بد داشته باشند. سو استفاده ، بي اعتنايي ، بي توجهي و تنگ نظري ، همه و همه واقعيتهاي جهاني هستند كه در آن زندگي مي كنيم.

گاهي اوقات عفو كساني كه موجب درد و رنج ما شده اند، غيرقابل تصور است. هراس ما ممكن است اين باشد كه گذشت موجب مي شود، رفتار شخص موجه شمرده شود. چرا من كسي را عفو كنم كه موجب خشم يا رنج شديدي در من شده است؟ پاسخ اين است كه ما ديگران را به خاطر خودمان مي بخشيم. وقتي ما كسي را مي بخشيم،

به كنترل او روي چگونگي احساس خود پايان مي دهيم. ما به خودمان شانس يك زندگي تازه را مي دهيم، زندگي اي كه در آن تنفرهاي كهنه و مزمن جايي ندارند. بنابراين ، عفو هديه به ديگران نيست، بلكه هديه به خودمان است. تنفر وقت و انرژي زيادي مي گيرد.

وقت و نيرويي كه تنفر از شما مي گيرد، مي تواند به مردم و فعاليتهايي اختصاص يابد كه براي شما شادي و رضايت و براي آنها خدمت و محبت به دنبال دارد. انتخاب عفو براي كنترل خشم به تدريج حاصل مي شود. شما نبايد مادامي كه احساس آمادگي در اين زمينه نكرده ايد، آن را انتخاب كنيد. اگر موارد كوچك را عفو كنيد، به تدريج ياد خواهيد گرفت كه چگونه خطاهاي بزرگ ديگران را عفو كنيد. راجع به عفو بزرگان ديني و اجتماعي فكر و تحقيق كنيد و از آنها پيروي نماييد. خودتان را بيان كنيد.

پس از آنكه خشم خود را وارسي كرديد و احساس نموديد كه خشم شما موجه است، درباره نوع رفتاري كه مي خواهيد انجام دهيد فكر كنيد، صبر كنيد و بعد تصميمي عقلاني بگيريد. وقتي خشم شما موجه است، صادقانه مشخص كنيد كه چه احساسي داريد. احساس كينه ، عصبانيت ، نفرت ، انتقام ، لذت يا چيز ديگري. هرچه خود و احساس خود را بيشتر بشناسيد، بهتر عمل خواهيد كرد. انتخابهاي سالم براي پيشگيري از خشم

خشم فرصت طلب است و در بدني كه خسته ، فرسوده و بيمار است به آساني جان مي گيرد. در نتيجه به منظور اداره و كنترل خشم به خواب منظم ، غذاي خوب ، لذت از اوقات فراغت ، تفريح و عبادت و

معنويت نياز داريد. روان درماني پرخاشگري

اگر كنترل خشم مشكل جدي شماست و با اين آموزشها بهبودي نداشتيد، ممكن است افسردگي و اضطراب و وسواس زيربناي آن باشد. انتخاب مناسب و مفيد در چنين مواردي مشاوره با روانپزشك ، روان شناس يا پزشك است.

منبع:www.daneshnameh.roshd.ir

19 راه افزايش شادابي و طول عمر

سرچشمه جواني و شادابي چيست؟ گذر عمر امري اجتناب ناپذيراست. با اين حال همه انسانها تمايل دارند كه در اين گذار ناگزير زندگي همچنان سالم، شاداب و زيبا باقي بمانند. در ادامه به 19 مورد از روش هاي رسيدن به اين خواسته معقول اشاره مي كنيم.

1- ازدواج: مطالعات نشان مي دهد كه درصد مرگ و مير در افراد مجرد به طور بارزي بيشتر از افراد متاهل مي باشد.

2- خنديدن: محققان مي گويند كه خنده بهترين دارو است كه موجب ارتقا پاسخ ايمني ، كاهش قند خون ، افزايش جريان اكسيژن در بدن و بهبود كيفيت خواب مي شود. جريان متوسط خون در هنگام خنديدن و بعد از آن 22% افزايش مي يابد . در حاليكه استرس هاي روحي جريان خون را 35% كاهش مي دهد.

3- نوشيدن چاي: نوشيدن چاي سبز احتمال بيماري هاي قلبي- عروقي را كاهش مي دهد.

4- ترك سيگار: افرادي كه سيگار مي كشند تقريبا 13 سال شانس زندگي را از دست مي دهند. بعلاوه انواع بيماري هاي مزمن ناشي از مصرف سيگار نيز كيفيت عمر باقي مانده را كاهش مي دهد.

5- ورزش بيشتر: ورزش باعث تقويت قلب و افزايش پمپ خون مي شود . كلسترول و فشار خون كاهش مي يابد. عامل پيشگيري و كنترل ديابت است. ماهيچه ها و استخوانها را تقويت مي كند. آيا همه اين

مدارك كافي نيست تا گوياي مزيت واقعي ورزش براي سلامت فرد باشد.

6- فعاليت مغزي: بازي شطرنج، مطالعه روزنامه، حل جدول از جمله فعاليت هاي مثبت مغز است. فعاليت هاي مغزي مانع از بروز آلزايمر مي شود.

7- كمتر در معرض نورخورشيد قرار گيريد: استفاده از كرم ضد آفتاب، عينك دودي و كلاه لبه پهن مانع از آسيب هاي ناشي از نور خورشيد مي شود و احتمال بروزسرطان پوست (شايع ترين نوع سرطان) را كاهش مي دهد.

8- ملاقات پزشك: ملاقات منظم پزشك عمومي مي تواند شانس زندگي سالم را افزايش دهد. زيرا انجام معاينات توصيه شده توسط پزشك ، پيشگيري به موقع از بروز انواع بيماري ها را ميسر مي كند.

9- خوردن ماهي: خوردن حداقل دو وعده غذايي ماهي در هفته بسيار مفيد است. زيرا احتمال مرگ ناشي از بيماري قلبي را كاهش مي دهد. مانع از لخته شدن خون، كاهش مقدار چربي و احتمال چاقي مي شود. بعلاوه سرشار از مواد مغذي مثل سلنيوم، پروتئين و آنتي اكسيدان مي باشد.

10- خوردن ميوه ها و سبزيجات تازه: بروكلي ، كلم، موز و ساير ميوه ها و سبزيجات سرشار از ويتامين ، مواد معدني ، فيبر و آنتي اكسيدان مي باشد.

11- تماس فيزيكي (در آغوش گرفتن): زوجهايي كه براي مدتي تماس فيزيكي ساده مثل در آغوش گرفتن يا دست در دست برقرار مي كنند كمتر دچار مشكلات قلبي و افزايش فشار خون مي شوند.

12- كاهش مصرف الكل : زياده روي در مصرف الكل شانس زندگي بيشتر را كاهش مي دهد.

13- خواب كافي: خواب كمتر از 6 ساعت در شب تاثير منفي بر سلامت فرد دارد و

احتمال بروز ديابت را افزايش مي دهد.

14- خوش بيني و تفكر مثبت: شانس زندگي افراد داراي اين خصلت 19% افزايش مي يابد. اين چنين افرادي كمتررنج مي برند.

15- كاهش مصرف چربي: غذاهاي كم چرب احتمال بروز بيماري هاي قلبي را كاهش مي دهد.

16- مراجعه به دندانپزشك: مراجعه مرتب به دندانپزشكي و معاينه دندانها از بروز انواع بيماري هاي دهان و دندان جلوگيري مي كند. زيرا اين بيماري ها به نوبه خود منجر به بروز بيماري هاي تنفسي و قلبي مي شود.

17- كنترل استرس : كنترل استرس به هر طريق ممكن مثل دريافت مشاوره ، مديتيشن و يا ورزش شانس زندگي را افزايش مي دهد. استرس باعث كاهش جريان خون ، افزايش كلسترول ، كاهش فعاليت مغزي و ضعف سيستم ايمني مي شود.

18- برگشت به مدرسه: ادامه تحصيل و يا آموزش مداوم در زندگي كيفيت زندگي سالم را ارتقا مي دهد.

19- خوردن ويتامين ها: ويتامين هاي مختلف مانع از بروز بيماري هاي قلبي ميشود.يكي مولتي ويتامين خوب حاوي مواد معدني ، آمينو اسيد، عصاره گياهي و ساير مواد مغذي است.

19 راه افزايش شادابي و طول عمر سرچشمه جواني و شادابي چيست؟ گذر عمر امري اجتناب ناپذيراست. با اين حال همه انسانها تمايل دارند كه در اين گذار ناگزير زندگي همچنان سالم، شاداب و زيبا باقي بمانند. در ادامه به 19 مورد از روش هاي رسيدن به اين خواسته معقول اشاره مي كنيم.

1- ازدواج: مطالعات نشان مي دهد كه درصد مرگ و مير در افراد مجرد به طور بارزي بيشتر از افراد متاهل مي باشد.

2- خنديدن: محققان مي گويند كه خنده بهترين دارو است كه موجب ارتقا

پاسخ ايمني ، كاهش قند خون ، افزايش جريان اكسيژن در بدن و بهبود كيفيت خواب مي شود. جريان متوسط خون در هنگام خنديدن و بعد از آن 22% افزايش مي يابد . در حاليكه استرس هاي روحي جريان خون را 35% كاهش مي دهد.

3- نوشيدن چاي: نوشيدن چاي سبز احتمال بيماري هاي قلبي- عروقي را كاهش مي دهد.

4- ترك سيگار: افرادي كه سيگار مي كشند تقريبا 13 سال شانس زندگي را از دست مي دهند. بعلاوه انواع بيماري هاي مزمن ناشي از مصرف سيگار نيز كيفيت عمر باقي مانده را كاهش مي دهد.

5- ورزش بيشتر: ورزش باعث تقويت قلب و افزايش پمپ خون مي شود . كلسترول و فشار خون كاهش مي يابد. عامل پيشگيري و كنترل ديابت است. ماهيچه ها و استخوانها را تقويت مي كند. آيا همه اين مدارك كافي نيست تا گوياي مزيت واقعي ورزش براي سلامت فرد باشد.

6- فعاليت مغزي: بازي شطرنج، مطالعه روزنامه، حل جدول از جمله فعاليت هاي مثبت مغز است. فعاليت هاي مغزي مانع از بروز آلزايمر مي شود.

7- كمتر در معرض نورخورشيد قرار گيريد: استفاده از كرم ضد آفتاب، عينك دودي و كلاه لبه پهن مانع از آسيب هاي ناشي از نور خورشيد مي شود و احتمال بروزسرطان پوست (شايع ترين نوع سرطان) را كاهش مي دهد.

8- ملاقات پزشك: ملاقات منظم پزشك عمومي مي تواند شانس زندگي سالم را افزايش دهد. زيرا انجام معاينات توصيه شده توسط پزشك ، پيشگيري به موقع از بروز انواع بيماري ها را ميسر مي كند.

9- خوردن ماهي: خوردن حداقل دو وعده غذايي ماهي در هفته بسيار مفيد است. زيرا

احتمال مرگ ناشي از بيماري قلبي را كاهش مي دهد. مانع از لخته شدن خون، كاهش مقدار چربي و احتمال چاقي مي شود. بعلاوه سرشار از مواد مغذي مثل سلنيوم، پروتئين و آنتي اكسيدان مي باشد.

10- خوردن ميوه ها و سبزيجات تازه: بروكلي ، كلم، موز و ساير ميوه ها و سبزيجات سرشار از ويتامين ، مواد معدني ، فيبر و آنتي اكسيدان مي باشد.

11- تماس فيزيكي (در آغوش گرفتن): زوجهايي كه براي مدتي تماس فيزيكي ساده مثل در آغوش گرفتن يا دست در دست برقرار مي كنند كمتر دچار مشكلات قلبي و افزايش فشار خون مي شوند.

12- كاهش مصرف الكل : زياده روي در مصرف الكل شانس زندگي بيشتر را كاهش مي دهد.

13- خواب كافي: خواب كمتر از 6 ساعت در شب تاثير منفي بر سلامت فرد دارد و احتمال بروز ديابت را افزايش مي دهد.

14- خوش بيني و تفكر مثبت: شانس زندگي افراد داراي اين خصلت 19% افزايش مي يابد. اين چنين افرادي كمتررنج مي برند.

15- كاهش مصرف چربي: غذاهاي كم چرب احتمال بروز بيماري هاي قلبي را كاهش مي دهد.

16- مراجعه به دندانپزشك: مراجعه مرتب به دندانپزشكي و معاينه دندانها از بروز انواع بيماري هاي دهان و دندان جلوگيري مي كند. زيرا اين بيماري ها به نوبه خود منجر به بروز بيماري هاي تنفسي و قلبي مي شود.

17- كنترل استرس : كنترل استرس به هر طريق ممكن مثل دريافت مشاوره ، مديتيشن و يا ورزش شانس زندگي را افزايش مي دهد. استرس باعث كاهش جريان خون ، افزايش كلسترول ، كاهش فعاليت مغزي و ضعف سيستم ايمني مي شود.

18- برگشت به

مدرسه: ادامه تحصيل و يا آموزش مداوم در زندگي كيفيت زندگي سالم را ارتقا مي دهد.

19- خوردن ويتامين ها: ويتامين هاي مختلف مانع از بروز بيماري هاي قلبي ميشود.يكي مولتي ويتامين خوب حاوي مواد معدني ، آمينو اسيد، عصاره گياهي و ساير مواد مغذي است.

افزايش فعاليت ذهني با داشتن روحيه شاد

نويسنده: مرجان رودبار محمدي

روحيه شاد و رفتارهاي مثبت خلاقيت ذهني را افزايش مي دهد.

ديدن دنيا با عينك خوش بيني صرفاً يك شعار نيست و محققان نتايج فوق العاده آن را اثبات كرده اند. شواهد زيادي به اين نكته اشاره مي كند كه وضعيت روحي ما تأثير مستقيم بر روند پردازش اطلاعاتي كه از طريق چشم كسب مي كنيم دارد.

طبق مطالعات جديدي كه در هفته نامه آكادمي ملي علوم منتشر شده، محققان به اين نتيجه رسيده اند كه افرادي كه از روحيه شادي برخوردار هستند، ذهن آرامي دارند و قادرند توانايي هاي ذهني خود را افزايش دهند. البته آنها اذعان كرده اند كه داشتن اين چنين روحيه شادي ممكن است منجر به اختلال حواس شود.

دكتر آدام آندرسون استاد روانشناسي دانشگاه تورنتو و نويسنده برجسته علوم و تحقيقات مي گويد داشتن روحيه شاد و رفتارهاي مثبت، دقت و توجه فرد را تحت تأثير قرار مي دهد و مي تواند ميدان ديد را وسيع تر كند.

دكتر آندرسون مي گويد اگر شغلي را كه انجام مي دهيد مستلزم خلاقيت و تمركز فكري است به يك مكان شاد احتياج داريد. براي مثال اگر در صدد حل كردن مشكلي هستيد كه موجب عصباني شدن شما مي شود براي اين كه آرامش پيدا كنيد به تفريح و گردش كردن بپردازيد و سپس براي حل كردن مشكل اقدام كنيد.

كارشناسان مي گويند يك قسمت از مغز كه آميگدال ناميده مي شود، تأثير زيادي در فعاليت ذهن دارد. آميگدال در

مقابل ترس واكنش نشان مي دهد و ترس سبب مي شود كه فعاليت ذهني فرد را مختل سازد. دكتر رابرت مارر روانشناس مركز پزشكي مونيكا مي گويد هنگامي كه شما شاد هستيد، آميگدال كاملاً آرام است و اين امر سبب مي شود كه فعاليت ذهني شما بيشتر شود.

اختلال حواس به دليل داشتن روحيه شاد

آيا تا به حال آن قدر به وجد آمده ايد كه نتوانيد بنشينيد و بر روي پرداخت صورت حساب هاي خود و يا تصحيح كردن تكاليف فرزندانتان تمركز كنيد؟ اين چنين شور و هيجاني باعث آشفتگي ذهن شما مي شود.

محققان مي گويند داشتن روحيه شاد ديد چشم فرد را مختل مي سازد و فرد به خوبي قادر به انجام دادن وظايفي كه نياز به دقت چشم دارند نيست؛ به خصوص اگر شغل فرد تصحيح اوراق و يا شمارش اعداد و ارقام باشد. داشتن روحيه شاد ممكن است در برخي موارد نتيجه مثبتي ندهد. براي مثال هنگامي كه در يك بزرگراه رانندگي مي كنيد، فرض مي كنيم شما به هر چيزي كه در اتوبان مي بينيد توجه مي كنيد، اگر در آن زمان شما روحيه شادي داشته باشيد ممكن است به تمام تابلوها و ساير چيزهاي ديگر كه در بزرگراه است نگاه كنيد. اين وضعيت گاهي مثمرثمر نيست.

دكتر دان مك آدامز، پروفسور روان شناس در دانشگاه شيكاگو معتقد است افرادي كه روحيه شادي دارند توجه زيادي به محيط اطراف خود مي كنند. به همين دليل ممكن است دچار آشفتگي خاطر و يا اختلال حواس شوند.

افزايش تمركز با داشتن چهره عبوس

در حالي كه روحيه شاد و رفتارهاي مثبت خلاقيت ذهني فرد را افزايش مي دهد رفتارهاي منفي يك فرد مي تواند به تمركز فرد كمك كند. آندرسون مي گويد بدخلقي و داشتن روحيات منفي منجر به

محدود شدن ميدان ديد شخص مي شود. اين امر سبب مي شود كه فرد صرفاً بر روي مسائلي كه موجب اضطراب و نگراني اش مي شود تمركز كند.

دكتر آندرسون مي گويد: اگر شغل شما مرتبط با محاسبات اعداد و ارقام باشد، نيازمند تمركز و دقت بسياري است. بهتر است كه بدخلق و عبوس باشيد، به اين دليل كه داشتن روحيات منفي و بدخلقي مي تواند ميدان ديد شما را محدود سازد. بدين ترتيب به اتفاقاتي كه در پيرامون شما رخ مي دهد، توجهي نمي كنيد. براي مثال يك حسابدار بايد در محاسبه اعداد و ارقام به جواب صحيح برسد. لذا شما به حسابداري كه ذهنش درگير مسائل ديگري شود و اختلال حواس داشته باشد نياز نداريد و ترجيح مي دهيد كه يك حسابدار عبوس و بدخلق داشته باشيد.

دكتر ديويد اسپيژل، پروفسور و رئيس علوم رفتاري و روانپزشك دانشگاه علوم كاليفرنيا مي گويد: عاملي كه براي سلامتي ذهن مفيد است اين است كه فرد قادر باشد به راحتي وضعيت روحي خود را تغيير دهد. اگر به بچه ها دقت كنيد متوجه مي شويد كه آنها ذهن بسيار خلاق و فعالي دارند و قادرند به راحتي عمليات روحي خود را تغيير دهند.

دنيا از ميان پنجره كوچك

شما مي توانيد دقت و تمركز يك فرد را با پرتو نور شمع مقايسه كنيد. هنگامي كه فرد بدخلق و عبوس است و روحيات منفي دارد، پرتو آن نور بسيار خفيف و كم است؛ در نتيجه تمركز او تنها محدود به يك تعداد چيزهايي كه صرفاً در اطرافش قرار گرفته است مي شود. بعضي افراد معتقدند كه پرتو اين نور با داشتن افكار مثبت وسيع تر مي گردد.

مك آدامز مي گويد، تحقيقات زيادي نشان مي دهد كه روحيه شاد و رفتارهاي مثبت

يك فرد منجر به وسيع كردن ميدان ديد او مي گردد. در عين حال كه روحيه شاد براي شغل هايي كه نياز به فعاليت ذهني زيادي دارد لازم است، اما مي تواند مانع انجام دادن كارهايي كه نياز به توجه و تمركز بسيار دارد باشد.

با بدخلقي و داشتن چهره عبوس، دنيا را از ميان يك پنجره مي بينيم اما با داشتن روحيه شاد و رفتارهاي مثبت، دنيا را از ميان يك پنجره بزرگ با چشم انداز وسيع تري مي بينيم.

منبع: روزنامه همشهري

افزايش فعاليت ذهني با داشتن روحيه شاد

نويسنده: مرجان رودبار محمدي

روحيه شاد و رفتارهاي مثبت خلاقيت ذهني را افزايش مي دهد.

ديدن دنيا با عينك خوش بيني صرفاً يك شعار نيست و محققان نتايج فوق العاده آن را اثبات كرده اند. شواهد زيادي به اين نكته اشاره مي كند كه وضعيت روحي ما تأثير مستقيم بر روند پردازش اطلاعاتي كه از طريق چشم كسب مي كنيم دارد.

طبق مطالعات جديدي كه در هفته نامه آكادمي ملي علوم منتشر شده، محققان به اين نتيجه رسيده اند كه افرادي كه از روحيه شادي برخوردار هستند، ذهن آرامي دارند و قادرند توانايي هاي ذهني خود را افزايش دهند. البته آنها اذعان كرده اند كه داشتن اين چنين روحيه شادي ممكن است منجر به اختلال حواس شود.

دكتر آدام آندرسون استاد روانشناسي دانشگاه تورنتو و نويسنده برجسته علوم و تحقيقات مي گويد داشتن روحيه شاد و رفتارهاي مثبت، دقت و توجه فرد را تحت تأثير قرار مي دهد و مي تواند ميدان ديد را وسيع تر كند.

دكتر آندرسون مي گويد اگر شغلي را كه انجام مي دهيد مستلزم خلاقيت و تمركز فكري است به يك مكان شاد احتياج داريد. براي مثال اگر در صدد حل كردن مشكلي هستيد كه موجب عصباني شدن شما مي شود

براي اين كه آرامش پيدا كنيد به تفريح و گردش كردن بپردازيد و سپس براي حل كردن مشكل اقدام كنيد.

كارشناسان مي گويند يك قسمت از مغز كه آميگدال ناميده مي شود، تأثير زيادي در فعاليت ذهن دارد. آميگدال در مقابل ترس واكنش نشان مي دهد و ترس سبب مي شود كه فعاليت ذهني فرد را مختل سازد. دكتر رابرت مارر روانشناس مركز پزشكي مونيكا مي گويد هنگامي كه شما شاد هستيد، آميگدال كاملاً آرام است و اين امر سبب مي شود كه فعاليت ذهني شما بيشتر شود. اختلال حواس به دليل داشتن روحيه شاد

آيا تا به حال آن قدر به وجد آمده ايد كه نتوانيد بنشينيد و بر روي پرداخت صورت حساب هاي خود و يا تصحيح كردن تكاليف فرزندانتان تمركز كنيد؟ اين چنين شور و هيجاني باعث آشفتگي ذهن شما مي شود.

محققان مي گويند داشتن روحيه شاد ديد چشم فرد را مختل مي سازد و فرد به خوبي قادر به انجام دادن وظايفي كه نياز به دقت چشم دارند نيست؛ به خصوص اگر شغل فرد تصحيح اوراق و يا شمارش اعداد و ارقام باشد. داشتن روحيه شاد ممكن است در برخي موارد نتيجه مثبتي ندهد. براي مثال هنگامي كه در يك بزرگراه رانندگي مي كنيد، فرض مي كنيم شما به هر چيزي كه در اتوبان مي بينيد توجه مي كنيد، اگر در آن زمان شما روحيه شادي داشته باشيد ممكن است به تمام تابلوها و ساير چيزهاي ديگر كه در بزرگراه است نگاه كنيد. اين وضعيت گاهي مثمرثمر نيست.

دكتر دان مك آدامز، پروفسور روان شناس در دانشگاه شيكاگو معتقد است افرادي كه روحيه شادي دارند توجه زيادي به محيط اطراف خود مي كنند. به همين دليل ممكن است دچار آشفتگي خاطر و يا اختلال

حواس شوند. افزايش تمركز با داشتن چهره عبوس

در حالي كه روحيه شاد و رفتارهاي مثبت خلاقيت ذهني فرد را افزايش مي دهد رفتارهاي منفي يك فرد مي تواند به تمركز فرد كمك كند. آندرسون مي گويد بدخلقي و داشتن روحيات منفي منجر به محدود شدن ميدان ديد شخص مي شود. اين امر سبب مي شود كه فرد صرفاً بر روي مسائلي كه موجب اضطراب و نگراني اش مي شود تمركز كند.

دكتر آندرسون مي گويد: اگر شغل شما مرتبط با محاسبات اعداد و ارقام باشد، نيازمند تمركز و دقت بسياري است. بهتر است كه بدخلق و عبوس باشيد، به اين دليل كه داشتن روحيات منفي و بدخلقي مي تواند ميدان ديد شما را محدود سازد. بدين ترتيب به اتفاقاتي كه در پيرامون شما رخ مي دهد، توجهي نمي كنيد. براي مثال يك حسابدار بايد در محاسبه اعداد و ارقام به جواب صحيح برسد. لذا شما به حسابداري كه ذهنش درگير مسائل ديگري شود و اختلال حواس داشته باشد نياز نداريد و ترجيح مي دهيد كه يك حسابدار عبوس و بدخلق داشته باشيد.

دكتر ديويد اسپيژل، پروفسور و رئيس علوم رفتاري و روانپزشك دانشگاه علوم كاليفرنيا مي گويد: عاملي كه براي سلامتي ذهن مفيد است اين است كه فرد قادر باشد به راحتي وضعيت روحي خود را تغيير دهد. اگر به بچه ها دقت كنيد متوجه مي شويد كه آنها ذهن بسيار خلاق و فعالي دارند و قادرند به راحتي عمليات روحي خود را تغيير دهند. دنيا از ميان پنجره كوچك

شما مي توانيد دقت و تمركز يك فرد را با پرتو نور شمع مقايسه كنيد. هنگامي كه فرد بدخلق و عبوس است و روحيات منفي دارد، پرتو آن نور بسيار خفيف و كم است؛

در نتيجه تمركز او تنها محدود به يك تعداد چيزهايي كه صرفاً در اطرافش قرار گرفته است مي شود. بعضي افراد معتقدند كه پرتو اين نور با داشتن افكار مثبت وسيع تر مي گردد.

مك آدامز مي گويد، تحقيقات زيادي نشان مي دهد كه روحيه شاد و رفتارهاي مثبت يك فرد منجر به وسيع كردن ميدان ديد او مي گردد. در عين حال كه روحيه شاد براي شغل هايي كه نياز به فعاليت ذهني زيادي دارد لازم است، اما مي تواند مانع انجام دادن كارهايي كه نياز به توجه و تمركز بسيار دارد باشد.

با بدخلقي و داشتن چهره عبوس، دنيا را از ميان يك پنجره مي بينيم اما با داشتن روحيه شاد و رفتارهاي مثبت، دنيا را از ميان يك پنجره بزرگ با چشم انداز وسيع تري مي بينيم.

منبع: روزنامه همشهري

بهداشت رواني

نويسنده: ناصرجعفري

روزي كه بناي خلقت انسان گذاشته شد و وجودش ازخاك شكل گرفت و روح خداوندي براي حيات بخشيدن به اين جسم خاكي به آن دميده شد ،درآسمان الهي سكني گزيد و از نعمات فراوان بهره مند شد .در آن سرزمين نوراني هيچ چيزي به عنوان نياز مطرح نبود و همه چيز در حد اعلي وجود داشت .تا اينكه انسان به واسطه ي گرفتار آمدن در دام شيطان ،خطايي مرتكب شد كه مي بايست آسمانها را ترك گويد و پاي به اين زمين بگذارد .خيلي زود انسان متوجه شد كه چه تفاوت فاحشي ميان آن بهشت و اين زمين وجود دارد .آنجا تمامي نيازها به دمي مرتفع مي شد اما اينجا مي بايست تلاش كرد و بندگي نمود تا عمر سپري شده و دوباره به سوي خالق عظيم برگردد .

به او اعلام شد كه در

اين سرزمين اگر هر فعاليتي انجام دهد و نيتش الهي باشد بندگي كرده است ، و اين چنين عمل نمود .

در مسير اين بندگي خطراتي نوع او را تهديد مي كند كه مي بايست براي مصون ماندن و بندگي كردن از اين خطرات دوري نمايد ،و اينجاست كه بحث پيشگيري مطرح مي گردد و بهداشت نمود پيدا مي كند .انسان به خاطر دو وجود خاكي و روحاني ناچاراست كه خطرات هر دو را بشناسد و از آنها دوري كند تا سالم بماند ،نتيجه اينكه دو نوع پيشگيري مطرح است ،پيشگيري از خطرات جسمي و پيشگيري از خطرات رواني و طبيعتاً بحث بهداشت جسماني و بهداشت رواني همين مسئله را تداعي مي كند .

امروزه پيشرفتهاي عظيمي را در دنيا شاهديم و به قدري دقيق عمل كرده ايم كه اكثر بيماريهاي جسمي شناخته شده و با درصد بالايي قابل درمان هستند .اما متأسفانه از روان غافل شده ايم ؟ !!!

هر چه در پزشكي و صنعت پيشرفت داشته ايم بر مشكلات روحي و رواني خود افزوده ايم .شايد بتوان ادعا كرد كه در جهان نسبت افراد سالم از نظر رواني به كل جمعيت جهان بسيار محدود است .

مصرف داروي اعصاب بيداد مي كند !!!چرا ؟؟؟

زيرا ازنيازهاي روحي و رواني غافل شده ايم ، با برطرف كردن نيازهاي جسمي در كوتاه مدت اختلالات ايجاد شده نيز برطرف مي شوند ، اما چه نشسته ايد كه نيازهاي رواني حتي در يك مقطع كوتاه هم اگرمختل شوند سبب اختلال ريشه اي خواهند شد .

راه حل نهايي توجه به روح و روان و جلوگيري از اختلالات

روحي است تا شايد پس از گذشت مدتي طولاني به نقطه تعادل اوليه برگرديم .

1 _ اجازه ندهيد نيازهاي رواني مختل شوند كه بهداشت رواني مورد تهديد قرار مي گيرد .

2 _ كلاه خود را قاضي كنيد ،آيا اين روان مخدوش ، همان رواني است كه با خود از بهشت آورده ايم ؟؟؟

توصيه هاي بهداشتي :

توجه داشته باشيد كه روح شما خدايي است ، خدايي كه له الاسماء حسني است ، هرخصلت خوب ، خصلتي الهي است .و هرپليدي ، خصلتي شيطاني

است.

بيائيد امانت دارخوبي باشيم و روانمان را به رواني بهشتي نزديك كنيم .

_ از معنويات غافل نشويد ،كه روي آوردن به معنويات غبار روبي دلهاي خاك گرفته است .

_ محبت به ديگران و نوع دوستي ،قلب را نوراني مي سازد .

_ عشق خصلتي الهي است ، كه پرورش دهنده ي خلاقيتهاست .

_ زيباييها و آرامش طبيعت به فكرجهت مي دهند و قدرت آن را مي افزايند .

_ چهره ي خندان داشته باشيد كه همانا تمامي مردان خدا به آن سفارش

كرده اند .

_ آن گونه زندگي كنيد كه همين فردا عازم مسافرتي طولاني هستيد پس به حسابها رسيدگي كنيد .

_ به همه اطرافيان به خصوص خانواده محبت كنيد ،براي ما همين بس كه پس از مرگمان فرزندانمان براي ما طلب مغفرت كنند و بگويند :پدرم (مادرم ) مهربان و با محبت بود .

_ هركجا احساس كرديد كه دلتان مي خواهد براي كسي قيافه بگيريد ،بدانيد كه در قلبتان جاي پايي براي شيطان درست كرده ايد .

ازخداوند متعال بخواهيم كه

تا روانمان بهشتي نشده است ما را به سوي خود فرا نخواند كه شرمنده مي شويم چرا كه امانت دارخوبي نبوده ايم .

بهداشت رواني

نويسنده: ناصرجعفري روزي كه بناي خلقت انسان گذاشته شد و وجودش ازخاك شكل گرفت و روح خداوندي براي حيات بخشيدن به اين جسم خاكي به آن دميده شد ،درآسمان الهي سكني گزيد و از نعمات فراوان بهره مند شد .در آن سرزمين نوراني هيچ چيزي به عنوان نياز مطرح نبود و همه چيز در حد اعلي وجود داشت .تا اينكه انسان به واسطه ي گرفتار آمدن در دام شيطان ،خطايي مرتكب شد كه مي بايست آسمانها را ترك گويد و پاي به اين زمين بگذارد .خيلي زود انسان متوجه شد كه چه تفاوت فاحشي ميان آن بهشت و اين زمين وجود دارد .آنجا تمامي نيازها به دمي مرتفع مي شد اما اينجا مي بايست تلاش كرد و بندگي نمود تا عمر سپري شده و دوباره به سوي خالق عظيم برگردد .

به او اعلام شد كه در اين سرزمين اگر هر فعاليتي انجام دهد و نيتش الهي باشد بندگي كرده است ، و اين چنين عمل نمود .

در مسير اين بندگي خطراتي نوع او را تهديد مي كند كه مي بايست براي مصون ماندن و بندگي كردن از اين خطرات دوري نمايد ،و اينجاست كه بحث پيشگيري مطرح مي گردد و بهداشت نمود پيدا مي كند .انسان به خاطر دو وجود خاكي و روحاني ناچاراست كه خطرات هر دو را بشناسد و از آنها دوري كند تا سالم بماند ،نتيجه اينكه دو نوع پيشگيري مطرح است ،پيشگيري از خطرات

جسمي و پيشگيري از خطرات رواني و طبيعتاً بحث بهداشت جسماني و بهداشت رواني همين مسئله را تداعي مي كند .

امروزه پيشرفتهاي عظيمي را در دنيا شاهديم و به قدري دقيق عمل كرده ايم كه اكثر بيماريهاي جسمي شناخته شده و با درصد بالايي قابل درمان هستند .اما متأسفانه از روان غافل شده ايم ؟ !!!

هر چه در پزشكي و صنعت پيشرفت داشته ايم بر مشكلات روحي و رواني خود افزوده ايم .شايد بتوان ادعا كرد كه در جهان نسبت افراد سالم از نظر رواني به كل جمعيت جهان بسيار محدود است . مصرف داروي اعصاب بيداد مي كند !!!چرا ؟؟؟

زيرا ازنيازهاي روحي و رواني غافل شده ايم ، با برطرف كردن نيازهاي جسمي در كوتاه مدت اختلالات ايجاد شده نيز برطرف مي شوند ، اما چه نشسته ايد كه نيازهاي رواني حتي در يك مقطع كوتاه هم اگرمختل شوند سبب اختلال ريشه اي خواهند شد .

راه حل نهايي توجه به روح و روان و جلوگيري از اختلالات روحي است تا شايد پس از گذشت مدتي طولاني به نقطه تعادل اوليه برگرديم .

1 _ اجازه ندهيد نيازهاي رواني مختل شوند كه بهداشت رواني مورد تهديد قرار مي گيرد .

2 _ كلاه خود را قاضي كنيد ،آيا اين روان مخدوش ، همان رواني است كه با خود از بهشت آورده ايم ؟؟؟ توصيه هاي بهداشتي :

توجه داشته باشيد كه روح شما خدايي است ، خدايي كه له الاسماء حسني است ، هرخصلت خوب ، خصلتي الهي است .و هرپليدي ، خصلتي شيطاني

است.

بيائيد امانت دارخوبي باشيم و روانمان

را به رواني بهشتي نزديك كنيم .

_ از معنويات غافل نشويد ،كه روي آوردن به معنويات غبار روبي دلهاي خاك گرفته است .

_ محبت به ديگران و نوع دوستي ،قلب را نوراني مي سازد .

_ عشق خصلتي الهي است ، كه پرورش دهنده ي خلاقيتهاست .

_ زيباييها و آرامش طبيعت به فكرجهت مي دهند و قدرت آن را مي افزايند .

_ چهره ي خندان داشته باشيد كه همانا تمامي مردان خدا به آن سفارش

كرده اند .

_ آن گونه زندگي كنيد كه همين فردا عازم مسافرتي طولاني هستيد پس به حسابها رسيدگي كنيد .

_ به همه اطرافيان به خصوص خانواده محبت كنيد ،براي ما همين بس كه پس از مرگمان فرزندانمان براي ما طلب مغفرت كنند و بگويند :پدرم (مادرم ) مهربان و با محبت بود .

_ هركجا احساس كرديد كه دلتان مي خواهد براي كسي قيافه بگيريد ،بدانيد كه در قلبتان جاي پايي براي شيطان درست كرده ايد .

ازخداوند متعال بخواهيم كه تا روانمان بهشتي نشده است ما را به سوي خود فرا نخواند كه شرمنده مي شويم چرا كه امانت دارخوبي نبوده ايم .

دين وخودآرايى

نويسنده:مرتضى وفايى

امروزه كم تر كسى را مى توان يافت كه وقتى مى خواهد از منزل خارج شود، نيم نگاهى در آينه نيندازد. در جوامع امروزى، مرتّب بودن لباس و وضع ظاهرى افراد به هنگام حضور در انظار عمومى، يكى از امور عادى و فراگير شده است. در اين ميان، فرقى بين كودك و بزرگ سال، زن و مرد، ثروتمند و كم درآمد، وجود ندارد و همه به نحوى آراستگىِ خود را هنگام برخورد با

ديگران، حفظ مى كنند. البته اين عادت، بسيار خوب و پسنديده است و پيشوايان معصوم ما نيز به آن، سفارش زيادى نموده اند. در همين زمينه امام صادق(ع) فرموده است:

اِنّ اللّه يُحبُّ الجمالَ و التجميلَ و يُكرِه البُؤسَ و التباؤُسَ.(1)

خداوند، زيبايى و آراستن را دوست دارد و از نپرداختن به خود و خود را ژوليده نشان دادن، كراهت دارد. همچنين پيامبر اكرم مى فرمايد:

اِنّ اللّه تعالى يُحبُّ مِنْ عَبدهِ إذا خَرَجَ إلى إخوانِهِ اَنْ يَتَهيّأ لَهُم و يتَجَّملَ.(2)

خداى تعالى دوست دارد وقتى بنده اش نزد برادران خود مى رود، خود را آماده كند و بيارايد.

شايد برخى بر اين باورند كه فقط هنگام حضور نزد افراد غريبه بايد خود را بيارايند و در ديدار با دوستان و آشنايان، صِرف رفاقت و خودمانى بودن، لزوم آراسته بودن را برطرف مى سازد؛ در حالى كه حضرت على(ع) مى فرمايد:

لِيَتَزيَّنْ أحَدُكُم لأخيهِ المسْلِمِ إذا أتاهُ كما يتزيَّنُ لِلْغريبِ الذَّي يُحِبُّ أنْ يَراهُ فى أَحْسَنِ الهَيْئَة(3)

همچنان كه دوست داريد افراد غريبه، شما را در بهترين شكل ببينند و خود را براى آنها مى آراييد، وقتى نزد برادر مسلمان خود نيز مى رويد، به همان صورت، خويشتن را بياراييد.

براى اين كه دقيق تر به مسئله توجّه كنيم، به برخى امور كه مستقيماً در آراستگىِ ظاهر(4) دخالت دارند، مى پردازيم:

1 - پاكيزگى عمومى

پاكيزگى، گذشته از تأثير بسزا در سلامت شخصى و اجتماعى، موجب دلپذيرى و جلب نظر بيننده خواهد شد.

زياد نيستند صفاتى كه در كلام پيشوايان، از آنها به عنوان جزئى از ايمانْ ياد شده است:

النَّظافَةُ مِنَ الإيمان.(5)

پاكيزگى جزئى از ايمان است.

در جاى ديگر، امام رضا(ع) فرموده است:

مِنْ اَخْلاقِ الأنْبياء التَّنَظُّفْ.(6)

پاكيزگى از اخلاق انبياست.

در حديثى از قول پيامبر(ص)

در مورد شخص آلوده چنين آمده است:

اِنَّ اللّه تعالى يُبْغِضُ الوَسِخَ والشَّعِث.(7)

خداى تعالى شخص آلوده و ژوليده را دشمن مى دارد.

در بعضى از روايات به موارد خاصِّ نظافت اشاره شده است.

امام صادق(ع) در قسمتى از حديث خود مى فرمايد: فإنَّ اللّه - عَزَّوجَلّ - إذا أنْعَمَ عَلى عَبْدِهِ نِعْمَةً أَحَبَّ أَنْ يَرى عَلَيْهِ أثَرها، قِيلَ: وَكَيفَ ذلِكْ؟ قالَ: يُنَظِّفْ ثَوْبَه، وَيُطَيِّبْ رِيحَهُ ويُجَصِّصْ دَارَهُ، وَيَكنِسْ أفْنيَتَهُ، حَتّى اَنَّ السِّراجَ قَبْلَ مَغيبِ الشَّمسِ يَنْفِي الفَقْرَ ويَزيدُ فى الرِّزْقِ.(8)

... هرگاه خداوند به بنده اى نعمتى دهد، دوست دارد اثر آن را در او ببيند. عرض شد: چگونه؟ فرمود: لباس تميز بپوشد، از بوى خوش استفاده كند، خانه اش را گچكارى كند، آلودگى هاى منزل خود را بروبد، حتى روشن كردن چراغ قبل از غروب خورشيد، فقر را دور مى سازد و روزى را افزايش مى دهد.

2 - رسيدگى به موى سر

موى سر، يكى از عناصر اصلى در شكل ظاهرى هر فرد است. زيبايى رو و صورت آدمى، در كنار موى سر جلوه مى كند، كه اين تقارن و ملازمتِ صورت زيبا با موى سر، نزد بانوان، خود را بيشتر مى نماياند. اگر فرد زيبايى را در نظر بگيريد كه تمام اجزاى صورت او يعنى چشم، ابرو، لب ها، بينى و... متناسب و زيبا باشند، امّا موى سر نداشته باشد، خواهيد ديد كه نه تنها آن زيبايى جلوه نمى كند، بلكه ممكن است آن فرد، زشت هم به نظر برسد.

در همين باره حديثى از پيامبر اكرم نقل شده كه اهمّيت موى سر را در زيبايى نشان مى دهد.

وَرَدَ فى الحَديثِ اَنّ رَسُولَ اللّه(ص): نَهى المَرْأَةَ الّتي وَصَلَتْ إِلى حَدِّ البُلوغِ اَنْ تَتَشَبَّه بِالرِّجالِ فى قَصِّ شَعْرِها مِنَ الخَلْفِ أَوْ

مِنَ الوَسَطِ أَوْ مِنَ الأمام.(9)

پيامبر اكرم نهى فرمود از آن كه زنى (دخترى) به حدّ بلوغ رسيده باشد و مانند مردان، موهاى خود را از پشت سر يا از ميان يا از جلوى سر كوتاه نمايد.

امام صادق(ع) نيز فرمود:

الشَّعْرُ الحَسَنُ مِنْ كَسْوَةِ اللّه؛ فَأكْرِمُوه.(10)

موى زيبا از پوشش هاى خداست؛ پس آن را گرامى بداريد.

در مورد نگهدارى از مو نيز رواياتى آمده است؛ از جمله پيامبر اكرم فرمود:

مَنْ اتَّخَذَ شَعْراً، فَلْيُحْسِنْ وَلايَتَه أو لِيَجُزَّه.(11)

هر كس موى سرش را بلند مى گذارد، خوب نگهدارى كند يا آن كه كوتاهش نمايد.

امام صادق (ع) نيز فرموده است: إسْتَأْصِل شَعْرَكَ يَقِلُّ دونُهُ وَدوَابُّه وَوَسِخُهُ وتَغْلُظْ رَقَبَتُك وَيَجْلُو بَصَرُكَ.(12)

موى سرت را كوتاه كن؛ چرا كه (با كوتاه شدن مو) آلودگى ها و انگل هاى آن، كم و گردنت استوار و نور ديده ات افزون مى شود.

درباره شانه زدن مو و فايده هاى بسيارى كه دارد، روايات متعدّدى از معصومين ذكر شده. امام صادق(ع) در تفسير كلمه «زينت» در آيه «خُذُوا زِينَتَكُم عِنْد كُلِّ مَسْجِد» (در هر مسجد، زيورهاى خود را به همراه بريد) فرموده است:

(الزينةُ) المِشْطِ؛ فَإنَّ المِشْطَ يَجْلِبُ الرِّزْقَ ويُحَسِّنُ الشَعْرَ وَيُنَجِّز الحاجَة ويَقْطَعُ البَلْغَم.(13)

منظور، شانه است؛ زيرا (شانه زدن،) روزى مى آورد؛ مو را زيبا مى كند؛ حاجت را برآورده مى سازد و بَلغَم را از بين مى بَرد.

درباره روغن زدن مو نيز امام صادق(ع) مى فرمايد: إذا أخذْتَ الدِّهنَ على راحَتِك فقُل: اللهُمَّ إنّى أَسْأَلُكَ الزَّيْنَ والزينَة.(14)

موقع روغن زدن موىِ سر بگو: بارالها! از تو درخواست زيبايى و زينت دارم.

3 - رسيدگى به موى صورت

روييدن مو در صورت پسران، بعد از چهارده - پانزده سالگى، يكى از صفات مردانه آنان است و داشتن ريش مرتّب را

مى توان از جمله جلوه هاى وقار و زيبايى مردان شمرد.

تصاوير، نقوش و مجسّمه هاى ادوار مختلف تاريخى، نشان دهنده اين است كه در اكثر ادوار گذشته، نگه داشتن موى صورت و رسيدگى به آن، ارزش و زينتى براى مردان بوده است.

در اسلام، به نگه داشتن ريش و شانه زدن آن توصيه هاى فراوانى شده است. درباره پيامبر گرامى نقل شده:

وَكانَ صلى اللّه عليه و آله يُسَرِّحْ تَحْتَ لِحْيَتِهِ أَرْبَعينَ مَرَّة وَمِنْ فُوقها سَبْع مَرّات وَيَقُولُ: إِنَّهُ يَزيدُ فى الذِّهْنِ ويَقْطَعُ البَلْغَم.(15)

پيامبر اكرم ريش خود را چهل بار از زير چانه و هفت بار از بالاى آن شانه مى زد و مى فرمود: اين كار ذهن را زياد و بلغم را قطع مى كند.

همچنين امام صادق(ع) فرموده است:

مِشْطُ الرَأْسِ يَذْهَبُ بِالوَباءِ وَمِشْطُ اللِحيَةِ يَشُدُّ الأضْراس.(16)

شانه زدن سر، وبا را دور مى سازد و شانه زدن ريش، دندان ها را محكم مى كند.

در مورد موهاى بالاى لب، پيامبر اكرم فرموده است: إنَّ مِنَ السُّنَّةِ أَنْ تَأْخُذَ مِنَ الشَّارِبِ حَتّى يَبْلُغَ الإِطار.(17)

كوتاه نمودن موى لب تا حدّ «إطار»(خط حايل بين لَب و محل روييدن مو) از سنّت است.

در روايتى ديگر از ايشان آمده است:

لا يُطَوِّلَنَّ أَحَدَكُم شارِبَهُ؛ فَإنَّ الشَّيْطانَ يَتَّخِذَهُ مَخْبَأً يَسْتَتِرُ بِهِ.(18)

هيچ كس موى بالاى لب خود را بلند نگذارد؛ چون شيطان آن را پناهگاه خود قرار مى دهد.

4 - رسيدگى به پوست

از ديگر عناصر مهم در شكل ظاهرى افراد، بخصوص در بانوان، داشتن پوستى سالم، روشن و لطيف است. از ديرباز، استفاده از مواد گياهى و روغن هاى مفيد براى حفظ زيبايى و سلامت پوست، امرى رايج بوده است كه آموزه هاى پيشوايان معصوم نيز نشان دهنده اهمّيت آن براى كليه افراد جامعه (چه زنان و چه مردان) است.

اميرالمؤمنين(ع)

فرموده است:

الدُّهنُ يَلينُ البَشَرَة ويزيدُ فى الدِّماغِ ويُذْهِبُ القَشَف ويُسْفِر اللَّوْنَ.(19)

روغن زدن(چرب كردن)، پوست را نرم و نيروى عقل را زياد مى كند و آلودگى پوست را برطرف مى سازد و به آن، روشنى مى بخشد.

همچنين امام باقر(ع) مى فرمايد:

دُهْنُ اللَّيلِ يَجرِي فى العُروقِ ويَرْوِي البَشَرَةَ ويُبَيِّضُ الوَجْه.(20)

روغن زدن (پوست) به هنگام شب، باعث رسيدن آن به رگ ها شده، پوست را سيراب و صورت را سفيد مى كند.

5 - كوتاه كردن ناخُن ها

يكى ديگر از نعمت هاى خدايى و نمودهاى زيبايى انسان كه در نگاه اوّل به نظر نمى آيد، وجود ناخن در دست و پاى آدمى است؛ امّا هنگامى اين نعمت اهمّيت خود را بيشتر نمايان مى سازد كه خداى ناخواسته، بر اثر بيمارى يا حادثه اى، يكى از ناخن هاى خود را از دست بدهيد، خواهيد ديد كه شكل ظاهرى دست و پا، نمايى نازيبا خواهند گرفت.

درباره توجّه به اين جزء از بدن و تميز نگاه داشتن آن، امام باقر(ع) مى فرمايد:

إنَّما قُصَّتِ الأَظْفارِ؛ لِأَنَّها مُقيِلُ الشَّيطْانِ، وَمِنْهُ يكُونُ النِّسيان.(21)

به اين دليل ناخن ها را كوتاه مى كنيد، چون محل استقرار شيطان است و از (آلودگى) آن، فراموشى به وجود مى آيد.

همچنين اميرالمؤمنين(ع) مى فرمايد:

تَقْليمُ الأَظْفارِ، يَمْنَعُ الدَّاءَ الأَعْظَم، وَيَدُرُّ، الرِّزْقَ.(22)

كوتاه نمودن ناخن ها از بيمارى عظيم جلوگيرى مى كند و باعث سرازير شدن روزى مى گردد.

در بعضى از روايات، حتّى به جنبه ظاهرى و زيبايى ناخن براى زنان نيز توجّه شده است.

درباره امام صادق(ع) نقل شده است كه:

قالَ لِلرِّجالِ: قُصُّوا أَظافِيرَكُم، و لِلنِّساءِ: اُتْرُكْنَ فَإِنَّه أزْيَنْ لَكُنَّ.(23)

به مردان فرمود: ناخن هاى خود را كوتاه كنيد و به زنان فرمود: ناخن هاى خود را بلند نگه داريد كه براى شما زيباتر است.

6 - عطر زدن

شايد به نظر رسد كه آراستگى ظاهرى فقط

مربوط به ديدنى ها و آنچه چشم نظاره مى كند باشد؛ گو اين كه از نظر لغت نيز چنين معنايى از آن برداشت مى شود. در عرف و عادت مردمِ سراسرِ دنيا، استفاده از بوى خوش براى خنثى كردن بوى نامطبوع عرق بدن يا حتّى اگر بدن بوى نامطبوعى هم نداشته باشد، به جهت خوشايند بودن براى خود و ديگران، امرى معمول و عادى است. سخن مشهورى بر سر زبان مسلمانان رايج است كه پيامبر اسلام(ص) بيشتر اموال خود را براى استفاده از بوى خوش هزينه مى كرد، كه احتمالاً از اين روايت امام صادق(ع) برگرفته شده است:

كَانَ رَسُولُ اللّه(ص) يُنْفِقُ عَلَى الطِّيبِ، أكْثَر مِمّا يُنْفِقُ عَلى الطَّعامِ.(24)

پيامبر اكرم براى بوى خوش، بيشتر از غذاى خود هزينه مى كرد.

حديث معروف ديگرى از پيامبر(ص) نقل شده كه فرمود:

حُبِّبَ اِلىَّ مِنَ الدُّنْيا ثلاثٌ: النِّساءِ والطِّيبِ وَقُرَّةُ عَيْني فى الصَّلاةِ.(25)

از دنيا سه چيز را دوست دارم: زنان، بوى خوش و نماز را كه نور چشم من است.

امام رضا(ع) نيز مى فرمايد:

لا يَنْبَغى لِلرَّجُلِ أَنْ يَدَعَ الطِّيب فى كُلِّ يَومٍ؛ فَإِنْ لَمْ يَقْدِر عَلَيْهِ فَيَوْمٌ وَيَومٌ، فإنْ لَمْ يَقْدِر، فَفِي كُلّ جُمُعَةٍ؛ وَلا يَدَعْ ذلِك.(26)

سزاوار نيست براى مرد كه استفاده هر روزه از بوى خوش را ترك كند. اگر نتوانست، يك روز در ميان و باز اگر نتوانست، در هر جمعه خود را خوشبو كند و هيچ گاه اين كار را رها نكند.

همچنين امام صادق(ع) مى فرمايد: رَكعَتان يُصَلّيها المُتَعَطِّرُ أفْضَلُ مِنْ سَبعينَ رَكعَةٍ يُصَلّيها غَيْرُ مُتَعَطِّرٍ.(27)

دو ركعت نماز كه با بوى خوش گزارده شود، بهتر است از هفتاد ركعت كه بدون بوى خوش بگزارند.

7 - مسواك زدن

بى شك داشتن دندان هايى تميز و سفيد،

خواسته هر فرد آراسته است؛ زيرا بجز تأثير بسزا در سلامت جسمى افراد، در زيبايى ظاهرى آنها نيز مؤثر است. از آن گذشته، بوى مطبوع دهان هنگام صحبت با ديگران، الزاماً وابستگى مستقيم به رعايت بهداشت دندان ها و رسيدگى به آنها و در نتيجه سالم بودن آنها دارد. در همين زمينه امام صادق (ع) فرموده است:

لِكُلِّ شى ءٍ طَهُورٌ وَطَهورُ الفَمِ السِّواك.(28)

هر چيزى را پاك كننده اى است و پاك كننده دهان، مسواك زدن است.

به احتمال زياد، بشر شستن يا تميز كردن دندان را براى رسيدن به زيبايى آغاز كرده است؛ زيرا به قول يكى از صاحب نظران، كشش به سوى زيبايى در سرشت بشر، نيرومندتر از كشش به سمت بهداشت است. به هر حال، رعايت بهداشت دندان نيز همچون ميل به زيبايى، با ظهور پيامبران و تأكيد آنان، به صورت سنّت درآمد كه روايات بسيارى مؤيّد اين مدّعاست.

امام صادق(ع) فرموده است:

السِّواكُ مِنْ سُنَنِ المُرْسَلين.(29)

مسواك زدن، از سنّت هاى پيامبران است.

پيامبر گرامى اسلام نيز در سفارش به مسواك زدن فرموده است:

مازالَ جَبْرئيل يُوصينىِ بِالسِّواك حَتّى ظَنَنْتُ أنّه سَيَجْعلُهُ فَريضَةً.(30)

آنچنان جبرئيل مرا به مسواك زدن سفارش كرد كه گمان بردم آن را «واجب» خواهد نمود.

در حديثى ديگر از ايشان آمده است:

لَوْلا اَنْ اَشُقَّ عَلى اُمّتى لَأَمَرتُهُم بِالسِّواكِ مَعَ كُلِّ صَلاةِ.(31)

اگر نمى ترسيدم كه امّتم به زحمت و مشقّت بيفتند، به آنها دستور مى دادم براى هر نماز، مسواك بزنند. در فايده هاى جسمى مسواك زدن و همچنين ثواب آن و افزايش ثواب بسيارى از عبادت ها (چنانچه با مسواك زدنْ همراه شوند)، احاديث زيادى وارد شده كه به يك نمونه اكتفا مى گردد.

امام صادق (ع) مى فرمايد:

فِي السِّواكِ إثْنَتا عَشْرَةَ خِصْلَةً: هُو مِنَ

السُّنّة، و مُطَهِّرةٌ لِلْفَم ومَجْلاةٌ لِلْبَصَر، وَيُرْضِي الرَّحمن، وَيَبْيَض الأَسْنان ويَذْهَبُ بالحُفَرْ، وَيَشُدُّ اللَثَّة ويُشَهّي الطَّعام، ويذَهَبُ بِالبَلْغَم، ويَزيدُ فِي الحِفْظِ ويُضاعَفُ به الحَسَنات وتَفْرَحُ بِه المَلائِكَةَ.(32)

در مسواك زدن، دوازده ويژگى است: از سنّت (پيامبر(ص)) است، موجب پاكى دهان است، نورِ ديده را جلوه گر مى كند، خداوند را راضى مى نمايد، دندان ها را سفيد مى كند، زردى يا پوسيدگى دندان را زايل مى نمايد، لثه را محكم مى سازد، اشتهاى به غذا را زياد مى كند، بَلغَم را از بين مى برد، حافظه را افزايش مى دهد، ثواب ها را چند برابر مى كند، و ملائكه را شاد مى گرداند.

8 - پوشيدن لباس تميز و زيبا

از الطافى كه خداوند به انسان عطا فرموده و او را از ساير جانداران متمايز ساخته است، نعمت حُجب و حياست كه در فطرت او نهاده شده و روشن ترين شكل بروز اين گرايش فطرى، احساس نياز به پوشش و پوشاندن بدن از ديگران است و چه خوب است كه اين پوشش، زيبا، تميز و شايسته شأن انسانى و منزلت اجتماعى فرد باشد، تا آدمى را در منظر ديگران، خوشايند سازد.

درباره زيبا بودن لباس، امام صادق(ع) چنين مى فرمايد:

إِلْبَس وتَجَمَّل؛ فَإِنَّ اللّه جَميلٌ، يُحِبُّ الجَمال؛ وَلْيَكُنْ مِنْ حَلالٍ.(33)

لباس زيبا بپوش؛ زيرا خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد؛ امّا بايد از حلال باشد.

پيامبر اكرم در مورد تميز بودن لباس فرموده است:

مَنْ اتَّخَذَ ثوباً، فَلْيُنَظِّفهُ.(34)

هر كس لباسى مى پوشد، بايد آن را پاكيزه نگه دارد. همچنين اميرالمؤمنين (ع) مى فرمايد:

غَسْلُ الثِّيابِ يُذْهِبُ الهَمَّ والحُزْنِ وهُو طَهُورٌ للِصَّلاةِ.(35)

شستن لباس ها غم واندوه را دورمى سازد واز پاكيزگى براى نماز، شمرده مى شود

دين وخودآرايى

نويسنده:مرتضى وفايى

امروزه كم تر كسى را مى توان يافت كه وقتى مى خواهد از منزل خارج شود، نيم

نگاهى در آينه نيندازد. در جوامع امروزى، مرتّب بودن لباس و وضع ظاهرى افراد به هنگام حضور در انظار عمومى، يكى از امور عادى و فراگير شده است. در اين ميان، فرقى بين كودك و بزرگ سال، زن و مرد، ثروتمند و كم درآمد، وجود ندارد و همه به نحوى آراستگىِ خود را هنگام برخورد با ديگران، حفظ مى كنند. البته اين عادت، بسيار خوب و پسنديده است و پيشوايان معصوم ما نيز به آن، سفارش زيادى نموده اند. در همين زمينه امام صادق(ع) فرموده است:

اِنّ اللّه يُحبُّ الجمالَ و التجميلَ و يُكرِه البُؤسَ و التباؤُسَ.(1)

خداوند، زيبايى و آراستن را دوست دارد و از نپرداختن به خود و خود را ژوليده نشان دادن، كراهت دارد. همچنين پيامبر اكرم مى فرمايد:

اِنّ اللّه تعالى يُحبُّ مِنْ عَبدهِ إذا خَرَجَ إلى إخوانِهِ اَنْ يَتَهيّأ لَهُم و يتَجَّملَ.(2)

خداى تعالى دوست دارد وقتى بنده اش نزد برادران خود مى رود، خود را آماده كند و بيارايد.

شايد برخى بر اين باورند كه فقط هنگام حضور نزد افراد غريبه بايد خود را بيارايند و در ديدار با دوستان و آشنايان، صِرف رفاقت و خودمانى بودن، لزوم آراسته بودن را برطرف مى سازد؛ در حالى كه حضرت على(ع) مى فرمايد:

لِيَتَزيَّنْ أحَدُكُم لأخيهِ المسْلِمِ إذا أتاهُ كما يتزيَّنُ لِلْغريبِ الذَّي يُحِبُّ أنْ يَراهُ فى أَحْسَنِ الهَيْئَة(3)

همچنان كه دوست داريد افراد غريبه، شما را در بهترين شكل ببينند و خود را براى آنها مى آراييد، وقتى نزد برادر مسلمان خود نيز مى رويد، به همان صورت، خويشتن را بياراييد.

براى اين كه دقيق تر به مسئله توجّه كنيم، به برخى امور كه مستقيماً در آراستگىِ ظاهر(4) دخالت دارند، مى پردازيم: 1 - پاكيزگى عمومى

پاكيزگى، گذشته

از تأثير بسزا در سلامت شخصى و اجتماعى، موجب دلپذيرى و جلب نظر بيننده خواهد شد.

زياد نيستند صفاتى كه در كلام پيشوايان، از آنها به عنوان جزئى از ايمانْ ياد شده است:

النَّظافَةُ مِنَ الإيمان.(5)

پاكيزگى جزئى از ايمان است.

در جاى ديگر، امام رضا(ع) فرموده است:

مِنْ اَخْلاقِ الأنْبياء التَّنَظُّفْ.(6)

پاكيزگى از اخلاق انبياست.

در حديثى از قول پيامبر(ص) در مورد شخص آلوده چنين آمده است:

اِنَّ اللّه تعالى يُبْغِضُ الوَسِخَ والشَّعِث.(7)

خداى تعالى شخص آلوده و ژوليده را دشمن مى دارد.

در بعضى از روايات به موارد خاصِّ نظافت اشاره شده است.

امام صادق(ع) در قسمتى از حديث خود مى فرمايد: فإنَّ اللّه - عَزَّوجَلّ - إذا أنْعَمَ عَلى عَبْدِهِ نِعْمَةً أَحَبَّ أَنْ يَرى عَلَيْهِ أثَرها، قِيلَ: وَكَيفَ ذلِكْ؟ قالَ: يُنَظِّفْ ثَوْبَه، وَيُطَيِّبْ رِيحَهُ ويُجَصِّصْ دَارَهُ، وَيَكنِسْ أفْنيَتَهُ، حَتّى اَنَّ السِّراجَ قَبْلَ مَغيبِ الشَّمسِ يَنْفِي الفَقْرَ ويَزيدُ فى الرِّزْقِ.(8)

... هرگاه خداوند به بنده اى نعمتى دهد، دوست دارد اثر آن را در او ببيند. عرض شد: چگونه؟ فرمود: لباس تميز بپوشد، از بوى خوش استفاده كند، خانه اش را گچكارى كند، آلودگى هاى منزل خود را بروبد، حتى روشن كردن چراغ قبل از غروب خورشيد، فقر را دور مى سازد و روزى را افزايش مى دهد. 2 - رسيدگى به موى سر

موى سر، يكى از عناصر اصلى در شكل ظاهرى هر فرد است. زيبايى رو و صورت آدمى، در كنار موى سر جلوه مى كند، كه اين تقارن و ملازمتِ صورت زيبا با موى سر، نزد بانوان، خود را بيشتر مى نماياند. اگر فرد زيبايى را در نظر بگيريد كه تمام اجزاى صورت او يعنى چشم، ابرو، لب ها، بينى و... متناسب و زيبا باشند، امّا موى سر نداشته باشد، خواهيد

ديد كه نه تنها آن زيبايى جلوه نمى كند، بلكه ممكن است آن فرد، زشت هم به نظر برسد.

در همين باره حديثى از پيامبر اكرم نقل شده كه اهمّيت موى سر را در زيبايى نشان مى دهد.

وَرَدَ فى الحَديثِ اَنّ رَسُولَ اللّه(ص): نَهى المَرْأَةَ الّتي وَصَلَتْ إِلى حَدِّ البُلوغِ اَنْ تَتَشَبَّه بِالرِّجالِ فى قَصِّ شَعْرِها مِنَ الخَلْفِ أَوْ مِنَ الوَسَطِ أَوْ مِنَ الأمام.(9)

پيامبر اكرم نهى فرمود از آن كه زنى (دخترى) به حدّ بلوغ رسيده باشد و مانند مردان، موهاى خود را از پشت سر يا از ميان يا از جلوى سر كوتاه نمايد.

امام صادق(ع) نيز فرمود:

الشَّعْرُ الحَسَنُ مِنْ كَسْوَةِ اللّه؛ فَأكْرِمُوه.(10)

موى زيبا از پوشش هاى خداست؛ پس آن را گرامى بداريد.

در مورد نگهدارى از مو نيز رواياتى آمده است؛ از جمله پيامبر اكرم فرمود:

مَنْ اتَّخَذَ شَعْراً، فَلْيُحْسِنْ وَلايَتَه أو لِيَجُزَّه.(11)

هر كس موى سرش را بلند مى گذارد، خوب نگهدارى كند يا آن كه كوتاهش نمايد.

امام صادق (ع) نيز فرموده است: إسْتَأْصِل شَعْرَكَ يَقِلُّ دونُهُ وَدوَابُّه وَوَسِخُهُ وتَغْلُظْ رَقَبَتُك وَيَجْلُو بَصَرُكَ.(12)

موى سرت را كوتاه كن؛ چرا كه (با كوتاه شدن مو) آلودگى ها و انگل هاى آن، كم و گردنت استوار و نور ديده ات افزون مى شود.

درباره شانه زدن مو و فايده هاى بسيارى كه دارد، روايات متعدّدى از معصومين ذكر شده. امام صادق(ع) در تفسير كلمه «زينت» در آيه «خُذُوا زِينَتَكُم عِنْد كُلِّ مَسْجِد» (در هر مسجد، زيورهاى خود را به همراه بريد) فرموده است:

(الزينةُ) المِشْطِ؛ فَإنَّ المِشْطَ يَجْلِبُ الرِّزْقَ ويُحَسِّنُ الشَعْرَ وَيُنَجِّز الحاجَة ويَقْطَعُ البَلْغَم.(13)

منظور، شانه است؛ زيرا (شانه زدن،) روزى مى آورد؛ مو را زيبا مى كند؛ حاجت را برآورده مى سازد و بَلغَم را از بين مى بَرد.

درباره روغن زدن

مو نيز امام صادق(ع) مى فرمايد: إذا أخذْتَ الدِّهنَ على راحَتِك فقُل: اللهُمَّ إنّى أَسْأَلُكَ الزَّيْنَ والزينَة.(14)

موقع روغن زدن موىِ سر بگو: بارالها! از تو درخواست زيبايى و زينت دارم. 3 - رسيدگى به موى صورت

روييدن مو در صورت پسران، بعد از چهارده - پانزده سالگى، يكى از صفات مردانه آنان است و داشتن ريش مرتّب را مى توان از جمله جلوه هاى وقار و زيبايى مردان شمرد.

تصاوير، نقوش و مجسّمه هاى ادوار مختلف تاريخى، نشان دهنده اين است كه در اكثر ادوار گذشته، نگه داشتن موى صورت و رسيدگى به آن، ارزش و زينتى براى مردان بوده است.

در اسلام، به نگه داشتن ريش و شانه زدن آن توصيه هاى فراوانى شده است. درباره پيامبر گرامى نقل شده:

وَكانَ صلى اللّه عليه و آله يُسَرِّحْ تَحْتَ لِحْيَتِهِ أَرْبَعينَ مَرَّة وَمِنْ فُوقها سَبْع مَرّات وَيَقُولُ: إِنَّهُ يَزيدُ فى الذِّهْنِ ويَقْطَعُ البَلْغَم.(15)

پيامبر اكرم ريش خود را چهل بار از زير چانه و هفت بار از بالاى آن شانه مى زد و مى فرمود: اين كار ذهن را زياد و بلغم را قطع مى كند.

همچنين امام صادق(ع) فرموده است:

مِشْطُ الرَأْسِ يَذْهَبُ بِالوَباءِ وَمِشْطُ اللِحيَةِ يَشُدُّ الأضْراس.(16)

شانه زدن سر، وبا را دور مى سازد و شانه زدن ريش، دندان ها را محكم مى كند.

در مورد موهاى بالاى لب، پيامبر اكرم فرموده است: إنَّ مِنَ السُّنَّةِ أَنْ تَأْخُذَ مِنَ الشَّارِبِ حَتّى يَبْلُغَ الإِطار.(17)

كوتاه نمودن موى لب تا حدّ «إطار»(خط حايل بين لَب و محل روييدن مو) از سنّت است.

در روايتى ديگر از ايشان آمده است:

لا يُطَوِّلَنَّ أَحَدَكُم شارِبَهُ؛ فَإنَّ الشَّيْطانَ يَتَّخِذَهُ مَخْبَأً يَسْتَتِرُ بِهِ.(18)

هيچ كس موى بالاى لب خود را بلند نگذارد؛ چون شيطان آن را پناهگاه خود قرار مى دهد. 4 -

رسيدگى به پوست

از ديگر عناصر مهم در شكل ظاهرى افراد، بخصوص در بانوان، داشتن پوستى سالم، روشن و لطيف است. از ديرباز، استفاده از مواد گياهى و روغن هاى مفيد براى حفظ زيبايى و سلامت پوست، امرى رايج بوده است كه آموزه هاى پيشوايان معصوم نيز نشان دهنده اهمّيت آن براى كليه افراد جامعه (چه زنان و چه مردان) است.

اميرالمؤمنين(ع) فرموده است:

الدُّهنُ يَلينُ البَشَرَة ويزيدُ فى الدِّماغِ ويُذْهِبُ القَشَف ويُسْفِر اللَّوْنَ.(19)

روغن زدن(چرب كردن)، پوست را نرم و نيروى عقل را زياد مى كند و آلودگى پوست را برطرف مى سازد و به آن، روشنى مى بخشد.

همچنين امام باقر(ع) مى فرمايد:

دُهْنُ اللَّيلِ يَجرِي فى العُروقِ ويَرْوِي البَشَرَةَ ويُبَيِّضُ الوَجْه.(20)

روغن زدن (پوست) به هنگام شب، باعث رسيدن آن به رگ ها شده، پوست را سيراب و صورت را سفيد مى كند. 5 - كوتاه كردن ناخُن ها

يكى ديگر از نعمت هاى خدايى و نمودهاى زيبايى انسان كه در نگاه اوّل به نظر نمى آيد، وجود ناخن در دست و پاى آدمى است؛ امّا هنگامى اين نعمت اهمّيت خود را بيشتر نمايان مى سازد كه خداى ناخواسته، بر اثر بيمارى يا حادثه اى، يكى از ناخن هاى خود را از دست بدهيد، خواهيد ديد كه شكل ظاهرى دست و پا، نمايى نازيبا خواهند گرفت.

درباره توجّه به اين جزء از بدن و تميز نگاه داشتن آن، امام باقر(ع) مى فرمايد:

إنَّما قُصَّتِ الأَظْفارِ؛ لِأَنَّها مُقيِلُ الشَّيطْانِ، وَمِنْهُ يكُونُ النِّسيان.(21)

به اين دليل ناخن ها را كوتاه مى كنيد، چون محل استقرار شيطان است و از (آلودگى) آن، فراموشى به وجود مى آيد.

همچنين اميرالمؤمنين(ع) مى فرمايد:

تَقْليمُ الأَظْفارِ، يَمْنَعُ الدَّاءَ الأَعْظَم، وَيَدُرُّ، الرِّزْقَ.(22)

كوتاه نمودن ناخن ها از بيمارى عظيم جلوگيرى مى كند و باعث سرازير شدن روزى مى گردد.

در بعضى از روايات، حتّى به

جنبه ظاهرى و زيبايى ناخن براى زنان نيز توجّه شده است.

درباره امام صادق(ع) نقل شده است كه:

قالَ لِلرِّجالِ: قُصُّوا أَظافِيرَكُم، و لِلنِّساءِ: اُتْرُكْنَ فَإِنَّه أزْيَنْ لَكُنَّ.(23)

به مردان فرمود: ناخن هاى خود را كوتاه كنيد و به زنان فرمود: ناخن هاى خود را بلند نگه داريد كه براى شما زيباتر است. 6 - عطر زدن

شايد به نظر رسد كه آراستگى ظاهرى فقط مربوط به ديدنى ها و آنچه چشم نظاره مى كند باشد؛ گو اين كه از نظر لغت نيز چنين معنايى از آن برداشت مى شود. در عرف و عادت مردمِ سراسرِ دنيا، استفاده از بوى خوش براى خنثى كردن بوى نامطبوع عرق بدن يا حتّى اگر بدن بوى نامطبوعى هم نداشته باشد، به جهت خوشايند بودن براى خود و ديگران، امرى معمول و عادى است. سخن مشهورى بر سر زبان مسلمانان رايج است كه پيامبر اسلام(ص) بيشتر اموال خود را براى استفاده از بوى خوش هزينه مى كرد، كه احتمالاً از اين روايت امام صادق(ع) برگرفته شده است:

كَانَ رَسُولُ اللّه(ص) يُنْفِقُ عَلَى الطِّيبِ، أكْثَر مِمّا يُنْفِقُ عَلى الطَّعامِ.(24)

پيامبر اكرم براى بوى خوش، بيشتر از غذاى خود هزينه مى كرد.

حديث معروف ديگرى از پيامبر(ص) نقل شده كه فرمود:

حُبِّبَ اِلىَّ مِنَ الدُّنْيا ثلاثٌ: النِّساءِ والطِّيبِ وَقُرَّةُ عَيْني فى الصَّلاةِ.(25)

از دنيا سه چيز را دوست دارم: زنان، بوى خوش و نماز را كه نور چشم من است.

امام رضا(ع) نيز مى فرمايد:

لا يَنْبَغى لِلرَّجُلِ أَنْ يَدَعَ الطِّيب فى كُلِّ يَومٍ؛ فَإِنْ لَمْ يَقْدِر عَلَيْهِ فَيَوْمٌ وَيَومٌ، فإنْ لَمْ يَقْدِر، فَفِي كُلّ جُمُعَةٍ؛ وَلا يَدَعْ ذلِك.(26)

سزاوار نيست براى مرد كه استفاده هر روزه از بوى خوش را ترك كند. اگر نتوانست، يك روز در

ميان و باز اگر نتوانست، در هر جمعه خود را خوشبو كند و هيچ گاه اين كار را رها نكند.

همچنين امام صادق(ع) مى فرمايد: رَكعَتان يُصَلّيها المُتَعَطِّرُ أفْضَلُ مِنْ سَبعينَ رَكعَةٍ يُصَلّيها غَيْرُ مُتَعَطِّرٍ.(27)

دو ركعت نماز كه با بوى خوش گزارده شود، بهتر است از هفتاد ركعت كه بدون بوى خوش بگزارند. 7 - مسواك زدن

بى شك داشتن دندان هايى تميز و سفيد، خواسته هر فرد آراسته است؛ زيرا بجز تأثير بسزا در سلامت جسمى افراد، در زيبايى ظاهرى آنها نيز مؤثر است. از آن گذشته، بوى مطبوع دهان هنگام صحبت با ديگران، الزاماً وابستگى مستقيم به رعايت بهداشت دندان ها و رسيدگى به آنها و در نتيجه سالم بودن آنها دارد. در همين زمينه امام صادق (ع) فرموده است:

لِكُلِّ شى ءٍ طَهُورٌ وَطَهورُ الفَمِ السِّواك.(28)

هر چيزى را پاك كننده اى است و پاك كننده دهان، مسواك زدن است.

به احتمال زياد، بشر شستن يا تميز كردن دندان را براى رسيدن به زيبايى آغاز كرده است؛ زيرا به قول يكى از صاحب نظران، كشش به سوى زيبايى در سرشت بشر، نيرومندتر از كشش به سمت بهداشت است. به هر حال، رعايت بهداشت دندان نيز همچون ميل به زيبايى، با ظهور پيامبران و تأكيد آنان، به صورت سنّت درآمد كه روايات بسيارى مؤيّد اين مدّعاست.

امام صادق(ع) فرموده است:

السِّواكُ مِنْ سُنَنِ المُرْسَلين.(29)

مسواك زدن، از سنّت هاى پيامبران است.

پيامبر گرامى اسلام نيز در سفارش به مسواك زدن فرموده است:

مازالَ جَبْرئيل يُوصينىِ بِالسِّواك حَتّى ظَنَنْتُ أنّه سَيَجْعلُهُ فَريضَةً.(30)

آنچنان جبرئيل مرا به مسواك زدن سفارش كرد كه گمان بردم آن را «واجب» خواهد نمود.

در حديثى ديگر از ايشان آمده است:

لَوْلا اَنْ اَشُقَّ عَلى اُمّتى لَأَمَرتُهُم

بِالسِّواكِ مَعَ كُلِّ صَلاةِ.(31)

اگر نمى ترسيدم كه امّتم به زحمت و مشقّت بيفتند، به آنها دستور مى دادم براى هر نماز، مسواك بزنند. در فايده هاى جسمى مسواك زدن و همچنين ثواب آن و افزايش ثواب بسيارى از عبادت ها (چنانچه با مسواك زدنْ همراه شوند)، احاديث زيادى وارد شده كه به يك نمونه اكتفا مى گردد.

امام صادق (ع) مى فرمايد:

فِي السِّواكِ إثْنَتا عَشْرَةَ خِصْلَةً: هُو مِنَ السُّنّة، و مُطَهِّرةٌ لِلْفَم ومَجْلاةٌ لِلْبَصَر، وَيُرْضِي الرَّحمن، وَيَبْيَض الأَسْنان ويَذْهَبُ بالحُفَرْ، وَيَشُدُّ اللَثَّة ويُشَهّي الطَّعام، ويذَهَبُ بِالبَلْغَم، ويَزيدُ فِي الحِفْظِ ويُضاعَفُ به الحَسَنات وتَفْرَحُ بِه المَلائِكَةَ.(32)

در مسواك زدن، دوازده ويژگى است: از سنّت (پيامبر(ص)) است، موجب پاكى دهان است، نورِ ديده را جلوه گر مى كند، خداوند را راضى مى نمايد، دندان ها را سفيد مى كند، زردى يا پوسيدگى دندان را زايل مى نمايد، لثه را محكم مى سازد، اشتهاى به غذا را زياد مى كند، بَلغَم را از بين مى برد، حافظه را افزايش مى دهد، ثواب ها را چند برابر مى كند، و ملائكه را شاد مى گرداند. 8 - پوشيدن لباس تميز و زيبا

از الطافى كه خداوند به انسان عطا فرموده و او را از ساير جانداران متمايز ساخته است، نعمت حُجب و حياست كه در فطرت او نهاده شده و روشن ترين شكل بروز اين گرايش فطرى، احساس نياز به پوشش و پوشاندن بدن از ديگران است و چه خوب است كه اين پوشش، زيبا، تميز و شايسته شأن انسانى و منزلت اجتماعى فرد باشد، تا آدمى را در منظر ديگران، خوشايند سازد.

درباره زيبا بودن لباس، امام صادق(ع) چنين مى فرمايد:

إِلْبَس وتَجَمَّل؛ فَإِنَّ اللّه جَميلٌ، يُحِبُّ الجَمال؛ وَلْيَكُنْ مِنْ حَلالٍ.(33)

لباس زيبا بپوش؛ زيرا خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد؛ امّا بايد

از حلال باشد.

پيامبر اكرم در مورد تميز بودن لباس فرموده است:

مَنْ اتَّخَذَ ثوباً، فَلْيُنَظِّفهُ.(34)

هر كس لباسى مى پوشد، بايد آن را پاكيزه نگه دارد. همچنين اميرالمؤمنين (ع) مى فرمايد:

غَسْلُ الثِّيابِ يُذْهِبُ الهَمَّ والحُزْنِ وهُو طَهُورٌ للِصَّلاةِ.(35)

شستن لباس ها غم واندوه را دورمى سازد واز پاكيزگى براى نماز، شمرده مى شود

معجزات خنده

-نشانه ي آدميان بهشتي ، تبسم هميشگي است .

حضرت رسول اكرم (ص )

-بعد از سلامتي خنده بزرگترين نعمت خداست .

حضرت علي (ع)

-هيچ چيز مثل خوشرويي زندگي زناشويي را شيرين نمي كند .

امام حسن عسگري (ع )

خنده زبان مشترك همه جهانيان است .

خنده با بازدم انجام مي شود و اين كار باعث مي گردد گازكربنيك از خون خارج و احساس خوبي ايجاد شود .

خنده تعداد ضربان قلب را كاهش مي دهد و درسلامتي مؤثر است .

خنده قدرت يادگيري را افزايش مي دهد .

خنده به خاطر انبساط عروقي ، ترميم بافت هاي آسيب ديده را تسهيل

مي نمايد .

خنده از بيماريهاي زخم معده و اثني عشرجلوگيري مي كند .

خنده كلسترول خون را كاهش مي دهد .

خنده در پيشگيري از بيماريهاي قلبي و سكته هاي مغزي و قلبي بسيار مؤثر است .

خنده دويدن بي حركت نام گرفته است و به اين دليل افراد لاغر را چاق و افراد چاق را لاغر مي كند .

خنده برخلاف تصور عموم چروك صورت را از بين مي برد ولي اخم ، چين و چروك را زياد مي كند .

خنده تحمل دردهاي جسمي را آسانتر مي كند .

پنج دقيقه خنده از ته دل موجب پنج ساعت تسكين درد مي شود .

خنده

با افزايش سن نسبت عكس دارد و متأسفانه هر چه سن ما بيشتر مي شود كمتر مي خنديم .

خنده با افزايش تحصيلات دانشگاهي نسبت عكس دارد ، متأسفانه هرچه افراد تحصيل كرده تر مي شوند كمتر و ديرتر مي خندند .

خنده در بروز ايده هاي خلاق مؤثر است .

خنده باعث رفع خستگي مي شود .

خنده بهترين دارو براي درمان افسردگي است .

خنده خون سالم توليد مي كند .

خنده به آزادسازي و احساساتي كه باعث كاهش استرس مي شود كمك مي كند.

منبع: مجله موفقيت

معجزات خنده -نشانه ي آدميان بهشتي ، تبسم هميشگي است .

حضرت رسول اكرم (ص )

-بعد از سلامتي خنده بزرگترين نعمت خداست .

حضرت علي (ع)

-هيچ چيز مثل خوشرويي زندگي زناشويي را شيرين نمي كند .

امام حسن عسگري (ع )

خنده زبان مشترك همه جهانيان است .

خنده با بازدم انجام مي شود و اين كار باعث مي گردد گازكربنيك از خون خارج و احساس خوبي ايجاد شود .

خنده تعداد ضربان قلب را كاهش مي دهد و درسلامتي مؤثر است .

خنده قدرت يادگيري را افزايش مي دهد .

خنده به خاطر انبساط عروقي ، ترميم بافت هاي آسيب ديده را تسهيل

مي نمايد .

خنده از بيماريهاي زخم معده و اثني عشرجلوگيري مي كند .

خنده كلسترول خون را كاهش مي دهد .

خنده در پيشگيري از بيماريهاي قلبي و سكته هاي مغزي و قلبي بسيار مؤثر است .

خنده دويدن بي حركت نام گرفته است و به اين دليل افراد لاغر را چاق و افراد چاق را لاغر مي كند .

خنده

برخلاف تصور عموم چروك صورت را از بين مي برد ولي اخم ، چين و چروك را زياد مي كند .

خنده تحمل دردهاي جسمي را آسانتر مي كند .

پنج دقيقه خنده از ته دل موجب پنج ساعت تسكين درد مي شود .

خنده با افزايش سن نسبت عكس دارد و متأسفانه هر چه سن ما بيشتر مي شود كمتر مي خنديم .

خنده با افزايش تحصيلات دانشگاهي نسبت عكس دارد ، متأسفانه هرچه افراد تحصيل كرده تر مي شوند كمتر و ديرتر مي خندند .

خنده در بروز ايده هاي خلاق مؤثر است .

خنده باعث رفع خستگي مي شود .

خنده بهترين دارو براي درمان افسردگي است .

خنده خون سالم توليد مي كند .

خنده به آزادسازي و احساساتي كه باعث كاهش استرس مي شود كمك مي كند.

منبع: مجله موفقيت

آلودگي صوتي

نويسنده: محمد مصطفايي

تاثير آلودگي هاي صوتي بر خشونت و وقوع جرم

تصور كنيد صبح يك روز زيبا از خواب بيدار مي شويد؛ با روحيه اي شاد و بانشاط، پس از انجام امور شخصي منزل را ترك مي كنيد. از همان ابتداي خروج از خانه كه به خيابان مي رويد، آرامش و سكوتي كه در خانه داشتيد با صداهاي گوناگون اطراف تان از بين مي رود و آشفتگي ذهني جاي آن را مي گيرد. اين ناهنجاري ذهني در طول روز به وسيله صداهاي گوناگوني مثل بوق خودروها، صداي موتورسيكلت ها، خودروهاي سواري و... تشديد مي شود. در محل كار كه هستيد ارباب رجوعي از شما تقاضايي بيجا دارد و شما ناچاريد به وي توضيح دهيد كه انجام خواسته اش منطقي نيست ولي با صداي بلند و گاه توهين آميز وي مواجه مي شويد يا

بر عكس، به هر دليلي نمي خواهيد به خواسته اش عمل كنيد و با داد و فرياد مي خواهيد حرف خود را به كرسي بنشانيد. استمرار اين روند ناصحيح باعث عصبانيت شما مي شود و با ايجاد خشونت، اراده و كنترل رواني خود را از دست مي دهيد تا جايي كه كار به درگيري فيزيكي مي انجامد و گاه با عواقب ناخوشايند آن، كه ممكن است وقوع جرم باشد، مواجه مي شويد. در اين مقاله سعي كرده ام بيان كنم آلودگي هاي صوتي يكي از مهم ترين عواملي است كه باعث ايجاد خشونت مي شود و اگر كنترل نشود، چه بسا باعث انجام دادن عملي شود كه قانونگذار براي آن مجازات تعيين كرده است؛ در عوض آرامش داشتن و صبر و تحمل، شخص را تشويق مي كند دست به ناهنجاري ها نزند و انگيزه هاي مجرمانه را از خود دور كند.

هر نوع صدايي كه انسان تمايل به شنيدن آن نداشته باشد و به گونه اي نسبت به آن احساس آزردگي كند يا سبب ايجاد آسيب و اختلا ل اعصاب شنوايي شود، در حكم آلودگي صوتي شناخته و تعريف مي شود. (تعريف از شاد كوسكي در سال ????، كتاب دانشگاهي علوم كار، تاليف پروفسور لوچاك، صفحه ???) سروصداهاي فراتر از حد معمول به طور بالقوه خطرناك هستند. به هر صداي ناهنجار و آزاردهنده اي، سروصدا مي گويند كه آلودگي صوتي را دربر دارد. اين آلودگي هاي صوتي منابع مختلفي دارند؛ به عنوان مثال در بخش مكانيكي مي توان به موتورسيكلت، خودرو، كاميون، هواپيما، راه آهن، مترو، ادوات موسيقي، ورزشگاه ها، كولر، جاروبرقي، پنكه، دريل و... و در بخش انساني صداهاي ناهنجار و بلند انسان در جدال با يكديگر و حركات نامتعارف اشاره كرد كه نه تنها

تاثير بسزايي بر شنوايي، قلب و عروق مي گذارد بلكه باعث ايجاد استرس، اضطراب، سردرد، تحريك در رفتار ضداجتماعي، خشونت طلبي مختل شدن رشد كودكان، پرخاشگري و كاهش تمركز نيز خواهد شد. بر اساس تحقيقات انجام شده، ناراحتي ها و مشكلا ت ناشي از سروصدا هاي آزاردهنده و زيانبار در محيط زندگي شهر تهران در ناحيه نسبتا گرم و خشك و كم مرطوب قرار دارد.

انرژي صوت مي تواند توسط هوا جذب شود. ميزان اين جذب بستگي به ميزان رطوبت موجود در هوا دارد. جريان سريع باد ايجاد سايه هاي صوتي مي كند و صدا در جهت وزش باد بهتر شنيده مي شود تا در جهت مخالف آن. در زمينه گوارش از جمله سوء هاضمه در انسان و همچنين بر هم خوردن آرامش و آسايش در محيط خانه، اجتماع و استراحتگاه ها، گسترش خشونت در رفتارهاي اجتماعي و ازدياد تصادفات شهري، ايجاد مزاحمت در خواب و عدم تمركز در كارهاي اقتصادي، از جمله آثار مخرب آلودگي صوتي است. از همه مهم تر اينكه آثار زيانبار سروصدا روي كودكان را كه از اقشار آسيب پذير جامعه هستند، نمي توان ناديده گرفت؛ وضعيت روحي و جسمي كودكان به دليل عدم تكامل وضعيت جسمي و عقلي و رواني شان از حساسيت بالا يي برخوردار است. اختلا ل و جلوگيري از تكامل رشد جسمي كودك، ممانعت و به تاخير انداختن روند زبان گشايي، لطمه وارد كردن به رشد هوش و ذكاوت و احساس و هوشمندي عاطفي و عصبانيت و شلوغي و همچنين بي ميلي نشان دادن نسبت به تعليم و تربيت از جمله عوارض ناشي از آلودگي هاي صوتي است. (پروفسور دنيز گوتلب، مشاور سازمان بهداشت جهاني و رئيس بخش كنترل آلودگي صدا در اداره محيط زيست؛ ترجمه دكتر

كاظم موسوي زاده) اصل اول اعلا ميه كنفرانس سازمان ملل درباره محيط زيست در استكهلم به سال ???? بازمي گردد كه كنفرانس از دولت ها و مردم درخواست مي كند به منظور حفاظت و بهبود محيط زيست براي منافع مردم و نسل هاي آينده به تلا ش خود وحدت بخشند. اين است كه انسان از حقوق بنيادين براي داشتن آزادي، برابري و شرايط مناسب زندگي در محيط زيستي كه به او اجازه زندگي باحيثيت و سعادتمندانه را بدهد، برخوردار است. او رسما مسووليت حفاظت و بهبود محيط زيست براي نسل هاي حاضر و آينده را بر عهده دارد.

چگونه بر اثر آلودگي هاي صوتي عصباني مي شويم؟

يك سال بيشتر از آغاز زندگي مشترك امير و آرزو نمي گذشت. در روزهاي آغازين زندگي ارتباطات عاطفي چنان بود كه به راحتي از كنار مشكلا ت و معضلا تي كه برايشان به وجود مي آمد، مي گذشتند. امير فردي عصبي و تندمزاج بود. او به جاي ايجاد محيطي آرام، روح حاكم بر خانواده را مخدوش و با جدال لفظي سعي مي كرد عقايد خود را به كرسي بنشاند. اين امر سبب شد زن نيز كوتاه نيايد و همچنان صداهاي ناهنجار هر دو باعث شود همسايه ها نيز از جدال لفظي آنها آزرده شوند. شبي همانند شب هاي ديگر، صداهاي ناهنجار و گوش خراش آنها چنان اوج گرفت كه عصبانيت آرزو منجر به خشونت شد و بدون آنكه عاقلا نه عمل كند چاقويي را بر مي دارد و با ضربات مكرر شوهر خود را به قتل مي رساند. در صورتي كه اگر آنان به آرامي با يكديگر صحبت مي كردند و به خواسته هاي همديگر در محيطي آرام گوش مي دادند و با منطق خواسته هاي غيرمعقول يكديگر را رد مي كردند هرگز چنين جنايتي رخ نمي داد.

بديهي است همه ما عصباني مي شويم و اين عصبانيت واكنش هاي بيروني ما است كه منجر به تحريك فعل و انفعالا ت ذهني بدن مي شود و مطمئنا اگر هنگام بروز عصبانيت زمان كوتاهي در سكوت به سر بريم، هيجانات و عصبانيت حادث شده فروكش مي كند و ديگران نيز در آرامش خود را بازخواهند يافت و هيچ گونه خشم و خشونتي توليد نخواهد شد.

در كنار آلودگي صوتي ناشي از صداي بلند و ناهنجار انسان ها، آلودگي هاي صوتي مكانيكي نيز تاثير بسزايي در عصبانيت شخص دارد. شايد اين موضوع براي شما نيز پيش آمده باشد كه همسايه مجاور ملك شما در حال ساخت و ساز مجتمع مسكوني يا تجاري باشد. مي دانيم كه شهرداري و راهنمايي و رانندگي اجازه ورود كاميون ها را در روز به رانندگان كاميون ها نمي دهند بنابراين آنها ناچار مي شوند مصالح مورد نياز احداث ساختمان از جمله آجر و تيرآهن را شب ها به مقصد برسانند يا براي خاكبرداري در شب اقدام كنند. صداهاي توليدشده توسط كاميون ها، بلدوزر، جرثقيل و خالي كردن آجر و تيرآهن چنان ناهنجار است كه آرامش را از شهروندي كه تمام روز مشغول كار بوده و مي خواهد شب را استراحت كند، مي گيرد. خستگي ناشي از كار كم نيست بلكه صداهاي ناهنجار، فشاري رواني به ذهن شخص وارد مي كند كه ناچار مي شود به بيرون از منزل رفته و از كارفرماي احداث بنا بخواهد دست از ايجاد صداهاي ناهنجار بردارد ولي متاسفانه چون كارفرما مجبور است در شب امور ساختمان را به انجام رساند به خواسته اين شهروند توجه نمي كند و به كار خود ادامه مي دهد. آن وقت است كه عصبانيت اين شهروند تبديل به خشونت و نزاع

مي شود كه اگر چنين صداهاي ناهنجاري ايجاد نمي شد مطمئنا عصبانيت و خشونتي نيز به وجود نمي آمد.

تبديل عصبانيت ناشي از آلودگيهاي صوتي به خشونت

به هر حال آلودگي هاي صوتي موضوعي است انكارناپذير و آثار آن چنان بر بروز عصبانيت تاثير دارد كه خشم ناشي از آن در برخي از موارد زيان ها و خساراتي را متوجه آدمي مي كند كه جبران آن به هيچ عنوان ميسر نخواهد بود. به اين جملا ت توجه كنيد: <همه بدون آنكه متوجه باشند دچار ناراحتي هاي عصبي هستند كه به طور مضاعف مهم ترين عامل آن هم آلودگي صوتي در شهرها است.( >برگ سبز، شماره ??، نوروز??، صفحه ??< )بر اساس داده هاي آماري ?? درصد از جمعيت كشور داراي اختلا لا ت عصبي و رواني شديد هستند و بيشترين درصد متعلق به افراد مبتلا به اختلا ل هاي عصبي اسكيزوفرني است.( >مسعود پزشكيان، روزنامه رسالت، ? بهمن ??) عصبانيت زماني كه به اوج خود مي رسد باعث مي شود شخص كنترل خود را از دست بدهد و در اينجاست كه اگر به درستي كنترل نشود خشونت بر آن حاكم و توان مقابله با ناهنجاري هاي اجتماعي از عهده برخي از افرادي كه مستعد ارتكاب جرم هستند بر نمي آيد. خشم و خشونت، آفتي است كه زندگي انسان را به مخاطره مي اندازد، استعدادهاي آدمي را مي گيرد و آرامش و آسايش افراد را تهديد مي كند و اگر به درستي كنترل نشود عوارض خارجي آن باعث ناهنجاري هايي مي شود كه اجتماع را نيز به مخاطره مي اندازد؛ هر چند وجود دارند افرادي كه خشم خود را فرو مي نشانند و در مقابل عوامل خارجي از جمله آلودگي هاي صوتي ساكت مي مانند ولي در آينده از اختلا لا ت عصبي و اضطراب

رنج مي برند و چه بسا افسرده مي شوند بنابراين آلودگي هاي صوتي كه خود يكي از عوامل به وجود آورنده عصبانيت و خشم است باعث بروز دو اثر منفي در آدمي مي شود؛ اثر كوتاه مدت آن جرم را به ارمغان مي آورد و اثر بلندمدت آن بيماري هاي رواني را. بنابراين بهترين راه حل براي حفظ سلا مت روحي و رواني انسان برطرف كردن علت اصلي عصبانيت و خشم است كه يكي از مهم ترين آنها آلودگي هاي صوتي است.

بسياري از افراد زماني كه به روانشناس مراجعه مي كنند، مي پرسند با خشم چه بايد كرد؟ چگونه خشم خود را كنترل كنيم؟ چگونه جلوي خشمگين شدن بيشتر خود را بگيريم ؟... اگر شخصي مرتكب جرائمي از جمله ضرب و جرح، بي احتياطي در رانندگي، شركت در نزاع دسته جمعي يا حتي قتل شود در بازجويي هاي خود به عصباني بودنش اشاره مي كند، بنابراين عصبيت و خشونت است كه در بسياري از مواقع باعث وقوع جرم مي شود. اين در حالي است كه فشارهاي خارجي همچون آلودگي هاي صوتي هدايت نشده و باعث عصبانيت شخص و اعمال خشونت و جرم شده است. كميته مبارزه با خشونت در قسمتي از گزارش خود آورده است: <موضوع ديگر اين است كه در شهرهاي بزرگ، افراد بيش از حد احساس تنهايي و عزلت مي كنند. زيرا بين افراد شهرهاي بزرگ تماس لا زم برقرار نيست. آنان كسي را نمي شناسند و كسي هم آنان را نمي شناسد. با اينكه در ميان انبوهي از جمعيت غوطه مي خورند، اما كسي را نمي شناسند. افراد شهرهاي بزرگ نه تنها ديگران را نمي شناسند بلكه آنان را مزاحم خود مي دانند. بدين ترتيب احساس <خودشناسي> و <ديگرشناسي> كه مهم ترين عامل بازدارنده خشونت است از بين مي رود.

افراد حس مي كنند كه به هيچ كس و هيچ كجا تعلق ندارند. همه چيز آنان را به خشم مي آورد. سر و صداي زياد، تراكم وسايل نقليه، رفت و آمد در شلوغي، خستگي ناشي از كار و ساير عوامل شهري بر شدت عصبانيت آنان مي افزايد و بدين ترتيب آنان در معرض ارتكاب جرم قرار مي گيرند.>

كنترل خشم ناشي از آلودگي هاي صوتي

خشم احساس طبيعي در انسان است كه همه افراد آن را به نوعي تجربه مي كنند. هر وضعيتي كه ما را ناكام كند باعث ايجاد احساس خشم مي شود؛ ناكامي يعني نرسيدن به خواسته هاي فردي. وقتي عاملي مانع رسيدن فرد به هدف و خواسته هايش مي شود، عصبانيت بروز مي كند. (كنترل خشم، رباب حامدي) رباب حامدي روانشناس در پاسخ به اين سوال كه چرا خشمگين مي شويم؟ بيان مي دارد: وقتي ديگران مانع رسيدن ما به هدف شوند و ما را در راه رسيدن به آن ناكام كنند عصباني مي شويم. ملا حظه مي فرماييد كه وجود مانع در راه رسيدن به هدف يكي از عوامل عصبانيت و بروز خشونت در انسان است. در مورد موضوع بحث ما روشن و بديهي است كه رسيدن به آرامش ذهني و دروني يكي از مهم ترين اهداف انسان در زيستن است. حال اگر مانعي همچون آلودگي هاي صوتي باعث جلوگيري از رسيدن انسان به آرامش شود رخدادي كه شاهدش خواهيم بود همان عصبانيت و خشونت است.

آلودگي صوتي، عاملي در وقوع جرم

دكتر پرويز صانعي در مقدمه كتاب روانشناسي كيفري، تاليف ديويد ايبرا همسن مي نويسد: <سال ها است كه من اشخاص ناسازگار گوناگون را مورد مطالعه قرار داده ام. در ميان آنها كساني بوده اند كه از اختلا ل روان- تني، روان- نژادي و

روان- پريشي رنج مي بردند؛ عده اي نيز قوانين را نقض كرده بودند. در كاوش عميق راجع به روان اشخاص كه مرتكب جرايمي از قبيل دزدي منازل، تجاوز به عنف و حتي قتل شده اند به اين نتيجه رسيده ام در درك اوليه ما نسبت به رفتارهاي مجرمانه ضرورت دارد كه جهت يابي جديدي صورت گيرد. احتياج به يك جهت يابي جديد در نوع برداشت ما به اين دليل حتمي و ضروري است كه درمي يابيم اصولا حقوق جزا آيينه و نمودار تاريخ روحيات عاطفي بشر در اعصار مختلف است كه به صورت تكامل اجتماعي جلوه گر شده است. با اين وصف هر چند معماي جرم، مربوط به اجتماع است، معماي فرد در جلوه گري هاي گوناگون او نيز هست.> وي در جايي ديگر مي نويسد: <چون بشر جامعه ابتدايي عقيده داشت رفتار او توسط <سرنوشت> تعيين شده يا تحت راهنمايي الهي قرار دارد، دليلي نداشت كه در صدد كشف انگيزش اعمال خويش برآيد، البته امروز ما مي دانيم كه در پس رفتارهاي مجرمانه هميشه انگيزه و محركي وجود دارد و وقتي اين محركات را به آساني كشف نمي كنيم دليل آن نيست كه انگيزه اي براي بزهكاري وجود ندارد بلكه شايد اين محركات ناخودآگاه تر باشد.> واقعيت هم اين است كه در بسياري از مواقع زماني كه ذهن انسان با عوامل خارجي از جمله آلودگي هاي صوتي تحريك مي شود باعث سلب اراده افرادي مي شود كه ظرفيت كنترل اعصاب و خشم خود را ندارند چرا كه بيشتر رفتارهاي مجرمانه افراد نشان دهنده خشونت گري آنها است و از آنجا كه اعمال انسان و رفتار او ارتباط تنگاتنگ با يكديگر دارد توجه به آن حائز اهميت است و هر چند نتيجه آن جرم را

در بر نداشته باشد اما مي تواند در روند اجتماع اختلا ل ايجاد كند.

علل رفتار مجرمانه و پديده جنايي

اگر در گذشته هاي دور صاحب نظران بر آن بودند كه علت رفتارهاي مجرمانه صرفا سرنوشت آدمي است. امروز با تحقيقات جامع و كاملي كه انجام شده به اين نتيجه رسيده ايم كه عوامل متعددي در رفتارهاي مجرمانه آدمي تاثير دارد و هر عاملي مي تواند در وضعيتي خاص براي شخص اختلا ل ايجاد كند. در بزهكاري افراد دو عامل بيشترين تاثير را در رفتار مجرمانه به ارمغان مي آورد؛ يكي عامل رواني است و ديگري عامل اجتماعي كه هر دو بر يكديگر اثرگذار هستند. در عوامل اجتماعي، مي توان رفتار مجرمانه فرد را در محيط ملا حظه كرد. عوامل رواني برگرفته از وجود و شخصيت فرد است كه در مقابل اجتماع واكنش نشان مي دهد بنابراين با وجود آثار مخربي كه آلودگي هاي صوتي بر ذهن انسان مي گذارد، مي توان يكي از مهم ترين علت هاي رفتار مجرمانه را در تاثير آلودگي هاي صوتي بر ذهن و متعاقبا ايجاد خشونت جست وجو كرد. خشونت در ايجاد رفتارهاي مجرمانه به قدري اهميت دارد كه برخي از دانشمندان پيشنهاد كرده اند مطالعات مربوط به بزهكاري در محدوده وسيع تر و تحت عنوان <خشونت> انجام گيرند. (ژاك بتوته، كتاب خشونت دوران) اين پيشنهاد مورد توجه دولت فرانسه قرار گرفت و در سال ???? كميته مخصوصي مامور مطالعه در امر خشونت و ارائه راه حل هايي در اين زمينه تشكيل شد. كميته مزبور پس از يك سال رسيدگي هاي مداوم و مطالعات بسيار مفصل، ? جلد كتاب با ارزش در اين خصوص منتشر كرد. به علا وه گزارش مفصلي در ??? صفحه براي رياست جمهوري فرانسه تهيه كرد. كميته مزبور كه از

تعداد زيادي كارشناس و دانشمند متخصص تشكيل شده بود، در ضمن مطالعات خود دريافت كه نه تنها پديده جنايي موجب بروز احساس ناامني مردم مي شود بلكه بسياري از امور ديگر از قبيل فريادهاي نابهنجار، تعرضات خفيفه، فشارهاي مستقيم و غيرمستقيم براي ممانعت افراد از ادامه كار، خودكشي و هزاران مساله ديگر از اين قبيل، بدون داشتن جنبه كيفري، در مردم همان مساله <احساس ناامني> را به وجود مي آورند. اين كميته، همين احساس عدم امنيت را راهنماي خود قرار داد تمامي اعمالي را كه موجب بروز اين احساس بودند، بررسي كرد.

از نظر اين كارشناسان خشونت، عمل فرد يا افراد معيني است كه قواعد و مقررات مورد قبول جامعه را ناديده گرفته و به جان، شرف يا امنيت ديگران تعرض مي كنند و چون اين اعمال در مردم ايجاد ترس و ناامني مي كند، بايد نه فقط با پديده جنايي، كه با پديده خشونت نيز، كه به مراتب وسيع تر از جنايت است، مبارزه كرد. به همين علت هم پيشنهاد ها و توصيه هاي فراواني، براي مبارزه با خشونت تهيه و منتشر شد. (دكتر مرتضي محسني، كتاب پديده جنايي، ص ??) فقر، كمبود عاطفي، عدم دسترسي به آموزش و پرورش صحيح، عدم اشتغال به شغل مناسب و ده ها و صدها مورد اينچنيني باعث تحريك روان و اعصاب آدمي مي شود كه گاه به بروز خشونت مي انجامد. در كنار موارد فوق وجود صداهاي ناهنجار، كه به آلودگي صوتي نيز تعبير مي شود، از جمله علل رفتار هاي خشونت آميز و مجرمانه است كه لا زم است به اين موضوع توجه ويژه اي شود چرا كه <انسان مخلوق و در عين حال سازنده محيط زيست خود است كه بقاي فيزيكي

او را تضمين كرده و به او فرصت رشد فكري، اخلا قي، اجتماعي و روحي مي دهد. در تكامل طولا ني و دشوار نژاد بشر روي زمين، مرحله اي فرا رسيده است كه در آن انسان قدرت تغيير محيط زيست خود را به ياري و پيشرفت هرچه سريع تر علوم و تكنولوژي، به طريق بي شمار و به مقياس قابل پيش بيني به دست آورده است. هر دو جنبه محيط زيست طبيعي و مصنوعي انسان، براي رفاه او و تمتع از حقوق بنيادينش، از جمله حق زندگي بهتر ضروري است و حمايت از محيط زيست و بهبود آن، موضوع بسيار مهمي است كه بر رفاه افراد اثر مي گذارد.( >اعلا ميه كنفرانس سازمان ملل درباره محيط زيست، استكهلم، ? الي ?? ژوئن ????)

جرم و آلودگي صوتي

ماده دو قانون مجازات اسلا مي مقرر مي دارد هر فعل يا ترك فعلي كه در قانون براي آن مجازات تعيين شده باشد جرم محسوب مي شود. جرم از سه عنصر اصلي تشكيل شده است: عنصر مادي، عنصر معنوي و عنصر قانوني. عنصر مادي جرم مجموعه رفتارها و اعمال فيزيكي شخص است كه راه وقوع جرم را هموار مي كند. به عبارت ديگر وسايل و لوازم ارتكاب جرم را عنصر مادي جرم مي گويند. در كنار عنصر مادي جرم قصد مجرمانه و نيت فرد از ديگر عناصر تشكيل دهنده جرم است. اگر فردي هيچ گونه سوء نيتي در ارتكاب جرم نداشته باشد و از لحاظ عقلي دچار مشكل باشد، چون عناصر جرم ناقص هستند جرمي به وقوع نپيوسته است، به همين دليل است كه مي گويند طفل و مجنون در هنگام ارتكاب جرم رافع مسووليت كيفري هستند. عنصر قانوني جرم نيز پيش بيني جرم بودن عمل يا ترك عملي است

كه قانونگذار براي آن مجازات تعيين كرده است.

در مورد آلودگي صوتي يكي از وظايف شهرداري ها در بند ?? اصلا حي ماده ?? قانون شهرداري، جلوگيري از ايجاد و تاسيس تمامي اماكني كه به نحوي از انحا موجب بروز مزاحمت براي ساكنان يا مخالف است اصول بهداشت در شهرها است. شهرداري مكلف است از تاسيس كارخانه ها، كارگاه ها، گاراژهاي عمومي و تعميرگاه ها و دكان ها و همچنين مراكزي كه مواد محترقه مي سازند و اصطبل چهارپايان و مراكز دامداري و به طور كلي تمام مشاغل و كسب هايي كه ايجاد مزاحمت و سروصدا مي كنند يا باعث توليد دود يا ايجاد عفونت يا تجمع حشرات و جانوران مي كنند، جلوگيري كند. شهرداري در مورد تعطيل و تخريب و انتقال به خارج از شهر، مكلف است مراتب را ضمن دادن مهلت مناسب به صاحبان آنها ابلا غ كند و اگر صاحب ملك به نظر شهرداري معترض باشد بايد ظرف ده روز اعتراض خود را به كميسيوني مركب از سه نفر كه از طرف انجمن شهر انتخاب خواهند شد تسليم كند. راي كميسيون قطعي و لا زم الا جرا است.

به موجب ماده واحده قانون تشديد مجازات موتورسيكلت سواران متخلف، افسران و درجه داران ديپلمه، مامور راهنمايي و رانندگي مكلفند در محدوده قانوني شهر تهران رانندگان موتورسيكلت يا موتورگازي اي كه به وسيله لوله خروج دود عمدا صداي ناهنجار ايجاد مي كنند را متوقف كنند. طبق اين ماده واحده عمل مزبور جرم محسوب مي شود. در مورد آلودگي آب و هوا قوانين بسياري توسط مرجع قانونگذاري تصويب شده، ليكن در مورد آلودگي هاي صوتي با توجه به اهميت آن در وقوع جرايم توسط انسان ها، كمتر حساسيت به خرج داده شده است در حالي كه

مطابق اصل يازدهم اعلا ميه ريو در محيط زيست دولت ها بايد قوانين مؤثري را در زمينه محيط زيست تصويب كنند. معيارهاي زيست محيطي و اهداف و اولويت هاي مديريت محيط زيست بايد با توجه به مجموعه شرايط زيست محيطي و توسعه كه در آن اجرا مي شوند اتخاذ شود. موضوع آلودگي محيط زيست در اين اعلا ميه به قدري حائز اهميت است كه دولت ها را مكلف كرده قوانين ملي در خصوص مسووليت ناشي از صدمات ناشي از آلودگي و ديگر صدمات وارده به محيط زيست و پرداخت غرامت به قربانيان اين خسارات را تدوين كنند و در اصل يازدهم نيز مقرر شده دولت ها براي حفاظت از محيط زيست، متناسب با امكانات خود تدابير احتياطي وسيعي را اعمال كنند و در صورت خطر ورود صدمات شديد يا غيرقابل جبران، نبود دلا يل قطعي علمي نبايد بهانه اي براي تاخير در اتخاذ تدابير موثر براي پيشگيري از ورود صدمه به محيط زيست باشد.

آلودگي صوتي منشأ استرس

صداهاي شديد كوتاه مدت در انسان باعث ناشنوائي موقت مي شود. اگر انسان در معرض صداهاي بلند، براي مدت طولاني تري قرار گيرد ناشنوائي دائم پيش مي آيد.

بسياري از افراد به طور مداوم و روزانه در محيط كار و خارج از آن در معرض صداهاي غيرمجاز هستند. اين مواجهات مي تواند منجر به كاهش شنوائي غيرقابل درمان شود كه باعث ايجاد اشكال در ارتباط كلامي با ديگران و كاهش كيفيت زندگي فرد مي شود. استفاده از وسايل صوتي و استريو در اتومبيل، استفاده از هدفون براي گوش دادن به موسيقي، ترافيك شهري، مواد منفجره تفريحي، تيراندازي و ... همگي انسان را در معرض صداي غيرمجاز قرار مي هد. اما رايج ترين مكان مواجهه با صوت غيرمجاز و شايع ترين علت كاهش

شنوائي ناشي از صوت، مواجهه با صدا در محيط كار است، به طوري كه حدود ?? درصد علل ناشنوائي و كم شنوائي در بزرگسالان مواجهه شغلي با صوت است. بروز اين بيماري در فرد علاوه بر ايجاد ناتواني، مشمول دريافت غرامت از كارفرما بوده و بار اقتصادي و مالي قابل توجهي به صنايع و كارفرمايان و مؤسسات بيمه تحميل مي كند به طوري كه در سال ???? ميلادي فقط در سرويس نظامي آمريكا ??? ميليون دلار بابت غرامت كري شغلي به مبتلايان پرداخت شده است و در سال ???? ميلادي در انگلستان، ?? ميليون پوند غرامت كري شغلي پرداخت شده كه ? درصد كل مبلغ غرامت بيماري هاي شغلي بوده است.

صداهاي شديد كوتاه مدت در انسان باعث ناشنوائي موقت مي شود. اگر انسان در معرض صداهاي بلند، براي مدت طولاني تري قرار گيرد ناشنوائي دائم پيش مي آيد. صدائي برابر ?? دسي بل روي سيستم عصبي تأثير مي گذارد. در ممالك پيشرفته قدرت شنوائي زنان بهتر از مردان است. زيرا از نظر مشاغل صداهاي كمتري را تحمل مي كنند.

آلودگي هاي صوتي كه در اطراف مناطق مسكوني موجب ناراحتي مي گردند عبارتند از:

? كارخانجات

? كارهاي ساختماني

? صداهاي ناشي از سيستم تهويه منازل

? صداي ناشي از حمل و نقل (صداي موتور هواپيما، بوق اتومبيل، سر و صداي داخل منازل مثل صداي تلويزيون) نيز حائز اهميت اند.

پيامدهاي منفي و زيان بار ناشي از آلودگي صوتي به طور كلي در انسان ها به قرار زير است:

?) نگراني و ناراحتي عصبي

?) نگراني همراه با خستگي و كاهش راندمان كار

?) دگرگوني هاي دائم يا موقت در رفتار زيستي از قبيل انقباض نايژك ها و تغيير ضربان قلب

?) ضايعه

در دستگاه شنوائي و ديگر دستگاه هاي بدن.

اثرات آلودگي صوتي

آزمايشات نشان مي دهند كه صداي به شدت ??? _ ??? دسي بل براي بعضي حيوانات كشنده و مرگبار است. اين حيوانات قبل از مرگ به تشنجات موضعي، فلج و رعشه دچار مي گردند. در انسان ها رنگ پريدگي و بالا رفتن فشار خون از اثرات آلودگي هاي صوتي است. درجه حرارت بدن نيز كاهش مي يابد. صداهاي مداوم عكس العمل هائي را در بدن ايجاد مي نمايد. از جمله انقباض رگ ها بيشتر مي گردد. درجه حرارت بدن نيز كاهش مي يابد و اين حالت پس از قطع صدا هنوز ادامه مي يابد. بدن انسان در خواب نيز به محرك هاي صوتي پاسخ مي دهد بدون اين كه فرد از خواب بيدار شود. (ضربان قلب و حالات ماهيچه ها تغيير مي كند.)

ميزان تأثير صدا به عواملي چون طبيعت و نزديكي شخص به منبع اصلي صدا ادامه و مداومت صدا و موقعيت فيزيكي فرد بستگي دارد.

كاهش شنوائي

كاهش شنوائي ناشي از صوت در اثر مواجهه مداوم و طولاني با صداهاي غيرمجاز و يا مواجهه ناگهاني و يك باره با صداي بسيار بلند (مثل انفجار) رخ مي دهد. اين كاهش شنوائي به دليل آسيب دائمي و غيرقابل بازگشت در سلول هاي موئي و حلزوني گوش داخلي مي گردد و ارتباطي به آسيب پرده صماخ ندارد. با ادامه يافتن مواجهه، كاهش شنوائي به سرعت پيشرفت مي كند و در عرض ??_?? سال به حداكثر مي رسد. مواجهه با صداي غيرمجاز در مراحل اوليه علامتي ندارد برخي افراد كه در محيط كار با صوت غيرمجاز مواجهه دارند در پايان روز كاري به طور موقت دچار وزوز گوش مي شوند كه به تدريج شديدتر و مداوم شده و در كيفيت شنوائي، خواب و تمركز شخص

اختلال ايجاد مي كند. همان طور كه گفته شد اين افراد در معاينه گوش سالم به نظر مي رسند و آسيب پرده صماخ وجود ندارد و تنها راه تشخيص و شناخت بيماري براساس سابقه مواجهه با صداي غيرمجاز در تست شنوائي سنجي است. در تست شنوائي سنجي (نوار گوش) اين افراد ابتدا گرفتار دامنه اصوات پر فركانس مي باشند كه خارج از دامنه شنيداري است و بنابراين در مكالمات روزمره در ابتداي سير بيماري مشكل ندارند. با ادامه مواجهه دامنه گرفتاري به سمت فركانس هاي شنيداري (كم فركانس) پيشرفت نموده و فرد در درك صحبت ديگران و برقراري ارتباط دچار مشكل خواهد شد. از آن جا كه اين بيماري بازگشت ناپذير و غيرقابل درمان است راهكارها مبتني بر پيشگيري و تشخيص در مراحل اوليه بيماري به منظور جلوگيري از پيشرفت و گسترش آن است. اين راهكارها شامل برنامه ها و دستورالعمل هاي مدون جهت انجام اقدامات حفاظتي در برابر صوت غيرمجاز شامل اجتناب از حضور در مكان هاي پر سر و صدا يا كاستن از صداي محيط است.

بيماري رينال (انگشتان مرده)

بررسي ها نشان مي دهد كه كارگران كارخانجات چوب بري كه با اره كار مي كنند و صداي ??? دسي بل را تحمل مي نمايند شب ها وقتي به خانه بر مي گردند انگشتان آنها سبز رنگ بعد سفيد مي گردد كه علائم بيماري وازواسپاستيك مي باشد كه در نتيجه انقباض رگ ها و نارسائي در جريان خون عارض مي گردد. كه اين ناراحتي به نام بيماري رينال يا انگشتان مرده معروف است.

روش هاي جلوگيري از آلودگي هاي صوتي

اقداماتي كه به منظور كاستن صداي محيط انجام مي شود شامل كنترل مهندسي دستگاه ها در محيط هاي پر سر و صدا و رفع عيوب مربوط به دستگاه ها و

در صورت لزوم و امكان تعويض دستگاه است. در صورتي كه انجام اقدامات فوق ممكن نباشد يا قادر به رفع صداي غيرمجاز محيط نباشيم بايد گوشي هاي محافظ در اختيار افراد در معرض صوت غيرمجاز قرار داد. اين گوشي ها متناسب با شدت و فركانس صداي محيط كار تجويز مي شود. براي اين افراد بايد سالانه معاينه شنوائي سنجي انجام شود تا در صورت مشاهده اختلال در تست شنوائي اقدامات مناسب به منظور پيشگيري از پيشرفت افت شنوائي بر دامنه فركانس شنيداري انجام شود.

با توجه به اين كه معمولاً صداها از توليد كننده اي پخش، توسط گيرنده اي دريافت مي شوند بنابراين جهت كنترل اين آلودگي، كاهش شدت صدا جلوگيري از انتشار و نفوذ صدا و محافظت از گيرنده سيستم شنوائي مي تواند مؤثر باشد. بنابراين در جهت جلوگيري از آلودگي شديد صوتي: ?) ميزان صدا در محيط هائي كه كارگران به طور مداوم در معرض فعاليت هاي مغزي قرار دارند نبايد از ?? دسي بل تجاوز نمايد.

?) سعي شود از ورود ماشين آلات كه بيش از حد معين آلودگي صوتي توليد مي كنند جلوگيري شود.

?) صداي ماشين آلات كارخانه ها نبايد به بيرون از كارخانه ها برسد.

?) سعي شود از ايجاد واحدهاي مسكوني در مجاورت در فرودگاه ها جلوگيري شود.

?) ضد صدا كردن ساختمان ها و واحدهاي مسكوني.

?) مضاعف يا دو لايه كردن شيشه پنجره ها در جهت جلوگيري از نفوذ صداي بيرون به داخل ساختمان.

?) محدود و ممنوع كردن عبور كاميون ها و وسائط نقليه پر صدا.

?) ايجاد نوارهاي عريضي از درختان و پشش هاي گياهي كه به ميزان ?? دسي بل از شدت صوت مي كاهد.

دكتر حميدرضا ماحوزي متخصص جراحي قلب و عروق از دانشگاه بن آلمان در

خصوص رابطه? آلودگي صوتي با افزايش درصد ابتلا به بيماري هاي قلبي مي گويد: آلودگي صوتي را ما مي توانيم به عنوان عامل بزرگ استرس زا در نظر بگيريم كه باعث ايجاد استرس مي شود و استرس يكي از عوامل مهمي است كه باعث مي شود، بيماري هاي قلبي زودتر بروز كنند. خيلي از همكاران ما در بخش كارديولوژي معتقد هستند كه اين استرس ها باعث مي شوند كه سيستم سمپاتيك بيشتر فعال شود و فعال تر شدن سيستم سمپاتيك باعث تنگ شدن شريان هاي كوچك يا آتريول ها مي شود كه اين ها مي تواند خودش كم كم باعث بروز فشار خون شود و فشار خون هم مي تواند خودش يكي از عواملي باشد كه در ايجاد بيماري هاي قلبي نقش به سزاي داشته باشد، مثل سكته? قلبي. مطالعات نشان داده، كساني كه بيشتر تحت تأثير عوامل استرس زا هستند، بيشتر به بيماري هاي قلبي و سكته هاي قلبي دچار مي شوند و همين طور اخيراً مطالعاتي نشان داده كه خيلي از اين عوامل استرس زا باعث پارگي آتروم هائي مي شوند كه در قروق كرونر فرد ايجاد انسداد مي كنند و باعث بروز سكته? قلبي مي شوند.

با توجه به آن چه گفته شد قطعاً در كلان شهري مانند تهران كه تراكم جمعيت در آن بسيار است و تردد خودروها ميزان بالائي از آلودگي صوتي را ايجاد مي كند، امكان ابتلا به بيماري هاي قلبي نيز بالا مي رود. دكتر ماحوزي در اين باره مي گويد: ”قطعاً در شهرهاي بزرگي مثل تهران كه هيچ كدام از فاكتورهاي مهم مانند فاكتورهاي صوتي و وضعيت هوا در حالت استاندارد نيست، ابتلا به بيماري هاي قلبي هم بسيار بيشتر از جوامعي است كه به اين فاكتورها توجه زيادتري مي كنند، تحقيقات علمي حاكي از آن است كه بيشترين عامل آزار دهنده? مردم، سر و صداي

خيابان ها است و عوامل زيانبار ديگر مانند دود لوله اگزوز خودروها و فاضلاب كارخانه ها در درجات بعدي قرار مي گيرد".

آلودگي صوتي

نويسنده: محمد مصطفايي

تاثير آلودگي هاي صوتي بر خشونت و وقوع جرم

تصور كنيد صبح يك روز زيبا از خواب بيدار مي شويد؛ با روحيه اي شاد و بانشاط، پس از انجام امور شخصي منزل را ترك مي كنيد. از همان ابتداي خروج از خانه كه به خيابان مي رويد، آرامش و سكوتي كه در خانه داشتيد با صداهاي گوناگون اطراف تان از بين مي رود و آشفتگي ذهني جاي آن را مي گيرد. اين ناهنجاري ذهني در طول روز به وسيله صداهاي گوناگوني مثل بوق خودروها، صداي موتورسيكلت ها، خودروهاي سواري و... تشديد مي شود. در محل كار كه هستيد ارباب رجوعي از شما تقاضايي بيجا دارد و شما ناچاريد به وي توضيح دهيد كه انجام خواسته اش منطقي نيست ولي با صداي بلند و گاه توهين آميز وي مواجه مي شويد يا بر عكس، به هر دليلي نمي خواهيد به خواسته اش عمل كنيد و با داد و فرياد مي خواهيد حرف خود را به كرسي بنشانيد. استمرار اين روند ناصحيح باعث عصبانيت شما مي شود و با ايجاد خشونت، اراده و كنترل رواني خود را از دست مي دهيد تا جايي كه كار به درگيري فيزيكي مي انجامد و گاه با عواقب ناخوشايند آن، كه ممكن است وقوع جرم باشد، مواجه مي شويد. در اين مقاله سعي كرده ام بيان كنم آلودگي هاي صوتي يكي از مهم ترين عواملي است كه باعث ايجاد خشونت مي شود و اگر كنترل نشود، چه بسا باعث انجام دادن عملي شود كه قانونگذار براي آن مجازات تعيين كرده است؛ در عوض آرامش داشتن و صبر و تحمل، شخص را

تشويق مي كند دست به ناهنجاري ها نزند و انگيزه هاي مجرمانه را از خود دور كند.

هر نوع صدايي كه انسان تمايل به شنيدن آن نداشته باشد و به گونه اي نسبت به آن احساس آزردگي كند يا سبب ايجاد آسيب و اختلا ل اعصاب شنوايي شود، در حكم آلودگي صوتي شناخته و تعريف مي شود. (تعريف از شاد كوسكي در سال ????، كتاب دانشگاهي علوم كار، تاليف پروفسور لوچاك، صفحه ???) سروصداهاي فراتر از حد معمول به طور بالقوه خطرناك هستند. به هر صداي ناهنجار و آزاردهنده اي، سروصدا مي گويند كه آلودگي صوتي را دربر دارد. اين آلودگي هاي صوتي منابع مختلفي دارند؛ به عنوان مثال در بخش مكانيكي مي توان به موتورسيكلت، خودرو، كاميون، هواپيما، راه آهن، مترو، ادوات موسيقي، ورزشگاه ها، كولر، جاروبرقي، پنكه، دريل و... و در بخش انساني صداهاي ناهنجار و بلند انسان در جدال با يكديگر و حركات نامتعارف اشاره كرد كه نه تنها تاثير بسزايي بر شنوايي، قلب و عروق مي گذارد بلكه باعث ايجاد استرس، اضطراب، سردرد، تحريك در رفتار ضداجتماعي، خشونت طلبي مختل شدن رشد كودكان، پرخاشگري و كاهش تمركز نيز خواهد شد. بر اساس تحقيقات انجام شده، ناراحتي ها و مشكلا ت ناشي از سروصدا هاي آزاردهنده و زيانبار در محيط زندگي شهر تهران در ناحيه نسبتا گرم و خشك و كم مرطوب قرار دارد.

انرژي صوت مي تواند توسط هوا جذب شود. ميزان اين جذب بستگي به ميزان رطوبت موجود در هوا دارد. جريان سريع باد ايجاد سايه هاي صوتي مي كند و صدا در جهت وزش باد بهتر شنيده مي شود تا در جهت مخالف آن. در زمينه گوارش از جمله سوء هاضمه در انسان و همچنين بر هم خوردن آرامش

و آسايش در محيط خانه، اجتماع و استراحتگاه ها، گسترش خشونت در رفتارهاي اجتماعي و ازدياد تصادفات شهري، ايجاد مزاحمت در خواب و عدم تمركز در كارهاي اقتصادي، از جمله آثار مخرب آلودگي صوتي است. از همه مهم تر اينكه آثار زيانبار سروصدا روي كودكان را كه از اقشار آسيب پذير جامعه هستند، نمي توان ناديده گرفت؛ وضعيت روحي و جسمي كودكان به دليل عدم تكامل وضعيت جسمي و عقلي و رواني شان از حساسيت بالا يي برخوردار است. اختلا ل و جلوگيري از تكامل رشد جسمي كودك، ممانعت و به تاخير انداختن روند زبان گشايي، لطمه وارد كردن به رشد هوش و ذكاوت و احساس و هوشمندي عاطفي و عصبانيت و شلوغي و همچنين بي ميلي نشان دادن نسبت به تعليم و تربيت از جمله عوارض ناشي از آلودگي هاي صوتي است. (پروفسور دنيز گوتلب، مشاور سازمان بهداشت جهاني و رئيس بخش كنترل آلودگي صدا در اداره محيط زيست؛ ترجمه دكتر كاظم موسوي زاده) اصل اول اعلا ميه كنفرانس سازمان ملل درباره محيط زيست در استكهلم به سال ???? بازمي گردد كه كنفرانس از دولت ها و مردم درخواست مي كند به منظور حفاظت و بهبود محيط زيست براي منافع مردم و نسل هاي آينده به تلا ش خود وحدت بخشند. اين است كه انسان از حقوق بنيادين براي داشتن آزادي، برابري و شرايط مناسب زندگي در محيط زيستي كه به او اجازه زندگي باحيثيت و سعادتمندانه را بدهد، برخوردار است. او رسما مسووليت حفاظت و بهبود محيط زيست براي نسل هاي حاضر و آينده را بر عهده دارد. چگونه بر اثر آلودگي هاي صوتي عصباني مي شويم؟

يك سال بيشتر از آغاز زندگي مشترك امير و آرزو نمي گذشت. در روزهاي آغازين زندگي ارتباطات عاطفي چنان بود كه

به راحتي از كنار مشكلا ت و معضلا تي كه برايشان به وجود مي آمد، مي گذشتند. امير فردي عصبي و تندمزاج بود. او به جاي ايجاد محيطي آرام، روح حاكم بر خانواده را مخدوش و با جدال لفظي سعي مي كرد عقايد خود را به كرسي بنشاند. اين امر سبب شد زن نيز كوتاه نيايد و همچنان صداهاي ناهنجار هر دو باعث شود همسايه ها نيز از جدال لفظي آنها آزرده شوند. شبي همانند شب هاي ديگر، صداهاي ناهنجار و گوش خراش آنها چنان اوج گرفت كه عصبانيت آرزو منجر به خشونت شد و بدون آنكه عاقلا نه عمل كند چاقويي را بر مي دارد و با ضربات مكرر شوهر خود را به قتل مي رساند. در صورتي كه اگر آنان به آرامي با يكديگر صحبت مي كردند و به خواسته هاي همديگر در محيطي آرام گوش مي دادند و با منطق خواسته هاي غيرمعقول يكديگر را رد مي كردند هرگز چنين جنايتي رخ نمي داد.

بديهي است همه ما عصباني مي شويم و اين عصبانيت واكنش هاي بيروني ما است كه منجر به تحريك فعل و انفعالا ت ذهني بدن مي شود و مطمئنا اگر هنگام بروز عصبانيت زمان كوتاهي در سكوت به سر بريم، هيجانات و عصبانيت حادث شده فروكش مي كند و ديگران نيز در آرامش خود را بازخواهند يافت و هيچ گونه خشم و خشونتي توليد نخواهد شد.

در كنار آلودگي صوتي ناشي از صداي بلند و ناهنجار انسان ها، آلودگي هاي صوتي مكانيكي نيز تاثير بسزايي در عصبانيت شخص دارد. شايد اين موضوع براي شما نيز پيش آمده باشد كه همسايه مجاور ملك شما در حال ساخت و ساز مجتمع مسكوني يا تجاري باشد. مي دانيم كه شهرداري و راهنمايي و رانندگي اجازه ورود

كاميون ها را در روز به رانندگان كاميون ها نمي دهند بنابراين آنها ناچار مي شوند مصالح مورد نياز احداث ساختمان از جمله آجر و تيرآهن را شب ها به مقصد برسانند يا براي خاكبرداري در شب اقدام كنند. صداهاي توليدشده توسط كاميون ها، بلدوزر، جرثقيل و خالي كردن آجر و تيرآهن چنان ناهنجار است كه آرامش را از شهروندي كه تمام روز مشغول كار بوده و مي خواهد شب را استراحت كند، مي گيرد. خستگي ناشي از كار كم نيست بلكه صداهاي ناهنجار، فشاري رواني به ذهن شخص وارد مي كند كه ناچار مي شود به بيرون از منزل رفته و از كارفرماي احداث بنا بخواهد دست از ايجاد صداهاي ناهنجار بردارد ولي متاسفانه چون كارفرما مجبور است در شب امور ساختمان را به انجام رساند به خواسته اين شهروند توجه نمي كند و به كار خود ادامه مي دهد. آن وقت است كه عصبانيت اين شهروند تبديل به خشونت و نزاع مي شود كه اگر چنين صداهاي ناهنجاري ايجاد نمي شد مطمئنا عصبانيت و خشونتي نيز به وجود نمي آمد. تبديل عصبانيت ناشي از آلودگيهاي صوتي به خشونت

به هر حال آلودگي هاي صوتي موضوعي است انكارناپذير و آثار آن چنان بر بروز عصبانيت تاثير دارد كه خشم ناشي از آن در برخي از موارد زيان ها و خساراتي را متوجه آدمي مي كند كه جبران آن به هيچ عنوان ميسر نخواهد بود. به اين جملا ت توجه كنيد: <همه بدون آنكه متوجه باشند دچار ناراحتي هاي عصبي هستند كه به طور مضاعف مهم ترين عامل آن هم آلودگي صوتي در شهرها است.( >برگ سبز، شماره ??، نوروز??، صفحه ??< )بر اساس داده هاي آماري ?? درصد از جمعيت كشور داراي اختلا لا ت عصبي و رواني

شديد هستند و بيشترين درصد متعلق به افراد مبتلا به اختلا ل هاي عصبي اسكيزوفرني است.( >مسعود پزشكيان، روزنامه رسالت، ? بهمن ??) عصبانيت زماني كه به اوج خود مي رسد باعث مي شود شخص كنترل خود را از دست بدهد و در اينجاست كه اگر به درستي كنترل نشود خشونت بر آن حاكم و توان مقابله با ناهنجاري هاي اجتماعي از عهده برخي از افرادي كه مستعد ارتكاب جرم هستند بر نمي آيد. خشم و خشونت، آفتي است كه زندگي انسان را به مخاطره مي اندازد، استعدادهاي آدمي را مي گيرد و آرامش و آسايش افراد را تهديد مي كند و اگر به درستي كنترل نشود عوارض خارجي آن باعث ناهنجاري هايي مي شود كه اجتماع را نيز به مخاطره مي اندازد؛ هر چند وجود دارند افرادي كه خشم خود را فرو مي نشانند و در مقابل عوامل خارجي از جمله آلودگي هاي صوتي ساكت مي مانند ولي در آينده از اختلا لا ت عصبي و اضطراب رنج مي برند و چه بسا افسرده مي شوند بنابراين آلودگي هاي صوتي كه خود يكي از عوامل به وجود آورنده عصبانيت و خشم است باعث بروز دو اثر منفي در آدمي مي شود؛ اثر كوتاه مدت آن جرم را به ارمغان مي آورد و اثر بلندمدت آن بيماري هاي رواني را. بنابراين بهترين راه حل براي حفظ سلا مت روحي و رواني انسان برطرف كردن علت اصلي عصبانيت و خشم است كه يكي از مهم ترين آنها آلودگي هاي صوتي است.

بسياري از افراد زماني كه به روانشناس مراجعه مي كنند، مي پرسند با خشم چه بايد كرد؟ چگونه خشم خود را كنترل كنيم؟ چگونه جلوي خشمگين شدن بيشتر خود را بگيريم ؟... اگر شخصي مرتكب جرائمي از جمله ضرب و جرح، بي احتياطي در رانندگي، شركت

در نزاع دسته جمعي يا حتي قتل شود در بازجويي هاي خود به عصباني بودنش اشاره مي كند، بنابراين عصبيت و خشونت است كه در بسياري از مواقع باعث وقوع جرم مي شود. اين در حالي است كه فشارهاي خارجي همچون آلودگي هاي صوتي هدايت نشده و باعث عصبانيت شخص و اعمال خشونت و جرم شده است. كميته مبارزه با خشونت در قسمتي از گزارش خود آورده است: <موضوع ديگر اين است كه در شهرهاي بزرگ، افراد بيش از حد احساس تنهايي و عزلت مي كنند. زيرا بين افراد شهرهاي بزرگ تماس لا زم برقرار نيست. آنان كسي را نمي شناسند و كسي هم آنان را نمي شناسد. با اينكه در ميان انبوهي از جمعيت غوطه مي خورند، اما كسي را نمي شناسند. افراد شهرهاي بزرگ نه تنها ديگران را نمي شناسند بلكه آنان را مزاحم خود مي دانند. بدين ترتيب احساس <خودشناسي> و <ديگرشناسي> كه مهم ترين عامل بازدارنده خشونت است از بين مي رود. افراد حس مي كنند كه به هيچ كس و هيچ كجا تعلق ندارند. همه چيز آنان را به خشم مي آورد. سر و صداي زياد، تراكم وسايل نقليه، رفت و آمد در شلوغي، خستگي ناشي از كار و ساير عوامل شهري بر شدت عصبانيت آنان مي افزايد و بدين ترتيب آنان در معرض ارتكاب جرم قرار مي گيرند.> كنترل خشم ناشي از آلودگي هاي صوتي

خشم احساس طبيعي در انسان است كه همه افراد آن را به نوعي تجربه مي كنند. هر وضعيتي كه ما را ناكام كند باعث ايجاد احساس خشم مي شود؛ ناكامي يعني نرسيدن به خواسته هاي فردي. وقتي عاملي مانع رسيدن فرد به هدف و خواسته هايش مي شود، عصبانيت بروز مي كند. (كنترل خشم، رباب حامدي) رباب حامدي روانشناس در پاسخ

به اين سوال كه چرا خشمگين مي شويم؟ بيان مي دارد: وقتي ديگران مانع رسيدن ما به هدف شوند و ما را در راه رسيدن به آن ناكام كنند عصباني مي شويم. ملا حظه مي فرماييد كه وجود مانع در راه رسيدن به هدف يكي از عوامل عصبانيت و بروز خشونت در انسان است. در مورد موضوع بحث ما روشن و بديهي است كه رسيدن به آرامش ذهني و دروني يكي از مهم ترين اهداف انسان در زيستن است. حال اگر مانعي همچون آلودگي هاي صوتي باعث جلوگيري از رسيدن انسان به آرامش شود رخدادي كه شاهدش خواهيم بود همان عصبانيت و خشونت است. آلودگي صوتي، عاملي در وقوع جرم

دكتر پرويز صانعي در مقدمه كتاب روانشناسي كيفري، تاليف ديويد ايبرا همسن مي نويسد: <سال ها است كه من اشخاص ناسازگار گوناگون را مورد مطالعه قرار داده ام. در ميان آنها كساني بوده اند كه از اختلا ل روان- تني، روان- نژادي و روان- پريشي رنج مي بردند؛ عده اي نيز قوانين را نقض كرده بودند. در كاوش عميق راجع به روان اشخاص كه مرتكب جرايمي از قبيل دزدي منازل، تجاوز به عنف و حتي قتل شده اند به اين نتيجه رسيده ام در درك اوليه ما نسبت به رفتارهاي مجرمانه ضرورت دارد كه جهت يابي جديدي صورت گيرد. احتياج به يك جهت يابي جديد در نوع برداشت ما به اين دليل حتمي و ضروري است كه درمي يابيم اصولا حقوق جزا آيينه و نمودار تاريخ روحيات عاطفي بشر در اعصار مختلف است كه به صورت تكامل اجتماعي جلوه گر شده است. با اين وصف هر چند معماي جرم، مربوط به اجتماع است، معماي فرد در جلوه گري هاي گوناگون او نيز هست.> وي در جايي ديگر

مي نويسد: <چون بشر جامعه ابتدايي عقيده داشت رفتار او توسط <سرنوشت> تعيين شده يا تحت راهنمايي الهي قرار دارد، دليلي نداشت كه در صدد كشف انگيزش اعمال خويش برآيد، البته امروز ما مي دانيم كه در پس رفتارهاي مجرمانه هميشه انگيزه و محركي وجود دارد و وقتي اين محركات را به آساني كشف نمي كنيم دليل آن نيست كه انگيزه اي براي بزهكاري وجود ندارد بلكه شايد اين محركات ناخودآگاه تر باشد.> واقعيت هم اين است كه در بسياري از مواقع زماني كه ذهن انسان با عوامل خارجي از جمله آلودگي هاي صوتي تحريك مي شود باعث سلب اراده افرادي مي شود كه ظرفيت كنترل اعصاب و خشم خود را ندارند چرا كه بيشتر رفتارهاي مجرمانه افراد نشان دهنده خشونت گري آنها است و از آنجا كه اعمال انسان و رفتار او ارتباط تنگاتنگ با يكديگر دارد توجه به آن حائز اهميت است و هر چند نتيجه آن جرم را در بر نداشته باشد اما مي تواند در روند اجتماع اختلا ل ايجاد كند. علل رفتار مجرمانه و پديده جنايي

اگر در گذشته هاي دور صاحب نظران بر آن بودند كه علت رفتارهاي مجرمانه صرفا سرنوشت آدمي است. امروز با تحقيقات جامع و كاملي كه انجام شده به اين نتيجه رسيده ايم كه عوامل متعددي در رفتارهاي مجرمانه آدمي تاثير دارد و هر عاملي مي تواند در وضعيتي خاص براي شخص اختلا ل ايجاد كند. در بزهكاري افراد دو عامل بيشترين تاثير را در رفتار مجرمانه به ارمغان مي آورد؛ يكي عامل رواني است و ديگري عامل اجتماعي كه هر دو بر يكديگر اثرگذار هستند. در عوامل اجتماعي، مي توان رفتار مجرمانه فرد را در محيط ملا حظه كرد. عوامل رواني برگرفته از وجود

و شخصيت فرد است كه در مقابل اجتماع واكنش نشان مي دهد بنابراين با وجود آثار مخربي كه آلودگي هاي صوتي بر ذهن انسان مي گذارد، مي توان يكي از مهم ترين علت هاي رفتار مجرمانه را در تاثير آلودگي هاي صوتي بر ذهن و متعاقبا ايجاد خشونت جست وجو كرد. خشونت در ايجاد رفتارهاي مجرمانه به قدري اهميت دارد كه برخي از دانشمندان پيشنهاد كرده اند مطالعات مربوط به بزهكاري در محدوده وسيع تر و تحت عنوان <خشونت> انجام گيرند. (ژاك بتوته، كتاب خشونت دوران) اين پيشنهاد مورد توجه دولت فرانسه قرار گرفت و در سال ???? كميته مخصوصي مامور مطالعه در امر خشونت و ارائه راه حل هايي در اين زمينه تشكيل شد. كميته مزبور پس از يك سال رسيدگي هاي مداوم و مطالعات بسيار مفصل، ? جلد كتاب با ارزش در اين خصوص منتشر كرد. به علا وه گزارش مفصلي در ??? صفحه براي رياست جمهوري فرانسه تهيه كرد. كميته مزبور كه از تعداد زيادي كارشناس و دانشمند متخصص تشكيل شده بود، در ضمن مطالعات خود دريافت كه نه تنها پديده جنايي موجب بروز احساس ناامني مردم مي شود بلكه بسياري از امور ديگر از قبيل فريادهاي نابهنجار، تعرضات خفيفه، فشارهاي مستقيم و غيرمستقيم براي ممانعت افراد از ادامه كار، خودكشي و هزاران مساله ديگر از اين قبيل، بدون داشتن جنبه كيفري، در مردم همان مساله <احساس ناامني> را به وجود مي آورند. اين كميته، همين احساس عدم امنيت را راهنماي خود قرار داد تمامي اعمالي را كه موجب بروز اين احساس بودند، بررسي كرد.

از نظر اين كارشناسان خشونت، عمل فرد يا افراد معيني است كه قواعد و مقررات مورد قبول جامعه را ناديده گرفته و به جان، شرف

يا امنيت ديگران تعرض مي كنند و چون اين اعمال در مردم ايجاد ترس و ناامني مي كند، بايد نه فقط با پديده جنايي، كه با پديده خشونت نيز، كه به مراتب وسيع تر از جنايت است، مبارزه كرد. به همين علت هم پيشنهاد ها و توصيه هاي فراواني، براي مبارزه با خشونت تهيه و منتشر شد. (دكتر مرتضي محسني، كتاب پديده جنايي، ص ??) فقر، كمبود عاطفي، عدم دسترسي به آموزش و پرورش صحيح، عدم اشتغال به شغل مناسب و ده ها و صدها مورد اينچنيني باعث تحريك روان و اعصاب آدمي مي شود كه گاه به بروز خشونت مي انجامد. در كنار موارد فوق وجود صداهاي ناهنجار، كه به آلودگي صوتي نيز تعبير مي شود، از جمله علل رفتار هاي خشونت آميز و مجرمانه است كه لا زم است به اين موضوع توجه ويژه اي شود چرا كه <انسان مخلوق و در عين حال سازنده محيط زيست خود است كه بقاي فيزيكي او را تضمين كرده و به او فرصت رشد فكري، اخلا قي، اجتماعي و روحي مي دهد. در تكامل طولا ني و دشوار نژاد بشر روي زمين، مرحله اي فرا رسيده است كه در آن انسان قدرت تغيير محيط زيست خود را به ياري و پيشرفت هرچه سريع تر علوم و تكنولوژي، به طريق بي شمار و به مقياس قابل پيش بيني به دست آورده است. هر دو جنبه محيط زيست طبيعي و مصنوعي انسان، براي رفاه او و تمتع از حقوق بنيادينش، از جمله حق زندگي بهتر ضروري است و حمايت از محيط زيست و بهبود آن، موضوع بسيار مهمي است كه بر رفاه افراد اثر مي گذارد.( >اعلا ميه كنفرانس سازمان ملل درباره محيط زيست، استكهلم، ? الي ?? ژوئن ????) جرم و آلودگي صوتي

ماده دو قانون مجازات اسلا مي مقرر مي دارد هر فعل يا ترك فعلي كه در قانون براي آن مجازات تعيين شده باشد جرم محسوب مي شود. جرم از سه عنصر اصلي تشكيل شده است: عنصر مادي، عنصر معنوي و عنصر قانوني. عنصر مادي جرم مجموعه رفتارها و اعمال فيزيكي شخص است كه راه وقوع جرم را هموار مي كند. به عبارت ديگر وسايل و لوازم ارتكاب جرم را عنصر مادي جرم مي گويند. در كنار عنصر مادي جرم قصد مجرمانه و نيت فرد از ديگر عناصر تشكيل دهنده جرم است. اگر فردي هيچ گونه سوء نيتي در ارتكاب جرم نداشته باشد و از لحاظ عقلي دچار مشكل باشد، چون عناصر جرم ناقص هستند جرمي به وقوع نپيوسته است، به همين دليل است كه مي گويند طفل و مجنون در هنگام ارتكاب جرم رافع مسووليت كيفري هستند. عنصر قانوني جرم نيز پيش بيني جرم بودن عمل يا ترك عملي است كه قانونگذار براي آن مجازات تعيين كرده است.

در مورد آلودگي صوتي يكي از وظايف شهرداري ها در بند ?? اصلا حي ماده ?? قانون شهرداري، جلوگيري از ايجاد و تاسيس تمامي اماكني كه به نحوي از انحا موجب بروز مزاحمت براي ساكنان يا مخالف است اصول بهداشت در شهرها است. شهرداري مكلف است از تاسيس كارخانه ها، كارگاه ها، گاراژهاي عمومي و تعميرگاه ها و دكان ها و همچنين مراكزي كه مواد محترقه مي سازند و اصطبل چهارپايان و مراكز دامداري و به طور كلي تمام مشاغل و كسب هايي كه ايجاد مزاحمت و سروصدا مي كنند يا باعث توليد دود يا ايجاد عفونت يا تجمع حشرات و جانوران مي كنند، جلوگيري كند. شهرداري در مورد تعطيل و تخريب و انتقال به خارج

از شهر، مكلف است مراتب را ضمن دادن مهلت مناسب به صاحبان آنها ابلا غ كند و اگر صاحب ملك به نظر شهرداري معترض باشد بايد ظرف ده روز اعتراض خود را به كميسيوني مركب از سه نفر كه از طرف انجمن شهر انتخاب خواهند شد تسليم كند. راي كميسيون قطعي و لا زم الا جرا است.

به موجب ماده واحده قانون تشديد مجازات موتورسيكلت سواران متخلف، افسران و درجه داران ديپلمه، مامور راهنمايي و رانندگي مكلفند در محدوده قانوني شهر تهران رانندگان موتورسيكلت يا موتورگازي اي كه به وسيله لوله خروج دود عمدا صداي ناهنجار ايجاد مي كنند را متوقف كنند. طبق اين ماده واحده عمل مزبور جرم محسوب مي شود. در مورد آلودگي آب و هوا قوانين بسياري توسط مرجع قانونگذاري تصويب شده، ليكن در مورد آلودگي هاي صوتي با توجه به اهميت آن در وقوع جرايم توسط انسان ها، كمتر حساسيت به خرج داده شده است در حالي كه مطابق اصل يازدهم اعلا ميه ريو در محيط زيست دولت ها بايد قوانين مؤثري را در زمينه محيط زيست تصويب كنند. معيارهاي زيست محيطي و اهداف و اولويت هاي مديريت محيط زيست بايد با توجه به مجموعه شرايط زيست محيطي و توسعه كه در آن اجرا مي شوند اتخاذ شود. موضوع آلودگي محيط زيست در اين اعلا ميه به قدري حائز اهميت است كه دولت ها را مكلف كرده قوانين ملي در خصوص مسووليت ناشي از صدمات ناشي از آلودگي و ديگر صدمات وارده به محيط زيست و پرداخت غرامت به قربانيان اين خسارات را تدوين كنند و در اصل يازدهم نيز مقرر شده دولت ها براي حفاظت از محيط زيست، متناسب با امكانات خود تدابير احتياطي وسيعي را اعمال كنند و در صورت خطر ورود صدمات

شديد يا غيرقابل جبران، نبود دلا يل قطعي علمي نبايد بهانه اي براي تاخير در اتخاذ تدابير موثر براي پيشگيري از ورود صدمه به محيط زيست باشد.

آلودگي صوتي منشأ استرس

صداهاي شديد كوتاه مدت در انسان باعث ناشنوائي موقت مي شود. اگر انسان در معرض صداهاي بلند، براي مدت طولاني تري قرار گيرد ناشنوائي دائم پيش مي آيد.

بسياري از افراد به طور مداوم و روزانه در محيط كار و خارج از آن در معرض صداهاي غيرمجاز هستند. اين مواجهات مي تواند منجر به كاهش شنوائي غيرقابل درمان شود كه باعث ايجاد اشكال در ارتباط كلامي با ديگران و كاهش كيفيت زندگي فرد مي شود. استفاده از وسايل صوتي و استريو در اتومبيل، استفاده از هدفون براي گوش دادن به موسيقي، ترافيك شهري، مواد منفجره تفريحي، تيراندازي و ... همگي انسان را در معرض صداي غيرمجاز قرار مي هد. اما رايج ترين مكان مواجهه با صوت غيرمجاز و شايع ترين علت كاهش شنوائي ناشي از صوت، مواجهه با صدا در محيط كار است، به طوري كه حدود ?? درصد علل ناشنوائي و كم شنوائي در بزرگسالان مواجهه شغلي با صوت است. بروز اين بيماري در فرد علاوه بر ايجاد ناتواني، مشمول دريافت غرامت از كارفرما بوده و بار اقتصادي و مالي قابل توجهي به صنايع و كارفرمايان و مؤسسات بيمه تحميل مي كند به طوري كه در سال ???? ميلادي فقط در سرويس نظامي آمريكا ??? ميليون دلار بابت غرامت كري شغلي به مبتلايان پرداخت شده است و در سال ???? ميلادي در انگلستان، ?? ميليون پوند غرامت كري شغلي پرداخت شده كه ? درصد كل مبلغ غرامت بيماري هاي شغلي بوده است.

صداهاي شديد كوتاه مدت در انسان باعث

ناشنوائي موقت مي شود. اگر انسان در معرض صداهاي بلند، براي مدت طولاني تري قرار گيرد ناشنوائي دائم پيش مي آيد. صدائي برابر ?? دسي بل روي سيستم عصبي تأثير مي گذارد. در ممالك پيشرفته قدرت شنوائي زنان بهتر از مردان است. زيرا از نظر مشاغل صداهاي كمتري را تحمل مي كنند.

آلودگي هاي صوتي كه در اطراف مناطق مسكوني موجب ناراحتي مي گردند عبارتند از:

? كارخانجات

? كارهاي ساختماني

? صداهاي ناشي از سيستم تهويه منازل

? صداي ناشي از حمل و نقل (صداي موتور هواپيما، بوق اتومبيل، سر و صداي داخل منازل مثل صداي تلويزيون) نيز حائز اهميت اند.

پيامدهاي منفي و زيان بار ناشي از آلودگي صوتي به طور كلي در انسان ها به قرار زير است:

?) نگراني و ناراحتي عصبي

?) نگراني همراه با خستگي و كاهش راندمان كار

?) دگرگوني هاي دائم يا موقت در رفتار زيستي از قبيل انقباض نايژك ها و تغيير ضربان قلب

?) ضايعه در دستگاه شنوائي و ديگر دستگاه هاي بدن. اثرات آلودگي صوتي

آزمايشات نشان مي دهند كه صداي به شدت ??? _ ??? دسي بل براي بعضي حيوانات كشنده و مرگبار است. اين حيوانات قبل از مرگ به تشنجات موضعي، فلج و رعشه دچار مي گردند. در انسان ها رنگ پريدگي و بالا رفتن فشار خون از اثرات آلودگي هاي صوتي است. درجه حرارت بدن نيز كاهش مي يابد. صداهاي مداوم عكس العمل هائي را در بدن ايجاد مي نمايد. از جمله انقباض رگ ها بيشتر مي گردد. درجه حرارت بدن نيز كاهش مي يابد و اين حالت پس از قطع صدا هنوز ادامه مي يابد. بدن انسان در خواب نيز به محرك هاي صوتي پاسخ مي دهد بدون اين كه فرد از خواب بيدار شود. (ضربان قلب و حالات ماهيچه ها تغيير مي كند.)

ميزان تأثير صدا به عواملي چون طبيعت و نزديكي شخص به منبع اصلي صدا ادامه و مداومت صدا و موقعيت فيزيكي فرد بستگي دارد. كاهش شنوائي

كاهش شنوائي ناشي از صوت در اثر مواجهه مداوم و طولاني با صداهاي غيرمجاز و يا مواجهه ناگهاني و يك باره با صداي بسيار بلند (مثل انفجار) رخ مي دهد. اين كاهش شنوائي به دليل آسيب دائمي و غيرقابل بازگشت در سلول هاي موئي و حلزوني گوش داخلي مي گردد و ارتباطي به آسيب پرده صماخ ندارد. با ادامه يافتن مواجهه، كاهش شنوائي به سرعت پيشرفت مي كند و در عرض ??_?? سال به حداكثر مي رسد. مواجهه با صداي غيرمجاز در مراحل اوليه علامتي ندارد برخي افراد كه در محيط كار با صوت غيرمجاز مواجهه دارند در پايان روز كاري به طور موقت دچار وزوز گوش مي شوند كه به تدريج شديدتر و مداوم شده و در كيفيت شنوائي، خواب و تمركز شخص اختلال ايجاد مي كند. همان طور كه گفته شد اين افراد در معاينه گوش سالم به نظر مي رسند و آسيب پرده صماخ وجود ندارد و تنها راه تشخيص و شناخت بيماري براساس سابقه مواجهه با صداي غيرمجاز در تست شنوائي سنجي است. در تست شنوائي سنجي (نوار گوش) اين افراد ابتدا گرفتار دامنه اصوات پر فركانس مي باشند كه خارج از دامنه شنيداري است و بنابراين در مكالمات روزمره در ابتداي سير بيماري مشكل ندارند. با ادامه مواجهه دامنه گرفتاري به سمت فركانس هاي شنيداري (كم فركانس) پيشرفت نموده و فرد در درك صحبت ديگران و برقراري ارتباط دچار مشكل خواهد شد. از آن جا كه اين بيماري بازگشت ناپذير و غيرقابل درمان است راهكارها مبتني بر پيشگيري و

تشخيص در مراحل اوليه بيماري به منظور جلوگيري از پيشرفت و گسترش آن است. اين راهكارها شامل برنامه ها و دستورالعمل هاي مدون جهت انجام اقدامات حفاظتي در برابر صوت غيرمجاز شامل اجتناب از حضور در مكان هاي پر سر و صدا يا كاستن از صداي محيط است. بيماري رينال (انگشتان مرده)

بررسي ها نشان مي دهد كه كارگران كارخانجات چوب بري كه با اره كار مي كنند و صداي ??? دسي بل را تحمل مي نمايند شب ها وقتي به خانه بر مي گردند انگشتان آنها سبز رنگ بعد سفيد مي گردد كه علائم بيماري وازواسپاستيك مي باشد كه در نتيجه انقباض رگ ها و نارسائي در جريان خون عارض مي گردد. كه اين ناراحتي به نام بيماري رينال يا انگشتان مرده معروف است. روش هاي جلوگيري از آلودگي هاي صوتي

اقداماتي كه به منظور كاستن صداي محيط انجام مي شود شامل كنترل مهندسي دستگاه ها در محيط هاي پر سر و صدا و رفع عيوب مربوط به دستگاه ها و در صورت لزوم و امكان تعويض دستگاه است. در صورتي كه انجام اقدامات فوق ممكن نباشد يا قادر به رفع صداي غيرمجاز محيط نباشيم بايد گوشي هاي محافظ در اختيار افراد در معرض صوت غيرمجاز قرار داد. اين گوشي ها متناسب با شدت و فركانس صداي محيط كار تجويز مي شود. براي اين افراد بايد سالانه معاينه شنوائي سنجي انجام شود تا در صورت مشاهده اختلال در تست شنوائي اقدامات مناسب به منظور پيشگيري از پيشرفت افت شنوائي بر دامنه فركانس شنيداري انجام شود.

با توجه به اين كه معمولاً صداها از توليد كننده اي پخش، توسط گيرنده اي دريافت مي شوند بنابراين جهت كنترل اين آلودگي، كاهش شدت صدا جلوگيري از انتشار و نفوذ صدا و محافظت از گيرنده سيستم شنوائي

مي تواند مؤثر باشد. بنابراين در جهت جلوگيري از آلودگي شديد صوتي: ?) ميزان صدا در محيط هائي كه كارگران به طور مداوم در معرض فعاليت هاي مغزي قرار دارند نبايد از ?? دسي بل تجاوز نمايد.

?) سعي شود از ورود ماشين آلات كه بيش از حد معين آلودگي صوتي توليد مي كنند جلوگيري شود.

?) صداي ماشين آلات كارخانه ها نبايد به بيرون از كارخانه ها برسد.

?) سعي شود از ايجاد واحدهاي مسكوني در مجاورت در فرودگاه ها جلوگيري شود.

?) ضد صدا كردن ساختمان ها و واحدهاي مسكوني.

?) مضاعف يا دو لايه كردن شيشه پنجره ها در جهت جلوگيري از نفوذ صداي بيرون به داخل ساختمان.

?) محدود و ممنوع كردن عبور كاميون ها و وسائط نقليه پر صدا.

?) ايجاد نوارهاي عريضي از درختان و پشش هاي گياهي كه به ميزان ?? دسي بل از شدت صوت مي كاهد.

دكتر حميدرضا ماحوزي متخصص جراحي قلب و عروق از دانشگاه بن آلمان در خصوص رابطه? آلودگي صوتي با افزايش درصد ابتلا به بيماري هاي قلبي مي گويد: آلودگي صوتي را ما مي توانيم به عنوان عامل بزرگ استرس زا در نظر بگيريم كه باعث ايجاد استرس مي شود و استرس يكي از عوامل مهمي است كه باعث مي شود، بيماري هاي قلبي زودتر بروز كنند. خيلي از همكاران ما در بخش كارديولوژي معتقد هستند كه اين استرس ها باعث مي شوند كه سيستم سمپاتيك بيشتر فعال شود و فعال تر شدن سيستم سمپاتيك باعث تنگ شدن شريان هاي كوچك يا آتريول ها مي شود كه اين ها مي تواند خودش كم كم باعث بروز فشار خون شود و فشار خون هم مي تواند خودش يكي از عواملي باشد كه در ايجاد بيماري هاي قلبي نقش به سزاي داشته باشد، مثل سكته? قلبي. مطالعات نشان داده، كساني كه

بيشتر تحت تأثير عوامل استرس زا هستند، بيشتر به بيماري هاي قلبي و سكته هاي قلبي دچار مي شوند و همين طور اخيراً مطالعاتي نشان داده كه خيلي از اين عوامل استرس زا باعث پارگي آتروم هائي مي شوند كه در قروق كرونر فرد ايجاد انسداد مي كنند و باعث بروز سكته? قلبي مي شوند.

با توجه به آن چه گفته شد قطعاً در كلان شهري مانند تهران كه تراكم جمعيت در آن بسيار است و تردد خودروها ميزان بالائي از آلودگي صوتي را ايجاد مي كند، امكان ابتلا به بيماري هاي قلبي نيز بالا مي رود. دكتر ماحوزي در اين باره مي گويد: ”قطعاً در شهرهاي بزرگي مثل تهران كه هيچ كدام از فاكتورهاي مهم مانند فاكتورهاي صوتي و وضعيت هوا در حالت استاندارد نيست، ابتلا به بيماري هاي قلبي هم بسيار بيشتر از جوامعي است كه به اين فاكتورها توجه زيادتري مي كنند، تحقيقات علمي حاكي از آن است كه بيشترين عامل آزار دهنده? مردم، سر و صداي خيابان ها است و عوامل زيانبار ديگر مانند دود لوله اگزوز خودروها و فاضلاب كارخانه ها در درجات بعدي قرار مي گيرد".

بهداشت مدارس

نويسنده: كتايون مصري

اگر تا سال گذشته ابتلا به شپش در برخي مدارس،ديده مي شد، امسال با كاهش تعداد مربيان بهداشت، شيوع شپش وضعيت ديگري دارد.

بعضي از اولياي دانش آموزان در مناطق مختلف آموزش و پرورش شهر تهران طي تماس با روزنامه از ابتلا به شپش در مدارس فرزندانشان ابراز نگراني كرده اند، حتي بعضي ها از تعطيلي كلاس درس در يكي از مدارس شمال شهر تهران خبر داده اند.

بازار فروش شامپوهاي ضدشپش در داروخانه هاي نزديك به مدارس در خيابان وحدت اسلامي، ميدان هرندي و شوش و خاني آباد هم داغ است. با اين حال مسوولان و كارشناسان بهداشت و

سلامت آموزش و پرورش تهران، شيوع اين پديده را جدي نمي دانند و در شروع فصل سرما آن را طبيعي تلقي مي كنند.

محبوبه ابطحي، كارشناس مسوول بهداشت در سازمان آموزش و پرورش تهران در اين باره معتقد است: ابتلا به شپش هر سال وجود دارد. مختص به منطقه يا مدرسه خاصي نيست، ما تا به حال شيوع حاد نداشته ايم، فقط برخي از اوليا حساس ترند و اگر يك دانش آموز در كلاس به شپش مبتلا شود از شيوع آن ابراز نگراني مي كنند در حالي كه جاي نگراني وجود ندارد. اين كارشناس در عين حال از اعزام اكيپ هاي ويژه به مدارس خبر مي دهد تا شناسايي كودكان مبتلا به شپش سريع تر انجام شود.

ابطحي با تاييد كاهش تعداد مربيان بهداشت در مدارس به دليل بازنشسته شدن، تنها احتمال مي دهد ارجاع كودكان مبتلا به مراكز درماني ديرتر انجام شود كه با فعاليت تيم هايي از نيروهاي شركتي و توزيع سي دي هاي آموزشي تلاش شده است تا معرفي افراد آلوده به شپش سريع تر انجام شود.

اين سخنان در حالي ابراز مي شود كه رئيس اداره سلامت مدارس و جوانان وزارت بهداشت با شروع سال تحصيلي جديد به خانواده ها هشدار داده است تا نسبت به دانش آموزان دختر و بهداشت عمومي و سر آنان حساس باشند. گلايل اردلان با استناد به پژوهش سال هاي قبل از احتمال ابتلا نزديك به 5 درصد دانش آموزان مدارس ابتدايي دخترانه خبر مي دهد كه البته مبتلايان بيشتر از ساكنان نقاط روستايي بوده اند.

در كنگره سراسري بيماري هاي پوست نيز چندي پيش اعلام شده بود كه به طور ميانگين 30 درصد دانش آموزان دختر به خصوص در مناطق حاشيه شهرها و فقيرنشين در معرض ابتلا به شپش هستند.

اين در حالي است

كه امسال با كاهش تعداد مربيان بهداشت، ابتلا به شپش در مناطق غيرحاشيه اي شهرها هم مشاهده شده است.

80 درصد مدارس كشور مربي بهداشت ندارند

تابستان امسال پيش بيني مي شد كه بازنشسته شدن 4 هزار مربي بهداشت، آموزش و پرورش را با بحران كمبود مربي روبه رو سازد و با شروع سال تحصيلي براي هر 30 هزار دانش آموز فقط يك مربي بهداشت باشد، بنابراين چندان عجيب نيست كه حدود 14 ميليون و 800 هزار دانش آموز به دليل كامل نشدن مهارت ها و شرايط سني آسيب پذير در معرض ابتلا به انواع بيماري ها باشند و 80 درصد مدارس كشور مربي بهداشت نداشته باشند.

در حالي كه طبق مواد برنامه چهارم توسعه بايد به ازاي هر 750 دانش آموز يك مربي بهداشت وجود داشته باشد.

علاوه بر اين كه بازنشسته شدن جمعي از نيروهاي بهداشتي در مدارس و نبود جايگزين و البته استخدام نيروهاي شركتي كه فقط 2 ماه با اين وزارتخانه همكاري مي كنند، دليلي بر وضعيت نامساعد بهداشت در مدارس است، پايين بودن سرانه بهداشت مدارس تا مرز 550 تومان به اين مساله دامن مي زند. در حالي كه استاندارد اين سرانه در دنيا 1500 تا 2 هزار تومان است.

آشنايي با ميهمان 4 ميلي متري

هرچند امكان شيوع و ابتلا به شپش در مدارس با توجه به كمبود مربي بهداشت و رعايت نشدن بهداشت موي سر در دانش آموزان به خصوص دختر بالاست، اما اين موجود 4 ميلي متري با مراجعه به موقع به مراكز بهداشتي درماني قابل درمان است و عوارض سوئي ندارد.

شپش يا <پديكلوز> انگل خارجي است كه روي موي انسان، نزديك پوست سر زندگي مي كند و گرما و غذايش از آنجا تامين مي شود. شپش به

رنگ سفيد مايل به خاكستري تيره و روشن و تقريبا به اندازه دانه كنجد است. اين انگل خون سر را مي مكد و تخم ريزي مي كند.

تخم هايش به شوره سر بي شباهت نيست و در بسياري مواقع با شوره سر اشتباه مي شود، شپش با تزريق بزاق روي پوست سر منجر به خارش سر، كم خوابي، تحريك پذيري و بي تمركزي كودك به درس مي شود. اين عارضه معمولا در سنين 4 تا 11 سال و در دختران بيش از پسران و در افرادي با پوست سفيدتر بيشتر از ديگران مشاهده مي شود.

چه كنيم؟

موي سر كودكتان را هفته اي يكبار بررسي كنيد.

به كودكانتان ياد بدهيد تا از اشياي ديگران مثل شانه، تل، مقنعه و... استفاده نكنند.

دانش آموزان دختر در مدرسه (بخصوص در اين فصل) مقنعه خود را از سر خارج نكنند.

پالتو يا باراني دانش آموزان ابتدا در نايلون قرار داده شود و سپس در كلاس آويزان شود تا با هم تماس نداشته باشد.

شپش و تخم آن از راه استفاده همزمان شانه زدن و شامپوهاي ضدشپش از بين مي رود. با رعايت اين نكات حداقل تا 21 روز اين موجود از بين مي رود.

حكايت همچنان باقي است

هر چند كه ابتلاي هر ساله دانش آموزان به شپش زمينه اي است تا وضعيت بهداشت مدارس و كمبود مربيان بهداشت مورد توجه قرار گيرد، اما با وجود مشكل مالي وزارت آموزش و پرورش و كمبود سرانه دانش آموزي و واريز مبالغي از 500 هزار تا يك ميليون تومان به هر مدرسه كه كفاف تعمير و بازبيني سيستم گرمايش مدارس را نمي دهد ، وضعيت بهداشت مدارس مثل دستشويي هاي متعفن، توزيع دهانشويه ، ميز و نيمكت هاي كثيف و كهنه ، آموزش بهداشت فردي و... كمتر مورد توجه قرار

مي گيرد بنابراين اوليا منتظر مربي بهداشت و ارتقاي سطح بهداشت و سلامت مدارس نباشند. تا اطلاع ثانوي وضعيت بهداشت مدارس تحت تاثير مشكلات مالي وزارت آموزش و پرورش است.

منبع:جام جم آنلاين

بهداشت مدارس

نويسنده: كتايون مصري

اگر تا سال گذشته ابتلا به شپش در برخي مدارس،ديده مي شد، امسال با كاهش تعداد مربيان بهداشت، شيوع شپش وضعيت ديگري دارد. بعضي از اولياي دانش آموزان در مناطق مختلف آموزش و پرورش شهر تهران طي تماس با روزنامه از ابتلا به شپش در مدارس فرزندانشان ابراز نگراني كرده اند، حتي بعضي ها از تعطيلي كلاس درس در يكي از مدارس شمال شهر تهران خبر داده اند.

بازار فروش شامپوهاي ضدشپش در داروخانه هاي نزديك به مدارس در خيابان وحدت اسلامي، ميدان هرندي و شوش و خاني آباد هم داغ است. با اين حال مسوولان و كارشناسان بهداشت و سلامت آموزش و پرورش تهران، شيوع اين پديده را جدي نمي دانند و در شروع فصل سرما آن را طبيعي تلقي مي كنند.

محبوبه ابطحي، كارشناس مسوول بهداشت در سازمان آموزش و پرورش تهران در اين باره معتقد است: ابتلا به شپش هر سال وجود دارد. مختص به منطقه يا مدرسه خاصي نيست، ما تا به حال شيوع حاد نداشته ايم، فقط برخي از اوليا حساس ترند و اگر يك دانش آموز در كلاس به شپش مبتلا شود از شيوع آن ابراز نگراني مي كنند در حالي كه جاي نگراني وجود ندارد. اين كارشناس در عين حال از اعزام اكيپ هاي ويژه به مدارس خبر مي دهد تا شناسايي كودكان مبتلا به شپش سريع تر انجام شود.

ابطحي با تاييد كاهش تعداد مربيان بهداشت در مدارس به دليل بازنشسته شدن، تنها احتمال مي دهد ارجاع كودكان مبتلا

به مراكز درماني ديرتر انجام شود كه با فعاليت تيم هايي از نيروهاي شركتي و توزيع سي دي هاي آموزشي تلاش شده است تا معرفي افراد آلوده به شپش سريع تر انجام شود.

اين سخنان در حالي ابراز مي شود كه رئيس اداره سلامت مدارس و جوانان وزارت بهداشت با شروع سال تحصيلي جديد به خانواده ها هشدار داده است تا نسبت به دانش آموزان دختر و بهداشت عمومي و سر آنان حساس باشند. گلايل اردلان با استناد به پژوهش سال هاي قبل از احتمال ابتلا نزديك به 5 درصد دانش آموزان مدارس ابتدايي دخترانه خبر مي دهد كه البته مبتلايان بيشتر از ساكنان نقاط روستايي بوده اند.

در كنگره سراسري بيماري هاي پوست نيز چندي پيش اعلام شده بود كه به طور ميانگين 30 درصد دانش آموزان دختر به خصوص در مناطق حاشيه شهرها و فقيرنشين در معرض ابتلا به شپش هستند.

اين در حالي است كه امسال با كاهش تعداد مربيان بهداشت، ابتلا به شپش در مناطق غيرحاشيه اي شهرها هم مشاهده شده است. 80 درصد مدارس كشور مربي بهداشت ندارند

تابستان امسال پيش بيني مي شد كه بازنشسته شدن 4 هزار مربي بهداشت، آموزش و پرورش را با بحران كمبود مربي روبه رو سازد و با شروع سال تحصيلي براي هر 30 هزار دانش آموز فقط يك مربي بهداشت باشد، بنابراين چندان عجيب نيست كه حدود 14 ميليون و 800 هزار دانش آموز به دليل كامل نشدن مهارت ها و شرايط سني آسيب پذير در معرض ابتلا به انواع بيماري ها باشند و 80 درصد مدارس كشور مربي بهداشت نداشته باشند.

در حالي كه طبق مواد برنامه چهارم توسعه بايد به ازاي هر 750 دانش آموز يك مربي بهداشت وجود داشته باشد.

علاوه بر اين كه بازنشسته شدن جمعي از نيروهاي

بهداشتي در مدارس و نبود جايگزين و البته استخدام نيروهاي شركتي كه فقط 2 ماه با اين وزارتخانه همكاري مي كنند، دليلي بر وضعيت نامساعد بهداشت در مدارس است، پايين بودن سرانه بهداشت مدارس تا مرز 550 تومان به اين مساله دامن مي زند. در حالي كه استاندارد اين سرانه در دنيا 1500 تا 2 هزار تومان است. آشنايي با ميهمان 4 ميلي متري

هرچند امكان شيوع و ابتلا به شپش در مدارس با توجه به كمبود مربي بهداشت و رعايت نشدن بهداشت موي سر در دانش آموزان به خصوص دختر بالاست، اما اين موجود 4 ميلي متري با مراجعه به موقع به مراكز بهداشتي درماني قابل درمان است و عوارض سوئي ندارد.

شپش يا <پديكلوز> انگل خارجي است كه روي موي انسان، نزديك پوست سر زندگي مي كند و گرما و غذايش از آنجا تامين مي شود. شپش به رنگ سفيد مايل به خاكستري تيره و روشن و تقريبا به اندازه دانه كنجد است. اين انگل خون سر را مي مكد و تخم ريزي مي كند.

تخم هايش به شوره سر بي شباهت نيست و در بسياري مواقع با شوره سر اشتباه مي شود، شپش با تزريق بزاق روي پوست سر منجر به خارش سر، كم خوابي، تحريك پذيري و بي تمركزي كودك به درس مي شود. اين عارضه معمولا در سنين 4 تا 11 سال و در دختران بيش از پسران و در افرادي با پوست سفيدتر بيشتر از ديگران مشاهده مي شود. چه كنيم؟

موي سر كودكتان را هفته اي يكبار بررسي كنيد.

به كودكانتان ياد بدهيد تا از اشياي ديگران مثل شانه، تل، مقنعه و... استفاده نكنند.

دانش آموزان دختر در مدرسه (بخصوص در اين فصل) مقنعه خود را از سر خارج نكنند.

پالتو يا باراني

دانش آموزان ابتدا در نايلون قرار داده شود و سپس در كلاس آويزان شود تا با هم تماس نداشته باشد.

شپش و تخم آن از راه استفاده همزمان شانه زدن و شامپوهاي ضدشپش از بين مي رود. با رعايت اين نكات حداقل تا 21 روز اين موجود از بين مي رود. حكايت همچنان باقي است

هر چند كه ابتلاي هر ساله دانش آموزان به شپش زمينه اي است تا وضعيت بهداشت مدارس و كمبود مربيان بهداشت مورد توجه قرار گيرد، اما با وجود مشكل مالي وزارت آموزش و پرورش و كمبود سرانه دانش آموزي و واريز مبالغي از 500 هزار تا يك ميليون تومان به هر مدرسه كه كفاف تعمير و بازبيني سيستم گرمايش مدارس را نمي دهد ، وضعيت بهداشت مدارس مثل دستشويي هاي متعفن، توزيع دهانشويه ، ميز و نيمكت هاي كثيف و كهنه ، آموزش بهداشت فردي و... كمتر مورد توجه قرار مي گيرد بنابراين اوليا منتظر مربي بهداشت و ارتقاي سطح بهداشت و سلامت مدارس نباشند. تا اطلاع ثانوي وضعيت بهداشت مدارس تحت تاثير مشكلات مالي وزارت آموزش و پرورش است.

منبع:جام جم آنلاين

فنون ريلكس تراپي:آرامش درماني

آيا مي دانيد كه ...

? در آينده نزديك آموزش علمRelaxجهاني خواهد شد

? آرامش يعني شستشوي رواني از آلودگي هاي دروني

? براي گريز از بيماري ها به آرامش رو آوريد

? آرامش خوراك روح است

? در وضعيت آرامش ، بدن خود با توليد مواد شيميايي ضايعات و جراحات خود را ترميم خواهد كرد.

? آرامش موجب درمان روح مي شود و درمان روح موجب بهبودي جسم خواهد شد

? براي خودسازي بايد به آرامش روحي برسيم

? كنترل رواني جسم و روح با آرامش

? بدون كسب

آرامش انسان از درون پوسيده و منحل مي شود

? بعد از رسيدن به آرامش روحي ، درد شيرين و گوارا و تسلي روح مي شود

? آرامش موجب افزايش قدرت خلاقيت و نوآوري مي شود

? مادر تمام درمان ها آرامش

?بدون عشق و ايمان به معشوق ازلي و ابدي آرامش نهايي و واقعي كسب نمي شود

? عشق برترين آرامش

? خداوند منبع آرامش

? آرامش زنجيرها و بندهاي رواني را پاره مي كند

? زندگي با آرامش شيرين و لذت بخش مي شود

? چند دقيقهRelax كاراتر از مصرف داروها و مواد شيميايي است

? شوخي و مزاح و خنده موجب نشاط و شادابي روح و روان و آرامش مي شود

? كنترل رواني جسم و روح با كسب آرامش ميسّر مي شود

?Relax بيماران موجب تسريع در درمان مي شود

? آرامش كودكان موجب رشد رواني و افزايش بازده مفيد آنها مي شود

? براي به كارگيري حداكثر بازده مفيد بايد با آرامش بر فشارها و استرس غلبه كرد

? آرامش والدين موجب نشاط و شادابي كودكان مي شود

فوايد و عملكرد آرامش

? به طور كلي آرامش هم از عواقب و عارضه هاي روان – تني پيشگيري مي كند و هم موجب بهبودي و رفع عارضه ها مي شود وRelax علاوه بر تنظيم اتوماتيك جسم و روح ، باعث افزايش بازده مفيد نيز مي شود.

? سلول هاي مغز بر اثر خستگي و كاركرد زياد مواد زهرآلودي از خود توليد مي كنند كه باعث تخريب و فرسودگي آنها مي شود و اختلالاتي در مغز به وجود مي آيد و در ضمن

ناراحتي هاي راون – تني را موجب مي گردد كه بر اثر آرامش سلول هاي تخريب شده ترميم مي شوند.

? چند دقيقهRelax عميق مي تواند به سرعت خستگي جسمي و روحي را كاهش دهد در حالي كه ممكن است يك خواب چند ساعته نتواند خستگي را كاهش بدهد و شخص بعد از بيداري باز هم احساس خستگي كند.

? طي تحقيقات جديد ، آن تقسيم بندي كه سابقاً براي غدد و اعصاب براي توليد هورمون ها و مواد شيميايي انجام شده بود نمي تواند به شكل مجزا درست باشد زيرا اعضا مي توانند مانند مغز تفكر داشته باشند و مغز مي تواند مانند لوزالمعده به توليد انسولين بپردازد.

?DNA در زخم ها و كوفتگي ها و در نهايت در كل بدن موجب ترميم سلول مي شود. اطلاعاتDNA ارثي و يا بر اثر تفكرات شخص ايجاد مي شود. درهنگامي كه بدن را در حالتRelax قرار مي دهيم با ايجاد يك تعادل در كل بدن در جهت ترميم و هماهنگي عمل كرده ايم. آرامش مختص مغز نيست بلكه در تمام عضلات و اندام ها مي توان ايجاد آرامش نمود و در نتيجه در لحظه اي كه در كل بدن ايجاد آرامش نموده ايم، علاوه بر تعادل و هماهنگي در يك عضو خاص ، هماهنگي و تعادلي بين آن عضو با كل بدن و ذهن ايجاد مي شود.

? بهترين توليد كننده داروهاي آرام بخش، خواب آور، برطرف كننده درد، آنتي بيوتيك ها و ... بدن است. بدن كه مواد شيميايي را به عنوان دارو ارسال مي كند از شعور خاصي برخوردار است به طوري كه ميزان

داروي توليد شده با مقدار مصرف هماهنگي دارد.

? بدن مواد مخدري را براي ايجاد آرامش توليد مي كند كه اعتيادآور نيست ولي اگر با محرك هاي مكانيكي مانند: طب سوزني ، توليد مواد مخدر را در بدن زياد نماييم در شخص ايجاد اعتياد مي كند. پس ساخت اين مواد بايد تحت نظر شعور دروني باشد ؛ در ضمن اگر در وضعيت آرامش و يا تعادل رواني قرار بگيريم بدن به اندازه لازم مواد مخدر مي سازد.

? داروهايي كه براي دلخوشي بيمار داده مي شود مانند داروهاي واقعي براي آرامش اثر مي گذارند بخصوص اين كه داروي دلخوش كنك به عنوان يك داروي قوي در ايجاد آرامش معرفي شود.

فنون ريلاكس تراپي: آرامش عضلاني

? در اثر ترس و اضطراب و تنش حاصله تنسTense)) يا انقباض عضلاني ايجاد مي شود. بنابراين براي كاهش ترس و اضطراب مي توان تنش زدايي كنيم يا عضلات را وانهاده كنيم. نهايتاً در قبال آرامش و يا ريلكس تن، آرامش روان نيز ايجاد مي شود.

?بي حركتي و رهايي عضلات به سرعت مي تواند تنش حاصله و تنس عضلاني را كم كند و اضطراب و تنش هاي فكري را كاهش دهد.

? براي درك و آگاهي از ريلكس عضلات را در حالت تنس يا انقباض شديدتر قرار مي دهيم تا بعد از رهايي ، هم تفاوت انقباض و ريلكس را درك كنيم و هم به ريلكس عميق تري برسيم.

? تنس يا انقباض عضلاني در قسمت هاي مختلف ناراحتي هاي متفاوتي را ايجاد مي كند. تنس در گلو و تارهاي صوتي موجب لرزش يا خشن شدن صدا، تنس در

عضلات سر موجب سردرد، و تنس در روده ها موجب كوليت يا دل دردهاي عصبي مي شود. بنابراين يك ريلكس عميق مي تواند همزمان تمام تنس يا تنش هاي حاصله را برطرف كند.

? براي ريلكس عضلاني در پنج مرحله از پاها شروع مي كنيم و بعد دست ها و سر و صورت، عضلات شكم ، كمر و سينه ؛ و در آخرين مرحله به تمرينات مركب به طوري كه چند عضله با هم ريلكس شوند اقدام مي كنيم.

? براي ريلكس مي توان از تمركز فكر بر روي عضلات استفاده كرد و آنها را شل و كرخت و بي حس كرد و با كنترل ذهني تمام عضلات را از حالت تنس خارج نمود ؛ و از ريلكس تمركزي مي توان در تمام حالات و شرايط استفاده بهينه كرد.

? وقتي عضلات با تمركز فكري ريلكس مي شوند بدين معنا نيست كه واقعاً عضله شل شده باشد بلكه با تمركز فكر پيام هاي انتقال عصبي را مجهز به كاهش تحريك عصب سمپاتيك مي كند و عضله از حالت تنس حاصله از تنش خارج و به حالت وانهادگي يا ريلكس در مي آيد.

? مرحله لتارژي يا موت كاذب از عميق ترين مراحل ريلكس است به طوري كه فرد در اين مرحله كاملاً بي حس مي شود و اگر تيغي به عضلات او بزنيد احساس درد نخواهد كرد. در اين حالت آرامش به حد اعلاي خود مي رسد و شخص در حالت خلسه و از خود بي خود شدن دور از هرگونه اضطراب و تشويش خاطر قرار مي گيرد.

? بعد از رهايي و شل و

كرخت كردن عضلات ممكن است احساس سنگيني در عضلات حس شود و مي توان با تمركز فكر احساس سنگيني را افزود تا حدي كه نتوانيم حركتي كنيم و به مرحله آرامش عميق تر برسيم زيرا ايجاد سنگيني در اوج ريلكس است.

? در هر وضعيتي اگر خود را سنگين حس كنيد و اگر به طور كلي هميشه آرام و متين و سنگين حركت نماييد از يك آرامش هميشگي برخوردار خواهيد شد.

? در اثر احساس سنگيني ريتم تنفسي و ضربان قلب نيز آهسته و آرام خواهد شد و اين سنگيني موجب سنگيني و متانت در شخصيت شما نيز خواهد شد.

? يوگا ورزش روحي است كه مبادرت به تمرين آن موجب تقويت اعصاب و تنظيم و تقويت غدد داخلي و مقاوم شدن روح و ريلكس عضلاني و در نهايت كسب آرامش خواهد شد.

? براي كسب آرامش از طريق استحمام ابتدا بايد با استفاده از آب گرم تنس عضلاني را كاهش داد و سپس با آب سرد شور و نشاط و تقويت اعصاب را ايجاد نمود ؛ به طور كلي با استحمام روزانه مي توان به آرامش خوبي رسيد.

? دستگاه ارتعاش دهنده موجب تحريك عضلات مي شود و احساس شادابي و ريلكس مي كند. با تحريك مداوم عضلات چهره مي توان در حفظ جواني و جلوگيري از چين و چروك صورت اقدام نمود.

? حمام آفتاب موجب تحريك عضلاني مي شود و ايجاد شور و نشاط مي نمايد و روي دم و بازدم منظم و تقويت اعصاب شديداً مؤثر است ؛ البته ولي آفتاب شديد با تحريكات شديد فرد را عصبي تر نيز مي

كند ولي استفاده بهينه از آفتاب شخص را خوش مشرب و اجتماعي مي كند.

فنون ريلاكس تراپي

1- آرامش عضلاني

2- آرامش تنفسي

3- آرامش مغز

4- دفع سموم رواني

5- تخيلات ذهني آرام بخش

6- بيوفيدبك آرامش

7- آرامش متعالي

8- آرامش كاربردي

فنون ريلاكس تراپي: آرامش تنفسي

1-عرفاً و اصولاً افراد آرام از تنفس عميق ، و افراد مضطرب و هيجاني از تنفس تند، سطحي و كوتاه برخوردارند.

2- تنفس تند و سطحي انرژي رواني را تقليل مي دهد و كاركرد طبيعي بدن را مختل مي كند و تنش هاي حاصله را افزايش مي دهد.

3- چهار نوع روش تنفسي به ترتيب زير است:

الف) تنفس شانه اي كه شخص با بالا بردن شانه هايش عمل دم را انجام مي دهد و در عمل باز دم شانه ها مجدداً پايين مي آيد، اين تنفس در حالت هيجان زدگي پيش مي آيد.

ب) تنفس سينه اي: عضلات بين دنده اي با انقباض و انبساط، حجم تنفسي را كاهش يا افزايش مي دهند و در افرادي كه در حالت عادي به سر مي برند رخ مي دهد.

ج) تنفس شكمي : در اين حالت شكم به جلو و عقب مي رود و كساني كه در وضعيت آرامش به سر مي برند اين حالت را دارند.

د) تنفس سينه اي- شكمي: كساني كه از آرامش خيلي عميق برخور دارند، از اين تنفس برخوردارند در اين تنفس هم تنفس شكمي و هم تنفس سينه اي وجود دارد.

4- كمترين حجم تنفسي مربوط به تنفس شانه اي است كه در مواقع اضطراب و هيجانات بروز مي كند و بهترين نوع

تنفس سينه اي- شكمي است كه در حالت آرامش بروز مي كند.

5- براي كاهش اضطراب و هيجانات و دوري از هرگونه تنش بايد خود را به تنفس سينه اي- شكمي عادت بدهيم و اين تكنيك در كاهش هيجانات واقعاً معجزه مي كند.

6- براي كسب آرامش و اصلاح تنفس بايد از هرگونه حركت شانه ها به سمت بالا جلوگيري كرد و باعمل دم و بازدم، شكم به جلو و عقب برود و سينه فراخ شود.

7- در حالت هيجان زدگي مقداري از هواي تنفسي در عمل بازدم كاملاً تخليه نمي شود و در ريه باقي مي ماند؛ يعني عمل بازدم كوتاه و سطحي مي شود. بنابراين براي كاهش هيجانات مي توانيد هواي تنفسي را با فشار تخليه كنيد كه گاه در حالت عادي به شكل "آه كشيدن" در مي آيد.

8- در حالت خواب آلودگي، تنفس منظم و صدا دار از ته گلو شنيده مي شود. اين عمل عضلات را ريلكس مي كند و شخص را آماده خواب مي كند. مي توان از همين تكنيك براي ريلكس عضلات استفاده كرد ولي بايد مواظب باشيم كه به خواب نرويم تا عضلات عميق تر ريلكس شود.

9- تنفس خنك كننده براي افراد عصبي و آتشين مزاج واقعاً معجزه مي كند و حرارت و داغي آنها را مي گيرد، كه گاه افراد در وضعيت عصبي اين عمل را به طور طبيعي انجام مي دهند.

10- حبس تنفس باعث مي شود واحدهاي مغزي در يك نقطه متمركز شوند و همين امر باعث تمركز فكر و نشاط و شادابي مي شود.

11- تخليه تنش هاي حاصله، قوي ترين تكنيك

ريلكس است ( كه بدون استاد نمي توان اين تكنيك را تمرين كرد ).

فنون ريلكس تراپي: آرامش مغز

1- كارهاي فكري به طور وقفه ناپذير و با هجوم افكار مزاحم، مغز را دائم در حالت تحريك نگه مي دارد و اجازه استراحت به سلول هاي مغز نمي دهد. بنابراين تحريكات مداوم، سلول هاي مغز را خسته مي كند و موجب تنش مغز مي شود.

2- تحريكات مداوم مغز موجب افزايش ضربان هاي الكتريكي مغز مي شود . افزايش تحريكات مغز موجب افزايش تحريكات عصبي مي شود و كل سيستم بدن را كه شامل دستگاه اعصاب و غدد مترشحه است مختل مي كند.

3- براي آرامش مغز بايد تحريكات يا ضربان هاي الكتريكي را كاهش داد تا به حالت مهار يا آرامش برسد؛ كه به وسيله كاهش تحريكات، ارائه تحريكات يكنواخت، عمل شرطي كردن، افزايش تمركز فكر و شناخت ساعت بيولوژيك مي توان اين امر را انجام داد.

4- اگر قسمتي از مغز را مهار كنيم فعاليت حركتي عضلات مربوطه كاهش پيدا مي كند و عضلات كرخت و شل مي شود و بالعكس، اگر مانع فعاليت حركتي عضلات شويم و انقباض آنها را كاهش دهيم، قسمت مربوطه مغز مهار مي شود.

5- روند مهار تدريجي است كه توسط سه مركز در مغز و با توليد چهار هورمون انجام مي گيرد و مهار هر قسمت مغز، ارتباط عصبي- عضلاني همان قسمت را به علت كاهش تحريكات عصبي با مغز قطع مي كند. در نتيجه حركات عضلات مربوطه كند و در نهايت كرخت و بي حس و ريلكس مي شود.

6- قسمت مركزي مغز آخرين محلي است

كه مهار مي شود. اين قسمت معمولاً به عنوان يك بخش بيدار به صورت سلول هاي نگهبان عمل مي كند و با كوچكترين تحريك به صورت شرطي، يا در مواقع خطر، قسمت هاي ديگر مغز را نيز از حالت مهار خارج و شخص را بيدار مي كند.

7- خواب پنج مرحله دارد كه چهار مرحله مسئول ريلكس به نام خواب آرام يا كند ، و يك مرحله مسئول رويا به نام خواب سريع است. در خواب آرام ، مرحله به مرحله ضربان هاي الكتريكي كاهش پيدا مي كند به طوري كه در مرحله چهارم به يك ضربه در ثانيه مي رسد و حالت ريلكس عميق ايجاد مي شود.

8- خواب مرحله چهارم علاوه بر اينكه يك ريلكس عميق ايجاد مي كند باعث ترميم ضايعات سلولي به صورت اتوماتيك در كل بدن مي گردد و اثرات اعجاز آميز درماني دارد.

9- هر دوره يا سيكل خواب حدوداً 90 الي 120 دقيقه است كه ساعت بيولوژيك اين دوره ها را تنظيم مي كند. بنابراين براي يك خواب خوب و رضايت بخش، همزمان با اعلام زمان خواب از طرف ساعت بيولوژيك كه با علائم كرختي و شل شدن و سنگيني و كندي حركات مشخص مي شود، بايد بخوابيم و با تنظيم ساعت بيولوژيك با چند دوره خواب كامل بيدار شويم.

10- با شناخت مكانيسم خواب و توليد امواج مغز مي توانيم به شكل مصنوعي با كرخت و بي حس كردن و سنگيني عضلات خود، تا مرحله چهارم خواب پيش برويم و از يك خواب مصنوعي خوب براي كسب آرامش استفاده كنيم.

كلينيك هاي خواب درماني با ارائه يك

برنامه منظم، شخص را با روش هاي متفاوت به مدت طولاني به خواب مي برند و در اثر مهار و ريلكس عميق به مدت طولاني ، بيمار بهبودي و شفاي خود را به دست مي آورد.

11- براي كسب آرامش بايد با مكانيسم خواب آشنا شويد و با رعايت روش هاي خوابيدن و بيدار شدن ، خود را معالجه كنيد زيرا خواب خوب علاوه بر ايجاد آرامش، با ترميم سلول هاي آسيب ديده در جريان بيماري ها، موجب درمان مي شود.

فنون ريلاكس تراپي: دفع سموم رواني

1- ورود خاطره تنش به ضمير ناخود آگاه موجب مي شود كه تنش با روح و روان انسان عجين شود و همواره حتي بعد از حذف عامل استرس، باز شخص در حالت تنش و دور از هر گونه آرامش رواني قرار بگيرد.

2- تراكم تنش از كام هاي وازده ( انسان آرزوها و كام هاي ناخوشايند را وا م يزند و به ضمير ناخودآگاه مي راندو اين كام ها پيوسته در صدد يافتن راهي هستند كه بتوانند از ناخودآگاهي به خودآگاهي آيند) است كه موجب جريحه دار شدن روح و روان شده ؛ اين تراكم تنش "عقده" يا "كمپلكس" ناميده مي شود كه موجب افزايش فشار رواني و برهم خوردن آرامش روحي مي شود.

3- ضمير ناخود آگاه همواره در پي كامجويي ( دستيابي به خواسته هاي خود ) است و ضمير خود آگاه مانع آن مي شود ؛ كه سرانجام با دخالت ضمير خود آگاه برتر در امر قانون و مسائلِ وجداني ، اين سه نيرو در گير كشمكش رواني و جنگ و ستيز قرار بگيرند و در

نتيجه آرامش رواني دچار اختلال و شخص دچار تنش و بيماري هاي روان تني شود.

4- براي كسب آرامش رواني بايد اين سه نيرو باهم سازش كنند براي همين منظور احتياج به مكانيسم هاي رواني است كه اين سه نيرو را راضي نگه دارد (مكانيسم هاي رواني فرايندهايي هستند كه شخص را در مواجهه با مسائل بيروني ياري مي كنند).

5- مكانيسم هاي رواني با شكل برتر و تكامل يافته تر، دست يابي به خواسته ها را به عرضه ظهور مي رساند. اين دست يابي به خواسته ها در مراحل ابتدايي، خود را در قالب هاي گوناگون نشان مي دهد.هنرمند واكنش خود را از كام هاي وازده به شكل هنر در مي آورد. هنر برترين روش ارضا كردن تمايلات سركوفته است كه به وسيله تصعيد به اشكال گوناگون متجلي مي شود.

6- آرزوها و تمايلاتي كه وجدان آ«ها را پذيرفته و در بيداري بدان توجه زيادي داشته ايم ولي نتوانسته ايم به آ«ها جامه عمل بپوشانيم، در عالم خواب به حقيقت مي پيوندند ؛ بنابراين تجلي آرزوهاي دروني در عالم رويا و خواب باعث آرامش دروني مي شود.

7- علاوه بر دستيابي به خواسته ها ، دردهاي دروني با پوشش مبدل در قالب هنر و ادبيات و ... به نمايش گذاشته مي شود كه خواهان درمان و التيام مي باشد.

8- هنرمند همچون يك روان پزشك ابتدا دردهاي دروني را به نمايش مي گذارد، سپس مرهمي براي دردها مي شود و موجب تسكين و آرامش دردها و التيام زخم هاي روحي مي گردد.

9- هنرمند بعد از التيام زخم هاي رواني به تدريج بايد از

لذايد مادي و ابتدايي دور شود و در خط پيشرفت و تعالي قرار بگيرد و در قالب هنرش روح عرفاني و معنوي دميده شود و منحصر به زمان و مكان و اشخاص نشود. همواره در سير متعالي غرق آرامش عرفاني شود و التيام زخم هاي روحي خود را در آن مرحله جستجو كند.

10- دو نوع هنر ارزشمند است:

الف) هنر پاتولوژيك با ارزش درماني

ب) هنر رئاليست با ارزش فرهنگي و وسيله اي براي پالايش رواني.

11- از نقاشي كودكان كه نمونه اي از هنر پاتولوژيك است مي توان به دردهاي دروني آنها پي برد كه چگونه و به چه صورت درگير حالات روحي رواني هستند و براي التيام و تسكين دردهاي خود در جستجوي چه مرهمي هستند.

12- براي كسب آرامش يا بايد اميال و آرزوها را مجدداً در خط تحقق يافتن انداخت و يا اينكه با درد دل كردن و برگشت به خاطرات گذشته و تجزيه و تحليل دردها آنها را التيام داد.

13- روانكاو سعي مي كند با كنار زدن پرده آهنين خود آگاه و نيمه خود آگاه، به آرزوها و اميال نهاني بيمار دسترسي پيدا كند. بيمار با عنوان كردن دردهاي دروني اش آنها را تخليه كند و يا از درون بزدايد و روح خود را با مجهز شدن به مكانيسم هاي رواني با يك شستشوي رواني از آلودگي ها پاك كند و با مجهز شدن به مكانيسم هاي رواني ديگر تمايل به پنهان كردن و سركوبي آنها نشان ندهد.

14- روانكاو با شناخت فرهنگ و اعتقادات و سمبل هاي رواني بيمارش به تجزيه و تحليل حالات روحي وي مي

پردازد و به كمك هيپوآناليز سريع تر به تفسير خواب و رؤياها كه ممكن است به زبان سمبليك عنوان شده باشد مي پردازد و بعد با شگردي ماهرانه سه نيروي دروني بيمار را متحد مي كند و او را به آرامش واقعي مي رساند.

15- روانكاو گاه با تجربه دوران هاي كودكي بيمار در حالت بهتر مي تواند او را در مسير دستيابي به آرزوهايش قرار بدهد و يا با استفاده از مكانيسم ها و تصعيد كام ها (آرزوها واميال نهاني ) ، او را در مسير دستيابي به خواسته هاي متعالي قرار بدهد و در نهايت هدفش كسب آرامش بيمار است.

16- نهايتاً كسب آرامش روحي و رواني : يعني اتحاد سه نيروي ضمير ناخود آگاه - خود آگاه – نيمه خود آگاه.

فنون ريلاكس تراپي: تخيلات ذهني آرام بخش

? تصورات و تخيلات الگوهاي ذهني هستند كه بر كنش و رفتار هر شخص اثر مستقيم دارد كه حالات روحي، شخصيت و حساسيت هر فرد را در بر مي گيرد.

? الگوهاي ذهني ناهماهنگ شخص از خود نسبت به محيط مي تواند حالات روحي او را دچار اختلال و شخص را حساس و شكننده كند و در اثر كمترين استرس دچار تنش و بيماري هاي روان – تني شود.

? يك تصور عميق از الگوي ذهني مناسب مي تواند يك شخصيت برتر را با اعتماد به نفس و تسلط و مقاوم نمودن روح ، در اعماق وجودمان شكل بدهد. همواره شخص با يك ديد برتر مي تواند بر امور تسلط داشته باشد و اين اعتماد به نفس موجب آرامش رواني شخص شود.

? الگوهاي ذهني

ايجاد شده در ذهن، بستگي به موقعيت اجتماعي و دگرگوني هاي محيطي و حتي وضع ظاهري و در نهايت تفسير ما از زندگي دارد و خلق اين الگوهاي ذهني در ارائه تنش و آرامش مؤثر است.

? قوي ترين قوه "مخيله" است زيرا بدون وقفه و 24 ساعته حتي بدون حضور محرك كار مي كند و اثرات عميقي در نگرش و تفكر و حالات روحي ما دارد.

? درد و درمان بستگي به اميد و ديد مثبت و منفي شخص دارد زيرا در ديد منفي و نااميدانه، حالات درد و بيماري ما تصوارت رنجوري بدن ملكه ذهن مي شود و در ديد مثبت شفا و سلامت و تندرستي ملكه ذهن مي گردد.

? ملكه ذهن مثبت يا منفي به اعماق درون نفوذ مي كند و در آن صورت خواسته يا ناخواسته اعمال بدن را تحت تأثير قرار مي دهد.

? براي ورود الگوهاي ذهني به اعماق درون، بايد در حالات خلسه و از خود بي خود شدن قرار گرفت و هر چقدر عمر خلسه بيشتر باشد الگوهاي ذهني شديد در اعماق درون حكاكي مي شود.

? ارسال الگوهاي ذهني شديد در اعماق درون به دو صورت امكان پذير است :

الف) طبيعي : مانند عشق، ايمان، ترس، دعاهاي شبانه ، ...

ب) مصنوعي : فيكس چشمها، بي حسي عضلات، بي حركتي بدن و ...

? براي كسب آرامش روحي بعد از ريلكس تن، بايد به تخيلات و اميدها و آرزوها و خاطرات شيرين پرداخت تا روح ارضا شود. تصور زيارتگاه ها و اماكن مقدس به روح آرامش عميق تري مي دهد.

? در تصورات و

تخيلات دسترسي به غيرممكن ها روح را ارضا مي كند و يك شخصيت برتر در بازسازي و تكامل روحي مي شود و در نهايت موجب تقويت و آرامش روحي مي گردد.

? "تصورات" مي تواند يكي از قوي ترين اثرات آرامش را داشته باشد زيرا مي توان در هر موقعيتي اين تكنيك را به كار گرفت.

فنون ريلكس تراپي: بيوفيدبك آرامشbio-feedback

? بيوفيدبك حالتي است كه شخص آگاهانه به حالت ها و احساسات قبلي خود برگشت مي نمايد تا بتواند احساسات خود را عميقاً درك كند و آنها را تحت كنترل ارادي خود بگيرد.

? در مغز مراكزي وجود دارد كه نسبت به احساسات برانگيخته مي شود تا بتواند هماهنگي لازم را براي برقراري تعادل ايجاد كند . براي هماهنگي دقيق تر درون و برون اين مراكز معكوس يا متضاد دارند كه نسبت به احساسات متضاد برانگيخته مي شود، مانند سيري، گرسنگي، خشم و شادي، سرما و گرما؛ مغز با توازن اين دو مركز، توازن و تعادل را ايجاد مي كند.

? براي توازن و تعادل روحي و جسمي بايد بتوان اين احساسات را به صورت ارادي و خود آگاهانه بيدار كرد و افزايش يكي از اين دو حس متضاد به حالت توازن و آرامش روحي رسيد.

? براي بيداري احساسات بايد در حافظه اين احساسات را بايگاني و نگه داشت تا در صورت لزوم با بيداري يكي از دو حس متضاد بتوان حالات تعادل و آرامش را ايجاد كرد.

? بعد از بيداري احساسات مي توان احساسات خوشايند را تقويت و احساسات ناخوشايند را كمي تضعيف كرد تا احساس نشاط و آرامش دائمي برقرار شود.

? براي بيداري احساسات و حالات روحي بايد ابتدا چرخش آگاهي به احساسات فيزيكي و يا احساسات فعلي كرد. سپس مرحله به مرحله احساسات قلبي را بيدار كرده و آنها را در حافظه ذخيره كرده تا در صورت لزوم بتوان با دسترسي به حافظه احساسات مورد نظر را بيدار كرد.

? گاه احساسات به صورت سمبليك در ضمير ناخودآگاه نقش مي گيرند و براي كنترل اين احساسات مي توان به عمل خواسته يا نيت كردن احساسات سمبليك را بيدار كرد و آنها را تحت كنترل در آورد.

? بيوفيدبك در چهار مرحله است بعد از تسلط كامل در هر چهار مرحله مي توان به سرعت احساسات را در هر موقعيت بيدار نموده و جسم و روح را تحت كنترل گرفت و نهايتاً به تعادل روحي و آرامش رسيد.

? براي كنترل بهتر احساسات متضاد بايد به صورت تسلسلي و پشت سرهم بيدار شوند تا وجه التفاوت اين دو حس بهتر درك شده و راحت تر بتوان آنها را بيدار و ايجاد توازن و تعادل روحي كرد.

? تمرينات ابتدا بايد با حوصله و دقيق سپس رفته رفته با سرعت بيشتر انجام شود و با تكرار تمرين مي توان دو احساس متضاد را در حافظه حكاكي كرد و به سهولت آنها را به ياد آورد و كاملاً به شكل واقعي و حقيقي آنها را بيدار كرد.

? با گسترش آگاهي بر احساسات واقعي و حتي كاذب مي توان به كنترل شديدتري رسيد به طوري كه اعمال خارق العاده را با كنترل ذهني به انجام رساند و اين است اسرار كار يوگيها؛

فنون ريلاكس تراپي: آرامش متعالي

?

كم و كيف انرژي روحي يا رواني موجود زنده نقش به سزايي در سرنوشت سلامتي و يا بيماري داشته به طوري كه براي تعيين كيفيت سلامتي مي توان از دستگاه مخصوص براي مشاهده اشعه يا هاله هاي نوراني اطراف موجود زنده استفاده كرد.

? ميزان قدرت انرژي و رنگ هاله مي تواند نوع بيماري را مشخص كرده و حتي بيماري هايي كه در آينده رخ خواهد داد و اين كه سير بهبودي چگونه خواهد بود را نشان مي دهد.

? اثبات انرژي رواني و هاله هاي اطراف آن و ارتباط آن با نوع سلامتي و بيماري نشانگر آن است كه بيماري رواني موجب بيماري جسم مي شود. به همين منظور براي سلامت و بهبودي جسمي بايد به سلامت و بهبودي روحي توجه شود.

? براي سلامت و بهبودي روح بايد به آرامش متعالي و عرفاني رو آورده و با تكيه به منبع آرامش كه خداوند سبحان است موجب آرامش روح و تسلي خاطر شده و در نهايت موجب بهبودي بيماري جسمي مي شود.

? بهترين طبيب روح و مشوق ازلي و ابدي و بهترين درمان، عشق درماني و بهترين دارو ذكر و دعاست به طوري كه معالجه گراف روحي نيز معتقدند آنها وسيله اي بيش نيستند شفا و درمان از طرف خدا مي آيد.

? براي كسب آرامش روحي به طور كلي دو عمل بايد انجام داد: الف) تقويت قدرت روحي و رواني ب) دميدن روح پاك براي هدايت قدرت روحي و رواني.

? نفوذ شخصي علامت قدرت روحي و رواني است كه گاه با آرامش ظاهر موجب تقويت روحي و اعتماد به نفس خود

مي شويم كه اين عمل اثر كوتاه مدت دارد كه گاه با افزاش قدر واقعي با نفوذ كلام و قدرت رفتاري بر ديگران تسلط پيدا كرده و باعث افزايش اعتماد به نفس واقعي شده كه اثر درازمدت را دارد و اگر هر دو با هم باشد بهتر است زيرا موجب آرامش رواني دائمي مي شود.

? انتقال آرامش به دو صورت ميسر مي شود. الف) ارادي: با ايجاد تمركز فكر و دعا و ... ب) غير ارادي الگوهاي مغزي و احساسات يكسان انتقال آرامش از طريق انرژي رواني انجام پذير است و ربطي به بُعد مكان و زمان ندارد اين انتقال از نوع روحاني و معنوي است.

? بعد از سير صعودي در تكامل انسانيت و قرب به خداوند رفته رفته انرژي روحي و رواني او در جهت صفات پسنديده و اخلاقي قوت مي گيرد و در همين اثناء ميزان انرژي و رنگ هاله به شكل بهتر تغيير پيدا مي كند و به رنگ هاي آبي، سبز و سفيد در مي آيد، به طوري كه رنگ هاله علما و ائمه سفيد است و موجب درخشش و روحانيت چهره آنها نيز مي شود و با دور شدن از خداوند هاله سياه شده و رنگ چهره نيز از حالت درخشندگي خارج شده و به تيرگي مي گرايد.

? برترين قوه عشق پاك است، عشق آلودگي هاي دروني را مي زدايد و موجب تسكين روح شده و موجب پيوند با خدا گشته و با ايجاد وحدت آرامش اعجاز انگيزي تمام وجودمان را فرا مي گيرد.

? از ديدگاه عرفان درد به خودي خود معنا ندارد. درمان درد، درمان

نفس بيمار است براي رسيدن به آرامش بايد نفس بيمار خود را معالجه كنيم و از طرفي از هوي و هوس ها دور شويم وگرنه آرامش روحي ميسر نخواهد شد بايد از روح پليد دوري جوييد و به روح پاك و مقدس عرفاني برسيم.

? براي معالجه نفس بيمار بايد هر دم مراقب حال و هواي خود باشيم تا افكار پليد نفوذ پيدا ننمايد براي اين منظور بايد دائم ذكر بگوييم و به روح ملكوتي پيوند بخوريم و به آرامش حقيقي برسيم و براي مراقبه كلاسيك يا مديتيشن مي توانيم در محلي ساكت، راحت و صاف و كشيده بنشينم و خيلي آرام و موزون و كشيده ذكري را بر زبان جاري كنيم و بعد از دقايقي از يك احساس آرامش بايد هميشه در هر حال مصلحت و مشيت خداوند را سر لوحه كارهايمان كرده و به آن رفتار كنيم.

فنون ريلاكس تراپي: آرامش كاربردي

? هدف از آرامش كاربردي به كارگيري تمام فنون ريلاكس در هنگام روبرو شدن با موقعيت هاي نابهنجار است. به طوري كه اكثر افراد بعد از بهبودي و با قرار گرفتن در موقعيت هاي اضطراب زا مجدداً دچار تنش و بازگشت بيماري خود مي شوند، بنابراين با به كارگيري آرامش كاربردي مي توان خود را با جامعه هماهنگ كرد و به آرامش دائمي رسيد.

? به كار گيري فنون آرامش كاربردي در اشخاص متفاوت خواهد بود كه بستگي به حساسيت هاي فردي و تنش هاي حاصله دارد. ولي به طور كلي فن به كارگيري مرحله به مرحله در شكل ساده شروع شده و به مراحل پيچيده ختم مي شود.

? براي درك

چگونگي شروع و ادامه اين تمرين بايد ارزيابي دقيقي از خود داشته باشيم و حالات روحي خود را نسبت به موقعيت هاي متفاوت دسته بندي كرده و از شكل ساده تا پيچيده نمره گذاري كنيم و بعد از راحت ترين موقعيت شروع به مشكل ترين موقعيت پر تنش براي رفع حساسيت زدايي اقدام كنيم.

? براي ارزشيابي بايد حالات روحي فعلي و گذشته خود را با كمك گرفتن از دوستان مورد سنجش قرار داده و آنها را دقيق يادداشت كرده و بعد با حدس و گمان علل حالات روحي خود را مشخص كنيم.

? بعد از ارزيابي بايد سعي كنيم با ارائه منطق راه حل مناسبي براي معماي دروني پيدا كنيم و با تجزيه و تحليل دقيق پنهان به علل بدست آمده پرداخته و با راه حل مناسب نهايت كار را در نظر بگيرم. اين امر موجب آن مي شود كه ؟؟؟ پنهان از اعماق درون بيرون آمده و به خود آگاه برسد همين امر موجب تخليه و آرامش روان مي شود.

? بعد از مشخص شدن نكات ضعف آنها را به راحتي پذيرفته و در جهت اصلاح آن اقدام كنيد تا هم مجبور به سركوب عواطف نشويد و هم با عقل و منطق در راه اصلاح آن بر آيد.

? براي كسب آرامش هم به نقاط ضعف خود توجه كنيد و هم به نقاط ضعف ديگران با توجه به نقاط ضعف ديگران نقاط ضعف خود را بهتر پذيرفته و در نهايت موجب افزايش اعتماد به نفس خود خواهيد شد يعني مشاهده گر زواياي روحي خود و ديگران باشيد و سعي كنيد هم به خود

و هم به ديگران كمك كنيد.

? قبل از اقدام به عمل و ارائه رفتار و كنش راحت و ريلاكس در عالم تخيلات رفتار خود را با ديگران تنظيم كنيد و بعد با آمادگي رواني كامل كم كم براي اقدام به عمل آماده شويد.

? براي موفقيت بيشتر در عمل و رفتارتان مي توانيد صحنه هاي خيالي را ايجاد كنيد و يا به تصوير كشيدن ديگران در صحنه تخيلي اقدام به عمل كنيد و با بازسازي صحنه تخيلي حالات و رفتار خود را دقيق تر تنظيم نماييد يعني با خودتان تئاتر بازي كنيد.

? اگر در مرحله اقدام شكست خورديد و مجدداً دچار تنش شديد به مقدار كم و اندك موفقيت خود فكر كنيد و از شكست به عنوان كسب تجربه ياد كنيد و بعد از بازسازي صحنه مجدداً با آمادگي بيشتر اقدام نماييد و به موفقيت كامل فكر كنيد.

? هر عملي را كه مي خواهيد انجام بدهيد و با شجاعت كامل اقدام كنيد و بگذاريد ديگران شاكي شوند و براي دفاع از خود تلاش كنيد شما با راه حل منطقي و به شكل پسنديده اعمالتان را با شوخي و مزاح هماهنگ كرده تا به شكل مردم پسندانه جلوه كند.

? در نهايت هر عملي را كه مي خواهيد انجام بدهيد و ظيفه خود را در عمل نيك و پسنديده بدانيد و عاقبت و نتيجه كار را به خداوند رحمان واگذار كنيد، زيرا خداوند مصلحت ما را بهتر از خودمان مي داند.

منبع :

آرامش تن، روان ، ذهن (Relax therapy) تأليف :رسول فتحي

فنون ريلكس تراپي:آرامش درماني

آيا مي دانيد كه ...

? در آينده نزديك

آموزش علمRelaxجهاني خواهد شد

? آرامش يعني شستشوي رواني از آلودگي هاي دروني

? براي گريز از بيماري ها به آرامش رو آوريد

? آرامش خوراك روح است

? در وضعيت آرامش ، بدن خود با توليد مواد شيميايي ضايعات و جراحات خود را ترميم خواهد كرد.

? آرامش موجب درمان روح مي شود و درمان روح موجب بهبودي جسم خواهد شد

? براي خودسازي بايد به آرامش روحي برسيم

? كنترل رواني جسم و روح با آرامش

? بدون كسب آرامش انسان از درون پوسيده و منحل مي شود

? بعد از رسيدن به آرامش روحي ، درد شيرين و گوارا و تسلي روح مي شود

? آرامش موجب افزايش قدرت خلاقيت و نوآوري مي شود

? مادر تمام درمان ها آرامش

?بدون عشق و ايمان به معشوق ازلي و ابدي آرامش نهايي و واقعي كسب نمي شود

? عشق برترين آرامش

? خداوند منبع آرامش

? آرامش زنجيرها و بندهاي رواني را پاره مي كند

? زندگي با آرامش شيرين و لذت بخش مي شود

? چند دقيقهRelax كاراتر از مصرف داروها و مواد شيميايي است

? شوخي و مزاح و خنده موجب نشاط و شادابي روح و روان و آرامش مي شود

? كنترل رواني جسم و روح با كسب آرامش ميسّر مي شود

?Relax بيماران موجب تسريع در درمان مي شود

? آرامش كودكان موجب رشد رواني و افزايش بازده مفيد آنها مي شود

? براي به كارگيري حداكثر بازده مفيد بايد با آرامش بر فشارها و استرس غلبه كرد

? آرامش والدين موجب نشاط و شادابي كودكان مي شود

فوايد

و عملكرد آرامش

? به طور كلي آرامش هم از عواقب و عارضه هاي روان – تني پيشگيري مي كند و هم موجب بهبودي و رفع عارضه ها مي شود وRelax علاوه بر تنظيم اتوماتيك جسم و روح ، باعث افزايش بازده مفيد نيز مي شود.

? سلول هاي مغز بر اثر خستگي و كاركرد زياد مواد زهرآلودي از خود توليد مي كنند كه باعث تخريب و فرسودگي آنها مي شود و اختلالاتي در مغز به وجود مي آيد و در ضمن ناراحتي هاي راون – تني را موجب مي گردد كه بر اثر آرامش سلول هاي تخريب شده ترميم مي شوند.

? چند دقيقهRelax عميق مي تواند به سرعت خستگي جسمي و روحي را كاهش دهد در حالي كه ممكن است يك خواب چند ساعته نتواند خستگي را كاهش بدهد و شخص بعد از بيداري باز هم احساس خستگي كند.

? طي تحقيقات جديد ، آن تقسيم بندي كه سابقاً براي غدد و اعصاب براي توليد هورمون ها و مواد شيميايي انجام شده بود نمي تواند به شكل مجزا درست باشد زيرا اعضا مي توانند مانند مغز تفكر داشته باشند و مغز مي تواند مانند لوزالمعده به توليد انسولين بپردازد.

?DNA در زخم ها و كوفتگي ها و در نهايت در كل بدن موجب ترميم سلول مي شود. اطلاعاتDNA ارثي و يا بر اثر تفكرات شخص ايجاد مي شود. درهنگامي كه بدن را در حالتRelax قرار مي دهيم با ايجاد يك تعادل در كل بدن در جهت ترميم و هماهنگي عمل كرده ايم. آرامش مختص مغز نيست بلكه در تمام عضلات و اندام ها مي

توان ايجاد آرامش نمود و در نتيجه در لحظه اي كه در كل بدن ايجاد آرامش نموده ايم، علاوه بر تعادل و هماهنگي در يك عضو خاص ، هماهنگي و تعادلي بين آن عضو با كل بدن و ذهن ايجاد مي شود.

? بهترين توليد كننده داروهاي آرام بخش، خواب آور، برطرف كننده درد، آنتي بيوتيك ها و ... بدن است. بدن كه مواد شيميايي را به عنوان دارو ارسال مي كند از شعور خاصي برخوردار است به طوري كه ميزان داروي توليد شده با مقدار مصرف هماهنگي دارد.

? بدن مواد مخدري را براي ايجاد آرامش توليد مي كند كه اعتيادآور نيست ولي اگر با محرك هاي مكانيكي مانند: طب سوزني ، توليد مواد مخدر را در بدن زياد نماييم در شخص ايجاد اعتياد مي كند. پس ساخت اين مواد بايد تحت نظر شعور دروني باشد ؛ در ضمن اگر در وضعيت آرامش و يا تعادل رواني قرار بگيريم بدن به اندازه لازم مواد مخدر مي سازد.

? داروهايي كه براي دلخوشي بيمار داده مي شود مانند داروهاي واقعي براي آرامش اثر مي گذارند بخصوص اين كه داروي دلخوش كنك به عنوان يك داروي قوي در ايجاد آرامش معرفي شود.

فنون ريلاكس تراپي: آرامش عضلاني

? در اثر ترس و اضطراب و تنش حاصله تنسTense)) يا انقباض عضلاني ايجاد مي شود. بنابراين براي كاهش ترس و اضطراب مي توان تنش زدايي كنيم يا عضلات را وانهاده كنيم. نهايتاً در قبال آرامش و يا ريلكس تن، آرامش روان نيز ايجاد مي شود.

?بي حركتي و رهايي عضلات به سرعت مي تواند تنش حاصله و تنس

عضلاني را كم كند و اضطراب و تنش هاي فكري را كاهش دهد.

? براي درك و آگاهي از ريلكس عضلات را در حالت تنس يا انقباض شديدتر قرار مي دهيم تا بعد از رهايي ، هم تفاوت انقباض و ريلكس را درك كنيم و هم به ريلكس عميق تري برسيم.

? تنس يا انقباض عضلاني در قسمت هاي مختلف ناراحتي هاي متفاوتي را ايجاد مي كند. تنس در گلو و تارهاي صوتي موجب لرزش يا خشن شدن صدا، تنس در عضلات سر موجب سردرد، و تنس در روده ها موجب كوليت يا دل دردهاي عصبي مي شود. بنابراين يك ريلكس عميق مي تواند همزمان تمام تنس يا تنش هاي حاصله را برطرف كند.

? براي ريلكس عضلاني در پنج مرحله از پاها شروع مي كنيم و بعد دست ها و سر و صورت، عضلات شكم ، كمر و سينه ؛ و در آخرين مرحله به تمرينات مركب به طوري كه چند عضله با هم ريلكس شوند اقدام مي كنيم.

? براي ريلكس مي توان از تمركز فكر بر روي عضلات استفاده كرد و آنها را شل و كرخت و بي حس كرد و با كنترل ذهني تمام عضلات را از حالت تنس خارج نمود ؛ و از ريلكس تمركزي مي توان در تمام حالات و شرايط استفاده بهينه كرد.

? وقتي عضلات با تمركز فكري ريلكس مي شوند بدين معنا نيست كه واقعاً عضله شل شده باشد بلكه با تمركز فكر پيام هاي انتقال عصبي را مجهز به كاهش تحريك عصب سمپاتيك مي كند و عضله از حالت تنس حاصله از تنش خارج و

به حالت وانهادگي يا ريلكس در مي آيد.

? مرحله لتارژي يا موت كاذب از عميق ترين مراحل ريلكس است به طوري كه فرد در اين مرحله كاملاً بي حس مي شود و اگر تيغي به عضلات او بزنيد احساس درد نخواهد كرد. در اين حالت آرامش به حد اعلاي خود مي رسد و شخص در حالت خلسه و از خود بي خود شدن دور از هرگونه اضطراب و تشويش خاطر قرار مي گيرد.

? بعد از رهايي و شل و كرخت كردن عضلات ممكن است احساس سنگيني در عضلات حس شود و مي توان با تمركز فكر احساس سنگيني را افزود تا حدي كه نتوانيم حركتي كنيم و به مرحله آرامش عميق تر برسيم زيرا ايجاد سنگيني در اوج ريلكس است.

? در هر وضعيتي اگر خود را سنگين حس كنيد و اگر به طور كلي هميشه آرام و متين و سنگين حركت نماييد از يك آرامش هميشگي برخوردار خواهيد شد.

? در اثر احساس سنگيني ريتم تنفسي و ضربان قلب نيز آهسته و آرام خواهد شد و اين سنگيني موجب سنگيني و متانت در شخصيت شما نيز خواهد شد.

? يوگا ورزش روحي است كه مبادرت به تمرين آن موجب تقويت اعصاب و تنظيم و تقويت غدد داخلي و مقاوم شدن روح و ريلكس عضلاني و در نهايت كسب آرامش خواهد شد.

? براي كسب آرامش از طريق استحمام ابتدا بايد با استفاده از آب گرم تنس عضلاني را كاهش داد و سپس با آب سرد شور و نشاط و تقويت اعصاب را ايجاد نمود ؛ به طور كلي با استحمام روزانه مي

توان به آرامش خوبي رسيد.

? دستگاه ارتعاش دهنده موجب تحريك عضلات مي شود و احساس شادابي و ريلكس مي كند. با تحريك مداوم عضلات چهره مي توان در حفظ جواني و جلوگيري از چين و چروك صورت اقدام نمود.

? حمام آفتاب موجب تحريك عضلاني مي شود و ايجاد شور و نشاط مي نمايد و روي دم و بازدم منظم و تقويت اعصاب شديداً مؤثر است ؛ البته ولي آفتاب شديد با تحريكات شديد فرد را عصبي تر نيز مي كند ولي استفاده بهينه از آفتاب شخص را خوش مشرب و اجتماعي مي كند.

فنون ريلاكس تراپي

1- آرامش عضلاني

2- آرامش تنفسي

3- آرامش مغز

4- دفع سموم رواني

5- تخيلات ذهني آرام بخش

6- بيوفيدبك آرامش

7- آرامش متعالي

8- آرامش كاربردي

فنون ريلاكس تراپي: آرامش تنفسي

1-عرفاً و اصولاً افراد آرام از تنفس عميق ، و افراد مضطرب و هيجاني از تنفس تند، سطحي و كوتاه برخوردارند.

2- تنفس تند و سطحي انرژي رواني را تقليل مي دهد و كاركرد طبيعي بدن را مختل مي كند و تنش هاي حاصله را افزايش مي دهد.

3- چهار نوع روش تنفسي به ترتيب زير است:

الف) تنفس شانه اي كه شخص با بالا بردن شانه هايش عمل دم را انجام مي دهد و در عمل باز دم شانه ها مجدداً پايين مي آيد، اين تنفس در حالت هيجان زدگي پيش مي آيد.

ب) تنفس سينه اي: عضلات بين دنده اي با انقباض و انبساط، حجم تنفسي را كاهش يا افزايش مي دهند و در افرادي كه در حالت عادي به سر مي برند رخ مي

دهد.

ج) تنفس شكمي : در اين حالت شكم به جلو و عقب مي رود و كساني كه در وضعيت آرامش به سر مي برند اين حالت را دارند.

د) تنفس سينه اي- شكمي: كساني كه از آرامش خيلي عميق برخور دارند، از اين تنفس برخوردارند در اين تنفس هم تنفس شكمي و هم تنفس سينه اي وجود دارد.

4- كمترين حجم تنفسي مربوط به تنفس شانه اي است كه در مواقع اضطراب و هيجانات بروز مي كند و بهترين نوع تنفس سينه اي- شكمي است كه در حالت آرامش بروز مي كند.

5- براي كاهش اضطراب و هيجانات و دوري از هرگونه تنش بايد خود را به تنفس سينه اي- شكمي عادت بدهيم و اين تكنيك در كاهش هيجانات واقعاً معجزه مي كند.

6- براي كسب آرامش و اصلاح تنفس بايد از هرگونه حركت شانه ها به سمت بالا جلوگيري كرد و باعمل دم و بازدم، شكم به جلو و عقب برود و سينه فراخ شود.

7- در حالت هيجان زدگي مقداري از هواي تنفسي در عمل بازدم كاملاً تخليه نمي شود و در ريه باقي مي ماند؛ يعني عمل بازدم كوتاه و سطحي مي شود. بنابراين براي كاهش هيجانات مي توانيد هواي تنفسي را با فشار تخليه كنيد كه گاه در حالت عادي به شكل "آه كشيدن" در مي آيد.

8- در حالت خواب آلودگي، تنفس منظم و صدا دار از ته گلو شنيده مي شود. اين عمل عضلات را ريلكس مي كند و شخص را آماده خواب مي كند. مي توان از همين تكنيك براي ريلكس عضلات استفاده كرد ولي بايد مواظب

باشيم كه به خواب نرويم تا عضلات عميق تر ريلكس شود.

9- تنفس خنك كننده براي افراد عصبي و آتشين مزاج واقعاً معجزه مي كند و حرارت و داغي آنها را مي گيرد، كه گاه افراد در وضعيت عصبي اين عمل را به طور طبيعي انجام مي دهند.

10- حبس تنفس باعث مي شود واحدهاي مغزي در يك نقطه متمركز شوند و همين امر باعث تمركز فكر و نشاط و شادابي مي شود.

11- تخليه تنش هاي حاصله، قوي ترين تكنيك ريلكس است ( كه بدون استاد نمي توان اين تكنيك را تمرين كرد ).

فنون ريلكس تراپي: آرامش مغز

1- كارهاي فكري به طور وقفه ناپذير و با هجوم افكار مزاحم، مغز را دائم در حالت تحريك نگه مي دارد و اجازه استراحت به سلول هاي مغز نمي دهد. بنابراين تحريكات مداوم، سلول هاي مغز را خسته مي كند و موجب تنش مغز مي شود.

2- تحريكات مداوم مغز موجب افزايش ضربان هاي الكتريكي مغز مي شود . افزايش تحريكات مغز موجب افزايش تحريكات عصبي مي شود و كل سيستم بدن را كه شامل دستگاه اعصاب و غدد مترشحه است مختل مي كند.

3- براي آرامش مغز بايد تحريكات يا ضربان هاي الكتريكي را كاهش داد تا به حالت مهار يا آرامش برسد؛ كه به وسيله كاهش تحريكات، ارائه تحريكات يكنواخت، عمل شرطي كردن، افزايش تمركز فكر و شناخت ساعت بيولوژيك مي توان اين امر را انجام داد.

4- اگر قسمتي از مغز را مهار كنيم فعاليت حركتي عضلات مربوطه كاهش پيدا مي كند و عضلات كرخت و شل مي شود و بالعكس، اگر

مانع فعاليت حركتي عضلات شويم و انقباض آنها را كاهش دهيم، قسمت مربوطه مغز مهار مي شود.

5- روند مهار تدريجي است كه توسط سه مركز در مغز و با توليد چهار هورمون انجام مي گيرد و مهار هر قسمت مغز، ارتباط عصبي- عضلاني همان قسمت را به علت كاهش تحريكات عصبي با مغز قطع مي كند. در نتيجه حركات عضلات مربوطه كند و در نهايت كرخت و بي حس و ريلكس مي شود.

6- قسمت مركزي مغز آخرين محلي است كه مهار مي شود. اين قسمت معمولاً به عنوان يك بخش بيدار به صورت سلول هاي نگهبان عمل مي كند و با كوچكترين تحريك به صورت شرطي، يا در مواقع خطر، قسمت هاي ديگر مغز را نيز از حالت مهار خارج و شخص را بيدار مي كند.

7- خواب پنج مرحله دارد كه چهار مرحله مسئول ريلكس به نام خواب آرام يا كند ، و يك مرحله مسئول رويا به نام خواب سريع است. در خواب آرام ، مرحله به مرحله ضربان هاي الكتريكي كاهش پيدا مي كند به طوري كه در مرحله چهارم به يك ضربه در ثانيه مي رسد و حالت ريلكس عميق ايجاد مي شود.

8- خواب مرحله چهارم علاوه بر اينكه يك ريلكس عميق ايجاد مي كند باعث ترميم ضايعات سلولي به صورت اتوماتيك در كل بدن مي گردد و اثرات اعجاز آميز درماني دارد.

9- هر دوره يا سيكل خواب حدوداً 90 الي 120 دقيقه است كه ساعت بيولوژيك اين دوره ها را تنظيم مي كند. بنابراين براي يك خواب خوب و رضايت بخش، همزمان با اعلام زمان خواب

از طرف ساعت بيولوژيك كه با علائم كرختي و شل شدن و سنگيني و كندي حركات مشخص مي شود، بايد بخوابيم و با تنظيم ساعت بيولوژيك با چند دوره خواب كامل بيدار شويم.

10- با شناخت مكانيسم خواب و توليد امواج مغز مي توانيم به شكل مصنوعي با كرخت و بي حس كردن و سنگيني عضلات خود، تا مرحله چهارم خواب پيش برويم و از يك خواب مصنوعي خوب براي كسب آرامش استفاده كنيم.

كلينيك هاي خواب درماني با ارائه يك برنامه منظم، شخص را با روش هاي متفاوت به مدت طولاني به خواب مي برند و در اثر مهار و ريلكس عميق به مدت طولاني ، بيمار بهبودي و شفاي خود را به دست مي آورد.

11- براي كسب آرامش بايد با مكانيسم خواب آشنا شويد و با رعايت روش هاي خوابيدن و بيدار شدن ، خود را معالجه كنيد زيرا خواب خوب علاوه بر ايجاد آرامش، با ترميم سلول هاي آسيب ديده در جريان بيماري ها، موجب درمان مي شود.

فنون ريلاكس تراپي: دفع سموم رواني

1- ورود خاطره تنش به ضمير ناخود آگاه موجب مي شود كه تنش با روح و روان انسان عجين شود و همواره حتي بعد از حذف عامل استرس، باز شخص در حالت تنش و دور از هر گونه آرامش رواني قرار بگيرد.

2- تراكم تنش از كام هاي وازده ( انسان آرزوها و كام هاي ناخوشايند را وا م يزند و به ضمير ناخودآگاه مي راندو اين كام ها پيوسته در صدد يافتن راهي هستند كه بتوانند از ناخودآگاهي به خودآگاهي آيند) است كه موجب جريحه دار شدن

روح و روان شده ؛ اين تراكم تنش "عقده" يا "كمپلكس" ناميده مي شود كه موجب افزايش فشار رواني و برهم خوردن آرامش روحي مي شود.

3- ضمير ناخود آگاه همواره در پي كامجويي ( دستيابي به خواسته هاي خود ) است و ضمير خود آگاه مانع آن مي شود ؛ كه سرانجام با دخالت ضمير خود آگاه برتر در امر قانون و مسائلِ وجداني ، اين سه نيرو در گير كشمكش رواني و جنگ و ستيز قرار بگيرند و در نتيجه آرامش رواني دچار اختلال و شخص دچار تنش و بيماري هاي روان تني شود.

4- براي كسب آرامش رواني بايد اين سه نيرو باهم سازش كنند براي همين منظور احتياج به مكانيسم هاي رواني است كه اين سه نيرو را راضي نگه دارد (مكانيسم هاي رواني فرايندهايي هستند كه شخص را در مواجهه با مسائل بيروني ياري مي كنند).

5- مكانيسم هاي رواني با شكل برتر و تكامل يافته تر، دست يابي به خواسته ها را به عرضه ظهور مي رساند. اين دست يابي به خواسته ها در مراحل ابتدايي، خود را در قالب هاي گوناگون نشان مي دهد.هنرمند واكنش خود را از كام هاي وازده به شكل هنر در مي آورد. هنر برترين روش ارضا كردن تمايلات سركوفته است كه به وسيله تصعيد به اشكال گوناگون متجلي مي شود.

6- آرزوها و تمايلاتي كه وجدان آ«ها را پذيرفته و در بيداري بدان توجه زيادي داشته ايم ولي نتوانسته ايم به آ«ها جامه عمل بپوشانيم، در عالم خواب به حقيقت مي پيوندند ؛ بنابراين تجلي آرزوهاي دروني در عالم رويا و خواب باعث

آرامش دروني مي شود.

7- علاوه بر دستيابي به خواسته ها ، دردهاي دروني با پوشش مبدل در قالب هنر و ادبيات و ... به نمايش گذاشته مي شود كه خواهان درمان و التيام مي باشد.

8- هنرمند همچون يك روان پزشك ابتدا دردهاي دروني را به نمايش مي گذارد، سپس مرهمي براي دردها مي شود و موجب تسكين و آرامش دردها و التيام زخم هاي روحي مي گردد.

9- هنرمند بعد از التيام زخم هاي رواني به تدريج بايد از لذايد مادي و ابتدايي دور شود و در خط پيشرفت و تعالي قرار بگيرد و در قالب هنرش روح عرفاني و معنوي دميده شود و منحصر به زمان و مكان و اشخاص نشود. همواره در سير متعالي غرق آرامش عرفاني شود و التيام زخم هاي روحي خود را در آن مرحله جستجو كند.

10- دو نوع هنر ارزشمند است:

الف) هنر پاتولوژيك با ارزش درماني

ب) هنر رئاليست با ارزش فرهنگي و وسيله اي براي پالايش رواني.

11- از نقاشي كودكان كه نمونه اي از هنر پاتولوژيك است مي توان به دردهاي دروني آنها پي برد كه چگونه و به چه صورت درگير حالات روحي رواني هستند و براي التيام و تسكين دردهاي خود در جستجوي چه مرهمي هستند.

12- براي كسب آرامش يا بايد اميال و آرزوها را مجدداً در خط تحقق يافتن انداخت و يا اينكه با درد دل كردن و برگشت به خاطرات گذشته و تجزيه و تحليل دردها آنها را التيام داد.

13- روانكاو سعي مي كند با كنار زدن پرده آهنين خود آگاه و نيمه خود آگاه، به آرزوها

و اميال نهاني بيمار دسترسي پيدا كند. بيمار با عنوان كردن دردهاي دروني اش آنها را تخليه كند و يا از درون بزدايد و روح خود را با مجهز شدن به مكانيسم هاي رواني با يك شستشوي رواني از آلودگي ها پاك كند و با مجهز شدن به مكانيسم هاي رواني ديگر تمايل به پنهان كردن و سركوبي آنها نشان ندهد.

14- روانكاو با شناخت فرهنگ و اعتقادات و سمبل هاي رواني بيمارش به تجزيه و تحليل حالات روحي وي مي پردازد و به كمك هيپوآناليز سريع تر به تفسير خواب و رؤياها كه ممكن است به زبان سمبليك عنوان شده باشد مي پردازد و بعد با شگردي ماهرانه سه نيروي دروني بيمار را متحد مي كند و او را به آرامش واقعي مي رساند.

15- روانكاو گاه با تجربه دوران هاي كودكي بيمار در حالت بهتر مي تواند او را در مسير دستيابي به آرزوهايش قرار بدهد و يا با استفاده از مكانيسم ها و تصعيد كام ها (آرزوها واميال نهاني ) ، او را در مسير دستيابي به خواسته هاي متعالي قرار بدهد و در نهايت هدفش كسب آرامش بيمار است.

16- نهايتاً كسب آرامش روحي و رواني : يعني اتحاد سه نيروي ضمير ناخود آگاه - خود آگاه – نيمه خود آگاه.

فنون ريلاكس تراپي: تخيلات ذهني آرام بخش

? تصورات و تخيلات الگوهاي ذهني هستند كه بر كنش و رفتار هر شخص اثر مستقيم دارد كه حالات روحي، شخصيت و حساسيت هر فرد را در بر مي گيرد.

? الگوهاي ذهني ناهماهنگ شخص از خود نسبت به محيط مي تواند حالات روحي

او را دچار اختلال و شخص را حساس و شكننده كند و در اثر كمترين استرس دچار تنش و بيماري هاي روان – تني شود.

? يك تصور عميق از الگوي ذهني مناسب مي تواند يك شخصيت برتر را با اعتماد به نفس و تسلط و مقاوم نمودن روح ، در اعماق وجودمان شكل بدهد. همواره شخص با يك ديد برتر مي تواند بر امور تسلط داشته باشد و اين اعتماد به نفس موجب آرامش رواني شخص شود.

? الگوهاي ذهني ايجاد شده در ذهن، بستگي به موقعيت اجتماعي و دگرگوني هاي محيطي و حتي وضع ظاهري و در نهايت تفسير ما از زندگي دارد و خلق اين الگوهاي ذهني در ارائه تنش و آرامش مؤثر است.

? قوي ترين قوه "مخيله" است زيرا بدون وقفه و 24 ساعته حتي بدون حضور محرك كار مي كند و اثرات عميقي در نگرش و تفكر و حالات روحي ما دارد.

? درد و درمان بستگي به اميد و ديد مثبت و منفي شخص دارد زيرا در ديد منفي و نااميدانه، حالات درد و بيماري ما تصوارت رنجوري بدن ملكه ذهن مي شود و در ديد مثبت شفا و سلامت و تندرستي ملكه ذهن مي گردد.

? ملكه ذهن مثبت يا منفي به اعماق درون نفوذ مي كند و در آن صورت خواسته يا ناخواسته اعمال بدن را تحت تأثير قرار مي دهد.

? براي ورود الگوهاي ذهني به اعماق درون، بايد در حالات خلسه و از خود بي خود شدن قرار گرفت و هر چقدر عمر خلسه بيشتر باشد الگوهاي ذهني شديد در اعماق درون حكاكي مي

شود.

? ارسال الگوهاي ذهني شديد در اعماق درون به دو صورت امكان پذير است :

الف) طبيعي : مانند عشق، ايمان، ترس، دعاهاي شبانه ، ...

ب) مصنوعي : فيكس چشمها، بي حسي عضلات، بي حركتي بدن و ...

? براي كسب آرامش روحي بعد از ريلكس تن، بايد به تخيلات و اميدها و آرزوها و خاطرات شيرين پرداخت تا روح ارضا شود. تصور زيارتگاه ها و اماكن مقدس به روح آرامش عميق تري مي دهد.

? در تصورات و تخيلات دسترسي به غيرممكن ها روح را ارضا مي كند و يك شخصيت برتر در بازسازي و تكامل روحي مي شود و در نهايت موجب تقويت و آرامش روحي مي گردد.

? "تصورات" مي تواند يكي از قوي ترين اثرات آرامش را داشته باشد زيرا مي توان در هر موقعيتي اين تكنيك را به كار گرفت.

فنون ريلكس تراپي: بيوفيدبك آرامشbio-feedback

? بيوفيدبك حالتي است كه شخص آگاهانه به حالت ها و احساسات قبلي خود برگشت مي نمايد تا بتواند احساسات خود را عميقاً درك كند و آنها را تحت كنترل ارادي خود بگيرد.

? در مغز مراكزي وجود دارد كه نسبت به احساسات برانگيخته مي شود تا بتواند هماهنگي لازم را براي برقراري تعادل ايجاد كند . براي هماهنگي دقيق تر درون و برون اين مراكز معكوس يا متضاد دارند كه نسبت به احساسات متضاد برانگيخته مي شود، مانند سيري، گرسنگي، خشم و شادي، سرما و گرما؛ مغز با توازن اين دو مركز، توازن و تعادل را ايجاد مي كند.

? براي توازن و تعادل روحي و جسمي بايد بتوان اين احساسات را به

صورت ارادي و خود آگاهانه بيدار كرد و افزايش يكي از اين دو حس متضاد به حالت توازن و آرامش روحي رسيد.

? براي بيداري احساسات بايد در حافظه اين احساسات را بايگاني و نگه داشت تا در صورت لزوم با بيداري يكي از دو حس متضاد بتوان حالات تعادل و آرامش را ايجاد كرد.

? بعد از بيداري احساسات مي توان احساسات خوشايند را تقويت و احساسات ناخوشايند را كمي تضعيف كرد تا احساس نشاط و آرامش دائمي برقرار شود.

? براي بيداري احساسات و حالات روحي بايد ابتدا چرخش آگاهي به احساسات فيزيكي و يا احساسات فعلي كرد. سپس مرحله به مرحله احساسات قلبي را بيدار كرده و آنها را در حافظه ذخيره كرده تا در صورت لزوم بتوان با دسترسي به حافظه احساسات مورد نظر را بيدار كرد.

? گاه احساسات به صورت سمبليك در ضمير ناخودآگاه نقش مي گيرند و براي كنترل اين احساسات مي توان به عمل خواسته يا نيت كردن احساسات سمبليك را بيدار كرد و آنها را تحت كنترل در آورد.

? بيوفيدبك در چهار مرحله است بعد از تسلط كامل در هر چهار مرحله مي توان به سرعت احساسات را در هر موقعيت بيدار نموده و جسم و روح را تحت كنترل گرفت و نهايتاً به تعادل روحي و آرامش رسيد.

? براي كنترل بهتر احساسات متضاد بايد به صورت تسلسلي و پشت سرهم بيدار شوند تا وجه التفاوت اين دو حس بهتر درك شده و راحت تر بتوان آنها را بيدار و ايجاد توازن و تعادل روحي كرد.

? تمرينات ابتدا بايد با حوصله و دقيق

سپس رفته رفته با سرعت بيشتر انجام شود و با تكرار تمرين مي توان دو احساس متضاد را در حافظه حكاكي كرد و به سهولت آنها را به ياد آورد و كاملاً به شكل واقعي و حقيقي آنها را بيدار كرد.

? با گسترش آگاهي بر احساسات واقعي و حتي كاذب مي توان به كنترل شديدتري رسيد به طوري كه اعمال خارق العاده را با كنترل ذهني به انجام رساند و اين است اسرار كار يوگيها؛

فنون ريلاكس تراپي: آرامش متعالي

? كم و كيف انرژي روحي يا رواني موجود زنده نقش به سزايي در سرنوشت سلامتي و يا بيماري داشته به طوري كه براي تعيين كيفيت سلامتي مي توان از دستگاه مخصوص براي مشاهده اشعه يا هاله هاي نوراني اطراف موجود زنده استفاده كرد.

? ميزان قدرت انرژي و رنگ هاله مي تواند نوع بيماري را مشخص كرده و حتي بيماري هايي كه در آينده رخ خواهد داد و اين كه سير بهبودي چگونه خواهد بود را نشان مي دهد.

? اثبات انرژي رواني و هاله هاي اطراف آن و ارتباط آن با نوع سلامتي و بيماري نشانگر آن است كه بيماري رواني موجب بيماري جسم مي شود. به همين منظور براي سلامت و بهبودي جسمي بايد به سلامت و بهبودي روحي توجه شود.

? براي سلامت و بهبودي روح بايد به آرامش متعالي و عرفاني رو آورده و با تكيه به منبع آرامش كه خداوند سبحان است موجب آرامش روح و تسلي خاطر شده و در نهايت موجب بهبودي بيماري جسمي مي شود.

? بهترين طبيب روح و مشوق ازلي و ابدي و بهترين

درمان، عشق درماني و بهترين دارو ذكر و دعاست به طوري كه معالجه گراف روحي نيز معتقدند آنها وسيله اي بيش نيستند شفا و درمان از طرف خدا مي آيد.

? براي كسب آرامش روحي به طور كلي دو عمل بايد انجام داد: الف) تقويت قدرت روحي و رواني ب) دميدن روح پاك براي هدايت قدرت روحي و رواني.

? نفوذ شخصي علامت قدرت روحي و رواني است كه گاه با آرامش ظاهر موجب تقويت روحي و اعتماد به نفس خود مي شويم كه اين عمل اثر كوتاه مدت دارد كه گاه با افزاش قدر واقعي با نفوذ كلام و قدرت رفتاري بر ديگران تسلط پيدا كرده و باعث افزايش اعتماد به نفس واقعي شده كه اثر درازمدت را دارد و اگر هر دو با هم باشد بهتر است زيرا موجب آرامش رواني دائمي مي شود.

? انتقال آرامش به دو صورت ميسر مي شود. الف) ارادي: با ايجاد تمركز فكر و دعا و ... ب) غير ارادي الگوهاي مغزي و احساسات يكسان انتقال آرامش از طريق انرژي رواني انجام پذير است و ربطي به بُعد مكان و زمان ندارد اين انتقال از نوع روحاني و معنوي است.

? بعد از سير صعودي در تكامل انسانيت و قرب به خداوند رفته رفته انرژي روحي و رواني او در جهت صفات پسنديده و اخلاقي قوت مي گيرد و در همين اثناء ميزان انرژي و رنگ هاله به شكل بهتر تغيير پيدا مي كند و به رنگ هاي آبي، سبز و سفيد در مي آيد، به طوري كه رنگ هاله علما و ائمه سفيد است و موجب

درخشش و روحانيت چهره آنها نيز مي شود و با دور شدن از خداوند هاله سياه شده و رنگ چهره نيز از حالت درخشندگي خارج شده و به تيرگي مي گرايد.

? برترين قوه عشق پاك است، عشق آلودگي هاي دروني را مي زدايد و موجب تسكين روح شده و موجب پيوند با خدا گشته و با ايجاد وحدت آرامش اعجاز انگيزي تمام وجودمان را فرا مي گيرد.

? از ديدگاه عرفان درد به خودي خود معنا ندارد. درمان درد، درمان نفس بيمار است براي رسيدن به آرامش بايد نفس بيمار خود را معالجه كنيم و از طرفي از هوي و هوس ها دور شويم وگرنه آرامش روحي ميسر نخواهد شد بايد از روح پليد دوري جوييد و به روح پاك و مقدس عرفاني برسيم.

? براي معالجه نفس بيمار بايد هر دم مراقب حال و هواي خود باشيم تا افكار پليد نفوذ پيدا ننمايد براي اين منظور بايد دائم ذكر بگوييم و به روح ملكوتي پيوند بخوريم و به آرامش حقيقي برسيم و براي مراقبه كلاسيك يا مديتيشن مي توانيم در محلي ساكت، راحت و صاف و كشيده بنشينم و خيلي آرام و موزون و كشيده ذكري را بر زبان جاري كنيم و بعد از دقايقي از يك احساس آرامش بايد هميشه در هر حال مصلحت و مشيت خداوند را سر لوحه كارهايمان كرده و به آن رفتار كنيم.

فنون ريلاكس تراپي: آرامش كاربردي

? هدف از آرامش كاربردي به كارگيري تمام فنون ريلاكس در هنگام روبرو شدن با موقعيت هاي نابهنجار است. به طوري كه اكثر افراد بعد از بهبودي و با قرار گرفتن

در موقعيت هاي اضطراب زا مجدداً دچار تنش و بازگشت بيماري خود مي شوند، بنابراين با به كارگيري آرامش كاربردي مي توان خود را با جامعه هماهنگ كرد و به آرامش دائمي رسيد.

? به كار گيري فنون آرامش كاربردي در اشخاص متفاوت خواهد بود كه بستگي به حساسيت هاي فردي و تنش هاي حاصله دارد. ولي به طور كلي فن به كارگيري مرحله به مرحله در شكل ساده شروع شده و به مراحل پيچيده ختم مي شود.

? براي درك چگونگي شروع و ادامه اين تمرين بايد ارزيابي دقيقي از خود داشته باشيم و حالات روحي خود را نسبت به موقعيت هاي متفاوت دسته بندي كرده و از شكل ساده تا پيچيده نمره گذاري كنيم و بعد از راحت ترين موقعيت شروع به مشكل ترين موقعيت پر تنش براي رفع حساسيت زدايي اقدام كنيم.

? براي ارزشيابي بايد حالات روحي فعلي و گذشته خود را با كمك گرفتن از دوستان مورد سنجش قرار داده و آنها را دقيق يادداشت كرده و بعد با حدس و گمان علل حالات روحي خود را مشخص كنيم.

? بعد از ارزيابي بايد سعي كنيم با ارائه منطق راه حل مناسبي براي معماي دروني پيدا كنيم و با تجزيه و تحليل دقيق پنهان به علل بدست آمده پرداخته و با راه حل مناسب نهايت كار را در نظر بگيرم. اين امر موجب آن مي شود كه ؟؟؟ پنهان از اعماق درون بيرون آمده و به خود آگاه برسد همين امر موجب تخليه و آرامش روان مي شود.

? بعد از مشخص شدن نكات ضعف آنها را به راحتي پذيرفته

و در جهت اصلاح آن اقدام كنيد تا هم مجبور به سركوب عواطف نشويد و هم با عقل و منطق در راه اصلاح آن بر آيد.

? براي كسب آرامش هم به نقاط ضعف خود توجه كنيد و هم به نقاط ضعف ديگران با توجه به نقاط ضعف ديگران نقاط ضعف خود را بهتر پذيرفته و در نهايت موجب افزايش اعتماد به نفس خود خواهيد شد يعني مشاهده گر زواياي روحي خود و ديگران باشيد و سعي كنيد هم به خود و هم به ديگران كمك كنيد.

? قبل از اقدام به عمل و ارائه رفتار و كنش راحت و ريلاكس در عالم تخيلات رفتار خود را با ديگران تنظيم كنيد و بعد با آمادگي رواني كامل كم كم براي اقدام به عمل آماده شويد.

? براي موفقيت بيشتر در عمل و رفتارتان مي توانيد صحنه هاي خيالي را ايجاد كنيد و يا به تصوير كشيدن ديگران در صحنه تخيلي اقدام به عمل كنيد و با بازسازي صحنه تخيلي حالات و رفتار خود را دقيق تر تنظيم نماييد يعني با خودتان تئاتر بازي كنيد.

? اگر در مرحله اقدام شكست خورديد و مجدداً دچار تنش شديد به مقدار كم و اندك موفقيت خود فكر كنيد و از شكست به عنوان كسب تجربه ياد كنيد و بعد از بازسازي صحنه مجدداً با آمادگي بيشتر اقدام نماييد و به موفقيت كامل فكر كنيد.

? هر عملي را كه مي خواهيد انجام بدهيد و با شجاعت كامل اقدام كنيد و بگذاريد ديگران شاكي شوند و براي دفاع از خود تلاش كنيد شما با راه حل منطقي و به

شكل پسنديده اعمالتان را با شوخي و مزاح هماهنگ كرده تا به شكل مردم پسندانه جلوه كند.

? در نهايت هر عملي را كه مي خواهيد انجام بدهيد و ظيفه خود را در عمل نيك و پسنديده بدانيد و عاقبت و نتيجه كار را به خداوند رحمان واگذار كنيد، زيرا خداوند مصلحت ما را بهتر از خودمان مي داند. منبع :

آرامش تن، روان ، ذهن (Relax therapy) تأليف :رسول فتحي

مقابله با عوامل تنش زا

نويسنده: محمد غلامپور

اضطراب (استرس) در زندگي روزمره، امري عادي است و گاه مي تواند نتايج مثبتي داشته باشد؛ اما هنگامي مي تواند خطرناك باشد كه جنبه ي مرضي پيدا كند و به صورت نگراني و اضطراب دائم درآيد و افكار و اعمال انسان را تحت تأثير قرار دهد. ميزان اضطراب در افراد گوناگون، متفاوت است. موقعيتي كه براي يك فرد، بسيار نگران كننده است، ممكن است براي ديگران، اصلا موجب تنيدگي (استرس) نباشد و بالعكس مثال بارز اين مسئله، سخنراني در ميان جمع است كه در برخي، نگراني زياد ايجاد مي كند، در صورتي كه براي برخي ديگر، امري بسيار عادي تلقي مي شود. بنا براين، بهترين راه براي غلبه بر تنيدگي، پيدا كردن راه حل و تكنيكي متناسب با شخصيت فرد است.

راه هاي زيادي براي غلبه بر نگراني وجود دارد اما شما بايد راه كار مناسبي را كه با شخصيت شما متناسب است، بيابيد و به كار ببريد. به خاطر داشته باشيد، بعضي از اين مهارت ها نياز به تمرين مستمر دارند تا ثمربخش شوند. درست مثل دوچرخه سواري و يا شنا، كه نياز به تمرين مداوم دارند، اين مهارت نيز با تمرين

مداوم، پرورش مي يابد و به زودي شما مي توانيد احساس نگراني خود را به راحتي، كنترل كنيد.

1- نفس عميق بكشيد

وقتي مضطرب هستيد، نمي توانيد به راحتي نفس بكشيد و اين مسئله، به خودي خود در شما توليد تنيدگي مي كند. ممكن است حتي بدون آن كه متوجه باشيد، نفس خود را در سينه حبس كنيد. اين مسئله، باعث مي شود كه ميزان اكسيژن در خون كاهش يابد و عضلات شما منقبض شوند. ممكن است احساس سر درد كنيد و يا احساس نگراني شما افزايش يابد. بعد از اين، هر گاه احساس نگراني كرديد، نفس عميق بكشيد، چند ثانيه، هوا را در ريه هاي خود نگه داريد، سپس به آرامي، تا ده بشمريد و هوا را آزاد كنيد.

2- براي انجام دادن كارهاي خود برنامه ريزي كنيد

يكي از عوامل استرس زا استفاده ي نادرست از زمان و نداشتن برنامه ريزي مناسب است. ليستي از وظايف روزانه ي خودتان تهيه كنيد و بر اساس درجه ي اهميت، آنها را تنظيم كنيد. وظايف مهم تر را زودتر انجام دهيد. به اين ترتيب، بقيه ي روز، احساس نگراني كمتري خواهيد كرد.

3- با اطرافيان خود، ارتباط برقرار كنيد

سعي كنيد دوستان بيشتري پيدا كنيد. هرگاه احساس تنهايي و يا نگراني كرديد به ديدار يكي از دوستان خود برويد و با او صحبت كنيد.

4- به ذهن خود، استراحت بدهيد

تجسم يك منظره ي زيبا مي تواند ذهن شما را از يك موقعيت تنيدگي زا دور كند. هر گاه فرصت كرديد، چشم هاي خود را ببنديد و مكاني آرام و زيبا را در ذهن خود مجسم كنيد. سعي كنيد تمام جزئيات آن مكان را

احساس كنيد: نواي دلنشين، منظره ي زيبا، عطر دل انگيز و... . همچنين مي توانيد با خواندن يك كتاب و يا گوش دادن به يك موسيقي آرام و دلنشين، اضطراب را از خود برانيد.

5- فعال باشيد

فعاليت هاي بدني، نقش مهمي در كاهش اضطراب دارند. شما با ورزش كردن و ساير فعاليت هاي بدني مي توانيد فشارهاي رواني ناشي از اضطراب را در خود كاهش دهيد. سرگرمي مورد علاقه ي خود را پيدا كنيد و به طور منظم به انجام دادن آن بپردازيد. در زماني كه مضطرب هستيد، ورزش، كارهاي هنري، رسيدگي به گل ها و باغچه و... مي تواند شما را آرام كند و انرژي بيشتري به شما بدهد. به خاطر داشته باشيد كه جسم و روح شما از يكديگر جدايي ناپذيرند.

6- خنديدن را فراموش نكنيد

خنده، بهترين راه براي غلبه بر تنيدگي است. گاه گاهي فيلمي كمدي نگاه كنيد و يا جلمه ي طنزي بخوانيد تا حس شادي و نشاط در شما زنده شود.

7- خوشبين باشيد

وقتي كه مضطرب هستيد اغلب به همه چيز، با ديد منفي نگاه مي كنيد. برخي افراد به اين مسئله عادت كرده اند و در واقع، هميشه نيمه ي خالي ليوان را مي بينند. اگر شما جزء اين دسته افراد هستيد، سعي كنيد كه اين عادت را ترك كنيد؛ توجه به نيه ي پر ليوان، مانع بروز اضطراب و نگراني است. به نقاط روشن و زيباي زندگي فكر كنيد و خوشبين باشيد. بعد از اين به دنبال نكات مثبت يك مسئله باشيد نه نكات منفي، خنده ي يك كودك، ديدن يك دوست قديمي، آواز يك پرنده، طلوع خورشيد، سلامتي، شادابي، جواني

و... نمونه هايي از نكات مثبت و روشن زندگي اند. ممكن است اين نكات، بسيار ساده و ناچيز به نظر آيند، اما به تدريج، همين نكات ناچيز مي توانند ديد شما را نسبت به زندگي، تغيير دهند و از اضطراب شما بكاهند.

8- آخرت باور باشيد

باور داشتن آخرت مي تواند نقطه ي شروع رسيدن به «اميد» باشد. يعني اين كه با مرگ، تمام نمي شويم و مردن، نقطه ي پايان دفتر وجود ما نيست، بلكه آغاز مرحله اي دراز مدت تر، بلكه ابدي است و ما با كيفيت زندگي اين دنيايي، مي توانيم در ساختن بهتر آن «مرحله ي جاودانه»، سهم داشته باشيم. پس، چرا نگران آن باشيم كه تمام مي شويم و پايان مي يابيم؟

9- خدا را ياد كنيد

ياد خدا نيز به انسان، آرامش مي دهد. در لحظات اضطراب و نگراني، چه بر زبان آوردن نام خدا و دعا و صلوات و تسبيح الهي و ذكرهاي زباني، چه دل را به «ياد خدا» نيرو و صفا بخشيدن، مايه ي آرامش دل و نفي اضطراب است. آيه ي مشهور: «ياد خدا، به حقيقت، آرام بخش دل هاست» (رعد، آيه ي 28) اشاره به همين حقيقت دارد.

كسي كه ياد خدا را بر زبان و در دل دارد، خود را به منبع لايزال قدرت و رحمت و نعمت، متصل مي سازد و از آن، الهام و اميد مي گيرد. در لحظات بحراني هم، آنان كه قلبا متوجه آن كانون رأفت و رحمت

مي شوند؛ آرامش مي يابند. حتي يك سرباز اسير يا در محاصره، مي تواند با عامل «ذكر»، روحيه ي خود را حفظ كند.

10- به خدا توكل

(اعتماد) كنيد

توكل، عامل ديگري براي غلبه بر نگراني است. بر چه كسي بايد تكيه داشت؟ به چه چيز بايد اميد بست؟ تكيه بر آنچه ناپايدار است، به انسان هم «احساس ناپايداري» مي دهد. آن كه بر زمين سست ايستاده است، نمي تواند گام هايي استوار داشته باشد. كسي كه پشتوانه اي همچون خدا دارد، به اين زودي ها دچار خلأ روحي نمي شود و احساس بي پناهي نمي كند. توصيه ي قرآن به اين كه مؤمنان بر خدا توكل كنند، عامل اميدواري و روحيه و انگيزه داشتن براي اهل ايمان است. و از او ياري بخواهيد تا همواره در آرامش به سر بريد.

11- با انسان هاي با روحيه و با انگيزه، معاشرت كنيد

انسان از دوستان خود، رنگ مي پذيرد. همان طور كه رفاقت با افراد ترسو و بخيل، روحيه ي ترس و بخل را در انسان مي پروراند و دوستي با دلاوران بخشنده، صفت شجاعت و سخاوت را تقويت مي كند، همدمي و انس با افرادي كه از آرامش و اميد و انگيزه برخورداند، چنين روحيه اي در انسان پديد مي آورد. برعكس، معاشرت با افراد سست رأي و واخورده و مأيوس و مضطرب، بر نگراني و دلمردگي هاي انساني مي افزايد.

12- فرصت امروز را دريابيد

توجه به «فرصت امروز»، انسان را از غم گذشته و نگراني از آينده ي نيامده، مي رهاند. وقتي بسياري از اضطراب ها از آينده اي است نامعلوم و نيامده. پس چرا از بلا و مصيبت و رنجي كه هنوز تحقق نيافته و «شايد» در آينده پيش آيد، به وحشت و بيم افتيم؟

البته آينده نگري چيز مثبت و نگرش ارزنده اي

است، ولي اضطراب نسبت به حوادث پيش نيامده و نگراني بابت اين كه: «چه خواهد شد؟»، عامل ركورد و سلب انگيزه و نوميدي است.

در توصيه هاي ديني فراواني آمده است كه: «آنچه گذشت، گذشت. آنچه هم كه نيامده است، كو؟ پس برخيزيد و فرصت موجود را مغتنم شماريد» (مضمون بيتي عربي، منسوب به اميرالمؤمنين) و سعدي چه زيبا اين نكته را به فارسي سروده است:

سعديا! دي رفت و فردا همچنان معلوم نيست

در ميان اين و آن، فرصت شمار امروز را

باري؛ روحيه هاي پر توان و زندگي هاي سرشار از اميد، در سايه ي ايمان و توكل و آخرت گرايي و تلاش و همنشيني با صاحبان روح هاي بزرگ است.

زندگي را غنا بخشيم و انديشه را وسعت، تا نگراني و اضطراب، از پايمان نيفكند.(1)

پي نوشت :

1- اين مقاله، اقتباسي است از: «غلبه بر نگراني»، جواد محدثي.

منبع: نشريه ي حديث زندگي

مقابله با عوامل تنش زا

نويسنده: محمد غلامپور اضطراب (استرس) در زندگي روزمره، امري عادي است و گاه مي تواند نتايج مثبتي داشته باشد؛ اما هنگامي مي تواند خطرناك باشد كه جنبه ي مرضي پيدا كند و به صورت نگراني و اضطراب دائم درآيد و افكار و اعمال انسان را تحت تأثير قرار دهد. ميزان اضطراب در افراد گوناگون، متفاوت است. موقعيتي كه براي يك فرد، بسيار نگران كننده است، ممكن است براي ديگران، اصلا موجب تنيدگي (استرس) نباشد و بالعكس مثال بارز اين مسئله، سخنراني در ميان جمع است كه در برخي، نگراني زياد ايجاد مي كند، در صورتي كه براي برخي ديگر، امري بسيار عادي تلقي مي شود. بنا براين، بهترين راه براي

غلبه بر تنيدگي، پيدا كردن راه حل و تكنيكي متناسب با شخصيت فرد است.

راه هاي زيادي براي غلبه بر نگراني وجود دارد اما شما بايد راه كار مناسبي را كه با شخصيت شما متناسب است، بيابيد و به كار ببريد. به خاطر داشته باشيد، بعضي از اين مهارت ها نياز به تمرين مستمر دارند تا ثمربخش شوند. درست مثل دوچرخه سواري و يا شنا، كه نياز به تمرين مداوم دارند، اين مهارت نيز با تمرين مداوم، پرورش مي يابد و به زودي شما مي توانيد احساس نگراني خود را به راحتي، كنترل كنيد. 1- نفس عميق بكشيد

وقتي مضطرب هستيد، نمي توانيد به راحتي نفس بكشيد و اين مسئله، به خودي خود در شما توليد تنيدگي مي كند. ممكن است حتي بدون آن كه متوجه باشيد، نفس خود را در سينه حبس كنيد. اين مسئله، باعث مي شود كه ميزان اكسيژن در خون كاهش يابد و عضلات شما منقبض شوند. ممكن است احساس سر درد كنيد و يا احساس نگراني شما افزايش يابد. بعد از اين، هر گاه احساس نگراني كرديد، نفس عميق بكشيد، چند ثانيه، هوا را در ريه هاي خود نگه داريد، سپس به آرامي، تا ده بشمريد و هوا را آزاد كنيد. 2- براي انجام دادن كارهاي خود برنامه ريزي كنيد

يكي از عوامل استرس زا استفاده ي نادرست از زمان و نداشتن برنامه ريزي مناسب است. ليستي از وظايف روزانه ي خودتان تهيه كنيد و بر اساس درجه ي اهميت، آنها را تنظيم كنيد. وظايف مهم تر را زودتر انجام دهيد. به اين ترتيب، بقيه ي روز، احساس نگراني كمتري خواهيد

كرد. 3- با اطرافيان خود، ارتباط برقرار كنيد

سعي كنيد دوستان بيشتري پيدا كنيد. هرگاه احساس تنهايي و يا نگراني كرديد به ديدار يكي از دوستان خود برويد و با او صحبت كنيد. 4- به ذهن خود، استراحت بدهيد

تجسم يك منظره ي زيبا مي تواند ذهن شما را از يك موقعيت تنيدگي زا دور كند. هر گاه فرصت كرديد، چشم هاي خود را ببنديد و مكاني آرام و زيبا را در ذهن خود مجسم كنيد. سعي كنيد تمام جزئيات آن مكان را احساس كنيد: نواي دلنشين، منظره ي زيبا، عطر دل انگيز و... . همچنين مي توانيد با خواندن يك كتاب و يا گوش دادن به يك موسيقي آرام و دلنشين، اضطراب را از خود برانيد. 5- فعال باشيد

فعاليت هاي بدني، نقش مهمي در كاهش اضطراب دارند. شما با ورزش كردن و ساير فعاليت هاي بدني مي توانيد فشارهاي رواني ناشي از اضطراب را در خود كاهش دهيد. سرگرمي مورد علاقه ي خود را پيدا كنيد و به طور منظم به انجام دادن آن بپردازيد. در زماني كه مضطرب هستيد، ورزش، كارهاي هنري، رسيدگي به گل ها و باغچه و... مي تواند شما را آرام كند و انرژي بيشتري به شما بدهد. به خاطر داشته باشيد كه جسم و روح شما از يكديگر جدايي ناپذيرند. 6- خنديدن را فراموش نكنيد

خنده، بهترين راه براي غلبه بر تنيدگي است. گاه گاهي فيلمي كمدي نگاه كنيد و يا جلمه ي طنزي بخوانيد تا حس شادي و نشاط در شما زنده شود. 7- خوشبين باشيد

وقتي كه مضطرب هستيد اغلب به همه چيز، با ديد منفي

نگاه مي كنيد. برخي افراد به اين مسئله عادت كرده اند و در واقع، هميشه نيمه ي خالي ليوان را مي بينند. اگر شما جزء اين دسته افراد هستيد، سعي كنيد كه اين عادت را ترك كنيد؛ توجه به نيه ي پر ليوان، مانع بروز اضطراب و نگراني است. به نقاط روشن و زيباي زندگي فكر كنيد و خوشبين باشيد. بعد از اين به دنبال نكات مثبت يك مسئله باشيد نه نكات منفي، خنده ي يك كودك، ديدن يك دوست قديمي، آواز يك پرنده، طلوع خورشيد، سلامتي، شادابي، جواني و... نمونه هايي از نكات مثبت و روشن زندگي اند. ممكن است اين نكات، بسيار ساده و ناچيز به نظر آيند، اما به تدريج، همين نكات ناچيز مي توانند ديد شما را نسبت به زندگي، تغيير دهند و از اضطراب شما بكاهند. 8- آخرت باور باشيد

باور داشتن آخرت مي تواند نقطه ي شروع رسيدن به «اميد» باشد. يعني اين كه با مرگ، تمام نمي شويم و مردن، نقطه ي پايان دفتر وجود ما نيست، بلكه آغاز مرحله اي دراز مدت تر، بلكه ابدي است و ما با كيفيت زندگي اين دنيايي، مي توانيم در ساختن بهتر آن «مرحله ي جاودانه»، سهم داشته باشيم. پس، چرا نگران آن باشيم كه تمام مي شويم و پايان مي يابيم؟ 9- خدا را ياد كنيد

ياد خدا نيز به انسان، آرامش مي دهد. در لحظات اضطراب و نگراني، چه بر زبان آوردن نام خدا و دعا و صلوات و تسبيح الهي و ذكرهاي زباني، چه دل را به «ياد خدا» نيرو و صفا بخشيدن، مايه ي آرامش دل و

نفي اضطراب است. آيه ي مشهور: «ياد خدا، به حقيقت، آرام بخش دل هاست» (رعد، آيه ي 28) اشاره به همين حقيقت دارد.

كسي كه ياد خدا را بر زبان و در دل دارد، خود را به منبع لايزال قدرت و رحمت و نعمت، متصل مي سازد و از آن، الهام و اميد مي گيرد. در لحظات بحراني هم، آنان كه قلبا متوجه آن كانون رأفت و رحمت

مي شوند؛ آرامش مي يابند. حتي يك سرباز اسير يا در محاصره، مي تواند با عامل «ذكر»، روحيه ي خود را حفظ كند. 10- به خدا توكل (اعتماد) كنيد

توكل، عامل ديگري براي غلبه بر نگراني است. بر چه كسي بايد تكيه داشت؟ به چه چيز بايد اميد بست؟ تكيه بر آنچه ناپايدار است، به انسان هم «احساس ناپايداري» مي دهد. آن كه بر زمين سست ايستاده است، نمي تواند گام هايي استوار داشته باشد. كسي كه پشتوانه اي همچون خدا دارد، به اين زودي ها دچار خلأ روحي نمي شود و احساس بي پناهي نمي كند. توصيه ي قرآن به اين كه مؤمنان بر خدا توكل كنند، عامل اميدواري و روحيه و انگيزه داشتن براي اهل ايمان است. و از او ياري بخواهيد تا همواره در آرامش به سر بريد. 11- با انسان هاي با روحيه و با انگيزه، معاشرت كنيد

انسان از دوستان خود، رنگ مي پذيرد. همان طور كه رفاقت با افراد ترسو و بخيل، روحيه ي ترس و بخل را در انسان مي پروراند و دوستي با دلاوران بخشنده، صفت شجاعت و سخاوت را تقويت مي كند، همدمي و انس با افرادي كه از

آرامش و اميد و انگيزه برخورداند، چنين روحيه اي در انسان پديد مي آورد. برعكس، معاشرت با افراد سست رأي و واخورده و مأيوس و مضطرب، بر نگراني و دلمردگي هاي انساني مي افزايد. 12- فرصت امروز را دريابيد

توجه به «فرصت امروز»، انسان را از غم گذشته و نگراني از آينده ي نيامده، مي رهاند. وقتي بسياري از اضطراب ها از آينده اي است نامعلوم و نيامده. پس چرا از بلا و مصيبت و رنجي كه هنوز تحقق نيافته و «شايد» در آينده پيش آيد، به وحشت و بيم افتيم؟

البته آينده نگري چيز مثبت و نگرش ارزنده اي است، ولي اضطراب نسبت به حوادث پيش نيامده و نگراني بابت اين كه: «چه خواهد شد؟»، عامل ركورد و سلب انگيزه و نوميدي است.

در توصيه هاي ديني فراواني آمده است كه: «آنچه گذشت، گذشت. آنچه هم كه نيامده است، كو؟ پس برخيزيد و فرصت موجود را مغتنم شماريد» (مضمون بيتي عربي، منسوب به اميرالمؤمنين) و سعدي چه زيبا اين نكته را به فارسي سروده است:

سعديا! دي رفت و فردا همچنان معلوم نيست

در ميان اين و آن، فرصت شمار امروز را

باري؛ روحيه هاي پر توان و زندگي هاي سرشار از اميد، در سايه ي ايمان و توكل و آخرت گرايي و تلاش و همنشيني با صاحبان روح هاي بزرگ است.

زندگي را غنا بخشيم و انديشه را وسعت، تا نگراني و اضطراب، از پايمان نيفكند.(1) پي نوشت :

1- اين مقاله، اقتباسي است از: «غلبه بر نگراني»، جواد محدثي.

منبع: نشريه ي حديث زندگي

حديث پريشاني

نويسنده: مرتضي وفايي

بسياري عصر حاضر را عصر ارتباطات، عصر تكنولوژي، عصر شتاب و

سرعت و... ناميده اند و شايد اين نامگذاري ها بي تناسب نباشند؛ چرا كه همه ي اين عناصر با وسعتي زياد در گستره ي زندگي فراگير

شده اند. اما با نگاهي به آن روي سكه، شايد بتوان نام ديگري بر اين عصر گذاشت و آن را «عصر اضطراب» ناميد؛ اضطرابي كه به درجات مختلف، گريبانگير بسياري از مردم شده است.

عوامل اضطراب

در جستجو براي يافتن عوامل اين اضطراب ها در سخن معصومان، به موارد گوناگوني برمي خوريم كه به نمونه هايي از آنها اجمالا اشاره مي گردد:

بي هويتي و بي هدفي از بزرگ ترين عوامل اضطرابي شمرده مي شود. اين عامل، بيشتر نتيجه ي شك و ترديدها و سؤال هاي رسوخ يافته در ذهن بشر است كه به دليل دوري از حقيقت و فطرت و كناره گيري از دين و معنويت، بي پاسخ مانده است. امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند: «دل در سينه ي آدمي، پرحركت و بي قرار است و حق را مي جويد و فقط وقتي بدان دست يافت، آرام و قرار مي يابد».(1)

امام صادق (عليه السلام) در حديثي زيبا عوامل مهم اضطراب و نگراني را برشمرده اند. ايشان مي فرمايند: «پنج چيز است كه هر كس يكي از آنها را نداشته باشد، همواره در زندگي اش نقص دارد و فكرش مشوش و دلش نگران است: اول، سلامت جسم، دوم، امنيت، سوم، گشايش در روزي، چهارم، مونس و همراه همفكر». راوي مي پرسد: مونس هم فكر چيست؟ امام مي فرمايند: «همسر خوب و فرزند خوب و هم نشين خوب» و مي افزايند: «پنجم كه در برگيرنده ي همه ي خصلت هاست آسودگي خاطر

و رفاه در زندگي است».(2)

امام باقر (عليه السلام) به نقل از سلمان فرمودند: «همان نفس آدمي، هنگامي كه نقطه ي اتكا و تضمين كننده اي براي تأمين زندگي اش نداشته باشد، به خود مي پيچد و مضطرب مي شود؛ اما هنگامي كه توانست زندگي خود را تأمين كند، آرامش مي يابد و مطمئن مي گردد».(3)

پيامدهاي اضطراب

بي شك، مضطرب شدن و گرفتاري در هيجان ها و اندوه هاي اضطراب، پيامدها و عواقبي دارد كه به دو مورد از آنها اشاره مي گردد:

امام صادق (عليه السلام) فرموده اند: «از دو خصلت بر حذر باش: اضطرب و تنبلي؛ چرا كه اگر مضطرب شوي، صبر و پايداري بر [مسير] حق نخواهي داشت، و اگر تنبلي كني، حقوق ديگران را ادا نمي كني. همانا مسيح (عليه السلام) مي گفت: كس كه هم و غمش زياد شود، جسمش بيمار و رنجور خواهد شد».

در جاي ديگري امام صادق (عليه السلام) به نقل از پدرانش، در بيان توصيه هاي پيامبر (صلي الله عليه و آله) به علي (عليه السلام) چنين فرموده است: «اي علي! كسي كه اضطراب و نگراني بر او مسلط شود، راحتي و آسايش از او دور خواهد شد».(5)

راه نجات از اضطراب

پيش از اين گفتيم كه فطرت آدمي، حقيقت جوست و همواره به دنبال حقيقتي مي گردد كه به آن تكيه كند و چون بدان رسيد و ايمان آورد، ملجأ و پناهگاه خود را يافته است و ديگر احساس تنهايي و ترس

نمي كند. خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: «كساني كه ايمان آورده اند...، نه بيم دارند و نه اندوهگين

مي شوند».(6)

اضطراب، آن گاه دوباره به سراغ آدمي مي آيد

كه غفلت و گناه، زمينه ي بروز پيدا كند و وجدان، زير پا نهاده شود. بر اثر غفلت، هم مسير و هدف گم مي شود و هم وسوسه ي گناه به وجود مي آيد. دواي هر دو درد، همانا ياد خداست: «بدانيد كه با ياد خدا، دل ها آرام مي گيرد».(7) همچنين امام علي (عليه السلام) فرموده است: «ياد خدا صيقل دهنده ي سينه ها و مايه ي آرامش دل هاست».(8)

يكي ديگر از راه هاي غلبه بر نگراني و اندوه، رضايت به قضا و قدر الهي است؛ چرا كه محروميت ها و گرفتاري هاي زندگي، موجب افسوس و حسرت بسياري مي شود؛ اما كساني كه به رحمت و لطف و همچنين به عدالت پروردگار اطمينان دارند، حجم گرفتاري ها را با رحمت و عدالت خدا مي سنجند و بي رحمي سختي ها را در برابر لطف و بزرگواري او، به هيچ مي انگارند و به قضاي پروردگار، راضي اند؛ چرا كه علي (عليه السلام) فرموده است: «بهترين دور كننده ي هم و غم (نگراني و اندوه)، رضايت دادن به قضاي الهي است».(9)

امام صادق (عليه السلام) راه ديگري را براي دوري از نگراني و اندوه، سفارش مي كنند. ايشان در اين زمينه مي فرمايند: «چه چيزي مانع آن مي گردد كه هر گاه بر يكي از شما اندوهي از اندوه هاي دنيا رسيد، وضو بگيرد، سپس به مسجد برود و دو ركعت نماز بگذارد و خدا را بخواند؟ آيا نشنيده اي كه خداوند [در قرآن كريم](10) مي فرمايد: از شكيبايي و نماز، ياري بجوييد؟».(11)

پي نوشت :

1- الكافي، ج 2، ص 421.

2- الخصال، ص 284.

3- الكافي،

ج 5، ص 89 .

4- أمالي الصدوق، ص 636.

5- كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 355.

6- سوره ي بقره، آيه ي 277.

7- سوره ي رعد، آيه ي 28.

8- بحارالانوار، ج 94، ص 151.

9- غررالحكم، ح 9909.

10- سوره ي بقره، آيه ي 45.

11- تفسير العياشي، ج 1، ص 43.

منبع: نشريه ي حديث زندگي

حديث پريشاني

نويسنده: مرتضي وفايي بسياري عصر حاضر را عصر ارتباطات، عصر تكنولوژي، عصر شتاب و سرعت و... ناميده اند و شايد اين نامگذاري ها بي تناسب نباشند؛ چرا كه همه ي اين عناصر با وسعتي زياد در گستره ي زندگي فراگير

شده اند. اما با نگاهي به آن روي سكه، شايد بتوان نام ديگري بر اين عصر گذاشت و آن را «عصر اضطراب» ناميد؛ اضطرابي كه به درجات مختلف، گريبانگير بسياري از مردم شده است. عوامل اضطراب

در جستجو براي يافتن عوامل اين اضطراب ها در سخن معصومان، به موارد گوناگوني برمي خوريم كه به نمونه هايي از آنها اجمالا اشاره مي گردد:

بي هويتي و بي هدفي از بزرگ ترين عوامل اضطرابي شمرده مي شود. اين عامل، بيشتر نتيجه ي شك و ترديدها و سؤال هاي رسوخ يافته در ذهن بشر است كه به دليل دوري از حقيقت و فطرت و كناره گيري از دين و معنويت، بي پاسخ مانده است. امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند: «دل در سينه ي آدمي، پرحركت و بي قرار است و حق را مي جويد و فقط وقتي بدان دست يافت، آرام و قرار مي يابد».(1)

امام صادق (عليه السلام) در حديثي زيبا عوامل مهم اضطراب و نگراني را برشمرده اند. ايشان مي فرمايند: «پنج

چيز است كه هر كس يكي از آنها را نداشته باشد، همواره در زندگي اش نقص دارد و فكرش مشوش و دلش نگران است: اول، سلامت جسم، دوم، امنيت، سوم، گشايش در روزي، چهارم، مونس و همراه همفكر». راوي مي پرسد: مونس هم فكر چيست؟ امام مي فرمايند: «همسر خوب و فرزند خوب و هم نشين خوب» و مي افزايند: «پنجم كه در برگيرنده ي همه ي خصلت هاست آسودگي خاطر و رفاه در زندگي است».(2)

امام باقر (عليه السلام) به نقل از سلمان فرمودند: «همان نفس آدمي، هنگامي كه نقطه ي اتكا و تضمين كننده اي براي تأمين زندگي اش نداشته باشد، به خود مي پيچد و مضطرب مي شود؛ اما هنگامي كه توانست زندگي خود را تأمين كند، آرامش مي يابد و مطمئن مي گردد».(3) پيامدهاي اضطراب

بي شك، مضطرب شدن و گرفتاري در هيجان ها و اندوه هاي اضطراب، پيامدها و عواقبي دارد كه به دو مورد از آنها اشاره مي گردد:

امام صادق (عليه السلام) فرموده اند: «از دو خصلت بر حذر باش: اضطرب و تنبلي؛ چرا كه اگر مضطرب شوي، صبر و پايداري بر [مسير] حق نخواهي داشت، و اگر تنبلي كني، حقوق ديگران را ادا نمي كني. همانا مسيح (عليه السلام) مي گفت: كس كه هم و غمش زياد شود، جسمش بيمار و رنجور خواهد شد».

در جاي ديگري امام صادق (عليه السلام) به نقل از پدرانش، در بيان توصيه هاي پيامبر (صلي الله عليه و آله) به علي (عليه السلام) چنين فرموده است: «اي علي! كسي كه اضطراب و نگراني بر او مسلط شود، راحتي و آسايش از او دور خواهد

شد».(5) راه نجات از اضطراب

پيش از اين گفتيم كه فطرت آدمي، حقيقت جوست و همواره به دنبال حقيقتي مي گردد كه به آن تكيه كند و چون بدان رسيد و ايمان آورد، ملجأ و پناهگاه خود را يافته است و ديگر احساس تنهايي و ترس

نمي كند. خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: «كساني كه ايمان آورده اند...، نه بيم دارند و نه اندوهگين

مي شوند».(6)

اضطراب، آن گاه دوباره به سراغ آدمي مي آيد كه غفلت و گناه، زمينه ي بروز پيدا كند و وجدان، زير پا نهاده شود. بر اثر غفلت، هم مسير و هدف گم مي شود و هم وسوسه ي گناه به وجود مي آيد. دواي هر دو درد، همانا ياد خداست: «بدانيد كه با ياد خدا، دل ها آرام مي گيرد».(7) همچنين امام علي (عليه السلام) فرموده است: «ياد خدا صيقل دهنده ي سينه ها و مايه ي آرامش دل هاست».(8)

يكي ديگر از راه هاي غلبه بر نگراني و اندوه، رضايت به قضا و قدر الهي است؛ چرا كه محروميت ها و گرفتاري هاي زندگي، موجب افسوس و حسرت بسياري مي شود؛ اما كساني كه به رحمت و لطف و همچنين به عدالت پروردگار اطمينان دارند، حجم گرفتاري ها را با رحمت و عدالت خدا مي سنجند و بي رحمي سختي ها را در برابر لطف و بزرگواري او، به هيچ مي انگارند و به قضاي پروردگار، راضي اند؛ چرا كه علي (عليه السلام) فرموده است: «بهترين دور كننده ي هم و غم (نگراني و اندوه)، رضايت دادن به قضاي الهي است».(9)

امام صادق (عليه السلام) راه ديگري را براي دوري

از نگراني و اندوه، سفارش مي كنند. ايشان در اين زمينه مي فرمايند: «چه چيزي مانع آن مي گردد كه هر گاه بر يكي از شما اندوهي از اندوه هاي دنيا رسيد، وضو بگيرد، سپس به مسجد برود و دو ركعت نماز بگذارد و خدا را بخواند؟ آيا نشنيده اي كه خداوند [در قرآن كريم](10) مي فرمايد: از شكيبايي و نماز، ياري بجوييد؟».(11) پي نوشت :

1- الكافي، ج 2، ص 421.

2- الخصال، ص 284.

3- الكافي، ج 5، ص 89 .

4- أمالي الصدوق، ص 636.

5- كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 355.

6- سوره ي بقره، آيه ي 277.

7- سوره ي رعد، آيه ي 28.

8- بحارالانوار، ج 94، ص 151.

9- غررالحكم، ح 9909.

10- سوره ي بقره، آيه ي 45.

11- تفسير العياشي، ج 1، ص 43.

منبع: نشريه ي حديث زندگي

چرا بعضي ها بهتر مي توانند با فشارهاي رواني مقابله

نويسنده: مهدي حاجي آقابزرگي

اگر به گذشته ي زندگي خود نظري بيفكنيم، خاطرات ويژه اي را به ياد مي آوريم: از برخورد نامناسب يك دوست، بحث و جدل در يك معامله، بيماري يا آسيب ديدگي جسمي خود يا بستگان و دوستان فراتر از همه، مرگ يكي از عزيزان. گاهي به حدي نگران مي شويم كه عادات غذايي و امور روزمره ي ما نيز مختل مي شوند. كساني ممكن است در برابر مشكلات، ناتوان شوند و سلامتي شان به خطر افتد. برخي ديگر در سختي ها فرسوده مي شوند و آثار پيري زودرس در آنان نمايان مي گردد. از سوي ديگر، بعضي افراد در برابر تمام سختي ها استوار هستند و مشكلات فراوان زندگي را به خوبي پشت سر مي گذارند؛ با وجود فشارهاي زندگي، خوشرو

هستند و به رفتار معمول و مناسب خود با مردم ادامه مي دهند، به طوري كه تصور مي شود هيچ مشكل و ناراحتي اي ندارند. اگر اين مقاله پيام اوليه اي داشته باشد، آن پيام، اين است كه مي توان از پس فشارهاي رواني (استرس ها / تنيدگي ها) برآمد و سلامت انسان، مقهور رويدادهاي زندگي نيست. تنيدگي(1)و اضطراب(2) تنها هنگامي سلامتي را به مخاطره مي افكنند كه به طور مؤثر با آنها مقابله نشود.

روش هاي «كنار آمدن»(3) با فشار رواني و مقابله با آن

به طور كلي، روش هاي مقابله با فشار رواني با تحقق دو هدف به كار مي روند: اول، كاهش استعداد فرد براي دچار شدن به فشار رواني؛ يعني پيشگيري از فشار رواني و دوم، مهار و كاهش فشار رواني در هنگامي كه فرد، دچار آن مي شود. اين دو هدف از طريق شيوه هاي زير قابل دستيابي هستند:

1- حل مسئله(4)

كوشش در جهت حل مسئله (كه با عنوان روش هاي كنار آمدن «مسئله محور» نيز شناخته شده است)، شامل انجام دادن فعاليت مستقيم به منظور تغيير موقعيت تنيدگي زا و پيشگيري از تأثيرات تنيدگي يا كاستن از آنهاست. درخواست وام براي پرداخت صورت حساب هاي تأخير افتاده، نمونه ي خوبي براي اين مورد است. حتي ممكن است شخص به دنبال اطلاعاتي به منظور كنار آمدن با مشكل باشد (مانند يادگيري تعميرات اساسي اتومبيل براي تعمير ماشيني كه دائما خراب مي شود).

2- تنظيم عواطف(5)

كوشش در جهت تنظيم عواطف (كه با عنوان كنار آمدن «عاطفه محور» نيز شناخته شده است)، شامل كوشش هايي است كه پيامدهاي عاطفي و اجتماعي حوادث تنيدگي زا را تعديل

مي كنند يا كاهش

مي دهند؛ مثلا هنگامي كه رابطه ي نامزدي شخصي به هم مي خورد، ممكن است با ارزيابي مجدد موقعيت، نسبت به آن رويداد، واكنش نشان دهد (در اين مورد، فرد ممكن است با خود بگويد: اين ازدواج از اول هم خيلي خوب نبود، پس به هم زدن آن بهترين كار است)، يا با كسب حمايت عاطفي از طرف خانواده و يا به صورت پذيرش مشكل و برون ريزي عاطفي (گريستن، شوخي كردن و...) واكنش نشان دهد.

با اين كه هر دو نوع كنار آمدن در زمان مواجهه با موقعيت هاي تنيدگي زا ضروري است، ولي تحقيقات نشان مي دهد كه مردم، عموما مايل اند كنار آمدن مسئله محور را بيشتر از روش عاطفه محور به كار برند.(6)

3- كنترل شناختي(7)

افكار و تفسيرهاي فرد در مورد رويدادها (شناخت) مي تواند تأثير مهمي بر چگونگي كنار آمدن وي با موقعيت تنيدگي زا داشته باشد. مثلا اگر فردي از دست دادن شغل را شكست بداند، تنيدگي ناشي از آن، احتمالا خيلي بيشتر از وقتي خواهد بود كه اين برداشت در ذهن وي وجود نداشته باشد، همچنين اگر فردي نظر بدبينانه اي نسبت به آينده اش داشته باشد، دچار تنيدگي بيشتري خواهد شد، تا وقتي كه رويدادهاي زندگي را فرصت جديدي قلمداد كند.

به اعتقاد صاحب نظران شناخت درماني، افكار دروني، به جاي حوادث بيروني، موجب اضطراب مي شوند و تنها با تغيير طرز فكر مي توان احساسات خود را تغيير داد و بر اضطراب و ترس خود غلبه كرد. مثلا نسبت دادن علت رويدادهاي منفي به درون، بر خلاف نسبت دادن آنها به بيرون، ممكن است سبب

درماندگي شود (مثال: «من در كسب موفقيت، ناتوان بودم»، در مقابل «كار، خيلي دشوار بود»). همچنين نسبت دادن علت به يك مشكل با ثبات، در مقابل نسبت دادن آن به يك مشكل موقت، موجب درماندگي بيشتر مي شود (مثال: «من در حل همه ي مسائل نظير اين، ناموفق هستم»، در مقابل «من در حل اين مسئله، ناموفق بودم»). در نهايت، نسبت دادن علت به يك مسئله ي كلي، بيشتر از نسبت دادن آن به مسئله اي خاص، مي تواند موجب درماندگي شود («من هيچ كار درستي نمي توانم انجام دهم» در مقابل «من نتوانستم اين كار را انجام دهم»).(8)

چه نوع شناخت هايي به كنار آمدن موفقيت آميز با تنيدگي كمك مي كند؟

برخي افراد ممكن است شناخت هاي «سلامت افزا» را بسيار زود در زندگي به دست آورند. اين افراد حتي مي توانند آن دسته از الگوهاي شناختي (عقلاني) را كه مضر به سلامت جسماني و عاطفي آنهاست، كنار بگذارند. سؤال اساسي اي كه مطرح است، اين است كه: چگونه اين افراد، علي رغم شرايط تنيدگي زاي شديد، مي توانند از زندگي خود لذت ببرند و تندرستي خود را حفظ نمايند و يا حتي بهبود بخشند؟

دو روان شناس به نام هاي سالواتور مدي و سوزان كوباسا، با توجه به نگرش فرد و معنايي كه اين «نگرش» به رويدادهاي زندگي مي دهد، مفهوم «سخت رويي»(9) را ابداع كردند. در پژوهش هاي اينان (كوباسا، 1979 و 1982م) معلوم شده است افرادي كه از خود، سخت جاني نشان مي دهند، نسبت به افرادي كه اين گونه نيستند، در مقابل ابتلا به بيماري به سبب شرايط سخت زندگي، كمتر آسيب

پذيرند.

سخت رويي، متضمن سه عنصر درهم تنيده است: تعهد، كنترل و چالش. افرادي كه از خود، سخت رويي نشان مي دهند، از دريچه ي اين سه عنصر به رويدادهاي زندگي نگاه مي كنند.

اشخاصي كه «تعهد» بالايي دارند، به شدت، درگير فعاليت مي شوند و به اهميت و ارزش كارشان باور دارند. آنها مايل اند خود را عميقا با ابعاد مختلف زندگي (از كار گرفته تا روابط خانوادگي و اجتماعي)، درگير كنند. آنان بر اين باورند كه همه ي فعاليت هاي روزانه ي زندگي شان، يك هدف كلي دارد. از طرف ديگر، افرادي كه از تعهد كمتري برخوردارند، مايل اند از ساير افراد، جدا باشند و در زندگي خود، كمتر احساس معنا مي كنند.

اشخاص برخوردار از «كنترل» بالا، باور دارند (و عملشان نيز حاكي از آن است) كه واقعا مي توانند بر رويدادهايي كه با آنها مواجه مي شوند، تأثير بگذارند، نه اين كه در رويارويي با نيروهاي خارجي عاجز بمانند. از طرف ديگر، افرادي كه با درجه ي نازلي از كنترلي، با زندگي خود برخورد مي نمايند، پيوسته احساس عجز مي كنند و بر اين باورند كه خواست ديگران و جامعه، تعيين كننده ي اكثر فعاليت هاي آنهاست. آنها معتقدند كه اتفاق، بخت و اقبال، بر سرنوشت آنها مسلط است.

افرادي كه حس «چالش (درگير شدن)» دارند، تغييرات زندگي را عادي مي داننند، آنان به استقبال تغييرات زندگي مي روند و آنها را به عنوان فرصتي براي رشد شخصي، مغتنم مي شمارند. اين افراد، داراي شيوه ي تفكري آزاد و انعطاف پذير هستند و قادرند موقعيت هاي مبهم را تحمل كنند.(10)

4- حمايت اجتماعي

يكي از مؤثرترين عوامل

در كمك به فرد براي برخورد با رويدادها و شرايط سخت زندگي، حمايت اجتماعي است. حمايت اجتماعي در محيط كار بسيار باارزش است. صاحب نظران دريافتند كه حمايت اجتماعي با كاهش تنيدگي شغلي در ارتباط است (هاوس كاتينگتون، 1987م). همچنين حمايت اجتماعي، در كمك به فرد، براي كنار آمدن با مقتضيات يك بيماري وخيم، اهميت حياتي دارد (ورتمن و دانكل - شتر، 1987م).

5- ورزش

تحقيقات نشان مي دهد كه ورزش، در كنار آمدن با تنيدگي، دو نقش اساسي ايفا مي كند: ورزش،

«خستگي جسمي» ناشي از رويدادهاي تنيدگي زا و نيز «خستگي عاطفي» تجلي يافته در زندگي فرد را كاهش مي دهد. سطح اضطراب افرادي كه مرتب ورزش مي كنند و عموما بدني سالم و شاداب دارند، بسيار پايين تر از ديگران است. به طور كلي، پژوهشگران دريافتند كه ورزش، كارايي فعاليت قلب را افزايش مي دهد، ضربان قلب را آهسته مي كند، آهنگ آن را منظم مي سازد و احتمال حمله ي قلبي را كاهش مي دهد.(12)

راه هاي مقابله با تنيدگي در تعاليم اسلامي

در متن تعاليم اسلامي، روش هايي براي مقابله با تنيدگي و سازگاري با سختي ها ذكر شده كه به برخي از آنها مي شود.

الف- ايمان به خدا

انساني مؤمني كه در مواجهه با رويدادها، بر خداوند تكيه دارد، از لحاظ رواني، خود را قدرتمند مي بيند و در مشكلات و سختي ها، خود را تنها و بي كس نمي داند. همواره بر هدف خود كه همان قرب به خداوند است، توجه دارد و از همه ي مسائل و رويدادها در جهت نيل به اهداف خويش استفاده مي كند. گاهي براي رسيدن به هدف،

همه ي مشكلات براي او آسان و حتي لذتبخش مي شود. انسان مؤمن چون معتقد است كه خداوند بر دل او آرامش نازل مي كند و هيچ گاه انسان را رها نمي كند و در همه ي احوال

ياري اش مي نمايد، رابطه ي متقابل خود را با خداوند، استمرار مي بخشد و همين امر، موجب تقويت رواني او مي شود.

انساني كه در اين فضا زندگي مي كند هيچ گاه مشكلات، او را از پاي در نمي آورد و دچار اضطراب و اندوه نمي شود. براي نمونه، امام خميني (ره) هنگامي كه خبر رحلت فرزند خود، حاج آقا مصطفي را شنيدند، استواري و قدرت روحي فراواني از خود نشان دادند. همچنين زماني كه مأموران حكومت منحوس پهلوي، پس از حادثه ي پانزدهم خرداد 1342، منزل ايشان را محاصره كردند و جهت بازداشت، وارد منزل ايشان شدند و ايشان را نيافتند، با شهامت، خود را معرفي كردند و آماده ي عزيمت با مأموران شدند.(13)

ب- پاداش آخرت

بر اساس متون اسلامي، مردم در زندگي دنيا در پي آسايش هستند؛ اما اين امر، در آخرت حاصل خواهد شد نه در زندگي دنيا؛ چرا كه انسان در كانوني از سختي و رنج، آفريده شده است. در دنيا به دنبال هر لذتي، درد و رنج و ناملايماتي نيز پديد مي آيد. فرد، دچار ترس، تنگناي اقتصادي و فقدان عزيزان و... مي شود. كسي كه چنين نگرشي دارد، خود را آماده ي برخورد با مشكلات كرده، مواجهه ي مؤثرتري با آنها خواهد داشت.(14)

ج- توكل بر خدا

توكل به معناي واگذاري امري است به خداوند متعال. افراد متوكل از اضطراب و تشويش به دور

هستند. افراد متوكل ويژگي هايي به شرح زير دارند: 1- نسبت دادن اتفاقات و رويدادها به خداوند متعال، 2- اميدواري به خداوند و حسن ظن نسبت به او، 3- معنا دادن به اتفاقات و وقايع زندگي 4- داشتن كنترل بر اتفاقات زندگي، 5- داشتن احساس تعهد نسبت به انجام دادن وظيفه. 6- وظيفه مداري در مقابل نتيجه مداري، 7- داشتن حالت پذيرش و با گشاده رويي اتفاقات زندگي را پذيرفتن، 8- داشتن جرئت تصميم گيري، 9- استفاده از روش هاي سالم در مقابله با فشار رواني.(15)

برخي روش هاي رفتاري مقابله با فشار رواني

تعاليم اسلام با توصيه به صبر و خويشتنداري در مقابل حوادث و سختي ها، حلم و بردباري در تعامل با افراد و ناملايمات، القاي حس مسئوليت و تعهد نسبت به همه ي امور، خصوصا در روابط خانوادگي، سخت رويي را در پيروان خود پرورش مي دهد. همچنين با سفارش فراوان به روابط خويشاوندي و ارتباط اجتماعي با مردم و اهتمام داشتن به امور مسلمانان، جامعه ي اسلامي را مانند يك خانواده ي بزرگ فرض كرده كه اعضاي اين خانواده از حمايت هاي عاطفي و اجتماعي يكديگر برخوردارند. علاوه بر اينها

راه هاي صحيح برون ريزي عاطفي را (در ضمن دعا و نيايش به درگاه محبوب بي همتا و با رفتن به زيارت گاه ها و توسل به اولياي خدا) به مؤمنان مي آموزد؛ راه هايي كه علاوه بر برون ريزي عاطفي، موجب تقويت روحي و جبران ضعف ها نيز خواهند شد.

پي نوشت :

1- .Stress

2- .Anxirty

3- .Coping

4- .Problem Solving

5- .Emotional Regulation

6- روان شناسي سلامت، ام. رابين ديماتئو، ترجمه: پژوهشكده حوزه و دانشگاه، تهران:

سمت، 1378، ج 2، ص 574-575 (پژوهش موس بيلينگز، 1981م).

7- .Cognitive Control

8- روان شناسي سلامت، ص 577-582.

9- Hardiness [شايد بتوان گفت كه «سخت رويي»، نوعي «سخت جاني» و «پر طاقتي» يا «نستوهي / ناستوهي» ناشي از آن آگاهي و باور و نيز توأم با شناخت و تعهد است.(حديث زندگي)]

10- روان شناسي سلامت، ص 584-586.

11- همان، ص 590-592.

12- همان، ص 593-595.

13- همان، ص 752-754.

14- همان، ص 755.

15- مجموعه مقالات اولين همايش «نقش دين در بهداشت روان»، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه علوم پزشكي ايران، قم: دفتر نشر نويد اسلام، 1377، ص 219.

منبع: نشريه ي حديث زندگي

چرا بعضي ها بهتر مي توانند با فشارهاي رواني مقابله كنند؟

نويسنده: مهدي حاجي آقابزرگي اگر به گذشته ي زندگي خود نظري بيفكنيم، خاطرات ويژه اي را به ياد مي آوريم: از برخورد نامناسب يك دوست، بحث و جدل در يك معامله، بيماري يا آسيب ديدگي جسمي خود يا بستگان و دوستان فراتر از همه، مرگ يكي از عزيزان. گاهي به حدي نگران مي شويم كه عادات غذايي و امور روزمره ي ما نيز مختل مي شوند. كساني ممكن است در برابر مشكلات، ناتوان شوند و سلامتي شان به خطر افتد. برخي ديگر در سختي ها فرسوده مي شوند و آثار پيري زودرس در آنان نمايان مي گردد. از سوي ديگر، بعضي افراد در برابر تمام سختي ها استوار هستند و مشكلات فراوان زندگي را به خوبي پشت سر مي گذارند؛ با وجود فشارهاي زندگي، خوشرو هستند و به رفتار معمول و مناسب خود با مردم ادامه مي دهند، به طوري كه تصور مي شود هيچ مشكل و ناراحتي

اي ندارند. اگر اين مقاله پيام اوليه اي داشته باشد، آن پيام، اين است كه مي توان از پس فشارهاي رواني (استرس ها / تنيدگي ها) برآمد و سلامت انسان، مقهور رويدادهاي زندگي نيست. تنيدگي(1)و اضطراب(2) تنها هنگامي سلامتي را به مخاطره مي افكنند كه به طور مؤثر با آنها مقابله نشود. روش هاي «كنار آمدن»(3) با فشار رواني و مقابله با آن

به طور كلي، روش هاي مقابله با فشار رواني با تحقق دو هدف به كار مي روند: اول، كاهش استعداد فرد براي دچار شدن به فشار رواني؛ يعني پيشگيري از فشار رواني و دوم، مهار و كاهش فشار رواني در هنگامي كه فرد، دچار آن مي شود. اين دو هدف از طريق شيوه هاي زير قابل دستيابي هستند: 1- حل مسئله(4)

كوشش در جهت حل مسئله (كه با عنوان روش هاي كنار آمدن «مسئله محور» نيز شناخته شده است)، شامل انجام دادن فعاليت مستقيم به منظور تغيير موقعيت تنيدگي زا و پيشگيري از تأثيرات تنيدگي يا كاستن از آنهاست. درخواست وام براي پرداخت صورت حساب هاي تأخير افتاده، نمونه ي خوبي براي اين مورد است. حتي ممكن است شخص به دنبال اطلاعاتي به منظور كنار آمدن با مشكل باشد (مانند يادگيري تعميرات اساسي اتومبيل براي تعمير ماشيني كه دائما خراب مي شود). 2- تنظيم عواطف(5)

كوشش در جهت تنظيم عواطف (كه با عنوان كنار آمدن «عاطفه محور» نيز شناخته شده است)، شامل كوشش هايي است كه پيامدهاي عاطفي و اجتماعي حوادث تنيدگي زا را تعديل مي كنند يا كاهش

مي دهند؛ مثلا هنگامي كه رابطه ي نامزدي شخصي به هم مي خورد،

ممكن است با ارزيابي مجدد موقعيت، نسبت به آن رويداد، واكنش نشان دهد (در اين مورد، فرد ممكن است با خود بگويد: اين ازدواج از اول هم خيلي خوب نبود، پس به هم زدن آن بهترين كار است)، يا با كسب حمايت عاطفي از طرف خانواده و يا به صورت پذيرش مشكل و برون ريزي عاطفي (گريستن، شوخي كردن و...) واكنش نشان دهد.

با اين كه هر دو نوع كنار آمدن در زمان مواجهه با موقعيت هاي تنيدگي زا ضروري است، ولي تحقيقات نشان مي دهد كه مردم، عموما مايل اند كنار آمدن مسئله محور را بيشتر از روش عاطفه محور به كار برند.(6) 3- كنترل شناختي(7)

افكار و تفسيرهاي فرد در مورد رويدادها (شناخت) مي تواند تأثير مهمي بر چگونگي كنار آمدن وي با موقعيت تنيدگي زا داشته باشد. مثلا اگر فردي از دست دادن شغل را شكست بداند، تنيدگي ناشي از آن، احتمالا خيلي بيشتر از وقتي خواهد بود كه اين برداشت در ذهن وي وجود نداشته باشد، همچنين اگر فردي نظر بدبينانه اي نسبت به آينده اش داشته باشد، دچار تنيدگي بيشتري خواهد شد، تا وقتي كه رويدادهاي زندگي را فرصت جديدي قلمداد كند.

به اعتقاد صاحب نظران شناخت درماني، افكار دروني، به جاي حوادث بيروني، موجب اضطراب مي شوند و تنها با تغيير طرز فكر مي توان احساسات خود را تغيير داد و بر اضطراب و ترس خود غلبه كرد. مثلا نسبت دادن علت رويدادهاي منفي به درون، بر خلاف نسبت دادن آنها به بيرون، ممكن است سبب درماندگي شود (مثال: «من در كسب موفقيت، ناتوان بودم»، در مقابل «كار، خيلي دشوار بود»).

همچنين نسبت دادن علت به يك مشكل با ثبات، در مقابل نسبت دادن آن به يك مشكل موقت، موجب درماندگي بيشتر مي شود (مثال: «من در حل همه ي مسائل نظير اين، ناموفق هستم»، در مقابل «من در حل اين مسئله، ناموفق بودم»). در نهايت، نسبت دادن علت به يك مسئله ي كلي، بيشتر از نسبت دادن آن به مسئله اي خاص، مي تواند موجب درماندگي شود («من هيچ كار درستي نمي توانم انجام دهم» در مقابل «من نتوانستم اين كار را انجام دهم»).(8)

چه نوع شناخت هايي به كنار آمدن موفقيت آميز با تنيدگي كمك مي كند؟

برخي افراد ممكن است شناخت هاي «سلامت افزا» را بسيار زود در زندگي به دست آورند. اين افراد حتي مي توانند آن دسته از الگوهاي شناختي (عقلاني) را كه مضر به سلامت جسماني و عاطفي آنهاست، كنار بگذارند. سؤال اساسي اي كه مطرح است، اين است كه: چگونه اين افراد، علي رغم شرايط تنيدگي زاي شديد، مي توانند از زندگي خود لذت ببرند و تندرستي خود را حفظ نمايند و يا حتي بهبود بخشند؟

دو روان شناس به نام هاي سالواتور مدي و سوزان كوباسا، با توجه به نگرش فرد و معنايي كه اين «نگرش» به رويدادهاي زندگي مي دهد، مفهوم «سخت رويي»(9) را ابداع كردند. در پژوهش هاي اينان (كوباسا، 1979 و 1982م) معلوم شده است افرادي كه از خود، سخت جاني نشان مي دهند، نسبت به افرادي كه اين گونه نيستند، در مقابل ابتلا به بيماري به سبب شرايط سخت زندگي، كمتر آسيب پذيرند.

سخت رويي، متضمن سه عنصر درهم تنيده است: تعهد، كنترل و چالش. افرادي كه از

خود، سخت رويي نشان مي دهند، از دريچه ي اين سه عنصر به رويدادهاي زندگي نگاه مي كنند.

اشخاصي كه «تعهد» بالايي دارند، به شدت، درگير فعاليت مي شوند و به اهميت و ارزش كارشان باور دارند. آنها مايل اند خود را عميقا با ابعاد مختلف زندگي (از كار گرفته تا روابط خانوادگي و اجتماعي)، درگير كنند. آنان بر اين باورند كه همه ي فعاليت هاي روزانه ي زندگي شان، يك هدف كلي دارد. از طرف ديگر، افرادي كه از تعهد كمتري برخوردارند، مايل اند از ساير افراد، جدا باشند و در زندگي خود، كمتر احساس معنا مي كنند.

اشخاص برخوردار از «كنترل» بالا، باور دارند (و عملشان نيز حاكي از آن است) كه واقعا مي توانند بر رويدادهايي كه با آنها مواجه مي شوند، تأثير بگذارند، نه اين كه در رويارويي با نيروهاي خارجي عاجز بمانند. از طرف ديگر، افرادي كه با درجه ي نازلي از كنترلي، با زندگي خود برخورد مي نمايند، پيوسته احساس عجز مي كنند و بر اين باورند كه خواست ديگران و جامعه، تعيين كننده ي اكثر فعاليت هاي آنهاست. آنها معتقدند كه اتفاق، بخت و اقبال، بر سرنوشت آنها مسلط است.

افرادي كه حس «چالش (درگير شدن)» دارند، تغييرات زندگي را عادي مي داننند، آنان به استقبال تغييرات زندگي مي روند و آنها را به عنوان فرصتي براي رشد شخصي، مغتنم مي شمارند. اين افراد، داراي شيوه ي تفكري آزاد و انعطاف پذير هستند و قادرند موقعيت هاي مبهم را تحمل كنند.(10) 4- حمايت اجتماعي

يكي از مؤثرترين عوامل در كمك به فرد براي برخورد با رويدادها و شرايط سخت زندگي، حمايت

اجتماعي است. حمايت اجتماعي در محيط كار بسيار باارزش است. صاحب نظران دريافتند كه حمايت اجتماعي با كاهش تنيدگي شغلي در ارتباط است (هاوس كاتينگتون، 1987م). همچنين حمايت اجتماعي، در كمك به فرد، براي كنار آمدن با مقتضيات يك بيماري وخيم، اهميت حياتي دارد (ورتمن و دانكل - شتر، 1987م). 5- ورزش

تحقيقات نشان مي دهد كه ورزش، در كنار آمدن با تنيدگي، دو نقش اساسي ايفا مي كند: ورزش،

«خستگي جسمي» ناشي از رويدادهاي تنيدگي زا و نيز «خستگي عاطفي» تجلي يافته در زندگي فرد را كاهش مي دهد. سطح اضطراب افرادي كه مرتب ورزش مي كنند و عموما بدني سالم و شاداب دارند، بسيار پايين تر از ديگران است. به طور كلي، پژوهشگران دريافتند كه ورزش، كارايي فعاليت قلب را افزايش مي دهد، ضربان قلب را آهسته مي كند، آهنگ آن را منظم مي سازد و احتمال حمله ي قلبي را كاهش مي دهد.(12) راه هاي مقابله با تنيدگي در تعاليم اسلامي

در متن تعاليم اسلامي، روش هايي براي مقابله با تنيدگي و سازگاري با سختي ها ذكر شده كه به برخي از آنها مي شود. الف- ايمان به خدا

انساني مؤمني كه در مواجهه با رويدادها، بر خداوند تكيه دارد، از لحاظ رواني، خود را قدرتمند مي بيند و در مشكلات و سختي ها، خود را تنها و بي كس نمي داند. همواره بر هدف خود كه همان قرب به خداوند است، توجه دارد و از همه ي مسائل و رويدادها در جهت نيل به اهداف خويش استفاده مي كند. گاهي براي رسيدن به هدف، همه ي مشكلات براي او آسان و

حتي لذتبخش مي شود. انسان مؤمن چون معتقد است كه خداوند بر دل او آرامش نازل مي كند و هيچ گاه انسان را رها نمي كند و در همه ي احوال

ياري اش مي نمايد، رابطه ي متقابل خود را با خداوند، استمرار مي بخشد و همين امر، موجب تقويت رواني او مي شود.

انساني كه در اين فضا زندگي مي كند هيچ گاه مشكلات، او را از پاي در نمي آورد و دچار اضطراب و اندوه نمي شود. براي نمونه، امام خميني (ره) هنگامي كه خبر رحلت فرزند خود، حاج آقا مصطفي را شنيدند، استواري و قدرت روحي فراواني از خود نشان دادند. همچنين زماني كه مأموران حكومت منحوس پهلوي، پس از حادثه ي پانزدهم خرداد 1342، منزل ايشان را محاصره كردند و جهت بازداشت، وارد منزل ايشان شدند و ايشان را نيافتند، با شهامت، خود را معرفي كردند و آماده ي عزيمت با مأموران شدند.(13) ب- پاداش آخرت

بر اساس متون اسلامي، مردم در زندگي دنيا در پي آسايش هستند؛ اما اين امر، در آخرت حاصل خواهد شد نه در زندگي دنيا؛ چرا كه انسان در كانوني از سختي و رنج، آفريده شده است. در دنيا به دنبال هر لذتي، درد و رنج و ناملايماتي نيز پديد مي آيد. فرد، دچار ترس، تنگناي اقتصادي و فقدان عزيزان و... مي شود. كسي كه چنين نگرشي دارد، خود را آماده ي برخورد با مشكلات كرده، مواجهه ي مؤثرتري با آنها خواهد داشت.(14) ج- توكل بر خدا

توكل به معناي واگذاري امري است به خداوند متعال. افراد متوكل از اضطراب و تشويش به دور هستند. افراد متوكل

ويژگي هايي به شرح زير دارند: 1- نسبت دادن اتفاقات و رويدادها به خداوند متعال، 2- اميدواري به خداوند و حسن ظن نسبت به او، 3- معنا دادن به اتفاقات و وقايع زندگي 4- داشتن كنترل بر اتفاقات زندگي، 5- داشتن احساس تعهد نسبت به انجام دادن وظيفه. 6- وظيفه مداري در مقابل نتيجه مداري، 7- داشتن حالت پذيرش و با گشاده رويي اتفاقات زندگي را پذيرفتن، 8- داشتن جرئت تصميم گيري، 9- استفاده از روش هاي سالم در مقابله با فشار رواني.(15) برخي روش هاي رفتاري مقابله با فشار رواني

تعاليم اسلام با توصيه به صبر و خويشتنداري در مقابل حوادث و سختي ها، حلم و بردباري در تعامل با افراد و ناملايمات، القاي حس مسئوليت و تعهد نسبت به همه ي امور، خصوصا در روابط خانوادگي، سخت رويي را در پيروان خود پرورش مي دهد. همچنين با سفارش فراوان به روابط خويشاوندي و ارتباط اجتماعي با مردم و اهتمام داشتن به امور مسلمانان، جامعه ي اسلامي را مانند يك خانواده ي بزرگ فرض كرده كه اعضاي اين خانواده از حمايت هاي عاطفي و اجتماعي يكديگر برخوردارند. علاوه بر اينها

راه هاي صحيح برون ريزي عاطفي را (در ضمن دعا و نيايش به درگاه محبوب بي همتا و با رفتن به زيارت گاه ها و توسل به اولياي خدا) به مؤمنان مي آموزد؛ راه هايي كه علاوه بر برون ريزي عاطفي، موجب تقويت روحي و جبران ضعف ها نيز خواهند شد. پي نوشت :

1- .Stress

2- .Anxirty

3- .Coping

4- .Problem Solving

5- .Emotional Regulation

6- روان شناسي سلامت، ام. رابين ديماتئو، ترجمه: پژوهشكده حوزه و دانشگاه، تهران:

سمت، 1378، ج 2، ص 574-575 (پژوهش موس بيلينگز، 1981م).

7- .Cognitive Control

8- روان شناسي سلامت، ص 577-582.

9- Hardiness [شايد بتوان گفت كه «سخت رويي»، نوعي «سخت جاني» و «پر طاقتي» يا «نستوهي / ناستوهي» ناشي از آن آگاهي و باور و نيز توأم با شناخت و تعهد است.(حديث زندگي)]

10- روان شناسي سلامت، ص 584-586.

11- همان، ص 590-592.

12- همان، ص 593-595.

13- همان، ص 752-754.

14- همان، ص 755.

15- مجموعه مقالات اولين همايش «نقش دين در بهداشت روان»، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه علوم پزشكي ايران، قم: دفتر نشر نويد اسلام، 1377، ص 219.

منبع: نشريه ي حديث زندگي

ورزش و نقش آن در سلامت روان

ناراحتي هاي جسماني اختلالات رواني را بهمراه داشته و برعكس. نكته برجسته در تقويت قواي جسماني، حفظ روان سالم مي باشد.

پسراني كه از نظر قواي جسماني ضعيف مي باشند علاوه بر ضعف جسماني داراي مشكلات رواني مانند احساس حقارت عدم توانائي تطبيق خود با ديگران مي باشند. دانش آموزان ورزشكار داراي صفات ممتاز رفتاري چون رهبري، تحركهاي اجتماعي حس ارزشهاي فردي و اجتماعي، عدم شك و ترديد در خود عدم بهانه جوئي و نتيجتاً رشد اجتماعي بيشتر مي باشد.

تأثير ورزش در سلامت روان:

تحقيقات بسياري نشان داده است كه ورزش علاوه بر اينكه ابزار ارزشمندي براي حفظ سلامت جسماني است رابطه نزديكي با سلامت رواني و بويژه پيشگيري از بروز ناهنجاري هاي رواني دارد. ورزش از اضطراب و افسردگي مي كاهد و اعتماد به نفس را افزايش مي دهد. ورزش بويژه در سنين كودكي و نوجواني مفر سالمي براي آزاد كردن انرژي هاي اندوخته شده است و اين خود بسيار لذت بخش و آرامش دهنده است..

شركت در فعاليت هاي ورزشي به اجتماعي

شدن و كسب مهارت و كفايت و همچنين دوست يابي و ارتباط سالم با همسالان كمك مي كنددر جريان فعاليت هاي ورزشي شديد ميزان ترشح اندورفين ها افزايش مي يابد و به همين دليل ورزشكاران پس از انجام تمرينات احساس لذت و آرامش خاصي مي كنند. با توجه به شباهت بين اندورفين ها و تركيبات افيوني، ورزش كردن مي تواند جايگزين سوء مصرف مواد مخدر در معتادان شود.

در نتيجه تمرينات ورزشي مدام ميزان جريان خون در مغز افزايش مي يابد. افزايش جريان موجب اكسيژن رساني و تغذيه بهتر نرون هاي مغز شده و از تنگ شدن عروق مغز جلوگيري مي كند. اين تاثيرات خود موجب پيشگيري از فراموشي و زوال توانمندي هاي ذهني در سالمندي مي شود. تمرينات ورزشي همچنين موجب آزادسازي نوعي فاكتور رشد به نام B.D.N.F مي شود كه مي تواند نرون ها را در مقابل آسيب و صدمه مقاوم نموده و از بروز بيماري هاي آلزايمر و پاركينسون تا حدود زيادي جلوگيري كند.

در تحقيقي كه بر روي گروهي از دانشجويان مبتلا به افسردگي متوسط تا خفيف انجام گرفت مشاهده گرديد كه ورزش در فضاي باز مي تواند افسردگي را به طور قابل ملاحظه اي كاهش دهد. پس از انجام يك دوره انجام تمرينات مشاهده گرديد كه ورزش بيشترين تاثير را در كاهش افسردگي داشته است . .

تحقيقي در آمريكا در بر روي بيش از صد نفر از زنان سالمند انجام گرفت نشان داد كه انجام تمرينات ورزشي مي تواند اضطراب، تنش و عصبانيت را كاهش داده و عزت نفس را افزايش دهد. در اين آزمايش شركت كنندگان به طريق كاملاً تصادفي در گروه آزمون و گروه شاهد قرار گرفتند.

نحوه تأثير ورزش بر سلامت روان

عملكرد كته كولامين ها:

كته كولامين ها گروهي از مواد شيميايي

مانند نوراپي نفرين، اپي نفرين و دوپامين هستند كه به عنوان انتقال دهنده شيميايي عمل مي كنند. نوراپي نفرين و دوپامين بر يادگيري و حافظه تاثير مي گذارند. تمرينات منظم، ترشح اين تركيبات را افزايش داده و مقدار آنها را در پلاسماي خون زياد مي كند . بنابراين انجام تمرينات ورزشي به طور منظم مي تواند از طريق افزايش ترشح انتقال دهنده هاي شيميايي، موجب تقويت حافظه و تغييرات خلقي شود.

عملكرد اندورفينها:

اندورفين ها دسته اي از مواد شيميايي هستند كه از نرونهاي مغز ترشح مي شوند و آثار شبه افيوني دارند (ضد دردوآرام بخش). .

تمرينات ورزشي و بويژه دويدن مي توانند موجب افزايش اندورفين ها شوند. همچنين مصرف الكل يا برخي از غذاها، موجب تحريك ترشح اين مواد مي شوند. بنابراين مي توان گفت تاثيرات خلقي ناشي از ورزش عمدتاً ناشي از ترشح اندورفين ها است .

تاثير ورزش بر حافظه

تحقيقات نشان داده كه سالمنداني كه يك برنامه تمريني شامل راه رفتن سريع بر روي نوارگردان را سه بار در هفته و به مدت يك ساعت، در طول چهار ماه انجام مي دادند حافظه و زمان واكنش آنها، بهبود يافته بود.

تحقيقات بيشتر نشان داد كه آهسته دويدن، راهپيمايي، دوچرخه سواري و حركات موزون نيز مانند راه رفتن سريع موجب بهبود حافظه و زمان واكنش در سالمندان مي شوند.

تحقيقات بيشتر نشان داده است كه هيچ تمرين ورزشي نسبت به تمرينات ورزشي ديگر از لحاظ تاثير بر حافظه برتري ندارد. به عبارت ديگر بين ورزش هاي مختلف از حيث تاثير بر حافظه تفاوت معني داري مشاهده نمي شود.

پژوهشي كه در ژاپن انجام گرفت حاكي از آن بود سالمنداني كه هر روز در تمرينات ورزشي شركت مي كنند و همچنين سالمنداني كه فعاليت بدني متوسط تا

شديد، قسمتي از كار روزانه آنها را تشكيل مي دهد در مقايسه با سالمندان كم تحرك تر به طور معني داري كمتر به بيماري آلزايمر مبتلا مي شوند. در واقع بسياري از پژوهشگران معتقدند كه يك زندگي پرتحرك ممكن است افراد را در برابر ابتلا به بيماري آلزايمر مقاوم سازد .

انجام تمرينات ورزشي مي تواند كاهش توانمندي هاي شناختي را كه در اثر سالمندي حادث مي شود به تاخير اندازد. تمرينات ورزشي با افزايش رشد سلول هاي عصبي و گسترده شدن ارتباطات بين سلولي كه براي يادگيري و حافظه ضرورت دارد مي تواند مغز را جوان و فعال نگهدارند.

تمرينات ورزشي مي تواند در بهبود طيف وسيعي از بيماري ها موثر باشد. ظاهراً بهبود بسياري از بيماري هاي دستگاه عصبي بر اثر تكثير مجدد سلول هاي مغز صورت مي گيرد. قبلاً تصور مي شد كه مغز، ساخت سلول هاي جديد را خيلي زود در جريان رشد متوقف مي كند، اما در سال هاي اخير پژوهشگران شواهد روشني يافته اند كه نشان مي دهد مغز به توليد سلول هاي جديد در طول حيات خود ادامه ظاهراً مطلوب يا نامطلوب بودن تمرينات، مي تواند در ميزان تاثير آنها بر مغز نقش عمده اي داشته باشد.

فشار رواني ناشي از ورزش اجباري مانع از هر گونه تغيير مفيدي در مغز و توانايي يادگيري و حافظه مي شود.

به طور كلي پژوهشگران دريافتند كه محيط هاي چالش برانگيز كه شامل سه عامل موقعيت هاي يادگيري فشرده، تعامل هاي اجتماعي و فعاليت هاي فيزيكي هستند نقش مهمي در افزايش تعداد سلول هاي مغز در انسان دارند.

چگونگي مقابله با بيماري رواني:

سعي كنيد به انجام فعاليتهاي ورزشي بپردازيد زيرا ورزش تنشهاي رواني را از بين مي برد و اخمها را به لبخند تبديل مي نمايد.

موقعيت خود را بشناسيد و بجاي

جنگيدن با آن خود را با آن سازگار سازيد. با تغذيه مناسب ورزش مناسب، استراحت كامل مواظب سلامت جسم خود باشيد.

با ديگران معاشرت و دوستي نمائيد.

براي انجام هر كاري زمان خاص و منظمي را در نظر بگيريد.

در نهايت ياد بگيريد كه هميشه خونسرد و فرد راحتي باشيد.

در نهايت اگر داراي توانائي لازم براي تحمل درد و رنج باشيد و در موقع لزوم با شهامت و بردباري برخورد نموديد به زندگي و رفاه ديگران علاقمند بوديد و در اين زمينه فعاليت داشتيد شما از سلامت روان برخورداريد.

ورزش و نقش آن در سلامت روان

ناراحتي هاي جسماني اختلالات رواني را بهمراه داشته و برعكس. نكته برجسته در تقويت قواي جسماني، حفظ روان سالم مي باشد.

پسراني كه از نظر قواي جسماني ضعيف مي باشند علاوه بر ضعف جسماني داراي مشكلات رواني مانند احساس حقارت عدم توانائي تطبيق خود با ديگران مي باشند. دانش آموزان ورزشكار داراي صفات ممتاز رفتاري چون رهبري، تحركهاي اجتماعي حس ارزشهاي فردي و اجتماعي، عدم شك و ترديد در خود عدم بهانه جوئي و نتيجتاً رشد اجتماعي بيشتر مي باشد. تأثير ورزش در سلامت روان:

تحقيقات بسياري نشان داده است كه ورزش علاوه بر اينكه ابزار ارزشمندي براي حفظ سلامت جسماني است رابطه نزديكي با سلامت رواني و بويژه پيشگيري از بروز ناهنجاري هاي رواني دارد. ورزش از اضطراب و افسردگي مي كاهد و اعتماد به نفس را افزايش مي دهد. ورزش بويژه در سنين كودكي و نوجواني مفر سالمي براي آزاد كردن انرژي هاي اندوخته شده است و اين خود بسيار لذت بخش و آرامش دهنده است..

شركت در فعاليت هاي ورزشي به اجتماعي شدن و كسب

مهارت و كفايت و همچنين دوست يابي و ارتباط سالم با همسالان كمك مي كنددر جريان فعاليت هاي ورزشي شديد ميزان ترشح اندورفين ها افزايش مي يابد و به همين دليل ورزشكاران پس از انجام تمرينات احساس لذت و آرامش خاصي مي كنند. با توجه به شباهت بين اندورفين ها و تركيبات افيوني، ورزش كردن مي تواند جايگزين سوء مصرف مواد مخدر در معتادان شود.

در نتيجه تمرينات ورزشي مدام ميزان جريان خون در مغز افزايش مي يابد. افزايش جريان موجب اكسيژن رساني و تغذيه بهتر نرون هاي مغز شده و از تنگ شدن عروق مغز جلوگيري مي كند. اين تاثيرات خود موجب پيشگيري از فراموشي و زوال توانمندي هاي ذهني در سالمندي مي شود. تمرينات ورزشي همچنين موجب آزادسازي نوعي فاكتور رشد به نام B.D.N.F مي شود كه مي تواند نرون ها را در مقابل آسيب و صدمه مقاوم نموده و از بروز بيماري هاي آلزايمر و پاركينسون تا حدود زيادي جلوگيري كند.

در تحقيقي كه بر روي گروهي از دانشجويان مبتلا به افسردگي متوسط تا خفيف انجام گرفت مشاهده گرديد كه ورزش در فضاي باز مي تواند افسردگي را به طور قابل ملاحظه اي كاهش دهد. پس از انجام يك دوره انجام تمرينات مشاهده گرديد كه ورزش بيشترين تاثير را در كاهش افسردگي داشته است . .

تحقيقي در آمريكا در بر روي بيش از صد نفر از زنان سالمند انجام گرفت نشان داد كه انجام تمرينات ورزشي مي تواند اضطراب، تنش و عصبانيت را كاهش داده و عزت نفس را افزايش دهد. در اين آزمايش شركت كنندگان به طريق كاملاً تصادفي در گروه آزمون و گروه شاهد قرار گرفتند. نحوه تأثير ورزش بر سلامت روان

عملكرد كته كولامين ها:

كته كولامين ها گروهي از مواد شيميايي مانند نوراپي نفرين،

اپي نفرين و دوپامين هستند كه به عنوان انتقال دهنده شيميايي عمل مي كنند. نوراپي نفرين و دوپامين بر يادگيري و حافظه تاثير مي گذارند. تمرينات منظم، ترشح اين تركيبات را افزايش داده و مقدار آنها را در پلاسماي خون زياد مي كند . بنابراين انجام تمرينات ورزشي به طور منظم مي تواند از طريق افزايش ترشح انتقال دهنده هاي شيميايي، موجب تقويت حافظه و تغييرات خلقي شود.

عملكرد اندورفينها:

اندورفين ها دسته اي از مواد شيميايي هستند كه از نرونهاي مغز ترشح مي شوند و آثار شبه افيوني دارند (ضد دردوآرام بخش). .

تمرينات ورزشي و بويژه دويدن مي توانند موجب افزايش اندورفين ها شوند. همچنين مصرف الكل يا برخي از غذاها، موجب تحريك ترشح اين مواد مي شوند. بنابراين مي توان گفت تاثيرات خلقي ناشي از ورزش عمدتاً ناشي از ترشح اندورفين ها است . تاثير ورزش بر حافظه

تحقيقات نشان داده كه سالمنداني كه يك برنامه تمريني شامل راه رفتن سريع بر روي نوارگردان را سه بار در هفته و به مدت يك ساعت، در طول چهار ماه انجام مي دادند حافظه و زمان واكنش آنها، بهبود يافته بود.

تحقيقات بيشتر نشان داد كه آهسته دويدن، راهپيمايي، دوچرخه سواري و حركات موزون نيز مانند راه رفتن سريع موجب بهبود حافظه و زمان واكنش در سالمندان مي شوند.

تحقيقات بيشتر نشان داده است كه هيچ تمرين ورزشي نسبت به تمرينات ورزشي ديگر از لحاظ تاثير بر حافظه برتري ندارد. به عبارت ديگر بين ورزش هاي مختلف از حيث تاثير بر حافظه تفاوت معني داري مشاهده نمي شود.

پژوهشي كه در ژاپن انجام گرفت حاكي از آن بود سالمنداني كه هر روز در تمرينات ورزشي شركت مي كنند و همچنين سالمنداني كه فعاليت بدني متوسط تا شديد،

قسمتي از كار روزانه آنها را تشكيل مي دهد در مقايسه با سالمندان كم تحرك تر به طور معني داري كمتر به بيماري آلزايمر مبتلا مي شوند. در واقع بسياري از پژوهشگران معتقدند كه يك زندگي پرتحرك ممكن است افراد را در برابر ابتلا به بيماري آلزايمر مقاوم سازد .

انجام تمرينات ورزشي مي تواند كاهش توانمندي هاي شناختي را كه در اثر سالمندي حادث مي شود به تاخير اندازد. تمرينات ورزشي با افزايش رشد سلول هاي عصبي و گسترده شدن ارتباطات بين سلولي كه براي يادگيري و حافظه ضرورت دارد مي تواند مغز را جوان و فعال نگهدارند.

تمرينات ورزشي مي تواند در بهبود طيف وسيعي از بيماري ها موثر باشد. ظاهراً بهبود بسياري از بيماري هاي دستگاه عصبي بر اثر تكثير مجدد سلول هاي مغز صورت مي گيرد. قبلاً تصور مي شد كه مغز، ساخت سلول هاي جديد را خيلي زود در جريان رشد متوقف مي كند، اما در سال هاي اخير پژوهشگران شواهد روشني يافته اند كه نشان مي دهد مغز به توليد سلول هاي جديد در طول حيات خود ادامه ظاهراً مطلوب يا نامطلوب بودن تمرينات، مي تواند در ميزان تاثير آنها بر مغز نقش عمده اي داشته باشد.

فشار رواني ناشي از ورزش اجباري مانع از هر گونه تغيير مفيدي در مغز و توانايي يادگيري و حافظه مي شود.

به طور كلي پژوهشگران دريافتند كه محيط هاي چالش برانگيز كه شامل سه عامل موقعيت هاي يادگيري فشرده، تعامل هاي اجتماعي و فعاليت هاي فيزيكي هستند نقش مهمي در افزايش تعداد سلول هاي مغز در انسان دارند. چگونگي مقابله با بيماري رواني:

سعي كنيد به انجام فعاليتهاي ورزشي بپردازيد زيرا ورزش تنشهاي رواني را از بين مي برد و اخمها را به لبخند تبديل مي نمايد.

موقعيت خود را بشناسيد و

بجاي جنگيدن با آن خود را با آن سازگار سازيد. با تغذيه مناسب ورزش مناسب، استراحت كامل مواظب سلامت جسم خود باشيد.

با ديگران معاشرت و دوستي نمائيد.

براي انجام هر كاري زمان خاص و منظمي را در نظر بگيريد.

در نهايت ياد بگيريد كه هميشه خونسرد و فرد راحتي باشيد.

در نهايت اگر داراي توانائي لازم براي تحمل درد و رنج باشيد و در موقع لزوم با شهامت و بردباري برخورد نموديد به زندگي و رفاه ديگران علاقمند بوديد و در اين زمينه فعاليت داشتيد شما از سلامت روان برخورداريد.

بهداشت رواني تحصيلي و شغلي

نويسنده:عباس بخشنده بالي

كار و تحصيل، دو موضوع بسيار مهم در زندگي هر فردند كه توفيق يا عدم توفيق در هر يك از آنها، نقش و تأثير بسيار سرنوشت سازي در زندگي وي دارند.

الف. بهداشت رواني تحصيلي

انبوه شدن تجربه هاي نسلها، رويارويي با مسائل زندگي و كسب تجربه هاي پراكنده اي كه اندك اندك به صورت فرهنگ و علم در آمده، محيطي مملو از دانسته ها و پرسشها پديد آورده است. زيستن در جوامع امروزي نيازمند برخورداري از آگاهيهاي بسيار است. گذشته از اين، انسان، داراي ذهني كنجكاو است و مي خواهد پديده هاي اطراف خود را بشناسد. پس سرمايه ى ذهني خود را كافي ندانسته، در صدد آگاهيهاي بيشتري بر مي آيد. چقدر خوب است كه انسان، با بهداشت و سلامت روحي رواني مناسب، به اين امر بپردازد.

بهداشت رواني ( Health mental ) عبارت است از: «برخورداري فرد از تعادل و اعتدال در زمينه هاي شناختي، رواني - حركتي، و عاطفي»؛ به اين معنا كه فرد، حد اعتدال را در اين مؤلفه ها مراعات كند و از آسيبها

و اختلالات در زمينه هاي مورد نظر دور بماند. مثلا در موضوع خودمان، از آموختن و تحصيل، لذت ببرد. براي ايجاد لذت در تحصيل، بايد به چند عامل مهم توجه كرد.

ويژگيهاي فردي خود را بيشتر بشناسيم

يكي از عوامل مهمي كه در بهداشت رواني تحصيلي نقش اساسي دارد «هدفمندي» است. كساني كه در تحصيلات خود اهدافي را دنبال مي كنند، نسبت به كساني كه اهدافي ندارند، از پيشرفت تحصيلي بيشتري برخوردارند. داشتن هدف باعث مي شود كه شخص براي خود برنامه ريزي كند. داشتن هدف، به خصوص هدفي كه با نيازها، علايق، و تواناييهاي يادگيرنده مطابقت داشته باشد، باعث به وجود آمدن انگيزه تحصيلي مي شود. (1)

يكي ديگر از عوامل فردي مؤثر در بهداشت رواني تحصيلي، «عزت نفس» است. تحقيقات مستندي انجام گرفته كه همگي آنها مؤيد اين مطالب اساسي اند كه عزت نفس بالا، از عوامل مهم بهداشت رواني، و عزت نفس پايين از عوامل مؤثر در اختلالات رواني است.

يكي از متغيرهايي كه ارتباط آن با عزت نفس در تحقيقات متعدد مورد بررسي قرار گرفت، «پيشرفت تحصيلي» است. همگي اين تحقيقات نشان مي دهند كه دانش آموزان برخوردار از عزت نفس بالا در مقايسه با دانش آموزاني كه عزت نفس پايين دارند، عملكرد تحصيلي بهتري از خود نشان مي دهند. (2)

جان بالبي ( Bowlby , John )، عزت نفس را قسمتي از شخصيت مي داند و اهميت كسب امنيت در دوران كودكي را نيز به عنوان اصل كلي و پايه اي براي دروني كردن «اعتماد به خود» متذكر مي شود. (3)

«هوش» يكي ديگر از آن عوالم محسوب مي شود. هم وراثت و هم محيط

(فرصتهاي يادگيري)، عوامل تعيين كننده ى مهمي در توانايي هوش هستند. وراثت، دامنه ى (يا حداقل و حداكثر) هوش يك فرد را مشخص مي كند، در حالي كه محيط، تعيين مي كند كه فرد در كجاي اين دامنه باشد. (4)

عوامل ديگري هم وجود دارند كه در بهداشت رواني تحصيلي مؤثرند، از جمله «توجه» «برنامه ريزي»، و «مطالعه».

با مراعات اين عوامل و دادن رشد مناسب به آنها مي توان در اين زمينه به موفقيت و كاميابي دست يافت، و بهداشت رواني تحصيلي را شكل داد. البته با اين شرط كه دو عامل ديگر كه «محيط آموزشي» و «خانواده» باشند، در اين زمينه نقش مثبتي ايفا كنند.

در چه محيط آموزشي تحصيل مي كنيم

لئونارد ( Leonaed George )، درباره ى محيط آموزشي مي گويد: «محيط، در صورتي اثر قوي روي شخص خواهد گذاشت كه قويا جاذب باشد، و البته محيط براي جالب و جاذب بودن بايد پاسخگو باشد؛ يعني بايد كنش - واكنش يا بازخورد (فيد بك) مربوط و مناسبي را براي محصلان فراهم كند. براي اينكه باز خوردي مربوط و مناسب باشد، بايد با يادگيرنده در جايي كه او قرار دارد، تلاقي كند. آن گاه برنامه با تغيير ياد گيرنده، تغيير يابد. يادگيرنده ضمن پاسخهايي كه به محيط آموزشي خود مي دهد، تغيير مي يابد (فرهيخته مي شود)».(5)

محيط آموزشي سالم داراي سه ويژگي است:

1. محيطي حساس و پاسخگوست.

2. محيطي است كه محصلان براي بيان افكار و نماياندن معلومات خود در آن، احساس آزادي مي كنند.

3. محيطي است كه مورد اعتماد محصلان است، ايشان احساس ارزشمندي مي كنند، پذيرفته مي شوند، و دوست داشته مي شوند. (6) معلمان، كه نقش اساسي

را در محيط آموزشي دارند بايد رابطه اي محبت آميز با محصلان ايجاد كنند، تا محيط آموزشي براي آنها پر جاذبه باشد؛ وگرنه محيطي رنج آور خواهد شد. آنها بايد هم به محصلان كمك كنند تا به پرسشها و نيازهاي تحصيلي خود پاسخ دهند و هم در عين حال، شأن و وقار خود را حفظ كنند.

شرط اساسي پرداختن به شغل معلمي در محيط آموزشي، برخورداري از «شخصيت سالم» است. بديهي است كه شخصيت بيمار هرگز نمي تواند شخصيت سالم بار آورد.

در چه خانواده اي زندگي مي كنيم

اين كه والدين با محصلان و درس و تحصيل او چگونه برخورد كنند و در الگوهاي تربيتي خود، براي چه نوع رفتارهايي ارزش قائل شوند، يكي از اجزاي اساسي در شكل گيري نگرش محصلان نسبت به تحصيل است. در بسياري از موارد، علت افت تحصيلي به خاطر وجود نگرشهاي منفي، تضادها، مساعد نبودن شرايط خانواده از نظر عاطفي، رواني، اقتصادي و غيره است.

مهم ترين نقش والدين ايجاد محيطي آرام و مساعد براي مطالعه و تحقيق براي فرزندان خويش است. والدين بايد تا حد امكان از اختلافات خانوادگي پرهيز كنند. طبق تحقيقات به عمل آمده، اختلافات خانوادگي، ضربات روحي بي شماري را به فرزندان وارد مي سازد. و از مهم ترين عوامل شكست تحصيلي به شمار مي آيد. (7) در بعضي تحقيقات، آمده است كه بين عملكرد تحصيلي دانش آموزاني كه داراي والدين با سواد هستند، و دانش آموزاني كه والدين بي سواد دارند، تفاوت معناداري وجو دارد؛ به اين معنا كه سواد والدين در پيشرفت تحصيلي فرزندان، اثرات مثبت دارد. (8)

پدر و مادرها بايد با درك علايق فرزندان، آنها

را به راه درستي كه انتخاب كردند، مصمم سازند و مورد تشويق قرار دهند و «كانون حمايتي» از فرزندان خود، در تمام جنبه ها ايجاد كنند.

پس بايد با ايجاد كانون گرم خانواده و محيط آموزشي مناسب و بالا بردن ويژگيهاي فردي در امر آموزش، به بهداشت رواني تحصيلي فرزندان، كمك كرد.

ب. بهداشت رواني شغلي

در اجتماع امروزي، كار، بيش از پيش اهميت پيدا مي كند. وقتي يكديگر را ملاقات مي كنيم، پس از سلام و احوالپرسي، اولين سؤالي كه معمولا مطرح مي شود اين است: «چه كار مي كني؟». كار، نه تنها منابع مالي و سطح زندگي افراد را بهبود مي بخشد، بلكه بر سلامت جسمي و رواني آنها مؤثر است. معيار اصلي قضاوت درباره ى بهداشت رواني شغلي شخص اين است كه بتواند با محيط كار خود، مبادلات هماهنگ و رضايت بخش داشته باشد. رفتار ما در كار، تحت تأثير چند عامل مهم قرار دارد كه اگر آنها را به شكلي مناسب دارا باشيم، به بهداشت رواني شغلي دست خواهيم يافت.

شخصيت خود را رشد دهيم

به اين نكته بايد توجه كنيم كه هر اندازه صفات شخصيتي سالم و بالاتري داشته باشيم، به همان اندازه در شغل خود موفقيم. يكي از صفات شخصيتي، «عزت نفس» است عزت نفس، يعني نظر مثبت و احترام آميز شخص درباره ى خودش.

ميكل آنژ ( Angelo , Michael ) در اين ارتباط مي گويد: «تمام وعده و وعيدهاي دنيا فريبي بيش نيست؛ بهترين دستور زندگاني اين است كه اعتماد به نفس داشته باشيم». (9) كسي كه قدرت خلاقانه ى دروني و ارزشهاي وجودي خويش را باور دارد، هرگز در برابر مشكلات سر فرود نخواهد آورد.

چنين شخصي نقاط ضعف خود را مي شناسد و از رويارويي با حوادث آينده ترس به دل راه نمي دهد.

گوته ( Goothe , Wolfgang ) نيز جمله اي زيبا دارد: «در هر كاري شرط اساسي، داشتن اراده اي قوي است. با اراده اي قوي، شرايط، ديگر چندان اهميت ندارد». (10)

عزت نفس بر نوع كاري كه شخص جستجو مي كند، اثر مي گذارد. مثلا كسي كه عزت نفس بالايي دارد، در كار، زياد احسس خطر مي كند و در سلسله مراتب كارهاي سطح بالا، مي رود و يا كارهايي را جستجو مي كند كه به رقابتهاي زيادي نياز دارد. عزت نفس بالا، اين اثر را نيز دارد كه شخص به انتقادهاي ديگران زياد حساسيت نشان نمي دهد، براي خود هدفهاي بالايي در نظر مي گيرد و براي رسيدن به آن، تلاشهايي طاقت فرسا انجام مي دهد. (11)

صفات شخصيتي ديگري كه بر كيفيت شغلي افراد، اثر مثبتي دارد عبارت اند از «منبع كنترل دروني»، و «قدرت جزم انديشي» كه با ارتقاي آنها، فرد به بهداشت رواني شغلي نزديك مي شود.

زمينه هاي بروز نگرشهاي مثبت را ايجاد كنيم

نگرش، يعني احساس مثبت يا منفي نسبت به شخصي يا شيئي. نبايد فراموش كرد كه نگرشها رفتار را تحت تأثير قرار مي دهند، اما الزاما آن را پيش بيني نمي كنند. يكي از نگرشهايي كه بر رفتار ما در كار تأثير مي گذارد «رضايت از كار» است.

خيليها معتقدند افرادي بي انگيزه، افراد تنبل، سست عنصر و بي رمق هستند و هيچ گاه براي انجام دادن كار، انگيزه از خود نشان نمي دهند؛ اما اين اعتقاد، نادرست است؛ چرا كه غالبا شرايط

و فضاي حاكم بر كار، موجب عدم رضايت، و نوعي دل آزدگي نسبت به شغل مي شود. مثلا فردي كه شغلش فشار دادن چند دكمه براي به جريان انداختن و كنترل دستگاهها و ماشينهاي برقي است، همواره از اين شغل شكايت مي كند از آن دلزده است؛ اما همين شخص، هر روز چند ساعت با كمال شادابي و نشاط، به بازيهاي رايانه اي و الكترونيكي مي پردازد. بنابراين، فضاي منفي حاكم بر كار، زمينه ساز بروز خستگي و رنجش مي شود. وقتي افراد، احساس خوشايندي نسبت به شغل خود نداشته باشند، آن را كاري ملال آور بيهوده به شمار مي آورند. (12)

لذا بايد شرايطي ايجاد كرد كه هر كسي نسبت به شغل خود، نگرش مثبت پيدا كند و انگيزه ى بيشتري براي فعاليت او ايجاد شود. برخي از اين شرايط عبارت اند از: تنوع دادن كارها، پرداختن حقوق و مزاياي بيشتر، جذاب كردن محيط كار و غيره.

رضايت شغلي پيامدهايي را به دنبال دارد: باعث فعاليت بيشتر افراد مي شود، غيبت كردن كاركنان را به حداقل مي رساند، فكر رها كردن شغل را از سر آنها دور مي كند، و موجب افتخار كردن آنها به سازمان خود مي شود.

چه ادراكي از سازمان شغلي خود داريم؟

ادراك يعني فرآيند انتخاب و سازمان دهي محركهايي كه از محيط مي رسند. ما به وسيله ى حواس خود، اطلاعاتي را از محيط مي گيريم، شناسايي مي كنيم، تميز مي دهيم و درباره ى آنها قضاوت مي كنيم. (13)

اگر كارمندي درباره ى مسير، سازمان، همكاران و روابط حاكم بر آنها ادراك خوبي داشته باشد، رفتارهايش متناسب با اين ادراك خواهد بود. آنچه مي تواند در رابطه ى

با محيط كار و بهداشت رواني كاركنان، نقش مهمي داشته باشد، «اولين برداشت» است.

آزمايشهاي آش و شريف (Asch - sherif) نشان مي دهد، كساني كه مي خواهند دوست داشته شوند يا پذيرفته شوند، بايد تلاش كنند تا در اولين دقايق، اثر بهتري بر جاي گذارند. (14)

مديران بايد سعي كنند در اولين برخورد، اثر مثبتي از سازمان خود در فرد به وجود آورند، تا اينكه اين اثر مثبت به بهداشت رواني فرد در محل كارش منجر شود.

تعارض در سازمان را به بهترين شكل، حل كنيم

ديون (Dion) مي گويد: «تعارض در سازمان، يعني اختلاف كلي، جزئي واقعي يا احساسي بين نقشها، هدفها، قصدها و علايق يك يا چند فرد، گروه يا خدمات».

تعارضها از روابط بين افراد ناشي مي شود. آنها، انتظارهاي ناسازگاري افراد يا گروهها و همچنين تفاوتهاي موجود بين فعاليتهاي آنها را منعكس مي كنند. (15)

به خاطر تعدد علل تعارض، مي توان شكلهاي متفاوتي از آن را در نظر گرفت؛ مثل تعارض درون فردي، بين افراد، درون گروهي، و بين گروهها. براي موفقيت در سازمان و بهداشت رواني شغلي، بايد تعارض موجود را - كه طبيعتا در هر شغلي پديد مي آيد -، به بهترين وجه، حل و فصل كرد.

ايده آل ترين شيوه ى حل تعارض، اين است كه هر دو طرف، برنده بيرون بيايند. اين نوع نگرش درباره ى تعارض، در حيات سازماني، تغيير شكلهايي به همراه مي آورد و آن را غني تر و مولدتر مي كند. در اين ميان، اين تغيير شكلها مي تواند به افزايش ارتباطها و بازخوردها كمك فراواني به عمل آورد. (16)

ايجاد انگيزه در محيط كار با هفت گام

ادوارد لاولر (Lovler ,

Edwaed) معتقد است كه انسانها را به دو طريق مي توان برانگيخت: الف: با پاداشهاي غير مادي، ب: با پاداشهاي مادي. (17)

با استفاده از چند روش عملي مي توانيم در اين زمينه به نتايج مفيدي دست يابيم:

1. در خودمان دورنمايي مثبت پديد آوريم. هنگامي كه مثبت باشيم، همانند آهن ربا، ديگران را به خود جذب مي كنيم. وقتي در مورد افراد ديگر نيز نگرش مثبت داشته باشيم، احساس خوبي نسبت به خودمان پيدا خواهيم كرد.

2. براي تغيير كردن، آماده باشيم. براي اينكه از انگيزه هايي در سطح بالا برخوردار شويم، بايد باور كنيم هيچ گونه مانعي نيست كه نتوان با انعطاف پذيري، خلاقيت و اراده بر آن غالب شد.

3. در خودمان اعتماد به نفس، ايجاد كنيم و آن را پرورش دهيم. به خاطر داشته باشيد كه شما داراي قدرتي هستيد كه مي توانيد بر دنياي اطراف خود تأثير بگذاريد.

4. عملكرد مطلوب را تقويت كنيم. بهترين راه براي تغيير رفتار و ايجاد انگيزه اين است كه كارمند، شواهدي را دريابد كه نشان دهد در كار خود، موفق بوده و كارهايي كه انجام مي دهد، مورد پشتيباني مدير است.

5. از ضعف به قدرت، حركت كنيم. وقتي فردي در شغل خود به هدف مورد نظر شما نزديك شد، با تقويت و تشويق مي توانيد او را به سوي هدف اصلي خودتان با انگيزه كنيد.

6. تعلل و طفره رفتن را متوقف كنيم. براي كسب موفقيت به بهترين وجه، تا جايي كه ممكن است كارها را به كوچك ترين و مشخص ترين بخشها تقسيم كنيم، و به عوامل ديگري غير از آن توجه نكنيم و جدي باشيم.

7. بر اهداف خود،

متمركز شويم. هنگامي كه انرژي و وقت خود را در جهتي مشخص صرف كنيم، دست آوردهاي بسياري خواهيم داشت. (18)

پي نوشت ها:

1. روشهاي پيشگيري از افت تحصيلي، اسماعيل بيابانگرد، تهران: سازمان انجمن اوليا و مربيان، 1378، ص 15.

2. فصلنامه ى تعليم و تربيت، سال هفدهم، شماره ى 2، ص 76.

3. روشهاي پيشگيري از افت تحصيلي، ص 20.

4. همان، ص 72.

5. نگاهي نو به روانشناسي آموختن با روانشناسي تغيير رفتار، علي اكبر شعاري نژاد، تهران: چاپخش، 1380، ج 2، ص 600.

6. همان، ص 578.

7. روشهاي پيشگيري از افت تحصيلي، پيشين، ص 126.

8. همان جا.

9. راز موفقيت در بازار كار، اصغر كيهان نيا، تهران: ياسمن، 1375، ص 42.

10. همان، ص 76.

11. بهداشت رواني، حمزه گنجي، تهران: ارسباران، 1376، ص 194.

12. چگونه در كارمندان انگيزه ايجاد كنيم، كيت كنان، ترجمه: قاسم كريمي، تهران: قدياني، 1377، ص 26.

13. بهداشت رواني، پيشين، ص 201.

14. همان، ص 202.

15. همان، ص 205.

16. همان، ص 209.

17. ماهنامه ى كارمند، سال اول، شماره ى 9، ص 10.

18. برگرفته از كتاب ايجاد انگيزه در كاركنان در يك هفته، كريستين هاروي، ترجمه: مامك پور حسين زاده، تهران: كيفيت و مديريت، 1380.

منبع: مجله ي حديث زندگي

بهداشت رواني تحصيلي و شغلي

نويسنده:عباس بخشنده بالي كار و تحصيل، دو موضوع بسيار مهم در زندگي هر فردند كه توفيق يا عدم توفيق در هر يك از آنها، نقش و تأثير بسيار سرنوشت سازي در زندگي وي دارند. الف. بهداشت رواني تحصيلي

انبوه شدن تجربه هاي نسلها، رويارويي با مسائل زندگي و كسب تجربه هاي پراكنده اي كه اندك اندك به صورت فرهنگ و علم در آمده، محيطي مملو از دانسته ها و پرسشها پديد

آورده است. زيستن در جوامع امروزي نيازمند برخورداري از آگاهيهاي بسيار است. گذشته از اين، انسان، داراي ذهني كنجكاو است و مي خواهد پديده هاي اطراف خود را بشناسد. پس سرمايه ى ذهني خود را كافي ندانسته، در صدد آگاهيهاي بيشتري بر مي آيد. چقدر خوب است كه انسان، با بهداشت و سلامت روحي رواني مناسب، به اين امر بپردازد.

بهداشت رواني ( Health mental ) عبارت است از: «برخورداري فرد از تعادل و اعتدال در زمينه هاي شناختي، رواني - حركتي، و عاطفي»؛ به اين معنا كه فرد، حد اعتدال را در اين مؤلفه ها مراعات كند و از آسيبها و اختلالات در زمينه هاي مورد نظر دور بماند. مثلا در موضوع خودمان، از آموختن و تحصيل، لذت ببرد. براي ايجاد لذت در تحصيل، بايد به چند عامل مهم توجه كرد. ويژگيهاي فردي خود را بيشتر بشناسيم

يكي از عوامل مهمي كه در بهداشت رواني تحصيلي نقش اساسي دارد «هدفمندي» است. كساني كه در تحصيلات خود اهدافي را دنبال مي كنند، نسبت به كساني كه اهدافي ندارند، از پيشرفت تحصيلي بيشتري برخوردارند. داشتن هدف باعث مي شود كه شخص براي خود برنامه ريزي كند. داشتن هدف، به خصوص هدفي كه با نيازها، علايق، و تواناييهاي يادگيرنده مطابقت داشته باشد، باعث به وجود آمدن انگيزه تحصيلي مي شود. (1)

يكي ديگر از عوامل فردي مؤثر در بهداشت رواني تحصيلي، «عزت نفس» است. تحقيقات مستندي انجام گرفته كه همگي آنها مؤيد اين مطالب اساسي اند كه عزت نفس بالا، از عوامل مهم بهداشت رواني، و عزت نفس پايين از عوامل مؤثر در اختلالات رواني است.

يكي از متغيرهايي كه ارتباط

آن با عزت نفس در تحقيقات متعدد مورد بررسي قرار گرفت، «پيشرفت تحصيلي» است. همگي اين تحقيقات نشان مي دهند كه دانش آموزان برخوردار از عزت نفس بالا در مقايسه با دانش آموزاني كه عزت نفس پايين دارند، عملكرد تحصيلي بهتري از خود نشان مي دهند. (2)

جان بالبي ( Bowlby , John )، عزت نفس را قسمتي از شخصيت مي داند و اهميت كسب امنيت در دوران كودكي را نيز به عنوان اصل كلي و پايه اي براي دروني كردن «اعتماد به خود» متذكر مي شود. (3)

«هوش» يكي ديگر از آن عوالم محسوب مي شود. هم وراثت و هم محيط (فرصتهاي يادگيري)، عوامل تعيين كننده ى مهمي در توانايي هوش هستند. وراثت، دامنه ى (يا حداقل و حداكثر) هوش يك فرد را مشخص مي كند، در حالي كه محيط، تعيين مي كند كه فرد در كجاي اين دامنه باشد. (4)

عوامل ديگري هم وجود دارند كه در بهداشت رواني تحصيلي مؤثرند، از جمله «توجه» «برنامه ريزي»، و «مطالعه».

با مراعات اين عوامل و دادن رشد مناسب به آنها مي توان در اين زمينه به موفقيت و كاميابي دست يافت، و بهداشت رواني تحصيلي را شكل داد. البته با اين شرط كه دو عامل ديگر كه «محيط آموزشي» و «خانواده» باشند، در اين زمينه نقش مثبتي ايفا كنند. در چه محيط آموزشي تحصيل مي كنيم

لئونارد ( Leonaed George )، درباره ى محيط آموزشي مي گويد: «محيط، در صورتي اثر قوي روي شخص خواهد گذاشت كه قويا جاذب باشد، و البته محيط براي جالب و جاذب بودن بايد پاسخگو باشد؛ يعني بايد كنش - واكنش يا بازخورد (فيد بك) مربوط و

مناسبي را براي محصلان فراهم كند. براي اينكه باز خوردي مربوط و مناسب باشد، بايد با يادگيرنده در جايي كه او قرار دارد، تلاقي كند. آن گاه برنامه با تغيير ياد گيرنده، تغيير يابد. يادگيرنده ضمن پاسخهايي كه به محيط آموزشي خود مي دهد، تغيير مي يابد (فرهيخته مي شود)».(5)

محيط آموزشي سالم داراي سه ويژگي است:

1. محيطي حساس و پاسخگوست.

2. محيطي است كه محصلان براي بيان افكار و نماياندن معلومات خود در آن، احساس آزادي مي كنند.

3. محيطي است كه مورد اعتماد محصلان است، ايشان احساس ارزشمندي مي كنند، پذيرفته مي شوند، و دوست داشته مي شوند. (6) معلمان، كه نقش اساسي را در محيط آموزشي دارند بايد رابطه اي محبت آميز با محصلان ايجاد كنند، تا محيط آموزشي براي آنها پر جاذبه باشد؛ وگرنه محيطي رنج آور خواهد شد. آنها بايد هم به محصلان كمك كنند تا به پرسشها و نيازهاي تحصيلي خود پاسخ دهند و هم در عين حال، شأن و وقار خود را حفظ كنند.

شرط اساسي پرداختن به شغل معلمي در محيط آموزشي، برخورداري از «شخصيت سالم» است. بديهي است كه شخصيت بيمار هرگز نمي تواند شخصيت سالم بار آورد. در چه خانواده اي زندگي مي كنيم

اين كه والدين با محصلان و درس و تحصيل او چگونه برخورد كنند و در الگوهاي تربيتي خود، براي چه نوع رفتارهايي ارزش قائل شوند، يكي از اجزاي اساسي در شكل گيري نگرش محصلان نسبت به تحصيل است. در بسياري از موارد، علت افت تحصيلي به خاطر وجود نگرشهاي منفي، تضادها، مساعد نبودن شرايط خانواده از نظر عاطفي، رواني، اقتصادي و غيره است.

مهم ترين نقش

والدين ايجاد محيطي آرام و مساعد براي مطالعه و تحقيق براي فرزندان خويش است. والدين بايد تا حد امكان از اختلافات خانوادگي پرهيز كنند. طبق تحقيقات به عمل آمده، اختلافات خانوادگي، ضربات روحي بي شماري را به فرزندان وارد مي سازد. و از مهم ترين عوامل شكست تحصيلي به شمار مي آيد. (7) در بعضي تحقيقات، آمده است كه بين عملكرد تحصيلي دانش آموزاني كه داراي والدين با سواد هستند، و دانش آموزاني كه والدين بي سواد دارند، تفاوت معناداري وجو دارد؛ به اين معنا كه سواد والدين در پيشرفت تحصيلي فرزندان، اثرات مثبت دارد. (8)

پدر و مادرها بايد با درك علايق فرزندان، آنها را به راه درستي كه انتخاب كردند، مصمم سازند و مورد تشويق قرار دهند و «كانون حمايتي» از فرزندان خود، در تمام جنبه ها ايجاد كنند.

پس بايد با ايجاد كانون گرم خانواده و محيط آموزشي مناسب و بالا بردن ويژگيهاي فردي در امر آموزش، به بهداشت رواني تحصيلي فرزندان، كمك كرد. ب. بهداشت رواني شغلي

در اجتماع امروزي، كار، بيش از پيش اهميت پيدا مي كند. وقتي يكديگر را ملاقات مي كنيم، پس از سلام و احوالپرسي، اولين سؤالي كه معمولا مطرح مي شود اين است: «چه كار مي كني؟». كار، نه تنها منابع مالي و سطح زندگي افراد را بهبود مي بخشد، بلكه بر سلامت جسمي و رواني آنها مؤثر است. معيار اصلي قضاوت درباره ى بهداشت رواني شغلي شخص اين است كه بتواند با محيط كار خود، مبادلات هماهنگ و رضايت بخش داشته باشد. رفتار ما در كار، تحت تأثير چند عامل مهم قرار دارد كه اگر آنها را به

شكلي مناسب دارا باشيم، به بهداشت رواني شغلي دست خواهيم يافت. شخصيت خود را رشد دهيم

به اين نكته بايد توجه كنيم كه هر اندازه صفات شخصيتي سالم و بالاتري داشته باشيم، به همان اندازه در شغل خود موفقيم. يكي از صفات شخصيتي، «عزت نفس» است عزت نفس، يعني نظر مثبت و احترام آميز شخص درباره ى خودش.

ميكل آنژ ( Angelo , Michael ) در اين ارتباط مي گويد: «تمام وعده و وعيدهاي دنيا فريبي بيش نيست؛ بهترين دستور زندگاني اين است كه اعتماد به نفس داشته باشيم». (9) كسي كه قدرت خلاقانه ى دروني و ارزشهاي وجودي خويش را باور دارد، هرگز در برابر مشكلات سر فرود نخواهد آورد. چنين شخصي نقاط ضعف خود را مي شناسد و از رويارويي با حوادث آينده ترس به دل راه نمي دهد.

گوته ( Goothe , Wolfgang ) نيز جمله اي زيبا دارد: «در هر كاري شرط اساسي، داشتن اراده اي قوي است. با اراده اي قوي، شرايط، ديگر چندان اهميت ندارد». (10)

عزت نفس بر نوع كاري كه شخص جستجو مي كند، اثر مي گذارد. مثلا كسي كه عزت نفس بالايي دارد، در كار، زياد احسس خطر مي كند و در سلسله مراتب كارهاي سطح بالا، مي رود و يا كارهايي را جستجو مي كند كه به رقابتهاي زيادي نياز دارد. عزت نفس بالا، اين اثر را نيز دارد كه شخص به انتقادهاي ديگران زياد حساسيت نشان نمي دهد، براي خود هدفهاي بالايي در نظر مي گيرد و براي رسيدن به آن، تلاشهايي طاقت فرسا انجام مي دهد. (11)

صفات شخصيتي ديگري كه بر كيفيت شغلي افراد، اثر مثبتي دارد عبارت

اند از «منبع كنترل دروني»، و «قدرت جزم انديشي» كه با ارتقاي آنها، فرد به بهداشت رواني شغلي نزديك مي شود. زمينه هاي بروز نگرشهاي مثبت را ايجاد كنيم

نگرش، يعني احساس مثبت يا منفي نسبت به شخصي يا شيئي. نبايد فراموش كرد كه نگرشها رفتار را تحت تأثير قرار مي دهند، اما الزاما آن را پيش بيني نمي كنند. يكي از نگرشهايي كه بر رفتار ما در كار تأثير مي گذارد «رضايت از كار» است.

خيليها معتقدند افرادي بي انگيزه، افراد تنبل، سست عنصر و بي رمق هستند و هيچ گاه براي انجام دادن كار، انگيزه از خود نشان نمي دهند؛ اما اين اعتقاد، نادرست است؛ چرا كه غالبا شرايط و فضاي حاكم بر كار، موجب عدم رضايت، و نوعي دل آزدگي نسبت به شغل مي شود. مثلا فردي كه شغلش فشار دادن چند دكمه براي به جريان انداختن و كنترل دستگاهها و ماشينهاي برقي است، همواره از اين شغل شكايت مي كند از آن دلزده است؛ اما همين شخص، هر روز چند ساعت با كمال شادابي و نشاط، به بازيهاي رايانه اي و الكترونيكي مي پردازد. بنابراين، فضاي منفي حاكم بر كار، زمينه ساز بروز خستگي و رنجش مي شود. وقتي افراد، احساس خوشايندي نسبت به شغل خود نداشته باشند، آن را كاري ملال آور بيهوده به شمار مي آورند. (12)

لذا بايد شرايطي ايجاد كرد كه هر كسي نسبت به شغل خود، نگرش مثبت پيدا كند و انگيزه ى بيشتري براي فعاليت او ايجاد شود. برخي از اين شرايط عبارت اند از: تنوع دادن كارها، پرداختن حقوق و مزاياي بيشتر، جذاب كردن محيط كار و

غيره.

رضايت شغلي پيامدهايي را به دنبال دارد: باعث فعاليت بيشتر افراد مي شود، غيبت كردن كاركنان را به حداقل مي رساند، فكر رها كردن شغل را از سر آنها دور مي كند، و موجب افتخار كردن آنها به سازمان خود مي شود. چه ادراكي از سازمان شغلي خود داريم؟

ادراك يعني فرآيند انتخاب و سازمان دهي محركهايي كه از محيط مي رسند. ما به وسيله ى حواس خود، اطلاعاتي را از محيط مي گيريم، شناسايي مي كنيم، تميز مي دهيم و درباره ى آنها قضاوت مي كنيم. (13)

اگر كارمندي درباره ى مسير، سازمان، همكاران و روابط حاكم بر آنها ادراك خوبي داشته باشد، رفتارهايش متناسب با اين ادراك خواهد بود. آنچه مي تواند در رابطه ى با محيط كار و بهداشت رواني كاركنان، نقش مهمي داشته باشد، «اولين برداشت» است.

آزمايشهاي آش و شريف (Asch - sherif) نشان مي دهد، كساني كه مي خواهند دوست داشته شوند يا پذيرفته شوند، بايد تلاش كنند تا در اولين دقايق، اثر بهتري بر جاي گذارند. (14)

مديران بايد سعي كنند در اولين برخورد، اثر مثبتي از سازمان خود در فرد به وجود آورند، تا اينكه اين اثر مثبت به بهداشت رواني فرد در محل كارش منجر شود. تعارض در سازمان را به بهترين شكل، حل كنيم

ديون (Dion) مي گويد: «تعارض در سازمان، يعني اختلاف كلي، جزئي واقعي يا احساسي بين نقشها، هدفها، قصدها و علايق يك يا چند فرد، گروه يا خدمات».

تعارضها از روابط بين افراد ناشي مي شود. آنها، انتظارهاي ناسازگاري افراد يا گروهها و همچنين تفاوتهاي موجود بين فعاليتهاي آنها را منعكس مي كنند. (15)

به خاطر تعدد علل تعارض، مي توان

شكلهاي متفاوتي از آن را در نظر گرفت؛ مثل تعارض درون فردي، بين افراد، درون گروهي، و بين گروهها. براي موفقيت در سازمان و بهداشت رواني شغلي، بايد تعارض موجود را - كه طبيعتا در هر شغلي پديد مي آيد -، به بهترين وجه، حل و فصل كرد.

ايده آل ترين شيوه ى حل تعارض، اين است كه هر دو طرف، برنده بيرون بيايند. اين نوع نگرش درباره ى تعارض، در حيات سازماني، تغيير شكلهايي به همراه مي آورد و آن را غني تر و مولدتر مي كند. در اين ميان، اين تغيير شكلها مي تواند به افزايش ارتباطها و بازخوردها كمك فراواني به عمل آورد. (16) ايجاد انگيزه در محيط كار با هفت گام

ادوارد لاولر (Lovler , Edwaed) معتقد است كه انسانها را به دو طريق مي توان برانگيخت: الف: با پاداشهاي غير مادي، ب: با پاداشهاي مادي. (17)

با استفاده از چند روش عملي مي توانيم در اين زمينه به نتايج مفيدي دست يابيم:

1. در خودمان دورنمايي مثبت پديد آوريم. هنگامي كه مثبت باشيم، همانند آهن ربا، ديگران را به خود جذب مي كنيم. وقتي در مورد افراد ديگر نيز نگرش مثبت داشته باشيم، احساس خوبي نسبت به خودمان پيدا خواهيم كرد.

2. براي تغيير كردن، آماده باشيم. براي اينكه از انگيزه هايي در سطح بالا برخوردار شويم، بايد باور كنيم هيچ گونه مانعي نيست كه نتوان با انعطاف پذيري، خلاقيت و اراده بر آن غالب شد.

3. در خودمان اعتماد به نفس، ايجاد كنيم و آن را پرورش دهيم. به خاطر داشته باشيد كه شما داراي قدرتي هستيد كه مي توانيد بر دنياي اطراف خود تأثير بگذاريد.

4.

عملكرد مطلوب را تقويت كنيم. بهترين راه براي تغيير رفتار و ايجاد انگيزه اين است كه كارمند، شواهدي را دريابد كه نشان دهد در كار خود، موفق بوده و كارهايي كه انجام مي دهد، مورد پشتيباني مدير است.

5. از ضعف به قدرت، حركت كنيم. وقتي فردي در شغل خود به هدف مورد نظر شما نزديك شد، با تقويت و تشويق مي توانيد او را به سوي هدف اصلي خودتان با انگيزه كنيد.

6. تعلل و طفره رفتن را متوقف كنيم. براي كسب موفقيت به بهترين وجه، تا جايي كه ممكن است كارها را به كوچك ترين و مشخص ترين بخشها تقسيم كنيم، و به عوامل ديگري غير از آن توجه نكنيم و جدي باشيم.

7. بر اهداف خود، متمركز شويم. هنگامي كه انرژي و وقت خود را در جهتي مشخص صرف كنيم، دست آوردهاي بسياري خواهيم داشت. (18) پي نوشت ها:

1. روشهاي پيشگيري از افت تحصيلي، اسماعيل بيابانگرد، تهران: سازمان انجمن اوليا و مربيان، 1378، ص 15.

2. فصلنامه ى تعليم و تربيت، سال هفدهم، شماره ى 2، ص 76.

3. روشهاي پيشگيري از افت تحصيلي، ص 20.

4. همان، ص 72.

5. نگاهي نو به روانشناسي آموختن با روانشناسي تغيير رفتار، علي اكبر شعاري نژاد، تهران: چاپخش، 1380، ج 2، ص 600.

6. همان، ص 578.

7. روشهاي پيشگيري از افت تحصيلي، پيشين، ص 126.

8. همان جا.

9. راز موفقيت در بازار كار، اصغر كيهان نيا، تهران: ياسمن، 1375، ص 42.

10. همان، ص 76.

11. بهداشت رواني، حمزه گنجي، تهران: ارسباران، 1376، ص 194.

12. چگونه در كارمندان انگيزه ايجاد كنيم، كيت كنان، ترجمه: قاسم كريمي، تهران: قدياني، 1377، ص 26.

13. بهداشت رواني، پيشين، ص 201.

14.

همان، ص 202.

15. همان، ص 205.

16. همان، ص 209.

17. ماهنامه ى كارمند، سال اول، شماره ى 9، ص 10.

18. برگرفته از كتاب ايجاد انگيزه در كاركنان در يك هفته، كريستين هاروي، ترجمه: مامك پور حسين زاده، تهران: كيفيت و مديريت، 1380.

منبع: مجله ي حديث زندگي

بهداشت روان در گفتار بزرگان

نويسنده: حسين پورشريف

هر قدر مي تواني شاد زندگي كن و هرگز فكر بيهوده به مغزت راه نده، چون سلامتي ات تباه مي شود.

--------------------------------------------------------------------------------

سرمايه ى همه گونه شايستگي و دستيابي به سعادت، تندرستي و سلامت است. روان توانا در كالبد نيرومند، و خرد سالم در بدن سالم است.

--------------------------------------------------------------------------------

هر كه در جام گيتي نماي خرد، فرجام كارها ننگرد و در مطلع انديشه مخلص ياد نكند، هميشه پراكنده دل و آسيمه سر و بي سامان كار باشد.

--------------------------------------------------------------------------------

آن كه نفس خود را بالاتر و برتر از آنچه هست داند، هرگز به سر حد كمال نرسد.

--------------------------------------------------------------------------------

حسود، هميشه اندوهگين بود؛ زيرا به دارايي مردمان، غمناك باشد و خير خلق، مرتفع و منقطع نشود. پس غم و اندوه او را انقطاعي و انتهايي صورت نبندد.

--------------------------------------------------------------------------------

بكوش كه نسبت به مردم بدبين نشوي؛ زيرا كه دارنده ى سوء ظن را جز رحمت ابدي و كسالت روحي بهره نباشد.

--------------------------------------------------------------------------------

چون عيب ديگران جويي و هنر خويش بيني، از جستن عيب خويش و هنر ديگران غافل مباش؛ چرا كه هر كه بر عيب خويش و هنر ديگران واقف نشود، هرگز از عيب، پاك نگردد و بر گرد هنرمندان نرسد.

--------------------------------------------------------------------------------

انسان، هيچ وقت، بيشتر از آن موقع خود را گول نمي زند كه خيال مي كند ديگران را فريب داده است.

--------------------------------------------------------------------------------

شريف ترين دلها دلي است كه انديشه ى آزار كسان، در آن نباشد.

--------------------------------------------------------------------------------

براي زندگي فكر كنيد، ولي

غصه نخوريد.

--------------------------------------------------------------------------------

پايبندان به اخلاق، روح جامعه ى خود هستند.

--------------------------------------------------------------------------------

آزمندان، هيچ وقت به آنچه دارند، خرسند نيستند و هرچه بيشتر به چنگ آرند به همان اندازه آزشان فزوني مي يابد واين درد را جز به مرگ، چاره نتوان كرد.

--------------------------------------------------------------------------------

وقتي كه پر كاهي به چشمتان مي رود، آن را بيرون مي آوريد؛ اما وقتي عادتي بد، وارد روح شما مي شود، مي گوييد: سال ديگر معالجه اش مي كنم.

--------------------------------------------------------------------------------

همان طور كه بدن ما از غذاهايي كه مي خوريم تغذيه و كسب قوت مي كند، همان طور هم روحمان از صحبت و معاشرت رفقاي خوب و بد، فضلت و تقوا يا خبائت و شرارت كسب مي نمايد.

--------------------------------------------------------------------------------

در گرفتاري بايد فكر را به جنب و جوش در آورد، نه اعصاب را.

--------------------------------------------------------------------------------

فرصت بيماري را صرف تفكر و بهبودي روح كنيم، طبيعت در كار مداواي جسم ما كار خود را خواهد كرد.

--------------------------------------------------------------------------------

فكر زيباست كه خانه را زينت مي كند. روح سالم است كه به زندگي آسايش مي بخشد. خلق خوش است كه روزگار را خوش و شيرين مي سازد.

--------------------------------------------------------------------------------

حسد، سوهان روح است.

--------------------------------------------------------------------------------

آسايش، دو پايه دارد: آرامش جسم و آرايش روان.

--------------------------------------------------------------------------------

بهترين خدمتگزار صديق براي سلامتي بدن، فراغت خاطر و آسايش روح است.

--------------------------------------------------------------------------------

خوشرويي، دام دلهاست و خوشخويي، آرام جانها.

--------------------------------------------------------------------------------

آن كس كه دل با جرأت را راهنماي خود كرد، در پيش او هر تاريكي روشن باشد.

--------------------------------------------------------------------------------

متانت؛ قلعه اي است كه شخص را در پناه خود از صدمات روزگار حفظ مي كند. متانت سپري است در مقابل تيرهاي حوادث و زحمات و بلايا موانع كه در طريق حيات از هر طرف به سوي انسان پرتاب مي شوند.

--------------------------------------------------------------------------------

فضايل را نه از راه بيم و اميد بلكه براي

خاطر خود آنها بايد كسب نمود؛ زيرا سلامت و جمال روح، بسته به آنهاست. فضيلت، سرچشمه ى آسايش و رفاه روح است.

--------------------------------------------------------------------------------

وقتي كه انسان، درد معنوي و اخلاقي خود را كشف كرد، بايد روح خود را پرستاري كند؛ چنان كه جنگجويي، بازو و پاي خود را پرستاري مي نمايد.

--------------------------------------------------------------------------------

اگر با اشخاصي كه صاحب روح بلند و اخلاق عالي هستند زندگي كنيد احساس خواهيد كرد كه قوه ى مرموزي روح و اخلاق شما را به سوي مجد و تعالي مي كشاند.

--------------------------------------------------------------------------------

بيم و ترس، روح را پژمرده ساخته، از هر كار نيكي بازش مي دارد.

--------------------------------------------------------------------------------

كاري را كه حتي فكرش ناراحتت مي كند، نكن.

--------------------------------------------------------------------------------

داناي بي وجدان، هيچ گاه صاحب روحي پاك نخواهد بود.

--------------------------------------------------------------------------------

ما آرامش خاطر را دوست داريم و هميشه به دنبال آن مي رويم؛ ولي تا موقعي كه از انجام دادن وظيفه فرار مي كنيم هيچ وقت به آرامش خاطر نخواهيم رسيد.

--------------------------------------------------------------------------------

ممكن است گناهي بكنيم و جامه از سر تقصير ما بگذرد؛ اما وجدان ما دست از سرمان برنمي دارد.

منبع: مجله ي حديث زندگي

بهداشت روان در گفتار بزرگان

نويسنده: حسين پورشريف هر قدر مي تواني شاد زندگي كن و هرگز فكر بيهوده به مغزت راه نده، چون سلامتي ات تباه مي شود.

-------------------------------------------------------------------------------- سرمايه ى همه گونه شايستگي و دستيابي به سعادت، تندرستي و سلامت است. روان توانا در كالبد نيرومند، و خرد سالم در بدن سالم است.

-------------------------------------------------------------------------------- هر كه در جام گيتي نماي خرد، فرجام كارها ننگرد و در مطلع انديشه مخلص ياد نكند، هميشه پراكنده دل و آسيمه سر و بي سامان كار باشد.

-------------------------------------------------------------------------------- آن كه نفس خود را بالاتر و برتر از آنچه هست داند،

هرگز به سر حد كمال نرسد.

-------------------------------------------------------------------------------- حسود، هميشه اندوهگين بود؛ زيرا به دارايي مردمان، غمناك باشد و خير خلق، مرتفع و منقطع نشود. پس غم و اندوه او را انقطاعي و انتهايي صورت نبندد.

-------------------------------------------------------------------------------- بكوش كه نسبت به مردم بدبين نشوي؛ زيرا كه دارنده ى سوء ظن را جز رحمت ابدي و كسالت روحي بهره نباشد.

-------------------------------------------------------------------------------- چون عيب ديگران جويي و هنر خويش بيني، از جستن عيب خويش و هنر ديگران غافل مباش؛ چرا كه هر كه بر عيب خويش و هنر ديگران واقف نشود، هرگز از عيب، پاك نگردد و بر گرد هنرمندان نرسد.

-------------------------------------------------------------------------------- انسان، هيچ وقت، بيشتر از آن موقع خود را گول نمي زند كه خيال مي كند ديگران را فريب داده است.

-------------------------------------------------------------------------------- شريف ترين دلها دلي است كه انديشه ى آزار كسان، در آن نباشد.

-------------------------------------------------------------------------------- براي زندگي فكر كنيد، ولي غصه نخوريد.

-------------------------------------------------------------------------------- پايبندان به اخلاق، روح جامعه ى خود هستند.

-------------------------------------------------------------------------------- آزمندان، هيچ وقت به آنچه دارند، خرسند نيستند و هرچه بيشتر به چنگ آرند به همان اندازه آزشان فزوني مي يابد واين درد را جز به مرگ، چاره نتوان كرد.

-------------------------------------------------------------------------------- وقتي كه پر كاهي به چشمتان مي رود، آن را بيرون مي آوريد؛ اما وقتي عادتي بد، وارد روح شما مي شود، مي گوييد: سال ديگر معالجه اش مي كنم.

-------------------------------------------------------------------------------- همان طور كه بدن ما از غذاهايي كه مي خوريم تغذيه و كسب قوت مي كند، همان طور هم روحمان از صحبت و معاشرت رفقاي خوب و بد، فضلت و تقوا يا خبائت و شرارت كسب مي نمايد.

-------------------------------------------------------------------------------- در گرفتاري بايد فكر را

به جنب و جوش در آورد، نه اعصاب را.

-------------------------------------------------------------------------------- فرصت بيماري را صرف تفكر و بهبودي روح كنيم، طبيعت در كار مداواي جسم ما كار خود را خواهد كرد.

-------------------------------------------------------------------------------- فكر زيباست كه خانه را زينت مي كند. روح سالم است كه به زندگي آسايش مي بخشد. خلق خوش است كه روزگار را خوش و شيرين مي سازد.

-------------------------------------------------------------------------------- حسد، سوهان روح است.

-------------------------------------------------------------------------------- آسايش، دو پايه دارد: آرامش جسم و آرايش روان.

-------------------------------------------------------------------------------- بهترين خدمتگزار صديق براي سلامتي بدن، فراغت خاطر و آسايش روح است.

-------------------------------------------------------------------------------- خوشرويي، دام دلهاست و خوشخويي، آرام جانها.

-------------------------------------------------------------------------------- آن كس كه دل با جرأت را راهنماي خود كرد، در پيش او هر تاريكي روشن باشد.

-------------------------------------------------------------------------------- متانت؛ قلعه اي است كه شخص را در پناه خود از صدمات روزگار حفظ مي كند. متانت سپري است در مقابل تيرهاي حوادث و زحمات و بلايا موانع كه در طريق حيات از هر طرف به سوي انسان پرتاب مي شوند.

-------------------------------------------------------------------------------- فضايل را نه از راه بيم و اميد بلكه براي خاطر خود آنها بايد كسب نمود؛ زيرا سلامت و جمال روح، بسته به آنهاست. فضيلت، سرچشمه ى آسايش و رفاه روح است.

-------------------------------------------------------------------------------- وقتي كه انسان، درد معنوي و اخلاقي خود را كشف كرد، بايد روح خود را پرستاري كند؛ چنان كه جنگجويي، بازو و پاي خود را پرستاري مي نمايد.

-------------------------------------------------------------------------------- اگر با اشخاصي كه صاحب روح بلند و اخلاق عالي هستند زندگي كنيد احساس خواهيد كرد كه قوه ى مرموزي روح و اخلاق شما را به سوي مجد و تعالي مي كشاند.

-------------------------------------------------------------------------------- بيم و ترس، روح را پژمرده

ساخته، از هر كار نيكي بازش مي دارد.

-------------------------------------------------------------------------------- كاري را كه حتي فكرش ناراحتت مي كند، نكن.

-------------------------------------------------------------------------------- داناي بي وجدان، هيچ گاه صاحب روحي پاك نخواهد بود.

-------------------------------------------------------------------------------- ما آرامش خاطر را دوست داريم و هميشه به دنبال آن مي رويم؛ ولي تا موقعي كه از انجام دادن وظيفه فرار مي كنيم هيچ وقت به آرامش خاطر نخواهيم رسيد.

-------------------------------------------------------------------------------- ممكن است گناهي بكنيم و جامه از سر تقصير ما بگذرد؛ اما وجدان ما دست از سرمان برنمي دارد.

منبع: مجله ي حديث زندگي

بهداشت رواني از ديدگاه اسلام

نويسنده: مرتضي اسماعيلي

آيين مقدس اسلام كه تمام قوانين آن مطابق طبيعت و سرشت انسان است، براي سلامت جسماني و رواني به عنوان ارزش، اهميت قايل است و به جاي آنكه با بي اعتنايي به رعايت اصولي جهت چاره جويي گرفتاريها باشد، مسايل را به صورت بنيادي حل كرده تا انسانها راحت تر و با آرامش بهتري زندگي كنند. مي توان گفت، تاكنون مطالعات زيادي در ممالك غربي براي پيشگيريهاي لازم صورت

گرفته، ولي بر خلاف همه كوششهايي كه در اين باره مصروف گرديده، هر روز بر شدت ناراحتيها افزوده شده است. (1)

بررسي فرضيه هاي مختلف روان شناسي نشان مي دهد فرضيه هاي هر مكتبي از فلسفه مورد قبول آن مكتب پيروي مي كند. معيار بهداشت رواني نيز از ساير معيارها و ملاكهاي روان شناسي جدا نيست. از آنجا كه هدف روان شناسي اسلامي رسيدن به كمال مطلق و كسب قابليت جانشيني خدا بر روي زمين و احراز شايستگي داشتن نفخه الهي است، هر عامل بازدارنده از نيل به اين هدف از موانع رشد تلقي شده و آنچه رسيدن به كمال

واقعي انساني را فراهم كند، به عنوان سلامت و بهداشت رواني محسوب مي شود. در رسيدن به كمال و درجه عبوديت و بندگي خداوند، علاوه بر داشتن ايمان و يقين، انجام بعضي از كارها به عنوان عبادت محسوب مي شود كه جداي از تعظيم، سر بندگي در برابر عظمت پروردگار بر زمين ساييدن است. در اين عبادتها و شيوه هاي بندگي، علاوه بر عبادتهاي مشخصي كه بين خدا و خلق خدا وجود دارد، اموري از قبيل خدمت به خلق، برآوردن نياز ديگران و برادران مؤمن، همكاري، مهرباني، صميميت و انجام هر عملي كه با سازندگي توأم باشد، به عنوان نشانه هاي عبوديت ذكر گرديده است.

آيين زندگي ساز اسلام كه بر طبيعت و فطرت انسان استوار است (و تغييري در آن پديد نمي آيد) نه تنها سلامت جسماني و سلامت رواني خود فرد را در نظر دارد، بلكه آرامش و سلامت جامعه و عملكرد فرد را در قبال آن نيز ناديده نمي گيرد، زيرا اگر تنها رفتار فرد و احساس رضايتش را در قبال خود او مورد نظر قرار دهيم، ممكن است اين رضايتمندي با منافع افراد ديگر و آزادي شان در تضاد باشد.

يونگ، در كتاب "روان شناسي و دين" چنين مي نويسد: "من معتقد و كاملاً متقاعد شده ام كه اعتقادات و مناسك ديني دست كم از لحاظ بهداشت رواني اهميت خارق العاده اي دارند. اگر مريضي در چنين وضعي قرار دارد (اگر فرد كاتوليك باشد و عامل به تكاليف ديني) من بدون استثنا به او توصيه مي كنم كه آيين اقرار به گناه و تبرك نان و... را رعايت كند." (2)

رابطه ايمان و احساس

امنيت و آرامش رواني را اكثر دانشمندان صراحتاً و يا به صورت ضمني پذيرفته اند. فرويد در موضوع احساس ديني ترديد دارد و مي گويد با تحليل رواني خود هرگز نتوانسته است اثري از چنين احساسي در خويشتن بيابد، ولي با صداقت اضافه مي كند كه اين امر به او اجازه نمي دهد وجود احساس مورد بحث را در ديگران انكار نمايد.

اين تصور ذهني از يك احساس ابدي كه در عرفاي بزرگ و نيز در تفكر مذهبي هندي منعكس مي شود، ممكن است ريشه و جوهر احساس مذهبي را كه مذاهب گوناگون، جلوه هايي از آن هستند تشكيل دهد. يونگ در كتاب "روان شناسي و دين" مي گويد: "اين را نمي توان انكار كرد كه دين يكي از قديمي ترين و عمومي ترين تظاهرات روح انساني است و بنابراين واضح است كه هر گونه روان شناسي كه سر و كارش با ساختمان رواني شخصيت انساني باشد، نمي تواند اين حقيقت را ناديده بگيرد كه دين تنها يك پديده اجتماعي و تاريخي نيست بلكه براي بسياري حكم يك مسأله مهم شخصيتي را دارد."

براي آنكه تعاليم ديني در ضمير نوجوانان اثر عميق بگذارد و روح آنان با آموزشهاي مذهبي پرورش يابد، بايد در اولين فرصت و موقعي كه احساسات مذهبي در نهادشان قوت مي گيرد، تعاليم ديني آغاز گردد.

امام صادق(ع) مي فرمايند: "احاديث اسلامي را به نوجوانان خود بياموزيد قبل از آنكه مخالفان گمراه بر شما پيشي گيرند و سخنان نادرست خويش را در ضمير پاكشان قرار دهند و گمراهشان كنند." (3)

قرآن مجيد اساس سلامت افراد را عقل آنها دانسته است. در اين آيات، مي فرمايد:

"اموال سفها را كه براي قوام زندگي شان است، در دسترس سفيهان قرار ندهيد.... يتيمان را امتحان كنيد تا زماني كه به سر حد بلوغ و نكاح برسند و اگر در آن زمان نشانه هاي رشد را در آنها ديديد، اموالشان را به آنها برگردانيد." (4)

در اين آيات، منظور از بلوغ، رشد عقلي نيز لحاظ شده است. پس هر چيزي كه باعث كوري عقل شود، مانعي براي رسيدن به كمال و كفايت عقلاني محسوب مي شود. بنابراين، كنترل تمايلات نفساني عاملي براي رسيدن به كمال است و كسي كه از كارهاي لهو و بيهوده اعراض نمايد، به كمال نزديكتر خواهد شد. تمايلاتي كه در حد لزوم براي سلامت رواني مفيد است ولي افراط در آن سلامتي را به خطر مي اندازد. وجود تناقض در بين اين تمايلات با هم ضد و نقيض است. ارضاي هر يك از اين تمايلات، مستلزم سركوب تمايل ديگر است.

امام علي(ع) فرموده اند: هر كس مالك شهوت خود نباشد، مالك عقل خود نيز نخواهد بود.(5) با دقت بر اين احاديث و ديگر نمونه ها، اين نتيجه به دست مي آيد: آن ويژگي كه در حد پايين رشد بر انسان غلبه دارد، يعني همان شهوات، در اثر رشد بايد ضعيف تر شده و آگاهي و وجدان بر آنها غلبه و حكومت داشته باشد وگرنه اگر شهوات لجام گسيخته در زندگي انسان مسلط باشند، نه تنها سلامتي خود فرد در خطر مي افتد، بلكه آثار گناه و نادرستي اش بر اجتماع نيز آسيب مي رساند.

"ويليام جيمز" پدر روان شناسي جديد مي گويد: "ايمان يكي از قوايي است كه بشر به مدد آن زندگي

مي كند و فقدان كامل آن، در حكم سقوط است." وي همچنين معتقد است: "ايمان بي شك مؤثرترين درمان اضطراب است. ايمان، قدرتي است كه براي كمك به انسان بايد در زندگي او وجود داشته باشد و نبود آن ناتواني انسان را در برابر سختيها مضاعف مي كند."

پس وظيفه اساسي دين تعليم به بشريت براي كشف محسوسات متغير در آن سوي عالم است. براي رسيدن به درجات كمال، نفس ناطقه ابزار و زاد راه آن كه از طرف خداوند عنايت شده، نيروهاي سنجش و عقل و خرد و انديشه و اراده و ايمان است كه از آنها به احساس و قواي ديني تعبير مي شود. بايد بين عقل و ايمان رابطه اي عميق ايجاد كرد وگرنه آنچه قلب تصديق و عقل آن را تكذيب كند، هرگز ما را به حقيقت نمي رساند.

پي نوشت :

1- ديدگاه اسلام در روان شناسي رشد، فخرالسادات قريشي، ص15

2- روان شناسي و دين، كارل گوستاو يونگ

3- اصول كافي، ج6، ص47

4- سوره نساء، آيه 5 و 6

5- مستدرك 2 ص287

بهداشت رواني از ديدگاه اسلام

نويسنده: مرتضي اسماعيلي آيين مقدس اسلام كه تمام قوانين آن مطابق طبيعت و سرشت انسان است، براي سلامت جسماني و رواني به عنوان ارزش، اهميت قايل است و به جاي آنكه با بي اعتنايي به رعايت اصولي جهت چاره جويي گرفتاريها باشد، مسايل را به صورت بنيادي حل كرده تا انسانها راحت تر و با آرامش بهتري زندگي كنند. مي توان گفت، تاكنون مطالعات زيادي در ممالك غربي براي پيشگيريهاي لازم صورت

گرفته، ولي بر خلاف همه كوششهايي كه در اين باره مصروف گرديده، هر روز بر

شدت ناراحتيها افزوده شده است. (1)

بررسي فرضيه هاي مختلف روان شناسي نشان مي دهد فرضيه هاي هر مكتبي از فلسفه مورد قبول آن مكتب پيروي مي كند. معيار بهداشت رواني نيز از ساير معيارها و ملاكهاي روان شناسي جدا نيست. از آنجا كه هدف روان شناسي اسلامي رسيدن به كمال مطلق و كسب قابليت جانشيني خدا بر روي زمين و احراز شايستگي داشتن نفخه الهي است، هر عامل بازدارنده از نيل به اين هدف از موانع رشد تلقي شده و آنچه رسيدن به كمال واقعي انساني را فراهم كند، به عنوان سلامت و بهداشت رواني محسوب مي شود. در رسيدن به كمال و درجه عبوديت و بندگي خداوند، علاوه بر داشتن ايمان و يقين، انجام بعضي از كارها به عنوان عبادت محسوب مي شود كه جداي از تعظيم، سر بندگي در برابر عظمت پروردگار بر زمين ساييدن است. در اين عبادتها و شيوه هاي بندگي، علاوه بر عبادتهاي مشخصي كه بين خدا و خلق خدا وجود دارد، اموري از قبيل خدمت به خلق، برآوردن نياز ديگران و برادران مؤمن، همكاري، مهرباني، صميميت و انجام هر عملي كه با سازندگي توأم باشد، به عنوان نشانه هاي عبوديت ذكر گرديده است.

آيين زندگي ساز اسلام كه بر طبيعت و فطرت انسان استوار است (و تغييري در آن پديد نمي آيد) نه تنها سلامت جسماني و سلامت رواني خود فرد را در نظر دارد، بلكه آرامش و سلامت جامعه و عملكرد فرد را در قبال آن نيز ناديده نمي گيرد، زيرا اگر تنها رفتار فرد و احساس رضايتش را در قبال خود او مورد نظر قرار دهيم، ممكن است

اين رضايتمندي با منافع افراد ديگر و آزادي شان در تضاد باشد.

يونگ، در كتاب "روان شناسي و دين" چنين مي نويسد: "من معتقد و كاملاً متقاعد شده ام كه اعتقادات و مناسك ديني دست كم از لحاظ بهداشت رواني اهميت خارق العاده اي دارند. اگر مريضي در چنين وضعي قرار دارد (اگر فرد كاتوليك باشد و عامل به تكاليف ديني) من بدون استثنا به او توصيه مي كنم كه آيين اقرار به گناه و تبرك نان و... را رعايت كند." (2)

رابطه ايمان و احساس امنيت و آرامش رواني را اكثر دانشمندان صراحتاً و يا به صورت ضمني پذيرفته اند. فرويد در موضوع احساس ديني ترديد دارد و مي گويد با تحليل رواني خود هرگز نتوانسته است اثري از چنين احساسي در خويشتن بيابد، ولي با صداقت اضافه مي كند كه اين امر به او اجازه نمي دهد وجود احساس مورد بحث را در ديگران انكار نمايد.

اين تصور ذهني از يك احساس ابدي كه در عرفاي بزرگ و نيز در تفكر مذهبي هندي منعكس مي شود، ممكن است ريشه و جوهر احساس مذهبي را كه مذاهب گوناگون، جلوه هايي از آن هستند تشكيل دهد. يونگ در كتاب "روان شناسي و دين" مي گويد: "اين را نمي توان انكار كرد كه دين يكي از قديمي ترين و عمومي ترين تظاهرات روح انساني است و بنابراين واضح است كه هر گونه روان شناسي كه سر و كارش با ساختمان رواني شخصيت انساني باشد، نمي تواند اين حقيقت را ناديده بگيرد كه دين تنها يك پديده اجتماعي و تاريخي نيست بلكه براي بسياري حكم يك مسأله مهم شخصيتي را

دارد."

براي آنكه تعاليم ديني در ضمير نوجوانان اثر عميق بگذارد و روح آنان با آموزشهاي مذهبي پرورش يابد، بايد در اولين فرصت و موقعي كه احساسات مذهبي در نهادشان قوت مي گيرد، تعاليم ديني آغاز گردد.

امام صادق(ع) مي فرمايند: "احاديث اسلامي را به نوجوانان خود بياموزيد قبل از آنكه مخالفان گمراه بر شما پيشي گيرند و سخنان نادرست خويش را در ضمير پاكشان قرار دهند و گمراهشان كنند." (3)

قرآن مجيد اساس سلامت افراد را عقل آنها دانسته است. در اين آيات، مي فرمايد: "اموال سفها را كه براي قوام زندگي شان است، در دسترس سفيهان قرار ندهيد.... يتيمان را امتحان كنيد تا زماني كه به سر حد بلوغ و نكاح برسند و اگر در آن زمان نشانه هاي رشد را در آنها ديديد، اموالشان را به آنها برگردانيد." (4)

در اين آيات، منظور از بلوغ، رشد عقلي نيز لحاظ شده است. پس هر چيزي كه باعث كوري عقل شود، مانعي براي رسيدن به كمال و كفايت عقلاني محسوب مي شود. بنابراين، كنترل تمايلات نفساني عاملي براي رسيدن به كمال است و كسي كه از كارهاي لهو و بيهوده اعراض نمايد، به كمال نزديكتر خواهد شد. تمايلاتي كه در حد لزوم براي سلامت رواني مفيد است ولي افراط در آن سلامتي را به خطر مي اندازد. وجود تناقض در بين اين تمايلات با هم ضد و نقيض است. ارضاي هر يك از اين تمايلات، مستلزم سركوب تمايل ديگر است.

امام علي(ع) فرموده اند: هر كس مالك شهوت خود نباشد، مالك عقل خود نيز نخواهد بود.(5) با دقت بر اين احاديث و ديگر نمونه ها، اين نتيجه به

دست مي آيد: آن ويژگي كه در حد پايين رشد بر انسان غلبه دارد، يعني همان شهوات، در اثر رشد بايد ضعيف تر شده و آگاهي و وجدان بر آنها غلبه و حكومت داشته باشد وگرنه اگر شهوات لجام گسيخته در زندگي انسان مسلط باشند، نه تنها سلامتي خود فرد در خطر مي افتد، بلكه آثار گناه و نادرستي اش بر اجتماع نيز آسيب مي رساند.

"ويليام جيمز" پدر روان شناسي جديد مي گويد: "ايمان يكي از قوايي است كه بشر به مدد آن زندگي مي كند و فقدان كامل آن، در حكم سقوط است." وي همچنين معتقد است: "ايمان بي شك مؤثرترين درمان اضطراب است. ايمان، قدرتي است كه براي كمك به انسان بايد در زندگي او وجود داشته باشد و نبود آن ناتواني انسان را در برابر سختيها مضاعف مي كند."

پس وظيفه اساسي دين تعليم به بشريت براي كشف محسوسات متغير در آن سوي عالم است. براي رسيدن به درجات كمال، نفس ناطقه ابزار و زاد راه آن كه از طرف خداوند عنايت شده، نيروهاي سنجش و عقل و خرد و انديشه و اراده و ايمان است كه از آنها به احساس و قواي ديني تعبير مي شود. بايد بين عقل و ايمان رابطه اي عميق ايجاد كرد وگرنه آنچه قلب تصديق و عقل آن را تكذيب كند، هرگز ما را به حقيقت نمي رساند. پي نوشت :

1- ديدگاه اسلام در روان شناسي رشد، فخرالسادات قريشي، ص15

2- روان شناسي و دين، كارل گوستاو يونگ

3- اصول كافي، ج6، ص47

4- سوره نساء، آيه 5 و 6

5- مستدرك 2 ص287

آيا مصرف ويتامين به درمان افسردگي كمك مي كند؟

پاسخ اين سوال اين است:

«احتمال دارد.»

كمبود بعضي از ويتامين ها و مواد معدني در بدن انسان مي تواند باعث نشانه هاي افسردگي در فرد شود. بنابراين چنانچه افسردگي به اين علت باشد، خوردن مكمل هاي غذايي حتماً به شخص كمك مي كند و بر عكس، اگر افسردگي شخص دلايل ديگري داشته باشد، خوردن ويتامين ها و مكمل هاي غذايي كمكي نخواهد كرد. البته مطمئناً به امتحانش مي ارزد و خوب است كه شخص قبل از مصرف داروهاي ضدافسردگي، ابتدا براي مدتي از مكمل هاي غذايي به مقدار كافي استفاده كند.

در زير با برخي از ويتامين ها و ارتباط آنها با افسردگي آشنا مي شويم.

ويتامين ب- كمپلكس

ويتامين هاي ب-كمپلكس براي سلامت هيجاني و ذهني، نقش اساسي دارند. اين ويتامين ها در بدن ما ذخيره نمي شوند. بنابراين بايد روزانه در رژيم غذايي ما گنجانده شوند. ويتامين هاي ب توسط الكل، شكر، نيكوتين و كافئين از بين مي رود. در نتيجه، تعجبي ندارد كه بسياري از مردم دچار كمبود اين نوع ويتامين هستند.

يافته هاي جديد درباره ارتباط ويتامين هاي ب- كمپلكس و افسردگي به قرار زير است:

• ويتامين ب-1 (تيامين): مغز انسان از اين ويتامين براي كمك به تبديل قندخون به سوخت و عامل محرّك استفاده مي كند و بدون آن، مغز به سرعت بدون انرژي مي ماند.

اين امر مي تواند به خستگي، افسردگي، تندخوئي، زودرنجي، اضطراب و حتي فكر خودكشي بيانجامد. كمبود ويتامين ب-1، همچنين مي تواند باعث مشكلات حافظه، كم اشتهايي، بيخوابي و اختلالات گوارشي گردد. مصرف كربوهيدراتهاي تصفيه شده، مثل شكر، نياز ويتامين ب-1 بدن را تامين مي كند.

• ويتامين ب-3 (نياسين): سرانجام كشف شد كه بيماري پلاگر ( pellagra ) كه روان پريشي و زوال عقل از جمله نشانه هاي آن است، به دليل كمبود

نياسين بروز مي كند. هم اكنون بسياري از محصولات غذايي حاوي نياسين هستند و بيماري پلاگر تقريباً ريشه كن شده است. كمبود ويتامين ب-3 مي تواند باعث بيقراري، اضطراب و نيز كند ذهني و كم تحركي گردد.

• ويتامين ب-5 (اسيدپانتوتنيك): نشانه هاي كمبود اين ويتامين عبارتند از خستگي، اضطراب مزمن وافسردگي. ويتامين ب-5 براي ايجاد هورمونها و استفاده از اسيدهاي آمينه و استيل كولين ( acetylcholine ) شيميايي مغز كه به كمك هم از انواع خاصي از افسردگي جلوگيري مي كنند مورد نياز است.

• ويتامين ب-6 (پيريدوكسين): اين ويتامين به پردازش اسيدهاي آمينه كه عناصر سازنده تمام پروتئين ها و برخي از هورمونها هستند، كمك مي كند. اين ويتامين همچنين در توليد سروتونين، ملاتونين و دوپامين مورد نياز است. كمبود ويتامين ب-6 كه البته بسيار نادر است، باعث آسيب رساندن به سيستم ايمني بدن، ضايعات پوستي و آشفتگي ذهني مي گردد. كمبود اين ويتامين گاهي در افراد الكلي، بيماراني كه داراي نارسائي كبدي هستند، و خانمهايي كه از قرص هاي ضدبارداري استفاده مي كنند، بروز مي كند. بسياري از متخصصان تغذيه عقيده دارند كه اغلب رژيم هاي غذايي، به مقدار بهينه و كافي اين ويتامين را تامين نمي كنند.

• ويتامين ب-12: به دليل اهميت ويتامين ب-12 در تشكيل گلبولهاي قرمز خون، كمبود آن به مشكلاتي در اكسيژن رساني كه به كم خوني خطرناك موسوم است، منجر مي شود. اين اختلال مي تواند باعث تغيير حالت مداوم، پارانويا (بدگماني)، تحريك پذيري، گيجي، زوال عقل، توهّم زدگي يا شيدايي و سرانجام به دنبال آن كم اشتهايي، سرگيجه، ضعف، نفس تنگي، تپش قلب، اسهال و احساس سوزش در اندامهاي انتهايي مثل دست و پا گردد. كمبود اين ويتامين پس از

يك دوره طولاني پيش مي آيد زيرا در كبد انسان براي سه تا پنج سال ذخيره وجود دارد. هنگامي كه كمبود ويتامين ب-12 در فردي بروز مي كند، معمولاً به خاطر كمبود آنزيمي است كه باعث جذب آن در روده مي شود. به دليل آن كه با بالارفتن سن از مقدار اين آنزيم كاسته مي شود، افرد مسن بيشتر در معرض كمبود ويتامين ب-12 هستند.

• اسيدفوليك: اين ويتامين ب براي تركيب DNA مورد نياز است. رژيم غذايي نامناسب و عوامل ديگري مانند بيماري، الكليسم و نيز مصرف داروهاي مختلفي چون آسپرين، قرص هاي ضدبارداري، باربيتورات ها و داروهاي ضد تشنج، در كمبود اسيدفوليك دخالت دارند. مصرف اين ويتامين مخصوصاً به خانم هاي باردار توصيه مي گردد.

ويتامين ث

كمبود ويتامين ث مستقيماً باعث افسردگي مي گردد كه بايد با استفاده از مكملهاي غذايي به برطرف كردن آن پرداخت. استفاده از مكملهاي غذايي خصوصاً پس از اعمال جراحي و بيماري هاي التهابي اهميت دارد. اضطراب، بارداري و شيردهي نيز نياز بدن به ويتامين ث را افزايش مي دهند. لازم به تذكر است كه مصرف آسپرين، تتراسيكلين و قرص هاي ضدبارداري، ذخيره بدن را به انتها مي رساند.

مواد معدني

كمبود برخي از مواد معدني نيز مي تواند باعث افسردگي گردد.

• منيزيم: كمبود منيزيم باعث بروز نشانه هاي افسردگي و همچنين گيجي، بيقراري، اضطراب، توهّم و انواع مشكلات جسمي مي گردد. اغلب رژيم هاي غذايي شامل منيزيم به مقدار كافي نيستند و استرس نيز به شدّت، مقدار منيزيم موجود بدن را كاهش مي دهد.

• كلسيم: كمبود كلسيم بر روي سيستم مركزي اعصاب تاثير مي گذارد. سطح پائين كلسيم باعث ناآرامي، دلهره، تندخوئي، زودرنجي و بي حسّي مي شود.

• روي: كمبود روي در بدن به بي احساسي،

بي اشتهايي، سستي و خواب آلودگي منجر مي شود. با پائين آمدن سطح روي در بدن، ممكن است ميزان مس بدن به سطح سمّي افزايش يابد و باعث پارانويا (بدگماني) و ترس و وحشت گردد.

• آهن: افسردگي غالباً نشانه اي از كمبود آهن مزمن است. از ديگر نشانه هاي كمبود آهن مي توان به ضعف عمومي، سستي و بي حالي، خستگي، كم اشتهايي و سردرد اشاره كرد.

• منگنز: اين فلز براي استفاده مناسب از ويتامين هاي ب-كمپلكس و ويتامين ث مورد نياز است. منگنز همچنين در تشكيل اسيدهاي آمينه نقش دارد و به همين دليل، كمبود آن مي تواند به كاهش سطح ناقل هاي عصبي و در نتيجه افسردگي منجر شود. اين فلز به تثبيت قندخون و جلوگيري از تغيير حالت هاي مداوم نيز كمك مي كند.

• پتاسيم: كمبود پتاسيم معمولاً به افسردگي، گرياني، ضعف و خستگي منجر مي شود.

آيا مصرف ويتامين به درمان افسردگي كمك مي كند؟

پاسخ اين سوال اين است: «احتمال دارد.»

كمبود بعضي از ويتامين ها و مواد معدني در بدن انسان مي تواند باعث نشانه هاي افسردگي در فرد شود. بنابراين چنانچه افسردگي به اين علت باشد، خوردن مكمل هاي غذايي حتماً به شخص كمك مي كند و بر عكس، اگر افسردگي شخص دلايل ديگري داشته باشد، خوردن ويتامين ها و مكمل هاي غذايي كمكي نخواهد كرد. البته مطمئناً به امتحانش مي ارزد و خوب است كه شخص قبل از مصرف داروهاي ضدافسردگي، ابتدا براي مدتي از مكمل هاي غذايي به مقدار كافي استفاده كند.

در زير با برخي از ويتامين ها و ارتباط آنها با افسردگي آشنا مي شويم. ويتامين ب- كمپلكس

ويتامين هاي ب-كمپلكس براي سلامت هيجاني و ذهني، نقش اساسي دارند. اين ويتامين ها در بدن ما ذخيره نمي شوند. بنابراين

بايد روزانه در رژيم غذايي ما گنجانده شوند. ويتامين هاي ب توسط الكل، شكر، نيكوتين و كافئين از بين مي رود. در نتيجه، تعجبي ندارد كه بسياري از مردم دچار كمبود اين نوع ويتامين هستند.

يافته هاي جديد درباره ارتباط ويتامين هاي ب- كمپلكس و افسردگي به قرار زير است:

• ويتامين ب-1 (تيامين): مغز انسان از اين ويتامين براي كمك به تبديل قندخون به سوخت و عامل محرّك استفاده مي كند و بدون آن، مغز به سرعت بدون انرژي مي ماند.

اين امر مي تواند به خستگي، افسردگي، تندخوئي، زودرنجي، اضطراب و حتي فكر خودكشي بيانجامد. كمبود ويتامين ب-1، همچنين مي تواند باعث مشكلات حافظه، كم اشتهايي، بيخوابي و اختلالات گوارشي گردد. مصرف كربوهيدراتهاي تصفيه شده، مثل شكر، نياز ويتامين ب-1 بدن را تامين مي كند.

• ويتامين ب-3 (نياسين): سرانجام كشف شد كه بيماري پلاگر ( pellagra ) كه روان پريشي و زوال عقل از جمله نشانه هاي آن است، به دليل كمبود نياسين بروز مي كند. هم اكنون بسياري از محصولات غذايي حاوي نياسين هستند و بيماري پلاگر تقريباً ريشه كن شده است. كمبود ويتامين ب-3 مي تواند باعث بيقراري، اضطراب و نيز كند ذهني و كم تحركي گردد.

• ويتامين ب-5 (اسيدپانتوتنيك): نشانه هاي كمبود اين ويتامين عبارتند از خستگي، اضطراب مزمن وافسردگي. ويتامين ب-5 براي ايجاد هورمونها و استفاده از اسيدهاي آمينه و استيل كولين ( acetylcholine ) شيميايي مغز كه به كمك هم از انواع خاصي از افسردگي جلوگيري مي كنند مورد نياز است.

• ويتامين ب-6 (پيريدوكسين): اين ويتامين به پردازش اسيدهاي آمينه كه عناصر سازنده تمام پروتئين ها و برخي از هورمونها هستند، كمك مي كند. اين ويتامين همچنين در توليد سروتونين، ملاتونين و دوپامين

مورد نياز است. كمبود ويتامين ب-6 كه البته بسيار نادر است، باعث آسيب رساندن به سيستم ايمني بدن، ضايعات پوستي و آشفتگي ذهني مي گردد. كمبود اين ويتامين گاهي در افراد الكلي، بيماراني كه داراي نارسائي كبدي هستند، و خانمهايي كه از قرص هاي ضدبارداري استفاده مي كنند، بروز مي كند. بسياري از متخصصان تغذيه عقيده دارند كه اغلب رژيم هاي غذايي، به مقدار بهينه و كافي اين ويتامين را تامين نمي كنند.

• ويتامين ب-12: به دليل اهميت ويتامين ب-12 در تشكيل گلبولهاي قرمز خون، كمبود آن به مشكلاتي در اكسيژن رساني كه به كم خوني خطرناك موسوم است، منجر مي شود. اين اختلال مي تواند باعث تغيير حالت مداوم، پارانويا (بدگماني)، تحريك پذيري، گيجي، زوال عقل، توهّم زدگي يا شيدايي و سرانجام به دنبال آن كم اشتهايي، سرگيجه، ضعف، نفس تنگي، تپش قلب، اسهال و احساس سوزش در اندامهاي انتهايي مثل دست و پا گردد. كمبود اين ويتامين پس از يك دوره طولاني پيش مي آيد زيرا در كبد انسان براي سه تا پنج سال ذخيره وجود دارد. هنگامي كه كمبود ويتامين ب-12 در فردي بروز مي كند، معمولاً به خاطر كمبود آنزيمي است كه باعث جذب آن در روده مي شود. به دليل آن كه با بالارفتن سن از مقدار اين آنزيم كاسته مي شود، افرد مسن بيشتر در معرض كمبود ويتامين ب-12 هستند.

• اسيدفوليك: اين ويتامين ب براي تركيب DNA مورد نياز است. رژيم غذايي نامناسب و عوامل ديگري مانند بيماري، الكليسم و نيز مصرف داروهاي مختلفي چون آسپرين، قرص هاي ضدبارداري، باربيتورات ها و داروهاي ضد تشنج، در كمبود اسيدفوليك دخالت دارند. مصرف اين ويتامين مخصوصاً به خانم هاي باردار توصيه مي گردد. ويتامين ث

كمبود

ويتامين ث مستقيماً باعث افسردگي مي گردد كه بايد با استفاده از مكملهاي غذايي به برطرف كردن آن پرداخت. استفاده از مكملهاي غذايي خصوصاً پس از اعمال جراحي و بيماري هاي التهابي اهميت دارد. اضطراب، بارداري و شيردهي نيز نياز بدن به ويتامين ث را افزايش مي دهند. لازم به تذكر است كه مصرف آسپرين، تتراسيكلين و قرص هاي ضدبارداري، ذخيره بدن را به انتها مي رساند. مواد معدني

كمبود برخي از مواد معدني نيز مي تواند باعث افسردگي گردد.

• منيزيم: كمبود منيزيم باعث بروز نشانه هاي افسردگي و همچنين گيجي، بيقراري، اضطراب، توهّم و انواع مشكلات جسمي مي گردد. اغلب رژيم هاي غذايي شامل منيزيم به مقدار كافي نيستند و استرس نيز به شدّت، مقدار منيزيم موجود بدن را كاهش مي دهد.

• كلسيم: كمبود كلسيم بر روي سيستم مركزي اعصاب تاثير مي گذارد. سطح پائين كلسيم باعث ناآرامي، دلهره، تندخوئي، زودرنجي و بي حسّي مي شود.

• روي: كمبود روي در بدن به بي احساسي، بي اشتهايي، سستي و خواب آلودگي منجر مي شود. با پائين آمدن سطح روي در بدن، ممكن است ميزان مس بدن به سطح سمّي افزايش يابد و باعث پارانويا (بدگماني) و ترس و وحشت گردد.

• آهن: افسردگي غالباً نشانه اي از كمبود آهن مزمن است. از ديگر نشانه هاي كمبود آهن مي توان به ضعف عمومي، سستي و بي حالي، خستگي، كم اشتهايي و سردرد اشاره كرد.

• منگنز: اين فلز براي استفاده مناسب از ويتامين هاي ب-كمپلكس و ويتامين ث مورد نياز است. منگنز همچنين در تشكيل اسيدهاي آمينه نقش دارد و به همين دليل، كمبود آن مي تواند به كاهش سطح ناقل هاي عصبي و در نتيجه افسردگي منجر شود. اين فلز به تثبيت قندخون و جلوگيري از

تغيير حالت هاي مداوم نيز كمك مي كند.

• پتاسيم: كمبود پتاسيم معمولاً به افسردگي، گرياني، ضعف و خستگي منجر مي شود.

تأثير وضعيت رواني مادر بر جنين

نويسنده: دكتر سيما فردوسي

به طور كلي حالات رواني مادر در دوره بارداري تأثيرات زيادي روي جنين دارد. به همين دليل براي بررسي رشد كودك لازم است از زمان پيش از تولد او آغاز كنيم. جنين در دوره بارداري تحت تأثير حالات مادر و محيط قرار دارد كه اين دو عامل در رشد او نقش بسياري خواهند داشت.

در تحقيقاتي كه در زمينه رشد كودكان انجام مي شود، بررسي ها را از زمان جنيني آغاز مي كنند و به همين دليل دوره بارداري را به سه مرحله تقسيم كرده اند:

1- سه ماهه اول بارداري؛

2- سه ماهه دوم بارداري؛

3- سه ماهه سوم بارداري.

هر خانم باردار در سه ماهه اول حاملگي نگراني هاي خاصي را تحمل مي كند؛ مانند نگراني در مورد سلامت جنين كه آيا سالم است يا خير؟ آيا زنده است و آيا خطري او را تهديد مي كند يا خير؟ در اين دوره توجه به اينكه مادر در چه شرايط روحي، رواني و جسمي به سر مي برد مهم است. بعضي از مادران خود دچار مشكلاتي هستند كه در نتيجه مشكلاتي نيز براي جنين به وجود مي آورند.

در سه ماهه دوم با شروع حركات جنين، مادر آرامش بيشتري پيدا مي كند، زيرا تا حدودي مطمئن مي شود كه جنين زنده است و به حيات خود ادامه مي دهد. در اين دوره نگراني ديگري براي مادر به وجود مي آيد كه در مورد جنسيت نوزاد است. اين نگراني به نحوه تفكر فرهنگي و اجتماعي مادر (و

اطرافيان) مربوط مي شود. در اين دوره مادر به جنسيت فرزندش فكر مي كند و اگر والدين علاقه مند باشند كه فرزندشان جنسيت خاصي داشته باشد (پسر باشد يا دختر)، اين نگراني افزايش مي يابد. محققان درباره ويارهايي كه در دوره بارداري جود دارد، تحقيق كرده اند و ريشه هاي روانشناختي براي آن قائل شده اند. برخلاف آنچه در گذشته گفته مي شد، ويار در نتيجه كمبود مواد غذايي در بدن مادر رخ نمي دهد و اين نظريه امروزه منسوخ شده است. به عنوان مثال، اگر مادري تمايل يابد كه از مواد غير خوراكي مانند خاك و گچ و زغال تغذيه كند، در وضعيت ذهني و شناختي نوزاد تأثير مي گذارد.

در سه ماهه دوم به لحاظ مسائل فرهنگي و اجتماعي تغييراتي در نحوه تفكر خانم باردار به وجود مي آيد. خيلي از خانم ها ممكن است از ظاهر خود رنج ببرند، مثلا از اينكه جاق شده اند و مانند گذشته نمي توانند در اجتماع ظاهر شوند. برخي از خانم ها نسبت به همسرانشان، به لحاظ ظاهري كه پيدا كرده اند دچار دغدغه هايي مي گردند و مشكلاتي برايشان به وجود مي آيد. نگراني هاي سه ماهه دوم بيشتر حول و حوش اين موارد دور مي زند.

با آغاز ماه هفتم بارداري نگراني هاي ديگري براي مادر بروز خواهد كرد. مثلا به زايمان خود فكر مي كند: آيا زايمان بدون خطر انجام خواهد گرفت؟ آيا پزشك به موقع بر بالينم حاضر خواهد شد؟ آيا به تنهايي مي توانم نوزادم را پرورش دهم؟ آيا زايمان به صورت طبيعي انجام خواهد شد يا مجبورم از روش هاي غير طبيعي

نظير سزارين يا فورسپس استفاده كنم؟ و موارد ديگري در مورد نحوه زايمان و هزينه هاي مربوط به آن كه تمام اينها مي تواند باعث نگراني مادر شود.

در اينجا ذكر اين نكته لازم است كه هيجان هاي مادر باردار بر سلامت جنين تأثير مي گذارد و اگر اين هيجان ها به شكل مستمر ادامه يابند، جنين را بيشتر تحت تأثير قرار مي دهند. جالب است بدانيم كه تحقيقات جديد ثابت كرده كه جنين تمام حواس پنجگانه را داراست و قبل از تولد مي تواند از آنها استفاده كند. صداهاي محيط بيرون را مي شنود و به محض به دنيا آمدن به تمام عوامل و عناصر محيط اطراف خود آگاهي دارد. بنابراين اگر مادر در يك وضعيت هيجاني دائمي و مستمر قرار بگيرد (فرق نمي كند كه اين هيجان نسبت به چه موضعي است) جنين هم از آن تأثير مي پذيرد. به همين دليل مادران بايد از لحاظ روحي و رواني تحت مراقبت باشند و اگر مادري در اين دوره افسرده باشد و افسردگي او به گونه اي باشد كه بايد از دارو استفاده كند، بايد با تجويز پزشك چنين كاري صورت گيرد. در غير اين صورت افسردگي مادر روي جنين تأثير خواهد گذاشت.

افسردگي پس از زايمان چيست؟ چه تأثيري بر كودك دارد؟

آيا ممكن است غير از افسردگي، بيماري هاي رواني ديگري (مانند روان گسستگي) بعد از وضع حمل براي مادر به وجود آيد؟ در اين صورت چگونه بايد با آن روبه رو شد؟

بعضي از مادران بعد از تولد فرزندشان، از لحاظ خلق و خو و از نظر عاطفي دچار مشكل مي شوند كه اصطلاحا آن

را افسردگي مي نامند. البته در اينجا بايد تفاوت بين افسردگي پس از زايمان و غمگين بودن را متذكر شويم.

اغلب مادران ممكن است پس از زايمان دچار حالتي شوند كه به آن غم مادري مي گويند. اين حالت غمگيني تا حدودي شديد است اما به حد بيماري افسردگي نمي رسد. اغلب مادران پس از زايمان نگران هستند و اين غمگيني حاكي از نگراني آنهاست؛ از چيزي لذت نمي برند، بيش از حد به فرزندشان توجه مي كنند و مي ترسند، به ويژه خانم هايي كه براي اولين بار مادر شده اند، غم مادري را بيشتر بروز مي دهند. البته در اين وضعيت هيچ نيازي به مراجعه به پزشك و مصرف دارو نيست، ولي چنين افرادي بايد به شدت تحت حمايت اطرافيان قرار گيرند. بايد دور و بر اين افراد شلوغ باشد. با كساني كه او را دوست دارند و او هم به آنها علاقه مند است بيشتر در ارتباط باشد و اين غم مادري پس از يك دوره كوتاه و با توجه و اقدامات مثبت اطرافيان برطرف خواهد شد. اما بعضي از مادران دچار حالت افسردگي مي شوند. اين افسردگي نيز ممكن است شديد نباشد و نيازي به مراجعه به پزشك نداشته باشد. در اين صورت هم بايد ببينيم كه شرايط اين خانم چگونه است و چه كساني در اطرافش هستند و چه صحبت هايي رد و بدل مي شود و آيا كمك هاي لازم را دريافت مي كند؟ آيا به اندازه كافي استراحت مي كند؟ آيا توانسته است خود را با وضعيت جديد وفق دهد؟ به اين ترتيب براي رفع افسردگي بايد شرايط آن

خانم مورد توجه قرار بگيرد.

نوع ديگر افسردگي كه تا حدودي شديد است، براي برخي از مادران به وجود مي آيد. به اين حالت سايكوز بعد از زايمان مي گويند. سايكوز بعد از زايمان نوعي روانپريشي است كه بعد از زايمان به وجود مي آيد. در اين حالت ممكن است علائم افسردگي وجود داشته باشد و علائم بيماري هاي روانپريشي ديگر را هم بروز دهد؛ مثلا علائم و نشانه هاي مانيا (نوع ديگري از افسردگي) كه به صورت نوعي سرخوشي و شيدايي بروز مي كند. مادر ممكن است علائم بيماري اسكيزوفرني را از خود نشان دهد كه علائم آن به شكل توهم، هذيان و رفتارهاي به ظاهر آشفته بروز مي كند. در هر صورت، هر يك از اين علائم و نشانه هاي بيماري كه نوعي سايكوز بعد از زايمان محسوب مي شود، بايد طي 3 يا 4 ماه با دارو و مراقبت هاي پزشكي و حمايت و توجه اطرافيان بهبود يابد. در چنين شرايطي بيمار حتما بايد دارو مصرف كند و نوزاد بايد از مادر جدا شود و فرد مطمئني از او مراقبت كند. اين كار به دو دليل بايد صورت بگيرد: اول اينكه مادر در دوره استفاده از دارو نمي تواند و نبايد به نوزادش شير بدهد؛ دوم اينكه بيمار روانپريش متوجه اعمال و رفتار خود نيست كه در اين صورت ممكن است براي نوزاد خطرآفرين باشد. در صورتي كه علائم بيماري بعد از دوره درمان از بين رفت يا كاهش يافت، فرد مي تواند به زندگي عادي خود باز گردد و از نوزادش مراقبت كند. البته بايد به او گوشزد كنيم كه ممكن است

در زايمان هاي بعدي نيز چنين حالتي تكرار شود.

اما نوع ديگري از روانپريشي نيز وجود دارد كه بعد از سه يا چهار ماه از بين نمي رود و ادامه پيدا مي كند. در اين صورت اگر زمان بيماري تا 6 ماه طول بكشد، مي توان گفت كه اين علائم حاكي از يك بيماري روانپريشي است كه قرار بوده اتفاق بيفتد و حالا، بعد از زايمان بروز كرده است و معالجه خاص همان بيماري را مي طلبد. بنابراين نبايد اشتباه كنيم و توجه داشته باشيم كه سايكوز بعد از زايمان بايد طي 3 يا 4 ماه درمان برطرف شود.

بارداري دوره بسيار حساسي است و زنان باردار به افراد بسيار حساسي تبديل مي شوند كه بسياري از رفتارهاي اطرافيان و آنچه دورو برشان مي گذرد مي تواند برايشان آزار دهنده باشد. به هيمن دليل رعايت بهداشت رواني زن باردار بسيار مهم است. زن باردار بعد از زايمان و گذراندن دوره سخت بارداري و نگراني هايي كه در اين مدت تحمل كرد است، انتظار دارد اطرافيان و به ويژه همسرش به او توجه خاصي داشته باشد و به گونه اي مي خواهد به ديگران بگويد كه دوره بسيار پر مشقتي را سپري كرده است و حالا احتياج دارد كه كمك هاي لازم را به او برسانند.

پس، بارداري دوره بسيار مهمي در زندگي يك خانم به شمار مي آيد و تأثير رواني وضعيت مادر در اين دوره، بر حالات روحي او بعد از زايمان و همچنين روي فرزندش ادامه مي يابد.

منبع: كتاب پاسخ به والدين

تأثير وضعيت رواني مادر بر جنين

نويسنده: دكتر سيما فردوسي به طور كلي حالات رواني

مادر در دوره بارداري تأثيرات زيادي روي جنين دارد. به همين دليل براي بررسي رشد كودك لازم است از زمان پيش از تولد او آغاز كنيم. جنين در دوره بارداري تحت تأثير حالات مادر و محيط قرار دارد كه اين دو عامل در رشد او نقش بسياري خواهند داشت.

در تحقيقاتي كه در زمينه رشد كودكان انجام مي شود، بررسي ها را از زمان جنيني آغاز مي كنند و به همين دليل دوره بارداري را به سه مرحله تقسيم كرده اند:

1- سه ماهه اول بارداري؛

2- سه ماهه دوم بارداري؛

3- سه ماهه سوم بارداري.

هر خانم باردار در سه ماهه اول حاملگي نگراني هاي خاصي را تحمل مي كند؛ مانند نگراني در مورد سلامت جنين كه آيا سالم است يا خير؟ آيا زنده است و آيا خطري او را تهديد مي كند يا خير؟ در اين دوره توجه به اينكه مادر در چه شرايط روحي، رواني و جسمي به سر مي برد مهم است. بعضي از مادران خود دچار مشكلاتي هستند كه در نتيجه مشكلاتي نيز براي جنين به وجود مي آورند.

در سه ماهه دوم با شروع حركات جنين، مادر آرامش بيشتري پيدا مي كند، زيرا تا حدودي مطمئن مي شود كه جنين زنده است و به حيات خود ادامه مي دهد. در اين دوره نگراني ديگري براي مادر به وجود مي آيد كه در مورد جنسيت نوزاد است. اين نگراني به نحوه تفكر فرهنگي و اجتماعي مادر (و اطرافيان) مربوط مي شود. در اين دوره مادر به جنسيت فرزندش فكر مي كند و اگر والدين علاقه مند باشند كه فرزندشان جنسيت خاصي داشته باشد (پسر باشد يا

دختر)، اين نگراني افزايش مي يابد. محققان درباره ويارهايي كه در دوره بارداري جود دارد، تحقيق كرده اند و ريشه هاي روانشناختي براي آن قائل شده اند. برخلاف آنچه در گذشته گفته مي شد، ويار در نتيجه كمبود مواد غذايي در بدن مادر رخ نمي دهد و اين نظريه امروزه منسوخ شده است. به عنوان مثال، اگر مادري تمايل يابد كه از مواد غير خوراكي مانند خاك و گچ و زغال تغذيه كند، در وضعيت ذهني و شناختي نوزاد تأثير مي گذارد.

در سه ماهه دوم به لحاظ مسائل فرهنگي و اجتماعي تغييراتي در نحوه تفكر خانم باردار به وجود مي آيد. خيلي از خانم ها ممكن است از ظاهر خود رنج ببرند، مثلا از اينكه جاق شده اند و مانند گذشته نمي توانند در اجتماع ظاهر شوند. برخي از خانم ها نسبت به همسرانشان، به لحاظ ظاهري كه پيدا كرده اند دچار دغدغه هايي مي گردند و مشكلاتي برايشان به وجود مي آيد. نگراني هاي سه ماهه دوم بيشتر حول و حوش اين موارد دور مي زند.

با آغاز ماه هفتم بارداري نگراني هاي ديگري براي مادر بروز خواهد كرد. مثلا به زايمان خود فكر مي كند: آيا زايمان بدون خطر انجام خواهد گرفت؟ آيا پزشك به موقع بر بالينم حاضر خواهد شد؟ آيا به تنهايي مي توانم نوزادم را پرورش دهم؟ آيا زايمان به صورت طبيعي انجام خواهد شد يا مجبورم از روش هاي غير طبيعي نظير سزارين يا فورسپس استفاده كنم؟ و موارد ديگري در مورد نحوه زايمان و هزينه هاي مربوط به آن كه تمام اينها مي تواند باعث نگراني مادر شود.

در اينجا

ذكر اين نكته لازم است كه هيجان هاي مادر باردار بر سلامت جنين تأثير مي گذارد و اگر اين هيجان ها به شكل مستمر ادامه يابند، جنين را بيشتر تحت تأثير قرار مي دهند. جالب است بدانيم كه تحقيقات جديد ثابت كرده كه جنين تمام حواس پنجگانه را داراست و قبل از تولد مي تواند از آنها استفاده كند. صداهاي محيط بيرون را مي شنود و به محض به دنيا آمدن به تمام عوامل و عناصر محيط اطراف خود آگاهي دارد. بنابراين اگر مادر در يك وضعيت هيجاني دائمي و مستمر قرار بگيرد (فرق نمي كند كه اين هيجان نسبت به چه موضعي است) جنين هم از آن تأثير مي پذيرد. به همين دليل مادران بايد از لحاظ روحي و رواني تحت مراقبت باشند و اگر مادري در اين دوره افسرده باشد و افسردگي او به گونه اي باشد كه بايد از دارو استفاده كند، بايد با تجويز پزشك چنين كاري صورت گيرد. در غير اين صورت افسردگي مادر روي جنين تأثير خواهد گذاشت. افسردگي پس از زايمان چيست؟ چه تأثيري بر كودك دارد؟

آيا ممكن است غير از افسردگي، بيماري هاي رواني ديگري (مانند روان گسستگي) بعد از وضع حمل براي مادر به وجود آيد؟ در اين صورت چگونه بايد با آن روبه رو شد؟

بعضي از مادران بعد از تولد فرزندشان، از لحاظ خلق و خو و از نظر عاطفي دچار مشكل مي شوند كه اصطلاحا آن را افسردگي مي نامند. البته در اينجا بايد تفاوت بين افسردگي پس از زايمان و غمگين بودن را متذكر شويم.

اغلب مادران ممكن است پس از زايمان دچار

حالتي شوند كه به آن غم مادري مي گويند. اين حالت غمگيني تا حدودي شديد است اما به حد بيماري افسردگي نمي رسد. اغلب مادران پس از زايمان نگران هستند و اين غمگيني حاكي از نگراني آنهاست؛ از چيزي لذت نمي برند، بيش از حد به فرزندشان توجه مي كنند و مي ترسند، به ويژه خانم هايي كه براي اولين بار مادر شده اند، غم مادري را بيشتر بروز مي دهند. البته در اين وضعيت هيچ نيازي به مراجعه به پزشك و مصرف دارو نيست، ولي چنين افرادي بايد به شدت تحت حمايت اطرافيان قرار گيرند. بايد دور و بر اين افراد شلوغ باشد. با كساني كه او را دوست دارند و او هم به آنها علاقه مند است بيشتر در ارتباط باشد و اين غم مادري پس از يك دوره كوتاه و با توجه و اقدامات مثبت اطرافيان برطرف خواهد شد. اما بعضي از مادران دچار حالت افسردگي مي شوند. اين افسردگي نيز ممكن است شديد نباشد و نيازي به مراجعه به پزشك نداشته باشد. در اين صورت هم بايد ببينيم كه شرايط اين خانم چگونه است و چه كساني در اطرافش هستند و چه صحبت هايي رد و بدل مي شود و آيا كمك هاي لازم را دريافت مي كند؟ آيا به اندازه كافي استراحت مي كند؟ آيا توانسته است خود را با وضعيت جديد وفق دهد؟ به اين ترتيب براي رفع افسردگي بايد شرايط آن خانم مورد توجه قرار بگيرد.

نوع ديگر افسردگي كه تا حدودي شديد است، براي برخي از مادران به وجود مي آيد. به اين حالت سايكوز بعد از زايمان

مي گويند. سايكوز بعد از زايمان نوعي روانپريشي است كه بعد از زايمان به وجود مي آيد. در اين حالت ممكن است علائم افسردگي وجود داشته باشد و علائم بيماري هاي روانپريشي ديگر را هم بروز دهد؛ مثلا علائم و نشانه هاي مانيا (نوع ديگري از افسردگي) كه به صورت نوعي سرخوشي و شيدايي بروز مي كند. مادر ممكن است علائم بيماري اسكيزوفرني را از خود نشان دهد كه علائم آن به شكل توهم، هذيان و رفتارهاي به ظاهر آشفته بروز مي كند. در هر صورت، هر يك از اين علائم و نشانه هاي بيماري كه نوعي سايكوز بعد از زايمان محسوب مي شود، بايد طي 3 يا 4 ماه با دارو و مراقبت هاي پزشكي و حمايت و توجه اطرافيان بهبود يابد. در چنين شرايطي بيمار حتما بايد دارو مصرف كند و نوزاد بايد از مادر جدا شود و فرد مطمئني از او مراقبت كند. اين كار به دو دليل بايد صورت بگيرد: اول اينكه مادر در دوره استفاده از دارو نمي تواند و نبايد به نوزادش شير بدهد؛ دوم اينكه بيمار روانپريش متوجه اعمال و رفتار خود نيست كه در اين صورت ممكن است براي نوزاد خطرآفرين باشد. در صورتي كه علائم بيماري بعد از دوره درمان از بين رفت يا كاهش يافت، فرد مي تواند به زندگي عادي خود باز گردد و از نوزادش مراقبت كند. البته بايد به او گوشزد كنيم كه ممكن است در زايمان هاي بعدي نيز چنين حالتي تكرار شود.

اما نوع ديگري از روانپريشي نيز وجود دارد كه بعد از سه يا چهار ماه از بين نمي رود

و ادامه پيدا مي كند. در اين صورت اگر زمان بيماري تا 6 ماه طول بكشد، مي توان گفت كه اين علائم حاكي از يك بيماري روانپريشي است كه قرار بوده اتفاق بيفتد و حالا، بعد از زايمان بروز كرده است و معالجه خاص همان بيماري را مي طلبد. بنابراين نبايد اشتباه كنيم و توجه داشته باشيم كه سايكوز بعد از زايمان بايد طي 3 يا 4 ماه درمان برطرف شود.

بارداري دوره بسيار حساسي است و زنان باردار به افراد بسيار حساسي تبديل مي شوند كه بسياري از رفتارهاي اطرافيان و آنچه دورو برشان مي گذرد مي تواند برايشان آزار دهنده باشد. به هيمن دليل رعايت بهداشت رواني زن باردار بسيار مهم است. زن باردار بعد از زايمان و گذراندن دوره سخت بارداري و نگراني هايي كه در اين مدت تحمل كرد است، انتظار دارد اطرافيان و به ويژه همسرش به او توجه خاصي داشته باشد و به گونه اي مي خواهد به ديگران بگويد كه دوره بسيار پر مشقتي را سپري كرده است و حالا احتياج دارد كه كمك هاي لازم را به او برسانند.

پس، بارداري دوره بسيار مهمي در زندگي يك خانم به شمار مي آيد و تأثير رواني وضعيت مادر در اين دوره، بر حالات روحي او بعد از زايمان و همچنين روي فرزندش ادامه مي يابد.

منبع: كتاب پاسخ به والدين

بهداشت رواني

نويسنده: دكتر حسين برهاني

با توجه به نوع مشاوره هاي پزشكي خوانندگان محترم مجله با بخش پزشكي كه اكثرا از اضطراب و افسردگي و ساير بيماريهاي روان تني هم شكايت دارند و رنج مي برند بر آن شديم كه در ادامه مباحث گذشته در ارتباط

با بهداشت خانواده به طور اعم و حفظ بهداشت رواني به طور خاص مطالبي را با شما عزيزان در ميان بگذاريم. به اميد آنكه ان شاءاللّه ارتباط و مكاتبه شما خوبان با بخش پزشكي و مشاوره پزشكي و همچنين پاسخگويي ما تأثيرگذار باشد. بعد از گذشت چندين سال احساس كرده ايم كه اين ارتباط صميمانه و مشاركت متقابل در بيان مشكلات و ناراحتي هاي فردي و خانوادگي، جسمي و رواني از طرف شما عزيزان و ارائه راه حل و پاسخگويي دقيق از طرف كارشناسان بخش پزشكي و مشاوره پزشكي مؤيد اعتماد شما و موفقيت مجله شما است. با اين مقدمه مقداري در مورد بهداشت رواني كه در برگيرنده مباحث گسترده اي است توضيح مي دهيم.

بهداشت رواني به مجموعه اي از عوامل گفته مي شود كه در پيشگيري از ايجاد با پيشرفت و وخامت اختلالات شناختي _ احساسي و رفتاري در انسان نقش مؤثر دارند. مهمترين نوع پيشگيري در بهداشت رواني، پيشگيري اوليه است. در پيشگيري اوليه هدف اصلي كاهش در بروز موارد اختلال رواني در يك جامعه است. براي رسيدن به اين سطح از پيشگيري بايد با شرايط آسيب زا قبل از اينكه منجر به آسيب رواني شود مقابله شود. اين نوع پيشگيري در بهداشت رواني تقريبا مشابه واكسيناسيون در بيماريهاي ميكروبي و ويروسي است. در اينجا هدف، جلوگيري از بيمار شدن و اختلال است اما هدف از پيشگيري مربوط به يك فرد خاص نيست بلكه كوشش مي شود كه خطر ابتلا به اختلالات رواني را در كل جامعه كاهش دهيم. براي پيشگيري اوليه در بهداشت رواني بايد از روشهايي استفاده كنيم كه در جلوگيري از بروز و ظهور بيماري مؤثر هستند و

رفتارهاي مثبت را تقويت كنند. هدف ما نيز از طرح اين مفاهيم شناخت بيشتر نسبت به مشكلاتي است كه بهداشت رواني را به مخاطره مي اندازد.

اضطراب

بارها خوانندگان بخش پزشكي مجله ضمن طرح اضطراب خود سؤال كرده اند آيا ترس همان اضطراب است؟ سؤال بسيار خوبي است.

پاسخ اين سؤال در يك جمله اين است كه ترس معادل يا مترادف با اضطراب نيست! اگرچه ترس و اضطراب را تقريبا همه مردم بالاخره در مرحله اي از زندگي تجربه مي كنند، اما اضطراب با ترس فرق مي كند. اضطراب يك احساس بسيار ناخوشايند و نگران كننده است كه به طور منتشر سراسر وجود فرد را در بر مي گيرد. اضطراب در واقع مي تواند يك علامت هشدار دهنده باشد كه از خطري قريب الوقوع خبر مي دهد. اضطراب واكنشي است كه فرد در برابر خطري مبهم و نامعلوم از خود نشان مي دهد. اضطراب يك احساس دروني، مبهم و آزاردهنده است ولي ترس واكنش و عكس العملي است كه فرد نسبت به يك خطر يا تهديد خارجي از خود بروز مي دهد بنابراين ترس ناشي از يك عامل خارجي شناخته شده و ترسناك يا خطرناك است.

مشخصات يك فرد مضطرب

بسياري از كساني كه با بخش پزشكي و مشاوره پزشكي مكاتبه دارند در نامه هاي خود اكثرا در يك ناراحتي شكايت مشترك دارند و آن هم در مورد اضطراب است. آنها مي گويند در همه امور و اغلب اوقات احساس اضطراب و دلهره دارند. اگر بخواهيم يك فرد مضطرب را توصيف كنيم مي توان چنين گفت كه ابتدا و قبل از هر چيز اضطراب مي تواند از يك سري ذهنيات منفي ايجاد شود و در نتيجه احساس شوم تشديد شود درست با تلقين و تكرار اين جمله

كه «ديگران حركات مرا زير ذره بين مي برند؛ ديگران مي فهمند كه من ترسيده ام!؟» و اين ذهنيت باعث تشديد اضطراب آنها خواهد شد. شخصي كه اضطراب دارد تغييراتي در چهره اش ظاهر مي شود، چشمها كمي از حدقه بيرون زده، ابروها را بالا كشيده، نفس نفس مي زند، حركات سر و گردن و دست و پا زياد است، دستها را به هم فشار داده و حالت ترس و وحشت در چهره اش نمايان است. گاهي قامت خود را خم كرده مثل اينكه مي خواهد خودش را از ديد ديگران پنهان كند، در عين حال كه طپش قلب دارد، ممكن است عرق سردي بر بدن خود احساس كند، رنگ پريده و حالت ضعف و سستي در سراسر وجود خود پيدا مي كند كه ممكن است با انقباض شريانها و مويرگهاي كوچك پوست مرتبط باشد.

بيماران مي گويند تمام موهاي بدن سيخ مي شوند و عضلات سطحي بدن شروع به لرزيدن و پرش مي كنند. همزمان با اين علايم كار غدد بزاقي مختل مي شود به طوري كه ترشح بزاق كاهش يافته دهان خشك مي شود. در واقع ناحيه حلق و دهان و لبها خشكيده و بيمار نمي تواند زبانش را به راحتي حركت بدهد و طبعا صحبت كردن بيمار هم با مشكل انجام مي شود. لبها مشخصا مي لرزد. همچنين لرزش صدا و توقف تكلم هم گاهي اتفاق مي افتد. بنابراين بسته به شدت وحشت و اضطراب اين علايم هم تشديد مي شوند به طوري كه گاهي براي بيمار مضطرب تنفس دشوار مي شود و لرزش لبها و گونه ها آنقدر شديد مي شود كه حالتي شبيه تشنج اتفاق مي افتد. اشتها كاهش يافته و حركات بلع غذا مختل مي شود. در اينجا ممكن است چشمها كاملاً از حدقه بيرون آمده

و خيره شوند و يا ممكن است چشمها به اين سو و آن سو حركت كرده و نمايانگر حالت بيقراري بيمار باشند. در معاينه مردمكها فوق العاده گشاد مي شوند. تمام عضلات بدن از جمله عضلات تنفسي ممكن است كاملاً سفت و منقبض شوند و حتي حركات تشنجي كاذب پيدا كنند. بيمار مضطرب گاهي دستها را روي سر مي گذارد و تمام جمجمه را فشار مي دهد. گاهي از شدت اضطراب احساس دفع ادرار بسيار فوري به فرد دست مي دهد به طوري كه احساس مي كند قادر به كنترل ادرار و نگهداشتن ادرار نيست در حالي كه حجم ادرار هم زياد نيست.

شكايات و دردهاي پراكنده جسمي

بيماري كه دچار اضطراب است ممكن است در اعضاي مختلف بدن احساس ناراحتي كند. اغلب بيماران ابتدا تصور مي كنند كه ناراحتي قلبي دارند و بنابراين به علت طپش قلب و احساس كوبيدن قلب به جدار داخلي قفسه سينه به متخصص قلب مراجعه مي نمايند در حالي كه كاملاً از نظر قلبي سالم هستند. گاهي دچار علايم پوستي و ريزش مو به شكل منطقه اي و مدور مي شوند، بنابراين به متخصص پوست مراجعه مي نمايند. همچنين بيماراني كه از اضطراب رنج مي برند به علت احساس بي اشتهايي، تهوع و استفراغ، سوزش سر دل و احساس ناخوشايند در شكم، دردهاي مبهم، حركات زياد روده و سر و صداي شكم و

اسهال و يبوست متناوب ممكن است به متخصص داخلي و گوارش مراجعه كنند. در بعضي موارد بيماران اضطرابي به علت تكرر ادرار، كندي دفع ادرار و يا احساس فوريت يا قريب الوقوع بودن دفع ادرار به متخصص كليه و مجاري ادرار مراجعه مي كنند و يا به علت دردهاي پراكنده در كتف و دست

و حتي پادرد و كمردرد به همكاران ارتوپد مراجعه نمايند در حالي كه مشكل اصلي يعني اضطراب و گاهي توأم با افسردگي مخفي مي ماند! در اينجا انصاف اين است كه بيماران به متخصص اعصاب و روان ارجاع شوند.

مشكل ديگري كه اغلب به اضطراب مي انجامد ناشي از تعارض بين فردي و درون فردي است. مثلاً در نظر بگيريد كارمند يا كارگر و ... كه در يك وزارتخانه يا اداره و يا كارخانه مشغول به كار است اما مدير يا كارفرمايي عيب جو و منفي باف بر كارش نظارت دارد به طوري كه شرايط محيط كار بسيار ناخوشايند و نامطلوب مي شود و در واقع امنيت رواني پرسنل سلب مي شود. قطعا در اين چنين شرايطي برخي دچار ترس و اضطراب مي شوند اما به علت ترس از اخراج و توبيخ قادر به اعتراض و انتقاد نخواهند بود، بنابراين اين افراد هم با كارفرما و مدير تعارض دارند و هم در وجود خودشان با تعارض مواجه اند نتيجه اين هر دو منجر به اضطراب و كاهش عملكرد مفيد خواهد شد.

مهمترين علل و نظريات در مورد اضطراب

در مكاتب مختلف در مورد عامل و هسته اوليه اضطراب اختلاف نظر وجود دارد مثلاً در مكتب «روانكاوي»، برخي پيدايش اضطراب را به حوادث مربوط به «تروما» يا ضربه بدو تولد مربوط مي دانند و برخي ديگر بر روابط نامناسب و اضطراب انگيز مادر و كودك تأكيد مي كنند و معتقدند يك مادر مضطرب باعث انتقال اضطراب به كودك مي شود و بعضي ديگر اضطراب را مربوط به شكل گيري دوره خاصي از رشد و نمو كودك مي دانند. اما در مكتب «رفتاري»، اضطراب يك عكس العمل يا واكنش شرطي در مقابل يك موقعيت خاص است

كه سپس توسط كودك يا بزرگسال ممكن است به موقعيت ديگر هم تعميم پيدا كند. يك عقيده ديگر رفتاري اين است كه فرد ممكن است با تقليد از رفتارها و عكس العملهاي اضطرابي پدر يا مادر يا ساير اطرافيان به تدريج واكنش دروني اضطراب را ياد بگيرند. در پژوهشهايي كه انجام شده مشاهده شده است كه افراد اضطرابي ميزان احتمال خطر و آسيب ديدن ناشي از يك موقعيت خاص را به طور افراطي بيش از حد احساس مي كنند و توانايي خودشان را براي مقابله و يا كنار آمدن با خطرات و تهديدات احتمالي بسيار كمتر از واقع تخمين مي زنند و به همين دليل افراد فوق العاده اضطرابي گاهي احساس مرگ قريب الوقوع و ترس از مردن و از دست دادن كنترل خود را دارند.

يك نظريه ديگر در مورد اضطراب «نظريه وجودي» است. بر اساس اين نظريه عامل يا عوامل محرك خاص قابل شناسايي براي احساس اضطراب مزمن وجود ندارد. در اين مورد شخص از احساس رنج آور پوچي در زندگي خود آگاه مي شود. اين نوع نگرش در جوامع ماشيني و صنعتي كه اعتقادات ديني از صحنه زندگي كنار زده شده بيشتر ديده مي شود و علاوه بر اين در مواقعي كه موجوديت بشر در معرض خطر نيستي و نابودي قرار گرفته اين احساس پوچي عميق تر شده است. يكي از اين نگرانيها در سطح دنيا كشف و گسترش سلاحهاي هسته اي و كشتار جمعي است كه اغلب به اين احساس پوچي دامن مي زند و اضطراب را فراگير مي كند.

* امروزه با شناخت عوامل زيستي نظير نوروترانسمتيرها (واسطه هاي عصبي) مباحث اعصاب و روان وارد مرحله تازه اي شده است. تغييراتي كه در ارتباط با اعصاب

خودكار (سمپاتيك و پاراسمپاتيك) و سطوح مختلف اضطراب رخ مي دهد قابل توجه است. واسطه هاي عصبي و شيميايي نظير نوراپي نفرين و سروتوئين در ايجاد اضطراب نقش دارند. به علت همين تغيير و نوسان در واسطه هاي عصبي شيميايي است كه از داروهاي خاصي براي كاهش و درمان اضطراب استفاده مي شود. همچنين مطالعات ژنتيك نشان داده كه اختلالات اضطرابي به طور نسبي علت ژنتيك هم دارند.

عواملي از قبيل بعضي از بيماريهاي طبي ممكن است باعث اضطراب شوند. مهمترين بيماريهاي طبي كه منجر به حالات اضطرابي مي شوند شامل هيپرتيروئيديسم يا پركاري تيروئيد، كم كاري تيروئيد، پركاري غدد پاراتيروئيد و كمبود ويتامين 12B، ضربه مغزي، خونريزيهاي مغزي، ميگرن، صرع، بيماريهاي قلبي و عروقي، لوپوس، كاهش قند خون، الكل و بعضي از داروها مي باشند. به طوري كه شناسايي و تشخيص اين عوامل مي تواند در پيشگيري از اضطراب مفيد و مؤثر واقع گردد.

بهداشت رواني

نويسنده: دكتر حسين برهاني با توجه به نوع مشاوره هاي پزشكي خوانندگان محترم مجله با بخش پزشكي كه اكثرا از اضطراب و افسردگي و ساير بيماريهاي روان تني هم شكايت دارند و رنج مي برند بر آن شديم كه در ادامه مباحث گذشته در ارتباط با بهداشت خانواده به طور اعم و حفظ بهداشت رواني به طور خاص مطالبي را با شما عزيزان در ميان بگذاريم. به اميد آنكه ان شاءاللّه ارتباط و مكاتبه شما خوبان با بخش پزشكي و مشاوره پزشكي و همچنين پاسخگويي ما تأثيرگذار باشد. بعد از گذشت چندين سال احساس كرده ايم كه اين ارتباط صميمانه و مشاركت متقابل در بيان مشكلات و ناراحتي هاي فردي و خانوادگي، جسمي و رواني از طرف شما عزيزان و ارائه راه حل و

پاسخگويي دقيق از طرف كارشناسان بخش پزشكي و مشاوره پزشكي مؤيد اعتماد شما و موفقيت مجله شما است. با اين مقدمه مقداري در مورد بهداشت رواني كه در برگيرنده مباحث گسترده اي است توضيح مي دهيم.

بهداشت رواني به مجموعه اي از عوامل گفته مي شود كه در پيشگيري از ايجاد با پيشرفت و وخامت اختلالات شناختي _ احساسي و رفتاري در انسان نقش مؤثر دارند. مهمترين نوع پيشگيري در بهداشت رواني، پيشگيري اوليه است. در پيشگيري اوليه هدف اصلي كاهش در بروز موارد اختلال رواني در يك جامعه است. براي رسيدن به اين سطح از پيشگيري بايد با شرايط آسيب زا قبل از اينكه منجر به آسيب رواني شود مقابله شود. اين نوع پيشگيري در بهداشت رواني تقريبا مشابه واكسيناسيون در بيماريهاي ميكروبي و ويروسي است. در اينجا هدف، جلوگيري از بيمار شدن و اختلال است اما هدف از پيشگيري مربوط به يك فرد خاص نيست بلكه كوشش مي شود كه خطر ابتلا به اختلالات رواني را در كل جامعه كاهش دهيم. براي پيشگيري اوليه در بهداشت رواني بايد از روشهايي استفاده كنيم كه در جلوگيري از بروز و ظهور بيماري مؤثر هستند و رفتارهاي مثبت را تقويت كنند. هدف ما نيز از طرح اين مفاهيم شناخت بيشتر نسبت به مشكلاتي است كه بهداشت رواني را به مخاطره مي اندازد. اضطراب

بارها خوانندگان بخش پزشكي مجله ضمن طرح اضطراب خود سؤال كرده اند آيا ترس همان اضطراب است؟ سؤال بسيار خوبي است.

پاسخ اين سؤال در يك جمله اين است كه ترس معادل يا مترادف با اضطراب نيست! اگرچه ترس و اضطراب را تقريبا همه مردم بالاخره در مرحله اي از زندگي تجربه مي كنند، اما

اضطراب با ترس فرق مي كند. اضطراب يك احساس بسيار ناخوشايند و نگران كننده است كه به طور منتشر سراسر وجود فرد را در بر مي گيرد. اضطراب در واقع مي تواند يك علامت هشدار دهنده باشد كه از خطري قريب الوقوع خبر مي دهد. اضطراب واكنشي است كه فرد در برابر خطري مبهم و نامعلوم از خود نشان مي دهد. اضطراب يك احساس دروني، مبهم و آزاردهنده است ولي ترس واكنش و عكس العملي است كه فرد نسبت به يك خطر يا تهديد خارجي از خود بروز مي دهد بنابراين ترس ناشي از يك عامل خارجي شناخته شده و ترسناك يا خطرناك است. مشخصات يك فرد مضطرب

بسياري از كساني كه با بخش پزشكي و مشاوره پزشكي مكاتبه دارند در نامه هاي خود اكثرا در يك ناراحتي شكايت مشترك دارند و آن هم در مورد اضطراب است. آنها مي گويند در همه امور و اغلب اوقات احساس اضطراب و دلهره دارند. اگر بخواهيم يك فرد مضطرب را توصيف كنيم مي توان چنين گفت كه ابتدا و قبل از هر چيز اضطراب مي تواند از يك سري ذهنيات منفي ايجاد شود و در نتيجه احساس شوم تشديد شود درست با تلقين و تكرار اين جمله كه «ديگران حركات مرا زير ذره بين مي برند؛ ديگران مي فهمند كه من ترسيده ام!؟» و اين ذهنيت باعث تشديد اضطراب آنها خواهد شد. شخصي كه اضطراب دارد تغييراتي در چهره اش ظاهر مي شود، چشمها كمي از حدقه بيرون زده، ابروها را بالا كشيده، نفس نفس مي زند، حركات سر و گردن و دست و پا زياد است، دستها را به هم فشار داده و حالت ترس و وحشت در چهره اش نمايان است. گاهي قامت خود را خم

كرده مثل اينكه مي خواهد خودش را از ديد ديگران پنهان كند، در عين حال كه طپش قلب دارد، ممكن است عرق سردي بر بدن خود احساس كند، رنگ پريده و حالت ضعف و سستي در سراسر وجود خود پيدا مي كند كه ممكن است با انقباض شريانها و مويرگهاي كوچك پوست مرتبط باشد.

بيماران مي گويند تمام موهاي بدن سيخ مي شوند و عضلات سطحي بدن شروع به لرزيدن و پرش مي كنند. همزمان با اين علايم كار غدد بزاقي مختل مي شود به طوري كه ترشح بزاق كاهش يافته دهان خشك مي شود. در واقع ناحيه حلق و دهان و لبها خشكيده و بيمار نمي تواند زبانش را به راحتي حركت بدهد و طبعا صحبت كردن بيمار هم با مشكل انجام مي شود. لبها مشخصا مي لرزد. همچنين لرزش صدا و توقف تكلم هم گاهي اتفاق مي افتد. بنابراين بسته به شدت وحشت و اضطراب اين علايم هم تشديد مي شوند به طوري كه گاهي براي بيمار مضطرب تنفس دشوار مي شود و لرزش لبها و گونه ها آنقدر شديد مي شود كه حالتي شبيه تشنج اتفاق مي افتد. اشتها كاهش يافته و حركات بلع غذا مختل مي شود. در اينجا ممكن است چشمها كاملاً از حدقه بيرون آمده و خيره شوند و يا ممكن است چشمها به اين سو و آن سو حركت كرده و نمايانگر حالت بيقراري بيمار باشند. در معاينه مردمكها فوق العاده گشاد مي شوند. تمام عضلات بدن از جمله عضلات تنفسي ممكن است كاملاً سفت و منقبض شوند و حتي حركات تشنجي كاذب پيدا كنند. بيمار مضطرب گاهي دستها را روي سر مي گذارد و تمام جمجمه را فشار مي دهد. گاهي از شدت اضطراب احساس دفع ادرار بسيار فوري به

فرد دست مي دهد به طوري كه احساس مي كند قادر به كنترل ادرار و نگهداشتن ادرار نيست در حالي كه حجم ادرار هم زياد نيست. شكايات و دردهاي پراكنده جسمي

بيماري كه دچار اضطراب است ممكن است در اعضاي مختلف بدن احساس ناراحتي كند. اغلب بيماران ابتدا تصور مي كنند كه ناراحتي قلبي دارند و بنابراين به علت طپش قلب و احساس كوبيدن قلب به جدار داخلي قفسه سينه به متخصص قلب مراجعه مي نمايند در حالي كه كاملاً از نظر قلبي سالم هستند. گاهي دچار علايم پوستي و ريزش مو به شكل منطقه اي و مدور مي شوند، بنابراين به متخصص پوست مراجعه مي نمايند. همچنين بيماراني كه از اضطراب رنج مي برند به علت احساس بي اشتهايي، تهوع و استفراغ، سوزش سر دل و احساس ناخوشايند در شكم، دردهاي مبهم، حركات زياد روده و سر و صداي شكم و

اسهال و يبوست متناوب ممكن است به متخصص داخلي و گوارش مراجعه كنند. در بعضي موارد بيماران اضطرابي به علت تكرر ادرار، كندي دفع ادرار و يا احساس فوريت يا قريب الوقوع بودن دفع ادرار به متخصص كليه و مجاري ادرار مراجعه مي كنند و يا به علت دردهاي پراكنده در كتف و دست و حتي پادرد و كمردرد به همكاران ارتوپد مراجعه نمايند در حالي كه مشكل اصلي يعني اضطراب و گاهي توأم با افسردگي مخفي مي ماند! در اينجا انصاف اين است كه بيماران به متخصص اعصاب و روان ارجاع شوند.

مشكل ديگري كه اغلب به اضطراب مي انجامد ناشي از تعارض بين فردي و درون فردي است. مثلاً در نظر بگيريد كارمند يا كارگر و ... كه در يك وزارتخانه يا اداره و يا كارخانه مشغول

به كار است اما مدير يا كارفرمايي عيب جو و منفي باف بر كارش نظارت دارد به طوري كه شرايط محيط كار بسيار ناخوشايند و نامطلوب مي شود و در واقع امنيت رواني پرسنل سلب مي شود. قطعا در اين چنين شرايطي برخي دچار ترس و اضطراب مي شوند اما به علت ترس از اخراج و توبيخ قادر به اعتراض و انتقاد نخواهند بود، بنابراين اين افراد هم با كارفرما و مدير تعارض دارند و هم در وجود خودشان با تعارض مواجه اند نتيجه اين هر دو منجر به اضطراب و كاهش عملكرد مفيد خواهد شد. مهمترين علل و نظريات در مورد اضطراب

در مكاتب مختلف در مورد عامل و هسته اوليه اضطراب اختلاف نظر وجود دارد مثلاً در مكتب «روانكاوي»، برخي پيدايش اضطراب را به حوادث مربوط به «تروما» يا ضربه بدو تولد مربوط مي دانند و برخي ديگر بر روابط نامناسب و اضطراب انگيز مادر و كودك تأكيد مي كنند و معتقدند يك مادر مضطرب باعث انتقال اضطراب به كودك مي شود و بعضي ديگر اضطراب را مربوط به شكل گيري دوره خاصي از رشد و نمو كودك مي دانند. اما در مكتب «رفتاري»، اضطراب يك عكس العمل يا واكنش شرطي در مقابل يك موقعيت خاص است كه سپس توسط كودك يا بزرگسال ممكن است به موقعيت ديگر هم تعميم پيدا كند. يك عقيده ديگر رفتاري اين است كه فرد ممكن است با تقليد از رفتارها و عكس العملهاي اضطرابي پدر يا مادر يا ساير اطرافيان به تدريج واكنش دروني اضطراب را ياد بگيرند. در پژوهشهايي كه انجام شده مشاهده شده است كه افراد اضطرابي ميزان احتمال خطر و آسيب ديدن ناشي از يك موقعيت خاص را

به طور افراطي بيش از حد احساس مي كنند و توانايي خودشان را براي مقابله و يا كنار آمدن با خطرات و تهديدات احتمالي بسيار كمتر از واقع تخمين مي زنند و به همين دليل افراد فوق العاده اضطرابي گاهي احساس مرگ قريب الوقوع و ترس از مردن و از دست دادن كنترل خود را دارند.

يك نظريه ديگر در مورد اضطراب «نظريه وجودي» است. بر اساس اين نظريه عامل يا عوامل محرك خاص قابل شناسايي براي احساس اضطراب مزمن وجود ندارد. در اين مورد شخص از احساس رنج آور پوچي در زندگي خود آگاه مي شود. اين نوع نگرش در جوامع ماشيني و صنعتي كه اعتقادات ديني از صحنه زندگي كنار زده شده بيشتر ديده مي شود و علاوه بر اين در مواقعي كه موجوديت بشر در معرض خطر نيستي و نابودي قرار گرفته اين احساس پوچي عميق تر شده است. يكي از اين نگرانيها در سطح دنيا كشف و گسترش سلاحهاي هسته اي و كشتار جمعي است كه اغلب به اين احساس پوچي دامن مي زند و اضطراب را فراگير مي كند.

* امروزه با شناخت عوامل زيستي نظير نوروترانسمتيرها (واسطه هاي عصبي) مباحث اعصاب و روان وارد مرحله تازه اي شده است. تغييراتي كه در ارتباط با اعصاب خودكار (سمپاتيك و پاراسمپاتيك) و سطوح مختلف اضطراب رخ مي دهد قابل توجه است. واسطه هاي عصبي و شيميايي نظير نوراپي نفرين و سروتوئين در ايجاد اضطراب نقش دارند. به علت همين تغيير و نوسان در واسطه هاي عصبي شيميايي است كه از داروهاي خاصي براي كاهش و درمان اضطراب استفاده مي شود. همچنين مطالعات ژنتيك نشان داده كه اختلالات اضطرابي به طور نسبي علت ژنتيك هم دارند.

عواملي از قبيل بعضي از بيماريهاي طبي

ممكن است باعث اضطراب شوند. مهمترين بيماريهاي طبي كه منجر به حالات اضطرابي مي شوند شامل هيپرتيروئيديسم يا پركاري تيروئيد، كم كاري تيروئيد، پركاري غدد پاراتيروئيد و كمبود ويتامين 12B، ضربه مغزي، خونريزيهاي مغزي، ميگرن، صرع، بيماريهاي قلبي و عروقي، لوپوس، كاهش قند خون، الكل و بعضي از داروها مي باشند. به طوري كه شناسايي و تشخيص اين عوامل مي تواند در پيشگيري از اضطراب مفيد و مؤثر واقع گردد.

سرچشمه ي اضطراب در كودكان

رهايم نكن !

والدين مي دانند كه هر كودك تا اندازه اي ترس و اضطراب در خود دارد. با اين حال، والدين نمي دانند كه اين ترس و اضطراب از كجا سرچشمه مي گيرد. آنها به دفعات سوال مي كنند:

«چرا بچه من اين قدر وحشتزده است؟ او كه دليلي براي ترس خود ندارد.» پدري تا آنجا پيش رفت كه به كودك مضطرب خود بگويد:

«اين حرف هاي كاملاً پوچ را تمام كن. خودت مي داني كه كاملاً خوش هستي.»

شايد مفيد واقع شود كه برخي از سرچشمه هاي اضطراب در كودكان را توصيف كنيم و چند طريق براي غلبه بر اضطراب ارائه بدهيم.

مي توان سرچشمه هاي اضطراب را اينها دانست :

اضطراب و ترس ناشي از از رها شدن

اضطراب ناشي از احساس گناه

اضطراب ناشي از انكار استقلال و موقعيت كودك

اختلاف بين پدر و مادر، يكي ديگر از سرچشمه هاي اضطراب

اضطراب ناشي از دخالت در فعاليت هاي بدني كودك

اضطراب ناشي از پايان زندگي

در اين مقاله اضطراب ناشي از رها شدن را مورد بررسي قرار مي دهيم و در سلسله مقالات ديگر به بررسي ديگر سرچشمه هاي اضطراب در كودكان خواهيم پرداخت :

بزرگترين ترس كودك اين است كه والدين او را دوست نداشته باشند و رهايش كنند. چنانكه «جان

اشتين بك» آن را به طور برجسته اي در كتاب «شرق بهشت» نشان مي دهد:

«بزرگترين وحشتي كه يك كودك مي تواند داشته باشد اين است كه دوست داشته نشود، و طرد شدن ، دوزخي است كه از آن وحشت دارد... و طرد شدن خشم را با خود مي آورد و خشم ، نوعي جنايت را كه شكل انتقام دارد با خود مي آورد ...

هرگز نبايد كودكي را با طرد كردن تهديد كرد. چه به عنوان شوخي و چه به عنوان خشم، نبايد به كودك هشدار داد كه طرد خواهد شد.

بارها در خيابان يا در سوپر ماركت، از دور مي شنويم كه مادري خشمگين به كودك خود كه وقتش را تلف كرده است جيغ زنان مي گويد:

« اگر همين الآن نيايي اينجا، همين جا ولت مي كنم و مي روم.»

اين نوع گفتار، ترس هميشه در كمين رها شدن را بر خواهد انگيخت و كودك را بيش از پيش در خيال تنها رها شدن در دنيا فرو خواهد برد.

زماني كه اتلاف وقت كردن كودك را نمي توانيم تحمل كنيم، بهتر است دستش را بگيريم و او را با خود بكشيم تا اينكه با سخنان خود او را تهديد كنيم.

بعضي از كودكان اگر از مدرسه به خانه باز گردند و مادرشان را در خانه نيابند، به وحشت مي افتند. اضطراب خاموش آنها از رها شدن ، خيلي زود بيدار مي شود. بهتر است مادر از طريق يك نوار ارزان قيمت ضبط صوت يا با استفاده از يك يادداشت، براي كودك پيغام بگذارد و جايي را كه رفته است به كودك اطلاع بدهد. [در صورت استفاده از روش دوم، در نظر داشته باشيد كه نوشته را در جايي قرار دهيد

كه كودك يقيناً متوجه آن بشود] روش نخست بويژه در مورد كودكان خردسال مفيد واقع مي شود. صداي ملايم والدين و سخنان محبت آميزشان، كودكان را توانا مي سازد كه جدايي هاي موقتي را بدون اضطراب بيش از اندازه تحمل كنند. [در صورت استفاده از اين روش، بخاطر داشته باشيد كه كودك بايستي از قبل از برنامه شما آگاهي داشته باشد]

هنگامي كه فراز و نشيب هاي زندگي ، ما را به اجبار از كودكان خردسال مان جدا مي كند، بايد براي اين جدايي زمينه سازي كرد. براي بعضي از والدين دشوار است به كودك بفهمانند كه آنها براي عمل جراحي، تعطيلات، يا براي انجام وظيفه اي اجتماعي از خانه دور خواهند بود. آنها به خاطر ترسي كه از عكس العمل كودكشان دارند، هنگام شب يا وقتي كه كودك شان در مدرسه است، يواش از خانه خارج مي شوند و يكي از خويشاوندان و يا يك پرستار بچه را در خانه مي گذارند كه موقعيت را براي كودكشان توضيح دهد.

مادر دو قلوهاي سه ساله بايستي تحت عمل جراحي قرار مي گرفت. جوي از آشفتگي و هيجان خانه را در برگرفته بود، ولي به بچه ها چيزي از موضوع گفته نشد. مادر صبح روزي كه قرار بود در بيمارستان بستري شود، زنبيل خريد خود را در دست گرفت و وانمود كرد كه مي خواهد براي خريد به سوپر ماركت برود. او خانه را ترك كرد و تا سه هفته بازنگشت.

در طول اين مدت بنظر مي رسيد كه بچه ها مثل گل پژمرده و پلاسيده شده اند. توضيحاتي كه پدر مي داد موجب تسلي خاطر آنها نمي شد. آنها هر شب با گريه به خواب مي رفتند. در طول روز، آنها بيشتر وقتشان را جلوي پنجره مي ايستادند و منتظر

مي شدند كه مادر از راه برسد.

اگر كودكان را از قبل براي دوري از مادر آماده سازيم، آنها خواهند توانست كه فشار ناشي از اين جدايي را آسان تر تحمل كنند.

مادر پسركي سه ساله ، دو هفته پيش از آنكه در بيمارستان بستري شود، درباره اين مسئله با او صبحت كرد. پسرك علاقه كمي از خود نشان داد، اما مادر فريب فقدان حس كنجكاوي او را نخورد و گفت: «بيا با هم اين بازي" مادر دارد به بيمارستان مي رود" ، را بازي كنيم.» مادر چند تا عروسك تهيه كرد (او آنها را قبلاً به همين خاطر خريده بود). اين عروسك ها بايد نقش اعضاي خانواده ، پزشك، و پرستار را ايفا مي كردند. مادر در حالي كه عروسك ها را با دست جابجا مي كرد و به جاي آنها حرف مي زد، چنين گفت:

«مامان دارد مي رود بيمارستان تا خوب بشود. مامان خانه نخواهد بود. پسرك از خودش مي پرسد كه پس مامان من كجاست؟ مامان كجاست؟ اما مامان خانه نيست. تو آشپزخانه نيست. تو اتاق خواب نيست. تو اتاق نشيمن هم نيست. مامان تو بيمارستان است، رفته آقاي دكتر را ببيند و حالش خوب بشود. پسرك گريه مي كند، مامانم را مي خواهم. من مامانم را مي خواهم. اما مامان رفته بيمارستان تا خوب خوب بشود. مامان پسرش را دوست دارد. مامان هر روز دلش براي او تنگ مي شود.

مادر و پسر اين درام هجران و وصل دوباره را بارها و بارها اجرا كردند. ابتدا، بخش عمده گفتگو را مادر انجام مي داد، اما بزودي، پسر هم سر رشته سخن را بدست گرفت. او با استفاده اي از عروسك هاي مناسب به پزشك و پرستار گفت كه

از مامان بخوبي مراقبت كنند، حال او را بهبود بخشند، و هر چه زودتر او را به خانه بفرستند.

وقتي گناهكارم مرا ببخش !

در مقاله ي قبل به بررسي اضطراب و ترس ناشي از رها شدن در كودكان پرداختيم. در اين مقاله دو نوع سرچشمه ي اضطراب را در كودكان مورد بررسي قرار مي دهيم: اضطراب ناشي از احساس گناه و اضطراب ناشي از انكار استقلال و موقعيت. و در مقاله ي بعد سه نوع آخر سرچشمه اضطراب را مورد بررسي قرار خواهيم داد.

اضطراب ناشي از احساس گناه

والدين، آگاهانه و ناآگاهانه، در كودكان احساس گناه پديد مي آورند. احساس گناه، همچون نمك، عنصر مفيدي براي آب و نان دادن به زندگي است، ولي نبايد جريان اصلي در زندگي باشد. وقتي كودك از يكي از اصول رفتار اجتماعي يا اخلاقي سرپيچي مي كند، آن وقت جايي هم براي مذمت و احساس گناه وجود دارد.

كودك وقتي از داشتن احساسات منفي يا افكار «ناپسند» منع مي شود، به ناچار احساس گناه و اضطراب خيلي زيادي خواهد داشت.

براي مانع شدن از احساس گناه غير ضروري، والدين همچون يك مكانيك خوب كه با ماشين خراب سر و كار دارد، بايد با سرپيچي ها و نافرماني هاي كودك برخورد كنند. مكانيك، صاحب ماشين را خجالت زده نمي كند؛ او چيزي را كه بايد تعمير شود به صاحب ماشين مي گويد. مكانيك از سر و صداهاي عجيب و غريب ماشين انتقاد نمي كند، بلكه از آن سر و صداها براي پيدا كردن عيب ماشين استفاده مي كند. او از خود مي پرسد: «منشأ احتمالي خرابي كجاست؟»

براي كودكان دلخوشي بزرگي است كه در باطنشان بدانند واقعاً آزادند، آن طور كه دوست دارند فكر كنند و در خطر از

دست دادن محبت و موافقت والدينشان قرار نگيرند، اظهاراتي نظير آنچه در زير آمده است، مفيد واقع خواهد شد:

«تو يك جور احساس مي كني، اما من جور ديگر احساس مي كنم، ما درباره اين موضوع احساسات متفاوتي داريم.»

به نظرت مي آيد كه نظرت درست است ولي نظر من اين نيست. من به نظر تو احترام مي گذارم. اما خودم نظر ديگري دارم.»

والدين بدون اينكه خودشان بدانند، ممكن است با پرحرفي و دادن توضيحات غير ضروري در كودكان احساس گناه ايجاد كنند.

پسركي پنج ساله از دست معلم مهد كودك خود عصباني بود، چرا كه خانم معلم به دليل بيماري به مدت دو هفته به مهد كودك نيامده بود. وقتي خانم معلم به آنجا برگشت. پسرك كلاهش را قاپيد و به حياط فرار كرد. هم مادر و هم خانم معلم به دنباله او روانه شدند. خانم معلم گفت: «كلاه مال من است.» آن را به من بده.

مادر گفت: « خودت بخوبي مي داني كه آن كلاه مال تو نيست. اگر تو كلاه را نگه داري، خانم معلم سرما خواهد خورد و دوباره مريض خواهد شد. حالا، تو كه نمي خواهي خانم معلمت دوباره مريض بشود؟ مي خواهي؟»

نكته خطرناك اين است كه يك چنين توضيحي شايد سبب شود كه پسرك نسبت به بيماري خانم معلم، احساس مسئوليت و احساس گناه بكند. آن توضيح طولاني مضر و بي ربط بود. تنها كاري كه لازم بود در آن لحظه انجام شود، پس گرفتن كلاه بود.

شايد بعداً اين امكان وجود داشت كه خانم معلم درباره عصبانيت پسرك با او صحبت كند و راه هاي بهتري براي مقابله با آن، در پيش روي او قرار بدهد.

اضطراب ناشي از انكار استقلال و

موقعيت كودك

وقتي كودك از شركت در فعاليت ها و قبول مسئوليت هايي كه آمادگي آنها را دارد باز داشته مي شود، در درون او رنجش و خشم بوجود مي آيد. خشم، به نوبه خود، ممكن است به نقشه هاي خيالي انتقام منتهي شود كه اين نقشه هاي خيالي، احساس گناه و ترس از تلافي را در كودك ايجاد مي كنند. در هر صورت، نتيجه چيزي جز اضطراب نيست.

كودكان خردسال قادر نيستند در تمامي كارها مهارت كافي به دست بياورند، مدت ها طول مي كشد تا بتوانند بند كفش هايشان را گره بزنند، دگمه هاي كتشان را ببندند، كفش هايشان را بپوشند، در ظرف مربا را باز كنند، يا دستگيره در را بچرخانند، بهترين كمكي كه مي توان به آنها كرد انتظار صبورانه و توضيح مختصري درباره سختي كار است. مثلاً درباره سختي كار مي توانيد به كودك خردسال خود بگوييد: «پوشيدن اين كفش ها آسان نيست» يا «باز كردن در اين مربّا كار سختي است.»

كودك چه در تلاش هايش موفق بشود و چه نشود، اين قبيل توضيحات او را در انجام كارهايشان ياري خواهد كرد. اگر كودك موفق به انجام كار شود، از اينكه مي داند چه كار سختي را انجام داده است خود بخود احساس رضايت خاطر خواهد كرد. و اگر موفق نشود، اين تسلي خاطر را خواهد داشت كه والدين او مي دانستند كه كار چقدر سخت بود.

در هر دو صورت، كودك همدردي و حمايت را تجربه مي كند كه اين تجربه، صميميت بين او و والدينش را عميق تر مي سازد. يك چنين رفتاري با كودك سبب مي شود كه او به دليل ناموفق بودن در انجام كار، خود را نالايق نپندارد.

نياز بزرگتر ها به كارآيي به هيچ وجه نبايد بر اعمال و رفتار كودك حاكم باشد.

خواستن كارآيي، دشمن كودكي است و براي احساسات كودك گران تمام مي شود.

كارآيي خواستن از كودك سرچشمه هاي او را مي خشكاند، او را از رشد باز مي دارد، دلبستگي هايش را فرو مي نشاند و ممكن است به ورشكستگي احساس او منجر شود به طور كلي بايد گفت كه نبايد از كودك خردسال خود انتظار داشته باشيم كه در كارها كارآيي نشان دهد.

كودك خردسال خود را هرگز بي عرضه يا بي ليافت صدا نكنيد.

در مقاله ي بعد به بررسي اضطراب ناشي از اختلاف بين پدر و مادر، دخالت در فعاليت هاي بدني كودكان و پايان زندگي در كودكان خواهيم پرداخت.

جنگ جنگ، تا نابودي فرزند

در دومقاله ي قبل به بررسي اضطراب و ترس ناشي از رها شدن در كودكان، اضطراب ناشي از احساس گناه و اضطراب ناشي از انكار استقلال پرداختيم . حال در اين مقاله اضطراب ناشي از اختلاف بين پدر و مادر، دخالت در فعاليت هاي بدني كودكان و ترس از پايان زندگي را مورد بررسي قرار مي دهيم :

اختلاف بين پدر و مادر، يكي ديگر از سرچشمه هاي اضطراب

وقتي والدين با هم نزاع مي كنند، كودكان مضطرب مي شوند و احساس گناه مي كنند . براي اين مضطرب مي شوند كه محيط خانه شان مورد تهديد واقع شده است و احساس گناه مي كنند زيرا در اين اختلاف خانوادگي نقشي واقعي يا خيالي داشته اند. حال قابل توجيه باشد يا نباشد، كودك احساس مي كند كه او سبب اختلاف بين پدر و مادر بوده است.

كودكان در جنگ داخلي اي كه بين پدر و مادر روي مي هد، بي طرف نمي مانند، آنها يا جانب پدر را مي گيرند يا جانب مادر را، عواقب اين جنگ داخلي، هم به رشد صفات شخصيتي كودك صدمه مي رساند و هم به رشد

جنسي رواني او.

وقتي پسري پدرش را طرد مي كند، يا دختري مادرش را، آن پسر و دختر مدل مناسبي نخواهند داشت تا خود را با آن وفق بدهند. طرد شدن، از طريق بيزاري نسبت به همانندي با صفات شخصيتي، نسبت به هم چشمي با ارزش ها و نسبت به تقليد از رفتار والدين، نشان داده مي شود. در موارد شديدتر، اين نوع طرد ممكن است همانند سازي مغشوش جنسي ايجاد كند و باعث پديد آمدن يك ناتواني براي بودن در مسير معين شده زيستي بشود.

وقتي پسري مادرش را طرد مي كند، يا دختري پدرش را، آن دختر و يا پسر ممكن است با احساس ظن و خصومت نسبت به تمام اشخاص جنس مخالف بزرگ شود.

وقتي والدين مجبور مي شوند براي جلب محبت و مهرباني كودكان خود به رقابت بپردازند، معمولاً از راه هاي نادرستي همچون رشوه دادن، چاپلوسي كردن و دروغ گفتن استفاده مي كنند. در نتيجه، كودكان با وفاداري هاي تقسيم شده و دمدمي مزاجي پايدار بزرگ مي شوند. آنها ياد مي گيرند كه دست به استثمار بزنند، توطئه بچينند و باج بگيرند و جاسوسي و سخن چيني كنند.

كودكان گاهي از يكي از والدين خود در برابر ديگري دفاع مي كنند يا به دنبال فرصتي مي گردند كه والدين خود را رو در روي يكديگر قرار دهند، و همين نياز كودكان به انجام يك چنين كاري، شخصيت آنها را لكه دار مي سازد.

اضطراب ناشي از دخالت در فعاليت هاي بدني كودك

امروزه در بيشتر خانواده ها، كودكان خردسال به خاطر كمبود جا براي فعاليت هاي حركتي دچار نااميدي و يأس مي شوند. آپارتمان هاي كم فضا و اسباب و اثاثيه گرانبها، شديداً مانع از بالا و پايين پريدن و اين طرف و آن طرف دويدن كودك

مي شوند. اين محدوديت ها معمولاً در آغاز زندگي كودك شروع مي شوند. به كودك اجازه نمي دهند كه در كالسكه اش بايستد، به كودك نوپا اجازه نمي دهند كه از پله ها بالا برود، يا نمي گذارند كه در اتاق نشيمن بدود و بازي هاي مربوط به سن خود را انجام دهد.

كودكان، كه به خاطر اين محدوديت ها دچار نوميدي مي شوند، تنشي را در خود ذخيره مي كنند كه باعث پديد آمدن اضطراب مي شود.

كودكان خردسال نياز دارند كه تنش خود را با فعاليت هاي بدني آزاد كنند. آنان به فضايي براي دويدن و به اشياي كافي براي بازي كردن نياز دارند. آنان به يك اتاق يا حياط احتياج دارند تا آزادانه به فعاليت بپردازند و در عين حال از لحاظ رواني نيز آسايش داشته باشند.

اضطراب ناشي از پايان زندگي

اگر مرگ معمايي است براي بزرگسالان، براي كودكان مسئله اي است كه هنوز ناشناخته بشمار مي آيد. يعني كودك نمي داند كه حتي مرگ چيست. او نمي داند كه نه تنها والدينش بلكه دعاهاي خود او نيز قادر نيست آن كس را كه رفته است بازگرداند. پوچي آرزوهاي جادويي كودك در مقابل مرگ، ضربه سختي براي او بحساب مي آيد و سبب مي شود كه كودك احساس ضعف و اضطراب كند.

آنچه كودك مي بيند اين است كه با وجود اعتراض و گريه و زاري هاي او، حيواني اهلي يا فرد مورد علاقه او، ديگر نزد او نيست. در نتيجه، كودك احساس مي كند كه طرد شده است و كسي او را دوست ندارد. ترس كودك در اين سوال منعكس مي شود كه اغلب از والدين خود مي پرسد: «بعد از اينكه از دنيا رفتي، باز هم مرا دوست خواهي داشت؟»

برخي از والدين سعي مي كنند تا نگذارند كودكشان به

خاطر از دست دادن فرد مورد علاقه اش ناراحت و غمگين بشود. اگر ماهي طلايي رنگ يا قناري او بميرد، والدين فوراً يكي ديگر را جايگزين آن مي كنند، با اين اميد كه كودك متوجه تفاوت موجود نخواهد شد. هنگاميكه يكي از حيوانات دست آموز كودك مي ميرد، آنها فوراً جانشين گرانبهاتر و زيباتري را تقديم كودك دردمند مي كنند.

فقدان يك چيز و سپس جانشين سريع و بدون تأخير آن چه درسي به كودك مي دهد؟ او شايد چنين نتيجه گيري كند كه فقدان چيزها يا اشخاص مورد علاقه آن چنان اهميتي ندارد؛ شايد نتيجه بگيرد كه عشق را مي توان به راحتي انتقال داد و صداقت و وفاداري را به آساني مي توان دستخوش تغيير و تحول ساخت.

اين حق كودك است كه غمگين باشد و سوگواري كند و نبايد او را از اين حق محروم كرد. كودك را بايد آزاد گذاشت تا به خاطر فقدان شخص مورد علاقه اش اندوهگين باشد. وقتي كودك به خاطر پايان زندگي عشق و محبت ها زاري مي كند، انسانيتش رشد كرده و شخصيت والاتري مي يابد.

بنياد و اساس بحث ما اين است كه كودكان همان گونه كه در لذت ها و خوشي هاي موجود در جريان زندگي خانوادگي شريكند، در غم ها نيز بايد سهيم باشند. وقتي مرگي اتفاق مي افتد و به كودك چيزي از آن موضوع گفته نمي شود، وي ممكن است گرفتار اضطراب نامعلومي بشود. او شايد خودش را مسئول اين فقدان بداند و خودش را سرزنش كند و نه تنها از مرگ بلكه از زندگي نيز خودش را جدا بداند.

نخستين گام براي ياري كودكان در مقابله با فقدان از دست دادن فرد مورد علاقه اش اين است كه آنها را آزاد بگذاريم تا ترس ها، خيالات،

و احساساتشان را كاملاً بيان كنند. والدين نيز شايد بتوانند برخي از احساسات كودكان را با واژه ها بيان كنند، اما شايد انجام اين كار را دشوار يابند. به عنوان مثال، پدر و مادر، پس از مرگ مادربزرگ كه مورد علاقه شديد كودك بود، مي توانند بگويند:

«دلت براي مامان بزرگ تنگ مي شود.»،«تو مادربزرگ را خيلي دوست داشتي.»،«مادربزرگ هم تو را دوست داشت.»،«دلت مي خواهد حالا با ما بود.»،«آدم باورش نمي شود كه مرد.»

با اين بيانات، كودك در مي يابد كه والدينش به احساسات و افكار او علاقه مند هستند، و نيز شايد تشويق كنند كه ترس ها و خيالاتش را با والدين درميان بگذارد. كودك شايد علاقه مند شود كه بداند آيا مردن درد دارد، آيا آدم مرده باز هم بر مي گردد و آيا او و والدينش نيز روزي خواهند مرد؟ پاسخ ها بايد خلاصه و حاكي از حقايق باشند: وقتي يكي مي ميرد، بدنش اصلاً درد حس نمي كند؛ وقتي يكي ميميرد، ديگر بر نمي گردد؛ وقتي يكي پير مي شود، طبيعي است كه بميرد.

سرچشمه ي اضطراب در كودكان

رهايم نكن !

والدين مي دانند كه هر كودك تا اندازه اي ترس و اضطراب در خود دارد. با اين حال، والدين نمي دانند كه اين ترس و اضطراب از كجا سرچشمه مي گيرد. آنها به دفعات سوال مي كنند:

«چرا بچه من اين قدر وحشتزده است؟ او كه دليلي براي ترس خود ندارد.» پدري تا آنجا پيش رفت كه به كودك مضطرب خود بگويد:

«اين حرف هاي كاملاً پوچ را تمام كن. خودت مي داني كه كاملاً خوش هستي.»

شايد مفيد واقع شود كه برخي از سرچشمه هاي اضطراب در كودكان را توصيف كنيم و چند طريق براي غلبه بر اضطراب ارائه بدهيم.

مي توان سرچشمه هاي اضطراب را

اينها دانست : اضطراب و ترس ناشي از از رها شدن

اضطراب ناشي از احساس گناه

اضطراب ناشي از انكار استقلال و موقعيت كودك

اختلاف بين پدر و مادر، يكي ديگر از سرچشمه هاي اضطراب

اضطراب ناشي از دخالت در فعاليت هاي بدني كودك

اضطراب ناشي از پايان زندگي

در اين مقاله اضطراب ناشي از رها شدن را مورد بررسي قرار مي دهيم و در سلسله مقالات ديگر به بررسي ديگر سرچشمه هاي اضطراب در كودكان خواهيم پرداخت :

بزرگترين ترس كودك اين است كه والدين او را دوست نداشته باشند و رهايش كنند. چنانكه «جان اشتين بك» آن را به طور برجسته اي در كتاب «شرق بهشت» نشان مي دهد:

«بزرگترين وحشتي كه يك كودك مي تواند داشته باشد اين است كه دوست داشته نشود، و طرد شدن ، دوزخي است كه از آن وحشت دارد... و طرد شدن خشم را با خود مي آورد و خشم ، نوعي جنايت را كه شكل انتقام دارد با خود مي آورد ...

هرگز نبايد كودكي را با طرد كردن تهديد كرد. چه به عنوان شوخي و چه به عنوان خشم، نبايد به كودك هشدار داد كه طرد خواهد شد.

بارها در خيابان يا در سوپر ماركت، از دور مي شنويم كه مادري خشمگين به كودك خود كه وقتش را تلف كرده است جيغ زنان مي گويد:

« اگر همين الآن نيايي اينجا، همين جا ولت مي كنم و مي روم.»

اين نوع گفتار، ترس هميشه در كمين رها شدن را بر خواهد انگيخت و كودك را بيش از پيش در خيال تنها رها شدن در دنيا فرو خواهد برد.

زماني كه اتلاف وقت كردن كودك را نمي توانيم تحمل كنيم، بهتر است دستش را

بگيريم و او را با خود بكشيم تا اينكه با سخنان خود او را تهديد كنيم.

بعضي از كودكان اگر از مدرسه به خانه باز گردند و مادرشان را در خانه نيابند، به وحشت مي افتند. اضطراب خاموش آنها از رها شدن ، خيلي زود بيدار مي شود. بهتر است مادر از طريق يك نوار ارزان قيمت ضبط صوت يا با استفاده از يك يادداشت، براي كودك پيغام بگذارد و جايي را كه رفته است به كودك اطلاع بدهد. [در صورت استفاده از روش دوم، در نظر داشته باشيد كه نوشته را در جايي قرار دهيد كه كودك يقيناً متوجه آن بشود] روش نخست بويژه در مورد كودكان خردسال مفيد واقع مي شود. صداي ملايم والدين و سخنان محبت آميزشان، كودكان را توانا مي سازد كه جدايي هاي موقتي را بدون اضطراب بيش از اندازه تحمل كنند. [در صورت استفاده از اين روش، بخاطر داشته باشيد كه كودك بايستي از قبل از برنامه شما آگاهي داشته باشد]

هنگامي كه فراز و نشيب هاي زندگي ، ما را به اجبار از كودكان خردسال مان جدا مي كند، بايد براي اين جدايي زمينه سازي كرد. براي بعضي از والدين دشوار است به كودك بفهمانند كه آنها براي عمل جراحي، تعطيلات، يا براي انجام وظيفه اي اجتماعي از خانه دور خواهند بود. آنها به خاطر ترسي كه از عكس العمل كودكشان دارند، هنگام شب يا وقتي كه كودك شان در مدرسه است، يواش از خانه خارج مي شوند و يكي از خويشاوندان و يا يك پرستار بچه را در خانه مي گذارند كه موقعيت را براي كودكشان توضيح دهد.

مادر دو قلوهاي سه ساله بايستي تحت عمل جراحي قرار مي گرفت. جوي از آشفتگي و هيجان

خانه را در برگرفته بود، ولي به بچه ها چيزي از موضوع گفته نشد. مادر صبح روزي كه قرار بود در بيمارستان بستري شود، زنبيل خريد خود را در دست گرفت و وانمود كرد كه مي خواهد براي خريد به سوپر ماركت برود. او خانه را ترك كرد و تا سه هفته بازنگشت.

در طول اين مدت بنظر مي رسيد كه بچه ها مثل گل پژمرده و پلاسيده شده اند. توضيحاتي كه پدر مي داد موجب تسلي خاطر آنها نمي شد. آنها هر شب با گريه به خواب مي رفتند. در طول روز، آنها بيشتر وقتشان را جلوي پنجره مي ايستادند و منتظر مي شدند كه مادر از راه برسد.

اگر كودكان را از قبل براي دوري از مادر آماده سازيم، آنها خواهند توانست كه فشار ناشي از اين جدايي را آسان تر تحمل كنند.

مادر پسركي سه ساله ، دو هفته پيش از آنكه در بيمارستان بستري شود، درباره اين مسئله با او صبحت كرد. پسرك علاقه كمي از خود نشان داد، اما مادر فريب فقدان حس كنجكاوي او را نخورد و گفت: «بيا با هم اين بازي" مادر دارد به بيمارستان مي رود" ، را بازي كنيم.» مادر چند تا عروسك تهيه كرد (او آنها را قبلاً به همين خاطر خريده بود). اين عروسك ها بايد نقش اعضاي خانواده ، پزشك، و پرستار را ايفا مي كردند. مادر در حالي كه عروسك ها را با دست جابجا مي كرد و به جاي آنها حرف مي زد، چنين گفت:

«مامان دارد مي رود بيمارستان تا خوب بشود. مامان خانه نخواهد بود. پسرك از خودش مي پرسد كه پس مامان من كجاست؟ مامان كجاست؟ اما مامان خانه نيست. تو آشپزخانه نيست. تو اتاق خواب نيست. تو

اتاق نشيمن هم نيست. مامان تو بيمارستان است، رفته آقاي دكتر را ببيند و حالش خوب بشود. پسرك گريه مي كند، مامانم را مي خواهم. من مامانم را مي خواهم. اما مامان رفته بيمارستان تا خوب خوب بشود. مامان پسرش را دوست دارد. مامان هر روز دلش براي او تنگ مي شود.

مادر و پسر اين درام هجران و وصل دوباره را بارها و بارها اجرا كردند. ابتدا، بخش عمده گفتگو را مادر انجام مي داد، اما بزودي، پسر هم سر رشته سخن را بدست گرفت. او با استفاده اي از عروسك هاي مناسب به پزشك و پرستار گفت كه از مامان بخوبي مراقبت كنند، حال او را بهبود بخشند، و هر چه زودتر او را به خانه بفرستند. وقتي گناهكارم مرا ببخش ! در مقاله ي قبل به بررسي اضطراب و ترس ناشي از رها شدن در كودكان پرداختيم. در اين مقاله دو نوع سرچشمه ي اضطراب را در كودكان مورد بررسي قرار مي دهيم: اضطراب ناشي از احساس گناه و اضطراب ناشي از انكار استقلال و موقعيت. و در مقاله ي بعد سه نوع آخر سرچشمه اضطراب را مورد بررسي قرار خواهيم داد. اضطراب ناشي از احساس گناه

والدين، آگاهانه و ناآگاهانه، در كودكان احساس گناه پديد مي آورند. احساس گناه، همچون نمك، عنصر مفيدي براي آب و نان دادن به زندگي است، ولي نبايد جريان اصلي در زندگي باشد. وقتي كودك از يكي از اصول رفتار اجتماعي يا اخلاقي سرپيچي مي كند، آن وقت جايي هم براي مذمت و احساس گناه وجود دارد.

كودك وقتي از داشتن احساسات منفي يا افكار «ناپسند» منع مي شود، به ناچار احساس گناه و اضطراب خيلي زيادي خواهد داشت.

براي مانع

شدن از احساس گناه غير ضروري، والدين همچون يك مكانيك خوب كه با ماشين خراب سر و كار دارد، بايد با سرپيچي ها و نافرماني هاي كودك برخورد كنند. مكانيك، صاحب ماشين را خجالت زده نمي كند؛ او چيزي را كه بايد تعمير شود به صاحب ماشين مي گويد. مكانيك از سر و صداهاي عجيب و غريب ماشين انتقاد نمي كند، بلكه از آن سر و صداها براي پيدا كردن عيب ماشين استفاده مي كند. او از خود مي پرسد: «منشأ احتمالي خرابي كجاست؟»

براي كودكان دلخوشي بزرگي است كه در باطنشان بدانند واقعاً آزادند، آن طور كه دوست دارند فكر كنند و در خطر از دست دادن محبت و موافقت والدينشان قرار نگيرند، اظهاراتي نظير آنچه در زير آمده است، مفيد واقع خواهد شد:

«تو يك جور احساس مي كني، اما من جور ديگر احساس مي كنم، ما درباره اين موضوع احساسات متفاوتي داريم.»

به نظرت مي آيد كه نظرت درست است ولي نظر من اين نيست. من به نظر تو احترام مي گذارم. اما خودم نظر ديگري دارم.»

والدين بدون اينكه خودشان بدانند، ممكن است با پرحرفي و دادن توضيحات غير ضروري در كودكان احساس گناه ايجاد كنند.

پسركي پنج ساله از دست معلم مهد كودك خود عصباني بود، چرا كه خانم معلم به دليل بيماري به مدت دو هفته به مهد كودك نيامده بود. وقتي خانم معلم به آنجا برگشت. پسرك كلاهش را قاپيد و به حياط فرار كرد. هم مادر و هم خانم معلم به دنباله او روانه شدند. خانم معلم گفت: «كلاه مال من است.» آن را به من بده.

مادر گفت: « خودت بخوبي مي داني كه آن كلاه مال تو نيست. اگر تو كلاه را نگه داري، خانم معلم سرما

خواهد خورد و دوباره مريض خواهد شد. حالا، تو كه نمي خواهي خانم معلمت دوباره مريض بشود؟ مي خواهي؟»

نكته خطرناك اين است كه يك چنين توضيحي شايد سبب شود كه پسرك نسبت به بيماري خانم معلم، احساس مسئوليت و احساس گناه بكند. آن توضيح طولاني مضر و بي ربط بود. تنها كاري كه لازم بود در آن لحظه انجام شود، پس گرفتن كلاه بود.

شايد بعداً اين امكان وجود داشت كه خانم معلم درباره عصبانيت پسرك با او صحبت كند و راه هاي بهتري براي مقابله با آن، در پيش روي او قرار بدهد. اضطراب ناشي از انكار استقلال و موقعيت كودك

وقتي كودك از شركت در فعاليت ها و قبول مسئوليت هايي كه آمادگي آنها را دارد باز داشته مي شود، در درون او رنجش و خشم بوجود مي آيد. خشم، به نوبه خود، ممكن است به نقشه هاي خيالي انتقام منتهي شود كه اين نقشه هاي خيالي، احساس گناه و ترس از تلافي را در كودك ايجاد مي كنند. در هر صورت، نتيجه چيزي جز اضطراب نيست.

كودكان خردسال قادر نيستند در تمامي كارها مهارت كافي به دست بياورند، مدت ها طول مي كشد تا بتوانند بند كفش هايشان را گره بزنند، دگمه هاي كتشان را ببندند، كفش هايشان را بپوشند، در ظرف مربا را باز كنند، يا دستگيره در را بچرخانند، بهترين كمكي كه مي توان به آنها كرد انتظار صبورانه و توضيح مختصري درباره سختي كار است. مثلاً درباره سختي كار مي توانيد به كودك خردسال خود بگوييد: «پوشيدن اين كفش ها آسان نيست» يا «باز كردن در اين مربّا كار سختي است.»

كودك چه در تلاش هايش موفق بشود و چه نشود، اين قبيل توضيحات او را در انجام كارهايشان ياري خواهد كرد.

اگر كودك موفق به انجام كار شود، از اينكه مي داند چه كار سختي را انجام داده است خود بخود احساس رضايت خاطر خواهد كرد. و اگر موفق نشود، اين تسلي خاطر را خواهد داشت كه والدين او مي دانستند كه كار چقدر سخت بود.

در هر دو صورت، كودك همدردي و حمايت را تجربه مي كند كه اين تجربه، صميميت بين او و والدينش را عميق تر مي سازد. يك چنين رفتاري با كودك سبب مي شود كه او به دليل ناموفق بودن در انجام كار، خود را نالايق نپندارد.

نياز بزرگتر ها به كارآيي به هيچ وجه نبايد بر اعمال و رفتار كودك حاكم باشد. خواستن كارآيي، دشمن كودكي است و براي احساسات كودك گران تمام مي شود.

كارآيي خواستن از كودك سرچشمه هاي او را مي خشكاند، او را از رشد باز مي دارد، دلبستگي هايش را فرو مي نشاند و ممكن است به ورشكستگي احساس او منجر شود به طور كلي بايد گفت كه نبايد از كودك خردسال خود انتظار داشته باشيم كه در كارها كارآيي نشان دهد.

كودك خردسال خود را هرگز بي عرضه يا بي ليافت صدا نكنيد.

در مقاله ي بعد به بررسي اضطراب ناشي از اختلاف بين پدر و مادر، دخالت در فعاليت هاي بدني كودكان و پايان زندگي در كودكان خواهيم پرداخت. جنگ جنگ، تا نابودي فرزند

در دومقاله ي قبل به بررسي اضطراب و ترس ناشي از رها شدن در كودكان، اضطراب ناشي از احساس گناه و اضطراب ناشي از انكار استقلال پرداختيم . حال در اين مقاله اضطراب ناشي از اختلاف بين پدر و مادر، دخالت در فعاليت هاي بدني كودكان و ترس از پايان زندگي را مورد بررسي قرار مي دهيم : اختلاف بين پدر و مادر، يكي ديگر

از سرچشمه هاي اضطراب

وقتي والدين با هم نزاع مي كنند، كودكان مضطرب مي شوند و احساس گناه مي كنند . براي اين مضطرب مي شوند كه محيط خانه شان مورد تهديد واقع شده است و احساس گناه مي كنند زيرا در اين اختلاف خانوادگي نقشي واقعي يا خيالي داشته اند. حال قابل توجيه باشد يا نباشد، كودك احساس مي كند كه او سبب اختلاف بين پدر و مادر بوده است.

كودكان در جنگ داخلي اي كه بين پدر و مادر روي مي هد، بي طرف نمي مانند، آنها يا جانب پدر را مي گيرند يا جانب مادر را، عواقب اين جنگ داخلي، هم به رشد صفات شخصيتي كودك صدمه مي رساند و هم به رشد جنسي رواني او.

وقتي پسري پدرش را طرد مي كند، يا دختري مادرش را، آن پسر و دختر مدل مناسبي نخواهند داشت تا خود را با آن وفق بدهند. طرد شدن، از طريق بيزاري نسبت به همانندي با صفات شخصيتي، نسبت به هم چشمي با ارزش ها و نسبت به تقليد از رفتار والدين، نشان داده مي شود. در موارد شديدتر، اين نوع طرد ممكن است همانند سازي مغشوش جنسي ايجاد كند و باعث پديد آمدن يك ناتواني براي بودن در مسير معين شده زيستي بشود.

وقتي پسري مادرش را طرد مي كند، يا دختري پدرش را، آن دختر و يا پسر ممكن است با احساس ظن و خصومت نسبت به تمام اشخاص جنس مخالف بزرگ شود.

وقتي والدين مجبور مي شوند براي جلب محبت و مهرباني كودكان خود به رقابت بپردازند، معمولاً از راه هاي نادرستي همچون رشوه دادن، چاپلوسي كردن و دروغ گفتن استفاده مي كنند. در نتيجه، كودكان با وفاداري هاي تقسيم شده و دمدمي مزاجي پايدار بزرگ مي شوند. آنها ياد مي گيرند كه دست به استثمار

بزنند، توطئه بچينند و باج بگيرند و جاسوسي و سخن چيني كنند.

كودكان گاهي از يكي از والدين خود در برابر ديگري دفاع مي كنند يا به دنبال فرصتي مي گردند كه والدين خود را رو در روي يكديگر قرار دهند، و همين نياز كودكان به انجام يك چنين كاري، شخصيت آنها را لكه دار مي سازد. اضطراب ناشي از دخالت در فعاليت هاي بدني كودك

امروزه در بيشتر خانواده ها، كودكان خردسال به خاطر كمبود جا براي فعاليت هاي حركتي دچار نااميدي و يأس مي شوند. آپارتمان هاي كم فضا و اسباب و اثاثيه گرانبها، شديداً مانع از بالا و پايين پريدن و اين طرف و آن طرف دويدن كودك مي شوند. اين محدوديت ها معمولاً در آغاز زندگي كودك شروع مي شوند. به كودك اجازه نمي دهند كه در كالسكه اش بايستد، به كودك نوپا اجازه نمي دهند كه از پله ها بالا برود، يا نمي گذارند كه در اتاق نشيمن بدود و بازي هاي مربوط به سن خود را انجام دهد.

كودكان، كه به خاطر اين محدوديت ها دچار نوميدي مي شوند، تنشي را در خود ذخيره مي كنند كه باعث پديد آمدن اضطراب مي شود.

كودكان خردسال نياز دارند كه تنش خود را با فعاليت هاي بدني آزاد كنند. آنان به فضايي براي دويدن و به اشياي كافي براي بازي كردن نياز دارند. آنان به يك اتاق يا حياط احتياج دارند تا آزادانه به فعاليت بپردازند و در عين حال از لحاظ رواني نيز آسايش داشته باشند. اضطراب ناشي از پايان زندگي

اگر مرگ معمايي است براي بزرگسالان، براي كودكان مسئله اي است كه هنوز ناشناخته بشمار مي آيد. يعني كودك نمي داند كه حتي مرگ چيست. او نمي داند كه نه تنها والدينش بلكه دعاهاي خود او نيز قادر نيست

آن كس را كه رفته است بازگرداند. پوچي آرزوهاي جادويي كودك در مقابل مرگ، ضربه سختي براي او بحساب مي آيد و سبب مي شود كه كودك احساس ضعف و اضطراب كند.

آنچه كودك مي بيند اين است كه با وجود اعتراض و گريه و زاري هاي او، حيواني اهلي يا فرد مورد علاقه او، ديگر نزد او نيست. در نتيجه، كودك احساس مي كند كه طرد شده است و كسي او را دوست ندارد. ترس كودك در اين سوال منعكس مي شود كه اغلب از والدين خود مي پرسد: «بعد از اينكه از دنيا رفتي، باز هم مرا دوست خواهي داشت؟»

برخي از والدين سعي مي كنند تا نگذارند كودكشان به خاطر از دست دادن فرد مورد علاقه اش ناراحت و غمگين بشود. اگر ماهي طلايي رنگ يا قناري او بميرد، والدين فوراً يكي ديگر را جايگزين آن مي كنند، با اين اميد كه كودك متوجه تفاوت موجود نخواهد شد. هنگاميكه يكي از حيوانات دست آموز كودك مي ميرد، آنها فوراً جانشين گرانبهاتر و زيباتري را تقديم كودك دردمند مي كنند.

فقدان يك چيز و سپس جانشين سريع و بدون تأخير آن چه درسي به كودك مي دهد؟ او شايد چنين نتيجه گيري كند كه فقدان چيزها يا اشخاص مورد علاقه آن چنان اهميتي ندارد؛ شايد نتيجه بگيرد كه عشق را مي توان به راحتي انتقال داد و صداقت و وفاداري را به آساني مي توان دستخوش تغيير و تحول ساخت.

اين حق كودك است كه غمگين باشد و سوگواري كند و نبايد او را از اين حق محروم كرد. كودك را بايد آزاد گذاشت تا به خاطر فقدان شخص مورد علاقه اش اندوهگين باشد. وقتي كودك به خاطر پايان زندگي عشق و محبت ها زاري مي كند، انسانيتش

رشد كرده و شخصيت والاتري مي يابد.

بنياد و اساس بحث ما اين است كه كودكان همان گونه كه در لذت ها و خوشي هاي موجود در جريان زندگي خانوادگي شريكند، در غم ها نيز بايد سهيم باشند. وقتي مرگي اتفاق مي افتد و به كودك چيزي از آن موضوع گفته نمي شود، وي ممكن است گرفتار اضطراب نامعلومي بشود. او شايد خودش را مسئول اين فقدان بداند و خودش را سرزنش كند و نه تنها از مرگ بلكه از زندگي نيز خودش را جدا بداند.

نخستين گام براي ياري كودكان در مقابله با فقدان از دست دادن فرد مورد علاقه اش اين است كه آنها را آزاد بگذاريم تا ترس ها، خيالات، و احساساتشان را كاملاً بيان كنند. والدين نيز شايد بتوانند برخي از احساسات كودكان را با واژه ها بيان كنند، اما شايد انجام اين كار را دشوار يابند. به عنوان مثال، پدر و مادر، پس از مرگ مادربزرگ كه مورد علاقه شديد كودك بود، مي توانند بگويند:

«دلت براي مامان بزرگ تنگ مي شود.»،«تو مادربزرگ را خيلي دوست داشتي.»،«مادربزرگ هم تو را دوست داشت.»،«دلت مي خواهد حالا با ما بود.»،«آدم باورش نمي شود كه مرد.»

با اين بيانات، كودك در مي يابد كه والدينش به احساسات و افكار او علاقه مند هستند، و نيز شايد تشويق كنند كه ترس ها و خيالاتش را با والدين درميان بگذارد. كودك شايد علاقه مند شود كه بداند آيا مردن درد دارد، آيا آدم مرده باز هم بر مي گردد و آيا او و والدينش نيز روزي خواهند مرد؟ پاسخ ها بايد خلاصه و حاكي از حقايق باشند: وقتي يكي مي ميرد، بدنش اصلاً درد حس نمي كند؛ وقتي يكي ميميرد، ديگر بر نمي گردد؛ وقتي يكي پير مي شود، طبيعي است كه بميرد.

تاثير سلامت روان مادر بر كودك

مادران به طور كلي در دو مرحله روي شخصيت كودك اثر گذار هستند :

1 دوره جنيني :دوره اي كه كودك هنوز به دنيا نيامده است . مطالعات اخير حاكي از آن است كه تمام احساسات مادر به جنين منتقل مي شود به عبارت ديگر هرگاه مادر دچار هيجان ، اضطراب ، استرس ، ترس و عصبانيت شود تمام اين حالات و احساسات به جنين نيز انتقال خواهد يافت .

2 ) دوره بعد از تولد :اين دوران توجه بسيار زياد مادران را نسبت به رفع نيازهاي كودكان ، مي طلبد و هر گونه سهل انگاري در تربيت آنها پيامدهاي جبران ناپذيري براي كودكان ، خانواده آنها و در نهايت جامعه خواهد داشت . مادران علاوه بر وظيفه تامين نيازهاي جسمي و زيستي موظفند روح كودك را سرشار از لطف و محبت سازند و سلامت رواني آنها را تامين كنند .

پس بايد بدانيم كه:

1. كودك در داخل رحم به طور محسوس نياز خود را به ارتباط به جهان خارج از رحم و به خصوص مادر نشان مي دهد .

2. اولين و مهمترين نمايش عاطفي مادر و كودك هنگام شير دادن است .

3. در آغوش گرفتن كودك همزمان با رفع نيازهاي زيستي ، نيازهاي عاطفي و روحي او را نيز ارضاء مي نمايد .

4. دوري كودك از مادر به خاطر شاغل بودن مادر و يا به علل ديگر سبب محروميت كودك از محبت مي شود .

5. كودكي كه در دوران كودكيش مورد لطف ، احترام و توجه مادر قرار نگرفته باشد ، براي جبران اين نقصان به هر

موجود و مكاني پناه مي برد .

6. شاخصه هاي كودكان محروم از محبت سرشار مادر : شلوغ كردن هاي بيش از حد ، بدبين بودن ، مزاحم و ... مي باشد .

7. با كودكان ارتباط كلامي برقرار كنيد چرا كه ارتباط كلامي در رشد هوش و سازش رواني – اجتماعي كودكان تاثير قابل توجهي دارد .

8. مادراني كه صبر و بردباري كمي نسبت به كودكان خود دارند و با بي حوصلگي و استفاده از تنبيه زياد به جاي تشويق با آنها برخورد مي كنند احتمالاً از افسردگي رنج مي برند .

9. بي مسؤوليتي والدين نسبت به كودكان منجر به بي بند و باري اجتماعي و خشونت خانوادگي مي شود .

براي حفظ آرامش رواني كودك به توصيه هاي زير توجه كنيد :

* حفظ آرامش در محيط خانواده

* ايجاد رابطه اي آرام و دلنشين بين پدر و مادر و ساير اعضاء خانواده

* دوري از هر گونه بحث و جدال و استفاده از گفتگوي صميمانه با يكديگر جهت رفع مشكلات

* پرهيز از هر گونه واكنشهاي شديد هيجاني نسبت به كودكان

* مادر نخستين گذرگاه كودك به زندگي است .

* نوزاد قبل از تولد با صداي مادر آشنا است و نسبت به احساسات و حالات مادر واكنش نشان مي دهد .

* با احترام گذاشتن به شخصيت و هويت كودكانمان ، سلامت روحي – رواني آنها را تامين كنيم .

تاثير سلامت روان مادر بر كودك

مادران به طور كلي در دو مرحله روي شخصيت كودك اثر گذار هستند :

1 دوره جنيني :دوره اي كه كودك هنوز به دنيا نيامده است

. مطالعات اخير حاكي از آن است كه تمام احساسات مادر به جنين منتقل مي شود به عبارت ديگر هرگاه مادر دچار هيجان ، اضطراب ، استرس ، ترس و عصبانيت شود تمام اين حالات و احساسات به جنين نيز انتقال خواهد يافت .

2 ) دوره بعد از تولد :اين دوران توجه بسيار زياد مادران را نسبت به رفع نيازهاي كودكان ، مي طلبد و هر گونه سهل انگاري در تربيت آنها پيامدهاي جبران ناپذيري براي كودكان ، خانواده آنها و در نهايت جامعه خواهد داشت . مادران علاوه بر وظيفه تامين نيازهاي جسمي و زيستي موظفند روح كودك را سرشار از لطف و محبت سازند و سلامت رواني آنها را تامين كنند .

پس بايد بدانيم كه:

1. كودك در داخل رحم به طور محسوس نياز خود را به ارتباط به جهان خارج از رحم و به خصوص مادر نشان مي دهد .

2. اولين و مهمترين نمايش عاطفي مادر و كودك هنگام شير دادن است .

3. در آغوش گرفتن كودك همزمان با رفع نيازهاي زيستي ، نيازهاي عاطفي و روحي او را نيز ارضاء مي نمايد .

4. دوري كودك از مادر به خاطر شاغل بودن مادر و يا به علل ديگر سبب محروميت كودك از محبت مي شود .

5. كودكي كه در دوران كودكيش مورد لطف ، احترام و توجه مادر قرار نگرفته باشد ، براي جبران اين نقصان به هر موجود و مكاني پناه مي برد .

6. شاخصه هاي كودكان محروم از محبت سرشار مادر : شلوغ كردن هاي بيش از حد ، بدبين بودن ،

مزاحم و ... مي باشد .

7. با كودكان ارتباط كلامي برقرار كنيد چرا كه ارتباط كلامي در رشد هوش و سازش رواني – اجتماعي كودكان تاثير قابل توجهي دارد .

8. مادراني كه صبر و بردباري كمي نسبت به كودكان خود دارند و با بي حوصلگي و استفاده از تنبيه زياد به جاي تشويق با آنها برخورد مي كنند احتمالاً از افسردگي رنج مي برند .

9. بي مسؤوليتي والدين نسبت به كودكان منجر به بي بند و باري اجتماعي و خشونت خانوادگي مي شود .

براي حفظ آرامش رواني كودك به توصيه هاي زير توجه كنيد :

* حفظ آرامش در محيط خانواده

* ايجاد رابطه اي آرام و دلنشين بين پدر و مادر و ساير اعضاء خانواده

* دوري از هر گونه بحث و جدال و استفاده از گفتگوي صميمانه با يكديگر جهت رفع مشكلات

* پرهيز از هر گونه واكنشهاي شديد هيجاني نسبت به كودكان

* مادر نخستين گذرگاه كودك به زندگي است .

* نوزاد قبل از تولد با صداي مادر آشنا است و نسبت به احساسات و حالات مادر واكنش نشان مي دهد .

* با احترام گذاشتن به شخصيت و هويت كودكانمان ، سلامت روحي – رواني آنها را تامين كنيم .

نخستين فشارهاي روحي رشد مغز انسان را محدود مي كند

نياز كودكان به مهر و محبت به اندازه كافي شناخته شده است، اما اين شناخت كه عشق و علاقه نه تنها در پختگي عاطفي نقش دارد بلكه ساختار مغز را نيز متاثر مي كند، يافته جديدي است

به گزارش پايگاه اينترنتي مجله علمي "روانكاوي" آلمان، به هنگاميكه دانشمندان كودكان يتيم يك كشور اروپاي شرقي را مورد مطالعه قرار دادند، در مغز

آنها "حفره سياهي" يافتند كه طبيعتا بايد "?Kortex? ? "orbitofrontale?

باشد. اين همان بخش از مغز است كه مسووليت رشد و تحول در درك احساس و ساخت، عملكرد و هضم عواطف، تجربه زيبايي و لذت، لياقت و هنر رفتار و برخورد عاقلانه با ديگران را برعهده دارد.

پژوهش هاي علم اعصاب و تحقيقات بيوشيمي با كمك و كاربرد تكنيك پويشگري مغز و مطالعات برش هاي آن، ثابت كرده اند كه سيستم اعصاب نه تنها به تحريكات عواطفي عكس العمل نشان مي دهد، بلكه در اساس شكل مي گيرد.

مغز يك نوزاد هنوز به خوبي شكل نگرفته و بدون ساختار است و براي رشد و تحول خود به تحريك نياز دارد، نه تنها به تحريكات محسوس و شناختي در اشكال و انحاء گوناگون مثل بازيها، رنگها يا موزيك، بلكه به برخوردها و رفتارهاي محبت آميز نيز محتاج است.

لبخند، تماس چشمها و وجود يك غمخوار و پرستار سبب آرامش و آسودگي خاطر و همزمان نيز ترشح هورمونهايي در"? "frontale Kortexpr

?مي گردد يعني در آن بخشي از مغز كه در همان سالهاي نخستين شكل مي گيرد و در پختگي رشد و تحول رفتار اجتماعي سرنوشت ساز است.

هر چه روابط و تاثيرات متقابل مثبت بيشتري بوقوع بپيوندد، اتصالات و شبكه هاي بهتر و بيشتري در اين بخش ايجاد مي گردد.

بدين ترتيب، نظريه پيوند "جان بوولبي" كه گهگاه مورد ترديد قرار مي گرفت بوسيله پژوهش هاي بيولوژيكي تاييد شد.

نظريه بوولبي مي گويد، رشد و تحول يك كودك از طريق تجربه پيوندها و دلبستگيهاي دوران كودكي به نحو مثبت و يا به گونه اي منفي تحت تاثير قرار مي گيرد .

يكي از مطالعات انجام شده در دانشگاه "ويسكونسين" آمريكا نشان داد كه نحوه و چگونگي عكس العمل يك

فرد در مقابل فشارهاي روحي در سنين كودكي تعيين مي شود.

"نوزاداني كه با مادران تحت فشار روحي يا افسردگي بزرگ مي شدند، بعدها بيشتر از حد متوسط آسيب پذير بودند. اينها در مواقع سخت و پيچيده با ترشح شديد هورمونهاي فشار عكس العمل نشان مي دهند"

جالب توجه اينجا است كه كودكاني كه در سنين بالاتر مادران خويش را افسرده تجربه مي كردند، از عكس العمل شديد مشابهي برخوردار نبودند.

بنابراين خاطرات بد اوليه نه تنها رفتار را نقش مي دهد بلكه بر طبق علوم و شناختهاي جديد، عكس العملهاي الگويي فيزيولوژيكي مغز را كه تعيين كننده چگونگي برخورد و رفتار ما با احساسات و ديگر اشخاص هستند، نيز تحت تاثير قرار مي دهند.

بر اساس اكتشافات جديد، اين پرسش در ظاهر ساده كه آيا بايد نوزاد عاجز گريان را در بغل گرفت و آرام كرد، ديگر به استيل تربيتي مربوط نمي شود

واقعيت غير قابل بحث آن است كه نوزادان خود قادر به از ميان بردن فشارهاي روحي و احساسي خويش نيستند، آنها به هنگام هيجان و برآشفتگي، قدرت تغيير خودآگاه و انحراف ذهن خويش را ندارند

در اين موقعيت "هيپوتالاموس" موادي را بعنوان علامت توليد مي كند كه باعث ترشح هورمن فشار "كورتيزول" مي گردد

در سالهاي پس از دوران كودكي، مغز در مواقع سختي و فشار يا با توليد بيش از حد هورمون كه نتيجه آن بروز ترس و افسردگي است و يا با توليد كمتر از حد لازم كه نتيجه آن سردي عواطف و بروز خشونت است، عكس العمل نشان مي دهد.

نتيجه گيري از اين شناختهاي جديد علمي تنها چنين مي تواند باشد كه نوزاد در سالهاي اوليه زندگيش به فردي نيازمند است كه برايش شناخته شده باشد،

فردي كه حال و احوال نوزاد را درك كند، فردي كه به وي لبخند بزند و با محبت و مهرباني رفتار كند.

خانم "سو گرهاردت" متخصص روان درماني ترديد دارد كه پرورش و تربيت نوزاد توسط افراد غريبه بتواند اين كيفيت پرورشي را بوجود آورد.

وي مي گويد: در كودكان كم سني كه توسط غريبه ها پرورش مي يابند، احتمالا اين كمبود تجربه كه وجود و مفهوم خاصي براي ديگري داشته باشد، وجود دارد.

"آنها مي آموزند كه بايد در انتظار علاقه و توجه ديگران باقي بماند."

والدين نيز در سالهاي نخستين نياز به حمايت ديگران دارند، مثلا در صورت وجود مشكلات با كودك به كمكهاي روان درماني يا به موسسات اجتماعي و گروهها و همدردان مشترك احتياج دارند تا به اين وسيله بتوانند از تنهايي و ايزوله شدن خود جلوگيري نمايند.

نخستين فشارهاي روحي رشد مغز انسان را محدود مي كند

نياز كودكان به مهر و محبت به اندازه كافي شناخته شده است، اما اين شناخت كه عشق و علاقه نه تنها در پختگي عاطفي نقش دارد بلكه ساختار مغز را نيز متاثر مي كند، يافته جديدي است

به گزارش پايگاه اينترنتي مجله علمي "روانكاوي" آلمان، به هنگاميكه دانشمندان كودكان يتيم يك كشور اروپاي شرقي را مورد مطالعه قرار دادند، در مغز آنها "حفره سياهي" يافتند كه طبيعتا بايد "?Kortex? ? "orbitofrontale?

باشد. اين همان بخش از مغز است كه مسووليت رشد و تحول در درك احساس و ساخت، عملكرد و هضم عواطف، تجربه زيبايي و لذت، لياقت و هنر رفتار و برخورد عاقلانه با ديگران را برعهده دارد.

پژوهش هاي علم اعصاب و تحقيقات بيوشيمي با كمك و كاربرد تكنيك پويشگري مغز و مطالعات برش هاي

آن، ثابت كرده اند كه سيستم اعصاب نه تنها به تحريكات عواطفي عكس العمل نشان مي دهد، بلكه در اساس شكل مي گيرد.

مغز يك نوزاد هنوز به خوبي شكل نگرفته و بدون ساختار است و براي رشد و تحول خود به تحريك نياز دارد، نه تنها به تحريكات محسوس و شناختي در اشكال و انحاء گوناگون مثل بازيها، رنگها يا موزيك، بلكه به برخوردها و رفتارهاي محبت آميز نيز محتاج است.

لبخند، تماس چشمها و وجود يك غمخوار و پرستار سبب آرامش و آسودگي خاطر و همزمان نيز ترشح هورمونهايي در"? "frontale Kortexpr

?مي گردد يعني در آن بخشي از مغز كه در همان سالهاي نخستين شكل مي گيرد و در پختگي رشد و تحول رفتار اجتماعي سرنوشت ساز است.

هر چه روابط و تاثيرات متقابل مثبت بيشتري بوقوع بپيوندد، اتصالات و شبكه هاي بهتر و بيشتري در اين بخش ايجاد مي گردد.

بدين ترتيب، نظريه پيوند "جان بوولبي" كه گهگاه مورد ترديد قرار مي گرفت بوسيله پژوهش هاي بيولوژيكي تاييد شد.

نظريه بوولبي مي گويد، رشد و تحول يك كودك از طريق تجربه پيوندها و دلبستگيهاي دوران كودكي به نحو مثبت و يا به گونه اي منفي تحت تاثير قرار مي گيرد .

يكي از مطالعات انجام شده در دانشگاه "ويسكونسين" آمريكا نشان داد كه نحوه و چگونگي عكس العمل يك فرد در مقابل فشارهاي روحي در سنين كودكي تعيين مي شود.

"نوزاداني كه با مادران تحت فشار روحي يا افسردگي بزرگ مي شدند، بعدها بيشتر از حد متوسط آسيب پذير بودند. اينها در مواقع سخت و پيچيده با ترشح شديد هورمونهاي فشار عكس العمل نشان مي دهند"

جالب توجه اينجا است كه كودكاني كه در سنين بالاتر مادران خويش را افسرده تجربه مي كردند، از عكس العمل

شديد مشابهي برخوردار نبودند.

بنابراين خاطرات بد اوليه نه تنها رفتار را نقش مي دهد بلكه بر طبق علوم و شناختهاي جديد، عكس العملهاي الگويي فيزيولوژيكي مغز را كه تعيين كننده چگونگي برخورد و رفتار ما با احساسات و ديگر اشخاص هستند، نيز تحت تاثير قرار مي دهند.

بر اساس اكتشافات جديد، اين پرسش در ظاهر ساده كه آيا بايد نوزاد عاجز گريان را در بغل گرفت و آرام كرد، ديگر به استيل تربيتي مربوط نمي شود

واقعيت غير قابل بحث آن است كه نوزادان خود قادر به از ميان بردن فشارهاي روحي و احساسي خويش نيستند، آنها به هنگام هيجان و برآشفتگي، قدرت تغيير خودآگاه و انحراف ذهن خويش را ندارند

در اين موقعيت "هيپوتالاموس" موادي را بعنوان علامت توليد مي كند كه باعث ترشح هورمن فشار "كورتيزول" مي گردد

در سالهاي پس از دوران كودكي، مغز در مواقع سختي و فشار يا با توليد بيش از حد هورمون كه نتيجه آن بروز ترس و افسردگي است و يا با توليد كمتر از حد لازم كه نتيجه آن سردي عواطف و بروز خشونت است، عكس العمل نشان مي دهد.

نتيجه گيري از اين شناختهاي جديد علمي تنها چنين مي تواند باشد كه نوزاد در سالهاي اوليه زندگيش به فردي نيازمند است كه برايش شناخته شده باشد، فردي كه حال و احوال نوزاد را درك كند، فردي كه به وي لبخند بزند و با محبت و مهرباني رفتار كند.

خانم "سو گرهاردت" متخصص روان درماني ترديد دارد كه پرورش و تربيت نوزاد توسط افراد غريبه بتواند اين كيفيت پرورشي را بوجود آورد.

وي مي گويد: در كودكان كم سني كه توسط غريبه ها پرورش مي يابند، احتمالا اين كمبود تجربه كه وجود

و مفهوم خاصي براي ديگري داشته باشد، وجود دارد.

"آنها مي آموزند كه بايد در انتظار علاقه و توجه ديگران باقي بماند."

والدين نيز در سالهاي نخستين نياز به حمايت ديگران دارند، مثلا در صورت وجود مشكلات با كودك به كمكهاي روان درماني يا به موسسات اجتماعي و گروهها و همدردان مشترك احتياج دارند تا به اين وسيله بتوانند از تنهايي و ايزوله شدن خود جلوگيري نمايند.

بهداشت رواني دوران بلوغ

نوجواني يكي از مهمترين و پرارزشترين دوران زندگي هر فرد محسوب مي شود زيرا سر آغاز تحولات و دگرگوني هاي جسمي و رواني در اوست و بلوغ نقطه عطفي در گذر زندگي او از مرحله كودكي به بزرگسالي است. بر اساس تعريف سازمان جهاني دوره نوجواني به گروه سني 10 تا 19 سالگي اطلاق مي شود و در اكثر كشورهاي جهان به خصوص كشورهاي درحال توسعه بخش قابل توجهي از جمعيت را نوجوانان تشكيل مي دهند. با توجه به اين واقعيت كه نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتي شان (به خصوص بهداشت روان آنان) نه فقط براي خود آنها بلكه براي خانواده ها، جامعه و نسل آينده سودمند است و در برنامه توسعه هر كشوري مي بايست به مسائل آنها توجه خاص شود.

آشنا شدن با پديده هاي جديد در زندگي، انسان را از بار هيجاني همراه آن پديده كه غالبا اضطراب و آشفتگي است مي رهاند، مطالعات روانشناختي نشان داده است كه تاثير منفي عوامل استرس زا كه همراه با آگاهي قبلي است بسيار كمتر از زماني است كه عوامل استرس زا ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد مي شوند. در زمينه برخورد با پديده بلوغ جنسي و تغييرات جسماني و رواني متعاقب آن هر اندازه

آگاهي نوجوانان ما بيشتر باشد نتايج مبحث اين مرحله از زندگي در مسير آينده نوجوان بيشتر است. آگاهي نداشتن و يا عدم آگاهي كامل و صحيح، نوجوانان را گيج و سردرگم مي كند و اين حالات نتايج منفي و زيانباري بدنبال خواهد داشت. والدين و مربيان وظيفه دارند اطلاعات كافي در خصوص تغييراتي كه در طول و به دنبال بلوغ جنسي در نوجوان اتفاق مي افتد به تدريج و با استمرار ارائه كنند. عدم ارائه اطلاعات كافي و صحيح در مورد بلوغ باعث مي شود كه نوجوان از منابع ديگر كه معمولا انحرافي است، اطلاعات كسب كند و اين اطلاعات غلط مي تواند او را به انحراف كشاند. والدين و مربيان از يك تا دو سال قبل از بلوغ كامل نوجوان مي بايستي اقدامات زير را انجام دهند. - او را آماده كنند كه به زودي و بتدريج تغييراتي را در جسم و روان خود احساس خواهد كرد.

- به طرق مختلف او را مطمئن كنند كه تغييرات ايجاد شده طبيعي است. - از اينكه اين تغييرات در او شروع شده به او تبريك بگويند و خاطرنشان كنند كه دوره جديدي در زندگي او آغاز شده است. - به او يادآوري نمايند كه اين تغييرات در جهت تكامل فردي و قدمي بسوي اجتماعي شدن اوست به همين دليل وظايف فردي و اجتماعي جديدي براي او منظور شده است. - خاطرنشان كنند كه اين تغييرات قطعا شروع مي شود اما زمان دقيق و مشخصي ندارد؛ بنابراين اگر ديرتر از ديگران هم شروع شود يك امر طبيعي است .

- به او بگويند كه تغييرات جسماني همراه با تغييرات رواني خواهد بود اين تغييرات

رواني در سه بعد هيجاني، خلقي و رفتاري اتفاق مي افتد. نكته مهم در دوره بلوغ برقراري ارتباط صحيح با نوجوان است. كودك دلبند ديروز شما با تغييراتي كه درجسم و روانش روي مي دهد پا به دوران بزرگسالي مي نهد. او اينكه مي خواهد هويت جديدي را براي خودش به دست آورد، طبيعي است كه در برقراري رابطه با او مشكلاتي براي شما بوجود آيد. براي اين كه روابط شما والدين و مربيان با فرزند يا دانش آموز نوجوانشان صميمانه تر و گرمتر باشد، لازم است كه به نكات زير توجه كنيد. پذيرش نوجوانان: گام اول براي ايجاد و تحكيم يك رابطه دوستانه و صميمي با نوجوان اين است كه او را با همه كمي ها و كاستي هايش قبول داشته باشيد. كاستي هاي رفتاري او را همچون نقاط قوت و توانايي هايش بپذيرد و او را به عنوان فردي كه داراي استقلال، سليقه هاي خاص و عقايد قابل ارائه است، نگاه كنيد. احساساتش را پذيرفته و اعتماد به نفس او را با كم اهميت جلوه دادن اشتباهات و تقدير از كارهاي پسنديده اش بالا ببريد. نوجوانانتان را درك كنيد: درك و برداشت از زندگي و مسائل آن متفاوت از برداشتي است كه نوجوان دارد. او زندگي را به ساده ترين وجه ممكن مي نگرد، بطوري كه عقايدش براي شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقايدش بي اهميت نباشيد وي را مورد تمسخر قرار ندهيد. چرا كه اين استهزاء به تداوم رابطه عاطفي با فرزندان لطمه مي زند. ارتباط را دو طرفه كنيد: در بسياري از اوقات و به دلايل گوناگون ممكن است شما والدين و مربيان به نوجوان بگوييد كه چه بكند و چه نكند و از او

توقع حرف شنوي نيز داشته باشيد. اين برخورد با نوجوان كه حاكي از ارتباط يك طرفه، معيوب و غير قابل دوام است، منجر به سركشي و عصيان نوجوان در برابر دستورات شما مي شود و به رابطه عاطفي و صميمانه بين شما و او لطمه مي زند. در اين مواقع بهترست در برخورد با نوجوان، هر زمان كه سخني را گفتيد از او نيز سخني بشنويد و نظر او را نسبت به وظايف محوله اش جويا شويد. از دادن پند و اندرز مستقيم خودداري كنيد: نوجوانان از شنيدن نصيحت و اندرز مستقيم و اينكه آنها را يكجا ارائه كنيد و اشكالات رفتاري و گفتاري شان را تذكر بدهيد گريزان هستند. نوجوانان اعمال خود را بي نقص مي دانند و تحمل شنيدن پند و اندرز از جانب شما را ندارند. جهت اصلاح رفتار، آنها را بطور غير مستقيم نسبت به اعمال و رفتار نادرست شان آگاه كنيد و خودتان الگويي براي آنها باشيد تا با پيروي از رفتار و گفتار شما روش صحيح برخورد را فرا گيرند.

آزادي عمل به نوجوانتان بدهيد همچنان كه به كودك نوپا اجازه مي دهيم تا گاهي خود به تنهايي راه رفتن را امتحان كند و دفعاتي هم به زمين افتد، بايد به نوجوان هم اجازه داد كه تا حدودي پيامدهاي رفتارهايش را تجربه كند و طعم برخي سختيها را چشيده و براي زندگي مقاوم شود. براي ارتباط با نوجوان وقت كافي بگذاريد: نوجوانان نيازمند توجه هستند، آنها مي خواهند صحبت كنند. اعتراض كنند و از هيجانات و اتفاقاتي كه در مدرسه مي افتد و يا از دوستانشان مي شنوند، حرف بزنند؛ هر چه زمان اين ارتباط با شما به عنوان مادر، پدر

و يا مربي بيشتر باشد خرسندي آنها بيشتر شده و امكان ارتباط نادرست و غلط آنها كمتر خواهد شد.

توجه به تاثير مشكلات اجتماعي: مشكلات اجتماعي تاثيرات ناخوشايندي بر نوجوانان دارد. عدم مداخله شما والدين و مربيان در بهبود شرايط اجتماعي، تاثير تلاش هايتان را در خانه و مدرسه كمرنگ مي كند. انرژي سرشار نوجوانان نياز به تخليه دارد: در اين سنين نوجوان داراي انرژي فراوان جسماني است، بخشي از اين انرژي در غريزه جنسي نهفته است كه در شروع دوران نوجواني به طريق مقبول اجتماع قابليت ندارد. نوجوان مقادير ديگري از انرژي جسماني خود را به صورت رفتارهاي پرخاشگرانه مبارزه طلبي، حادثه جويي و .. تخليه مي كند. تشويق نوجوانان به انجام ورزشهاي مختلف، شركت در فعاليتهاي الگوسازي براي آنان و تحريك آنها بر همانندسازي با آن الگوها باعث مي شود تا آنها انرژي خود را به طريق منطقي تخليه كنند. وضعيت تحصيلي نوجوان را پيگيري كنيد: در اين سنين ممكن است كه فرزند شما نسبت به درس اظهار بي علاقگي نمايد و به اموري مثل افراط در ورزش كردن، رسيدگي به سر و وضع خود و ... بپردازد، چنانكه مي دانيد پند، اندرز، سرزنش و مقايسه با ديگران كارساز نيست.. لذا علت بي توجهي او را نسبت به درس جستجو كرده و سعي در برطرف نمودن مشكل كنيد. آموزش مهارت در برقراري روابط اجتماعي: نوجوانان در دوره بحران بلوغ نسبت به تعلق داشتن خود در گروه كودكان و يا بزرگسالان سردرگم مي شوند و ممكن است كه در ميان جمع خانواده يا دوستان و آشنايان، رفتارهاي بزرگتر از سن و يا گاهي كودكانه از خود بروز داده و روابط اجتماعي پسنديده اي برقرار

نكنند، كه با شركت دادن فرزند نوجوانتان در جمع دوستان و آشنايان مهارت روابط اجتماعي او را افزايش دهيد؛ مثلا با فرزند نوجوان خود به گردشهاي دو نفره برويد و در بسياري از روابط اجتماعي نظير آشنا شدن با ديگران، خريد كردن از مغازه، پيدا كردن نشاني يك موسسه و درخواست انجام كاري از يك اداره با وي تمرين عملي كنيد. استقلال طلبي نوجوان: نوجوان مي خواهد از قيد و بندهاي دوران كودكي كه او را به خانواده اش متصل كرده است، جدا شود و الگوهاي جديدي را جايگزين آنان كند.

از طرفي نيز شديدا به خانواده وابسته است و مي خواهد كه توقعاتش را برآورده كنند. لذا حس استقلال طلبي خود را با مخالفت، مقاومت كردن و لجبازي با والدين و مربيان نشان مي دهد و اين نياز نوجوان براي شما مشكل آفرين مي شود. براي برخورد با اين رفتار نوجوان، بهترست هميشه با او به لحني صحبت كنيد كه احساس نكند برايش تصميم گيري مي كنيد آزادي را به تدريج و متناسب با سني كه دارد به او عطا كنيد و نظارت غير مستقيم داشته باشيد و اگر زماني دريافتيد كه از آزادي شما، سوء استفاده كرده به او تذكر داده و او را متوجه اعمالش بكنيد. بدانيد كه حذف آزادي، براي يك مدت كوتاه مي تواند برايش آموزنده باشد.

بهداشت رواني دوران بلوغ

نوجواني يكي از مهمترين و پرارزشترين دوران زندگي هر فرد محسوب مي شود زيرا سر آغاز تحولات و دگرگوني هاي جسمي و رواني در اوست و بلوغ نقطه عطفي در گذر زندگي او از مرحله كودكي به بزرگسالي است. بر اساس تعريف سازمان جهاني دوره نوجواني به گروه سني 10 تا 19 سالگي

اطلاق مي شود و در اكثر كشورهاي جهان به خصوص كشورهاي درحال توسعه بخش قابل توجهي از جمعيت را نوجوانان تشكيل مي دهند. با توجه به اين واقعيت كه نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتي شان (به خصوص بهداشت روان آنان) نه فقط براي خود آنها بلكه براي خانواده ها، جامعه و نسل آينده سودمند است و در برنامه توسعه هر كشوري مي بايست به مسائل آنها توجه خاص شود.

آشنا شدن با پديده هاي جديد در زندگي، انسان را از بار هيجاني همراه آن پديده كه غالبا اضطراب و آشفتگي است مي رهاند، مطالعات روانشناختي نشان داده است كه تاثير منفي عوامل استرس زا كه همراه با آگاهي قبلي است بسيار كمتر از زماني است كه عوامل استرس زا ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد مي شوند. در زمينه برخورد با پديده بلوغ جنسي و تغييرات جسماني و رواني متعاقب آن هر اندازه آگاهي نوجوانان ما بيشتر باشد نتايج مبحث اين مرحله از زندگي در مسير آينده نوجوان بيشتر است. آگاهي نداشتن و يا عدم آگاهي كامل و صحيح، نوجوانان را گيج و سردرگم مي كند و اين حالات نتايج منفي و زيانباري بدنبال خواهد داشت. والدين و مربيان وظيفه دارند اطلاعات كافي در خصوص تغييراتي كه در طول و به دنبال بلوغ جنسي در نوجوان اتفاق مي افتد به تدريج و با استمرار ارائه كنند. عدم ارائه اطلاعات كافي و صحيح در مورد بلوغ باعث مي شود كه نوجوان از منابع ديگر كه معمولا انحرافي است، اطلاعات كسب كند و اين اطلاعات غلط مي تواند او را به انحراف كشاند. والدين و مربيان از يك تا دو سال قبل از بلوغ كامل نوجوان

مي بايستي اقدامات زير را انجام دهند. - او را آماده كنند كه به زودي و بتدريج تغييراتي را در جسم و روان خود احساس خواهد كرد.

- به طرق مختلف او را مطمئن كنند كه تغييرات ايجاد شده طبيعي است. - از اينكه اين تغييرات در او شروع شده به او تبريك بگويند و خاطرنشان كنند كه دوره جديدي در زندگي او آغاز شده است. - به او يادآوري نمايند كه اين تغييرات در جهت تكامل فردي و قدمي بسوي اجتماعي شدن اوست به همين دليل وظايف فردي و اجتماعي جديدي براي او منظور شده است. - خاطرنشان كنند كه اين تغييرات قطعا شروع مي شود اما زمان دقيق و مشخصي ندارد؛ بنابراين اگر ديرتر از ديگران هم شروع شود يك امر طبيعي است .

- به او بگويند كه تغييرات جسماني همراه با تغييرات رواني خواهد بود اين تغييرات رواني در سه بعد هيجاني، خلقي و رفتاري اتفاق مي افتد. نكته مهم در دوره بلوغ برقراري ارتباط صحيح با نوجوان است. كودك دلبند ديروز شما با تغييراتي كه درجسم و روانش روي مي دهد پا به دوران بزرگسالي مي نهد. او اينكه مي خواهد هويت جديدي را براي خودش به دست آورد، طبيعي است كه در برقراري رابطه با او مشكلاتي براي شما بوجود آيد. براي اين كه روابط شما والدين و مربيان با فرزند يا دانش آموز نوجوانشان صميمانه تر و گرمتر باشد، لازم است كه به نكات زير توجه كنيد. پذيرش نوجوانان: گام اول براي ايجاد و تحكيم يك رابطه دوستانه و صميمي با نوجوان اين است كه او را با همه كمي ها و كاستي هايش قبول داشته باشيد. كاستي هاي رفتاري

او را همچون نقاط قوت و توانايي هايش بپذيرد و او را به عنوان فردي كه داراي استقلال، سليقه هاي خاص و عقايد قابل ارائه است، نگاه كنيد. احساساتش را پذيرفته و اعتماد به نفس او را با كم اهميت جلوه دادن اشتباهات و تقدير از كارهاي پسنديده اش بالا ببريد. نوجوانانتان را درك كنيد: درك و برداشت از زندگي و مسائل آن متفاوت از برداشتي است كه نوجوان دارد. او زندگي را به ساده ترين وجه ممكن مي نگرد، بطوري كه عقايدش براي شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقايدش بي اهميت نباشيد وي را مورد تمسخر قرار ندهيد. چرا كه اين استهزاء به تداوم رابطه عاطفي با فرزندان لطمه مي زند. ارتباط را دو طرفه كنيد: در بسياري از اوقات و به دلايل گوناگون ممكن است شما والدين و مربيان به نوجوان بگوييد كه چه بكند و چه نكند و از او توقع حرف شنوي نيز داشته باشيد. اين برخورد با نوجوان كه حاكي از ارتباط يك طرفه، معيوب و غير قابل دوام است، منجر به سركشي و عصيان نوجوان در برابر دستورات شما مي شود و به رابطه عاطفي و صميمانه بين شما و او لطمه مي زند. در اين مواقع بهترست در برخورد با نوجوان، هر زمان كه سخني را گفتيد از او نيز سخني بشنويد و نظر او را نسبت به وظايف محوله اش جويا شويد. از دادن پند و اندرز مستقيم خودداري كنيد: نوجوانان از شنيدن نصيحت و اندرز مستقيم و اينكه آنها را يكجا ارائه كنيد و اشكالات رفتاري و گفتاري شان را تذكر بدهيد گريزان هستند. نوجوانان اعمال خود را بي نقص مي دانند و تحمل شنيدن پند و

اندرز از جانب شما را ندارند. جهت اصلاح رفتار، آنها را بطور غير مستقيم نسبت به اعمال و رفتار نادرست شان آگاه كنيد و خودتان الگويي براي آنها باشيد تا با پيروي از رفتار و گفتار شما روش صحيح برخورد را فرا گيرند.

آزادي عمل به نوجوانتان بدهيد همچنان كه به كودك نوپا اجازه مي دهيم تا گاهي خود به تنهايي راه رفتن را امتحان كند و دفعاتي هم به زمين افتد، بايد به نوجوان هم اجازه داد كه تا حدودي پيامدهاي رفتارهايش را تجربه كند و طعم برخي سختيها را چشيده و براي زندگي مقاوم شود. براي ارتباط با نوجوان وقت كافي بگذاريد: نوجوانان نيازمند توجه هستند، آنها مي خواهند صحبت كنند. اعتراض كنند و از هيجانات و اتفاقاتي كه در مدرسه مي افتد و يا از دوستانشان مي شنوند، حرف بزنند؛ هر چه زمان اين ارتباط با شما به عنوان مادر، پدر و يا مربي بيشتر باشد خرسندي آنها بيشتر شده و امكان ارتباط نادرست و غلط آنها كمتر خواهد شد.

توجه به تاثير مشكلات اجتماعي: مشكلات اجتماعي تاثيرات ناخوشايندي بر نوجوانان دارد. عدم مداخله شما والدين و مربيان در بهبود شرايط اجتماعي، تاثير تلاش هايتان را در خانه و مدرسه كمرنگ مي كند. انرژي سرشار نوجوانان نياز به تخليه دارد: در اين سنين نوجوان داراي انرژي فراوان جسماني است، بخشي از اين انرژي در غريزه جنسي نهفته است كه در شروع دوران نوجواني به طريق مقبول اجتماع قابليت ندارد. نوجوان مقادير ديگري از انرژي جسماني خود را به صورت رفتارهاي پرخاشگرانه مبارزه طلبي، حادثه جويي و .. تخليه مي كند. تشويق نوجوانان به انجام ورزشهاي مختلف، شركت در فعاليتهاي الگوسازي براي آنان و

تحريك آنها بر همانندسازي با آن الگوها باعث مي شود تا آنها انرژي خود را به طريق منطقي تخليه كنند. وضعيت تحصيلي نوجوان را پيگيري كنيد: در اين سنين ممكن است كه فرزند شما نسبت به درس اظهار بي علاقگي نمايد و به اموري مثل افراط در ورزش كردن، رسيدگي به سر و وضع خود و ... بپردازد، چنانكه مي دانيد پند، اندرز، سرزنش و مقايسه با ديگران كارساز نيست.. لذا علت بي توجهي او را نسبت به درس جستجو كرده و سعي در برطرف نمودن مشكل كنيد. آموزش مهارت در برقراري روابط اجتماعي: نوجوانان در دوره بحران بلوغ نسبت به تعلق داشتن خود در گروه كودكان و يا بزرگسالان سردرگم مي شوند و ممكن است كه در ميان جمع خانواده يا دوستان و آشنايان، رفتارهاي بزرگتر از سن و يا گاهي كودكانه از خود بروز داده و روابط اجتماعي پسنديده اي برقرار نكنند، كه با شركت دادن فرزند نوجوانتان در جمع دوستان و آشنايان مهارت روابط اجتماعي او را افزايش دهيد؛ مثلا با فرزند نوجوان خود به گردشهاي دو نفره برويد و در بسياري از روابط اجتماعي نظير آشنا شدن با ديگران، خريد كردن از مغازه، پيدا كردن نشاني يك موسسه و درخواست انجام كاري از يك اداره با وي تمرين عملي كنيد. استقلال طلبي نوجوان: نوجوان مي خواهد از قيد و بندهاي دوران كودكي كه او را به خانواده اش متصل كرده است، جدا شود و الگوهاي جديدي را جايگزين آنان كند.

از طرفي نيز شديدا به خانواده وابسته است و مي خواهد كه توقعاتش را برآورده كنند. لذا حس استقلال طلبي خود را با مخالفت، مقاومت كردن و لجبازي با والدين و

مربيان نشان مي دهد و اين نياز نوجوان براي شما مشكل آفرين مي شود. براي برخورد با اين رفتار نوجوان، بهترست هميشه با او به لحني صحبت كنيد كه احساس نكند برايش تصميم گيري مي كنيد آزادي را به تدريج و متناسب با سني كه دارد به او عطا كنيد و نظارت غير مستقيم داشته باشيد و اگر زماني دريافتيد كه از آزادي شما، سوء استفاده كرده به او تذكر داده و او را متوجه اعمالش بكنيد. بدانيد كه حذف آزادي، براي يك مدت كوتاه مي تواند برايش آموزنده باشد.

ايمان نياوريم به آغاز فصل سرد

نويسنده: سعيد بي نياز

آيا مي دانستيد كه يك نوع افسردگي به نام افسردگي فصلي وجود دارد كه مخصوص فصل هاي سرد سال است؟

«از هواي ابري متنفرم، آسمون كه كم نور مي شه، انگار يكي فشار مي ياره به گلوم و دلم مي خواد زار زار گريه كنم.»، «بي خيال! اين همين جوريه، زمستون كه شروع مي شه، نمي دونم چرا بدجور مي ره تو خودش.»، «بهار و تابستون سر حالم ولي هر وقت از سال كه اين باد سرد شروع مي شه و صبح كه از خواب پا مي شم، خورشيد توي پنجره نيست، دلم وحشتناك مي گيره.»، «شدم عين خرگوشا! زمستونا اصلا انرژي ندارم؛ دل و دماغ بگو بخند ندارم. فكرايي مي زنه به سرم كه اصلا اگه تو اين دنيا نباشم بهتره. اصلا دلم مي خواد كل زمستون رو بگيرم بخوابم»، «آخراي پاييز كه مي شه، همين كه 3-2 روز پشت سر هم ابري باشه، وسط خيابون هم كه باشم، فكر مي كنم توي آخرين نقطه دنيا وايستادم؛ آخر آخر آخر و دلم مي خواد بزنم زيرگريه».

پشت همه اين حرف هاي زمستانه، يك واقعيت علمي خوابيده است؛ كم بودن نور در زمستان، بعضي آدم ها را افسرده مي كند.

به عهده خودتان

است؛ مي توانيد در مورد اين واقعيت كه بعضي آدم ها با نور كم زمستان افسرده مي شوند، شاعرانه فكر كنيد؛ مي توانيد فكر كنيد كه اين خودش جاي اميدواري است كه هنوز عده اي در دنيا اين قدر از طبيعت تاثير مي گيرند كه غمگيني شان را هم آب و هوا تعيين مي كند؛ مي توانيد به دنبال علت هاي فيزيولوژيك اين واقعيت باشيد، يا خفن تر از همه علت هاي دارويني و تكاملي براي اين قضيه بياوريد. به عهده خودتان است كه در مورد افسردگي زمستانه چه جوري فكر كنيد اما روان شناس ها و روانپزشك ها دليل هاي جالب و درمان هاي جالب تري براي اين اختلال عاطفي دارند.

وقتي از افسردگي حرف مي زنيم...

واقعا وقتي از افسردگي حرف مي زنيم، از چه چيزي حرف مي زنيم؟! افسردگي واژه دستمالي شده و دهن مالي شده قرن ماست. خيلي از آدم ها با كوچك ترين حس غمگيني، فكر مي كنند به افسردگي مبتلا شده اند و خيلي ها چيزي به خودكشي شان نمانده اما قبول ندارند افسرده شده اند.

در مورد افسردگي مي شود 10شماره حرف زد؛ مي شود همين جمله كه «افسردگي، سرماخوردگي بيماري هاي روان شناختي است» را گذاشت زير ذره بين و فكر كرد كه چرا آمار كساني كه به روان شناس ها و روانپزشك ها مراجعه مي كنند، از همه بيماري هاي ديگر بيشتر است. افسردگي، تلخ ترين و در عين حال يكي از قابل درمان ترين بيماري هاي روان شناختي است. اما در اين شماره، فقط مي شود گفت كه ما وقتي مي گوييم افسردگي، منظورمان چه جور بيماري است تا وقتي كه مي گوييم «افسردگي فصلي» تكليف مان با بخش اول عبارت روشن باشد.

افسردگي، يك مجموعه از نشانه هاي مرتبط است. كسي كه افسرده مي شود، لااقل بايد طي 2هفته، 5نشانه از نشانه هاي زير را داشته باشد:

اولين نشانه را معمولا همه به معناي افسردگي مي دانند؛ احساس غمگيني و پوچي در اكثر اوقات

روز و در بيشتر روزهاي مدت افسردگي. اما با اينكه مهم ترين نشانه افسردگي، همين حس لعنتي غمگيني است، چيزهاي ديگري هم براي اينكه ما به يك نفر بگوييم افسرده، لازم است.

نشانه دوم هم خيلي مهم است. كسي كه افسرده است، از فعاليت هايي كه قبلا لذت مي برده، ديگر لذت نمي برد. او تقريبا به همه چيز بي ميل مي شود. افسردگي مثل شمشيري است كه اول فعاليت هايي كه قبلا هم چندان لذتي نداشتند را از ته مي زند و كم كم جلو مي آيد و حتي مهم ترين علاقه يك آدم را هم از او مي گيرد. تصور كنيد نقاشي را كه ديگر ميلي ندارد دست به قلم ببرد يا روزنامه نگاري را كه دست و دلش به مطلب نوشتن نمي رود.

نشانه هاي سوم تا ششم بيشتر زيستي اند؛ يعني به نشانه هاي بيماري هاي پزشكي شبيه هستند. فرد يا اشتهايش را بدجور از دست مي دهد، يا برعكس خيلي پراشتها مي شود؛ در مورد خواب هم همين طور. برخلاف تصور مردم، افسرده ها الزاما هم آدم هاي پرخواب و تنبلي نيستند؛ خيلي از آنها اتفاقا دچار كم خوابي مي شوند. غير از خواب و اشتها، افسرده ها يك نشانه جالب ديگر هم دارند كه بيشتر ديگران متوجهش مي شوند تا خودشان؛ افسرده ها يواش مي شوند!

يعني كارهايشان - چه يدي و چه فكري را كند تر انجام مي دهند. دقيقا مثل ضبط صوتي كه گذاشته باشيدش روي دكمه اسلو؛ حتي حرف زدن افسرده ها هم از قبل كند تر مي شود، حافظه شان دير تر كار مي كند، محاسبه ها را دير تر مي فهمند و خلاصه اينكه باتري وجودشان ضعيف مي شود. نشانه آخر اين گروه، اين است كه معمولا احساس خستگي مي كنند و حس مي كنند براي كاري كه قبلا در 3سوت انجام مي داده اند، عمرا انرژي ندارند.

از نشانه هاي بدني كه

بگذريم، افسرده ها بدجوري احساس بي ارزشي مي كنند. آنها زندگي شان را بي معنا مي بينند. غير از اين، آنها بي دليل و بادليل احساس گناه مي كنند. اما نكته اينجاست كه حتي اگر خطايي از آنها سر زده باشد، احساس گناهشان اصلا تناسبي با گناهي كه انجام داده اند، ندارد.

مبتلايان به افسردگي، احساس بلاتكليفي مي كنند و نمي دانند چطور تصميم بگيرند؛ مانده اند سر هزار راهي و آخرش هيچ كدام را هم انتخاب نمي كنند.

خب! همه اينها را كه بگذاريم روي هم، دليل نشانه نهم معلوم مي شود. خدايي اش شما هم به درست يا غلط اگر 14روز تمام اين احساس ها را داشته باشيد، به فكر مرگ نمي افتيد؟!

مبتلايان به افسردگي، ممكن است فكرهايي در مورد خودكشي داشته باشند؛ ممكن است براي اين فكر ها نقشه كشيده باشند؛ ممكن است حتي نقشه شان را عملي كرده باشند و ممكن است نقشه شان به نتيجه رسيده باشد و الان ديگر در اين دنيا نباشند!

معمولا 5تا از اين نشانه هاي خفن هم كه كنار هم جمع شوند، فرد را از پا درمي آورند و ممكن است به خاطر همين بيماري، روابط كاري، خانوادگي و اجتماعي آدم برود روي هوا.

افسردگي چه چيزهايي نيست؟

افسردگي، غمگيني عصرهاي جمعه نيست. انگار هر فرهنگي براي خودش يك زماني را براي غمگين شدن عمومي در نظر گرفته است. مثلا در اروپا افراد غمگيني صبح دوشنبه را دارند. به هر حال، اين غمگيني هاي فراگير، افسردگي نيستند.

نشانه هاي داغديدگي و سوگواري، با نشانه هاي افسردگي فرق دارند. آدم داغدار حق دارد تا 2ماه تمام نشانه هاي افسردگي را نشان دهد اما نبايد به او افسرده بگوييم.

افسردگي رواني با نشانگان شبيه افسردگي كه به خاطر كم كاري تيروئيد يا مصرف مواد مخدر ايجاد شده است، فرق دارد. معمولا افسردگي هاي

حاصل از اين موارد را با هورمون درماني يا ترك مواد مخدر مي توان درمان كرد. در واقع، در مورد اين بيماري ها بايد گفت كه درد در جاي ديگري است.

... و اما افسردگي زمستانه

حالا كه دست تان آمد افسردگي چه جور مشكلي است، تصور كنيد كه يك آدم اين نشانه ها را داشته باشد اما فقط در فصل هاي سرد سال؛ يعني فيل طرف فقط موقع پاييز و زمستان ياد هندوستان افسردگي مي كند. البته يادتان باشد اين نوع افسردگي به مواردي اطلاق مي شود كه فقط به آب و هوا ارتباط داشته باشد؛ يعني اگر كسي هميشه توي زمستان ها بيكار مي شود يا كارش سخت تر مي شود، مي شود افسردگي را به پاي كار طرف نوشت و نه فصل زمستان.

كساني كه به افسردگي فصلي مبتلا هستند، اگر به حال خودشان رها شوند، معمولا در فصل هاي پرنور تر سال - مثل بهار - سرحال مي آيند. روان شناس ها به اين الگو از بروز نشانه هاي افسردگي مي گويند اختلال عاطفي فصلي يا SAD.

بعضي روان شناسان، علت اين نوع افسردگي را تكامل آدمي در طول ساليان دراز دانسته اند. به عقيده آنها در مناطق معتدله كره زمين، فعاليت انسان ها تحت تاثير فصل ها قرار داشته است. آنها بهار و تابستان بسيار فعال بوده اند و در پاييز و زمستان يكباره دست از التهاب هاي زندگي مي كشيده اند.

روان شناس هاي تكاملي مي گويند كه در دوران مدرن، زندگي بر پايه فصل ها كنار گذاشته شده است اما ژن هاي ما هنوز در زمستان دلشان مي خواهد زندگي كند تر و آرام تري داشته باشند؛ ژن هايي كه حاصل همان دوره زندگي براساس فصل ها هستند.

افسردگان زمستاني ميل زيادي به خوردن شكلات، خواب بيش از حد و انجام ندادن كارهايشان دارند. قابل توجه خانم ها اينكه افسردگي زمستانه هم

مثل ديگر نمونه هاي افسردگي در زن ها بيشتر است. 80درصد افسردگان فصلي، زن هستند و سن متوسط ابتلا به اين بيماري 40سالگي است.

تحقيقات نشان داده است كه ساكنان مناطق سرد جهان - مثل آلاسكا - بيشتر به افسردگي فصلي مبتلا مي شوند. مثلا معلوم شده است كه تنها يك درصد از افسرده هاي ژاپني بر اساس فصل ها افسرده مي شوند؛ در صورتي كه در آلاسكا اين ميزان به 2/9درصد هم رسيده است. جالب اينكه اگر همين آدم هاي ساكن مناطق سرد به جنوب سفر كنند، افسردگي شان بهبود مي يابد و اگر دوباره به شمال برگردند، افسردگي شان عود مي كند.

مشاهده اين واقعيات منجر به اين نظريه شد كه دوره هاي افسردگي، مربوط به روزهاي تقويم نيستند بلكه ميزان حرارت و نور خورشيد در روزهاي سال است كه مي تواند بدتر يا بهتر شدن نشانه هاي افسردگي را توجيه كند. همين نظريه، باعث به وجود آمدن درماني به نام «نوردرماني» شد.

چگونه مي توان افسردگي فصلي را بانوردرماني معالجه كرد؟

جل الخالق! اين بشر دارد تا كجاهاي نظم زيستي بدن را به هم مي ريزد! نوردرمانگران اروپايي با استفاده از تحقيقات فراوان دريافتند كه راه حل اصلي اختلال افسردگي فصلي اين است كه توي خانه فرد افسرده، پروژكتورهايي نصب كنند و در مدت 2ساعت در صبحگاه، خانه فرد افسرده را مثل روز روشن كنند. اين كار باعث مي شود كه ريتم شبانه روزي به هم ريخته در مبتلايان افسردگي، نظمي دوباره پيدا كند؛ يعني در واقع بدن آنها كه فكر مي كرده شروع روز به تاخير افتاده است، حالا با اين كار گول مي خورد و حس مي كند كه بهاري دوباره به خانه پاي گذاشته است!

محققان آن ور آبي در تحقيقات سال هاي اخيرشان، دريافته اند كه نور درخشان و قوي،

خاصيت درماني دارد و لامپ هاي كم مصرف ما بيشتر خاصيت افسردگي زا دارند. آنها حتي در مورد بهترين مدت براي تاباندن اين نورها تحقيق كرده و فهميده اند 2ساعت مداوم نور تاباندن بهتر از نيم ساعت است. البته آنها هنوز نمي دانند كه روز را بهتر است از كدام طرف طولاني كنند؛ صبح يا غروب! البته ظاهرا تابيدن نور مصنوعي در صبحگاه بيشتر با نظريه شان جور است.

نوردرمانگرها حتي فهميده اند كه طيف كامل نور بهتر از طيف باريك آن عمل مي كند.

معمولا نوردرمانگرها، از افسرده هاي زمستاني مي خواهند كه مستقيما به نور نگاه نكنند و دقيقا مثل خورشيد، گاه گاهي نگاهكي به آن بيندازند. معمولا اين درمان تا 4روز بعد جواب مي دهد و افسرده ها، با شادي از رختخواب شان برمي خيزند.

تا جايي كه من مي دانم ما در ايران نوردرماني و نوردرمانگر نداريم. اما اگر شما حس مي كنيد زمستان ها خلقتان گرفته است، حتما به يك روان شناس مراجعه كنيد تا اول مسجل شود كه افسرده هستيد. بعدش هم روان درماني هاي خاصي كه روان شناس به كار مي برد را خودتان مي توانيد با يك نوردرماني ابتكاري تركيب كنيد:

1 - دست به كار شويد و با نصب چند پروژكتور گنده در خانه تان، سياهي افسردگي را از خانه برانيد؛ البته با توجه به اينكه اين كار اصول خاصي دارد و حتما بايد با مشورت چند متخصص انجام شود، همين كه شما كلا نور خانه تان را زياد كنيد، كافي است. توصيه هاي بابابرقي را هم در اين مورد بي خيال شويد. چون ساعات صبحگاهي كه ساعات اوج مصرف نيست!

2 - اگر اين كارها ممكن نيست، پا شويد برويد سفر جنوب. نوري كه وسط زمستان در بوشهر و خوزستان و هرمزگان به كله تان مي خورد، هزاربار از

نور تابستان اصفهان به بالا بهتر است. نور بخوريد و خوب شويد!

ايمان نياوريم به آغاز فصل سرد

نويسنده: سعيد بي نياز آيا مي دانستيد كه يك نوع افسردگي به نام افسردگي فصلي وجود دارد كه مخصوص فصل هاي سرد سال است؟

«از هواي ابري متنفرم، آسمون كه كم نور مي شه، انگار يكي فشار مي ياره به گلوم و دلم مي خواد زار زار گريه كنم.»، «بي خيال! اين همين جوريه، زمستون كه شروع مي شه، نمي دونم چرا بدجور مي ره تو خودش.»، «بهار و تابستون سر حالم ولي هر وقت از سال كه اين باد سرد شروع مي شه و صبح كه از خواب پا مي شم، خورشيد توي پنجره نيست، دلم وحشتناك مي گيره.»، «شدم عين خرگوشا! زمستونا اصلا انرژي ندارم؛ دل و دماغ بگو بخند ندارم. فكرايي مي زنه به سرم كه اصلا اگه تو اين دنيا نباشم بهتره. اصلا دلم مي خواد كل زمستون رو بگيرم بخوابم»، «آخراي پاييز كه مي شه، همين كه 3-2 روز پشت سر هم ابري باشه، وسط خيابون هم كه باشم، فكر مي كنم توي آخرين نقطه دنيا وايستادم؛ آخر آخر آخر و دلم مي خواد بزنم زيرگريه».

پشت همه اين حرف هاي زمستانه، يك واقعيت علمي خوابيده است؛ كم بودن نور در زمستان، بعضي آدم ها را افسرده مي كند.

به عهده خودتان است؛ مي توانيد در مورد اين واقعيت كه بعضي آدم ها با نور كم زمستان افسرده مي شوند، شاعرانه فكر كنيد؛ مي توانيد فكر كنيد كه اين خودش جاي اميدواري است كه هنوز عده اي در دنيا اين قدر از طبيعت تاثير مي گيرند كه غمگيني شان را هم آب و هوا تعيين مي كند؛ مي توانيد به دنبال علت هاي فيزيولوژيك اين واقعيت باشيد، يا خفن تر از همه علت هاي دارويني و تكاملي براي اين قضيه بياوريد.

به عهده خودتان است كه در مورد افسردگي زمستانه چه جوري فكر كنيد اما روان شناس ها و روانپزشك ها دليل هاي جالب و درمان هاي جالب تري براي اين اختلال عاطفي دارند. وقتي از افسردگي حرف مي زنيم...

واقعا وقتي از افسردگي حرف مي زنيم، از چه چيزي حرف مي زنيم؟! افسردگي واژه دستمالي شده و دهن مالي شده قرن ماست. خيلي از آدم ها با كوچك ترين حس غمگيني، فكر مي كنند به افسردگي مبتلا شده اند و خيلي ها چيزي به خودكشي شان نمانده اما قبول ندارند افسرده شده اند.

در مورد افسردگي مي شود 10شماره حرف زد؛ مي شود همين جمله كه «افسردگي، سرماخوردگي بيماري هاي روان شناختي است» را گذاشت زير ذره بين و فكر كرد كه چرا آمار كساني كه به روان شناس ها و روانپزشك ها مراجعه مي كنند، از همه بيماري هاي ديگر بيشتر است. افسردگي، تلخ ترين و در عين حال يكي از قابل درمان ترين بيماري هاي روان شناختي است. اما در اين شماره، فقط مي شود گفت كه ما وقتي مي گوييم افسردگي، منظورمان چه جور بيماري است تا وقتي كه مي گوييم «افسردگي فصلي» تكليف مان با بخش اول عبارت روشن باشد.

افسردگي، يك مجموعه از نشانه هاي مرتبط است. كسي كه افسرده مي شود، لااقل بايد طي 2هفته، 5نشانه از نشانه هاي زير را داشته باشد:

اولين نشانه را معمولا همه به معناي افسردگي مي دانند؛ احساس غمگيني و پوچي در اكثر اوقات روز و در بيشتر روزهاي مدت افسردگي. اما با اينكه مهم ترين نشانه افسردگي، همين حس لعنتي غمگيني است، چيزهاي ديگري هم براي اينكه ما به يك نفر بگوييم افسرده، لازم است.

نشانه دوم هم خيلي مهم است. كسي كه افسرده است، از فعاليت هايي كه قبلا لذت مي برده، ديگر لذت نمي برد. او تقريبا به همه چيز بي ميل مي شود. افسردگي مثل شمشيري است كه اول فعاليت هايي

كه قبلا هم چندان لذتي نداشتند را از ته مي زند و كم كم جلو مي آيد و حتي مهم ترين علاقه يك آدم را هم از او مي گيرد. تصور كنيد نقاشي را كه ديگر ميلي ندارد دست به قلم ببرد يا روزنامه نگاري را كه دست و دلش به مطلب نوشتن نمي رود.

نشانه هاي سوم تا ششم بيشتر زيستي اند؛ يعني به نشانه هاي بيماري هاي پزشكي شبيه هستند. فرد يا اشتهايش را بدجور از دست مي دهد، يا برعكس خيلي پراشتها مي شود؛ در مورد خواب هم همين طور. برخلاف تصور مردم، افسرده ها الزاما هم آدم هاي پرخواب و تنبلي نيستند؛ خيلي از آنها اتفاقا دچار كم خوابي مي شوند. غير از خواب و اشتها، افسرده ها يك نشانه جالب ديگر هم دارند كه بيشتر ديگران متوجهش مي شوند تا خودشان؛ افسرده ها يواش مي شوند!

يعني كارهايشان - چه يدي و چه فكري را كند تر انجام مي دهند. دقيقا مثل ضبط صوتي كه گذاشته باشيدش روي دكمه اسلو؛ حتي حرف زدن افسرده ها هم از قبل كند تر مي شود، حافظه شان دير تر كار مي كند، محاسبه ها را دير تر مي فهمند و خلاصه اينكه باتري وجودشان ضعيف مي شود. نشانه آخر اين گروه، اين است كه معمولا احساس خستگي مي كنند و حس مي كنند براي كاري كه قبلا در 3سوت انجام مي داده اند، عمرا انرژي ندارند.

از نشانه هاي بدني كه بگذريم، افسرده ها بدجوري احساس بي ارزشي مي كنند. آنها زندگي شان را بي معنا مي بينند. غير از اين، آنها بي دليل و بادليل احساس گناه مي كنند. اما نكته اينجاست كه حتي اگر خطايي از آنها سر زده باشد، احساس گناهشان اصلا تناسبي با گناهي كه انجام داده اند، ندارد.

مبتلايان به افسردگي، احساس بلاتكليفي مي كنند و نمي دانند چطور تصميم بگيرند؛ مانده اند سر هزار راهي و آخرش هيچ كدام را هم انتخاب

نمي كنند.

خب! همه اينها را كه بگذاريم روي هم، دليل نشانه نهم معلوم مي شود. خدايي اش شما هم به درست يا غلط اگر 14روز تمام اين احساس ها را داشته باشيد، به فكر مرگ نمي افتيد؟!

مبتلايان به افسردگي، ممكن است فكرهايي در مورد خودكشي داشته باشند؛ ممكن است براي اين فكر ها نقشه كشيده باشند؛ ممكن است حتي نقشه شان را عملي كرده باشند و ممكن است نقشه شان به نتيجه رسيده باشد و الان ديگر در اين دنيا نباشند!

معمولا 5تا از اين نشانه هاي خفن هم كه كنار هم جمع شوند، فرد را از پا درمي آورند و ممكن است به خاطر همين بيماري، روابط كاري، خانوادگي و اجتماعي آدم برود روي هوا. افسردگي چه چيزهايي نيست؟

افسردگي، غمگيني عصرهاي جمعه نيست. انگار هر فرهنگي براي خودش يك زماني را براي غمگين شدن عمومي در نظر گرفته است. مثلا در اروپا افراد غمگيني صبح دوشنبه را دارند. به هر حال، اين غمگيني هاي فراگير، افسردگي نيستند.

نشانه هاي داغديدگي و سوگواري، با نشانه هاي افسردگي فرق دارند. آدم داغدار حق دارد تا 2ماه تمام نشانه هاي افسردگي را نشان دهد اما نبايد به او افسرده بگوييم.

افسردگي رواني با نشانگان شبيه افسردگي كه به خاطر كم كاري تيروئيد يا مصرف مواد مخدر ايجاد شده است، فرق دارد. معمولا افسردگي هاي حاصل از اين موارد را با هورمون درماني يا ترك مواد مخدر مي توان درمان كرد. در واقع، در مورد اين بيماري ها بايد گفت كه درد در جاي ديگري است. ... و اما افسردگي زمستانه

حالا كه دست تان آمد افسردگي چه جور مشكلي است، تصور كنيد كه يك آدم اين نشانه ها را داشته باشد اما فقط در فصل هاي سرد سال؛ يعني فيل طرف فقط

موقع پاييز و زمستان ياد هندوستان افسردگي مي كند. البته يادتان باشد اين نوع افسردگي به مواردي اطلاق مي شود كه فقط به آب و هوا ارتباط داشته باشد؛ يعني اگر كسي هميشه توي زمستان ها بيكار مي شود يا كارش سخت تر مي شود، مي شود افسردگي را به پاي كار طرف نوشت و نه فصل زمستان.

كساني كه به افسردگي فصلي مبتلا هستند، اگر به حال خودشان رها شوند، معمولا در فصل هاي پرنور تر سال - مثل بهار - سرحال مي آيند. روان شناس ها به اين الگو از بروز نشانه هاي افسردگي مي گويند اختلال عاطفي فصلي يا SAD.

بعضي روان شناسان، علت اين نوع افسردگي را تكامل آدمي در طول ساليان دراز دانسته اند. به عقيده آنها در مناطق معتدله كره زمين، فعاليت انسان ها تحت تاثير فصل ها قرار داشته است. آنها بهار و تابستان بسيار فعال بوده اند و در پاييز و زمستان يكباره دست از التهاب هاي زندگي مي كشيده اند.

روان شناس هاي تكاملي مي گويند كه در دوران مدرن، زندگي بر پايه فصل ها كنار گذاشته شده است اما ژن هاي ما هنوز در زمستان دلشان مي خواهد زندگي كند تر و آرام تري داشته باشند؛ ژن هايي كه حاصل همان دوره زندگي براساس فصل ها هستند.

افسردگان زمستاني ميل زيادي به خوردن شكلات، خواب بيش از حد و انجام ندادن كارهايشان دارند. قابل توجه خانم ها اينكه افسردگي زمستانه هم مثل ديگر نمونه هاي افسردگي در زن ها بيشتر است. 80درصد افسردگان فصلي، زن هستند و سن متوسط ابتلا به اين بيماري 40سالگي است.

تحقيقات نشان داده است كه ساكنان مناطق سرد جهان - مثل آلاسكا - بيشتر به افسردگي فصلي مبتلا مي شوند. مثلا معلوم شده است كه تنها يك درصد از افسرده هاي ژاپني بر اساس فصل ها افسرده مي شوند؛ در صورتي كه

در آلاسكا اين ميزان به 2/9درصد هم رسيده است. جالب اينكه اگر همين آدم هاي ساكن مناطق سرد به جنوب سفر كنند، افسردگي شان بهبود مي يابد و اگر دوباره به شمال برگردند، افسردگي شان عود مي كند.

مشاهده اين واقعيات منجر به اين نظريه شد كه دوره هاي افسردگي، مربوط به روزهاي تقويم نيستند بلكه ميزان حرارت و نور خورشيد در روزهاي سال است كه مي تواند بدتر يا بهتر شدن نشانه هاي افسردگي را توجيه كند. همين نظريه، باعث به وجود آمدن درماني به نام «نوردرماني» شد. چگونه مي توان افسردگي فصلي را بانوردرماني معالجه كرد؟

جل الخالق! اين بشر دارد تا كجاهاي نظم زيستي بدن را به هم مي ريزد! نوردرمانگران اروپايي با استفاده از تحقيقات فراوان دريافتند كه راه حل اصلي اختلال افسردگي فصلي اين است كه توي خانه فرد افسرده، پروژكتورهايي نصب كنند و در مدت 2ساعت در صبحگاه، خانه فرد افسرده را مثل روز روشن كنند. اين كار باعث مي شود كه ريتم شبانه روزي به هم ريخته در مبتلايان افسردگي، نظمي دوباره پيدا كند؛ يعني در واقع بدن آنها كه فكر مي كرده شروع روز به تاخير افتاده است، حالا با اين كار گول مي خورد و حس مي كند كه بهاري دوباره به خانه پاي گذاشته است!

محققان آن ور آبي در تحقيقات سال هاي اخيرشان، دريافته اند كه نور درخشان و قوي، خاصيت درماني دارد و لامپ هاي كم مصرف ما بيشتر خاصيت افسردگي زا دارند. آنها حتي در مورد بهترين مدت براي تاباندن اين نورها تحقيق كرده و فهميده اند 2ساعت مداوم نور تاباندن بهتر از نيم ساعت است. البته آنها هنوز نمي دانند كه روز را بهتر است از كدام طرف طولاني كنند؛ صبح يا غروب! البته ظاهرا تابيدن نور مصنوعي در

صبحگاه بيشتر با نظريه شان جور است.

نوردرمانگرها حتي فهميده اند كه طيف كامل نور بهتر از طيف باريك آن عمل مي كند.

معمولا نوردرمانگرها، از افسرده هاي زمستاني مي خواهند كه مستقيما به نور نگاه نكنند و دقيقا مثل خورشيد، گاه گاهي نگاهكي به آن بيندازند. معمولا اين درمان تا 4روز بعد جواب مي دهد و افسرده ها، با شادي از رختخواب شان برمي خيزند.

تا جايي كه من مي دانم ما در ايران نوردرماني و نوردرمانگر نداريم. اما اگر شما حس مي كنيد زمستان ها خلقتان گرفته است، حتما به يك روان شناس مراجعه كنيد تا اول مسجل شود كه افسرده هستيد. بعدش هم روان درماني هاي خاصي كه روان شناس به كار مي برد را خودتان مي توانيد با يك نوردرماني ابتكاري تركيب كنيد:

1 - دست به كار شويد و با نصب چند پروژكتور گنده در خانه تان، سياهي افسردگي را از خانه برانيد؛ البته با توجه به اينكه اين كار اصول خاصي دارد و حتما بايد با مشورت چند متخصص انجام شود، همين كه شما كلا نور خانه تان را زياد كنيد، كافي است. توصيه هاي بابابرقي را هم در اين مورد بي خيال شويد. چون ساعات صبحگاهي كه ساعات اوج مصرف نيست!

2 - اگر اين كارها ممكن نيست، پا شويد برويد سفر جنوب. نوري كه وسط زمستان در بوشهر و خوزستان و هرمزگان به كله تان مي خورد، هزاربار از نور تابستان اصفهان به بالا بهتر است. نور بخوريد و خوب شويد!

آرامش در حضور واژگان

نويسنده: ابوالفضل قوچاني

روان شناسان مي گويند با نوشتن افكار و احساساتي كه در طول شبانه روز تجربه مي كنيم، مي توانيم سطح سلامت اعصاب و روانمان را ارتقا بدهيم. اگر بخواهيد براي نوشتن از اينترنت كمك بگيريد، سايت ويكي پديا يك فهرست بلندبالا از تكنيك هاي مختلف در اختيارتان مي گذارد. نام

يكي از اين تكنيك ها catharsis است كه در زبان فارسي، ترجمه شده است به: تخليه هيجاني.

اين تكنيك به نويسنده مي آموزد كه چگونه هيجانات شديدي را كه در قلبش تلنبار شده، بريزد روي كاغذ. ما مي خواهيم آن روي سكه catharsis را ببينيم؛ يعني مي خواهيم ببينيم اين تخليه هيجانيِ نوشتاري چه تأثيري دارد بر سلامت اعصاب و روان. ارسطو معتقد بود كه ديدن تراژدي و كمدي موجب پالايش روح مي شود. اين اصطلاح در اواخر قرن نوزدهم افتاد توي دهان دو تا درمانگر مشهور: فرويد و بروئر. آن ها مشتركا يك خانم بيمار را درمان كردند كه نشانه هاي جسمي شديدي داشت، اما هيچ مشكل ارگانيكي نداشت. بروئر با استفاده از هيپنوتيزم كاري كرد كه او تجربه هاي تلخِ احساسيِ گذشته اش را با بيان آن ها بيرون بريزد. نشانه هاي جسمي، همه به همان تجربه هاي ناگفته ربط داشتند. بيمار مي گفت وقتي اين تجربه ها را بيرون مي ريزد، انگار دارد يك دودكش سياه را پاك مي كند. فرويد و بروئر از همان كلمه ارسطو براي اين فرايند استفاده كردند؛ يعني تخليه هيجاني. اما فرويد دريافت كه براي اين تخليه، حتما نيازي به هيپنوتيزم نيست. همين كه به فرد بگوييم «هر چه به ذهنت مي رسد، بدون سانسور و فكر كردن به اين كه بي ربط اند، به زبان بياور»، تخليه هيجاني انجام مي شود. بعد از فرويد، همه رويكردهاي روان درماني، معتقد بودند كه حداقل نصف درمان اين است كه مراجعه كننده، تجربه هاي احساسي اش را در يك جلسه درماني بريزد بيرون. اما تكنيك ها به مرور متنوع تر شدند.

يكي از پيشنهادهايي كه الان غالب روان شناسان به مراجعانشان گوشزد مي كنند، اين است كه بنويس! چرا نوشتن؟ انگار همة آن هايي كه دستشان به

قلم مي رود، ناخودآگاه مي دانند كه نوشتن آرام شان مي كند. از شكسپير كه بعد از مرگ فرزندش، نمايشنامه هملت را نوشت تا برايان تريسي كه در «قورباغه ات را قورت بده» به مخاطبانش مي گويد هدفي كه نوشته نشود، به درد نمي خورد. اما اين كه نوشتن يك مطلب چه فرقي مي كند با تكرار كردن همان مطلب در ذهن، احتمالا قبل از هر چيز، دلايلي تاريخي دارد. نوشتن، هميشه قاطعيت خاصي داشته است. مثلا قانون از وقتي كه مكتوب مي شد، لازم الاجرا تلقي مي شد. از سوي ديگر، از وقتي سواد همه گير شد، قلم و كاغذ به عنوان اشيايي آشنا در زندگي ما حضور يافتند؛ اشيايي كه اگرچه خيلي نزديكمان بودند، به هر حال، يك شيء بيروني تلقي مي شدند. به زبان ساده، وقتي ما تجربيات خودمان را در دفتر خاطرات مي نويسيم، علاوه بر اين كه به آن ها قاطعيت مي دهيم، انگار داريم با يك فرد بيروني در مورد تجربياتمان حرف مي زنيم؛ يك فرد بيروني كه بي نهايت رازدار و بي خطر است؛ يك فرد بيروني كه مي توانيم هر وقت دلمان خواست او را از بين ببريم، بدون اين كه اعتراض كند. جالب است بدانيد كه حتي فُرم كلماتي كه مي نويسيم، مي تواند روي هيجاناتمان تأثير بگذارد. چندي پيش در يك تحقيق آلماني معلوم شد، خوانندگاني كه داستاني را خوانده اند كه در آن ها از حرف u زياد استفاده شده، غمگين تر شده اند تا خوانندگاني كه داستاني را خوانده اند كه تعداد كمي از اين حرف در آن داستان بوده و جالب تر اين كه اين در شرايطي بود كه هر دو داستان يك چيز را مي گفتند. به هر حال ثابت شده است كه اگر ما افكار منفي و هيجاني مان را

فقط در ذهنمان تكرار و تكرار كنيم (چيزي كه روان شناسان به آن مي گويند نُشخوار ذهني)، تنها به احساس اضطراب و افسردگي خودمان دامن مي زنيم، اما اگر همان افكار و هيجانات را بنويسيم، در واقع از ديد يك ناظر بيروني به آن ها نگاه مي كنيم و مي توانيم آن ها را مورد تجديدنظر و ارزيابي قرار دهيم. از چه بنويسيم؟ در پاسخ به سؤال بالا، ما با دو دسته از روان شناسان مواجه مي شويم؛آن هايي كه مي گويند احساسات تان را بنويسيد و آن هايي كه مي گويند افكارتان را بنويسيد. گروه اول، مبناي فكري شان همان تخليه هيجاني روانكاواني مثل فرويد و بروئر است. آن ها مي گويند:

?) قرار نيست براي ديگران بنويسيد. فقط براي خودتان بنويسيد. براي دل خودتان.

?) احساسات تان را بشناسيد و آن ها را از افكارتان جدا كنيد.

?) احساسات، خيلي اتوماتيك تر و ناخودآگاه تر از افكارند. وقتي شما ناگهان شاد مي شويد، غمگين مي شويد، تعجب مي كنيد، متنفر مي شويد، حس سردرگمي پيدا مي كنيد يا خشمگين مي شويد، در واقع داريد احساسات تان را تجربه مي كنيد.

?) وقتي كه در ديگران نيز احساسي را تشخيص مي دهيد و مي گوييد فكر مي كنم شما ناراحت شده ايد، آن وقت در واقع شما داريد احساس مي كنيد (فكر نمي كنيد).

?) احساسات، خيلي وقت ها علت نامعلوم يا ناخودآگاهي دارند، مثلا وقتي از شخصي كه براي اولين بار ديده ايد، خوشتان مي آيد يا از او متنفر مي شويد.

?) در هر شبانه روز، زماني را اختصاص بدهيد به اين كه احساسات روزمره تان را بنويسيد.

?) در مقابل هر احساسي، رفتاري را كه مي خواسته ايد انجام بدهيد يا دلتان مي خواسته انجام بدهيد (اما انجام نداده ايد)، بنويسيد. اين كار به شما كمك مي كند بدون اين كه به ديگران از لحاظ عاطفي ضربه بزنيد، به تخليه

هيجاني دست پيدا كنيد.

?) مهم نيست كه خوش خط باشيد يا بدخط، درشت بنويسيد يا ريز، و مهم نيست كه روي خطوط حركت كنيد يا نه. مهم نيست كه قلم را چقدر روي كاغذ فشار بدهيد، اما ضرورت دارد كه خودتان را كاملا آزاد بگذاريد تا هر چه دلتان مي خواهد، بياوريد روي كاغذ.

?) اگر دوست داريد، مي توانيد دست آخر، تمام نوشته هاتان را پاره كنيد! اين كار، خودش داراي بار هيجاني زيادي است كه مي تواند تخليه هيجاني تان را قوي تر كند. تحقيقات زيادي ثابت كرده اند كه انجام دادن روزمره همين كارها، به شرطي كه شما احساسات تان را به درستي شناخته باشيد، روي بهداشت روانتان تأثير مثبت دارد. در يك پايان نامه جالب كه در كشور خودمان انجام شده بود، معلوم شد كه اين كار علاوه بر بالا بردن نمره هاي سلامت روان، مي تواند نمره هاي هوش هيجاني را هم بالا ببرد. و اما گروه دوم گروه دوم روان شناسان كه اين روزها بازار روان شناسي دستشان است، مي گويند بهتر است اول افكارتان را بنويسيد (نه احساسات تان را). آن ها معتقدند كه ما به اين دليل افسرده و مضطرب مي شويم كه داراي افكار اتوماتيك و غيرمنصفانه اي هستيم. آن ها مي گويند كه همين فكرها هستند كه باعث مي شوند ما هيجانات ناخوشايندي را تجربه كنيم (و نه بر عكس). آن ها به مراجعانشان پيشنهاد مي كنند:

?) يك جدول هفتگي داشته باشيد كه در آن، تمام كارهاي روزمره تان را بنويسيد. اين كار باعث مي شود كه شما متوجه شويد چقدر از روزتان را به كارهاي مفيد اختصاص مي دهيد و چقدر از روزتان را به بطالت مي گذرانيد. همچنين اگر آن ها را به عنوان برنامه هاي آينده داشته باشيد، هر هفته متوجه مي شويد

كه چند درصد از كارهايي را كه قرار بوده انجام بدهيد، انجام داده ايد و چند درصد را نه.

?) يك جدول سه ستوني درست كنيد و هميشه آخر شب تكميلش كنيد.

?) در قسمت اول اين جدول، فقط فكرهايي را بنويسيد كه موقع احساسي شدن، به آن ها مي انديشيد. مثلا بنويسيد وقتي كه غمگين مي شوم، اين فكرها به سراغم مي آيد: دنيا جاي چرندي است، همه آدم ها مزخرف اند، هيچ روز خوبي در زندگي ام نداشته ام و... چند هفته كه اين فكرها را يادداشت كرديد، متوجه مي شويد كه تما مشان به چند دسته مشابه تقسيم مي شوند، مثلا گزاره هايي كه با همه يا هيچ آغاز شده اند.

?) در قسمت دوم جدول، احساساتي را بنويسيد كه همراه با آن فكرهاي تكراري تجربه كرده ايد. «شناخت درمانگرها» مي گويند بعد از مدتي خودتان متوجه مي شويد، در مقابل فكرهاي غيرمنصفانه تر، احساسات منفي تري قرار دارند. حتي آن ها مي گويند به ميزان منصفانه بودن و منطقي بودن فكرتان نمره بدهيد. اگر فكرتان منصفانه باشد، احساسات بدي را تجربه نمي كنيد.

?) در قسمت سوم جدول، فكرهاي جايگزين را بنويسيد. البته بهتر است اين كار را ديرتر شروع كنيد، يعني هنگامي كه به اندازة كافي، ربط بين افكار غيرمنطقي و احساسات منفي را فهميده باشيد. شما بايد فكري را جايگزين كنيد كه لااقل به اندازه اي منطقي تر از فكرهاي اوليه باشد. به اين فكرها هم نمره بدهيد. اين گروه از روان شناسان معتقدند كه بعد از مدتي ذهنتان عادت مي كند كه خودش از اول، فكرها را جايگزين كند، چون متوجه شده است كه فكرهاي تكراري ناكارآمد، نتيجه اي ندارند جز افسردگي و اضطراب. نوشتن به شيوه پست مدرن گروه هاي ديگري از روان شناسان هستند

كه از نوشتن به عنوان تكنيك هاي درماني استفاده مي كنند. شايد جديدترينشان گروهي باشند موسوم به «روايت درمانگران» (كه بعضي ها در فارسي، آن را به غلط، «داستان درمانگران» ترجمه كرده اند.) اين گروه از روان شناسان كه در زيرمجموعه روان شناسان پُست مدرن جاي مي گيرند، معتقدند كه هر كسي داستان زندگي خودش را دارد. آن ها به بالاتر بودن يا داناتر بودن روان شناسان نسبت به مراجعه كنندگان معتقد نيستند. آن ها از همان واژه هايي استفاده مي كنند كه مراجعه كنندگان براي توصيف مشكلشان از آن واژه ها استفاده مي كنند. آن ها از تكنيك هاي نوشتاري هم استفاده مي كنند تا به مراجعه كنندگان كمك كنند ديو داستان زندگي شان را بكُشند و قهرمان داستان شوند. يكي از جالب ترين شيوه هاي آن ها براي مراجعه كنندگان بزرگسال، نامه نوشتن به پدر و مادر است. آن ها به شما توصيه مي كنند تمام هيجاناتي را كه نسبت به پدر و مادرتان داشته ايد، در قالب يك نامه بنويسيد و به شان بگوييد كه تا چه حد نگذاشته اند شما داستان زندگي خودتان را خودتان بنويسيد. به آن ها بگوييد كه كي دوست داشته ايد سرشان داد بزنيد و نزده ايد، كي از آن ها غمگين شده ايد و كي احساس كرده ايد در اجبار قوانين آن ها زندگي مي كنيد. شما مي توانيد اين نامه را به پدر و مادرتان بنويسيد، بدون اين كه آن ها را پُست كنيد يا به كسي نشان بدهيد. كارهاي ديگري هم مي شود كرد. مثلا مي توانيد جاي گيرنده و فرستنده نامه را خالي بگذاريد و نامه را به صندوق پست بيندازيد. احساسي كه شما موقع افتادن نامه به صندوق پست تجربه مي كنيد، حس تخليه هيجاني است؛ آن هم از نوع پُست مدرن! اين روان شناسان همچنين توصيه مي كنند با نوشتن خواب هايتان در اول صبح، آن ها را از فرار

به دنياي فراموشي مصون نگه داريد؛ چرا كه اين كار باعث مي شود سيستم حافظه خوابتان تقويت شود و بعد از مدتي، ديگر نيازي به يادداشت خواب هايتان حس نكنيد و خواب ها يادتان بماند. آن ها نوشتند و بردند اگر بخواهيم خيلي روانكاوانه فكر كنيم، در پاسخ به اين سؤال كه «چه كساني از نوشتن بيشترين استفاده را بردند؟» بايد فهرستي به اندازه اسم تمام شاعران و نويسندگان دنيا ارائه بدهيم، اما اعترافات سنت آگوستين، برادران كارامازوف داستايفسكي و هملت شكسپير، نمونه هاي بسيار خوبي هستند كه اولي، نام آشكاري دارد، دومي باعث شده داستايفسكي دربارة بيماري صرع خودش تا مي تواند در قالب يكي از شخصيت ها حرف بزند و تجربه كند و سومي هم كه شاهكار شكسپير است و بعد از مرگ پسرش به نام همنت نوشته شده، باعث شده است شكسپير با اضافه كردن يك حرف، دوباره كودك از دست رفته اش و رابطه خانوادگي اش را در ذهنش احيا كند. همة گروه هاي بالا به تخليه هيجاني مستقيم و غيرمستقيم در نوشته هايشان پرداخته اند، اما يك مورد عجيب و غريب وجود دارد كه با نوشتن توانسته حتي كارهاي قسمتِ از دست رفته مغزش را جبران كند. او كه يكي از بيماران لوريا (از مشهورترين متخصصان اعصاب قرن بيستم روسيه) بود، در جنگ هاي داخلي كشورش يك قسمت از مغزش را از دست داد. او نامش را نمي دانست، خانه اش را بلد نبود، نمي دانست كه بايد به دستشويي برود، نام خيلي چيزها يادش رفته بود و كاركرد خيلي از وسايل را نمي دانست. لوريا به او كمك كرد كه دوباره باسواد شود، از يادداشت براي ناميدن چيزها استفاده كند و هر چه را از گذشته

به ياد مي آورد، فورا يادداشت كند. او توانست با اين كار، تكه هاي پازل گذشته اش را كنار هم بگذارد و به يك كُلِ كامل و جامع دست يابد. او يادداشت هايش را به يك زندگي نامه تبديل كرد و به لوريا داد تا به چاپ برساند. اين كتاب با عنوان «جهان گمشده و جهان بازيافته» ترجمه شده و به بازار نشر عرضه شده است؛ كتابي از لوريا با ترجمه دكتر حبيب الله قاسم زاده. جايي براي نوشتن شما مي توانيد خيلي ساده، رويدادهاي روزمره را به شكل يك داستان كوتاه بنويسيد. مي توانيد خطي را اختراع كنيد كه فقط خودتان از آن سر در مي آوريد. مي توانيد براي اين كه بيشتر هيجاني باشيد، آن ها را به يك شعر آزاد تبديل كنيد. اما بالاخره بايد جايي را براي نوشتن داشته باشيد. ما از سنتي ترين شكلش استفاده مي كنيم:

?) دفتر خاطرات: يكي از قديمي ترين، معمول ترين و رمانتيك ترين راه هاي نوشتن هيجانات و افكار روزانه، استفاده از دفتر خاطرات است. از اعترافات سنت آگوستين قديس گرفته تا زندگي نامه خودنوشت هوشنگ مرادي كرماني خودمان، همه از همين دفترها بيرون آمده است. فقط توصيه مي شود به جاي اين كه از دفترهايي با طراحي گل و بلبل و قلب تيرخورده استفاده كنيد، يك دفتر ساده بخريد. دفترهاي خاطرات سنتي يك عيب بزرگ دارند. آن ها حتي اگر به قفل و زنجير هم مجهز باشند، احتمال لو رفتنشان خيلي زياد است. دفتري كه درشت بر رويش بنويسيد «دفتر خاطرات»، هر آدمي را به خواندن تحريك مي كند، اما دفترهاي ساده اي كه فقط خودتان مي دانيد دفتر خاطرات تان است، هم راز دارند و هم به علت اين كه شكل گرافيكي خاصي ندارند، ذهنتان را به سمت و

سوي خاصي هدايت نمي كنند، جز تجربه هاي روزمره خودتان.

?) كاغذهاي جدا از هم: نوشتن بر روي برگه هاي جدا از هم، اين حُسن را دارد كه شما مي توانيد آخر كار، آن ها را ريزريز كنيد، بدون اين كه نگرانِ از شكل افتادن دفترتان باشيد. فقط يادتان باشد كه اين كاغذها را در جيبِ كت و شلواري كه به خشك شويي محلتان مي دهيد، نگذاريد!

?) وبلاگ ها: وبلاگ ها از جديدترين شيوه هاي نوشتن خاطرات اند. تحقيقات ثابت كرده اند بيش از نيمي از مردم آمريكا از وبلاگ براي نوشتن درددل هاي روزانه شان استفاده مي كنند. براي رازداري مي توانيد فقط نام كوچكتان را به عنوان نويسنده بنويسيد. فقط يادتان باشد اگر دوست تان از وبلاگ شما خبر داشت، مطلع باشد كه شما را در كامنت ها به نام خانوادگي تان خطاب نكند. حُسن وبلاگ اين است كه شما علاوه بر حفظ رازتان، مطمئن مي شويد يك غريبه حتي در فاصله كيلومترها دورتر بالاخره نوشته تان را مي خواند و در دردتان شريك مي شود، ضمن اين كه بعضي از سايت هايي كه وبلاگ رايگان در اختيارتان مي گذارند، جايي را براي نوشتن مطالبي اختصاص داده اند كه فقط مال خودتان است

آرامش در حضور واژگان

نويسنده: ابوالفضل قوچاني روان شناسان مي گويند با نوشتن افكار و احساساتي كه در طول شبانه روز تجربه مي كنيم، مي توانيم سطح سلامت اعصاب و روانمان را ارتقا بدهيم. اگر بخواهيد براي نوشتن از اينترنت كمك بگيريد، سايت ويكي پديا يك فهرست بلندبالا از تكنيك هاي مختلف در اختيارتان مي گذارد. نام يكي از اين تكنيك ها catharsis است كه در زبان فارسي، ترجمه شده است به: تخليه هيجاني.

اين تكنيك به نويسنده مي آموزد كه چگونه هيجانات شديدي را كه در قلبش تلنبار شده، بريزد روي كاغذ. ما مي خواهيم آن روي

سكه catharsis را ببينيم؛ يعني مي خواهيم ببينيم اين تخليه هيجانيِ نوشتاري چه تأثيري دارد بر سلامت اعصاب و روان. ارسطو معتقد بود كه ديدن تراژدي و كمدي موجب پالايش روح مي شود. اين اصطلاح در اواخر قرن نوزدهم افتاد توي دهان دو تا درمانگر مشهور: فرويد و بروئر. آن ها مشتركا يك خانم بيمار را درمان كردند كه نشانه هاي جسمي شديدي داشت، اما هيچ مشكل ارگانيكي نداشت. بروئر با استفاده از هيپنوتيزم كاري كرد كه او تجربه هاي تلخِ احساسيِ گذشته اش را با بيان آن ها بيرون بريزد. نشانه هاي جسمي، همه به همان تجربه هاي ناگفته ربط داشتند. بيمار مي گفت وقتي اين تجربه ها را بيرون مي ريزد، انگار دارد يك دودكش سياه را پاك مي كند. فرويد و بروئر از همان كلمه ارسطو براي اين فرايند استفاده كردند؛ يعني تخليه هيجاني. اما فرويد دريافت كه براي اين تخليه، حتما نيازي به هيپنوتيزم نيست. همين كه به فرد بگوييم «هر چه به ذهنت مي رسد، بدون سانسور و فكر كردن به اين كه بي ربط اند، به زبان بياور»، تخليه هيجاني انجام مي شود. بعد از فرويد، همه رويكردهاي روان درماني، معتقد بودند كه حداقل نصف درمان اين است كه مراجعه كننده، تجربه هاي احساسي اش را در يك جلسه درماني بريزد بيرون. اما تكنيك ها به مرور متنوع تر شدند.

يكي از پيشنهادهايي كه الان غالب روان شناسان به مراجعانشان گوشزد مي كنند، اين است كه بنويس! چرا نوشتن؟ انگار همة آن هايي كه دستشان به قلم مي رود، ناخودآگاه مي دانند كه نوشتن آرام شان مي كند. از شكسپير كه بعد از مرگ فرزندش، نمايشنامه هملت را نوشت تا برايان تريسي كه در «قورباغه ات را قورت بده» به مخاطبانش مي گويد هدفي كه نوشته نشود، به درد نمي خورد.

اما اين كه نوشتن يك مطلب چه فرقي مي كند با تكرار كردن همان مطلب در ذهن، احتمالا قبل از هر چيز، دلايلي تاريخي دارد. نوشتن، هميشه قاطعيت خاصي داشته است. مثلا قانون از وقتي كه مكتوب مي شد، لازم الاجرا تلقي مي شد. از سوي ديگر، از وقتي سواد همه گير شد، قلم و كاغذ به عنوان اشيايي آشنا در زندگي ما حضور يافتند؛ اشيايي كه اگرچه خيلي نزديكمان بودند، به هر حال، يك شيء بيروني تلقي مي شدند. به زبان ساده، وقتي ما تجربيات خودمان را در دفتر خاطرات مي نويسيم، علاوه بر اين كه به آن ها قاطعيت مي دهيم، انگار داريم با يك فرد بيروني در مورد تجربياتمان حرف مي زنيم؛ يك فرد بيروني كه بي نهايت رازدار و بي خطر است؛ يك فرد بيروني كه مي توانيم هر وقت دلمان خواست او را از بين ببريم، بدون اين كه اعتراض كند. جالب است بدانيد كه حتي فُرم كلماتي كه مي نويسيم، مي تواند روي هيجاناتمان تأثير بگذارد. چندي پيش در يك تحقيق آلماني معلوم شد، خوانندگاني كه داستاني را خوانده اند كه در آن ها از حرف u زياد استفاده شده، غمگين تر شده اند تا خوانندگاني كه داستاني را خوانده اند كه تعداد كمي از اين حرف در آن داستان بوده و جالب تر اين كه اين در شرايطي بود كه هر دو داستان يك چيز را مي گفتند. به هر حال ثابت شده است كه اگر ما افكار منفي و هيجاني مان را فقط در ذهنمان تكرار و تكرار كنيم (چيزي كه روان شناسان به آن مي گويند نُشخوار ذهني)، تنها به احساس اضطراب و افسردگي خودمان دامن مي زنيم، اما اگر همان افكار و هيجانات را بنويسيم، در واقع از ديد يك ناظر

بيروني به آن ها نگاه مي كنيم و مي توانيم آن ها را مورد تجديدنظر و ارزيابي قرار دهيم. از چه بنويسيم؟ در پاسخ به سؤال بالا، ما با دو دسته از روان شناسان مواجه مي شويم؛آن هايي كه مي گويند احساسات تان را بنويسيد و آن هايي كه مي گويند افكارتان را بنويسيد. گروه اول، مبناي فكري شان همان تخليه هيجاني روانكاواني مثل فرويد و بروئر است. آن ها مي گويند:

?) قرار نيست براي ديگران بنويسيد. فقط براي خودتان بنويسيد. براي دل خودتان.

?) احساسات تان را بشناسيد و آن ها را از افكارتان جدا كنيد.

?) احساسات، خيلي اتوماتيك تر و ناخودآگاه تر از افكارند. وقتي شما ناگهان شاد مي شويد، غمگين مي شويد، تعجب مي كنيد، متنفر مي شويد، حس سردرگمي پيدا مي كنيد يا خشمگين مي شويد، در واقع داريد احساسات تان را تجربه مي كنيد.

?) وقتي كه در ديگران نيز احساسي را تشخيص مي دهيد و مي گوييد فكر مي كنم شما ناراحت شده ايد، آن وقت در واقع شما داريد احساس مي كنيد (فكر نمي كنيد).

?) احساسات، خيلي وقت ها علت نامعلوم يا ناخودآگاهي دارند، مثلا وقتي از شخصي كه براي اولين بار ديده ايد، خوشتان مي آيد يا از او متنفر مي شويد.

?) در هر شبانه روز، زماني را اختصاص بدهيد به اين كه احساسات روزمره تان را بنويسيد.

?) در مقابل هر احساسي، رفتاري را كه مي خواسته ايد انجام بدهيد يا دلتان مي خواسته انجام بدهيد (اما انجام نداده ايد)، بنويسيد. اين كار به شما كمك مي كند بدون اين كه به ديگران از لحاظ عاطفي ضربه بزنيد، به تخليه هيجاني دست پيدا كنيد.

?) مهم نيست كه خوش خط باشيد يا بدخط، درشت بنويسيد يا ريز، و مهم نيست كه روي خطوط حركت كنيد يا نه. مهم نيست كه قلم را چقدر روي كاغذ فشار بدهيد، اما ضرورت

دارد كه خودتان را كاملا آزاد بگذاريد تا هر چه دلتان مي خواهد، بياوريد روي كاغذ.

?) اگر دوست داريد، مي توانيد دست آخر، تمام نوشته هاتان را پاره كنيد! اين كار، خودش داراي بار هيجاني زيادي است كه مي تواند تخليه هيجاني تان را قوي تر كند. تحقيقات زيادي ثابت كرده اند كه انجام دادن روزمره همين كارها، به شرطي كه شما احساسات تان را به درستي شناخته باشيد، روي بهداشت روانتان تأثير مثبت دارد. در يك پايان نامه جالب كه در كشور خودمان انجام شده بود، معلوم شد كه اين كار علاوه بر بالا بردن نمره هاي سلامت روان، مي تواند نمره هاي هوش هيجاني را هم بالا ببرد. و اما گروه دوم گروه دوم روان شناسان كه اين روزها بازار روان شناسي دستشان است، مي گويند بهتر است اول افكارتان را بنويسيد (نه احساسات تان را). آن ها معتقدند كه ما به اين دليل افسرده و مضطرب مي شويم كه داراي افكار اتوماتيك و غيرمنصفانه اي هستيم. آن ها مي گويند كه همين فكرها هستند كه باعث مي شوند ما هيجانات ناخوشايندي را تجربه كنيم (و نه بر عكس). آن ها به مراجعانشان پيشنهاد مي كنند:

?) يك جدول هفتگي داشته باشيد كه در آن، تمام كارهاي روزمره تان را بنويسيد. اين كار باعث مي شود كه شما متوجه شويد چقدر از روزتان را به كارهاي مفيد اختصاص مي دهيد و چقدر از روزتان را به بطالت مي گذرانيد. همچنين اگر آن ها را به عنوان برنامه هاي آينده داشته باشيد، هر هفته متوجه مي شويد كه چند درصد از كارهايي را كه قرار بوده انجام بدهيد، انجام داده ايد و چند درصد را نه.

?) يك جدول سه ستوني درست كنيد و هميشه آخر شب تكميلش كنيد.

?) در قسمت اول اين جدول، فقط

فكرهايي را بنويسيد كه موقع احساسي شدن، به آن ها مي انديشيد. مثلا بنويسيد وقتي كه غمگين مي شوم، اين فكرها به سراغم مي آيد: دنيا جاي چرندي است، همه آدم ها مزخرف اند، هيچ روز خوبي در زندگي ام نداشته ام و... چند هفته كه اين فكرها را يادداشت كرديد، متوجه مي شويد كه تما مشان به چند دسته مشابه تقسيم مي شوند، مثلا گزاره هايي كه با همه يا هيچ آغاز شده اند.

?) در قسمت دوم جدول، احساساتي را بنويسيد كه همراه با آن فكرهاي تكراري تجربه كرده ايد. «شناخت درمانگرها» مي گويند بعد از مدتي خودتان متوجه مي شويد، در مقابل فكرهاي غيرمنصفانه تر، احساسات منفي تري قرار دارند. حتي آن ها مي گويند به ميزان منصفانه بودن و منطقي بودن فكرتان نمره بدهيد. اگر فكرتان منصفانه باشد، احساسات بدي را تجربه نمي كنيد.

?) در قسمت سوم جدول، فكرهاي جايگزين را بنويسيد. البته بهتر است اين كار را ديرتر شروع كنيد، يعني هنگامي كه به اندازة كافي، ربط بين افكار غيرمنطقي و احساسات منفي را فهميده باشيد. شما بايد فكري را جايگزين كنيد كه لااقل به اندازه اي منطقي تر از فكرهاي اوليه باشد. به اين فكرها هم نمره بدهيد. اين گروه از روان شناسان معتقدند كه بعد از مدتي ذهنتان عادت مي كند كه خودش از اول، فكرها را جايگزين كند، چون متوجه شده است كه فكرهاي تكراري ناكارآمد، نتيجه اي ندارند جز افسردگي و اضطراب. نوشتن به شيوه پست مدرن گروه هاي ديگري از روان شناسان هستند كه از نوشتن به عنوان تكنيك هاي درماني استفاده مي كنند. شايد جديدترينشان گروهي باشند موسوم به «روايت درمانگران» (كه بعضي ها در فارسي، آن را به غلط، «داستان درمانگران» ترجمه كرده اند.) اين گروه از روان شناسان كه در زيرمجموعه روان شناسان پُست مدرن

جاي مي گيرند، معتقدند كه هر كسي داستان زندگي خودش را دارد. آن ها به بالاتر بودن يا داناتر بودن روان شناسان نسبت به مراجعه كنندگان معتقد نيستند. آن ها از همان واژه هايي استفاده مي كنند كه مراجعه كنندگان براي توصيف مشكلشان از آن واژه ها استفاده مي كنند. آن ها از تكنيك هاي نوشتاري هم استفاده مي كنند تا به مراجعه كنندگان كمك كنند ديو داستان زندگي شان را بكُشند و قهرمان داستان شوند. يكي از جالب ترين شيوه هاي آن ها براي مراجعه كنندگان بزرگسال، نامه نوشتن به پدر و مادر است. آن ها به شما توصيه مي كنند تمام هيجاناتي را كه نسبت به پدر و مادرتان داشته ايد، در قالب يك نامه بنويسيد و به شان بگوييد كه تا چه حد نگذاشته اند شما داستان زندگي خودتان را خودتان بنويسيد. به آن ها بگوييد كه كي دوست داشته ايد سرشان داد بزنيد و نزده ايد، كي از آن ها غمگين شده ايد و كي احساس كرده ايد در اجبار قوانين آن ها زندگي مي كنيد. شما مي توانيد اين نامه را به پدر و مادرتان بنويسيد، بدون اين كه آن ها را پُست كنيد يا به كسي نشان بدهيد. كارهاي ديگري هم مي شود كرد. مثلا مي توانيد جاي گيرنده و فرستنده نامه را خالي بگذاريد و نامه را به صندوق پست بيندازيد. احساسي كه شما موقع افتادن نامه به صندوق پست تجربه مي كنيد، حس تخليه هيجاني است؛ آن هم از نوع پُست مدرن! اين روان شناسان همچنين توصيه مي كنند با نوشتن خواب هايتان در اول صبح، آن ها را از فرار به دنياي فراموشي مصون نگه داريد؛ چرا كه اين كار باعث مي شود سيستم حافظه خوابتان تقويت شود و بعد از مدتي، ديگر نيازي به يادداشت خواب هايتان حس نكنيد و خواب ها يادتان بماند. آن ها نوشتند و بردند اگر

بخواهيم خيلي روانكاوانه فكر كنيم، در پاسخ به اين سؤال كه «چه كساني از نوشتن بيشترين استفاده را بردند؟» بايد فهرستي به اندازه اسم تمام شاعران و نويسندگان دنيا ارائه بدهيم، اما اعترافات سنت آگوستين، برادران كارامازوف داستايفسكي و هملت شكسپير، نمونه هاي بسيار خوبي هستند كه اولي، نام آشكاري دارد، دومي باعث شده داستايفسكي دربارة بيماري صرع خودش تا مي تواند در قالب يكي از شخصيت ها حرف بزند و تجربه كند و سومي هم كه شاهكار شكسپير است و بعد از مرگ پسرش به نام همنت نوشته شده، باعث شده است شكسپير با اضافه كردن يك حرف، دوباره كودك از دست رفته اش و رابطه خانوادگي اش را در ذهنش احيا كند. همة گروه هاي بالا به تخليه هيجاني مستقيم و غيرمستقيم در نوشته هايشان پرداخته اند، اما يك مورد عجيب و غريب وجود دارد كه با نوشتن توانسته حتي كارهاي قسمتِ از دست رفته مغزش را جبران كند. او كه يكي از بيماران لوريا (از مشهورترين متخصصان اعصاب قرن بيستم روسيه) بود، در جنگ هاي داخلي كشورش يك قسمت از مغزش را از دست داد. او نامش را نمي دانست، خانه اش را بلد نبود، نمي دانست كه بايد به دستشويي برود، نام خيلي چيزها يادش رفته بود و كاركرد خيلي از وسايل را نمي دانست. لوريا به او كمك كرد كه دوباره باسواد شود، از يادداشت براي ناميدن چيزها استفاده كند و هر چه را از گذشته به ياد مي آورد، فورا يادداشت كند. او توانست با اين كار، تكه هاي پازل گذشته اش را كنار هم بگذارد و به يك كُلِ كامل و جامع دست يابد. او يادداشت هايش را به يك زندگي نامه تبديل كرد و به لوريا

داد تا به چاپ برساند. اين كتاب با عنوان «جهان گمشده و جهان بازيافته» ترجمه شده و به بازار نشر عرضه شده است؛ كتابي از لوريا با ترجمه دكتر حبيب الله قاسم زاده. جايي براي نوشتن شما مي توانيد خيلي ساده، رويدادهاي روزمره را به شكل يك داستان كوتاه بنويسيد. مي توانيد خطي را اختراع كنيد كه فقط خودتان از آن سر در مي آوريد. مي توانيد براي اين كه بيشتر هيجاني باشيد، آن ها را به يك شعر آزاد تبديل كنيد. اما بالاخره بايد جايي را براي نوشتن داشته باشيد. ما از سنتي ترين شكلش استفاده مي كنيم:

?) دفتر خاطرات: يكي از قديمي ترين، معمول ترين و رمانتيك ترين راه هاي نوشتن هيجانات و افكار روزانه، استفاده از دفتر خاطرات است. از اعترافات سنت آگوستين قديس گرفته تا زندگي نامه خودنوشت هوشنگ مرادي كرماني خودمان، همه از همين دفترها بيرون آمده است. فقط توصيه مي شود به جاي اين كه از دفترهايي با طراحي گل و بلبل و قلب تيرخورده استفاده كنيد، يك دفتر ساده بخريد. دفترهاي خاطرات سنتي يك عيب بزرگ دارند. آن ها حتي اگر به قفل و زنجير هم مجهز باشند، احتمال لو رفتنشان خيلي زياد است. دفتري كه درشت بر رويش بنويسيد «دفتر خاطرات»، هر آدمي را به خواندن تحريك مي كند، اما دفترهاي ساده اي كه فقط خودتان مي دانيد دفتر خاطرات تان است، هم راز دارند و هم به علت اين كه شكل گرافيكي خاصي ندارند، ذهنتان را به سمت و سوي خاصي هدايت نمي كنند، جز تجربه هاي روزمره خودتان.

?) كاغذهاي جدا از هم: نوشتن بر روي برگه هاي جدا از هم، اين حُسن را دارد كه شما مي توانيد آخر كار، آن ها را ريزريز كنيد، بدون اين كه نگرانِ از شكل

افتادن دفترتان باشيد. فقط يادتان باشد كه اين كاغذها را در جيبِ كت و شلواري كه به خشك شويي محلتان مي دهيد، نگذاريد!

?) وبلاگ ها: وبلاگ ها از جديدترين شيوه هاي نوشتن خاطرات اند. تحقيقات ثابت كرده اند بيش از نيمي از مردم آمريكا از وبلاگ براي نوشتن درددل هاي روزانه شان استفاده مي كنند. براي رازداري مي توانيد فقط نام كوچكتان را به عنوان نويسنده بنويسيد. فقط يادتان باشد اگر دوست تان از وبلاگ شما خبر داشت، مطلع باشد كه شما را در كامنت ها به نام خانوادگي تان خطاب نكند. حُسن وبلاگ اين است كه شما علاوه بر حفظ رازتان، مطمئن مي شويد يك غريبه حتي در فاصله كيلومترها دورتر بالاخره نوشته تان را مي خواند و در دردتان شريك مي شود، ضمن اين كه بعضي از سايت هايي كه وبلاگ رايگان در اختيارتان مي گذارند، جايي را براي نوشتن مطالبي اختصاص داده اند كه فقط مال خودتان است

نگراني هاي افراطي در زندگي روزمره، غيرطبيعي و نابو

تقريباً هر فردي در زندگي خود با نگراني هايي چون بدهكاري ها، صورت حساب تعميرات اتومبيل، برنامه هاي كاري در آينده نزديك و ورود فرزندان به دانشگاه مواجه مي شود، اما به گفته پژوهشگران؛ وقتي شما در طول هفت روز هفته و به طور ?? ساعته نگران باشيد، اين طبيعي نيست.

متخصصان مي گويند: نگراني در حد متعارف طبيعي و قابل انتظار است اما در صورتي كه حالت دائمي و افراطي پيدا كند، ممكن است شما به اختلال اضطرابي كلي يا GAD مبتلا باشيد.

اختلال GAD بيماري است كه با نگراني در رابطه با جنبه هاي مختلف زندگي مشخص شده و احساس مي شود و نمي توان آنها را كنترل كرد.

اين احساس مي تواند شما را از نظر فيزيكي فرسوده كرده و از جنبه احساسي تحليل ببرد. اين حالت هم چنين دوستان و

نزديكانتان را كه بايد به تمام نگراني هاي شما گوش دهند، مستاصل مي كند.

دكتر ديويد بارلو، پروفسور روان شناسي و روان پزشك دانشگاه بوستون در امريكا در اين رابطه خاطرنشان مي كند: اين نگراني ها هرگز پايان نمي پذيرد.

وي افزود: ويژگي كليدي GAD از جنبه روان شناسي، نگراني مزمن و غيرقابل كنترل است.

او متذكر شد كه حدود شش درصد از آمريكايي ها در مقاطعي از زندگي شان از اين بيماري رنج مي برند.

بارلو همچنين مي گويد اين افراد هميشه بدترين شرايط را پيش بيني مي كنند. آنان در مورد موضوعات عمده و همچنين مسائلي كه بيشتر ما آنها را كوچك مي شماريم نگران مي شوند. به نظر مي رسد كه آنان حتي وقتي مي دانند كه اين نگرانيها غير واقعي و بي اساس هستند باز هم نمي توانند دست از نگراني شان بردارند و به محض برطرف شدن يك نگراني، نگراني بعدي بروز مي كند.

اين پرفسور روانشناسي اضافه مي كند: هميشه بحران ديگري براي نگران شدن وجود دارد.

جريلين روس، رييس انجمن اختلالات اضطرابي آمريكا نيز در اين رابطه تصريح كرد: افرادي كه با GAD دست و پنجه نرم مي كنند، مي دانند كه نگراني شان با واقعيت تناسبي ندارد. به عنوان مثال روس به زني استناد كرد كه با وجود اين كه همسرش در تامين مايحتاج خانواده اش كوتاهي نمي كند اما او بي وقفه در مورد مسايل مالي نگران است، حتي با وجود اين كه مي داند نگراني اش بي دليل است.

بارلو در ادامه توضيحاتش گفت كه تمام اين نگراني ها، مبتلايان به GAD را در وضعيت مزمني از لحاظ تنش فيزيكي قرار مي دهد. بسياري از اين افراد مشكلات خواب دارند، تحريك پذير هستند، از ناراحتي هاي

گوارشي رنج مي برند و در روابطشان دچار جنجال و دعوا مي شوند.

طبق نظر موسسه ملي سلامت رواني آمريكا، علايم ديگري مانند دردهاي عضلاني، لرز، اضطراب و تيك هاي عصبي نيز ممكن است وجود داشته باشد.

بارلو و روس خاطرنشان مي كنند كه خوشبختانه متخصصان سلامت رواني به اين اختلال توجه زيادي كرده اند كه منجر به يافتن شيوه هاي درماني موفقي شده است.

بارلو ادامه داد؛ گرايش پزشكان به سمت دوره هاي هدف گير همراه با درمان حاد است كه چند ماه يا بيشتر طول مي كشد و سپس به برگزاري چند وقت يك بار جلسات كاهش مي يابد. معمولاً درمان هاي رفتاري مانند گفتار درماني، سازمان دهي دوباره ادراكي در شيوه رويارويي افراد با موقعيت هايي كه معمولاً منجر به نگراني مي شود، مي تواند كمك كننده باشد. ورزش نيز بي تاثير نيست.

روس در ادامه تاكيد كرد: هدف اين است كه فرد مبتلا به GAD احساس نگراني را تجربه كند و از ميزان حساسيتش نسبت به آن كم شود. يعني تجربه مكرر احساس نگراني تا زماني كه خسته كننده شود.

روس گفت كه او به مبتلايان به GAD كمك مي كند تا ياد بگيرند بارها و بارها ناراحتي ناشي از اضطرابشان را تحمل كنند تا زماني كه تخفيف يابد. او به بيماران كمك مي كند تا اين كار را با سوال كردن از خودشان در مورد زمينه هاي نگراني شان انجام دهند. مثل اين كه آيا اين نگراني واقعي است؟ احتمالات موجود در بروز اين اتفاق چه هستند؟

سپس او به بيماران توصيه مي كند كه در جهت رهايي از اين نگراني تلاش كنند.

بارلو متذكر شد: هنگامي كه موجي از نگراني بيماران را فرا مي

گيرد، بيشتر مبتلايان به GAD به صورتي غيرعادي تلاش مي كنند تا به جاي تجربه كردن نگراني، آن را سركوب كنند. اما اين كار فقط شدت نگراني را افزايش مي دهد. ما به بيماران روش هاي جديدي را آموزش مي دهيم تا بتوانند اين احساسات را تجربه كنند. ما چگونگي تجربه كردن احساسات به روش هاي مثبت، نحوه سركوب كردن، پذيرش و طي كردن دوره طبيعي چنين احساساتي را به آنان ياد مي دهيم.

علاوه بر رفتار درماني، داروها نيز مي توانند كمك كننده باشند. اين داروها شامل ضد افسردگي هايي مانند پروزاك (فلوكستين)، پاكسيل (پاروكستين) و افكسور (ونلافاكسين) هستند.

منبع: خبرگزارى ايسنا

نگراني هاي افراطي در زندگي روزمره، غيرطبيعي و نابود كننده هستند

تقريباً هر فردي در زندگي خود با نگراني هايي چون بدهكاري ها، صورت حساب تعميرات اتومبيل، برنامه هاي كاري در آينده نزديك و ورود فرزندان به دانشگاه مواجه مي شود، اما به گفته پژوهشگران؛ وقتي شما در طول هفت روز هفته و به طور ?? ساعته نگران باشيد، اين طبيعي نيست.

متخصصان مي گويند: نگراني در حد متعارف طبيعي و قابل انتظار است اما در صورتي كه حالت دائمي و افراطي پيدا كند، ممكن است شما به اختلال اضطرابي كلي يا GAD مبتلا باشيد.

اختلال GAD بيماري است كه با نگراني در رابطه با جنبه هاي مختلف زندگي مشخص شده و احساس مي شود و نمي توان آنها را كنترل كرد.

اين احساس مي تواند شما را از نظر فيزيكي فرسوده كرده و از جنبه احساسي تحليل ببرد. اين حالت هم چنين دوستان و نزديكانتان را كه بايد به تمام نگراني هاي شما گوش دهند، مستاصل مي كند.

دكتر ديويد بارلو، پروفسور روان شناسي و روان پزشك دانشگاه بوستون در امريكا

در اين رابطه خاطرنشان مي كند: اين نگراني ها هرگز پايان نمي پذيرد.

وي افزود: ويژگي كليدي GAD از جنبه روان شناسي، نگراني مزمن و غيرقابل كنترل است.

او متذكر شد كه حدود شش درصد از آمريكايي ها در مقاطعي از زندگي شان از اين بيماري رنج مي برند.

بارلو همچنين مي گويد اين افراد هميشه بدترين شرايط را پيش بيني مي كنند. آنان در مورد موضوعات عمده و همچنين مسائلي كه بيشتر ما آنها را كوچك مي شماريم نگران مي شوند. به نظر مي رسد كه آنان حتي وقتي مي دانند كه اين نگرانيها غير واقعي و بي اساس هستند باز هم نمي توانند دست از نگراني شان بردارند و به محض برطرف شدن يك نگراني، نگراني بعدي بروز مي كند.

اين پرفسور روانشناسي اضافه مي كند: هميشه بحران ديگري براي نگران شدن وجود دارد.

جريلين روس، رييس انجمن اختلالات اضطرابي آمريكا نيز در اين رابطه تصريح كرد: افرادي كه با GAD دست و پنجه نرم مي كنند، مي دانند كه نگراني شان با واقعيت تناسبي ندارد. به عنوان مثال روس به زني استناد كرد كه با وجود اين كه همسرش در تامين مايحتاج خانواده اش كوتاهي نمي كند اما او بي وقفه در مورد مسايل مالي نگران است، حتي با وجود اين كه مي داند نگراني اش بي دليل است.

بارلو در ادامه توضيحاتش گفت كه تمام اين نگراني ها، مبتلايان به GAD را در وضعيت مزمني از لحاظ تنش فيزيكي قرار مي دهد. بسياري از اين افراد مشكلات خواب دارند، تحريك پذير هستند، از ناراحتي هاي گوارشي رنج مي برند و در روابطشان دچار جنجال و دعوا مي شوند.

طبق نظر موسسه ملي سلامت رواني آمريكا، علايم ديگري مانند دردهاي عضلاني، لرز،

اضطراب و تيك هاي عصبي نيز ممكن است وجود داشته باشد.

بارلو و روس خاطرنشان مي كنند كه خوشبختانه متخصصان سلامت رواني به اين اختلال توجه زيادي كرده اند كه منجر به يافتن شيوه هاي درماني موفقي شده است.

بارلو ادامه داد؛ گرايش پزشكان به سمت دوره هاي هدف گير همراه با درمان حاد است كه چند ماه يا بيشتر طول مي كشد و سپس به برگزاري چند وقت يك بار جلسات كاهش مي يابد. معمولاً درمان هاي رفتاري مانند گفتار درماني، سازمان دهي دوباره ادراكي در شيوه رويارويي افراد با موقعيت هايي كه معمولاً منجر به نگراني مي شود، مي تواند كمك كننده باشد. ورزش نيز بي تاثير نيست.

روس در ادامه تاكيد كرد: هدف اين است كه فرد مبتلا به GAD احساس نگراني را تجربه كند و از ميزان حساسيتش نسبت به آن كم شود. يعني تجربه مكرر احساس نگراني تا زماني كه خسته كننده شود.

روس گفت كه او به مبتلايان به GAD كمك مي كند تا ياد بگيرند بارها و بارها ناراحتي ناشي از اضطرابشان را تحمل كنند تا زماني كه تخفيف يابد. او به بيماران كمك مي كند تا اين كار را با سوال كردن از خودشان در مورد زمينه هاي نگراني شان انجام دهند. مثل اين كه آيا اين نگراني واقعي است؟ احتمالات موجود در بروز اين اتفاق چه هستند؟

سپس او به بيماران توصيه مي كند كه در جهت رهايي از اين نگراني تلاش كنند.

بارلو متذكر شد: هنگامي كه موجي از نگراني بيماران را فرا مي گيرد، بيشتر مبتلايان به GAD به صورتي غيرعادي تلاش مي كنند تا به جاي تجربه كردن نگراني، آن را سركوب كنند. اما اين كار فقط شدت

نگراني را افزايش مي دهد. ما به بيماران روش هاي جديدي را آموزش مي دهيم تا بتوانند اين احساسات را تجربه كنند. ما چگونگي تجربه كردن احساسات به روش هاي مثبت، نحوه سركوب كردن، پذيرش و طي كردن دوره طبيعي چنين احساساتي را به آنان ياد مي دهيم.

علاوه بر رفتار درماني، داروها نيز مي توانند كمك كننده باشند. اين داروها شامل ضد افسردگي هايي مانند پروزاك (فلوكستين)، پاكسيل (پاروكستين) و افكسور (ونلافاكسين) هستند.

منبع: خبرگزارى ايسنا

نقش مذهب در سلامت روان

منبع: سايت تبيان

روانشناسي بهداشت,در سالهاي اخير اهميت زيادي براي نقش راهبردهاي مقابله و سبك زندگي افراد در چگونگي وضعيت سلامت جسماني و رواني آنها قائل شده است . شيوه هاي مقابله,تواناييهاي شناختي و رفتاري اي هستند كه فرد مضطرب به منظور كنترل نيازهاي خاص دروني و بيروني فشارآور به كار مي گيرد .

در مقابله مذهبي از منابع مذهبي مثل دعا و نيايش,توكل و توسل به خداوند و .... براي مقابله استفاده مي شود. يافته هاي اخير نشان داده اند از آنجايي كه اين نوع مقابله ها هم منبع حمايت عاطفي و هم وسيله اي براي تفسير مثبت حوادث زندگي هستند,مي توانند مقابله هاي بعدي را تسهيل نمايند,بنابراين به كارگيري آنها براي اكثر افراد,سلامت ساز است.

رفتارهاي مذهبي ارزش مثبتي در پرداختن به نكات معني دار زندگي دارند. رفتارهايي از قبيل توكل به خداوند,زيارت و غيره .... مي توانند از طريق ايجاد اميد و تشويق به نگرش هاي مثبت,موجب آرامش دروني فرد شوند. باور به اين كه خدايي هست كه موقعيت ها را كنترل مي كند و ناظر بر عبادت كننده هاست,تا حد زيادي اضطراب مرتبط با موقعيت را كاهش مي دهد. به

طوري كه اغلب افراد مؤمن ارتباط خود را با خداوند مانند ارتباط با يك دوست بسيار صميمي توصيف مي كنند و معتقدند كه مي توان از طريق اتكاء و توسل به خداوند,اثر موقعيت هاي غير قابل كنترل را به طريقي كنترل نمود. به همين دليل گفته مي شود كه مذهب مي تواند به شيوه فعالي در فرآيند مقابله مؤثر باشد. به طور كلي مقابله مذهبي,متكي بر باورها و فعاليت هاي مذهبي است و از اين طريق در كنترل استرس هاي هيجاني و

ناراحتي هاي جسمي به افراد كمك مي كند. داشتن معنا و هدف در زندگي,احساس تعلق داشتن به منبعي والا,اميدواري به كمك و ياري خداوند در شرايط مشكل زاي زندگي,برخورداري از حمايت هاي اجتماعي,حمايت روحاني و ..... همگي از جمله منابعي هستند كه افراد مذهبي با برخورداري از آنها مي توانند در مواجهه با حوادث فشارزاي زندگي,آسيب كمتري را متحمل شوند.

مذهب مي تواند در تمامي عوامل,نقش مؤثري در استرس زايي داشته باشد و در ارزيابي موقعيت,ارزيابي شناختي فرد,فعاليت هاي مقابله,منابع حمايتي و .... سبب كاهش گرفتاري رواني شود. بر اين اساس,مدتها است كه تصور مي شود بين مذهب و سلامت روان ارتباط مثبتي وجود دارد و اخيراً نيز روانشناسي مذهب,حمايت هاي تجربي زيادي را در راستاي اين زمينه فراهم آورده است . ويتر و همكاران او نشان دادند كه 20 تا 60 درصد متغيرهاي سلامت رواني افراد بالغ,توسط باورهاي مذهبي تبيين مي شود. در مطالعه ديگري,ويلتيز و كريدر نشان دادند كه در يك نمونه 1650 نفري با ميانگين سني 50، نگرش هاي مذهبي با سلامت رواني رابطه مثبتي دارند. به علاوه مذهبي بودن

با رضايت زناشويي در مردان و زنان و رضايت شغلي در مردان مرتبط بود.

بر اساس مطالعات انجام شده ديگر,بين مذهبي بودن و معنا دار بودن زندگي و سلامت رواني ارتباط نزديكي وجود دارد. در يك بررسي كه 836 بزرگسال با ميانگين 4/ 73 سال شركت داشتند، معلوم شد كه بين سه شاخص مذهبي بودن ( فعاليت هاي مذهبي غير سازمان يافته و فعاليت هاي مذهبي سازمان يافته ) و روحيه داشتن و دلگرمي به زندگي,همبستگي مثبتي وجود دارد . به علاوه اسپيكا و همكارانش,36 مطالعه تجربي در مورد مرگ و درگيري مذهبي را مرور كردند و نتيجه گرفتند كه ايمان قوي تر,يا معتقد بودن به زندگي بعد از مرگ با ترس كمتر از مرگ همبستگي دارد. همچنين افرادي كه نمره بالاتري در شاخص مذهب دروني داشتند,ترس كمتري را از مرگ گزارش كردند.

مطالعات ديگر,تأثير مداخلات مذهبي را در كاهش اضطراب و تحمل فشارهاي رواني پس از بهبودي,نشان داده اند . به عنوان مثال,نتايج دو بررسي نشان داد,كساني كه به اعتقادات مذهبي پايبند بودند,اضطراب و ناراحتي كمتري را نسبت به كساني كه به اعتقادات مذهبي پاي بند نبودند,گزارش كرده اند. گارنتر و همكاران در زمينه سلامت رواني و اعتقادات مذهبي شش مقاله را مورد بررسي قرار دادند و دريافتند كه در تمام اين مطالعات بين اعتقادات مذهبي و سلامت رواني رابطه مثبتي وجود دارد . هانت سازگاري زناشويي 64 زوج را مورد بررسي قرارداد و نشان داد كه مذهب به طور مثبت با سازگاري زناشويي,خوشحالي و رضايت زناشويي بالاتر ارتباط دارد و همچنين نتيجه گرفت كه مذهب يك عامل مهم در جلوگيري از طلاق است.

زاكرمن و همكاران در پژوهشي گزارش كردند,در افراد سالمندي كه نمره كمتري در شاخص مذهبي بودن به دست آوردند,ميزان مرگ ومير 42% بود,در حالي كه اين ميزان براي افراد سالمندي كه نمره شاخص مذهبي بالايي داشتند 19% بود. در مطالعه ديگري,كونينگ,كلين و همكاران دريافتند كه سرطان در بين افرادي كه نمره بالاتري در شاخص مذهبي دروني كسب مي كنند كمتر شايع است . در بررسي ديگري,مشاهده كردند افرادي كه هميشه از مقابله هاي مذهبي استفاده مي كنند نسبت به افرادي كه كمتر و گاهي از اين مقابله ها استفاده مي كنند در 9 شاخص از 12 شاخص سلامت روانشناختي,نمرات بالاتري كسب كردند . موريس اثر زيارت مذهبي را روي افسردگي و اضطراب 24 بيمار سالمند بررسي كرد. او دريافت كه علائم آنها بعد از زيارت رفتن كاهش زيادي داشته و حداقل تا ده ماه بعد از برگشتن از زيارت هم اين اثر ادامه دارد . در مطالعه ديگري,مكين توش نقش مذهب را در سازگاري افراد با يك رويداد معني دار زندگي بررسي كرد. او با 124پدر و مادري كه كودك خود را به علت سندرم مرگ ناگهاني از دست داده بودند مصاحبه كرد و دريافت كه مذهبي بودن با يافتن معني در مرگ ارتباط مثبتي دارد. به علاوه مذهبي بودن با افزايش صلاحيت رواني و كاهش ناراحتي در بين والدين در طي 18 ماه بعد از مرگ كودكانشان,ارتباط داشت.

عليرغم اين كه اكثر تحقيقات ذكر شده در اديان ديگري صورت گرفته است و از آنجايي كه باور و اعتقاد ما مسلمانان بر اين است كه دين اسلام به عنوان يك ايدئولوژي,ارائه دهنده كامل ترين و

سلامت سازترين سبك زندگي بشريت است و احكام و دستورات آن حوزه هاي وسيع اخلاقي,بين فردي,بهداشتي و اجتماعي را در بر مي گيرد,لذا مطالعه علمي اثرات و نقش متغيرهاي مذهبي در سلامت رواني يك ضرورت اساسي به نظر مي رسد .

نقش مذهب در سلامت روان

منبع: سايت تبيان

روانشناسي بهداشت,در سالهاي اخير اهميت زيادي براي نقش راهبردهاي مقابله و سبك زندگي افراد در چگونگي وضعيت سلامت جسماني و رواني آنها قائل شده است . شيوه هاي مقابله,تواناييهاي شناختي و رفتاري اي هستند كه فرد مضطرب به منظور كنترل نيازهاي خاص دروني و بيروني فشارآور به كار مي گيرد .

در مقابله مذهبي از منابع مذهبي مثل دعا و نيايش,توكل و توسل به خداوند و .... براي مقابله استفاده مي شود. يافته هاي اخير نشان داده اند از آنجايي كه اين نوع مقابله ها هم منبع حمايت عاطفي و هم وسيله اي براي تفسير مثبت حوادث زندگي هستند,مي توانند مقابله هاي بعدي را تسهيل نمايند,بنابراين به كارگيري آنها براي اكثر افراد,سلامت ساز است.

رفتارهاي مذهبي ارزش مثبتي در پرداختن به نكات معني دار زندگي دارند. رفتارهايي از قبيل توكل به خداوند,زيارت و غيره .... مي توانند از طريق ايجاد اميد و تشويق به نگرش هاي مثبت,موجب آرامش دروني فرد شوند. باور به اين كه خدايي هست كه موقعيت ها را كنترل مي كند و ناظر بر عبادت كننده هاست,تا حد زيادي اضطراب مرتبط با موقعيت را كاهش مي دهد. به طوري كه اغلب افراد مؤمن ارتباط خود را با خداوند مانند ارتباط با يك دوست بسيار صميمي توصيف مي كنند و معتقدند كه مي توان از

طريق اتكاء و توسل به خداوند,اثر موقعيت هاي غير قابل كنترل را به طريقي كنترل نمود. به همين دليل گفته مي شود كه مذهب مي تواند به شيوه فعالي در فرآيند مقابله مؤثر باشد. به طور كلي مقابله مذهبي,متكي بر باورها و فعاليت هاي مذهبي است و از اين طريق در كنترل استرس هاي هيجاني و

ناراحتي هاي جسمي به افراد كمك مي كند. داشتن معنا و هدف در زندگي,احساس تعلق داشتن به منبعي والا,اميدواري به كمك و ياري خداوند در شرايط مشكل زاي زندگي,برخورداري از حمايت هاي اجتماعي,حمايت روحاني و ..... همگي از جمله منابعي هستند كه افراد مذهبي با برخورداري از آنها مي توانند در مواجهه با حوادث فشارزاي زندگي,آسيب كمتري را متحمل شوند.

مذهب مي تواند در تمامي عوامل,نقش مؤثري در استرس زايي داشته باشد و در ارزيابي موقعيت,ارزيابي شناختي فرد,فعاليت هاي مقابله,منابع حمايتي و .... سبب كاهش گرفتاري رواني شود. بر اين اساس,مدتها است كه تصور مي شود بين مذهب و سلامت روان ارتباط مثبتي وجود دارد و اخيراً نيز روانشناسي مذهب,حمايت هاي تجربي زيادي را در راستاي اين زمينه فراهم آورده است . ويتر و همكاران او نشان دادند كه 20 تا 60 درصد متغيرهاي سلامت رواني افراد بالغ,توسط باورهاي مذهبي تبيين مي شود. در مطالعه ديگري,ويلتيز و كريدر نشان دادند كه در يك نمونه 1650 نفري با ميانگين سني 50، نگرش هاي مذهبي با سلامت رواني رابطه مثبتي دارند. به علاوه مذهبي بودن با رضايت زناشويي در مردان و زنان و رضايت شغلي در مردان مرتبط بود.

بر اساس مطالعات انجام شده ديگر,بين مذهبي بودن و معنا دار بودن

زندگي و سلامت رواني ارتباط نزديكي وجود دارد. در يك بررسي كه 836 بزرگسال با ميانگين 4/ 73 سال شركت داشتند، معلوم شد كه بين سه شاخص مذهبي بودن ( فعاليت هاي مذهبي غير سازمان يافته و فعاليت هاي مذهبي سازمان يافته ) و روحيه داشتن و دلگرمي به زندگي,همبستگي مثبتي وجود دارد . به علاوه اسپيكا و همكارانش,36 مطالعه تجربي در مورد مرگ و درگيري مذهبي را مرور كردند و نتيجه گرفتند كه ايمان قوي تر,يا معتقد بودن به زندگي بعد از مرگ با ترس كمتر از مرگ همبستگي دارد. همچنين افرادي كه نمره بالاتري در شاخص مذهب دروني داشتند,ترس كمتري را از مرگ گزارش كردند.

مطالعات ديگر,تأثير مداخلات مذهبي را در كاهش اضطراب و تحمل فشارهاي رواني پس از بهبودي,نشان داده اند . به عنوان مثال,نتايج دو بررسي نشان داد,كساني كه به اعتقادات مذهبي پايبند بودند,اضطراب و ناراحتي كمتري را نسبت به كساني كه به اعتقادات مذهبي پاي بند نبودند,گزارش كرده اند. گارنتر و همكاران در زمينه سلامت رواني و اعتقادات مذهبي شش مقاله را مورد بررسي قرار دادند و دريافتند كه در تمام اين مطالعات بين اعتقادات مذهبي و سلامت رواني رابطه مثبتي وجود دارد . هانت سازگاري زناشويي 64 زوج را مورد بررسي قرارداد و نشان داد كه مذهب به طور مثبت با سازگاري زناشويي,خوشحالي و رضايت زناشويي بالاتر ارتباط دارد و همچنين نتيجه گرفت كه مذهب يك عامل مهم در جلوگيري از طلاق است.

زاكرمن و همكاران در پژوهشي گزارش كردند,در افراد سالمندي كه نمره كمتري در شاخص مذهبي بودن به دست آوردند,ميزان مرگ ومير 42% بود,در حالي كه اين

ميزان براي افراد سالمندي كه نمره شاخص مذهبي بالايي داشتند 19% بود. در مطالعه ديگري,كونينگ,كلين و همكاران دريافتند كه سرطان در بين افرادي كه نمره بالاتري در شاخص مذهبي دروني كسب مي كنند كمتر شايع است . در بررسي ديگري,مشاهده كردند افرادي كه هميشه از مقابله هاي مذهبي استفاده مي كنند نسبت به افرادي كه كمتر و گاهي از اين مقابله ها استفاده مي كنند در 9 شاخص از 12 شاخص سلامت روانشناختي,نمرات بالاتري كسب كردند . موريس اثر زيارت مذهبي را روي افسردگي و اضطراب 24 بيمار سالمند بررسي كرد. او دريافت كه علائم آنها بعد از زيارت رفتن كاهش زيادي داشته و حداقل تا ده ماه بعد از برگشتن از زيارت هم اين اثر ادامه دارد . در مطالعه ديگري,مكين توش نقش مذهب را در سازگاري افراد با يك رويداد معني دار زندگي بررسي كرد. او با 124پدر و مادري كه كودك خود را به علت سندرم مرگ ناگهاني از دست داده بودند مصاحبه كرد و دريافت كه مذهبي بودن با يافتن معني در مرگ ارتباط مثبتي دارد. به علاوه مذهبي بودن با افزايش صلاحيت رواني و كاهش ناراحتي در بين والدين در طي 18 ماه بعد از مرگ كودكانشان,ارتباط داشت.

عليرغم اين كه اكثر تحقيقات ذكر شده در اديان ديگري صورت گرفته است و از آنجايي كه باور و اعتقاد ما مسلمانان بر اين است كه دين اسلام به عنوان يك ايدئولوژي,ارائه دهنده كامل ترين و سلامت سازترين سبك زندگي بشريت است و احكام و دستورات آن حوزه هاي وسيع اخلاقي,بين فردي,بهداشتي و اجتماعي را در بر مي گيرد,لذا مطالعه علمي اثرات

و نقش متغيرهاي مذهبي در سلامت رواني يك ضرورت اساسي به نظر مي رسد .

روابط خانوادگي كليد شادي جوانان

منبع: سايت همشهري آنلاين

اگر بين 13 تا 24 سال داشته باشيد، چه چيزي باعث شادي شما خواهد شد؟

نتايج يك نظرسنجي جديد نشان مي دهدكه برخلاف تصور معمول, در اين گروه سني روابط خانوادگي مهمترين عامل شادي است.

به گزارش آسوشيتدپرس در يك نظرسنجي با بيشتر از 100 سوال از بيش از 1200 نفر فرد 13 تا 24 سال در مورد ماهيت شادي گذراندن وقت با خانواده در راس پاسخ ها قرار گرفت.

در رده دوم ميان پاسخ ها گذراندن وقت با دوستان و پس از آن گذراندن وقت با يك فرد مهم ديگر بود. تقريبا سه چهارم افراد جوان گفتند كه رابطه شان با والدين شان باعث شادي آنها مي شود.

ساير نتايج چندان دور از انتظار نبودند، نتايج نظر سنجي نشان داد كه بر حسب طبقات اقتصادي سفيدپوستان از سياه پوستان و اسپانيايي تبار ها شادترند.

تعداد زيادي از جوانان به خصوص جوانان طبقه متوسط و زنان بيش از مردان احساس استرس مي كردند.

گر چه ممكن است فكر كنيد كه پول ارتباط مستقيمي با شادي دارد. در اين نظرسنجي به پول به عنوان يك عامل مجزا براي شادي اشاره نشده بود، هر چند افراد با بيشترين درآمد خانوادگي عموما زندگي شادتري داشتند.

با اين حال داشتن والدين تحصيل كرده نسبت به درآمد عامل پيش بيني كننده قوي تري براي شادي بود.

نزديك به نيمي از پاسخ دهندگان گفتندكه مذهب و مسائل معنوي براي شان بسيار اهميت دارد.

جالب اينكه اغلب اين جوانان معتقد بودند كه ازدواج باعث شادي آنها مي شود و مي خواستند روزي ازدواج كنند. اغلب آنها مي خواستند روزي بچه داشته باشند.

بالاخره هنگامي كه از اين جوانان نام

قهرمانان شان را پرسيدند، حدود نيمي از آنها از يك يا هر دوي والدين شان نام بردند. و مادرها اندكي جلوتز از پدرها قرار داشتند.

روابط خانوادگي كليد شادي جوانان

منبع: سايت همشهري آنلاين

اگر بين 13 تا 24 سال داشته باشيد، چه چيزي باعث شادي شما خواهد شد؟

نتايج يك نظرسنجي جديد نشان مي دهدكه برخلاف تصور معمول, در اين گروه سني روابط خانوادگي مهمترين عامل شادي است.

به گزارش آسوشيتدپرس در يك نظرسنجي با بيشتر از 100 سوال از بيش از 1200 نفر فرد 13 تا 24 سال در مورد ماهيت شادي گذراندن وقت با خانواده در راس پاسخ ها قرار گرفت.

در رده دوم ميان پاسخ ها گذراندن وقت با دوستان و پس از آن گذراندن وقت با يك فرد مهم ديگر بود. تقريبا سه چهارم افراد جوان گفتند كه رابطه شان با والدين شان باعث شادي آنها مي شود.

ساير نتايج چندان دور از انتظار نبودند، نتايج نظر سنجي نشان داد كه بر حسب طبقات اقتصادي سفيدپوستان از سياه پوستان و اسپانيايي تبار ها شادترند.

تعداد زيادي از جوانان به خصوص جوانان طبقه متوسط و زنان بيش از مردان احساس استرس مي كردند.

گر چه ممكن است فكر كنيد كه پول ارتباط مستقيمي با شادي دارد. در اين نظرسنجي به پول به عنوان يك عامل مجزا براي شادي اشاره نشده بود، هر چند افراد با بيشترين درآمد خانوادگي عموما زندگي شادتري داشتند.

با اين حال داشتن والدين تحصيل كرده نسبت به درآمد عامل پيش بيني كننده قوي تري براي شادي بود.

نزديك به نيمي از پاسخ دهندگان گفتندكه مذهب و مسائل معنوي براي شان بسيار اهميت دارد.

جالب اينكه اغلب اين جوانان معتقد بودند كه ازدواج باعث شادي آنها مي شود و مي خواستند روزي ازدواج كنند. اغلب

آنها مي خواستند روزي بچه داشته باشند.

بالاخره هنگامي كه از اين جوانان نام قهرمانان شان را پرسيدند، حدود نيمي از آنها از يك يا هر دوي والدين شان نام بردند. و مادرها اندكي جلوتز از پدرها قرار داشتند.

كودكان و داغديدگي

نويسنده: محمدامين شريفي

عشق الهي و ايمان به خدا، قبل از هر چيز اميدواري به خداست، زيرا خداوند نمي ميرد و كسي كه به خدا اميدوار باشد، حيات جاوداني خواهد يافت.»

? درد جاودانگي- ميكل دو اونامونو

صحبت از مرگ - عامل پايان بخش تمام توهم ها و تلذذ هاي كودكانه وجنون آور - هميشه و همه جا دردآور است. مرگ كه از ميان تمام حقايق زندگي بديهي ترين و غيرقابل انكارترين است، مفهومي است كه خواسته يا ناخواسته و به شيوه هاي مختلف از صحبت پيرامون آن طفره مي رويم. با اينكه از سنين كم ياد مي گيريم كه مرگ روزي فرا مي رسد و گريزي از آن نيست و با افزايش سن قطعيت آن را باور مي كنيم ولي باز هم از فكر اينكه روزي به ناچار بايد زندگي را ترك كنيم، به گونه اي هوشيار و ناهوشيار دوري مي كنيم. يكي از دلا يل اصلي چسبيدن به گهواره زندگي - گهواره اي كه بيشتر بخشنده رنج است تا آرامش - و فرار از مرگ، ترس ريشه اي انسان نسبت به نيستي است. دكتر اروين يالوم روانپزشك اگزيستانسياليستي و نويسنده كتاب زيباي «روايت هايي از روان درماني» پيرامون ترس از مرگ و طفره از آن مي نويسد: «... براي كنار آمدن با واقعيت مرگ، زيركانه راه هايي براي مبارزه با آن پيدا مي كنيم كه همگي مبتني بر

انكار (daseb - benial) هستند. وقتي كودكيم براي گريز از اضطراب مرگ با ريشخند تلخي اش را مي گيريم، آن را به مبارزه مي طلبيم و در پناه همراهي دوستان و شكلا ت و پفك فيلم هاي ترسناك مي بينيم. بزرگتر كه مي شويم مرگ را از ذهنمان دور مي كنيم، به آن صورت خوش مي دهيم (بازگشت به موطن اصلي، الحاق به خدا، آرامش ابدي و غيره)، به مدد اسطوره هاي مذهبي و غيرمذهبي منكر آن مي شويم و با كارهاي ماندني - مثل بچه دار شدن - به جستجوي جاودانگي مي رويم...» در همين رابطه نيز پل تيليش (????) عالم الهيات به شرايط ذاتي در وجود اشاره مي كند كه ما را به گريختن از آگاهي خيلي زياد اغوا مي كند. اين شرايط ما را دچار وحشتي مي كند كه اضطراب وجودي (Anxiey existential) نام دارد. اولين منبع اضطراب، در نظر روانشناسان اگزيستانسياليستي، از آگاهي زياد ما نسبت به اينكه در يك زمان نامعلومي بايد بميريم ناشي مي شود: هستي، مستلزم نيستي است.

بيشتر بزرگترها وقتي صحبت مرگ يا مردن پيش مي آيد از آن شانه خالي مي كنند و با بيان اينكه براي صحبت درباره اين موضوع با جوان ترها صلا حيت ندارند، با عذرخواهي خود را كنار مي كشند. به نظر مي رسد كه بحث درباره مرگ، ناراحتي، اضطراب، سردرگمي و رفتار بازدارنده را در بزرگترها برمي انگيزد. با اين كه مساله چگونگي رويارو شدن كودكان با مرگ و سازگار شدن با آن واقعيتي است غيرقابل انكار و هرچند كه با توجه به مقدمه فوق عادت جمعي، سكوت در اين زمينه

را بهتر از بحث علمي مي داند، ليكن عقل سليم بحث علمي و كاربردي را مفيدتر مي داند. بنابراين در اين فرصت كوتاه اميدواريم كه ابعاد اين مساله پيچيده را در حد توان بكاويم.

? رويارويي كودكان خردسال با داغديدگي

كودكان به طور كلي نمي توانند بياموزند چگونه با مساله مرگ كنار بيايند. شايد علتش آن باشد كه بزرگترها پاسخ هاي لا زم را به آنان نمي دهند يا رفتارهاي درستي را در اين مورد ابراز نمي دارند. غم و اندوه بر جاي مانده در كودك مي تواند در آينده به مشكلا ت شخصي، غيرشخصي يا اجتماعي منجر شود. عوامل زيادي در محيط و اطراف كودك وجود دارد كه به تصوراتي غلط درباره مرگ در او مي انجامد. در رسانه ها اغلب مرگ واقعه اي دردناك و خشن و با آداب و رسوم تكان دهنده تصوير مي شود. بزرگترهايي كه در زندگي كودك هستند، ممكن است واكنشي منفي نسبت به مرگ نشان دهند. آنان اغلب با امتناع از بحث درباره مرگ و پنهان كردن احساس خود درباره آن، مي كوشند كودك را در برابر ترس از مرگ محافظت كنند. درك واكنش هاي بزرگترها نسبت به مساله مرگ مي تواند براي كودكان دشوار باشد. آنان ممكن است فكر كنند كه ايشان سبب مرگ هستند و به نحوي در آن تاثير داشته اند يا به اين نتيجه برسند كه مرگ مجازات كار بدي است كه مرتكب شده اند. اين بدفهمي ها و سو»برداشت ها موجب ترس و اضطراب بي اساس در آنها مي شود. توضيحات و توجيهاتي كه بزرگترها نيز با بكار بردن تعابير خوب و خوشايند

به كار مي برند، اغلب به تصورات نادرست در كودكان دامن مي زند. مثلا وقتي به كودك گفته مي شود كه شخص فوت شده «تنها به خواب رفته است» يا «خدا او را طلبيده است»، در كودك ممكن است ترس از «خواب» يا ترس از اينكه «خدا» شخص را از اين جهان به جهان ديگر مي برد، پديد آيد. تلا ش هاي اشتباه در رابطه با تعليم راه و رسم كنار آمدن با مرگ به كودكان، بر اين فرض مبتني بوده اند كه كودكان مرگ را به طور كامل نمي فهمند و اگر هم مي فهمند به صلا ح آنها نيست در مورد آن اطلا عات كسب كنند. در نتيجه بسياري از پدر و مادرها چنين نتيجه گرفته اند كه نبايد كودكان را با تجربه مرگ آشنا كنيم. آنها به بچه ها نمي گويند چرا فلا ني مرده و چطور مرده است. همچنين بچه ها را در مراسم كفن و دفن و عزاداري شركت نمي دهند و حتي آخر كار بودن مرگ را انكار مي كنند. گوداس (????) معتقد است كه بزرگترها به اين دليل در مورد مرگ به بچه ها اطلا عات نمي دهند كه خودشان از مرگ فرار مي كنند و از آن بيزارند و بحث توان فهم و كنار آمدن با مرگ در ميان نيست!

اما با وجود آنكه والدين سعي مي كنند كودكان به مرگ فكر نكنند، بچه ها در طول زندگي به اين پديده برخورد مي كنند يا به دنبال مرگ حيوان خانگي خود يا به دنبال تماشاي مرگ انسان ها در برنامه هاي تلويزيون (كه معمولا و متاسفانه با

خشونت نيز همراه است) و مرگ حيوانات در جاده ها يا مرگ انسان ها وحيوانات در قصه ها و افسانه ها. بنابراين تمام بچه ها به مرگ فكر مي كنند ونگران مرگ بودن و سوال داشتن درباره مرگ يكي از جنبه هاي «طبيعي» رشد آنهاست. چهار مشكلي را كه كودكان دچار غم و اندوه ناشي از فقدان اطرافيانشان بايد بر آنها غلبه كنند عبارتند از: ?- قبول كردن واقعيت مرگ عزيزشان ?- كنار آمدن با رنج يا حالت عاطفي ناشي از مرگ عزيزشان ?- سازگار كردن خود با محيطي كه در آن قبلا والدين يا خواهر و برادر فوت شده خود زندگي مي كردند و اينك او در كنارشان نيست ?- جايگزين كردن شخصي ديگر به جاي شخص از دنيا رفته در زندگي خود و در عين حال زنده نگهداشتن ياد و خاطره او در ذهن.

? حضور در تشييع جنازه

يكي از سوالا ت مهم پدر و مادرها اين است كه چقدر بچه ها را در وقايع متعاقب مرگ متوفي شركت بدهند؟ و آيا بچه ها بايد در مراسم تشييع جنازه شركت كنند يا خير. ادبيات باليني نشان مي دهد نبايد كودكان را از حضور در مراسم تشييع جنازه محروم كنيم و در عين حال نبايد آنها را مجبور كنيم در اين مراسم شركت كنند. همچنين ادبيات باليني نشان مي دهد حضور در مراسم تشييع جنازه عملا به سازگاري هرچه بيشتر كودك با مرگ متوفي كمك مي كند.

پژوهشگران تحقيقي بر روي ?? كودك ? تا ?? ساله كه اخيرا يكي از والدين آنها مرده بود، اجرا كردند. تقريبا اكثريت آنها (يعني ?? درصد

اين كودكان) در تشييع جنازه شركت كرده بودند. اكثر پدر و مادرها و كودكان حاضر در اين تحقيق مي گفتند هم از بچه ها انتظار مي رفت در تشييع جنازه شركت كنند و هم خود بچه ها مي خواستند در مراسم شركت كنند. با اينكه ?? درصد اين بچه ها در جريان تشييع جنازه واكنش هاي نامطلوب نشان داده بودند (مثلا به شدت گريه كرده بودند) ولي بين حضور آنها در تشييع جنازه و واكنش هاي آنها در اين مراسم با ناسازگاري در ? ماه بعد رابطه اي ديده نمي شد. جالب اينكه والدين و بچه ها در ارزيابي واكنش هاي نامطلوب، اختلا ف نظر داشتند; يعني پدر و مادرها هميشه نمي دانستند بچه ها چه موقع خيلي ناراحت هستند. اگرچه از بچه هاي خيلي بزرگتر بيشتر انتظار مي رفت در تشييع جنازه شركت كنند ولي حضور در مراسم و واكنش هاي نامطلوب با سن كودك رابطه نداشتند.

چون كودكان بايد به صورت عيني و ملموس به آخر كار بودن مرگ پي ببرند، گاهي اوقات مجبور مي شويم كارهايي كنيم كه به مذاق والدين و بزرگترها خوش نمي آيد. براي مثال به دختربچه ?/? ساله اي كه جسد مادرش را در گورستان محل كفن و دفن مي ديد اجازه داده شد چند بار در تابوت را باز كند و ببندد و با مادرش خداحافظي كند; بچه هاي بزرگتر نيز گاهي اوقات اعمال به ظاهر مسخره اي انجام مي دهند يا نابجا مي خندند چون دستپاچه شده اند و نمي دانند بايد چه كار كنند. هر كودكي نگراني هايي دارد و بايد به نگراني هاي او

رسيدگي كنيم، حتي اگر نگراني هاي خود را به زبان نياورد. وقتي كودكان، پدر يا مادر خود را از دست مي دهند سخت نگران مي شوند كه اگر والد ديگر خود را از دست بدهند چه مي شود و به خاطر همين نگراني دائما در اين باره سوال مي كنند. در چنين مواردي والدي كه زنده است بايد ضمن دلداري به كودك و آرام كردن او به صراحت بگويد اگر چنين اتفاقي بيفتد چه برنامه اي دارد; براي مثال بگويد «اگر من مردم، خاله نرگس از تو مراقبت خواهد كرد.» از آنجا ذهن كودكان خردسال عيني (Concrete) است نه انتزاعي، لذا پاسخ هاي والدين نيز بايد كاملا عيني و ملموس باشد. روانشناسان پيشنهاد مي كنند كه پدر و مادر مطمئن شوند كه خود بچه ها مي خواهند در تشييع جنازه شركت كنند، نه اينكه آنها را مجبور به اين كار كنند. آنها بايد از فرزند خود بپرسند آيا دوست دارد در مراسم شركت كند يا خير. براي مثال به فرزندشان بگويند «بعضي از بچه ها در اين جور مراسم شركت مي كنند و بعضي هم شركت نمي كنند. تو كدام را انتخاب مي كني؟» البته كودكان بايد بدانند در تشييع جنازه و مراسم يادبود چه كار كنند يا چه اتفاقي مي افتد، لذا كسي كه خيلي متالم نيست بايد به سوالا ت آنان جواب بدهد و آنان را راهنمايي كند.

نكته اي كه مي بايست در اين گونه مراسم بدان توجه كرد اين است كه تحت هيچ شرايطي از فرياد و سوگواري فرد بازمانده (چه كودك چه بزرگسال) جلوگيري نكنيم. پژوهش ها نشان داده اند

هنگامي كه فرآيند سوگ كامل طي نمي شود، يكي از عواقب احتمالي آن افسردگي شديد است. لذا بايد فرد كاملا راحت و آزادانه به سوگ بپردازد تا تخليه هيجاني (Catharsis) همه جانبه صورت بگيرد.

? فهم كودكان از مفهوم مرگ

اين فرض كه كودكان، مرگ را به طور كامل نمي فهمند هم درست است هم نادرست و به سن كودك وابسته است.

درك كودكان كمتر از ? سال آن قدر رشد نيافته است كه در برابر مرگ واكنش نشان دهند. كودكان سنين ? تا ? سال خود محور هستند يعني همان چيزي را كه در لحظه تجربه مي كنند مي فهمند و نمي توانند ديدگاه ديگران را در نظر بگيرند. شواهد نشان مي دهد كودكان در اين مرحله فهم ناقصي از چهار مولفه اصلي مرگ دارند. اين چهار مولفه عبارتند از: ?- برگشت ناپذيري مرگ (يعني نمي فهمند جسم متوفي ديگر زنده نمي شود) ?- همگاني بودن مرگ (يعني نمي فهمند هر موجود زنده اي مي ميرد) ?- نمي فهمند بعد از مرگ تمام علا يم حياتي شخص قطع مي شود (يعني متوجه نيستند متوفي ديگر نمي تواند غذا بخورد، احساس كند، بفهمد و...) ?- نمي فهمند كه مرگ ناشي از رويداد خاصي است (مثل بيماري، كهولت، سانحه و...) در ضمن چون خردسالا ن دنيارا براساس تجارب خود معنا مي كنند، مرگ را با تعابيري مثل خواب، جدايي و مصدوميت كه تجارب رايج پيش دبستاني ها هستند، توجيه مي كنند. كودكان بين ? تا ?? سالگي رفته رفته به هميشگي بودن مرگ پي مي برند ولي براي خودشان مرگي متصور نمي شوند، يعني فكر مي

كنند فقط آدم هاي پير مي ميرند. مضاف بر اينكه در اين سنين مرگ را به علل بيروني (مثل بيماري، جراحت، مصدوميت) ربط مي دهند نه به علل زيست شناختي. اما در نوجواني يعني از حدود ?? سالگي به بعد و با آغاز تفكر انتزاعي درك كودكان از مرگ كامل مي شود و نظرات انتزاعي هم در برداشت هاي آنان جا مي گيرد. هرچند مطالعات نشان مي دهند كودكان لزوما اين زنجيره رشدي را به ترتيب ياد شده طي نمي كنند ولي در كل اصول و ترتيب فهم از مرگ مشابه همان موارد ياد شده است. همچنين تعجب آور نخواهد بود كودكاني كه تجربه اي درخصوص مرگ دارند، مرگ را بهتر مي فهمند. بدين معني كه تجربه كردن مرگ عزيزان، يا تجربه كردن مرگ حيوانات خانگي به ويژه در خردسالي، فهم مرگ را شتاب مي بخشد.

? سازگاري كودكان با مرگ

كودكان در هر رده سني وقتي يكي از عزيزان خود به ويژه پدر و مادر يا بستگان نزديك خود را از دست مي دهند در معرض مشكلا ت رفتاري و هيجاني به ويژه افسردگي قرار مي گيرند. همچنين وقتي متوفي پدر يا مادر است كودك علا وه بر فقدان او، يك رشته فقدان هاي ثانوي را نيز تجربه مي كنند; فقدان هايي مثل از دست دادن برخي امكانات مالي، كاهش دسترسي كودك به والد ديگر و فقدان هايي كه معلول تغيير نقش ها و مسووليت ها در خانواده هستند.

واكنش فوري كودكان به مرگ عزيزان عبارتند از اضطراب شديد، گريه و بداخلا قي، وابستگي شديد، مشكلا ت مرتبط با جدايي، افزايش پرخاشگري، كابوس و

مشكلا ت خواب، ترس از مصدوميت، مشكلا ت مرتبط با توالت رفتن، بي اشتهايي، بي قراري، از دست دادن تمركز حواس و مشكلا ت يادگيري. اگرچه بسياري از نشانه هايي كه بلا فاصله پس از مرگ عزيزان پديد مي آيند، ? تا ?? ماه بعد به تدريج كم مي شوند ولي مشكلا ت بعضي از بچه ها ادامه مي يابند.

محققان عوامل ميانجي زيادي را برشمرده اند كه در سازگاري بلندمدت كودكان با مرگ عزيزان نقش دارند اين عوامل عبارتند از شرايط مرگ عزيزان، مراسمي كه خانواده برگزار كرده است، سازگاري رواني كودك قبل از مرگ عزيز از دست رفته، عملكرد مراتب يا والد اصلي كودك، ميزان استرس كودك و حمايت هاي اجتماعي موجود. حضور بزرگسالي كه نيازهاي كودك را برآورده كند و به او اجازه حرف زدن بدهد، بيش از هر عامل ديگري به كودك كمك خواهد كرد فرآيند سوگواري را طي كند. اخيرا تحقيقي نشان داده است «ارتباط آزاد و آرامش بخش» مي تواند سازگاري كودكان داغديده را بيفزايد. چند پژوهشگر ?? خانواده را كه بچه هاي دبستاني داشتند و در آنها پدر يا مادر در ?? ماه گذشته بر اثر سرطان فوت كرده بودند، بررسي كردند و دريافتند بهترين پيش بيني كننده سازگاري كودك، نظر وي در مورد ميزان راحت بودن ارتباط با والد بازمانده است.

تحقيق ديگري مي گويد علا وه بر سلا مت رواني و توان كنار آمدن والد بازمانده، جنسيت كودك هم مهم است،

هر چند هنوز نمي دانيم پسرها از مرگ عزيزان خود بيشتر ضربه مي خورند يا دخترها، با اين حال برخي تحقيقات نشان داده اند پسرها

بيشتر از مرگ والدين ضربه مي خورند و دخترها بيشتر از مرگ خواهر و برادر، خصوصا از مرگ خواهر. همچنين تحقيق جديدي در سال ???? نشان مي دهد ماهيت مرگ نيز بر سازگاري كودك تاثير مي گذارد: بچه هاي پدرو مادرهايي كه بر اثر خودكشي مرده بودند، بيش از بچه هاي پدر و مادرهايي كه بر اثر سرطان مرده بودند، نشانه هاي افسردگي داشتند. هر چند كه اين نكته نيز نبايد ناديده گرفته شود كه كودكان «پدر و مادرهايي كه بر اثر خودكشي مرده بودند» قبل از مرگ والدين خود، مشكلا ت رواني بيشتري داشتند; دليلش هم تا حدودي اين است كه مشكلا ت (براي مثال جدايي والدين) و بحران هاي خانوادگي آنها بيشتر بود.

پژوهشگر مردم شناس مشهوري به نام كوبلر راس در مطالعه اي كه بر روي بيماران علا ج ناپذير انجام داد، مراحلي را كه بيشتر بيماران و خانواده هايشان در رويارويي با مساله مرگ طي مي كنند، مشخص كرد. نخستين واكنش انكار مساله است: «نه، من نخواهم مرد». دوم، شخص بيمار و خانواده اش از موقعيت پيش آمده به خشم ميآيند: «چرا اين مساله بايد براي من اتفاق بيفتد نه كس ديگر؟». مرحله سوم مرحله تضرع و دعا به درگاه خداوند است. افراد ممكن است به درگاه خداوندي دست به دعا شوند و با خود بگويند اگر خدا آنان را يا شخص عزيز و نزديكش را از دنيا نبرد، از آن به بعد در زندگي شخص خوبي خواهند بود. وقتي شخص مي بيند ديگر از مرگ گريزي نيست و واقعيت مردن برايش مسجل و حتمي مي شود، معمولا واكنش او افسردگي

است. بسياري از روانشناسان (براي مثال تامپسون ????) معتقدند كودكان نيز همان مراحل اندوه از مرگ را طي مي كنند كه كوبلر راس بيان مي كند. واكنش هاي كودكان اين هاست:

?) هول شدن، انكار كردن، باور نكردن و بهت زده شدن

?) بي تفاوتي آشكار

?) تغييرات فيزيولوژيكي مانند خستگي، بي اشتهايي، سردرد و ديگر نشانه هاي جسمي

?) سير قهقرايي

?) هيجانات شديد، رفتار برون ريزانه، احساس گناه يا سرزنش خود و ديگر هيجانات تحمل ناپذير.

? راهبردهاي درماني و كمك كننده

اولين و مهمترين گام در اين زمينه اين است كه دريابيم وضعيت كودك سوگ بهنجار است يا افسردگي باليني؟ در اين مورد مدت و شدت واكنش كودك حائز اهميت است (هر چند كسي نمي تواند بگويد كه سوگ چه قدر طول بكشد بهنجار تلقي مي شود). معمولا واكنش هاي كودك چند هفته بعد از مرگ عزيزان فروكش مي كنند اگرچه در سالگردها، يادبودها و تعطيلا ت مجددا تشديد مي شوند. عوامل ديگري را كه بايد در اين زمينه در نظر بگيريم عبارتند از اضطراب، احساس گناه يا مقصر بودن، انكار احساسات و حرف نزدن درباره مرگ. راه هايي وجود دارند تا بفهميم آيا سوگ بهنجار كودك به افسردگي باليني تبديل شده است يا خير. كودكان سوگوار گهگاه كارهاي لذت بخش هم انجام مي دهند ولي كودكان افسرده با لذت بردن خداحافظي كرده اند، وانگهي كودكان افسرده احساس بي ارزش بودن مي كنند در حالي كه كودكان سوگوار مشكل عزت نفس ندارند.

نكته مهم ديگر اينكه اگرچه ضربه رواني و سوگ نشانه هاي مشترك زيادي دارند ولي نشانه هاي ويژه ضربه رواني

(براي مثال گوش به زنگ بودن، تجربه كردن مجدد حادثه در روياهاي شبانه و بازي هاي تكراري، اشتغال ذهني با برخي جنبه هاي ضربات رواني و فرار از يادآورنده ها) گاها جلوي فرآيند سوگواري را مي گيرند و همان طور كه پيش از اين ذكر شد سوگواري بلوكه شده ممكن است به افسردگي شديد منجر شود. بنابراين والد بازمانده و روانشناس باليني بايد مداخله خود را ابتدا به ضربه رواني معطوف كنند و زماني به سوگ كودك بپردازند كه نشانه هاي ضربه رواني برطرف شده باشد.

به طور خلا صه روش هاي مشاوره و كمك به كودكاني كه با مرگ عزيزي روبه رو بوده اند، به قرار زير است:

?) به دقت به صحبت هاي او گوش دهيد تا افكار، احساسات و نگراني هايش را دريابيد و با جملا ت روشن و عيني، طوري كه متناسب با سطح درك كودك باشد به او پاسخ دهيد. سوال ها و عبارت هاي كودك را كه مبهم و دوپهلو هستند و حكايت از دغدغه اي پنهان در او مي كنند، روشن سازيد. اين كودكان معمولا نگراني هايي دارند كه از بيان آنها پرهيز مي كنند. اين نگراني ها عبارتند از: مبادا من بميرم؟ مبادا پدر و مادرم هم بميرند؟ چه كسي از من مراقبت خواهد كرد؟ چرا مرد؟ آيا من مقصر بودم؟ والدين و اطرافيان كودك بايد خيلي راحت درباره مرگ مورد نظر حرف بزنند و با حرف زدن در مورد كنار آمدن آدم ها با مرگ، آنچه در تشييع جنازه رخ مي دهد، احساس آدم ها وقتي عزيز آنها مي ميرد و موارد مشابه، نگراني هاي كودك

را رفع كنند.

?) بگذاريد كودك غم و اندوه خود را ابراز نمايد، آزادانه صحبت كند و چيزي بپرسد. پس از آن يك توضيح ساده در مورد مرگ كه شامل عناصر زير است به كودك بدهيد: ?- شخص مورد نظر مرده است. ?- خيلي بد شد كه مرد و اين عادي است كه بچه ها احساس خود را بروز دهند. ?- او به اين دليل مرد كه اتفاقي براي بدنش افتاده است. ?- مرگ يعني توقف كار بدن. ?- سوال كردن بچه ها عادي است و بزرگترها به سوالا ت آنها جواب خواهند داد. از تعابيري چون «رفته / گم شده / ما را ترك كرده / در خواب مرده و...» اجتناب كنيد چون اين تعابير، خردسالان را گيج مي كند.

?) استفاده از تعابير و مفاهيم ديني (مثل بهشت و جهنم) بايد مطابق تجارب و تعاليم ديني كودك باشند. كودكان گاهي مفاهيم انتزاعي خاصي چون بهشت و ابديت را درك نمي كنند چرا كه رشد شناختي آنها چنين اجازه اي نمي دهد. آنان ممكن است به كلي نفهمند چرا «خدا كسي را كه دوستش دارد از دنيا مي برد». شايد بهتر آن باشد براي كمك به چنين موضوع حساسي با يك روحاني كه خانواده با او تماس دارند مشورت كنيم.

هيچ گاه درباره چيزهايي كه تماما درست نيستند مثل اين جمله كه «مرگ همچون خواب است» با كودك صحبت نكنيد.

?) مداخلات مربوط به كودكان داغديده عمدتا از نوع پيشگيري هستند، به اين معنا كه بسياري از آنها با هدف جلوگيري از بروز مشكلات جدي اجرا مي شوند. از آنجا كه مرگ جزو لاينفك

زندگي است نبايد صحبت درباره آن با كودكان را به وقتي موكول كنيم كه يكي از اعضاي خانواده يا اطرافيان كودك مي ميرد. كودكان معمولا سرحرف در مورد مرگ و مردن را باز مي كنند. والدين بايد اين فرصت ها را به عنوان «لحظات آموزشي» مغتنم شمارند و درك فرزندان خود از مرگ را بيفزايند. پدر و مادرهايي كه به سوالات فرزندان خود درباره مرگ جواب مي دهند، به آنها مي فهمانند كه حرف زدن درباره مرگ هيچ اشكالي ندارد. به هر حال والدين نبايد از صحبت كردن پيرامون مفهوم مرگ بترسند چرا كه در زمان گذشته به دليل مشكلات بهداشتي، كودكان به كرات شاهد مرگ عزيزان خود بودند و با آن بيگانگي نداشتند ولي امروزه كه مرگ ها بيشتر در بيمارستان و به هر حال در مكاني دور از چشم كودك اتفاق مي افتند لازم است كه خودمان اين اطلاعات را به فرزندان منتقل كنيم. پژوهشگران توصيه كرده اند در روزهاي بعد از مرگ متوفي با صحبت درباره مرگ يك حيوان يا يك گياه به كودك كمك كنيد با موضوع مرگ و مردن بيشتر آشنا شود.

منابع:

?- سنجش و درمان مشكلات دوران كودكي - كارولين شرودر ???? - ترجمه مهرداد فيروزبخت - نشردايره - ????.

?- مشاوره با كودكان- چارلز تامپسون ???? - ترجمه جواد طهوريان - انتشارات رشد ????.

?- روانشناسي باليني كودك - ريچارد موريس ???? - ترجمه محمدرضا نائينيان و همكاران - انتشارات رشد ????.

?- نظريه هاي روان درماني - پروچاسكار نوركراس ???? - ترجمه سيد محمدي - انتشارات رشد ????.

منبع: روزنامه مردم سالاري

كودكان و داغديدگي

نويسنده: محمدامين شريفي عشق

الهي و ايمان به خدا، قبل از هر چيز اميدواري به خداست، زيرا خداوند نمي ميرد و كسي كه به خدا اميدوار باشد، حيات جاوداني خواهد يافت.» ? درد جاودانگي- ميكل دو اونامونو

صحبت از مرگ - عامل پايان بخش تمام توهم ها و تلذذ هاي كودكانه وجنون آور - هميشه و همه جا دردآور است. مرگ كه از ميان تمام حقايق زندگي بديهي ترين و غيرقابل انكارترين است، مفهومي است كه خواسته يا ناخواسته و به شيوه هاي مختلف از صحبت پيرامون آن طفره مي رويم. با اينكه از سنين كم ياد مي گيريم كه مرگ روزي فرا مي رسد و گريزي از آن نيست و با افزايش سن قطعيت آن را باور مي كنيم ولي باز هم از فكر اينكه روزي به ناچار بايد زندگي را ترك كنيم، به گونه اي هوشيار و ناهوشيار دوري مي كنيم. يكي از دلا يل اصلي چسبيدن به گهواره زندگي - گهواره اي كه بيشتر بخشنده رنج است تا آرامش - و فرار از مرگ، ترس ريشه اي انسان نسبت به نيستي است. دكتر اروين يالوم روانپزشك اگزيستانسياليستي و نويسنده كتاب زيباي «روايت هايي از روان درماني» پيرامون ترس از مرگ و طفره از آن مي نويسد: «... براي كنار آمدن با واقعيت مرگ، زيركانه راه هايي براي مبارزه با آن پيدا مي كنيم كه همگي مبتني بر انكار (daseb - benial) هستند. وقتي كودكيم براي گريز از اضطراب مرگ با ريشخند تلخي اش را مي گيريم، آن را به مبارزه مي طلبيم و در پناه همراهي دوستان و شكلا ت و پفك فيلم هاي ترسناك مي

بينيم. بزرگتر كه مي شويم مرگ را از ذهنمان دور مي كنيم، به آن صورت خوش مي دهيم (بازگشت به موطن اصلي، الحاق به خدا، آرامش ابدي و غيره)، به مدد اسطوره هاي مذهبي و غيرمذهبي منكر آن مي شويم و با كارهاي ماندني - مثل بچه دار شدن - به جستجوي جاودانگي مي رويم...» در همين رابطه نيز پل تيليش (????) عالم الهيات به شرايط ذاتي در وجود اشاره مي كند كه ما را به گريختن از آگاهي خيلي زياد اغوا مي كند. اين شرايط ما را دچار وحشتي مي كند كه اضطراب وجودي (Anxiey existential) نام دارد. اولين منبع اضطراب، در نظر روانشناسان اگزيستانسياليستي، از آگاهي زياد ما نسبت به اينكه در يك زمان نامعلومي بايد بميريم ناشي مي شود: هستي، مستلزم نيستي است.

بيشتر بزرگترها وقتي صحبت مرگ يا مردن پيش مي آيد از آن شانه خالي مي كنند و با بيان اينكه براي صحبت درباره اين موضوع با جوان ترها صلا حيت ندارند، با عذرخواهي خود را كنار مي كشند. به نظر مي رسد كه بحث درباره مرگ، ناراحتي، اضطراب، سردرگمي و رفتار بازدارنده را در بزرگترها برمي انگيزد. با اين كه مساله چگونگي رويارو شدن كودكان با مرگ و سازگار شدن با آن واقعيتي است غيرقابل انكار و هرچند كه با توجه به مقدمه فوق عادت جمعي، سكوت در اين زمينه را بهتر از بحث علمي مي داند، ليكن عقل سليم بحث علمي و كاربردي را مفيدتر مي داند. بنابراين در اين فرصت كوتاه اميدواريم كه ابعاد اين مساله پيچيده را در حد توان بكاويم. ? رويارويي كودكان خردسال با

داغديدگي

كودكان به طور كلي نمي توانند بياموزند چگونه با مساله مرگ كنار بيايند. شايد علتش آن باشد كه بزرگترها پاسخ هاي لا زم را به آنان نمي دهند يا رفتارهاي درستي را در اين مورد ابراز نمي دارند. غم و اندوه بر جاي مانده در كودك مي تواند در آينده به مشكلا ت شخصي، غيرشخصي يا اجتماعي منجر شود. عوامل زيادي در محيط و اطراف كودك وجود دارد كه به تصوراتي غلط درباره مرگ در او مي انجامد. در رسانه ها اغلب مرگ واقعه اي دردناك و خشن و با آداب و رسوم تكان دهنده تصوير مي شود. بزرگترهايي كه در زندگي كودك هستند، ممكن است واكنشي منفي نسبت به مرگ نشان دهند. آنان اغلب با امتناع از بحث درباره مرگ و پنهان كردن احساس خود درباره آن، مي كوشند كودك را در برابر ترس از مرگ محافظت كنند. درك واكنش هاي بزرگترها نسبت به مساله مرگ مي تواند براي كودكان دشوار باشد. آنان ممكن است فكر كنند كه ايشان سبب مرگ هستند و به نحوي در آن تاثير داشته اند يا به اين نتيجه برسند كه مرگ مجازات كار بدي است كه مرتكب شده اند. اين بدفهمي ها و سو»برداشت ها موجب ترس و اضطراب بي اساس در آنها مي شود. توضيحات و توجيهاتي كه بزرگترها نيز با بكار بردن تعابير خوب و خوشايند به كار مي برند، اغلب به تصورات نادرست در كودكان دامن مي زند. مثلا وقتي به كودك گفته مي شود كه شخص فوت شده «تنها به خواب رفته است» يا «خدا او را طلبيده است»، در كودك ممكن است

ترس از «خواب» يا ترس از اينكه «خدا» شخص را از اين جهان به جهان ديگر مي برد، پديد آيد. تلا ش هاي اشتباه در رابطه با تعليم راه و رسم كنار آمدن با مرگ به كودكان، بر اين فرض مبتني بوده اند كه كودكان مرگ را به طور كامل نمي فهمند و اگر هم مي فهمند به صلا ح آنها نيست در مورد آن اطلا عات كسب كنند. در نتيجه بسياري از پدر و مادرها چنين نتيجه گرفته اند كه نبايد كودكان را با تجربه مرگ آشنا كنيم. آنها به بچه ها نمي گويند چرا فلا ني مرده و چطور مرده است. همچنين بچه ها را در مراسم كفن و دفن و عزاداري شركت نمي دهند و حتي آخر كار بودن مرگ را انكار مي كنند. گوداس (????) معتقد است كه بزرگترها به اين دليل در مورد مرگ به بچه ها اطلا عات نمي دهند كه خودشان از مرگ فرار مي كنند و از آن بيزارند و بحث توان فهم و كنار آمدن با مرگ در ميان نيست!

اما با وجود آنكه والدين سعي مي كنند كودكان به مرگ فكر نكنند، بچه ها در طول زندگي به اين پديده برخورد مي كنند يا به دنبال مرگ حيوان خانگي خود يا به دنبال تماشاي مرگ انسان ها در برنامه هاي تلويزيون (كه معمولا و متاسفانه با خشونت نيز همراه است) و مرگ حيوانات در جاده ها يا مرگ انسان ها وحيوانات در قصه ها و افسانه ها. بنابراين تمام بچه ها به مرگ فكر مي كنند ونگران مرگ بودن و سوال داشتن درباره مرگ يكي

از جنبه هاي «طبيعي» رشد آنهاست. چهار مشكلي را كه كودكان دچار غم و اندوه ناشي از فقدان اطرافيانشان بايد بر آنها غلبه كنند عبارتند از: ?- قبول كردن واقعيت مرگ عزيزشان ?- كنار آمدن با رنج يا حالت عاطفي ناشي از مرگ عزيزشان ?- سازگار كردن خود با محيطي كه در آن قبلا والدين يا خواهر و برادر فوت شده خود زندگي مي كردند و اينك او در كنارشان نيست ?- جايگزين كردن شخصي ديگر به جاي شخص از دنيا رفته در زندگي خود و در عين حال زنده نگهداشتن ياد و خاطره او در ذهن. ? حضور در تشييع جنازه

يكي از سوالا ت مهم پدر و مادرها اين است كه چقدر بچه ها را در وقايع متعاقب مرگ متوفي شركت بدهند؟ و آيا بچه ها بايد در مراسم تشييع جنازه شركت كنند يا خير. ادبيات باليني نشان مي دهد نبايد كودكان را از حضور در مراسم تشييع جنازه محروم كنيم و در عين حال نبايد آنها را مجبور كنيم در اين مراسم شركت كنند. همچنين ادبيات باليني نشان مي دهد حضور در مراسم تشييع جنازه عملا به سازگاري هرچه بيشتر كودك با مرگ متوفي كمك مي كند.

پژوهشگران تحقيقي بر روي ?? كودك ? تا ?? ساله كه اخيرا يكي از والدين آنها مرده بود، اجرا كردند. تقريبا اكثريت آنها (يعني ?? درصد اين كودكان) در تشييع جنازه شركت كرده بودند. اكثر پدر و مادرها و كودكان حاضر در اين تحقيق مي گفتند هم از بچه ها انتظار مي رفت در تشييع جنازه شركت كنند و هم خود بچه ها مي خواستند

در مراسم شركت كنند. با اينكه ?? درصد اين بچه ها در جريان تشييع جنازه واكنش هاي نامطلوب نشان داده بودند (مثلا به شدت گريه كرده بودند) ولي بين حضور آنها در تشييع جنازه و واكنش هاي آنها در اين مراسم با ناسازگاري در ? ماه بعد رابطه اي ديده نمي شد. جالب اينكه والدين و بچه ها در ارزيابي واكنش هاي نامطلوب، اختلا ف نظر داشتند; يعني پدر و مادرها هميشه نمي دانستند بچه ها چه موقع خيلي ناراحت هستند. اگرچه از بچه هاي خيلي بزرگتر بيشتر انتظار مي رفت در تشييع جنازه شركت كنند ولي حضور در مراسم و واكنش هاي نامطلوب با سن كودك رابطه نداشتند.

چون كودكان بايد به صورت عيني و ملموس به آخر كار بودن مرگ پي ببرند، گاهي اوقات مجبور مي شويم كارهايي كنيم كه به مذاق والدين و بزرگترها خوش نمي آيد. براي مثال به دختربچه ?/? ساله اي كه جسد مادرش را در گورستان محل كفن و دفن مي ديد اجازه داده شد چند بار در تابوت را باز كند و ببندد و با مادرش خداحافظي كند; بچه هاي بزرگتر نيز گاهي اوقات اعمال به ظاهر مسخره اي انجام مي دهند يا نابجا مي خندند چون دستپاچه شده اند و نمي دانند بايد چه كار كنند. هر كودكي نگراني هايي دارد و بايد به نگراني هاي او رسيدگي كنيم، حتي اگر نگراني هاي خود را به زبان نياورد. وقتي كودكان، پدر يا مادر خود را از دست مي دهند سخت نگران مي شوند كه اگر والد ديگر خود را از دست بدهند چه مي شود و

به خاطر همين نگراني دائما در اين باره سوال مي كنند. در چنين مواردي والدي كه زنده است بايد ضمن دلداري به كودك و آرام كردن او به صراحت بگويد اگر چنين اتفاقي بيفتد چه برنامه اي دارد; براي مثال بگويد «اگر من مردم، خاله نرگس از تو مراقبت خواهد كرد.» از آنجا ذهن كودكان خردسال عيني (Concrete) است نه انتزاعي، لذا پاسخ هاي والدين نيز بايد كاملا عيني و ملموس باشد. روانشناسان پيشنهاد مي كنند كه پدر و مادر مطمئن شوند كه خود بچه ها مي خواهند در تشييع جنازه شركت كنند، نه اينكه آنها را مجبور به اين كار كنند. آنها بايد از فرزند خود بپرسند آيا دوست دارد در مراسم شركت كند يا خير. براي مثال به فرزندشان بگويند «بعضي از بچه ها در اين جور مراسم شركت مي كنند و بعضي هم شركت نمي كنند. تو كدام را انتخاب مي كني؟» البته كودكان بايد بدانند در تشييع جنازه و مراسم يادبود چه كار كنند يا چه اتفاقي مي افتد، لذا كسي كه خيلي متالم نيست بايد به سوالا ت آنان جواب بدهد و آنان را راهنمايي كند.

نكته اي كه مي بايست در اين گونه مراسم بدان توجه كرد اين است كه تحت هيچ شرايطي از فرياد و سوگواري فرد بازمانده (چه كودك چه بزرگسال) جلوگيري نكنيم. پژوهش ها نشان داده اند هنگامي كه فرآيند سوگ كامل طي نمي شود، يكي از عواقب احتمالي آن افسردگي شديد است. لذا بايد فرد كاملا راحت و آزادانه به سوگ بپردازد تا تخليه هيجاني (Catharsis) همه جانبه صورت بگيرد. ? فهم كودكان از مفهوم

مرگ

اين فرض كه كودكان، مرگ را به طور كامل نمي فهمند هم درست است هم نادرست و به سن كودك وابسته است.

درك كودكان كمتر از ? سال آن قدر رشد نيافته است كه در برابر مرگ واكنش نشان دهند. كودكان سنين ? تا ? سال خود محور هستند يعني همان چيزي را كه در لحظه تجربه مي كنند مي فهمند و نمي توانند ديدگاه ديگران را در نظر بگيرند. شواهد نشان مي دهد كودكان در اين مرحله فهم ناقصي از چهار مولفه اصلي مرگ دارند. اين چهار مولفه عبارتند از: ?- برگشت ناپذيري مرگ (يعني نمي فهمند جسم متوفي ديگر زنده نمي شود) ?- همگاني بودن مرگ (يعني نمي فهمند هر موجود زنده اي مي ميرد) ?- نمي فهمند بعد از مرگ تمام علا يم حياتي شخص قطع مي شود (يعني متوجه نيستند متوفي ديگر نمي تواند غذا بخورد، احساس كند، بفهمد و...) ?- نمي فهمند كه مرگ ناشي از رويداد خاصي است (مثل بيماري، كهولت، سانحه و...) در ضمن چون خردسالا ن دنيارا براساس تجارب خود معنا مي كنند، مرگ را با تعابيري مثل خواب، جدايي و مصدوميت كه تجارب رايج پيش دبستاني ها هستند، توجيه مي كنند. كودكان بين ? تا ?? سالگي رفته رفته به هميشگي بودن مرگ پي مي برند ولي براي خودشان مرگي متصور نمي شوند، يعني فكر مي كنند فقط آدم هاي پير مي ميرند. مضاف بر اينكه در اين سنين مرگ را به علل بيروني (مثل بيماري، جراحت، مصدوميت) ربط مي دهند نه به علل زيست شناختي. اما در نوجواني يعني از حدود ?? سالگي به

بعد و با آغاز تفكر انتزاعي درك كودكان از مرگ كامل مي شود و نظرات انتزاعي هم در برداشت هاي آنان جا مي گيرد. هرچند مطالعات نشان مي دهند كودكان لزوما اين زنجيره رشدي را به ترتيب ياد شده طي نمي كنند ولي در كل اصول و ترتيب فهم از مرگ مشابه همان موارد ياد شده است. همچنين تعجب آور نخواهد بود كودكاني كه تجربه اي درخصوص مرگ دارند، مرگ را بهتر مي فهمند. بدين معني كه تجربه كردن مرگ عزيزان، يا تجربه كردن مرگ حيوانات خانگي به ويژه در خردسالي، فهم مرگ را شتاب مي بخشد. ? سازگاري كودكان با مرگ

كودكان در هر رده سني وقتي يكي از عزيزان خود به ويژه پدر و مادر يا بستگان نزديك خود را از دست مي دهند در معرض مشكلا ت رفتاري و هيجاني به ويژه افسردگي قرار مي گيرند. همچنين وقتي متوفي پدر يا مادر است كودك علا وه بر فقدان او، يك رشته فقدان هاي ثانوي را نيز تجربه مي كنند; فقدان هايي مثل از دست دادن برخي امكانات مالي، كاهش دسترسي كودك به والد ديگر و فقدان هايي كه معلول تغيير نقش ها و مسووليت ها در خانواده هستند.

واكنش فوري كودكان به مرگ عزيزان عبارتند از اضطراب شديد، گريه و بداخلا قي، وابستگي شديد، مشكلا ت مرتبط با جدايي، افزايش پرخاشگري، كابوس و مشكلا ت خواب، ترس از مصدوميت، مشكلا ت مرتبط با توالت رفتن، بي اشتهايي، بي قراري، از دست دادن تمركز حواس و مشكلا ت يادگيري. اگرچه بسياري از نشانه هايي كه بلا فاصله پس از مرگ عزيزان پديد مي

آيند، ? تا ?? ماه بعد به تدريج كم مي شوند ولي مشكلا ت بعضي از بچه ها ادامه مي يابند.

محققان عوامل ميانجي زيادي را برشمرده اند كه در سازگاري بلندمدت كودكان با مرگ عزيزان نقش دارند اين عوامل عبارتند از شرايط مرگ عزيزان، مراسمي كه خانواده برگزار كرده است، سازگاري رواني كودك قبل از مرگ عزيز از دست رفته، عملكرد مراتب يا والد اصلي كودك، ميزان استرس كودك و حمايت هاي اجتماعي موجود. حضور بزرگسالي كه نيازهاي كودك را برآورده كند و به او اجازه حرف زدن بدهد، بيش از هر عامل ديگري به كودك كمك خواهد كرد فرآيند سوگواري را طي كند. اخيرا تحقيقي نشان داده است «ارتباط آزاد و آرامش بخش» مي تواند سازگاري كودكان داغديده را بيفزايد. چند پژوهشگر ?? خانواده را كه بچه هاي دبستاني داشتند و در آنها پدر يا مادر در ?? ماه گذشته بر اثر سرطان فوت كرده بودند، بررسي كردند و دريافتند بهترين پيش بيني كننده سازگاري كودك، نظر وي در مورد ميزان راحت بودن ارتباط با والد بازمانده است.

تحقيق ديگري مي گويد علا وه بر سلا مت رواني و توان كنار آمدن والد بازمانده، جنسيت كودك هم مهم است،

هر چند هنوز نمي دانيم پسرها از مرگ عزيزان خود بيشتر ضربه مي خورند يا دخترها، با اين حال برخي تحقيقات نشان داده اند پسرها بيشتر از مرگ والدين ضربه مي خورند و دخترها بيشتر از مرگ خواهر و برادر، خصوصا از مرگ خواهر. همچنين تحقيق جديدي در سال ???? نشان مي دهد ماهيت مرگ نيز بر سازگاري كودك تاثير مي گذارد: بچه هاي

پدرو مادرهايي كه بر اثر خودكشي مرده بودند، بيش از بچه هاي پدر و مادرهايي كه بر اثر سرطان مرده بودند، نشانه هاي افسردگي داشتند. هر چند كه اين نكته نيز نبايد ناديده گرفته شود كه كودكان «پدر و مادرهايي كه بر اثر خودكشي مرده بودند» قبل از مرگ والدين خود، مشكلا ت رواني بيشتري داشتند; دليلش هم تا حدودي اين است كه مشكلا ت (براي مثال جدايي والدين) و بحران هاي خانوادگي آنها بيشتر بود.

پژوهشگر مردم شناس مشهوري به نام كوبلر راس در مطالعه اي كه بر روي بيماران علا ج ناپذير انجام داد، مراحلي را كه بيشتر بيماران و خانواده هايشان در رويارويي با مساله مرگ طي مي كنند، مشخص كرد. نخستين واكنش انكار مساله است: «نه، من نخواهم مرد». دوم، شخص بيمار و خانواده اش از موقعيت پيش آمده به خشم ميآيند: «چرا اين مساله بايد براي من اتفاق بيفتد نه كس ديگر؟». مرحله سوم مرحله تضرع و دعا به درگاه خداوند است. افراد ممكن است به درگاه خداوندي دست به دعا شوند و با خود بگويند اگر خدا آنان را يا شخص عزيز و نزديكش را از دنيا نبرد، از آن به بعد در زندگي شخص خوبي خواهند بود. وقتي شخص مي بيند ديگر از مرگ گريزي نيست و واقعيت مردن برايش مسجل و حتمي مي شود، معمولا واكنش او افسردگي است. بسياري از روانشناسان (براي مثال تامپسون ????) معتقدند كودكان نيز همان مراحل اندوه از مرگ را طي مي كنند كه كوبلر راس بيان مي كند. واكنش هاي كودكان اين هاست:

?) هول شدن، انكار كردن، باور نكردن و

بهت زده شدن

?) بي تفاوتي آشكار

?) تغييرات فيزيولوژيكي مانند خستگي، بي اشتهايي، سردرد و ديگر نشانه هاي جسمي

?) سير قهقرايي

?) هيجانات شديد، رفتار برون ريزانه، احساس گناه يا سرزنش خود و ديگر هيجانات تحمل ناپذير. ? راهبردهاي درماني و كمك كننده

اولين و مهمترين گام در اين زمينه اين است كه دريابيم وضعيت كودك سوگ بهنجار است يا افسردگي باليني؟ در اين مورد مدت و شدت واكنش كودك حائز اهميت است (هر چند كسي نمي تواند بگويد كه سوگ چه قدر طول بكشد بهنجار تلقي مي شود). معمولا واكنش هاي كودك چند هفته بعد از مرگ عزيزان فروكش مي كنند اگرچه در سالگردها، يادبودها و تعطيلا ت مجددا تشديد مي شوند. عوامل ديگري را كه بايد در اين زمينه در نظر بگيريم عبارتند از اضطراب، احساس گناه يا مقصر بودن، انكار احساسات و حرف نزدن درباره مرگ. راه هايي وجود دارند تا بفهميم آيا سوگ بهنجار كودك به افسردگي باليني تبديل شده است يا خير. كودكان سوگوار گهگاه كارهاي لذت بخش هم انجام مي دهند ولي كودكان افسرده با لذت بردن خداحافظي كرده اند، وانگهي كودكان افسرده احساس بي ارزش بودن مي كنند در حالي كه كودكان سوگوار مشكل عزت نفس ندارند.

نكته مهم ديگر اينكه اگرچه ضربه رواني و سوگ نشانه هاي مشترك زيادي دارند ولي نشانه هاي ويژه ضربه رواني (براي مثال گوش به زنگ بودن، تجربه كردن مجدد حادثه در روياهاي شبانه و بازي هاي تكراري، اشتغال ذهني با برخي جنبه هاي ضربات رواني و فرار از يادآورنده ها) گاها جلوي فرآيند سوگواري را مي گيرند و همان

طور كه پيش از اين ذكر شد سوگواري بلوكه شده ممكن است به افسردگي شديد منجر شود. بنابراين والد بازمانده و روانشناس باليني بايد مداخله خود را ابتدا به ضربه رواني معطوف كنند و زماني به سوگ كودك بپردازند كه نشانه هاي ضربه رواني برطرف شده باشد.

به طور خلا صه روش هاي مشاوره و كمك به كودكاني كه با مرگ عزيزي روبه رو بوده اند، به قرار زير است:

?) به دقت به صحبت هاي او گوش دهيد تا افكار، احساسات و نگراني هايش را دريابيد و با جملا ت روشن و عيني، طوري كه متناسب با سطح درك كودك باشد به او پاسخ دهيد. سوال ها و عبارت هاي كودك را كه مبهم و دوپهلو هستند و حكايت از دغدغه اي پنهان در او مي كنند، روشن سازيد. اين كودكان معمولا نگراني هايي دارند كه از بيان آنها پرهيز مي كنند. اين نگراني ها عبارتند از: مبادا من بميرم؟ مبادا پدر و مادرم هم بميرند؟ چه كسي از من مراقبت خواهد كرد؟ چرا مرد؟ آيا من مقصر بودم؟ والدين و اطرافيان كودك بايد خيلي راحت درباره مرگ مورد نظر حرف بزنند و با حرف زدن در مورد كنار آمدن آدم ها با مرگ، آنچه در تشييع جنازه رخ مي دهد، احساس آدم ها وقتي عزيز آنها مي ميرد و موارد مشابه، نگراني هاي كودك را رفع كنند.

?) بگذاريد كودك غم و اندوه خود را ابراز نمايد، آزادانه صحبت كند و چيزي بپرسد. پس از آن يك توضيح ساده در مورد مرگ كه شامل عناصر زير است به كودك بدهيد: ?- شخص مورد

نظر مرده است. ?- خيلي بد شد كه مرد و اين عادي است كه بچه ها احساس خود را بروز دهند. ?- او به اين دليل مرد كه اتفاقي براي بدنش افتاده است. ?- مرگ يعني توقف كار بدن. ?- سوال كردن بچه ها عادي است و بزرگترها به سوالا ت آنها جواب خواهند داد. از تعابيري چون «رفته / گم شده / ما را ترك كرده / در خواب مرده و...» اجتناب كنيد چون اين تعابير، خردسالان را گيج مي كند.

?) استفاده از تعابير و مفاهيم ديني (مثل بهشت و جهنم) بايد مطابق تجارب و تعاليم ديني كودك باشند. كودكان گاهي مفاهيم انتزاعي خاصي چون بهشت و ابديت را درك نمي كنند چرا كه رشد شناختي آنها چنين اجازه اي نمي دهد. آنان ممكن است به كلي نفهمند چرا «خدا كسي را كه دوستش دارد از دنيا مي برد». شايد بهتر آن باشد براي كمك به چنين موضوع حساسي با يك روحاني كه خانواده با او تماس دارند مشورت كنيم.

هيچ گاه درباره چيزهايي كه تماما درست نيستند مثل اين جمله كه «مرگ همچون خواب است» با كودك صحبت نكنيد.

?) مداخلات مربوط به كودكان داغديده عمدتا از نوع پيشگيري هستند، به اين معنا كه بسياري از آنها با هدف جلوگيري از بروز مشكلات جدي اجرا مي شوند. از آنجا كه مرگ جزو لاينفك زندگي است نبايد صحبت درباره آن با كودكان را به وقتي موكول كنيم كه يكي از اعضاي خانواده يا اطرافيان كودك مي ميرد. كودكان معمولا سرحرف در مورد مرگ و مردن را باز مي كنند. والدين بايد اين فرصت

ها را به عنوان «لحظات آموزشي» مغتنم شمارند و درك فرزندان خود از مرگ را بيفزايند. پدر و مادرهايي كه به سوالات فرزندان خود درباره مرگ جواب مي دهند، به آنها مي فهمانند كه حرف زدن درباره مرگ هيچ اشكالي ندارد. به هر حال والدين نبايد از صحبت كردن پيرامون مفهوم مرگ بترسند چرا كه در زمان گذشته به دليل مشكلات بهداشتي، كودكان به كرات شاهد مرگ عزيزان خود بودند و با آن بيگانگي نداشتند ولي امروزه كه مرگ ها بيشتر در بيمارستان و به هر حال در مكاني دور از چشم كودك اتفاق مي افتند لازم است كه خودمان اين اطلاعات را به فرزندان منتقل كنيم. پژوهشگران توصيه كرده اند در روزهاي بعد از مرگ متوفي با صحبت درباره مرگ يك حيوان يا يك گياه به كودك كمك كنيد با موضوع مرگ و مردن بيشتر آشنا شود.

منابع:

?- سنجش و درمان مشكلات دوران كودكي - كارولين شرودر ???? - ترجمه مهرداد فيروزبخت - نشردايره - ????.

?- مشاوره با كودكان- چارلز تامپسون ???? - ترجمه جواد طهوريان - انتشارات رشد ????.

?- روانشناسي باليني كودك - ريچارد موريس ???? - ترجمه محمدرضا نائينيان و همكاران - انتشارات رشد ????.

?- نظريه هاي روان درماني - پروچاسكار نوركراس ???? - ترجمه سيد محمدي - انتشارات رشد ????.

منبع: روزنامه مردم سالاري

چگونه فشارهاي رواني را كنترل كنيم

از آنجا كه در دنياي صنعتي كنوني انسان بيش از حد دچار دغدغه كار و زندگي است، همواره اين احتمال وجود دارد كه فشردگي فعاليت هاي اجتماعي در اينگونه جوامع به ويژه در زندگي شهري آرامش خاطر را از افراد سلب نموده و آنان را

در برهه اي از زمان دچار فشارهاي رواني و تنش هاي عصبي نمايد.

براي رهايي از تنش هاي رواني نخستين گام شناخت عوامل ايجادكننده فشارهاي عصبي است. پس از شناخت اين عوامل، براي كاهش ميزان استرس ضروري است تغييراتي در محيط كار و زندگي بوجود آورد، كه از آن جمله مي توان به كاهش تعهدات اجتماعي، تغيير مسير زندگي و جابجايي مكاني اشاره كرد.

افزون بر اين تاثير آلودگي هاي زيست محيطي و مواد آلرژي زا را در ايجاد استرس نبايد ناديده گرفت. در اين راستا رعايت بهداشت تغذيه از قبيل رژيم غذايي مناسب و استفاده بيشتر از ميوه و سبزي تازه، مواد معدني و ويتامين ها و ثابت نگه داشتن قند خون و انجام فعاليت هاي ورزشي در كاهش فشارهاي رواني موثر است.

كارشناسان بهداشت روان در اين زمينه براي كاهش استرس به دو نكته ديگر نيز اشاره مي كنند. استراحت دادن به فكر و تنظيم ساعت بيولوژيك بدن. از اين رو، هر شخص بايد براساس توان و بسته به وظايف خانوادگي و اجتماعي خود زمان انجام كارها را به گونه اي تنظيم نمايد كه در ساعات مشخص دست از كار كشيده و به استراحت بپردازد. با اين وجود درصورت تداوم فشارهاي رواني از ساير راهكارها نيز براي غلبه بر استرس مي توان بهره گرفت، اما پيش از هر اقدام لازمست علائم وجود استرس را تشخيص داد كه از آن جمله مي توان به مواردي چون تغيير الگوي خواب، خسته شدن زياد، سردردهاي شديد، لذت نبردن از زندگي، دلشوره داشتن و دردهاي موضعي اشاره نمود.

پس از آن كه وجود استرس در فرد مشخص شد، كه عمدتا ناشي

از تغييرات شيميايي در مغز و ترشح بيش از حد آدرنالين و در نتيجه افزايش فشار خون و انقباض عضلات است، بايد راه هاي غلبه بر آن را جستجو كرد. به عقيده روانپزشكان يكي از راه هاي غلبه بر استرس، جابجايي مسائل استرس زاست، به بيان ديگر اگر موضوع پرتنش جديدي گريبانگير شخص شد با حذف يا به تعويق انداختن ساير مسائل جايي براي موضوع جديد باز كند و از انباشته كردن مشكلات بپرهيزد تا فشارهاي عصبي به نقطه انفجار نرسند.

افزون بر اين براي جلوگيري از پيدايش استرس مي توان به تمهيداتي از قبيل برنامه ريزي در كارها يا تجديدنظري واقع بينانه در برنامه هاي قبلي توسل جست و هنگام برنامه ريزي اين نكته رعايت شود كه توان فكري و جسمي هر فرد محدوديت هاي خاص خود را دارد و به تبع اين واقعيت بعضي از چيزها را نمي توان تغيير داد. بنابراين، هر شخص بايد با تحليل مشخص از شرايط مشخص مبتني بر توان خود قبول كند كه توانايي تغيير همه چيز را ندارد و لازم نيست براي رتق و فتق امور متفاوت انرژي بيش از ظرفيت خود صرف كند. در ضمن چنانچه فشارهاي عصبي ناشي از تراكم كار و خستگي باشد مي توان با 5 دقيقه استراحت در هر ساعت يا 15 دقيقه در هر دو ساعت، استرس را نسبتا كنترل نمود.

رعايت برخي از اصول تندرستي نيز مانند نحوه نشستن هرچند پيش پا افتاده به نظر مي رسند، در كاهش استرس موثرند. زيرا صاف و درست نشستن تنفس را راحت تر مي سازد و جريان خون را به مغز افزايش مي دهد،

برعكس قوز كردن از حجم ريه ها كاسته و از ميزان رسيدن خون و اكسيژن به مغز مي كاهد. ايجاد روحيه اعتماد به نفس نيز در كاهش استرس موثر است و نبايد اين روحيه در انسان ايجاد شود كه در انجام وظايف محوله ناتوان است. عوامل پيراموني زندگي اجتماعي نيز ممكن است در ايجاد فشار رواني نقش داشته باشند مانند ترافيك، شلوغي، آلودگي هاي صوتي و تنفسي و... از اين رو در حد امكان از تردد در چنين محيط هايي اجتناب شود، همانطور كه اشاره شد هنگام استرس ميزان آدرنالين موجود در خون افزايش مي يابد و سبب انقباض عضلاني و دردهاي ناشي از آن مي گردد، براي كاهش ميزان استرس و به تبع آن دردهاي عضلاني با دوش آبگرم گرفتن يا تنفس عميق و بستن چشم ها و رها كردن ارادي عضلات، مي توان به آرامش بيشتري دست يافت. رژيم غذايي مناسب نيز براي كنترل استرس موثر است. بنابراين، براي تامين انرژي مورد نياز حتما بايد صبحانه را كه شامل پروتئين و كربوهيدرات ها باشد به طور كامل صرف كرد و همواره در نظر داشته باشيد كه نقش صبحانه در كاهش استرس از نهار به مراتب بيشتر است.

منبع:روزنامه ابتكار

چگونه فشارهاي رواني را كنترل كنيم

از آنجا كه در دنياي صنعتي كنوني انسان بيش از حد دچار دغدغه كار و زندگي است، همواره اين احتمال وجود دارد كه فشردگي فعاليت هاي اجتماعي در اينگونه جوامع به ويژه در زندگي شهري آرامش خاطر را از افراد سلب نموده و آنان را در برهه اي از زمان دچار فشارهاي رواني و تنش هاي عصبي نمايد.

براي رهايي از

تنش هاي رواني نخستين گام شناخت عوامل ايجادكننده فشارهاي عصبي است. پس از شناخت اين عوامل، براي كاهش ميزان استرس ضروري است تغييراتي در محيط كار و زندگي بوجود آورد، كه از آن جمله مي توان به كاهش تعهدات اجتماعي، تغيير مسير زندگي و جابجايي مكاني اشاره كرد.

افزون بر اين تاثير آلودگي هاي زيست محيطي و مواد آلرژي زا را در ايجاد استرس نبايد ناديده گرفت. در اين راستا رعايت بهداشت تغذيه از قبيل رژيم غذايي مناسب و استفاده بيشتر از ميوه و سبزي تازه، مواد معدني و ويتامين ها و ثابت نگه داشتن قند خون و انجام فعاليت هاي ورزشي در كاهش فشارهاي رواني موثر است.

كارشناسان بهداشت روان در اين زمينه براي كاهش استرس به دو نكته ديگر نيز اشاره مي كنند. استراحت دادن به فكر و تنظيم ساعت بيولوژيك بدن. از اين رو، هر شخص بايد براساس توان و بسته به وظايف خانوادگي و اجتماعي خود زمان انجام كارها را به گونه اي تنظيم نمايد كه در ساعات مشخص دست از كار كشيده و به استراحت بپردازد. با اين وجود درصورت تداوم فشارهاي رواني از ساير راهكارها نيز براي غلبه بر استرس مي توان بهره گرفت، اما پيش از هر اقدام لازمست علائم وجود استرس را تشخيص داد كه از آن جمله مي توان به مواردي چون تغيير الگوي خواب، خسته شدن زياد، سردردهاي شديد، لذت نبردن از زندگي، دلشوره داشتن و دردهاي موضعي اشاره نمود.

پس از آن كه وجود استرس در فرد مشخص شد، كه عمدتا ناشي از تغييرات شيميايي در مغز و ترشح بيش از حد آدرنالين و در نتيجه افزايش

فشار خون و انقباض عضلات است، بايد راه هاي غلبه بر آن را جستجو كرد. به عقيده روانپزشكان يكي از راه هاي غلبه بر استرس، جابجايي مسائل استرس زاست، به بيان ديگر اگر موضوع پرتنش جديدي گريبانگير شخص شد با حذف يا به تعويق انداختن ساير مسائل جايي براي موضوع جديد باز كند و از انباشته كردن مشكلات بپرهيزد تا فشارهاي عصبي به نقطه انفجار نرسند.

افزون بر اين براي جلوگيري از پيدايش استرس مي توان به تمهيداتي از قبيل برنامه ريزي در كارها يا تجديدنظري واقع بينانه در برنامه هاي قبلي توسل جست و هنگام برنامه ريزي اين نكته رعايت شود كه توان فكري و جسمي هر فرد محدوديت هاي خاص خود را دارد و به تبع اين واقعيت بعضي از چيزها را نمي توان تغيير داد. بنابراين، هر شخص بايد با تحليل مشخص از شرايط مشخص مبتني بر توان خود قبول كند كه توانايي تغيير همه چيز را ندارد و لازم نيست براي رتق و فتق امور متفاوت انرژي بيش از ظرفيت خود صرف كند. در ضمن چنانچه فشارهاي عصبي ناشي از تراكم كار و خستگي باشد مي توان با 5 دقيقه استراحت در هر ساعت يا 15 دقيقه در هر دو ساعت، استرس را نسبتا كنترل نمود.

رعايت برخي از اصول تندرستي نيز مانند نحوه نشستن هرچند پيش پا افتاده به نظر مي رسند، در كاهش استرس موثرند. زيرا صاف و درست نشستن تنفس را راحت تر مي سازد و جريان خون را به مغز افزايش مي دهد، برعكس قوز كردن از حجم ريه ها كاسته و از ميزان رسيدن خون و اكسيژن

به مغز مي كاهد. ايجاد روحيه اعتماد به نفس نيز در كاهش استرس موثر است و نبايد اين روحيه در انسان ايجاد شود كه در انجام وظايف محوله ناتوان است. عوامل پيراموني زندگي اجتماعي نيز ممكن است در ايجاد فشار رواني نقش داشته باشند مانند ترافيك، شلوغي، آلودگي هاي صوتي و تنفسي و... از اين رو در حد امكان از تردد در چنين محيط هايي اجتناب شود، همانطور كه اشاره شد هنگام استرس ميزان آدرنالين موجود در خون افزايش مي يابد و سبب انقباض عضلاني و دردهاي ناشي از آن مي گردد، براي كاهش ميزان استرس و به تبع آن دردهاي عضلاني با دوش آبگرم گرفتن يا تنفس عميق و بستن چشم ها و رها كردن ارادي عضلات، مي توان به آرامش بيشتري دست يافت. رژيم غذايي مناسب نيز براي كنترل استرس موثر است. بنابراين، براي تامين انرژي مورد نياز حتما بايد صبحانه را كه شامل پروتئين و كربوهيدرات ها باشد به طور كامل صرف كرد و همواره در نظر داشته باشيد كه نقش صبحانه در كاهش استرس از نهار به مراتب بيشتر است.

منبع:روزنامه ابتكار

شخصيت و مهمترين عوامل غير وراثتي شكل گيري آن

نويسنده:علي همت بناري

چكيده

شكل گيري شخصيت ناشي از عواملي است كه بدون توجه و شناخت آنها، نمي توان برنامه ي تربيتي مناسبي براي انسان طراحي نمود. اين عوامل به دو دسته ي عوامل وراثتي و محيطي تقسيم مي شوند. اين مقاله درصدد است تا ابتدا برخي از مهمترين عوامل غير وراثتي شكل گيري شخصيت را كه در نظريه هاي روان شناسان شخصيت بيشتر مورد توجه واقع شده، توصيف نمايد، سپس زمان تأثير اين عوامل و نيز ميزان تأثير آنها را

به اختصار مورد بررسي قرار دهد و در پايان، به اختصار ديدگاه اسلام نسبت به اين عوامل را مورد اشاره قرار دهد.

كليد واژه ها: عوامل شكل گيري شخصيت خانواده، همسالان، اراده، ايمان و باور.

مقدمه

شخصيت معرف دايره ي هستي هر كس است و كليّت روان شناختي و هستي شناختي وي را تشكيل مي دهد و هر آنچه خارج از اين دايره طرح شود بيش از شاخ و برگ و نمودهايي از آن نيست. اين دايره، كه از مجموعه نقاط مهم به هم پيوسته شكل يافته، در طول زمان، به تدريج شكل گرفته و عوامل متعدد و گوناگوني در شكل گيري آن مؤثر بوده و بدون آنها سخن از شخصيت بي معنا و نامفهوم است. هنري موري، نظريه پرداز شخصيت، مي گويد:

ما نمي توانيم به فهم شخصيت برسيم، مگر آنكه تأثير وي از نيروي فيزيولوژيايي و محرّك هاي محيط فيزيكي، اجتماعي و فرهنگي را بپذيريم.(1)

بنابراين، اگر بخواهيم به درك صحيحي از شخصيت انسان برسيم، ناچاريم از عوامل تكوين شخصيت سخن به ميان آوريم. از سوي ديگر، انسان پيوسته در تلاش براي كسب شخصيتي مطلوب و ارزنده است و بدون آگاهي از عوامل مؤثر در شكل گيري چنين شخصيتي، نمي تواند به شخصيت مطلوب و آرماني خود دست يابد. علاوه بر اينها، انسان در طول زندگي خود، پيوسته يا متربّي است و يا مربّي؛ يا تأثير مي پذيرد و يا تأثير مي گذارد و در هر صورت، پاي عامل تأثيرگذار بر شخصيت در ميان است؛ به ويژه آن گاه كه انسان درصدد تأثيرگذاري و پرورش ديگران به عنوان يك مربي شايسته بر مي آيد، هم بايد به نقش

عامليت خود واقف باشد و هم نقش ساير عوامل تأثيرگذار را به خوبي درك كند و بدون برخورداري از اين ويژگي، نمي تواند رسالت خود را به عنوان يك مربي ايفا نمايد.

از اين رو، بحث از عوامل تكوين شخصيت از جايگاه ويژه اي در عرصه ي روان شناسي شخصيت و تعليم و تربيت برخوردار است و پرداختن به آن ضروري مي نمايد. بحث از عوامل مؤثر بر شكل گيري شخصيت، هر چند در لابه لاي مباحث روان شناسي شخصيت و تعليم و تربيت به نحوي مطرح شده است، با اين حال، به نظر مي رسد در اين مباحث عمدتاً به توصيف عوامل بسنده شده و معمولاً از دو موضوع كمتر سخن به ميان آمده است. اين دو موضوع به ميزان تأثيرگذاري هر يك از اين عوامل و مقطع و زمان تأثيرگذاري آنها مربوط مي شود. ترديدي نيست كه سخن از عوامل و برشمردن و معرفي آنها وقتي مفيد خواهد بود كه جايگاه و نقش هر عامل و زمان مناسب تأثيرگذاري آن مشخص گردد.

از اين رو، اين نگاشته در پي پاسخ گويي به چند پرسش است: مهمترين عوامل غير وراثتي شكل گيري شخصيت از ديدگاه نظريه پردازان شخصيت كدام است؟ هر يك از عوامل در چه زماني و چه مقطع سنّي بيشتر تأثيرگذار است؟ جايگاه و نقش هر عامل كدام است و در بين عوامل ذكر شده، كدام يك تأثير بيشتري بر شكل گيري شخصيت دارد؟ در پاسخ به اين پرسش ها، ضمن اشاره به تعريف «شخصيت» و ارائه ي دسته بندي از عوامل غير وراثتي، ابتدا به توصيف آنها اقدام خواهد شد، سپس از زمان

تأثير و جايگاه و نقش هر يك سخن به ميان خواهد آمد.

تعريف «شخصيت»

واژه ي «شخصيت» (Personality) ريشه در كلمه ي لاتين persona دارد. اين كلمه به نقاب يا روبندي گفته مي شد كه بازيگران نمايش در يونان قديم به صورت خود مي زندند و به مرور، معناي آن گسترده شد و نقشي را كه بازيگر ايفا مي كرد نيز در بر گرفت.(2)

از نظر اصطلاحي، تعريف هاي گوناگوني براي «شخصيت» ارائه شده است، تا آنجا كه آلپورت در 1949 به جمع آوري و ذكر پنجاه تعريف متفاوت پرداخته است.(3) روان شناسان و نظريه پردازان شخصيت هر يك براساس ديدگاه و نظريه ي خاص خود، تعريفي از «شخصيت» را ارائه داده اند و از اين رو، تعاريف متعدد و متكثري از آن ارائه شده است. در چنين شرايطي، انتخاب يك تعريف از ميان تعاريف و ترجيح آن بر ساير تعاريف امري مشكل مي نمايد. به نظر مي رسد شيوه ي مناسب براي ارائه تعريف نسبتاً جامع و مناسبي از «شخصيت»،كه در عين حال مستند به ديدگاه و نظريات گوناگون در عرصه ي شخصيت باشد، اين است كه جهت گيري هاي اصلي نظريه پردازان شخصيت در تعريف آن را شناسايي نماييم و از خلال آنها، عناصر اصلي شخصيت را استخراج و پس از آن به تأليف و ارائه تعريفي از شخصيت اقدام كنيم: از بررسي اجمالي تعاريف متعدد ارائه شده، مي توان به دو جنبه ي اساسي و مهم، كه به نحوي مورد توافق بيشتر نظريه پردازان قرار گرفته اند اشاره نمود. اين دو جنبه عبارتند از:

1. جنبه ي تفاوت هاي فردي؛ 2. جنبه ي ثبات و استمرار

در برخي ويژگي ها. جنبه ي اول در شخصيت اشاره به اين دارد كه به رغم برخي ويژگي هاي مشترك در ميان افراد، هر كس از ويژگي هاي خاصي برخوردار است كه به كمك آنها، از ديگرن متمايز مي شوند و از اين رو، نمي توان دو نفر را يافت كه از جهات گوناگون همسان باشند. اما جنبه ي دوم بر اين وضعيت دلالت دارد كه شخصيت هر كس به رغم تغييراتي كه در آن ايجاد مي شود، يك واحد سازمان يافته است وبرخي صفات ثابت و پايدار دارد كه پيوسته همراه اويند و او بدانها شناخته مي شود. با توجه به آنچه گفته شد، به نظر مي رسد تعريف ذيل، كه در برخي كتاب هاي روان شناسي شخصيت آمده، تعريف نسبتاً جامعي است: «شخصيت» عبارت است از:

مجموعه اي سازمان يافته و واحدهاي متشكل از خصوصيات نسبتاً ثابت و مداوم و بر روي هم كه يك فرد را از فرد يا افراد ديگر متمايز مي نمايد.(4)

عوامل مؤثر بر شكل گيري شخصيت

عوامل مؤثر بر شكل گيري شخصيت از ديرباز به دو دسته ي معروف «وراثتي» و «محيطي» (غير وراثتي) تقسيم شده اند.

عوامل وراثتي عوامل تأثير گذار پيشيني هستند و خود فرد و محيط پيرامون آن چندان نقشي در آنها ندارد و از طريق ژن ها به فرد منتقل مي گردند. «عوامل محيطي» عواملي هستند كه ناشي از محيط پيراموني فرد بوده و ژن ها نقشي در آنها ندارد و عمدتاً پس از تولد فرد را تحت تأثير قرار مي دهند. در اين نوشته، موضوع بحث، عوامل غيروراثتي است و از عوامل وراثتي سخن به ميان نمي

آيد.

عوامل غيروراثتي را مي توان به دو دسته ي كلي تقسيم نمود: عوامل بيروني و عوامل دروني. «عوامل بيروني» عواملي هستند كه از بيرون بر وجود انسان تأثير مي گذارند؛ از قبيل خانواده و همسالان. عواملي دروني عواملي هستند كه به درون انسان مربوط مي شوند و بر او تأثير مي گذارند؛ از قبيل اراده، ناهوشياري. همچنين بايد توجه داشت كه اين مقاله اراده، ناهوشياري. همچنين بايد توجه داشت كه اين مقاله درصدد استقصاي همه ي عوامل تأثيرگذار غيروراثتي نيست، بلكه برخي از مهمترين عوامل تأثيرگذار را، كه در روان شناسي شخصيت بيشتر مورد توجه نظريه پردازان شخصيت واقع شده، مورد توصيف قرار مي دهد.

1. عوامل بيروني

الف. خانواده: خانواده از مهمترين عوامل مؤثر بر شكل گيري شخصيت به شمار مي آيد. به همين دليل، كمتر نظريه ي مربوط به شخصيت را مي توان يافت كه به نحوي در آن از تأثير اين عامل بر شكل گيري شخصيت انسان سخن به ميان نيامده باشد. اين تأثير، به ويژه در دوران اوليه ي زندگي انسان، بسيار محسوس و ملموس است و خانواده از جهات گوناگون، در رشد شخصيت كودك مؤثر است.

خانواده ي كودك، هم از لحاظ تعداد نفرات، هم از نظر ارتباطات با كودك و هم از جنبه ي در اختيار گذاشتن امكانات مختلف، مي تواند در رشد شخصيت كودك نقش داشته باشد.(5)

در روان شناسي شخصيت، نقش و تأثير خانواده بر شكل گيري شخصيت، عمدتاً در سه محور مورد توجه واقع شده است. تأثير والدين، به ويژه نقش مادر؛ تأثير ساير اعضاي خانواده- يعني خواهران و برادران؛ و ترتيب توالد و اينكه فرد چندمين فرزند خانواده است.

در ذيل، به بررسي اين سه محور مي پردازيم:

1- تأثير والدين: والدين اصلي ترين عناصر تأثيرگذار خانواده هستند و بيشترين نقش را در شكل گيري شخصيت كودك دارند و اين نقش را به شيوه هاي گوناگون اعمال مي نمايند. «والدين حداقل به سه شيوه ي تعيين كننده بر فرزندان خود اثر مي گذارند:

1. با رفتارهاي خود، موقعيت هايي مي آفرينند كه رفتارهاي خاصي را در فرزندانشان برمي انگيزند. (مثلاً، ناكامي به پرخاشگري منجر مي شود).

2. سرمشق هايي براي همانند سازي كودكانند.

3. به طور انتخابي، بعضي از رفتارها را تشويق مي كنند».(6)

تأثير والدين در شكل گيري شخصيت از جهات گوناگون، مورد توجه نظريه پردازان شخصيت واقع شده است: يونگ معتقد است: در مرحله ي كودكي، آنچه ممكن است شخصيت كودك خوانده شود چيزي نيست، مگر انعكاس شخصيت والدين او. واضح است كه پس از آن، والدين نفوذ زيادي بر شكل گيري شخصيت كودك اعمال مي كنند. آنها مي توانند به وسيله ي شيوه اي كه نسبت به كودك رفتار مي كنند، به رشد شخصيت او كمك كنند يا مانع آن شوند.(7)

هورناي رابطه ي اجتماعي موجود بين كودك و والدين را عامل اصلي رشد شخصيت كودك مي داند و از نياز كودك به ايمني ( نياز به امنيت و رهايي او از ترس) و نقش آن در تعيين بهنجار بودن رشد شخصيت، سخن به ميان آورده و معتقد است: امنيت كودك كاملاً بستگي دارد به اينكه چگونه والدين با او برخورد كنند. نشان ندادن گرمي محبت به كودك شيوه ي عمده اي است كه والدين به وسيله ي آن، امنيت را تضعيف نموده، يا از آن جلوگيري

مي كنند.(8)

اريك فروم در زمينه ي تأثير والدين، از رابطه ي والد-كودك و سه سازو كار وابستگي ميان فردي تحت عناوين «وابستگي- همزيستي»، «كناره گيري- ويرانگري»، و «عشق» سخن به ميان آورده و معتقد است:

عشق مطلوب ترين شكل تعامل والد- كودك است. در اين مورد، والدين با احترام گذاشتن و ايجاد توازن بين امنيت و مسئوليت، بيشترين فرصت را براي رشد مثبت شخصيت كودك فراهم مي آورند.(9)

بندورا، كه تأثير الگو يا سرمشق در يادگيري را مطرح كرده است، به نقش الگويي والدين اشاره مي كند و معتقد است:

ما با والدينمان به عنوان الگو شروع مي كنيم، زبان را مي آموزيم و در راستاي سنت ها و رفتارهاي قابل قبول فرهنگمان، اجتماعي مي شويم.(10)

وي همچنين در زمينه ي نقش والدين به عنوان الگو در كسب صفات و ويژگيهاي شخصيتي فرزند، مي گويد:

كودكي مي بيند والدين در مدت طوفان، وحشت زده هستند يا وقتي با غريبه ها مواجه مي شنوند عصبي رفتار مي كنند، به راحتي اين ترسها را تقليد مي كنند، و بدون اينكه از منشأ آنها آگاه باشد آنها را به بزرگ سالي منتقل مي نمايد. البته پايداري و جسارت به هنگام مواجه شدن با مشكلات و خوش بيني به هنگام روبه رو شدن با تجربيات جديد، از والدين و الگوهاي ديگر آموخته مي شوند.(11)

اريكسون نيز، كه مراحل هشت گانه ي رشد رواني اجتماعي را مطرح كرده است، در چهار مرحله ي اول، يعني «اعتماد در برابر بي اعتمادي»، «خودمختاري در برابر تدبير»، «شرم» و «سخت كوشي در برابر حقارت»، بر نقش بي همتاي والدين تأكيد مي كند.(12)

راجرز نيز در دوره ي شكل گيري «من»

در كودك، اصطلاح «توجه مثبت» را مطرح كرده و معتقد است:

والدين، به ويژه مادر، بايد توجه مثبتي نسبت به كودك خود داشته باشند.(13)

همچنين مك كللند با طرح «نياز پيشرفت» بر نقش ويژه ي والدين و شيوه ي پرورشي آنها بر اين نياز و چگونگي ارضاي آن، تأكيد نمود و رفتارهاي والدين در طول دو سال اول زندگي را براي شكل گيري نياز پيشرفت زياد، حياتي دانست.(14)

آنچه تاكنون بيان شد، اشاره به نقش كلي والدين بود. با اين حال، هر يك از والدين نقش خاصي دارد كه در اين ميان، نقش مادر، به ويژه در سالهاي اوليه ي زندگي بسيار برجسته تر از نقش پدر است. در ذيل، به نمونه هايي از نقش مستقل آنها، به ويژه تأثير مادر، اشاره مي شود. در زمينه ي نقش پدر، باتوجه به جايگاه وي در خانه و اقتدار و مديريت كلاني كه بر محيط خانه دارد، نقش وي در كودك مي تواند از نوع مديريت و اينكه - مثلاً - خودكامه باشد يا نه، و به ديدگاه هاي ديگر اعضاي خانواده توجه كند يا نه، آشكار شود. براي نمونه، مك كللند در يك رشته آزمايش هايي كه در زمينه ي نقش والدين در نياز پيشرفت انجام داده، نتايج آنها وي را واداشته است تا بگويد سخت گيري يا خودكامگي پدر مي تواند نياز پيشرفت پسر را كم كند.

اما در مقابل، نقش مادر در شكل گيري، به ويژه در ابتداي كودكي، بيشتر مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است. براي نمونه، اريكسون در خصوص نقش مادر در مرحله ي «اعتماد در برابر بي اعتمادي» معتقد است:

تعامل بين كودك و مادر

تعيين مي كند كه آيا كودك دنيا را با نگرش اعتماد خواهد ديد يا بي اعتمادي. اگر مادر به نيازهاي جسماني كودك پاسخ دهد و محبت، عشق و امنيت كافي براي او تأمين كند از آن پس كودك شروع به پرورش دادن حسّ اعتماد خواهد كرد.(15)

آلپورت نيز به نقش مادر بر پرورش كودك تأكيد مي كند و معتقد است:

زماني كه نفس پرورش مي يابد تعامل اجتماعي ما با والدينمان بسيار مهم است. با اهميت ترين آنها رابطه ي كودك با مادر به عنوان منبع اصلي محبت و امنيت است. اگر مادر يا مراقب اصلي، محبت و ايمني را تأمين كند نفس به تدريج، طي هفت مرحله پرورش مي يابد و كودك به رشد رواني مثبت دست مي يابد.(16)

راجرز نيز در زمينه ي پيامد سوء عدم توجه مثبت مادر به كودك معتقد است:

اگر مادر توجه مثبت را ارائه ندهد گرايش فطري كودك به سوي شكوفايي و رشد خود، با مانع مواجه خواهد شد. كودكان عدم تأييد رفتارشان را به صورت عدم تأييد خود پنداره ي به تازگي ساخته شده ي خود، مي دانند. اگر اين حالت زياد اتفاق افتد كودكان تلاش براي شكوفايي را متوقف مي كنند و در عوض، براي به دست آوردن توجه مثبت از ديگران، عمل مي كنند.(17)

2- خواهران و برادران: علاوه بر والدين، خواهران و برادران نيز در شكل گيري شخصيت فرد تأثير گذارند.

خواهران و برادران معيارهايي تعيين مي كنند، الگوهايي براي تقليد فراهم مي كنند و براي همديگر نقش هاي مكملي را بازي مي كنند كه از طريق آن، مي توانند كنش متقابل اجتماعي را تمرين كنند و در مواقع تنش

عاطفي، به يكديگر ياري رسانند.(18)

برادران و خواهران به انحاي گوناگون مي توانند بر فرد تأثيرگذار باشند و اين تأثير، به ويژه از سوي خواهران و برادران بزرگ تر برجسته تر است. براي مثال:

يك فرزند اول سلطه گر و جسور مي تواند بر همشيرهاي كوچك تر به صورتي تأثير بگذارد كه آنها شخصيت انفعالي و غير رقابت طلب را پرورش دهند.(19)

3- ترتيب توالد: از جمله عوامل تأثيرگذار بر شكل گيري شخصيت، كه به خانواده مربوط است،ترتيب توالد فرزندان است. اينكه فرد فرزند چندم باشد- مثلا، فرزند اول باشد يا دوم و يا فزرند آخر - در شكل گيري شخصيت وي و ميزان تأثيرگذاري او مؤثر است. آلفرد آدلر از جمله روان شناسان شخصيت است كه توجه ويژه اي به اين عامل نمود. وي معتقد است:

بزرگ تر يا كوچك تر بودن از همشيرهاي ديگر و قرار داشتن در معرض نگرش هاي متفاوت والدين شرايط كودكي مختلفي را به وجود مي آورد كه به تعيين نمودن شخصيت كمك مي كند.(20)

همانند آدلر، بندورا نيز به اهميت ترتيب توالد در خانواده توجه داشت. او دريافت كه فرزندان اول و تك فرزندان نسبت به ديگر فرزندان، مبناي قضاوتي متفاوتي براي توانايي هايشان دارند.(21)

ماروين ذاكرمن نيز، كه در زمينه ي ميزان تأثيرپذيري فرزندان در هيجان خواهي از والدين به پژوهش نشست، معتقد است:

فرزندان اول و تك فرزندان در سنين اوليه، تحريك و توجه بيشتر را از والدين خود مي گيرند كه سطح بهينه ي تحريك بالاتر براي سالهاي آينده را تعيين مي كنند.(22)

ب. همسالان: عامل ديگري كه تأثير مهمي در شكل گيري شخصيت دارد همسالان و دوستان هستند. پس از آنكه فرد

دوره ي نوزادي و كودكي اول را پشت سر گذاشت و روابط اجتماعي او از محدوده ي والدين به ديگر اعضاي خانواده فراتر رفت، نقش همسالان آشكار مي شود. مي توان گفت:

در واقع، كودكان در دو جهان زندگي مي كنند: جهان والدين و ساير بزرگ سالان و جهان همسالان.(23)

در اين ميان، گروه همسالان مهارت هاي اجتماعي مهمي را به كودكان مي آموزد كه بزرگ سالان به هيچ وجه، نمي توانند آنها را به كودك بياموزند.(24) گروه همسالان فرد را براي پذيرش قوانين و رفتارهاي جديد اجتماعي آماده مي كند و تجاربي را فراهم مي نمايد كه تأثيرات طولاني مدتي بر شخصيت فرد مي گذارد.(25)

همسالان به شكل هاي خاص بر شخصيت فرد تأثير مي گذارند. آنها از راه هاي منحصر به فرد و عمده، در شكل گيري شخصيت، رفتار اجتماعي، ارزش ها و نگرش هاي ديگر دخالت دارند. كودكان از طريق سرمشق دهي اعمالي كه قابل تقليد است، با تقويت يا تنبيه پاسخ هاي خاص و يا ارزشيابي فعاليت هاي يكديگر و بازخوردي كه به يكديگر مي دهند، در يكديگر تأثير مي گذارند. علاوه بر اين، روابط بين همسالان تأثيرات نه چندان آشكاري در رشد كودكان دارد. براي مثال، بدون شك، موقعيت كودكان در ميان همسالان و دوستي هايي كه برقرار مي كنند، در «مفهوم از خود» آنان تأثير مي گذارد.(26)

نظريه پردازان شخصيت در نظريه هاي خود، به نقش اين عوامل نيز توجه خاص كرده اند. براي نمونه، آدلر در نظريه ي شخصيت خود، بر اهميت گروه همسال تأكيد نمود و اعلام داشت: روابط كودك با همشيرها و با كودكان خارج از خانواده بسيار مهم تر

از آن است كه فرويد تصوير كرده است.(27)

اريكسون نيز به تأثير بالقوه گروه هايي همتا بر رشد هويت «من» در نوجواني اشاره كرده و معتقد است:

معاشرت بيش از اندازه با گروه ها و فرقه هاي افراطي و متعصب و همانند سازي وسواسي با شمايل فرهنگي عامّه مي تواند رشد من را محدود كند.(28)

ج. مدرسه: عامل بيروني ديگري، كه به نحو ويژه اي بر شكل گيري شخصيت مؤثر است، عامل «مدرسه» است. مدرسه نقش بسيار مهمي بر شكل گيري شخصيت دارد تا آنجا كه ژ- ماندل مي نويسد:

حقيقت ندارد كه بزرگ ترين حادثه ي علمي جامعه ي انساني گام نهادن انسان روي كره ي ماه باشد، بزرگترين حادثه لحظه اي است كه يك كودك پنج ساله براي اولين بار، به مدرسه گام مي نهد.(29)

مدرسه از جهاتي بر فرد تأثير مي گذارد؛ از مهمترين آنها، اجتماعي شدن فرد است.

كودكان در مدرسه ياد مي گيرند كه چگونه رفتار اجتماعي داشته باشند و نقش خود را در اجتماع ايفا كنند. آنها مي آموزند كه در چه محدوده اي بينديشند، حسن همكاري داشته باشند و با ديگران همسازي كنند.

آنها ياد مي گيرند كه براي پيشرفت و موفقيت و رضايت خاطر خود، به همكاري و همسازي نياز دارند. مدرسه مي تواند رابطه ي صحيحي با كودك برقرار كرده و او را آماده ي پذيرش مسئوليت تصميم گيري و حل مسائل زندگي سازد.(30)

جهت ديگر، جديد بودن فضاي مدرسه در مقايسه با فضاي خانه است كه رفتارها و انتظارات متفاوتي نسبت به خانه از او مي رود. تأثير مدرسه از اين جهت است كه كودك از كانون خانواده، كه محلي براي نوازش و

در اختيار گرفتن امكانات و ناز كردن بر والدين بوده، به محيطي گام نهاده كه گاه ممكن است نسبت به او بي تفاوت باشند و يا حتي با او دشمني كنند. او ديگر كوچولوي عزيز و يكي يكدانه نيست.(31) او به فضاي جديدي، كه متفاوت از خانواده است، گام نهاده. در فضاي مدرسه، كودك بايد جاي خود را در ميان گروه دانش آموزان پيدا كند.

جهت ديگر نقش مدرسه در انگيزه ي پيشرفت تحصيلي دانش آموزي است. مدرسه در اين زمينه، وظايف سنگيني به عهده دارد. جوّ عمومي مدرسه از نظر محبت آميز بودن يا خشن و تنبيهي بودن، تأثير قابل توجه و عميقي بر اين انگيزه خواهد داشت. چنانچه محيط مدرسه، محيطي گرم، محبت آميز و دوستانه باشد شاگرد به آن جذب شده علاقه اش به درس و تحصيل افزايش خواهد يافت. علاوه بر اين، محبت در محيط مدرسه براي او، به صورت الگو، سرمشق و عادت در خواهد آمد و در زندگي اجتماعي خود نيز روابط گرم و محبت آميزي با ديگران خواهد داشت. اما وجود جوّ خشن و تنبيهي در مدرسه، مي تواند ذوق و علاقه ي كودك را نسبت به مدرسه سركوب كرده، چه بسا او را از درس و مدرسه بيزار كند.(32)

اريكسون نيز به نقش مدرسه در چهارمين مرحله از مراحل رواني اجتماعي رشد- يعني سخت كوشي در برابر حقارت- اشاره مي كند و معتقد است:

در اين مرحله، كودك مدرسه را آغاز مي كند و در معرض تأثيرات اجتماعي جديدي قرار مي گيرد. به صورت ايده آل، كودك، هم در خانه و هم در مدرسه، سخت كوشي را خواهد آموخت؛ يعني

كار خوب و عادت هاي مطالعه، كه عمدتاً وسيله اي هستند براي تحسين شدن و كسب لذتي كه از تمام كردن موفقيت آميز يك تكليف به دست مي آيد.(33)

مدرسه همچنين با اتخاذ سياست ها ي خاص خود، مي تواند بر كارايي شخصي و به تبع آن، اعتماد به نفس افراد تأثيرگذار باشد. در اين زمينه، بندورا معتقد است:

مدارسي كه دانش آموزان را براساس توانايي گروه بندي مي كنند، كارايي مشخص دانش آموزاني را كه پيشرفت كمي دارند، تضعيف كرده و از اين رو، اعتماد به نفس دانش آموزاني را كه در گروه هاي ضعيف گمارده شده اند، كاهش مي دهند.

شيوه ي رقابتي، مثل نمره دادن طبق منحني نيز دانش آموزان ضعيف را محكوم به متوسط بودن يا نمرات كم مي كنند.(34)

يكي از عناصر مهم تأثيرگذار مربوط به مدرسه «معلمان» هستند. معلمان از جهات گوناگون بر شخصيت دانش آموزان تأثيرگذارند. شيوه ي ارزيابي معلم از دانش آموز، نوع قضاوت و نگرش وي، سرمشق و الگو بودن او، زمينه ي تأثيرگذاري بر دانش آموزان را فراهم مي سازد. اتينگن معتقد است:

معلمان از طريق تأثيرشان بر رشد توانايي هاي شناختي و مهارت هاي مسئله گشايي، كه براي عملكرد كارآمد بزرگ سال حياتي هستند، بر قضاوت هاي كارايي شخصي اثر مي گذارند. پژوهش نشان داده است كه وقتي كه كودكان كارآيي شخصي خود در مدرسه را ارزيابي مي كنند، ارزيابي آنها عمدتاً حاصل ارزشيابي ها و اعمال معلمان آنها مي باشد. كودكان متناسب با آن، به قضاوت كردن درباره ي توانايي هايشان بر حسب ارزشيابي ها، گرايش دارند.(35)

2. عوامل دروني

علاوه بر عوامل بيروني مؤثر بر شخصيت، برخي از عوامل

دروني نيز بر شكل گيري شخصيت مؤثرند. در ذيل، دو نمونه از مهمترين عوامل دروني مطرح شده در نظريه هاي شخصيت مورد بررسي قرار مي گيرند:

الف. عامل ناهوشياري: «ناهوشياري» از جمله عواملي است كه به نحوي در برخي نظريه هاي شخصيت مورد توجه قرار گرفته و از ديدگاه برخي روان شناسان، بر شكل گيري شخصيت فرد مؤثر است. اصطلاح «ناهوشياري» چند كاربرد دارد كه عبارتند از:

1. ناهوشياري عاطفي يا هيجاني؛

2. ناهوشياري شناختي يا عقلاني؛

3. ناهوشياري شخصي؛

4. ناهوشياري جمعي؛

در اينجا، ضمن ارائه ي توضيح مختصري درباره ي اين اصطلاح ها، به اجمال، نقش عامل ناهوشياري بررسي مي شود:

1- الف. ناهوشياري عاطفي يا هيجاني: اين كاربرد عمدتاً در مكتب «روان تحليلگري» به كار رفته و فرويد بيش از ديگر روان شناسان بدان پرداخته است. از نظر فرويد، ناهوشياري مخزن- به اصطلاح- تاريك اميال و آرزوهاي سركوب شده ي انسان است.(36)

به ديگر سخن،

ناهوشيار شامل نيروي سوق دهنده ي عمده در پشت كل رفتار است و مخزن نيروهايي است كه نمي توانيم آنها را ببينيم يا كنترل كنيم.(37)

2- الف. ناهوشياري شناختي يا عقلاني: اين كاربرد عمدتاً در روان شناسي شناختي مطرح است و از جمله روان شناسان شناختي، كه بدان تصريح كرده، ژان پياژه است. از نظر پياژه، «ناهوشياري شناختي» عبارت است از:

مجموعه ساخت ها و كنش وري هايي كه آزمودني از آنها آگاه نيست و تنها چيزي كه از آنها مي داند، نتايج آنهاست.(38)

توضيح آنكه از نظر پياژه، آزمودني تقريباً از فكر خود درباره ي يك موضوع يا يك مسئله آگاه است و تقريباً عقايد و باورهاي خود را مي شناسد. اين مسئله فقط مربوط به

نتايج كنشوري نهايي هوش است و اين كنشوري كاملاً از لحاظ آزمودني ناشناخته است، و اين ناشناختگي تا سطوح بسيار عالي- يعني آنجا كه تفكر درباره ي مسئله ي ساخت ها امكان پذير است- كشانده مي شود.(39)

3- الف. ناهوشياري شخصي: دو اصطلاح «ناهوشياري شخصي» و «ناهوشياري جمعي»، كه در پي مي آيند، در نظام يونگ به كار رفته اند. از نظر يونگ، «ناهوشياري شخصي» مخزن موادي است كه زماني هوشيار بوده اند، ولي به خاطر اينكه پيش پا افتاده يا ناراحت كننده بوده اند، فراموش يا سركوب شده اند، ولي براي يادآوري آنها، تلاش ذهني كمي لازم است. اين اصطلاح در نظام يونگ، شبيه اصطلاح «نيمه هوشيار» در نظام فرويد است.(40)

4- الف. ناهوشياري جمعي: ناهوشياري جمعي مخزن تجربيات نوع انسان است كه به هر فرد منتقل شده است. يونگ باور داشت كه درست به همان صورت كه هر يك از ما تمام تجربيات شخصي مان را در ناهوشياري شخصي انباشته و بايگاني مي كنيم، نوع انسان نيز به طور جمعي، به عنوان يك نوع، تجربيات انواع انساني و پيش انساني را در ناهوشياري جمعي ذخيره مي كند و اين ميراث به هر يك از نسل هاي جديد منتقل مي شود.(41)

در هر صورت، عامل «ناهوشياري» يكي از عوامل مؤثر بر شكل گيري شخصيت به شمار آمده است، به گونه اي كه شخصيت انسان را تحت تأثير قرار مي دهد. از ميان روان شناسان، بيش از همه زيگموند فرويد به نقش اين عامل پرداخته است.

اگر چه فرويد اولين كسي نبود كه به اهميت ناهوشيار توجه كرد، نخستين كسي است كه خصوصيات زندگي ناهوشيار را به طور مشروح

كشف كرد و براي آن اهميت ويژه اي در زندگي روزمره قايل شد.فرويد با تحليل رؤياها، لغزش هاي زبان، روان آزردگي ها، روان پريشي ها، كارهاي هنري و آيين هاي پرستش، سعي كرد ويژگي هاي ناهوشيار را درك كند و اهميت آن را در رفتار مشخص نمايد.(42)

از نظر فرويد، ناهوشياري شامل نيروي سوق دهنده ي عمده در پشت كل رفتار است و بر افكار و رفتار هوشيار انسان تأثير مي گذارد و به دليل آنكه وي ناهوشياري را بخش عمده و اصلي شخصيت انسان مي داند، تأثير بسزايي براي آن در شكل گيري شخصيت انسان قايل است. علاوه بر فرويد، يونگ در ارتباط با ناهوشياري شخصي، اصطلاح «عقده» را به كار برده كه شامل مقوله بندي تجربه هاي فزاينده ي ذخيره شده در ناهوشياري است. از نظر يونگ «عقده» مهمترين قسمت يا الگوي هيجان ها، خاطره ها، ادراك ها و اميالي است كه در اطراف يك موضوع مشترك سازمان يافته است. عقده ها مي توانند هوشيار يا ناهوشيار باشند و ناهوشيارها مي توانند مزاحم هوشياري شوند. اين عقده ها مي توانند زيان بخش يا سود مند باشند. براي مثال، عقده ي كمال يا پيشرفت ممكن است موجب شود شخص براي پرورش استعدادها يا مهارت هاي خاص، به طور جدي تلاش كند.(43)

ب. اراده: يكي از عوامل دروني، كه تأثير انكارناپذيري بر شكل گيري شخصيت انسان دارد، «اراده» است. اراده از اين نظر مهم و قابل توجه است كه عاملي موازي با دو عامل وراثت و محيط به شمار مي آيد. به ديگر سخن، هر چند ممكن است داشته هاي وراثتي و عوامل محيطي در شدت و

ضعف اراده مؤثر باشند، اما واقعيت اراده به عنوان يك عامل مهم و تعيين كننده در عرض عوامل محيطي و وراثتي قرار مي گيرد و اين بدان معناست كه ممكن است فرد با تكيه بر قابليت ها و توانمندي هاي خود، مسيري متمايز از آنچه، داشته هاي وراثتي اش طلب مي كنند و متمايز از آنچه محيط فرهنگي و اجتماعي پيراموني اش اقتضا مي كند، برگزيند و خود زندگي آينده ي خود را رقم زند و شخصيت خود را آنگونه كه مي خواهد بسازد.

اين نقش و جايگاه براي عامل اراده موجب گرديد تا نظريه پردازان شخصيت در نظريه هاي خود، توجه ويژه اي بدان معطوف دارند و از تأثير آن در شكل گيري شخصيت، سخن به ميان آورند. از جمله ي اين نظريه پردازان، مي توان از آلفرد آدلر ياد كرد. وي از جمله افرادي است كه به رغم كمبودها و مشكلات جسمي و روحي در دوره ي كودكي، بر آنها فائق آمد و در پرتو اراده ي قوي، از زمره روان شناسان برجسته ي زمان خود شد و اين وضعيت در نظريه ي شخصيت وي تجلي يافت. آدلر مفهوم كليدي «نيروي خلاق خود» را در نظريه اش به كار برد و با برخورداري از چنين نيرويي معتقد شد:

ما خودمان شخصيتمان و منشمان را به وجود مي آوريم.(44)

وي همچنين معتقد است: نه وراثت و نه محيط هيچ كدام نمي توانند رشد شخصيت را به طور كامل تبيين كنند. در مقابل، شيوه اي كه ما اين تأثيرات را تعبير مي كنيم پايه اي را براي ساختن خلاق نگرشمان نسبت به زندگي به وجود مي آورد. به

سخن ديگر، ما براي شكل دهي نيروهاي اجتماعي، كه بر ما تأثير دارد و استفاده ي خلاقانه از آنها براي ساختن يك سبك زندگي بي نظير، صاحب اراده ي آزاد هستيم.(45)

اريك فروم نيز، از ديگر نظريه پردازان شخصيت، در اين زمينه معتقد است:

ما به وسيله ي ويژگي هاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي جامعه مان شكل مي گيريم. با اين حال، اين نيروها به طور كامل، منش ما را تعيين نمي كنند. ما عروسك هاي خيمه شب بازي نيستيم كه به نخ هايي كه جامعه آنها را مي كشد، واكنش نشان دهيم، بلكه ما مجموعه اي از ويژگي ها يا مكانيزم هاي روان شناختي داريم كه به وسيله ي آنها، ماهيت خود و جامعه مان را شكل مي دهيم.(46)

هنري موري نيز ضمن باور به تأثير ويژگي هاي وراثتي و محيطي، بر اين اعتقاد است كه ما توانايي رشد و ترقي را داريم و اين رشد جزء طبيعي ماهيت انسان است. ما مي توانيم از طريق توانايي هاي عقلاني و خلاقمان تغيير كنيم و قادريم جامعه ي خود را نيز دوباره شكل دهيم.(47)

اريكسون، ديگر نظريه پرداز شخصيت، در اين زمينه معتقد است:

ما قادريم هر بحران را به صورتي كه سازگارانه و تقويت كننده باشد، حل كنيم. اگر در يك مرحله ناكام شويم و پاسخي ناسازگارانه يا ضعفي بنيادي را پرورش دهيم هنوز اميد تغيير در مرحله ي بعدي هست. ما توان آن را داريم كه به صورت هوشيار، رشد خود را در طول زندگي مان هدايت كنيم. ما صرفاً محصول تجربيات كودكي نيستيم.(48)

آبراهام مازلو، نظريه پرداز انسانگرا، بيش از سايران بر تأثير اين عامل تأكيد كرده و

در سلسله نيازهاي معروف خود، «نياز به خودشكوفايي» را مهم ترين نياز قلمداد كرده است. وي معتقد است:

فرآيند خود شكوفايي مي تواند اشكال گوناگون به خود بگيرد، اما هر يك از ما صرف نظر از شغل و تمايلاتمان، توانايي تحقق بخشيدن به استعدادمان و رسيدن به اين اوج رشد شخصيت را داريم.(49)

او همچنين مي گويد: همه ي ما توانايي آن را داريم كه تصميم بگيريم چگونه نيازهايمان را برآورده سازيم و استعدادمان را تحقق بخشيم.(50)

جورج كلي، نظريه پرداز رويكرد شناختي، با طرح اصطلاح «سازه ي شخصي»، به نحوي از اهميت عامل اراده سخن به ميان آورده و در اين زمينه معتقد است:

ما توانايي برگزيدن جهت زندگي خود را داريم و در صورت لزوم، با اصلاح كردن سازه هاي قديمي و ساختن سازه هاي جديد، مي توانيم تغييركنيم.(51)

زمان تأثير عوامل

زمان تأثير عوامل شكل گيري شخصيت در طول دوره ي شكل گيري يكسان نيست، بلكه بر حسب نوع عامل، مي تواند در دوره يا مقطع سني خاصي تأثير عمده تري داشته باشد. به ديگر سخن، مقطع زماني تأثير و نيز مدت زمان تأثير عوامل شكل گيري شخصيت، متفاوتند؛ چه اينكه برخي عوامل ممكن است تأثيرشان به مقطع سني خاصي وابسته باشد و برخي در مقاطع گوناگون تأثيرگذار باشند؛ برخي دوره ي تأثيرشان طولاني و برخي كوتاه باشد.

از اين رو، بحث از زمان تأثير عوامل، مي تواند آثار قابل توجهي، به ويژه در عرصه ي تعليم و تربيت افراد، داشته باشد. آگاهي از زمان تأثير عوامل و دانستن اينكه هر عامل در چه مقاطع يا مقاطع سني، بيشترين و اصلي ترين تأثير را دارد، به مربيان و دست

اندركاران امر تعليم و تربيت كمك مي كند تا تدارك لازم را ببينند و شرايط و تأثيرپذيري مثبت از عوامل گوناگون را فراهم نمايند و آسيب شناسي لازم نسبت به پيش گيري از پيامدهاي سوء و منفي عوامل را داشته باشند. از اين رو، به اختصار، زمان تأثيرگذاري عمده ي عوامل، مورد بررسي قرار مي گيرد:

1. خانواده

خانواده تنها عاملي است كه مي توان گفت: كمابيش در تمام مقاطع سنّي با فرد در ارتباط است و به نحوي در او تأثيرگذار. هر چند ميزان تأثيرگذاري خانواده در همه ي مقاطع سني يكسان نيست، اما خانواده از زمان انعقاد نطفه تا اوان بزرگسالي، در هنگامي كه والدين و ساير اعضاي خانواده زندگي مي كنند و با فرد در ارتباطند، به نحوي بر انسان تأثير مي گذارد. در اين ميان، تأثير خانواده از پيش از تولد تا سن ورود به مدرسه، تأثيري ويژه و انحصاري است و قابل رقابت با هيچ يك از عوامل ديگر نيست. در دوره ي جنيني و پس از تولد تا دو سالگي، از ميان اعضاي خانواده، تأثير مادر بسيار برجسته تر و بلكه تأثيري بي بديل است؛ چه اينكه فرد چه در دوره ي جنيني و چه در دوره ي شيرخوارگي، بيشترين تماس و ارتباط را با مادر دارد. از سوي ديگر، پدر به لحاظ مديريت كلان خانه و حمايت جدّي از اعضاي خانواده، به ويژه همسر، نقش مهم خود را ايفا مي نمايد و اين تأثير در طول اين دوره ادامه دارد.

ساير اعضاي خانواده- يعني خواهران و برادران- نيز تأثيرگذاري عمده شان پس از تولد و به ويژه زماني است كه زمينه

ي تعامل اجتماعي و ارتباطي كودك با آنها فراهم مي گردد و كودك توانايي برقراري ارتباط با آنها را پيدا مي كند.

نقش خانواده پس از آغاز دوره ي مدرسه نيز ادامه مي يابد، ولي هر قدر كودك به رشد جسمي، عقلي و عاطفي بيشتري دست مي يابد و در ابعاد گوناگون به استقلال نزديك تر مي شود، از ميزان وابستگي وي به خانواده كاسته و به تبع آن، تأثيرش بر شكل گيري شخصيت كمتر مي شود، به گونه اي كه رد دوره ي جواني و اوان ميان سالي ،اين تأثير به حداقل مي رسد.

2. مدرسه

عامل مدرسه، همچنانكه از نامش پيداست، زمان تأثيرگذاري اش در وقتي است كه كودك و نوجوان در مدرسه حضور دارد. كودك از سن پنج- شش سالگي وارد مدرسه مي شود و مدرسه از طريق عناصر و اجزاي گوناگونش، از قبيل معلمان، كتاب هاي درسي، شيوه هاي آموزش، مقررات و ضوابط اجرايي بر دانش آموز تأثير مي گذارد. به دليل آنكه افراد در سنين كودكي منفعل تر و تأثيرپذيرترند، در دوران اوليه ي مدرسه، ميزان تأثيرگذاري آن برجسته تر است. اين روند ادامه دارد، به ويژه زماني كه فرد دست به انتخاب رشته ي تحصيلي مي زند و در آن به تحصيل مي پردازد. در اين صورت، به تدريج، رشته ي تحصيلي انتخاب شده به نحوي آينده ي وي را رقم مي زند و بخشي از هويت و شخصيت وي مي گردد و شخصيت وي را تحت تأثير جدي قرار مي دهد. بنابراين، زمان غالب و به عبارت ديگر، بيشترين تأثير عامل مدرسه در مقطع اوليه ي دانش آموزي و پس

از انتخاب رشته ي تحصيلي و تحصيل در آن است.

3. دوستان و همسالان

از زماني كه كودك توانايي برقراري ارتباط با ديگران را پيدا مي كند، نقش همسالان و دوستان در شكل گيري شخصيت وي آشكار مي گردد و اين روند ادامه دارد و در دوره ي نوجواني، اين تأثير به اوج خود مي رسد. به بيان ديگر، كانون تأثيرگذاري عامل دوستان و همسالان در دوره ي نوجواني است و در اين دوره، گروه همسالان و دوستان بيش از دوره هاي ديگر، چه در جهت مثبت و چه منفي، بر فرد تأثير مي گذارند.

4. ناهوشياري

فرويد به عنوان نظريه پردازي كه به طور گسترده عامل «ناهوشياري» را مورد بررسي قرار داده، بر اهميت سالهاي نخستين كودكي در تعيين شخصيت بزرگ سال تأكيد كرده است. وي معتقد است: شخصيت بزرگسالي ما توسط تعامل هايي كه پيش از پنج سالگي ما صورت گرفته اند، تعيين مي شود؛ يعني در زماني كه كنترل كمي داشته ايم. اين تجربه ها براي هميشه ما را در چنگال نگه مي دارند.(52)

بنابراين، مي توان گفت: در حقيقت، زمان شكل گيري عامل «ناهوشياري عاطفي» در دوره ي كودكي و پيش از پنج سالگي است، و اما اينكه چه زماني تأثير اين عامل تجلي پيدا مي كند دوره ي پس از كودكي است. در دوره هاي پس از كودكي، فرد به نحو قابل توجهي تحت تأثير عامل ناهوشياري قرار مي گيرد و اين عامل رفتارهاي او را شكل مي دهد. در زمينه ي «ناهوشياري شناختي» نيز مي توان گفت:

تأثير آن از زماني است كه فرد به توانايي هاي شناختي دست يافته است و مي تواند شناخت

هاي هوشيارانه ي خود از ناهوشيارانه را تميز دهد. بنابراين، عامل مزبور، در طول زندگي شناختي فرد، مي تواند بر فرد تأثيرگذار باشد.

5. اراده

تأثير عامل اراده از زماني آغاز مي شود كه فرد به جلوه هايي از استقلال فكري دست يافته باشد و قادر شود تا خود سود و زيان امور را مورد ارزيابي قرار دهد و براساس مصالح و منافع خود، اعم از مادي و معنوي، تصميم بگيرد و در پي انجام عمل و رفتاري مناسب با وضعيت موجود برآيند. اين گونه استقلال و توان تشخيص سود از زيان معمولاً در آستانه ي دوره ي نوجواني شكل مي گيرد و به تدريج، تقويت مي گردد، به گونه اي كه در پايان دوره ي نوجواني و اوان بزرگسالي، فرد به استقلال كامل مي رسد و مستقل از عوامل تأثيرگذار پيشين، مانند خانواده و مدرسه، مي تواند تصميم بگيرد و زندگي مستقلي داشته باشد.

اريك اريكسون مراحل رواني اجتماعي رشد را به هشت مرحله تقسيم مي كند؛ چهار مرحله مربوط به دوره ي كودكي و چهار مرحله ي ديگر از آغاز نوجواني تا بزرگسالي و پايان عمر است. وي معتقد است:

اراده ي آزاد مي تواند بيشتر در مورد چهار مرحله ي آخر پرورش يابد.(53)

او همچنين بر اين باور است كه دوران بزرگسالي، يعني از پايان نوجواني تا قريب 35سالگي، فرد از والدين و سازمان هاي والدين مانند، مثل مدرسه، مستقل مي شود و به عنوان بزرگسالي پخته و مسئول، شروع به كار كردن مي كند.(54)

ميزان تأثير عوامل

ترديدي نيست كه تأثير عوامل شكل گيري شخصيت يكسان و هم اندازه نيست، بلكه اين عوامل با برخورداري از ويژگي ها

و شرايط متفاوت، نوع و ميزان تأثيرگذاري شان متفاوت است. بحث از «ميزان تأثير عوامل» از اين نظر اهميت دارد كه دست اندركاران امر تعليم و تربيت با آگاهي از وزن هر عامل در شكل گيري شخصيت، اهتمام متفاوتي به آن دارند و به تناسب اهميت هر عامل، زمينه تأثيرگذاري آن را فراهم مي سازند و حساسيت بيشتري نسبت به آن نشان مي دهند. اما آنچه در اين ميان مهم است چگونگي تعيين ميزان تأثير عوامل گوناگون است. آيا اين امر به راحتي ممكن است؟ آيا مي توان ملاك هايي را براي سنجش ميزان تأثير و اهميت هر يك از عوامل ارائه نمود و با مقايسه ي شرايط، ويژگي عوامل گوناگون را بررسي نمود؟

به نظر مي رسد به دو شيوه مي توان ميزان تأثير عوامل گوناگون را بررسي نمود، يكي به شيوه ي كمي و ديگري به شيوه ي كيفي. مراد از شيوه ي «كمي» آن است كه ما از طريق ساخت آزمونهاي نرم شده به اندازه گيري تأثير عوامل اقدام كنيم و سپس به تجزيه و تحليل آماري آنها بپردازيم و با لحاظ شرايط گوناگون عوامل، تأثير آنها را با هم مقايسه كنيم. مراد از شيوه ي «كيفي» معرفي ملاك ها و معيارهايي غير كمي براي ارائه ي ميزان اهميت عوامل است كه از طريق تطبيق شرايط و ويژگيهاي هر عامل با آن ملاك ها و مشخص نمودن ميزان برخورداري هر يك از عوامل از آنها، به مقايسه ي نتايج بپردازيم.

در اينجا، بررسي شيوه ي كمي مقدور نيست، اما در خصوص شيوه ي «كيفي» برخي ملاك ها و معيارها به اختصار مورد بررسي قرار

مي گيرند و با تطبيق عوامل ذكر شده، ميزان تأثير آنها ملاحظه مي شود. به نظر مي رسد معيارهاي ذيل مي توانند در تعيين ميزان تأثير و اهميت عوامل مؤثر باشند:

1. گستره ي تأثير نسبت به مقاطع گوناگون سني

عاملي كه مقاطع سني بيشتري را پوشش دهد و در مقاطع سني بيشتري مؤثر باشد، مي تواند از اهميت بيشتري برخوردار باشد، براي مثال، عاملي كه بتواند هم در دوره ي كودكي و هم نوجواني و جواني تأثيرگذار باشد مهمتر از عاملي است كه فقط در دوره ي نوجواني تأثير گذار است.

2. گسترده ي تأثير نسبت به ابعاد گوناگون انسان

انسان داراي ابعاد گوناگون جسماني، عقلاني، عاطفي و اخلاقي است. روشن است عاملي كه ابعاد بيشتري را تحت تأثير قرار دهد، مي تواند از اهميت بيشتري برخوردار باشد.

3. ميزان ارتباط فرد با عامل

هر قدر مدت زمان ارتباط فرد با عامل بيشتر، و عامل حضور بيشتري نزد فرد داشته باشد، مي تواند ميزان تأثيرگذاري اش بيشتر گردد.

4. نحوه ي ارتباط فرد با عامل

چگونگي ارتباط فرد با عامل نيز مي تواند ملاك ديگري بر اهميت و ميزان تأثير باشد. هرگاه ارتباط عامل با فرد به صورت مستقيم و بدون واسطه باشد، مي تواند تأثير آن بر فرد بيشتر شود.

5. قوت عامل و امكان تأثيرگذاري آن بر عوامل ديگر

عاملي كه نه تنها بر فرد تأثيرگذار باشد، بلكه امكان تأثيرگذاري بر ديگر عوامل را داشته باشد و بتواند براي عوامل ديگر محدود كننده يا تقويت كننده، و يا به نحوي زمينه ساز تأثير آنها باشد. از اهميت بيشتر و تأثير افزون تري برخوردار خواهد بود. اينك با توجه به مباحث گذشته و

ملاك هاي ارائه شده، بايد ديد كدام يك از عوامل پيش گفته با ملاك هاي مذكور بيشتر تطبيق مي كند و كدام يك ملاكهاي بيشتري را واجد است:

1. خانواده:به نظر مي رسد عامل «خانواده» مشمول همه ي ملاك هاي ارائه شده باشد. توضيح آنكه تأثير خانواده در بيشتر مراحل سنّي مشهود است، هر چند ميزان اين تأثير در همه ي مراحل يكسان نيست؛ زيرا تأثير خانواده در سنين اوليه، به ويژه دوره ي نوزادي، بسيار عمده و بلكه انحصاري است و ساير عوامل هيچ گونه رقابتي با آن ندارند و در سنين كودكي، نوجواني و حتي جواني و اوان بزرگسالي هم به نحوي استمرار دارد. براي بسياري از جوانان، به علت طولاني بودن مدت تحصيلات و افزايش طول عمر پدر و مادر، وابستگي مداوم عاطفي و اقتصادي نسبت به خانواده وجود دارد.(55)

از نظر تأثير در ابعاد گوناگون نيز خانواده نقش برجسته اي دارد. خانواده، هم در تربيت جسماني به لحاظ منبع مهم تغذيه بودن، هم در تربيت اجتماعي- به اعتبار اينكه خانواده واحد كوچك اجتماعي است- و هم در تربيت اخلاقي به لحاظ الگو بودن والدين براي فرزندان و نيز ساير ابعاد به لحاظ زمينه سازي و ايجاد شرايط مناسب براي پرورش آن ابعاد، در شكل گيري شخصيت فرد مؤثر است. همچنين خانواده به لحاظ مدت زمان ارتباط با فرد، تأثير ويژه اي در وي دارد؛ چرا كه فرزند، به ويژه در سنين اوليه، بيشترين ارتباط را با والدين و ساير اعضاي خانواده دارد.

به لحاظ نحوه ي ارتباط و چگونگي آن هم خانواده جايگاه ويژه اي در ميان عوامل دارد؛ چرا كه نوع ارتباط فرزند

با آن از نوع ارتباط مستقيم و بدون واسطه است. علاوه بر اينها، خانواده مي تواند بر ساير عوامل تأثيرگذار باشد و تأثير آنها را تقويت يا محدود كند. براي مثال، خانواده مي تواند در انتخاب دوستان و همسالان، انتخاب مدرسه و حتي اراده ي فرد مؤثر باشد. به ديگر سخن، والدين با انتخاب محل سكونت و نيز رفت و آمدها با همسايگان، بستگان و همكاران در اينكه همسالان و دوستان فرزندشان چه كساني باشند و نيز فرزند ايشان به كدام مدرسه برود، مؤثر خواهد بود. همچنان كه خانواده مي تواند زمينه ي انتخاب هاي فرد را فراهم كند و شرايطي را فراهم كند تا فرد به گونه ي خاصي انتخاب و اختيار خود را اعمال كند.

2. دوستان و همسالان:دوستان و همسالان نيز تعدادي از ملاك هاي پيش گفته را واجدند. از نظر مقاطع سني، آنان عمدتاً در دوره ي كودكي، نوجواني و جواني و حتي ميان سالي و بزرگ سالي بر فرد تأثير گذارند و اين تأثير، به ويژه در دوره ي نوجواني، بسيار برجسته است. از نظر ابعاد وجودي، تأثير دوستان و همسالان عمدتاَ در بعد اجتماعي است؛ چه اينكه فرد از دوستان خود نحوه ي برقراري ارتباط و تعامل با ديگران را مي آموزد. علاوه بر اين، از نظر عاطفي نيز دوستان نزديك مي توانند بر فرد تأثير گذار باشند؛ چرا كه فرد نحوه ي ابراز عواطف و احساسات را در رابطه ي صميمانه با دوستان تمرين مي كند و از آنان نحوه ي صحيح نشان دادن عواطف را مي آموزد. از نظر مدت زمان ارتباط نيز در مقطع سني نوجواني، فرد

وقت قابل توجهي را با دوستان و همسالان خود سپري مي كند. به لحاظ نحوه ي ارتباط نيز دوستان و همسالان به صورت مستقيم با فرد در ارتباطند و بر وي تأثير مي گذارند. نسبت به ملاك اخير نيز دوستان مي توانند در انتخابهاي فرد و نحوه ي اعمال اراده ي وي مؤثر باشند.

3. مدرسه: عامل مدرسه نيز از برخي ملاكهاي ذكر شده برخوردار است. مدرسه نيز تأثير عمده اي بر تربيت اجتماعي و عقلاني فرد دارد. در حقيقت، مدرسه دانش آموزان را اجتماعي مي كند و از طريق شيوه هاي تدريس معلمان خود و نيز تقويت بعد شناختي و ذهني آنان، به تربيت عقلاني آنان كمك مي كند. از نظر مقاطع سني و مدت زمان ارتباط با فرد نيز فرد در دوره ي كودكي و نوجواني، در ايام تحصيل، بيشترين وقت خود را در مدرسه سپري مي كند و در اين دوره، نقش مدرسه بسيار تعيين كننده است. به لحاظ نحوه ي ارتباط نيز مدرسه به صورت مستقيم با دانش آموزان در ارتباط است و عناصر گوناگون مدرسه از قبيل معلمان، فضاي آموزشي، مقررات مربوط به آن و متون و محتواي درسي به طور مستقيم، بر دانش آموز تأثير گذارند.

4. ناهوشياري: ناهوشياري هر چند در مقايسه با ساير عوامل، از ملاك هاي كمتري برخوردار است، اما به لحاظ نقشي كه نظريه پردازان معتقد به آن برايش قايل شده اند، برخي از ملاك ها را واجد است. در اين زمينه، بايد ميان ناهوشياري عاطفي و شناختي از يك سو، و ناهوشياري جمعي از سوي ديگر،كمي تفاوت قايل شد. ناهوشياري جمعي با توجه به ديدگاه يونگ،

از آغاز تولد همراه نوزاد است و مي تواند بر وي تأثير گذار باشد؛ اما ناهوشياري شناختي و عاطفي به دليل آنكه فرد در دوره ي نوزادي توان شناختي قابل ملاحظه اي ندارد و هنوز اميال و آرزوهاي سركوب شده در وي تجلي پيدا نكرده اند، پس از دوره ي نوزادي، به تدريج، تأثير اين دو آشكارتر و به نحوي رفتارهاي فرد را تحت تأثير قرار مي دهند. از نظر تأثير بر ابعاد گوناگون، هوشياري عاطفي در بعد عاطفي و ناهوشياري شناختي در بعد عقلاني و ذهني فرد مؤثر است.

اين عامل به لحاظ دروني بودن، به طور مستقيم با فرد در ارتباط است و فرد را از درون تحت تأثير قرار مي دهد.

5. اراده: عامل اراده از نظر مقاطع سني، عمدتاً پس از دوره ي كودكي و بلوغ نقش خود را ايفا مي نمايد. از نظر تأثير بر ابعاد نيز عمده ترين تأثير اراده مي تواند در تربيت اخلاقي و تربيت نفس و خودسازي تجلي يابد. از نظر نحوه ي ارتباط با فرد نيز به لحاظ دروني بودن، تأثير مستقيمي بر فرد دارد و فرد هيچ گونه رفتاري را بدون قصد و اراده ي آن انجام نمي دهد. ويژگي ديگر اين عامل آن است كه مي تواند تأثير عوامل ديگر را محدود و حتي در شرايطي آنها را به صفر برساند؛ چرا كه انساني كه بر خود مسلط بوده و اراده ي قوي داشته باشد، مي تواند مانع تأثير منفي عوامل نسبت به خود گردد.

مقايسه ي ديدگاه اسلام با ديدگاه روان شناسان شخصيت

آنچه تا اينجا ارائه گرديد به ديدگاه روان شناسان شخصيت درباره ي

عوامل غير وراثتي مؤثر بر شكل گيري شخصيت اختصاص داشت. آيا اين ديدگاه ها مورد تأييد اسلام هستند؟ و يا اينكه اسلام ديدگاهي متفاوت دارد؟ اگر ميان اين دو تفاوت وجود دارد اين تفاوت در چه محورهايي و ناشي از چه عامل يا عواملي است؟ با نگاهي به متون اسلامي، به ويژه قرآن و متون روايي، مي توان دريافت كه صرف نظر از نحوه ي تأثير، بخشي از عوامل ذكر شده از سوي روان شناسان شخصيت، مورد توجه اسلام نيز هستند كه از آن جمله، مي توان به عامل خانواده، دوستان و همسالان، معلم و اراده اشاره نمود. در عين حال، اسلام عوامل ديگري را غير از آنچه روان شناسان گفته اند، مورد اهتمام قرار داده است، براي توضيح بيشتر، به اختصار، به ديدگاه اسلام اشاره مي گردد: در اسلام، خانواده از جايگاه ويژه اي برخوردار است و نقش برجسته اي برايش لحاظ شده. از اين رو، تأثير آن به عنوان يك عامل بيروني و محيطي، از دوره ي جنيني آغاز مي شود و به نحوي تا دوره ي بزرگسالي ادامه دارد.

در دوره ي بارداري، اسلام ضمن توجه زياد به تأثير تغذيه و حالات رواني و عاطفي مادر بر جنين، تأثير معنوي مادر و نوع تغذيه ي وي در اين زمينه را نيز مورد اهتمام قرارداده است. براي نمونه، در روايات، از تأثير تغذيه ي مادر باردار با شير در خوش خلق شدن و باهوش شدن فرزند(56) و از تأثير خوردن «به» بر زيبايي(57) ياد شده است.

پس از تولد، تأثير والدين به شكل ملموس تري ادامه مي يابد و به محض تولد، والدين به اجراي

برنامه ها و اقدامات گوناگوني تحت عنوان «سنت هاي هنگام تولد» اقدام مي كنند كه از جمله ي آنها مي توان به گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد،(58) كام برداشتن كودك با تربت امام حسين عليه السلام و يا خرما،(59) عقيقه نمودن،(60) نام گذاري(61) وليمه دادن(62) تراشيدن موي سر و به ميزان آن طلا يا نقره صدقه دادن(63) اشاره نمود. روشن است كه اين گونه اهتمام و ارزش گذاري به تولد نوزاد و انجام اين نوع اقدامات، كه عمدتاً جنبه ي اجتماعي دارند و مثبت شدن نگاه ديگران به نوزاد و نيز حفظ حرمت نوزاد را به دنبال دارند، تأثير شگرفي بر شخصيت كودك خواهند گذارد.

تأثير والدين پس از دوره ي نوزادي ادامه مي يابد و به ويژه در دوره ي «تميز»، كه كودك توانايي تشخيص خوبي از بدي را دارد، اين تأثير برجسته مي شود؛ چه اينكه والدين در اين دوره، بايد شرايط لازم را براي آموزش فرزندان و آگاهي آنها از خوبي ها و بدي ها فراهم آورند. پس از اين دوره نيز همچنان تأثير والدين ادامه دارد و در دوره ي جواني، در انتخاب همسر و شغل مناسب وي نيز ايفاي نقش مي كند.

شخصي از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله سؤال كرد: حق فرزند من بر من چيست؟ حضرت فرمود: اسم نيكو برايش انتخاب كني؛ خوب تربيتش كني؛ و او را در جايگاه مناسبي [شغل مناسبي] قرار دهي.(64)

در زمينه ي تأثير همسالان و دوستان نيز اسلام توجه ويژه اي مبذول داشته است. از ديدگاه اسلام، دوست و همسال مي تواند تأثير مثبت يا منفي بر شخصيت دوست و همسال

خود داشته باشد، به گونه اي كه وي را به آيين و روش خود درآورد. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمودند: انسان بر آيين و روش دوستش زندگي مي كند.(65)

در سخن ديگري، حضرت علي عليه السلام به نوع تأثير دوست ناصالح بر شخصيت انسان، كه تأثيري روان شناختي و ناخودآگاه است، اشاره مي كنند: با دوست بد همنشين نشو؛ چرا كه طبع تو بدي را از طبع او به سرقت مي برد و تو خود نمي داني.(66)

درباره ي نقش مدرسه از ديدگاه اسلام نيز هر چند در صدر اسلام، مدرسه به شكل كنوني و با ساختار امروزي وجود نداشت، اما مراكزي از قبيل مساجد، كه هم محل عبادت و پرورش معنوي افراد بودند و هم محل آموزش افراد، جايگاه خاصي داشتند و در شكل گيري شخصيت افراد مؤثر بودند. قرآن در اين زمينه فرموده است: (فيه رجال يحبون أن يتطهروا)(توبه: 108)؛ در آن (مسجد) كساني هستند كه دوست دارند پاكيزه گردند.

از ميان عناصر مربوط به مدرسه و هم آموزشي، معلم بيش از ديگر عناصر مورد اهتمام واقع شده است، تا آنجا كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله خود را معلم بشر معرفي نمود: من معلم مبعوث شده ام.(67) قرآن مجيد به دو كاركرد مهم پيامبر صلي الله عليه و آله به عنوان معلم انسانها، يعني «تعليم» و «تربيت» افراد، كه تأثير شگرفي بر شكل گيري شخصيت آنها دارد، اشاره كرده است: (هو الذي بعث في الأميين رسولاً منهم يتلو عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمه) (جمعه:2)؛ او پروردگاري است كه در ميان بي سوادان، پيامبري از خودشان مبعوث

گردانيد تا آياتش را بر آنان بخواند و آنان را تزكيه كند و تعليم كتاب و حكمت دهد.

عامل اراده نيز جايگاه ويژه اي در اسلام دارد. خداوند در قرآن مي فرمايد: (انا هديناه السبيل اما شاكراً و اما كفوراً) (دهر:3)؛ ما انسان را به راه (حق و باطل) رهنمون شديم، خواه سپاسگزار باشد و خواه ناسپاس.

بنابراين، خداوند توسط پيامبران عليهم السلام راه سعادت و نجات را به انسان نشان داده و اين خود انسان است كه در تعيين سرنوشت و شكل گيري شخصيت خود، مؤثر است و مي تواند نوع شخصيت خود را رقم بزند. در اسلام، «اراده» و «اختيار» به عنوان مهمترين شروط تكليف شرعي به شمارآمده اند و بدون آن انسان مستحق عقوبت نمي گردد و تكاليف شرعي بر عهده ي او لازم نمي گردد. همچنين در اسلام، بر رفتار و عمل صالح بسيار تأكيد شده است و اعمال و رفتارهايي كه از اراده و اختيار انسان نشأت نگيرند تأثير چنداني بر شكل گيري شخصيت وي ندارند.

اما در خصوص عامل «ناهوشياري»، آيا چنين عاملي مورد تأييد اسلام است؟ به نظر مي رسد عامل ناهوشياري- آن گونه كه زيگموند فرويد ترسيم مي كند- نه تنها مورد تأييد اسلام نيست، بلكه مقبول عمده ي روان شناسان شخصيت نيز واقع نشده؛ چه اينكه فرويد آن گونه تأثيري براي عامل «ناهوشياري» قايل است كه اراده و اختيار را از انسان سلب مي كند و انسان را به عنوان موجودي منفعل و بي اراده، تسليم محض غرايز و آرزوهاي سركوب شده معرفي مي نمايد، ولي- همچنان كه پيش از اين اشاره شده- اسلام انسان را موجود فعال و

صاحب اراده و اختيار مي داند كه سرنوشت خود را رقم مي زند و پاسخگوي تمامي رفتارها و تصميم هاي خود است و مي تواند بر آرزوها و غرايز سركش خود تسلط يابد و آنها را در جهت صحيح، كنترل و هدايت نمايد، بنابراين، اسلام چنين عاملي را، كه اراده و اختيار انسان را نفي مي كند، بر نمي تابد و آن را رد مي نمايد.

آنچه تا اينجا بيان گرديد به نحوي نشان دهنده ي ديدگاه مشترك اسلام و روان شناسي شخصيت نسبت به عوامل ذكر شده بود، ولي آيا نوع نگاه اسلام و روان شناسي و نوع و ميزان تأثير عوامل از ديدگاه هر دو نيز يكسان است؟

آيا از ديدگاه اسلام، عوامل تأثيرگذار غير وراثتي محدود و منحصر به همين عوامل ظاهري و قابل تجربه هستند يا عوامل ديگري نيز در شكل گيري شخصيت انسان تأثير گذارند؟ به نظر مي رسد پاسخ هر دو سؤال منفي است. اما در پاسخ به سؤال اول، بايد گفت: نوع نگاه اسلام به انسان با نگاه روان شناسي متفاوت است و از همين رو، هر چند برخي عوامل مشترك وجود دارند، اما ميزان و نوع تأثيرآنها مي تواند متفاوت باشد. به دليل آنكه روان شناسي به انسان به عنوان موجودي زنده در كنار ساير موجودات زنده مي نگرد، به كمك روش تجربي خود، تنها آنچه را از انسان به تجربه و آزمايش در مي آيد مورد بحث قرار مي دهد. و به بعد معنوي و روحي انسان چندان اهتمام نمي ورزد و به تبع آن، نقشي براي تأثيرات معنوي و غير مادي عوامل قايل نيست و همين مسئله

عامل تمايز اسلام از روان شناسي است. از ديدگاه اسلام، انسان مركب از جسم و روح است و از اين رو، تأثير عوامل منحصر به تأثير ظاهري و تجربي آنها نيست، بلكه ضمن تأييد اين نوع تأثيرات، معتقد به تأثيرات معنوي نيز هست.

اما در پاسخ به سؤال دوم بايد گفت: همچنان كه تأثيرات به تأثيرات ظاهري و تجربي منحصر نمي شوند عوامل مؤثر بر شكل گيري شخصيت نيز منحصر به عوامل ظاهري قابل تجربه علمي نمي گردد و از همين رو، در اسلام از عوامل ديگري نيز سخن به ميان مي آيد كه از آن جمله، مي توان به عامل «ايمان و باور»، كه يك عامل دروني است، اشاره كرد. از ديدگاه اسلام، ايمان نقش مهمي در شكل گيري شخصيت انسان دارد. حضرت علي عليه السلام در اين زمينه فرمودند: [شخصيت] انسان در گرو ايمان خود است.(68)

«ايمان» تأثيرهاي گوناگوني بر شكل گيري شخصيت انسان دارد كه از جمله ي آنها آرامش و امنيت دروني است.

قرآن در اين زمينه فرموده است: (من آمن بالله و اليوم الآخر و عمل صالحاً فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون) (مائده: 69)؛ آنان كه به خداوند ايمان آورده و عمل صالح انجام داده اند، نه ترسي بر آنان است و نه غمگين خواهند شد.

جمع بندي و نتيجه گيري

در اين نوشتار، مهمترين عوامل غير وراثتي مؤثر بر شكل گيري شخصيت از ديدگاه نظريه پردازان شخصيت مورد بررسي قرار گرفت و اين عوامل به دو دسته ي دروني و بيروني تقسيم گرديدند. در بخش عوامل بيروني، سه مورد از مهمترين عوامل- يعني خانواده، مدرسه، دوستان و همسالان - و در

بخش عوامل دروني، دو مورد - يعني عامل هوشياري و اراده - توصيف گرديدند. سپس زمان تأثيرگذاري عمده و نيز ميزان تأثير و اهميت اين عوامل مورد بررسي قرار گرفتند. از مجموعه مباحث مطرح شده و در پاسخ به پرسش هاي مطرح شده در آغاز مقاله، مي توان گفت: سه عامل بيروني- خانواده، دوستان و همسالان و مدرسه، و نيز اراده به عنوان عامل دروني، در ميان عوامل غير وراثتي بيشترين تأثير را بر شكل گيري شخصيت فرد دارند و از ميان آنها، عامل خانواده در ميان عوامل بيروني و عامل اراده در ميان عوامل دروني نسبت به عوامل ديگر، بيشترين تأثير را دارا هستند. خانواده، هم به لحاظ پوشش دادن مقاطع گوناگون سني و هم به لحاظ گستره ي تأثير در ابعاد گوناگون و هم به لحاظ مدت زمان ارتباط فرد با آن و هم به لحاظ تأثير مستقيم آن در فرد و هم به لحاظ نقشي كه در تقويت و زمينه سازي براي تأثير ساير عوامل دارد، بيشترين نقش را در شكل گيري شخصيت فرد ايفا مي كند.

از سوي ديگر، در ميان عوامل دروني، عامل «اراده» نقش تعيين كننده اي دارد و مهمترين عامل به شمار مي آيند. اما آيا ميان اراده و خانواده، مي توان يكي را بر ديگري مقدم داشت؟ به نظر مي رسد قضاوت در اين زمينه، كمي مشكل باشد؛ چرا كه از يك سو، خانواده همه ي ملاك هاي كيفي پيش گفته را داراست و كي تواند نقش مهمي در شكل گيري اراده ي فرد و زمينه سازي براي تحقق آن يا ايجاد محدويت براي شكوفايي و تجلي آن

داشته باشد، و از سوي ديگر، اراده ي قوي مي تواند بر تأثير ساير عوامل از جمله خانواده، غلبه كند و يا مانع تأثير آنها گردد.

در پايان، نگاهي اجمالي به عوامل مؤثر در شكل گيري شخصيت از ديدگاه اسلام گرديد و ديدگاه اسلام با ديدگاه روان شناسي مورد مقايسه قرار گرفت و مشخص گرديد كه تعدادي از عوامل مطرح در روان شناسي شخصيت در اسلام نيز مورد توجه قرار گرفته اند كه از آن جمله، مي توان به عامل خانواده، دوستان و همسالان، معلم و اراده اشاره نمود. با اين حال، نوع تأثير اين عوامل از نگاه اسلام و روان شناسي مي تواند متفاوت باشد؛ چه اينكه روان شناسي تنها از آثار قابل تجربه و آزمايش اين عوامل سخن به ميان مي آورد و از آثار معنوي، كه احياناً قابل اثبات با روش تجربي نيستند بحث نمي كند؛ اما اسلام ضمن توجه به آثار تجربي و محسوس اين عوامل، از آثار معنوي و غير مادي آنها نيز سخن به ميان مي آورد و با توجه به جهان بيني خاص آن، اين نوع تأثيرات تعيين كننده تر از ساير تأثيرات در شكل گيري شخصيت هستند. علاوه بر اين، از ديدگاه اسلام، عوامل تأثيرگذار نيز منحصر به عوامل قابل اثبات به روش تجري نيستند و شامل عوامل معنوي نيز مي گردند و از جمله ي آنها مي توان به عامل «ايمان و باور» اشاره نمود كه يك عامل معنوي و دروني است.

پي نوشت ها:

1- يوسف كريمي، روان شناسي شخصيت، تهران، مؤسسه ي نشر ويرايش، 1378، ص 234.

2- سعيد شاملو، مكتب ها و نظريه ها در روان شناسي

شخصيت، تهران، رشد، 1374، ص 11.

3- روپ، ربرتو مايلي، ساخت، پديدآيي و تحول شخصيت، ترجمه ي محمود منصور، تهران، دانشگاه تهران، 1380، ص15.

4- سعيد شاملو، پيشين، ص13.

5- يوسف كريمي، پيشين، ص 41.

6- جان پروين و اي. لارنس، شخصيت (نظريه و پژوهش)، ترجمه ي محمد جعفر جوادي و پروين كديور، تهران، ويرايش هشتم، 1381،ص 15.

7- دوان شولتز، نظريه هاي شخصيت، ترجمه ي يحيي سيد محمدي، ويرايش سوم، تهران، مؤسسه نشر ويرايش، 1384، ص 119.

8- همان، ص170.

9- همان، ص198.

10- همان، ص460.

11- همان.

12- ر.ك. همان، ص 245و247.

13- ر.ك. همان، ص 373.

14- ر.ك. همان، ص 522-523.

15- همان، ص 245.

16- همان، ص 288.

17- همان، ص 373.

18- پاول هنري ماسن وهمكاري، رشد و شخصيت كودك، ترجمه ي مهشيد ياسايي، تهران، نشر مركز، 1368، ص 458.

19- دوان شولتز، پيشين، ص331.

20- همان، ص 146.

21- همان، ص 469.

22- همان، ص 328.

23- پاول هنري ماسن وهمكاران، پيشين، ص 507.

24- همان، ص 508.

25- جان پروين و اي. لارنس، پيشين، ص 11.

26- همان، ص 502-503.

27- دوان شولتز، پيشين، ص137.

28- همان، ص 249.

29- پيربادن، روان شناسي شخصيت، ترجمه ي محمود ايرواني، تهران، آفرينش، 1374، ص85.

31و 30- مهدي نوري، رشد و تكامل شخصيت، كرج، دانشگاه آزاد اسلامي، 1368، ص41.

32- يوسف كريمي، پيشين، ص46.

33- دوان شولتز، پيشين، ص247.

34- همان، ص 470.

35- همان، ص 470.

36- همان، ص 558.

37- همان، ص 59.

38- م منصور و پ. دادستان، ديدگاه پياژه در گستره ي تحول رواني، تهران، بعثت، 1374، ص123.

39- همان.

40- دوان شولتز، پيشين، ص113.

41- همان، ص114.

42- جان پروين و اي. لارنس، پيشين، ص100.

43- دوان شولتز، پيشين، ص 113-114.

44- همان، ص 144.

45- همان، ص 149.

46- همان، ص 205.

47- همان، ص 227.

48- همان، ص

252.

49- همان، ص 346.

50- همان، ص 355.

51- همان، ص 407.

52- همان، ص 77.

53- همان، ص 248.

54- ر.ك. همان، ص249.

55- پيربادن، پيشين، ص88.

56- شيخ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، تهران، اسلاميه، 1384ق، ج15، ص136.

57- همان، ص 133.

58- همان، ص 136.

59- همان، ص 138.

60- همان، ص 149.

61- همان، ص 122-128.

62- همان، ص 133.

63- همان، ص 149.

64- محمد طوسي، تهذيب الاحكام، تصحيح و تعليق علي اكبر غفاري، تهران، صدوق، 1418، ج8، ص186.

65- محمد بن يعقوب كليني، الكافي، تهران، مكتبه الصدوق، 1381ق، ج2، ص375.

66- ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، قم، منشورات مكتبه آيه الله المرعشي النجفي، 1404، ج20، ص272.

67- حسام الدين هنري، كنزالعمال، بيروت، مؤسسه الرساله، 1409، ج1، ص169.

68- محمد خوانساري، شرح غررالحكم و دررالكلم، تهران، دانشگاه تهران، 1373، ج1، ص 62.

منبع: مجله ي معرفت

شخصيت و مهمترين عوامل غير وراثتي شكل گيري آن

نويسنده:علي همت بناري چكيده

شكل گيري شخصيت ناشي از عواملي است كه بدون توجه و شناخت آنها، نمي توان برنامه ي تربيتي مناسبي براي انسان طراحي نمود. اين عوامل به دو دسته ي عوامل وراثتي و محيطي تقسيم مي شوند. اين مقاله درصدد است تا ابتدا برخي از مهمترين عوامل غير وراثتي شكل گيري شخصيت را كه در نظريه هاي روان شناسان شخصيت بيشتر مورد توجه واقع شده، توصيف نمايد، سپس زمان تأثير اين عوامل و نيز ميزان تأثير آنها را به اختصار مورد بررسي قرار دهد و در پايان، به اختصار ديدگاه اسلام نسبت به اين عوامل را مورد اشاره قرار دهد.

كليد واژه ها: عوامل شكل گيري شخصيت خانواده، همسالان، اراده، ايمان و باور. مقدمه

شخصيت معرف دايره ي هستي هر كس است و

كليّت روان شناختي و هستي شناختي وي را تشكيل مي دهد و هر آنچه خارج از اين دايره طرح شود بيش از شاخ و برگ و نمودهايي از آن نيست. اين دايره، كه از مجموعه نقاط مهم به هم پيوسته شكل يافته، در طول زمان، به تدريج شكل گرفته و عوامل متعدد و گوناگوني در شكل گيري آن مؤثر بوده و بدون آنها سخن از شخصيت بي معنا و نامفهوم است. هنري موري، نظريه پرداز شخصيت، مي گويد:

ما نمي توانيم به فهم شخصيت برسيم، مگر آنكه تأثير وي از نيروي فيزيولوژيايي و محرّك هاي محيط فيزيكي، اجتماعي و فرهنگي را بپذيريم.(1)

بنابراين، اگر بخواهيم به درك صحيحي از شخصيت انسان برسيم، ناچاريم از عوامل تكوين شخصيت سخن به ميان آوريم. از سوي ديگر، انسان پيوسته در تلاش براي كسب شخصيتي مطلوب و ارزنده است و بدون آگاهي از عوامل مؤثر در شكل گيري چنين شخصيتي، نمي تواند به شخصيت مطلوب و آرماني خود دست يابد. علاوه بر اينها، انسان در طول زندگي خود، پيوسته يا متربّي است و يا مربّي؛ يا تأثير مي پذيرد و يا تأثير مي گذارد و در هر صورت، پاي عامل تأثيرگذار بر شخصيت در ميان است؛ به ويژه آن گاه كه انسان درصدد تأثيرگذاري و پرورش ديگران به عنوان يك مربي شايسته بر مي آيد، هم بايد به نقش عامليت خود واقف باشد و هم نقش ساير عوامل تأثيرگذار را به خوبي درك كند و بدون برخورداري از اين ويژگي، نمي تواند رسالت خود را به عنوان يك مربي ايفا نمايد.

از اين رو، بحث از عوامل تكوين شخصيت از جايگاه ويژه

اي در عرصه ي روان شناسي شخصيت و تعليم و تربيت برخوردار است و پرداختن به آن ضروري مي نمايد. بحث از عوامل مؤثر بر شكل گيري شخصيت، هر چند در لابه لاي مباحث روان شناسي شخصيت و تعليم و تربيت به نحوي مطرح شده است، با اين حال، به نظر مي رسد در اين مباحث عمدتاً به توصيف عوامل بسنده شده و معمولاً از دو موضوع كمتر سخن به ميان آمده است. اين دو موضوع به ميزان تأثيرگذاري هر يك از اين عوامل و مقطع و زمان تأثيرگذاري آنها مربوط مي شود. ترديدي نيست كه سخن از عوامل و برشمردن و معرفي آنها وقتي مفيد خواهد بود كه جايگاه و نقش هر عامل و زمان مناسب تأثيرگذاري آن مشخص گردد.

از اين رو، اين نگاشته در پي پاسخ گويي به چند پرسش است: مهمترين عوامل غير وراثتي شكل گيري شخصيت از ديدگاه نظريه پردازان شخصيت كدام است؟ هر يك از عوامل در چه زماني و چه مقطع سنّي بيشتر تأثيرگذار است؟ جايگاه و نقش هر عامل كدام است و در بين عوامل ذكر شده، كدام يك تأثير بيشتري بر شكل گيري شخصيت دارد؟ در پاسخ به اين پرسش ها، ضمن اشاره به تعريف «شخصيت» و ارائه ي دسته بندي از عوامل غير وراثتي، ابتدا به توصيف آنها اقدام خواهد شد، سپس از زمان تأثير و جايگاه و نقش هر يك سخن به ميان خواهد آمد. تعريف «شخصيت»

واژه ي «شخصيت» (Personality) ريشه در كلمه ي لاتين persona دارد. اين كلمه به نقاب يا روبندي گفته مي شد كه بازيگران نمايش در يونان قديم به صورت

خود مي زندند و به مرور، معناي آن گسترده شد و نقشي را كه بازيگر ايفا مي كرد نيز در بر گرفت.(2)

از نظر اصطلاحي، تعريف هاي گوناگوني براي «شخصيت» ارائه شده است، تا آنجا كه آلپورت در 1949 به جمع آوري و ذكر پنجاه تعريف متفاوت پرداخته است.(3) روان شناسان و نظريه پردازان شخصيت هر يك براساس ديدگاه و نظريه ي خاص خود، تعريفي از «شخصيت» را ارائه داده اند و از اين رو، تعاريف متعدد و متكثري از آن ارائه شده است. در چنين شرايطي، انتخاب يك تعريف از ميان تعاريف و ترجيح آن بر ساير تعاريف امري مشكل مي نمايد. به نظر مي رسد شيوه ي مناسب براي ارائه تعريف نسبتاً جامع و مناسبي از «شخصيت»،كه در عين حال مستند به ديدگاه و نظريات گوناگون در عرصه ي شخصيت باشد، اين است كه جهت گيري هاي اصلي نظريه پردازان شخصيت در تعريف آن را شناسايي نماييم و از خلال آنها، عناصر اصلي شخصيت را استخراج و پس از آن به تأليف و ارائه تعريفي از شخصيت اقدام كنيم: از بررسي اجمالي تعاريف متعدد ارائه شده، مي توان به دو جنبه ي اساسي و مهم، كه به نحوي مورد توافق بيشتر نظريه پردازان قرار گرفته اند اشاره نمود. اين دو جنبه عبارتند از:

1. جنبه ي تفاوت هاي فردي؛ 2. جنبه ي ثبات و استمرار در برخي ويژگي ها. جنبه ي اول در شخصيت اشاره به اين دارد كه به رغم برخي ويژگي هاي مشترك در ميان افراد، هر كس از ويژگي هاي خاصي برخوردار است كه به كمك آنها، از ديگرن متمايز مي شوند

و از اين رو، نمي توان دو نفر را يافت كه از جهات گوناگون همسان باشند. اما جنبه ي دوم بر اين وضعيت دلالت دارد كه شخصيت هر كس به رغم تغييراتي كه در آن ايجاد مي شود، يك واحد سازمان يافته است وبرخي صفات ثابت و پايدار دارد كه پيوسته همراه اويند و او بدانها شناخته مي شود. با توجه به آنچه گفته شد، به نظر مي رسد تعريف ذيل، كه در برخي كتاب هاي روان شناسي شخصيت آمده، تعريف نسبتاً جامعي است: «شخصيت» عبارت است از:

مجموعه اي سازمان يافته و واحدهاي متشكل از خصوصيات نسبتاً ثابت و مداوم و بر روي هم كه يك فرد را از فرد يا افراد ديگر متمايز مي نمايد.(4) عوامل مؤثر بر شكل گيري شخصيت

عوامل مؤثر بر شكل گيري شخصيت از ديرباز به دو دسته ي معروف «وراثتي» و «محيطي» (غير وراثتي) تقسيم شده اند.

عوامل وراثتي عوامل تأثير گذار پيشيني هستند و خود فرد و محيط پيرامون آن چندان نقشي در آنها ندارد و از طريق ژن ها به فرد منتقل مي گردند. «عوامل محيطي» عواملي هستند كه ناشي از محيط پيراموني فرد بوده و ژن ها نقشي در آنها ندارد و عمدتاً پس از تولد فرد را تحت تأثير قرار مي دهند. در اين نوشته، موضوع بحث، عوامل غيروراثتي است و از عوامل وراثتي سخن به ميان نمي آيد.

عوامل غيروراثتي را مي توان به دو دسته ي كلي تقسيم نمود: عوامل بيروني و عوامل دروني. «عوامل بيروني» عواملي هستند كه از بيرون بر وجود انسان تأثير مي گذارند؛ از قبيل خانواده و همسالان. عواملي دروني عواملي

هستند كه به درون انسان مربوط مي شوند و بر او تأثير مي گذارند؛ از قبيل اراده، ناهوشياري. همچنين بايد توجه داشت كه اين مقاله اراده، ناهوشياري. همچنين بايد توجه داشت كه اين مقاله درصدد استقصاي همه ي عوامل تأثيرگذار غيروراثتي نيست، بلكه برخي از مهمترين عوامل تأثيرگذار را، كه در روان شناسي شخصيت بيشتر مورد توجه نظريه پردازان شخصيت واقع شده، مورد توصيف قرار مي دهد. 1. عوامل بيروني

الف. خانواده: خانواده از مهمترين عوامل مؤثر بر شكل گيري شخصيت به شمار مي آيد. به همين دليل، كمتر نظريه ي مربوط به شخصيت را مي توان يافت كه به نحوي در آن از تأثير اين عامل بر شكل گيري شخصيت انسان سخن به ميان نيامده باشد. اين تأثير، به ويژه در دوران اوليه ي زندگي انسان، بسيار محسوس و ملموس است و خانواده از جهات گوناگون، در رشد شخصيت كودك مؤثر است.

خانواده ي كودك، هم از لحاظ تعداد نفرات، هم از نظر ارتباطات با كودك و هم از جنبه ي در اختيار گذاشتن امكانات مختلف، مي تواند در رشد شخصيت كودك نقش داشته باشد.(5)

در روان شناسي شخصيت، نقش و تأثير خانواده بر شكل گيري شخصيت، عمدتاً در سه محور مورد توجه واقع شده است. تأثير والدين، به ويژه نقش مادر؛ تأثير ساير اعضاي خانواده- يعني خواهران و برادران؛ و ترتيب توالد و اينكه فرد چندمين فرزند خانواده است. در ذيل، به بررسي اين سه محور مي پردازيم:

1- تأثير والدين: والدين اصلي ترين عناصر تأثيرگذار خانواده هستند و بيشترين نقش را در شكل گيري شخصيت كودك دارند و اين نقش را به شيوه هاي گوناگون

اعمال مي نمايند. «والدين حداقل به سه شيوه ي تعيين كننده بر فرزندان خود اثر مي گذارند:

1. با رفتارهاي خود، موقعيت هايي مي آفرينند كه رفتارهاي خاصي را در فرزندانشان برمي انگيزند. (مثلاً، ناكامي به پرخاشگري منجر مي شود).

2. سرمشق هايي براي همانند سازي كودكانند.

3. به طور انتخابي، بعضي از رفتارها را تشويق مي كنند».(6)

تأثير والدين در شكل گيري شخصيت از جهات گوناگون، مورد توجه نظريه پردازان شخصيت واقع شده است: يونگ معتقد است: در مرحله ي كودكي، آنچه ممكن است شخصيت كودك خوانده شود چيزي نيست، مگر انعكاس شخصيت والدين او. واضح است كه پس از آن، والدين نفوذ زيادي بر شكل گيري شخصيت كودك اعمال مي كنند. آنها مي توانند به وسيله ي شيوه اي كه نسبت به كودك رفتار مي كنند، به رشد شخصيت او كمك كنند يا مانع آن شوند.(7)

هورناي رابطه ي اجتماعي موجود بين كودك و والدين را عامل اصلي رشد شخصيت كودك مي داند و از نياز كودك به ايمني ( نياز به امنيت و رهايي او از ترس) و نقش آن در تعيين بهنجار بودن رشد شخصيت، سخن به ميان آورده و معتقد است: امنيت كودك كاملاً بستگي دارد به اينكه چگونه والدين با او برخورد كنند. نشان ندادن گرمي محبت به كودك شيوه ي عمده اي است كه والدين به وسيله ي آن، امنيت را تضعيف نموده، يا از آن جلوگيري مي كنند.(8)

اريك فروم در زمينه ي تأثير والدين، از رابطه ي والد-كودك و سه سازو كار وابستگي ميان فردي تحت عناوين «وابستگي- همزيستي»، «كناره گيري- ويرانگري»، و «عشق» سخن به ميان آورده و معتقد است:

عشق مطلوب

ترين شكل تعامل والد- كودك است. در اين مورد، والدين با احترام گذاشتن و ايجاد توازن بين امنيت و مسئوليت، بيشترين فرصت را براي رشد مثبت شخصيت كودك فراهم مي آورند.(9)

بندورا، كه تأثير الگو يا سرمشق در يادگيري را مطرح كرده است، به نقش الگويي والدين اشاره مي كند و معتقد است:

ما با والدينمان به عنوان الگو شروع مي كنيم، زبان را مي آموزيم و در راستاي سنت ها و رفتارهاي قابل قبول فرهنگمان، اجتماعي مي شويم.(10)

وي همچنين در زمينه ي نقش والدين به عنوان الگو در كسب صفات و ويژگيهاي شخصيتي فرزند، مي گويد:

كودكي مي بيند والدين در مدت طوفان، وحشت زده هستند يا وقتي با غريبه ها مواجه مي شنوند عصبي رفتار مي كنند، به راحتي اين ترسها را تقليد مي كنند، و بدون اينكه از منشأ آنها آگاه باشد آنها را به بزرگ سالي منتقل مي نمايد. البته پايداري و جسارت به هنگام مواجه شدن با مشكلات و خوش بيني به هنگام روبه رو شدن با تجربيات جديد، از والدين و الگوهاي ديگر آموخته مي شوند.(11)

اريكسون نيز، كه مراحل هشت گانه ي رشد رواني اجتماعي را مطرح كرده است، در چهار مرحله ي اول، يعني «اعتماد در برابر بي اعتمادي»، «خودمختاري در برابر تدبير»، «شرم» و «سخت كوشي در برابر حقارت»، بر نقش بي همتاي والدين تأكيد مي كند.(12)

راجرز نيز در دوره ي شكل گيري «من» در كودك، اصطلاح «توجه مثبت» را مطرح كرده و معتقد است:

والدين، به ويژه مادر، بايد توجه مثبتي نسبت به كودك خود داشته باشند.(13)

همچنين مك كللند با طرح «نياز پيشرفت» بر نقش ويژه ي والدين و شيوه

ي پرورشي آنها بر اين نياز و چگونگي ارضاي آن، تأكيد نمود و رفتارهاي والدين در طول دو سال اول زندگي را براي شكل گيري نياز پيشرفت زياد، حياتي دانست.(14)

آنچه تاكنون بيان شد، اشاره به نقش كلي والدين بود. با اين حال، هر يك از والدين نقش خاصي دارد كه در اين ميان، نقش مادر، به ويژه در سالهاي اوليه ي زندگي بسيار برجسته تر از نقش پدر است. در ذيل، به نمونه هايي از نقش مستقل آنها، به ويژه تأثير مادر، اشاره مي شود. در زمينه ي نقش پدر، باتوجه به جايگاه وي در خانه و اقتدار و مديريت كلاني كه بر محيط خانه دارد، نقش وي در كودك مي تواند از نوع مديريت و اينكه - مثلاً - خودكامه باشد يا نه، و به ديدگاه هاي ديگر اعضاي خانواده توجه كند يا نه، آشكار شود. براي نمونه، مك كللند در يك رشته آزمايش هايي كه در زمينه ي نقش والدين در نياز پيشرفت انجام داده، نتايج آنها وي را واداشته است تا بگويد سخت گيري يا خودكامگي پدر مي تواند نياز پيشرفت پسر را كم كند.

اما در مقابل، نقش مادر در شكل گيري، به ويژه در ابتداي كودكي، بيشتر مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است. براي نمونه، اريكسون در خصوص نقش مادر در مرحله ي «اعتماد در برابر بي اعتمادي» معتقد است:

تعامل بين كودك و مادر تعيين مي كند كه آيا كودك دنيا را با نگرش اعتماد خواهد ديد يا بي اعتمادي. اگر مادر به نيازهاي جسماني كودك پاسخ دهد و محبت، عشق و امنيت كافي براي او تأمين كند از آن

پس كودك شروع به پرورش دادن حسّ اعتماد خواهد كرد.(15)

آلپورت نيز به نقش مادر بر پرورش كودك تأكيد مي كند و معتقد است:

زماني كه نفس پرورش مي يابد تعامل اجتماعي ما با والدينمان بسيار مهم است. با اهميت ترين آنها رابطه ي كودك با مادر به عنوان منبع اصلي محبت و امنيت است. اگر مادر يا مراقب اصلي، محبت و ايمني را تأمين كند نفس به تدريج، طي هفت مرحله پرورش مي يابد و كودك به رشد رواني مثبت دست مي يابد.(16)

راجرز نيز در زمينه ي پيامد سوء عدم توجه مثبت مادر به كودك معتقد است:

اگر مادر توجه مثبت را ارائه ندهد گرايش فطري كودك به سوي شكوفايي و رشد خود، با مانع مواجه خواهد شد. كودكان عدم تأييد رفتارشان را به صورت عدم تأييد خود پنداره ي به تازگي ساخته شده ي خود، مي دانند. اگر اين حالت زياد اتفاق افتد كودكان تلاش براي شكوفايي را متوقف مي كنند و در عوض، براي به دست آوردن توجه مثبت از ديگران، عمل مي كنند.(17)

2- خواهران و برادران: علاوه بر والدين، خواهران و برادران نيز در شكل گيري شخصيت فرد تأثير گذارند.

خواهران و برادران معيارهايي تعيين مي كنند، الگوهايي براي تقليد فراهم مي كنند و براي همديگر نقش هاي مكملي را بازي مي كنند كه از طريق آن، مي توانند كنش متقابل اجتماعي را تمرين كنند و در مواقع تنش عاطفي، به يكديگر ياري رسانند.(18)

برادران و خواهران به انحاي گوناگون مي توانند بر فرد تأثيرگذار باشند و اين تأثير، به ويژه از سوي خواهران و برادران بزرگ تر برجسته تر است. براي مثال:

يك فرزند اول سلطه

گر و جسور مي تواند بر همشيرهاي كوچك تر به صورتي تأثير بگذارد كه آنها شخصيت انفعالي و غير رقابت طلب را پرورش دهند.(19)

3- ترتيب توالد: از جمله عوامل تأثيرگذار بر شكل گيري شخصيت، كه به خانواده مربوط است،ترتيب توالد فرزندان است. اينكه فرد فرزند چندم باشد- مثلا، فرزند اول باشد يا دوم و يا فزرند آخر - در شكل گيري شخصيت وي و ميزان تأثيرگذاري او مؤثر است. آلفرد آدلر از جمله روان شناسان شخصيت است كه توجه ويژه اي به اين عامل نمود. وي معتقد است:

بزرگ تر يا كوچك تر بودن از همشيرهاي ديگر و قرار داشتن در معرض نگرش هاي متفاوت والدين شرايط كودكي مختلفي را به وجود مي آورد كه به تعيين نمودن شخصيت كمك مي كند.(20)

همانند آدلر، بندورا نيز به اهميت ترتيب توالد در خانواده توجه داشت. او دريافت كه فرزندان اول و تك فرزندان نسبت به ديگر فرزندان، مبناي قضاوتي متفاوتي براي توانايي هايشان دارند.(21)

ماروين ذاكرمن نيز، كه در زمينه ي ميزان تأثيرپذيري فرزندان در هيجان خواهي از والدين به پژوهش نشست، معتقد است:

فرزندان اول و تك فرزندان در سنين اوليه، تحريك و توجه بيشتر را از والدين خود مي گيرند كه سطح بهينه ي تحريك بالاتر براي سالهاي آينده را تعيين مي كنند.(22)

ب. همسالان: عامل ديگري كه تأثير مهمي در شكل گيري شخصيت دارد همسالان و دوستان هستند. پس از آنكه فرد دوره ي نوزادي و كودكي اول را پشت سر گذاشت و روابط اجتماعي او از محدوده ي والدين به ديگر اعضاي خانواده فراتر رفت، نقش همسالان آشكار مي شود. مي توان گفت:

در واقع، كودكان در دو

جهان زندگي مي كنند: جهان والدين و ساير بزرگ سالان و جهان همسالان.(23)

در اين ميان، گروه همسالان مهارت هاي اجتماعي مهمي را به كودكان مي آموزد كه بزرگ سالان به هيچ وجه، نمي توانند آنها را به كودك بياموزند.(24) گروه همسالان فرد را براي پذيرش قوانين و رفتارهاي جديد اجتماعي آماده مي كند و تجاربي را فراهم مي نمايد كه تأثيرات طولاني مدتي بر شخصيت فرد مي گذارد.(25)

همسالان به شكل هاي خاص بر شخصيت فرد تأثير مي گذارند. آنها از راه هاي منحصر به فرد و عمده، در شكل گيري شخصيت، رفتار اجتماعي، ارزش ها و نگرش هاي ديگر دخالت دارند. كودكان از طريق سرمشق دهي اعمالي كه قابل تقليد است، با تقويت يا تنبيه پاسخ هاي خاص و يا ارزشيابي فعاليت هاي يكديگر و بازخوردي كه به يكديگر مي دهند، در يكديگر تأثير مي گذارند. علاوه بر اين، روابط بين همسالان تأثيرات نه چندان آشكاري در رشد كودكان دارد. براي مثال، بدون شك، موقعيت كودكان در ميان همسالان و دوستي هايي كه برقرار مي كنند، در «مفهوم از خود» آنان تأثير مي گذارد.(26)

نظريه پردازان شخصيت در نظريه هاي خود، به نقش اين عوامل نيز توجه خاص كرده اند. براي نمونه، آدلر در نظريه ي شخصيت خود، بر اهميت گروه همسال تأكيد نمود و اعلام داشت: روابط كودك با همشيرها و با كودكان خارج از خانواده بسيار مهم تر از آن است كه فرويد تصوير كرده است.(27)

اريكسون نيز به تأثير بالقوه گروه هايي همتا بر رشد هويت «من» در نوجواني اشاره كرده و معتقد است:

معاشرت بيش از اندازه با گروه ها و فرقه هاي افراطي

و متعصب و همانند سازي وسواسي با شمايل فرهنگي عامّه مي تواند رشد من را محدود كند.(28)

ج. مدرسه: عامل بيروني ديگري، كه به نحو ويژه اي بر شكل گيري شخصيت مؤثر است، عامل «مدرسه» است. مدرسه نقش بسيار مهمي بر شكل گيري شخصيت دارد تا آنجا كه ژ- ماندل مي نويسد:

حقيقت ندارد كه بزرگ ترين حادثه ي علمي جامعه ي انساني گام نهادن انسان روي كره ي ماه باشد، بزرگترين حادثه لحظه اي است كه يك كودك پنج ساله براي اولين بار، به مدرسه گام مي نهد.(29)

مدرسه از جهاتي بر فرد تأثير مي گذارد؛ از مهمترين آنها، اجتماعي شدن فرد است.

كودكان در مدرسه ياد مي گيرند كه چگونه رفتار اجتماعي داشته باشند و نقش خود را در اجتماع ايفا كنند. آنها مي آموزند كه در چه محدوده اي بينديشند، حسن همكاري داشته باشند و با ديگران همسازي كنند.

آنها ياد مي گيرند كه براي پيشرفت و موفقيت و رضايت خاطر خود، به همكاري و همسازي نياز دارند. مدرسه مي تواند رابطه ي صحيحي با كودك برقرار كرده و او را آماده ي پذيرش مسئوليت تصميم گيري و حل مسائل زندگي سازد.(30)

جهت ديگر، جديد بودن فضاي مدرسه در مقايسه با فضاي خانه است كه رفتارها و انتظارات متفاوتي نسبت به خانه از او مي رود. تأثير مدرسه از اين جهت است كه كودك از كانون خانواده، كه محلي براي نوازش و در اختيار گرفتن امكانات و ناز كردن بر والدين بوده، به محيطي گام نهاده كه گاه ممكن است نسبت به او بي تفاوت باشند و يا حتي با او دشمني كنند. او ديگر كوچولوي عزيز و

يكي يكدانه نيست.(31) او به فضاي جديدي، كه متفاوت از خانواده است، گام نهاده. در فضاي مدرسه، كودك بايد جاي خود را در ميان گروه دانش آموزان پيدا كند.

جهت ديگر نقش مدرسه در انگيزه ي پيشرفت تحصيلي دانش آموزي است. مدرسه در اين زمينه، وظايف سنگيني به عهده دارد. جوّ عمومي مدرسه از نظر محبت آميز بودن يا خشن و تنبيهي بودن، تأثير قابل توجه و عميقي بر اين انگيزه خواهد داشت. چنانچه محيط مدرسه، محيطي گرم، محبت آميز و دوستانه باشد شاگرد به آن جذب شده علاقه اش به درس و تحصيل افزايش خواهد يافت. علاوه بر اين، محبت در محيط مدرسه براي او، به صورت الگو، سرمشق و عادت در خواهد آمد و در زندگي اجتماعي خود نيز روابط گرم و محبت آميزي با ديگران خواهد داشت. اما وجود جوّ خشن و تنبيهي در مدرسه، مي تواند ذوق و علاقه ي كودك را نسبت به مدرسه سركوب كرده، چه بسا او را از درس و مدرسه بيزار كند.(32)

اريكسون نيز به نقش مدرسه در چهارمين مرحله از مراحل رواني اجتماعي رشد- يعني سخت كوشي در برابر حقارت- اشاره مي كند و معتقد است:

در اين مرحله، كودك مدرسه را آغاز مي كند و در معرض تأثيرات اجتماعي جديدي قرار مي گيرد. به صورت ايده آل، كودك، هم در خانه و هم در مدرسه، سخت كوشي را خواهد آموخت؛ يعني كار خوب و عادت هاي مطالعه، كه عمدتاً وسيله اي هستند براي تحسين شدن و كسب لذتي كه از تمام كردن موفقيت آميز يك تكليف به دست مي آيد.(33)

مدرسه همچنين با اتخاذ سياست ها ي خاص

خود، مي تواند بر كارايي شخصي و به تبع آن، اعتماد به نفس افراد تأثيرگذار باشد. در اين زمينه، بندورا معتقد است:

مدارسي كه دانش آموزان را براساس توانايي گروه بندي مي كنند، كارايي مشخص دانش آموزاني را كه پيشرفت كمي دارند، تضعيف كرده و از اين رو، اعتماد به نفس دانش آموزاني را كه در گروه هاي ضعيف گمارده شده اند، كاهش مي دهند.

شيوه ي رقابتي، مثل نمره دادن طبق منحني نيز دانش آموزان ضعيف را محكوم به متوسط بودن يا نمرات كم مي كنند.(34)

يكي از عناصر مهم تأثيرگذار مربوط به مدرسه «معلمان» هستند. معلمان از جهات گوناگون بر شخصيت دانش آموزان تأثيرگذارند. شيوه ي ارزيابي معلم از دانش آموز، نوع قضاوت و نگرش وي، سرمشق و الگو بودن او، زمينه ي تأثيرگذاري بر دانش آموزان را فراهم مي سازد. اتينگن معتقد است:

معلمان از طريق تأثيرشان بر رشد توانايي هاي شناختي و مهارت هاي مسئله گشايي، كه براي عملكرد كارآمد بزرگ سال حياتي هستند، بر قضاوت هاي كارايي شخصي اثر مي گذارند. پژوهش نشان داده است كه وقتي كه كودكان كارآيي شخصي خود در مدرسه را ارزيابي مي كنند، ارزيابي آنها عمدتاً حاصل ارزشيابي ها و اعمال معلمان آنها مي باشد. كودكان متناسب با آن، به قضاوت كردن درباره ي توانايي هايشان بر حسب ارزشيابي ها، گرايش دارند.(35) 2. عوامل دروني

علاوه بر عوامل بيروني مؤثر بر شخصيت، برخي از عوامل دروني نيز بر شكل گيري شخصيت مؤثرند. در ذيل، دو نمونه از مهمترين عوامل دروني مطرح شده در نظريه هاي شخصيت مورد بررسي قرار مي گيرند:

الف. عامل ناهوشياري: «ناهوشياري» از جمله عواملي است كه

به نحوي در برخي نظريه هاي شخصيت مورد توجه قرار گرفته و از ديدگاه برخي روان شناسان، بر شكل گيري شخصيت فرد مؤثر است. اصطلاح «ناهوشياري» چند كاربرد دارد كه عبارتند از:

1. ناهوشياري عاطفي يا هيجاني؛

2. ناهوشياري شناختي يا عقلاني؛

3. ناهوشياري شخصي؛

4. ناهوشياري جمعي؛

در اينجا، ضمن ارائه ي توضيح مختصري درباره ي اين اصطلاح ها، به اجمال، نقش عامل ناهوشياري بررسي مي شود:

1- الف. ناهوشياري عاطفي يا هيجاني: اين كاربرد عمدتاً در مكتب «روان تحليلگري» به كار رفته و فرويد بيش از ديگر روان شناسان بدان پرداخته است. از نظر فرويد، ناهوشياري مخزن- به اصطلاح- تاريك اميال و آرزوهاي سركوب شده ي انسان است.(36)

به ديگر سخن،

ناهوشيار شامل نيروي سوق دهنده ي عمده در پشت كل رفتار است و مخزن نيروهايي است كه نمي توانيم آنها را ببينيم يا كنترل كنيم.(37)

2- الف. ناهوشياري شناختي يا عقلاني: اين كاربرد عمدتاً در روان شناسي شناختي مطرح است و از جمله روان شناسان شناختي، كه بدان تصريح كرده، ژان پياژه است. از نظر پياژه، «ناهوشياري شناختي» عبارت است از:

مجموعه ساخت ها و كنش وري هايي كه آزمودني از آنها آگاه نيست و تنها چيزي كه از آنها مي داند، نتايج آنهاست.(38)

توضيح آنكه از نظر پياژه، آزمودني تقريباً از فكر خود درباره ي يك موضوع يا يك مسئله آگاه است و تقريباً عقايد و باورهاي خود را مي شناسد. اين مسئله فقط مربوط به نتايج كنشوري نهايي هوش است و اين كنشوري كاملاً از لحاظ آزمودني ناشناخته است، و اين ناشناختگي تا سطوح بسيار عالي- يعني آنجا كه تفكر درباره ي مسئله ي ساخت ها امكان پذير است-

كشانده مي شود.(39)

3- الف. ناهوشياري شخصي: دو اصطلاح «ناهوشياري شخصي» و «ناهوشياري جمعي»، كه در پي مي آيند، در نظام يونگ به كار رفته اند. از نظر يونگ، «ناهوشياري شخصي» مخزن موادي است كه زماني هوشيار بوده اند، ولي به خاطر اينكه پيش پا افتاده يا ناراحت كننده بوده اند، فراموش يا سركوب شده اند، ولي براي يادآوري آنها، تلاش ذهني كمي لازم است. اين اصطلاح در نظام يونگ، شبيه اصطلاح «نيمه هوشيار» در نظام فرويد است.(40)

4- الف. ناهوشياري جمعي: ناهوشياري جمعي مخزن تجربيات نوع انسان است كه به هر فرد منتقل شده است. يونگ باور داشت كه درست به همان صورت كه هر يك از ما تمام تجربيات شخصي مان را در ناهوشياري شخصي انباشته و بايگاني مي كنيم، نوع انسان نيز به طور جمعي، به عنوان يك نوع، تجربيات انواع انساني و پيش انساني را در ناهوشياري جمعي ذخيره مي كند و اين ميراث به هر يك از نسل هاي جديد منتقل مي شود.(41)

در هر صورت، عامل «ناهوشياري» يكي از عوامل مؤثر بر شكل گيري شخصيت به شمار آمده است، به گونه اي كه شخصيت انسان را تحت تأثير قرار مي دهد. از ميان روان شناسان، بيش از همه زيگموند فرويد به نقش اين عامل پرداخته است.

اگر چه فرويد اولين كسي نبود كه به اهميت ناهوشيار توجه كرد، نخستين كسي است كه خصوصيات زندگي ناهوشيار را به طور مشروح كشف كرد و براي آن اهميت ويژه اي در زندگي روزمره قايل شد.فرويد با تحليل رؤياها، لغزش هاي زبان، روان آزردگي ها، روان پريشي ها، كارهاي هنري و آيين هاي پرستش، سعي كرد ويژگي

هاي ناهوشيار را درك كند و اهميت آن را در رفتار مشخص نمايد.(42)

از نظر فرويد، ناهوشياري شامل نيروي سوق دهنده ي عمده در پشت كل رفتار است و بر افكار و رفتار هوشيار انسان تأثير مي گذارد و به دليل آنكه وي ناهوشياري را بخش عمده و اصلي شخصيت انسان مي داند، تأثير بسزايي براي آن در شكل گيري شخصيت انسان قايل است. علاوه بر فرويد، يونگ در ارتباط با ناهوشياري شخصي، اصطلاح «عقده» را به كار برده كه شامل مقوله بندي تجربه هاي فزاينده ي ذخيره شده در ناهوشياري است. از نظر يونگ «عقده» مهمترين قسمت يا الگوي هيجان ها، خاطره ها، ادراك ها و اميالي است كه در اطراف يك موضوع مشترك سازمان يافته است. عقده ها مي توانند هوشيار يا ناهوشيار باشند و ناهوشيارها مي توانند مزاحم هوشياري شوند. اين عقده ها مي توانند زيان بخش يا سود مند باشند. براي مثال، عقده ي كمال يا پيشرفت ممكن است موجب شود شخص براي پرورش استعدادها يا مهارت هاي خاص، به طور جدي تلاش كند.(43)

ب. اراده: يكي از عوامل دروني، كه تأثير انكارناپذيري بر شكل گيري شخصيت انسان دارد، «اراده» است. اراده از اين نظر مهم و قابل توجه است كه عاملي موازي با دو عامل وراثت و محيط به شمار مي آيد. به ديگر سخن، هر چند ممكن است داشته هاي وراثتي و عوامل محيطي در شدت و ضعف اراده مؤثر باشند، اما واقعيت اراده به عنوان يك عامل مهم و تعيين كننده در عرض عوامل محيطي و وراثتي قرار مي گيرد و اين بدان معناست كه ممكن است فرد با تكيه

بر قابليت ها و توانمندي هاي خود، مسيري متمايز از آنچه، داشته هاي وراثتي اش طلب مي كنند و متمايز از آنچه محيط فرهنگي و اجتماعي پيراموني اش اقتضا مي كند، برگزيند و خود زندگي آينده ي خود را رقم زند و شخصيت خود را آنگونه كه مي خواهد بسازد.

اين نقش و جايگاه براي عامل اراده موجب گرديد تا نظريه پردازان شخصيت در نظريه هاي خود، توجه ويژه اي بدان معطوف دارند و از تأثير آن در شكل گيري شخصيت، سخن به ميان آورند. از جمله ي اين نظريه پردازان، مي توان از آلفرد آدلر ياد كرد. وي از جمله افرادي است كه به رغم كمبودها و مشكلات جسمي و روحي در دوره ي كودكي، بر آنها فائق آمد و در پرتو اراده ي قوي، از زمره روان شناسان برجسته ي زمان خود شد و اين وضعيت در نظريه ي شخصيت وي تجلي يافت. آدلر مفهوم كليدي «نيروي خلاق خود» را در نظريه اش به كار برد و با برخورداري از چنين نيرويي معتقد شد:

ما خودمان شخصيتمان و منشمان را به وجود مي آوريم.(44)

وي همچنين معتقد است: نه وراثت و نه محيط هيچ كدام نمي توانند رشد شخصيت را به طور كامل تبيين كنند. در مقابل، شيوه اي كه ما اين تأثيرات را تعبير مي كنيم پايه اي را براي ساختن خلاق نگرشمان نسبت به زندگي به وجود مي آورد. به سخن ديگر، ما براي شكل دهي نيروهاي اجتماعي، كه بر ما تأثير دارد و استفاده ي خلاقانه از آنها براي ساختن يك سبك زندگي بي نظير، صاحب اراده ي آزاد هستيم.(45)

اريك فروم نيز، از

ديگر نظريه پردازان شخصيت، در اين زمينه معتقد است:

ما به وسيله ي ويژگي هاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي جامعه مان شكل مي گيريم. با اين حال، اين نيروها به طور كامل، منش ما را تعيين نمي كنند. ما عروسك هاي خيمه شب بازي نيستيم كه به نخ هايي كه جامعه آنها را مي كشد، واكنش نشان دهيم، بلكه ما مجموعه اي از ويژگي ها يا مكانيزم هاي روان شناختي داريم كه به وسيله ي آنها، ماهيت خود و جامعه مان را شكل مي دهيم.(46)

هنري موري نيز ضمن باور به تأثير ويژگي هاي وراثتي و محيطي، بر اين اعتقاد است كه ما توانايي رشد و ترقي را داريم و اين رشد جزء طبيعي ماهيت انسان است. ما مي توانيم از طريق توانايي هاي عقلاني و خلاقمان تغيير كنيم و قادريم جامعه ي خود را نيز دوباره شكل دهيم.(47)

اريكسون، ديگر نظريه پرداز شخصيت، در اين زمينه معتقد است:

ما قادريم هر بحران را به صورتي كه سازگارانه و تقويت كننده باشد، حل كنيم. اگر در يك مرحله ناكام شويم و پاسخي ناسازگارانه يا ضعفي بنيادي را پرورش دهيم هنوز اميد تغيير در مرحله ي بعدي هست. ما توان آن را داريم كه به صورت هوشيار، رشد خود را در طول زندگي مان هدايت كنيم. ما صرفاً محصول تجربيات كودكي نيستيم.(48)

آبراهام مازلو، نظريه پرداز انسانگرا، بيش از سايران بر تأثير اين عامل تأكيد كرده و در سلسله نيازهاي معروف خود، «نياز به خودشكوفايي» را مهم ترين نياز قلمداد كرده است. وي معتقد است:

فرآيند خود شكوفايي مي تواند اشكال گوناگون به خود بگيرد، اما هر يك از ما صرف نظر

از شغل و تمايلاتمان، توانايي تحقق بخشيدن به استعدادمان و رسيدن به اين اوج رشد شخصيت را داريم.(49)

او همچنين مي گويد: همه ي ما توانايي آن را داريم كه تصميم بگيريم چگونه نيازهايمان را برآورده سازيم و استعدادمان را تحقق بخشيم.(50)

جورج كلي، نظريه پرداز رويكرد شناختي، با طرح اصطلاح «سازه ي شخصي»، به نحوي از اهميت عامل اراده سخن به ميان آورده و در اين زمينه معتقد است:

ما توانايي برگزيدن جهت زندگي خود را داريم و در صورت لزوم، با اصلاح كردن سازه هاي قديمي و ساختن سازه هاي جديد، مي توانيم تغييركنيم.(51) زمان تأثير عوامل

زمان تأثير عوامل شكل گيري شخصيت در طول دوره ي شكل گيري يكسان نيست، بلكه بر حسب نوع عامل، مي تواند در دوره يا مقطع سني خاصي تأثير عمده تري داشته باشد. به ديگر سخن، مقطع زماني تأثير و نيز مدت زمان تأثير عوامل شكل گيري شخصيت، متفاوتند؛ چه اينكه برخي عوامل ممكن است تأثيرشان به مقطع سني خاصي وابسته باشد و برخي در مقاطع گوناگون تأثيرگذار باشند؛ برخي دوره ي تأثيرشان طولاني و برخي كوتاه باشد.

از اين رو، بحث از زمان تأثير عوامل، مي تواند آثار قابل توجهي، به ويژه در عرصه ي تعليم و تربيت افراد، داشته باشد. آگاهي از زمان تأثير عوامل و دانستن اينكه هر عامل در چه مقاطع يا مقاطع سني، بيشترين و اصلي ترين تأثير را دارد، به مربيان و دست اندركاران امر تعليم و تربيت كمك مي كند تا تدارك لازم را ببينند و شرايط و تأثيرپذيري مثبت از عوامل گوناگون را فراهم نمايند و آسيب شناسي لازم نسبت به پيش گيري

از پيامدهاي سوء و منفي عوامل را داشته باشند. از اين رو، به اختصار، زمان تأثيرگذاري عمده ي عوامل، مورد بررسي قرار مي گيرد: 1. خانواده

خانواده تنها عاملي است كه مي توان گفت: كمابيش در تمام مقاطع سنّي با فرد در ارتباط است و به نحوي در او تأثيرگذار. هر چند ميزان تأثيرگذاري خانواده در همه ي مقاطع سني يكسان نيست، اما خانواده از زمان انعقاد نطفه تا اوان بزرگسالي، در هنگامي كه والدين و ساير اعضاي خانواده زندگي مي كنند و با فرد در ارتباطند، به نحوي بر انسان تأثير مي گذارد. در اين ميان، تأثير خانواده از پيش از تولد تا سن ورود به مدرسه، تأثيري ويژه و انحصاري است و قابل رقابت با هيچ يك از عوامل ديگر نيست. در دوره ي جنيني و پس از تولد تا دو سالگي، از ميان اعضاي خانواده، تأثير مادر بسيار برجسته تر و بلكه تأثيري بي بديل است؛ چه اينكه فرد چه در دوره ي جنيني و چه در دوره ي شيرخوارگي، بيشترين تماس و ارتباط را با مادر دارد. از سوي ديگر، پدر به لحاظ مديريت كلان خانه و حمايت جدّي از اعضاي خانواده، به ويژه همسر، نقش مهم خود را ايفا مي نمايد و اين تأثير در طول اين دوره ادامه دارد.

ساير اعضاي خانواده- يعني خواهران و برادران- نيز تأثيرگذاري عمده شان پس از تولد و به ويژه زماني است كه زمينه ي تعامل اجتماعي و ارتباطي كودك با آنها فراهم مي گردد و كودك توانايي برقراري ارتباط با آنها را پيدا مي كند.

نقش خانواده پس از آغاز دوره ي مدرسه نيز

ادامه مي يابد، ولي هر قدر كودك به رشد جسمي، عقلي و عاطفي بيشتري دست مي يابد و در ابعاد گوناگون به استقلال نزديك تر مي شود، از ميزان وابستگي وي به خانواده كاسته و به تبع آن، تأثيرش بر شكل گيري شخصيت كمتر مي شود، به گونه اي كه رد دوره ي جواني و اوان ميان سالي ،اين تأثير به حداقل مي رسد. 2. مدرسه

عامل مدرسه، همچنانكه از نامش پيداست، زمان تأثيرگذاري اش در وقتي است كه كودك و نوجوان در مدرسه حضور دارد. كودك از سن پنج- شش سالگي وارد مدرسه مي شود و مدرسه از طريق عناصر و اجزاي گوناگونش، از قبيل معلمان، كتاب هاي درسي، شيوه هاي آموزش، مقررات و ضوابط اجرايي بر دانش آموز تأثير مي گذارد. به دليل آنكه افراد در سنين كودكي منفعل تر و تأثيرپذيرترند، در دوران اوليه ي مدرسه، ميزان تأثيرگذاري آن برجسته تر است. اين روند ادامه دارد، به ويژه زماني كه فرد دست به انتخاب رشته ي تحصيلي مي زند و در آن به تحصيل مي پردازد. در اين صورت، به تدريج، رشته ي تحصيلي انتخاب شده به نحوي آينده ي وي را رقم مي زند و بخشي از هويت و شخصيت وي مي گردد و شخصيت وي را تحت تأثير جدي قرار مي دهد. بنابراين، زمان غالب و به عبارت ديگر، بيشترين تأثير عامل مدرسه در مقطع اوليه ي دانش آموزي و پس از انتخاب رشته ي تحصيلي و تحصيل در آن است. 3. دوستان و همسالان

از زماني كه كودك توانايي برقراري ارتباط با ديگران را پيدا مي كند، نقش همسالان

و دوستان در شكل گيري شخصيت وي آشكار مي گردد و اين روند ادامه دارد و در دوره ي نوجواني، اين تأثير به اوج خود مي رسد. به بيان ديگر، كانون تأثيرگذاري عامل دوستان و همسالان در دوره ي نوجواني است و در اين دوره، گروه همسالان و دوستان بيش از دوره هاي ديگر، چه در جهت مثبت و چه منفي، بر فرد تأثير مي گذارند. 4. ناهوشياري

فرويد به عنوان نظريه پردازي كه به طور گسترده عامل «ناهوشياري» را مورد بررسي قرار داده، بر اهميت سالهاي نخستين كودكي در تعيين شخصيت بزرگ سال تأكيد كرده است. وي معتقد است: شخصيت بزرگسالي ما توسط تعامل هايي كه پيش از پنج سالگي ما صورت گرفته اند، تعيين مي شود؛ يعني در زماني كه كنترل كمي داشته ايم. اين تجربه ها براي هميشه ما را در چنگال نگه مي دارند.(52)

بنابراين، مي توان گفت: در حقيقت، زمان شكل گيري عامل «ناهوشياري عاطفي» در دوره ي كودكي و پيش از پنج سالگي است، و اما اينكه چه زماني تأثير اين عامل تجلي پيدا مي كند دوره ي پس از كودكي است. در دوره هاي پس از كودكي، فرد به نحو قابل توجهي تحت تأثير عامل ناهوشياري قرار مي گيرد و اين عامل رفتارهاي او را شكل مي دهد. در زمينه ي «ناهوشياري شناختي» نيز مي توان گفت:

تأثير آن از زماني است كه فرد به توانايي هاي شناختي دست يافته است و مي تواند شناخت هاي هوشيارانه ي خود از ناهوشيارانه را تميز دهد. بنابراين، عامل مزبور، در طول زندگي شناختي فرد، مي تواند بر فرد تأثيرگذار باشد. 5. اراده

تأثير عامل اراده از زماني آغاز مي شود كه فرد به جلوه هايي از استقلال فكري دست يافته باشد و قادر شود تا خود سود و زيان امور را مورد ارزيابي قرار دهد و براساس مصالح و منافع خود، اعم از مادي و معنوي، تصميم بگيرد و در پي انجام عمل و رفتاري مناسب با وضعيت موجود برآيند. اين گونه استقلال و توان تشخيص سود از زيان معمولاً در آستانه ي دوره ي نوجواني شكل مي گيرد و به تدريج، تقويت مي گردد، به گونه اي كه در پايان دوره ي نوجواني و اوان بزرگسالي، فرد به استقلال كامل مي رسد و مستقل از عوامل تأثيرگذار پيشين، مانند خانواده و مدرسه، مي تواند تصميم بگيرد و زندگي مستقلي داشته باشد.

اريك اريكسون مراحل رواني اجتماعي رشد را به هشت مرحله تقسيم مي كند؛ چهار مرحله مربوط به دوره ي كودكي و چهار مرحله ي ديگر از آغاز نوجواني تا بزرگسالي و پايان عمر است. وي معتقد است:

اراده ي آزاد مي تواند بيشتر در مورد چهار مرحله ي آخر پرورش يابد.(53)

او همچنين بر اين باور است كه دوران بزرگسالي، يعني از پايان نوجواني تا قريب 35سالگي، فرد از والدين و سازمان هاي والدين مانند، مثل مدرسه، مستقل مي شود و به عنوان بزرگسالي پخته و مسئول، شروع به كار كردن مي كند.(54) ميزان تأثير عوامل

ترديدي نيست كه تأثير عوامل شكل گيري شخصيت يكسان و هم اندازه نيست، بلكه اين عوامل با برخورداري از ويژگي ها و شرايط متفاوت، نوع و ميزان تأثيرگذاري شان متفاوت است. بحث از «ميزان تأثير عوامل» از اين نظر اهميت دارد كه

دست اندركاران امر تعليم و تربيت با آگاهي از وزن هر عامل در شكل گيري شخصيت، اهتمام متفاوتي به آن دارند و به تناسب اهميت هر عامل، زمينه تأثيرگذاري آن را فراهم مي سازند و حساسيت بيشتري نسبت به آن نشان مي دهند. اما آنچه در اين ميان مهم است چگونگي تعيين ميزان تأثير عوامل گوناگون است. آيا اين امر به راحتي ممكن است؟ آيا مي توان ملاك هايي را براي سنجش ميزان تأثير و اهميت هر يك از عوامل ارائه نمود و با مقايسه ي شرايط، ويژگي عوامل گوناگون را بررسي نمود؟

به نظر مي رسد به دو شيوه مي توان ميزان تأثير عوامل گوناگون را بررسي نمود، يكي به شيوه ي كمي و ديگري به شيوه ي كيفي. مراد از شيوه ي «كمي» آن است كه ما از طريق ساخت آزمونهاي نرم شده به اندازه گيري تأثير عوامل اقدام كنيم و سپس به تجزيه و تحليل آماري آنها بپردازيم و با لحاظ شرايط گوناگون عوامل، تأثير آنها را با هم مقايسه كنيم. مراد از شيوه ي «كيفي» معرفي ملاك ها و معيارهايي غير كمي براي ارائه ي ميزان اهميت عوامل است كه از طريق تطبيق شرايط و ويژگيهاي هر عامل با آن ملاك ها و مشخص نمودن ميزان برخورداري هر يك از عوامل از آنها، به مقايسه ي نتايج بپردازيم.

در اينجا، بررسي شيوه ي كمي مقدور نيست، اما در خصوص شيوه ي «كيفي» برخي ملاك ها و معيارها به اختصار مورد بررسي قرار مي گيرند و با تطبيق عوامل ذكر شده، ميزان تأثير آنها ملاحظه مي شود. به نظر مي رسد معيارهاي ذيل مي

توانند در تعيين ميزان تأثير و اهميت عوامل مؤثر باشند: 1. گستره ي تأثير نسبت به مقاطع گوناگون سني

عاملي كه مقاطع سني بيشتري را پوشش دهد و در مقاطع سني بيشتري مؤثر باشد، مي تواند از اهميت بيشتري برخوردار باشد، براي مثال، عاملي كه بتواند هم در دوره ي كودكي و هم نوجواني و جواني تأثيرگذار باشد مهمتر از عاملي است كه فقط در دوره ي نوجواني تأثير گذار است. 2. گسترده ي تأثير نسبت به ابعاد گوناگون انسان

انسان داراي ابعاد گوناگون جسماني، عقلاني، عاطفي و اخلاقي است. روشن است عاملي كه ابعاد بيشتري را تحت تأثير قرار دهد، مي تواند از اهميت بيشتري برخوردار باشد. 3. ميزان ارتباط فرد با عامل

هر قدر مدت زمان ارتباط فرد با عامل بيشتر، و عامل حضور بيشتري نزد فرد داشته باشد، مي تواند ميزان تأثيرگذاري اش بيشتر گردد. 4. نحوه ي ارتباط فرد با عامل

چگونگي ارتباط فرد با عامل نيز مي تواند ملاك ديگري بر اهميت و ميزان تأثير باشد. هرگاه ارتباط عامل با فرد به صورت مستقيم و بدون واسطه باشد، مي تواند تأثير آن بر فرد بيشتر شود. 5. قوت عامل و امكان تأثيرگذاري آن بر عوامل ديگر

عاملي كه نه تنها بر فرد تأثيرگذار باشد، بلكه امكان تأثيرگذاري بر ديگر عوامل را داشته باشد و بتواند براي عوامل ديگر محدود كننده يا تقويت كننده، و يا به نحوي زمينه ساز تأثير آنها باشد. از اهميت بيشتر و تأثير افزون تري برخوردار خواهد بود. اينك با توجه به مباحث گذشته و ملاك هاي ارائه شده، بايد ديد كدام يك از عوامل پيش

گفته با ملاك هاي مذكور بيشتر تطبيق مي كند و كدام يك ملاكهاي بيشتري را واجد است:

1. خانواده:به نظر مي رسد عامل «خانواده» مشمول همه ي ملاك هاي ارائه شده باشد. توضيح آنكه تأثير خانواده در بيشتر مراحل سنّي مشهود است، هر چند ميزان اين تأثير در همه ي مراحل يكسان نيست؛ زيرا تأثير خانواده در سنين اوليه، به ويژه دوره ي نوزادي، بسيار عمده و بلكه انحصاري است و ساير عوامل هيچ گونه رقابتي با آن ندارند و در سنين كودكي، نوجواني و حتي جواني و اوان بزرگسالي هم به نحوي استمرار دارد. براي بسياري از جوانان، به علت طولاني بودن مدت تحصيلات و افزايش طول عمر پدر و مادر، وابستگي مداوم عاطفي و اقتصادي نسبت به خانواده وجود دارد.(55)

از نظر تأثير در ابعاد گوناگون نيز خانواده نقش برجسته اي دارد. خانواده، هم در تربيت جسماني به لحاظ منبع مهم تغذيه بودن، هم در تربيت اجتماعي- به اعتبار اينكه خانواده واحد كوچك اجتماعي است- و هم در تربيت اخلاقي به لحاظ الگو بودن والدين براي فرزندان و نيز ساير ابعاد به لحاظ زمينه سازي و ايجاد شرايط مناسب براي پرورش آن ابعاد، در شكل گيري شخصيت فرد مؤثر است. همچنين خانواده به لحاظ مدت زمان ارتباط با فرد، تأثير ويژه اي در وي دارد؛ چرا كه فرزند، به ويژه در سنين اوليه، بيشترين ارتباط را با والدين و ساير اعضاي خانواده دارد.

به لحاظ نحوه ي ارتباط و چگونگي آن هم خانواده جايگاه ويژه اي در ميان عوامل دارد؛ چرا كه نوع ارتباط فرزند با آن از نوع ارتباط مستقيم و بدون واسطه است. علاوه

بر اينها، خانواده مي تواند بر ساير عوامل تأثيرگذار باشد و تأثير آنها را تقويت يا محدود كند. براي مثال، خانواده مي تواند در انتخاب دوستان و همسالان، انتخاب مدرسه و حتي اراده ي فرد مؤثر باشد. به ديگر سخن، والدين با انتخاب محل سكونت و نيز رفت و آمدها با همسايگان، بستگان و همكاران در اينكه همسالان و دوستان فرزندشان چه كساني باشند و نيز فرزند ايشان به كدام مدرسه برود، مؤثر خواهد بود. همچنان كه خانواده مي تواند زمينه ي انتخاب هاي فرد را فراهم كند و شرايطي را فراهم كند تا فرد به گونه ي خاصي انتخاب و اختيار خود را اعمال كند.

2. دوستان و همسالان:دوستان و همسالان نيز تعدادي از ملاك هاي پيش گفته را واجدند. از نظر مقاطع سني، آنان عمدتاً در دوره ي كودكي، نوجواني و جواني و حتي ميان سالي و بزرگ سالي بر فرد تأثير گذارند و اين تأثير، به ويژه در دوره ي نوجواني، بسيار برجسته است. از نظر ابعاد وجودي، تأثير دوستان و همسالان عمدتاَ در بعد اجتماعي است؛ چه اينكه فرد از دوستان خود نحوه ي برقراري ارتباط و تعامل با ديگران را مي آموزد. علاوه بر اين، از نظر عاطفي نيز دوستان نزديك مي توانند بر فرد تأثير گذار باشند؛ چرا كه فرد نحوه ي ابراز عواطف و احساسات را در رابطه ي صميمانه با دوستان تمرين مي كند و از آنان نحوه ي صحيح نشان دادن عواطف را مي آموزد. از نظر مدت زمان ارتباط نيز در مقطع سني نوجواني، فرد وقت قابل توجهي را با دوستان و همسالان خود سپري مي

كند. به لحاظ نحوه ي ارتباط نيز دوستان و همسالان به صورت مستقيم با فرد در ارتباطند و بر وي تأثير مي گذارند. نسبت به ملاك اخير نيز دوستان مي توانند در انتخابهاي فرد و نحوه ي اعمال اراده ي وي مؤثر باشند.

3. مدرسه: عامل مدرسه نيز از برخي ملاكهاي ذكر شده برخوردار است. مدرسه نيز تأثير عمده اي بر تربيت اجتماعي و عقلاني فرد دارد. در حقيقت، مدرسه دانش آموزان را اجتماعي مي كند و از طريق شيوه هاي تدريس معلمان خود و نيز تقويت بعد شناختي و ذهني آنان، به تربيت عقلاني آنان كمك مي كند. از نظر مقاطع سني و مدت زمان ارتباط با فرد نيز فرد در دوره ي كودكي و نوجواني، در ايام تحصيل، بيشترين وقت خود را در مدرسه سپري مي كند و در اين دوره، نقش مدرسه بسيار تعيين كننده است. به لحاظ نحوه ي ارتباط نيز مدرسه به صورت مستقيم با دانش آموزان در ارتباط است و عناصر گوناگون مدرسه از قبيل معلمان، فضاي آموزشي، مقررات مربوط به آن و متون و محتواي درسي به طور مستقيم، بر دانش آموز تأثير گذارند.

4. ناهوشياري: ناهوشياري هر چند در مقايسه با ساير عوامل، از ملاك هاي كمتري برخوردار است، اما به لحاظ نقشي كه نظريه پردازان معتقد به آن برايش قايل شده اند، برخي از ملاك ها را واجد است. در اين زمينه، بايد ميان ناهوشياري عاطفي و شناختي از يك سو، و ناهوشياري جمعي از سوي ديگر،كمي تفاوت قايل شد. ناهوشياري جمعي با توجه به ديدگاه يونگ، از آغاز تولد همراه نوزاد است و مي تواند بر وي

تأثير گذار باشد؛ اما ناهوشياري شناختي و عاطفي به دليل آنكه فرد در دوره ي نوزادي توان شناختي قابل ملاحظه اي ندارد و هنوز اميال و آرزوهاي سركوب شده در وي تجلي پيدا نكرده اند، پس از دوره ي نوزادي، به تدريج، تأثير اين دو آشكارتر و به نحوي رفتارهاي فرد را تحت تأثير قرار مي دهند. از نظر تأثير بر ابعاد گوناگون، هوشياري عاطفي در بعد عاطفي و ناهوشياري شناختي در بعد عقلاني و ذهني فرد مؤثر است.

اين عامل به لحاظ دروني بودن، به طور مستقيم با فرد در ارتباط است و فرد را از درون تحت تأثير قرار مي دهد.

5. اراده: عامل اراده از نظر مقاطع سني، عمدتاً پس از دوره ي كودكي و بلوغ نقش خود را ايفا مي نمايد. از نظر تأثير بر ابعاد نيز عمده ترين تأثير اراده مي تواند در تربيت اخلاقي و تربيت نفس و خودسازي تجلي يابد. از نظر نحوه ي ارتباط با فرد نيز به لحاظ دروني بودن، تأثير مستقيمي بر فرد دارد و فرد هيچ گونه رفتاري را بدون قصد و اراده ي آن انجام نمي دهد. ويژگي ديگر اين عامل آن است كه مي تواند تأثير عوامل ديگر را محدود و حتي در شرايطي آنها را به صفر برساند؛ چرا كه انساني كه بر خود مسلط بوده و اراده ي قوي داشته باشد، مي تواند مانع تأثير منفي عوامل نسبت به خود گردد. مقايسه ي ديدگاه اسلام با ديدگاه روان شناسان شخصيت

آنچه تا اينجا ارائه گرديد به ديدگاه روان شناسان شخصيت درباره ي عوامل غير وراثتي مؤثر بر شكل گيري شخصيت اختصاص

داشت. آيا اين ديدگاه ها مورد تأييد اسلام هستند؟ و يا اينكه اسلام ديدگاهي متفاوت دارد؟ اگر ميان اين دو تفاوت وجود دارد اين تفاوت در چه محورهايي و ناشي از چه عامل يا عواملي است؟ با نگاهي به متون اسلامي، به ويژه قرآن و متون روايي، مي توان دريافت كه صرف نظر از نحوه ي تأثير، بخشي از عوامل ذكر شده از سوي روان شناسان شخصيت، مورد توجه اسلام نيز هستند كه از آن جمله، مي توان به عامل خانواده، دوستان و همسالان، معلم و اراده اشاره نمود. در عين حال، اسلام عوامل ديگري را غير از آنچه روان شناسان گفته اند، مورد اهتمام قرار داده است، براي توضيح بيشتر، به اختصار، به ديدگاه اسلام اشاره مي گردد: در اسلام، خانواده از جايگاه ويژه اي برخوردار است و نقش برجسته اي برايش لحاظ شده. از اين رو، تأثير آن به عنوان يك عامل بيروني و محيطي، از دوره ي جنيني آغاز مي شود و به نحوي تا دوره ي بزرگسالي ادامه دارد.

در دوره ي بارداري، اسلام ضمن توجه زياد به تأثير تغذيه و حالات رواني و عاطفي مادر بر جنين، تأثير معنوي مادر و نوع تغذيه ي وي در اين زمينه را نيز مورد اهتمام قرارداده است. براي نمونه، در روايات، از تأثير تغذيه ي مادر باردار با شير در خوش خلق شدن و باهوش شدن فرزند(56) و از تأثير خوردن «به» بر زيبايي(57) ياد شده است.

پس از تولد، تأثير والدين به شكل ملموس تري ادامه مي يابد و به محض تولد، والدين به اجراي برنامه ها و اقدامات گوناگوني تحت عنوان «سنت هاي

هنگام تولد» اقدام مي كنند كه از جمله ي آنها مي توان به گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد،(58) كام برداشتن كودك با تربت امام حسين عليه السلام و يا خرما،(59) عقيقه نمودن،(60) نام گذاري(61) وليمه دادن(62) تراشيدن موي سر و به ميزان آن طلا يا نقره صدقه دادن(63) اشاره نمود. روشن است كه اين گونه اهتمام و ارزش گذاري به تولد نوزاد و انجام اين نوع اقدامات، كه عمدتاً جنبه ي اجتماعي دارند و مثبت شدن نگاه ديگران به نوزاد و نيز حفظ حرمت نوزاد را به دنبال دارند، تأثير شگرفي بر شخصيت كودك خواهند گذارد.

تأثير والدين پس از دوره ي نوزادي ادامه مي يابد و به ويژه در دوره ي «تميز»، كه كودك توانايي تشخيص خوبي از بدي را دارد، اين تأثير برجسته مي شود؛ چه اينكه والدين در اين دوره، بايد شرايط لازم را براي آموزش فرزندان و آگاهي آنها از خوبي ها و بدي ها فراهم آورند. پس از اين دوره نيز همچنان تأثير والدين ادامه دارد و در دوره ي جواني، در انتخاب همسر و شغل مناسب وي نيز ايفاي نقش مي كند.

شخصي از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله سؤال كرد: حق فرزند من بر من چيست؟ حضرت فرمود: اسم نيكو برايش انتخاب كني؛ خوب تربيتش كني؛ و او را در جايگاه مناسبي [شغل مناسبي] قرار دهي.(64)

در زمينه ي تأثير همسالان و دوستان نيز اسلام توجه ويژه اي مبذول داشته است. از ديدگاه اسلام، دوست و همسال مي تواند تأثير مثبت يا منفي بر شخصيت دوست و همسال خود داشته باشد، به گونه اي كه وي را

به آيين و روش خود درآورد. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمودند: انسان بر آيين و روش دوستش زندگي مي كند.(65)

در سخن ديگري، حضرت علي عليه السلام به نوع تأثير دوست ناصالح بر شخصيت انسان، كه تأثيري روان شناختي و ناخودآگاه است، اشاره مي كنند: با دوست بد همنشين نشو؛ چرا كه طبع تو بدي را از طبع او به سرقت مي برد و تو خود نمي داني.(66)

درباره ي نقش مدرسه از ديدگاه اسلام نيز هر چند در صدر اسلام، مدرسه به شكل كنوني و با ساختار امروزي وجود نداشت، اما مراكزي از قبيل مساجد، كه هم محل عبادت و پرورش معنوي افراد بودند و هم محل آموزش افراد، جايگاه خاصي داشتند و در شكل گيري شخصيت افراد مؤثر بودند. قرآن در اين زمينه فرموده است: (فيه رجال يحبون أن يتطهروا)(توبه: 108)؛ در آن (مسجد) كساني هستند كه دوست دارند پاكيزه گردند.

از ميان عناصر مربوط به مدرسه و هم آموزشي، معلم بيش از ديگر عناصر مورد اهتمام واقع شده است، تا آنجا كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله خود را معلم بشر معرفي نمود: من معلم مبعوث شده ام.(67) قرآن مجيد به دو كاركرد مهم پيامبر صلي الله عليه و آله به عنوان معلم انسانها، يعني «تعليم» و «تربيت» افراد، كه تأثير شگرفي بر شكل گيري شخصيت آنها دارد، اشاره كرده است: (هو الذي بعث في الأميين رسولاً منهم يتلو عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمه) (جمعه:2)؛ او پروردگاري است كه در ميان بي سوادان، پيامبري از خودشان مبعوث گردانيد تا آياتش را بر آنان بخواند و آنان

را تزكيه كند و تعليم كتاب و حكمت دهد.

عامل اراده نيز جايگاه ويژه اي در اسلام دارد. خداوند در قرآن مي فرمايد: (انا هديناه السبيل اما شاكراً و اما كفوراً) (دهر:3)؛ ما انسان را به راه (حق و باطل) رهنمون شديم، خواه سپاسگزار باشد و خواه ناسپاس.

بنابراين، خداوند توسط پيامبران عليهم السلام راه سعادت و نجات را به انسان نشان داده و اين خود انسان است كه در تعيين سرنوشت و شكل گيري شخصيت خود، مؤثر است و مي تواند نوع شخصيت خود را رقم بزند. در اسلام، «اراده» و «اختيار» به عنوان مهمترين شروط تكليف شرعي به شمارآمده اند و بدون آن انسان مستحق عقوبت نمي گردد و تكاليف شرعي بر عهده ي او لازم نمي گردد. همچنين در اسلام، بر رفتار و عمل صالح بسيار تأكيد شده است و اعمال و رفتارهايي كه از اراده و اختيار انسان نشأت نگيرند تأثير چنداني بر شكل گيري شخصيت وي ندارند.

اما در خصوص عامل «ناهوشياري»، آيا چنين عاملي مورد تأييد اسلام است؟ به نظر مي رسد عامل ناهوشياري- آن گونه كه زيگموند فرويد ترسيم مي كند- نه تنها مورد تأييد اسلام نيست، بلكه مقبول عمده ي روان شناسان شخصيت نيز واقع نشده؛ چه اينكه فرويد آن گونه تأثيري براي عامل «ناهوشياري» قايل است كه اراده و اختيار را از انسان سلب مي كند و انسان را به عنوان موجودي منفعل و بي اراده، تسليم محض غرايز و آرزوهاي سركوب شده معرفي مي نمايد، ولي- همچنان كه پيش از اين اشاره شده- اسلام انسان را موجود فعال و صاحب اراده و اختيار مي داند كه سرنوشت خود

را رقم مي زند و پاسخگوي تمامي رفتارها و تصميم هاي خود است و مي تواند بر آرزوها و غرايز سركش خود تسلط يابد و آنها را در جهت صحيح، كنترل و هدايت نمايد، بنابراين، اسلام چنين عاملي را، كه اراده و اختيار انسان را نفي مي كند، بر نمي تابد و آن را رد مي نمايد.

آنچه تا اينجا بيان گرديد به نحوي نشان دهنده ي ديدگاه مشترك اسلام و روان شناسي شخصيت نسبت به عوامل ذكر شده بود، ولي آيا نوع نگاه اسلام و روان شناسي و نوع و ميزان تأثير عوامل از ديدگاه هر دو نيز يكسان است؟

آيا از ديدگاه اسلام، عوامل تأثيرگذار غير وراثتي محدود و منحصر به همين عوامل ظاهري و قابل تجربه هستند يا عوامل ديگري نيز در شكل گيري شخصيت انسان تأثير گذارند؟ به نظر مي رسد پاسخ هر دو سؤال منفي است. اما در پاسخ به سؤال اول، بايد گفت: نوع نگاه اسلام به انسان با نگاه روان شناسي متفاوت است و از همين رو، هر چند برخي عوامل مشترك وجود دارند، اما ميزان و نوع تأثيرآنها مي تواند متفاوت باشد. به دليل آنكه روان شناسي به انسان به عنوان موجودي زنده در كنار ساير موجودات زنده مي نگرد، به كمك روش تجربي خود، تنها آنچه را از انسان به تجربه و آزمايش در مي آيد مورد بحث قرار مي دهد. و به بعد معنوي و روحي انسان چندان اهتمام نمي ورزد و به تبع آن، نقشي براي تأثيرات معنوي و غير مادي عوامل قايل نيست و همين مسئله عامل تمايز اسلام از روان شناسي است. از ديدگاه

اسلام، انسان مركب از جسم و روح است و از اين رو، تأثير عوامل منحصر به تأثير ظاهري و تجربي آنها نيست، بلكه ضمن تأييد اين نوع تأثيرات، معتقد به تأثيرات معنوي نيز هست.

اما در پاسخ به سؤال دوم بايد گفت: همچنان كه تأثيرات به تأثيرات ظاهري و تجربي منحصر نمي شوند عوامل مؤثر بر شكل گيري شخصيت نيز منحصر به عوامل ظاهري قابل تجربه علمي نمي گردد و از همين رو، در اسلام از عوامل ديگري نيز سخن به ميان مي آيد كه از آن جمله، مي توان به عامل «ايمان و باور»، كه يك عامل دروني است، اشاره كرد. از ديدگاه اسلام، ايمان نقش مهمي در شكل گيري شخصيت انسان دارد. حضرت علي عليه السلام در اين زمينه فرمودند: [شخصيت] انسان در گرو ايمان خود است.(68)

«ايمان» تأثيرهاي گوناگوني بر شكل گيري شخصيت انسان دارد كه از جمله ي آنها آرامش و امنيت دروني است.

قرآن در اين زمينه فرموده است: (من آمن بالله و اليوم الآخر و عمل صالحاً فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون) (مائده: 69)؛ آنان كه به خداوند ايمان آورده و عمل صالح انجام داده اند، نه ترسي بر آنان است و نه غمگين خواهند شد. جمع بندي و نتيجه گيري

در اين نوشتار، مهمترين عوامل غير وراثتي مؤثر بر شكل گيري شخصيت از ديدگاه نظريه پردازان شخصيت مورد بررسي قرار گرفت و اين عوامل به دو دسته ي دروني و بيروني تقسيم گرديدند. در بخش عوامل بيروني، سه مورد از مهمترين عوامل- يعني خانواده، مدرسه، دوستان و همسالان - و در بخش عوامل دروني، دو مورد - يعني

عامل هوشياري و اراده - توصيف گرديدند. سپس زمان تأثيرگذاري عمده و نيز ميزان تأثير و اهميت اين عوامل مورد بررسي قرار گرفتند. از مجموعه مباحث مطرح شده و در پاسخ به پرسش هاي مطرح شده در آغاز مقاله، مي توان گفت: سه عامل بيروني- خانواده، دوستان و همسالان و مدرسه، و نيز اراده به عنوان عامل دروني، در ميان عوامل غير وراثتي بيشترين تأثير را بر شكل گيري شخصيت فرد دارند و از ميان آنها، عامل خانواده در ميان عوامل بيروني و عامل اراده در ميان عوامل دروني نسبت به عوامل ديگر، بيشترين تأثير را دارا هستند. خانواده، هم به لحاظ پوشش دادن مقاطع گوناگون سني و هم به لحاظ گستره ي تأثير در ابعاد گوناگون و هم به لحاظ مدت زمان ارتباط فرد با آن و هم به لحاظ تأثير مستقيم آن در فرد و هم به لحاظ نقشي كه در تقويت و زمينه سازي براي تأثير ساير عوامل دارد، بيشترين نقش را در شكل گيري شخصيت فرد ايفا مي كند.

از سوي ديگر، در ميان عوامل دروني، عامل «اراده» نقش تعيين كننده اي دارد و مهمترين عامل به شمار مي آيند. اما آيا ميان اراده و خانواده، مي توان يكي را بر ديگري مقدم داشت؟ به نظر مي رسد قضاوت در اين زمينه، كمي مشكل باشد؛ چرا كه از يك سو، خانواده همه ي ملاك هاي كيفي پيش گفته را داراست و كي تواند نقش مهمي در شكل گيري اراده ي فرد و زمينه سازي براي تحقق آن يا ايجاد محدويت براي شكوفايي و تجلي آن داشته باشد، و از سوي ديگر، اراده

ي قوي مي تواند بر تأثير ساير عوامل از جمله خانواده، غلبه كند و يا مانع تأثير آنها گردد.

در پايان، نگاهي اجمالي به عوامل مؤثر در شكل گيري شخصيت از ديدگاه اسلام گرديد و ديدگاه اسلام با ديدگاه روان شناسي مورد مقايسه قرار گرفت و مشخص گرديد كه تعدادي از عوامل مطرح در روان شناسي شخصيت در اسلام نيز مورد توجه قرار گرفته اند كه از آن جمله، مي توان به عامل خانواده، دوستان و همسالان، معلم و اراده اشاره نمود. با اين حال، نوع تأثير اين عوامل از نگاه اسلام و روان شناسي مي تواند متفاوت باشد؛ چه اينكه روان شناسي تنها از آثار قابل تجربه و آزمايش اين عوامل سخن به ميان مي آورد و از آثار معنوي، كه احياناً قابل اثبات با روش تجربي نيستند بحث نمي كند؛ اما اسلام ضمن توجه به آثار تجربي و محسوس اين عوامل، از آثار معنوي و غير مادي آنها نيز سخن به ميان مي آورد و با توجه به جهان بيني خاص آن، اين نوع تأثيرات تعيين كننده تر از ساير تأثيرات در شكل گيري شخصيت هستند. علاوه بر اين، از ديدگاه اسلام، عوامل تأثيرگذار نيز منحصر به عوامل قابل اثبات به روش تجري نيستند و شامل عوامل معنوي نيز مي گردند و از جمله ي آنها مي توان به عامل «ايمان و باور» اشاره نمود كه يك عامل معنوي و دروني است. پي نوشت ها:

1- يوسف كريمي، روان شناسي شخصيت، تهران، مؤسسه ي نشر ويرايش، 1378، ص 234.

2- سعيد شاملو، مكتب ها و نظريه ها در روان شناسي شخصيت، تهران، رشد، 1374، ص

11.

3- روپ، ربرتو مايلي، ساخت، پديدآيي و تحول شخصيت، ترجمه ي محمود منصور، تهران، دانشگاه تهران، 1380، ص15.

4- سعيد شاملو، پيشين، ص13.

5- يوسف كريمي، پيشين، ص 41.

6- جان پروين و اي. لارنس، شخصيت (نظريه و پژوهش)، ترجمه ي محمد جعفر جوادي و پروين كديور، تهران، ويرايش هشتم، 1381،ص 15.

7- دوان شولتز، نظريه هاي شخصيت، ترجمه ي يحيي سيد محمدي، ويرايش سوم، تهران، مؤسسه نشر ويرايش، 1384، ص 119.

8- همان، ص170.

9- همان، ص198.

10- همان، ص460.

11- همان.

12- ر.ك. همان، ص 245و247.

13- ر.ك. همان، ص 373.

14- ر.ك. همان، ص 522-523.

15- همان، ص 245.

16- همان، ص 288.

17- همان، ص 373.

18- پاول هنري ماسن وهمكاري، رشد و شخصيت كودك، ترجمه ي مهشيد ياسايي، تهران، نشر مركز، 1368، ص 458.

19- دوان شولتز، پيشين، ص331.

20- همان، ص 146.

21- همان، ص 469.

22- همان، ص 328.

23- پاول هنري ماسن وهمكاران، پيشين، ص 507.

24- همان، ص 508.

25- جان پروين و اي. لارنس، پيشين، ص 11.

26- همان، ص 502-503.

27- دوان شولتز، پيشين، ص137.

28- همان، ص 249.

29- پيربادن، روان شناسي شخصيت، ترجمه ي محمود ايرواني، تهران، آفرينش، 1374، ص85.

31و 30- مهدي نوري، رشد و تكامل شخصيت، كرج، دانشگاه آزاد اسلامي، 1368، ص41.

32- يوسف كريمي، پيشين، ص46.

33- دوان شولتز، پيشين، ص247.

34- همان، ص 470.

35- همان، ص 470.

36- همان، ص 558.

37- همان، ص 59.

38- م منصور و پ. دادستان، ديدگاه پياژه در گستره ي تحول رواني، تهران، بعثت، 1374، ص123.

39- همان.

40- دوان شولتز، پيشين، ص113.

41- همان، ص114.

42- جان پروين و اي. لارنس، پيشين، ص100.

43- دوان شولتز، پيشين، ص 113-114.

44- همان، ص 144.

45- همان، ص 149.

46- همان، ص 205.

47- همان، ص 227.

48- همان، ص 252.

49- همان، ص 346.

50- همان،

ص 355.

51- همان، ص 407.

52- همان، ص 77.

53- همان، ص 248.

54- ر.ك. همان، ص249.

55- پيربادن، پيشين، ص88.

56- شيخ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، تهران، اسلاميه، 1384ق، ج15، ص136.

57- همان، ص 133.

58- همان، ص 136.

59- همان، ص 138.

60- همان، ص 149.

61- همان، ص 122-128.

62- همان، ص 133.

63- همان، ص 149.

64- محمد طوسي، تهذيب الاحكام، تصحيح و تعليق علي اكبر غفاري، تهران، صدوق، 1418، ج8، ص186.

65- محمد بن يعقوب كليني، الكافي، تهران، مكتبه الصدوق، 1381ق، ج2، ص375.

66- ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، قم، منشورات مكتبه آيه الله المرعشي النجفي، 1404، ج20، ص272.

67- حسام الدين هنري، كنزالعمال، بيروت، مؤسسه الرساله، 1409، ج1، ص169.

68- محمد خوانساري، شرح غررالحكم و دررالكلم، تهران، دانشگاه تهران، 1373، ج1، ص 62.

منبع: مجله ي معرفت

نگاهي به حافظه و فراموشي در روان شناسي

نويسنده:حسين كريميان

چكيده

«حافظه» به عنوان يكي از استعدادهاي خدادادي، براي ثبت و ذخيره ي اطلاعات و در صورت لزوم، يادآوري آنهاست؛ ولي بسياري از مواقع، مطالب به ذهن سپرده شده به هنگام نياز، به ياد نمي آيند و به انسان فراموشي دست مي دهد. در اين مقاله، به مفهوم «حافظه» و انواع آن و مفهوم «فراموشي» پرداخته شده است. همچنين مراحل حافظه مورد بررسي قرار گرفته و به روش هاي سنجش حافظه نيز اشاره گرديده، و در پايان، به علل فراموشي و راه هاي تقويت حافظه و راه هاي پيش گيري از فراموشي اشاره گرديده است.

كليد واژه ها: حافظه، فراموشي، رمز گرداني، اندوزش، بازيابي.

مقدمه

در عصر اطلاعات، هر چند پيشرفت فناوري اطلاعات، رفاه هر چه بيشتر انسان را به ذهن متبادر مي سازد، ولي تبعات روحي و رواني حاصل از آنها، از مشكلات شايع روز شده است. يكي از

اين مشكلات، بحث «حافظه و فراموشي» است. انبوه اطلاعات، مسائل روزمره ي زندگي انسانها، افزايش جمعيت، درگيري هاي شغلي- اجتماعي و مانند آن و فقدان شناخت كافي نسبت به شيوه هاي صحيح حفظ نمودن و به ذهن سپردن اطلاعات، انسانها را با مشكل «فراموشي» رو به رو نموده و چه بسيار افرادي كه از اين مسئله در رنج هستند. در مقاله ي حاضر به اين موضوع توجه كرده، ابتدا به تعاريف و توضيحات لازم درباره ي حافظه وتحقيقات صورت گرفته در اين زمينه پرداخته ايم، آن گاه انواع حافظه، مراحل و سنجش آن را مورد بحث قرار داده و سپس بحث «فراموشي» و نظريه هاي مربوط به آن، تمركز حواس، و رد نهايت، نكاتي درباره ي به خاطر سپاري بهتر را تجزيه و تحليل كرده ايم.

الف. حافظه

حافظه به عنوان ثبت اطلاعات در ذهن، اساس و پايه ي يادگيري را تشكيل مي دهد. اگر حافظه را از زندگي انسان حذف كنيم قادر به انجام هيچ كاري، حتي عمومي ترين رفتارهاي اختياري، مثل غذا خوردن، لباس پوشيدن، سخن گفتن و مانند آن نخواهد بود. بدون ياري حافظه، شما نمي توانيد درباره ي خودتان بينديشيد؛ زيرا همين مفهوم «خود» مستلزم نوعي احساس پيوستگي است كه تنها حافظه مي تواند براي شما فراهم كند.

از « حافظه » تعاريف گوناگوني به عمل آمده است؛ از جمله: حافظه به خاطر سپاري رويدادها و اطلاعات و همچنين ياد آوري آن هاست. حافظه كنشي است كه تجارت گذشته را در بر مي گيرد. حافظه رويدادهاي حال را نگهداري مي كند و خاطرات گذشته را به ياد مي آورد. (1)

تاريخچه ي حافظه

ابينگهاوس (Ebbinghaus) اولين

كسي بود كه به طريق عملي درباره ي حافظه آزمايش هاي منظمي انجام داد. او فهرستي از هجاهاي بي معناي (2) زبان آلماني را مشخص كرد و كوشش نمود آنها را حفظ كند. او در پژوهش هاي خود، توجه خاصي به قانون «فراواني» (بسامد) داشت؛ يعني هر چه يك تجربه بيشتر رخ دهد آسانتر به ياد مي آيد. بنابراين، براي آزمون اين نظريه، او به موادي نياز داشت كه با تجربه هاي قبلي ارتباطي نداشته باشد تا بتوان تجربه هاي قبلي را كنترل كرد. به همين دليل، هجاهاي بي معنا را به كار برد.

نتايج به دست آمده از تحقيقات ابينگهاوس به شرح ذيل هستند :

1. هر قدر مواد آموختني زيادتر گردد زمان لازم براي به خاطر سپردن آن مطالب به صورت تصاعدي افزايش مي يابد. البته اين نسبت ها ثابت نيستند؛ يعني اگر فهرست 7 كلمه اي 30 ثانيه وقت بگيرد، فهرست10كلمه اي52 ثانيه، فهرست 12كلمه اي 82 ثانيه و فهرست 16كلمه اي 196 ثانيه وقت خواهد گرفت.

2. ابينگهاوس ميزان كوشش صرف شده با نگه داري آن مطالب درحافظه را با يكديگر مرتبط دانست، به گونه اي كه افراد اگر وقت بيشتري براي يادگيري بگذارند و كندتر بياموزند و براي آموختن، مطالب را چندين بار بخوانند ديرتر فراموش مي كنند تا كساني كه به حافظه ي خود متكي هستند و كوشش كمتري مي نمايند. البته نوع مطالب آموختني مهم است.

3. فراموشي در ساعات اوليه ي يادگيري بيشتر است؛ بدين گونه كه پس از 20 دقيقه 42 درصد مطالب، پس از 9 ساعت 64 درصد و پس از 31 روز 79 درصد فراموش شده اند.

4. يادگيري

مطالب با تقسيم وقت، بهتر صورت مي گيرد تا اينكه مطالب يكدفعه خوانده شوند. او فهرستي متشكل از 12 كلمه ي بي معنا را 68 بارخواند تا توانست حفظ كند. روز دوم 7 بار خواند تا حفظ شود، ولي فهرست ديگري مثل فهرست اول را به مدت 3 روز خواند و با 38 بار خواندن طي سه روز، مطالب را حفظ كرد (يعني با تقسيم وقت در 3 روز)، تقريباً 50 درصد صرفه جويي در وقت شد.

5. آموختن مطالب به صورت كلي بهتر از آموختن جزء به جزء است؛ مثلاً براي يادگيري كتاب روان شناسي تربيتي، ابتدا بايد آن را يك بار مطالعه كرد تا شناختي كلي به دست آوريم، بعد آن را جزء به جزء بخوانيم.(3)

انواع حافظه

الف. حافظه ي حسي(4)

در اين حافظه، اطلاعات حسي ذخيره مي گردند، محرك هاي فيزيكي خارجي مثل، حرارت، نور، صوت، و مانند آن به وسيله ي اندام هاي حس بينايي، شنوايي و مانند آن دريافت مي شوند و قريب يك تا سه ثانيه يعني در مدت زمان كمي در حافظه ي حسي ذخيره مي شوند. البته در زندگي روزانه، به بسياري از مسائل توجه نداريم. از اين رو، آن را به حافظه نمي سپاريم. حافظه ي حسي نخستين مرحله ي خبرپردازي بوده و مهمترين دليل فراموشي اطلاعات از حافظه ي حسي بي توجهي به آن است.(5)

نورمن(norman) مثال هاي ذيل را از حافظه ي حسي توضيح مي دهد. دستتان را در مقابل صورت خود تكان بدهيد. ردّ ضعيفي كه پس از كنار رفتن دست باقي مي ماند -يعني آثار رويداد اتفاق افتاده-گواه مشخصي بر وجود يك نظام حافظه ي حسي

است. دست خود را مشت كنيد، به سرعت دو تا از انگشتانتان را باز كنيد، دوباره با حداكثر سرعت ممكن دستتان را مشت كنيد. اگر به دقت نگاه كنيد ردي از انگشتانتان را خواهيد ديد كه آن قدر دوام مي آورد تا آنها را شمارش كنيد. دستانتان را به موازات هم در جهت مخالف هم حركت بدهيد. يك بار آنها را به سرعت در مقابل چشمانتان حركت دهيد، به احساس ظريف و مبهم حركت وابسته به هر يك از ردها توجه كنيد. اين احساس واقعي است. فرض كنيد يك تصوير پيچيده ي متشكل از تعداد زيادي اشيا در مقابل چشمان شما قرار دارد كه بعضي از آنها در جهت حركت عقربه هاي ساعت و بقيه بر خلاف جهت عقربه هاي ساعت مي چرخند. تصوير محو مي شود و يك پيكان به جايي در محل قبلي تصوير اشاره مي كند. شما قادر خواهيد بود جهتي را كه شيء در آن مكان خاص حركت مي كرد مشخص كنيد. ردّ تصوير براي چند صد هزارم ثانيه پس از محو شدن تصوير فيزيكي، باقي مي ماند.

ب. حافظه ي كوتاه مدت(6)

اگر اطلاعات مورد توجه و دقت قرار گيرند به حافظه ي كوتاه مدت وارد مي شوند و براي حداكثر 30 ثانيه ذخيره مي شوند. اطلاعات در اين نوع حافظه به صورت رمز در مي آيند. آنها رمزهاي صوتي، ديداري يا معنايي هستند؛ بدين معنا كه رمز صوتي يا شنيداري به صدا و رمز ديداري به تصوير ذهني(7) و رمز معنايي حركات وابسته هستند.(8) البته رمز شنيداري به معناي اينكه مطالب تكرار و مرور ذهني شوند از رمزهاي ديگر غالب تر

است. اگر بخواهيم از فراموشي در حافظه ي كوتاه مدت جلوگيري كنيم بايد اطلاعات را مرتب تكرار كنيم؛ زيرا گنجايش حافظه ي كوتاه مدت محدود است و همين امر علت فراموشي است؛ زيرا اطلاعات جديد جاي مطالب قبلي را مي گيرند.

صاحب نظران گنجايش حافظه ي كوتاه مدت را 2+7 (هفت به علاوه، منهاي دو) مي دانند؛ يعني دست كم 5 حرف يا عدد و حداكثر 9 با ميانگين 7. گرچه مهمترين علت فراموشي در حافظه ي كوتاه مدت اين است كه با ورود اطلاعات جديد، به دليل گنجايش كم آن، اطلاعات قبلي فراموش مي شود، اما عده اي از محققان معتقدند: گذشت زمان هم خود به خود موجب از بين رفتن اطلاعات مي گردد.

با توجه به اينكه گنجايش حافظه ي كوتاه مدت محدود است، زماني كه اين گنجايش تكميل مي شود، اطلاعات قبلي بايد از آن خارج گردند تا اطلاعات تازه اي وارد آن شوند. به اين پديده، «جانشيني اطلاعات» مي گويند.

بنابراين، عامل مهم فراموشي شدن مطالب از حافظه ي كوتاه مدت جانشين شدن مطالب جديد آن مطالب است. از اين رو، اگر بخواهيم مطلبي را براي مدتي در حافظه ي كوتاه مدت نگه داريم، بايد آن را تكرار كنيم. اين تكرار از ورود مطالب تازه به اين حافظه جلوگيري به عمل مي آورد و مانع جانشيني مطالب جديد با مطالب موجود در حافظه مي شود.

روشي كه موجب افزايش ظرفيت حافظه ي كوتاه مدت مي گردد روش «تقطيع»(9) نام دارد. «تقطيع» به معناي قطعه قطعه كردن اطلاعات و دسته بندي آنهاست؛ مثلاً، اگر بخواهيم اين حروف را به حافظه بسپاريم به دليل زياد بودن آن

با مشكل مواجه هستيم. به فرض، حروف «ي، م، ا، ل، س،ا، د، ا، ز، آ، ه، ا، گ، ش، ن، ا، د». حال اگر تمام اين حرف را به طور معكوس به سه قطعه دسته بندي كنيم كلمات دانشگاه آزاد اسلامي به دست مي آيد؛ يعني 16 حرف را در سه قطعه قرار داده ايم، در حالي كه اگر اين كار را انجام نمي داديم قادر به خواندن آنها نبوديم.

بنابراين، ظرفيت حافظه ي كوتاه مدت را به مقدار بالايي افزايش داده ايم. يا براي حفظ آثار نظامي گنجوي، كلمه ي «ملخ ها» را مي توان به كاربرد كه شامل حروف اول (مخزن الاسرار، ليلي و مجنون، خسرو شيرين، هفت پيكر، اسرار نامه) است. يا براي به يادآوردن دوره هاي پادشاهي پيش از اسلام تا اسلام، واژه «مهساسا» كه حروف اول، «مادها، هخامنشيان، سلوكيان، اشكانيان، ساسانيان و اسلام» است كاربرد دارد.

با عنايت به مطالب مطرح شده، بهتر است معلمان به دانش آموزان فرصت دهند تا آنها بتوانند مطالب درسي را مرور و تكرار نمايند تا آموخته ها دوام و ثبات لازم را به دست آورند، و گرنه ارائه ي مطالب جديد در حافظه ي كوتاه مدت، مطالب قلبي را محو مي كند.

به حافظه ي كوتاه مدت، حافظه ي «فعال» هم مي گويند؛ زيرا اين حافظه با اطلاعاتي كه به طور فعال در ذهن وجود دارند براي انتقال به حافظه درازمدت سرو كار دارد. اين حافظه ي «هوشيار» ناميد؛ زيرا فرد از تمام محتواي آن آگاه است.

ج. حافظه ي دراز مدت(10)

مطالبي كه به حافظه ي كوتاه مدت انتقال داده مي شوند اگر تكرار گردند به

حافظه ي بلند مدت انتقال مي يابند، و گرنه در مدت زمان كمي فراموش مي شوند. البته تكرار صرف مدنظر نيست، بلكه منظور از تكرار نوعي ارتباط مطالب جديد با مطالب از قبل آموخته شده است. بنابراين، رمزگرداني در حافظه ي بلند مدت به صورت رمز معنايي است، برخلاف حافظه ي كوتاه مدت كه رمزگرداني به صورت رمز ديداري و شنيداري است. براي حافظه ي بلند مدت، هيچ محدوديتي وجود ندارد و هيچ گاه حافظه ي بلند مدت پر نمي شود، تا مثل حافظه ي كوتاه مدت نياز به آن باشد كه براي ورود مطالب جديد لازمه اش اين باشد كه مطالب قبلي حذف گردند.

دانشمندان معتقدند: چيزي به نام «فراموشي» در حافظه ي بلند مدت وجود ندارد، بلكه بايد علل به ياد نيامدن را جست و جو كنيم. لفتوس (Loftus) در رابطه با اهميت حافظه ي بلند مدت مي گويد: ما همه آگاهيم كه انسانها مي توانند مقادير هنگفتي اطلاعات، كلمات، نام ها، صورت ها و مكان ها را به طور دايم يا نيمه دايم در مخزن درازمدت خود ذخيره كنند. بدون مخزن درازمدت، چيزي وجود نخواهد داشت؛ نه كتاب، نه تلويزيون، نه يادگيري و نه ارتباط؛ زيرا توانايي يادآوري گذشته است كه به ما امكان مي دهد تا به شكلي پويا با محيط خود كنش متقابل داشته باشيم.(11)

برخي از مطالب به دليل داشتن ارزش زياد، بدون تكرار و تمرين، رمزگذاري شده، در حافظه ي بلندمدت نگه داري مي شوند؛ مثلاً، وقتي انسان خبر ارزشمندي را يكباره مي شنود، هرگز احتياج به تكرار اين خبر براي جايگزين شدن آن در حافظه ي بلند مدت ندارد،

بلكه صرف شنيدن خبر، خود عامل جاي گرفتن آن در حافظه ي بلند مدت است.

بيشتر رويدادهاي مهم، كه در زندگي تكرار مي شوند، به حافظه ي دراز مدت انتقال مي يابند و بنابراين، مي توان از اين حافظه براي تفسير، طبقه بندي و پاسخ دادن به تجارب روزانه سود برد.

تحقيقات انجام شده نشان مي دهند كه اطلاعات موجود در حافظه ي درازمدت هرگز فراموش نمي شوند؛ زيرا افرادي كه به خواب مصنوعي رفته اند خاطرات دوران كودكي فراموش شده ي بخود را به ياد آورده اند.

بنابراين، فراموشي به اين دليل است كه وقتي فرد مي خواهد مطالبي را به ياد آورد نشانه ها يا سرنخ هاي بازيابي لازم در اختيار فرد نيست.

در كتاب زمينه ي روان شناسي، تأليف اتكينسون (Atkinson) و همكاران، آزمايشي در اين زمينه بيان شده است. در اين آزمايش، از آزمودني ها خواسته شد تا فهرستي طولاني از كلمات گوناگون را حفظ كنند. بعضي از اين كلمات نام حيوانات بودند؛ مانند سگ و گربه، و بعضي نام ميوه ها بودند؛ مانند سيب و پرتقال. در زمان يادآوري، آزمودني ها به دو گروه تقسيم شدند. به يك گروه از آنها (گروه آزمايشي) نشانه هاي بازيابي از قبيل حيوان و ميوه داده شده و به گروه كنترل (گواه) اين نشانه ها داده نشد.گروه آزمايشي بيش از گروه كنترل كلمات را به ياد آوردند. در آزمون بعدي، وقتي به هر دو گروه نشانه هاي بازيابي را دادند، تعداد كلمات به ياد آمده در اين دو گروه يكسان بود. بنابراين، اختلاف اوليه بين دو گروه، در يادآوري كلمات، به ناتواني گروه گواه در بازيابي اطلاعات

نسبت داده شد.(12)

با توجه به مطالب عنوان شده، نتيجه مي گيريم كه چرا شاگردان در امتحانات تستي عملكرد بهتري دارند تا آزمونهاي تشريحي؛ زيرا امتحانات تستي بازشناسي مطالبي هستند كه فرد قبلاً مطالعه كرده؛ مثلاً، كدام گزينه درست است. او پيش تر گزينه ي درست را مطالعه كرده و در آزمون تستي زودتر به ياد مي آورد تا هنگامي كه امتحان تشريحي باشد و بخواهد مطالب قبلي را يادآوري كند؛ زيرا گزينه ي درستي در اختيار او نيست.

اطلاعات در حافظه ي درازمدت براي ذخيره سازي به سه صورت رمزگرداني(13) مي شوند:

1. حافظه ي معنايي: در اين قسمت، معاني ذخيره مي گردند. براي نمونه، هنگامي كه در يك كتاب جمله اي را مي خوانيم معناي آن را حفظ مي كنيم، نه كلمات يا ويژگي هاي دستوري را كه در آن جمله به كار رفته اند.

2. حافظه ي رويدادي: اين نوع حافظه مربوط به خاطرات فرد از تجارب شخصي خود است كه شامل رخدادها و اتفاقاتي مي شود كه در زندگي فرد رخ داده و به زمان و مكان خاصي وابسته اند.

3. حافظه ي روندي: اين نوع حافظه، كه روند انجام كاري را شامل مي شود، مربوط به فعاليت هاي فيزيكي و جسماني است كه به صورت «محرك- پاسخ» ذخيره مي شوند. هرقدر عمل بيشتر تكرار گردد فعاليت خودكار بودن افزايش مي يابد. براي نمونه، اگر براي مدتي طولاني كسي دوچرخه سواري نكرده باشد، به محض اينكه شروع به اين كار مي كند، محرك ها پاسخ ها را فرا مي خوانند. وقتي دوچرخه به سمت چپ خم مي شود و او به طور خودكار، وزن خود را

به سمت راست مي دهد تا تعادل خود را حفظ كند. از اين رو، حافظه ي روندي به دانستن چگونه انجام دادن يك عمل گفته مي شود.(14)

مراحل حافظه

حافظه داراي سه مرحله ي رمزگرداني، (15) اندوزش، (16) و بازيابي(17) است؛ بدين معنا كه در مرحله ي اول، مطالب به صورت رمز مورد قبول به حافظه سپرده مي شوند. در مرحله ي دوم، مطالب در حافظه ذخيره و نگه داري مي شوند و در مرحله ي سوم، هنگام نياز، مطالب از مخزن حافظه فرا خوانده مي شوند.

بازيابي= اندوزش+رمز

رويكرد پردازش اطلاعات (خبرپردازي) جديدترين ديدگاه در ارتباط با يادگيري است كه يادگيري انسان را يك «فعاليت مستمر پردازش اطلاعات» مي دانند. بدين منظور، راه هايي را مطالعه مي كنند كه توسط آنها انسان معلومات را كسب، ذخيره و يادآوري مي كند. اين نظريه فرآيند پردازش اطلاعات را به كامپيوتر تشبيه مي كند؛ (18)

همان گونه كه در قرن هفدهم، ساعت و ماشين هاي ساده به عنوان الگويي براي شناسايي جهان و ذهن آدمي به كار مي رفتند. در نيمه ي اول قرن بيستم، با توجه به مطرح شدن ديدگاه رفتارگرايي و آزمايش هاي گوناگون روان شناسان رفتارگرا بر روي حيوانات و تأكيد بر رفتار انسان، مطالعه ي فرآيندهاي ذهني و فكري مورد توجه چنداني قرار نگرفت.

در نيمه دوم قرن بيستم، شباهت انسان به ساير حيوانات براي مطالعه ي فرآيندهاي پيچيده ي فكري و ذهني گويا نبود. به همين دليل، با توجه به پيشرفت فناوري و پيدايش رايانه، الگوي مناسبي براي توضيح و تبيين ذهن انسان بود.

هرگنهان (Hergenhan) در كتاب مقدمه اي بر نظريه هاي يادگيري در اين زمينه چنين مي

نويسد: هم رايانه و هم انسان اطلاعات را از محيط مي گيرند. رايانه ها با استفاده از وسايل كارت خواني، نوار خواني و مانند آن اين كار را انجام مي دهند، در حالي كه انسان ها از اندام هاي حسّي(19) خود، براي اين منظور سود مي برند. در درون رايانه، اطلاعات رسيده از محيط مورد دست كاري واقع مي شوند، به رمز در مي آيند و با اطلاعت ديگري كه از قبل در رايانه ذخيره شده اند، تركيب مي شوند. اين كار توسط فعال شدن ثبت كننده هاي الكترونيكي انجام مي گيرد. در درون انسان، اطلاعات مورد دست كاري واقع مي شوند، به رمز در مي آيند و با اطلاعات ديگري كه از قبل در انسان ذخيره شده اند، تركيب مي شوند. اين كار توسط فعال شدن نورون ها انجام مي گيرد. در نهايت، رايانه اطلاعات را از طريق تدابير برون دادي، همانند دورنويس ها و چاپگرها، بيرون مي دهد. عده اي ديگر از متخصصان مي گويند: همان گونه كه رايانه داراي سخت افزار و نرم افزار است، انسان هم داراي چنين ويژگي هايي است. سخت افزار رايانه عواملي مثل ترانزيستورها، مقاومت ها، مدارهاي الكترونيكي و مانند آن هستند. در انسان هم ماهيچه ها، استخوان ها، مدارهاي عصبي سخت افزار را مي سازند. در رايانه، نرم افزار شامل برنامه هايي است كه از طريق آنها، عمليات مختلف را انجام مي دهد. در انسان نرم افزار عبارت است از عملياتي كه از تجربه آموخته مي شوند مثل صحبت كردن، نوشتن، رانندگي و مانند آن.(20)

هايدن (Hyden) معتقد است: «RNA)«21) مولكولي است كه احتمالاً نقش ميانجي شيميايي حافظه

را ايفا مي كند. برخي آزمايش ها نشان داده اند كه «RNA» را مي توان از يك جاندار به جاندار ديگر انتقال داد. تزريق «RNA» از موش هاي آموزش ديده به موش هاي آموزش نديده منجر به انتقال پاسخ آموخته شده از موش هاي گروه اول به موش هاي گروه دوم مي شود. همچنين پنفيلد (Penfield) ضمن عمل جراحي بر روي مغز بيماران صرعي،(22) با تحريك اعصاب مغزي آنها، توانست ماجراهاي فراموش شده ي دوران كودكي را به ياد آنها بياورد. بنابراين، فرض چنين است كه در ضمن يادگيري، در ماهيت بيوشيميايي سلول هاي مغز تغييراتي رخ مي دهند.(23)

سنجش حافظه

براي ارزشيابي و اندازه گيري حافظه، مي توان از روشهاي ذيل استفاده كرد:

الف. روش يادآوري

در اين روش، از آزمودني خواسته مي شود تا فهرستي از نام ها، ارقام، اشكال و تصاوير، موضوع ها و مانند آنها را حفظ كند و پس از گذشت مدت مشخصي، آنها را به ياد آورد. تعداد مطالب به ياد مانده مي تواند درجه ي حافظه را نشان دهد. البته لازم به ذكر است كه اين مطالب ياد گرفته شده بايد براي اولين بار باشد كه فرد با آن مواجه مي گردد؛ زيرا اگر با مطالب قبلي ياد گرفته شده ارتباط داشته باشد پيوند مطالب قبلي با فعلي و كمك گرفتن از حافظه ي بلندمدت، يادآوري را ساده مي نمايد. بنابراين، از مطالب تازه و جديد استفاده مي شود؛ مانند هجاهاي بي معنا كه ابينگهاوس استفاده مي كرد.

ب. روش بازشناسي(24)

در اين روش، به آزمودني مجموعه اي از ارقام، نام ها، كلمات، اشكال، تصاوير و مانند آن را نشان مي دهند و پس

از مدتي از او مي خواهند در بين مطالب جديد، چيزهايي را كه ديده است تشخيص دهد؛ مانند سؤالات تستي در امتحان كه دانشجو بايد گزينه ي درست را، كه پيش تر مطالعه كرده است، از بين گزينه هاي غلط بازشناسي كند.

ج. روش حفظ كردن مجدّد

در روش «يادگيري مجدد» از آزمودني خواسته مي شود مطالب يادگرفته شده در گذشته را دوباره بخواند و آنها را به يادآورد، گرچه ممكن است قبلاً مطالب را فراموش كرده باشد و به ياد نياورد؛ ولي با مطالعه ي مجدد آنها را به ياد مي آورد. بنابراين، مدت زماني كه او صرف يادگيري مجدد كرده به مراتب كمتر از زماني است كه براي اولين بار مي خواست مطالب را بياموزد. از اين رو، در مدت زمان صرفه جويي مي شود؛ مثلاً، دانشجو مطالب امتحاني را طي يك نيم سال مطالعه كرده است، اما شب امتحان آنها را مرور مي كند. مدت زمان صرف شده در شب امتحان، كه حالت مرور كردن دارد بسيار كمتر از مرحله اي است كه براي اولين بار مي خواند. اگر او براي يادگيري فصل «هوش» كتاب روان شناسي- مثلاً- براي اولين بار هفت ساعت وقت صرف كرده بود، پس از گذشت مدت زماني -فرضاً چهار سال بعد- اگر او بخواهد امتحان كارشناسي ارشد بدهد، ديگر براي يادگيري مجدد اين فصل، نيازي به صرف هفت ساعت وقت نيست. او شايد با يك ساعت بتواند آن را به ياد آورد.

بنابراين، از طريق درصد مطالب فراموش شده، كه طي مدت زمان به وجود آمده است، مي توان حافظه و فراموشي را سنجيد. براي نمونه، شما براي يادگيري اشعاري

آن را ده بار مي خوانيد تا كاملاً حفظ شويد. بعداً كه دوباره مي خواهيد آنها را بخوانيد و به ياد آوريد 2 بار مي خوانيد و كل مطالب را به ياد مي آوريد. بنابراين، مقياس حفظ كردن شما 8 است و مقياس فراموشي شما 2؛ يعني 2 درصد مطالب يادگرفته شده ي خود را فراموش كرده ايد.(25)

ب. فراموشي

عده اي صاحب نظران اعتقاد دارند كه اصلاً چيزي به نام «فراموشي» وجود ندارد، بلكه مطالب در حافظه ي دراز مدت به طور درست جاي نگرفته اند و ما توانايي يادآوري آنها را نداريم. ظرفيت حافظه يكي از موارد تفاوت بين انسان و حيوان است. حافظه ي انسان همچون ظرفي داراي خاصيت ارتجاعي بسيار زياد و نامحدود است. در اين ظرف، هر چيزي ريخته شود موجب افزايش حجم آن مي شود وآنچه به «ضعف حافظه» معروف است، محدوديت ظرفيت حافظه نيست، بلكه ضعف يادآوري است. (26) بنابراين، اگر مطالب را به خوبي نياموخته باشيم در يادآوري آنها مشكل خواهيم داشت.

نظريات مربوط به فراموشي

در ارتباط با فراموشي، نظريات گوناگوني وجود دارند كه به اختصار، به چند نظريه ي معروف آن اشاره مي شود:

الف. نظريه ي تداخل(27)

با توجه به اين نظريه، مطالبي را كه مي آموزيم در يكديگر تداخل نموده، سبب فراموشي مي شوند. اين نظريه از معروف ترين نظريات مربوط به فراموشي است كه يك يادگيري با يادگيري ديگر مخلوط مي گردد.

تداخل دو نوع است: تداخل يادگيري هاي قبلي در يادگيري هاي بعدي كه به آن «بازداري پيش گستر» يا «منع قبلي»(28 )مي گويند؛ بدين معنا كه يادگيري هاي قبلي مانع يادآوري مطالب جديد مي گردند. نوع ديگر،

تداخل يادگيري هاي بعدي در يادگيري هاي قبلي است كه در اصطلاح «بازداري پس گستر» يا «منع بعدي»(29) گفته مي شود؛ يعني يادگيري هاي بعدي با يادگيري هاي قبلي تداخل مي كنند و سبب فراموشي مطالب آموخته شده ي قبلي مي گردند.

براي جلوگيري از تداخل يادگيري، يكي از روش ها رعايت توالي مناسب مطالب است.(30) بدين منظور، بايد مطالب شبيه به هم را به دنبال هم ياد نگيريم. روش ديگر براي جلوگيري از تداخل مطالب، پرآموزي در يادگيري است؛ بدين صورت كه يادگيري به حدّ سيري (اشباع) (31) برسد و به حدّي مطالب تكرار و مرور گردند كه ديگر تمرين اضافي نتواند موجب بهبود مطالب در يادگيري شود؛ يعني ديگر تمرين اثري بر يادگيري آموخته ها ندارد؛ زيرا به حدّ كامل و كافي مطالب ياد گرفته شده و نيازي به تمرين و تكرار اضافي نيست. از اين رو، جلوي تداخل گرفته مي شود.

ب. نظريه ي «روان كاوي»(32)

طبق اين نظريه، فرد خاطرات ناخوشايند را سركوب مي كند و آنها را به ياد نمي آورد و اصلاً دوست ندارد به ياد آورد؛ چرا كه يادآوري آن رويدادهاي ناخوشايند سبب ناراحتي او مي گردد. بنابراين، روان كاوان از روش «تداعي آزاد»(33) (بيان آنچه كه به ذهن مي رسد) استفاده مي كنند.

فرويد مي گويد: ما دوست داريم وقايع رنج آور و افكار غير قابل قبول را از ذهن خود حذف كنيم؛ زيرا موجب احساس گناه اضطراب و ناراحتي ما مي شوند. بنابراين، تجارب ناخوشايند را به قسمت ناخودآگاه مي بريم تا به طريقي سركوب شوند. فرض مي كنيم شخصي در مكاني عملي را انجام داده كه ناشايست و خلاف

اين بوده است. به همين دليل، سعي مي كند از آن محل دور شود يا آن كار نادرست را فراموش كند كه در اين صورت، سركوب مطالب به دليل ناخوشايند بودن آنها، مشكلي براي بازيابي به وجود مي آورد.(34)

ج. نظريه ي مربوط به هيجان

هيجانات مي توانند به دو طريق مثبت و منفي در بازيابي اطلاعات از حافظه ي دراز مدت اثر بگذارند. هيجان مثبت موجب تقويت آموخته ها و رويدادها مي گردد و هيجانات منفي موجب فراموشي آنها مي گردند؛ مثلاً، كسي كه در سينما فيلمي را تماشا مي كند، اگر در آن زمان سينما آتش بگيرد و همه آنجا را با هيجان خاصي ترك نمايند، اين فرد آن فيلم و خاطره را هميشه در ذهن خواهد داشت؛ زيرا ممكن است آن را چندين بار براي افراد ديگر تعريف كرده باشد كه همين تكرار، شرح و توصيف ماجرا، خود مي تواند موجب عدم فراموشي گردد.

برخي مواقع هيجانات به صورت منفي هستند و اختلالي در يادآوري به وجود مي آورند؛ مثلاً، دانشجويي كه امتحان دارد و آمادگي لازم براي امتحان ندارد، وقتي با سؤال اول امتحان مواجه مي گردد و آن را درك نمي كند دچار اضطراب(35) مي گردد. حال ممكن است سؤال بعدي چندان دشوار نباشد، ولي اضطراب قبلي بر روي او اثر منفي مي گذارد و بدين سان، وحشت زدگي سراسر وجود او را مي گيرد. در اين صورت، هيجان منفي ايجاد شده بر حافظه ي دانشجو اثر مي گذارد و حتي آن مطالبي را هم كه مي دانست ممكن است نتواند به يادآورد و افكار نامطلوبي براي او به وجود مي آيند و

توانايي تمركز(36) را از او مي گيرند كه در اين صورت، تأثير هيجان بر روي حافظه ي منفي است و موجب فراموشي مطلب مي گردد.

د. آمنزيا (ياد زدودگي)(37)

«زوال حافظه» در اصطلاح «آمنزيا» ناميده مي شود كه نقص عميق در حافظه به شمار مي آيد. ياد زدودگي مي تواند پايه ي زيستي يا روان شناختي داشته باشد. از اين رو، برخي مواقع مغز دچار اختلال مي شود و برخي ريشه ي آن رواني است كه در پردازش اطلاعات- يعني رمزگرداني، اندوزش وبازيابي- اختلال به وجود مي آيد.

ه. نظريه ي «تحريف»(38)

براساس اين نظريه، هنگامي كه يادگيري صورت مي پذيرد بر روي دستگاه عصبي اثر مي گذارد و موجب تغييرات زيستي مي گردد و علت فراموشي تحريفي است كه در رد يا اثر حافظه به وجود مي آيد. فرض كنيد داستاني براي افراد خوانده شود، سپس آنها آن را براي ديگران نقل كنند. مشاهده مي كنيم كه بسياري از مطالب تغيير يافته است. عواملي از جمله؛ عدم دقت كافي، تمايلات و رغبت ها مي توانند در تحريف حافظه دخالت داشته باشند. بنابراين، مطالب و اطلاعات كه در متن اصلي داستان وجود داشته اند به دليل تعريف آنها، برخي مطالب فراموش مي گردند.

و. گذشت زمان

يكي از قديمي ترين نظريه هاي فراموشي «گذشت زمان» است؛ به اين معنا كه وقتي چيزي آموخته مي شود و به حافظه سپرده مي شود، پس از مدتي چون به كار نرفته است، فراموش مي گردد.

جابر بن حيان از امام جعفر صادق عليه السلام پرسيد: چرا انسان در پيري كم حافظه مي شود؟ امام صادق عليه السلام فرمودند: اين مسئله همگاني نيست.آنچه فراموشي مي آورد

به كار نينداختن نيروي يادسپاري است؛ زيرا نيروي يادگيري چون ديگر نيروهاي بدن انسان، بايد به كار گرفته شود تا توانمند گردد. جوان هم اگر حافظه ي خود را نشناسد و به خوبي از آن بهره نگيرد به ضعف حافظه دچار مي گردد.(39 )

البته صرف گذشتن زمان عامل فراموشي نيست؛ زيرا بسياري از افراد بينا، كه بعدتر نابينا گشته اند، بدون آنكه از آموخته هاي بينايي خود استفاده نمايند، از فردي كه نابيناي مادرزاد است كاملاً قابل تشخيص هستند، به گونه اي كه اگر كودكي در دو سال اول زندگي بينايي طبيعي داشته باشد و سپس كور شود، همه ي آثار بينايي را، كه پيش تر ياد گرفته است از دست مي دهد و هنگام رشد، از يك نفر كور مادر زاد ديگر، قابل تشخيص نيست. بنابراين، ياديگري بينايي اوليه نقض پذير است و فراموشي از طريق عدم استفاده از آثار حافظه، رخ مي دهد. از نظر باليني معلوم شده است كه وقتي آدمي حسّ بينايي خود را براي مدتي طولاني داشته باشد سپس اگر كور شود، اثرات آن از بين نمي رود. اگر كودك تا سن چهار يا پنج سالگي كور نشود، يادگيري جايگزين مي شود و عدم استفاده از آنچه ياد گرفته شده است، اثر كمي دارد يا اصلاً اثري ندارد. در اين شرايط، آزمودني هرگز مانند كور مادر زاد نخواهد شد.(40) البته گذشت زمان به عنوان يك عامل فراموشي، بايد مدّ نظر قرار گيرد.

گيج (Gage) و برلاينر(Berliner) در كتاب روان شناسي پرورشي خود، از «فراموشي» به عنوان يك حسن بزرگ ياد مي كنند. آنها معتقدند: فراموشي خود نعمت بزرگي است. بدون فراموشي،

ذهنمان به طرزي وحشتناك، به صورت مخزني پر از چيزهاي درهم و برهم در مي آيد. اما همه ي اطلاعاتي را كه روزانه دريافت مي كنيم، نمي خواهيم در حافظه مان نگه داريم. افراد براي ادامه ي حيات خود، لازم است بيشتر آنچه را در ابتدا پردازش مي كنند، فراموش نمايند، اين مسئله مي تواند براي معلمان مشكل آفرين باشد؛ زيرا اگر فكر مي كنيم اطلاعاتي را كه آموزش مي دهيم ارزش ياد داري(41) در ذهن را دارند، پس بايد با جريان طبيعي فراموشي مبارزه كنيم. مشكل موقعي به وجود مي آيد كه مي خواهيم مطالبي را به ياد آوريم، اما از آنجا آن ناتوانيم. البته بسياري از مطالبي را كه به ياد نمي آوريم به اين دليل است كه به درستي از حافظه ي كوتاه مدت به حافظه ي درازمدت رمزگرداني و اندوزش نشده اند.

به نظر روان شناسان «گشتالت»، هر تجربه اي را كه فرد كسب مي كند يك «ردّ ياد» از خود به جاي مي گذارد و با اضافه شدن تجارب مشابه، اين رد ياد نيرومند مي شود.

بنابراين، حافظه يك فرآيند فعال است كه به واسطه ي تجربه تغيير مي كند و تجربه هاي بعدي را تغيير مي دهد. در ارتباط با فراموشي، تحقيقات وسيعي توسط روان شناسان انجام گرفته است كه نتايج آن به اختصار، شامل موارد ذيل مي شود:

1. مهارت ها و عادت هايي كه جنبه ي عملي (42) و حركتي دارند، نسبت به مطالب حفظي ديرتر فراموش مي شوند.

2. فراموشي در ابتدا بسيار سريع است، ولي باگذشت زمان، از سرعت فراموشي كاسته مي شود. البته اين مسئله به ماهيت موضوع

يادگيري، فهم و درك مطالب و روش حفظ كردن(43) بستگي دارد.

3. بين افراد از نظر حفظ كردن، تفاوت هاي فردي وجود دارد كه موجب مي گردد برخي به سرعت فراموش كنند و برخي ديگر با كندي و مقدار كم فراموش كنند.

4. موضوعاتي را كه معنا و مفهوم خاصي برايمان داشته باشند ديرتر از مطالب بي معنا فراموش مي كنيم.

5. اين طرز تفكر كه افرادي زودتر فراموش مي كنند كه زودتر حفظ مي كنند مورد قبول روان شناسان نيست؛ زيرا اين مسئله به دقت، تمركز و توجه افراد بستگي دارد؛ چه بسا كساني زودتر حفظ مي كنند، ولي ممكن است كمتر توجه و دقت داشته باشند و زياد به حافظه ي خود اعتماد و تكيه كنند كه اين خود موجب مي شود تكرار نكنند و در نتيجه، زودتر فراموش كنند. بعكس، كساني كه ديرتر حفظ مي كنند از ترس فراموشي، بيشتر تكرار مي كنند. بنابراين، ممكن است ديرتر هم فراموش كنند.

6. فعاليتي را كه شخص پس از يادگيري آموخته ها انجام مي دهد مي تواند در فراموشي دخالت داشته باشد؛ مثلاً، دانشجويي كه پس از فارغ التحصيلي شغل مناسب با رشته ي خود را به دست نياورد و شغل ديگري را كه تناسبي با رشته ي تحصيلي او ندارد انتخاب كند، طبيعي است كه مطالب ياد گرفته شده ي قبلي را زودتر فراموش مي كند.

7. پس از يادگيري، اگر فرد استراحت كند مطالب بهتر در ذهن او جاي مي گيرند تا فردي كه بدون استراحت و پيوسته بخواهد مطالب را به ذهن خود بسپارد.

8. تازگي موضوع مي تواند موجب يادآوري ساده تر گردد، مثلاً، افرادي را

كه جديداً با آنها آشنا شده ايم زودتر به ياد مي آوريم.

9. اگر مطالب داراي بار هيجاني مثبت باشند بهتر در ذهن جاي مي گيرند و ديرتر فراموش مي شوند، مثلاً، دانشجو پس از گذشت سالها تحصيل، از درس «روان شناسي تربيتي» نمره ي بيست بگيرد!

10. گرايش ها، افكار و تمايلات فرد ديرتر از معلومات و رويدادها فراموش مي شوند؛ مثلاً، ممكن است دانشجو مطالب درسي را فراموش كند، اما نگرش مثبتي را كه به دانشگاه دارد هرگز فراموش نكند؛ زيرا هنگامي كه او مي خواست وارد دانشگاه شود علاقه ي خاصي به وارد شدن در دانشگاه داشت و با ذوق و علاقه ي خاصي به دانشگاه راه يافت كه هيچ گاه آن نگرش مثبت را فراموش نمي كند؛ ولي ممكن است به دروس علاقه ي چنداني نداشته و به دليل مشكلات عديده، مطالب درسي را فراموش كرده باشد؛ اما خاطرات دوران دانشگاهي خود را هرگز فراموش نكند.

ج. تمركز حواس

«تمركز» حالتي است كه در آن از ميان آراء و افكار گوناگون شخص، يك فكر در مركز قرار مي گيرد و ديگر افكار و آراء او نسبت به آن فكر، جنبه ي پيراموني دارند. بنا به تعريفي ديگر، «تمركز حواس» يعني توانايي ثابت نگه داشتن توجه و دقت روي موضوع يا كاري كه به ميل و اراده انتخاب شده است و مانع شدن از اينكه دقت و توجه به سوي موضوعات ديگر منحرف شود. بر اين مبنا، از ميان همه ي تصاوير و افكاري كه ممكن است در ذهن شخص يافت شوند، او افكاري را انتخاب مي كند كه وي را به سوي موضوعات مطلوب هدايت

مي كنند و افكاري كه او را از موضوع دور مي كنند، كنار مي گذارد(44)

عواملي از قبيل بي علاقگي، دل زدگي، حواس پرتي،(45) و به خواب و خيال فرورفتن سبب كاهش تمركز حواس مي شوند. تمركز حواس نقشي كليدي در مطالعه دارد و بدون آن ممكن است فرد ساعت ها وقت بگذارد، مطلبي را مطالعه كند ولي چيزي از آن نفهمد، در حالي كه با نيم ساعت تمركز، شايد مي توانست مطالب را بياموزد. كليد اساسي به وجود آمدن تمركز حواس به كار گرفتن فنوني است كه يادگيرنده را در ضمن مطالعه فعال مي سازند و موجب ايجاد واكنش(46) هنگام مطالعه مي شوند. اين فنون عبارتند از:

الف. سؤال كردن: يادگيرنده را هدايت مي كند كه از طريق آن، به جست و جو بپردازد و آن را به دست آورد.

ب. استنباط كردن: حاصل نتايج و بررسي هايي است كه مطالعه كننده از مطالب مي گيرد.

ج. تجسم كردن: به كار بردن حواس مطالعه كننده كه در حقيقت، به كلمات نويسنده جان مي دهد.

د. علامت گذاري: (47) با علامت گذاري و حاشيه نويسي، يادگيرنده فعاليت مي كند تا درباره ي ساختمان مطالب مورد مطالعه تصميم بگيرد.

ه. ربط دادن: يادگيرنده در اين قسمت، مطالب نويسنده را با مطالبي كه از قبل مطالعه كرده است، ارتباط مي دهد.

و. عبارت خواني: فراگير در اين مرحله، با سرعت مطالب را مي خواند كه ذهن او از حالت فعال بودن باز نماند تا احساس دل زدگي ايجاد نگردد.

حواس پرتي(48)

انواع حواس پرتي

دو نوع حواس پرتي را مي توان نام برد كه هنگام مطالعه، يادگيرنده را با مشكل مواجه مي سازند:

1. حواس پرتي دروني:

اين نوع حواس پرتي شامل افكار و انديشه هايي است كه هنگام مطالعه ذهن فراگير را به خود جلب مي كنند و مانع مطالعه ي او مي گردند؛ مثل نگراني در مورد مشكلات شخصي، شغلي، اقتصادي، اجتماعي و انواع خيال پردازي ها.

2. حواس پرتي بيروني: عواملي كه از بيرون مزاحم يادگيرنده هستند؛ مانند سرو صدا در محيط، نور كم يا خيلي زياد، سردي يا گرمي نامناسب.

عوامل رفع حواس پرتي

براي رفع حواس پرتي، بايد انگيزه ي كافي نسبت به مطالعه داشت و براي رفع مسائل و مشكلات دروني، برنامه ريزي نمود؛ محيط مساعد و مناسبي را براي مطالعه انتخاب كرد؛ مانند محيط كتاب خانه براي مطالعه، و حتماً بايد برنامه ريزي نمود. در اتخاذ تصميم و برنامه، بايد عواملي را مدّنظر قرار داد تا به اهداف رسيد. عواملي كه مي توانند در اين زمينه راه گشا باشند عبارتند از:

الف. برنامه ريزي واقع بينانه: مدت زماني كه براي انجام كاري در نظر مي گيريد مناسب باشد؛ مثلاً، كار زيادي را براي وقت محدودي تنظيم نكند كه بعدتر بر اثر كمي وقت نتوانيد آن را به انجام برسانيد و بعد هم نااميد شويد.

ب. پيش بيني امور غير منتظره: برخي مواقع ممكن است عوامل و كارهاي ناخواسته اي به وجود آيند كه مانع تحقق اهداف فردگردند. بنابراين، در برنامه ي مطالعه، حتماً بايد پيش بيني عوامل غير مترقبه اي را نمود و وقتي را هم براي آن در نظر گرفت.

ج. تقسيم زمان: براي مطالعه از نظر زمان بندي، بايد دقت لازم را به عمل آورد و وقت مطالعه را تقسيم كرد؛ مثلاً، به جاي آنكه شش ساعت در يك

شب مطالعه كنيد، بهتر است در شش شب، هر شب يك ساعت مطالعه كنيد.

د. عدم مطالعه مطالب مشابه:با توجه به اصول يادگيري، هرگاه مطالب مورد مطالعه به يكديگر زياد شباهت دارند، براي جلوگيري از اشتباه به خاطر شباهت مطالب، سعي شود آنها همزمان با يكديگر مطالعه نشوند.

ه. استفاده از وقت مناسب: براي ياديگري، بهتر است از ساعات استفاده ي بهينه شود؛ مثلاً، ساعات اوليه ي پس از استراحت، براي يادگيري مناسب تر است تا آخر وقت كه فرد خسته است.

نكاتي براي به خاطر سپاري بهتر

1. داشتن هدف: اگر هدف يادگيرنده مشخص و معلوم باشد، مطالب بهتر آموخته مي شود؛ زيرا او مي داند چه مطلبي را براي چه هدفي مي آموزد. «هدف» به معناي نقطه ي پاياني، يعني: غايت، نهايت، مطلوب،آرمان،آرزو،مقصد و مقصود مي باشد. حال اگر فردي كه مطلبي را مي خواند هدف خاصي نداشته باشد خواندن او سطحي است؛ مانند اينكه روزنامه بخواند و زود رد شود. ولي اگر آن مطالب را بخواهد امتحان بدهد و هدفش يادگيري باشد با دقت، توجه و تمركز خاصي مطالب را مي خواند؛ زيرا هدفش امتحان دادن و موفق شدن است، پس مطالب را بهتر به ذهن مي سپارد.

2. آمادگي: (49) فراگير براي آموزش مطلب، بايد از نظر جسمي و رواني آمادگي لازم را داشته باشد. اين مسئله مورد تأكيد پياژه (Piaget) و ثراندايك (Thordike) و ديگر روان شناسان است. ثراندايك قانون «آمادگي» را در كتاب ماهيت اصلي انسان (50) به گونه ي ذيل بيان مي كند:

الف. وقتي كه شخص آماده است تا عملي را انجام دهد، انجام آن عمل موجب خشنودي اش مي شود.

ب. وقتي كه

شخصي آماده است تا عملي را انجام دهد انجام ندادن آن عمل موجب ناخشنودي اش مي شود.

ج. وقتي شخصي آماده نيست تا عملي را انجام دهد، مجبور كردن او به انجام آن عمل، موجب ناخوشنودي اش مي شود.

بنابراين، يك كودك عقب مانده آمادگي ذهني و رواني لازم را براي اينكه رياضيدان شود، ندارد و تلاش در اين زمينه بيهوده است؛ چرا كه آمادگي رواني مدّ نظر قرار نگرفته است. يا اينكه يك نابينا بخواهد راننده ي ماهري شود، چون آمادگي جسمي لازم ندارد، اين خواسته اش قابل تحقق نيست. پس براي آموختن و به خاطر سپردن، به آمادگي جسمي و رواني نياز است.

3. انگيزه و علاقه: اگر فراگير براي يادگيري ميل و رغبت داشته و دقت، توجه و تمركز بر روي مطالب داشته باشد، بهتر و سريع تر مي آموزد. در غير اين صورت، اگر تمام امكانات تربيتي هم آماده باشند و او علاقه اي نداشته باشد چيزي آموخته نمي شود.

4. اصل «فعاليت»: فراگير براي آموختن مطالب، بايد فعّال باشد و از حالت سستي، تنبلي و بي تفاوتي بيرون آيد. معلم بايد با فعال نگه داشتن دانش آموزان، آنها را در فعاليت هاي كلاسي مشاركت دهد و نظام تدريس را از حالت معلم مدار به صورت متعلم مدار درآورد. حضرت علي عليه السلام مي فرمايند: «ايها الناس! اعلموا ان كمال الدين طلب العلم و العمل به»؛(51) اي مردم! بدانيد كمال ايمان آموختن علم و بدان است. بنابراين، اگر در آموختن مطالب، فعاليت و عمل كردن به آنها وجود نداشته باشد مطالب فراموش مي گردند.

5. دقت و تمركز: معلم بايد دقت دانش آموزان را مورد توجه

قرار دهد و فراگير افكار خود را بر روي مطالب متمركز سازد و حواس او معطوف به درس باشد. در غير اين صورت، شاگرد چيزي را به ذهن نسپرده و وقت او تلف گرديده؛ زيرا براي به خاطرسپاري، تمركز حواس لازم و ضروري است.

6. ارتباط مطالب: اگر مطالب درسي با يكديگر ارتباط داشته باشند فراگير مطالب را بهتر مي آموزد و اين انسجام منطقي بين دروس كمكي است تا دانش آموز شناخت بهتري را به دست آورد. همچنين سعي شود بين مطالب جديد با معلومات قلبي ارتباط برقرار شود.

7. تمرين و تكرار: هرقدر مطالب بيشتر مورد تمرين قرار گيرند بهتر در ذهن جاي مي گيرند و ديرتر فراموش مي شوند. قانون «تمرين و تكرار» يكي از قوانيني است كه ثراندايك آن را مطرح نمود؛ زيرا تكرار مطالب موجب دوام و ثبات آموخته ها مي گردد.

8. اعتماد به نفس: براي رسيدن به اهداف در زندگي، بايد به موفقيت ايمان داشت؛ زيرا شك و ترديد نسبت به خود و بيان اينكه «حافظه ام ضعيف شده»، «سنم بالا رفته است»، «حافظه ام ياري نمي كند» و مانند آن آغاز تنبلي و سستي است و شخص در اين صورت، به خود تلقين مي كند كه از عهده ي انجام كاري بر نمي آيد. بنابراين، اولين قدم «اعتماد به نفس است» تا حافظه تقويت گردد.

9. استراحت: هنگامي كه فرد مي خواهد مطلبي را بياموزد نبايد خسته باشد. از اين رو، بسياري از افراد معتقدند:

وقتي از خواب بيدار مي شويم و ذهن استراحت لازم را نموده، بهترين وقت مطالعه است. البته تفاوت هاي زيادي بين افراد در اين زمينه وجود دارد،

ولي استراحت را نبايد از ياد برد و حتي پس از مطالعه هم استراحت لازم است؛ زيرا يادگيري با فاصله طي تحقيقات به عمل آمده، بهتر از يادگيري فشرده و بدون استراحت است.

10. آرامش: براي به خاطر سپردن مطالب، دوري از تنش و اضطراب بسيار مهم است؛ زيرا اضطراب علاوه بر فراموشي، بهداشت رواني فرد را به خطر مي اندازد. بنابراين، بايد به دور از هيجان، به مطالعه پرداخت.

11. برنامه ريزي: براي اينكه به مطالعه ي دقيق بپردازيم، بايد از قبل برنامه ريزي كنيم تا در وقتي مناسب و در مكاني مطلوب با دقت و تمركز و آمادگي ذهني، اقدام نماييم. نظم در مطالعه موجب مي شود مطالب را بهتر به ذهن بسپاريم.

12. وسايل كمك آموزشي: با توجه به اينكه عموماً يادگيري انسان از طريق دو حس «بينايي» و «شنوايي» صورت مي گيرد، بخصوص اينكه حافظه ي بينايي بيشتر افراد از حافظه ي شنوايي قوي تر است، بدين روي، مطلوب است از وسايلي كه از طريق بينايي مطالب را به ذهن مي سپارند بيشتر استفاده گردد؛ مثل فيلم، تصوير، نقشه و مانند آنها.

براي به خاطر سپاري مطلوب، بايد شاگردان را تحريك و تهيج كرد. رسانه هاي كمك آموزشي بهتر موجب انگيزه و جلب توجه شاگردان نسبت به درس مي گردند. متعلمان با صرف شنيدن، مطالب درسي را خوب نمي آموزند؛ زيرا عوامل متعددي موجب حواس پرتي آنان مي گردند.

بنابراين، استفاده از وسايل و ابزارهاي كمك آموزشي اين امكان را به وجود مي آورد كه شاگردان علاوه بر شنيدن سخنان مربي، به مشاهده ي عيني مطالب نيز بپزدارند.

بنابراين، استفاده از وسايل كمك آموزشي موجب دوام و

ثبات آموخته ها مي گردد.(52)

آنچه يك ديدن كند ادراك آن

سالها نتوان نمودن با بيان.

13. تصوير سازي ذهني: (53) هنگامي كه مطالب خوانده مي شوند بهتر است براي به خاطر سپردن آنها، از «تصويرسازي ذهني» استفاده گردد تا مدت هاي زيادي آن مطالب در ذهن باقي بمانند؛ مثلاً، وقتي مي خوانيم در جنگل حيوانات وحشي وجود دارند، تصور كنيم كه در جنگل هستيم و يك حيوان وحشي را شكار نموده ايم و يا وقتي كلمه ي «شير» را به كار مي بريم شكل آن را در ذهن خود مجسم كنيم.

14. استفاده از حواس گوناگون: هنگامي كه مي خواهيد مطالبي را بياموزيد، صرفاً از حسّ بينايي استفاده نكنيد. به كاربردن چند حس موجب دوام آموخته ها مي گردد؛ مثلاً، با چشم بخوانيم، مطالب را با صداي بلند تكرار كنيم، و مطالب كليدي را يادداشت كنيم.

15.فهميدن به جاي حفظ كردن: اگر مطالب را خوب درك كنيم بهتر مي توانيم آنها را به ذهن خود بسپاريم تا اينكه به صورت حافظه ي طوطي وار بخوانيم آنها را حفظ كنيم. از اين رو، درك و شناخت مطالب موجب مي شود تا بهتر يادآوري شوند؛ زيرا رمزگرداني مطالب در حافظه ي بلند مدت به صورت معنايي است ؛ يعني هنگامي كه معناي مطلب به خوبي درك نگردد به شكل درستي در حافظه ي بلند مدت ، رمزگرداني و اندوزش نمي گردد و زود فراموش مي شود. آزوبل(Ausubel) مي گويد: «مطالب معنادار» به مطالبي گفته مي شود كه يادگيرنده بتواند بين آنها و مطالبي كه قبلاً آموخته است، نوعي رابطه برقرار نمايد. بنابراين، «درك فهم» يعني: معنادار كردن مطالبي كه موجب

يادگيري بهتر در حافظه مي گردند.

يادآوري مي شود كه اگر هدف از تحصيل صرفاً به يادسپردن اطلاعات براي اخذ مدرك يا گذر از پايه اي به پايه ي ديگر باشد، چنين رويكردي به حافظه و اين گونه به يادسپاري مردود است. ولي اگر هدف اين است كه از اطلاعات به ذهن سپرده شده براي انواعي از عمليات ذهني استفاده شود، چنين هدفي عاقلانه و منطقي است.

عمليات ذهني در انسان شامل عواملي است همچون:

استدلال، تجزيه و تحليل، استنباط، تفسير و تحليل، انتقال و مانند آن. افزون بر اين، انسانها با سپردن اطلاعات به حافظه، زمينه هاي خلاقيت را ايجاد مي كنند.

پرورش دهندگان خلاقيت بر اين باورند كه هرقدر انسان در حافظه ي خود، اطلاعات را بيشتر به صورت معنادار اندوخته باشد، بر ميزان خلاقيت او افزوده مي شود.

بنابراين، هدف اساسي فهميدن مطالب و معنادار كردن اطلاعات دريافتي در حافظه و انتقال مطلوب آنهاست.(54)

در متون اسلامي نيز براي تقويت حافظه و عدم فراموشي مطالب زيادي بيان شده است. براي نمونه، در مفاتيح الجنان، به بهداشت جسمي و رواني در اين زمينه توجه خاصي شده است؛ مثلاً، براي افزايش حافظه در بعد رواني به خواندن قرآن و روزه گرفتن، و در بعد جسماني، به خوردن عسل و عدس توصيه شده است.(55)

نتيجه گيري

با عنايت به مطالب عنوان شده در زمينه ي حافظه و فراموشي، مي توان نتيجه گرفت كه براي ثبت و ضبط اطلاعات در ذهن، سه مرحله صورت مي گيرد: ابتدا مطالب رمزگرداني شده، بعد ذخيره مي گردند و در نهايت، هنگام نياز، بازيابي مي شوند. برخي مواقع مطالب هنگام نياز، به ذهن نمي آيند و فراموشي

به فرد دست مي دهد كه مي تواند به دليل تداخل مطالب، گذشت زمان، هيجانات منفي، خاطرات ناخوشايند و يا زوال حافظه باشد.

بنابراين، براي جلوگيري از فراموشي، بايد به نكاتي توجه كرد؛ از جمله: داشتن هدف، آمادگي، انگيزه، فعاليت، دقت و تمركز، ارتباط مطالب، تمرين و تكرار، اعتماد به نفس، استراحت، آرامش، برنامه ريزي، استفاده از وسايل كمك آموزشي، تصويرسازي ذهني، استفاده از حواس گوناگون، و فهميدن به جاي حفظ كردن. در ضمن، بايد به بهداشت جسمي و رواني در جهت حفظ مطالب و جلوگيري از فراموشي عنايت داشت.

پي نوشت ها:

1- حمزه گنجي، روان شناسي عمومي، چ دوم، تهران، بعثت، 1372، ص 148.

2- nonsense syllable.

3-علي اصغر احمدي و محمد تقي فراهاني، روان شناسي عمومي، تهران، مركز تربيت معلم، 1368، ص 143.

4- sensory memory.

5- بي. آر. هرگنهان، مقدمه اي بر نظريه هاي يادگيري، ترجمه ي علي اكبر سيف، چ چهارم، تهران، دوران، 1377، ص 423.

6- short-term memory.

7- Image mental image.

8- ريتا. ال. اتكينسون، زمينه ي روان شناسي هيلگارد، ترجمه محمد تقي براهني و ديگران، چ دوم، تهران، رشد، 1375، ج1، ص 404.

9- segmentation.

10- long-term menory.

11- بي. آر. هرگنهان، پيشين، ص 433.

12- ريتا. ال. اتكينسون، پيشين، ص421.

13- coding.

14- رابرت گانيه، شرايط يادگيري، ترجمه ي جعفر نجفي زند، تهران، رشد، 1374، ص 114.

15-encoding.

16- storage.

17-retrieval.

18- ريتا. ال. اتكينسون، پيشين، چ دهم، ص402.

19- sense organs.

20- بي. آر. هرگنهان، پيشين، ص 415.

21- ribonucleic acid.

22- epileptic.

23- علي اكبر سيف، روان شناسي پرورشي، چ چهارم، تهران، آگاه؛ 1368، ص 295.

24. recognition.

25- حمزه گنجي، پيشين، ص 148.

26- علي اصغر

احمدي ، فطرت بنيان روان شناسي اسلامي، تهران، اميركبير، 1362، ص 130.

27- interferenc.

28- proactive inhibition.

29- retroactive inhibition.

30- رابرت گانيه، پيشين، ص 70.

31- saturation.

32- psychoanaiysis.

33- free associat ion.

34- نرمان ل. مان. اصول روان شناسي، ترجمه ي محمود ساعتچي، چ هشتم، تهران، اميركبير، 1365، ج2، ص 204.

35- anxiety.

36- centralization.

37- amnesia.

38-distortion.

39- مركز مطالعات اسلامي استراسبرگ، مغز متفكر شيعه، چ شانزدهم، تهران، جاويدان، 1371، .ص 584

40-نرمال ، ل ، مان ، پيشين ، ص 199 .

41- retention.

42- feasible.

43-concepl.

44- عين الله خادمي، مطالعه ي روشمند، چ دوم، قم، پارسايان، 1380، ص 68.

45- distraction.

46- react ion.

47- mark.

48-distrcrtion.

49-readiness.

50- بي. آر. هرگنهان، پيشين، ص 86.

51و52-حميد جعفريان/ راهبردهاي تدريس و فنون معلمي، قم، گاه سحر، 1385، ص 10 /ص 35.

53- mental image.

54- محمد احديان و محرم آقازاده، روش هاي نوين تدريس، تهران، آييژ، 1378، ص227.

55- شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان، قم، پرتو، 1384، ص1089.

منبع:مجله ي معرفت

نگاهي به حافظه و فراموشي در روان شناسي

نويسنده:حسين كريميان چكيده

«حافظه» به عنوان يكي از استعدادهاي خدادادي، براي ثبت و ذخيره ي اطلاعات و در صورت لزوم، يادآوري آنهاست؛ ولي بسياري از مواقع، مطالب به ذهن سپرده شده به هنگام نياز، به ياد نمي آيند و به انسان فراموشي دست مي دهد. در اين مقاله، به مفهوم «حافظه» و انواع آن و مفهوم «فراموشي» پرداخته شده است. همچنين مراحل حافظه مورد بررسي قرار گرفته و به روش هاي سنجش حافظه نيز اشاره گرديده، و در پايان، به علل فراموشي و راه هاي تقويت حافظه و راه هاي پيش گيري

از فراموشي اشاره گرديده است.

كليد واژه ها: حافظه، فراموشي، رمز گرداني، اندوزش، بازيابي. مقدمه

در عصر اطلاعات، هر چند پيشرفت فناوري اطلاعات، رفاه هر چه بيشتر انسان را به ذهن متبادر مي سازد، ولي تبعات روحي و رواني حاصل از آنها، از مشكلات شايع روز شده است. يكي از اين مشكلات، بحث «حافظه و فراموشي» است. انبوه اطلاعات، مسائل روزمره ي زندگي انسانها، افزايش جمعيت، درگيري هاي شغلي- اجتماعي و مانند آن و فقدان شناخت كافي نسبت به شيوه هاي صحيح حفظ نمودن و به ذهن سپردن اطلاعات، انسانها را با مشكل «فراموشي» رو به رو نموده و چه بسيار افرادي كه از اين مسئله در رنج هستند. در مقاله ي حاضر به اين موضوع توجه كرده، ابتدا به تعاريف و توضيحات لازم درباره ي حافظه وتحقيقات صورت گرفته در اين زمينه پرداخته ايم، آن گاه انواع حافظه، مراحل و سنجش آن را مورد بحث قرار داده و سپس بحث «فراموشي» و نظريه هاي مربوط به آن، تمركز حواس، و رد نهايت، نكاتي درباره ي به خاطر سپاري بهتر را تجزيه و تحليل كرده ايم.

الف. حافظه

حافظه به عنوان ثبت اطلاعات در ذهن، اساس و پايه ي يادگيري را تشكيل مي دهد. اگر حافظه را از زندگي انسان حذف كنيم قادر به انجام هيچ كاري، حتي عمومي ترين رفتارهاي اختياري، مثل غذا خوردن، لباس پوشيدن، سخن گفتن و مانند آن نخواهد بود. بدون ياري حافظه، شما نمي توانيد درباره ي خودتان بينديشيد؛ زيرا همين مفهوم «خود» مستلزم نوعي احساس پيوستگي است كه تنها حافظه مي تواند براي شما فراهم كند.

از « حافظه » تعاريف گوناگوني به

عمل آمده است؛ از جمله: حافظه به خاطر سپاري رويدادها و اطلاعات و همچنين ياد آوري آن هاست. حافظه كنشي است كه تجارت گذشته را در بر مي گيرد. حافظه رويدادهاي حال را نگهداري مي كند و خاطرات گذشته را به ياد مي آورد. (1) تاريخچه ي حافظه

ابينگهاوس (Ebbinghaus) اولين كسي بود كه به طريق عملي درباره ي حافظه آزمايش هاي منظمي انجام داد. او فهرستي از هجاهاي بي معناي (2) زبان آلماني را مشخص كرد و كوشش نمود آنها را حفظ كند. او در پژوهش هاي خود، توجه خاصي به قانون «فراواني» (بسامد) داشت؛ يعني هر چه يك تجربه بيشتر رخ دهد آسانتر به ياد مي آيد. بنابراين، براي آزمون اين نظريه، او به موادي نياز داشت كه با تجربه هاي قبلي ارتباطي نداشته باشد تا بتوان تجربه هاي قبلي را كنترل كرد. به همين دليل، هجاهاي بي معنا را به كار برد.

نتايج به دست آمده از تحقيقات ابينگهاوس به شرح ذيل هستند :

1. هر قدر مواد آموختني زيادتر گردد زمان لازم براي به خاطر سپردن آن مطالب به صورت تصاعدي افزايش مي يابد. البته اين نسبت ها ثابت نيستند؛ يعني اگر فهرست 7 كلمه اي 30 ثانيه وقت بگيرد، فهرست10كلمه اي52 ثانيه، فهرست 12كلمه اي 82 ثانيه و فهرست 16كلمه اي 196 ثانيه وقت خواهد گرفت.

2. ابينگهاوس ميزان كوشش صرف شده با نگه داري آن مطالب درحافظه را با يكديگر مرتبط دانست، به گونه اي كه افراد اگر وقت بيشتري براي يادگيري بگذارند و كندتر بياموزند و براي آموختن، مطالب را چندين بار بخوانند ديرتر فراموش مي كنند تا كساني كه به

حافظه ي خود متكي هستند و كوشش كمتري مي نمايند. البته نوع مطالب آموختني مهم است.

3. فراموشي در ساعات اوليه ي يادگيري بيشتر است؛ بدين گونه كه پس از 20 دقيقه 42 درصد مطالب، پس از 9 ساعت 64 درصد و پس از 31 روز 79 درصد فراموش شده اند.

4. يادگيري مطالب با تقسيم وقت، بهتر صورت مي گيرد تا اينكه مطالب يكدفعه خوانده شوند. او فهرستي متشكل از 12 كلمه ي بي معنا را 68 بارخواند تا توانست حفظ كند. روز دوم 7 بار خواند تا حفظ شود، ولي فهرست ديگري مثل فهرست اول را به مدت 3 روز خواند و با 38 بار خواندن طي سه روز، مطالب را حفظ كرد (يعني با تقسيم وقت در 3 روز)، تقريباً 50 درصد صرفه جويي در وقت شد.

5. آموختن مطالب به صورت كلي بهتر از آموختن جزء به جزء است؛ مثلاً براي يادگيري كتاب روان شناسي تربيتي، ابتدا بايد آن را يك بار مطالعه كرد تا شناختي كلي به دست آوريم، بعد آن را جزء به جزء بخوانيم.(3) انواع حافظه

الف. حافظه ي حسي(4)

در اين حافظه، اطلاعات حسي ذخيره مي گردند، محرك هاي فيزيكي خارجي مثل، حرارت، نور، صوت، و مانند آن به وسيله ي اندام هاي حس بينايي، شنوايي و مانند آن دريافت مي شوند و قريب يك تا سه ثانيه يعني در مدت زمان كمي در حافظه ي حسي ذخيره مي شوند. البته در زندگي روزانه، به بسياري از مسائل توجه نداريم. از اين رو، آن را به حافظه نمي سپاريم. حافظه ي حسي نخستين مرحله ي خبرپردازي بوده و مهمترين دليل

فراموشي اطلاعات از حافظه ي حسي بي توجهي به آن است.(5)

نورمن(norman) مثال هاي ذيل را از حافظه ي حسي توضيح مي دهد. دستتان را در مقابل صورت خود تكان بدهيد. ردّ ضعيفي كه پس از كنار رفتن دست باقي مي ماند -يعني آثار رويداد اتفاق افتاده-گواه مشخصي بر وجود يك نظام حافظه ي حسي است. دست خود را مشت كنيد، به سرعت دو تا از انگشتانتان را باز كنيد، دوباره با حداكثر سرعت ممكن دستتان را مشت كنيد. اگر به دقت نگاه كنيد ردي از انگشتانتان را خواهيد ديد كه آن قدر دوام مي آورد تا آنها را شمارش كنيد. دستانتان را به موازات هم در جهت مخالف هم حركت بدهيد. يك بار آنها را به سرعت در مقابل چشمانتان حركت دهيد، به احساس ظريف و مبهم حركت وابسته به هر يك از ردها توجه كنيد. اين احساس واقعي است. فرض كنيد يك تصوير پيچيده ي متشكل از تعداد زيادي اشيا در مقابل چشمان شما قرار دارد كه بعضي از آنها در جهت حركت عقربه هاي ساعت و بقيه بر خلاف جهت عقربه هاي ساعت مي چرخند. تصوير محو مي شود و يك پيكان به جايي در محل قبلي تصوير اشاره مي كند. شما قادر خواهيد بود جهتي را كه شيء در آن مكان خاص حركت مي كرد مشخص كنيد. ردّ تصوير براي چند صد هزارم ثانيه پس از محو شدن تصوير فيزيكي، باقي مي ماند. ب. حافظه ي كوتاه مدت(6)

اگر اطلاعات مورد توجه و دقت قرار گيرند به حافظه ي كوتاه مدت وارد مي شوند و براي حداكثر 30 ثانيه ذخيره مي شوند.

اطلاعات در اين نوع حافظه به صورت رمز در مي آيند. آنها رمزهاي صوتي، ديداري يا معنايي هستند؛ بدين معنا كه رمز صوتي يا شنيداري به صدا و رمز ديداري به تصوير ذهني(7) و رمز معنايي حركات وابسته هستند.(8) البته رمز شنيداري به معناي اينكه مطالب تكرار و مرور ذهني شوند از رمزهاي ديگر غالب تر است. اگر بخواهيم از فراموشي در حافظه ي كوتاه مدت جلوگيري كنيم بايد اطلاعات را مرتب تكرار كنيم؛ زيرا گنجايش حافظه ي كوتاه مدت محدود است و همين امر علت فراموشي است؛ زيرا اطلاعات جديد جاي مطالب قبلي را مي گيرند.

صاحب نظران گنجايش حافظه ي كوتاه مدت را 2+7 (هفت به علاوه، منهاي دو) مي دانند؛ يعني دست كم 5 حرف يا عدد و حداكثر 9 با ميانگين 7. گرچه مهمترين علت فراموشي در حافظه ي كوتاه مدت اين است كه با ورود اطلاعات جديد، به دليل گنجايش كم آن، اطلاعات قبلي فراموش مي شود، اما عده اي از محققان معتقدند: گذشت زمان هم خود به خود موجب از بين رفتن اطلاعات مي گردد.

با توجه به اينكه گنجايش حافظه ي كوتاه مدت محدود است، زماني كه اين گنجايش تكميل مي شود، اطلاعات قبلي بايد از آن خارج گردند تا اطلاعات تازه اي وارد آن شوند. به اين پديده، «جانشيني اطلاعات» مي گويند.

بنابراين، عامل مهم فراموشي شدن مطالب از حافظه ي كوتاه مدت جانشين شدن مطالب جديد آن مطالب است. از اين رو، اگر بخواهيم مطلبي را براي مدتي در حافظه ي كوتاه مدت نگه داريم، بايد آن را تكرار كنيم. اين تكرار از ورود مطالب تازه به اين حافظه

جلوگيري به عمل مي آورد و مانع جانشيني مطالب جديد با مطالب موجود در حافظه مي شود.

روشي كه موجب افزايش ظرفيت حافظه ي كوتاه مدت مي گردد روش «تقطيع»(9) نام دارد. «تقطيع» به معناي قطعه قطعه كردن اطلاعات و دسته بندي آنهاست؛ مثلاً، اگر بخواهيم اين حروف را به حافظه بسپاريم به دليل زياد بودن آن با مشكل مواجه هستيم. به فرض، حروف «ي، م، ا، ل، س،ا، د، ا، ز، آ، ه، ا، گ، ش، ن، ا، د». حال اگر تمام اين حرف را به طور معكوس به سه قطعه دسته بندي كنيم كلمات دانشگاه آزاد اسلامي به دست مي آيد؛ يعني 16 حرف را در سه قطعه قرار داده ايم، در حالي كه اگر اين كار را انجام نمي داديم قادر به خواندن آنها نبوديم.

بنابراين، ظرفيت حافظه ي كوتاه مدت را به مقدار بالايي افزايش داده ايم. يا براي حفظ آثار نظامي گنجوي، كلمه ي «ملخ ها» را مي توان به كاربرد كه شامل حروف اول (مخزن الاسرار، ليلي و مجنون، خسرو شيرين، هفت پيكر، اسرار نامه) است. يا براي به يادآوردن دوره هاي پادشاهي پيش از اسلام تا اسلام، واژه «مهساسا» كه حروف اول، «مادها، هخامنشيان، سلوكيان، اشكانيان، ساسانيان و اسلام» است كاربرد دارد.

با عنايت به مطالب مطرح شده، بهتر است معلمان به دانش آموزان فرصت دهند تا آنها بتوانند مطالب درسي را مرور و تكرار نمايند تا آموخته ها دوام و ثبات لازم را به دست آورند، و گرنه ارائه ي مطالب جديد در حافظه ي كوتاه مدت، مطالب قلبي را محو مي كند.

به حافظه ي كوتاه مدت، حافظه ي

«فعال» هم مي گويند؛ زيرا اين حافظه با اطلاعاتي كه به طور فعال در ذهن وجود دارند براي انتقال به حافظه درازمدت سرو كار دارد. اين حافظه ي «هوشيار» ناميد؛ زيرا فرد از تمام محتواي آن آگاه است. ج. حافظه ي دراز مدت(10)

مطالبي كه به حافظه ي كوتاه مدت انتقال داده مي شوند اگر تكرار گردند به حافظه ي بلند مدت انتقال مي يابند، و گرنه در مدت زمان كمي فراموش مي شوند. البته تكرار صرف مدنظر نيست، بلكه منظور از تكرار نوعي ارتباط مطالب جديد با مطالب از قبل آموخته شده است. بنابراين، رمزگرداني در حافظه ي بلند مدت به صورت رمز معنايي است، برخلاف حافظه ي كوتاه مدت كه رمزگرداني به صورت رمز ديداري و شنيداري است. براي حافظه ي بلند مدت، هيچ محدوديتي وجود ندارد و هيچ گاه حافظه ي بلند مدت پر نمي شود، تا مثل حافظه ي كوتاه مدت نياز به آن باشد كه براي ورود مطالب جديد لازمه اش اين باشد كه مطالب قبلي حذف گردند.

دانشمندان معتقدند: چيزي به نام «فراموشي» در حافظه ي بلند مدت وجود ندارد، بلكه بايد علل به ياد نيامدن را جست و جو كنيم. لفتوس (Loftus) در رابطه با اهميت حافظه ي بلند مدت مي گويد: ما همه آگاهيم كه انسانها مي توانند مقادير هنگفتي اطلاعات، كلمات، نام ها، صورت ها و مكان ها را به طور دايم يا نيمه دايم در مخزن درازمدت خود ذخيره كنند. بدون مخزن درازمدت، چيزي وجود نخواهد داشت؛ نه كتاب، نه تلويزيون، نه يادگيري و نه ارتباط؛ زيرا توانايي يادآوري گذشته است كه به ما امكان مي

دهد تا به شكلي پويا با محيط خود كنش متقابل داشته باشيم.(11)

برخي از مطالب به دليل داشتن ارزش زياد، بدون تكرار و تمرين، رمزگذاري شده، در حافظه ي بلندمدت نگه داري مي شوند؛ مثلاً، وقتي انسان خبر ارزشمندي را يكباره مي شنود، هرگز احتياج به تكرار اين خبر براي جايگزين شدن آن در حافظه ي بلند مدت ندارد، بلكه صرف شنيدن خبر، خود عامل جاي گرفتن آن در حافظه ي بلند مدت است.

بيشتر رويدادهاي مهم، كه در زندگي تكرار مي شوند، به حافظه ي دراز مدت انتقال مي يابند و بنابراين، مي توان از اين حافظه براي تفسير، طبقه بندي و پاسخ دادن به تجارب روزانه سود برد.

تحقيقات انجام شده نشان مي دهند كه اطلاعات موجود در حافظه ي درازمدت هرگز فراموش نمي شوند؛ زيرا افرادي كه به خواب مصنوعي رفته اند خاطرات دوران كودكي فراموش شده ي بخود را به ياد آورده اند.

بنابراين، فراموشي به اين دليل است كه وقتي فرد مي خواهد مطالبي را به ياد آورد نشانه ها يا سرنخ هاي بازيابي لازم در اختيار فرد نيست.

در كتاب زمينه ي روان شناسي، تأليف اتكينسون (Atkinson) و همكاران، آزمايشي در اين زمينه بيان شده است. در اين آزمايش، از آزمودني ها خواسته شد تا فهرستي طولاني از كلمات گوناگون را حفظ كنند. بعضي از اين كلمات نام حيوانات بودند؛ مانند سگ و گربه، و بعضي نام ميوه ها بودند؛ مانند سيب و پرتقال. در زمان يادآوري، آزمودني ها به دو گروه تقسيم شدند. به يك گروه از آنها (گروه آزمايشي) نشانه هاي بازيابي از قبيل حيوان و ميوه داده شده و به

گروه كنترل (گواه) اين نشانه ها داده نشد.گروه آزمايشي بيش از گروه كنترل كلمات را به ياد آوردند. در آزمون بعدي، وقتي به هر دو گروه نشانه هاي بازيابي را دادند، تعداد كلمات به ياد آمده در اين دو گروه يكسان بود. بنابراين، اختلاف اوليه بين دو گروه، در يادآوري كلمات، به ناتواني گروه گواه در بازيابي اطلاعات نسبت داده شد.(12)

با توجه به مطالب عنوان شده، نتيجه مي گيريم كه چرا شاگردان در امتحانات تستي عملكرد بهتري دارند تا آزمونهاي تشريحي؛ زيرا امتحانات تستي بازشناسي مطالبي هستند كه فرد قبلاً مطالعه كرده؛ مثلاً، كدام گزينه درست است. او پيش تر گزينه ي درست را مطالعه كرده و در آزمون تستي زودتر به ياد مي آورد تا هنگامي كه امتحان تشريحي باشد و بخواهد مطالب قبلي را يادآوري كند؛ زيرا گزينه ي درستي در اختيار او نيست.

اطلاعات در حافظه ي درازمدت براي ذخيره سازي به سه صورت رمزگرداني(13) مي شوند:

1. حافظه ي معنايي: در اين قسمت، معاني ذخيره مي گردند. براي نمونه، هنگامي كه در يك كتاب جمله اي را مي خوانيم معناي آن را حفظ مي كنيم، نه كلمات يا ويژگي هاي دستوري را كه در آن جمله به كار رفته اند.

2. حافظه ي رويدادي: اين نوع حافظه مربوط به خاطرات فرد از تجارب شخصي خود است كه شامل رخدادها و اتفاقاتي مي شود كه در زندگي فرد رخ داده و به زمان و مكان خاصي وابسته اند.

3. حافظه ي روندي: اين نوع حافظه، كه روند انجام كاري را شامل مي شود، مربوط به فعاليت هاي فيزيكي و جسماني است كه به صورت «محرك- پاسخ»

ذخيره مي شوند. هرقدر عمل بيشتر تكرار گردد فعاليت خودكار بودن افزايش مي يابد. براي نمونه، اگر براي مدتي طولاني كسي دوچرخه سواري نكرده باشد، به محض اينكه شروع به اين كار مي كند، محرك ها پاسخ ها را فرا مي خوانند. وقتي دوچرخه به سمت چپ خم مي شود و او به طور خودكار، وزن خود را به سمت راست مي دهد تا تعادل خود را حفظ كند. از اين رو، حافظه ي روندي به دانستن چگونه انجام دادن يك عمل گفته مي شود.(14) مراحل حافظه

حافظه داراي سه مرحله ي رمزگرداني، (15) اندوزش، (16) و بازيابي(17) است؛ بدين معنا كه در مرحله ي اول، مطالب به صورت رمز مورد قبول به حافظه سپرده مي شوند. در مرحله ي دوم، مطالب در حافظه ذخيره و نگه داري مي شوند و در مرحله ي سوم، هنگام نياز، مطالب از مخزن حافظه فرا خوانده مي شوند.

بازيابي= اندوزش+رمز

رويكرد پردازش اطلاعات (خبرپردازي) جديدترين ديدگاه در ارتباط با يادگيري است كه يادگيري انسان را يك «فعاليت مستمر پردازش اطلاعات» مي دانند. بدين منظور، راه هايي را مطالعه مي كنند كه توسط آنها انسان معلومات را كسب، ذخيره و يادآوري مي كند. اين نظريه فرآيند پردازش اطلاعات را به كامپيوتر تشبيه مي كند؛ (18)

همان گونه كه در قرن هفدهم، ساعت و ماشين هاي ساده به عنوان الگويي براي شناسايي جهان و ذهن آدمي به كار مي رفتند. در نيمه ي اول قرن بيستم، با توجه به مطرح شدن ديدگاه رفتارگرايي و آزمايش هاي گوناگون روان شناسان رفتارگرا بر روي حيوانات و تأكيد بر رفتار انسان، مطالعه ي فرآيندهاي ذهني و

فكري مورد توجه چنداني قرار نگرفت.

در نيمه دوم قرن بيستم، شباهت انسان به ساير حيوانات براي مطالعه ي فرآيندهاي پيچيده ي فكري و ذهني گويا نبود. به همين دليل، با توجه به پيشرفت فناوري و پيدايش رايانه، الگوي مناسبي براي توضيح و تبيين ذهن انسان بود.

هرگنهان (Hergenhan) در كتاب مقدمه اي بر نظريه هاي يادگيري در اين زمينه چنين مي نويسد: هم رايانه و هم انسان اطلاعات را از محيط مي گيرند. رايانه ها با استفاده از وسايل كارت خواني، نوار خواني و مانند آن اين كار را انجام مي دهند، در حالي كه انسان ها از اندام هاي حسّي(19) خود، براي اين منظور سود مي برند. در درون رايانه، اطلاعات رسيده از محيط مورد دست كاري واقع مي شوند، به رمز در مي آيند و با اطلاعت ديگري كه از قبل در رايانه ذخيره شده اند، تركيب مي شوند. اين كار توسط فعال شدن ثبت كننده هاي الكترونيكي انجام مي گيرد. در درون انسان، اطلاعات مورد دست كاري واقع مي شوند، به رمز در مي آيند و با اطلاعات ديگري كه از قبل در انسان ذخيره شده اند، تركيب مي شوند. اين كار توسط فعال شدن نورون ها انجام مي گيرد. در نهايت، رايانه اطلاعات را از طريق تدابير برون دادي، همانند دورنويس ها و چاپگرها، بيرون مي دهد. عده اي ديگر از متخصصان مي گويند: همان گونه كه رايانه داراي سخت افزار و نرم افزار است، انسان هم داراي چنين ويژگي هايي است. سخت افزار رايانه عواملي مثل ترانزيستورها، مقاومت ها، مدارهاي الكترونيكي و مانند آن هستند. در انسان هم ماهيچه ها، استخوان

ها، مدارهاي عصبي سخت افزار را مي سازند. در رايانه، نرم افزار شامل برنامه هايي است كه از طريق آنها، عمليات مختلف را انجام مي دهد. در انسان نرم افزار عبارت است از عملياتي كه از تجربه آموخته مي شوند مثل صحبت كردن، نوشتن، رانندگي و مانند آن.(20)

هايدن (Hyden) معتقد است: «RNA)«21) مولكولي است كه احتمالاً نقش ميانجي شيميايي حافظه را ايفا مي كند. برخي آزمايش ها نشان داده اند كه «RNA» را مي توان از يك جاندار به جاندار ديگر انتقال داد. تزريق «RNA» از موش هاي آموزش ديده به موش هاي آموزش نديده منجر به انتقال پاسخ آموخته شده از موش هاي گروه اول به موش هاي گروه دوم مي شود. همچنين پنفيلد (Penfield) ضمن عمل جراحي بر روي مغز بيماران صرعي،(22) با تحريك اعصاب مغزي آنها، توانست ماجراهاي فراموش شده ي دوران كودكي را به ياد آنها بياورد. بنابراين، فرض چنين است كه در ضمن يادگيري، در ماهيت بيوشيميايي سلول هاي مغز تغييراتي رخ مي دهند.(23) سنجش حافظه

براي ارزشيابي و اندازه گيري حافظه، مي توان از روشهاي ذيل استفاده كرد:

الف. روش يادآوري

در اين روش، از آزمودني خواسته مي شود تا فهرستي از نام ها، ارقام، اشكال و تصاوير، موضوع ها و مانند آنها را حفظ كند و پس از گذشت مدت مشخصي، آنها را به ياد آورد. تعداد مطالب به ياد مانده مي تواند درجه ي حافظه را نشان دهد. البته لازم به ذكر است كه اين مطالب ياد گرفته شده بايد براي اولين بار باشد كه فرد با آن مواجه مي گردد؛ زيرا اگر با مطالب قبلي ياد گرفته شده

ارتباط داشته باشد پيوند مطالب قبلي با فعلي و كمك گرفتن از حافظه ي بلندمدت، يادآوري را ساده مي نمايد. بنابراين، از مطالب تازه و جديد استفاده مي شود؛ مانند هجاهاي بي معنا كه ابينگهاوس استفاده مي كرد.

ب. روش بازشناسي(24)

در اين روش، به آزمودني مجموعه اي از ارقام، نام ها، كلمات، اشكال، تصاوير و مانند آن را نشان مي دهند و پس از مدتي از او مي خواهند در بين مطالب جديد، چيزهايي را كه ديده است تشخيص دهد؛ مانند سؤالات تستي در امتحان كه دانشجو بايد گزينه ي درست را، كه پيش تر مطالعه كرده است، از بين گزينه هاي غلط بازشناسي كند.

ج. روش حفظ كردن مجدّد

در روش «يادگيري مجدد» از آزمودني خواسته مي شود مطالب يادگرفته شده در گذشته را دوباره بخواند و آنها را به يادآورد، گرچه ممكن است قبلاً مطالب را فراموش كرده باشد و به ياد نياورد؛ ولي با مطالعه ي مجدد آنها را به ياد مي آورد. بنابراين، مدت زماني كه او صرف يادگيري مجدد كرده به مراتب كمتر از زماني است كه براي اولين بار مي خواست مطالب را بياموزد. از اين رو، در مدت زمان صرفه جويي مي شود؛ مثلاً، دانشجو مطالب امتحاني را طي يك نيم سال مطالعه كرده است، اما شب امتحان آنها را مرور مي كند. مدت زمان صرف شده در شب امتحان، كه حالت مرور كردن دارد بسيار كمتر از مرحله اي است كه براي اولين بار مي خواند. اگر او براي يادگيري فصل «هوش» كتاب روان شناسي- مثلاً- براي اولين بار هفت ساعت وقت صرف كرده بود، پس از گذشت مدت زماني

-فرضاً چهار سال بعد- اگر او بخواهد امتحان كارشناسي ارشد بدهد، ديگر براي يادگيري مجدد اين فصل، نيازي به صرف هفت ساعت وقت نيست. او شايد با يك ساعت بتواند آن را به ياد آورد.

بنابراين، از طريق درصد مطالب فراموش شده، كه طي مدت زمان به وجود آمده است، مي توان حافظه و فراموشي را سنجيد. براي نمونه، شما براي يادگيري اشعاري آن را ده بار مي خوانيد تا كاملاً حفظ شويد. بعداً كه دوباره مي خواهيد آنها را بخوانيد و به ياد آوريد 2 بار مي خوانيد و كل مطالب را به ياد مي آوريد. بنابراين، مقياس حفظ كردن شما 8 است و مقياس فراموشي شما 2؛ يعني 2 درصد مطالب يادگرفته شده ي خود را فراموش كرده ايد.(25)

ب. فراموشي

عده اي صاحب نظران اعتقاد دارند كه اصلاً چيزي به نام «فراموشي» وجود ندارد، بلكه مطالب در حافظه ي دراز مدت به طور درست جاي نگرفته اند و ما توانايي يادآوري آنها را نداريم. ظرفيت حافظه يكي از موارد تفاوت بين انسان و حيوان است. حافظه ي انسان همچون ظرفي داراي خاصيت ارتجاعي بسيار زياد و نامحدود است. در اين ظرف، هر چيزي ريخته شود موجب افزايش حجم آن مي شود وآنچه به «ضعف حافظه» معروف است، محدوديت ظرفيت حافظه نيست، بلكه ضعف يادآوري است. (26) بنابراين، اگر مطالب را به خوبي نياموخته باشيم در يادآوري آنها مشكل خواهيم داشت. نظريات مربوط به فراموشي

در ارتباط با فراموشي، نظريات گوناگوني وجود دارند كه به اختصار، به چند نظريه ي معروف آن اشاره مي شود: الف. نظريه ي تداخل(27)

با توجه به اين نظريه، مطالبي را

كه مي آموزيم در يكديگر تداخل نموده، سبب فراموشي مي شوند. اين نظريه از معروف ترين نظريات مربوط به فراموشي است كه يك يادگيري با يادگيري ديگر مخلوط مي گردد.

تداخل دو نوع است: تداخل يادگيري هاي قبلي در يادگيري هاي بعدي كه به آن «بازداري پيش گستر» يا «منع قبلي»(28 )مي گويند؛ بدين معنا كه يادگيري هاي قبلي مانع يادآوري مطالب جديد مي گردند. نوع ديگر، تداخل يادگيري هاي بعدي در يادگيري هاي قبلي است كه در اصطلاح «بازداري پس گستر» يا «منع بعدي»(29) گفته مي شود؛ يعني يادگيري هاي بعدي با يادگيري هاي قبلي تداخل مي كنند و سبب فراموشي مطالب آموخته شده ي قبلي مي گردند.

براي جلوگيري از تداخل يادگيري، يكي از روش ها رعايت توالي مناسب مطالب است.(30) بدين منظور، بايد مطالب شبيه به هم را به دنبال هم ياد نگيريم. روش ديگر براي جلوگيري از تداخل مطالب، پرآموزي در يادگيري است؛ بدين صورت كه يادگيري به حدّ سيري (اشباع) (31) برسد و به حدّي مطالب تكرار و مرور گردند كه ديگر تمرين اضافي نتواند موجب بهبود مطالب در يادگيري شود؛ يعني ديگر تمرين اثري بر يادگيري آموخته ها ندارد؛ زيرا به حدّ كامل و كافي مطالب ياد گرفته شده و نيازي به تمرين و تكرار اضافي نيست. از اين رو، جلوي تداخل گرفته مي شود. ب. نظريه ي «روان كاوي»(32)

طبق اين نظريه، فرد خاطرات ناخوشايند را سركوب مي كند و آنها را به ياد نمي آورد و اصلاً دوست ندارد به ياد آورد؛ چرا كه يادآوري آن رويدادهاي ناخوشايند سبب ناراحتي او مي گردد. بنابراين، روان كاوان از روش «تداعي

آزاد»(33) (بيان آنچه كه به ذهن مي رسد) استفاده مي كنند.

فرويد مي گويد: ما دوست داريم وقايع رنج آور و افكار غير قابل قبول را از ذهن خود حذف كنيم؛ زيرا موجب احساس گناه اضطراب و ناراحتي ما مي شوند. بنابراين، تجارب ناخوشايند را به قسمت ناخودآگاه مي بريم تا به طريقي سركوب شوند. فرض مي كنيم شخصي در مكاني عملي را انجام داده كه ناشايست و خلاف اين بوده است. به همين دليل، سعي مي كند از آن محل دور شود يا آن كار نادرست را فراموش كند كه در اين صورت، سركوب مطالب به دليل ناخوشايند بودن آنها، مشكلي براي بازيابي به وجود مي آورد.(34) ج. نظريه ي مربوط به هيجان

هيجانات مي توانند به دو طريق مثبت و منفي در بازيابي اطلاعات از حافظه ي دراز مدت اثر بگذارند. هيجان مثبت موجب تقويت آموخته ها و رويدادها مي گردد و هيجانات منفي موجب فراموشي آنها مي گردند؛ مثلاً، كسي كه در سينما فيلمي را تماشا مي كند، اگر در آن زمان سينما آتش بگيرد و همه آنجا را با هيجان خاصي ترك نمايند، اين فرد آن فيلم و خاطره را هميشه در ذهن خواهد داشت؛ زيرا ممكن است آن را چندين بار براي افراد ديگر تعريف كرده باشد كه همين تكرار، شرح و توصيف ماجرا، خود مي تواند موجب عدم فراموشي گردد.

برخي مواقع هيجانات به صورت منفي هستند و اختلالي در يادآوري به وجود مي آورند؛ مثلاً، دانشجويي كه امتحان دارد و آمادگي لازم براي امتحان ندارد، وقتي با سؤال اول امتحان مواجه مي گردد و آن را درك نمي كند دچار

اضطراب(35) مي گردد. حال ممكن است سؤال بعدي چندان دشوار نباشد، ولي اضطراب قبلي بر روي او اثر منفي مي گذارد و بدين سان، وحشت زدگي سراسر وجود او را مي گيرد. در اين صورت، هيجان منفي ايجاد شده بر حافظه ي دانشجو اثر مي گذارد و حتي آن مطالبي را هم كه مي دانست ممكن است نتواند به يادآورد و افكار نامطلوبي براي او به وجود مي آيند و توانايي تمركز(36) را از او مي گيرند كه در اين صورت، تأثير هيجان بر روي حافظه ي منفي است و موجب فراموشي مطلب مي گردد. د. آمنزيا (ياد زدودگي)(37)

«زوال حافظه» در اصطلاح «آمنزيا» ناميده مي شود كه نقص عميق در حافظه به شمار مي آيد. ياد زدودگي مي تواند پايه ي زيستي يا روان شناختي داشته باشد. از اين رو، برخي مواقع مغز دچار اختلال مي شود و برخي ريشه ي آن رواني است كه در پردازش اطلاعات- يعني رمزگرداني، اندوزش وبازيابي- اختلال به وجود مي آيد. ه. نظريه ي «تحريف»(38)

براساس اين نظريه، هنگامي كه يادگيري صورت مي پذيرد بر روي دستگاه عصبي اثر مي گذارد و موجب تغييرات زيستي مي گردد و علت فراموشي تحريفي است كه در رد يا اثر حافظه به وجود مي آيد. فرض كنيد داستاني براي افراد خوانده شود، سپس آنها آن را براي ديگران نقل كنند. مشاهده مي كنيم كه بسياري از مطالب تغيير يافته است. عواملي از جمله؛ عدم دقت كافي، تمايلات و رغبت ها مي توانند در تحريف حافظه دخالت داشته باشند. بنابراين، مطالب و اطلاعات كه در متن اصلي داستان وجود داشته اند به

دليل تعريف آنها، برخي مطالب فراموش مي گردند. و. گذشت زمان

يكي از قديمي ترين نظريه هاي فراموشي «گذشت زمان» است؛ به اين معنا كه وقتي چيزي آموخته مي شود و به حافظه سپرده مي شود، پس از مدتي چون به كار نرفته است، فراموش مي گردد.

جابر بن حيان از امام جعفر صادق عليه السلام پرسيد: چرا انسان در پيري كم حافظه مي شود؟ امام صادق عليه السلام فرمودند: اين مسئله همگاني نيست.آنچه فراموشي مي آورد به كار نينداختن نيروي يادسپاري است؛ زيرا نيروي يادگيري چون ديگر نيروهاي بدن انسان، بايد به كار گرفته شود تا توانمند گردد. جوان هم اگر حافظه ي خود را نشناسد و به خوبي از آن بهره نگيرد به ضعف حافظه دچار مي گردد.(39 )

البته صرف گذشتن زمان عامل فراموشي نيست؛ زيرا بسياري از افراد بينا، كه بعدتر نابينا گشته اند، بدون آنكه از آموخته هاي بينايي خود استفاده نمايند، از فردي كه نابيناي مادرزاد است كاملاً قابل تشخيص هستند، به گونه اي كه اگر كودكي در دو سال اول زندگي بينايي طبيعي داشته باشد و سپس كور شود، همه ي آثار بينايي را، كه پيش تر ياد گرفته است از دست مي دهد و هنگام رشد، از يك نفر كور مادر زاد ديگر، قابل تشخيص نيست. بنابراين، ياديگري بينايي اوليه نقض پذير است و فراموشي از طريق عدم استفاده از آثار حافظه، رخ مي دهد. از نظر باليني معلوم شده است كه وقتي آدمي حسّ بينايي خود را براي مدتي طولاني داشته باشد سپس اگر كور شود، اثرات آن از بين نمي رود. اگر كودك تا سن چهار يا

پنج سالگي كور نشود، يادگيري جايگزين مي شود و عدم استفاده از آنچه ياد گرفته شده است، اثر كمي دارد يا اصلاً اثري ندارد. در اين شرايط، آزمودني هرگز مانند كور مادر زاد نخواهد شد.(40) البته گذشت زمان به عنوان يك عامل فراموشي، بايد مدّ نظر قرار گيرد.

گيج (Gage) و برلاينر(Berliner) در كتاب روان شناسي پرورشي خود، از «فراموشي» به عنوان يك حسن بزرگ ياد مي كنند. آنها معتقدند: فراموشي خود نعمت بزرگي است. بدون فراموشي، ذهنمان به طرزي وحشتناك، به صورت مخزني پر از چيزهاي درهم و برهم در مي آيد. اما همه ي اطلاعاتي را كه روزانه دريافت مي كنيم، نمي خواهيم در حافظه مان نگه داريم. افراد براي ادامه ي حيات خود، لازم است بيشتر آنچه را در ابتدا پردازش مي كنند، فراموش نمايند، اين مسئله مي تواند براي معلمان مشكل آفرين باشد؛ زيرا اگر فكر مي كنيم اطلاعاتي را كه آموزش مي دهيم ارزش ياد داري(41) در ذهن را دارند، پس بايد با جريان طبيعي فراموشي مبارزه كنيم. مشكل موقعي به وجود مي آيد كه مي خواهيم مطالبي را به ياد آوريم، اما از آنجا آن ناتوانيم. البته بسياري از مطالبي را كه به ياد نمي آوريم به اين دليل است كه به درستي از حافظه ي كوتاه مدت به حافظه ي درازمدت رمزگرداني و اندوزش نشده اند.

به نظر روان شناسان «گشتالت»، هر تجربه اي را كه فرد كسب مي كند يك «ردّ ياد» از خود به جاي مي گذارد و با اضافه شدن تجارب مشابه، اين رد ياد نيرومند مي شود.

بنابراين، حافظه يك فرآيند فعال است كه به واسطه ي

تجربه تغيير مي كند و تجربه هاي بعدي را تغيير مي دهد. در ارتباط با فراموشي، تحقيقات وسيعي توسط روان شناسان انجام گرفته است كه نتايج آن به اختصار، شامل موارد ذيل مي شود:

1. مهارت ها و عادت هايي كه جنبه ي عملي (42) و حركتي دارند، نسبت به مطالب حفظي ديرتر فراموش مي شوند.

2. فراموشي در ابتدا بسيار سريع است، ولي باگذشت زمان، از سرعت فراموشي كاسته مي شود. البته اين مسئله به ماهيت موضوع يادگيري، فهم و درك مطالب و روش حفظ كردن(43) بستگي دارد.

3. بين افراد از نظر حفظ كردن، تفاوت هاي فردي وجود دارد كه موجب مي گردد برخي به سرعت فراموش كنند و برخي ديگر با كندي و مقدار كم فراموش كنند.

4. موضوعاتي را كه معنا و مفهوم خاصي برايمان داشته باشند ديرتر از مطالب بي معنا فراموش مي كنيم.

5. اين طرز تفكر كه افرادي زودتر فراموش مي كنند كه زودتر حفظ مي كنند مورد قبول روان شناسان نيست؛ زيرا اين مسئله به دقت، تمركز و توجه افراد بستگي دارد؛ چه بسا كساني زودتر حفظ مي كنند، ولي ممكن است كمتر توجه و دقت داشته باشند و زياد به حافظه ي خود اعتماد و تكيه كنند كه اين خود موجب مي شود تكرار نكنند و در نتيجه، زودتر فراموش كنند. بعكس، كساني كه ديرتر حفظ مي كنند از ترس فراموشي، بيشتر تكرار مي كنند. بنابراين، ممكن است ديرتر هم فراموش كنند.

6. فعاليتي را كه شخص پس از يادگيري آموخته ها انجام مي دهد مي تواند در فراموشي دخالت داشته باشد؛ مثلاً، دانشجويي كه پس از فارغ التحصيلي شغل مناسب با

رشته ي خود را به دست نياورد و شغل ديگري را كه تناسبي با رشته ي تحصيلي او ندارد انتخاب كند، طبيعي است كه مطالب ياد گرفته شده ي قبلي را زودتر فراموش مي كند.

7. پس از يادگيري، اگر فرد استراحت كند مطالب بهتر در ذهن او جاي مي گيرند تا فردي كه بدون استراحت و پيوسته بخواهد مطالب را به ذهن خود بسپارد.

8. تازگي موضوع مي تواند موجب يادآوري ساده تر گردد، مثلاً، افرادي را كه جديداً با آنها آشنا شده ايم زودتر به ياد مي آوريم.

9. اگر مطالب داراي بار هيجاني مثبت باشند بهتر در ذهن جاي مي گيرند و ديرتر فراموش مي شوند، مثلاً، دانشجو پس از گذشت سالها تحصيل، از درس «روان شناسي تربيتي» نمره ي بيست بگيرد!

10. گرايش ها، افكار و تمايلات فرد ديرتر از معلومات و رويدادها فراموش مي شوند؛ مثلاً، ممكن است دانشجو مطالب درسي را فراموش كند، اما نگرش مثبتي را كه به دانشگاه دارد هرگز فراموش نكند؛ زيرا هنگامي كه او مي خواست وارد دانشگاه شود علاقه ي خاصي به وارد شدن در دانشگاه داشت و با ذوق و علاقه ي خاصي به دانشگاه راه يافت كه هيچ گاه آن نگرش مثبت را فراموش نمي كند؛ ولي ممكن است به دروس علاقه ي چنداني نداشته و به دليل مشكلات عديده، مطالب درسي را فراموش كرده باشد؛ اما خاطرات دوران دانشگاهي خود را هرگز فراموش نكند.

ج. تمركز حواس

«تمركز» حالتي است كه در آن از ميان آراء و افكار گوناگون شخص، يك فكر در مركز قرار مي گيرد و ديگر افكار و آراء او نسبت به آن فكر،

جنبه ي پيراموني دارند. بنا به تعريفي ديگر، «تمركز حواس» يعني توانايي ثابت نگه داشتن توجه و دقت روي موضوع يا كاري كه به ميل و اراده انتخاب شده است و مانع شدن از اينكه دقت و توجه به سوي موضوعات ديگر منحرف شود. بر اين مبنا، از ميان همه ي تصاوير و افكاري كه ممكن است در ذهن شخص يافت شوند، او افكاري را انتخاب مي كند كه وي را به سوي موضوعات مطلوب هدايت مي كنند و افكاري كه او را از موضوع دور مي كنند، كنار مي گذارد(44)

عواملي از قبيل بي علاقگي، دل زدگي، حواس پرتي،(45) و به خواب و خيال فرورفتن سبب كاهش تمركز حواس مي شوند. تمركز حواس نقشي كليدي در مطالعه دارد و بدون آن ممكن است فرد ساعت ها وقت بگذارد، مطلبي را مطالعه كند ولي چيزي از آن نفهمد، در حالي كه با نيم ساعت تمركز، شايد مي توانست مطالب را بياموزد. كليد اساسي به وجود آمدن تمركز حواس به كار گرفتن فنوني است كه يادگيرنده را در ضمن مطالعه فعال مي سازند و موجب ايجاد واكنش(46) هنگام مطالعه مي شوند. اين فنون عبارتند از:

الف. سؤال كردن: يادگيرنده را هدايت مي كند كه از طريق آن، به جست و جو بپردازد و آن را به دست آورد.

ب. استنباط كردن: حاصل نتايج و بررسي هايي است كه مطالعه كننده از مطالب مي گيرد.

ج. تجسم كردن: به كار بردن حواس مطالعه كننده كه در حقيقت، به كلمات نويسنده جان مي دهد.

د. علامت گذاري: (47) با علامت گذاري و حاشيه نويسي، يادگيرنده فعاليت مي كند تا درباره ي ساختمان

مطالب مورد مطالعه تصميم بگيرد.

ه. ربط دادن: يادگيرنده در اين قسمت، مطالب نويسنده را با مطالبي كه از قبل مطالعه كرده است، ارتباط مي دهد.

و. عبارت خواني: فراگير در اين مرحله، با سرعت مطالب را مي خواند كه ذهن او از حالت فعال بودن باز نماند تا احساس دل زدگي ايجاد نگردد. حواس پرتي(48)

انواع حواس پرتي

دو نوع حواس پرتي را مي توان نام برد كه هنگام مطالعه، يادگيرنده را با مشكل مواجه مي سازند:

1. حواس پرتي دروني: اين نوع حواس پرتي شامل افكار و انديشه هايي است كه هنگام مطالعه ذهن فراگير را به خود جلب مي كنند و مانع مطالعه ي او مي گردند؛ مثل نگراني در مورد مشكلات شخصي، شغلي، اقتصادي، اجتماعي و انواع خيال پردازي ها.

2. حواس پرتي بيروني: عواملي كه از بيرون مزاحم يادگيرنده هستند؛ مانند سرو صدا در محيط، نور كم يا خيلي زياد، سردي يا گرمي نامناسب. عوامل رفع حواس پرتي

براي رفع حواس پرتي، بايد انگيزه ي كافي نسبت به مطالعه داشت و براي رفع مسائل و مشكلات دروني، برنامه ريزي نمود؛ محيط مساعد و مناسبي را براي مطالعه انتخاب كرد؛ مانند محيط كتاب خانه براي مطالعه، و حتماً بايد برنامه ريزي نمود. در اتخاذ تصميم و برنامه، بايد عواملي را مدّنظر قرار داد تا به اهداف رسيد. عواملي كه مي توانند در اين زمينه راه گشا باشند عبارتند از:

الف. برنامه ريزي واقع بينانه: مدت زماني كه براي انجام كاري در نظر مي گيريد مناسب باشد؛ مثلاً، كار زيادي را براي وقت محدودي تنظيم نكند كه بعدتر بر اثر كمي وقت نتوانيد آن را به انجام

برسانيد و بعد هم نااميد شويد.

ب. پيش بيني امور غير منتظره: برخي مواقع ممكن است عوامل و كارهاي ناخواسته اي به وجود آيند كه مانع تحقق اهداف فردگردند. بنابراين، در برنامه ي مطالعه، حتماً بايد پيش بيني عوامل غير مترقبه اي را نمود و وقتي را هم براي آن در نظر گرفت.

ج. تقسيم زمان: براي مطالعه از نظر زمان بندي، بايد دقت لازم را به عمل آورد و وقت مطالعه را تقسيم كرد؛ مثلاً، به جاي آنكه شش ساعت در يك شب مطالعه كنيد، بهتر است در شش شب، هر شب يك ساعت مطالعه كنيد.

د. عدم مطالعه مطالب مشابه:با توجه به اصول يادگيري، هرگاه مطالب مورد مطالعه به يكديگر زياد شباهت دارند، براي جلوگيري از اشتباه به خاطر شباهت مطالب، سعي شود آنها همزمان با يكديگر مطالعه نشوند.

ه. استفاده از وقت مناسب: براي ياديگري، بهتر است از ساعات استفاده ي بهينه شود؛ مثلاً، ساعات اوليه ي پس از استراحت، براي يادگيري مناسب تر است تا آخر وقت كه فرد خسته است. نكاتي براي به خاطر سپاري بهتر

1. داشتن هدف: اگر هدف يادگيرنده مشخص و معلوم باشد، مطالب بهتر آموخته مي شود؛ زيرا او مي داند چه مطلبي را براي چه هدفي مي آموزد. «هدف» به معناي نقطه ي پاياني، يعني: غايت، نهايت، مطلوب،آرمان،آرزو،مقصد و مقصود مي باشد. حال اگر فردي كه مطلبي را مي خواند هدف خاصي نداشته باشد خواندن او سطحي است؛ مانند اينكه روزنامه بخواند و زود رد شود. ولي اگر آن مطالب را بخواهد امتحان بدهد و هدفش يادگيري باشد با دقت، توجه و تمركز خاصي مطالب را مي خواند؛ زيرا

هدفش امتحان دادن و موفق شدن است، پس مطالب را بهتر به ذهن مي سپارد.

2. آمادگي: (49) فراگير براي آموزش مطلب، بايد از نظر جسمي و رواني آمادگي لازم را داشته باشد. اين مسئله مورد تأكيد پياژه (Piaget) و ثراندايك (Thordike) و ديگر روان شناسان است. ثراندايك قانون «آمادگي» را در كتاب ماهيت اصلي انسان (50) به گونه ي ذيل بيان مي كند:

الف. وقتي كه شخص آماده است تا عملي را انجام دهد، انجام آن عمل موجب خشنودي اش مي شود.

ب. وقتي كه شخصي آماده است تا عملي را انجام دهد انجام ندادن آن عمل موجب ناخشنودي اش مي شود.

ج. وقتي شخصي آماده نيست تا عملي را انجام دهد، مجبور كردن او به انجام آن عمل، موجب ناخوشنودي اش مي شود.

بنابراين، يك كودك عقب مانده آمادگي ذهني و رواني لازم را براي اينكه رياضيدان شود، ندارد و تلاش در اين زمينه بيهوده است؛ چرا كه آمادگي رواني مدّ نظر قرار نگرفته است. يا اينكه يك نابينا بخواهد راننده ي ماهري شود، چون آمادگي جسمي لازم ندارد، اين خواسته اش قابل تحقق نيست. پس براي آموختن و به خاطر سپردن، به آمادگي جسمي و رواني نياز است.

3. انگيزه و علاقه: اگر فراگير براي يادگيري ميل و رغبت داشته و دقت، توجه و تمركز بر روي مطالب داشته باشد، بهتر و سريع تر مي آموزد. در غير اين صورت، اگر تمام امكانات تربيتي هم آماده باشند و او علاقه اي نداشته باشد چيزي آموخته نمي شود.

4. اصل «فعاليت»: فراگير براي آموختن مطالب، بايد فعّال باشد و از حالت سستي، تنبلي و بي تفاوتي بيرون آيد. معلم بايد

با فعال نگه داشتن دانش آموزان، آنها را در فعاليت هاي كلاسي مشاركت دهد و نظام تدريس را از حالت معلم مدار به صورت متعلم مدار درآورد. حضرت علي عليه السلام مي فرمايند: «ايها الناس! اعلموا ان كمال الدين طلب العلم و العمل به»؛(51) اي مردم! بدانيد كمال ايمان آموختن علم و بدان است. بنابراين، اگر در آموختن مطالب، فعاليت و عمل كردن به آنها وجود نداشته باشد مطالب فراموش مي گردند.

5. دقت و تمركز: معلم بايد دقت دانش آموزان را مورد توجه قرار دهد و فراگير افكار خود را بر روي مطالب متمركز سازد و حواس او معطوف به درس باشد. در غير اين صورت، شاگرد چيزي را به ذهن نسپرده و وقت او تلف گرديده؛ زيرا براي به خاطرسپاري، تمركز حواس لازم و ضروري است.

6. ارتباط مطالب: اگر مطالب درسي با يكديگر ارتباط داشته باشند فراگير مطالب را بهتر مي آموزد و اين انسجام منطقي بين دروس كمكي است تا دانش آموز شناخت بهتري را به دست آورد. همچنين سعي شود بين مطالب جديد با معلومات قلبي ارتباط برقرار شود.

7. تمرين و تكرار: هرقدر مطالب بيشتر مورد تمرين قرار گيرند بهتر در ذهن جاي مي گيرند و ديرتر فراموش مي شوند. قانون «تمرين و تكرار» يكي از قوانيني است كه ثراندايك آن را مطرح نمود؛ زيرا تكرار مطالب موجب دوام و ثبات آموخته ها مي گردد.

8. اعتماد به نفس: براي رسيدن به اهداف در زندگي، بايد به موفقيت ايمان داشت؛ زيرا شك و ترديد نسبت به خود و بيان اينكه «حافظه ام ضعيف شده»، «سنم بالا رفته است»، «حافظه ام ياري نمي كند»

و مانند آن آغاز تنبلي و سستي است و شخص در اين صورت، به خود تلقين مي كند كه از عهده ي انجام كاري بر نمي آيد. بنابراين، اولين قدم «اعتماد به نفس است» تا حافظه تقويت گردد.

9. استراحت: هنگامي كه فرد مي خواهد مطلبي را بياموزد نبايد خسته باشد. از اين رو، بسياري از افراد معتقدند:

وقتي از خواب بيدار مي شويم و ذهن استراحت لازم را نموده، بهترين وقت مطالعه است. البته تفاوت هاي زيادي بين افراد در اين زمينه وجود دارد، ولي استراحت را نبايد از ياد برد و حتي پس از مطالعه هم استراحت لازم است؛ زيرا يادگيري با فاصله طي تحقيقات به عمل آمده، بهتر از يادگيري فشرده و بدون استراحت است.

10. آرامش: براي به خاطر سپردن مطالب، دوري از تنش و اضطراب بسيار مهم است؛ زيرا اضطراب علاوه بر فراموشي، بهداشت رواني فرد را به خطر مي اندازد. بنابراين، بايد به دور از هيجان، به مطالعه پرداخت.

11. برنامه ريزي: براي اينكه به مطالعه ي دقيق بپردازيم، بايد از قبل برنامه ريزي كنيم تا در وقتي مناسب و در مكاني مطلوب با دقت و تمركز و آمادگي ذهني، اقدام نماييم. نظم در مطالعه موجب مي شود مطالب را بهتر به ذهن بسپاريم.

12. وسايل كمك آموزشي: با توجه به اينكه عموماً يادگيري انسان از طريق دو حس «بينايي» و «شنوايي» صورت مي گيرد، بخصوص اينكه حافظه ي بينايي بيشتر افراد از حافظه ي شنوايي قوي تر است، بدين روي، مطلوب است از وسايلي كه از طريق بينايي مطالب را به ذهن مي سپارند بيشتر استفاده گردد؛ مثل فيلم، تصوير، نقشه و مانند

آنها.

براي به خاطر سپاري مطلوب، بايد شاگردان را تحريك و تهيج كرد. رسانه هاي كمك آموزشي بهتر موجب انگيزه و جلب توجه شاگردان نسبت به درس مي گردند. متعلمان با صرف شنيدن، مطالب درسي را خوب نمي آموزند؛ زيرا عوامل متعددي موجب حواس پرتي آنان مي گردند.

بنابراين، استفاده از وسايل و ابزارهاي كمك آموزشي اين امكان را به وجود مي آورد كه شاگردان علاوه بر شنيدن سخنان مربي، به مشاهده ي عيني مطالب نيز بپزدارند.

بنابراين، استفاده از وسايل كمك آموزشي موجب دوام و ثبات آموخته ها مي گردد.(52)

آنچه يك ديدن كند ادراك آن

سالها نتوان نمودن با بيان.

13. تصوير سازي ذهني: (53) هنگامي كه مطالب خوانده مي شوند بهتر است براي به خاطر سپردن آنها، از «تصويرسازي ذهني» استفاده گردد تا مدت هاي زيادي آن مطالب در ذهن باقي بمانند؛ مثلاً، وقتي مي خوانيم در جنگل حيوانات وحشي وجود دارند، تصور كنيم كه در جنگل هستيم و يك حيوان وحشي را شكار نموده ايم و يا وقتي كلمه ي «شير» را به كار مي بريم شكل آن را در ذهن خود مجسم كنيم.

14. استفاده از حواس گوناگون: هنگامي كه مي خواهيد مطالبي را بياموزيد، صرفاً از حسّ بينايي استفاده نكنيد. به كاربردن چند حس موجب دوام آموخته ها مي گردد؛ مثلاً، با چشم بخوانيم، مطالب را با صداي بلند تكرار كنيم، و مطالب كليدي را يادداشت كنيم.

15.فهميدن به جاي حفظ كردن: اگر مطالب را خوب درك كنيم بهتر مي توانيم آنها را به ذهن خود بسپاريم تا اينكه به صورت حافظه ي طوطي وار بخوانيم آنها را حفظ كنيم. از اين رو، درك و شناخت

مطالب موجب مي شود تا بهتر يادآوري شوند؛ زيرا رمزگرداني مطالب در حافظه ي بلند مدت به صورت معنايي است ؛ يعني هنگامي كه معناي مطلب به خوبي درك نگردد به شكل درستي در حافظه ي بلند مدت ، رمزگرداني و اندوزش نمي گردد و زود فراموش مي شود. آزوبل(Ausubel) مي گويد: «مطالب معنادار» به مطالبي گفته مي شود كه يادگيرنده بتواند بين آنها و مطالبي كه قبلاً آموخته است، نوعي رابطه برقرار نمايد. بنابراين، «درك فهم» يعني: معنادار كردن مطالبي كه موجب يادگيري بهتر در حافظه مي گردند.

يادآوري مي شود كه اگر هدف از تحصيل صرفاً به يادسپردن اطلاعات براي اخذ مدرك يا گذر از پايه اي به پايه ي ديگر باشد، چنين رويكردي به حافظه و اين گونه به يادسپاري مردود است. ولي اگر هدف اين است كه از اطلاعات به ذهن سپرده شده براي انواعي از عمليات ذهني استفاده شود، چنين هدفي عاقلانه و منطقي است.

عمليات ذهني در انسان شامل عواملي است همچون:

استدلال، تجزيه و تحليل، استنباط، تفسير و تحليل، انتقال و مانند آن. افزون بر اين، انسانها با سپردن اطلاعات به حافظه، زمينه هاي خلاقيت را ايجاد مي كنند.

پرورش دهندگان خلاقيت بر اين باورند كه هرقدر انسان در حافظه ي خود، اطلاعات را بيشتر به صورت معنادار اندوخته باشد، بر ميزان خلاقيت او افزوده مي شود.

بنابراين، هدف اساسي فهميدن مطالب و معنادار كردن اطلاعات دريافتي در حافظه و انتقال مطلوب آنهاست.(54)

در متون اسلامي نيز براي تقويت حافظه و عدم فراموشي مطالب زيادي بيان شده است. براي نمونه، در مفاتيح الجنان، به بهداشت جسمي و رواني در اين زمينه توجه خاصي

شده است؛ مثلاً، براي افزايش حافظه در بعد رواني به خواندن قرآن و روزه گرفتن، و در بعد جسماني، به خوردن عسل و عدس توصيه شده است.(55) نتيجه گيري

با عنايت به مطالب عنوان شده در زمينه ي حافظه و فراموشي، مي توان نتيجه گرفت كه براي ثبت و ضبط اطلاعات در ذهن، سه مرحله صورت مي گيرد: ابتدا مطالب رمزگرداني شده، بعد ذخيره مي گردند و در نهايت، هنگام نياز، بازيابي مي شوند. برخي مواقع مطالب هنگام نياز، به ذهن نمي آيند و فراموشي به فرد دست مي دهد كه مي تواند به دليل تداخل مطالب، گذشت زمان، هيجانات منفي، خاطرات ناخوشايند و يا زوال حافظه باشد.

بنابراين، براي جلوگيري از فراموشي، بايد به نكاتي توجه كرد؛ از جمله: داشتن هدف، آمادگي، انگيزه، فعاليت، دقت و تمركز، ارتباط مطالب، تمرين و تكرار، اعتماد به نفس، استراحت، آرامش، برنامه ريزي، استفاده از وسايل كمك آموزشي، تصويرسازي ذهني، استفاده از حواس گوناگون، و فهميدن به جاي حفظ كردن. در ضمن، بايد به بهداشت جسمي و رواني در جهت حفظ مطالب و جلوگيري از فراموشي عنايت داشت. پي نوشت ها:

1- حمزه گنجي، روان شناسي عمومي، چ دوم، تهران، بعثت، 1372، ص 148.

2- nonsense syllable.

3-علي اصغر احمدي و محمد تقي فراهاني، روان شناسي عمومي، تهران، مركز تربيت معلم، 1368، ص 143.

4- sensory memory.

5- بي. آر. هرگنهان، مقدمه اي بر نظريه هاي يادگيري، ترجمه ي علي اكبر سيف، چ چهارم، تهران، دوران، 1377، ص 423.

6- short-term memory.

7- Image mental image.

8- ريتا. ال. اتكينسون، زمينه ي روان شناسي هيلگارد، ترجمه محمد تقي براهني و ديگران،

چ دوم، تهران، رشد، 1375، ج1، ص 404.

9- segmentation.

10- long-term menory.

11- بي. آر. هرگنهان، پيشين، ص 433.

12- ريتا. ال. اتكينسون، پيشين، ص421.

13- coding.

14- رابرت گانيه، شرايط يادگيري، ترجمه ي جعفر نجفي زند، تهران، رشد، 1374، ص 114.

15-encoding.

16- storage.

17-retrieval.

18- ريتا. ال. اتكينسون، پيشين، چ دهم، ص402.

19- sense organs.

20- بي. آر. هرگنهان، پيشين، ص 415.

21- ribonucleic acid.

22- epileptic.

23- علي اكبر سيف، روان شناسي پرورشي، چ چهارم، تهران، آگاه؛ 1368، ص 295.

24. recognition.

25- حمزه گنجي، پيشين، ص 148.

26- علي اصغر احمدي ، فطرت بنيان روان شناسي اسلامي، تهران، اميركبير، 1362، ص 130.

27- interferenc.

28- proactive inhibition.

29- retroactive inhibition.

30- رابرت گانيه، پيشين، ص 70.

31- saturation.

32- psychoanaiysis.

33- free associat ion.

34- نرمان ل. مان. اصول روان شناسي، ترجمه ي محمود ساعتچي، چ هشتم، تهران، اميركبير، 1365، ج2، ص 204.

35- anxiety.

36- centralization.

37- amnesia.

38-distortion.

39- مركز مطالعات اسلامي استراسبرگ، مغز متفكر شيعه، چ شانزدهم، تهران، جاويدان، 1371، .ص 584

40-نرمال ، ل ، مان ، پيشين ، ص 199 .

41- retention.

42- feasible.

43-concepl.

44- عين الله خادمي، مطالعه ي روشمند، چ دوم، قم، پارسايان، 1380، ص 68.

45- distraction.

46- react ion.

47- mark.

48-distrcrtion.

49-readiness.

50- بي. آر. هرگنهان، پيشين، ص 86.

51و52-حميد جعفريان/ راهبردهاي تدريس و فنون معلمي، قم، گاه سحر، 1385، ص 10 /ص 35.

53- mental image.

54- محمد احديان و محرم آقازاده، روش هاي نوين تدريس، تهران، آييژ، 1378، ص227.

55- شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان، قم، پرتو، 1384، ص1089.

منبع:مجله ي معرفت

محروم، زجر كشيده و فراموش شده

نويسنده: محمدرضا هاديلو

معلولان و سالمندان همچنان با مشكلات عديده اى براى

ادامه حيات خود مواجه اند كه اين مسأله نشأت گرفته از عدم توجه جدى مسوولان به مسايل اين قشر از جامعه است.

مسوولان همه اذعان مى كنند كه به فكر اين قشر جامعه هستند و جملگى از كارهاى انجام شده و در دست اقدام صحبت مى كنند اما در عمل هيچ خبرى از رفاه و آسايش براى معلولان و سالمندان نيست.

رييس كميسيون اجتماعى مجلس شوراى اسلامى در حالى از افزايش دو برابرى حقوق معلولان تحت پوشش سازمان بهزيستى خبر مى دهد كه معاون توانبخشى بهزيستى كل كشور اذعان داشت اين بودجه هنوز در اختيار سازمان قرار نگرفته و بهزيستى همچنان در زمينه اسكان معلولان با كمبود شديد بودجه روبه رو است.

به گفته رييس كميسيون اجتماعى مجلس، اختصاص بودجه ??? ميليارد تومانى براى تأمين نيازهاى سالمندان و معلولان از جمله اقدامات مهم مجلس شوراى اسلامى بوده و از طرف ديگر مجلس معتقد است؛ بايد بيشترين توجه جامعه به سوى اين قشر محروم و زجر كشيده معطوف شود.

نبايد فراموش كرد كه سالمندان در دوره خاصى از تاريخ براى كشورمان خدمات رسانى بسيارى انجام داده اند. حالا بى توجهى به آن ها دور از انصاف است و بايد بحث رسيدگى به مشكلات و كمبودهاى معلولان مورد توجه خاص قرار گيرد.

هر چند در برنامه سوم نگاه به نياز سالمندان مورد توجه قرار نگرفته بود اما در برنامه چهارم قرار بر اين است كه آن ها مورد توجه جدى ترى قرار گيرند. البته در اين جا نيز مجبوريم به آمار اكتفا كنيم و اگر آمارها بگويند وضع بهتر شده ما هم چشم به واقعيات ببنديم و بگوييم، «آرى! بهتر شده».

هر

چند از سال ?? به بعد آمارى دقيق از اين قشر از جامعه در دست نيست، اما آمار موجود بهزيستى از وجود ?? هزار سالمند خبر مى دهد كه در مراكز مختلف سراسر كشور تحت پوشش هستند.

البته حدود پنج هزار سالمند با طرح پوشش در منازل از خدمات سازمان بهزيستى بهره مى برند و تعداد معلولان تحت پوشش بهزيستى بالغ بر ??? هزار نفر اعلام شده.

با توجه به هرم سنى جامعه جوان كشور، آن چه مهم به نظر مى رسد اولويت بندى ميان نيازهاى گروه هاى مختلف سنى است.

عده اى در بحث اسكان سالمندان و معلولان براين باورند كه جوانان سالم و بدون اسكان مناسب نيز نبايد از بودجه هاى دولتى بدون بهره بمانند و حتى عده اى ديگر معتقدند با وجود معضل كمبود شديد مسكن براى جوانان، بهتر است اول اين مشكل حل شود و سپس براى اسكان سالمندان و معلولان تدبيرى انديشيد!

اما دكتر رجب صمدى، روانپزشك و مدير كل بهزيستى استان تهران ضمن اشاره به اقدامات و نيازمندى هاى بهزيستى در اين خصوص مى گويد: «برخورد گروه هاى سنى مختلف با معلولان و سالمندان نيز بايد همچون جمعيت جوان و سالم باشد و بايد همه در كنار هم زندگى كنند، به طورى كه ضدفرهنگ ترحم به اين قشر از افراد جامعه از بين برود؛ چون اين موضوع به هيچ عنوان به نفع آن ها و جامعه نيست. اين افراد نيز همچون جوانان و افراد سالم جامعه حق اسكان دارند در حالى كه هنوز افراد مختلف جامعه اين امر را به طور جدى نپذيرفته اند.»

اما با گذرى بر جامعه حقيقت بيشتر نمايان شده و

بهتر مى توان به مشكلات و نيازهاى سالمندان و معلولان پى برد.

از آن جايى كه در بسيارى از مناطق هنوز براى اسكان و هزينه هاى اوليه زندگى سالمندان و معلولان برنامه عملى جدى صورت نگرفته، بسيارى از اين افراد به راه هايى نظير تكدى گرى و ايجاد حس ترحم افراد گوناگون جهت تأمين معيشت رو آورده اند، در حالى كه اين فعاليت آن ها از هيچ بعدى مناسب جامعه نيست.

اگر اين اشخاص از عزت نفس مناسبى برخودار نباشند، تنگناهاى مالى و رفتار ترحم آميز افراد جامعه بر اين مشكلات دامن خواهد زد.

اين وظيفه بزرگ و سنگين برعهده دولت است، چون سازمان ها بدون پشتوانه هاى مالى راه به جايى نخواهند برد.بايد پذيرفت كه اگر از امروز به فكر حمايت از سالمندان و معلولان نباشيم. قشر عظيم جوان امروز، فردا به جرگه سالمندان خواهند پيوست.

منبع:www.javannewspaper.com

محروم، زجر كشيده و فراموش شده

نويسنده: محمدرضا هاديلو معلولان و سالمندان همچنان با مشكلات عديده اى براى ادامه حيات خود مواجه اند كه اين مسأله نشأت گرفته از عدم توجه جدى مسوولان به مسايل اين قشر از جامعه است.

مسوولان همه اذعان مى كنند كه به فكر اين قشر جامعه هستند و جملگى از كارهاى انجام شده و در دست اقدام صحبت مى كنند اما در عمل هيچ خبرى از رفاه و آسايش براى معلولان و سالمندان نيست.

رييس كميسيون اجتماعى مجلس شوراى اسلامى در حالى از افزايش دو برابرى حقوق معلولان تحت پوشش سازمان بهزيستى خبر مى دهد كه معاون توانبخشى بهزيستى كل كشور اذعان داشت اين بودجه هنوز در اختيار سازمان قرار نگرفته و بهزيستى همچنان در زمينه اسكان

معلولان با كمبود شديد بودجه روبه رو است.

به گفته رييس كميسيون اجتماعى مجلس، اختصاص بودجه ??? ميليارد تومانى براى تأمين نيازهاى سالمندان و معلولان از جمله اقدامات مهم مجلس شوراى اسلامى بوده و از طرف ديگر مجلس معتقد است؛ بايد بيشترين توجه جامعه به سوى اين قشر محروم و زجر كشيده معطوف شود.

نبايد فراموش كرد كه سالمندان در دوره خاصى از تاريخ براى كشورمان خدمات رسانى بسيارى انجام داده اند. حالا بى توجهى به آن ها دور از انصاف است و بايد بحث رسيدگى به مشكلات و كمبودهاى معلولان مورد توجه خاص قرار گيرد.

هر چند در برنامه سوم نگاه به نياز سالمندان مورد توجه قرار نگرفته بود اما در برنامه چهارم قرار بر اين است كه آن ها مورد توجه جدى ترى قرار گيرند. البته در اين جا نيز مجبوريم به آمار اكتفا كنيم و اگر آمارها بگويند وضع بهتر شده ما هم چشم به واقعيات ببنديم و بگوييم، «آرى! بهتر شده».

هر چند از سال ?? به بعد آمارى دقيق از اين قشر از جامعه در دست نيست، اما آمار موجود بهزيستى از وجود ?? هزار سالمند خبر مى دهد كه در مراكز مختلف سراسر كشور تحت پوشش هستند.

البته حدود پنج هزار سالمند با طرح پوشش در منازل از خدمات سازمان بهزيستى بهره مى برند و تعداد معلولان تحت پوشش بهزيستى بالغ بر ??? هزار نفر اعلام شده.

با توجه به هرم سنى جامعه جوان كشور، آن چه مهم به نظر مى رسد اولويت بندى ميان نيازهاى گروه هاى مختلف سنى است.

عده اى در بحث اسكان سالمندان و معلولان براين باورند كه جوانان سالم و بدون

اسكان مناسب نيز نبايد از بودجه هاى دولتى بدون بهره بمانند و حتى عده اى ديگر معتقدند با وجود معضل كمبود شديد مسكن براى جوانان، بهتر است اول اين مشكل حل شود و سپس براى اسكان سالمندان و معلولان تدبيرى انديشيد!

اما دكتر رجب صمدى، روانپزشك و مدير كل بهزيستى استان تهران ضمن اشاره به اقدامات و نيازمندى هاى بهزيستى در اين خصوص مى گويد: «برخورد گروه هاى سنى مختلف با معلولان و سالمندان نيز بايد همچون جمعيت جوان و سالم باشد و بايد همه در كنار هم زندگى كنند، به طورى كه ضدفرهنگ ترحم به اين قشر از افراد جامعه از بين برود؛ چون اين موضوع به هيچ عنوان به نفع آن ها و جامعه نيست. اين افراد نيز همچون جوانان و افراد سالم جامعه حق اسكان دارند در حالى كه هنوز افراد مختلف جامعه اين امر را به طور جدى نپذيرفته اند.»

اما با گذرى بر جامعه حقيقت بيشتر نمايان شده و بهتر مى توان به مشكلات و نيازهاى سالمندان و معلولان پى برد.

از آن جايى كه در بسيارى از مناطق هنوز براى اسكان و هزينه هاى اوليه زندگى سالمندان و معلولان برنامه عملى جدى صورت نگرفته، بسيارى از اين افراد به راه هايى نظير تكدى گرى و ايجاد حس ترحم افراد گوناگون جهت تأمين معيشت رو آورده اند، در حالى كه اين فعاليت آن ها از هيچ بعدى مناسب جامعه نيست.

اگر اين اشخاص از عزت نفس مناسبى برخودار نباشند، تنگناهاى مالى و رفتار ترحم آميز افراد جامعه بر اين مشكلات دامن خواهد زد.

اين وظيفه بزرگ و سنگين برعهده دولت است، چون سازمان ها بدون

پشتوانه هاى مالى راه به جايى نخواهند برد.بايد پذيرفت كه اگر از امروز به فكر حمايت از سالمندان و معلولان نباشيم. قشر عظيم جوان امروز، فردا به جرگه سالمندان خواهند پيوست.

منبع:www.javannewspaper.com

زندگي با اعصابي خط خطي

آخرين باري كه عصباني شديد را به ياد مي آوريد؟! امروز صبح؟ ديروز و يا شايد هرروز و هر ثانيه اين اتفاق براي شما مي افتد و اطرافيانتان شما را به عنوان يك فرد عصباني مي شناسند كه بايد وقتي از كنار شما مي گذرند مواظب باشند پايشان را به اصطلاح، روي دم، شما نگذارند يا اينكه به عنوان فردي آرام و صبور شناخته شده ايد؟

«پيمان »29 ساله درباره خودش مي گويد: من آدم عصباني مزاجي هستم و مي دانم اين ضعف بسيار بزرگي است. اما به جايي رسيده ام كه حتي با يك اشاره و حرف كوچك منفجر مي شوم و ديگر اصلا نمي توانم جلوي عكس العمل خودم را بگيرم، توي رودخانه اي مي افتم كه با شتاب مي رود و هرچه سر راهش است را نابود مي كند. باعث خجالت است اما گاهي حرف هايي را مي زنم كه حتي نمي توانم درحالت آرامش لحظه اي به آنها فكر كنم. اما «مريم »22 ساله دانشجوي گياه پزشكي، در هنگام عصبانيت رفتار كنترل شده اي دارد. «مريم» مي گويد: سعي مي كنم در مواقعي كه عصباني مي شوم سريعا فرد و يا محيطي را كه باعث به وجودآمدن اين حس در من شده است را ترك كنم. «نيما »32 ساله كارمند، به آخرين باري كه عصباني شده فكر مي كند و بعد از گذشت چند لحظه مي گويد: همين ديشب! چند

دقيقه اي از صحبت تلفني با يكي از دوستانم نگذشته بود كه با شنيدن حرفي كه اصلا انتظارش را نداشتم برآشفته شدم. ولي «اميد» مي گويد: من به ندرت عصباني مي شوم چون هميشه سعي كرده ام از افرادي كه باعث عصبانيت من مي شوند دوري كنم و اصلا لزومي هم نمي بينم آدم ها را امر و نهي كنم و به راحتي به آدم ها نزديك و يا از آنها دور مي شوم، با اين حال خيلي مواقع پيش آمده است كه.... «اميد» باز هم به فكر فرومي رود و با لبخند مي گويد: دوستانم مي گويند تو آتش زير خاكستري! آرامي و صبور اما خدا نكند آن روز و لحظه اي برسد كه از دست كسي و يا چيزي عصباني شوم ديگر نه مي فهمم چه مي گويم و نه مي فهمم چه مي كنم.! «شيدا» در هنگام عصبانيت فرياد مي زند. آن قدر فرياد مي زند تا تخليه شود و فرداي آن روز صبح صدايش اصلا بيرون نمي آيد. «سيما» به درون خودش فرو مي رود، صورتش خيس مي شود و دستانش سرد مي شوند. «سيما» از روي صندلي به پايين مي افتد و دستان يخ زده اش كمك مي خواهند. پزشك به «سيما» مي گويد: بايد عصبانيت و يا هرحس ديگري كه داري را تا جايي كه امكان دارد بروز دهي وگرنه؟! خلاصه اينكه سوال و جواب ها به اينجا مي رسد كه در اين روزگار جوانان; جواناني كه من و تو و علي و كيوان و هزار اسم آشنا و ناآشناي ديگر هستيم به راحتي و به وفور عصباني مي

شويم و بسياري از ما در بسياري از مواقع از كوره به در مي رويم. بعضي از آمارها مي گويند: حدود 53 درصد جوانان ايراني روحيه پرخاشگري دارند و حدود 55 درصد خشم نهفته دارند و اين آمار نسبت به ساليان قبل نشان مي دهد كه آستانه تحمل جواناني كه شايد من و تو باشيم كاهش يافته و اين يعني خط قرمز!

عصبانيت يعني...

عصبانيت به حالت هيجاني اطلاق مي شود كه مي تواند خفيف، شديد و يا ويرانگر و مخرب باشد. اگر به زمان عصبانيت خود و يا ديگران فكر كنيد مي بينيد كه در اين لحظه فشار خون افراد، ضربان قلب بالا مي رود. همچنين مقدار زيادي انرژي از آدرنالين و نورآدرنالين توليد مي شود كه باعث برانگيختگي شديد فيزيولوژيكي مي شود و جاندار را براي عملي چون فرار يا جنگ آماده مي كند. دكتر «فدايي» روانشناس درباره علت هاي عصباني شدن سريع جوانان مي گويد: بسياري از اين افراد قند خون پاييني دارند و از اين موضوع بي اطلاع هستند.به اين علت سريعا در مقابل اعمال ديگران واكنش هاي تند و عصبي نشان مي دهند. دكتر «فدايي» ديگر عوامل محيطي را بدخوابي، سر و صدا و گرماي هوا، خستگي و آلودگي و ازدحام ذكر مي كند.

قمر در عقرب

وقت ناهار است. همگي دور يك ميز نشسته ايم. به ظاهر آرام اما هركداممان در درونمان احساس ناآرامي و ناامني داريم. سر صحبت كه باز مي شود هر كداممان در همين چند لحظه قبل و يا روز پيش يك مشاجره بزرگ و يا كوچك را پشت سرگذاشته ايم. در حال تعريف كردن خاطرات

مشاجره «ايمان» هستيم كه به ناگاه كسي از ميز پشت سر مي گويد: چرا همه امروز عصباني اند! از اين حرف خنده مان مي گيرد. «ساناز» مي گويد: اوضاع قمر در عقرب شده. با اين حرف خنده مان مي گيرد. اما «ساناز» با جديت به حرفش ادامه مي دهد و مي گويد: بعضي وقت ها اجرام آسماني طوري قرار مي گيرند كه انرژي بدي به موجودات زنده مي رسد و كارها به هم گره مي خورد. باور نمي كنيد؟ اما يكي ديگر از بچه ها نظر ديگري دارد. «شهرام» مي گويد: به خاطر آلودگي هوا است كه اين همه متشنج و ناآرام هستيم و خيلي زود با كوچكترين حرفي از خود بي خود مي شويم. ميز ناهار را كه ترك مي كنيم به همديگر قول داده ايم براي آمدن باران دعا كنيم و به خانه كه رسيديم با برگ هاي سبز گلدان هاي خانه حرف بزنيم. از اين فكر خنده مان مي گيرد اما همگي آرام تر شده ايم!

فرهنگ عصبانيت

دكتر «فدايي» اما ريشه عصبانيت افراد را در عوامل فرهنگي هم مي داند. او مي گويد: مردم اروپاي شمالي آموخته اند احساسات خود را كنترل كنند و كمتر بروز بدهند اما مردم جنوب اروپا و يا بخصوص خاورميانه نشان دادن هيجانات شديد جزو فرهنگ آنها شده است. اين روانشناس همچنين به نقش بسيارموثر محيط خانه و خانواده در بروز رفتار اشاره مي كند و مي گويد: بسياري از جوانان ما در محيطي بزرگ مي شوند كه رفتار پرخاشگرانه و عكس العمل نشان دادن فيزيكي را ياد مي گيرند و بعدها در مقابل ديگران هم

با اين شيوه عمل مي كنند.

بشقاب هاي شكسته و دستان بريده

شيشه هاي بزرگ تكه تكه مي شدند و روي زمين مي ريختند. مادر با صورت سفيدشده از ترس دست پدر را مي كشيد و اميرعلي تكيه داده به ديوار از ترس مي لرزيد. اميرعلي سال هاي سال است تنش از به ياد آوردن اين خاطره كه از چهار سالگي تا 34 سالگي او را همراهي كرده، مي لرزد. اميرعلي كه چهره پدر را هميشه با گره اي از اخم در پيشاني به ياد مي آورد، مي گويد: آدم عصباني نيستم. اما زودرنج و تا حدي هم ترسو هستم. اما اينها تقصير من نيست تقصير خانه گرم و داغي است كه درآن بزرگ شدم. خانه اي كه هميشه پدر به هر بهانه اي شيشه هايش را مي شكست، بشقاب هاي يادگاري را به اين سو و آن سو پرتاب مي كرد و من مي ماندم و مادر با چشمان قرمز و دستان بريده بريده لالايي مي خواند.

آرامش پس از توفان

آرامش پس از توفان بازنگشت. سايه دراز و بي قواره روي ديوارها نبود و چهارديواري سياه جايي براي نفس كشيدن باقي نگذاشته بود. «حميد» دستي بر ميله هاي آهني پنجره كشيد و صداي فرياد برادر را شنيد و چاقويي را ديد كه در دستان خودش، خود خودش زوزه مرگ و جدايي مي كشند. روي ديوار زندان درون آينه ريخته شده خودش را نگاه كرد كه نمي شناخت، خودي كه اصلا شبيه خودش نبود. خودي كه قاتل بود اما نبود! عصبانيت رگ هاي گردنش را برجسته كرده بود، هيچ صدايي نمي شنيد حتي صداي

فرياد مادر را كه ميان هر دوشان مي دويد و التماس مي كرد تا دست از دعوا و جر و بحث هميشگي بردارند. چاقو روي زمين افتاده بود و دستان حميد قرمز شده بود از خوني كه او نريخته بود. قاضي با صداي بلند گفت: قاتل و «حميد» از مادر پرسيد قاتل را با چه قافي بايد نوشت!

پاسخ طبيعي اما نادرست

عصبانيت يك پاسخ طبيعي به تهديدها است و هميشه ميزاني از عصبانيت براي ادامه زندگي لازم است اما اين ميزان را نمي توان به هر حدي كه خواست تغييرداد. مثلا نمي توان به هر فرد و يا شيئي كه ما را عصباني مي كند حمله كرد. بسياري مي گويند در زمان عصبانيت قدرت تفكر را از دست مي دهند و آنچه انجام مي دهند كاملا غيرارادي است. اما دكترفدايي اين ادعا را كذب مي داند و مي گويد: هميشه مي توان بر عصبانيت چيره شد با كارهايي چون: بهبود بخشيدن عوامل محيطي، دور شدن از افرادي كه باعث ناراحتي ما مي شوند، فكركردن به تجربيات قبلي كه عصبانيت باعث چه شكست هايي شد.

افتادن از روي خط نازك زندگي

با عصبانيت از خواب بيدار مي شويم. روي برنامه هايي كه داريم، روي خط زندگي مان راه مي رويم و نمي دانيم كه با اعصاب خط خطي بيشتر از روي خط ها مي افتيم. بيشتر به اطرافيانمان برخورد مي كنيم. «مهرداد» دستگاه اعصاب سنج را ميان جمع ميهمانان مي گذارد تا ببيند چه كسي اعصاب قوي تري دارد. ميله هاي آهني به هم برخورد مي كنند و قرمز مي شوند. آتش روشن مي شود

و ناخواسته مي سوزيم. آلودگي هوا رنجمان مي دهد، جو سنگين خانه و يا مديري كه عذابمان مي دهد، حقوقي كه كفاف زندگي ما را نمي دهد و دوستي كه از دست مي دهيم; همه چيزهايي كه از آنها گريزي نيست. اگر تنها به اين زمين و زمان بينديشيم، همه چيز عصباني و عصباني ترمان مي كند، اگر به مهرباني وصل نشويم كه پايان ناپذير است، مهرباني كه مي بخشد و با بخشش او زمين ها تر مي شوند و آتش كينه ها خاموش. ليوان سرد و خنك آب را سربكش و به مهرباني فكر كن كه در دست من و تو جوانه مي زند، اگر با اعصابي آرام روي اين خط باريك زندگي راه برويم و كمتر به هم تنه بزنيم!

منبع:روزنامه ابتكار

زندگي با اعصابي خط خطي

آخرين باري كه عصباني شديد را به ياد مي آوريد؟! امروز صبح؟ ديروز و يا شايد هرروز و هر ثانيه اين اتفاق براي شما مي افتد و اطرافيانتان شما را به عنوان يك فرد عصباني مي شناسند كه بايد وقتي از كنار شما مي گذرند مواظب باشند پايشان را به اصطلاح، روي دم، شما نگذارند يا اينكه به عنوان فردي آرام و صبور شناخته شده ايد؟

«پيمان »29 ساله درباره خودش مي گويد: من آدم عصباني مزاجي هستم و مي دانم اين ضعف بسيار بزرگي است. اما به جايي رسيده ام كه حتي با يك اشاره و حرف كوچك منفجر مي شوم و ديگر اصلا نمي توانم جلوي عكس العمل خودم را بگيرم، توي رودخانه اي مي افتم كه با شتاب مي رود و هرچه سر راهش است

را نابود مي كند. باعث خجالت است اما گاهي حرف هايي را مي زنم كه حتي نمي توانم درحالت آرامش لحظه اي به آنها فكر كنم. اما «مريم »22 ساله دانشجوي گياه پزشكي، در هنگام عصبانيت رفتار كنترل شده اي دارد. «مريم» مي گويد: سعي مي كنم در مواقعي كه عصباني مي شوم سريعا فرد و يا محيطي را كه باعث به وجودآمدن اين حس در من شده است را ترك كنم. «نيما »32 ساله كارمند، به آخرين باري كه عصباني شده فكر مي كند و بعد از گذشت چند لحظه مي گويد: همين ديشب! چند دقيقه اي از صحبت تلفني با يكي از دوستانم نگذشته بود كه با شنيدن حرفي كه اصلا انتظارش را نداشتم برآشفته شدم. ولي «اميد» مي گويد: من به ندرت عصباني مي شوم چون هميشه سعي كرده ام از افرادي كه باعث عصبانيت من مي شوند دوري كنم و اصلا لزومي هم نمي بينم آدم ها را امر و نهي كنم و به راحتي به آدم ها نزديك و يا از آنها دور مي شوم، با اين حال خيلي مواقع پيش آمده است كه.... «اميد» باز هم به فكر فرومي رود و با لبخند مي گويد: دوستانم مي گويند تو آتش زير خاكستري! آرامي و صبور اما خدا نكند آن روز و لحظه اي برسد كه از دست كسي و يا چيزي عصباني شوم ديگر نه مي فهمم چه مي گويم و نه مي فهمم چه مي كنم.! «شيدا» در هنگام عصبانيت فرياد مي زند. آن قدر فرياد مي زند تا تخليه شود و فرداي آن روز صبح صدايش اصلا

بيرون نمي آيد. «سيما» به درون خودش فرو مي رود، صورتش خيس مي شود و دستانش سرد مي شوند. «سيما» از روي صندلي به پايين مي افتد و دستان يخ زده اش كمك مي خواهند. پزشك به «سيما» مي گويد: بايد عصبانيت و يا هرحس ديگري كه داري را تا جايي كه امكان دارد بروز دهي وگرنه؟! خلاصه اينكه سوال و جواب ها به اينجا مي رسد كه در اين روزگار جوانان; جواناني كه من و تو و علي و كيوان و هزار اسم آشنا و ناآشناي ديگر هستيم به راحتي و به وفور عصباني مي شويم و بسياري از ما در بسياري از مواقع از كوره به در مي رويم. بعضي از آمارها مي گويند: حدود 53 درصد جوانان ايراني روحيه پرخاشگري دارند و حدود 55 درصد خشم نهفته دارند و اين آمار نسبت به ساليان قبل نشان مي دهد كه آستانه تحمل جواناني كه شايد من و تو باشيم كاهش يافته و اين يعني خط قرمز! عصبانيت يعني...

عصبانيت به حالت هيجاني اطلاق مي شود كه مي تواند خفيف، شديد و يا ويرانگر و مخرب باشد. اگر به زمان عصبانيت خود و يا ديگران فكر كنيد مي بينيد كه در اين لحظه فشار خون افراد، ضربان قلب بالا مي رود. همچنين مقدار زيادي انرژي از آدرنالين و نورآدرنالين توليد مي شود كه باعث برانگيختگي شديد فيزيولوژيكي مي شود و جاندار را براي عملي چون فرار يا جنگ آماده مي كند. دكتر «فدايي» روانشناس درباره علت هاي عصباني شدن سريع جوانان مي گويد: بسياري از اين افراد قند خون پاييني دارند و از اين

موضوع بي اطلاع هستند.به اين علت سريعا در مقابل اعمال ديگران واكنش هاي تند و عصبي نشان مي دهند. دكتر «فدايي» ديگر عوامل محيطي را بدخوابي، سر و صدا و گرماي هوا، خستگي و آلودگي و ازدحام ذكر مي كند. قمر در عقرب

وقت ناهار است. همگي دور يك ميز نشسته ايم. به ظاهر آرام اما هركداممان در درونمان احساس ناآرامي و ناامني داريم. سر صحبت كه باز مي شود هر كداممان در همين چند لحظه قبل و يا روز پيش يك مشاجره بزرگ و يا كوچك را پشت سرگذاشته ايم. در حال تعريف كردن خاطرات مشاجره «ايمان» هستيم كه به ناگاه كسي از ميز پشت سر مي گويد: چرا همه امروز عصباني اند! از اين حرف خنده مان مي گيرد. «ساناز» مي گويد: اوضاع قمر در عقرب شده. با اين حرف خنده مان مي گيرد. اما «ساناز» با جديت به حرفش ادامه مي دهد و مي گويد: بعضي وقت ها اجرام آسماني طوري قرار مي گيرند كه انرژي بدي به موجودات زنده مي رسد و كارها به هم گره مي خورد. باور نمي كنيد؟ اما يكي ديگر از بچه ها نظر ديگري دارد. «شهرام» مي گويد: به خاطر آلودگي هوا است كه اين همه متشنج و ناآرام هستيم و خيلي زود با كوچكترين حرفي از خود بي خود مي شويم. ميز ناهار را كه ترك مي كنيم به همديگر قول داده ايم براي آمدن باران دعا كنيم و به خانه كه رسيديم با برگ هاي سبز گلدان هاي خانه حرف بزنيم. از اين فكر خنده مان مي گيرد اما همگي آرام تر شده ايم!

فرهنگ عصبانيت

دكتر «فدايي» اما ريشه عصبانيت افراد را در عوامل فرهنگي هم مي داند. او مي گويد: مردم اروپاي شمالي آموخته اند احساسات خود را كنترل كنند و كمتر بروز بدهند اما مردم جنوب اروپا و يا بخصوص خاورميانه نشان دادن هيجانات شديد جزو فرهنگ آنها شده است. اين روانشناس همچنين به نقش بسيارموثر محيط خانه و خانواده در بروز رفتار اشاره مي كند و مي گويد: بسياري از جوانان ما در محيطي بزرگ مي شوند كه رفتار پرخاشگرانه و عكس العمل نشان دادن فيزيكي را ياد مي گيرند و بعدها در مقابل ديگران هم با اين شيوه عمل مي كنند. بشقاب هاي شكسته و دستان بريده

شيشه هاي بزرگ تكه تكه مي شدند و روي زمين مي ريختند. مادر با صورت سفيدشده از ترس دست پدر را مي كشيد و اميرعلي تكيه داده به ديوار از ترس مي لرزيد. اميرعلي سال هاي سال است تنش از به ياد آوردن اين خاطره كه از چهار سالگي تا 34 سالگي او را همراهي كرده، مي لرزد. اميرعلي كه چهره پدر را هميشه با گره اي از اخم در پيشاني به ياد مي آورد، مي گويد: آدم عصباني نيستم. اما زودرنج و تا حدي هم ترسو هستم. اما اينها تقصير من نيست تقصير خانه گرم و داغي است كه درآن بزرگ شدم. خانه اي كه هميشه پدر به هر بهانه اي شيشه هايش را مي شكست، بشقاب هاي يادگاري را به اين سو و آن سو پرتاب مي كرد و من مي ماندم و مادر با چشمان قرمز و دستان بريده بريده لالايي مي خواند. آرامش

پس از توفان

آرامش پس از توفان بازنگشت. سايه دراز و بي قواره روي ديوارها نبود و چهارديواري سياه جايي براي نفس كشيدن باقي نگذاشته بود. «حميد» دستي بر ميله هاي آهني پنجره كشيد و صداي فرياد برادر را شنيد و چاقويي را ديد كه در دستان خودش، خود خودش زوزه مرگ و جدايي مي كشند. روي ديوار زندان درون آينه ريخته شده خودش را نگاه كرد كه نمي شناخت، خودي كه اصلا شبيه خودش نبود. خودي كه قاتل بود اما نبود! عصبانيت رگ هاي گردنش را برجسته كرده بود، هيچ صدايي نمي شنيد حتي صداي فرياد مادر را كه ميان هر دوشان مي دويد و التماس مي كرد تا دست از دعوا و جر و بحث هميشگي بردارند. چاقو روي زمين افتاده بود و دستان حميد قرمز شده بود از خوني كه او نريخته بود. قاضي با صداي بلند گفت: قاتل و «حميد» از مادر پرسيد قاتل را با چه قافي بايد نوشت! پاسخ طبيعي اما نادرست

عصبانيت يك پاسخ طبيعي به تهديدها است و هميشه ميزاني از عصبانيت براي ادامه زندگي لازم است اما اين ميزان را نمي توان به هر حدي كه خواست تغييرداد. مثلا نمي توان به هر فرد و يا شيئي كه ما را عصباني مي كند حمله كرد. بسياري مي گويند در زمان عصبانيت قدرت تفكر را از دست مي دهند و آنچه انجام مي دهند كاملا غيرارادي است. اما دكترفدايي اين ادعا را كذب مي داند و مي گويد: هميشه مي توان بر عصبانيت چيره شد با كارهايي چون: بهبود بخشيدن عوامل محيطي، دور شدن از افرادي كه

باعث ناراحتي ما مي شوند، فكركردن به تجربيات قبلي كه عصبانيت باعث چه شكست هايي شد. افتادن از روي خط نازك زندگي

با عصبانيت از خواب بيدار مي شويم. روي برنامه هايي كه داريم، روي خط زندگي مان راه مي رويم و نمي دانيم كه با اعصاب خط خطي بيشتر از روي خط ها مي افتيم. بيشتر به اطرافيانمان برخورد مي كنيم. «مهرداد» دستگاه اعصاب سنج را ميان جمع ميهمانان مي گذارد تا ببيند چه كسي اعصاب قوي تري دارد. ميله هاي آهني به هم برخورد مي كنند و قرمز مي شوند. آتش روشن مي شود و ناخواسته مي سوزيم. آلودگي هوا رنجمان مي دهد، جو سنگين خانه و يا مديري كه عذابمان مي دهد، حقوقي كه كفاف زندگي ما را نمي دهد و دوستي كه از دست مي دهيم; همه چيزهايي كه از آنها گريزي نيست. اگر تنها به اين زمين و زمان بينديشيم، همه چيز عصباني و عصباني ترمان مي كند، اگر به مهرباني وصل نشويم كه پايان ناپذير است، مهرباني كه مي بخشد و با بخشش او زمين ها تر مي شوند و آتش كينه ها خاموش. ليوان سرد و خنك آب را سربكش و به مهرباني فكر كن كه در دست من و تو جوانه مي زند، اگر با اعصابي آرام روي اين خط باريك زندگي راه برويم و كمتر به هم تنه بزنيم!

منبع:روزنامه ابتكار

ديباچه ي شخصيت

نويسنده: احمد لقماني

پژوهشي درباره ي نام، نامگذاري، فلسفه، ابعاد و آثار آن «قسمت اول»

آغاز سخن

آغوش آفرينش در وجود خود آفريده هاي بسياري پرورش داده است و هر يك را صحيفه اي از كتاب پر عظمت

هستي مي داند كه خداوند مهربان خود به خلقت آنان پرداخت تا جلوه هايي از صفات ارجمند او باشند.

در اين ميان انسان، به سان نگيني درخشان بر فراز هستي نمايان است و با برتريهاي روحاني و عقلاني خويش زينتي چشم نواز و دل آرا به آفرينش بخشيده است؛ آفريده اي كه پروردگار بزرگ از جان و هستي خويش در وجود او دميد: «نفخت فيه من روحي» (1) خلقت او را به تمامي فرشتگان بازگو نمود: «اذ قال ربك للملائكه اني خالق بشرا من طين» (2) و سرانجام، وي را در بهترين جلوه و عالي ترين چهره ي روح نواز آفريد: «لقد خلقنا الانسان في احسن تقويم» (3) تا در سختيها و كاستيها (لقد خلقنا الانسان في كبد) (4) با سختكوشي و تلاش فراوان خود، بار ديگر به سوي آفريدگار خويش رهسپار شود: «يا ايها الانسان انك كارح الي ربك كدجا فملاقيه» (5) و آرام و مطمئن، قرار يابد: «يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربك» (6).

آغاز خلقت تا فرجام هستي در نگاه پيشوايان فكري فرهنگي، همانند آموزشگاهي است كه بايد دين و باورهاي پاك آسمان زاد در آن فرا گرفته شود و با روشني انديشه و دقتي ژرف به كار آيد تا انسان قائم مقام پروردگار در زمين شود و «خليفه الله» گردد: «اذ قال ربك للملائكه اني جاعل في الارض خليفه». (7) بدون شك، دستيابي به اين مرتبه ي والا و بالا، نيازي جدي به تقويت باورهاي ديني، رشد بيشتر فكري و پرداخت هويت فرهنگي دارد تا در پرتو اين تلاش ارزشمند، بنيانهاي ناب ارزشي در اعماق وجود شكل گيرد، پاسداري از مرزهاي فرهنگي

برتري روز افزوني يابد و رسالت انسان در حفظ اصالت ديني خود و ديگران بيش از پيش شود. از نمودهاي چشمگير اين پاسداري و رسالت كه در عرصه ي اجتماع و گذر زندگاني تجلي مي كند، چگونگي گفتار و بيان انسان در به كارگيري الفاظ و واژه هاست. زيرا سخن آدمي، نماينده ي انديشه و فكر وي و سفير احساسات نهفته ي او است و همانند عنوان كتابي است كه چون شنيده شود فهرست صفات و صحيفه ي ويژگيهاي شخص در صفحه ي ذهن انسان مي نشيند و به شخصيت نويسنده پي مي برد.

جلوه ي روشن و شفاف اين شخصيت دو سويه كه در صحنه هاي مختلف زندگاني نمايان مي شود؛ نهادن نام و استفاده از اسمهاي گوناگون است كه گاه بر افراد و فرزندان و زماني بر مكانها، خيابانها، كوچه ها و مؤسسات نهاده مي شود و نمايي گويا از دستمايه هاي فكري و فرهنگ ملي خواهد بود.

... اين نوشتار كه چشم اندازي اين چنين را پي مي گيرد، بر آن است با نگاهي به تمدن و فرهنگ يك ملت و با اشاره به فرهنگ ديني مان، گذري بر ارزش نام و نامگذاري، تأثير آن و ابعاد وجودي انسان در اين رهگذر نمايد. تا در پي آن به گنجينه ي گرانقدر معرفتي خود پرداخته و افزون بر سخنان معرفت افروز خداوندي و پيشگامان الهي، از زندگاني و سيره ي معصومان عليهم السلام بهره بريم و همانند دانش آموزي شيفته، راههاي رهايي از خودباختگي، شخصيت پردازي پوچ و عنوان آفريني بي ارزش را فرا گيريم. مروري بر ابعاد گوناگون نام در عرصه هاي فرهنگي، جامعه

شناسي، روانشناسي و هنري مي نماييم تا از نظرات برخي از انديشمندان روانشناس و جامعه شناس نيز بهره گيريم. و سرانجام به تجزيه و تحليل مفاهيم برخي از نامهايي كه با شعاعي چشمگير از قداست و عظمت، الگوي امروز و فرداي جامعه ي ما در نامگذاري است اشاره نمود و در پايان، كاروان فكر و انديشه ي خود را در منزل جانان؛ حضرت مهدي عليه السلام فرود مي آوريم تا از پرتو روشني بخش نام آن امام نيز ره توشه اي برگيريم، با اين يادآوري كه اين مقاله در دو قسمت تقديم مي شود.

ادب و فرهنگ ملت؛ كتيبه ي شخصيت او

پيشينه ي يك ملت و هويت مردم در آينه ي تمدن گذشته، پيشينه ي فرهنگي و آداب و رسوم ديرباز او نمايان مي شود. آنجا كه اين اصالت با آموزه هاي آسماني و سيره ي سبز پيشوايان ديني كه سخنگويان وحي خداوندي است، پيوند خورد، عظمتي جاودان و جلوه اي فرا گير مي يابد كه افواج انسانهاي ديگر را به سوي خود پرواز داده و دلهاي بسياري را از تابش معرفت خويش روشنايي مي بخشد. در پرتو تعاليم اين مكاتب الهي، ابعاد عقلاني، عاطفي، اجتماعي و حتي جسماني افراد نيز پرورش يافته و هر يك پيشرو ديگران گشته و نقشي بسيار مؤثر و هدايت آفرين ايفا مي كنند.

چنين انسان فرزانه اي، چنان عظمتي مي يابد كه قرآن سخن او را بسان طوباي بركت، پاك و پيراسته از هر ناپاكي دانسته كه ريشه اي استوار داشته و شاخه اش در آسمان فراز مي يابد و با اذن خداوند بزرگ ميوه اش هر دم پديدار مي

سازد. (8)

اما گاه پيشينه ي عرشي و تمدن افتخار آفرين يك ملت _ كه در رفتار و گفتار، ظواهر جامعه و اشخاص و عبارات و واژه هايي كه در گفتمانها استفاده مي شود _ در سنگلاخهاي بي بصيرتي، بينشهاي منجمد، استدلالهاي چوبين و يا نوجوييهاي روشنفكر مآبانه و شخصيت جويانه، دستخوش تغيير و دگرگوني مي شود؛ پاره اي از فرهنگ خود، پوسته اي دانسته اند و برخي تمدن و فرهنگ را در اصطلاحات و واژه هاي بسته بندي شده از آن سوي مرز مي يابند و در پي آن لباس خود را با اشاره ديگران تغيير مي دهند، آرايش خويش را با دلخواه بيگانگان انجام مي دهند و حتي چگونگي خوراك و مسكن خود را با الگوهاي آنان مي پسندند. و سرانجام، در اثر حاكميتها و نفوذ در قلمرو ارتباطها و خودباختگيها، ادب و فرهنگ دين باوران از فرهنگ بيگانه رنگ مي گيرد و گاه در برابر آنها رنگ مي بازد و بي اصالت و حباب گونه مي شود. (9)

با هم سخنان مسيحا صفت رهبر فرزانه ي انقلاب را در اين باره به گوش جان مي سپاريم تا ارمغانهاي معرفتي نصيب خود سازيم:

«بزرگترين بلا براي يك ملت اين است كه بخشهايي از فرهنگ و تمدن خودش به مرور زمان از حافظه اش پاك شود و اصلا آن را به ياد نداشته باشد. اين خيلي بلاي بزرگي است و متأسفانه غريبها با ما اين كار را انجام دادند. سبك حرف زدن، سبك نگارش و افعال زبانهاي خارجي را آوردند با معناهاي بسيار نامناسب كمكي در داخل زبان ما وارد كردند و حال اينكه خودمان زبان داريم،

مگر زبان فارسي با اين عظمت و وسعت زبان كوچكي است؟ زبان فارسي يك خصوصيتي دارد كه كمتر زباني در دنيا مي تواند اين خصوصيت را داشته باشد و آن، خصوصيت تركيب پذيري است... حتي زبانهاي وسيع دنيا مثل زبان عربي هم اين خصوصيت را ندارد. آن وقت اين زبان با اين همه وسعت را شما مي بينيد كه تعبيرات و افعال كمكي در آن آوردند. مثلا اينكه مي روم كه اين كار را بكنم! ... كسي مي خواهد برود حمام مي گويند: برويد يك حمامي بگيريد. مگر حمام را مي گيرند؟! اينها هم همان درد خود فراموشي است.» (10)

استاد شهيد آيت الله مطهري اين پديده ي شوم را از زاويه ي ديگري نگريسته و با توجه به ابعاد ارزشمند مكتبي و حفظ شعارهاي دين در چهره امر به معروف مي فرمايد:

«شعارهاي دين را زنده نگهداريد، يكي از شعارهاي دين اسمهاست. من نمي فهمم اينكه مي گويند فلام اسم دمده شده، كهنه شده، يعني چه؟ مگر اسم هم نو و كهنه دارد. چون اسم فلان كلفت فاطمه است، پس فاطمه اسم كلفتهاست! خيلي عجيب است! پس ديگر اسم دخترمان را فاطمه نگذاريم! همين خودش يك امر به معروف و نهي از منكر است كه: مردم! بر فرزندانتان اسمهاي اسلامي بگذاريد ... براي مؤسساتتان نام اسلامي بگذاريد، نامهاي اسلامي را زنده نگهداريد. زبان اسلام را زنده نگهداريد، زبان عربي زبان يك قوم نيست، زبان اسلام است... از اهم وظايف ما اين است كه اين زبان را حفظ كنيم. هر فرهنگي، هر تمدني اگر بخواهد زنده بماند بايد زبانش زنده بماند، اگر زبانش مرد، خودش مرده است.

اين مبارزه علني را كه با زبان عربي مي بينيد... مبارزه با اسلام است، با حروف الفبا كه كسي مبارزه ندارد.

... [دشمنان مي خواهند] افكارشان را به ما تحميل كنند، تمدن خودشان را به ما تحميل كنند، روح خودشان را بر روح ما تحميل كنند، براي اينكه روح ما را خرد كنند.» (11)

نام و نامگذاري؛ معنا و فلسفه ي آن

اسم واژه اي است كه دلالت بر شخص يا شيء و يا مكاني مي كند و يا علامت و نشان از موردي است كه نام بر آن نهاده شده است. از اين رو، بسياري از دانشمندان علم لغت، اسم را از ريشه ي «سمو» به معناي ارتفاع و بلندي گرفته و نامگذاري را موجب معرفت، شناخت و علو مقام هر چيز دانسته اند. و از سوي ديگر پاره اي نام را علامت و نشان مسمي دانسته اند زيرا ريشه ي آن را «وسم» مي دانند. (12) به هر روي با بيان نام شخص يا شيء، آن شخص يا شيء در برابر ديدگان ذهن آدمي نمايان مي شود.

آنچه در عرصه ي پژوهش و تحقيق درباره ي نام و نامگذاري، مهم مي نمايد، فلسفه ي اين عمل است كه برخي از آنها را مرور مي كنيم تا آشنايي بيشتري در اين باره پيدا كنيم:

1. برقراري ارتباط و آسان نمودن آن

از آنجا كه انسان موجودي اجتماعي _ مدني الطبع _ است و براي حضور در جامعه نيازمند ارتباطات اجتماعي است، براي رفع نيازهاي خود و ديگران ناچار به شركت در صحنه هاي مختلف اجتماع است و براي آسان نمودن حضور خود بايد براي افراد و اشياء نام و

نشان قرار دهد تا بدين وسيله تبادل افكار و مقاصد خود را به انجام برساند. از اين رو هم خود بايد داراي نام و نشاني باشد تا ديگران توان برقراري ارتباط يابند و هم ديگران نيازمند به اين پديده هستند تا ارتباط از اين سو فراهم شود.

2. تنظيم روابط اجتماعي

افزون بر اصل ارتباط و نياز به تسهيل آن، انضباط روابط اجتماعي ايجاب مي كند، افراد و اشياء نام نشان داشته باشند تا هر فرد يا مؤسسه اي قادر بر ايجاد ارتباط بر اساس تدوين و تنظيم اين روابط، باشد و بدين وسيله از آنان نيز خود را طلب كند تا نياز آنان را برطرف سازد. از اين رو حذف نام و نشان از افراد و اشياء مايه ي بي انضباطي اجتماعي، تشويش، سرگرداني و سردرگمي در روابط اجتماعي شده و بسياري از قوانين را در مرحله ي اجرا دچار كندي و يا تعطيلي مي نمايد.

3. جاودان نمودن افراد و اشياء در تاريخ

مانا بودن و جاودان ماندن بر اساس نام افراد يا اشياء است تا بدين وسيله از حافظه ي تاريخ محو نشده و در صفحات آن همچنان درخشان بمانند. شيوه ي رسول اكرم _ صلي الله عليه و آله و سلم _ در زندگاني چنين بوده كه علاوه بر انسانها، بر اشياء و لوازم منزل نيز نام و نشان مناسب و مطلوبي مي نهادند تا از نسيان و فراموشي و يا گم شدن، مصون بمانند.

4. ابزار بيان احساسات و تبادل عواطف

حفظ ارتباطات و مشاركتهاي اجتماعي نياز به شناختن و شناساندن دارد و اين مرحله با همراهي نوعي احساسات و عواطف عملي مي شود،

كه نام، فاميل، لقب و مشخصات ديگر راهي براي رسيدن به اين هدف ارزشمند است.

پيامبر اسلام _ درود خداوند بر او و دودمان پاكش باد _ در سخني لبريز از بصيرت و احساس مي فرمايند:

«هرگاه كسي را دوست داشتيد، از نام او، نام پدرش و از منزل و جايگاهش پرسش كنيد، اگر مريض شد از او عيادت كنيد و اگر دچار گرفتاري شد به او كمك كنيد.» (13)

و در ديگر سخن، پرسش از نام جد و طايفه ي او نيز مطرح شده است. پس گام نخستين در ارتباط و استمرار تبادل عاطفي و انساني، پرسش از نام فرد و نزديكان او است. عمل ارزشمندي كه پاره اي از دانشمندان آن را به عنوان «ظريف ترين و عالي ترين تعارفات» در وجود آن شخص دانسته كه در پي آن رابطه اي اجتماعي آغاز مي شود زيرا اسم يك شخص براي او، شريف ترين و مهمترين صدا در كليه ي زبانهاست». (14)

نام و ابعاد گوناگون آن

الف) فكري فرهنگي

اسم در آموزه هاي ديني، نشان از ابعاد روحي، معنوي و شخصيتي انسان در جامعه است و از چنان اهميت و قداستي برخوردار است كه در برخي از آيات قرآن، خداوند از سوي خود، نام بعضي از اولياي محبوب خويش را تعيين مي نمايد، همانند نام عيسي عليه السلام كه فرشتگان الهي از سوي پروردگار بشارت فرزندي به نام عيسي را به حضرت مريم عليهاالسلام دادند: «اذ قالت الملائكه يا مريم ان الله يبشرك بكلمه منه اسمه المسيح عيسي ابن مريم وجيها في الدنيا و الاخره و من المقربين» (15) و يا در كريمه اي ديگر، خداوند نام

يحيي _ كه در تاريخ بشريت چنين نامي سابقه نداشته است _ بر فرزند زكريا گذاشته و خطاب به او مي فرمايد:

يا زكريا انا نبشرك بغلام اسمه يحيي لم نجعل له من قبل سميا (16)

اي زكريا! همانا ما تو را بشارت مي دهيم به فرزند پسري به نام يحيي كه پيش از او همنام وي وجود نداشته است.

آري! نام و نامگذاري با فضايي از ابهت و عظمت همراه است؛ به گونه اي كه خداوند آغاز هر كاري را با نام خود مي آموزاند. اين رو در آغاز سوره هاي قرآن _ به جز يك سوره كه فضاي آن رحمت الهي نيست _ عبارت «بسم الله الرحمن الرحيم» بيان شده است و به هنگام خواندن و آموزاندن، تعليم مي دهد كه بخوان [اما] به نام پروردگارت كه آفريد: «اقرأ باسم ربك الذي خلق» (17) و درباره ي حضرت نوح، سخن او را به هنگام سوار شدن بر كشتي بيان مي كند كه به همراهان و رستگاران فرمود: «اركبوا فيها بسم الله مجراها و مراسها ان ربي لغفور رحيم» (18) به نام خدا بر آن كشتي سوار شويد و هنگام حركت و توقف ياد او كنيد و پروردگارم آمرزنده و مهربان است.

گويي كيمياي نام خداوند، چنان تأثيري دارد كه وجود ملكه ي سبا را شرافتي بخشيد كه هنگام بيان ماجراي نامه ي حضرت سليمان به اطرافيان خود گفت:

اي اشراف! نامه ي با ارزشي به سوي من افكنده شده؛ اين نامه از سليمان است و چنين مي باشد:

«به نام خداوند بخشنده ي مهربان، پيام من اين است كه برتري جويي نسبت به من نكنيد و به

سوي من آييد در حالي كه تسليم (حق) هستيد». (19)

گاهي كه فراتر از اين سخنان، در آيات ديگر قرآن غور و انديشه نماييم مي يابيم كه هر معبودي غير از خدا اسمي بي مسمي است و مشركان، عابدان اسم بي مسمايند. (20) بيان نام خداوند از چنان ضرورتي برخوردار است كه هنگام ذبح قرباني، بايد اسم پروردگار برده شود (21) و آن گاه كه سگ شكاري براي به دست آوردن شكار فرستاده مي شود، واجب است نام خداوند بر زبان جاري شود تا شكار پاك و حلال باشد. (22)

جالب توجه آن است كه چون اعتراض فرشتگان بر آفرينش آدم و گماردن «خليفه الله» بر زمين به گوش رسيد، خداوند «اسمهايي» به حضرت آدم آموخت، سپس آنها را بر فرشتگان عرضه كرد و فرمود:

«اگر راست مي گوييد، از اسامي اينها به من خبر دهيد.»

در اين هنگام ملائكه از عمل خويش پشيمان شدند و خداوند را به دانايي و حكمت ستودند. (23)

اينك كه درباره ي آثار نام و نامگذاري و چگونگي آن از بعد فرهنگي به بحث نشسته ايم، نگاهي درس آموز به سخنان سعادت بخش معصومان عليهم السلام مي نماييم تا از زلال حكمت و عصمت جرعه هايي بدرقه ي زندگاني خود كنيم:

رسول اكرم _ صلي الله عليه و آله و سلم _ فرمود: نخستين نيكي پدر به فرزند خود اين است كه اسم او را به اسمي نيك و زيبا نامگذاري كند؛ پس بايد اسم خوبي بر فرزندانتان بگذاريد. (24) در كلام ديگري مي فرمايند:

نام پسنديده و نيكو براي خود برگزينيد. همانا شما روز قيامت با نامهاي خود خوانده مي شويد [و گفته مي

شود] برخيز اي فلان فرزند فلان به سوي نور خود برو و يا برخيز اي فلان فرزند فلان كه نوري براي تو نيست. (25)

بهترين نام و صادق ترين آنها در نظر امام پنجم عليه السلام، نامي است كه با اطاعت و عبوديت همراه باشد و برترين اين نامها، اسامي انبياء رسولان الهي است. (26)

نكته ي قابل توجهي كه نشان از ارزش والاي نام افراد در چگونگي حيات و زندگاني آنان دارد، آن است كه توصيه شده كودكان خود را قبل از تولد، نامگذاري كنيد، گرچه فرزندانتان پيش از به دنيا آمدن تلف شوند، زيرا آنان در صحراي قيامت پدر و مادر خود را ملاقات مي كنند و از آنها پرسش مي نمايند كه چرا آنها را نامگذاري نكرده اند.

اميرمؤمنان علي عليه السلام پس از اين سخن، فرمودند:

به همين خاطر رسول گرامي اسلام _ صلي الله عليه و آله و سلم _ فرزندي را كه فاطمه ي زهرا _ سلام الله عليها _ هنوز متولد نشده بود به اسم محسن نام نهاد گر چه مكر و حيله ستمكاران اجازه نداد او از مادر به سلامت به دنيا آيد و پيش از تولد او را به شهادت رساندند. (27)

از شيوه هاي ارزشمند پيامبر اسلام (ص) آن بوده كه اسامي زشت و بي معنا را كه بر افراد و شهرها بوده، تغيير مي دادند. از اين رو اسم دختري كه «عاصيه» بود را «جميله» نهادند. (28)

از مجموع آيات و روايات در مي يابيم، نام نهادن بر اشياء وافراد، كاري ارزشي، آرماني و گاه سياسي است كه در پرتو آن نوعي انتقاد و باور قلبي مقدس يا نامقدس و

زشت نهفته است. نامها، شعاعي از شناخت و معرفت خانواده نامگذاران است و همانند آينه اي روشن و شفاف، گستره ي شخصيت آنان، نوع تربيت و چگونگي معرفت آنها را نمايان مي كند. از سوي ديگر، تأثير نامگذاري چنان بوده كه گاهي حكومتهاي ستمگر جهت محو نام پيشوايان ديني كه نام و يادشان حركت بخش و شورآفرين توده هاي دين باور بوده، در صدد حذف نام آنان و تحقير آن بوده اند؛ همانند حكومتهاي اموي كه نام امام اميرالمؤمنين علي (ع) را مانعي جهت اهداف شوم خود دانسته و در صدد محو نمودن آن بر آمدند اما امام حسين (ع) كه خود از بصيرتي ژرف و بينشي عرشي بهره داشت از همين حربه استفاده نمود و نام سه فرزند خود را علي گذارد (علي اكبر، علي اوسط و علي اصغر) و در جمله اي پر پيام فرمود:

«اگر براي من صد پسر هم متولد شود، همه ي آنها را به نام علي نامگذاري مي كنم».

ويژگي ارزنده اي كه از طريق نام گذاري مي توان به آن دست يافت، بيان تبعيت و اطاعت از اولياي دين، اظهار ارادت به پيشگاه قدسي آنان و اعلام وفاداري در پيمودن راه آنهاست. همان كه چون مردي خدمت امام صادق (ع) رسيد و گفت: ما فرزندانمان را به نام شما و پدرانتان اسم مي گذاريم، آيا اين كار براي ما سودي دارد؟

حضرت فرمودند: آري به خدا قسم، «و هل الدين الا الحب» مگر دين چيزي غير از دوستي است؟ پس اين آيه ي شريفه را تلاوت و بدان استناد فرمودند كه:

قل ان كنتم تحبون الله فاتبعوني، يحبيكم الله. (29)

بگو، پيامبرم اگر

دوستدار خداييد پس تبعيت و پيروي كنيد مرا تا خدا دوستدار شما گردد.

با اين سخن، فلسفه ي گفتار رسول اكرم (ص) به روشني آشكار مي شود كه فرمود:

كسي كه چهار فرزند (پسر) به دنيا بياورد و هيچ يك را به اسم من نامگذاري نكند به من جفا كرده است. (30)

ارزش ديگري كه در حسن سليقه ي ما، در نامگذاريها پديدار مي شود بزرگداشت شعائر ديني و قداستهاي مذهبي است تا آشناسازي نسلهاي بعدي با آداب آسماني مذهب، زنده نگه داشتن نام الگوهاي هدايت بخش و گسترش ارزشهاي والاي مذهبي به ديگر جوامع در پرتو آن ايجاد شود. علت برگزاري نماز جمعه و نمازهاي جماعت، حضور در محافل مذهبي و مجالس با شكوه ديني، اقامه عزاداري براي امامان معصوم (ع)، فرياد مؤذن در خواندن اذان و يا تلاوت زيباي قرآن توسط افراد، حفظ شعائر ديني و برافراشتن بيرق سرافرازي و عظمت مسلمانان، براي هميشه و نشان دادن شكوه غير قابل وصف آموزه هاي مذهبي به ديگران خواهد بود و نام گذاري نيز از اين نوع است.

برخي از انديشمندان و عالمان بر اين باورند كه پشت كردن به اين ارزشها _ و استفاده از نامهاي غير مذهبي كه هيچ پيامي در برندارد و از سوي ديگر آثار تخريبي فراواني به دنبال خواهد داشت _ نوعي «جنگ با شعارهاي دين و پيشوايان معصوم عليهم السلام» است.

مرحوم شهيد آيت الله مطهري در اين باره مي فرمايد:

«به خدا تمام اينها مبارزه با اسلام است، ميراندن اسلام است، شعارهاي دين را زنده نگهداريد، يكي از شعارهاي دين اسمها است همين خودش يك امر به معروف و نهي از منكر است». (31)

آنان

كه در نامگذاري خود اعتقاد راسخي به تفأل و فال نيك زدن دارند، با انتخاب نام خجسته و مباركي براي فرزند يا مؤسسه ي خود آرزوي موفقيت، كاميابي و پيروزي او را در تفأل به اين نام دارند اسمهايي همانند بهاءالدين، آيت الله، عمادالدين، روح الله، فاضل، علامه و صدرا از اين نوع محسوب مي شوند. بسياري نام فرزند خود را روح الله مي گذارند تا در فرداي زندگي همانند حضرت امام _ رحمه الله عليه _ ناخداي كشتي خداجويان شده و افواج مردم را به ساحل نجات و رستگاري رهنمون شود.

ب) جامعه شناسي

راجر پرايس در كتاب «چه اسمي براي كودك انتخاب نكنيم» با اشاره به برخي از اسمهاي متداول، درباره ي شخصيت مرتبط با هر نام توضيح مي دهد كه بي ترديد اسامي مستعار، اسامي كوتاه شده و يا هر اسمي كه روي كودك نوزاد گذاشته مي شود، مقصدي را كه والدين براي كودك انتخاب كرده اند مشخص مي سازد؛ و اگر كودك در مراحل بعدي زندگي خود بخواهد اين سرنوشت و مقصد را تغيير دهد به تلاش سختي نياز دارد. (32)

دكتر اريك برن در كتاب «بعد از اسلام چه مي گوييد؟» مي نويسد:

اغلب اوقات اسامي به عنوان شاخصهاي وجودي افراد، ابعاد تازه اي مي يابد و اين زماني است كه آنان با مطالعه ي اسطوره ها و تاريخ به معناي بسياري از اسامي پي مي برند اما در عين حال همشاگرديهاي ستمگر بچه ها هميشه حاضرند تا معاني پنهان اسامي را به آگاهي صاحبان آنان برسانند. اين چيزي است كه در حيطه ي اختيار پدر و مادر است و چه بهتر كه آن

را از قبل پيش بيني كنند.

وي مي افزايد: راههاي تأثير اسم كوچك بر شخص و زندگي او چهار نوع است: 1- عمدي 2- اتفاقي 3- غير عمدي 4- اجباري.

1- عمدي: ممكن است كسي به دليل بخصوصي اسمي روي فرزندش بگذارد مانند آنكه اسامي دانشمندان مشهور و فيلسوفان شهير را به عنوان اسم كوچك نوزاد خود برگزيند. پس از مدتي آن نوزاد در صدد برمي آيد سبك حرف زدن و طرز زندگي خود را با كسي كه پيش از او به اين نام شهرت داشته، يكسان كند. گاهي كه اسامي نامناسب گزينش مي شود و نام افرادي كه جايگاه ارزشمندي ندارند انتخاب مي شود، با دلخوري و حتي اعتراض شخص همراه مي شود و سايه ي اين دلخوري به خاطر به يدك كشيدن اين نام تا آخر عمر مي ماند.

2- اتفاقي: ممكن است اسمي را كه پدر و مادر براي نوزاد خود برمي گزينند تا مقطع سني خاصي توليد اشكال نكند و يا در شهر و روستايش مطلوب باشد اما فراتر از آن توجه همگان را به خود جلب كند مانند آنكه نام پسرانه بر دختر گذاشته شده و يا نام دخترانه بر پسر نهاده شده است [و در برخي اوقات نامهايي تنها در سن طفوليت زيبا و پر احساس است و در سن نوجواني، جواني و ميانسالي بسيار زشت و ناهنجار خواهد بود.]

3- غير عمدي: گاه پدر و مادر سهوا اسامي مخصوص حيوانات دست آموز خانگي را بر فرزندانشان مي گذارند كه بعدا دردسرساز مي شود.

4- اجباري: نام خانوادگي نامي اجباري است كه پدر و مادر از پدربزرگشان به ارث گرفته اند و بر فرزندانشان

مي گذارند. ابعاد زشتي برخي از اين نامها در جلسات، محافل عمومي و مجامع شلوغ كه همگان با نام خانوادگي انسان رو به رو مي شوند، نمايان مي شود. (33)

نكته ي ارزشمندي كه در انتخاب نامهاي افراد و اشياء قابل توجه به نظر مي رسد آن است كه بايد هميشه در مقياس كلان انديشيد و در مقياس خرد عمل نمود. در نوع انتخاب خود دورنگري داشت و از درون خانواده به برون آن فكر كرد و حتي فراسوي كلان را نيز، مورد نظر و تأمل قرار داد. (34)

واقعيت تلخي كه پيشتر بدان اشاره شد آن است كه پاره اي از افراد و خانواده ها اجتماعي بودن، كسب شخصيت در جامعه اظهار فراگيري هنجارهاي شخصيتي و نمايش دانايي باورهاي والاي اجتماعي را در نوع انتخاب نامهاي دور از فرهنگ و اصالت ديني مي دانند و درصدد جلوه آرايي با نامهاي بيگانه اند. تا بدين وسيله تصويري از شخص خود را در آينه اي زنگار گرفته و قاب منيت و خود برتربيني به رخ ديگران كشيده و در نقشي بازي كنند كه خود را بزرگ جلوه دهند و ويژگي شخصيتي يابند. (35)

فردريك پرلز با توجه به ويژگيهاي روحي اخلاقي اين افراد مي نويسد:

«ديوانه مي گويد: من آبراهام لينكن هستم و عصبي مي گويد: كاش من آبراهام لينكن بودن و آدم سالم مي گويد: من منم و تو تويي» (36)

از مجموع آموزه هاي ناب ديني در اين باره در مي يابيم كه رجوع به اصالت خويشتن، درك ارزشهاي واقعي و ضد ارزشها، تقويت و بالندگي بنيانهاي فكري، قرار گرفتن در مسير صحيح زندگي اجتماعي، بي اعتنايي نسبت به

عنوانها و الفاظ پوشالي و پوچ و دوري از نماسازي بر شخصيت خود با كيف و عينك و لباس و ... موجب خويشتن يابي و استحكام معيارهاي اصيل و ارزشي در وجود انسان خواهد بود.

ادامه دارد.

پي نوشت :

1. حجر، آيه 29؛ رك: تفسير البرهان، ج 2، ص 329؛ الميزان، ج 12، ص 154؛ مجمع البيان، ج 6، ص 335.

2. همان، آيه 28؛ رك: تفسير الكشاف، ج 2، ص 557؛ اطيب البيان، ج 8 ، ص 28؛ طبري، ج 14، ص 22.

3. تين، آيه 4؛ رك: تفسير التبيان، ج 10، ص 376؛ منهج الصادقين، ج 10، ص 290؛ نمونه، ج 27، ص 144.

4. بلد، آيه 4؛ رك: تفسير ابن كثير، ج 4، ص 512؛ انوار التنزيل، ج 5، ص 186؛ البرهان، ج 4، ص 462.

5. انشقاق، آيه 6؛ رك: تفسير اطيب البيان، ج 14، ص 49؛ الدر المنثور، ج 67، ص 329؛ الكشاف، ج 4، ص 726.

6. فجر، آيه 28، رك: تفسير البحر المحيط، ج 8 ، ص 472؛ اطيب البيان، ج 14، ص 114؛ التبيان، ج 10، ص 348.

7. بقره، آيه 30: رك: تفسير البرهان، ج 1، ص 73؛ التبيان، ج 1، ص 128؛ الميزان، ج 1، ص 119؛ نورالثقلين، ج 1، ص 48.

8 . ابراهيم، آيه 25 و 24 (الم تر كيف ضرب الله مثلا كلمه طيبه، كشجره طيبه، اصلها ثابت و فرعها في السماء تؤتي اكلها كل حين باذن ربها...)

9. نك: فرهنگ غلطهاي رايج، حسن عرفان، ص 5 تا 7 و غلط ننويسيم، غلامحسين نجفي.

10. فرهنگ و تهاجم فرهنگي، ص 106.

11. حماسه ي حسيني، استاد مطهري، ج 2، ص 80 و

81 [با تلخيص].

12. پيام قرآن، ناصر مكارم شيرازي و جمعي از نويسندگان، ص 37؛ مجمع البحرين، طريحي، ج 1، ص 424؛ فرهنگ بزرگ جامع نوين، احمد سياح، مجلد 1، ص 669.

13. نك: محجه البيضاء، ج 3، ص 322

14. رك: آيين دوست يابي، ديل كارنگي، ص 123.

15. آل عمران، آيه 45؛ نك: تفسير التحرير، ج 28، ص 183؛ تفسير ابن كثير، ج 1، ص 31.

16. مريم، آيه 7؛ نك: تفسير التحرير، ج 21، ص 249 (ذيل آيه ي 1 احزاب).

17. علق، آيه 1؛ نك: تفسير انوار التنزيل، ج 5، ص 190؛ صافي، ج 57، ص 348؛ المراغي، ج 30، ص 198.

18. هود، آيه 41؛ نك: تفسير بيان السعاده، ج 2، ص 328؛ تقريب القرآن، ج 12، ص 42؛ الميزان، ج 10، ص 229.

19. نمل، آيه 29، 30 و 31 (قالت يا ايها الملأ القي الي كتاب كريم، انه من سليمان و انه بسم الله الرحمن الرحيم الا تعلوا علي و آتوني مسلمين).

20. يوسف، آيه 39 و 40؛ رك: تفسير ابن كثير، ج 1، ص 31؛ جامع الاحكام، قرطبي، ج 9، ص 199.

21. حج، آيه 34 و 36؛ انعام، آيه 119.

22. مائده، آيه 4؛ انعام، آيه 119.

23. بقره، آيه 30 تا 33. رك: تفسير ابن كثير، ج 1، ص 111؛ پرتوي از قرآن، ج 1، ص 117؛ البيان، ج 1، ص 22، 138 و 139.

24. بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 104، ص 130.

25. ميزان الحكمه، ج 4، ص 556.

26. بحارالانوار، ج 104، ص 129.

27. نك: محجه البيضاء، ج 3، ص 133.

28. ميزان الحكمه، ج 4، ص 557.

29. رك: بحارالانوار، ج 23.

30. نامها و نامگذاريها، ص 10.

31. حماسه ي

حسيني، ج 2، ص 65 و 66.

32. رك: چه اسمي براي كودك انتخاب نكنيم، راجر پرايس، نيويورك، 1904.

33. بعد از اسلام چه مي گوييد؟، دكتر اريك برن، مترجم مهدي قراچه داغي، ص 95 تا 97 (با اندكي تغيير و تلخيص).

34. برنامه ريزي استراتژيك در نظام آموزشي، تأليف راجر كافمن و جري هرمن، ترجمه ي دكتر فريده ي مشايخ و دكتر عباس بازرگان، ص 5 تا 8 (با تلخيص فراوان).

35. نك: درآمدي به جامعه شناسي، بروس كوئن، ترجمه ي محسن ثلاثي، ص 75 تا 80 .

36. براي موفقيت و خوشبختي آفريده شده ايم، دكتر موريل جيمز و دوروتي جنگوارد، ترجمه دكتر حسن قاسم زاده، ص 42.

منبع: مجله ي پيام زن

ديباچه ي شخصيت

نويسنده: احمد لقماني پژوهشي درباره ي نام، نامگذاري، فلسفه، ابعاد و آثار آن «قسمت اول»

آغاز سخن

آغوش آفرينش در وجود خود آفريده هاي بسياري پرورش داده است و هر يك را صحيفه اي از كتاب پر عظمت هستي مي داند كه خداوند مهربان خود به خلقت آنان پرداخت تا جلوه هايي از صفات ارجمند او باشند.

در اين ميان انسان، به سان نگيني درخشان بر فراز هستي نمايان است و با برتريهاي روحاني و عقلاني خويش زينتي چشم نواز و دل آرا به آفرينش بخشيده است؛ آفريده اي كه پروردگار بزرگ از جان و هستي خويش در وجود او دميد: «نفخت فيه من روحي» (1) خلقت او را به تمامي فرشتگان بازگو نمود: «اذ قال ربك للملائكه اني خالق بشرا من طين» (2) و سرانجام، وي را در بهترين جلوه و عالي ترين چهره ي روح نواز آفريد: «لقد خلقنا الانسان في احسن تقويم»

(3) تا در سختيها و كاستيها (لقد خلقنا الانسان في كبد) (4) با سختكوشي و تلاش فراوان خود، بار ديگر به سوي آفريدگار خويش رهسپار شود: «يا ايها الانسان انك كارح الي ربك كدجا فملاقيه» (5) و آرام و مطمئن، قرار يابد: «يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربك» (6).

آغاز خلقت تا فرجام هستي در نگاه پيشوايان فكري فرهنگي، همانند آموزشگاهي است كه بايد دين و باورهاي پاك آسمان زاد در آن فرا گرفته شود و با روشني انديشه و دقتي ژرف به كار آيد تا انسان قائم مقام پروردگار در زمين شود و «خليفه الله» گردد: «اذ قال ربك للملائكه اني جاعل في الارض خليفه». (7) بدون شك، دستيابي به اين مرتبه ي والا و بالا، نيازي جدي به تقويت باورهاي ديني، رشد بيشتر فكري و پرداخت هويت فرهنگي دارد تا در پرتو اين تلاش ارزشمند، بنيانهاي ناب ارزشي در اعماق وجود شكل گيرد، پاسداري از مرزهاي فرهنگي برتري روز افزوني يابد و رسالت انسان در حفظ اصالت ديني خود و ديگران بيش از پيش شود. از نمودهاي چشمگير اين پاسداري و رسالت كه در عرصه ي اجتماع و گذر زندگاني تجلي مي كند، چگونگي گفتار و بيان انسان در به كارگيري الفاظ و واژه هاست. زيرا سخن آدمي، نماينده ي انديشه و فكر وي و سفير احساسات نهفته ي او است و همانند عنوان كتابي است كه چون شنيده شود فهرست صفات و صحيفه ي ويژگيهاي شخص در صفحه ي ذهن انسان مي نشيند و به شخصيت نويسنده پي مي برد.

جلوه ي روشن و شفاف اين شخصيت دو سويه كه در صحنه هاي

مختلف زندگاني نمايان مي شود؛ نهادن نام و استفاده از اسمهاي گوناگون است كه گاه بر افراد و فرزندان و زماني بر مكانها، خيابانها، كوچه ها و مؤسسات نهاده مي شود و نمايي گويا از دستمايه هاي فكري و فرهنگ ملي خواهد بود.

... اين نوشتار كه چشم اندازي اين چنين را پي مي گيرد، بر آن است با نگاهي به تمدن و فرهنگ يك ملت و با اشاره به فرهنگ ديني مان، گذري بر ارزش نام و نامگذاري، تأثير آن و ابعاد وجودي انسان در اين رهگذر نمايد. تا در پي آن به گنجينه ي گرانقدر معرفتي خود پرداخته و افزون بر سخنان معرفت افروز خداوندي و پيشگامان الهي، از زندگاني و سيره ي معصومان عليهم السلام بهره بريم و همانند دانش آموزي شيفته، راههاي رهايي از خودباختگي، شخصيت پردازي پوچ و عنوان آفريني بي ارزش را فرا گيريم. مروري بر ابعاد گوناگون نام در عرصه هاي فرهنگي، جامعه شناسي، روانشناسي و هنري مي نماييم تا از نظرات برخي از انديشمندان روانشناس و جامعه شناس نيز بهره گيريم. و سرانجام به تجزيه و تحليل مفاهيم برخي از نامهايي كه با شعاعي چشمگير از قداست و عظمت، الگوي امروز و فرداي جامعه ي ما در نامگذاري است اشاره نمود و در پايان، كاروان فكر و انديشه ي خود را در منزل جانان؛ حضرت مهدي عليه السلام فرود مي آوريم تا از پرتو روشني بخش نام آن امام نيز ره توشه اي برگيريم، با اين يادآوري كه اين مقاله در دو قسمت تقديم مي شود. ادب و فرهنگ ملت؛ كتيبه ي شخصيت او

پيشينه ي يك ملت

و هويت مردم در آينه ي تمدن گذشته، پيشينه ي فرهنگي و آداب و رسوم ديرباز او نمايان مي شود. آنجا كه اين اصالت با آموزه هاي آسماني و سيره ي سبز پيشوايان ديني كه سخنگويان وحي خداوندي است، پيوند خورد، عظمتي جاودان و جلوه اي فرا گير مي يابد كه افواج انسانهاي ديگر را به سوي خود پرواز داده و دلهاي بسياري را از تابش معرفت خويش روشنايي مي بخشد. در پرتو تعاليم اين مكاتب الهي، ابعاد عقلاني، عاطفي، اجتماعي و حتي جسماني افراد نيز پرورش يافته و هر يك پيشرو ديگران گشته و نقشي بسيار مؤثر و هدايت آفرين ايفا مي كنند.

چنين انسان فرزانه اي، چنان عظمتي مي يابد كه قرآن سخن او را بسان طوباي بركت، پاك و پيراسته از هر ناپاكي دانسته كه ريشه اي استوار داشته و شاخه اش در آسمان فراز مي يابد و با اذن خداوند بزرگ ميوه اش هر دم پديدار مي سازد. (8)

اما گاه پيشينه ي عرشي و تمدن افتخار آفرين يك ملت _ كه در رفتار و گفتار، ظواهر جامعه و اشخاص و عبارات و واژه هايي كه در گفتمانها استفاده مي شود _ در سنگلاخهاي بي بصيرتي، بينشهاي منجمد، استدلالهاي چوبين و يا نوجوييهاي روشنفكر مآبانه و شخصيت جويانه، دستخوش تغيير و دگرگوني مي شود؛ پاره اي از فرهنگ خود، پوسته اي دانسته اند و برخي تمدن و فرهنگ را در اصطلاحات و واژه هاي بسته بندي شده از آن سوي مرز مي يابند و در پي آن لباس خود را با اشاره ديگران تغيير مي دهند، آرايش خويش را با دلخواه بيگانگان انجام

مي دهند و حتي چگونگي خوراك و مسكن خود را با الگوهاي آنان مي پسندند. و سرانجام، در اثر حاكميتها و نفوذ در قلمرو ارتباطها و خودباختگيها، ادب و فرهنگ دين باوران از فرهنگ بيگانه رنگ مي گيرد و گاه در برابر آنها رنگ مي بازد و بي اصالت و حباب گونه مي شود. (9)

با هم سخنان مسيحا صفت رهبر فرزانه ي انقلاب را در اين باره به گوش جان مي سپاريم تا ارمغانهاي معرفتي نصيب خود سازيم:

«بزرگترين بلا براي يك ملت اين است كه بخشهايي از فرهنگ و تمدن خودش به مرور زمان از حافظه اش پاك شود و اصلا آن را به ياد نداشته باشد. اين خيلي بلاي بزرگي است و متأسفانه غريبها با ما اين كار را انجام دادند. سبك حرف زدن، سبك نگارش و افعال زبانهاي خارجي را آوردند با معناهاي بسيار نامناسب كمكي در داخل زبان ما وارد كردند و حال اينكه خودمان زبان داريم، مگر زبان فارسي با اين عظمت و وسعت زبان كوچكي است؟ زبان فارسي يك خصوصيتي دارد كه كمتر زباني در دنيا مي تواند اين خصوصيت را داشته باشد و آن، خصوصيت تركيب پذيري است... حتي زبانهاي وسيع دنيا مثل زبان عربي هم اين خصوصيت را ندارد. آن وقت اين زبان با اين همه وسعت را شما مي بينيد كه تعبيرات و افعال كمكي در آن آوردند. مثلا اينكه مي روم كه اين كار را بكنم! ... كسي مي خواهد برود حمام مي گويند: برويد يك حمامي بگيريد. مگر حمام را مي گيرند؟! اينها هم همان درد خود فراموشي است.» (10)

استاد شهيد آيت الله مطهري اين

پديده ي شوم را از زاويه ي ديگري نگريسته و با توجه به ابعاد ارزشمند مكتبي و حفظ شعارهاي دين در چهره امر به معروف مي فرمايد:

«شعارهاي دين را زنده نگهداريد، يكي از شعارهاي دين اسمهاست. من نمي فهمم اينكه مي گويند فلام اسم دمده شده، كهنه شده، يعني چه؟ مگر اسم هم نو و كهنه دارد. چون اسم فلان كلفت فاطمه است، پس فاطمه اسم كلفتهاست! خيلي عجيب است! پس ديگر اسم دخترمان را فاطمه نگذاريم! همين خودش يك امر به معروف و نهي از منكر است كه: مردم! بر فرزندانتان اسمهاي اسلامي بگذاريد ... براي مؤسساتتان نام اسلامي بگذاريد، نامهاي اسلامي را زنده نگهداريد. زبان اسلام را زنده نگهداريد، زبان عربي زبان يك قوم نيست، زبان اسلام است... از اهم وظايف ما اين است كه اين زبان را حفظ كنيم. هر فرهنگي، هر تمدني اگر بخواهد زنده بماند بايد زبانش زنده بماند، اگر زبانش مرد، خودش مرده است. اين مبارزه علني را كه با زبان عربي مي بينيد... مبارزه با اسلام است، با حروف الفبا كه كسي مبارزه ندارد.

... [دشمنان مي خواهند] افكارشان را به ما تحميل كنند، تمدن خودشان را به ما تحميل كنند، روح خودشان را بر روح ما تحميل كنند، براي اينكه روح ما را خرد كنند.» (11) نام و نامگذاري؛ معنا و فلسفه ي آن

اسم واژه اي است كه دلالت بر شخص يا شيء و يا مكاني مي كند و يا علامت و نشان از موردي است كه نام بر آن نهاده شده است. از اين رو، بسياري از دانشمندان علم لغت، اسم را از ريشه ي «سمو»

به معناي ارتفاع و بلندي گرفته و نامگذاري را موجب معرفت، شناخت و علو مقام هر چيز دانسته اند. و از سوي ديگر پاره اي نام را علامت و نشان مسمي دانسته اند زيرا ريشه ي آن را «وسم» مي دانند. (12) به هر روي با بيان نام شخص يا شيء، آن شخص يا شيء در برابر ديدگان ذهن آدمي نمايان مي شود.

آنچه در عرصه ي پژوهش و تحقيق درباره ي نام و نامگذاري، مهم مي نمايد، فلسفه ي اين عمل است كه برخي از آنها را مرور مي كنيم تا آشنايي بيشتري در اين باره پيدا كنيم:

1. برقراري ارتباط و آسان نمودن آن

از آنجا كه انسان موجودي اجتماعي _ مدني الطبع _ است و براي حضور در جامعه نيازمند ارتباطات اجتماعي است، براي رفع نيازهاي خود و ديگران ناچار به شركت در صحنه هاي مختلف اجتماع است و براي آسان نمودن حضور خود بايد براي افراد و اشياء نام و نشان قرار دهد تا بدين وسيله تبادل افكار و مقاصد خود را به انجام برساند. از اين رو هم خود بايد داراي نام و نشاني باشد تا ديگران توان برقراري ارتباط يابند و هم ديگران نيازمند به اين پديده هستند تا ارتباط از اين سو فراهم شود.

2. تنظيم روابط اجتماعي

افزون بر اصل ارتباط و نياز به تسهيل آن، انضباط روابط اجتماعي ايجاب مي كند، افراد و اشياء نام نشان داشته باشند تا هر فرد يا مؤسسه اي قادر بر ايجاد ارتباط بر اساس تدوين و تنظيم اين روابط، باشد و بدين وسيله از آنان نيز خود را طلب كند تا نياز آنان

را برطرف سازد. از اين رو حذف نام و نشان از افراد و اشياء مايه ي بي انضباطي اجتماعي، تشويش، سرگرداني و سردرگمي در روابط اجتماعي شده و بسياري از قوانين را در مرحله ي اجرا دچار كندي و يا تعطيلي مي نمايد.

3. جاودان نمودن افراد و اشياء در تاريخ

مانا بودن و جاودان ماندن بر اساس نام افراد يا اشياء است تا بدين وسيله از حافظه ي تاريخ محو نشده و در صفحات آن همچنان درخشان بمانند. شيوه ي رسول اكرم _ صلي الله عليه و آله و سلم _ در زندگاني چنين بوده كه علاوه بر انسانها، بر اشياء و لوازم منزل نيز نام و نشان مناسب و مطلوبي مي نهادند تا از نسيان و فراموشي و يا گم شدن، مصون بمانند.

4. ابزار بيان احساسات و تبادل عواطف

حفظ ارتباطات و مشاركتهاي اجتماعي نياز به شناختن و شناساندن دارد و اين مرحله با همراهي نوعي احساسات و عواطف عملي مي شود، كه نام، فاميل، لقب و مشخصات ديگر راهي براي رسيدن به اين هدف ارزشمند است.

پيامبر اسلام _ درود خداوند بر او و دودمان پاكش باد _ در سخني لبريز از بصيرت و احساس مي فرمايند:

«هرگاه كسي را دوست داشتيد، از نام او، نام پدرش و از منزل و جايگاهش پرسش كنيد، اگر مريض شد از او عيادت كنيد و اگر دچار گرفتاري شد به او كمك كنيد.» (13)

و در ديگر سخن، پرسش از نام جد و طايفه ي او نيز مطرح شده است. پس گام نخستين در ارتباط و استمرار تبادل عاطفي و انساني، پرسش از نام فرد و نزديكان او است. عمل

ارزشمندي كه پاره اي از دانشمندان آن را به عنوان «ظريف ترين و عالي ترين تعارفات» در وجود آن شخص دانسته كه در پي آن رابطه اي اجتماعي آغاز مي شود زيرا اسم يك شخص براي او، شريف ترين و مهمترين صدا در كليه ي زبانهاست». (14) نام و ابعاد گوناگون آن

الف) فكري فرهنگي

اسم در آموزه هاي ديني، نشان از ابعاد روحي، معنوي و شخصيتي انسان در جامعه است و از چنان اهميت و قداستي برخوردار است كه در برخي از آيات قرآن، خداوند از سوي خود، نام بعضي از اولياي محبوب خويش را تعيين مي نمايد، همانند نام عيسي عليه السلام كه فرشتگان الهي از سوي پروردگار بشارت فرزندي به نام عيسي را به حضرت مريم عليهاالسلام دادند: «اذ قالت الملائكه يا مريم ان الله يبشرك بكلمه منه اسمه المسيح عيسي ابن مريم وجيها في الدنيا و الاخره و من المقربين» (15) و يا در كريمه اي ديگر، خداوند نام يحيي _ كه در تاريخ بشريت چنين نامي سابقه نداشته است _ بر فرزند زكريا گذاشته و خطاب به او مي فرمايد:

يا زكريا انا نبشرك بغلام اسمه يحيي لم نجعل له من قبل سميا (16)

اي زكريا! همانا ما تو را بشارت مي دهيم به فرزند پسري به نام يحيي كه پيش از او همنام وي وجود نداشته است.

آري! نام و نامگذاري با فضايي از ابهت و عظمت همراه است؛ به گونه اي كه خداوند آغاز هر كاري را با نام خود مي آموزاند. اين رو در آغاز سوره هاي قرآن _ به جز يك سوره كه فضاي آن رحمت الهي نيست

_ عبارت «بسم الله الرحمن الرحيم» بيان شده است و به هنگام خواندن و آموزاندن، تعليم مي دهد كه بخوان [اما] به نام پروردگارت كه آفريد: «اقرأ باسم ربك الذي خلق» (17) و درباره ي حضرت نوح، سخن او را به هنگام سوار شدن بر كشتي بيان مي كند كه به همراهان و رستگاران فرمود: «اركبوا فيها بسم الله مجراها و مراسها ان ربي لغفور رحيم» (18) به نام خدا بر آن كشتي سوار شويد و هنگام حركت و توقف ياد او كنيد و پروردگارم آمرزنده و مهربان است.

گويي كيمياي نام خداوند، چنان تأثيري دارد كه وجود ملكه ي سبا را شرافتي بخشيد كه هنگام بيان ماجراي نامه ي حضرت سليمان به اطرافيان خود گفت:

اي اشراف! نامه ي با ارزشي به سوي من افكنده شده؛ اين نامه از سليمان است و چنين مي باشد:

«به نام خداوند بخشنده ي مهربان، پيام من اين است كه برتري جويي نسبت به من نكنيد و به سوي من آييد در حالي كه تسليم (حق) هستيد». (19)

گاهي كه فراتر از اين سخنان، در آيات ديگر قرآن غور و انديشه نماييم مي يابيم كه هر معبودي غير از خدا اسمي بي مسمي است و مشركان، عابدان اسم بي مسمايند. (20) بيان نام خداوند از چنان ضرورتي برخوردار است كه هنگام ذبح قرباني، بايد اسم پروردگار برده شود (21) و آن گاه كه سگ شكاري براي به دست آوردن شكار فرستاده مي شود، واجب است نام خداوند بر زبان جاري شود تا شكار پاك و حلال باشد. (22)

جالب توجه آن است كه چون اعتراض فرشتگان بر آفرينش آدم و گماردن «خليفه

الله» بر زمين به گوش رسيد، خداوند «اسمهايي» به حضرت آدم آموخت، سپس آنها را بر فرشتگان عرضه كرد و فرمود:

«اگر راست مي گوييد، از اسامي اينها به من خبر دهيد.»

در اين هنگام ملائكه از عمل خويش پشيمان شدند و خداوند را به دانايي و حكمت ستودند. (23)

اينك كه درباره ي آثار نام و نامگذاري و چگونگي آن از بعد فرهنگي به بحث نشسته ايم، نگاهي درس آموز به سخنان سعادت بخش معصومان عليهم السلام مي نماييم تا از زلال حكمت و عصمت جرعه هايي بدرقه ي زندگاني خود كنيم:

رسول اكرم _ صلي الله عليه و آله و سلم _ فرمود: نخستين نيكي پدر به فرزند خود اين است كه اسم او را به اسمي نيك و زيبا نامگذاري كند؛ پس بايد اسم خوبي بر فرزندانتان بگذاريد. (24) در كلام ديگري مي فرمايند:

نام پسنديده و نيكو براي خود برگزينيد. همانا شما روز قيامت با نامهاي خود خوانده مي شويد [و گفته مي شود] برخيز اي فلان فرزند فلان به سوي نور خود برو و يا برخيز اي فلان فرزند فلان كه نوري براي تو نيست. (25)

بهترين نام و صادق ترين آنها در نظر امام پنجم عليه السلام، نامي است كه با اطاعت و عبوديت همراه باشد و برترين اين نامها، اسامي انبياء رسولان الهي است. (26)

نكته ي قابل توجهي كه نشان از ارزش والاي نام افراد در چگونگي حيات و زندگاني آنان دارد، آن است كه توصيه شده كودكان خود را قبل از تولد، نامگذاري كنيد، گرچه فرزندانتان پيش از به دنيا آمدن تلف شوند، زيرا آنان در صحراي قيامت پدر و مادر خود

را ملاقات مي كنند و از آنها پرسش مي نمايند كه چرا آنها را نامگذاري نكرده اند.

اميرمؤمنان علي عليه السلام پس از اين سخن، فرمودند:

به همين خاطر رسول گرامي اسلام _ صلي الله عليه و آله و سلم _ فرزندي را كه فاطمه ي زهرا _ سلام الله عليها _ هنوز متولد نشده بود به اسم محسن نام نهاد گر چه مكر و حيله ستمكاران اجازه نداد او از مادر به سلامت به دنيا آيد و پيش از تولد او را به شهادت رساندند. (27)

از شيوه هاي ارزشمند پيامبر اسلام (ص) آن بوده كه اسامي زشت و بي معنا را كه بر افراد و شهرها بوده، تغيير مي دادند. از اين رو اسم دختري كه «عاصيه» بود را «جميله» نهادند. (28)

از مجموع آيات و روايات در مي يابيم، نام نهادن بر اشياء وافراد، كاري ارزشي، آرماني و گاه سياسي است كه در پرتو آن نوعي انتقاد و باور قلبي مقدس يا نامقدس و زشت نهفته است. نامها، شعاعي از شناخت و معرفت خانواده نامگذاران است و همانند آينه اي روشن و شفاف، گستره ي شخصيت آنان، نوع تربيت و چگونگي معرفت آنها را نمايان مي كند. از سوي ديگر، تأثير نامگذاري چنان بوده كه گاهي حكومتهاي ستمگر جهت محو نام پيشوايان ديني كه نام و يادشان حركت بخش و شورآفرين توده هاي دين باور بوده، در صدد حذف نام آنان و تحقير آن بوده اند؛ همانند حكومتهاي اموي كه نام امام اميرالمؤمنين علي (ع) را مانعي جهت اهداف شوم خود دانسته و در صدد محو نمودن آن بر آمدند اما امام حسين (ع) كه خود

از بصيرتي ژرف و بينشي عرشي بهره داشت از همين حربه استفاده نمود و نام سه فرزند خود را علي گذارد (علي اكبر، علي اوسط و علي اصغر) و در جمله اي پر پيام فرمود:

«اگر براي من صد پسر هم متولد شود، همه ي آنها را به نام علي نامگذاري مي كنم».

ويژگي ارزنده اي كه از طريق نام گذاري مي توان به آن دست يافت، بيان تبعيت و اطاعت از اولياي دين، اظهار ارادت به پيشگاه قدسي آنان و اعلام وفاداري در پيمودن راه آنهاست. همان كه چون مردي خدمت امام صادق (ع) رسيد و گفت: ما فرزندانمان را به نام شما و پدرانتان اسم مي گذاريم، آيا اين كار براي ما سودي دارد؟

حضرت فرمودند: آري به خدا قسم، «و هل الدين الا الحب» مگر دين چيزي غير از دوستي است؟ پس اين آيه ي شريفه را تلاوت و بدان استناد فرمودند كه:

قل ان كنتم تحبون الله فاتبعوني، يحبيكم الله. (29)

بگو، پيامبرم اگر دوستدار خداييد پس تبعيت و پيروي كنيد مرا تا خدا دوستدار شما گردد.

با اين سخن، فلسفه ي گفتار رسول اكرم (ص) به روشني آشكار مي شود كه فرمود:

كسي كه چهار فرزند (پسر) به دنيا بياورد و هيچ يك را به اسم من نامگذاري نكند به من جفا كرده است. (30)

ارزش ديگري كه در حسن سليقه ي ما، در نامگذاريها پديدار مي شود بزرگداشت شعائر ديني و قداستهاي مذهبي است تا آشناسازي نسلهاي بعدي با آداب آسماني مذهب، زنده نگه داشتن نام الگوهاي هدايت بخش و گسترش ارزشهاي والاي مذهبي به ديگر جوامع در پرتو آن ايجاد شود. علت برگزاري نماز جمعه و

نمازهاي جماعت، حضور در محافل مذهبي و مجالس با شكوه ديني، اقامه عزاداري براي امامان معصوم (ع)، فرياد مؤذن در خواندن اذان و يا تلاوت زيباي قرآن توسط افراد، حفظ شعائر ديني و برافراشتن بيرق سرافرازي و عظمت مسلمانان، براي هميشه و نشان دادن شكوه غير قابل وصف آموزه هاي مذهبي به ديگران خواهد بود و نام گذاري نيز از اين نوع است.

برخي از انديشمندان و عالمان بر اين باورند كه پشت كردن به اين ارزشها _ و استفاده از نامهاي غير مذهبي كه هيچ پيامي در برندارد و از سوي ديگر آثار تخريبي فراواني به دنبال خواهد داشت _ نوعي «جنگ با شعارهاي دين و پيشوايان معصوم عليهم السلام» است.

مرحوم شهيد آيت الله مطهري در اين باره مي فرمايد:

«به خدا تمام اينها مبارزه با اسلام است، ميراندن اسلام است، شعارهاي دين را زنده نگهداريد، يكي از شعارهاي دين اسمها است همين خودش يك امر به معروف و نهي از منكر است». (31)

آنان كه در نامگذاري خود اعتقاد راسخي به تفأل و فال نيك زدن دارند، با انتخاب نام خجسته و مباركي براي فرزند يا مؤسسه ي خود آرزوي موفقيت، كاميابي و پيروزي او را در تفأل به اين نام دارند اسمهايي همانند بهاءالدين، آيت الله، عمادالدين، روح الله، فاضل، علامه و صدرا از اين نوع محسوب مي شوند. بسياري نام فرزند خود را روح الله مي گذارند تا در فرداي زندگي همانند حضرت امام _ رحمه الله عليه _ ناخداي كشتي خداجويان شده و افواج مردم را به ساحل نجات و رستگاري رهنمون شود.

ب) جامعه شناسي

راجر پرايس در كتاب «چه اسمي براي كودك انتخاب

نكنيم» با اشاره به برخي از اسمهاي متداول، درباره ي شخصيت مرتبط با هر نام توضيح مي دهد كه بي ترديد اسامي مستعار، اسامي كوتاه شده و يا هر اسمي كه روي كودك نوزاد گذاشته مي شود، مقصدي را كه والدين براي كودك انتخاب كرده اند مشخص مي سازد؛ و اگر كودك در مراحل بعدي زندگي خود بخواهد اين سرنوشت و مقصد را تغيير دهد به تلاش سختي نياز دارد. (32)

دكتر اريك برن در كتاب «بعد از اسلام چه مي گوييد؟» مي نويسد:

اغلب اوقات اسامي به عنوان شاخصهاي وجودي افراد، ابعاد تازه اي مي يابد و اين زماني است كه آنان با مطالعه ي اسطوره ها و تاريخ به معناي بسياري از اسامي پي مي برند اما در عين حال همشاگرديهاي ستمگر بچه ها هميشه حاضرند تا معاني پنهان اسامي را به آگاهي صاحبان آنان برسانند. اين چيزي است كه در حيطه ي اختيار پدر و مادر است و چه بهتر كه آن را از قبل پيش بيني كنند.

وي مي افزايد: راههاي تأثير اسم كوچك بر شخص و زندگي او چهار نوع است: 1- عمدي 2- اتفاقي 3- غير عمدي 4- اجباري.

1- عمدي: ممكن است كسي به دليل بخصوصي اسمي روي فرزندش بگذارد مانند آنكه اسامي دانشمندان مشهور و فيلسوفان شهير را به عنوان اسم كوچك نوزاد خود برگزيند. پس از مدتي آن نوزاد در صدد برمي آيد سبك حرف زدن و طرز زندگي خود را با كسي كه پيش از او به اين نام شهرت داشته، يكسان كند. گاهي كه اسامي نامناسب گزينش مي شود و نام افرادي كه جايگاه ارزشمندي ندارند انتخاب مي

شود، با دلخوري و حتي اعتراض شخص همراه مي شود و سايه ي اين دلخوري به خاطر به يدك كشيدن اين نام تا آخر عمر مي ماند.

2- اتفاقي: ممكن است اسمي را كه پدر و مادر براي نوزاد خود برمي گزينند تا مقطع سني خاصي توليد اشكال نكند و يا در شهر و روستايش مطلوب باشد اما فراتر از آن توجه همگان را به خود جلب كند مانند آنكه نام پسرانه بر دختر گذاشته شده و يا نام دخترانه بر پسر نهاده شده است [و در برخي اوقات نامهايي تنها در سن طفوليت زيبا و پر احساس است و در سن نوجواني، جواني و ميانسالي بسيار زشت و ناهنجار خواهد بود.]

3- غير عمدي: گاه پدر و مادر سهوا اسامي مخصوص حيوانات دست آموز خانگي را بر فرزندانشان مي گذارند كه بعدا دردسرساز مي شود.

4- اجباري: نام خانوادگي نامي اجباري است كه پدر و مادر از پدربزرگشان به ارث گرفته اند و بر فرزندانشان مي گذارند. ابعاد زشتي برخي از اين نامها در جلسات، محافل عمومي و مجامع شلوغ كه همگان با نام خانوادگي انسان رو به رو مي شوند، نمايان مي شود. (33)

نكته ي ارزشمندي كه در انتخاب نامهاي افراد و اشياء قابل توجه به نظر مي رسد آن است كه بايد هميشه در مقياس كلان انديشيد و در مقياس خرد عمل نمود. در نوع انتخاب خود دورنگري داشت و از درون خانواده به برون آن فكر كرد و حتي فراسوي كلان را نيز، مورد نظر و تأمل قرار داد. (34)

واقعيت تلخي كه پيشتر بدان اشاره شد آن است كه پاره اي از افراد و

خانواده ها اجتماعي بودن، كسب شخصيت در جامعه اظهار فراگيري هنجارهاي شخصيتي و نمايش دانايي باورهاي والاي اجتماعي را در نوع انتخاب نامهاي دور از فرهنگ و اصالت ديني مي دانند و درصدد جلوه آرايي با نامهاي بيگانه اند. تا بدين وسيله تصويري از شخص خود را در آينه اي زنگار گرفته و قاب منيت و خود برتربيني به رخ ديگران كشيده و در نقشي بازي كنند كه خود را بزرگ جلوه دهند و ويژگي شخصيتي يابند. (35)

فردريك پرلز با توجه به ويژگيهاي روحي اخلاقي اين افراد مي نويسد:

«ديوانه مي گويد: من آبراهام لينكن هستم و عصبي مي گويد: كاش من آبراهام لينكن بودن و آدم سالم مي گويد: من منم و تو تويي» (36)

از مجموع آموزه هاي ناب ديني در اين باره در مي يابيم كه رجوع به اصالت خويشتن، درك ارزشهاي واقعي و ضد ارزشها، تقويت و بالندگي بنيانهاي فكري، قرار گرفتن در مسير صحيح زندگي اجتماعي، بي اعتنايي نسبت به عنوانها و الفاظ پوشالي و پوچ و دوري از نماسازي بر شخصيت خود با كيف و عينك و لباس و ... موجب خويشتن يابي و استحكام معيارهاي اصيل و ارزشي در وجود انسان خواهد بود.

ادامه دارد. پي نوشت :

1. حجر، آيه 29؛ رك: تفسير البرهان، ج 2، ص 329؛ الميزان، ج 12، ص 154؛ مجمع البيان، ج 6، ص 335.

2. همان، آيه 28؛ رك: تفسير الكشاف، ج 2، ص 557؛ اطيب البيان، ج 8 ، ص 28؛ طبري، ج 14، ص 22.

3. تين، آيه 4؛ رك: تفسير التبيان، ج 10، ص 376؛ منهج الصادقين، ج 10، ص 290؛ نمونه، ج

27، ص 144.

4. بلد، آيه 4؛ رك: تفسير ابن كثير، ج 4، ص 512؛ انوار التنزيل، ج 5، ص 186؛ البرهان، ج 4، ص 462.

5. انشقاق، آيه 6؛ رك: تفسير اطيب البيان، ج 14، ص 49؛ الدر المنثور، ج 67، ص 329؛ الكشاف، ج 4، ص 726.

6. فجر، آيه 28، رك: تفسير البحر المحيط، ج 8 ، ص 472؛ اطيب البيان، ج 14، ص 114؛ التبيان، ج 10، ص 348.

7. بقره، آيه 30: رك: تفسير البرهان، ج 1، ص 73؛ التبيان، ج 1، ص 128؛ الميزان، ج 1، ص 119؛ نورالثقلين، ج 1، ص 48.

8 . ابراهيم، آيه 25 و 24 (الم تر كيف ضرب الله مثلا كلمه طيبه، كشجره طيبه، اصلها ثابت و فرعها في السماء تؤتي اكلها كل حين باذن ربها...)

9. نك: فرهنگ غلطهاي رايج، حسن عرفان، ص 5 تا 7 و غلط ننويسيم، غلامحسين نجفي.

10. فرهنگ و تهاجم فرهنگي، ص 106.

11. حماسه ي حسيني، استاد مطهري، ج 2، ص 80 و 81 [با تلخيص].

12. پيام قرآن، ناصر مكارم شيرازي و جمعي از نويسندگان، ص 37؛ مجمع البحرين، طريحي، ج 1، ص 424؛ فرهنگ بزرگ جامع نوين، احمد سياح، مجلد 1، ص 669.

13. نك: محجه البيضاء، ج 3، ص 322

14. رك: آيين دوست يابي، ديل كارنگي، ص 123.

15. آل عمران، آيه 45؛ نك: تفسير التحرير، ج 28، ص 183؛ تفسير ابن كثير، ج 1، ص 31.

16. مريم، آيه 7؛ نك: تفسير التحرير، ج 21، ص 249 (ذيل آيه ي 1 احزاب).

17. علق، آيه 1؛ نك: تفسير انوار التنزيل، ج 5، ص 190؛ صافي، ج 57، ص 348؛ المراغي، ج 30، ص 198.

18. هود،

آيه 41؛ نك: تفسير بيان السعاده، ج 2، ص 328؛ تقريب القرآن، ج 12، ص 42؛ الميزان، ج 10، ص 229.

19. نمل، آيه 29، 30 و 31 (قالت يا ايها الملأ القي الي كتاب كريم، انه من سليمان و انه بسم الله الرحمن الرحيم الا تعلوا علي و آتوني مسلمين).

20. يوسف، آيه 39 و 40؛ رك: تفسير ابن كثير، ج 1، ص 31؛ جامع الاحكام، قرطبي، ج 9، ص 199.

21. حج، آيه 34 و 36؛ انعام، آيه 119.

22. مائده، آيه 4؛ انعام، آيه 119.

23. بقره، آيه 30 تا 33. رك: تفسير ابن كثير، ج 1، ص 111؛ پرتوي از قرآن، ج 1، ص 117؛ البيان، ج 1، ص 22، 138 و 139.

24. بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 104، ص 130.

25. ميزان الحكمه، ج 4، ص 556.

26. بحارالانوار، ج 104، ص 129.

27. نك: محجه البيضاء، ج 3، ص 133.

28. ميزان الحكمه، ج 4، ص 557.

29. رك: بحارالانوار، ج 23.

30. نامها و نامگذاريها، ص 10.

31. حماسه ي حسيني، ج 2، ص 65 و 66.

32. رك: چه اسمي براي كودك انتخاب نكنيم، راجر پرايس، نيويورك، 1904.

33. بعد از اسلام چه مي گوييد؟، دكتر اريك برن، مترجم مهدي قراچه داغي، ص 95 تا 97 (با اندكي تغيير و تلخيص).

34. برنامه ريزي استراتژيك در نظام آموزشي، تأليف راجر كافمن و جري هرمن، ترجمه ي دكتر فريده ي مشايخ و دكتر عباس بازرگان، ص 5 تا 8 (با تلخيص فراوان).

35. نك: درآمدي به جامعه شناسي، بروس كوئن، ترجمه ي محسن ثلاثي، ص 75 تا 80 .

36. براي موفقيت و خوشبختي آفريده شده ايم، دكتر موريل جيمز و دوروتي جنگوارد، ترجمه دكتر حسن

قاسم زاده، ص 42.

منبع: مجله ي پيام زن

بهداشت روان در اسلام

نماز و نيايش

قرآن هدف از خلقت بشر را عبادت وبندگى مى داند :

« ما خلقت جن و الانس الا ليعبدون » « ما جن و انس را خلق نكرديم مگر براى عبادت.»

يكى از عبادت ها در نزد خداوند نماز است كه از اول خلقت بشر به آن تأكيد شده است و همه پيامبران نيز نماز مى خواندند و براى نماز هم تبليغ مى كرده اند. هر چند كيفيت نمازها فرق داشت ولى اصل نماز و عبوديت، محرز بوده است.

قرآن، از ميان تمام عبادت ها، به نماز بيشتر تأكيد كرده است؛ چون نماز را مايه ى آرامش و باز دارنده فحشاء و منكر ... مى داند.

آيه : ( أقم الصلوة الذكرى ) .. « نماز را به پا داريد تا اين كه به ياد من باشيد. »

فوايد جسمى و روانى نماز

نماز، علاوه بر آن كه ياد خداست و ارتباط عبد با معبود را برقرار مى كند؛ شامل حركاتى مثل : ايستادن، خم شدن ( ركوع ) و به خاك افتادن ( سجده ) مى شود. يكى از نويسندگان از اين حركات نماز استفاده مى كند و نوعى اعجاز علمى براى نماز يادآور مى شوند كه چرا اين حركات باعث جلوگيرى از بيمارى هايى در انسان مى شود و در حقيقت در حكم ورزش صبح گاهى، شام گاهى و نيمه روز است. در اين مورد مى گويد :

حركات اجبارى در نمازهاى شبانه روزى، 119 عدد است و آن حركات از بيمارى هايى نظير « دوالى الساقين » از طريق حركت سريع تر خون و تقويت ديواره هاى ضعيف ساق هاى پا جلوگيرى مى كند. و اين مطلب را از طريق

رسم شكل ها و عكس هاى متعدد اثبات مى كند. و آن را « معجزة الصلوة فى الوقاية من مرض دوالى الساقين » مى نامند .

برخى نويسندگان مثل محمد سامى محمدعلى نيز در مورد آثار تمرينى و ورزش نماز سخن گفته اند و تحريك عضلات بدن، نشاط قلب و گردش خون، تقويت عضلات رگ ها و تقويت مغز را از آثار آن بر شمرده اند .

دكتر « مصطفى حفار » متخصص امراض دستگاه هضم، و استاد دانشگاه طب فرانسوى، درباره ى نماز مى گويد :

« ركوع، در تقويت عضلات ديواره مفيد شكم بسيار است و به جمع شدن معده، كمك مى كند و در كنارش هضم را يارى مى كند، همچنين روده هاى را براى دفع فضولات هضمى آسان مى كند ».

اما سجود، باعث رانده شدن هوا از ميان معده به دهان مى شود و دشوارى هاى هضم و انعكاسات قلبى را بر طرف مى سازد. همچنين نشستن به صورت سجده در نماز، براى درمان جمع شدن خون در پايين شكم بانوان كه ناشى از پشت درد در زهدان است را توصيه مى كنند» .

همچنين دكتر « فارس عازورى » متخصص بيمارى هاى اعصاب از دانشگاه آمريكا مى گويد :

« نماز مسلمانان و ركوع و سجودشان، عضلات پشت را تقويت مى كند و حركات، ستون فقرات پشت را نرم مى كند و امراض عصبى و عضلانى را آرامش مى بخشد » .

يكى از اساتيد دانشكده پزشكى دانشگاه اسكندريه قاهره رساله ى پايان نامه ى دكترى خود را به بررسى تأثير شگفت انگيز نماز در صيانت از بيمارى هاى عضلانى از جمله بيمارى هاى فراخى رگ هاى پا، اختصاص داده و كتابى در اين ارتباط تدوين نموده است كه در آن به طور مبسوط آثار طبى نماز برعضلات

پا، مورد بررسى قرار گرفته است .

اخيرا بعضى از دانشمندان، براى تقويت، تمرين هاى شبيه به ركوع و سجود توصيه مى كنند.

با اين نظريات دانشمندان، كه اكثرا مسلمان نيستند، افقى روشن از لحاظ بعد جسمى و اعصاب و روان بر نماز ترسيم مى شود كه در آينده به عظمت قرآن افزوده خواهد شد.

روان درمانى نماز و نيايش

از دير باز نماز در آرام سازى انسان مكررا امتحان وبررسى و ثابت شده است و بسيارى از تأليفات علمى، اعم از نوشته هاى مسلمين و غير مسلمين به اين حقيقت اذعان شده است. شايد بتوان بررسى ها و پژوهش هاى ده ساله « آلن برگين » استاد روان پزشك را يكى از جامع ترين و عالمانه ترين و در عين حال تازه ترين كارهاى انجام يافته در مورد نقش ارزش ها و اعمال دينى از جمله نماز دانست .

او با مطرح كردن دو عنوان، نقش مثبت ارزش هاى دينى را در روان درمانى، ارتباط با دين را با بهداشت روانى و ضرورت به كارگيرى موضوعات ارزشى ودين را در آموزش ها و درمانى هاى بالينى بيماران، به طور مشخص مورد تأييد قرار داده است. « آرام سازى » يكى از وسايل مورد استفاده برخى از روان درمان گرايان جديد در درمان بيمارى هاى روانى است و انسان مى تواند آن را از طريق تمرين بياموزد .

خواندن نماز، آن هم حداقل پنج بار در روز، مى تواند بهترين برنامه ى تمرين آرام سازى و فراگيرى آن باشد. معمولا وقتى آدم كيفيت آرام سازى را ياد بگيرد، قادر مى شود كه خود را تشنجات عصبى ناشى از فشارها و گرفتارى هاى زندگى نجات دهد .حالت تمدد اعصاب و آرامش روانى

حاصل از نماز، انسان

را از اضطرابى كه بيماران روانى، همواره از آن رنج مى برند، مى رهاند. چون اين حالت ها معمولا تا مدتى پس از نماز نيز درانسان باقى مى ماند و ادامه مى يابد.

انسان گاهى در حالت تمدد اعصاب و آرامش روانى پس از نماز، با امور يا موارد اضطراب انگيزى رو به رو مى شود و يا آن ها را به ياد مى آورد. تكرار حدوث اين موارد، با يادآورى آن ها در حالت تمدد و آرامش نفسانى پس از نماز، به خاموش شدن تدريجى اضطراب در انسان، منجر مى شود، زيرا اين امور يا موارد اضطراب تدريجا به حالت آرامش روانى پس از نماز ارتباط مى يابد و فرد هم تدريجا از اضطراب و نگرانى ناشى از اين امور يا موارد، رها مى گردد .

دكتر « هاموس هايسلوب » مى گويد : مهم ترين عامل خواب آرام بخش كه من در طول سال هاى متمادى تجربه و ممارستم در مسائل روانى، به آن پى برده ام، همين نماز است. من به عنوان يك پزشك مى گويم : بهترين وسيله ى ايجاد آرامش در درون و اعصاب انسان كه تاكنون شناخته ام، نماز است .

آقاى دكتر « آكيرو ماتسوموتو » مدير كانون تعليماتى مطالعات وتحقيقات مربوط به خاورميانه در دانشگاه دولتى ژاپن كه چند سال پيش به اسلام گرويده است، تأثير خوب نماز را در تسكين روح و آرامش نفس، تجربه كرده است و در بخشى از نامه اى كه براى يكى از دوستان فرستاده

است به آن اشاره كرده است.

... گاه گاهى آن دفترچه ى نماز را كه شما براى من لطف نموديد، نگاه مى كنم و مطابق توضيحات آن با خود، نماز را اقامه مى كنم و فهميدم كه نماز خواندن براى تسكين روح

خود، تأثيرى خوب دارد. مثلا روزى كه در محل كار خود با مسائل ناراحت كننده مواجه شوم؛ به خانه بر مى گردم ونماز مى خوانم تا نفس خود را آرام بسازم ... قربان شما آكيرو ماتسوموتو .

علاوه بر آن، با تكرار نماز، اثرگذارى آن در ترشح « آنكفالين » از هيپوفيز و فضاى بين بطن سه و چهار مغز انسان، مكرر مى شود. در نتيجه، ترشح آن به صورت شرطى انجام مى شود، يعنى با بر پايى نماز، ترشح مغزى انجام مى شود.

لازم به توضيح است : ترشح « آنكفالين » كه در فعال سازى سيستم ايمنى بدن دخالت دارد، از طريق تحريك سلول هاى « سيستوتوكسيك » صورت مى گيرد كه نماز در تحريك آن ها تأثير مستقيم دارد. بنابرين نماز، در تقويت سيستم دفاعى بدن مؤثر است و نه تنها در سلامت روان بلكه در سلامت جسم، به طور مشخص، مؤثر است .

تمركز حواس

تمركز حواس و راه هاى تمركز حواس، متخصصين زيادى را به طرف خود، جذب كرده است، نظريه هاى زيادى براى درمان تشويق ذهنى

انجام داده اند.

از جمله، قائل بر اين اند كه اگر شخصى «60» الى «70» مرتبه به فكر و حواسش را به يك نقطه متمركز نمايد، به خودى خود مى تواند تمركز حواس كسب كند. نماز واقعى، « فى صلوتهم خاشعون » يعنى؛ خاشع و خاضع بودن در برابر حضرت حق، همان متمركز كردن افكار را به يك نقطه، كه همان معبود است، مى باشد. كه ثمره اش، علاوه بر اجر معنوى و اخروى، آسايش و آرامش اعصاب و تمركز حواس را تضمين مى كند و اضطراب و استرس و تشويق ذهنى ( كه مقدمه براى ضعف اعصاب است ) را

از بين مى برد.

روان شناسان، براى تمركز حواس چندين نكته را متذكر مى شوند :

اول : محيط مناسب ومساعد، براى تمركز حواس انتخاب كنيد و خود را به آن عادت دهيد .

اسلام نيز، نماز و عبادت را در جاهاى مناسب و مخصوص، مانند : مسجد يا اتاق دور از عكس و تصاوير و درب باز و هر چيزى كه جلب توجه كند، توصيه فراوانى دارد .

دوم : تمام علل هاى مادى كه منجر به گسيختگى انديشه مى شود، از ميان برداريد .

مسلمانان نيز در اول نماز، با گفتن « تكبير الاحرام »، تمامى ماديات و تعلقات دنيوى را به پشت سر انداختند وخود را محضر خالق يكتا مى بينند .

سوم : براى تمركز حواس، وضعيت جسمى متعادل داشته باشيد .

قرآن درباره تعادل جسمى در نماز مى فرمايد : « و لا تقربوا الصلوة و أنتم سكارى » « در حالت مستى به نماز نزديك نشويد » مستى در حالت نماز منافات با تعادل و آرامش جسمى دارد و نشان دهنده آن است كه خداوند تأكيد بر تمركز حواس و آرامش در نماز دارد .

دانشمندان، راه هاى ديگرى نيز براى تمركز حواس نام مى برند، ما مى توانيم از طريق عبادت و با خلوص نيت راحت تر و آسان تر به آن، كه يك درمان بزرگ اعصاب و روان است، به دست آوريم.

قرآن كريم، نماز و ياد خدا را موجب آرامش مى داند، آرامشى كه جهان در عصر تكنولوژى به دنبال آن است حدود 400 ميليون نفر در جهان دچار ضعف اعصاب شديد و عدم آرامش روانى هستند كه تنها راه درمانشان بازگشت به دين وعبوديت است .

دكتر دياب و دكتر قرقوز

با ذكر آيه 2 سوره ى مؤمنون « الذين هم فى صلاتهم خاشعون » خشوع را وسيله اى براى رشد قدرت تمركز حواس انسان معرفى مى كند كه مى توان از آن در تمام مراحل زندگى بهره برد .

نماز و دعا وسيله ى غلبه بر تشويش و نگرانى

ديل كارنگى، روان شناس و دانشمند معروف آمريكايى، معتقد است كه نماز و دعا وسيله ى غلبه بر تشويش ونگرانى است. او در كتاب « آيين زندگى » مى نويسد : « امروز جديدترين علم پزشكى، يعنى روان پزشكى، همان چيزهايى را تعليم مى دهد كه پيامبران تعليم مى دادند، زيرا پزشكان روحى، دريافته اند كه دعا و نماز و داشتن يك ايمان محكم، نگرانى، تشويش، هيجان و ترس را كه موجب نيم بيشترى از بيمارى ها و ناخوشى هاى ماست، برطرف مى سازد. امروز روان شناسان، نيز مبلغان متجدد و براى نجات از آتش دوزخ همين دنيا، يعنى زخم معده، آنژين، دومواترين، اختلالات عصبى و جنون، گرويدن به دين را توصيه مى كنند .

مع الاسف ! ما فقط هنگامى كه تمام درها به رويمان بسته و آخرين نيرويمان تمام مى شود، متوجه خدا مى شويم. ولى چرا تا آن زمان صبر كنيم ؟ چرا هر روز تجديد قوا نكنيم ؟ من هرگاه به نماز و نيايش مى پردازيم؛ حس مى كنيم كه اعصابم آرامش يافته و در سكون و ثبات بى نظيرى فرو رفته است .»

« اگر نيرويى براى تحمل پيش آمدها لازم باشد، در اثر دعا و نماز به دست مى آيد. هر گونه دعا و نمازى، نشانه ى اين اعتقاد است كه با ارتباط با خداوند، نيرويى ملكوتى كه غذاى روح است به دست مى آيد. همين قدر كه انسان به حقيقى بودن اين نيروى

ملكوتى معتقد شد، ديگر چندان

اهميتى ندارد كه بخواهد بداند اين نيروى معنوى چگونه است. از نظر مذهب، اهميت در اين است كه يك نيروى معنوى كه تاكنون از ما پنهان بوده است در اثر دعا و نمازبه كار مى افتد» .

آقاى « كارل » در مورد تأثير دعا مى نويسد :

« به تازگى ثابت شده است كه با دعا مى توان روند پيرى زودرس را به حال طبيعى در آورد و ناتوانى و كاهش قوا را محدود كرد يا از ميان برداشت .»

آقاى « ويليام جيمز » در خصوص شفا يافتن بيماران به وسيله دعا مى نويسد :

« چنان به حقايق و واقعيت هاى پزشكى را قبول داشته باشيم، پزشكانى چند اظهار داشته اند كه در بسيارى از موارد، دعا در بهبودى حال بيمار، مؤثر بوده است. بنابراين بايد دعا را در معالجه ى بيماران، يكى از وسايل مؤثر دانست. دعا براى معالجات امراض روحى بسيارى از مردم مؤثر است و در نتيجه، صحت جسمانى آنان را هم به دنبال خواهد داشت .»

و آقاى « سيريل برت »، روان شناسى انگليسى مى نويسد :

« ما به وسيله ى نماز مى توانيم وارد آن چنان محيط گسترده اى از نشاط عقلانى شويم كه در شرايط عادى، رسيدن به آن ممكن نيست.»

نماز و نيايش، شفا بخش امراض صعب العلاج

آقاى كارل فيزيولوژيست فرانسوى درباره آثار جسمانى و درمانى مطلق نيايش مى نويسد :

« طبيب هنگامى كه مى بيند بيمار دست به دامن دعا و توسل به خدا شده است، مى تواند خرسند باشد. آرامشى كه نيايش به ارمغان آورده است، كمك شايانى در مداواى وى به شمار مى آيد. زيرا نيايش در همان حال كه

آرامش را پديد آورده است، به طور كامل و صحيح در فعاليت هاى مغزى انسان، يك نوع شگفتى و انبساط باطنى و گاه قهرمانى و دلاورى را تحريك مى كند. آثار درمانى نيايش درتمام ادوار، دقت مردم را به خود جلب كرده است. امروزه نيز در جاهايى كه به نيايش مى پردازند، از شفاهايى كه با تضرع و توسل به خدا و اوليا، نصيب آن ها شده، بسيار سخن به ميان مى آيد. نتايج نيايش، تنها در مواردى مى تواند مطمئنا به تحقق برسد كه همه راه هاى درمانى، غير عملى يا مردود باشد .»

سازمان طبى « لورد » كه واقعيت اين گونه شفاها را به اثبات رسانده است، خدمت بزرگى به علم كرده است. نيايش، گاهى تأثيرات شگفت آورى دارد. بيمارانى بوده اند اندكى تقريبا به طور دائمى از دردهاى خورده، سرطان، عفونت كليه، زخم هاى مزمن، سل ريوى و استخوانى پرنيونتال شفا يافته اند؛ چگونگى اين شفا يافتن ها تقريبا همواره يكسان است. يك درد بسيار شديد و بعد احساس شفا يافتن در چند دقيقه و حداكثر تا چند ساعت آثار بيمارى محو مى شود و جراحات جسمى و آناتوميك آن نيز التيام مى يابد. اين معجزه هاى به چنان سرعتى سلامت را به بيمار باز مى گرداند كه هرگز حتى امروزه، جراحان و فيزيولوژيست ها در طول تجربياتشان نظير آن را مشاهده نكرده اند. براى اين كه پديده ها بروز كند، نيازى نيست كه حتما خود بيمار نيايش كند. اطفال كوچكى كه هنوز قدرت حرف زدن را نداشته اند و هم چنين مردم بى عقيده نيز در « لورد » شفا يافته اند ليكن در كنار آنان، كسى، نيايش كرده است، نيايشى كه به خاطر ديگرى اجرا شود، همواره اثر بخش تر

است. چنين به نظر مى رسد كه اجابت دعا بستگى به شدت و حالت ( كيفيت ) آن دارد. اينهاست آن دسته از آثار نيايش كه من نسبت به آن ها يك نوع شناخت مسلم و قطعى دارم، و تاريخ حيات اولياى خدا و حتى مردم متجدد امروز حاوى نكات معجزه آساى بسيارى است .

دكتر « ادوين فردريك مايزر »، استاد بيمارى اعصاب در ايالات متحده ى آمريكا مى گويد : امروز، بشر امكان پيدا كرده است كه بسيارى از بيمارى هاى كشنده و خطرناك را به طرز شگفت آورى در ظرف مدت بسيار كوتاهى معالجه كند. ولى صرف نظر از اين معجزات درمانى كه امروزه بشر به آن دست يافته است، طريقه ى اعجاب آميز ديگرى نيز هست كه بسيارى از بيمارى هاى مهم و خطرناك را، مانند : فلج و غيره كه نه علتى براى آن مى توان يافت و نه از نظر پزشكى مى توان به وسيله ى جراحى و اسكلژى و احتزازى كارى كرد، درمان مى كند.

هزاران حالت و بيمارى هاى سخت داريم كه مشهورترين پزشكان ما هم نتوانسته اند كوچك ترين اميدى به درمان آن پيدا كنند اما همين بيماران با اين همه نااميدى كه در شفاى آنان بوده است، ضمن يكى از معجزات شگفت انگيز نماز و دعا، و بيماريشان به طور كلى شفا يافته و سلامت و عقل خود را باز يافته اند .

نتيجه چند تحقيق

* اين موضوع از ديد علم پزشكى ثابت و مطرح شده است كه نماز و نيايش به واسطه ى آزاد سازى «آندروفين ها » موجب كاهش استرش و فشار روانى مى شود .

* سه تن از روان شناسان به نام هاى « كتوين »، « براون » و « مارگاريد

» بيماران قلبى را كه در بخش قلب بيمارستان بسترى بودند، و قرار بود روز بعد يا روزهاى آينده جراحى قلبى شوند، مورد مطالعه قرار دادند و متوجه شدند كه بيماران نيايش گر و مرتبط با خدا، استرس كمترى نسبت به بيماران ديگر دارند. از اين رو د عا و نيايش را به عنوان يك مكانيزم دفاعى پذيرفتند .

* پرسش نامه اى را كه داراى بيست و هشت سؤال بود درباره ى نماز تهيه شده است و آن را به پرسش نامه ى ديگرى كه به نام ( اضطراب سنج، اس - تى - ال - 90) معروف است، الصاق شد و در سطح نماز جمعه ى تهران به يكصد نفر از مؤمنان نماز گزار داده شد. بعد از محاسبات دقيق آمارى و استخراج داده ها، نتايج زير به دست آمد :

با استفاده از فرمود ضريب همبستگى اسپريمنت، ضريب به دست آمده 13% مى باشد، كه به منظور معنا دار بودن ضريب همبستگى از فرمول تى استفاده شده. تى محاسبه شده برابر با « 1/297-%» مى باشد. مقايسه ى آن با جدول در سطح 90% با در جات حاضرى 98 نشان مى دهد كه دو متغير مورد مطالعه؛ يعنى نماز و اضطراب با هم ارتباط دارند و از هم جدا نيستند و منتهى اين رابطه، معكوس است؛ به اين شكل كه بين وضعيت فرد نسبت به خواندن نماز و كاهش اضطراب، رابطه ى معنا دارى وجود دارد. با اين توضيح كه هر اندازه فرد، ايمانش قوى تر و پاىبندى اش به فرايض دينى زيادتر باشد، در مقايسه اضطراب كم ترى دارد .

در نتيجه مى تودن گفت : نماز و نيايش يكى از اهداف خلقت بشر به شمار

مى آيد و داراى ثمرات مثبتى از قبيل بهداشت جسم و روان است. به عبارت ديگر، نماز علاوه بر تأمين آخرت، دنياى جسم و روان ما را از لحاظ تندرستى تضمين مى كند .

موسيقى

موسيقى، ترجمان احساسات و تلاطم هيجانات روحى است و به عبارت ديگر، موسيقى عبارت است از؛ اصوات و آهنگ هاى كه در روان آدمى تحريكاتى ايجاد كرده و شخص از آن لذت مى برد و گاهى با آهنگى به غم و افسردگى دچار مى شود .

قرآن، با نگاهى عميق به مسئله موسيقى، اجتناب از آن را ضرورى مى شمارد و درچند آيه به آن پرداخته است.

( فاجتنبوا الرجس من الأوثان و اجتنبوا قول الزور) .

« از پليدى حقيقى اجتناب كنيد و نيز از قول باطل دورى گزينيد» .

شخصى به نام عبدالاعلى مى گويد : از امام صادق عليه السلام راجع به آيه فوق سؤال كردم، حضرت فرمودند : « قول باطل، غنا مى باشد .» اين شخص مى گويد : به امام عرض كردم: قول خداوند عزوجل ( و من الناس من يشترى لهو الحديث ) چيست ؟ امام فرمود : « از جمله ى خريدار سخنان باطل او بيهوده، غناء مى باشد. »

( و الذين لا يشهدون الزور) .

« بندگان خداوند، كسانى هستند كه به ناحق شهادت ندهند ».

امام صادق عليه السلام درباره ى اين آيه مى فرمايند : «(مقصود از زور) آوازه خوانى و غناء است» .

( و من الناس من يشترى لهو الحديث ليضل عن سبيل الله بغير علم ) .

« و برخى از مردم فاسد و فتنه انگيز، كسانى هستند كه گفتار و سخنان لغو و باطل را به هر وسيله تهيه مى كنند؛ تا خلق را به جهالت، از راه

خدا گمراه سازند .»

امام صادق عليه السلام نيز در تفسير اين آيه مى فرمايند : « غناء ( سخن باطل ) از جمله ى گناهانى است كه خداوند عزوجل براى آن وعده ى آتش داده است » .

علاوه بر آيات فوق، روايات فراوان ديگرى در منابع اسلامى وجود دارد كه تحريم غنا را به صورت مؤكد بيان مى كند .

عواقب معنوى موسيقى در احاديث

امام صادق عليه السلام فرمودند: « در خانه كسى كه چهل روز با وسايل موسيقى بنوازند ومردان و زنان در آن مجلس باطل گرد آيند، شيطان تمام اعضاى بدن صاحب خانه را لمس مى كند ( به طورى كه چشم، گوش، زبان و ساير اعضايش در مسير و فرمان شيطان و گناه قرار مى گيرند ) بعد از آن براى اين كه كاملا او را در زشتى و ظلمت غرق كنند؛ نفسى شيطانى در او مى دمد كه غيرت را از دست مى دهد، چنان كه نسبت به رابطه ى نامشروع ديگران با همسرش بى تفاوت مى شود. »

همچنين امام صادق عليه السلام درباره اثرات آن فرمودند : « خانه اى كه در آن غنا باشد، از مرگ و مصيبت دردناك ايمن نيست، و دعا در آن به اجابت نمى رسد و فرشتگان وارد آن نمى شوند .»

از امام صادق عليه السلام در مورد غنا سؤال شد، امام عليه السلام فرمودند : « به منازلى كه اهل آن به خاطر انجام معصيت ( و گوش دادن به موسيقى ) از رحمت خداوند دور شده اند، وارد نشويد .»

همچنين امام صادق عليه السلام در روايت ديگر فرمودند : « نواختن موسيقى ( مثل تار و ... ) نفاق را در دل مى روياند؛ همان طورى كه آب سبزه را مى روياند

پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود : « فرشتگان به خانه اى كه شراب و وسايل موسيقى و قمار ( مثل دايره، تنبور، نرد ) در آن باشد وارد نمى شوند و دعاى اهل خانه مستجاب نمى گردد و خير و بركت هم از آن جا مى رود .»

همچنين فرمودند : « غنا ( موسيقى ) كارى است كه انسان را به زنا مى كشاند ». اضافه مى كند : « خداوند مرا براى هدايت و رحمت جهانيان مبعوث نمود و دستور داده، تا آلات غنا و موسيقى ( مانند، نى، تنبور، تار و ... ) و بت ها را از بين ببرم .» در جاى ديگر فرمودند : « كسى كه اهل تنبوراست روز قيامت در حالى كه سياه ترين صورت را دارد محشور مى شود و به دستش تنبورى از آتش جهنم است و بالاى سرش هفتاد هزار فرشته عذاب همراه با گرزى كه در دست دارند بر سر و صورتش مى كوبند. و كسى كه اهل ( غنا و موسيقى ) است از قبرش بيرون مى آيد در حالى كه نابينا و گنگ و كر خواهد بود. هم چنين زنا كار و آن كه فلوت و دايره مى زند همانند ايشان محشور مى شود .»

هم چنين رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : « كسى كه به لهو ( آواز موسيقى طرب انگيز ) گوش دهد در روز قيامت در گوشش سرب آب كرده ريخته مى شود .»

در حديثى از حضرت على عليه السلام آمده است: « هر چيزى كه انسان را از ياد خدا غافل كند ( و در شهوات فرو ببرد ) آن در حكم قمار است ».

با توجه

به روايات، موسيقى اثرات نامطلوبى بر روح الهى انسان و اعمال و آخرت انسان مى گذارد .

موسيقى از ديدگاه دانشمندان

بر اساس نظر بسيارى از روان شناسان، موسيقى، احساسات بشر را در مسير غير طبيعى و غير عادى توسعه مى دهد و انسان را در يك عالم ناخود آگاهى كامل فرو مى برد و قوه ى خيال بافى غير طبيعى و غير واقعى را در انسان زياد مى كند. موسيقى، سبب لذت نيست؛ بلكه فقط قوه ى خيال را تحريك مى كند و انسان از خيال هاى خود لذت مى برد، به خاطر آن كه اگر چند نفر حتى يك نوع موسيقى گوش دهند، لذتى كه اين ها از موسيقى مى برند يك جوز نيست و آن تخيلاتى كه در آن فرو مى روند يك شكل نيست؛ بلكه هر كس يك نوع لذتى مى برد و در يك عالم خيالى سير مى كند. لذا مى گويند : اكثر بيمارى هاى روانى از همين جا شروع مى شود كه انسان در يك عالم گنگ فرو مى رود كه خود نمى تواند تعريف نمايد. لازم به ذكر است تمام موسيقى ها مذموم و ناپسند نيستند؛ بعضى از آن ها مفيد و طبيعى و داراى مفسده نيستند. مانند : موسيقى در ميادين جنگ ... و آيا هر صوت خوش و زيبا غنا است ؟ مسلما چنين نيست؛ چون سيره اهل البيت و مسلمين بر اين است كه قرآن و اذان را با صداى خوش و زيبا قرائت مى كردند. اما آنچه آهنگ هاى كه متناسب با مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد باشد و قواى شهوانى را تحريك نمايد؛ غنا گفته مى شود. گاهى آهنگ با محتواى آن لهو و باطل و غنا است .

اينك به نظر بعضى از

دانشمندان در اين مورد مى پردازيم :

* ويكتور هوگو ( نويسنده مشهور فرانسوى ) مى نويسد :

« علت اين كه ما از موسيقى خوشمان مى آيد اين است كه؛ در عالم خيال ها و رؤياها فرو مى رويم .»

* آرون كوپلند مى نويسد:

« موسيقى، انسان را از عالم اصوات بيرون مى برد و به يك دنياى خيالى و رؤيايى مى راند .»

* لئون تولستوى ( نويسنده ى روسى ) مى گويد :

« موسيقى، محصول تحريك احساسات، و هدف احوال نفسانى و عواطف انسانى است .»

* دكتر ولف آدلر ( پروفسور دانشگاه كلمبيا ) مى نويسد :

« موسيقى، علاوه بر اين كه سلسله اعصاب ما را در اثر جلب دقت و خارج از طبيعى آن، سخت خسته مى كند؛ عمل ارتعاض صوتى كه در موسيقى ايجاد مى شود توليد تعرض خارج از حد طبيعى در جلد مى نمايد؛ كه بسيار زيان مند است .»

* آلكسيس كارل فيزيولوژيست بزرگ فرانسوى مى نويسد :

« ساز و آواز و كنسرت و اتومبيل ها و ورزش نمى توانند جاى فعاليت و كارهاى سودمند اجتماعى را بگيرند. راديو نيز مانند سينما و موزيكال، كاهلى كاملى به كسانى مى بخشد كه با آن سرگرمند. بدون شك الكلسيم، كارگران ما را از پاى در مى آورد و سر و صداى راديو و سينما و ورزش نامناسب روحيه ى فرزندان را فلج مى كند .»

* كانت ( فيلسوف مشهور آلمانى ) مى نويسد :

« موسيقى، اگر از همه ى هنرها مطبوع تر باشد؛ ولى چون به بشر چيزى نمى آموزد از تمام هنرها پست تر است .»

* دكتر آرنولد فريدمانى ( پزشك بيمارستان نيويورك و رئيس كلينيك سر درد )، با كمك دستگاه هاى الكترونى تعيين امواج مغز تجربياتى كه طى

مراجعه ى هزاران بيمار به دست آورده ثابت كرده است كه يكى از عوامل مهم خستگى هاى روحى و فكرى و سر دردهاى عصبى، گوش دادن به موسيقى راديو است؛ مخصوصا براى كسانى كه به موسيقى آن دقت و توجه مى كنند .

* دكتر ربرت ( متخصص روان شناسى كودك در انگليس ) مى گويد :

« اطفال، در رحم مادر تحت تأثير موسيقى قرار مى گيرند. و اگر زن حامله به موسيقى گوش دهد، ضربان قلب طفل در رحم زياد مى شود. اين حالت از 6 ماهگى به بعد است .»

* دكتر اوريزن اسوت مارون مى نويسد :

« هيجان، بزرگ ترين عامل سكته هاى قلبى است. هنرمندان اغلب به علت سكته ى قلبى در گذشته اند. از اين بيان معلوم مى شود هيجان حاصله از موسيقى تا چه حد خطرناك است. »

* دانشمندان روان شناس در مورد موسيقى مى گويند :

« ( موسيقى )، آثار مرموزى را در دماغ و قواى مغز به جاى مى گذارد. و آن اثرى كه از اين حالت يعنى؛ توجه غير طبيعى محسوس است اين است كه، اراده تضعيف مى گردد و شنونده ى موسيقى تمام قواى خود را گويا در گوش متمركز كرده و هيچ يك از اعضاى بدن او را در آن حال با اراده ى او حركت نمى كند، لذا گاهى دست و پاى شنونده، طبق ارتعاشات صوتى و نواهاى موسيقى بناى حركت كردن و خلاصه يك رقص خفيف بدون اراده ى شنونده انجام مى شود ».

* موسيقى، با نواهاى حزن آميز و يا آهنگ هاى نشاط انگيز خود، گاهى آن چنان تعادل بين اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك را از بين مى برد كه اصول زندگى حيوان يعنى؛ جذب و دفع و هضم

و ترشحات و ضربان قلب و فشار خون و مايعات ديگر را مختل ساخته و شخص را به امراض فراوانى نزديك مى سازد. آهنگ هاى شور انگيز موسيقى در اثر تحريك اعصاب نباتى، گاهى آن چنان موجب اغتشاشات روانى شده كه شخص را وادار به فعاليت هاى بى موقع و خوشى هاى ناگهانى، خنده هاى بى جا، پر حرفى، عصبانيت، گفتن سخنان مسخره آميز مى نمايد. و در اثر ادامه ى اين عمل ممكن است كم كم شخص به مرض هايى كه نوعى از جنون است، مبتلا گردد .

جنون و ديوانگى

موسيقى، در اثر فشار شديدى كه ارتعاشات و تحريكات خارجى آن روى اعصاب وارد مى كند، قدرت انديشه و فكر را از انسان مى گيرد. زيرا قوه ى انديشه ى در بين ارتعاشات موسيقى زندانى مى گردد و به تدريج منجر به اغتشاشات فكر و نگرانى هاى روحى مى شود؛ تا جائى كه موسيقى نيروى خرد را فلج مى كند و آثار جنون براى چنين افرادى پيش مى آيد و اكنون به نمونه هايى از اين ديوانگى توجه فرماييد.

* مجله ى روشن فكر درباره ى يك كنسرت موسيقى مى نويسد :

« ... وقتى دخترها و پسرها، آهنگ هاى تند و رعشه انگيزشان را مترنم مى سازند؛ سالن به لرزه مى افتد، دختر جيغ مى كشد، به سر و گوش هم مشت مى كوبند، غش مى كنند، موهاى خود را چنگ چنگ مى كنند و پسرها از هوش مى روند. همه ى اين ها در مورد تأثير آهنگ هاى موسيقى در آن ها است. »

* مجله روشن فكر در شماره 790، درباره جنون ناگهانى مى نويسد :

« پس از پايان اين برنامه ( موزيك )، در همين نمايش پرهياهو بود. براى اولين بار ( هيسترى ) دسته جمعى به جوانان حاضر در كنسرت

دست داد، پس از پايان برنامه بيتلها، جوانان كه از موزيك پرهيجان آن ها عاصى شده بودند به خيابان ها ريختند، اتومبيل ها را آتش زدند، شيشه هاى مغازه ها را شكستند و مغازه ها راغارت كردند و تعداد 315 نفر از آن ها از فرط هيجان و غوغا غش كرده به بيمارستان انتقال داده شدند .»

* چندى پيش ( آرتور براون ) خواننده انگليسى ضمن اجراى برنامه اى در فستيوال موسيقى پوپ تمام لباس هايش را از تن بيرون آورد و در برابر جمعيتى بيش از 15 هزار نفر برنامه اجرا كرد. ابتدا پيراهنش را در آورد و چون تماشاگران به هيجان آمدند وى هنگام خواندن آواز به كلى عريان شد و به خواندن و رقصيدن پرداخت. در اين موقع افراد پليس انگليس خود را به صحنه رساندند و خواننده عريان انگليسى را دستگير كردند .

* در ملبورن 50 هزار نفر، بعد از گوش دادن به يك كنسرت موسيقى چنان آن ها را به هيجان آورد؛ كه ناگهان همه با هم ريختند و بدون جهت يكديگر را زخمى و مصدوم كردند، تا پليس خود را رساند. چند نفر به ضرب چاقو از پاى درآمدند و به چندين دختر تجاوز شد و تعداد زيادى مجروح شدند .

* در ايالت « ليتل راك » خانم 64 ساله اى به نام « ليكيام » به جوانى پيانو مى آموخت. نغمات موسيقى چنان در روح جوان ايجاد هيجان كرد كه بدون دليل از جا برخاست و با 19 ضربه چاقو، معلم موسيقى خود را از پاى درآورد .

كوتاهى عمر

از بسيارى از آيات قرآن كريم و روايات ائمه اطهار عليهم السلام استفاده مى شود كه اعمال خير بر

وسعت رزق و طول عمر مى افزايد ولى گناه و لهو و لعب، بركت را از بين مى برد و از عمر انسان مى كاهد و موسيقى مطرب نيز، گناه و حرام به شمار مى آيد. تجربه نشان داده است كه معمولا موسيقيدانان با وضع نامناسب و باعمر كوتاه از دنيا رفته اند، نام هاى برخى از آن ها همراه با مدت عمرشان ذكر خواهد شد :

1. ماليبران، استاد معروف موسيقى در حال خواندن آواز در سن 27 سالگى سكته كرد .

2.پر گولوزى نوازنده ى ايتاليائى در سن 26 سالگى .

3. بلينى نوازنده ى ايتاليائى در سن 34 سالگى .

4. موريس ژوبر نوازنده ى فرانسوى در سن 40 سالگى .

5. شوسون نوازنده ى فرانسوى در سن 30 سالگى .

6. نيكلادو گرينى نوازنده ى فرانسوى در سن 32 سالگى .

7. ژرژبيژه نوازنده ى فرانسوى در سن 37 سالگى .

8. مندلسن نوازنده ى آلمانى در سن 38 سالگى.

9.هوگو ولف نوازنده ى آلمانى در سن 43 سالگى.

10. ماكس رگر نوازنده ى آلمانى در سن 43 سالگى .

11. موزارت نوازنده ى اتريشى در سن 35 سالگى .

12. شوبرت نوازنده ى اتريشى در سن 31 سالگى .

13. لانر- نوازنده ى اتريشى در سن 42 سالگى .

14. حبيب سماعى نوازنده ى ايرانى در سن 45 سالگى .

ضررهاى موسيقى

1. ايجاد عدم تعادل و توازن بين اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك؛

2. مرض مانى ( Manic)( نوعى جنون است كه درجات متعددى دارد)؛

3. مرض سيكلموتيمى (Cyclothymie) ( هنرى باروك مى گويد: نوعى بيمارى روانى است كه شخص بيمار گاهى مى خندد و بعضى از اوقات از خود ترش رويى نشان مى دهد و گاهى گرفته و غمگين است)؛

4. كوتاهى عمر؛ 5 مرض پارانويا (Paranoia) ( نوعى مرض روحى است كه شخص ادعاهاى بيهوده كرده و

خود را شريف تر و بالاتر از همه مى داند )؛ 6. ضعف اعصاب؛ 7. اختلالات دماغى ( اغتشاشات مغزى، هيجانات روحى – جنون)؛ 8. تأثيرات قلبى؛ 9. واسطه انتحار و خودكشى؛ 10. بيمارى فشار خون؛ 11. عامل فحشاء ؛12. تضعيف و تضييع حس شنوايى (سامعه )؛ 13. تضعيف و تضييع حس بينايى ( باصره )؛ 14. هيجان؛ 15. سلب اراده و شكست شخصيت؛ 16. سلب غيرت؛ 17. عامل جنايت؛ 18. جلب توجه غير طبيعى؛ 19. از دست دادن نيروى فكرى؛ 20. تضييع نيروى قضاوت؛ 21. افسردگى و خمودگى؛ 22. تهييج عشق؛ 23. شكست عمر و جوان مرگى؛ 24. زنجير بردگى؛ 25. اتلاف وقت .

بهداشت روان در اسلام

نماز و نيايش

قرآن هدف از خلقت بشر را عبادت وبندگى مى داند :

« ما خلقت جن و الانس الا ليعبدون » « ما جن و انس را خلق نكرديم مگر براى عبادت.»

يكى از عبادت ها در نزد خداوند نماز است كه از اول خلقت بشر به آن تأكيد شده است و همه پيامبران نيز نماز مى خواندند و براى نماز هم تبليغ مى كرده اند. هر چند كيفيت نمازها فرق داشت ولى اصل نماز و عبوديت، محرز بوده است.

قرآن، از ميان تمام عبادت ها، به نماز بيشتر تأكيد كرده است؛ چون نماز را مايه ى آرامش و باز دارنده فحشاء و منكر ... مى داند.

آيه : ( أقم الصلوة الذكرى ) .. « نماز را به پا داريد تا اين كه به ياد من باشيد. » فوايد جسمى و روانى نماز

نماز، علاوه بر آن كه ياد خداست و ارتباط عبد با معبود را برقرار مى كند؛ شامل حركاتى مثل : ايستادن، خم

شدن ( ركوع ) و به خاك افتادن ( سجده ) مى شود. يكى از نويسندگان از اين حركات نماز استفاده مى كند و نوعى اعجاز علمى براى نماز يادآور مى شوند كه چرا اين حركات باعث جلوگيرى از بيمارى هايى در انسان مى شود و در حقيقت در حكم ورزش صبح گاهى، شام گاهى و نيمه روز است. در اين مورد مى گويد :

حركات اجبارى در نمازهاى شبانه روزى، 119 عدد است و آن حركات از بيمارى هايى نظير « دوالى الساقين » از طريق حركت سريع تر خون و تقويت ديواره هاى ضعيف ساق هاى پا جلوگيرى مى كند. و اين مطلب را از طريق رسم شكل ها و عكس هاى متعدد اثبات مى كند. و آن را « معجزة الصلوة فى الوقاية من مرض دوالى الساقين » مى نامند .

برخى نويسندگان مثل محمد سامى محمدعلى نيز در مورد آثار تمرينى و ورزش نماز سخن گفته اند و تحريك عضلات بدن، نشاط قلب و گردش خون، تقويت عضلات رگ ها و تقويت مغز را از آثار آن بر شمرده اند .

دكتر « مصطفى حفار » متخصص امراض دستگاه هضم، و استاد دانشگاه طب فرانسوى، درباره ى نماز مى گويد :

« ركوع، در تقويت عضلات ديواره مفيد شكم بسيار است و به جمع شدن معده، كمك مى كند و در كنارش هضم را يارى مى كند، همچنين روده هاى را براى دفع فضولات هضمى آسان مى كند ».

اما سجود، باعث رانده شدن هوا از ميان معده به دهان مى شود و دشوارى هاى هضم و انعكاسات قلبى را بر طرف مى سازد. همچنين نشستن به صورت سجده در نماز، براى درمان جمع شدن خون در پايين شكم بانوان كه ناشى از پشت درد در زهدان است

را توصيه مى كنند» .

همچنين دكتر « فارس عازورى » متخصص بيمارى هاى اعصاب از دانشگاه آمريكا مى گويد :

« نماز مسلمانان و ركوع و سجودشان، عضلات پشت را تقويت مى كند و حركات، ستون فقرات پشت را نرم مى كند و امراض عصبى و عضلانى را آرامش مى بخشد » .

يكى از اساتيد دانشكده پزشكى دانشگاه اسكندريه قاهره رساله ى پايان نامه ى دكترى خود را به بررسى تأثير شگفت انگيز نماز در صيانت از بيمارى هاى عضلانى از جمله بيمارى هاى فراخى رگ هاى پا، اختصاص داده و كتابى در اين ارتباط تدوين نموده است كه در آن به طور مبسوط آثار طبى نماز برعضلات پا، مورد بررسى قرار گرفته است .

اخيرا بعضى از دانشمندان، براى تقويت، تمرين هاى شبيه به ركوع و سجود توصيه مى كنند.

با اين نظريات دانشمندان، كه اكثرا مسلمان نيستند، افقى روشن از لحاظ بعد جسمى و اعصاب و روان بر نماز ترسيم مى شود كه در آينده به عظمت قرآن افزوده خواهد شد. روان درمانى نماز و نيايش

از دير باز نماز در آرام سازى انسان مكررا امتحان وبررسى و ثابت شده است و بسيارى از تأليفات علمى، اعم از نوشته هاى مسلمين و غير مسلمين به اين حقيقت اذعان شده است. شايد بتوان بررسى ها و پژوهش هاى ده ساله « آلن برگين » استاد روان پزشك را يكى از جامع ترين و عالمانه ترين و در عين حال تازه ترين كارهاى انجام يافته در مورد نقش ارزش ها و اعمال دينى از جمله نماز دانست .

او با مطرح كردن دو عنوان، نقش مثبت ارزش هاى دينى را در روان درمانى، ارتباط با دين را با بهداشت روانى و ضرورت به كارگيرى موضوعات ارزشى ودين را

در آموزش ها و درمانى هاى بالينى بيماران، به طور مشخص مورد تأييد قرار داده است. « آرام سازى » يكى از وسايل مورد استفاده برخى از روان درمان گرايان جديد در درمان بيمارى هاى روانى است و انسان مى تواند آن را از طريق تمرين بياموزد .

خواندن نماز، آن هم حداقل پنج بار در روز، مى تواند بهترين برنامه ى تمرين آرام سازى و فراگيرى آن باشد. معمولا وقتى آدم كيفيت آرام سازى را ياد بگيرد، قادر مى شود كه خود را تشنجات عصبى ناشى از فشارها و گرفتارى هاى زندگى نجات دهد .حالت تمدد اعصاب و آرامش روانى

حاصل از نماز، انسان را از اضطرابى كه بيماران روانى، همواره از آن رنج مى برند، مى رهاند. چون اين حالت ها معمولا تا مدتى پس از نماز نيز درانسان باقى مى ماند و ادامه مى يابد.

انسان گاهى در حالت تمدد اعصاب و آرامش روانى پس از نماز، با امور يا موارد اضطراب انگيزى رو به رو مى شود و يا آن ها را به ياد مى آورد. تكرار حدوث اين موارد، با يادآورى آن ها در حالت تمدد و آرامش نفسانى پس از نماز، به خاموش شدن تدريجى اضطراب در انسان، منجر مى شود، زيرا اين امور يا موارد اضطراب تدريجا به حالت آرامش روانى پس از نماز ارتباط مى يابد و فرد هم تدريجا از اضطراب و نگرانى ناشى از اين امور يا موارد، رها مى گردد .

دكتر « هاموس هايسلوب » مى گويد : مهم ترين عامل خواب آرام بخش كه من در طول سال هاى متمادى تجربه و ممارستم در مسائل روانى، به آن پى برده ام، همين نماز است. من به عنوان يك پزشك مى گويم : بهترين وسيله ى ايجاد آرامش در درون

و اعصاب انسان كه تاكنون شناخته ام، نماز است .

آقاى دكتر « آكيرو ماتسوموتو » مدير كانون تعليماتى مطالعات وتحقيقات مربوط به خاورميانه در دانشگاه دولتى ژاپن كه چند سال پيش به اسلام گرويده است، تأثير خوب نماز را در تسكين روح و آرامش نفس، تجربه كرده است و در بخشى از نامه اى كه براى يكى از دوستان فرستاده

است به آن اشاره كرده است.

... گاه گاهى آن دفترچه ى نماز را كه شما براى من لطف نموديد، نگاه مى كنم و مطابق توضيحات آن با خود، نماز را اقامه مى كنم و فهميدم كه نماز خواندن براى تسكين روح خود، تأثيرى خوب دارد. مثلا روزى كه در محل كار خود با مسائل ناراحت كننده مواجه شوم؛ به خانه بر مى گردم ونماز مى خوانم تا نفس خود را آرام بسازم ... قربان شما آكيرو ماتسوموتو .

علاوه بر آن، با تكرار نماز، اثرگذارى آن در ترشح « آنكفالين » از هيپوفيز و فضاى بين بطن سه و چهار مغز انسان، مكرر مى شود. در نتيجه، ترشح آن به صورت شرطى انجام مى شود، يعنى با بر پايى نماز، ترشح مغزى انجام مى شود.

لازم به توضيح است : ترشح « آنكفالين » كه در فعال سازى سيستم ايمنى بدن دخالت دارد، از طريق تحريك سلول هاى « سيستوتوكسيك » صورت مى گيرد كه نماز در تحريك آن ها تأثير مستقيم دارد. بنابرين نماز، در تقويت سيستم دفاعى بدن مؤثر است و نه تنها در سلامت روان بلكه در سلامت جسم، به طور مشخص، مؤثر است . تمركز حواس

تمركز حواس و راه هاى تمركز حواس، متخصصين زيادى را به طرف خود، جذب كرده است، نظريه هاى زيادى براى

درمان تشويق ذهنى

انجام داده اند.

از جمله، قائل بر اين اند كه اگر شخصى «60» الى «70» مرتبه به فكر و حواسش را به يك نقطه متمركز نمايد، به خودى خود مى تواند تمركز حواس كسب كند. نماز واقعى، « فى صلوتهم خاشعون » يعنى؛ خاشع و خاضع بودن در برابر حضرت حق، همان متمركز كردن افكار را به يك نقطه، كه همان معبود است، مى باشد. كه ثمره اش، علاوه بر اجر معنوى و اخروى، آسايش و آرامش اعصاب و تمركز حواس را تضمين مى كند و اضطراب و استرس و تشويق ذهنى ( كه مقدمه براى ضعف اعصاب است ) را از بين مى برد.

روان شناسان، براى تمركز حواس چندين نكته را متذكر مى شوند :

اول : محيط مناسب ومساعد، براى تمركز حواس انتخاب كنيد و خود را به آن عادت دهيد .

اسلام نيز، نماز و عبادت را در جاهاى مناسب و مخصوص، مانند : مسجد يا اتاق دور از عكس و تصاوير و درب باز و هر چيزى كه جلب توجه كند، توصيه فراوانى دارد .

دوم : تمام علل هاى مادى كه منجر به گسيختگى انديشه مى شود، از ميان برداريد .

مسلمانان نيز در اول نماز، با گفتن « تكبير الاحرام »، تمامى ماديات و تعلقات دنيوى را به پشت سر انداختند وخود را محضر خالق يكتا مى بينند .

سوم : براى تمركز حواس، وضعيت جسمى متعادل داشته باشيد .

قرآن درباره تعادل جسمى در نماز مى فرمايد : « و لا تقربوا الصلوة و أنتم سكارى » « در حالت مستى به نماز نزديك نشويد » مستى در حالت نماز منافات با تعادل و آرامش جسمى دارد و

نشان دهنده آن است كه خداوند تأكيد بر تمركز حواس و آرامش در نماز دارد .

دانشمندان، راه هاى ديگرى نيز براى تمركز حواس نام مى برند، ما مى توانيم از طريق عبادت و با خلوص نيت راحت تر و آسان تر به آن، كه يك درمان بزرگ اعصاب و روان است، به دست آوريم.

قرآن كريم، نماز و ياد خدا را موجب آرامش مى داند، آرامشى كه جهان در عصر تكنولوژى به دنبال آن است حدود 400 ميليون نفر در جهان دچار ضعف اعصاب شديد و عدم آرامش روانى هستند كه تنها راه درمانشان بازگشت به دين وعبوديت است .

دكتر دياب و دكتر قرقوز با ذكر آيه 2 سوره ى مؤمنون « الذين هم فى صلاتهم خاشعون » خشوع را وسيله اى براى رشد قدرت تمركز حواس انسان معرفى مى كند كه مى توان از آن در تمام مراحل زندگى بهره برد . نماز و دعا وسيله ى غلبه بر تشويش و نگرانى

ديل كارنگى، روان شناس و دانشمند معروف آمريكايى، معتقد است كه نماز و دعا وسيله ى غلبه بر تشويش ونگرانى است. او در كتاب « آيين زندگى » مى نويسد : « امروز جديدترين علم پزشكى، يعنى روان پزشكى، همان چيزهايى را تعليم مى دهد كه پيامبران تعليم مى دادند، زيرا پزشكان روحى، دريافته اند كه دعا و نماز و داشتن يك ايمان محكم، نگرانى، تشويش، هيجان و ترس را كه موجب نيم بيشترى از بيمارى ها و ناخوشى هاى ماست، برطرف مى سازد. امروز روان شناسان، نيز مبلغان متجدد و براى نجات از آتش دوزخ همين دنيا، يعنى زخم معده، آنژين، دومواترين، اختلالات عصبى و جنون، گرويدن به دين را توصيه مى كنند .

مع الاسف ! ما فقط هنگامى كه تمام

درها به رويمان بسته و آخرين نيرويمان تمام مى شود، متوجه خدا مى شويم. ولى چرا تا آن زمان صبر كنيم ؟ چرا هر روز تجديد قوا نكنيم ؟ من هرگاه به نماز و نيايش مى پردازيم؛ حس مى كنيم كه اعصابم آرامش يافته و در سكون و ثبات بى نظيرى فرو رفته است .»

« اگر نيرويى براى تحمل پيش آمدها لازم باشد، در اثر دعا و نماز به دست مى آيد. هر گونه دعا و نمازى، نشانه ى اين اعتقاد است كه با ارتباط با خداوند، نيرويى ملكوتى كه غذاى روح است به دست مى آيد. همين قدر كه انسان به حقيقى بودن اين نيروى ملكوتى معتقد شد، ديگر چندان

اهميتى ندارد كه بخواهد بداند اين نيروى معنوى چگونه است. از نظر مذهب، اهميت در اين است كه يك نيروى معنوى كه تاكنون از ما پنهان بوده است در اثر دعا و نمازبه كار مى افتد» .

آقاى « كارل » در مورد تأثير دعا مى نويسد :

« به تازگى ثابت شده است كه با دعا مى توان روند پيرى زودرس را به حال طبيعى در آورد و ناتوانى و كاهش قوا را محدود كرد يا از ميان برداشت .»

آقاى « ويليام جيمز » در خصوص شفا يافتن بيماران به وسيله دعا مى نويسد :

« چنان به حقايق و واقعيت هاى پزشكى را قبول داشته باشيم، پزشكانى چند اظهار داشته اند كه در بسيارى از موارد، دعا در بهبودى حال بيمار، مؤثر بوده است. بنابراين بايد دعا را در معالجه ى بيماران، يكى از وسايل مؤثر دانست. دعا براى معالجات امراض روحى بسيارى از مردم مؤثر است و در نتيجه، صحت جسمانى آنان را هم به دنبال

خواهد داشت .»

و آقاى « سيريل برت »، روان شناسى انگليسى مى نويسد :

« ما به وسيله ى نماز مى توانيم وارد آن چنان محيط گسترده اى از نشاط عقلانى شويم كه در شرايط عادى، رسيدن به آن ممكن نيست.» نماز و نيايش، شفا بخش امراض صعب العلاج

آقاى كارل فيزيولوژيست فرانسوى درباره آثار جسمانى و درمانى مطلق نيايش مى نويسد :

« طبيب هنگامى كه مى بيند بيمار دست به دامن دعا و توسل به خدا شده است، مى تواند خرسند باشد. آرامشى كه نيايش به ارمغان آورده است، كمك شايانى در مداواى وى به شمار مى آيد. زيرا نيايش در همان حال كه آرامش را پديد آورده است، به طور كامل و صحيح در فعاليت هاى مغزى انسان، يك نوع شگفتى و انبساط باطنى و گاه قهرمانى و دلاورى را تحريك مى كند. آثار درمانى نيايش درتمام ادوار، دقت مردم را به خود جلب كرده است. امروزه نيز در جاهايى كه به نيايش مى پردازند، از شفاهايى كه با تضرع و توسل به خدا و اوليا، نصيب آن ها شده، بسيار سخن به ميان مى آيد. نتايج نيايش، تنها در مواردى مى تواند مطمئنا به تحقق برسد كه همه راه هاى درمانى، غير عملى يا مردود باشد .»

سازمان طبى « لورد » كه واقعيت اين گونه شفاها را به اثبات رسانده است، خدمت بزرگى به علم كرده است. نيايش، گاهى تأثيرات شگفت آورى دارد. بيمارانى بوده اند اندكى تقريبا به طور دائمى از دردهاى خورده، سرطان، عفونت كليه، زخم هاى مزمن، سل ريوى و استخوانى پرنيونتال شفا يافته اند؛ چگونگى اين شفا يافتن ها تقريبا همواره يكسان است. يك درد بسيار شديد و بعد احساس شفا يافتن در چند

دقيقه و حداكثر تا چند ساعت آثار بيمارى محو مى شود و جراحات جسمى و آناتوميك آن نيز التيام مى يابد. اين معجزه هاى به چنان سرعتى سلامت را به بيمار باز مى گرداند كه هرگز حتى امروزه، جراحان و فيزيولوژيست ها در طول تجربياتشان نظير آن را مشاهده نكرده اند. براى اين كه پديده ها بروز كند، نيازى نيست كه حتما خود بيمار نيايش كند. اطفال كوچكى كه هنوز قدرت حرف زدن را نداشته اند و هم چنين مردم بى عقيده نيز در « لورد » شفا يافته اند ليكن در كنار آنان، كسى، نيايش كرده است، نيايشى كه به خاطر ديگرى اجرا شود، همواره اثر بخش تر است. چنين به نظر مى رسد كه اجابت دعا بستگى به شدت و حالت ( كيفيت ) آن دارد. اينهاست آن دسته از آثار نيايش كه من نسبت به آن ها يك نوع شناخت مسلم و قطعى دارم، و تاريخ حيات اولياى خدا و حتى مردم متجدد امروز حاوى نكات معجزه آساى بسيارى است .

دكتر « ادوين فردريك مايزر »، استاد بيمارى اعصاب در ايالات متحده ى آمريكا مى گويد : امروز، بشر امكان پيدا كرده است كه بسيارى از بيمارى هاى كشنده و خطرناك را به طرز شگفت آورى در ظرف مدت بسيار كوتاهى معالجه كند. ولى صرف نظر از اين معجزات درمانى كه امروزه بشر به آن دست يافته است، طريقه ى اعجاب آميز ديگرى نيز هست كه بسيارى از بيمارى هاى مهم و خطرناك را، مانند : فلج و غيره كه نه علتى براى آن مى توان يافت و نه از نظر پزشكى مى توان به وسيله ى جراحى و اسكلژى و احتزازى كارى كرد، درمان مى كند.

هزاران حالت و بيمارى هاى سخت داريم

كه مشهورترين پزشكان ما هم نتوانسته اند كوچك ترين اميدى به درمان آن پيدا كنند اما همين بيماران با اين همه نااميدى كه در شفاى آنان بوده است، ضمن يكى از معجزات شگفت انگيز نماز و دعا، و بيماريشان به طور كلى شفا يافته و سلامت و عقل خود را باز يافته اند . نتيجه چند تحقيق

* اين موضوع از ديد علم پزشكى ثابت و مطرح شده است كه نماز و نيايش به واسطه ى آزاد سازى «آندروفين ها » موجب كاهش استرش و فشار روانى مى شود .

* سه تن از روان شناسان به نام هاى « كتوين »، « براون » و « مارگاريد » بيماران قلبى را كه در بخش قلب بيمارستان بسترى بودند، و قرار بود روز بعد يا روزهاى آينده جراحى قلبى شوند، مورد مطالعه قرار دادند و متوجه شدند كه بيماران نيايش گر و مرتبط با خدا، استرس كمترى نسبت به بيماران ديگر دارند. از اين رو د عا و نيايش را به عنوان يك مكانيزم دفاعى پذيرفتند .

* پرسش نامه اى را كه داراى بيست و هشت سؤال بود درباره ى نماز تهيه شده است و آن را به پرسش نامه ى ديگرى كه به نام ( اضطراب سنج، اس - تى - ال - 90) معروف است، الصاق شد و در سطح نماز جمعه ى تهران به يكصد نفر از مؤمنان نماز گزار داده شد. بعد از محاسبات دقيق آمارى و استخراج داده ها، نتايج زير به دست آمد :

با استفاده از فرمود ضريب همبستگى اسپريمنت، ضريب به دست آمده 13% مى باشد، كه به منظور معنا دار بودن ضريب همبستگى از فرمول تى استفاده شده. تى محاسبه

شده برابر با « 1/297-%» مى باشد. مقايسه ى آن با جدول در سطح 90% با در جات حاضرى 98 نشان مى دهد كه دو متغير مورد مطالعه؛ يعنى نماز و اضطراب با هم ارتباط دارند و از هم جدا نيستند و منتهى اين رابطه، معكوس است؛ به اين شكل كه بين وضعيت فرد نسبت به خواندن نماز و كاهش اضطراب، رابطه ى معنا دارى وجود دارد. با اين توضيح كه هر اندازه فرد، ايمانش قوى تر و پاىبندى اش به فرايض دينى زيادتر باشد، در مقايسه اضطراب كم ترى دارد .

در نتيجه مى تودن گفت : نماز و نيايش يكى از اهداف خلقت بشر به شمار مى آيد و داراى ثمرات مثبتى از قبيل بهداشت جسم و روان است. به عبارت ديگر، نماز علاوه بر تأمين آخرت، دنياى جسم و روان ما را از لحاظ تندرستى تضمين مى كند . موسيقى

موسيقى، ترجمان احساسات و تلاطم هيجانات روحى است و به عبارت ديگر، موسيقى عبارت است از؛ اصوات و آهنگ هاى كه در روان آدمى تحريكاتى ايجاد كرده و شخص از آن لذت مى برد و گاهى با آهنگى به غم و افسردگى دچار مى شود .

قرآن، با نگاهى عميق به مسئله موسيقى، اجتناب از آن را ضرورى مى شمارد و درچند آيه به آن پرداخته است.

( فاجتنبوا الرجس من الأوثان و اجتنبوا قول الزور) .

« از پليدى حقيقى اجتناب كنيد و نيز از قول باطل دورى گزينيد» .

شخصى به نام عبدالاعلى مى گويد : از امام صادق عليه السلام راجع به آيه فوق سؤال كردم، حضرت فرمودند : « قول باطل، غنا مى باشد .» اين شخص مى گويد : به امام عرض كردم: قول خداوند عزوجل (

و من الناس من يشترى لهو الحديث ) چيست ؟ امام فرمود : « از جمله ى خريدار سخنان باطل او بيهوده، غناء مى باشد. »

( و الذين لا يشهدون الزور) .

« بندگان خداوند، كسانى هستند كه به ناحق شهادت ندهند ».

امام صادق عليه السلام درباره ى اين آيه مى فرمايند : «(مقصود از زور) آوازه خوانى و غناء است» .

( و من الناس من يشترى لهو الحديث ليضل عن سبيل الله بغير علم ) .

« و برخى از مردم فاسد و فتنه انگيز، كسانى هستند كه گفتار و سخنان لغو و باطل را به هر وسيله تهيه مى كنند؛ تا خلق را به جهالت، از راه خدا گمراه سازند .»

امام صادق عليه السلام نيز در تفسير اين آيه مى فرمايند : « غناء ( سخن باطل ) از جمله ى گناهانى است كه خداوند عزوجل براى آن وعده ى آتش داده است » .

علاوه بر آيات فوق، روايات فراوان ديگرى در منابع اسلامى وجود دارد كه تحريم غنا را به صورت مؤكد بيان مى كند . عواقب معنوى موسيقى در احاديث

امام صادق عليه السلام فرمودند: « در خانه كسى كه چهل روز با وسايل موسيقى بنوازند ومردان و زنان در آن مجلس باطل گرد آيند، شيطان تمام اعضاى بدن صاحب خانه را لمس مى كند ( به طورى كه چشم، گوش، زبان و ساير اعضايش در مسير و فرمان شيطان و گناه قرار مى گيرند ) بعد از آن براى اين كه كاملا او را در زشتى و ظلمت غرق كنند؛ نفسى شيطانى در او مى دمد كه غيرت را از دست مى دهد، چنان كه نسبت به رابطه ى نامشروع ديگران با همسرش بى تفاوت مى شود. »

همچنين

امام صادق عليه السلام درباره اثرات آن فرمودند : « خانه اى كه در آن غنا باشد، از مرگ و مصيبت دردناك ايمن نيست، و دعا در آن به اجابت نمى رسد و فرشتگان وارد آن نمى شوند .»

از امام صادق عليه السلام در مورد غنا سؤال شد، امام عليه السلام فرمودند : « به منازلى كه اهل آن به خاطر انجام معصيت ( و گوش دادن به موسيقى ) از رحمت خداوند دور شده اند، وارد نشويد .»

همچنين امام صادق عليه السلام در روايت ديگر فرمودند : « نواختن موسيقى ( مثل تار و ... ) نفاق را در دل مى روياند؛ همان طورى كه آب سبزه را مى روياند .»

پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود : « فرشتگان به خانه اى كه شراب و وسايل موسيقى و قمار ( مثل دايره، تنبور، نرد ) در آن باشد وارد نمى شوند و دعاى اهل خانه مستجاب نمى گردد و خير و بركت هم از آن جا مى رود .»

همچنين فرمودند : « غنا ( موسيقى ) كارى است كه انسان را به زنا مى كشاند ». اضافه مى كند : « خداوند مرا براى هدايت و رحمت جهانيان مبعوث نمود و دستور داده، تا آلات غنا و موسيقى ( مانند، نى، تنبور، تار و ... ) و بت ها را از بين ببرم .» در جاى ديگر فرمودند : « كسى كه اهل تنبوراست روز قيامت در حالى كه سياه ترين صورت را دارد محشور مى شود و به دستش تنبورى از آتش جهنم است و بالاى سرش هفتاد هزار فرشته عذاب همراه با گرزى كه در دست دارند بر سر و صورتش مى كوبند. و كسى كه

اهل ( غنا و موسيقى ) است از قبرش بيرون مى آيد در حالى كه نابينا و گنگ و كر خواهد بود. هم چنين زنا كار و آن كه فلوت و دايره مى زند همانند ايشان محشور مى شود .»

هم چنين رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : « كسى كه به لهو ( آواز موسيقى طرب انگيز ) گوش دهد در روز قيامت در گوشش سرب آب كرده ريخته مى شود .»

در حديثى از حضرت على عليه السلام آمده است: « هر چيزى كه انسان را از ياد خدا غافل كند ( و در شهوات فرو ببرد ) آن در حكم قمار است ».

با توجه به روايات، موسيقى اثرات نامطلوبى بر روح الهى انسان و اعمال و آخرت انسان مى گذارد . موسيقى از ديدگاه دانشمندان

بر اساس نظر بسيارى از روان شناسان، موسيقى، احساسات بشر را در مسير غير طبيعى و غير عادى توسعه مى دهد و انسان را در يك عالم ناخود آگاهى كامل فرو مى برد و قوه ى خيال بافى غير طبيعى و غير واقعى را در انسان زياد مى كند. موسيقى، سبب لذت نيست؛ بلكه فقط قوه ى خيال را تحريك مى كند و انسان از خيال هاى خود لذت مى برد، به خاطر آن كه اگر چند نفر حتى يك نوع موسيقى گوش دهند، لذتى كه اين ها از موسيقى مى برند يك جوز نيست و آن تخيلاتى كه در آن فرو مى روند يك شكل نيست؛ بلكه هر كس يك نوع لذتى مى برد و در يك عالم خيالى سير مى كند. لذا مى گويند : اكثر بيمارى هاى روانى از همين جا شروع مى شود كه انسان در يك عالم گنگ فرو مى رود كه خود نمى تواند

تعريف نمايد. لازم به ذكر است تمام موسيقى ها مذموم و ناپسند نيستند؛ بعضى از آن ها مفيد و طبيعى و داراى مفسده نيستند. مانند : موسيقى در ميادين جنگ ... و آيا هر صوت خوش و زيبا غنا است ؟ مسلما چنين نيست؛ چون سيره اهل البيت و مسلمين بر اين است كه قرآن و اذان را با صداى خوش و زيبا قرائت مى كردند. اما آنچه آهنگ هاى كه متناسب با مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد باشد و قواى شهوانى را تحريك نمايد؛ غنا گفته مى شود. گاهى آهنگ با محتواى آن لهو و باطل و غنا است .

اينك به نظر بعضى از دانشمندان در اين مورد مى پردازيم :

* ويكتور هوگو ( نويسنده مشهور فرانسوى ) مى نويسد :

« علت اين كه ما از موسيقى خوشمان مى آيد اين است كه؛ در عالم خيال ها و رؤياها فرو مى رويم .»

* آرون كوپلند مى نويسد:

« موسيقى، انسان را از عالم اصوات بيرون مى برد و به يك دنياى خيالى و رؤيايى مى راند .»

* لئون تولستوى ( نويسنده ى روسى ) مى گويد :

« موسيقى، محصول تحريك احساسات، و هدف احوال نفسانى و عواطف انسانى است .»

* دكتر ولف آدلر ( پروفسور دانشگاه كلمبيا ) مى نويسد :

« موسيقى، علاوه بر اين كه سلسله اعصاب ما را در اثر جلب دقت و خارج از طبيعى آن، سخت خسته مى كند؛ عمل ارتعاض صوتى كه در موسيقى ايجاد مى شود توليد تعرض خارج از حد طبيعى در جلد مى نمايد؛ كه بسيار زيان مند است .»

* آلكسيس كارل فيزيولوژيست بزرگ فرانسوى مى نويسد :

« ساز و آواز و كنسرت و اتومبيل ها و

ورزش نمى توانند جاى فعاليت و كارهاى سودمند اجتماعى را بگيرند. راديو نيز مانند سينما و موزيكال، كاهلى كاملى به كسانى مى بخشد كه با آن سرگرمند. بدون شك الكلسيم، كارگران ما را از پاى در مى آورد و سر و صداى راديو و سينما و ورزش نامناسب روحيه ى فرزندان را فلج مى كند .»

* كانت ( فيلسوف مشهور آلمانى ) مى نويسد :

« موسيقى، اگر از همه ى هنرها مطبوع تر باشد؛ ولى چون به بشر چيزى نمى آموزد از تمام هنرها پست تر است .»

* دكتر آرنولد فريدمانى ( پزشك بيمارستان نيويورك و رئيس كلينيك سر درد )، با كمك دستگاه هاى الكترونى تعيين امواج مغز تجربياتى كه طى مراجعه ى هزاران بيمار به دست آورده ثابت كرده است كه يكى از عوامل مهم خستگى هاى روحى و فكرى و سر دردهاى عصبى، گوش دادن به موسيقى راديو است؛ مخصوصا براى كسانى كه به موسيقى آن دقت و توجه مى كنند .

* دكتر ربرت ( متخصص روان شناسى كودك در انگليس ) مى گويد :

« اطفال، در رحم مادر تحت تأثير موسيقى قرار مى گيرند. و اگر زن حامله به موسيقى گوش دهد، ضربان قلب طفل در رحم زياد مى شود. اين حالت از 6 ماهگى به بعد است .»

* دكتر اوريزن اسوت مارون مى نويسد :

« هيجان، بزرگ ترين عامل سكته هاى قلبى است. هنرمندان اغلب به علت سكته ى قلبى در گذشته اند. از اين بيان معلوم مى شود هيجان حاصله از موسيقى تا چه حد خطرناك است. »

* دانشمندان روان شناس در مورد موسيقى مى گويند :

« ( موسيقى )، آثار مرموزى را در دماغ و قواى مغز به جاى مى گذارد. و آن اثرى

كه از اين حالت يعنى؛ توجه غير طبيعى محسوس است اين است كه، اراده تضعيف مى گردد و شنونده ى موسيقى تمام قواى خود را گويا در گوش متمركز كرده و هيچ يك از اعضاى بدن او را در آن حال با اراده ى او حركت نمى كند، لذا گاهى دست و پاى شنونده، طبق ارتعاشات صوتى و نواهاى موسيقى بناى حركت كردن و خلاصه يك رقص خفيف بدون اراده ى شنونده انجام مى شود ».

* موسيقى، با نواهاى حزن آميز و يا آهنگ هاى نشاط انگيز خود، گاهى آن چنان تعادل بين اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك را از بين مى برد كه اصول زندگى حيوان يعنى؛ جذب و دفع و هضم و ترشحات و ضربان قلب و فشار خون و مايعات ديگر را مختل ساخته و شخص را به امراض فراوانى نزديك مى سازد. آهنگ هاى شور انگيز موسيقى در اثر تحريك اعصاب نباتى، گاهى آن چنان موجب اغتشاشات روانى شده كه شخص را وادار به فعاليت هاى بى موقع و خوشى هاى ناگهانى، خنده هاى بى جا، پر حرفى، عصبانيت، گفتن سخنان مسخره آميز مى نمايد. و در اثر ادامه ى اين عمل ممكن است كم كم شخص به مرض هايى كه نوعى از جنون است، مبتلا گردد . جنون و ديوانگى

موسيقى، در اثر فشار شديدى كه ارتعاشات و تحريكات خارجى آن روى اعصاب وارد مى كند، قدرت انديشه و فكر را از انسان مى گيرد. زيرا قوه ى انديشه ى در بين ارتعاشات موسيقى زندانى مى گردد و به تدريج منجر به اغتشاشات فكر و نگرانى هاى روحى مى شود؛ تا جائى كه موسيقى نيروى خرد را فلج مى كند و آثار جنون براى چنين افرادى پيش مى آيد و اكنون به نمونه هايى از اين ديوانگى

توجه فرماييد.

* مجله ى روشن فكر درباره ى يك كنسرت موسيقى مى نويسد :

« ... وقتى دخترها و پسرها، آهنگ هاى تند و رعشه انگيزشان را مترنم مى سازند؛ سالن به لرزه مى افتد، دختر جيغ مى كشد، به سر و گوش هم مشت مى كوبند، غش مى كنند، موهاى خود را چنگ چنگ مى كنند و پسرها از هوش مى روند. همه ى اين ها در مورد تأثير آهنگ هاى موسيقى در آن ها است. »

* مجله روشن فكر در شماره 790، درباره جنون ناگهانى مى نويسد :

« پس از پايان اين برنامه ( موزيك )، در همين نمايش پرهياهو بود. براى اولين بار ( هيسترى ) دسته جمعى به جوانان حاضر در كنسرت دست داد، پس از پايان برنامه بيتلها، جوانان كه از موزيك پرهيجان آن ها عاصى شده بودند به خيابان ها ريختند، اتومبيل ها را آتش زدند، شيشه هاى مغازه ها را شكستند و مغازه ها راغارت كردند و تعداد 315 نفر از آن ها از فرط هيجان و غوغا غش كرده به بيمارستان انتقال داده شدند .»

* چندى پيش ( آرتور براون ) خواننده انگليسى ضمن اجراى برنامه اى در فستيوال موسيقى پوپ تمام لباس هايش را از تن بيرون آورد و در برابر جمعيتى بيش از 15 هزار نفر برنامه اجرا كرد. ابتدا پيراهنش را در آورد و چون تماشاگران به هيجان آمدند وى هنگام خواندن آواز به كلى عريان شد و به خواندن و رقصيدن پرداخت. در اين موقع افراد پليس انگليس خود را به صحنه رساندند و خواننده عريان انگليسى را دستگير كردند .

* در ملبورن 50 هزار نفر، بعد از گوش دادن به يك كنسرت موسيقى چنان آن ها را به هيجان آورد؛ كه

ناگهان همه با هم ريختند و بدون جهت يكديگر را زخمى و مصدوم كردند، تا پليس خود را رساند. چند نفر به ضرب چاقو از پاى درآمدند و به چندين دختر تجاوز شد و تعداد زيادى مجروح شدند .

* در ايالت « ليتل راك » خانم 64 ساله اى به نام « ليكيام » به جوانى پيانو مى آموخت. نغمات موسيقى چنان در روح جوان ايجاد هيجان كرد كه بدون دليل از جا برخاست و با 19 ضربه چاقو، معلم موسيقى خود را از پاى درآورد . كوتاهى عمر

از بسيارى از آيات قرآن كريم و روايات ائمه اطهار عليهم السلام استفاده مى شود كه اعمال خير بر وسعت رزق و طول عمر مى افزايد ولى گناه و لهو و لعب، بركت را از بين مى برد و از عمر انسان مى كاهد و موسيقى مطرب نيز، گناه و حرام به شمار مى آيد. تجربه نشان داده است كه معمولا موسيقيدانان با وضع نامناسب و باعمر كوتاه از دنيا رفته اند، نام هاى برخى از آن ها همراه با مدت عمرشان ذكر خواهد شد :

1. ماليبران، استاد معروف موسيقى در حال خواندن آواز در سن 27 سالگى سكته كرد .

2.پر گولوزى نوازنده ى ايتاليائى در سن 26 سالگى .

3. بلينى نوازنده ى ايتاليائى در سن 34 سالگى .

4. موريس ژوبر نوازنده ى فرانسوى در سن 40 سالگى .

5. شوسون نوازنده ى فرانسوى در سن 30 سالگى .

6. نيكلادو گرينى نوازنده ى فرانسوى در سن 32 سالگى .

7. ژرژبيژه نوازنده ى فرانسوى در سن 37 سالگى .

8. مندلسن نوازنده ى آلمانى در سن 38 سالگى.

9.هوگو ولف نوازنده ى آلمانى در سن 43 سالگى.

10. ماكس رگر نوازنده ى آلمانى در سن 43 سالگى .

11. موزارت

نوازنده ى اتريشى در سن 35 سالگى .

12. شوبرت نوازنده ى اتريشى در سن 31 سالگى .

13. لانر- نوازنده ى اتريشى در سن 42 سالگى .

14. حبيب سماعى نوازنده ى ايرانى در سن 45 سالگى . ضررهاى موسيقى

1. ايجاد عدم تعادل و توازن بين اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك؛

2. مرض مانى ( Manic)( نوعى جنون است كه درجات متعددى دارد)؛

3. مرض سيكلموتيمى (Cyclothymie) ( هنرى باروك مى گويد: نوعى بيمارى روانى است كه شخص بيمار گاهى مى خندد و بعضى از اوقات از خود ترش رويى نشان مى دهد و گاهى گرفته و غمگين است)؛

4. كوتاهى عمر؛ 5 مرض پارانويا (Paranoia) ( نوعى مرض روحى است كه شخص ادعاهاى بيهوده كرده و خود را شريف تر و بالاتر از همه مى داند )؛ 6. ضعف اعصاب؛ 7. اختلالات دماغى ( اغتشاشات مغزى، هيجانات روحى – جنون)؛ 8. تأثيرات قلبى؛ 9. واسطه انتحار و خودكشى؛ 10. بيمارى فشار خون؛ 11. عامل فحشاء ؛12. تضعيف و تضييع حس شنوايى (سامعه )؛ 13. تضعيف و تضييع حس بينايى ( باصره )؛ 14. هيجان؛ 15. سلب اراده و شكست شخصيت؛ 16. سلب غيرت؛ 17. عامل جنايت؛ 18. جلب توجه غير طبيعى؛ 19. از دست دادن نيروى فكرى؛ 20. تضييع نيروى قضاوت؛ 21. افسردگى و خمودگى؛ 22. تهييج عشق؛ 23. شكست عمر و جوان مرگى؛ 24. زنجير بردگى؛ 25. اتلاف وقت .

بهداشت روان در پرتو آموزه هاي نبوي

نويسنده: يدالله كوثري

چكيده

اگر بتوان بهداشت روان را _ نه صرفاً در هماهنگي و تطابق با عاملي متغيّر ، بلكه در پرتو التزام عملي به آموزه هاي وحياني _ تعريف و تبيين نمود ، ديگر وقايع و تحولات بيروني نمي تواند به طور مرتب آرامش و

سكون فرد را بر هم زند . فرد گذشته از حضور كوشا و پويا در زندگي ، اين توانايي را خواهد داشت كه آرامش و اطمينان دروني اش تحت تأثير تغييرات محيطي مختل نشود .

موضوع بهداشت روان در پرتو آموزه هاي نبوي ، مسأله اي است در قلمرو روان شناسي دين كه در سطح يك مقاله ، صورت بندي شده است . اگرچه همه ي آموزه ها و تعاليم حيات بخش اسلام براي سلامت و سعادت دنيا و آخرت انسان تشريع شده اند ، اما به طور خاص، در آموزه ها و سيره نبوي ، دستورالعمل هايي وجود دارد كه در بحث بهداشت رواني اثربخش است : اين مقاله ، به صورت مختصر ، به آموزه هايي چون : خداباوري ، شكرگزاري ، توكل ، توبه ، نيايش ، انس با قرآن ، دعا ، روابط نيكو و اهتمام در امور مسلمين و نقش هريك از اين آموزه ها در بهداشت رواني مي پردازد .

كليد واژه ها : بهداشت رواني ، آموزه هاي ديني ، اسلام ، خداباوري ، شكرگزاري ، توكل ، توبه و ارتباط سالم .

مقدمه

در عصر فن آوري ، در دهكده ي جهاني و دوران پُست مدرنيسم شاهد دور افتادن قافله تمدن بشري از ارزش هاي حقيقي هستيم . لذا در بطن اين حادثه ي ناگوار ، سلامت و بهداشت رواني نيز بيش از پيش در معرض خطر قرار دارد . در راه تبين مشكلات و يافتن راه حلي براي آن ها گويا تنها به نسخه هاي ترجمه اي و رهيافت هاي بريده از وحي نمي توان بسنده كرد . بي

گمان امروزه دست نياز بشريت فراتر و فرياد احتياج و نيازمندي اش به تعاليم حيات بخش الهي بلندتر از هر زمان ديگري است ؛ زيرا به هر راهي كه پا نهاده ، سر از بيراهه ها درآورده و جز گرفتار شدن و غوطه ور گشتن در ورطه ي تباهي و انحراف ، سرانجامي نداشته است .

بدين رو موضوع بهداشت رواني ، يكي از مهم ترين مسائل انسان معاصر است . گمشده ي انسان متمدنِ قرنِ فر آوري هايِ مدرن ، شادكامي و رضايت مندي از داشته هاي زندگي است . 1

زندگي ماشيني ، سرعت فرصت درون نگري و خودشناسي را از انسان گرفته است . در روزگار كنوني ، بشر چنان گرفتار تمدن مادي و ظواهر گوناگون آن شده است . كه از خوديابي و خويشتن شناسي دور مانده است . علي رغم پيشرفت حيرت آوري كه انسان به مدد فن آوري كسب كرده ، تحقيقات نشان مي دهد كه نه تنها هنوز به آرامش رواني _ كه از عناصر پايه ي سلامتي از ديدگاه سازمان جهاني بهداشت ( W.H.O ) و اساس يك زندگي سعادتمندانه است _ دست نيافته ، بلكه به موازات پيشرفت هاي علمي و ماديِ تمدنِ مدرن بر مشكلات و ناراحتي هاي رواني انسان نظير نااميدي ، پوچ گرايي اضطراب ، ترس ، افسردگي ، اعتياد ، طلاق و خودكشي افزوده شده است . 2

از اين روست كه اخيراً كارشناسان و متخصصان ، حتي در كشور هاي صنعتي و توسعه يافته ، سمينارها و پژوهش هاي خود را متوجه نقش معنويت ، دين و آموزه هاي ديني در بهداشت و

سلامت رواني نموده اند . بسياري از روان شناسان بر نفوذ و تأثير دين در سلامت روان و درمان بيماري هاي رواني پرداخته و به لزوم حمايت از آن تأكيد كرده اند . در بين ايشان ، گروهي معتقدند كه انسجام و توحيد يافتگي سازمان رواني از سلامت معنوي افراد ناشي مي شود . در رأس اين انديشمندان ، روان شناس بزرگي به نام ويليام جيمز را مي توان نام برد كه پژوهش هايش بيش تر باليني بوده است . او درباره ي رسيدن به آرامش مي گويد :

وقتي ما رابطه ي محبت بين خود و خداوندي را كه پديد آورنده ي اين جهان است ، حفظ كنيم ، ترس ها و خودخواهي هاي ما از ميان رفته ،به جاي آن ، يك آرامش و صفاي باطني عجيب برقرار مي شود . هرلحظه كه مي گذرد ، لحظات و حالي است كه به جان نيرو بخشيده و روح را سرشار از نشاط و سعادت مي كند . به نظر مي رسد كه همه درها به روي ما باز و راه ها هموارگشته است . 3

اسلام و سلامت

و ننزل من القرآن ماهو شفاء ورحمه للمومنين ولا يزيد الظالمين الا خسارا ( اسراء : 82 )

الذين آمنوا و تطمئن قلوبهم بذكر الله الا بذكرالله تطمئن القلوب ( رعد : 28 )

يكي از مهم ترين مسائل دين اسلام ، توجه به بهداشت و سلامت جسماني و رواني است . بعضي از واجبات و محرّمات الهي براي تأمين سلامتي و پيشگيري از ابتلا به امراض روحي و رواني تشريع شده است . سلامتي يا بيماري در مقياس فرد

و اجتماع ، بسيار مهم و قابل توجه است و البته جامعه اي كه از دغدغه هاي بيماري فردي و اجتماعي ، پاك و مبرّا باشد ، دست نيافتني است . از اين رو بشر پيوسته به دنبال كشف علل و عوامل پيدايش بيماري و راه هاي پيشگيري از آن بوده و مي باشد . گذشته از انسان هاي عادي ، برگزيدگان خدا و راويان وحي نيز انسان ها را به رعايت و حفظ بهداشت جسم و جان سفارش نموده و در شناسايي بلاياي جسمي و روحي و راه هاي پيشگيري از آن ها توصيه ها ودستورالعمل هايي را يادآور شده اند .

خداوند در قرآن مجيد ، باتأكيد بسيار ، تنها راه رستگاري و سعادت انسان را در « تزكيه » و پالايش روح و روان آدمي مي داند . 4 در تعاليم اسلامي ، به بهداشت و سلامت جسم و جان ، بسيار اهميّت داده شده است . امام علي عليه السلام فرموده است :

سلامتي يكي از نعمت هاي بزرگ الهي است و مانند هر نعمت ديگري ، تا از دست نرود قدرش شناخته نشود . 5

اين مقاله كوشيده است تا با استفاده از آموزه هاي نبوي به موضوع بهداشت رواني و راه هاي پيشگيري و درمان بيماري هاي روحي و رواني بپردازد .

پيامبر اسوه ي جاويد

به حكم عقل سليم و تصريح قرآن مجيد ، به عنوان كلام صادق مصدق ، انسان در زندگي فردي و اجتماعي خويش براي نيل به سعادت و كمال مطلوب در دنيا و آخرت به راهنما ، هادي و الگو نيازمند است . اگر راهنما و الگو

گزيده شده ، انسان را به سمت نور و حقيقت رهنمون گردد ، وي به كمال انساني ارتقا مي يابد ؛ ولي اگر راهنما و الگو ، خود انسان گمراه و منحرفي باشد ، انسان را نيز به گمراهي و تباهي مي كشاند . آيا شايسته نيست كه انسان ، پيرو كساني باشد كه خود به حقيقت نايل گشته اند و در قله كمال جاي دارند ؟ تا در پرتو پيروي از ايشان ، آدمي نيز به كمال و سعادت و سلامت دنيا و آخرت باريابد و از گمراهي و تباهي دور ماند . 6 امام باقر عليه السلام فرموده اند :

در شرق و غرب عالم ، علم سودمند براي سعادتمندي انسان و راهنماي واقعي براي بشريت ، جز پيامبر و اهل بيتش عليهم السلام نيست و نخواهيد يافت . 7

پيامبر اعظم صلي الله عليه وآله شخصيتي بي نظير و الهي است كه جهاني از حكمت ، رحمت و عاطفه است . او همان كسي است كه در مسير تأمين سلامت و سعادت بشريت ، خويشتن را به زحمت و مشقت وامي دارد . بي ترديد امروز براي بشر تشنه ي آب حيات ، هيچ آبي به گوارايي آب زلال و حياتبخش عصمت نبوي دلنشين نيست . 8

درباره ي نقش اسوه و سرمشق در آرامش رواني ، قرآن كريم خطاب به پيامبر فرموده است :

وكلا نقص عليك من انباء الرسل ما نثبت به فؤادك 9 ؛ ما قصه ي انبياء پيشين را براي تثبيت قلب تو نقل مي كنيم .

بديهي است كه ياد اولياي الهي ، آرامش بخش جان است . حضرت امام

صادق عليه السلام _ در تفسير آيه ي 28 سوره ي رعد _ فرموده اند :

دل ها با ياد محمد صلي الله عليه وآله ، كه ياد او همان ياد خداوند است ، آرامش مي گيرد . 10

در اين ره انبيا چون ساربانند

دليل و رهنماي كاروانند

وزيشان سيد ما گشته سالار

همو اول همو آخر در اين كار

مقام دلگشايش جمع جمع است

جمال جان فزايش شمع جمع است

شده او پيش و دل ها جمله در پي

گرفته دست جان ها دامن وي 11

به طور كلي ، الگوي صالح در زندگي ، داراي آثار سودمند و اثربخشي است كه بخي از تأثيرات بهداشت رواني آن عبارتند از :

1. ايجاد انگيزه ، نشاط و اميد براي همانندي و همراهي با اسوه ي صالح ؛

2. جهت بخشيدن به فعاليت ها و برنامه هاي پراكنده ، در مسير يكپارچگي و شكوفايي شخصيت ؛

3. پيشگيري و جلوگيري از گمراهي و انحراف از خط رشد و كمال مطلوب ؛

4. تسهيل در حركت تعالي جويانه و رشد مادي و معنوي .

آموزه هاي نبوي ، گستره ي تمام حيات فردي ، اجتماعي ، دنيوي و اخروي بشر را در بر مي گيرد . براي آن كه قلمرو بحث در اين مجال كوتاه ، محدود و مشخص باشد ، تنها به برخي از آموزه هاي نبوي كه با تأمين سلامت و بهداشت روان انسان در ارتباط است ، پرداخته مي شود .

خدامحوري

نخستين آموزه ي پيامبران ، سوق دادن انسان ها و جوامع بشري به سوي خدا است . آن ها كوشش مي كنند تا بشررا به يكتاپرستي و دلبستگي به

خدا دعوت كنند و از وابستگي و تبعيت از غير خدا بازدارند :

ولقد بعثنا في كل امه رسولا ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت 12 ؛ و در هر امتي رسولي برانگيختم تا خدا را بپرستيد و از طاغوت بپرهيزيد .

خدامحوري تنها در دايره ي عبادات فردي و زندگي شخصي محدود نمي شود ؛ بلكه خدامحوري اساس تمام كنش ورزي هاي فردي و جمعي را پوشش مي دهد . خدامحوري در نظام كنش وري پيامبر اعظم صلي الله عليه وآله از زبان قرآن كريم چنين بيان شده است :

قل ان صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين 13 ؛ بگو به تأكيد نماز و ساير عبادات من و زندگي و مرگ من ، براي خدا ، پروردگار جهانيان است .

با استناد بدين آيه ، بدست مي آيد كه كليه ي كوشش ها و فعاليت هاي پيامبر اعظم صلي الله عليه وآله در چارچوب خدا محور متحقق مي گردد . در روايتي آمده است كه يك روز شخصي به پيامبر عرض كرد : « يا رسول الله به چه چيزي از ديگر پيامبران پيشي گرفتي ، حال آن كه تو آخرين و خاتم آنان برانگيخته شده اي ؟ » پيامبر فرمود : « من نخستين كسي بودم كه به پروردگار ايمان آوردم ... » 14

يكي از مفاهيم مهم در بهداشت و سلامت روان ، مفهوم « امنيت رواني » است . اگر فرد امنيت رواني نداشته باشد ، زندگي اش بي معنا و از اسلامت رواني بي نصيب خواهد بود . آنجا كه ترس رخنه كند ، امنيت رخت بر بندد ، امنيت رواني

يعني داشتن روح و رواني عاري از هراس . اين نعمتي بزرگ است كه كه در سايه ي آن ، امنيت و آرامش برقرار خواهد ماند . خدا محوري و ايمان به خداي قادر متعال ، انسان را از نگراني ، اضطراب و دغدغه مصون مي دارد و در برابر ناملايمات زندگي ، استوار و آسيب ناپذير مي نمايد. از سوي ديگر ، انسان بي ايمان از اين پشتوانه مستحكم روحي و رواني محروم است . گويي از فراز آسمان فرو افتاده يا تندبادي او را به مكاني دور پرتاب كرده است .

و من يشرك بالله فكانما خر من السماء فتخطفه الطير او تهوي به الريح في مكان سحيق 15 ؛ فقدان ايمان به خدا ، زندگي را از مفاهيم عالي و ارزش هاي شريف انساني تهي ساخته و منجر به آشفتگي و اغتشاش در هويت مي گردد .

اساساً اضطراب و نگراني ، ناشي از ترس يا ناتواني است . آن كس كه به خداوند قادر و تواناي مطلق ، ايمان دارد ، همواره خود را در پناه تكيه گاه ايمني مي بيند كه از هر طرف ضعف و نقصي بع دور و نسبت به انجام هر امري قادر و تواناست ، از اين رو داراي نشاط و سروري مي گردد . نشاطي كه برآمده از رواني امن و آرام است .

انسان ، زماني به اين امنيت و اطمينان نفس مي رسد ، كه ترنم نام خدا بر لب و ياد او بر قلب و جانش طنين انداخته باشد و آنچنان به خدا دلبستگي پيدا كرده باشد كه ذكر او سراسر انديشه ، عاطفه و

رفتارش را فرا گرفته و جانش را زنده و آباد ساخته باشد . ( و بذكرك معموره ) 16 در اين صورت است كه به اصطلاح روان شناسان فرد احساس دلبستگي ايمن نسبت به وجودي دارد كه هم قادر است و هم هميشه حاضر و در همه حال پاسخگوي نيازها مي باشد . در اين حال است كه همه ي بيم ها از ميان مي روند و جاي خود را به اميد مي دهند . همه ي دغدغه ها و خاطر پريشي ها به طمأنينه بدل مي گردند و داراي معنا و مفهوم مي شوند . 17 در مقابل ، بي خدايي و بي ايماني زندگي را آشفته و پر از سختي و تنگنا مي سازد . ( و من اعرض عن ذكري فان له معيشه ضنكا ) 18 دوري از خدا زندگي را تنگ و سخت مي گرداند .

خوشبختانه توجه به نقش ايمان و خداگرايي در بهداشت رواني ، از اصولي است كه در مكاتب روان شناسي معاصر ، بسيار بدان پرداخته مي شود . ويليام جيمز ، كارل يونگ ، هنري لينك و بسياري ديگر از روان شناسان بزرگ معاصر درباره ي تأثيرات ايمان به خدا بر بهداشت رواني ، بحث و تحقيق كرده اند . 19

به طور كلي برخي از آثار ايمان ، بر بهداشت روان از اين قرا ر است :

الف . خدا باوري به انسان احساس خود ارزشمندي و هويت مي بخشد ؛

ب . خدا باوري انسان را از رهايي و بيهودگي مي رهاند ؛

ج . خداباوري انسان را از تزلزل فكي و عملي مصون ساخته ، موجب استواري

و ثبات قدم مي شود ؛

د . خداباوري نياز به كمال جويي انسان را پاسخ مي گويد ؛

ه_ . خداباوري پاسخگوي نيازهاي حقيقي انسان است؛

و . خداباوري به زندگي انسان معنا مي بخشد ؛

ز . خداشناسي گامي است به سوي خود شناسي ، و خود شناسي و خوديابي تأثير مستقيم بر سلامت روان دارد . 20

شكرگذاري و سلامت روان

« شكر » در لغت به ياد آوري و تصور نعمت و اظهار آن گفته شده كه نقطه مقابل آن ، « كفر » يعني فراموشي نعمت و پوشيده داشتن آن است . 21 منظور از « سپاس و ثنا » چيزي است كه مقابل شكايت و گله است . شكر يعني اظهار نعمت منعم به واسطه ي اعتراف دل و زبان . 22

داشتن روحيه ي شكرگذاري از نشانه هاي سلامت روح و روان آدمي است ؛ علت اين مطلب را در سه نكته مي توان بيان كرد :

1. درساحت شناختي به درجه اي از رشد و سلامت رسيده كه نعمت را شناخته ، قدرت تميز بين نعمت و نقمت را پيدا كرده و نيز تشخيص داده كه چه كسي اين نعمت را به او عطا نموده است . شناخت موارد يادشده جز در سايه ي سلامت عقل و نفس ميسر نمي شود و اين رشد شناختي و سلامت نفساني در ساحت بينش و انديشه ، او را بر انگيخته است كه از صاحب نعمت تشكر و قدرداني نمايد .

روايت شده است كه پيامبر صلي الله عليه وآله ، شب ها براي عبادت خدا برمي خواست و پاهاي مباركش متورم گرديده بود . به

حضورش عرض شد : « آيا تو اين كار را انجام مي دهي ، حال آنكه خداوند لغزش هاي گذشته و آينده ات را بخشوده است ؟ » پس پيامبر صلي الله عليه وآله فرمودند : « آيا بنده اي سپاسگزار نباشم ؟ » 23

همچنين پيامبر فرموده اند : « خداوند در شكر را بر كسي نگشوده ، كه درِ افزايش نعمت را بر او بسته باشد . » 24

2. از طرفي ، داشتن روحيه ي شكرگذاري نشان دهنده ي سلامت در ساحت احساس و عواطف فرد نيز هست ؛ زيرا احساس تشكر از صاحب نعمت در او پديدار شده و اين نشان دهنده ي آن است كه به آسيب هاي روحي و رواني همچون غرور ،بخل ، كينه و حسادت مبتلا نيست ؛ روح و روان او مكدر و مخدوش نگشته و اين خود درجه اي از سلامت روان است .

3. در حوزه ي رفتاري و كنش ورزي بيروني نيز ابراز تشكر و قدرداني به زبان و رفتار ظاهري نشان از سلامت روح ور وان دارد ؛ زيرا شكر زباني و قدرداني رفتاري فرد ، مبين آن است كه فرد شاكر در حوزه ي شناخت و عواطف از سلامت برخوردار بوده سات . چه بسا افراد كه نعمت و ارزش برخورداري از آن را شناختند و در قلب خويش نسبت به صاحب آن احساس رضايت نمودند ، اما از ابراز اين محبت و ابراز رضايت به صورت عمل و رفتار ناتوان هستند . اين ناتواني ، نشانگر بيماري و عدم سلامت فرد در حوزه رفتاري ، و چه بسا حاكي از بيماري در دو

ساحت وجودي پيشين نيز باشد . از اين رو ، ابراز رضايت و شكر زباني و رفتاري ، نشانه ي سلامت رواني شخص به شمار مي آيد . البته بايد توجه داشت كه سلامت رفتار ظاهري در صورتي نشان از سلامت دروني فرد است كه قصد فريب و نيرنگ نداشته باشد و ظاهر از باطن حكايت نمايد ؛ نه خداي ناكرده مانند عمل رياكارانه و منافقانه ، سلامت ظاهري نشانه ي بيماري دروني باشد . 25

بنابر آنچه گذشت ، انسان شاكر ، هم در بعد انديشه و فكر داري سلامت است و هم در ساحت عواطف و رفتار بهنجار و رشد يافته عمل مي كند .

توكل و بهداشت روان

« توكل » از آموزه هايي است كه تأثير شگرفي بر سلامت روان انسان دارد . توكل به انسان جرأت اقدام و عمل مي دهد و بازدارنده هاي رفتاري را از ميان بر مي دارد . قرآن خطاب به پيامبر مي فرمايد :

آن گاه كه عزم كردي و تصميم گرفتي ، به خدا توكل كن و كار خود را دنبال نما . 26

توكل ، اولاً مستلزم حركت و تلاش انسان است و ثانياً چون بر خدا اعتمادمي كنيم كار را با اطمينان بيش تري انجام مي دهيم . توكل يعني انسان هميشه به آن چه منطبق با حق است ، عمل كند ، و در اين راه به خدا اعتماد بورزد ، كه خداوند پشتيبان كساني است كه حامي و پشتيبان حق باشند . 27

همچنان كه اشاره شد توكل دستورالعمل قرآني زندگي نبوي است . اين آموزه ي مهم در سيره و سنت پيامبر

صلي الله عليه وآله در نهايت درجه و كامل ترين وجه آن وجود داشت و سرلوحه ي برنامه هاي ايشان ايمان به خدا و توكل بر او قرار داشت . اساساً يكي از علايم ايمان به خدا توكل بر اوست . انسان اگر معتقد است كه مجموعه ي جهان هستي زير سيطره ي حكومت و ربوبيت خدا قرار دارد و تنها معبود شايسته ي پرستش اوست ، هرگز به خود اجازه نمي دهد به دنبال ديگري برود و از غير استمداد جويد ؛ بلكه همواره به خداوند اعتماد كرده ، فقط از او درخواست كمك مي كند . 28

در قلمرو بهداشت رواني يكي از عوامل اضطراب و نگراني انسان ، كارهاي مهم و سرنوشت ساز هستند . هنگامي كه شخص مي خواهد مي خواهد به كار ويژه اي كه در زندگي اش جايگاه مهمي دارد ، اقدام نمايد ، چون انجام آن داراي ثمرات مثبت است و از سوي ديگر ، انجام ندادنش ضرر قابل توجهي دارد ، در انجام آن دچار شك و ترديد و گرفتار دلهره و اضطراب مي گردد در نتيجه تنيدگي زيادي بر روح و روان او عارض مي شود . در اين مواقع به دنبال يك تكيه گاه مورد اعتماد است تا او را در انجام آن كار ، يار و پشتيبان باشد . با گزينش پشتيباني مطمئن به عنوان تكيه گاه ، قلبش آرام مي شود . نيرويي دوچندان پيدا مي كند و از نگراني خلاص مي شود .

آثار عيني توكل در بهداشت روان

به طور كلي ، توكل بر خداي قادر عالم حكيم ، سبب مي شود فرد

بر توانايي ها و استعدادهاي خدادادي خويش اعتماد نمايد . همچنين در موفقيت ها و پيروزي ها گرفتار غرور و خودپسندي نمي شود و در مشكلات گرفتار درماندگي و دچار اختلال عملكردي نمي گردد . احساس پايداري و مقاومت مي كند و اين خود بهترين وسيله ي تأمين سلامت رواني فرد است . ديگر آثار توكل بر بهداشت روان به اختصار عبارت است از :

الف. برآورده شدن احساس نياز محبت در بالاترين سطح ( متوكّل محبوب خداست . ) 29

ب. تأمين احساس دلبستگي به عنوان نياز نخستين . 30

ج. يافتن احساس انگيزه ي مثبت و نشاط نسبت به توانايي انجام كار و احساس اعتماد به نفس بالا .

د. رهايي از اضطراب و ترس ، با دريافت اين مطلب كه ديگران نمي توانند ضرري به او بزنند .

ه_ . رهايي از وابستگي ذليلانه با دريافت اين مطلب كه ديگران سودي به حال او ندارند .

و. ايجاد اميد به لطف و عنايت الهي .

ز. رهايي از تعارض هاي دروني و رواني با نجات يافتن از وسوسه ي شك و ترديد .

ح. يافتن احساس استقلال ، با بي نيازي از غير خدا .

ط. افزايش ارتباط با خداوند به عنوان حمايت گري توانا .

ي. رسيدن به عزت نفس و احساس ايمني .

توبه و بهداشت رواني

« توبه » در لغت ، به معناي رجوع است . 31 وقتي بنده به مولاي خود بر مي گرد ، مي گويند توبه كرده است . خداوند در قرآن كريم به همه ي مؤمنان دستور توبه مي دهد . 32 رسول مكرّم اسلام فرموده اند : « خودتان را با استغفار

و توبه معطّر كنيد تا بوي بد گناه شما را رسوا نكند » 33 . در جاي ديگر فرموده اند : « من در هر روز هفتاد بار استغفار مي كنم تا مبادا اين ابرها فضاي دل را بگيرند .» 34البته استغفار براي انسان كامل در حقيقت ، دفع است نه رفع . امام صادق عليه السلام فرموده اند : هركس زياد استغفار نمايد ، خداوند او را از هر غمي رها و از هر تنگي اي خارج مي سازد ، و او را از جايي كه گمان نمي برد روزي مي بخشد . » 35

بازگشت انسان تائب به سوي خداوند ، موجب تخليه ي روان از فشار احساس گناه گرديد ، حالت طهارت و فطرت پاكي به او برمي گردد . با آمرزش معاصي و گناهان و آلودگي هاي دروني در پرتو توبه ، آدمي آرامش و آسايش روحي پيدا مي كند . در فرايند توبه و بازگشت ، فرد احساس گناه خود را سركوب نكرده در ناخودآگاه آن را بايگاني نمي سازد ، تا پرحجم بار و انرژي منفي روح بيفزايد . بلكه در فضايي عاشقانه در محضر خداي رفيق شفيق اعتراف مي كند و از او آمرزش مي طلبد . خداوند نيز وي را مشمول لطف و رحمت بي منتهايش قرار مي دهد ، 36 و با مهر و رأفت از او استقبال مي نمايد .

برخي از آثار عيني توبه در بهداشت روان عبارتند از :

1. توبه روح و روان آدمي را شست و شو و تطهير مي كند ؛

2. توبه احساس منفي گناه را كاملاً مي زدايد ؛

3. توبه باعث

محبوبيت انسان در نزد خدا مي گردد ؛

4. توبه انسان را به كار و تلاش سازنده و مثبت بر مي انگيزد ؛

5. توبه از عوارض منفي جانبي آسيب هاي روحي و رواني جلوگيري مي نمايد .

نيايش و بهداشت روان

پيامبر اعظم اسلام صلي الله عليه وآله هنگام برخورد با سختي ها ، براي كسب آرامش به نماز پناه مي برد . 37

اساساً نيايش و گفت و گو با خداوند مهربان باعث ، آرامش اعصاب و تخليه ي روان از بار انرژي هاي منفي مي شود .

الكسيس كارل مي گويد :

نيايش در روح و جسم تأثير دارد ، نيايش موجب صفاي دل ، متانت رفتار ، انبساط خاطر ، نشاط و شادي پايدار و رضايت خاطر مي گردد .

خداوند متعال در قرآن مجيد با مهرآميز ترين سخنان ، آدميان را به نيايش دعوت نموده است :

و إذا سألك عبادي عني فإني قرب اجيب دعوه الداع إذا دعان فليستجيبوا لي وليؤمنوا بي لعلهم يرشدون 38 ؛ آن گاه كه بنده اي درخواست نمايد از من ، پس من نزديك هستم ، اجابت مي نمايم درخواست اورا ؛ بنابر اين دعوت مرا پذيرا ؛ باشيد و ايمان بياوريد تا به رشد حقيقي بار يابيد .

حضرت امام صادق عليه السلام فرموده اند :

چه مانعي دارد كه چون بر يكي از شما غم و اندوهي عارض گرديد ، وضو بگيرد و به مسجد رود ، دو ركعت نماز بخواند و براي رفع اندوه خود ، خدا را بخواند . مگر نشنيده ايد كه خداوند فرموده است : « از صبر و نماز ياري بجوييد . » 39

نيايش و گفت و

گو با خداوند مصاديق متعدد دارد كه از جمله آن ها ، انس با قرآن و دعا است .

انس با قرآن و بهداشت روان

پيامبر مي فرمايند :

هركس قرآن را شعار و ميزان خود سازد ؛ خدا او را سعادتمند گرداند ؛ و هركه قرآن را پيشواي خود گرداند و به آن اقتدا نمايد و او را پناه گاه خويش قرار دهد ، خداوند او را در بهشت پر نعمت و خوشي دلنشين و پايدار پناه مي دهد . 40

حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام فرموده اند :

براي رسول خدا ، هيچ چيز مانع تلاوت كردن قرآن نبود . 41

بي گمان انس با قرآن ، باعث تأثير شگرف در نفس آدمي مي گردد . در قرآن ، نيروي معنوي عظيمي وجود دارد كه موجب آرامش روان و بيداري وجدان ، و صيقل روح انسان مي شود . تلاوت قرآن سطح ادراك و تفكر را ارتقا بخشيده ، باعث بصيرت مي گردد 42 . در هر عصري انسان هايي متخلّق به آداب والاي انساني و رفتار متعالي در پرتو انس با قرآن كريم پرورش يافته اند كه مي توان در ميان آن ها به افراد و بزرگان زير اشاره كرد :

سلمان ، مقداد ، ابوذر ، عمّار ، اويس قرني در عصر نزول قرآن و امام خميني ابرمرد يگانه ي دوران و ياران آن مرد بزرگ كه همگي پرورش يافتگان مكتب انسان ساز قرآن بوده اند . انس با قرآن ، چنان آرامشي به ارمغان مي آورد كه هيچ آرام بخشي از عهده ي آن برنمي آيد . اين بيان شگفت انگيز ، و سخن دل

انگيز امام خميني ، به عنوان پرورش يافته ي مكتب قرآن است كه فرموده است :

والله ! من هرگز در عمرم نترسيدم .

بي گمان اين استواري و احساس ايمني ، جز در پرتو انس با قرآن ، ميسر نمي شود . گرچه اين مطلب به لحاظ نظري روشن و بي نياز از استدلال است ؛ لكن خوشبختانه براي نشان دادن نقش قرآن در سلامت و بهداشت روان ، تحقيقات ميداني نيز انجام گرفته است كه همگي بيانگر رابطه ي معنادار و تأثير مثبت آن بوده است . 43

دعا و بهداشت روان

دعا از تعاليم و آموزه هاي اساسي اسلام است . دعا راه ارتباط مستقيم با خداوند است . در قرآن دعا كردن توصيه شده است و در سنت نبوي نيز بسيار مورد تأكيد و سفارش قرار گرفته است . 44

دعا رابطه ي بين انسان و خدا را تقويت كرده ، احساس تنهايي را برطرف مي نمايد . ارتباط با خداي بي نياز ، موجب احساس عزت و لذت انسان مي گرددد كه در ناملايمات زندگي ، تكيه گاهي مطمئن به حساب مي آيد . 45 هيچ كس نيست كه در زندگي مشكل و گرفتاري نداشته باشد . همه ي ما در معرض انواع آسيب ها قرار داريم . در اين ميان تنها راه كار دعا مي تواند آرام بخش و تسكين دهنده باشد .

امام صادق عليه السلام فرموده اند :

دعا كن كه شفاي همه ي دردها در دعاست . 46

برخي ديگر از آثار روان شناختي و بهداشت رواني دعا عبارت است از :

تخليه هيجاني در محضر خداوند ؛

احساس حمايت در برابر مشكلات

و مصائب زندگي ؛

ايجاد اميد و انرژي مثبت براي كوشش هدفمند ؛

يافتن نشاط و سرور دروني

ارتباطات سالم و بهداشت روان

تأكيد قرآن به اظهار محبت مسلمانان به يكديگر و داشتن روابط گرم و برادرانه ، از يك سو موجب رشد عاطفه ي نوع دوستي در نفس و ترغيب انسان ها به ايثار و رعايت منافع مردم و به طور كلي جامعه مي گردد . از سوي ديگر ، اسباب تضعيف حالت هاي منفي نفرت و كينه و انگيزه هاي ظلم و تجاوز و خودخواهي را فراهم مي آورد . علت اصلي برخي از آسيب هاي رواني ، بدگماني ، حسد ، كينه توزي و نااميدي است كه با برقراري روابط بين شخصي محبت آميز از بين رفته و روح و جان آدمي از آسيب رواني فاصله مي گيرد .

پيامبر صلي الله عليه وآله فرموده اند :

سوگند به ذاتي كه جانم در دست ( قدرت ) اوست ، به بهشت درنمي آييد مگر آن كه ايمان آوريد ؛ و ايمان نمي آوريد مگر آن كه همديگر را دوست بداريد . آيا شمايان را بر چيزي رهنمون شوم كه چون آن را انجام دهيد ، همديگر را دوست بداريد ؟ ( آن اين است كه ) سلام را در ميان خويش آشكار سازيد . 47

انسان موجودي اجتماعي است و ايجاد ارتباط با ديگران نقش به سزايي در زندگي فردي و اجتماعي او دارد . موفقيت انسان در دوست يابي ، همسرداري ، پرورش فرزندان سالم و موفقيت هاي شغلي و امثال آن ، به الگوي رفتار ارتباطي و مهارت برقراري ارتباط او با ديگران بستگي دارد

. بنابر اين از يك سو زندگي منزوي براي انسان بسيار مشكل و از سوي ديگر ، ايجاد رابطه با افراد ، كاري بس دشوار و گاه براي برخي اشخاص غير ممكن است . برقراري ارتباط اثر بخش با ديگران يك هنر است و شما مي توانيد هنرمند صحنه ي زندگي خود باشيد .

بسياري از روان شناسان نيز به اهميت روابط انساني به منظور تأمين بهداشت رواني توجه كرده اند ، آلفرد آدلر معتقد است : « بيماران رواني هرچه در درون جامعه قرار بگيرند و در شبكه ي ارتباطي بهتري باشند زودتر درمان مي شوند . » 48 آلپورت نيز مي گويد : « رابطه ، مهم ترين نقش را در زندگي انسان دارد ؛ و توانايي در برقراري روابط محبت آميز از نشانه هاي شخصيت سالم است . » 49 مزلو ، روان شناس بزرگ انسان گرا ، يكي از نشانه هاي افراد نا ايمن را چنين بيان مي كند : « احساس طرد شدن مورد عشق و علاقه ي ديگران نبودن و اين كه ديگران به سردي و بدون محبت با آنان رفتار مي كنند . » 50

در تعاليم اسلامي بر جنبه هاي گوناگون روابط اجتماعي تأكيد شده است و براي حفظ اين روابط توصيه شده است . حتي افرادي كه در اين زمينه كوتاهي كنند ، فاقد ايمان و اعتقاد واقعي به شمار آمده اند . 51

اولين گام ارتباط بين شخصي با « سلام » شروع مي شود ، در آموزه هاي نبوي به سلام ، بسيار اهميت داده شده و به مؤمنان سفارش شده است كه به يكديگر سلام كنند

. پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله به همه ، اعم از كوچك و بزرگ سلام مي گفت . سلام با سلامتي هم خانواده است و مفهومش اين است كه هيچ خطر و تهديدي از سوي سلام كننده متوجه مخاطب او نيست . سفارش اسلام به سلام ، مانند ديگر آموزه هاي اسلامي ، منطبق با فطرت انسان است . در اولين برخورد دوفرد ، مطلوب تريت نوع برقراري ارتباط ، دادن امنيت و آرامش به طرف مقابل و مخاطب است ؛ تا مطمئن شود كه از طرف مقابل ، ضرري متوجه او نيست . سلام كه يك تحيت و تعارف رسمي اسلامي است ، به معناي دعا و درخواست امنيت و سلامتي مخاطب است . قرآن مي فرمايد : در قيامت به مؤمنان گفته مي شود :

با سلامتي و در حال امنيت وارد بهشت شويد . 52

برخي آثار عيني بهداشت رواني روابط سالم با ديگران عبارت است از :

_ تأمين احساس امنيت و آرامش ؛

_ تأمين نياز محبت ورزيدن و مورد محبت قرار گرفتن ؛

_ ايجاد احساس نشاط و خود ارزشمندي ؛

_ تقويت پايگاه اجتماعي فرد و ايجاد اعتماد به نفس ؛

تبادل و انتقال انرژي رواني مثبت .

اهتمام به امر مسلمين يكي ديگر از مصاديق روابط مهرورزانه در اجتماع اسلامي به شمار مي رود . پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله فرموده اند :

آن كس كه صبح كند در حالي كه به امر مسلمين اهتمام ندارد ، مسلمان نيست . 53

آن كه صداي درخواست كمك مسلماني را بشنود ، لكن پاسخ نگويد ، مسلمان نيست . 54

در جامعه ؛ افراد داراي مسائل

و نيازهاي مختلفي هستند ؛ از نيازهاي اوليه گرفته تا نيازهاي پيشرفته نظير نياز به خود شكوفايي و تعالي معنوي . بي ترديد محروميت در مقابل ارضاي صحيح سلسله نيازها ، مي تواند سبب بروز ناهنجاري و در نتيجه بروز اختلال گردد . در حالي كه با اهتمام ورزيدن به امور ديگران در جامعه ، احتمال وقوع نابهنجاري ها و اعمال كج روانه ي اجتماعي ، كاهش يافته ، و برخي در زير فشار محروميت ، احساس اضطراب و رنج نداشته ، جامعه داراي همبستگي و صميميت مي شود . در نتيجه احساس آرامش و امنيت رواني و اجتماعي ارتقا پيدا مي كند .

نكته ي پاياني نه پايان سخن

آن چه در اين مجال مختصر گفته آمد ، تنها قطره اي بود از اقيانوس بي كران ؛ از بابِ « آب دريا را اگر نتوان كشيد ، هم به قدر تشنگي بايد چشيد . » اميد است پژوهشگران با نگاهي وحياني به انسان و مفاهيم مرتبط با آن ، از فضاي محدود بشري و تجربيِ صرف فراتر رفته زواياي ناگشوده انديشه و دانش رانشان بدهند ، تا شاهد تحولات مثبت و اثربخش باشيم . در همين چارچوب ، پيشنهاد مي گردد تا موضوع بهداشت رواني در قلمرو تعاليم اسلامي مورد مطالعه و تحقيق علمي قرار گيرد ؛ تا هم فضاي علم روان شناسي نورانيت بيشتري بگيرد و هم نتايج جامعه تري به دست آيد .

توصيف و تحليل روان شناختي پاره اي از آموزه هاي نبوي با نگاه بهداشت رواني ، موضوع اصلي اين مقاله بود كه با تمام كاستي ها صورت تحقق يافت . در

پايان از خداي محمّد صلي الله عليه وآله مي خواهيم تا توفيق ره پويي و الگو پذيري از سيره و سنت نبوي را نصيب ما گرداند و در تمام مراحل زندگي دستگيرمان باشد .

پي نوشت:

1. تجارب كلينكي و درمانگري مؤلف ، در ضمن براي آگاهي بيش تر با رويكرد هاي مفهومي و تاريخي در بهداشت رواني ر.ك: مربيان ش 19 ، مقاله ي : باورهاي ديني و تأثير آن بر بهداشت رواني ص 110 ، اثر نگارنده .

2. ر.ك: مجموعه مقالات نقش دين در بهداشت روان . 1383 .

3. يداله كوثري ، مربيان ( ش 19 ) ( نقش باورهاي ديني در بهداشت رواني ) ، ص 111 .

4. قد افلح من زكاها ، وقدخاب من دساها ( شمس ) ، آيه ي 9 _ 10 .

5. كليني ، اصول كافي ، ج 8 ، ص 152 ، ح 136 ، محمد ري شهري ، ميزان الحكمه ، ج 5 ، ص 280 .

6. يونس ( 10 )آيه 35.

7. محمدباقر مجلسي ، بحارالانوار ، ج 2 ، ص 92 ؛ محمد ري شهري ، ميزان الحكمه ، ج3 ، ص 2108 .

8. انفال ( 8 ) ، آيه 24 _ 25 .

9. هود ( 11 ) ، آيه 120 .

10. دائره المعارف قرآن كريم ، ج3 ، ذيل « آرامش روان » 1385 .

11. شيخ محمود شبستري ، گلشن راز ، ص 12 .

12. نحل ، آيه 36 .

13. انعام ( 6 ) ، آيه 162 .

14. بهاء الدين خرمشاهي و مسعود انصاري ، پيام پيامبر ، ص 356 ، انتشارات جام ، 1376 .

15.

حج ( 22 ) آيه 31 .

16. شيخ عباس قمي ، مفاتيح الجنان ، فرازي از دعاي كميل .

17. همان ، مناجات الذاكرين ، امروزه معنا درماني يكي از نحله هاي روان درمانگري در علم روان شناسي به شمار مي رود .

18. طه ( 20 ) ، آيه 124 .

19. محمدعثمان نجاتي ، قرآن و روان شناسي ، ص 335 .

20. سليمان قاسمي ، بهداشت رواني در آموزه هاي ديني ، پايان امه كارشناسي ارشد روان شناسي ، مؤسسه امام خميني ، 1382 .

21. راغب اصفهاني ، مفردات راغب ، ج2 ، ص 487 .

22. علي اكبر دهخدا ، لغت نامه ي دهخدا ، ج9 ، واژه هاي « شكر و شكرگزاري »

23. پيام پيامبر ، ص 554 .

24. همان .

25. قالوا انما نحن مصلحون ، الا انهم هم المفسدون ولكن لا يشعرون : بقره ( 2 ) ، 11 _ 12 .

26. آل عمران ( 3 ) ، آيه ي 169 .

27. مرتضي مطهري ، مجموعه آثار ، ج 3 ، ص 124 .

28. محمدتقي مصباح ، راهيان كوي دوست ، ص 25 . حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرموده اند : « در شب معراج پيامبر صلي الله عليه وآله از خدا سؤال كردند : پروردگار كدامين عمل برترين است ؟ خداوند فرمود : نزد من عملي برتر از توكل و رضايت بر آن چه داده ام ، نيست ( محمدباقر مجلسي ، بحار ، ج 77 ، ص 21 ) .

29. آل عمران ، ( 3 ) ، آيه 159 .

30. طلاق ( 65 )، آيه 3 ؛ نيز ر. ك :

يدالله كوثري ، دلبستگي ، نياز نخستين نشريه ي حديث زندگي ، ش 11 .

31. ابن منظور ، لسان العرب ، ج 4 ، ص 23 .

32. نور ( 24 ) ، آيه 31 .

33. تعطروا بالاستغفار لاتفضحنكم روائح الذنوب ( محمدباقر مجلسي ، بحارالانوار ، ج7 ، ص 278 ) .

34. محمدباقر مجلسي ، بحارالانوار ، ج 25 ، ص 204 .

35. محمد ري شهري ، ميزان الحكمه ، ج7 ، ص 252 .

36. زمر (39 ) ، آيه 53 .

37. محمدباقر مجلسي ، بحارالانوار ، ج 80 ، ص 116 .

38. بقره ( 2 ) آيه 186 .

39. طبرسي ، مجمع البيان ، ج 1 ، ص 100 .

40. محمد ري شهري ميزان الحكمه ، ج 4 ، ص 227 ، رسول جعفريان ، سيده رسول خدا صلي الله عليه وآله ، ص 331 .

41. طباطبايي سيدمحمدحسين ، السنن النبي ، ص 308 .

42. محمدعثمان نجاتي قرآن و روان شناسي ، ص 122 .

43. به نقل از : مسعود جان بزرگي ، بررسي اثر بخشي روان درمانگري كوتاه مدت ، پايان نامه دكتري روان شناسي 1378 ، تهران ، تربيت مدرس ، بحث آموزه هاي ديني و تأثير و نقش مثبت آن در سلامت رواني افراد نسبت به افرادي كه اعتقاد و باور دروني به آن نداشته اند ؛ همچنين ر.ك : مجموعه مقالات ، نقش در سلامت روان ؛ 1378 . 44. غافر ( 40 ) آيه 60 .

45. بقره ( 2 ) آيه 45 و 153 ؛ اعراف ( 7 ) آيه 128 .

46. محمد ري شهري ، ميزان

الحكمه ، ج 3 ، ص 284 .

47. بهاءالدين خرمشاهي و مسعود انصاري ، پيام پيامبر صلي الله عليه وآله ص 489 .

48. سليمان قاسمي و مهدي صفورايي ، سلامت روان در پرتو آموزه هاي ديني ، معرفت ، شماره 97 ، ص 20 .

49. باقر ثنايي ، نقش رابطه و سلامت و بهداشت روان ، 1370 ، ص 69 .

50. سلمان قاسمي ، پيشين ، ص 21 .

51. محمدبن يعقوب كليني ، اصول كافي ، ج 3 ، ص 238 .

52. ادخلوها بسلام آمنين : حجرات ( 49 ) آيه 46 .

53. كليني ، اصول كافي ، ج 3 ، ص 238 .

54. همان .

بهداشت روان در پرتو آموزه هاي نبوي

نويسنده: يدالله كوثري چكيده

اگر بتوان بهداشت روان را _ نه صرفاً در هماهنگي و تطابق با عاملي متغيّر ، بلكه در پرتو التزام عملي به آموزه هاي وحياني _ تعريف و تبيين نمود ، ديگر وقايع و تحولات بيروني نمي تواند به طور مرتب آرامش و سكون فرد را بر هم زند . فرد گذشته از حضور كوشا و پويا در زندگي ، اين توانايي را خواهد داشت كه آرامش و اطمينان دروني اش تحت تأثير تغييرات محيطي مختل نشود .

موضوع بهداشت روان در پرتو آموزه هاي نبوي ، مسأله اي است در قلمرو روان شناسي دين كه در سطح يك مقاله ، صورت بندي شده است . اگرچه همه ي آموزه ها و تعاليم حيات بخش اسلام براي سلامت و سعادت دنيا و آخرت انسان تشريع شده اند ، اما به طور خاص، در آموزه ها و سيره نبوي ،

دستورالعمل هايي وجود دارد كه در بحث بهداشت رواني اثربخش است : اين مقاله ، به صورت مختصر ، به آموزه هايي چون : خداباوري ، شكرگزاري ، توكل ، توبه ، نيايش ، انس با قرآن ، دعا ، روابط نيكو و اهتمام در امور مسلمين و نقش هريك از اين آموزه ها در بهداشت رواني مي پردازد .

كليد واژه ها : بهداشت رواني ، آموزه هاي ديني ، اسلام ، خداباوري ، شكرگزاري ، توكل ، توبه و ارتباط سالم . مقدمه

در عصر فن آوري ، در دهكده ي جهاني و دوران پُست مدرنيسم شاهد دور افتادن قافله تمدن بشري از ارزش هاي حقيقي هستيم . لذا در بطن اين حادثه ي ناگوار ، سلامت و بهداشت رواني نيز بيش از پيش در معرض خطر قرار دارد . در راه تبين مشكلات و يافتن راه حلي براي آن ها گويا تنها به نسخه هاي ترجمه اي و رهيافت هاي بريده از وحي نمي توان بسنده كرد . بي گمان امروزه دست نياز بشريت فراتر و فرياد احتياج و نيازمندي اش به تعاليم حيات بخش الهي بلندتر از هر زمان ديگري است ؛ زيرا به هر راهي كه پا نهاده ، سر از بيراهه ها درآورده و جز گرفتار شدن و غوطه ور گشتن در ورطه ي تباهي و انحراف ، سرانجامي نداشته است .

بدين رو موضوع بهداشت رواني ، يكي از مهم ترين مسائل انسان معاصر است . گمشده ي انسان متمدنِ قرنِ فر آوري هايِ مدرن ، شادكامي و رضايت مندي از داشته هاي زندگي است . 1

زندگي ماشيني ،

سرعت فرصت درون نگري و خودشناسي را از انسان گرفته است . در روزگار كنوني ، بشر چنان گرفتار تمدن مادي و ظواهر گوناگون آن شده است . كه از خوديابي و خويشتن شناسي دور مانده است . علي رغم پيشرفت حيرت آوري كه انسان به مدد فن آوري كسب كرده ، تحقيقات نشان مي دهد كه نه تنها هنوز به آرامش رواني _ كه از عناصر پايه ي سلامتي از ديدگاه سازمان جهاني بهداشت ( W.H.O ) و اساس يك زندگي سعادتمندانه است _ دست نيافته ، بلكه به موازات پيشرفت هاي علمي و ماديِ تمدنِ مدرن بر مشكلات و ناراحتي هاي رواني انسان نظير نااميدي ، پوچ گرايي اضطراب ، ترس ، افسردگي ، اعتياد ، طلاق و خودكشي افزوده شده است . 2

از اين روست كه اخيراً كارشناسان و متخصصان ، حتي در كشور هاي صنعتي و توسعه يافته ، سمينارها و پژوهش هاي خود را متوجه نقش معنويت ، دين و آموزه هاي ديني در بهداشت و سلامت رواني نموده اند . بسياري از روان شناسان بر نفوذ و تأثير دين در سلامت روان و درمان بيماري هاي رواني پرداخته و به لزوم حمايت از آن تأكيد كرده اند . در بين ايشان ، گروهي معتقدند كه انسجام و توحيد يافتگي سازمان رواني از سلامت معنوي افراد ناشي مي شود . در رأس اين انديشمندان ، روان شناس بزرگي به نام ويليام جيمز را مي توان نام برد كه پژوهش هايش بيش تر باليني بوده است . او درباره ي رسيدن به آرامش مي گويد :

وقتي ما رابطه ي محبت بين

خود و خداوندي را كه پديد آورنده ي اين جهان است ، حفظ كنيم ، ترس ها و خودخواهي هاي ما از ميان رفته ،به جاي آن ، يك آرامش و صفاي باطني عجيب برقرار مي شود . هرلحظه كه مي گذرد ، لحظات و حالي است كه به جان نيرو بخشيده و روح را سرشار از نشاط و سعادت مي كند . به نظر مي رسد كه همه درها به روي ما باز و راه ها هموارگشته است . 3 اسلام و سلامت

و ننزل من القرآن ماهو شفاء ورحمه للمومنين ولا يزيد الظالمين الا خسارا ( اسراء : 82 )

الذين آمنوا و تطمئن قلوبهم بذكر الله الا بذكرالله تطمئن القلوب ( رعد : 28 )

يكي از مهم ترين مسائل دين اسلام ، توجه به بهداشت و سلامت جسماني و رواني است . بعضي از واجبات و محرّمات الهي براي تأمين سلامتي و پيشگيري از ابتلا به امراض روحي و رواني تشريع شده است . سلامتي يا بيماري در مقياس فرد و اجتماع ، بسيار مهم و قابل توجه است و البته جامعه اي كه از دغدغه هاي بيماري فردي و اجتماعي ، پاك و مبرّا باشد ، دست نيافتني است . از اين رو بشر پيوسته به دنبال كشف علل و عوامل پيدايش بيماري و راه هاي پيشگيري از آن بوده و مي باشد . گذشته از انسان هاي عادي ، برگزيدگان خدا و راويان وحي نيز انسان ها را به رعايت و حفظ بهداشت جسم و جان سفارش نموده و در شناسايي بلاياي جسمي و روحي و راه هاي پيشگيري از آن

ها توصيه ها ودستورالعمل هايي را يادآور شده اند .

خداوند در قرآن مجيد ، باتأكيد بسيار ، تنها راه رستگاري و سعادت انسان را در « تزكيه » و پالايش روح و روان آدمي مي داند . 4 در تعاليم اسلامي ، به بهداشت و سلامت جسم و جان ، بسيار اهميّت داده شده است . امام علي عليه السلام فرموده است :

سلامتي يكي از نعمت هاي بزرگ الهي است و مانند هر نعمت ديگري ، تا از دست نرود قدرش شناخته نشود . 5

اين مقاله كوشيده است تا با استفاده از آموزه هاي نبوي به موضوع بهداشت رواني و راه هاي پيشگيري و درمان بيماري هاي روحي و رواني بپردازد . پيامبر اسوه ي جاويد

به حكم عقل سليم و تصريح قرآن مجيد ، به عنوان كلام صادق مصدق ، انسان در زندگي فردي و اجتماعي خويش براي نيل به سعادت و كمال مطلوب در دنيا و آخرت به راهنما ، هادي و الگو نيازمند است . اگر راهنما و الگو گزيده شده ، انسان را به سمت نور و حقيقت رهنمون گردد ، وي به كمال انساني ارتقا مي يابد ؛ ولي اگر راهنما و الگو ، خود انسان گمراه و منحرفي باشد ، انسان را نيز به گمراهي و تباهي مي كشاند . آيا شايسته نيست كه انسان ، پيرو كساني باشد كه خود به حقيقت نايل گشته اند و در قله كمال جاي دارند ؟ تا در پرتو پيروي از ايشان ، آدمي نيز به كمال و سعادت و سلامت دنيا و آخرت باريابد و از گمراهي و تباهي دور

ماند . 6 امام باقر عليه السلام فرموده اند :

در شرق و غرب عالم ، علم سودمند براي سعادتمندي انسان و راهنماي واقعي براي بشريت ، جز پيامبر و اهل بيتش عليهم السلام نيست و نخواهيد يافت . 7

پيامبر اعظم صلي الله عليه وآله شخصيتي بي نظير و الهي است كه جهاني از حكمت ، رحمت و عاطفه است . او همان كسي است كه در مسير تأمين سلامت و سعادت بشريت ، خويشتن را به زحمت و مشقت وامي دارد . بي ترديد امروز براي بشر تشنه ي آب حيات ، هيچ آبي به گوارايي آب زلال و حياتبخش عصمت نبوي دلنشين نيست . 8

درباره ي نقش اسوه و سرمشق در آرامش رواني ، قرآن كريم خطاب به پيامبر فرموده است :

وكلا نقص عليك من انباء الرسل ما نثبت به فؤادك 9 ؛ ما قصه ي انبياء پيشين را براي تثبيت قلب تو نقل مي كنيم .

بديهي است كه ياد اولياي الهي ، آرامش بخش جان است . حضرت امام صادق عليه السلام _ در تفسير آيه ي 28 سوره ي رعد _ فرموده اند :

دل ها با ياد محمد صلي الله عليه وآله ، كه ياد او همان ياد خداوند است ، آرامش مي گيرد . 10

در اين ره انبيا چون ساربانند

دليل و رهنماي كاروانند

وزيشان سيد ما گشته سالار

همو اول همو آخر در اين كار

مقام دلگشايش جمع جمع است

جمال جان فزايش شمع جمع است

شده او پيش و دل ها جمله در پي

گرفته دست جان ها دامن وي 11

به طور كلي ، الگوي صالح در

زندگي ، داراي آثار سودمند و اثربخشي است كه بخي از تأثيرات بهداشت رواني آن عبارتند از :

1. ايجاد انگيزه ، نشاط و اميد براي همانندي و همراهي با اسوه ي صالح ؛

2. جهت بخشيدن به فعاليت ها و برنامه هاي پراكنده ، در مسير يكپارچگي و شكوفايي شخصيت ؛

3. پيشگيري و جلوگيري از گمراهي و انحراف از خط رشد و كمال مطلوب ؛

4. تسهيل در حركت تعالي جويانه و رشد مادي و معنوي .

آموزه هاي نبوي ، گستره ي تمام حيات فردي ، اجتماعي ، دنيوي و اخروي بشر را در بر مي گيرد . براي آن كه قلمرو بحث در اين مجال كوتاه ، محدود و مشخص باشد ، تنها به برخي از آموزه هاي نبوي كه با تأمين سلامت و بهداشت روان انسان در ارتباط است ، پرداخته مي شود . خدامحوري

نخستين آموزه ي پيامبران ، سوق دادن انسان ها و جوامع بشري به سوي خدا است . آن ها كوشش مي كنند تا بشررا به يكتاپرستي و دلبستگي به خدا دعوت كنند و از وابستگي و تبعيت از غير خدا بازدارند :

ولقد بعثنا في كل امه رسولا ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت 12 ؛ و در هر امتي رسولي برانگيختم تا خدا را بپرستيد و از طاغوت بپرهيزيد .

خدامحوري تنها در دايره ي عبادات فردي و زندگي شخصي محدود نمي شود ؛ بلكه خدامحوري اساس تمام كنش ورزي هاي فردي و جمعي را پوشش مي دهد . خدامحوري در نظام كنش وري پيامبر اعظم صلي الله عليه وآله از زبان قرآن كريم چنين بيان شده است :

قل ان صلاتي و

نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين 13 ؛ بگو به تأكيد نماز و ساير عبادات من و زندگي و مرگ من ، براي خدا ، پروردگار جهانيان است .

با استناد بدين آيه ، بدست مي آيد كه كليه ي كوشش ها و فعاليت هاي پيامبر اعظم صلي الله عليه وآله در چارچوب خدا محور متحقق مي گردد . در روايتي آمده است كه يك روز شخصي به پيامبر عرض كرد : « يا رسول الله به چه چيزي از ديگر پيامبران پيشي گرفتي ، حال آن كه تو آخرين و خاتم آنان برانگيخته شده اي ؟ » پيامبر فرمود : « من نخستين كسي بودم كه به پروردگار ايمان آوردم ... » 14

يكي از مفاهيم مهم در بهداشت و سلامت روان ، مفهوم « امنيت رواني » است . اگر فرد امنيت رواني نداشته باشد ، زندگي اش بي معنا و از اسلامت رواني بي نصيب خواهد بود . آنجا كه ترس رخنه كند ، امنيت رخت بر بندد ، امنيت رواني يعني داشتن روح و رواني عاري از هراس . اين نعمتي بزرگ است كه كه در سايه ي آن ، امنيت و آرامش برقرار خواهد ماند . خدا محوري و ايمان به خداي قادر متعال ، انسان را از نگراني ، اضطراب و دغدغه مصون مي دارد و در برابر ناملايمات زندگي ، استوار و آسيب ناپذير مي نمايد. از سوي ديگر ، انسان بي ايمان از اين پشتوانه مستحكم روحي و رواني محروم است . گويي از فراز آسمان فرو افتاده يا تندبادي او را به مكاني دور پرتاب كرده

است .

و من يشرك بالله فكانما خر من السماء فتخطفه الطير او تهوي به الريح في مكان سحيق 15 ؛ فقدان ايمان به خدا ، زندگي را از مفاهيم عالي و ارزش هاي شريف انساني تهي ساخته و منجر به آشفتگي و اغتشاش در هويت مي گردد .

اساساً اضطراب و نگراني ، ناشي از ترس يا ناتواني است . آن كس كه به خداوند قادر و تواناي مطلق ، ايمان دارد ، همواره خود را در پناه تكيه گاه ايمني مي بيند كه از هر طرف ضعف و نقصي بع دور و نسبت به انجام هر امري قادر و تواناست ، از اين رو داراي نشاط و سروري مي گردد . نشاطي كه برآمده از رواني امن و آرام است .

انسان ، زماني به اين امنيت و اطمينان نفس مي رسد ، كه ترنم نام خدا بر لب و ياد او بر قلب و جانش طنين انداخته باشد و آنچنان به خدا دلبستگي پيدا كرده باشد كه ذكر او سراسر انديشه ، عاطفه و رفتارش را فرا گرفته و جانش را زنده و آباد ساخته باشد . ( و بذكرك معموره ) 16 در اين صورت است كه به اصطلاح روان شناسان فرد احساس دلبستگي ايمن نسبت به وجودي دارد كه هم قادر است و هم هميشه حاضر و در همه حال پاسخگوي نيازها مي باشد . در اين حال است كه همه ي بيم ها از ميان مي روند و جاي خود را به اميد مي دهند . همه ي دغدغه ها و خاطر پريشي ها به طمأنينه بدل مي گردند و داراي معنا

و مفهوم مي شوند . 17 در مقابل ، بي خدايي و بي ايماني زندگي را آشفته و پر از سختي و تنگنا مي سازد . ( و من اعرض عن ذكري فان له معيشه ضنكا ) 18 دوري از خدا زندگي را تنگ و سخت مي گرداند .

خوشبختانه توجه به نقش ايمان و خداگرايي در بهداشت رواني ، از اصولي است كه در مكاتب روان شناسي معاصر ، بسيار بدان پرداخته مي شود . ويليام جيمز ، كارل يونگ ، هنري لينك و بسياري ديگر از روان شناسان بزرگ معاصر درباره ي تأثيرات ايمان به خدا بر بهداشت رواني ، بحث و تحقيق كرده اند . 19

به طور كلي برخي از آثار ايمان ، بر بهداشت روان از اين قرا ر است :

الف . خدا باوري به انسان احساس خود ارزشمندي و هويت مي بخشد ؛

ب . خدا باوري انسان را از رهايي و بيهودگي مي رهاند ؛

ج . خداباوري انسان را از تزلزل فكي و عملي مصون ساخته ، موجب استواري و ثبات قدم مي شود ؛

د . خداباوري نياز به كمال جويي انسان را پاسخ مي گويد ؛

ه_ . خداباوري پاسخگوي نيازهاي حقيقي انسان است؛

و . خداباوري به زندگي انسان معنا مي بخشد ؛

ز . خداشناسي گامي است به سوي خود شناسي ، و خود شناسي و خوديابي تأثير مستقيم بر سلامت روان دارد . 20 شكرگذاري و سلامت روان

« شكر » در لغت به ياد آوري و تصور نعمت و اظهار آن گفته شده كه نقطه مقابل آن ، « كفر » يعني فراموشي نعمت و پوشيده داشتن

آن است . 21 منظور از « سپاس و ثنا » چيزي است كه مقابل شكايت و گله است . شكر يعني اظهار نعمت منعم به واسطه ي اعتراف دل و زبان . 22

داشتن روحيه ي شكرگذاري از نشانه هاي سلامت روح و روان آدمي است ؛ علت اين مطلب را در سه نكته مي توان بيان كرد :

1. درساحت شناختي به درجه اي از رشد و سلامت رسيده كه نعمت را شناخته ، قدرت تميز بين نعمت و نقمت را پيدا كرده و نيز تشخيص داده كه چه كسي اين نعمت را به او عطا نموده است . شناخت موارد يادشده جز در سايه ي سلامت عقل و نفس ميسر نمي شود و اين رشد شناختي و سلامت نفساني در ساحت بينش و انديشه ، او را بر انگيخته است كه از صاحب نعمت تشكر و قدرداني نمايد .

روايت شده است كه پيامبر صلي الله عليه وآله ، شب ها براي عبادت خدا برمي خواست و پاهاي مباركش متورم گرديده بود . به حضورش عرض شد : « آيا تو اين كار را انجام مي دهي ، حال آنكه خداوند لغزش هاي گذشته و آينده ات را بخشوده است ؟ » پس پيامبر صلي الله عليه وآله فرمودند : « آيا بنده اي سپاسگزار نباشم ؟ » 23

همچنين پيامبر فرموده اند : « خداوند در شكر را بر كسي نگشوده ، كه درِ افزايش نعمت را بر او بسته باشد . » 24

2. از طرفي ، داشتن روحيه ي شكرگذاري نشان دهنده ي سلامت در ساحت احساس و عواطف فرد نيز هست ؛

زيرا احساس تشكر از صاحب نعمت در او پديدار شده و اين نشان دهنده ي آن است كه به آسيب هاي روحي و رواني همچون غرور ،بخل ، كينه و حسادت مبتلا نيست ؛ روح و روان او مكدر و مخدوش نگشته و اين خود درجه اي از سلامت روان است .

3. در حوزه ي رفتاري و كنش ورزي بيروني نيز ابراز تشكر و قدرداني به زبان و رفتار ظاهري نشان از سلامت روح ور وان دارد ؛ زيرا شكر زباني و قدرداني رفتاري فرد ، مبين آن است كه فرد شاكر در حوزه ي شناخت و عواطف از سلامت برخوردار بوده سات . چه بسا افراد كه نعمت و ارزش برخورداري از آن را شناختند و در قلب خويش نسبت به صاحب آن احساس رضايت نمودند ، اما از ابراز اين محبت و ابراز رضايت به صورت عمل و رفتار ناتوان هستند . اين ناتواني ، نشانگر بيماري و عدم سلامت فرد در حوزه رفتاري ، و چه بسا حاكي از بيماري در دو ساحت وجودي پيشين نيز باشد . از اين رو ، ابراز رضايت و شكر زباني و رفتاري ، نشانه ي سلامت رواني شخص به شمار مي آيد . البته بايد توجه داشت كه سلامت رفتار ظاهري در صورتي نشان از سلامت دروني فرد است كه قصد فريب و نيرنگ نداشته باشد و ظاهر از باطن حكايت نمايد ؛ نه خداي ناكرده مانند عمل رياكارانه و منافقانه ، سلامت ظاهري نشانه ي بيماري دروني باشد . 25

بنابر آنچه گذشت ، انسان شاكر ، هم در بعد انديشه و فكر داري سلامت

است و هم در ساحت عواطف و رفتار بهنجار و رشد يافته عمل مي كند . توكل و بهداشت روان

« توكل » از آموزه هايي است كه تأثير شگرفي بر سلامت روان انسان دارد . توكل به انسان جرأت اقدام و عمل مي دهد و بازدارنده هاي رفتاري را از ميان بر مي دارد . قرآن خطاب به پيامبر مي فرمايد :

آن گاه كه عزم كردي و تصميم گرفتي ، به خدا توكل كن و كار خود را دنبال نما . 26

توكل ، اولاً مستلزم حركت و تلاش انسان است و ثانياً چون بر خدا اعتمادمي كنيم كار را با اطمينان بيش تري انجام مي دهيم . توكل يعني انسان هميشه به آن چه منطبق با حق است ، عمل كند ، و در اين راه به خدا اعتماد بورزد ، كه خداوند پشتيبان كساني است كه حامي و پشتيبان حق باشند . 27

همچنان كه اشاره شد توكل دستورالعمل قرآني زندگي نبوي است . اين آموزه ي مهم در سيره و سنت پيامبر صلي الله عليه وآله در نهايت درجه و كامل ترين وجه آن وجود داشت و سرلوحه ي برنامه هاي ايشان ايمان به خدا و توكل بر او قرار داشت . اساساً يكي از علايم ايمان به خدا توكل بر اوست . انسان اگر معتقد است كه مجموعه ي جهان هستي زير سيطره ي حكومت و ربوبيت خدا قرار دارد و تنها معبود شايسته ي پرستش اوست ، هرگز به خود اجازه نمي دهد به دنبال ديگري برود و از غير استمداد جويد ؛ بلكه همواره به خداوند اعتماد كرده

، فقط از او درخواست كمك مي كند . 28

در قلمرو بهداشت رواني يكي از عوامل اضطراب و نگراني انسان ، كارهاي مهم و سرنوشت ساز هستند . هنگامي كه شخص مي خواهد مي خواهد به كار ويژه اي كه در زندگي اش جايگاه مهمي دارد ، اقدام نمايد ، چون انجام آن داراي ثمرات مثبت است و از سوي ديگر ، انجام ندادنش ضرر قابل توجهي دارد ، در انجام آن دچار شك و ترديد و گرفتار دلهره و اضطراب مي گردد در نتيجه تنيدگي زيادي بر روح و روان او عارض مي شود . در اين مواقع به دنبال يك تكيه گاه مورد اعتماد است تا او را در انجام آن كار ، يار و پشتيبان باشد . با گزينش پشتيباني مطمئن به عنوان تكيه گاه ، قلبش آرام مي شود . نيرويي دوچندان پيدا مي كند و از نگراني خلاص مي شود . آثار عيني توكل در بهداشت روان

به طور كلي ، توكل بر خداي قادر عالم حكيم ، سبب مي شود فرد بر توانايي ها و استعدادهاي خدادادي خويش اعتماد نمايد . همچنين در موفقيت ها و پيروزي ها گرفتار غرور و خودپسندي نمي شود و در مشكلات گرفتار درماندگي و دچار اختلال عملكردي نمي گردد . احساس پايداري و مقاومت مي كند و اين خود بهترين وسيله ي تأمين سلامت رواني فرد است . ديگر آثار توكل بر بهداشت روان به اختصار عبارت است از :

الف. برآورده شدن احساس نياز محبت در بالاترين سطح ( متوكّل محبوب خداست . ) 29

ب. تأمين احساس دلبستگي به عنوان نياز نخستين

. 30

ج. يافتن احساس انگيزه ي مثبت و نشاط نسبت به توانايي انجام كار و احساس اعتماد به نفس بالا .

د. رهايي از اضطراب و ترس ، با دريافت اين مطلب كه ديگران نمي توانند ضرري به او بزنند .

ه_ . رهايي از وابستگي ذليلانه با دريافت اين مطلب كه ديگران سودي به حال او ندارند .

و. ايجاد اميد به لطف و عنايت الهي .

ز. رهايي از تعارض هاي دروني و رواني با نجات يافتن از وسوسه ي شك و ترديد .

ح. يافتن احساس استقلال ، با بي نيازي از غير خدا .

ط. افزايش ارتباط با خداوند به عنوان حمايت گري توانا .

ي. رسيدن به عزت نفس و احساس ايمني . توبه و بهداشت رواني

« توبه » در لغت ، به معناي رجوع است . 31 وقتي بنده به مولاي خود بر مي گرد ، مي گويند توبه كرده است . خداوند در قرآن كريم به همه ي مؤمنان دستور توبه مي دهد . 32 رسول مكرّم اسلام فرموده اند : « خودتان را با استغفار و توبه معطّر كنيد تا بوي بد گناه شما را رسوا نكند » 33 . در جاي ديگر فرموده اند : « من در هر روز هفتاد بار استغفار مي كنم تا مبادا اين ابرها فضاي دل را بگيرند .» 34البته استغفار براي انسان كامل در حقيقت ، دفع است نه رفع . امام صادق عليه السلام فرموده اند : هركس زياد استغفار نمايد ، خداوند او را از هر غمي رها و از هر تنگي اي خارج مي سازد ، و او را از جايي كه

گمان نمي برد روزي مي بخشد . » 35

بازگشت انسان تائب به سوي خداوند ، موجب تخليه ي روان از فشار احساس گناه گرديد ، حالت طهارت و فطرت پاكي به او برمي گردد . با آمرزش معاصي و گناهان و آلودگي هاي دروني در پرتو توبه ، آدمي آرامش و آسايش روحي پيدا مي كند . در فرايند توبه و بازگشت ، فرد احساس گناه خود را سركوب نكرده در ناخودآگاه آن را بايگاني نمي سازد ، تا پرحجم بار و انرژي منفي روح بيفزايد . بلكه در فضايي عاشقانه در محضر خداي رفيق شفيق اعتراف مي كند و از او آمرزش مي طلبد . خداوند نيز وي را مشمول لطف و رحمت بي منتهايش قرار مي دهد ، 36 و با مهر و رأفت از او استقبال مي نمايد .

برخي از آثار عيني توبه در بهداشت روان عبارتند از :

1. توبه روح و روان آدمي را شست و شو و تطهير مي كند ؛

2. توبه احساس منفي گناه را كاملاً مي زدايد ؛

3. توبه باعث محبوبيت انسان در نزد خدا مي گردد ؛

4. توبه انسان را به كار و تلاش سازنده و مثبت بر مي انگيزد ؛

5. توبه از عوارض منفي جانبي آسيب هاي روحي و رواني جلوگيري مي نمايد . نيايش و بهداشت روان

پيامبر اعظم اسلام صلي الله عليه وآله هنگام برخورد با سختي ها ، براي كسب آرامش به نماز پناه مي برد . 37

اساساً نيايش و گفت و گو با خداوند مهربان باعث ، آرامش اعصاب و تخليه ي روان از بار انرژي هاي منفي مي شود .

الكسيس

كارل مي گويد :

نيايش در روح و جسم تأثير دارد ، نيايش موجب صفاي دل ، متانت رفتار ، انبساط خاطر ، نشاط و شادي پايدار و رضايت خاطر مي گردد .

خداوند متعال در قرآن مجيد با مهرآميز ترين سخنان ، آدميان را به نيايش دعوت نموده است :

و إذا سألك عبادي عني فإني قرب اجيب دعوه الداع إذا دعان فليستجيبوا لي وليؤمنوا بي لعلهم يرشدون 38 ؛ آن گاه كه بنده اي درخواست نمايد از من ، پس من نزديك هستم ، اجابت مي نمايم درخواست اورا ؛ بنابر اين دعوت مرا پذيرا ؛ باشيد و ايمان بياوريد تا به رشد حقيقي بار يابيد .

حضرت امام صادق عليه السلام فرموده اند :

چه مانعي دارد كه چون بر يكي از شما غم و اندوهي عارض گرديد ، وضو بگيرد و به مسجد رود ، دو ركعت نماز بخواند و براي رفع اندوه خود ، خدا را بخواند . مگر نشنيده ايد كه خداوند فرموده است : « از صبر و نماز ياري بجوييد . » 39

نيايش و گفت و گو با خداوند مصاديق متعدد دارد كه از جمله آن ها ، انس با قرآن و دعا است . انس با قرآن و بهداشت روان

پيامبر مي فرمايند :

هركس قرآن را شعار و ميزان خود سازد ؛ خدا او را سعادتمند گرداند ؛ و هركه قرآن را پيشواي خود گرداند و به آن اقتدا نمايد و او را پناه گاه خويش قرار دهد ، خداوند او را در بهشت پر نعمت و خوشي دلنشين و پايدار پناه مي دهد . 40

حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام فرموده

اند :

براي رسول خدا ، هيچ چيز مانع تلاوت كردن قرآن نبود . 41

بي گمان انس با قرآن ، باعث تأثير شگرف در نفس آدمي مي گردد . در قرآن ، نيروي معنوي عظيمي وجود دارد كه موجب آرامش روان و بيداري وجدان ، و صيقل روح انسان مي شود . تلاوت قرآن سطح ادراك و تفكر را ارتقا بخشيده ، باعث بصيرت مي گردد 42 . در هر عصري انسان هايي متخلّق به آداب والاي انساني و رفتار متعالي در پرتو انس با قرآن كريم پرورش يافته اند كه مي توان در ميان آن ها به افراد و بزرگان زير اشاره كرد :

سلمان ، مقداد ، ابوذر ، عمّار ، اويس قرني در عصر نزول قرآن و امام خميني ابرمرد يگانه ي دوران و ياران آن مرد بزرگ كه همگي پرورش يافتگان مكتب انسان ساز قرآن بوده اند . انس با قرآن ، چنان آرامشي به ارمغان مي آورد كه هيچ آرام بخشي از عهده ي آن برنمي آيد . اين بيان شگفت انگيز ، و سخن دل انگيز امام خميني ، به عنوان پرورش يافته ي مكتب قرآن است كه فرموده است :

والله ! من هرگز در عمرم نترسيدم .

بي گمان اين استواري و احساس ايمني ، جز در پرتو انس با قرآن ، ميسر نمي شود . گرچه اين مطلب به لحاظ نظري روشن و بي نياز از استدلال است ؛ لكن خوشبختانه براي نشان دادن نقش قرآن در سلامت و بهداشت روان ، تحقيقات ميداني نيز انجام گرفته است كه همگي بيانگر رابطه ي معنادار و تأثير مثبت آن بوده است

. 43 دعا و بهداشت روان

دعا از تعاليم و آموزه هاي اساسي اسلام است . دعا راه ارتباط مستقيم با خداوند است . در قرآن دعا كردن توصيه شده است و در سنت نبوي نيز بسيار مورد تأكيد و سفارش قرار گرفته است . 44

دعا رابطه ي بين انسان و خدا را تقويت كرده ، احساس تنهايي را برطرف مي نمايد . ارتباط با خداي بي نياز ، موجب احساس عزت و لذت انسان مي گرددد كه در ناملايمات زندگي ، تكيه گاهي مطمئن به حساب مي آيد . 45 هيچ كس نيست كه در زندگي مشكل و گرفتاري نداشته باشد . همه ي ما در معرض انواع آسيب ها قرار داريم . در اين ميان تنها راه كار دعا مي تواند آرام بخش و تسكين دهنده باشد .

امام صادق عليه السلام فرموده اند :

دعا كن كه شفاي همه ي دردها در دعاست . 46

برخي ديگر از آثار روان شناختي و بهداشت رواني دعا عبارت است از :

تخليه هيجاني در محضر خداوند ؛

احساس حمايت در برابر مشكلات و مصائب زندگي ؛

ايجاد اميد و انرژي مثبت براي كوشش هدفمند ؛ يافتن نشاط و سرور دروني

ارتباطات سالم و بهداشت روان

تأكيد قرآن به اظهار محبت مسلمانان به يكديگر و داشتن روابط گرم و برادرانه ، از يك سو موجب رشد عاطفه ي نوع دوستي در نفس و ترغيب انسان ها به ايثار و رعايت منافع مردم و به طور كلي جامعه مي گردد . از سوي ديگر ، اسباب تضعيف حالت هاي منفي نفرت و كينه و انگيزه هاي ظلم و تجاوز و

خودخواهي را فراهم مي آورد . علت اصلي برخي از آسيب هاي رواني ، بدگماني ، حسد ، كينه توزي و نااميدي است كه با برقراري روابط بين شخصي محبت آميز از بين رفته و روح و جان آدمي از آسيب رواني فاصله مي گيرد .

پيامبر صلي الله عليه وآله فرموده اند :

سوگند به ذاتي كه جانم در دست ( قدرت ) اوست ، به بهشت درنمي آييد مگر آن كه ايمان آوريد ؛ و ايمان نمي آوريد مگر آن كه همديگر را دوست بداريد . آيا شمايان را بر چيزي رهنمون شوم كه چون آن را انجام دهيد ، همديگر را دوست بداريد ؟ ( آن اين است كه ) سلام را در ميان خويش آشكار سازيد . 47

انسان موجودي اجتماعي است و ايجاد ارتباط با ديگران نقش به سزايي در زندگي فردي و اجتماعي او دارد . موفقيت انسان در دوست يابي ، همسرداري ، پرورش فرزندان سالم و موفقيت هاي شغلي و امثال آن ، به الگوي رفتار ارتباطي و مهارت برقراري ارتباط او با ديگران بستگي دارد . بنابر اين از يك سو زندگي منزوي براي انسان بسيار مشكل و از سوي ديگر ، ايجاد رابطه با افراد ، كاري بس دشوار و گاه براي برخي اشخاص غير ممكن است . برقراري ارتباط اثر بخش با ديگران يك هنر است و شما مي توانيد هنرمند صحنه ي زندگي خود باشيد .

بسياري از روان شناسان نيز به اهميت روابط انساني به منظور تأمين بهداشت رواني توجه كرده اند ، آلفرد آدلر معتقد است : « بيماران رواني هرچه در درون جامعه قرار

بگيرند و در شبكه ي ارتباطي بهتري باشند زودتر درمان مي شوند . » 48 آلپورت نيز مي گويد : « رابطه ، مهم ترين نقش را در زندگي انسان دارد ؛ و توانايي در برقراري روابط محبت آميز از نشانه هاي شخصيت سالم است . » 49 مزلو ، روان شناس بزرگ انسان گرا ، يكي از نشانه هاي افراد نا ايمن را چنين بيان مي كند : « احساس طرد شدن مورد عشق و علاقه ي ديگران نبودن و اين كه ديگران به سردي و بدون محبت با آنان رفتار مي كنند . » 50

در تعاليم اسلامي بر جنبه هاي گوناگون روابط اجتماعي تأكيد شده است و براي حفظ اين روابط توصيه شده است . حتي افرادي كه در اين زمينه كوتاهي كنند ، فاقد ايمان و اعتقاد واقعي به شمار آمده اند . 51

اولين گام ارتباط بين شخصي با « سلام » شروع مي شود ، در آموزه هاي نبوي به سلام ، بسيار اهميت داده شده و به مؤمنان سفارش شده است كه به يكديگر سلام كنند . پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله به همه ، اعم از كوچك و بزرگ سلام مي گفت . سلام با سلامتي هم خانواده است و مفهومش اين است كه هيچ خطر و تهديدي از سوي سلام كننده متوجه مخاطب او نيست . سفارش اسلام به سلام ، مانند ديگر آموزه هاي اسلامي ، منطبق با فطرت انسان است . در اولين برخورد دوفرد ، مطلوب تريت نوع برقراري ارتباط ، دادن امنيت و آرامش به طرف مقابل و مخاطب است ؛ تا مطمئن

شود كه از طرف مقابل ، ضرري متوجه او نيست . سلام كه يك تحيت و تعارف رسمي اسلامي است ، به معناي دعا و درخواست امنيت و سلامتي مخاطب است . قرآن مي فرمايد : در قيامت به مؤمنان گفته مي شود :

با سلامتي و در حال امنيت وارد بهشت شويد . 52

برخي آثار عيني بهداشت رواني روابط سالم با ديگران عبارت است از :

_ تأمين احساس امنيت و آرامش ؛

_ تأمين نياز محبت ورزيدن و مورد محبت قرار گرفتن ؛

_ ايجاد احساس نشاط و خود ارزشمندي ؛

_ تقويت پايگاه اجتماعي فرد و ايجاد اعتماد به نفس ؛

تبادل و انتقال انرژي رواني مثبت .

اهتمام به امر مسلمين يكي ديگر از مصاديق روابط مهرورزانه در اجتماع اسلامي به شمار مي رود . پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله فرموده اند :

آن كس كه صبح كند در حالي كه به امر مسلمين اهتمام ندارد ، مسلمان نيست . 53

آن كه صداي درخواست كمك مسلماني را بشنود ، لكن پاسخ نگويد ، مسلمان نيست . 54

در جامعه ؛ افراد داراي مسائل و نيازهاي مختلفي هستند ؛ از نيازهاي اوليه گرفته تا نيازهاي پيشرفته نظير نياز به خود شكوفايي و تعالي معنوي . بي ترديد محروميت در مقابل ارضاي صحيح سلسله نيازها ، مي تواند سبب بروز ناهنجاري و در نتيجه بروز اختلال گردد . در حالي كه با اهتمام ورزيدن به امور ديگران در جامعه ، احتمال وقوع نابهنجاري ها و اعمال كج روانه ي اجتماعي ، كاهش يافته ، و برخي در زير فشار محروميت ، احساس اضطراب و رنج نداشته ، جامعه داراي

همبستگي و صميميت مي شود . در نتيجه احساس آرامش و امنيت رواني و اجتماعي ارتقا پيدا مي كند . نكته ي پاياني نه پايان سخن

آن چه در اين مجال مختصر گفته آمد ، تنها قطره اي بود از اقيانوس بي كران ؛ از بابِ « آب دريا را اگر نتوان كشيد ، هم به قدر تشنگي بايد چشيد . » اميد است پژوهشگران با نگاهي وحياني به انسان و مفاهيم مرتبط با آن ، از فضاي محدود بشري و تجربيِ صرف فراتر رفته زواياي ناگشوده انديشه و دانش رانشان بدهند ، تا شاهد تحولات مثبت و اثربخش باشيم . در همين چارچوب ، پيشنهاد مي گردد تا موضوع بهداشت رواني در قلمرو تعاليم اسلامي مورد مطالعه و تحقيق علمي قرار گيرد ؛ تا هم فضاي علم روان شناسي نورانيت بيشتري بگيرد و هم نتايج جامعه تري به دست آيد .

توصيف و تحليل روان شناختي پاره اي از آموزه هاي نبوي با نگاه بهداشت رواني ، موضوع اصلي اين مقاله بود كه با تمام كاستي ها صورت تحقق يافت . در پايان از خداي محمّد صلي الله عليه وآله مي خواهيم تا توفيق ره پويي و الگو پذيري از سيره و سنت نبوي را نصيب ما گرداند و در تمام مراحل زندگي دستگيرمان باشد . پي نوشت:

1. تجارب كلينكي و درمانگري مؤلف ، در ضمن براي آگاهي بيش تر با رويكرد هاي مفهومي و تاريخي در بهداشت رواني ر.ك: مربيان ش 19 ، مقاله ي : باورهاي ديني و تأثير آن بر بهداشت رواني ص 110 ، اثر نگارنده .

2. ر.ك: مجموعه مقالات

نقش دين در بهداشت روان . 1383 .

3. يداله كوثري ، مربيان ( ش 19 ) ( نقش باورهاي ديني در بهداشت رواني ) ، ص 111 .

4. قد افلح من زكاها ، وقدخاب من دساها ( شمس ) ، آيه ي 9 _ 10 .

5. كليني ، اصول كافي ، ج 8 ، ص 152 ، ح 136 ، محمد ري شهري ، ميزان الحكمه ، ج 5 ، ص 280 .

6. يونس ( 10 )آيه 35.

7. محمدباقر مجلسي ، بحارالانوار ، ج 2 ، ص 92 ؛ محمد ري شهري ، ميزان الحكمه ، ج3 ، ص 2108 .

8. انفال ( 8 ) ، آيه 24 _ 25 .

9. هود ( 11 ) ، آيه 120 .

10. دائره المعارف قرآن كريم ، ج3 ، ذيل « آرامش روان » 1385 .

11. شيخ محمود شبستري ، گلشن راز ، ص 12 .

12. نحل ، آيه 36 .

13. انعام ( 6 ) ، آيه 162 .

14. بهاء الدين خرمشاهي و مسعود انصاري ، پيام پيامبر ، ص 356 ، انتشارات جام ، 1376 .

15. حج ( 22 ) آيه 31 .

16. شيخ عباس قمي ، مفاتيح الجنان ، فرازي از دعاي كميل .

17. همان ، مناجات الذاكرين ، امروزه معنا درماني يكي از نحله هاي روان درمانگري در علم روان شناسي به شمار مي رود .

18. طه ( 20 ) ، آيه 124 .

19. محمدعثمان نجاتي ، قرآن و روان شناسي ، ص 335 .

20. سليمان قاسمي ، بهداشت رواني در آموزه هاي ديني ، پايان امه كارشناسي ارشد روان شناسي ، مؤسسه امام خميني

، 1382 .

21. راغب اصفهاني ، مفردات راغب ، ج2 ، ص 487 .

22. علي اكبر دهخدا ، لغت نامه ي دهخدا ، ج9 ، واژه هاي « شكر و شكرگزاري »

23. پيام پيامبر ، ص 554 .

24. همان .

25. قالوا انما نحن مصلحون ، الا انهم هم المفسدون ولكن لا يشعرون : بقره ( 2 ) ، 11 _ 12 .

26. آل عمران ( 3 ) ، آيه ي 169 .

27. مرتضي مطهري ، مجموعه آثار ، ج 3 ، ص 124 .

28. محمدتقي مصباح ، راهيان كوي دوست ، ص 25 . حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرموده اند : « در شب معراج پيامبر صلي الله عليه وآله از خدا سؤال كردند : پروردگار كدامين عمل برترين است ؟ خداوند فرمود : نزد من عملي برتر از توكل و رضايت بر آن چه داده ام ، نيست ( محمدباقر مجلسي ، بحار ، ج 77 ، ص 21 ) .

29. آل عمران ، ( 3 ) ، آيه 159 .

30. طلاق ( 65 )، آيه 3 ؛ نيز ر. ك : يدالله كوثري ، دلبستگي ، نياز نخستين نشريه ي حديث زندگي ، ش 11 .

31. ابن منظور ، لسان العرب ، ج 4 ، ص 23 .

32. نور ( 24 ) ، آيه 31 .

33. تعطروا بالاستغفار لاتفضحنكم روائح الذنوب ( محمدباقر مجلسي ، بحارالانوار ، ج7 ، ص 278 ) .

34. محمدباقر مجلسي ، بحارالانوار ، ج 25 ، ص 204 .

35. محمد ري شهري ، ميزان الحكمه ، ج7 ، ص 252 .

36. زمر (39 ) ،

آيه 53 .

37. محمدباقر مجلسي ، بحارالانوار ، ج 80 ، ص 116 .

38. بقره ( 2 ) آيه 186 .

39. طبرسي ، مجمع البيان ، ج 1 ، ص 100 .

40. محمد ري شهري ميزان الحكمه ، ج 4 ، ص 227 ، رسول جعفريان ، سيده رسول خدا صلي الله عليه وآله ، ص 331 .

41. طباطبايي سيدمحمدحسين ، السنن النبي ، ص 308 .

42. محمدعثمان نجاتي قرآن و روان شناسي ، ص 122 .

43. به نقل از : مسعود جان بزرگي ، بررسي اثر بخشي روان درمانگري كوتاه مدت ، پايان نامه دكتري روان شناسي 1378 ، تهران ، تربيت مدرس ، بحث آموزه هاي ديني و تأثير و نقش مثبت آن در سلامت رواني افراد نسبت به افرادي كه اعتقاد و باور دروني به آن نداشته اند ؛ همچنين ر.ك : مجموعه مقالات ، نقش در سلامت روان ؛ 1378 . 44. غافر ( 40 ) آيه 60 .

45. بقره ( 2 ) آيه 45 و 153 ؛ اعراف ( 7 ) آيه 128 .

46. محمد ري شهري ، ميزان الحكمه ، ج 3 ، ص 284 .

47. بهاءالدين خرمشاهي و مسعود انصاري ، پيام پيامبر صلي الله عليه وآله ص 489 .

48. سليمان قاسمي و مهدي صفورايي ، سلامت روان در پرتو آموزه هاي ديني ، معرفت ، شماره 97 ، ص 20 .

49. باقر ثنايي ، نقش رابطه و سلامت و بهداشت روان ، 1370 ، ص 69 .

50. سلمان قاسمي ، پيشين ، ص 21 .

51. محمدبن يعقوب كليني ، اصول كافي ، ج 3 ، ص 238

.

52. ادخلوها بسلام آمنين : حجرات ( 49 ) آيه 46 .

53. كليني ، اصول كافي ، ج 3 ، ص 238 .

54. همان .

زندگي در برج ها، روح را مي خراشد

نويسنده:عبدالحميد گل افشان

مي گويند: در صورتي كه شرايط زيست مطلوب در بلندمرتبه سازي رعايت نشود، سكونت در چنين سازه هاي بلندي تأثيرات نامطلوب رواني بر افراد خواهد داشت.

از نگاه بسياري از كارشناسان مسائل شهري و سازه، چاره جمعيت زياد و رويكرد روزافزون شهرنشيني، تنها ساخت سازه هايي با سبك هاي نوين و بنا كردن برج هاي بلند در دل شهرهاست، اما آيا در طرح «توسعه عمودي» شهرها جايي براي پاسخگويي به روح و روان افراد و اقناع انسان ها از دارا بودن يك مسكن ايده آل وجود دارد؟

برخي روانشناسان مي گويند: در صورتي كه ساختمان هاي مرتفع نيازهاي روحي افراد را اقناع نسازند، ساكنين چنين مجموعه هايي در خطر ابتلا به بيماري روحي(افسردگي) قرار دارند.

يك روانشناس در تعريف از يك مسكن مناسب از دو ويژگي ارتباط افقي و عمودي نام برده و مي گويد: مسكن يكي از نيازهاي اساسي و اوليه انسان است كه حافظ كيان خانواده و روابط بين اعضاي آن است «ارتباط افقي» و در عين حال محيط مسكوني، روابط همسايگي و ارتباط بين خانواده ها «ارتباط عمودي» را دربرمي گيرد.

وي مي افزايد: كاركرد اصلي مسكن علاوه بر نقش آن، به عنوان يك سرپناه، فراهم آوردن شرايط مطلوب زيست، براي خانواده و سازماندهي يك زندگي خانوادگي خوب در واحد مسكوني و همسايگي است. بنابراين يكي از مهمترين پيامدهاي مسكن، تأثيري است كه بر ثبات و همبستگي خانواده دارد.

به گفته اين روانشناس فضاي مسكوني مناسب شرايط لازم را

براي رشد فردي هريك از افراد خانواده فراهم آورده، به عبارت ديگر تك تك اعضاي خانواده با درك احساس امنيت كامل قادر خواهند بود برحسب نيازهاي روحي و رواني و علائق خود فضاي مناسب و حريم لازم را براي انجام فعاليت ها و كسب آسايش رواني بيابند.

وي تأكيد مي كند: محيط مسكوني مناسب، برآورنده نيازهاي مختلف رواني، اجتماعي و زيستي است. نيازهايي مانند محافظت، داشتن ثبات و استقلال، احساس و پيوستگي با طبيعت، تمايل به ابراز وجود، نياز به زيبايي و هماهنگي اشكال و رنگ ها، بهره مندي از مناظر و چشم اندازهاي دلپذير.

براين اساس، مهمترين مسئله يك محيط مسكوني، ايجاد زمينه مناسب براي انطباق فرد با اجتماع و اطراف وي و آماده سازي براي ورود وي به عرصه جامعه است. روانشناسان مي گويند: نيازهاي افراد در سنين مختلف فرق مي كند و محيط مسكوني مناسب، پاسخگوي نيازهاي سنين مختلف خواهد بود. از سوي ديگر مسكن نامناسب بر شرايط روحي ساكنين خود تأثيري نامطلوب گذاشته و سبب افسردگي، اضطراب و بروز انواع ناراحتي هاي رواني و هيجانات عصبي مي شود.

روانشناسان در پاسخ به اين سؤال كه افسردگي چيست؟ مي گويند: خصوصيت نخست و عمده «افسردگي» تغيير خلق است و شامل يك احساس غمگيني است كه از يك نوميدي خفيف تا احساس يأس شديد ممكن است نوسان داشته باشد. همراه اين تغيير خلق، تغييرات مشخصي در رفتار، نگرش، تفكر، كارآيي و اعمال بيولوژيك فرد ايجاد مي شود.

به گفته آنان دو مشخصه اساسي افسردگي، «غمگيني و نااميدي» است. اين بيماري روحي با علائمي مانند از دست دادن اشتها، بي خوابي، كاهش وزن، خستگي، احساس كم ارزشي يا

بي حرمتي و مشكلات تمركز ذهني يا مشكلاتي از اين قبيل همراه است.

مي گويند در حالت هاي شديد اين بيماري مواردي مانند كاهش عزت نفس، از دست دادن علائق، عدم اشتياق به كار و فعاليت هاي تفريحي و در بعضي موارد حتي افكار خودكشي نيز در فرد وجود دارد.مستقل نبودن در ساختمان هاي بلند را مي توان از مهمترين معايب آن دانست. در اين تحقيق ذكر شده كه هر انساني خواهان استقلال و زيرنظر نبودن است و از كنترل شدن توسط افراد ديگر، محدود شدن به برخي از كارها كه لازمه آپارتمان نشيني است گريزان مي باشد. شلوغ بودن مجتمع و به خصوص براي ساختمان هايي كه تعداد واحد زيادي در هر طبقه وجود دارد، براي برخي از افراد ناراحت كننده است. براساس تحقيقات انجام شده اين عامل گاهي به علت وجود ديوارهاي نازك واحدهاي نزديك به هم و زيربناي كم واحدها مسئله ساز مي شود. در آپارتمان ها و ساختمان هاي بلند حريم خانه به درستي مشخص نيست و صدا به آساني منتقل مي شود. اينگونه خانه ها هيچگونه حريمي ندارند و با بازشدن در تا انتهاي خانه ديده مي شود.

برخي از روانشناسان نيز مي گويد: در خانه هاي قديمي و يا با معماري سنتي حياط خصوصي خانه، محل مناسبي براي پرورش گل و گياهان و يا نگهداري حيوانات خانگي و استفاده از نور مستقيم آفتاب مي باشد كه در زندگي آپارتماني حذف شده است. امري كه فرصت زندگي با طبيعت را كه در پرورش روح فرد تأثير بسياري دارد، از وي دريغ مي كند.

زندگي در برج ها، روح را مي خراشد

نويسنده:عبدالحميد گل

افشان مي گويند: در صورتي كه شرايط زيست مطلوب در بلندمرتبه سازي رعايت نشود، سكونت در چنين سازه هاي بلندي تأثيرات نامطلوب رواني بر افراد خواهد داشت.

از نگاه بسياري از كارشناسان مسائل شهري و سازه، چاره جمعيت زياد و رويكرد روزافزون شهرنشيني، تنها ساخت سازه هايي با سبك هاي نوين و بنا كردن برج هاي بلند در دل شهرهاست، اما آيا در طرح «توسعه عمودي» شهرها جايي براي پاسخگويي به روح و روان افراد و اقناع انسان ها از دارا بودن يك مسكن ايده آل وجود دارد؟

برخي روانشناسان مي گويند: در صورتي كه ساختمان هاي مرتفع نيازهاي روحي افراد را اقناع نسازند، ساكنين چنين مجموعه هايي در خطر ابتلا به بيماري روحي(افسردگي) قرار دارند.

يك روانشناس در تعريف از يك مسكن مناسب از دو ويژگي ارتباط افقي و عمودي نام برده و مي گويد: مسكن يكي از نيازهاي اساسي و اوليه انسان است كه حافظ كيان خانواده و روابط بين اعضاي آن است «ارتباط افقي» و در عين حال محيط مسكوني، روابط همسايگي و ارتباط بين خانواده ها «ارتباط عمودي» را دربرمي گيرد.

وي مي افزايد: كاركرد اصلي مسكن علاوه بر نقش آن، به عنوان يك سرپناه، فراهم آوردن شرايط مطلوب زيست، براي خانواده و سازماندهي يك زندگي خانوادگي خوب در واحد مسكوني و همسايگي است. بنابراين يكي از مهمترين پيامدهاي مسكن، تأثيري است كه بر ثبات و همبستگي خانواده دارد.

به گفته اين روانشناس فضاي مسكوني مناسب شرايط لازم را براي رشد فردي هريك از افراد خانواده فراهم آورده، به عبارت ديگر تك تك اعضاي خانواده با درك احساس امنيت كامل قادر خواهند بود برحسب نيازهاي روحي

و رواني و علائق خود فضاي مناسب و حريم لازم را براي انجام فعاليت ها و كسب آسايش رواني بيابند.

وي تأكيد مي كند: محيط مسكوني مناسب، برآورنده نيازهاي مختلف رواني، اجتماعي و زيستي است. نيازهايي مانند محافظت، داشتن ثبات و استقلال، احساس و پيوستگي با طبيعت، تمايل به ابراز وجود، نياز به زيبايي و هماهنگي اشكال و رنگ ها، بهره مندي از مناظر و چشم اندازهاي دلپذير.

براين اساس، مهمترين مسئله يك محيط مسكوني، ايجاد زمينه مناسب براي انطباق فرد با اجتماع و اطراف وي و آماده سازي براي ورود وي به عرصه جامعه است. روانشناسان مي گويند: نيازهاي افراد در سنين مختلف فرق مي كند و محيط مسكوني مناسب، پاسخگوي نيازهاي سنين مختلف خواهد بود. از سوي ديگر مسكن نامناسب بر شرايط روحي ساكنين خود تأثيري نامطلوب گذاشته و سبب افسردگي، اضطراب و بروز انواع ناراحتي هاي رواني و هيجانات عصبي مي شود.

روانشناسان در پاسخ به اين سؤال كه افسردگي چيست؟ مي گويند: خصوصيت نخست و عمده «افسردگي» تغيير خلق است و شامل يك احساس غمگيني است كه از يك نوميدي خفيف تا احساس يأس شديد ممكن است نوسان داشته باشد. همراه اين تغيير خلق، تغييرات مشخصي در رفتار، نگرش، تفكر، كارآيي و اعمال بيولوژيك فرد ايجاد مي شود.

به گفته آنان دو مشخصه اساسي افسردگي، «غمگيني و نااميدي» است. اين بيماري روحي با علائمي مانند از دست دادن اشتها، بي خوابي، كاهش وزن، خستگي، احساس كم ارزشي يا بي حرمتي و مشكلات تمركز ذهني يا مشكلاتي از اين قبيل همراه است.

مي گويند در حالت هاي شديد اين بيماري مواردي مانند كاهش عزت نفس، از دست

دادن علائق، عدم اشتياق به كار و فعاليت هاي تفريحي و در بعضي موارد حتي افكار خودكشي نيز در فرد وجود دارد.مستقل نبودن در ساختمان هاي بلند را مي توان از مهمترين معايب آن دانست. در اين تحقيق ذكر شده كه هر انساني خواهان استقلال و زيرنظر نبودن است و از كنترل شدن توسط افراد ديگر، محدود شدن به برخي از كارها كه لازمه آپارتمان نشيني است گريزان مي باشد. شلوغ بودن مجتمع و به خصوص براي ساختمان هايي كه تعداد واحد زيادي در هر طبقه وجود دارد، براي برخي از افراد ناراحت كننده است. براساس تحقيقات انجام شده اين عامل گاهي به علت وجود ديوارهاي نازك واحدهاي نزديك به هم و زيربناي كم واحدها مسئله ساز مي شود. در آپارتمان ها و ساختمان هاي بلند حريم خانه به درستي مشخص نيست و صدا به آساني منتقل مي شود. اينگونه خانه ها هيچگونه حريمي ندارند و با بازشدن در تا انتهاي خانه ديده مي شود.

برخي از روانشناسان نيز مي گويد: در خانه هاي قديمي و يا با معماري سنتي حياط خصوصي خانه، محل مناسبي براي پرورش گل و گياهان و يا نگهداري حيوانات خانگي و استفاده از نور مستقيم آفتاب مي باشد كه در زندگي آپارتماني حذف شده است. امري كه فرصت زندگي با طبيعت را كه در پرورش روح فرد تأثير بسياري دارد، از وي دريغ مي كند.

روان شناسي بي خوابي

گرچه ممكن است بي خوابي يك عامل پرخطر براي ابتلا به بيماري هاي روانشناختي محسوب شود، عكس اين موضوع نيز صادق است. در واقع احتمال دارد كه بي خوابي در نتيجه يك بيماري روانشناختي بروز كند.

بي خوابي مشكلي رايج است كه خصوصا افراد مضطرب، افسرده و بيماران مبتلا به روان رنجوري از آن رنج مي برند.

بيماران روان رنجور و مضطرب بيشتر در اوايل شب دچار بي خوابي مي شوند كه در واقع براي به خواب رفتن دچار مشكل مي شوند. اين مشكل علل متعددي دارد كه از جمله مي توان به اضطراب، مشغله فكري و يا بيماري هيستري (نوعي بيماري اعصاب) اشاره كرد.

همچنين كساني كه دچار وسواس و مشغله فكري هستند، به سختي مي توانند استراحت كنند؛ زيرا فكر از دست دادن كنترل خود براي آنها غيرقابل تحمل مي شود. براي افرادي كه اضطراب آنها همراه با ترس و دلهره است، خواب بيشتر برايشان شبيه مرگ است. نگراني كه با فرا رسيدن شب در آنها ايجاد مي شود، به صورت مشكلات جسماني بروز مي كند كه مانع خوابيدن مي شود. در مورد بيماران مبتلا به هيستري بايد گفت كه محدوده خواب و بيداري براي اين افراد به طور واضح مشخص نيست. آنها به خوبي نمي توانند تفاوت بين رويا و واقعيت را درك كنند و همين موضوع ترس واقعي از شب را در وجود آنها ايجاد مي كند.

افسردگي:

بيدار شدن صبح

بيماران افسرده معمولا راحت به خواب مي روند، اما صبح خيلي زود، حدود ساعت 5-4 صبح از خواب بيدار مي شوند. آنها به سختي مي توانند مجددا بخوابند و در اغلب موارد، سر ساعت از خواب برمي خيزند. اين بي خوابي بسيار ناراحت كننده است، خصوصا هنگامي كه فرد مي داند حداقل يك تا دو ساعت نسبت به خواب هميشگي، ناخودآگاه احساس بي خوابي شبانه در او به وجود مي آيد.

بي

خوابي وسواسي

امروزه روان پريشي شيدايي- افسردگي (حملات متناوب شيدايي و افسردگي) مشكلات دوقطبي تلقي مي شود. اين مشكل خصوصا براي اطرافيان هراسناك است، و بي خوابي دوره شيدايي اختلال هميشگي اين بيماري است. زمان خواب به حدي كاهش مي يابد كه از دو تا سه ساعت تجاوز نمي كند، اما با بيش فعالي شبانه بيماران همراه است، بدون اينكه احساس خستگي و خواب آلودگي در طول روز داشته باشند.

سن و خواب

سالمندان شب ها كمتر مي خوابند و چرت بعدازظهر مي تواند براي آنها مفيد و مناسب باشد. اما مديريت تقسيم ساعات خواب در مواردي كه فرد بستري مي شود، مشكل است. آنها از بيدار شدن هاي مكرر شبانه، بيدار شدن زودهنگام در صبح، مشكل در به خواب رفتن و... شكايت دارند كه اين مسائل معمولا با ترس از شب و تاريكي كه اضطراب مرگ را در آنها به وجود مي آورد، تشديد مي شود.

عوامل ديگر...

بي خوابي همچنين در بيماران مبتلا به بيماري هراس (خود بيمار انگار) بسيار رايج است. برعكس، اين مشكل در بيماران روان پريش و اسكيزوفرني به ندرت ديده مي شود. و بالاخره اينكه، افرادي نيز هستند كه از بي خوابي كلي رنج مي برند كه اصلا نمي توانند بخوابند. در اين مورد مشكل مربوط به مشكلات اعصاب است تا اختلالات روانشناسي.

روان شناسي بي خوابي

گرچه ممكن است بي خوابي يك عامل پرخطر براي ابتلا به بيماري هاي روانشناختي محسوب شود، عكس اين موضوع نيز صادق است. در واقع احتمال دارد كه بي خوابي در نتيجه يك بيماري روانشناختي بروز كند. بي خوابي مشكلي رايج است كه خصوصا افراد مضطرب، افسرده و

بيماران مبتلا به روان رنجوري از آن رنج مي برند.

بيماران روان رنجور و مضطرب بيشتر در اوايل شب دچار بي خوابي مي شوند كه در واقع براي به خواب رفتن دچار مشكل مي شوند. اين مشكل علل متعددي دارد كه از جمله مي توان به اضطراب، مشغله فكري و يا بيماري هيستري (نوعي بيماري اعصاب) اشاره كرد.

همچنين كساني كه دچار وسواس و مشغله فكري هستند، به سختي مي توانند استراحت كنند؛ زيرا فكر از دست دادن كنترل خود براي آنها غيرقابل تحمل مي شود. براي افرادي كه اضطراب آنها همراه با ترس و دلهره است، خواب بيشتر برايشان شبيه مرگ است. نگراني كه با فرا رسيدن شب در آنها ايجاد مي شود، به صورت مشكلات جسماني بروز مي كند كه مانع خوابيدن مي شود. در مورد بيماران مبتلا به هيستري بايد گفت كه محدوده خواب و بيداري براي اين افراد به طور واضح مشخص نيست. آنها به خوبي نمي توانند تفاوت بين رويا و واقعيت را درك كنند و همين موضوع ترس واقعي از شب را در وجود آنها ايجاد مي كند.

افسردگي: بيدار شدن صبح

بيماران افسرده معمولا راحت به خواب مي روند، اما صبح خيلي زود، حدود ساعت 5-4 صبح از خواب بيدار مي شوند. آنها به سختي مي توانند مجددا بخوابند و در اغلب موارد، سر ساعت از خواب برمي خيزند. اين بي خوابي بسيار ناراحت كننده است، خصوصا هنگامي كه فرد مي داند حداقل يك تا دو ساعت نسبت به خواب هميشگي، ناخودآگاه احساس بي خوابي شبانه در او به وجود مي آيد. بي خوابي وسواسي

امروزه روان پريشي شيدايي- افسردگي (حملات

متناوب شيدايي و افسردگي) مشكلات دوقطبي تلقي مي شود. اين مشكل خصوصا براي اطرافيان هراسناك است، و بي خوابي دوره شيدايي اختلال هميشگي اين بيماري است. زمان خواب به حدي كاهش مي يابد كه از دو تا سه ساعت تجاوز نمي كند، اما با بيش فعالي شبانه بيماران همراه است، بدون اينكه احساس خستگي و خواب آلودگي در طول روز داشته باشند. سن و خواب

سالمندان شب ها كمتر مي خوابند و چرت بعدازظهر مي تواند براي آنها مفيد و مناسب باشد. اما مديريت تقسيم ساعات خواب در مواردي كه فرد بستري مي شود، مشكل است. آنها از بيدار شدن هاي مكرر شبانه، بيدار شدن زودهنگام در صبح، مشكل در به خواب رفتن و... شكايت دارند كه اين مسائل معمولا با ترس از شب و تاريكي كه اضطراب مرگ را در آنها به وجود مي آورد، تشديد مي شود. عوامل ديگر...

بي خوابي همچنين در بيماران مبتلا به بيماري هراس (خود بيمار انگار) بسيار رايج است. برعكس، اين مشكل در بيماران روان پريش و اسكيزوفرني به ندرت ديده مي شود. و بالاخره اينكه، افرادي نيز هستند كه از بي خوابي كلي رنج مي برند كه اصلا نمي توانند بخوابند. در اين مورد مشكل مربوط به مشكلات اعصاب است تا اختلالات روانشناسي.

تقويت جسم و روح

نويسنده: محمد حسني

امروزه ورزش از شاخصه هاي مهم تعليم و تربيت نيروي انساني به شمار مي آيد تا روشن و سالم ترين راه در رسيدن به كمال را به تمامي اقشار جامعه نشان دهد. و همين امر، سهم چشمگير تربيت بدني را در تأمين سلامت عمومي، پيشگيري از آسيب هاي جسماني و رواني

و نيز دستيابي به پويايي، شادابي و نشاط و كسب مهارت هاي حركتي را براي كليه آحاد جامعه روشن مي سازد. از طرفي نيز مي بينيم محبوبيت ورزشي روز به روز رو به افزايش بوده و ميليون ها ورزشكار رقيب در تلاش براي درخشش و تك ستاره شدن هستند و ميليون ها طرفدار ورزش، قهرمانان خود را تشويق مي كنند.

تربيت بدني و ورزش در كنار ساير آموزش ها و مسايل ديگر به خصوص عوامل مذهبي و فرهنگي در تقويت روحيه ي ورزشكار امروز كارساز خواهد بود. و او را در مسير درست فكري قرار خواهد داد و نه تنها يك قهرمان، بلكه پهلواني به معناي واقعي خواهيم داشت. ورزشكاران بايد در كنار فعاليت هاي جسمي و ورزشي از جهات روحي و فرهنگي نيز تربيت شده و به پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي در زمينه شخصيتي دست يابند.

آمادگي جسماني را جدي بگيريد!

سلامت از اهداف اساسي و مهم آمادگي جسماني است. حال بهتر است ببينيم سلامت چه مفهومي دارد؟ از نظر سازمان بهداشت جهاني (W.h.o) سلامتي يعني «تعادل بين ابعاد جسماني، رواني و ارتباطات اجتماعي» اين امر بوسيله فعاليت بدني و ورزش ميسر خواهد بود. تحقيقات نشان داده، فعاليت هاي بدني منظم آثار بسيار مثبت و سودمند به دنبال دارد كه به طور خلاصه در زير به آن اشاره مي كنيم:

الف) بعد جسماني

1- كاهش هزينه انرژي مصرفي 2- كاهش ضربان قلب در حال استراحت 3- آمادگي قلبي، عروقي 4- كاهش سوخت و ساز بدن 5- افزايش انعطاف پذيري و دامنه حركتي مفاصل 6- انرژي قدرت و استقامت عضلاني

فعاليت بدني منظم باعث مي شود بدن به طور

اقتصادي كار كند و بسيار از عوارض ناشي از بي تحركي را از بين برده و فرد از ابتلا به بسيار از بيماري ها از جمله: «فشار خون، چاقي، درد مفاصل، بي حوصلگي و... كه همگي سكته قلبي را چندين برابر افزايش مي دهد، مصون بماند بنابراين پيشگيري بهتر و اقتصادي تر از درمان است كه با انجام منظم ورزش و فعاليت بدني دست يافتني است.

ب) بعد رواني

1- كاهش اضطراب و استرس 2- كاهش افسردگي 3- كاهش پرخاشگري 4- افزايش اعتماد به نفس و عزت نفس 5- افزايش شادابي و طراوت 6- افزايش تحمل در برابر مشكلات

امروزه بسيار شنيده مي شود كه افراد جامعه دچار افسردگي بوده يا در برخورد پرخاشگر هستند يا دائما در حال اضطراب و استرس به سر مي برند. همه اين ها بيانگر عدم تعادل روحي مناسب در فرد است كه مي توان با فعاليت هاي بدني منظم آن ها را كاهش داده و به ا فزايش شادابي، اعتماد به نفس، عزت نفس و تحمل در برابر مشكلات و... منتج شود.

ج) بعد اجتماعي

1- مسئوليت پذيري 2- تقويت هدايت و رهبري در خود 3- جامعه پذيري 4- توانمند شدن 5- اميد به زندگي

يكي از معضلاتي كه در حال حاضر در جامعه زياد به چشم مي خورد، بي توجهي به مقررات و قوانيني است كه براي كنترل جامعه وضع شده است. اين بي توجهي ناشي از جدايي فرد از جامعه و عدم احساس تعلق به جامعه است. با اندكي صرف وقت و انجام فعاليت هاي منظم روزانه ورزش مي توان خيلي از اين محدوديت ها را كاهش و شرايط جامعه پذيري را در

خود تقويت نمود.

سلامتي نيز تعادلي است كه در بين ابعاد جسماني، رواني و اجتماعي ايجاد مي شود. بنابراين اختلالات جسماني (انواع نقص عضو) نمي تواند مانع از اين باشد كه فكر كنيد سلامت نيستيد.

همانطور كه گفتيم، ورزش و فعاليت بدني، ضامن سلامتي است.

ممكن است در جسم نقصي داشته باشيد يا دچار مشكلات تنفسي و ناراحتي هاي اعصاب باشيد اما مي توان بين سه بعدي كه مطرح شد تعادل ايجاد كرد تا اختلالات مربوطه خود را نشان ندهد هر چند كه ظاهر و نمايان باشد.

اين مسئله در ميان ورزشكاران جانباز و معلول كاملا مشهود است و با داشتن مشكلات جسماني (در بعضي از موارد شديد) از يك روحيه قوي و شاداب برخوردار بوده و آسان تر با مشكلات مربوط به معلوليت خود كنار مي آيند.

البته بايد پذيرفت زندگي اين افراد به خودي خود مشكلاتي به همراه دارد و بايد با خيلي از ناملايمات دست و پنجه نرم كنند پس بايد راهي پيش بگيرند كه بهتر بتوانند با آن ها كنار آمده و زندگي را به خود سخت نگيرند.

تقويت جسم و روح

نويسنده: محمد حسني امروزه ورزش از شاخصه هاي مهم تعليم و تربيت نيروي انساني به شمار مي آيد تا روشن و سالم ترين راه در رسيدن به كمال را به تمامي اقشار جامعه نشان دهد. و همين امر، سهم چشمگير تربيت بدني را در تأمين سلامت عمومي، پيشگيري از آسيب هاي جسماني و رواني و نيز دستيابي به پويايي، شادابي و نشاط و كسب مهارت هاي حركتي را براي كليه آحاد جامعه روشن مي سازد. از طرفي نيز مي بينيم محبوبيت ورزشي روز به

روز رو به افزايش بوده و ميليون ها ورزشكار رقيب در تلاش براي درخشش و تك ستاره شدن هستند و ميليون ها طرفدار ورزش، قهرمانان خود را تشويق مي كنند.

تربيت بدني و ورزش در كنار ساير آموزش ها و مسايل ديگر به خصوص عوامل مذهبي و فرهنگي در تقويت روحيه ي ورزشكار امروز كارساز خواهد بود. و او را در مسير درست فكري قرار خواهد داد و نه تنها يك قهرمان، بلكه پهلواني به معناي واقعي خواهيم داشت. ورزشكاران بايد در كنار فعاليت هاي جسمي و ورزشي از جهات روحي و فرهنگي نيز تربيت شده و به پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي در زمينه شخصيتي دست يابند. آمادگي جسماني را جدي بگيريد!

سلامت از اهداف اساسي و مهم آمادگي جسماني است. حال بهتر است ببينيم سلامت چه مفهومي دارد؟ از نظر سازمان بهداشت جهاني (W.h.o) سلامتي يعني «تعادل بين ابعاد جسماني، رواني و ارتباطات اجتماعي» اين امر بوسيله فعاليت بدني و ورزش ميسر خواهد بود. تحقيقات نشان داده، فعاليت هاي بدني منظم آثار بسيار مثبت و سودمند به دنبال دارد كه به طور خلاصه در زير به آن اشاره مي كنيم: الف) بعد جسماني

1- كاهش هزينه انرژي مصرفي 2- كاهش ضربان قلب در حال استراحت 3- آمادگي قلبي، عروقي 4- كاهش سوخت و ساز بدن 5- افزايش انعطاف پذيري و دامنه حركتي مفاصل 6- انرژي قدرت و استقامت عضلاني

فعاليت بدني منظم باعث مي شود بدن به طور اقتصادي كار كند و بسيار از عوارض ناشي از بي تحركي را از بين برده و فرد از ابتلا به بسيار از بيماري ها از جمله:

«فشار خون، چاقي، درد مفاصل، بي حوصلگي و... كه همگي سكته قلبي را چندين برابر افزايش مي دهد، مصون بماند بنابراين پيشگيري بهتر و اقتصادي تر از درمان است كه با انجام منظم ورزش و فعاليت بدني دست يافتني است. ب) بعد رواني

1- كاهش اضطراب و استرس 2- كاهش افسردگي 3- كاهش پرخاشگري 4- افزايش اعتماد به نفس و عزت نفس 5- افزايش شادابي و طراوت 6- افزايش تحمل در برابر مشكلات

امروزه بسيار شنيده مي شود كه افراد جامعه دچار افسردگي بوده يا در برخورد پرخاشگر هستند يا دائما در حال اضطراب و استرس به سر مي برند. همه اين ها بيانگر عدم تعادل روحي مناسب در فرد است كه مي توان با فعاليت هاي بدني منظم آن ها را كاهش داده و به ا فزايش شادابي، اعتماد به نفس، عزت نفس و تحمل در برابر مشكلات و... منتج شود. ج) بعد اجتماعي

1- مسئوليت پذيري 2- تقويت هدايت و رهبري در خود 3- جامعه پذيري 4- توانمند شدن 5- اميد به زندگي

يكي از معضلاتي كه در حال حاضر در جامعه زياد به چشم مي خورد، بي توجهي به مقررات و قوانيني است كه براي كنترل جامعه وضع شده است. اين بي توجهي ناشي از جدايي فرد از جامعه و عدم احساس تعلق به جامعه است. با اندكي صرف وقت و انجام فعاليت هاي منظم روزانه ورزش مي توان خيلي از اين محدوديت ها را كاهش و شرايط جامعه پذيري را در خود تقويت نمود.

سلامتي نيز تعادلي است كه در بين ابعاد جسماني، رواني و اجتماعي ايجاد مي شود. بنابراين اختلالات جسماني (انواع

نقص عضو) نمي تواند مانع از اين باشد كه فكر كنيد سلامت نيستيد.

همانطور كه گفتيم، ورزش و فعاليت بدني، ضامن سلامتي است.

ممكن است در جسم نقصي داشته باشيد يا دچار مشكلات تنفسي و ناراحتي هاي اعصاب باشيد اما مي توان بين سه بعدي كه مطرح شد تعادل ايجاد كرد تا اختلالات مربوطه خود را نشان ندهد هر چند كه ظاهر و نمايان باشد.

اين مسئله در ميان ورزشكاران جانباز و معلول كاملا مشهود است و با داشتن مشكلات جسماني (در بعضي از موارد شديد) از يك روحيه قوي و شاداب برخوردار بوده و آسان تر با مشكلات مربوط به معلوليت خود كنار مي آيند.

البته بايد پذيرفت زندگي اين افراد به خودي خود مشكلاتي به همراه دارد و بايد با خيلي از ناملايمات دست و پنجه نرم كنند پس بايد راهي پيش بگيرند كه بهتر بتوانند با آن ها كنار آمده و زندگي را به خود سخت نگيرند.

رنگ ها و سلامت روان

نويسنده: مريم قاسمي فر

cو اين تغيير به تحول در خصوصيات و شخصيت افراد منجر مي شود بنابراين روانشناختي رنگ ها اهميت خاصي دارد .

امروزه به كارگيري رنگ نه تنها در آموزش بلكه در درمان نقش فراواني داشته است. مثلا رنگ محيط مدرسه و تنوع رنگ ها در كتب آموزشي از جمله موارد فراواني است كه مورد توجه متخصصين امر آموزش قرار گرفته است . رنگ به عنوان يكي از اصلي ترين جنبه هاي ارتباط بصري بر روي افراد جامعه به تناسب سن ، تحصيلات ، شرايط اجتماعي ، ديدگاه ها و ... تاثيرات متفاوتي مي گذارد و ادراك افراد از رنگي خاص تابع متغيرهاي گوناگون است . روانشناسان

رنگ ها را محرك و عامل هيجان در افراد مي دانند . به گونه اي كه مي توان با كاربرد مناسب در اشخاص هيجاني ايجاد آرامش و در افراد كم تحرك و بي انگيزه ايجاد انگيزه نمود.

خاصيت رواني و تاثير دروني رنگ ها موجب شده است كه در امور متعددي ، اين خاصيت مورد استفاده قرار گيرد . مثل تجارت و فروش محصولات و توليدات مختلف ، تبليغات ، پوشاك ، فضا سازي محيط هاي مختلف اعم از اداري و حتي مهندسي يا كارگري و ... و بالاخره تعليم وتربيت .

در علم تجارت و توليد مواد مختلف و بسته بندي آنها سعي مي شود از خاصيت رواني رنگ ها به بهترين نحو استفاده شود . در تعليم و تربيت نيز بديهي است ديوارهاي به رنگ آبي روشن يا زرد مايل به سبز يك كلاس به مراتب بهتر از كلاسي است كه داراي ديوارهاي با رنگ خاكستري است يا كتابي با تصاوير رنگي بهتر از كتابي با تصاوير سياه و سفيد است.

علاوه بر اين رنگ ها نقش مهمي در زندگي عاطفي و معنوي ما بازي مي كند. رنگ هاي پر زرق و برق ما را آشفته مي سازند و رنگ هاي ملايم و هماهنگ برايمان خوشايندند .

بلندترين طول موج قابل ديدن در آدمي از احساس رنگ قرمز پديد مي آيد. به همين دليل است كه در چراغ راهنمايي و اداره آتش نشاني از رنگ قرمز استفاده مي شود . انسان توانايي ديدن رنگ هاي بعد از بنفش ( ماوراي بنفش ) و بيش از قرمز را ندارد. بدن از طريق رنگ هاي مختلف

شروع به دريافت انرژي هاي مختلفي مي كند كه هر يك مورد نياز جسم و روح انسان است . تحقيقات وسيع علمي نشان داده است كه سلامتي فكر و ذهن و رفتار و نيز كارآيي مفيد انسان بستگي فراواني به تعادل رنگ هاي جذب شده توسط بدن دارد.

توانايي هاي رنگ در عرصه هاي مختلف اجتماع به قرار زير است :

1- در رفع و كاهش افسردگي و تقليل درد بيماران در بيمارستان ها و آسايشگاه ها

2- براي كاهش خشونت و جنايت در اجتماع

3- انتقال مؤثر و سريع پيام مخصوصا در علايم راهنمايي و رانندگي

4- تسهيل و سرعت بخشيدن به يادگيري در همه عرصه هاي علمي و هنري

5- ايجاد تمايز و برجستگي

6- جلوگيري از يكنواختي و كسالت در فضاهاي شهري

7- رفع نقص و كمبود يا عدم مطابقت در كارخانجات و صنايع

8-القاي ناخودآگاه نظم در اذهان بشري

9- تزريق آرامش و در مجموع پاسخگويي به نيازهاي ناخودآگاه روحي و رواني انسان.

رنگ درماني

كاربرد رنگ به منظور معالجه بيماري ها يكي از قديمي ترين و ابتدايي ترين اشكال درماني است. به طوري كه تحقيقات يكي از پژوهشگران معاصر نشان داده كه امواج قابل رؤيت چگونه فرد را تحت تاثير قرار مي دهند . به طور مثال وي كشف كرد كه نور آبي باعث كاهش فشار خون ، كاهش حملات آسم و كمك به رفع بي خوابي و ايجاد يك حالت آرامش و ثبات در فرد مي شود.

رنگ ها و ويژگي هاي آنها

1- رنگ آبي : آزمايش هاي علمي ثابت كرده است كه اشعه آبي موجب افزايش فعاليت هاي

حياتي سلولها مي شود. اين مسئله درست بر خلاف نور قرمز است . تماس مداوم با اين رنگ ايجاد خستگي و آثار سوء ديگر نمي كند . اين رنگ حرارت اضافي بدن را كاهش مي دهد و براي بيماران تب دار ، كم خواب ، عصبي و وسواسي بسيار مفيد است . نوعي حالت سرد كنندگي دارد و نبض و تنفس را متعادل مي كند و لذا مي تواند در محيط كار و زندگي مورد استفاده مطلوب قرار گيرد .

2-رنگ قرمز : رنگي تهييج كننده است . افراد عصبي نبايد در معرض اين رنگ قرار گيرند. زيرا موجب تشديد ناراحتي شان خواهد شد. اين رنگ براي مدت كوتاهي خوشايند است و پس از اين مدت آزار دهنده و باعث خستگي رواني مي شود و نگاه طولاني به آن موجب سردرد است و اعصاب و خون را تحريك مي كند. همچنين براي تلاش و كوشش و تحريك اشتها و كسب انرژي مناسب است .

3- رنگ زرد : بر خلاف تصور ، از جهت مسائل تربيتي و استفاده از آن در اماكن آموزشي و پرورشي حائز اهميت فراوان است . نوعي حالت تحريك كننده ذهني و هوشي دارد كه به شدت موجب تقويت فكر انسان مي شود. به عقيده صاحب نظران رنگ زرد مايل به سبز باعث تحريك جهش فكري و افزايش هوش افراد مي شود.

4- رنگ سبز : رنگ سبز آرام بخش ترين رنگ هاست . نشاط بخش و دافع خستگي است. فشار خون را كاهش مي دهد. براي جلوگيري از تهوع مفيد است . نقش اصلي رنگ سبز كمك به از بين

بردن مشكلات مهم رواني و يا احساسي است.

5- رنگ نارنجي : اين رنگ خاصيت جذب و هيجان فراواني دارد. اثر آن بر گوارش اثبات شده است. نبض را به آرامي زياد مي كند ولي بر فشار خون اثري ندارد اين رنگ در محيط باعث تحريك چشم ، اشتهاي بيشتر و هضم مناسب مي شود. خاصيت نيروبخشي اين رنگ باعث شده كه دكتر « مك نوتون » اين رنگ را ضد خستگي نامگذاري كند.

6- رنگ بنفش: به سبب خاصيت دو جانبه خود (كه از آبي و قرمز دست مي آيد) خواب آور است و موجب كاهش بيداري در افراد مبتلا به كم خوابي مي شود . استفاده از اين رنگ به طور وسيع براي مراكز آموزشي توصيه نمي شود زيرا موجب ركود و نبود جنبش فكري و ذهني افراد مي شود.

7- رنگ هاي سياه و سفيد: اين رنگ ها رنگ هاي حسي و بي زبان نيز مي نامند. رنگ سفيد معرف سكوت و سياه رنگي ساكن و ساكت است و با عدم ايجاد هر گونه تحريك رواني و جسماني باعث كاهش ساير فعاليت ها و ترس و اختفا و ابهام .

8- خاكستري : حاصر تركيب رنگ سياه و سفيد است و رنگي موزون و بي تفاوت است . « اوالد هرينگ » فيزيولوژيست مشهور گفته است چشم و اعصاب هميشه تمايل بيشتري به رنگ خاكستري دارند.

« گوته » در رساله رنگ ها اثبات مي كند كه هر رنگ تاثير خاصي دارد و هر كدام حال و هواي رواني خاصي را پديد مي آورند . كيفيت احساسي رنگ از آنجا كه با ادراك انسان ها

مرتبط است ، كمتر به فرهنگ و تمدن قوم يا گروهي خاص ارتباط پيدا مي كند . اين كيفيت تا حدي در ميان همه انسان ها مشترك است و قدري هم به خصوصيات انفرادي بستگي دارد .

كاربرد رنگ در ايجاد نظم فكري و بصري :

يكي از مهمترين عوامل ايجاد هيجان هاي منفي يا خشونت ، عدم تعادل و هماهنگي است. تعادل و هماهنگي منجر به نظم فكري و بصر مي شود و عدم تعادل لطمه جبران ناپذيري بر آرامش روح فرد و به دنبال آن جامعه خواهد زد. در اين مورد بايد گفت رنگ هاي خوشايند براي چشم ، رنگ هاي منظم هستند . بي نظمي انسان را رنج مي دهد. رنگ هاي آشفته روان را دچار انقباض و آشفتگي مي كند.

رنگ در مذهب

يكي از بارزترين نمونه هاي نمادين رنگ ، كاربرد آن در كتب مقدس است. قرآن آشكارا مفاهيم عرفاني ، ماورايي و بهشت و جهنم را در قالب رنگ ها به انسان مي شناساند .

براي مثال رنگ سبز در قرآن يك رنگ برجسته و درختان است . گاه سبز را نشانه جواني و رشد و نمو مي داند ( حج /63) و در جايي سفيدي و سياهي نماد شب و روز و نيز نماد خوشبختي و تيره بختي است . ( بقره /187 ) . در جايي رنگ زرد نشانه شادي روح انسان است. ( بقره /69 )

در « حليه المتقين » آمده بهترين رنگ ها در جامعه ، سفيد است : از حضرت رسول نقل شده است: بپوشيد حله سپيد كه آن نيكوترين و پاكيزه ترين رنگ ها

ست. » لباس سفيد موجب مي شود كه انسان آن گونه كه هست جلوه گر شود و از طرفي نوعي اثر مفرح ، دلگشا و روحاني دارد. همچنين حضرت امام محمد باقر (ع) مي فرمايد: « سفيد از همه رنگ ها نزد خدا محبوبتر است. »

همچنين در حديثي از امام صادق (ع) لباس سياه لباس اهل جهنم معرفي شده است.

بنابراين ، مي توان نتيجه گرفت كه استفاده و تاثيرپذيري بيش از حد و نادرست و نابجا و عدم رعايت تعادل در استفاده از رنگ ها توسط خود شخص و يا ارائه نادرست رنگ ها توسط برنامه ريزان آموزشي ، اجتماعي و شهري مانند ساير محرك ها مي تواند اثرات نا مطلوبي را بر روان و متعاقب آن بر جسم افراد وارد كند. درست همان گونه كه استفاده مناسب ، متعادل ، بجا و علمي و منطقي از اين پديده مي تواند اثرات مثبت و سازنده خود را آشكار نمايد.

لازم است كه برنامه ريزان كلان اجتماعي ، شهري ، آموزشي و فرهنگي با استفاده از آموزه هاي ، تجارب دانشمندان و صاحبنظران در برنامه ريزي هاي خود به منظور نتيجه گيري بهتر و سريع تر به توانايي هاي اين عنصر نيز توجه كنند.

به اميد روزي كه با تلاش و تحقيق مستمر و با برنامه ريزي هاي درست و كم نقص ؛ افرادي با سلامت بيشتر در جسم و روان و در نتيجه جامعه اي مطلوبتر و سالم تر داشته باشيم .

منبع: كتاب آشنا خانواده

رنگ ها و سلامت روان

نويسنده: مريم قاسمي فر cو اين تغيير به تحول در خصوصيات و شخصيت افراد منجر

مي شود بنابراين روانشناختي رنگ ها اهميت خاصي دارد .

امروزه به كارگيري رنگ نه تنها در آموزش بلكه در درمان نقش فراواني داشته است. مثلا رنگ محيط مدرسه و تنوع رنگ ها در كتب آموزشي از جمله موارد فراواني است كه مورد توجه متخصصين امر آموزش قرار گرفته است . رنگ به عنوان يكي از اصلي ترين جنبه هاي ارتباط بصري بر روي افراد جامعه به تناسب سن ، تحصيلات ، شرايط اجتماعي ، ديدگاه ها و ... تاثيرات متفاوتي مي گذارد و ادراك افراد از رنگي خاص تابع متغيرهاي گوناگون است . روانشناسان رنگ ها را محرك و عامل هيجان در افراد مي دانند . به گونه اي كه مي توان با كاربرد مناسب در اشخاص هيجاني ايجاد آرامش و در افراد كم تحرك و بي انگيزه ايجاد انگيزه نمود.

خاصيت رواني و تاثير دروني رنگ ها موجب شده است كه در امور متعددي ، اين خاصيت مورد استفاده قرار گيرد . مثل تجارت و فروش محصولات و توليدات مختلف ، تبليغات ، پوشاك ، فضا سازي محيط هاي مختلف اعم از اداري و حتي مهندسي يا كارگري و ... و بالاخره تعليم وتربيت .

در علم تجارت و توليد مواد مختلف و بسته بندي آنها سعي مي شود از خاصيت رواني رنگ ها به بهترين نحو استفاده شود . در تعليم و تربيت نيز بديهي است ديوارهاي به رنگ آبي روشن يا زرد مايل به سبز يك كلاس به مراتب بهتر از كلاسي است كه داراي ديوارهاي با رنگ خاكستري است يا كتابي با تصاوير رنگي بهتر از كتابي با تصاوير سياه و

سفيد است.

علاوه بر اين رنگ ها نقش مهمي در زندگي عاطفي و معنوي ما بازي مي كند. رنگ هاي پر زرق و برق ما را آشفته مي سازند و رنگ هاي ملايم و هماهنگ برايمان خوشايندند .

بلندترين طول موج قابل ديدن در آدمي از احساس رنگ قرمز پديد مي آيد. به همين دليل است كه در چراغ راهنمايي و اداره آتش نشاني از رنگ قرمز استفاده مي شود . انسان توانايي ديدن رنگ هاي بعد از بنفش ( ماوراي بنفش ) و بيش از قرمز را ندارد. بدن از طريق رنگ هاي مختلف شروع به دريافت انرژي هاي مختلفي مي كند كه هر يك مورد نياز جسم و روح انسان است . تحقيقات وسيع علمي نشان داده است كه سلامتي فكر و ذهن و رفتار و نيز كارآيي مفيد انسان بستگي فراواني به تعادل رنگ هاي جذب شده توسط بدن دارد.

توانايي هاي رنگ در عرصه هاي مختلف اجتماع به قرار زير است :

1- در رفع و كاهش افسردگي و تقليل درد بيماران در بيمارستان ها و آسايشگاه ها

2- براي كاهش خشونت و جنايت در اجتماع

3- انتقال مؤثر و سريع پيام مخصوصا در علايم راهنمايي و رانندگي

4- تسهيل و سرعت بخشيدن به يادگيري در همه عرصه هاي علمي و هنري

5- ايجاد تمايز و برجستگي

6- جلوگيري از يكنواختي و كسالت در فضاهاي شهري

7- رفع نقص و كمبود يا عدم مطابقت در كارخانجات و صنايع

8-القاي ناخودآگاه نظم در اذهان بشري

9- تزريق آرامش و در مجموع پاسخگويي به نيازهاي ناخودآگاه روحي و رواني انسان. رنگ درماني

كاربرد رنگ

به منظور معالجه بيماري ها يكي از قديمي ترين و ابتدايي ترين اشكال درماني است. به طوري كه تحقيقات يكي از پژوهشگران معاصر نشان داده كه امواج قابل رؤيت چگونه فرد را تحت تاثير قرار مي دهند . به طور مثال وي كشف كرد كه نور آبي باعث كاهش فشار خون ، كاهش حملات آسم و كمك به رفع بي خوابي و ايجاد يك حالت آرامش و ثبات در فرد مي شود. رنگ ها و ويژگي هاي آنها

1- رنگ آبي : آزمايش هاي علمي ثابت كرده است كه اشعه آبي موجب افزايش فعاليت هاي حياتي سلولها مي شود. اين مسئله درست بر خلاف نور قرمز است . تماس مداوم با اين رنگ ايجاد خستگي و آثار سوء ديگر نمي كند . اين رنگ حرارت اضافي بدن را كاهش مي دهد و براي بيماران تب دار ، كم خواب ، عصبي و وسواسي بسيار مفيد است . نوعي حالت سرد كنندگي دارد و نبض و تنفس را متعادل مي كند و لذا مي تواند در محيط كار و زندگي مورد استفاده مطلوب قرار گيرد .

2-رنگ قرمز : رنگي تهييج كننده است . افراد عصبي نبايد در معرض اين رنگ قرار گيرند. زيرا موجب تشديد ناراحتي شان خواهد شد. اين رنگ براي مدت كوتاهي خوشايند است و پس از اين مدت آزار دهنده و باعث خستگي رواني مي شود و نگاه طولاني به آن موجب سردرد است و اعصاب و خون را تحريك مي كند. همچنين براي تلاش و كوشش و تحريك اشتها و كسب انرژي مناسب است .

3- رنگ زرد : بر خلاف

تصور ، از جهت مسائل تربيتي و استفاده از آن در اماكن آموزشي و پرورشي حائز اهميت فراوان است . نوعي حالت تحريك كننده ذهني و هوشي دارد كه به شدت موجب تقويت فكر انسان مي شود. به عقيده صاحب نظران رنگ زرد مايل به سبز باعث تحريك جهش فكري و افزايش هوش افراد مي شود.

4- رنگ سبز : رنگ سبز آرام بخش ترين رنگ هاست . نشاط بخش و دافع خستگي است. فشار خون را كاهش مي دهد. براي جلوگيري از تهوع مفيد است . نقش اصلي رنگ سبز كمك به از بين بردن مشكلات مهم رواني و يا احساسي است.

5- رنگ نارنجي : اين رنگ خاصيت جذب و هيجان فراواني دارد. اثر آن بر گوارش اثبات شده است. نبض را به آرامي زياد مي كند ولي بر فشار خون اثري ندارد اين رنگ در محيط باعث تحريك چشم ، اشتهاي بيشتر و هضم مناسب مي شود. خاصيت نيروبخشي اين رنگ باعث شده كه دكتر « مك نوتون » اين رنگ را ضد خستگي نامگذاري كند.

6- رنگ بنفش: به سبب خاصيت دو جانبه خود (كه از آبي و قرمز دست مي آيد) خواب آور است و موجب كاهش بيداري در افراد مبتلا به كم خوابي مي شود . استفاده از اين رنگ به طور وسيع براي مراكز آموزشي توصيه نمي شود زيرا موجب ركود و نبود جنبش فكري و ذهني افراد مي شود.

7- رنگ هاي سياه و سفيد: اين رنگ ها رنگ هاي حسي و بي زبان نيز مي نامند. رنگ سفيد معرف سكوت و سياه رنگي ساكن و ساكت است و

با عدم ايجاد هر گونه تحريك رواني و جسماني باعث كاهش ساير فعاليت ها و ترس و اختفا و ابهام .

8- خاكستري : حاصر تركيب رنگ سياه و سفيد است و رنگي موزون و بي تفاوت است . « اوالد هرينگ » فيزيولوژيست مشهور گفته است چشم و اعصاب هميشه تمايل بيشتري به رنگ خاكستري دارند.

« گوته » در رساله رنگ ها اثبات مي كند كه هر رنگ تاثير خاصي دارد و هر كدام حال و هواي رواني خاصي را پديد مي آورند . كيفيت احساسي رنگ از آنجا كه با ادراك انسان ها مرتبط است ، كمتر به فرهنگ و تمدن قوم يا گروهي خاص ارتباط پيدا مي كند . اين كيفيت تا حدي در ميان همه انسان ها مشترك است و قدري هم به خصوصيات انفرادي بستگي دارد . كاربرد رنگ در ايجاد نظم فكري و بصري :

يكي از مهمترين عوامل ايجاد هيجان هاي منفي يا خشونت ، عدم تعادل و هماهنگي است. تعادل و هماهنگي منجر به نظم فكري و بصر مي شود و عدم تعادل لطمه جبران ناپذيري بر آرامش روح فرد و به دنبال آن جامعه خواهد زد. در اين مورد بايد گفت رنگ هاي خوشايند براي چشم ، رنگ هاي منظم هستند . بي نظمي انسان را رنج مي دهد. رنگ هاي آشفته روان را دچار انقباض و آشفتگي مي كند. رنگ در مذهب

يكي از بارزترين نمونه هاي نمادين رنگ ، كاربرد آن در كتب مقدس است. قرآن آشكارا مفاهيم عرفاني ، ماورايي و بهشت و جهنم را در قالب رنگ ها به انسان مي شناساند

.

براي مثال رنگ سبز در قرآن يك رنگ برجسته و درختان است . گاه سبز را نشانه جواني و رشد و نمو مي داند ( حج /63) و در جايي سفيدي و سياهي نماد شب و روز و نيز نماد خوشبختي و تيره بختي است . ( بقره /187 ) . در جايي رنگ زرد نشانه شادي روح انسان است. ( بقره /69 )

در « حليه المتقين » آمده بهترين رنگ ها در جامعه ، سفيد است : از حضرت رسول نقل شده است: بپوشيد حله سپيد كه آن نيكوترين و پاكيزه ترين رنگ ها ست. » لباس سفيد موجب مي شود كه انسان آن گونه كه هست جلوه گر شود و از طرفي نوعي اثر مفرح ، دلگشا و روحاني دارد. همچنين حضرت امام محمد باقر (ع) مي فرمايد: « سفيد از همه رنگ ها نزد خدا محبوبتر است. »

همچنين در حديثي از امام صادق (ع) لباس سياه لباس اهل جهنم معرفي شده است.

بنابراين ، مي توان نتيجه گرفت كه استفاده و تاثيرپذيري بيش از حد و نادرست و نابجا و عدم رعايت تعادل در استفاده از رنگ ها توسط خود شخص و يا ارائه نادرست رنگ ها توسط برنامه ريزان آموزشي ، اجتماعي و شهري مانند ساير محرك ها مي تواند اثرات نا مطلوبي را بر روان و متعاقب آن بر جسم افراد وارد كند. درست همان گونه كه استفاده مناسب ، متعادل ، بجا و علمي و منطقي از اين پديده مي تواند اثرات مثبت و سازنده خود را آشكار نمايد.

لازم است كه برنامه ريزان كلان اجتماعي ، شهري

، آموزشي و فرهنگي با استفاده از آموزه هاي ، تجارب دانشمندان و صاحبنظران در برنامه ريزي هاي خود به منظور نتيجه گيري بهتر و سريع تر به توانايي هاي اين عنصر نيز توجه كنند.

به اميد روزي كه با تلاش و تحقيق مستمر و با برنامه ريزي هاي درست و كم نقص ؛ افرادي با سلامت بيشتر در جسم و روان و در نتيجه جامعه اي مطلوبتر و سالم تر داشته باشيم .

منبع: كتاب آشنا خانواده

چرا دچار افسردگي مي شويم؟

استرس پاسخ بدن براي دفاع از خود است. اين طبيعت بدن در فوريت ها مانند كنار رفتن از سر راه ماشيني كه بسرعت نزديك مي شود ، خوب است اما اگر به مدت طولاني ادامه پيدا كند اثرات سوئي بر بدن اعمال مي كند بطوري كه ممكن است بدن به هر محرك و تغيير عادي در زندگي روزانه عكس العمل نشان دهد.

در اين شرايط ممكن است حتي زماني كه ماشيني به شما نزديك مي شود و عليرغم اينكه مي خواهيد از سر راه آن كنار برويد قادر به اين كار نباشيد.

علت ايناست كه بدن شما پيوسته در حال واكنش است و جايي براي نگهداشتن اين همه انرژي اضافي ندارد و لذا دچار اضطراب ، نگراني و عصبي مي شويد.

چه عواملي باعث استرس مي شوند؟

هر نوع تغيير اعم از خوب و بد مي تواند باعث ايجاد تنش در شما شود. عوامل استرس زا براي افراد مختلف فرق مي كند.

براي مثال بازنشستگي ممكن است براي شخصي استرس زا باشد در حاليكه ديگري را دچار استرس نكند.

بطور كلي هر رويدادي كه نوعي تغيير وضعيت باشد و تاثير جديدي بر زندگي داشته

باشد ممكن است استرس زا باشد.

اين تغييرات شامل تغيير يا از دست دادن شغل ، بيماري ، از دست عزيزان ، ازدواج يا طلاق ، پيشرفت شغلي ، صدمه ديدن ، مشكلات مالي ، جابجايي ، بچه دار شدن و بسياري علل ديگر مي باشد.

استرس چه تاثيري بر سلامت مي گذارد؟

مسلما استرس مي تواند به سلامت انسان آسيب برساند و در صورت عدم آشنايي با روش هاي مقابله با آن يا يك مشكل يا بيماري موجود را بدتر كند. علائمي كه به هنگام استرس بروز مي كند عبارتند از :

اضطراب ، كمر درد ، يبوست يا اسهال ، خستگي يا رخوت ، سردرد ، فشار خون بالا ، بي خوابي ، مشكل در روابط با ديگران ، تنگي نفس ، گرفتگي گردن ، ناراحتي معده ، از دست دادن يا افزايش وزن ، احساس غم واندوه يا گريه زياد، از دست دادن علاقمندي به امور ، احساس گناه ، نااميدي يا پوچي فكر در باره مرگ يا خودكشي ، خواب زياد يا عدم توانائي براي به خواب رفتن و يا در خواب ماندن ، مشكل در عطف توجه به امور و تصميم گيري ، و دچار شدن به دردهائي كه با درمان بهبود نمي يابند.

چگونه با استرس مقابله كنيم؟

افسردگي را مي توان با مشاوره ، دارو و يا به كمك هردو روش درمان كرد. مراقبت مناسب ، ورزش منظم و خوردن غذاهاي سالم نيز حائز اهميت است.

در صورت شديد نبودن افسردگي ممكن است مشاوره به تنهائي موثر واقع شود.

خود را از ديگران جدا نكنيد با افراد مورد علاقه و دوستان ، راهنماي مذهبي ، و

پزشك خاوادگي تان در ارتباط باشيد.

در اين دوران از اخذ تصميمات مهم زندگي (مثلا در باره جدائي يا طلاق) خودداري كنيد.شايد نتوانيد درست فكر كنيد بنابراين تصميمات درستي نخواهيد گرفت.

بخاطر افسردگي ، خودتان را سرزنش نكنيد.شما مسبب آن نيستيد.

از اينكه هم اكنون احساس خوبي نداريد نااميد نشويد. صبور باشيد.

تسليم نشويد.

هر روز ورزش كنيد تا انرژي بيشتري كسب نموده و احساس بهتري داشته باشيد.

رژيم غذائي متعادل و سالم داشته باشيد و سعي كنيد به اندازه كافي بخوابيد.

طبق دستور پزشك براي مشاوره مراجعه كنيد و يا داروهاي توصيه شده را مصرف نمائيد. در صورت عدم مصرف صحيح و به موقع ، داروها تاثيري نخواهند داشت.

اهداف كوچكي را براي خود تعيين كنيد چراكه ممكن است انرژي كمتري داشته باشيد.

خود راتشويق كنيد.

هر چه مي توانيد در مورد افسردگي و درمان آن كسب اطلاع كنيد.

در صورت خطور افكار خودكشي به مغزتان فورا پزشك كعالج و يا مركز بهداشت محلي را مطلع سازيد.

افسردگي چگونه درمان مي شود؟

داروهاي ضد افسردگي نيز مانند اكثر داروها مي توانند اثرات جانبي داشته باشند اما همه افرادي كه اين داروها را مصرف مي كنند به اثرات جانبي دچار نمي شوند.اثرات جانبي به نوع داروي انتخابي توسط پزشك بستگي دارد.

برخي از اين داروها باعث خشكي دهان ، يبوست ، ديد تار ، احساس خلاء ، مشكلات مثانه ، خستگي ، خواب آلودگي ، سرگيجه ، لرزش دست ، تپش قلب يا افزايش وزن مي شوند.

اگر يكي از اثرات جانبي دارو موجب آزار بيمار شود لازم است با پزشك در اين مورد صحبت كند.

با تاثير دارو فرد

بهتر به خواب مي رود.اشتها و انرژي بيشتري خواهد داشت.

در باره آينده نيز احساس بهتري مي كند. كمتر غمگين مي شود و تصميم گيري برايش آسانتر مي شود.

در عرض يك هفته پس از شروع مصرف دارو متوجه روند بهبود خواهد شد اما احتمالا تا حدود ?-? هفته همه اثرات را نمي بيند.

اين امر بستگي به ميزان افسردگي فرد دارد. اگر اولين بار باشد كه دچار افسردگي مي شود احتمالا پزشك به مدت شش ماه دارو ثجويز مي كند.

اگر بريا بار دوم دچار اين حالت شده حدودا يك سال دارو توصيه مي شود اما در صورتي كه سومين يا چهارمين تجربه افسردگي باشد شايد براي چند سال بايد دارو مصرف شود تا افسردگي مجددا بازنگردد.

براي كاهش استرس چه كنيم؟

اولين اقدام تشخيص به موقع علائم است. اولين نشانه هاي هشدار دهنده استرس شامل احساس فشار در شانه و گردن ، يا گره كردن مشت است.

اقدام بعدي انتخاب روش مقابله با آن است. يك راه ، اجتناب از آن عاملي است كه بنظر مي رسد عامل استرس باشد. اما اغلب چنين چيزي ممكن نيست.

راه دوم تغيير نحوه واكنش به استرس است كه معمولا بهترين راه محسوب مي شود.

به هر حال راهكارهايي براي مقابله با استرس وجود دارند كه به برخي از آنها اشاره مي شود :

نگران آنچه در كنترل شما نيست ، نباشيد.

براي موقعيت هايي كه مي دانيد استرس زا هستند مانند يك مصاحبه شغلي ، خود را آماده كنيد.

هر گونه تغييري را تنها يك تغيير در نظر بگيريد و آن راتهديدي بر زندگي بشمار نيا وريد.

بكوشيد كشمكش هايي كه بين شما و ديگران

وجود دارد را بر طرف كنيد.

در صورت مشاهده علائم از خانواده ، دوستان نزديك و يا پزشك كمك بخواهيد.

برنامه ورزشي منظمي را دنبال كنيد.

رژِيم غذايي سالم و خواب كافي داشته باشيد.

با روابط اجتماعي بيشتر ، سرگرمي و ورزش گروهي خود را از شرايط استرس زا دور كنيد.

چرا دچار افسردگي مي شويم؟

استرس پاسخ بدن براي دفاع از خود است. اين طبيعت بدن در فوريت ها مانند كنار رفتن از سر راه ماشيني كه بسرعت نزديك مي شود ، خوب است اما اگر به مدت طولاني ادامه پيدا كند اثرات سوئي بر بدن اعمال مي كند بطوري كه ممكن است بدن به هر محرك و تغيير عادي در زندگي روزانه عكس العمل نشان دهد.

در اين شرايط ممكن است حتي زماني كه ماشيني به شما نزديك مي شود و عليرغم اينكه مي خواهيد از سر راه آن كنار برويد قادر به اين كار نباشيد.

علت ايناست كه بدن شما پيوسته در حال واكنش است و جايي براي نگهداشتن اين همه انرژي اضافي ندارد و لذا دچار اضطراب ، نگراني و عصبي مي شويد. چه عواملي باعث استرس مي شوند؟

هر نوع تغيير اعم از خوب و بد مي تواند باعث ايجاد تنش در شما شود. عوامل استرس زا براي افراد مختلف فرق مي كند.

براي مثال بازنشستگي ممكن است براي شخصي استرس زا باشد در حاليكه ديگري را دچار استرس نكند.

بطور كلي هر رويدادي كه نوعي تغيير وضعيت باشد و تاثير جديدي بر زندگي داشته باشد ممكن است استرس زا باشد.

اين تغييرات شامل تغيير يا از دست دادن شغل ، بيماري ، از دست

عزيزان ، ازدواج يا طلاق ، پيشرفت شغلي ، صدمه ديدن ، مشكلات مالي ، جابجايي ، بچه دار شدن و بسياري علل ديگر مي باشد. استرس چه تاثيري بر سلامت مي گذارد؟

مسلما استرس مي تواند به سلامت انسان آسيب برساند و در صورت عدم آشنايي با روش هاي مقابله با آن يا يك مشكل يا بيماري موجود را بدتر كند. علائمي كه به هنگام استرس بروز مي كند عبارتند از :

اضطراب ، كمر درد ، يبوست يا اسهال ، خستگي يا رخوت ، سردرد ، فشار خون بالا ، بي خوابي ، مشكل در روابط با ديگران ، تنگي نفس ، گرفتگي گردن ، ناراحتي معده ، از دست دادن يا افزايش وزن ، احساس غم واندوه يا گريه زياد، از دست دادن علاقمندي به امور ، احساس گناه ، نااميدي يا پوچي فكر در باره مرگ يا خودكشي ، خواب زياد يا عدم توانائي براي به خواب رفتن و يا در خواب ماندن ، مشكل در عطف توجه به امور و تصميم گيري ، و دچار شدن به دردهائي كه با درمان بهبود نمي يابند. چگونه با استرس مقابله كنيم؟

افسردگي را مي توان با مشاوره ، دارو و يا به كمك هردو روش درمان كرد. مراقبت مناسب ، ورزش منظم و خوردن غذاهاي سالم نيز حائز اهميت است.

در صورت شديد نبودن افسردگي ممكن است مشاوره به تنهائي موثر واقع شود. خود را از ديگران جدا نكنيد با افراد مورد علاقه و دوستان ، راهنماي مذهبي ، و پزشك خاوادگي تان در ارتباط باشيد.

در اين دوران از اخذ تصميمات مهم زندگي

(مثلا در باره جدائي يا طلاق) خودداري كنيد.شايد نتوانيد درست فكر كنيد بنابراين تصميمات درستي نخواهيد گرفت.

بخاطر افسردگي ، خودتان را سرزنش نكنيد.شما مسبب آن نيستيد.

از اينكه هم اكنون احساس خوبي نداريد نااميد نشويد. صبور باشيد.

تسليم نشويد.

هر روز ورزش كنيد تا انرژي بيشتري كسب نموده و احساس بهتري داشته باشيد.

رژيم غذائي متعادل و سالم داشته باشيد و سعي كنيد به اندازه كافي بخوابيد.

طبق دستور پزشك براي مشاوره مراجعه كنيد و يا داروهاي توصيه شده را مصرف نمائيد. در صورت عدم مصرف صحيح و به موقع ، داروها تاثيري نخواهند داشت.

اهداف كوچكي را براي خود تعيين كنيد چراكه ممكن است انرژي كمتري داشته باشيد.

خود راتشويق كنيد.

هر چه مي توانيد در مورد افسردگي و درمان آن كسب اطلاع كنيد.

در صورت خطور افكار خودكشي به مغزتان فورا پزشك كعالج و يا مركز بهداشت محلي را مطلع سازيد. افسردگي چگونه درمان مي شود؟

داروهاي ضد افسردگي نيز مانند اكثر داروها مي توانند اثرات جانبي داشته باشند اما همه افرادي كه اين داروها را مصرف مي كنند به اثرات جانبي دچار نمي شوند.اثرات جانبي به نوع داروي انتخابي توسط پزشك بستگي دارد.

برخي از اين داروها باعث خشكي دهان ، يبوست ، ديد تار ، احساس خلاء ، مشكلات مثانه ، خستگي ، خواب آلودگي ، سرگيجه ، لرزش دست ، تپش قلب يا افزايش وزن مي شوند.

اگر يكي از اثرات جانبي دارو موجب آزار بيمار شود لازم است با پزشك در اين مورد صحبت كند.

با تاثير دارو فرد بهتر به خواب مي رود.اشتها و انرژي بيشتري خواهد داشت.

در باره آينده

نيز احساس بهتري مي كند. كمتر غمگين مي شود و تصميم گيري برايش آسانتر مي شود.

در عرض يك هفته پس از شروع مصرف دارو متوجه روند بهبود خواهد شد اما احتمالا تا حدود ?-? هفته همه اثرات را نمي بيند.

اين امر بستگي به ميزان افسردگي فرد دارد. اگر اولين بار باشد كه دچار افسردگي مي شود احتمالا پزشك به مدت شش ماه دارو ثجويز مي كند.

اگر بريا بار دوم دچار اين حالت شده حدودا يك سال دارو توصيه مي شود اما در صورتي كه سومين يا چهارمين تجربه افسردگي باشد شايد براي چند سال بايد دارو مصرف شود تا افسردگي مجددا بازنگردد. براي كاهش استرس چه كنيم؟

اولين اقدام تشخيص به موقع علائم است. اولين نشانه هاي هشدار دهنده استرس شامل احساس فشار در شانه و گردن ، يا گره كردن مشت است.

اقدام بعدي انتخاب روش مقابله با آن است. يك راه ، اجتناب از آن عاملي است كه بنظر مي رسد عامل استرس باشد. اما اغلب چنين چيزي ممكن نيست.

راه دوم تغيير نحوه واكنش به استرس است كه معمولا بهترين راه محسوب مي شود.

به هر حال راهكارهايي براي مقابله با استرس وجود دارند كه به برخي از آنها اشاره مي شود :

نگران آنچه در كنترل شما نيست ، نباشيد.

براي موقعيت هايي كه مي دانيد استرس زا هستند مانند يك مصاحبه شغلي ، خود را آماده كنيد.

هر گونه تغييري را تنها يك تغيير در نظر بگيريد و آن راتهديدي بر زندگي بشمار نيا وريد.

بكوشيد كشمكش هايي كه بين شما و ديگران وجود دارد را بر طرف كنيد.

در صورت مشاهده علائم

از خانواده ، دوستان نزديك و يا پزشك كمك بخواهيد.

برنامه ورزشي منظمي را دنبال كنيد.

رژِيم غذايي سالم و خواب كافي داشته باشيد.

با روابط اجتماعي بيشتر ، سرگرمي و ورزش گروهي خود را از شرايط استرس زا دور كنيد.

راه مقابله با استرس چيست؟

كنترل استرس

آموزش كنترل استرس يك فرآيند سه بخشي است: نخست نشانه ها و علت ها را تشخيص مي دهيد. سپس مهارت هاي كنترل را مي آموزيد و در مرحله سوم، مي آموزيد كه آن مهارت ها را چگونه به كار ببريد. چگونگي برخورد شما با استرس به منشاء آن بستگي دارد: اگر علت آن مسئله اي خارج از كنترل شماست، تنها چاره مي تواند آموزشِ پذيرش باشد. در مواقع ديگر، مهارت هاي برخورد با آن مي توانند به شما كمك كنند كه وضعيت را تغيير دهيد. براي كنترل استرس، چهار دسته از مهارت ها بايد آموخته شوند:

1- مهارت هاي آگاهي

2- مهارت هاي پذيرش

3- مهارت هاي برخورد

4- مهارت هاي عملي

بياموزيد كه گاهي شكست را تجربه كنيد. زماني كه مشكلي برايتان پيش مي آيد، به نظرمي رسد مي خواهيد چيزي را كه اصلاً درحيطه اختيارات شما نيست، كنترل كنيد. سعي كنيد با روش هاي گوناگون خود را آرام سازيد. براي مدارا با نگراني ها، همواره اين عبارت را به خاطر داشته باشيد: " هيچگاه به تنهايي ، ناراحت و نگران نباش. مشكلت را با ديگري در ميان گذار. " انزوا و زانوي غم به بغل گرفتن سبب مي گردد تا نگراني ها تشديد شوند. اگر علت ناراحتي خود را براي فرد ديگري شرح دهيد، يقيناً مي توانيد به حقيقت و عمق مسائل پي ببريد.

با اين

كارحتي مي آموزيد كه چگونه با خود نيز صحبت كنيد. با استفاده از روش روان درماني " شناختي"، شخص تمامي عادت هاي فكري اش را بازآموزي مي كند و به جاي اينكه افكاري منفي مانند " من به آخرخط رسيده ام" را به مغز خود راه دهد، تفكرات پرثمر و به عبارتي " مثبت انديشي " را مي آموزد. اگر به مشاهده و بررسي افكار ناخود آگاه خود بپردازيد، مي توانيد ديدگاهي را كه همواره براي شما غصه و افسردگي به دنبال دارد، اصلاح كنيد. بايد آغاز كنيد و سعي كنيد و به طور مداوم تمرين نماييد. در واقع بايد گفت:" روان درمانيِ شناختي، طناب نجاتي است كه با قلاب حقيقت، انسان را از گودال نگراني ها نجات مي بخشد."

يك شيوه مؤثر ديگر، دقت در منش افرادي است كه به طور طبيعي در برابر استرس مقاوم هستند.

بعضي افراد تبعات آزار دهنده ي بيماري، فوت نزديكان و اسارت و شكنجه را با آرامش عجيبي پشت سر مي گذارند. اين افراد در يك چيز مشترك هستند و آن شيوه برخورد و توجيه خوش بينانه آنان نسبت به مسائل زندگي است. آنها تمايل دارند بيشتر، موضوعات مقطعي را مورد توجه قرار دهند تا اين كه فكر خود را به مسائل گسترده مشغول سازند.

در واقع اين افراد مسائل زندگي را به گونه خاصي تعبير و تفسير مي كنند و آنها را به شكل موقتي و اختصاصي مي بينند تا دائمي و فراگير. به علاوه ايشان با فعاليت هاي مثبت براي خود كسب اعتبار مي كنند ، درحالي كه ناتواني شان را به خارج نسبت مي دهند. به عبارت ديگر

ويژگي هاي شخصيتي مردمان مقاوم در برابر فشارهاي رواني، در قالب سه واژه تعهد، كنترل و مبارزه جويي خلاصه شده است.

كنارآمدن با استرس

وقايع استرس زا ، مردم را از نظر هيجاني، شناختي و فيزيولوژيك تحت تأثير قرار مي دهند. مردم آثار زيان آور استرس زاها را با راهبردهاي " كنار آمدن " كاهش مي دهند.

كنار آمدن يعني هر نوع تلاش، سالم يا ناسالم، هوشيار يا ناهوشيار براي جلوگيري ، يا از بين بردن ، يا ضعيف كردن استرس زاها، يا تحمل كردن اثرات آنها است به طوري كه حداقل آسيب رساني را داشته باشد.

براي غلبه برنگراني هاي روزمره ، به كار بستن موارد زير توصيه مي شود:

در برابر مسائل زندگي حالت مثبتي داشته باشيد. به آرامي از جاي خود برخيزيد. قدم بزنيد. با دوستان خود مشورت كنيد و تا مي توانيد نگراني ها را از خود دور كنيد. با خودتان گفتگو كنيد تا بتوانيد راحت تر مشكلات را پذيرا باشيد. يك شخصيت " مقاوم به استرس" پرورش دهيد.

با خداي خود راز و نياز كنيد. به پيش برويد و قدرتي را كه متعلق به خداست به او واگذاريد كه او خود ، امور را كنترل مي كند. افرادي كه هميشه حمله مي كنند و هل مي دهند خيلي كمتر از انسان هاي آرام و مؤمن به موفقيت مي رسند.

نفس عميق بكشيد وهوا را به آرامي خارج كنيد. اين كار، شما را موقتاً آرام مي سازد.

با ديگران ارتباط برقرار نماييد. عدم ارتباط مناسب با ديگران، ريشه بسياري ازمشكلات مانند سوء تفاهم و احساسات جريحه دارشده است.

ورزش كنيد. يك بدن سالم بهتر مي

تواند در برابر آثار استرس مقاومت كند. ورزش يك اثر آرام كننده دارد كه پس از پايان آن تا مدتي به طول مي انجامد. ورزش هوازي ( آيروبيك) به مدت 20 دقيقه سبب آزاد شدن مواد شيميايي به نام اندورفين از مغز مي گردد كه استرس را كاهش مي دهد. ورزش هاي غيرهوازي كششي نيز آرامش دهنده هستند ، زيرا سبب تنفس عميق و حالت روحاني مي شوند. اين ورزش ها مناسب ترند: راه رفتن، شنا، دوي آهسته، دوچرخه سواري، نرمش همراه با حركات موزون.

از يك برنامه سلامتي كاملاً متعادل شامل تغذيه خوب و خواب كافي پيروي نماييد.

همراه با خانواده خود غذا را مصرف كنيد.

مصرف قند، نمك و غذاهاي چرب را كاهش دهيد و ميوه و سبزيجات بيشتري بخوريد.

از تغييرات بزرگ ناگهاني در زندگي خود اجتناب كنيد.

وقتتان را تنظيم نماييد و به زندگي خود سامان دهيد. بسياري از نگراني هاي روزمره درارتباط با بي نظمي هستند.

به انجام كارهاي مورد علاقه خود بپردازيد. گوش سپردن به موسيقي ، نگراني و تنش را كاهش مي دهد. مشكلاتتان را در جعبه ي كهنه وسايلتان بيندازيد و بخنديد و بخنديد. به سرگرمي هايي نظير نقاشي، آشپزي، باغباني و شركت در فعاليت هاي اجتماعي توجه كنيد.

به اخبار ناخوشايند توجه نكنيد . شايد گاهي لازم باشد تا با صداي بلند گريه كنيد. در اين مواقع خيلي راحت اشك بريزيد تا تخليه شويد.

ديگران را دوست بداريد. شوخي كردن از بهترين روشهايي است كه مي تواند در مقابل نگراني هاي روزمره آن را به كار بست. حتي در سخت ترين لحظات نيز "خنديدن" ، مؤثر

خواهد بود.

خود را درگير مسائل كوچك و بي اهميت نسازيد و با ديدي جامع به قضايا بنگريد تا مشكلات بزرگ در نظرتان ناچيز جلوه نمايند. گروهي از دانشمندان متخصص روان شناسي از كشورهاي آلمان و ايتاليا "خنديدن" را بهترين وسيله براي حفظ سلامتي، از بين بردن افسردگي و بالاخره بهتر شدن كار قلب انسان به مردم جهان توصيه مي كنند. نتايج پژوهش ها و مطالعات دانشمندان آلماني و ايتاليايي درباره فوايد بي شمار خنده در آخرين شماره مجله معتبر" علوم طبيعي " به چاپ رسيده است. به موجب مندرجات مجله، خنده هاي از ته دل بر آمده ، حتي به دانشجويان ، در فهم و درك بهتر و بيشتر دروس دانشگاهي كمك خواهد كرد. دانشمندان به خصوص خنديدن يك سره و بدون قطع و وصل را توصيه مي كنند كه به بازتر شدن عروق قلب و كاركردن اين عضو حياتي بدن مي انجامد. به عقيده پژوهشگران آلماني و ايتاليايي كه سالها درباره ي فوايد خنديدن تحقيق كرده اند، خنديدن به بيشتر شدن اعتماد به نفس فرد نيز كمك مي كند و سبب مي شود آدمهاي كمرو و خجالتي رفته رفته از شرّ اين عارضه ي رنج آور خلاصي پيدا كنند.

شوخي مي نوعي راهبرد ( استراتژي) كنار آمدن با استرس نيز باشد. شوخي مي تواند روشي براي تخليه كردن تنش ناشي از استرس باشد، ممكن است مردم براي پنهان كردن افسردگي شان واقعاً بخندند. چون شوخي، به خاطر رهايي از ناهماهنگي رخ مي دهد و نه به خاطر تنش ايجاد شده. اين عقيده كه شوخي، تنش را با خنده مي پوشاند، پذيرفتني نيست. برعكس شوخي به

اين دليل كارساز است كه به شخص اين امكان را مي دهد تا واقعيت را به گونه اي از نظر اجتماعي پذيرفتني و نسبتاً معقول بيان كند.

- از روشهاي آسوده سازي اعصاب ( ريلكس كردن) استفاده كنيد و راه هاي مقابله با تنش هاي خارجي را به كمك مراقبه (Meditation) و ساير تمرينات آسوده سازي بياموزيد. اين تمرينات مي توانند ترشح هورمون استرس را كاهش دهند و به كم شدن ضربان قلب و فشارخون كمك نمايند. ماساژ پاها نيز روش مؤثر ديگري براي رفع تنش ها مي باشد. روش هاي بسيار ديگري مانند يوگا، بازخورد زيستي ( بيوفيدبك) و موسيقي درماني هم وجود دارند كه در مقابله با استرس مؤثر واقع مي شوند.

اگر استرس همچنان روبه افزايش بود، از پزشك خود و ساير افراد و دوستان كمك بگيريد. كمك خواستن نشانه ضعف نيست. شايد مصرف داروهاي آرام بخش ( با تجويزپزشك) مورد نياز باشد.

به هيچ وجه براي كاهش استرس از سيگار يا مواد مخدر استفاده نكنيد و مواظب باشيد تا از چاله به چاه نيفتيد.

در يك كلام مي توان گفت هرچيزي كه احساس كنترل دروني را در ما پرورش دهد ، به ما اجازه مي دهد تا يك قرباني محض نباشيم و هميشه آمادگي مقابله با حوادث را داشته باشيم. بنابراين بايد ياد بگيريم كه استرس را كنترل نماييم و از همين امروز برنامه هاي كاهش استرس را شروع كنيم.

راه مقابله با استرس چيست؟

كنترل استرس

آموزش كنترل استرس يك فرآيند سه بخشي است: نخست نشانه ها و علت ها را تشخيص مي دهيد. سپس مهارت هاي كنترل را مي آموزيد و در مرحله

سوم، مي آموزيد كه آن مهارت ها را چگونه به كار ببريد. چگونگي برخورد شما با استرس به منشاء آن بستگي دارد: اگر علت آن مسئله اي خارج از كنترل شماست، تنها چاره مي تواند آموزشِ پذيرش باشد. در مواقع ديگر، مهارت هاي برخورد با آن مي توانند به شما كمك كنند كه وضعيت را تغيير دهيد. براي كنترل استرس، چهار دسته از مهارت ها بايد آموخته شوند:

1- مهارت هاي آگاهي

2- مهارت هاي پذيرش

3- مهارت هاي برخورد

4- مهارت هاي عملي

بياموزيد كه گاهي شكست را تجربه كنيد. زماني كه مشكلي برايتان پيش مي آيد، به نظرمي رسد مي خواهيد چيزي را كه اصلاً درحيطه اختيارات شما نيست، كنترل كنيد. سعي كنيد با روش هاي گوناگون خود را آرام سازيد. براي مدارا با نگراني ها، همواره اين عبارت را به خاطر داشته باشيد: " هيچگاه به تنهايي ، ناراحت و نگران نباش. مشكلت را با ديگري در ميان گذار. " انزوا و زانوي غم به بغل گرفتن سبب مي گردد تا نگراني ها تشديد شوند. اگر علت ناراحتي خود را براي فرد ديگري شرح دهيد، يقيناً مي توانيد به حقيقت و عمق مسائل پي ببريد.

با اين كارحتي مي آموزيد كه چگونه با خود نيز صحبت كنيد. با استفاده از روش روان درماني " شناختي"، شخص تمامي عادت هاي فكري اش را بازآموزي مي كند و به جاي اينكه افكاري منفي مانند " من به آخرخط رسيده ام" را به مغز خود راه دهد، تفكرات پرثمر و به عبارتي " مثبت انديشي " را مي آموزد. اگر به مشاهده و بررسي افكار ناخود آگاه خود بپردازيد، مي توانيد

ديدگاهي را كه همواره براي شما غصه و افسردگي به دنبال دارد، اصلاح كنيد. بايد آغاز كنيد و سعي كنيد و به طور مداوم تمرين نماييد. در واقع بايد گفت:" روان درمانيِ شناختي، طناب نجاتي است كه با قلاب حقيقت، انسان را از گودال نگراني ها نجات مي بخشد."

يك شيوه مؤثر ديگر، دقت در منش افرادي است كه به طور طبيعي در برابر استرس مقاوم هستند.

بعضي افراد تبعات آزار دهنده ي بيماري، فوت نزديكان و اسارت و شكنجه را با آرامش عجيبي پشت سر مي گذارند. اين افراد در يك چيز مشترك هستند و آن شيوه برخورد و توجيه خوش بينانه آنان نسبت به مسائل زندگي است. آنها تمايل دارند بيشتر، موضوعات مقطعي را مورد توجه قرار دهند تا اين كه فكر خود را به مسائل گسترده مشغول سازند.

در واقع اين افراد مسائل زندگي را به گونه خاصي تعبير و تفسير مي كنند و آنها را به شكل موقتي و اختصاصي مي بينند تا دائمي و فراگير. به علاوه ايشان با فعاليت هاي مثبت براي خود كسب اعتبار مي كنند ، درحالي كه ناتواني شان را به خارج نسبت مي دهند. به عبارت ديگر ويژگي هاي شخصيتي مردمان مقاوم در برابر فشارهاي رواني، در قالب سه واژه تعهد، كنترل و مبارزه جويي خلاصه شده است. كنارآمدن با استرس

وقايع استرس زا ، مردم را از نظر هيجاني، شناختي و فيزيولوژيك تحت تأثير قرار مي دهند. مردم آثار زيان آور استرس زاها را با راهبردهاي " كنار آمدن " كاهش مي دهند.

كنار آمدن يعني هر نوع تلاش، سالم يا ناسالم، هوشيار يا ناهوشيار براي جلوگيري ،

يا از بين بردن ، يا ضعيف كردن استرس زاها، يا تحمل كردن اثرات آنها است به طوري كه حداقل آسيب رساني را داشته باشد.

براي غلبه برنگراني هاي روزمره ، به كار بستن موارد زير توصيه مي شود: در برابر مسائل زندگي حالت مثبتي داشته باشيد. به آرامي از جاي خود برخيزيد. قدم بزنيد. با دوستان خود مشورت كنيد و تا مي توانيد نگراني ها را از خود دور كنيد. با خودتان گفتگو كنيد تا بتوانيد راحت تر مشكلات را پذيرا باشيد. يك شخصيت " مقاوم به استرس" پرورش دهيد.

با خداي خود راز و نياز كنيد. به پيش برويد و قدرتي را كه متعلق به خداست به او واگذاريد كه او خود ، امور را كنترل مي كند. افرادي كه هميشه حمله مي كنند و هل مي دهند خيلي كمتر از انسان هاي آرام و مؤمن به موفقيت مي رسند.

نفس عميق بكشيد وهوا را به آرامي خارج كنيد. اين كار، شما را موقتاً آرام مي سازد.

با ديگران ارتباط برقرار نماييد. عدم ارتباط مناسب با ديگران، ريشه بسياري ازمشكلات مانند سوء تفاهم و احساسات جريحه دارشده است.

ورزش كنيد. يك بدن سالم بهتر مي تواند در برابر آثار استرس مقاومت كند. ورزش يك اثر آرام كننده دارد كه پس از پايان آن تا مدتي به طول مي انجامد. ورزش هوازي ( آيروبيك) به مدت 20 دقيقه سبب آزاد شدن مواد شيميايي به نام اندورفين از مغز مي گردد كه استرس را كاهش مي دهد. ورزش هاي غيرهوازي كششي نيز آرامش دهنده هستند ، زيرا سبب تنفس عميق و حالت روحاني مي شوند.

اين ورزش ها مناسب ترند: راه رفتن، شنا، دوي آهسته، دوچرخه سواري، نرمش همراه با حركات موزون.

از يك برنامه سلامتي كاملاً متعادل شامل تغذيه خوب و خواب كافي پيروي نماييد.

همراه با خانواده خود غذا را مصرف كنيد.

مصرف قند، نمك و غذاهاي چرب را كاهش دهيد و ميوه و سبزيجات بيشتري بخوريد.

از تغييرات بزرگ ناگهاني در زندگي خود اجتناب كنيد.

وقتتان را تنظيم نماييد و به زندگي خود سامان دهيد. بسياري از نگراني هاي روزمره درارتباط با بي نظمي هستند.

به انجام كارهاي مورد علاقه خود بپردازيد. گوش سپردن به موسيقي ، نگراني و تنش را كاهش مي دهد. مشكلاتتان را در جعبه ي كهنه وسايلتان بيندازيد و بخنديد و بخنديد. به سرگرمي هايي نظير نقاشي، آشپزي، باغباني و شركت در فعاليت هاي اجتماعي توجه كنيد.

به اخبار ناخوشايند توجه نكنيد . شايد گاهي لازم باشد تا با صداي بلند گريه كنيد. در اين مواقع خيلي راحت اشك بريزيد تا تخليه شويد.

ديگران را دوست بداريد. شوخي كردن از بهترين روشهايي است كه مي تواند در مقابل نگراني هاي روزمره آن را به كار بست. حتي در سخت ترين لحظات نيز "خنديدن" ، مؤثر خواهد بود.

خود را درگير مسائل كوچك و بي اهميت نسازيد و با ديدي جامع به قضايا بنگريد تا مشكلات بزرگ در نظرتان ناچيز جلوه نمايند. گروهي از دانشمندان متخصص روان شناسي از كشورهاي آلمان و ايتاليا "خنديدن" را بهترين وسيله براي حفظ سلامتي، از بين بردن افسردگي و بالاخره بهتر شدن كار قلب انسان به مردم جهان توصيه مي كنند. نتايج پژوهش ها و مطالعات دانشمندان آلماني و

ايتاليايي درباره فوايد بي شمار خنده در آخرين شماره مجله معتبر" علوم طبيعي " به چاپ رسيده است. به موجب مندرجات مجله، خنده هاي از ته دل بر آمده ، حتي به دانشجويان ، در فهم و درك بهتر و بيشتر دروس دانشگاهي كمك خواهد كرد. دانشمندان به خصوص خنديدن يك سره و بدون قطع و وصل را توصيه مي كنند كه به بازتر شدن عروق قلب و كاركردن اين عضو حياتي بدن مي انجامد. به عقيده پژوهشگران آلماني و ايتاليايي كه سالها درباره ي فوايد خنديدن تحقيق كرده اند، خنديدن به بيشتر شدن اعتماد به نفس فرد نيز كمك مي كند و سبب مي شود آدمهاي كمرو و خجالتي رفته رفته از شرّ اين عارضه ي رنج آور خلاصي پيدا كنند.

شوخي مي نوعي راهبرد ( استراتژي) كنار آمدن با استرس نيز باشد. شوخي مي تواند روشي براي تخليه كردن تنش ناشي از استرس باشد، ممكن است مردم براي پنهان كردن افسردگي شان واقعاً بخندند. چون شوخي، به خاطر رهايي از ناهماهنگي رخ مي دهد و نه به خاطر تنش ايجاد شده. اين عقيده كه شوخي، تنش را با خنده مي پوشاند، پذيرفتني نيست. برعكس شوخي به اين دليل كارساز است كه به شخص اين امكان را مي دهد تا واقعيت را به گونه اي از نظر اجتماعي پذيرفتني و نسبتاً معقول بيان كند.

- از روشهاي آسوده سازي اعصاب ( ريلكس كردن) استفاده كنيد و راه هاي مقابله با تنش هاي خارجي را به كمك مراقبه (Meditation) و ساير تمرينات آسوده سازي بياموزيد. اين تمرينات مي توانند ترشح هورمون استرس را كاهش دهند و به

كم شدن ضربان قلب و فشارخون كمك نمايند. ماساژ پاها نيز روش مؤثر ديگري براي رفع تنش ها مي باشد. روش هاي بسيار ديگري مانند يوگا، بازخورد زيستي ( بيوفيدبك) و موسيقي درماني هم وجود دارند كه در مقابله با استرس مؤثر واقع مي شوند.

اگر استرس همچنان روبه افزايش بود، از پزشك خود و ساير افراد و دوستان كمك بگيريد. كمك خواستن نشانه ضعف نيست. شايد مصرف داروهاي آرام بخش ( با تجويزپزشك) مورد نياز باشد.

به هيچ وجه براي كاهش استرس از سيگار يا مواد مخدر استفاده نكنيد و مواظب باشيد تا از چاله به چاه نيفتيد.

در يك كلام مي توان گفت هرچيزي كه احساس كنترل دروني را در ما پرورش دهد ، به ما اجازه مي دهد تا يك قرباني محض نباشيم و هميشه آمادگي مقابله با حوادث را داشته باشيم. بنابراين بايد ياد بگيريم كه استرس را كنترل نماييم و از همين امروز برنامه هاي كاهش استرس را شروع كنيم.

7 باور غلط درباره روانشناسان

روانشناسان هم همچون ديگر مردم عصباني مي شوند، اما از شيوه هاي سالم براي ابراز آن بهره مي گيرند.

در بين عامه مردم باورهاي غلطي شكل گرفته كه تعدادي از اين باورها ناشي از اعتقاد غلط گذشتگان و تعدادي از آنها ناشي از فقر دانش و ميزان همنوايي بالا در ميان مردم است كه البته اين باورهاي غلط در زمينه هاي گوناگون به چشم مي خورد و زمينه ساز بسياري از كج انديشي ها و تصميم هاي غلط در زندگي بسياري از ماست.

وقتي عامه مردم درباره همه چيز و خارج از حيطه تخصص خود حكم صادر كنند، بستر بي اعتمادي فراهم مي شود.اين مقاله درباره تعدادي

ازاين باورهاي غلط در ارتباط با روانشناسان توضيح مي دهد.

1 - روانشناسان عصباني نمي شوند!

در باور فوق، ما به كلمه هيچ وقت برمي خوريم كه يك كلمه مطلق است و اين خود اولين نكته منفي درباره اين باور است. چون درباره خصايص رواني و هيجاني انسان ها هيچ كلمه مطلقي نمي توانيم استفاده كنيم، چون انسان موجودي بسيار پيچيده، متفكر و انتخاب گراست. ضمن اين كه عصبانيت جزو مكانيزم هاي متعادل ساز روان آدمي است كه توسط خداوند در ذهن انسان ها به وديعه نهاده شده است ،چرا كه اگر همين عصبانيت وجود نداشت انسان به مثابه ديگ بخاري بودكه سوپاپ اطمينان نداشت و بنابراين پس از گذشت چندين ساعت از كار اين ديگ بخار ،ما شاهد انفجار اين ديگ مي بوديم.

و مهم تر از همه اين كه اگر خشم و عصبانيت به هر دليلي ابراز نشوند خود مي تواند زمينه ساز كينه، نفرت، دشمني و انواع و اقسام بيماري هاي رواني و جسماني در آينده شود كه به مراتب بدتر از ابراز خشم به وجود آمده در آن موقعيت مشخص است. بنابراين چگونه مي توان انتظار داشت كه يك روانشناس كه خود به خوبي از عملكرد اين فعاليت در ذهن و بدن خويش آگاه است خشم خود را فروخورد تا به او مهر تأييد روانشناس زبده را بزنند. در حالي كه او قادر است با مكانيزم هاي دفاعي پخته و پيشرفته همچون شوخ طبعي باور فوق را به اين شكل اصلاح كند.

روانشناسان هم همچون ديگر مردم عصباني مي شوند، اما از شيوه هاي سالم براي ابراز آن بهره مي گيرند.

2 - خودشان ديوانه اند!

اين هم يك باور غلط شايع در ميان مردم است كه به هيچ عنوان علمي و منطقي نيست، چرا كه

اگر ما بخواهيم يك حكم كلي در ارتباط با گروهي از مردم بدهيم نيازمند آنيم كه تحقيق علمي در سطحي وسيع انجام دهيم و با انجام روش هاي آماري ادعاي فوق را اثبات كنيم.

همانطور كه يك مكانيك اتومبيل هنگامي كه خودرواش در معرض نقص فني احتمالي قرار دارد زودتر از ديگر افراد مطلع مي شود اين قاعده در ارتباط با روانشناسان نيز صادق است، چرا كه آنان به دليل آگاهي از بيماري هاي رواني بسيار زودتر مطلع شده و به دليل اطلاع از مشكلات پيش آمده احتمالي بر اثر بيماري هاي رواني خيلي زودتر به سمت و سوي درمان و حل مشكل خويش روان مي شوند.

ما نمي توانيم بگوييم چون روانشناسان با بيماران رواني بسياري درگيرند خود نيز قطعاً از اين بيماري ها بي بهره نخواهند ماند، به همان دليل كه اشخاصي كه در بيمارستان ها در بخش مراقبت از بيماران عفوني كار مي كنند اگر مراقب خودشان نباشند قطعاً به اين بيماري ها مبتلا خواهند شد. بنابراين باور فوق را به شكل زير اصلاح مي كنيم.

روانشناسان هم همچون ديگر مردمان اگر مراقب خود نباشند در معرض بيماري هاي رواني قرار دارند.

3 - ما خودمان روانشناسيم

بله اين جمله اي است كه كارل راجرز، يكي از روانشناسان بزرگ و پايه گذار روانشناسي انسانگرا بر آن معتقد بود. او اعتقاد داشت كه هر كس خودش بهترين درمانگر خويش است اما سئوالي كه پيش مي آيد اين است، پس چرا همه روزه تعداد كثيري از مردم به كمك و دخالت روانشناسان نيازمند هستند؟ جواب اين است به همان دليل كه همه ما بالقوه مي توانيم به قله دماوند صعود كنيم اما به شرطي كه شخصي نتواند راهنمايي ما را به عهده بگيرد. يعني راه

را به ما نشان دهد و تجهيزات لازم را به ما معرفي كند.

براي حل مشكلات شخصي هم ما نياز به كمك يك روانشناس زبده داريم كه نه براي ما بلكه با ما حركت كند تا به حل مشكلاتمان نائل شويم و از همه مهم تر اين كه ذهن انسان از3 بخش عمده هشيار، نيمه هشيار و ناهشيار تشكيل يافته است كه اگر ما خيلي توانا باشيم حداكثر به نيمه هشيار ذهنمان دسترسي پيدا مي كنيم كه البته براي حل مشكلات كافي نيست.

بنابر اين نيازمند كمك كسي هستيم كه بتواند به ناهشيار ذهن ما وارد شده و از اين انبار متروكه پرونده هاي دردناك بايگاني شده گذشته را بيرون آورده و از نو رسيدگي كند.بنابراين باور فوق را به شكل زير اصلاح مي كنيم.

هيچ كس بيشتر از خود انسان به احوالات خودش آگاه نيست اما بدون كمك يك روانشناس هرگز بدان احوالات دسترسي نخواهد داشت. روانشناسان با يك نگاه مي توانند همه چيز را درباره ما بدانند.

4 - روانشناسان حلال مشكلاتند

اين باور، روانشناسان را به جادوگراني مبدل مي سازد كه قادرند فكر ما را بخوانند شود، كه اين موضوع به هيچ عنوان صحت ندارد، چرا كه براي شناختن افراد در روانشناسي روش هاي گوناگوني همچون مشاهده تجربي يعني در نظر داشتن رفتار افراد بدون آنكه خودشان متوجه باشند، مصاحبه با نزديكان و خويشاوندان ،اجراي آزمون هاي رواني همچون پرسشنامه، تست و آزمون هاي فرافكني و در نهايت مصاحبه با خود شخص كه از انواع مختلفي برخوردار است در نظر گرفته مي شود.

در نهايت مي توان گفت پس از انجام اين آزمايش ها و آزمون ها شايد با احتياط بتوان گفت از شخص مورد نظر نيمرخ رواني به دست آورده ايم.

كه باز هم در پاره اي از موارد بي نقص نخواهد بود. بنابراين باور فوق را به شكل زير اصلاح مي كنيم.

روانشناسان هرگز با يك نگاه نمي توانند همه چيز را درباره ما بدانند.

5 - نياز به مشورت ندارند

اين هم يك باور غلط ديگر است، چرا كه روانشناسان هم همچون آرايشگران قادر به اصلاح سر خويش نيستند، هرچند كه آرايشگر قابلي باشند. به اين دليل كه مشكلات رواني هميشه صرف نظر از داشتن لايه هاي منطقي از لايه اي هيجاني نيز برخوردارند، بنابراين با توجه به اصل نيروگذاري رواني (يعني مقدار مشخصي انرژي رواني مي توان در ذهن به فعاليتي خاص صرف شود) وقتي بخشي از نيروهاي ذهني ما در هيجانات ما صرف شده است نمي توانيم انتظار داشته باشيم كه با آگاهي و اشراف كامل دست به حل مسئله بزنيم، بنابراين، نياز داريم از شخص ديگري كه البته رابطه خويشي و دوستي با ما ندارد كمك بگيريم تا او با صددرصد توان به كمك ما براي حل مسائل بيايد. البته اين قاعده شامل حال تمام افراد مي شود؛ چه مشاوران و چه روانشناسان. پس باور فوق را به شكل زير اصلاح مي كنيم. روانشناسان هم نياز به مشورت دارند.

6 - روانشناسان داناي كل هستند

اين باور غلط و غيرمنطقي در بين مردم شايع است. البته متأسفانه اين به دليل ضعف حرفه روانشناسي در ايران است كه اگر شما به اكثر روانشناسان شاغل در ايران مراجعه كنيد قادرند از مشكل شب ادراري كودكتان تا لكنت زبان همسرتان، دعاوي خانوادگي، ترس و اضطراب و وسواس و... همگي آنها را درمان كنند.

در صورتي كه در كشورهاي پيشرفته شايد هر روانشناس حداكثر در 2-3 موضوع مرتبط تخصص

دارد و داوطلبانه اعلام مي كند كه فقط قادر به حل مشكل ترس و اضطراب شماست، نه به عنوان مثال مشاوره شغلي و تحصيلي هم انجام دهد. ضمن اينكه در باور فوق زندگي كردن واژه اي كلي و مصاديق آن وسيع است، بنابراين باور فوق به شكل زير اصلاح مي شود.

هر روانشناسي قادر به حل بعضي از مشكلات خاص و مشخص مراجعانش مي باشد.

7 - سرنوشت را تغيير مي دهند

اين هم يك باور عجيب ديگر كه اصلاً نمي تواند درست باشد. بزرگي مي گفت: مراقب افكارت باش چون به حرفهايت بدل مي شود. مراقب حرفهايت باش چون به اعمالت تبديل مي شود. مراقب اعمالت باش چون به عادت هايت مبدل مي شود. مراقب عادت هايت باش چون به شخصيت تو تبديل مي شود. مراقب شخصيت خود باش چون به سرشت تو تبديل مي شود و مراقب سرشت خويش باش چون به سرنوشت تو تبديل مي شود.

فكر مي كنم اين بزرگ به خوبي حق مطلب را ادا كرده، چرا كه تا انسان ها خود نخواهند، به هيچ تغيير پايداري در زندگي شان نخواهند رسيد. مگر آنكه دست خويش را در دست راهنمايي دلسوز چون يك روانشناس زبده دهند تا او را از كوره راه هاي زندگي به سرمنزل خوشبختي و سعادت رهنمون كند. روانشناسان قادر به پيشگويي و تغيير سرنوشت افراد نيستند مگر با همكاري و مساعدت خود آنها.

7 باور غلط درباره روانشناسان

روانشناسان هم همچون ديگر مردم عصباني مي شوند، اما از شيوه هاي سالم براي ابراز آن بهره مي گيرند.

در بين عامه مردم باورهاي غلطي شكل گرفته كه تعدادي از اين باورها ناشي از اعتقاد غلط گذشتگان و تعدادي از آنها ناشي از فقر دانش و ميزان همنوايي بالا در ميان مردم است كه

البته اين باورهاي غلط در زمينه هاي گوناگون به چشم مي خورد و زمينه ساز بسياري از كج انديشي ها و تصميم هاي غلط در زندگي بسياري از ماست.

وقتي عامه مردم درباره همه چيز و خارج از حيطه تخصص خود حكم صادر كنند، بستر بي اعتمادي فراهم مي شود.اين مقاله درباره تعدادي ازاين باورهاي غلط در ارتباط با روانشناسان توضيح مي دهد. 1 - روانشناسان عصباني نمي شوند!

در باور فوق، ما به كلمه هيچ وقت برمي خوريم كه يك كلمه مطلق است و اين خود اولين نكته منفي درباره اين باور است. چون درباره خصايص رواني و هيجاني انسان ها هيچ كلمه مطلقي نمي توانيم استفاده كنيم، چون انسان موجودي بسيار پيچيده، متفكر و انتخاب گراست. ضمن اين كه عصبانيت جزو مكانيزم هاي متعادل ساز روان آدمي است كه توسط خداوند در ذهن انسان ها به وديعه نهاده شده است ،چرا كه اگر همين عصبانيت وجود نداشت انسان به مثابه ديگ بخاري بودكه سوپاپ اطمينان نداشت و بنابراين پس از گذشت چندين ساعت از كار اين ديگ بخار ،ما شاهد انفجار اين ديگ مي بوديم.

و مهم تر از همه اين كه اگر خشم و عصبانيت به هر دليلي ابراز نشوند خود مي تواند زمينه ساز كينه، نفرت، دشمني و انواع و اقسام بيماري هاي رواني و جسماني در آينده شود كه به مراتب بدتر از ابراز خشم به وجود آمده در آن موقعيت مشخص است. بنابراين چگونه مي توان انتظار داشت كه يك روانشناس كه خود به خوبي از عملكرد اين فعاليت در ذهن و بدن خويش آگاه است خشم خود را فروخورد تا به او مهر تأييد روانشناس زبده را بزنند. در حالي كه او قادر است با

مكانيزم هاي دفاعي پخته و پيشرفته همچون شوخ طبعي باور فوق را به اين شكل اصلاح كند.

روانشناسان هم همچون ديگر مردم عصباني مي شوند، اما از شيوه هاي سالم براي ابراز آن بهره مي گيرند. 2 - خودشان ديوانه اند!

اين هم يك باور غلط شايع در ميان مردم است كه به هيچ عنوان علمي و منطقي نيست، چرا كه اگر ما بخواهيم يك حكم كلي در ارتباط با گروهي از مردم بدهيم نيازمند آنيم كه تحقيق علمي در سطحي وسيع انجام دهيم و با انجام روش هاي آماري ادعاي فوق را اثبات كنيم.

همانطور كه يك مكانيك اتومبيل هنگامي كه خودرواش در معرض نقص فني احتمالي قرار دارد زودتر از ديگر افراد مطلع مي شود اين قاعده در ارتباط با روانشناسان نيز صادق است، چرا كه آنان به دليل آگاهي از بيماري هاي رواني بسيار زودتر مطلع شده و به دليل اطلاع از مشكلات پيش آمده احتمالي بر اثر بيماري هاي رواني خيلي زودتر به سمت و سوي درمان و حل مشكل خويش روان مي شوند.

ما نمي توانيم بگوييم چون روانشناسان با بيماران رواني بسياري درگيرند خود نيز قطعاً از اين بيماري ها بي بهره نخواهند ماند، به همان دليل كه اشخاصي كه در بيمارستان ها در بخش مراقبت از بيماران عفوني كار مي كنند اگر مراقب خودشان نباشند قطعاً به اين بيماري ها مبتلا خواهند شد. بنابراين باور فوق را به شكل زير اصلاح مي كنيم.

روانشناسان هم همچون ديگر مردمان اگر مراقب خود نباشند در معرض بيماري هاي رواني قرار دارند. 3 - ما خودمان روانشناسيم

بله اين جمله اي است كه كارل راجرز، يكي از روانشناسان بزرگ و پايه گذار روانشناسي انسانگرا بر آن معتقد بود. او اعتقاد داشت كه هر كس خودش بهترين

درمانگر خويش است اما سئوالي كه پيش مي آيد اين است، پس چرا همه روزه تعداد كثيري از مردم به كمك و دخالت روانشناسان نيازمند هستند؟ جواب اين است به همان دليل كه همه ما بالقوه مي توانيم به قله دماوند صعود كنيم اما به شرطي كه شخصي نتواند راهنمايي ما را به عهده بگيرد. يعني راه را به ما نشان دهد و تجهيزات لازم را به ما معرفي كند.

براي حل مشكلات شخصي هم ما نياز به كمك يك روانشناس زبده داريم كه نه براي ما بلكه با ما حركت كند تا به حل مشكلاتمان نائل شويم و از همه مهم تر اين كه ذهن انسان از3 بخش عمده هشيار، نيمه هشيار و ناهشيار تشكيل يافته است كه اگر ما خيلي توانا باشيم حداكثر به نيمه هشيار ذهنمان دسترسي پيدا مي كنيم كه البته براي حل مشكلات كافي نيست.

بنابر اين نيازمند كمك كسي هستيم كه بتواند به ناهشيار ذهن ما وارد شده و از اين انبار متروكه پرونده هاي دردناك بايگاني شده گذشته را بيرون آورده و از نو رسيدگي كند.بنابراين باور فوق را به شكل زير اصلاح مي كنيم.

هيچ كس بيشتر از خود انسان به احوالات خودش آگاه نيست اما بدون كمك يك روانشناس هرگز بدان احوالات دسترسي نخواهد داشت. روانشناسان با يك نگاه مي توانند همه چيز را درباره ما بدانند. 4 - روانشناسان حلال مشكلاتند

اين باور، روانشناسان را به جادوگراني مبدل مي سازد كه قادرند فكر ما را بخوانند شود، كه اين موضوع به هيچ عنوان صحت ندارد، چرا كه براي شناختن افراد در روانشناسي روش هاي گوناگوني همچون مشاهده تجربي يعني در نظر داشتن رفتار افراد بدون آنكه خودشان متوجه

باشند، مصاحبه با نزديكان و خويشاوندان ،اجراي آزمون هاي رواني همچون پرسشنامه، تست و آزمون هاي فرافكني و در نهايت مصاحبه با خود شخص كه از انواع مختلفي برخوردار است در نظر گرفته مي شود.

در نهايت مي توان گفت پس از انجام اين آزمايش ها و آزمون ها شايد با احتياط بتوان گفت از شخص مورد نظر نيمرخ رواني به دست آورده ايم. كه باز هم در پاره اي از موارد بي نقص نخواهد بود. بنابراين باور فوق را به شكل زير اصلاح مي كنيم.

روانشناسان هرگز با يك نگاه نمي توانند همه چيز را درباره ما بدانند. 5 - نياز به مشورت ندارند

اين هم يك باور غلط ديگر است، چرا كه روانشناسان هم همچون آرايشگران قادر به اصلاح سر خويش نيستند، هرچند كه آرايشگر قابلي باشند. به اين دليل كه مشكلات رواني هميشه صرف نظر از داشتن لايه هاي منطقي از لايه اي هيجاني نيز برخوردارند، بنابراين با توجه به اصل نيروگذاري رواني (يعني مقدار مشخصي انرژي رواني مي توان در ذهن به فعاليتي خاص صرف شود) وقتي بخشي از نيروهاي ذهني ما در هيجانات ما صرف شده است نمي توانيم انتظار داشته باشيم كه با آگاهي و اشراف كامل دست به حل مسئله بزنيم، بنابراين، نياز داريم از شخص ديگري كه البته رابطه خويشي و دوستي با ما ندارد كمك بگيريم تا او با صددرصد توان به كمك ما براي حل مسائل بيايد. البته اين قاعده شامل حال تمام افراد مي شود؛ چه مشاوران و چه روانشناسان. پس باور فوق را به شكل زير اصلاح مي كنيم. روانشناسان هم نياز به مشورت دارند. 6 - روانشناسان داناي كل هستند

اين باور غلط و غيرمنطقي در بين مردم شايع

است. البته متأسفانه اين به دليل ضعف حرفه روانشناسي در ايران است كه اگر شما به اكثر روانشناسان شاغل در ايران مراجعه كنيد قادرند از مشكل شب ادراري كودكتان تا لكنت زبان همسرتان، دعاوي خانوادگي، ترس و اضطراب و وسواس و... همگي آنها را درمان كنند.

در صورتي كه در كشورهاي پيشرفته شايد هر روانشناس حداكثر در 2-3 موضوع مرتبط تخصص دارد و داوطلبانه اعلام مي كند كه فقط قادر به حل مشكل ترس و اضطراب شماست، نه به عنوان مثال مشاوره شغلي و تحصيلي هم انجام دهد. ضمن اينكه در باور فوق زندگي كردن واژه اي كلي و مصاديق آن وسيع است، بنابراين باور فوق به شكل زير اصلاح مي شود.

هر روانشناسي قادر به حل بعضي از مشكلات خاص و مشخص مراجعانش مي باشد. 7 - سرنوشت را تغيير مي دهند

اين هم يك باور عجيب ديگر كه اصلاً نمي تواند درست باشد. بزرگي مي گفت: مراقب افكارت باش چون به حرفهايت بدل مي شود. مراقب حرفهايت باش چون به اعمالت تبديل مي شود. مراقب اعمالت باش چون به عادت هايت مبدل مي شود. مراقب عادت هايت باش چون به شخصيت تو تبديل مي شود. مراقب شخصيت خود باش چون به سرشت تو تبديل مي شود و مراقب سرشت خويش باش چون به سرنوشت تو تبديل مي شود.

فكر مي كنم اين بزرگ به خوبي حق مطلب را ادا كرده، چرا كه تا انسان ها خود نخواهند، به هيچ تغيير پايداري در زندگي شان نخواهند رسيد. مگر آنكه دست خويش را در دست راهنمايي دلسوز چون يك روانشناس زبده دهند تا او را از كوره راه هاي زندگي به سرمنزل خوشبختي و سعادت رهنمون كند. روانشناسان قادر به پيشگويي و تغيير سرنوشت افراد

نيستند مگر با همكاري و مساعدت خود آنها.

تاثير ورزش بر آرامش

اثر ورزش، بر آرامش روان، بر هر فردي آشكار و واضح است. از گذشته هاي دور، اين گفته در بين مردم رايج بود:

«عقل سالم در بدن سالم است». اما به راستي اثرات ورزش بر جان و تن آدمي چيست و تا چه ميزان، مقاومت فرد را در مقابله با هيجانات و فشارهاي روحي بالا مي برد؟

بر اساس تحقيقات انجام شده بر روي افراد مختلف، ورزشكاران عموماً از توان بالاتري نسبت به ديگر مردم برخوردارند. اين افراد روحيه ى شاد و سرخوشي دارند. معمولا در مقابله با مشكلات به آساني، آرامش و ثبات روحي خود را از دست نمي دهند و مهم تر اين كه اين افراد، تكيه گاه مناسبي براي خانواده و نزديكان و دوستان خود محسوب مي شوند.

رسول گرامي اسلام مي فرمايد: «سه ورزش را به فرزندان خود آموزش دهيد: شنا، اسب سواري و تير اندازي».

دين اسلام به ورزش، به عنوان يكي از ملزومات زندگي روزمره نگريسته و مسلمانان را به انجام آن فرا مي خواند. پيامبر (ص) و علي (ع)، هرگز كار خود را به ديگري واگذار نمي كردند و در جنگ ها و سفرها، پا به پاي ديگران كار مي كردند.

پس ورزش بر هر ايراني از دو سمت و سو تأكيد شده: يكي، از سوي تعاليم دين آسماني اسلام و ديگري به عنوان يك هديه و يادگار از اجداد و نياكان.

منبع:مجله ي حديث زندگي

تاثير ورزش بر آرامش

اثر ورزش، بر آرامش روان، بر هر فردي آشكار و واضح است. از گذشته هاي دور، اين گفته در بين مردم رايج بود:

«عقل سالم در بدن سالم است». اما به راستي اثرات ورزش بر جان و تن آدمي چيست و تا چه ميزان، مقاومت فرد را در مقابله با هيجانات و فشارهاي روحي بالا مي برد؟

بر اساس تحقيقات انجام شده بر روي افراد مختلف، ورزشكاران عموماً از توان بالاتري نسبت به ديگر مردم برخوردارند. اين افراد روحيه ى شاد و سرخوشي دارند. معمولا در مقابله با مشكلات به آساني، آرامش و ثبات روحي خود را از دست نمي دهند و مهم تر اين كه اين افراد، تكيه گاه مناسبي براي خانواده و نزديكان و دوستان خود محسوب مي شوند.

رسول گرامي اسلام مي فرمايد: «سه ورزش را به فرزندان خود آموزش دهيد: شنا، اسب سواري و تير اندازي».

دين اسلام به ورزش، به عنوان يكي از ملزومات زندگي روزمره نگريسته و مسلمانان را به انجام آن فرا مي خواند. پيامبر (ص) و علي (ع)، هرگز كار خود را به ديگري واگذار نمي كردند و در جنگ ها و سفرها، پا به پاي ديگران كار مي كردند.

پس ورزش بر هر ايراني از دو سمت و سو تأكيد شده: يكي، از سوي تعاليم دين آسماني اسلام و ديگري به عنوان يك هديه و يادگار از اجداد و نياكان.

منبع:مجله ي حديث زندگي

الگوها و نظريه هاى عمده بهداشت روانى

نويسنده: رحيم ميردريكوندى

چكيده

يكى از مسائل مهم جهان امروز مسئله بهداشت و سلامت انسان است. بدون شك، سلامت جسمانى و روانى افراد جامعه اهميت بسزايى دارد. تأمين سلامتى اقشار جامعه يكى از مسائل اساسى هر كشورى است كه بايد آن را از سه بعد جسمى، روانى و اجتماعى مدنظر قرار داد. بهداشت روانى علاوه بر اينكه هدف هر جامعه

اى به شمار مى آيد، معيارى براى سلامت فرد نيز محسوب مى گردد. اين اصطلاح داراى معانى متعددى است كه از جامعه اى به جامعه ديگر، فرهنگى به فرهنگ ديگر و از فردى به فرد ديگر متفاوت است.به همين دليل، در روان شناسى، الگوها و ديدگاه هاى متفاوتى نسبت به بهداشت روانى وجود دارد. اين نبشتار درصدد نقد و بررسى چهار الگو و ديدگاه عمده در اين باره مى باشد. علاوه بر اين، به ديدگاه اسلام در باب بهداشت روانى نيز اشاره مى گردد.

كليدواژه ها: بهداشت روانى، الگوى پزشكى و روان پزشكى، الگوى روان كاوى (فرويدى)، الگوى رفتارگرايى، الگوى انسان گرايى، اسلام و بهداشت روانى.

مقدّمه

حل مسائل ملّى و بين المللى تا حدّ زيادى به روشن بينى در زمينه روح و روان بشر و جلوه هاى گوناگون آن بستگى دارد و بدين منظور، بايد ساخت و ايجاد فرد سالم، خانواده سالم و اجتماع سالم هدف همگان باشد و اين خود به مقدار زيادى بستگى به فهم فلسفه وجودى فرد و مفهومى دارد كه فرد و اجتماع از زندگى برداشت مى كنند. با توجه به شيوع فلسفه هاى مادى، كه حقيقتاً قادر به توجيه انسان و جهان نيستند و اشكالاتى كه اين فلسفه ها ايجاد كرده و خواهند كرد، متفكران موحّد بايد به طور جدّى دست به كار شوند و نقش رهبرى فكرى جهان را به عهده گيرند. در اين باره متفكران موحّد ملت ما با در دست داشتن ذخاير معنوى، اخلاقى و مذهبى سرشار و غنى، مسئوليتى بس عظيم به عهده دارند.1

بدون شك، سلامت جسمانى و روانى افراد جامعه اهميت بسزايى دارد. افراد و جوامع انسانى

بدون حفظ سلامت و رعايت بهداشت، نمى توانند به زندگى فردى و نوعى خود ادامه دهند و نسل خود را حفظ نمايند. بيمارى و ناتوانى، زندگى فرد و روابط انسانى را مختل و در نتيجه، احساس امنيت و همبستگى را از انسان سلب مى كنند.2

موضوع «سلامتى» از بدو پيدايش بشر و در قرون و اعصار متمادى، مهم و همواره مطرح بوده است. اما هرگاه از آن سخنى به ميان آمده، عموماً بعد جسمانى آن مدّ نظر قرار گرفته و كمتر به بعد روانى آن توجه شده است. «سازمان بهداشت جهانى»3

(1990) ضمن توجه دادن مسئولان كشورها به تأمين سلامت جسمى، روانى و اجتماعى افراد جامعه، همواره بر اين نكته تأكيد دارد كه هيچ يك از اين سه بعد بر ديگرى برترى ندارد. طبق برآوردهاى اين سازمان ميزان شيوع اختلالات روانى در كشورهاى صنعتى و در حال توسعه رو به افزايش است. اين در حالى است كه در برنامه ريزى هاى توسعه اجتماعى و اقتصادى، پايين ترين اولويت به آنها داده مى شود. دليل اين افزايش را تا حدّ زيادى مى توان وابسته به رشد روزافزون جمعيت، تغييرات سريع اجتماعى همچون شهرنشينى، فروپاشى خانواده هاى گسترده و مشكلات اقتصادى دانست.4

تأمين سلامتى اقشار جامعه يكى از مسائل اساسى هر كشورى است كه بايد آن را از سه بعد جسمى، روانى و اجتماعى مدّنظر قرار داد. با توجه به افزايش بيماران روانى در سراسر جهان، زيان هاى مالى و معنوى ناشى از اين بيمارى ها و همچنين كمبود تسهيلات، امكانات و نيروى تخصصى لازم براى ارائه خدمت به آنها، به نظر مى رسد كه انجام خدمات پيشگيرانه در اين

زمينه ضرورى است و تأمين بهداشت روانى افراد به عنوان يك اقدام مثبت اجتماعى، اقتصادى، پزشكى و بهداشتى، براى تمام كشورها و ملت ها جنبه الزامى دارد.5

تعريف «بهداشت روانى»

«بهداشت روانى» داراى دو تعريف است. در تعريف اول، «بهداشت روانى» به معناى سلامت فكر و روان است و منظور از آن نشان دادن وضع مثبت و سلامت روانى و راه هاى دست يابى به آن است كه در تكامل فرد و اجتماع نقش مؤثرى مى تواند به عهده گيرد. در تعريف دوم، منظور از «بهداشت روانى» عبارت از رشته اى تخصصى از بهداشت عمومى است كه در زمينه پيش گيرى از بيمارى هاى روان و كاستن آنها فعاليت مى نمايد.

اكنون بهداشت روانى به عنوان يكى از رشته ها و موضوعات اساسى، مورد توجه سازمان بهداشت جهانى است و يك قسمت مستقل را در اين سازمان جهانى به خود اختصاص مى دهد. در هر دو مفهوم بهداشت روانى، نقش فرهنگ، آداب و رسوم خانوادگى و اجتماعى و شرايط محيطى مورد تأكيد قرار مى گيرد.6

به طور كلى، مى توان گفت: «بهداشت روانى» به معناى تأمين سلامت روان افراد جامعه به هر نحو ممكن است. بر اين اساس، تمام اصول، نكات، اعمال و اقداماتى كه به تأمين سلامت روان مدد برسانند مشمول بهداشت روانى بوده، در دايره آن قرار مى گيرند. به همين دليل، در بيشتر كتب و منابع مربوط به بهداشت روانى، به سه نظام اشاره مى شود: نظام اوليه يا پيش گيرى نوع اول7 براى پيش گيرى از بيمارى روانى، نظام ثانويه يا پيش گيرى نوع دوم8 براى درمان بيمارى و كاهش شدت آن; و نظام ثالثيه

يا پيش گيرى نوع سوم9 براى بهتر كردن عاقبت بيمارى (بازتوانى و توان بخشى). بر اين اساس، مى توان گفت: بهداشت روانى، برخلاف مفهوم ظاهرى آن (پيش گيرى تنها)، اصطلاح عام و گسترده اى است كه هم شامل پيش گيرى مى شود، هم درمان و هم توان بخشى.

در تعريف «بيمارى روانى» و «سلامت روان»، الگوها، نظريه ها و ديدگاه هاى متعددى ارائه گرديده است. اين نبشتار چهار الگو و ديدگاه عمده و اساسى را به صورت اجمالى و مختصر مورد نقد و بررسى قرار مى دهد. اين چهار الگو به ترتيب عبارتند از: 1. الگوى پزشكى و روان پزشكى; 2. الگوى رفتارگرايى; 3. الگوى روان كاوى (فرويدى); 4. الگوى انسان گرايى.

الگوها و نظريه هاى بهداشت روانى10

اصطلاح «بهداشت روانى» اصطلاحى عمومى است كه به معانى متعددى به كار مى رود. يكى از عمده ترين اين معانى، كه هدف نهايى هر جامعه اى نيز محسوب مى شود، تأمين سلامت روان افراد جامعه است. هر جامعه اى موظّف است سلامت روان افراد خود را تأمين نمايد. بهداشت روانى بخش عمده اى از بهداشت عمومى به شمار مى آيد.

بهداشت روانى علاوه بر اينكه هدف هر جامعه اى به شمار مى آيد، معيارى براى سلامت فرد نيز محسوب مى گردد. اين اصطلاح داراى معانى متعددى است كه از جامعه اى به جامعه ديگر، فرهنگى به فرهنگ ديگر و از فردى به فرد ديگر متفاوت است. به همين دليل، در روان شناسى، الگوها و ديدگاه هاى متفاوتى نسبت به بهداشت روانى وجود دارد. در ذيل، به اين الگوها و ديدگاه هاى عمده اشاره مى گردد:

1. الگوى پزشكى و روان پزشكى11

در اين

الگو، بهداشت روانى به معناى عدم وجود و حضور علايم بيمارى است. بر اساس اين الگو، انسان سالم كسى است كه نشانه هاى بيمارى در او ديده نمى شود; همان گونه كه انسان سالم از حيث جسمانى كسى است كه نشانه هاى بيمارى مثل درد، تب و لرز در وى به چشم نمى خورند.

طبق اين ديدگاه، هدف انسان و جوامع انسانى رهايى و خلاصى انسان از نشانه هاى بيمارى است. در اين الگو، نشانه ها و پديده هايى از قبيل اضطراب، وسواس، افسردگى، توهّم و هذيان، و پرخاشگرى كنترل نشده، نشانه بيمارى محسوب مى شوند و اگر در كسى يافت شوند آن فرد نابهنجار و غيرطبيعى (مريض و ناسالم) است و چنانچه در فردى يافت نشوند اين فرد سالم، طبيعى و بهنجار محسوب مى گردد.

صاحبان اين ديدگاه عوامل فيزيكى و بيولوژيكى را پايه هستى بشر مى دانند و معتقدند: تمام حالات ذهنى و فكرى بشر زير بناى مولكولى و سلولى دارند. برخى از پيش فرض هاى عمده اين ديدگاه را مى توان در چند مورد خلاصه كرد:

1. فرد بيمار، ناتوان است و درمان بدون مداخله مستقيم امكان پذير نيست.

2. بيمارى هاى روانى و به طور كلى، بيشتر ويژگى هاى رفتارىوروان شناختى انسان مشخصاً قابل طبقه بندى هستند و در نتيجه، بيمارى ها و افراد مبتلا به بيمارى را مى توان در گروه هاى مشخص قرار داد.

3. به دليل آنكه افراد را مى توان در طبقات و دسته هاى مشتركى قرار داد، پس روش هايى كه براى درمان يك بيمارى خاص كاربرد دارند، براى افراد مبتلا به آن بيمارى نيز مشتركند.

4. هرچند ابعاد وجودى انسان به

چند بعد جسمانى، روانى و اجتماعى تقسيم مى شوند، ولى تأكيد اساسى بر بعد جسمانى است.12

ديدگاه مزبور، كه به مكتب «زيست گرايى» نيز شهرت دارد، در مطالعه رفتار انسان، بيشترين اهميت را براى بافت ها و اعضاى بدن قايل مى شود. اين مكتب، كه پايه اصلى روان پزشكى را تشكيل مى دهد، بيشتر بر بيمارى روانى توجه دارد، نه بهداشت روانى; زيرا بيمارى روانى را جزو ساير بيمارى ها به شمار مى آورد. روان پزشكى، كه در اواخر قرن هجدهم شاخه اى از پزشكى شناخته مى شد و به درمان بيمارى هاى روانى مى پرداخت، از بيمارى روانى مفهوم عضوى را در نظر مى آورد. همان گونه كه اشاره شد، ديدگاه «روان پزشكى» براى تبيين بيمارى روانى به پديده ها و اختلال هاى فيزيولوژيك اهميت مى دهد. اين ديدگاه از علم پزشكى الهام مى گيرد; زيرا علم پزشكى معتقد است: بيمارى جسمى در اثر بى نظمى در عملكرد يا در خود دستگاه به وجود مى آيد. ديدگاه «روان پزشكى» درباره فرد ديد تعادل حياتى دارد; معتقد است: اگر رفتار شخص از هنجار منحرف شود، به اين دليل است كه دستگاه روانى او اختلال پيدا كرده است. بنابراين، فرض بر اين است كه در آينده نوعى نقص در دستگاه عصبى او كشف خواهد شد و همه اختلال هاى فكرى و رفتارى بر اساس آن قابل تبيين خواهند بود. به دليل آنكه ديدگاه «روان پزشكى» درباره فرد ديد تعادل حياتى دارد، طبق اين ديدگاه، بهداشت روانى عبارت است از: نظام متعادلى كه خوب كار مى كند.13

در نظام ارزشى الگوى «پزشكى» و «روان پزشكى»، هدف نهايى، حذف، دفع

و رفع نشانه هاى بيمارى است. به همين دليل، در الگوى مزبور، براى حذف و رفع نشانه هاى بيمارى از درمان هاى فيزيكى مثل دارو، شوك درمانى، كنترل و محروميت استفاده مى شود.

اين درمان ها گرچه بيمارى را ريشه كن نمى كنند و فقط نشانه هاى آن را ظاهراً و به صورت موقّت از بين مى برند، ولى همين كه نشانه ها ناپديد مى شوند، گفته مى شود: بيمار درمان شده و سلامت خود را باز يافته است!

2. الگوى روان كاوى (فرويدى)14

زيگموند فرويد، بنيانگذار مكتب «روان كاوى»، در اصل يك پزشك بود. به همين دليل، روان كاوى به آسانى از سوى روان پزشكى پذيرفته شده است. علاوه بر اين، مكتب «روان كاوى» و مكتب «زيست گرايى» شباهت هايى با هم دارند. «روان كاوى» مثل «زيست گرايى»، بر مفهوم «تعادل» (عدم تعارض) بين ساخت ها، تشخيص و درمان استوار است. درباره بهداشت روانى، مفاهيم روان كاوانه زيادى وجود دارند و برخى از شاگردان فرويد از انديشه اصلى او فاصله گرفته اند تا نظر خاص خود را ارائه دهند. به نظر برخى از روان كاوان، بهداشت روانى زمانى تضمين مى شود كه «من»15

از ديدگاه فرويد، «سلامت روان» به معناى سازگارى فرد با خود و با خواسته ها و فشارهاى جامعه است. وى اعتقاد دارد: شخصيت انسان داراى سه بخش يا سه ساختار به نام هاى «بن»،18 است. ايگو (من)، كه مدير اجرايى شخصيت است و مسئوليتش حفظ تعادل آن مى باشد، همواره از طرف «ايد» (بن)، «سوپرايگو» (فرامن) و محيط تحت فشار قرار مى گيرد. چنانچه ايگوى فرد تضعيف گردد، قدرت اجرايى و مديريتى اش را از

دست مى دهد و در نتيجه، تعادل شخصيت به هم خورده، در نهايت، انسان به ناسازگارى مبتلا مى گردد. به عقيده فرويد، فرد ناسازگار يعنى: كسى كه سلامت روان خود را از دست داده و دچار بيمارى گرديده است.

در نظام ارزشىِ اين الگو، هدف نهايى سازگار كردن و سازگار شدن فرد با خود و با جامعه اى است كه در آن زندگى مى كند _ جامعه هر چه مى خواهد باشد! _ فرد سالم هم كسى است كه در جامعه اش زندگى كند، بدون اينكه تعارضى بين روان و ذهن او و جامعه اش به وجود آيد.

بنابراين، كسى كه با خود و جامعه اش سازگار باشد و با آنها در ستيز و تعارض به سر نبرد، بر چسب سلامت مى خورد، و كسى كه نتواند با خود و جامعه خويش سازگار شود و با آنها تعارض و درگيرى داشته باشد _ جامعه هر چه باشد! _ برچسب بيمارى و مرض مى خورد. به هر حال، تمام تلاش و هنر اين نظام آن است كه به افراد آموزش دهد چگونه با خود و جامعه خود سازگار شوند، و به بيماران نيز اين بينش را بدهد كه علت ناسازگارى شان با جامعه و مقاومتشان در برابر آن چيست.

حال اين سؤال مطرح است كه طبق معيار و الگوى فرويدى، افراد و چهره هاى انقلابى و مبارز، كه عليه جامعه و قوانين حاكم بر آن قيام مى كنند و به مبارزه برمى خيزند و درصدد اصلاح يا تغيير آن برمى آيند، چه حكمى دارند: سالم هستند يا بيمار؟

شباهت هاى الگوى پزشكى _ روان پزشكى و الگوى روان كاوى: بين

دو الگوى مذكور، شباهت هاى زير به چشم مى خورند:

1. هر دو الگو اساساً به جنبه منفى و سلبى توجه دارند، يكى به نبود نشانه هاى بيمارى و ديگرى به نبود تعارض با خود و جامعه.

2. طبق هر دو الگو، مشكل در درون خود بيمار است و جامعه براى درمان يا اصلاح، موضوعيتى ندارد. بنابراين، هر دو الگو چندان درصدد اصلاح قوانين جامعه برنمى آيند. به عبارت ديگر، هر دو الگو كار چندانى با اجتماع يا محيط ندارند و آن را منبع _ حتى _ احتمالى بيمارى نمى دانند. از اين رو، جامعه را در درمان يا اصلاح بيمارى دخيل ندانسته، فقط بر فرد تكيه مى كنند.

3. هر دو الگو بيمار را كاملا منفعل به حساب مى آورند و به اراده و فعّال بودن او چندان اهميتى نمى دهند. «روان پزشكى» سعى دارد با دادن دارو و روان كاوى تلاش مى كند با روان درمانى، آن هم به شيوه خاص فرويدى، بيمار را درمان كند!

3. الگوى رفتارگرايى21

طبق اين الگو، سلامت روان به معناى وجود رفتار سازگارانه و عدم رفتار ناسازگارانه است. «رفتار سازگارانه» رفتارى است كه فرد را به اهدافش برساند و «رفتار ناسازگارانه» رفتارى است كه فرد را از رسيدن به اهدافش باز دارد. بر اساس چارچوب اين ديدگاه، فرد سالم كسى است كه در جامعه طورى رفتار كند كه به اهدافش برسد. حال اهداف چه باشند و جامعه چه جامعه اى باشد، فرق نمى كند و چندان اهميتى ندارد! بيمار هم كسى است كه رفتارش او را به اهدافش نرساند! تلاش و هدف نهايى اين الگو و نظام ارزشى آن اين است كه

شيوه هاى رفتار سازگارانه و رسيدن به اهداف را به افراد آموزش دهد. در الگوى رفتارگرايى، اهتمام بر اين است كه فرد به هدفش برسد; فرقى نمى كند كه اين هدف خوب باشد يا بد، و دركنارش حق ديگران ضايع شود يا نشود!

اين تعريف از «سلامت روان» يكى از رايج ترين تعاريف بهداشت روانى است كه در عصر كنونى به چشم مى خورد و متعلّق به يك نظام ارزشى و يك مكتب روان شناختى است كه به مكتب «رفتارگرايى» (اصالت رفتار) معروف است. اگرچه ريشه و مركز اين نوع تفكر و عمل در آمريكاست، ولى امروزه به سراسر جهان سرايت كرده و حتى در مشرق زمين و كشورهاى اسلامى نيز عده اى خواسته يا ناخواسته عملكردى مطابق و هماهنگ با اين ديدگاه دارند!

اين الگو و اين ديدگاه امروزه در بيشتر كشورهاى دنيا، به ويژه كشورهاى غربى و صنعتى، رايج است و توسط حاكمان و سياست مداران شيطان صفت به كار گرفته مى شود; ديدگاهى كه غيرانسانى و شيطانى است و توجيه كننده اين ضرب المثل معروف است: «هدف وسيله را توجيه مى كند!» آيا انسانى كه فقط به فكر خود، منافع و اهداف خويش است و اهميتى به اهداف، حقوق و منافع ديگران نمى دهد و حتى در موارد زيادى نيز آنها را ضايع يا غصب مى كند، انسانى سالم و منطقى است ؟!

البته ناگفته پيداست كه گاهى انسان اهدافى دارد منطقى و انسانى. بنابراين، اگر طورى رفتار كند كه به اين اهداف برسد هيچ مشكلى پيش نمى آيد; چون هم رفتارش منطقى است و هم اهدافش منطقى اند و هم چنين رفتارى نشانه اى

از سلامت فكر، روان و شخصيت او به شمار مى آيد. اما اگر فردى اهدافى دارد غيرانسانى و ملازم با تضييع حقوق فرد يا افراد ديگر، آيا باز هم چنين شخصى رفتارش منطقى و سازگارانه است؟ آيا براى رسيدن به هر هدفى، مى توان به هر رفتارى دست زد؟ آيا با عقل سليم و حكيم مى توان گفت: چنين فردى از سلامت روان برخوردار است؟

با وجود اين، در همه جاى دنيا كسانى هستند كه اگرچه اين را بر زبان نمى آورند و خود را «رفتارگرا» نمى دانند و حتى در مواردى از اين اسم و اصطلاح نيز به ظاهر بيزارى مى جويند، اما در عمل، منش و رفتار خود، دقيقاً بسان رفتارگرايان و مطابق با نظام ارزشى آنان عمل مى نمايند!

همان گونه كه ملاحظه مى شود، اين الگو و الگوى فرويدى هر دو بر سازگارى تأكيد مى كنند، منتها فرويد سازگارى فرد با خود و جامعه اش را در نظر مى گيرد، ولى رفتارگرا سازگارى رفتار با هدف را مدّ نظر قرار مى دهد. علاوه بر اين، در مقايسه الگوى «رفتارگرايى» با الگوى «پزشكى» و «روان پزشكى»، مى توان گفت: الگوى «پزشكى» يك الگوى مطلق گرا و اين الگو نسبى گراست. روان پزشك، پرخاشگرى كنترل نشده را به صورت مطلق مرض و بيمارى مى داند، در حالى كه از ديد رفتارگرا، اگر رفتار پرخاشگرانه شما را به هدفتان برساند نه تنها مرض و بيمارى به حساب نمى آيد، بلكه عين سلامت است. طبق الگوى «رفتارگرايى»، اگر پرخاشگرى شما را به هدفتان نرساند آن گاه مى توان گفت: اين پرخاشگرى نشانه مرض و نابهنجارى است.

بر اساس

همين ديدگاه غيرانسانى رفتارگرايى است كه حاكمان و سياست مداران غربى، به ويژه آمريكا و انگلستان و همدست جعلى و بى ريشه آنان اسرائيل غاصب، خود را محق و ذى صلاح مى دانند كه تحت عنوان آزادى، دموكراسى و حقوق بشر به هر كشور و سرزمينى حمله كنند و پس از كشتن هزاران بى گناه، و بى خانمان كردن عده زيادى از مردم عادى، ثروت ها، منابع و معادن آنان را به غارت و چپاول ببرند! چنين مهاجمانى براى اينكه رفتار خود را منطقى و انسانى جلوه دهند دايم در بنگاه ها و بوق هاى تبليغاتى خود، از هديه كردن آزادى و دموكراسى و احقاق حقوق بشر دم مى زنند! از ديد آنها، اين گونه رفتارها نه تنها بد نيستند، بلكه نشانه اى از آزادى، دموكراسى، سلامت روان، عدالت و انسانيت به شمار مى آيند; زيرا آنها را به هدفشان، كه غارت فرهنگ، ثروت و منابع مردم كشورهاى مظلوم است، مى رساند!

4. الگوى انسان گرايى22

روان شناسى «انسانگرا» الگويى از سلامت روان را ارائه مى دهد كه با سه الگوى پيشين تفاوت فراوانى دارد. در اين الگو، بر طبيعت و جنبه هاى مثبت انسان و فعّال بودن وى تأكيد مى شود.

طبق اين الگو، «سلامت روان» به معناى رشد، شكوفاسازى و تحقق استعدادها و نيروهاى درونى انسان است. از چشم انداز اين الگو، انسان سالم كسى است كه استعدادهاى خود را شكوفا سازد و به كمال مطلوب و ايده آل برسد. در نظام ارزشى اين الگو، هدف و هنر انسان رسيدن به كمال و شكوفاسازى تمام استعدادهاى ذاتى و درونى وى است. در ديدگاه «انسانگرا»، انسان با

يك سلسله متنوع از استعدادها و نيروها متولّد مى شود كه روى هم رفته، به «طبيعت انسان» معروف است. اين نيروها عبارتند از: هوش، نيازها و غرايز، معنويات و الهيّات، عاطفى بودن، اجتماعى بودن و مانند آن كه بر اساس اين الگو، تمام آنها، هم سالم هستند و هم مثبت. همه انگيزه انسان و اصلى ترين انگيزه وى نيز شكوفاسازى اين نيروهاى سالم و مثبت است. طبق اين الگو، انسان كلّيتى است متشكل از روح و جسم (تن و روان) كه همواره به طرف خودشكوفايى و كمال در حركت است.

اين ديدگاه بر خلاف سه ديدگاه قبل، انسان را ذاتاً سالم، مثبت و فعّال مى پندارد كه با اراده، اختيار و مسئوليت خودش، اعمال و كردارش را انجام مى دهد. وى مسئول سلامت خويش است و اگر هم مريض شود، خودش بايد در درمانش فعّال و تصميم گير باشد.

از ميان روان شناسان انسانگراى معروف، مى توان به چهره هايى همچون گوردن آلپورت (1894_1967 Gordon Allport;)، كارل راجرز (1902_ 1987 CarlRogers;)، آبراهام مزلو (1908_ 1970 AbrahamMaslow;) و تا حدّى اريك فروم (1900_ 1980 Erich Fromm;) و ديگران اشاره نمود كه بررسى نظرات هر يك از آنان نيازمند مقاله اى مستقل است.

نقد و نظر: اگرچه الگوى «انسان گرايى» به حسب ظاهر و در مقايسه با سه الگوى ديگر، از جذّابيت و نقاط قوّت و مثبت زيادى برخوردار است، اما اگر با ديدى تيز و نقّادانه به آن بنگريم، خواهيم يافت كه اين الگو نيز على رغم ظاهر زيبا و جذّابش داراى ايرادهاى اساسى و اشكالات مبنايى است; اولا، در اينكه كمال و شكوفاسازى چه و چگونه هستند، محل

دقت و تأمّل است. ثانياً، درست است كه ديدگاه اسلامى نيز به اراده، اختيار، مسئوليت، خودشكوفايى و كمال جويى انسان توجه و تأكيد دارد، ولى قابل ذكر است كه آبشخور اسلام با آبشخور «انسان گرايى» در اين امر كاملا متفاوت است و به اندازه زمين تا آسمان با آن فاصله دارد! نگاه اسلام به انسان، نگاهى الهى، آسمانى و عمودى است، ولى نگاه «انسان گرايى» به انسان، نگاهى بشرى، زمينى و افقى است. از ديد اسلام، انسان موحّد و مؤمن، انسانى سالم و ارزشمند است، در حالى كه از ديد «انسان گرايى»، انسان بما هو انسان ارزشمند است. بنابراين، عمده ترين ايرادى كه به ديدگاه «انسان گرايى» وارد است، توجه و تأكيد افراطى آن بر انسان است. اين ديدگاه انسان بما هو انسان را محور و مركز ثقل همه چيز قرار مى دهد و وجود انسان را برترين و بهترين وجود به حساب مى آورد. طرف داران اين ديدگاه همه چيز را براى انسان مى خواهند و اگر هم از خدا، دين، انبيا و كتب آسمانى دم مى زنند و آنها را مفيد مى دانند، صرفاً به خاطر اين است كه همه اينها براى انسان و مفيد به حال وى هستند! خدا خوب است، چون براى انسان خوب است; و دين خوب است، چون براى انسان و زندگى اش مفيد است.

اين در حالى است كه بر اساس ديدگاه اسلام، انسان بماهو انسان ارزشى خنثا دارد و در سايه التزام به ارزش هاى الهى و انسانى صحيح، به منزلت و احترام نايل مى شود. از اين رو، تنها انسان موحّد و مؤمن است كه به خاطر

توحيد، ايمان و تعهدش، سلامت و ارزش والايى پيدا مى كند. از منظر اسلام، محور و مركز ثقل همه چيز و همه كس خداوند سبحان و خالق منّان است.

ديدگاه اسلام در باب بهداشت روانى

گرچه بحث «بهداشت روانى» از ديدگاه اسلام نيازمند كتاب و يا مقاله مستقلى است، ولى براى حسن ختام كلام، به اختصار، به ديدگاه دين مبين اسلام در اين باره اشاره مى گردد:

به دليل آنكه تأمين سلامت، حفظ و ارتقاى آن يك مقدّمه لازم براى حفظ حيات، شكوفايى عمر و بهره گيرى شايسته از زندگانى است، از اين رو، در آيين حيات بخش اسلام، اين موضوع از اهميت خاصى برخوردار است و در بسيارى از احكام اسلامى، به شكل هاى گوناگون به آن توجه شده است. كلمه «سلامت» مفهومى وسيع تر از سالم بودن تن و فقدان بيمارى و ناتوانى دارد و جنبه هاى درستى و آسايش جسمى، روانى و اجتماعى و شايستگى هاى معنوى را دربر دارد. با نگاهى گذرا و سيرى كوتاه در منابع و معارف اسلامى، درمى يابيم كه حكمت و هدف از خلقت و آفرينش، خلقت انسان، و هدف از خلقت انسان، كمال جويى و سعادت وى در سايه ستايش و پرستش خداوند حكيم و بى نياز است. از ديدگاه اسلام، هم حيات انسان و هم سلامت او از اهميت ويژه اى برخوردارند. تأمين سلامت و حفظ و ارتقاى آن، نيازمند برخوردارى مردم از آگاهى هاى ضرورى بهداشتى است و هر تلاشى كه در زمينه بهداشت، با الهام از رهنمودهاى حيات بخش و مسئوليت آفرين اسلامى صورت گيرد، تلاش مقدّسى است كه مى توان آن را مصداق روشنى از

اعمال صالح و عبادات ثمربخش و مايه خشنودى پروردگار دانست.23

همان گونه كه اسلام به بهداشت جسمانى اهميت مى دهد و با صدها حكم بر آن تأكيد مى كند، براى بهداشت روانى نيز اهميت بسزايى قايل است. در مكتب اسلام، هم معيارهاى بيمارى روانى، هم حداقل سلامت روانى و هم معيارهاى ايده آل تعريف شده اند. معيارهاى بيمارى روانى مى توانند به تشخيص بيمارى كمك نمايند و از نظر حقوقى و جزايى مورد توجه قرار گيرند. معيار سلامت روانى در مكتب اسلام، تحت عنوان «رشد» به كار رفته است. لغت «رشد» به معناى قايم به خود بودن، هدايت، نجات، صلاح و كمال آمده است.24

معيار ايده آل سلامت روانى در مكتب اسلام

دست يابى به حداكثر رشد، كه به طور مترادف با «كمال و تكامل» به كار مى رود، در حقيقت، فلسفه زندگى از ديدگاه اسلام است. يقيناً هيچ عاقلى نمى تواند ادعا كند كه به حداكثر رشد و تكامل دست يافته و امكان دست يابى به مراحل بالاتر و پيشرفته تر براى او غير مقدور است. خداوند حكيم در آيه 186 سوره بقره مى فرمايد: (وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ); چون بندگانم از تو درباره من بپرسند، بگو: من به آنها نزديكم، دعوت خواننده اى كه مرا بخواند اجابت مى كنم، پس بايد آنها هم دعوت مرا اجابت كنند و به من ايمان آورند تا رشد يابند. چنان كه مشاهده مى شود، نتيجه ايمان به خدا و اجابت دعوت او، رشد و تكامل است و در حقيقت، مقصود از دعوت پيامبران الهى و پذيرش

آن توسط مردم، دست يابى به تكامل روانى است. در حقيقت، وقتى جهان بينى اسلامى و فلسفه زندگى را از ديدگاه مكتب اسلام در حركت تكاملى خلاصه نماييم، انسانى كه در اين مسير حركت مى نمايد، از معيار ايده آل سلامت فكر برخوردار است و به هر مقدار كه از اين مسير فاصله داشته باشد، از سلامت روانى دور است.25

علاوه بر مفهوم كلى «تكامل و رشد»، كه به عنوان ايده آل سلامت روانى مى توان از متون اسلامى استخراج نمود، آموزه ها و آموزش هاى گسترده اى نيز درباره جنبه هاى گوناگون كمك كننده و يا بازدارنده حركت تكاملى در اين مكتب وجود دارند كه داراى ارزش و جنبه علمى فراوان هستند و در ضمن، از سادگى و قابل فهم بودن در حدّ گروه هاى اجتماعى برخوردارند. نمونه هايى از اين آموزه ها عبارتند از:

_ قدرت تحمّل نسبت به ديدگاه هاى ديگران و گزينش ايمان به خدا و احساس تعهّد و تكليف نسبت به خداوند و دورى از قدرت هاى ضد خدا; در آيه 17 و 18 سوره مباركه زمر آمده است: (وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ); افرادى كه از پرستش طاغوت سر باز زنند و به درگاه خداوند روى آورند، آنان را بشارتى است و تو آنها را بشارت ده. آنهايى كه سخن را بشنوند و بهترين آن را پيروى نمايند كسانى هستند كه خداوند هدايتشان نموده و آنان خردمندانند.

_ احساس امنيت ديگران نسبت به گفتار و رفتار شخص; پيامبر اكرم(صلى الله عليه

وآله) مى فرمايند: مسلمان كسى است كه ديگر مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند.26

_ انجام به موقع هر كار با توجه به شرايط زمان و مكان; حضرت على(عليه السلام) مى فرمايند: عاقل كسى است كه هر چيزى را در جاى خود مى گذارد و جاهل برعكس است.27

_ برنامه ريزى و كوشش در امور مفيد و دورى از هر كار بى فايده; حضرت على(عليه السلام) مى فرمايند: براى خردمند صحيح نيست كه در پى كارى رود، مگر آنكه در سه چيز باشد: نصيب و بهره اى درباره معاد، يا مرمتى براى معاش و ترميم زندگانى، يا لذت در غير حرام.28

_ قدرت تحمّل نسبت به مردم و مداراى با آنها; حضرت على(عليه السلام)مى فرمايند: نشانه عقل مدارا با مردم است.29

_ حسن خلق; امام صادق(عليه السلام) مى فرمايند: كسى كه حسن خلق بيشترى داشته باشد عقلش كامل تر است.30

_ كوشش در دست يابى به علم و حكمت، حتى با از دست دادن رفاه خود; در حديث از معصوم(عليه السلام)آمده است: عاقل به كم و كاست دنيا با دريافت حكمت خشنود است و با كم و كاست حكمت و رسيدن به دنيا خشنود نيست و از اين رو، تجارتش سودمند است.31

_ رازدارى و كنترل گفتار; در گفتار معصوم(عليه السلام)است: سينه خردمند مخزن راز اوست.32 و نيز مى فرمايد: زبان خردمند پشت دل اوست و دل احمق پشت زبان او.33

_ دورى از غرور و خودپسندى; در سخن معصوم(عليه السلام)است: خودپسندى نشانه ضعف عقل است.34

_ برداشت واقع بينانه از جهان، توجه به آيات و نشانه هاى خداوند و پند گرفتن از تاريخ و تجارب خود و ديگران; آيه 37

سوره ق مى فرمايد: (إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ); قطعاً در اين يادآورى است براى هر كه قلبى دارد. امام صادق(عليه السلام)مى فرمايد: منظور از «قلب» در اين آيه شريفه، «عقل» است.35 در اين آيه نيز توجه به نشانه هاى خداوند و پند گرفتن از تاريخ، معيار عقل و سلامت آن شناخته شده است.

_ آرامش و اطمينان قلبى; خداوند مى فرمايد: (أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) (رعد: 28); ياد خدا مايه آرامش و اطمينان دل هاست.

آنچه به صورت كلى و اجمالى مى توان گفت: اين است كه از ديدگاه اسلام انسان سالم و ارزشمند كسى است كه دست كم داراى سه ويژگى اساسى و برجسته باشد: 1. تعقّل و تفكّر; 2. ايمان، تقوا، تديّن و تعهّد; 3. هدفمند بودن و به دنبال آن، تلاش و فعاليت در جهت رسيدن به اهداف انسانى و معنوى (چه فردى، چه اجتماعى).

به تعبير ديگر، مى توان گفت: انسان سالم و ارزشمند از چشم انداز اسلام، انسانى است كه در زندگى خود، سه جايگاه را به خوبى بشناسد و به آنها توجه و عنايت خاص داشته باشد:

1. جايگاه جهانى خود: به اين معنا كه از خالق و خلقت و هدف خلقت آگاه بوده و همواره به آنها توجه داشته باشد. او بايد بداند كه در عالم هستى چه كاره است و چه نقشى به عهده دارد. انسان سالم كسى است كه از حيث اعتقادى و فلسفى بداند كيست، از كجا آمده است و به كجا مى رود. حضرت على(عليه السلام) مى فرمايد: اگر ندانى از كجا آمده اى، نمى دانى به كجا مى روى.36 اگر انسان بداند

كه از كجا آمده است و به كجا مى رود (توجه به مبدأ و معاد) به طور طبيعى و منطقى، رفتار مناسب و سازنده اى خواهد داشت و به همين دليل، گفته مى شود: يكى از معيارها و نشانه هاى سعادت و سلامت روان، توكّل بر قدرت مطلق و لايزال است كه در سايه اعتقاد به توحيد و مبدأ حاصل مى گردد. بدون ترديد، فقط در پرتو توحيد و ايمان است كه آرامش و سلامت روان به نحو احسن و اكمل به دست مى آيد.

2. جايگاه فردى خود: انسان بايد به نوع رابطه اش با خودش و رابطه اش با خداى خودش توجه داشته باشد; به اين معنا كه بداند در دنيا چگونه رفتار كند تا هم در دنيا و هم در آخرت به سلامت و سعادت برسد. حالات و اعمالى مثل خودباورى، خلّاقيت، شناخت نقاط ضعف و قوّت خود، داشتن صداقت با خود و خداى خويش و نيز تلاش و كوششى كه تا حدّى مرتبط با جايگاه فردى هستند، از ديگر معيارها و نشانگان سلامت روان محسوب مى گردند.

3. جايگاه اجتماعى خود: توجه به رابطه با همنوع نيز از ديگر ويژگى هاى انسان سالم است; به اين صورت كه توجه كند چگونه مى تواند در اجتماع و در كنار همنوع خود زندگى كند، در حالى كه ضمن رعايت حقوق خود و ديگران و عدم تجاوز به حريم آنان، به تأمين سلامت و سعادت خود و همنوعانش كمك نمايد. به همين دليل است كه دوست داشتن خود و ديگران و نيز داشتن ارتباطى سالم و صميمى با آنان براى تعامل، تعاون و همكارى، از معيارها

و نشانگان ديگر سلامت روان و شخصيت به شمار مى آيند.

در پايان، توجه به اين سؤال و ارائه پاسخ آن مى تواند به توضيح و تكميل نتيجه بحث كمك رساند:

سؤال: آيا روان شناسى به عنوان يك علم رسمى، مستقل و تخصصى، مى تواند به تنهايى (بدون كمك گرفتن از دين، فلسفه، اخلاق و عرفان) تأمين كننده سلامت روان افراد و جوامع بشرى باشد؟

جواب: روان شناسى زمانى تحت عنوان علم النفس (معرفت النفس) جزئى از فلسفه به حساب مى آمد. به دنبال تحولات عصر نوزايى و شيوع تفكر اثبات گرايانه، تجربه گرايانه و عينيت گرايانه، كه دامن بيشتر علوم انسانى _ اجتماعى را گرفت، در سال 1879 دانشمندى آلمانى به نام ويلهلم وونت (1832_1920 Wilhelm Wundt;) اولين آزمايشگاه تجربى روان شناسى را در شهر «لايبزيك» تأسيس نمود و به قول خودش، حساب روان شناسى را از فلسفه جدا ساخت.

اكنون و در دنياى امروز، روان شناسى به عنوان يك علم، مطرح است كه با سرعت تمام در حال پيشرفت، تكامل و گسترش است. روان شناسى در حال حاضر، يك تخصص است و هر تخصصى علاوه بر اينكه مى تواند مفيد و مؤثر باشد، مى تواند مضر و خطرناك هم باشد!

اگر روان شناسى به غرورِ استقلال و آفت سكولاريسم دچار گردد و بخواهد همچنان خود را از دين و فلسفه و اخلاق و عرفان جدا نگه دارد، بايد گفت: چنين علمى نه تنها تأمين كننده سلامت روان افراد جامعه نيست، بلكه حتى قادر به تأمين سلامت روان خود هم نخواهد بود.37 و در اين صورت، معلوم نيست چه سرنوشتى در انتظارش خواهد بود.

اما اگر روان شناسى با دين،

فلسفه، اخلاق، عرفان و معنويت مخلوط و ممزوج گردد و از آنها كمك بگيرد، مى تواند در جهت سلامت و ارزشمند بودن، به انسان و جامعه كمك نمايد. فقط در اين وضعيت است كه روان شناسى به يك علم مفيد، سالم و سالم ساز تبديل مى گردد. و اين همان چيزى است كه انتظار و آرزوى تحقق آن را داريم و نامش را «روان شناسى دينى» (روان شناسى اسلامى) مى گذاريم.

ضمناً با تشكر و سپاس فراوان از كليه استادان و محققانى كه تاكنون در زمينه استخراج، تبيين، تنظيم و تدوين اصول و كليات روان شناسى اسلامى قدم برداشته و قلم زده اند و در اين مسير زحمات، مشقات و مخالفت هايى را تحمل كرده اند، اميد آن روزى را داريم كه روان شناسى اسلامى به صورت مدون، علمى، منطقى، سنجيده، كامل و مبيّن به مراكز علمى سراسر دنيا و جوامع بشرى كه تشنه و محتاج معارف خالص و بلند انسانى _ اسلامى هستند عرضه و ارائه گردد.

الگوى تام و نهايى سلامت روان و كمال شخصيت به وضوح، در وجود مبارك و نورانى پيامبر عظيم الشان(صلى الله عليه وآله)، فاطمه زهرا(عليها السلام) و ائمّه اطهار(عليهم السلام)يافت مى شود. الگوى ما در سلامت روان، شخصيت مظلومى است كه هنگام ضربت خوردن و شهادت، جمله «فزتُ و ربِّ الكعبه» را به زبان آورد. اين نشانه اوج و نهايت سلامت روان و كمال شخصيت است. كسى قادر به گفتن اين جمله است كه از گذشته و حال خود رضايت كامل دارد و به آينده خويش نيز مثل روز روشن اميدوار است. و در يك كلمه، بايد گفت: انسان سالم

كسى است كه خوب زندگى كند، خوب بميرد و خوب جاودانه شود!

پى نوشت

1_ سيد ابوالقاسم حسينى، اصول بهداشت روانى، چ چهارم، مشهد، دانشگاه علوم پزشكى، 1377، ج 1، ص 45.

2_ شهريار شهيدى و مصطفى حمديه، اصول و مبانى بهداشت روانى، تهران، سمت، 1381، ص 7.

3. World Health Organization (WHO).

4 و 5_ احمدعلى نوربالا و همكاران، نگاهى بر سيماى سلامت روان در ايران، تهران، مؤلّف، 1380، ص 1_5 / ص 5_6.

6_ سيد ابوالقاسم حسينى، پيشين، ص 5.

7. Primary Prevention.

8. Secondary Prevention.

9. Tertiary Prevention.

10_ بررسى و نقد هه الگوها از متن انگليسى درس «بهداشت روان» دكتر جلالى تهرانى در دوره دكترى روان شناسى تربيتى استخراج و تدوين گرديده است.

11. Medical Model.

12_ شهريار شهيدى و مصطفى حمديه، پيشين، ص 18و 19.

13_ حمزه گنجى، بهداشت روانى، تهران، ارسباران، 1380، ص 14و15.

14. Freudian Model.

15. Ego.

16. Id.

17_ حمزه گنجى، پيشين، ص 15_16.

18. Id.

19. Ego.

20. Super Ego.

21. Behavioral Model.

22. Humanistic Model.

23_ محمّدمهدى اصفهانى، آيين تندرستى، قم، دانشگاه علوم پزشكى و خدمات بهداشتى درمانى، 1384، ص 1_3.

2424و25_ سيد ابوالقاسم حسينى، پيشين، ص 33_ 37 / ص 40.

26_ شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1410، ج 4، ص 262.

27_ عبدالواحد آمدى تميمى، غررالحكم و دررالكلم، بيروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، 1407، ج 1، ص 98، ش 1933.

28 و 29_ همان، ج 2، ص 137، ش 73 / ج 2، ص 41، ش 37.

30 و 31_ محمّدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، تهران، المطبعة الاسلاميه، 1381 ق، ج 1، ص 45/ ج 1، ص 26.

32 و 33_ نهج البلاغه، ترجمه محمّد دشتى، قم، مشرقين، 1379، ح 6 / ح 40.

34 و 35_ محمّدبن يعقوب

كلينى، پيشين، ج1، ص51/ج1، ص 24.

36_ ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 292.

37_ توماس مور در كتاب خود تحت عنوان مراقبت از روح به صراحت مى نويسد: «روان شناسى يك علم سكولار است و در دنياى مدرن امروز، ما روان شناسى را از دين جدا مى كنيم!»

(Thoomas Moore, The Care of the Soul, NewYork, Harper Perennial, 1992, p XV.)

منبع:ماهنامه معرفت

الگوها و نظريه هاى عمده بهداشت روانى

نويسنده: رحيم ميردريكوندى چكيده

يكى از مسائل مهم جهان امروز مسئله بهداشت و سلامت انسان است. بدون شك، سلامت جسمانى و روانى افراد جامعه اهميت بسزايى دارد. تأمين سلامتى اقشار جامعه يكى از مسائل اساسى هر كشورى است كه بايد آن را از سه بعد جسمى، روانى و اجتماعى مدنظر قرار داد. بهداشت روانى علاوه بر اينكه هدف هر جامعه اى به شمار مى آيد، معيارى براى سلامت فرد نيز محسوب مى گردد. اين اصطلاح داراى معانى متعددى است كه از جامعه اى به جامعه ديگر، فرهنگى به فرهنگ ديگر و از فردى به فرد ديگر متفاوت است.به همين دليل، در روان شناسى، الگوها و ديدگاه هاى متفاوتى نسبت به بهداشت روانى وجود دارد. اين نبشتار درصدد نقد و بررسى چهار الگو و ديدگاه عمده در اين باره مى باشد. علاوه بر اين، به ديدگاه اسلام در باب بهداشت روانى نيز اشاره مى گردد.

كليدواژه ها: بهداشت روانى، الگوى پزشكى و روان پزشكى، الگوى روان كاوى (فرويدى)، الگوى رفتارگرايى، الگوى انسان گرايى، اسلام و بهداشت روانى. مقدّمه

حل مسائل ملّى و بين المللى تا حدّ زيادى به روشن بينى در زمينه روح و روان بشر و جلوه

هاى گوناگون آن بستگى دارد و بدين منظور، بايد ساخت و ايجاد فرد سالم، خانواده سالم و اجتماع سالم هدف همگان باشد و اين خود به مقدار زيادى بستگى به فهم فلسفه وجودى فرد و مفهومى دارد كه فرد و اجتماع از زندگى برداشت مى كنند. با توجه به شيوع فلسفه هاى مادى، كه حقيقتاً قادر به توجيه انسان و جهان نيستند و اشكالاتى كه اين فلسفه ها ايجاد كرده و خواهند كرد، متفكران موحّد بايد به طور جدّى دست به كار شوند و نقش رهبرى فكرى جهان را به عهده گيرند. در اين باره متفكران موحّد ملت ما با در دست داشتن ذخاير معنوى، اخلاقى و مذهبى سرشار و غنى، مسئوليتى بس عظيم به عهده دارند.1

بدون شك، سلامت جسمانى و روانى افراد جامعه اهميت بسزايى دارد. افراد و جوامع انسانى بدون حفظ سلامت و رعايت بهداشت، نمى توانند به زندگى فردى و نوعى خود ادامه دهند و نسل خود را حفظ نمايند. بيمارى و ناتوانى، زندگى فرد و روابط انسانى را مختل و در نتيجه، احساس امنيت و همبستگى را از انسان سلب مى كنند.2

موضوع «سلامتى» از بدو پيدايش بشر و در قرون و اعصار متمادى، مهم و همواره مطرح بوده است. اما هرگاه از آن سخنى به ميان آمده، عموماً بعد جسمانى آن مدّ نظر قرار گرفته و كمتر به بعد روانى آن توجه شده است. «سازمان بهداشت جهانى»3

(1990) ضمن توجه دادن مسئولان كشورها به تأمين سلامت جسمى، روانى و اجتماعى افراد جامعه، همواره بر اين نكته تأكيد دارد كه هيچ يك از اين سه بعد بر ديگرى برترى ندارد. طبق برآوردهاى اين

سازمان ميزان شيوع اختلالات روانى در كشورهاى صنعتى و در حال توسعه رو به افزايش است. اين در حالى است كه در برنامه ريزى هاى توسعه اجتماعى و اقتصادى، پايين ترين اولويت به آنها داده مى شود. دليل اين افزايش را تا حدّ زيادى مى توان وابسته به رشد روزافزون جمعيت، تغييرات سريع اجتماعى همچون شهرنشينى، فروپاشى خانواده هاى گسترده و مشكلات اقتصادى دانست.4

تأمين سلامتى اقشار جامعه يكى از مسائل اساسى هر كشورى است كه بايد آن را از سه بعد جسمى، روانى و اجتماعى مدّنظر قرار داد. با توجه به افزايش بيماران روانى در سراسر جهان، زيان هاى مالى و معنوى ناشى از اين بيمارى ها و همچنين كمبود تسهيلات، امكانات و نيروى تخصصى لازم براى ارائه خدمت به آنها، به نظر مى رسد كه انجام خدمات پيشگيرانه در اين زمينه ضرورى است و تأمين بهداشت روانى افراد به عنوان يك اقدام مثبت اجتماعى، اقتصادى، پزشكى و بهداشتى، براى تمام كشورها و ملت ها جنبه الزامى دارد.5 تعريف «بهداشت روانى»

«بهداشت روانى» داراى دو تعريف است. در تعريف اول، «بهداشت روانى» به معناى سلامت فكر و روان است و منظور از آن نشان دادن وضع مثبت و سلامت روانى و راه هاى دست يابى به آن است كه در تكامل فرد و اجتماع نقش مؤثرى مى تواند به عهده گيرد. در تعريف دوم، منظور از «بهداشت روانى» عبارت از رشته اى تخصصى از بهداشت عمومى است كه در زمينه پيش گيرى از بيمارى هاى روان و كاستن آنها فعاليت مى نمايد.

اكنون بهداشت روانى به عنوان يكى از رشته ها و موضوعات اساسى، مورد توجه

سازمان بهداشت جهانى است و يك قسمت مستقل را در اين سازمان جهانى به خود اختصاص مى دهد. در هر دو مفهوم بهداشت روانى، نقش فرهنگ، آداب و رسوم خانوادگى و اجتماعى و شرايط محيطى مورد تأكيد قرار مى گيرد.6

به طور كلى، مى توان گفت: «بهداشت روانى» به معناى تأمين سلامت روان افراد جامعه به هر نحو ممكن است. بر اين اساس، تمام اصول، نكات، اعمال و اقداماتى كه به تأمين سلامت روان مدد برسانند مشمول بهداشت روانى بوده، در دايره آن قرار مى گيرند. به همين دليل، در بيشتر كتب و منابع مربوط به بهداشت روانى، به سه نظام اشاره مى شود: نظام اوليه يا پيش گيرى نوع اول7 براى پيش گيرى از بيمارى روانى، نظام ثانويه يا پيش گيرى نوع دوم8 براى درمان بيمارى و كاهش شدت آن; و نظام ثالثيه يا پيش گيرى نوع سوم9 براى بهتر كردن عاقبت بيمارى (بازتوانى و توان بخشى). بر اين اساس، مى توان گفت: بهداشت روانى، برخلاف مفهوم ظاهرى آن (پيش گيرى تنها)، اصطلاح عام و گسترده اى است كه هم شامل پيش گيرى مى شود، هم درمان و هم توان بخشى.

در تعريف «بيمارى روانى» و «سلامت روان»، الگوها، نظريه ها و ديدگاه هاى متعددى ارائه گرديده است. اين نبشتار چهار الگو و ديدگاه عمده و اساسى را به صورت اجمالى و مختصر مورد نقد و بررسى قرار مى دهد. اين چهار الگو به ترتيب عبارتند از: 1. الگوى پزشكى و روان پزشكى; 2. الگوى رفتارگرايى; 3. الگوى روان كاوى (فرويدى); 4. الگوى انسان گرايى. الگوها و نظريه هاى بهداشت روانى10

اصطلاح «بهداشت روانى» اصطلاحى عمومى

است كه به معانى متعددى به كار مى رود. يكى از عمده ترين اين معانى، كه هدف نهايى هر جامعه اى نيز محسوب مى شود، تأمين سلامت روان افراد جامعه است. هر جامعه اى موظّف است سلامت روان افراد خود را تأمين نمايد. بهداشت روانى بخش عمده اى از بهداشت عمومى به شمار مى آيد.

بهداشت روانى علاوه بر اينكه هدف هر جامعه اى به شمار مى آيد، معيارى براى سلامت فرد نيز محسوب مى گردد. اين اصطلاح داراى معانى متعددى است كه از جامعه اى به جامعه ديگر، فرهنگى به فرهنگ ديگر و از فردى به فرد ديگر متفاوت است. به همين دليل، در روان شناسى، الگوها و ديدگاه هاى متفاوتى نسبت به بهداشت روانى وجود دارد. در ذيل، به اين الگوها و ديدگاه هاى عمده اشاره مى گردد: 1. الگوى پزشكى و روان پزشكى11

در اين الگو، بهداشت روانى به معناى عدم وجود و حضور علايم بيمارى است. بر اساس اين الگو، انسان سالم كسى است كه نشانه هاى بيمارى در او ديده نمى شود; همان گونه كه انسان سالم از حيث جسمانى كسى است كه نشانه هاى بيمارى مثل درد، تب و لرز در وى به چشم نمى خورند.

طبق اين ديدگاه، هدف انسان و جوامع انسانى رهايى و خلاصى انسان از نشانه هاى بيمارى است. در اين الگو، نشانه ها و پديده هايى از قبيل اضطراب، وسواس، افسردگى، توهّم و هذيان، و پرخاشگرى كنترل نشده، نشانه بيمارى محسوب مى شوند و اگر در كسى يافت شوند آن فرد نابهنجار و غيرطبيعى (مريض و ناسالم) است و چنانچه در فردى يافت نشوند اين فرد

سالم، طبيعى و بهنجار محسوب مى گردد.

صاحبان اين ديدگاه عوامل فيزيكى و بيولوژيكى را پايه هستى بشر مى دانند و معتقدند: تمام حالات ذهنى و فكرى بشر زير بناى مولكولى و سلولى دارند. برخى از پيش فرض هاى عمده اين ديدگاه را مى توان در چند مورد خلاصه كرد:

1. فرد بيمار، ناتوان است و درمان بدون مداخله مستقيم امكان پذير نيست.

2. بيمارى هاى روانى و به طور كلى، بيشتر ويژگى هاى رفتارىوروان شناختى انسان مشخصاً قابل طبقه بندى هستند و در نتيجه، بيمارى ها و افراد مبتلا به بيمارى را مى توان در گروه هاى مشخص قرار داد.

3. به دليل آنكه افراد را مى توان در طبقات و دسته هاى مشتركى قرار داد، پس روش هايى كه براى درمان يك بيمارى خاص كاربرد دارند، براى افراد مبتلا به آن بيمارى نيز مشتركند.

4. هرچند ابعاد وجودى انسان به چند بعد جسمانى، روانى و اجتماعى تقسيم مى شوند، ولى تأكيد اساسى بر بعد جسمانى است.12

ديدگاه مزبور، كه به مكتب «زيست گرايى» نيز شهرت دارد، در مطالعه رفتار انسان، بيشترين اهميت را براى بافت ها و اعضاى بدن قايل مى شود. اين مكتب، كه پايه اصلى روان پزشكى را تشكيل مى دهد، بيشتر بر بيمارى روانى توجه دارد، نه بهداشت روانى; زيرا بيمارى روانى را جزو ساير بيمارى ها به شمار مى آورد. روان پزشكى، كه در اواخر قرن هجدهم شاخه اى از پزشكى شناخته مى شد و به درمان بيمارى هاى روانى مى پرداخت، از بيمارى روانى مفهوم عضوى را در نظر مى آورد. همان گونه كه اشاره شد، ديدگاه «روان پزشكى» براى تبيين بيمارى روانى به

پديده ها و اختلال هاى فيزيولوژيك اهميت مى دهد. اين ديدگاه از علم پزشكى الهام مى گيرد; زيرا علم پزشكى معتقد است: بيمارى جسمى در اثر بى نظمى در عملكرد يا در خود دستگاه به وجود مى آيد. ديدگاه «روان پزشكى» درباره فرد ديد تعادل حياتى دارد; معتقد است: اگر رفتار شخص از هنجار منحرف شود، به اين دليل است كه دستگاه روانى او اختلال پيدا كرده است. بنابراين، فرض بر اين است كه در آينده نوعى نقص در دستگاه عصبى او كشف خواهد شد و همه اختلال هاى فكرى و رفتارى بر اساس آن قابل تبيين خواهند بود. به دليل آنكه ديدگاه «روان پزشكى» درباره فرد ديد تعادل حياتى دارد، طبق اين ديدگاه، بهداشت روانى عبارت است از: نظام متعادلى كه خوب كار مى كند.13

در نظام ارزشى الگوى «پزشكى» و «روان پزشكى»، هدف نهايى، حذف، دفع و رفع نشانه هاى بيمارى است. به همين دليل، در الگوى مزبور، براى حذف و رفع نشانه هاى بيمارى از درمان هاى فيزيكى مثل دارو، شوك درمانى، كنترل و محروميت استفاده مى شود.

اين درمان ها گرچه بيمارى را ريشه كن نمى كنند و فقط نشانه هاى آن را ظاهراً و به صورت موقّت از بين مى برند، ولى همين كه نشانه ها ناپديد مى شوند، گفته مى شود: بيمار درمان شده و سلامت خود را باز يافته است! 2. الگوى روان كاوى (فرويدى)14

زيگموند فرويد، بنيانگذار مكتب «روان كاوى»، در اصل يك پزشك بود. به همين دليل، روان كاوى به آسانى از سوى روان پزشكى پذيرفته شده است. علاوه بر اين، مكتب «روان كاوى» و مكتب «زيست گرايى»

شباهت هايى با هم دارند. «روان كاوى» مثل «زيست گرايى»، بر مفهوم «تعادل» (عدم تعارض) بين ساخت ها، تشخيص و درمان استوار است. درباره بهداشت روانى، مفاهيم روان كاوانه زيادى وجود دارند و برخى از شاگردان فرويد از انديشه اصلى او فاصله گرفته اند تا نظر خاص خود را ارائه دهند. به نظر برخى از روان كاوان، بهداشت روانى زمانى تضمين مى شود كه «من»15

از ديدگاه فرويد، «سلامت روان» به معناى سازگارى فرد با خود و با خواسته ها و فشارهاى جامعه است. وى اعتقاد دارد: شخصيت انسان داراى سه بخش يا سه ساختار به نام هاى «بن»،18 است. ايگو (من)، كه مدير اجرايى شخصيت است و مسئوليتش حفظ تعادل آن مى باشد، همواره از طرف «ايد» (بن)، «سوپرايگو» (فرامن) و محيط تحت فشار قرار مى گيرد. چنانچه ايگوى فرد تضعيف گردد، قدرت اجرايى و مديريتى اش را از دست مى دهد و در نتيجه، تعادل شخصيت به هم خورده، در نهايت، انسان به ناسازگارى مبتلا مى گردد. به عقيده فرويد، فرد ناسازگار يعنى: كسى كه سلامت روان خود را از دست داده و دچار بيمارى گرديده است.

در نظام ارزشىِ اين الگو، هدف نهايى سازگار كردن و سازگار شدن فرد با خود و با جامعه اى است كه در آن زندگى مى كند _ جامعه هر چه مى خواهد باشد! _ فرد سالم هم كسى است كه در جامعه اش زندگى كند، بدون اينكه تعارضى بين روان و ذهن او و جامعه اش به وجود آيد.

بنابراين، كسى كه با خود و جامعه اش سازگار باشد و با آنها در ستيز و تعارض به سر نبرد،

بر چسب سلامت مى خورد، و كسى كه نتواند با خود و جامعه خويش سازگار شود و با آنها تعارض و درگيرى داشته باشد _ جامعه هر چه باشد! _ برچسب بيمارى و مرض مى خورد. به هر حال، تمام تلاش و هنر اين نظام آن است كه به افراد آموزش دهد چگونه با خود و جامعه خود سازگار شوند، و به بيماران نيز اين بينش را بدهد كه علت ناسازگارى شان با جامعه و مقاومتشان در برابر آن چيست.

حال اين سؤال مطرح است كه طبق معيار و الگوى فرويدى، افراد و چهره هاى انقلابى و مبارز، كه عليه جامعه و قوانين حاكم بر آن قيام مى كنند و به مبارزه برمى خيزند و درصدد اصلاح يا تغيير آن برمى آيند، چه حكمى دارند: سالم هستند يا بيمار؟

شباهت هاى الگوى پزشكى _ روان پزشكى و الگوى روان كاوى: بين دو الگوى مذكور، شباهت هاى زير به چشم مى خورند:

1. هر دو الگو اساساً به جنبه منفى و سلبى توجه دارند، يكى به نبود نشانه هاى بيمارى و ديگرى به نبود تعارض با خود و جامعه.

2. طبق هر دو الگو، مشكل در درون خود بيمار است و جامعه براى درمان يا اصلاح، موضوعيتى ندارد. بنابراين، هر دو الگو چندان درصدد اصلاح قوانين جامعه برنمى آيند. به عبارت ديگر، هر دو الگو كار چندانى با اجتماع يا محيط ندارند و آن را منبع _ حتى _ احتمالى بيمارى نمى دانند. از اين رو، جامعه را در درمان يا اصلاح بيمارى دخيل ندانسته، فقط بر فرد تكيه مى كنند.

3. هر دو الگو بيمار را كاملا منفعل به حساب

مى آورند و به اراده و فعّال بودن او چندان اهميتى نمى دهند. «روان پزشكى» سعى دارد با دادن دارو و روان كاوى تلاش مى كند با روان درمانى، آن هم به شيوه خاص فرويدى، بيمار را درمان كند! 3. الگوى رفتارگرايى21

طبق اين الگو، سلامت روان به معناى وجود رفتار سازگارانه و عدم رفتار ناسازگارانه است. «رفتار سازگارانه» رفتارى است كه فرد را به اهدافش برساند و «رفتار ناسازگارانه» رفتارى است كه فرد را از رسيدن به اهدافش باز دارد. بر اساس چارچوب اين ديدگاه، فرد سالم كسى است كه در جامعه طورى رفتار كند كه به اهدافش برسد. حال اهداف چه باشند و جامعه چه جامعه اى باشد، فرق نمى كند و چندان اهميتى ندارد! بيمار هم كسى است كه رفتارش او را به اهدافش نرساند! تلاش و هدف نهايى اين الگو و نظام ارزشى آن اين است كه شيوه هاى رفتار سازگارانه و رسيدن به اهداف را به افراد آموزش دهد. در الگوى رفتارگرايى، اهتمام بر اين است كه فرد به هدفش برسد; فرقى نمى كند كه اين هدف خوب باشد يا بد، و دركنارش حق ديگران ضايع شود يا نشود!

اين تعريف از «سلامت روان» يكى از رايج ترين تعاريف بهداشت روانى است كه در عصر كنونى به چشم مى خورد و متعلّق به يك نظام ارزشى و يك مكتب روان شناختى است كه به مكتب «رفتارگرايى» (اصالت رفتار) معروف است. اگرچه ريشه و مركز اين نوع تفكر و عمل در آمريكاست، ولى امروزه به سراسر جهان سرايت كرده و حتى در مشرق زمين و كشورهاى اسلامى نيز عده اى خواسته يا

ناخواسته عملكردى مطابق و هماهنگ با اين ديدگاه دارند!

اين الگو و اين ديدگاه امروزه در بيشتر كشورهاى دنيا، به ويژه كشورهاى غربى و صنعتى، رايج است و توسط حاكمان و سياست مداران شيطان صفت به كار گرفته مى شود; ديدگاهى كه غيرانسانى و شيطانى است و توجيه كننده اين ضرب المثل معروف است: «هدف وسيله را توجيه مى كند!» آيا انسانى كه فقط به فكر خود، منافع و اهداف خويش است و اهميتى به اهداف، حقوق و منافع ديگران نمى دهد و حتى در موارد زيادى نيز آنها را ضايع يا غصب مى كند، انسانى سالم و منطقى است ؟!

البته ناگفته پيداست كه گاهى انسان اهدافى دارد منطقى و انسانى. بنابراين، اگر طورى رفتار كند كه به اين اهداف برسد هيچ مشكلى پيش نمى آيد; چون هم رفتارش منطقى است و هم اهدافش منطقى اند و هم چنين رفتارى نشانه اى از سلامت فكر، روان و شخصيت او به شمار مى آيد. اما اگر فردى اهدافى دارد غيرانسانى و ملازم با تضييع حقوق فرد يا افراد ديگر، آيا باز هم چنين شخصى رفتارش منطقى و سازگارانه است؟ آيا براى رسيدن به هر هدفى، مى توان به هر رفتارى دست زد؟ آيا با عقل سليم و حكيم مى توان گفت: چنين فردى از سلامت روان برخوردار است؟

با وجود اين، در همه جاى دنيا كسانى هستند كه اگرچه اين را بر زبان نمى آورند و خود را «رفتارگرا» نمى دانند و حتى در مواردى از اين اسم و اصطلاح نيز به ظاهر بيزارى مى جويند، اما در عمل، منش و رفتار خود، دقيقاً بسان رفتارگرايان و مطابق

با نظام ارزشى آنان عمل مى نمايند!

همان گونه كه ملاحظه مى شود، اين الگو و الگوى فرويدى هر دو بر سازگارى تأكيد مى كنند، منتها فرويد سازگارى فرد با خود و جامعه اش را در نظر مى گيرد، ولى رفتارگرا سازگارى رفتار با هدف را مدّ نظر قرار مى دهد. علاوه بر اين، در مقايسه الگوى «رفتارگرايى» با الگوى «پزشكى» و «روان پزشكى»، مى توان گفت: الگوى «پزشكى» يك الگوى مطلق گرا و اين الگو نسبى گراست. روان پزشك، پرخاشگرى كنترل نشده را به صورت مطلق مرض و بيمارى مى داند، در حالى كه از ديد رفتارگرا، اگر رفتار پرخاشگرانه شما را به هدفتان برساند نه تنها مرض و بيمارى به حساب نمى آيد، بلكه عين سلامت است. طبق الگوى «رفتارگرايى»، اگر پرخاشگرى شما را به هدفتان نرساند آن گاه مى توان گفت: اين پرخاشگرى نشانه مرض و نابهنجارى است.

بر اساس همين ديدگاه غيرانسانى رفتارگرايى است كه حاكمان و سياست مداران غربى، به ويژه آمريكا و انگلستان و همدست جعلى و بى ريشه آنان اسرائيل غاصب، خود را محق و ذى صلاح مى دانند كه تحت عنوان آزادى، دموكراسى و حقوق بشر به هر كشور و سرزمينى حمله كنند و پس از كشتن هزاران بى گناه، و بى خانمان كردن عده زيادى از مردم عادى، ثروت ها، منابع و معادن آنان را به غارت و چپاول ببرند! چنين مهاجمانى براى اينكه رفتار خود را منطقى و انسانى جلوه دهند دايم در بنگاه ها و بوق هاى تبليغاتى خود، از هديه كردن آزادى و دموكراسى و احقاق حقوق بشر دم مى زنند! از ديد آنها، اين

گونه رفتارها نه تنها بد نيستند، بلكه نشانه اى از آزادى، دموكراسى، سلامت روان، عدالت و انسانيت به شمار مى آيند; زيرا آنها را به هدفشان، كه غارت فرهنگ، ثروت و منابع مردم كشورهاى مظلوم است، مى رساند! 4. الگوى انسان گرايى22

روان شناسى «انسانگرا» الگويى از سلامت روان را ارائه مى دهد كه با سه الگوى پيشين تفاوت فراوانى دارد. در اين الگو، بر طبيعت و جنبه هاى مثبت انسان و فعّال بودن وى تأكيد مى شود.

طبق اين الگو، «سلامت روان» به معناى رشد، شكوفاسازى و تحقق استعدادها و نيروهاى درونى انسان است. از چشم انداز اين الگو، انسان سالم كسى است كه استعدادهاى خود را شكوفا سازد و به كمال مطلوب و ايده آل برسد. در نظام ارزشى اين الگو، هدف و هنر انسان رسيدن به كمال و شكوفاسازى تمام استعدادهاى ذاتى و درونى وى است. در ديدگاه «انسانگرا»، انسان با يك سلسله متنوع از استعدادها و نيروها متولّد مى شود كه روى هم رفته، به «طبيعت انسان» معروف است. اين نيروها عبارتند از: هوش، نيازها و غرايز، معنويات و الهيّات، عاطفى بودن، اجتماعى بودن و مانند آن كه بر اساس اين الگو، تمام آنها، هم سالم هستند و هم مثبت. همه انگيزه انسان و اصلى ترين انگيزه وى نيز شكوفاسازى اين نيروهاى سالم و مثبت است. طبق اين الگو، انسان كلّيتى است متشكل از روح و جسم (تن و روان) كه همواره به طرف خودشكوفايى و كمال در حركت است.

اين ديدگاه بر خلاف سه ديدگاه قبل، انسان را ذاتاً سالم، مثبت و فعّال مى پندارد كه با اراده، اختيار و مسئوليت خودش،

اعمال و كردارش را انجام مى دهد. وى مسئول سلامت خويش است و اگر هم مريض شود، خودش بايد در درمانش فعّال و تصميم گير باشد.

از ميان روان شناسان انسانگراى معروف، مى توان به چهره هايى همچون گوردن آلپورت (1894_1967 Gordon Allport;)، كارل راجرز (1902_ 1987 CarlRogers;)، آبراهام مزلو (1908_ 1970 AbrahamMaslow;) و تا حدّى اريك فروم (1900_ 1980 Erich Fromm;) و ديگران اشاره نمود كه بررسى نظرات هر يك از آنان نيازمند مقاله اى مستقل است.

نقد و نظر: اگرچه الگوى «انسان گرايى» به حسب ظاهر و در مقايسه با سه الگوى ديگر، از جذّابيت و نقاط قوّت و مثبت زيادى برخوردار است، اما اگر با ديدى تيز و نقّادانه به آن بنگريم، خواهيم يافت كه اين الگو نيز على رغم ظاهر زيبا و جذّابش داراى ايرادهاى اساسى و اشكالات مبنايى است; اولا، در اينكه كمال و شكوفاسازى چه و چگونه هستند، محل دقت و تأمّل است. ثانياً، درست است كه ديدگاه اسلامى نيز به اراده، اختيار، مسئوليت، خودشكوفايى و كمال جويى انسان توجه و تأكيد دارد، ولى قابل ذكر است كه آبشخور اسلام با آبشخور «انسان گرايى» در اين امر كاملا متفاوت است و به اندازه زمين تا آسمان با آن فاصله دارد! نگاه اسلام به انسان، نگاهى الهى، آسمانى و عمودى است، ولى نگاه «انسان گرايى» به انسان، نگاهى بشرى، زمينى و افقى است. از ديد اسلام، انسان موحّد و مؤمن، انسانى سالم و ارزشمند است، در حالى كه از ديد «انسان گرايى»، انسان بما هو انسان ارزشمند است. بنابراين، عمده ترين ايرادى كه به ديدگاه «انسان گرايى» وارد است، توجه و تأكيد

افراطى آن بر انسان است. اين ديدگاه انسان بما هو انسان را محور و مركز ثقل همه چيز قرار مى دهد و وجود انسان را برترين و بهترين وجود به حساب مى آورد. طرف داران اين ديدگاه همه چيز را براى انسان مى خواهند و اگر هم از خدا، دين، انبيا و كتب آسمانى دم مى زنند و آنها را مفيد مى دانند، صرفاً به خاطر اين است كه همه اينها براى انسان و مفيد به حال وى هستند! خدا خوب است، چون براى انسان خوب است; و دين خوب است، چون براى انسان و زندگى اش مفيد است.

اين در حالى است كه بر اساس ديدگاه اسلام، انسان بماهو انسان ارزشى خنثا دارد و در سايه التزام به ارزش هاى الهى و انسانى صحيح، به منزلت و احترام نايل مى شود. از اين رو، تنها انسان موحّد و مؤمن است كه به خاطر توحيد، ايمان و تعهدش، سلامت و ارزش والايى پيدا مى كند. از منظر اسلام، محور و مركز ثقل همه چيز و همه كس خداوند سبحان و خالق منّان است. ديدگاه اسلام در باب بهداشت روانى

گرچه بحث «بهداشت روانى» از ديدگاه اسلام نيازمند كتاب و يا مقاله مستقلى است، ولى براى حسن ختام كلام، به اختصار، به ديدگاه دين مبين اسلام در اين باره اشاره مى گردد:

به دليل آنكه تأمين سلامت، حفظ و ارتقاى آن يك مقدّمه لازم براى حفظ حيات، شكوفايى عمر و بهره گيرى شايسته از زندگانى است، از اين رو، در آيين حيات بخش اسلام، اين موضوع از اهميت خاصى برخوردار است و در بسيارى از احكام اسلامى، به

شكل هاى گوناگون به آن توجه شده است. كلمه «سلامت» مفهومى وسيع تر از سالم بودن تن و فقدان بيمارى و ناتوانى دارد و جنبه هاى درستى و آسايش جسمى، روانى و اجتماعى و شايستگى هاى معنوى را دربر دارد. با نگاهى گذرا و سيرى كوتاه در منابع و معارف اسلامى، درمى يابيم كه حكمت و هدف از خلقت و آفرينش، خلقت انسان، و هدف از خلقت انسان، كمال جويى و سعادت وى در سايه ستايش و پرستش خداوند حكيم و بى نياز است. از ديدگاه اسلام، هم حيات انسان و هم سلامت او از اهميت ويژه اى برخوردارند. تأمين سلامت و حفظ و ارتقاى آن، نيازمند برخوردارى مردم از آگاهى هاى ضرورى بهداشتى است و هر تلاشى كه در زمينه بهداشت، با الهام از رهنمودهاى حيات بخش و مسئوليت آفرين اسلامى صورت گيرد، تلاش مقدّسى است كه مى توان آن را مصداق روشنى از اعمال صالح و عبادات ثمربخش و مايه خشنودى پروردگار دانست.23

همان گونه كه اسلام به بهداشت جسمانى اهميت مى دهد و با صدها حكم بر آن تأكيد مى كند، براى بهداشت روانى نيز اهميت بسزايى قايل است. در مكتب اسلام، هم معيارهاى بيمارى روانى، هم حداقل سلامت روانى و هم معيارهاى ايده آل تعريف شده اند. معيارهاى بيمارى روانى مى توانند به تشخيص بيمارى كمك نمايند و از نظر حقوقى و جزايى مورد توجه قرار گيرند. معيار سلامت روانى در مكتب اسلام، تحت عنوان «رشد» به كار رفته است. لغت «رشد» به معناى قايم به خود بودن، هدايت، نجات، صلاح و كمال آمده است.24 معيار ايده آل سلامت روانى در مكتب

اسلام

دست يابى به حداكثر رشد، كه به طور مترادف با «كمال و تكامل» به كار مى رود، در حقيقت، فلسفه زندگى از ديدگاه اسلام است. يقيناً هيچ عاقلى نمى تواند ادعا كند كه به حداكثر رشد و تكامل دست يافته و امكان دست يابى به مراحل بالاتر و پيشرفته تر براى او غير مقدور است. خداوند حكيم در آيه 186 سوره بقره مى فرمايد: (وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ); چون بندگانم از تو درباره من بپرسند، بگو: من به آنها نزديكم، دعوت خواننده اى كه مرا بخواند اجابت مى كنم، پس بايد آنها هم دعوت مرا اجابت كنند و به من ايمان آورند تا رشد يابند. چنان كه مشاهده مى شود، نتيجه ايمان به خدا و اجابت دعوت او، رشد و تكامل است و در حقيقت، مقصود از دعوت پيامبران الهى و پذيرش آن توسط مردم، دست يابى به تكامل روانى است. در حقيقت، وقتى جهان بينى اسلامى و فلسفه زندگى را از ديدگاه مكتب اسلام در حركت تكاملى خلاصه نماييم، انسانى كه در اين مسير حركت مى نمايد، از معيار ايده آل سلامت فكر برخوردار است و به هر مقدار كه از اين مسير فاصله داشته باشد، از سلامت روانى دور است.25

علاوه بر مفهوم كلى «تكامل و رشد»، كه به عنوان ايده آل سلامت روانى مى توان از متون اسلامى استخراج نمود، آموزه ها و آموزش هاى گسترده اى نيز درباره جنبه هاى گوناگون كمك كننده و يا بازدارنده حركت تكاملى در اين مكتب وجود دارند كه داراى ارزش و

جنبه علمى فراوان هستند و در ضمن، از سادگى و قابل فهم بودن در حدّ گروه هاى اجتماعى برخوردارند. نمونه هايى از اين آموزه ها عبارتند از:

_ قدرت تحمّل نسبت به ديدگاه هاى ديگران و گزينش ايمان به خدا و احساس تعهّد و تكليف نسبت به خداوند و دورى از قدرت هاى ضد خدا; در آيه 17 و 18 سوره مباركه زمر آمده است: (وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ); افرادى كه از پرستش طاغوت سر باز زنند و به درگاه خداوند روى آورند، آنان را بشارتى است و تو آنها را بشارت ده. آنهايى كه سخن را بشنوند و بهترين آن را پيروى نمايند كسانى هستند كه خداوند هدايتشان نموده و آنان خردمندانند.

_ احساس امنيت ديگران نسبت به گفتار و رفتار شخص; پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايند: مسلمان كسى است كه ديگر مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند.26

_ انجام به موقع هر كار با توجه به شرايط زمان و مكان; حضرت على(عليه السلام) مى فرمايند: عاقل كسى است كه هر چيزى را در جاى خود مى گذارد و جاهل برعكس است.27

_ برنامه ريزى و كوشش در امور مفيد و دورى از هر كار بى فايده; حضرت على(عليه السلام) مى فرمايند: براى خردمند صحيح نيست كه در پى كارى رود، مگر آنكه در سه چيز باشد: نصيب و بهره اى درباره معاد، يا مرمتى براى معاش و ترميم زندگانى، يا لذت در غير حرام.28

_ قدرت تحمّل نسبت به مردم و مداراى

با آنها; حضرت على(عليه السلام)مى فرمايند: نشانه عقل مدارا با مردم است.29

_ حسن خلق; امام صادق(عليه السلام) مى فرمايند: كسى كه حسن خلق بيشترى داشته باشد عقلش كامل تر است.30

_ كوشش در دست يابى به علم و حكمت، حتى با از دست دادن رفاه خود; در حديث از معصوم(عليه السلام)آمده است: عاقل به كم و كاست دنيا با دريافت حكمت خشنود است و با كم و كاست حكمت و رسيدن به دنيا خشنود نيست و از اين رو، تجارتش سودمند است.31

_ رازدارى و كنترل گفتار; در گفتار معصوم(عليه السلام)است: سينه خردمند مخزن راز اوست.32 و نيز مى فرمايد: زبان خردمند پشت دل اوست و دل احمق پشت زبان او.33

_ دورى از غرور و خودپسندى; در سخن معصوم(عليه السلام)است: خودپسندى نشانه ضعف عقل است.34

_ برداشت واقع بينانه از جهان، توجه به آيات و نشانه هاى خداوند و پند گرفتن از تاريخ و تجارب خود و ديگران; آيه 37 سوره ق مى فرمايد: (إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ); قطعاً در اين يادآورى است براى هر كه قلبى دارد. امام صادق(عليه السلام)مى فرمايد: منظور از «قلب» در اين آيه شريفه، «عقل» است.35 در اين آيه نيز توجه به نشانه هاى خداوند و پند گرفتن از تاريخ، معيار عقل و سلامت آن شناخته شده است.

_ آرامش و اطمينان قلبى; خداوند مى فرمايد: (أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) (رعد: 28); ياد خدا مايه آرامش و اطمينان دل هاست.

آنچه به صورت كلى و اجمالى مى توان گفت: اين است كه از ديدگاه اسلام انسان سالم و ارزشمند كسى است كه دست كم داراى سه ويژگى اساسى و برجسته

باشد: 1. تعقّل و تفكّر; 2. ايمان، تقوا، تديّن و تعهّد; 3. هدفمند بودن و به دنبال آن، تلاش و فعاليت در جهت رسيدن به اهداف انسانى و معنوى (چه فردى، چه اجتماعى).

به تعبير ديگر، مى توان گفت: انسان سالم و ارزشمند از چشم انداز اسلام، انسانى است كه در زندگى خود، سه جايگاه را به خوبى بشناسد و به آنها توجه و عنايت خاص داشته باشد:

1. جايگاه جهانى خود: به اين معنا كه از خالق و خلقت و هدف خلقت آگاه بوده و همواره به آنها توجه داشته باشد. او بايد بداند كه در عالم هستى چه كاره است و چه نقشى به عهده دارد. انسان سالم كسى است كه از حيث اعتقادى و فلسفى بداند كيست، از كجا آمده است و به كجا مى رود. حضرت على(عليه السلام) مى فرمايد: اگر ندانى از كجا آمده اى، نمى دانى به كجا مى روى.36 اگر انسان بداند كه از كجا آمده است و به كجا مى رود (توجه به مبدأ و معاد) به طور طبيعى و منطقى، رفتار مناسب و سازنده اى خواهد داشت و به همين دليل، گفته مى شود: يكى از معيارها و نشانه هاى سعادت و سلامت روان، توكّل بر قدرت مطلق و لايزال است كه در سايه اعتقاد به توحيد و مبدأ حاصل مى گردد. بدون ترديد، فقط در پرتو توحيد و ايمان است كه آرامش و سلامت روان به نحو احسن و اكمل به دست مى آيد.

2. جايگاه فردى خود: انسان بايد به نوع رابطه اش با خودش و رابطه اش با خداى خودش توجه داشته باشد; به اين معنا

كه بداند در دنيا چگونه رفتار كند تا هم در دنيا و هم در آخرت به سلامت و سعادت برسد. حالات و اعمالى مثل خودباورى، خلّاقيت، شناخت نقاط ضعف و قوّت خود، داشتن صداقت با خود و خداى خويش و نيز تلاش و كوششى كه تا حدّى مرتبط با جايگاه فردى هستند، از ديگر معيارها و نشانگان سلامت روان محسوب مى گردند.

3. جايگاه اجتماعى خود: توجه به رابطه با همنوع نيز از ديگر ويژگى هاى انسان سالم است; به اين صورت كه توجه كند چگونه مى تواند در اجتماع و در كنار همنوع خود زندگى كند، در حالى كه ضمن رعايت حقوق خود و ديگران و عدم تجاوز به حريم آنان، به تأمين سلامت و سعادت خود و همنوعانش كمك نمايد. به همين دليل است كه دوست داشتن خود و ديگران و نيز داشتن ارتباطى سالم و صميمى با آنان براى تعامل، تعاون و همكارى، از معيارها و نشانگان ديگر سلامت روان و شخصيت به شمار مى آيند.

در پايان، توجه به اين سؤال و ارائه پاسخ آن مى تواند به توضيح و تكميل نتيجه بحث كمك رساند:

سؤال: آيا روان شناسى به عنوان يك علم رسمى، مستقل و تخصصى، مى تواند به تنهايى (بدون كمك گرفتن از دين، فلسفه، اخلاق و عرفان) تأمين كننده سلامت روان افراد و جوامع بشرى باشد؟

جواب: روان شناسى زمانى تحت عنوان علم النفس (معرفت النفس) جزئى از فلسفه به حساب مى آمد. به دنبال تحولات عصر نوزايى و شيوع تفكر اثبات گرايانه، تجربه گرايانه و عينيت گرايانه، كه دامن بيشتر علوم انسانى _ اجتماعى را گرفت، در سال 1879 دانشمندى آلمانى

به نام ويلهلم وونت (1832_1920 Wilhelm Wundt;) اولين آزمايشگاه تجربى روان شناسى را در شهر «لايبزيك» تأسيس نمود و به قول خودش، حساب روان شناسى را از فلسفه جدا ساخت.

اكنون و در دنياى امروز، روان شناسى به عنوان يك علم، مطرح است كه با سرعت تمام در حال پيشرفت، تكامل و گسترش است. روان شناسى در حال حاضر، يك تخصص است و هر تخصصى علاوه بر اينكه مى تواند مفيد و مؤثر باشد، مى تواند مضر و خطرناك هم باشد!

اگر روان شناسى به غرورِ استقلال و آفت سكولاريسم دچار گردد و بخواهد همچنان خود را از دين و فلسفه و اخلاق و عرفان جدا نگه دارد، بايد گفت: چنين علمى نه تنها تأمين كننده سلامت روان افراد جامعه نيست، بلكه حتى قادر به تأمين سلامت روان خود هم نخواهد بود.37 و در اين صورت، معلوم نيست چه سرنوشتى در انتظارش خواهد بود.

اما اگر روان شناسى با دين، فلسفه، اخلاق، عرفان و معنويت مخلوط و ممزوج گردد و از آنها كمك بگيرد، مى تواند در جهت سلامت و ارزشمند بودن، به انسان و جامعه كمك نمايد. فقط در اين وضعيت است كه روان شناسى به يك علم مفيد، سالم و سالم ساز تبديل مى گردد. و اين همان چيزى است كه انتظار و آرزوى تحقق آن را داريم و نامش را «روان شناسى دينى» (روان شناسى اسلامى) مى گذاريم.

ضمناً با تشكر و سپاس فراوان از كليه استادان و محققانى كه تاكنون در زمينه استخراج، تبيين، تنظيم و تدوين اصول و كليات روان شناسى اسلامى قدم برداشته و قلم زده اند و در اين مسير زحمات، مشقات

و مخالفت هايى را تحمل كرده اند، اميد آن روزى را داريم كه روان شناسى اسلامى به صورت مدون، علمى، منطقى، سنجيده، كامل و مبيّن به مراكز علمى سراسر دنيا و جوامع بشرى كه تشنه و محتاج معارف خالص و بلند انسانى _ اسلامى هستند عرضه و ارائه گردد.

الگوى تام و نهايى سلامت روان و كمال شخصيت به وضوح، در وجود مبارك و نورانى پيامبر عظيم الشان(صلى الله عليه وآله)، فاطمه زهرا(عليها السلام) و ائمّه اطهار(عليهم السلام)يافت مى شود. الگوى ما در سلامت روان، شخصيت مظلومى است كه هنگام ضربت خوردن و شهادت، جمله «فزتُ و ربِّ الكعبه» را به زبان آورد. اين نشانه اوج و نهايت سلامت روان و كمال شخصيت است. كسى قادر به گفتن اين جمله است كه از گذشته و حال خود رضايت كامل دارد و به آينده خويش نيز مثل روز روشن اميدوار است. و در يك كلمه، بايد گفت: انسان سالم كسى است كه خوب زندگى كند، خوب بميرد و خوب جاودانه شود! پى نوشت

1_ سيد ابوالقاسم حسينى، اصول بهداشت روانى، چ چهارم، مشهد، دانشگاه علوم پزشكى، 1377، ج 1، ص 45.

2_ شهريار شهيدى و مصطفى حمديه، اصول و مبانى بهداشت روانى، تهران، سمت، 1381، ص 7.

3. World Health Organization (WHO).

4 و 5_ احمدعلى نوربالا و همكاران، نگاهى بر سيماى سلامت روان در ايران، تهران، مؤلّف، 1380، ص 1_5 / ص 5_6.

6_ سيد ابوالقاسم حسينى، پيشين، ص 5.

7. Primary Prevention.

8. Secondary Prevention.

9. Tertiary Prevention.

10_ بررسى و نقد هه الگوها از متن انگليسى درس «بهداشت روان» دكتر جلالى تهرانى در دوره دكترى روان شناسى تربيتى استخراج و تدوين گرديده

است.

11. Medical Model.

12_ شهريار شهيدى و مصطفى حمديه، پيشين، ص 18و 19.

13_ حمزه گنجى، بهداشت روانى، تهران، ارسباران، 1380، ص 14و15.

14. Freudian Model.

15. Ego.

16. Id.

17_ حمزه گنجى، پيشين، ص 15_16.

18. Id.

19. Ego.

20. Super Ego.

21. Behavioral Model.

22. Humanistic Model.

23_ محمّدمهدى اصفهانى، آيين تندرستى، قم، دانشگاه علوم پزشكى و خدمات بهداشتى درمانى، 1384، ص 1_3.

2424و25_ سيد ابوالقاسم حسينى، پيشين، ص 33_ 37 / ص 40.

26_ شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1410، ج 4، ص 262.

27_ عبدالواحد آمدى تميمى، غررالحكم و دررالكلم، بيروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، 1407، ج 1، ص 98، ش 1933.

28 و 29_ همان، ج 2، ص 137، ش 73 / ج 2، ص 41، ش 37.

30 و 31_ محمّدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، تهران، المطبعة الاسلاميه، 1381 ق، ج 1، ص 45/ ج 1، ص 26.

32 و 33_ نهج البلاغه، ترجمه محمّد دشتى، قم، مشرقين، 1379، ح 6 / ح 40.

34 و 35_ محمّدبن يعقوب كلينى، پيشين، ج1، ص51/ج1، ص 24.

36_ ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 292.

37_ توماس مور در كتاب خود تحت عنوان مراقبت از روح به صراحت مى نويسد: «روان شناسى يك علم سكولار است و در دنياى مدرن امروز، ما روان شناسى را از دين جدا مى كنيم!»

(Thoomas Moore, The Care of the Soul, NewYork, Harper Perennial, 1992, p XV.)

منبع:ماهنامه معرفت

بچه گاز نگير!

نويسنده: طناز زارعي طوسي

گاز گرفتن بچه ها هم شما را آشفته مي كند و هم زنگ خطري است تا به كودك بيشتر رسيدگي كنيد. بعضي از متخصصان معتقدند كودك وقتي گاز مي گيرد كه درمانده، خشمگين يا ناراضي باشد يعني نتواند با صحبت

كردن مشكلش را حل كند.

به طور حتم براي والدين نيز مهم است كه چگونه با اين مسأله كنار بيايند و يا در رفع آن بكوشند. توصيه هايي كه در پي مي آيد، به شما در اين زمينه كمك خواهد كرد.

به علت اصلي عصبانيت كودك توجه كنيد. از خود سؤال كنيد كه چه عاملي باعث ناراحتي يا تغيير حال او شده است؟ آيا خشم كودك نوعي واكنش در برابر رفتار طرف مقابل است؟ اگر كودك هنوز آنقدر اجتماعي نشده كه بتواند با ساير كودكان هم سن و سالش كنار بيايد، بايد به دنبال راه حل ديگري باشيد.

آرام باشيد. ممكن است در برخورد با اين مسأله خونسردي خود را از دست بدهيد يا احساس بدي نسبت به خود داشته باشيد. اغلب والدين در چنين شرايطي واكنشي شديد نشان مي دهند. فرياد زدن يا تنبيه بدني كودك به هيچ وجه مناسب نيست. هر آنچه شما انجام دهيد در آينده اي نزديك توسط كودك عيناً الگوبرداري خواهد شد. نفس عميقي بكشيد و تا عدد ده بشماريد. وقتي آرام گرفتيد بهتر مي توانيد با اين مشكل برخورد نماييد.

براي كودك مسأله را روشن كنيد. حتي براي بچه هاي تازه به حرف آمده هم مي توان خطرات گاز گرفتن را توضيح داد. كودك آنقدر بزرگ شده كه مفهوم درد را بفهمد. همين طور دليل هر چيز و تأثير آن را درك كند. با آرامش ولي با صدايي محكم برايش توضيح دهيد كه چرا نبايد ديگران را گاز بگيرد و اين كار درد دارد و صدمه مي زند.

به كودك آموزش دهيد كه از كلمات استفاده كند. بعضي از

بچه ها زودتر از هم سن و سالانشان به حرف مي آيند، اگر كودك شما گاز مي گيرد و هنوز آنقدر كوچك است كه نمي تواند به درستي صحبت كند، با زباني قابل فهم برايش واژه سازي كنيد. «اگر ني ني را گاز بگيري، اوف ميشه»، و يا «گاز گرفتن بده»، «گاز... نه!» و...

براي كودكان زمينه هاي موفقيت آميز فراهم كنيد. اگر فرزند شما در انطباق خود با محيط اجتماعي اطرافش مشكل دارد، سعي نكنيد كه او را به زور در چنين شرايطي قرار دهيد شايد با كمي صبر و حوصله و گذر زمان كودك بتواند با اطرافيانش كنار بيايد.

فرزندتان را تشويق كنيد. زماني كه به رفتارهاي منفي كودك توجه مي كنيد بايد به او نشان دهيد كه نتيجه كار هم برايتان مهم است. فراموش نكنيد كه تشويق كودك زماني كه رفتاري مثبت از خود نشان مي دهد در حقيقت پاداش دادن به او به خاطر آن رفتار و در نتيجه تكرار آن توسط كودك خواهد بود.

بچه گاز نگير!

نويسنده: طناز زارعي طوسي گاز گرفتن بچه ها هم شما را آشفته مي كند و هم زنگ خطري است تا به كودك بيشتر رسيدگي كنيد. بعضي از متخصصان معتقدند كودك وقتي گاز مي گيرد كه درمانده، خشمگين يا ناراضي باشد يعني نتواند با صحبت كردن مشكلش را حل كند.

به طور حتم براي والدين نيز مهم است كه چگونه با اين مسأله كنار بيايند و يا در رفع آن بكوشند. توصيه هايي كه در پي مي آيد، به شما در اين زمينه كمك خواهد كرد. به علت اصلي عصبانيت كودك توجه كنيد. از

خود سؤال كنيد كه چه عاملي باعث ناراحتي يا تغيير حال او شده است؟ آيا خشم كودك نوعي واكنش در برابر رفتار طرف مقابل است؟ اگر كودك هنوز آنقدر اجتماعي نشده كه بتواند با ساير كودكان هم سن و سالش كنار بيايد، بايد به دنبال راه حل ديگري باشيد.

آرام باشيد. ممكن است در برخورد با اين مسأله خونسردي خود را از دست بدهيد يا احساس بدي نسبت به خود داشته باشيد. اغلب والدين در چنين شرايطي واكنشي شديد نشان مي دهند. فرياد زدن يا تنبيه بدني كودك به هيچ وجه مناسب نيست. هر آنچه شما انجام دهيد در آينده اي نزديك توسط كودك عيناً الگوبرداري خواهد شد. نفس عميقي بكشيد و تا عدد ده بشماريد. وقتي آرام گرفتيد بهتر مي توانيد با اين مشكل برخورد نماييد.

براي كودك مسأله را روشن كنيد. حتي براي بچه هاي تازه به حرف آمده هم مي توان خطرات گاز گرفتن را توضيح داد. كودك آنقدر بزرگ شده كه مفهوم درد را بفهمد. همين طور دليل هر چيز و تأثير آن را درك كند. با آرامش ولي با صدايي محكم برايش توضيح دهيد كه چرا نبايد ديگران را گاز بگيرد و اين كار درد دارد و صدمه مي زند.

به كودك آموزش دهيد كه از كلمات استفاده كند. بعضي از بچه ها زودتر از هم سن و سالانشان به حرف مي آيند، اگر كودك شما گاز مي گيرد و هنوز آنقدر كوچك است كه نمي تواند به درستي صحبت كند، با زباني قابل فهم برايش واژه سازي كنيد. «اگر ني ني را گاز بگيري، اوف ميشه»، و يا «گاز

گرفتن بده»، «گاز... نه!» و...

براي كودكان زمينه هاي موفقيت آميز فراهم كنيد. اگر فرزند شما در انطباق خود با محيط اجتماعي اطرافش مشكل دارد، سعي نكنيد كه او را به زور در چنين شرايطي قرار دهيد شايد با كمي صبر و حوصله و گذر زمان كودك بتواند با اطرافيانش كنار بيايد.

فرزندتان را تشويق كنيد. زماني كه به رفتارهاي منفي كودك توجه مي كنيد بايد به او نشان دهيد كه نتيجه كار هم برايتان مهم است. فراموش نكنيد كه تشويق كودك زماني كه رفتاري مثبت از خود نشان مي دهد در حقيقت پاداش دادن به او به خاطر آن رفتار و در نتيجه تكرار آن توسط كودك خواهد بود.

تحليل روانكاوانه پرخاشگرى در كودكان و نوجوانان

نويسنده: شيرين مسعودى فر

اشاره:

پرخاشگرى يكى از رايج ترين و جدى ترين مشكلات سلامت روانى است كه انسان ها امروزه با آن مواجهند. اين نوشتار را با بررسى تحليلى پرخاشگرى از ديد نظريه پردازان علم روانشناسى آغاز نموده و در ادامه بازتاب عملكرد اوليا و مربيان در ايجاد و رشد اين كردار و كنش روانشناسى در كودكان و نوجوانان را پى گرفته و در پايان راهكارهاى رفع اين بحران رفتارى را ادامه خواهيم داد؛

از نظر روانشناسي، خصلت دگرآزارى يا پرخاشگرى Aggressivenss رفتارى نابهنجار محسوب مى شود كه طى آن شخص به جاى اينكه به خويشتن آسيب برساند ديگران را مورد تعدى قرار مى دهد.

اين گفته فرويد معروف است كه "هدف هر زندگي، مرگ است”(1) و نيز اين گفته ديگر او كه "زندگى فقط راهى است غيرمستقيم به سوى مرگ”، غريزه زندگى و غريزه مرگ پيوسته با يكديگر در پيكارند. غريزه زندگى مى كوشد از آثار تخريبى غريزه مرگ بكاهد و آدمى را

زنده و شادكام نگاه دارد. اين غريزه غالبا بر غريزه مرگ فائق مى آيد و آن را به عقب مى راند. در اين صورت غريزه مرگ تحت الشعاع واقع مى شود، ولى از بين نمى رود و براى تسكين خود آدمى را متجاوز و پرخاشگر مى كند يعنى سبب مى شود كه او به جاى اينكه به خويشتن صدمه بزند، ديگران را معروض عمل خود قرار دهد. از شكستن و آسيب رساندن به اشيا و شكار حيوانات و مشت زنى و شتم ضرب همنوع تا مبادرت به تهمت و افترا و جنگ و خونريزى و آدمكشى و... خصلت دگرآزاري، يعنى پرخاشگرى كه نوعى ساديسم است كمابيش در همه كس موجود است و با فراهم شدن مقدمات و شرايط و سست شدن قيد و بندهاى دينى و اخلاقى و اجتماعى به وجهى شديد (جنگ ها و آدمكشى ها) يا خفيف ظهور و بروز مى كند.

حاصل اينكه غريزه مرگ چه به وسيله خودآزارى و چه به وسيله دگرآزارى به تبهكارى و تخريب مى پردازد، يعنى كمك مى كند به اينكه امر عارضى كه نامش جان است زودتر از ميان برخيزد و ماده به حكم:

هركسى كو دور ماند از اصل خويش

بازجويد روزگار وصل خويش

به اصل خود كه سكون و آرامش مرگ است بازگردد.

فرويد براى پرخاشگرى همان قدرت و اهميت را قائل است كه براى غريزه جنسى قائل است و اين دو انگيزه را بيش از انگيزه هاى ديگر حاكم بر رفتار آدميان مى داند.

البته به نظر بسيارى از صاحب نظران، "پرخاشگري” كه مورد توجه فرويد است در عين اينكه تجاوز و تعدى نسبت به ديگرى است، براى مقابله با مشكلات زندگى و چيرگى بر طبيعت نيز به كار مى رود و منشا كارهاى

مهم و عامل بزرگ ترقى و تعالى واقع مى شود.

البته اثبات وجود غريزه مرگ كه در برابر غريزه زندگى عنوان گرديده است خالى از اشكال نيست و هيچ ضرورت ندارد كه پرخاشگرى را به آن نسبت داد و ناشى از آن دانست.(2)

آدلر، انگيزه اصلى پرخاشجويى را قدرت طلبى انسان مى داند و معتقد است برترى جويى از احساس حقارت ريشه مى گيرد و اين دو از يكديگر تفكيك ناشدنى هستند، نكته مهم اين است كه مقصود آدلر از برترى جويى تسلط بر ديگران يا رياست طلبى و كسب امتيازات اجتماعى و نظاير آن نيست، بلكه وحدت بخشيدن به شخصيت است. چيزى است نظير تحقق پذيرفتن "خود” كه در نظريه يونگ كوششى است براى آنكه شخص از آنچه هست بهتر و كامل تر شود، استعدادهاى ذاتى و بالقوه خود را بالفعل سازد.

كودكان به خود رها شده يعنى كودكانى كه براثر جدايى پدر و مادر از يكديگر، يا براثر غفلت و بى اعتنايى نسبت به تربيت آنها از راهنمايى و تشويق محروم بوده اند، نمى توانند شيوه زندگى خود را گسترش دهند و اين براى آنها عواقبى بسيار ناخوشايند به بار مى آورد. افرادى كه در كودكى مورد بى مهرى و بدرفتارى بوده اند در بزرگسالى دشمنان اجتماع مى شوند و شيوه زندگى آنها زير سلطه نياز به انتقام جويى در مى آيد.

آدلر معتقد است كه شخص بهنجار مى تواند خود را از زير تاثير هدف هاى خيالى و موهوم برهاند و با واقعيت روبرو شود و به طور كلى اين هدف ها يا اصول و افكار را تا زمانى كه سودمند مى داند دنبال كند و همين كه آنها يا يكى از آنها را ديگر سودمند نديد از آن چشم بپوشد و خود را از قيد

و بند آن خلاص كند. اين كارى است كه اشخاص بهنجار به آسانى انجام مى دهند ولى از عهده نابهنجاران خارج است. يكى از رواشناسان برجسته و نظريه پرداز خانم كارن هورناى است. به اعتقاد هورناى پرخاشگرى كودك ناشى از غريزه جنسى و رقابت نيست، بلكه ناشى از دلواپسى و از بيم آن است كه مورد بى مهرى قرارش دهند و از حمايت و مراقبت محرومش بدارند. شدت مسامحه و نازپرورى كه نسبت به او روا مى دارند در دوگانگى روانى بى اثر نيست. با اين وضع،اين دوگانگى روانى عموميت ندارد و چه بسا كودكانى كه اين صفت در آنها به وجود نيامده است.

صفت پرخاشگرى كه در نظر فرويد فطرى و ناشى از غريزه مرگ Thanatos است به عقيده هورناى عارضى است و فقط وسيله اى است كه آدمى براى حفظ و حراست و امنيت خود به كار مى برد. كودك اگر در خانواده اى بار بيايد كه در آن امنيت واعتماد و احترام و تسامح و محبت حكمفرما باشند دچار كشمكش روانى و پرخاشگرى نخواهد گرديد.

اريك فروم انديشمند آلمانى ناهنجاريهاى رفتارى انسانى را زاييده مكانيسم فرار از تضادها مى داند. فروم براى رهايى از تضادها چهارطريق در نظر مى آورد دگرآزاري، آزاردوستى و خرابكاري.

الف- دگرآزارى را شخص نسبت به زيردستان و به كسانى كه از قبل زندگى مى كنند روا و معمول مى دارد.

ب- آزاردوستى ويژه كسى است كه شخصيت خود را ناديده مى گيرد، يا خود را به شخصيت يا گروه نيرومندى مى بندد و در آن مستغرق مى شود تا بدين طريق خود را از تنهايى برهاند هرچند آن شخصيت يا آن گروه فاسد و فاجر باشد و در اين جريان او آزار و صدمه

ببيند.

ج- خرابكارى مخصوص شخصيتى است كه احساس ضعف و ناتوانى مى كند و براى جبران اين نقص به قدرت نمايى و تبهكارى و از ميان برداشتن نيروى خارجى مى پردازد. نوجوانان بزهكار كه نفهميده به خرابكارى دست مى زنند اين نوع مكانيسم فرار را به كار مى برند.

هدف از تنبيه كاهش دادن احتمال تكرار رفتارى است كه شخص به خاطرش تنبيه مى شود. تصور بر اين است كه تنبيه در واقع تاديبى است از جانب والدين كه به شكلهاى گوناگونى از قبيل تنبيه بدني، محروم كردن كودك از چيزهاى موردعلاقه اش مانند تماشاى تلويزيون و يا اجازه ندادن به او براى ترك اتاق، اعمال مى شود. بيشتر والدين و مربيان با اين اميد روشهاى گوناگون تنبيه را به كار مى گيرند كه رفتارهاى نامطلوب كودك دوباره تكرار نشوند. در واقع روشهاى تنبيه كردن از تنبيه معتدل گرفته تا شديد اگر به طور مداوم اعمال شوند و دليل آنها براى تنبيه شونده روشن باشد، در كاهش رفتارهاى نامطلوب او موثرند. برعكس تنبيه هاى خيلى ملايم، ممكن است تكرار رفتارهاى نامطلوب را شدت بخشند؛ بخصوص اگر كودك احساس كند تنها از اين راه است كه مى تواند مورد توجه والدين قرار گيرد.

تنبيه در عين حال مى تواند به وجودآورنده عارضه هاى جانبى نيز باشد كه براى تنبيه كننده قابل پيش بينى نيستند؛

- اولين عارضه اين است؛ كسانى كه تنبيه هاى شديد اعمال مى كنند پرخاشگرى و ساير رفتارهاى هيجانى از جمله گريه كردن، انواع كج خلقى ها و كوبيدن سر به زمين را در كودك رشد مى دهند.

- دوم اينكه وجود تنبيه كننده گاهى چنان با خاطره بد تنبيه تداعى مى شود كه تنبيه شونده به طور كلى از تعامل با او خوددارى مى كند.

- سوم اينكه تنبيه

مى تواند باعث كاهش رفتارهاى مطلوبى شود كه در اصل با همان رفتار ناهنجارى كه كودك مرتكب شده است، در اين گروه قرار دارند. براى مثال كودكى كه در كلاس به خاطر بيجا و بى موقع صحبت كردن تنبيه مى شود، ممكن است در واكنش به تنبيه همه نوع تعامل كلامى خود را در كلاس به حداقل برساند.

- چهارم اينكه والدينى كه از تنبيه استفاده مى كنند،در عمل خود را الگوى فرزندان قرار مى دهند؛ در حالى كه واقعا دوست ندارند اين رفتار آنها مورد تقليد فرزندانشان قرار گيرد. اين حقيقت كه بسيارى از بزهكاران در كودكى تنبيه بدنى شده اند منعكس كننده اين واقعيت است كه كودكان رفتارهاى تجاوزكارانه والدين را الگو قرار مى دهند.

- پنجم اينكه تنبيه ابزار خوبى براى تربيت نيست؛ زيرا به شخص فقط اشتباهاتش را گوشزد مى كند و رفتارهاى نامطلوبى را كه بايد به جاى آنها انجام گيرد، نشان نمى دهد.

- سر انجام اينكه تنبيه ايجاد عادت مى كند. بدين صورت كه استفاده از تنبيه به طور موقت رفتار نامطلوب كودك را متوقف مى سازد اما رفتار والدين را به طور منفى تقويت مى كند و باعث مى شود آنها به احتمال زياد در موقعيت هاى مشابه دوباره از تنبيه استفاده كنند.

تنبيه بايد پيوسته همراه با تقويت رفتار مطلوبى باشد كه انتظارش را از كودك داريم و حتى در چنين مواقعى نيز بايد به ندرت از اين وسيله استفاده كرد. بهترين روش تنبيه، محروم كردن تنبيه شونده از امتيازات و چيزهايى است كه او به آنها علاقه دارد. او بايد بداند كه اين محروميت پيامد رفتار نامطلوب خود اوست. ترجيح دارد والدين و مربيان از تنبيه بدنى مانند كشيده زدن به كودك و

بر پشت دست زدن او جدا خوددارى كنند.

اختلالاتى كه در گستره مشكلات رفتارى دانش آموزان كودك و نوجوان طبقه بندى شده از مشكلات كردارى هستند، بيشتر از آنكه حاصل اخلاق و رفتار فردى كودك و نوجوان باشند، بازتاب رفتار والدين و مربيان آنها هستند. الگوبردارى و يا به عبارت ديگر روى آوردن به كردار نادرست ديگران و مشاهده رفتارهاى غلط بزرگسالان مى تواند در توسعه اين اختلالات نقش اساسى داشته باشد.

مهمترين مشكلات خانوادگى قابل شناسايى را كه در بروز اين اختلالات نقش دارند مى توان به صورت زير خلاصه كرد:

چگونگى رابطه فرزند با خانواده (بى توجهى والدين به كودك يا حمايت افراطى از او)، تامين مخارج خانواده توسط افرادى غير از والدين (اقوام مادر، اقوام پدر و يا كسانى ديگر)، بى سرپرستي، سكونت كودك و نوجوان در محلى غير از محل زندگى خانواده اصلى (خانواده مادر، خانواده پدر و سايرين)، بيمارى هاى سخت افراد خانواده، فوت نزديكان (پدر، مادر و سايرين)، عضويت در خانواده 7 نفر به بالا، اختلافات فاميلي، اختلافات والدين، طلاق والدين، فساد اخلاقى افراد خانواده (پدر، مادر و سايرين)، بهره كشى از كودكان (توسط پدر، مادر و سايرين)، اعتياد اعضاى خانواده به مواد مخدر و الكل، بيمارى هاى عصبى يا روانى اعضاى خانواده، فقر مالى و ساير موارد مانند آن.

كاهش مشكلات كردارى قبل از آنكه به مشاوره كلينيكى و آزمايش هاى روانشناسانه نياز داشته باشند به تصحيح كردار والدين و مربيان احتياج دارند. توصيه مى شود والدينى كه فرزندان آنها مشكلات كردارى دارند، كتاب هاى ويژه اين اختلالات و ساير منابع آموزشى مرتبط با آنها را مطالعه كنند.

مشكلات كردارى عمدتا موارد زير را شامل مى شوند: دروغگويي، پرخاشگرى در كلاس و در

منزل، دزدي، فرار از مدرسه، لجبازى يا بى اعتنايى متقابل، اختلال در منش، اختلال در شخصيت، اختلال در دقت و تمركز حواس، پوشش و آرايش نامناسب فرار از منزل، تمارض، فحاشي، توهين به اولياى مدرسه، مبادله وسايل و اشياى مبتذل مانند كتاب، مجله، نوار ويديو، عكس، اسلايد، نوار صوتي، سى دى و...

البته رشد و توسعه سرگرمى هاى رايانه اى خشونت بار، نمايش فيلم ها و سريال هاى خشن در تلويزيون و سينما و حتى بروز برخوردهاى پرخاشگرانه در مسابقات ورزشى كه عمدتا چهره هاى شاخص ورزشى و سينمايى با تاثيرگذارى قوى روى شخصيت روانى كودكان و نوجوانان مرتكب مى شوند، از جمله عوامل اجتماعى بروز اين پديده در بين دانش آموزان مى باشند.(3)

پى نوشت ها:

-1 نظريه روانكاوى فرويد صفحه 15، )The goal of all life is death(

-2 نظريه هاى شخصيت، نگارش دكتر على اكبر سياسى انتشارات دانشگاه تهران، صفحه 29

-3 نمايه مشكلات رفتارى در كودكان ونوجوانان نوشته مرتضى مجدفر، رشد معلم، دوره بيست و دوم

تحليل روانكاوانه پرخاشگرى در كودكان و نوجوانان

نويسنده: شيرين مسعودى فر اشاره:

پرخاشگرى يكى از رايج ترين و جدى ترين مشكلات سلامت روانى است كه انسان ها امروزه با آن مواجهند. اين نوشتار را با بررسى تحليلى پرخاشگرى از ديد نظريه پردازان علم روانشناسى آغاز نموده و در ادامه بازتاب عملكرد اوليا و مربيان در ايجاد و رشد اين كردار و كنش روانشناسى در كودكان و نوجوانان را پى گرفته و در پايان راهكارهاى رفع اين بحران رفتارى را ادامه خواهيم داد؛

از نظر روانشناسي، خصلت دگرآزارى يا پرخاشگرى Aggressivenss رفتارى نابهنجار محسوب مى شود كه طى آن شخص به جاى اينكه به خويشتن آسيب برساند ديگران را مورد تعدى قرار مى دهد.

اين گفته فرويد معروف است كه "هدف هر زندگي، مرگ

است”(1) و نيز اين گفته ديگر او كه "زندگى فقط راهى است غيرمستقيم به سوى مرگ”، غريزه زندگى و غريزه مرگ پيوسته با يكديگر در پيكارند. غريزه زندگى مى كوشد از آثار تخريبى غريزه مرگ بكاهد و آدمى را زنده و شادكام نگاه دارد. اين غريزه غالبا بر غريزه مرگ فائق مى آيد و آن را به عقب مى راند. در اين صورت غريزه مرگ تحت الشعاع واقع مى شود، ولى از بين نمى رود و براى تسكين خود آدمى را متجاوز و پرخاشگر مى كند يعنى سبب مى شود كه او به جاى اينكه به خويشتن صدمه بزند، ديگران را معروض عمل خود قرار دهد. از شكستن و آسيب رساندن به اشيا و شكار حيوانات و مشت زنى و شتم ضرب همنوع تا مبادرت به تهمت و افترا و جنگ و خونريزى و آدمكشى و... خصلت دگرآزاري، يعنى پرخاشگرى كه نوعى ساديسم است كمابيش در همه كس موجود است و با فراهم شدن مقدمات و شرايط و سست شدن قيد و بندهاى دينى و اخلاقى و اجتماعى به وجهى شديد (جنگ ها و آدمكشى ها) يا خفيف ظهور و بروز مى كند.

حاصل اينكه غريزه مرگ چه به وسيله خودآزارى و چه به وسيله دگرآزارى به تبهكارى و تخريب مى پردازد، يعنى كمك مى كند به اينكه امر عارضى كه نامش جان است زودتر از ميان برخيزد و ماده به حكم:

هركسى كو دور ماند از اصل خويش

بازجويد روزگار وصل خويش

به اصل خود كه سكون و آرامش مرگ است بازگردد.

فرويد براى پرخاشگرى همان قدرت و اهميت را قائل است كه براى غريزه جنسى قائل است و اين دو انگيزه را بيش از انگيزه هاى ديگر حاكم بر رفتار آدميان مى داند.

البته به نظر بسيارى از صاحب نظران، "پرخاشگري” كه مورد توجه فرويد است در عين اينكه تجاوز و تعدى نسبت به ديگرى است، براى مقابله با مشكلات زندگى و چيرگى بر طبيعت نيز به كار مى رود و منشا كارهاى مهم و عامل بزرگ ترقى و تعالى واقع مى شود.

البته اثبات وجود غريزه مرگ كه در برابر غريزه زندگى عنوان گرديده است خالى از اشكال نيست و هيچ ضرورت ندارد كه پرخاشگرى را به آن نسبت داد و ناشى از آن دانست.(2)

آدلر، انگيزه اصلى پرخاشجويى را قدرت طلبى انسان مى داند و معتقد است برترى جويى از احساس حقارت ريشه مى گيرد و اين دو از يكديگر تفكيك ناشدنى هستند، نكته مهم اين است كه مقصود آدلر از برترى جويى تسلط بر ديگران يا رياست طلبى و كسب امتيازات اجتماعى و نظاير آن نيست، بلكه وحدت بخشيدن به شخصيت است. چيزى است نظير تحقق پذيرفتن "خود” كه در نظريه يونگ كوششى است براى آنكه شخص از آنچه هست بهتر و كامل تر شود، استعدادهاى ذاتى و بالقوه خود را بالفعل سازد.

كودكان به خود رها شده يعنى كودكانى كه براثر جدايى پدر و مادر از يكديگر، يا براثر غفلت و بى اعتنايى نسبت به تربيت آنها از راهنمايى و تشويق محروم بوده اند، نمى توانند شيوه زندگى خود را گسترش دهند و اين براى آنها عواقبى بسيار ناخوشايند به بار مى آورد. افرادى كه در كودكى مورد بى مهرى و بدرفتارى بوده اند در بزرگسالى دشمنان اجتماع مى شوند و شيوه زندگى آنها زير سلطه نياز به انتقام جويى در مى آيد.

آدلر معتقد است كه شخص بهنجار مى تواند خود را از زير تاثير هدف هاى خيالى و موهوم برهاند و با واقعيت روبرو شود

و به طور كلى اين هدف ها يا اصول و افكار را تا زمانى كه سودمند مى داند دنبال كند و همين كه آنها يا يكى از آنها را ديگر سودمند نديد از آن چشم بپوشد و خود را از قيد و بند آن خلاص كند. اين كارى است كه اشخاص بهنجار به آسانى انجام مى دهند ولى از عهده نابهنجاران خارج است. يكى از رواشناسان برجسته و نظريه پرداز خانم كارن هورناى است. به اعتقاد هورناى پرخاشگرى كودك ناشى از غريزه جنسى و رقابت نيست، بلكه ناشى از دلواپسى و از بيم آن است كه مورد بى مهرى قرارش دهند و از حمايت و مراقبت محرومش بدارند. شدت مسامحه و نازپرورى كه نسبت به او روا مى دارند در دوگانگى روانى بى اثر نيست. با اين وضع،اين دوگانگى روانى عموميت ندارد و چه بسا كودكانى كه اين صفت در آنها به وجود نيامده است.

صفت پرخاشگرى كه در نظر فرويد فطرى و ناشى از غريزه مرگ Thanatos است به عقيده هورناى عارضى است و فقط وسيله اى است كه آدمى براى حفظ و حراست و امنيت خود به كار مى برد. كودك اگر در خانواده اى بار بيايد كه در آن امنيت واعتماد و احترام و تسامح و محبت حكمفرما باشند دچار كشمكش روانى و پرخاشگرى نخواهد گرديد.

اريك فروم انديشمند آلمانى ناهنجاريهاى رفتارى انسانى را زاييده مكانيسم فرار از تضادها مى داند. فروم براى رهايى از تضادها چهارطريق در نظر مى آورد دگرآزاري، آزاردوستى و خرابكاري.

الف- دگرآزارى را شخص نسبت به زيردستان و به كسانى كه از قبل زندگى مى كنند روا و معمول مى دارد.

ب- آزاردوستى ويژه كسى است كه شخصيت خود را ناديده مى گيرد، يا

خود را به شخصيت يا گروه نيرومندى مى بندد و در آن مستغرق مى شود تا بدين طريق خود را از تنهايى برهاند هرچند آن شخصيت يا آن گروه فاسد و فاجر باشد و در اين جريان او آزار و صدمه ببيند.

ج- خرابكارى مخصوص شخصيتى است كه احساس ضعف و ناتوانى مى كند و براى جبران اين نقص به قدرت نمايى و تبهكارى و از ميان برداشتن نيروى خارجى مى پردازد. نوجوانان بزهكار كه نفهميده به خرابكارى دست مى زنند اين نوع مكانيسم فرار را به كار مى برند.

هدف از تنبيه كاهش دادن احتمال تكرار رفتارى است كه شخص به خاطرش تنبيه مى شود. تصور بر اين است كه تنبيه در واقع تاديبى است از جانب والدين كه به شكلهاى گوناگونى از قبيل تنبيه بدني، محروم كردن كودك از چيزهاى موردعلاقه اش مانند تماشاى تلويزيون و يا اجازه ندادن به او براى ترك اتاق، اعمال مى شود. بيشتر والدين و مربيان با اين اميد روشهاى گوناگون تنبيه را به كار مى گيرند كه رفتارهاى نامطلوب كودك دوباره تكرار نشوند. در واقع روشهاى تنبيه كردن از تنبيه معتدل گرفته تا شديد اگر به طور مداوم اعمال شوند و دليل آنها براى تنبيه شونده روشن باشد، در كاهش رفتارهاى نامطلوب او موثرند. برعكس تنبيه هاى خيلى ملايم، ممكن است تكرار رفتارهاى نامطلوب را شدت بخشند؛ بخصوص اگر كودك احساس كند تنها از اين راه است كه مى تواند مورد توجه والدين قرار گيرد.

تنبيه در عين حال مى تواند به وجودآورنده عارضه هاى جانبى نيز باشد كه براى تنبيه كننده قابل پيش بينى نيستند؛

- اولين عارضه اين است؛ كسانى كه تنبيه هاى شديد اعمال مى كنند پرخاشگرى و ساير رفتارهاى هيجانى از جمله گريه كردن، انواع كج خلقى ها

و كوبيدن سر به زمين را در كودك رشد مى دهند.

- دوم اينكه وجود تنبيه كننده گاهى چنان با خاطره بد تنبيه تداعى مى شود كه تنبيه شونده به طور كلى از تعامل با او خوددارى مى كند.

- سوم اينكه تنبيه مى تواند باعث كاهش رفتارهاى مطلوبى شود كه در اصل با همان رفتار ناهنجارى كه كودك مرتكب شده است، در اين گروه قرار دارند. براى مثال كودكى كه در كلاس به خاطر بيجا و بى موقع صحبت كردن تنبيه مى شود، ممكن است در واكنش به تنبيه همه نوع تعامل كلامى خود را در كلاس به حداقل برساند.

- چهارم اينكه والدينى كه از تنبيه استفاده مى كنند،در عمل خود را الگوى فرزندان قرار مى دهند؛ در حالى كه واقعا دوست ندارند اين رفتار آنها مورد تقليد فرزندانشان قرار گيرد. اين حقيقت كه بسيارى از بزهكاران در كودكى تنبيه بدنى شده اند منعكس كننده اين واقعيت است كه كودكان رفتارهاى تجاوزكارانه والدين را الگو قرار مى دهند.

- پنجم اينكه تنبيه ابزار خوبى براى تربيت نيست؛ زيرا به شخص فقط اشتباهاتش را گوشزد مى كند و رفتارهاى نامطلوبى را كه بايد به جاى آنها انجام گيرد، نشان نمى دهد.

- سر انجام اينكه تنبيه ايجاد عادت مى كند. بدين صورت كه استفاده از تنبيه به طور موقت رفتار نامطلوب كودك را متوقف مى سازد اما رفتار والدين را به طور منفى تقويت مى كند و باعث مى شود آنها به احتمال زياد در موقعيت هاى مشابه دوباره از تنبيه استفاده كنند.

تنبيه بايد پيوسته همراه با تقويت رفتار مطلوبى باشد كه انتظارش را از كودك داريم و حتى در چنين مواقعى نيز بايد به ندرت از اين وسيله استفاده كرد. بهترين روش تنبيه، محروم كردن

تنبيه شونده از امتيازات و چيزهايى است كه او به آنها علاقه دارد. او بايد بداند كه اين محروميت پيامد رفتار نامطلوب خود اوست. ترجيح دارد والدين و مربيان از تنبيه بدنى مانند كشيده زدن به كودك و بر پشت دست زدن او جدا خوددارى كنند.

اختلالاتى كه در گستره مشكلات رفتارى دانش آموزان كودك و نوجوان طبقه بندى شده از مشكلات كردارى هستند، بيشتر از آنكه حاصل اخلاق و رفتار فردى كودك و نوجوان باشند، بازتاب رفتار والدين و مربيان آنها هستند. الگوبردارى و يا به عبارت ديگر روى آوردن به كردار نادرست ديگران و مشاهده رفتارهاى غلط بزرگسالان مى تواند در توسعه اين اختلالات نقش اساسى داشته باشد.

مهمترين مشكلات خانوادگى قابل شناسايى را كه در بروز اين اختلالات نقش دارند مى توان به صورت زير خلاصه كرد:

چگونگى رابطه فرزند با خانواده (بى توجهى والدين به كودك يا حمايت افراطى از او)، تامين مخارج خانواده توسط افرادى غير از والدين (اقوام مادر، اقوام پدر و يا كسانى ديگر)، بى سرپرستي، سكونت كودك و نوجوان در محلى غير از محل زندگى خانواده اصلى (خانواده مادر، خانواده پدر و سايرين)، بيمارى هاى سخت افراد خانواده، فوت نزديكان (پدر، مادر و سايرين)، عضويت در خانواده 7 نفر به بالا، اختلافات فاميلي، اختلافات والدين، طلاق والدين، فساد اخلاقى افراد خانواده (پدر، مادر و سايرين)، بهره كشى از كودكان (توسط پدر، مادر و سايرين)، اعتياد اعضاى خانواده به مواد مخدر و الكل، بيمارى هاى عصبى يا روانى اعضاى خانواده، فقر مالى و ساير موارد مانند آن.

كاهش مشكلات كردارى قبل از آنكه به مشاوره كلينيكى و آزمايش هاى روانشناسانه نياز داشته باشند به تصحيح كردار والدين و مربيان احتياج

دارند. توصيه مى شود والدينى كه فرزندان آنها مشكلات كردارى دارند، كتاب هاى ويژه اين اختلالات و ساير منابع آموزشى مرتبط با آنها را مطالعه كنند.

مشكلات كردارى عمدتا موارد زير را شامل مى شوند: دروغگويي، پرخاشگرى در كلاس و در منزل، دزدي، فرار از مدرسه، لجبازى يا بى اعتنايى متقابل، اختلال در منش، اختلال در شخصيت، اختلال در دقت و تمركز حواس، پوشش و آرايش نامناسب فرار از منزل، تمارض، فحاشي، توهين به اولياى مدرسه، مبادله وسايل و اشياى مبتذل مانند كتاب، مجله، نوار ويديو، عكس، اسلايد، نوار صوتي، سى دى و...

البته رشد و توسعه سرگرمى هاى رايانه اى خشونت بار، نمايش فيلم ها و سريال هاى خشن در تلويزيون و سينما و حتى بروز برخوردهاى پرخاشگرانه در مسابقات ورزشى كه عمدتا چهره هاى شاخص ورزشى و سينمايى با تاثيرگذارى قوى روى شخصيت روانى كودكان و نوجوانان مرتكب مى شوند، از جمله عوامل اجتماعى بروز اين پديده در بين دانش آموزان مى باشند.(3) پى نوشت ها:

-1 نظريه روانكاوى فرويد صفحه 15، )The goal of all life is death(

-2 نظريه هاى شخصيت، نگارش دكتر على اكبر سياسى انتشارات دانشگاه تهران، صفحه 29

-3 نمايه مشكلات رفتارى در كودكان ونوجوانان نوشته مرتضى مجدفر، رشد معلم، دوره بيست و دوم

با خطاهاي شناختي بيشتر آشنا شويم

امروزه بسياري از افراد در سير تفكر خود به دليل عدم آشنايي با اصول تفكر منطقي و صحيح ، ناخواسته دچار خطاي شناختي مي شوند. عدم اطلاع از خطاهاي شناختي ورطه اي بسيار خطرناك و سهمگين مي داند. شايد بسياري از گرفتاري هاي مردم ما به دليل آلوده بودن افكار ما به اين نوع خطا ها باشد. به نظر مي رسد افسردگي ، بي قراري ، رقابت هاي ناصحيح، خشونت، پرخاشگري و بسياري از

رفتارهاي غير عادي ما بي ارتباط با خطاهاي شناختي نباشند.آلبرت اليس روان شناس معروف اين خطاها را شناسايي و در قالب ده خطاي شناختي معرفي نموده است. انسانهايي كه تفكر غير منطقي دارند و يا خطاهاي شناختي در افكارشان هويدا است، در بسياري از موارد اطلاع چنداني از اين خطاها ندارند. شايد عدم اطلاع، باعث آلودگي اين افكار با خطاهاي شناختي مي شوند. در اين نوشتار سعي بر آن است كه خطاهاي شناختي به صورت ساده و در قالب مثال هاي روشن و واضح بيان شوند. اميد است بسياري از نگراني ها، حالات و افكار نامطلوب كه در پشت اين خطاهاي شناختي وجود دارند، با اطلاع رساني از بين بروند.

خطاي اول: تفكر همه يا هيچ

در اين نوع افكار قانون همه يا هيچ حاكم است . فرد يك رفتار، فكر، موفقيت ، ، پديده يا موضوع را كلا سفيد يا سياه مي بيند. هر چيز كمتر از كامل ، شكست بي چون و چراست. عدم قناعت به مقدار و يا بخشي از يك كار ، يك فعاليت و يا يك امتياز ، آنها را از مزاياي آن امر محروم مي كند. به طور مثال عده اي اين نوع تفكر را دارند كه يا بايد فلان ماشين را داشته باشند يا اصلا هيچ ماشيني را نمي خواهند. اين نوع تفكر در بسياري از قسمت هاي زندگي ديده مي شود. در مثالي ديگر مدرس دانشگاه بيان مي دارد كه اگر اين تعداد دانشجو بود و با اين شرايط به طور مثال من اين درس را خواهم داد. در مثال ديگر خانمي كه رژيم لاغري گرفته بود،

پس از خوردن يك قاشق بستني گفت: برنامه لاغري من دود شد و به هوا رفت. با اين طرز تلقي به قدري ناراحت شد كه يك ظرف بزرگ بستني را تا به آخر نوش جان كرد.

خطاي دوم:تعميم مبالغه آميز

افرادي كه اين نوع خطا را در افكار دارند حقايق زندگي را پررنگ تر از مقدار واقعي آن مي بينند. شدت و مقدار واقعي خيلي كمتر از مقدار و شدتي است كه در ذهن فرد قرار دارد. فردي كه دچار اين خطاي شناختي است ، هر حادثه منفي و از جمله يك ناكامي شغلي را شكستي تمام عيار و تمام نشدني تلقي مي كند و آن را با كلماتي چون هرگز و هميشه توصيف مي كند. فروشنده دوره گرد افسرده اي كه فروش خوبي نداشته و در حال رانندگي پرنده اي به شيشه اتومبيلش خورده بود گفت: چه بد شانس هستم، پرنده ها هميشه به شيشه اتومبيل من مي خورند. شايد بتوان اين طور بيان كرد كه اين افراد به دليل مبالغه در بخشي از افكار ، نمي توانند جوانب مثبت زندگي را ببينند. شايد در مثال ذكر شده بتوان اين طور بيان كرد كه اين فروشنده دوره گرد ازخيلي مواهب كه دارد غافل است و اين كه او ماشيني دارد كه خيلي از فروشندگان ديگر ندارند .

خطاي سوم: فيلتر ذهني

افرادي كه داراي اين نوع افكار هستند تحت تاثير يك حادثه منفي همه واقعيت را تار مي بينند. به جزيي از يك حادثه منفي توجه مي كنند و بقيه را فراموش مي كنند.عدم توانايي در ديدن بخش هاي مهمتر اين حوادث ، عاملي است

كه ذهن ما را درگير مي كند. شبيه چكيدن يك قطره جوهر كه بشكه آبي را كدر مي كند. به مثالي توجه كنيد: به خاطر طرز برخورد شايسته خود با همكاران اداره، از طرف رئيس اداره تشويق مي شويد، اما در اين ميان و در حين دريافت جايزه يكي از همكاران كلمه اي نه چندان جدي در مقام انتقاد به شما مي گويد. روزهاي طولاني در حالي كه همه گفته هاي مثبت و مراسم با ارزش تشويق را فراموش مي كنيد، تحت تاثير اين انتقاد بسيار جزئي يك همكار، رنج مي بريد.

خطاي چهارم: بي توجهي به امر مثبت

افرادي كه داراي اين نوع تفكر غير منطقي هستند، توجه زياد و با ارزشي به جنبه ها ي مثبت زندگي خود ندارند و هميشه نكات مثبت را براي خود بي اهميت جلوه مي دهند. با بي ارزش شمردن تجربه هاي مثبت، اصرار بر مهم نبودن آنها دارند. كارهاي خوب خود را بي اهميت مي خوانند، معتقدند كه هر كسي مي تواند اين كار را انجام دهد. بي توجهي به امر مثبت شادي زندگي را مي گيرد و شما را به احساس ناشايسته بودن سوق مي دهد. به طور مثال نگهبان ساختمان تجاري با تيز هوشي موفق به شناسايي يكي از سه سارقي شده بود كه در هفته قبل از يكي از مغازه هاي اين ساختمان دزدي كرده بودند. مسئول ساختمان ضمن قدرداني از نگهبان كه بعد از چند روز موفق به كشف اين گره شده بود از نگهبان خواست كه يكي از روزهاي هفته زماني را مشخص كند كه در جلسه اي با حضور افراد و مالكين

ساختمان از زحمات وي قدرداني شود. نگهبان امروز و فردا كرده و يكسره ميگفت كار مهمي نكرده ام و از تعيين وقت سرباز مي زد.

خطاي پنجم :نتيجه گيري شتابزده

بي آنكه زمينه محكمي وجود داشته باشد نتيجه گيري شتابزده مي كنيد. ذهن خواني: بدون بررسي كافي نتيجه ميگيريد كه كسي در مورد شما منفي فكر مي كند. پيشگويي: پيش بيني مي كنيد كه اوضاع بر خلاف ميل شما در جريان خواهد بود. بدون هر گونه بررسي مي گوييد« آبرويم خواهد رفت، از عهده انجام اين كار برنخواهم آمد». و اگر افسرده باشيد ممكن است به خود بگوييد «هرگز بهبود نخواهم يافت».

خطاي ششم: درشت نمايي

از يك سو در باره اهميت مسايل و شدت اشتباهات خود مبالغه مي كند و از سوي ديگر ، اهميت جنبه هاي مثبت زندگي را كمتر از آنچه هست برآورد مي كند. به دليل اعتماد به نفس پايين، اين افراد چون خود را نسبت به ديگران دست كم مي گيرند، در صورت انجام كاري خطا ، اين اشتباه خود را خيلي پررنگ تر از حد و حدود واقعي آن اشتباه مي بيند. به طور مثال شخصي دوست قديمي خود را مي بيند و به او سلام مي گويد، دوست قديمي مانند هميشه سلام او را به گرمي جواب نمي دهد. او از اين مسئله ناراحت مي شود و اين واقعه را براي خود فاجعه تلقي مي كند. اين درحالي است كه شايد دلايل مختلفي براي سرد برخورد كردن وجود داشته باشد. از طرفي اين قدر هم مهم نباشد ولي ساعتها اين مسئله ذهن فرد را درگير خود مي كند.

خطاي

هفتم: استدلال احساسي

افرادي كه داراي استدلال احساسي هستند فكر مي كنند كه احساسات منفي ما لزوما منعكس كننده واقعيت ها هستند. اين نوع استدلال احساسي ما را از بسياري واقعيت ها دور نگه مي دارد . به طور مثال : «از سوار شدن در هواپيما وحشت دارم، چون پرواز با هواپيما بسيار خطرناك است».« يا احساس گناه مي كنم پس بايد آدم بدي باشم». يا «خشمگين هستم، پس معلوم مي شود با من منصفانه برخورد نشده است.» يا «چون احساس حقارت مي كنم، معنايش اين است كه فرد درجه دومي هستم». يا «احساس نوميدي مي كنم، پس حتما بايد نوميد باشم».

خطاي هشتم: بايد ها

انتظار داريد كه اوضاع آن طور باشد كه شما مي خواهيد و انتظار داريد .هميشه اين انتظار محقق نمي شود و يا با درصد كمتري محقق مي شود. به طور مثال نوازنده بسيار خوبي پس از نواختن يك قطعه دشوار پيانو با خود گفت:«نبايد اينهمه اشتباه مي كردم». آنقدر تحت تاثير اين عبارت قرار گرفت كه چند روز متوالي حال و روز بدي داشت. انواع و اقسام كلماتي كه «بايد» را به شكلي تداعي مي كنند، همين روحيه را ايجاد مي نمايند. آن دسته از عبارت هاي «بايد» دار كه بر ضد شما به كار برده مي شوند،به احساس تقصير و نوميدي منجر مي گردند. اما همين باورها، اگر متوجه سايرين و يا جهان به طور كلي شود منجر به خشم و دلسردي مي گردد«نبايد اين قدر سمج باشد».خيلي ها مي خواهند با «بايد» ها و «نبايد»ها به خود انگيزه بدهند. «نبايد آن شيريني را بخورم». اين نوع فكر اغلب بي

تاثير است زيرا«بايد» ها توليد تمردد مي كنند و اشخاص تشويق ميشوند كه درست برعكس آن را انجام دهند.

خطاي نهم: برچسب زدن

برچسب زدن شكل حاد تفكر همه يا هيچ چيز است. به جاي اينكه بگوييد«اشتباه كردم». به خود برچسب منفي مي زنيد:«من بازنده هستم». گاه هم اشخاص به خود برچسب «احمق» يا «شكست خورده» و غيره مي زنند. برچسب زدن غير منطقي است، زيرا شما با كاري كه مي كنيد ، تفاوت داريد. انسان وجود خارجي دارد اما «بازنده» و «احمق» به اين شكل وجود ندارد. اين برچسب ها تجربه هاي بي فايده اي هستند كه منجر به خشم، اضطراب ، دلسردي و كمي عزت نفس مي شوند. گاه برچسب متوجه ديگران است. وقتي كسي در مخالفت با نظرات شما حرفي مي زند ممكن است او را متكبر بناميد. بعد احساس مي كنيد مشكل به جاي رفتار يا انديشه بر سر«شخصيت» يا «جوهر و ذات» او است. در نتيجه او را به كلي بد قلمداد مي كنيد و در اين شرايط فضاي مناسبي براي ارتباط سازنده ايجاد نمي شود.

خطاي دهم : شخصي سازي و سرزنش

در اين خطا، فرد خود را بي جهت مسئول حادثه اي قلمداد مي كند كه به هيچ وجه امكان كنترل آن را نداشته است. وقتي زني از آموزگار پسرش شنيد كه او در مدرسه خوب درس نمي خواند با خود گفت « اين نشان مي دهد كه من مادر بدي هستم» و چه بهتر كه اين مادر علل واقعي درس نخواندن فرزندش را مي جست تا او را كمك كند. شخصي سازي منجر به احساس گناه ،

خجالت و نا شايسته بودن مي شود . بعضي ها هم عكس اين كار را مي كنند و سايرين و يا شرايط را علت مسائل خود تلقي مي كنند و توجه ندارند كه ممكن است خود در ايجاد گرفتاري سهمي داشته باشند « علت زندگي زناشويي بد من اين است كه همسرم منطقي نيست». سرزنش به خاطر ايجاد رنجش اغلب موثر واقع نمي شود.

با خطاهاي شناختي بيشتر آشنا شويم

امروزه بسياري از افراد در سير تفكر خود به دليل عدم آشنايي با اصول تفكر منطقي و صحيح ، ناخواسته دچار خطاي شناختي مي شوند. عدم اطلاع از خطاهاي شناختي ورطه اي بسيار خطرناك و سهمگين مي داند. شايد بسياري از گرفتاري هاي مردم ما به دليل آلوده بودن افكار ما به اين نوع خطا ها باشد. به نظر مي رسد افسردگي ، بي قراري ، رقابت هاي ناصحيح، خشونت، پرخاشگري و بسياري از رفتارهاي غير عادي ما بي ارتباط با خطاهاي شناختي نباشند.آلبرت اليس روان شناس معروف اين خطاها را شناسايي و در قالب ده خطاي شناختي معرفي نموده است. انسانهايي كه تفكر غير منطقي دارند و يا خطاهاي شناختي در افكارشان هويدا است، در بسياري از موارد اطلاع چنداني از اين خطاها ندارند. شايد عدم اطلاع، باعث آلودگي اين افكار با خطاهاي شناختي مي شوند. در اين نوشتار سعي بر آن است كه خطاهاي شناختي به صورت ساده و در قالب مثال هاي روشن و واضح بيان شوند. اميد است بسياري از نگراني ها، حالات و افكار نامطلوب كه در پشت اين خطاهاي شناختي وجود دارند، با اطلاع رساني از بين بروند. خطاي

اول: تفكر همه يا هيچ

در اين نوع افكار قانون همه يا هيچ حاكم است . فرد يك رفتار، فكر، موفقيت ، ، پديده يا موضوع را كلا سفيد يا سياه مي بيند. هر چيز كمتر از كامل ، شكست بي چون و چراست. عدم قناعت به مقدار و يا بخشي از يك كار ، يك فعاليت و يا يك امتياز ، آنها را از مزاياي آن امر محروم مي كند. به طور مثال عده اي اين نوع تفكر را دارند كه يا بايد فلان ماشين را داشته باشند يا اصلا هيچ ماشيني را نمي خواهند. اين نوع تفكر در بسياري از قسمت هاي زندگي ديده مي شود. در مثالي ديگر مدرس دانشگاه بيان مي دارد كه اگر اين تعداد دانشجو بود و با اين شرايط به طور مثال من اين درس را خواهم داد. در مثال ديگر خانمي كه رژيم لاغري گرفته بود، پس از خوردن يك قاشق بستني گفت: برنامه لاغري من دود شد و به هوا رفت. با اين طرز تلقي به قدري ناراحت شد كه يك ظرف بزرگ بستني را تا به آخر نوش جان كرد. خطاي دوم:تعميم مبالغه آميز

افرادي كه اين نوع خطا را در افكار دارند حقايق زندگي را پررنگ تر از مقدار واقعي آن مي بينند. شدت و مقدار واقعي خيلي كمتر از مقدار و شدتي است كه در ذهن فرد قرار دارد. فردي كه دچار اين خطاي شناختي است ، هر حادثه منفي و از جمله يك ناكامي شغلي را شكستي تمام عيار و تمام نشدني تلقي مي كند و آن را با كلماتي چون هرگز

و هميشه توصيف مي كند. فروشنده دوره گرد افسرده اي كه فروش خوبي نداشته و در حال رانندگي پرنده اي به شيشه اتومبيلش خورده بود گفت: چه بد شانس هستم، پرنده ها هميشه به شيشه اتومبيل من مي خورند. شايد بتوان اين طور بيان كرد كه اين افراد به دليل مبالغه در بخشي از افكار ، نمي توانند جوانب مثبت زندگي را ببينند. شايد در مثال ذكر شده بتوان اين طور بيان كرد كه اين فروشنده دوره گرد ازخيلي مواهب كه دارد غافل است و اين كه او ماشيني دارد كه خيلي از فروشندگان ديگر ندارند . خطاي سوم: فيلتر ذهني

افرادي كه داراي اين نوع افكار هستند تحت تاثير يك حادثه منفي همه واقعيت را تار مي بينند. به جزيي از يك حادثه منفي توجه مي كنند و بقيه را فراموش مي كنند.عدم توانايي در ديدن بخش هاي مهمتر اين حوادث ، عاملي است كه ذهن ما را درگير مي كند. شبيه چكيدن يك قطره جوهر كه بشكه آبي را كدر مي كند. به مثالي توجه كنيد: به خاطر طرز برخورد شايسته خود با همكاران اداره، از طرف رئيس اداره تشويق مي شويد، اما در اين ميان و در حين دريافت جايزه يكي از همكاران كلمه اي نه چندان جدي در مقام انتقاد به شما مي گويد. روزهاي طولاني در حالي كه همه گفته هاي مثبت و مراسم با ارزش تشويق را فراموش مي كنيد، تحت تاثير اين انتقاد بسيار جزئي يك همكار، رنج مي بريد. خطاي چهارم: بي توجهي به امر مثبت

افرادي كه داراي اين نوع تفكر غير منطقي هستند، توجه زياد

و با ارزشي به جنبه ها ي مثبت زندگي خود ندارند و هميشه نكات مثبت را براي خود بي اهميت جلوه مي دهند. با بي ارزش شمردن تجربه هاي مثبت، اصرار بر مهم نبودن آنها دارند. كارهاي خوب خود را بي اهميت مي خوانند، معتقدند كه هر كسي مي تواند اين كار را انجام دهد. بي توجهي به امر مثبت شادي زندگي را مي گيرد و شما را به احساس ناشايسته بودن سوق مي دهد. به طور مثال نگهبان ساختمان تجاري با تيز هوشي موفق به شناسايي يكي از سه سارقي شده بود كه در هفته قبل از يكي از مغازه هاي اين ساختمان دزدي كرده بودند. مسئول ساختمان ضمن قدرداني از نگهبان كه بعد از چند روز موفق به كشف اين گره شده بود از نگهبان خواست كه يكي از روزهاي هفته زماني را مشخص كند كه در جلسه اي با حضور افراد و مالكين ساختمان از زحمات وي قدرداني شود. نگهبان امروز و فردا كرده و يكسره ميگفت كار مهمي نكرده ام و از تعيين وقت سرباز مي زد. خطاي پنجم :نتيجه گيري شتابزده

بي آنكه زمينه محكمي وجود داشته باشد نتيجه گيري شتابزده مي كنيد. ذهن خواني: بدون بررسي كافي نتيجه ميگيريد كه كسي در مورد شما منفي فكر مي كند. پيشگويي: پيش بيني مي كنيد كه اوضاع بر خلاف ميل شما در جريان خواهد بود. بدون هر گونه بررسي مي گوييد« آبرويم خواهد رفت، از عهده انجام اين كار برنخواهم آمد». و اگر افسرده باشيد ممكن است به خود بگوييد «هرگز بهبود نخواهم يافت». خطاي ششم: درشت نمايي

از يك سو

در باره اهميت مسايل و شدت اشتباهات خود مبالغه مي كند و از سوي ديگر ، اهميت جنبه هاي مثبت زندگي را كمتر از آنچه هست برآورد مي كند. به دليل اعتماد به نفس پايين، اين افراد چون خود را نسبت به ديگران دست كم مي گيرند، در صورت انجام كاري خطا ، اين اشتباه خود را خيلي پررنگ تر از حد و حدود واقعي آن اشتباه مي بيند. به طور مثال شخصي دوست قديمي خود را مي بيند و به او سلام مي گويد، دوست قديمي مانند هميشه سلام او را به گرمي جواب نمي دهد. او از اين مسئله ناراحت مي شود و اين واقعه را براي خود فاجعه تلقي مي كند. اين درحالي است كه شايد دلايل مختلفي براي سرد برخورد كردن وجود داشته باشد. از طرفي اين قدر هم مهم نباشد ولي ساعتها اين مسئله ذهن فرد را درگير خود مي كند. خطاي هفتم: استدلال احساسي

افرادي كه داراي استدلال احساسي هستند فكر مي كنند كه احساسات منفي ما لزوما منعكس كننده واقعيت ها هستند. اين نوع استدلال احساسي ما را از بسياري واقعيت ها دور نگه مي دارد . به طور مثال : «از سوار شدن در هواپيما وحشت دارم، چون پرواز با هواپيما بسيار خطرناك است».« يا احساس گناه مي كنم پس بايد آدم بدي باشم». يا «خشمگين هستم، پس معلوم مي شود با من منصفانه برخورد نشده است.» يا «چون احساس حقارت مي كنم، معنايش اين است كه فرد درجه دومي هستم». يا «احساس نوميدي مي كنم، پس حتما بايد نوميد باشم». خطاي هشتم: بايد ها

انتظار داريد

كه اوضاع آن طور باشد كه شما مي خواهيد و انتظار داريد .هميشه اين انتظار محقق نمي شود و يا با درصد كمتري محقق مي شود. به طور مثال نوازنده بسيار خوبي پس از نواختن يك قطعه دشوار پيانو با خود گفت:«نبايد اينهمه اشتباه مي كردم». آنقدر تحت تاثير اين عبارت قرار گرفت كه چند روز متوالي حال و روز بدي داشت. انواع و اقسام كلماتي كه «بايد» را به شكلي تداعي مي كنند، همين روحيه را ايجاد مي نمايند. آن دسته از عبارت هاي «بايد» دار كه بر ضد شما به كار برده مي شوند،به احساس تقصير و نوميدي منجر مي گردند. اما همين باورها، اگر متوجه سايرين و يا جهان به طور كلي شود منجر به خشم و دلسردي مي گردد«نبايد اين قدر سمج باشد».خيلي ها مي خواهند با «بايد» ها و «نبايد»ها به خود انگيزه بدهند. «نبايد آن شيريني را بخورم». اين نوع فكر اغلب بي تاثير است زيرا«بايد» ها توليد تمردد مي كنند و اشخاص تشويق ميشوند كه درست برعكس آن را انجام دهند. خطاي نهم: برچسب زدن

برچسب زدن شكل حاد تفكر همه يا هيچ چيز است. به جاي اينكه بگوييد«اشتباه كردم». به خود برچسب منفي مي زنيد:«من بازنده هستم». گاه هم اشخاص به خود برچسب «احمق» يا «شكست خورده» و غيره مي زنند. برچسب زدن غير منطقي است، زيرا شما با كاري كه مي كنيد ، تفاوت داريد. انسان وجود خارجي دارد اما «بازنده» و «احمق» به اين شكل وجود ندارد. اين برچسب ها تجربه هاي بي فايده اي هستند كه منجر به خشم، اضطراب ، دلسردي و كمي

عزت نفس مي شوند. گاه برچسب متوجه ديگران است. وقتي كسي در مخالفت با نظرات شما حرفي مي زند ممكن است او را متكبر بناميد. بعد احساس مي كنيد مشكل به جاي رفتار يا انديشه بر سر«شخصيت» يا «جوهر و ذات» او است. در نتيجه او را به كلي بد قلمداد مي كنيد و در اين شرايط فضاي مناسبي براي ارتباط سازنده ايجاد نمي شود. خطاي دهم : شخصي سازي و سرزنش

در اين خطا، فرد خود را بي جهت مسئول حادثه اي قلمداد مي كند كه به هيچ وجه امكان كنترل آن را نداشته است. وقتي زني از آموزگار پسرش شنيد كه او در مدرسه خوب درس نمي خواند با خود گفت « اين نشان مي دهد كه من مادر بدي هستم» و چه بهتر كه اين مادر علل واقعي درس نخواندن فرزندش را مي جست تا او را كمك كند. شخصي سازي منجر به احساس گناه ، خجالت و نا شايسته بودن مي شود . بعضي ها هم عكس اين كار را مي كنند و سايرين و يا شرايط را علت مسائل خود تلقي مي كنند و توجه ندارند كه ممكن است خود در ايجاد گرفتاري سهمي داشته باشند « علت زندگي زناشويي بد من اين است كه همسرم منطقي نيست». سرزنش به خاطر ايجاد رنجش اغلب موثر واقع نمي شود.

باورهاي غلط در مورد شخصيت

شايد بتوان در نگاه اول واژه شخصيت را به صورت شاخصه هاي صريح يك تيپ تعريف كرد.

اين تعريف نه تنها كلمه شخصيت را توصيف مي كند بلكه وجه تمايز اين واژه را از ديگر واژه ها مشخص مي كند.

منظور از شاخصه ها ويژگي هاي خاص يك شخص است كه

مختص به خود او و كساني است كه در آن طبقه خاص شخصيتي قرار مي گيرند. منظور از صريح همان واضح بودن اين خصايص رفتاري است كه هر شخصي از بيرون قادر به ديدن تظاهرات بيروني اين ويژگي هاست و درنهايت مقصود از تيپ همان انواعي است كه ما براي شخصيت هاي مختلف براي سهولت در طبقه بندي آنها استفاده مي كنيم.

در ميان مردم 2 باور اشتباه درمورد شخصيت رايج است و آن 2 جمله به قرار زير است:

فلاني بي شخصيت است.

فلاني باشخصيت است.

اين 2 جمله باتوجه به منظوري كه پشت آنها در هنگام مطرح كردنشان است كاملا غلط است، چراكه در جمله اول منظور از بي شخصيت افراد بزهكار خيانت پيشه، دزد و به طور كلي افرادي است كه برخلاف فضايل اخلاقي رفتار مي كنند.

در جمله دوم منظور افرادي است كه مهربان، مؤدب، ثروتمند و اجتماعي هستند، درصورتي كه ما نمي توانيم براي شخصيت كسي حكمي كلي صادر كنيم، به دليل اين كه هم افراد بي ادب، دزد، خيانتكار و هرج و مرج طلب و هم افراد تحصيلكرده، مؤدب، مهربان، مذهبي و... داراي شخصيت هستند. بنابراين انسان بي شخصيت اصلا وجود ندارد.

در تعاريف مختلفي كه در ارتباط با شناخت شخصيت بيان شده به نظر مي رسد كه گوردون آلپورت كه در سال 1949 براي اين واژه بيش از پنجاه تعريف قائل شده است كامل ترين باشد و اين خود نشان از پيچيدگي اين مفهوم و سازه رواني دارد. درك مسئله شخصيت يكي از اهداف نهايي و پيچيده ترين دستاورد در روان شناسي است. شخصيت به يك معنا تمام روان شناسي را دربرمي گيرد.

هيچ آزمايشي در روانشناسي وجود ندارد كه در شناساندن شخصيت سهيم نباشد.

كف بيني و طالع بيني راه هاي شناخت شخصيت

در بين افراد مختلف در جامعه پيشگويي هايي در ارتباط با

شخصيت افراد نسبت به اندامشان رايج است، مثلا افراد چاق را اجتماعي، اهل شوخي و خنده مهربان تلقي مي كنند كه البته باورهاي فوق توسط نظريه پردازاني همچون كرچمر و شلاون براي اولين بار مطرح شد ولي نتوانست از پس آزمايش هاي علمي روسفيد بيرون بيايد.

بنابراين، به اين تيپ شناسي ها هم نمي توان اعتماد كامل داشت. يكي از آرزوهاي بشر پيش بيني و تشخيص شخصيت افراد بوده است، از همان موقعي كه در غار مي زيسته وقتي تازه واردي به غار وارد مي شد حدس مي زد كه براي چه منظوري آمده؛ البته سعي مي كرد از برق چشمان تازه وارد متوجه اين منظور شود.

تا اين كه در قرون اخير طرح نقشه جمجمه افراد بر مبناي برآمدگي هاي جمجمه شان توسط فرانسيس گال و يا كف بيني و طالع بيني و غيره كه سابقه قديمي تري دارند ، بررسي شد.

طالع بيني نيز تلاش ديگري بود براي پيش بيني شخصيت كه سابقه آن به 25 قرن پيش در مسوپوتاميا در منطقه باستاني بين النهرين محل سكونت سومري ها و بابلي ها بوده است برمي گردد. اعتقاد به ستارگان به عنوان خداياني نيرومند در بين انسان هاي اوليه به پيدايي اين انديشه انجاميد كه مي توان امور مربوط به انسان را از طريق مطالعه سماوات پيش بيني كرد.بدين ترتيب در آن زمان شخصيت و سير وقايع زندگي هر فرد با مراجعه به يك طالع و يا زيج (شكل بندي ستارگان در لحظه تولد) تعيين مي شد.

در كل، ارزيابي شخصيت هر فرد باتوجه به لحظه تولد وي و ارائه پيش بيني هاي مناسب براساس يكي از كتابچه هاي راهنما يا تقويم هاي نجومي صورت مي گرفت كه بي شباهت به طالع بيني هاي جديد كه هنوز در بسياري از روزنامه ها و مجلات يافت مي شوند، نبودند. آگاهي گسترده اي كه پيرامون جهان فيزيكي درخلال انقلاب علمي گسترش يافت،

نقش مهمي در كاهش توجه جدي نسبت به طالع بيني داشت اما با اين حال محبوبيت طالع بيني همچنان درميان مردم پايدار باقي مانده است.

كف بيني شيرين ترين دروغ

كف بيني را نيز كه براي تعيين خصوصيات فرد براساس تفسير چين و چروك هاي كف دست و همين طور پستي و بلندي هاي كف دست اشاره مي كند. تصور بر اين است كه كف بيني به صورت يك نظام مدون از 3000 سال قبل از ميلاد در كشور چين وجود داشته است.

اما فقدان هرگونه تبيين منطقي درخصوص استنباط ها و تفسيرهاي به عمل آمده و اين آگاهي بديهي كه خطوط مخروطي شكل دست ها و ساير خصوصيت آنها مي تواند با تمرين هاي فيزيكي تغيير كند. باعث مي شود كه كف بيني به عنوان يك روش خرافي و نوعي شيادي كنار گذاشته شود.

معمول ترين روشي كه كف بين ها به كار مي برند اظهارنظرهاي كلي و پيش پاافتاده اي مانند اينكه؛ شما نسبت به والدين خود محبت زيادي را نشان مي دهيد، ولي گاهي نيز با آنها شديدا اختلاف پيدا مي كنيد كه ممكن است درباره همه افراد مصداق داشته باشد و البته در روان شناسي تحت عنوان اثر بارنوم از آن ياد مي شود.

اما هدف از بيان اين مطالب گوشزد كردن اهميت شخصيت به عنوان ملاكي بي نظير براي شناخت انسان ها است. البته به همان نسبت هم اگر به صورت صحيح و از طريق علمي پيش نرويم مطمئنا در شناخت شخصيت افراد دچار اشتباه خواهيم شد.

انسان هزاره سوم و شخصيت

انسان هزاره سوم البته بايد نيم نگاهي به نظريات دانشمندان پيش از خود كه از تيپ شناسي هاي بدني تا اندازه گيري هاي برآمدگي هاي جمجمه انسان كار كرده اند، داشته باشد ولي اگر بخواهد بيش از اندازه به اين نظريات اهميت دهد و در آنها غوطه ور شود بي شك راه بن بستي را طي كرده كه يكبار اين

افراد رفته اند تا شايد روزي ما اين راه ها را نرويم البته به شرطي كه از شيريني و گوش نواز بودن طالع بيني و كف بيني و روشن بيني صرف نظر كنيم و سعي كنيم به دنياي تجربي دروني انسان ها كه البته گاهي خشك، تلخ، دردناك و گاهي هم شيرين و دلخواه است توجه كنيم و دنيا و انسان ها را آن طور كه هستند قبول كنيم نه آن طوري كه ما دوست داريم باشند.

تفكرات قالبي و شخصيت

با نگاهي اجمالي به مطالب مطرح شده جاي تعجب باقي است كه چه طور بعضي افراد اين معماي پيچيده خلقت يعني انسان را به اين سادگي با تفكرات قالبي خويش به يك چشم به هم زدن محكوم به فلان رفتار در آينده مي كنند ،چراكه مثلا او اهل فلان شهر است. بنابراين بعد از ازدواج خيانت مي كند، يا چون پدرش در ميانسالي مخفيانه ازدواج مجدد داشته، بنابراين او هم همچون پدرش رفتار خواهد كرد. درصورتي كه ما خوب مي دانيم هر انساني داراي شخصيت كاملا متفاوتي است مگر در موارد استثنايي درمورد دوقلوهاي يك تخمي كه از نظر شخصيتي خيلي به هم شبيه هستند.

ضمن اين كه ما مي دانيم باتوجه به صرف وقت زياد در جهت كشف نقاط كور شخصيت افراد كه گاها فقط و فقط در موقعيت هاي خاصي بروز مي كند. باز هم نمي توانيم نقشه اي كامل براي پيش بيني رفتار اين افراد داشته باشيم چون شخصيت يك واحد پوياي رواني است و مرتبا در حال تغيير و تحول است و دليلش اين است كه تابعي است از متغيرهاي زماني و مكاني و موقعيتي بنابراين ضرورت حساسيت در برخورد با اين واحد رواني بي شك بر هيچ انسان فاضل و اهل منطق و تفكر پوشيده نمي ماند.

زمان و شناخت

شخصيت افراد

زمان يكي از بهترين عواملي است كه به ما كمك مي كند تا بتوانيم شخصيت افراد را تا حدي بشناسيم اما صد افسوس كه انسان معاصر نمي تواند يا بهتر بگوييم تحمل صرف وقت براي شناخت شخصيت افراد را ندارد. بنابراين چه بهتر آن كه بهاي اين كالاي باارزش را پرداخت ولو آنكه دريافت كننده اش يك فال بين قهوه كم سواد يا يك كولي خيابان گرد باشد.

تحقيقات نشان داده است كه بين 6 تا 12 ماه حداقل زماني است كه اكثر افراد در معاشرت با يكديگر تقريبا نيمرخ كاملي از شخصيت خودشان را بروز مي دهند. مخصوصا در زوج هايي كه قصد ازدواج دارند اين موضوع قابل تأمل است.

شايد يكي از دلايل مهمي كه ازدواج هاي بسياري در كشورمان منجر به طلاق مي شود همين عامل باشد كه زمان آشنايي افراد تا ازدواج يا كمتر از 6 تا 12 ماه است و يا كيفيت اين روابط از بابت زمان حد قابل توجه اي نداشته است.

درنهايت مي توان گفت بهترين راه ها براي شناخت شخصيت افراد كمك گرفتن از آزمون هاي شخصيت، مصاحبه، مشاهده تجربي، صرف زمان هاي مشترك و گذار از تجربه هاي مشكل و حل مسئله مشترك توسط دو تن كه خواهان شناخت شخصيت يكديگرند.

باورهاي غلط در مورد شخصيت

شايد بتوان در نگاه اول واژه شخصيت را به صورت شاخصه هاي صريح يك تيپ تعريف كرد.

اين تعريف نه تنها كلمه شخصيت را توصيف مي كند بلكه وجه تمايز اين واژه را از ديگر واژه ها مشخص مي كند.

منظور از شاخصه ها ويژگي هاي خاص يك شخص است كه مختص به خود او و كساني است كه در آن طبقه خاص شخصيتي قرار مي گيرند. منظور از صريح همان واضح بودن اين خصايص رفتاري است كه هر شخصي از

بيرون قادر به ديدن تظاهرات بيروني اين ويژگي هاست و درنهايت مقصود از تيپ همان انواعي است كه ما براي شخصيت هاي مختلف براي سهولت در طبقه بندي آنها استفاده مي كنيم.

در ميان مردم 2 باور اشتباه درمورد شخصيت رايج است و آن 2 جمله به قرار زير است: فلاني بي شخصيت است.

فلاني باشخصيت است.

اين 2 جمله باتوجه به منظوري كه پشت آنها در هنگام مطرح كردنشان است كاملا غلط است، چراكه در جمله اول منظور از بي شخصيت افراد بزهكار خيانت پيشه، دزد و به طور كلي افرادي است كه برخلاف فضايل اخلاقي رفتار مي كنند.

در جمله دوم منظور افرادي است كه مهربان، مؤدب، ثروتمند و اجتماعي هستند، درصورتي كه ما نمي توانيم براي شخصيت كسي حكمي كلي صادر كنيم، به دليل اين كه هم افراد بي ادب، دزد، خيانتكار و هرج و مرج طلب و هم افراد تحصيلكرده، مؤدب، مهربان، مذهبي و... داراي شخصيت هستند. بنابراين انسان بي شخصيت اصلا وجود ندارد.

در تعاريف مختلفي كه در ارتباط با شناخت شخصيت بيان شده به نظر مي رسد كه گوردون آلپورت كه در سال 1949 براي اين واژه بيش از پنجاه تعريف قائل شده است كامل ترين باشد و اين خود نشان از پيچيدگي اين مفهوم و سازه رواني دارد. درك مسئله شخصيت يكي از اهداف نهايي و پيچيده ترين دستاورد در روان شناسي است. شخصيت به يك معنا تمام روان شناسي را دربرمي گيرد.

هيچ آزمايشي در روانشناسي وجود ندارد كه در شناساندن شخصيت سهيم نباشد. كف بيني و طالع بيني راه هاي شناخت شخصيت

در بين افراد مختلف در جامعه پيشگويي هايي در ارتباط با شخصيت افراد نسبت به اندامشان رايج است، مثلا افراد چاق را اجتماعي، اهل شوخي و خنده مهربان تلقي مي كنند كه البته باورهاي فوق توسط نظريه پردازاني همچون

كرچمر و شلاون براي اولين بار مطرح شد ولي نتوانست از پس آزمايش هاي علمي روسفيد بيرون بيايد.

بنابراين، به اين تيپ شناسي ها هم نمي توان اعتماد كامل داشت. يكي از آرزوهاي بشر پيش بيني و تشخيص شخصيت افراد بوده است، از همان موقعي كه در غار مي زيسته وقتي تازه واردي به غار وارد مي شد حدس مي زد كه براي چه منظوري آمده؛ البته سعي مي كرد از برق چشمان تازه وارد متوجه اين منظور شود.

تا اين كه در قرون اخير طرح نقشه جمجمه افراد بر مبناي برآمدگي هاي جمجمه شان توسط فرانسيس گال و يا كف بيني و طالع بيني و غيره كه سابقه قديمي تري دارند ، بررسي شد.

طالع بيني نيز تلاش ديگري بود براي پيش بيني شخصيت كه سابقه آن به 25 قرن پيش در مسوپوتاميا در منطقه باستاني بين النهرين محل سكونت سومري ها و بابلي ها بوده است برمي گردد. اعتقاد به ستارگان به عنوان خداياني نيرومند در بين انسان هاي اوليه به پيدايي اين انديشه انجاميد كه مي توان امور مربوط به انسان را از طريق مطالعه سماوات پيش بيني كرد.بدين ترتيب در آن زمان شخصيت و سير وقايع زندگي هر فرد با مراجعه به يك طالع و يا زيج (شكل بندي ستارگان در لحظه تولد) تعيين مي شد.

در كل، ارزيابي شخصيت هر فرد باتوجه به لحظه تولد وي و ارائه پيش بيني هاي مناسب براساس يكي از كتابچه هاي راهنما يا تقويم هاي نجومي صورت مي گرفت كه بي شباهت به طالع بيني هاي جديد كه هنوز در بسياري از روزنامه ها و مجلات يافت مي شوند، نبودند. آگاهي گسترده اي كه پيرامون جهان فيزيكي درخلال انقلاب علمي گسترش يافت، نقش مهمي در كاهش توجه جدي نسبت به طالع بيني داشت اما با اين حال محبوبيت طالع بيني همچنان درميان مردم پايدار باقي مانده است. كف بيني شيرين ترين دروغ

كف بيني

را نيز كه براي تعيين خصوصيات فرد براساس تفسير چين و چروك هاي كف دست و همين طور پستي و بلندي هاي كف دست اشاره مي كند. تصور بر اين است كه كف بيني به صورت يك نظام مدون از 3000 سال قبل از ميلاد در كشور چين وجود داشته است.

اما فقدان هرگونه تبيين منطقي درخصوص استنباط ها و تفسيرهاي به عمل آمده و اين آگاهي بديهي كه خطوط مخروطي شكل دست ها و ساير خصوصيت آنها مي تواند با تمرين هاي فيزيكي تغيير كند. باعث مي شود كه كف بيني به عنوان يك روش خرافي و نوعي شيادي كنار گذاشته شود.

معمول ترين روشي كه كف بين ها به كار مي برند اظهارنظرهاي كلي و پيش پاافتاده اي مانند اينكه؛ شما نسبت به والدين خود محبت زيادي را نشان مي دهيد، ولي گاهي نيز با آنها شديدا اختلاف پيدا مي كنيد كه ممكن است درباره همه افراد مصداق داشته باشد و البته در روان شناسي تحت عنوان اثر بارنوم از آن ياد مي شود.

اما هدف از بيان اين مطالب گوشزد كردن اهميت شخصيت به عنوان ملاكي بي نظير براي شناخت انسان ها است. البته به همان نسبت هم اگر به صورت صحيح و از طريق علمي پيش نرويم مطمئنا در شناخت شخصيت افراد دچار اشتباه خواهيم شد. انسان هزاره سوم و شخصيت

انسان هزاره سوم البته بايد نيم نگاهي به نظريات دانشمندان پيش از خود كه از تيپ شناسي هاي بدني تا اندازه گيري هاي برآمدگي هاي جمجمه انسان كار كرده اند، داشته باشد ولي اگر بخواهد بيش از اندازه به اين نظريات اهميت دهد و در آنها غوطه ور شود بي شك راه بن بستي را طي كرده كه يكبار اين افراد رفته اند تا شايد روزي ما اين راه ها را نرويم البته به شرطي كه از شيريني و گوش نواز بودن طالع بيني و كف بيني و

روشن بيني صرف نظر كنيم و سعي كنيم به دنياي تجربي دروني انسان ها كه البته گاهي خشك، تلخ، دردناك و گاهي هم شيرين و دلخواه است توجه كنيم و دنيا و انسان ها را آن طور كه هستند قبول كنيم نه آن طوري كه ما دوست داريم باشند. تفكرات قالبي و شخصيت

با نگاهي اجمالي به مطالب مطرح شده جاي تعجب باقي است كه چه طور بعضي افراد اين معماي پيچيده خلقت يعني انسان را به اين سادگي با تفكرات قالبي خويش به يك چشم به هم زدن محكوم به فلان رفتار در آينده مي كنند ،چراكه مثلا او اهل فلان شهر است. بنابراين بعد از ازدواج خيانت مي كند، يا چون پدرش در ميانسالي مخفيانه ازدواج مجدد داشته، بنابراين او هم همچون پدرش رفتار خواهد كرد. درصورتي كه ما خوب مي دانيم هر انساني داراي شخصيت كاملا متفاوتي است مگر در موارد استثنايي درمورد دوقلوهاي يك تخمي كه از نظر شخصيتي خيلي به هم شبيه هستند.

ضمن اين كه ما مي دانيم باتوجه به صرف وقت زياد در جهت كشف نقاط كور شخصيت افراد كه گاها فقط و فقط در موقعيت هاي خاصي بروز مي كند. باز هم نمي توانيم نقشه اي كامل براي پيش بيني رفتار اين افراد داشته باشيم چون شخصيت يك واحد پوياي رواني است و مرتبا در حال تغيير و تحول است و دليلش اين است كه تابعي است از متغيرهاي زماني و مكاني و موقعيتي بنابراين ضرورت حساسيت در برخورد با اين واحد رواني بي شك بر هيچ انسان فاضل و اهل منطق و تفكر پوشيده نمي ماند. زمان و شناخت شخصيت افراد

زمان يكي از بهترين عواملي است كه به ما كمك مي كند تا بتوانيم شخصيت افراد را تا

حدي بشناسيم اما صد افسوس كه انسان معاصر نمي تواند يا بهتر بگوييم تحمل صرف وقت براي شناخت شخصيت افراد را ندارد. بنابراين چه بهتر آن كه بهاي اين كالاي باارزش را پرداخت ولو آنكه دريافت كننده اش يك فال بين قهوه كم سواد يا يك كولي خيابان گرد باشد.

تحقيقات نشان داده است كه بين 6 تا 12 ماه حداقل زماني است كه اكثر افراد در معاشرت با يكديگر تقريبا نيمرخ كاملي از شخصيت خودشان را بروز مي دهند. مخصوصا در زوج هايي كه قصد ازدواج دارند اين موضوع قابل تأمل است.

شايد يكي از دلايل مهمي كه ازدواج هاي بسياري در كشورمان منجر به طلاق مي شود همين عامل باشد كه زمان آشنايي افراد تا ازدواج يا كمتر از 6 تا 12 ماه است و يا كيفيت اين روابط از بابت زمان حد قابل توجه اي نداشته است.

درنهايت مي توان گفت بهترين راه ها براي شناخت شخصيت افراد كمك گرفتن از آزمون هاي شخصيت، مصاحبه، مشاهده تجربي، صرف زمان هاي مشترك و گذار از تجربه هاي مشكل و حل مسئله مشترك توسط دو تن كه خواهان شناخت شخصيت يكديگرند.

غمگيني ها و افسردگي و شيوه هاي مواجهه با آن

چگونه مي توانيد بر افسردگي غلبه كنيد؟

تفريباً همه افراد در طول زندگي خود چنين احساساتي را تجربه مي كنند ؛ اگر شما هم اكنون در چنين شرايطي هستيد راهكارهاي زير به شما كمك مي كند تا بر اين احساسات غلبه كنيد.

از رختخواب خارج شويد

يكي از كارهاي مهمي كه مي توانيد انجام دهيد صبح بيدار شدن در موعد مشخص است (حتي در تعطيلات پايان هفته). ترجيحاً ساعت ? صبح يا زودتر پيشنهاد مي شود. داشتنِ «نظم» به كاركرد طبيعي بدن شما كمك مي كند و در نتيجه احساس هاي بهنجاري خواهيد داشت.

نور

نور به

بهتر شدن كاركرد بدن كمك مي كند. بنابراين به محض بيدار شدن خود را در معرض نور قرار دهيد. پرده ها را به كناري بزنيد تا نور بيشتري به درون خانه بتابد. از آن بهتر هر چه سريعتر از منزل خارج شويد و در معرض تابش نور خورشيد قرار گيريد.

حركت

فعال باشيد، اكسيژن جذب كنيد! به اين معني كه برخيزيد و به مدت ? الي ?? دقيقه در اتاق راه برويد و در صورت امكان دوچرخه سواري كنيد. ورزش ملايم به جريان خون كمك مي كند ، اكسيژن بيشتري را به بدنتان (به ويژه مغز) مي رساند و هشياري و سرزندگي را در شما بهتر مي كند.

صبحانه

صبحانه خود را با پروتئين ( تخم مرغ ، كره ، بادام زميني ، آجيل ، پنير) شروع كنيد. هنگامي كه بيدار مي شويد اندام هاي بدن شما جهت تأمين نيروي لازم آماده جذب غذا و به ويژه پروتئين هاست. براي متعادل كردن وعده هاي غذايي اصلي تان يك عدد پرتقال يا ساير ميوه هاي تازه و نيز حبوبات يا نان گندم را نيز به رژيم غذايي تان اضافه كنيد.

با كسي صحبت كنيد

يكي از سريع ترين راه ها براي مبارزه با افسردگي ايجاد ارتباط با ديگران است. نبايد فكر كنيد كه به هنگام افسردگي بايد از ديگران دوري كرد. بنابراين مسئله را براي خود آسان بگيريد. با كسي كه دوستش داريد در مورد موضوعي لذت بخش صحبت كنيد. وقتي با كسي صميمي مي شويد هرگز بر پايه فرضيه هاي پيش ساخته خود نتيجه گيري نكنيد. شما احساسات و افكار طرف مقابل را به خوبي نمي شناسيد. يك رابطه سالم همه

جوانب را مي سنجد. اگر احساس كرديد به كمك فرد ديگري احتياج داريد از وي كمك بگيريد.

در صورتي كه نتوانستيد مسائل خود را با طرف مقابل به شيوه اي صحيح حل كنيد حتماً از فردي مثل مشاور، والدين، افراد با تجربه ديگر و افراد قابل اعتماد كمك بخواهيد. يك رابطه سالم از تقاضاي كمك نمي هراسد.به خاطر بسپاريد هميشه پايان گفتگوها حل كامل مسئله نيست. خود را براي پايان ناموافق و يا بينابين آماده كنيد. يك رابطه سالم ، پيروي كوركورانه و يا توافق كامل را طلب نمي كند.

از ديگران خرده نگيريد. البته شما نمي توانيد هر چيز و هر كس را بپذيريد ولي در عين حال خرده گير هم نباشيد. اين كار از انرژي هاي شما مي كاهد. مطالعات نشان مي دهد هر چه بيشتر خوبي هاي ديگران را ببينيد و كشف كنيد، روابط بهتري برقرار خواهيد نمود. رابطه سالم با سوء تفاهم و زخم هاي گذشته ارتباطي ندارد.

به خاطر بسپاريد هدف از گفتگو، پيروز شدن هر دو نفر است. ارتباط سالم بر مبناي برنده و بازنده استوار نيست. يك رابطه سالم داراي دو برنده است كه هر يك با كمك ديگري به دنبال پاسخ مسئله مي گردد

شما قادريد ارتباط خود را قطع كنيد ، مي توانيد خود را از يك رابطه بيرون بكشيد و به ارتباط خود پايان دهيد. مطالعات نشان مي دهد اگرچه در يك ارتباط مؤثر «وفاداري» اصل مهمي است اما يك ارتباط سالم به اكنون مي انديشد نه اميدواري نسبت به يك ايده آل احتمالي در آينده.

محبت و صميميت خود را نشان دهيد

صميميت نقش بسيار مهمي در ارتباطات بين

فردي دارد. يك رابطه سالم ، احساسات صميمانه و دوستانه را مي طلبد.

تعادل زندگي خود را حفظ كنيد

در همه امور تعادل خود را حفظ كنيد و به هر يك از افراد و مسائل زندگي خود سهم مناسبي را اختصاص دهيد. يك رابطه سالم وابستگي هاي شديد و عادت گونه را نمي پذيرد.

به خود فرصت دهيد

دوست شدن و ايجاد يك رابطه سالم ، يكباره اتفاق نمي افتد. به خصوص وقتي در محيطي جديد مثل دانشگاه و خوابگاه قرار مي گيريد، نزديك شدن به افراد جديد كمي دشوار به نظر مي رسد. ولي به خاطر بسپاريد آشنا شدن با افراد كمي طول مي كشد ايجاد يك رابطه سالم نياز به زمان دارد.

خودتان باشيد

اگر بتوانيد در برخوردهايتان خودتان باشيد و نقش بازي نكنيد بسيار دلچسب تر و مقبول تر خواهيد بود. چنانچه خود را زير نقاب پنهان كنيد بالاخره دير يا زود خود واقعي تان آشكار خواهد شد و به روابط شما لطمه خواهد زد. يك رابطه سالم با انسان هاي واقعي ساخته مي شود نه با تصورات.

غمگيني ها و افسردگي و شيوه هاي مواجهه با آن

چگونه مي توانيد بر افسردگي غلبه كنيد؟

تفريباً همه افراد در طول زندگي خود چنين احساساتي را تجربه مي كنند ؛ اگر شما هم اكنون در چنين شرايطي هستيد راهكارهاي زير به شما كمك مي كند تا بر اين احساسات غلبه كنيد. از رختخواب خارج شويد

يكي از كارهاي مهمي كه مي توانيد انجام دهيد صبح بيدار شدن در موعد مشخص است (حتي در تعطيلات پايان هفته). ترجيحاً ساعت ? صبح يا زودتر پيشنهاد مي شود. داشتنِ «نظم» به كاركرد طبيعي

بدن شما كمك مي كند و در نتيجه احساس هاي بهنجاري خواهيد داشت. نور

نور به بهتر شدن كاركرد بدن كمك مي كند. بنابراين به محض بيدار شدن خود را در معرض نور قرار دهيد. پرده ها را به كناري بزنيد تا نور بيشتري به درون خانه بتابد. از آن بهتر هر چه سريعتر از منزل خارج شويد و در معرض تابش نور خورشيد قرار گيريد. حركت

فعال باشيد، اكسيژن جذب كنيد! به اين معني كه برخيزيد و به مدت ? الي ?? دقيقه در اتاق راه برويد و در صورت امكان دوچرخه سواري كنيد. ورزش ملايم به جريان خون كمك مي كند ، اكسيژن بيشتري را به بدنتان (به ويژه مغز) مي رساند و هشياري و سرزندگي را در شما بهتر مي كند. صبحانه

صبحانه خود را با پروتئين ( تخم مرغ ، كره ، بادام زميني ، آجيل ، پنير) شروع كنيد. هنگامي كه بيدار مي شويد اندام هاي بدن شما جهت تأمين نيروي لازم آماده جذب غذا و به ويژه پروتئين هاست. براي متعادل كردن وعده هاي غذايي اصلي تان يك عدد پرتقال يا ساير ميوه هاي تازه و نيز حبوبات يا نان گندم را نيز به رژيم غذايي تان اضافه كنيد. با كسي صحبت كنيد

يكي از سريع ترين راه ها براي مبارزه با افسردگي ايجاد ارتباط با ديگران است. نبايد فكر كنيد كه به هنگام افسردگي بايد از ديگران دوري كرد. بنابراين مسئله را براي خود آسان بگيريد. با كسي كه دوستش داريد در مورد موضوعي لذت بخش صحبت كنيد. وقتي با كسي صميمي مي شويد هرگز بر پايه فرضيه

هاي پيش ساخته خود نتيجه گيري نكنيد. شما احساسات و افكار طرف مقابل را به خوبي نمي شناسيد. يك رابطه سالم همه جوانب را مي سنجد. اگر احساس كرديد به كمك فرد ديگري احتياج داريد از وي كمك بگيريد.

در صورتي كه نتوانستيد مسائل خود را با طرف مقابل به شيوه اي صحيح حل كنيد حتماً از فردي مثل مشاور، والدين، افراد با تجربه ديگر و افراد قابل اعتماد كمك بخواهيد. يك رابطه سالم از تقاضاي كمك نمي هراسد.به خاطر بسپاريد هميشه پايان گفتگوها حل كامل مسئله نيست. خود را براي پايان ناموافق و يا بينابين آماده كنيد. يك رابطه سالم ، پيروي كوركورانه و يا توافق كامل را طلب نمي كند.

از ديگران خرده نگيريد. البته شما نمي توانيد هر چيز و هر كس را بپذيريد ولي در عين حال خرده گير هم نباشيد. اين كار از انرژي هاي شما مي كاهد. مطالعات نشان مي دهد هر چه بيشتر خوبي هاي ديگران را ببينيد و كشف كنيد، روابط بهتري برقرار خواهيد نمود. رابطه سالم با سوء تفاهم و زخم هاي گذشته ارتباطي ندارد.

به خاطر بسپاريد هدف از گفتگو، پيروز شدن هر دو نفر است. ارتباط سالم بر مبناي برنده و بازنده استوار نيست. يك رابطه سالم داراي دو برنده است كه هر يك با كمك ديگري به دنبال پاسخ مسئله مي گردد

شما قادريد ارتباط خود را قطع كنيد ، مي توانيد خود را از يك رابطه بيرون بكشيد و به ارتباط خود پايان دهيد. مطالعات نشان مي دهد اگرچه در يك ارتباط مؤثر «وفاداري» اصل مهمي است اما يك ارتباط سالم به اكنون مي انديشد

نه اميدواري نسبت به يك ايده آل احتمالي در آينده. محبت و صميميت خود را نشان دهيد

صميميت نقش بسيار مهمي در ارتباطات بين فردي دارد. يك رابطه سالم ، احساسات صميمانه و دوستانه را مي طلبد. تعادل زندگي خود را حفظ كنيد

در همه امور تعادل خود را حفظ كنيد و به هر يك از افراد و مسائل زندگي خود سهم مناسبي را اختصاص دهيد. يك رابطه سالم وابستگي هاي شديد و عادت گونه را نمي پذيرد. به خود فرصت دهيد

دوست شدن و ايجاد يك رابطه سالم ، يكباره اتفاق نمي افتد. به خصوص وقتي در محيطي جديد مثل دانشگاه و خوابگاه قرار مي گيريد، نزديك شدن به افراد جديد كمي دشوار به نظر مي رسد. ولي به خاطر بسپاريد آشنا شدن با افراد كمي طول مي كشد ايجاد يك رابطه سالم نياز به زمان دارد. خودتان باشيد

اگر بتوانيد در برخوردهايتان خودتان باشيد و نقش بازي نكنيد بسيار دلچسب تر و مقبول تر خواهيد بود. چنانچه خود را زير نقاب پنهان كنيد بالاخره دير يا زود خود واقعي تان آشكار خواهد شد و به روابط شما لطمه خواهد زد. يك رابطه سالم با انسان هاي واقعي ساخته مي شود نه با تصورات.

بهداشت روانى كاركنان سازمانها

نويسنده: زهرا كرمي

مقدمه:

توجه و احترام به شخصيت و عقيده كاركنان سازمان ها از ضروريات مديريت است. اين مسئله بويژه در موسسات آموزشى كه نوع رابطه مدير با اعضاى آموزشى و دانش آموزان تا حد زيادى جو كلاس و مدرسه را تحت تاثير قرار مى دهد، پايگاه ويژه اى دارد. رعايت نكردن اصول انسانى و اخلاقى از جانب مدير، نه تنها معلمان بلكه فرآورده هاى نهايى

سيستم يعنى دانش آموزان را كه آينده سازان جامعه نيز هستند به مشكلات رفتارى دچار خواهد كرد كه نتيجه آن بدون شك نابهنجارى اجتماعى است.

امروزه اكثر صاحب نظران مديريت، روش مديريت مشاركت جويانه را پيشنهاد مى كنند و بر اين باورند كه ميزان اعمال روشهاى مشاركت جويانه در سازمان ها نشانه توجه به عوامل انسانى است.

اما پيش از هر مطلبى لازم است به تعريف مفاهيم مشاركت و بهداشت روانى بپردازيم.

تعريف مشاركت و بهداشت رواني

از مشاركت تعاريف متفاوتى ارائه شده است "سالمون” در تعريف مشاركت مى گويد: "فلسفه يا سبك مديريت سازمانى است كه نياز و حقوق كاركنان را تشخيص مى دهد تا به طور فردى يا جمعى با مديريت در حيطه هاى فراسوى سازمانى درگير شوند كه معمولا با تبادل نظر جمعى حمايت مى شود.

در همين زمينه محمدعلى طوسى مى گويد:

"پيش فرض اساسى مشاركت كاركنان تاكيد بر شان و مقام انسان در محيط كار است” پس مى توان گفت: مشاركت شنيدن صداى ديگران را آسان مى سازد، احساس مالكيت را به وجود مى آورد، حاشيه نشينى را از ميان بر مى دارد، ناتوان را نيرومند مى سازد و سر انجام فرهنگ سكوت را در هم مى شكند ودل و ذهن انسان را به زمان او پيوند مى دهد و بدين ترتيب احساس تازه اى از پذيرش و اهميت وجود ايجاد مى گردد.

در اين راستا يكى از وظايف اساسى مديريت كه شايد تاكنون كمتر مطرح شده، تامين بهداشت روانى كاركنان سازمان است كه در مديريت مشاركت جويانه طراحى شده و مورد توجه قرارگرفته است.

بهداشت روانى نيز از مباحث جانبى است و آنچه به درك بهتر آن كمك مى كند، توجه به اصول بهداشت روانى است كه اكثر روانشناسان در مورد آن توافق دارند. "شاملو” پنج اصل را در خصوص

بهداشت روانى به شرح زير مطرح مى كند:

-1 احترام به شخصيت خود و ديگران

-2 شناخت محدوديت هاى خود وديگران

-3 داشتن اين حقيقت كه رفتار انسان معلول عواملى است.

-4 شناسايى احتياجات و محرك هايى كه سبب اعمال رفتار انسان مى گردد.

رعايت اين اصول درسازمانها براى جلوگيرى از بروز ناگهانى بيمارى هاى رواني، آشفتگى هاى اجتماعى و بى نظمى اهميت فراوانى دارد.

بهداشت روانى در محيط كار يعنى جلوگيرى از بروز مشكلات روانى و اختلالات روحى كه به دليل عوامل موجود در كاركنان به وجود مى آيد و ايجاد فضاى كارى سالم به نحوى كه به چند هدف برسيم:

-1 كاركنان به دليل عوامل موجود در محيط، گرفتار پريشانى هاى روانى نشوند.

-2 كاركنان سازمان نسبت به محل كار خود احساس رضايت كنند و به كار كردن در سازمان علاقه مند باشند.

-3 كاركنان سازمان نسبت به خود روسا، زيردستان و همكاران و به طور كلى نسبت به جهان اطراف خود بويژه نسبت به جايگاه خود در سازمان احساس مثبتى داشته باشند.

-4 كليه كاركنان قادر به ايجاد روابط مطلوب در محيط كار با عوامل موجود آن باشند.

-5 على رغم مشكلاتى كه در خانواده و محل كار خود دارند، احساس خوشبختى كنند و از عضويت خود در آن سازمان راضى و خشنود باشند.

اتفاق نظر صاحب نظران بر اين است كه اعمال اين روش در مورد كاركنان حرفه اى و متخصص از حساسيت ويژه اى برخوردار است و اعمال نكردن اين روش در مورد اين گونه كاركنان اضطراب و پريشانى روانى آنان را به مراتب افزون تر خواهد ساخت.

كادر آموزشى مدارس نيز از جمله كاركنان حرفه اى محسوب مى شوند كه بنا بر نظريه هاى فوق به طور طبيعى به مشاركت در امور فرهنگى و آموزشى مدرسه علاقه مند هستند و

مدير آموزشى بايد به نظرها و ارزشهاى آنان بها دهد و زمينه هاى لازم را براى مشاركت آنان فراهم سازد.

با توجه به اينكه اغلب حدود يك سوم از اوقات شبانه روز خود را در محيط كار مى گذرانيم ممكن است محل كار بر رفتار و روحيات تاثير بسيار زيادى بگذارد. طبق تحقيقات انجام شده فشارهاى كاري، تعارض ها، نااميدى ها مهمترين دلايل فرسودگى جسمى و روانى هستند و بيمارى و پيرى زودرس نيز از عواقب آن است.

در مدارس نيز توجه به بهداشت روانى كاركنان آموزشى و كاهش استرس در بين آنان از وظايف اصلى مديريت است. مدير بايد موقعيتى فراهم آورد كه اعضاى آموزشى بتوانند به طور موثر و كارا خدمت كنند.

در مطالعه اى در مورد تعدادى از مدارس نيويورك كه از طرف معلمان آن هيچ شكايت رسمى عليه مدير و مدرسه نشده بود، نشان داد كه اين مديران در مقايسه با مديرانى كه چنين شكاياتى از آن شده است، امتيازات بالاترى در ملاحظات انسانى دارند.

نتيجه گيرى

به طور كلى نتايج تحقيقات گوناگون همبستگى بين سبك هاى مديريت با بهداشت روانى كاركنان حرفه اى را مورد تائيد قرارداده است و نشان مى دهد كه سبك هاى مديريت مشاركت جويانه به بهبود بهداشت رواني، افزايش همكارى گروهي، خلاقيت وكاهش ميزان پرخاشگرى در بين كاركنان منجر مى شود. اين تحقيقات تاثير روانشناختى مشاركت را در سازمان هاى آموزشى وغيرآموزشى نشان مى دهد. بنابراين همه مديران بايد با توجه به موقعيت و سطح نيروى انسانى در انتخاب روش مديريتى خود تامل و دقت نظر كافى به عمل آورند و زمينه هاى لازم را براى مشاركت كاركنان در اداره امور سازمان فراهم آورند.

در حقيقت نيازهاى روانى انسان ها مانند احساس احترام،

شناخته شدن كشف استعدادها، ارزش اجتماعي، احساس مالكيت و نظاير آن از طريق مشاركت به دست مى آيد. بايد گفت محيطى كه در آن كار مى كنيم خانه ماست و تنها از طريق سرمايه گذارى و مشاركت در امور آن و احساس مالكيت احساس امنيت وآرامش مى كنيم.

كارمند يا معلمى كه در مسئوليت ها، موفقيت ها و افتخارات سازمان شركت دارد از روان نسبتا سالمى برخوردار خواهد بود.

بهداشت روانى كاركنان سازمانها

نويسنده: زهرا كرمي مقدمه:

توجه و احترام به شخصيت و عقيده كاركنان سازمان ها از ضروريات مديريت است. اين مسئله بويژه در موسسات آموزشى كه نوع رابطه مدير با اعضاى آموزشى و دانش آموزان تا حد زيادى جو كلاس و مدرسه را تحت تاثير قرار مى دهد، پايگاه ويژه اى دارد. رعايت نكردن اصول انسانى و اخلاقى از جانب مدير، نه تنها معلمان بلكه فرآورده هاى نهايى سيستم يعنى دانش آموزان را كه آينده سازان جامعه نيز هستند به مشكلات رفتارى دچار خواهد كرد كه نتيجه آن بدون شك نابهنجارى اجتماعى است.

امروزه اكثر صاحب نظران مديريت، روش مديريت مشاركت جويانه را پيشنهاد مى كنند و بر اين باورند كه ميزان اعمال روشهاى مشاركت جويانه در سازمان ها نشانه توجه به عوامل انسانى است.

اما پيش از هر مطلبى لازم است به تعريف مفاهيم مشاركت و بهداشت روانى بپردازيم. تعريف مشاركت و بهداشت رواني

از مشاركت تعاريف متفاوتى ارائه شده است "سالمون” در تعريف مشاركت مى گويد: "فلسفه يا سبك مديريت سازمانى است كه نياز و حقوق كاركنان را تشخيص مى دهد تا به طور فردى يا جمعى با مديريت در حيطه هاى فراسوى سازمانى درگير شوند كه معمولا با تبادل نظر جمعى حمايت مى شود.

در همين زمينه محمدعلى طوسى مى گويد:

"پيش فرض اساسى مشاركت كاركنان تاكيد بر

شان و مقام انسان در محيط كار است” پس مى توان گفت: مشاركت شنيدن صداى ديگران را آسان مى سازد، احساس مالكيت را به وجود مى آورد، حاشيه نشينى را از ميان بر مى دارد، ناتوان را نيرومند مى سازد و سر انجام فرهنگ سكوت را در هم مى شكند ودل و ذهن انسان را به زمان او پيوند مى دهد و بدين ترتيب احساس تازه اى از پذيرش و اهميت وجود ايجاد مى گردد.

در اين راستا يكى از وظايف اساسى مديريت كه شايد تاكنون كمتر مطرح شده، تامين بهداشت روانى كاركنان سازمان است كه در مديريت مشاركت جويانه طراحى شده و مورد توجه قرارگرفته است.

بهداشت روانى نيز از مباحث جانبى است و آنچه به درك بهتر آن كمك مى كند، توجه به اصول بهداشت روانى است كه اكثر روانشناسان در مورد آن توافق دارند. "شاملو” پنج اصل را در خصوص بهداشت روانى به شرح زير مطرح مى كند:

-1 احترام به شخصيت خود و ديگران

-2 شناخت محدوديت هاى خود وديگران

-3 داشتن اين حقيقت كه رفتار انسان معلول عواملى است.

-4 شناسايى احتياجات و محرك هايى كه سبب اعمال رفتار انسان مى گردد.

رعايت اين اصول درسازمانها براى جلوگيرى از بروز ناگهانى بيمارى هاى رواني، آشفتگى هاى اجتماعى و بى نظمى اهميت فراوانى دارد.

بهداشت روانى در محيط كار يعنى جلوگيرى از بروز مشكلات روانى و اختلالات روحى كه به دليل عوامل موجود در كاركنان به وجود مى آيد و ايجاد فضاى كارى سالم به نحوى كه به چند هدف برسيم:

-1 كاركنان به دليل عوامل موجود در محيط، گرفتار پريشانى هاى روانى نشوند.

-2 كاركنان سازمان نسبت به محل كار خود احساس رضايت كنند و به كار كردن در سازمان علاقه مند باشند.

-3 كاركنان سازمان نسبت به خود روسا، زيردستان و

همكاران و به طور كلى نسبت به جهان اطراف خود بويژه نسبت به جايگاه خود در سازمان احساس مثبتى داشته باشند.

-4 كليه كاركنان قادر به ايجاد روابط مطلوب در محيط كار با عوامل موجود آن باشند.

-5 على رغم مشكلاتى كه در خانواده و محل كار خود دارند، احساس خوشبختى كنند و از عضويت خود در آن سازمان راضى و خشنود باشند.

اتفاق نظر صاحب نظران بر اين است كه اعمال اين روش در مورد كاركنان حرفه اى و متخصص از حساسيت ويژه اى برخوردار است و اعمال نكردن اين روش در مورد اين گونه كاركنان اضطراب و پريشانى روانى آنان را به مراتب افزون تر خواهد ساخت.

كادر آموزشى مدارس نيز از جمله كاركنان حرفه اى محسوب مى شوند كه بنا بر نظريه هاى فوق به طور طبيعى به مشاركت در امور فرهنگى و آموزشى مدرسه علاقه مند هستند و مدير آموزشى بايد به نظرها و ارزشهاى آنان بها دهد و زمينه هاى لازم را براى مشاركت آنان فراهم سازد.

با توجه به اينكه اغلب حدود يك سوم از اوقات شبانه روز خود را در محيط كار مى گذرانيم ممكن است محل كار بر رفتار و روحيات تاثير بسيار زيادى بگذارد. طبق تحقيقات انجام شده فشارهاى كاري، تعارض ها، نااميدى ها مهمترين دلايل فرسودگى جسمى و روانى هستند و بيمارى و پيرى زودرس نيز از عواقب آن است.

در مدارس نيز توجه به بهداشت روانى كاركنان آموزشى و كاهش استرس در بين آنان از وظايف اصلى مديريت است. مدير بايد موقعيتى فراهم آورد كه اعضاى آموزشى بتوانند به طور موثر و كارا خدمت كنند.

در مطالعه اى در مورد تعدادى از مدارس نيويورك كه از طرف معلمان آن هيچ شكايت رسمى عليه

مدير و مدرسه نشده بود، نشان داد كه اين مديران در مقايسه با مديرانى كه چنين شكاياتى از آن شده است، امتيازات بالاترى در ملاحظات انسانى دارند. نتيجه گيرى

به طور كلى نتايج تحقيقات گوناگون همبستگى بين سبك هاى مديريت با بهداشت روانى كاركنان حرفه اى را مورد تائيد قرارداده است و نشان مى دهد كه سبك هاى مديريت مشاركت جويانه به بهبود بهداشت رواني، افزايش همكارى گروهي، خلاقيت وكاهش ميزان پرخاشگرى در بين كاركنان منجر مى شود. اين تحقيقات تاثير روانشناختى مشاركت را در سازمان هاى آموزشى وغيرآموزشى نشان مى دهد. بنابراين همه مديران بايد با توجه به موقعيت و سطح نيروى انسانى در انتخاب روش مديريتى خود تامل و دقت نظر كافى به عمل آورند و زمينه هاى لازم را براى مشاركت كاركنان در اداره امور سازمان فراهم آورند.

در حقيقت نيازهاى روانى انسان ها مانند احساس احترام، شناخته شدن كشف استعدادها، ارزش اجتماعي، احساس مالكيت و نظاير آن از طريق مشاركت به دست مى آيد. بايد گفت محيطى كه در آن كار مى كنيم خانه ماست و تنها از طريق سرمايه گذارى و مشاركت در امور آن و احساس مالكيت احساس امنيت وآرامش مى كنيم.

كارمند يا معلمى كه در مسئوليت ها، موفقيت ها و افتخارات سازمان شركت دارد از روان نسبتا سالمى برخوردار خواهد بود.

روان فراموش شده من

نويسنده:اميرعباس ميرزاخاني

بررسى جامعه شناختى بهداشت روانى در سنين جواني

وقتى كودكى متولد مى شود، والدين و اطرافيان به وزن و تغذيه او توجه خاصى دارند، آلوده نبودن آب مصرفى كودك، مصرف ويتامين هاى مختلف، غذاهاى كمكى و رسيدگى به بهداشت جسمى كودك، جهت فعاليت هاى والدين را مشخص مى كند. اما والدين كمتر به فكر بهداشت روانى كودك خود هستند. منظور از بهداشت رواني، سازگارى فرد با محيط اطراف خود است

تا فرد بتواند خود را با محيط تطبيق دهد، قابليت هاى خود را بروز دهد و دچار اختلالات عاطفى و رفتارى نباشد.

برخوردارى از بهداشت روانى سالم، مستلزم داشتن خانواده اى كامل و سلامت است كه افراد با عضويت در آن به عنوان زن، شوهر و يا فرزند، در يك شبكه عاطفى سهيم مى شوند. به يك گروه با تاريخ مشترك تعلق پيدا مى كنند. خانواده نخستين محيطى است كه كودك در آن شخصيت وجودى اش شكل مى گيرد و به نحوى انتقال دهنده فرهنگ ها، سنت ها و باورهاى خاص خود او باشد (از شيوه غذا خوردن تا افكار سياسي.) كودك در خانواده با اجتماع بيرون از خانه آشنا مى شود و نگرش او به جامعه تا حد زيادى تحت تاثير نگرش خانواده است. او در محيط خانه اجتماعى شدن را گام به گام مى آموزد و در نهايت به انسانى كاملا اجتماعى تبديل مى شود. كودك ديروز حال به نوجوانى تبديل شده كه در خلال اين اجتماعى شدن، با والدين خود متفاوت شده و روز به روز از يكديگر فاصله مى گيرند. واقعيت مهم شكاف ميان نسلها كامل ترين و مختصرترين تعريف آن است. والدين در دوره خردسالى به فرزندان خود نزديك هستند، روابط صميمانه و تنگاتنگى دارند، شناختشان از كودك تا حد زيادى صحيح و كامل است اما با رشد كودك و گذر او از كودكى به نوجوانى ميان والدين و فرزندان فاصله اى ايجاد مى كند و به تدريج منجر به كاهش ارتباط ميانشان مى شود و اگر به موقع اقدام صحيحى صورت نگيرد، امكان قطع ارتباط ميان فرزند و والدين وجود دارد به گونه اى كه نوجوان در هر امرى با والدين خود مخالفت مى كند و والدين هم زمان كمترى

براى پرداختن به مسائل او در نظر مى گيرند. مى توان گفت بسيارى از والدين به فكر نيازهاى فرزندان خود هستند اما هنگام عمل تنها به مسائل مادى و رفاهى آنها مى انديشند و تامين نيازهاى روانى و هيجانى آنها را فراموش مى كنند يا وقت و انرژى كافى براى آن در نظر نمى گيرند.

خانواده امن ترين محيط براى جوانان

برخوردارى از محيط خانوادگى قابل اعتماد، تكيه گاهى مناسب براى رشد نوجوان است اما وجود امنيت در بعضى محيط هاى خانوادگى احساس نمى شود و علاوه بر آن فضاى فاميل و محل زندگى نوجوان نيز محيط سالمى نيست. نوجوانان محرومى كه در جمع افرادى با مشكلات فراوان از قبيل افسردگي، خشونت، اعتياد و انحرافات جنسى زندگى مى كنند، براى رفع مشكلات خود نه از خانواده شايسته اى برخوردار هستند و نه از اقوام و آشنايان صلاحيت كمك به آنها را دارند. احساس امنيت به معناى فقدان عوامل تهيه كننده فرد به لحاظ جسمانى و روانى و نبود عوامل از ميان برنده نظم است. احساس ايمنى زمانى حاصل مى شود كه فرد در درون خود احساس كند تهديد نمى شود. احساس امنيت در دوران كودكى باعث مى شود فرد در آينده در برخورد با مسائل اجتماعى با برنامه ريزى و به درستى عمل كند.

اختلافات خانوادگى و درگيرى والدين با يكديگر احساس امنيت در خانه را از فرزندان سلب مى كند. گاهى اوقات خانواده هايى كه در آن پدر و مادر از يكديگر جدا نشده اند اما در حال نزاع و درگيرى با يكديگرند، در مقايسه با خانواده هايى كه والدين از يكديگر جدا نشده اند؛ اثر مخرب ترى بر فرزندان دارند و زمينه ساز اصلى توليد بزه و بزهكارى در جامعه مى شوند. فرزندانى كه در چنين خانواده هايى زندگى

مى كنند در جريان مشاجره والدين دچار ترس و اضطراب آزاردهنده اى درباره آينده مى شوند. اين اضطراب اگر تداوم داشته باشد، اثر مخرب ترى در مقايسه با اضطراب جدايى والدين از يكديگر دارد وامكان دارد اين اضطراب به جوانب ديگرى هم تعميم يابد و حتى تا بزرگسالى همراه او باقى مى ماند و زمينه ساز مشكلات ديگرى مى شود.

اگر بين والدين درگيرى آشكارى وجود داشته باشد، كودك دچار كشمكش روانى مى شود نمى داند از كداميك طرفدارى كند يا حق را به كداميك بدهد. در اين مواقع ممكن است كودك گاهى به طرف مادر و گاهى به طرف پدر رو آورد و گاهى ممكن است فقط از يك طرف پشتيبانى كند كه در اين صورت خشم و تنفر ديگرى را نسبت به خود بر مى انگيزد و اگر نسبت به هر دو در مواقع مختلف نظر موافق نشان دهد، باعث ايجاد تشويش و نگرانى در او خواهد شد.

يكى از علائم بارز رشد عاطفى و اجتماعى نوجوان، استقلال او از اولياى خود است. خودمختارى و استقلال فردى هدفى مهم در رشد محسوب مى شود. نوجوان مى خواهد فرديت او در خانواده به رسميت شناخته شود و به عنوان فردى صاحب اختيار كه توانايى و قدرت تصميم گيرى دارد، شناخته شود اگر اين فرايند استقلال نوجوان به درستى صورت گيرد روابط صميمانه او با والدين حفظ خواهد شد. خودمختارى و استقلال نوجوان جنبه هاى مختلفى دارد كه دو جنبه آن در نوجوانى برجسته مى شود، استقلال رفتارى كه كسب آزادى كافى براى انجام امور بدون اتكا به ديگران است و استقلال عاطفى به معناى آزاد شدن از وابستگى هاى عاطفى كودكانه به والدين است. رفتارهايى از قبيل انتخاب نوع لباس، اصلاح

موى سر و انتخاب دوستان در دوره نوجوانى افزايش مى يابد ولى در زمينه هاى ديگر از قبيل برنامه ادامه تحصيل از والدين و سايرين كمك و مشورت مى گيرند. آزاد گذاشتن و استقلال دادن به نوجوان بايد به تدريج صورت گيرد و محدوده اين آزادى بايد متناسب با شرايط اجتماعى و خانوادگى و سن او تعيين شود. دادن همه انواع آزادى به نوجوان مى تواند خطرآفرين باشد و حتى از جانب او به عنوان رها كردن و بى توجهى به او محسوب شود. نوجوانان به دنبال فرصتى براى كسب استقلال و حق انتخاب، پذيرفتن مسئوليت و اجازه بحث و گفتگو با والدين خود هستند نه آزادى بى حد و حصر و رهايي. خانواده اى كه به نوجوان براى كسب استقلال كمك كند، نه تنها باعث جدايى فرزندشان از خود نشده اند، بلكه باعث مى شوند نوجوان با حفظ روابط گرم و صميمانه با خانواده اش، علاقه مندى خود را به دوستان و نزديكان نيز نشان دهد.

دستيابى به استقلال عاطفى در دوره نوجوانى موجب مى شود تا فرد در بزرگسالى نقش عاطفى خود را به درستى ايفا كند، در غير اين صورت به پدر و مادر خود متكى شده و قدرت تصميم گيرى براى زندگى آينده خود نخواهد داشت و اجازه مداخله و كنترل زندگى خود را به آنان مى دهد كه اين موضوع براى ازدواج و تشكيل زندگى مشترك مشكل زاست. والدين براى كنترل و راهنمايى فرزندان خود روشهاى متفاوتى با توجه به نوع شخصيت خود و نوع ارتباطى كه با فرزندان دارند به كار مى برند. برخى ازوالدين انتظار دارند فرزندشان كاملا مطيع و حرف شنو باشند و هر آنچه كه آنها دستور مى دهند، عمل كنند. بعضى نسبت به كنترل

فرزندان بى تفاوت هستند و بعضى ديگر رفتار بى ثباتى درباره آنها دارند و گاهى نوجوان را در مسائل خود رها مى كنند و گاهى كنترل سختى بر آنها دارند، اما بهترين روش براى تربيت نوجوان كنترل و راهنمايى او به صورت همزمان و برحسب مورد است نه سختگيرى بيش از حد و نه رها كردن او در مسائلش.

افزون بر آنكه والدين ويژگى هاى خاصى را در فرزندان خود طلب مى كنند، نوجوانان و جوانان نيز از والدين خود انتظاراتى دارند كه آرزو دارند والدينشان نسبت به آنها برداشت ها و رفتارى از اين نوع داشته باشند.

-1 به آنها علاقه داشته باشند و هرگاه كمكى خواستند دريغ نكنند. -2 به حرفشان گوش دهند و سخن آنها را آن طور كه هست درك كنند. -3 به آنها نشان دهند كه واقعا دوستشان دارند. -4 آنها را مورد تائيد و حمايت قرار دهند. -5 چه خطا كنند يا نكنند آنها را همان طور كه هستند، بپذيرند. -6 به آنها اعتماد كنند و با آنها همانند افراد رشد يافته رفتار كنند. -7 آنها را مورد راهنمايى قرار دهند. -8 افراد شاد و خوش خلقى باشند و محيط خانه را با نشاط نگه دارند والگوى خوبى در اختيارشان قرارد هند.

چند قاعده كلى براى والدين

-1 فرزند خود را دوست داشته باشيد: والدين اغلب فراموش مى كنند كه عشق و محبت به فرزند يك نياز دائمى است. نيازهاى كودكان به طور دائم تفسير مى كند عشق به كودك اجازه مى دهد كه اين تغييرات به آسانى انجام گيرد. عشق به فرزند آزاد گذاشتن او در انجام دادن آنچه در آن لحظه مى خواهد انجام دهد، نيست. احترام به فرزند اساس محبت است. ناكام

كننده ترين عامل براى نوجوان اين است كه احساس كنند والدين آنها را درك نمى كنند اما دستور مى دهند. والدين زمانى كه مى خواهند اعمال قدرت كنند، حتما بايد به گفته هاى فرزندان گوش دهند تا خشم آنها كاهش يابد، آماده همكارى مى شوند.

-2 براى فرزند خود الگوى خوبى باشيد: الگو يا سرمشق شدن والدين، مهمترين عامل تعليم و تربيت و تضمين بهداشت روانى كودكان است. يكى از عواملى كه مى تواند به اثربخشى تلاش هاى والدين براى تربيت فرزندان آسيب رساند، عدم احساس مسئوليت در مقابل فرزندان و صادق نبودن با آنهاست. نمى توان كودكان را به قبول هنجارهايى وادار كرد كه خود والدين آنها را قبول ندارند. كودكان و نوجوانان معمولا از روى الگوبردارى ياد مى گيرند، نه از طريق شنيدن دستورات بزرگترها.

-3 فرزند خود را آموزش دهيد: تعدادى از والدين بيشترين كارى كه انجام مى دهند اين است كه فرزند خود را تنبيه مى كنند بدون آنكه به كودك توضيح دهند، چرا تنبيه مى شود و تنبيه كودكان را آسان تر از آموزش يا تربيت كردن آنها مى دانند. اين نوع نگرش ها فرزندان را سركش بار مى آورد. شما مى توانيد پيامدهاى شوم سيگار كشيدن، سوءاستفاده از مواد مخدر، دروغ گفتن، تماشاى فيلم هاى خلاف عفت، داشتن روابط نامشروع و بسيارى ديگر از رفتارهاى ناپسند را براى فرزند خود روشن كنيد.

-4 فرزند خود را با انضباط بار بياوريد و به مسئوليت هاى خود آگاه باشيد: در بيشتر موارد علت ناتوانى والدين در مودب و منظم بار آوردن كار اين است كه تصور مى كنند بايد ميان عشق به فرزند و انضباط يكى را انتخاب كنند، اما ديدگاه هاى صحيح در خصوص تربيت فرزندان اين است كه عشق به فرزند و انضباط مى تواند

يكجا شامل حال فرزندان شود. در موقعيت هاى حساس وخطرناك كودكان و نوجوانان حتما بايد مطيع والدين باشند، كودكان در هر سنى كه باشند بايد بدانند كه انسان خطاكار بايد تاوان خطاى خود را پس دهد اما تنبيه ها نبايد شديد و درازمدت باشند.

دلايل بروز تعارض ميان والدين با نوجوانان و جوانان

از عوامل و زمينه هاى اساسى تعارض ميان نوجوانان با والدين، درگيرى هاى ناشى از وضع درسى نوجوان، مسائل ارزشى و اخلاقي، رابطه با دوستان و عوامل مرتبط با سن و جنس تفاوت ويژگى هايى شخصيتى نوجوان با والدينش، مسائل اقتصادي، انتظار والدين براى به عهده گرفتن مسئوليت و همكارى در كارهاى خانه از سوى نوجوان است. رفتارهاى اجتماعى نوجوانان و نوع ارتباط آنها با همسالانشان، با ارتباط بزرگسالان با يكديگربسيار متفاوت است و اين موضوع يكى از دلايل اصلى تعارض بين نوجوان و والدين است. مسائلى مانند انتخاب دوستان، زمان بيرون رفتن از خانه و همراه دوستان بودن، نوع پوشاك و اصلاح موى سر و نگرش و رفتار در مقايسه با همسالان جنس مخالف از موضوعات مهم تنش زا بين آنهاست. انجام تكاليف درسي، رفتار نوجوان در مدرسه، انتخاب رشته، نمره هاى امتحانى و وضعيت كارنامه، انضباط در مدرسه، رفتارهاى نوجوان نسبت به دبيران و مسئولان مدرسه تنش هاى قابل توجهى را بين والدين و نوجوان به وجود مى آورد.روابط با اعضاى خانواده و فاميل و نحوه ارتباط نوجوان با افراد مسن و بزرگسال ديگر و ميزان احترامى كه براى ديگران قائل است، درگيرى با خواهر و برادر و نحوه عمل نوجوان در مقابل انتظارات ديگر اعضاى خانواده و همچنين رعايت ارزش هاى اخلاقى و دينى براى خانواده ها از اهميت خاصى برخوردار

است و بى توجهى نوجوان نسبت به آن بين او و والدين درگيرى هاى جدى ايجاد مى كند. اما بيشترين تعارض در خانواده هايى ديده مى شود كه والدين در يك كلام به دنبال استقلال دادن به نوجوان هستند اما به گونه اى عمل مى كنند كه باعث تداوم وابستگى او به خود مى شوند.

روان فراموش شده من

نويسنده:اميرعباس ميرزاخاني بررسى جامعه شناختى بهداشت روانى در سنين جواني

وقتى كودكى متولد مى شود، والدين و اطرافيان به وزن و تغذيه او توجه خاصى دارند، آلوده نبودن آب مصرفى كودك، مصرف ويتامين هاى مختلف، غذاهاى كمكى و رسيدگى به بهداشت جسمى كودك، جهت فعاليت هاى والدين را مشخص مى كند. اما والدين كمتر به فكر بهداشت روانى كودك خود هستند. منظور از بهداشت رواني، سازگارى فرد با محيط اطراف خود است تا فرد بتواند خود را با محيط تطبيق دهد، قابليت هاى خود را بروز دهد و دچار اختلالات عاطفى و رفتارى نباشد.

برخوردارى از بهداشت روانى سالم، مستلزم داشتن خانواده اى كامل و سلامت است كه افراد با عضويت در آن به عنوان زن، شوهر و يا فرزند، در يك شبكه عاطفى سهيم مى شوند. به يك گروه با تاريخ مشترك تعلق پيدا مى كنند. خانواده نخستين محيطى است كه كودك در آن شخصيت وجودى اش شكل مى گيرد و به نحوى انتقال دهنده فرهنگ ها، سنت ها و باورهاى خاص خود او باشد (از شيوه غذا خوردن تا افكار سياسي.) كودك در خانواده با اجتماع بيرون از خانه آشنا مى شود و نگرش او به جامعه تا حد زيادى تحت تاثير نگرش خانواده است. او در محيط خانه اجتماعى شدن را گام به گام مى آموزد و در نهايت به انسانى كاملا اجتماعى تبديل مى شود. كودك ديروز حال به

نوجوانى تبديل شده كه در خلال اين اجتماعى شدن، با والدين خود متفاوت شده و روز به روز از يكديگر فاصله مى گيرند. واقعيت مهم شكاف ميان نسلها كامل ترين و مختصرترين تعريف آن است. والدين در دوره خردسالى به فرزندان خود نزديك هستند، روابط صميمانه و تنگاتنگى دارند، شناختشان از كودك تا حد زيادى صحيح و كامل است اما با رشد كودك و گذر او از كودكى به نوجوانى ميان والدين و فرزندان فاصله اى ايجاد مى كند و به تدريج منجر به كاهش ارتباط ميانشان مى شود و اگر به موقع اقدام صحيحى صورت نگيرد، امكان قطع ارتباط ميان فرزند و والدين وجود دارد به گونه اى كه نوجوان در هر امرى با والدين خود مخالفت مى كند و والدين هم زمان كمترى براى پرداختن به مسائل او در نظر مى گيرند. مى توان گفت بسيارى از والدين به فكر نيازهاى فرزندان خود هستند اما هنگام عمل تنها به مسائل مادى و رفاهى آنها مى انديشند و تامين نيازهاى روانى و هيجانى آنها را فراموش مى كنند يا وقت و انرژى كافى براى آن در نظر نمى گيرند. خانواده امن ترين محيط براى جوانان

برخوردارى از محيط خانوادگى قابل اعتماد، تكيه گاهى مناسب براى رشد نوجوان است اما وجود امنيت در بعضى محيط هاى خانوادگى احساس نمى شود و علاوه بر آن فضاى فاميل و محل زندگى نوجوان نيز محيط سالمى نيست. نوجوانان محرومى كه در جمع افرادى با مشكلات فراوان از قبيل افسردگي، خشونت، اعتياد و انحرافات جنسى زندگى مى كنند، براى رفع مشكلات خود نه از خانواده شايسته اى برخوردار هستند و نه از اقوام و آشنايان صلاحيت كمك به آنها را دارند. احساس امنيت به معناى فقدان عوامل

تهيه كننده فرد به لحاظ جسمانى و روانى و نبود عوامل از ميان برنده نظم است. احساس ايمنى زمانى حاصل مى شود كه فرد در درون خود احساس كند تهديد نمى شود. احساس امنيت در دوران كودكى باعث مى شود فرد در آينده در برخورد با مسائل اجتماعى با برنامه ريزى و به درستى عمل كند.

اختلافات خانوادگى و درگيرى والدين با يكديگر احساس امنيت در خانه را از فرزندان سلب مى كند. گاهى اوقات خانواده هايى كه در آن پدر و مادر از يكديگر جدا نشده اند اما در حال نزاع و درگيرى با يكديگرند، در مقايسه با خانواده هايى كه والدين از يكديگر جدا نشده اند؛ اثر مخرب ترى بر فرزندان دارند و زمينه ساز اصلى توليد بزه و بزهكارى در جامعه مى شوند. فرزندانى كه در چنين خانواده هايى زندگى مى كنند در جريان مشاجره والدين دچار ترس و اضطراب آزاردهنده اى درباره آينده مى شوند. اين اضطراب اگر تداوم داشته باشد، اثر مخرب ترى در مقايسه با اضطراب جدايى والدين از يكديگر دارد وامكان دارد اين اضطراب به جوانب ديگرى هم تعميم يابد و حتى تا بزرگسالى همراه او باقى مى ماند و زمينه ساز مشكلات ديگرى مى شود.

اگر بين والدين درگيرى آشكارى وجود داشته باشد، كودك دچار كشمكش روانى مى شود نمى داند از كداميك طرفدارى كند يا حق را به كداميك بدهد. در اين مواقع ممكن است كودك گاهى به طرف مادر و گاهى به طرف پدر رو آورد و گاهى ممكن است فقط از يك طرف پشتيبانى كند كه در اين صورت خشم و تنفر ديگرى را نسبت به خود بر مى انگيزد و اگر نسبت به هر دو در مواقع مختلف نظر موافق نشان دهد، باعث ايجاد تشويش و نگرانى

در او خواهد شد.

يكى از علائم بارز رشد عاطفى و اجتماعى نوجوان، استقلال او از اولياى خود است. خودمختارى و استقلال فردى هدفى مهم در رشد محسوب مى شود. نوجوان مى خواهد فرديت او در خانواده به رسميت شناخته شود و به عنوان فردى صاحب اختيار كه توانايى و قدرت تصميم گيرى دارد، شناخته شود اگر اين فرايند استقلال نوجوان به درستى صورت گيرد روابط صميمانه او با والدين حفظ خواهد شد. خودمختارى و استقلال نوجوان جنبه هاى مختلفى دارد كه دو جنبه آن در نوجوانى برجسته مى شود، استقلال رفتارى كه كسب آزادى كافى براى انجام امور بدون اتكا به ديگران است و استقلال عاطفى به معناى آزاد شدن از وابستگى هاى عاطفى كودكانه به والدين است. رفتارهايى از قبيل انتخاب نوع لباس، اصلاح موى سر و انتخاب دوستان در دوره نوجوانى افزايش مى يابد ولى در زمينه هاى ديگر از قبيل برنامه ادامه تحصيل از والدين و سايرين كمك و مشورت مى گيرند. آزاد گذاشتن و استقلال دادن به نوجوان بايد به تدريج صورت گيرد و محدوده اين آزادى بايد متناسب با شرايط اجتماعى و خانوادگى و سن او تعيين شود. دادن همه انواع آزادى به نوجوان مى تواند خطرآفرين باشد و حتى از جانب او به عنوان رها كردن و بى توجهى به او محسوب شود. نوجوانان به دنبال فرصتى براى كسب استقلال و حق انتخاب، پذيرفتن مسئوليت و اجازه بحث و گفتگو با والدين خود هستند نه آزادى بى حد و حصر و رهايي. خانواده اى كه به نوجوان براى كسب استقلال كمك كند، نه تنها باعث جدايى فرزندشان از خود نشده اند، بلكه باعث مى شوند نوجوان با حفظ روابط گرم و صميمانه با خانواده اش، علاقه مندى

خود را به دوستان و نزديكان نيز نشان دهد.

دستيابى به استقلال عاطفى در دوره نوجوانى موجب مى شود تا فرد در بزرگسالى نقش عاطفى خود را به درستى ايفا كند، در غير اين صورت به پدر و مادر خود متكى شده و قدرت تصميم گيرى براى زندگى آينده خود نخواهد داشت و اجازه مداخله و كنترل زندگى خود را به آنان مى دهد كه اين موضوع براى ازدواج و تشكيل زندگى مشترك مشكل زاست. والدين براى كنترل و راهنمايى فرزندان خود روشهاى متفاوتى با توجه به نوع شخصيت خود و نوع ارتباطى كه با فرزندان دارند به كار مى برند. برخى ازوالدين انتظار دارند فرزندشان كاملا مطيع و حرف شنو باشند و هر آنچه كه آنها دستور مى دهند، عمل كنند. بعضى نسبت به كنترل فرزندان بى تفاوت هستند و بعضى ديگر رفتار بى ثباتى درباره آنها دارند و گاهى نوجوان را در مسائل خود رها مى كنند و گاهى كنترل سختى بر آنها دارند، اما بهترين روش براى تربيت نوجوان كنترل و راهنمايى او به صورت همزمان و برحسب مورد است نه سختگيرى بيش از حد و نه رها كردن او در مسائلش.

افزون بر آنكه والدين ويژگى هاى خاصى را در فرزندان خود طلب مى كنند، نوجوانان و جوانان نيز از والدين خود انتظاراتى دارند كه آرزو دارند والدينشان نسبت به آنها برداشت ها و رفتارى از اين نوع داشته باشند.

-1 به آنها علاقه داشته باشند و هرگاه كمكى خواستند دريغ نكنند. -2 به حرفشان گوش دهند و سخن آنها را آن طور كه هست درك كنند. -3 به آنها نشان دهند كه واقعا دوستشان دارند. -4 آنها را مورد تائيد و حمايت قرار دهند. -5

چه خطا كنند يا نكنند آنها را همان طور كه هستند، بپذيرند. -6 به آنها اعتماد كنند و با آنها همانند افراد رشد يافته رفتار كنند. -7 آنها را مورد راهنمايى قرار دهند. -8 افراد شاد و خوش خلقى باشند و محيط خانه را با نشاط نگه دارند والگوى خوبى در اختيارشان قرارد هند. چند قاعده كلى براى والدين

-1 فرزند خود را دوست داشته باشيد: والدين اغلب فراموش مى كنند كه عشق و محبت به فرزند يك نياز دائمى است. نيازهاى كودكان به طور دائم تفسير مى كند عشق به كودك اجازه مى دهد كه اين تغييرات به آسانى انجام گيرد. عشق به فرزند آزاد گذاشتن او در انجام دادن آنچه در آن لحظه مى خواهد انجام دهد، نيست. احترام به فرزند اساس محبت است. ناكام كننده ترين عامل براى نوجوان اين است كه احساس كنند والدين آنها را درك نمى كنند اما دستور مى دهند. والدين زمانى كه مى خواهند اعمال قدرت كنند، حتما بايد به گفته هاى فرزندان گوش دهند تا خشم آنها كاهش يابد، آماده همكارى مى شوند.

-2 براى فرزند خود الگوى خوبى باشيد: الگو يا سرمشق شدن والدين، مهمترين عامل تعليم و تربيت و تضمين بهداشت روانى كودكان است. يكى از عواملى كه مى تواند به اثربخشى تلاش هاى والدين براى تربيت فرزندان آسيب رساند، عدم احساس مسئوليت در مقابل فرزندان و صادق نبودن با آنهاست. نمى توان كودكان را به قبول هنجارهايى وادار كرد كه خود والدين آنها را قبول ندارند. كودكان و نوجوانان معمولا از روى الگوبردارى ياد مى گيرند، نه از طريق شنيدن دستورات بزرگترها.

-3 فرزند خود را آموزش دهيد: تعدادى از والدين بيشترين كارى كه انجام مى دهند اين است كه فرزند خود را

تنبيه مى كنند بدون آنكه به كودك توضيح دهند، چرا تنبيه مى شود و تنبيه كودكان را آسان تر از آموزش يا تربيت كردن آنها مى دانند. اين نوع نگرش ها فرزندان را سركش بار مى آورد. شما مى توانيد پيامدهاى شوم سيگار كشيدن، سوءاستفاده از مواد مخدر، دروغ گفتن، تماشاى فيلم هاى خلاف عفت، داشتن روابط نامشروع و بسيارى ديگر از رفتارهاى ناپسند را براى فرزند خود روشن كنيد.

-4 فرزند خود را با انضباط بار بياوريد و به مسئوليت هاى خود آگاه باشيد: در بيشتر موارد علت ناتوانى والدين در مودب و منظم بار آوردن كار اين است كه تصور مى كنند بايد ميان عشق به فرزند و انضباط يكى را انتخاب كنند، اما ديدگاه هاى صحيح در خصوص تربيت فرزندان اين است كه عشق به فرزند و انضباط مى تواند يكجا شامل حال فرزندان شود. در موقعيت هاى حساس وخطرناك كودكان و نوجوانان حتما بايد مطيع والدين باشند، كودكان در هر سنى كه باشند بايد بدانند كه انسان خطاكار بايد تاوان خطاى خود را پس دهد اما تنبيه ها نبايد شديد و درازمدت باشند. دلايل بروز تعارض ميان والدين با نوجوانان و جوانان

از عوامل و زمينه هاى اساسى تعارض ميان نوجوانان با والدين، درگيرى هاى ناشى از وضع درسى نوجوان، مسائل ارزشى و اخلاقي، رابطه با دوستان و عوامل مرتبط با سن و جنس تفاوت ويژگى هايى شخصيتى نوجوان با والدينش، مسائل اقتصادي، انتظار والدين براى به عهده گرفتن مسئوليت و همكارى در كارهاى خانه از سوى نوجوان است. رفتارهاى اجتماعى نوجوانان و نوع ارتباط آنها با همسالانشان، با ارتباط بزرگسالان با يكديگربسيار متفاوت است و اين موضوع يكى از دلايل اصلى تعارض بين نوجوان و والدين است. مسائلى

مانند انتخاب دوستان، زمان بيرون رفتن از خانه و همراه دوستان بودن، نوع پوشاك و اصلاح موى سر و نگرش و رفتار در مقايسه با همسالان جنس مخالف از موضوعات مهم تنش زا بين آنهاست. انجام تكاليف درسي، رفتار نوجوان در مدرسه، انتخاب رشته، نمره هاى امتحانى و وضعيت كارنامه، انضباط در مدرسه، رفتارهاى نوجوان نسبت به دبيران و مسئولان مدرسه تنش هاى قابل توجهى را بين والدين و نوجوان به وجود مى آورد.روابط با اعضاى خانواده و فاميل و نحوه ارتباط نوجوان با افراد مسن و بزرگسال ديگر و ميزان احترامى كه براى ديگران قائل است، درگيرى با خواهر و برادر و نحوه عمل نوجوان در مقابل انتظارات ديگر اعضاى خانواده و همچنين رعايت ارزش هاى اخلاقى و دينى براى خانواده ها از اهميت خاصى برخوردار است و بى توجهى نوجوان نسبت به آن بين او و والدين درگيرى هاى جدى ايجاد مى كند. اما بيشترين تعارض در خانواده هايى ديده مى شود كه والدين در يك كلام به دنبال استقلال دادن به نوجوان هستند اما به گونه اى عمل مى كنند كه باعث تداوم وابستگى او به خود مى شوند.

آلاينده هاي داخل منزل موجب كاهش بهره هوشي كودكان م

استفاده از هود هنگام پخت وپز، آلاينده هاي ناشي از سوخت هاي فسيلي را كاهش مي دهد و مي تواند مانع از كاهش بهره هوشي در كودكان شود.

دكتر محمدرضا طاهرپور اناركي، فوق تخصص ريه و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران در گفت وگو با ايسنا با بيان اين مطلب گفت: مهمترين آلاينده هاي داخل منزل سوخت هاي فسيلي نفت و گاز هستند كه مواد سمي چون دي اكسيد گوگرد، مونواكسيد كربن و ازن توليد كرده كه مي توانند با ذرات معلق در هوا تركيب شده و مواد جديدي بوجود آورند كه براي

سلامت انسان مضر هستند.

اين فوق تخصص ريه تصريح كرد: آلاينده هاي داخل منزل بر روي عملكرد فكري و جسمي افراد منزل اثرات سوئي دارند كه در كودكان موجب كاهش بهره هوشي آنها مي شود و با علائمي همچون سردرد، عدم تمركز و احساس خستگي همراه است.

وي افزود: استفاده از شومينه و بخاري هاي بدون دودكش، باعث ايجاد مسموميت با مونواكسيد كربن شده كه در موارد شديد منجر به مرگ مي شود.

اين عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران، استفاده از وسايل برقي، شوفاژ و دستگاه هاي تصفيه كننده را به بيماران قلبي و ريوي در جهت كاهش اين آلاينده ها توصيه كرد.

دكتر اناركي با اشاره به اين كه دود سيگار نيز جزء آلاينده هاي بسيار مهم است، خاطرنشان كرد: اگر سيگار در داخل محيط منزل استفاده شود، خسارت هاي جبران ناپذيري از جمله بيماري هاي مزمن ريوي و افزايش مرگ و مير در بيماران قلبي را به افرادي كه ناخواسته دود سيگار را استنشاق مي كنند، وارد مي كند.

وي افزود: استنشاق دود سيگار به ويژه در كودكان سبب ابتلا به آسم، اوتيت و عفونت هاي تنفسي مي شود.

اين فوق تخصص ريه گفت: استفاده از مواد شوينده، ضدعفوني كننده و سفيدكننده در محيط هاي بسته از ديگر آلاينده هايي است كه زنان خانه دار را بيشتر درگير و منجر به التهاب راه هاي هوايي، آسيب هاي ريوي و اختلال عملكرد راه هاي هوايي مي شود و تنگي نفس و سرفه ناشي از آن ممكن است تا پايان عمر با فرد همراه باشد.

وي افزود: كليه لوازم داخل منزل كه از مواد شيميايي درست شده باشند يا در آنها مواد شيميايي به كار رفته باشد، جزء آلاينده ها محسوب مي شوند.

دكتر اناركي با اشاره به اين كه عوامل غير صنعتي نيز

مي توانند آلاينده باشند، خاطرنشان كرد: كپك ها كه در محيط هاي مرطوب رشد مي كنند، مي توانند موجب بيماري هاي حساسيتي ريه شوند.

وي افزود: نگهداري حيوانات خانگي از جمله سگ، گربه و پرندگان نيز مي تواند در ايجاد بيماري هاي ريوي موثر باشد و بايد در محل نگهداري آنها نكات بهداشتي را رعايت كرد.

آلاينده هاي داخل منزل موجب كاهش بهره هوشي كودكان مي شود

استفاده از هود هنگام پخت وپز، آلاينده هاي ناشي از سوخت هاي فسيلي را كاهش مي دهد و مي تواند مانع از كاهش بهره هوشي در كودكان شود.

دكتر محمدرضا طاهرپور اناركي، فوق تخصص ريه و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران در گفت وگو با ايسنا با بيان اين مطلب گفت: مهمترين آلاينده هاي داخل منزل سوخت هاي فسيلي نفت و گاز هستند كه مواد سمي چون دي اكسيد گوگرد، مونواكسيد كربن و ازن توليد كرده كه مي توانند با ذرات معلق در هوا تركيب شده و مواد جديدي بوجود آورند كه براي سلامت انسان مضر هستند.

اين فوق تخصص ريه تصريح كرد: آلاينده هاي داخل منزل بر روي عملكرد فكري و جسمي افراد منزل اثرات سوئي دارند كه در كودكان موجب كاهش بهره هوشي آنها مي شود و با علائمي همچون سردرد، عدم تمركز و احساس خستگي همراه است.

وي افزود: استفاده از شومينه و بخاري هاي بدون دودكش، باعث ايجاد مسموميت با مونواكسيد كربن شده كه در موارد شديد منجر به مرگ مي شود.

اين عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران، استفاده از وسايل برقي، شوفاژ و دستگاه هاي تصفيه كننده را به بيماران قلبي و ريوي در جهت كاهش اين آلاينده ها توصيه كرد.

دكتر اناركي با اشاره به اين كه دود سيگار نيز جزء آلاينده هاي بسيار مهم است، خاطرنشان كرد: اگر

سيگار در داخل محيط منزل استفاده شود، خسارت هاي جبران ناپذيري از جمله بيماري هاي مزمن ريوي و افزايش مرگ و مير در بيماران قلبي را به افرادي كه ناخواسته دود سيگار را استنشاق مي كنند، وارد مي كند.

وي افزود: استنشاق دود سيگار به ويژه در كودكان سبب ابتلا به آسم، اوتيت و عفونت هاي تنفسي مي شود.

اين فوق تخصص ريه گفت: استفاده از مواد شوينده، ضدعفوني كننده و سفيدكننده در محيط هاي بسته از ديگر آلاينده هايي است كه زنان خانه دار را بيشتر درگير و منجر به التهاب راه هاي هوايي، آسيب هاي ريوي و اختلال عملكرد راه هاي هوايي مي شود و تنگي نفس و سرفه ناشي از آن ممكن است تا پايان عمر با فرد همراه باشد.

وي افزود: كليه لوازم داخل منزل كه از مواد شيميايي درست شده باشند يا در آنها مواد شيميايي به كار رفته باشد، جزء آلاينده ها محسوب مي شوند.

دكتر اناركي با اشاره به اين كه عوامل غير صنعتي نيز مي توانند آلاينده باشند، خاطرنشان كرد: كپك ها كه در محيط هاي مرطوب رشد مي كنند، مي توانند موجب بيماري هاي حساسيتي ريه شوند.

وي افزود: نگهداري حيوانات خانگي از جمله سگ، گربه و پرندگان نيز مي تواند در ايجاد بيماري هاي ريوي موثر باشد و بايد در محل نگهداري آنها نكات بهداشتي را رعايت كرد.

شخصيت مختل، بادكنكى است از ادعا!

وقتى كه سرطان نداريم

سخت ترين كارى كه ممكن است يك روانشناس طى دوره درمانش با آن روبه رو شود درمان يك اختلال شخصيتى عميق است چرا؟

روانشناسان يك ضرب المثل اعتراف وار و تلخ، بين خودشان دارند با اين مضمون كه اختلال شخصيت باتلاق روانشناسى است، يعنى دانشى كه تاكنون پايش را از گليم خودش درازتر كرده و دارد روى چاقى، زخم معده، ديابت و

حتى سرطان كار مى كند. زمانى كه با بيمار اختلال شخصيت روبه رو مى شود مانند آدمى كه در باتلاق مانده باشد، گير مى كند مدام مى كوشد اما اصلا انگار قرار نيست كه درمان بشود.

بيمارى به نام اختلال شخصيت: به باور همان روانشناسان وقتى انسان طى دوران زندگيش تا شكل گيرى نسبى شخصيت _ يعنى سن قراردادى ?? سالگى _ به گونه اى بزرگ شود كه راه هاى ارتباط برقرار كردنش با ديگران يا راه هاى حل مشكلاتش ناجور باشد و با مواردى كه همگان پذيرفته اند متفاوت باشد، مى گويند طرف اختلال شخصيت دارد. اين آدم ها روش هاى ناسازگارانه شان را در همه رفتارهايشان بروز مى دهند. به عنوان نمونه يك نفر كه تا پيش از ?? سالگى همه مشكلاتش را با خلاف و بزهكارى حل كرده و كارش را پيش برده حتى با وجود راه هاى مشروع تر و سازگارانه تر، مبتلا به اختلال شخصيت ضداجتماعى است.

من بيمار نيستم!

به نظر مى رسد مشكل عمده آدم هايى كه اختلال شخصيت دارند اين است كه اصلا نمى پذيرند بيمار هستند و به همين دليل روانشناسان چندان كارى نمى توانند برايشان انجام دهند. مثلا اگر يك فرد مبتلا به افسردگى به سادگى مى پذيرد براى تغيير دادن رويه زندگى اش نزد روان درمانگر يا روانپزشك برود اما كسى كه اختلال شخصيت دارد و نسبت به همه چيز بدگمان است، به هيچ روى حاضر نيست به خاطر بدگمانى اش به يك مركز درمانى برود. چرا؟

آن گونه كه از نام اين بيمارى معلوم است، اختلال آن قدر عميق است كه كل شخصيت يك بيمار را در

بر مى گيرد. اگر يك افسرده فقط خلق و خويش ناجور است و يك بيمار وسواسى فقط از افكار اضطراب آور رنج مى برد فرد مبتلا به اختلال شخصيت همه رفتارهايش در همه موقعيت ها به هم ريخته است. حال تصور كنيد فردى با چنين روحياتى بدون اين كه احساس بيمار بودن داشته باشد با ما در ارتباط باشد و اعصابمان را به هم بريزد. در اين صورت ما مى مانيم با اين پرسش بى پاسخ كه چرا او اين گونه با ما برخورد كرد.

از خاطر نبايد برد كه به هر كسى نمى توان برچسب اختلال شخصيت زد. خيلى از ما ممكن است بنا به دلايلى در برخى از موقعيت ها بدگمان شويم، از شخصيت ساختگى مان بهره جوييم، عاشق تنهايى افراطى باشيم و يا بيش از حد منظم شويم اما در مجموع شخصيت سالمى داشته باشيم. كوتاه اين كه يك نفر را مبتلا به اختلال شخصيت دانستن نه كارى است خرد!

اختلال شخصيت ضداجتماعى: اين آدم ها ممكن است بسيار دور و برمان ريخته باشند كسانى كه از آفتابه دزدى گرفته تا رد كردن عامدانه از چراغ قرمز! در محل كار خلاف هاى مالى بزرگ مرتكب مى شوند و با دوستان كه مى نشينند مرتب از شر و خلاف سخن مى رانند و بيشتر با نمايش دادن خودشان به اصطلاح سر حال مى آيند.

شخصيت ضداجتماعى وابسته است : اين گونه شخصيت ها به روان و انرژى ديگران وابسته اند. در كودكى به والدينشان، در مدرسه به معلمشان و در دانشگاه نيز ( اگر ادامه تحصيل بدهند!) به دوستان اينترنتى و استادشان وابسته اند و شايد

شما هم در حال حاضر سوژه آنها هستيد. آنها اعتماد به نفسى از خودشان ندارند و مى خواهند همه زندگيشان را با وصل بودن به شما معنا كنند. چنان چه حرفى بزنيد كه معناى قطع وابستگى بدهد يا چنين برداشتى از آن بشود بايد شاهد يك فاجعه باشيد!

* شايد از دماغ فيل افتاده باشند: شخصيت هاى خودشيفته باور دارند كه از دماغ فيل افتاده اند و فكر مى كنند تمام عالم و آدم بايد جمع شوند و برايشان هورا بكشند. آنها فكر مى كنند بهترين چهره، بهترين پوشش و سليقه، بهترين همسر، بهترين محل كار و بهترين مدرك تحصيلى در دنيا در اختيار انهاست.

يك خودشيفته اگر خودش را هم بكشد نمى تواند خودش را جاى يك آدم ديگر بگذارد.

آيا شما سوژه ايد؟ روانشناسان يك توصيه دارند: تسليم نشويد! شايد همين دو كلمه كافى باشد. شخصيت هاى ضداجتماعى شيفته دور زدن افرادى مانند شما هستند. اگر خودتان را مطيع و تابع نشان دهيد آنها به هدفشان رسيده اند. از اين آدم ها هرچه بيشتر تعريف كنيد و هر چه بيشتر تحويلشان بگيريد با بادكنك گنده ترى روبه رو خواهيد شد كه هم كنترل كردنش دشوار است و در صورت تركيدن ادعاى بادكنك با مصيبت روبه رو خواهيد بود!

شخصيت مختل، بادكنكى است از ادعا!

وقتى كه سرطان نداريم

سخت ترين كارى كه ممكن است يك روانشناس طى دوره درمانش با آن روبه رو شود درمان يك اختلال شخصيتى عميق است چرا؟

روانشناسان يك ضرب المثل اعتراف وار و تلخ، بين خودشان دارند با اين مضمون كه اختلال شخصيت باتلاق روانشناسى است، يعنى دانشى كه تاكنون پايش را

از گليم خودش درازتر كرده و دارد روى چاقى، زخم معده، ديابت و حتى سرطان كار مى كند. زمانى كه با بيمار اختلال شخصيت روبه رو مى شود مانند آدمى كه در باتلاق مانده باشد، گير مى كند مدام مى كوشد اما اصلا انگار قرار نيست كه درمان بشود.

بيمارى به نام اختلال شخصيت: به باور همان روانشناسان وقتى انسان طى دوران زندگيش تا شكل گيرى نسبى شخصيت _ يعنى سن قراردادى ?? سالگى _ به گونه اى بزرگ شود كه راه هاى ارتباط برقرار كردنش با ديگران يا راه هاى حل مشكلاتش ناجور باشد و با مواردى كه همگان پذيرفته اند متفاوت باشد، مى گويند طرف اختلال شخصيت دارد. اين آدم ها روش هاى ناسازگارانه شان را در همه رفتارهايشان بروز مى دهند. به عنوان نمونه يك نفر كه تا پيش از ?? سالگى همه مشكلاتش را با خلاف و بزهكارى حل كرده و كارش را پيش برده حتى با وجود راه هاى مشروع تر و سازگارانه تر، مبتلا به اختلال شخصيت ضداجتماعى است. من بيمار نيستم!

به نظر مى رسد مشكل عمده آدم هايى كه اختلال شخصيت دارند اين است كه اصلا نمى پذيرند بيمار هستند و به همين دليل روانشناسان چندان كارى نمى توانند برايشان انجام دهند. مثلا اگر يك فرد مبتلا به افسردگى به سادگى مى پذيرد براى تغيير دادن رويه زندگى اش نزد روان درمانگر يا روانپزشك برود اما كسى كه اختلال شخصيت دارد و نسبت به همه چيز بدگمان است، به هيچ روى حاضر نيست به خاطر بدگمانى اش به يك مركز درمانى برود. چرا؟

آن گونه كه از نام اين

بيمارى معلوم است، اختلال آن قدر عميق است كه كل شخصيت يك بيمار را در بر مى گيرد. اگر يك افسرده فقط خلق و خويش ناجور است و يك بيمار وسواسى فقط از افكار اضطراب آور رنج مى برد فرد مبتلا به اختلال شخصيت همه رفتارهايش در همه موقعيت ها به هم ريخته است. حال تصور كنيد فردى با چنين روحياتى بدون اين كه احساس بيمار بودن داشته باشد با ما در ارتباط باشد و اعصابمان را به هم بريزد. در اين صورت ما مى مانيم با اين پرسش بى پاسخ كه چرا او اين گونه با ما برخورد كرد.

از خاطر نبايد برد كه به هر كسى نمى توان برچسب اختلال شخصيت زد. خيلى از ما ممكن است بنا به دلايلى در برخى از موقعيت ها بدگمان شويم، از شخصيت ساختگى مان بهره جوييم، عاشق تنهايى افراطى باشيم و يا بيش از حد منظم شويم اما در مجموع شخصيت سالمى داشته باشيم. كوتاه اين كه يك نفر را مبتلا به اختلال شخصيت دانستن نه كارى است خرد!

اختلال شخصيت ضداجتماعى: اين آدم ها ممكن است بسيار دور و برمان ريخته باشند كسانى كه از آفتابه دزدى گرفته تا رد كردن عامدانه از چراغ قرمز! در محل كار خلاف هاى مالى بزرگ مرتكب مى شوند و با دوستان كه مى نشينند مرتب از شر و خلاف سخن مى رانند و بيشتر با نمايش دادن خودشان به اصطلاح سر حال مى آيند.

شخصيت ضداجتماعى وابسته است : اين گونه شخصيت ها به روان و انرژى ديگران وابسته اند. در كودكى به والدينشان، در مدرسه به معلمشان و در دانشگاه

نيز ( اگر ادامه تحصيل بدهند!) به دوستان اينترنتى و استادشان وابسته اند و شايد شما هم در حال حاضر سوژه آنها هستيد. آنها اعتماد به نفسى از خودشان ندارند و مى خواهند همه زندگيشان را با وصل بودن به شما معنا كنند. چنان چه حرفى بزنيد كه معناى قطع وابستگى بدهد يا چنين برداشتى از آن بشود بايد شاهد يك فاجعه باشيد!

* شايد از دماغ فيل افتاده باشند: شخصيت هاى خودشيفته باور دارند كه از دماغ فيل افتاده اند و فكر مى كنند تمام عالم و آدم بايد جمع شوند و برايشان هورا بكشند. آنها فكر مى كنند بهترين چهره، بهترين پوشش و سليقه، بهترين همسر، بهترين محل كار و بهترين مدرك تحصيلى در دنيا در اختيار انهاست.

يك خودشيفته اگر خودش را هم بكشد نمى تواند خودش را جاى يك آدم ديگر بگذارد.

آيا شما سوژه ايد؟ روانشناسان يك توصيه دارند: تسليم نشويد! شايد همين دو كلمه كافى باشد. شخصيت هاى ضداجتماعى شيفته دور زدن افرادى مانند شما هستند. اگر خودتان را مطيع و تابع نشان دهيد آنها به هدفشان رسيده اند. از اين آدم ها هرچه بيشتر تعريف كنيد و هر چه بيشتر تحويلشان بگيريد با بادكنك گنده ترى روبه رو خواهيد شد كه هم كنترل كردنش دشوار است و در صورت تركيدن ادعاى بادكنك با مصيبت روبه رو خواهيد بود!

با افسردگي پس از زايمان چه كار كنيم؟

منبع:http://www.salamatiran.co

گفتگو با دكتر احمدعلي نوربالا، استاد روان پزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران

بزرگترها، نوعروسان جوان را به مادر شدن تشويق مي كنند و مادرها از زيبايي هاي در آغوش كشيدن فرزند براي زنان جوان سخن مي گويند. گاهي آنقدر بر لذت ها و زيبايي هاي اين دوران تاكيد

مي شود كه بسياري از ما فراموش مي كنيم در كنار تمام اين لذت ها، فرزندآوري با تغييرات و مشكلاتي هم همراه خواهد بود و بچه دار شدن بدون برنامه ريزي و آمادگي كافي، در برخي موارد مشكلاتي را براي خانواده ها و به ويژه مادران در پي خواهد داشت. يكي از اين مشكلات، افسردگي بعد از زايمان است. اما علل آن چيست و چگونه مي توان با آن مقابله كرد و از دوران زيباي نوزادي فرزند بيشترين لذت را برد؟ براي پاسخ دادن به اين پرسش ها، نزد دكتر احمد علي نور بالا، روان پزشك رفتيم.

سلامت : چرا برخي از مادران بعد از زايمان دچار افسردگي مي شوند؟

بعد از زايمان خانم ها در همه ابعاد دچار تغييراتي مي شوند. تغييرات وسيع هورموني در آنها مشاهده مي شود و حتي فشارخون و ساير علايم حياتي آنها هم ممكن است دستخوش تغيير شود. اين تغييرات را در بعد روانشناختي مادر هم مي توان ديد، او كه تا ديروز فقط همسر و يا مادر بوده، از امروز مادر و يا مادر دو فرزند است كه به تبع آن سلسله فرآيندها و روابطي كه بين او، همسرش و فرزندان قبلي او وجود داشته، از اين پس متفاوت خواهد بود. اين تغييرات در ابعاد گوناگون زندگي، زنان را در جهت ابتلا به اختلال افسردگي آسيب پذيرتر مي كند.

سلامت : اين اختلال از چه زماني در مادران بروز مي كند و تفاوت آن با احساس غم و اندوه معمول در اين دوران چيست؟

به طور معمول در پنج روز تا يك هفته نخست بعد از زايمان، ما احساس غمگيني و اندوه را در بيشتر خانم ها مشاهده مي كنيم كه به آن احساس غم و اندوه نسبتا خفيف مي گوييم. اين احساس

ممكن است در نتيجه به هم ريختگي اين ابعاد زندگي و يا بر اثر مشقت و رنج 9 ماهه و يا ساير عوامل به وجود آيد كه طبيعي است و خود به خود رفع مي شود. اما در تعدادي از خانم ها اين علايم در ماه اول بعد از زايمان گسترش پيدا مي كند و به احساس غمگيني نافذ و عميقي تبديل مي شود كه گاه با احساس دلمردگي، بي انگيزگي نسبت به نگهداري از نوزاد و خانواده، اختلال جدي در خواب، اشتها و روابط زناشويي همراه است و ممكن است حالات نوميدي مفرط، احساس ضعف و ناتواني و افكار هذياني وحتي گاهي افكار خودكشي در فرد به وجود آيد. موارد ياد شده از علايم افسردگي بعد زايمان محسوب مي شود كه سبب اختلال در كاركرد و روابط شخصي و خانوادگي فرد مي شود.

سلامت : چه خانم هايي در اين زمينه مستعدتر هستند؟

مادراني كه در گذشته سابقه افسردگي يا ساير اختلالات روان پزشكي را داشتند و يا در خانواده آنها سابقه چنين اختلالي وجود داشته است؛ افرادي كه تحت شرايط استرس مستمر و مداوم هستند و درگيري هايي در روابط خانوادگي دارند؛ افرادي كه بيماري هاي جسمي مزمن دارند و زناني كه زايمان سخت و مشكلي را تجربه كرده اند.

سلامت : افسردگي بعد از زايمان با روان پريشي بعد از زايمان چه تفاوتي دارد؟

روان پريشي به مجموعه عواملي گفته مي شود كه فرد را دچار هذيان و توهم كرده و قضاوتش را نسبت به شرايط محيطي مختل مي كند. در واقع ارتباط اين شخص با واقعيت قطع شده و نسبت به حالات خود بصيرت ندارد. بايد توجه داشت كه به هم ريختگي سه عامل زيستي، روان شناختي و جامعه شناختي در اين دوران مي تواند

به عنوان عاملي آشكارساز براي همه اختلالات روان پزشكي باشد. در برخي افراد بعد از زايمان اختلالاتي مانند افسردگي، وسواس، اختلالات اضطرابي و يا دردهاي جسمي با منشأ رواني عود كرده و يا ايجاد مي شود، در گروهي از افراد هم ممكن است حالات روان پريشي ايجاد شود.

سلامت : براي پيشگيري از افسردگي بعد از زايمان چه راهكار هايي را توصيه مي كنيد؟

افرادي كه سابقه اختلالات خلقي و به ويژه افسردگي دارند، بايد همان طور كه در اين دوران زير نظر متخصص زنان هستند، در تماس و تعامل مستمر با يك روان پزشك هم باشند. اين افراد بايد شرايطي را كه منجر به تشديد و تقويت حالات تنش و اضطراب در آنها مي شود، به حداقل برسانند و همچنين در جهت پيشگيري و يا معالجه بيماري هاي جسمي خود اقدام كنند.

سلامت : آمادگي ذهني زنان براي مادرشدن چقدر در اين زمينه موثر است؟

خيلي، دركساني كه در سنين بالا يا خيلي پايين باردار شده اند و يا بارداري آ نها ناخواسته بوده و يا بارداري هاي پشت سرهم داشته اند، احتمال بروز اختلالات روان پزشكي از جمله افسردگي بعد از زايمان بيشتر است.

سلامت : اين افسردگي چه تاثيرات رواني روي نوزاد خواهد داشت؟

تداوم اين حالات براي رشد طبيعي نوزاد از نظر جسمي، عاطفي و رواني مضر خواهد بود وحالات و احساسات مادر به صورت ثانويه روي نوزاد تاثير خواهد داشت. اين بچه كمي بي قرارتر از ساير بچه ها خواهد بود و آرامش كمتري خواهد داشت. رشد مطلوبي ندارد و ممكن است در آينده آسيب پذيري بيشتري نسبت به ابتلا به اختلالات رواني و رفتاري داشته باشد.

سلامت : چه توصيه اي به خانم هايي كه پيش از بارداري از داروهاي ضد افسردگي مصرف مي كنند، داريد؟

بعد

از بارداري حتما درباره مصرف داروهاي خود با پزشك شان مشورت كنند تا پزشك در صورت نياز داروهاي كم عارضه تر يا بي عارضه را جايگزين داروهاي قبلي كند. اين افراد بايد توجه داشته باشند تاثير مخرب بيماري آنها با قطع داروها روي جنين به مراتب بيشتر از عوارض داروها خواهد بود.

سلامت : در درمان اين اختلال از چه روش هايي استفاده مي شود؟

مانند هر دوره افسردگي بايد از دارودرماني و درمان هاي روان شناختي و رفتاردرماني استفاده كرد. گاهي هم توصيه هاي اجتماعي براي اين افراد لازم است و گاه استفاده از الكتروشوك يا تشنج برقي يكي از درمان هاي خوب و سريع براي اين بيمارن محسوب مي شود. درباره اين بيماران همكاري اطرافيان به ويژه همسر و والدين بيمار از ضرورت خاصي برخوردار است و نياز به مراقبت هاي تغذيه اي، طبي و عاطفي است.

سلامت : به عنوان يك روان پزشك چه توصيه اي به همسران اين خانم ها داريد؟

پدر خانواده بايد بداند كه همسرش در طول 9 ماه بارداري شرايط سختي را پشت سر گذاشته است و بعد از تولد نوزاد هم بار سنگيني بر دوش خواهد داشت و ممكن است بسياري از وظايف همسري او بعد از زايمان دچار مشكل شود. او بايد وضعيت همسرش را درك كرده و در انجام امور خانه بيش از گذشته مشاركت داشته باشد و حضور فيزيكي خود را بيشتر كند. احساساتش را ابراز كرده و به صورت كلامي و رفتاري به همسرش پاداش دهد.

با افسردگي پس از زايمان چه كار كنيم؟

منبع:http://www.salamatiran.co

گفتگو با دكتر احمدعلي نوربالا، استاد روان پزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران

بزرگترها، نوعروسان جوان را به مادر شدن تشويق مي كنند و مادرها از زيبايي هاي در آغوش كشيدن فرزند براي زنان جوان سخن

مي گويند. گاهي آنقدر بر لذت ها و زيبايي هاي اين دوران تاكيد مي شود كه بسياري از ما فراموش مي كنيم در كنار تمام اين لذت ها، فرزندآوري با تغييرات و مشكلاتي هم همراه خواهد بود و بچه دار شدن بدون برنامه ريزي و آمادگي كافي، در برخي موارد مشكلاتي را براي خانواده ها و به ويژه مادران در پي خواهد داشت. يكي از اين مشكلات، افسردگي بعد از زايمان است. اما علل آن چيست و چگونه مي توان با آن مقابله كرد و از دوران زيباي نوزادي فرزند بيشترين لذت را برد؟ براي پاسخ دادن به اين پرسش ها، نزد دكتر احمد علي نور بالا، روان پزشك رفتيم.

سلامت : چرا برخي از مادران بعد از زايمان دچار افسردگي مي شوند؟

بعد از زايمان خانم ها در همه ابعاد دچار تغييراتي مي شوند. تغييرات وسيع هورموني در آنها مشاهده مي شود و حتي فشارخون و ساير علايم حياتي آنها هم ممكن است دستخوش تغيير شود. اين تغييرات را در بعد روانشناختي مادر هم مي توان ديد، او كه تا ديروز فقط همسر و يا مادر بوده، از امروز مادر و يا مادر دو فرزند است كه به تبع آن سلسله فرآيندها و روابطي كه بين او، همسرش و فرزندان قبلي او وجود داشته، از اين پس متفاوت خواهد بود. اين تغييرات در ابعاد گوناگون زندگي، زنان را در جهت ابتلا به اختلال افسردگي آسيب پذيرتر مي كند.

سلامت : اين اختلال از چه زماني در مادران بروز مي كند و تفاوت آن با احساس غم و اندوه معمول در اين دوران چيست؟

به طور معمول در پنج روز تا يك هفته نخست بعد از زايمان، ما احساس غمگيني و اندوه را در بيشتر خانم ها مشاهده مي كنيم كه به

آن احساس غم و اندوه نسبتا خفيف مي گوييم. اين احساس ممكن است در نتيجه به هم ريختگي اين ابعاد زندگي و يا بر اثر مشقت و رنج 9 ماهه و يا ساير عوامل به وجود آيد كه طبيعي است و خود به خود رفع مي شود. اما در تعدادي از خانم ها اين علايم در ماه اول بعد از زايمان گسترش پيدا مي كند و به احساس غمگيني نافذ و عميقي تبديل مي شود كه گاه با احساس دلمردگي، بي انگيزگي نسبت به نگهداري از نوزاد و خانواده، اختلال جدي در خواب، اشتها و روابط زناشويي همراه است و ممكن است حالات نوميدي مفرط، احساس ضعف و ناتواني و افكار هذياني وحتي گاهي افكار خودكشي در فرد به وجود آيد. موارد ياد شده از علايم افسردگي بعد زايمان محسوب مي شود كه سبب اختلال در كاركرد و روابط شخصي و خانوادگي فرد مي شود.

سلامت : چه خانم هايي در اين زمينه مستعدتر هستند؟

مادراني كه در گذشته سابقه افسردگي يا ساير اختلالات روان پزشكي را داشتند و يا در خانواده آنها سابقه چنين اختلالي وجود داشته است؛ افرادي كه تحت شرايط استرس مستمر و مداوم هستند و درگيري هايي در روابط خانوادگي دارند؛ افرادي كه بيماري هاي جسمي مزمن دارند و زناني كه زايمان سخت و مشكلي را تجربه كرده اند.

سلامت : افسردگي بعد از زايمان با روان پريشي بعد از زايمان چه تفاوتي دارد؟

روان پريشي به مجموعه عواملي گفته مي شود كه فرد را دچار هذيان و توهم كرده و قضاوتش را نسبت به شرايط محيطي مختل مي كند. در واقع ارتباط اين شخص با واقعيت قطع شده و نسبت به حالات خود بصيرت ندارد. بايد توجه داشت كه به هم ريختگي

سه عامل زيستي، روان شناختي و جامعه شناختي در اين دوران مي تواند به عنوان عاملي آشكارساز براي همه اختلالات روان پزشكي باشد. در برخي افراد بعد از زايمان اختلالاتي مانند افسردگي، وسواس، اختلالات اضطرابي و يا دردهاي جسمي با منشأ رواني عود كرده و يا ايجاد مي شود، در گروهي از افراد هم ممكن است حالات روان پريشي ايجاد شود.

سلامت : براي پيشگيري از افسردگي بعد از زايمان چه راهكار هايي را توصيه مي كنيد؟

افرادي كه سابقه اختلالات خلقي و به ويژه افسردگي دارند، بايد همان طور كه در اين دوران زير نظر متخصص زنان هستند، در تماس و تعامل مستمر با يك روان پزشك هم باشند. اين افراد بايد شرايطي را كه منجر به تشديد و تقويت حالات تنش و اضطراب در آنها مي شود، به حداقل برسانند و همچنين در جهت پيشگيري و يا معالجه بيماري هاي جسمي خود اقدام كنند.

سلامت : آمادگي ذهني زنان براي مادرشدن چقدر در اين زمينه موثر است؟

خيلي، دركساني كه در سنين بالا يا خيلي پايين باردار شده اند و يا بارداري آ نها ناخواسته بوده و يا بارداري هاي پشت سرهم داشته اند، احتمال بروز اختلالات روان پزشكي از جمله افسردگي بعد از زايمان بيشتر است.

سلامت : اين افسردگي چه تاثيرات رواني روي نوزاد خواهد داشت؟

تداوم اين حالات براي رشد طبيعي نوزاد از نظر جسمي، عاطفي و رواني مضر خواهد بود وحالات و احساسات مادر به صورت ثانويه روي نوزاد تاثير خواهد داشت. اين بچه كمي بي قرارتر از ساير بچه ها خواهد بود و آرامش كمتري خواهد داشت. رشد مطلوبي ندارد و ممكن است در آينده آسيب پذيري بيشتري نسبت به ابتلا به اختلالات رواني و رفتاري داشته باشد.

سلامت : چه توصيه اي به خانم هايي كه

پيش از بارداري از داروهاي ضد افسردگي مصرف مي كنند، داريد؟

بعد از بارداري حتما درباره مصرف داروهاي خود با پزشك شان مشورت كنند تا پزشك در صورت نياز داروهاي كم عارضه تر يا بي عارضه را جايگزين داروهاي قبلي كند. اين افراد بايد توجه داشته باشند تاثير مخرب بيماري آنها با قطع داروها روي جنين به مراتب بيشتر از عوارض داروها خواهد بود.

سلامت : در درمان اين اختلال از چه روش هايي استفاده مي شود؟

مانند هر دوره افسردگي بايد از دارودرماني و درمان هاي روان شناختي و رفتاردرماني استفاده كرد. گاهي هم توصيه هاي اجتماعي براي اين افراد لازم است و گاه استفاده از الكتروشوك يا تشنج برقي يكي از درمان هاي خوب و سريع براي اين بيمارن محسوب مي شود. درباره اين بيماران همكاري اطرافيان به ويژه همسر و والدين بيمار از ضرورت خاصي برخوردار است و نياز به مراقبت هاي تغذيه اي، طبي و عاطفي است.

سلامت : به عنوان يك روان پزشك چه توصيه اي به همسران اين خانم ها داريد؟

پدر خانواده بايد بداند كه همسرش در طول 9 ماه بارداري شرايط سختي را پشت سر گذاشته است و بعد از تولد نوزاد هم بار سنگيني بر دوش خواهد داشت و ممكن است بسياري از وظايف همسري او بعد از زايمان دچار مشكل شود. او بايد وضعيت همسرش را درك كرده و در انجام امور خانه بيش از گذشته مشاركت داشته باشد و حضور فيزيكي خود را بيشتر كند. احساساتش را ابراز كرده و به صورت كلامي و رفتاري به همسرش پاداش دهد.

احترام گذاشتن به كودك"گامي در جهت تامين سلامت روان

نويسنده:مهدي اصفهاني

در شكل گيري شخصيت كودك به تاثير عوامل متعددي مانند عوامل ارثي ، خانواده ، جامعه و مدرسه مي توان اشاره كرد. اما در اين ميان به نظرمي

رسد كه خانواده بيشترين نقش را در شكل گيري شخصيت و تامين سلامت رواني كودك ايفا مي كند. كودك اولين تجربه ها و رفتارهاي خود را در درون خانواده و در ارتباط نزديك با پدر و مادر مي آموزد كه همين تجربه ها و يادگيري هاي اوليه پايه واساس شخصيت كودك را به وجود مي آورند . آگاهي بر اين كه چگونه تجارب اوليه زندگي ، شخصيت فرد را قالب ريزي مي نمايد مي تواند از نظر علمي به ما كمك كند تا در تربيت كودكانمان عاقلانه تر گام بر داريم . بسياري از مسائلي كه جامعه با آن دست به گريبان است از جمله پرخاشگري ، از خود بيگانگي ، خود كشي ، بيماريهاي رواني و ... شايد از اين طريق قابل پيشگيري باشد كه ما در باره نحوه تاثير رفتار و نگرشها ي والدين بر كودكان و نقش خانواده بر سلامت رواني كودكان شناخت دقيق تري داشته باشيم .

براي فراهم آوردن شرايط رشد طبيعي و سالم كودك علاوه بر توجه به نيازهاي جسمي كودك از قبيل تغذيه ، پوشاك ، بهداشت و مراقبتهاي پزشكي و ... اهميت توجه به نيازهاي رواني و عاطفي كودك از سوي والدين ، نقش بسيار مهم و تاثيرگذاري دارد.

به عنوان نمونه در اين زمينه مي توان به وظيفه و نقش مهم پدر و مادر در بوجود آوردن احساس ارزشمندي ، احترام به خود و به طور كلي عزت نفس در كودك و سوق دادن او در مسير تبديل شدن به يك بزرگسال متكي به خود اشاره نمود .

احترام گذاشتن به كودك يكي از اساسي ترين مباحثي

است كه همواره مورد توجه روانشناسان و مربيان تربيتي و پرورشي بوده است. بعضي از والدين ممكن است كودك خود را دوست داشته باشند ولي به او احترام نگذارند . نكته مهمي كه والدين بايد به آن دقت كنند اين است كه دوست داشتن كودك كافي نيست بلكه لازم است شما براي او احترام قائل باشيد . احترام به كودك به همان اندازه اهميت دارد كه دوست داشتن او . اگر به كودك احترام بگذاريد او به زودي تصوير مثبتي از خود پيدا خواهد نمود .

به عبارت ديگر او خود را دوست خواهد داشت . چنين طرز فكري در مورد خود اهميت فوق العاده اي در بهداشت رواني كودك دارد. احترام مانند دوست داشتن هم از طريق بيان و هم از طريق عمل نشان داده مي شود . شما مي توانيد با گوش دادن فعال به حرفهاي كودك ، برقراري تماس چشمي ، توجه به گفته هاي كودك بدون آنكه براي اتمام سخنانش بي صبري نشان دهيد ، كمك كردن به كودك در يافتن كلمات مناسب براي توضيح دادن و به زبان آوردن هيجاناتش و قطع نكردن حرفهاي او همچنين پرسيدن سوالاتي مانند " منظورت از اين كه گفتي ......، چيه ؟ "

يا " راجع به اين مسئله .....، چه فكري مي كني ؟ " احترامي را كه او بدان نياز دارد برآورده سازيد . شما همچنين مي توانيد با تحسين از كاري كه او انجام مي دهد حتي اگر كامل نباشد و با اين امكان كه او عقايد خود را بدون ترس از تمسخر و استهزا نمودن آن ها بيان كند احترام

خود را نسبت به او نشان دهيد . بطور خلاصه ، شما مي توانيد احترام خود را هر زمان با بيان كلمات يا عمل مبني بر اينكه او فرد با ارزش و مهمي است نشان دهيد .

احترام به كودك اضطراب و تنش او را كاهش خواهد داد . اين امر به ويژه هنگامي اهميت دارد كه كودك به محيط جديدي نظير كلاس آمادگي ، مدرسه و غيره .... وارد مي شود .

اگر كودك به خود اطمينان داشته باشد ، يادگيري براي او راحت تر و لذت بخش تر خواهد بود .

احترام كيفيتي است كه كودك بايد آن را كسب كند. كودك نياز به فرصت هايي دارد تا احترام را بر يك اساس فردي بدست آورد و اگر شما فردي حمايت كننده بوده و هرگز اجازه تصميم گيري به كودك ندهيد او هرگز احترامي كه لازم است را بدست نخواهد آورد . از طرف ديگر اگر شما خيلي آسان گير باشيد و اجازه دهيد كودك كليه تصميمات را اتخاذ نمايد ، او هرگز رفتار مسئولانه نسبت به ديگران را نخواهد آموخت و در نتيجه مورد احترام نيز واقع نخواهد شد .

كودكان به منظور نشان دادن توانايي ها و مهارت هاي زندگي نياز به فرصت و گذشت زمان دارند . به هر حال به منظور فرصت دادن به كودك لازم است به خاطر داشته باشيد كه توانائيهاي او را با فرد ديگري مانند خواهر ، برادر يا ساير كودكان مقايسه نكنيد. مقايسه كردن دليل بر عدم احترام براي فرديت كودك بوده و به او امكان مورد تحسين واقع شدن به خاطر مهارتها و

توانائيهايش را نمي دهد.

احترام گذاشتن به كودك"گامي در جهت تامين سلامت رواني ....

نويسنده:مهدي اصفهاني

در شكل گيري شخصيت كودك به تاثير عوامل متعددي مانند عوامل ارثي ، خانواده ، جامعه و مدرسه مي توان اشاره كرد. اما در اين ميان به نظرمي رسد كه خانواده بيشترين نقش را در شكل گيري شخصيت و تامين سلامت رواني كودك ايفا مي كند. كودك اولين تجربه ها و رفتارهاي خود را در درون خانواده و در ارتباط نزديك با پدر و مادر مي آموزد كه همين تجربه ها و يادگيري هاي اوليه پايه واساس شخصيت كودك را به وجود مي آورند . آگاهي بر اين كه چگونه تجارب اوليه زندگي ، شخصيت فرد را قالب ريزي مي نمايد مي تواند از نظر علمي به ما كمك كند تا در تربيت كودكانمان عاقلانه تر گام بر داريم . بسياري از مسائلي كه جامعه با آن دست به گريبان است از جمله پرخاشگري ، از خود بيگانگي ، خود كشي ، بيماريهاي رواني و ... شايد از اين طريق قابل پيشگيري باشد كه ما در باره نحوه تاثير رفتار و نگرشها ي والدين بر كودكان و نقش خانواده بر سلامت رواني كودكان شناخت دقيق تري داشته باشيم .

براي فراهم آوردن شرايط رشد طبيعي و سالم كودك علاوه بر توجه به نيازهاي جسمي كودك از قبيل تغذيه ، پوشاك ، بهداشت و مراقبتهاي پزشكي و ... اهميت توجه به نيازهاي رواني و عاطفي كودك از سوي والدين ، نقش بسيار مهم و تاثيرگذاري دارد.

به عنوان نمونه در اين زمينه مي توان به وظيفه و نقش مهم پدر و مادر

در بوجود آوردن احساس ارزشمندي ، احترام به خود و به طور كلي عزت نفس در كودك و سوق دادن او در مسير تبديل شدن به يك بزرگسال متكي به خود اشاره نمود .

احترام گذاشتن به كودك يكي از اساسي ترين مباحثي است كه همواره مورد توجه روانشناسان و مربيان تربيتي و پرورشي بوده است. بعضي از والدين ممكن است كودك خود را دوست داشته باشند ولي به او احترام نگذارند . نكته مهمي كه والدين بايد به آن دقت كنند اين است كه دوست داشتن كودك كافي نيست بلكه لازم است شما براي او احترام قائل باشيد . احترام به كودك به همان اندازه اهميت دارد كه دوست داشتن او . اگر به كودك احترام بگذاريد او به زودي تصوير مثبتي از خود پيدا خواهد نمود .

به عبارت ديگر او خود را دوست خواهد داشت . چنين طرز فكري در مورد خود اهميت فوق العاده اي در بهداشت رواني كودك دارد. احترام مانند دوست داشتن هم از طريق بيان و هم از طريق عمل نشان داده مي شود . شما مي توانيد با گوش دادن فعال به حرفهاي كودك ، برقراري تماس چشمي ، توجه به گفته هاي كودك بدون آنكه براي اتمام سخنانش بي صبري نشان دهيد ، كمك كردن به كودك در يافتن كلمات مناسب براي توضيح دادن و به زبان آوردن هيجاناتش و قطع نكردن حرفهاي او همچنين پرسيدن سوالاتي مانند " منظورت از اين كه گفتي ......، چيه ؟ "

يا " راجع به اين مسئله .....، چه فكري مي كني ؟ " احترامي را كه او بدان

نياز دارد برآورده سازيد . شما همچنين مي توانيد با تحسين از كاري كه او انجام مي دهد حتي اگر كامل نباشد و با اين امكان كه او عقايد خود را بدون ترس از تمسخر و استهزا نمودن آن ها بيان كند احترام خود را نسبت به او نشان دهيد . بطور خلاصه ، شما مي توانيد احترام خود را هر زمان با بيان كلمات يا عمل مبني بر اينكه او فرد با ارزش و مهمي است نشان دهيد .

احترام به كودك اضطراب و تنش او را كاهش خواهد داد . اين امر به ويژه هنگامي اهميت دارد كه كودك به محيط جديدي نظير كلاس آمادگي ، مدرسه و غيره .... وارد مي شود .

اگر كودك به خود اطمينان داشته باشد ، يادگيري براي او راحت تر و لذت بخش تر خواهد بود .

احترام كيفيتي است كه كودك بايد آن را كسب كند. كودك نياز به فرصت هايي دارد تا احترام را بر يك اساس فردي بدست آورد و اگر شما فردي حمايت كننده بوده و هرگز اجازه تصميم گيري به كودك ندهيد او هرگز احترامي كه لازم است را بدست نخواهد آورد . از طرف ديگر اگر شما خيلي آسان گير باشيد و اجازه دهيد كودك كليه تصميمات را اتخاذ نمايد ، او هرگز رفتار مسئولانه نسبت به ديگران را نخواهد آموخت و در نتيجه مورد احترام نيز واقع نخواهد شد .

كودكان به منظور نشان دادن توانايي ها و مهارت هاي زندگي نياز به فرصت و گذشت زمان دارند . به هر حال به منظور فرصت دادن به كودك لازم

است به خاطر داشته باشيد كه توانائيهاي او را با فرد ديگري مانند خواهر ، برادر يا ساير كودكان مقايسه نكنيد. مقايسه كردن دليل بر عدم احترام براي فرديت كودك بوده و به او امكان مورد تحسين واقع شدن به خاطر مهارتها و توانائيهايش را نمي دهد.

تأثير مستقيم موسيقي بر روان كودكان

دنياي امروز، دنيايي است مكانيزه و ماشيني كه مي توان گفت، تمامي انسانها و حيوانات و يا تمامي موجودات زنده اي كه بر روي اين كره خاكي زندگي مي كنند، بخشي از زندگي خود را با موسيقي سپري مي كنند.

به عنوان مثال، در كشور هلند براي پرورش گل و رشد گياهانشان در زمانهاي خاصي از شب از موسيقي آرام استفاده مي كنند.

اگر ما بخواهيم تأثير موسيقي بر روح و روان كودكانمان را در يك جمع بندي خلاصه كنيم، مي توانيم به طور كلي بگوييم كه مغز به دو نيمكره شكل گرفته كه يك قسمت از آن براي محاسبات اعداد و ارقام و قسمت ديگر آن به طور كامل مربوط به قسمت هنرهاي يك انسان محسوب مي شود پس موسيقي يكي از عاملهاي محرك براي تخليه روح و روان شناخته شده است.

تأثيرات رواني موسيقي را مي توان در عده اي از كودكان پيدا كرد كه يك حس شاد بودن با يك انرژي اضافي در بيشتر اوقات در وجودشان ديده مي شود، اما از سوي ديگر در بسياري از كودكان ديده مي شود كه به علت زياد از حد گوش دادن موسيقي هاي خاص كه خانواده ها بيشتر به آنها علاقه دارند، ذهن كودكانشان مجبور و يا عادت به ديدن و شنيدن اين گونه موزيكهاي خاص

شده است و سبكهاي ديگر موسيقي كه مربوط به سنين آنان است، نمي توانند تحمل كنند و گاه در عده اي از كودكان پرخاشگري، حركات ناموزون و يا سكوتهاي طولاني و .. ديده مي شود كه اگر به اصل اين موضوع برگرديم، مي بينيم كه يكي از عوامل اين گونه حالات، شنيدن و ديدن اين موزيكهاست كه باعث اثر مستقيم روي آنان شده است كه در سنين بالاتر مي توان طرز پوشيدن لباس و آداب و منش شان به تقليد از آن گروهها باشد كه در بعضي موارد دچار حوادثي غير قابل جبران مي شود كه بايد كاملاً جدي گرفت.

حال اگر موسيقي اي را كه مربوط به سنين آنان است قبل از رفتن به مهد كودك و يا مدرسه برايشان گذاشته شود و حس حاكم بر فضايي را كه فرزندانمان دوست دارند، برايشان درست شده باشد مي تواند تأثيرات خوبي را در آنان مشاهده كرد، مانند: شادابي و نشاط، آرامش روحي و رواني، مطالب آمادگي ذهني براي فراگيري.

كودك امروز، آينده فرداي جامعه هر كشور را تضمين مي كند و به نوعي اگر به خلاقيتهايي كه در وجودشان هست، ارزش و بها داده شود مي توانند در آينده نزديك به نوعي به ارزشهاي خود و جامعه آن كشور جامه عمل بپوشاند و مي توان گفت، ايده ها و نظرهايشان با كوچك بودن از ديد ما ايده هاي بزرگي از ديد خودشان است كه اگر اين ايده ها را از بعدي ديگر نگاه كنيم، مي تواند به نوعي ايده هاي بزرگي براي ما هم به شمار آيد. در بعضي از انسانها ديده مي شود كه

در سنين پايين آموزشهايي ديده اند كه به نسبت طرز فكرشان و خلاقيتهايشان بالاتر از ديگر افراد آن گروه سني است و مي توان گفت كه از كودكي مسيري را براي خود روشن كرده اند.

كودكاني وجود دارند كه با وجود اينكه در سنين پاييني هستند، نوازندگان خوبي اند و يا عده اي از آنان كار با رايانه را براحتي انجام مي دهند و كارهايي ناخودآگاه انجام مي دهند كه اصلاً به سنين آنان نمي خورد.

در بعضي از خانواده ها ديده مي شود كه بدون هيچ توجهي بسادگي از كنار اين هنرها و كارها مي گذرند و به جاي تشويق فرزندانشان با يك كلمه «آفرين» يا « خوب است» و يا «برو حوصله ندارم» به راحتي از آن حركت مثبت مي گذرند، ولي اگر با دادن يك كادوي كوچك آنان را تشويق كنيم، فرداي آن روز به كارهاي فراتر از آن مي پردازند و يا با جديت بيشتر به بهترينهاي آموزشي خود مي پردازند.

تمامي اين حالات زماني اتفاق مي افتند كه ذهنيت فرزندانمان رو به شاد بودن و يا بهتر است بگوييم رو به مثبت بودن تمايل داشته باشند.

تأثير مستقيم موسيقي بر روان كودكان

دنياي امروز، دنيايي است مكانيزه و ماشيني كه مي توان گفت، تمامي انسانها و حيوانات و يا تمامي موجودات زنده اي كه بر روي اين كره خاكي زندگي مي كنند، بخشي از زندگي خود را با موسيقي سپري مي كنند.

به عنوان مثال، در كشور هلند براي پرورش گل و رشد گياهانشان در زمانهاي خاصي از شب از موسيقي آرام استفاده مي كنند.

اگر ما بخواهيم تأثير موسيقي

بر روح و روان كودكانمان را در يك جمع بندي خلاصه كنيم، مي توانيم به طور كلي بگوييم كه مغز به دو نيمكره شكل گرفته كه يك قسمت از آن براي محاسبات اعداد و ارقام و قسمت ديگر آن به طور كامل مربوط به قسمت هنرهاي يك انسان محسوب مي شود پس موسيقي يكي از عاملهاي محرك براي تخليه روح و روان شناخته شده است.

تأثيرات رواني موسيقي را مي توان در عده اي از كودكان پيدا كرد كه يك حس شاد بودن با يك انرژي اضافي در بيشتر اوقات در وجودشان ديده مي شود، اما از سوي ديگر در بسياري از كودكان ديده مي شود كه به علت زياد از حد گوش دادن موسيقي هاي خاص كه خانواده ها بيشتر به آنها علاقه دارند، ذهن كودكانشان مجبور و يا عادت به ديدن و شنيدن اين گونه موزيكهاي خاص شده است و سبكهاي ديگر موسيقي كه مربوط به سنين آنان است، نمي توانند تحمل كنند و گاه در عده اي از كودكان پرخاشگري، حركات ناموزون و يا سكوتهاي طولاني و .. ديده مي شود كه اگر به اصل اين موضوع برگرديم، مي بينيم كه يكي از عوامل اين گونه حالات، شنيدن و ديدن اين موزيكهاست كه باعث اثر مستقيم روي آنان شده است كه در سنين بالاتر مي توان طرز پوشيدن لباس و آداب و منش شان به تقليد از آن گروهها باشد كه در بعضي موارد دچار حوادثي غير قابل جبران مي شود كه بايد كاملاً جدي گرفت.

حال اگر موسيقي اي را كه مربوط به سنين آنان است قبل از رفتن به مهد

كودك و يا مدرسه برايشان گذاشته شود و حس حاكم بر فضايي را كه فرزندانمان دوست دارند، برايشان درست شده باشد مي تواند تأثيرات خوبي را در آنان مشاهده كرد، مانند: شادابي و نشاط، آرامش روحي و رواني، مطالب آمادگي ذهني براي فراگيري.

كودك امروز، آينده فرداي جامعه هر كشور را تضمين مي كند و به نوعي اگر به خلاقيتهايي كه در وجودشان هست، ارزش و بها داده شود مي توانند در آينده نزديك به نوعي به ارزشهاي خود و جامعه آن كشور جامه عمل بپوشاند و مي توان گفت، ايده ها و نظرهايشان با كوچك بودن از ديد ما ايده هاي بزرگي از ديد خودشان است كه اگر اين ايده ها را از بعدي ديگر نگاه كنيم، مي تواند به نوعي ايده هاي بزرگي براي ما هم به شمار آيد. در بعضي از انسانها ديده مي شود كه در سنين پايين آموزشهايي ديده اند كه به نسبت طرز فكرشان و خلاقيتهايشان بالاتر از ديگر افراد آن گروه سني است و مي توان گفت كه از كودكي مسيري را براي خود روشن كرده اند.

كودكاني وجود دارند كه با وجود اينكه در سنين پاييني هستند، نوازندگان خوبي اند و يا عده اي از آنان كار با رايانه را براحتي انجام مي دهند و كارهايي ناخودآگاه انجام مي دهند كه اصلاً به سنين آنان نمي خورد.

در بعضي از خانواده ها ديده مي شود كه بدون هيچ توجهي بسادگي از كنار اين هنرها و كارها مي گذرند و به جاي تشويق فرزندانشان با يك كلمه «آفرين» يا « خوب است» و يا «برو حوصله ندارم» به

راحتي از آن حركت مثبت مي گذرند، ولي اگر با دادن يك كادوي كوچك آنان را تشويق كنيم، فرداي آن روز به كارهاي فراتر از آن مي پردازند و يا با جديت بيشتر به بهترينهاي آموزشي خود مي پردازند.

تمامي اين حالات زماني اتفاق مي افتند كه ذهنيت فرزندانمان رو به شاد بودن و يا بهتر است بگوييم رو به مثبت بودن تمايل داشته باشند.

مجموعه احاديث در زمينه بهداشت رواني

روابط اجتماعي

• فروتني نعمتي است كه مورد رشك قرار نمي گيرد . امام حسن عسگري (ع)

• لبخند آدمي بر روي برادر ديني اش حسنه است . امام محمدباقر ( ع )

• هديه كينه را از دلها مي زدايد .امام رضا ( ع )

• از هم صحبتي با سست رأي دوري جوييد . امام علي (ع)

• با مردم چنان سركنيد كه دوست داريد با شما سركنند . امام حسن (ع)

• هيچ چيز مثل خوش خلقي زندگي را شيرين نمي كند . امام حسن (ع)

• نصف عقل آدمي اظهار دوستي نسبت به عموم مردم است . امام رضا(ع)

• برادرت را با نيكويي به او سرزنش كن و گزند وي را به بخشش به او ، با وي بازگردان . امام علي (ع)

• خوش اخلاقي دوستي را پايدار مي سازد . رسول اكرم (ص)

• اي علي در گفتار هيچ چيزي نيست مگر با كردار . رسول اكرم (ص)

• نيكوكاري و اخلاق خوب شهرها را آباد و عمرها را زياد مي كند . امام باقر (ع)

• سخن چين فتنه چندماهه را يكساعته برپا مي كند . امام علي (ع)

• بهترين

صدقه ايجاد صلح و آشتي در ميان مردم است . رسول اكرم (ص)

• نشانه برادري ، وفاداري در سختي و آسايش است . امام حسين (ع)

• ديدار دوست ستايشي از محبت اوست . امام علي (ع)

• آن كسي كه تو را از چيز خطرناكي بترساند ، مانند كسي است كه تو را به چيز شادي آوري بشارت . امام علي (ع

• زكات برتري موقعيت ، فروتني است . امام علي (ع

• هنگامي كه مؤمن برادر ديني خود را خشمگين مي كند ، زمينه جدايي را فراهم ساخته است . امام علي (ع

• رعايت انصاف اختلافات را رفع مي كند و دوستي و مودت ايجاد مي نمايد . امام علي (ع)

• محبوب ترين عبادت نزد خداوند شادكردن دل مؤمن است . امام محمدباقر(ع)

• برادرت را با نيكويي به او سرزنش كن و گزند وي را به بخشش به او ، به وي بازگردان . امام علي (ع)

• با مردم چنان سركنيد كه دوست داريد با شما سركنند . امام حسن (ع)

• هيچ چيز مثل خوش خلقي زندگي را شيرين نمي كند . امام حسن (ع)

روابط خانوادگي

• فرزندان خود را گرامي بشماريد و نيكو تربيتشان كنيد . رسول اكرم (ص)

• خداوند دوست دارد كه ميان فرزندان خود به عدالت رفتار كنيد . رسول اكرم (ص)

• فرزندان خود را احترام كنيد و با آنان مؤدب برخورد نمائيد . رسول اكرم (ص)

• هر كس كودكي دارد ، بايد كودكانه رفتار كند . رسول اكرم (ص)

• نوجوانان را درياب كه اين

گروه در پذيرش هر خوبي و خيري بيشتر شتاب مي كنند . امام صادق (ع)

• خداوند از آن كسي خشنودتر است كه خانواده خود را بيشتر در رفاه و نعمت قرار دهد . امام سجاد (ع)

• از ما نيست كسي كه خدا بر او گشايش دهد و او بر خانواده اش سخت گيرد . رسول اكرم (ص)

• از خدا بترسيد و ميان فرزندان خود به عدالت رفتاركنيد . رسول اكرم (ص)

روابط فاميلي

• با ارحام خود بپيونديد ، اگر چه با سلام كردن باشد . امام علي ( ع )

• دينداران را نشانه هايي است كه با آن نشانه ها شناخته مي شوند راستگويي ، امانتداري ، پايبندي به عهد و پيمان ، به جاي آوردن صله رحم و مهرباني و ترحم به ناتوان . امام علي (ع)

• هر كس از پدر و مادرش سپاسگزاري نكند ، خداوند را سپاس نگفته است . امام رضا (ع)

سلامت روان

• سلامتي بدن از كم حسادت ورزيدن است . امام علي ( ع )

• قلب هاي خود را از كينه هاي نهاني پاك كنيد . امام علي ( ع )

• چهار صفت در مؤمن نيست عجله - لجاجت - خودپسندي - تنبلي . امام علي (ع)

• خودپسندي انسان را از آموختن بازمي دارد . امام هادي (ع)

• دلهاي خود را به مهرباني و نرمي عادت دهيد . رسول اكرم (ص)

• صبر را تكيه گاه خودكن و با هوس مخالفت كن . امام جواد(ع)

• سه چيز از خوشبختي است : زن سازگار ، فرزند نيكوكار ،

رزقي كه زندگي او و خانواده اش را سامان دهد . امام صادق (ع)

• آن كه از خودش راضي شود ، ناراضيان از او فراوان مي شوند . امام هادي (ع)

• براي بنده زشت است كه خود را بستايد . رسول اكرم (ص)

• دروغ باعث روسياهي مي شود . رسول اكرم (ص)

• به سرگرمي و بازي بپردازيد ، زيرا دوست ندارم در دين شما سخت گيري ديده شود . رسول اكرم (ص)

• راستگويي باعث آرامش است و دروغگويي باعث دلهره و اضطراب . رسول اكرم (ص)

• زكات بردباري ، تحمل است . امام علي (ع

• هر كس حسادت را رها كند ، محبت مردم را به دست خواهد آورد . امام علي (ع)

• صبركليد موفقيت است . امام علي (ع)

اهميت مشاوره

• پيش از تصميم گيري ، مشورت كن و پيش از عمل بينديش . امام علي ( ع )

• مشورت كنيد تا به نتيجه مطلوب برسيد . امام حسين (ع)

اهميت تفكر

• بهترين عبادت به كارانداختن نيروي تفكر و تعقل است . امام علي (ع)

• انديشه كنيد ! زيرا انديشه نشانه بصيرت و بينايي است . امام حسن ( ع )

• از نشانه هاي دانشمند گزيده گويي و دانستن راه و روش گفتگو است . امام حسين (ع)

• ارزنده ترين مرحله خرد ، خودشناسي است . امام رضا(ع)

• رازتو بخشي از خون توست پس نبايد در غيررگهاي تو جريان يابد . امام صادق (ع)

• از پرحرفي بپرهيز كه باعث زيادي اشتباه و خستگي مي گردد . امام

علي (ع)

• كسي كه هر روز خود را ارزيابي نكند ، از ما نيست . امام كاظم (ع)

• سه چيز نشانه حماقت است . شوخي بسيار ، سرگرمي ناروا و بداخلاقي . رسول اكرم (ص)

• چيزي را به زبان نياوريد كه از ارزش شما بكاهد . امام حسين (ع)

• سكوت حكمت است ، اما كمتر كسي آن را به كار مي برد . رسول اكرم (ص)

• عاقل آن نيست كه تنها خير و شر را بشناسد بلكه آن است كه از ميان ? شر آن را كه بهتر است تميز دهد . امام علي (ع)

• هر كس پرگويي كند ، كارش به هذيان مي كشد . امام علي (ع

• كسي كه به آبروي خود علاقمند است ، بايد بحث هاي لجاجت آميز را رها كند . امام علي (ع

• كسي كه صبر و شكيبايي او را نجات ندهد ، بي تابي او را از پاي درمي آورد . امام علي (ع

اهميت سفر

• سفركنيد تا به سلامت باشيد و اگر سودمالي در آن بدست نياورديد بهره عقلي برده ايد . رسول اكرم (ص)

ازدواج

• هر جواني كه در دوره جواني خود ازدواج كند ، شيطانش فرياد برآورد كه : واي بر او ! دين خود را از من حفظ كرد . رسول اكرم (ص)

• بهترين ازدواج ها آن است كه ساده تر و آسان تر باشد . رسول اكرم (ص)

خشونت

• از خشم بپرهيزيد كه خشم سپاهي نيرومند از سپاه ديوان است . امام علي (ع)

• حق نداريد به

افراد مسلمان حرف زشت بزنيد ولو اينكه بي نماز باشند . امام موسي كاظم (ع)

• اي مسلمان ، با دوست و دشمن به عدالت رفتار كن ! امام علي (ع

توانايي

• كاري كه نمي توانيد انجام دهيد برعهده نگيريد . امام حسين (ع)

• خداوند دوست دارد هرگاه يكي از شما كاري انجام مي دهد ، آن را درست و استوار انجام دهد . رسول اكرم (ص)

• كار نيك خود را با منت نهادن ، نابود مكن . امام علي (ع)

مجموعه احاديث در زمينه بهداشت رواني

روابط اجتماعي

• فروتني نعمتي است كه مورد رشك قرار نمي گيرد . امام حسن عسگري (ع)

• لبخند آدمي بر روي برادر ديني اش حسنه است . امام محمدباقر ( ع )

• هديه كينه را از دلها مي زدايد .امام رضا ( ع )

• از هم صحبتي با سست رأي دوري جوييد . امام علي (ع)

• با مردم چنان سركنيد كه دوست داريد با شما سركنند . امام حسن (ع)

• هيچ چيز مثل خوش خلقي زندگي را شيرين نمي كند . امام حسن (ع)

• نصف عقل آدمي اظهار دوستي نسبت به عموم مردم است . امام رضا(ع)

• برادرت را با نيكويي به او سرزنش كن و گزند وي را به بخشش به او ، با وي بازگردان . امام علي (ع)

• خوش اخلاقي دوستي را پايدار مي سازد . رسول اكرم (ص)

• اي علي در گفتار هيچ چيزي نيست مگر با كردار . رسول اكرم (ص)

• نيكوكاري و اخلاق خوب شهرها را آباد و

عمرها را زياد مي كند . امام باقر (ع)

• سخن چين فتنه چندماهه را يكساعته برپا مي كند . امام علي (ع)

• بهترين صدقه ايجاد صلح و آشتي در ميان مردم است . رسول اكرم (ص)

• نشانه برادري ، وفاداري در سختي و آسايش است . امام حسين (ع)

• ديدار دوست ستايشي از محبت اوست . امام علي (ع)

• آن كسي كه تو را از چيز خطرناكي بترساند ، مانند كسي است كه تو را به چيز شادي آوري بشارت . امام علي (ع

• زكات برتري موقعيت ، فروتني است . امام علي (ع

• هنگامي كه مؤمن برادر ديني خود را خشمگين مي كند ، زمينه جدايي را فراهم ساخته است . امام علي (ع

• رعايت انصاف اختلافات را رفع مي كند و دوستي و مودت ايجاد مي نمايد . امام علي (ع)

• محبوب ترين عبادت نزد خداوند شادكردن دل مؤمن است . امام محمدباقر(ع)

• برادرت را با نيكويي به او سرزنش كن و گزند وي را به بخشش به او ، به وي بازگردان . امام علي (ع)

• با مردم چنان سركنيد كه دوست داريد با شما سركنند . امام حسن (ع)

• هيچ چيز مثل خوش خلقي زندگي را شيرين نمي كند . امام حسن (ع) روابط خانوادگي

• فرزندان خود را گرامي بشماريد و نيكو تربيتشان كنيد . رسول اكرم (ص)

• خداوند دوست دارد كه ميان فرزندان خود به عدالت رفتار كنيد . رسول اكرم (ص)

• فرزندان خود را احترام كنيد و با آنان مؤدب برخورد

نمائيد . رسول اكرم (ص)

• هر كس كودكي دارد ، بايد كودكانه رفتار كند . رسول اكرم (ص)

• نوجوانان را درياب كه اين گروه در پذيرش هر خوبي و خيري بيشتر شتاب مي كنند . امام صادق (ع)

• خداوند از آن كسي خشنودتر است كه خانواده خود را بيشتر در رفاه و نعمت قرار دهد . امام سجاد (ع)

• از ما نيست كسي كه خدا بر او گشايش دهد و او بر خانواده اش سخت گيرد . رسول اكرم (ص)

• از خدا بترسيد و ميان فرزندان خود به عدالت رفتاركنيد . رسول اكرم (ص) روابط فاميلي

• با ارحام خود بپيونديد ، اگر چه با سلام كردن باشد . امام علي ( ع )

• دينداران را نشانه هايي است كه با آن نشانه ها شناخته مي شوند راستگويي ، امانتداري ، پايبندي به عهد و پيمان ، به جاي آوردن صله رحم و مهرباني و ترحم به ناتوان . امام علي (ع)

• هر كس از پدر و مادرش سپاسگزاري نكند ، خداوند را سپاس نگفته است . امام رضا (ع) سلامت روان

• سلامتي بدن از كم حسادت ورزيدن است . امام علي ( ع )

• قلب هاي خود را از كينه هاي نهاني پاك كنيد . امام علي ( ع )

• چهار صفت در مؤمن نيست عجله - لجاجت - خودپسندي - تنبلي . امام علي (ع)

• خودپسندي انسان را از آموختن بازمي دارد . امام هادي (ع)

• دلهاي خود را به مهرباني و نرمي عادت دهيد . رسول اكرم (ص)

• صبر

را تكيه گاه خودكن و با هوس مخالفت كن . امام جواد(ع)

• سه چيز از خوشبختي است : زن سازگار ، فرزند نيكوكار ، رزقي كه زندگي او و خانواده اش را سامان دهد . امام صادق (ع)

• آن كه از خودش راضي شود ، ناراضيان از او فراوان مي شوند . امام هادي (ع)

• براي بنده زشت است كه خود را بستايد . رسول اكرم (ص)

• دروغ باعث روسياهي مي شود . رسول اكرم (ص)

• به سرگرمي و بازي بپردازيد ، زيرا دوست ندارم در دين شما سخت گيري ديده شود . رسول اكرم (ص)

• راستگويي باعث آرامش است و دروغگويي باعث دلهره و اضطراب . رسول اكرم (ص)

• زكات بردباري ، تحمل است . امام علي (ع

• هر كس حسادت را رها كند ، محبت مردم را به دست خواهد آورد . امام علي (ع)

• صبركليد موفقيت است . امام علي (ع) اهميت مشاوره

• پيش از تصميم گيري ، مشورت كن و پيش از عمل بينديش . امام علي ( ع )

• مشورت كنيد تا به نتيجه مطلوب برسيد . امام حسين (ع) اهميت تفكر

• بهترين عبادت به كارانداختن نيروي تفكر و تعقل است . امام علي (ع)

• انديشه كنيد ! زيرا انديشه نشانه بصيرت و بينايي است . امام حسن ( ع )

• از نشانه هاي دانشمند گزيده گويي و دانستن راه و روش گفتگو است . امام حسين (ع)

• ارزنده ترين مرحله خرد ، خودشناسي است . امام رضا(ع)

• رازتو بخشي از خون توست

پس نبايد در غيررگهاي تو جريان يابد . امام صادق (ع)

• از پرحرفي بپرهيز كه باعث زيادي اشتباه و خستگي مي گردد . امام علي (ع)

• كسي كه هر روز خود را ارزيابي نكند ، از ما نيست . امام كاظم (ع)

• سه چيز نشانه حماقت است . شوخي بسيار ، سرگرمي ناروا و بداخلاقي . رسول اكرم (ص)

• چيزي را به زبان نياوريد كه از ارزش شما بكاهد . امام حسين (ع)

• سكوت حكمت است ، اما كمتر كسي آن را به كار مي برد . رسول اكرم (ص)

• عاقل آن نيست كه تنها خير و شر را بشناسد بلكه آن است كه از ميان ? شر آن را كه بهتر است تميز دهد . امام علي (ع)

• هر كس پرگويي كند ، كارش به هذيان مي كشد . امام علي (ع

• كسي كه به آبروي خود علاقمند است ، بايد بحث هاي لجاجت آميز را رها كند . امام علي (ع

• كسي كه صبر و شكيبايي او را نجات ندهد ، بي تابي او را از پاي درمي آورد . امام علي (ع اهميت سفر

• سفركنيد تا به سلامت باشيد و اگر سودمالي در آن بدست نياورديد بهره عقلي برده ايد . رسول اكرم (ص) ازدواج

• هر جواني كه در دوره جواني خود ازدواج كند ، شيطانش فرياد برآورد كه : واي بر او ! دين خود را از من حفظ كرد . رسول اكرم (ص)

• بهترين ازدواج ها آن است كه ساده تر و آسان تر باشد

. رسول اكرم (ص) خشونت

• از خشم بپرهيزيد كه خشم سپاهي نيرومند از سپاه ديوان است . امام علي (ع)

• حق نداريد به افراد مسلمان حرف زشت بزنيد ولو اينكه بي نماز باشند . امام موسي كاظم (ع)

• اي مسلمان ، با دوست و دشمن به عدالت رفتار كن ! امام علي (ع توانايي

• كاري كه نمي توانيد انجام دهيد برعهده نگيريد . امام حسين (ع)

• خداوند دوست دارد هرگاه يكي از شما كاري انجام مي دهد ، آن را درست و استوار انجام دهد . رسول اكرم (ص)

• كار نيك خود را با منت نهادن ، نابود مكن . امام علي (ع)

اضطراب صحبت كردن در برابر جمع

يكي از شايع ترين ترس هاي بزرگسالان ، اضطراب صحبت كردن در جمع است . در حالي كه درجاتي از اضطراب ، جزء طبيعي صحبت كردن در جمع ، حضور و يا هر گونه اجرا در برابر جمع طبيعي و مورد انتظار تلقي مي شود ، عده اي چنان مضطرب مي شوند كه توانايي صحبت كردن آنها مختل مي شود .

افرادي كه دوره حاد اضطراب عملكرد را طي مي كنند ، ممكن است احساس انزوا كنند ، زيرا آن ها از مهماني ها يا گردهمايي ها ي اجتماعي مي پرهيزند ، چه بسا آنها از ثبت نام در كلاس هاي معيني خودداري ورزند ، زيرا آن دروس مستلزم مشاركت در كلاس و صحبت كردن است ، يا ممكن است از مشاغل معيني بپرهيزند يا حتي فرصت ها و نيز ارتقاي شغلي را به خاطر تماس هاي عمومي يا صحبت كردن در جمع از

دست بدهند .

نشانه هاي اضطراب عملكرد از فردي به فرد ديگر فرق دارد ، تقريباً هر كس نگران است مبادا در نظر ديگران سراسيمه ، كودكانه و بي خرد جلوه كند . به هنگام مواجهه با موقعيت هاي ترسناك ، خواه مهماني و خواه شركت در بحث هاي كلاسي ، اغلب مردم نشانه هاي جسمي همراه با اضطراب را تجربه مي كنند ، اين نشانه ها شامل لرزش ، تعريق ، دستان عرق كرده ، افزايش ضربان قلب ، كوتاهي تنفس ، تنش عضلات ، سرخ شدن يا گيجي ، از دست دادن رشته افكار ، يا ناراحتي گوارشي ، صداي لرزان و سرگيجه مي باشند .

البته مي توان به مبتلايان به اضطراب ياري رساند . بسته به نيازها و هدف هاي فردي، شكل كمك به مبتلايان اضطراب عملكرد تفاوت دارد . با اين حال ، تقريباً همه مداخلات در برخي ويژگي ها مشتركند :

اول آنكه الگوي اجتناب به تدريج شكسته مي شود تا فرد بتواند با موقعيت ترسناك به آرامي و نظامدار مواجه شود . اين بدان معني نيست كه شخص مبتلا به اضطراب صحبت ، بي درنگ سخنراني بلندي در جمع ارائه دهد . مثلاً ممكن است از شخص مبتلا به اضطراب صحبت كردن در جمع بخواهند كه پرسش كوتاهي در كلاس مطرح كند و به تدريج به سمت تكاليف چالش انگيزتري سوق داده مي شوند ، مانند اظهار نظر در بحث هاي گروهي ، اما اگر شما از صحبت كردن در جمع دچار اضطراب مي شويد و مايليد اطلاعات بيشتري از روش هاي غلبه بر ترس بياموزيد ، صحبت

كردن با متخصص بهداشت روان و روانپزشك توصيه مي شود .

اضطراب صحبت كردن در برابر جمع

يكي از شايع ترين ترس هاي بزرگسالان ، اضطراب صحبت كردن در جمع است . در حالي كه درجاتي از اضطراب ، جزء طبيعي صحبت كردن در جمع ، حضور و يا هر گونه اجرا در برابر جمع طبيعي و مورد انتظار تلقي مي شود ، عده اي چنان مضطرب مي شوند كه توانايي صحبت كردن آنها مختل مي شود .

افرادي كه دوره حاد اضطراب عملكرد را طي مي كنند ، ممكن است احساس انزوا كنند ، زيرا آن ها از مهماني ها يا گردهمايي ها ي اجتماعي مي پرهيزند ، چه بسا آنها از ثبت نام در كلاس هاي معيني خودداري ورزند ، زيرا آن دروس مستلزم مشاركت در كلاس و صحبت كردن است ، يا ممكن است از مشاغل معيني بپرهيزند يا حتي فرصت ها و نيز ارتقاي شغلي را به خاطر تماس هاي عمومي يا صحبت كردن در جمع از دست بدهند .

نشانه هاي اضطراب عملكرد از فردي به فرد ديگر فرق دارد ، تقريباً هر كس نگران است مبادا در نظر ديگران سراسيمه ، كودكانه و بي خرد جلوه كند . به هنگام مواجهه با موقعيت هاي ترسناك ، خواه مهماني و خواه شركت در بحث هاي كلاسي ، اغلب مردم نشانه هاي جسمي همراه با اضطراب را تجربه مي كنند ، اين نشانه ها شامل لرزش ، تعريق ، دستان عرق كرده ، افزايش ضربان قلب ، كوتاهي تنفس ، تنش عضلات ، سرخ شدن يا گيجي ، از دست دادن رشته

افكار ، يا ناراحتي گوارشي ، صداي لرزان و سرگيجه مي باشند .

البته مي توان به مبتلايان به اضطراب ياري رساند . بسته به نيازها و هدف هاي فردي، شكل كمك به مبتلايان اضطراب عملكرد تفاوت دارد . با اين حال ، تقريباً همه مداخلات در برخي ويژگي ها مشتركند :

اول آنكه الگوي اجتناب به تدريج شكسته مي شود تا فرد بتواند با موقعيت ترسناك به آرامي و نظامدار مواجه شود . اين بدان معني نيست كه شخص مبتلا به اضطراب صحبت ، بي درنگ سخنراني بلندي در جمع ارائه دهد . مثلاً ممكن است از شخص مبتلا به اضطراب صحبت كردن در جمع بخواهند كه پرسش كوتاهي در كلاس مطرح كند و به تدريج به سمت تكاليف چالش انگيزتري سوق داده مي شوند ، مانند اظهار نظر در بحث هاي گروهي ، اما اگر شما از صحبت كردن در جمع دچار اضطراب مي شويد و مايليد اطلاعات بيشتري از روش هاي غلبه بر ترس بياموزيد ، صحبت كردن با متخصص بهداشت روان و روانپزشك توصيه مي شود .

اهميت عواطف مثبت در زندگي

پژوهشگران معتقدند كه احساسات مثبت مي تواند به افزايش طول عمر بيانجامد و ظاهرا اين احساسات نقشي مهمتر از خوب كردن فوري حال ما دارد.

اثر خنثي كننده احساس مثبت، ميزان صدمات جسمي ناشي از احساسات منفي را كه بر دستگاه قلبي عروقي وارد مي شود، كاهش مي دهد، اما برخي از تحقيقات ديگر خواصي فراتر از اثر خنثي كنندگي را نشان مي دهند. به نظر مي رسد، داشتن احساس مثبت باعث مي شود كه فرد در آينده نيز روحيه اي مثبت داشته باشد.

پژوهشگران در حال حاضر در تلاش هستند دريابند

كه آيا احساسات مثبت و تفكر گسترده متقابلا به رشد يكديگر كمك مي كنند و آيا احساسات مثبت مي تواند تفكر مثبت را در فرد القا كند، به طوري كه به نوبه خود احساس مثبت را افزايش دهد و بدين ترتيب به عنوان يك محرك تقويت كننده دو سويه به آسايش بيشتر فرد بيانجامد.

در اين پژوهش، دانشمندان رابطه احساس مثبت و تفكر گسترده را روي 138 دانشجو در دو زمان مختلف به فاصله پنج هفته با آزمون هاي استاندارد روان سنجي بررسي كردند و نتايج جالبي به دست آمد.

در اين تحقيقات معلوم شد؛ افرادي كه در آزمون اول احساس مثبت داشتند در آزمون دوم نيز ميزان بالاي احساس مثبت و تفكر گسترده را نشان دادند. تحليل هاي آماري بيشتر آشكار كرد كه اثري دو جانبه بين احساس مثبت و تفكر گسترده وجود دارد. اين نتايج ثابت مي كند كساني كه هميشه احساس مثبت دارند، از جنبه رشد و شكوفايي همواره در وضعيت بهتري قرار دارند. اما داشتن احساس مثبت فقط به تحول فردي ختم نمي شود بلكه مي تواند مردم يك گروه، يك اجتماع و يا يك سازمان را متحول سازد. با توجه به اينكه هر فردي كه احساس مثبت داشته باشد مي تواند آن را به ديگران سرايت دهد، لذا دگرگوني هاي اجتماعي عملي است.

براي نمونه رفتارهاي ياري دهنده و دلسوزانه را در نظر بگيريد، از آنچه مطرح شد لزوم خلق روشهايي حس مي شود كه بيش از اين در فرد احساس مثبت بيافريند. هرچند شوخ طبعي، خنده رويي و ساير كارهايي كه مستقيما احساس مثبت مي آفريند، بسيار مناسب است اما چنانچه به صورت تكراري انجام شوند، بي تاثير خواهند بود.

لذا با توجه به تحقيقات تجربي اخير با يافتن معاني مثبت از رويدادهاي كنوني زندگي افراد، مي توان به طور مستقيم به احساس مثبت جمعي دامن زد.

مي توان از طريق برداشتهاي سودمند از ناملايمات، القاي تعابير معني دار از وقايع عادي زندگي و يا حل موثر مشكلات زندگي، معاني مثبت به دست آورد. مي توان با تمركز روي قدرت هاي تازه كشف شده در اين دنيا مواهبي براي خود و ديگران كسب كرد. مي توان در همين اتفاقات روزمره زندگي با استفاده از كارهاي ساده، با عشق، قدرداني و احساس ارزشمندي، رنگ ديگري به زندگي خود داد. در واقع مي توان با حمايت دلسوزانه از كساني كه به كمك ما نياز دارند و با حل مشكلات آنها، براي زندگي خود معني مثبتي يافت.

بنابراين گرچه آنچه رشد و استقامت فرد را در برابر مشكلات بالا مي برد احساس مثبت است اما اهرم آن پيدا كردن معنا در زندگي است.

به گفته پژوهشگران، ذهن انسان در جايگاه خود هم مي تواند از بهشت جهنم بسازد و هم از جهنم بهشت.

علم جديد روان شناسي مثبت گرا در پي كشف چنين دگرگوني محتملي است.

روانشناسان معتقدند؛ كساني كه از احساسات مثبت برخوردار هستند، نوعدوست و ياور ديگرانند. مفيد بودن نه تنها از داشتن حس مثبت نشات مي گيرد، بلكه خود نيز مولد احساس مثبت است.

تاكيد بر نيكي ها نه تنها زندگي شما يا جامعه شما را تغيير مي دهد، بلكه چه بسا بتواند دنيا را نيز متحول سازد و در نتيجه بهشت را از آسمانها به روي زمين آورد.

اهميت عواطف مثبت در زندگي

پژوهشگران معتقدند كه احساسات مثبت مي تواند به افزايش طول عمر بيانجامد و

ظاهرا اين احساسات نقشي مهمتر از خوب كردن فوري حال ما دارد.

اثر خنثي كننده احساس مثبت، ميزان صدمات جسمي ناشي از احساسات منفي را كه بر دستگاه قلبي عروقي وارد مي شود، كاهش مي دهد، اما برخي از تحقيقات ديگر خواصي فراتر از اثر خنثي كنندگي را نشان مي دهند. به نظر مي رسد، داشتن احساس مثبت باعث مي شود كه فرد در آينده نيز روحيه اي مثبت داشته باشد.

پژوهشگران در حال حاضر در تلاش هستند دريابند كه آيا احساسات مثبت و تفكر گسترده متقابلا به رشد يكديگر كمك مي كنند و آيا احساسات مثبت مي تواند تفكر مثبت را در فرد القا كند، به طوري كه به نوبه خود احساس مثبت را افزايش دهد و بدين ترتيب به عنوان يك محرك تقويت كننده دو سويه به آسايش بيشتر فرد بيانجامد.

در اين پژوهش، دانشمندان رابطه احساس مثبت و تفكر گسترده را روي 138 دانشجو در دو زمان مختلف به فاصله پنج هفته با آزمون هاي استاندارد روان سنجي بررسي كردند و نتايج جالبي به دست آمد.

در اين تحقيقات معلوم شد؛ افرادي كه در آزمون اول احساس مثبت داشتند در آزمون دوم نيز ميزان بالاي احساس مثبت و تفكر گسترده را نشان دادند. تحليل هاي آماري بيشتر آشكار كرد كه اثري دو جانبه بين احساس مثبت و تفكر گسترده وجود دارد. اين نتايج ثابت مي كند كساني كه هميشه احساس مثبت دارند، از جنبه رشد و شكوفايي همواره در وضعيت بهتري قرار دارند. اما داشتن احساس مثبت فقط به تحول فردي ختم نمي شود بلكه مي تواند مردم يك گروه، يك اجتماع و يا يك سازمان را متحول سازد. با توجه به اينكه هر فردي كه

احساس مثبت داشته باشد مي تواند آن را به ديگران سرايت دهد، لذا دگرگوني هاي اجتماعي عملي است.

براي نمونه رفتارهاي ياري دهنده و دلسوزانه را در نظر بگيريد، از آنچه مطرح شد لزوم خلق روشهايي حس مي شود كه بيش از اين در فرد احساس مثبت بيافريند. هرچند شوخ طبعي، خنده رويي و ساير كارهايي كه مستقيما احساس مثبت مي آفريند، بسيار مناسب است اما چنانچه به صورت تكراري انجام شوند، بي تاثير خواهند بود. لذا با توجه به تحقيقات تجربي اخير با يافتن معاني مثبت از رويدادهاي كنوني زندگي افراد، مي توان به طور مستقيم به احساس مثبت جمعي دامن زد.

مي توان از طريق برداشتهاي سودمند از ناملايمات، القاي تعابير معني دار از وقايع عادي زندگي و يا حل موثر مشكلات زندگي، معاني مثبت به دست آورد. مي توان با تمركز روي قدرت هاي تازه كشف شده در اين دنيا مواهبي براي خود و ديگران كسب كرد. مي توان در همين اتفاقات روزمره زندگي با استفاده از كارهاي ساده، با عشق، قدرداني و احساس ارزشمندي، رنگ ديگري به زندگي خود داد. در واقع مي توان با حمايت دلسوزانه از كساني كه به كمك ما نياز دارند و با حل مشكلات آنها، براي زندگي خود معني مثبتي يافت.

بنابراين گرچه آنچه رشد و استقامت فرد را در برابر مشكلات بالا مي برد احساس مثبت است اما اهرم آن پيدا كردن معنا در زندگي است.

به گفته پژوهشگران، ذهن انسان در جايگاه خود هم مي تواند از بهشت جهنم بسازد و هم از جهنم بهشت.

علم جديد روان شناسي مثبت گرا در پي كشف چنين دگرگوني محتملي است.

روانشناسان معتقدند؛ كساني كه از احساسات مثبت برخوردار

هستند، نوعدوست و ياور ديگرانند. مفيد بودن نه تنها از داشتن حس مثبت نشات مي گيرد، بلكه خود نيز مولد احساس مثبت است.

تاكيد بر نيكي ها نه تنها زندگي شما يا جامعه شما را تغيير مي دهد، بلكه چه بسا بتواند دنيا را نيز متحول سازد و در نتيجه بهشت را از آسمانها به روي زمين آورد.

زنگ خطر اختلالات رواني - رفتاري

چه علائمي در دوران جواني و نوجواني زنگ خطر اختلالات رواني - رفتاري است ؟

شما به دلايل مختلف در برخي زمان ها يا بعضي شرايط دچار آشفتگي هاي هيجاني مي شويد . چنين حالاتي در رفتارهاي روزمره خيلي تكرار مي شوند و حتي بعضي از شما هم ممكن است كه تحت هيچ شرايطي خشمگين نشويد . چنين حالات و تغييرات غيرطبيعي نيست و به عنوان اوقات تلخي عصبانيت و ناراحتي شناخته مي شود .

در دوره نوجواني و جواني ، تحولات اساسي و مهمي اتفاق مي افتد كه اگر اين تغييرات در طي زمان و بر اساس تجربيات حاصل از برخورد صحيح به تدريج ايجاد شوند و نوجوانان و جوانان اطلاعات كافي در اين زمينه كسب كنند ، تعادل رواني آنها تضمين مي شود .

علائم هشدار دهنده دوره نوجواني

"1. عدم توانائي به تأخير انداختن تمايلات

2. اضطراب و افسردگيهاي غيرگذرا ، عصبانيت هاي مكرر و زياد

3. اختلالات در عملكرد تحصيلي

4. پوشيدن لباس هاي غيرعادي يا آرايش هاي افراطي

5. اختلال در مراقبت از خود در زمينه هاي بهداشتي

6. استفاده حتي تفريحي از سيگار و يا ساير مواد مخدر

7. تك بعدي شدن ( اصرار وسواس گونه و غيرمنطقي در انجام بخشي از امور

و فراموش كردن ساير جنبه هاي ضروري زندگي )

8. گوشه گيري ( قطع يا كاهش روابط اجتماعي )

9. احساس بدشانسي مستمر

10. خودآزاري يا ديگر آزاري

11. فرار از مدرسه ، غيبت شبانه از خانه

علائم هشدار دهنده دوره جواني

1. احساس مفرط درماندگي و بي ارزشي پس از شكست در كنكور

2. ترك خدمت و غيبت هاي طولاني و بي دليل از خدمت سربازي

3. تعويض مكرر شغل و غيبت هاي غيرموجه از محيط كار و كم كاري

4. عصبانيت و كم حوصلگي در برخورد با اطرافيان و همكاران

5. دو دلي هاي مداوم در تصميم گيري هاي مهم زندگي مثل انتخاب شغل و ازدواج

6. دعواهاي مكرر و خشونت فيزيكي با افراد خانواده

7. احساس نااميدي مفرط و فلق افسرده

8. گوشه گيري و انزواي اجتماعي مفرط

9. رفتار وافكار عجيب و غريب و كلام نامفهوم

10. احساس مداوم تشويش و دلهره و نگراني بي دليل

عواقب خطر در دوران نوجواني

1. عدم موفقيت در تحصيل

2. بيكاري

3. ازدواج ناموفق

4. حاملگي ناخواسته

5. اعتياد

6. مشكلات اقتصادي

زنگ خطر اختلالات رواني - رفتاري

چه علائمي در دوران جواني و نوجواني زنگ خطر اختلالات رواني - رفتاري است ؟

شما به دلايل مختلف در برخي زمان ها يا بعضي شرايط دچار آشفتگي هاي هيجاني مي شويد . چنين حالاتي در رفتارهاي روزمره خيلي تكرار مي شوند و حتي بعضي از شما هم ممكن است كه تحت هيچ شرايطي خشمگين نشويد . چنين حالات و تغييرات غيرطبيعي نيست و به عنوان اوقات تلخي عصبانيت و ناراحتي شناخته مي شود .

در

دوره نوجواني و جواني ، تحولات اساسي و مهمي اتفاق مي افتد كه اگر اين تغييرات در طي زمان و بر اساس تجربيات حاصل از برخورد صحيح به تدريج ايجاد شوند و نوجوانان و جوانان اطلاعات كافي در اين زمينه كسب كنند ، تعادل رواني آنها تضمين مي شود . علائم هشدار دهنده دوره نوجواني

"1. عدم توانائي به تأخير انداختن تمايلات

2. اضطراب و افسردگيهاي غيرگذرا ، عصبانيت هاي مكرر و زياد

3. اختلالات در عملكرد تحصيلي

4. پوشيدن لباس هاي غيرعادي يا آرايش هاي افراطي

5. اختلال در مراقبت از خود در زمينه هاي بهداشتي

6. استفاده حتي تفريحي از سيگار و يا ساير مواد مخدر

7. تك بعدي شدن ( اصرار وسواس گونه و غيرمنطقي در انجام بخشي از امور و فراموش كردن ساير جنبه هاي ضروري زندگي )

8. گوشه گيري ( قطع يا كاهش روابط اجتماعي )

9. احساس بدشانسي مستمر

10. خودآزاري يا ديگر آزاري

11. فرار از مدرسه ، غيبت شبانه از خانه علائم هشدار دهنده دوره جواني

1. احساس مفرط درماندگي و بي ارزشي پس از شكست در كنكور

2. ترك خدمت و غيبت هاي طولاني و بي دليل از خدمت سربازي

3. تعويض مكرر شغل و غيبت هاي غيرموجه از محيط كار و كم كاري

4. عصبانيت و كم حوصلگي در برخورد با اطرافيان و همكاران

5. دو دلي هاي مداوم در تصميم گيري هاي مهم زندگي مثل انتخاب شغل و ازدواج

6. دعواهاي مكرر و خشونت فيزيكي با افراد خانواده

7. احساس نااميدي مفرط و فلق افسرده

8. گوشه گيري و انزواي اجتماعي مفرط

9.

رفتار وافكار عجيب و غريب و كلام نامفهوم

10. احساس مداوم تشويش و دلهره و نگراني بي دليل عواقب خطر در دوران نوجواني

1. عدم موفقيت در تحصيل

2. بيكاري

3. ازدواج ناموفق

4. حاملگي ناخواسته

5. اعتياد

6. مشكلات اقتصادي

تاثير باور نكردني رنگ ها بر آرامش انسان

به عقيده روانشناسان تمايلات انسان به رنگ هاي مختلف ،ظاهركننده "ژن " مخفي اوست .

آنهايي كه رنگ زرد راكه سمبل آفتاب است ،دوست دارند مردماني فعال ، پرانرژي وسازنده هستند.

افرادي كه رنگ آبي تيره – سورمه اي كه مظهرغروب است رامي پسندند آدم هايي آرام ،مهربان وعاطفي هستند.

رنگ قرمز نشان آدم هاي جنگجو ،انقلابي وكمي گستاخ است.

تمايل به رنگ سبز نشانه گرايش هاي معكوس است ،يعني آلرژي داشتن به هرنوع تغيير وعناد ولجبازي وترس ازدگرگوني.

رنگ بنفش را آنهايي دوست دارندكه مي خواهند ارزش خودرانزد ديگران بالا ببرند وديگران راتحت تاثيرخودقراردهند.

آنهايي كه رنگ قهوه اي رامي پسندند ،آدم هاي تنهايي هستندكه نيازشديدي به دوستي واحساس امنيت دارند .

ودوستداران رنگ طلايي آدم هايي جاه طلب وزياده خواه هستند.

رنگ ها تاثيرزيادي دررفتاروحالات ما دارند مثلا رنگ قرمزمحرك سيستم عصبي است وفشارخون راافزايش مي دهد .

اما بدنيست بدانيد كه رنگ آبي اثرمعكوس دارد.

اگرمي خواهيد منزل خود را رنگ بزنيد حتما يك رنگ آرام بخش انتخاب كنيدو فراموش نكنيدكه همان قدركه به رنگ آرامش بخش نياز داريم به رنگ هاي محرك نيز احتياج داريم.

مثلا دراتاقي كه رنگ ديوارهايش زردباشدحتما بايداسباب واثاثيه آبي رنگ وجود داشته باشد تاباديدن آنها شاد ومتعادل باشيم .

مي دانيد كه رنگ آبي مكمل رنگ زرد است همين طور دراتاق هايي كه رنگ سبز زياد به كار رفته باشد.

شناختن تركيب رنگ ها

واثر آنها روي روحيه انسان به شما كمك مي كند تابا رعايت آنها وازاين راه به تقويت روحيه خود كمك كنيد.

راستي شما چه رنگي رامي پسنديد؟؟

تاثير باور نكردني رنگ ها بر آرامش انسان

به عقيده روانشناسان تمايلات انسان به رنگ هاي مختلف ،ظاهركننده "ژن " مخفي اوست .

آنهايي كه رنگ زرد راكه سمبل آفتاب است ،دوست دارند مردماني فعال ، پرانرژي وسازنده هستند.

افرادي كه رنگ آبي تيره – سورمه اي كه مظهرغروب است رامي پسندند آدم هايي آرام ،مهربان وعاطفي هستند.

رنگ قرمز نشان آدم هاي جنگجو ،انقلابي وكمي گستاخ است.

تمايل به رنگ سبز نشانه گرايش هاي معكوس است ،يعني آلرژي داشتن به هرنوع تغيير وعناد ولجبازي وترس ازدگرگوني.

رنگ بنفش را آنهايي دوست دارندكه مي خواهند ارزش خودرانزد ديگران بالا ببرند وديگران راتحت تاثيرخودقراردهند.

آنهايي كه رنگ قهوه اي رامي پسندند ،آدم هاي تنهايي هستندكه نيازشديدي به دوستي واحساس امنيت دارند .

ودوستداران رنگ طلايي آدم هايي جاه طلب وزياده خواه هستند.

رنگ ها تاثيرزيادي دررفتاروحالات ما دارند مثلا رنگ قرمزمحرك سيستم عصبي است وفشارخون راافزايش مي دهد .

اما بدنيست بدانيد كه رنگ آبي اثرمعكوس دارد.

اگرمي خواهيد منزل خود را رنگ بزنيد حتما يك رنگ آرام بخش انتخاب كنيدو فراموش نكنيدكه همان قدركه به رنگ آرامش بخش نياز داريم به رنگ هاي محرك نيز احتياج داريم.

مثلا دراتاقي كه رنگ ديوارهايش زردباشدحتما بايداسباب واثاثيه آبي رنگ وجود داشته باشد تاباديدن آنها شاد ومتعادل باشيم .

مي دانيد كه رنگ آبي مكمل رنگ زرد است همين طور دراتاق هايي كه رنگ سبز زياد به كار رفته باشد.

شناختن تركيب رنگ ها واثر آنها روي روحيه انسان به شما كمك مي

كند تابا رعايت آنها وازاين راه به تقويت روحيه خود كمك كنيد.

راستي شما چه رنگي رامي پسنديد؟؟

بهداشت رواني در دختران و زنان جوان

نويسنده: هما قرائي

بهداشت رواني عبارت است از سازش با خود و محيط، سازگاري داشتن به صورت موفقيت آميز و نداشتن بيماري رواني، فرد سالم و داراي سلامت فكر است و قدرت و توانايي كافي براي تحرك، لذت، پيشرفت و تكامل در حد فردي و گروهي دارد. به عبارت ديگر، بهداشت رواني مجموعة فعل و انفعالها، اقدامات و فعاليت ها و كارهايي است كه ما را به سمت تأمين سلامت فردي و اجتماعي از نظر رواني هدايت مي كند و از آنجا كه ابعاد رواني جدا از ابعاد جسمي و اجتماعي نيست، طبعاً اهداف و فعاليت هاي بهداشت رواني اغلب متوجه فعاليت هاي بهداشت عمومي و بهداشت جسمي است.

زنان در ايفاي نقش هاي چندگانة خود، سهم تعيين كننده اي در بهزيستي و رفاه كودكان دارند. ارتقاي موقعيت زنان و دسترسي آنان به امكانات برابر تحصيلي، آموزشي، كسب درآمد و ساير خدمات اجتماعي و نقش زن در توسعه بايد با توجه به دختر بچه ها آغاز شود. لازم است فرصت هاي برابر براي دختر بچه ها فراهم شود تا از بهداشت، تغذيه، آموزش و ساير خدمات بهداشت اوليه بهره گيرند و به اين ترتيب بتوانند تا بالاترين حد استعداد خويش شكوفا شوند.

امروزه جامعه جهاني ترغيب شده است تا با جديت بيشتر بر رشد انساني دختر بچه ها تمركز يابد و با دقت و نظر عميق به مسأله ويژه و بسيار حساس دختر بچه ها بپردازد، زيرا آغاز مشكلات جوامع را مي توان در بي توجهي به نيمي از جمعيت

مولد و زايندة جهان خصوصاً دختر بچه ها جستجو كرد.

امروز جهانيان متوجه اين واقعيت شده اند كه زنان در اثر سنت هاي غلط جاهليت و رسم هاي رايج پدرسالاري و تبعيض، سال ها و قرن ها مورد ظلم و بي عدالتي و بي توجهي قرار گرفته اند. هم اكنون بر اثر تحقيقات انجام شده نيز مشخص شده است كه نظام نابرابر جنسيتي گذشته نمي تواند به نفع روند كلي توسعه جهاني باشد. اگر اندكي در مورد اين روند ناهنجار از لحظة تولد نوزاد دختر تأمل كنيم، در مي يابيم كه مفاهيم تبعيض جنسيتي در تربيت و تعليم و تبعيض در فرصت ها، امكانات و تسهيلات مورد استفاده طبقات مختلف، چگونه منجر به بروز طيف گسترده اي از مشكلات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي حال و آينده جوامع مي شود. توجه به دختر بچه ها كليد دستيابي به موقعيت و نقش عادلانه تري براي زنان آينده است، چرا كه قالب شخصيت زنان بالغ در دوران كودكي ريخته مي شود و بهبود شرايط دختر بچه ها و سرمايه گذاري بيشتر در زمينه رشد آنها متضمن برخورداري دختران از فرصت هاي بيشتر و نابرابري كمتر است.

تبعيض جنسيتي در تربيت بر خلاف تعليمات شارع مقدس اسلام و سيرة نبوي (ص)، ائمة اطهار (ع) و اولياي الهي است. در مكتب اسلام معيار سلامت رواني تحت عنوان ”رشد" مطرح شده است؛ بدين جهت شناخت عوامل رشد دهنده و يا عوامل بازدارنده رشد دختر بچه ها از اهميت ويژه اي برخوردار است. تحقيقات متعدد در كشورهاي جهان و ايران نشان مي دهد كه جامعه زنان به دلايل متعدد در معرض بيماري هاي رواني

بيشتري قرار مي گيرند. در كشور ما تفاوت شاخص هاي توسعه بين دختر بچه ها و پسر بچه ها و تفاوت مناطق محروم و مناطق شهري بخوبي مشاهده مي شود. در يك تحقيق بر روي دانش آموزان كشور در سال 1370 نشان داده شده كه ميزان اضطراب و ترس هاي موهوم در دختران دوره راهنمايي و دبيرستان به صورت معني دار بيش از پسران است. بنابراين با توجه به اين مسأله كه دختر بچه ها از نظر بهداشت رواني در معرض خطر بيشتري نسبت به پسر بچه ها هستند، پرداختن به عوامل موثردر بهداشت رواني دختر بچه ها و چگونگي برخورد با آنها، از ضروريات و اولويت ها به شمار مي آيد.

شيوع فقر، وجود وابستگي اقتصادي در زنان، خشونت عليه آنها، وجود ديدگاه منفي نسبت به دختران و زنان و ساير تبعيضات و نيز محدوديت در كنترل باروري خويش و نفوذ نداشتن در تصميم گيري ها از جمله واقعيت هاي اجتماعي هستند كه بر بهداشت زنان تأثير منفي به جاي مي گذارند. دامنه محدوديت دختر بچه ها و زنان در مقايسه هاي زير قابل ملاحظه است:

1- در كشورهاي در حال توسعه، دختر بچه ها در مقايسه با پسران خردسال از خوراك، مراقبت هاي بهداشتي و امكانات آموزشي كمتري برخوردارند.

2- در كشورهاي در حال توسعه، ميزان باسوادي زنان دو سوم مردان است.

3- بخش اعظم كارهاي انجام شده توسط دختر بچه ها و زنان نهفته است.

4- موانع فرهنگي، اجتماعي و حقوقي و اقتصادي موجود در برابر روند تكامل دختر بچه ها و زنان به مراتب بيشتر از موانعي است كه مردان و پسران با آن مواجه مي

شوند.

5- بار فقري كه بر دوش زنان قرار مي گيرد عواقب جدي براي كودكان، بخصوص دختران خردسال دارد. حتي در مناطقي كه فقر مهمترين عامل در رشد كودك نباشند، اشكال گوناگون تبعيضات جنسيتي فرصت هاي مساوي را از دختران خردسال دريغ مي دارد.

6- سنت ها، قوانين و عادات اجتماعي در بسياري مواقع دختر بچه را به كودك كم اهميت تبديل مي كند. تصميمات خانوادگي در اموري از قبيل تغذيه، كارهاي خانه، مراقبت هاي بهداشتي و دسترسي به آموزش، همواره به سود پسران است تا دختران.

راههاي پيشنهادي به منظور رفع نيازهاي رواني دختر بچه ها

? ? آموزش خانواده ها در جهت تغيير نگرش نسبت به دختران و رفع هر گونه تبعيض جنسيتي؛

? ? آموزش هاي عمومي از طريق رسانه هاي گروهي در جهت از بين بردن رجحان جنسي؛

? ? آموزش هاي ديني و مذهبي در جهت رفع برخي باورهاي غلط در مورد دختران؛

? ? آموزش هاي رفتاري به والدين خصوصاً پدران در برخورد با دختران؛

? ? اجباري كردن سواد (دوره راهنمايي) براي دختران؛

? ? انجام تحقيقات گسترده براي شناخت ارزش ها در مناطق مختلف كشور و گسيل مبلغان مذهبي و ايجاد دوره هاي آموزشي در روستاها و شهرها توسط مشاوران و روان شناسان منطقه اي براي بالا بردن اطلاعات خانواده در مورد نقش موثر دختر بچه ها (زنان آينده) در جامعه؛

? ? ايجاد همكاري و هماهنگي بين سازمان ها و نهادهاي مختلف در جهت ايجاد امكانات بيشتر براي دختران؛

? ? از ميان برداشتن آداب و رسوم سنتي كه به سلامت جسمي، رواني و عاطفي دختران آسيب مي رساند، از طريق اقدامات مناسب سياسي، قانوني، تبليغي و

تشويقي؛

? ? ايجاد مراكز مشاوره اي كودكان و آموزشي عمومي معلمان؛

? ? انجام تحقيقات مستمر و ارزشيابي از برنامه هاي اجتماعي در مورد مشكلات رواني دختر بچه ها و كارايي برنامه هاي آموزشي در رفع مشكلات؛

از آنجا كه دختر بچه امروز زن فرداست، اگر قرار است زن در تحولات و توسعه اجتماعي شريك و همدوش مرد باشد، اينك زمان آن فرا رسيده است تا در توزيع حيثيت و فرصت هاي انساني، دختر بچه ها سهمي را كه استحقاق آن را دارند دريافت كنند.

بهداشت رواني در دختران و زنان جوان

نويسنده: هما قرائي

بهداشت رواني عبارت است از سازش با خود و محيط، سازگاري داشتن به صورت موفقيت آميز و نداشتن بيماري رواني، فرد سالم و داراي سلامت فكر است و قدرت و توانايي كافي براي تحرك، لذت، پيشرفت و تكامل در حد فردي و گروهي دارد. به عبارت ديگر، بهداشت رواني مجموعة فعل و انفعالها، اقدامات و فعاليت ها و كارهايي است كه ما را به سمت تأمين سلامت فردي و اجتماعي از نظر رواني هدايت مي كند و از آنجا كه ابعاد رواني جدا از ابعاد جسمي و اجتماعي نيست، طبعاً اهداف و فعاليت هاي بهداشت رواني اغلب متوجه فعاليت هاي بهداشت عمومي و بهداشت جسمي است.

زنان در ايفاي نقش هاي چندگانة خود، سهم تعيين كننده اي در بهزيستي و رفاه كودكان دارند. ارتقاي موقعيت زنان و دسترسي آنان به امكانات برابر تحصيلي، آموزشي، كسب درآمد و ساير خدمات اجتماعي و نقش زن در توسعه بايد با توجه به دختر بچه ها آغاز شود. لازم است فرصت هاي برابر براي دختر بچه ها

فراهم شود تا از بهداشت، تغذيه، آموزش و ساير خدمات بهداشت اوليه بهره گيرند و به اين ترتيب بتوانند تا بالاترين حد استعداد خويش شكوفا شوند.

امروزه جامعه جهاني ترغيب شده است تا با جديت بيشتر بر رشد انساني دختر بچه ها تمركز يابد و با دقت و نظر عميق به مسأله ويژه و بسيار حساس دختر بچه ها بپردازد، زيرا آغاز مشكلات جوامع را مي توان در بي توجهي به نيمي از جمعيت مولد و زايندة جهان خصوصاً دختر بچه ها جستجو كرد.

امروز جهانيان متوجه اين واقعيت شده اند كه زنان در اثر سنت هاي غلط جاهليت و رسم هاي رايج پدرسالاري و تبعيض، سال ها و قرن ها مورد ظلم و بي عدالتي و بي توجهي قرار گرفته اند. هم اكنون بر اثر تحقيقات انجام شده نيز مشخص شده است كه نظام نابرابر جنسيتي گذشته نمي تواند به نفع روند كلي توسعه جهاني باشد. اگر اندكي در مورد اين روند ناهنجار از لحظة تولد نوزاد دختر تأمل كنيم، در مي يابيم كه مفاهيم تبعيض جنسيتي در تربيت و تعليم و تبعيض در فرصت ها، امكانات و تسهيلات مورد استفاده طبقات مختلف، چگونه منجر به بروز طيف گسترده اي از مشكلات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي حال و آينده جوامع مي شود. توجه به دختر بچه ها كليد دستيابي به موقعيت و نقش عادلانه تري براي زنان آينده است، چرا كه قالب شخصيت زنان بالغ در دوران كودكي ريخته مي شود و بهبود شرايط دختر بچه ها و سرمايه گذاري بيشتر در زمينه رشد آنها متضمن برخورداري دختران از فرصت هاي بيشتر و نابرابري كمتر است.

تبعيض

جنسيتي در تربيت بر خلاف تعليمات شارع مقدس اسلام و سيرة نبوي (ص)، ائمة اطهار (ع) و اولياي الهي است. در مكتب اسلام معيار سلامت رواني تحت عنوان ”رشد" مطرح شده است؛ بدين جهت شناخت عوامل رشد دهنده و يا عوامل بازدارنده رشد دختر بچه ها از اهميت ويژه اي برخوردار است. تحقيقات متعدد در كشورهاي جهان و ايران نشان مي دهد كه جامعه زنان به دلايل متعدد در معرض بيماري هاي رواني بيشتري قرار مي گيرند. در كشور ما تفاوت شاخص هاي توسعه بين دختر بچه ها و پسر بچه ها و تفاوت مناطق محروم و مناطق شهري بخوبي مشاهده مي شود. در يك تحقيق بر روي دانش آموزان كشور در سال 1370 نشان داده شده كه ميزان اضطراب و ترس هاي موهوم در دختران دوره راهنمايي و دبيرستان به صورت معني دار بيش از پسران است. بنابراين با توجه به اين مسأله كه دختر بچه ها از نظر بهداشت رواني در معرض خطر بيشتري نسبت به پسر بچه ها هستند، پرداختن به عوامل موثردر بهداشت رواني دختر بچه ها و چگونگي برخورد با آنها، از ضروريات و اولويت ها به شمار مي آيد.

شيوع فقر، وجود وابستگي اقتصادي در زنان، خشونت عليه آنها، وجود ديدگاه منفي نسبت به دختران و زنان و ساير تبعيضات و نيز محدوديت در كنترل باروري خويش و نفوذ نداشتن در تصميم گيري ها از جمله واقعيت هاي اجتماعي هستند كه بر بهداشت زنان تأثير منفي به جاي مي گذارند. دامنه محدوديت دختر بچه ها و زنان در مقايسه هاي زير قابل ملاحظه است:

1- در كشورهاي در حال توسعه، دختر

بچه ها در مقايسه با پسران خردسال از خوراك، مراقبت هاي بهداشتي و امكانات آموزشي كمتري برخوردارند.

2- در كشورهاي در حال توسعه، ميزان باسوادي زنان دو سوم مردان است.

3- بخش اعظم كارهاي انجام شده توسط دختر بچه ها و زنان نهفته است.

4- موانع فرهنگي، اجتماعي و حقوقي و اقتصادي موجود در برابر روند تكامل دختر بچه ها و زنان به مراتب بيشتر از موانعي است كه مردان و پسران با آن مواجه مي شوند.

5- بار فقري كه بر دوش زنان قرار مي گيرد عواقب جدي براي كودكان، بخصوص دختران خردسال دارد. حتي در مناطقي كه فقر مهمترين عامل در رشد كودك نباشند، اشكال گوناگون تبعيضات جنسيتي فرصت هاي مساوي را از دختران خردسال دريغ مي دارد.

6- سنت ها، قوانين و عادات اجتماعي در بسياري مواقع دختر بچه را به كودك كم اهميت تبديل مي كند. تصميمات خانوادگي در اموري از قبيل تغذيه، كارهاي خانه، مراقبت هاي بهداشتي و دسترسي به آموزش، همواره به سود پسران است تا دختران.

راههاي پيشنهادي به منظور رفع نيازهاي رواني دختر بچه ها

? ? آموزش خانواده ها در جهت تغيير نگرش نسبت به دختران و رفع هر گونه تبعيض جنسيتي؛

? ? آموزش هاي عمومي از طريق رسانه هاي گروهي در جهت از بين بردن رجحان جنسي؛

? ? آموزش هاي ديني و مذهبي در جهت رفع برخي باورهاي غلط در مورد دختران؛

? ? آموزش هاي رفتاري به والدين خصوصاً پدران در برخورد با دختران؛

? ? اجباري كردن سواد (دوره راهنمايي) براي دختران؛

? ? انجام تحقيقات گسترده براي شناخت ارزش ها در مناطق مختلف كشور و گسيل مبلغان مذهبي و ايجاد دوره هاي

آموزشي در روستاها و شهرها توسط مشاوران و روان شناسان منطقه اي براي بالا بردن اطلاعات خانواده در مورد نقش موثر دختر بچه ها (زنان آينده) در جامعه؛

? ? ايجاد همكاري و هماهنگي بين سازمان ها و نهادهاي مختلف در جهت ايجاد امكانات بيشتر براي دختران؛

? ? از ميان برداشتن آداب و رسوم سنتي كه به سلامت جسمي، رواني و عاطفي دختران آسيب مي رساند، از طريق اقدامات مناسب سياسي، قانوني، تبليغي و تشويقي؛

? ? ايجاد مراكز مشاوره اي كودكان و آموزشي عمومي معلمان؛

? ? انجام تحقيقات مستمر و ارزشيابي از برنامه هاي اجتماعي در مورد مشكلات رواني دختر بچه ها و كارايي برنامه هاي آموزشي در رفع مشكلات؛

از آنجا كه دختر بچه امروز زن فرداست، اگر قرار است زن در تحولات و توسعه اجتماعي شريك و همدوش مرد باشد، اينك زمان آن فرا رسيده است تا در توزيع حيثيت و فرصت هاي انساني، دختر بچه ها سهمي را كه استحقاق آن را دارند دريافت كنند.

بخند تا بماني

نويسنده:دكتر علي غلامرضانژاد

سلامت نيوز-توصيه محققان هلندي به همه مردم دنيا: شوخ طبع باشيد و خنده رو تا بيشتر عمر كنيد

هفته نامه سلامت نوشت:

حتما اين ضرب المثل را خيلي شنيده ايد كه خنده بر هر درد بي درمان دواست. پدربزرگ ها و مادربزرگ ها هم زياد به شما سفارش كرده اند كه خوش اخلاق و خنده رو باشيد تا بيشتر عمر كنيد. بيشتر پزشكان هم با اين حرف ها موافق هستند و بسياري از آنها شادي و نشاط را براي افزايش طول عمر توصيه مي كنند. باوجود تمام اين تلاش ها و سفارشات، تاكنون پزشكان هيچ گونه مدرك علمي مستندي بر پايه تحقيق و پژوهش پيدا نكرده بودند تا ثابت كنند

شادي و نشاط و شوخ طبعي طول عمر را زياد مي كند اما به تازگي پژوهشگران هلندي براي نخستين بار شواهد علمي مستحكمي پيدا كرده اند كه شوخ طبعي از ميزان مرگ و مير مي كاهد.

اين مطالعه كه در دانشكده پزشكي دانشگاه علوم و تكنولوژي هلند و بيمارستان دانشگاهي استريت اولاو به انجام رسيده است به وسيله يك گروه تحقيقاتي باتجربه، متشكل از چند پزشك و پرستار طراحي شده است. اين گروه در ماه ژانويه چند سال پيش، تمام بيماراني را كه به نارسايي مزمن كليه مبتلا شده بودند وارد طرح تحقيقاتي خود كردند. شدت نارسايي كليوي اين بيماران به قدري شديد بود كه حداقل بايد يك بار در هفته دياليز مي شدند تا خون آنها از مواد زايد تصفيه شود، چرا كه كليه آنها ديگر قادر به تصفيه خون شان نبود. در اصل اكثر اين بيماران بدون دياليز قادر به ادامه زندگي نبودند. سپس از اين بيماران يك بررسي كلي اخلاقي صورت گرفت تا درباره كيفيت زندگي، ميزان تحصيلات و نيز ميزان شوخ طبعي، شادي و شادابي و نشاط آنها ارزيابي دقيق به عمل آيد.

شوخ طبع باشيد تا زنده بمانيد

نتايج حاصل از اين پژوهش بسيار جالب بود و نشان داد كه واقعا خنده بر هر درد بي درمان دواست. براساس اين تحقيق، بيماران به دو دسته تقسيم شدند: گروه اول عده اي بودند كه شوخ طبع، خنده رو و شاداب بودند و گروه دوم را كساني تشكيل مي دادند كه روحيه پاييني داشتند و افسرده و كسل بودند.

پژوهشگران اين بيماران را دو سال تحت پيگيري قرار دادند و مشخص شد آنهايي كه در گروه اول قرار دارند ظرف دو سال 30 درصد كمتر شانس مرگ و

مير دارند. از آنجا كه شدت بيماري زمينه اي و نارسايي كليوي بين اين دو گروه برابر بود، پژوهشگران اين طور نتيجه گيري كردند كه كمتر بودن ميزان مرگ و مير در گروه اول به علت بالاتر بودن روحيه افراد، شادابي بيشتر و زيادتر بودن قواي روحي از طريق شوخ طبعي و مزاح است. جالب اينجا بود كه اين افراد، كيفيت زندگي بهتري هم داشتند و كمتر از گروه دوم دچار بدحالي و تشديد بيماري مي شدند.

پزشكان از جنبه ديگري هم اين يافته را مهم مي دانند. به طور معمول پزشكان سعي مي كنند از روي جواب آزمايش ها عاقبت بيمار را پيشگويي كنند. به طور مثال در مبتلايان به نارسايي كليوي اين طور پيشگويي مي كنند كه هر چه سطح اوره خون بالاتر رود، به معناي بدتر بودن عملكرد كليه فرد است و بنابراين حدس مي زنند كه اين بيمار زودتر خواهد مرد.

اما در اين تحقيق، نتايج چيز ديگري بود و آن اينكه ميزان شوخ طبعي و سرخوشي افراد حتي از نتيجه آزمايش ها و عكس ها هم در پيشگويي آينده سلامت جسماني فرد دقيق تر و بهتر عمل مي كند. پزشكان تاكيد مي كنند هيچ چيز بهتر از سطح روحيه فرد نمي تواند سير بيماري و توالي وقايع را در روند زندگي فرد پيش بيني كند.

به عقيده بسياري از پژوهشگران، در حال حاضر بسياري از پزشكان در زمان درمان و رسيدگي به بيماران خود تنها به فكر مسائل جسماني آنها هستند و توجه چنداني به وضعيت روحي و رواني و سطح شادابي و نشاط آنها نمي كنند.

علاوه بر اينكه اين مسائل موجب افزايش و بهبود كيفيت زندگي فرد مي شود، مي تواند روي سير طبيعي بيماري و سرعت و ميزان مرگ

و مير هم موثر باشد. سال هاست كه پژوهشگران دريافته اند وضعيت روحي و رواني افراد به طور مستقيم بر بسياري از واكنش هاي بدن مثل ترشح هورمون ها و نيز فعاليت دستگاه ايمني اثر مي گذارد.

واكنش قلب و عروق و احساسات هم پديده اي شناخته شده و طبيعي است اما هيچ گاه به اين وضوح مشخص نشده بود كه بيماري هايي مثل نارسايي كليه و سرطان هم مي توانند تحت تاثير روحيه و شادابي و نشاط افراد قرار گيرند و هيچ گاه به اين شفافي توضيح داده نشده بود كه هر چه شوخ طبعي بيشتر باشد مرگ و مير ناشي از نارسايي كليه هم كمتر مي شود.

اين يافته ها نه تنها بايد به پزشكان تاكيد كند كه به مسائل روحي و رواني بيماران بيشتر توجه كنند، بلكه بايد گوشزدي به اطرافيان، وابستگان و حتي خود بيماران هم باشد كه بعد رواني بيماري را بيشتر مدنظر قرار دهند. بيمار خود نيز بايد جنگ عليه بيماري را آغاز كند و هيچ نبردي بهتر و مفيدتر از جنگ رواني عليه بيماري نخواهد بود.

اگرچه اطلاعات حاصل از پژوهش جديد تنها از روي بيماران مبتلا به نارسايي كليه به دست آمده اما مي توان اين نتايج را به بيماري هاي ديگر هم ارتباط داد و به تمام بيماران توصيه كرد، براي ارتقاي سطح شادابي و نشاط و روحيه خود تلاش كنند.

بخند تا بماني

نويسنده:دكتر علي غلامرضانژاد سلامت نيوز-توصيه محققان هلندي به همه مردم دنيا: شوخ طبع باشيد و خنده رو تا بيشتر عمر كنيد هفته نامه سلامت نوشت:

حتما اين ضرب المثل را خيلي شنيده ايد كه خنده بر هر درد بي درمان دواست. پدربزرگ ها و مادربزرگ ها هم زياد به شما سفارش كرده اند كه خوش

اخلاق و خنده رو باشيد تا بيشتر عمر كنيد. بيشتر پزشكان هم با اين حرف ها موافق هستند و بسياري از آنها شادي و نشاط را براي افزايش طول عمر توصيه مي كنند. باوجود تمام اين تلاش ها و سفارشات، تاكنون پزشكان هيچ گونه مدرك علمي مستندي بر پايه تحقيق و پژوهش پيدا نكرده بودند تا ثابت كنند شادي و نشاط و شوخ طبعي طول عمر را زياد مي كند اما به تازگي پژوهشگران هلندي براي نخستين بار شواهد علمي مستحكمي پيدا كرده اند كه شوخ طبعي از ميزان مرگ و مير مي كاهد.

اين مطالعه كه در دانشكده پزشكي دانشگاه علوم و تكنولوژي هلند و بيمارستان دانشگاهي استريت اولاو به انجام رسيده است به وسيله يك گروه تحقيقاتي باتجربه، متشكل از چند پزشك و پرستار طراحي شده است. اين گروه در ماه ژانويه چند سال پيش، تمام بيماراني را كه به نارسايي مزمن كليه مبتلا شده بودند وارد طرح تحقيقاتي خود كردند. شدت نارسايي كليوي اين بيماران به قدري شديد بود كه حداقل بايد يك بار در هفته دياليز مي شدند تا خون آنها از مواد زايد تصفيه شود، چرا كه كليه آنها ديگر قادر به تصفيه خون شان نبود. در اصل اكثر اين بيماران بدون دياليز قادر به ادامه زندگي نبودند. سپس از اين بيماران يك بررسي كلي اخلاقي صورت گرفت تا درباره كيفيت زندگي، ميزان تحصيلات و نيز ميزان شوخ طبعي، شادي و شادابي و نشاط آنها ارزيابي دقيق به عمل آيد. شوخ طبع باشيد تا زنده بمانيد

نتايج حاصل از اين پژوهش بسيار جالب بود و نشان داد كه واقعا خنده بر هر درد بي درمان دواست. براساس اين تحقيق، بيماران به دو دسته تقسيم شدند:

گروه اول عده اي بودند كه شوخ طبع، خنده رو و شاداب بودند و گروه دوم را كساني تشكيل مي دادند كه روحيه پاييني داشتند و افسرده و كسل بودند.

پژوهشگران اين بيماران را دو سال تحت پيگيري قرار دادند و مشخص شد آنهايي كه در گروه اول قرار دارند ظرف دو سال 30 درصد كمتر شانس مرگ و مير دارند. از آنجا كه شدت بيماري زمينه اي و نارسايي كليوي بين اين دو گروه برابر بود، پژوهشگران اين طور نتيجه گيري كردند كه كمتر بودن ميزان مرگ و مير در گروه اول به علت بالاتر بودن روحيه افراد، شادابي بيشتر و زيادتر بودن قواي روحي از طريق شوخ طبعي و مزاح است. جالب اينجا بود كه اين افراد، كيفيت زندگي بهتري هم داشتند و كمتر از گروه دوم دچار بدحالي و تشديد بيماري مي شدند.

پزشكان از جنبه ديگري هم اين يافته را مهم مي دانند. به طور معمول پزشكان سعي مي كنند از روي جواب آزمايش ها عاقبت بيمار را پيشگويي كنند. به طور مثال در مبتلايان به نارسايي كليوي اين طور پيشگويي مي كنند كه هر چه سطح اوره خون بالاتر رود، به معناي بدتر بودن عملكرد كليه فرد است و بنابراين حدس مي زنند كه اين بيمار زودتر خواهد مرد.

اما در اين تحقيق، نتايج چيز ديگري بود و آن اينكه ميزان شوخ طبعي و سرخوشي افراد حتي از نتيجه آزمايش ها و عكس ها هم در پيشگويي آينده سلامت جسماني فرد دقيق تر و بهتر عمل مي كند. پزشكان تاكيد مي كنند هيچ چيز بهتر از سطح روحيه فرد نمي تواند سير بيماري و توالي وقايع را در روند زندگي فرد پيش بيني كند.

به عقيده بسياري از پژوهشگران، در حال حاضر

بسياري از پزشكان در زمان درمان و رسيدگي به بيماران خود تنها به فكر مسائل جسماني آنها هستند و توجه چنداني به وضعيت روحي و رواني و سطح شادابي و نشاط آنها نمي كنند.

علاوه بر اينكه اين مسائل موجب افزايش و بهبود كيفيت زندگي فرد مي شود، مي تواند روي سير طبيعي بيماري و سرعت و ميزان مرگ و مير هم موثر باشد. سال هاست كه پژوهشگران دريافته اند وضعيت روحي و رواني افراد به طور مستقيم بر بسياري از واكنش هاي بدن مثل ترشح هورمون ها و نيز فعاليت دستگاه ايمني اثر مي گذارد.

واكنش قلب و عروق و احساسات هم پديده اي شناخته شده و طبيعي است اما هيچ گاه به اين وضوح مشخص نشده بود كه بيماري هايي مثل نارسايي كليه و سرطان هم مي توانند تحت تاثير روحيه و شادابي و نشاط افراد قرار گيرند و هيچ گاه به اين شفافي توضيح داده نشده بود كه هر چه شوخ طبعي بيشتر باشد مرگ و مير ناشي از نارسايي كليه هم كمتر مي شود.

اين يافته ها نه تنها بايد به پزشكان تاكيد كند كه به مسائل روحي و رواني بيماران بيشتر توجه كنند، بلكه بايد گوشزدي به اطرافيان، وابستگان و حتي خود بيماران هم باشد كه بعد رواني بيماري را بيشتر مدنظر قرار دهند. بيمار خود نيز بايد جنگ عليه بيماري را آغاز كند و هيچ نبردي بهتر و مفيدتر از جنگ رواني عليه بيماري نخواهد بود.

اگرچه اطلاعات حاصل از پژوهش جديد تنها از روي بيماران مبتلا به نارسايي كليه به دست آمده اما مي توان اين نتايج را به بيماري هاي ديگر هم ارتباط داد و به تمام بيماران توصيه كرد، براي ارتقاي سطح شادابي و نشاط و

روحيه خود تلاش كنند.

زندگي سالم

زندگي سالم ابعاد مختلفي دارد . زندگي سالم در ابعاد جسماني ، رواني - اجتماعي ، معنوي و شناسايي موقعيتهاي پرخطر مطرح شده است .

* عوامل جسماني

* عوامل رواني - اجتماعي

• ارتباط و پيوندهاي انساني

• تنظيم اهداف زندگي

• احترام

• عزت نفس

• رشد و تعالي

• برخورد با استرسها

* عوامل معنوي

عوامل جسماني

آنچه كه در ايجاد زندگي سالم نقش دارد ، ارتقاء سلامت است . منظور از ارتقاء سلامت ، فرآيندي است كه افراد را قادر مي سازد توانايي و فعاليت خود را جهت بهبود وضعيت سلامت خود افزايش دهند ، اين رفتارها متعدد و متنوعند ( از جمله تغذيه صحيح ، خواب شبانه كافي بين ? تا ? ساعت ) ، ورزش مرتب ، عدم مصرف مواد و الكل ، تنظيم وزن به گونه اي كه بيش از ??? اضافه وزن وجود نداشته باشد . عواملي كه با سبك زندگي ناسالم رابطه دارند عبارتند از : مصرف مواد و الكل ، سيگار ، پرخوري ، روابط جنسي پرخطر و پرداختن به كارهاي خطرناك

عوامل رواني - اجتماعي

دركنار عوامل جسماني مربوط به زندگي سالم ، عوامل رواني - اجتماعي قرار دارند .

• ارتباط و پيوندهاي انساني

امنيت و رضايت خاطر يكي از عوامل رواني بسيار مهم در زندگي سالم است كه از طريق روابط اجتماعي ايجاد مي شود . ارتباطات و پيوندهاي اجتماعي ، احساس تعلق و پيوستن به انسان هاي ديگر ، احساس امنيت عميقي در افراد ايجاد مي كند . بنابراين ، يكي از شرايط زندگي سالم ، برقراري روابط

انساني و ارتباطات انساني است كه به لحاظ اهميت و پيچيدگي هاي خاصي كه دارد ، در مبحث جداگانه اي ( مهارت هاي اجتماعي و قاطعيت ) مطرح مي شود .

• تنظيم اهداف زندگي

يكي ديگر از فعاليت هايي كه به انسان ها احساس امنيت و خاطر مي دهد تعيين و تنظيم اهداف زندگي است كه نياز به توجه خاص دارد . چنانچه فرد اهداف زندگي خود را نشناسد دچار بي هدفي ، كسالت و نااميدي و درماندگي مي شود ، چنانچه فرد اهداف غيرواقع بينانه اي براي زندگي خود تعيين كند ، نمي تواند به آن اهداف دست يابد و دچار خشم ، پرخاشگري ، يأس و نااميدي مي شود .

• احترام

يكي از نيازهاي مهم ديگر انسان ، نياز به احترام است . دو كانون و منبع احترام وجود دارد :

احترام ديگران به فرد

احترام فرد به خودش كه عزت نفس نام دارد

• عزت نفس

يكي از عوامل بسيار مهم در رفتار سالم ، عزت نفس است . بسياري از نوجوانان و جوانان به علت ضعف در عزت نفس به رفتارهاي ناسالم و آسيب هاي اجتماعي روي مي آورند . عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن . اين حس از مجموع افكار ، احساس ، عواطف و تجربيات فرد در طول زندگي ناشي مي شود ، عزت نفس هنگامي به وجود مي آيد كه نيازهاي ابتدايي زندگي فرد به نحو مناسبي ارضا شده باشند .

كودكان و نوجوانان زماني از عزت نفس زياد بهره مند مي شوند كه بتوانند احساسات مثبتي را به كمك عوامل زير تجربه كنند

:

• همبستگي : اين احساس زماني تجربه مي شود كه نوجوان از پيوندهاي مهم زندگي خود راضي باشد .

• بي همتايي : اين احساس هنگامي به وجود مي آيد كه نوجوان بتواند صفات يا ويژگيهايي را كه موجب تفاوت و تمايز او از ديگران بشود ، بشناسد و به آنها احترام بگذارد .

• قدرت : احساس قدرت وقتي به وجود مي آيد كه نوجوان بداند منابع ، فرصت و قابليت آن را دارد كه برشرايط زندگي خويش اثر بگذارد .

به عبارت ديگر عزت نفس عبارت است از شناسايي خود و ارزش گذاردن به آن ، عوامل مؤثر در عزت نفس قوي عبارتند از :

? - خودآگاهي و شناسايي خود

? - ارزش گذاردن به هر آنچه كه هست

? - باور به بي همتايي و بي نظير بودن خود

• رشد و تعالي

يكي ديگر از نيازهاي انسان ، نياز به تعالي و رشد خود است . انسان ها نياز دارند فعاليتهايي انجام دهند كه تواناييها و استعدادهاي بالقوه آنان را رشد دهد و در نهايت به كمال نزديكتر شوند . فعاليتهايي در اين رابطه انجام مي شوند كه عبارتند از : كمك به انسانهاي ديگر ، كمك به رشد بيشتر جامعه ، پرداختن به هنر ، پرداختن به فعاليتهايي كه فرد را به طبيعت نزديكتر مي كند ، فعاليتهاي مذهبي ، اخلاقي و انساني

• برخورد با استرسها

يكي از عوامل رواني سلامت زندگي برخورد با مشكلات و استرسهاست ، پژوهشگران متوجه شده اند كه شخصيت هايي وجود دارند كه در مقابل بدترين شرايط نيز مقاومت مي كنند و دچار

بيماري نمي شوند كه به آنها شخصيت سرسخت مي گويند . اين شخصيت ها داراي سه خصوصيت زير هستند :

? - احساس تسلط و كنترل بر زندگي : اين افراد باور دارند كه بر زندگي خود مسلط هستند ، مي توانند زندگي خود را در مسيرهاي مورد نظر خود پيش برند و قادرند كه مسائل و مشكلات خود را حل كنند .

? - داشتن تعهد و مسئوليت : افراد سرسخت ، تعهدات ، اعتقادات و مسئوليتهايي را براي خود قائل هستند كه در شرايط پرفشار زندگي به آنها كمك مي كند .

? - روحيه مبارزه و چالش : اين افراد آماده اند كه با شرايط و اتفاقات زندگي روبه رو شده و در صورتي كه نياز به تغيير باشد ، آماده اند كه با تغييراتي كه لازمه زندگي است هماهنگ شوند . آنها با مشكلات دست و پنجه نرم مي كنند و در صورت رويارويي با مشكلات با آنها مي جنگند . در مقابل استرسها و مشكلات ، متوسل به مقابله هاي مسأله دار و استفاده از حمايت اجتماعي مي شوند ، در مقابل مشكلات خسته نشده و از آنها اجتناب نمي كنند .

عوامل معنوي

چهارچوب ارزشي و اعتقادي نقش عمده اي در سلامت و رفتار سالم برعهده دارد . در همين رابطه عوامل معنايي سلامت مطرح مي شوند . فرانكل از زبان نيچه اظهار مي دارد :

« چنانچه انسان چرايي براي زندگي داشته باشد ، با هر چگونگي مي سازد »

فرانكل سه راه را براي معنا دادن به زندگي مطرح مي كند :

? - خلق و ارائه چيزي به

جهان : از طريق فعاليتهاي هنري مثل نقاشي مجمسه سازي ، ادبيات تئاتر و يا هر نوع فعاليت خلاقانه ديگر از جمله فعاليتهاي علمي ، مشاركت اجتماعي ، انجام امور شغلي ، فرزند پروري موفق و نظاير آن

? - گرفتن چيزي از جهان : مانند لذت بردن از طبيعت ، پرداختن به كوهنوردي ، مسافرت لذت بردن از پديده هاي طبيعي روابط بين فردي خانواده و ... لذت بردن از نيل به اهداف و موفقيتها .

? - نگرش به زندگي : نگرشي كه فرد نسبت به زندگي خود دارد ، بسيار تعيين كننده است ، در اينجا فرد آزاد است و مي تواند نگرش و باور مثبت يا منفي داشته باشد ، باورهاي بدبينانه يا خوش بينانه به زندگي ، پايگاه كنترل دروني يا بيروني و

زندگي سالم

زندگي سالم ابعاد مختلفي دارد . زندگي سالم در ابعاد جسماني ، رواني - اجتماعي ، معنوي و شناسايي موقعيتهاي پرخطر مطرح شده است . * عوامل جسماني

* عوامل رواني - اجتماعي

• ارتباط و پيوندهاي انساني

• تنظيم اهداف زندگي

• احترام

• عزت نفس

• رشد و تعالي

• برخورد با استرسها * عوامل معنوي

عوامل جسماني

آنچه كه در ايجاد زندگي سالم نقش دارد ، ارتقاء سلامت است . منظور از ارتقاء سلامت ، فرآيندي است كه افراد را قادر مي سازد توانايي و فعاليت خود را جهت بهبود وضعيت سلامت خود افزايش دهند ، اين رفتارها متعدد و متنوعند ( از جمله تغذيه صحيح ، خواب شبانه كافي بين ? تا ? ساعت ) ، ورزش مرتب ،

عدم مصرف مواد و الكل ، تنظيم وزن به گونه اي كه بيش از ??? اضافه وزن وجود نداشته باشد . عواملي كه با سبك زندگي ناسالم رابطه دارند عبارتند از : مصرف مواد و الكل ، سيگار ، پرخوري ، روابط جنسي پرخطر و پرداختن به كارهاي خطرناك عوامل رواني - اجتماعي

دركنار عوامل جسماني مربوط به زندگي سالم ، عوامل رواني - اجتماعي قرار دارند . • ارتباط و پيوندهاي انساني

امنيت و رضايت خاطر يكي از عوامل رواني بسيار مهم در زندگي سالم است كه از طريق روابط اجتماعي ايجاد مي شود . ارتباطات و پيوندهاي اجتماعي ، احساس تعلق و پيوستن به انسان هاي ديگر ، احساس امنيت عميقي در افراد ايجاد مي كند . بنابراين ، يكي از شرايط زندگي سالم ، برقراري روابط انساني و ارتباطات انساني است كه به لحاظ اهميت و پيچيدگي هاي خاصي كه دارد ، در مبحث جداگانه اي ( مهارت هاي اجتماعي و قاطعيت ) مطرح مي شود . • تنظيم اهداف زندگي

يكي ديگر از فعاليت هايي كه به انسان ها احساس امنيت و خاطر مي دهد تعيين و تنظيم اهداف زندگي است كه نياز به توجه خاص دارد . چنانچه فرد اهداف زندگي خود را نشناسد دچار بي هدفي ، كسالت و نااميدي و درماندگي مي شود ، چنانچه فرد اهداف غيرواقع بينانه اي براي زندگي خود تعيين كند ، نمي تواند به آن اهداف دست يابد و دچار خشم ، پرخاشگري ، يأس و نااميدي مي شود . • احترام

يكي از نيازهاي مهم ديگر انسان ، نياز به احترام است

. دو كانون و منبع احترام وجود دارد : احترام ديگران به فرد

احترام فرد به خودش كه عزت نفس نام دارد • عزت نفس

يكي از عوامل بسيار مهم در رفتار سالم ، عزت نفس است . بسياري از نوجوانان و جوانان به علت ضعف در عزت نفس به رفتارهاي ناسالم و آسيب هاي اجتماعي روي مي آورند . عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن . اين حس از مجموع افكار ، احساس ، عواطف و تجربيات فرد در طول زندگي ناشي مي شود ، عزت نفس هنگامي به وجود مي آيد كه نيازهاي ابتدايي زندگي فرد به نحو مناسبي ارضا شده باشند .

كودكان و نوجوانان زماني از عزت نفس زياد بهره مند مي شوند كه بتوانند احساسات مثبتي را به كمك عوامل زير تجربه كنند :

• همبستگي : اين احساس زماني تجربه مي شود كه نوجوان از پيوندهاي مهم زندگي خود راضي باشد .

• بي همتايي : اين احساس هنگامي به وجود مي آيد كه نوجوان بتواند صفات يا ويژگيهايي را كه موجب تفاوت و تمايز او از ديگران بشود ، بشناسد و به آنها احترام بگذارد .

• قدرت : احساس قدرت وقتي به وجود مي آيد كه نوجوان بداند منابع ، فرصت و قابليت آن را دارد كه برشرايط زندگي خويش اثر بگذارد .

به عبارت ديگر عزت نفس عبارت است از شناسايي خود و ارزش گذاردن به آن ، عوامل مؤثر در عزت نفس قوي عبارتند از :

? - خودآگاهي و شناسايي خود

? - ارزش گذاردن به هر آنچه كه هست

? - باور

به بي همتايي و بي نظير بودن خود • رشد و تعالي

يكي ديگر از نيازهاي انسان ، نياز به تعالي و رشد خود است . انسان ها نياز دارند فعاليتهايي انجام دهند كه تواناييها و استعدادهاي بالقوه آنان را رشد دهد و در نهايت به كمال نزديكتر شوند . فعاليتهايي در اين رابطه انجام مي شوند كه عبارتند از : كمك به انسانهاي ديگر ، كمك به رشد بيشتر جامعه ، پرداختن به هنر ، پرداختن به فعاليتهايي كه فرد را به طبيعت نزديكتر مي كند ، فعاليتهاي مذهبي ، اخلاقي و انساني • برخورد با استرسها

يكي از عوامل رواني سلامت زندگي برخورد با مشكلات و استرسهاست ، پژوهشگران متوجه شده اند كه شخصيت هايي وجود دارند كه در مقابل بدترين شرايط نيز مقاومت مي كنند و دچار بيماري نمي شوند كه به آنها شخصيت سرسخت مي گويند . اين شخصيت ها داراي سه خصوصيت زير هستند :

? - احساس تسلط و كنترل بر زندگي : اين افراد باور دارند كه بر زندگي خود مسلط هستند ، مي توانند زندگي خود را در مسيرهاي مورد نظر خود پيش برند و قادرند كه مسائل و مشكلات خود را حل كنند .

? - داشتن تعهد و مسئوليت : افراد سرسخت ، تعهدات ، اعتقادات و مسئوليتهايي را براي خود قائل هستند كه در شرايط پرفشار زندگي به آنها كمك مي كند .

? - روحيه مبارزه و چالش : اين افراد آماده اند كه با شرايط و اتفاقات زندگي روبه رو شده و در صورتي كه نياز به تغيير باشد ، آماده اند كه با

تغييراتي كه لازمه زندگي است هماهنگ شوند . آنها با مشكلات دست و پنجه نرم مي كنند و در صورت رويارويي با مشكلات با آنها مي جنگند . در مقابل استرسها و مشكلات ، متوسل به مقابله هاي مسأله دار و استفاده از حمايت اجتماعي مي شوند ، در مقابل مشكلات خسته نشده و از آنها اجتناب نمي كنند . عوامل معنوي

چهارچوب ارزشي و اعتقادي نقش عمده اي در سلامت و رفتار سالم برعهده دارد . در همين رابطه عوامل معنايي سلامت مطرح مي شوند . فرانكل از زبان نيچه اظهار مي دارد :

« چنانچه انسان چرايي براي زندگي داشته باشد ، با هر چگونگي مي سازد »

فرانكل سه راه را براي معنا دادن به زندگي مطرح مي كند :

? - خلق و ارائه چيزي به جهان : از طريق فعاليتهاي هنري مثل نقاشي مجمسه سازي ، ادبيات تئاتر و يا هر نوع فعاليت خلاقانه ديگر از جمله فعاليتهاي علمي ، مشاركت اجتماعي ، انجام امور شغلي ، فرزند پروري موفق و نظاير آن

? - گرفتن چيزي از جهان : مانند لذت بردن از طبيعت ، پرداختن به كوهنوردي ، مسافرت لذت بردن از پديده هاي طبيعي روابط بين فردي خانواده و ... لذت بردن از نيل به اهداف و موفقيتها .

? - نگرش به زندگي : نگرشي كه فرد نسبت به زندگي خود دارد ، بسيار تعيين كننده است ، در اينجا فرد آزاد است و مي تواند نگرش و باور مثبت يا منفي داشته باشد ، باورهاي بدبينانه يا خوش بينانه به زندگي ،

پايگاه كنترل دروني يا بيروني و

نظم و ترتيب از بروز آلزايمر جلوگيري مي كند

با توجه به گزارش سازمان بهداشت جهاني و تعداد زياد مبتلايان به آلزايمر ، دانشمندان دريافتند كه نظم و ترتيب و مسئوليت شناسي موجب كاهش بروز آلزايمر در افراد مي شود.

به گزارش سلامت نيوز به نقل ازمهر، اين گروه عموما پيرو قوانين مشخصي هستند و تمايل بيشتري به كارهاي درست دارند و قادر به كنترل خود هستند.

در ضمن افراد وظيفه شناس و با مسئوليت از آنجايي كه در كارها نظم و انضباط دارند و مسئوليت تمام رفتارهاي خود را مي پذيرند، دقيقاً مي دانند چه مي كنند و چه بايد بكنند. پس از نظر مغزي و فكري برنامه ريزي درست و دقيقي دارند و همين به كارگيري مغز موجب جلوگيري از آسيب ديدن بخشهايي از آن مي شود.

محققان يك مطالعه را از سال 1994 آغاز كردند و به بررسي رفتار و عقيده افراد درباره اعمالشان پرداختند. آزمايشهاي تكميلي هر سال تا سال ? ?????ادامه يافت. در مجموع ? ????تن در طول انجام اين تحقيق به آلزايمر دچار شدند.

كساني كه بيشترين ميزان وظيفه شناسي را داشتند ? ???درصد كمتر از كساني كه نمرات پاييني كسب كرده بودند به آلزايمر مبتلا شدند. محققان همچنين دريافتند انضباط و وظيفه شناسي با كاهش سرعت تحليل قواي ادراكي و نقص خفيف ادراكي كه يك عامل خطر آلزايمر است ارتباط دارد.

به نظر مي رسد افراد وظيفه شناس انعطاف پذيري بيشتري دارند كه اين امر توانايي بهتري به آنها در مواجهه با مشكلات مي دهد و عموماً در تحصيل و شغل نيز موفق ترند. انضباط روحي و وظيفه شناسي عواقب نامطلوب رويدادهاي منفي زندگي و اختلال

رواني مزمن را كه با خطر فراموشي و آلزايمر در سنين بالا مرتبط شناخته شده است كاهش مي دهد.

با توجه به اينكه در سراسر جهان در حدود 18 ميليون نفر مبتلا به آلزايمر هستند، لزوم اقدامات دقيق به منظور جلوگيري و پيشگيري از اين بيماري حائز اهميت است.

نظم و ترتيب از بروز آلزايمر جلوگيري مي كند

با توجه به گزارش سازمان بهداشت جهاني و تعداد زياد مبتلايان به آلزايمر ، دانشمندان دريافتند كه نظم و ترتيب و مسئوليت شناسي موجب كاهش بروز آلزايمر در افراد مي شود.

به گزارش سلامت نيوز به نقل ازمهر، اين گروه عموما پيرو قوانين مشخصي هستند و تمايل بيشتري به كارهاي درست دارند و قادر به كنترل خود هستند.

در ضمن افراد وظيفه شناس و با مسئوليت از آنجايي كه در كارها نظم و انضباط دارند و مسئوليت تمام رفتارهاي خود را مي پذيرند، دقيقاً مي دانند چه مي كنند و چه بايد بكنند. پس از نظر مغزي و فكري برنامه ريزي درست و دقيقي دارند و همين به كارگيري مغز موجب جلوگيري از آسيب ديدن بخشهايي از آن مي شود.

محققان يك مطالعه را از سال 1994 آغاز كردند و به بررسي رفتار و عقيده افراد درباره اعمالشان پرداختند. آزمايشهاي تكميلي هر سال تا سال ? ?????ادامه يافت. در مجموع ? ????تن در طول انجام اين تحقيق به آلزايمر دچار شدند.

كساني كه بيشترين ميزان وظيفه شناسي را داشتند ? ???درصد كمتر از كساني كه نمرات پاييني كسب كرده بودند به آلزايمر مبتلا شدند. محققان همچنين دريافتند انضباط و وظيفه شناسي با كاهش سرعت تحليل قواي ادراكي و نقص خفيف ادراكي كه يك

عامل خطر آلزايمر است ارتباط دارد.

به نظر مي رسد افراد وظيفه شناس انعطاف پذيري بيشتري دارند كه اين امر توانايي بهتري به آنها در مواجهه با مشكلات مي دهد و عموماً در تحصيل و شغل نيز موفق ترند. انضباط روحي و وظيفه شناسي عواقب نامطلوب رويدادهاي منفي زندگي و اختلال رواني مزمن را كه با خطر فراموشي و آلزايمر در سنين بالا مرتبط شناخته شده است كاهش مي دهد.

با توجه به اينكه در سراسر جهان در حدود 18 ميليون نفر مبتلا به آلزايمر هستند، لزوم اقدامات دقيق به منظور جلوگيري و پيشگيري از اين بيماري حائز اهميت است.

روانشناسي باليني

روان شناسي باليني شاخه اي از علم روانشناسي است كه به بحث در زمينه اختلالات رواني و تشخيص آنها و درمان مي پردازد. از عمر روان شناسي به شكل علمي و منظم فقط حدود يك قرن مي گذرد. ولي رشد آن در چند سال اخير اعجاب آور بوده است. اين رشته هم مانند علوم ديگر فرمان با ازدياد روزافزون دانش رشته هاي تخصصي بوجود آمد و امروزه در امريكا حدود ?? - ?? بخش دارد و هر بخش علاقه و مهارت خاصي را عرضه مي كند. ولي در ?? سال اخير هيچ يك از رشته هاي روان شناسي به اندازه روان شناسي باليني پيشرفت نكرده است و تعداد افرادي كه در اين بخش تحقيق مي كنند از رشته هاي ديگر روان شناسي به مراتب بيشترند.

? روان شناسي باليني در گذشته

تكامل روان شناسي باليني به سبب تاثير عوامل متعدد صورت گرفت كه بعضي از آنها خارج از حيطه روان شناسي بود. براي مثال پيشرفتهاي حاصله در بيولوژي ، فلسفه ، سياست و امثال آن نيز در تشكيل تاريخچه روان شناسي درماني موثر بوده است. از

عمر روان شناسي باليني به عنوان يك رشته تخصصي و مستقل حدود ?? سال مي گذرد تاريخ آن با تكامل روان شناسي مرضي آميخته است و گذشته آن به زمان انسان اوليه مي رسد. بشر اوليه امراض رواني پديده اي ماورءالطبيعه مي دانست.

روشهاي درمان اينگونه بيماران كه تصور مي شد دچار جن زدگي و ارواح خبيثه شده باشند عبارت بود از سوراخ كردن جمجمه به منظور آزاد كردن روح پليد و به زنجير بستن، تنبيه جسمي و سوزاندن و انواع شكنجه هاي ديگر. در اواخر قرن هجده در فرانسه پزشكي به نام فيليپ پنيل رئيس بزرگترين بيمارستان رواني فرانسه شد. او با اصلاحات نوع دوستانه به درمان رواني كمك كرد. در قرن نوزدهم مسمزيسم بوجود آمد. مسمز فردي بود كه با استفاده از هيپنوتيزم به درمان بيماران رواني پرداخت.

? عوامل موثر در پيدايش روان شناسي باليني

پيدايش و تكامل روان شناسي باليني پيشرفت در ماهيت هوش و اندازه گيري آن ، تفاوتهاي فردي ، روان شناسي كودك نيز نقش داشته اند. حد فاصل ميان روان شناسي باليني و روان شناسي كودك از بعضي جهات بسيار نامشخص است. زيرا روان شناسي باليني در اصل به سبب علاقه به مسائل كودكان عقب افتاده بوجود آمد. پيدايش ابزارها و آزمونهاي رواني نيز در تكامل روان شناسي باليني نقش اساسي داشته اند.

? روان شناسي باليني در ايران

در جريان تاريخ نود ساله روان شناسي باليني در دنيا ، ايران تاريخچه سي ساله اي دارد. اولين درس در اين رشته از روان شناسي در سال ???? شمسي در گروه روانشناسي دانشگاه تهران تدريس شد و اولين كتاب در اين زمينه به نام روان شناسي باليني تاليف سعيد شاملو در سال ???? شمسي

از طرف دانشگاه تهران منتشر شد. نخستين كلينيك روان شناسي در سال ???? و در دانشگاه تهان تحت عنوان مركز مشاوره و راهنمايي ايجاد شد.

در اين مركز براي اولين بار كار سيستمي مركب از يك روان شناس باليني كه سرپرست مركز نيز بود، يك روانپزشك و يك مددكار اجتماعي به بررسي مسائل رواني دانشجويان پرداختند و با همكاري هم در تشخيص و درمان نابهنجاريهاي رفتاري آنها اهتمام ورزيدند. رشته روان شناسي باليني عمدتا در اوئل دهه سال ????شمسي زماني رسميت يافت كه در گروه روانپزشكي دانشكده پزشكي دانشگاه تهران واقع در بيمارستان روزبه برنامه اي به نام فوق ليسانس روان شناسي باليني ايجاد شد.

? ويژگيهاي روان شناسي باليني

وظايف روان شناسي باليني متنوع و مختلف است و به موسسه اي كه روان شناسي در آن كار مي كند و همچنين به نوع تحصيلات و تعليمات عملي كه داشته است بستگي دارد. براي مثال وظايف روان شناسي باليني در بيمارستان رواني ممكن است منحصر به تشخيص بيماري از طريق تست باشد يا به روان درماني بپردازد يا مشغول تحقيقات شود و يا تعليم عده اي را به عهده بگيرد. روان شناس باليني ممكن است در مدارس ، مراكز مشاوره كودكان ، زندانها ، بيمارستانها ، دانشگاهها ، پرورشگاهها ، كودكستانها ، وزارت كار ، كارخانه ها و انواع ديگر موسسات انجام وظيفه كند.

? انواع روان شناسي باليني

چهار نوع روان شناسي باليني وجود دارد: دسته اي كه براي درمان بيماري با روانپزشكان و روانكاوان اشتراك مساعي مي كنند و بيشتر به كشف ماهيت بيماري و طرز معالجه يك فرد خاص توجه مي كنند. دسته بعد روان شناساني كه وقت خود

را بطور عمده صرف اندازه گيري خصوصيات افراد بوسيله تستهاي روان شناسي مي كنند. دسته ديگر فعاليتهاي دسته اول و دوم را بطور مساوي انجام مي دهند يعني هم به تشخيص و هم به درمان مي پردازند.

دسته آخر روان شناساني هستند كه به تحقيق و آزمايش خصوصيات بيماران رواني علاقه دارند و از طريق تجربي براي كشف علل ، علائم و طرق درمان مي كوشند. روان شناسان معتقدند كه آگاهي از تمام اين روشها براي آماده ساختن روان شناسي باليني ضروري است و روان شناسي بدون آشنايي با آنها نمي تواند به نحو موثري انجام وظيفه نمايد.

? تشخيص در روان شناسي باليني

روان شناسان باليني از روشهاي مختلف براي تشخيص اختلالات استفاده مي كنند. از جمله اين روشها مشاهده رفتار بيمار ، مصاحبه كلينيكي ، آزمونهاي رواني ، بررسي تاريخچه فردي و ... است.

? درمان در روان شناسي باليني

روشهاي مختلف درماني در روان شناسي باليني وجود دارد كه روان شناساني با توجه به رويكرد نظري كه در روان شناسي دارند يكي از آنها بكار مي برند. مثل شناخت درماني ، رفتار درماني ، روانكاوي و ... برخي از روان شناسان باليني ديدگاه التقاطي دارند و از تمام شيوه هاي درماني بهره مي برند.

روانشناسي باليني روان شناسي باليني شاخه اي از علم روانشناسي است كه به بحث در زمينه اختلالات رواني و تشخيص آنها و درمان مي پردازد. از عمر روان شناسي به شكل علمي و منظم فقط حدود يك قرن مي گذرد. ولي رشد آن در چند سال اخير اعجاب آور بوده است. اين رشته هم مانند علوم ديگر فرمان با ازدياد روزافزون دانش رشته هاي تخصصي بوجود آمد و امروزه در امريكا حدود ?? -

?? بخش دارد و هر بخش علاقه و مهارت خاصي را عرضه مي كند. ولي در ?? سال اخير هيچ يك از رشته هاي روان شناسي به اندازه روان شناسي باليني پيشرفت نكرده است و تعداد افرادي كه در اين بخش تحقيق مي كنند از رشته هاي ديگر روان شناسي به مراتب بيشترند. ? روان شناسي باليني در گذشته

تكامل روان شناسي باليني به سبب تاثير عوامل متعدد صورت گرفت كه بعضي از آنها خارج از حيطه روان شناسي بود. براي مثال پيشرفتهاي حاصله در بيولوژي ، فلسفه ، سياست و امثال آن نيز در تشكيل تاريخچه روان شناسي درماني موثر بوده است. از عمر روان شناسي باليني به عنوان يك رشته تخصصي و مستقل حدود ?? سال مي گذرد تاريخ آن با تكامل روان شناسي مرضي آميخته است و گذشته آن به زمان انسان اوليه مي رسد. بشر اوليه امراض رواني پديده اي ماورءالطبيعه مي دانست.

روشهاي درمان اينگونه بيماران كه تصور مي شد دچار جن زدگي و ارواح خبيثه شده باشند عبارت بود از سوراخ كردن جمجمه به منظور آزاد كردن روح پليد و به زنجير بستن، تنبيه جسمي و سوزاندن و انواع شكنجه هاي ديگر. در اواخر قرن هجده در فرانسه پزشكي به نام فيليپ پنيل رئيس بزرگترين بيمارستان رواني فرانسه شد. او با اصلاحات نوع دوستانه به درمان رواني كمك كرد. در قرن نوزدهم مسمزيسم بوجود آمد. مسمز فردي بود كه با استفاده از هيپنوتيزم به درمان بيماران رواني پرداخت. ? عوامل موثر در پيدايش روان شناسي باليني

پيدايش و تكامل روان شناسي باليني پيشرفت در ماهيت هوش و اندازه گيري آن ، تفاوتهاي فردي ، روان شناسي كودك نيز نقش داشته اند. حد فاصل ميان روان شناسي باليني و روان شناسي كودك از

بعضي جهات بسيار نامشخص است. زيرا روان شناسي باليني در اصل به سبب علاقه به مسائل كودكان عقب افتاده بوجود آمد. پيدايش ابزارها و آزمونهاي رواني نيز در تكامل روان شناسي باليني نقش اساسي داشته اند. ? روان شناسي باليني در ايران

در جريان تاريخ نود ساله روان شناسي باليني در دنيا ، ايران تاريخچه سي ساله اي دارد. اولين درس در اين رشته از روان شناسي در سال ???? شمسي در گروه روانشناسي دانشگاه تهران تدريس شد و اولين كتاب در اين زمينه به نام روان شناسي باليني تاليف سعيد شاملو در سال ???? شمسي از طرف دانشگاه تهران منتشر شد. نخستين كلينيك روان شناسي در سال ???? و در دانشگاه تهان تحت عنوان مركز مشاوره و راهنمايي ايجاد شد.

در اين مركز براي اولين بار كار سيستمي مركب از يك روان شناس باليني كه سرپرست مركز نيز بود، يك روانپزشك و يك مددكار اجتماعي به بررسي مسائل رواني دانشجويان پرداختند و با همكاري هم در تشخيص و درمان نابهنجاريهاي رفتاري آنها اهتمام ورزيدند. رشته روان شناسي باليني عمدتا در اوئل دهه سال ????شمسي زماني رسميت يافت كه در گروه روانپزشكي دانشكده پزشكي دانشگاه تهران واقع در بيمارستان روزبه برنامه اي به نام فوق ليسانس روان شناسي باليني ايجاد شد. ? ويژگيهاي روان شناسي باليني

وظايف روان شناسي باليني متنوع و مختلف است و به موسسه اي كه روان شناسي در آن كار مي كند و همچنين به نوع تحصيلات و تعليمات عملي كه داشته است بستگي دارد. براي مثال وظايف روان شناسي باليني در بيمارستان رواني ممكن است منحصر به تشخيص بيماري از طريق تست باشد يا به

روان درماني بپردازد يا مشغول تحقيقات شود و يا تعليم عده اي را به عهده بگيرد. روان شناس باليني ممكن است در مدارس ، مراكز مشاوره كودكان ، زندانها ، بيمارستانها ، دانشگاهها ، پرورشگاهها ، كودكستانها ، وزارت كار ، كارخانه ها و انواع ديگر موسسات انجام وظيفه كند. ? انواع روان شناسي باليني

چهار نوع روان شناسي باليني وجود دارد: دسته اي كه براي درمان بيماري با روانپزشكان و روانكاوان اشتراك مساعي مي كنند و بيشتر به كشف ماهيت بيماري و طرز معالجه يك فرد خاص توجه مي كنند. دسته بعد روان شناساني كه وقت خود را بطور عمده صرف اندازه گيري خصوصيات افراد بوسيله تستهاي روان شناسي مي كنند. دسته ديگر فعاليتهاي دسته اول و دوم را بطور مساوي انجام مي دهند يعني هم به تشخيص و هم به درمان مي پردازند.

دسته آخر روان شناساني هستند كه به تحقيق و آزمايش خصوصيات بيماران رواني علاقه دارند و از طريق تجربي براي كشف علل ، علائم و طرق درمان مي كوشند. روان شناسان معتقدند كه آگاهي از تمام اين روشها براي آماده ساختن روان شناسي باليني ضروري است و روان شناسي بدون آشنايي با آنها نمي تواند به نحو موثري انجام وظيفه نمايد. ? تشخيص در روان شناسي باليني

روان شناسان باليني از روشهاي مختلف براي تشخيص اختلالات استفاده مي كنند. از جمله اين روشها مشاهده رفتار بيمار ، مصاحبه كلينيكي ، آزمونهاي رواني ، بررسي تاريخچه فردي و ... است. ? درمان در روان شناسي باليني

روشهاي مختلف درماني در روان شناسي باليني وجود دارد كه روان شناساني با توجه به رويكرد نظري كه در روان شناسي دارند يكي از آنها

بكار مي برند. مثل شناخت درماني ، رفتار درماني ، روانكاوي و ... برخي از روان شناسان باليني ديدگاه التقاطي دارند و از تمام شيوه هاي درماني بهره مي برند.

مهارتهاي ارتباطي و حل مسئله

نويسنده:دكترمنتظر الظهور

يكي از شاخصهاي مهم سلامت روان و مهارت زندگي براي سازگاري فعال افراد و احساس رضايت دروني و بيروني در روابط فردي مهارتهاي ارتباطي و حل مسئله است.

?- مهارتهاي دريافت (كلامي ، غيركلامي ، بازشناسي دقيق احساس ، درك هدف فرد )

2- مهارتهاي پردازش

3- مهارتهاي پيام رساني

رفتارهاي غيركلامي در ارتباط و اهميت آن عبارتند از :

1- حالتهاي مناسب صورت

2- حركات سر و دست و ايما و اشاره (cestver)

3- طرز ايستادن يا نشستن (posture)

4- تماس چشمي

روشهاي علمي آموزش مهارتهاي ارتباط و حل مسئله :

تمامي ارتباطات در زمينه هاي اجتماعي

1- گوش دادن فعال و تمرين آن

2- در ارتباط فرد لازم است قواعد خود افشا گري را بداند و مواظب خطرات خودافشاگري كه به شرح زير است باشند:

- موقعيت نامناسب

- جملات كلامي و غير كلامي نامناسب

- كلي و مبهم گفتگو كردن

3- آشكار كردن احساسات منفي

رفع سوء تفاهمات ، افكار اتوماتيك

8 قاعده براي ارتباط سالم

1- شروع ارتباط با موقعيتهاي مثبت آغاز شود .

2- به گفتگو وضوح ، صراحت و شفافيت بببخشيد

3- موضوع را تشريح كنيد و چگونگي ايجاد مشكل را بيان نمائيد

4- اسم نبردن از كسي و شروع مشكل بدون اشاره و شرح عيوب ديگران يكي از قواعد اساسي

5- بيان احساس به عنوان واكنشي نسبت به رفتار وگفتار ديگران به دور از پيشداوري

6- پذيرش سهم خود در مشكل را همراه گفتگوي دوجانبه در نظر بگيريد

7-

از هرگونه تهمت به خود يا ديگري اجتناب كنيد.

8- وظيفه شناسي را رعايت كنيد .

يكي از نكات مهم در روابط سالم به كارگيري مهارتهاي انعكاس احساسات و آينه هيجاني شدن براي طرف مقابل ارتباطي است. كاربرد مهارتهاي انعكاس به ابن دليل است كه در روابط بشري شش مشكل عمده وجود دارد كه 4 مورد آن مربوط به گوينده و 2 مورد آن مربوط به شنونده است.

چهار مورد گويندگان :

1- كلمات برا ي افراد مختلف معاني متفاوتي دارند.

2- اغلب پيامها را به صورت رمز گونه بيان مي كنند . معناي واقعي آنها پوشيده و پنهان است.

3- در حول و حوش و پيرامون موضوع مورد نظر صحبت مي كنند.

4- در برقراري ارتباط با احساسات خود كنترل سازنده آنها با مشكل مواجه هستند .

دو مشكل شنونده :

1- به سادگي نسبت به پيام گوينده دچار حواس پرتي مي شوند .

2- پيام را از طريق فيلترهايي مي شنوند كه عملا بيشتر مطالب را تحريف مي كنند.

مهارتهاي ارتباطي و حل مسئله

نويسنده:دكترمنتظر الظهور

يكي از شاخصهاي مهم سلامت روان و مهارت زندگي براي سازگاري فعال افراد و احساس رضايت دروني و بيروني در روابط فردي مهارتهاي ارتباطي و حل مسئله است.

?- مهارتهاي دريافت (كلامي ، غيركلامي ، بازشناسي دقيق احساس ، درك هدف فرد ) 2- مهارتهاي پردازش

3- مهارتهاي پيام رساني رفتارهاي غيركلامي در ارتباط و اهميت آن عبارتند از :

1- حالتهاي مناسب صورت

2- حركات سر و دست و ايما و اشاره (cestver)

3- طرز ايستادن يا نشستن (posture)

4- تماس چشمي روشهاي علمي آموزش مهارتهاي ارتباط و حل مسئله :

تمامي ارتباطات در زمينه

هاي اجتماعي

1- گوش دادن فعال و تمرين آن

2- در ارتباط فرد لازم است قواعد خود افشا گري را بداند و مواظب خطرات خودافشاگري كه به شرح زير است باشند:

- موقعيت نامناسب

- جملات كلامي و غير كلامي نامناسب

- كلي و مبهم گفتگو كردن

3- آشكار كردن احساسات منفي رفع سوء تفاهمات ، افكار اتوماتيك

8 قاعده براي ارتباط سالم

1- شروع ارتباط با موقعيتهاي مثبت آغاز شود .

2- به گفتگو وضوح ، صراحت و شفافيت بببخشيد

3- موضوع را تشريح كنيد و چگونگي ايجاد مشكل را بيان نمائيد

4- اسم نبردن از كسي و شروع مشكل بدون اشاره و شرح عيوب ديگران يكي از قواعد اساسي

5- بيان احساس به عنوان واكنشي نسبت به رفتار وگفتار ديگران به دور از پيشداوري

6- پذيرش سهم خود در مشكل را همراه گفتگوي دوجانبه در نظر بگيريد

7- از هرگونه تهمت به خود يا ديگري اجتناب كنيد.

8- وظيفه شناسي را رعايت كنيد .

يكي از نكات مهم در روابط سالم به كارگيري مهارتهاي انعكاس احساسات و آينه هيجاني شدن براي طرف مقابل ارتباطي است. كاربرد مهارتهاي انعكاس به ابن دليل است كه در روابط بشري شش مشكل عمده وجود دارد كه 4 مورد آن مربوط به گوينده و 2 مورد آن مربوط به شنونده است. چهار مورد گويندگان :

1- كلمات برا ي افراد مختلف معاني متفاوتي دارند.

2- اغلب پيامها را به صورت رمز گونه بيان مي كنند . معناي واقعي آنها پوشيده و پنهان است.

3- در حول و حوش و پيرامون موضوع مورد نظر صحبت مي كنند.

4- در برقراري ارتباط با احساسات خود كنترل

سازنده آنها با مشكل مواجه هستند . دو مشكل شنونده :

1- به سادگي نسبت به پيام گوينده دچار حواس پرتي مي شوند .

2- پيام را از طريق فيلترهايي مي شنوند كه عملا بيشتر مطالب را تحريف مي كنند.

خانم ها و افسردگي: درك شكاف ميان خانمها و آقايون

خانواده، شغل، كنار آمدن با عادت ماهانه، بارداري، يائسگي. يك خانم با مسائل بيشماري روبروست و بايد هر كدام از آنها را كنترل كند. اما يكي از اين مواردي كه به هر حال يك روز با آن مواجه خواهيد شد: افسردگي است.

تقريبا زنان دو برابر بيشتر از مردها در مراحل مختلف زندگي، دچار افسردگي ميشوند. عامل اين اختلاف چه چيز مي تواند باشد؟

عوامل بيولوژيكي، رواني و فرهنگي مي تواند ريسك خانم ها در ابتلا به افسردگي را افزايش دهد. در اين قسمت مي خواهيم مروري داشته باشيم بر روي اينكه عوامل بالا چگونه مي توانند استعداد ابتلا به اين بيماري را افزايش دهند.

عوامل بيولوژيكي دخيل در افسردگي

بدن خانم ها به خودي خود به افزايش افسردگي كمك مي كند. دليلش اين است كه هورمون ها تاثير مستقيمي بر روي حالات و رفتارهاي بانوان در مراحل مختلف زندگي مي گذارند. در حقيقت پيش از اينكه دخترها و پسرها به سن بلوغ برسند، ميزان افسردگي در هر دوي آنها به يك اندازه است. و تنها پس از بلوغ است كه اختلاف ميان نارسايي هاي مربوط به افسردگي، در آنها به طور مشهود، قابل تشخيص مي شود. براي مثال، دختري كه به سن 15 سالگي مي رسد دو برابر پسرها در همين سن احتمال ابتلا به افسردگي دارد.

به اين دليل كه بيماري از آغاز سن بلوغ

شروع مي شود و پس از يائسگي تقريبا متوقف مي شود، برخي از پژوهشگران بر اين باورند كه ترشحات هورموني مي توانند ريسك ابتلا به افسردگي را در بانوان افزايش دهند. از سوي ديگر بلوغ با علائم ديگري نظير پديدار شدن ميل جنسي، و عيني شدن هويت، مشاجره با والدين و برخي انتظارات نابجاي اجتماعي همراه است كه همه و همه دست به دست هم داده و ميزان افسردگي را بالا مي برند. اين ناهنجاري هاي رواني- اجتماعي به دليل فعل و انفعالات هورموني بروز مي كنند و حاصل آن چيزي نيست جز افسردگي.

نواسانات شديد هورموني مي تواند تاثير شگرفي بر زندگي بانوان داشته باشد. با توجه به تاثيري كه بر روي زندگي شخصي، اقتصادي و در ارتباط با ديگران مي گذارند، خانم ها خيلي بيشتر از آقايون در معرض ابتلا به افسردگي قرار مي گيرند. در اين قسمت نگاهي داريم به چگونگي تاثير اين عوامل بر روي افسردگي بانوان.

مشكلات پيش از قاعدگي

بيشتر خانم ها با مشكلات فيزيكي و احساسي كه پيش از شروع قاعدگي دچار آن مي شوند، آشنا هستند. اين مشكلات عبارتند از: نفخ شكم، احساس درد و شكنندگي سينه ها، سر درد، استرس، زود رنجي و ساير نشانه هاي جسمي و روحي پيش از قاعدگي (PMS). اگرچه اين علائم براي عده زيادي از خانم ها موقتي و زودگذر مي باشند، اما درصد كوچكي از خانم ها نيز هستند كه اين نشانه ها در آنها به حادترين شكل ممكن، مانند افسردگي و نا اميدي بروز مي كند. اين امر باعث نابود شدن زندگي، حرفه و روابطشان با ساير افراد مي شود.

اين حالت پريشاني پيش از قاعدگي (PMDD) نام دارد و نيازمند درمان از طريق هورمون و يا داروهاي ضد افسردگي است.

هر چند تاكنون ارتباط بين افسردگي و پيش قاعدگي به طور كامل شناسايي نشده است، برخي محققين معتقدند كه تغييرات دوره اي استروژن، پروژسترون و ساير هورمون ها مي توانند بر روي عملكرد مغز به ويژه سروتونين (قسمتي از مغز كه مامور كنترل حالات و خلق و خوي آدمي است) تاثير منفي بگذارد. ساير پژوهش ها گوياي اين امر هستند كه اندروژن و هورمون مردانه تستسترون كه به طور طبيعي در خانم ها نيز ترشح مي شود، نقش لاينفكي در اين قضيه دارند. معذلك به اين دليل كه تغييرات هورموني در تمام خانم ها صورت مي پذيرد و تنها گروه هاي خاصي از آنها دچار افسردگي مي شوند ما نمي توانيم تغييرات هورموني را تنها عامل بروز افسردگي بدانيم؛ مسائل ژنتيكي و وراثتي و دلايل بيشمار ديگري نيز در اين امر دخيل هستند.

بارداري

بارداري به نوبه خود باعث بروز افسردگي نمي شود. اما روند چشمگير تغيير هورمون ها كه در دوران بارداري همراه با كارهاي خانه و بيرون و روابط مختلف ايجاد مي شود؛ كه مي تواند مستقيما سبب بروز افسردگي شود. برخي ديگر از دلايلي كه مي توانند شما را در دوران بارداري به سمت افسردگي بكشانند عبارتند از: افسردگي هاي قبلي مانند (PMDD)، دعواهاي خانوادگي، فقدان حمايت اجتماعي، و احساس دل نگراني در مورد امر بارداري. موضوعات ديگري كه حول محور بارداري وجود دارد نظير: ناباروري، سقط جنين و يا حاملگي ناخواسته نيز جزء عواملي به شمار مي روند كه افسردگي را افزايش

خواهند داد.

تشخيص افسردگي در زمان بارداري معمولا كار دشواري است، چراكه علائم آن با تغييرات طبيعي اين دوران همخواني دارد. از جمله اين تغييرات مي توان به تغيير ذائقه، خستگي، از خواب پريدن هاي مكرر و تغيير در خواست هاي جنسي بيمار اشاره كرد.

افسردگي پس از وضع حمل

هر چند يك نوزاد جديد مي تواند خيلي جالب و سرگرم كننده باشد، اما تقريبا در حدود نيمي از خانم ها پس از به دنيا آمدن فرزندشان احساس ناراحتي، خشم و زود رنجي و تحريك پذيري شديدي مي كنند. اين نوع احساسات كاملا طبيعي بوده و تقريبا در حدود يك تا دو هفته پس از وضع حمل از بين مي روند. اما اگر اينچنين نشد و علائم خيلي حاد شدند؛ مثلا تا آنجا پيش رفت كه شما دچار: ناتواني در مراقبت از كودك، احساس استرس و اضطراب، اعتماد به نفس پايين، آشفتگي و بي قراري، فكر خودكشي شديد، بدون شك دچار افسردگي پس از وضع حمل هستيد. اين بيماري يك مورد كاملا جدي است كه نيازمند درمان و معالجه فوري مي باشد. اين بيماري به دليل نوزاد نورسيده شما ايجاد نشده است، بلكه دليل اصلي ان نواسانات هورموني است كه تاثير مستقيم بر روي حالات و خلق و خوي شما مي گذارد.

يائسگي و پيش يائسگي

ريسك افسردگي در زمان يائسگي به دليل بروز نواسانات بيش از اندازه در سطح هورمون ها، و همينطور پس از يائسگي به دليل كاهش بيش از اندازه سطح هورمون استروژن افزايش پيدا مي كند. البته بسياري از خانم ها با اينكه دچار علائم ناخوشايند دوران يائسگي مي شوند بازهم مبتلا به

افسردگي نمي شوند، اما براي خانم هايي كه براي مدت زمان زيادي در خوابيدن مشكل پيدا مي كنند و يا سابقه قبلي اين بيماري را داشته اند ريسك بالايي در ابتلا به افسردگي وجود دارد. بيرون آوردن كامل رحم نيز كه در نهايت منجر به يائسگي مي شود سبب بروز علائم حادتر و در آخر افسردگي مي شود.

عوامل اجتماعي و فرهنگي دخيل در افسردگي

افسردگي در خانم ها تنها مربوط به دلايل زيست شناختي و بيولوژيكي نمي شود. استرس هاي ناشي از زندگي اجتماعي و فرهنگي نيز نقش مهمي را در اين زمينه بازي مي كنند. هر چند آقايون نيز تحت فشار چنين استرس هايي قرار دارند، اما باز هم ميزان اين فشار در خانم ها بيشتر است. به عنوان مثال اكثراً خانم ها بايد بار مسئوليت خانه و محيط كار را با هم به دوش كشند. خانم ها معمولا درآمد هاي پايين تري نسبت به آقايون دارند، به تنهايي از فرزندان خود مراقبت مي كنند و سابقه آزار و اذيت جنسي را نيز تجربه كرده اند، كه همه اين موارد منجر به ايجاد افسردگي در فرد مي شوند، به ويژه در خانم هايي كه قبلا پيشينه اين بيماري را داشته اند.

قدرت و شرايط نابرابر

به طور معمول خانم ها در آمد كمتري نسبت به آقايون دارند. شرايط نامساعد اقتصادي آنها را دچار استرس مي كند، اغلب نگران آينده هستند و همين امر باعث مي شود تا كمتر در متن جامعه قرار بگيرند و دسترسي كمتري به مداواي پزشكي داشته باشند. درصد كمي از خانم ها نيز از استرسي كه تبعيض نژادي به آنها مي

دهد، رنج مي برند. اين مقوله، احساسي به شما مي دهد كه گويا هيچ گونه كنترلي بر روي زندگي خود نداريد. اين امر شما را به سمت نافعالي جنسي، منفي گرايي و فقدان اعتماد به نفس سوق مي دهد كه تمام موارد در نهايت منجر به افسردگي مي شوند.

فشار كاري

خانم هايي كه در خارج از خانه كار مي كنند باز هم كارهاي زيادي در خانه براي انجام دادن دارند. به اين معنا كه در طول هفته ساعات بيشتري را نسبت به آقايون، صرف برآورده كردن خواست هاي ديگران مي كنند. بسياري از خانم هايي كه به تنهايي در حال بزرگ كردن فرزندانشان هستند، گاهي اوقات مجبور مي شوند چندين شغل را با هم انجام دهند تا مخارج خانواده درآيد؛ اين كار باعث افزايش چالش ها و استرس هاي يك خانم مي شود. برخي از خانم ها نيز بايد هم از فرزندان نوجوان و جوان خود مراقبت كنند هم از افراد مسن و از كار افتاده فاميل. اين امر شما را حتما به سوي افسردگي سوق خواهد داد.

مداواي افسردگي

بدون توجه به اين مطلب كه دليل قطعي افسردگي چيست، خانم ها نسبت به آقايون، علائم متفاوتي را بروز مي دهند از جمله: احساس گناه بيشتر، اضطراب، احساس بيهودگي، خستگي، اشفتگي در خواب، اضافه وزن، هوس در مصرف كربوهيدرات ها. نوعي از افسردگي كه در بانوان بسيار شايع مي باشد، افسردگي فصلي مي باشد؛ كه در دوره ي بخصوصي ظاهر شده، پس از مدتي از بين مي رود و مجددا سال بعد دقيقا در همان موقع، دوباره بروز مي كند. به علاوه افراد خانواده نيز

عامل مهمي در مبتلا شدن خانم ها به افسردگي هستند.

اگر چه ممكن است تمام عوامل بيولوژيكي، اجتماعي، فرهنگي، و رواني مخالف شما باشند، اما درمان هايي وجود دارند كه كاملا موثر شناخته شده اند. حتي در حادترين انواع افسردگي بازهم بهره گيري از درمان درست، بيماري را از بين خواهد برد.

نمي دانيد از كجا بايد درمان را آغاز كنيد؟ براي بيشتر خانم ها پزشك متخصص زنان و زايمان نقش مهمي را در انجام اقدامات پيشگيرانه بازي مي كند. شما هم اصولا در هنگام صحبت كردن با آنها احساس راحتي بيشتري مي كنيد. آنها مي توانند خودشان مداوا را شروع كرده و همچنين متخصصين مربوطه را به شما معرفي كنند تا از طريق روان درماني و يا استفاده از داروهاي ضد افسردگي سلامت خود را مجددا بدست آوريد.

باور اين امر كه بيماريتان غير قابل درمان بوده و در وضعيت بدي قرار داريد، خود به عنوان يك از بهترين نمونه هاي افسردگي قلمداد مي شود. شما خيلي بيشتر از يك مرد در معرض ابتلا به افسردگي قرار داريد اما نبايد تصور كنيد كه بايد خيلي راحت با آن كنار بياييد و با اين مشكل به زندگي خود دامه دهيد. درمان مناسب مي تواند به شما كمك كند تا بتوانيد مجددا از زندگي خود لذت ببريد.

خانم ها و افسردگي: درك شكاف ميان خانمها و آقايون خانواده، شغل، كنار آمدن با عادت ماهانه، بارداري، يائسگي. يك خانم با مسائل بيشماري روبروست و بايد هر كدام از آنها را كنترل كند. اما يكي از اين مواردي كه به هر حال يك روز با آن مواجه خواهيد شد:

افسردگي است.

تقريبا زنان دو برابر بيشتر از مردها در مراحل مختلف زندگي، دچار افسردگي ميشوند. عامل اين اختلاف چه چيز مي تواند باشد؟

عوامل بيولوژيكي، رواني و فرهنگي مي تواند ريسك خانم ها در ابتلا به افسردگي را افزايش دهد. در اين قسمت مي خواهيم مروري داشته باشيم بر روي اينكه عوامل بالا چگونه مي توانند استعداد ابتلا به اين بيماري را افزايش دهند. عوامل بيولوژيكي دخيل در افسردگي

بدن خانم ها به خودي خود به افزايش افسردگي كمك مي كند. دليلش اين است كه هورمون ها تاثير مستقيمي بر روي حالات و رفتارهاي بانوان در مراحل مختلف زندگي مي گذارند. در حقيقت پيش از اينكه دخترها و پسرها به سن بلوغ برسند، ميزان افسردگي در هر دوي آنها به يك اندازه است. و تنها پس از بلوغ است كه اختلاف ميان نارسايي هاي مربوط به افسردگي، در آنها به طور مشهود، قابل تشخيص مي شود. براي مثال، دختري كه به سن 15 سالگي مي رسد دو برابر پسرها در همين سن احتمال ابتلا به افسردگي دارد.

به اين دليل كه بيماري از آغاز سن بلوغ شروع مي شود و پس از يائسگي تقريبا متوقف مي شود، برخي از پژوهشگران بر اين باورند كه ترشحات هورموني مي توانند ريسك ابتلا به افسردگي را در بانوان افزايش دهند. از سوي ديگر بلوغ با علائم ديگري نظير پديدار شدن ميل جنسي، و عيني شدن هويت، مشاجره با والدين و برخي انتظارات نابجاي اجتماعي همراه است كه همه و همه دست به دست هم داده و ميزان افسردگي را بالا مي برند. اين ناهنجاري هاي رواني- اجتماعي به

دليل فعل و انفعالات هورموني بروز مي كنند و حاصل آن چيزي نيست جز افسردگي.

نواسانات شديد هورموني مي تواند تاثير شگرفي بر زندگي بانوان داشته باشد. با توجه به تاثيري كه بر روي زندگي شخصي، اقتصادي و در ارتباط با ديگران مي گذارند، خانم ها خيلي بيشتر از آقايون در معرض ابتلا به افسردگي قرار مي گيرند. در اين قسمت نگاهي داريم به چگونگي تاثير اين عوامل بر روي افسردگي بانوان. مشكلات پيش از قاعدگي

بيشتر خانم ها با مشكلات فيزيكي و احساسي كه پيش از شروع قاعدگي دچار آن مي شوند، آشنا هستند. اين مشكلات عبارتند از: نفخ شكم، احساس درد و شكنندگي سينه ها، سر درد، استرس، زود رنجي و ساير نشانه هاي جسمي و روحي پيش از قاعدگي (PMS). اگرچه اين علائم براي عده زيادي از خانم ها موقتي و زودگذر مي باشند، اما درصد كوچكي از خانم ها نيز هستند كه اين نشانه ها در آنها به حادترين شكل ممكن، مانند افسردگي و نا اميدي بروز مي كند. اين امر باعث نابود شدن زندگي، حرفه و روابطشان با ساير افراد مي شود. اين حالت پريشاني پيش از قاعدگي (PMDD) نام دارد و نيازمند درمان از طريق هورمون و يا داروهاي ضد افسردگي است.

هر چند تاكنون ارتباط بين افسردگي و پيش قاعدگي به طور كامل شناسايي نشده است، برخي محققين معتقدند كه تغييرات دوره اي استروژن، پروژسترون و ساير هورمون ها مي توانند بر روي عملكرد مغز به ويژه سروتونين (قسمتي از مغز كه مامور كنترل حالات و خلق و خوي آدمي است) تاثير منفي بگذارد. ساير پژوهش ها گوياي اين

امر هستند كه اندروژن و هورمون مردانه تستسترون كه به طور طبيعي در خانم ها نيز ترشح مي شود، نقش لاينفكي در اين قضيه دارند. معذلك به اين دليل كه تغييرات هورموني در تمام خانم ها صورت مي پذيرد و تنها گروه هاي خاصي از آنها دچار افسردگي مي شوند ما نمي توانيم تغييرات هورموني را تنها عامل بروز افسردگي بدانيم؛ مسائل ژنتيكي و وراثتي و دلايل بيشمار ديگري نيز در اين امر دخيل هستند. بارداري

بارداري به نوبه خود باعث بروز افسردگي نمي شود. اما روند چشمگير تغيير هورمون ها كه در دوران بارداري همراه با كارهاي خانه و بيرون و روابط مختلف ايجاد مي شود؛ كه مي تواند مستقيما سبب بروز افسردگي شود. برخي ديگر از دلايلي كه مي توانند شما را در دوران بارداري به سمت افسردگي بكشانند عبارتند از: افسردگي هاي قبلي مانند (PMDD)، دعواهاي خانوادگي، فقدان حمايت اجتماعي، و احساس دل نگراني در مورد امر بارداري. موضوعات ديگري كه حول محور بارداري وجود دارد نظير: ناباروري، سقط جنين و يا حاملگي ناخواسته نيز جزء عواملي به شمار مي روند كه افسردگي را افزايش خواهند داد.

تشخيص افسردگي در زمان بارداري معمولا كار دشواري است، چراكه علائم آن با تغييرات طبيعي اين دوران همخواني دارد. از جمله اين تغييرات مي توان به تغيير ذائقه، خستگي، از خواب پريدن هاي مكرر و تغيير در خواست هاي جنسي بيمار اشاره كرد. افسردگي پس از وضع حمل

هر چند يك نوزاد جديد مي تواند خيلي جالب و سرگرم كننده باشد، اما تقريبا در حدود نيمي از خانم ها پس از به دنيا آمدن فرزندشان احساس

ناراحتي، خشم و زود رنجي و تحريك پذيري شديدي مي كنند. اين نوع احساسات كاملا طبيعي بوده و تقريبا در حدود يك تا دو هفته پس از وضع حمل از بين مي روند. اما اگر اينچنين نشد و علائم خيلي حاد شدند؛ مثلا تا آنجا پيش رفت كه شما دچار: ناتواني در مراقبت از كودك، احساس استرس و اضطراب، اعتماد به نفس پايين، آشفتگي و بي قراري، فكر خودكشي شديد، بدون شك دچار افسردگي پس از وضع حمل هستيد. اين بيماري يك مورد كاملا جدي است كه نيازمند درمان و معالجه فوري مي باشد. اين بيماري به دليل نوزاد نورسيده شما ايجاد نشده است، بلكه دليل اصلي ان نواسانات هورموني است كه تاثير مستقيم بر روي حالات و خلق و خوي شما مي گذارد. يائسگي و پيش يائسگي

ريسك افسردگي در زمان يائسگي به دليل بروز نواسانات بيش از اندازه در سطح هورمون ها، و همينطور پس از يائسگي به دليل كاهش بيش از اندازه سطح هورمون استروژن افزايش پيدا مي كند. البته بسياري از خانم ها با اينكه دچار علائم ناخوشايند دوران يائسگي مي شوند بازهم مبتلا به افسردگي نمي شوند، اما براي خانم هايي كه براي مدت زمان زيادي در خوابيدن مشكل پيدا مي كنند و يا سابقه قبلي اين بيماري را داشته اند ريسك بالايي در ابتلا به افسردگي وجود دارد. بيرون آوردن كامل رحم نيز كه در نهايت منجر به يائسگي مي شود سبب بروز علائم حادتر و در آخر افسردگي مي شود. عوامل اجتماعي و فرهنگي دخيل در افسردگي

افسردگي در خانم ها تنها مربوط به دلايل زيست شناختي و

بيولوژيكي نمي شود. استرس هاي ناشي از زندگي اجتماعي و فرهنگي نيز نقش مهمي را در اين زمينه بازي مي كنند. هر چند آقايون نيز تحت فشار چنين استرس هايي قرار دارند، اما باز هم ميزان اين فشار در خانم ها بيشتر است. به عنوان مثال اكثراً خانم ها بايد بار مسئوليت خانه و محيط كار را با هم به دوش كشند. خانم ها معمولا درآمد هاي پايين تري نسبت به آقايون دارند، به تنهايي از فرزندان خود مراقبت مي كنند و سابقه آزار و اذيت جنسي را نيز تجربه كرده اند، كه همه اين موارد منجر به ايجاد افسردگي در فرد مي شوند، به ويژه در خانم هايي كه قبلا پيشينه اين بيماري را داشته اند. قدرت و شرايط نابرابر

به طور معمول خانم ها در آمد كمتري نسبت به آقايون دارند. شرايط نامساعد اقتصادي آنها را دچار استرس مي كند، اغلب نگران آينده هستند و همين امر باعث مي شود تا كمتر در متن جامعه قرار بگيرند و دسترسي كمتري به مداواي پزشكي داشته باشند. درصد كمي از خانم ها نيز از استرسي كه تبعيض نژادي به آنها مي دهد، رنج مي برند. اين مقوله، احساسي به شما مي دهد كه گويا هيچ گونه كنترلي بر روي زندگي خود نداريد. اين امر شما را به سمت نافعالي جنسي، منفي گرايي و فقدان اعتماد به نفس سوق مي دهد كه تمام موارد در نهايت منجر به افسردگي مي شوند. فشار كاري

خانم هايي كه در خارج از خانه كار مي كنند باز هم كارهاي زيادي در خانه براي انجام دادن دارند. به اين معنا

كه در طول هفته ساعات بيشتري را نسبت به آقايون، صرف برآورده كردن خواست هاي ديگران مي كنند. بسياري از خانم هايي كه به تنهايي در حال بزرگ كردن فرزندانشان هستند، گاهي اوقات مجبور مي شوند چندين شغل را با هم انجام دهند تا مخارج خانواده درآيد؛ اين كار باعث افزايش چالش ها و استرس هاي يك خانم مي شود. برخي از خانم ها نيز بايد هم از فرزندان نوجوان و جوان خود مراقبت كنند هم از افراد مسن و از كار افتاده فاميل. اين امر شما را حتما به سوي افسردگي سوق خواهد داد. مداواي افسردگي

بدون توجه به اين مطلب كه دليل قطعي افسردگي چيست، خانم ها نسبت به آقايون، علائم متفاوتي را بروز مي دهند از جمله: احساس گناه بيشتر، اضطراب، احساس بيهودگي، خستگي، اشفتگي در خواب، اضافه وزن، هوس در مصرف كربوهيدرات ها. نوعي از افسردگي كه در بانوان بسيار شايع مي باشد، افسردگي فصلي مي باشد؛ كه در دوره ي بخصوصي ظاهر شده، پس از مدتي از بين مي رود و مجددا سال بعد دقيقا در همان موقع، دوباره بروز مي كند. به علاوه افراد خانواده نيز عامل مهمي در مبتلا شدن خانم ها به افسردگي هستند.

اگر چه ممكن است تمام عوامل بيولوژيكي، اجتماعي، فرهنگي، و رواني مخالف شما باشند، اما درمان هايي وجود دارند كه كاملا موثر شناخته شده اند. حتي در حادترين انواع افسردگي بازهم بهره گيري از درمان درست، بيماري را از بين خواهد برد.

نمي دانيد از كجا بايد درمان را آغاز كنيد؟ براي بيشتر خانم ها پزشك متخصص زنان و زايمان نقش مهمي را

در انجام اقدامات پيشگيرانه بازي مي كند. شما هم اصولا در هنگام صحبت كردن با آنها احساس راحتي بيشتري مي كنيد. آنها مي توانند خودشان مداوا را شروع كرده و همچنين متخصصين مربوطه را به شما معرفي كنند تا از طريق روان درماني و يا استفاده از داروهاي ضد افسردگي سلامت خود را مجددا بدست آوريد.

باور اين امر كه بيماريتان غير قابل درمان بوده و در وضعيت بدي قرار داريد، خود به عنوان يك از بهترين نمونه هاي افسردگي قلمداد مي شود. شما خيلي بيشتر از يك مرد در معرض ابتلا به افسردگي قرار داريد اما نبايد تصور كنيد كه بايد خيلي راحت با آن كنار بياييد و با اين مشكل به زندگي خود دامه دهيد. درمان مناسب مي تواند به شما كمك كند تا بتوانيد مجددا از زندگي خود لذت ببريد.

بحران خودكشي

آيا تاكنون با پيشامدهاي ناكام كننده اي در زندگي مواجه شده ايد، طوري كه دلتان بخواهد به همه چيز خاتمه دهيد؟ آيا تاكنون مرگ به عنوان راه حلي بهتر از مبارزه با زندگي برايتان مطرح شده است؟ بسياري از مردم در دوره اي از زندگي خود به مرگ فكر كرده اند ولي تعداد بسيار كمي از آنها واقعاً به خودكشي عمل مي كنند. بحران خودكشي تجربه اي مغشوش كننده, دردناك و سخت است. براي بيرون آمدن از بحران خودكشي, تعيين عوامل ايجاد كننده بحران, فهم احساسات شخص خودكشي كننده و مواجهه با افكار خودكشي گرا مسائل بسيار مهم و اساسي هستند.

? چه چيزي به بحران خودكشي منجر مي شود؟

يك بحران خودكشي معمولاً توسط يك تجربه آسيب زا و يا مجموعه اي

از تجارب كه احساس ارزشمندي شخص را پايمال مي كنند, ايجاد مي شود. اين تجارب شامل يك فقدان اساسي, ناكامي در نيل به اهداف شخصي و يا مشكلات شخصي دراز مدت مي باشند. زماني كه نظام مقابله اي شخص قادر به رويارويي با تجارب منفي زندگي نباشد, افسردگي و يأس ناشي از آن مي تواند شخص را به افكار خودكشي آسيب پذير نمايد.

? احساسات شخص خودكشي كننده

عموماً شخص در معرض خودكشي به دليل احساس بيگانگي از تعاملات اجتماعي كناره گيري مي كند. او در پس انبوه جمعيت احساس انزوا و تنهايي مي نمايد. نيروي لازم براي عملكردهاي روزانه كاهش مي يابد. احساس خستگي و نوسانات خلقي ايجاد مي شوند. خواب, خوراك و عادات مراقبت از خود از نظم معمول خارج مي گردند. شخص ممكن است بدليل سخت و غير قابل تحمل بودن الزامات زندگي از خوردن خودداري كند, در خواب مشكل داشته باشد, كلاس درس يا كار خود را فراموش كند و از آرايش ظاهري خود غفلت نمايد. عواطف خشم, آسيب و غمگيني احساس نااميدي و درماندگي فرد را در بر مي گيرد.

? شيوه هاي مواجهه با افكار خودكشي

در زير چند راهبرد جهت مواجهه با معماي بحران خودكشي ذكر شده است. نكته كليدي براي پيشرفت از طريق اين حالت, برقرار كردن رابطه با يك شخص و مشاركت در يافتن راههاي جايگزين جهت (توجيه) زندگي (زنده ماندن) است.

?) ترسها، ناكامي ها و نگراني هاي خود را با والدين, دوست, همسر, استاد, مشاور يا يك روحاني در ميان بگذاريد. اگر شما راه حلي براي مشكلات نداريد به اين معني نيست كه براي

آن مشكلات ديگر هيچ راه حلي وجود ندارد. ابراز افكار و احساساتتان آغاز كننده فرايندي است كه از طريق آن نيرو, اميد و احساس ارزشمندي مجدداً ايجاد شده و به كشف راه حل هاي ديگر جهت حل و فصل بحران منجر مي گردد. اگر افكار خودكشي پيش از چند روز طول كشيد, كمك حرفه اي و تخصصي الزامي خواهد بود.

?) آنچه را كه موجب ناراحتي شما مي شود بطور مشخص بنويسيد. علاوه بر اين, چگونگي رويارويي تان با مشكلات را معين كنيد. با مشخص كردن آنچه جهت مقابله با يك موضوع خاص انجام مي دهيد, دريچه ذهن خود را براي راه حلهاي ديگر باز مي گذاريد.

?) افكار مثبت را جايگزين افكار منفي كنيد. اگر شما بطور دائمي درباره نقائص, تقصيرها و بدبياري هاي زندگي خود تعمق و تفكر نمائيد، خود پنداره و نگرشي منفي در مورد آينده را دروني خواهيد كرد. تمركز بر اسنادها, توانايي ها و مشاركت هاي شخصي مثبت, نگرشي متعادل در مورد خود و توانايي هايتان ايجاد خواهد كرد. در بعضي اوقات جهت ايجاد احساس بهتر با خودتان حرف بزنيد.

?) كساني را كه در صورت كشتن خودتان زندگي آنها آسيب خواهد ديد, مشخص كنيد. تعيين اينكه آيا كسي در زندگي خود به شما نيازمند است, كاري سخت است. بهرحال, ما همه در شبكه هاي اجتماعي درگير هستيم و در هر لحظه از زمان شخصي وجود دارد كه رابطه اي معني دار با شما داشته باشد. در نظر داشته باشيد كه شما به حساب مي آئيد (براي ديگران مهم هستيد), ارزشمنديد و استحقاق اين را داريد كه چيزها را بهتر

سازيد.

زندگي در دوره هايي از زمان سخت مي گردد, همه فراز و نشيب دارند. يك بخش از خوبي زندگي در اين است كه شما اميدواريد فردا بهتر از ديروز خواهد بود.

اگر شما از افسردگي, نااميدي و افكار خودكشي در رنج هستيد, مطمئن باشيد كه مراجعه به متخصصين بهداشت رواني براي شما بسيار كمك كننده خواهد بود.

? پيشگيري از خودكشي!؟چرا مردم خودكشي مي كنند؟

خصوصيت مشترك ما بين افرادي كه اقدام به خودكشي مي كنند داشتن اين باور است كه خود كشي تنها راه حل غلبه بر احساسات غير قابل تحمل است .كشش خودكشي دراين است كه نهايتا به اين احساسات غيرقابل تحمل خاتمه مي دهد .درتراژدي خودكشي ،آشفتگي ومشكلات عاطفي به حدي شديد مي گردند كه فرد را دريافتن راه- هاي مختلف حل مشكل خود ناتوان مي سازند. رحالي كه راه حل هاي ديگري نيز وجود دارند.

همه ما درطول زندگي احساس تنهائي ،افسردگي ،بي كسي ونا اميدي را تجربه مي -كنيم .مرگ يكي از اعضاي خانواده وشكست دربرقراري ارتباط از جمله مواردي هستند كه اعتماد به نفس ما را تحت تأثير قرارداده احساس بي ارزشي را در ما بوجود مي -آورند.ورشكستگي هاي اقتصادي نيز از جمله مشكلات عمده اي هستند كه بعضي از ما در طول زندگي كم و بيش با آن مواجه مي گرديم. از آنجائي كه ساختار هيجاني هر شخص منحصر به فرد مي باشد هركدام ازما در شرايط مختلف پاسخهاي متفاوتي مي دهيم .

درتشخيص اين كه آيا واقعا ٌفردي قصد خودكشي دارد لازم است اين موقعيت بحراني ،از ديدفردمورد ارزيابي قرارگيرد، چرا كه ممكن است موضوعي كه از ديد شما از اهميت

كمي برخوردار است بنظر شخص ديگر بسيار مهم باشد ويا واقعه اي كه شما براي آن اهميتي قائل نمي شويد براي شخص ديگر بسيار ناراحت كننده و مهم تلقي گردد.

بدون توجه به ماهيت بحران ،اگر كسي احساس مي كند كه ديگر تحمل مشكلات را ندارد خطر اقدام به خودكشي ،به عنوان راه حل جذاب براي وي وجود دارد.

? علائم خطر

حداقل ?? درصد كساني كه اقدام به خودكشي مي كنند قبل از اقدام ،به گونه اي قصد خودشان را نشان مي دهند .آگاهي از اين نشانه ها وحاد بودن مشكلات فرد ميتواند د ر پيشگيري از چنين تراژديهايي كمك كننده باشد. اگر شما فردي را مي شناسيد كه در برقراري يك ارتباط هدفمند ويا رسيدن به اهداف از پيش تعيين شده درموقعيت پراسترسي قرار دارد و يا حتي به دليل شكست درامتحان دچار مشكل مي باشد لازم است درصدد يافتن ساير علائم بحران برآئيد.

بسياري از افراد غالبا با ابراز جملاتي همچون « دلم مي خواهد خودم را بكشم »يا « نمي دانم چه مدت ديگر مي توانم اين فشارها ومشكلات را تحمل كنم » ،يا اينكه «من قرص هايم را براي روزي نگهداشته ام كه كارها واقعا بدتر گردد» يا« اخيرا طوري رانندگي مي كنم گوئي واقعا برايم اهميت نداردچه اتفاقي برايم پيش بيايد.» ديگران را مستقيما از برنامه خود كشي خود مطلع ميگردانند.بطور كلي وجود احساس افسردگي ، ابراز درماندگي ،تنهايي ونا اميدي شديد مي تواند بيانگر افكار منجر به خودكشي درفرد باشد.گوش دادن به صحبتهاي فرد كه نشانه? درخواست كمك از طرف اوست حائز اهميت بسياري است چرا كه معمولا اين گونه صحبتها تلاش نا اميدانه فرد جهت

برقراري ارتباط ، دريافت كمك و درك مشكلاتش توسط ديگران مي باشد.

بيشتر اوقات دررفتار بيروني افرادي كه به فكر خودكشي مي افتند تغييراتي ديده مي شود آنها ممكن است با بخشيدن اموال قيمتي خود ومرتب كردن كارهايشان خود را براي مرگ آماده كنند .آنها همچنين ممكن است از اطرافيان خود كناره گيري نموده الگوي خواب و خوراك خود را تغيير دهند ويا علاقه أشان را نسبت به فعاليتها يا ارتباطات گذشته اشان از دست بدهند.

چنين تغييرات ناگهاني وشديد مي تواند به عنوان زنگ خطر تلقي گردد چرا كه با اين تغييرات فرد خود را درموقعيتي مي بيند كه بزودي مشكلاتش تمام خواهد شد و به آرامش دست خواهد يافت .

? باورهاي غلط وحقايقي راجع به خودكشي

? باور غلط :

فرد بايد ديوانه باشد كه حتي فكر خودكشي به سرش بزند .

_ حقيقت :

بيشتر مردم گاهگاهي درطول زندگي خود درمورد خودكشي فكر كرده اند. بسياري از افرادي كه خودكشي مي كنند ويا اقدام به خود كشي حقيقت : اغلب مواقع عكس قضيه درست است ،كساني كه اقدام هاي قبلي خودكشي داشته اند بيشتر در معرض خطر خودكشي قرار دارند.براي بعضي از اين افراد، خودكشي دردفعات دوم و سوم آسانتر مي باشد.

? باور غلط :

كساني كه قصد جدي خودكشي دارند هيچ كاري را نمي توان براي آنها انجام داد .

_ حقيقت :

بيشتر بحرانها ي منجر به خودكشي ،محدود به زمان بوده و براساس افكار مبهم صورت گر فته لند .كساني كه اقدام به خودكشي مي كنند به نحوي قصد فرار از مشكلات را دارند .درحالي كه آنها مي بايد مستقيما با مشكلات برخورد نموده تا بتوانند راه حلهاي ديگري را بيابند .راه حلهايي

كه با كمك افراد علاقمند به آنها درطول بحران مطرح شده و با حمايت آنها اين افراد قادر خواهند بود دقيق تر راجع به مسائل فكر كنند.

? باور غلط:

صحبت راجع به خودكشي مي تواند ايده خودكشي را در فرد بوجود آورد.

_ حقيقت :

بحران و آشفتگي هاي هيجاني ناشي از آن ،فكر راجع به خود كشي را در ذهن فرد مستعد ايجاد نموده است .علاقمندي وصحبت مستقيم راجع به خودكشي ،اين اجازه را به فرد مي دهد فشار يا ناراحتي صحبت درباره? مشكلات خود را تجربه نمايد كه اين امر مي تواند منجر به كاهش اضطراب در وي گردد.اين گونه صحبتها همچنين باعث مي شود فردي كه قصد خودكشي دارد كمتر احساس تنهايي يا انزوا داشته واحتمالا براي وي تسكين دهنده نيز باشد.

? چگونه ميتوان به فردي كه قصد خودكشي دارد كمك نمود:

اغلب خودكشي ها را مي توان با اقدام هاي بجا و مناسب در مورد افراد در معرض بحران پيشگيري نمود. اگر فردي راكه قصد خودكشي دارد مي شناسيد لازم است اقدامات زير را انجام دهيد :

_ خونسرد باشيد:دربيشتر موارد عجله اي دركار نيست .بنشينيد و واقعا به صحبتهاي فرد گوش فرا دهيد وضمن درك،حمايتهاي عاطفي خود را در مورد وي اعمال نمائيد.

_ بطور مستقيم راجع به خودكشي بحث نمائيد. بيشتر افراد راجع به مرگ و مردن احساسات مبهمي داشته و آماده دريافت هرنوع كمكي هستند . از صحبت يا سؤال مستقيم راجع به خودكشي ،ترس و وحشتي بخود راه ندهيد.

_ فرد را به استفاده از روش هاي حل مسئله واقدامات مثبت تشويق وترغيب نمائيد بخاطر داشته باشيد فردي كه در موقعيت بحران عاطفي قرار

دارد نمي تواند منطقي ودقيق فكر كند. اورا از هر گونه اقدام جدي وتصميمات غير قابل برگشت درموقعيت بحران باز داريد وراجع به تغييرات مثبتي كه اميد به زندگي را در وي افزايش مي دهد بحث وگفتگو نمائيد.

_ از ديگر افراد كمك بگيريد.عليرغم اينكه شما قصد كمك را داريد،سعي نكنيد با ايفاي نقش مشاور تمام مسئوليت را خود برعهده بگيريد .درجستجوي افرادي كه بتوانند در زمينه هاي تخصصي به شما كمك كنند برآييد ،حتي اگر به قيمت از بين رفتن اعتماد او به شما شود.اجازه دهيد فرد مشكل دار بفهمد كه شما براي وي اهميت قائليد ونسبت به او چنان علاقمنديد كه قصد گرفتن كمك از ديگران جهت رفع مشكلات وي را داريد.

? اطلاعات ارائه شده را مي توان چنين خلاصه نمودكه:

بحران منجر به خودكشي موقتي است .غير قابل تحمل ترين دردها و ناراحتي ها نيز مي توانند تحمل گردند .كمك هميشه در دسترس شماست .

خيلي كساني كه خودكشي كرده اند افراد با هوشي بوده اند كه در موقعيت بحران ، انتظار بيش از حدي از خود داشته وموقتا دچار آشفتگي وپريشاني احوال شده اند .

_ باور غلط : كسا ني كه يك بار اقدام جدي براي خودكشي داشته لند رغبتي براي اقدام مجدد ندارند .

بحران خودكشي آيا تاكنون با پيشامدهاي ناكام كننده اي در زندگي مواجه شده ايد، طوري كه دلتان بخواهد به همه چيز خاتمه دهيد؟ آيا تاكنون مرگ به عنوان راه حلي بهتر از مبارزه با زندگي برايتان مطرح شده است؟ بسياري از مردم در دوره اي از زندگي خود به مرگ فكر كرده اند ولي تعداد بسيار كمي از آنها واقعاً

به خودكشي عمل مي كنند. بحران خودكشي تجربه اي مغشوش كننده, دردناك و سخت است. براي بيرون آمدن از بحران خودكشي, تعيين عوامل ايجاد كننده بحران, فهم احساسات شخص خودكشي كننده و مواجهه با افكار خودكشي گرا مسائل بسيار مهم و اساسي هستند. ? چه چيزي به بحران خودكشي منجر مي شود؟

يك بحران خودكشي معمولاً توسط يك تجربه آسيب زا و يا مجموعه اي از تجارب كه احساس ارزشمندي شخص را پايمال مي كنند, ايجاد مي شود. اين تجارب شامل يك فقدان اساسي, ناكامي در نيل به اهداف شخصي و يا مشكلات شخصي دراز مدت مي باشند. زماني كه نظام مقابله اي شخص قادر به رويارويي با تجارب منفي زندگي نباشد, افسردگي و يأس ناشي از آن مي تواند شخص را به افكار خودكشي آسيب پذير نمايد. ? احساسات شخص خودكشي كننده

عموماً شخص در معرض خودكشي به دليل احساس بيگانگي از تعاملات اجتماعي كناره گيري مي كند. او در پس انبوه جمعيت احساس انزوا و تنهايي مي نمايد. نيروي لازم براي عملكردهاي روزانه كاهش مي يابد. احساس خستگي و نوسانات خلقي ايجاد مي شوند. خواب, خوراك و عادات مراقبت از خود از نظم معمول خارج مي گردند. شخص ممكن است بدليل سخت و غير قابل تحمل بودن الزامات زندگي از خوردن خودداري كند, در خواب مشكل داشته باشد, كلاس درس يا كار خود را فراموش كند و از آرايش ظاهري خود غفلت نمايد. عواطف خشم, آسيب و غمگيني احساس نااميدي و درماندگي فرد را در بر مي گيرد. ? شيوه هاي مواجهه با افكار خودكشي

در زير چند راهبرد جهت مواجهه با معماي

بحران خودكشي ذكر شده است. نكته كليدي براي پيشرفت از طريق اين حالت, برقرار كردن رابطه با يك شخص و مشاركت در يافتن راههاي جايگزين جهت (توجيه) زندگي (زنده ماندن) است.

?) ترسها، ناكامي ها و نگراني هاي خود را با والدين, دوست, همسر, استاد, مشاور يا يك روحاني در ميان بگذاريد. اگر شما راه حلي براي مشكلات نداريد به اين معني نيست كه براي آن مشكلات ديگر هيچ راه حلي وجود ندارد. ابراز افكار و احساساتتان آغاز كننده فرايندي است كه از طريق آن نيرو, اميد و احساس ارزشمندي مجدداً ايجاد شده و به كشف راه حل هاي ديگر جهت حل و فصل بحران منجر مي گردد. اگر افكار خودكشي پيش از چند روز طول كشيد, كمك حرفه اي و تخصصي الزامي خواهد بود.

?) آنچه را كه موجب ناراحتي شما مي شود بطور مشخص بنويسيد. علاوه بر اين, چگونگي رويارويي تان با مشكلات را معين كنيد. با مشخص كردن آنچه جهت مقابله با يك موضوع خاص انجام مي دهيد, دريچه ذهن خود را براي راه حلهاي ديگر باز مي گذاريد.

?) افكار مثبت را جايگزين افكار منفي كنيد. اگر شما بطور دائمي درباره نقائص, تقصيرها و بدبياري هاي زندگي خود تعمق و تفكر نمائيد، خود پنداره و نگرشي منفي در مورد آينده را دروني خواهيد كرد. تمركز بر اسنادها, توانايي ها و مشاركت هاي شخصي مثبت, نگرشي متعادل در مورد خود و توانايي هايتان ايجاد خواهد كرد. در بعضي اوقات جهت ايجاد احساس بهتر با خودتان حرف بزنيد.

?) كساني را كه در صورت كشتن خودتان زندگي آنها آسيب خواهد ديد, مشخص كنيد.

تعيين اينكه آيا كسي در زندگي خود به شما نيازمند است, كاري سخت است. بهرحال, ما همه در شبكه هاي اجتماعي درگير هستيم و در هر لحظه از زمان شخصي وجود دارد كه رابطه اي معني دار با شما داشته باشد. در نظر داشته باشيد كه شما به حساب مي آئيد (براي ديگران مهم هستيد), ارزشمنديد و استحقاق اين را داريد كه چيزها را بهتر سازيد.

زندگي در دوره هايي از زمان سخت مي گردد, همه فراز و نشيب دارند. يك بخش از خوبي زندگي در اين است كه شما اميدواريد فردا بهتر از ديروز خواهد بود.

اگر شما از افسردگي, نااميدي و افكار خودكشي در رنج هستيد, مطمئن باشيد كه مراجعه به متخصصين بهداشت رواني براي شما بسيار كمك كننده خواهد بود. ? پيشگيري از خودكشي!؟چرا مردم خودكشي مي كنند؟

خصوصيت مشترك ما بين افرادي كه اقدام به خودكشي مي كنند داشتن اين باور است كه خود كشي تنها راه حل غلبه بر احساسات غير قابل تحمل است .كشش خودكشي دراين است كه نهايتا به اين احساسات غيرقابل تحمل خاتمه مي دهد .درتراژدي خودكشي ،آشفتگي ومشكلات عاطفي به حدي شديد مي گردند كه فرد را دريافتن راه- هاي مختلف حل مشكل خود ناتوان مي سازند. رحالي كه راه حل هاي ديگري نيز وجود دارند.

همه ما درطول زندگي احساس تنهائي ،افسردگي ،بي كسي ونا اميدي را تجربه مي -كنيم .مرگ يكي از اعضاي خانواده وشكست دربرقراري ارتباط از جمله مواردي هستند كه اعتماد به نفس ما را تحت تأثير قرارداده احساس بي ارزشي را در ما بوجود مي -آورند.ورشكستگي هاي اقتصادي نيز از جمله مشكلات عمده اي

هستند كه بعضي از ما در طول زندگي كم و بيش با آن مواجه مي گرديم. از آنجائي كه ساختار هيجاني هر شخص منحصر به فرد مي باشد هركدام ازما در شرايط مختلف پاسخهاي متفاوتي مي دهيم .

درتشخيص اين كه آيا واقعا ٌفردي قصد خودكشي دارد لازم است اين موقعيت بحراني ،از ديدفردمورد ارزيابي قرارگيرد، چرا كه ممكن است موضوعي كه از ديد شما از اهميت كمي برخوردار است بنظر شخص ديگر بسيار مهم باشد ويا واقعه اي كه شما براي آن اهميتي قائل نمي شويد براي شخص ديگر بسيار ناراحت كننده و مهم تلقي گردد.

بدون توجه به ماهيت بحران ،اگر كسي احساس مي كند كه ديگر تحمل مشكلات را ندارد خطر اقدام به خودكشي ،به عنوان راه حل جذاب براي وي وجود دارد. ? علائم خطر

حداقل ?? درصد كساني كه اقدام به خودكشي مي كنند قبل از اقدام ،به گونه اي قصد خودشان را نشان مي دهند .آگاهي از اين نشانه ها وحاد بودن مشكلات فرد ميتواند د ر پيشگيري از چنين تراژديهايي كمك كننده باشد. اگر شما فردي را مي شناسيد كه در برقراري يك ارتباط هدفمند ويا رسيدن به اهداف از پيش تعيين شده درموقعيت پراسترسي قرار دارد و يا حتي به دليل شكست درامتحان دچار مشكل مي باشد لازم است درصدد يافتن ساير علائم بحران برآئيد.

بسياري از افراد غالبا با ابراز جملاتي همچون « دلم مي خواهد خودم را بكشم »يا « نمي دانم چه مدت ديگر مي توانم اين فشارها ومشكلات را تحمل كنم » ،يا اينكه «من قرص هايم را براي روزي نگهداشته ام كه كارها واقعا بدتر گردد» يا« اخيرا طوري رانندگي مي كنم

گوئي واقعا برايم اهميت نداردچه اتفاقي برايم پيش بيايد.» ديگران را مستقيما از برنامه خود كشي خود مطلع ميگردانند.بطور كلي وجود احساس افسردگي ، ابراز درماندگي ،تنهايي ونا اميدي شديد مي تواند بيانگر افكار منجر به خودكشي درفرد باشد.گوش دادن به صحبتهاي فرد كه نشانه? درخواست كمك از طرف اوست حائز اهميت بسياري است چرا كه معمولا اين گونه صحبتها تلاش نا اميدانه فرد جهت برقراري ارتباط ، دريافت كمك و درك مشكلاتش توسط ديگران مي باشد.

بيشتر اوقات دررفتار بيروني افرادي كه به فكر خودكشي مي افتند تغييراتي ديده مي شود آنها ممكن است با بخشيدن اموال قيمتي خود ومرتب كردن كارهايشان خود را براي مرگ آماده كنند .آنها همچنين ممكن است از اطرافيان خود كناره گيري نموده الگوي خواب و خوراك خود را تغيير دهند ويا علاقه أشان را نسبت به فعاليتها يا ارتباطات گذشته اشان از دست بدهند.

چنين تغييرات ناگهاني وشديد مي تواند به عنوان زنگ خطر تلقي گردد چرا كه با اين تغييرات فرد خود را درموقعيتي مي بيند كه بزودي مشكلاتش تمام خواهد شد و به آرامش دست خواهد يافت . ? باورهاي غلط وحقايقي راجع به خودكشي

? باور غلط : فرد بايد ديوانه باشد كه حتي فكر خودكشي به سرش بزند . _ حقيقت : بيشتر مردم گاهگاهي درطول زندگي خود درمورد خودكشي فكر كرده اند. بسياري از افرادي كه خودكشي مي كنند ويا اقدام به خود كشي حقيقت : اغلب مواقع عكس قضيه درست است ،كساني كه اقدام هاي قبلي خودكشي داشته اند بيشتر در معرض خطر خودكشي قرار دارند.براي بعضي از اين افراد، خودكشي دردفعات دوم و سوم آسانتر مي باشد. ? باور

غلط : كساني كه قصد جدي خودكشي دارند هيچ كاري را نمي توان براي آنها انجام داد . _ حقيقت : بيشتر بحرانها ي منجر به خودكشي ،محدود به زمان بوده و براساس افكار مبهم صورت گر فته لند .كساني كه اقدام به خودكشي مي كنند به نحوي قصد فرار از مشكلات را دارند .درحالي كه آنها مي بايد مستقيما با مشكلات برخورد نموده تا بتوانند راه حلهاي ديگري را بيابند .راه حلهايي كه با كمك افراد علاقمند به آنها درطول بحران مطرح شده و با حمايت آنها اين افراد قادر خواهند بود دقيق تر راجع به مسائل فكر كنند. ? باور غلط: صحبت راجع به خودكشي مي تواند ايده خودكشي را در فرد بوجود آورد. _ حقيقت : بحران و آشفتگي هاي هيجاني ناشي از آن ،فكر راجع به خود كشي را در ذهن فرد مستعد ايجاد نموده است .علاقمندي وصحبت مستقيم راجع به خودكشي ،اين اجازه را به فرد مي دهد فشار يا ناراحتي صحبت درباره? مشكلات خود را تجربه نمايد كه اين امر مي تواند منجر به كاهش اضطراب در وي گردد.اين گونه صحبتها همچنين باعث مي شود فردي كه قصد خودكشي دارد كمتر احساس تنهايي يا انزوا داشته واحتمالا براي وي تسكين دهنده نيز باشد. ? چگونه ميتوان به فردي كه قصد خودكشي دارد كمك نمود:

اغلب خودكشي ها را مي توان با اقدام هاي بجا و مناسب در مورد افراد در معرض بحران پيشگيري نمود. اگر فردي راكه قصد خودكشي دارد مي شناسيد لازم است اقدامات زير را انجام دهيد :

_ خونسرد باشيد:دربيشتر موارد عجله اي دركار نيست .بنشينيد و واقعا به صحبتهاي فرد گوش فرا دهيد وضمن درك،حمايتهاي

عاطفي خود را در مورد وي اعمال نمائيد.

_ بطور مستقيم راجع به خودكشي بحث نمائيد. بيشتر افراد راجع به مرگ و مردن احساسات مبهمي داشته و آماده دريافت هرنوع كمكي هستند . از صحبت يا سؤال مستقيم راجع به خودكشي ،ترس و وحشتي بخود راه ندهيد.

_ فرد را به استفاده از روش هاي حل مسئله واقدامات مثبت تشويق وترغيب نمائيد بخاطر داشته باشيد فردي كه در موقعيت بحران عاطفي قرار دارد نمي تواند منطقي ودقيق فكر كند. اورا از هر گونه اقدام جدي وتصميمات غير قابل برگشت درموقعيت بحران باز داريد وراجع به تغييرات مثبتي كه اميد به زندگي را در وي افزايش مي دهد بحث وگفتگو نمائيد.

_ از ديگر افراد كمك بگيريد.عليرغم اينكه شما قصد كمك را داريد،سعي نكنيد با ايفاي نقش مشاور تمام مسئوليت را خود برعهده بگيريد .درجستجوي افرادي كه بتوانند در زمينه هاي تخصصي به شما كمك كنند برآييد ،حتي اگر به قيمت از بين رفتن اعتماد او به شما شود.اجازه دهيد فرد مشكل دار بفهمد كه شما براي وي اهميت قائليد ونسبت به او چنان علاقمنديد كه قصد گرفتن كمك از ديگران جهت رفع مشكلات وي را داريد. ? اطلاعات ارائه شده را مي توان چنين خلاصه نمودكه:

بحران منجر به خودكشي موقتي است .غير قابل تحمل ترين دردها و ناراحتي ها نيز مي توانند تحمل گردند .كمك هميشه در دسترس شماست .

خيلي كساني كه خودكشي كرده اند افراد با هوشي بوده اند كه در موقعيت بحران ، انتظار بيش از حدي از خود داشته وموقتا دچار آشفتگي وپريشاني احوال شده اند .

_ باور غلط : كسا ني كه يك

بار اقدام جدي براي خودكشي داشته لند رغبتي براي اقدام مجدد ندارند .

پايين آوردن نقطه جوش نوجوانان

منبع:روزنامه سلامت

مادرتان به شما گفته است تا اتاق تان را مرتب نكرده ايد، حق نداريد از منزل خارج شويد! چه اتفاقي مي افتد كه ناگهان همين ناراحتي جزيي به يك خشم شديد تبديل مي شود و به جاي آنكه سريع مجلات و ظرف و ظروف را از اتاق تان جمع كنيد، آنها را پرت كرده و مي شكنيد؟ چرا نمي توانيد بر اين چالش به طور منطقي غلبه كنيد؟

بعضي نوجوانان و جوانان معتقدند كه حتي بعضي صبح ها بي دليل عصباني از خواب بيدار مي شوند. اين حالات عصبي تا حدي به دليل تغييراتي است كه در اين سن در بدن آنها اتفاق مي افتد و مسبب همه آنها هورمون ها هستند كه باعث نوسان خلق و به هم ريختگي احساسات آنها مي شوند. عامل ديگر، وجود استرس است يعني افرادي كه تحت فشار زياد هستند، زودتر از بقيه عصباني مي شوند. عامل بعدي، شخصيت نوجوان است. بعضي ها به گونه اي هستند كه احساس مي كنند عواطف و هيجانات در آنها شديدتر است. آنها تهاجمي تر رفتار مي كنند و به راحتي كنترل خود را از دست مي دهند. بخشي ديگر هم به الگوي نقش پذيري بستگي دارد. اگر نوجوان از كودكي ببيند افراد در خانواده به سرعت كنترل خود را از دست مي دهند و ديوانه وار عصباني مي شوند، او هم همين طور رفتار مي كند.

? ابزار رام كردن اين نيروي سركش

نيروي عصبانيت در بيشتر مواقع آن قدر شديد است كه مديريت و كنترل آن سخت مي شود. براي مهار و مديريت آن به <آگاهي از خود> و <كنترل روي خود> نياز داريد و ياد گرفتن اين دو مهارت زمان مي برد.

? آگاهي ازخود، توانايي

شناخت احساسات و تفكرات و چراهاي مربوط به آن است. كودكان درباره احساسات شان شناخت ندارند و آن را با اعمال و رفتارشان بيرون مي ريزند. بنابراين وقتي عصباني و ناراحت مي شوند، بلوا به پا مي كنند! اما نوجواني توانايي ذهني كافي براي آگاهي از احساسات خود را دارد كه وقتي عصباني شد، چند لحظه فكر كند كه احساسات و افكار او چگونه است؟

? كنترل روي خود، همان فكر كردن قبل از عمل كردن است. ثانيه ها و يا دقايق ميان احساس عصبانيت شديد و نشان دادن رفتار بعد از آن بسيار باارزش و گران بهاست و فردي كه روي خود كنترل دارد، از اين فرصت براي بروز رفتاري منطقي و صحيح استفاده مي كند.

? آماده باشيد: قرار است تغيير كنيم

اگر تصميم گرفته ايد عصبانيتتان را كنترل كرده و تحت كنترل آن نباشيد، به اين معناست كه بايد به روش هاي واكنشي و رفتاري خود در حين عصبانيت و ناراحتي نگاهي عميق بيندازيد. آيا از آن دسته جوان هايي هستيد كه در اين مواقع داد و فرياد راه انداخته، ناسزا مي گويند و بي احترامي مي كنند؟ آيا اشيا را پرت كرده، لگد مي زنيد و يا مي شكنيد؟ ديگران را مي زنيد يا به خودتان آسيب مي رسانيد؟ اگر شما نوجوان و جوان عزيز هم مي خواهيد در روش كنترل عصبانيت خودتان تغييراتي بدهيد، به نتيجه رفتارهاي غلطتان فكر كنيد. چه چيزي به دست مي آوريد. آيا احترام تان بيشتر مي شود؟ آيا از خودتان راضي هستيد؟ كمتر احساس آزردگي و خستگي مي كنيد؟ راه كار آرام و منطقي نسبت به زندگي به دست مي آوريد؟ اگر تغيير رويه بدهيد، چه اتفاقي مي افتد؟ يادتان باشد كه ايجاد هر تغييري به زمان، تمرين و صبر

و حوصله احتياج دارد و يك شبه اتفاق نمي افتد.

? روش ? مرحله اي كنترل عصبانيت

براي مثال مادرتان به شما گفته است تا اتاق تان را مرتب نكرده ايد، حق نداريد از منزل خارج شويد و شما از اين مساله عصباني هستيد. اقداماتي كه بايد انجام دهيد، چنين است:

?) از احساسات تان باخبر شويد: در اولين مرحله، علت و چراي عصباني شدن خود را بشناسيد. مواردي كه شما را عصباني مي كند به زبان بياوريد، در نتيجه با شنيدن احساسات خود به جاي واكنش، عملكرد نشان مي دهيد چون درباره آنها فكر كرده ايد. واكنش به طور معمول آني و بدون تفكر است. براي مثال با خودتان بگوييد: <من از دست مادرم عصباني هستم چون تا اتاقم را مرتب نكنم، نمي گذارد بيرون بروم. اين انصاف نيست.> هرگز نگوييد مادرم بي انصاف است. در اين صورت شما موضوع را مورد قضاوت قرار داده ايد.

?) صبر كنيد و بينديشيد: بعد از اينكه موضوع عصبانيت خود را شناختيد چند دقيقه بدون رفتار و حرف خاصي صبر كنيد و به خودتان فرصت دهيد تا بتوانيد عصبانيت تان را كنترل كنيد. هيچ واكنشي نشان ندهيد. براي مثال از خودتان بپرسيد چه كاري مي توانم انجام دهم؟ فرياد بزنم و وسايل را پرتاب كنم. و يا اتاقم را مرتب كرده و بعد از مادرم بپرسم اجازه مي دهد به مهماني بروم و سرانجام اينكه بدون اجازه به مهماني بروم.

?) انتخاب كنيد: به طور مثال اگر گزينه اول انتخاب شده است، ماجرا بدتر شده و حتي كار به تنبيهات شديدتر مي كشد. اگر گزينه دو را مي پسنديد، درست است كه ممكن است ديرتر به مهماني برسيد اما مادرتان هم راضي شده،

دعوا نمي شود و لازم نيست شرمنده شويد، ضمن اينكه به اشتباه تان هم پي برده و دفعه بعد بدون تهديد، اتاق تان را مرتب مي كنيد. اگر گزينه سوم انتخاب شده شايد به موقع به مهماني برسيد ولي چون بدون اجازه رفتيد، بعد از بازگشت منتظر واكنش و تنبيهات سخت تر والدين باشيد.

?) تصميم بگيريد: وقتي به خودتان فرصت داده باشيد، حتما گزينه دوم انتخاب مي شود چون بهترين و منطقي ترين گزينه است.

?) پيشرفت كار را بررسي كنيد: بعد از اينكه رفتار انتخابي را انجام داديد، مدتي به آن فكر كنيد كه چطور گذشت. آيا رفتارتان معقول بوده است؟ اگر نه، چرا؟ آيا از آن راضي هستيد؟ اين مرحله بسيار مهم است چون خودتان عواقب كار را در نظر مي گيريد خودتان را بهتر مي شناسيد و ياد مي گيريد كدام راهكار حل مساله در شرايط مختلف بهتر عمل مي كند.

? نصايح هفت گانه

? ورزش كنيد: پياده روي، دويدن، بازي و يا ورزش خاص در كنترل رفتار و ذهن بسيار موثر است چون خلق را بهتر كرده و احساسات منفي را كاهش مي دهد.

? به موسيقي گوش كنيد: موسيقي به سرعت خلق افراد را تغيير مي دهد.

? افكار و احساسا ت تان را يادداشت كنيد: چه آنها را دور بريزيد و چه نگه داريد، مهم نيست بلكه نوشتن باعث بهبود احساسات مي شود چون با تخليه موارد منفي، اين افكار در ذهن تان به يك ساختار دايمي تبديل نمي شوند.

? نقاشي كنيد: حتي خط خطي كردن و نقاشي هاي خيلي عادي هم به تخليه احساسات منفي كمك مي كند.

? از روش هاي آرام سازي و تنفس عميق استفاده كنيد: اين روش ها به خصوص اگر منظم انجام شود، بسيار مهم

است و نمي گذارد زياد عصباني شويد.

? با يك فرد معتمد درباره احساسات تان صحبت كنيد: گاهي ترس، غم و اندوه زير بناي عصبانيت است و صحبت درباره آنها به شما آرامش مي دهد به خصوص اگر راهكار صحيحي را هم ياد بگيريد.

? حواس تان را پرت كنيد: اگر از موضوعي ناراحت هستيد و نمي توانيد از آن بگذريد، كاري انجام دهيد كه حواس تان را مدتي به موضوع ديگري منحرف كند مانند تماشاي تلويزيون، مطالعه، حل جدول و يا رفتن به سينما. اين راهكارها باعث آرامش شما شده و نمي گذارد انفجار عصبانيت رخ بدهد. در ضمن خلق شما را بهتر مي كند در نتيجه در كل كمتر عصباني شده و كنترل بيشتري برخود داريد..

اگر عصبانيت شما طولاني مدت است، تحريك پذير، كج خلق و عصبي هستيد، به خودتان يا ديگران آسيب مي رسانيد و دايم با همه جروبحث داريد حتما از يك مشاور كمك بگيريد چون به تنهايي از پس حل اين مشكلات و عواقب بعدي آن برنمي آييد. آنها به شما مهارت كنترل عصبانيت را ياد مي دهند و زمينه هاي بروز مشكلات عصبي مثل افسردگي را برطرف مي كنند.

پايين آوردن نقطه جوش نوجوانان منبع:روزنامه سلامت

مادرتان به شما گفته است تا اتاق تان را مرتب نكرده ايد، حق نداريد از منزل خارج شويد! چه اتفاقي مي افتد كه ناگهان همين ناراحتي جزيي به يك خشم شديد تبديل مي شود و به جاي آنكه سريع مجلات و ظرف و ظروف را از اتاق تان جمع كنيد، آنها را پرت كرده و مي شكنيد؟ چرا نمي توانيد بر اين چالش به طور منطقي غلبه كنيد؟

بعضي نوجوانان و جوانان معتقدند كه حتي بعضي صبح ها بي دليل عصباني از خواب بيدار مي شوند. اين حالات عصبي تا

حدي به دليل تغييراتي است كه در اين سن در بدن آنها اتفاق مي افتد و مسبب همه آنها هورمون ها هستند كه باعث نوسان خلق و به هم ريختگي احساسات آنها مي شوند. عامل ديگر، وجود استرس است يعني افرادي كه تحت فشار زياد هستند، زودتر از بقيه عصباني مي شوند. عامل بعدي، شخصيت نوجوان است. بعضي ها به گونه اي هستند كه احساس مي كنند عواطف و هيجانات در آنها شديدتر است. آنها تهاجمي تر رفتار مي كنند و به راحتي كنترل خود را از دست مي دهند. بخشي ديگر هم به الگوي نقش پذيري بستگي دارد. اگر نوجوان از كودكي ببيند افراد در خانواده به سرعت كنترل خود را از دست مي دهند و ديوانه وار عصباني مي شوند، او هم همين طور رفتار مي كند. ? ابزار رام كردن اين نيروي سركش

نيروي عصبانيت در بيشتر مواقع آن قدر شديد است كه مديريت و كنترل آن سخت مي شود. براي مهار و مديريت آن به <آگاهي از خود> و <كنترل روي خود> نياز داريد و ياد گرفتن اين دو مهارت زمان مي برد.

? آگاهي ازخود، توانايي شناخت احساسات و تفكرات و چراهاي مربوط به آن است. كودكان درباره احساسات شان شناخت ندارند و آن را با اعمال و رفتارشان بيرون مي ريزند. بنابراين وقتي عصباني و ناراحت مي شوند، بلوا به پا مي كنند! اما نوجواني توانايي ذهني كافي براي آگاهي از احساسات خود را دارد كه وقتي عصباني شد، چند لحظه فكر كند كه احساسات و افكار او چگونه است؟

? كنترل روي خود، همان فكر كردن قبل از عمل كردن است. ثانيه ها و يا دقايق ميان احساس عصبانيت شديد و نشان دادن رفتار بعد از آن بسيار باارزش و گران بهاست و

فردي كه روي خود كنترل دارد، از اين فرصت براي بروز رفتاري منطقي و صحيح استفاده مي كند.

? آماده باشيد: قرار است تغيير كنيم

اگر تصميم گرفته ايد عصبانيتتان را كنترل كرده و تحت كنترل آن نباشيد، به اين معناست كه بايد به روش هاي واكنشي و رفتاري خود در حين عصبانيت و ناراحتي نگاهي عميق بيندازيد. آيا از آن دسته جوان هايي هستيد كه در اين مواقع داد و فرياد راه انداخته، ناسزا مي گويند و بي احترامي مي كنند؟ آيا اشيا را پرت كرده، لگد مي زنيد و يا مي شكنيد؟ ديگران را مي زنيد يا به خودتان آسيب مي رسانيد؟ اگر شما نوجوان و جوان عزيز هم مي خواهيد در روش كنترل عصبانيت خودتان تغييراتي بدهيد، به نتيجه رفتارهاي غلطتان فكر كنيد. چه چيزي به دست مي آوريد. آيا احترام تان بيشتر مي شود؟ آيا از خودتان راضي هستيد؟ كمتر احساس آزردگي و خستگي مي كنيد؟ راه كار آرام و منطقي نسبت به زندگي به دست مي آوريد؟ اگر تغيير رويه بدهيد، چه اتفاقي مي افتد؟ يادتان باشد كه ايجاد هر تغييري به زمان، تمرين و صبر و حوصله احتياج دارد و يك شبه اتفاق نمي افتد. ? روش ? مرحله اي كنترل عصبانيت

براي مثال مادرتان به شما گفته است تا اتاق تان را مرتب نكرده ايد، حق نداريد از منزل خارج شويد و شما از اين مساله عصباني هستيد. اقداماتي كه بايد انجام دهيد، چنين است:

?) از احساسات تان باخبر شويد: در اولين مرحله، علت و چراي عصباني شدن خود را بشناسيد. مواردي كه شما را عصباني مي كند به زبان بياوريد، در نتيجه با شنيدن احساسات خود به جاي واكنش، عملكرد نشان مي دهيد چون درباره آنها فكر كرده ايد. واكنش به طور معمول

آني و بدون تفكر است. براي مثال با خودتان بگوييد: <من از دست مادرم عصباني هستم چون تا اتاقم را مرتب نكنم، نمي گذارد بيرون بروم. اين انصاف نيست.> هرگز نگوييد مادرم بي انصاف است. در اين صورت شما موضوع را مورد قضاوت قرار داده ايد.

?) صبر كنيد و بينديشيد: بعد از اينكه موضوع عصبانيت خود را شناختيد چند دقيقه بدون رفتار و حرف خاصي صبر كنيد و به خودتان فرصت دهيد تا بتوانيد عصبانيت تان را كنترل كنيد. هيچ واكنشي نشان ندهيد. براي مثال از خودتان بپرسيد چه كاري مي توانم انجام دهم؟ فرياد بزنم و وسايل را پرتاب كنم. و يا اتاقم را مرتب كرده و بعد از مادرم بپرسم اجازه مي دهد به مهماني بروم و سرانجام اينكه بدون اجازه به مهماني بروم.

?) انتخاب كنيد: به طور مثال اگر گزينه اول انتخاب شده است، ماجرا بدتر شده و حتي كار به تنبيهات شديدتر مي كشد. اگر گزينه دو را مي پسنديد، درست است كه ممكن است ديرتر به مهماني برسيد اما مادرتان هم راضي شده، دعوا نمي شود و لازم نيست شرمنده شويد، ضمن اينكه به اشتباه تان هم پي برده و دفعه بعد بدون تهديد، اتاق تان را مرتب مي كنيد. اگر گزينه سوم انتخاب شده شايد به موقع به مهماني برسيد ولي چون بدون اجازه رفتيد، بعد از بازگشت منتظر واكنش و تنبيهات سخت تر والدين باشيد.

?) تصميم بگيريد: وقتي به خودتان فرصت داده باشيد، حتما گزينه دوم انتخاب مي شود چون بهترين و منطقي ترين گزينه است.

?) پيشرفت كار را بررسي كنيد: بعد از اينكه رفتار انتخابي را انجام داديد، مدتي به آن فكر كنيد كه چطور گذشت. آيا رفتارتان

معقول بوده است؟ اگر نه، چرا؟ آيا از آن راضي هستيد؟ اين مرحله بسيار مهم است چون خودتان عواقب كار را در نظر مي گيريد خودتان را بهتر مي شناسيد و ياد مي گيريد كدام راهكار حل مساله در شرايط مختلف بهتر عمل مي كند. ? نصايح هفت گانه

? ورزش كنيد: پياده روي، دويدن، بازي و يا ورزش خاص در كنترل رفتار و ذهن بسيار موثر است چون خلق را بهتر كرده و احساسات منفي را كاهش مي دهد.

? به موسيقي گوش كنيد: موسيقي به سرعت خلق افراد را تغيير مي دهد.

? افكار و احساسا ت تان را يادداشت كنيد: چه آنها را دور بريزيد و چه نگه داريد، مهم نيست بلكه نوشتن باعث بهبود احساسات مي شود چون با تخليه موارد منفي، اين افكار در ذهن تان به يك ساختار دايمي تبديل نمي شوند.

? نقاشي كنيد: حتي خط خطي كردن و نقاشي هاي خيلي عادي هم به تخليه احساسات منفي كمك مي كند.

? از روش هاي آرام سازي و تنفس عميق استفاده كنيد: اين روش ها به خصوص اگر منظم انجام شود، بسيار مهم است و نمي گذارد زياد عصباني شويد.

? با يك فرد معتمد درباره احساسات تان صحبت كنيد: گاهي ترس، غم و اندوه زير بناي عصبانيت است و صحبت درباره آنها به شما آرامش مي دهد به خصوص اگر راهكار صحيحي را هم ياد بگيريد.

? حواس تان را پرت كنيد: اگر از موضوعي ناراحت هستيد و نمي توانيد از آن بگذريد، كاري انجام دهيد كه حواس تان را مدتي به موضوع ديگري منحرف كند مانند تماشاي تلويزيون، مطالعه، حل جدول و يا رفتن به سينما. اين راهكارها باعث آرامش شما شده و نمي گذارد انفجار عصبانيت رخ بدهد. در ضمن

خلق شما را بهتر مي كند در نتيجه در كل كمتر عصباني شده و كنترل بيشتري برخود داريد..

اگر عصبانيت شما طولاني مدت است، تحريك پذير، كج خلق و عصبي هستيد، به خودتان يا ديگران آسيب مي رسانيد و دايم با همه جروبحث داريد حتما از يك مشاور كمك بگيريد چون به تنهايي از پس حل اين مشكلات و عواقب بعدي آن برنمي آييد. آنها به شما مهارت كنترل عصبانيت را ياد مي دهند و زمينه هاي بروز مشكلات عصبي مثل افسردگي را برطرف مي كنند.

چه كنيم كه عادت نگراني دست از سرمان بردارد؟

منبع:http://daneshnameh.roshd.ir

«فرد فولر شد» هنگامي كه با فارغ التحصيلان دانشگاهي صحبت مي كرد از آنها پرسيد: «چند نفر از شما تا بحال چوب اره كرده ايد. لطفاً دستهايتان را بالا ببريد»

بسياري از دانشجويان دستهايشان را بالا بردند. سپس پرسيد: «چند نفر از شما تا به حال خاك اره، اره كرده ايد؟» هيچ دستي بالا نرفت. آقاي شد گفت: «بايد هم همينطور باشد. كسي نمي تواند خاك اره را اره كند، براي اينكه قبلاً اره شده است. موقعي كه درباره چيزي نگران مي شويدكه تمام شده است، دقيقاً انگار خاك اره را اره مي كنيد.»

• سر خودتان را گرم كنيد وسيل نگراني را از مغزتان دور سازيد. فعاليت زياد، يكي از بهترين درمانهايي است كه براي «نق زدن» اختراع شده است.

• در مورد امور جزيي، جنجال راه نياندازيد. نگذاريد امور پيش پا افتاده و جزيي، شادماني شما را نابود كنند.

• براي دور كردن نگراني ها از ذهنتان از قانون ميانگين استفاده كنيد. از خود بپرسيد: «اصلاً اين همه سر و صدا براي چيست؟».

• با امور غير قابل اجتناب كنار بيائيد. اگر احساس مي كنيد

شرايطي وجود دارند كه تغيير آنها، وراي قدرت شماست و يا امكان جبران هم نداريد، به خود بگوئيد: «همين هست كه هست، كاريش نمي شود كرد».

• به نگراني هاي خود دستور «ضرر بس» بدهيد. واقعاً فكر كنيدكه هر چيزي چقدر ارزش نگراني دارد و ابداً بيشتر از آن ميزان برايش مايه نگذاريد.

چه كنيم كه عادت نگراني دست از سرمان بردارد؟

منبع:http://daneshnameh.roshd.ir

«فرد فولر شد» هنگامي كه با فارغ التحصيلان دانشگاهي صحبت مي كرد از آنها پرسيد: «چند نفر از شما تا بحال چوب اره كرده ايد. لطفاً دستهايتان را بالا ببريد»

بسياري از دانشجويان دستهايشان را بالا بردند. سپس پرسيد: «چند نفر از شما تا به حال خاك اره، اره كرده ايد؟» هيچ دستي بالا نرفت. آقاي شد گفت: «بايد هم همينطور باشد. كسي نمي تواند خاك اره را اره كند، براي اينكه قبلاً اره شده است. موقعي كه درباره چيزي نگران مي شويدكه تمام شده است، دقيقاً انگار خاك اره را اره مي كنيد.»

• سر خودتان را گرم كنيد وسيل نگراني را از مغزتان دور سازيد. فعاليت زياد، يكي از بهترين درمانهايي است كه براي «نق زدن» اختراع شده است.

• در مورد امور جزيي، جنجال راه نياندازيد. نگذاريد امور پيش پا افتاده و جزيي، شادماني شما را نابود كنند.

• براي دور كردن نگراني ها از ذهنتان از قانون ميانگين استفاده كنيد. از خود بپرسيد: «اصلاً اين همه سر و صدا براي چيست؟».

• با امور غير قابل اجتناب كنار بيائيد. اگر احساس مي كنيد شرايطي وجود دارند كه تغيير آنها، وراي قدرت شماست و يا امكان جبران هم نداريد، به

خود بگوئيد: «همين هست كه هست، كاريش نمي شود كرد».

• به نگراني هاي خود دستور «ضرر بس» بدهيد. واقعاً فكر كنيدكه هر چيزي چقدر ارزش نگراني دارد و ابداً بيشتر از آن ميزان برايش مايه نگذاريد.

در بيان خشم خود جسور و منطقي باشيد نه پرخاشگر!

خشم مي تواند يك رنجش و ناراحتي زودگذر باشد و يا يك عصبانيت تمام عيار، در هر حال پديده اي كاملا طبيعي است و مانند ساير احساسات نشانه سلامت و تندرستي و عواطف انساني مي باشد، اما هنگامي كه از كنترل خارج شود، مي تواند به يك حس مخرب و ويرانگر تبديل شود و پيامدهاي ناگوار در محيط كار، روابط شخصي و در تمامي عرصه هاي زندگي شما به وجود آورد.

همه ما با حالت روحي خشم آشنا هستيم و در زندگي بارها آن را تجربه كرده ايم. خشم نوعي هيجان روحي است كه اغلب بر اثر واكنش شخص نسبت به رفتار ناشايست ديگران بروز مي كند.

همچنين خشم مي تواند حس خود بزرگ بيني را در شما زنده كند. و زودتر ازآنچه تصور مي كنيد به سلامت شما آسيب مي رساند.

خشم يك نوع احساس است كه همواره بين دو حالت متغير است: خشم مي تواند عصبانيت و ناراحتي جزئي و يا در نوع حاد آن، واكنشي جنون آميز باشد.

عصبانيت مي تواند به دليل حوادث و رويدادهاي بيروني و يا تغييرات دروني باشد. ممكن است شما از شخص خاصي مانند همكاران، اعضاء خانواده و يا رئيس خود رنجيده باشيد و رفتار آن ها باعث عصبانيت شما شده باشد و يا ترافيك و شلوغي شهر شما را خشمگين كند.

فكر كردن و نگراني در مورد مسائل و مشكلات روزمره و يا به يادآوردن وقايعي كه قبلا باعث خشم

و ناراحتي شما شده اند نيز از عواملي هستند كه مي توانند خشم شما را برانگيزند.

بيان كردن خشم، صحبت كردن پرخاشگرانه و عكس العمل تند و خشن حالتي غريزي است كه اكثر ما هنگامي كه خشمگين مي شويم، از خود بروز مي دهيم.

ابراز كردن خشم به اين معناست كه در بيان خشم خود جسور و منطقي باشيد نه پرخاشگر، اين روش منطقي ترين راهكار براي ابراز خشم است. شما بايد ياد بگيريد كه چگونه رفع اتهام كنيد و خود را تبرئه نمائيد و چگونه به اين هدف بدون صدمه زدن به ديگران برسيد.

جسور بودن به اين معني نيست كه قلدر باشيد و به ديگران زور بگوييد، بلكه به اين معني است كه براي خودتان و ديگران ارزش قائل باشيد و با احترام رفتار كنيد و مشكلاتتان را از راه منطقي حل كنيد.

سركوب كردن خشم راه حل ديگري است براي مهار عصبانيت و سركوب خشم و جهت دادن و تبديل آن به رفتارهاي ديگر. راهكار آن هم به اين صورت است كه هنگامي كه خشمگين مي شويد، در مورد موضوعي كه باعث خشم شما شده است، فكر نكنيد و بجاي آن به چيزهايي خوب و مثبت بيانديشيد.

در بيان خشم خود جسور و منطقي باشيد نه پرخاشگر!

خشم مي تواند يك رنجش و ناراحتي زودگذر باشد و يا يك عصبانيت تمام عيار، در هر حال پديده اي كاملا طبيعي است و مانند ساير احساسات نشانه سلامت و تندرستي و عواطف انساني مي باشد، اما هنگامي كه از كنترل خارج شود، مي تواند به يك حس مخرب و ويرانگر تبديل شود و پيامدهاي ناگوار در محيط كار، روابط شخصي و

در تمامي عرصه هاي زندگي شما به وجود آورد.

همه ما با حالت روحي خشم آشنا هستيم و در زندگي بارها آن را تجربه كرده ايم. خشم نوعي هيجان روحي است كه اغلب بر اثر واكنش شخص نسبت به رفتار ناشايست ديگران بروز مي كند.

همچنين خشم مي تواند حس خود بزرگ بيني را در شما زنده كند. و زودتر ازآنچه تصور مي كنيد به سلامت شما آسيب مي رساند.

خشم يك نوع احساس است كه همواره بين دو حالت متغير است: خشم مي تواند عصبانيت و ناراحتي جزئي و يا در نوع حاد آن، واكنشي جنون آميز باشد.

عصبانيت مي تواند به دليل حوادث و رويدادهاي بيروني و يا تغييرات دروني باشد. ممكن است شما از شخص خاصي مانند همكاران، اعضاء خانواده و يا رئيس خود رنجيده باشيد و رفتار آن ها باعث عصبانيت شما شده باشد و يا ترافيك و شلوغي شهر شما را خشمگين كند.

فكر كردن و نگراني در مورد مسائل و مشكلات روزمره و يا به يادآوردن وقايعي كه قبلا باعث خشم و ناراحتي شما شده اند نيز از عواملي هستند كه مي توانند خشم شما را برانگيزند.

بيان كردن خشم، صحبت كردن پرخاشگرانه و عكس العمل تند و خشن حالتي غريزي است كه اكثر ما هنگامي كه خشمگين مي شويم، از خود بروز مي دهيم.

ابراز كردن خشم به اين معناست كه در بيان خشم خود جسور و منطقي باشيد نه پرخاشگر، اين روش منطقي ترين راهكار براي ابراز خشم است. شما بايد ياد بگيريد كه چگونه رفع اتهام كنيد و خود را تبرئه نمائيد و چگونه به اين هدف بدون صدمه زدن به ديگران برسيد.

جسور بودن به اين معني نيست كه قلدر

باشيد و به ديگران زور بگوييد، بلكه به اين معني است كه براي خودتان و ديگران ارزش قائل باشيد و با احترام رفتار كنيد و مشكلاتتان را از راه منطقي حل كنيد.

سركوب كردن خشم راه حل ديگري است براي مهار عصبانيت و سركوب خشم و جهت دادن و تبديل آن به رفتارهاي ديگر. راهكار آن هم به اين صورت است كه هنگامي كه خشمگين مي شويد، در مورد موضوعي كه باعث خشم شما شده است، فكر نكنيد و بجاي آن به چيزهايي خوب و مثبت بيانديشيد.

حيا و خودآرايي و نقش آن در سلامت رواني

منبع:http://tebyan-banoo.ir

خصيصه حيا و شرم به طور طبيعي، در زن بيش از مرد وجود دارد. به همين دليل است كه زن فطرتا و از روي طبع و غريزه، ميل به پوشش بدن خود در مقابل نامحرم دارد و از برهنگي دچار اضطراب مي شود.

شواهد فراواني در اسلام بر فطري و غريزي بودن حيا براي زن وجود دارند و علاوه بر اينكه قرآن به اين مطلب اشاره كرده، از نظر روان شناسي، زيست شناسي و جامعه شناسي نيز قابل اثبات است. زنان به عنوان نيمي از پيكره جامعه نقش بسيار مهمي در ايجاد و گسترش عفّت، پاك دامني و اخلاق در بين جوامع بشري دارند. عفّت و حياي زن، كه يكي از مهم ترين عوامل حفظ و بقاي عفّت عمومي است، نه تنها در تمام اديان و مذاهب الهي مورد تأكيد قرار گرفته، بلكه عقول و افكار بشري نيز آن را مورد تأييد قرار داده اند. از نظر اسلام، اهميت اين موضوع به حدّي است كه برخي روايات آن را «تمام دين» مي دانند. در روايتي از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) آمده كه فرمودند: «اَلْحَياءُ

هُوَ الدينُ كُلُّهُ»؛ حيا تمام دين است.?امام علي(عليه السلام) نيز در مورد عفّت و پاك دامني مي فرمايد: «عفّت و پاك دامني منشأ هر خيري است.» به همين منظور، در تمام اديان و مذاهب آسماني، «اَلعِفَّه?ُ رَأسُ كُلِّ خَيْر»? قوانين گوناگوني براي حفظ و بقاي عفّت و حياي عمومي وضع شده اند، كه «حجاب» و پوشش زن از جمله آن هاست.

«حجاب»، كه به معناي پوشيدن تمام بدن و زيبايي هاي ظاهري زن در برابر مردان بيگانه است، براي پيش گيري و مهار برخي گرايش ها و رفتارهاي خودنمايانه و وسوسه انگيز مي باشد .اين در حالي است كه زنان به طور طبيعي دوست دارند در برابر جنس مخالف خودآرايي كنند و زيبايي زنانگي? خود را به نمايش بگذارند. حال اين سؤال پيش مي آيد كه اين قانون اسلامي تا چه اندازه با طبيعت زن سازگار است؟ آيا تبرّج و جلوه گري از نظر اسلام و علم بكلي مردود است، يا براي آن قانوني وجود دارد؟ اگر در وجود زن غريزه اي تحت عنوان «تبرّج» وجود دارد، روش هاي رشد و پرورش اين غريزه چيست و چه كاركردي در زن و حفظ سلامتي او مي تواند داشته باشد؟ چگونه مي توان غريزه تبرّج را با حيا، كه يك ويژگي فطري در زن است، جمع كرد؟ آيا حجاب و پوشش به معناي ناديده گرفتن اين غريزه نيست؟ آيا همان گونه كه عده اي از مخالفان حجاب مي گويند، اين محدوديت مانعي براي رشد عاطفي و رواني زن محسوب مي شود، يا به عكس، در جهت سلامت رواني اوست؟ اهميت بررسي اين موضوع واضح و روشن است؛ زيرا اولا، حجاب و پوشش زن به طور يقين، يكي از محكم ترين سنگرهايي است كه مسلمانان، به ويژه جوانان، را از

فساد و فحشا حفظ مي كند و سدي آهنين در برابر نفوذ و تهاجم فرهنگي دشمنان اسلام است. به همين دليل، همان گونه كه رهبر فرزانه انقلاب بارها فرموده اند، بر همه ما تكليف است در مقابل اين تهاجم همه جانبه هشيار باشيم و با آن مقابله كنيم. ثانيا، ارتباطي كه مسئله حجاب و عفت از يك سو و گرايش دايمي زن به تبرّج و جلوه گري از سوي ديگر با سلامت رواني او دارد به موضوع اهميّت بيشتري مي دهد؛ زيرا پر واضح است كه به لحاظ نقش مهم و حساسي كه زن در حيات جسمي و رواني انسان ها دارد، بحث و بررسي در مورد مؤلّفه هاي سلامت رواني او لازم و ضروري به نظر مي رسد. اما به دليل آنكه دين اسلام به بهداشت و سلامت رواني افراد اهميت زيادي داده است و حتي نتيجه نهايي عبادت و بندگي را رسيدن به «نفس مطمئنه» مي داند و فقط كساني را كه داراي قلب و رواني سالمند، اهل نجات و خوش عاقبت مي داند،? مطمئنا در تمام احكام و قوانين خود و از جمله، لزوم پوشش و حفظ عفّت فردي و عمومي، به نقش آن ها در روح و روان افراد توجه كرده و بهترين نسخه را براي سلامتي و سعادت جوامع بشري ارائه داده است.? ? غريزه تبرّج و خودنمايي منظور از غريزه «خودنمايي» و «تبرّج»، جلوه گري و دلبري كردن براي تصاحب قلب ديگري است.

كلمه «تبرّج» كه در قرآن آمده، از كلمه «برج» گرفته شده و به معناي ظاهر شدن در برابر مردم است؛ همان گونه كه برج قلعه، براي همه هويداست. در مورد اين موضوع، بايد به سه نكته توجه كرد: ? اختصاص غريزه

تبرّج به زنان يكي از ويژگي هاي مهم زنان، خصيصه تبرّج و خودنمايي است كه به صورت غريزي و طبيعي در آنان وجود دارد. قرآن در دو آيه از آيات حجاب، از تبرّج و خودنمايي زنان صحبت كرده و آن را محدود به محيط خانواده كرده است. در يك جا مي فرمايد: (وَلاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّه?ِ الْأُولَي) (احزاب: ??) اي زنان (در برابر نامحرم) ظاهر نشويد و خودنمايي نكنيد؛ مانند خودنمايي دوران جاهليت نخستين؛ در آيه ديگر مي فرمايد: (غَيْرَ مُتَبَرِجاتٍ بِزينَهٍ) (نور:??) زنان، (در برابر نامحرمان) با زينت هاوآرايش هايشان خودنمايي نكنند. قرآن در اين آيات فقط زنان را از تبرّج و خودنمايي و به نمايش گذاشتن جاذبه هاي جنسي خود در برابر نامحرم نهي كرده و از تبرّج مردان سخني نگفته است. از ظاهر اين مطلب فهميده مي شود كه غريزه خودنمايي و تبرّج از ويژگي هاي خاص زنان است و در مردان وجود ندارد. به همين دليل پوشش و حجاب تنها براي زنان واجب شده است. شهيد مطهّري درباره آثار اين غريزه و نيز اختصاص آن به زنان مي گويد: «اما علت اينكه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان يافته است، اين است كه ميل به خودنمايي و خودآرايي مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب ها و دل ها، مرد شكار است و زن شكارچي؛ همچنان كه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچي. ميل زن به خودآرايي از اين نوع حس شكارچي گري او ناشي مي شود.

در هيچ جاي دنيا سابقه ندارد كه مردان لباس هاي بدن نما و آرايش هاي تحريك كننده به كار برند. اين زن است كه به حكم طبيعت خاص خود، مي خواهد دلبري كند و مرد را دلباخته و

در دام علاقه خود اسير كند، انحراف تبرّج و برهنگي از انحراف هاي مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براي آنان مقرر گرديده است.»? در روايات نيز از وجود غريزه خودنمايي يا تبرّج در زن سخن گفته شده است. براي مثال امام علي(عليه السلام) مي فرمايد: «خداوند زنان را از سرشت مردان آفريده، از اين رو، تمام همّت خود را در جذب مردان و نزديك شدن به آن ها صرف مي كند».? بنابراين، اصل وجود غريزه خودنمايي در زن مورد تأييد منابع اسلامي است. اما در مورد كاركرد اين غريزه در زنان، مي توان گفت: وجود اين غريزه براي متمايل كردن مرد _ جنس مذكر _ به زن _ جنس مؤنث _ است تا بدين وسيله، مقدّمات ازدواج و زندگي مشترك را بين آنان فراهم كند؛ چنانكه در ساير جانداران نيز اين ويژگي در جنس ماده وجود دارد. درباره غريزه خودنمايي و تبرّج، غير از منابع اسلامي، برخي از دانشمندان نيز مطالب جالبي دارند. خانم جينا لمبروزو (G,Lombroso) روان شناس معروف ايتاليايي، در اين باره مي گويد: «در زن علاقه به دلبر بودن و دل باختن، مورد پسند بودن و مايه خرسند شدن بسيار شديد است.»? در جاي ديگري مي گويد: «يكي از تمايلات عميق و آرزوهاي اساسي زن آن است كه در چشم ديگران اثري مطلوب بخشيده و به وسيله حسن قيافه، زيبايي اندام، موزون بودن حركات، خوش آهنگي صدا، طرز تكلّم و بالاخره شيوه خرام خود، مطبوع طباع واقع گشته، احساسات آن ها را تحريك نموده و روحشان را مجذوب سازد.»? همچنين درباره تأثير غريزه خودآرايي و تبرّج در زندگي زنان مي گويد: «ميل به جلب ديگران، بزرگ ترين و مهم ترين محرّك زندگاني زن محسوب مي شود.»?? ويل دورانت

نيز درباره آثار غريزه تبرّج زن مي گويد: «زن ميل دارد بيشتر مطلوب باشد، نه طالب، و به همين جهت، در ارج گذاري و تقدير آن جاذبه هايي كه مايه تشديد ميل مرد است، استاد است.» بنابراين، اصل وجود اين غريزه و اختصاص آن به زن در بين دانشمندان پذيرفته شده است.?? ? پرورش و توجه به غريزه تبرّج در اسلام غريزه خودنمايي و خودآرايي مانند ساير غرايز آدمي، نيازمند قانونمندي و كنترل است؛ يعني بايد از افراط و تفريط در آن پرهيز شود؛ زيرا عدم كنترل اين غريزه، چه از لحاظ افراط و چه از لحاظ تفريط، براي زن زيانبخش است و سلامتي او را به خطر مي اندازد. از اين رو، در دين اسلام براي اين غريزه حد و حدود ويژه اي تعيين شده است و همان گونه كه آزادي بي حد و حصر آن ممنوع گرديده و براي كنترل آن حجاب واجب شده، بي توجهي به آن نيز مذموم شمرده شده است.

به همين دليل، در برخي روايات، آرايش كردن براي زنان يك ضرورت تلقّي شده و بي توجهي به آن به معناي ناديده گرفتن غريزه خودآرايي، مورد نكوهش قرار گرفته است. در اينجا به بعضي از اين روايات اشاره مي شود: در حديثي از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) در مورد ويژگي هاي بهترين زنان نقل شده است كه فرمودند: «بهترين زنان شما زني است كه بسيار با محبت باشد، عفيف و پاك دامن باشد، نزد اقوامش عزيز و محترم باشد، با شوهرش متواضع و فروتن باشد، براي او خودآرايي و تبرّج داشته باشد و در برابر نامحرم عفيف باشد.» در اين حديث، دقيقا به همان تبرّجي كه قرآن آن را براي زن در

مقابل نامحرم ممنوع كرده، نسبت به شوهرش سفارش شده است.?? در روايت ديگري، امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد: «براي زن سزاوار نيست كه بدون زيور و آرايش باشد، حتي اگر يك گردن بند باشد؛ و سزاوار نيست دستش از رنگ حنا خالي باشد، اگرچه پير باشد.»?? همچنين مي فرمايد: «لا تُصَلِّي الْمَرأَه?ُ عُطُلا»؛ زن بدون زيور و آرايش نماز نخواند.?? امام باقر(عليه السلام) نيز در روايتي مي فرمايد: «لَمْ تَزَلِ النِّساءُ يَلْبِسْنَ الْحِلْي»؛ زنان همواره از زيور استفاده كنند.?? در برخي روايات دستوراتي براي زيبا شدن زنان داده شده، است. براي مثال، امام علي(عليه السلام) مي فرمايد: «كاري را كه بيش از حد توانايي زن است به او وامگذار؛ زيرا (اگر زنان از كارهاي سخت و طاقت فرسا به دور باشند) براي حال آن ها و شادابي روحي و دوام زيبايي آن ها بهتر است؛ چرا كه زن گل بهاري است (لطيف و حساس)، نه پهلواني سختكوش.»?? همچنين رسول اكرم(صلي الله عليه و آله) پس از اينكه به همه زنان، چه شوهردار و چه بدون شوهر، دستور مي دهد دايم خضاب كنند (و دست و صورت خود را به حنا و رنگ هاي زيبا آرايش كنند) مي فرمايد: «اما زنان شوهردار براي شوهرانشان زينت كنند و اما زنان بدون شوهر، به اين دليل خضاب كنند كه دستشان شبيه دست مردان نشود (و لطيف و زيبا بماند.)»?? همچنين در روايت ديگري آمده است: پيامبر به مردان فرمود: «ناخن هاي خود را كوتاه كنيد» و به زنان فرمود: «ناخن ها را كوتاه نكنيد؛ زيرا شما را زيباتر مي كند.» حتي آن حضرت از بعضي زنان به خاطر اهميت ندادن به آرايش و زيبايي، انتقاد كرده است.

?? عايشه مي گويد: «زني از پشت پرده دستش را

بيرون آورد تا نامه اي به رسول خدا بدهد، آن حضرت دستش را بست (و نامه را از او نگرفت.) فرمود: نمي دانم اين دست مرد است يا دست زن؟ آن زن گفت: دست زن است. پيامبر فرمود: اگر تو زن بودي ناخن هايت را به رنگ حنا در مي آوردي».?? اهميت زينت كردن و آرايش زنان به حدي است كه پوشش بعضي از لباس ها مثل ابريشم و طلا به علت خاصيت زيبايي شان به زنان اختصاص يافته است?? امام باقر(عليه السلام) مي فرمايد: «خداوند طلا را در دنيا زينت زن قرار داد و بر مردان حرام كرد.» ?? در برخي روايات آمده كه «ائمّه اطهار(عليهم السلام) زنانشان را با طلا و نقره زينت مي كردند و بر اين كار اصرار داشتند.»?? از روايات ديگري كه حاكي از اهميت اسلام به آرايش و تجمّل براي زن است، حديثي از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) است كه حتي به زناني كه شوهران نابينا دارند دستور مي دهد خود را با بوي خوش و حنا آرايش كنند. امام صادق(عليه السلام) فرمود: از رسول خدا سؤال شد: زن چگونه براي شوهر نابينا آرايش كند؟ فرمود: با استعمال عطر و خضاب كردن، كه نوعي بوي خوش است.?? از رواياتي كه در اين باب وجود دارند، و تنها بعضي از آن ها در اينجا ذكر شدند، مي توان نتيجه گرفت كه اگر دين اسلام از تبرّج و خودنمايي زن براي نامحرم نهي كرده، در مقابل به او دستور داده است در صورتي كه در انظار نامحرم نباشد، حتما تبرّج و خودنمايي داشته باشد، به ويژه اگر در محضر شوهرش باشد.

بنابراين، دين اسلام غريزه خودنمايي و تبرّج زن را ناديده نگرفته، بلكه

به آن اهميت هم داده است و تلاش كرده زنان علاوه بر دارا شدن زيبايي دروني و اخلاقي، از نظر ظاهري هم جذّاب و زيبا باشند؛ زيرا توجه به آرايش و زيبايي ظاهري نه تنها پاسخي منطقي و صحيح به اقتضاي طبيعي و غريزه آنان در جلوه گري و جلب توجه ديگران است، بلكه سبب مي شود زن شادتر و بانشاطتر باشد و از اين طريق، شادابي و نشاط را به زندگي خانواده اش نيز وارد كند؛ زيرا يكي از عوامل مهم با نشاط بودن زن، داشتن ظاهري زيبا و دلپسند است كه شوهرش را پي درپي به وجد آورد و خود نيز از اين طريق به وجد آيد. در نتيجه، كوشش زن در جذّاب بودن و آرايش كردن براي شوهر، ضمن اينكه نياز طبيعي زن به خودنمايي و تبرّج را ارضا مي كند، وي را از جلوه گري و خودنمايي براي مردان نامحرم نيز بي نياز مي سازد؛ زيرا او براي شوهري خودآرايي كرده است كه حقيقتا به او عشق مي ورزد و در دوستي اش وفادار است. بدين سان، هم نياز غريزي او به آرايش و تجمّل اشباع شده و هم از آفات وانحرافات عشق آزاد رهايي يافته و آسيبي به سلامت رواني اووارد نشده است. خانم لمبروزو در اين مورد، سخن زيبايي دارد: «بدون شك، منشأ حجب و حياي زن را در عشق و علاقه مي توان يافت؛ چه اينكه زن وقتي مرد را به خويش علاقه مند و خود را نسبت به او متمايل ديد، منظور اصلي خودنمايي و جلوه گري از بين مي رود و چون توسعه محيط اجتماعي زن فقط به منظور تمركز تمايلات دروني او به شخص واحد است، هنگامي كه در اين راه توفيق يافت، ديگر احتياجي

به آلات فريبنده و مصنوعي نخواهد داشت. چنانچه مشاهده مي شود زناني كه به شوهر و اطفال خود علاقه مند هستند، بكلي از اين عوالم دور و بركنار مي باشند و اگر زني ديده مي شود كه اين شيوه را پيشه خود قرار داده است، فقط به اين جهت است كه پاسخ احساسات دروني خويش را نزد همسر خود نيافته است؛ زيرا وقتي كه زن علاقه مند گرديد، ديگر حاضر، بلكه قادر به جلب توجه ديگران نخواهد بود.» ?

افراط در غريزه خودنمايي و تبرّج همان گونه كه بي توجهي به غريزه خودنمايي و تبرّج براي زن زيان بخش است، خودنمايي و تبرّج بيش از اندازه و خارج از چهارچوبه حجاب نيز زيان بخش خواهد بود و سلامت رواني زن را به مخاطره مي اندازد. اين مطلب دقيقا مانند اين است كه بگوييم: غذا خوردن براي سلامتي ضرورت دارد، اما زياده روي و عدم رعايت قانون غذا خوردن مضر است. در ارضاي نيازهاي رواني نيز بايد جانب اعتدال رعايت شود، زيرا هرگونه زياده روي در آن موجب از دست رفتن انرژي رواني انسان مي شود و سلامت رواني او را مختل مي سازد. البته تفاوتي كه در ارضاي نيازهاي رواني، مثل نياز به خودنمايي و تبرّج در زن، با نيازهاي جسماني مثل نياز به غذا خوردن وجود دارد اين است كه اين گونه نيازها سيري ناپذيرند و اگر انسان در ارضاي آن ها حد افراط را در پيش بگيرد، نه تنها نياز او برطرف نمي شود، بلكه روز به روز تشنه تر شده، تمام فكر و ذهن او را به خود مشغول مي كند. در ارضاي نياز به خودآرايي و خودنمايي نيز همين مطلب وجود دارد؛ يعني اگر زن در توجه به زيبايي ظاهري و خودآرايي

افراط كند، كم كم به حدّي مي رسد كه بيمارگونه به تجمّل و آرايش مي پردازد و هيچ گاه احساس ارضا و سيري نمي كند. شهيد مطهّري در اين باره مي نويسد: «روح بشر فوق العاده تحريك پذير است. اشتباه است كه گمان كنيم تحريك پذيري روح بشر محدود به حد خاصّي است و از آن پس آرام مي گيرد. همان گونه كه بشر _ اعم از مرد و زن _ در ناحيه ثروت و مقام، از تصاحب ثروت و تملّك جاه و مقام سير نمي شود و اشباع نمي گردد، در ناحيه جنسي نيز چنين است.

هيچ مردي از تصاحب زيبارويان و هيچ زني از متوجه كردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هيچ دلي از هوس سير نمي شود. و از طرفي، تقاضاي نامحدود، خواه ناخواه، انجام ناشدني است و هميشه مقرون است به نوعي احساس محروميت، دست نيافتن به آرزوها به نوبه خود، منجر به اختلالات روحي و بيماري هاي رواني مي گردد».?? وست كوت (Westkott) در نقد نظريه كارن هورناي (Karen Horney) كه معتقد بود زنان بايد با خارج شدن از خانه و به عهده گرفتن كارهاي متفاوت در مشاغل گوناگون، هويّت خود را بيابند، مي گويد: زنان امروزي ما بين نياز به جلب توجه مردان و دنبال كردن اهداف شخصي خود، گير افتاده اند. به همين دليل، رفتارهاي متضادي از خود نشان مي دهند؛ گاهي اغواگر و پرخاشگر و گاهي مؤدب و گاهي جاه طلب مي شوند. زنان امروز بين كار و عشق، دو پاره شده اند و در نتيجه، هيچ كدام آن ها را ارضا نمي كند.?? در كتاب روح زن مي گويد: زن طوري آفريده شده است كه وابسته به يك مرد باشد و فقط براي او طنّازي و عشوه گري كند. به همين دليل، اگر

تكيه گاهش را نيابد و به تجمّل و جلوه گري خود ادامه دهد، دوام نخواهد آورد و نابود مي شود، در ادامه، آورده است: «زن همچون بوته نيلوفري است كه طالب چوب خشك يا ديوار لخت و عرياني است تا آن را از گل و سبزه بپوشاند. اگر چنين چوب و ديواري نيابد، خشك و نابود خواهد شد».?? از اينجا فلسفه و حكمت وجوب پوشش و حجاب براي زن در اسلام مشخص مي شود؛ زيرا اين حكم به دليل اينكه نقش اساسي در متعادل كردن غريزه خودنمايي و تبرّج زن دارد، عامل مهمي براي جلوگيري از بخش بزرگي از اضطراب ها و دغدغه هاي فكري زن محسوب مي شود؛ زيرا آزاد بودن زن در خودآرايي و به نمايش گذاردن جلوه هاي زنانه در جامعه، موجب افراط در تجمّل و توجه به زيبايي هاي ظاهري مي شود، كه اين توجه افراطي مي تواند سبب بروز اختلال هاي رواني در زن شود. توضيح مطلب اين است كه وقتي زن مكشوف و آرايش كرده در بين مردان ظاهر مي شود، طبعا عده اي خوششان مي آيد و او را مورد تحسين و تكريم (ظاهري) قرار مي دهند. به همين دليل، دايم سعي مي كند وضع ظاهري خود را طوري قرار دهد كه بيشتر موردپسند آن ها واقع شود. معمولا اين گونه زنان و دختران براي اينكه زيباتر شوند، هر روز وقت زيادي را صرف آرايش و تقليد از مدهاي جديد مي نمايند. اين روند مي تواند ناراحتي هاي رواني زيادي براي آنان ايجاد كند؛ زيرا به دليل اينكه هميشه كارها به دلخواه پيش نمي رود، باعث بروز نگراني هايي براي آن ها مي شود.

حيا و خودآرايي و نقش آن در سلامت رواني

منبع:http://tebyan-banoo.ir

خصيصه حيا و شرم به طور طبيعي، در زن بيش

از مرد وجود دارد. به همين دليل است كه زن فطرتا و از روي طبع و غريزه، ميل به پوشش بدن خود در مقابل نامحرم دارد و از برهنگي دچار اضطراب مي شود.

شواهد فراواني در اسلام بر فطري و غريزي بودن حيا براي زن وجود دارند و علاوه بر اينكه قرآن به اين مطلب اشاره كرده، از نظر روان شناسي، زيست شناسي و جامعه شناسي نيز قابل اثبات است. زنان به عنوان نيمي از پيكره جامعه نقش بسيار مهمي در ايجاد و گسترش عفّت، پاك دامني و اخلاق در بين جوامع بشري دارند. عفّت و حياي زن، كه يكي از مهم ترين عوامل حفظ و بقاي عفّت عمومي است، نه تنها در تمام اديان و مذاهب الهي مورد تأكيد قرار گرفته، بلكه عقول و افكار بشري نيز آن را مورد تأييد قرار داده اند. از نظر اسلام، اهميت اين موضوع به حدّي است كه برخي روايات آن را «تمام دين» مي دانند. در روايتي از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) آمده كه فرمودند: «اَلْحَياءُ هُوَ الدينُ كُلُّهُ»؛ حيا تمام دين است.?امام علي(عليه السلام) نيز در مورد عفّت و پاك دامني مي فرمايد: «عفّت و پاك دامني منشأ هر خيري است.» به همين منظور، در تمام اديان و مذاهب آسماني، «اَلعِفَّه?ُ رَأسُ كُلِّ خَيْر»? قوانين گوناگوني براي حفظ و بقاي عفّت و حياي عمومي وضع شده اند، كه «حجاب» و پوشش زن از جمله آن هاست.

«حجاب»، كه به معناي پوشيدن تمام بدن و زيبايي هاي ظاهري زن در برابر مردان بيگانه است، براي پيش گيري و مهار برخي گرايش ها و رفتارهاي خودنمايانه و وسوسه انگيز مي باشد .اين در حالي است كه زنان به طور طبيعي دوست دارند در برابر جنس مخالف

خودآرايي كنند و زيبايي زنانگي? خود را به نمايش بگذارند. حال اين سؤال پيش مي آيد كه اين قانون اسلامي تا چه اندازه با طبيعت زن سازگار است؟ آيا تبرّج و جلوه گري از نظر اسلام و علم بكلي مردود است، يا براي آن قانوني وجود دارد؟ اگر در وجود زن غريزه اي تحت عنوان «تبرّج» وجود دارد، روش هاي رشد و پرورش اين غريزه چيست و چه كاركردي در زن و حفظ سلامتي او مي تواند داشته باشد؟ چگونه مي توان غريزه تبرّج را با حيا، كه يك ويژگي فطري در زن است، جمع كرد؟ آيا حجاب و پوشش به معناي ناديده گرفتن اين غريزه نيست؟ آيا همان گونه كه عده اي از مخالفان حجاب مي گويند، اين محدوديت مانعي براي رشد عاطفي و رواني زن محسوب مي شود، يا به عكس، در جهت سلامت رواني اوست؟ اهميت بررسي اين موضوع واضح و روشن است؛ زيرا اولا، حجاب و پوشش زن به طور يقين، يكي از محكم ترين سنگرهايي است كه مسلمانان، به ويژه جوانان، را از فساد و فحشا حفظ مي كند و سدي آهنين در برابر نفوذ و تهاجم فرهنگي دشمنان اسلام است. به همين دليل، همان گونه كه رهبر فرزانه انقلاب بارها فرموده اند، بر همه ما تكليف است در مقابل اين تهاجم همه جانبه هشيار باشيم و با آن مقابله كنيم. ثانيا، ارتباطي كه مسئله حجاب و عفت از يك سو و گرايش دايمي زن به تبرّج و جلوه گري از سوي ديگر با سلامت رواني او دارد به موضوع اهميّت بيشتري مي دهد؛ زيرا پر واضح است كه به لحاظ نقش مهم و حساسي كه زن در حيات جسمي و رواني انسان ها دارد، بحث و بررسي

در مورد مؤلّفه هاي سلامت رواني او لازم و ضروري به نظر مي رسد. اما به دليل آنكه دين اسلام به بهداشت و سلامت رواني افراد اهميت زيادي داده است و حتي نتيجه نهايي عبادت و بندگي را رسيدن به «نفس مطمئنه» مي داند و فقط كساني را كه داراي قلب و رواني سالمند، اهل نجات و خوش عاقبت مي داند،? مطمئنا در تمام احكام و قوانين خود و از جمله، لزوم پوشش و حفظ عفّت فردي و عمومي، به نقش آن ها در روح و روان افراد توجه كرده و بهترين نسخه را براي سلامتي و سعادت جوامع بشري ارائه داده است.? ? غريزه تبرّج و خودنمايي منظور از غريزه «خودنمايي» و «تبرّج»، جلوه گري و دلبري كردن براي تصاحب قلب ديگري است.

كلمه «تبرّج» كه در قرآن آمده، از كلمه «برج» گرفته شده و به معناي ظاهر شدن در برابر مردم است؛ همان گونه كه برج قلعه، براي همه هويداست. در مورد اين موضوع، بايد به سه نكته توجه كرد: ? اختصاص غريزه تبرّج به زنان يكي از ويژگي هاي مهم زنان، خصيصه تبرّج و خودنمايي است كه به صورت غريزي و طبيعي در آنان وجود دارد. قرآن در دو آيه از آيات حجاب، از تبرّج و خودنمايي زنان صحبت كرده و آن را محدود به محيط خانواده كرده است. در يك جا مي فرمايد: (وَلاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّه?ِ الْأُولَي) (احزاب: ??) اي زنان (در برابر نامحرم) ظاهر نشويد و خودنمايي نكنيد؛ مانند خودنمايي دوران جاهليت نخستين؛ در آيه ديگر مي فرمايد: (غَيْرَ مُتَبَرِجاتٍ بِزينَهٍ) (نور:??) زنان، (در برابر نامحرمان) با زينت هاوآرايش هايشان خودنمايي نكنند. قرآن در اين آيات فقط زنان را از تبرّج و خودنمايي و

به نمايش گذاشتن جاذبه هاي جنسي خود در برابر نامحرم نهي كرده و از تبرّج مردان سخني نگفته است. از ظاهر اين مطلب فهميده مي شود كه غريزه خودنمايي و تبرّج از ويژگي هاي خاص زنان است و در مردان وجود ندارد. به همين دليل پوشش و حجاب تنها براي زنان واجب شده است. شهيد مطهّري درباره آثار اين غريزه و نيز اختصاص آن به زنان مي گويد: «اما علت اينكه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان يافته است، اين است كه ميل به خودنمايي و خودآرايي مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب ها و دل ها، مرد شكار است و زن شكارچي؛ همچنان كه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچي. ميل زن به خودآرايي از اين نوع حس شكارچي گري او ناشي مي شود.

در هيچ جاي دنيا سابقه ندارد كه مردان لباس هاي بدن نما و آرايش هاي تحريك كننده به كار برند. اين زن است كه به حكم طبيعت خاص خود، مي خواهد دلبري كند و مرد را دلباخته و در دام علاقه خود اسير كند، انحراف تبرّج و برهنگي از انحراف هاي مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براي آنان مقرر گرديده است.»? در روايات نيز از وجود غريزه خودنمايي يا تبرّج در زن سخن گفته شده است. براي مثال امام علي(عليه السلام) مي فرمايد: «خداوند زنان را از سرشت مردان آفريده، از اين رو، تمام همّت خود را در جذب مردان و نزديك شدن به آن ها صرف مي كند».? بنابراين، اصل وجود غريزه خودنمايي در زن مورد تأييد منابع اسلامي است. اما در مورد كاركرد اين غريزه در زنان، مي توان گفت: وجود اين غريزه براي متمايل كردن مرد _ جنس

مذكر _ به زن _ جنس مؤنث _ است تا بدين وسيله، مقدّمات ازدواج و زندگي مشترك را بين آنان فراهم كند؛ چنانكه در ساير جانداران نيز اين ويژگي در جنس ماده وجود دارد. درباره غريزه خودنمايي و تبرّج، غير از منابع اسلامي، برخي از دانشمندان نيز مطالب جالبي دارند. خانم جينا لمبروزو (G,Lombroso) روان شناس معروف ايتاليايي، در اين باره مي گويد: «در زن علاقه به دلبر بودن و دل باختن، مورد پسند بودن و مايه خرسند شدن بسيار شديد است.»? در جاي ديگري مي گويد: «يكي از تمايلات عميق و آرزوهاي اساسي زن آن است كه در چشم ديگران اثري مطلوب بخشيده و به وسيله حسن قيافه، زيبايي اندام، موزون بودن حركات، خوش آهنگي صدا، طرز تكلّم و بالاخره شيوه خرام خود، مطبوع طباع واقع گشته، احساسات آن ها را تحريك نموده و روحشان را مجذوب سازد.»? همچنين درباره تأثير غريزه خودآرايي و تبرّج در زندگي زنان مي گويد: «ميل به جلب ديگران، بزرگ ترين و مهم ترين محرّك زندگاني زن محسوب مي شود.»?? ويل دورانت نيز درباره آثار غريزه تبرّج زن مي گويد: «زن ميل دارد بيشتر مطلوب باشد، نه طالب، و به همين جهت، در ارج گذاري و تقدير آن جاذبه هايي كه مايه تشديد ميل مرد است، استاد است.» بنابراين، اصل وجود اين غريزه و اختصاص آن به زن در بين دانشمندان پذيرفته شده است.?? ? پرورش و توجه به غريزه تبرّج در اسلام غريزه خودنمايي و خودآرايي مانند ساير غرايز آدمي، نيازمند قانونمندي و كنترل است؛ يعني بايد از افراط و تفريط در آن پرهيز شود؛ زيرا عدم كنترل اين غريزه، چه از لحاظ افراط و چه از لحاظ تفريط، براي زن زيانبخش

است و سلامتي او را به خطر مي اندازد. از اين رو، در دين اسلام براي اين غريزه حد و حدود ويژه اي تعيين شده است و همان گونه كه آزادي بي حد و حصر آن ممنوع گرديده و براي كنترل آن حجاب واجب شده، بي توجهي به آن نيز مذموم شمرده شده است.

به همين دليل، در برخي روايات، آرايش كردن براي زنان يك ضرورت تلقّي شده و بي توجهي به آن به معناي ناديده گرفتن غريزه خودآرايي، مورد نكوهش قرار گرفته است. در اينجا به بعضي از اين روايات اشاره مي شود: در حديثي از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) در مورد ويژگي هاي بهترين زنان نقل شده است كه فرمودند: «بهترين زنان شما زني است كه بسيار با محبت باشد، عفيف و پاك دامن باشد، نزد اقوامش عزيز و محترم باشد، با شوهرش متواضع و فروتن باشد، براي او خودآرايي و تبرّج داشته باشد و در برابر نامحرم عفيف باشد.» در اين حديث، دقيقا به همان تبرّجي كه قرآن آن را براي زن در مقابل نامحرم ممنوع كرده، نسبت به شوهرش سفارش شده است.?? در روايت ديگري، امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد: «براي زن سزاوار نيست كه بدون زيور و آرايش باشد، حتي اگر يك گردن بند باشد؛ و سزاوار نيست دستش از رنگ حنا خالي باشد، اگرچه پير باشد.»?? همچنين مي فرمايد: «لا تُصَلِّي الْمَرأَه?ُ عُطُلا»؛ زن بدون زيور و آرايش نماز نخواند.?? امام باقر(عليه السلام) نيز در روايتي مي فرمايد: «لَمْ تَزَلِ النِّساءُ يَلْبِسْنَ الْحِلْي»؛ زنان همواره از زيور استفاده كنند.?? در برخي روايات دستوراتي براي زيبا شدن زنان داده شده، است. براي مثال، امام علي(عليه السلام) مي فرمايد: «كاري را كه بيش از حد توانايي زن است

به او وامگذار؛ زيرا (اگر زنان از كارهاي سخت و طاقت فرسا به دور باشند) براي حال آن ها و شادابي روحي و دوام زيبايي آن ها بهتر است؛ چرا كه زن گل بهاري است (لطيف و حساس)، نه پهلواني سختكوش.»?? همچنين رسول اكرم(صلي الله عليه و آله) پس از اينكه به همه زنان، چه شوهردار و چه بدون شوهر، دستور مي دهد دايم خضاب كنند (و دست و صورت خود را به حنا و رنگ هاي زيبا آرايش كنند) مي فرمايد: «اما زنان شوهردار براي شوهرانشان زينت كنند و اما زنان بدون شوهر، به اين دليل خضاب كنند كه دستشان شبيه دست مردان نشود (و لطيف و زيبا بماند.)»?? همچنين در روايت ديگري آمده است: پيامبر به مردان فرمود: «ناخن هاي خود را كوتاه كنيد» و به زنان فرمود: «ناخن ها را كوتاه نكنيد؛ زيرا شما را زيباتر مي كند.» حتي آن حضرت از بعضي زنان به خاطر اهميت ندادن به آرايش و زيبايي، انتقاد كرده است.

?? عايشه مي گويد: «زني از پشت پرده دستش را بيرون آورد تا نامه اي به رسول خدا بدهد، آن حضرت دستش را بست (و نامه را از او نگرفت.) فرمود: نمي دانم اين دست مرد است يا دست زن؟ آن زن گفت: دست زن است. پيامبر فرمود: اگر تو زن بودي ناخن هايت را به رنگ حنا در مي آوردي».?? اهميت زينت كردن و آرايش زنان به حدي است كه پوشش بعضي از لباس ها مثل ابريشم و طلا به علت خاصيت زيبايي شان به زنان اختصاص يافته است?? امام باقر(عليه السلام) مي فرمايد: «خداوند طلا را در دنيا زينت زن قرار داد و بر مردان حرام كرد.» ?? در برخي روايات آمده كه «ائمّه

اطهار(عليهم السلام) زنانشان را با طلا و نقره زينت مي كردند و بر اين كار اصرار داشتند.»?? از روايات ديگري كه حاكي از اهميت اسلام به آرايش و تجمّل براي زن است، حديثي از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) است كه حتي به زناني كه شوهران نابينا دارند دستور مي دهد خود را با بوي خوش و حنا آرايش كنند. امام صادق(عليه السلام) فرمود: از رسول خدا سؤال شد: زن چگونه براي شوهر نابينا آرايش كند؟ فرمود: با استعمال عطر و خضاب كردن، كه نوعي بوي خوش است.?? از رواياتي كه در اين باب وجود دارند، و تنها بعضي از آن ها در اينجا ذكر شدند، مي توان نتيجه گرفت كه اگر دين اسلام از تبرّج و خودنمايي زن براي نامحرم نهي كرده، در مقابل به او دستور داده است در صورتي كه در انظار نامحرم نباشد، حتما تبرّج و خودنمايي داشته باشد، به ويژه اگر در محضر شوهرش باشد.

بنابراين، دين اسلام غريزه خودنمايي و تبرّج زن را ناديده نگرفته، بلكه به آن اهميت هم داده است و تلاش كرده زنان علاوه بر دارا شدن زيبايي دروني و اخلاقي، از نظر ظاهري هم جذّاب و زيبا باشند؛ زيرا توجه به آرايش و زيبايي ظاهري نه تنها پاسخي منطقي و صحيح به اقتضاي طبيعي و غريزه آنان در جلوه گري و جلب توجه ديگران است، بلكه سبب مي شود زن شادتر و بانشاطتر باشد و از اين طريق، شادابي و نشاط را به زندگي خانواده اش نيز وارد كند؛ زيرا يكي از عوامل مهم با نشاط بودن زن، داشتن ظاهري زيبا و دلپسند است كه شوهرش را پي درپي به وجد آورد و خود

نيز از اين طريق به وجد آيد. در نتيجه، كوشش زن در جذّاب بودن و آرايش كردن براي شوهر، ضمن اينكه نياز طبيعي زن به خودنمايي و تبرّج را ارضا مي كند، وي را از جلوه گري و خودنمايي براي مردان نامحرم نيز بي نياز مي سازد؛ زيرا او براي شوهري خودآرايي كرده است كه حقيقتا به او عشق مي ورزد و در دوستي اش وفادار است. بدين سان، هم نياز غريزي او به آرايش و تجمّل اشباع شده و هم از آفات وانحرافات عشق آزاد رهايي يافته و آسيبي به سلامت رواني اووارد نشده است. خانم لمبروزو در اين مورد، سخن زيبايي دارد: «بدون شك، منشأ حجب و حياي زن را در عشق و علاقه مي توان يافت؛ چه اينكه زن وقتي مرد را به خويش علاقه مند و خود را نسبت به او متمايل ديد، منظور اصلي خودنمايي و جلوه گري از بين مي رود و چون توسعه محيط اجتماعي زن فقط به منظور تمركز تمايلات دروني او به شخص واحد است، هنگامي كه در اين راه توفيق يافت، ديگر احتياجي به آلات فريبنده و مصنوعي نخواهد داشت. چنانچه مشاهده مي شود زناني كه به شوهر و اطفال خود علاقه مند هستند، بكلي از اين عوالم دور و بركنار مي باشند و اگر زني ديده مي شود كه اين شيوه را پيشه خود قرار داده است، فقط به اين جهت است كه پاسخ احساسات دروني خويش را نزد همسر خود نيافته است؛ زيرا وقتي كه زن علاقه مند گرديد، ديگر حاضر، بلكه قادر به جلب توجه ديگران نخواهد بود.» ?

افراط در غريزه خودنمايي و تبرّج همان گونه كه بي توجهي به غريزه خودنمايي و تبرّج براي زن زيان بخش است، خودنمايي و تبرّج بيش از اندازه و

خارج از چهارچوبه حجاب نيز زيان بخش خواهد بود و سلامت رواني زن را به مخاطره مي اندازد. اين مطلب دقيقا مانند اين است كه بگوييم: غذا خوردن براي سلامتي ضرورت دارد، اما زياده روي و عدم رعايت قانون غذا خوردن مضر است. در ارضاي نيازهاي رواني نيز بايد جانب اعتدال رعايت شود، زيرا هرگونه زياده روي در آن موجب از دست رفتن انرژي رواني انسان مي شود و سلامت رواني او را مختل مي سازد. البته تفاوتي كه در ارضاي نيازهاي رواني، مثل نياز به خودنمايي و تبرّج در زن، با نيازهاي جسماني مثل نياز به غذا خوردن وجود دارد اين است كه اين گونه نيازها سيري ناپذيرند و اگر انسان در ارضاي آن ها حد افراط را در پيش بگيرد، نه تنها نياز او برطرف نمي شود، بلكه روز به روز تشنه تر شده، تمام فكر و ذهن او را به خود مشغول مي كند. در ارضاي نياز به خودآرايي و خودنمايي نيز همين مطلب وجود دارد؛ يعني اگر زن در توجه به زيبايي ظاهري و خودآرايي افراط كند، كم كم به حدّي مي رسد كه بيمارگونه به تجمّل و آرايش مي پردازد و هيچ گاه احساس ارضا و سيري نمي كند. شهيد مطهّري در اين باره مي نويسد: «روح بشر فوق العاده تحريك پذير است. اشتباه است كه گمان كنيم تحريك پذيري روح بشر محدود به حد خاصّي است و از آن پس آرام مي گيرد. همان گونه كه بشر _ اعم از مرد و زن _ در ناحيه ثروت و مقام، از تصاحب ثروت و تملّك جاه و مقام سير نمي شود و اشباع نمي گردد، در ناحيه جنسي نيز چنين است.

هيچ مردي از تصاحب زيبارويان و هيچ زني از متوجه كردن مردان و تصاحب قلب آنان

و بالاخره هيچ دلي از هوس سير نمي شود. و از طرفي، تقاضاي نامحدود، خواه ناخواه، انجام ناشدني است و هميشه مقرون است به نوعي احساس محروميت، دست نيافتن به آرزوها به نوبه خود، منجر به اختلالات روحي و بيماري هاي رواني مي گردد».?? وست كوت (Westkott) در نقد نظريه كارن هورناي (Karen Horney) كه معتقد بود زنان بايد با خارج شدن از خانه و به عهده گرفتن كارهاي متفاوت در مشاغل گوناگون، هويّت خود را بيابند، مي گويد: زنان امروزي ما بين نياز به جلب توجه مردان و دنبال كردن اهداف شخصي خود، گير افتاده اند. به همين دليل، رفتارهاي متضادي از خود نشان مي دهند؛ گاهي اغواگر و پرخاشگر و گاهي مؤدب و گاهي جاه طلب مي شوند. زنان امروز بين كار و عشق، دو پاره شده اند و در نتيجه، هيچ كدام آن ها را ارضا نمي كند.?? در كتاب روح زن مي گويد: زن طوري آفريده شده است كه وابسته به يك مرد باشد و فقط براي او طنّازي و عشوه گري كند. به همين دليل، اگر تكيه گاهش را نيابد و به تجمّل و جلوه گري خود ادامه دهد، دوام نخواهد آورد و نابود مي شود، در ادامه، آورده است: «زن همچون بوته نيلوفري است كه طالب چوب خشك يا ديوار لخت و عرياني است تا آن را از گل و سبزه بپوشاند. اگر چنين چوب و ديواري نيابد، خشك و نابود خواهد شد».?? از اينجا فلسفه و حكمت وجوب پوشش و حجاب براي زن در اسلام مشخص مي شود؛ زيرا اين حكم به دليل اينكه نقش اساسي در متعادل كردن غريزه خودنمايي و تبرّج زن دارد، عامل مهمي براي جلوگيري از بخش بزرگي از اضطراب ها و دغدغه هاي

فكري زن محسوب مي شود؛ زيرا آزاد بودن زن در خودآرايي و به نمايش گذاردن جلوه هاي زنانه در جامعه، موجب افراط در تجمّل و توجه به زيبايي هاي ظاهري مي شود، كه اين توجه افراطي مي تواند سبب بروز اختلال هاي رواني در زن شود. توضيح مطلب اين است كه وقتي زن مكشوف و آرايش كرده در بين مردان ظاهر مي شود، طبعا عده اي خوششان مي آيد و او را مورد تحسين و تكريم (ظاهري) قرار مي دهند. به همين دليل، دايم سعي مي كند وضع ظاهري خود را طوري قرار دهد كه بيشتر موردپسند آن ها واقع شود. معمولا اين گونه زنان و دختران براي اينكه زيباتر شوند، هر روز وقت زيادي را صرف آرايش و تقليد از مدهاي جديد مي نمايند. اين روند مي تواند ناراحتي هاي رواني زيادي براي آنان ايجاد كند؛ زيرا به دليل اينكه هميشه كارها به دلخواه پيش نمي رود، باعث بروز نگراني هايي براي آن ها مي شود.

چگونه وسواس خود را درمان كنيم؟

منبع: p://www.ofc.ir

ابتدا بايد بدانيم كه وسواس تعاريف گوناگوني دارد. وسواس ، شيطان و نيز هر گفته وسوسه آميزي را مي گويند. قرآن كريم مي فرمايد: از شر وسوسه گر نهان. وسواس در علم امروز و حتي نزد پيشينيان ، نوعي بيماري شناخته شده است. اين بيماري ، بهداشت رواني فرد و جامعه را به خطر مي افكند و سلامت جسم و جان آدميان را تهديد مي كند. وسواس جنبه هاي گوناگون دارد؛ وسواس در پاكيزگي ، وسواس در تحصيل ، وسواس در عبادت ، وسواس در امور مالي و ... راستي براي رهايي از اين درد شيطاني ، چه درماني وجود دارد؟

وضو ، پيش و پس از غذا

يكي از راههاي كه مي توانيم از وسواس جلوگيري كنيم و آن را درمان كنيم وضو

پيش و پس از غذا است. وضو ، پيش و پس از غذا ، مايه افزوني رزق و دفع شر شيطان است.

ذكر نام خداوند

يكي ديگر از شيوه هاي مقابله با وسواس ، اين است كه از نام عزيز و جليل خداوند استمداد كنيم. اين ذكر ، براي ما حتي در كارهاي جزئي و كوچك نيز مايه خير و بركت و كمال است.

توكل به خداوند

ما با توكل بر خداوند در اصل به نور خداوند نگاه و نظر مي كنيم: من بايد به عنوان يك انسان باايمان ، باكياست و فراست و زيرك باشم و هميشه و در همه حال اعم از راحتيها و ناراحتيها ، در خوبي و بدي و عسرت و اندوه و سلامتي و كسالت و نيازمندي و بي نيازي ، اعتماد و توكل بر خداوند رحمان داشته باشم. من مي دانم كه در مبارزه بي امان با وسوسه هاي شيطاني ، توكل ، رمز پيروزي من است.

اذان گفتن

ما بايد بدانيم كه هر عملي كه باعث گريز شيطان شود، درمان وسواس محسوب مي شود. يكي از راههاي درمان وسواس نيز ، اذان گفتن است. پيش از اين ، در هنگام اذان ، در هر مسجد و كوچه و بازار ، همگان اذان مي گفتند. اما اكنون ، اين سنت پسنديده ترك شده است، تا حدي كه اگر كسي در خانه خود اذان بگويد، غير عادي مي نمايد.

نماز خواندن

يكي از بهترين روشهاي درمان هر نوع وسوسه و وسواس براي ما ، نماز گزاردن و ارتباط معنوي با پروردگار است. براي ما كه مسلمانيم، نماز برترين نوع پناهندگي به درگاه خداوند است. غير از نمازهاي پنجگانه و روزانه واجب كه هفده

ركعت است، براي درمان اين بيماري شوم ، نماز رابطه مخلوق ضعيف با خالق توانا ، عين و مايه پيروزي بر وسوسه هاي شيطاني است.

بي اعتنايي به وسوسه در نماز

من بايد بدانم كه وسواس در هر امري حتي نماز ، اطاعت از شيطان است. يكي از راههاي درمان وسواس ، بويژه براي آنان كه مبتلا به وسواس در نماز هستند، بي اعتنايي به شكلهاي بسيار و پي در پي است.

روزه گرفتن

يكي ديگر از راههاي درمان وسواس ، روزه گرفتن است. درباره فضيلت و نقش روزه در تعالي روح آدمي ، سخن بسيار مي توان گفت: امام صادق عليه السلام فرموده است: به حقيقت ، درهاي آسمان در ماه مبارك رمضان باز است و شيطانها زنجير مي شوند.

تلاوت قرآن

يكي از راههاي درماني وسواس ، قرائت همراه با تفكر و تعمق قرآن كريم است. اخبار بسياري در اين باره وارد شده است كه درجه تلاوت كننده قرآن ، از تمام آدميان به استثناي پيامبران الهي بالاتر است و نبايد آنان را كوچك شمرد و حقوقشان را ناديده گرفت.

چگونه وسواس خود را درمان كنيم؟

منبع: p://www.ofc.ir

ابتدا بايد بدانيم كه وسواس تعاريف گوناگوني دارد. وسواس ، شيطان و نيز هر گفته وسوسه آميزي را مي گويند. قرآن كريم مي فرمايد: از شر وسوسه گر نهان. وسواس در علم امروز و حتي نزد پيشينيان ، نوعي بيماري شناخته شده است. اين بيماري ، بهداشت رواني فرد و جامعه را به خطر مي افكند و سلامت جسم و جان آدميان را تهديد مي كند. وسواس جنبه هاي گوناگون دارد؛ وسواس در پاكيزگي ، وسواس در تحصيل ، وسواس در عبادت ، وسواس در امور مالي و ... راستي براي

رهايي از اين درد شيطاني ، چه درماني وجود دارد؟ وضو ، پيش و پس از غذا يكي از راههاي كه مي توانيم از وسواس جلوگيري كنيم و آن را درمان كنيم وضو پيش و پس از غذا است. وضو ، پيش و پس از غذا ، مايه افزوني رزق و دفع شر شيطان است. ذكر نام خداوند يكي ديگر از شيوه هاي مقابله با وسواس ، اين است كه از نام عزيز و جليل خداوند استمداد كنيم. اين ذكر ، براي ما حتي در كارهاي جزئي و كوچك نيز مايه خير و بركت و كمال است. توكل به خداوند ما با توكل بر خداوند در اصل به نور خداوند نگاه و نظر مي كنيم: من بايد به عنوان يك انسان باايمان ، باكياست و فراست و زيرك باشم و هميشه و در همه حال اعم از راحتيها و ناراحتيها ، در خوبي و بدي و عسرت و اندوه و سلامتي و كسالت و نيازمندي و بي نيازي ، اعتماد و توكل بر خداوند رحمان داشته باشم. من مي دانم كه در مبارزه بي امان با وسوسه هاي شيطاني ، توكل ، رمز پيروزي من است. اذان گفتن ما بايد بدانيم كه هر عملي كه باعث گريز شيطان شود، درمان وسواس محسوب مي شود. يكي از راههاي درمان وسواس نيز ، اذان گفتن است. پيش از اين ، در هنگام اذان ، در هر مسجد و كوچه و بازار ، همگان اذان مي گفتند. اما اكنون ، اين سنت پسنديده ترك شده است، تا حدي كه اگر كسي در خانه خود اذان بگويد، غير عادي مي نمايد. نماز خواندن يكي از بهترين روشهاي درمان هر

نوع وسوسه و وسواس براي ما ، نماز گزاردن و ارتباط معنوي با پروردگار است. براي ما كه مسلمانيم، نماز برترين نوع پناهندگي به درگاه خداوند است. غير از نمازهاي پنجگانه و روزانه واجب كه هفده ركعت است، براي درمان اين بيماري شوم ، نماز رابطه مخلوق ضعيف با خالق توانا ، عين و مايه پيروزي بر وسوسه هاي شيطاني است. بي اعتنايي به وسوسه در نماز من بايد بدانم كه وسواس در هر امري حتي نماز ، اطاعت از شيطان است. يكي از راههاي درمان وسواس ، بويژه براي آنان كه مبتلا به وسواس در نماز هستند، بي اعتنايي به شكلهاي بسيار و پي در پي است. روزه گرفتن يكي ديگر از راههاي درمان وسواس ، روزه گرفتن است. درباره فضيلت و نقش روزه در تعالي روح آدمي ، سخن بسيار مي توان گفت: امام صادق عليه السلام فرموده است: به حقيقت ، درهاي آسمان در ماه مبارك رمضان باز است و شيطانها زنجير مي شوند. تلاوت قرآن يكي از راههاي درماني وسواس ، قرائت همراه با تفكر و تعمق قرآن كريم است. اخبار بسياري در اين باره وارد شده است كه درجه تلاوت كننده قرآن ، از تمام آدميان به استثناي پيامبران الهي بالاتر است و نبايد آنان را كوچك شمرد و حقوقشان را ناديده گرفت.

ترس كودكان تا كجا طبيعي است؟

منبع:http://salamatiran.com

هيجان ها، واكنش هاي كوتاه مدت رواني، فيزيولوژيكي هستند كه منشا ايجاد آنها به طور معمول بيروني است ولي به ندرت يك عامل دروني را نيز مي توان در ايجاد يك هيجان خاص موثر ديد حالت هايي مثل ترس، اضطراب، غم، شعف، خشم و... هيجان. وقتي كودك مي گويد مي ترسم، ما از او مي پرسيم كه از چه چيز

مي ترسي و او مي گويد من از تاريكي يا درد يا تنهايي مي ترسم، به منشأ بيروني اشاره مي كند كه واكنش هاي مربوط به آن رابه صورت فيزيولوژيكي يا رواني در رفتار كودك مي توان مشاهده كرد.

هيجان ها از دوره نوزادي در نوزادان شناسايي شده اند و همه انسان ها هيجان را تجربه كرده اند. تاكيد روي كميت اين هيجان ها است كه تا چه حد وجود دارند. هر كسي به گونه اي دچار يكي از هيجان هاي طبيعي مي شود. به طور مثال در هيجان ترس، اگر ترس در يك فرد با محركي كه ايجاد ترس كرده متناسب باشد، اين هيجاني طبيعي و عادي است. بايد توجه كرد كه او از چه مي ترسد. آيا از يك حيوان مي ترسد؟ آيا اين حيوان خطرناك است؟ در اين صورت احساس ترس اشكالي ندارد و بايد هم بترسد و احساس خطر بكند. همه افراد چه كودك و چه بزرگسال، در حد طبيعي دچار هيجان هاي گوناگون مي شوند يعني هيچ كس پيدا نمي شود كه بگويد اضطراب يعني چه؟ ترس يعني چه؟ اگر اين هيجان ها در فعاليت هاي اجتماعي و ارتباطي انسان ها خللي ايجاد نكند، هيچ اشكالي ندارد و در مدت كوتاهي نيز برطرف مي شود. درباره كودكان، اگر هيجان ها زندگي آنان را از روند عادي خارج نكنند و مشكلات شخصي، خانوادگي، تحصيلي و ارتباطي برايشان به وجود نياورند، طبيعي محسوب مي شوند.

5 سالگي، مرز احساسات هيجاني

درباره احساسات هيجاني، پنج سالگي يك مرز محسوب مي شود. يعني كودكان تا پنج سالگي گاه و بيگاه رفتارهاي هيجاني و شايد نگران كننده از ديد خانواده نشان مي دهند. براي مثال بسياري از كودكان پنج ساله دچار ترس مي شوند، ترس از تاريكي، تنهايي، جدا شدن از مادر و دور شدن از خانواده و...

در سن شروع مدرسه نيز ترس هاي متفاوتي به طور طبيعي در كودك ظاهر مي شود، مانند ترس از ناكامي در كسب نمره خوب، ترس از امتحان و موضوع هاي مشابه ديگري كه در اين مرحله سني ديده مي شود. كودك در هر مرحله از رشد، هيجان هاي خاصي را نشان مي دهد. هيجان ها به طور مكرر در حال تغيير هستند و دوره كوتاهي دارند بنابراين اينها را در زمره هيجان هاي غيرطبيعي به شمار نمي آوريم. اصولا درباره احساس هيجان بايد توجه كنيم كه زمان ابتلا طولاني نشود. به طور مثال اگر بچه اي مي ترسد، اين ترس نبايد مدت زيادي طول بكشد زيرا با فعاليت طولاني دستگاه عصبي ارادي و غيرارادي بيشتر سروكار داريم و فعاليت طولاني اين دستگاه، آن را تا حدودي ضعيف مي كند و مي تواند مشكلاتي ايجاد كند. كودكاني كه در خانواده هايشان هيجان هاي مستمر مانند ترس و خشم هميشه وجود داشته است و شيوه زندگي و تربيت بر ايجاد هيجان منفي شكل گرفته، دچار اختلالاتي مي شوند كه يا در دوره كودكي بروز مي كنند يا در دوره بعدي خود را نشان مي دهند بنابراين ما اغلب هيجان هاي كوتاه مدت را در دوره زير پنج سال، طبيعي تلقي مي كنيم.

كنار آمدن با هيجان

يكي از نكاتي كه بايد به آن توجه كرد، اجتماعي كردن اين هيجان ها است يعني بچه ها بايد بدانند كه چگونه با هيجان شان كنار بيايند. كودك بايد بياموزد هنگامي كه بر اثر ترس يا اندوه يا خشم يا شادماني هيجان زده مي شود چه واكنشي از خود بروز دهد. شيوه بروز هيجان بايد اجتماع پسند شود. اگر فردي نداند كه در اين موارد چگونه رفتار كند، ممكن است دچار اشكالات زيادي در ارتباط با ديگران شود.

شيوه برخورد جامعه نيز هنگام برخورد با شخصي كه بر اثر هيجان از خود واكنش منفي و نامناسب نشان مي دهد، مثبت نيست. اين را بايد هم به صورت مستقيم و هم به صورت غيرمستقيم به بچه ها ياد بدهيم. بچه هايي كه چنين واكنش هايي را در والدين شان مي بينند، آنها را مي آموزند. به طور مثال، مادري كه از حشره اي مي ترسد، از خود واكنش نشان مي دهد و فرزندش هم آن واكنش را به همان صورت در برابر آن حشره بروز خواهد داد. به اين ترتيب ياد مي گيريم كه در برابر خشم، ترس و شادماني چگونه رفتار كنيم. بچه هاي عادي و بچه هايي كه عقب مانده ذهني نيستند، به طور معمول اين واكنش ها را از طريق مشاهده رفتار والدين شان ياد مي گيرند و تكرار مي كنند ولي بچه هايي كه دچار مشكل هستند و به بچه هاي عقب مانده ذهني حتما بايد ياد داد. از طريق روش هاي تنبيه و تشويق مناسب بايد به آنها آموزش داد كه هنگام رويارويي با هيجان چگونه بايد واكنش نشان دهند. نكته مهم ديگر، رفتار افراط و تفريطي به هنگام بروز هيجان است. برخي از والدين حتي ندانسته در اين موارد افراط مي كنند مانند توجه افراطي، علاقه افراطي، دوست داشتن افراطي و عشق افراطي كه در قالب هيجان بروز مي كند. اين رفتارها ممكن است پيامدهاي نامطلوبي روي فرزندان داشته باشد. به طور مثال كودكي كه بيمار مي شود و مورد توجه زياد قرار مي گيرد چه بسا دوست دارد كه هميشه بيمار باشد و به نوعي حالت تمارض در او ديده مي شود زيرا احساس مي كند وقتي بيمار است همه به او خيلي توجه مي كنند به اين ترتيب رفتارهاي نابه هنجار شكل مي گيرد.

كودكي كه مرتب سرش

را به ديوار مي زند تا توجه والدين را جلب كند، رفتارش به يك عادت غلط تبديل مي شود و جزو اختلالات عادتي به شمار مي آيد. اين رفتار از كجا نشات مي گيرد؟ از آنجا كه كودك دوست دارد مورد توجه قرار گيرد، احساس بايد از هرگونه افراط و تفريط عاري باشد و به روشي ابراز شود كه موردپسند جامعه قرار گيرد.

ترس كودكان تا كجا طبيعي است؟

منبع:http://salamatiran.com

هيجان ها، واكنش هاي كوتاه مدت رواني، فيزيولوژيكي هستند كه منشا ايجاد آنها به طور معمول بيروني است ولي به ندرت يك عامل دروني را نيز مي توان در ايجاد يك هيجان خاص موثر ديد حالت هايي مثل ترس، اضطراب، غم، شعف، خشم و... هيجان. وقتي كودك مي گويد مي ترسم، ما از او مي پرسيم كه از چه چيز مي ترسي و او مي گويد من از تاريكي يا درد يا تنهايي مي ترسم، به منشأ بيروني اشاره مي كند كه واكنش هاي مربوط به آن رابه صورت فيزيولوژيكي يا رواني در رفتار كودك مي توان مشاهده كرد.

هيجان ها از دوره نوزادي در نوزادان شناسايي شده اند و همه انسان ها هيجان را تجربه كرده اند. تاكيد روي كميت اين هيجان ها است كه تا چه حد وجود دارند. هر كسي به گونه اي دچار يكي از هيجان هاي طبيعي مي شود. به طور مثال در هيجان ترس، اگر ترس در يك فرد با محركي كه ايجاد ترس كرده متناسب باشد، اين هيجاني طبيعي و عادي است. بايد توجه كرد كه او از چه مي ترسد. آيا از يك حيوان مي ترسد؟ آيا اين حيوان خطرناك است؟ در اين صورت احساس ترس اشكالي ندارد و بايد هم بترسد و احساس خطر بكند. همه افراد چه كودك و چه بزرگسال، در حد طبيعي دچار

هيجان هاي گوناگون مي شوند يعني هيچ كس پيدا نمي شود كه بگويد اضطراب يعني چه؟ ترس يعني چه؟ اگر اين هيجان ها در فعاليت هاي اجتماعي و ارتباطي انسان ها خللي ايجاد نكند، هيچ اشكالي ندارد و در مدت كوتاهي نيز برطرف مي شود. درباره كودكان، اگر هيجان ها زندگي آنان را از روند عادي خارج نكنند و مشكلات شخصي، خانوادگي، تحصيلي و ارتباطي برايشان به وجود نياورند، طبيعي محسوب مي شوند. 5 سالگي، مرز احساسات هيجاني

درباره احساسات هيجاني، پنج سالگي يك مرز محسوب مي شود. يعني كودكان تا پنج سالگي گاه و بيگاه رفتارهاي هيجاني و شايد نگران كننده از ديد خانواده نشان مي دهند. براي مثال بسياري از كودكان پنج ساله دچار ترس مي شوند، ترس از تاريكي، تنهايي، جدا شدن از مادر و دور شدن از خانواده و... در سن شروع مدرسه نيز ترس هاي متفاوتي به طور طبيعي در كودك ظاهر مي شود، مانند ترس از ناكامي در كسب نمره خوب، ترس از امتحان و موضوع هاي مشابه ديگري كه در اين مرحله سني ديده مي شود. كودك در هر مرحله از رشد، هيجان هاي خاصي را نشان مي دهد. هيجان ها به طور مكرر در حال تغيير هستند و دوره كوتاهي دارند بنابراين اينها را در زمره هيجان هاي غيرطبيعي به شمار نمي آوريم. اصولا درباره احساس هيجان بايد توجه كنيم كه زمان ابتلا طولاني نشود. به طور مثال اگر بچه اي مي ترسد، اين ترس نبايد مدت زيادي طول بكشد زيرا با فعاليت طولاني دستگاه عصبي ارادي و غيرارادي بيشتر سروكار داريم و فعاليت طولاني اين دستگاه، آن را تا حدودي ضعيف مي كند و مي تواند مشكلاتي ايجاد كند. كودكاني كه در خانواده هايشان هيجان هاي مستمر مانند ترس و خشم هميشه وجود داشته است

و شيوه زندگي و تربيت بر ايجاد هيجان منفي شكل گرفته، دچار اختلالاتي مي شوند كه يا در دوره كودكي بروز مي كنند يا در دوره بعدي خود را نشان مي دهند بنابراين ما اغلب هيجان هاي كوتاه مدت را در دوره زير پنج سال، طبيعي تلقي مي كنيم. كنار آمدن با هيجان

يكي از نكاتي كه بايد به آن توجه كرد، اجتماعي كردن اين هيجان ها است يعني بچه ها بايد بدانند كه چگونه با هيجان شان كنار بيايند. كودك بايد بياموزد هنگامي كه بر اثر ترس يا اندوه يا خشم يا شادماني هيجان زده مي شود چه واكنشي از خود بروز دهد. شيوه بروز هيجان بايد اجتماع پسند شود. اگر فردي نداند كه در اين موارد چگونه رفتار كند، ممكن است دچار اشكالات زيادي در ارتباط با ديگران شود. شيوه برخورد جامعه نيز هنگام برخورد با شخصي كه بر اثر هيجان از خود واكنش منفي و نامناسب نشان مي دهد، مثبت نيست. اين را بايد هم به صورت مستقيم و هم به صورت غيرمستقيم به بچه ها ياد بدهيم. بچه هايي كه چنين واكنش هايي را در والدين شان مي بينند، آنها را مي آموزند. به طور مثال، مادري كه از حشره اي مي ترسد، از خود واكنش نشان مي دهد و فرزندش هم آن واكنش را به همان صورت در برابر آن حشره بروز خواهد داد. به اين ترتيب ياد مي گيريم كه در برابر خشم، ترس و شادماني چگونه رفتار كنيم. بچه هاي عادي و بچه هايي كه عقب مانده ذهني نيستند، به طور معمول اين واكنش ها را از طريق مشاهده رفتار والدين شان ياد مي گيرند و تكرار مي كنند ولي بچه هايي كه دچار مشكل هستند و به بچه هاي عقب مانده ذهني حتما بايد ياد داد. از طريق

روش هاي تنبيه و تشويق مناسب بايد به آنها آموزش داد كه هنگام رويارويي با هيجان چگونه بايد واكنش نشان دهند. نكته مهم ديگر، رفتار افراط و تفريطي به هنگام بروز هيجان است. برخي از والدين حتي ندانسته در اين موارد افراط مي كنند مانند توجه افراطي، علاقه افراطي، دوست داشتن افراطي و عشق افراطي كه در قالب هيجان بروز مي كند. اين رفتارها ممكن است پيامدهاي نامطلوبي روي فرزندان داشته باشد. به طور مثال كودكي كه بيمار مي شود و مورد توجه زياد قرار مي گيرد چه بسا دوست دارد كه هميشه بيمار باشد و به نوعي حالت تمارض در او ديده مي شود زيرا احساس مي كند وقتي بيمار است همه به او خيلي توجه مي كنند به اين ترتيب رفتارهاي نابه هنجار شكل مي گيرد.

كودكي كه مرتب سرش را به ديوار مي زند تا توجه والدين را جلب كند، رفتارش به يك عادت غلط تبديل مي شود و جزو اختلالات عادتي به شمار مي آيد. اين رفتار از كجا نشات مي گيرد؟ از آنجا كه كودك دوست دارد مورد توجه قرار گيرد، احساس بايد از هرگونه افراط و تفريط عاري باشد و به روشي ابراز شود كه موردپسند جامعه قرار گيرد.

سوءظن يا شيزوفرنى

مترجم:سيد ايمان ضيابرى

منبع:روزنامه جوان/شماره 2383

در اين ستون كه به طور مرتب ميهمان شما خواهد بود معرفى دقيق علمى و جزئى بيمارى هاى رايج روان پزشكى، علل بروز راه هاى شناسايى و مقابله ابتدايى با آنها و در نهايت روش هاى درمان علمى و نيز راهكارهاى جلوگيرى از گسترش چنين ناهنجارى هاى فكرى و روحى آسيب زننده اى را بررسى خواهيم كرد. اين بار به سراغ سوءظن آمديم كه به لحاظ آمار مبتلايان در دنيا

يكى از رايج ترين بيمارهاى روحى است كه معمولا نيز سخت ترين و زمانبرترين پروسه درمان را دارد.

يك بيمارى شناخته شده و مهم روان پزشكى كه در ابتدا به ايجاد اختلال در ادراك فرد و سپس تغيير درك و تعابير وى از واقعيات منجر مى شود و در نهايت عدم كاركردهاى اجتماعى، خانوادگى و شغلى را در پى خواهد داشت. به رغم اينكه تصور مى شود اين بيمارى بيش از هر موضوع ديگر روى ادراك و شناخت شخص تاثير مى گذارد اما اختلالات مزمن رفتارى و احساسى نيز در مبتلايان به اين عارضه بسيار ديده مى شود. نشانه هاى مثبت و طبيعى آن را مى توان تصورات واهى توهم هاى شنوايى و اختلالات فكرى و تصميم گيرى برشمرد كه معمولا انواع معمولى بيمارى هاى روحى هستند. اما نشانه هاى منفى معمولا به حالاتى اتلاق مى شود كه در آنها از دست رفتن يا كم رنگ شدن ويژگى ها و توانايى هاى طبيعى انسان اتفاق بيفتد براى مثال احساسات خشك و بى روح، بى تفاوتى، فقر كلامى و حركت نداشتن از جمله اين حالات هستند. در مراحل بعدى نيز كاهش حافظه، ميزان توجه به اطراف، كاهش قدرت حل مساله، از بين رفتن قدرت كارهاى عملى و ميزان درك و شناخت اجتماعى از جمله عوارض اين بيمارى محسوب مى شوند

سوءظن يا شيزوفرنى

مترجم:سيد ايمان ضيابرى

منبع:روزنامه جوان/شماره 2383

در اين ستون كه به طور مرتب ميهمان شما خواهد بود معرفى دقيق علمى و جزئى بيمارى هاى رايج روان پزشكى، علل بروز راه هاى شناسايى و مقابله ابتدايى با آنها و در نهايت روش هاى درمان علمى و

نيز راهكارهاى جلوگيرى از گسترش چنين ناهنجارى هاى فكرى و روحى آسيب زننده اى را بررسى خواهيم كرد. اين بار به سراغ سوءظن آمديم كه به لحاظ آمار مبتلايان در دنيا يكى از رايج ترين بيمارهاى روحى است كه معمولا نيز سخت ترين و زمانبرترين پروسه درمان را دارد.

يك بيمارى شناخته شده و مهم روان پزشكى كه در ابتدا به ايجاد اختلال در ادراك فرد و سپس تغيير درك و تعابير وى از واقعيات منجر مى شود و در نهايت عدم كاركردهاى اجتماعى، خانوادگى و شغلى را در پى خواهد داشت. به رغم اينكه تصور مى شود اين بيمارى بيش از هر موضوع ديگر روى ادراك و شناخت شخص تاثير مى گذارد اما اختلالات مزمن رفتارى و احساسى نيز در مبتلايان به اين عارضه بسيار ديده مى شود. نشانه هاى مثبت و طبيعى آن را مى توان تصورات واهى توهم هاى شنوايى و اختلالات فكرى و تصميم گيرى برشمرد كه معمولا انواع معمولى بيمارى هاى روحى هستند. اما نشانه هاى منفى معمولا به حالاتى اتلاق مى شود كه در آنها از دست رفتن يا كم رنگ شدن ويژگى ها و توانايى هاى طبيعى انسان اتفاق بيفتد براى مثال احساسات خشك و بى روح، بى تفاوتى، فقر كلامى و حركت نداشتن از جمله اين حالات هستند. در مراحل بعدى نيز كاهش حافظه، ميزان توجه به اطراف، كاهش قدرت حل مساله، از بين رفتن قدرت كارهاى عملى و ميزان درك و شناخت اجتماعى از جمله عوارض اين بيمارى محسوب مى شوند

خواب حافظه را تقويت مي كند

خواب راحت شب ، تغييراتي را در مغز به وجود مي آورد كه موجب تقويت حاف_ظه

مي شود .

محققان دانش__گاه هاروارد با بهره گيري از نوعي روش تصويربرداري ام.آر.آي كه فعاليت بخش هاي مختلف مغز را نشان مي دهد دريافته اند: مخچه كه از بخش هاي مهم كنترل سرعت و دقت حركات است در كساني كه خواب بهتر دارند فعالتر است. بگفته محققان فعاليت بخش هاي مرتبط با اضطراب و استرس درافرادي كه خواب راحتي دارند كمتر است .

خواب حافظه را تقويت مي كند خواب راحت شب ، تغييراتي را در مغز به وجود مي آورد كه موجب تقويت حاف_ظه مي شود .

محققان دانش__گاه هاروارد با بهره گيري از نوعي روش تصويربرداري ام.آر.آي كه فعاليت بخش هاي مختلف مغز را نشان مي دهد دريافته اند: مخچه كه از بخش هاي مهم كنترل سرعت و دقت حركات است در كساني كه خواب بهتر دارند فعالتر است. بگفته محققان فعاليت بخش هاي مرتبط با اضطراب و استرس درافرادي كه خواب راحتي دارند كمتر است .

پيشگيري از افسردگي با نماز صبح

منبع:مجله پرسمان

افسردگي (Depression) حالتي احساسي است كه مشخصه اش اندوه، بي احساسي (apathy) ، بدبيني (Pessimism) و احساس تنهايي است . اين بيماري كه امروزه از شيوع بالايي در ميان مراجعه كنندگان به كلينيك هاي روانپزشكي برخوردار است، داراي تظاهرات متنوع و زيادي بوده كه از مهمترين آنها مي توان به اختلالات خواب اشاره نمود . تحقيقات نشان مي دهد 75 درصد از بيماران افسرده مشكلي در خواب (چه به صورت بي خوابي و چه پرخوابي) دارند و همچنين علايم اين بيماران در هنگام صبح تشديد مي شود . نكته جالب و قابل توجه و مورد بحث ما اين است كه در اين بيماران چگالي (REM حركت سريع چشم) در نيمه اول خواب و همچنين كل زمان REM افزايش يافته و فاصله ميان

به خواب رفتن تا شروع اولين دوره REM يعني ( latency - REM) كم شده و مرحله 4 خواب نيز كاهش مي يابد . (1)

پس به عبارت ساده تر مي توان گفت، افراد افسرده زمان بيشتري را در مرحله خواب REM به سر مي برند . يعني به ميزان بيشتري نسبت به سايرين خواب مي بينند .

حال ببينيم، اين موضوع چه ارتباطي با نماز صبح دارد، يعني نماز صبح چه اثر درماني مي تواند در اين بيماران داشته باشد؟

به طور متوسط 20 - 15 دقيقه طول مي كشد تا يك فرد معمولي به خواب رود . پس در عرض 45 دقيقه وارد مراحل 3و4 خواب شده كه اين مراحل عميقترين مراحل خواب اند . يعني بيشترين تحريك براي بيدار كردن فرد در اين مراحل لازم است . حدود 45 دقيقه پس از مرحله 4 است كه نخستين دوره حركات سريع چشم (REM) فرا مي رسيد . هر چه از شب مي گذرد، دوره هاي REM طولاني تر و مراحل 3و4 كوتاه تر مي شود . بنابراين در اواخر شب، خواب شخص سبك تر شده و رؤياي بيشتري مي بيند (يعني خواب REM اش بيشتر مي شود). پس قسمت اعظم خواب REM در ساعات نزديك صبح بوقوع مي پيوندد . و از طرفي ديديم كه يكي از مشكلات مهم بيماران افسرده، افزايش يافتن طول خواب REM و خواب ديدن زياد است . از اين جهت يك مبناي مهم در توليد داروهاي ضد افسردگي ايجاد داروهايي است كه كاهش دهنده مرحله REM خواب باشند (از جمله داروهاي ضد افسردگي سه حلقه اي) .

علاوه بر اين يك روش درماني جديد براي بيماران افسرده، بيدار نگه داشتن آن ها براي كاهش ميزان REM است، كه بهترين شكل آن

نماز صبح است . (2) زمان نماز صبح كه مورد تاكيد قرآن و همچنين بسياري از روايات بوده، سبب كاهش قابل توجه ميزان خواب REM در اشخاص مي شود . زيرا شخص نمازگزار كه خود را ملزم به اقامه نماز صبح مي داند و بايد صبح گاه بيدار شود، پس در حقيقت جلوي ورود به مرحله قابل توجهي از REM را مي گيرد . از اين جهت بيداري صبحگاهي براي نماز خود به تنهايي مي تواند يك عامل مهم بدون عارضه در پيشگيري از افسردگي مطرح باشد كه بر تمام روشهاي درماني دارويي و غير دارويي ارجح است، چرا كه پيشگيري بر درمان مقدم است .

لازم به ذكر است آثار روحي و رواني ايمان به خدا و اقامه نماز بسيار زياد است و نكات علمي بسيار شگرفي در اسرار سحر كه مورد تاكيد فراوان اسلام نيز بوده، نهفته است كه انسان با دانستن آنها از تمام وجود زمزمه مي كند;

اقم الصلوة لدلوك الشمس الي غسق اليل قرءان الفجر ان قرءان الفجر كان مشهودا (3)

نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكي شب برپا دار و (نيز) نماز صبح را، زيرا نماز صبح همواره (مقرون با) حضور (فرشتگان) است .

Keep up prayer from the declining of the sun till the darkness of the night and the morning recitation; surely the morning recitation is witnessed. (The Israelites/78)

پي نوشت:

1 . روانپزشكي باليني كاپلان، ترجمه دكتر مرسده سميعي و دكتر حسن رفيعي، ص 152 .

2 . 40 نكته پزشكي پيرامون نماز، دكتر مجيد ملك محمدي، ص 3 .

3 . الاسراء (17): 78 .

پيشگيري از افسردگي با نماز صبح

منبع:مجله پرسمان

افسردگي

(Depression) حالتي احساسي است كه مشخصه اش اندوه، بي احساسي (apathy) ، بدبيني (Pessimism) و احساس تنهايي است . اين بيماري كه امروزه از شيوع بالايي در ميان مراجعه كنندگان به كلينيك هاي روانپزشكي برخوردار است، داراي تظاهرات متنوع و زيادي بوده كه از مهمترين آنها مي توان به اختلالات خواب اشاره نمود . تحقيقات نشان مي دهد 75 درصد از بيماران افسرده مشكلي در خواب (چه به صورت بي خوابي و چه پرخوابي) دارند و همچنين علايم اين بيماران در هنگام صبح تشديد مي شود . نكته جالب و قابل توجه و مورد بحث ما اين است كه در اين بيماران چگالي (REM حركت سريع چشم) در نيمه اول خواب و همچنين كل زمان REM افزايش يافته و فاصله ميان به خواب رفتن تا شروع اولين دوره REM يعني ( latency - REM) كم شده و مرحله 4 خواب نيز كاهش مي يابد . (1)

پس به عبارت ساده تر مي توان گفت، افراد افسرده زمان بيشتري را در مرحله خواب REM به سر مي برند . يعني به ميزان بيشتري نسبت به سايرين خواب مي بينند .

حال ببينيم، اين موضوع چه ارتباطي با نماز صبح دارد، يعني نماز صبح چه اثر درماني مي تواند در اين بيماران داشته باشد؟

به طور متوسط 20 - 15 دقيقه طول مي كشد تا يك فرد معمولي به خواب رود . پس در عرض 45 دقيقه وارد مراحل 3و4 خواب شده كه اين مراحل عميقترين مراحل خواب اند . يعني بيشترين تحريك براي بيدار كردن فرد در اين مراحل لازم است . حدود 45 دقيقه پس از مرحله 4 است كه نخستين دوره حركات سريع چشم (REM) فرا مي رسيد . هر چه از

شب مي گذرد، دوره هاي REM طولاني تر و مراحل 3و4 كوتاه تر مي شود . بنابراين در اواخر شب، خواب شخص سبك تر شده و رؤياي بيشتري مي بيند (يعني خواب REM اش بيشتر مي شود). پس قسمت اعظم خواب REM در ساعات نزديك صبح بوقوع مي پيوندد . و از طرفي ديديم كه يكي از مشكلات مهم بيماران افسرده، افزايش يافتن طول خواب REM و خواب ديدن زياد است . از اين جهت يك مبناي مهم در توليد داروهاي ضد افسردگي ايجاد داروهايي است كه كاهش دهنده مرحله REM خواب باشند (از جمله داروهاي ضد افسردگي سه حلقه اي) .

علاوه بر اين يك روش درماني جديد براي بيماران افسرده، بيدار نگه داشتن آن ها براي كاهش ميزان REM است، كه بهترين شكل آن نماز صبح است . (2) زمان نماز صبح كه مورد تاكيد قرآن و همچنين بسياري از روايات بوده، سبب كاهش قابل توجه ميزان خواب REM در اشخاص مي شود . زيرا شخص نمازگزار كه خود را ملزم به اقامه نماز صبح مي داند و بايد صبح گاه بيدار شود، پس در حقيقت جلوي ورود به مرحله قابل توجهي از REM را مي گيرد . از اين جهت بيداري صبحگاهي براي نماز خود به تنهايي مي تواند يك عامل مهم بدون عارضه در پيشگيري از افسردگي مطرح باشد كه بر تمام روشهاي درماني دارويي و غير دارويي ارجح است، چرا كه پيشگيري بر درمان مقدم است .

لازم به ذكر است آثار روحي و رواني ايمان به خدا و اقامه نماز بسيار زياد است و نكات علمي بسيار شگرفي در اسرار سحر كه مورد تاكيد فراوان اسلام نيز بوده، نهفته است كه انسان با دانستن آنها از

تمام وجود زمزمه مي كند;

اقم الصلوة لدلوك الشمس الي غسق اليل قرءان الفجر ان قرءان الفجر كان مشهودا (3)

نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكي شب برپا دار و (نيز) نماز صبح را، زيرا نماز صبح همواره (مقرون با) حضور (فرشتگان) است .

Keep up prayer from the declining of the sun till the darkness of the night and the morning recitation; surely the morning recitation is witnessed. (The Israelites/78)

پي نوشت: 1 . روانپزشكي باليني كاپلان، ترجمه دكتر مرسده سميعي و دكتر حسن رفيعي، ص 152 .

2 . 40 نكته پزشكي پيرامون نماز، دكتر مجيد ملك محمدي، ص 3 .

3 . الاسراء (17): 78 .

چند نكته براي حفظ سلامت رواني

منبع:http://www.mardoman.com

1- مهارتهاي حل مسائل و اختلافات را فرا گيريد.

2-اعتماد بنفس و عزت نفس خود را افزايش دهيد.

3-هرگز خود را قرباني قلمداد نكنيد.

4- روشهاي مديريت زمان را بياموزيد.

5- اجازه ندهيد احساسات شما در درونتان انباشته گردند. احساسات خود را با ديگران در ميان گذاريد.

6-از بحثها و نزاع هاي غير ضروري اجتناب ورزيد.

7-عواملي كه در شما ايجاد استرس ميكنند را شناسايي كرده و مواجهه با آنها را به حداقل برسانيد.

8-تكنيك هاي تمدد اعصاب و آرامش يافتن را فرا گيريد.

9-به اطرافيان خود بي توجه نبوده و در صورت لزوم ياري دهنده آنان باشيد و در حد توانايي خود بكوشيد مشكلاتشان را رفع كنيد.

10- از زندگي خود لذت ببريد. كاري را انجام دهيد كه به آن علاقمند هستيد. جايي برويد كه دوست داريد آنجا باشيد. براي خودتان زندگي كنيد و نه براي ديگران.

11- تنها با افراد شاد و هم عقيده با خود معاشرت كنيد.

جدا از افرادي كه اعتماد بنفس شما را كاهش ميدهند دوري كنيد. (افرادي كه ناعادلانه از شما انتقاد كرده و يا تحقيرتان ميكنند)

12-از كمال گرايي بپرهيزيد.هيچ كس كامل نيست.

13- براي خود اهداف معقول، واقع گرايانه و در حد توانايي تان تعيين كنيد.

14- چيزهايي كه قادر نميباشيد در خود و ديگران تغيير دهيد را بپذيريد. ديگران را همانگونه كه هستند بپذيريد.

15-خشم خود را كنترل كنيد.

16-اشتباهات خود و ديگران را مورد بخشش قرار دهيد.

17-به قدر توانايي خود كار كنيد.

18- در زمان حال زندگي كنيد. از گذشته درس بگيريد و براي آينده برنامه ريزي كنيد.

19- رژيم غذايي متعادل لازمه بهداشت روان است. از مصرف الكل وكافئين بپرهيزيد. سيگار نكشيد و فعاليت بدني را ترك نكنيد. خواب كافي داشته باشيد.

20- تاب آوري، انعطاف پذيري و ايجاد توازن را فراموش نكنيد.

21- مسئوليت زندگي خود را بپذيريد. از ديگران انتظار نداشته باشيد تمام نيازهاي شما را تامين كنند. خودتان اين كار را مي بايست انجام دهيد.

بهداشت روان همان پندار نيك، گفتار نيك و كردار نيك است

چند نكته براي حفظ سلامت رواني

منبع:http://www.mardoman.com

1- مهارتهاي حل مسائل و اختلافات را فرا گيريد.

2-اعتماد بنفس و عزت نفس خود را افزايش دهيد.

3-هرگز خود را قرباني قلمداد نكنيد.

4- روشهاي مديريت زمان را بياموزيد.

5- اجازه ندهيد احساسات شما در درونتان انباشته گردند. احساسات خود را با ديگران در ميان گذاريد.

6-از بحثها و نزاع هاي غير ضروري اجتناب ورزيد.

7-عواملي كه در شما ايجاد استرس ميكنند را شناسايي كرده و مواجهه با آنها را به حداقل برسانيد.

8-تكنيك هاي تمدد اعصاب و آرامش يافتن را

فرا گيريد.

9-به اطرافيان خود بي توجه نبوده و در صورت لزوم ياري دهنده آنان باشيد و در حد توانايي خود بكوشيد مشكلاتشان را رفع كنيد.

10- از زندگي خود لذت ببريد. كاري را انجام دهيد كه به آن علاقمند هستيد. جايي برويد كه دوست داريد آنجا باشيد. براي خودتان زندگي كنيد و نه براي ديگران.

11- تنها با افراد شاد و هم عقيده با خود معاشرت كنيد. جدا از افرادي كه اعتماد بنفس شما را كاهش ميدهند دوري كنيد. (افرادي كه ناعادلانه از شما انتقاد كرده و يا تحقيرتان ميكنند)

12-از كمال گرايي بپرهيزيد.هيچ كس كامل نيست.

13- براي خود اهداف معقول، واقع گرايانه و در حد توانايي تان تعيين كنيد.

14- چيزهايي كه قادر نميباشيد در خود و ديگران تغيير دهيد را بپذيريد. ديگران را همانگونه كه هستند بپذيريد.

15-خشم خود را كنترل كنيد.

16-اشتباهات خود و ديگران را مورد بخشش قرار دهيد.

17-به قدر توانايي خود كار كنيد.

18- در زمان حال زندگي كنيد. از گذشته درس بگيريد و براي آينده برنامه ريزي كنيد.

19- رژيم غذايي متعادل لازمه بهداشت روان است. از مصرف الكل وكافئين بپرهيزيد. سيگار نكشيد و فعاليت بدني را ترك نكنيد. خواب كافي داشته باشيد.

20- تاب آوري، انعطاف پذيري و ايجاد توازن را فراموش نكنيد.

21- مسئوليت زندگي خود را بپذيريد. از ديگران انتظار نداشته باشيد تمام نيازهاي شما را تامين كنند. خودتان اين كار را مي بايست انجام دهيد.

بهداشت روان همان پندار نيك، گفتار نيك و كردار نيك است

روشهاي كنترل فشار رواني

منبع:www.iransco.org

فشار رواني جزء لاينفك زندگي روزمره است . به عنوان دانشجويان دانشگاه ، شما در مواجهه با الزامات

تحصيلي، سازگاري با محيط جديد زندگي يا ايجاد روابط دوستانه، فشار رواني كه شما تجربه مي كنيد لزوما آسيب زا نيست . اشكال خفيف فشار رواني به عنوان يك عامل برانگيزاننده و نيرو دهنده عمل مي كند. بهر حال، اگر سطح فشار رواني شما بسيار بالا باشد، ممكن است براي شما مشكلات طبي و اجتماعي ايجاد شود.

فشار رواني ( استرس) چيست ؟

گرچه ما اغلب فشار رواني را داراي منشأ خارجي مي دانيم. اما خود حوادث، فشارزا نيستند، بلكه، شيوة نگرش و تعبير و تفسير و واكنش ما آنها را فشارزا مي كند.مردم در نوع حوادثي كه براي خود فشارزا تلقي مي كنند و نوع پاسخشان به آنها به شدت متفاوت هستند. به عنوان مثال، صحبت در مجامع گروهي براي يك عده فشارزا و براي عده اي ديگر آرامش آور است .

نشانه هاي فشار رواني

نشانه هايي وجود دارندكه لازم است به هنگام تحت فشار قرارگرفتن به آنها توجه كنيد. اين نشانه ها در چهار طبقه مي گنجند: احساسات، افكار، رفتار و نشانه هاي جسماني. به هنگام تحت فشار قرار گرفتن، يكي يا چند تا از نشانه هاي زير را تجربه مي كنيد:

احساسات

احساس اضطراب.

تحريك پذير شدن .

احساس هراس .

نوسان خلقي .

افكار

احساس ارزشمندي پائين .

ناتواني در تمركز .

نگراني در مورد آينده .

فراموش كاري .

ترس از شكست.

خجالت زدگي .

اشتغال ذهني با افكار و تكاليف.

رفتار

لكنت وساير مشكلات گفتاري .

خندين باصداي بلند و حالت عصبي صدا .

افزايش مصرف سيگار .

افزايش شانس ( استعداد )تصادف.

گريه بدونه دليل آشكار.

از جا پريدن.

سائيدن دندان به روي هم .

افزايش مصرف الكل و ساير داروها .

از دست دادن اشتها يا پرخوري كردن .

جسماني

تعريق، دستهاي مرطوب.

لرز .

خشكي گلو و دهان .

تكرر ادرار.

تكرر ادرار ، عدم هضم غذا ،

استفراغ .

سردردها .

دردگردن يا پشت .

آسيب پذيري به بيماري .

افزايش ضربان قلب .

تيك هاي عصبي .

مشكلات خواب.

احساس پروانه در شكم.

تنش پيش از قاعدگي .

فقدان اشتهاي يا پرخوري افراطي.

علل فشار رواني

هم حوادث مثبت و هم منفي زندگي مي تواند فشارزا باشد. بهرحال، براي اغلب مردم، تغييرات عمدة زندگي، عامل اصلي فشار است. اين حوادث الزام بيشتري را بر منابع مقابله اي فرد تحميل مي كنند.

تغييرات اصلي زندگي كه مي تواند فشارزا باشد

نقل مكان جغرافيايي .

انتقال به دانشگاهي جديد.

بارداري.

سبك جديد زندگي .

مرگ شخص مورد علاقه .

ورود به دانشگاه .

ازدواج .

اشتغال(جديد).

طلاق.

اخراج از شغل.

حوادث محيطي فشارزا

فشارزمان( كمبود وقت ).

مشكلات مالي.

ناكامي ها .

رقابت .

سروصدا .

چگونه فشار رواني را مي توان كاهش داد

بسياري از فشارهاي رواني را مي توان تغيير، خاموش و يا به حداقل رساند. در زير بعضي از روشهاي كه مي توانيد براي كاهش فشار مورد استفاده قراردهيد، ذكر مي شوند:

از واكنشهاي خود نسبت به فشار آگاهي كسب كنيد.

خودگويي هاي مثبت خود را افزايش دهيد.

برتوانايي ها و تكاليف كامل شدة خود تمركز كنيد.

از رقابت غير ضروري بپرهيزيد.

رفتارهاي جرأت مندانه خود را افزايش دهيد.

محدوديتهاي خود را شناخته و بپذيريد. بخاطر داشته باشيد كه هركسي منحصر به فرد و با ديگران متفاوت است.

سرگرمي هايي براي خودتان در نظر بگيريد، حالت آرامش خود را حفظ كرده و شوخ طبع باشيد.

بطور منظم ورزش كنيد.

از غذاهاي متعادل به صورت روزانه استفاده كنيد.

دربارة نگراني ها و مشكلات خود با دوستاني كه مورد اعتمادتان هستند، صحبت كنيد.

وقت خود را بصورت خردمندانه مورد استفاده قراردهيد.

چگونگي برنامه ريزي وقت خود را ارزيابي كنيد.

براي آينده طرح داشته باشيد و از طفره روي و به تعويق انداختن آن خودداري كنيد.

برنامة كاري هفتگي داشته و سعي كنيد به آن عمل كنيد.

اهداف واقع گرايانه انتخاب

كنيد.

اولويت هاي (كاري ) خود را بشناسيد.

به هنگام مطالعه براي يك امتحان، مطالعه را با دور ه هاي كوتاه شروع كنيدو سپس زمان مطالعه را به تدريج افزايش دهيد.

فراغت هاي كوتاه و مكرر براي خود در نظربگيريد.

از روشهاي آرامش بخشي استفاده كنيد. به عنوان مثال به هنگام احساس تنش براي چند دقيقه دم و بازدم آرام (و عميق ) را تمرين كنيد.

روشهاي كنترل فشار رواني

منبع:www.iransco.org

فشار رواني جزء لاينفك زندگي روزمره است . به عنوان دانشجويان دانشگاه ، شما در مواجهه با الزامات تحصيلي، سازگاري با محيط جديد زندگي يا ايجاد روابط دوستانه، فشار رواني كه شما تجربه مي كنيد لزوما آسيب زا نيست . اشكال خفيف فشار رواني به عنوان يك عامل برانگيزاننده و نيرو دهنده عمل مي كند. بهر حال، اگر سطح فشار رواني شما بسيار بالا باشد، ممكن است براي شما مشكلات طبي و اجتماعي ايجاد شود. فشار رواني ( استرس) چيست ؟ گرچه ما اغلب فشار رواني را داراي منشأ خارجي مي دانيم. اما خود حوادث، فشارزا نيستند، بلكه، شيوة نگرش و تعبير و تفسير و واكنش ما آنها را فشارزا مي كند.مردم در نوع حوادثي كه براي خود فشارزا تلقي مي كنند و نوع پاسخشان به آنها به شدت متفاوت هستند. به عنوان مثال، صحبت در مجامع گروهي براي يك عده فشارزا و براي عده اي ديگر آرامش آور است . نشانه هاي فشار رواني نشانه هايي وجود دارندكه لازم است به هنگام تحت فشار قرارگرفتن به آنها توجه كنيد. اين نشانه ها در چهار طبقه مي گنجند: احساسات، افكار، رفتار و نشانه هاي جسماني. به هنگام تحت فشار قرار گرفتن، يكي يا چند تا از نشانه هاي زير را

تجربه مي كنيد:

احساسات

احساس اضطراب.

تحريك پذير شدن .

احساس هراس .

نوسان خلقي .

افكار

احساس ارزشمندي پائين .

ناتواني در تمركز .

نگراني در مورد آينده .

فراموش كاري .

ترس از شكست.

خجالت زدگي .

اشتغال ذهني با افكار و تكاليف.

رفتار

لكنت وساير مشكلات گفتاري .

خندين باصداي بلند و حالت عصبي صدا .

افزايش مصرف سيگار .

افزايش شانس ( استعداد )تصادف.

گريه بدونه دليل آشكار.

از جا پريدن.

سائيدن دندان به روي هم .

افزايش مصرف الكل و ساير داروها .

از دست دادن اشتها يا پرخوري كردن .

جسماني

تعريق، دستهاي مرطوب.

لرز .

خشكي گلو و دهان .

تكرر ادرار.

تكرر ادرار ، عدم هضم غذا ، استفراغ .

سردردها .

دردگردن يا پشت .

آسيب پذيري به بيماري .

افزايش ضربان قلب .

تيك هاي عصبي .

مشكلات خواب.

احساس پروانه در شكم.

تنش پيش از قاعدگي .

فقدان اشتهاي يا پرخوري افراطي. علل فشار رواني هم حوادث مثبت و هم منفي زندگي مي تواند فشارزا باشد. بهرحال، براي اغلب مردم، تغييرات عمدة زندگي، عامل اصلي فشار است. اين حوادث الزام بيشتري را بر منابع مقابله اي فرد تحميل مي كنند.

تغييرات اصلي زندگي كه مي تواند فشارزا باشد

نقل مكان جغرافيايي .

انتقال به دانشگاهي جديد.

بارداري.

سبك جديد زندگي .

مرگ شخص مورد علاقه .

ورود به دانشگاه .

ازدواج .

اشتغال(جديد).

طلاق.

اخراج از شغل.

حوادث محيطي فشارزا

فشارزمان( كمبود وقت ).

مشكلات مالي.

ناكامي ها .

رقابت .

سروصدا . چگونه فشار رواني را مي توان كاهش داد بسياري از فشارهاي رواني را مي توان تغيير، خاموش و يا به حداقل رساند. در زير بعضي از روشهاي كه مي توانيد براي كاهش فشار مورد استفاده قراردهيد، ذكر مي شوند:

از واكنشهاي خود نسبت به فشار آگاهي كسب كنيد.

خودگويي هاي مثبت خود را افزايش دهيد.

برتوانايي ها و تكاليف كامل شدة خود تمركز كنيد.

از رقابت غير ضروري بپرهيزيد.

رفتارهاي جرأت مندانه خود را افزايش دهيد.

محدوديتهاي خود را شناخته و بپذيريد. بخاطر داشته

باشيد كه هركسي منحصر به فرد و با ديگران متفاوت است.

سرگرمي هايي براي خودتان در نظر بگيريد، حالت آرامش خود را حفظ كرده و شوخ طبع باشيد.

بطور منظم ورزش كنيد.

از غذاهاي متعادل به صورت روزانه استفاده كنيد.

دربارة نگراني ها و مشكلات خود با دوستاني كه مورد اعتمادتان هستند، صحبت كنيد.

وقت خود را بصورت خردمندانه مورد استفاده قراردهيد.

چگونگي برنامه ريزي وقت خود را ارزيابي كنيد.

براي آينده طرح داشته باشيد و از طفره روي و به تعويق انداختن آن خودداري كنيد.

برنامة كاري هفتگي داشته و سعي كنيد به آن عمل كنيد.

اهداف واقع گرايانه انتخاب كنيد.

اولويت هاي (كاري ) خود را بشناسيد.

به هنگام مطالعه براي يك امتحان، مطالعه را با دور ه هاي كوتاه شروع كنيدو سپس زمان مطالعه را به تدريج افزايش دهيد.

فراغت هاي كوتاه و مكرر براي خود در نظربگيريد.

از روشهاي آرامش بخشي استفاده كنيد. به عنوان مثال به هنگام احساس تنش براي چند دقيقه دم و بازدم آرام (و عميق ) را تمرين كنيد.

راهكارهاي عملي موثر در تأمين بهداشت رواني كودكان

منبع:www.irib.com

انتخاب الگوي واحد و مشترك توسط هر يك از والدين ، در الگو پذير كردن كودك ، به منظور جلوگيري از سردرگمي وي .

تأمل نسبت به جوانب و عوارض تنبيه كودك ، ريشه يابي ناهنجاريها ، عدم قضاوت و ارزشيابي سريع مسائل ، زيرا اين احتمال وجود دارد كه عامل بسياري از ناهنجاريهاي رفتاري ، والدين و مربيان باشند .

كودك نبايد هيچ گاه احساس بي پناهي و ناامني كند ، او بايد از توجه و محبت كافي بهره مند گردد و هيچ گاه نبايد از تنبيه شديد ، به خصوص تحقير ، سرزنش و بي اعتنايي استفاده كرد .

اجتناب از

به خواب رقتن كودك هنگام ترس و اضطراب

راهكارهاي عملي موثر در تأمين بهداشت رواني كودكان

منبع:www.irib.com

انتخاب الگوي واحد و مشترك توسط هر يك از والدين ، در الگو پذير كردن كودك ، به منظور جلوگيري از سردرگمي وي .

تأمل نسبت به جوانب و عوارض تنبيه كودك ، ريشه يابي ناهنجاريها ، عدم قضاوت و ارزشيابي سريع مسائل ، زيرا اين احتمال وجود دارد كه عامل بسياري از ناهنجاريهاي رفتاري ، والدين و مربيان باشند .

كودك نبايد هيچ گاه احساس بي پناهي و ناامني كند ، او بايد از توجه و محبت كافي بهره مند گردد و هيچ گاه نبايد از تنبيه شديد ، به خصوص تحقير ، سرزنش و بي اعتنايي استفاده كرد .

اجتناب از به خواب رقتن كودك هنگام ترس و اضطراب

نگاهي به عوامل و موانع آرامش از منظر قرآن

نويسنده:فرشته محيطي

منبع:روزنامه كيهان

آرامش؛ گمشده زندگي عصر ماشين و هياهوي صنعت و تكنولوژي است. انسان حاضر علي رغم آنكه از جهت مادي توانسته است در سايه علم و تكنولوژي دستاوردهاي فراواني كسب نمايد، اما از جهت روحي و رواني در نگراني و پريشاني غوطه ور است.

غفلت از ياد خداوند متعال و معنويت، انسان مدرن و صنعت زده اين قرن را آماج تشويش و نگراني و اضطراب قرار داده است و او مي كوشد تا به هر قيمتي به بهشت موعود و آرامش خيال و آسايش روح برسد.

در اين مقاله، نويسنده سعي كرده است كه نگاهي به عوامل و موانع آرامش با بهره گيري از آموزه هاي قرآني داشته باشد. مطلب را با هم از نظر مي گذرانيم:

زمينه هاي پيدايش نگراني و تشويش

نگراني و تشويش در زندگي

بشر حضوري چشم گير دارد. زماني نيست كه بشر درحالتي از تشويش و اضطراب نباشد. به گونه اي كه برخي آن را ذاتي دنيا و بشر دانسته اند و در اشعار فرزانگان فارسي از همراهي نيش و نوش، گل و خار، تلخ و شيرين سخن به ميان آمده است. هركسي به طور طبيعي در طول زندگي اش با نگراني و تشويش بسياري روبه رو گشته است. درصد آن چنان بالاست كه به عنوان يكي از مسايل دايمي بشر درآمده است؛ از اين رو براي شناخت اين حالت و عوامل پيدايش و راه هاي برون رفت از آن سخناني بسيار گفته و نوشته شده است. از اين رو نه تنها روان شناسان بلكه دانشمندان علوم و رشته هاي ديگر همواره براي آن اهميت خاصي قايل شده اند؛ زيرا تأثيرات منفي و مخرب اين حالت در همه ابعاد فردي و اجتماعي بشر ظهور مي كند و امنيت اجتماعي و سياسي دولت ها و جوامع را به خطر مي افكند. گاه مسأله فقدان آرامش فردي در جوامع به عنوان يك پديده اجتماعي گسترده خودنمايي مي كند و بحران شديدي را مي آفريند.

راهكارهاي برون رفت از نگراني

برخي بر اين باورند كه از عوامل پيدايش خانواده، عشيره، قبيله، ملت و دولت و نيز سازمان هاي پيچيده اجتماعي با قوانين و رسوم و آيين هاي شگفت و متعدد تنها در راستاي دست يابي به آرامش بوده است؛ انسان به دنبال آرامش به اختيار همسر و ايجاد بنيان خانواده و مانند آن رو آورده است.شكي نيست كه يكي از اهداف اين مجموعه هاي يادشده و حتي برخي از اختراعات و اكتشافات بشري

در راستاي رسيدن به آرامش بوده و هست. در قرآن نيز به اين مسأله در موضوع خانواده اشاره شده و يكي از اهداف همسرگزيني و تشكيل خانواده اين مهم شمرده شده است.

جايگاه آرامش در زندگي فردي و اجتماعي

به نظر مي رسد كه مسأله آرامش به عنوان يك هدف تا آن اندازه مهم و مؤثر بوده است كه حتي ايمان و باورهاي ديني را مي توان در راستاي دست يابي به اين هدف برشمرد. از اين رو مي بينيم كه آرامش در جايگاه جامع ترين مفهوم ديني در اسلام و آموزه هاي قرآني نشسته است به طوري كه در اسلام، ايمان از ريشه «امن» به معناي آرامش جان و رهايي از هرگونه ترس، اضطراب، تشويش، نگراني و اندوه گرفته شده است تا به اين روش ارتباط ناگسستني ميان پذيرش آموزه هاي وحياني و توحيد را با دست يابي به آرامش روح و روان را بنماياند. (انعام آيه 82) بلكه واژه اسلام نيز بيانگر نوعي آرامش در انسان و صلح و صفا به دور از هرگونه خشونت و ترس و وحشت است. از اين رو در قرآن پيامدطبيعي اسلام را رهايي از خوف و نگراني دانسته است.(بقره آيه 112) و سلامت رواني را در سلم و تسليم در برابر خدا دانسته و بر آن تأكيد ورزيده است. (بقره آيه 208) و پاداش و بلكه برآيند تسليم و توحيد را رسيدن به آرامش و سلامتي دايمي بدون هرگونه تشويش و اضطراب شمرده است كه به عنوان آرزوي دست نيافتني انسان مطرح بوده و هست. (يونس آيه 25) و راه رسيدن به آن را نيز راهي برخوردار از آرامش

و سلامت معرفي مي كند تا به بشر طالب آرامش بفهماند كه اين آرزوي ديرپاي او تنها در اين راه به دست مي آيد. (مائده آيه 16) به هرحال در نگره قرآني از آرامش به عنوان نعمت بزرگ فردي و اجتماعي ياد شده است، و حتي وجود آن به عنوان مثال جامعه نمونه و برتر مورد توجه قرار گرفته است.(سبا، آيه 18 و 19 و نيز نحل آيه 112)

رفاه نسبي بسترانديشيدن به آرامش

انسان امروز شايد بيش از گذشته به آرامش مي انديشد. رفاه نسبي اكثريت، فراغت و رهايي از كار و تلاش بدني سخت و جان كاه، فرصت هاي نادر و بسياري به انسان بخشيده است تا به خود و جهان بيانديشد. انديشه و فرزانگي از اموري است كه براي انسان هايي كه در رفاه قرار گرفته اند امري طبيعي جلوه مي كند. انساني كه در برآورد نيازهاي ابتدايي خود مانده است و شبانه روز در انديشه لقمه اي براي رهايي از گرسنگي است و يا سرپناهي را براي گريز از سرما و گرماي شديد و سخت مي جويد، نمي تواند در مسايل عالي تر و كلي تر بيانديشد. خستگي كار شبانه روزي فرصت انديشه در اين حوزه ها را از او مي گيرد. البته هر ازگاهي مرگ نزديكان و يا بلاياي طبيعي و گسترده او را به سوي ديگر پرتاب مي كند و نهيبي به او مي زند تا در اصل معنا و مفهوم زندگي و اهداف آن انديشه كند و راه فرزانگي را پيش گيرد ولي اين زمان به سرعت مي گريزد و دوباره زندگي روزمره و نيازهاي آغازين وي را به سوي

خود مي كشد. اما انساني كه به زباني غم نان و زن و سرا ندارد، سوداي انديشيدن او را دربر مي گيرد. فراغت ها او را به انديشيدن مي راند و زمان هاي بي كاري وي را به فراسوي زندگي معمولي سوق مي دهد. در اين زمان است كه فرازنگي پيشه مي كند. بي سبب نيست كه مي گويند فلسفه و انديشيدن در امور كلي ( به دور از هر جزيي و امور پيش پا افتاده زندگي روزمره) كار انسان هاي سير است. چنان كه بي سبب نيست كه مي گويند فلسفه در ايران و يونان زماني رونق گرفت كه اين جماعت در رفاه نسبي بوده و غم نان و سرپناه نداشته اند. در گرمابه هاي پيشرفته و گرم مي نشستند و پس از شادي و شادماني در انديشه فرو مي رفتند كه هدف از اين زندگي چيست؟ مرگ چيست؟ آيا از پس امروز بود فردايي؟ انسان چيست؟ جهان چيست؟ چه چيزي واجب و يا ممتنع است؟ چه چيزي ذاتي و چه چيزي عرضي است؟ آيا مرگ اصل است يا زندگي؟ و هزاران اما و اگري كه در پس سيري پيش مي آيد.

در زمانه ما به جهت افزايش توليد و رفاه نسبي، زمان فراغت براي همگان تا آن اندازه فراهم آمده است كه انسان كم تر غم نان دارد. انسان امروز در هنگامه فراغت خويش، در انديشه فرو مي رود و در اين اوضاع است كه به جهت سيري و ارضاي قواي شهواني (خورد و خواب و خشم و شهوت) به اين مسأله توجه مي كند كه فراي اين امور چيست؟ پس اين پرده چه

رازي نهفته است؟هدف چيست؟ در اين هنگامه انديشيدن آغازين است كه به جهاتي با مفاهيم دردناكي روبه رو مي شود و چون به روش خود پاسخي شايسته نمي يابد مي كوشد تا پاسخي آني بيابد و خود را از انديشه انديشيدن برهاند و از اين رو به دامن موادي مي افتد كه از انديشيدن باز مي دارد و قوه تفكر و تعقلش را مختل مي سازد. در جستجوي پاسخي كه او را به آرامش برساند به خودبيگانگي رو مي آورد و به رقص و شب زنده داري و هرزگي مي كوشد تا خود را از انديشه و انديشيدني كه او را دمي رها نمي سازد، برهاند.

اين چرخه اي است كه هر روزه ادامه مي يابد.از اين رو پاسخ به اين پرسش نه تنها پاسخ به رهايي است بلكه پاسخ به خود است. در جستجوي پاسخي كامل و درست به سراغ قرآن و آموزه هاي آن مي رويم تا بنگريم كه قرآن اين نسخه شفابخش به تعبير خودش، چه عواملي را به عنوان علل و عوامل تشويش و نگراني انسان و چه راهكارهايي را براي برون رفت از آن و رسيدن به آرامش نسبي در دنيا بيان مي كند و چه نسخه اي براي شفا و درمان آدمي مي پيچد؟

آن چه در اين نوشتار مهم است توجه به ابعاد فردي آرامش است؛ زيرا به نظر مي رسد كه اين بعد نه تنها مسأله بسياري از انسان ها بلكه مسأله دولت مردان و جامعه شناسان نيز مي باشد؛ چه با ايجاد افراد سالم و مطمئن مي توان اميد بيشتري به آرامش و امنيت در جامعه اميدوار بود؛

هر چند كه براي امنيت اجتماعي و فقدان آن افزون بر آرامش فردي و فقدان آن عوامل ديگري را مي توان شناسايي و ردگيري كرد.

انواع آرامش

آرامش حالتي از حالت انسان است. به اين معنا كه امري مادي نيست، بلكه كيفيت نفساني است كه در انسان بروز و ظهور مي كند. البته آرامش آثاري مادي در جسم و بدن از خود به جا مي گذارد، ولي اين بدان معنا نيست كه امري مادي و يا كمي باشد. بنابراين نمي توان براي آرامش و ضد آن نگراني و تشويش عددي را تعيين كرد ولي مي توان درباره شدت و ضعف آن مانند هر امر كيفي و حالت روحي و رواني سخن گفت و بر پايه آثار و پيامدهاي بيروني بر شدت و ضعف آن حكم كرد.از آن جايي كه آرامش و نگراني حالت هايي رواني براي انسان به شمار مي روند، نمي توان براي آن انواع و اقسامي برشمرد ولي به جهت عوامل پديد آورنده و يا موانع ايجادي آن مي توان آن را به اقسام و انواع اعتقادي، رواني و طبيعي دسته بندي كرد.

الف) آرامش اعتقادي

گاه انسان درحالتي از باور و اعتقاد است كه به گونه اي مي توان آن را حالت شكننده دانست. بر باوري است كه به علل مختلف در او پديد آمده است ولي هنوز رگه هايي از شك و ترديد در او وجود دارد. اين حالت از آن رو دست مي دهد كه نوعي دانش مفهومي و نظري در او وجود دارد و آن را به تجربه نيازموده است. براي رسيدن به آرامش نيازمند آن است كه آن را خود به تجربه

بيازمايد. در اين زمان است كه مي گوييم تجربه و آزمون هاي مكرر براي فرد آرامشي در باور و اعتقادش پديد آورده است. البته براي اين گونه از آرامش مراتبي را مي توان تصور و ترسيم كرد. قرآن آن را به سه مرتبه دسته بندي مي كند و بيان مي دارد كه آرامش در باور و اعتقادي مي تواند سه مرتبه و مرحله داشته باشد. علم اليقين، عين اليقين و حق اليقين مراتبي است كه براي آرامش اعتقادي و نظري بيان مي شود. در تمثيلي گفته شده است كه اگر درباره سوزاندن آتش علم داشته باشيم و بدانيم كه آتش مثلاً پوست آدمي را مي سوزاند و آب آن را تبخير و به سلول هايش آسيب جدي مي رساند به گونه اي كه ممكن است موجب مرگ انسان شود، اين را يقين و قطع علمي و نظري مي گوييم كه نوعي آرامش در انسان پديد مي آورد كه اين علم او صادق و درست و راست است. اگر افزون بر اين دانش نظري، خود به تجربه ببيند كه كسي با آتش سوخته و به سلول هايش آسيب رسيده و يا مرده است. اين را دانش عيني و تجربه مي گوييم كه مرتبه فراتر از دانش نظري است. مرتبه نهايي و عالي آن است كه خود سوختن را تجربه كند و دستش بسوزد، در اين صورت آن را به تجربه حقي آزموده و شناخته است و به درستي و راستي آن نه تنها باور بلكه جزو جانش است. در قرآن درخواستي از حضرت ابراهيم(ع) براي رسيدن به مراتب عالي آرامش اعتقادي بيان شده است. آن حضرت(ع)

براي اين كه به مقام آرامش در مسأله رستاخيز مردگان برسد از خداوند مي خواهد كه چگونگي رستاخيز را در دنيا به او بنماياند كه داستان پرندگان و ريزريز كردن آنها و خواندنشان و دوباره زنده شدنشان به اين موضوع اشاره دارد. (بقره آيه260) البته نوع عالي تر و بدتر آن داستان مرگ عزير و زنده شدن خود او و حمارش است. (بقره آيه259) و داستان اصحاب كهف كه به صورت حق اليقيني اتفاق افتاده است تا باور به رستاخيز درحد عالي آن نشان داده شود. (سوره كهف آيه14) نياز به آرامش اعتقادي به وجود باورهاي يقيني به آن از آن روست كه به طور طبيعي انسان باورهاي غيرمحسوس و غيرتجربه شده را هرچند باور دارد، ولي به طوري نيست كه آرامش مطلق براي او ايجاد نمايد و ذهن همواره با ترديد و تشكيك رو به روست و پندارهايي براي ماهيت و كيفيت آن برمي انگيزد. در داستان مائده با آن كه حواريون به آن حضرت و گفته هايش ايمان داشته اند ولي خواستار مائده آسماني براي ايجاد آرامش اعتقادي مي شوند كه اين درخواست مورد اجابت قرار مي گيرد و آنان با مائده آسماني پذيرايي مي شوند. (مائده آيه112تا 114)

ب) آرامش طبيعي

آرامش طبيعي، آرامشي است كه برخي از پديده هاي طبيعت در انسان ايجاد مي كنند. شكي نيست كه خواب شب، در انسان آرامشي پديد مي آورد كه در خواب روز نيست. بسيار ديده شده است كه برخي از اين كه شب را به خوبي نگذرانده اند شكايت مي كنند. گلايه ايشان بر اين محور است كه چون شب خوبي نداشته و استراحت نكرده

اند، اكنون با نوعي اضطراب و نگراني روز را به سر مي برند. ازنظر علمي ثابت شده است كه، خواب شب بر نظام عصبي انسان تأثير مي گذارد. قرآن به اين مسأله اشاره كرده و يكي از عوامل طبيعي آرامش را شب برشمرده است. به اين معنا كه نه تنها خواب شب بلكه خود شب عاملي براي ايجاد آرامش در انسان است. (يونس آيه67 و نمل آيه86 و قصص آيه73 و غافر آيه61 و نبا آيه10و 11 و فرقان آيه47) انسان هايي كه در مناطق شمالي زمين زندگي مي كنند و از شب برخوردار نيستند به آرامشي كه در انسان هاي مناطق ديگر وجود دارد، دست نمي يابند. از ديگر عوامل طبيعي آرامش مي توان به خانه و مسكن اشاره كرد. انسان در خانه خود آرامشي را احساس مي كند كه در جاهايي ديگر به آن دست نمي يابد. (نحل آيه80) چنان كه همسرگزيني نيز به عنوان عاملي طبيعي از چنين اقتدار و قدرتي برخوردار مي باشد و انسان در كنار همسر به آرامش خاصي دست مي يابد كه در جايگاه ديگر و با عوامل ديگري فراهم نمي آيد. (روم آيه21 و اعراف آيه 189).

ج) آرامش رواني

از ديگر انواع و اقسام آرامش مي توان به آرامش رواني اشاره كرد. به معناي اين كه عامل رسيدن به نوعي آرامش در انسان را بايد آرامش رواني دانست. انسان به طور طبيعي خواستار رهايي از نقص و رسيدن به كمال است. مي كوشد تا توانايي ها و استعدادهاي خويش را آشكار سازد و همه را به كمال برساند. از اين رو هرگز از تلاش دست برنمي دارد و

حالات خود را متحول و دگرگون مي سازد. هرگاه به مرتبه اي مي رسد باز دست از تلاش برنمي دارد؛ زيرا آن را كامل نمي بيند و مرتبه و مرحله فراتر آن را چشم مي دارد. اين گونه است كه حالتي از تشويش در او پديدار مي گردد و آرامش را نمي يابد. هرگاه به مرتبه اي كه آن را كامل مي دانست مي رسد درمي يابد كه مرتبه و مرحله اي فراتر از آن نيز هست و اين گونه است كه حالت آرامش از او سلب مي گردد. به سخني چون در پي كمال منطق است و به آن دست نمي يابد، به آرامش مطلق نمي رسد. قرآن اين مساله را امري طبيعي مي داند و براي رهايي از آن پيشنهاد مي دهد كه ياد خدا را در خود تقويت كند تا از نگراني رهايي يافته و به نوعي از آرامش و اطمينان دست يابد.(رعد آيه 28)

علامه طباطبايي(ره) آرامش رواني را از حالات انسان حكيم و صاحب اراده و از ويژگي هاي مراتب والاي ايمان شمرده است. وي بر اين باور است كه انسان بر پايه غريزه فطري تعقل در كار و استدلال عقلي و در نظر گرفتن مصالح و مفاسد عمل مي كند، اين حالت تا زماني كه خواسته هاي نفساني در آن خللي ايجاد نكند، نفس انساني را در حال آرامش نگه مي دارد ولي گرايش هاي نفساني موجب مي شود تا آرامش از او سلب شود. بنابراين مانع آرامش و يا عامل مهم اضطراب و نگراني را بايد در خواسته هاي نفساني جست. خواسته هاي نفساني است كه آدمي را از

راه عدالت و تعادل دور مي سازد و به تجاوز و فسق و فجور و عبور از حدود الهي مي كشاند. بنابراين براي بقاي آرامش و جلوگيري از ايجاد عامل نگراني مي بايست همواره عدالت و تعادل را مراعات كرد و به تعبير قرآني گرفتار گناه نشد. گناه به عنوان ابزار نفس موجب مي شود تا عدالت و تعادل از ميان برود و آرامش از انسان سلب گردد. از اين روست كه قرآن گناه را عاملي براي ايجاد نگراني و شك و ترديد در انسان شمرده است.(توبه آيه 45)

به نظر مي رسد كه آرامش رواني در آرامش اعتقادي تأثير گذار است (رعد آيه 27 تا 29) چنان كه در بحران هاي روحي و اجتماعي جامعه بايد به سراغ اين مهم نيز رفت. (قصص آيه 10 و شعراء آيه 61 و 62 و نيز كهف آيه 14).

عوامل آرامش

قرآن براي ايجاد آرامش رواني و سلامت روحي انسان، عوامل متعددي را برشمرده است. در وراي همه اين عوامل، خداوند به عنوان منشاي ايجادي آن مورد توجه و تأكيد است. به اين معنا كه هر يك از عوامل ياد شده در صورتي موثر و تأثيرگذار خواهد بود كه خداوند به عنوان منشأ و سرچشمه آرامش مورد نظر قرار گيرد. در حقيقت اين عوامل به صورت اعدادي و بستر و يا علت ناقص و يا علت طولي عمل مي كنند و در فرا و وراي همه اين عوامل آن چه در حقيقت تأثير مي گذارد خداوند است.

در قرآن از همسر، خانه، شب و يادكرد خدا به عنوان علل و عوامل ايجادي آرامش ياد شده است. حتي در برخي از

آيات به چيزهايي مانند تابوت براي بني اسرائيل به عنوان علت سكون و آرامش سخن به ميان آمده است. البته علامه طبرسي(ره) در تفسير خود آرامش ايجاد شده را به تابوت نسبت نمي دهد، بلكه مي نويسد كه اين آرامش به جهت حضور خداوند در پس بازگشت تابوت پديدار شده، به وجود آمده است؛ زيرا بني اسرائيل با ديدن و بازگشت تابوت به ميان قوم دريافتند كه اراده خداوندي در پس اين بازگشت تابوت است و خداوند به طور مستقيم آنان را مورد توجه و عنايت خاص خود قرار داده است. اين اطمينان، از عنايت خدا نسبت به قوم موجب شده است كه بني اسرائيل آن را نشانه هايي از حمايت و رحمت خاص خدا بدانند و به آرامش دست يابند.

علامه طباطبايي(ره) پس از نقل برخي از اقوال، آن ها را قابل تاويل دانسته و مي نويسد: منظور از سكينه و آرامش در آيه 248 سوره بقره، روح الهي است كه به قلب انسان، آرامش و به جان آدمي نوعي ثبات و استقرار مي بخشد. اين روح الهي، مرتبه اي از كمالات نفس و جلوه اي از روح ايمان است. دليل علامه بر اين تاويل اين است كه خداوند در آيات ديگري از سكينه به روح تعبير مي كند. (مجادله آيه 22) اين معنا در تفسير روايي منقول از اهل بيت(ع) نيز آمده است. البته علامه در تفسير آيه 4 سوره فتح درباره سكينه و آرامشي كه خداوند در دل هاي مومنان مي افكند مي نويسد كه هر انساني در زندگي به نيرويي روحي و رواني براي حركت و فعاليت خود نيازمند است كه

خداوند آن را در دل ها قرار مي دهد. اين آرامش و سكينه به ويژه در هنگام سختي ها و دشواري بيش تر خود را مي نماياند. علامه باتوجه به انتساب اين نوع آرامش به خدا در آيات متعدد قرآني و پيوند استوار آن با مساله ايمان و تقوا نشان مي دهد كه معناي خاصي از آرامش در اين آيات مورد نظر است كه ويژه مومنان و اهل تقوا و اصطلاح خاص قرآني است. از اين رو سكينه را آرامش و حالتي الهي و نوع ويژه اي از آرامش مي شمارد كه تنها بر دل هاي پاك و جان هاي پرهيزگار فرود مي آيد و همواره موجب تثبيت ايمان مومنان و افزايش روح تقوا در ايشان مي شود. از اين رو بايد گفت كه سكينه آرامشي خاص ويژه مومنان در مراحل عالي است و ديگران از آن بهره اي نمي برند. (الميزان ج 9 ص 222)

اطمينان آرامش مستقر

اما اطمينان، نوعي آرامش مستقر است؛ زيرا به زميني كه در آن آب مستقر مي شود و به صورت بركه اي در مي آيد، زمين مطمئن گفته مي شود. اطمينان مرحله و مرتبه اي فراتر از سكينه است و از سوي ديگر دامنه گسترده تري از آن را در برمي گيرد. اطمينان به جهت استقراري كه در آن نهفته است مورد توجه است و حتي حضرت ابراهيم(ع) براي ايجاد آن از خداوند درخواست مي كند كه مساله رستاخيز را به گونه اي بنماياند كه آرامش مستقر و مطمئني در دلش پديد آيد. (بقره آيه 260) چنان كه چنين درخواستي از سوي حواريون نيز مطرح شده و خداوند به

هر دوي آن ها پاسخ مثبت داده است. (مائده آيات 112 و 113)

نزول فرشتگان در جنگ بدر نيز چنين آرامش مستقري را دل هاي مومنان پديد آورد. (آل عمران آيه 123 تا 126) هر چند كه به عواملي چون ريزش باران به عنوان عامل (انفال آيه 11) اشاره مي شود ولي مي بايست اين نكته را در نظر داشت كه مراد و منظور در همه اين ها عامل طولي است و منشأ در همه آن ها خداوند تبارك و تعالي است. به اين معنا كه نزول فرشتگان (انفال آيه 10) هر چند عاملي مهم در ايجاد آن شمرده شده است ولي آرامش حقيقي برخاسته از خدا و ياد او است. (رعد آيه 28)؛ زيرا هر گاه انساني خداوند را سرچشمه و منشأ همه صفات كمال و منزه از هرگونه نقصان بيابد، ناگزير باتوجه به او و اعتماد به رحمت و قدرتش، نوعي آرامش را در خود احساس مي كند كه وي را از نگراني و اضطراب دور و باز مي دارد. (زمر آيه 23) اطمينان نوعي آرامش است كه پيامبران در هنگام تلقي وحي از آن برخوردار مي گردند. اين گونه از آرامش به پيامبر اين امكان را مي بخشد تا در ارتباط خود با خدا و يا خدا با او دچار شك در هيچ يك از مراحل تلقي و بيان نگردد.

در كتاب فرهنگ قرآن؛ كليد راهيابي به موضوعات و مفاهيم قرآن، تأليف آيت الله هاشمي و جمعي از محققان مركز فرهنگ و معارف قرآن، در بخش عوامل آرامش در قيامت به 9 مورد و در بخش عوامل آرامش به 28مورد اشاره شده است.

ازجمله در بخش نخست آن، به عواملي چون احترام به نيازمندان و رعايت شخصيت ايشان هنگام كمك و دستگيري به آنان (بقره آيه 262) استقامت و پايداري در ايمان (فصلت آيه 30 و احقاف آيه 13)، اصلاح خود و ديگران (انعام آيه 48 و اعراف آيه 35) انفاق پنهان و آشكار و خالصانه (بقره آيه 274 و 262) ايمان به ربوبيت خدا و پايداري در نقش و حضور جدي خدا و ايمان به آخرت، قيامت، و آيات او و انجام عمل صالح (فصلت آيه 30 و احقاف آيه 13 و زخرف آيه 68 و 69 و بقره آيه 62 و 277) تسليم محض در برابر خدا (زخرف آيه 68و 69) و تقوا و اصلاح خود و ديگران (اعراف آيه 35) اشاره شده است، كه به نظر مي رسد كه نمي توان از برخي از اين امور به عنوان عوامل آرامش ياد كرد؛ زيرا برخي از آن ها برطرف كننده موانع تحقق و ظهور آرامش هستند. به اين معنا كه آيات وارد شده در بيان چگونگي رفع حزن و اندوه و خوف و نگراني، به عنوان بيان موانع تحقق و بقاي آرامش مطرح هستند و فرد با عمل به موارد مطرح شده مي تواند موانع بقا و يا ظهور آرامش را بزدايد، نه آن كه با آن آرامشي را پديد آورد. به سخني ديگر، آرامش امري طبيعي و برپايه فطرت انساني و شخصيت سالم او در انسان ها تحقق دارد و انسان براي حفظ و بقاي آن ناچار است با موانع ظهور و يا عوامل بازدارنده بقاي آن بجنگد. از سوي ديگر اين موارد هرچند كه

در قيامت ظهور و بروز و اثر كامل خود را نشان مي دهند ولي اختصاص به قيامت و در روز رستاخيز ندارد و انسان در طول زندگي از آثار بقاي آرامش با عمل و يا توجه به هريك از موارد پيش گفته، بهره مند خواهد شد. انسان اگر به انفاق و تقوا و ايمان و مانند آن عمل كند، شخصيت سالم و فطرت خدايي را حفظ كرده و بر صبغه و رنگ الهي خود باقي مي ماند و نتيجه آن اين خواهد بود كه در دنيا و آخرت آرامش را به عنوان امري طبيعي حفظ كند و از آن برخوردار گردد.

عوامل نگراني و موانع آرامش

از آن جايي كه آرامش را به عنوان حالت طبيعي انسان دانسته ايم بر اين باور پافشاري مي شود كه آن چه در كتاب ها به عنوان موانع آرامش شناخته مي شود به معناي موانع تحققي آرامش است و نمي توان آن را عاملي براي نگراني برشمرد. به سخني ديگر، آرامش به اقتضاي طبيعي در انسان وجود دارد، زيرابه طور فطري انسان به خدا گرايش و با ياد او برخوردار از آرامش است ولي در راستاي بقاي آن عواملي به عنوان موانع بقاي آرامش ظهور وبروز مي كند و نمي گذارد تا آرامش در انسان باقي و برقرار بماند. درحقيقت، موانعي چون شرك و كفر و ابليس و ديگر امور، از بقاي آرامش در انسان جلوگيري به عمل مي آورند انسان را گرفتار نگراني و اضطراب مي گردانند. ازاين رو بايسته است كه با شناخت اين موانع در ايجاد و تحقق آن جلوگيري كرد تا آرامش ابتدايي و فطري هم چنان

باقي و برقرار بماند. آرامشي كه كودكان از آن برخوردارند از آن روست كه به فطرت ارتباطي خود با مبداً و حضور قوي آن هم چنان عامل درآنان مانع از تحقق موانع مي گردد. به تعبير استاد حسن زاده آملي، كودكان به علت قرب انقطاع از مبدأ، هنوز تحت تأثير عامل الهي هستند و از مواهب آن ازجمله آرامش خاص برخوردار مي باشند. با افزايش بعد زماني و تحت تأثير القائات شيطاني اندك اندك عامل الهي كاهش يافته و موانع خود را تقويت مي كنند و به عنوان عامل ايجادي آرامش عمل مي كنند. از اين رو با مسئله اي به نام عامل نگراني روبه رو مي شويم كه چيزي جز مانع بقاي آرامش نيست. بنابراين بر همگان است كه با تقويت ارتباط با مبدأ آرامش و منشأ آن، موانع را تضعيف كنند تا گرفتار نگراني و پيامدهاي آن نگردد. دوري از مبدأ و گرايش به شرك زندگي آدمي را با گونه اي شكل مي بخشد كه باطل در او تقويت مي شود. در اين هنگام مانند آدمي است كه از فراز آسمان به زمين مي افتد و يا تندبادي اورا بلند كرده و به مكاني دور پرتاب مي كند. چنين حالتي به معناي عدم استقرار است. (حج آيه 31) كسي كه در چنين حالتي قرار گيرد، پاي خود را د رمكاني محكم و استوار نمي بيند و چون پركاهي به اين سو و آن سو مي رود و درحقيقت برده مي شود. اين فقدان استقرار مكاني به معناي استقرار واقعي روحي و رواني است از اين رو نگراني و اضطراب همنشين اوست. براي رهايي

از چنين وضعيت است كه خداوند به انسان پيشنهاد مي كند كه دوباره به ذكر و يادكرد خداوند روي آورد؛ زيرا يادكرد به معناي بازگشت به عامل استقرار و اطمينان است كه منبع اصلي آرامش انساني است.

آثار و فوايد آرامش

اگر براي سلامت رواني و شخصيت انسان سالم آثاري بيان شود، درحقيقت بيان آثار طبيعي انساني است. به اين معنا كه انسان سالم، داراي شخصيتي مي باشد كه به طور طبيعي در زندگي فردي اجتماعي او در دنيا و آخرت خود را نشان مي دهد. اگر انساني از نظر شخصيتي از سلامت كامل برخوردار نباشد، به طور طبيعي رفتاري بيرون از عرف طبيعت انساني از خود بروز مي دهد. بنابراين آن چه در اين جا به عنوان آثار آرامش بيان مي شود، درحقيقت آثار انسان سالم ازنظر شخصيتي و شاكله وجودي به تعبير قرآني است. در قرآن براي آرامش، شماري از آثار بيان شده است كه مي توان از آن به آثاري ياد كرد كه به طور مستقيم به اين مسئله ارتباط پيدا مي كند. از آن جمله مسئله ازدياد ايمان (فتح آيه 4) مي باشد كه به عنوان آثار مستقيم انزال سكينه در قرآن از آن ياد شده است. اما آثاري چون اقرار به توحيد (كهف آيه 14)، حفظ اسرار (قصص آيه 10)، رضايت از خدا (فجر آيه 27 تا 30)، رضايت خدا از انسان (همان)، عنايت خدا (همان) و مصونيت از خشم خدا (نحل آيه 106) در حقيقت آثار مستقيم آرامش به شمار نمي آيند؛ زيرا به طور طبيعي كسي كه از شخصيت سالم به تعبير واصطلاح قرآني برخوردار است، بايد از اين ويژگي

ها و امتيازات برخوردار باشد. به سخني ديگر، همان گونه كه آرامش، نشانه طبيعي انسان سالم به طور طبيعي و فطري است و حضور نگراني در هر مرتبه اي از شدت و ضعف آن، امري غيرطبيعي قلمداد مي شود، همچنين بايد گفت كه آرامش و آثاري كه برخي براي آن بيان كرده اند، آثار انسان طبيعي و پابرجا بر فطرت است. هر انساني طبيعي و باقيمانده بر فطرت خود از آرامش برخوردار بوده و از مواهبي چون اقرار به توحيد، حفظ اسرار و رضايت از خدا و خدا از او و مانند آن بهره مند مي شود .

نگاهي به عوامل و موانع آرامش از منظر قرآن

نويسنده:فرشته محيطي

منبع:روزنامه كيهان

آرامش؛ گمشده زندگي عصر ماشين و هياهوي صنعت و تكنولوژي است. انسان حاضر علي رغم آنكه از جهت مادي توانسته است در سايه علم و تكنولوژي دستاوردهاي فراواني كسب نمايد، اما از جهت روحي و رواني در نگراني و پريشاني غوطه ور است.

غفلت از ياد خداوند متعال و معنويت، انسان مدرن و صنعت زده اين قرن را آماج تشويش و نگراني و اضطراب قرار داده است و او مي كوشد تا به هر قيمتي به بهشت موعود و آرامش خيال و آسايش روح برسد.

در اين مقاله، نويسنده سعي كرده است كه نگاهي به عوامل و موانع آرامش با بهره گيري از آموزه هاي قرآني داشته باشد. مطلب را با هم از نظر مي گذرانيم: زمينه هاي پيدايش نگراني و تشويش نگراني و تشويش در زندگي بشر حضوري چشم گير دارد. زماني نيست كه بشر درحالتي از تشويش و اضطراب نباشد. به گونه اي كه برخي آن را

ذاتي دنيا و بشر دانسته اند و در اشعار فرزانگان فارسي از همراهي نيش و نوش، گل و خار، تلخ و شيرين سخن به ميان آمده است. هركسي به طور طبيعي در طول زندگي اش با نگراني و تشويش بسياري روبه رو گشته است. درصد آن چنان بالاست كه به عنوان يكي از مسايل دايمي بشر درآمده است؛ از اين رو براي شناخت اين حالت و عوامل پيدايش و راه هاي برون رفت از آن سخناني بسيار گفته و نوشته شده است. از اين رو نه تنها روان شناسان بلكه دانشمندان علوم و رشته هاي ديگر همواره براي آن اهميت خاصي قايل شده اند؛ زيرا تأثيرات منفي و مخرب اين حالت در همه ابعاد فردي و اجتماعي بشر ظهور مي كند و امنيت اجتماعي و سياسي دولت ها و جوامع را به خطر مي افكند. گاه مسأله فقدان آرامش فردي در جوامع به عنوان يك پديده اجتماعي گسترده خودنمايي مي كند و بحران شديدي را مي آفريند. راهكارهاي برون رفت از نگراني برخي بر اين باورند كه از عوامل پيدايش خانواده، عشيره، قبيله، ملت و دولت و نيز سازمان هاي پيچيده اجتماعي با قوانين و رسوم و آيين هاي شگفت و متعدد تنها در راستاي دست يابي به آرامش بوده است؛ انسان به دنبال آرامش به اختيار همسر و ايجاد بنيان خانواده و مانند آن رو آورده است.شكي نيست كه يكي از اهداف اين مجموعه هاي يادشده و حتي برخي از اختراعات و اكتشافات بشري در راستاي رسيدن به آرامش بوده و هست. در قرآن نيز به اين مسأله در موضوع خانواده اشاره شده و

يكي از اهداف همسرگزيني و تشكيل خانواده اين مهم شمرده شده است. جايگاه آرامش در زندگي فردي و اجتماعي به نظر مي رسد كه مسأله آرامش به عنوان يك هدف تا آن اندازه مهم و مؤثر بوده است كه حتي ايمان و باورهاي ديني را مي توان در راستاي دست يابي به اين هدف برشمرد. از اين رو مي بينيم كه آرامش در جايگاه جامع ترين مفهوم ديني در اسلام و آموزه هاي قرآني نشسته است به طوري كه در اسلام، ايمان از ريشه «امن» به معناي آرامش جان و رهايي از هرگونه ترس، اضطراب، تشويش، نگراني و اندوه گرفته شده است تا به اين روش ارتباط ناگسستني ميان پذيرش آموزه هاي وحياني و توحيد را با دست يابي به آرامش روح و روان را بنماياند. (انعام آيه 82) بلكه واژه اسلام نيز بيانگر نوعي آرامش در انسان و صلح و صفا به دور از هرگونه خشونت و ترس و وحشت است. از اين رو در قرآن پيامدطبيعي اسلام را رهايي از خوف و نگراني دانسته است.(بقره آيه 112) و سلامت رواني را در سلم و تسليم در برابر خدا دانسته و بر آن تأكيد ورزيده است. (بقره آيه 208) و پاداش و بلكه برآيند تسليم و توحيد را رسيدن به آرامش و سلامتي دايمي بدون هرگونه تشويش و اضطراب شمرده است كه به عنوان آرزوي دست نيافتني انسان مطرح بوده و هست. (يونس آيه 25) و راه رسيدن به آن را نيز راهي برخوردار از آرامش و سلامت معرفي مي كند تا به بشر طالب آرامش بفهماند كه اين آرزوي ديرپاي او تنها در

اين راه به دست مي آيد. (مائده آيه 16) به هرحال در نگره قرآني از آرامش به عنوان نعمت بزرگ فردي و اجتماعي ياد شده است، و حتي وجود آن به عنوان مثال جامعه نمونه و برتر مورد توجه قرار گرفته است.(سبا، آيه 18 و 19 و نيز نحل آيه 112) رفاه نسبي بسترانديشيدن به آرامش انسان امروز شايد بيش از گذشته به آرامش مي انديشد. رفاه نسبي اكثريت، فراغت و رهايي از كار و تلاش بدني سخت و جان كاه، فرصت هاي نادر و بسياري به انسان بخشيده است تا به خود و جهان بيانديشد. انديشه و فرزانگي از اموري است كه براي انسان هايي كه در رفاه قرار گرفته اند امري طبيعي جلوه مي كند. انساني كه در برآورد نيازهاي ابتدايي خود مانده است و شبانه روز در انديشه لقمه اي براي رهايي از گرسنگي است و يا سرپناهي را براي گريز از سرما و گرماي شديد و سخت مي جويد، نمي تواند در مسايل عالي تر و كلي تر بيانديشد. خستگي كار شبانه روزي فرصت انديشه در اين حوزه ها را از او مي گيرد. البته هر ازگاهي مرگ نزديكان و يا بلاياي طبيعي و گسترده او را به سوي ديگر پرتاب مي كند و نهيبي به او مي زند تا در اصل معنا و مفهوم زندگي و اهداف آن انديشه كند و راه فرزانگي را پيش گيرد ولي اين زمان به سرعت مي گريزد و دوباره زندگي روزمره و نيازهاي آغازين وي را به سوي خود مي كشد. اما انساني كه به زباني غم نان و زن و سرا ندارد، سوداي

انديشيدن او را دربر مي گيرد. فراغت ها او را به انديشيدن مي راند و زمان هاي بي كاري وي را به فراسوي زندگي معمولي سوق مي دهد. در اين زمان است كه فرازنگي پيشه مي كند. بي سبب نيست كه مي گويند فلسفه و انديشيدن در امور كلي ( به دور از هر جزيي و امور پيش پا افتاده زندگي روزمره) كار انسان هاي سير است. چنان كه بي سبب نيست كه مي گويند فلسفه در ايران و يونان زماني رونق گرفت كه اين جماعت در رفاه نسبي بوده و غم نان و سرپناه نداشته اند. در گرمابه هاي پيشرفته و گرم مي نشستند و پس از شادي و شادماني در انديشه فرو مي رفتند كه هدف از اين زندگي چيست؟ مرگ چيست؟ آيا از پس امروز بود فردايي؟ انسان چيست؟ جهان چيست؟ چه چيزي واجب و يا ممتنع است؟ چه چيزي ذاتي و چه چيزي عرضي است؟ آيا مرگ اصل است يا زندگي؟ و هزاران اما و اگري كه در پس سيري پيش مي آيد.

در زمانه ما به جهت افزايش توليد و رفاه نسبي، زمان فراغت براي همگان تا آن اندازه فراهم آمده است كه انسان كم تر غم نان دارد. انسان امروز در هنگامه فراغت خويش، در انديشه فرو مي رود و در اين اوضاع است كه به جهت سيري و ارضاي قواي شهواني (خورد و خواب و خشم و شهوت) به اين مسأله توجه مي كند كه فراي اين امور چيست؟ پس اين پرده چه رازي نهفته است؟هدف چيست؟ در اين هنگامه انديشيدن آغازين است كه به جهاتي با مفاهيم دردناكي

روبه رو مي شود و چون به روش خود پاسخي شايسته نمي يابد مي كوشد تا پاسخي آني بيابد و خود را از انديشه انديشيدن برهاند و از اين رو به دامن موادي مي افتد كه از انديشيدن باز مي دارد و قوه تفكر و تعقلش را مختل مي سازد. در جستجوي پاسخي كه او را به آرامش برساند به خودبيگانگي رو مي آورد و به رقص و شب زنده داري و هرزگي مي كوشد تا خود را از انديشه و انديشيدني كه او را دمي رها نمي سازد، برهاند.

اين چرخه اي است كه هر روزه ادامه مي يابد.از اين رو پاسخ به اين پرسش نه تنها پاسخ به رهايي است بلكه پاسخ به خود است. در جستجوي پاسخي كامل و درست به سراغ قرآن و آموزه هاي آن مي رويم تا بنگريم كه قرآن اين نسخه شفابخش به تعبير خودش، چه عواملي را به عنوان علل و عوامل تشويش و نگراني انسان و چه راهكارهايي را براي برون رفت از آن و رسيدن به آرامش نسبي در دنيا بيان مي كند و چه نسخه اي براي شفا و درمان آدمي مي پيچد؟

آن چه در اين نوشتار مهم است توجه به ابعاد فردي آرامش است؛ زيرا به نظر مي رسد كه اين بعد نه تنها مسأله بسياري از انسان ها بلكه مسأله دولت مردان و جامعه شناسان نيز مي باشد؛ چه با ايجاد افراد سالم و مطمئن مي توان اميد بيشتري به آرامش و امنيت در جامعه اميدوار بود؛ هر چند كه براي امنيت اجتماعي و فقدان آن افزون بر آرامش فردي و فقدان آن

عوامل ديگري را مي توان شناسايي و ردگيري كرد. انواع آرامش آرامش حالتي از حالت انسان است. به اين معنا كه امري مادي نيست، بلكه كيفيت نفساني است كه در انسان بروز و ظهور مي كند. البته آرامش آثاري مادي در جسم و بدن از خود به جا مي گذارد، ولي اين بدان معنا نيست كه امري مادي و يا كمي باشد. بنابراين نمي توان براي آرامش و ضد آن نگراني و تشويش عددي را تعيين كرد ولي مي توان درباره شدت و ضعف آن مانند هر امر كيفي و حالت روحي و رواني سخن گفت و بر پايه آثار و پيامدهاي بيروني بر شدت و ضعف آن حكم كرد.از آن جايي كه آرامش و نگراني حالت هايي رواني براي انسان به شمار مي روند، نمي توان براي آن انواع و اقسامي برشمرد ولي به جهت عوامل پديد آورنده و يا موانع ايجادي آن مي توان آن را به اقسام و انواع اعتقادي، رواني و طبيعي دسته بندي كرد. الف) آرامش اعتقادي گاه انسان درحالتي از باور و اعتقاد است كه به گونه اي مي توان آن را حالت شكننده دانست. بر باوري است كه به علل مختلف در او پديد آمده است ولي هنوز رگه هايي از شك و ترديد در او وجود دارد. اين حالت از آن رو دست مي دهد كه نوعي دانش مفهومي و نظري در او وجود دارد و آن را به تجربه نيازموده است. براي رسيدن به آرامش نيازمند آن است كه آن را خود به تجربه بيازمايد. در اين زمان است كه مي گوييم تجربه و آزمون هاي

مكرر براي فرد آرامشي در باور و اعتقادش پديد آورده است. البته براي اين گونه از آرامش مراتبي را مي توان تصور و ترسيم كرد. قرآن آن را به سه مرتبه دسته بندي مي كند و بيان مي دارد كه آرامش در باور و اعتقادي مي تواند سه مرتبه و مرحله داشته باشد. علم اليقين، عين اليقين و حق اليقين مراتبي است كه براي آرامش اعتقادي و نظري بيان مي شود. در تمثيلي گفته شده است كه اگر درباره سوزاندن آتش علم داشته باشيم و بدانيم كه آتش مثلاً پوست آدمي را مي سوزاند و آب آن را تبخير و به سلول هايش آسيب جدي مي رساند به گونه اي كه ممكن است موجب مرگ انسان شود، اين را يقين و قطع علمي و نظري مي گوييم كه نوعي آرامش در انسان پديد مي آورد كه اين علم او صادق و درست و راست است. اگر افزون بر اين دانش نظري، خود به تجربه ببيند كه كسي با آتش سوخته و به سلول هايش آسيب رسيده و يا مرده است. اين را دانش عيني و تجربه مي گوييم كه مرتبه فراتر از دانش نظري است. مرتبه نهايي و عالي آن است كه خود سوختن را تجربه كند و دستش بسوزد، در اين صورت آن را به تجربه حقي آزموده و شناخته است و به درستي و راستي آن نه تنها باور بلكه جزو جانش است. در قرآن درخواستي از حضرت ابراهيم(ع) براي رسيدن به مراتب عالي آرامش اعتقادي بيان شده است. آن حضرت(ع) براي اين كه به مقام آرامش در مسأله رستاخيز مردگان برسد از

خداوند مي خواهد كه چگونگي رستاخيز را در دنيا به او بنماياند كه داستان پرندگان و ريزريز كردن آنها و خواندنشان و دوباره زنده شدنشان به اين موضوع اشاره دارد. (بقره آيه260) البته نوع عالي تر و بدتر آن داستان مرگ عزير و زنده شدن خود او و حمارش است. (بقره آيه259) و داستان اصحاب كهف كه به صورت حق اليقيني اتفاق افتاده است تا باور به رستاخيز درحد عالي آن نشان داده شود. (سوره كهف آيه14) نياز به آرامش اعتقادي به وجود باورهاي يقيني به آن از آن روست كه به طور طبيعي انسان باورهاي غيرمحسوس و غيرتجربه شده را هرچند باور دارد، ولي به طوري نيست كه آرامش مطلق براي او ايجاد نمايد و ذهن همواره با ترديد و تشكيك رو به روست و پندارهايي براي ماهيت و كيفيت آن برمي انگيزد. در داستان مائده با آن كه حواريون به آن حضرت و گفته هايش ايمان داشته اند ولي خواستار مائده آسماني براي ايجاد آرامش اعتقادي مي شوند كه اين درخواست مورد اجابت قرار مي گيرد و آنان با مائده آسماني پذيرايي مي شوند. (مائده آيه112تا 114) ب) آرامش طبيعي آرامش طبيعي، آرامشي است كه برخي از پديده هاي طبيعت در انسان ايجاد مي كنند. شكي نيست كه خواب شب، در انسان آرامشي پديد مي آورد كه در خواب روز نيست. بسيار ديده شده است كه برخي از اين كه شب را به خوبي نگذرانده اند شكايت مي كنند. گلايه ايشان بر اين محور است كه چون شب خوبي نداشته و استراحت نكرده اند، اكنون با نوعي اضطراب و نگراني روز را به

سر مي برند. ازنظر علمي ثابت شده است كه، خواب شب بر نظام عصبي انسان تأثير مي گذارد. قرآن به اين مسأله اشاره كرده و يكي از عوامل طبيعي آرامش را شب برشمرده است. به اين معنا كه نه تنها خواب شب بلكه خود شب عاملي براي ايجاد آرامش در انسان است. (يونس آيه67 و نمل آيه86 و قصص آيه73 و غافر آيه61 و نبا آيه10و 11 و فرقان آيه47) انسان هايي كه در مناطق شمالي زمين زندگي مي كنند و از شب برخوردار نيستند به آرامشي كه در انسان هاي مناطق ديگر وجود دارد، دست نمي يابند. از ديگر عوامل طبيعي آرامش مي توان به خانه و مسكن اشاره كرد. انسان در خانه خود آرامشي را احساس مي كند كه در جاهايي ديگر به آن دست نمي يابد. (نحل آيه80) چنان كه همسرگزيني نيز به عنوان عاملي طبيعي از چنين اقتدار و قدرتي برخوردار مي باشد و انسان در كنار همسر به آرامش خاصي دست مي يابد كه در جايگاه ديگر و با عوامل ديگري فراهم نمي آيد. (روم آيه21 و اعراف آيه 189). ج) آرامش رواني از ديگر انواع و اقسام آرامش مي توان به آرامش رواني اشاره كرد. به معناي اين كه عامل رسيدن به نوعي آرامش در انسان را بايد آرامش رواني دانست. انسان به طور طبيعي خواستار رهايي از نقص و رسيدن به كمال است. مي كوشد تا توانايي ها و استعدادهاي خويش را آشكار سازد و همه را به كمال برساند. از اين رو هرگز از تلاش دست برنمي دارد و حالات خود را متحول و دگرگون مي سازد.

هرگاه به مرتبه اي مي رسد باز دست از تلاش برنمي دارد؛ زيرا آن را كامل نمي بيند و مرتبه و مرحله فراتر آن را چشم مي دارد. اين گونه است كه حالتي از تشويش در او پديدار مي گردد و آرامش را نمي يابد. هرگاه به مرتبه اي كه آن را كامل مي دانست مي رسد درمي يابد كه مرتبه و مرحله اي فراتر از آن نيز هست و اين گونه است كه حالت آرامش از او سلب مي گردد. به سخني چون در پي كمال منطق است و به آن دست نمي يابد، به آرامش مطلق نمي رسد. قرآن اين مساله را امري طبيعي مي داند و براي رهايي از آن پيشنهاد مي دهد كه ياد خدا را در خود تقويت كند تا از نگراني رهايي يافته و به نوعي از آرامش و اطمينان دست يابد.(رعد آيه 28)

علامه طباطبايي(ره) آرامش رواني را از حالات انسان حكيم و صاحب اراده و از ويژگي هاي مراتب والاي ايمان شمرده است. وي بر اين باور است كه انسان بر پايه غريزه فطري تعقل در كار و استدلال عقلي و در نظر گرفتن مصالح و مفاسد عمل مي كند، اين حالت تا زماني كه خواسته هاي نفساني در آن خللي ايجاد نكند، نفس انساني را در حال آرامش نگه مي دارد ولي گرايش هاي نفساني موجب مي شود تا آرامش از او سلب شود. بنابراين مانع آرامش و يا عامل مهم اضطراب و نگراني را بايد در خواسته هاي نفساني جست. خواسته هاي نفساني است كه آدمي را از راه عدالت و تعادل دور مي سازد و

به تجاوز و فسق و فجور و عبور از حدود الهي مي كشاند. بنابراين براي بقاي آرامش و جلوگيري از ايجاد عامل نگراني مي بايست همواره عدالت و تعادل را مراعات كرد و به تعبير قرآني گرفتار گناه نشد. گناه به عنوان ابزار نفس موجب مي شود تا عدالت و تعادل از ميان برود و آرامش از انسان سلب گردد. از اين روست كه قرآن گناه را عاملي براي ايجاد نگراني و شك و ترديد در انسان شمرده است.(توبه آيه 45)

به نظر مي رسد كه آرامش رواني در آرامش اعتقادي تأثير گذار است (رعد آيه 27 تا 29) چنان كه در بحران هاي روحي و اجتماعي جامعه بايد به سراغ اين مهم نيز رفت. (قصص آيه 10 و شعراء آيه 61 و 62 و نيز كهف آيه 14). عوامل آرامش قرآن براي ايجاد آرامش رواني و سلامت روحي انسان، عوامل متعددي را برشمرده است. در وراي همه اين عوامل، خداوند به عنوان منشاي ايجادي آن مورد توجه و تأكيد است. به اين معنا كه هر يك از عوامل ياد شده در صورتي موثر و تأثيرگذار خواهد بود كه خداوند به عنوان منشأ و سرچشمه آرامش مورد نظر قرار گيرد. در حقيقت اين عوامل به صورت اعدادي و بستر و يا علت ناقص و يا علت طولي عمل مي كنند و در فرا و وراي همه اين عوامل آن چه در حقيقت تأثير مي گذارد خداوند است.

در قرآن از همسر، خانه، شب و يادكرد خدا به عنوان علل و عوامل ايجادي آرامش ياد شده است. حتي در برخي از آيات به چيزهايي مانند تابوت براي

بني اسرائيل به عنوان علت سكون و آرامش سخن به ميان آمده است. البته علامه طبرسي(ره) در تفسير خود آرامش ايجاد شده را به تابوت نسبت نمي دهد، بلكه مي نويسد كه اين آرامش به جهت حضور خداوند در پس بازگشت تابوت پديدار شده، به وجود آمده است؛ زيرا بني اسرائيل با ديدن و بازگشت تابوت به ميان قوم دريافتند كه اراده خداوندي در پس اين بازگشت تابوت است و خداوند به طور مستقيم آنان را مورد توجه و عنايت خاص خود قرار داده است. اين اطمينان، از عنايت خدا نسبت به قوم موجب شده است كه بني اسرائيل آن را نشانه هايي از حمايت و رحمت خاص خدا بدانند و به آرامش دست يابند.

علامه طباطبايي(ره) پس از نقل برخي از اقوال، آن ها را قابل تاويل دانسته و مي نويسد: منظور از سكينه و آرامش در آيه 248 سوره بقره، روح الهي است كه به قلب انسان، آرامش و به جان آدمي نوعي ثبات و استقرار مي بخشد. اين روح الهي، مرتبه اي از كمالات نفس و جلوه اي از روح ايمان است. دليل علامه بر اين تاويل اين است كه خداوند در آيات ديگري از سكينه به روح تعبير مي كند. (مجادله آيه 22) اين معنا در تفسير روايي منقول از اهل بيت(ع) نيز آمده است. البته علامه در تفسير آيه 4 سوره فتح درباره سكينه و آرامشي كه خداوند در دل هاي مومنان مي افكند مي نويسد كه هر انساني در زندگي به نيرويي روحي و رواني براي حركت و فعاليت خود نيازمند است كه خداوند آن را در دل ها

قرار مي دهد. اين آرامش و سكينه به ويژه در هنگام سختي ها و دشواري بيش تر خود را مي نماياند. علامه باتوجه به انتساب اين نوع آرامش به خدا در آيات متعدد قرآني و پيوند استوار آن با مساله ايمان و تقوا نشان مي دهد كه معناي خاصي از آرامش در اين آيات مورد نظر است كه ويژه مومنان و اهل تقوا و اصطلاح خاص قرآني است. از اين رو سكينه را آرامش و حالتي الهي و نوع ويژه اي از آرامش مي شمارد كه تنها بر دل هاي پاك و جان هاي پرهيزگار فرود مي آيد و همواره موجب تثبيت ايمان مومنان و افزايش روح تقوا در ايشان مي شود. از اين رو بايد گفت كه سكينه آرامشي خاص ويژه مومنان در مراحل عالي است و ديگران از آن بهره اي نمي برند. (الميزان ج 9 ص 222) اطمينان آرامش مستقر اما اطمينان، نوعي آرامش مستقر است؛ زيرا به زميني كه در آن آب مستقر مي شود و به صورت بركه اي در مي آيد، زمين مطمئن گفته مي شود. اطمينان مرحله و مرتبه اي فراتر از سكينه است و از سوي ديگر دامنه گسترده تري از آن را در برمي گيرد. اطمينان به جهت استقراري كه در آن نهفته است مورد توجه است و حتي حضرت ابراهيم(ع) براي ايجاد آن از خداوند درخواست مي كند كه مساله رستاخيز را به گونه اي بنماياند كه آرامش مستقر و مطمئني در دلش پديد آيد. (بقره آيه 260) چنان كه چنين درخواستي از سوي حواريون نيز مطرح شده و خداوند به هر دوي آن ها

پاسخ مثبت داده است. (مائده آيات 112 و 113)

نزول فرشتگان در جنگ بدر نيز چنين آرامش مستقري را دل هاي مومنان پديد آورد. (آل عمران آيه 123 تا 126) هر چند كه به عواملي چون ريزش باران به عنوان عامل (انفال آيه 11) اشاره مي شود ولي مي بايست اين نكته را در نظر داشت كه مراد و منظور در همه اين ها عامل طولي است و منشأ در همه آن ها خداوند تبارك و تعالي است. به اين معنا كه نزول فرشتگان (انفال آيه 10) هر چند عاملي مهم در ايجاد آن شمرده شده است ولي آرامش حقيقي برخاسته از خدا و ياد او است. (رعد آيه 28)؛ زيرا هر گاه انساني خداوند را سرچشمه و منشأ همه صفات كمال و منزه از هرگونه نقصان بيابد، ناگزير باتوجه به او و اعتماد به رحمت و قدرتش، نوعي آرامش را در خود احساس مي كند كه وي را از نگراني و اضطراب دور و باز مي دارد. (زمر آيه 23) اطمينان نوعي آرامش است كه پيامبران در هنگام تلقي وحي از آن برخوردار مي گردند. اين گونه از آرامش به پيامبر اين امكان را مي بخشد تا در ارتباط خود با خدا و يا خدا با او دچار شك در هيچ يك از مراحل تلقي و بيان نگردد.

در كتاب فرهنگ قرآن؛ كليد راهيابي به موضوعات و مفاهيم قرآن، تأليف آيت الله هاشمي و جمعي از محققان مركز فرهنگ و معارف قرآن، در بخش عوامل آرامش در قيامت به 9 مورد و در بخش عوامل آرامش به 28مورد اشاره شده است. ازجمله در بخش نخست

آن، به عواملي چون احترام به نيازمندان و رعايت شخصيت ايشان هنگام كمك و دستگيري به آنان (بقره آيه 262) استقامت و پايداري در ايمان (فصلت آيه 30 و احقاف آيه 13)، اصلاح خود و ديگران (انعام آيه 48 و اعراف آيه 35) انفاق پنهان و آشكار و خالصانه (بقره آيه 274 و 262) ايمان به ربوبيت خدا و پايداري در نقش و حضور جدي خدا و ايمان به آخرت، قيامت، و آيات او و انجام عمل صالح (فصلت آيه 30 و احقاف آيه 13 و زخرف آيه 68 و 69 و بقره آيه 62 و 277) تسليم محض در برابر خدا (زخرف آيه 68و 69) و تقوا و اصلاح خود و ديگران (اعراف آيه 35) اشاره شده است، كه به نظر مي رسد كه نمي توان از برخي از اين امور به عنوان عوامل آرامش ياد كرد؛ زيرا برخي از آن ها برطرف كننده موانع تحقق و ظهور آرامش هستند. به اين معنا كه آيات وارد شده در بيان چگونگي رفع حزن و اندوه و خوف و نگراني، به عنوان بيان موانع تحقق و بقاي آرامش مطرح هستند و فرد با عمل به موارد مطرح شده مي تواند موانع بقا و يا ظهور آرامش را بزدايد، نه آن كه با آن آرامشي را پديد آورد. به سخني ديگر، آرامش امري طبيعي و برپايه فطرت انساني و شخصيت سالم او در انسان ها تحقق دارد و انسان براي حفظ و بقاي آن ناچار است با موانع ظهور و يا عوامل بازدارنده بقاي آن بجنگد. از سوي ديگر اين موارد هرچند كه در قيامت ظهور و

بروز و اثر كامل خود را نشان مي دهند ولي اختصاص به قيامت و در روز رستاخيز ندارد و انسان در طول زندگي از آثار بقاي آرامش با عمل و يا توجه به هريك از موارد پيش گفته، بهره مند خواهد شد. انسان اگر به انفاق و تقوا و ايمان و مانند آن عمل كند، شخصيت سالم و فطرت خدايي را حفظ كرده و بر صبغه و رنگ الهي خود باقي مي ماند و نتيجه آن اين خواهد بود كه در دنيا و آخرت آرامش را به عنوان امري طبيعي حفظ كند و از آن برخوردار گردد. عوامل نگراني و موانع آرامش از آن جايي كه آرامش را به عنوان حالت طبيعي انسان دانسته ايم بر اين باور پافشاري مي شود كه آن چه در كتاب ها به عنوان موانع آرامش شناخته مي شود به معناي موانع تحققي آرامش است و نمي توان آن را عاملي براي نگراني برشمرد. به سخني ديگر، آرامش به اقتضاي طبيعي در انسان وجود دارد، زيرابه طور فطري انسان به خدا گرايش و با ياد او برخوردار از آرامش است ولي در راستاي بقاي آن عواملي به عنوان موانع بقاي آرامش ظهور وبروز مي كند و نمي گذارد تا آرامش در انسان باقي و برقرار بماند. درحقيقت، موانعي چون شرك و كفر و ابليس و ديگر امور، از بقاي آرامش در انسان جلوگيري به عمل مي آورند انسان را گرفتار نگراني و اضطراب مي گردانند. ازاين رو بايسته است كه با شناخت اين موانع در ايجاد و تحقق آن جلوگيري كرد تا آرامش ابتدايي و فطري هم چنان باقي و

برقرار بماند. آرامشي كه كودكان از آن برخوردارند از آن روست كه به فطرت ارتباطي خود با مبداً و حضور قوي آن هم چنان عامل درآنان مانع از تحقق موانع مي گردد. به تعبير استاد حسن زاده آملي، كودكان به علت قرب انقطاع از مبدأ، هنوز تحت تأثير عامل الهي هستند و از مواهب آن ازجمله آرامش خاص برخوردار مي باشند. با افزايش بعد زماني و تحت تأثير القائات شيطاني اندك اندك عامل الهي كاهش يافته و موانع خود را تقويت مي كنند و به عنوان عامل ايجادي آرامش عمل مي كنند. از اين رو با مسئله اي به نام عامل نگراني روبه رو مي شويم كه چيزي جز مانع بقاي آرامش نيست. بنابراين بر همگان است كه با تقويت ارتباط با مبدأ آرامش و منشأ آن، موانع را تضعيف كنند تا گرفتار نگراني و پيامدهاي آن نگردد. دوري از مبدأ و گرايش به شرك زندگي آدمي را با گونه اي شكل مي بخشد كه باطل در او تقويت مي شود. در اين هنگام مانند آدمي است كه از فراز آسمان به زمين مي افتد و يا تندبادي اورا بلند كرده و به مكاني دور پرتاب مي كند. چنين حالتي به معناي عدم استقرار است. (حج آيه 31) كسي كه در چنين حالتي قرار گيرد، پاي خود را د رمكاني محكم و استوار نمي بيند و چون پركاهي به اين سو و آن سو مي رود و درحقيقت برده مي شود. اين فقدان استقرار مكاني به معناي استقرار واقعي روحي و رواني است از اين رو نگراني و اضطراب همنشين اوست. براي رهايي از چنين

وضعيت است كه خداوند به انسان پيشنهاد مي كند كه دوباره به ذكر و يادكرد خداوند روي آورد؛ زيرا يادكرد به معناي بازگشت به عامل استقرار و اطمينان است كه منبع اصلي آرامش انساني است. آثار و فوايد آرامش اگر براي سلامت رواني و شخصيت انسان سالم آثاري بيان شود، درحقيقت بيان آثار طبيعي انساني است. به اين معنا كه انسان سالم، داراي شخصيتي مي باشد كه به طور طبيعي در زندگي فردي اجتماعي او در دنيا و آخرت خود را نشان مي دهد. اگر انساني از نظر شخصيتي از سلامت كامل برخوردار نباشد، به طور طبيعي رفتاري بيرون از عرف طبيعت انساني از خود بروز مي دهد. بنابراين آن چه در اين جا به عنوان آثار آرامش بيان مي شود، درحقيقت آثار انسان سالم ازنظر شخصيتي و شاكله وجودي به تعبير قرآني است. در قرآن براي آرامش، شماري از آثار بيان شده است كه مي توان از آن به آثاري ياد كرد كه به طور مستقيم به اين مسئله ارتباط پيدا مي كند. از آن جمله مسئله ازدياد ايمان (فتح آيه 4) مي باشد كه به عنوان آثار مستقيم انزال سكينه در قرآن از آن ياد شده است. اما آثاري چون اقرار به توحيد (كهف آيه 14)، حفظ اسرار (قصص آيه 10)، رضايت از خدا (فجر آيه 27 تا 30)، رضايت خدا از انسان (همان)، عنايت خدا (همان) و مصونيت از خشم خدا (نحل آيه 106) در حقيقت آثار مستقيم آرامش به شمار نمي آيند؛ زيرا به طور طبيعي كسي كه از شخصيت سالم به تعبير واصطلاح قرآني برخوردار است، بايد از اين ويژگي

ها و امتيازات برخوردار باشد. به سخني ديگر، همان گونه كه آرامش، نشانه طبيعي انسان سالم به طور طبيعي و فطري است و حضور نگراني در هر مرتبه اي از شدت و ضعف آن، امري غيرطبيعي قلمداد مي شود، همچنين بايد گفت كه آرامش و آثاري كه برخي براي آن بيان كرده اند، آثار انسان طبيعي و پابرجا بر فطرت است. هر انساني طبيعي و باقيمانده بر فطرت خود از آرامش برخوردار بوده و از مواهبي چون اقرار به توحيد، حفظ اسرار و رضايت از خدا و خدا از او و مانند آن بهره مند مي شود .

نقش ايمان به خدا در سلامت روان

نويسنده:سميه حيدري

منبع:روزنامه جوان

تعاليم اسلامى در سلامت روان افراد نقش بسزايى دارند. اين اثرات تحت عنوان اثرات شناختى و رفتارى _ عاطفى، معنوى مطرح شده است و اكنون به توضيح روش هاى رفتارى و معنوى مى پردازيم:

از جمله رفتارهايى كه در بهداشت روانى افراد موثر مى باشد، حمايت هاى اجتماعى است. انسان موجودى اجتماعى است كه منزوى زندگى كردن براى او امكان پذير نيست. نقش حمايت اجتماعى تا حدى است كه روانشناسان معتقد هستند داشتن ارتباطات گسترده اجتماعى مى تواند انسان ها را از بيمارى هايى چون افسردگى مصون نگه دارد.

دين مبين اسلام نيز اين حمايت ها را در نظر داشته و به افراد توصيه مى كند كه صله رحم را به جا آورده و با خويشان و دوستان رفت و آمد داشته باشند و داشتن اين ارتباطات را موجب ازدياد عمر مى داند.همچنين در اسلام آمده است كه نسبت به امور مسلمانان اهتمام داشته باشيد، مبادا كه در همسايگى شما كسى باشد كه سرگرسنه بر زمين

بگذارد و شما در حالى كه شكم انباشته ايد، به رختخواب برويد كه در اين صورت مسلمان نيستيد.همچنين در اسلام سفارش زيادى درباره احترام به پيران و سالخوردگان آمده است. مسلما همه افراد نياز به احترام دارند، اما افراد پير و سالخورده به علت از دست دادن بسيارى از نعمت هايى كه قبلا از آنها برخوردار بوده اند (توانايى، قدرت سلامتى) افرادى حساس هستند حال اگر جوانان و كوچكترها احترام سالخوردگان را نگاه ندارند احتمالا عزت نفس آنها خدشه دار خواهد شد و در خود فرو رفته و افسرده مى شوند. همچنين با استفاده از تعاليم اسلامى مواجهه با استرس و كنار آمدن با درد و مرگ عزيزان هم آسان تر مى شود.

در رابطه با مواجهه با درد آمده است كه: در هنگامى كه بيماريد تا زمانى كه مى توانيد از خوردن دارو اجتناب كنيد و با درد مدارا كرده دعا كنيد و به ياد خدا باشيد. بر خدا توكل كنيد تا آرامش بياييد و فقط هنگامى كه احساس كرديد، بيمارى بر سلامتى شما غلبه كرده است و واقعا احتياج داريد، دارو مصرف كنيد، چرا كه هيچ دارويى نيست كه برانگيزنده درد ديگرى نباشد.در مورد روش كنار آمدن با بيمارى هم نكات ارزنده اى وجود دارد از جمله عيادت از بيماران كه بسيار سفارش شده است؛ فردى كه دچار بيمارى مى شود فرسودگى هاى روانى و افسردگى در او بيشتر از بيمارى جسمى است و حمايت اجتماعى از بيمار و خانواده او الزامى مى باشد.البته براى تاثير بيشتر عيادت آدابى بر آن شمرده شده است كه از جمله آنها داشتن انگيزه خالص در عيادت، هديه

دادن به بيمار و اميد بخشيدن به اوست.

عيادت بيماران چند جنبه مهم دارد:

?- بيمارى هاى مزمن، معمولا به عزت نفس بيمار آسيب مى رساند، يكى از راه هاى تقويت عزت نفس عيادت كردن از بيمار است كه او احساس خواهد كرد كه در نزد مردم داراى احترام و اهميت است.

?- عيادت از بيمار، باعث جبران كمبودهاى عاطفى او شده و هنگام ديدار رابطه اى عاطفى برقرار مى شود و امكان برون ريزى عاطفى براى بيمار حاصل مى گردد.

?- ديدار از بيمار باعث آرامش وى مى شود و معمولا با هديه اى كوچك همراه است. هر هديه اى مى تواند در آرامش و شادمانى بيمار موثر باشد. افراد بسيارى هستند كه با تقويت ايمان، روحيه خود را به دست آورده اند و با روحيه قوى به جنگ بيمارى و مشكلات رفته اند.

كسى كه به خداوند ايمان داشته باشد، زندگى وى سرشار از آرامش و آسودگى مى شود. بدون دغدغه هايى در رابطه با امور دنيوى و استرس هايى كه رقابت ها و چشم و هم چشمى ها براى فرد به وجود مى آورد، اين فرد چون به خدا و جهان آخرت ايمان دارد، زيبا زندگى مى كند و موقع فرا رسيدن مرگ هم با آرامش به استقبال مرگ مى رود.

نمونه اى كه نقل مى شود مبين اين حالت است:

مردى ?? ساله، ليسانس، متاهل و داراى دو فرزند بود، او به سرطان (پانكرانس) مبتلا شده بود و پس از عمل جراحى به علت انتشار دردهاى شديد شكمى به پشت و پهلو روزانه چهار آمپول پتيرين صدگرمى به او تزريق مى شد. روانپزشك او را افسرده شديد

تشخيص داد ضمنا افكار بدبينانه در او وجود داشت و شدت درد امان مصاحبه روانپزشكى را از بين برده بود.

در جلسه دوم از طريق هيپنوتيزم، آرامش عضلانى به او داده مى شد، در جلسه هاى بعدى سنجش باورهاى دينى از بيمار به عمل آمد، او به خدا اعتقاد داشت، اما باورهاى دينى قوى نداشت. از طريق هيپنوتيزم ذهن بيمار در اين جهت كه در ايمان به خداوند و درخواست كمك از او به كاهش درد كمك خواهد كرد، تقويت گرديد. از بيمار خواسته شد كه با تمركز به ايمان به خداوند و قدرت او با خود اين جمله را تكرار كند: «خدايا كمك كن تا بتوانم درد را تحمل كنم»

در جلسات بعدى، بيمار قبل از هيپنوتيزم، از قدرت و اراده خداوند و نياز انسان نسبت به لطف او صحبت كرد. كم كم توسط درمانگر، مالكيت مطلق خداوند نسبت به همه چيز، از جمله جان انسان، يادآورى شد و اين كه همه چيز از او و بازگشت همه به سوى اوست و در جلسات هفتم به بعد بيمار تنها تزريق شبانه هنگام خواب را داشت و ساير تزريق ها حذف شده بود. همكارى وى بسيار خوب بود و درد را قابل تحمل تر دانست. وى برخلاف گذشته مى توانست تا حدى كارهاى شخصى اش را اداره كند، او برخى از آيات مربوط به رحمت الهى را تكرار مى كرد، در جلسه دهم آزمون افسردگى «بك» نشان دهنده كاهش افسردگى بيمار بود، وى تا زمان مرگ، با آرامش زندگى كرد و تزريق مسكن نيز به او قطع شده بود.

منابع

?- قرآن كريم ?- ديماتئو، رابين ام -

جلد دوم

نقش ايمان به خدا در سلامت روان

نويسنده:سميه حيدري

منبع:روزنامه جوان

تعاليم اسلامى در سلامت روان افراد نقش بسزايى دارند. اين اثرات تحت عنوان اثرات شناختى و رفتارى _ عاطفى، معنوى مطرح شده است و اكنون به توضيح روش هاى رفتارى و معنوى مى پردازيم:

از جمله رفتارهايى كه در بهداشت روانى افراد موثر مى باشد، حمايت هاى اجتماعى است. انسان موجودى اجتماعى است كه منزوى زندگى كردن براى او امكان پذير نيست. نقش حمايت اجتماعى تا حدى است كه روانشناسان معتقد هستند داشتن ارتباطات گسترده اجتماعى مى تواند انسان ها را از بيمارى هايى چون افسردگى مصون نگه دارد.

دين مبين اسلام نيز اين حمايت ها را در نظر داشته و به افراد توصيه مى كند كه صله رحم را به جا آورده و با خويشان و دوستان رفت و آمد داشته باشند و داشتن اين ارتباطات را موجب ازدياد عمر مى داند.همچنين در اسلام آمده است كه نسبت به امور مسلمانان اهتمام داشته باشيد، مبادا كه در همسايگى شما كسى باشد كه سرگرسنه بر زمين بگذارد و شما در حالى كه شكم انباشته ايد، به رختخواب برويد كه در اين صورت مسلمان نيستيد.همچنين در اسلام سفارش زيادى درباره احترام به پيران و سالخوردگان آمده است. مسلما همه افراد نياز به احترام دارند، اما افراد پير و سالخورده به علت از دست دادن بسيارى از نعمت هايى كه قبلا از آنها برخوردار بوده اند (توانايى، قدرت سلامتى) افرادى حساس هستند حال اگر جوانان و كوچكترها احترام سالخوردگان را نگاه ندارند احتمالا عزت نفس آنها خدشه دار خواهد شد و در خود فرو رفته و افسرده مى شوند.

همچنين با استفاده از تعاليم اسلامى مواجهه با استرس و كنار آمدن با درد و مرگ عزيزان هم آسان تر مى شود.

در رابطه با مواجهه با درد آمده است كه: در هنگامى كه بيماريد تا زمانى كه مى توانيد از خوردن دارو اجتناب كنيد و با درد مدارا كرده دعا كنيد و به ياد خدا باشيد. بر خدا توكل كنيد تا آرامش بياييد و فقط هنگامى كه احساس كرديد، بيمارى بر سلامتى شما غلبه كرده است و واقعا احتياج داريد، دارو مصرف كنيد، چرا كه هيچ دارويى نيست كه برانگيزنده درد ديگرى نباشد.در مورد روش كنار آمدن با بيمارى هم نكات ارزنده اى وجود دارد از جمله عيادت از بيماران كه بسيار سفارش شده است؛ فردى كه دچار بيمارى مى شود فرسودگى هاى روانى و افسردگى در او بيشتر از بيمارى جسمى است و حمايت اجتماعى از بيمار و خانواده او الزامى مى باشد.البته براى تاثير بيشتر عيادت آدابى بر آن شمرده شده است كه از جمله آنها داشتن انگيزه خالص در عيادت، هديه دادن به بيمار و اميد بخشيدن به اوست.

عيادت بيماران چند جنبه مهم دارد:

?- بيمارى هاى مزمن، معمولا به عزت نفس بيمار آسيب مى رساند، يكى از راه هاى تقويت عزت نفس عيادت كردن از بيمار است كه او احساس خواهد كرد كه در نزد مردم داراى احترام و اهميت است.

?- عيادت از بيمار، باعث جبران كمبودهاى عاطفى او شده و هنگام ديدار رابطه اى عاطفى برقرار مى شود و امكان برون ريزى عاطفى براى بيمار حاصل مى گردد.

?- ديدار از بيمار باعث آرامش وى مى شود و معمولا با هديه

اى كوچك همراه است. هر هديه اى مى تواند در آرامش و شادمانى بيمار موثر باشد. افراد بسيارى هستند كه با تقويت ايمان، روحيه خود را به دست آورده اند و با روحيه قوى به جنگ بيمارى و مشكلات رفته اند.

كسى كه به خداوند ايمان داشته باشد، زندگى وى سرشار از آرامش و آسودگى مى شود. بدون دغدغه هايى در رابطه با امور دنيوى و استرس هايى كه رقابت ها و چشم و هم چشمى ها براى فرد به وجود مى آورد، اين فرد چون به خدا و جهان آخرت ايمان دارد، زيبا زندگى مى كند و موقع فرا رسيدن مرگ هم با آرامش به استقبال مرگ مى رود.

نمونه اى كه نقل مى شود مبين اين حالت است:

مردى ?? ساله، ليسانس، متاهل و داراى دو فرزند بود، او به سرطان (پانكرانس) مبتلا شده بود و پس از عمل جراحى به علت انتشار دردهاى شديد شكمى به پشت و پهلو روزانه چهار آمپول پتيرين صدگرمى به او تزريق مى شد. روانپزشك او را افسرده شديد تشخيص داد ضمنا افكار بدبينانه در او وجود داشت و شدت درد امان مصاحبه روانپزشكى را از بين برده بود.

در جلسه دوم از طريق هيپنوتيزم، آرامش عضلانى به او داده مى شد، در جلسه هاى بعدى سنجش باورهاى دينى از بيمار به عمل آمد، او به خدا اعتقاد داشت، اما باورهاى دينى قوى نداشت. از طريق هيپنوتيزم ذهن بيمار در اين جهت كه در ايمان به خداوند و درخواست كمك از او به كاهش درد كمك خواهد كرد، تقويت گرديد. از بيمار خواسته شد كه با تمركز به ايمان به خداوند

و قدرت او با خود اين جمله را تكرار كند: «خدايا كمك كن تا بتوانم درد را تحمل كنم»

در جلسات بعدى، بيمار قبل از هيپنوتيزم، از قدرت و اراده خداوند و نياز انسان نسبت به لطف او صحبت كرد. كم كم توسط درمانگر، مالكيت مطلق خداوند نسبت به همه چيز، از جمله جان انسان، يادآورى شد و اين كه همه چيز از او و بازگشت همه به سوى اوست و در جلسات هفتم به بعد بيمار تنها تزريق شبانه هنگام خواب را داشت و ساير تزريق ها حذف شده بود. همكارى وى بسيار خوب بود و درد را قابل تحمل تر دانست. وى برخلاف گذشته مى توانست تا حدى كارهاى شخصى اش را اداره كند، او برخى از آيات مربوط به رحمت الهى را تكرار مى كرد، در جلسه دهم آزمون افسردگى «بك» نشان دهنده كاهش افسردگى بيمار بود، وى تا زمان مرگ، با آرامش زندگى كرد و تزريق مسكن نيز به او قطع شده بود.

منابع ?- قرآن كريم ?- ديماتئو، رابين ام - جلد دوم

آرامش دل با ياد خدا

نويسنده:محمد رضا داودي

منبع: مجله ديدار آشنا

يكي از بزرگ ترين مشكلات بشر امروزي، اضطراب و فشارهاي رواني است، كه پيامدهاي منفي فرواني هم به دنبال داشته است . انسان در راه رسيدن به آرامش كوشش هاي فراواني را به كار برده است، اما چون راه صحيح آن را نيافته است، تلاشش بي ثمر مانده است . پيشرفت علم و تكنولوژي نيز با همه ي غوغايش، بيش از پيش او را در گرداب ناآرامي و اضطراب و ترديد غوطه ور ساخته است .

اضطراب و دلهره از راه هاي گوناگوني ممكن است به وجود آيد: الف -

ترسيم آينده هاي تاريك; افرادي كه براي خود آينده هاي تاريك ومبهم تصور مي كنند، هر آن ممكن است دچار بيماري و درماندگي و ... شوند و از اين نگراني و ترس، بسيار رنج مي برند . ب - ضعف و ناتواني; گاه انسان در برابر مشكلات فراوان زندگي به اين فكر فرو مي رود كه ممكن است از عهده ي حل آن ها برنيايم، همين تصور او را مضطرب ميسازد . ج - احساس پوچي در زندگي; د - دنيا پرستي و ترس از مرگ .

امروز، نه تنها جوامع غير ديني و سكولار، كه جوامع ديني نيز به دليل غفلت از گنجينه ي غني و گران بهايي كه از ايمان در اختيار دارند، از فشارهاي رواني و دلهره هاي بي مورد در رنجند . خدايي كه انسان را آفريد و براي هدايت و راهنمايي او كتابهاي آسماني و پيامبران را فرستاد، بي شك عوامل آرامش و آسايش او را از زبان پيامبران خود بيان كرده است .

انسان هنگامي كه كارهاي خود را با تفكر و تعقل انجام دهد و به اين بينديشد كه كارهايش براي سعادت اخروي سودمند است، اين كار فكري با آرامش خاطر وبدون هيچ گونه تزلزل و اضطرابي صورت مي گيرد; اما اگر تنها زندگي مادي را ببيند و از هوي و هوس پيروي كند، وهم و خيال به سراغ او آمده و او را از راه راست منحرف مي سازد و اورا در تصميم خود مضطرب و در اقدام به كارهاي مهم سست ميگرداند . آرامش دل و اطمينان خاطر مقدمه اي است براي نشاط . كسي داراي روحيه شادابي است كه از فشار رواني و دلهره در در امان باشد . خداوند در آيه ي

بيست و هشت سوره ي رعد مهم ترين عامل آرامش را ياد خود ميداند:

الذين آمنوا وتطمئن قلوبهم بذكر الله الا بذكر الله تطمئن القلوب (رعد/28) كساني كه ايمان آورده اند و دل هايشان به ياد خدا آرام مي گيرد، آگاه باش كه (تنها) با ياد خدا دل ها آرامش مي يابد .

مقصود از اين كه ياد حق آرامش دهنده ي قلب هاست، تنها ذكر زباني نيست . هر چند ذكر لفظي (يك واژه را چند بار تكرار كردن) در انسان تاثير دارد و موجب تلقين مفهوم آن واژه به دل مي شود، بلكه علاوه بر ذكر زباني، ذكر قلبي نيز نياز است تا با تمام وجود متوجه عظمت خداوند شده، حضور خدا را در همه جا و تمام حالات درك كند، تا اگر صحنه ي گناهي برايش پيش آمد، بتواند يوسف وار از آن چشم پوشي كند . چرا كه حضرت علي ( عليه السلام) مي فرمايد: ذكر بر دو نوع است، ياد خداوند در هنگام مصيبت و از آن بالاتر، ياد خداوند است در هنگامي كه حرامي پيش بيايد و از آن چشم بپوشي . (1)

هيچ كنجي بي دد و بي دام نيست

جز به خلوتگاه حق آرام نيست

گر گريزي بر اميد راحتي

زان طرف هم پيشت آيد آفتي (مولوي)

نام خدا بر لب، همانند آبياري شاخه ي درخت است كه تنها گرد گيري از آن مي كند، ولي ياد خدا در دل مثل آبياري ريشه ي درخت است كه مايه ي بالندگي و ثمر بخشي آن خواهد بود . اثر چنين يادي اين است كه انسان را با شور و نشاط به توليد، كار، اشتغال و تامين نيازهاي جامعه وامي دارد تا از هر گونه تنبلي و تن پروري بپرهيزد و نيز هيچ كار سود آوري

او را از ياد خدا غافل نسازد تا از كار حلال دست بردارد و يا به كار حرام روي آورد . چنان چه خداوند مي فرمايد:

«مرداني كه نه تجارت و نه داد و ستدي آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات به خود مشغول نمي دارد و از روزي كه دل ها و ديده ها در آن زيرورو مي شود، مي هراسند .» (نور/37)

اين مردان الهي در اثر ياد خدا، نه تنها از عبادت هاي بدني امتناعي ندارند، بلكه از زكات و انفاق به مستمندان نيز غافل نيستند .

يكي از مصاديق ياد خداوند، ياد پيامبر اكرم و امامان معصوم - صلوات الله عليهم - است; زيرا امام صادق ( عليه السلام) در مورد آيه ي «الابذكرالله ...» مي فرمايند:

«به محمد عليه و آله السلام تطمئن القلوب و هو ذكر الله (منظور از آيه اين است كه با ياد پيامبر دل ها آرام مي گيرد كه او ياد خداست) (2)

رسول خدا ( صلي الله عليه و آله) - فرمودند: «مراد از» «الذين آمنوا» شيعيان است و مراد از «ذكر الله اميرالمؤمنين و ائمه - صلوات الله عليهم - است . (3)

كه ياد آن حضرات مايه ي آرامش است، اين كه ما شيعيان در شادي آنان خوشحال و در غم آنان اندوهگين هستيم، گذشته از آرامش به نشاط مي رسيم، كه بارها آن را آزموده ايم .

پيامبران و امامان معصوم ( عليهم السلام) بالاترين مرحله ي آرامش را دارا بودند . به يك نمونه در اين زمينه نگاه مي كنيم:

امام سجاد ( عليه السلام) مي فرمايند: «هنگامي كه كار جنگ در نبرد كربلا سخت شد، پدرم حسين بن علي ( عليه السلام) در

آرامش كامل بود و هر لحظه رنگ چهره ي او روشن تر و بشاش تر مي گشت، برخي بر خلاف پدرم رنگشان زرد شده و ترس بر اندامشان افتاده بود و دل هاشان مي لرزيد، حسين بن علي ( عليه السلام) به آنان فرمود: اي بزرگ زادگان صبر كنيد، مرگ جز پلي بيش نيست كه شما را از اين سختي ها به بهشت وسيع عبور مي دهد ... .» (4)

چگونگي آرامش دل با ياد خدا:

ذكر حضرت حق دل را صيقل داده، انسان خاكي و ملكي را به ملكوت متصل مي سازد . او با كمال مطلق ارتباط پيدا مي كند و اين ارتباط آرامشي بسيار لذت بخش به او عنايت مي كند . در پرتو چنين ارتباطي احساس مي كند به غير خدا پناه بردن جز فرومايگي چيزي بر او نمي افزايد . دريچه ي دل چون با ياد پروردگار باز شد، انسان احساس مي كند خدا هم او را ياد كرده است، كه خود مي فرمايد:

«فاذكروني اذكركم واشكروا لي ولا تكفرون (بقره/152)

مرا ياد كنيد، تا شما را ياد كنم، و شكر مرا به جا آوريد و كفران نعمت هاي من نكنيد . شما از طريق بندگي خداوند و با تمام وجود و دل وجان به ياد او باشيد، تا خداوند هم به ياد شما باشد و نعمت هايش را بر شما افزون كند .

امام صادق ( عليه السلام) مي فرمايند: «بدانيد هر كس از مؤمنان خدا را ياد كند، خداوند او را به خوبي ياد مي كند، پس در طاعت خداوند بكوشيد .» (5)

توجه به خدا در ايجاد آرامش قلبي بدين جهت است كه: 1 - خداوند، هدف نهايي فطرت انسان است و انسان ناخودآگاه در طلب اين مطلوب نهايي در حركت

است و تا به او نرسد، آرام نمي گيرد . 2 - كسي كه توجه به خدا ندارد در واقع به غير او كه همان دنيا و مظاهر آن باشد، دل بسته است . اين فرد هر مقدار از نعمت ها و بهره هاي دنيا برخوردار گردد در هراس و دلهره ي بيش تري قرار ميگيرد; زيرا دايم در حسرت امري است كه نصيب او نشده و در اضطراب است كه آنچه دارد از دست ندهد . بنابراين گرفتار رنج و اندوه دايمي ميشود و با كوچك ترين سختي و مصيبتي تعادل روحي خود را از دست داده، زندگي سخت و محنت باري را خواهد داشت . ترسيم قرآن از اين بحران روحي چنين است:

«ومن اعرض عن ذكري فان له معيشة ضنكا ونحشره يوم القيامة اعمي (طه/124) و هر كس از ياد من روي (و دل) بگرداند، در حقيقت زندگي تنگ (و سختي) خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مي كنيم .

روي گرداني از ياد خدا دو ثمره ي بسيار تلخ دارد: 1) داشتن زندگي ناگوار و تنگ 2) دوست شدن با شيطان همان گونه كه قرآن مي گويد:

«ومن يعش عن ذكر الرحمن نقيض له شيطانا فهو له قرين (زخرف/36) و هر كس از ياد (خداي) رحمان دل بگرداند، بر او شيطاني مي گماريم تا براي وي دم سازي باشد .

اگر انسان غرق در لذات دنيا شود به صورتي كه او را از ياد خداي مهربان - كه رحمت وسيعش همه ي موجودات را شامل مي شود - باز دارد، خداوند شيطاني را بر او مسلط مي سازد تا همواره با او هم نشين باشد، رشته هايي در گردن او افكنده، هر جا كه خاطرخواهش

باشد، او را ببرد .

ياد خدا و بقاي نشاط

خداوند در اين زمينه مي فرمايد:

«يا ايها الذين آمنوا اذا لقيتم فئة فاثبتوا واذكروا الله كثيرا لعلكم تفلحون (انفال/45)

اي گروه مؤمنان هنگامي كه دست هايي از دشمنان را در ميدان نبرد در برابر خود ديديد، ثابت قدم باشيد و خدا را فراوان ياد كنيد، باشد كه رستگار و پيروز شويد . هنگامي كه سرباز مجاهد، به ياد قدرت بي پايان و رحمت گسترده ي الهي باشد، احساس مي كند در ميدان مبارزه تنها نيست . اين امر مي تواند در تمام صحنه هاي زندگي او در برابر ناملايمات مقاوم سازد .

خداوند براي دلداري رسول اكرم ( صلي الله عليه و آله) در برابر سختي ها، خطاب به او ميفرمايد:

«ولقد نعلم انك يضيق صدرك بما يقولون فسبح بحمد ربك وكن من الساجدين (حجر/97 و 98)

ما مي دانيم كه سخنان مشركان سينه ي تو را تنگ و ناراحت مي سازد، روح لطيف و قلب حساس تو نمي تواند در برابر بدگويي هاي آنان ساكت بنشيند و سخنان كفر آميز آنان را تحمل كند، به همين دليل اندوهگين مي شوي . براي برطرف شدن اين ناراحتي به تسبيح پروردگارت بپرداز و در برابر ذات پاكش سجده به جاي آور . ذكر خداوند اثرات بد گفتار آنان از بين برده، به تو نيرو و توان تحمل بيش تر مي بخشد .

هر چند خطاب آيه به پيامبر اكرم ( صلي الله عليه و آله) است، ولي در نهايت آن شامل همه ي افراد مي شود . هر كس مي خواهد در برابر سختي ها مقاوم باشد و هميشه به ياد خدا باشد و او را حاضر و ناظر بر كردار خويش بداند .

قرآن

آرامش اولياي الهي را چنين بيان مي كند:

«الا ان اولياء الله لا خوف عليهم ولا هم يحزنون الذين آمنوا وكانوا يتقون (يونس/62 و 63) آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمي است و نه آنان اندوهگين مي شوند; همانان كه ايمان آورده و پرهيزگاري ورزيده اند .

ترس و اندوه، دو حالت رواني و برهم زننده ي آرامشند . نفي آن دو از سوي اولياي خدا، مساوي با حصول آرامش و برطرف شدن اضطراب دوستان راستين خدا آن قدر به خدا نزديك شده اند كه ميان آنان و خدا فاصله اي نيست، آنان از هر گونه وابستگي به جهان ماده آزادند، نه با از دست دادن امكانات مادي فريادشان بلند ميشود، و نه ترس از آينده افكارشان را به خود مشغول مي سازد . اولياي خدا، كساني هستند كه حوادث ناگوار روزگار در ديدگاه آنان زشت و ناخوشايند جلوه نمي كند، هر چه از دست بدهند غمي به دل راه نداده و اندوه بر چهره شان نمي نشيند، اينان برخوردار از اطمينان و آرامش نفس هستند .

آرامش اولياي خدا بشارتي از سوي خداوند به آنان است، كه از راه ايمان وتقواپيشگي به اين مقام رسيده اند كه نه در دنيا و نه در آخرت از هيچ نترسند و بر هيچ امري نگران نباشند; جز مواردي كه خدا خواهد، و خداوند خواسته تا از پروردگار خويش و از دست رفتن كرامت الهي، ناراحت باشند كه اين ترس و حزن، تسليم در برابر خداست . (6)

در آيات و روايات متعددي ياد خداوند را از جنبه هايي چون تشويق به آن، فوايد دنيوي و اخروي آن، زمان ومكان آن و كيفيت ذكر، را تاكيد كرده اند; كه بسياري ازخطاهايي

كه بشر انجام مي دهد به سبب غفلت او از خداست; بي شك اگر انسان همواره به ياد خدا باشد و خود را در پيشگاه الهي حاضر ببيند، از كردارهاي ناپسند خودداري مي كند .

پي نوشت ها:

1 . مجلسي، محمد باقر; بحار الانوار;) چاپ ايران (ج 71، ص 93، ح 48 . و نيز همان، ج 77، ص 51 ح 3

2 . تفسير العياشي، ج 2، ص 227

3 . تفسير كنز الدقايق، ج 6، ص 447

4 . صدوق; معاني الاخبار; ص 288

5 . تفسير كنز الدقايق، ج 2، ص 194

6 . ر . ك: الميزان، ج 10، ص 88 . تفسير نمونه، ج 8، ص 332

آرامش دل با ياد خدا

نويسنده:محمد رضا داودي

منبع: مجله ديدار آشنا

يكي از بزرگ ترين مشكلات بشر امروزي، اضطراب و فشارهاي رواني است، كه پيامدهاي منفي فرواني هم به دنبال داشته است . انسان در راه رسيدن به آرامش كوشش هاي فراواني را به كار برده است، اما چون راه صحيح آن را نيافته است، تلاشش بي ثمر مانده است . پيشرفت علم و تكنولوژي نيز با همه ي غوغايش، بيش از پيش او را در گرداب ناآرامي و اضطراب و ترديد غوطه ور ساخته است .

اضطراب و دلهره از راه هاي گوناگوني ممكن است به وجود آيد: الف - ترسيم آينده هاي تاريك; افرادي كه براي خود آينده هاي تاريك ومبهم تصور مي كنند، هر آن ممكن است دچار بيماري و درماندگي و ... شوند و از اين نگراني و ترس، بسيار رنج مي برند . ب - ضعف و ناتواني; گاه انسان در برابر مشكلات فراوان زندگي به اين فكر فرو مي رود كه ممكن است از عهده ي حل آن ها برنيايم، همين تصور او را مضطرب ميسازد . ج - احساس پوچي در زندگي; د -

دنيا پرستي و ترس از مرگ .

امروز، نه تنها جوامع غير ديني و سكولار، كه جوامع ديني نيز به دليل غفلت از گنجينه ي غني و گران بهايي كه از ايمان در اختيار دارند، از فشارهاي رواني و دلهره هاي بي مورد در رنجند . خدايي كه انسان را آفريد و براي هدايت و راهنمايي او كتابهاي آسماني و پيامبران را فرستاد، بي شك عوامل آرامش و آسايش او را از زبان پيامبران خود بيان كرده است .

انسان هنگامي كه كارهاي خود را با تفكر و تعقل انجام دهد و به اين بينديشد كه كارهايش براي سعادت اخروي سودمند است، اين كار فكري با آرامش خاطر وبدون هيچ گونه تزلزل و اضطرابي صورت مي گيرد; اما اگر تنها زندگي مادي را ببيند و از هوي و هوس پيروي كند، وهم و خيال به سراغ او آمده و او را از راه راست منحرف مي سازد و اورا در تصميم خود مضطرب و در اقدام به كارهاي مهم سست ميگرداند . آرامش دل و اطمينان خاطر مقدمه اي است براي نشاط . كسي داراي روحيه شادابي است كه از فشار رواني و دلهره در در امان باشد . خداوند در آيه ي بيست و هشت سوره ي رعد مهم ترين عامل آرامش را ياد خود ميداند:

الذين آمنوا وتطمئن قلوبهم بذكر الله الا بذكر الله تطمئن القلوب (رعد/28) كساني كه ايمان آورده اند و دل هايشان به ياد خدا آرام مي گيرد، آگاه باش كه (تنها) با ياد خدا دل ها آرامش مي يابد .

مقصود از اين كه ياد حق آرامش دهنده ي قلب هاست، تنها ذكر زباني نيست . هر چند ذكر لفظي (يك واژه را چند بار تكرار كردن) در انسان تاثير دارد

و موجب تلقين مفهوم آن واژه به دل مي شود، بلكه علاوه بر ذكر زباني، ذكر قلبي نيز نياز است تا با تمام وجود متوجه عظمت خداوند شده، حضور خدا را در همه جا و تمام حالات درك كند، تا اگر صحنه ي گناهي برايش پيش آمد، بتواند يوسف وار از آن چشم پوشي كند . چرا كه حضرت علي ( عليه السلام) مي فرمايد: ذكر بر دو نوع است، ياد خداوند در هنگام مصيبت و از آن بالاتر، ياد خداوند است در هنگامي كه حرامي پيش بيايد و از آن چشم بپوشي . (1) هيچ كنجي بي دد و بي دام نيست

جز به خلوتگاه حق آرام نيست

گر گريزي بر اميد راحتي

زان طرف هم پيشت آيد آفتي (مولوي)

نام خدا بر لب، همانند آبياري شاخه ي درخت است كه تنها گرد گيري از آن مي كند، ولي ياد خدا در دل مثل آبياري ريشه ي درخت است كه مايه ي بالندگي و ثمر بخشي آن خواهد بود . اثر چنين يادي اين است كه انسان را با شور و نشاط به توليد، كار، اشتغال و تامين نيازهاي جامعه وامي دارد تا از هر گونه تنبلي و تن پروري بپرهيزد و نيز هيچ كار سود آوري او را از ياد خدا غافل نسازد تا از كار حلال دست بردارد و يا به كار حرام روي آورد . چنان چه خداوند مي فرمايد:

«مرداني كه نه تجارت و نه داد و ستدي آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات به خود مشغول نمي دارد و از روزي كه دل ها و ديده ها در آن زيرورو مي شود، مي هراسند .» (نور/37)

اين مردان الهي در اثر ياد خدا، نه تنها از عبادت هاي

بدني امتناعي ندارند، بلكه از زكات و انفاق به مستمندان نيز غافل نيستند .

يكي از مصاديق ياد خداوند، ياد پيامبر اكرم و امامان معصوم - صلوات الله عليهم - است; زيرا امام صادق ( عليه السلام) در مورد آيه ي «الابذكرالله ...» مي فرمايند:

«به محمد عليه و آله السلام تطمئن القلوب و هو ذكر الله (منظور از آيه اين است كه با ياد پيامبر دل ها آرام مي گيرد كه او ياد خداست) (2)

رسول خدا ( صلي الله عليه و آله) - فرمودند: «مراد از» «الذين آمنوا» شيعيان است و مراد از «ذكر الله اميرالمؤمنين و ائمه - صلوات الله عليهم - است . (3)

كه ياد آن حضرات مايه ي آرامش است، اين كه ما شيعيان در شادي آنان خوشحال و در غم آنان اندوهگين هستيم، گذشته از آرامش به نشاط مي رسيم، كه بارها آن را آزموده ايم .

پيامبران و امامان معصوم ( عليهم السلام) بالاترين مرحله ي آرامش را دارا بودند . به يك نمونه در اين زمينه نگاه مي كنيم:

امام سجاد ( عليه السلام) مي فرمايند: «هنگامي كه كار جنگ در نبرد كربلا سخت شد، پدرم حسين بن علي ( عليه السلام) در آرامش كامل بود و هر لحظه رنگ چهره ي او روشن تر و بشاش تر مي گشت، برخي بر خلاف پدرم رنگشان زرد شده و ترس بر اندامشان افتاده بود و دل هاشان مي لرزيد، حسين بن علي ( عليه السلام) به آنان فرمود: اي بزرگ زادگان صبر كنيد، مرگ جز پلي بيش نيست كه شما را از اين سختي ها به بهشت وسيع عبور مي دهد ... .» (4)

چگونگي آرامش دل با ياد خدا:

ذكر حضرت حق دل را صيقل

داده، انسان خاكي و ملكي را به ملكوت متصل مي سازد . او با كمال مطلق ارتباط پيدا مي كند و اين ارتباط آرامشي بسيار لذت بخش به او عنايت مي كند . در پرتو چنين ارتباطي احساس مي كند به غير خدا پناه بردن جز فرومايگي چيزي بر او نمي افزايد . دريچه ي دل چون با ياد پروردگار باز شد، انسان احساس مي كند خدا هم او را ياد كرده است، كه خود مي فرمايد:

«فاذكروني اذكركم واشكروا لي ولا تكفرون (بقره/152)

مرا ياد كنيد، تا شما را ياد كنم، و شكر مرا به جا آوريد و كفران نعمت هاي من نكنيد . شما از طريق بندگي خداوند و با تمام وجود و دل وجان به ياد او باشيد، تا خداوند هم به ياد شما باشد و نعمت هايش را بر شما افزون كند .

امام صادق ( عليه السلام) مي فرمايند: «بدانيد هر كس از مؤمنان خدا را ياد كند، خداوند او را به خوبي ياد مي كند، پس در طاعت خداوند بكوشيد .» (5)

توجه به خدا در ايجاد آرامش قلبي بدين جهت است كه: 1 - خداوند، هدف نهايي فطرت انسان است و انسان ناخودآگاه در طلب اين مطلوب نهايي در حركت است و تا به او نرسد، آرام نمي گيرد . 2 - كسي كه توجه به خدا ندارد در واقع به غير او كه همان دنيا و مظاهر آن باشد، دل بسته است . اين فرد هر مقدار از نعمت ها و بهره هاي دنيا برخوردار گردد در هراس و دلهره ي بيش تري قرار ميگيرد; زيرا دايم در حسرت امري است كه نصيب او نشده و در اضطراب است كه آنچه دارد از دست ندهد . بنابراين

گرفتار رنج و اندوه دايمي ميشود و با كوچك ترين سختي و مصيبتي تعادل روحي خود را از دست داده، زندگي سخت و محنت باري را خواهد داشت . ترسيم قرآن از اين بحران روحي چنين است:

«ومن اعرض عن ذكري فان له معيشة ضنكا ونحشره يوم القيامة اعمي (طه/124) و هر كس از ياد من روي (و دل) بگرداند، در حقيقت زندگي تنگ (و سختي) خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مي كنيم .

روي گرداني از ياد خدا دو ثمره ي بسيار تلخ دارد: 1) داشتن زندگي ناگوار و تنگ 2) دوست شدن با شيطان همان گونه كه قرآن مي گويد:

«ومن يعش عن ذكر الرحمن نقيض له شيطانا فهو له قرين (زخرف/36) و هر كس از ياد (خداي) رحمان دل بگرداند، بر او شيطاني مي گماريم تا براي وي دم سازي باشد .

اگر انسان غرق در لذات دنيا شود به صورتي كه او را از ياد خداي مهربان - كه رحمت وسيعش همه ي موجودات را شامل مي شود - باز دارد، خداوند شيطاني را بر او مسلط مي سازد تا همواره با او هم نشين باشد، رشته هايي در گردن او افكنده، هر جا كه خاطرخواهش باشد، او را ببرد .

ياد خدا و بقاي نشاط

خداوند در اين زمينه مي فرمايد:

«يا ايها الذين آمنوا اذا لقيتم فئة فاثبتوا واذكروا الله كثيرا لعلكم تفلحون (انفال/45)

اي گروه مؤمنان هنگامي كه دست هايي از دشمنان را در ميدان نبرد در برابر خود ديديد، ثابت قدم باشيد و خدا را فراوان ياد كنيد، باشد كه رستگار و پيروز شويد . هنگامي كه سرباز مجاهد، به ياد قدرت بي پايان و رحمت گسترده ي

الهي باشد، احساس مي كند در ميدان مبارزه تنها نيست . اين امر مي تواند در تمام صحنه هاي زندگي او در برابر ناملايمات مقاوم سازد .

خداوند براي دلداري رسول اكرم ( صلي الله عليه و آله) در برابر سختي ها، خطاب به او ميفرمايد:

«ولقد نعلم انك يضيق صدرك بما يقولون فسبح بحمد ربك وكن من الساجدين (حجر/97 و 98)

ما مي دانيم كه سخنان مشركان سينه ي تو را تنگ و ناراحت مي سازد، روح لطيف و قلب حساس تو نمي تواند در برابر بدگويي هاي آنان ساكت بنشيند و سخنان كفر آميز آنان را تحمل كند، به همين دليل اندوهگين مي شوي . براي برطرف شدن اين ناراحتي به تسبيح پروردگارت بپرداز و در برابر ذات پاكش سجده به جاي آور . ذكر خداوند اثرات بد گفتار آنان از بين برده، به تو نيرو و توان تحمل بيش تر مي بخشد .

هر چند خطاب آيه به پيامبر اكرم ( صلي الله عليه و آله) است، ولي در نهايت آن شامل همه ي افراد مي شود . هر كس مي خواهد در برابر سختي ها مقاوم باشد و هميشه به ياد خدا باشد و او را حاضر و ناظر بر كردار خويش بداند .

قرآن آرامش اولياي الهي را چنين بيان مي كند:

«الا ان اولياء الله لا خوف عليهم ولا هم يحزنون الذين آمنوا وكانوا يتقون (يونس/62 و 63) آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمي است و نه آنان اندوهگين مي شوند; همانان كه ايمان آورده و پرهيزگاري ورزيده اند .

ترس و اندوه، دو حالت رواني و برهم زننده ي آرامشند . نفي آن دو از سوي اولياي خدا، مساوي با حصول آرامش و برطرف شدن اضطراب

دوستان راستين خدا آن قدر به خدا نزديك شده اند كه ميان آنان و خدا فاصله اي نيست، آنان از هر گونه وابستگي به جهان ماده آزادند، نه با از دست دادن امكانات مادي فريادشان بلند ميشود، و نه ترس از آينده افكارشان را به خود مشغول مي سازد . اولياي خدا، كساني هستند كه حوادث ناگوار روزگار در ديدگاه آنان زشت و ناخوشايند جلوه نمي كند، هر چه از دست بدهند غمي به دل راه نداده و اندوه بر چهره شان نمي نشيند، اينان برخوردار از اطمينان و آرامش نفس هستند .

آرامش اولياي خدا بشارتي از سوي خداوند به آنان است، كه از راه ايمان وتقواپيشگي به اين مقام رسيده اند كه نه در دنيا و نه در آخرت از هيچ نترسند و بر هيچ امري نگران نباشند; جز مواردي كه خدا خواهد، و خداوند خواسته تا از پروردگار خويش و از دست رفتن كرامت الهي، ناراحت باشند كه اين ترس و حزن، تسليم در برابر خداست . (6)

در آيات و روايات متعددي ياد خداوند را از جنبه هايي چون تشويق به آن، فوايد دنيوي و اخروي آن، زمان ومكان آن و كيفيت ذكر، را تاكيد كرده اند; كه بسياري ازخطاهايي كه بشر انجام مي دهد به سبب غفلت او از خداست; بي شك اگر انسان همواره به ياد خدا باشد و خود را در پيشگاه الهي حاضر ببيند، از كردارهاي ناپسند خودداري مي كند . پي نوشت ها: 1 . مجلسي، محمد باقر; بحار الانوار;) چاپ ايران (ج 71، ص 93، ح 48 . و نيز همان، ج 77، ص 51 ح 3

2 . تفسير العياشي، ج 2، ص 227

3 . تفسير كنز الدقايق، ج 6، ص 447

4 . صدوق; معاني الاخبار; ص 288

5 .

تفسير كنز الدقايق، ج 2، ص 194

6 . ر . ك: الميزان، ج 10، ص 88 . تفسير نمونه، ج 8، ص 332

آواي قرآن و آرامش دل ها

نويسنده:مرتضي شيرودي

منبع:مجله ديدار آشنا

درمقاله ي حاضر، از چكيده ي سه تحقيق پزشكي سخن مي رود كه در هر يك از آن ها، تاثير آواي قرآن كريم در كاهش استرس و اضطراب بيماران مورد مطالعه قرار گرفته است .

1 - بررسي ميزان تاثير آواي قرآن كريم بر كاهش سطح اضطراب قبل و بعد از انجام اقدامات تشخيصي و درماني .

در چكيده ي تحقيق فوق كه در دانشگاه علوم پزشكي اصفهان و به سال هزارو سي صدو هفتادو شش صورت گرفت، آمده است: اضطراب، پديده ي شايع عصر ماست، اما پيشينه اي به طول تمامي تاريخ دارد، و از اين رو، همواره مورد توجه بوده است . با اين وصف، اضطراب كم، براي حيات و زندگي روزمره لازم است، ولي قطعا اضطراب زياد، آثار و زيان هاي جدي بر جسم و روان و روابط اجتماعي مي گذارد، و در نتيجه، كنترل و مهار آن هميشه توصيه شده است . شايد به اين علت در سال هاي اخير، پژوهش گران تاكيد و توجه زيادي بر روش هاي غير دارويي كاهش اضطراب دارند، و در اين راستا، در تحقيقات فراوان، تاثير انواع موسيقي بر كاهش اضطراب، مورد ارزيابي قرار گرفته است . يكي از اقسام موسيقي، موسيقي ناشي از تلاوت آيات قرآن كريم است، اين موسيقي عرفاني و دلپذير، يكي از باشكوه ترين ابعاد اعجاز بياني قرآن مجيد است . هدف تحقيق، بررسي تاثير آواي قرآن بر وضعيت استرس بيماران، قبل و بعد از اقدامات درماني است . فرضيه ي تحقيق عبارت بود از اين كه آواي قرآن بر كاهش

شدت اضطراب قبل و بعد از انجام اقدامات تشخيصي و درماني، مؤثر است . اين طرح تحقيقاتي، يك مطالعه نيمه تجربي به شمار مي رفت كه جامعه ي آماري آن را كليه بيماران بخش هاي داخلي و جراحي بيمارستان امام حسين ( عليه السلام) و امام خميني ( رحمه الله) اصفهان تشكيل مي داد . اين بيماران قرار بود تحت يك نوع پروسه تهاجمي قرار گيرند . حجم نمونه در اين مطالعه هشتاد نفر بوده اند كه به طور تصادفي در دو گروه آزمون و شاهد قرار داده شدند . در اين تحقيق، براي كاهش اضطراب گروه آزمون، از بيست دقيقه آواي قرآن كريم با صداي اساتيد بزرگ مصري و ايراني كه از بين آيات و سوره هاي مختلف انتخاب شده بود، استفاده گرديد، و از طريق هدفون به استماع واحدهاي بيمارستاني رسانده شد . اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار EPL6 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت، و نتايج زير به دست آمد:

در مرحله ي اول، كاهش اضطراب در دو گروه شاهد و آزمون محسوس نبود، در حالي كه در گروه آزمون در مراحل دوم و سوم - قبل و بعد از انجام پروسيجر ميزان اضطراب كاهش يافته، اما اين كاهش در گروه شاهد مشاهده نشد و نيز، در بررسي علائم حياتي در گروه آزمون، ميزان فشار خون سيستول و تنفس تعديل يافته، ولي تعداد نبض، و ميزان فشار خون دياستول در مقايسه با گروه شاهد، تغيير معنا داري نداشته است . هم چنين، عوامل ديگري مثل سابقه ي انجام پروسيجر، نوع عمل، سن، جنبش، سابقه ي استماع به موسيقي يا تلاوت آيات قرآن، تشخيص پزشكي و ... بررسي گرديد، كه هيچ

كدام ارتباط معني داري با كاهش سطح اضطراب نشان ندارند . بنابراين، نتايج تحقيق نشان داد كه فرضيه ي تحقيق درست و قابل اثبات است، يعني اين كه آواي قرآن كريم بر كاهش سطح اضطراب بيماران قبل و بعد از انجام تشخيصي و درماني تاثير دارد.

2 - ميزان تاثير آواي قرآن كريم بر كاهش ميزان اضطراب بيماران، قبل از عمل جراحي در بيمارستان هاي منتخب تهران در سال هزارو سي صد و هفتادو شش .

تحقيق مذكور نيمه تجربي بود كه به منظور بررسي ميزان تاثير آواي قرآن كريم بر اضطراب بيماران، قبل از عمل جراحي قلب صورت گرفت . اين پژوهش، در بخش جراحي قلب بيمارستان امام خميني ( رحمه الله) تهران انجام يافت . هدف كلي پژوهش، تعيين ميزان تاثير آواي قرآن كريم بر اضطراب بيماران قبل از عمل جراحي قلب بود . تعداد هشتاد نفر از بيماران با توجه به مشخصات نمونه انتخاب شدند . از اين تعداد، پنجاه نفر در گروه آزمون تحت تاثير متغير مستقل گوش كردن به آواي قرآن كريم، از بعد از ظهر روز قبل، دو بار و هر بار پانزده دقيقه به آواي قرآن كريم گوش كردند، و سي نفر در گروه شاهد قرار گرفتند، كه تحت تاثير دخالت و مداخله ي پژوهشگر قرار نداشتند، و تنها از مراقبت هاي معمول بخش جراحي استفاده مي كردند . اضطراب بيماران در دو گروه با بعد از ظهر روز قبل از عمل و صبح عمل با پرسش نامه ي اضطراب اسپيل برگر و چك ليست ثبت علائم حياتي سنجيده شد، و در پايان نمونه گيري، ميزان كاهش اضطراب گروه آزمون و شاهد مقايسه گرديد . تجزيه و

تحليل يافته هاي آزمون آماري نشان از آن داشت كه ميزان اضطراب بيماران قبل از عمل جراحي به تاثير از آواي قرآن كاهش يافته است .

3 - بررسي تاثير آواي قرآن كريم بر كاهش ميزان اضطراب بيماران بستري در بخش هاي مراقبت ويژه ي قلبي يكي از بيمارستان هاي منتخب شهر تهران در سال هزارو سي صد و هفتادو شش .

پژوهش مذكور، يك مطالعه ي نيمه تجربي بود كه با هدف مطالعه ي تاثير آواي قرآن كريم بر ميزان اضطراب بيماران بستري در بخش هاي مراقبت ويژه ي قلبي يكي از بيمارستان هاي منتخب شهر تهران انجام شده است . تعداد نمونه هاي اين پژوهش شصت نفر بوده اند كه به صورتي تصادفي و با استفاده از قرعه كشي در دو گروه آزمايش كنترل قرار گرفتند . جهت گرد آوري داده ها، از پرسش نامه ي دو قسمتي استفاده شد . قسمت اول پرسش نامه مربوط به اطلاعات فردي و سؤالاتي در مورد موسيقي هاي مذهبي بود، و بخش دوم، شامل پرسش نامه ي استاندارد اسپيل برگر بود . در اين پژوهش براي گروه آزمايش با صداي استاد عبدالباسط، آيات ده تا بيست و سه سوره ي يوسف با استفاده از ضبط صوت مجهز به هدفون به مدت بيست دقيقه پخش شد . قبل و بعد از پخش آواي قرآن كريم، در دو گروه آزمايش و كنترل فرم اضطراب اسپيل برگر توسط واحدها تكميل و جهت تعيين ميزان اثر بخش آواي قرآن كريم، اختلاف نمرات اضطراب قبل و بعد از مداخله، محاسبه گرديد . نتايج حاصل از پژوهش نشان داد كه استماع آواي قرآن كريم باعث كاهش اضطراب بيماران مي شود .

نتيجه

در سال هاي آغازين قرن بيست و يكم نيز توجه و گرايش

به معنويت مهم ترين پديده زمان ماست، و ديگر همانند گذشته جدال با معنويت و خداوند، جدالي ترقي خواهانه به نظر نمي رسد . از يك سو، علم در پاسخ به سئوالات انسان اظهار عجز و ناتواني مي كند و به قول سارتر (1971) علم مرده است، و از سوي ديگر، احساس تنهايي، ناامني، پوچي و وانهادگي او را سخت مي آزرد . راه نجات از اين بحران در آميختن معنويت و عقلانيت است كه يك پاي آن وحي و پاي ديگر عقل است

آواي قرآن و آرامش دل ها

نويسنده:مرتضي شيرودي

منبع:مجله ديدار آشنا

درمقاله ي حاضر، از چكيده ي سه تحقيق پزشكي سخن مي رود كه در هر يك از آن ها، تاثير آواي قرآن كريم در كاهش استرس و اضطراب بيماران مورد مطالعه قرار گرفته است . 1 - بررسي ميزان تاثير آواي قرآن كريم بر كاهش سطح اضطراب قبل و بعد از انجام اقدامات تشخيصي و درماني . در چكيده ي تحقيق فوق كه در دانشگاه علوم پزشكي اصفهان و به سال هزارو سي صدو هفتادو شش صورت گرفت، آمده است: اضطراب، پديده ي شايع عصر ماست، اما پيشينه اي به طول تمامي تاريخ دارد، و از اين رو، همواره مورد توجه بوده است . با اين وصف، اضطراب كم، براي حيات و زندگي روزمره لازم است، ولي قطعا اضطراب زياد، آثار و زيان هاي جدي بر جسم و روان و روابط اجتماعي مي گذارد، و در نتيجه، كنترل و مهار آن هميشه توصيه شده است . شايد به اين علت در سال هاي اخير، پژوهش گران تاكيد و توجه زيادي بر روش هاي غير دارويي كاهش اضطراب دارند، و در اين راستا، در تحقيقات فراوان، تاثير انواع موسيقي بر

كاهش اضطراب، مورد ارزيابي قرار گرفته است . يكي از اقسام موسيقي، موسيقي ناشي از تلاوت آيات قرآن كريم است، اين موسيقي عرفاني و دلپذير، يكي از باشكوه ترين ابعاد اعجاز بياني قرآن مجيد است . هدف تحقيق، بررسي تاثير آواي قرآن بر وضعيت استرس بيماران، قبل و بعد از اقدامات درماني است . فرضيه ي تحقيق عبارت بود از اين كه آواي قرآن بر كاهش شدت اضطراب قبل و بعد از انجام اقدامات تشخيصي و درماني، مؤثر است . اين طرح تحقيقاتي، يك مطالعه نيمه تجربي به شمار مي رفت كه جامعه ي آماري آن را كليه بيماران بخش هاي داخلي و جراحي بيمارستان امام حسين ( عليه السلام) و امام خميني ( رحمه الله) اصفهان تشكيل مي داد . اين بيماران قرار بود تحت يك نوع پروسه تهاجمي قرار گيرند . حجم نمونه در اين مطالعه هشتاد نفر بوده اند كه به طور تصادفي در دو گروه آزمون و شاهد قرار داده شدند . در اين تحقيق، براي كاهش اضطراب گروه آزمون، از بيست دقيقه آواي قرآن كريم با صداي اساتيد بزرگ مصري و ايراني كه از بين آيات و سوره هاي مختلف انتخاب شده بود، استفاده گرديد، و از طريق هدفون به استماع واحدهاي بيمارستاني رسانده شد . اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار EPL6 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت، و نتايج زير به دست آمد:

در مرحله ي اول، كاهش اضطراب در دو گروه شاهد و آزمون محسوس نبود، در حالي كه در گروه آزمون در مراحل دوم و سوم - قبل و بعد از انجام پروسيجر ميزان اضطراب كاهش يافته، اما اين كاهش در گروه شاهد مشاهده نشد

و نيز، در بررسي علائم حياتي در گروه آزمون، ميزان فشار خون سيستول و تنفس تعديل يافته، ولي تعداد نبض، و ميزان فشار خون دياستول در مقايسه با گروه شاهد، تغيير معنا داري نداشته است . هم چنين، عوامل ديگري مثل سابقه ي انجام پروسيجر، نوع عمل، سن، جنبش، سابقه ي استماع به موسيقي يا تلاوت آيات قرآن، تشخيص پزشكي و ... بررسي گرديد، كه هيچ كدام ارتباط معني داري با كاهش سطح اضطراب نشان ندارند . بنابراين، نتايج تحقيق نشان داد كه فرضيه ي تحقيق درست و قابل اثبات است، يعني اين كه آواي قرآن كريم بر كاهش سطح اضطراب بيماران قبل و بعد از انجام تشخيصي و درماني تاثير دارد.

2 - ميزان تاثير آواي قرآن كريم بر كاهش ميزان اضطراب بيماران، قبل از عمل جراحي در بيمارستان هاي منتخب تهران در سال هزارو سي صد و هفتادو شش . تحقيق مذكور نيمه تجربي بود كه به منظور بررسي ميزان تاثير آواي قرآن كريم بر اضطراب بيماران، قبل از عمل جراحي قلب صورت گرفت . اين پژوهش، در بخش جراحي قلب بيمارستان امام خميني ( رحمه الله) تهران انجام يافت . هدف كلي پژوهش، تعيين ميزان تاثير آواي قرآن كريم بر اضطراب بيماران قبل از عمل جراحي قلب بود . تعداد هشتاد نفر از بيماران با توجه به مشخصات نمونه انتخاب شدند . از اين تعداد، پنجاه نفر در گروه آزمون تحت تاثير متغير مستقل گوش كردن به آواي قرآن كريم، از بعد از ظهر روز قبل، دو بار و هر بار پانزده دقيقه به آواي قرآن كريم گوش كردند، و سي نفر در گروه شاهد قرار گرفتند، كه تحت

تاثير دخالت و مداخله ي پژوهشگر قرار نداشتند، و تنها از مراقبت هاي معمول بخش جراحي استفاده مي كردند . اضطراب بيماران در دو گروه با بعد از ظهر روز قبل از عمل و صبح عمل با پرسش نامه ي اضطراب اسپيل برگر و چك ليست ثبت علائم حياتي سنجيده شد، و در پايان نمونه گيري، ميزان كاهش اضطراب گروه آزمون و شاهد مقايسه گرديد . تجزيه و تحليل يافته هاي آزمون آماري نشان از آن داشت كه ميزان اضطراب بيماران قبل از عمل جراحي به تاثير از آواي قرآن كاهش يافته است .

3 - بررسي تاثير آواي قرآن كريم بر كاهش ميزان اضطراب بيماران بستري در بخش هاي مراقبت ويژه ي قلبي يكي از بيمارستان هاي منتخب شهر تهران در سال هزارو سي صد و هفتادو شش . پژوهش مذكور، يك مطالعه ي نيمه تجربي بود كه با هدف مطالعه ي تاثير آواي قرآن كريم بر ميزان اضطراب بيماران بستري در بخش هاي مراقبت ويژه ي قلبي يكي از بيمارستان هاي منتخب شهر تهران انجام شده است . تعداد نمونه هاي اين پژوهش شصت نفر بوده اند كه به صورتي تصادفي و با استفاده از قرعه كشي در دو گروه آزمايش كنترل قرار گرفتند . جهت گرد آوري داده ها، از پرسش نامه ي دو قسمتي استفاده شد . قسمت اول پرسش نامه مربوط به اطلاعات فردي و سؤالاتي در مورد موسيقي هاي مذهبي بود، و بخش دوم، شامل پرسش نامه ي استاندارد اسپيل برگر بود . در اين پژوهش براي گروه آزمايش با صداي استاد عبدالباسط، آيات ده تا بيست و سه سوره ي يوسف با استفاده از ضبط صوت مجهز به هدفون به مدت بيست دقيقه پخش شد . قبل و بعد از پخش آواي

قرآن كريم، در دو گروه آزمايش و كنترل فرم اضطراب اسپيل برگر توسط واحدها تكميل و جهت تعيين ميزان اثر بخش آواي قرآن كريم، اختلاف نمرات اضطراب قبل و بعد از مداخله، محاسبه گرديد . نتايج حاصل از پژوهش نشان داد كه استماع آواي قرآن كريم باعث كاهش اضطراب بيماران مي شود .

نتيجه در سال هاي آغازين قرن بيست و يكم نيز توجه و گرايش به معنويت مهم ترين پديده زمان ماست، و ديگر همانند گذشته جدال با معنويت و خداوند، جدالي ترقي خواهانه به نظر نمي رسد . از يك سو، علم در پاسخ به سئوالات انسان اظهار عجز و ناتواني مي كند و به قول سارتر (1971) علم مرده است، و از سوي ديگر، احساس تنهايي، ناامني، پوچي و وانهادگي او را سخت مي آزرد . راه نجات از اين بحران در آميختن معنويت و عقلانيت است كه يك پاي آن وحي و پاي ديگر عقل است

وقتي افسردگي جاي نشاط را مي گيرد

نويسنده:كبري احمدي جلاير

منبع:قدس

در واقع خلق آدمي حاصل مجموعه اي از واكنشهاي عاطفي در يك موقعيت خاص و زمان معين است. «خلق» يك زمينه عاطفي زير بنايي است كه آكنده از گرايشهاي هيجاني و غريزي بوده و به حالتهاي رواني - احساسي انسان، طعم خوشايند مي دهد و در بين دو قطب لذت و درد در نوسان است.يك تغيير محسوس يا انحراف از حالت طبيعي و متعادل خلقي، مي تواند به يك خلق افسرده تبديل گردد.با توجه به تحقيقات به عمل آمده شيوع افسردگي در خانم ها بيش از آقايان است و به تبع آن در بين دانش آموزان دختر بيش از دانش آموزان پسر است.كلارك و همكارانش در مطالعات خود نشان دادند

كه حدود 20 درصد از نوجوانان قبل از 18 سالگي يكبار به افسردگي مبتلا شده اند.با كمال تأسف در كشور ما نيز درصد قابل توجهي از نوجوانان، جوانان و بزرگسالان دچار درجاتي از افسردگي مي باشند.

عوامل مؤثر در افسردگي نوجوانان

رفتارهاي بزه كارانه در سطح خانواده و جامعه مانند پرخاشگري، فعاليت هاي ضد اجتماعي، اعتراض و سركشي، قشقرق راه انداختن، فرار از منزل، استفاده از سيگار و ساير مواد مخدر و اختلالها و انحرافهاي جنسي.

مشكلات مدرسه اي (مثل مدرسه هراسي، عدم پيشرفت تحصيلي، مدرسه گريزي و اخراج از درسه) .

مشكلات مربوط به برقراري رابطه با گروه همسن و سال (مثل طرد شدن توسط آنها)چاقي و عدم رضايت از تناسب اندام خودطرد شدن توسط والدين حضور نداشتن در جمع پاسخهاي حاكي از خود بيمارپنداري .

واكنشهاي نامناسب در مقابل محركهاي خوشايند .

علايم افسردگي

بي خوابي يا پرخوابي .

بي اشتهايي يا پرخوري .

استفاده از سيگار و گهگاه استفاده از موادمخدر .

ضعف در مهارتهاي اجتماعي .

اضطراب اجتماعي .

عدم تمايل حتي براي شركت در فعاليتهاي خوشايند .

فكر كردن به خودكشي .

بروز مشكلات و نارسايي هاي تحصيلي .

احساس گناه و احساس بي ارزش بودن و بي كفايتي احساس كاهش انرژي حياتي، احساس خستگي، كوفتگي و بي قراري .

وقتي افسردگي جاي نشاط را مي گيرد

نويسنده:كبري احمدي جلاير

منبع:قدس

در واقع خلق آدمي حاصل مجموعه اي از واكنشهاي عاطفي در يك موقعيت خاص و زمان معين است. «خلق» يك زمينه عاطفي زير بنايي است كه آكنده از گرايشهاي هيجاني و غريزي بوده و به حالتهاي رواني - احساسي انسان، طعم خوشايند مي دهد و

در بين دو قطب لذت و درد در نوسان است.يك تغيير محسوس يا انحراف از حالت طبيعي و متعادل خلقي، مي تواند به يك خلق افسرده تبديل گردد.با توجه به تحقيقات به عمل آمده شيوع افسردگي در خانم ها بيش از آقايان است و به تبع آن در بين دانش آموزان دختر بيش از دانش آموزان پسر است.كلارك و همكارانش در مطالعات خود نشان دادند كه حدود 20 درصد از نوجوانان قبل از 18 سالگي يكبار به افسردگي مبتلا شده اند.با كمال تأسف در كشور ما نيز درصد قابل توجهي از نوجوانان، جوانان و بزرگسالان دچار درجاتي از افسردگي مي باشند. عوامل مؤثر در افسردگي نوجوانان رفتارهاي بزه كارانه در سطح خانواده و جامعه مانند پرخاشگري، فعاليت هاي ضد اجتماعي، اعتراض و سركشي، قشقرق راه انداختن، فرار از منزل، استفاده از سيگار و ساير مواد مخدر و اختلالها و انحرافهاي جنسي.

مشكلات مدرسه اي (مثل مدرسه هراسي، عدم پيشرفت تحصيلي، مدرسه گريزي و اخراج از درسه) .

مشكلات مربوط به برقراري رابطه با گروه همسن و سال (مثل طرد شدن توسط آنها)چاقي و عدم رضايت از تناسب اندام خودطرد شدن توسط والدين حضور نداشتن در جمع پاسخهاي حاكي از خود بيمارپنداري .

واكنشهاي نامناسب در مقابل محركهاي خوشايند .

علايم افسردگي بي خوابي يا پرخوابي .

بي اشتهايي يا پرخوري .

استفاده از سيگار و گهگاه استفاده از موادمخدر .

ضعف در مهارتهاي اجتماعي .

اضطراب اجتماعي .

عدم تمايل حتي براي شركت در فعاليتهاي خوشايند .

فكر كردن به خودكشي .

بروز مشكلات و نارسايي هاي تحصيلي .

احساس گناه و احساس بي ارزش

بودن و بي كفايتي احساس كاهش انرژي حياتي، احساس خستگي، كوفتگي و بي قراري .

بررسي و تحليل افسردگي در كودكان با رويكرد پيشگيري-

نويسنده:رضا اخوان

منبع:قدس

( NAMI )، در حدود دو درصد كودكان 6 تا 12 ساله و 4 درصد نوجوانان به افسردگي عمده مبتلا هستند. برخي حملات افسردگي، خيلي شديد ولي نسبتاً كوتاه مدت هستند. برخي ديگر، شدت كمتري دارند، اما ممكن است چند سال ادامه يابند. كودكان پس از آسيبهايي مانند مرگ پدر و مادر، بيماري يا جدايي والدين ممكن است دچار افسردگي شوند. در ساير موارد، علت اين تغيير حال و وضع رواني در كودكان زياد واضح نيست.

متخصصان، افسردگي را به شيوه هاي مختلفي رده بندي مي كنند. دو رده عمومي افسردگي به قرار زير است:

افسردگي عمده: اين نوع افسردگي كه افسردگي باليني يا افسردگي تك قطبي نيز خوانده مي شود، نوع حاد و شديد افسردگي است كه به درمان نياز دارد. اغلب بيماراني كه دچار حمله افسردگي عمده مي شوند، احتمالاً در آينده نيز اين حملات براي آنها تكرار خواهد شد.

افسردگي دو قطبي: اين نوع افسردگي كه قبلاً بيماري شيدايي- افسردگي خوانده مي شد، داراي دوره هاي متناوب شيدايي و افسردگي است. نشانه هاي افسردگي دو قطبي در كودكان و نوجوان تا حدودي با آنچه در بالغين وجود دارد، متفاوت است.

متخصصان از شيوه هاي ديگري نيز براي رده بندي انواع افسردگي در كودكان استفاده مي كنند. از جمله:

افسرده خويي: شكل مزمني از افسردگي خفيف كه حداقل دو سال پايدار باشد. كودكاني كه دچار افسرده خويي باشند، هميشه حالت غمگيني دارند.اختلال سازگاري همراه با افسردگي: يك نوع حمله افسردگي كه پس از يك تغيير عمده در

زندگي؛ مثل مرگ كسي كه دوستش داريم يا يك فاجعه بزرگ رخ مي دهد. علت افسردگي كاملاً روشن نيست. به نظر مي رسد تغيير مواد شيميايي مغز در آن نقش داشته باشد. در برخي كودكان، افسردگي ممكن است ريشه ژنتيكي داشته باشد. غمگيني مداوم، زودرنجي، تحريك پذيري و يك نوع حس كلي نوميدي، از جمله حالتهايي است كه در كودكان افسرده وجود دارد. آنان ممكن است علاقه اي به فعاليتهاي جديد از خود نشان ندهند و نيز ممكن است ديگر از فعاليتهايي كه قبلاً برايشان دلپذير و خوشايند بود، لذت نبرند. اين كودكان ممكن است با مشكلات تحصيلي و الگوهاي رفتاري پرخاشگرانه يا ضداجتماعي رو به رو گردند. برخي ديگر ممكن است دچار تغيير وزن يا اختلال در الگوي خواب شوند. بسياري از كودكان افسرده از خستگي دايم و كمبود انرژي شكايت دارند. آنان حتي ممكن است درباره آرزوي مرگ يا موضوعات ديگري از اين قبيل كه نشان دهنده افكار مربوط به خودكشي است، صحبت كنند.

به اولياء توصيه مي شود كه درصدد مراقبت پزشكي از هر كودكي كه داراي نشانه هاي افسردگي عمده است و تأثير منفي آن بر كيفيت زندگي اش آشكار شده برآيند. اگر پزشك متخصص كودكان مشكوك شود كه شايد كودك دچار افسردگي باشد از والدين كودك مي خواهد كه براي ارزيابي بيشتر و درمان او به روانپزشك متخصص كودك و نوجوان يا ديگر متخصصان سلامت روان مراجعه كنند. درمان افسردگي در كودكان معمولاً شامل روان درماني، دارودرماني يا تركيبي از اين دو است. روان درماني ممكن است به صورت فردي يا خانوادگي باشد. براي درمان از طريق دارودرماني نيز معمولاً

از داروهاي ضدافسردگي استفاده مي شود.

درباره افسردگي در كودكان

افسردگي يك بيماري رواني است كه باعث احساس غمگين بودن، عصبانيت، نااميدي يا ناكامي در افراد براي مدتي طولاني مي شود و كاركرد رواني- اجتماعي را مختل مي كند. افسردگي عمده (حاد) در دو درصد كودكان 6 تا 12 ساله و چهار درصد نوجوانان ديده شده است. طبق آمار منتشر شده از سوي اتحاديه ملي بيماريهاي رواني در آمريكا ( NAMI )، تقريباً 20 درصد از كل جوانان، بعدها در زندگي خود حداقل يك نمونه از افسردگي عمده را تجربه خواهند كرد. همه ما در لحظاتي از زندگي خود احساس ناراحتي و غم مي كنيم. كودكان نيز از اين قاعده مستثنا نيستند. اما افسردگي چيز ديگري است. افسردگي يك احساس شديد غمگيني و از دست دادن علاقه به فعاليتهاي مختلف است كه در لذت بردن از زندگي تداخل ايجاد مي كند. در گذشته، متخصصان بر اين باور بودند كه كودكان دچار افسردگي نمي شوند. اما اكنون دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند كه افسردگي در واقع بسيار هم در بين كودكان شايع است. همچنين اختلالات رواني در جوانان در مقايسه با بالغين، نسبت به دارو درماني مقاوم تر است و احتمال بيشتري براي مزمن شدن دارد.

برخي حملات افسردگي، شديد ولي نسبتاً كوتاه هستند. برخي ديگر خفيف ترند اما ممكن است سالها ادامه داشته باشند. كودكان معمولاً پس از آسيبهايي نظير از دست دادن يكي از والدين، جدايي پدر و مادر يا بيماري شديد آنان (سرطان، ديابت و...) دچار افسردگي مي شوند. كودكاني كه مورد اذيت و آزار يا بي توجهي قرار گرفته باشند نيز در

معرض خطر بيشتري براي ابتلا به افسردگي قرار دارند. در بعضي موارد، كودكان ممكن است با وجود هيچ رويداد يا دليل روشني نيز دچار افسردگي گردند. يك كودك ممكن است تنها يك دوره افسردگي را تجربه كند و يا چند دوره كه در فواصل آن حال عادي داشته باشد. يك دوره افسردگي نوعاً بين 6 تا 9 ماه به طول مي انجامد. كودكاني كه يك بار دچار حمله افسردگي شده باشند در خطر ابتلا به حمله اي ديگر در مدت 5 سال قرار دارند. همچنين به گفته اتحاديه ملي بيماري رواني در آمريكا (NAMI)، اين كودكان 5 برابر بيشتر از كودكاني كه دچار افسردگي نشده اند، احتمال دارد كه در بزرگسالي دچار افسردگي گردند. در بعضي موارد، افسردگي يك كودك پيش از آنكه سالها بعد دوباره ظاهر گردد، بهبود مي يابد. در موارد ديگر، كودكان ممكن است افسردگي هاي مداومي داشته باشند كه نيازمند درمان تا دوران بزرگسالي است.

كودكان و بالغيني كه افسردگي دارند، اغلب در معرض اختلالات رواني ديگر مانند اختلالات تغذيه اي، خودزني، اختلال اضطراب، اختلالات يادگيري يا مشكلات سوء مصرف مواد قرار دارند. به علاوه، طبق آمارهاي آكادمي روان پزشكي كودكان و بزرگسالان آمريكا (AACAP)، حدود يك سوم كودكان بين 6 تا 12 ساله كه دچار افسردگي عمده شوند، در آينده دچار افسردگي دو قطبي خواهند شد. كودكاني كه به افسردگي دچارند هميشه قادر نيستند يا تمايل ندارند كه با پدر و مادر خود درباره وضعيتشان صحبت كنند. به اين دليل، پدر و مادرها بايد مراقب نشانه هاي افسردگي در كودكان خود باشند. به پدر و مادرها توصيه مي شود كه

درباره افكار و احساسات كودكانشان از آنها سؤال كنند. به علاوه، پدر و مادرها مي توانند با يك متخصص سلامت روان درباره اين كه هيجانات يا رفتار كودكانشان نشان دهنده وجود مشكل است يا نه مشورت كنند.

انواع افسردگي در كودكان و تفاوت آنها

چند نوع مختلف افسردگي وجود دارد كه يك كودك ممكن است به آن مبتلا شود. اين انواع عبارتند از:

افسردگي عمده: شامل حداقل يك دوره از اين اختلال (كه افسردگي باليني يا تك قطبي هم خوانده مي شود) كه همراه است با حالت غمگيني پايدار و نشانه هايي مانند افكار خودكشي، از دست دادن علاقه نسبت به فعاليتهايي كه قبلاً خوشايند بودند، تغييرات عمده در وزن يا الگوي خواب، و كناره گيري اجتماعي. اين وضعيت مي تواند به ساير اختلالات رواني مانند اختلالات تغذيه اي نيز بينجامد. كودكاني كه افسردگي عمده را تجربه كرده باشند به احتمال زياد در آينده نيز دچار حملات افسردگي خواهند شد.

اختلال دو قطبي: اين اختلال كه قبلاً بيماري شيدايي - افسردگي ناميده مي شد، مستلزم دوره هاي متناوب تغيير شديد حال و وضع رواني (شيدايي و افسردگي) است. وضع بيمار در دوره هاي افسردگي مشابه افسردگي عمده است. دوره هاي شيدايي شامل نشانه هايي چون نياز كمتر به خواب، تند حرف زدن، افكار رقابت جويانه و رفتار شتاب زده و نسنجيده است. نشانه هاي اختلال دو قطبي در جوانان تا حدودي با بزرگسالان متفاوت است. براي مثال، كودكاني كه در مرحله شيدايي اند بيشتر از بزرگسالان زودرنج، تحريك پذير و داراي رفتارهاي تخريبي مي باشند. سرخوشي آنان نيز معمولاً كمتر از بزرگسالان است. تشخيص اختلال دو قطبي در

كودكان مي تواند بسيار مشكل باشد، زيرا نشانه ها و علايم آن ممكن است با اختلالات شايع ديگر در كودكان چون اختلال نقص توجه/ بيش فعالي ( ADHD ) و اختلال رفتاري اشتباه گرفته شود.

افسرده خويي: يك نوع افسردگي خفيف مزمن كه حداقل يك سال در كودكان پايدار باشد. كودكاني كه افسرده خويي دارند هميشه غمگين به نظر مي رسند و حالت زودرنجي و تحريك پذيري در آنها نمايان تر از افسردگي است. افسرده خويي در كودكان ممكن است با ADHDو ساير وضعيت هاي رواني و پزشكي ارتباط داشته باشد. بيماراني كه دچار افسرده خويي اند، به افسردگي عمده مبتلا مي شوند و برعكس.

اختلال سازگاري: نوعي حمله افسردگي كه پس از يك تغيير عمده در زندگي مانند مرگ يك عزيز و يا يك فاجعه عمده بروز مي كند. دوره سازگاري در كودكاني كه دچار اين اختلال باشند، بيشتر از حد عادي مورد انتظار طول مي كشد يا اينكه اين دوره با فعاليتهاي روزانه آنان تداخل پيدا مي كند.

دلايل بالقوه افسردگي در كودكان

علل افسردگي كاملاً شناخته شده نيست. به نظر مي رسد تغييرات در مواد شيميايي مغز باعث آن باشد. اين مواد شيميايي كه انتقال دهنده هاي عصبي خوانده مي شوند، پيامها را بين سلولهاي عصبي در مغز رد و بدل مي كنند. برخي از اين انتقال دهنده هاي عصبي عامل تنظيم حالت و وضع رواني انسان هستند. اعتقاد بر اين است كه برخي از انتقال دهنده هاي عصبي، به ويژه نوراپينفرين، سروتونين و دوپامين باعث تغيير حالت مي شوند. در برخي كودكان، به نظر مي رسد افسردگي داراي ارتباط ژنتيكي باشد. بر اثر

بيماريهاي خانوادگي و ارثي، ممكن است بعضي كودكان با سطح ناكافي از انتقال دهنده هاي عصبي تنظيم حالت، به دنيا آيند. اين امر اغلب به افسردگي منجر مي شود. در ساير موارد، رويدادهاي پراسترس، مانند مرگ يك عزيز، مي تواند سطح اين انتقال دهنده هاي عصبي را در كودكان تغيير دهد و باعث افسردگي كودك گردد. كودكاني كه بيشتر در خطر ابتلا به افسردگي قرار دارند، آناني هستند كه داراي اختلالاتي مانند ADHD ، اختلال يادگيري، اختلال رفتاري و اختلال اضطراب باشند. سابقه سوء استفاده، بي توجهي و بيماريهاي شديد (مانند سرطان و ديابت) نيز كودكان را در معرض خطر بيشتري براي ابتلا به افسردگي قرار مي دهد. در بسياري موارد، افسردگي در نتيجه تركيبي از عوامل ژنتيكي و محيطي پديد مي آيد. در بعضي موارد نيز منشأ آن زياد واضح نيست.

بررسي و تحليل افسردگي در كودكان با رويكرد پيشگيري-سبب شناختي

نويسنده:رضا اخوان

منبع:قدس

( NAMI )، در حدود دو درصد كودكان 6 تا 12 ساله و 4 درصد نوجوانان به افسردگي عمده مبتلا هستند. برخي حملات افسردگي، خيلي شديد ولي نسبتاً كوتاه مدت هستند. برخي ديگر، شدت كمتري دارند، اما ممكن است چند سال ادامه يابند. كودكان پس از آسيبهايي مانند مرگ پدر و مادر، بيماري يا جدايي والدين ممكن است دچار افسردگي شوند. در ساير موارد، علت اين تغيير حال و وضع رواني در كودكان زياد واضح نيست.

متخصصان، افسردگي را به شيوه هاي مختلفي رده بندي مي كنند. دو رده عمومي افسردگي به قرار زير است:

افسردگي عمده: اين نوع افسردگي كه افسردگي باليني يا افسردگي تك قطبي نيز خوانده مي شود، نوع

حاد و شديد افسردگي است كه به درمان نياز دارد. اغلب بيماراني كه دچار حمله افسردگي عمده مي شوند، احتمالاً در آينده نيز اين حملات براي آنها تكرار خواهد شد.

افسردگي دو قطبي: اين نوع افسردگي كه قبلاً بيماري شيدايي- افسردگي خوانده مي شد، داراي دوره هاي متناوب شيدايي و افسردگي است. نشانه هاي افسردگي دو قطبي در كودكان و نوجوان تا حدودي با آنچه در بالغين وجود دارد، متفاوت است.

متخصصان از شيوه هاي ديگري نيز براي رده بندي انواع افسردگي در كودكان استفاده مي كنند. از جمله:

افسرده خويي: شكل مزمني از افسردگي خفيف كه حداقل دو سال پايدار باشد. كودكاني كه دچار افسرده خويي باشند، هميشه حالت غمگيني دارند.اختلال سازگاري همراه با افسردگي: يك نوع حمله افسردگي كه پس از يك تغيير عمده در زندگي؛ مثل مرگ كسي كه دوستش داريم يا يك فاجعه بزرگ رخ مي دهد. علت افسردگي كاملاً روشن نيست. به نظر مي رسد تغيير مواد شيميايي مغز در آن نقش داشته باشد. در برخي كودكان، افسردگي ممكن است ريشه ژنتيكي داشته باشد. غمگيني مداوم، زودرنجي، تحريك پذيري و يك نوع حس كلي نوميدي، از جمله حالتهايي است كه در كودكان افسرده وجود دارد. آنان ممكن است علاقه اي به فعاليتهاي جديد از خود نشان ندهند و نيز ممكن است ديگر از فعاليتهايي كه قبلاً برايشان دلپذير و خوشايند بود، لذت نبرند. اين كودكان ممكن است با مشكلات تحصيلي و الگوهاي رفتاري پرخاشگرانه يا ضداجتماعي رو به رو گردند. برخي ديگر ممكن است دچار تغيير وزن يا اختلال در الگوي خواب شوند. بسياري از كودكان افسرده از خستگي دايم و

كمبود انرژي شكايت دارند. آنان حتي ممكن است درباره آرزوي مرگ يا موضوعات ديگري از اين قبيل كه نشان دهنده افكار مربوط به خودكشي است، صحبت كنند.

به اولياء توصيه مي شود كه درصدد مراقبت پزشكي از هر كودكي كه داراي نشانه هاي افسردگي عمده است و تأثير منفي آن بر كيفيت زندگي اش آشكار شده برآيند. اگر پزشك متخصص كودكان مشكوك شود كه شايد كودك دچار افسردگي باشد از والدين كودك مي خواهد كه براي ارزيابي بيشتر و درمان او به روانپزشك متخصص كودك و نوجوان يا ديگر متخصصان سلامت روان مراجعه كنند. درمان افسردگي در كودكان معمولاً شامل روان درماني، دارودرماني يا تركيبي از اين دو است. روان درماني ممكن است به صورت فردي يا خانوادگي باشد. براي درمان از طريق دارودرماني نيز معمولاً از داروهاي ضدافسردگي استفاده مي شود. درباره افسردگي در كودكان افسردگي يك بيماري رواني است كه باعث احساس غمگين بودن، عصبانيت، نااميدي يا ناكامي در افراد براي مدتي طولاني مي شود و كاركرد رواني- اجتماعي را مختل مي كند. افسردگي عمده (حاد) در دو درصد كودكان 6 تا 12 ساله و چهار درصد نوجوانان ديده شده است. طبق آمار منتشر شده از سوي اتحاديه ملي بيماريهاي رواني در آمريكا ( NAMI )، تقريباً 20 درصد از كل جوانان، بعدها در زندگي خود حداقل يك نمونه از افسردگي عمده را تجربه خواهند كرد. همه ما در لحظاتي از زندگي خود احساس ناراحتي و غم مي كنيم. كودكان نيز از اين قاعده مستثنا نيستند. اما افسردگي چيز ديگري است. افسردگي يك احساس شديد غمگيني و از دست دادن علاقه به فعاليتهاي

مختلف است كه در لذت بردن از زندگي تداخل ايجاد مي كند. در گذشته، متخصصان بر اين باور بودند كه كودكان دچار افسردگي نمي شوند. اما اكنون دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند كه افسردگي در واقع بسيار هم در بين كودكان شايع است. همچنين اختلالات رواني در جوانان در مقايسه با بالغين، نسبت به دارو درماني مقاوم تر است و احتمال بيشتري براي مزمن شدن دارد.

برخي حملات افسردگي، شديد ولي نسبتاً كوتاه هستند. برخي ديگر خفيف ترند اما ممكن است سالها ادامه داشته باشند. كودكان معمولاً پس از آسيبهايي نظير از دست دادن يكي از والدين، جدايي پدر و مادر يا بيماري شديد آنان (سرطان، ديابت و...) دچار افسردگي مي شوند. كودكاني كه مورد اذيت و آزار يا بي توجهي قرار گرفته باشند نيز در معرض خطر بيشتري براي ابتلا به افسردگي قرار دارند. در بعضي موارد، كودكان ممكن است با وجود هيچ رويداد يا دليل روشني نيز دچار افسردگي گردند. يك كودك ممكن است تنها يك دوره افسردگي را تجربه كند و يا چند دوره كه در فواصل آن حال عادي داشته باشد. يك دوره افسردگي نوعاً بين 6 تا 9 ماه به طول مي انجامد. كودكاني كه يك بار دچار حمله افسردگي شده باشند در خطر ابتلا به حمله اي ديگر در مدت 5 سال قرار دارند. همچنين به گفته اتحاديه ملي بيماري رواني در آمريكا (NAMI)، اين كودكان 5 برابر بيشتر از كودكاني كه دچار افسردگي نشده اند، احتمال دارد كه در بزرگسالي دچار افسردگي گردند. در بعضي موارد، افسردگي يك كودك پيش از آنكه سالها بعد دوباره ظاهر گردد،

بهبود مي يابد. در موارد ديگر، كودكان ممكن است افسردگي هاي مداومي داشته باشند كه نيازمند درمان تا دوران بزرگسالي است.

كودكان و بالغيني كه افسردگي دارند، اغلب در معرض اختلالات رواني ديگر مانند اختلالات تغذيه اي، خودزني، اختلال اضطراب، اختلالات يادگيري يا مشكلات سوء مصرف مواد قرار دارند. به علاوه، طبق آمارهاي آكادمي روان پزشكي كودكان و بزرگسالان آمريكا (AACAP)، حدود يك سوم كودكان بين 6 تا 12 ساله كه دچار افسردگي عمده شوند، در آينده دچار افسردگي دو قطبي خواهند شد. كودكاني كه به افسردگي دچارند هميشه قادر نيستند يا تمايل ندارند كه با پدر و مادر خود درباره وضعيتشان صحبت كنند. به اين دليل، پدر و مادرها بايد مراقب نشانه هاي افسردگي در كودكان خود باشند. به پدر و مادرها توصيه مي شود كه درباره افكار و احساسات كودكانشان از آنها سؤال كنند. به علاوه، پدر و مادرها مي توانند با يك متخصص سلامت روان درباره اين كه هيجانات يا رفتار كودكانشان نشان دهنده وجود مشكل است يا نه مشورت كنند. انواع افسردگي در كودكان و تفاوت آنها چند نوع مختلف افسردگي وجود دارد كه يك كودك ممكن است به آن مبتلا شود. اين انواع عبارتند از:

افسردگي عمده: شامل حداقل يك دوره از اين اختلال (كه افسردگي باليني يا تك قطبي هم خوانده مي شود) كه همراه است با حالت غمگيني پايدار و نشانه هايي مانند افكار خودكشي، از دست دادن علاقه نسبت به فعاليتهايي كه قبلاً خوشايند بودند، تغييرات عمده در وزن يا الگوي خواب، و كناره گيري اجتماعي. اين وضعيت مي تواند به ساير اختلالات رواني مانند اختلالات تغذيه اي

نيز بينجامد. كودكاني كه افسردگي عمده را تجربه كرده باشند به احتمال زياد در آينده نيز دچار حملات افسردگي خواهند شد.

اختلال دو قطبي: اين اختلال كه قبلاً بيماري شيدايي - افسردگي ناميده مي شد، مستلزم دوره هاي متناوب تغيير شديد حال و وضع رواني (شيدايي و افسردگي) است. وضع بيمار در دوره هاي افسردگي مشابه افسردگي عمده است. دوره هاي شيدايي شامل نشانه هايي چون نياز كمتر به خواب، تند حرف زدن، افكار رقابت جويانه و رفتار شتاب زده و نسنجيده است. نشانه هاي اختلال دو قطبي در جوانان تا حدودي با بزرگسالان متفاوت است. براي مثال، كودكاني كه در مرحله شيدايي اند بيشتر از بزرگسالان زودرنج، تحريك پذير و داراي رفتارهاي تخريبي مي باشند. سرخوشي آنان نيز معمولاً كمتر از بزرگسالان است. تشخيص اختلال دو قطبي در كودكان مي تواند بسيار مشكل باشد، زيرا نشانه ها و علايم آن ممكن است با اختلالات شايع ديگر در كودكان چون اختلال نقص توجه/ بيش فعالي ( ADHD ) و اختلال رفتاري اشتباه گرفته شود.

افسرده خويي: يك نوع افسردگي خفيف مزمن كه حداقل يك سال در كودكان پايدار باشد. كودكاني كه افسرده خويي دارند هميشه غمگين به نظر مي رسند و حالت زودرنجي و تحريك پذيري در آنها نمايان تر از افسردگي است. افسرده خويي در كودكان ممكن است با ADHDو ساير وضعيت هاي رواني و پزشكي ارتباط داشته باشد. بيماراني كه دچار افسرده خويي اند، به افسردگي عمده مبتلا مي شوند و برعكس.

اختلال سازگاري: نوعي حمله افسردگي كه پس از يك تغيير عمده در زندگي مانند مرگ يك عزيز و يا يك فاجعه عمده

بروز مي كند. دوره سازگاري در كودكاني كه دچار اين اختلال باشند، بيشتر از حد عادي مورد انتظار طول مي كشد يا اينكه اين دوره با فعاليتهاي روزانه آنان تداخل پيدا مي كند.

دلايل بالقوه افسردگي در كودكان

علل افسردگي كاملاً شناخته شده نيست. به نظر مي رسد تغييرات در مواد شيميايي مغز باعث آن باشد. اين مواد شيميايي كه انتقال دهنده هاي عصبي خوانده مي شوند، پيامها را بين سلولهاي عصبي در مغز رد و بدل مي كنند. برخي از اين انتقال دهنده هاي عصبي عامل تنظيم حالت و وضع رواني انسان هستند. اعتقاد بر اين است كه برخي از انتقال دهنده هاي عصبي، به ويژه نوراپينفرين، سروتونين و دوپامين باعث تغيير حالت مي شوند. در برخي كودكان، به نظر مي رسد افسردگي داراي ارتباط ژنتيكي باشد. بر اثر بيماريهاي خانوادگي و ارثي، ممكن است بعضي كودكان با سطح ناكافي از انتقال دهنده هاي عصبي تنظيم حالت، به دنيا آيند. اين امر اغلب به افسردگي منجر مي شود. در ساير موارد، رويدادهاي پراسترس، مانند مرگ يك عزيز، مي تواند سطح اين انتقال دهنده هاي عصبي را در كودكان تغيير دهد و باعث افسردگي كودك گردد. كودكاني كه بيشتر در خطر ابتلا به افسردگي قرار دارند، آناني هستند كه داراي اختلالاتي مانند ADHD ، اختلال يادگيري، اختلال رفتاري و اختلال اضطراب باشند. سابقه سوء استفاده، بي توجهي و بيماريهاي شديد (مانند سرطان و ديابت) نيز كودكان را در معرض خطر بيشتري براي ابتلا به افسردگي قرار مي دهد. در بسياري موارد، افسردگي در نتيجه تركيبي از عوامل ژنتيكي و محيطي پديد مي آيد. در بعضي موارد

نيز منشأ آن زياد واضح نيست.

جهان كوچك غمگين

نويسنده:رضا اخوان

منبع:روزنامه قدس

كودكان افسرده معمولاً زودرنج، تحريك پذير و غمگين هستند و اين حالت در آنان (بويژه كودكاني كه هنوز به مدرسه نرفته اند) از طريق گريه و يك حس كلي نوميدي نمود مي يابد. آنان ممكن است به فعاليتهاي تازه، علاقه مندي كمي نشان دهند و يا از فعاليتهايي كه پيش از اين برايشان خوشايند بوده، ديگر لذت نبرند. كودكان افسرده معمولاً در مدرسه مشكل دارند و داراي الگوهاي رفتاري پرخاشگرانه و ضداجتماعي هستند. تغييرات عمده در وزن و الگوي خواب از ديگر نشانه هاي افسردگي در كودكان است. بسياري از كودكان افسرده از ناراحتي و ملال دايمي و كمبود انرژي شكايت دارند. تعداد دوستان آنان معدود است و دوستاني را كه قبلاً پيدا كرده اند، ترك مي كنند. حتي ممكن است به صحبت كردن درباره مرگ يا عبارات مشابهي كه نشان دهنده افكار مربوط به خودكشي باشد، بپردازند. نشانه هاي افسردگي برحسب سن كودكان ممكن است متفاوت باشد.

نشانه هاي مربوط به دوران پيش از مدرسه يا دوران دبستان عبارتند از:

مشكلات تحصيلي

ملال و ناراحتي

گريه كردن بيش از حد

كاهش علاقه به بازي كردن

به سرعت ناراحت شدن

ارتباط عاطفي ضعيف با خانواده و دوستان

زودرنجي و تحريك پذيري فزاينده

بي حوصلگي و دمدمي مزاجي

ظاهر غمگين

صحبت كردن درباره مرگ

نشانه هاي افسردگي در بين نوجوانان عبارتند از:

بحث و جدل با پدر و مادر و معلمان

خستگي مداوم

رفتار آسيب رسان، مانند خودزني

امتناع از انجام تكاليف

كناره گيري از فعاليتهاي مورد علاقه

افكار يا بيان جملاتي درباره خودكشي

ساير نشانه هاي

عمومي افسردگي در كودكان عبارتند از:

اعتماد به نفس ضعيف

احساس گناه

ترس از شكست يا قبول نشدن

خشم و دشمني پايدار

سردرد، معده درد يا ساير ناراحتي هاي جسمي به طور مرتب

ناتواني در تمركز

تغيير در الگوهاي تغذيه اي و خواب

رفتار خود تخريبي

تهديد به فرار از خانه كودكي كه پنج يا بيشتر از نشانه هاي بالا را براي يك دوره حداقل دو هفته اي داشته باشد، به احتمال زياد دچار افسردگي است. كودكان افسرده در معرض خطر خودكشي قرار دارند. ميزان خودكشي در بين جوانان از سال 1960 تا كنون تقريباً سه برابر شده است. طبق آمارهاي انجمن ملي سلامت رواني آمريكا، هر سال تقريباً 5 هزار جوان بين 15 تا 24 سال خود را از بين مي برند. اعتقاد بر اين است كه اغلب اين قربانيان از افسردگي درمان نشده رنج مي برده اند. كودكاني كه افسردگي شان تا دوران بلوغ و بزرگسالي ادامه داشته باشد، در معرض خطر فزاينده اي براي سوء مصرف دارو، پرداختن به روابط اخلاقي ناسالم يا ساير رفتارهاي پرخطر قرار دارند.

روشهاي تشخيص افسردگي در كودكان

به پدر و مادرها توصيه مي شود كه از نظر پزشكي مراقب كودكاني كه نشانه هايي از افسردگي را بروز مي دهند كه تأثير منفي بر كيفيت زندگي آنان دارد، باشند. در تشخيص افسردگي، پزشك سابقه پزشكي كودك را به طور كامل در نظر مي گيرد و آزمايشهاي تكميلي را انجام مي دهد. اگر كودك نشانه هاي افسردگي از خود بروز دهد، پزشك دستور آزمايش كامل خون مي دهد تا احتمال بيماريهاي ديگري كه نشانه هاي مشابهي دارند، منتفي گردد.

اگر پزشك مشكوك شود كه كودك دچار افسردگي است، او را به يك روان پزشك متخصص كودكان يا ساير متخصصان روان درماني معرفي مي كند تا تشخيص قطعي افسردگي داده شود. ارزيابي هايي كه بدين منظور صورت مي گيرد، شامل بررسي كامل تاريخچه نشانه ها (زمان شروع، طول مدت و شدت) است. همچنين بررسي مي شود كه كودك اين نشانه ها را قبلاً هم داشته است يا نه و اگر چنين بوده، چگونه درمان شده است. براي تشخيص قطعي افسردگي ممكن است از پرسشنامه ها (مثل پرسشنامه اختلال حالت و وضع رواني) و ساير ابزارهاي ارزيابي استفاده شود.

معمولاً پزشك متخصص درباره اينكه كودك افكاري در مورد مرگ يا خودكشي داشته، سؤال مي كند و همچنين بررسي مي كند كه آيا اعضاي خانواده كودك سابقه بيماريهاي رواني مانند اختلال حالت و وضع رواني يا سوء مصرف دارو داشته اند يا نه. همچنين كودك براي ساير اختلالات سلامت رواني كه معمولاً به همراه افسردگي وجود دارند، مورد ارزيابي قرار مي گيرد. براي مثال، كودكاني كه اختلال دو قطبي دارند، ممكن است ADHDو يا اختلال رفتاري نيز داشته باشند.

روشهاي درمان افسردگي در كودكان

درمان افسردگي در كودكان معمولاً شامل روان درماني، دارو درماني يا تركيبي از اين دو است. روان درماني اغلب در كمك به كودك براي نشان دادن علايم مربوط به افسردگي مفيد است. اين كار شامل جلسات روان درماني فردي و نيز خانوادگي است. درمان رفتار شناختي ( CBT) در درمان افسردگي كودكان بسيار مؤثر است. به عنوان بخشي از اين روش درماني، به كودكان ياد داده مي شود كه ديدگاه سالم تر و

مثبت تري نسبت به خود به دست آورند. كودكان از مزاياي درمان ميان فردي (IPT) نيز بهره مند مي شوند. اين روش درمان بر رابطه كودك با ديگران تمركز مي كند و تلاش مي كند مهارتهاي ميان فردي كودك را بهبود بخشد. روان درماني خانوادگي، نوعي درمان ميان فردي است كه در برگيرنده كل خانواده است. اگر اين روش بويژه در هنگامي كه استرسهاي خاص خانوادگي وجود داشته باشد، بسيار مفيد و ياري رسان است.

دارو درماني و استفاده از داروهاي ضدافسردگي اغلب به طور عمده اي باعث رهايي از نشانه هاي مربوط به افسردگي مي شوند. دارو درماني معمولاً در مواردي استفاده مي شود كه روان درماني به تنهايي براي برطرف كردن نشانه ها ناكام مي ماند و يا كودك داراي افسردگي مزمن يا عودكننده باشد. اين داروها به متعادل كردن سطح انتقال دهنده هاي عصبي در مغز كمك مي كنند و معمولاً براي يك دوره حداقل 6 ماهه تا يك ساله تجويز مي گردند. درمان برخي كودكان ممكن است سالها به طول بينجامد. هر چند شواهد اندكي وجود دارد كه داروهاي قديمي تر مانند تري سيكليك آنتي دپرسانت ها (TCA ها) در درمان افسردگي در كودكان و نوجوانان مؤثر باشند، اما تأثير داروهاي جديد مثل «SSRT» ها كمتر مورد ترديد است.

تاكنون تنها فلوكستين از سوي اداره دارو و غذاي آمريكا (FDA) براي درمان افسردگي در كودكان مورد تأييد قرار گرفته است. هر چند، بسياري از پزشكان داروهاي ضدافسردگي ديگري را براي بيمارانشان تجويز مي كنند. اين بدان معني است كه پزشكان بر پايه نشانه هاي بيماري در هر كودك، از تجربه و

قضاوت شخصي خود براي انتخاب دارو استفاده مي كنند. بررسيها نشان مي دهد كه در بسياري موارد اين داروها براي درمان افسردگي كودك مفيد بوده اند. به هر حال، پزشكان مختلف، روشهاي درماني متفاوتي دارند و به اولياي كودك توصيه مي شود كه از پزشك در مورد داروهايي كه تجويز مي كند و مزايا و خطرات استفاده از آ نها سؤال كنند. بيماران بايد آگاه باشند كه پزشك ممكن است براي تنظيم ميزان مصرف دارو براي حصول بهترين نتيجه و كمترين اثرات جانبي، نياز به كم و زياد كردن آن و يا تغيير دارو داشته باشد. به علاوه داروهاي ضدافسردگي، از جمله فلوكستين، ممكن است خطر فكر كردن به خودكشي را در بعضي بيماران، بويژه كودكان و نوجوانان، افزايش دهد و از اين رو توصيه شده كه تمامي كساني كه با اين داروها تحت درمان قرار مي گيرند، براي تغييرات غيرعادي رفتاري، مورد مراقبت دقيق قرار گيرند.

برپايه مطالعه جديدي كه در مجله روان پزشكي آمريكا منتشر شده است، اسيدهاي چرب امگا 3 (يك نوع چربي اشباع نشده كه در روغن ماهي يافت مي شود و پژوهشها نشان داده كه براي رشد كودك اهميت دارد) مي تواند براي كودكان مبتلا به افسردگي عمده مفيد باشد. براي درك كامل تر تأثيرات امگا 3 بر نشانه هاي افسردگي، هنوز به پژوهشهاي بيشتري نياز است. كودكان و نوجواناني كه داراي اختلال دوقطبي اند معمولاً توسط داروهايي كه حالت و وضع رواني را ثابت و استوار مي كنند، مثل وال پروات و داروهاي ضدروان پريشي درمان مي شوند. جلسات روان درماني تكميلي نيز براي اختلال دوقطبي مفيد تشخيص داده

شده است. كودكاني كه افسردگي شان از طريق دارو درماني مورد درمان قرار گرفته، در نخستين ماه درمان، بايد هر هفته از طرف پزشك ملاقات شوند. اين ملاقاتها در خلال هفته هاي پنجم تا هشتم درمان بايد يك هفته در ميان باشد و اگر مشكلي وجود نداشته باشد، پزشك بايد در هفته دوازدهم كودك را دوباره ملاقات كند و پس از آن، با نظر و توصيه پزشك معالج داروها را مصرف نمايد.

پرسشهايي براي پرسيدن از پزشك

آماده كردن پرسشهايي از قبل به بيماران كمك مي كند تا گفتگوي معني دارتر و هدفمندتري با پزشك خود درباره وضعيتشان داشته باشند. اوليا مي توانند پرسشهاي زير را در ارتباط با افسردگي كودكشان از پزشك بپرسند:

چه علايمي نشان مي دهد كه كودك من دچار افسردگي است؟

چه علايم و نشانه هايي وجود دارد مبني بر اينكه افسردگي كودك من به مراقبت پزشكي نياز دارد؟

وضعيت كودك من را چگونه تشخيص خواهيد داد؟

كودك من احتمالاً چه نوع افسردگي دارد؟

آيا بايد افسردگي كودك خود را به مدرسه يا مهدكودك اطلاع دهم؟

روشهاي مختلف درماني كودك من كدامند؟

آيا اين روش درمان خطر بالقوه يا اثرات جانبي دارد؟

با وجود هشدارهاي دارويي، كودك من بايد داروهاي ضد افسردگي مصرف كند؟ منافع و خطرات اين داروها كدامند؟

چه موقع من خواهم فهميد كه بايد كودكم مصرف داروهاي ضدافسردگي را قطع كند؟

من چه كارهايي بايد بكنم تا اثربخشي درمان كودكم را افزايش دهم؟

آيا بايد كودك من روان درماني هم بشود؟ آيا درمان خانوادگي هم مفيد است؟

چقدر طول مي كشد تا وضعيت كودك من بهتر شود؟

چه علايمي

نشان مي دهد كه افسردگي كودك من رو به بهبود است؟

چقدر احتمال دارد كه كودك من در آينده باز هم مورد حمله افسردگي قرار گيرد؟

جهان كوچك غمگين

نويسنده:رضا اخوان

منبع:روزنامه قدس

كودكان افسرده معمولاً زودرنج، تحريك پذير و غمگين هستند و اين حالت در آنان (بويژه كودكاني كه هنوز به مدرسه نرفته اند) از طريق گريه و يك حس كلي نوميدي نمود مي يابد. آنان ممكن است به فعاليتهاي تازه، علاقه مندي كمي نشان دهند و يا از فعاليتهايي كه پيش از اين برايشان خوشايند بوده، ديگر لذت نبرند. كودكان افسرده معمولاً در مدرسه مشكل دارند و داراي الگوهاي رفتاري پرخاشگرانه و ضداجتماعي هستند. تغييرات عمده در وزن و الگوي خواب از ديگر نشانه هاي افسردگي در كودكان است. بسياري از كودكان افسرده از ناراحتي و ملال دايمي و كمبود انرژي شكايت دارند. تعداد دوستان آنان معدود است و دوستاني را كه قبلاً پيدا كرده اند، ترك مي كنند. حتي ممكن است به صحبت كردن درباره مرگ يا عبارات مشابهي كه نشان دهنده افكار مربوط به خودكشي باشد، بپردازند. نشانه هاي افسردگي برحسب سن كودكان ممكن است متفاوت باشد. نشانه هاي مربوط به دوران پيش از مدرسه يا دوران دبستان عبارتند از: مشكلات تحصيلي

ملال و ناراحتي

گريه كردن بيش از حد

كاهش علاقه به بازي كردن

به سرعت ناراحت شدن

ارتباط عاطفي ضعيف با خانواده و دوستان

زودرنجي و تحريك پذيري فزاينده

بي حوصلگي و دمدمي مزاجي

ظاهر غمگين

صحبت كردن درباره مرگ

نشانه هاي افسردگي در بين نوجوانان عبارتند از:

بحث و جدل با پدر و مادر و معلمان

خستگي مداوم

رفتار آسيب

رسان، مانند خودزني

امتناع از انجام تكاليف

كناره گيري از فعاليتهاي مورد علاقه

افكار يا بيان جملاتي درباره خودكشي

ساير نشانه هاي عمومي افسردگي در كودكان عبارتند از:

اعتماد به نفس ضعيف

احساس گناه

ترس از شكست يا قبول نشدن

خشم و دشمني پايدار

سردرد، معده درد يا ساير ناراحتي هاي جسمي به طور مرتب

ناتواني در تمركز

تغيير در الگوهاي تغذيه اي و خواب

رفتار خود تخريبي

تهديد به فرار از خانه كودكي كه پنج يا بيشتر از نشانه هاي بالا را براي يك دوره حداقل دو هفته اي داشته باشد، به احتمال زياد دچار افسردگي است. كودكان افسرده در معرض خطر خودكشي قرار دارند. ميزان خودكشي در بين جوانان از سال 1960 تا كنون تقريباً سه برابر شده است. طبق آمارهاي انجمن ملي سلامت رواني آمريكا، هر سال تقريباً 5 هزار جوان بين 15 تا 24 سال خود را از بين مي برند. اعتقاد بر اين است كه اغلب اين قربانيان از افسردگي درمان نشده رنج مي برده اند. كودكاني كه افسردگي شان تا دوران بلوغ و بزرگسالي ادامه داشته باشد، در معرض خطر فزاينده اي براي سوء مصرف دارو، پرداختن به روابط اخلاقي ناسالم يا ساير رفتارهاي پرخطر قرار دارند.

روشهاي تشخيص افسردگي در كودكان به پدر و مادرها توصيه مي شود كه از نظر پزشكي مراقب كودكاني كه نشانه هايي از افسردگي را بروز مي دهند كه تأثير منفي بر كيفيت زندگي آنان دارد، باشند. در تشخيص افسردگي، پزشك سابقه پزشكي كودك را به طور كامل در نظر مي گيرد و آزمايشهاي تكميلي را انجام مي دهد. اگر كودك نشانه هاي

افسردگي از خود بروز دهد، پزشك دستور آزمايش كامل خون مي دهد تا احتمال بيماريهاي ديگري كه نشانه هاي مشابهي دارند، منتفي گردد. اگر پزشك مشكوك شود كه كودك دچار افسردگي است، او را به يك روان پزشك متخصص كودكان يا ساير متخصصان روان درماني معرفي مي كند تا تشخيص قطعي افسردگي داده شود. ارزيابي هايي كه بدين منظور صورت مي گيرد، شامل بررسي كامل تاريخچه نشانه ها (زمان شروع، طول مدت و شدت) است. همچنين بررسي مي شود كه كودك اين نشانه ها را قبلاً هم داشته است يا نه و اگر چنين بوده، چگونه درمان شده است. براي تشخيص قطعي افسردگي ممكن است از پرسشنامه ها (مثل پرسشنامه اختلال حالت و وضع رواني) و ساير ابزارهاي ارزيابي استفاده شود.

معمولاً پزشك متخصص درباره اينكه كودك افكاري در مورد مرگ يا خودكشي داشته، سؤال مي كند و همچنين بررسي مي كند كه آيا اعضاي خانواده كودك سابقه بيماريهاي رواني مانند اختلال حالت و وضع رواني يا سوء مصرف دارو داشته اند يا نه. همچنين كودك براي ساير اختلالات سلامت رواني كه معمولاً به همراه افسردگي وجود دارند، مورد ارزيابي قرار مي گيرد. براي مثال، كودكاني كه اختلال دو قطبي دارند، ممكن است ADHDو يا اختلال رفتاري نيز داشته باشند. روشهاي درمان افسردگي در كودكان درمان افسردگي در كودكان معمولاً شامل روان درماني، دارو درماني يا تركيبي از اين دو است. روان درماني اغلب در كمك به كودك براي نشان دادن علايم مربوط به افسردگي مفيد است. اين كار شامل جلسات روان درماني فردي و نيز خانوادگي است. درمان رفتار شناختي ( CBT) در درمان

افسردگي كودكان بسيار مؤثر است. به عنوان بخشي از اين روش درماني، به كودكان ياد داده مي شود كه ديدگاه سالم تر و مثبت تري نسبت به خود به دست آورند. كودكان از مزاياي درمان ميان فردي (IPT) نيز بهره مند مي شوند. اين روش درمان بر رابطه كودك با ديگران تمركز مي كند و تلاش مي كند مهارتهاي ميان فردي كودك را بهبود بخشد. روان درماني خانوادگي، نوعي درمان ميان فردي است كه در برگيرنده كل خانواده است. اگر اين روش بويژه در هنگامي كه استرسهاي خاص خانوادگي وجود داشته باشد، بسيار مفيد و ياري رسان است.

دارو درماني و استفاده از داروهاي ضدافسردگي اغلب به طور عمده اي باعث رهايي از نشانه هاي مربوط به افسردگي مي شوند. دارو درماني معمولاً در مواردي استفاده مي شود كه روان درماني به تنهايي براي برطرف كردن نشانه ها ناكام مي ماند و يا كودك داراي افسردگي مزمن يا عودكننده باشد. اين داروها به متعادل كردن سطح انتقال دهنده هاي عصبي در مغز كمك مي كنند و معمولاً براي يك دوره حداقل 6 ماهه تا يك ساله تجويز مي گردند. درمان برخي كودكان ممكن است سالها به طول بينجامد. هر چند شواهد اندكي وجود دارد كه داروهاي قديمي تر مانند تري سيكليك آنتي دپرسانت ها (TCA ها) در درمان افسردگي در كودكان و نوجوانان مؤثر باشند، اما تأثير داروهاي جديد مثل «SSRT» ها كمتر مورد ترديد است.

تاكنون تنها فلوكستين از سوي اداره دارو و غذاي آمريكا (FDA) براي درمان افسردگي در كودكان مورد تأييد قرار گرفته است. هر چند، بسياري از پزشكان داروهاي ضدافسردگي ديگري

را براي بيمارانشان تجويز مي كنند. اين بدان معني است كه پزشكان بر پايه نشانه هاي بيماري در هر كودك، از تجربه و قضاوت شخصي خود براي انتخاب دارو استفاده مي كنند. بررسيها نشان مي دهد كه در بسياري موارد اين داروها براي درمان افسردگي كودك مفيد بوده اند. به هر حال، پزشكان مختلف، روشهاي درماني متفاوتي دارند و به اولياي كودك توصيه مي شود كه از پزشك در مورد داروهايي كه تجويز مي كند و مزايا و خطرات استفاده از آ نها سؤال كنند. بيماران بايد آگاه باشند كه پزشك ممكن است براي تنظيم ميزان مصرف دارو براي حصول بهترين نتيجه و كمترين اثرات جانبي، نياز به كم و زياد كردن آن و يا تغيير دارو داشته باشد. به علاوه داروهاي ضدافسردگي، از جمله فلوكستين، ممكن است خطر فكر كردن به خودكشي را در بعضي بيماران، بويژه كودكان و نوجوانان، افزايش دهد و از اين رو توصيه شده كه تمامي كساني كه با اين داروها تحت درمان قرار مي گيرند، براي تغييرات غيرعادي رفتاري، مورد مراقبت دقيق قرار گيرند.

برپايه مطالعه جديدي كه در مجله روان پزشكي آمريكا منتشر شده است، اسيدهاي چرب امگا 3 (يك نوع چربي اشباع نشده كه در روغن ماهي يافت مي شود و پژوهشها نشان داده كه براي رشد كودك اهميت دارد) مي تواند براي كودكان مبتلا به افسردگي عمده مفيد باشد. براي درك كامل تر تأثيرات امگا 3 بر نشانه هاي افسردگي، هنوز به پژوهشهاي بيشتري نياز است. كودكان و نوجواناني كه داراي اختلال دوقطبي اند معمولاً توسط داروهايي كه حالت و وضع رواني را ثابت و استوار

مي كنند، مثل وال پروات و داروهاي ضدروان پريشي درمان مي شوند. جلسات روان درماني تكميلي نيز براي اختلال دوقطبي مفيد تشخيص داده شده است. كودكاني كه افسردگي شان از طريق دارو درماني مورد درمان قرار گرفته، در نخستين ماه درمان، بايد هر هفته از طرف پزشك ملاقات شوند. اين ملاقاتها در خلال هفته هاي پنجم تا هشتم درمان بايد يك هفته در ميان باشد و اگر مشكلي وجود نداشته باشد، پزشك بايد در هفته دوازدهم كودك را دوباره ملاقات كند و پس از آن، با نظر و توصيه پزشك معالج داروها را مصرف نمايد. پرسشهايي براي پرسيدن از پزشك آماده كردن پرسشهايي از قبل به بيماران كمك مي كند تا گفتگوي معني دارتر و هدفمندتري با پزشك خود درباره وضعيتشان داشته باشند. اوليا مي توانند پرسشهاي زير را در ارتباط با افسردگي كودكشان از پزشك بپرسند:

چه علايمي نشان مي دهد كه كودك من دچار افسردگي است؟

چه علايم و نشانه هايي وجود دارد مبني بر اينكه افسردگي كودك من به مراقبت پزشكي نياز دارد؟

وضعيت كودك من را چگونه تشخيص خواهيد داد؟

كودك من احتمالاً چه نوع افسردگي دارد؟

آيا بايد افسردگي كودك خود را به مدرسه يا مهدكودك اطلاع دهم؟

روشهاي مختلف درماني كودك من كدامند؟

آيا اين روش درمان خطر بالقوه يا اثرات جانبي دارد؟

با وجود هشدارهاي دارويي، كودك من بايد داروهاي ضد افسردگي مصرف كند؟ منافع و خطرات اين داروها كدامند؟

چه موقع من خواهم فهميد كه بايد كودكم مصرف داروهاي ضدافسردگي را قطع كند؟

من چه كارهايي بايد بكنم تا اثربخشي درمان كودكم را افزايش دهم؟

آيا بايد

كودك من روان درماني هم بشود؟ آيا درمان خانوادگي هم مفيد است؟

چقدر طول مي كشد تا وضعيت كودك من بهتر شود؟

چه علايمي نشان مي دهد كه افسردگي كودك من رو به بهبود است؟

چقدر احتمال دارد كه كودك من در آينده باز هم مورد حمله افسردگي قرار گيرد؟

كودكم افسرده است

منبع:روزنامه جوان

ترديد افسردگى در كودكان و بزرگسال معناى مشابهى ندارد و نشانه هاى هر كدام متفاوت است. به طور كلى، افسردگى عبارت است از احساس درماندگى و به بن بست رسيدن؛ گاهى اين اختلال علايم جسمانى دارد و گاهى علايم روانى؛ در بسيارى از موارد نيز نشانه هاى جسمانى و روانى همزمان ديده مى شود.پژوهش ها نشان داده است كه افسردگى مى تواند از آغاز زندگى يعنى دوران نوزادى هم پديد آيد. براى مثال، زمانى كه نوزاد به مرحله اى از رشد مى رسد كه مادر خود را مى شناسد (شش تا هشت ماهگى) جدا شدن از مادر موجب بروز حالات افسردگى در طفل مى شود. كودك افسرده فاقد انرژى لازم است و احساس خستگى مى كند. از لحاظ ظاهر نيز رنگى پريده دارد. تمركز حواس او پايين مى آيد؛ چنانكه قادر به توجه كردن و تمركز داشتن نيست و خود را فردى بى ارزش و بى كفايت احساس مى كند. افكار مربوط به مرگ هم در او بروز مى كند. فكر خودكشى (البته بدون طرح و نقشه معين) نيز در بعضى كودكان افسرده ديده مى شود.

كودكان افسرده به لحاظ پايين بودن سطح توجه تمركز، اغلب قادر به درس خواندن نيستند. يادگيرى آن ها كند مى شود و علاقه اى به درس

و مدرسه نشان نمى دهند. افت تحصيلى براى آن ها پيش مى آيد و حتى برخى پس از چند روز تعطيلى و به مدرسه رفتن، ابراز بى علاقگى مى كنند. به تدريج اين فقدان تمايل، به ترس از مدرسه تبديل مى شود. در اين شرايط والدين معمولاً علت را در مدرسه جست وجو مى كنند؛ در حالى كه اغلب، علت اين نوع ترس افسردگى كودك است و از آن جا كه كودكان افسرده بسيار به مادر وابسته مى شوند نگران از دست دادن مادر يا بيمار شدن او هستند و به اين ترتيب از مدرسه دورى مى كنند.سردرد، دل درد، سرگيجه و حالت تهوع از ديگر نشانه هاى جسمانى افسردگى است. از نشانه هاى رفتارى نيز مى توان به اين موارد اشاره كرد: كودكان افسرده معمولاً دروغ مى گويند، گاهى دزدى مى كنند و بعضاً تمايل به كار خلاف دارند.

علل

افسردگى يك بيمارى است كه علت هاى آن مى تواند ژنتيكى، زيستى يا محيطى باشد؛ هر يك از عوامل ياد شده مى تواند هم براى كودكان و هم براى بزرگسالان به بروز افسردگى بينجامد. در صورتى كه علت، ژنتيكى باشد بايد به اختلاف سطح هورمون ها و مواد بيوشيميايى بدن توجه كرد و در عوامل روانشناختى به رابطه والدين و كودك و همين طور به حالات روحى و روانى پدر و مادر.افسردگى به معناى فقدان يا از دست دادن است. كودكان افسرده، محيط يا چيزى دوست داشتنى را از دست داده اند و يا آن را هرگز به دست نياورده اند. حتى بعضى از روانكاوان افسردگى را معادل عزادارى دانسته اند و عنوان كرده اند

كه كودك افسرده براى از دست دادن شخص يا چيزى عزيز و دوست داشتنى گويى عزادارى مى كند. شايد در پاره اى موارد به نظر برسد كه كودك چيزى را از دست نداده اما مسلما در بين چيزهايى كه دارد، فقدان چيزى را احساس مى كند براى مثال كودك مادر دارد ولى مادر دلخواهش نيست يا پدر دارد اما پدر دلخواه را ندارد. اين گونه مضامين هم به عنوان فقدان سمبليك مطرح هستند و موجب افسردگى مى شوند. گاهى رفتار والدين از نوع آزاردهنده، تحقير كننده و مقايسه كننده است كه حالات افسردگى را در كودك به وجود مى آورد. در پاره اى از موارد هم مادر خود افسرده است و كودك در اثر مجاورت با او ناخواسته تمامى حالات وى را دريافت مى كند. به طور كلى چنانچه محيط زندگى كودك مطلوب نباشد (از نظر محبت، توجه و. . . . ) و نيازهايش ارضا نشود خطر افسردگى براى او وجود دارد.

افسردگى در خانواده درمان مى شود

خانواده و فضاى روانى آن در پيشگيرى از افسردگى و درمان اين اختلال تاثير بسيار دارد. البته در صورتى كه افسردگى حاصل عوامل درونى باشد درمان آن قدرى متفاوت است و بايستى كودك نزد روانپزشك متخصص برده شود و سپس روان درمانى صورت گيرد. اما براى درمان افسردگى هاى محيطى ( كه بيشترين نوع افسردگى كودكان را شامل مى شود ) ساختن فضايى دوستانه و صميمانه، فضايى كه كودك در آن احساس كند همه دوستش دارند و نيازهايش را به موقع و به جا برآورده مى كنند از مهمترين عوامل است. پدر و مادر افرادى هستند كه

كودك به آنها علاقه بسيار دارد و وجودشان به ويژه در دوران كودكى لازم است. به علاوه ارتباطات منفى و عارى از عشق و پذيرش مى توانند افسرده ساز باشند بنابراين وجود محيطى سرشار از عشق و محبت و روابطى سالم و صميمى براى كودكان ضرورى است و نبايد آنان را از اين نعمت محروم كنيم. همچنين بايد بكوشيم روابط بچه ها با دوستان و بستگان به طريقى مثبت و موثر پيوسته برقرار باشد. آرزوها، خواسته ها و تمايلات منطقى و طبيعى پاس داده شوند و سعى كنيم جلوى فقدان آنچه را كه ضرورى و لازم است بگيريم.

از ديگر عواملى كه به بروز افسردگى كمك مى كنند و براى پيشگيرى بايد به آنها توجه كرد. عبارت اند از:

- جدا شدن از خانواده و منابع حمايت كننده عاطفى

- تعويض مدرسه و از دست دادن دوستان

- مهاجرت - عوض كردن منزل

- تبعيض بين فرزندان و مقايسه كردن آنها با يكديگر

- به رخ كشيدن نكات منفى كودك و ابراز نكردن صفات مثبت او

- از دست دادن عزيزان ( از آن جا كه مرگ در اختيار بشر نيست. منظور از توجه در اين زمينه آن است كه خود و فرزندانمان در اين شرايط برخورد مناسبى داشته باشيم)

- شكايت والدين از ناراحتى هاى جسمانى كه كودكان را نگران از دست دادن آنها مى كند.

- مطرح كردن مسائل و مشكلات اقتصادى در حضور فرزندان

- عنوان كردن حوادث و اتفاقات ناگوار اجتماعى

در درمان كودكان افسرده توجه به علت افسردگى اهميت فراوان دارد براى مثال چنانچه منبع حمايتى اى را كه كودك

از دست داده بشناسيم مى توانيم جايگزين خوبى براى او در نظر بگيريم. همان طور كه قبلا گفته شد. افسردگى در اثر فقدان به وجود مى آيد بنابراين در درمان بايد به فكر به دست آوردن چيزهاى مطلوب و دوست داشتنى براى كودك باشيم. اجازه دهيم كودك افسرده صحبت كند و احساس خود را بيان نمايد. به احساس او احترام بگذاريم و سعى كنيم با تغيير رفتار خودمان تفسير كودك از وقايع پيرامونش را عوض كنيم. گاهى نيز لازم است محيط كودك را قدرى تغيير دهيم. كودكان خود بهترين منابع اطلاع رسانى به بزرگسالان هستند. يعنى از خود كودك مى توانيم اطلاعاتى در مورد اين كه چرا غمگين است به دست آوريم. در بسيارى موارد افسردگى كودك به نوع رابطه او با عزيزانش - به خصوص مادر - مربوط مى شود. گاهى نيز رفتار خشونت بار پدر و عدم ابراز عشق و محبت توسط او به بروز حالات غمزدگى و افسردگى در كودك مى انجامد. در اين صورت آموزش والدين براى اين كه چگونه با فرزندشان رفتار كنند مى تواند بسيار كمك كننده باشد. سختگيرى هاى افراطى پدر و مادر هم مى تواند توليد افسردگى و بى پناهى كند. بنابراين روان درمانى حمايتى، آموزش والدين، تغيير محيط و به دست آوردن چيزهاى مطلوب از نكات مهمى است كه در درمان افسردگى كودك بايد به آنها توجه كرد.

كودكم افسرده است

منبع:روزنامه جوان

ترديد افسردگى در كودكان و بزرگسال معناى مشابهى ندارد و نشانه هاى هر كدام متفاوت است. به طور كلى، افسردگى عبارت است از احساس درماندگى و به بن بست رسيدن؛ گاهى اين اختلال

علايم جسمانى دارد و گاهى علايم روانى؛ در بسيارى از موارد نيز نشانه هاى جسمانى و روانى همزمان ديده مى شود.پژوهش ها نشان داده است كه افسردگى مى تواند از آغاز زندگى يعنى دوران نوزادى هم پديد آيد. براى مثال، زمانى كه نوزاد به مرحله اى از رشد مى رسد كه مادر خود را مى شناسد (شش تا هشت ماهگى) جدا شدن از مادر موجب بروز حالات افسردگى در طفل مى شود. كودك افسرده فاقد انرژى لازم است و احساس خستگى مى كند. از لحاظ ظاهر نيز رنگى پريده دارد. تمركز حواس او پايين مى آيد؛ چنانكه قادر به توجه كردن و تمركز داشتن نيست و خود را فردى بى ارزش و بى كفايت احساس مى كند. افكار مربوط به مرگ هم در او بروز مى كند. فكر خودكشى (البته بدون طرح و نقشه معين) نيز در بعضى كودكان افسرده ديده مى شود.

كودكان افسرده به لحاظ پايين بودن سطح توجه تمركز، اغلب قادر به درس خواندن نيستند. يادگيرى آن ها كند مى شود و علاقه اى به درس و مدرسه نشان نمى دهند. افت تحصيلى براى آن ها پيش مى آيد و حتى برخى پس از چند روز تعطيلى و به مدرسه رفتن، ابراز بى علاقگى مى كنند. به تدريج اين فقدان تمايل، به ترس از مدرسه تبديل مى شود. در اين شرايط والدين معمولاً علت را در مدرسه جست وجو مى كنند؛ در حالى كه اغلب، علت اين نوع ترس افسردگى كودك است و از آن جا كه كودكان افسرده بسيار به مادر وابسته مى شوند نگران از دست دادن مادر يا بيمار شدن

او هستند و به اين ترتيب از مدرسه دورى مى كنند.سردرد، دل درد، سرگيجه و حالت تهوع از ديگر نشانه هاى جسمانى افسردگى است. از نشانه هاى رفتارى نيز مى توان به اين موارد اشاره كرد: كودكان افسرده معمولاً دروغ مى گويند، گاهى دزدى مى كنند و بعضاً تمايل به كار خلاف دارند.

علل افسردگى يك بيمارى است كه علت هاى آن مى تواند ژنتيكى، زيستى يا محيطى باشد؛ هر يك از عوامل ياد شده مى تواند هم براى كودكان و هم براى بزرگسالان به بروز افسردگى بينجامد. در صورتى كه علت، ژنتيكى باشد بايد به اختلاف سطح هورمون ها و مواد بيوشيميايى بدن توجه كرد و در عوامل روانشناختى به رابطه والدين و كودك و همين طور به حالات روحى و روانى پدر و مادر.افسردگى به معناى فقدان يا از دست دادن است. كودكان افسرده، محيط يا چيزى دوست داشتنى را از دست داده اند و يا آن را هرگز به دست نياورده اند. حتى بعضى از روانكاوان افسردگى را معادل عزادارى دانسته اند و عنوان كرده اند كه كودك افسرده براى از دست دادن شخص يا چيزى عزيز و دوست داشتنى گويى عزادارى مى كند. شايد در پاره اى موارد به نظر برسد كه كودك چيزى را از دست نداده اما مسلما در بين چيزهايى كه دارد، فقدان چيزى را احساس مى كند براى مثال كودك مادر دارد ولى مادر دلخواهش نيست يا پدر دارد اما پدر دلخواه را ندارد. اين گونه مضامين هم به عنوان فقدان سمبليك مطرح هستند و موجب افسردگى مى شوند. گاهى رفتار والدين از نوع آزاردهنده، تحقير كننده

و مقايسه كننده است كه حالات افسردگى را در كودك به وجود مى آورد. در پاره اى از موارد هم مادر خود افسرده است و كودك در اثر مجاورت با او ناخواسته تمامى حالات وى را دريافت مى كند. به طور كلى چنانچه محيط زندگى كودك مطلوب نباشد (از نظر محبت، توجه و. . . . ) و نيازهايش ارضا نشود خطر افسردگى براى او وجود دارد. افسردگى در خانواده درمان مى شود خانواده و فضاى روانى آن در پيشگيرى از افسردگى و درمان اين اختلال تاثير بسيار دارد. البته در صورتى كه افسردگى حاصل عوامل درونى باشد درمان آن قدرى متفاوت است و بايستى كودك نزد روانپزشك متخصص برده شود و سپس روان درمانى صورت گيرد. اما براى درمان افسردگى هاى محيطى ( كه بيشترين نوع افسردگى كودكان را شامل مى شود ) ساختن فضايى دوستانه و صميمانه، فضايى كه كودك در آن احساس كند همه دوستش دارند و نيازهايش را به موقع و به جا برآورده مى كنند از مهمترين عوامل است. پدر و مادر افرادى هستند كه كودك به آنها علاقه بسيار دارد و وجودشان به ويژه در دوران كودكى لازم است. به علاوه ارتباطات منفى و عارى از عشق و پذيرش مى توانند افسرده ساز باشند بنابراين وجود محيطى سرشار از عشق و محبت و روابطى سالم و صميمى براى كودكان ضرورى است و نبايد آنان را از اين نعمت محروم كنيم. همچنين بايد بكوشيم روابط بچه ها با دوستان و بستگان به طريقى مثبت و موثر پيوسته برقرار باشد. آرزوها، خواسته ها و تمايلات منطقى و طبيعى پاس داده شوند

و سعى كنيم جلوى فقدان آنچه را كه ضرورى و لازم است بگيريم.

از ديگر عواملى كه به بروز افسردگى كمك مى كنند و براى پيشگيرى بايد به آنها توجه كرد. عبارت اند از:

- جدا شدن از خانواده و منابع حمايت كننده عاطفى

- تعويض مدرسه و از دست دادن دوستان

- مهاجرت - عوض كردن منزل

- تبعيض بين فرزندان و مقايسه كردن آنها با يكديگر

- به رخ كشيدن نكات منفى كودك و ابراز نكردن صفات مثبت او

- از دست دادن عزيزان ( از آن جا كه مرگ در اختيار بشر نيست. منظور از توجه در اين زمينه آن است كه خود و فرزندانمان در اين شرايط برخورد مناسبى داشته باشيم)

- شكايت والدين از ناراحتى هاى جسمانى كه كودكان را نگران از دست دادن آنها مى كند.

- مطرح كردن مسائل و مشكلات اقتصادى در حضور فرزندان

- عنوان كردن حوادث و اتفاقات ناگوار اجتماعى

در درمان كودكان افسرده توجه به علت افسردگى اهميت فراوان دارد براى مثال چنانچه منبع حمايتى اى را كه كودك از دست داده بشناسيم مى توانيم جايگزين خوبى براى او در نظر بگيريم. همان طور كه قبلا گفته شد. افسردگى در اثر فقدان به وجود مى آيد بنابراين در درمان بايد به فكر به دست آوردن چيزهاى مطلوب و دوست داشتنى براى كودك باشيم. اجازه دهيم كودك افسرده صحبت كند و احساس خود را بيان نمايد. به احساس او احترام بگذاريم و سعى كنيم با تغيير رفتار خودمان تفسير كودك از وقايع پيرامونش را عوض كنيم. گاهى نيز لازم است محيط كودك را قدرى تغيير

دهيم. كودكان خود بهترين منابع اطلاع رسانى به بزرگسالان هستند. يعنى از خود كودك مى توانيم اطلاعاتى در مورد اين كه چرا غمگين است به دست آوريم. در بسيارى موارد افسردگى كودك به نوع رابطه او با عزيزانش - به خصوص مادر - مربوط مى شود. گاهى نيز رفتار خشونت بار پدر و عدم ابراز عشق و محبت توسط او به بروز حالات غمزدگى و افسردگى در كودك مى انجامد. در اين صورت آموزش والدين براى اين كه چگونه با فرزندشان رفتار كنند مى تواند بسيار كمك كننده باشد. سختگيرى هاى افراطى پدر و مادر هم مى تواند توليد افسردگى و بى پناهى كند. بنابراين روان درمانى حمايتى، آموزش والدين، تغيير محيط و به دست آوردن چيزهاى مطلوب از نكات مهمى است كه در درمان افسردگى كودك بايد به آنها توجه كرد.

با بچه «پررو»ها چه كنيم؟

نويسنده:طناز زارعي طوسي

منبع:روزنامه قدس

روشهاي بي شماري براي مقابله با بي ادبي بچه ها و تصحيح صحبت آنها وجود دارد. معمولاً پدران و مادران رفتار گستاخانه و بي ادبي كودكان را تحمل نمي كنند و به هر طريقي سعي در اصلاح و تغيير آن دارند. در اين جا روشهاي پيشنهادي چند مادر را آورده ايم:

1- زماني كه دخترم با پررويي صحبت مي كند، من فقط جملاتش را مؤدبانه تغيير مي دهم و مثلاً اگر او بگويد: «صد بار بايد بهت بگم كه آب مي خوام.» من تصحيح مي كنم: «مامان ممكنه لطفاً به من يك ليوان آب بدهي؟»

2- ما هميشه به پسرمان گفته ايم كه اگر با لحن بي ادبانه صحبت كند، جوابش را نمي دهيم و بايد لحن صحبتش

را عوض كند. حتي ابتدا ما جملات صحيح را برايش مي گفتيم و او تكرار مي كرد، ولي حالا كه چهار ساله شده كاملاً ياد گرفته كه چه طور مؤدبانه تقاضاي خود را بيان كند.

3- زماني كه دخترم با گستاخي صحبت مي كند، ما مي گوييم: «ببخشيد؟» و او معمولاً مي فهمد كه بايد چه طور صحبتش را عوض كند.

4- من معمولاً در برابر دخترم زانو مي زنم. طوري كه بتوانم در چشمهايش نگاه كنم. آرام اما محكم به وي يادآوري مي كنم كه اين لحن گستاخانه است. فرياد زدن بر سر ديگران اصلاً قشنگ نيست و كسي دوست ندارد كه با بي ادبي با او صحبت شود.

5- زماني كه بچه ها با پررويي صحبت مي كنند، من معمولاً در پي كشف علت آن برمي آيم. گاهي اوقات بچه ها درك درستي از مسؤول بودن پدر و مادر ندارند و گاهي هم همه چيز به ارتباط كلي ميان كودك و والدين برمي گردد. در هر حال اگر ريشه اين كار را درمان كنيم، رفتار خود به خود از منفي به مثبت تغيير خواهد كرد كه البته كشف اين مسأله مدتي زمان مي برد و نياز به صبر و تحمل دارد.

6- قبلاً زماني كه بچه ها با پررويي جوابم را مي دادند تا مرز جنون عصباني شده و بر سرشان داد مي زدم، اما حالا كه سعي در كنترل رفتارم دارم و با آنان با آرامش صحبت مي كنم، آنها هم روش خود را تغيير داده و آنچه را كه صحيح است، انتخاب مي كنند.

7- من و بچه ها در يك

جلسه خانوادگي در مورد روشهاي مختلفي كه مي شود تقاضاهاي خود را بيان كنند و انتظار ديگران در مورد مؤدبانه صحبت كردن، گفتگو كرديم و چند روش را انتخاب كرديم و حالا با هم اجرايش مي كنيم.

8- از زماني كه بچه ها خيلي كوچك بودند، من و شوهرم يك سري آداب اجتماعي و رفتار پسنديده را به آنان ياد داديم، مثل: «لطفاً و متشكرم، آداب درست غذا خوردن سر سفره، بدون داد زدن صحبت كردن و غيره» و بچه ها هم اغلب براي رفتار خوبشان تشويق مي شوند.

9- در جايي از كتاب داستان مورد علاقه دخترم، مادري مي گويد: «چه جمله غيردوستانه اي!» از آن به بعد هر وقت دخترم با پررويي صحبت مي كرد، من همين جمله را تكرار مي كردم و حالا او از بازي دوستانه/ غيردوستانه خوشش مي آيد و اغلب از من مي پرسد كه كدام جمله دوستانه و كدام جمله غيردوستانه است.

10- من براي مقابله با بي ادبي پسرم يك ليست از انواع تنبيه ها را تهيه كردم و سپس نشانش دادم و يادآوري كردم كه هر وقت با پررويي صحبت كند، چه عاقبتي انتظارش را مي كشد (تنبيه هايي شامل محروميت از استفاده از تلفن يا تلويزيون، بازي كردن خارج از منزل، كسر شدن پول جيبي اش و ...). سعي مي كنم كمتر حرف بزنم و بيشتر عمل كنم. پسرم هم كم كم ياد گرفت كه بايد مواظف صحبت كردنش باشد، چون مي داند كه مامانش در اين موارد اصلاً اهل شوخي نيست.

11- يك روز ماماني را در فروشگاه ديدم كه در جواب بي ادبي

پسرش فرياد زد: «چرا مثل يك حيوان وحشي رفتار مي كني. تو آدم بشو نيستي. از دستت خسته شدم!» از آن لحظه به بعد تصميم گرفتم كه با پسرم با احترام برخورد كنم. در اين موارد خاص او را به كناري كشيده و فقط با اين جمله كوتاه: «داري بي ادب مي شي. هر وقت با احترام صحبت كردي خوشحال مي شوم كه صحبتهايت را بشنوم.» با او برخورد مي كنم بعد هم او را ترك كرده از اتاق خارج مي شوم.

12- من به اين نكته رسيده ام كه بسياري از رفتارهاي دختر 4 ساله ام از سر ناآگاهي است، مثلاً روزي در خيابان فرياد زد كه مامان موهاي اين آقاهه عين دخترهاست! يا يك بار در پارك خيره به مردي فلج كه خود را روي زمين مي كشيد، نگاه مي كرد. در برخورد با اين مشكلات من به طور خصوصي به او مي گويم: «بهتر است اين حرفها را براي خودت نگه داري. ديگران دوست ندارند كسي ادايشان را دربياورد. بعضي از جملات يا خيره نگاه كردن به كسي احساسات او را جريحه دار مي كند.»

با بچه «پررو»ها چه كنيم؟

نويسنده:طناز زارعي طوسي

منبع:روزنامه قدس

روشهاي بي شماري براي مقابله با بي ادبي بچه ها و تصحيح صحبت آنها وجود دارد. معمولاً پدران و مادران رفتار گستاخانه و بي ادبي كودكان را تحمل نمي كنند و به هر طريقي سعي در اصلاح و تغيير آن دارند. در اين جا روشهاي پيشنهادي چند مادر را آورده ايم:

1- زماني كه دخترم با پررويي صحبت مي كند، من فقط جملاتش را مؤدبانه تغيير مي دهم و

مثلاً اگر او بگويد: «صد بار بايد بهت بگم كه آب مي خوام.» من تصحيح مي كنم: «مامان ممكنه لطفاً به من يك ليوان آب بدهي؟»

2- ما هميشه به پسرمان گفته ايم كه اگر با لحن بي ادبانه صحبت كند، جوابش را نمي دهيم و بايد لحن صحبتش را عوض كند. حتي ابتدا ما جملات صحيح را برايش مي گفتيم و او تكرار مي كرد، ولي حالا كه چهار ساله شده كاملاً ياد گرفته كه چه طور مؤدبانه تقاضاي خود را بيان كند.

3- زماني كه دخترم با گستاخي صحبت مي كند، ما مي گوييم: «ببخشيد؟» و او معمولاً مي فهمد كه بايد چه طور صحبتش را عوض كند.

4- من معمولاً در برابر دخترم زانو مي زنم. طوري كه بتوانم در چشمهايش نگاه كنم. آرام اما محكم به وي يادآوري مي كنم كه اين لحن گستاخانه است. فرياد زدن بر سر ديگران اصلاً قشنگ نيست و كسي دوست ندارد كه با بي ادبي با او صحبت شود.

5- زماني كه بچه ها با پررويي صحبت مي كنند، من معمولاً در پي كشف علت آن برمي آيم. گاهي اوقات بچه ها درك درستي از مسؤول بودن پدر و مادر ندارند و گاهي هم همه چيز به ارتباط كلي ميان كودك و والدين برمي گردد. در هر حال اگر ريشه اين كار را درمان كنيم، رفتار خود به خود از منفي به مثبت تغيير خواهد كرد كه البته كشف اين مسأله مدتي زمان مي برد و نياز به صبر و تحمل دارد.

6- قبلاً زماني كه بچه ها با پررويي جوابم را مي دادند تا

مرز جنون عصباني شده و بر سرشان داد مي زدم، اما حالا كه سعي در كنترل رفتارم دارم و با آنان با آرامش صحبت مي كنم، آنها هم روش خود را تغيير داده و آنچه را كه صحيح است، انتخاب مي كنند.

7- من و بچه ها در يك جلسه خانوادگي در مورد روشهاي مختلفي كه مي شود تقاضاهاي خود را بيان كنند و انتظار ديگران در مورد مؤدبانه صحبت كردن، گفتگو كرديم و چند روش را انتخاب كرديم و حالا با هم اجرايش مي كنيم.

8- از زماني كه بچه ها خيلي كوچك بودند، من و شوهرم يك سري آداب اجتماعي و رفتار پسنديده را به آنان ياد داديم، مثل: «لطفاً و متشكرم، آداب درست غذا خوردن سر سفره، بدون داد زدن صحبت كردن و غيره» و بچه ها هم اغلب براي رفتار خوبشان تشويق مي شوند.

9- در جايي از كتاب داستان مورد علاقه دخترم، مادري مي گويد: «چه جمله غيردوستانه اي!» از آن به بعد هر وقت دخترم با پررويي صحبت مي كرد، من همين جمله را تكرار مي كردم و حالا او از بازي دوستانه/ غيردوستانه خوشش مي آيد و اغلب از من مي پرسد كه كدام جمله دوستانه و كدام جمله غيردوستانه است.

10- من براي مقابله با بي ادبي پسرم يك ليست از انواع تنبيه ها را تهيه كردم و سپس نشانش دادم و يادآوري كردم كه هر وقت با پررويي صحبت كند، چه عاقبتي انتظارش را مي كشد (تنبيه هايي شامل محروميت از استفاده از تلفن يا تلويزيون، بازي كردن خارج از منزل، كسر شدن پول جيبي اش

و ...). سعي مي كنم كمتر حرف بزنم و بيشتر عمل كنم. پسرم هم كم كم ياد گرفت كه بايد مواظف صحبت كردنش باشد، چون مي داند كه مامانش در اين موارد اصلاً اهل شوخي نيست.

11- يك روز ماماني را در فروشگاه ديدم كه در جواب بي ادبي پسرش فرياد زد: «چرا مثل يك حيوان وحشي رفتار مي كني. تو آدم بشو نيستي. از دستت خسته شدم!» از آن لحظه به بعد تصميم گرفتم كه با پسرم با احترام برخورد كنم. در اين موارد خاص او را به كناري كشيده و فقط با اين جمله كوتاه: «داري بي ادب مي شي. هر وقت با احترام صحبت كردي خوشحال مي شوم كه صحبتهايت را بشنوم.» با او برخورد مي كنم بعد هم او را ترك كرده از اتاق خارج مي شوم.

12- من به اين نكته رسيده ام كه بسياري از رفتارهاي دختر 4 ساله ام از سر ناآگاهي است، مثلاً روزي در خيابان فرياد زد كه مامان موهاي اين آقاهه عين دخترهاست! يا يك بار در پارك خيره به مردي فلج كه خود را روي زمين مي كشيد، نگاه مي كرد. در برخورد با اين مشكلات من به طور خصوصي به او مي گويم: «بهتر است اين حرفها را براي خودت نگه داري. ديگران دوست ندارند كسي ادايشان را دربياورد. بعضي از جملات يا خيره نگاه كردن به كسي احساسات او را جريحه دار مي كند.»

سوگواري در كودكان

منبع:روزنامه قدس

كودكان درجات مختلفي از سوگ را در زندگي روزمره خود تجربه مي كنند، تنها مرگ يك والد يا اقوام نزديك نيست كه كودك را با

پديده سوگ مواجه مي كند، بلكه وقايع بي شمار ديگري هست كه گرچه از نظر ما كوچك و بي اهميت است ولي براي بچه ها برابر با يك ازدست دادن قابل توجه و مهم است. از آنجا كه كودكان در كلامي كردن هيجانات دروني خود ممكن است توانمندي كافي را نداشته باشند، همين امر درك يك كودك سوگوار و كمك به او را از سوي بزرگسالان با مشكل مواجه مي كند.

بخشي از پديده هايي كه بچه ها را با واكنش سوگ مواجه مي كند شامل موارد زير است:

مرگ:

مرگ والدين، اقوام، دوستان و آشنايان در نتيجه مرگ طبيعي، تصادف، بيماري، قتل، خودكشي ، كه مي تواند علاوه بر فشارهاي رواني حاشيه اي بر مرگ عزيز از دست رفته همراه آن باشد. لازم است در اهميت اين موضوع بدانيم كه 4 درصد كودكان و نوجوانان قبل از 18 سالگي مرگ يكي از والدين را تجربه كرده اند واگر ساير اعضاي خانواده و دوستان را نيز به آن اضافه كنيم، اين رقم افزايش خواهد داشت.

كودكان سوگوار

فقط مرگ انسانها كودك را متأثر نمي كند، مرگ حيوان مورد علاقه كودك نيز مي تواند در او واكنش سوگ ايجاد كند، حتي مرگ يك ماهي قرمز شب عيد كه كودك فقط دو سه بار در تنگ او، خرده نان ريخته اين چنين است.

طلاق:

عده اي از كودكان قبل از پايان مدرسه تجربه طلاق والدينشان را داشته اند و تقريباً نيمي از بچه هاي طلاق ارتباطشان را با يكي از والدين از دست مي دهند.

نقل مكان و مهاجرت:

به طور متوسط قبل از پايان دبيرستان نقل مكان و جابجايي هايي در خانواده انجام

مي شود. جالب است بدانيم كه با هر تعويض منزل، جدايي از دوستان، همسايه ها، مدرسه و اتاقي كه كودك به آن انس و عادت داشته و ... نيز رخ داده است و همه اينها در شرايطي است كه بدانيم كودكان تنها كساني هستند كه در تصميم گيري هاي روزمره نظر و مشاركت آنها خواسته نمي شود و كمترين اطلاعات به آنها داده مي شود.

نبود يك يا دو والد:

به دلايلي غير از طلاق مثلا به دليل بيماري، زنداني شدن، اعتياد و ...

گم كردن و از دست دادن وسايل شخصي و اسباب بازي:

گاه يك اسباب بازي كوچك و بي اهميت از ديد بزرگسالان، شيء محبوبي است كه كودك شبها آن را در آغوش مي گيرد و بدون آن خوابش نمي برد.

حوادث و وقايع محيطي و روزانه:

تعويض منزل و مدرسه، جدا شدن اعضاي خانواده از يكديگر به دليل ازدواج، قبول شدن در دانشگاه و يا هر دليل ديگر مانند آتش سوزي، سيل، زلزله، جنگ كه اين وقايع براي كودك با از دست دادن هاي مكرر و مهمي همراه است.

نقص عضو:

مثل؛ كنده شدن دندان، نقص عضوي مثل چشم، دست، پا و يا هر عضوي از اعضاي بدن حتي يك زخم كوچك خونريزي دهنده نياز به اطمينان بخشي و آرام سازي كودك دارد.

ازدست دادن اعتماد به نفس

انوع آزارهاي جسمي، هيجاني، محروميتها و ...

از دست دادن يا نداشتن توانايي و مهارتي خاص:

مثل اختلال يادگيري، كم توجهي، بيماري و ناتواني فيزيكي، چاقي ، پذيرفته نشدن در يك تيم ورزشي، تجديد يا مردود شدن در مدرسه.

سوگ چيست و علايم آن كدام است ؟

سوگ، حالت اندوه و

ناراحتي شديد دروني در واكنش به از دست دادن شخص، عقيده و فكر خاصي است. سوگ پاسخ هيجاني ما نسبت به ازدست دادن چيزي است.هر كودكي به روش خاص خود و به شيوه اي واحد با پديده سوگ روبرو مي شود. نبايد از كودكان انتظار داشته باشيم به يك گونه و يا مثل ما سوگواري كنند. بايد بپذيريم آنها خاص و منفرد هستند و هر كدام نيز به روشي ويژه به سوگ مي نشينند. در سوگ ممكن است حوزه هاي مختلف جسمي، رفتاري، فكري، احساسي و ... درگير شود، مانند كم خوابي، كابوس شبانه، كم اشتهايي، شب ادراري، بي قراري ، وابستگي شديد به افراد بازمانده ، نوازش كردن و بغل كردن آنها، تنها نخوابيدن، گوشه گيري، گريه كردن، پرخاشگري، سكوت ممتد و طولاني، افت تحصيلي، كاهش توجه و تمركز، فراموشكاري، اشكال در تصميم گيري، افكار خود تخريبي، احساس خشم، اندوه، گناه، درماندگي، ناتواني، نوميدي، تنهايي، ترس و اضطراب، سرگيجه، احساس خستگي و كسالت، تنگي نفس، آه كشيدن زياد، خشكي دهان، تپش قلب، احساس كرختي و سنگيني در بدن، ضعف عضلاني ، احساس گرفتگي و خفگي در گلو، درد معده.

احساسات، افكار و رفتارهاي شايع در كودكان در حال سوگ:

رؤياهاي شخص مرده، تقليد رفتارهاي او، الگو قرار دادن و ايده آل كردن رفتار و شخصيت وي ، بازگو كردن وقايع مرگ و مراسم و خاطرات او، احساس اينكه شخص مرده به طريقي با اوست، طرد كردن دوستان قديمي و جستجوي دوستان جديدي كه شرايط مشابهي را تجربه كرده اند، تلفن زدن مكرر در ساعات مدرسه به منزل براي چك كردن سلامتي ساير افراد خانواده، مشكل توجه

و تمركز روي تكاليف درسي و امور منزل، گريه كردن ناگهاني وسط كلاس درس، جستجوي اطلاعات پزشكي در مورد شخص مرده، احساس نگراني درباره وضعيت سلامتي خويش و گاهي بي تفاوتي نسبت به آن و نيز نيازبه مراقبت و توجه از سوي اطرافيان در كودك سوگوار ديده مي شود.

سوگواري در كودكان

منبع:روزنامه قدس

كودكان درجات مختلفي از سوگ را در زندگي روزمره خود تجربه مي كنند، تنها مرگ يك والد يا اقوام نزديك نيست كه كودك را با پديده سوگ مواجه مي كند، بلكه وقايع بي شمار ديگري هست كه گرچه از نظر ما كوچك و بي اهميت است ولي براي بچه ها برابر با يك ازدست دادن قابل توجه و مهم است. از آنجا كه كودكان در كلامي كردن هيجانات دروني خود ممكن است توانمندي كافي را نداشته باشند، همين امر درك يك كودك سوگوار و كمك به او را از سوي بزرگسالان با مشكل مواجه مي كند.

بخشي از پديده هايي كه بچه ها را با واكنش سوگ مواجه مي كند شامل موارد زير است:

مرگ: مرگ والدين، اقوام، دوستان و آشنايان در نتيجه مرگ طبيعي، تصادف، بيماري، قتل، خودكشي ، كه مي تواند علاوه بر فشارهاي رواني حاشيه اي بر مرگ عزيز از دست رفته همراه آن باشد. لازم است در اهميت اين موضوع بدانيم كه 4 درصد كودكان و نوجوانان قبل از 18 سالگي مرگ يكي از والدين را تجربه كرده اند واگر ساير اعضاي خانواده و دوستان را نيز به آن اضافه كنيم، اين رقم افزايش خواهد داشت.

كودكان سوگوار فقط مرگ انسانها كودك را متأثر نمي كند، مرگ حيوان مورد

علاقه كودك نيز مي تواند در او واكنش سوگ ايجاد كند، حتي مرگ يك ماهي قرمز شب عيد كه كودك فقط دو سه بار در تنگ او، خرده نان ريخته اين چنين است. طلاق: عده اي از كودكان قبل از پايان مدرسه تجربه طلاق والدينشان را داشته اند و تقريباً نيمي از بچه هاي طلاق ارتباطشان را با يكي از والدين از دست مي دهند. نقل مكان و مهاجرت: به طور متوسط قبل از پايان دبيرستان نقل مكان و جابجايي هايي در خانواده انجام مي شود. جالب است بدانيم كه با هر تعويض منزل، جدايي از دوستان، همسايه ها، مدرسه و اتاقي كه كودك به آن انس و عادت داشته و ... نيز رخ داده است و همه اينها در شرايطي است كه بدانيم كودكان تنها كساني هستند كه در تصميم گيري هاي روزمره نظر و مشاركت آنها خواسته نمي شود و كمترين اطلاعات به آنها داده مي شود.

نبود يك يا دو والد: به دلايلي غير از طلاق مثلا به دليل بيماري، زنداني شدن، اعتياد و ...

گم كردن و از دست دادن وسايل شخصي و اسباب بازي: گاه يك اسباب بازي كوچك و بي اهميت از ديد بزرگسالان، شيء محبوبي است كه كودك شبها آن را در آغوش مي گيرد و بدون آن خوابش نمي برد.

حوادث و وقايع محيطي و روزانه: تعويض منزل و مدرسه، جدا شدن اعضاي خانواده از يكديگر به دليل ازدواج، قبول شدن در دانشگاه و يا هر دليل ديگر مانند آتش سوزي، سيل، زلزله، جنگ كه اين وقايع براي كودك با از دست دادن هاي مكرر و مهمي

همراه است.

نقص عضو: مثل؛ كنده شدن دندان، نقص عضوي مثل چشم، دست، پا و يا هر عضوي از اعضاي بدن حتي يك زخم كوچك خونريزي دهنده نياز به اطمينان بخشي و آرام سازي كودك دارد.

ازدست دادن اعتماد به نفس انوع آزارهاي جسمي، هيجاني، محروميتها و ...

از دست دادن يا نداشتن توانايي و مهارتي خاص:

مثل اختلال يادگيري، كم توجهي، بيماري و ناتواني فيزيكي، چاقي ، پذيرفته نشدن در يك تيم ورزشي، تجديد يا مردود شدن در مدرسه.

سوگ چيست و علايم آن كدام است ؟ سوگ، حالت اندوه و ناراحتي شديد دروني در واكنش به از دست دادن شخص، عقيده و فكر خاصي است. سوگ پاسخ هيجاني ما نسبت به ازدست دادن چيزي است.هر كودكي به روش خاص خود و به شيوه اي واحد با پديده سوگ روبرو مي شود. نبايد از كودكان انتظار داشته باشيم به يك گونه و يا مثل ما سوگواري كنند. بايد بپذيريم آنها خاص و منفرد هستند و هر كدام نيز به روشي ويژه به سوگ مي نشينند. در سوگ ممكن است حوزه هاي مختلف جسمي، رفتاري، فكري، احساسي و ... درگير شود، مانند كم خوابي، كابوس شبانه، كم اشتهايي، شب ادراري، بي قراري ، وابستگي شديد به افراد بازمانده ، نوازش كردن و بغل كردن آنها، تنها نخوابيدن، گوشه گيري، گريه كردن، پرخاشگري، سكوت ممتد و طولاني، افت تحصيلي، كاهش توجه و تمركز، فراموشكاري، اشكال در تصميم گيري، افكار خود تخريبي، احساس خشم، اندوه، گناه، درماندگي، ناتواني، نوميدي، تنهايي، ترس و اضطراب، سرگيجه، احساس خستگي و كسالت، تنگي نفس، آه كشيدن زياد، خشكي دهان، تپش قلب، احساس كرختي

و سنگيني در بدن، ضعف عضلاني ، احساس گرفتگي و خفگي در گلو، درد معده. احساسات، افكار و رفتارهاي شايع در كودكان در حال سوگ: رؤياهاي شخص مرده، تقليد رفتارهاي او، الگو قرار دادن و ايده آل كردن رفتار و شخصيت وي ، بازگو كردن وقايع مرگ و مراسم و خاطرات او، احساس اينكه شخص مرده به طريقي با اوست، طرد كردن دوستان قديمي و جستجوي دوستان جديدي كه شرايط مشابهي را تجربه كرده اند، تلفن زدن مكرر در ساعات مدرسه به منزل براي چك كردن سلامتي ساير افراد خانواده، مشكل توجه و تمركز روي تكاليف درسي و امور منزل، گريه كردن ناگهاني وسط كلاس درس، جستجوي اطلاعات پزشكي در مورد شخص مرده، احساس نگراني درباره وضعيت سلامتي خويش و گاهي بي تفاوتي نسبت به آن و نيز نيازبه مراقبت و توجه از سوي اطرافيان در كودك سوگوار ديده مي شود.

نگاهي به بيماري اختلال هراس

نويسنده:مهشيد شريف نيا

چند مدت بود كه ترسي مبهم زندگي ام را سياه كرده بود. مي ترسيدم ديوانه شوم. با تني عرق كرده و تپشهاي شديد قلب به اين مسأله وحشتناك فكر مي كردم. تحمل اين تصور را نداشتم به سراغ دكتر رفتم و با بغض از درد وهم آلودم تعريف كردم: «هميشه دختر جسوري بودم. هيچ وقت مثل زنان اطراف از ديدن حشرات و حيوانات چندشم نمي شد و جيغ نمي كشيدم. تفريح مورد علاقه ام جمع آوري حشرات بود، بنابراين بي هيچ واهمه اي انواع عنكبوتها و كرمها را جمع مي كردم. برادرانم از تاريكي مي ترسيدند، ولي من نه. همه مي گفتند اين دختر بايد پسر مي شد، اما نمي

دانم چرا يك باره همه چيز تغيير كرد و من گرفتار ترس عجيبي شدم. گمان مي كنم ديوانه مي شوم.»

دكتر مي گويد: نگران نباش اين عارضه اختلال هراس نام دارد و درمان پذير است. اين اختلال در زنان بيشتر از مردها ديده مي شود؛ يعني به ازاي دو يا سه زن يك مرد مبتلا مي شود. اين اختلال در واقع نوعي اضطراب شديد خود به خود است كه حملات آن عود كننده و غير قابل پيش بيني است. اين حملات معمولاً 2 تا 10 دقيقه طول مي كشد، ولي بعضي حملات بيش از يك ساعت هم طول مي كشد. نشانه هاي جسمي اين عارضه تپش قلب، تندي ضربان قلب، درد سينه، احساس خفگي، تعريق، لرزيدن، انقباض عضلات دست وپا و... است. از نشانه هاي رواني هم مي توان به ترس شديد از ديوانه شدن، مرگ و احساس غير عادي و غير واقعي شدن خود و محيط ... اشاره كرد.

با وحشت مي گويم، آقاي دكتر! علت اين بيماري چيست؟ هيچ كدام از نزديكان و خانواده ام به اين بيماري مبتلا نشده اند.

دكتر با خونسردي پاسخ مي دهد: عوامل متعددي در ابتلا به اين عارضه دخالت دارند كه مي توان مهمترين آنها را عوامل زيست شناختي، ژنتيكي، بيماريها، داروها و حوادث ناگوار دانست. البته اختلالهاي تنفسي، قلبي، غددي و تشنج و محروميت از برخي داروها كه بدن به آن وابسته شده است نيز از آن عوامل مؤثر است. برخي از عوامل نيز در تشديد اين اختلال نقش بسزايي دارند كه استرس، احساس گناه، خستگي يا كار زياد، بيماري، سوء مصرف داروها، سابقه ساير اختلالهاي رواني و سابقه

خانوادگي اختلال هراس، از آن جمله است.

جوونا هم مي ترسن!

من با ناراحتي مي گويم: آقاي دكتر! من هنوز سي سالم نشده نبايد اينقدر اعصابم ضعيف شود كه دچار اختلال هراس شوم. به نظرتان سن من براي اين اختلال كم نيست؟

دكتر با لبخندي پدرانه مي گويد: نه! اين اختلال به سن مربوط نمي شود، ولي معمولاً اوايل بزرگسالي و حدود بيست و پنج سالگي اتفاق مي افتد، ولي ممكن است در هر سني ديده شود. البته روانپزشكان در اين باره تحقيقاتي كرده اند كه نشان مي دهد تقريباً 25 درصد جوانان در شرايط مختلف زندگي حداقل يك بار دچار علايم اختلال هراس شده اند.

كافئين را حذف كنيد

دوباره مي پرسم: به نظر شما اين عارضه درمان دارد. دكتر مي گويد: بله، درمان پذير است. تجويز داروهاي ضد افسردگي و ديگر داروها در درمان آن مؤثر است. براي آنكه مانع تكرار دوباره حملات شويد بهتر است به مقدار كافي استراحت و ورزش كنيد. آموزش روشهاي آرام بخش كه باعث كاهش اضطراب واسترس مي شود نيز بسيار اهميت دارد، يكي از آنها نفس عميق است. راه ديگر ثبت افكار و احساسات اضطرابي در دفتر مي باشد؛ چون با اين شيوه مي توانيد علل اضطراب و راه حلهاي احتمالي درمان آن را ارزيابي كنيد. نكته ديگر آنكه در رژيم غذايي خود مصرف كافئين را چه به صورت چاي يا هر شكل ديگر قطع كنيد؛ زيرا مصرف اين مواد، در عود كردن حملات اختلال هراس مؤثر است.

با نگراني مي گويم: يعني امكان عود دوباره اين اختلال وجود دارد؟

دكتر پاسخ مي دهد: متأسفانه بيماران هر از چندي دچار اين حمله

ها مي شوند، اما درماني براي آن پيدا نشده است، اما من معتقدم اگر شما به رژيم غذايي بدون كافئين، ورزش و استفاده از روشهاي آرام كننده توجه كافي بكنيد و درباره افكار و احساسات ناخوشايند خود با آشنا يا دوستي صحبت كنيد؛ مطمئن باشيد با كمك پزشكان بازگشت آن كمتر اتفاق مي افتد. اما اگر با درمانهاي معمولي بهبود نيافتيد يا نشانه هاي جديد غير قابل علتي داشتيد، دوباره مراجعه كنيد.

من باز مي گردم و به خودم قول مي دهم مثل هميشه با اراده، ديو ترس را مغلوب كنم و ترس را بترسانم.

نگاهي به بيماري اختلال هراس

نويسنده:مهشيد شريف نيا

چند مدت بود كه ترسي مبهم زندگي ام را سياه كرده بود. مي ترسيدم ديوانه شوم. با تني عرق كرده و تپشهاي شديد قلب به اين مسأله وحشتناك فكر مي كردم. تحمل اين تصور را نداشتم به سراغ دكتر رفتم و با بغض از درد وهم آلودم تعريف كردم: «هميشه دختر جسوري بودم. هيچ وقت مثل زنان اطراف از ديدن حشرات و حيوانات چندشم نمي شد و جيغ نمي كشيدم. تفريح مورد علاقه ام جمع آوري حشرات بود، بنابراين بي هيچ واهمه اي انواع عنكبوتها و كرمها را جمع مي كردم. برادرانم از تاريكي مي ترسيدند، ولي من نه. همه مي گفتند اين دختر بايد پسر مي شد، اما نمي دانم چرا يك باره همه چيز تغيير كرد و من گرفتار ترس عجيبي شدم. گمان مي كنم ديوانه مي شوم.»

دكتر مي گويد: نگران نباش اين عارضه اختلال هراس نام دارد و درمان پذير است. اين اختلال در زنان بيشتر از مردها ديده مي شود؛ يعني

به ازاي دو يا سه زن يك مرد مبتلا مي شود. اين اختلال در واقع نوعي اضطراب شديد خود به خود است كه حملات آن عود كننده و غير قابل پيش بيني است. اين حملات معمولاً 2 تا 10 دقيقه طول مي كشد، ولي بعضي حملات بيش از يك ساعت هم طول مي كشد. نشانه هاي جسمي اين عارضه تپش قلب، تندي ضربان قلب، درد سينه، احساس خفگي، تعريق، لرزيدن، انقباض عضلات دست وپا و... است. از نشانه هاي رواني هم مي توان به ترس شديد از ديوانه شدن، مرگ و احساس غير عادي و غير واقعي شدن خود و محيط ... اشاره كرد.

با وحشت مي گويم، آقاي دكتر! علت اين بيماري چيست؟ هيچ كدام از نزديكان و خانواده ام به اين بيماري مبتلا نشده اند.

دكتر با خونسردي پاسخ مي دهد: عوامل متعددي در ابتلا به اين عارضه دخالت دارند كه مي توان مهمترين آنها را عوامل زيست شناختي، ژنتيكي، بيماريها، داروها و حوادث ناگوار دانست. البته اختلالهاي تنفسي، قلبي، غددي و تشنج و محروميت از برخي داروها كه بدن به آن وابسته شده است نيز از آن عوامل مؤثر است. برخي از عوامل نيز در تشديد اين اختلال نقش بسزايي دارند كه استرس، احساس گناه، خستگي يا كار زياد، بيماري، سوء مصرف داروها، سابقه ساير اختلالهاي رواني و سابقه خانوادگي اختلال هراس، از آن جمله است. جوونا هم مي ترسن! من با ناراحتي مي گويم: آقاي دكتر! من هنوز سي سالم نشده نبايد اينقدر اعصابم ضعيف شود كه دچار اختلال هراس شوم. به نظرتان سن من براي اين اختلال كم نيست؟

دكتر با لبخندي

پدرانه مي گويد: نه! اين اختلال به سن مربوط نمي شود، ولي معمولاً اوايل بزرگسالي و حدود بيست و پنج سالگي اتفاق مي افتد، ولي ممكن است در هر سني ديده شود. البته روانپزشكان در اين باره تحقيقاتي كرده اند كه نشان مي دهد تقريباً 25 درصد جوانان در شرايط مختلف زندگي حداقل يك بار دچار علايم اختلال هراس شده اند. كافئين را حذف كنيد دوباره مي پرسم: به نظر شما اين عارضه درمان دارد. دكتر مي گويد: بله، درمان پذير است. تجويز داروهاي ضد افسردگي و ديگر داروها در درمان آن مؤثر است. براي آنكه مانع تكرار دوباره حملات شويد بهتر است به مقدار كافي استراحت و ورزش كنيد. آموزش روشهاي آرام بخش كه باعث كاهش اضطراب واسترس مي شود نيز بسيار اهميت دارد، يكي از آنها نفس عميق است. راه ديگر ثبت افكار و احساسات اضطرابي در دفتر مي باشد؛ چون با اين شيوه مي توانيد علل اضطراب و راه حلهاي احتمالي درمان آن را ارزيابي كنيد. نكته ديگر آنكه در رژيم غذايي خود مصرف كافئين را چه به صورت چاي يا هر شكل ديگر قطع كنيد؛ زيرا مصرف اين مواد، در عود كردن حملات اختلال هراس مؤثر است.

با نگراني مي گويم: يعني امكان عود دوباره اين اختلال وجود دارد؟

دكتر پاسخ مي دهد: متأسفانه بيماران هر از چندي دچار اين حمله ها مي شوند، اما درماني براي آن پيدا نشده است، اما من معتقدم اگر شما به رژيم غذايي بدون كافئين، ورزش و استفاده از روشهاي آرام كننده توجه كافي بكنيد و درباره افكار و احساسات ناخوشايند خود با آشنا يا دوستي

صحبت كنيد؛ مطمئن باشيد با كمك پزشكان بازگشت آن كمتر اتفاق مي افتد. اما اگر با درمانهاي معمولي بهبود نيافتيد يا نشانه هاي جديد غير قابل علتي داشتيد، دوباره مراجعه كنيد.

من باز مي گردم و به خودم قول مي دهم مثل هميشه با اراده، ديو ترس را مغلوب كنم و ترس را بترسانم.

با شهامت بگوييد نه

نويسنده:دكتر معصومه رفيقى مرند

شمار زيادى از افرادى كه دچار وسواس هاى فكرى هستند، از ناتوانى خود در «دفاع از خويش» براى «نه گفتن» و «اعتراض» گله مندند. به همين خاطر بخشى از افكار ناخوشايند خود از جمله سرزنش درونى شان را به اين موضوع نسبت مى دهند.

آنها مى گويند: در بسيارى از مواقعى كه در حالت رودربايستى قرار گرفته و نمى توانيم به تقاضاهاى تحميلى دوستان و خانواده «نه» بگوييم، فشار زيادى را تحمل مى كنيم و از آن جا كه اين نوع تقاضاهاى غيرمنطقى و تحميلى، بار كارى و گرفتارى زيادى را براى ما به وجود مى آورد، فشار ناشى از انجام آن ما را به شدت عصبى مى كند و آن وقت سرزنش از خود در قالب وسواس هاى فكرى چرا، چطور و غيره شروع مى شود!

_ چرا پذيرفتم؟ من كه خودم اين همه كار داشتم!

_ چطور به آنها بفهمانم كه «اين » وظيفه من نيست؟

_ مگر من توقع نابجا از آنها دارم كه آنها در قبالش توقع دارند؟

_ آخر چرا من؟ با وجود اين همه آدم چرا يقه مرا گرفته؟

... و بالاخره تسليم شده و تن به انجام كارى مى دهند كه وظيفه آنها نيست.

ترس و كمرويى ، يكى از مهم ترين موانع روحى براى اعلام

اعتراض و ابراز احساسات و خواسته هاى ما در مقابل خواسته ها و نظرات تحميلى ديگران است.شايد بعضى از شما نيز از آن گروه افرادى هستيد كه در مقابل نظرات و خواسته هاى ديگران خيلى زود تسليم مى شويد و زمينه را براى سلطه جويى آنها فراهم مى سازيد! فقط به اين خاطر كه نمى توانيد اعتراض كنيد. حتى وقتى اطرافيان و دوستان مسأله را عنوان مى كنند، در پاسخ مى گوييد:

_ من نمى خواهم كسى را از خود برنجانم!

_ مى ترسم اگر «نه» بگويم، مشكلى پيش بيايد!

_ آخر، شما او را نمى شناسيد! به محض مخالفت، رفتارى از او سر مى زند كه به هيچ وجه نمى توان جلوى او را گرفت!؟

بعضى ها طورى رفتار مى كنند كه انگار ما موظف به انجام كارها و يا خواسته هاى آنها هستيم! رفتار آنها نشان مى دهد كه قصد سلطه جويى دارند. اما در عين حال خودشان حاضر نيستند براى ديگران قدمى بردارند و زيركانه از انجام چنين خواسته هايى طفره مى روند.ذهنيت كودكانه اى كه زمينه ساز اين نوع سلطه جويى ها است چيزى شبيه به اين است كه به خاطر دوستى و معاشرت با ديگران بايد نيازهاى آنها را پيش بينى كرد، نسبت به آن حساس بود و در همه حال آمادگى انجام خواسته هاى ديگران را داشت. اگر آن را درك نكرديم، لايق دوستى و معاشرت نيستيم!اين نمونه هاى سلطه جويانه را اغلب درمناسباتى كه همه روزه با ديگران داريد، مشاهده مى كنيد. اعضاى خانواده ، همكاران ، همكلاسى ها، هم اتاقى ها و ديگران اين باور را در سر پرورانده اند و

چه بسا سعى كنند با يك نگاه دلخور، غضب آلود و حتى با سكوت خود،درصدد سلطه جويى برشما برآيند تا رفتارتان را مطابق ميل آنها تغيير دهيد تا خداى ناكرده از دست شما عصبانى و دلخور نشوند! در چنين وضعى ، اگر به اين نوع رفتارها كه هرگونه حق اعتراض و تصميم گيرى را از شما سلب مى كند، تن دهيد، نه تنها از انجام كارهايى كه دوست داريد محروم مى شويد، بلكه مجبور مى شويد بر خلاف ميل خود كار كنيد.

اعتراض و بهداشت روانى

هريك از ما به عنوان پدر و مادر و يا هر عضو اجتماعى و خانوادگى لازم است به حق اعتراض، قاطعيت و تصميم گيرى نزديكان و اطرافيان خود احترام بگذاريم و از فرهنگ قاطعيت و اعتراض جانبدارى كنيم.بى توجهى ديگران به اين حقوق ما را گرفتار جسمى مريض، روحى بيمار و روابطى ناسالم مى كند. از اين رو به خاطر حفظ بهداشت و سلامت روانى جامعه، دفاع از فرهنگ قاطعيت ، وظيفه تك تك افراد آن جامعه است.

انتظارات بيجا

فكرش را بكنيد. براى خودتان برنامه مهمى داريد كه مستلزم صرف وقت و انرژى خاصى است و بايد در محدوده زمانى معينى، انجام پذيرد كه ناگهان سر و كله يكى از دوستان و يا اقوامى پيدا مى شود كه اغلب بدون هماهنگى و در نظر گرفتن شرايط و وضع افراد، در زندگى ديگران سبز مى شود و انتظارات نامعقولى دارند كه به دور از توان و تحمل و موقعيت مخاطب آنهاست.

_ اگه مى شه، فردا به جاى من به فلان جا برو! من كارى دارم كه خودم نمى توانم بروم!

_ راستى

به فلانى گفتم فردا بياد اداره شما، كارشو براش انجام بده!

_ اين را آوردم كه برام درستش كنى همين امروز لازمش دارم!

_ اومدم با هم بريم خريد!

_ اومدم فلان چيز را ازت قرض بگيرم!

_ اومدم ماشينت رو بگيرم مى خوام باهاش چندروزى برم سفر!

_ اومدم خواهش كنم (نگو نمى تونم اگر خودت هم نمى تونى، كسى رو برام پيداكن! ) فردا ساعت ? بيايى محضر ضامن من بشى!

_ يه كارى هست كه تو بايد برام انجامش بدى.

و شايد حرف آخرش اين باشد:

_ اومدم روى سر تو خراب بشم!

شايد بعضى از شماها بگوييد چه اشكالى داره هر كارى كه از دستم بربياد براى ديگران انجام مى دم! ناسلامتى ما بنى آدميم كه اعضاى يك پيكرند!

اين كه خيلى خوبه و جاى تشكر داره! اما اگر اين تقاضاها زود به زود و مرتب تكرار بشه چى؟

عده اى مى گويند:

_ بستگى داره كه چه چيز و چه كارى را از آدم بخواهند؟ اگر بتوانم انجام مى دهم و اگر نتوانستم به راحتى «نه» مى گويم و جان خودم را خلاص مى كنم!

اين يك جواب منطقى است و جاى هيچگونه بحثى ندارد. اما گروهى ديگر مى گويند:

_ «من زير هيچ شرايطى نمى توانم به ديگران «نه» بگويم:

و عده اى ديگر هم درگير ترس، ترديد و عذاب وجدان هستند و نمى دانند كه در چنين شرايطى چه بايد بكنند؟

مرجع خير بودن و كمك كردن به ديگران ، نه تنها اشكالى ندارد، بلكه رفتارى خوب و خداپسندانه است. اما اين امر بايد به گونه اى باشد كه مشكلات جانبى و بار اضافى خارج از حد توانايى طرف مقابل، برايش ايجاد نكند.»

مخاطب

اين بحث كسانى هستند كه از «نه گفتن» و «اعتراض» دچار احساس گناه و هراس مى شوند.

خانمى مى گفت:

_ من هر بار كه در چنين شرايطى قرار مى گيرم بر سر دوراهى انتخاب واقع مى شوم. از طرفى گاهى خواسته هاى اطرافيان به گونه اى است كه انجام آن از حد توان ، تحمل ، شرايط و وقت و زمانى كه بايد به آن اختصاص دهم ،خارج است . گاهى نيز خودم از صميم قلب مايل به انجام كارهاى ديگران كه وظيفه من هم نيست، نيستم! در مواقعى نيز افرادى به اين مسأله عادت مى كنند و مرتباً از من مى خواهند كه كارهايشان را به عهده بگيرم! درچنين شرايطى، وقتى «نه» مى گويم، دچار عذاب وجدان مى شوم و زمانى هم كه «بله» مى گويم، از اين كه قاطع نيستم و كارى به من تحميل مى شود، از خودم متنفر مى شوم كه نمى توانم از حق خودم دفاع كنم!

سرزنش درونى و وسواس هاى فكرى

تنفر از خود، سرزنش خود را نيز به دنبال دارد در اينجاست كه انسان با خودش تضاد پيدا مى كند و گفت وگوها و پرسش هاى يك طرفه درونى شروع مى شود. فرد سعى مى كند خودش به آنها پاسخ دهد و اين افكار وسواسى، به طور مرتب مشغله فكرى او را تشكيل مى دهد.

دختر جوانى مى گفت:

_ آنقدر فكرهاى تكرارى مختلف در مغزم نمايان مى شود كه گاه بر اثر تراكم و فشار بيش از حد افكار، احساس مى كنم سرم بزرگ شده و حتى سرم وزن پيدا كرده و سنگين مى شود و به گردنم فشار

مى آورد. درعين حال فكر مى كنم كه به زودى سرم منفجر خواهد شد.

اگرافكار، شكل مرضى پيدا كنند، خلاصى از دست آنها بسيار مشكل است. به نمونه اى از گفت وگوهاى يك طرفه ذهنى توجه كنيد:

اگر «نه» بگويم، آيا دوستم دلخور نمى شود؟

چرا شايد هم دلخور بشود. آن وقت چه اتفاقى مى افتد؟

حتماً ميانه ما شكرآب خواهد شد!

اگر پاسخ منفى بدهم ، آيا نخواهد گفت كه آدم خودخواهى هستم و يا بى معرفتم؟

خب ، اگر قبول كنم و بله بگويم هم كه ناچار مى شوم هميشه جور ديگران را بكشم و اين جريمه و تاوانى است كه بايد براى راضى نگه داشتن و زندگى كردن در كنار ديگران بپردازم! اه ... آخر به من چه.

آن وقت ديگران چه مى گويند؟ آيا نمى گويند كه طرف «هالو» است؟

_ آخ امان از دست ديگران، بابا، يكى به من بگه كه چيكار كنم؟

در واقع دلمان، چيزى را مى خواهد و بعضى ها انتظار ديگرى دارند واحساس گناه نيز سد راه تصميم گيرى براى انجام دادن يا ندادن كارى كه وظيفه ما نيست مى شود و مرتب ما را زير سؤال مى برد و ايجاد اضطراب مى كند.

اما اگر از همان ابتدا با قاطعيت موضع خود را روشن كنيم كه اين كار وظيفه ما هست و يا نيست؟ دچار چنين وضعى نمى شويم. ايرادى هم ندارد زيرا ما از حق خود دفاع كرده ايم.

«نه گفتن» به دعوت ها و ميهمانى هايى كه تمايل به صرف وقت و انرژى براى آن نداريد و عملاً براى شما مقدور نيست و نيز فعاليت هاى اجتماعى و برنامه هاى اضافى و كارهايى كه

در حد توان شما نبوده و يا به هرعلتى برايتان مقدور نيست و مشكلاتى را براى شما به بار مى آورد، مستلزم قاطعيت و احترام به خود و احساس حقانيت است.

آسيب شناسى اعتراض نكردن

قاطعيت و دفاع از حق خود، چارچوبى است كه مشاركت درست را در مناسبات انسانى تضمين مى كند. رعايت حقوق قاطعيت اشخاص يعنى اين كه كسى حق داشته باشد در مقابل انتظارات نابجاى ديگران «نه» بگويد و ديگران نيز او را درك كنند و به «نه گفتن» او ايرادى نباشد.بدون وجود يك چنين چارچوبى كه به هريك از ما امكان ابراز وجود و تصميم گيرى در مقابل ديگران مى دهد، اعتماد و اطمينان جاى خود را به سوءظن مى دهدو دلسوزى به بدبينى مبدل مى شود. نبود اعتراض و قاطعيت در مقابل سلطه جويى و ظلم، يكى از عوامل بسيار مهم بزهكارى ها، فحشا، انحرافات، تبعيض ها و بيمارى هاى روانى و اثرات مترتب برآن مانند خودكشى و آدم كشى است و چه بسا طلاق ها، جدايى ها، فرارها، توطئه ها و از هم پاشيدگى هاى خانوادگى به دليل نبود قاطعيت از روز اول زناشويى باشد.

«نه گفتن» گستاخى نيست

نه گفتن گستاخى نيست . استفاده از حق قاطعيت نوعى هنر است و نياز به انديشه، حوصله و آگاهى دارد.روانشناسى اعتراض مى گويد: قاطعيت و اعتراض ، خودخواهى و گستاخى نيست. پس وقتى كه قاطعانه عمل مى كنيد، احساس گناه نكنيد. اعتراض درست موجب اعتماد به نفس مى شود. پيدا كردن مهارت هاى كلامى مستدل و منطقى از اصول اوليه روانشناسى اعتراض است و كسانى مى توانند قاطعانه «نه» بگويند كه داراى مهارت

كلامى بوده و ديگران را در نپذيرفتن تقاضاى آنها مجاب و قانع كنند.

هنگام «نه گفتن» احساس حقانيت كنيد

احساس حقانيت، مقاومت افراد را در برابر خواسته هاى تحميلى ديگران بالا مى برد. راضى نگه داشتن ديگران حدودى دارد كه بايد جهت و جانب آن روشن باشد تا بهداشت روانى افراد را به مخاطره نيندازد.

با شهامت بگوييد نه

نويسنده:دكتر معصومه رفيقى مرند

شمار زيادى از افرادى كه دچار وسواس هاى فكرى هستند، از ناتوانى خود در «دفاع از خويش» براى «نه گفتن» و «اعتراض» گله مندند. به همين خاطر بخشى از افكار ناخوشايند خود از جمله سرزنش درونى شان را به اين موضوع نسبت مى دهند.

آنها مى گويند: در بسيارى از مواقعى كه در حالت رودربايستى قرار گرفته و نمى توانيم به تقاضاهاى تحميلى دوستان و خانواده «نه» بگوييم، فشار زيادى را تحمل مى كنيم و از آن جا كه اين نوع تقاضاهاى غيرمنطقى و تحميلى، بار كارى و گرفتارى زيادى را براى ما به وجود مى آورد، فشار ناشى از انجام آن ما را به شدت عصبى مى كند و آن وقت سرزنش از خود در قالب وسواس هاى فكرى چرا، چطور و غيره شروع مى شود!

_ چرا پذيرفتم؟ من كه خودم اين همه كار داشتم!

_ چطور به آنها بفهمانم كه «اين » وظيفه من نيست؟

_ مگر من توقع نابجا از آنها دارم كه آنها در قبالش توقع دارند؟

_ آخر چرا من؟ با وجود اين همه آدم چرا يقه مرا گرفته؟

... و بالاخره تسليم شده و تن به انجام كارى مى دهند كه وظيفه آنها نيست.

ترس و كمرويى ، يكى از مهم ترين موانع

روحى براى اعلام اعتراض و ابراز احساسات و خواسته هاى ما در مقابل خواسته ها و نظرات تحميلى ديگران است.شايد بعضى از شما نيز از آن گروه افرادى هستيد كه در مقابل نظرات و خواسته هاى ديگران خيلى زود تسليم مى شويد و زمينه را براى سلطه جويى آنها فراهم مى سازيد! فقط به اين خاطر كه نمى توانيد اعتراض كنيد. حتى وقتى اطرافيان و دوستان مسأله را عنوان مى كنند، در پاسخ مى گوييد:

_ من نمى خواهم كسى را از خود برنجانم!

_ مى ترسم اگر «نه» بگويم، مشكلى پيش بيايد!

_ آخر، شما او را نمى شناسيد! به محض مخالفت، رفتارى از او سر مى زند كه به هيچ وجه نمى توان جلوى او را گرفت!؟

بعضى ها طورى رفتار مى كنند كه انگار ما موظف به انجام كارها و يا خواسته هاى آنها هستيم! رفتار آنها نشان مى دهد كه قصد سلطه جويى دارند. اما در عين حال خودشان حاضر نيستند براى ديگران قدمى بردارند و زيركانه از انجام چنين خواسته هايى طفره مى روند.ذهنيت كودكانه اى كه زمينه ساز اين نوع سلطه جويى ها است چيزى شبيه به اين است كه به خاطر دوستى و معاشرت با ديگران بايد نيازهاى آنها را پيش بينى كرد، نسبت به آن حساس بود و در همه حال آمادگى انجام خواسته هاى ديگران را داشت. اگر آن را درك نكرديم، لايق دوستى و معاشرت نيستيم!اين نمونه هاى سلطه جويانه را اغلب درمناسباتى كه همه روزه با ديگران داريد، مشاهده مى كنيد. اعضاى خانواده ، همكاران ، همكلاسى ها، هم اتاقى ها و ديگران اين باور را در سر

پرورانده اند و چه بسا سعى كنند با يك نگاه دلخور، غضب آلود و حتى با سكوت خود،درصدد سلطه جويى برشما برآيند تا رفتارتان را مطابق ميل آنها تغيير دهيد تا خداى ناكرده از دست شما عصبانى و دلخور نشوند! در چنين وضعى ، اگر به اين نوع رفتارها كه هرگونه حق اعتراض و تصميم گيرى را از شما سلب مى كند، تن دهيد، نه تنها از انجام كارهايى كه دوست داريد محروم مى شويد، بلكه مجبور مى شويد بر خلاف ميل خود كار كنيد.

اعتراض و بهداشت روانى هريك از ما به عنوان پدر و مادر و يا هر عضو اجتماعى و خانوادگى لازم است به حق اعتراض، قاطعيت و تصميم گيرى نزديكان و اطرافيان خود احترام بگذاريم و از فرهنگ قاطعيت و اعتراض جانبدارى كنيم.بى توجهى ديگران به اين حقوق ما را گرفتار جسمى مريض، روحى بيمار و روابطى ناسالم مى كند. از اين رو به خاطر حفظ بهداشت و سلامت روانى جامعه، دفاع از فرهنگ قاطعيت ، وظيفه تك تك افراد آن جامعه است.

انتظارات بيجا فكرش را بكنيد. براى خودتان برنامه مهمى داريد كه مستلزم صرف وقت و انرژى خاصى است و بايد در محدوده زمانى معينى، انجام پذيرد كه ناگهان سر و كله يكى از دوستان و يا اقوامى پيدا مى شود كه اغلب بدون هماهنگى و در نظر گرفتن شرايط و وضع افراد، در زندگى ديگران سبز مى شود و انتظارات نامعقولى دارند كه به دور از توان و تحمل و موقعيت مخاطب آنهاست.

_ اگه مى شه، فردا به جاى من به فلان جا برو! من كارى دارم كه

خودم نمى توانم بروم!

_ راستى به فلانى گفتم فردا بياد اداره شما، كارشو براش انجام بده!

_ اين را آوردم كه برام درستش كنى همين امروز لازمش دارم!

_ اومدم با هم بريم خريد!

_ اومدم فلان چيز را ازت قرض بگيرم!

_ اومدم ماشينت رو بگيرم مى خوام باهاش چندروزى برم سفر!

_ اومدم خواهش كنم (نگو نمى تونم اگر خودت هم نمى تونى، كسى رو برام پيداكن! ) فردا ساعت ? بيايى محضر ضامن من بشى!

_ يه كارى هست كه تو بايد برام انجامش بدى.

و شايد حرف آخرش اين باشد:

_ اومدم روى سر تو خراب بشم!

شايد بعضى از شماها بگوييد چه اشكالى داره هر كارى كه از دستم بربياد براى ديگران انجام مى دم! ناسلامتى ما بنى آدميم كه اعضاى يك پيكرند!

اين كه خيلى خوبه و جاى تشكر داره! اما اگر اين تقاضاها زود به زود و مرتب تكرار بشه چى؟

عده اى مى گويند:

_ بستگى داره كه چه چيز و چه كارى را از آدم بخواهند؟ اگر بتوانم انجام مى دهم و اگر نتوانستم به راحتى «نه» مى گويم و جان خودم را خلاص مى كنم!

اين يك جواب منطقى است و جاى هيچگونه بحثى ندارد. اما گروهى ديگر مى گويند:

_ «من زير هيچ شرايطى نمى توانم به ديگران «نه» بگويم:

و عده اى ديگر هم درگير ترس، ترديد و عذاب وجدان هستند و نمى دانند كه در چنين شرايطى چه بايد بكنند؟

مرجع خير بودن و كمك كردن به ديگران ، نه تنها اشكالى ندارد، بلكه رفتارى خوب و خداپسندانه است. اما اين امر بايد به گونه اى باشد كه مشكلات جانبى و بار اضافى خارج از حد توانايى

طرف مقابل، برايش ايجاد نكند.»

مخاطب اين بحث كسانى هستند كه از «نه گفتن» و «اعتراض» دچار احساس گناه و هراس مى شوند.

خانمى مى گفت:

_ من هر بار كه در چنين شرايطى قرار مى گيرم بر سر دوراهى انتخاب واقع مى شوم. از طرفى گاهى خواسته هاى اطرافيان به گونه اى است كه انجام آن از حد توان ، تحمل ، شرايط و وقت و زمانى كه بايد به آن اختصاص دهم ،خارج است . گاهى نيز خودم از صميم قلب مايل به انجام كارهاى ديگران كه وظيفه من هم نيست، نيستم! در مواقعى نيز افرادى به اين مسأله عادت مى كنند و مرتباً از من مى خواهند كه كارهايشان را به عهده بگيرم! درچنين شرايطى، وقتى «نه» مى گويم، دچار عذاب وجدان مى شوم و زمانى هم كه «بله» مى گويم، از اين كه قاطع نيستم و كارى به من تحميل مى شود، از خودم متنفر مى شوم كه نمى توانم از حق خودم دفاع كنم!

سرزنش درونى و وسواس هاى فكرى تنفر از خود، سرزنش خود را نيز به دنبال دارد در اينجاست كه انسان با خودش تضاد پيدا مى كند و گفت وگوها و پرسش هاى يك طرفه درونى شروع مى شود. فرد سعى مى كند خودش به آنها پاسخ دهد و اين افكار وسواسى، به طور مرتب مشغله فكرى او را تشكيل مى دهد.

دختر جوانى مى گفت:

_ آنقدر فكرهاى تكرارى مختلف در مغزم نمايان مى شود كه گاه بر اثر تراكم و فشار بيش از حد افكار، احساس مى كنم سرم بزرگ شده و حتى سرم وزن پيدا كرده و سنگين

مى شود و به گردنم فشار مى آورد. درعين حال فكر مى كنم كه به زودى سرم منفجر خواهد شد.

اگرافكار، شكل مرضى پيدا كنند، خلاصى از دست آنها بسيار مشكل است. به نمونه اى از گفت وگوهاى يك طرفه ذهنى توجه كنيد:

اگر «نه» بگويم، آيا دوستم دلخور نمى شود؟

چرا شايد هم دلخور بشود. آن وقت چه اتفاقى مى افتد؟

حتماً ميانه ما شكرآب خواهد شد!

اگر پاسخ منفى بدهم ، آيا نخواهد گفت كه آدم خودخواهى هستم و يا بى معرفتم؟

خب ، اگر قبول كنم و بله بگويم هم كه ناچار مى شوم هميشه جور ديگران را بكشم و اين جريمه و تاوانى است كه بايد براى راضى نگه داشتن و زندگى كردن در كنار ديگران بپردازم! اه ... آخر به من چه.

آن وقت ديگران چه مى گويند؟ آيا نمى گويند كه طرف «هالو» است؟

_ آخ امان از دست ديگران، بابا، يكى به من بگه كه چيكار كنم؟

در واقع دلمان، چيزى را مى خواهد و بعضى ها انتظار ديگرى دارند واحساس گناه نيز سد راه تصميم گيرى براى انجام دادن يا ندادن كارى كه وظيفه ما نيست مى شود و مرتب ما را زير سؤال مى برد و ايجاد اضطراب مى كند.

اما اگر از همان ابتدا با قاطعيت موضع خود را روشن كنيم كه اين كار وظيفه ما هست و يا نيست؟ دچار چنين وضعى نمى شويم. ايرادى هم ندارد زيرا ما از حق خود دفاع كرده ايم.

«نه گفتن» به دعوت ها و ميهمانى هايى كه تمايل به صرف وقت و انرژى براى آن نداريد و عملاً براى شما مقدور نيست و نيز فعاليت هاى اجتماعى و

برنامه هاى اضافى و كارهايى كه در حد توان شما نبوده و يا به هرعلتى برايتان مقدور نيست و مشكلاتى را براى شما به بار مى آورد، مستلزم قاطعيت و احترام به خود و احساس حقانيت است. آسيب شناسى اعتراض نكردن قاطعيت و دفاع از حق خود، چارچوبى است كه مشاركت درست را در مناسبات انسانى تضمين مى كند. رعايت حقوق قاطعيت اشخاص يعنى اين كه كسى حق داشته باشد در مقابل انتظارات نابجاى ديگران «نه» بگويد و ديگران نيز او را درك كنند و به «نه گفتن» او ايرادى نباشد.بدون وجود يك چنين چارچوبى كه به هريك از ما امكان ابراز وجود و تصميم گيرى در مقابل ديگران مى دهد، اعتماد و اطمينان جاى خود را به سوءظن مى دهدو دلسوزى به بدبينى مبدل مى شود. نبود اعتراض و قاطعيت در مقابل سلطه جويى و ظلم، يكى از عوامل بسيار مهم بزهكارى ها، فحشا، انحرافات، تبعيض ها و بيمارى هاى روانى و اثرات مترتب برآن مانند خودكشى و آدم كشى است و چه بسا طلاق ها، جدايى ها، فرارها، توطئه ها و از هم پاشيدگى هاى خانوادگى به دليل نبود قاطعيت از روز اول زناشويى باشد.

«نه گفتن» گستاخى نيست نه گفتن گستاخى نيست . استفاده از حق قاطعيت نوعى هنر است و نياز به انديشه، حوصله و آگاهى دارد.روانشناسى اعتراض مى گويد: قاطعيت و اعتراض ، خودخواهى و گستاخى نيست. پس وقتى كه قاطعانه عمل مى كنيد، احساس گناه نكنيد. اعتراض درست موجب اعتماد به نفس مى شود. پيدا كردن مهارت هاى كلامى مستدل و منطقى از اصول اوليه روانشناسى اعتراض است و

كسانى مى توانند قاطعانه «نه» بگويند كه داراى مهارت كلامى بوده و ديگران را در نپذيرفتن تقاضاى آنها مجاب و قانع كنند.

هنگام «نه گفتن» احساس حقانيت كنيد احساس حقانيت، مقاومت افراد را در برابر خواسته هاى تحميلى ديگران بالا مى برد. راضى نگه داشتن ديگران حدودى دارد كه بايد جهت و جانب آن روشن باشد تا بهداشت روانى افراد را به مخاطره نيندازد.

وسواس و درمان آن

نويسنده:دكتر على نقى فقيهى

منبع:مجله معرفت

اين مقاله به مطالعه درباره رويكرد «شناخت _ رفتار درمانگري اسلامي» و مقايسه آن با رويكرد «شناخت _ رفتار درمانگري سنّتي» در زمينه علايم پيش گيري و درمان اختلال وسواس فكري _ عملي مي پردازد. اختلال وسواس فكري _ عملي (OCD)(3) يكي از اختلالات اضطرابي است كه با تفكر وسواسي، رفتار اجباري و درجات متفاوت اضطراب مشخص مي شود. اولين و جامع ترين مطالعه در مورد اين اختلال را ژانه (Johane) در سال 1903 انجام داد و پس از آن، رويكردهاي روان تحليلگري، زيست شناختي، رفتاري، شناختي و شناختي _ رفتاري به بررسي اين اختلال پرداختند. در اين ميان، شناخت _ رفتار درمانگري بر پردازش هاي شناختي نادرست در شكل گيري و تداوم اين اختلال تأكيد كرده، با ايجاد دگرگوني و تغيير نظام شناختي فرد و بهره گيري از فنون و اصول شناختي و رفتاري، به درمان اين اختلال مي پردازد.(4)

از سوي ديگر، در متون اسلامي به نكات ظريف و كاربردي در ارتباط با اين اختلال برمي خوريم. در اين رويكرد، علاوه بر نقش عوامل فيزيولوژيك و عوامل عاطفي و هيجاني، بر نقش فرايندهاي شناختي و عقلاني تأكيد شده است. همچنين راهبردهاي پيشگيرانه و درماني اسلامي بر تمام جنبه هاي درماني، به ويژه فنون شناختي، رفتاري، معنوي، ارتباطي

و دارويي، تأكيد دارند.مقاله حاضر درصدد مقايسه رويكرد «شناخت _ رفتار درمانگري سنّتي» با «شناخت _ رفتار درمانگري اسلامي» برگرفته از متون و منابع اسلامي در زمينه علايم، محتوا، سبب شناسي، پيش گيري و درمان اختلال وسواس فكري _ عملي و شناخت وجود تشابه و تمايز اين دو رويكرد در ارتباط با موارد مذكور است.

مقدّمه

«وسواس فكري _ عملي» يكي از اختلالات اضطرابي است كه ويژگي هاي بارز آن شامل افكار وسواسي،(5) تصورات وسواسي،(6) نشخوارهاي وسواسي،(7) شك هاي وسواسي،(8) تكانه هاي وسواسي(9) و آيين هاي وسواسي(10) است كه عامل مهمي در ايجاد آشفتگي در افراد مبتلا به آن مي باشد و غالبا در عملكرد و سازگاري اجتماعي اين افراد اختلال ايجاد مي كند. افكار وسواسي پيوسته موجب پريشاني بيمار مي شوند و فرد مبتلا با تلاش ناموفق، درصدد مقابله با آن ها برمي آيد. اعمال يا آيين هاي وسواسي به صورت رفتارهايي كليشه اي درمي آيند كه بيمار مدام آن ها را تكرار مي كند. اين اعمال ماهيتا لذتبخش نبوده و مفيد نيستند. علايم خودكار اضطراب غالبا وجود دارند.

ارتباط تنگاتنگي ميان علايم وسواسي، به ويژه افكار وسواسي، و افسردگي وجود دارد. اين اختلال در زنان و مردان به طور مساوي وجود دارد و به عنوان اختلالي نهفته مطرح شده است كه قريب يك درصد از نوجوانان و دو درصد از بزرگ سالان از آن رنج مي برند. شروع اختلال معمولاً در كودكي يا اوايل بزرگ سالي است. سير آن متغير بوده و احتمالاً بدون علايم عمده افسردگي به سوي مزمن شدن پيش مي رود.(11)

اين اختلال در طول تاريخ، دامنگير تعدادي از انسان ها بوده است. جان بانيان (Bunyan) و چارلز داروين (Darwin) از جمله افراد مشهوري به شمار مي روند كه در گذشته مبتلا به اين اختلال فلج كننده

بوده اند.(12)

در بسياري از توصيف هاي اوليه از اين اختلال، محتواي مذهبي آن مورد تأكيد قرار گرفته است. اين نوع محتوا راهنماي مهمي در درك ماهيت اين اختلال به شمار مي رود. محتواي وسواس ها منعكس كننده نگراني عمده هرعصر به شمار مي روند، خواه اين محتوا مربوط به كار شياطين و آلودگي به وسيله ميكروب باشد، خواه مربوط به تشعشع يا خطر ابتلا به ايدز. اگرچه اولين و جامع ترين مطالعه در مورد اين اختلال را ژانه در سال 1903 انجام داد، اما تا زماني كه فرويد راهي به سوي درك عميق تر اين اختلال نگشود و توصيف باليني خوبي از آن به دست نداد، اين اختلال به خوبي شناخته نشده بود. با اين حال، ناتواني و ضعف رويكرد روان تحليلگري در درمان منجر به شكل گيري رويكردهاي ديگري همچون رويكردهاي زيست شناختي، رفتاري، شناختي و شناختي _ رفتاري در ارتباط با علايم، پديده شناسي، سبب شناسي و درمان اين اختلال گرديده است.

عوامل زمينه ساز اختلال (OCD) شناخته نشده اند، اما سه علت احتمالي شامل علل عضوي، ژنتيك و تجربيات اوليه بررسي شده اند.(13) مطالعات درماني در مورد اين اختلال به طور كلي در سه زمينه دارو درماني، رفتار درماني، شناخت درماني و تركيب درمان هاي شناختي _ رفتاري با دارو درماني بوده است.شناخت _ رفتار درمانگري از جمله رويكردهايي است كه بر نقش پردازش هاي شناختي نادرست در شكل گيري و تدام اين اختلال تأكيد كرده است. در رويكرد «شناخت _ رفتار درمانگري سنّتي»، وسواس به عنوان افكار، تصاوير ذهني و تكانه هاي ناخواسته و مزاحم تعريف شده است و محتواي آن مي تواند شامل وسواس آلودگي با نجاست، آسيب رساني به خود و ديگران، رفتارهاي غيرقابل پذيرش از نظر اجتماعي، وسواس هاي جنسي و

وسواس نظم و ترتيب يا شمارش باشد. همچنين پيش گيري از وسواس به ميزان شناخت فرد از خود و تعيين در موقعيت هاي زندگي او وابسته است. مهم ترين تدابير درماني ذكر شده در اين رويكرد شامل رويارويي و جلوگيري از پاسخ است كه طي آن، درمانگر به شناسايي افكار خودكار منفي فرد پرداخته و با ايجاد تغيير در نظام شناختي و اعتقادي او و استفاده از فنون شناختي و رفتاري به درمان وي مي پردازد.(14)

در متون و منابع اسلامي نيز به نكات كاربردي قابل اعتمادي در عرصه وسواس و چگونگي درمان آن برمي خوريم؛ در آيات متعددي، واژه «وسواس» در قرآن كريم آمده (سوره هاي مباركه ناس، اعراف و طه) و منظور از آن نوعي اختلال رواني و فكري است كه مترادف با ذهاب عقل بوده، باعث مي شود افراد به سوي افكار ناخواسته كشيده شوند و در نتيجه، دست به رفتارهاي نادرست يا ناپسند بزنند.پيامبراكرم نيز وسواس را به صورت تصورات و افكاري تعريف مي كند كه شخص را تحت تأثير قرار داده، او را به قهقرا مي برد و از انجام اعمال طبيعي باز مي دارد.بر اساس متون و منابع اسلامي، محتواي وسواس بيش تر در ارتباط با اعمال و رفتارهاي عبادي و مذهبي همچون نماز، غسل، طهارت و نجاست است و علامت مشخصه آن وجود اضطراب مي باشد، به گونه اي كه اضطراب، آسايش و راحتي را از فرد سلب مي كند و همراه با شك و ترديد است. افراد وسواسي دايم در مورد امور اعتقادي مانند وضو و طهارت دچار شك و ترديد مي شوند و احساس الزام و اجبار به اعمال و رفتارهاي تكراري دارند.

با مراجعه به آيات، روايات و متون اسلامي مي توان مشاهده

كرد كه وسواس انواع متفاوتي دارد كه عبارتند از: وسواس فكري (ترس از بيماري و تفكر افراطي در مورد سلامتي)، وسواس اعتقادي (انديشه هاي بيهوده درباره مرگ، قبر، برزخ و معاد)، وسواس افراطي (داشتن افكاري كه به هيچ وجه عاقلانه نمي باشند)، و وسواس عملي (تكرار ركعات نماز، طهارت يا غسل.)در مورد سبب شناسي وسواس، نظريه پردازان اسلامي با استنباط از آيات و احاديث، معتقدند: وجود اضطراب (حالات شديد روحي)، اختلالات جسمي (مانند سوء هاضمه)، توجه افراطي به غرايز (شهوت و اميال كاذب)، عدم رشد عقلي، ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس و برخي عوامل ديگر مي توانند سرچشمه ايجاد اين اختلال گردند. همچنين پرورش صحيح ذهني، رشد عقلاني، به كارگيري شيوه هاي تربيتي درست، پيش گيري از تشديد اضطراب و ترس و پرخاشگري، برقراري نظم و انضباط منطقي در زندگي، آگاهي از وظايف شرعي و زدودن ابهام در اين زمينه از جمله راهبردهاي پيش گيرانه اي هستند كه در متون اسلامي بر آن ها تأكيد شده است.

در احاديث و روايات، به روش ها و فنون شناختي، معنوي، ارتباطي، رفتاري و دارويي براي درمان اين اختلال اشاره شده است كه برخي از آن ها عبارتند از: پرورش عزّت فرد مبتلا به وسواس، تشريح كامل وظايف شرعي در مورد افكار و اعمال وسواسي، تكيه به خداوند و توكّل به او و استعانت از او، اكتفا به واجبات و ترك مستحبات، مراقبت مستمر از وسواس و كنترل پيوسته افكار و اعمال خود در فرايند درمان، نظارت مشاوري معتبر و متخصص بر اجراي راهبردهاي درماني مذكور، درمان از طريق خوردن انار شيرين، روغن زيتون، خرما، سيب، كندر و سبزيجات، شست وشوي سر با آب سدر، دود كردن اسپند و خضاب

و رنگ كردن مو.

وسواس از ديدگاه اسلام

الف. «وسواس» از نظر لغوي و اصطلاحي

«وسواس» يكي از نكاتي است كه مكرّر در كتب آسماني و به ويژه در قرآن كريم به آن اشاره شده است. وسواس در زبان عربي و فارسي در اصل، بر نوعي انديشه و محتواي ناخواسته و نامطلوب دلالت مي كند.(15)

«وسواس» از ماده «وسوسه» مشتق شده كه بيانگر رابطه شيطان با قلب انسان است. بهتر است بگوييم: القائات و تصورات نامقدّس و باطل بر قلب انسان را در مكتب اسلام «وسواس» مي گويند. وسواس دو جنبه فكري و عملي دارد و نوعي بيماري رواني است. كسي كه به «وسوسه» مبتلا شده است «وسواس» و «موسوس» نام دارد.

در لغت، «وسوسه» و «وسواس» يكي دانسته شده و «وسوسه» كلامي پنهاني است كه در آن اختلاط صورت گرفته و در هم و بر هم و بي نظم است. همچنين «وسواس» در جايي گفته مي شود كه كسي وحشت كرده، كلامش در اثر وحشت، بي نظم شده باشد و همانند ديوانگان عمل كند.

زمخشري گفته است: «الوسواس» اسمي است به معناي «وسوسه» و مراد از آن شيطان است.(16)

در قرآن كريم نيز آمده است كه «فوسوَس لهُما الشيطان»؛ (اعراف: 30) پس شيطان آنان را وسوسه كرد. بنابراين، «وسواس» با (فتح واو) هم به معناي شيطان و هم به معناي گفته وسوسه آميز است.

از سوي ديگر، در علم كلام نيز براي وسواس و وسوسه تعاريفي بيان شده است كه در اين جا به برخي از آن ها اشاره مي شود:

_ دو دلي، ترديد و شكي كه در ضمير انسان پديد مي آيد؛

_ شك و شبهه در عبادات و احكام مذهبي، بخصوص در طهارت و نجاست؛

_ آنچه شيطان در دل انسان افكند

و او را به كار بد برانگيزاند؛

_ ايجاد امري بي نفع يا ضرر در ضمير كسي توسط نفس شخص يا توسط شيطان _ كه نيروي محرّك انسان به انجام بدي هاست.(17)

نكته قابل ذكر در مورد وسواس اين است كه طبق متون و منابع اسلامي، وسواس فقط در اعمال انسان تجلّي پيدا نمي كند، بلكه به انديشه او نيز راه مي يابد. مرحوم علّامه مجلسي ضمن شرح يك روايت مي گويد: «وسوسه سخن بيهوده و بي سودي است كه نفس و شيطان در روح انسان پديد مي آورند.»(18)

همچنين از شيخ مفيد نيز نقل گرديده كه «وسوسه» عبارت است از تحريك افعال و اعمال و نيات باطل انساني به وسيله عوامل شيطاني.(19)

مير سيد شريف جرجاني، مؤلف ترجمان القرآن، «وسوسه» را چنين تعريف كرده است: «انديشه بد در دل كرده» و در تعريف «وسواس» چنين مي گويد: «ديو وسوسه كننده يعني انديشه بد در دل افكننده». نسبت دادن اين وسوسه ها يا انديشه هاي بد به ديو يا شيطان از غايت اجباري بودن افكار وسواسي حكايت مي كند.(20)

به طور كلي، از روايات مي توان نتيجه گرفت كه:

اولاً، وسوسه يا وسواس نوعي اختلال رواني است.

ثانيا، با اضطراب و ترس همراه است.

ثالثا، وسوسه و ذهاب عقل و كثرة التخليط در اختلال رواني باهم مشتركند.

رابعا، مراد از وسوسه، وسوسه فكري است و از اين رو، از آن به «شيطان الوسوسة» تعبير شده است؛ زيرا شيطان كارش اين است كه افراد را به افكار ناخواسته و مذموم بكشاند تا به وسيله آن، رفتاري ناپسند از آن ها صادر شود.(21)

ب. محتواي وسواس

وسوسه و وسواس در فرهنگ عرفاني، همان «هواجس و خواطر» نفساني و به معناي انگيزش هاي نفس آدمي است. نفس، آدمي را به انجام كارهايي ترغيب مي كند و بر

آن اصرار مي ورزد. اين خاطره هاي نفساني اگر طبق موازين شرع باشند، به سمت نعمت هاي خداوند و انجام اعمال مشروع گرايش پيدا مي كنند، اما وسوسه هاي شيطاني همواره آدمي را به سوي گناه و معصيت مي برند و تنها با توكّل به ذات اقدس خداوند و ذكر حضرت او از ميان مي روند و بي اثر مي شوند. وسواس مرضي است كه اغلب، اشخاص متديّن به آن مبتلا مي شوند؛ گاه در نيت و گاه در مخارج حروف و گاه در صحّت وضو و غسل و گاه در عدد ركعات نماز و گاه در طهارت و نجاست. به همين دليل، در علم فقه، بابي تحت عنوان «كثيرالشك» يا «وسواس» وجود دارد و طبق دلايل فقهي، شك وسواسي ارزش مذهبي ندارد و احكام شك شامل افراد وسواسي نمي شود. به طور كلي، محتواي متداول و رايج وسواس، شك و شبهه در عبادات و در امور مذهبي، به ويژه طهارت و نجاست، است.

مرحوم دهخدا در يادداشت هاي خود درباره اين كلمه آورده است: «در تداول، حالتي است كه به بعضي مقدّسين دست مي دهد كه متنجّس را _ مثلاً _ صد بار مي شويند و گمان مي برند هنوز پاك نشده، يا كلمه اي از نماز را صدبار مي گويند و تصور مي كنند درست نبوده، يا بارها در آب غوطه مي خورند و فكر مي كنند ارتماس لازم بجا نيامده است.»(22)

حضرت امام خميني قدس سره نيز در اين باره مواردي از ابتلا به وسواس را ذكر مي كنند؛ از جمله درباره طهارت و نجاست، نيت و تكبيرة الاحرام، قرائت به واسطه تكرار آن و تغليظ در اداي حروف آن و خروج از قواعد تجويد و وسواس در وضو و غسل.(23)

يحيي سيدمحمدي انواع متفاوت وسواس را اين گونه ذكر

كرده است:(24)

وسواس فكري: درباره سلامتي بدن بسيار فكر كردن و ترس از بيماري، به طوري كه فرد وسواسي ممكن است بدون هيچ كسالت و دردي، به پزشك مراجعه كند و دارو مصرف نمايد.

وسواس اعتقادي: انديشه هاي بيهوده درباره مردن، قبر، برزخ، معاد، خير و شرّ، خوبي و بدي و...

وسواس افراطي: وجود افكاري كه به هيچ وجه عاقلانه نيست؛ مثلاً، گاه فرد وسواسي عقيده دارد كه داروي بخصوصي طول عمر مي آورد و حال آن كه ممكن است مضر باشد.

وسواس عملي: فرد وسواسي دست به كارهايي مي زند كه كاملاً بي مورد و حتي مخالف عرف و خلاف شرع و احكام الهي است و شايد بدعت محسوب گردد. در صورت همراه شدن وسواس عملي و فكري، فرد با مشكلات بيش تري مواجه مي شود.

آثار وسواس عملي فراوانند؛ از جمله تكرار شستن، رفتارهاي انحرافي (مثل دزدي بدون نياز مادي)؛ شمارش بي فايده اشيا، به صورت خاصي راه رفتن (مثلاً، با فاصله 3 سانتي) و ترس از آلودگي و مرگ. به طور كلي، افراد مبتلا به وسواس ممكن است به امراضي مانند افسردگي، كم خوني، بي محبت شدن، احساس هاي بيجا كه جنبه افراط و تفريط دارند و پندارهاي موهوم دچار شوند.

انواع وسواس

از آيات و روايات نيز مي توان انواعي از وسواس را استخراج كرد كه عبارتند از:

1. وسواس جدال و كشمكش

يكي از نمونه هاي بارز و روشن وسوسه هاي شيطاني، جدال و كشمكش و گفت وگوهاي زننده و پرخاش جويي و ستيز است. خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: «به تحقيق، شياطين دوست خود را وسوسه مي كنند تا با شما به جدال و كشمكش برخيزند.» (انعام: 121)

2. وسواس در نيت

وسواس در نيّت نوعي از كارهاي عجيب و غريب و بيهوده برخي افراد مبتلا به

وسواس است؛ مانند اين كه در نيت براي نماز تعلّل مي كند و از نماز جماعت باز مي ماند.

ابوحامد غزّالي معتقد است وسوسه در نيت نماز، يا به سبب كمبود عقل است يا به دليل آشنا نبودن به شرع؛ زيرا فرمان برداري و تعظيم و اجراي دستورات در قصد و نيت، مثل فرمان برداري و تعظيم دستورات ديگران است.

3. وسواس هاي اعتقادي

وسوسه هاي شيطان گاه به مراحل خطرناك تري مي رسند و تا پاي اعتقادات مؤمنان پيش مي روند. شيطان مي كوشد مؤمنان را در اعتقادات و مباني فكري وسوسه كند و پايه هاي ايماني آن ها را سست سازد؛ از جمله در مسائلي همچون حج، نماز، روزه، صدقه، صله رحم، خوش زباني، تقدّم در سلام و مانند آن.

4. وسواس در زمان عبادات

برخي از افراد متديّن در تعيين و فرا رسيدن زمان عبادات دچار وسواس هستند، به گونه اي كه يقيني عادي مثل ساير افراد براي آن ها حاصل نمي شود و در نتيجه، از فضيلت عبادت محروم مي شوند.

5. وسواس در وضو

اين نوع وسواس يكي از وسواس هاي بسيار شايع و متداول بين افراد مبتلا به اين بيماري است. مبتلايان اين كار را آن قدر تكرار مي كنند كه وقت فضيلت عبادت مي گذرد و در آب نيز اسراف مي شود.

6. وسواس بروز حَدَث

كار شيطان همواره وسوسه هاي آزاردهنده و شكنجه كننده است؛ از قبيل اين كه پس از فراغ از غسل و وضو فرد بيهوده احساس مي كند كه حدث هايي از او خارج مي شوند، كه البته نبايد به آن ها توجه كند.

به طور كلي، در كليه مسائل عبادي و اعتقادي، با تسلط شيطان، فرد دچار وسوسه مي شود و با تكرار يا اجتناب از آن اعمال يا افكار، موجبات محروميت خويش را از پاداش و ثواب فراهم مي سازد. ساير اعمال

عبارتند از: وسواس در غسل، قبله، نماز، عدالت امام جماعت، عدم استجابت دعا، وسوسه ريا، ثروت، دنياخواهي و مانند آن.

ج. علايم وسواس

از احاديث مربوط به علايم وسواس، مي توان نتيجه گرفت:

اولاً، وسواسي كسي است كه براي دوري از افكار ناخواسته (مذموم، رنجش آور يا ناشدني) به افعالي مانند خوردن خاك، خرد كردن كلوخ، كندن ناخن ها با دندان و به دندان گرفتن ريش پناه مي برد.

ثانيا، تمنّا و به فكر آرزوهاي غيرممكن بودن از مصاديق وسواس است.

ثالثا، مراد از «وسواس» در اين روايات، وسواس فكري است؛ زيرا علايم ذكر شده مانند خوردن خاك ربطي به وسواس عملي ندارد.

از سوي ديگر، بر اساس احاديث مربوط به وسواس، وسواس با شك و ترديد همراه است و وسواسي در امور اعتقادي، وضو، طهارت و مانند آن زياد دچار ترديد مي شود.(25)

وسواسي به صحّت و درستي عملي كه انجام مي دهد اطمينان ندارد و از اين رو، آن را تكرار مي كند و در آخر هم رضايتي از عمل خود ندارد. احاديثي كه از اعاده و تكرار عمل منع مي كنند، بر اين موضوع دلالت دارند.(26)

احساس الزام و اجبار به عمل و رفتار و دخالت نداشتن اراده وسواسي در آن، به گونه اي كه گويا عمل خود را ناشي از شيطان مي داند، از ويژگي هاي ديگر افراد مبتلا به وسواس است.(27) احساس به بن بست رسيدن و اين كه خود قادر به انجام عمل به صورت عادي نيست و از اين رو، از فرد ديگري مثل امام علي عليه السلام كمك مي خواهد يا به خداوند التجا مي كند، از ويژگي هاي ديگر وسواسي در روايات است.(28)

د. سبب شناسي وسواس

نظريه پردازان اسلامي با استنباط از روايات و احاديث معصومان عليهم السلام معتقدند: وجود اضطراب (حالات شديد روحي)، اختلالات

جسمي (مانند سوء هاضمه)، توجه افراطي و غرق بودن در غرايز (شهوات و اميال كاذب) عدم رشد عقلي، ضعف در اراده (تسليم شدن در برابر افكار شيطاني)، شك و ترديد در اعمال، عدم اعتماد به نفس و مواردي مانند آن مي توانند سرچشمه اختلال وسواس فكري _ عملي گردند.

از احاديث گوناگون به دست مي آيد كه بين معده و دستگاه گوارش با وسواس (فكري) رابطه وجود دارد:(29)

امام موسي كاظم عليه السلام مي فرمايد: «چه بسا شخصي كه دچار سوءهاضمه است و در هضم غذا با مشكل روبه روست يا پرخوري زياد مي كند، به اختلال وسواس دچار مي شود.»(30)

همچنين بين اميال كاذب و وسواس فكري رابطه وجود دارد. در روايت ديگري مي فرمايد: «هرچه شهوتِ غير واقع بينانه بيش تر باشد، احتمال مبتلا شدن به وسواس نيز بيش تر است.»(31)

بين رشد عقلي و وسواس فكري نيز رابطه منفي وجود دارد و از اين رو، ملائكه به وسواس فكري مبتلا نمي شوند.(32) ريشه وسواس عملي هم در وسواس فكري است و از اين رو، اگر از كسي كه به وسواس (مثلاً، وضو يا نماز) مبتلا شده است، سؤال شود كه چرا اين گونه عمل مي كني، در پاسخ مي گويد: افكار شيطاني باعث مي شوند.(33)

پيش گيري از وسواس

از نظر اسلام، راهكارهايي كه از ابتلا به وسواس پيش گيري مي كنند، همان شيوه هاي تربيتي هستند كه سلامت رواني فرد را ارتقا مي دهند و مانع بروز بيماري هاي رواني مي گردند. در ادامه، به تعدادي از اين روش ها اشاره مي شود:

1. پرورش صحيح ذهني و رشد عقلاني و پرهيز از تقويت بيش از اندازه قوّه خيال در مراحل رشد؛

2. عدم به كارگيري شيوه هاي نادرست تربيتي از قبيل سخت گيري بيجا، تهديد، تنبيه بدني، تحقير، ملامت و خرده گيري افراطي؛ زيرا اين شيوه ها امنيت

رواني كودك و نوجوان را مختل مي سازند.

3. پيش گيري از تشديد اضطراب، ترس، پرخاشگري و مانند آن كه زمينه ساز ابتلا به وسواس هستند.

4. برقراري نظم و انضباط منطقي در زندگي و برنامه ريزي صحيح در اشتغالات، استراحت و عبادت، به گونه اي كه فرد اوقات خود را به بيكاري و بطالت نگذراند و زمينه را براي اشتغال به امور خيالي فراهم نسازد.

5. كسب آگاهي صحيح و كافي نسبت به وظايف شرعي و زدودن هرگونه ابهام در اين زمينه و توجه به اصول برائت در همه امور و تعيين قلمرو و اصل احتياط؛(34)

6. استحمام و شست وشوي سر با آب و برگ سدر كه در جلوگيري از ابتلا به اختلالات مغزي مؤثر است.(35)

7. ايجاد اشتغال ذهني با ذكر و قرائت قرآن به ويژه سوره «يس».(36)

و. درمان وسواس

درمان اين مرض قلبي، كه احتمال دارد افراد را به هلاكت ابدي و شقاوت سرمدي برساند، همچون ساير بيماري هاي رواني، با علم و عمل بسيار آسان است، ولي انسان بايد ابتدا خود را مريض بداند و پس از آن درصدد علاج برآيد. مشكل در اينجاست كه شيطان طوري مقدّمات را براي اين بيماري آماده مي كند كه فرد خود را مريض نمي داند، بلكه ديگران را منحرف و سهل انگار مي پندارد. هركسي كه در خود شائبه اين امر را يافت، بايد به مردم معمولي مراجعه كند و عمل خود را بر علما و فقها عرضه دارد و از آن ها بپرسد كه آيا مبتلا به وسواس است يا نه. پس از آن كه دريافت مبتلا به وسواس است، لازم است به اصلاح خود بپردازد.

راه عمده براي معالجه وسواس، بي اعتنايي به وسوسه هاي شيطاني و خيالاتي است كه شيطان به فرد القا

مي كند. بدون شك، پس از چندين مرتبه بي اعتنايي و عمل بر خلاف رأي شيطان، او از انسان مأيوس مي شود و قطعا بيماري اش معالجه خواهد شد.(37)

در احاديث و روايات معصومان عليهم السلام به روش ها و فنون شناختي، معنوي، ارتباطي، عملي و دارويي براي درمان اختلال وسواس فكري _ عملي اشاره شده است.(38) اين روش ها به شرح ذيل مي باشند:

1. آگاه سازي فرد وسواسي از وضع نابهنجار خود و موقعيتي كه در ارتباط با خداوند دارد و ايجاد آمادگي رواني براي درمان؛ از جمله زنده كردن اميد به درمان در وي؛(39)

2. پرورش عزّت نفس و تبيين منافات آن با وسواس و بندگي شيطان و تقويت اراده و اعتماد به نفس در فرد.(40)

3. تشريح كامل وظايف شرعي در مورد افكار و اعمال وسواسي و تقويت اراده و تعهد عملي به ضوابط و احكام شرعي و عدم تخلّف از آن.(41)

در اين زمينه، امام علي عليه السلام نيز مي فرمايند: «هركس يقين و اعتقادش درست باشد، رغبتي به جدال و كشمكش نشان نمي دهد.»(42)

از برهان خُلف سخن حضرت علي عليه السلام چنين استنباط مي شود كه اهل شك و ترديد و وسوسه، افرادي هستند كه در مباحثه و گفت وگوي روزمرّه و عملي جدل مي كنند و از سركوب كردن مخاطب خود احساس غرور مي نمايند.(43)

وضو گرفتن قبل از غذا و بعد از غذا و ذكر نام خداوند، از جمله شيوه هاي مهم مقابله با وسوسه شيطان است.(44) امام صادق عليه السلام فرمودند: «زماني كه كسي وضو بگيرد و بسم اللّه نگويد، شيطان در آن وضو شريك خواهد بود و در خوردن و آشاميدن و هر كار ديگري سزاوار است كه بسم اللّه گفته شود و در غير اين صورت، شيطان در آن شركت خواهد

داشت.»(45)

4. تغيير موقعيت در مورد عمل وسواسي؛ براي مثال، در مورد لباسي كه پس از شستن، رنگ خون در آن هنوز باقي است و زمينه وسواس را در فرد فراهم مي كند، پيشنهاد مي شود كه آن لباس را رنگ آميزي كند يا از لباس تيره، كه پس از شستن، رنگ خون در آن مشخص نيست، استفاده نمايد؛

5. به خدا تكيه كردن و به وي پناه بردن، استعانت و توجه قلبي و زباني به پروردگار كه وسوسه هاي نفس و شيطان را دور مي كند و به تدريج، از بروز افكار ناخواسته جلوگيري مي نمايد و فرد با اعتماد به خداوند، مي تواند خود را كنترل نمايد و از وسواس دوري كند.

حضرت علي عليه السلام مي فرمايند: «هنگامي كه شيطان كسي را وسوسه كرد، بايد به خدا پناه ببرد و بگويد: "آمنتُ بالله و برسوله مخلصا له الدين".»(46)

از ظاهر روايت مزبور معلوم مي شود كه وسواس اعتقادي و فكري منظور است كه درمان آن شامل دو چيز مي باشد: توكّل به خداوند و خود را در پناه وي احساس نمودن؛ و ديگر اين كه با زبان تكرار كند تا فكر ناخواسته و انحرافي در ذهن او نيايد.

6. درمان از طريق خوردن انار، به ويژه انار شيرين و همچنين خوردن روغن زيتون، خرما، سيب، كندر، سبزيجات و دود كردن اسپند؛

پيامبراكرم صلي الله عليه و آله فرمودند: «هركس انار بخورد، قلبش نوراني مي گردد و وسوسه تا چهل روز از او دور مي شود.»(47)

در مورد فوايد سيب نيز رواياتي آمده است؛ چنان كه جعفري نقل مي كند: امام كاظم عليه السلام فرمودند: «سيب شفا و درمان چندين مرض است: زهر و جادو و وسوسه هايي كه از ساكنان زمين پديدار مي شوند و بلغمي كه غالب شده است، و هيچ

چيز نيست كه زودتر از سيب سود ببخشد.»(48)

در زمينه استفاده از كندر و اسپند نيز امام صادق عليه السلام فرموده اند: «استفاده از كندر فراري دهنده شيطان ها و برطرف كننده دردهاست و هر خانه اي كه در آن اسپند دود كنند، شيطان از آن خانه تا هفتاد خانه مي گريزد.»(49)

همچنين پيامبراكرم صلي الله عليه و آله فرمودند: «سفره هاي خود را با سبزيجات مزيّن كنيد؛ زيرا خوردن آن ها همراه با گفتن "بسم الله الرحمن الرحيم" سبب گريز شيطان خواهد بود.»(50)

در كتاب هاي معتبر ديني و فقهي، بيش از ده روايت درباره روغن زيتون آمده است. براي نمونه، امام موسي كاظم عليه السلام فرمودند: «از جمله سفارش هاي پيامبر صلي الله عليه و آله به علي عليه السلام آن است كه روغن زيتون را بخور و به بدنت بمال! بدون ترديد، هركسي از آن بخورد و آن را به بدن بمالد تا چهل روز شيطان به او نزديك نخواهد شد.»(51)

در سخنان معصومان عليهم السلام فوايد بسياري براي خوردن خرما بيان شده است؛ از جمله پيامبراكرم صلي الله عليه و آله فرمودند: «جبرئيل به من خبر مي دهد كه در خرما نُه خصلت است: از بين بردن توانايي شيطان و قوّت تفكر و ازدياد حس شنوايي و بينايي و خوش بويي و سلامتي دهان و معده و برطرف كردن دردها و مؤثر در هضم غذا و موجب تقرّب به درگاه حضرت احديت و دوري از شيطان.»(52)

همچنين روزه داري و پرهيز از پرخوري از فنون مهم درمان وسواس است و به دو دليل در ارتباط با وسواس بر روزه داري تأكيد شده است: يكي معنوي؛ زيرا انسان روزه دار توجهش به خدا زياد است و از اين رو، افكار شيطاني به او هجوم نمي آورند، و دوم آن كه لازمه روزه داري پرهيز از پر بودن دايمي معده مي باشد و اين

در كاهش افكار و اميال وسواسي مؤثر است.

امام صادق عليه السلام فرمودند: «حقيقتا هيچ راحتي براي مؤمن جز ارتباط و لقاي پروردگار وجود ندارد. البته چهار چيز است كه راحتي را فراهم مي سازد؛ از جمله گرسنگي و روزه داري براي خدا كه داراي دو تأثير مهم است: 1. اميال و هواهاي نفساني را تحت كنترل قرار داده، مانع تبلور افراطي آن مي شود. 2. فرد را از وسوسه هاي شيطاني و اوهام و افكار مزاحم باز مي دارد.»(53)

مطالعات اخير حاكي از آن است كه ميزان ابتلا به وسواس درافراد طبقات مرفّه جامعه بيش از بقيه افراد جامعه مي باشد.(54)

7. خضاب و رنگ كردن مو و شانه كردن آن موجد شادابي و آرامش فرد مي شوند و در كاهش وسواس مؤثرند؛ حضرت محمد صلي الله عليه و آله فرمودند: «لاغري و بيماري را از بين مي برد و از وسوسه هاي شيطاني كم مي كند.»(55)

8. اكتفا به واجبات و ترك مستحبات و پرداختن به ضرورت ها و پرهيز از غير آن.

امام علي عليه السلام فرمودند: «دل هاي آدميان گاهي پرنشاطند و گاهي بي نشاط؛ آن گاه كه پرنشاطند، آن ها را به انجام مستحبات نيز وادار كنيد و آن گاه كه بي نشاطند، تنها به انجام واجبات قناعت كنيد.»(56)

9. مراقبت مستمر از وسواس و كنترل پيوسته افكار و اعمال خود در فرايند درمان و نظارت مشاوره اي معتبر بر اجراي دستورات و انجام وظايف.

در اين باره امام صادق عليه السلام فرمودند: «هرگز نمي تواني با شيطان و راه هاي چيرگي او و انواع وسوسه هاي وي مقابله كني، مگر با رعايت چهار نكته:

1) مراقبت دايم از نگرش ها و افكار خود و عوامل تأثيرگذار بر آن ها؛

2) پايداري در مسير حق و انجام وظيفه شرعي؛

3) توجه به عظمت و اعتبار زندگي اخروي _ يعني مقصد متعالي

و خوش بختي جاويد خود؛

4) توجه به خدا و قدرت او و توكّل بدو.»(57)

وسواس از ديدگاه سنّتي

الف. تعريف وسواس

وسواس هاي عبارتند از: افكار، تصاوير ذهني و تكانه هاي ناخواسته و مزاحم. اين وسواس ها معمولاً از جانب فرد به عنوان افكار، تصاوير و تكانه هاي ناسازگار، بي معنا، ناپذيرفتني و مقاومت ناپذير، تلقّي مي شوند. محرّك هاي برانگيزاننده زيادي وجود دارند كه وسواس ها را موجب شوند. وقتي فرد دچار يك فكر وسواسي مي شود، احساس ناراحتي يا اضطراب مي كند و مايل است براي خنثي سازي(58) (جبران) وسواس يا پيامدهاي آن اقدام كند. خنثي سازي غالبا شكل رفتار اجباري(59) (شست وشو يا وارسي كردن) به خود مي گيرد. رفتارهاي وسواسي معمولاً به شيوه اي قالبي يا طبق قواعد برخاسته از ديدگاه ويژه فردي، به وقوع مي پيوندند. اين رفتارها به تسكين موقّتي اضطراب منجر مي شوند، به طوري كه فرد تصور مي كند اگر اين رفتار صورت نمي گرفت، اضطرابش افزايش مي يافت.رفتارهاي بي اثرساز شامل تغييراتي در فعاليت ذهني هستند؛ مانند اين كه فرد در واكنش به يك فكر وسواسي بخواهد آگاهانه به چيز ديگري فكر كند. همچنين در اين افراد رفتارهاي اجتنابي(60) نيز مشاهده مي گردد، بخصوص اجتناب از موقعيت هايي كه افكار وسواسي را برمي انگيزانند.از لحاظ باليني، پديده وسواس فكري _ عملي را معمولاً به دو دسته افكار وسواسي بدون رفتارهايي آشكار و وسواس هاي همراه با رفتارهاي آشكار تقسيم كرده اند. (راچمن و هاجسون(61) 1980، نقل از سالكوسكيس و همكاران، 1977).

ب. محتواي وسواس ها

محتواي افكار، تكانه ها و تصورات وسواسي معمولاً از ديدگاه فرد مبتلا، غيرقابل قبول و منافي با اصول است. هرقدر انديشه مزاحم ناپذيرفتني تر باشد، وقوعش فرد را بيش تر ناراحت مي كند. شايع ترين محتواي افكار وسواسي، همراه با نمونه هايي از انواع افكار و رفتارهاي اجباري مربوط به آن ها

در ذيل ارائه شده است. (سالكوسكيس و كمپل، 1994)

نمونه وسواس

_ آلودگي (افكار مربوط به آسيب ديدن بر اثر تماس با ميكروب، مدفوع، خون، سم و مانند آن)؛

_ آسيب رساندن به خود يا ديگران؛

_ مرگ يا تصور مرگ عزيزان؛

_ ترس از رفتار غيرقابل پذيرش از لحاظ اجتماعي (مثل داد زدن، ناسزا گفتن و به زبان آوردن الفاظ ركيك)؛

_ امور جنسي (اشتغال ذهني درباره اندام ها و اعمال جنسي غيرقابل پذيرش)؛

_ مذهب (افكار كفرآميز و شكل هاي مذهبي).

_ نظم و ترتيب (قرار دادن اشيا در جاي خود، انجام اعمال به نحو درست و بر حسب الگو و يا شمارش خاص)؛

_ بي معنا (جمله ها، تصورات، آهنگ ها، كلمات و رشته هاي بي معناي اعداد).

نمونه رفتارهاي اجباري

_ ضد عفوني كردن تمام چيزهايي كه احتمالاً ديگران با آن ها تماس داشته اند؛

_ پنهان كردن اشياي تيز مثل چاقو؛

_ وارسي كردن ماشين خود براي اطمينان از اين كه با كسي تصادف كرده يا كسي را كشته است؛

_ سعي در كنترل رفتار خود، اجتناب از موقعيت هاي اجتماعي و نظرخواهي از ديگران در مورد مناسب بودن رفتار خود؛

_ ترس از تنها بودن با جنس مخالف يا كودكان؛

_ دعا خواندن افراطي، نذر و نياز زياد در راه خداوند؛

_ كارها را به تعداد موردپسند تكرار كردن، تكرار يك كار تا وقتي به آرامش خيال برسد؛

_ شنيدن آهنگ برنامه ورزشي تلويزيون در ذهن هنگام مطالعه و تكرار اين كار تا زماني كه بتواند پاراگراف موردنظر را بدون شنيدن آهنگ بخواند.

ج. علايم و ملاك هاي تشخيصي وسواس

طبق چهارمين مجموعه راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني انجمن روان پزشكي امريكا (DSM- IV 1994)(62) ملاك ها و علايم تشخيصي اختلال وسواس فكري _ عملي عبارتند از:

1. وجود افكار وسواسي

افكار، تكانه ها يا

تصاوير ذهني كه گاهي در حين اختلال رواني تجربه مي شوند، ايجاد آشفتگي مي كنند، مزاحم و نامناسب تلقّي شده، موجب اضطراب يا نگراني قابل ملاحظه مي شوند.اين افكار، تكانه ها، يا تصورات ذهني صرفا ناشي از نگراني هاي مفرط درباره مسائل واقعي زندگي نيستند.شخص تلاش مي كند اين افكار، تكانه ها يا تصاوير ذهني را متوقف كند، از آن ها اجتناب نمايد يا با فكر و عمل ديگري، آن ها را خنثي سازد.شخص مي داند كه افكار، تكانه ها يا تصورات وسواسي محصول ذهن او هستند و از خارج به او تحميل نمي شوند.

2. وجود اعمال اجباري

رفتارهاي تكراري (مثل شستن دست و وارسي كردن) يا اعمال ذهني (مثل نيايش، دعا، شمارش و تكرار لغات به صورت بي صدا) كه شخص احساس مي كند مجبور است در واكنش به يك فكر وسواسي انجام دهد يا مطابق اصولي كه بايد به دقت رعايت شوند، عمل كند.اين رفتارهاي تكراري يا اعمال ذهني با هدف جلوگيري از ناراحتي يا رخ دادن اتفاقات و وقايع وحشتناك طرح ريزي مي شوند و در عين حال، با آنچه قرار است خنثي يا پيش گيري شود ارتباط ندارند و به وضوح افراطي اند.

د. سبب شناسي وسواس

به طور كلي، نظريه هاي شناختي بر شيوه شناخت افراد از محيط و از خودشان تأكيد دارند؛ اين كه آنان چگونه پديده ها را درك و ارزشيابي مي كنند، چگونه ياد مي گيرند و چگونه مي انديشند. اختلال وسواس فكري _ عملي نيز از ديدگاه شناختي اختلالي است كه ريشه در پردازش هاي شناختي دارد و فرد افكار، عقايد، و تصورات و تكانه هاي ناخواسته مزاحمي را تجربه مي كند كه در او ايجاد تشويش مي كنند و حذف آن ها برايش مشكل است.از سوي ديگر، هنگام ارزيابي و درمان وسواس ها، به آساني مي توان بسياري از تحريفات

شناختي موجود در اغلب درمان جويان وسواسي را مشاهده كرد. چندين نوع از خطاهاي شناختي يا عقايد غيرمنطقي _ كه تاكنون شناخته شده اند، شامل مقوله هاي ذيل هستند.(63)

1. خطر، آسيب؛

2. شك، عدم يقين و تصميم گيري؛

3. كمال گرايي؛(64)

4. احساس گناه، مسؤوليت، شرم، تعصّب و اخلاق؛(65)

بسياري از پژوهشگران معتقدند: افراد مبتلا به اختلال OCD غالبا خطر پيامدهاي منفي بسياري از اعمال را به صورت افراطي و بيش از اندازه براورد مي كنند.(66)

حال، سالكوسكيس (1985) اعتقاد دارد كه مبتلايان ممكن است واقعا خطر يا آسيب را به صورت افراطي براورد نكنند، بلكه مسؤوليت خود را بيش از اندازه براورد كنند يا به خاطر فرضيات اساسي، خود را سرزنش نمايند.ناتواني در تصميم گيري يكي ديگر از خصوصيات شناختي مبتلايان به OCDاست. در يك بررسي مقايسه اي، فريستون و همكاران او (1993) دريافتند كه ناتواني در تحمّل عدم قطعيت، يكي از مشخصه هاي مهم نگرش هاي شناختي وسواسي است.يكي ديگر از باورهاي نادرست مبتلايان OCD اين است كه انسان بايد در همه زمينه ها شايستگي داشته باشد و ناكامي در جامه عمل پوشاندن به عقايد كمال گرايانه بايد تنبيه گردد. پيمتن (Pimten) (1987) معتقد است: اعمال كمال گرايانه مكرّر در مبتلايان، نشان دهنده كنترل افراطي رفتار است؛ بدين معنا كه اين افراد مي كوشند ادراكات خود را با عطف هاي ذهني ويژه اي انطباق دهند.همچنين پژوهشگران معتقدند: احساس مسؤوليت ادراك شده و احساس گناه، پيش بيني كننده هاي خوبي براي محتواي فكر وسواسي و اعمال تشريفاتي افراد مي باشند.(67) در مورد تعصّب و اخلاق مبتلايان به OCD اطلاعات كمي در دسترس است. يافته هاي گزارش شده توسط استكتي و همكاران او (1991) نشان مي دهند كه نوع مذهب فرد نقش نسبتا ضعيفي در نشانه شناسي رواني دارد.

راچمن (1997) نيز عوامل ذيل

را در سبب شناسي OCD مؤثر مي داند:

1. شناخت هاي نادرست كه منجر به ايجاد اضطراب مي شوند؛

2. ميزان اهميتي كه فرد به افكار وسواسي خود مي دهد

(اهميت افراطي به افكار مزاحم)؛

3. جهت گيري و تحريفات شناختي (خود را مسؤول و مقصّر دانستن براي حوادث ناراحت كننده)؛

4. تعبيرها و تفسيرهاي فاجعه آميز و افراطي از ميزان اهميت افكار مزاحم.

به طور كلي، مي توان گفت: افكار و تكانه هاي مزاحم زماني مي توانند منجر به اغتشاش در افراد شوند كه براي فرد مهم باشند و با افكار خود كارِ منفي مرتبط گردند. بنابراين، مشكل به خود افكار مزاحم مربوط نمي شود، بلكه به ارتباط پردازشي آن ها با افكار منفيِ خودكار و باورهاي مربوطه برمي گردد.(68)

پيش گيري از وسواس

از ديدگاه شناخت _ رفتار درمانگري، هركس مي تواند داراي افكار ناخواسته، تكراري يا ناخوشايند باشد، اما در حالي كه بسياري از افراد اين افكار را بي معنا تلقّي مي كنند و آن ها را به آساني از قلمرو ذهني خويش بيرون مي رانند، افراد مبتلا به وسواس، خود را به خاطر داشتن چنين افكار وحشتناكي مسؤول و قابل سرزنش مي دانند و مي ترسند كه اين افكار به اعمال يا پيامدهاي زيان بخشي منجر شوند و كوشش مي كنند با استفاده از جلوه هايي مانند القاي ارادي افكار خوب به خويشتن و وارسي كردن به خنثي سازي اين افكار بپردازند. بدين سان، نارسايي در عملكرد نظام شناختي مبتلايان به وسواس، باورهاي نامتناسبي در پي دارد كه به ادراك نادرست تهديدها، كه خود نيز ايجاد كننده اضطراب هستند، منتهي مي شود. بر اين اساس، در رويكرد شناخت _ رفتار درمانگري، مسئله پيش گيري به ميزان شناخت فرد از خود و تغييرات موقعيت هاي زندگي برمي گردد و احساس امنيت، آرامش، تعادل رواني، احساس پيشرفت و برتري و شناخت

منطقي از جمله اصول مهم سلامت روان به شمار مي آيند.

بنابراين، داشتن شناخت صحيح، دانستن نيازها و احتياجات، نيروهاي داخلي، نحوه ارضا و رفع آن ها از راه هاي منطقي و مطلوب و استفاده از واكنش رواني ناخودآگاه در هنگام مواجه شدن با مشكلات و ناكامي ها باعث تعادل رواني بيش تر مي شوند و در نتيجه، شخص با اطمينان خاطر به زندگي بدون تشويش خود ادامه مي دهد. تمام اين مسائل مستلزم تربيت صحيح و درست و جامعه اي با زمينه مناسب براي پذيرش افراد متعادل و سازگار مي باشد. در نتيجه، پيش گيري در ديدگاه شناختي، شامل كليه روش هايي است كه در نظام شناختي و اعتقادي فرد تغيير و دگرگوني ايجاد مي كند.(69)

و. درمان وسواس

در شناخت _ رفتار درمانگري، معمولاً ارزيابي و درمان در هم ادغام مي شوند، به گونه اي كه جنبه بسيار مهم ارزيابي، پاسخ به رويارويي بدون خنثي سازي، چه در حين برقراري جلسه درماني و چه در بين جلسات درماني، از تكاليف مهم به شمار مي رود؛ زيرا زماني كه حلقه هاي بين برانگيزاننده ها، افكار، فعاليت هاي خنثي ساز و اجتنابي روشن شوند، درمانگر و درمانجو به سرعت مي توانند طرح درماني را به مرحله اجرا درآورند. وقتي ارزيابي دقيق و جزء به جزء فراهم شود، درمان مبتني بر دو اصل «رويارويي» و «جلوگيري از پاسخ»، نسبتا راحت و سر راست صورت مي پذيرد.(70) براي ارزيابي و شناخت _ رفتار درمانگري OCD از الگوي روان شناختي اختلال وسواس فكري _ عملي استفاده مي شود كه فرض هاي اساسي آن عبارتند از:

1. وسواس ها افكاري هستند كه با اضطراب ارتباط پيدا كرده اند (شرطي شده اند.) اگر اين افكار بيش تر مورد شرطي سازي قرار نگيرند، اضطراب معمولاً كاهش مي يابد، اما به دليل وقوع رفتارهاي اجباري، اضطراب در

افكار وسواسي كاهش پيدا نمي كند.

2. اجبارها رفتارهايي هستند ارادي (آشكار يا ناآشكار) كه به رويارويي با اين افكار خاتمه مي دهند و ممكن است موجب تسكين اضطراب يا ناراحتي به وجود آمده شوند. وقتي رفتار اجباري از طريق كاهش اضطراب تقويت مي شود، احتمال وقوعش بيشتر مي گردد. بنابراين، رفتارهاي اجباري كوتاه مدت از ناراحتي جلوگيري مي كنند.

3. علاوه بر اين، مبتلايان به OCD ياد مي گيرند كه رفتارهاي اجتنابي مي توانند مانع افكار وسواسي واضطراب شوند، به گونه اي كه از رويارويي با اين افكار هرچه بيش تر كاسته مي شود.(71)

به طور خلاصه، اجتناب مانع رويارويي با افكار ترسناك مي شود و رفتارهاي اجباري آشكار و پنهان به رويارويي خاتمه مي بخشند. هر دو نوع رفتار، بيمار را از مقابله و رويارويي با افكار و موقعيت هاي ترسناك باز مي دارند. بدين سان، رفتارهاي اجباري و اجتناب، مانع ارزيابي مجدّد مي شوند. (اگر بيمار اين رفتارها را متوقف سازد، درمي يابد كه چيزهايي كه او را مي ترسانند در عمل اتفاق نمي افتند.)

بنابراين، درمان شامل رويارو ساختن بيمار با محرّك هاي ترسناك و در عين حال، تشويق او براي وقفه در هر نوع رفتاري است كه مانع اين رويارويي مي شود يا به آن پايان مي بخشد. همزمان با آن، ارزيابي مجدد ترس ها مورد تشويق قرار مي گيرد، به نحوي كه بيمار درمي يابدچيزهاي موردترس،درواقع اتفاق نمي افتند.

چنان كه ذكر شد، در شناخت _ رفتار درمانگري OCD، معمولاً ارزيابي و درمان در هم ادغام مي شوند. ارزيابي شامل مصاحبه مفصّل باليني، خود بازبيني، تكاليف خانگي و مشاهده مستقيم است. هدف هاي عمده ارزيابي عبارتند از:

1. توافق در تنظيم فهرستي از مشكلات؛

2. تدوين يك صورت بندي روان شناختي از مشكل شامل عوامل زمينه ساز، آشكارساز و عوامل نگه دارنده فعلي؛

3. ارزيابي ميزان تناسب درمان روان شناختي؛

4. فراهم كردن وسيله اي براي

ارزيابي پيشرفت كار.

از سوي ديگر، هدف درمان قرار دادن فرد در بالاترين سطح ممكن رويارويي و در عين حال، حذف هر نوع خنثي سازي است. در غير اين صورت، خنثي سازي باعث مي شود كه فرد مبتلا به OCD به انتهاي جلسه رويارويي برسد، بدون آن كه مقابله كاملي با ترس ها صورت گرفته باشد. درمان با مشاركت بيمار و با اين هدف كه بيمار هرچه زودتر در فرايند درمان، مسؤوليت برنامه ريزي و ادامه آن را خود بپذيرد، صورت مي گيرد. استفاده گسترده از تكاليف خانگي باعث مي شود كه نيل به هدف هاي درماني زودتر و با كارايي بيش تري انجام پذيرد. در مراحل بعدي درمان، بيمار خود مسؤوليت اجرا و برنامه ريزي را برعهده مي گيرد.

روش هاي ارزيابي مورد استفاده در شناخت _ رفتار درمانگري

1. شرح كلي ماهيت مسأله

اين مرحله طي مصاحبه آغازين و با استفاده از سؤال هاي باز، مانند «ممكن است درباره مسأله اي كه اين اواخر داشته ايد، توضيح دهيد» آغاز مي شود. آن گاه مصاحبه كننده با طرح سؤالي درباره تأثير آن مسأله در طي هفته گذشته، دامنه را كمي محدودتر مي سازد. وقتي تصويري كلي از مسائل موجود بيمار فراهم آمد، نمونه هايي از وقوع مسأله در زمان هاي اخير، مورد توجه قرار مي گيرد. درمانگر بايد سعي كند درباره پيوندهاي كاركردي ممكن سرنخ هايي پيدا كند و به ويژه رويدادهايي را كه احتمالاً افكار يا رفتارهاي خاصي رابرمي انگيزانند، مورد توجه قرار دهد.

2. شرح تفصيلي و اختصاصي و تحليل رفتاري

وقتي تصويري كلي فراهم آمد، مصاحبه وارد تحليل تفصيلي مي شود و بدين منظور، از نمونه هاي اختصاصي، كه مسأله را مشخص مي سازند، استفاده مي گردد. درمانگر مي تواند اين كار را بر حسب نظام هاي پاسخي سازمان دهي كند؛ به اين معنا كه درباره جنبه هاي شناختي _

ذهني، هيجاني، فيزيولوژيك و رفتاري مسأله به پرسش بپردازد و از سؤال هاي مستقيم استفاده كند و در هر نظام پاسخي، اطلاعاتي درباره افكار وسواسي، برانگيزاننده هاي آن، اجتناب و آيين مندي فراهم آورد. در هر مرحله، درستي درك ارزيابي كننده از مسأله، با ارائه خلاصه هايي از گفته هاي درمانجو وارسي مي شود.

الف. جنبه شناختي _ ذهني

در ارزيابي تجربه ذهني وسواس، توجه اصلي به شكل(72) (فكر، تصوير يا تكانه) و محتواي(73) افكار مزاحم معطوف مي شود. محتواي افكار هر فرد، ويژه(74) است و بايد به تفصيل مورد ارزيابي قرار گيرد. برانگيزاننده هاي ذهني افكار وسواسي را نيز مي توان همزمان با ارزيابي محتواي اين افكار، مورد ارزيابي قرار داد. اين برانگيزاننده ها ممكن است افكار، تصورات يا تكانه هاي غير وسواسي باشند.از سوي ديگر، آيين مندي هاي ذهني نيز بايد ارزيابي شوند و بدين منظور، از درمانجو درباره حوادث اخيري، كه فكر وسواسي را برمي انگيخته اند، به دقت سؤال مي شود. در اين سؤال ها افكار يا تصاويري كه بيمار در ذهنش شكل مي دهد، يا هر نوع فعاليت ذهني كه آگاهانه پديد مي آورد يا مي خواهد به مرحله عمل برساند، مورد توجه قرار مي گيرد.

به دليل آن كه اجتناب (رويگرداني) ممكن است به صورت شناختي يا ذهني صورت پذيرد، بيمار سعي مي كند درباره هيچ چيز فكر نكند يا سراسيمه مي خواهد درباره ساير چيزها بينديشد. اين امر نه تنها از رويارويي و ارزيابي مجدّد _ كه قبلاً به آن اشاره شد _ جلوگيري مي كند، بلكه بر عكس، اشتغال ذهني درباره چيزهايي را كه بيمار نمي خواهد درباره آن ها فكر كند، بيش تر مي سازد. بنابراين، مهم است بدانيم كه آيا بيمار افكار وسواسي خود را جزو لاينفك شخصيت خود مي داند يا نه. همچنين مهم است بدانيم ميزان

مقاومت بيمار در مورد وسواس ها و نيز آيين مندي هاي مربوط به آن ها چقدر و چگونه است؛ زيرا اين مقاومت، در پذيرش دليل درمانگر براي جلوگيري از واكنش بيمار مؤثر است. همچنين لازم است ميزان بي معنا بودن افكار يا رفتارهاي وسواسي از نظر بيمار، مورد ارزيابي قرار گيرد.

ب. جنبه هيجاني

تغييرات خلقي مرتبط با وقوع وسواس، بخصوص اضطراب، ناراحتي و افسردگي، حتما بايد مورد بررسي قرار گيرند. اين گرايش وجود دارد كه اضطراب، هيجاني مسلط فرض شود، اما بسياري از بيماران، اثر هيجاني وسواس را ناراحتي، تنش خاص، خشم يا انزجار ذكر مي كنند. بايد معلوم شود كه آيا تغييرات خلقي، قبل از افكار و رفتارهاي وسواسي اتفاق مي افتند يا به دنبال آن ها.

ج. رفتارها

ارزيابي رفتارها، اهميتي اساسي دارد. هر رفتاري كه افكار وسواسي را برمي انگيزد، از رويارويي با آن ها جلوگيري مي كند (اجتناب)، آن ها را پايان مي بخشد يا از آن ها ممانعت به عمل مي آورد، به تفصيل مورد ارزيابي قرار مي گيرد و بنابراين، در مورد هر رفتاري اطلاعات دقيقي فراهم مي آيد.اين اطلاعات شكل واقعي رفتار، طول مدت وقوع، فراواني و ثبات رفتار را در بر مي گيرند. همچنين عواملي كه شدت رفتار را كم و زياد مي كنند مورد ارزيابي قرار مي گيرند. اين عوامل ممكن است موقعيتي، عاطفي، شناختي و يا بين فردي و اجتماعي باشند.

د. عوامل فيزيولوژيك

زماني كه احساس هاي جسمي، خود منشأ ناراحتي به حساب مي آيند، اين قسمت از ارزيابي _ بخصوص _ ضروري است؛ زيرا احساس هاس جسمي ممكن است افكار و رفتارهاي وسواسي را برانگيزانند (مثلاً، در يك مورد، بيمار هرگاه احساس مي كرد بدنش عرق كرده است، تصور آلودگي پيدا مي كرد و بايد خود را مي شست.) گاهي ممكن است تغييرات بدني

ناشي از رفتار وسواسي باشند و _ مثلاً _ بر اثر شست وشوي زياد پوست آسيب ببيند.

ه. زمينه بروز مشكل

ارزيابي كلي درباره تاريخچه بيماري ضروري است. شرايط مربوط به آغاز مشكل بسيار مهم است. شروع مشكل در نوجواني، در جامعه پذيري و توانايي عمومي بيمار براي مقابله اثر مي گذارد. از سوي ديگر، دخالت و نقش ساير افراد خانواده در رفتار وسواسي بيمار بايد ارزيابي شود. اثر مشكل بر كار، روابط جنسي و خانوادگي فرد بايد مورد بررسي قرار گيرد. آخرين بخش مهم در مصاحبه رفتاري، ارزيابي ارزش كاركردي نشانه ها و توجه دادن بيمار به سود وزيان نسبي تغيير است. در پايان مصاحبه ارزيابي، درمانگر بايد درباره ماهيت و دامنه مشكل، يك صورت بندي اوليه به دست دهد و اين فرمول بندي بايد با بيمار در ميان گذاشته شود تا به دنبال آن، بتوان منطق درمان را مطرح كرد. در اين بحث، حتما بايد اهميت «خودكنترلي»(75) و همكاري در درمان مورد تأكيد قرار گيرد. همچنين مي توان براي روشن نمودن جزئيات مشكل، از آزمون هاي رفتاري، مصاحبه با بستگان و افراد خانواده، سنجش هاي پرسشنامه اي و خود بازبيني(76) به صورت يادداشت روزانه افكار و اعمال وسواسي نيز استفاده كرد. (هاوتون و همكاران، 1989، ترجمه قاسم زاده 1376)

به طور كلي، رويارويي و جلوگيري از واكنش از بهترين فنون براي درمان وسواس همراه با رفتار اجباري آشكار است و شامل روش هاي ذيل مي شود:

1. رويارويي ارادي و عمدي با همه موقعيت هاي اجتنابي؛

2. رويارويي مستقيم با محرّك هاي ترسناك، از جمله افكار مزاحم؛

3. جلوگيري از آيين مندي هاي اجباري و رفتارهاي خنثي ساز، از جمله رفتارهاي ناآشكار.

درمان وسواس هاي بدون رفتار اجباري آشكار، مبتني بر دو روش «عادت آموزي» و «ايجاد وقفه و فكر»

است. «عادت آموزي» بر اين فرض استوار است كه تمرين هاي اوليه بايد به طور مكرّر و پيش بيني پذير، افكاري را طي دوره لازم براي كاهش اضطراب، برانگيزاند و در عين حال، هر نوع اجتناب نهفته و رفتارهاي خنثي ساز را متوقف سازد. وقتي در بيمار نسبت به محرّك هاي پيش بيني پذير عادت ايجاد شد، درمان به سوي محرّك هاي پيش بيني ناپذير و ايجاد عادت سوق داده مي شود و اين كار در حالي صورت مي گيرد كه بيمار هنوز اضطراب دارد. هدف از ايجاد وقفه در فكر اين است كه راهبردي به منظور كنار گذاشتن افكار فراهم بياورد و از اين رهگذر، دوام آن ها را كم كند. اين امر ممكن است بر افزايش احساس كنترل بيمار و درنتيجه، در كاهش ناراحتي او اثر بگذارد. در الگوي شناختي _ رفتاري، پيش بيني مي شود كه افكار وسواسي بر اثر خنثي سازي و اجتناب تداوم يابند. بنابراين، با استفاده از روش مؤثر ايجاد وقفه در فكر، سعي مي شود برنامه اي نيز در جهت حذف خنثي سازي و از جمله، حذف كسب اطمينان و خاطر جمع شدن و نيز اجتناب تنظيم شود.(77)

به دليل آن كه در شناخت _ رفتار درمانگري بر اهميت نقش فرايندهاي شناختي و رفتاري در شكل گيري و تداوم اختلالات روان شناختي و كاربرد روش هاي تجربي مبتني بر رفتارگرايي و شناخت گرايي، براي درمان الگوهاي پاسخ دهي نادرست، تأكيد مي گردد و با توجه به اين كه تلفيق فنون شناختي با درمان هاي رفتاري موجود، رويكرد غالب در درمان اختلالات رواني است،(78) به ساير فنون رفتاري مؤثر در درمان OCD اشاره مي شود. اين فنون عبارتند از: رويارويي تجسّمي يا تخيّلي، شوخي و مزاح، تنش زدايي، نيت متناقض، تلفن زدن، درمان به روش بارداري، كه خود شامل روش هاي خودكنترلي،

آموزش هايي براي توقف تشريفات وسواسي، روش هاي تدريجي (به تأخير انداختن واكنش)، نظارت شديد و روش هاي انزجاري مي شود.

خلاصه و نتيجه گيري

در رويكرد شناختي _ رفتاري، وسواس به عنوان افكار، تكانه ها يا تصورات مزاحم و ناخواسته اي تعريف مي شود كه فرد كنترلي بر آن ها ندارد و عملكرد اجتماعي، شغلي، خانوادگي و تحصيلي او را تحت تأثير قرار مي دهند و براي وي آشفتگي و اضطراب ايجاد مي كنند. فرد براي تسكين اضطراب و آشفتگي خود، به طور موقّت، به خنثي سازي روي مي آورد و اين خنثي سازي، شكل رفتارهاي وسواسي و اجباري به خود مي گيرد.در ديدگاه اسلامي، منظور از «وسوسه» يا «وسواس» به عنوان يك اختلال رواني، همان وسواس فكري است كه توسط شيطان برانگيخته مي شود؛ زيرا كار شيطان آن است كه افراد را به سوي افكار ناخواسته، مزاحم و مذموم بكشاند تا بدين وسيله، رفتارهاي ناپسند و اعمال نادرستي از آنان صادر شود. به عبارت ديگر، نسبت دادن اين انديشه ها و افكار مزاحم، ناخواسته و نادرست به شيطان، دلالت بر اجباري بودن آن ها و غيرقابل كنترل بودن اين افكار توسط فرد دارد.

همچنين در متون و منابع اسلامي به اضطراب زا بودن وسواس نيز اشاره شده و «وسواس عملي» به عنوان نتيجه و پيامدي از «وسواس فكري» مطرح شده است. بنابراين، به طور كلي، مي توان استنتاج نمود كه در هر دو رويكرد، به تعريف مشابهي از وسواس برمي خوريم و در اين زمينه، تفاوت محسوسي بين دو رويكرد موجود نيست.اگرچه محتواي وسواس از فردي به فرد ديگر متفاوت است، اما شايع ترين وسواس ها عبارتند از: وسواس آلودگي، ترس از آسيب رساندن به خود يا ديگري، داشتن رفتارهاي غيراجتماعي، اشتغال به امور جنسي غيرطبيعي، وسواس هاي مذهبي، نظم و

ترتيب، وسواس هاي بي معنا و افكاري در مورد مرگ خود يا عزيزان و وابستگان.

در ارتباط با محتواي وسواس، اگرچه متون و منابع اسلامي بيش تر به وسواس هايي در ارتباط با انجام اعمال و فرايض مذهبي و ديني نظير شك در تعداد ركعات نماز، وضو، غسل، نيت نماز، تكبيرة الاحرام، قرائت، وسواس در طهارت و نجاست (شست وشو) اشاره شده است، با اين حال، به انواع ديگر وسواس همچون وسواس در مورد سلامتي و ترس از بيماري، داشتن انديشه هاي بيهوده (وسواس اعتقادي)، وسواس در ارتباط با مرگ، برزخ، قبر، دوزخ و معاد، وسواس هاي افراطي مانند داشتن افكار و عقايد غيرمنطقي و ناعاقلانه و وسواس جدال و كشمكش نيز اشاره شده است. به طور كلي، در رويكردهاي گوناگون، علايم و نوع افكار و حركات اجباري تقريبا مشابه هستند و بر علايم خاصي مثل تشريفات و آيين مندي هاي رفتاري، نشخوارهاي ذهني و فكري و اجتناب تأكيد شده است.

مشهورترين اشكال باليني تشريفات «شست وشو و پاكيزگي» است و تظاهر ديگر وسواس تشريفات «وارسي» است كه با هدف جلوگيري از فاجعه هاي ويژه اي همچون آتش سوزي، دزدي و مانند آن طراحي مي شوند. اَشكال ديگر تشريفات به صورت «نظم و ترتيب» و «احتكار» مشاهده مي شود. تشريفات يا نشخوارهاي ذهني، كه براي كاهش تشويش و ناراحتي برانگيخته مي شوند، توسط ترس هاي وسواسي طراحي مي گردند و شامل شمارش و وردخواني و مانند آن هستند.در متون و منابع اسلامي نيز به هر سه مورد مزبور يعني «اعمال و آيين مندي هاي وسواسي»، «افكار وسواسي يا نشخوارهاي ذهني و فكري» و «اجتناب» اشاره شده است. در احاديث و روايات تأكيد شده است كه فرد مبتلا به وسواس براي اجتناب از افكار ناخواسته و مزاحم، به رفتارهاي

اجباري پناه مي برد (اجتناب). در متون اسلامي، به اين موضوع نيز اشاره شده است كه اعمال و رفتارهاي اجباري ناشي از افكار و انديشه هاي ناخواسته و مزاحم هستند كه فرد كنترلي بر آن ها ندارد و ناشي از وسوسه شيطان هستند.

در ارتباط با سبب شناسي وسواس، رويكردهاي شناختي _ رفتاري بر چگونگي ادراك و ارزيابي پديده ها توسط فرد تأكيد دارند و اين اختلال را ناشي از پردازش شناختي نادرست و غير منطقي افراد مبتلا مي دانند. افراد مبتلا به وسواس نه تنها داراي احساس مسؤوليت و احساس گناه افراطي و شديد براي رخ دادن حوادث و وقايع مي باشند، بلكه باورهاي نادرستي در مورد شايستگي ها و لياقت هاي خود دارند كه ناشي از كمال گرايي افراطي يا اخلاق گرايي متعالي آن هاست. همچنين اين افراد به طور افراطي و شديدي به افكار مزاحم و ناخواسته اي كه تجربه مي كنند اهميت مي دهند و تعبير و تفسيرهاي فاجعه آميزي از اين افكار دارند.

در متون و منابع اسلامي، در زمينه سبب شناسي وسواس، هم به نقش فرايندهاي شناختي و عقلاني مانند «عدم رشد عقلي»، «ضعف در اراده و تسليم شدن در برابر افكار شيطاني»، «عدم اعتماد به نفس»، «توجه افراطي به غرق بودن در برابر غرايز و شهوات» و «اميال كاذب» و نيز به نقش عوامل فيزيولوژيك همچون «سوء هاضمه» و هم به نقش عوامل عاطفي و هيجاني مانند «اضطراب» اشاره شده است.يكي از نكات اساسي كه در هر دو رويكرد بر آن تأكيد بسيار مي شود، مسأله پيش گيري و درمان است. درباره پيش گيري، نظريه پردازان شناختي بر شناخت منطقي تأكيد مي كنند و اعتقاد دارند كه ايجاد احساس امنيت، آرامش و تعادل رواني و شناخت منطقي مي توانند عوامل مؤثري در پيش گيري

از اختلالات رواني باشند واين تحقق نمي يابد، مگر در پرتو تربيت صحيح و درست افراد و جامعه اي با زمينه مناسب براي پذيرش افراد سازگار و متعادل.

به دليل اين كه نظريه هاي رفتارگرايي بر يادگيري و ارائه الگوهاي رفتاري صحيح و منطقي تأكيد مي ورزند، پيش گيري طبق رويكرد «شناخت _ رفتار درمانگري» شامل ارائه الگوهاي صحيح رفتاري از طريق تقويت و پاداش و روش حذف يا تنبيه و شرطي سازي مي باشد. البته بايد متذكر شد كه كارايي اين روش ها بيش تر در حيطه پيش گيري ثانويه به اثبات رسيده است. در ديدگاه اسلامي، راهكارهايي كه از ابتلا به اختلالات رواني، از جمله وسواس فكري _ عملي، پيش گيري مي كنند، شامل روش هاي ذكر شده در رويكردهاي روان كاوي، زيست شناختي، شناختي و رفتاري مي باشند. برخي از اين راهكارها عبارتند از: پرورش صحيح ذهني و رشد عقلاني، عدم به كارگيري شيوه هاي سلبي در تربيت مانند تنبيه و تهديد، جلوگيري از بروز عوامل زمينه ساز اختلالات رواني، همچون اضطراب و ترس، ايجاد تعادل و نظم در كليه برنامه هاي زندگي، دادن آگاهي صحيح يعني ايجاد شناخت منطقي در افراد نسبت به وظايف شرعي و اجتماعي، استفاده از گياهان دارويي مانند سدر و ايجاد اشتغال ذهني (قرائت قرآن و ذكر).

در زمينه درمان اختلال وسواس فكري _ عملي، رويكرد «شناخت _ رفتار درمانگري» متأثر از نظريه سالكوسكيس (1989) تأكيد مي كند كه اگرچه «مواجهه طولاني مدت با جلوگيري از پاسخ» در درمان بعضي از انواع وسواس موفقيت آميز مي باشد، اما براي ساير افراد مبتلا به اختلال، مانند افرادي كه داراي افسردگي شديد و يا عقايد بيش بها داده شده هستند، سودمند نمي باشد. بنابراين، در اين رويكرد، بر شناسايي و اصلاح ارزيابي هاي منفي و افكار

مداخله گر، اصلاح نگرش هاي مربوط به احساس مسؤوليت و جلوگيري از خنثي سازي، كه در پى ارزيابى متأثر از احساس مسؤوليت پديد مى آيد، تأكيد مى شود.

اين در حالى است كه بر اساس متون و منابع اسلامى (آيات، احاديث و روايات)، مى توان از روش ها و فنون گوناگون شناختى، معنوى، ارتباطى، عملى و دارويى براى درمان اين اختلال استفاده كرد. در واقع، در رويكرد اسلامى، بر تمام ابعاد و جنبه هاى اين اختلال تأكيد شده و درمان هاى گوناگونى از اين قبيل در آن به چشم مى خورند. آگاه سازى فرد وسواسى از وضع نابهنجار خود و موقعيتى كه در ارتباط با خداوند دارد، پرورش عزّت نفس و تبيين منافات آن با وسواس و بندگى شيطان، تغيير موقعيت در مورد اعمال وسواسى، پناه بردن به خداوند (توكّل به خداوند) و توجه قلبى و زبانى (ذكر خدا و ذكر اهل بيت عليهم السلام )، اكتفا به واجبات و ترك مستحبات و پرداختن به ضرورت ها و پرهيز از اعمال غيرضرورى، توجه دادن به الگوها و اسوه ها در اعمال دينى و تشريح رفتار معصومان عليهم السلام ، غرقه سازى در امور معنوى، حسّاسيت زدايى و زدودن اشكال از ذهن فرد وسواسى، تأكيد بر روزه دارى و پرهيز از پرخورى و درمان هاى دارويى مانند مصرف بعضى از مواد غذايى، به ويژه انار، خرما، سيب و روغن زيتون و انجام اعمالى كه موجب موقعيت روانى ويژه و شادابى و آرامش فرد مى گردد، مانند خضاب و رنگ كردن مو، بى اعتنايى به شك و ترديد و مراقبت مستمر از فرد مبتلا به وسواس و كنترل پيوسته افكار و اعمال وى.

بنابراين، فنون درمانى برگرفته از متون اسلامى شامل فنون درمان شناختى، رفتارى و دارويى است. همچنين

نتايج پژوهش ها نشان دهنده تأثير و كارامدى بيش تر اين فنون به صورت تركيبى است، تا به كارگيرى اين فنون به تنهايى؛ زيرا به كارگيرى فنون مزبور به صورت تركيبى، اثر تعاملى ويا دست كم اثر تجمعى دارد و به بهبودى سريع تر، بيش تر و پايدار اين اختلال منجر مى شود. بنابراين، مى توان نتيجه گرفت كه شيوه هاى پيش گيرانه و درمانى رويكرد اسلامى به وسواس، كلى تر، كامل تر و كارامدتر مى باشند.

پى نوشت ها

* دانشيار علوم تربيتى دانشگاه قم و رئيس مؤسسه مطالعاتى مشاوره اسلامى (دكتراى علوم تربيتى)

** پژوهشگر در مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (ره) و مؤسسه مطالعاتى مشاوره اسلامى (كارشناش ارشد روان شناسى)

1. Obsessive - Compulsive Disorder (OCD).

2. J. Piacentini (2000), Cognitive Behavioral Therapy of Childhood OCD. Child and Adolescent Psychiatric Clinics of North America, 8(3), 599 - 616.

3. obsessive thoughts.

4. obsessive images.

5. obsessive yuminations.

6. obsessive doubts.

7. obsessive impulses.

8. obsessive rituals.

9_ نصرت الله پورافكارى، افسردگى واكنش يا بيمارى، تهران، آزاده، 1371.

10_ كيت هاوتون، كرك پاتريك، سالكوسكيس و كلارك (1989)، رفتار درمانى شناختى: راهنماى كاربردى در درمان اختلال هاى روانى، ترجمه قاسم زاده، تهران، ارجمند، 1376.

11_ مايكل گلدز، دنيس گات و ريچارد مى ير، مبانى روان پزشكى آكسفورد، ترجمه كيانوش هاشميان و ابوحمزه الهام، تهران، تبيان، 1377.

12. J. Piacentini, Opcit.

13_ على نقى فقيهى، شناخت مشاوره از ديدگاه اسلامى (چكيده مقالات دومين همايش)، تهران، سپهر، 1379، ص 97.

14_ اثيرالدين محمد بن يوسف بن ابى حيان اندلسى، تفسير البحر المحيط، ج 10، ص 579.

15_ محمود ارگانى بهبهانى، شناخت و درمان وسوسه و وسواس در اسلام، قم، مجمع ذخائر اسلامى، 1379، ص 20 _ 19.

16_ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 57، ص 122.

17_ محمود ارگانى بهبهانى، پيشين، ص 21.

18_ ابن منظور، لسان

العرب، بيروت، داراحياء التراث العربى، ج 15، ص 293.

14

19_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 66، ص 163، ح 20، 4 تا 43 و ج 82، ص 83، ح 30.

20_ على اكبر دهخدا، فرهنگ دهخدا، ج 14، حرف واو.

21_ امام خمينى، چهل حديث، تهران، رجاء، 1368، ص 402.

22_ ر.ك.به: يحيى سيدمحمدى، وسوسه و وسواس در اسلام.

23_ كنزالعمّال، ح 1266.

24_ شيخ حرّ عاملى، وسائل الشيعه، ج 1، ص 231، ج 5 و 6.

25_ همان، ج 1، ص 46 / محمدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، ج 1، ص 11.

26_ محمدبن يعقوب كلينى، پيشين، ج 2، ص 424، ح 2.

27_ على نقى فقيهى، پيشين، ص 98.

28_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 66، ص 163.

29_ همان، ج 72، ص 69.

30_ محمدبن يعقوب كلينى، پيشين، ج 1، ص 11.

31_ همان، ج 1، ص 11 / شيخ حرّ عاملى، پيشين، ج 1، ص 46.

32_ محمدبن يعقوب كلينى، فروع كافى، ج 3، ص 4، ح 7.

33_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 76، ص 87 / شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ص 19.

34_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 92، ص 290.

35_ امام خمينى، پيشين، ص 405_ 406.

36_ على نقى فقيهى، پيشين، ص 101.

37_ محمدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، ج 2، ص 424 / همو، فروع كافى، ج 3، ص 14.

38_ نهج البلاغه، خ 91.

39_ محمدبن يعقوب كلينى، فروغ كافى، ج 3، ص 14 و ص 360.

40_ آمدى، غررالحكم و دررالكلم، ج 5، ص 352.

41_ يحيى سيد محمدى، پيشين، ص 76.

42_ محمود ارگانى بهبهانى، شناخت و درمان وسوسه و وسواس در اسلام، ص 121.

43_ محمدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، ج 2، ص 424.

44_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 10، ص 102.

45_ همان، ج 66، ص 162،

ح 36 تا 42.

46_ ابى جعفر احمدبن محمدبن خالد البرقى، المحاسن، ق. المجمع العالمى لاهل البيت عليهم السلام ، 1413، ج 2، ص 553.

47_ شيخ حرّ عاملى، پيشين، ج 5، ص 96، باب 97، ح 6025.

48_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 62، ص 300.

49_ ابى جعفراحمدبن محمدبن خالدالبرقى،پيشين،ج2، ص 485.

50_ همان، ج 201، ص 789 / محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 66، ص 126.

51_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 69، ص 69.

52_ ر.ك: جمشيداحمدى، وسواس ودرمان آن، شيراز،نويد،1368.

53_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 76، ص 97.

54_ نهج البلاغه، حكمت 312.

55_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 72، ص 124، روايت 2.

56. Neutralization.

57. Compulsive Behavior.

58. Avoidance Behavior.

59. S.J. Rachmn -and- R.L. Hodgson (1980), Obsessions and Compulsions, Englewood Cliffs, NJ: Prentice Hall.

60. Diagnostic and Statistical ManuaI of Menta Disorder (DSM- IV).

61_ گيل اس استكتى، درمان رفتارى وسواس، ترجمه عباس بخشى پور، تبريز، مؤسسه انتشاراتى روان پويا، 1376.

62. Perfectibility.

63. Morality.

64. M.H. Freeston, R. haducuer, F. Gagnon -and- N. Thibodeau (1993), "Belifs about Obsessional Thoughts", Journal of Psychopathology and Behavioral Asse ssment, 15, 1-27.

65_ وسواس، برداشت ها و درمان رفتارى، گيل اس استكتى و همكاران، ترجمه امير هوشنگ مهريار، تهران، پويا، 1373.

66. P.M.Salkovskis, D. Westbrook, J. Davis, A. Jeavons -and- A. Gledhill (1994), Effects of Neutalizing of in Trusive Thoughts: An Experiment Investigation.

67_ بهروز ميلانى فر، بهداشت روانى،تهران،قومس،1372،ص53

68. P.M. Salkovskis, C. Richards -and- E. Forrester (1995), The Relation between Obsessional Problems and Intrusive Thoughts: Behavioral and Cognitive Psychothrapy, 23, 281, 299.

69_ ر.ك.به: كيت هاوتون و همكاران، پيشين.

70. form.

71. Content.

72. Idiosyncratic.

73. Self0 ontrol.

74. Self - monitoring.

75. P.M. Salkovskis, P. Cambell (1994), Thought Suppression in Naturally.

76. P.M. Salkovskis, Cognitive - Behavioral Factors and The Persisstence of Intrusive

Thoughts in Obsessional Problems: Behaviors Research and Theory, 27, 677, 682 / P.M. Salkovskis -and- H.C. Warwick (1988), Cognitve Theorg of Obsessive Compulsive Disorder: In the Theory and Practice of Cognitive Theory (Perris, C.Blackburn, I.M. and Perris H. eds), P.P 376 - 395, Springer, Heidelbery.

••• ساير منابع

1. The Etiology of Obsessive - Compulsive Disorder Behavior and Research, 35 (3), 211- 219.

2. Occuring negative In Trusive Thoughts: Behavior Research and Therapy, 32, 1-8.

3. American Psychiatric Association (1994), Diagnostic, and Statistical "Manual of Mental Disorders", Fourth Edition.

4. P.M. Salkovskis (1985), Obsessional - Compulsive Problems: Acognitive - Behavioral analysis; Behavior Research and Therapy, 23, 571 - 583.

5. I.M. Marks (1986), Fears, Phobias and Rizuals (New York: Oxford University Press).

6. S. Rachman (1996), Obsessions, Responsibility, and Guilt: Behavior Research and Therapy, 31, 149 - 254.

7. S. Rechman, R. Hodgson -and- I.M. Marks (1971), How to Remain Neutral: An Experimental Analysis of Neutralization: Behavior Research and Therapy, 34, 889- 898.

8. A.E. Bergin (1991), "Values and Religious lssues in Psycho Therapy and Mental Health". American Psychologist, 45, 394- 403.

9. O. Conner, K. Todorov, c. Rebillard, S. Borgeat -and- M. Brault (1999) "Cognitive - Behavior Therapy and Medication in The Treatment of Obsessive - Compulsive Disorder, Canadian, journal of Psychiatry, 44 (1), 64- 72.

10. M.J. Kozak, M.R. Liedowitz -and- E.B. Foa (2000), Cognitive Behavior Therapy and Pharmacotherapy for Obsessive - Compulive Disorde, Goodman, Waynek, Rudorfer, Maltt Hew, V. (Eds), Personality and Clinical Psychology Series.

11. S. Rachman (1997), A Cognitive Theory of Obsessions: Behavior Research and Therapy, 35, 793- 802.

12. P.M. Salkovskis -and-

D. Westbrook (1989) Behavior Therapy and Obsessional Rumminations: Can Failure be Turned in to Success, Behavior Research and Therapy, 27, 149 - 160.

وسواس و درمان آن

نويسنده:دكتر على نقى فقيهى

منبع:مجله معرفت

اين مقاله به مطالعه درباره رويكرد «شناخت _ رفتار درمانگري اسلامي» و مقايسه آن با رويكرد «شناخت _ رفتار درمانگري سنّتي» در زمينه علايم پيش گيري و درمان اختلال وسواس فكري _ عملي مي پردازد. اختلال وسواس فكري _ عملي (OCD)(3) يكي از اختلالات اضطرابي است كه با تفكر وسواسي، رفتار اجباري و درجات متفاوت اضطراب مشخص مي شود. اولين و جامع ترين مطالعه در مورد اين اختلال را ژانه (Johane) در سال 1903 انجام داد و پس از آن، رويكردهاي روان تحليلگري، زيست شناختي، رفتاري، شناختي و شناختي _ رفتاري به بررسي اين اختلال پرداختند. در اين ميان، شناخت _ رفتار درمانگري بر پردازش هاي شناختي نادرست در شكل گيري و تداوم اين اختلال تأكيد كرده، با ايجاد دگرگوني و تغيير نظام شناختي فرد و بهره گيري از فنون و اصول شناختي و رفتاري، به درمان اين اختلال مي پردازد.(4)

از سوي ديگر، در متون اسلامي به نكات ظريف و كاربردي در ارتباط با اين اختلال برمي خوريم. در اين رويكرد، علاوه بر نقش عوامل فيزيولوژيك و عوامل عاطفي و هيجاني، بر نقش فرايندهاي شناختي و عقلاني تأكيد شده است. همچنين راهبردهاي پيشگيرانه و درماني اسلامي بر تمام جنبه هاي درماني، به ويژه فنون شناختي، رفتاري، معنوي، ارتباطي و دارويي، تأكيد دارند.مقاله حاضر درصدد مقايسه رويكرد «شناخت _ رفتار درمانگري سنّتي» با «شناخت _ رفتار درمانگري اسلامي» برگرفته از متون و منابع اسلامي در زمينه علايم، محتوا، سبب شناسي، پيش گيري و درمان اختلال وسواس فكري _ عملي و

شناخت وجود تشابه و تمايز اين دو رويكرد در ارتباط با موارد مذكور است. مقدّمه «وسواس فكري _ عملي» يكي از اختلالات اضطرابي است كه ويژگي هاي بارز آن شامل افكار وسواسي،(5) تصورات وسواسي،(6) نشخوارهاي وسواسي،(7) شك هاي وسواسي،(8) تكانه هاي وسواسي(9) و آيين هاي وسواسي(10) است كه عامل مهمي در ايجاد آشفتگي در افراد مبتلا به آن مي باشد و غالبا در عملكرد و سازگاري اجتماعي اين افراد اختلال ايجاد مي كند. افكار وسواسي پيوسته موجب پريشاني بيمار مي شوند و فرد مبتلا با تلاش ناموفق، درصدد مقابله با آن ها برمي آيد. اعمال يا آيين هاي وسواسي به صورت رفتارهايي كليشه اي درمي آيند كه بيمار مدام آن ها را تكرار مي كند. اين اعمال ماهيتا لذتبخش نبوده و مفيد نيستند. علايم خودكار اضطراب غالبا وجود دارند.

ارتباط تنگاتنگي ميان علايم وسواسي، به ويژه افكار وسواسي، و افسردگي وجود دارد. اين اختلال در زنان و مردان به طور مساوي وجود دارد و به عنوان اختلالي نهفته مطرح شده است كه قريب يك درصد از نوجوانان و دو درصد از بزرگ سالان از آن رنج مي برند. شروع اختلال معمولاً در كودكي يا اوايل بزرگ سالي است. سير آن متغير بوده و احتمالاً بدون علايم عمده افسردگي به سوي مزمن شدن پيش مي رود.(11)

اين اختلال در طول تاريخ، دامنگير تعدادي از انسان ها بوده است. جان بانيان (Bunyan) و چارلز داروين (Darwin) از جمله افراد مشهوري به شمار مي روند كه در گذشته مبتلا به اين اختلال فلج كننده بوده اند.(12)

در بسياري از توصيف هاي اوليه از اين اختلال، محتواي مذهبي آن مورد تأكيد قرار گرفته است. اين نوع محتوا راهنماي مهمي در درك ماهيت اين اختلال به شمار مي رود. محتواي وسواس ها منعكس كننده نگراني عمده هرعصر به شمار

مي روند، خواه اين محتوا مربوط به كار شياطين و آلودگي به وسيله ميكروب باشد، خواه مربوط به تشعشع يا خطر ابتلا به ايدز. اگرچه اولين و جامع ترين مطالعه در مورد اين اختلال را ژانه در سال 1903 انجام داد، اما تا زماني كه فرويد راهي به سوي درك عميق تر اين اختلال نگشود و توصيف باليني خوبي از آن به دست نداد، اين اختلال به خوبي شناخته نشده بود. با اين حال، ناتواني و ضعف رويكرد روان تحليلگري در درمان منجر به شكل گيري رويكردهاي ديگري همچون رويكردهاي زيست شناختي، رفتاري، شناختي و شناختي _ رفتاري در ارتباط با علايم، پديده شناسي، سبب شناسي و درمان اين اختلال گرديده است.

عوامل زمينه ساز اختلال (OCD) شناخته نشده اند، اما سه علت احتمالي شامل علل عضوي، ژنتيك و تجربيات اوليه بررسي شده اند.(13) مطالعات درماني در مورد اين اختلال به طور كلي در سه زمينه دارو درماني، رفتار درماني، شناخت درماني و تركيب درمان هاي شناختي _ رفتاري با دارو درماني بوده است.شناخت _ رفتار درمانگري از جمله رويكردهايي است كه بر نقش پردازش هاي شناختي نادرست در شكل گيري و تدام اين اختلال تأكيد كرده است. در رويكرد «شناخت _ رفتار درمانگري سنّتي»، وسواس به عنوان افكار، تصاوير ذهني و تكانه هاي ناخواسته و مزاحم تعريف شده است و محتواي آن مي تواند شامل وسواس آلودگي با نجاست، آسيب رساني به خود و ديگران، رفتارهاي غيرقابل پذيرش از نظر اجتماعي، وسواس هاي جنسي و وسواس نظم و ترتيب يا شمارش باشد. همچنين پيش گيري از وسواس به ميزان شناخت فرد از خود و تعيين در موقعيت هاي زندگي او وابسته است. مهم ترين تدابير درماني ذكر شده در اين رويكرد شامل رويارويي و جلوگيري

از پاسخ است كه طي آن، درمانگر به شناسايي افكار خودكار منفي فرد پرداخته و با ايجاد تغيير در نظام شناختي و اعتقادي او و استفاده از فنون شناختي و رفتاري به درمان وي مي پردازد.(14)

در متون و منابع اسلامي نيز به نكات كاربردي قابل اعتمادي در عرصه وسواس و چگونگي درمان آن برمي خوريم؛ در آيات متعددي، واژه «وسواس» در قرآن كريم آمده (سوره هاي مباركه ناس، اعراف و طه) و منظور از آن نوعي اختلال رواني و فكري است كه مترادف با ذهاب عقل بوده، باعث مي شود افراد به سوي افكار ناخواسته كشيده شوند و در نتيجه، دست به رفتارهاي نادرست يا ناپسند بزنند.پيامبراكرم نيز وسواس را به صورت تصورات و افكاري تعريف مي كند كه شخص را تحت تأثير قرار داده، او را به قهقرا مي برد و از انجام اعمال طبيعي باز مي دارد.بر اساس متون و منابع اسلامي، محتواي وسواس بيش تر در ارتباط با اعمال و رفتارهاي عبادي و مذهبي همچون نماز، غسل، طهارت و نجاست است و علامت مشخصه آن وجود اضطراب مي باشد، به گونه اي كه اضطراب، آسايش و راحتي را از فرد سلب مي كند و همراه با شك و ترديد است. افراد وسواسي دايم در مورد امور اعتقادي مانند وضو و طهارت دچار شك و ترديد مي شوند و احساس الزام و اجبار به اعمال و رفتارهاي تكراري دارند.

با مراجعه به آيات، روايات و متون اسلامي مي توان مشاهده كرد كه وسواس انواع متفاوتي دارد كه عبارتند از: وسواس فكري (ترس از بيماري و تفكر افراطي در مورد سلامتي)، وسواس اعتقادي (انديشه هاي بيهوده درباره مرگ، قبر، برزخ و معاد)، وسواس افراطي (داشتن افكاري كه به هيچ

وجه عاقلانه نمي باشند)، و وسواس عملي (تكرار ركعات نماز، طهارت يا غسل.)در مورد سبب شناسي وسواس، نظريه پردازان اسلامي با استنباط از آيات و احاديث، معتقدند: وجود اضطراب (حالات شديد روحي)، اختلالات جسمي (مانند سوء هاضمه)، توجه افراطي به غرايز (شهوت و اميال كاذب)، عدم رشد عقلي، ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس و برخي عوامل ديگر مي توانند سرچشمه ايجاد اين اختلال گردند. همچنين پرورش صحيح ذهني، رشد عقلاني، به كارگيري شيوه هاي تربيتي درست، پيش گيري از تشديد اضطراب و ترس و پرخاشگري، برقراري نظم و انضباط منطقي در زندگي، آگاهي از وظايف شرعي و زدودن ابهام در اين زمينه از جمله راهبردهاي پيش گيرانه اي هستند كه در متون اسلامي بر آن ها تأكيد شده است.

در احاديث و روايات، به روش ها و فنون شناختي، معنوي، ارتباطي، رفتاري و دارويي براي درمان اين اختلال اشاره شده است كه برخي از آن ها عبارتند از: پرورش عزّت فرد مبتلا به وسواس، تشريح كامل وظايف شرعي در مورد افكار و اعمال وسواسي، تكيه به خداوند و توكّل به او و استعانت از او، اكتفا به واجبات و ترك مستحبات، مراقبت مستمر از وسواس و كنترل پيوسته افكار و اعمال خود در فرايند درمان، نظارت مشاوري معتبر و متخصص بر اجراي راهبردهاي درماني مذكور، درمان از طريق خوردن انار شيرين، روغن زيتون، خرما، سيب، كندر و سبزيجات، شست وشوي سر با آب سدر، دود كردن اسپند و خضاب و رنگ كردن مو. وسواس از ديدگاه اسلام الف. «وسواس» از نظر لغوي و اصطلاحي «وسواس» يكي از نكاتي است كه مكرّر در كتب آسماني و به ويژه در قرآن كريم به آن اشاره شده است. وسواس

در زبان عربي و فارسي در اصل، بر نوعي انديشه و محتواي ناخواسته و نامطلوب دلالت مي كند.(15)

«وسواس» از ماده «وسوسه» مشتق شده كه بيانگر رابطه شيطان با قلب انسان است. بهتر است بگوييم: القائات و تصورات نامقدّس و باطل بر قلب انسان را در مكتب اسلام «وسواس» مي گويند. وسواس دو جنبه فكري و عملي دارد و نوعي بيماري رواني است. كسي كه به «وسوسه» مبتلا شده است «وسواس» و «موسوس» نام دارد.

در لغت، «وسوسه» و «وسواس» يكي دانسته شده و «وسوسه» كلامي پنهاني است كه در آن اختلاط صورت گرفته و در هم و بر هم و بي نظم است. همچنين «وسواس» در جايي گفته مي شود كه كسي وحشت كرده، كلامش در اثر وحشت، بي نظم شده باشد و همانند ديوانگان عمل كند.

زمخشري گفته است: «الوسواس» اسمي است به معناي «وسوسه» و مراد از آن شيطان است.(16)

در قرآن كريم نيز آمده است كه «فوسوَس لهُما الشيطان»؛ (اعراف: 30) پس شيطان آنان را وسوسه كرد. بنابراين، «وسواس» با (فتح واو) هم به معناي شيطان و هم به معناي گفته وسوسه آميز است.

از سوي ديگر، در علم كلام نيز براي وسواس و وسوسه تعاريفي بيان شده است كه در اين جا به برخي از آن ها اشاره مي شود:

_ دو دلي، ترديد و شكي كه در ضمير انسان پديد مي آيد؛

_ شك و شبهه در عبادات و احكام مذهبي، بخصوص در طهارت و نجاست؛

_ آنچه شيطان در دل انسان افكند و او را به كار بد برانگيزاند؛

_ ايجاد امري بي نفع يا ضرر در ضمير كسي توسط نفس شخص يا توسط شيطان _ كه نيروي محرّك انسان به انجام بدي هاست.(17)

نكته قابل ذكر در مورد وسواس

اين است كه طبق متون و منابع اسلامي، وسواس فقط در اعمال انسان تجلّي پيدا نمي كند، بلكه به انديشه او نيز راه مي يابد. مرحوم علّامه مجلسي ضمن شرح يك روايت مي گويد: «وسوسه سخن بيهوده و بي سودي است كه نفس و شيطان در روح انسان پديد مي آورند.»(18)

همچنين از شيخ مفيد نيز نقل گرديده كه «وسوسه» عبارت است از تحريك افعال و اعمال و نيات باطل انساني به وسيله عوامل شيطاني.(19)

مير سيد شريف جرجاني، مؤلف ترجمان القرآن، «وسوسه» را چنين تعريف كرده است: «انديشه بد در دل كرده» و در تعريف «وسواس» چنين مي گويد: «ديو وسوسه كننده يعني انديشه بد در دل افكننده». نسبت دادن اين وسوسه ها يا انديشه هاي بد به ديو يا شيطان از غايت اجباري بودن افكار وسواسي حكايت مي كند.(20)

به طور كلي، از روايات مي توان نتيجه گرفت كه:

اولاً، وسوسه يا وسواس نوعي اختلال رواني است.

ثانيا، با اضطراب و ترس همراه است.

ثالثا، وسوسه و ذهاب عقل و كثرة التخليط در اختلال رواني باهم مشتركند.

رابعا، مراد از وسوسه، وسوسه فكري است و از اين رو، از آن به «شيطان الوسوسة» تعبير شده است؛ زيرا شيطان كارش اين است كه افراد را به افكار ناخواسته و مذموم بكشاند تا به وسيله آن، رفتاري ناپسند از آن ها صادر شود.(21) ب. محتواي وسواس وسوسه و وسواس در فرهنگ عرفاني، همان «هواجس و خواطر» نفساني و به معناي انگيزش هاي نفس آدمي است. نفس، آدمي را به انجام كارهايي ترغيب مي كند و بر آن اصرار مي ورزد. اين خاطره هاي نفساني اگر طبق موازين شرع باشند، به سمت نعمت هاي خداوند و انجام اعمال مشروع گرايش پيدا مي كنند، اما وسوسه هاي شيطاني همواره آدمي را به سوي گناه و

معصيت مي برند و تنها با توكّل به ذات اقدس خداوند و ذكر حضرت او از ميان مي روند و بي اثر مي شوند. وسواس مرضي است كه اغلب، اشخاص متديّن به آن مبتلا مي شوند؛ گاه در نيت و گاه در مخارج حروف و گاه در صحّت وضو و غسل و گاه در عدد ركعات نماز و گاه در طهارت و نجاست. به همين دليل، در علم فقه، بابي تحت عنوان «كثيرالشك» يا «وسواس» وجود دارد و طبق دلايل فقهي، شك وسواسي ارزش مذهبي ندارد و احكام شك شامل افراد وسواسي نمي شود. به طور كلي، محتواي متداول و رايج وسواس، شك و شبهه در عبادات و در امور مذهبي، به ويژه طهارت و نجاست، است.

مرحوم دهخدا در يادداشت هاي خود درباره اين كلمه آورده است: «در تداول، حالتي است كه به بعضي مقدّسين دست مي دهد كه متنجّس را _ مثلاً _ صد بار مي شويند و گمان مي برند هنوز پاك نشده، يا كلمه اي از نماز را صدبار مي گويند و تصور مي كنند درست نبوده، يا بارها در آب غوطه مي خورند و فكر مي كنند ارتماس لازم بجا نيامده است.»(22)

حضرت امام خميني قدس سره نيز در اين باره مواردي از ابتلا به وسواس را ذكر مي كنند؛ از جمله درباره طهارت و نجاست، نيت و تكبيرة الاحرام، قرائت به واسطه تكرار آن و تغليظ در اداي حروف آن و خروج از قواعد تجويد و وسواس در وضو و غسل.(23)

يحيي سيدمحمدي انواع متفاوت وسواس را اين گونه ذكر كرده است:(24)

وسواس فكري: درباره سلامتي بدن بسيار فكر كردن و ترس از بيماري، به طوري كه فرد وسواسي ممكن است بدون هيچ كسالت و دردي، به پزشك مراجعه كند و دارو مصرف

نمايد.

وسواس اعتقادي: انديشه هاي بيهوده درباره مردن، قبر، برزخ، معاد، خير و شرّ، خوبي و بدي و...

وسواس افراطي: وجود افكاري كه به هيچ وجه عاقلانه نيست؛ مثلاً، گاه فرد وسواسي عقيده دارد كه داروي بخصوصي طول عمر مي آورد و حال آن كه ممكن است مضر باشد.

وسواس عملي: فرد وسواسي دست به كارهايي مي زند كه كاملاً بي مورد و حتي مخالف عرف و خلاف شرع و احكام الهي است و شايد بدعت محسوب گردد. در صورت همراه شدن وسواس عملي و فكري، فرد با مشكلات بيش تري مواجه مي شود.

آثار وسواس عملي فراوانند؛ از جمله تكرار شستن، رفتارهاي انحرافي (مثل دزدي بدون نياز مادي)؛ شمارش بي فايده اشيا، به صورت خاصي راه رفتن (مثلاً، با فاصله 3 سانتي) و ترس از آلودگي و مرگ. به طور كلي، افراد مبتلا به وسواس ممكن است به امراضي مانند افسردگي، كم خوني، بي محبت شدن، احساس هاي بيجا كه جنبه افراط و تفريط دارند و پندارهاي موهوم دچار شوند. انواع وسواس از آيات و روايات نيز مي توان انواعي از وسواس را استخراج كرد كه عبارتند از:

1. وسواس جدال و كشمكش

يكي از نمونه هاي بارز و روشن وسوسه هاي شيطاني، جدال و كشمكش و گفت وگوهاي زننده و پرخاش جويي و ستيز است. خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: «به تحقيق، شياطين دوست خود را وسوسه مي كنند تا با شما به جدال و كشمكش برخيزند.» (انعام: 121)

2. وسواس در نيت

وسواس در نيّت نوعي از كارهاي عجيب و غريب و بيهوده برخي افراد مبتلا به وسواس است؛ مانند اين كه در نيت براي نماز تعلّل مي كند و از نماز جماعت باز مي ماند.

ابوحامد غزّالي معتقد است وسوسه در نيت نماز، يا به سبب كمبود عقل است يا

به دليل آشنا نبودن به شرع؛ زيرا فرمان برداري و تعظيم و اجراي دستورات در قصد و نيت، مثل فرمان برداري و تعظيم دستورات ديگران است.

3. وسواس هاي اعتقادي

وسوسه هاي شيطان گاه به مراحل خطرناك تري مي رسند و تا پاي اعتقادات مؤمنان پيش مي روند. شيطان مي كوشد مؤمنان را در اعتقادات و مباني فكري وسوسه كند و پايه هاي ايماني آن ها را سست سازد؛ از جمله در مسائلي همچون حج، نماز، روزه، صدقه، صله رحم، خوش زباني، تقدّم در سلام و مانند آن.

4. وسواس در زمان عبادات

برخي از افراد متديّن در تعيين و فرا رسيدن زمان عبادات دچار وسواس هستند، به گونه اي كه يقيني عادي مثل ساير افراد براي آن ها حاصل نمي شود و در نتيجه، از فضيلت عبادت محروم مي شوند.

5. وسواس در وضو

اين نوع وسواس يكي از وسواس هاي بسيار شايع و متداول بين افراد مبتلا به اين بيماري است. مبتلايان اين كار را آن قدر تكرار مي كنند كه وقت فضيلت عبادت مي گذرد و در آب نيز اسراف مي شود.

6. وسواس بروز حَدَث

كار شيطان همواره وسوسه هاي آزاردهنده و شكنجه كننده است؛ از قبيل اين كه پس از فراغ از غسل و وضو فرد بيهوده احساس مي كند كه حدث هايي از او خارج مي شوند، كه البته نبايد به آن ها توجه كند.

به طور كلي، در كليه مسائل عبادي و اعتقادي، با تسلط شيطان، فرد دچار وسوسه مي شود و با تكرار يا اجتناب از آن اعمال يا افكار، موجبات محروميت خويش را از پاداش و ثواب فراهم مي سازد. ساير اعمال عبارتند از: وسواس در غسل، قبله، نماز، عدالت امام جماعت، عدم استجابت دعا، وسوسه ريا، ثروت، دنياخواهي و مانند آن. ج. علايم وسواس از احاديث مربوط به علايم وسواس، مي توان

نتيجه گرفت:

اولاً، وسواسي كسي است كه براي دوري از افكار ناخواسته (مذموم، رنجش آور يا ناشدني) به افعالي مانند خوردن خاك، خرد كردن كلوخ، كندن ناخن ها با دندان و به دندان گرفتن ريش پناه مي برد.

ثانيا، تمنّا و به فكر آرزوهاي غيرممكن بودن از مصاديق وسواس است.

ثالثا، مراد از «وسواس» در اين روايات، وسواس فكري است؛ زيرا علايم ذكر شده مانند خوردن خاك ربطي به وسواس عملي ندارد.

از سوي ديگر، بر اساس احاديث مربوط به وسواس، وسواس با شك و ترديد همراه است و وسواسي در امور اعتقادي، وضو، طهارت و مانند آن زياد دچار ترديد مي شود.(25)

وسواسي به صحّت و درستي عملي كه انجام مي دهد اطمينان ندارد و از اين رو، آن را تكرار مي كند و در آخر هم رضايتي از عمل خود ندارد. احاديثي كه از اعاده و تكرار عمل منع مي كنند، بر اين موضوع دلالت دارند.(26)

احساس الزام و اجبار به عمل و رفتار و دخالت نداشتن اراده وسواسي در آن، به گونه اي كه گويا عمل خود را ناشي از شيطان مي داند، از ويژگي هاي ديگر افراد مبتلا به وسواس است.(27) احساس به بن بست رسيدن و اين كه خود قادر به انجام عمل به صورت عادي نيست و از اين رو، از فرد ديگري مثل امام علي عليه السلام كمك مي خواهد يا به خداوند التجا مي كند، از ويژگي هاي ديگر وسواسي در روايات است.(28) د. سبب شناسي وسواس نظريه پردازان اسلامي با استنباط از روايات و احاديث معصومان عليهم السلام معتقدند: وجود اضطراب (حالات شديد روحي)، اختلالات جسمي (مانند سوء هاضمه)، توجه افراطي و غرق بودن در غرايز (شهوات و اميال كاذب) عدم رشد عقلي، ضعف در اراده (تسليم شدن در برابر افكار

شيطاني)، شك و ترديد در اعمال، عدم اعتماد به نفس و مواردي مانند آن مي توانند سرچشمه اختلال وسواس فكري _ عملي گردند.

از احاديث گوناگون به دست مي آيد كه بين معده و دستگاه گوارش با وسواس (فكري) رابطه وجود دارد:(29)

امام موسي كاظم عليه السلام مي فرمايد: «چه بسا شخصي كه دچار سوءهاضمه است و در هضم غذا با مشكل روبه روست يا پرخوري زياد مي كند، به اختلال وسواس دچار مي شود.»(30)

همچنين بين اميال كاذب و وسواس فكري رابطه وجود دارد. در روايت ديگري مي فرمايد: «هرچه شهوتِ غير واقع بينانه بيش تر باشد، احتمال مبتلا شدن به وسواس نيز بيش تر است.»(31)

بين رشد عقلي و وسواس فكري نيز رابطه منفي وجود دارد و از اين رو، ملائكه به وسواس فكري مبتلا نمي شوند.(32) ريشه وسواس عملي هم در وسواس فكري است و از اين رو، اگر از كسي كه به وسواس (مثلاً، وضو يا نماز) مبتلا شده است، سؤال شود كه چرا اين گونه عمل مي كني، در پاسخ مي گويد: افكار شيطاني باعث مي شوند.(33)

پيش گيري از وسواس

از نظر اسلام، راهكارهايي كه از ابتلا به وسواس پيش گيري مي كنند، همان شيوه هاي تربيتي هستند كه سلامت رواني فرد را ارتقا مي دهند و مانع بروز بيماري هاي رواني مي گردند. در ادامه، به تعدادي از اين روش ها اشاره مي شود:

1. پرورش صحيح ذهني و رشد عقلاني و پرهيز از تقويت بيش از اندازه قوّه خيال در مراحل رشد؛

2. عدم به كارگيري شيوه هاي نادرست تربيتي از قبيل سخت گيري بيجا، تهديد، تنبيه بدني، تحقير، ملامت و خرده گيري افراطي؛ زيرا اين شيوه ها امنيت رواني كودك و نوجوان را مختل مي سازند.

3. پيش گيري از تشديد اضطراب، ترس، پرخاشگري و مانند آن كه زمينه ساز ابتلا به وسواس هستند.

4. برقراري نظم و انضباط منطقي

در زندگي و برنامه ريزي صحيح در اشتغالات، استراحت و عبادت، به گونه اي كه فرد اوقات خود را به بيكاري و بطالت نگذراند و زمينه را براي اشتغال به امور خيالي فراهم نسازد.

5. كسب آگاهي صحيح و كافي نسبت به وظايف شرعي و زدودن هرگونه ابهام در اين زمينه و توجه به اصول برائت در همه امور و تعيين قلمرو و اصل احتياط؛(34)

6. استحمام و شست وشوي سر با آب و برگ سدر كه در جلوگيري از ابتلا به اختلالات مغزي مؤثر است.(35)

7. ايجاد اشتغال ذهني با ذكر و قرائت قرآن به ويژه سوره «يس».(36) و. درمان وسواس درمان اين مرض قلبي، كه احتمال دارد افراد را به هلاكت ابدي و شقاوت سرمدي برساند، همچون ساير بيماري هاي رواني، با علم و عمل بسيار آسان است، ولي انسان بايد ابتدا خود را مريض بداند و پس از آن درصدد علاج برآيد. مشكل در اينجاست كه شيطان طوري مقدّمات را براي اين بيماري آماده مي كند كه فرد خود را مريض نمي داند، بلكه ديگران را منحرف و سهل انگار مي پندارد. هركسي كه در خود شائبه اين امر را يافت، بايد به مردم معمولي مراجعه كند و عمل خود را بر علما و فقها عرضه دارد و از آن ها بپرسد كه آيا مبتلا به وسواس است يا نه. پس از آن كه دريافت مبتلا به وسواس است، لازم است به اصلاح خود بپردازد.

راه عمده براي معالجه وسواس، بي اعتنايي به وسوسه هاي شيطاني و خيالاتي است كه شيطان به فرد القا مي كند. بدون شك، پس از چندين مرتبه بي اعتنايي و عمل بر خلاف رأي شيطان، او از انسان مأيوس مي شود و قطعا بيماري اش معالجه خواهد

شد.(37)

در احاديث و روايات معصومان عليهم السلام به روش ها و فنون شناختي، معنوي، ارتباطي، عملي و دارويي براي درمان اختلال وسواس فكري _ عملي اشاره شده است.(38) اين روش ها به شرح ذيل مي باشند:

1. آگاه سازي فرد وسواسي از وضع نابهنجار خود و موقعيتي كه در ارتباط با خداوند دارد و ايجاد آمادگي رواني براي درمان؛ از جمله زنده كردن اميد به درمان در وي؛(39)

2. پرورش عزّت نفس و تبيين منافات آن با وسواس و بندگي شيطان و تقويت اراده و اعتماد به نفس در فرد.(40)

3. تشريح كامل وظايف شرعي در مورد افكار و اعمال وسواسي و تقويت اراده و تعهد عملي به ضوابط و احكام شرعي و عدم تخلّف از آن.(41)

در اين زمينه، امام علي عليه السلام نيز مي فرمايند: «هركس يقين و اعتقادش درست باشد، رغبتي به جدال و كشمكش نشان نمي دهد.»(42)

از برهان خُلف سخن حضرت علي عليه السلام چنين استنباط مي شود كه اهل شك و ترديد و وسوسه، افرادي هستند كه در مباحثه و گفت وگوي روزمرّه و عملي جدل مي كنند و از سركوب كردن مخاطب خود احساس غرور مي نمايند.(43)

وضو گرفتن قبل از غذا و بعد از غذا و ذكر نام خداوند، از جمله شيوه هاي مهم مقابله با وسوسه شيطان است.(44) امام صادق عليه السلام فرمودند: «زماني كه كسي وضو بگيرد و بسم اللّه نگويد، شيطان در آن وضو شريك خواهد بود و در خوردن و آشاميدن و هر كار ديگري سزاوار است كه بسم اللّه گفته شود و در غير اين صورت، شيطان در آن شركت خواهد داشت.»(45)

4. تغيير موقعيت در مورد عمل وسواسي؛ براي مثال، در مورد لباسي كه پس از شستن، رنگ خون در آن هنوز باقي است و

زمينه وسواس را در فرد فراهم مي كند، پيشنهاد مي شود كه آن لباس را رنگ آميزي كند يا از لباس تيره، كه پس از شستن، رنگ خون در آن مشخص نيست، استفاده نمايد؛

5. به خدا تكيه كردن و به وي پناه بردن، استعانت و توجه قلبي و زباني به پروردگار كه وسوسه هاي نفس و شيطان را دور مي كند و به تدريج، از بروز افكار ناخواسته جلوگيري مي نمايد و فرد با اعتماد به خداوند، مي تواند خود را كنترل نمايد و از وسواس دوري كند.

حضرت علي عليه السلام مي فرمايند: «هنگامي كه شيطان كسي را وسوسه كرد، بايد به خدا پناه ببرد و بگويد: "آمنتُ بالله و برسوله مخلصا له الدين".»(46)

از ظاهر روايت مزبور معلوم مي شود كه وسواس اعتقادي و فكري منظور است كه درمان آن شامل دو چيز مي باشد: توكّل به خداوند و خود را در پناه وي احساس نمودن؛ و ديگر اين كه با زبان تكرار كند تا فكر ناخواسته و انحرافي در ذهن او نيايد.

6. درمان از طريق خوردن انار، به ويژه انار شيرين و همچنين خوردن روغن زيتون، خرما، سيب، كندر، سبزيجات و دود كردن اسپند؛

پيامبراكرم صلي الله عليه و آله فرمودند: «هركس انار بخورد، قلبش نوراني مي گردد و وسوسه تا چهل روز از او دور مي شود.»(47)

در مورد فوايد سيب نيز رواياتي آمده است؛ چنان كه جعفري نقل مي كند: امام كاظم عليه السلام فرمودند: «سيب شفا و درمان چندين مرض است: زهر و جادو و وسوسه هايي كه از ساكنان زمين پديدار مي شوند و بلغمي كه غالب شده است، و هيچ چيز نيست كه زودتر از سيب سود ببخشد.»(48)

در زمينه استفاده از كندر و اسپند نيز امام صادق عليه السلام فرموده اند: «استفاده از كندر فراري دهنده شيطان ها

و برطرف كننده دردهاست و هر خانه اي كه در آن اسپند دود كنند، شيطان از آن خانه تا هفتاد خانه مي گريزد.»(49)

همچنين پيامبراكرم صلي الله عليه و آله فرمودند: «سفره هاي خود را با سبزيجات مزيّن كنيد؛ زيرا خوردن آن ها همراه با گفتن "بسم الله الرحمن الرحيم" سبب گريز شيطان خواهد بود.»(50)

در كتاب هاي معتبر ديني و فقهي، بيش از ده روايت درباره روغن زيتون آمده است. براي نمونه، امام موسي كاظم عليه السلام فرمودند: «از جمله سفارش هاي پيامبر صلي الله عليه و آله به علي عليه السلام آن است كه روغن زيتون را بخور و به بدنت بمال! بدون ترديد، هركسي از آن بخورد و آن را به بدن بمالد تا چهل روز شيطان به او نزديك نخواهد شد.»(51)

در سخنان معصومان عليهم السلام فوايد بسياري براي خوردن خرما بيان شده است؛ از جمله پيامبراكرم صلي الله عليه و آله فرمودند: «جبرئيل به من خبر مي دهد كه در خرما نُه خصلت است: از بين بردن توانايي شيطان و قوّت تفكر و ازدياد حس شنوايي و بينايي و خوش بويي و سلامتي دهان و معده و برطرف كردن دردها و مؤثر در هضم غذا و موجب تقرّب به درگاه حضرت احديت و دوري از شيطان.»(52)

همچنين روزه داري و پرهيز از پرخوري از فنون مهم درمان وسواس است و به دو دليل در ارتباط با وسواس بر روزه داري تأكيد شده است: يكي معنوي؛ زيرا انسان روزه دار توجهش به خدا زياد است و از اين رو، افكار شيطاني به او هجوم نمي آورند، و دوم آن كه لازمه روزه داري پرهيز از پر بودن دايمي معده مي باشد و اين در كاهش افكار و اميال وسواسي مؤثر است.

امام صادق عليه السلام فرمودند: «حقيقتا هيچ راحتي براي مؤمن جز ارتباط و لقاي پروردگار وجود ندارد. البته

چهار چيز است كه راحتي را فراهم مي سازد؛ از جمله گرسنگي و روزه داري براي خدا كه داراي دو تأثير مهم است: 1. اميال و هواهاي نفساني را تحت كنترل قرار داده، مانع تبلور افراطي آن مي شود. 2. فرد را از وسوسه هاي شيطاني و اوهام و افكار مزاحم باز مي دارد.»(53)

مطالعات اخير حاكي از آن است كه ميزان ابتلا به وسواس درافراد طبقات مرفّه جامعه بيش از بقيه افراد جامعه مي باشد.(54)

7. خضاب و رنگ كردن مو و شانه كردن آن موجد شادابي و آرامش فرد مي شوند و در كاهش وسواس مؤثرند؛ حضرت محمد صلي الله عليه و آله فرمودند: «لاغري و بيماري را از بين مي برد و از وسوسه هاي شيطاني كم مي كند.»(55)

8. اكتفا به واجبات و ترك مستحبات و پرداختن به ضرورت ها و پرهيز از غير آن.

امام علي عليه السلام فرمودند: «دل هاي آدميان گاهي پرنشاطند و گاهي بي نشاط؛ آن گاه كه پرنشاطند، آن ها را به انجام مستحبات نيز وادار كنيد و آن گاه كه بي نشاطند، تنها به انجام واجبات قناعت كنيد.»(56)

9. مراقبت مستمر از وسواس و كنترل پيوسته افكار و اعمال خود در فرايند درمان و نظارت مشاوره اي معتبر بر اجراي دستورات و انجام وظايف.

در اين باره امام صادق عليه السلام فرمودند: «هرگز نمي تواني با شيطان و راه هاي چيرگي او و انواع وسوسه هاي وي مقابله كني، مگر با رعايت چهار نكته:

1) مراقبت دايم از نگرش ها و افكار خود و عوامل تأثيرگذار بر آن ها؛

2) پايداري در مسير حق و انجام وظيفه شرعي؛

3) توجه به عظمت و اعتبار زندگي اخروي _ يعني مقصد متعالي و خوش بختي جاويد خود؛

4) توجه به خدا و قدرت او و توكّل بدو.»(57) وسواس از ديدگاه سنّتي الف. تعريف وسواس وسواس هاي عبارتند از: افكار،

تصاوير ذهني و تكانه هاي ناخواسته و مزاحم. اين وسواس ها معمولاً از جانب فرد به عنوان افكار، تصاوير و تكانه هاي ناسازگار، بي معنا، ناپذيرفتني و مقاومت ناپذير، تلقّي مي شوند. محرّك هاي برانگيزاننده زيادي وجود دارند كه وسواس ها را موجب شوند. وقتي فرد دچار يك فكر وسواسي مي شود، احساس ناراحتي يا اضطراب مي كند و مايل است براي خنثي سازي(58) (جبران) وسواس يا پيامدهاي آن اقدام كند. خنثي سازي غالبا شكل رفتار اجباري(59) (شست وشو يا وارسي كردن) به خود مي گيرد. رفتارهاي وسواسي معمولاً به شيوه اي قالبي يا طبق قواعد برخاسته از ديدگاه ويژه فردي، به وقوع مي پيوندند. اين رفتارها به تسكين موقّتي اضطراب منجر مي شوند، به طوري كه فرد تصور مي كند اگر اين رفتار صورت نمي گرفت، اضطرابش افزايش مي يافت.رفتارهاي بي اثرساز شامل تغييراتي در فعاليت ذهني هستند؛ مانند اين كه فرد در واكنش به يك فكر وسواسي بخواهد آگاهانه به چيز ديگري فكر كند. همچنين در اين افراد رفتارهاي اجتنابي(60) نيز مشاهده مي گردد، بخصوص اجتناب از موقعيت هايي كه افكار وسواسي را برمي انگيزانند.از لحاظ باليني، پديده وسواس فكري _ عملي را معمولاً به دو دسته افكار وسواسي بدون رفتارهايي آشكار و وسواس هاي همراه با رفتارهاي آشكار تقسيم كرده اند. (راچمن و هاجسون(61) 1980، نقل از سالكوسكيس و همكاران، 1977). ب. محتواي وسواس ها محتواي افكار، تكانه ها و تصورات وسواسي معمولاً از ديدگاه فرد مبتلا، غيرقابل قبول و منافي با اصول است. هرقدر انديشه مزاحم ناپذيرفتني تر باشد، وقوعش فرد را بيش تر ناراحت مي كند. شايع ترين محتواي افكار وسواسي، همراه با نمونه هايي از انواع افكار و رفتارهاي اجباري مربوط به آن ها در ذيل ارائه شده است. (سالكوسكيس و كمپل، 1994)

نمونه وسواس

_ آلودگي (افكار مربوط به آسيب ديدن بر اثر تماس با

ميكروب، مدفوع، خون، سم و مانند آن)؛

_ آسيب رساندن به خود يا ديگران؛

_ مرگ يا تصور مرگ عزيزان؛

_ ترس از رفتار غيرقابل پذيرش از لحاظ اجتماعي (مثل داد زدن، ناسزا گفتن و به زبان آوردن الفاظ ركيك)؛

_ امور جنسي (اشتغال ذهني درباره اندام ها و اعمال جنسي غيرقابل پذيرش)؛

_ مذهب (افكار كفرآميز و شكل هاي مذهبي).

_ نظم و ترتيب (قرار دادن اشيا در جاي خود، انجام اعمال به نحو درست و بر حسب الگو و يا شمارش خاص)؛

_ بي معنا (جمله ها، تصورات، آهنگ ها، كلمات و رشته هاي بي معناي اعداد).

نمونه رفتارهاي اجباري

_ ضد عفوني كردن تمام چيزهايي كه احتمالاً ديگران با آن ها تماس داشته اند؛

_ پنهان كردن اشياي تيز مثل چاقو؛

_ وارسي كردن ماشين خود براي اطمينان از اين كه با كسي تصادف كرده يا كسي را كشته است؛

_ سعي در كنترل رفتار خود، اجتناب از موقعيت هاي اجتماعي و نظرخواهي از ديگران در مورد مناسب بودن رفتار خود؛

_ ترس از تنها بودن با جنس مخالف يا كودكان؛

_ دعا خواندن افراطي، نذر و نياز زياد در راه خداوند؛

_ كارها را به تعداد موردپسند تكرار كردن، تكرار يك كار تا وقتي به آرامش خيال برسد؛

_ شنيدن آهنگ برنامه ورزشي تلويزيون در ذهن هنگام مطالعه و تكرار اين كار تا زماني كه بتواند پاراگراف موردنظر را بدون شنيدن آهنگ بخواند. ج. علايم و ملاك هاي تشخيصي وسواس طبق چهارمين مجموعه راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني انجمن روان پزشكي امريكا (DSM- IV 1994)(62) ملاك ها و علايم تشخيصي اختلال وسواس فكري _ عملي عبارتند از: 1. وجود افكار وسواسي افكار، تكانه ها يا تصاوير ذهني كه گاهي در حين اختلال رواني تجربه مي شوند، ايجاد آشفتگي مي كنند، مزاحم و نامناسب

تلقّي شده، موجب اضطراب يا نگراني قابل ملاحظه مي شوند.اين افكار، تكانه ها، يا تصورات ذهني صرفا ناشي از نگراني هاي مفرط درباره مسائل واقعي زندگي نيستند.شخص تلاش مي كند اين افكار، تكانه ها يا تصاوير ذهني را متوقف كند، از آن ها اجتناب نمايد يا با فكر و عمل ديگري، آن ها را خنثي سازد.شخص مي داند كه افكار، تكانه ها يا تصورات وسواسي محصول ذهن او هستند و از خارج به او تحميل نمي شوند. 2. وجود اعمال اجباري رفتارهاي تكراري (مثل شستن دست و وارسي كردن) يا اعمال ذهني (مثل نيايش، دعا، شمارش و تكرار لغات به صورت بي صدا) كه شخص احساس مي كند مجبور است در واكنش به يك فكر وسواسي انجام دهد يا مطابق اصولي كه بايد به دقت رعايت شوند، عمل كند.اين رفتارهاي تكراري يا اعمال ذهني با هدف جلوگيري از ناراحتي يا رخ دادن اتفاقات و وقايع وحشتناك طرح ريزي مي شوند و در عين حال، با آنچه قرار است خنثي يا پيش گيري شود ارتباط ندارند و به وضوح افراطي اند. د. سبب شناسي وسواس به طور كلي، نظريه هاي شناختي بر شيوه شناخت افراد از محيط و از خودشان تأكيد دارند؛ اين كه آنان چگونه پديده ها را درك و ارزشيابي مي كنند، چگونه ياد مي گيرند و چگونه مي انديشند. اختلال وسواس فكري _ عملي نيز از ديدگاه شناختي اختلالي است كه ريشه در پردازش هاي شناختي دارد و فرد افكار، عقايد، و تصورات و تكانه هاي ناخواسته مزاحمي را تجربه مي كند كه در او ايجاد تشويش مي كنند و حذف آن ها برايش مشكل است.از سوي ديگر، هنگام ارزيابي و درمان وسواس ها، به آساني مي توان بسياري از تحريفات شناختي موجود در اغلب درمان جويان وسواسي را مشاهده كرد. چندين نوع از

خطاهاي شناختي يا عقايد غيرمنطقي _ كه تاكنون شناخته شده اند، شامل مقوله هاي ذيل هستند.(63)

1. خطر، آسيب؛

2. شك، عدم يقين و تصميم گيري؛

3. كمال گرايي؛(64)

4. احساس گناه، مسؤوليت، شرم، تعصّب و اخلاق؛(65)

بسياري از پژوهشگران معتقدند: افراد مبتلا به اختلال OCD غالبا خطر پيامدهاي منفي بسياري از اعمال را به صورت افراطي و بيش از اندازه براورد مي كنند.(66)

حال، سالكوسكيس (1985) اعتقاد دارد كه مبتلايان ممكن است واقعا خطر يا آسيب را به صورت افراطي براورد نكنند، بلكه مسؤوليت خود را بيش از اندازه براورد كنند يا به خاطر فرضيات اساسي، خود را سرزنش نمايند.ناتواني در تصميم گيري يكي ديگر از خصوصيات شناختي مبتلايان به OCDاست. در يك بررسي مقايسه اي، فريستون و همكاران او (1993) دريافتند كه ناتواني در تحمّل عدم قطعيت، يكي از مشخصه هاي مهم نگرش هاي شناختي وسواسي است.يكي ديگر از باورهاي نادرست مبتلايان OCD اين است كه انسان بايد در همه زمينه ها شايستگي داشته باشد و ناكامي در جامه عمل پوشاندن به عقايد كمال گرايانه بايد تنبيه گردد. پيمتن (Pimten) (1987) معتقد است: اعمال كمال گرايانه مكرّر در مبتلايان، نشان دهنده كنترل افراطي رفتار است؛ بدين معنا كه اين افراد مي كوشند ادراكات خود را با عطف هاي ذهني ويژه اي انطباق دهند.همچنين پژوهشگران معتقدند: احساس مسؤوليت ادراك شده و احساس گناه، پيش بيني كننده هاي خوبي براي محتواي فكر وسواسي و اعمال تشريفاتي افراد مي باشند.(67) در مورد تعصّب و اخلاق مبتلايان به OCD اطلاعات كمي در دسترس است. يافته هاي گزارش شده توسط استكتي و همكاران او (1991) نشان مي دهند كه نوع مذهب فرد نقش نسبتا ضعيفي در نشانه شناسي رواني دارد.

راچمن (1997) نيز عوامل ذيل را در سبب شناسي OCD مؤثر مي داند:

1. شناخت هاي نادرست كه منجر به ايجاد

اضطراب مي شوند؛

2. ميزان اهميتي كه فرد به افكار وسواسي خود مي دهد

(اهميت افراطي به افكار مزاحم)؛

3. جهت گيري و تحريفات شناختي (خود را مسؤول و مقصّر دانستن براي حوادث ناراحت كننده)؛

4. تعبيرها و تفسيرهاي فاجعه آميز و افراطي از ميزان اهميت افكار مزاحم.

به طور كلي، مي توان گفت: افكار و تكانه هاي مزاحم زماني مي توانند منجر به اغتشاش در افراد شوند كه براي فرد مهم باشند و با افكار خود كارِ منفي مرتبط گردند. بنابراين، مشكل به خود افكار مزاحم مربوط نمي شود، بلكه به ارتباط پردازشي آن ها با افكار منفيِ خودكار و باورهاي مربوطه برمي گردد.(68) پيش گيري از وسواس از ديدگاه شناخت _ رفتار درمانگري، هركس مي تواند داراي افكار ناخواسته، تكراري يا ناخوشايند باشد، اما در حالي كه بسياري از افراد اين افكار را بي معنا تلقّي مي كنند و آن ها را به آساني از قلمرو ذهني خويش بيرون مي رانند، افراد مبتلا به وسواس، خود را به خاطر داشتن چنين افكار وحشتناكي مسؤول و قابل سرزنش مي دانند و مي ترسند كه اين افكار به اعمال يا پيامدهاي زيان بخشي منجر شوند و كوشش مي كنند با استفاده از جلوه هايي مانند القاي ارادي افكار خوب به خويشتن و وارسي كردن به خنثي سازي اين افكار بپردازند. بدين سان، نارسايي در عملكرد نظام شناختي مبتلايان به وسواس، باورهاي نامتناسبي در پي دارد كه به ادراك نادرست تهديدها، كه خود نيز ايجاد كننده اضطراب هستند، منتهي مي شود. بر اين اساس، در رويكرد شناخت _ رفتار درمانگري، مسئله پيش گيري به ميزان شناخت فرد از خود و تغييرات موقعيت هاي زندگي برمي گردد و احساس امنيت، آرامش، تعادل رواني، احساس پيشرفت و برتري و شناخت منطقي از جمله اصول مهم سلامت روان به شمار مي آيند.

بنابراين،

داشتن شناخت صحيح، دانستن نيازها و احتياجات، نيروهاي داخلي، نحوه ارضا و رفع آن ها از راه هاي منطقي و مطلوب و استفاده از واكنش رواني ناخودآگاه در هنگام مواجه شدن با مشكلات و ناكامي ها باعث تعادل رواني بيش تر مي شوند و در نتيجه، شخص با اطمينان خاطر به زندگي بدون تشويش خود ادامه مي دهد. تمام اين مسائل مستلزم تربيت صحيح و درست و جامعه اي با زمينه مناسب براي پذيرش افراد متعادل و سازگار مي باشد. در نتيجه، پيش گيري در ديدگاه شناختي، شامل كليه روش هايي است كه در نظام شناختي و اعتقادي فرد تغيير و دگرگوني ايجاد مي كند.(69) و. درمان وسواس در شناخت _ رفتار درمانگري، معمولاً ارزيابي و درمان در هم ادغام مي شوند، به گونه اي كه جنبه بسيار مهم ارزيابي، پاسخ به رويارويي بدون خنثي سازي، چه در حين برقراري جلسه درماني و چه در بين جلسات درماني، از تكاليف مهم به شمار مي رود؛ زيرا زماني كه حلقه هاي بين برانگيزاننده ها، افكار، فعاليت هاي خنثي ساز و اجتنابي روشن شوند، درمانگر و درمانجو به سرعت مي توانند طرح درماني را به مرحله اجرا درآورند. وقتي ارزيابي دقيق و جزء به جزء فراهم شود، درمان مبتني بر دو اصل «رويارويي» و «جلوگيري از پاسخ»، نسبتا راحت و سر راست صورت مي پذيرد.(70) براي ارزيابي و شناخت _ رفتار درمانگري OCD از الگوي روان شناختي اختلال وسواس فكري _ عملي استفاده مي شود كه فرض هاي اساسي آن عبارتند از:

1. وسواس ها افكاري هستند كه با اضطراب ارتباط پيدا كرده اند (شرطي شده اند.) اگر اين افكار بيش تر مورد شرطي سازي قرار نگيرند، اضطراب معمولاً كاهش مي يابد، اما به دليل وقوع رفتارهاي اجباري، اضطراب در افكار وسواسي كاهش پيدا نمي كند.

2. اجبارها رفتارهايي هستند

ارادي (آشكار يا ناآشكار) كه به رويارويي با اين افكار خاتمه مي دهند و ممكن است موجب تسكين اضطراب يا ناراحتي به وجود آمده شوند. وقتي رفتار اجباري از طريق كاهش اضطراب تقويت مي شود، احتمال وقوعش بيشتر مي گردد. بنابراين، رفتارهاي اجباري كوتاه مدت از ناراحتي جلوگيري مي كنند.

3. علاوه بر اين، مبتلايان به OCD ياد مي گيرند كه رفتارهاي اجتنابي مي توانند مانع افكار وسواسي واضطراب شوند، به گونه اي كه از رويارويي با اين افكار هرچه بيش تر كاسته مي شود.(71)

به طور خلاصه، اجتناب مانع رويارويي با افكار ترسناك مي شود و رفتارهاي اجباري آشكار و پنهان به رويارويي خاتمه مي بخشند. هر دو نوع رفتار، بيمار را از مقابله و رويارويي با افكار و موقعيت هاي ترسناك باز مي دارند. بدين سان، رفتارهاي اجباري و اجتناب، مانع ارزيابي مجدّد مي شوند. (اگر بيمار اين رفتارها را متوقف سازد، درمي يابد كه چيزهايي كه او را مي ترسانند در عمل اتفاق نمي افتند.)

بنابراين، درمان شامل رويارو ساختن بيمار با محرّك هاي ترسناك و در عين حال، تشويق او براي وقفه در هر نوع رفتاري است كه مانع اين رويارويي مي شود يا به آن پايان مي بخشد. همزمان با آن، ارزيابي مجدد ترس ها مورد تشويق قرار مي گيرد، به نحوي كه بيمار درمي يابدچيزهاي موردترس،درواقع اتفاق نمي افتند.

چنان كه ذكر شد، در شناخت _ رفتار درمانگري OCD، معمولاً ارزيابي و درمان در هم ادغام مي شوند. ارزيابي شامل مصاحبه مفصّل باليني، خود بازبيني، تكاليف خانگي و مشاهده مستقيم است. هدف هاي عمده ارزيابي عبارتند از:

1. توافق در تنظيم فهرستي از مشكلات؛

2. تدوين يك صورت بندي روان شناختي از مشكل شامل عوامل زمينه ساز، آشكارساز و عوامل نگه دارنده فعلي؛

3. ارزيابي ميزان تناسب درمان روان شناختي؛

4. فراهم كردن وسيله اي براي ارزيابي پيشرفت كار.

از سوي ديگر، هدف درمان قرار

دادن فرد در بالاترين سطح ممكن رويارويي و در عين حال، حذف هر نوع خنثي سازي است. در غير اين صورت، خنثي سازي باعث مي شود كه فرد مبتلا به OCD به انتهاي جلسه رويارويي برسد، بدون آن كه مقابله كاملي با ترس ها صورت گرفته باشد. درمان با مشاركت بيمار و با اين هدف كه بيمار هرچه زودتر در فرايند درمان، مسؤوليت برنامه ريزي و ادامه آن را خود بپذيرد، صورت مي گيرد. استفاده گسترده از تكاليف خانگي باعث مي شود كه نيل به هدف هاي درماني زودتر و با كارايي بيش تري انجام پذيرد. در مراحل بعدي درمان، بيمار خود مسؤوليت اجرا و برنامه ريزي را برعهده مي گيرد. روش هاي ارزيابي مورد استفاده در شناخت _ رفتار درمانگري 1. شرح كلي ماهيت مسأله اين مرحله طي مصاحبه آغازين و با استفاده از سؤال هاي باز، مانند «ممكن است درباره مسأله اي كه اين اواخر داشته ايد، توضيح دهيد» آغاز مي شود. آن گاه مصاحبه كننده با طرح سؤالي درباره تأثير آن مسأله در طي هفته گذشته، دامنه را كمي محدودتر مي سازد. وقتي تصويري كلي از مسائل موجود بيمار فراهم آمد، نمونه هايي از وقوع مسأله در زمان هاي اخير، مورد توجه قرار مي گيرد. درمانگر بايد سعي كند درباره پيوندهاي كاركردي ممكن سرنخ هايي پيدا كند و به ويژه رويدادهايي را كه احتمالاً افكار يا رفتارهاي خاصي رابرمي انگيزانند، مورد توجه قرار دهد. 2. شرح تفصيلي و اختصاصي و تحليل رفتاري وقتي تصويري كلي فراهم آمد، مصاحبه وارد تحليل تفصيلي مي شود و بدين منظور، از نمونه هاي اختصاصي، كه مسأله را مشخص مي سازند، استفاده مي گردد. درمانگر مي تواند اين كار را بر حسب نظام هاي پاسخي سازمان دهي كند؛ به اين معنا كه درباره جنبه هاي شناختي _ ذهني، هيجاني، فيزيولوژيك

و رفتاري مسأله به پرسش بپردازد و از سؤال هاي مستقيم استفاده كند و در هر نظام پاسخي، اطلاعاتي درباره افكار وسواسي، برانگيزاننده هاي آن، اجتناب و آيين مندي فراهم آورد. در هر مرحله، درستي درك ارزيابي كننده از مسأله، با ارائه خلاصه هايي از گفته هاي درمانجو وارسي مي شود. الف. جنبه شناختي _ ذهني در ارزيابي تجربه ذهني وسواس، توجه اصلي به شكل(72) (فكر، تصوير يا تكانه) و محتواي(73) افكار مزاحم معطوف مي شود. محتواي افكار هر فرد، ويژه(74) است و بايد به تفصيل مورد ارزيابي قرار گيرد. برانگيزاننده هاي ذهني افكار وسواسي را نيز مي توان همزمان با ارزيابي محتواي اين افكار، مورد ارزيابي قرار داد. اين برانگيزاننده ها ممكن است افكار، تصورات يا تكانه هاي غير وسواسي باشند.از سوي ديگر، آيين مندي هاي ذهني نيز بايد ارزيابي شوند و بدين منظور، از درمانجو درباره حوادث اخيري، كه فكر وسواسي را برمي انگيخته اند، به دقت سؤال مي شود. در اين سؤال ها افكار يا تصاويري كه بيمار در ذهنش شكل مي دهد، يا هر نوع فعاليت ذهني كه آگاهانه پديد مي آورد يا مي خواهد به مرحله عمل برساند، مورد توجه قرار مي گيرد.

به دليل آن كه اجتناب (رويگرداني) ممكن است به صورت شناختي يا ذهني صورت پذيرد، بيمار سعي مي كند درباره هيچ چيز فكر نكند يا سراسيمه مي خواهد درباره ساير چيزها بينديشد. اين امر نه تنها از رويارويي و ارزيابي مجدّد _ كه قبلاً به آن اشاره شد _ جلوگيري مي كند، بلكه بر عكس، اشتغال ذهني درباره چيزهايي را كه بيمار نمي خواهد درباره آن ها فكر كند، بيش تر مي سازد. بنابراين، مهم است بدانيم كه آيا بيمار افكار وسواسي خود را جزو لاينفك شخصيت خود مي داند يا نه. همچنين مهم است بدانيم ميزان مقاومت

بيمار در مورد وسواس ها و نيز آيين مندي هاي مربوط به آن ها چقدر و چگونه است؛ زيرا اين مقاومت، در پذيرش دليل درمانگر براي جلوگيري از واكنش بيمار مؤثر است. همچنين لازم است ميزان بي معنا بودن افكار يا رفتارهاي وسواسي از نظر بيمار، مورد ارزيابي قرار گيرد. ب. جنبه هيجاني تغييرات خلقي مرتبط با وقوع وسواس، بخصوص اضطراب، ناراحتي و افسردگي، حتما بايد مورد بررسي قرار گيرند. اين گرايش وجود دارد كه اضطراب، هيجاني مسلط فرض شود، اما بسياري از بيماران، اثر هيجاني وسواس را ناراحتي، تنش خاص، خشم يا انزجار ذكر مي كنند. بايد معلوم شود كه آيا تغييرات خلقي، قبل از افكار و رفتارهاي وسواسي اتفاق مي افتند يا به دنبال آن ها. ج. رفتارها ارزيابي رفتارها، اهميتي اساسي دارد. هر رفتاري كه افكار وسواسي را برمي انگيزد، از رويارويي با آن ها جلوگيري مي كند (اجتناب)، آن ها را پايان مي بخشد يا از آن ها ممانعت به عمل مي آورد، به تفصيل مورد ارزيابي قرار مي گيرد و بنابراين، در مورد هر رفتاري اطلاعات دقيقي فراهم مي آيد.اين اطلاعات شكل واقعي رفتار، طول مدت وقوع، فراواني و ثبات رفتار را در بر مي گيرند. همچنين عواملي كه شدت رفتار را كم و زياد مي كنند مورد ارزيابي قرار مي گيرند. اين عوامل ممكن است موقعيتي، عاطفي، شناختي و يا بين فردي و اجتماعي باشند. د. عوامل فيزيولوژيك زماني كه احساس هاي جسمي، خود منشأ ناراحتي به حساب مي آيند، اين قسمت از ارزيابي _ بخصوص _ ضروري است؛ زيرا احساس هاس جسمي ممكن است افكار و رفتارهاي وسواسي را برانگيزانند (مثلاً، در يك مورد، بيمار هرگاه احساس مي كرد بدنش عرق كرده است، تصور آلودگي پيدا مي كرد و بايد خود را مي شست.)

گاهي ممكن است تغييرات بدني ناشي از رفتار وسواسي باشند و _ مثلاً _ بر اثر شست وشوي زياد پوست آسيب ببيند. ه. زمينه بروز مشكل ارزيابي كلي درباره تاريخچه بيماري ضروري است. شرايط مربوط به آغاز مشكل بسيار مهم است. شروع مشكل در نوجواني، در جامعه پذيري و توانايي عمومي بيمار براي مقابله اثر مي گذارد. از سوي ديگر، دخالت و نقش ساير افراد خانواده در رفتار وسواسي بيمار بايد ارزيابي شود. اثر مشكل بر كار، روابط جنسي و خانوادگي فرد بايد مورد بررسي قرار گيرد. آخرين بخش مهم در مصاحبه رفتاري، ارزيابي ارزش كاركردي نشانه ها و توجه دادن بيمار به سود وزيان نسبي تغيير است. در پايان مصاحبه ارزيابي، درمانگر بايد درباره ماهيت و دامنه مشكل، يك صورت بندي اوليه به دست دهد و اين فرمول بندي بايد با بيمار در ميان گذاشته شود تا به دنبال آن، بتوان منطق درمان را مطرح كرد. در اين بحث، حتما بايد اهميت «خودكنترلي»(75) و همكاري در درمان مورد تأكيد قرار گيرد. همچنين مي توان براي روشن نمودن جزئيات مشكل، از آزمون هاي رفتاري، مصاحبه با بستگان و افراد خانواده، سنجش هاي پرسشنامه اي و خود بازبيني(76) به صورت يادداشت روزانه افكار و اعمال وسواسي نيز استفاده كرد. (هاوتون و همكاران، 1989، ترجمه قاسم زاده 1376)

به طور كلي، رويارويي و جلوگيري از واكنش از بهترين فنون براي درمان وسواس همراه با رفتار اجباري آشكار است و شامل روش هاي ذيل مي شود:

1. رويارويي ارادي و عمدي با همه موقعيت هاي اجتنابي؛

2. رويارويي مستقيم با محرّك هاي ترسناك، از جمله افكار مزاحم؛

3. جلوگيري از آيين مندي هاي اجباري و رفتارهاي خنثي ساز، از جمله رفتارهاي ناآشكار.

درمان وسواس هاي بدون رفتار اجباري آشكار، مبتني بر دو

روش «عادت آموزي» و «ايجاد وقفه و فكر» است. «عادت آموزي» بر اين فرض استوار است كه تمرين هاي اوليه بايد به طور مكرّر و پيش بيني پذير، افكاري را طي دوره لازم براي كاهش اضطراب، برانگيزاند و در عين حال، هر نوع اجتناب نهفته و رفتارهاي خنثي ساز را متوقف سازد. وقتي در بيمار نسبت به محرّك هاي پيش بيني پذير عادت ايجاد شد، درمان به سوي محرّك هاي پيش بيني ناپذير و ايجاد عادت سوق داده مي شود و اين كار در حالي صورت مي گيرد كه بيمار هنوز اضطراب دارد. هدف از ايجاد وقفه در فكر اين است كه راهبردي به منظور كنار گذاشتن افكار فراهم بياورد و از اين رهگذر، دوام آن ها را كم كند. اين امر ممكن است بر افزايش احساس كنترل بيمار و درنتيجه، در كاهش ناراحتي او اثر بگذارد. در الگوي شناختي _ رفتاري، پيش بيني مي شود كه افكار وسواسي بر اثر خنثي سازي و اجتناب تداوم يابند. بنابراين، با استفاده از روش مؤثر ايجاد وقفه در فكر، سعي مي شود برنامه اي نيز در جهت حذف خنثي سازي و از جمله، حذف كسب اطمينان و خاطر جمع شدن و نيز اجتناب تنظيم شود.(77)

به دليل آن كه در شناخت _ رفتار درمانگري بر اهميت نقش فرايندهاي شناختي و رفتاري در شكل گيري و تداوم اختلالات روان شناختي و كاربرد روش هاي تجربي مبتني بر رفتارگرايي و شناخت گرايي، براي درمان الگوهاي پاسخ دهي نادرست، تأكيد مي گردد و با توجه به اين كه تلفيق فنون شناختي با درمان هاي رفتاري موجود، رويكرد غالب در درمان اختلالات رواني است،(78) به ساير فنون رفتاري مؤثر در درمان OCD اشاره مي شود. اين فنون عبارتند از: رويارويي تجسّمي يا تخيّلي، شوخي و مزاح، تنش زدايي، نيت متناقض، تلفن زدن، درمان به

روش بارداري، كه خود شامل روش هاي خودكنترلي، آموزش هايي براي توقف تشريفات وسواسي، روش هاي تدريجي (به تأخير انداختن واكنش)، نظارت شديد و روش هاي انزجاري مي شود. خلاصه و نتيجه گيري در رويكرد شناختي _ رفتاري، وسواس به عنوان افكار، تكانه ها يا تصورات مزاحم و ناخواسته اي تعريف مي شود كه فرد كنترلي بر آن ها ندارد و عملكرد اجتماعي، شغلي، خانوادگي و تحصيلي او را تحت تأثير قرار مي دهند و براي وي آشفتگي و اضطراب ايجاد مي كنند. فرد براي تسكين اضطراب و آشفتگي خود، به طور موقّت، به خنثي سازي روي مي آورد و اين خنثي سازي، شكل رفتارهاي وسواسي و اجباري به خود مي گيرد.در ديدگاه اسلامي، منظور از «وسوسه» يا «وسواس» به عنوان يك اختلال رواني، همان وسواس فكري است كه توسط شيطان برانگيخته مي شود؛ زيرا كار شيطان آن است كه افراد را به سوي افكار ناخواسته، مزاحم و مذموم بكشاند تا بدين وسيله، رفتارهاي ناپسند و اعمال نادرستي از آنان صادر شود. به عبارت ديگر، نسبت دادن اين انديشه ها و افكار مزاحم، ناخواسته و نادرست به شيطان، دلالت بر اجباري بودن آن ها و غيرقابل كنترل بودن اين افكار توسط فرد دارد.

همچنين در متون و منابع اسلامي به اضطراب زا بودن وسواس نيز اشاره شده و «وسواس عملي» به عنوان نتيجه و پيامدي از «وسواس فكري» مطرح شده است. بنابراين، به طور كلي، مي توان استنتاج نمود كه در هر دو رويكرد، به تعريف مشابهي از وسواس برمي خوريم و در اين زمينه، تفاوت محسوسي بين دو رويكرد موجود نيست.اگرچه محتواي وسواس از فردي به فرد ديگر متفاوت است، اما شايع ترين وسواس ها عبارتند از: وسواس آلودگي، ترس از آسيب رساندن به خود يا ديگري، داشتن رفتارهاي غيراجتماعي،

اشتغال به امور جنسي غيرطبيعي، وسواس هاي مذهبي، نظم و ترتيب، وسواس هاي بي معنا و افكاري در مورد مرگ خود يا عزيزان و وابستگان.

در ارتباط با محتواي وسواس، اگرچه متون و منابع اسلامي بيش تر به وسواس هايي در ارتباط با انجام اعمال و فرايض مذهبي و ديني نظير شك در تعداد ركعات نماز، وضو، غسل، نيت نماز، تكبيرة الاحرام، قرائت، وسواس در طهارت و نجاست (شست وشو) اشاره شده است، با اين حال، به انواع ديگر وسواس همچون وسواس در مورد سلامتي و ترس از بيماري، داشتن انديشه هاي بيهوده (وسواس اعتقادي)، وسواس در ارتباط با مرگ، برزخ، قبر، دوزخ و معاد، وسواس هاي افراطي مانند داشتن افكار و عقايد غيرمنطقي و ناعاقلانه و وسواس جدال و كشمكش نيز اشاره شده است. به طور كلي، در رويكردهاي گوناگون، علايم و نوع افكار و حركات اجباري تقريبا مشابه هستند و بر علايم خاصي مثل تشريفات و آيين مندي هاي رفتاري، نشخوارهاي ذهني و فكري و اجتناب تأكيد شده است.

مشهورترين اشكال باليني تشريفات «شست وشو و پاكيزگي» است و تظاهر ديگر وسواس تشريفات «وارسي» است كه با هدف جلوگيري از فاجعه هاي ويژه اي همچون آتش سوزي، دزدي و مانند آن طراحي مي شوند. اَشكال ديگر تشريفات به صورت «نظم و ترتيب» و «احتكار» مشاهده مي شود. تشريفات يا نشخوارهاي ذهني، كه براي كاهش تشويش و ناراحتي برانگيخته مي شوند، توسط ترس هاي وسواسي طراحي مي گردند و شامل شمارش و وردخواني و مانند آن هستند.در متون و منابع اسلامي نيز به هر سه مورد مزبور يعني «اعمال و آيين مندي هاي وسواسي»، «افكار وسواسي يا نشخوارهاي ذهني و فكري» و «اجتناب» اشاره شده است. در احاديث و روايات تأكيد شده است كه فرد مبتلا به وسواس

براي اجتناب از افكار ناخواسته و مزاحم، به رفتارهاي اجباري پناه مي برد (اجتناب). در متون اسلامي، به اين موضوع نيز اشاره شده است كه اعمال و رفتارهاي اجباري ناشي از افكار و انديشه هاي ناخواسته و مزاحم هستند كه فرد كنترلي بر آن ها ندارد و ناشي از وسوسه شيطان هستند.

در ارتباط با سبب شناسي وسواس، رويكردهاي شناختي _ رفتاري بر چگونگي ادراك و ارزيابي پديده ها توسط فرد تأكيد دارند و اين اختلال را ناشي از پردازش شناختي نادرست و غير منطقي افراد مبتلا مي دانند. افراد مبتلا به وسواس نه تنها داراي احساس مسؤوليت و احساس گناه افراطي و شديد براي رخ دادن حوادث و وقايع مي باشند، بلكه باورهاي نادرستي در مورد شايستگي ها و لياقت هاي خود دارند كه ناشي از كمال گرايي افراطي يا اخلاق گرايي متعالي آن هاست. همچنين اين افراد به طور افراطي و شديدي به افكار مزاحم و ناخواسته اي كه تجربه مي كنند اهميت مي دهند و تعبير و تفسيرهاي فاجعه آميزي از اين افكار دارند.

در متون و منابع اسلامي، در زمينه سبب شناسي وسواس، هم به نقش فرايندهاي شناختي و عقلاني مانند «عدم رشد عقلي»، «ضعف در اراده و تسليم شدن در برابر افكار شيطاني»، «عدم اعتماد به نفس»، «توجه افراطي به غرق بودن در برابر غرايز و شهوات» و «اميال كاذب» و نيز به نقش عوامل فيزيولوژيك همچون «سوء هاضمه» و هم به نقش عوامل عاطفي و هيجاني مانند «اضطراب» اشاره شده است.يكي از نكات اساسي كه در هر دو رويكرد بر آن تأكيد بسيار مي شود، مسأله پيش گيري و درمان است. درباره پيش گيري، نظريه پردازان شناختي بر شناخت منطقي تأكيد مي كنند و اعتقاد دارند كه ايجاد احساس امنيت، آرامش و تعادل

رواني و شناخت منطقي مي توانند عوامل مؤثري در پيش گيري از اختلالات رواني باشند واين تحقق نمي يابد، مگر در پرتو تربيت صحيح و درست افراد و جامعه اي با زمينه مناسب براي پذيرش افراد سازگار و متعادل.

به دليل اين كه نظريه هاي رفتارگرايي بر يادگيري و ارائه الگوهاي رفتاري صحيح و منطقي تأكيد مي ورزند، پيش گيري طبق رويكرد «شناخت _ رفتار درمانگري» شامل ارائه الگوهاي صحيح رفتاري از طريق تقويت و پاداش و روش حذف يا تنبيه و شرطي سازي مي باشد. البته بايد متذكر شد كه كارايي اين روش ها بيش تر در حيطه پيش گيري ثانويه به اثبات رسيده است. در ديدگاه اسلامي، راهكارهايي كه از ابتلا به اختلالات رواني، از جمله وسواس فكري _ عملي، پيش گيري مي كنند، شامل روش هاي ذكر شده در رويكردهاي روان كاوي، زيست شناختي، شناختي و رفتاري مي باشند. برخي از اين راهكارها عبارتند از: پرورش صحيح ذهني و رشد عقلاني، عدم به كارگيري شيوه هاي سلبي در تربيت مانند تنبيه و تهديد، جلوگيري از بروز عوامل زمينه ساز اختلالات رواني، همچون اضطراب و ترس، ايجاد تعادل و نظم در كليه برنامه هاي زندگي، دادن آگاهي صحيح يعني ايجاد شناخت منطقي در افراد نسبت به وظايف شرعي و اجتماعي، استفاده از گياهان دارويي مانند سدر و ايجاد اشتغال ذهني (قرائت قرآن و ذكر).

در زمينه درمان اختلال وسواس فكري _ عملي، رويكرد «شناخت _ رفتار درمانگري» متأثر از نظريه سالكوسكيس (1989) تأكيد مي كند كه اگرچه «مواجهه طولاني مدت با جلوگيري از پاسخ» در درمان بعضي از انواع وسواس موفقيت آميز مي باشد، اما براي ساير افراد مبتلا به اختلال، مانند افرادي كه داراي افسردگي شديد و يا عقايد بيش بها داده شده هستند، سودمند نمي باشد. بنابراين، در اين

رويكرد، بر شناسايي و اصلاح ارزيابي هاي منفي و افكار مداخله گر، اصلاح نگرش هاي مربوط به احساس مسؤوليت و جلوگيري از خنثي سازي، كه در پى ارزيابى متأثر از احساس مسؤوليت پديد مى آيد، تأكيد مى شود.

اين در حالى است كه بر اساس متون و منابع اسلامى (آيات، احاديث و روايات)، مى توان از روش ها و فنون گوناگون شناختى، معنوى، ارتباطى، عملى و دارويى براى درمان اين اختلال استفاده كرد. در واقع، در رويكرد اسلامى، بر تمام ابعاد و جنبه هاى اين اختلال تأكيد شده و درمان هاى گوناگونى از اين قبيل در آن به چشم مى خورند. آگاه سازى فرد وسواسى از وضع نابهنجار خود و موقعيتى كه در ارتباط با خداوند دارد، پرورش عزّت نفس و تبيين منافات آن با وسواس و بندگى شيطان، تغيير موقعيت در مورد اعمال وسواسى، پناه بردن به خداوند (توكّل به خداوند) و توجه قلبى و زبانى (ذكر خدا و ذكر اهل بيت عليهم السلام )، اكتفا به واجبات و ترك مستحبات و پرداختن به ضرورت ها و پرهيز از اعمال غيرضرورى، توجه دادن به الگوها و اسوه ها در اعمال دينى و تشريح رفتار معصومان عليهم السلام ، غرقه سازى در امور معنوى، حسّاسيت زدايى و زدودن اشكال از ذهن فرد وسواسى، تأكيد بر روزه دارى و پرهيز از پرخورى و درمان هاى دارويى مانند مصرف بعضى از مواد غذايى، به ويژه انار، خرما، سيب و روغن زيتون و انجام اعمالى كه موجب موقعيت روانى ويژه و شادابى و آرامش فرد مى گردد، مانند خضاب و رنگ كردن مو، بى اعتنايى به شك و ترديد و مراقبت مستمر از فرد مبتلا به وسواس و كنترل پيوسته افكار و اعمال وى.

بنابراين، فنون درمانى برگرفته از متون اسلامى

شامل فنون درمان شناختى، رفتارى و دارويى است. همچنين نتايج پژوهش ها نشان دهنده تأثير و كارامدى بيش تر اين فنون به صورت تركيبى است، تا به كارگيرى اين فنون به تنهايى؛ زيرا به كارگيرى فنون مزبور به صورت تركيبى، اثر تعاملى ويا دست كم اثر تجمعى دارد و به بهبودى سريع تر، بيش تر و پايدار اين اختلال منجر مى شود. بنابراين، مى توان نتيجه گرفت كه شيوه هاى پيش گيرانه و درمانى رويكرد اسلامى به وسواس، كلى تر، كامل تر و كارامدتر مى باشند. پى نوشت ها * دانشيار علوم تربيتى دانشگاه قم و رئيس مؤسسه مطالعاتى مشاوره اسلامى (دكتراى علوم تربيتى)

** پژوهشگر در مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (ره) و مؤسسه مطالعاتى مشاوره اسلامى (كارشناش ارشد روان شناسى)

1. Obsessive - Compulsive Disorder (OCD).

2. J. Piacentini (2000), Cognitive Behavioral Therapy of Childhood OCD. Child and Adolescent Psychiatric Clinics of North America, 8(3), 599 - 616.

3. obsessive thoughts.

4. obsessive images.

5. obsessive yuminations.

6. obsessive doubts.

7. obsessive impulses.

8. obsessive rituals.

9_ نصرت الله پورافكارى، افسردگى واكنش يا بيمارى، تهران، آزاده، 1371.

10_ كيت هاوتون، كرك پاتريك، سالكوسكيس و كلارك (1989)، رفتار درمانى شناختى: راهنماى كاربردى در درمان اختلال هاى روانى، ترجمه قاسم زاده، تهران، ارجمند، 1376.

11_ مايكل گلدز، دنيس گات و ريچارد مى ير، مبانى روان پزشكى آكسفورد، ترجمه كيانوش هاشميان و ابوحمزه الهام، تهران، تبيان، 1377.

12. J. Piacentini, Opcit.

13_ على نقى فقيهى، شناخت مشاوره از ديدگاه اسلامى (چكيده مقالات دومين همايش)، تهران، سپهر، 1379، ص 97.

14_ اثيرالدين محمد بن يوسف بن ابى حيان اندلسى، تفسير البحر المحيط، ج 10، ص 579.

15_ محمود ارگانى بهبهانى، شناخت و درمان وسوسه و وسواس در اسلام، قم، مجمع ذخائر اسلامى، 1379، ص 20 _ 19.

16_ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 57،

ص 122.

17_ محمود ارگانى بهبهانى، پيشين، ص 21.

18_ ابن منظور، لسان العرب، بيروت، داراحياء التراث العربى، ج 15، ص 293.

14

19_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 66، ص 163، ح 20، 4 تا 43 و ج 82، ص 83، ح 30.

20_ على اكبر دهخدا، فرهنگ دهخدا، ج 14، حرف واو.

21_ امام خمينى، چهل حديث، تهران، رجاء، 1368، ص 402.

22_ ر.ك.به: يحيى سيدمحمدى، وسوسه و وسواس در اسلام.

23_ كنزالعمّال، ح 1266.

24_ شيخ حرّ عاملى، وسائل الشيعه، ج 1، ص 231، ج 5 و 6.

25_ همان، ج 1، ص 46 / محمدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، ج 1، ص 11.

26_ محمدبن يعقوب كلينى، پيشين، ج 2، ص 424، ح 2.

27_ على نقى فقيهى، پيشين، ص 98.

28_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 66، ص 163.

29_ همان، ج 72، ص 69.

30_ محمدبن يعقوب كلينى، پيشين، ج 1، ص 11.

31_ همان، ج 1، ص 11 / شيخ حرّ عاملى، پيشين، ج 1، ص 46.

32_ محمدبن يعقوب كلينى، فروع كافى، ج 3، ص 4، ح 7.

33_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 76، ص 87 / شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ص 19.

34_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 92، ص 290.

35_ امام خمينى، پيشين، ص 405_ 406.

36_ على نقى فقيهى، پيشين، ص 101.

37_ محمدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، ج 2، ص 424 / همو، فروع كافى، ج 3، ص 14.

38_ نهج البلاغه، خ 91.

39_ محمدبن يعقوب كلينى، فروغ كافى، ج 3، ص 14 و ص 360.

40_ آمدى، غررالحكم و دررالكلم، ج 5، ص 352.

41_ يحيى سيد محمدى، پيشين، ص 76.

42_ محمود ارگانى بهبهانى، شناخت و درمان وسوسه و وسواس در اسلام، ص 121.

43_ محمدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، ج 2، ص 424.

44_ محمدباقر

مجلسى، پيشين، ج 10، ص 102.

45_ همان، ج 66، ص 162، ح 36 تا 42.

46_ ابى جعفر احمدبن محمدبن خالد البرقى، المحاسن، ق. المجمع العالمى لاهل البيت عليهم السلام ، 1413، ج 2، ص 553.

47_ شيخ حرّ عاملى، پيشين، ج 5، ص 96، باب 97، ح 6025.

48_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 62، ص 300.

49_ ابى جعفراحمدبن محمدبن خالدالبرقى،پيشين،ج2، ص 485.

50_ همان، ج 201، ص 789 / محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 66، ص 126.

51_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 69، ص 69.

52_ ر.ك: جمشيداحمدى، وسواس ودرمان آن، شيراز،نويد،1368.

53_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 76، ص 97.

54_ نهج البلاغه، حكمت 312.

55_ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 72، ص 124، روايت 2.

56. Neutralization.

57. Compulsive Behavior.

58. Avoidance Behavior.

59. S.J. Rachmn -and- R.L. Hodgson (1980), Obsessions and Compulsions, Englewood Cliffs, NJ: Prentice Hall.

60. Diagnostic and Statistical ManuaI of Menta Disorder (DSM- IV).

61_ گيل اس استكتى، درمان رفتارى وسواس، ترجمه عباس بخشى پور، تبريز، مؤسسه انتشاراتى روان پويا، 1376.

62. Perfectibility.

63. Morality.

64. M.H. Freeston, R. haducuer, F. Gagnon -and- N. Thibodeau (1993), "Belifs about Obsessional Thoughts", Journal of Psychopathology and Behavioral Asse ssment, 15, 1-27.

65_ وسواس، برداشت ها و درمان رفتارى، گيل اس استكتى و همكاران، ترجمه امير هوشنگ مهريار، تهران، پويا، 1373.

66. P.M.Salkovskis, D. Westbrook, J. Davis, A. Jeavons -and- A. Gledhill (1994), Effects of Neutalizing of in Trusive Thoughts: An Experiment Investigation.

67_ بهروز ميلانى فر، بهداشت روانى،تهران،قومس،1372،ص53

68. P.M. Salkovskis, C. Richards -and- E. Forrester (1995), The Relation between Obsessional Problems and Intrusive Thoughts: Behavioral and Cognitive Psychothrapy, 23, 281, 299.

69_ ر.ك.به: كيت هاوتون و همكاران، پيشين.

70. form.

71. Content.

72. Idiosyncratic.

73. Self0 ontrol.

74. Self - monitoring.

75. P.M. Salkovskis, P. Cambell (1994), Thought Suppression in Naturally.

76.

P.M. Salkovskis, Cognitive - Behavioral Factors and The Persisstence of Intrusive Thoughts in Obsessional Problems: Behaviors Research and Theory, 27, 677, 682 / P.M. Salkovskis -and- H.C. Warwick (1988), Cognitve Theorg of Obsessive Compulsive Disorder: In the Theory and Practice of Cognitive Theory (Perris, C.Blackburn, I.M. and Perris H. eds), P.P 376 - 395, Springer, Heidelbery.

••• ساير منابع

1. The Etiology of Obsessive - Compulsive Disorder Behavior and Research, 35 (3), 211- 219.

2. Occuring negative In Trusive Thoughts: Behavior Research and Therapy, 32, 1-8.

3. American Psychiatric Association (1994), Diagnostic, and Statistical "Manual of Mental Disorders", Fourth Edition.

4. P.M. Salkovskis (1985), Obsessional - Compulsive Problems: Acognitive - Behavioral analysis; Behavior Research and Therapy, 23, 571 - 583.

5. I.M. Marks (1986), Fears, Phobias and Rizuals (New York: Oxford University Press).

6. S. Rachman (1996), Obsessions, Responsibility, and Guilt: Behavior Research and Therapy, 31, 149 - 254.

7. S. Rechman, R. Hodgson -and- I.M. Marks (1971), How to Remain Neutral: An Experimental Analysis of Neutralization: Behavior Research and Therapy, 34, 889- 898.

8. A.E. Bergin (1991), "Values and Religious lssues in Psycho Therapy and Mental Health". American Psychologist, 45, 394- 403.

9. O. Conner, K. Todorov, c. Rebillard, S. Borgeat -and- M. Brault (1999) "Cognitive - Behavior Therapy and Medication in The Treatment of Obsessive - Compulsive Disorder, Canadian, journal of Psychiatry, 44 (1), 64- 72.

10. M.J. Kozak, M.R. Liedowitz -and- E.B. Foa (2000), Cognitive Behavior Therapy and Pharmacotherapy for Obsessive - Compulive Disorde, Goodman, Waynek, Rudorfer, Maltt Hew, V. (Eds), Personality and Clinical Psychology Series.

11. S. Rachman (1997), A Cognitive Theory of

Obsessions: Behavior Research and Therapy, 35, 793- 802.

12. P.M. Salkovskis -and- D. Westbrook (1989) Behavior Therapy and Obsessional Rumminations: Can Failure be Turned in to Success, Behavior Research and Therapy, 27, 149 - 160.

آنچه مديران و كاركنان بايد درباره استرس بدانند

نويسنده: زين العابدين طبرزدى

امروزه فشار عصبى و روانى كه به اصطلاح استرس ناميده مى شود به طور فراوان و در سطحى گسترده و پيچيده در سازمان ها ديده مى شود و اين واژه مساله همگانى و همه گير انسان امروز و مشخصه زندگى او است. نگرانى انسان ها نسبت به شغل، خانواده، نابسامانى هاى اجتماعى، اقتصادى، سياسى، پيشرفت تكنولوژيكى، نيازهاى گوناگون، انتظارات و توقعات شركت ها از كاركنان، نگرانى از كهنه شدن اطلاعات، احساس نگرانى از يك مهلت به سر آمده، فرصت كوتاه براى تصميم گيرى، سياست هاى ناعادلانه، عدم امنيت شغلى و صدها موارد ديگر هر كدام مى توانند ضربان قلب را افزايش داده و نفس را در سينه حبس نمايند.

در حال حاضر اين اعتقاد وجود دارد كه بخش عمده استرس كاركنان سازمان ها غيرلازم مى باشد و بر عهده مديران است كه با شناخت عوامل به وجود آورنده استرس، راه هايى براى كنترل موثر آن (نه جلوگيرى) تدوين و اجرا نمايند.

به طورى كه مى توان گفت استرس امرى است اجتناب ناپذير و نمى توان از آن رهايى جست و به نوعى گريبانگير تمامى افراد در هر سطحى و در هر مجموعه اى مى شود.

اگر چه در علم پزشكى مساله فشار عصبى و علل و عوارض آن مدت ها است مورد بررسى و تحقيق قرار دارد، اما باب اين بحث در رفتار سازمانى تازه گشوده شده است و علماى اين

رشته مدت كوتاهى است كه به تحليل فشار عصبى و آثار و عواقب آن در سازمان و اعضاى آن پرداخته اند.

تعريف استرس

استرس از نظر لغوى از كلمه استرينجر (stringere) به مفهوم به هم رفتن و قبض شدن گرفته شده است. استرس فرسودگى بدنى يا عاطفى است كه بر اثر مسايل و مشكلات واقعى يا ذهنى پديد مى آيد. در تعريف ديگرى استرس به مجموعه واكنش هاى عمومى انسان نسبت به عوامل ناسازگار و پيش بينى نشده داخلى و خارجى اطلاق مى گردد. بدين گونه كه هرگاه تعادل داخلى يا خارجى از ميان برود، استرس پديد مى آيد.

دكتر هانس سلى Hons Selve يكى از پيشتازان پژوهش در زمينه استرس، استرس را به عنوان پاسخ نامشخص بدن به هرگونه تقاضا ناميده است. وى مفهوم حالت سازگارى عمومى را ابداع كرد. حالت سازگارى عمومى پاسخ خود به خودى به هرگونه تهديد بدنى يا احساسى نسبت به سلامت يك ارگانيسم است.

استرس تجربه اى است همگانى و عمومى كه هر كس به كرات آن را در زندگى خود احساس كرده است، برخلاف تصور استرس هميشه شامل حوادث ناخوشايند نيست، بلكه مى تواند محصول موفقيت هاى خوشايند و مطلوبى نيز باشد كه سازگارى مجددى را در فرد مطالبه مى كند. به عبارت ديگر شايد نكته اصلى در موقعيت هاى تنش زا نياز به انطباق و سازگارى مجددى است كه براى فرد ضرورت پيدا مى كند.

علايم استرس

?- علايم جسمانى:

- سر درد ميگرن

- سوءهاضمه

- بد خوابى

- خارش و التهاب پوستى

- گرفتگى عضلات

- درد پشت شانه ها و گردن

- فشار خون بالا

- كلسترول بالا

?- علايم روانى:

- اضطراب

- تنش

- بى طاقتى

- افسردگى

- كسالت و

بى حوصلگى

- احساس بيهودگى

- عدم اعتماد به نفس

?- علايم شناختى:

- فراموشى

- كاسته شدن قدرت تمركز

- كاهش كارايى فرد

?- علايم اجتماعى:

- پرخاشگرى و غيرقابل تحمل شدن

- زدگى از مردم

- فقدان ارتباط و تنها گزينى

- عدم ايفاى نقش خانوادگى

?- علايم رفتارى:

- بالا رفتن مصرف سيگار

- افزايش مصرف دارو

- رفتار جرقه اى

- بى توجهى به ظاهر شخص خود

- عوض شدن ريتم اشتها

بيمارى هاى جسمانى كه استرس در آنان نقش مهمى دارد:

- نارسايى هاى قلبى

- فشار خون بالا

- زخم معده

- سر دردهاى ممتد

- انواع آرتروز

- انواع آسم

- افسردگى

عوامل ايجاد كننده استرس در سازمان ها و ارايه پيشنهادها

?- سياست هاى نسنجيده و خط مشى هاى ناعادلانه و تبعيضات ناروا در محيط كار از عواملى هستند كه موجب استرس، فقدان انگيزه، پايين آمدن روحيه و دلسردى در كاركنان مى گردد. سياست هاى ناعادلانه مى تواند در پرداختى ها، حقوق و مزايا، وام ها، توزيع ناعادلانه كار و... منظور گردد. در تحقيقى كه توسط نگارنده در يكى از دانشگاه ها انجام گرديد از بين ?? عامل استرس زا عامل تبعيض در محل كار با ميانگين ???/? از پنج و با رتبه دو و درجه عامل استرس زاى زياد شناسايى گرديد.براى حل اين مشكل مى توان با تربيت و گزينش نيروهاى كارآمد و ارزشى و تدوين مقررات و قوانين جامع و اجراى سياست هاى عادلانه سازمان را به نحو مطلوبى اداره نمود.

--------------------------------------------------------------------------------

?- ميزان حقوق و عدم تطبيق آن با مخارج خصوصاً در شرايط فعلى كه به نظر مى رسد يكى از موارد مهم دغدغه ذهنى كاركنان مى باشد. طبق تئورى برابرى (eguity theory) از جى استسى ادمس (j.stacy adams) نيز كاركنان آنچه با

انجام دادن كار خود به دست مى آورند و نيز آنچه براى انجام وظايف شغلى ارايه مى كنند مقايسه مى نمايند.اگر به اين نتيجه برسند كه داده هاى آن ها به سازمان در مقايسه با ديگران بيشتر است گرفتار تنش مى شوند. براى مثال اگر فردى احساس كند به اندازه كافى به او حقوق و دستمزد پرداخت نمى شود، از كار خود ناراضى مى شود. بنابراين ضرورت دارد مسوولان نظام در جهت سلامت و بهداشت افراد جامعه در اين زمينه اقدامات اساسى به عمل آورند.

--------------------------------------------------------------------------------

?- عدم مشاركت كاركنان در سازمان ها نيز يكى از عوامل ايجاد فشار براى كاركنان مى باشد. اصولاً مشاركت افراد سازمان ها در تصميم گيرى ها مزاياى زيادى دارد و ضمن اين كه كاركنان را به كار ترغيب مى كند باعث مى شود افراد سازمان به جهت احساس مهم بودن آرامش خاطر به دست آورند.

--------------------------------------------------------------------------------

?- ارزشيابى هاى ناعادلانه و يا بدون شناخت كافى از افراد و تبعيض قايل شدن در بين كاركنان هنگام ارزيابى اعضاى سازمان را گرفتار فشارهاى عصبى مى نمايد. اگر كارمند و يا كارگرى احساس نمايد در محيط كار خود در زمينه هاى مختلف تبعيض پنهان و آشكار وجود دارد و به تلاش ها و زحمات او بهاى لازم داده نمى شود و يا ناديده گرفته مى شود، موجب ايجاد فشار براى او خواهد شد و هنگامى اين فشار مضاعف مى گردد كه ببيند به كسانى ارج و بها داده مى شود كه شايستگى لازم را در محيط كار ندارند، بنابراين با ارزش يابى هاى عادلانه و توجه به فعاليت هاى اعضاى سازمان مى توان از بروز اين

فشارها جلوگيرى نمود.

--------------------------------------------------------------------------------

?- كنترل هاى بى مورد و آزار دهنده در محيط كار و سازمان كه ناشى از بى اعتمادى به كاركنان مى باشد. تحقيقات نشان مى دهد كه اين شيوه بدبينى و رياكارى را در سازمان افزايش مى دهد. از طرفى موجب نگرانى و اضطراب و نتيجه آن كاهش كارآيى فرد را به همراه خواهد داشت. بايد در سازمان ها فضايى به وجود آيد كه در آن اطمينان و اعتقاد مبناى روابط متقابل بين كاركنان باشد.زيرا در محيط سرشار از اعتماد، اعضاى سازمان با آرامش بيشتر در جهت نيل به اهداف سازمانى تلاش خواهند نمود. بنابراين بايد با انتخاب شيوه هاى خود كنترلى و يا كنترل هاى غيرمستقيم و نامحسوس به جاى كنترل هاى مستقيم، شديد، مستمر و آزار دهنده از بروز فشارهاى عصبى شديد جلوگيرى نمود.

--------------------------------------------------------------------------------

?- قوانين خشك و غيرقابل انعطاف نيز در سازمان مى تواند يكى از عوامل ايجاد فشار براى كاركنان و ارباب رجوع باشد. ممكن است برخى از ضوابط و مقررات بسيار ناقص باشند و متناسب با شرايط و مقتضيات فعلى سازمان ها نباشند.بنابراين مديرانى كه داراى مسووليت و اختيار مى باشند بايد اين قوانين و ضوابط را با توجه به فرهنگ، امكانات، نياز، توان جامعه و انسان ها مورد بازنگرى قرار دهند و با انعطاف پذير نمودن و تعديلات معقول تنش هاى موجود را كاهش دهند.

--------------------------------------------------------------------------------

?- تغييرات غيرمنطقى و جابه جايى هاى مكرر و بدون دليل كاركنان مى تواند يكى از عوامل ايجاد فشار باشد. بنابراين در صورت لزوم تغييرات بايد با فرهنگ سازى و پس از رفع نگرانى هاى كاركنان در زمينه هاى مختلف و جلب مشاركت آنان

به اين تغيير و تحولات اقدام نمود.

--------------------------------------------------------------------------------

?- تضادهاى مختلف در سازمان- اين تضاد ممكن است فردى، فرد با گروه و گروه با گروه در سازمان باشد. مانند تضادهاى بين واحدهاى صف و ستاد و يا تضاد بين منافع فردى و اقدامات سازمان. مديران بايد ضمن هوشيارى و درك اين تضادها با مديريت نمودن تضادها راهكارهايى را اتخاذ نمايند كه فعاليت ها و انرژى افراد، گروه هاى رسمى و غيررسمى در جهت اهداف سازمانى هدايت گردد. به عبارت ديگر كاركنان و گروه ها دريابند كه تحق اهداف آنان در صورتى امكان پذير است كه اهداف سازمان تحقق يابد.

--------------------------------------------------------------------------------

?- شرح شغل هاى غيرواقعى نيز مى تواند يكى از عوامل فشار به كاركنان باشد. زيرا اگر شرح شغل كاركنان متناسب با كارى كه انجام مى دهند نباشد بديهى است كه فشار قابل ملاحظه اى را متحمل خواهند شد.

--------------------------------------------------------------------------------

??- شرايط فيزيكى محل كار مانند سر و صداى بيش از حد در محيط كار، گرما و سرما، وجود گازهاى سمى، نور كم و ناكافى نيز مى تواند عامل ايجاد فشار براى كاركنان باشد.

--------------------------------------------------------------------------------

??- عوامل زياد ديگرى نيز در سازمان ها وجود دارند كه در ايجاد استرس تاثيرگذار هستند كه فهرست برخى از آنان به شرح ذيل مى باشد.

- ساختار سازمانى متكى بر تمركز بيش از حد

- عدم امكان پيشرفت و ارتقا

- تخصص گرايى افراطى و جزيى شدن وظايف شغلى

- ارتباطات ناقص و عدم انتقال موثر اطلاعات

- عدم وجود بازخور

- ارايه اطلاعات نادرست

- حساسيت زياد براى انجام وظايف

- زياد بودن حجم كار

- كمبود وقت و انجام چند كار به صورت هم زمان

-

تغييرات سريع در مقررات و ضوابط

- عدم رضايت از شغل توسط شاغل

- كمبود اختيارات براى انجام وظايف محوله

- كمبود امكانات در محيط كار

- روشن نبودن انتظارات مديران

- پيچيده بودن وظايف

- توفيق افراد فرصت طلب در سازمان

- عدم رعايت مقررات و قوانين توسط برخى از اشخاص

- ضعف ايمان و اعتقادات مذهبى در بعضى از اشخاص

- افزايش فساد اخلاقى مانند رشوه خوارى و...

- تورم و افزايش هزينه هاى زندگى

براى مقابله با استرس بايستى عوامل و زمينه هاى استرس زا شناسايى شود تا راهكارهاى متناسب با آن ها به كار گرفته شود و عوامل استرس زا تعديل شوند.

نتيجه گيرى

با توجه به مطالب گفته شده در مورد استرس و مراحل آن، علايم و عوامل استرس در سازمان ها و ارايه راهكارها، مديران و كاركنان در سازمان هاى صنعتى و توليدى و خدماتى مى توانند با آگاهى ميزان تحمل خود از سطح استرس پذيرى خودآگاه و با به كارگيرى راهكارهاى عملى جهت افزايش قدرت تحمل و فشارپذيرى فردى و سازمانى خود گام برداشته و از اين بابت در راستاى سالم سازى محيط و ارتقاى بهداشت روانى سازمان حركت كنند تا انرژى هايى كه ناخواسته صرف تنش هاى سازمانى مى گردد در جهت ارتقاى كميت و كيفيت و تحقق مسووليت هاى اجتماعى سازمان به كار گرفته شود.

آنچه مديران و كاركنان بايد درباره استرس بدانند

نويسنده: زين العابدين طبرزدى امروزه فشار عصبى و روانى كه به اصطلاح استرس ناميده مى شود به طور فراوان و در سطحى گسترده و پيچيده در سازمان ها ديده مى شود و اين واژه مساله همگانى

و همه گير انسان امروز و مشخصه زندگى او است. نگرانى انسان ها نسبت به شغل، خانواده، نابسامانى هاى اجتماعى، اقتصادى، سياسى، پيشرفت تكنولوژيكى، نيازهاى گوناگون، انتظارات و توقعات شركت ها از كاركنان، نگرانى از كهنه شدن اطلاعات، احساس نگرانى از يك مهلت به سر آمده، فرصت كوتاه براى تصميم گيرى، سياست هاى ناعادلانه، عدم امنيت شغلى و صدها موارد ديگر هر كدام مى توانند ضربان قلب را افزايش داده و نفس را در سينه حبس نمايند.

در حال حاضر اين اعتقاد وجود دارد كه بخش عمده استرس كاركنان سازمان ها غيرلازم مى باشد و بر عهده مديران است كه با شناخت عوامل به وجود آورنده استرس، راه هايى براى كنترل موثر آن (نه جلوگيرى) تدوين و اجرا نمايند.

به طورى كه مى توان گفت استرس امرى است اجتناب ناپذير و نمى توان از آن رهايى جست و به نوعى گريبانگير تمامى افراد در هر سطحى و در هر مجموعه اى مى شود.

اگر چه در علم پزشكى مساله فشار عصبى و علل و عوارض آن مدت ها است مورد بررسى و تحقيق قرار دارد، اما باب اين بحث در رفتار سازمانى تازه گشوده شده است و علماى اين رشته مدت كوتاهى است كه به تحليل فشار عصبى و آثار و عواقب آن در سازمان و اعضاى آن پرداخته اند.

تعريف استرس

استرس از نظر لغوى از كلمه استرينجر (stringere) به مفهوم به هم رفتن و قبض شدن گرفته شده است. استرس فرسودگى بدنى يا عاطفى است كه بر اثر مسايل و مشكلات واقعى يا ذهنى پديد مى آيد. در تعريف ديگرى استرس به مجموعه واكنش هاى عمومى انسان نسبت

به عوامل ناسازگار و پيش بينى نشده داخلى و خارجى اطلاق مى گردد. بدين گونه كه هرگاه تعادل داخلى يا خارجى از ميان برود، استرس پديد مى آيد.

دكتر هانس سلى Hons Selve يكى از پيشتازان پژوهش در زمينه استرس، استرس را به عنوان پاسخ نامشخص بدن به هرگونه تقاضا ناميده است. وى مفهوم حالت سازگارى عمومى را ابداع كرد. حالت سازگارى عمومى پاسخ خود به خودى به هرگونه تهديد بدنى يا احساسى نسبت به سلامت يك ارگانيسم است.

استرس تجربه اى است همگانى و عمومى كه هر كس به كرات آن را در زندگى خود احساس كرده است، برخلاف تصور استرس هميشه شامل حوادث ناخوشايند نيست، بلكه مى تواند محصول موفقيت هاى خوشايند و مطلوبى نيز باشد كه سازگارى مجددى را در فرد مطالبه مى كند. به عبارت ديگر شايد نكته اصلى در موقعيت هاى تنش زا نياز به انطباق و سازگارى مجددى است كه براى فرد ضرورت پيدا مى كند.

علايم استرس

?- علايم جسمانى:

- سر درد ميگرن

- سوءهاضمه

- بد خوابى

- خارش و التهاب پوستى

- گرفتگى عضلات

- درد پشت شانه ها و گردن

- فشار خون بالا

- كلسترول بالا

?- علايم روانى:

- اضطراب

- تنش

- بى طاقتى

- افسردگى

- كسالت و بى حوصلگى

- احساس بيهودگى

- عدم اعتماد به نفس

?- علايم شناختى:

- فراموشى

- كاسته شدن قدرت تمركز

- كاهش كارايى فرد

?- علايم اجتماعى:

- پرخاشگرى و غيرقابل تحمل شدن

- زدگى از مردم

- فقدان ارتباط و تنها گزينى

- عدم ايفاى نقش خانوادگى

?- علايم رفتارى:

- بالا رفتن مصرف سيگار

- افزايش مصرف دارو

- رفتار جرقه اى

- بى توجهى به ظاهر شخص خود

- عوض شدن ريتم اشتها

بيمارى هاى جسمانى كه استرس در آنان نقش مهمى دارد:

- نارسايى

هاى قلبى

- فشار خون بالا

- زخم معده

- سر دردهاى ممتد

- انواع آرتروز

- انواع آسم

- افسردگى

عوامل ايجاد كننده استرس در سازمان ها و ارايه پيشنهادها

?- سياست هاى نسنجيده و خط مشى هاى ناعادلانه و تبعيضات ناروا در محيط كار از عواملى هستند كه موجب استرس، فقدان انگيزه، پايين آمدن روحيه و دلسردى در كاركنان مى گردد. سياست هاى ناعادلانه مى تواند در پرداختى ها، حقوق و مزايا، وام ها، توزيع ناعادلانه كار و... منظور گردد. در تحقيقى كه توسط نگارنده در يكى از دانشگاه ها انجام گرديد از بين ?? عامل استرس زا عامل تبعيض در محل كار با ميانگين ???/? از پنج و با رتبه دو و درجه عامل استرس زاى زياد شناسايى گرديد.براى حل اين مشكل مى توان با تربيت و گزينش نيروهاى كارآمد و ارزشى و تدوين مقررات و قوانين جامع و اجراى سياست هاى عادلانه سازمان را به نحو مطلوبى اداره نمود.

-------------------------------------------------------------------------------- ?- ميزان حقوق و عدم تطبيق آن با مخارج خصوصاً در شرايط فعلى كه به نظر مى رسد يكى از موارد مهم دغدغه ذهنى كاركنان مى باشد. طبق تئورى برابرى (eguity theory) از جى استسى ادمس (j.stacy adams) نيز كاركنان آنچه با انجام دادن كار خود به دست مى آورند و نيز آنچه براى انجام وظايف شغلى ارايه مى كنند مقايسه مى نمايند.اگر به اين نتيجه برسند كه داده هاى آن ها به سازمان در مقايسه با ديگران بيشتر است گرفتار تنش مى شوند. براى مثال اگر فردى احساس كند به اندازه كافى به او حقوق و دستمزد پرداخت نمى شود، از كار خود ناراضى مى شود. بنابراين ضرورت

دارد مسوولان نظام در جهت سلامت و بهداشت افراد جامعه در اين زمينه اقدامات اساسى به عمل آورند.

-------------------------------------------------------------------------------- ?- عدم مشاركت كاركنان در سازمان ها نيز يكى از عوامل ايجاد فشار براى كاركنان مى باشد. اصولاً مشاركت افراد سازمان ها در تصميم گيرى ها مزاياى زيادى دارد و ضمن اين كه كاركنان را به كار ترغيب مى كند باعث مى شود افراد سازمان به جهت احساس مهم بودن آرامش خاطر به دست آورند.

-------------------------------------------------------------------------------- ?- ارزشيابى هاى ناعادلانه و يا بدون شناخت كافى از افراد و تبعيض قايل شدن در بين كاركنان هنگام ارزيابى اعضاى سازمان را گرفتار فشارهاى عصبى مى نمايد. اگر كارمند و يا كارگرى احساس نمايد در محيط كار خود در زمينه هاى مختلف تبعيض پنهان و آشكار وجود دارد و به تلاش ها و زحمات او بهاى لازم داده نمى شود و يا ناديده گرفته مى شود، موجب ايجاد فشار براى او خواهد شد و هنگامى اين فشار مضاعف مى گردد كه ببيند به كسانى ارج و بها داده مى شود كه شايستگى لازم را در محيط كار ندارند، بنابراين با ارزش يابى هاى عادلانه و توجه به فعاليت هاى اعضاى سازمان مى توان از بروز اين فشارها جلوگيرى نمود.

-------------------------------------------------------------------------------- ?- كنترل هاى بى مورد و آزار دهنده در محيط كار و سازمان كه ناشى از بى اعتمادى به كاركنان مى باشد. تحقيقات نشان مى دهد كه اين شيوه بدبينى و رياكارى را در سازمان افزايش مى دهد. از طرفى موجب نگرانى و اضطراب و نتيجه آن كاهش كارآيى فرد را به همراه خواهد داشت. بايد در سازمان ها

فضايى به وجود آيد كه در آن اطمينان و اعتقاد مبناى روابط متقابل بين كاركنان باشد.زيرا در محيط سرشار از اعتماد، اعضاى سازمان با آرامش بيشتر در جهت نيل به اهداف سازمانى تلاش خواهند نمود. بنابراين بايد با انتخاب شيوه هاى خود كنترلى و يا كنترل هاى غيرمستقيم و نامحسوس به جاى كنترل هاى مستقيم، شديد، مستمر و آزار دهنده از بروز فشارهاى عصبى شديد جلوگيرى نمود.

-------------------------------------------------------------------------------- ?- قوانين خشك و غيرقابل انعطاف نيز در سازمان مى تواند يكى از عوامل ايجاد فشار براى كاركنان و ارباب رجوع باشد. ممكن است برخى از ضوابط و مقررات بسيار ناقص باشند و متناسب با شرايط و مقتضيات فعلى سازمان ها نباشند.بنابراين مديرانى كه داراى مسووليت و اختيار مى باشند بايد اين قوانين و ضوابط را با توجه به فرهنگ، امكانات، نياز، توان جامعه و انسان ها مورد بازنگرى قرار دهند و با انعطاف پذير نمودن و تعديلات معقول تنش هاى موجود را كاهش دهند.

-------------------------------------------------------------------------------- ?- تغييرات غيرمنطقى و جابه جايى هاى مكرر و بدون دليل كاركنان مى تواند يكى از عوامل ايجاد فشار باشد. بنابراين در صورت لزوم تغييرات بايد با فرهنگ سازى و پس از رفع نگرانى هاى كاركنان در زمينه هاى مختلف و جلب مشاركت آنان به اين تغيير و تحولات اقدام نمود.

-------------------------------------------------------------------------------- ?- تضادهاى مختلف در سازمان- اين تضاد ممكن است فردى، فرد با گروه و گروه با گروه در سازمان باشد. مانند تضادهاى بين واحدهاى صف و ستاد و يا تضاد بين منافع فردى و اقدامات سازمان. مديران بايد ضمن هوشيارى و درك اين تضادها با مديريت نمودن تضادها راهكارهايى

را اتخاذ نمايند كه فعاليت ها و انرژى افراد، گروه هاى رسمى و غيررسمى در جهت اهداف سازمانى هدايت گردد. به عبارت ديگر كاركنان و گروه ها دريابند كه تحق اهداف آنان در صورتى امكان پذير است كه اهداف سازمان تحقق يابد.

-------------------------------------------------------------------------------- ?- شرح شغل هاى غيرواقعى نيز مى تواند يكى از عوامل فشار به كاركنان باشد. زيرا اگر شرح شغل كاركنان متناسب با كارى كه انجام مى دهند نباشد بديهى است كه فشار قابل ملاحظه اى را متحمل خواهند شد.

-------------------------------------------------------------------------------- ??- شرايط فيزيكى محل كار مانند سر و صداى بيش از حد در محيط كار، گرما و سرما، وجود گازهاى سمى، نور كم و ناكافى نيز مى تواند عامل ايجاد فشار براى كاركنان باشد.

-------------------------------------------------------------------------------- ??- عوامل زياد ديگرى نيز در سازمان ها وجود دارند كه در ايجاد استرس تاثيرگذار هستند كه فهرست برخى از آنان به شرح ذيل مى باشد. - ساختار سازمانى متكى بر تمركز بيش از حد

- عدم امكان پيشرفت و ارتقا

- تخصص گرايى افراطى و جزيى شدن وظايف شغلى

- ارتباطات ناقص و عدم انتقال موثر اطلاعات

- عدم وجود بازخور

- ارايه اطلاعات نادرست

- حساسيت زياد براى انجام وظايف

- زياد بودن حجم كار

- كمبود وقت و انجام چند كار به صورت هم زمان

- تغييرات سريع در مقررات و ضوابط

- عدم رضايت از شغل توسط شاغل

- كمبود اختيارات براى انجام وظايف محوله

- كمبود امكانات در محيط كار

- روشن نبودن انتظارات مديران

- پيچيده بودن وظايف

- توفيق افراد فرصت طلب در سازمان

- عدم رعايت مقررات و قوانين

توسط برخى از اشخاص

- ضعف ايمان و اعتقادات مذهبى در بعضى از اشخاص

- افزايش فساد اخلاقى مانند رشوه خوارى و...

- تورم و افزايش هزينه هاى زندگى

براى مقابله با استرس بايستى عوامل و زمينه هاى استرس زا شناسايى شود تا راهكارهاى متناسب با آن ها به كار گرفته شود و عوامل استرس زا تعديل شوند.

نتيجه گيرى

با توجه به مطالب گفته شده در مورد استرس و مراحل آن، علايم و عوامل استرس در سازمان ها و ارايه راهكارها، مديران و كاركنان در سازمان هاى صنعتى و توليدى و خدماتى مى توانند با آگاهى ميزان تحمل خود از سطح استرس پذيرى خودآگاه و با به كارگيرى راهكارهاى عملى جهت افزايش قدرت تحمل و فشارپذيرى فردى و سازمانى خود گام برداشته و از اين بابت در راستاى سالم سازى محيط و ارتقاى بهداشت روانى سازمان حركت كنند تا انرژى هايى كه ناخواسته صرف تنش هاى سازمانى مى گردد در جهت ارتقاى كميت و كيفيت و تحقق مسووليت هاى اجتماعى سازمان به كار گرفته شود.

گمشده اي به نام نشاط اجتماعي

نويسنده:محبوبه ناطق

منبع:روزنامه قدس

كارشناسان به طور جدي نسبت به كاهش ميزان شادي و نشاط بخصوص در جوانان هشدار مي دهند. آمار نشان مي دهد 11 ميليون بيمار رواني در سطح كشور وجود دارد كه بيشتر آنان جوان هستند.ديدن چهره هاي غمگين، افسرده، عصباني و اخمو چيز جديدي نيست. اگر چه هيچ گاه شادي بدون غم معنا ندارد و مانند شب و روز غم و شادي به هم پيوسته است، اما استمرار روحيه افسرده و غمگين افراد، نشاط اجتماعي و انگيزه هاي كاري را از بين مي برد.متأسفانه در كشور ما

هيچ آماري از ضرر و زيانهاي مالي اين گونه پديده هاي اجتماعي وجود ندارد و خيلي مرسوم نيست؛ چه اينكه شايد اگر اين آمار به دست مي آمد به طور جدي تري مسأله را درك مي كرديم و به فكر چاره جويي مي افتاديم.آخرين باري كه از ته دل خنديديد كي بود؟ يادتان مي آيد؟ البته اين فراموشي ربطي به آلزايمر ندارد. بسياري از افراد هستند كه نمي توانند به اين سؤال پاسخ صحيحي بدهند.

افسردگي دشمن درجه يك نشاط

افسردگي چيست؟ افسردگي مشكلي است كه امكان دارد در هر زمان به وجود آيد. اين بيماري موجب رنج انسانها، زيانهاي اقتصادي و حتي مرگ مي شود. ميزان شيوه افسردگي امروزه به اندازه اي است كه آن را در بيماري هاي طب عمومي، با سرماخوردگي مقايسه مي كنند. افسردگي؛ زندگي خانوادگي، شغلي و اجتماعي فرد مبتلا را تحت تأثير قرار مي دهد. با وجود شيوع گسترده اختلال افسردگي بسياري به دليل ناآشنايي با علايم اين بيماري، درصدد درمان آن برنمي آيند، اين در حالي است كه عوارض افسردگي از جمله كاهش كارايي افراد، افزايش وقت هدر رفته، نقصان كارايي شغلي، غيبتهاي مكرر، به خطر افتادن امنيت شغلي، ايجاد آشفتگي در خانواده، در موارد بسياري باعث ايجاد مشكل براي اعضاي خانواده و همكاران در محيط كار مي شود. علايم افسردگي هم احساس عميق غم و خستگي و نااميدي شديد است و در پنج گروه عاطفي، جسمي، شناختي و اجتماعي و ارتباطي طبقه بندي مي شود.البته دليل كاهش نشاط اجتماعي، افسردگي هاي گسترده نيست، بلكه مي توان گفت افسردگي يكي از مهمترين دلايل افت شادي جمعي و نشاط اجتماعي

است. در بسياري از موارد افراد نمي خواهند تظاهر به شادي كنند.

اشتغال، ازدواج و اضطراب

فيروزه اسحاقيان، دانشجو، معتقد است: بيكاري مهمترين دغدغه جوانان است كه نشاط را از آنان دور كرده است.وي مي افزايد: جوانان نگراني هاي زيادي در خصوص آينده شغلي خود دارند و طبيعي است اين نگراني و افسردگي ناشي از آن را به ساير اعضاي خانواده خود منتقل كنند و به دنبال آن، نشاط در خانواده ها و اجتماع كمرنگ مي شود.حامد بختياري، داراي شغل آزاد نيز بر اين نكته تأكيد مي كند و مي گويد: گاهي اوقات هيچ دليلي براي ناراحتي ندارم، ولي نمي توانم بخندم و شادي كنم. به نظر مي رسد اين رفتارم مورد سرزنش ديگران قرار مي گيرد.وي مي افزايد: البته اگر همين ظاهر آرام و بدون ناراحتي را واشكافي كنيم، مي بينيم ممكن است ديدن يك منظره در يك هفته قبل، ديدن يك فيلم يا حتي شنيدن اخبار موجب اين ناراحتي شده باشد. ولي بايد پرسيد چرا اين ناراحتي ها در وجود انسانها اين قدر رسوب مي كند و هفته ها او را درگير مي سازد؟وي اضافه مي كند: به نظر من جوانان بستر مناسبي براي بزرگ كردن غمها و ناراحتي ها دارند و در مورد اين بايد چاره جويي كرد.

يلدا شجاعي، حسابدار يك شركت نيز معتقد است: وقتي ازدواج و كار دو معضل بزرگ جوانان به صورت اميدي واهي برايشان تبديل شده و تازه پس از رسيدن به اين دو هدفشان، نگران حفظ آن هم هستند، نمي توان از قشر جوان كشور انتظار شادي داشت.وي مي افزايد: كودكان، امروزه خيلي زود بزرگ مي شوند و

بزرگترها خيلي سريع آنها را وارد بازي خود مي كنند و آنها را با مشكلات مالي، ارتباطي و خانوادگي خود درگير مي نمايند. يك كودك آماده است كه شادي نكند و نشاط نداشته باشد. اين نسخه در حقيقت از خيلي پيشتر براي او پيچيده شده است. وي اضافه مي كند: به نظر مي رسد تا دير نشده كارشناسان بايد براي اين معضل فكري بكنند و مسأله را ريشه يابي كرده و به فكر راه حل آن باشند.

شادي كاذب، شادي حقيقي

رضا عامري، دانشجوي هنر مي گويد: متأسفانه فرهنگ شادي در جامعه ما درست تبيين نشده است و حتي رسانه ها نيز به اين فرهنگ توجه چنداني نشان نمي دهند.وي مي افزايد: با اينكه در چند سال اخير رسانه ها بخصوص صدا و سيما سعي نموده اند فرهنگ شادي را در برنامه هايشان بيش از پيش افزايش دهند، اما هنوز خود به معناي واحدي از شادي و چگونگي آن دست نيافته اند، حتي خود جوانان در هاله اي از ابهام مانده اند كه شادي حقيقي چيست؟ كدام شادي گناه محسوب نمي شود؟ كدام شادي مورد توجه خانواده ها با عقايد مختلف قرار مي گيرد؟وي اضافه مي كند: متأسفانه مسؤولان فرهنگي ما هنوز نتوانسته اند يك شادي حقيقي را از شادي كاذب بازشناسند تا جوان در بحبوحه سن خود و تخليه هيجانات دروني خود، راه را بيراهه نپيمايد و به خطا به شادي كاذب روي نياورد.صديقه نوريان، خانه دار نيز مي گويد: اگر شادي حقيقي از شادي كاذب بازشناخته مي شد، اين قدر جوانان به قرصهاي به اصطلاح انرژي زا و شادي آور روي نمي آوردند.

اسلام

مانع شادي نيست

عباس نصيري فرد، استاد دانشگاه و روحاني با اشاره به آيات و روايات و آموزه هاي اسلامي و دستورات در خصوص پرداختن به شادي مي گويد:ما مطابق با ارزشهاي اسلامي، هم به شادي و هم به اندوه در جاي خود به حد معقول و نياز بشر نياز داريم.

وي در پاسخ به سؤال خبرنگار ما مي افزايد: اين شادي ها همان اعياد اسلامي موردنظر است و در روايات و دستورات بزرگان اسلام هم شادي در جاي بسيار ارزشمندي قرار دارد. امام صادق(ع) در اين مورد به مسلمانان مي فرمايد: در شادي ما شاد و در غم و اندوه ما اندوهناك باشيد. وي اضافه مي كند: حتي ائمه معصوم(ع) ما در ايام سرور، شادي خود را بروز مي دادند، در خانه هايشان را به روي مردم مي گشودند، لباسهاي نو مي پوشيدند، به يكديگر تبريك و تهنيت مي گفتند.وي مي افزايد: در جامعه مسايلي كه مي تواند به شادي هاي اسلامي و صحيح منجر شود؛ بسيار فراوانند، اما متأسفانه ما اين روشها را مشاهده نمي كنيم ما بايد جوانان را با شادي هاي حقيقي اسلام در مناسبتها آشنا و همراه كنيم.

فرهنگ سازي نشده

چگونه مي توانيم با شادي زندگي كنيم. گاه چنان فضا سياه و غم آلوده تصوير مي شود كه هيچ گاه جوانان به دنبال شادي نمي گردند، در حالي كه مي توان با فرهنگ سازي به جوانان ياد داد؛ چگونه ابتدا شادي هاي دروني شان را كشف كنند و پرورش دهند.بايد به جوانان نشان داد كه شادي نه در پول است و نه در آزادي هاي انحراف گونه؛ آنان بايد اين را با

تمام وجود لمس كنند؛ آن گاه دنبال شادي هاي كاذب نمي گردند. يكي از راه هاي بوجود آوردن چنين فضايي، فرهنگ سازي است.

شادي جمعي يا هنجارشكني

دكتر امان قرائي مقدم، جامعه شناس در گفتگو با يكي از روزنامه هاي عصر ايران با اشاره به اينكه مسؤوليت ايجاد شادي جمعي بر عهده مديران ارشد جامعه است، مي گويد: تحقيقات نشان داده است كه در تمام جوامع، شاد بودن باعث افزايش كارايي مي شود. اين مسأله تقريباً از دهه 1930 ثابت شده و اصلاً تئوري روابط انساني در تشريح اين مسأله شكل گرفته است.وي مي افزايد: از نظر جامعه شناسي، شادي نه تنها در بعد اقتصادي بلكه در ابعاد سياسي، فرهنگي و تربيتي تأثير همه جانبه دارد. به همين دليل همه كشورها سعي مي كنند كه اگر نمي توانند همه عناصر لازم را براي بروز شادي فراهم كنند، حداقل ابتكارهايي براي سوق دادن جامعه به سمت شاد زيستن انجام دهند.

وي اضافه مي كند: من شادي جوانان ايراني را شادي واقعي نمي دانم، يعني اين رفتارها ظاهري است. به نظر من جوان ايراني به شادي پناه آورده، در حالي كه قلب و روحش واقعاً شاد نيست. دليل اين مدعا روي آوردن به شادي هاي جمعي است كه در درون خود سطحي از هنجارشكني را به همراه دارد.وي معتقد است: نگراني هاي برانگيخته شده از بروز شادي هاي اجتماعي، حاصل شناخت نداشتن از ويژگي هاي نسل جوان و كاركردهاي مثبت شادي در جامعه است. بايد پذيرفت شادي قابل تزريق و نفي نيست و بايد با مهيا كردن بسترهاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي - فرهنگي شادي جمعي به يك فرهنگ

عمومي تبديل شود. اين تنها گزينه اي است كه از بار آسيبهاي فردي و اجتماعي شادي مي كاهد.

گمشده اي به نام نشاط اجتماعي

نويسنده:محبوبه ناطق

منبع:روزنامه قدس

كارشناسان به طور جدي نسبت به كاهش ميزان شادي و نشاط بخصوص در جوانان هشدار مي دهند. آمار نشان مي دهد 11 ميليون بيمار رواني در سطح كشور وجود دارد كه بيشتر آنان جوان هستند.ديدن چهره هاي غمگين، افسرده، عصباني و اخمو چيز جديدي نيست. اگر چه هيچ گاه شادي بدون غم معنا ندارد و مانند شب و روز غم و شادي به هم پيوسته است، اما استمرار روحيه افسرده و غمگين افراد، نشاط اجتماعي و انگيزه هاي كاري را از بين مي برد.متأسفانه در كشور ما هيچ آماري از ضرر و زيانهاي مالي اين گونه پديده هاي اجتماعي وجود ندارد و خيلي مرسوم نيست؛ چه اينكه شايد اگر اين آمار به دست مي آمد به طور جدي تري مسأله را درك مي كرديم و به فكر چاره جويي مي افتاديم.آخرين باري كه از ته دل خنديديد كي بود؟ يادتان مي آيد؟ البته اين فراموشي ربطي به آلزايمر ندارد. بسياري از افراد هستند كه نمي توانند به اين سؤال پاسخ صحيحي بدهند.

افسردگي دشمن درجه يك نشاط افسردگي چيست؟ افسردگي مشكلي است كه امكان دارد در هر زمان به وجود آيد. اين بيماري موجب رنج انسانها، زيانهاي اقتصادي و حتي مرگ مي شود. ميزان شيوه افسردگي امروزه به اندازه اي است كه آن را در بيماري هاي طب عمومي، با سرماخوردگي مقايسه مي كنند. افسردگي؛ زندگي خانوادگي، شغلي و اجتماعي فرد مبتلا را تحت تأثير قرار مي دهد. با

وجود شيوع گسترده اختلال افسردگي بسياري به دليل ناآشنايي با علايم اين بيماري، درصدد درمان آن برنمي آيند، اين در حالي است كه عوارض افسردگي از جمله كاهش كارايي افراد، افزايش وقت هدر رفته، نقصان كارايي شغلي، غيبتهاي مكرر، به خطر افتادن امنيت شغلي، ايجاد آشفتگي در خانواده، در موارد بسياري باعث ايجاد مشكل براي اعضاي خانواده و همكاران در محيط كار مي شود. علايم افسردگي هم احساس عميق غم و خستگي و نااميدي شديد است و در پنج گروه عاطفي، جسمي، شناختي و اجتماعي و ارتباطي طبقه بندي مي شود.البته دليل كاهش نشاط اجتماعي، افسردگي هاي گسترده نيست، بلكه مي توان گفت افسردگي يكي از مهمترين دلايل افت شادي جمعي و نشاط اجتماعي است. در بسياري از موارد افراد نمي خواهند تظاهر به شادي كنند.

اشتغال، ازدواج و اضطراب فيروزه اسحاقيان، دانشجو، معتقد است: بيكاري مهمترين دغدغه جوانان است كه نشاط را از آنان دور كرده است.وي مي افزايد: جوانان نگراني هاي زيادي در خصوص آينده شغلي خود دارند و طبيعي است اين نگراني و افسردگي ناشي از آن را به ساير اعضاي خانواده خود منتقل كنند و به دنبال آن، نشاط در خانواده ها و اجتماع كمرنگ مي شود.حامد بختياري، داراي شغل آزاد نيز بر اين نكته تأكيد مي كند و مي گويد: گاهي اوقات هيچ دليلي براي ناراحتي ندارم، ولي نمي توانم بخندم و شادي كنم. به نظر مي رسد اين رفتارم مورد سرزنش ديگران قرار مي گيرد.وي مي افزايد: البته اگر همين ظاهر آرام و بدون ناراحتي را واشكافي كنيم، مي بينيم ممكن است ديدن يك منظره در يك هفته قبل،

ديدن يك فيلم يا حتي شنيدن اخبار موجب اين ناراحتي شده باشد. ولي بايد پرسيد چرا اين ناراحتي ها در وجود انسانها اين قدر رسوب مي كند و هفته ها او را درگير مي سازد؟وي اضافه مي كند: به نظر من جوانان بستر مناسبي براي بزرگ كردن غمها و ناراحتي ها دارند و در مورد اين بايد چاره جويي كرد.

يلدا شجاعي، حسابدار يك شركت نيز معتقد است: وقتي ازدواج و كار دو معضل بزرگ جوانان به صورت اميدي واهي برايشان تبديل شده و تازه پس از رسيدن به اين دو هدفشان، نگران حفظ آن هم هستند، نمي توان از قشر جوان كشور انتظار شادي داشت.وي مي افزايد: كودكان، امروزه خيلي زود بزرگ مي شوند و بزرگترها خيلي سريع آنها را وارد بازي خود مي كنند و آنها را با مشكلات مالي، ارتباطي و خانوادگي خود درگير مي نمايند. يك كودك آماده است كه شادي نكند و نشاط نداشته باشد. اين نسخه در حقيقت از خيلي پيشتر براي او پيچيده شده است. وي اضافه مي كند: به نظر مي رسد تا دير نشده كارشناسان بايد براي اين معضل فكري بكنند و مسأله را ريشه يابي كرده و به فكر راه حل آن باشند.

شادي كاذب، شادي حقيقي رضا عامري، دانشجوي هنر مي گويد: متأسفانه فرهنگ شادي در جامعه ما درست تبيين نشده است و حتي رسانه ها نيز به اين فرهنگ توجه چنداني نشان نمي دهند.وي مي افزايد: با اينكه در چند سال اخير رسانه ها بخصوص صدا و سيما سعي نموده اند فرهنگ شادي را در برنامه هايشان بيش از پيش افزايش دهند، اما هنوز

خود به معناي واحدي از شادي و چگونگي آن دست نيافته اند، حتي خود جوانان در هاله اي از ابهام مانده اند كه شادي حقيقي چيست؟ كدام شادي گناه محسوب نمي شود؟ كدام شادي مورد توجه خانواده ها با عقايد مختلف قرار مي گيرد؟وي اضافه مي كند: متأسفانه مسؤولان فرهنگي ما هنوز نتوانسته اند يك شادي حقيقي را از شادي كاذب بازشناسند تا جوان در بحبوحه سن خود و تخليه هيجانات دروني خود، راه را بيراهه نپيمايد و به خطا به شادي كاذب روي نياورد.صديقه نوريان، خانه دار نيز مي گويد: اگر شادي حقيقي از شادي كاذب بازشناخته مي شد، اين قدر جوانان به قرصهاي به اصطلاح انرژي زا و شادي آور روي نمي آوردند.

اسلام مانع شادي نيست عباس نصيري فرد، استاد دانشگاه و روحاني با اشاره به آيات و روايات و آموزه هاي اسلامي و دستورات در خصوص پرداختن به شادي مي گويد:ما مطابق با ارزشهاي اسلامي، هم به شادي و هم به اندوه در جاي خود به حد معقول و نياز بشر نياز داريم.

وي در پاسخ به سؤال خبرنگار ما مي افزايد: اين شادي ها همان اعياد اسلامي موردنظر است و در روايات و دستورات بزرگان اسلام هم شادي در جاي بسيار ارزشمندي قرار دارد. امام صادق(ع) در اين مورد به مسلمانان مي فرمايد: در شادي ما شاد و در غم و اندوه ما اندوهناك باشيد. وي اضافه مي كند: حتي ائمه معصوم(ع) ما در ايام سرور، شادي خود را بروز مي دادند، در خانه هايشان را به روي مردم مي گشودند، لباسهاي نو مي پوشيدند، به يكديگر تبريك و تهنيت مي

گفتند.وي مي افزايد: در جامعه مسايلي كه مي تواند به شادي هاي اسلامي و صحيح منجر شود؛ بسيار فراوانند، اما متأسفانه ما اين روشها را مشاهده نمي كنيم ما بايد جوانان را با شادي هاي حقيقي اسلام در مناسبتها آشنا و همراه كنيم.

فرهنگ سازي نشده چگونه مي توانيم با شادي زندگي كنيم. گاه چنان فضا سياه و غم آلوده تصوير مي شود كه هيچ گاه جوانان به دنبال شادي نمي گردند، در حالي كه مي توان با فرهنگ سازي به جوانان ياد داد؛ چگونه ابتدا شادي هاي دروني شان را كشف كنند و پرورش دهند.بايد به جوانان نشان داد كه شادي نه در پول است و نه در آزادي هاي انحراف گونه؛ آنان بايد اين را با تمام وجود لمس كنند؛ آن گاه دنبال شادي هاي كاذب نمي گردند. يكي از راه هاي بوجود آوردن چنين فضايي، فرهنگ سازي است.

شادي جمعي يا هنجارشكني دكتر امان قرائي مقدم، جامعه شناس در گفتگو با يكي از روزنامه هاي عصر ايران با اشاره به اينكه مسؤوليت ايجاد شادي جمعي بر عهده مديران ارشد جامعه است، مي گويد: تحقيقات نشان داده است كه در تمام جوامع، شاد بودن باعث افزايش كارايي مي شود. اين مسأله تقريباً از دهه 1930 ثابت شده و اصلاً تئوري روابط انساني در تشريح اين مسأله شكل گرفته است.وي مي افزايد: از نظر جامعه شناسي، شادي نه تنها در بعد اقتصادي بلكه در ابعاد سياسي، فرهنگي و تربيتي تأثير همه جانبه دارد. به همين دليل همه كشورها سعي مي كنند كه اگر نمي توانند همه عناصر لازم را براي بروز شادي فراهم كنند،

حداقل ابتكارهايي براي سوق دادن جامعه به سمت شاد زيستن انجام دهند.

وي اضافه مي كند: من شادي جوانان ايراني را شادي واقعي نمي دانم، يعني اين رفتارها ظاهري است. به نظر من جوان ايراني به شادي پناه آورده، در حالي كه قلب و روحش واقعاً شاد نيست. دليل اين مدعا روي آوردن به شادي هاي جمعي است كه در درون خود سطحي از هنجارشكني را به همراه دارد.وي معتقد است: نگراني هاي برانگيخته شده از بروز شادي هاي اجتماعي، حاصل شناخت نداشتن از ويژگي هاي نسل جوان و كاركردهاي مثبت شادي در جامعه است. بايد پذيرفت شادي قابل تزريق و نفي نيست و بايد با مهيا كردن بسترهاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي - فرهنگي شادي جمعي به يك فرهنگ عمومي تبديل شود. اين تنها گزينه اي است كه از بار آسيبهاي فردي و اجتماعي شادي مي كاهد.

وسواسي ها مراقب باشند

استفاده فراوان از صابون ها و ديگر مواد پاك كننده حاوي مواد ضدباكتري، افراد را در معرض سرطان قرار مي دهد. شستشوي زياد با مواد پاك كننده حاوي مواد ضدباكتري باعث مي شود ماده تري كلوزان كه در برخي از اين مواد پاك كننده وجود دارد با كلر موجود در آب معمولي واكنش نشان داده و ماده شيميايي كلروفرم كه سرطان زاست، آزاد شود. تري كلوزان، يك ماده ضدميكروب صنعتي است كه برطيف وسيعي از ميكروب ها تاثير گذارده و به اين علت در توليد برخي مواد آرايشي، كرم هاي ضدميكروب، لوسيون ها، كرم هاي درمان آكنه و صابون ها و مواد پاك كننده استفاده مي شود. اما در كل مصرف عمده اين ماده به عنوان ضدميكروب

و نگهدارنده طولاني مدت غذا است. متخصصان شست و شوي به اندازه با استفاده از صابون هاي حاوي مواد ضدباكتري را توصيه مي كنند لذا براي جلوگيري از ابتلا به سرطان بايد از شست و شوي وسواس گونه اجتناب كرد.

وسواسي ها مراقب باشند

استفاده فراوان از صابون ها و ديگر مواد پاك كننده حاوي مواد ضدباكتري، افراد را در معرض سرطان قرار مي دهد. شستشوي زياد با مواد پاك كننده حاوي مواد ضدباكتري باعث مي شود ماده تري كلوزان كه در برخي از اين مواد پاك كننده وجود دارد با كلر موجود در آب معمولي واكنش نشان داده و ماده شيميايي كلروفرم كه سرطان زاست، آزاد شود. تري كلوزان، يك ماده ضدميكروب صنعتي است كه برطيف وسيعي از ميكروب ها تاثير گذارده و به اين علت در توليد برخي مواد آرايشي، كرم هاي ضدميكروب، لوسيون ها، كرم هاي درمان آكنه و صابون ها و مواد پاك كننده استفاده مي شود. اما در كل مصرف عمده اين ماده به عنوان ضدميكروب و نگهدارنده طولاني مدت غذا است. متخصصان شست و شوي به اندازه با استفاده از صابون هاي حاوي مواد ضدباكتري را توصيه مي كنند لذا براي جلوگيري از ابتلا به سرطان بايد از شست و شوي وسواس گونه اجتناب كرد.

اگر استرس بگذارد

نويسنده:فرزانه روستاي

منبع:روزنامه ايران

پاسخ هاى توأم با عصبانيت به پرسش هاى ساده ديگران، عوارضى مانند سر درد هاى شديد پس از گذراندن يك روز پر مشغله، ضربه زدن رانندگان به فرمان اتومبيل (زمانى كه در ترافيك است) و يا تكان دادن پاها و جويدن ناخن ها، همگى نوعى از بروز ناآگاهانه فشارهاى روانى در افراد است.آمارهاى

منتشره نيز بيان كننده افزايش محسوس بيماريهاى ناشى از فشارهاى روانى در قرن اخير و بويژه در كشور هاى پيشرفته است. اما دليل اين افزايش ناگهانى، بيماريهايى با منشأ عصبى و مصرف روز افزون آرام بخش چيست؟

متخصصان علوم اجتماعى معتقدند :از بين رفتن ساختارهاى سنتى حمايت كننده مانند خانواده، تغيير ارزش هاى جوامع، فشارهاى كارى، رژيم غذايى نامناسب، كم تحركى، مصرف بى رويه دارو و حساسيت بيش از حد افراد به رفتارهاى خود و ديگران را سبب افزايش استرس و بالطبع تأثيرات ناخوشايند آن مى دانند، اما آيا مى دانيد كدام عوامل در كاهش يا افزايش استرس هاى افراد دخالت دارند و نحوه مقابله با آنها چيست؟

رويدادهاى زندگى

تحقيقات دو روانشناس به نام هاى «هولمز» و «راهه» نشان داده است رويدادهاى معينى كه موجب تغيير ناگهانى در روند زندگى مى شوند، امكان ابتلاى فرد به بيماريهاى جسمى (در پى ناراحتى هاى عصبى) را افزايش مى دهد. اين تغييرات، طيفى وسيع از اتفاق هاى مهم مانند مرگ همسر، بيمارى و مشكلات اقتصادى افراد تا استرس هاى به ظاهر كم اهميت ناشى از ايام عيد را در بر مى گيرد. روانشناسان مذكور با توجه به اين كه هر واقعه زندگى، صرفنظر از مطلوب يا غير مطلوب بودن، استرس زا است، به هر يك از آنها نمره اى معين داده و نتيجه گرفتند، افرادى كه ميزان تغييرات در زندگى شان بيشتر از حد معين است، به احتمال زياد، در دو سال بعدى زندگى به امراضى با منشأ عصبى مانند بيمارى هاى قلبى دچار مى شوند . از جمله اين تغييرات مى توان به مرگ، طلاق، زندگى جدا از

همسر، زندانى شدن و ازدواج ... اشاره كرد.

محيط

محيط زندگى هر فرد، از اجتماع، محل كار و طبيعت پيرامون او تشكيل مى شود. محيط اجتماعى صدر درصد در ميزان استرس افراد نقش دارد. رويدادهاى سخت زندگى بر افرادى كه در فعاليت هاى اجتماعى شركت كرده و از سوى نهادهايى مانند خانواده، حمايت عاطفى مى شوند، تأثير منفى كمترى دارند. نتيجه بررسى محققان نشان مى دهد انزواى اجتماعى، تجرد، نداشتن اعتقادات و نبود صميميت با همسر، رابطه نزديكى با ميزان ابتلاى افراد به بيماريهاى روانى دارند.محيط شغلى نيز بر استرس افراد تأثير گذار است. با وجود اين كه اشتغال، صرف نظر از تأمين مالى در ارضاى تمايلاتى مانند اعتماد به نفس، نقشى تعيين كننده دارد، اما واقعيت اين است كه هر فرد، بيشترين صدمه روانى را در محيط كار تجربه مى كند.شرايط نامطلوب مانند كار طولانى و استراحت كم، نور ناكافى و سرو صداى زياد، نداشتن امنيت شغلى، چه در مشاغل طاقت فرسا و چه در كارهايى كه نياز به تمركز و سرعت عمل در تصميم گيرى دارند، منجر به بيمارى مى شود. از ديگر عوامل ايجاد فشار روانى در محيط كار، مى توان به تقابل نوع فعاليت هاى شغلى با ارزش هاى شخصى و اجتماعى فرد، روابط بين همكاران و رئيسان اداره و سرانجام، تغييراتى مانند ترفيع، بازنشستگى و يا اضافه كارى اشاره كرد.محيط طبيعى نيز در استرس افراد اثر گذار است. عوامل فيزيكى و طبيعى مانند ازدحام و سرو صداى بيش از حد، تنهايى، گرما، سرما، نور، انواع مواد شيميايى كه از طريق آب، غذا و هوا جذب بدن مى شوند، وجود كلسترول بيش

از حد در رژيم غذايى، استشمام دود سيگار و نداشتن تحركات بدنى، هر كدام به طور مستقيم يا غير مستقيم بر سلامت جسم و روان انسان اثر مى گذارند.

ويژ گى هاى فردى

روانشناسان در بررسى شخصيتى افراد، آنها را به گروه الف و ب كه خصوصيات متضاد دارند، تقسيم مى كنند. افراد گروه الف عجول، بشدت رقابت طلب و پرخاشگر هستند و معمولاً بدون برنامه ريزى اقدام به عمل مى كنند. رفتار آنها با تأثير بر سيستم قلب و عروق، فشار خون و ضربان قلب را افزايش داده و امكان بروز حملات قلبى را بالا مى برد. اما نكته جالب توجه اينجاست كه با وجود خطر آفرين بودن اين صفات، تحقيقات نشان مى دهد بيشتر مديران موفق، متعلق به اين دسته هستند. البته اين رفتارها در هنگام رقابت، نوعى سازگارى به شمار مى آيد. اما در مواقع عادى بايد كنترل شوند.نبود خودباورى در افراد، مطرح نكردن نظرات و نگرشها، كم جرأتى و آرمان گرايى بيش از حد، از عوامل ديگر بروز ناكامى و در پى آن استرس است. در مقابل، وجود برخى ويژگى ها در افراد، سبب افزايش مقاومت آنها در برابر ناملايمات زندگى مى شود. يكى از خصوصيت ها، كنترل بر رويدادها و باور اين نكته است كه انسان مى تواند بر مسير اتفاق هاى زندگى تأثير بگذارد. افراد داراى اين خصوصيت، به جاى دليل تراشى و گناه كار جلوه دادن ديگران، مسئوليت اعمالشان را خود به عهده مى گيرند. احساس تعهد و هدفمندى در مقابل امور شغلى و زندگى، برخوردارى از قدرت مبارزه طلبى و انعطاف پذيرى نيز از ويژگى هاى ديگر

افرادى است كه در مقابل تغييرات زندگى احساس نا امنى نكرده و فشارها را با موفقيت پشت سر مى گذارند.

ويژگى هاى ژنتيكى

برخى افراد پيرامون ما به سرعت هيجان زده شده و به سختى آرامش خود را باز مى يابند و عده اى ديگر به اصطلاح «خونسرد» هستند. از نظر روانشناسان، اين تفاوت ها را مى توان بيشتر به زمينه ژنتيكى افراد نسبت داد. پاسخ هاى روانى به محرك هاى خارجى نيز از تفاوت هاى ژنتيكى افراد منشأ مى گيرد و از اين رو است كه در فشارهاى عصبى، عضلات كوچك پوست سر شما واكنش نشان داده و سبب بروز سرد درد مى شوند. در حالى كه احتمالاً دوست شما هرگز چنين سردردى را تجربه نكرده است. واكنش سيستم هاى قلب وعروق، گوارش و تنفس نيز به همين ترتيب به بيماريهايى نظير تپش قلب، زخم معده و آسم منجر مى شود.

تجربه هاى گذشته

تجربه هاى دوران كودكى، نقشى مؤثر در چگونگى شكل گيرى شخصيت، نگرش و شيوه مقابله با فشار روانى در افراد دارد. پيامهايى كه والدين، خواسته يا ناخواسته به كودكان انتقال مى دهند، يا سبب ايجاد اعتماد به نفس و تقويت توانايى مقابله با مشكلات و يا زمينه ساز تسليم شدن آنها مى شود.ميزان صميميت والدين بر فرزندان نيز با سلامت روانى آنها در دوران بزرگسالى رابطه نزديك دارد، نداشتن صميميت با والدين در دوره كودكى، سبب منزوى شدن افراد در دوران بزرگسالى مى شود.

آگاهى و ادراك صحيح

برخى افراد از توانايى ها و فشارهاى روانى اطراف خود شناخت درستى ندارند. اين دسته، انتظارات خارجى و خواسته هاى درونى خود را بخوبى مى

شناسند و به همين دليل در هنگام استرس، سازگار مى شوند. اما افرادى كه آگاهى شان از فشار هاى روانى كم است، معمولاً اصل موضوع ناراحت كننده را فراموش كرده و در جزئيات غرق مى شوند و به همين دليل قادر به حل مشكل نيستند. عواملى مانند بينش و آگاهى سبب ادراك درست فرد از مشكل خواهد شد.

اگر استرس بگذارد

نويسنده:فرزانه روستاي

منبع:روزنامه ايران

پاسخ هاى توأم با عصبانيت به پرسش هاى ساده ديگران، عوارضى مانند سر درد هاى شديد پس از گذراندن يك روز پر مشغله، ضربه زدن رانندگان به فرمان اتومبيل (زمانى كه در ترافيك است) و يا تكان دادن پاها و جويدن ناخن ها، همگى نوعى از بروز ناآگاهانه فشارهاى روانى در افراد است.آمارهاى منتشره نيز بيان كننده افزايش محسوس بيماريهاى ناشى از فشارهاى روانى در قرن اخير و بويژه در كشور هاى پيشرفته است. اما دليل اين افزايش ناگهانى، بيماريهايى با منشأ عصبى و مصرف روز افزون آرام بخش چيست؟

متخصصان علوم اجتماعى معتقدند :از بين رفتن ساختارهاى سنتى حمايت كننده مانند خانواده، تغيير ارزش هاى جوامع، فشارهاى كارى، رژيم غذايى نامناسب، كم تحركى، مصرف بى رويه دارو و حساسيت بيش از حد افراد به رفتارهاى خود و ديگران را سبب افزايش استرس و بالطبع تأثيرات ناخوشايند آن مى دانند، اما آيا مى دانيد كدام عوامل در كاهش يا افزايش استرس هاى افراد دخالت دارند و نحوه مقابله با آنها چيست؟

رويدادهاى زندگى تحقيقات دو روانشناس به نام هاى «هولمز» و «راهه» نشان داده است رويدادهاى معينى كه موجب تغيير ناگهانى در روند زندگى مى شوند، امكان ابتلاى فرد به بيماريهاى جسمى (در

پى ناراحتى هاى عصبى) را افزايش مى دهد. اين تغييرات، طيفى وسيع از اتفاق هاى مهم مانند مرگ همسر، بيمارى و مشكلات اقتصادى افراد تا استرس هاى به ظاهر كم اهميت ناشى از ايام عيد را در بر مى گيرد. روانشناسان مذكور با توجه به اين كه هر واقعه زندگى، صرفنظر از مطلوب يا غير مطلوب بودن، استرس زا است، به هر يك از آنها نمره اى معين داده و نتيجه گرفتند، افرادى كه ميزان تغييرات در زندگى شان بيشتر از حد معين است، به احتمال زياد، در دو سال بعدى زندگى به امراضى با منشأ عصبى مانند بيمارى هاى قلبى دچار مى شوند . از جمله اين تغييرات مى توان به مرگ، طلاق، زندگى جدا از همسر، زندانى شدن و ازدواج ... اشاره كرد.

محيط محيط زندگى هر فرد، از اجتماع، محل كار و طبيعت پيرامون او تشكيل مى شود. محيط اجتماعى صدر درصد در ميزان استرس افراد نقش دارد. رويدادهاى سخت زندگى بر افرادى كه در فعاليت هاى اجتماعى شركت كرده و از سوى نهادهايى مانند خانواده، حمايت عاطفى مى شوند، تأثير منفى كمترى دارند. نتيجه بررسى محققان نشان مى دهد انزواى اجتماعى، تجرد، نداشتن اعتقادات و نبود صميميت با همسر، رابطه نزديكى با ميزان ابتلاى افراد به بيماريهاى روانى دارند.محيط شغلى نيز بر استرس افراد تأثير گذار است. با وجود اين كه اشتغال، صرف نظر از تأمين مالى در ارضاى تمايلاتى مانند اعتماد به نفس، نقشى تعيين كننده دارد، اما واقعيت اين است كه هر فرد، بيشترين صدمه روانى را در محيط كار تجربه مى كند.شرايط نامطلوب مانند كار طولانى و استراحت

كم، نور ناكافى و سرو صداى زياد، نداشتن امنيت شغلى، چه در مشاغل طاقت فرسا و چه در كارهايى كه نياز به تمركز و سرعت عمل در تصميم گيرى دارند، منجر به بيمارى مى شود. از ديگر عوامل ايجاد فشار روانى در محيط كار، مى توان به تقابل نوع فعاليت هاى شغلى با ارزش هاى شخصى و اجتماعى فرد، روابط بين همكاران و رئيسان اداره و سرانجام، تغييراتى مانند ترفيع، بازنشستگى و يا اضافه كارى اشاره كرد.محيط طبيعى نيز در استرس افراد اثر گذار است. عوامل فيزيكى و طبيعى مانند ازدحام و سرو صداى بيش از حد، تنهايى، گرما، سرما، نور، انواع مواد شيميايى كه از طريق آب، غذا و هوا جذب بدن مى شوند، وجود كلسترول بيش از حد در رژيم غذايى، استشمام دود سيگار و نداشتن تحركات بدنى، هر كدام به طور مستقيم يا غير مستقيم بر سلامت جسم و روان انسان اثر مى گذارند.

ويژ گى هاى فردى روانشناسان در بررسى شخصيتى افراد، آنها را به گروه الف و ب كه خصوصيات متضاد دارند، تقسيم مى كنند. افراد گروه الف عجول، بشدت رقابت طلب و پرخاشگر هستند و معمولاً بدون برنامه ريزى اقدام به عمل مى كنند. رفتار آنها با تأثير بر سيستم قلب و عروق، فشار خون و ضربان قلب را افزايش داده و امكان بروز حملات قلبى را بالا مى برد. اما نكته جالب توجه اينجاست كه با وجود خطر آفرين بودن اين صفات، تحقيقات نشان مى دهد بيشتر مديران موفق، متعلق به اين دسته هستند. البته اين رفتارها در هنگام رقابت، نوعى سازگارى به شمار مى آيد. اما در

مواقع عادى بايد كنترل شوند.نبود خودباورى در افراد، مطرح نكردن نظرات و نگرشها، كم جرأتى و آرمان گرايى بيش از حد، از عوامل ديگر بروز ناكامى و در پى آن استرس است. در مقابل، وجود برخى ويژگى ها در افراد، سبب افزايش مقاومت آنها در برابر ناملايمات زندگى مى شود. يكى از خصوصيت ها، كنترل بر رويدادها و باور اين نكته است كه انسان مى تواند بر مسير اتفاق هاى زندگى تأثير بگذارد. افراد داراى اين خصوصيت، به جاى دليل تراشى و گناه كار جلوه دادن ديگران، مسئوليت اعمالشان را خود به عهده مى گيرند. احساس تعهد و هدفمندى در مقابل امور شغلى و زندگى، برخوردارى از قدرت مبارزه طلبى و انعطاف پذيرى نيز از ويژگى هاى ديگر افرادى است كه در مقابل تغييرات زندگى احساس نا امنى نكرده و فشارها را با موفقيت پشت سر مى گذارند.

ويژگى هاى ژنتيكى برخى افراد پيرامون ما به سرعت هيجان زده شده و به سختى آرامش خود را باز مى يابند و عده اى ديگر به اصطلاح «خونسرد» هستند. از نظر روانشناسان، اين تفاوت ها را مى توان بيشتر به زمينه ژنتيكى افراد نسبت داد. پاسخ هاى روانى به محرك هاى خارجى نيز از تفاوت هاى ژنتيكى افراد منشأ مى گيرد و از اين رو است كه در فشارهاى عصبى، عضلات كوچك پوست سر شما واكنش نشان داده و سبب بروز سرد درد مى شوند. در حالى كه احتمالاً دوست شما هرگز چنين سردردى را تجربه نكرده است. واكنش سيستم هاى قلب وعروق، گوارش و تنفس نيز به همين ترتيب به بيماريهايى نظير تپش قلب، زخم معده

و آسم منجر مى شود.

تجربه هاى گذشته تجربه هاى دوران كودكى، نقشى مؤثر در چگونگى شكل گيرى شخصيت، نگرش و شيوه مقابله با فشار روانى در افراد دارد. پيامهايى كه والدين، خواسته يا ناخواسته به كودكان انتقال مى دهند، يا سبب ايجاد اعتماد به نفس و تقويت توانايى مقابله با مشكلات و يا زمينه ساز تسليم شدن آنها مى شود.ميزان صميميت والدين بر فرزندان نيز با سلامت روانى آنها در دوران بزرگسالى رابطه نزديك دارد، نداشتن صميميت با والدين در دوره كودكى، سبب منزوى شدن افراد در دوران بزرگسالى مى شود.

آگاهى و ادراك صحيح برخى افراد از توانايى ها و فشارهاى روانى اطراف خود شناخت درستى ندارند. اين دسته، انتظارات خارجى و خواسته هاى درونى خود را بخوبى مى شناسند و به همين دليل در هنگام استرس، سازگار مى شوند. اما افرادى كه آگاهى شان از فشار هاى روانى كم است، معمولاً اصل موضوع ناراحت كننده را فراموش كرده و در جزئيات غرق مى شوند و به همين دليل قادر به حل مشكل نيستند. عواملى مانند بينش و آگاهى سبب ادراك درست فرد از مشكل خواهد شد.

من نمي ترسم

ترس كودك يكى از مشكلات شايع در بين خانواده ها است. روان شناسان معتقدند احساس ترس از سن ? ماهگى در كودكان شروع مى شود و كودكان در اين سن هويت مادر را تشخيص مى دهند و افراد ديگر برايشان متفاوت جلوه مى كنند، كودكان در ماه هاى بعد از بسيارى موارد مانند تاريكى، ارتفاع، جانوران، اشيا و افراد ناشناس مى ترسند. ترس كودكان از برخى مسائل و حتى اشيا و تاريكى طبيعى به نظر

مى رسد و بتدريج بسيارى از اين ترس ها همزمان با رشد سنى اش از ذهن او پاك مى شوند، والدين بايد در نظر داشته باشند همان طور كه بچه ها با هم متفاوت هستند ترس هايشان نيز به هم شبيه نيست. اما موضوع قابل طرح چگونگى برخورد والدين نسبت به احساس ترس كودكان است.

نخستين و مهم ترين مسأله اين است كه كودكان به دليل ترسشان از سوى بزرگسالان و والدين مورد تمسخر قرار نگيرند و از جملات «تو چقدر ترسويى» و ... بشدت بپرهيزيد.

بيش از آنچه بچه ها را در اين گونه موارد مورد پرسش قرار دهيد كه مثلاً «چرا مى ترسى»، با همدلى و مهربانى به حرف هايى كه بچه ها درباره ترسيدن هايشان مى زنند به دقت گوش كنيد و بگذاريد آنها درباره مسأله خود با شما صحبت كنند.پذيرش احساس ترس كودك و طبيعى شمردن آن موجب مى شود كه خود را ضعيف، كم عقل و يا بى لياقت به حساب نياورد.ترس كودك را اعم از اين كه «درست و بجا » باشد و يا «نادرست و نابجا» بايد پذيرفت. پدر و مادر مى توانند با حمايت و اطمينان دادن به كودك و البته فراهم آوردن شرايطى كه موجب راحتى خيال كودك شود، از ميزان ترس او بكاهند.زمانى كه كودك شب هنگام از وجود هيولايى در اتاقش مى ترسد والدين و نزديكان او مى توانند با درآغوش كشيدن او بگويند، «قبول دارم كه ترسيده اى، ولى تو الآن پيش ما هستى». در چنين شرايطى اگر به كودك بگويند، «نترس، شجاع باش، ديگه بزرگ شدى و نبايد بترسى...» نه تنها مشكلى از او

حل نمى شود، بلكه تنها، مشكل او ناديده گرفته مى شود. در صورتى كه با پذيرش ترس كودك و حمايت هاى خود مى توانند كودك را آرام كنند و اين فرصت را به او بدهند كه بهتر با ترس خود كنار بيايد.

كودكان براى مقابله و رويارويى با ترس هايشان نيازمند حمايت و محافظت افرادى هستند كه بتوانند به آنها اطمينان كنند. هرچه احساس اعتماد كودك قوى تر باشد، ترس خود را راحت تر بروز مى دهد و بهتر با آن مقابله مى كند.خوب است والدين طورى برنامه ريزى كنند كه كودك در موقعيت هاى ترسناك و هراس آور قرار نگيرد. اگر كودك از صحنه هاى زدوخورد و درگيرى مى ترسد، ترتيبى دهيد كه فيلم ها و كارتون هايى كه همراه با صحنه هاى خشونت آميز و درگيرى است نبيند. وقتى كودكى درباره حادثه اى صحبت مى كند، خوب است به جاى توجه به واقعه و اظهار نظر درباره آن به احساساتى كه كودك نسبت به آن رويداد ابراز مى دارد، توجه كنيد. زمانى كه فرزندتان ترسيده است، با خم شدن و هم سطح او قرار گرفتن، كودك را در آغوش بگيريد و اجازه دهيد كه از تماس فيزيكى با شما و حمايتى كه از اين طريق كسب مى كند، احساس آرامش كند با فرزند خود درباره ترس هايش صحبت كنيد و با بررسى روش هاى مختلف رويارويى با ترس در صدد كمك به او برآييد تا رفته رفته بتواند احساس ترس و وحشت خود را تحت كنترل درآورد. براى مثال مى توان از كودك پرسيد: «فكر مى كنى توى كمد و يا زير تختخواب چه

چيزى مخفى شده است؟ شبيه چيست؟ آيا راه مى رود؟...»

در اغلب موارد باشناخت دقيق علت ترس كودك مى توان بر آن غلبه كرد. براى مثال اگر فرزند شما از بلندى مى ترسد، مى توان با گفتن چنين جملاتى، «لزومى ندارد نگران باشى، ما هيچ گاه به برج ها و يا مكان هاى بلند نخواهيم رفت»، به او اطمينان دهيد كه علتى براى ترس و وحشت وجود ندارد. بيشتر كودكانى كه ترس بر آنها غلبه كرده است، مى خواهند مدام در باره آب حرف بزنند.اين طور به نظر مى رسد كه نمى توانند از فكر كردن درباره آن خلاصى يابند. در چنين شرايطى والدين مى توانند با پذيرش احساسات كودك و شنيدن حرف هايش، درصدد كمك و حمايت از كودك برآيند.گاهى نيز كودكى تمايل به صحبت درباره ترسش ندارد، در چنين مواقعى بهتر است او را وادار به اين كار نكنيد. پدر و مادر مى توانند با رفتار خود به كودك بفهمانند كه متوجه ترس او شده اند و هر وقت كه كودك دوست داشته باشد، مى تواند درباره آن صحبت كند.

هيچ گاه به زور از كودك نخواهيد با ترسش مقابله كند. براى مثال كودكى كه از آب مى ترسد را به زور با خود به درون استخر نبريد، شايد او ترجيح مى دهد در حالى كه روى صندلى راحتى كنار استخر نشسته است، بازى بچه هاى ديگر را در آب تماشاكند و به تدريج كه احساس امنيت كرد جلو بيايد و پاهاى خود را در آب فرو كند و بر اين تلاش باشد كه برترسش فائق آيد.كودكى كه ترس را عادى و طبيعى بداند، خود

پنداره مثبتى نسبت به خويشتن در ذهن خواهد داشت، زيرا خود را بى كفايت نمى داند.سعى كنيد اين فكر را در كودك تقويت كنيد كه همه- حتى پدر و مادر او- در شرايطى خواهند ترسيد. والدين و يا وابستگان نزديك كودك مى توانند با تعريف داستان و يا خاطره اى از دوران كودكى خود، ترس را براى كودك هيجانى طبيعى جلوه دهند.براى مثال بگويند: «وقتى هم سن و سال تو بودم از حشرات و زنبورها مى ترسيدم، يك بار كه يك كفشدوزك را روى زمين ديدم، تصميم گرفتم آن را به دقت دنبال كنم... بعد از مدتى متوجه شدم كه كفشدوزك نمى تواند صدمه اى به من بزند...»با پذيرش ترس كودك، مى توان به او فهماند كه بسيارى از ترس هاى دوران كودكى- بر خلاف ترس هاى بزرگسالان كه اغلب پايدار و هميشگى هستند- موقتى و گذرا هستند و اغلب بدون هيچ اقدامى از بين خواهند رفت.سعى كنيد هميشه خصوصيات برجسته كودك را- هرچند هم كه ناچيز و كوچك باشند- تحسين كنيد. با بزرگ جلوه دادن شهامت هاى كوچك كودك، او را در خصوص رفتن به تاريكى، تنها خوابيدن، شنا كردن در آب حمايت كنيد و به او اعتماد به نفس ببخشيد تا براى گام هاى بعدى در زندگى اش انگيزه و تمايل داشته باشد.

من نمي ترسم

ترس كودك يكى از مشكلات شايع در بين خانواده ها است. روان شناسان معتقدند احساس ترس از سن ? ماهگى در كودكان شروع مى شود و كودكان در اين سن هويت مادر را تشخيص مى دهند و افراد ديگر برايشان متفاوت جلوه مى كنند، كودكان در ماه هاى

بعد از بسيارى موارد مانند تاريكى، ارتفاع، جانوران، اشيا و افراد ناشناس مى ترسند. ترس كودكان از برخى مسائل و حتى اشيا و تاريكى طبيعى به نظر مى رسد و بتدريج بسيارى از اين ترس ها همزمان با رشد سنى اش از ذهن او پاك مى شوند، والدين بايد در نظر داشته باشند همان طور كه بچه ها با هم متفاوت هستند ترس هايشان نيز به هم شبيه نيست. اما موضوع قابل طرح چگونگى برخورد والدين نسبت به احساس ترس كودكان است.

نخستين و مهم ترين مسأله اين است كه كودكان به دليل ترسشان از سوى بزرگسالان و والدين مورد تمسخر قرار نگيرند و از جملات «تو چقدر ترسويى» و ... بشدت بپرهيزيد.

بيش از آنچه بچه ها را در اين گونه موارد مورد پرسش قرار دهيد كه مثلاً «چرا مى ترسى»، با همدلى و مهربانى به حرف هايى كه بچه ها درباره ترسيدن هايشان مى زنند به دقت گوش كنيد و بگذاريد آنها درباره مسأله خود با شما صحبت كنند.پذيرش احساس ترس كودك و طبيعى شمردن آن موجب مى شود كه خود را ضعيف، كم عقل و يا بى لياقت به حساب نياورد.ترس كودك را اعم از اين كه «درست و بجا » باشد و يا «نادرست و نابجا» بايد پذيرفت. پدر و مادر مى توانند با حمايت و اطمينان دادن به كودك و البته فراهم آوردن شرايطى كه موجب راحتى خيال كودك شود، از ميزان ترس او بكاهند.زمانى كه كودك شب هنگام از وجود هيولايى در اتاقش مى ترسد والدين و نزديكان او مى توانند با درآغوش كشيدن او بگويند، «قبول دارم كه ترسيده اى،

ولى تو الآن پيش ما هستى». در چنين شرايطى اگر به كودك بگويند، «نترس، شجاع باش، ديگه بزرگ شدى و نبايد بترسى...» نه تنها مشكلى از او حل نمى شود، بلكه تنها، مشكل او ناديده گرفته مى شود. در صورتى كه با پذيرش ترس كودك و حمايت هاى خود مى توانند كودك را آرام كنند و اين فرصت را به او بدهند كه بهتر با ترس خود كنار بيايد.

كودكان براى مقابله و رويارويى با ترس هايشان نيازمند حمايت و محافظت افرادى هستند كه بتوانند به آنها اطمينان كنند. هرچه احساس اعتماد كودك قوى تر باشد، ترس خود را راحت تر بروز مى دهد و بهتر با آن مقابله مى كند.خوب است والدين طورى برنامه ريزى كنند كه كودك در موقعيت هاى ترسناك و هراس آور قرار نگيرد. اگر كودك از صحنه هاى زدوخورد و درگيرى مى ترسد، ترتيبى دهيد كه فيلم ها و كارتون هايى كه همراه با صحنه هاى خشونت آميز و درگيرى است نبيند. وقتى كودكى درباره حادثه اى صحبت مى كند، خوب است به جاى توجه به واقعه و اظهار نظر درباره آن به احساساتى كه كودك نسبت به آن رويداد ابراز مى دارد، توجه كنيد. زمانى كه فرزندتان ترسيده است، با خم شدن و هم سطح او قرار گرفتن، كودك را در آغوش بگيريد و اجازه دهيد كه از تماس فيزيكى با شما و حمايتى كه از اين طريق كسب مى كند، احساس آرامش كند با فرزند خود درباره ترس هايش صحبت كنيد و با بررسى روش هاى مختلف رويارويى با ترس در صدد كمك به او برآييد تا رفته رفته

بتواند احساس ترس و وحشت خود را تحت كنترل درآورد. براى مثال مى توان از كودك پرسيد: «فكر مى كنى توى كمد و يا زير تختخواب چه چيزى مخفى شده است؟ شبيه چيست؟ آيا راه مى رود؟...»

در اغلب موارد باشناخت دقيق علت ترس كودك مى توان بر آن غلبه كرد. براى مثال اگر فرزند شما از بلندى مى ترسد، مى توان با گفتن چنين جملاتى، «لزومى ندارد نگران باشى، ما هيچ گاه به برج ها و يا مكان هاى بلند نخواهيم رفت»، به او اطمينان دهيد كه علتى براى ترس و وحشت وجود ندارد. بيشتر كودكانى كه ترس بر آنها غلبه كرده است، مى خواهند مدام در باره آب حرف بزنند.اين طور به نظر مى رسد كه نمى توانند از فكر كردن درباره آن خلاصى يابند. در چنين شرايطى والدين مى توانند با پذيرش احساسات كودك و شنيدن حرف هايش، درصدد كمك و حمايت از كودك برآيند.گاهى نيز كودكى تمايل به صحبت درباره ترسش ندارد، در چنين مواقعى بهتر است او را وادار به اين كار نكنيد. پدر و مادر مى توانند با رفتار خود به كودك بفهمانند كه متوجه ترس او شده اند و هر وقت كه كودك دوست داشته باشد، مى تواند درباره آن صحبت كند.

هيچ گاه به زور از كودك نخواهيد با ترسش مقابله كند. براى مثال كودكى كه از آب مى ترسد را به زور با خود به درون استخر نبريد، شايد او ترجيح مى دهد در حالى كه روى صندلى راحتى كنار استخر نشسته است، بازى بچه هاى ديگر را در آب تماشاكند و به تدريج كه احساس امنيت كرد

جلو بيايد و پاهاى خود را در آب فرو كند و بر اين تلاش باشد كه برترسش فائق آيد.كودكى كه ترس را عادى و طبيعى بداند، خود پنداره مثبتى نسبت به خويشتن در ذهن خواهد داشت، زيرا خود را بى كفايت نمى داند.سعى كنيد اين فكر را در كودك تقويت كنيد كه همه- حتى پدر و مادر او- در شرايطى خواهند ترسيد. والدين و يا وابستگان نزديك كودك مى توانند با تعريف داستان و يا خاطره اى از دوران كودكى خود، ترس را براى كودك هيجانى طبيعى جلوه دهند.براى مثال بگويند: «وقتى هم سن و سال تو بودم از حشرات و زنبورها مى ترسيدم، يك بار كه يك كفشدوزك را روى زمين ديدم، تصميم گرفتم آن را به دقت دنبال كنم... بعد از مدتى متوجه شدم كه كفشدوزك نمى تواند صدمه اى به من بزند...»با پذيرش ترس كودك، مى توان به او فهماند كه بسيارى از ترس هاى دوران كودكى- بر خلاف ترس هاى بزرگسالان كه اغلب پايدار و هميشگى هستند- موقتى و گذرا هستند و اغلب بدون هيچ اقدامى از بين خواهند رفت.سعى كنيد هميشه خصوصيات برجسته كودك را- هرچند هم كه ناچيز و كوچك باشند- تحسين كنيد. با بزرگ جلوه دادن شهامت هاى كوچك كودك، او را در خصوص رفتن به تاريكى، تنها خوابيدن، شنا كردن در آب حمايت كنيد و به او اعتماد به نفس ببخشيد تا براى گام هاى بعدى در زندگى اش انگيزه و تمايل داشته باشد.

وسواسى نشويد

نويسنده:الهام آرمان

منبع:روزنامه ايران

«شوهرم آنقدر وسواسى است كه نگو. روزى دو سه بار با شيلنگ آب به جان اتو، تلويزيون، ويدئو

و همه وسايل برقى خانه مى افتد. فكر مى كند وسايل برقى بدون صابون زدن و آب كشيدن تميز نمى شوند. كنتور برق را هم آب مى كشد. چند بار در هنگام شست وشوى اين وسايل دچار برق گرفتگى خفيف شده است. من و بچه ها از دست كارهايش كلافه شديم. خودش هم خسته شده. گاهى شدت وسواس همسرم به حد جنون مى رسد. جانم به لب آمده. نمى توانم تحمل كنم. بچه ها مى گويند در آن خانه يا جاى ماست يا جاى باباى وسواسى مان! طلاق مى خواهم. حالا هم به پزشكى قانونى آمده ام تا مشكل روانى شوهرم را ثابت كنم و خلاص!»

اينها را زن ميانسالى مى گويد كه با چشم گريان در سالن انتظار بخش روانپزشكى قانونى نشسته است. او و خانواده اش تنها يكى از هزاران قربانى بيمارى «وسواس» هستند.

وسواس يعنى وسوسه. وسوسه اى براى تكرار بشور، بساب، پاك كن و دوباره از نو همه اين كارها را تكرار كن.

اين تكرارها در برخى موارد به قدرى ادامه دارد كه شالوده خانواده ها را از هم مى پاشد.وسواس فكرى يكى از شاخه هاى اين بيمارى روحى به شمار مى رود. يكبار مردى قصد داشت تابلويى را به ديوار بكوبد. بالاى چهارپايه رفت و چند ميخ را گذاشت لاى دهانش. تابلو را به ديوار كوبيد اما توهم بلعيدن يكى از ميخ ها هرگز او را رها نكرد. حالا اين مرد مدت زيادى است كه به پزشكان مختلف مراجعه مى كند و مى گويد «من يك ميخ قورت داده ام.» تمام آزمايش ها نشان مى دهند در بدن اين فرد هيچ ميخى يا

شىء خارجى وجود ندارد. اما او عكس ها و حرف هاى پزشكى را قبول ندارد چون دچار وسواس فكرى شديدى شده است. اختلال هاى روحى و فكرى اين مرد به جايى رسيده كه پرونده اش در پزشكى قانونى دنبال مى شود. هميشه «وسواسى»ها زود شناخته مى شوند. تكرار، دقت و احتياط بيش از حد در امور ساده از خصوصيات بارز اين افراد است.

چندى پيش مردى به دادگاه رفت و از رفتارهاى عجيب و آزاردهنده همسرش شكايت كرد و به قاضى گفت: «زنم برنج و گوشت را با مايع ظرفشويى مى شويد. فاميل مان را هم به خانه راه نمى دهد. روزى ده ها بار لباس هاى پاكيزه را در ماشين لباسشويى مى اندازد و من و بچه ها را روزى سه مرتبه وادار مى كند به حمام برويم. وقتى خواستگارى رفتم اصلاً اينطورى نبود اما حالا چند سالى است كه با داشتن دو فرزند، زنم دچار وسواس شديد شده و دخترانم هم تحت تأثير او قرار گرفته اند.»

اين موارد تنها چند نمونه كوچك از عوارض اين بيمارى خانمان برانداز است.

دكتر «مهدى صابرى» روانپزشك سازمان پزشكى قانونى در اين باره مى گويد: «وسواس» نوعى اختلال روانى است كه اضطراب از پايه هاى آن است. وسوسه ها در دسته هاى فكرى، ذهنى، عملى و روانى قرار مى گيرند. افراد وسواسى قدرت كنترل و مهار رفتار آزاردهنده خود را ندارند. ذهن آنان از تكرار مكررات رنج مى برد. ويژگى افراد «وسواسى» فكر كردن مدام در مورد نقص يكى از اعضا است. اين افراد فكر مى كنند بالاخره نوعى بيمارى ناشناخته آنها را از پا در مى آورد اما

اين افكار اجبارى ناخواسته وجود دارد. اختلال جبرى فكرى، مزاحم بيماران وسواسى مى شود.»

عضو هيأت علمى سازمان پزشكى قانونى كشور ادامه مى دهد: «اين افراد معمولاً مضطربند. نگرانى از اتفاق هايى كه ممكن است رخ دهند هيچگاه فكر اين بيماران را رها نمى كند. كمال گرايى، ايده آل طلبى، وظيفه شناسى و نارضايتى از خود از ديگر ويژگى هاى اين بيماران است. آنها سعى مى كنند به خوبى از عهده تمام كارها برآيند. گاهى اين فكر موجب مى شود تا بيماران براى انجام كارهاى معمولى بيش از حد لازم انرژى مصرف كنند. «كندى» در كارهاى بيماران وسواسى بيش از همه عارضه اى به چشم مى خورد.» در مورد علت وسواس حرف و حديث هاى زيادى وجود دارد. عده اى معتقدند: «بايد ريشه اين بيمارى را در كودكى افراد جست. مدارا نكردن والدين با فرزندان مى تواند زمينه هاى وسواسى شدن بچه ها را به وجود بياورد.دكتر صابرى، سرپرست بخش معاينات روانپزشكى قانونى استان تهران در اين باره تأكيد مى كند: «سازش نداشتن والدين با كودكان در زمينه خوب يا بد بودن مسائل، مراقبت از خود، نحوه دستشويى رفتن و موارد مشابه هر يك مى توانند در زمينه فكرى فرزندان در آينده دور يا نزديك تأثيرگذار باشند.

گروهى از روانپزشكان نيز دوگانگى آموزشى و تربيتى در محيط هاى درون و بيرون خانه را از عمده ترين دلايل ايجاد تناقض و تضاد ميان شخصيت افراد مى دانند. اين گروه معتقدند: افراد با قرار گرفتن در محيط هاى مختلف دچار ترديدها و دودلى هاى منجر به وسواس مى شوند. به عنوان نمونه، با مقايسه تميزى سرويس بهداشتى خانه و

يك مسافرخانه سرراهى نسبت به تميزى دستشويى خانه خود وسواس بيمارگونه نشان مى دهند.»

به عقيد صابرى، ضايعه اى عضوى (ارگانيك) ناشى از اختلال هاى شيميايى مغز در نقل و انتقال مواد شيميايى مغذى نيز مى تواند منجر به اين بيمارى شود.

وسواس

به عقيده دكتر صابرى، «چنانچه اين بيمارى در سنين پايين تر آغاز شود، ماندگارى اش بيشتر خواهد بود. دهه سوم و چهارم زندگى انسان ها اوج بروز اين اختلال است، اما اين به آن معنى نيست كه بيمارى وسواس در سنين جوانى و سالمندى ديده نمى شود.»

عده اى معتقدند وسواس در ميان زنان بيشتر از مردان شايع است، اما وسواس تنها مختص پاكيزگى افراطى نيست. گروهى از اين بيماران نسبت به برخى امور احتياطى زندگى خود دقت عمل بيشترى نشان مى دهند.

مثلاً بارها از خواب شبانه مى پرند و شير گاز را نگاه مى كنند، چرا كه ترس باز ماندن آن و آتش گرفتن خانه رهايشان نمى كند.اين بيمارى زن، مرد، كودك، نوجوان، جوان و پير نمى شناسد. همانطور كه در آيات الهى آمده است افكار بيهوده و مضرى كه در ذهن خطور مى كند، وسواس ناميده مى شود. روانشناسان بر هم خوردن تعادل روانى و رفتارى فرد را در سازگارى با محيط در تعريف اين عدم تعادل و اختلاف آشكار عنوان كرده اند. روانكاوان نيز از غريزه واخورده و ناخودآگاه افراد در ايجاد حالتهاى خاص مانند فكر، ميل و يا عقيده اى خاص درباره اين بيماران خبر مى دهند.خلاصه اين كه انجام كارهاى سريالى ناشى از ترس و اضطراب در افراد وسواسى فراوان ديده مى شود.

گروهى از محققان بر اين باورند كه??

درصد اين بيمارى ها از والدين به فرزندان رسيده و ?? درصد عامل ابتلاى افراد به وسواس شيوه تربيت در كودكى است.دخترى مى گفت: «مادرم جاى مخصوصى براى آويزان كردن رخت هايش دارد. اگر لحظه اى نظم آويختن لباسش به هم بريزد، روزگار ما سياه است. كفش ها بايد متقارن چيده شوند. هرگونه انحراف در جفت شدن كفش ها اضطراب مادرم را بيشتر مى كند.»

بنابراين اجتناب، تكرار، مداومت در انجام امور، ترديد و دودلى از ديگر ويژگيهاى اين بيماران است.شايع ترين انواع تيك هايى كه باعث بروز مشكلات شديد خانواده ها مى شود، از مسائل باطنى انسان ها سرچشمه مى گيرد. نيروى وسواس، بى ريشه اما قوى است. نيرويى كه به بيمار امر و نهى مى كند.

وسواس بدتر از ايدز

بنابر گزارش منتشر شده، چندى پيش انجمن غير دولتى وسواس در ايران تشكيل شد. رئيس اين انجمن نيز ? درصد مردم دنيا را مبتلا به اختلال هاى اضطرابى و وسواس اعلام كرد و گفت: «وسواس بدتر از ايدز است. همه از ايدز مى ترسند، اما كسى نمى گويد مراقب باشيد وسواس نگيريد. خسارتهاى خانوادگى و اجتماعى وسواس از بلاياى طبيعى بيشتر است.»در مورد ميانگين سن شروع وسواس نيز هنوز اختلاف نظر وجود دارد. برخى شروع آن را ?? تا ?? سالگى مى دانند و معتقدند كمتر از ?? درصد موارد شروع علائم اين بيمارى پس از ?? سالگى ظاهر مى شوند.

وسواس، ويروس روانى

دكتر ناصر قاسم زاده، روانشناس اجتماعى نيز تأكيد مى كند: «سن ? تا ? سالگى (زمان يادگيرى آداب توالت رفتن) بهترين زمان دريافت ويروس روانى انسانهاست. مادران سختگير با ايرادهاى بى مورد

فرزندان كوچك خود را درگير افكار وسواس گونه مى كنند. بنابراين وسواس علت بسيارى از بيماريهاى مهم روانى مانند افسردگى اضطراب و بدبينى به شمار مى رود.»

عضو هيأت علمى دانشگاه ادامه مى دهد: «وسواس نوعى بيمارى جبرى است. خانم ها بيش از مردان به اين بيمارى مبتلا مى شوند. سقراط نيز سال ها پيش نوشته: «در ايران زمينه وسواس نزد خانم ها بسيار ديده مى شود.»

تشخيص سلامت از روى دست افراد.يكى از كارشناسان بهداشت روانى هم معتقد است: «از روى دستان افراد مى توان شرايط سلامتى آنها را سنجيد. اگر فردى دستان خشك و گرم داشته باشد، او سالم است. اما دستان سرد و خيس از بيمارى هاى روحى افراد حكايت مى كند.»

در هر حال بالا رفتن ميزان اضطراب، ايجاد حساسيت هاى ويژه در بعد فكرى و عملى، پنداره هاى غلط، كاسته شدن ارتباطات اجتماعى، تغيير تمايلات روزمره و زناشويى از مهمترين علائم اين بيمارى هستند.

به اعتقاد دكتر قاسم زاده، دبير انجمن حمايت از سلامت و بهداشت و روان جامعه، تكرار اين علائم در طول ? تا ? ماه مى تواند خطرناك باشد.

از سوى ديگر آموزش مهارت هاى زندگى، بهداشت روانى، مراقبت هاى فردى، اطلاع رسانى هاى فردى و گروهى مى تواند در آگاه سازى مردم نسبت به اين بيمارى مؤثر باشد.

قاسم زاده مى گويد: وزارتخانه هاى آموزش و پرورش و تحقيقات و فناورى مى توانند براى پيشگيرى از اين بيمارى دانش آموزان و دانشجويان را آگاه كنند.

وسواسى ها هم بيمارند

مردمان دنيا در برخورد با بيماران وسواسى انصاف ندارند. اگر در كنارشان يك بيمار ديابتى يا قلبى باشد، براحتى با بيمارى او كنار مى

آيند. اما پذيرفتن بيمار وسواسى براى خانواده ها دشوار است. اين موضوع مدت درمان اين بيماران را طولانى مى كند. بنابراين فرهنگ برخورد با «وسواسى»ها نيز نيازمند اصلاحات عميق است.

سودجويان در كمين اند

در اين ميان جمعى از فرصت طلبان به ماهيگيرى از اين رودخانه گل آلود مى پردازند. اين سودجويان با تبليغات فريبنده از درمان هاى چند ساعته «وسواس» خبر مى دهند. ناآگاهى مردم جامعه هم به اين امور دامن مى زند.

درمان پذيرى قطعى وسواس

دكتر صابرى - روانپزشك با اخطار نسبت به فعاليت هاى غيرعلمى مراكز غيرمجاز درمان وسواس تأكيد مى كند: «وسواس هم مثل هر اختلال روانى ديگر قابل پيشگيرى است. محيط هاى سرد و بى احساس خانوادگى زمينه ساز پرورش كودكان وسواسى هستند؛ پس با گرم كردن محيط هاى خانه مى توان از رشد اين بيمارى جلوگيرى كرد. اما در مقابل هنگام برخورد با بيماران وسواسى بايد از هرگونه تمسخر و نصيحت دائمى و برخوردهاى سخت و خشن دورى گزيد.»

روانپزشكان معتقدند وسواس درمان قطعى دارد. آنها مى گويند: «امروزه تا حدود ?? درصد موارد درمان هاى دارويى به كاهش علائم و درمان قطعى اين بيمارى مى انجامد. بنابراين از خانواده ها مى خواهيم به جاى برخوردهاى نادرست با اين بيمارى به روانكاوان و روان شناسان مراجعه كنند.»

در پايان «وسواسى»ها بدانند با مراجعه به متخصصان علم روانپزشكى بالاخره از «بشور و بساب ها»ى تكرارى خلاص مى شوند و ديگر لازم نيست براى تميز كردن كنتور برق روزى چند بار با مرگ دست و پنجه نرم كنند!

وسواسى نشويد

نويسنده:الهام آرمان

منبع:روزنامه ايران

«شوهرم آنقدر وسواسى است كه نگو. روزى دو سه بار با

شيلنگ آب به جان اتو، تلويزيون، ويدئو و همه وسايل برقى خانه مى افتد. فكر مى كند وسايل برقى بدون صابون زدن و آب كشيدن تميز نمى شوند. كنتور برق را هم آب مى كشد. چند بار در هنگام شست وشوى اين وسايل دچار برق گرفتگى خفيف شده است. من و بچه ها از دست كارهايش كلافه شديم. خودش هم خسته شده. گاهى شدت وسواس همسرم به حد جنون مى رسد. جانم به لب آمده. نمى توانم تحمل كنم. بچه ها مى گويند در آن خانه يا جاى ماست يا جاى باباى وسواسى مان! طلاق مى خواهم. حالا هم به پزشكى قانونى آمده ام تا مشكل روانى شوهرم را ثابت كنم و خلاص!»

اينها را زن ميانسالى مى گويد كه با چشم گريان در سالن انتظار بخش روانپزشكى قانونى نشسته است. او و خانواده اش تنها يكى از هزاران قربانى بيمارى «وسواس» هستند.

وسواس يعنى وسوسه. وسوسه اى براى تكرار بشور، بساب، پاك كن و دوباره از نو همه اين كارها را تكرار كن.

اين تكرارها در برخى موارد به قدرى ادامه دارد كه شالوده خانواده ها را از هم مى پاشد.وسواس فكرى يكى از شاخه هاى اين بيمارى روحى به شمار مى رود. يكبار مردى قصد داشت تابلويى را به ديوار بكوبد. بالاى چهارپايه رفت و چند ميخ را گذاشت لاى دهانش. تابلو را به ديوار كوبيد اما توهم بلعيدن يكى از ميخ ها هرگز او را رها نكرد. حالا اين مرد مدت زيادى است كه به پزشكان مختلف مراجعه مى كند و مى گويد «من يك ميخ قورت داده ام.» تمام آزمايش ها نشان مى دهند

در بدن اين فرد هيچ ميخى يا شىء خارجى وجود ندارد. اما او عكس ها و حرف هاى پزشكى را قبول ندارد چون دچار وسواس فكرى شديدى شده است. اختلال هاى روحى و فكرى اين مرد به جايى رسيده كه پرونده اش در پزشكى قانونى دنبال مى شود. هميشه «وسواسى»ها زود شناخته مى شوند. تكرار، دقت و احتياط بيش از حد در امور ساده از خصوصيات بارز اين افراد است.

چندى پيش مردى به دادگاه رفت و از رفتارهاى عجيب و آزاردهنده همسرش شكايت كرد و به قاضى گفت: «زنم برنج و گوشت را با مايع ظرفشويى مى شويد. فاميل مان را هم به خانه راه نمى دهد. روزى ده ها بار لباس هاى پاكيزه را در ماشين لباسشويى مى اندازد و من و بچه ها را روزى سه مرتبه وادار مى كند به حمام برويم. وقتى خواستگارى رفتم اصلاً اينطورى نبود اما حالا چند سالى است كه با داشتن دو فرزند، زنم دچار وسواس شديد شده و دخترانم هم تحت تأثير او قرار گرفته اند.»

اين موارد تنها چند نمونه كوچك از عوارض اين بيمارى خانمان برانداز است.

دكتر «مهدى صابرى» روانپزشك سازمان پزشكى قانونى در اين باره مى گويد: «وسواس» نوعى اختلال روانى است كه اضطراب از پايه هاى آن است. وسوسه ها در دسته هاى فكرى، ذهنى، عملى و روانى قرار مى گيرند. افراد وسواسى قدرت كنترل و مهار رفتار آزاردهنده خود را ندارند. ذهن آنان از تكرار مكررات رنج مى برد. ويژگى افراد «وسواسى» فكر كردن مدام در مورد نقص يكى از اعضا است. اين افراد فكر مى كنند بالاخره نوعى بيمارى ناشناخته آنها

را از پا در مى آورد اما اين افكار اجبارى ناخواسته وجود دارد. اختلال جبرى فكرى، مزاحم بيماران وسواسى مى شود.»

عضو هيأت علمى سازمان پزشكى قانونى كشور ادامه مى دهد: «اين افراد معمولاً مضطربند. نگرانى از اتفاق هايى كه ممكن است رخ دهند هيچگاه فكر اين بيماران را رها نمى كند. كمال گرايى، ايده آل طلبى، وظيفه شناسى و نارضايتى از خود از ديگر ويژگى هاى اين بيماران است. آنها سعى مى كنند به خوبى از عهده تمام كارها برآيند. گاهى اين فكر موجب مى شود تا بيماران براى انجام كارهاى معمولى بيش از حد لازم انرژى مصرف كنند. «كندى» در كارهاى بيماران وسواسى بيش از همه عارضه اى به چشم مى خورد.» در مورد علت وسواس حرف و حديث هاى زيادى وجود دارد. عده اى معتقدند: «بايد ريشه اين بيمارى را در كودكى افراد جست. مدارا نكردن والدين با فرزندان مى تواند زمينه هاى وسواسى شدن بچه ها را به وجود بياورد.دكتر صابرى، سرپرست بخش معاينات روانپزشكى قانونى استان تهران در اين باره تأكيد مى كند: «سازش نداشتن والدين با كودكان در زمينه خوب يا بد بودن مسائل، مراقبت از خود، نحوه دستشويى رفتن و موارد مشابه هر يك مى توانند در زمينه فكرى فرزندان در آينده دور يا نزديك تأثيرگذار باشند.

گروهى از روانپزشكان نيز دوگانگى آموزشى و تربيتى در محيط هاى درون و بيرون خانه را از عمده ترين دلايل ايجاد تناقض و تضاد ميان شخصيت افراد مى دانند. اين گروه معتقدند: افراد با قرار گرفتن در محيط هاى مختلف دچار ترديدها و دودلى هاى منجر به وسواس مى شوند. به عنوان نمونه،

با مقايسه تميزى سرويس بهداشتى خانه و يك مسافرخانه سرراهى نسبت به تميزى دستشويى خانه خود وسواس بيمارگونه نشان مى دهند.»

به عقيد صابرى، ضايعه اى عضوى (ارگانيك) ناشى از اختلال هاى شيميايى مغز در نقل و انتقال مواد شيميايى مغذى نيز مى تواند منجر به اين بيمارى شود.

وسواس به عقيده دكتر صابرى، «چنانچه اين بيمارى در سنين پايين تر آغاز شود، ماندگارى اش بيشتر خواهد بود. دهه سوم و چهارم زندگى انسان ها اوج بروز اين اختلال است، اما اين به آن معنى نيست كه بيمارى وسواس در سنين جوانى و سالمندى ديده نمى شود.»

عده اى معتقدند وسواس در ميان زنان بيشتر از مردان شايع است، اما وسواس تنها مختص پاكيزگى افراطى نيست. گروهى از اين بيماران نسبت به برخى امور احتياطى زندگى خود دقت عمل بيشترى نشان مى دهند.

مثلاً بارها از خواب شبانه مى پرند و شير گاز را نگاه مى كنند، چرا كه ترس باز ماندن آن و آتش گرفتن خانه رهايشان نمى كند.اين بيمارى زن، مرد، كودك، نوجوان، جوان و پير نمى شناسد. همانطور كه در آيات الهى آمده است افكار بيهوده و مضرى كه در ذهن خطور مى كند، وسواس ناميده مى شود. روانشناسان بر هم خوردن تعادل روانى و رفتارى فرد را در سازگارى با محيط در تعريف اين عدم تعادل و اختلاف آشكار عنوان كرده اند. روانكاوان نيز از غريزه واخورده و ناخودآگاه افراد در ايجاد حالتهاى خاص مانند فكر، ميل و يا عقيده اى خاص درباره اين بيماران خبر مى دهند.خلاصه اين كه انجام كارهاى سريالى ناشى از ترس و اضطراب در افراد وسواسى فراوان ديده مى

شود.

گروهى از محققان بر اين باورند كه?? درصد اين بيمارى ها از والدين به فرزندان رسيده و ?? درصد عامل ابتلاى افراد به وسواس شيوه تربيت در كودكى است.دخترى مى گفت: «مادرم جاى مخصوصى براى آويزان كردن رخت هايش دارد. اگر لحظه اى نظم آويختن لباسش به هم بريزد، روزگار ما سياه است. كفش ها بايد متقارن چيده شوند. هرگونه انحراف در جفت شدن كفش ها اضطراب مادرم را بيشتر مى كند.»

بنابراين اجتناب، تكرار، مداومت در انجام امور، ترديد و دودلى از ديگر ويژگيهاى اين بيماران است.شايع ترين انواع تيك هايى كه باعث بروز مشكلات شديد خانواده ها مى شود، از مسائل باطنى انسان ها سرچشمه مى گيرد. نيروى وسواس، بى ريشه اما قوى است. نيرويى كه به بيمار امر و نهى مى كند.

وسواس بدتر از ايدز بنابر گزارش منتشر شده، چندى پيش انجمن غير دولتى وسواس در ايران تشكيل شد. رئيس اين انجمن نيز ? درصد مردم دنيا را مبتلا به اختلال هاى اضطرابى و وسواس اعلام كرد و گفت: «وسواس بدتر از ايدز است. همه از ايدز مى ترسند، اما كسى نمى گويد مراقب باشيد وسواس نگيريد. خسارتهاى خانوادگى و اجتماعى وسواس از بلاياى طبيعى بيشتر است.»در مورد ميانگين سن شروع وسواس نيز هنوز اختلاف نظر وجود دارد. برخى شروع آن را ?? تا ?? سالگى مى دانند و معتقدند كمتر از ?? درصد موارد شروع علائم اين بيمارى پس از ?? سالگى ظاهر مى شوند.

وسواس، ويروس روانى دكتر ناصر قاسم زاده، روانشناس اجتماعى نيز تأكيد مى كند: «سن ? تا ? سالگى (زمان يادگيرى آداب توالت رفتن) بهترين زمان دريافت

ويروس روانى انسانهاست. مادران سختگير با ايرادهاى بى مورد فرزندان كوچك خود را درگير افكار وسواس گونه مى كنند. بنابراين وسواس علت بسيارى از بيماريهاى مهم روانى مانند افسردگى اضطراب و بدبينى به شمار مى رود.»

عضو هيأت علمى دانشگاه ادامه مى دهد: «وسواس نوعى بيمارى جبرى است. خانم ها بيش از مردان به اين بيمارى مبتلا مى شوند. سقراط نيز سال ها پيش نوشته: «در ايران زمينه وسواس نزد خانم ها بسيار ديده مى شود.»

تشخيص سلامت از روى دست افراد.يكى از كارشناسان بهداشت روانى هم معتقد است: «از روى دستان افراد مى توان شرايط سلامتى آنها را سنجيد. اگر فردى دستان خشك و گرم داشته باشد، او سالم است. اما دستان سرد و خيس از بيمارى هاى روحى افراد حكايت مى كند.»

در هر حال بالا رفتن ميزان اضطراب، ايجاد حساسيت هاى ويژه در بعد فكرى و عملى، پنداره هاى غلط، كاسته شدن ارتباطات اجتماعى، تغيير تمايلات روزمره و زناشويى از مهمترين علائم اين بيمارى هستند.

به اعتقاد دكتر قاسم زاده، دبير انجمن حمايت از سلامت و بهداشت و روان جامعه، تكرار اين علائم در طول ? تا ? ماه مى تواند خطرناك باشد.

از سوى ديگر آموزش مهارت هاى زندگى، بهداشت روانى، مراقبت هاى فردى، اطلاع رسانى هاى فردى و گروهى مى تواند در آگاه سازى مردم نسبت به اين بيمارى مؤثر باشد.

قاسم زاده مى گويد: وزارتخانه هاى آموزش و پرورش و تحقيقات و فناورى مى توانند براى پيشگيرى از اين بيمارى دانش آموزان و دانشجويان را آگاه كنند.

وسواسى ها هم بيمارند مردمان دنيا در برخورد با بيماران وسواسى انصاف ندارند. اگر در كنارشان يك بيمار

ديابتى يا قلبى باشد، براحتى با بيمارى او كنار مى آيند. اما پذيرفتن بيمار وسواسى براى خانواده ها دشوار است. اين موضوع مدت درمان اين بيماران را طولانى مى كند. بنابراين فرهنگ برخورد با «وسواسى»ها نيز نيازمند اصلاحات عميق است.

سودجويان در كمين اند در اين ميان جمعى از فرصت طلبان به ماهيگيرى از اين رودخانه گل آلود مى پردازند. اين سودجويان با تبليغات فريبنده از درمان هاى چند ساعته «وسواس» خبر مى دهند. ناآگاهى مردم جامعه هم به اين امور دامن مى زند.

درمان پذيرى قطعى وسواس دكتر صابرى - روانپزشك با اخطار نسبت به فعاليت هاى غيرعلمى مراكز غيرمجاز درمان وسواس تأكيد مى كند: «وسواس هم مثل هر اختلال روانى ديگر قابل پيشگيرى است. محيط هاى سرد و بى احساس خانوادگى زمينه ساز پرورش كودكان وسواسى هستند؛ پس با گرم كردن محيط هاى خانه مى توان از رشد اين بيمارى جلوگيرى كرد. اما در مقابل هنگام برخورد با بيماران وسواسى بايد از هرگونه تمسخر و نصيحت دائمى و برخوردهاى سخت و خشن دورى گزيد.»

روانپزشكان معتقدند وسواس درمان قطعى دارد. آنها مى گويند: «امروزه تا حدود ?? درصد موارد درمان هاى دارويى به كاهش علائم و درمان قطعى اين بيمارى مى انجامد. بنابراين از خانواده ها مى خواهيم به جاى برخوردهاى نادرست با اين بيمارى به روانكاوان و روان شناسان مراجعه كنند.»

در پايان «وسواسى»ها بدانند با مراجعه به متخصصان علم روانپزشكى بالاخره از «بشور و بساب ها»ى تكرارى خلاص مى شوند و ديگر لازم نيست براى تميز كردن كنتور برق روزى چند بار با مرگ دست و پنجه نرم كنند!

چطور بر اضطراب چيره شويم؟

منبع:اينترنت

اضطراب بخش

عمده زندگي روزمره هر فرد است. در برابر اضطراب طولاني و بسيار شديد، افراد به كمك متخصص نياز دارند. اجازه دهيد فرض كنيم شما نخستين آرزويتان چيره شدن بر مشكل ترس از حيواني خانگي مثل گربه و غيره باشد. نخستين كار براي چيره شدن بر اضطراب هنگام مواجهه با حيوان اين است كه اضطراب شما به هدفها يا مراحل كوچكتر تجزيه شود. معمولاً ده گام در نظر گرفته مي شود و هر گام يا مرحله انتظار بيشتري نسبت به گام پيشين را دربردارد. گام يا هدف نهايي، هدف واقعي يا سطحي از عملكرد است كه شما آرزوي آن را داريد.براي روشن شدن مسئله يك نمونه از نردبان اضطراب در اختيار شماست. مشكل خود را بررسي و از كمترين سطح اضطراب شروع كنيد.

1 – لمس كردن گربه با دست.

2 - لمس كردن گربه با وسيله (مثل چوب).

3 – نزديك شدن به گربه در تنهايي.

4 – نزديك شدن به گربه به همراه يك نفر.

5 – نگاه كردن به گربه از نزديك.

6 – نگاه كردن به گربه واقعي از دور.

7 – لمس كردن عروسك گربه .

8 – لمس كردن گربه در تصوير.

9 – ديدن فيلم يا تصوير در مورد گربه .

10 – صحبت كردن در مورد گربه .

مراحل اين برنامه شبيه پله هاي يك نردبان است. در نتيجه يك مقياس اضطراب يا سطح دشواري از صفر (بدون اضطراب) تا صد (حداكثر اضطراب) تدوين مي شود. آنگاه هر تكليف روي اين مقياس، درجه بندي مي شود. هدف نهايي برنامه در رأس نردبان قرار دارد ولي هرگز نمي توانيم با يك گام از پله نخست به رأس نردبان برسيم.به همين ترتيب اگر انتظار داشته باشيد

در ابتدا به دشوارترين هدف برسيد، موفقيتي نخواهيد داشت. با پشت كار از اولين پله نردبان شروع كنيد و هر دفعه يك پله بالاتر برويد تا به بالاي نردبان برسيد.مرحله بعدي اين است كه هر گام نردبان را يك هدف جزئي تلقي كنيم. براي شما مفيد خواهد بود كه موفقيت و شكست را ثبت كنيد.براي هر مرحله چندين بار تلاش كنيد تا موفق شويد. اميد مي رود در ابتدا شما در هر هدف، اضطرابي را تجربه و بياموزيد، با آن به طور مؤثر مقابله كنيد و بعد از چندين بار تلاش، اضطراب شما كاهش خواهد يافت.

چطور بر اضطراب چيره شويم؟

منبع:اينترنت

اضطراب بخش عمده زندگي روزمره هر فرد است. در برابر اضطراب طولاني و بسيار شديد، افراد به كمك متخصص نياز دارند. اجازه دهيد فرض كنيم شما نخستين آرزويتان چيره شدن بر مشكل ترس از حيواني خانگي مثل گربه و غيره باشد. نخستين كار براي چيره شدن بر اضطراب هنگام مواجهه با حيوان اين است كه اضطراب شما به هدفها يا مراحل كوچكتر تجزيه شود. معمولاً ده گام در نظر گرفته مي شود و هر گام يا مرحله انتظار بيشتري نسبت به گام پيشين را دربردارد. گام يا هدف نهايي، هدف واقعي يا سطحي از عملكرد است كه شما آرزوي آن را داريد.براي روشن شدن مسئله يك نمونه از نردبان اضطراب در اختيار شماست. مشكل خود را بررسي و از كمترين سطح اضطراب شروع كنيد.

1 – لمس كردن گربه با دست.

2 - لمس كردن گربه با وسيله (مثل چوب).

3 – نزديك شدن به گربه در تنهايي.

4 – نزديك شدن به گربه به همراه يك نفر.

5 – نگاه كردن به

گربه از نزديك.

6 – نگاه كردن به گربه واقعي از دور.

7 – لمس كردن عروسك گربه .

8 – لمس كردن گربه در تصوير.

9 – ديدن فيلم يا تصوير در مورد گربه .

10 – صحبت كردن در مورد گربه .

مراحل اين برنامه شبيه پله هاي يك نردبان است. در نتيجه يك مقياس اضطراب يا سطح دشواري از صفر (بدون اضطراب) تا صد (حداكثر اضطراب) تدوين مي شود. آنگاه هر تكليف روي اين مقياس، درجه بندي مي شود. هدف نهايي برنامه در رأس نردبان قرار دارد ولي هرگز نمي توانيم با يك گام از پله نخست به رأس نردبان برسيم.به همين ترتيب اگر انتظار داشته باشيد در ابتدا به دشوارترين هدف برسيد، موفقيتي نخواهيد داشت. با پشت كار از اولين پله نردبان شروع كنيد و هر دفعه يك پله بالاتر برويد تا به بالاي نردبان برسيد.مرحله بعدي اين است كه هر گام نردبان را يك هدف جزئي تلقي كنيم. براي شما مفيد خواهد بود كه موفقيت و شكست را ثبت كنيد.براي هر مرحله چندين بار تلاش كنيد تا موفق شويد. اميد مي رود در ابتدا شما در هر هدف، اضطرابي را تجربه و بياموزيد، با آن به طور مؤثر مقابله كنيد و بعد از چندين بار تلاش، اضطراب شما كاهش خواهد يافت.

راهكارهاى كاهش استرس

مترجم: شيوا نوروزى

منبع:روزنامه جوان

آيا مى دانيد كه حتى اتفاقات شاد در زندگى مى توانند ميزان استرس را در شما افزايش دهند؟ هر تغييرى ممكن است به استرس ختم شود ولى هر استرسى به معناى بيمارى هاى فيزيكى يا روحى نيست.استرس مى تواند علايم و نشانه هاى متعددى از جمله علايم فيزيكى، روانشناسى و رفتارى داشته باشد. علايم فيزيكى مانند سردرد، درد

قفسه سينه، كوتاهى تنفس، تپش قلب، درد عضلانى، سوهاضمه، خستگى، بى خوابى، بيمارى هاى پى درپى و ساييدن دندان ها علايم روانشناسى پريشانى، تحريك پذيرى، افسردگى ، حساس شدن و دلمردگى مى باشد. نشانه هاى رفتارى استرس عبارتند از: پرخورى يا بى اشتهايى، بى قرارى، پشت گوش انداختن كارها، ضعف كارى، از پا درآمدن و تغييرات در انجام فرايض دينى و روابط شخصى.

مكينيك ميو راهكارهايى براى كاهش استرس پيشنهاد مى كند:

?- يادگيرى تكنيك هاى تمدد اعصاب. با پزشكتان درباره تكنيك هاى صحيح تمدد اعصاب از جمله استراحت عضلات، تخيل، آهسته، تنفس كردن و … صحبت كنيد.

?- مشكلات را بيرون بريزيد. با دوستان يا يك مشاور متخصص براى كاهش استرس گفت وگو كنيد.

?- بر وظايف خود چيره شويد. مرحله به مرحله از عهده مشكلات و وظايفتان برآييد.

?- استراحت كنيد، اگر نمى توانيد به آخر هفته يا تعطيلات برويد، فقط كارى متفاوت با سرعتى كم تر انجام دهيد. به پارك برويد، به درياچه يا حتى پياده روى در محلتان برويد.

?- واقع بين باشيد. اولويت را به مسايل مهم دهيد و اهدافى كه قابل دسترسى هستند انتخاب كنيد.

?- از خوددرمانى بپرهيزيد. مشكلات خود را با مسكن و مشروبات الكلى نپوشانيد. به جاى اين كه از استرس فرار كنيد با مشكلاتتان كنار بياييد.

?- براى سلامتى تلاش كنيد. خوابيدن، ورزش كردن و غذاهاى مقوى خوردن ضرورى است، اگرچه شما پرمشغله هستيد و نمى توانيد بخوابيد يا ورزش كنيد يا غذاهاى سالم درست كنيد، اين مراحل همگى از مراحل كليدى مقابله با استرس هستند. خوابيدن جان تازه اى به شما مى دهد و شما را از نظر ذهنى هوشيار مى سازد.

ورزش منجر به كاهش استرس شده و به سوزاندن انرژى مازاد كه بر اثر اضطراب يا خشم ايجاد شده كمك مى كند. درست غذا خوردن به جذب انرژى مفيد و سالم ماندن كمك مى كند.

?- از يك متخصص كمك بگيريد. اگر خود را گرفتار استرس ديديد با اين كه نشانه هاى فيزيكى، روانشناسى يا رفتارى را در خود ديديد، از اين كه با پزشك يا روانشناس خود مشورت كنيد نهراسيد و خجالت نكشيد.

منبع:

FAMILY FIRST. COM

راهكارهاى كاهش استرس

مترجم: شيوا نوروزى

منبع:روزنامه جوان

آيا مى دانيد كه حتى اتفاقات شاد در زندگى مى توانند ميزان استرس را در شما افزايش دهند؟ هر تغييرى ممكن است به استرس ختم شود ولى هر استرسى به معناى بيمارى هاى فيزيكى يا روحى نيست.استرس مى تواند علايم و نشانه هاى متعددى از جمله علايم فيزيكى، روانشناسى و رفتارى داشته باشد. علايم فيزيكى مانند سردرد، درد قفسه سينه، كوتاهى تنفس، تپش قلب، درد عضلانى، سوهاضمه، خستگى، بى خوابى، بيمارى هاى پى درپى و ساييدن دندان ها علايم روانشناسى پريشانى، تحريك پذيرى، افسردگى ، حساس شدن و دلمردگى مى باشد. نشانه هاى رفتارى استرس عبارتند از: پرخورى يا بى اشتهايى، بى قرارى، پشت گوش انداختن كارها، ضعف كارى، از پا درآمدن و تغييرات در انجام فرايض دينى و روابط شخصى.

مكينيك ميو راهكارهايى براى كاهش استرس پيشنهاد مى كند:

?- يادگيرى تكنيك هاى تمدد اعصاب. با پزشكتان درباره تكنيك هاى صحيح تمدد اعصاب از جمله استراحت عضلات، تخيل، آهسته، تنفس كردن و … صحبت كنيد.

?- مشكلات را بيرون بريزيد. با دوستان يا يك مشاور متخصص براى كاهش استرس گفت وگو كنيد.

?- بر وظايف خود چيره

شويد. مرحله به مرحله از عهده مشكلات و وظايفتان برآييد.

?- استراحت كنيد، اگر نمى توانيد به آخر هفته يا تعطيلات برويد، فقط كارى متفاوت با سرعتى كم تر انجام دهيد. به پارك برويد، به درياچه يا حتى پياده روى در محلتان برويد.

?- واقع بين باشيد. اولويت را به مسايل مهم دهيد و اهدافى كه قابل دسترسى هستند انتخاب كنيد.

?- از خوددرمانى بپرهيزيد. مشكلات خود را با مسكن و مشروبات الكلى نپوشانيد. به جاى اين كه از استرس فرار كنيد با مشكلاتتان كنار بياييد.

?- براى سلامتى تلاش كنيد. خوابيدن، ورزش كردن و غذاهاى مقوى خوردن ضرورى است، اگرچه شما پرمشغله هستيد و نمى توانيد بخوابيد يا ورزش كنيد يا غذاهاى سالم درست كنيد، اين مراحل همگى از مراحل كليدى مقابله با استرس هستند. خوابيدن جان تازه اى به شما مى دهد و شما را از نظر ذهنى هوشيار مى سازد. ورزش منجر به كاهش استرس شده و به سوزاندن انرژى مازاد كه بر اثر اضطراب يا خشم ايجاد شده كمك مى كند. درست غذا خوردن به جذب انرژى مفيد و سالم ماندن كمك مى كند.

?- از يك متخصص كمك بگيريد. اگر خود را گرفتار استرس ديديد با اين كه نشانه هاى فيزيكى، روانشناسى يا رفتارى را در خود ديديد، از اين كه با پزشك يا روانشناس خود مشورت كنيد نهراسيد و خجالت نكشيد. منبع: FAMILY FIRST. COM

سوء استفاده عاطفي

ترجمه : عباس بخشي پور رودسري

منبع:اينترنت

سوء استفاده هررفتاري است كه به قصد ايجاد كنترل وانقياد يك انسان ديگر انجام مي گيرد و مي تواند استفاده ازترس ، توهين وتجاوز كلامي يا جسمي را شامل شود .سوء استفاده

عاطفي نوعي سوء استفاده است كه ماهيتا عاطفي و هيجاني است نه جسمي . سوء استفاده عاطفي هر چيزي را شامل مي شود. سوء استفاده كلامي وانتقاد گونه وفنون ظريفتري چون سرزنش ، دستكاري وترشرويي همه مثال هايي از سوءاستفاده عاطفي هستند.

سوء استفاده عاطفي مثل شستشوي مغزي است كه درآن بطور منظم اعتماد به نفس ، ارزش شخصي ، اعتماد به دريافت هاي شخصي و خود پنداره افراد تخريب مي شود . سوء استفاده عاطفي چه بوسيله زخم زبان وتحقير مداوم انجام گيرد و چه بوسيله تشر زدن يا تحت عنوان « راهنمايي » ،« آموزش » و « پند » ، نتيجه هميشه يكسان است . درواقع سوء استفاده شونده ، هويت و ارزش شخصي خود را ازدست مي دهد .سوء استفاده عاطفي به هسته دروني شخص آسيب وارد مي كند ، زخمهايي ايجاد مي كند كه عميق ترو مزمن تر ازجراحت هاي بدني است.

انواع سوء استفاده عاطفي

سوء استفاده عاطفي اشكال مختلفي دارد. سه الگوي عام رفتار سوء استفاده گرانه عبارتند از : پرخاشگري ، انكار وناچيز شماري

- پرخاشگري

• بد زباني ، متهم سازي ، سرزنش ، تهديد و دستوردادن ، شكل هاي پرخاشگرانه معمولا مستقيم وآشكار هستند. مقام بلامنازعي كه سوء استفاده كننده ازطريق بي اعتبار ساختن سوء استفاده شونده به دست مي آورد تعادل وخود مختاري حاكم برروابط سالم بزرگسالي را ازبين مي برد. اين الگوي ارتباطي والد- كودك ( كه شايعترين شكل سوء استفاده كلامي است ) زماني به آشكارترين وجه ، خود را نشان مي دهد كه سوء استفاده كننده وضع وحالت پرخاشگرانه به خود مي گيرد.

• سوء استفاده پرخاشگرانه

گاه مي تواند شكل غير مستقيم به خود بگيرد و حتي با رفتار«ياري كردن » خلط شود . انتقاد ،نصيحت ، ارائه راه حل ها ، موشكافي ، استنطاق و پرسش ازيك شخص ديگر مي تواند تلاشهاي صادقانه براي كمك تلقي شود ولي در برخي موارد اين رفتارها تلاشي در جهت تحقير و كنترل يا خوارسازي است نه كمك . سوء استفاده كننده وقتي مي گويد « من اين را بهتر ازهمه مي دانم» درلحن او قضاوت پنهاني است كه براي آن موقعيت نامناسب است و در روابط هم سطح ، نابرابري ايجاد مي كند.

- انكار

سوء استفاده كننده به منظور تحريف يا تكذيب دريافت هاي سوء استفاده شونده ازجهان ، بي اعتبار سازي رابه كار مي بندد. بي اعتبارسازي وقتي رخ مي دهد كه سوء استفاده كننده ازقبول واقعيت امتناع مي ورزد و آن را نمي پذيرد . براي مثال ، اگر سوء استفاده شونده اظهار دارد كه سوء استفاده كننده به او توهين كرده است سوء استفاده كننده مصرانه مي گويد « من هرگزاين كار رانكردم » « من نمي دانم تو درباره چه صحبت مي كني » وغيره .

• مضايقه كردن يك شكل ديگر انكار كردن است وشامل امتناع ازشنيدن ، امتناع ازرابطه برقراركردن وقهر كردن مي شود . اين شيوه انكار ، گاه «اصلاح ازطريق سكوت » خوانده مي شود .

• مقابله كردن زماني اتفاق مي افتد كه سوء استفاده كننده شخص تحت سوء استفاده را بخشي ازخود تلقي مي كند و هر نظر يا احساسي را كه بين آنها تفاوت ايجاد مي كند، انكار مي كند .

- ناچيز شماري

ناچيز شماري شكل افراطي انكار است دراين شيوه سوء استفاده كننده حادثه اي را كه اتفاق افتاده انكار نمي كند ولي تجربه يا واكنش عاطفي سوء استفاده شونده را درقبال آن حادثه زيرسوال مي برد. عباراتي چون « تو بيش از حد حساس هستي » تو خيلي اغراق مي كني » يا « تو ازكاه كوه مي سازي » همگي بيان اين نكته هستند كه عواطف و دريافت هاي سوء استفاده شونده معيوبند و نبايد به آنها اعتماد كرد.

• ناچيز شماري زماني رخ مي دهد كه سوءاستفاده كننده مي گويد آنچه شما انجام داده ايد يا گفته ايد ، نامربوط و بي اهميت است . اين فن شكل ظريف ناچيز شماري است.

انكاركردن وناچيز شماري، آسيب زننده هستند اين دو روش علاوه بر پايين آوردن عزت نفس ،ايجاد تعارض و نامعتبر ساختن واقعيت ،احساسات و تجارب ، درواقع مي توانند دريافت ها وتجربه عاطفي شما رازيرسوال ببرند و بي اعتبار سازند.

درك روابط سوء استفاده گرانه

هيچ كس نمي خواهد دريك رابطه سوء استفاده گرانه قرار گيرد ولي افرادي كه ازسوي والدين يا اشخاص مهم ديگر مورد سوء استفاده كلامي قرار مي گيرند اغلب خودشان درمقام يك بزرگسال درموقعيت هاي مشابه ، سوء استفاده گرانه عمل مي كنند. اگر والدين برتجارب و هيجانات شما نام بگذارند و درباره رفتارهاي شما داوري كنند شما ياد نمي گيريد معيارهاي خاص خودتان را شكل دهيد ، ديدگاه خاص خودتان را بپرورانيد و براحساسات و دريافت هاي خود متكي باشيد درنتيجه وقتي يك سوء استفاده كننده عاطفي در برابر شما شكل وحالت يك كنترل كننده را مي گيرد همان احساسات پيشين وحتي

آرامش بخش به شما دست مي دهد هرچند چنين احساساتي مخرب هستند.

افراد مورد سوء استفاده قرارگرفته اغلب گرفتاراحساساتي چون ناتواني ، آزار ، ترس وخشم هستند : نكته طنز آميز اين است كه سوء استفاده كننده ها هم گرفتار همين احساسات هستند . خود سوء استفاده كننده احتمالا دريك محيط عاطفي سوء استفاده گرانه بار آمده و درچنين محيطي است كه آنها سوء استفاده گري را به عنوان شيوه مقابله با احساسات ناتواني ،آزار ، ترس وخشم خود انتخاب مي كنند.درنتيجه سوء استفاده كننده ها به سوي اشخاصي جذب مي شوند كه خودشان را ناتوان ودرمانده مي يابند ،كساني كه ياد نگرفته اند براي احساسات ، دريافت ها يا ديدگاه هاي خود ارزش قائل شوند ، چنين واكنش هايي به سوء استفاده كننده ها اجازه مي دهد تا احساس امنيت وكنترل بيشتري كنند وازمقابله با احساسات ودريافت هاي خود اجتناب كنند.

نخستين گام به سوي تغيير ، شناسايي الگوي روابط شما مخصوصا با اعضاي خانواده وساير اشخاص مهم است . فقدان صراحت ووضوح درنوع رابطه اي كه شما با اشخاص مهم برقرار مي كنيد مي تواند به شيوه هاي مختلف خود را نشان دهد. براي مثال ،ممكن است در برخي موارد به عنوان يك « سوء استفاده كننده » عمل كنند و دربرخي موارد ديگر به عنوان يك « سوء استفاده شونده » شناختن خود ودرك گذشته خود مي تواند از ايجاد مجدد روابط سوء استفاده گرانه درزندگي شما پيشگيري كند.

آيا شما ازخود سوء استفاده مي كنيد ؟

معمولا به اشخاصي كه مطابق انتظار ما رفتار مي كنند اجازه ورود به زندگي خود را مي دهيم

. اگر درخود احساس حقارت واهانت كنيم دوستان يا اشخاصي را درزندگي انتخاب مي كنيم كه اين احساسات را درما برانگيزند .اگر برخورد منفي ديگران را تحمل مي كنيم يا با ديگران برخورد منفي مي كنيم ،ممكن است با خود نيزبه شيوه يكسان برخورد كنيم . براي اينكه بدانيد آيا يك سوء استفاده كننده هستيد يا سوء استفاده شونده ، به نحوه رفتار و برخورد با خود توجه كنيد. چه چيزهايي به خود مي گوئيد ؟ آيا افكاري چون « من يك احمقم » يا « هرگز نشده كاري را درست انجام دهم » درذهن شما مسلط هستند؟ عشق ورزيدن به خود ودل نگراني درباره خود ، عزت نفس را افزايش مي دهد وامكان روابط سالم را فراهم مي سازد.

حقوق پايه دريك رابطه

اگر شما روابط عاطفي سوء استفاده گرانه داشته ايد ايده روشني درباره رابطه سالم نداريد . نكات زيرحقوق پايه اي است كه مي بايد هميشه در روابط دو سويه و متقابل مدنظر باشند . حق داريد انتظار نيت و رفتار خوب از ديگران داشته باشيد . حق داريد مورد حمايت عاطفي قرار بگيريد.

حق داريد ديگران به شما گوش فرا دهند واحترام آميز پاسخ گويند.

حق داريد نظر خاصي داشته باشيد حتي اگر دوست شما نظر متفاوتي داشته باشد.

حق داريد به احساسات وتجربه شما به عنوان امري واقعي نگاه شود.

حق داريد بابت هرشوخي ورفتاري بي ادبانه اي ، عذرخواهي صادقانه اي دريافت كنيد.

حق داريد بابت سوالاتي كه مي توانيد بپرسيد پاسخ هاي روشن ومطلع كننده دريافت كنيد .

حق داريد به دور ازتهمت وسرزنش زندگي كنيد.

حق داريد به دورازانتقاد

وداوري زندگي كنيد.

حق داريد درمورد كار وعلايق شما با احترام صحبت شود. حق داريد تشويق شويد.

حق داريد به دور ازتهديد عاطفي يا فيزيكي زندگي كنيد .

حق داريد به دورازخشم ونفرت زندگي كنيد .

حق داريد با نام وعنواني كه ارزش شما را كاهش مي دهد ، خوانده نشويد.

حق داريد به جاي دستورگرفتن ،احترام آميز ازشما درخواست شود

سوء استفاده عاطفي

ترجمه : عباس بخشي پور رودسري

منبع:اينترنت

سوء استفاده هررفتاري است كه به قصد ايجاد كنترل وانقياد يك انسان ديگر انجام مي گيرد و مي تواند استفاده ازترس ، توهين وتجاوز كلامي يا جسمي را شامل شود .سوء استفاده عاطفي نوعي سوء استفاده است كه ماهيتا عاطفي و هيجاني است نه جسمي . سوء استفاده عاطفي هر چيزي را شامل مي شود. سوء استفاده كلامي وانتقاد گونه وفنون ظريفتري چون سرزنش ، دستكاري وترشرويي همه مثال هايي از سوءاستفاده عاطفي هستند.

سوء استفاده عاطفي مثل شستشوي مغزي است كه درآن بطور منظم اعتماد به نفس ، ارزش شخصي ، اعتماد به دريافت هاي شخصي و خود پنداره افراد تخريب مي شود . سوء استفاده عاطفي چه بوسيله زخم زبان وتحقير مداوم انجام گيرد و چه بوسيله تشر زدن يا تحت عنوان « راهنمايي » ،« آموزش » و « پند » ، نتيجه هميشه يكسان است . درواقع سوء استفاده شونده ، هويت و ارزش شخصي خود را ازدست مي دهد .سوء استفاده عاطفي به هسته دروني شخص آسيب وارد مي كند ، زخمهايي ايجاد مي كند كه عميق ترو مزمن تر ازجراحت هاي بدني است.

انواع سوء استفاده عاطفي

سوء استفاده عاطفي اشكال مختلفي

دارد. سه الگوي عام رفتار سوء استفاده گرانه عبارتند از : پرخاشگري ، انكار وناچيز شماري

- پرخاشگري

• بد زباني ، متهم سازي ، سرزنش ، تهديد و دستوردادن ، شكل هاي پرخاشگرانه معمولا مستقيم وآشكار هستند. مقام بلامنازعي كه سوء استفاده كننده ازطريق بي اعتبار ساختن سوء استفاده شونده به دست مي آورد تعادل وخود مختاري حاكم برروابط سالم بزرگسالي را ازبين مي برد. اين الگوي ارتباطي والد- كودك ( كه شايعترين شكل سوء استفاده كلامي است ) زماني به آشكارترين وجه ، خود را نشان مي دهد كه سوء استفاده كننده وضع وحالت پرخاشگرانه به خود مي گيرد.

• سوء استفاده پرخاشگرانه گاه مي تواند شكل غير مستقيم به خود بگيرد و حتي با رفتار«ياري كردن » خلط شود . انتقاد ،نصيحت ، ارائه راه حل ها ، موشكافي ، استنطاق و پرسش ازيك شخص ديگر مي تواند تلاشهاي صادقانه براي كمك تلقي شود ولي در برخي موارد اين رفتارها تلاشي در جهت تحقير و كنترل يا خوارسازي است نه كمك . سوء استفاده كننده وقتي مي گويد « من اين را بهتر ازهمه مي دانم» درلحن او قضاوت پنهاني است كه براي آن موقعيت نامناسب است و در روابط هم سطح ، نابرابري ايجاد مي كند.

- انكار

سوء استفاده كننده به منظور تحريف يا تكذيب دريافت هاي سوء استفاده شونده ازجهان ، بي اعتبار سازي رابه كار مي بندد. بي اعتبارسازي وقتي رخ مي دهد كه سوء استفاده كننده ازقبول واقعيت امتناع مي ورزد و آن را نمي پذيرد . براي مثال ، اگر سوء استفاده شونده اظهار دارد كه سوء استفاده كننده به

او توهين كرده است سوء استفاده كننده مصرانه مي گويد « من هرگزاين كار رانكردم » « من نمي دانم تو درباره چه صحبت مي كني » وغيره .

• مضايقه كردن يك شكل ديگر انكار كردن است وشامل امتناع ازشنيدن ، امتناع ازرابطه برقراركردن وقهر كردن مي شود . اين شيوه انكار ، گاه «اصلاح ازطريق سكوت » خوانده مي شود .

• مقابله كردن زماني اتفاق مي افتد كه سوء استفاده كننده شخص تحت سوء استفاده را بخشي ازخود تلقي مي كند و هر نظر يا احساسي را كه بين آنها تفاوت ايجاد مي كند، انكار مي كند .

- ناچيز شماري

• ناچيز شماري شكل افراطي انكار است دراين شيوه سوء استفاده كننده حادثه اي را كه اتفاق افتاده انكار نمي كند ولي تجربه يا واكنش عاطفي سوء استفاده شونده را درقبال آن حادثه زيرسوال مي برد. عباراتي چون « تو بيش از حد حساس هستي » تو خيلي اغراق مي كني » يا « تو ازكاه كوه مي سازي » همگي بيان اين نكته هستند كه عواطف و دريافت هاي سوء استفاده شونده معيوبند و نبايد به آنها اعتماد كرد.

• ناچيز شماري زماني رخ مي دهد كه سوءاستفاده كننده مي گويد آنچه شما انجام داده ايد يا گفته ايد ، نامربوط و بي اهميت است . اين فن شكل ظريف ناچيز شماري است.

انكاركردن وناچيز شماري، آسيب زننده هستند اين دو روش علاوه بر پايين آوردن عزت نفس ،ايجاد تعارض و نامعتبر ساختن واقعيت ،احساسات و تجارب ، درواقع مي توانند دريافت ها وتجربه عاطفي شما رازيرسوال ببرند و بي اعتبار سازند.

درك روابط سوء استفاده

گرانه

هيچ كس نمي خواهد دريك رابطه سوء استفاده گرانه قرار گيرد ولي افرادي كه ازسوي والدين يا اشخاص مهم ديگر مورد سوء استفاده كلامي قرار مي گيرند اغلب خودشان درمقام يك بزرگسال درموقعيت هاي مشابه ، سوء استفاده گرانه عمل مي كنند. اگر والدين برتجارب و هيجانات شما نام بگذارند و درباره رفتارهاي شما داوري كنند شما ياد نمي گيريد معيارهاي خاص خودتان را شكل دهيد ، ديدگاه خاص خودتان را بپرورانيد و براحساسات و دريافت هاي خود متكي باشيد درنتيجه وقتي يك سوء استفاده كننده عاطفي در برابر شما شكل وحالت يك كنترل كننده را مي گيرد همان احساسات پيشين وحتي آرامش بخش به شما دست مي دهد هرچند چنين احساساتي مخرب هستند.

افراد مورد سوء استفاده قرارگرفته اغلب گرفتاراحساساتي چون ناتواني ، آزار ، ترس وخشم هستند : نكته طنز آميز اين است كه سوء استفاده كننده ها هم گرفتار همين احساسات هستند . خود سوء استفاده كننده احتمالا دريك محيط عاطفي سوء استفاده گرانه بار آمده و درچنين محيطي است كه آنها سوء استفاده گري را به عنوان شيوه مقابله با احساسات ناتواني ،آزار ، ترس وخشم خود انتخاب مي كنند.درنتيجه سوء استفاده كننده ها به سوي اشخاصي جذب مي شوند كه خودشان را ناتوان ودرمانده مي يابند ،كساني كه ياد نگرفته اند براي احساسات ، دريافت ها يا ديدگاه هاي خود ارزش قائل شوند ، چنين واكنش هايي به سوء استفاده كننده ها اجازه مي دهد تا احساس امنيت وكنترل بيشتري كنند وازمقابله با احساسات ودريافت هاي خود اجتناب كنند.

نخستين گام به سوي تغيير ، شناسايي الگوي روابط شما مخصوصا با اعضاي

خانواده وساير اشخاص مهم است . فقدان صراحت ووضوح درنوع رابطه اي كه شما با اشخاص مهم برقرار مي كنيد مي تواند به شيوه هاي مختلف خود را نشان دهد. براي مثال ،ممكن است در برخي موارد به عنوان يك « سوء استفاده كننده » عمل كنند و دربرخي موارد ديگر به عنوان يك « سوء استفاده شونده » شناختن خود ودرك گذشته خود مي تواند از ايجاد مجدد روابط سوء استفاده گرانه درزندگي شما پيشگيري كند.

آيا شما ازخود سوء استفاده مي كنيد ؟

معمولا به اشخاصي كه مطابق انتظار ما رفتار مي كنند اجازه ورود به زندگي خود را مي دهيم . اگر درخود احساس حقارت واهانت كنيم دوستان يا اشخاصي را درزندگي انتخاب مي كنيم كه اين احساسات را درما برانگيزند .اگر برخورد منفي ديگران را تحمل مي كنيم يا با ديگران برخورد منفي مي كنيم ،ممكن است با خود نيزبه شيوه يكسان برخورد كنيم . براي اينكه بدانيد آيا يك سوء استفاده كننده هستيد يا سوء استفاده شونده ، به نحوه رفتار و برخورد با خود توجه كنيد. چه چيزهايي به خود مي گوئيد ؟ آيا افكاري چون « من يك احمقم » يا « هرگز نشده كاري را درست انجام دهم » درذهن شما مسلط هستند؟ عشق ورزيدن به خود ودل نگراني درباره خود ، عزت نفس را افزايش مي دهد وامكان روابط سالم را فراهم مي سازد.

حقوق پايه دريك رابطه

اگر شما روابط عاطفي سوء استفاده گرانه داشته ايد ايده روشني درباره رابطه سالم نداريد . نكات زيرحقوق پايه اي است كه مي بايد هميشه در روابط دو سويه و متقابل

مدنظر باشند . حق داريد انتظار نيت و رفتار خوب از ديگران داشته باشيد . حق داريد مورد حمايت عاطفي قرار بگيريد.

حق داريد ديگران به شما گوش فرا دهند واحترام آميز پاسخ گويند.

حق داريد نظر خاصي داشته باشيد حتي اگر دوست شما نظر متفاوتي داشته باشد.

حق داريد به احساسات وتجربه شما به عنوان امري واقعي نگاه شود.

حق داريد بابت هرشوخي ورفتاري بي ادبانه اي ، عذرخواهي صادقانه اي دريافت كنيد.

حق داريد بابت سوالاتي كه مي توانيد بپرسيد پاسخ هاي روشن ومطلع كننده دريافت كنيد .

حق داريد به دور ازتهمت وسرزنش زندگي كنيد.

حق داريد به دورازانتقاد وداوري زندگي كنيد.

حق داريد درمورد كار وعلايق شما با احترام صحبت شود. حق داريد تشويق شويد.

حق داريد به دور ازتهديد عاطفي يا فيزيكي زندگي كنيد .

حق داريد به دورازخشم ونفرت زندگي كنيد .

حق داريد با نام وعنواني كه ارزش شما را كاهش مي دهد ، خوانده نشويد.

حق داريد به جاي دستورگرفتن ،احترام آميز ازشما درخواست شود

نوزادان نيز مستعد ابتلا به بيماري هاي رواني هستند

منبع:www.iranmania.com

كارشناسان هشدار دادند كه يك دهم از كودكان بين 2 تا 5 سال مبتلا به بيماري هاي جدي رواني هستند كه متاسفانه بسياري از آنها نيز ناديده گرفته مي شوند. متخصصان موسسه روان پزشكي در انگليس به اين نتيجه رسيده اند كه اين مشكلات روحي بسيار فراتر از كج خلقي ها و رفتار نامناسب است و تاثيرات منفي بر روي تمام جنبه هاي زندگي كودك بر جاي مي گذارد. يك اشتباه براي متوقف كردن و يا درمان اين حالت ها در مراحل اوليه موجب بروز اندوه، پريشاني و رنج غير ضروري مي شود. از اين رو سرويس ها و واحدهاي خدمات بهداشت

رواني بايد در برابر اين قبيل مشكلات مربوط به كودكان و خردسالان به عنوان يك موضوع اورژانسي همواره آماده باشند. در اين تحقيقات 1000 نوجوان 12 تا 19 سال مورد آزمايش قرار گرفته اند و نتايج آزمايشات نشان داده است كه از هر 5 نوجوان يك تن به دليل احساس خطا و نارسايي در زندگي اجتماعي به خودشان آسيب وارد مي كنند.

اين حالت ها ممكن است شاهد اين مدعي باشند كه اين قبيل مشكلات روحي ممكن است در سال هاي بسيار نخست زندگي كه كسي تصور آن را نمي كند آغاز شوند. اكثر مشكلات روحي و رواني حتي از دوران نوزادي آغاز مي شوند. از هر 10 كودك 2 تا 5 سال يك كودك علايم آشكار بيماري هاي رواني مانند اضطراب و افسردگي را دارا هستند. اين آمار شبيه به ارقامي است كه در كودكان نسبتا بزرگ تر و نوجوانان بدست آمده است. دكتر آنگولد معتقد است كه به تاخير انداختن آزمايشات و درمان اين كودكان تا رسيدن به سنين نوجواني و بزرگسالي بسيار دير است.

نوزادان نيز مستعد ابتلا به بيماري هاي رواني هستند

منبع:www.iranmania.com

كارشناسان هشدار دادند كه يك دهم از كودكان بين 2 تا 5 سال مبتلا به بيماري هاي جدي رواني هستند كه متاسفانه بسياري از آنها نيز ناديده گرفته مي شوند. متخصصان موسسه روان پزشكي در انگليس به اين نتيجه رسيده اند كه اين مشكلات روحي بسيار فراتر از كج خلقي ها و رفتار نامناسب است و تاثيرات منفي بر روي تمام جنبه هاي زندگي كودك بر جاي مي گذارد. يك اشتباه براي متوقف كردن و يا درمان اين حالت ها در مراحل اوليه موجب بروز اندوه، پريشاني و رنج غير ضروري مي شود. از اين رو سرويس ها و واحدهاي

خدمات بهداشت رواني بايد در برابر اين قبيل مشكلات مربوط به كودكان و خردسالان به عنوان يك موضوع اورژانسي همواره آماده باشند. در اين تحقيقات 1000 نوجوان 12 تا 19 سال مورد آزمايش قرار گرفته اند و نتايج آزمايشات نشان داده است كه از هر 5 نوجوان يك تن به دليل احساس خطا و نارسايي در زندگي اجتماعي به خودشان آسيب وارد مي كنند.

اين حالت ها ممكن است شاهد اين مدعي باشند كه اين قبيل مشكلات روحي ممكن است در سال هاي بسيار نخست زندگي كه كسي تصور آن را نمي كند آغاز شوند. اكثر مشكلات روحي و رواني حتي از دوران نوزادي آغاز مي شوند. از هر 10 كودك 2 تا 5 سال يك كودك علايم آشكار بيماري هاي رواني مانند اضطراب و افسردگي را دارا هستند. اين آمار شبيه به ارقامي است كه در كودكان نسبتا بزرگ تر و نوجوانان بدست آمده است. دكتر آنگولد معتقد است كه به تاخير انداختن آزمايشات و درمان اين كودكان تا رسيدن به سنين نوجواني و بزرگسالي بسيار دير است.

وسواسهاي فكري و وسواسهاي عملي چه چيزهايي هستند؟

منبع:www.iransco.org

وسوايهاي فكري و وسواسهاي عملي چه چيزهايي هستند؟

اختلال وسواس فكري عملي اغلب موضوع لطيفه ها، بذله گويي ها و شوخي ها بوده است. بر خلاف الگوهاي كليشه اي، اختلال و سواس فكري عملي واقعي موضوعي خنده دار نيست. وسواس يك اختلال اضطرابي داراي پايه زيست شناختي است كه اغلب از كودكي شروع مي شود و ممكن است الگوي خانوادگي داشته باشد. اختلال وسواس فكري – علمي با وسواسهاي فكري، رفتارهاي اجباري و يا هر دو آنها مشخص مي گردد. وسواسهاي فكري افكار يا تجسم هاي نا خوانده اي هستند كه به صورت

مكرر وارد آگاهي مي گردند. در حالي كه رفتارهاي اجباري، در ظاهر امر رفتارها و عادات مكرر غير قابل توقف هستند كه شخص باهدف كاهش ناراحتي و اضطراب خود آنها را انجام مي دهد. هم افكار وسواسي و هم رفتارهاي اجباري معمولاً توسط خود مبتلايان به آنها غير واقع گرايانه و غير منطقي ارزيابي مي شوند، امّا مبتلايان، خود را ناتوان از متوقف كردن آنها مي دانند.

--------------------------------------------------------------------------------

نشانه هاي وسواس

گرچه انواع افكار و رفتارها در اغلب موارد از شخصي به شخص ديگر فرق مي كند، بعضي از الگوها مشترك هستند. به عنوان مثال، مبتلايان به وسواس امكان دارد در "وارسي هاي" مكرر درگير گردند. اين عمل ممكن است بصورت وارسي درها و كليدها جهت كسب اطمينان، خاموش كردن همه وسايل، قرار دادن كليدها در مكان (خاصي) و از قبيل آنها باشد. بعضي از مردم ممكن است بصورت افراطي از طريق دست شستن و تميز كردن مكرر از ميكروبها اجتناب نمايند. بعضي از مردم ممكن است تشريفات رفتاري ويژه اي در مورد فعاليتهاي روزمره داشته باشند، از قبيل: پوشيدن يا در آوردن لباس به شيوه و نظم خاص، وارد شدن يا ترك كردن خانه يا اتاق به شيوه اي معين، سعي در تكرار (يا اجتناب از تكرار) يك عمل يا فكر خاصي به تعداد مشخص جهت بدست آوردن خوشبختي و غيره. در بعضي موارد رفتارهاي مرتبط با ساير اختلالها، ازقبيل بي اشتهايي عصبي، پر اشتهايي و جنون موكندن (كندن موها، كندن مژه ها) مي توانند كيفيت وسواس به خود بگيرند.

خيلي مهم است كه به اين نكته توجه داشته باشيد كه بسياري از مردم بعضي از

الگوهاي رفتاري و فكري فوق را در دوره اي از زندگي خود تجربه مي كنند، بدون اينكه به اختلال وسواس فكري – عملي مبتلا باشند. به عنوان مثال، وارسي درها جهت ايجاد امنيت بيشتر و يا شستن دستها بعد از مواجه شدن با ميكروبها امري طبيعي است. نشان دادن درجاتي از پاكيزگي و توجه به جزئيات متناسب به نظر مي رسد و حتي به هنگام رشد و بالغ شدن به عنوان نشانه هايي از بلوغ در كودكان در نظر گرفته مي شود. همين طور، هر كسي يك شيوه و اسلوب براي انجام كارهاي خود دارد. فقط زماني كه افكار و رفتارها به طور افراطي مكرر بود، و يا به جاي كمك، در فعاليتهاي روزمره زندگي تداخل كرد، بايد به اختلال وسواس مظنون بود. بنابراين، افراد داراي اختلال وسواس زمان زيادي را صرف انجام تشريفات يا اجتناب از رفتارهاي (خاص) مي كنند، طوري كه مسائل مهم زندگي شان مورد غفلت قرار مي گيرد. آنها آنقدر زمان صرف بهداشت شخصي خود مي كنند كه از كلاس جا مي مانند. آنها ممكن است آنقدر نگران ميكروب و آلودگي باشند كه از صرف غذا در سالن غذا خوري و به همراه دوستانشان خودداري نمايند. آنها همچنين ممكن است به خاطر ترس و شرمندگي از فاش شدن نشانه هاي وسواسي شان در پيش ديگران از فعاليتهاي اجتماعي خودداري كنند.

--------------------------------------------------------------------------------

دريافت كمك

اگر شما فكر مي كنيد كه خودتان و يا كسي كه شما مي شناسيد، از اختلال وسواس رنج مي برد (مي بريد) با يك متخصص بهداشت رواني مشاوره نماييد. اختلال وسواس فكري _ عملي، اختلالي است كه مي توان به آن از طريق

مشاوره، رفتار درماني و يا دارو درماني كمك كرد. دفتر مشاوره از همكاري متخصصيني در حوزه بهداشت روان بهره مند است كه مي توانند به افراد مبتلا به وسواس، در غلبه بر آن كمك هاي تخصصي قابل ملاحظه اي ارائه دهند. (در صورت احساس نياز و يا مظنون بودن به وجود وسواس در خودتان با دفتر مشاوره تماس حاصل نماييد.)

وسواسهاي فكري و وسواسهاي عملي چه چيزهايي هستند؟

منبع:www.iransco.org

وسوايهاي فكري و وسواسهاي عملي چه چيزهايي هستند؟ اختلال وسواس فكري عملي اغلب موضوع لطيفه ها، بذله گويي ها و شوخي ها بوده است. بر خلاف الگوهاي كليشه اي، اختلال و سواس فكري عملي واقعي موضوعي خنده دار نيست. وسواس يك اختلال اضطرابي داراي پايه زيست شناختي است كه اغلب از كودكي شروع مي شود و ممكن است الگوي خانوادگي داشته باشد. اختلال وسواس فكري – علمي با وسواسهاي فكري، رفتارهاي اجباري و يا هر دو آنها مشخص مي گردد. وسواسهاي فكري افكار يا تجسم هاي نا خوانده اي هستند كه به صورت مكرر وارد آگاهي مي گردند. در حالي كه رفتارهاي اجباري، در ظاهر امر رفتارها و عادات مكرر غير قابل توقف هستند كه شخص باهدف كاهش ناراحتي و اضطراب خود آنها را انجام مي دهد. هم افكار وسواسي و هم رفتارهاي اجباري معمولاً توسط خود مبتلايان به آنها غير واقع گرايانه و غير منطقي ارزيابي مي شوند، امّا مبتلايان، خود را ناتوان از متوقف كردن آنها مي دانند.

-------------------------------------------------------------------------------- نشانه هاي وسواس گرچه انواع افكار و رفتارها در اغلب موارد از شخصي به شخص ديگر فرق مي كند، بعضي از الگوها مشترك هستند. به عنوان

مثال، مبتلايان به وسواس امكان دارد در "وارسي هاي" مكرر درگير گردند. اين عمل ممكن است بصورت وارسي درها و كليدها جهت كسب اطمينان، خاموش كردن همه وسايل، قرار دادن كليدها در مكان (خاصي) و از قبيل آنها باشد. بعضي از مردم ممكن است بصورت افراطي از طريق دست شستن و تميز كردن مكرر از ميكروبها اجتناب نمايند. بعضي از مردم ممكن است تشريفات رفتاري ويژه اي در مورد فعاليتهاي روزمره داشته باشند، از قبيل: پوشيدن يا در آوردن لباس به شيوه و نظم خاص، وارد شدن يا ترك كردن خانه يا اتاق به شيوه اي معين، سعي در تكرار (يا اجتناب از تكرار) يك عمل يا فكر خاصي به تعداد مشخص جهت بدست آوردن خوشبختي و غيره. در بعضي موارد رفتارهاي مرتبط با ساير اختلالها، ازقبيل بي اشتهايي عصبي، پر اشتهايي و جنون موكندن (كندن موها، كندن مژه ها) مي توانند كيفيت وسواس به خود بگيرند.

خيلي مهم است كه به اين نكته توجه داشته باشيد كه بسياري از مردم بعضي از الگوهاي رفتاري و فكري فوق را در دوره اي از زندگي خود تجربه مي كنند، بدون اينكه به اختلال وسواس فكري – عملي مبتلا باشند. به عنوان مثال، وارسي درها جهت ايجاد امنيت بيشتر و يا شستن دستها بعد از مواجه شدن با ميكروبها امري طبيعي است. نشان دادن درجاتي از پاكيزگي و توجه به جزئيات متناسب به نظر مي رسد و حتي به هنگام رشد و بالغ شدن به عنوان نشانه هايي از بلوغ در كودكان در نظر گرفته مي شود. همين طور، هر كسي يك شيوه و اسلوب براي انجام

كارهاي خود دارد. فقط زماني كه افكار و رفتارها به طور افراطي مكرر بود، و يا به جاي كمك، در فعاليتهاي روزمره زندگي تداخل كرد، بايد به اختلال وسواس مظنون بود. بنابراين، افراد داراي اختلال وسواس زمان زيادي را صرف انجام تشريفات يا اجتناب از رفتارهاي (خاص) مي كنند، طوري كه مسائل مهم زندگي شان مورد غفلت قرار مي گيرد. آنها آنقدر زمان صرف بهداشت شخصي خود مي كنند كه از كلاس جا مي مانند. آنها ممكن است آنقدر نگران ميكروب و آلودگي باشند كه از صرف غذا در سالن غذا خوري و به همراه دوستانشان خودداري نمايند. آنها همچنين ممكن است به خاطر ترس و شرمندگي از فاش شدن نشانه هاي وسواسي شان در پيش ديگران از فعاليتهاي اجتماعي خودداري كنند.

-------------------------------------------------------------------------------- دريافت كمك اگر شما فكر مي كنيد كه خودتان و يا كسي كه شما مي شناسيد، از اختلال وسواس رنج مي برد (مي بريد) با يك متخصص بهداشت رواني مشاوره نماييد. اختلال وسواس فكري _ عملي، اختلالي است كه مي توان به آن از طريق مشاوره، رفتار درماني و يا دارو درماني كمك كرد. دفتر مشاوره از همكاري متخصصيني در حوزه بهداشت روان بهره مند است كه مي توانند به افراد مبتلا به وسواس، در غلبه بر آن كمك هاي تخصصي قابل ملاحظه اي ارائه دهند. (در صورت احساس نياز و يا مظنون بودن به وجود وسواس در خودتان با دفتر مشاوره تماس حاصل نماييد.)

روش به دست آوردن اعتماد به نفس و تقويت اراده

منبع:www.porsojoo.com

دوست عزيز، همانگونه كه آگاهي از خويشتن مي تواند انسان را به سوي كمال واقعي و اصلاح كاستي ها راهنمايي كند، عدم اعتماد به نفس مي تواند مانع شكوفايي استعدادها

و خلاقيت ها و انجام مسؤليت ها گردد. اعتماد به نفس انسان را مستقل نموده و با توجه به توانايي هاي شخصي براي انجام مسؤليتهاي فردي و اجتماعي او را به ميدان عمل مي كشاند و موحب مي شود تا اين مسؤليت ها را با اطمينان كامل بپذيرد و با افزايش قابليت ها و توانائي هايش زمينة هر چه بيشتر رشد را فراهم آورد. در حقيقت اعتماد به نفس به معناي باور كردن قابليت هاي خويش براي روبه رو شدن با رويدادهاي زندگي و انجام دادن درست وظايف است افرادي كه «مسؤليت پذير» و «علاقمند به پيشرفت و ترّقي هستند، ناكامي هاي زندگي را مي پذيرند و قدرت ايجاد ارتباط با ديگران را دارند. لذا شناخت استعدادها و قابليت ها مي تواند در تقويت اراده و كسب اعتماد به نفس مفيد باشد و انسان را از دام نااميدي رها سازد. براي اين منظور توصيه مي كنيم

1 - استعدادها و توانمنديهاي مختلف علمي ورزشي هنري كلامي و... خود را يادداشت كنيد و هر روز آن را براي خود بخوانيد.

2 - بر توانائي ها و موفقيت هاي گذشته خود تكيه كنيد و ضمن مرور آنها، همواره آنها را مورد توجه قرار دهيد.

3 - گذشته ناموفق را فراموش كنيد، وضع فعلي خودتان را آنطور كه هست دريابيد.

4 - خودتان را با ديد مثبت ببينيد، در شايستگي خود ترديد نكنيد و خود را با زمينه هاي خوبي كه داريد تفسير كرده و در انجام كارها توانا بدانيد.

5 - به دنبال كسب تجربيات جديد باشيد و براي يادگيري بيشتر و كسب مهارت هاي بيشتر فعاليت كنيد و از شكست نهراسيد. اين كار باعث مي شود كه امكانات جديدي

برايتان فراهم شود و به خود باوري دست يابيد.

6 - از خواهش ها و درخواست هايتان از ديگران بكاهيد، زيرا عزّت نفس و سربلندي انسان در گرو آن است تا مي توانيد به خودتان متكي باشيد و آنچه هستيد و به آنچه داريد، اكتفا كنيد.

7 - خود را با ديگران مقايسه نكنيد و همواره به رقابت با خودتان بپردازيد و بخواهيد كه بهتر از آنچه هستيد، باشيد.

8 - ارتباط با خداوند را حفظ و تقويت كنيد كه اين مهم ترين روش كسب اعتماد به نفس است به او تكيه و اعتماد كنيد و بزرگي اش را دريابيد و به او بپيونديد، به بزرگي شخصيت خود پي خواهيد برد و با اين پشتوانة قوي همة ضعف ها و كاستي ها جبران خواهد شد. در نمازها و عبادات حضور قلبتان را بيشتر كنيد و خود را با ذات مقدس خداوند در ارتباط دائمي بدانيد

روش به دست آوردن اعتماد به نفس و تقويت اراده

منبع:www.porsojoo.com

دوست عزيز، همانگونه كه آگاهي از خويشتن مي تواند انسان را به سوي كمال واقعي و اصلاح كاستي ها راهنمايي كند، عدم اعتماد به نفس مي تواند مانع شكوفايي استعدادها و خلاقيت ها و انجام مسؤليت ها گردد. اعتماد به نفس انسان را مستقل نموده و با توجه به توانايي هاي شخصي براي انجام مسؤليتهاي فردي و اجتماعي او را به ميدان عمل مي كشاند و موحب مي شود تا اين مسؤليت ها را با اطمينان كامل بپذيرد و با افزايش قابليت ها و توانائي هايش زمينة هر چه بيشتر رشد را فراهم آورد. در حقيقت اعتماد به نفس به معناي باور كردن قابليت هاي خويش براي روبه رو شدن با رويدادهاي

زندگي و انجام دادن درست وظايف است افرادي كه «مسؤليت پذير» و «علاقمند به پيشرفت و ترّقي هستند، ناكامي هاي زندگي را مي پذيرند و قدرت ايجاد ارتباط با ديگران را دارند. لذا شناخت استعدادها و قابليت ها مي تواند در تقويت اراده و كسب اعتماد به نفس مفيد باشد و انسان را از دام نااميدي رها سازد. براي اين منظور توصيه مي كنيم

1 - استعدادها و توانمنديهاي مختلف علمي ورزشي هنري كلامي و... خود را يادداشت كنيد و هر روز آن را براي خود بخوانيد.

2 - بر توانائي ها و موفقيت هاي گذشته خود تكيه كنيد و ضمن مرور آنها، همواره آنها را مورد توجه قرار دهيد.

3 - گذشته ناموفق را فراموش كنيد، وضع فعلي خودتان را آنطور كه هست دريابيد.

4 - خودتان را با ديد مثبت ببينيد، در شايستگي خود ترديد نكنيد و خود را با زمينه هاي خوبي كه داريد تفسير كرده و در انجام كارها توانا بدانيد.

5 - به دنبال كسب تجربيات جديد باشيد و براي يادگيري بيشتر و كسب مهارت هاي بيشتر فعاليت كنيد و از شكست نهراسيد. اين كار باعث مي شود كه امكانات جديدي برايتان فراهم شود و به خود باوري دست يابيد.

6 - از خواهش ها و درخواست هايتان از ديگران بكاهيد، زيرا عزّت نفس و سربلندي انسان در گرو آن است تا مي توانيد به خودتان متكي باشيد و آنچه هستيد و به آنچه داريد، اكتفا كنيد.

7 - خود را با ديگران مقايسه نكنيد و همواره به رقابت با خودتان بپردازيد و بخواهيد كه بهتر از آنچه هستيد، باشيد.

8 - ارتباط با خداوند را حفظ و تقويت كنيد

كه اين مهم ترين روش كسب اعتماد به نفس است به او تكيه و اعتماد كنيد و بزرگي اش را دريابيد و به او بپيونديد، به بزرگي شخصيت خود پي خواهيد برد و با اين پشتوانة قوي همة ضعف ها و كاستي ها جبران خواهد شد. در نمازها و عبادات حضور قلبتان را بيشتر كنيد و خود را با ذات مقدس خداوند در ارتباط دائمي بدانيد

فرزندان ناسازگار

نويسنده:فرهنگ فرهي

رفتاره__اي ناسازگارانه :

رفتارهايي هستند كه با نظر پدر و مادر ، اطرافيان و جامعه سازگاري ندارد. رفتار فرزندان ناسازگار احساس بسيار بدي را در اطرافيان ايجاد مي كند به طوري كه خود نيز تحت تأثير واكنش هاي ناخوشايند آن، از سوي ديگران واقع مي شوند.

ان____واع رفت____ارهاي ناسازگارانه :

روانشناسان معمولاً رفتارهاي ناسازگار را در سه طبقه تقسيم بندي مي كنند:

1. اختلال بيش فعال____ي و كمبود توجه

2. اختلال لجبازي و نافرمان___ي

3. اختلال سل____وك

گرچه شباهت هاي زيادي بين آن ها وجود دارد، ولي ويژگي هاي متمايز كننده اي هم در آن ها به چشم مي خورد. ممكن است علايم هر سه طبقه در يك كودك ديده مي شود كه براي آشنايي بيشتر به رفتارهاي هر كدام اشاره مي نماييم.

ك____ودكان بيش فع___ال و كمب___ود توجه :

- نمي توانند رفتارشان را كنترل و تنظيم كنند.

- نمي توانند رفتارهاي هماهنگ و مناسب با اطرافيان، از خود نشان دهند.

- با علامت هايي مثل كم توجهي، حواس پرتي و كمبود تمركز همراه مي باشند.

- رفتارهاي تكانشي آن ها بيش از حد معمول است.

- در كارهايي كه به آنها علاقه و مهارت داشته باشند، هيچ تفاوتي با همسالان خود ندارند.

- خيلي سريع توسط محرك هاي خارجي دچار حواس پرتي مي شوند واز كار خود وظيفه اصلي خود (غالباً تكاليف مدرسه) باز مي مانند.

- اغلب وسايلشان را گم مي كنند و ف____راموشكارند.

- مرتب ح___ركت مي كنند و آرام و قرار ندارند.

- ميان صحبت ديگ_____ران مي پرند و تأمل ندارند.

- نوبت را رعايت نم____ي كنند.

- س____ريع از كوره در رفته و اشيا را به سوي ديگران پرتاب مي كنند.

- رفتارهاي جسورانه و خط___رناكي از خود نشان مي دهند.

- در توجه به ج____زئيات ناتوانند.

- در صحبت ك____ردن مستقيم با آنان، به نظر م___ي رسد به گوينده توج____هي ندارند و گوش نم___ي كنند.

- قادر به پي گي___ري دستورات نيستند و كارها را نيمه كارها رها مي كنند.

- از كارهايي كه نياز به تلاش ذهني دارد اجتناب مي كنند.

ك____ودكان لجباز و ناف_____رمان :

- رفتارهاي منف__ي و نابهنجار از آنها زياد ديده مي شود.

- از قوانين روزمره س___رپيچي مي كنند.

- زود قه_____ر مي كنند و قشقرق به راه مي اندازند.

- با بزرگت__رها بيش از حد بحث و جدل مي كنند.

- ديگران را در امور مقصر مي دانند و از آزار و اذيت و ناسزاگويي به آنان دريغ ندارند.

- عصبان___ي و زود رنج اند.

- رفتارهاي خش______ونت آمي____ز دارند.

- كينه توز و انتقام گي___رنده اند.

ك____ودكان اختلال سل____وك :

- معمولاً به حقوق ديگ___ران تجاوز مي كنند.

- رفتارهايي مانند قلدري و تهديدي ديگ____ران دارند.

- در نزاع و كتك كاري از وسايل خطرناك مانند چاقو و ... استفاده مي كنند.

- معمولاً دست به س___رقت

مي زنند.

- به اموال عموم___ي و ديگران تخريب مي رسانند.

- فرار از خانه و مدرسه در آنها بيشت____ر ديده مي شود.

علل و انگي____زه هاي ناسازگاري ف______رزندان :

1. علل ارث_____ي :

گروهي معتقدند بسياري از ناسازگاري هاي كودكان ريشه در سرشت و طينت آن ها دارد كه به همراه ژن از طريق والدين به آن ها منتقل مي شود.

2. علل زيست__________ي :

مانند نقص عضو، اختلال در بينايي و شنوايي و اختلال در مغز و دستگاه هاي عصبي در قبل يا حين يا بعد از تولد مي تواند از ديگر عوامل باشد.

3. علل روان____ي :

مانند وجود فشارهاي دروني، ميل به استقلال، وجود تعارض و كشمكش در زندگي روزمره خصوصاً زماني كه كودك خود را بي پناه و بدون پشتوانه احساس كندف عادات عصبي مانند ناخن جويدن و انگشت مكيدن و .. در او مشاهده مي شود.

4. علل عاطف__________ي :

مانند احساس محروميت از محبت والدين، ناكامي از دستيابي به اهداف مورد علاقه، ولادت كودك جديد در خانواده، عدم امنيت عاطفي به هر دليل ممكن.

5. علل اجتماع____ي :

مانند نابساماني و اختلاف و درگيري بين اعضاي خانوادهف متاركه ي والدين، بدآموزي از الگوهاي خانه و مدرسه و جامعه، عدم مقبوليت در بين ديگران، يادگري رفتارهاي نامطلوب از گروه همسالان، عدم نظارت كافي والدينف عدم وجود قانون منصفانه و قاطع در خانه و مدرسه، مشكلات اقتصادي و ....

6. علل تربيت_____ي

مانند عدم يا افراط محبت، ناهماهنگي بين عاملان تربيتي در خانه و مدرسه و جامعه، برآورده كردن تمام خواسته هاي كودك بدون چون و چرا و يا بالعكس، تنبيه بدني و آزارهاي رواني، مقايسه

و تحقير و سرزنش كودك و ...

چگونه با رفت____ارهاي ناسازگارانه ف_____رزندان برخورد كنيم ؟

* اگر خود تحت فشارهاي رواني ناشي از زندگي و كار قرار داريم و نمي توانيم رفتار و گفتار خود را كنترل كنيم، بهتر است قبل از انجام هر كاري در مورد فرزند به فكر روشي براي كنترل فشارهاي خود باشيم كه تحقيقات نشان داده است اگر والدين بتوانند برخي رفتارهاي خود را تغيير دهند فرمانبري كودك بيشتر خواهد شد.

* افكار غلط و انحرافي درباره فرزند خود نداشته باشيم. مثلاً فرزندم اين كار را مي كند تا حرص مرا در بياورد. يا او باعث تمام مشكلات در خانه است. چنين افكاري زمينه به وجود آمدن احساس بسيار بد را نسبت به فرزند مهيا مي كند و يقيناً بر رفتار ما و او اثر منفي مي گذارد.

* از ارائه دستورات مبهم، كلي و تكراري اجتناب كنيم. مثلاً به جاي اين كه بگوييم «خودت را جمع و جور كن» شفاف و مشخص بگوييم كه از او چه مي خواهيم مثلاً دوست دارم تا پنج دقيقه ديگر دفتر و كتاب هايت را از وسط اتاق جمع كني.

* به جاي سخنراني و بحث و جدل، كوتاه و مؤثر با لحني محكم ولي در كمال آرامش به او گوشزد كنيم كه رفتارش در ما چه تأثيري گذاشته و اگر از اين رفتار خود دست برندارد چه عاقبتي در انتظار اوست.

* به ياد داشته باشيم عاقبتي را براي او مشخص كنيم كه شدني و كوتاه مدت باشد. مثلاً نگوييم « براي هميشه ازاين خانه خواهم رفت» يا «حق نداري از اين به بعد

تلويزيون تماشا كني» بهتر است بگوييم امروز از ديدن اين برنامه محروم هستي و يا اين هفته تو را به پارك نمي برم.

* انجام دادن خواسته هايمان را وظيفه او ندانيم بلكه بعد از انجام دادن دستوراتمان او را با كلام و هداياي مورد علاقه تشويق نماييم.

* با مشاركت فرزندمان ليستي از مهمترين قوانين در خانه به ترتيب و همراه با روش انجام دقيق آن ها تهيه كرده و پس از مشخص كردن نوع محروميت براي انجام ندادنشان، با قاطعيت اجرا كنيم.

* عوامل مشكل ساز را شناسايي و در جهت رفع آنها اقدام نماييم.

* به نيازهاي جسمي، عاطفي، رواني، اجتماعي، اقتصادي فرزندان بيشتر توجه كنيم.

* سعي كنيم فرصتي را ايجاد كنيم تا كودكان بتوانند نسبت به رفتارهاي نامناسب خود فكر كنند.

* ارتباط خود را با مدرسه و مسؤولان بيش از پيش تقويت كنيم.

* ار تنبيه بدني اكيداً خودداري نموده و در صورت نياز از محروم سازي هاي كوتاه مدت استفاده كنيم.

* براي شنيدن مسائل و مشكلات فرزندان وقت گذاري كنيم.

* از س____رزنش و تحقير كردن و مقايسه فرزندان جداً خودداري كنيم.

* علايم هشدار دهنده خشم را به فرزندان آموزش دهيم تا بتوانند خشم خود را بهتر كنترل كنند از جمله علايم : علايم جسمي مثل (افزايش ضربان قلب، سريع شدن تنفس، عرق كردن، سفت شدن عضلات ، داغ شدن بدن و ...) علايم فكري مثل (ازش متنفرم، مي خوام بزنمش، داره به من زور ميگه و ...) علايم رفتاري مثل (داد زدن، تهديد كردن، لرزيدن، لگد و كتك زدن، گريه كردن و ...)

* روشهاي آرامش دهي

را به آنها آموزش دهيم از جمله :

- تنفس عميق : يعني دم عميق با يك شماره و نگهداري هوا در شش ها تا چهار شماره و بعد بازدم آهسته با دو شماره

- تجسم : يك تصوير آرامش بخش مثلاً خود را شناور داخل يك قايق كه به آرامي همراه امواج تكان مي خورد تجسم كنيد يا تصور يك ساعت شني كه عصبانيت مثل دانه هاي شن به آرامي از بدنش خارج مي شود.

- روش آدم آهني و عروسك پارچه اي : از او مي خواهيم مثل يك آدم آهني عضلات خود را سفت كند و بعد از پانزده ثانيه عضلات خود را سفت كند و بعد از پانزده ثانيه عضلات خود را مثل يك عروسك پارچه اي شل كند.

- حرف زدن هاي مثبت با خود : ولش كن، بي خيال، خونسرد باش، نمي گذارم مرا عصباني كند و ...

* يكي از دلايل عصبانيت و ناراحتي فرزندان اين است كه نمي توانند احساسات خود را به درستي بيان كنند، با كمك عكس و فيلم و نقاشي يا صورتك هاي كارتوني انواع احساسات مثل ( خشم، ترس، شادي و غم و....) را به آنها آموزش دهيم.

* چون بسيار از ناسازگاري هاي كودكان به دليل عدم آشنايي والدني با مهارت هاي زندگي است توصيه مي شود مهارت هاي ارتباطي مثل گوش دادن، ابراز وجود، حق مسأله و تصميم گيري و ديگر مهارت هاي زندگي را خود بياموزيم و به فرزندانمان نيز آموزش دهيم.(جهت آشنايي بيشتر مي توانيد به بروشورهاي مهارت هاي زندگي از شماره 34 تا 44 مراجعه فرماييد)

* در مورد

كودكان بيش فعال علاوه بر موارد فوق رعايت موارد زير تأكيد مي شود:

- دارو درماني مستمر زير نظر روانپزشك كه ممكن است تا چند سال طول بكشد، چرا كه با تشخيص و مراقبت درست اكثريت قريب به اتفاق آنان تا پايان دوره نوجواني درمان مي شوند.

- تأمين خواب مناسب شبانه به هر طريق ممكن، حتي با اعلام خاموشي براي تمامي اعضاي خانواده، مثلاً ساعت 9 شب.

- پرهيز از خوردن قند و شكر، نوشابه گازدار، كاكائو، چيپس، پفك و ...

- آموزش والدين در زمينه شيوه برخورد با آنها و نحوي كمك كردن به فرزند بيش فعالشان در انجام كارهاي روزانه.

فرزندان ناسازگار

نويسنده:فرهنگ فرهي

رفتاره__اي ناسازگارانه :

رفتارهايي هستند كه با نظر پدر و مادر ، اطرافيان و جامعه سازگاري ندارد. رفتار فرزندان ناسازگار احساس بسيار بدي را در اطرافيان ايجاد مي كند به طوري كه خود نيز تحت تأثير واكنش هاي ناخوشايند آن، از سوي ديگران واقع مي شوند.

ان____واع رفت____ارهاي ناسازگارانه :

روانشناسان معمولاً رفتارهاي ناسازگار را در سه طبقه تقسيم بندي مي كنند:

1. اختلال بيش فعال____ي و كمبود توجه

2. اختلال لجبازي و نافرمان___ي

3. اختلال سل____وك

گرچه شباهت هاي زيادي بين آن ها وجود دارد، ولي ويژگي هاي متمايز كننده اي هم در آن ها به چشم مي خورد. ممكن است علايم هر سه طبقه در يك كودك ديده مي شود كه براي آشنايي بيشتر به رفتارهاي هر كدام اشاره مي نماييم.

ك____ودكان بيش فع___ال و كمب___ود توجه :

- نمي توانند رفتارشان را كنترل و تنظيم كنند.

- نمي توانند رفتارهاي هماهنگ و مناسب با اطرافيان، از خود نشان دهند.

- با علامت هايي مثل كم

توجهي، حواس پرتي و كمبود تمركز همراه مي باشند.

- رفتارهاي تكانشي آن ها بيش از حد معمول است.

- در كارهايي كه به آنها علاقه و مهارت داشته باشند، هيچ تفاوتي با همسالان خود ندارند.

- خيلي سريع توسط محرك هاي خارجي دچار حواس پرتي مي شوند واز كار خود وظيفه اصلي خود (غالباً تكاليف مدرسه) باز مي مانند.

- اغلب وسايلشان را گم مي كنند و ف____راموشكارند.

- مرتب ح___ركت مي كنند و آرام و قرار ندارند.

- ميان صحبت ديگ_____ران مي پرند و تأمل ندارند.

- نوبت را رعايت نم____ي كنند.

- س____ريع از كوره در رفته و اشيا را به سوي ديگران پرتاب مي كنند.

- رفتارهاي جسورانه و خط___رناكي از خود نشان مي دهند.

- در توجه به ج____زئيات ناتوانند.

- در صحبت ك____ردن مستقيم با آنان، به نظر م___ي رسد به گوينده توج____هي ندارند و گوش نم___ي كنند.

- قادر به پي گي___ري دستورات نيستند و كارها را نيمه كارها رها مي كنند.

- از كارهايي كه نياز به تلاش ذهني دارد اجتناب مي كنند.

ك____ودكان لجباز و ناف_____رمان :

- رفتارهاي منف__ي و نابهنجار از آنها زياد ديده مي شود.

- از قوانين روزمره س___رپيچي مي كنند.

- زود قه_____ر مي كنند و قشقرق به راه مي اندازند.

- با بزرگت__رها بيش از حد بحث و جدل مي كنند.

- ديگران را در امور مقصر مي دانند و از آزار و اذيت و ناسزاگويي به آنان دريغ ندارند.

- عصبان___ي و زود رنج اند.

- رفتارهاي خش______ونت آمي____ز دارند.

- كينه توز و انتقام گي___رنده اند.

ك____ودكان اختلال سل____وك :

-

معمولاً به حقوق ديگ___ران تجاوز مي كنند.

- رفتارهايي مانند قلدري و تهديدي ديگ____ران دارند.

- در نزاع و كتك كاري از وسايل خطرناك مانند چاقو و ... استفاده مي كنند.

- معمولاً دست به س___رقت مي زنند.

- به اموال عموم___ي و ديگران تخريب مي رسانند.

- فرار از خانه و مدرسه در آنها بيشت____ر ديده مي شود.

علل و انگي____زه هاي ناسازگاري ف______رزندان :

1. علل ارث_____ي :

گروهي معتقدند بسياري از ناسازگاري هاي كودكان ريشه در سرشت و طينت آن ها دارد كه به همراه ژن از طريق والدين به آن ها منتقل مي شود.

2. علل زيست__________ي :

مانند نقص عضو، اختلال در بينايي و شنوايي و اختلال در مغز و دستگاه هاي عصبي در قبل يا حين يا بعد از تولد مي تواند از ديگر عوامل باشد.

3. علل روان____ي :

مانند وجود فشارهاي دروني، ميل به استقلال، وجود تعارض و كشمكش در زندگي روزمره خصوصاً زماني كه كودك خود را بي پناه و بدون پشتوانه احساس كندف عادات عصبي مانند ناخن جويدن و انگشت مكيدن و .. در او مشاهده مي شود.

4. علل عاطف__________ي :

مانند احساس محروميت از محبت والدين، ناكامي از دستيابي به اهداف مورد علاقه، ولادت كودك جديد در خانواده، عدم امنيت عاطفي به هر دليل ممكن.

5. علل اجتماع____ي :

مانند نابساماني و اختلاف و درگيري بين اعضاي خانوادهف متاركه ي والدين، بدآموزي از الگوهاي خانه و مدرسه و جامعه، عدم مقبوليت در بين ديگران، يادگري رفتارهاي نامطلوب از گروه همسالان، عدم نظارت كافي والدينف عدم وجود قانون منصفانه و قاطع در خانه و مدرسه، مشكلات اقتصادي و ....

6.

علل تربيت_____ي

مانند عدم يا افراط محبت، ناهماهنگي بين عاملان تربيتي در خانه و مدرسه و جامعه، برآورده كردن تمام خواسته هاي كودك بدون چون و چرا و يا بالعكس، تنبيه بدني و آزارهاي رواني، مقايسه و تحقير و سرزنش كودك و ...

چگونه با رفت____ارهاي ناسازگارانه ف_____رزندان برخورد كنيم ؟

* اگر خود تحت فشارهاي رواني ناشي از زندگي و كار قرار داريم و نمي توانيم رفتار و گفتار خود را كنترل كنيم، بهتر است قبل از انجام هر كاري در مورد فرزند به فكر روشي براي كنترل فشارهاي خود باشيم كه تحقيقات نشان داده است اگر والدين بتوانند برخي رفتارهاي خود را تغيير دهند فرمانبري كودك بيشتر خواهد شد.

* افكار غلط و انحرافي درباره فرزند خود نداشته باشيم. مثلاً فرزندم اين كار را مي كند تا حرص مرا در بياورد. يا او باعث تمام مشكلات در خانه است. چنين افكاري زمينه به وجود آمدن احساس بسيار بد را نسبت به فرزند مهيا مي كند و يقيناً بر رفتار ما و او اثر منفي مي گذارد.

* از ارائه دستورات مبهم، كلي و تكراري اجتناب كنيم. مثلاً به جاي اين كه بگوييم «خودت را جمع و جور كن» شفاف و مشخص بگوييم كه از او چه مي خواهيم مثلاً دوست دارم تا پنج دقيقه ديگر دفتر و كتاب هايت را از وسط اتاق جمع كني.

* به جاي سخنراني و بحث و جدل، كوتاه و مؤثر با لحني محكم ولي در كمال آرامش به او گوشزد كنيم كه رفتارش در ما چه تأثيري گذاشته و اگر از اين رفتار خود دست برندارد چه عاقبتي

در انتظار اوست.

* به ياد داشته باشيم عاقبتي را براي او مشخص كنيم كه شدني و كوتاه مدت باشد. مثلاً نگوييم « براي هميشه ازاين خانه خواهم رفت» يا «حق نداري از اين به بعد تلويزيون تماشا كني» بهتر است بگوييم امروز از ديدن اين برنامه محروم هستي و يا اين هفته تو را به پارك نمي برم.

* انجام دادن خواسته هايمان را وظيفه او ندانيم بلكه بعد از انجام دادن دستوراتمان او را با كلام و هداياي مورد علاقه تشويق نماييم.

* با مشاركت فرزندمان ليستي از مهمترين قوانين در خانه به ترتيب و همراه با روش انجام دقيق آن ها تهيه كرده و پس از مشخص كردن نوع محروميت براي انجام ندادنشان، با قاطعيت اجرا كنيم.

* عوامل مشكل ساز را شناسايي و در جهت رفع آنها اقدام نماييم.

* به نيازهاي جسمي، عاطفي، رواني، اجتماعي، اقتصادي فرزندان بيشتر توجه كنيم.

* سعي كنيم فرصتي را ايجاد كنيم تا كودكان بتوانند نسبت به رفتارهاي نامناسب خود فكر كنند.

* ارتباط خود را با مدرسه و مسؤولان بيش از پيش تقويت كنيم.

* ار تنبيه بدني اكيداً خودداري نموده و در صورت نياز از محروم سازي هاي كوتاه مدت استفاده كنيم.

* براي شنيدن مسائل و مشكلات فرزندان وقت گذاري كنيم.

* از س____رزنش و تحقير كردن و مقايسه فرزندان جداً خودداري كنيم.

* علايم هشدار دهنده خشم را به فرزندان آموزش دهيم تا بتوانند خشم خود را بهتر كنترل كنند از جمله علايم : علايم جسمي مثل (افزايش ضربان قلب، سريع شدن تنفس، عرق كردن، سفت شدن عضلات ، داغ شدن بدن و

...) علايم فكري مثل (ازش متنفرم، مي خوام بزنمش، داره به من زور ميگه و ...) علايم رفتاري مثل (داد زدن، تهديد كردن، لرزيدن، لگد و كتك زدن، گريه كردن و ...)

* روشهاي آرامش دهي را به آنها آموزش دهيم از جمله :

- تنفس عميق : يعني دم عميق با يك شماره و نگهداري هوا در شش ها تا چهار شماره و بعد بازدم آهسته با دو شماره

- تجسم : يك تصوير آرامش بخش مثلاً خود را شناور داخل يك قايق كه به آرامي همراه امواج تكان مي خورد تجسم كنيد يا تصور يك ساعت شني كه عصبانيت مثل دانه هاي شن به آرامي از بدنش خارج مي شود.

- روش آدم آهني و عروسك پارچه اي : از او مي خواهيم مثل يك آدم آهني عضلات خود را سفت كند و بعد از پانزده ثانيه عضلات خود را سفت كند و بعد از پانزده ثانيه عضلات خود را مثل يك عروسك پارچه اي شل كند.

- حرف زدن هاي مثبت با خود : ولش كن، بي خيال، خونسرد باش، نمي گذارم مرا عصباني كند و ...

* يكي از دلايل عصبانيت و ناراحتي فرزندان اين است كه نمي توانند احساسات خود را به درستي بيان كنند، با كمك عكس و فيلم و نقاشي يا صورتك هاي كارتوني انواع احساسات مثل ( خشم، ترس، شادي و غم و....) را به آنها آموزش دهيم.

* چون بسيار از ناسازگاري هاي كودكان به دليل عدم آشنايي والدني با مهارت هاي زندگي است توصيه مي شود مهارت هاي ارتباطي مثل گوش دادن، ابراز وجود، حق مسأله

و تصميم گيري و ديگر مهارت هاي زندگي را خود بياموزيم و به فرزندانمان نيز آموزش دهيم.(جهت آشنايي بيشتر مي توانيد به بروشورهاي مهارت هاي زندگي از شماره 34 تا 44 مراجعه فرماييد)

* در مورد كودكان بيش فعال علاوه بر موارد فوق رعايت موارد زير تأكيد مي شود:

- دارو درماني مستمر زير نظر روانپزشك كه ممكن است تا چند سال طول بكشد، چرا كه با تشخيص و مراقبت درست اكثريت قريب به اتفاق آنان تا پايان دوره نوجواني درمان مي شوند.

- تأمين خواب مناسب شبانه به هر طريق ممكن، حتي با اعلام خاموشي براي تمامي اعضاي خانواده، مثلاً ساعت 9 شب.

- پرهيز از خوردن قند و شكر، نوشابه گازدار، كاكائو، چيپس، پفك و ...

- آموزش والدين در زمينه شيوه برخورد با آنها و نحوي كمك كردن به فرزند بيش فعالشان در انجام كارهاي روزانه.

عوامل خانوادگي موثر بر بهداشت رواني

منبع:www.aftab.ir

خانواده جايگاه مهمي در رشد شخصيت افراد دارد. اغلب افراد دچار مشكلات مختلف شخصيتي و رواني كه فاقد بهداشت و سلامت رواني هستند از خانواده هاي ناسالم برخاسته اند. از اينرو در تامين بهداشت رواني افراد خانواده جايگاهي مهمي دارد و ضروري است راهكارهاي مناسب در تامين بهداشت رواني خانواده شناسايي و به مرحله اجرا گذارده شود. در اين راستا ضروريست عواملي كه مخل بهداشت رواني خانواده ها هستند شناسايي و روشهاي مقابله با آنها توصيه گردد. روشن است عدم تامين بهداشت رواني خانواده ، تلاشهاي فردي براي رسيدن به اهداف و پيشرفتهاي فردي و اجتماعي را با مانع روبرو خواهد ساخت.

عوامل خانوادگي موثر در بهداشت رواني

? شيوه هاي ارتباطي موجود در خانواده

شبكه ارتباطي كه فرد در آن قرار دارد

عامل مهمي در تامين بهداشت رواني فرد هستند. از اينرو شيوه هاي ارتباطي نامناسب تاثيرات مضري روي فرد و سلامت او خواهند داشت. خانواده هاي سرد و فاقد روابط گرم و محبت آميز ، خانواده هاي داراي روابط خصومت آميز ، شيوه هاي ارتباطي شديدا وابسته معمولا ناسالم گزارش شده اند. برقراري شيوه ارتباطي منطقي ، محترمانه و در عين حال گرم و صميمانه مدنظر متخصصان بهداشت رواني خانواده است.

? مهارتهاي زندگي اعضاي خانواده و نقش آن در بهداشت رواني خانواده

لازم است تك تك اعضا خانواده با مهارتهاي لازم براي زندگي آشنا باشند. روشن است والدين در خانواده نقش مهمي در ترويج استفاده از مهارتهاي سالم زندگي در خانواده دارند. پدران و مادران كه فاقد مهارتهاي مفيد زندگي هستند با عدم تامين الگوي مناسب براي فرزندان مشكلاتي را براي آنها فراهم مي كنند. به عنوان مثال كودكي كه همواره ديده است والدين او در مقابل ناملايمات زندگي با پرخاشگري و منازعه برخورد مي كنند با احتمال بسيار بيشتري همين روش را در مسائل مربوط به خود در خانواده و حتي در بيرون از خانواده بكار خواهد بست.

از اينرو لازم است خانواده ها با آگاهي و كسب اطلاعات لازم در زمينه شيوه هاي صحيح مهارتهاي زندگي مثل كنترل و مديريت استرس ، برنامه ريزي براي زندگي ، مديريت اقتصادي خانواده ، مديريت ارتباطات برون خانوادگي ، كنترل هيجانات ، آموزشهاي مربوط به اجراي قاطعيت و جرات مندي به تامين بهداشت رواني افراد خانواده مبادرت ورزند.

? اقتصاد خانواده و نقش آن در بهداشت رواني خانواده

وضعيت اقتصادي خانواده با تاثيري كه در فضاي كلي زندگي مي گذارد نقش خود را بر بهداشت رواني خانواده اعمال مي كند. مشكلات اقتصادي اغلب

موجب بوجود آمدن مشكلات ديگري براي خانواده مي شوند و خانواده ناچارا با معنويات و محروميتهاي در سبكهاي زندگي و تصميم گيري مواجه مي شود كه مجبور است با آنها دست و پنجه نرم كنند. تحقيقات نشان مي دهد كه اغلب شرايط نامناسب در فضاي خانواده اعم از منازعه و ساير مسائل در شرايط ركود اقتصادي خانواده كه خانواده با نوعي بحران اقتصادي مواجه است افزايش مي يابد.

طبقه متوسط اقتصادي از بهداشت رواني مناسبي بهره مي برند. در واقع مسائل اقتصادي زمينه ساز بروز مشكلات مختلف ارتباطي و رواني افراد خانواده مي شوند و با كاهش توانمندي هاي رواني افراد مقابله با اين مشكلات را براي خانواده با مانع مواجه مي سازند. درگيري فكري واقعي براي حل مشكلات مالي خانواده ، مشغله ذهني با پيدا كردن راههاي افزايش درآمد خانواده اغلب به كاهش ظرفيت تحمل افراد منجر مي شوند. در اين حالت فرد با كوچكترين ناملايمتي واكنشهاي شديدي ممكن است از خود نشان دهد. همچنين تلاش و تقلا براي بالا بردن در آمد خانواده و حفظ آن با تحت تاثير قرار دادن گرمي و صميميت روابط خانواده كاهش مدت زمان با هم بودن اعضا نقش منفي خود را اعمال مي كند.

? ازدواجهاي مناسب در تامين بهداشت رواني خانواده

در تشكيل يك خانواده سالم كه بتواند از بهداشت رواني خوبي بهره مند گردد انتخاب مناسب و ازدواج موفق مرحله اوليه است. لازم است در ازدواج كه اولين مرحله تشكيل خانواده به شمار مي رود و پايه هاي اساسي تامين بهداشت رواني خانواده ريخته شود. در اين راستا توافق شخصيتي ، اقتصادي ، فرهنگي و فكري حائز اهميت است كه توصيه مي شود با ياري از مشاوران و متخصصات امر صورت بگيرد. ازدواجهاي

نامناسب كه در آن همسران از عدم همخواني شخصيتهايشان رنج مي برند و يا مشكلات ديگري دارند در طول زندگي مخل بهداشت رواني آنها و فرزندان خواهد بود.

عوامل خانوادگي موثر بر بهداشت رواني

منبع:www.aftab.ir

خانواده جايگاه مهمي در رشد شخصيت افراد دارد. اغلب افراد دچار مشكلات مختلف شخصيتي و رواني كه فاقد بهداشت و سلامت رواني هستند از خانواده هاي ناسالم برخاسته اند. از اينرو در تامين بهداشت رواني افراد خانواده جايگاهي مهمي دارد و ضروري است راهكارهاي مناسب در تامين بهداشت رواني خانواده شناسايي و به مرحله اجرا گذارده شود. در اين راستا ضروريست عواملي كه مخل بهداشت رواني خانواده ها هستند شناسايي و روشهاي مقابله با آنها توصيه گردد. روشن است عدم تامين بهداشت رواني خانواده ، تلاشهاي فردي براي رسيدن به اهداف و پيشرفتهاي فردي و اجتماعي را با مانع روبرو خواهد ساخت. عوامل خانوادگي موثر در بهداشت رواني ? شيوه هاي ارتباطي موجود در خانواده

شبكه ارتباطي كه فرد در آن قرار دارد عامل مهمي در تامين بهداشت رواني فرد هستند. از اينرو شيوه هاي ارتباطي نامناسب تاثيرات مضري روي فرد و سلامت او خواهند داشت. خانواده هاي سرد و فاقد روابط گرم و محبت آميز ، خانواده هاي داراي روابط خصومت آميز ، شيوه هاي ارتباطي شديدا وابسته معمولا ناسالم گزارش شده اند. برقراري شيوه ارتباطي منطقي ، محترمانه و در عين حال گرم و صميمانه مدنظر متخصصان بهداشت رواني خانواده است.

? مهارتهاي زندگي اعضاي خانواده و نقش آن در بهداشت رواني خانواده

لازم است تك تك اعضا خانواده با مهارتهاي لازم براي زندگي آشنا باشند. روشن است والدين در خانواده نقش مهمي در ترويج استفاده از مهارتهاي سالم زندگي در خانواده

دارند. پدران و مادران كه فاقد مهارتهاي مفيد زندگي هستند با عدم تامين الگوي مناسب براي فرزندان مشكلاتي را براي آنها فراهم مي كنند. به عنوان مثال كودكي كه همواره ديده است والدين او در مقابل ناملايمات زندگي با پرخاشگري و منازعه برخورد مي كنند با احتمال بسيار بيشتري همين روش را در مسائل مربوط به خود در خانواده و حتي در بيرون از خانواده بكار خواهد بست.

از اينرو لازم است خانواده ها با آگاهي و كسب اطلاعات لازم در زمينه شيوه هاي صحيح مهارتهاي زندگي مثل كنترل و مديريت استرس ، برنامه ريزي براي زندگي ، مديريت اقتصادي خانواده ، مديريت ارتباطات برون خانوادگي ، كنترل هيجانات ، آموزشهاي مربوط به اجراي قاطعيت و جرات مندي به تامين بهداشت رواني افراد خانواده مبادرت ورزند.

? اقتصاد خانواده و نقش آن در بهداشت رواني خانواده

وضعيت اقتصادي خانواده با تاثيري كه در فضاي كلي زندگي مي گذارد نقش خود را بر بهداشت رواني خانواده اعمال مي كند. مشكلات اقتصادي اغلب موجب بوجود آمدن مشكلات ديگري براي خانواده مي شوند و خانواده ناچارا با معنويات و محروميتهاي در سبكهاي زندگي و تصميم گيري مواجه مي شود كه مجبور است با آنها دست و پنجه نرم كنند. تحقيقات نشان مي دهد كه اغلب شرايط نامناسب در فضاي خانواده اعم از منازعه و ساير مسائل در شرايط ركود اقتصادي خانواده كه خانواده با نوعي بحران اقتصادي مواجه است افزايش مي يابد.

طبقه متوسط اقتصادي از بهداشت رواني مناسبي بهره مي برند. در واقع مسائل اقتصادي زمينه ساز بروز مشكلات مختلف ارتباطي و رواني افراد خانواده مي شوند و با كاهش توانمندي هاي رواني افراد مقابله با اين مشكلات را براي خانواده با مانع مواجه مي سازند. درگيري

فكري واقعي براي حل مشكلات مالي خانواده ، مشغله ذهني با پيدا كردن راههاي افزايش درآمد خانواده اغلب به كاهش ظرفيت تحمل افراد منجر مي شوند. در اين حالت فرد با كوچكترين ناملايمتي واكنشهاي شديدي ممكن است از خود نشان دهد. همچنين تلاش و تقلا براي بالا بردن در آمد خانواده و حفظ آن با تحت تاثير قرار دادن گرمي و صميميت روابط خانواده كاهش مدت زمان با هم بودن اعضا نقش منفي خود را اعمال مي كند.

? ازدواجهاي مناسب در تامين بهداشت رواني خانواده

در تشكيل يك خانواده سالم كه بتواند از بهداشت رواني خوبي بهره مند گردد انتخاب مناسب و ازدواج موفق مرحله اوليه است. لازم است در ازدواج كه اولين مرحله تشكيل خانواده به شمار مي رود و پايه هاي اساسي تامين بهداشت رواني خانواده ريخته شود. در اين راستا توافق شخصيتي ، اقتصادي ، فرهنگي و فكري حائز اهميت است كه توصيه مي شود با ياري از مشاوران و متخصصات امر صورت بگيرد. ازدواجهاي نامناسب كه در آن همسران از عدم همخواني شخصيتهايشان رنج مي برند و يا مشكلات ديگري دارند در طول زندگي مخل بهداشت رواني آنها و فرزندان خواهد بود.

تاثير رنگ ها بر زندگي انسان

آفريدگار داناي عالم هستي ، جهان مادي را رنگي خلق كرده است و انسان را نظاره گر اصلي اين جهان رنگارنگ . رنگ در كنار شكل يا فرم و جنسيت از عوامل مهم تشخيص و شناخت انسان از محيط پيرامون خويش است . اگرچه رنگ به اندازه شكل در درك انسان از محيط اهميت ندارد اما به لحاظ ارتباط حسي با محيط ، رنگ بدون شك اساسي ترين نقش را ايفا مي كند . بشر از ديرباز با

تأثيرپذيري از محيط رنگي طبيعت پيرامون خويش ، نسبت به رنگ حساس بوده و از رنگ در زمينه هاي مختلف استفاده فراواني كرده است . علاوه بر آنكه رنگ در ايجاد ارتباط و پيام رساني نقش مهم و چشم گيري دارد ، در جوامع مختلف به عنوان نماد عاطفي ، فرهنگي ، قومي و ملي به كار رفته است . انسان پيوسته چه به لحاظ فيزيكي و چه به لحاظ روانشناختي تحت تأثير رنگ ها بوده است .

سرمربي يك تيم فوتبال سعي كرد تا نسبت به تأثيرات فيزيولوژيك رنگ ها اطلاعات كاملي به دست آورد ، وي براي غيرتمند كردن بازيكنانش اطاق رخت كن آنها را كه قبلاً به رنگ آبي و سبز بود ، به رنگ قرمز درآورد و اين كار در ايجاد هيجان و افزايش فعاليت بازيكنان تأثير مثبتي داشت .

گلداشتايت ( روانشناس ) در جريان كار با بيماراني كه ضايعه عضوي داشتند ، دريافت كه زمينه هاي رنگي متفاوت اثرات رفتاري مختلفي ايجاد مي كند ، مثلاًَ زمينه هاي قرمز موجب تجربه حالت نامطبوع ، آشفتگي ، تحريك و حتي انزجار مي شود ، در حالي كه رنگ سبز موجب حالت هاي مغاير با حالت هاي ايجاد شده در رنگ قرمز مي گردد . بر طبق نظر گلداشتاين تأثير رنگ بر كل ارگانيزم بدين گونه است كه وي را به سويي محيط با خلاف آن هدايت مي كند .

دريكي از كشورهايي كه شير پاستوريزه در پاكت هاي نارنجي رنگ عرضه مي شد مورد استقبال مردم قرار نگرفت . تحقيقي كه در اين مورد صورت گرفت نتيجه جالبي به دست داد ، به اين گونه كه مردم با ديدن رنگ نارنجي احساس مي كردند كه شير داخل پاكت سفيد نيست و

شبيه يك پاكت شير واقعي نمي باشد ، اما زماني كه پاكت شير به رنگ آبي درآمد استقبال به نحو چشم گيري بالارفت .

در اتاق هاي جراحي قطرات خون روي لباس سفيد جراحان تأثير غيرمستقيم بر حواس و روان داشت. بنابراين سبز را جايگزين كردند كه تا حدي نيز به موفقيت هاي جراحي كمك كرد ، زيرا رنگ خون ، روي لباس سبز خاكستري شده چندان دغدغه اي مانند رنگ قرمز ايجاد نمي كند .

رنگ ها نقش مهمي در زندگي عاطفي و معنوي ما بازي مي كنند ، مارنگ هاي زيبا ، با طراوت و فرح بخش طبيعت همچون درختان سرسبز آسمان آبي ، تپه هاي بنفش رنگ و گل هاي رنگارنگ را دوست داريم . بعضي از رنگ ها مفاهيمي چون روشني ، شادماني و اميدواري داشته و بر سلامتي روح و روان آدمي تأثير بسزايي دارند و گروهي از آنها موجب كسالت ، يأس ، غم و اندوه گرديده و سبب خستگي و افسردگي روح و روان مي شوند .رنگ درماني درحال حاضر اهميت فراواني در پزشكي به خصوص در معالجه اضطراب ها و ناراحتي هاي رواني دارد . در آزمايشات مربوط به جريان خون ، دستگاه هاي اندازه گيري به روشني و وضوح نشان مي دهند كه نبض و تنفس شخص در يك اتاق قرمز افزايش مي يابد . عملكرد اشعه هاي قرمز و زرد بر روي كودكاني كه در شرايط كم اشتهايي و كم خوني هستند نتايج واضحي همچون افزايش ذرات خون ، افزايش سريع وزن ، چالاكي و شادماني به دست داده است .

بانويي كه ماه ها از دردهاي گوناگون رنج مي برد ، زماني كه به او توصيه شد كه ديگر رنگ هاي تيره نپوشد ، به محض استفاده

از رنگ هاي روشن و درخشان گويي جسمش از درد رهايي يافت و از نظر روحي نيز بهبود پيدا كرد . كارگران يك كارخانه توليدي در تمام طول روز جعبه هاي سياهي را جابجا مي كردند و از خستگي زياد شكايت داشتند ، يك روانشناس توصيه كرد جعبه ها به رنگ سبز روشن رنگ آميزي شوند، پس از تغيير رنگ جعبه ها ، كار از نظر كارگران كمتر خسته كننده بود و شكايات ايشان برطرف گرديد .

تاثير رنگ ها بر زندگي انسان

آفريدگار داناي عالم هستي ، جهان مادي را رنگي خلق كرده است و انسان را نظاره گر اصلي اين جهان رنگارنگ . رنگ در كنار شكل يا فرم و جنسيت از عوامل مهم تشخيص و شناخت انسان از محيط پيرامون خويش است . اگرچه رنگ به اندازه شكل در درك انسان از محيط اهميت ندارد اما به لحاظ ارتباط حسي با محيط ، رنگ بدون شك اساسي ترين نقش را ايفا مي كند . بشر از ديرباز با تأثيرپذيري از محيط رنگي طبيعت پيرامون خويش ، نسبت به رنگ حساس بوده و از رنگ در زمينه هاي مختلف استفاده فراواني كرده است . علاوه بر آنكه رنگ در ايجاد ارتباط و پيام رساني نقش مهم و چشم گيري دارد ، در جوامع مختلف به عنوان نماد عاطفي ، فرهنگي ، قومي و ملي به كار رفته است . انسان پيوسته چه به لحاظ فيزيكي و چه به لحاظ روانشناختي تحت تأثير رنگ ها بوده است .

سرمربي يك تيم فوتبال سعي كرد تا نسبت به تأثيرات فيزيولوژيك رنگ ها اطلاعات كاملي به دست آورد ، وي براي غيرتمند كردن بازيكنانش اطاق رخت كن آنها را كه قبلاً

به رنگ آبي و سبز بود ، به رنگ قرمز درآورد و اين كار در ايجاد هيجان و افزايش فعاليت بازيكنان تأثير مثبتي داشت .

گلداشتايت ( روانشناس ) در جريان كار با بيماراني كه ضايعه عضوي داشتند ، دريافت كه زمينه هاي رنگي متفاوت اثرات رفتاري مختلفي ايجاد مي كند ، مثلاًَ زمينه هاي قرمز موجب تجربه حالت نامطبوع ، آشفتگي ، تحريك و حتي انزجار مي شود ، در حالي كه رنگ سبز موجب حالت هاي مغاير با حالت هاي ايجاد شده در رنگ قرمز مي گردد . بر طبق نظر گلداشتاين تأثير رنگ بر كل ارگانيزم بدين گونه است كه وي را به سويي محيط با خلاف آن هدايت مي كند .

دريكي از كشورهايي كه شير پاستوريزه در پاكت هاي نارنجي رنگ عرضه مي شد مورد استقبال مردم قرار نگرفت . تحقيقي كه در اين مورد صورت گرفت نتيجه جالبي به دست داد ، به اين گونه كه مردم با ديدن رنگ نارنجي احساس مي كردند كه شير داخل پاكت سفيد نيست و شبيه يك پاكت شير واقعي نمي باشد ، اما زماني كه پاكت شير به رنگ آبي درآمد استقبال به نحو چشم گيري بالارفت .

در اتاق هاي جراحي قطرات خون روي لباس سفيد جراحان تأثير غيرمستقيم بر حواس و روان داشت. بنابراين سبز را جايگزين كردند كه تا حدي نيز به موفقيت هاي جراحي كمك كرد ، زيرا رنگ خون ، روي لباس سبز خاكستري شده چندان دغدغه اي مانند رنگ قرمز ايجاد نمي كند .

رنگ ها نقش مهمي در زندگي عاطفي و معنوي ما بازي مي كنند ، مارنگ هاي زيبا ، با طراوت و فرح بخش طبيعت همچون درختان سرسبز آسمان آبي ، تپه هاي بنفش رنگ و

گل هاي رنگارنگ را دوست داريم . بعضي از رنگ ها مفاهيمي چون روشني ، شادماني و اميدواري داشته و بر سلامتي روح و روان آدمي تأثير بسزايي دارند و گروهي از آنها موجب كسالت ، يأس ، غم و اندوه گرديده و سبب خستگي و افسردگي روح و روان مي شوند .رنگ درماني درحال حاضر اهميت فراواني در پزشكي به خصوص در معالجه اضطراب ها و ناراحتي هاي رواني دارد . در آزمايشات مربوط به جريان خون ، دستگاه هاي اندازه گيري به روشني و وضوح نشان مي دهند كه نبض و تنفس شخص در يك اتاق قرمز افزايش مي يابد . عملكرد اشعه هاي قرمز و زرد بر روي كودكاني كه در شرايط كم اشتهايي و كم خوني هستند نتايج واضحي همچون افزايش ذرات خون ، افزايش سريع وزن ، چالاكي و شادماني به دست داده است .

بانويي كه ماه ها از دردهاي گوناگون رنج مي برد ، زماني كه به او توصيه شد كه ديگر رنگ هاي تيره نپوشد ، به محض استفاده از رنگ هاي روشن و درخشان گويي جسمش از درد رهايي يافت و از نظر روحي نيز بهبود پيدا كرد . كارگران يك كارخانه توليدي در تمام طول روز جعبه هاي سياهي را جابجا مي كردند و از خستگي زياد شكايت داشتند ، يك روانشناس توصيه كرد جعبه ها به رنگ سبز روشن رنگ آميزي شوند، پس از تغيير رنگ جعبه ها ، كار از نظر كارگران كمتر خسته كننده بود و شكايات ايشان برطرف گرديد .

چرا كودكان افسرده مي شوند؟

منبع:روزنامه همشهري

نه تنها بزرگسالان افسرده مي شوند، بلكه بچه ها و نوجوانان نيز به افسردگي كه بيماري قابل علاجي است، مبتلا مي گردند. در حدود پنج درصد كودكان و

نوجوانان در جامعه از افسردگي رنج مي برند. كودكاني كه زير فشار استرس هستند، در معرض خطر بيشتري براي افسردگي مي باشند. اين كودكان اختلالات توجه، يادگيري يا اضطراب دارند. افسردگي مي تواند جنبه خانوداگي داشته باشد. رفتار كودكان و نوجوانان افسرده با رفتار بزرگسالان افسرده تفاوت دارد. علايم زير مي تواند والدين را در شناسايي افسردگي كودكان خود كمك كند:

--------------------------------------------------------------------------------

1- اندوه، اشك و گريه مداوم

2- نااميدي

3- كاهش انگيزه فعاليت (از فعاليته هاي مطلوب گذشته نمي تواند لذت ببرد)

4- خستگي مداوم و انرژي تحليل رفته

5- انزواي اجتماعي و ارتباط ضعيف با ديگران

6- اعتماد به نفس پايين و احساس گناه

7- افزايش حساسيت به خود يا ناتواني

8- افزايش بيقراري، خشم يا تنفر

9- اشكال در ارتباط با ديگران

10- شكايت هاي مكرر از بيماري جسمي مانند سردرد و شكم درد

11- غيبت هاي مكرر از مدرسه و يا عدم انجام تكاليف مدرسه

12- تمركز ضعيف بر روي مطالب

13- اختلالات عمده در خواب و خوراك

14- سخن گفتن درباره فرار از خانه و يا تلاش در جهت آن

15- افكار يا رفتار دال بر خودكشي

--------------------------------------------------------------------------------

كودكي كه معمولا با دوستانش بازي مي كرد، حالا بيشتر وقتش را در خانه و بدون انگيزه به تنهايي مي گذارند. اموري كه قبلا براي كودك نشاط آور بودند، حالا لذتي براي او ندارند. اين كودكان از مرگ دم مي زنند و مي گويند كه مي خواهند بميزند. كودكان افسرده در سنين بزرگسالي تمايل بيشتري براي خودكشي دارند. نوجوانان افسرده ممكن است به سوي مصرف مواد مخدر، داروها و الكل روي آورند. كودكان و

نوجواناني كه درخانه و يا در مدرسه مشكلاتي را به بار مي آورند، ممكن است واقعا افسرده باشند، ولي خود ندانند. كودكان افسرده هميشه غمگين نيستند بنابراين والدين و معلمين ممكن است ندانند كه دردسرهايي كه آنها ايجاد مي كنند به افسردگي آنها ارتباط دارد. وقتي كه ما مستقيما از اين كودكان افسرده بپرسيم، گاهي ممكن است بگويند كه غمگين هستند. تشخيص و درمان به موقع براي كودكان افسرده ضروري است. افسردگي يك بيماري جدي است كه به كمك روانپزشك كودكان نياز دارد. درمان كامل شامل درمان فرد و خانواده است. در درمان افسردگي كودكان ممكن است كه داروهاي ضدافسردگي نيز نياز باشد.

چرا كودكان افسرده مي شوند؟

منبع:روزنامه همشهري

نه تنها بزرگسالان افسرده مي شوند، بلكه بچه ها و نوجوانان نيز به افسردگي كه بيماري قابل علاجي است، مبتلا مي گردند. در حدود پنج درصد كودكان و نوجوانان در جامعه از افسردگي رنج مي برند. كودكاني كه زير فشار استرس هستند، در معرض خطر بيشتري براي افسردگي مي باشند. اين كودكان اختلالات توجه، يادگيري يا اضطراب دارند. افسردگي مي تواند جنبه خانوداگي داشته باشد. رفتار كودكان و نوجوانان افسرده با رفتار بزرگسالان افسرده تفاوت دارد. علايم زير مي تواند والدين را در شناسايي افسردگي كودكان خود كمك كند:

-------------------------------------------------------------------------------- 1- اندوه، اشك و گريه مداوم

2- نااميدي

3- كاهش انگيزه فعاليت (از فعاليته هاي مطلوب گذشته نمي تواند لذت ببرد)

4- خستگي مداوم و انرژي تحليل رفته

5- انزواي اجتماعي و ارتباط ضعيف با ديگران

6- اعتماد به نفس پايين و احساس گناه

7- افزايش حساسيت به خود يا ناتواني

8- افزايش بيقراري، خشم يا

تنفر

9- اشكال در ارتباط با ديگران

10- شكايت هاي مكرر از بيماري جسمي مانند سردرد و شكم درد

11- غيبت هاي مكرر از مدرسه و يا عدم انجام تكاليف مدرسه

12- تمركز ضعيف بر روي مطالب

13- اختلالات عمده در خواب و خوراك

14- سخن گفتن درباره فرار از خانه و يا تلاش در جهت آن

15- افكار يا رفتار دال بر خودكشي

-------------------------------------------------------------------------------- كودكي كه معمولا با دوستانش بازي مي كرد، حالا بيشتر وقتش را در خانه و بدون انگيزه به تنهايي مي گذارند. اموري كه قبلا براي كودك نشاط آور بودند، حالا لذتي براي او ندارند. اين كودكان از مرگ دم مي زنند و مي گويند كه مي خواهند بميزند. كودكان افسرده در سنين بزرگسالي تمايل بيشتري براي خودكشي دارند. نوجوانان افسرده ممكن است به سوي مصرف مواد مخدر، داروها و الكل روي آورند. كودكان و نوجواناني كه درخانه و يا در مدرسه مشكلاتي را به بار مي آورند، ممكن است واقعا افسرده باشند، ولي خود ندانند. كودكان افسرده هميشه غمگين نيستند بنابراين والدين و معلمين ممكن است ندانند كه دردسرهايي كه آنها ايجاد مي كنند به افسردگي آنها ارتباط دارد. وقتي كه ما مستقيما از اين كودكان افسرده بپرسيم، گاهي ممكن است بگويند كه غمگين هستند. تشخيص و درمان به موقع براي كودكان افسرده ضروري است. افسردگي يك بيماري جدي است كه به كمك روانپزشك كودكان نياز دارد. درمان كامل شامل درمان فرد و خانواده است. در درمان افسردگي كودكان ممكن است كه داروهاي ضدافسردگي نيز نياز باشد.

نقش خانواده در بهداشت رواني

منبع:www.nioc.org

در يك خانوادهي بالنده هر لحظه ميتوان نشاط و سرزندگي، اصالت

و محبت و علاقه را احساس كرد. به نظر ميرسد كه در چنين خانوادهاي علاوه بر مغز، قلب و روح هم حضور دارند . افراد با تمام وجود به سخنان همديگر گوش فرا ميدهند و رعايت حال و خواسته يكديگر را ميكنند و براي هم ارزش قايلند و آشكارا محبت خود را ابراز نموده ، يا درصورت لزوم با يكديگر همدردي ميكنند. افراد چنين خانوادهاي از خطر كردن ، نميهراسند. زيرا هر فرد خانواده متوجه است كه با خطر كردن حتماً اشتباهاتي رخ خواهد داد و اشتباهات، خود نشانهاي از رشد كردن است، همهي افراد خانواده احساس ميكنند كه از حقوقي برخوردارند، ضمن اين كه كاملاً به يكديگرعلاقه مندند و برا ي همديگر ارزش قائلند.

در يك خانوادهي بالنده هر لحظه ميتوان نشاط و سرزندگي، اصالت و محبت و علاقه را احساس كرد. به نظر ميرسد كه در چنين خانوادهاي علاوه بر مغز، قلب و روح هم حضور دارند . افراد با تمام وجود به سخنان همديگر گوش فرا ميدهند و رعايت حال و خواسته يكديگر را ميكنند و براي هم ارزش قايلند و آشكارا محبت خود را ابراز نموده ، يا درصورت لزوم با يكديگر همدردي ميكنند. افراد چنين خانوادهاي از خطر كردن ، نميهراسند. زيرا هر فرد خانواده متوجه است كه با خطر كردن حتماً اشتباهاتي رخ خواهد داد و اشتباهات، خود نشانهاي از رشد كردن است، همهي افراد خانواده احساس ميكنند كه از حقوقي برخوردارند، ضمن اين كه كاملاً به يكديگرعلاقه مندند و برا ي همديگر ارزش قائلند.

هركس ميتواند احساس سر زندگي را در چنين خانوادهاي ببيند. حركات بدنها و حالت چهرهها

آرميده است. افراد با آهنگي پرمايه و روشن حرف ميزنند. در روابطشان باهم، هماهنگي وجود دارد. حتي وقتي خردسالند به نظر گشاده رو ومهربان ميآيند و بقيه افراد خانواده هم با آنها مثل آدمهاي بزرگ رفتار ميكنند.

خانوادههاي مسئلهدار و آشفته در اثر ازدواجهاي مسئله دار به وجود ميآيند. در خانواده هاي آشفته ارزش خود، پايين؛ ارتباط، غيرمستقيم؛ قاعدهها خشك و بي روح و ناسازگار و يكنواخت است و پيوند با اجتماع براساس ترس و آرام كردن خشم و سرزنش است.در خانوادههاي آشفته و ناراحت، جو منفي را خيلي سريع و آسان ميتوان احساس كرد. هر وقت در چنين خانوادهاي باشيم به سرعت احسا س مينيم كه ناراحتيم. گاهي محيط آن چنان سرد است كه گويي همه يخزدهاند، فضا فوق العاده مؤدبانه است و بي حوصلگي به وضوح روشن و مشهود است.زماني ديگر احساس ميكنيم كه همه چيز به طور مداوم به دور خود ميچرخد و سرگيجه ميگيريم ونميتوانيم تعادلمان را بازيابيم.گاهي امكان دارد كه نوعي حالت اعلام خطر احساس شود، مانند آرامش قبل از طوفان، وگاهي نيز هوا سرشار از رمز و راز است، مانند محيط ستادهاي جاسوسي.

واكنشهاي اساسي

بيشتر افراد خانوادههاي پريشان دچار بيماري جسمي هستند. در واقع بدن آنان در برابر جوي غير انساني، واكنشي انساني نشان ميدهد و بيانكننده ي وضع ناخوشايند آنان است.بدنها شق و سفت يا دولا و خميده است؛ چهرهها عبوس و غمگين و مانند ماسك بي احساس به نظر ميرسد؛ چشمها فرو افتاده است و نگاه ها از مردم ميگريزد. بديهي است كه گوشها نميشنوند، صداها هم خشن و گوشخراش هستند.نشانه دوستي در ميان افراد خانواده كم است و

همبستگي خانوادگي نوعي وظيفه است و افراد صرفاً تلاش ميكنند يكديگر را تحمل كنند. گهگاه افرادي در خانوادههاي پريشان مشاهده ميشوند كه سعي دارند با حرفهايشان جو موجود را سبك كنند ولي گفتههايشان به هدر مي رود. در چنين مواقعي اغلب شوخي ها هم گزنده و طعنهآميز و بي رحمانهاند. بزرگترها آنقدر سرگرم امر و نهي به فرزندان خود هستند كه هرگز نميفهمند اوكيست. در نتيجه فرزند هيچگاه از پدر و مادر به عنوان دو انسان بهره مند نميشود.

به طور كلي كودكان خانوادههاي آشفته تربيتي مسموم دارند. تربيت مسموم خشونتي است كه به حقوق كودكان تجاوز ميكند، اين خشونت در كودك باقي مي ماند و در بزرگسالي او، به همين شكل به فرزندانش منتقل مي شود. در تربيت مسموم، اطاعت والاترين ارزشهاست. در ادامهي اطاعت، نظم و تربيت، تميز بودن و كنترل احساسات و آرزوها قرار دارد. كودك زماني خوب است كه آن طور كه به او گفتهاند و آموختهاند رفتار كند. كودك خوب، سازگار و با ملاحظه وغير خودخواه است و هرچه كمتر حرف بزند ، بهتراست.

در تربيت مسموم :

1- بزرگترها ارباب كودك وابسته هستند.

2- بزرگترها خدا گونه درباره خوب و بد تصميم مي گيرند.

3-كودك مسئول خشم بزرگترهاست .

4- پدر و مادر هميشه بايد حمايت شوند.

5- حق حيات كودك تهديدي براي والدين مستبد است .

6- اراده كودك بايد در اسرع وقت سركوب شود.

نمونه هايي از اين باورها:

1- بچه هاچون بچه هستند، شايسته احترام نيستند.

2- اطاعت ، بچه ها را قوي ميكند.

3- برآورده ساختن نيازهاي كودك اشتباه است.

4- جدي بودن با كودك و سرد برخورد كردن با او، او را براي زندگي آماده ميكند.

5-

تشكر ظاهري بهتر از ناسپاسي صادقانه است.

6- رفتار ظاهري مهمتر از خود واقعي است.

7- پدر و مادر موجوداتي بي گناه و عاري از وسوسه هستند.

8- هميشه حق با پدر ومادر است.

اغلب اين باورها در ناخودآگاه وجود دارند و در شرايط استرس و بحران فعال ميشوند . با توجه به مداركي كه موجود است هيتلر در كودكي مورد سوءاستفاده و بد رفتاري جسمي و احساسي واقع شده بود . پدرش يك ديكتاتور به تمام معنا بود. گمان ميرود كه پدرش نيمه جهود و نامشروع بود و خشمش را روي فرزندانش پياده ميكرد. هيتلر دوران كودكي را برونريزي كرد و ميليونها كليمي بيگناه را قرباني نمود.

برون ريزي

اريك اريكسون معتقد است كه هيتلرخشم گسسته ميليونها نوجوان را برانگيخت. او در هيئت رهبر گروههاي جوان ظاهر شد تا خشم آنها را سازمان دهد. اين خشم واكنش ناخودآگاه آنها در برابر طرز پرورش خود بود كه در اسطورهي" نژاد برتر" متجلي شد. كليميهاي قرباني شده، قربانيان آلمانيهاي تحت ستم والدين پرخاشگر، مستبد و زورگو بودند. اين " برون ريزي ملي" نتيجه منطقي يك زندگي خانوادگي مستبدانه بود كه در آن يك يا دو نفر، با نام پدر و مادر، همه قدرتها را در اختيار دارند و ميتوانند با فرزندان خود هركاري كه ميخواهند بكنند. آنها را شلاق بزنند، توهين و مجازاتشان كنند، مورد تحقير قرار دهند، برآنها سلطه برانند، با آنها بدرفتاري و بي اعتنايي كنند. همه اينها در مفهوم تربيت مسموم انجام ميگيرند.

بايد توجه داشت كه نظم و ترتيب بدون خود انگيختگي به اسارت منتهي ميشود؛ قانون و توجيه عقلي بدون عاطفه منجر به سردي مكانيكي ميشود. ملاحظهكاري و

تواضع، بدون احساس آزادي و استقلال دروني، مولد انسانهاي خامي است كه به راحتي تحت قيموميت هر مقام و صاحب مقامي قرار ميگيرد.

اختلالات وسواس، كمال طلبي، احساس عميق حقارت، ناشايستگي يا ناكامي و اختلال خود شيفتگي هم ناشي از شرم و خجالت است. شرمساري يك خود ناپذيري تمام عيار است. شرمساري، بيماري روح و تلخ ترين تجربه خود از خويشتن است، و مهم نيست كه با شكل تحقير يا ترسويي احساس شود يا به شكل ناكامي. شرمساري منبع اغلب روحيات مزاحم و ناخوشايندي است كه زندگي انسان را انكار ميكند. شرمساري با احساس گناه تفاوت دارد. احساس گناه ميگويد: اشتباه كردم، اما شرمساري ميگويد: من خود اشتباه هستم . احساس گناه ميگويد: عمل خلافي از من سرزده، اما شرمساري ميگويد: من خلاف هستم. احساس گناه ميگويد: كارم درست نبوده، اما شرمساري ميگويد من نادرست هستم.

مقررات حاكم بر خانوادههاي ما، با به حال خود واگذاشتن بچه ها، در آنها ايجاد شرمساري ميكند. به حال خود واگذار كردن فرزندان به اشكال زير بروز مي كند:

1- رها كردن واقعي آنها ( ترك كردن فيزيكي).

2- دريغ كردن احساسات خود از فرزندان.

3- بي توجهي به تأييد و تصديق احساسات فرزندان .

4- برآورده نساختن نيازهاي رشدكودكان.

5- سوء استفاده جسماني، جنسي، احساسي و روحي از فرزندان.

6- استفاده از بچه ها براي برآورده ساختن نيازهاي ارضاء نشده.

7- بچه را مسئول ازدواج خود معرفي كردن.

8- پنهان كردن و انكار اسرار شرم آور خود از ديگران تا بچهها مجبور شوند با حمايت از اين موضوعات پنهاني، تعادل و توازن خانواده را حفظ كنند.

9- صرف وقت نكردن با فرزندان و بي توجهي به آنها.

نقش خانواده

در بهداشت رواني

منبع:www.nioc.org

در يك خانوادهي بالنده هر لحظه ميتوان نشاط و سرزندگي، اصالت و محبت و علاقه را احساس كرد. به نظر ميرسد كه در چنين خانوادهاي علاوه بر مغز، قلب و روح هم حضور دارند . افراد با تمام وجود به سخنان همديگر گوش فرا ميدهند و رعايت حال و خواسته يكديگر را ميكنند و براي هم ارزش قايلند و آشكارا محبت خود را ابراز نموده ، يا درصورت لزوم با يكديگر همدردي ميكنند. افراد چنين خانوادهاي از خطر كردن ، نميهراسند. زيرا هر فرد خانواده متوجه است كه با خطر كردن حتماً اشتباهاتي رخ خواهد داد و اشتباهات، خود نشانهاي از رشد كردن است، همهي افراد خانواده احساس ميكنند كه از حقوقي برخوردارند، ضمن اين كه كاملاً به يكديگرعلاقه مندند و برا ي همديگر ارزش قائلند.

در يك خانوادهي بالنده هر لحظه ميتوان نشاط و سرزندگي، اصالت و محبت و علاقه را احساس كرد. به نظر ميرسد كه در چنين خانوادهاي علاوه بر مغز، قلب و روح هم حضور دارند . افراد با تمام وجود به سخنان همديگر گوش فرا ميدهند و رعايت حال و خواسته يكديگر را ميكنند و براي هم ارزش قايلند و آشكارا محبت خود را ابراز نموده ، يا درصورت لزوم با يكديگر همدردي ميكنند. افراد چنين خانوادهاي از خطر كردن ، نميهراسند. زيرا هر فرد خانواده متوجه است كه با خطر كردن حتماً اشتباهاتي رخ خواهد داد و اشتباهات، خود نشانهاي از رشد كردن است، همهي افراد خانواده احساس ميكنند كه از حقوقي برخوردارند، ضمن اين كه كاملاً به يكديگرعلاقه مندند و برا ي همديگر ارزش قائلند.

هركس

ميتواند احساس سر زندگي را در چنين خانوادهاي ببيند. حركات بدنها و حالت چهرهها آرميده است. افراد با آهنگي پرمايه و روشن حرف ميزنند. در روابطشان باهم، هماهنگي وجود دارد. حتي وقتي خردسالند به نظر گشاده رو ومهربان ميآيند و بقيه افراد خانواده هم با آنها مثل آدمهاي بزرگ رفتار ميكنند.

خانوادههاي مسئلهدار و آشفته در اثر ازدواجهاي مسئله دار به وجود ميآيند. در خانواده هاي آشفته ارزش خود، پايين؛ ارتباط، غيرمستقيم؛ قاعدهها خشك و بي روح و ناسازگار و يكنواخت است و پيوند با اجتماع براساس ترس و آرام كردن خشم و سرزنش است.در خانوادههاي آشفته و ناراحت، جو منفي را خيلي سريع و آسان ميتوان احساس كرد. هر وقت در چنين خانوادهاي باشيم به سرعت احسا س مينيم كه ناراحتيم. گاهي محيط آن چنان سرد است كه گويي همه يخزدهاند، فضا فوق العاده مؤدبانه است و بي حوصلگي به وضوح روشن و مشهود است.زماني ديگر احساس ميكنيم كه همه چيز به طور مداوم به دور خود ميچرخد و سرگيجه ميگيريم ونميتوانيم تعادلمان را بازيابيم.گاهي امكان دارد كه نوعي حالت اعلام خطر احساس شود، مانند آرامش قبل از طوفان، وگاهي نيز هوا سرشار از رمز و راز است، مانند محيط ستادهاي جاسوسي. واكنشهاي اساسي بيشتر افراد خانوادههاي پريشان دچار بيماري جسمي هستند. در واقع بدن آنان در برابر جوي غير انساني، واكنشي انساني نشان ميدهد و بيانكننده ي وضع ناخوشايند آنان است.بدنها شق و سفت يا دولا و خميده است؛ چهرهها عبوس و غمگين و مانند ماسك بي احساس به نظر ميرسد؛ چشمها فرو افتاده است و نگاه ها از مردم ميگريزد. بديهي است كه

گوشها نميشنوند، صداها هم خشن و گوشخراش هستند.نشانه دوستي در ميان افراد خانواده كم است و همبستگي خانوادگي نوعي وظيفه است و افراد صرفاً تلاش ميكنند يكديگر را تحمل كنند. گهگاه افرادي در خانوادههاي پريشان مشاهده ميشوند كه سعي دارند با حرفهايشان جو موجود را سبك كنند ولي گفتههايشان به هدر مي رود. در چنين مواقعي اغلب شوخي ها هم گزنده و طعنهآميز و بي رحمانهاند. بزرگترها آنقدر سرگرم امر و نهي به فرزندان خود هستند كه هرگز نميفهمند اوكيست. در نتيجه فرزند هيچگاه از پدر و مادر به عنوان دو انسان بهره مند نميشود.

به طور كلي كودكان خانوادههاي آشفته تربيتي مسموم دارند. تربيت مسموم خشونتي است كه به حقوق كودكان تجاوز ميكند، اين خشونت در كودك باقي مي ماند و در بزرگسالي او، به همين شكل به فرزندانش منتقل مي شود. در تربيت مسموم، اطاعت والاترين ارزشهاست. در ادامهي اطاعت، نظم و تربيت، تميز بودن و كنترل احساسات و آرزوها قرار دارد. كودك زماني خوب است كه آن طور كه به او گفتهاند و آموختهاند رفتار كند. كودك خوب، سازگار و با ملاحظه وغير خودخواه است و هرچه كمتر حرف بزند ، بهتراست. در تربيت مسموم : 1- بزرگترها ارباب كودك وابسته هستند.

2- بزرگترها خدا گونه درباره خوب و بد تصميم مي گيرند.

3-كودك مسئول خشم بزرگترهاست .

4- پدر و مادر هميشه بايد حمايت شوند.

5- حق حيات كودك تهديدي براي والدين مستبد است .

6- اراده كودك بايد در اسرع وقت سركوب شود. نمونه هايي از اين باورها: 1- بچه هاچون بچه هستند، شايسته احترام نيستند.

2- اطاعت ، بچه ها را قوي ميكند.

3- برآورده ساختن نيازهاي

كودك اشتباه است.

4- جدي بودن با كودك و سرد برخورد كردن با او، او را براي زندگي آماده ميكند.

5- تشكر ظاهري بهتر از ناسپاسي صادقانه است.

6- رفتار ظاهري مهمتر از خود واقعي است.

7- پدر و مادر موجوداتي بي گناه و عاري از وسوسه هستند.

8- هميشه حق با پدر ومادر است.

اغلب اين باورها در ناخودآگاه وجود دارند و در شرايط استرس و بحران فعال ميشوند . با توجه به مداركي كه موجود است هيتلر در كودكي مورد سوءاستفاده و بد رفتاري جسمي و احساسي واقع شده بود . پدرش يك ديكتاتور به تمام معنا بود. گمان ميرود كه پدرش نيمه جهود و نامشروع بود و خشمش را روي فرزندانش پياده ميكرد. هيتلر دوران كودكي را برونريزي كرد و ميليونها كليمي بيگناه را قرباني نمود. برون ريزي اريك اريكسون معتقد است كه هيتلرخشم گسسته ميليونها نوجوان را برانگيخت. او در هيئت رهبر گروههاي جوان ظاهر شد تا خشم آنها را سازمان دهد. اين خشم واكنش ناخودآگاه آنها در برابر طرز پرورش خود بود كه در اسطورهي" نژاد برتر" متجلي شد. كليميهاي قرباني شده، قربانيان آلمانيهاي تحت ستم والدين پرخاشگر، مستبد و زورگو بودند. اين " برون ريزي ملي" نتيجه منطقي يك زندگي خانوادگي مستبدانه بود كه در آن يك يا دو نفر، با نام پدر و مادر، همه قدرتها را در اختيار دارند و ميتوانند با فرزندان خود هركاري كه ميخواهند بكنند. آنها را شلاق بزنند، توهين و مجازاتشان كنند، مورد تحقير قرار دهند، برآنها سلطه برانند، با آنها بدرفتاري و بي اعتنايي كنند. همه اينها در مفهوم تربيت مسموم انجام ميگيرند.

بايد توجه داشت كه نظم و

ترتيب بدون خود انگيختگي به اسارت منتهي ميشود؛ قانون و توجيه عقلي بدون عاطفه منجر به سردي مكانيكي ميشود. ملاحظهكاري و تواضع، بدون احساس آزادي و استقلال دروني، مولد انسانهاي خامي است كه به راحتي تحت قيموميت هر مقام و صاحب مقامي قرار ميگيرد.

اختلالات وسواس، كمال طلبي، احساس عميق حقارت، ناشايستگي يا ناكامي و اختلال خود شيفتگي هم ناشي از شرم و خجالت است. شرمساري يك خود ناپذيري تمام عيار است. شرمساري، بيماري روح و تلخ ترين تجربه خود از خويشتن است، و مهم نيست كه با شكل تحقير يا ترسويي احساس شود يا به شكل ناكامي. شرمساري منبع اغلب روحيات مزاحم و ناخوشايندي است كه زندگي انسان را انكار ميكند. شرمساري با احساس گناه تفاوت دارد. احساس گناه ميگويد: اشتباه كردم، اما شرمساري ميگويد: من خود اشتباه هستم . احساس گناه ميگويد: عمل خلافي از من سرزده، اما شرمساري ميگويد: من خلاف هستم. احساس گناه ميگويد: كارم درست نبوده، اما شرمساري ميگويد من نادرست هستم.

مقررات حاكم بر خانوادههاي ما، با به حال خود واگذاشتن بچه ها، در آنها ايجاد شرمساري ميكند. به حال خود واگذار كردن فرزندان به اشكال زير بروز مي كند:

1- رها كردن واقعي آنها ( ترك كردن فيزيكي).

2- دريغ كردن احساسات خود از فرزندان.

3- بي توجهي به تأييد و تصديق احساسات فرزندان .

4- برآورده نساختن نيازهاي رشدكودكان.

5- سوء استفاده جسماني، جنسي، احساسي و روحي از فرزندان.

6- استفاده از بچه ها براي برآورده ساختن نيازهاي ارضاء نشده.

7- بچه را مسئول ازدواج خود معرفي كردن.

8- پنهان كردن و انكار اسرار شرم آور خود از ديگران تا بچهها مجبور شوند با حمايت از

اين موضوعات پنهاني، تعادل و توازن خانواده را حفظ كنند.

9- صرف وقت نكردن با فرزندان و بي توجهي به آنها.

وابستگى بيش از حد يا دلبستگى دلهره آميز

منبع:www.nioc.org

رفتار تعلّق آميز، چه كلامى و چه رفتارى در هر سنى، از خردسالى گرفته تا بلوغ و جوانى قابل مشاهده است و با اين ويژگى ها توصيف مى شود: حسادت، انحصارطلبى، طمع كارى، رشدنايافتگى، وابستگى بيش از حد و دلبستگى شديد. شايد هيچ واژه اى مانند وابسته يا وابسته بيش از حد، در ادبيات بالينى يا كلينيكى به كار نرود. كودكى كه به ديگران وابسته است، نوجوانى كه از خانه بيرون نمى رود و در مقابل اين مسئله مقاومت مى كند، همسر يا شوهرى كه سعى مى كنند رابطه تنگاتنگى با مادر خود داشته باشند و ... همه دير يا زود با يكى از اين واژه ها توصيف مى شوند كه به كارگيرى آنها معمولاً بوى سرزنش و عتاب مى دهد. اكثر افرادى كه وابستگى بيش از حد نشان مى دهند، افرادى هستند كه رفتار دلبستگى بسيار شديدترى را نسبت به آنچه در كار بالينى تصور مى شود، ابراز مى كنند.

البته ارزيابى يك رفتار بدون فهم دقيق شرايط و اوضاع محيطى و درونى كه رفتار در آن محيط ظاهر شده، امكان پذير نيست؛ مثلاً ندانستن سن دقيق كودك و يا سلامتى و بيمارى او، يا اينكه اخيراً ضربه اى را تجربه كرده يا خير، نظر مشاهده گر را فاقد اعتبار مى كند. كودكان بيمار يا خسته و يا آنهايى كه به تازگى عضو جديدى به خانواده آنها اضافه شده، يا بزرگسالانى كه اخيراً بيوه شده اند، و يا زن جوان باردار و يا مادرى كه فرزندان خردسالى دارد، همه در معرض اين ارزيابى هستند كه بيش از حد وابسته مى باشند؛ چرا كه در

تمام اين حالات، رفتار دلبستگى شديد ظاهر مى شود و پافشارى كه بر آن مى شود، بيش از نيازى است كه آن موقعيت مى طلبد. به عبارت ديگر، در حالت هايى كه باعث ايجاد آن رفتار مى شود، اگر وابستگى بيش از حد، از محدوده طبيعى خارج نشود و اثرات مضرى بر رشد شخصيت نداشته باشد، مشكل ساز نمى باشد.

با اين حال، در همه سنين، افرادى هستند كه رفتار دلبستگى شديدى را نشان مى دهند، كه ارتباطى با شرايط پيش آمده ندارد. اگر اين رفتار از حد معيّن تجاوز كند، آنگاه يك رفتار بيمارگونه خواهد بود.هنگامى كه چنين فردى را مى بينيم، به سرعت مى فهميم كه مطمئن نيست موضوع دلبستگى او قابل دسترسى و پاسخ دهنده به نيازهاى او است يا خير، از اين رو، شگرد «چسبيدن به موضوع دلبستگى» را در پيش مى گيرد.بهترين اصطلاح براى توصيف اين حالت، دلبستگى دلهره آميز يا دلبستگى نامطمئن است و اين نشان مى دهد كه اساس اين حالت، ترس فرد از اين است كه موضوع دلبستگى او در دسترس و يا پاسخگوى نيازهاى او نباشد.آنچه بيشترين تأثير را در ايجاد اين حالت دارد، تجارب فرد است كه اعتماد و اطمينان او نسبت به در دسترس بودن موضوع دلبستگى و پاسخگويى او به نيازهايش را زير سؤال مى برد.در زير، توصيف يك مادر شاغل را از حالت كودكش كه وارد مرحله دلبستگى بيش از حد شده بود، گزارش مى كنيم؛ البته مادر اين كودك تصور مى كرد رفتار كودكش طبيعى است. او توضيح داد:

«از آن هنگام كه كودكم دو ساله بود و من مجبور شدم سه بار او را ترك كنم و به بيمارستان بروم، كه هر كدام هفده روز طول كشيد، او ديگر به

من اعتماد ندارد. به هيچ جايى نمى توانم بروم، نه خانه همسايه ها و نه براى خريد. بايد همه جا او را با خود ببرم. او نمى تواند مرا ترك كند. امروز وقت ناهار از مدرسه خارج شد و مانند ديوانه ها به خانه آمد و گفت: آه، مادر، فكر كردم باز رفتى! او نمى تواند گذشته را فراموش كند و تمام وقت در كنار من مى ماند.»

«نيوسن و نيوسن»، دو پژوهشگرى كه در اين زمينه تحقيق كرده اند، در خلاصه نتايج خود در مورد كودكانى كه وابستگى بيش از حد و ترس از جدايى نشان مى دادند نوشتند:

«اكثر ترس هاى بچه ها از جدايى، ريشه در واقعيت داشت. به اين معنى كه آن كودكان، خود و يا مادران شان مدتى را در بيمارستان سپرى كرده بودند و يا اينكه در معرض نوع ديگرى از جدايى قرار گرفته بودند.»

با اين حال، بعضى از كودكان تجربه جدايى را داشته اند بدون اينكه همراه با اضطراب جدايى باشد. معلوم مى شود كه متغيرهاى ديگرى در اين مسئله سهيم هستند. متغيرهايى كه احتمال مى رود تأثير بيشترى داشته باشند، عبارتند از:

اول، تهديد كودك به ترك كردن او كه به منظور تربيتى به كار مى رود؛

دوم، تصور كودك مبنى بر اينكه مشاجرات والدينش ممكن است اين معنى را داشته باشد كه يكى از آنها او را ترك خواهد كرد.

در سايه شواهد فعلى به احتمال زياد، تهديد كودك به ترك او مؤثرترين عامل در اين زمينه است. نبايد فراموش كرد كه اين تهديدها نيروى عظيمى را در بر دارند، چرا كه جدايى براى كودك خردسال يك تجربه بسيار ترسناك و آزاردهنده است، همين طور «پيش بينى آن».

دلبستگى دلهره آميز در كودكانى كه بدون مادر رشد يافته اند.

دو پژوهشگر

به نام «بتزارد» و «بتزارد» به پژوهشى در مورد كودكان پرورشگاهى دست زدند و آنها را با كودكانى كه همراه با خانواده هاى خود زندگى مى كردند مقايسه نمودند. به رغم اينكه تلاش زيادى انجام شده بود تا محيط پرورشگاه شبيه محيط خانه باشد، ولى با اين حال فاصله زيادى با زندگى كودك در خانه و با خانواده داشت، حتى اگر خانواده، يك خانواده متوسط كارگر بود.

نتايج پژوهش آنان به شرح ذيل مى باشد:

1- براى اكثر كودكانى كه در خانواده زندگى مى كردند، موضوع دلبستگى، مادر بود و براى تعداد كمى، پدر بود كه روى هم رفته داراى دو موضوع دلبستگى بودند، ولى كودكان پرورشگاهى از آنجا كه توسط افراد متفاوتى سرپرستى مى شدند، داراى موضوع هاى دلبستگى گوناگونى بودند.

2- كودكان پرورشگاهى در مقايسه با كودكان خانواده دار، دلبستگى دلهره آميزترى داشتند و ترس آنان از غريبه ها به شكل محسوسى بيشتر بود. آنها بيش از كودكان خانواده دار در غياب مربى خود گريه مى كردند، در صورتى كه كودكان عادى رفتن مادر را بهتر تحمل مى كردند [زيرا به بازگشت او اميدوار بودند].

در اين باره موردى را كه پژوهشگر ديگرى (شنورمان) مطالعه كرد، جالب توجه است. او دختر دو سال و نيمه اى را توصيف كرد كه در پرورشگاهى در لندن بزرگ شده بود. او از سگ ها و رفتن به تختخواب مى ترسيد. به رغم اينكه نشانه هاى او را علايم هراس (فوبيا)(3) دانستند، نيز بر خلاف اينكه نويسنده، آن را در چارچوب ترس از اختگى ناشى از ديدن تفاوت هاى دو جنس، تفسير مى كرد، ولى آشكار بود كه شروع اين نشانه ها ارتباط تنگاتنگى با نيامدن مادر براى ديدن هر شب او داشت. از بين رفتن علايم، با ازسرگيرى ديدارهاى

مادر ارتباط داشت. عجيب نيست كه رفتار دلبستگى كودكان پرورشگاهى دلهره آميزتر است و يا اينكه ترس آنان از غريبه ها بيشتر است، چرا كه تجربه آنها در مورد موضوع دلبستگى بسيار متفاوت تر از تجربه كودكان عادى است. همين طور تفاوت اساسى بين الگوهاى ذهنى آنها از موضوع دلبستگى شگفت انگيز نيست؛ و اينها پايه انتظارهاى آينده او در مورد دسترسى و واكنش موضوع دلبستگى در آينده است، چرا كه كودكان عادى در خانواده باثبات خود زندگى مى كنند و ارتباط آسانى با موضوع دلبستگى خود نيز دارند. كه معمولاً به نياز آنها پاسخ مى گويد، در حالى كه كودك پرورشگاهى در جهانى بسيار متفاوت زندگى مى كند و دسترسى او به موضوع دلبستگى خود معمولاً بسيار مشكل است، زيرا افرادى كه از او نگهدارى مى كنند، مرتب تغيير مى نمايند.

دلبستگى دلهره آميز، پس از يك دوره جدايى يا نگهدارى روزانه توسط يك فرد جانشين پس از يك دوره جدايى به وجود مى آيد، مخصوصاً اگر نگهدارى از كودك بر عهده افراد غريبه باشد

وابستگى بيش از حد يا دلبستگى دلهره آميز

منبع:www.nioc.org

رفتار تعلّق آميز، چه كلامى و چه رفتارى در هر سنى، از خردسالى گرفته تا بلوغ و جوانى قابل مشاهده است و با اين ويژگى ها توصيف مى شود: حسادت، انحصارطلبى، طمع كارى، رشدنايافتگى، وابستگى بيش از حد و دلبستگى شديد. شايد هيچ واژه اى مانند وابسته يا وابسته بيش از حد، در ادبيات بالينى يا كلينيكى به كار نرود. كودكى كه به ديگران وابسته است، نوجوانى كه از خانه بيرون نمى رود و در مقابل اين مسئله مقاومت مى كند، همسر يا شوهرى كه سعى مى كنند رابطه تنگاتنگى با مادر خود داشته باشند و ... همه دير يا زود با يكى

از اين واژه ها توصيف مى شوند كه به كارگيرى آنها معمولاً بوى سرزنش و عتاب مى دهد. اكثر افرادى كه وابستگى بيش از حد نشان مى دهند، افرادى هستند كه رفتار دلبستگى بسيار شديدترى را نسبت به آنچه در كار بالينى تصور مى شود، ابراز مى كنند.

البته ارزيابى يك رفتار بدون فهم دقيق شرايط و اوضاع محيطى و درونى كه رفتار در آن محيط ظاهر شده، امكان پذير نيست؛ مثلاً ندانستن سن دقيق كودك و يا سلامتى و بيمارى او، يا اينكه اخيراً ضربه اى را تجربه كرده يا خير، نظر مشاهده گر را فاقد اعتبار مى كند. كودكان بيمار يا خسته و يا آنهايى كه به تازگى عضو جديدى به خانواده آنها اضافه شده، يا بزرگسالانى كه اخيراً بيوه شده اند، و يا زن جوان باردار و يا مادرى كه فرزندان خردسالى دارد، همه در معرض اين ارزيابى هستند كه بيش از حد وابسته مى باشند؛ چرا كه در تمام اين حالات، رفتار دلبستگى شديد ظاهر مى شود و پافشارى كه بر آن مى شود، بيش از نيازى است كه آن موقعيت مى طلبد. به عبارت ديگر، در حالت هايى كه باعث ايجاد آن رفتار مى شود، اگر وابستگى بيش از حد، از محدوده طبيعى خارج نشود و اثرات مضرى بر رشد شخصيت نداشته باشد، مشكل ساز نمى باشد.

با اين حال، در همه سنين، افرادى هستند كه رفتار دلبستگى شديدى را نشان مى دهند، كه ارتباطى با شرايط پيش آمده ندارد. اگر اين رفتار از حد معيّن تجاوز كند، آنگاه يك رفتار بيمارگونه خواهد بود.هنگامى كه چنين فردى را مى بينيم، به سرعت مى فهميم كه مطمئن نيست موضوع دلبستگى او قابل دسترسى و پاسخ دهنده به نيازهاى او است يا خير، از اين رو، شگرد «چسبيدن

به موضوع دلبستگى» را در پيش مى گيرد.بهترين اصطلاح براى توصيف اين حالت، دلبستگى دلهره آميز يا دلبستگى نامطمئن است و اين نشان مى دهد كه اساس اين حالت، ترس فرد از اين است كه موضوع دلبستگى او در دسترس و يا پاسخگوى نيازهاى او نباشد.آنچه بيشترين تأثير را در ايجاد اين حالت دارد، تجارب فرد است كه اعتماد و اطمينان او نسبت به در دسترس بودن موضوع دلبستگى و پاسخگويى او به نيازهايش را زير سؤال مى برد.در زير، توصيف يك مادر شاغل را از حالت كودكش كه وارد مرحله دلبستگى بيش از حد شده بود، گزارش مى كنيم؛ البته مادر اين كودك تصور مى كرد رفتار كودكش طبيعى است. او توضيح داد:

«از آن هنگام كه كودكم دو ساله بود و من مجبور شدم سه بار او را ترك كنم و به بيمارستان بروم، كه هر كدام هفده روز طول كشيد، او ديگر به من اعتماد ندارد. به هيچ جايى نمى توانم بروم، نه خانه همسايه ها و نه براى خريد. بايد همه جا او را با خود ببرم. او نمى تواند مرا ترك كند. امروز وقت ناهار از مدرسه خارج شد و مانند ديوانه ها به خانه آمد و گفت: آه، مادر، فكر كردم باز رفتى! او نمى تواند گذشته را فراموش كند و تمام وقت در كنار من مى ماند.»

«نيوسن و نيوسن»، دو پژوهشگرى كه در اين زمينه تحقيق كرده اند، در خلاصه نتايج خود در مورد كودكانى كه وابستگى بيش از حد و ترس از جدايى نشان مى دادند نوشتند:

«اكثر ترس هاى بچه ها از جدايى، ريشه در واقعيت داشت. به اين معنى كه آن كودكان، خود و يا مادران شان مدتى را در بيمارستان سپرى كرده بودند

و يا اينكه در معرض نوع ديگرى از جدايى قرار گرفته بودند.»

با اين حال، بعضى از كودكان تجربه جدايى را داشته اند بدون اينكه همراه با اضطراب جدايى باشد. معلوم مى شود كه متغيرهاى ديگرى در اين مسئله سهيم هستند. متغيرهايى كه احتمال مى رود تأثير بيشترى داشته باشند، عبارتند از:

اول، تهديد كودك به ترك كردن او كه به منظور تربيتى به كار مى رود؛

دوم، تصور كودك مبنى بر اينكه مشاجرات والدينش ممكن است اين معنى را داشته باشد كه يكى از آنها او را ترك خواهد كرد.

در سايه شواهد فعلى به احتمال زياد، تهديد كودك به ترك او مؤثرترين عامل در اين زمينه است. نبايد فراموش كرد كه اين تهديدها نيروى عظيمى را در بر دارند، چرا كه جدايى براى كودك خردسال يك تجربه بسيار ترسناك و آزاردهنده است، همين طور «پيش بينى آن». دلبستگى دلهره آميز در كودكانى كه بدون مادر رشد يافته اند.

دو پژوهشگر به نام «بتزارد» و «بتزارد» به پژوهشى در مورد كودكان پرورشگاهى دست زدند و آنها را با كودكانى كه همراه با خانواده هاى خود زندگى مى كردند مقايسه نمودند. به رغم اينكه تلاش زيادى انجام شده بود تا محيط پرورشگاه شبيه محيط خانه باشد، ولى با اين حال فاصله زيادى با زندگى كودك در خانه و با خانواده داشت، حتى اگر خانواده، يك خانواده متوسط كارگر بود.

نتايج پژوهش آنان به شرح ذيل مى باشد:

1- براى اكثر كودكانى كه در خانواده زندگى مى كردند، موضوع دلبستگى، مادر بود و براى تعداد كمى، پدر بود كه روى هم رفته داراى دو موضوع دلبستگى بودند، ولى كودكان پرورشگاهى از آنجا كه توسط افراد متفاوتى سرپرستى مى شدند، داراى موضوع هاى دلبستگى گوناگونى بودند.

2- كودكان

پرورشگاهى در مقايسه با كودكان خانواده دار، دلبستگى دلهره آميزترى داشتند و ترس آنان از غريبه ها به شكل محسوسى بيشتر بود. آنها بيش از كودكان خانواده دار در غياب مربى خود گريه مى كردند، در صورتى كه كودكان عادى رفتن مادر را بهتر تحمل مى كردند [زيرا به بازگشت او اميدوار بودند].

در اين باره موردى را كه پژوهشگر ديگرى (شنورمان) مطالعه كرد، جالب توجه است. او دختر دو سال و نيمه اى را توصيف كرد كه در پرورشگاهى در لندن بزرگ شده بود. او از سگ ها و رفتن به تختخواب مى ترسيد. به رغم اينكه نشانه هاى او را علايم هراس (فوبيا)(3) دانستند، نيز بر خلاف اينكه نويسنده، آن را در چارچوب ترس از اختگى ناشى از ديدن تفاوت هاى دو جنس، تفسير مى كرد، ولى آشكار بود كه شروع اين نشانه ها ارتباط تنگاتنگى با نيامدن مادر براى ديدن هر شب او داشت. از بين رفتن علايم، با ازسرگيرى ديدارهاى مادر ارتباط داشت. عجيب نيست كه رفتار دلبستگى كودكان پرورشگاهى دلهره آميزتر است و يا اينكه ترس آنان از غريبه ها بيشتر است، چرا كه تجربه آنها در مورد موضوع دلبستگى بسيار متفاوت تر از تجربه كودكان عادى است. همين طور تفاوت اساسى بين الگوهاى ذهنى آنها از موضوع دلبستگى شگفت انگيز نيست؛ و اينها پايه انتظارهاى آينده او در مورد دسترسى و واكنش موضوع دلبستگى در آينده است، چرا كه كودكان عادى در خانواده باثبات خود زندگى مى كنند و ارتباط آسانى با موضوع دلبستگى خود نيز دارند. كه معمولاً به نياز آنها پاسخ مى گويد، در حالى كه كودك پرورشگاهى در جهانى بسيار متفاوت زندگى مى كند و دسترسى او به موضوع دلبستگى خود معمولاً بسيار مشكل است، زيرا افرادى

كه از او نگهدارى مى كنند، مرتب تغيير مى نمايند.

دلبستگى دلهره آميز، پس از يك دوره جدايى يا نگهدارى روزانه توسط يك فرد جانشين پس از يك دوره جدايى به وجود مى آيد، مخصوصاً اگر نگهدارى از كودك بر عهده افراد غريبه باشد

تأثير محيط زيست سالم بر انسان در آموزه هاى اسلامى

منبع:ماهنامه پاسدار اسلام

در اين نوشتار برآنيم تا با ذكر برخى از آيات و روايات و گفتار دانشمندان مسلمان و غير مسلمان تأثير محيط زيست طبيعى سالم بر انسان را مورد بررسى قرار دهيم.

مقدمه

به طور قطع يكى از امورى كه زمينه ساز سعادت و كمال انسان در دنيا و آخرت است، داشتن محيطى سالم و امن است، كه انسان بتواند در پناه آن، به تربيت جسم و جان خويش بپردازد و اصولاً يكى از وظائف مهم بشر كه حفظ جان است، جز با زيستن در محيط سالم و زيبا امكان پذير نيست. بدين سبب شرط اوليه داشتن روحى سالم، جسم سالم است و جسم سالم نيز فقط زمانى حاصل مى شود كه انسان از محيط زيست طبيعى سالم و دلگشا بهره مند باشد. محيط زيست طبيعى سالم تأثير شگرفى بر روح و روان آدمى دارد. محيط پاك و آراسته و خرّم، زندگى را شاداب و معطر مى سازد. شنيدن آواز روح بخش پرندگان، ترنم لطيف جويباران، آهنگ دلرباى چشمه ساران، صفاى سبز سبزه زاران، نسيم لطيف كوهستان، رقص دلنشين درختان و زيبايى شهر و ديار، همه و همه تأثير اعجاب انگيزى بر زندگى و حيات انسان دارند. هر كسى از تماشاى چنين منظره هاى زيبايى احساس آرامش و نشاط كرده و امنيت و آسايش را در حيات خويش لمس مى كند. بر عكس، آسيب رساندن به محيط زيست و نابودى طبيعت باعث وارد آمدن صدمات

و زيان هاى جبران ناپذيرى به بشريت مى شود.

افسردگى و افزايش بيمارى هاى روحى و روانى انسان امروز بدون ارتباط به آسيب رساندن به محيط زيست نيست. هيچ كس نمى تواند منكر بشود كه تخريب محيط زيست تأثير منفى بر شيوه رفتار آدميان مى نهد، و اثرات ويرانگرى بر اخلاق فردى و جمعى جامعه بشرى بر جاى مى گذارد. آب و هوا، درختان و گياهان، غذاها و ميوه ها و به طور كلى طبيعت و محيط زيست نقش عظيمى در زندگى بشر دارند. سلامت محيط زيست بر هوش و استعداد و لياقت هاى فردى اثر مى گذارد و ميانه روى در اخلاق و منش متأثر از ميانه روى در محيط زيست است. ساكنان مناطق معتدل كره زمين، داراى ويژگى ها و روحيه هاى خاص هستند كه مقايسه با جوامع ساكن در مناطق گرمسير و سردسير، از تفاوت بسيارى برخوردارند. محيط زيست افزون بر تأثير در قد و قامت و چگونگى اندام ظاهرى، بر فكر و انديشه و اعمال و رفتار انسان داراى تأثير شگرف است.(1)

قرآن كريم و روايات اسلامى فوائد بسيار آب، هوا، گياهان و درختان را با تعبيرهاى بسيار دقيق و گاهى شگفت انگيز برشمرده اند و از تأثير به سزاى آنها بر تن و روان آدمى سخن گفته اند. دانشمندان مسلمان و غيرمسلمان نيز با توجه به طبيعت، از تأثير حيرت آور آن بر جسم و جان انسان سخن ها گفته و در مقايسه با جامعه هاى مختلف بشرى تأثير فراوان طبيعت را بر اعمال و رفتار و فكر و انديشه و نيز خصوصيات ظاهرى انسان، تبيين و تشريح كرده اند. از اين رو، در اين نوشتار برآنيم تا با ذكر برخى از آيات و روايات و گفتار دانشمندان مسلمان و غير مسلمان تأثير

محيط زيست طبيعى سالم بر انسان را مورد بررسى قرار دهيم.

آثار روانى آب و هوا بر انسان از ديدگاه قرآن و روايات

در آموزه هاى اسلامى از تأثير طبيعت در انسان به گونه هاى مختلف، سخن به ميان آمده است، چنان كه قرآن كريم درباره اثر محيط زيست مى فرمايد: «و البلد الطيب يخرج نباته باذن ربّه و الذى خبث لايخرج الاّ نكدا...؛(2) سرزمين پاكيزه، گياهش به فرمان پروردگار مى رويد؛ اما سرزمين هاى بدطينت و شوره زار، جز گياه ناچيز و بى ارزش، از آن نمى رويد.»

از اين آيه شريفه استفاده مى شود همان طور كه طبيعت و سرزمين پاك در رشد و پرورش بهينه گياهان مؤثر است، در رشد و تكامل انسان نيز مؤثر مى باشد، و همان گونه كه از زمينهاى شوره زار، جز گياهان بى ارزش نمى رويد، محيط آلوده نيز تأثير منفى و اثرات زيانبارى بر تربيت انسان دارد. براين اساس، امام على(ع) در مذمت اهل بصره مى فرمايد: «اخلاق شما پست، پيمان هاى شما سست، سيره و روشتان دورويى و آب شهرتان شور(بدطعم) است.»(3) و در بيانى ديگر فرمود: خاك سرزمين شما بدبوترين خاكهاست؛ از همه جا به آب(سطح دريا) نزديكتر و از آسمان دورتر است (منطقه پست و پايين) كه 9دهم بديها در محيط شماست.(4)

آب تأثير شگرفى بر جسم و روح انسان دارد، به تعبير قرآن كريم «مايه حيات» همه چيز آب است.(5) و به بيان امام صادق (ع) طعم آب، طعم زندگى است: از امام صادق (ع) در باره طعم آب پرسيدند، حضرت فرمود: «براى يادگرفتن بپرس، نه براى به دشوارى انداختن؛ طعم آب، طعم زندگى است.»(6)

علامه مجلسى (ره) در تشريح اين حديث مى نويسد: «مراد از (طعم زندگى) اين است

كه طعم آب با ساير مزه ها قابل مقايسه نيست و از بالاترين وسايل براى ايجاد و بقاى حيات است؛ پس مزه آب، مزه حيات است.»(7)

نگاه مسلمانان به آب، نگاهى سرشار از قداست و پاكيزگى و عظمت است، آب وسيله اى است كه زمينه ارتباط آنان با معبودشان را فراهم مى سازد. در شريعت اسلام هيچ كس نمى تواند به راز و نياز با خدا بپردازد و در آستان مقدس او به نماز ايستد، مگر اين كه با آب خود را شستشو دهد(8) و اين شستشو با آب داراى خصوصيات ويژگى ه اى است كه اگر درست انجام شود، نام وضو و غسل به خود مى گيرد. هيچ مسلمانى نمى تواند به طواف خانه خدا بپردازد، جز آن كه زمينه آن را با آب فراهم آورده باشد و نيز تماس با خطوط قرآن كريم جايز نيست، مگر اين كه قبلاً زلال آب تماس گرفته باشد. آب نه تنها جسم ظاهرى را شستشو مى دهد، بلكه حالتى روحى و روانى در انسان ايجاد مى كند و به او تقدس مى بخشد.(9) و زمينه ساز راه يافتن به حريم مقدسات دينى مى شود.

قرآن كريم مى فرمايد: «و انزلنا من السماء ماءً طهوراً؛(10) ما از آسمان، آبى طهور فرو فرستاديم.»

مفسران در تشريح طهور گفته اند: طهور يعنى، بسيار پاكيزه كه خود به خود پاك است و غير خود را پاكيزه مى كند، چرك را از جسم شستشو مى دهد و پليدى هاى روحى را از روان مى زدايد.»(11)

در روايات اسلامى به مسلمانان توصيه شده است كه هرگاه براى تطهير يا وضو نگاهشان به آب افتاد بگويند: «الحمدلله الذى جعل الماء طهوراً و لم يجعله نجساً؛(12) سپاس خداى را كه آب را (طهور) قرار داد (پاك و

پاك كننده) و آن را پليد قرار نداده است.» بدين سان، آب با وصف پاك كنندگى، چهره اى مقدس به خود مى گيرد كه رفتن به حضور خالق يكتا بدون آن ميسر نمى شود و (و آن گاه كه آب يافت نشود و يا به دليلى براى شخص مضر باشد، بايد به جاى آن بر خاك پاك تيمم كرد.)(13) و تماشاى آب، شكر و سپاس الهى را مى طلبد. افزون بر اين، در روايات نگاه به آب جارى توصيه شده و آن را سبب جلاى چشم و افزودن روشنايى آن دانسته اند. چنان كه از امام صادق (ع) نقل شده است: «چهار چيز چهره را روشن و نورانى مى كند كه يكى از آنها نگاه كردن به آب جارى است.»(14)و نيز امام كاظم (ع) فرمود: نگاه به آب جارى چشم را جلا داده و به روشنايى آن مى افزايد.(15) بر اساس اين روايات نگاه كردن به آب جارى، خود نقشى به سزا در شادى و انبساط روحى داشته و علاوه بر روشن كردن چشم دل و افزايش بصيرت انسان، داراى تأثير قابل توجهى در تقويت نور چشم ظاهرى است. افزون براينها، برخى آبها، مانند آب باران، آب جوشيده، آب زمزم، آب فرات و ...مورد تمجيد بيشترى قرار گرفته و از آثار شگرف آنان بر جسم و روح آدمى اشاره شده است.

نقش تربيتى هوا

هوا نيز همانند آب يكى از عوامل فوالعاده مهم حياتى براي زندگى انسان است؛ عامل حياتى كه بدون آن حتى لحظه اى زندگى امكان پذير نيست. اين عامل حياتى اطراف زمين را فرا گرفته است و ما اكسيژن مورد نياز خود را به وسيله تنفس از هوا مى گيريم. در هوا مقادير زيادى اكسيژن

وجود دارد و گياهان نيز پيوسته اين موجود را تجديد مى كنند و نمى گذارند اين ماده حياتى از اندازه لازم كسر شود. در بيانات معصومان (س) از تأپير شگرف هوا بر جسم و جان سخن رفته و آثار مخصوص هواى هر فصل بيان شده است. در منابع روايى اسلام به منافع فراوان گرما و سرما در طول سال اشاره شده و نيز در قرآن و روايات «بادها» با اهميت تلقى شده اند. پيداست كه باد چيزى جز هوا نيست و اگر هوا حالت وزش به خود گيرد، باد ناميده مى شود.(16)

امام على (ع) درباره اثر هواى هر فصل بر انسان فرموده است: «از سرما در آغاز آن (فصل خزان) پرهيز كنيد و در پايان آن (فصل بهار) به اسقبال آن بشتابيد (در پاييز خود را بپوشانيد و در آغاز بهار از لباس هاى خود كم كنيد)؛ زيرا تأثير سرما بر بدنها و درختان يكسان است. اوّل سرما درختان را مى سوزاند (باعث ريزش برگها و خشكاندن درختان مى شود و پايان آن مى روياند درختان را به برگ و بار مى آورد).»(17)

كلام امام درباره تأثير طبيعت بر جسم و جان آدمى بسيار روشن و صريح است و همان گونه كه طبيعت بر جسم و بدن اثرگذار است، بر روح و روان بشر نيز اثرگذار مى باشد؛ حضرت در اين بيان حكيمانه به مقايسه بين سرماى پاييز و سرماى بهار پرداخته اند گر چه به ظاهر، سرماى ابتداى پاييز و سرماى ابتداى بهار از جهت درجه برودت يكسان مى نمايد و هر دو فصل را فصل اعتدال هوا به شمار مى آورند، ولى تأثير اين دو كاملاً متضاد بوده و اثرى مخالف يكديگر دارند.

ابن ميثم بحرانى

در شرح اين مطلب مى نويسد: پرهيز از اول سرما كه ابتداى پاييز است به اين دليل است كه تابستان و پاييز هر دو از جهت خشكى (يبوست) مشترك هستند و بدن ها با حرارت تابستان خو كرده اند؛ از اين رو، هنگامى كه با سرما مواجه شوند، به سرعت از آن متأثر شده و دو نيروى برودت و يبوست كه طبيعت ضعف و فناست در بدن قوى مى شود و به همين دليل درختان خشك شده و برگ هاى آنها مى سوزد و بدن ها ضعيف و لاغر مى شود... امّا سرما در آخر زمستان و طليعه بهار اثرى به عكس دارد؛ زيرا زمستان و بهار در طبيعت رطوبت، اشتراك دارند، ولى زمستان سرد است و بهار گرم و از اين رو سرماى آخر زمستان با حرارت بهارى ممزوج شده و از شدت سرما كاسته مى شود و اين اعتدال حرارت همراه با رطوبت زمينه مناسبى براى ايجاد طبيعت حيات و زندگى است و سبب رشد گياهان و به برگ و بار آمدن درختان و تقويت بدن انسان ها مى شود.(18) ابن ابى الحديد نيز ضمن تأييد سخن بالا، مواجه شدن بدن را با سرماى ابتداى پاييز به انسانى تشبيه مى كند كه ناگهان از مكان بسيار گرم به خانه بسيار سرد وارد شود، ولى مواجهه با سرماى طليعه بهار، موجب ضرر نيست؛ زيرا بدن با سرماى شديدترى در زمستان خود گرفته است.(19)

امام صادق (ع) در گفتگو با «مفضل بن عمر» به سودمندى بسيار در وجود سرما و گرما (در طول سال) اشاره فرموده و آن راسبب عبرت بشر و دليل محكمى بر تدبير حكيمانه الهى دانسته اند.

«(اى مفضل) به گرما و سرما با ديده عبرت

بنگر كه پياپى بر اين عالم وارد مى شوند؛ اين دو دما، با فزونى و كاستى و تعادل باعث شده اند كه فصول و تنوع هوا در سال پديد آيد و مصالح فراوان را در پى داشته باشند؛ اين دو (گرما و سرما) بدن ها را دباغى كرده و باعث پايدارى و استحكام آنها مى گردند؛ تأمل كن كه چگونه يكى از آن دو به تدريج وارد ديگرى مى شود و آن ديگرى اندك اندك كم مى شود و ديگرى آرام آرام افزوده مى شود تا هر يك به منتهى درجه خود در فزونى و كاستى برسند؛ اگر يكى از آن دو، ناگهان وارد ديگرى مى شد، باعث بيمارى و زيان بدن ها مى شد....»(20)

در قرآن و روايات اسلامى از تأپير مهم بادها در زندگى انسان و نقش عظيم آن در عدم تعفن اشياى روى زمين سخن به ميان آمده است. خداوند متعال در سوره مباركه ذاريات، سوره را با سوگند به بادها آغاز مى كند: «و الذاريات ذرواً» كه همه مفسران قرآن مراد از آن را بادها دانسته اند(21) و دليل آن را بيان پيامبر اكرم(ص)(22)و حديث امام على (ع)(23) در پاسخ سوال ابن كوا و... دانسته اند.

شيخ طوسى (ره) پس از بيان اين كه شايد مراد قسم به پروردگار بادها باشد، مى گويد: اگر قسم به خود بادها باشد دليل آن، عظمت مهمى است كه در سكون و وزش بادها، براى پراكندن ابرها و گردافشانى ميوه ها و غذاها نهفته است.(24) مرحوم طبرسى دليل قسم به بادها را دو چيز دانسته است: نخست سودمندى هاى فراوان در بادها براى بندگان؛ و دوم اين كه بادها دليلى بر وحدانيّت خداوند و نوآورى آفرينش اوست.(25) جالب اين است

كه خداوند پس از سوگند به بادها، به سه چيز ديگر سوگند خورده است: «فالحاملات وقراً فالجاريات يسراً فالمقسّمات أمراً»(26) گرچه مراد از آنها را ابرهاى حامل باران و كشتى ها و ملائكه دانسته اند، اما بعيد نشمرده اند كه مراد از اين سه نيز بادها باشند و فخر رازى اين احتمال را نزديكتر به واقع دانسته است؛ زيرا بادها افزون بر پراكنده كردن ابرها و گردافشانى غذاها، ابرها را حمل و جابجا كرده و در فضا به آسانى جريان داشته و ابرها را براي نقاط مختلف زمين تقسيم مى كند.(27) در هر صورت سوگند به بادها، نشان از نقش عظيم بادها بر زندگى بشر و تأثير آن بر جسم و جان انسانهاست؛ روايات اسلامى اين نكته را به روشنى بيان كرده و متذكر شده اند كه بادها باعث عدم تعفّن اشياى روى زمين هستند و اگر بادها وجود نداشتند، تعفّن اشيا و آلودگى محيط زيست بشر، مشكلات بسيارى را براى انسان به وجود مى آورد.

امام صادق(ع) در اين باره فرمود:

«اگر چند روز بادها حبس شده و نوزند، همه چيز تغيير پيدا كرده و فاسد مى شوند.»(28)

علامه مجلسى در شرح اين حديث مى نويسد: بادها باعث دفع فساد از اشياى روى زمين مى شوند و به منزله روح و بدن هستند كه هرگاه روح از بدن خارج شود، بدن متعفن مى شود، چنان كه اگر باد نوزد، فساد و تعفن روى زمين را فراخواهد گرفت.(29)

امام صادق (ع) در گفتگو با مفضل، به تفصيل از سودمندى هاى باد سخن گفته كه هر يك با واسطه و يا بدون واسطه بر جسم و جان انسان اثر مى گذارند، حضرت مى فرمايد: «باد باعث خوشبوئى اجسام بوده و ابرها

را از جايى به جايى منتقل مى كند تا سود آن به عموم مردم برسد و نيز باعث برانگيختن و پديد آمدن ابرها و پراكنده كردن آنها و بارور شدن گياهان و درختان(30) و حركت كشتى ها و سد شدن آب و خشك شده رطوبت ها و لطيف شدن غذاها و بر افروختن آتش و زنده شدن چيزهاى روى زمين مى شود.»

«پس اگر باد نبود گياهان خشك و شكسته و همه چيز فاسد شده و حيوانات مى مردند.(31) نمى نگرى (اى مفضل) كه هنگام خوابيدن و ركود باد چگونه مصيبت برپا مى شود و جان ها را در معرض هلاكت مى افكند، سالمان را بيمار و بيماران را ناكار و ميوه ها را فاسد و سبزى ها را متعفن مى گرداند، و «وبا» را به دنبال دارد و غلات را نابود مى كند.»(32)

ابن عباس باد را لشكر بزرگ خداوند دانسته است. از وى گزارش شده است كه آب و باد دو لشكر از لشكرهاى الهى اند و باد لشكر بزرگ خداست.(33)

تأثير محيط زيست بر انسان از ديدگاه انديشمندان اسلامى و غير اسلامى

تأثير محيط زيست در زندگى انسان را كسى نمى تواند ناديده انگارد. اين موضوع از چنان اهميتى برخوردار است كه دانش جديد به عنوان «اكولوژى» در كنار ساير دانش ها پديدار گشته است. اين دانش، عبارت است از: «مطالعه روابط ميان موجودات و محيط زيست آنها» بنابراين، «اكولوژى انسانى» تحقيقى درباره تأثير انسان بر روى محيط زيست و تأثير محيط زيست بر انسان مى باشد. و محيط زيست به قول «راجرز» (متخصص دانش اكولوژى) نه فقط شامل وسائل مادى و فضاى محيط بر دنياى انسان مى گردد، بلكه اشياى غير مادى (فرهنگ) را نيز در برمى گيرد، مى باشد.(34) و كه

در واقع طيف گسترده اى از عوامل احاطه كننده، اعم از انسانى و غير انسانى، ملموس و غيرملموس را «محيط» گويند.(35)

انسان موجودى تأثير پذير است؛ محيط اطراف بر او اثر مى گذارند و شخصيت او در محيط زندگى او شكل مى يابد.

دانشمندان مباحث تربيتى، محيط زندگى انسان را به دو نوع مهم تقسيم كرده اند:

الف - محيط اجتماعى:منظور از محيط اجتماعى، انسان ها و روابط و پيوندهايى است كه افراد يك جامعه را احاطه نموده است. پيوندهاى فرهنگى كه به وسيله رسانه هاى جمعى و مجلات و نشريات و كتب و صدا و سيما صورت مى گيرد. و پيوندهاى اقتصادى كه به وسيله داد و ستد و ... و پيوندهاى سياسى به وسيله حكومت، و پيوندهاى اخلاقى ... كه بين افراد حاكم است. و خلاصه عوامل تشكيل دهنده محيط اجتماعى، موضوعاتى است كه در دانش اجتماعى و علوم انسانى مورد بحث قرار مى گيرد. اين نوع محيط در تكوّن شخصيت انسان نقش به سزايى دارد كه در مباحث تربيتى بايد بحث شود.

ب - محيط جغرافيايى (طبيعى): منظور از آن، همه عوامل در برگيرنده انسان است و آن عبارت از: آب و هوا، نور و حرارت، مسكن و خوراك، پوشاك و.... هر امر مادى كه انسان به آنها احاطه شده است، به مقدار قابل ملاحظه اى در تكون شخصيت او مؤثر است و هر انسانى تا حدى صفات و خلقياتش متناسب با محيط زيست طبيعى اوست؛ چنان كه محيط زيست طبيعى در تشكيل صفات جسمانى، از سفيدى و سياهى و رنگ مو، چاقى و لاغرى و بلندى و كوتاهى قد و مزاج و ساير صفات جسمانى تأثير به سزايى دارد.

متفكران

و دانشمندان نيز از ديرباز به اين نكته مهم توجه داشته و به مناسبت هايى آن را يادآور شده اند؛ آنان معتقدند كه شرايط زندگى و آب و هوا و شرايط جغرافيائى در زندگى انسان و در تكون شخصيت وى تأثير به سزايى دارد. توجه به محيط جغرافيايى، ويژه تنها ژئوپوليتنها نيست، بلكه انديشمندان، فلاسفه، سياستمداران، نظاميان و علماى اجتماع از هردوت و ارسطو گرفته تا ابن سينا و منتسكيو و ابن خلدون، رابطه اقليم را با رفتار انسانى مورد بررسى قرار داده اند. پيروان مكتب بقراط در قرن پنجم قبل از ميلاد، تأثير آب و هوا و شرايط جغرافيائى را در عادات و اخلاق و فيزيولوژى انسان مطرح ساختند.

ارسطو، بر اين باور بود كه: انسان و محيط زيست دو چيز جداناپذير از يكديگرند؛ به نظر وى، انسان هم از عوامل جغرافيايى (محيط طبيعى) و هم از نهادهاى سياسى، تأثير مى پذيرد.(36)

فيلسوف مشهور، ابن سينا، پستى و بلندى هاى زمين را در چگونگى سامان يابى تن و روان آدمى مؤثر مى دانست. وى كوهستانى بودن منطقه سكونت انسان را سبب چالاكى و دليرى دانسته و متقابلاً بر اين باور بود كه پستى و خفگى منطقه سكونت، افسردگى و بيمارى را در پى دارد. وى دراين باره مى نويسد:

«ساكنان مناطق مرتفع و كوهستانى، نيرومند، قوى بنيه، دلير و چالاك اند و كسانى كه در مناطق خوش آب و هوا سكنى گزيده اند از نشاط و شادابى و سلامتى خاصى برخوردارند.(37) مردمان سرزمين هاى مرتفع، تندرست، نيرومند، چست و چالاك و داراى عمر زياد هستند، و ساكنان مناطق سنگلاخى داراى تن سخت و در هم فشرده و مفاصل محكم اند، قوى بنيه و در جنگ ها دليرند، در ياد گرفتن حرفه ها

زيرك و اغلب كم خواب و بد اخلاق هستند.»(38)

همان گونه كه پستى و بلندى سرزمين ها، بر ساكنان آنان تأثير مى گذارد، بادها و نسيم هاى فصلى و نيز آب و هوا مناطق گوناگون بر جسم و جان انسان داراى تأثيرهاى متفاوتى هستند. باد پاييزى بدن را خشك و پژمرده مى كند و بر عكس نسيم دلنواز بهارى روح افزاست، دل را جلا مى دهد، خستگى را از تن مى زدايد و آدمى از نشاط و شادابى زايد الوصفى برخوردار مى شود.

ساكن مناطق گرمسير، در مقايسه با مردم ناطق سردسير، داراى تفاوت هاى بسيارى در جسم و جان و تن و روان هستند؛ آب و هواى مناطق مسكونى آنان نه تنها به رنگ پوست و زيبايى اندام تأثير مى گذارد، بلكه حتى خلق و خوى آنان نيز، از آن متأثر مى شود. دانشمندان مسلمان همواره بدين نكته توجه داشته و بر آن تأكيد كرده اند، از اين روى به تعريف آب و هواى خوب و بد پرداخته اند. ابن سينا معتقد بود كه ساكنان مناطق سردسير، نيرومند و از دل و جرأت بيشترى برخوردارند و اگر منطقه مسكونى آنان مرطوب نيز محسوب شود، مردمانش چاق و تر و تازه اند. وى همچنين مردم مناطق مرطوب را به زيبا رويى توصيف كرده و در عين حال بر اين نكته توجه مى دهد كه آنان در ورزش زود خسته مى شوند. همچنين او متذكر مى شود كه روحيه و حالات و رفتار مردم مناطق خشك كاملاً برعكس حالات و رفتار مردم مناطق مرطوب است.(39)

ابن سينا به طوركلى در معرفى هواى خوب و بد چنين مى گويد: «هواى خوب و مطلوب، هوايى است كه آزاد باشد و مواد خارجى از قبيل بخار و

دود با آن نياميخته باشد و نيز در بين ديوارها و سقف محبوس نباشد (و آن در صورتى است كه تباهى فراگير بر هوا عارض نشده باشد و گرنه هواى جاهاى سرپوشيده سالم تر است) و بوى بد به دور باشد؛ هواى آزاد علاوه بر شرايط يادشده، لازم است از نسيم هاى مطبوع مدد گيرد. بديهى است كه بادهاى سلامت بخش غالباً در بلندى ها و جلگه هاى هموار مى وزد.»(40)

به طوركلى مى گوييم هوايى كه بعد از غروب خورشيد زود سرد شودو هنگام طلوع خورشيد زود گرم شود، هوايى لطيف است و در حالت عكس مخالف آن، بدترين هوا آن است كه دل را افسرده و نفس را تنگى بخشد.(41)

ابن سينا در مورد هواى آلوده مى گويد: هواى آلوده، تنفس را تنگ و اخلاط را زياد مى كند. وجود هواى آلوده را با دو علامت مى توان تشخيص داد: نخست اين كه در چنين هوايى ستارهگان كوچك در آسمان به زحمت ديده مى شوند؛ دوم اين كه درخشندگى ستارگان درخشان كاهش مى يابد و اين اجرام مرتعش به نظر مى رسند.(42)

منتسكيو در قرن هيجدهم به تفصيل از آثار شرايط جغرافيائى سخن گفت. منتسكيو عوامل جغرافيائى مانند، اقليم، منابع طبيعى، كوهستانى بودن يا جزيره نشينى و صحرانشينى را بر خلق و خوى اقوام مؤثر مى داند. منتسكيو در اثر مشهور خود «روح القوانين» درباره طبيعت و آب و هوا بحث كرده و مى گويد: صفات روح و عواطف انسانى در اثر آب و هواهاى مختلف تفاوت دارند. او مى گويد كه هواى سرد منتهى اليه الياف خارجى بدن ما را منقبض مى كند و اين انقباض باعث افزايش فعاليت آنها شده، موجب برگشت خون از انتهاى بدن به طرف قلب شده

و هواى سرد طول اين الياف را كمتر نموده و بر نيروى آنها مى افزايد. برعكس هواى گرم منتهى اليه الياف را سست و دراز مى كند و از نيرو و قابليت حركت آن مى كاهد. از نظر منتسكيو انسانى كه در اقاليم سردسير پرورش مى يابد داراى قوت بيشتر، قلبى قوى تر، اعتماد به نفس، گذشت، عدم انتقام، صداقت و دورى از حيله و نيرنگ است.(43) همچنين وى مى نويسد: «در كشورهاى شمال، بدن شبيه به يك ماشينى است كه سالم و خوب شناخته شده باشد؛ اما زمخت است. چنين بدنى لذت خود را در چيزهايى مى داند كه بيشتر اعمال بدنى را تحريك كند و بنابراين از شكار و مسافرت و جنگ و شراب لذت مى برند. در كشورهاى شمالى ملتهايى خواهيد يافت كه كمتر معايب دارند و به اندازه كافى صداقت و صراحت لهجه و تقوى در آنها يافت ميشود؛ ولى به كشورهاى گرمسير وقتى نزديك مى شويد، گمان خواهيد كرد كه از سرچشمه اخلاق دور مى شويد. عواطف شديد توليد جنايات بزرگ مى كند هر كس مى خواهد مزاياى تسكين اميال و عواطف را از دست ديگرى بربايد و به خود تخصيص دهد.»(44) وى در همان اثر معروفش مى نويسد: «آب و هواى گرم، كم و بيش موجب سستى مى شود و برعكس در آب و هواى سرد اثرى است كه سكنه آن نقاط را كم و بيش نيرومند مى نمايد و مى توانند زحمات سخت و طولانى را تحمل كنند؛ اين موضوع نه تنها با مقايسه ملل و كشورهاى مختلف ثابت مى شود، بلكه هرگاه در يك كشور نيز سكنه نقاط گرمسير و سردسير آن را با هم مقايسه نمائيد، اين حقيقت به دست مى آيد. مثلا جرئت

و فعاليت ملل شمالى چين زيادتر از فعاليت ملل جنوبى آن كشور است و همين طور فعاليت سكنه كره شمالى از سكنه جنوبى آن بيشتر مى باشد.»(45)

مورخ مشهور ابن خلدون نيز در مقدمه خويش تأكيد فراوانى بر آب و هوا و نقش آن در امر عمران و آبادانى نموده است؛ وى معتقد است كه ساكنان مناطق معتدل (كه از حرارت سوزان جنوب و سرماى شمال كره زمين در امانند) از جهت خلق و خوى و صورت و سيرت در اعتدال قرار دارند و براى ايجاد تمدن و عمران، معاش و اقتصاد و هنر و دانش مناسب ترند. او مرز اين بحث را تا مسئله نبوتها پيش برده و دليل بعثت انبياء در اين مناطق را (چرا كه خبري از بعثت پيامبرى در مناطق قطب شمال يا جنوب به ما نرسيده است) در همين نكته دانسته و رشد علوم و صنايع و ... را در اين مناطق در ارتباط با همين مطلب مى داند و متذكر مى شود كه دورى از اعتدال در آب و هوا، موجب دورى از دانش و دين و نيز دورى از رفتارهاى انسانى مى شود.

ابن خلدون مى افزايد: «محيط زيست بر هوش و استعداد، درايت و كفايت فردى اثر مى گذارد و سلامتى عقل و روح و ميانه روى در اعمال و رفتار در گرو سلامت محيط زيست است. ساكنان مناطق معتدل كره زمين، از نشاط و شادابى ويژه اى برخوردارند، روش آنان معتدل و منشى ميانه دارند، افراط و تفريط در زندگى آنا كمتر و آبادانى و عمران در مناطق آنان بيشتر است. اعتدال بر جسم و رنگ پوست و اخلاق و عقايد آنان حاكم است، دورانديشى و تعقل

در امور و شيوه آنهاست و سبك سرى و شادى بيش از حد كمتر در بينشان رواج دارد، نوع قد و قامت، رنگ و چگونگى اندام ظاهرى و درونى و حتى فكر و انديشه و اخلاق و منش هركس به طبيعت و محيط زيست وى بستگى دارد.»(46)

همچنين مى گفت: «مردم سكن در كوهستان ها، يعنى مناطق سرد، بيشتر آينده نگر و اهل تفكر و سحر خيزند و همواره آذوقه سال آينده را فراهم مى آورند.»(47)

ارسطو نيز بر اين مسئله تأكيد دارد كه: «مردم اروپا دليرند، ولى كم هوش، ليكن مردم آسيا هوشمندند.»(48)

از مطالب ذكر شده درمى يابيم كه پستى و بلندى سرزمين ها و نيز گرمسير و سردسير بودن آب و هواى مناطق (شرايط اقليمى) مختلف بر جسم و روح آدمى تأثير بسيار مهمى دارند؛ به طورى كه حتى شكل ظاهرى و رنگ پوست هركس با منطقه مسكونى او در ارتباط مستقيم است و علاوه بر آن، شرايط اقليمى بر خلق و خوى و رفتار و منش انسان اثر قابل توجهى دارد.

نكته شايان ذكر اين كه، محيط جغرافيائى حتى بر سياست، اجتماع، و اقتصاد، نيز تأثير مى گذارد؛ به گونه اى عده اى از دانشمندان، عقب ماندگى و يا پيشرفت جوامع بشرى را مربوط به موقعيت جغرافيائى و اوضاع اقليمى آن مى دانند. گروهى ديگر از دانشمندان دائره تأثيرگذارى موقعيتهاى جغرافيائى را آنقدر وسعت داده اند كه حتى موسيقى، سازها، نواها و رقص هاى اقوام مختلف را بازتاب اوضاع و احوال جغرافيائى و اقليمى مختلف آنها مى دانند. گروهى از دانشمندان معتقدند كه عوامل ژئوپوليتيكى تأثير مستقيمى در منازعات و بحرانهاى قومى داشته و طبيعت و ساختار جغرافيائى جوامع نقش بزرگى در ساختار روحى مردم

نيز ايفا مى كند. آنها مى گويند: كوه هاى بلند و سر به فلك كشيده، معلمان بزرگى اند كه غرور و سركشى را بر ساكنان خود مى آموزند و زندگى در آغوش آنها روحيه انسان را سخت و مقاوم بار آورده و ساختار روانى او را به شكل كوه در مى آورد. طبيعت نقش مؤثرى در هويت ملتها و تمدنها داشته كه صفحات نخستين تاريخ بشر گواه روشنى بر آن است.

تأثير گياهان در انسان از نظر اسلام

گياهان و درختان، سهمى به سزا و نقشى بسيار مهم در زندگى بشر دارند. تلطيف هوا، تعادل دماى محيط، حفاظت از خاك و تأمين بخشى از مواد غذايى مورد نياز انسان و ساير موجودات، بخشى از سودمندي هاي فراوان آنهاست. افزون بر اينها، گياهان و به طوركلى فضاى سبز كه شامل مراتع و جنگلها و پاركها مى شود، تأثير بسيار مثبتى بر روح و روان آدمى دارند. تماشاى گلبرگ هاى لطيف و خوش رنگ، غنچه هاى زيبا و بانشاط، شكوفه هاى دلربا و جذاب، گلهاي رنگارنگ و باطراوت، تركيب موزون برگها، چشم انداز بهجت آور بوستان ها و جنگل ها، انسان را غرق در لذت و شادى مى كند. افسردگى ها و غمها را مى زدايد و در وى تازگى سرورآميز مى آفريند. تماشاى گياهان خرم و سرسبز و نگاه به مناظر جذاب آنها، از مواردى است شريعت اسلام بدان دعوت نموده است، و تعبيرهاى پيشوايان معصوم (ع) نيز در بيان فوائد فراوان اين نعمت هاى خدادادى (گياهان)، بسار حيرت انگيز است.

قرآن كريم در چندين آيه، گياهان را «شادى آفرين» دانسته و آنها را به «بهجت انگيزى» توصيف مى كند كه به جهت اختصار به سه آيه شريفه اشاره مى كنيم:

قرآن كريم مى فرمايد: «و ترى الارض هامده، فإذا انزلنا عليها الماء

اهتزّت و ربت و انبتت من كل زوج بهيج؛(49)زمين را مرده و فسرده مى بينى و چون آب باران بر آنها فرستيم، بجنبد و بر دمد و انواع گياهان زيبا و شادى آفرين بروياند.»

واژه «بهيج» از ماده «بهج و بهجه» است كه به معناى شادى، خوشحالى و سرورى است كه از نيكويى و زيبايى چيزى برخيزد. چنان كه مفسر بزرگ شيعه، شيخ طوسى (ره) مى فرمايد:

«بهجت، چشم انداز زيبايى است كه وقتى انسان بدان مى نگرد، غرق در شادى و سرور مى شود ...(50) و «بهيج» صورت زيبايى است كه تماشاى آن لذت آور و سرورآفرين است.»(51)اين آيه شريفه مشعر بر اين است كه در پرتو فرود آمدن باران، زمين جنبشى سرورآميز را آغاز مى كند و در پى آن، اناع گوناگون گياهان در آن مى رويد و سبزى و خرمى آن چشم هر بيننده اى را مى نوازد و قلبش را سرشار از شادى و بهجت مى نمايد.

همچنين در آيه اى ديگر مى فرمايد:

«و الارض مددناها و القينا فيها رواسى و انبتنا فيها من كل زوج بهيج؛(52) زمين را بگسترديم و در آن كوه هاى بلند و استوار نهاديم و از هرگونه گياه زيبا و بهجت افزا در آن رويانديم.»

همچنين در اين باره در آيه ديگر خداوند متعال وصف زيباى «ذات بهجه» را به درختان داده و مى فرمايد: «و انزل لكم من السماء ماء فانبتنا به حدائق ذات بهجة؛(53)خداوند براى شما از آسمان آبى فرو فرستاد كه بدان بوستان هاى خرم و شادى آفرين رويانديم.» اين طراوت، نشاط و بهجت انگيزى گياهان و درختان در انسان انگيزه اى ايجاد مى كند و او را به سمت عمران و آبادانى زمين و اميدوارى به زندگى سوق مى دهد. چنان كه علامه شعرانى (ره) در

اين باره مى نويسد: «خرمى گياه سبز و درخت و گل و شكوفه كه در اين آيات ذكر شده است، در انسان رغبت و نشاطى به وجود مى آورد كه زمين را آباد كند و كشت و زرع بسيار شود و روزى مردم فراح گردد.»(54)

در سخنان گوهربار معصومان (ع) نيز از تأثير بسيار مثبت گياهان و درختان در جسم و روح آدمى، تعبيرهاى گونانى آمده است.

در برخى از قبيل روايات، از تأثير مناظر سرسبز بر تقويت ديده و بصيرت انسان و زودن افسردگى ها و از بين رفتن بيمارى ها روحى و روانى، سخن به ميان آمده است، و در بعضى از رقابت لذت تماشاى گياهان با لذت هاى ديگر بحث شده است، كه به جهت اختصار، به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

در روايتى از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود: «چهار چيز چهره را نورانى و روشن مى كند كه يكى از آنها تماشاى گياهان خرّم و سرسبز است.»(55)

از امام كاظم(ع) نيز روايت شده كه فرمود: «ثلاثة يجلين البصر، النظر الى الخضرة و النظر الى الماء الجارى و....؛(56) نگاه به گياهان خرم و سرسبز، چشم را جلا مى دهد و بر روشنايى آن مى افزايد.» گاهى احتمال داده مى شود كه مراد از اين گونه روايات اين است كه نگاه كردن بر سبزى و خرمى گلها و گياهان، بر بصيرت آدمى مى افزايد و چشم دل را روشن مى سازد؛ زيرا در برخى تعبيرها، اين گونه آمده است:

«نگاه به سبزى و نشستن روبه روى كعبه (و نگريستن بدان) .... و پاكيزه نگه داشتن محل سكونت، بر قوت ديده مى افزايد.»(57)

اما با امعان نظر درمى يابيم كه ذكر موارد ديگرى در رديف گياهان سرسبز،

همچون «آب جارى» و «سرمه كشيدن هنگام خواب»، شاهد بر اين است كه موارد ياد شده در روايات، علاوه بر روشن كردن چشم دل و افزودن بر بصيرت آدمى، كه با نظاره و تأمل عميق در تمام مخلوقات الهى به دست مى آيد داراى تأثير مهمى در تقويت نور چشم ظاهرى است.

در روايتى از امام رضا (ع) نقل شده كه فرمود : «الطيب نشره و العسل نشره، و الركوب نشره و النظر الى الخضره نشره؛(58)بوى خوش، عسل، سواركارى و نگاه به مناظر سرسبز و خرم، باعث نشاط و شادى مى شود.»

بر طبق اين نقل، نگاه به مناظر جذاب و سرسبز گياهان برخى از بيمارى ها را روحى و روانى را از بين مى برد و افسردگى ها و غمها را مى زدايد. چنان كه تشريح منعاى واژه «نشره» مؤيد آن است : «نشره چيزى است كه موجب آرامش وراحتى اعصاب. مى شود، پس از آن كه دچار بيمارى و افسردگى شده است.»

از مجموع روايات ياد شده درمى يابيم كه تماشاى سرسبزى و خرمى گياهان و درختان لذت بخش و شادى آفرين است؛ به گونه اى كه گاه شگفتى و حيرت انسان را برمى انگيزد و با ديگر لذتها و خوشى ها رقابتى پيروزمندانه مى كند.

امام صادق (ع) به مفضلّ مى فرمايد: «مع ما فى النبات من التلذذ بحسن منظره و نظاراتها التى لايعدلها شى ء من مناظر العام و ملاهيه.»(59)

امام صادق (ع)، در ابتدا متذكر منافع فراوان گياهان و درختان و استفاده بيشتر از آنها مى شود، و آن گاه مى فرمايد: نگاه كن به گل هاى رنگارنگ، شكوفه هاى زيبا و درختان سرسبز و خرم، جنان لذتى به آدمى مى بخشد كه هيچ لذيى را با آن برابر، نمى توان كرد.

در منابع روائى اسلام، بر اين نكته تاكيد شده كه «سفره هاى خويش را با سبزى آراسته كنيد» و نهادن سبزى در سفره، در رديف «بسم الله» ذكر شده است:

«سفره هاى خود را با سبزي، سرسبز كنيد؛ زيرا وجود سبزى در سفره همراه با بسم الله، دوركننده شيطان است؛ در روايتى ديگر آمده است: سفره هاى خود را با سبزى زينت دهيد.»(60)

در روايت ديگرى، «حنّان» گزارش مى كند كه: «من همراه امام صادق (ع) بر سر سفره بوديم، حضرت سبزى ميل فرمود، ولى من به دليلى سبزى مصرف نمى كردم، امام به من فرمود: مگر نمى دانى كه هيچ گاه براى اميرالمؤمنين، على (ع) غذا نمى آوردند، مگر اين كه در كنار آن سبزى وجود داشت؟ گفتم چرا؟ حضرت فرمود: دلهاى مؤمنان سبز است و به سبزى اشتياق دارد.»(61)

بر اساس روايت ديگرى امام كاظم (ع) فرمود: «اما علمت انّى لا آكل على مائدة، ليس فيها خضرة؟؛(62) من از سفره اى غذا نمى خورم كه در آن سبزى نباشد.»

روايات ياد شده، به روشنى بر اهميت نظاره و مصرف سبزى ها دلالت دارد و تأكيدى است بر تأثير سبزى ها بر جسم و روح آدمى.

برخى از روايات تأثير مثبت و شگرف استشمام گلها و يا درختان ويژه اى را در روان آدمى برشمرده است؛ چنان كه امر به استشمام گل سرخ و نرجس و... شده است و بوى عطرآگين ملائكه به بوى خوش گل تشبيه شده است.

امام كاظم (ع) به نقل از پدران بزرگوارش (ع) از پيامبراكرم (ص) نقل مى كند كه حضرت فرمود: «بوى خوش فرشتگان الهى، بوى (دل انگيز) گل است...»(63)پيامبر اكرم (ص) در اهميت استشمام گل سرخ فرمود: «هركس مى خواهد بوى عطرآگين مرا ببويد، گل

سرخ را استشمام كند.»(64)

درباره گل نرجس نيز از پيامبر اسلام (ص) نقل شده كه فرمود: «گل نرجس را حد اقل در هر روز يا در هر هفته يا در هر ماه يا در هر سال و يا در طول عمر يكبار ببوئيد؛ زيرا در دل انسان مايه اى از جنون و جذام و برص وجود دارد كه استشمام گل نرجس آن را ريشه كن مى كند.»(65)

از امام على (ع) نيز نقل شده كه فرمود: «گل نرجس را حد اقل در هر سال يك بار ببوئيد؛ زيرا در دل انسان حالتى است كه تنها گل نرجس آن را مى زدايد.»(66)

در روايتى از امام رضا (ع) نيز نقل شده كه فرمود: «استشمام گل نرجس را به تأخير نيندازيد؛ همانا بوئيدن آن مانع از ابتلاء به زكام در زمستان است.»(67)

بديهى است، اين گونه روايات، بيانگر اهميت استشمام گل به ويژه گل سرخ و گل نرجس و بيان كننده تأثير مهم و شگرف آن بر جسم و روان آدمى است.

از آنچه گذشت درمى يابيم كه غنچه ها، شكوفه ها، درختان، جنگلها و مراتع از زيباى هاى طبيعت اند كه خداوند در زمين به وديعت نهاده است.

اساساً تأمل عميق در مظاهر زيباي عظيم آفرينش در جسم و روح آدمى سه اثر بسيار بزرگ دارد:

الف - تماشاى طبيعت سرسبز و اصولاً شگفتى هاى زيباى جهان هستى مى تواند انسان را به نظاره زيبايى هاى نامحسوس رهنمون كند؛ به گونه اى كه حقايقى چه به طور مستقيم و چه به طور غيرمستقيم براى انسان روشن خواهد گشت كه حتى در احساس عظمت ملكوت درونى و ملكوت بيرونى ظاهر خواهد گشت، ولى متأسفانه چه اندك اند افرادى كه قدرت گذشت از سطوح

ظاهرى درون و بيرون به اعماق حقايق و به قول افلاطون از سايه ها به واقعيات را بوده و از اين راه به معرفت هاى والاترى در قلمرو درون ذات و برون ذات موفق شوند.

ب - غم ها را مى زدايد، به انسان آرامش و آسودگى خاصى مى بخشد و او را شاد و خوشحال مى كند.

ج - خداوند روح بشر به گونه اى آفريد كه استعداد بسيار گسترده اى دارد كه بدون ارتباط با زيبايى ها، راكد و خنثى مى گردد و در نتيجه روح تنها با كميت و گسترش هاى مادى محض ارتباط پيدا مى كند و خود را در قفس مى بيند.

پى نوشت ها:

1. مقدمه ابن خلدون، ص 82.

2. سوره اعراف، آيه 58.

3. صبحى صالح، نهج البلاغه، خ 13.

4. همان.

5. سوره انبياء، آيه 30.

6. بحارالانوار، ج 66،ص 447.

7. همان.

8. داشتن وضو يا غسل شرط تكاليف واجب است و براى انجام دعاها و تكليف هاى مستحبى، مستحب است و اصولاً وضو داشتن در تمام حالات در اسلام امرى نيكوست. (ر.ك: عروة الوثقى، ج 1،ص 141وسائل الشيعه، ج 1،ص 258.

9. وسائل الشيعه، ج 1،ص 276.

10. سوره فرقان،آيه 48.

11. ر.ك: تفسيرالميزان، ج 15،ص 226،تفسير مجمع البيان، ج 7،ص 301،تفسير كشاف، ج 3،ص 284.

12. وسائل الشيعه، ج 1،ص 110و 282.

13. سوره نساء،آيه 43 ،سوره مائده،آيه 6.

14. بحار الانوار، ج 76،ص 289.

15. همان، ج 10،ص 246و ج 59،ص 144.

16. در گفتگو بين امام صادق(ع) و مفضل نيز به اين نكته اشاره شده است: «و منه ج الهواء( الريح الهابة». بحارالانوار، ج 3،ص 120.

17. نهج البلاغه، فيض الاسلام، ص 1146،حكمت ؛123 صبحى صالح، ص 491،حكمت 128.

18. كمال الدين هيثم بن على بن ميثم بحرانى، شرح نهج البلاغه، قم، انتشارات دفترتبليغات، ج 5،ص 311.

19. شرح نهج البلاغه، ج 18،ص 319.

20. بحار

الانوار، ج 3،ص 118.

21. ر.ك :روح المعانى ، آلوسى، ج 27 - 28،ص 2،مجمع البيان ، طبرسى، ج 9،ص 254،تبيان، طوسى، ج 9،ص 379،تفسير شبر، ص 486،تفسير كشاف، زمخشرى، ج 4،ص 394.

22. روح المعانى، ج 28-27،ص 2.

23. كشاف، ج 4،ص 394.

24. التبيان، ج 9،ص 379.

25. مجمع البيان، ج 9،ص 254.

26. سوره ذاريات،آيه 4-2.

27. تفسير الميزان، ج 18،ص 369،كشاف، ج 4،ص 394.

28. بحارالانوار، ج 57،ص 15.

29. همان.

30. بارور كردن گياهان توسط بادها در قرآن نيز مطرح شده و رياح لواقح ناميده شده اند، سوره حجر،آيه 22.

31. بحارالانوار، ج 57،ص 7و ج 3،ص 102.

32. همان، ج 3،ص 119.

33. همان، ج 57،ص 18.

34. ادوارد، س، راجرز، اكولوژى انسانى و بهداشت، ديباچه مؤلف، ترجمه: دكتر سياوش آگاه، چاپ اول، سال 1348،مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعى.

35. ر.ك: جميز بابر و مايكل اسميت، ماهيت سياستگذارى خارجى، ترجمه دكتر سيف زاده، ص 135،چاپ اول، سال 1373،تهران، نشر قومس.

36. همان، ص 138-134.

37. قانون، ابن سينا، كتاب اول، ترجمه عبدالرحمن شرفكندى (هه ژار)، چ: ششم، سروش، 1370،ص 213.

38. همان، ص 213.

39. همان.

40. قانون در طب، كتاب اول، ص 197.

41. همان، ص 214.

42. همان، ص 199.

43. منتسكيو، روح القوانين، ص 230.

44. همان، ص 233.

45. همان، ص 274.

46. مقدمه ابن خلدون، ص 86-82.

47. همان، ص 161.

48. ر.ك: ارسطو، سياست، ترجمه حميد عنايت، شركت سهامى كتابهاى جيبى، چاپ سوم، 1358،ص 297.

49. سوره حج،آيه 62.

50. التبيان فى تفسيرالقرآن، ج 8،ص 108.

51. همان، ص 239.

52. سوره ق،آيه 7.

53. سوره نمل،آيه 60.

54. نثر طوسى، ص 97.

55. بحارالانوار، ج 76،ص 289،و ج 73،ص«:94اربع يضئن الوجه: النظر الى الوجه الحسن، و النظر الى الماء الجارى، و النظر الى الخضرة و الكحل عندالنوم».

56. تحف العقول «ابن شعبه» مترجم عطايى؛ بحار ج 10، ص 246 و ج 59، ص 144و ج 75،ص 291و ج 101،ص 45و با

تعبير «يجلون البصر» در ج 76،ص 291،الشوكانى، الفوايد المجموعه، ص 241.

57. قال الشافعى: «اربعه تقوى البصر: الجلوس تجاه الكعبه، الكحل عندالنوم و النظر الى الخضره و تنظيف المجلس.»

58. بحارالانوار، ج 76،ص 289.

59. بحارالانوار، ج 3،ص 129.

60. مكارم الاخلاق، ص 176.

61. وسائل الشيعه، ج 16،ص 513.

62. وسايل الشيعه، ج 16،ص 531.

63. بحارالانوار، ج 66،ص 177.

64. همان، ج 73،ص 147و ج 62،ص 299 با اندكى اختلاف.

65. بحارالانوار، ج 62،ص 99.

66. تمام نهج البلاغه، تحقيق و تنسيق: صادق الموسوى، بيروت، الذار الاسلاميه، 1414،ص 547.با اندكى تفاوت در الفاظ: بحارالانوار، ج 66، ص 176.

67. بحارالانوار، ج 62،ص 324.

تأثير محيط زيست سالم بر انسان در آموزه هاى اسلامى

منبع:ماهنامه پاسدار اسلام

در اين نوشتار برآنيم تا با ذكر برخى از آيات و روايات و گفتار دانشمندان مسلمان و غير مسلمان تأثير محيط زيست طبيعى سالم بر انسان را مورد بررسى قرار دهيم.

مقدمه

به طور قطع يكى از امورى كه زمينه ساز سعادت و كمال انسان در دنيا و آخرت است، داشتن محيطى سالم و امن است، كه انسان بتواند در پناه آن، به تربيت جسم و جان خويش بپردازد و اصولاً يكى از وظائف مهم بشر كه حفظ جان است، جز با زيستن در محيط سالم و زيبا امكان پذير نيست. بدين سبب شرط اوليه داشتن روحى سالم، جسم سالم است و جسم سالم نيز فقط زمانى حاصل مى شود كه انسان از محيط زيست طبيعى سالم و دلگشا بهره مند باشد. محيط زيست طبيعى سالم تأثير شگرفى بر روح و روان آدمى دارد. محيط پاك و آراسته و خرّم، زندگى را شاداب و معطر مى سازد. شنيدن آواز روح بخش پرندگان، ترنم لطيف جويباران، آهنگ دلرباى چشمه ساران، صفاى سبز سبزه زاران، نسيم لطيف كوهستان، رقص دلنشين درختان و

زيبايى شهر و ديار، همه و همه تأثير اعجاب انگيزى بر زندگى و حيات انسان دارند. هر كسى از تماشاى چنين منظره هاى زيبايى احساس آرامش و نشاط كرده و امنيت و آسايش را در حيات خويش لمس مى كند. بر عكس، آسيب رساندن به محيط زيست و نابودى طبيعت باعث وارد آمدن صدمات و زيان هاى جبران ناپذيرى به بشريت مى شود.

افسردگى و افزايش بيمارى هاى روحى و روانى انسان امروز بدون ارتباط به آسيب رساندن به محيط زيست نيست. هيچ كس نمى تواند منكر بشود كه تخريب محيط زيست تأثير منفى بر شيوه رفتار آدميان مى نهد، و اثرات ويرانگرى بر اخلاق فردى و جمعى جامعه بشرى بر جاى مى گذارد. آب و هوا، درختان و گياهان، غذاها و ميوه ها و به طور كلى طبيعت و محيط زيست نقش عظيمى در زندگى بشر دارند. سلامت محيط زيست بر هوش و استعداد و لياقت هاى فردى اثر مى گذارد و ميانه روى در اخلاق و منش متأثر از ميانه روى در محيط زيست است. ساكنان مناطق معتدل كره زمين، داراى ويژگى ها و روحيه هاى خاص هستند كه مقايسه با جوامع ساكن در مناطق گرمسير و سردسير، از تفاوت بسيارى برخوردارند. محيط زيست افزون بر تأثير در قد و قامت و چگونگى اندام ظاهرى، بر فكر و انديشه و اعمال و رفتار انسان داراى تأثير شگرف است.(1)

قرآن كريم و روايات اسلامى فوائد بسيار آب، هوا، گياهان و درختان را با تعبيرهاى بسيار دقيق و گاهى شگفت انگيز برشمرده اند و از تأثير به سزاى آنها بر تن و روان آدمى سخن گفته اند. دانشمندان مسلمان و غيرمسلمان نيز با توجه به طبيعت، از تأثير حيرت آور آن بر جسم و جان انسان سخن ها

گفته و در مقايسه با جامعه هاى مختلف بشرى تأثير فراوان طبيعت را بر اعمال و رفتار و فكر و انديشه و نيز خصوصيات ظاهرى انسان، تبيين و تشريح كرده اند. از اين رو، در اين نوشتار برآنيم تا با ذكر برخى از آيات و روايات و گفتار دانشمندان مسلمان و غير مسلمان تأثير محيط زيست طبيعى سالم بر انسان را مورد بررسى قرار دهيم.

آثار روانى آب و هوا بر انسان از ديدگاه قرآن و روايات

در آموزه هاى اسلامى از تأثير طبيعت در انسان به گونه هاى مختلف، سخن به ميان آمده است، چنان كه قرآن كريم درباره اثر محيط زيست مى فرمايد: «و البلد الطيب يخرج نباته باذن ربّه و الذى خبث لايخرج الاّ نكدا...؛(2) سرزمين پاكيزه، گياهش به فرمان پروردگار مى رويد؛ اما سرزمين هاى بدطينت و شوره زار، جز گياه ناچيز و بى ارزش، از آن نمى رويد.»

از اين آيه شريفه استفاده مى شود همان طور كه طبيعت و سرزمين پاك در رشد و پرورش بهينه گياهان مؤثر است، در رشد و تكامل انسان نيز مؤثر مى باشد، و همان گونه كه از زمينهاى شوره زار، جز گياهان بى ارزش نمى رويد، محيط آلوده نيز تأثير منفى و اثرات زيانبارى بر تربيت انسان دارد. براين اساس، امام على(ع) در مذمت اهل بصره مى فرمايد: «اخلاق شما پست، پيمان هاى شما سست، سيره و روشتان دورويى و آب شهرتان شور(بدطعم) است.»(3) و در بيانى ديگر فرمود: خاك سرزمين شما بدبوترين خاكهاست؛ از همه جا به آب(سطح دريا) نزديكتر و از آسمان دورتر است (منطقه پست و پايين) كه 9دهم بديها در محيط شماست.(4)

آب تأثير شگرفى بر جسم و روح انسان دارد، به تعبير قرآن كريم «مايه حيات» همه چيز

آب است.(5) و به بيان امام صادق (ع) طعم آب، طعم زندگى است: از امام صادق (ع) در باره طعم آب پرسيدند، حضرت فرمود: «براى يادگرفتن بپرس، نه براى به دشوارى انداختن؛ طعم آب، طعم زندگى است.»(6)

علامه مجلسى (ره) در تشريح اين حديث مى نويسد: «مراد از (طعم زندگى) اين است كه طعم آب با ساير مزه ها قابل مقايسه نيست و از بالاترين وسايل براى ايجاد و بقاى حيات است؛ پس مزه آب، مزه حيات است.»(7)

نگاه مسلمانان به آب، نگاهى سرشار از قداست و پاكيزگى و عظمت است، آب وسيله اى است كه زمينه ارتباط آنان با معبودشان را فراهم مى سازد. در شريعت اسلام هيچ كس نمى تواند به راز و نياز با خدا بپردازد و در آستان مقدس او به نماز ايستد، مگر اين كه با آب خود را شستشو دهد(8) و اين شستشو با آب داراى خصوصيات ويژگى ه اى است كه اگر درست انجام شود، نام وضو و غسل به خود مى گيرد. هيچ مسلمانى نمى تواند به طواف خانه خدا بپردازد، جز آن كه زمينه آن را با آب فراهم آورده باشد و نيز تماس با خطوط قرآن كريم جايز نيست، مگر اين كه قبلاً زلال آب تماس گرفته باشد. آب نه تنها جسم ظاهرى را شستشو مى دهد، بلكه حالتى روحى و روانى در انسان ايجاد مى كند و به او تقدس مى بخشد.(9) و زمينه ساز راه يافتن به حريم مقدسات دينى مى شود.

قرآن كريم مى فرمايد: «و انزلنا من السماء ماءً طهوراً؛(10) ما از آسمان، آبى طهور فرو فرستاديم.»

مفسران در تشريح طهور گفته اند: طهور يعنى، بسيار پاكيزه كه خود به خود پاك است و غير خود را پاكيزه مى كند، چرك

را از جسم شستشو مى دهد و پليدى هاى روحى را از روان مى زدايد.»(11)

در روايات اسلامى به مسلمانان توصيه شده است كه هرگاه براى تطهير يا وضو نگاهشان به آب افتاد بگويند: «الحمدلله الذى جعل الماء طهوراً و لم يجعله نجساً؛(12) سپاس خداى را كه آب را (طهور) قرار داد (پاك و پاك كننده) و آن را پليد قرار نداده است.» بدين سان، آب با وصف پاك كنندگى، چهره اى مقدس به خود مى گيرد كه رفتن به حضور خالق يكتا بدون آن ميسر نمى شود و (و آن گاه كه آب يافت نشود و يا به دليلى براى شخص مضر باشد، بايد به جاى آن بر خاك پاك تيمم كرد.)(13) و تماشاى آب، شكر و سپاس الهى را مى طلبد. افزون بر اين، در روايات نگاه به آب جارى توصيه شده و آن را سبب جلاى چشم و افزودن روشنايى آن دانسته اند. چنان كه از امام صادق (ع) نقل شده است: «چهار چيز چهره را روشن و نورانى مى كند كه يكى از آنها نگاه كردن به آب جارى است.»(14)و نيز امام كاظم (ع) فرمود: نگاه به آب جارى چشم را جلا داده و به روشنايى آن مى افزايد.(15) بر اساس اين روايات نگاه كردن به آب جارى، خود نقشى به سزا در شادى و انبساط روحى داشته و علاوه بر روشن كردن چشم دل و افزايش بصيرت انسان، داراى تأثير قابل توجهى در تقويت نور چشم ظاهرى است. افزون براينها، برخى آبها، مانند آب باران، آب جوشيده، آب زمزم، آب فرات و ...مورد تمجيد بيشترى قرار گرفته و از آثار شگرف آنان بر جسم و روح آدمى اشاره شده است.

نقش تربيتى

هوا

هوا نيز همانند آب يكى از عوامل فوالعاده مهم حياتى براي زندگى انسان است؛ عامل حياتى كه بدون آن حتى لحظه اى زندگى امكان پذير نيست. اين عامل حياتى اطراف زمين را فرا گرفته است و ما اكسيژن مورد نياز خود را به وسيله تنفس از هوا مى گيريم. در هوا مقادير زيادى اكسيژن وجود دارد و گياهان نيز پيوسته اين موجود را تجديد مى كنند و نمى گذارند اين ماده حياتى از اندازه لازم كسر شود. در بيانات معصومان (س) از تأپير شگرف هوا بر جسم و جان سخن رفته و آثار مخصوص هواى هر فصل بيان شده است. در منابع روايى اسلام به منافع فراوان گرما و سرما در طول سال اشاره شده و نيز در قرآن و روايات «بادها» با اهميت تلقى شده اند. پيداست كه باد چيزى جز هوا نيست و اگر هوا حالت وزش به خود گيرد، باد ناميده مى شود.(16)

امام على (ع) درباره اثر هواى هر فصل بر انسان فرموده است: «از سرما در آغاز آن (فصل خزان) پرهيز كنيد و در پايان آن (فصل بهار) به اسقبال آن بشتابيد (در پاييز خود را بپوشانيد و در آغاز بهار از لباس هاى خود كم كنيد)؛ زيرا تأثير سرما بر بدنها و درختان يكسان است. اوّل سرما درختان را مى سوزاند (باعث ريزش برگها و خشكاندن درختان مى شود و پايان آن مى روياند درختان را به برگ و بار مى آورد).»(17)

كلام امام درباره تأثير طبيعت بر جسم و جان آدمى بسيار روشن و صريح است و همان گونه كه طبيعت بر جسم و بدن اثرگذار است، بر روح و روان بشر نيز اثرگذار مى باشد؛ حضرت در اين بيان حكيمانه به

مقايسه بين سرماى پاييز و سرماى بهار پرداخته اند گر چه به ظاهر، سرماى ابتداى پاييز و سرماى ابتداى بهار از جهت درجه برودت يكسان مى نمايد و هر دو فصل را فصل اعتدال هوا به شمار مى آورند، ولى تأثير اين دو كاملاً متضاد بوده و اثرى مخالف يكديگر دارند.

ابن ميثم بحرانى در شرح اين مطلب مى نويسد: پرهيز از اول سرما كه ابتداى پاييز است به اين دليل است كه تابستان و پاييز هر دو از جهت خشكى (يبوست) مشترك هستند و بدن ها با حرارت تابستان خو كرده اند؛ از اين رو، هنگامى كه با سرما مواجه شوند، به سرعت از آن متأثر شده و دو نيروى برودت و يبوست كه طبيعت ضعف و فناست در بدن قوى مى شود و به همين دليل درختان خشك شده و برگ هاى آنها مى سوزد و بدن ها ضعيف و لاغر مى شود... امّا سرما در آخر زمستان و طليعه بهار اثرى به عكس دارد؛ زيرا زمستان و بهار در طبيعت رطوبت، اشتراك دارند، ولى زمستان سرد است و بهار گرم و از اين رو سرماى آخر زمستان با حرارت بهارى ممزوج شده و از شدت سرما كاسته مى شود و اين اعتدال حرارت همراه با رطوبت زمينه مناسبى براى ايجاد طبيعت حيات و زندگى است و سبب رشد گياهان و به برگ و بار آمدن درختان و تقويت بدن انسان ها مى شود.(18) ابن ابى الحديد نيز ضمن تأييد سخن بالا، مواجه شدن بدن را با سرماى ابتداى پاييز به انسانى تشبيه مى كند كه ناگهان از مكان بسيار گرم به خانه بسيار سرد وارد شود، ولى مواجهه با سرماى طليعه بهار، موجب ضرر نيست؛ زيرا بدن با

سرماى شديدترى در زمستان خود گرفته است.(19)

امام صادق (ع) در گفتگو با «مفضل بن عمر» به سودمندى بسيار در وجود سرما و گرما (در طول سال) اشاره فرموده و آن راسبب عبرت بشر و دليل محكمى بر تدبير حكيمانه الهى دانسته اند.

«(اى مفضل) به گرما و سرما با ديده عبرت بنگر كه پياپى بر اين عالم وارد مى شوند؛ اين دو دما، با فزونى و كاستى و تعادل باعث شده اند كه فصول و تنوع هوا در سال پديد آيد و مصالح فراوان را در پى داشته باشند؛ اين دو (گرما و سرما) بدن ها را دباغى كرده و باعث پايدارى و استحكام آنها مى گردند؛ تأمل كن كه چگونه يكى از آن دو به تدريج وارد ديگرى مى شود و آن ديگرى اندك اندك كم مى شود و ديگرى آرام آرام افزوده مى شود تا هر يك به منتهى درجه خود در فزونى و كاستى برسند؛ اگر يكى از آن دو، ناگهان وارد ديگرى مى شد، باعث بيمارى و زيان بدن ها مى شد....»(20)

در قرآن و روايات اسلامى از تأپير مهم بادها در زندگى انسان و نقش عظيم آن در عدم تعفن اشياى روى زمين سخن به ميان آمده است. خداوند متعال در سوره مباركه ذاريات، سوره را با سوگند به بادها آغاز مى كند: «و الذاريات ذرواً» كه همه مفسران قرآن مراد از آن را بادها دانسته اند(21) و دليل آن را بيان پيامبر اكرم(ص)(22)و حديث امام على (ع)(23) در پاسخ سوال ابن كوا و... دانسته اند.

شيخ طوسى (ره) پس از بيان اين كه شايد مراد قسم به پروردگار بادها باشد، مى گويد: اگر قسم به خود بادها باشد دليل آن، عظمت مهمى

است كه در سكون و وزش بادها، براى پراكندن ابرها و گردافشانى ميوه ها و غذاها نهفته است.(24) مرحوم طبرسى دليل قسم به بادها را دو چيز دانسته است: نخست سودمندى هاى فراوان در بادها براى بندگان؛ و دوم اين كه بادها دليلى بر وحدانيّت خداوند و نوآورى آفرينش اوست.(25) جالب اين است كه خداوند پس از سوگند به بادها، به سه چيز ديگر سوگند خورده است: «فالحاملات وقراً فالجاريات يسراً فالمقسّمات أمراً»(26) گرچه مراد از آنها را ابرهاى حامل باران و كشتى ها و ملائكه دانسته اند، اما بعيد نشمرده اند كه مراد از اين سه نيز بادها باشند و فخر رازى اين احتمال را نزديكتر به واقع دانسته است؛ زيرا بادها افزون بر پراكنده كردن ابرها و گردافشانى غذاها، ابرها را حمل و جابجا كرده و در فضا به آسانى جريان داشته و ابرها را براي نقاط مختلف زمين تقسيم مى كند.(27) در هر صورت سوگند به بادها، نشان از نقش عظيم بادها بر زندگى بشر و تأثير آن بر جسم و جان انسانهاست؛ روايات اسلامى اين نكته را به روشنى بيان كرده و متذكر شده اند كه بادها باعث عدم تعفّن اشياى روى زمين هستند و اگر بادها وجود نداشتند، تعفّن اشيا و آلودگى محيط زيست بشر، مشكلات بسيارى را براى انسان به وجود مى آورد.

امام صادق(ع) در اين باره فرمود:

«اگر چند روز بادها حبس شده و نوزند، همه چيز تغيير پيدا كرده و فاسد مى شوند.»(28)

علامه مجلسى در شرح اين حديث مى نويسد: بادها باعث دفع فساد از اشياى روى زمين مى شوند و به منزله روح و بدن هستند كه هرگاه روح از بدن خارج شود، بدن متعفن مى شود،

چنان كه اگر باد نوزد، فساد و تعفن روى زمين را فراخواهد گرفت.(29)

امام صادق (ع) در گفتگو با مفضل، به تفصيل از سودمندى هاى باد سخن گفته كه هر يك با واسطه و يا بدون واسطه بر جسم و جان انسان اثر مى گذارند، حضرت مى فرمايد: «باد باعث خوشبوئى اجسام بوده و ابرها را از جايى به جايى منتقل مى كند تا سود آن به عموم مردم برسد و نيز باعث برانگيختن و پديد آمدن ابرها و پراكنده كردن آنها و بارور شدن گياهان و درختان(30) و حركت كشتى ها و سد شدن آب و خشك شده رطوبت ها و لطيف شدن غذاها و بر افروختن آتش و زنده شدن چيزهاى روى زمين مى شود.»

«پس اگر باد نبود گياهان خشك و شكسته و همه چيز فاسد شده و حيوانات مى مردند.(31) نمى نگرى (اى مفضل) كه هنگام خوابيدن و ركود باد چگونه مصيبت برپا مى شود و جان ها را در معرض هلاكت مى افكند، سالمان را بيمار و بيماران را ناكار و ميوه ها را فاسد و سبزى ها را متعفن مى گرداند، و «وبا» را به دنبال دارد و غلات را نابود مى كند.»(32)

ابن عباس باد را لشكر بزرگ خداوند دانسته است. از وى گزارش شده است كه آب و باد دو لشكر از لشكرهاى الهى اند و باد لشكر بزرگ خداست.(33)

تأثير محيط زيست بر انسان از ديدگاه انديشمندان اسلامى و غير اسلامى

تأثير محيط زيست در زندگى انسان را كسى نمى تواند ناديده انگارد. اين موضوع از چنان اهميتى برخوردار است كه دانش جديد به عنوان «اكولوژى» در كنار ساير دانش ها پديدار گشته است. اين دانش، عبارت است از: «مطالعه روابط ميان موجودات و محيط زيست آنها»

بنابراين، «اكولوژى انسانى» تحقيقى درباره تأثير انسان بر روى محيط زيست و تأثير محيط زيست بر انسان مى باشد. و محيط زيست به قول «راجرز» (متخصص دانش اكولوژى) نه فقط شامل وسائل مادى و فضاى محيط بر دنياى انسان مى گردد، بلكه اشياى غير مادى (فرهنگ) را نيز در برمى گيرد، مى باشد.(34) و كه در واقع طيف گسترده اى از عوامل احاطه كننده، اعم از انسانى و غير انسانى، ملموس و غيرملموس را «محيط» گويند.(35)

انسان موجودى تأثير پذير است؛ محيط اطراف بر او اثر مى گذارند و شخصيت او در محيط زندگى او شكل مى يابد.

دانشمندان مباحث تربيتى، محيط زندگى انسان را به دو نوع مهم تقسيم كرده اند:

الف - محيط اجتماعى:منظور از محيط اجتماعى، انسان ها و روابط و پيوندهايى است كه افراد يك جامعه را احاطه نموده است. پيوندهاى فرهنگى كه به وسيله رسانه هاى جمعى و مجلات و نشريات و كتب و صدا و سيما صورت مى گيرد. و پيوندهاى اقتصادى كه به وسيله داد و ستد و ... و پيوندهاى سياسى به وسيله حكومت، و پيوندهاى اخلاقى ... كه بين افراد حاكم است. و خلاصه عوامل تشكيل دهنده محيط اجتماعى، موضوعاتى است كه در دانش اجتماعى و علوم انسانى مورد بحث قرار مى گيرد. اين نوع محيط در تكوّن شخصيت انسان نقش به سزايى دارد كه در مباحث تربيتى بايد بحث شود.

ب - محيط جغرافيايى (طبيعى): منظور از آن، همه عوامل در برگيرنده انسان است و آن عبارت از: آب و هوا، نور و حرارت، مسكن و خوراك، پوشاك و.... هر امر مادى كه انسان به آنها احاطه شده است، به مقدار قابل ملاحظه اى در تكون شخصيت او

مؤثر است و هر انسانى تا حدى صفات و خلقياتش متناسب با محيط زيست طبيعى اوست؛ چنان كه محيط زيست طبيعى در تشكيل صفات جسمانى، از سفيدى و سياهى و رنگ مو، چاقى و لاغرى و بلندى و كوتاهى قد و مزاج و ساير صفات جسمانى تأثير به سزايى دارد.

متفكران و دانشمندان نيز از ديرباز به اين نكته مهم توجه داشته و به مناسبت هايى آن را يادآور شده اند؛ آنان معتقدند كه شرايط زندگى و آب و هوا و شرايط جغرافيائى در زندگى انسان و در تكون شخصيت وى تأثير به سزايى دارد. توجه به محيط جغرافيايى، ويژه تنها ژئوپوليتنها نيست، بلكه انديشمندان، فلاسفه، سياستمداران، نظاميان و علماى اجتماع از هردوت و ارسطو گرفته تا ابن سينا و منتسكيو و ابن خلدون، رابطه اقليم را با رفتار انسانى مورد بررسى قرار داده اند. پيروان مكتب بقراط در قرن پنجم قبل از ميلاد، تأثير آب و هوا و شرايط جغرافيائى را در عادات و اخلاق و فيزيولوژى انسان مطرح ساختند.

ارسطو، بر اين باور بود كه: انسان و محيط زيست دو چيز جداناپذير از يكديگرند؛ به نظر وى، انسان هم از عوامل جغرافيايى (محيط طبيعى) و هم از نهادهاى سياسى، تأثير مى پذيرد.(36)

فيلسوف مشهور، ابن سينا، پستى و بلندى هاى زمين را در چگونگى سامان يابى تن و روان آدمى مؤثر مى دانست. وى كوهستانى بودن منطقه سكونت انسان را سبب چالاكى و دليرى دانسته و متقابلاً بر اين باور بود كه پستى و خفگى منطقه سكونت، افسردگى و بيمارى را در پى دارد. وى دراين باره مى نويسد:

«ساكنان مناطق مرتفع و كوهستانى، نيرومند، قوى بنيه، دلير و چالاك اند و كسانى كه در

مناطق خوش آب و هوا سكنى گزيده اند از نشاط و شادابى و سلامتى خاصى برخوردارند.(37) مردمان سرزمين هاى مرتفع، تندرست، نيرومند، چست و چالاك و داراى عمر زياد هستند، و ساكنان مناطق سنگلاخى داراى تن سخت و در هم فشرده و مفاصل محكم اند، قوى بنيه و در جنگ ها دليرند، در ياد گرفتن حرفه ها زيرك و اغلب كم خواب و بد اخلاق هستند.»(38)

همان گونه كه پستى و بلندى سرزمين ها، بر ساكنان آنان تأثير مى گذارد، بادها و نسيم هاى فصلى و نيز آب و هوا مناطق گوناگون بر جسم و جان انسان داراى تأثيرهاى متفاوتى هستند. باد پاييزى بدن را خشك و پژمرده مى كند و بر عكس نسيم دلنواز بهارى روح افزاست، دل را جلا مى دهد، خستگى را از تن مى زدايد و آدمى از نشاط و شادابى زايد الوصفى برخوردار مى شود.

ساكن مناطق گرمسير، در مقايسه با مردم ناطق سردسير، داراى تفاوت هاى بسيارى در جسم و جان و تن و روان هستند؛ آب و هواى مناطق مسكونى آنان نه تنها به رنگ پوست و زيبايى اندام تأثير مى گذارد، بلكه حتى خلق و خوى آنان نيز، از آن متأثر مى شود. دانشمندان مسلمان همواره بدين نكته توجه داشته و بر آن تأكيد كرده اند، از اين روى به تعريف آب و هواى خوب و بد پرداخته اند. ابن سينا معتقد بود كه ساكنان مناطق سردسير، نيرومند و از دل و جرأت بيشترى برخوردارند و اگر منطقه مسكونى آنان مرطوب نيز محسوب شود، مردمانش چاق و تر و تازه اند. وى همچنين مردم مناطق مرطوب را به زيبا رويى توصيف كرده و در عين حال بر اين نكته توجه مى دهد كه آنان در ورزش زود خسته

مى شوند. همچنين او متذكر مى شود كه روحيه و حالات و رفتار مردم مناطق خشك كاملاً برعكس حالات و رفتار مردم مناطق مرطوب است.(39)

ابن سينا به طوركلى در معرفى هواى خوب و بد چنين مى گويد: «هواى خوب و مطلوب، هوايى است كه آزاد باشد و مواد خارجى از قبيل بخار و دود با آن نياميخته باشد و نيز در بين ديوارها و سقف محبوس نباشد (و آن در صورتى است كه تباهى فراگير بر هوا عارض نشده باشد و گرنه هواى جاهاى سرپوشيده سالم تر است) و بوى بد به دور باشد؛ هواى آزاد علاوه بر شرايط يادشده، لازم است از نسيم هاى مطبوع مدد گيرد. بديهى است كه بادهاى سلامت بخش غالباً در بلندى ها و جلگه هاى هموار مى وزد.»(40)

به طوركلى مى گوييم هوايى كه بعد از غروب خورشيد زود سرد شودو هنگام طلوع خورشيد زود گرم شود، هوايى لطيف است و در حالت عكس مخالف آن، بدترين هوا آن است كه دل را افسرده و نفس را تنگى بخشد.(41)

ابن سينا در مورد هواى آلوده مى گويد: هواى آلوده، تنفس را تنگ و اخلاط را زياد مى كند. وجود هواى آلوده را با دو علامت مى توان تشخيص داد: نخست اين كه در چنين هوايى ستارهگان كوچك در آسمان به زحمت ديده مى شوند؛ دوم اين كه درخشندگى ستارگان درخشان كاهش مى يابد و اين اجرام مرتعش به نظر مى رسند.(42)

منتسكيو در قرن هيجدهم به تفصيل از آثار شرايط جغرافيائى سخن گفت. منتسكيو عوامل جغرافيائى مانند، اقليم، منابع طبيعى، كوهستانى بودن يا جزيره نشينى و صحرانشينى را بر خلق و خوى اقوام مؤثر مى داند. منتسكيو در اثر مشهور خود «روح القوانين» درباره طبيعت و

آب و هوا بحث كرده و مى گويد: صفات روح و عواطف انسانى در اثر آب و هواهاى مختلف تفاوت دارند. او مى گويد كه هواى سرد منتهى اليه الياف خارجى بدن ما را منقبض مى كند و اين انقباض باعث افزايش فعاليت آنها شده، موجب برگشت خون از انتهاى بدن به طرف قلب شده و هواى سرد طول اين الياف را كمتر نموده و بر نيروى آنها مى افزايد. برعكس هواى گرم منتهى اليه الياف را سست و دراز مى كند و از نيرو و قابليت حركت آن مى كاهد. از نظر منتسكيو انسانى كه در اقاليم سردسير پرورش مى يابد داراى قوت بيشتر، قلبى قوى تر، اعتماد به نفس، گذشت، عدم انتقام، صداقت و دورى از حيله و نيرنگ است.(43) همچنين وى مى نويسد: «در كشورهاى شمال، بدن شبيه به يك ماشينى است كه سالم و خوب شناخته شده باشد؛ اما زمخت است. چنين بدنى لذت خود را در چيزهايى مى داند كه بيشتر اعمال بدنى را تحريك كند و بنابراين از شكار و مسافرت و جنگ و شراب لذت مى برند. در كشورهاى شمالى ملتهايى خواهيد يافت كه كمتر معايب دارند و به اندازه كافى صداقت و صراحت لهجه و تقوى در آنها يافت ميشود؛ ولى به كشورهاى گرمسير وقتى نزديك مى شويد، گمان خواهيد كرد كه از سرچشمه اخلاق دور مى شويد. عواطف شديد توليد جنايات بزرگ مى كند هر كس مى خواهد مزاياى تسكين اميال و عواطف را از دست ديگرى بربايد و به خود تخصيص دهد.»(44) وى در همان اثر معروفش مى نويسد: «آب و هواى گرم، كم و بيش موجب سستى مى شود و برعكس در آب و هواى سرد اثرى است كه سكنه آن نقاط

را كم و بيش نيرومند مى نمايد و مى توانند زحمات سخت و طولانى را تحمل كنند؛ اين موضوع نه تنها با مقايسه ملل و كشورهاى مختلف ثابت مى شود، بلكه هرگاه در يك كشور نيز سكنه نقاط گرمسير و سردسير آن را با هم مقايسه نمائيد، اين حقيقت به دست مى آيد. مثلا جرئت و فعاليت ملل شمالى چين زيادتر از فعاليت ملل جنوبى آن كشور است و همين طور فعاليت سكنه كره شمالى از سكنه جنوبى آن بيشتر مى باشد.»(45)

مورخ مشهور ابن خلدون نيز در مقدمه خويش تأكيد فراوانى بر آب و هوا و نقش آن در امر عمران و آبادانى نموده است؛ وى معتقد است كه ساكنان مناطق معتدل (كه از حرارت سوزان جنوب و سرماى شمال كره زمين در امانند) از جهت خلق و خوى و صورت و سيرت در اعتدال قرار دارند و براى ايجاد تمدن و عمران، معاش و اقتصاد و هنر و دانش مناسب ترند. او مرز اين بحث را تا مسئله نبوتها پيش برده و دليل بعثت انبياء در اين مناطق را (چرا كه خبري از بعثت پيامبرى در مناطق قطب شمال يا جنوب به ما نرسيده است) در همين نكته دانسته و رشد علوم و صنايع و ... را در اين مناطق در ارتباط با همين مطلب مى داند و متذكر مى شود كه دورى از اعتدال در آب و هوا، موجب دورى از دانش و دين و نيز دورى از رفتارهاى انسانى مى شود.

ابن خلدون مى افزايد: «محيط زيست بر هوش و استعداد، درايت و كفايت فردى اثر مى گذارد و سلامتى عقل و روح و ميانه روى در اعمال و رفتار در گرو سلامت محيط زيست

است. ساكنان مناطق معتدل كره زمين، از نشاط و شادابى ويژه اى برخوردارند، روش آنان معتدل و منشى ميانه دارند، افراط و تفريط در زندگى آنا كمتر و آبادانى و عمران در مناطق آنان بيشتر است. اعتدال بر جسم و رنگ پوست و اخلاق و عقايد آنان حاكم است، دورانديشى و تعقل در امور و شيوه آنهاست و سبك سرى و شادى بيش از حد كمتر در بينشان رواج دارد، نوع قد و قامت، رنگ و چگونگى اندام ظاهرى و درونى و حتى فكر و انديشه و اخلاق و منش هركس به طبيعت و محيط زيست وى بستگى دارد.»(46)

همچنين مى گفت: «مردم سكن در كوهستان ها، يعنى مناطق سرد، بيشتر آينده نگر و اهل تفكر و سحر خيزند و همواره آذوقه سال آينده را فراهم مى آورند.»(47)

ارسطو نيز بر اين مسئله تأكيد دارد كه: «مردم اروپا دليرند، ولى كم هوش، ليكن مردم آسيا هوشمندند.»(48)

از مطالب ذكر شده درمى يابيم كه پستى و بلندى سرزمين ها و نيز گرمسير و سردسير بودن آب و هواى مناطق (شرايط اقليمى) مختلف بر جسم و روح آدمى تأثير بسيار مهمى دارند؛ به طورى كه حتى شكل ظاهرى و رنگ پوست هركس با منطقه مسكونى او در ارتباط مستقيم است و علاوه بر آن، شرايط اقليمى بر خلق و خوى و رفتار و منش انسان اثر قابل توجهى دارد.

نكته شايان ذكر اين كه، محيط جغرافيائى حتى بر سياست، اجتماع، و اقتصاد، نيز تأثير مى گذارد؛ به گونه اى عده اى از دانشمندان، عقب ماندگى و يا پيشرفت جوامع بشرى را مربوط به موقعيت جغرافيائى و اوضاع اقليمى آن مى دانند. گروهى ديگر از دانشمندان دائره تأثيرگذارى موقعيتهاى جغرافيائى

را آنقدر وسعت داده اند كه حتى موسيقى، سازها، نواها و رقص هاى اقوام مختلف را بازتاب اوضاع و احوال جغرافيائى و اقليمى مختلف آنها مى دانند. گروهى از دانشمندان معتقدند كه عوامل ژئوپوليتيكى تأثير مستقيمى در منازعات و بحرانهاى قومى داشته و طبيعت و ساختار جغرافيائى جوامع نقش بزرگى در ساختار روحى مردم نيز ايفا مى كند. آنها مى گويند: كوه هاى بلند و سر به فلك كشيده، معلمان بزرگى اند كه غرور و سركشى را بر ساكنان خود مى آموزند و زندگى در آغوش آنها روحيه انسان را سخت و مقاوم بار آورده و ساختار روانى او را به شكل كوه در مى آورد. طبيعت نقش مؤثرى در هويت ملتها و تمدنها داشته كه صفحات نخستين تاريخ بشر گواه روشنى بر آن است.

تأثير گياهان در انسان از نظر اسلام

گياهان و درختان، سهمى به سزا و نقشى بسيار مهم در زندگى بشر دارند. تلطيف هوا، تعادل دماى محيط، حفاظت از خاك و تأمين بخشى از مواد غذايى مورد نياز انسان و ساير موجودات، بخشى از سودمندي هاي فراوان آنهاست. افزون بر اينها، گياهان و به طوركلى فضاى سبز كه شامل مراتع و جنگلها و پاركها مى شود، تأثير بسيار مثبتى بر روح و روان آدمى دارند. تماشاى گلبرگ هاى لطيف و خوش رنگ، غنچه هاى زيبا و بانشاط، شكوفه هاى دلربا و جذاب، گلهاي رنگارنگ و باطراوت، تركيب موزون برگها، چشم انداز بهجت آور بوستان ها و جنگل ها، انسان را غرق در لذت و شادى مى كند. افسردگى ها و غمها را مى زدايد و در وى تازگى سرورآميز مى آفريند. تماشاى گياهان خرم و سرسبز و نگاه به مناظر جذاب آنها، از مواردى است شريعت اسلام بدان دعوت نموده است، و

تعبيرهاى پيشوايان معصوم (ع) نيز در بيان فوائد فراوان اين نعمت هاى خدادادى (گياهان)، بسار حيرت انگيز است.

قرآن كريم در چندين آيه، گياهان را «شادى آفرين» دانسته و آنها را به «بهجت انگيزى» توصيف مى كند كه به جهت اختصار به سه آيه شريفه اشاره مى كنيم:

قرآن كريم مى فرمايد: «و ترى الارض هامده، فإذا انزلنا عليها الماء اهتزّت و ربت و انبتت من كل زوج بهيج؛(49)زمين را مرده و فسرده مى بينى و چون آب باران بر آنها فرستيم، بجنبد و بر دمد و انواع گياهان زيبا و شادى آفرين بروياند.»

واژه «بهيج» از ماده «بهج و بهجه» است كه به معناى شادى، خوشحالى و سرورى است كه از نيكويى و زيبايى چيزى برخيزد. چنان كه مفسر بزرگ شيعه، شيخ طوسى (ره) مى فرمايد:

«بهجت، چشم انداز زيبايى است كه وقتى انسان بدان مى نگرد، غرق در شادى و سرور مى شود ...(50) و «بهيج» صورت زيبايى است كه تماشاى آن لذت آور و سرورآفرين است.»(51)اين آيه شريفه مشعر بر اين است كه در پرتو فرود آمدن باران، زمين جنبشى سرورآميز را آغاز مى كند و در پى آن، اناع گوناگون گياهان در آن مى رويد و سبزى و خرمى آن چشم هر بيننده اى را مى نوازد و قلبش را سرشار از شادى و بهجت مى نمايد.

همچنين در آيه اى ديگر مى فرمايد:

«و الارض مددناها و القينا فيها رواسى و انبتنا فيها من كل زوج بهيج؛(52) زمين را بگسترديم و در آن كوه هاى بلند و استوار نهاديم و از هرگونه گياه زيبا و بهجت افزا در آن رويانديم.»

همچنين در اين باره در آيه ديگر خداوند متعال وصف زيباى «ذات بهجه» را به درختان داده و مى فرمايد: «و انزل لكم من السماء ماء فانبتنا

به حدائق ذات بهجة؛(53)خداوند براى شما از آسمان آبى فرو فرستاد كه بدان بوستان هاى خرم و شادى آفرين رويانديم.» اين طراوت، نشاط و بهجت انگيزى گياهان و درختان در انسان انگيزه اى ايجاد مى كند و او را به سمت عمران و آبادانى زمين و اميدوارى به زندگى سوق مى دهد. چنان كه علامه شعرانى (ره) در اين باره مى نويسد: «خرمى گياه سبز و درخت و گل و شكوفه كه در اين آيات ذكر شده است، در انسان رغبت و نشاطى به وجود مى آورد كه زمين را آباد كند و كشت و زرع بسيار شود و روزى مردم فراح گردد.»(54)

در سخنان گوهربار معصومان (ع) نيز از تأثير بسيار مثبت گياهان و درختان در جسم و روح آدمى، تعبيرهاى گونانى آمده است.

در برخى از قبيل روايات، از تأثير مناظر سرسبز بر تقويت ديده و بصيرت انسان و زودن افسردگى ها و از بين رفتن بيمارى ها روحى و روانى، سخن به ميان آمده است، و در بعضى از رقابت لذت تماشاى گياهان با لذت هاى ديگر بحث شده است، كه به جهت اختصار، به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

در روايتى از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود: «چهار چيز چهره را نورانى و روشن مى كند كه يكى از آنها تماشاى گياهان خرّم و سرسبز است.»(55)

از امام كاظم(ع) نيز روايت شده كه فرمود: «ثلاثة يجلين البصر، النظر الى الخضرة و النظر الى الماء الجارى و....؛(56) نگاه به گياهان خرم و سرسبز، چشم را جلا مى دهد و بر روشنايى آن مى افزايد.» گاهى احتمال داده مى شود كه مراد از اين گونه روايات اين است كه نگاه كردن بر سبزى و خرمى گلها و گياهان، بر

بصيرت آدمى مى افزايد و چشم دل را روشن مى سازد؛ زيرا در برخى تعبيرها، اين گونه آمده است:

«نگاه به سبزى و نشستن روبه روى كعبه (و نگريستن بدان) .... و پاكيزه نگه داشتن محل سكونت، بر قوت ديده مى افزايد.»(57)

اما با امعان نظر درمى يابيم كه ذكر موارد ديگرى در رديف گياهان سرسبز، همچون «آب جارى» و «سرمه كشيدن هنگام خواب»، شاهد بر اين است كه موارد ياد شده در روايات، علاوه بر روشن كردن چشم دل و افزودن بر بصيرت آدمى، كه با نظاره و تأمل عميق در تمام مخلوقات الهى به دست مى آيد داراى تأثير مهمى در تقويت نور چشم ظاهرى است.

در روايتى از امام رضا (ع) نقل شده كه فرمود : «الطيب نشره و العسل نشره، و الركوب نشره و النظر الى الخضره نشره؛(58)بوى خوش، عسل، سواركارى و نگاه به مناظر سرسبز و خرم، باعث نشاط و شادى مى شود.»

بر طبق اين نقل، نگاه به مناظر جذاب و سرسبز گياهان برخى از بيمارى ها را روحى و روانى را از بين مى برد و افسردگى ها و غمها را مى زدايد. چنان كه تشريح منعاى واژه «نشره» مؤيد آن است : «نشره چيزى است كه موجب آرامش وراحتى اعصاب. مى شود، پس از آن كه دچار بيمارى و افسردگى شده است.»

از مجموع روايات ياد شده درمى يابيم كه تماشاى سرسبزى و خرمى گياهان و درختان لذت بخش و شادى آفرين است؛ به گونه اى كه گاه شگفتى و حيرت انسان را برمى انگيزد و با ديگر لذتها و خوشى ها رقابتى پيروزمندانه مى كند.

امام صادق (ع) به مفضلّ مى فرمايد: «مع ما فى النبات من التلذذ بحسن منظره و نظاراتها التى لايعدلها شى ء

من مناظر العام و ملاهيه.»(59)

امام صادق (ع)، در ابتدا متذكر منافع فراوان گياهان و درختان و استفاده بيشتر از آنها مى شود، و آن گاه مى فرمايد: نگاه كن به گل هاى رنگارنگ، شكوفه هاى زيبا و درختان سرسبز و خرم، جنان لذتى به آدمى مى بخشد كه هيچ لذيى را با آن برابر، نمى توان كرد.

در منابع روائى اسلام، بر اين نكته تاكيد شده كه «سفره هاى خويش را با سبزى آراسته كنيد» و نهادن سبزى در سفره، در رديف «بسم الله» ذكر شده است:

«سفره هاى خود را با سبزي، سرسبز كنيد؛ زيرا وجود سبزى در سفره همراه با بسم الله، دوركننده شيطان است؛ در روايتى ديگر آمده است: سفره هاى خود را با سبزى زينت دهيد.»(60)

در روايت ديگرى، «حنّان» گزارش مى كند كه: «من همراه امام صادق (ع) بر سر سفره بوديم، حضرت سبزى ميل فرمود، ولى من به دليلى سبزى مصرف نمى كردم، امام به من فرمود: مگر نمى دانى كه هيچ گاه براى اميرالمؤمنين، على (ع) غذا نمى آوردند، مگر اين كه در كنار آن سبزى وجود داشت؟ گفتم چرا؟ حضرت فرمود: دلهاى مؤمنان سبز است و به سبزى اشتياق دارد.»(61)

بر اساس روايت ديگرى امام كاظم (ع) فرمود: «اما علمت انّى لا آكل على مائدة، ليس فيها خضرة؟؛(62) من از سفره اى غذا نمى خورم كه در آن سبزى نباشد.»

روايات ياد شده، به روشنى بر اهميت نظاره و مصرف سبزى ها دلالت دارد و تأكيدى است بر تأثير سبزى ها بر جسم و روح آدمى.

برخى از روايات تأثير مثبت و شگرف استشمام گلها و يا درختان ويژه اى را در روان آدمى برشمرده است؛ چنان كه امر به استشمام گل سرخ و نرجس و... شده است

و بوى عطرآگين ملائكه به بوى خوش گل تشبيه شده است.

امام كاظم (ع) به نقل از پدران بزرگوارش (ع) از پيامبراكرم (ص) نقل مى كند كه حضرت فرمود: «بوى خوش فرشتگان الهى، بوى (دل انگيز) گل است...»(63)پيامبر اكرم (ص) در اهميت استشمام گل سرخ فرمود: «هركس مى خواهد بوى عطرآگين مرا ببويد، گل سرخ را استشمام كند.»(64)

درباره گل نرجس نيز از پيامبر اسلام (ص) نقل شده كه فرمود: «گل نرجس را حد اقل در هر روز يا در هر هفته يا در هر ماه يا در هر سال و يا در طول عمر يكبار ببوئيد؛ زيرا در دل انسان مايه اى از جنون و جذام و برص وجود دارد كه استشمام گل نرجس آن را ريشه كن مى كند.»(65)

از امام على (ع) نيز نقل شده كه فرمود: «گل نرجس را حد اقل در هر سال يك بار ببوئيد؛ زيرا در دل انسان حالتى است كه تنها گل نرجس آن را مى زدايد.»(66)

در روايتى از امام رضا (ع) نيز نقل شده كه فرمود: «استشمام گل نرجس را به تأخير نيندازيد؛ همانا بوئيدن آن مانع از ابتلاء به زكام در زمستان است.»(67)

بديهى است، اين گونه روايات، بيانگر اهميت استشمام گل به ويژه گل سرخ و گل نرجس و بيان كننده تأثير مهم و شگرف آن بر جسم و روان آدمى است.

از آنچه گذشت درمى يابيم كه غنچه ها، شكوفه ها، درختان، جنگلها و مراتع از زيباى هاى طبيعت اند كه خداوند در زمين به وديعت نهاده است.

اساساً تأمل عميق در مظاهر زيباي عظيم آفرينش در جسم و روح آدمى سه اثر بسيار بزرگ دارد:

الف - تماشاى طبيعت سرسبز و اصولاً شگفتى هاى زيباى جهان

هستى مى تواند انسان را به نظاره زيبايى هاى نامحسوس رهنمون كند؛ به گونه اى كه حقايقى چه به طور مستقيم و چه به طور غيرمستقيم براى انسان روشن خواهد گشت كه حتى در احساس عظمت ملكوت درونى و ملكوت بيرونى ظاهر خواهد گشت، ولى متأسفانه چه اندك اند افرادى كه قدرت گذشت از سطوح ظاهرى درون و بيرون به اعماق حقايق و به قول افلاطون از سايه ها به واقعيات را بوده و از اين راه به معرفت هاى والاترى در قلمرو درون ذات و برون ذات موفق شوند.

ب - غم ها را مى زدايد، به انسان آرامش و آسودگى خاصى مى بخشد و او را شاد و خوشحال مى كند.

ج - خداوند روح بشر به گونه اى آفريد كه استعداد بسيار گسترده اى دارد كه بدون ارتباط با زيبايى ها، راكد و خنثى مى گردد و در نتيجه روح تنها با كميت و گسترش هاى مادى محض ارتباط پيدا مى كند و خود را در قفس مى بيند.

پى نوشت ها: 1. مقدمه ابن خلدون، ص 82.

2. سوره اعراف، آيه 58.

3. صبحى صالح، نهج البلاغه، خ 13.

4. همان.

5. سوره انبياء، آيه 30.

6. بحارالانوار، ج 66،ص 447.

7. همان.

8. داشتن وضو يا غسل شرط تكاليف واجب است و براى انجام دعاها و تكليف هاى مستحبى، مستحب است و اصولاً وضو داشتن در تمام حالات در اسلام امرى نيكوست. (ر.ك: عروة الوثقى، ج 1،ص 141وسائل الشيعه، ج 1،ص 258.

9. وسائل الشيعه، ج 1،ص 276.

10. سوره فرقان،آيه 48.

11. ر.ك: تفسيرالميزان، ج 15،ص 226،تفسير مجمع البيان، ج 7،ص 301،تفسير كشاف، ج 3،ص 284.

12. وسائل الشيعه، ج 1،ص 110و 282.

13. سوره نساء،آيه 43 ،سوره مائده،آيه 6.

14. بحار الانوار، ج 76،ص 289.

15. همان، ج 10،ص 246و ج 59،ص 144.

16. در گفتگو بين امام صادق(ع) و مفضل

نيز به اين نكته اشاره شده است: «و منه ج الهواء( الريح الهابة». بحارالانوار، ج 3،ص 120.

17. نهج البلاغه، فيض الاسلام، ص 1146،حكمت ؛123 صبحى صالح، ص 491،حكمت 128.

18. كمال الدين هيثم بن على بن ميثم بحرانى، شرح نهج البلاغه، قم، انتشارات دفترتبليغات، ج 5،ص 311.

19. شرح نهج البلاغه، ج 18،ص 319.

20. بحار الانوار، ج 3،ص 118.

21. ر.ك :روح المعانى ، آلوسى، ج 27 - 28،ص 2،مجمع البيان ، طبرسى، ج 9،ص 254،تبيان، طوسى، ج 9،ص 379،تفسير شبر، ص 486،تفسير كشاف، زمخشرى، ج 4،ص 394.

22. روح المعانى، ج 28-27،ص 2.

23. كشاف، ج 4،ص 394.

24. التبيان، ج 9،ص 379.

25. مجمع البيان، ج 9،ص 254.

26. سوره ذاريات،آيه 4-2.

27. تفسير الميزان، ج 18،ص 369،كشاف، ج 4،ص 394.

28. بحارالانوار، ج 57،ص 15.

29. همان.

30. بارور كردن گياهان توسط بادها در قرآن نيز مطرح شده و رياح لواقح ناميده شده اند، سوره حجر،آيه 22.

31. بحارالانوار، ج 57،ص 7و ج 3،ص 102.

32. همان، ج 3،ص 119.

33. همان، ج 57،ص 18.

34. ادوارد، س، راجرز، اكولوژى انسانى و بهداشت، ديباچه مؤلف، ترجمه: دكتر سياوش آگاه، چاپ اول، سال 1348،مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعى.

35. ر.ك: جميز بابر و مايكل اسميت، ماهيت سياستگذارى خارجى، ترجمه دكتر سيف زاده، ص 135،چاپ اول، سال 1373،تهران، نشر قومس.

36. همان، ص 138-134.

37. قانون، ابن سينا، كتاب اول، ترجمه عبدالرحمن شرفكندى (هه ژار)، چ: ششم، سروش، 1370،ص 213.

38. همان، ص 213.

39. همان.

40. قانون در طب، كتاب اول، ص 197.

41. همان، ص 214.

42. همان، ص 199.

43. منتسكيو، روح القوانين، ص 230.

44. همان، ص 233.

45. همان، ص 274.

46. مقدمه ابن خلدون، ص 86-82.

47. همان، ص 161.

48. ر.ك: ارسطو، سياست، ترجمه حميد عنايت، شركت سهامى كتابهاى جيبى، چاپ سوم، 1358،ص 297.

49. سوره حج،آيه 62.

50. التبيان فى تفسيرالقرآن، ج 8،ص 108.

51. همان، ص 239.

52.

سوره ق،آيه 7.

53. سوره نمل،آيه 60.

54. نثر طوسى، ص 97.

55. بحارالانوار، ج 76،ص 289،و ج 73،ص«:94اربع يضئن الوجه: النظر الى الوجه الحسن، و النظر الى الماء الجارى، و النظر الى الخضرة و الكحل عندالنوم».

56. تحف العقول «ابن شعبه» مترجم عطايى؛ بحار ج 10، ص 246 و ج 59، ص 144و ج 75،ص 291و ج 101،ص 45و با تعبير «يجلون البصر» در ج 76،ص 291،الشوكانى، الفوايد المجموعه، ص 241.

57. قال الشافعى: «اربعه تقوى البصر: الجلوس تجاه الكعبه، الكحل عندالنوم و النظر الى الخضره و تنظيف المجلس.»

58. بحارالانوار، ج 76،ص 289.

59. بحارالانوار، ج 3،ص 129.

60. مكارم الاخلاق، ص 176.

61. وسائل الشيعه، ج 16،ص 513.

62. وسايل الشيعه، ج 16،ص 531.

63. بحارالانوار، ج 66،ص 177.

64. همان، ج 73،ص 147و ج 62،ص 299 با اندكى اختلاف.

65. بحارالانوار، ج 62،ص 99.

66. تمام نهج البلاغه، تحقيق و تنسيق: صادق الموسوى، بيروت، الذار الاسلاميه، 1414،ص 547.با اندكى تفاوت در الفاظ: بحارالانوار، ج 66، ص 176.

67. بحارالانوار، ج 62،ص 324.

چگونه با استرسهاي زندگي مقابله كنيم

نويسنده:

منبع:

واژه استرس (stress) كه به احساس دروني فشار رواني اشاره دارد ، در زندگي روزانه به طور فراوان مشاهده مي گردد . اهميت استرس وتاثير آن در عملكرد آدمي در تمامي وجوه زندگي امر مسلمي است. فشارهاي رواني ناشي از خانواده ، محل كار وجامعه مي تواند تبعات بسياري را به دنبال داشته باشد. كوشش براي اداره خانواده ، نگراني نسبت به فرزندان ، احساس گناه از نرسيدن به فرزندان ، نيازها، انتظارات و توقعات اعضاي خانواده ، دوري اعضاي خانواده از يكديگر وجدايي بين آنها ، تغييرات مهم زندگي ، تولد نوزاد جديد ، ماموريت و زندگي در منطقه اي يا كشوري با فرهنگ ، آداب و رسوم يا اعتقادات متفاوت، نگراني از بروز مشكلاتي براي خود، همسر وفرزندان

، شرايط محيط كار وروابط انساني در آن ، انتخاب زمينه هاي كاري مختلف ، محروم شدن از پاداش، مشكل با همكار، اختلاف نظر با مدير، انتظارات مدير از كارمندان، مشكلات مديريت ، نگراني ازعدم آگاهيها واطلاعات، كهنه شدن معلومات، مشكلات اجتماعي –اقتصادي، پيش آمدن يك مشكل مالي، سر وصدا شلوغي و دهها مساله ديگر همگي موجب مي شوند فرد ازلحظه بيداري بامداد تا هنگام خواب شامگاه دچارهيجانها ، تنشها ، بيمها واميدهاي گوناگون باشد كه گاه با ظرفيت رواني وبدني وي متناسب است وگاه با آن سازگارنيست.

اگرآمادگيهاي لازم براي مقابله با اين مشكلا ت فراهم نباشد، استرس با تاثيري كه برافكار، انديشه ها، عواطف وانگيزه ها ازيك سو و جنبه هاي فيزيولوژيكي ازسوي ديگر مي گذارد، توانمنديهاي رواني وجسماني راكاهش داده ومقاومت بدن وروان راپايين آورده واز طريق مختل ساختن سيستم ايمني بدن ، فرد را درمعرض انواع بيماريهاي رواني وجسماني قرارمي دهد . زخم معده ، تنگي نفس ، انواع سردردها ، ناراحتيهاي قلبي – عروقي ، حساسيتها ، بالا رفتن فشار خون ، بروزجوشها وخارشهاي پوستي و... ازجمله بيماريهاي روان – تني (Psychosomatic) هستند كه بااسترسها وفشارهاي هيجاني ارتباط نزديكي دارند. همچنين ممكن است برخي ازمشكلات مانند: دلتنگي، اضطراب ، افسردگي، خشم ، پرخاشگري ، خصومت ، بلا تكليفي، ترديد درتصميم گيري، احساس خلا ذهني، بي خوابي، بدخوابي و...مشاهده شوند. بنابراين مي توان گفت استرسهاي شديد ومداوم ،اغلب پيش درآمد بيماريهاي رواني وجسماني مي باشند .

آيا استرس هميشه بد وويرانگراست؟

سوالي كه دراينجا مطرح مي شود اين است كه آيا استرس الزاماًچيزي بد ، ويرانگر وچيزي است كه بايد ازآن اجتناب كرد ياخير؟

در پاسخ به اين سوال بايد گفته شود، آدمي براي اينكه به طرز مطلوبي به كاروكوشش بپردازد، مقداري استرس لازم دارد. برانگيختگي هيجاني ملايم وخفيف ، آدمي را درجريان اجراي كاري كه برعهده داردهوشيارنگه مي دارد.هنگامي كه مدتي زندگي با سكوت وآرامش همراه باشد ، فرد احساس كسالت كرده و درپي چيزهاي هيجان انگيز مي رود.

بررسيهايي كه در مورد محروميت حسي (Sensory Deprivation) صورت گرفته نشان داده اند كه فقدان تحريك براي مدتي بيش از يك دوره كوتاه ، مي تواندهم بسيار ناراحت كننده باشد وهم اثرات ژرفي بررفتاربگذارد. بنابراين به نظر مي رسد براي آنكه دستگاه عصبي درست كاركند، بايد ميزان معيني تحريك به آن وارد شود ولي اين ميزان چقدراست؟ بررسيهاي انجام شده دراين رابطه حاكي ازآن است كه ميزان اين تحريك درافراد متفاوت است. به طوركلي برانگيختگي ملايم هيجاني معمولا بر هوشياري وعلاقه مندي ما نسبت به تكليفي كه در دست داريم مي افزايد، ولي وقتي هيجانها شديد باشند، صرفنظرازماهيت خوشايندشان معمولاعملكرد را تا حدودي كاهش مي دهند . بنا براين زماني كه برانگيختگي بسيارپايين است، دستگاه عصبي ممكن است كاملا فعال نباشد وپيامهاي حسي به آن نرسند. همچنين زماني كه برانگيختگي بالاست ممكن است عملكرد درحد مطلوب نباشد. شايد به اين دليل كه دستگاه عصبي مجبوراست به طورهمزمان در برابر محركهاي بسيارزياد واكنش نشان دهد. بنابراين پاسخهاي مناسب با اشكال روبرومي شود. ولي زماني كه برانگيختگي در سطح متوسط است، عملكرد دربالاترين حد ونشان دهنده سطح مطلوب برانگيختگي است.

راههاي مقابله با استرس:

با توجه به اينكه فرارازاسترسهاي روزمره زندگي اجتناب ناپذير است، چگونه بعضي ازافراد به راحتي با آنها برخورد مي كنند

ومشكلات فراوان زندگي را به خوبي پشت سرمي گذارند. با اعضاي خانواده وديگران خوش برخورد وخوشروهستند به طوري كه تصورمي شودهيچ مشكلي ندارند. ولي برخي ديگردر برابر مشكلات شانه خم مي كنند، فرسوده مي شوند و آثارناتواني وپيري زود رس درچهره شان نمايان مي شود. چرا چنين است؟ آيا مي توان از پس استرس برآمد وبا آن كنار آمد. كنارآمدن مشتمل بر كوششهايي ازنوع اقدام عملي ودرون رواني براي مهار( يعني كنترل،تحمل، كاهش يا به حداقل رساندن) مقتضيات دروني ومحيطي وتعارض ميان آنهاست.انسانها هنگام تلاش براي كنار آمدن، درواقع مي كوشند،ازعهده حل تضادهايي كه بين مقتضيات يك موقعيت استرس زا وتوانايي خود احساس مي كنند، برآيند.در وضع مطلوب ،افراد كوشش خود را به حل مشكلاتي كه با آنها مواجهند ، معطوف مي دارند. راههاي مقابله با استرس وايجاد اطمينان وآرامش دروني متعددند. در اين مقابله اشاره اي به نقش تعاليم اسلامي در مهاراسترسها خواهيم نمود وساير روشها را به فرصتي ديگر موكول مي كنيم.

نقش تعاليم اسلامي در مهار استرسها:

در تعاليم اسلامي ، روشهايي براي مقابله با استرسها و سازگاري با سختي ها ذكرشده كه مي توان آنها را در سه بخش روشهاي شناختي ، روشهاي رفتاري وروشهاي عاطفي – معنوي ارائه كرد. منظورازروشهاي شناختي، شيوه هايي است كه با شناختها،افكاروعقايدافراد سروكاردارد.دراين روشها، فرد با استفاده ازشناختها درصدد مقابله با استرسها برمي آيد وبه كمك توانايي فكري وذهني خود ، با مشكل برخورد مي كند. اگر چه شناختها و اعتقادات در رفتار جلوه گر مي شوند ، ولي نحوه اثرگذاري آنها با سازوكار شناختي افراد مربوط مي شود. درروشهاي رفتاري، دستورات وتوصيه هاي عملي، از جمله

آداب برخورد ورفتار متقابل وتاثيرآنها در مقابله با سختي ها مورد بررسي قرارمي گيرد. درروشهاي عاطفي – معنوي (عبادات)، فرد نوعي ارتباط عاطفي با خدا واولياي دين برقرار مي كند. اين روابط مي تواند انسان را در مواجهه با مشكلات وحل آنها مساعدت كند. در نماي زير، طرح كلي راههاي مقابله با استرسها با بهره گيري ازتعاليم اسلام ارائه گرديده است كه بحث تفصيلي راجع به هر يك از آنها مستلزم فرصت ديگري است. در اينجا فقط اشاره اي كوتاه به نقش ايمان در كاهش استرسها مي نماييم.

راههاي مقابله با استرسها در تعاليم اسلام:

روشهاي شناختي :ايمان به خدا ، توكل به خدا ، اعتقاد به مقدرات الهي،بينش نسبت به وقوع سختيها

روشهاي رفتاري :صبر، تفريحات سالم ، روابط خانوادگي مطلوب، حمايت اجتماعي

روشهاي عاطفي – معنوي : ياد خدا ، دعا ، توسل به ائمه معصومين (عليهم السلام)

نقش ايمان در كاهش استرسها:

راههاي مقابله با استرس وايجاد اطمينان وآرامش دروني متعددند. دراينجا صرفا به نقش ايمان به عنوان مهمترين عامل دركاهش استرسها پرداخته مي شود. دردرمان ناراحتيهاي رواني و ايجاد اطمينان وآرامش دروني، نقش " ايمان" فوق العاده شگرف وثمربخش است. درمواردي كه دشواريهاي طاقت فرسا ، شخصيت انسان را درهم مي كوبند واراده واميد را ازوي مي گيرند، اتكا به خداوند درروح آدمي اثرعميق وغيرقابل انكاري مي بخشد. ناكاميها ، گرفتاريها وشكستها هرگز نمي توانند درضمير مردان وزنان الهي طوفان بر پا كنند وآنها را دچارزبوني وياس وخودباختگي سازند.

اريك فرام روانشناس آلماني معاصر دركتاب روانكاوي و دين مي نويسد: " سرسپردگي به يك هدف يا فكر يا نيرويي برتر ازانسان نظير خداوند، جلوه اي

است از نياز انسان به كمال." وي نيازبه يك نظام اعتقادي را جزء ذاتي انسان مي داند واضافه مي نمايد، ازآنجا كه نيازبه يك نظام جهت گيري واعتقادي جزء ذاتي هستي انسان است، مي توان به ميزان اين نياز پي برد. به راستي هيچ منبع قدرتي قوي تري ازآن دربشر وجود ندارد. نياز به دين يعني نياز به يك الگوي جهت گيري ومرجعي براي اعتقاد وايمان. هيچ كس را نمي توان يافت كه فاقد اين نياز باشد.

كارل گوستاويوگ روانشناس سوئيسي ورهبرمكتب روانشناسي تحليلي مي نويسد: در بيماران رواني كه با لا ترازسي وپنج سال سن داشتند در كمتر بيماري مشاهده مي شد كه مشكل رواني اودرآخرين مرحله تحليل، به ايمان مذهبي مربوط نگردد. بهتراست بگوييم كه هر فرد ازآنان به علت فقدان آنچه كه دين به اشخاص مي دهد، بيمار شده اند.

ايمان نه تنها ناراحتي وتشويش را از قلب آدمي مي زدايد بلكه مي تواند از هجوم هيجان واضطراب به دل جلوگيري كند.

قرآن مجيد از نقش پيشگيري ايمان چنين ياد مي كند:

ولا تهنوا ولا تحزنوا و انتم الاعلون ان كنتم مومنين (سوره آل عمران آيه 133)

اگر ايمان داشته باشيد نبايد ترس واندوه به خود راه دهيد، زيرا شما با همين سرمايه ايمان بر ديگران برتري داريد.

در اين آيه خاطر نشان شده است كه ايمان در برابرعوامل ناراحتي رواني ، زره محكمي براي روح مي سازد ومصونيت خاصي درانسان به وجود مي آورد . بااتكا به ايمان مي توان خاطر را ازغم آزاد ساخت ونقش رنجها را از لوح دل زدود.

همچنين خداوند در قرآن مجيد مي فرمايد:

الابذكرالله تطمئن القلوب(سوره رعدآيه 28)

با اتكا به خداوند

، دلهاي پريشان مطمئن وآرام خواهند شد

هوالذي انزل السكينه في قلوب المومنين(سوره فتح آيه3)

خداست كه بردلهاي مومنان ، سكون وآرامش مي بخشد

قرآن ثبات وآرامش را ازآن كساني مي داند كه قلبي سرشار از ايمان داشته باشند:

الذين امنوولم يلبسوا ايمانهم بظلم اولئك لهم الا من (سوره انعام آيه 82 )

امنيت خاطر وآسايش دل اختصاص به كساني داردكه بر خوردار ازايمانند و پرده اي از ستم وبيداد برآن نكشيده اند

الا ان اولياءالله لا خوف عليهم ولاهم يحزنون(سوره يونس آيه 62)

آگاه باش ترس واندوهي براي دوستان خدا نيست

چگونه با استرسهاي زندگي مقابله كنيم

نويسنده:

منبع:

واژه استرس (stress) كه به احساس دروني فشار رواني اشاره دارد ، در زندگي روزانه به طور فراوان مشاهده مي گردد . اهميت استرس وتاثير آن در عملكرد آدمي در تمامي وجوه زندگي امر مسلمي است. فشارهاي رواني ناشي از خانواده ، محل كار وجامعه مي تواند تبعات بسياري را به دنبال داشته باشد. كوشش براي اداره خانواده ، نگراني نسبت به فرزندان ، احساس گناه از نرسيدن به فرزندان ، نيازها، انتظارات و توقعات اعضاي خانواده ، دوري اعضاي خانواده از يكديگر وجدايي بين آنها ، تغييرات مهم زندگي ، تولد نوزاد جديد ، ماموريت و زندگي در منطقه اي يا كشوري با فرهنگ ، آداب و رسوم يا اعتقادات متفاوت، نگراني از بروز مشكلاتي براي خود، همسر وفرزندان ، شرايط محيط كار وروابط انساني در آن ، انتخاب زمينه هاي كاري مختلف ، محروم شدن از پاداش، مشكل با همكار، اختلاف نظر با مدير، انتظارات مدير از كارمندان، مشكلات مديريت ، نگراني ازعدم آگاهيها واطلاعات، كهنه شدن معلومات، مشكلات اجتماعي –اقتصادي، پيش

آمدن يك مشكل مالي، سر وصدا شلوغي و دهها مساله ديگر همگي موجب مي شوند فرد ازلحظه بيداري بامداد تا هنگام خواب شامگاه دچارهيجانها ، تنشها ، بيمها واميدهاي گوناگون باشد كه گاه با ظرفيت رواني وبدني وي متناسب است وگاه با آن سازگارنيست.

اگرآمادگيهاي لازم براي مقابله با اين مشكلا ت فراهم نباشد، استرس با تاثيري كه برافكار، انديشه ها، عواطف وانگيزه ها ازيك سو و جنبه هاي فيزيولوژيكي ازسوي ديگر مي گذارد، توانمنديهاي رواني وجسماني راكاهش داده ومقاومت بدن وروان راپايين آورده واز طريق مختل ساختن سيستم ايمني بدن ، فرد را درمعرض انواع بيماريهاي رواني وجسماني قرارمي دهد . زخم معده ، تنگي نفس ، انواع سردردها ، ناراحتيهاي قلبي – عروقي ، حساسيتها ، بالا رفتن فشار خون ، بروزجوشها وخارشهاي پوستي و... ازجمله بيماريهاي روان – تني (Psychosomatic) هستند كه بااسترسها وفشارهاي هيجاني ارتباط نزديكي دارند. همچنين ممكن است برخي ازمشكلات مانند: دلتنگي، اضطراب ، افسردگي، خشم ، پرخاشگري ، خصومت ، بلا تكليفي، ترديد درتصميم گيري، احساس خلا ذهني، بي خوابي، بدخوابي و...مشاهده شوند. بنابراين مي توان گفت استرسهاي شديد ومداوم ،اغلب پيش درآمد بيماريهاي رواني وجسماني مي باشند .

آيا استرس هميشه بد وويرانگراست؟

سوالي كه دراينجا مطرح مي شود اين است كه آيا استرس الزاماًچيزي بد ، ويرانگر وچيزي است كه بايد ازآن اجتناب كرد ياخير؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفته شود، آدمي براي اينكه به طرز مطلوبي به كاروكوشش بپردازد، مقداري استرس لازم دارد. برانگيختگي هيجاني ملايم وخفيف ، آدمي را درجريان اجراي كاري كه برعهده داردهوشيارنگه مي دارد.هنگامي كه مدتي زندگي با سكوت وآرامش همراه باشد

، فرد احساس كسالت كرده و درپي چيزهاي هيجان انگيز مي رود.

بررسيهايي كه در مورد محروميت حسي (Sensory Deprivation) صورت گرفته نشان داده اند كه فقدان تحريك براي مدتي بيش از يك دوره كوتاه ، مي تواندهم بسيار ناراحت كننده باشد وهم اثرات ژرفي بررفتاربگذارد. بنابراين به نظر مي رسد براي آنكه دستگاه عصبي درست كاركند، بايد ميزان معيني تحريك به آن وارد شود ولي اين ميزان چقدراست؟ بررسيهاي انجام شده دراين رابطه حاكي ازآن است كه ميزان اين تحريك درافراد متفاوت است. به طوركلي برانگيختگي ملايم هيجاني معمولا بر هوشياري وعلاقه مندي ما نسبت به تكليفي كه در دست داريم مي افزايد، ولي وقتي هيجانها شديد باشند، صرفنظرازماهيت خوشايندشان معمولاعملكرد را تا حدودي كاهش مي دهند . بنا براين زماني كه برانگيختگي بسيارپايين است، دستگاه عصبي ممكن است كاملا فعال نباشد وپيامهاي حسي به آن نرسند. همچنين زماني كه برانگيختگي بالاست ممكن است عملكرد درحد مطلوب نباشد. شايد به اين دليل كه دستگاه عصبي مجبوراست به طورهمزمان در برابر محركهاي بسيارزياد واكنش نشان دهد. بنابراين پاسخهاي مناسب با اشكال روبرومي شود. ولي زماني كه برانگيختگي در سطح متوسط است، عملكرد دربالاترين حد ونشان دهنده سطح مطلوب برانگيختگي است.

راههاي مقابله با استرس:

با توجه به اينكه فرارازاسترسهاي روزمره زندگي اجتناب ناپذير است، چگونه بعضي ازافراد به راحتي با آنها برخورد مي كنند ومشكلات فراوان زندگي را به خوبي پشت سرمي گذارند. با اعضاي خانواده وديگران خوش برخورد وخوشروهستند به طوري كه تصورمي شودهيچ مشكلي ندارند. ولي برخي ديگردر برابر مشكلات شانه خم مي كنند، فرسوده مي شوند و آثارناتواني وپيري زود رس درچهره شان نمايان مي

شود. چرا چنين است؟ آيا مي توان از پس استرس برآمد وبا آن كنار آمد. كنارآمدن مشتمل بر كوششهايي ازنوع اقدام عملي ودرون رواني براي مهار( يعني كنترل،تحمل، كاهش يا به حداقل رساندن) مقتضيات دروني ومحيطي وتعارض ميان آنهاست.انسانها هنگام تلاش براي كنار آمدن، درواقع مي كوشند،ازعهده حل تضادهايي كه بين مقتضيات يك موقعيت استرس زا وتوانايي خود احساس مي كنند، برآيند.در وضع مطلوب ،افراد كوشش خود را به حل مشكلاتي كه با آنها مواجهند ، معطوف مي دارند. راههاي مقابله با استرس وايجاد اطمينان وآرامش دروني متعددند. در اين مقابله اشاره اي به نقش تعاليم اسلامي در مهاراسترسها خواهيم نمود وساير روشها را به فرصتي ديگر موكول مي كنيم.

نقش تعاليم اسلامي در مهار استرسها:

در تعاليم اسلامي ، روشهايي براي مقابله با استرسها و سازگاري با سختي ها ذكرشده كه مي توان آنها را در سه بخش روشهاي شناختي ، روشهاي رفتاري وروشهاي عاطفي – معنوي ارائه كرد. منظورازروشهاي شناختي، شيوه هايي است كه با شناختها،افكاروعقايدافراد سروكاردارد.دراين روشها، فرد با استفاده ازشناختها درصدد مقابله با استرسها برمي آيد وبه كمك توانايي فكري وذهني خود ، با مشكل برخورد مي كند. اگر چه شناختها و اعتقادات در رفتار جلوه گر مي شوند ، ولي نحوه اثرگذاري آنها با سازوكار شناختي افراد مربوط مي شود. درروشهاي رفتاري، دستورات وتوصيه هاي عملي، از جمله آداب برخورد ورفتار متقابل وتاثيرآنها در مقابله با سختي ها مورد بررسي قرارمي گيرد. درروشهاي عاطفي – معنوي (عبادات)، فرد نوعي ارتباط عاطفي با خدا واولياي دين برقرار مي كند. اين روابط مي تواند انسان را در مواجهه با مشكلات وحل آنها مساعدت كند.

در نماي زير، طرح كلي راههاي مقابله با استرسها با بهره گيري ازتعاليم اسلام ارائه گرديده است كه بحث تفصيلي راجع به هر يك از آنها مستلزم فرصت ديگري است. در اينجا فقط اشاره اي كوتاه به نقش ايمان در كاهش استرسها مي نماييم.

راههاي مقابله با استرسها در تعاليم اسلام:

روشهاي شناختي :ايمان به خدا ، توكل به خدا ، اعتقاد به مقدرات الهي،بينش نسبت به وقوع سختيها

روشهاي رفتاري :صبر، تفريحات سالم ، روابط خانوادگي مطلوب، حمايت اجتماعي

روشهاي عاطفي – معنوي : ياد خدا ، دعا ، توسل به ائمه معصومين (عليهم السلام)

نقش ايمان در كاهش استرسها:

راههاي مقابله با استرس وايجاد اطمينان وآرامش دروني متعددند. دراينجا صرفا به نقش ايمان به عنوان مهمترين عامل دركاهش استرسها پرداخته مي شود. دردرمان ناراحتيهاي رواني و ايجاد اطمينان وآرامش دروني، نقش " ايمان" فوق العاده شگرف وثمربخش است. درمواردي كه دشواريهاي طاقت فرسا ، شخصيت انسان را درهم مي كوبند واراده واميد را ازوي مي گيرند، اتكا به خداوند درروح آدمي اثرعميق وغيرقابل انكاري مي بخشد. ناكاميها ، گرفتاريها وشكستها هرگز نمي توانند درضمير مردان وزنان الهي طوفان بر پا كنند وآنها را دچارزبوني وياس وخودباختگي سازند.

اريك فرام روانشناس آلماني معاصر دركتاب روانكاوي و دين مي نويسد: " سرسپردگي به يك هدف يا فكر يا نيرويي برتر ازانسان نظير خداوند، جلوه اي است از نياز انسان به كمال." وي نيازبه يك نظام اعتقادي را جزء ذاتي انسان مي داند واضافه مي نمايد، ازآنجا كه نيازبه يك نظام جهت گيري واعتقادي جزء ذاتي هستي انسان است، مي توان به ميزان اين نياز پي برد. به راستي هيچ

منبع قدرتي قوي تري ازآن دربشر وجود ندارد. نياز به دين يعني نياز به يك الگوي جهت گيري ومرجعي براي اعتقاد وايمان. هيچ كس را نمي توان يافت كه فاقد اين نياز باشد.

كارل گوستاويوگ روانشناس سوئيسي ورهبرمكتب روانشناسي تحليلي مي نويسد: در بيماران رواني كه با لا ترازسي وپنج سال سن داشتند در كمتر بيماري مشاهده مي شد كه مشكل رواني اودرآخرين مرحله تحليل، به ايمان مذهبي مربوط نگردد. بهتراست بگوييم كه هر فرد ازآنان به علت فقدان آنچه كه دين به اشخاص مي دهد، بيمار شده اند.

ايمان نه تنها ناراحتي وتشويش را از قلب آدمي مي زدايد بلكه مي تواند از هجوم هيجان واضطراب به دل جلوگيري كند.

قرآن مجيد از نقش پيشگيري ايمان چنين ياد مي كند:

ولا تهنوا ولا تحزنوا و انتم الاعلون ان كنتم مومنين (سوره آل عمران آيه 133)

اگر ايمان داشته باشيد نبايد ترس واندوه به خود راه دهيد، زيرا شما با همين سرمايه ايمان بر ديگران برتري داريد.

در اين آيه خاطر نشان شده است كه ايمان در برابرعوامل ناراحتي رواني ، زره محكمي براي روح مي سازد ومصونيت خاصي درانسان به وجود مي آورد . بااتكا به ايمان مي توان خاطر را ازغم آزاد ساخت ونقش رنجها را از لوح دل زدود.

همچنين خداوند در قرآن مجيد مي فرمايد:

الابذكرالله تطمئن القلوب(سوره رعدآيه 28)

با اتكا به خداوند ، دلهاي پريشان مطمئن وآرام خواهند شد

هوالذي انزل السكينه في قلوب المومنين(سوره فتح آيه3)

خداست كه بردلهاي مومنان ، سكون وآرامش مي بخشد

قرآن ثبات وآرامش را ازآن كساني مي داند كه قلبي سرشار از ايمان داشته باشند:

الذين امنوولم يلبسوا ايمانهم بظلم اولئك لهم الا من

(سوره انعام آيه 82 )

امنيت خاطر وآسايش دل اختصاص به كساني داردكه بر خوردار ازايمانند و پرده اي از ستم وبيداد برآن نكشيده اند

الا ان اولياءالله لا خوف عليهم ولاهم يحزنون(سوره يونس آيه 62)

آگاه باش ترس واندوهي براي دوستان خدا نيست

مكانيسم بروز اضطراب از ديدگاه روان شناسي اسلامي

نويسنده:دكتر ابوالقاسم حسيني

منبع:كتاب روانشناسي اسلامي

تعريف اضطراب:

سازمان بهداشت جهاني حالت اضطرابي را مجموعه اي از تظاهرات عضوي و رواني كه نتوان آن را به خطر مشخصي نسبت داد و علائم به صورت حمله و يا حالتي مداوم ادامه يابند، تعريف مي نمايد.

توجيهاتي كه براي بروز اضطراب درمكاتب مختلف روان شناسي و روان پزشكي مطرح مي شوند، عملا در مورد پيشگيري و درمان اين علامت راهنمايي مشخص نمي كنند. با قاطعيت مي توان بيان داشت كه توجيه هاي مكتب روان شناسي اسلامي در مورد اضطراب، پيشگيري و درمان آن را نيز به دست مي دهند و براي هركدام از اين موارد، راه مناسب را نيز معين مي كنند.

هر دو جريان اصلي رواني فطرت و شهوت داراي تمايل سيري ناپذير هستند و اين خود، ناشي از خاصيت كلي روان است كه درتمام موارد، تمايل مطلق گرايانه دارد. به عبارت ديگر، فطرت كمال گرا و پويا به سمت اهداف تكاملي است و رشد او را نهايتي نيست. آسايش و آرامش فطرت به هنگامي است كه در محيطي مناسب قرار مي گيرد كه قوانين رشد، در آن امكان پياده شدن دارند و در نتيجه به سمت رشد بيشتر روان باشد.

در جريان شهوت نيز همين تمايل وجود دارد. يعني شهوت نيز جرياني سيري ناپذير است كه با وجود دستيابي به اهداف و رفع

نيازهاي خويش، هيچ گاه كاملا ارضا نخواهد شد، بلكه ارضاي بيشتر، آتش تمايلات آن را برافروخته تر مي نمايد و نيازها وانگيزه هاي آن نيز بي نهايت هستند. بنابر آموزشهاي اسلامي، سلامت رواني و تعادل، هنگامي به وجود مي آيند كه انگيزهاي شهواني توسط جريان مشترك عقل تجربي و فطرت كنترل شوند ( تقوي). دراين حال نيازهاي غريزي به صورت قابل قبول جريان مشترك عقل تجربي وفطرت، ارضا خواهد شد و خود به تكامل نيروهاي رواني كمك مي نمايند. به اين ترتيب، چنانچه كنترل انگيزه هاي شهواني و ارضاي آنها در محدوده مدار توحيد انجام پذيرد، مانعي پديد نخواهد آمد و شخص به سمت كمال سير مي نمايد.

از آنجا كه بنابر آموزشهاي اسلامي، فطرت و شهوت ضد يكديگرند، «انسان با حاكميت فطرت» و «انسان با حاكميت شهوت» در حقيقت دو تيره جداگانه و ضد يكديگر هستند. براين اساس، نياز و انگيزه و تمايل آنها مختلف و در بيشتر موارد متضاد مي باشند. البته انسان، با حاكميت فطرت نيز، داراي نياز و انگيزه وتمايل غريزي و شهواني مي باشد و دو تيره فوق در بعضي موارد جنبه هاي مشترك دارند كه عينا مانند جنبه هاي مشترك ميان انسان و حيوان مي باشد. به عبارت ديگر مي توان گفت «انسان با حاكميت شهوت» در بعد حيواني تثبيت شده و«انسان با حاكميت فطرت» داراي مشخصه هاي انساني است.

درمورد مكانسيم بروز اضطراب نيز واقعيت فوق بايد مورد توجه قرار گيرد. يعني عواملي كه در انسان با حاكميت فطرت، ممكن است توليد اضطراب نمايند، در انسان با حاكميت شهوت توليد اضطراب نمي كنند عكس اين كيفيت نيز صادق

است. به عنوان مثال عدم امكان انجام دادن امور خير و مورد رضاي خداوند و انجام ندادن تكليف در انسان با حاكميت فطرت، توليد اضطراب مي نمايد ولي در انسان با حاكميت شهوت منجر به بروز اضطراب نمي شود. برعكس محدوديتهاي ارضاي خواستهاي غريزي، در انسان با حاكميت شهوت منجر به بروز اضطراب مي گردند درصورتي كه در يك انسان با حاكميت فطرت، جريان شهوت و تمايلهاي بي نهايت آن كنترل مي شوند و كشمكش جدي كه منجر به بروز اضطراب گردد به وجود نمي آيد.

مكانيسم بروز اضطراب از ديدگاه روان شناسي اسلامي

نويسنده:دكتر ابوالقاسم حسيني

منبع:كتاب روانشناسي اسلامي

تعريف اضطراب:

سازمان بهداشت جهاني حالت اضطرابي را مجموعه اي از تظاهرات عضوي و رواني كه نتوان آن را به خطر مشخصي نسبت داد و علائم به صورت حمله و يا حالتي مداوم ادامه يابند، تعريف مي نمايد.

توجيهاتي كه براي بروز اضطراب درمكاتب مختلف روان شناسي و روان پزشكي مطرح مي شوند، عملا در مورد پيشگيري و درمان اين علامت راهنمايي مشخص نمي كنند. با قاطعيت مي توان بيان داشت كه توجيه هاي مكتب روان شناسي اسلامي در مورد اضطراب، پيشگيري و درمان آن را نيز به دست مي دهند و براي هركدام از اين موارد، راه مناسب را نيز معين مي كنند.

هر دو جريان اصلي رواني فطرت و شهوت داراي تمايل سيري ناپذير هستند و اين خود، ناشي از خاصيت كلي روان است كه درتمام موارد، تمايل مطلق گرايانه دارد. به عبارت ديگر، فطرت كمال گرا و پويا به سمت اهداف تكاملي است و رشد او را نهايتي نيست. آسايش و آرامش فطرت

به هنگامي است كه در محيطي مناسب قرار مي گيرد كه قوانين رشد، در آن امكان پياده شدن دارند و در نتيجه به سمت رشد بيشتر روان باشد.

در جريان شهوت نيز همين تمايل وجود دارد. يعني شهوت نيز جرياني سيري ناپذير است كه با وجود دستيابي به اهداف و رفع نيازهاي خويش، هيچ گاه كاملا ارضا نخواهد شد، بلكه ارضاي بيشتر، آتش تمايلات آن را برافروخته تر مي نمايد و نيازها وانگيزه هاي آن نيز بي نهايت هستند. بنابر آموزشهاي اسلامي، سلامت رواني و تعادل، هنگامي به وجود مي آيند كه انگيزهاي شهواني توسط جريان مشترك عقل تجربي و فطرت كنترل شوند ( تقوي). دراين حال نيازهاي غريزي به صورت قابل قبول جريان مشترك عقل تجربي وفطرت، ارضا خواهد شد و خود به تكامل نيروهاي رواني كمك مي نمايند. به اين ترتيب، چنانچه كنترل انگيزه هاي شهواني و ارضاي آنها در محدوده مدار توحيد انجام پذيرد، مانعي پديد نخواهد آمد و شخص به سمت كمال سير مي نمايد.

از آنجا كه بنابر آموزشهاي اسلامي، فطرت و شهوت ضد يكديگرند، «انسان با حاكميت فطرت» و «انسان با حاكميت شهوت» در حقيقت دو تيره جداگانه و ضد يكديگر هستند. براين اساس، نياز و انگيزه و تمايل آنها مختلف و در بيشتر موارد متضاد مي باشند. البته انسان، با حاكميت فطرت نيز، داراي نياز و انگيزه وتمايل غريزي و شهواني مي باشد و دو تيره فوق در بعضي موارد جنبه هاي مشترك دارند كه عينا مانند جنبه هاي مشترك ميان انسان و حيوان مي باشد. به عبارت ديگر مي توان گفت «انسان با حاكميت شهوت» در بعد

حيواني تثبيت شده و«انسان با حاكميت فطرت» داراي مشخصه هاي انساني است.

درمورد مكانسيم بروز اضطراب نيز واقعيت فوق بايد مورد توجه قرار گيرد. يعني عواملي كه در انسان با حاكميت فطرت، ممكن است توليد اضطراب نمايند، در انسان با حاكميت شهوت توليد اضطراب نمي كنند عكس اين كيفيت نيز صادق است. به عنوان مثال عدم امكان انجام دادن امور خير و مورد رضاي خداوند و انجام ندادن تكليف در انسان با حاكميت فطرت، توليد اضطراب مي نمايد ولي در انسان با حاكميت شهوت منجر به بروز اضطراب نمي شود. برعكس محدوديتهاي ارضاي خواستهاي غريزي، در انسان با حاكميت شهوت منجر به بروز اضطراب مي گردند درصورتي كه در يك انسان با حاكميت فطرت، جريان شهوت و تمايلهاي بي نهايت آن كنترل مي شوند و كشمكش جدي كه منجر به بروز اضطراب گردد به وجود نمي آيد.

مديريت احساسات

نويسنده: حسن عبدالله زاده

اگر ازشما خواسته شود درباره خودتان چند جمله توضيح دهيد و يا درحالت كلي درباره خودتان صحبت كنيد ،شما چه مي گوييد ؟ آيا احساس نمي كنيد كه درباره اخلاق وروحيات خود واقعا چيز زيادي نمي دانيد ؟ حال ازشما مي خواهيم درباره دوستتان يا يكي ازاقوامتان صحبت كنيد ويا سئوال مي كنيم نظرشما درباره فلان آقا يا خانم چيست ؟ دراكثر مواقع صحبت مي كنيد ونظرمي دهيد وخيلي راحت درباره او نتيجه گيري مي كنيد، گويا او را بهترازخودتان مي شناسيد . اينكه ما خواسته يا ناخواسته دوست نداريم درباره خودمان فكركنيم ويادرست فكر كنيم ،دلايل زيادي دارد وآثار مختلفي برروند زندگي، احساسات ،عواطف و روابط ما مي گذارد.دربسياري موارد آزردگي ها

و مشكلات عاطفي ما نتيجه انباشته شدن احساسات حل وفصل نشده اي است كه مانع مي شوند ، اززمان حال وزندگي روزمره برداشت وتجربه درستي داشته باشيم .اين احساسات گاه قدمتي ديرينه دارند وبه دوران كودكي برمي گردند وگاه ناشي ازيك حادثه نزديك جروبحث بايك همكار يا همسايه است .

درهرصورت ، شما فشاري را تحمل مي كنيد ونيروي فراواني را براي پنهان كردن احساسات قديمي صرف مي كنيد، به گونه اي كه قادر به انجام دادن امور روزمره ،مهرورزيدن وعمل به تعهد نيستيد.احساسات ابراز نشده قضاوت را مخدوش وشما را بسيار حساس وعصباني مي كند . پس در برابر مسائل واكنش نامناسب نشان وكنترلتان را ازدست مي دهيد.

مشكلات شخصي شما مانع ازاين مي شوند كه با دنيا برخورد صادقانه داشته باشيد. تحقيقات روان شناسان شخصيت نشان داده است كه مشكلات اقتصادي و اجتماعي موجب تشديد بروزصفات منفي شخصيت افراد مي شود. اگرانسان بتواند محدوده تاثير عوامل محيطي رابر رفتار وشخصيت خود كنترل كند ، كمك زيادي به سلامت رواني خود كرده است . براي رسيدن به عواطف مثبت وسازنده مهم است كه نقطه ضعف هاي شخصيتي خود را بشناسيد وبدانيد كه چگونه اين نقاط درادراك وروابط شما اثرمي گذارد.

هدف شما اين است كه رشد كنيد وتا حد امكان به شكوفايي وشادكامي برسيد.

وقتي شما مسائل عاطفي حل نشده اي داريد ، لحظه حال را بامسائل مربوط به گذشته مخدوش مي كنيد . براي حل اين مشكل بايد معاني احساسات خود را درك كنيد وبياموزيد كه آنها را مستقيما ابراز ودر هرلحظه بتوانيد احساس خود را آزاد كنيد وبه نحو احسن با آن كنار بياييد.زندگي خوب

واثربخش شرايطي است كه بتوانيد آزادانه آنچه راكه مي خواهيد بگوييد وآنچه را مي خواهيد احساس كنيد وبا جامعه بشري سود برسانيد. اطلاع ازاستعدادهاي خود براي رسيدن به زندگي شاد ضروري است . اگر مي خواهيد معناي زندگي را احساس كنيد بايد استعداد هاي خود را بروز دهيد. ياد بگيريم آزادانه خود را باوركنيم و احساساتمان راجهت بدهيم .شما اگرناراحتي را درسينه نگه داريد ،خشم ابرازنشده را درخود انباشته مي كنيد ، وقتي رنجش به دل داريد ،نمي توانيد به خود احساس خوبي داشته باشيد، خود را شايسته موفقيت نمي دانيد ودرنتيجه كارمثبتي انجام نمي دهيد.

مشكل اينجاست كه ما هميشه احساسات منفي خود را آن قدرقورت مي دهيم تا به لحظه انفجار برسيم ، وقتي به موضوع منفي درروابط پي مي بريم ،به جاي آنكه آن را مطرح كنيم وراحت حرفمان رابزنيم به هزاربهانه موضوع رابه عقب مي اندازيم وسكوت اختيار مي كنيم ،خيلي مواق افراد ازترس اينكه روابطشان تيره شود ،احساسات منفي خود را حل نشده نگه مي دارند ،غافل ازاينكه احساسات منفي وناخوشايند به مرور زمان افراد را به لحظه انفجار نزديك مي كند و روابط سالم وشاد رنگ مي بازد . بالارفتن ظرفيت پذيرش انتقاد ، قدرت ومهارت بروزمناسب احساسات منفي كمك زيادي به افراد مي كند ، آيا تا به حال شده است شما به خاطر مسئله اي كوچك مثل بازماندن درخميردندان يا جا به جايي وسيله اي به طرف مقابلتان به شدت پرخاش وجهنمي به پا كنيد ويا شايد خود شما به خاطر مسئله اي كوچك مورد پرخاش قرار گر فته باشيد ؟

رنجش هاي كوچك وجمع شده سبب

تحريف افكار واحساسات مي شود .چطور مي شود اظهار نظري كوچك ناگهان به بلوايي منجرشود كه آرام كردن آن مدت ها طول مي كشد؟بديهي است اين همه نيروي منفي متعلق به آن اظهارنظركوچك يا آن مسئله ساده نيست ، بلكه علت آن را بايد ازمطالب ذكرشده دربالا پيگيري كنيم .شما مجموعه آن چيزهايي هستيد كه تاكنون براي شما اتفاق افتاده است .حوادث خوش وناخوش به اتفاق شما را ساخته اند . ممكن است دربسياري ازحوادثي كه براي شما اتفاق افتاده اند ، مقصر نبوده و نقشي نداشته ايد .اما درهرانتخاب نوع واكنش با خود شما بوده است .حالا شما مسئوليت داريد تا گذشته خود را سامان دهيد ومديريت كنيد وهرگز تحت تاثير آن تجارب منفي باقي نمانيد .

درقبال واكنش هايي كه نسبت به حوادث نشان مي دهيد ،ازشدت سرزنش كردن ديگران مي كاهد و درضمن به شما نيرو وانگيزه اي مي دهد كه تغيير كنيد وجلو برويد .اگرواقع بين ترباشيد ، حتما به اين نتيجه مي رسيد كه رمزو راز زندگي اين است كه اصولارمز ورازي دركارنيست ،همه اش تلاش ،كاروانگيزه هاي هدفمند است وهمواره بايد سعي كنيد كه جهتي راكه ازهمه مناسب تر است ،انتخاب وفكورانه وبا جديت پيگيري كنيد . معناي زندگي اين است كه استعدادها وتوانمندي هاي خود را بشناسيد ودرمواقع لزوم با ديگران سهيم شويد وبا مديريت عواطف واحساساتتان اززندگيتان آگاهانه لذت ببريد . بشرامروزي همواره سعي كرده است كه رفتارخود را بيشتر به فكر وتعقل نسبت دهد وبه عواطف و احساسات آن چنان كه لازم است ،توجهي نكرده است. همانطور كه به موضوعاتي مثل هوش هيجاني نشده است ،مسلم است

انسان بدون عواطف واحساس پوچي را تجربه مي كند وهدفي را دنبال نمي كند وازطرفي هيجانات نيزبه شدت رفتارانسان ها را تحت تاثيرقرارمي دهد .بسياري ازما درباره هيجانات خود آگاهي وشناخت لازم را نداريم ودربرخي موارد اسيرآنها مي شويم ،بديهي است شادكامي و خودشكوفايي زماني محقق مي شود كه بين هوش به معناي تعقل وتفكر (IQ) وهوش هيجاني يا عاطفي (E.Q.E.I ) تناسب وتوازن برقرارشود وهرگز فردي با هوشبهربالا ولي بدون برخورداري ازفاكتورهاي هوش هيجاني توانايي زندگي سالم وشاد ودرعين حال مفيد را نخواهد داشت.

شناخت عواطف وهيجانات ودركل شناخت خود فقط به معني آشنايي با نقاط ضعف وكاستي هاي خود نيست . بهتراست كه همزمان نقاط قوت ومواضع قدرت فردي را بشناسيم تا ازاين طريق بتوانيم تغييرات سازنده تري درزندگي خود وديگران ايجاد كنيم وچون تغييرات حاصل برگرفته ازنيروهاي مثبت درون است ،انگيزه فرد را براي پيشرفت وخود شكوفايي افزايش مي دهد . وقتي كه وارد جزيره ناشنا خته وجود خود مي شويد ، چيزهاي شگفت انگيزي را مشاهده خواهيد كرد.

باوركردن خود وايمان داشتن به توانايي ها وقدرتمندي خودتان شرط اوليه موفقيت است .زماني كه بتوانيد ازگفتن كلمه « مي توانم » لذت ببريد و نيرو بگيريد . دراين صورت است كه شما درانجام كارهاي روزمره ورسيدن به اهدافتان به خودتان متكي هستيد ونيازي به تاييد ديگران نداريد ويا اينكه ديگران نمي توانند شما راازمسير پيشرفت بازدارند .اگر بيشتر مردم اشتباهات واهمال كاري هاي خود را درزندگي به گردن بدشانسي وتقديرمي اندازند به نتيجه بالا نرسيده اند .

مديريت احساسات

نويسنده: حسن عبدالله زاده

اگر ازشما خواسته شود درباره خودتان چند جمله توضيح دهيد و يا

درحالت كلي درباره خودتان صحبت كنيد ،شما چه مي گوييد ؟ آيا احساس نمي كنيد كه درباره اخلاق وروحيات خود واقعا چيز زيادي نمي دانيد ؟ حال ازشما مي خواهيم درباره دوستتان يا يكي ازاقوامتان صحبت كنيد ويا سئوال مي كنيم نظرشما درباره فلان آقا يا خانم چيست ؟ دراكثر مواقع صحبت مي كنيد ونظرمي دهيد وخيلي راحت درباره او نتيجه گيري مي كنيد، گويا او را بهترازخودتان مي شناسيد . اينكه ما خواسته يا ناخواسته دوست نداريم درباره خودمان فكركنيم ويادرست فكر كنيم ،دلايل زيادي دارد وآثار مختلفي برروند زندگي، احساسات ،عواطف و روابط ما مي گذارد.دربسياري موارد آزردگي ها و مشكلات عاطفي ما نتيجه انباشته شدن احساسات حل وفصل نشده اي است كه مانع مي شوند ، اززمان حال وزندگي روزمره برداشت وتجربه درستي داشته باشيم .اين احساسات گاه قدمتي ديرينه دارند وبه دوران كودكي برمي گردند وگاه ناشي ازيك حادثه نزديك جروبحث بايك همكار يا همسايه است .

درهرصورت ، شما فشاري را تحمل مي كنيد ونيروي فراواني را براي پنهان كردن احساسات قديمي صرف مي كنيد، به گونه اي كه قادر به انجام دادن امور روزمره ،مهرورزيدن وعمل به تعهد نيستيد.احساسات ابراز نشده قضاوت را مخدوش وشما را بسيار حساس وعصباني مي كند . پس در برابر مسائل واكنش نامناسب نشان وكنترلتان را ازدست مي دهيد.

مشكلات شخصي شما مانع ازاين مي شوند كه با دنيا برخورد صادقانه داشته باشيد. تحقيقات روان شناسان شخصيت نشان داده است كه مشكلات اقتصادي و اجتماعي موجب تشديد بروزصفات منفي شخصيت افراد مي شود. اگرانسان بتواند محدوده تاثير عوامل محيطي رابر رفتار وشخصيت خود كنترل كند

، كمك زيادي به سلامت رواني خود كرده است . براي رسيدن به عواطف مثبت وسازنده مهم است كه نقطه ضعف هاي شخصيتي خود را بشناسيد وبدانيد كه چگونه اين نقاط درادراك وروابط شما اثرمي گذارد. هدف شما اين است كه رشد كنيد وتا حد امكان به شكوفايي وشادكامي برسيد.

وقتي شما مسائل عاطفي حل نشده اي داريد ، لحظه حال را بامسائل مربوط به گذشته مخدوش مي كنيد . براي حل اين مشكل بايد معاني احساسات خود را درك كنيد وبياموزيد كه آنها را مستقيما ابراز ودر هرلحظه بتوانيد احساس خود را آزاد كنيد وبه نحو احسن با آن كنار بياييد.زندگي خوب واثربخش شرايطي است كه بتوانيد آزادانه آنچه راكه مي خواهيد بگوييد وآنچه را مي خواهيد احساس كنيد وبا جامعه بشري سود برسانيد. اطلاع ازاستعدادهاي خود براي رسيدن به زندگي شاد ضروري است . اگر مي خواهيد معناي زندگي را احساس كنيد بايد استعداد هاي خود را بروز دهيد. ياد بگيريم آزادانه خود را باوركنيم و احساساتمان راجهت بدهيم .شما اگرناراحتي را درسينه نگه داريد ،خشم ابرازنشده را درخود انباشته مي كنيد ، وقتي رنجش به دل داريد ،نمي توانيد به خود احساس خوبي داشته باشيد، خود را شايسته موفقيت نمي دانيد ودرنتيجه كارمثبتي انجام نمي دهيد.

مشكل اينجاست كه ما هميشه احساسات منفي خود را آن قدرقورت مي دهيم تا به لحظه انفجار برسيم ، وقتي به موضوع منفي درروابط پي مي بريم ،به جاي آنكه آن را مطرح كنيم وراحت حرفمان رابزنيم به هزاربهانه موضوع رابه عقب مي اندازيم وسكوت اختيار مي كنيم ،خيلي مواق افراد ازترس اينكه روابطشان تيره شود ،احساسات

منفي خود را حل نشده نگه مي دارند ،غافل ازاينكه احساسات منفي وناخوشايند به مرور زمان افراد را به لحظه انفجار نزديك مي كند و روابط سالم وشاد رنگ مي بازد . بالارفتن ظرفيت پذيرش انتقاد ، قدرت ومهارت بروزمناسب احساسات منفي كمك زيادي به افراد مي كند ، آيا تا به حال شده است شما به خاطر مسئله اي كوچك مثل بازماندن درخميردندان يا جا به جايي وسيله اي به طرف مقابلتان به شدت پرخاش وجهنمي به پا كنيد ويا شايد خود شما به خاطر مسئله اي كوچك مورد پرخاش قرار گر فته باشيد ؟

رنجش هاي كوچك وجمع شده سبب تحريف افكار واحساسات مي شود .چطور مي شود اظهار نظري كوچك ناگهان به بلوايي منجرشود كه آرام كردن آن مدت ها طول مي كشد؟بديهي است اين همه نيروي منفي متعلق به آن اظهارنظركوچك يا آن مسئله ساده نيست ، بلكه علت آن را بايد ازمطالب ذكرشده دربالا پيگيري كنيم .شما مجموعه آن چيزهايي هستيد كه تاكنون براي شما اتفاق افتاده است .حوادث خوش وناخوش به اتفاق شما را ساخته اند . ممكن است دربسياري ازحوادثي كه براي شما اتفاق افتاده اند ، مقصر نبوده و نقشي نداشته ايد .اما درهرانتخاب نوع واكنش با خود شما بوده است .حالا شما مسئوليت داريد تا گذشته خود را سامان دهيد ومديريت كنيد وهرگز تحت تاثير آن تجارب منفي باقي نمانيد .

درقبال واكنش هايي كه نسبت به حوادث نشان مي دهيد ،ازشدت سرزنش كردن ديگران مي كاهد و درضمن به شما نيرو وانگيزه اي مي دهد كه تغيير كنيد وجلو برويد .اگرواقع بين ترباشيد ، حتما به

اين نتيجه مي رسيد كه رمزو راز زندگي اين است كه اصولارمز ورازي دركارنيست ،همه اش تلاش ،كاروانگيزه هاي هدفمند است وهمواره بايد سعي كنيد كه جهتي راكه ازهمه مناسب تر است ،انتخاب وفكورانه وبا جديت پيگيري كنيد . معناي زندگي اين است كه استعدادها وتوانمندي هاي خود را بشناسيد ودرمواقع لزوم با ديگران سهيم شويد وبا مديريت عواطف واحساساتتان اززندگيتان آگاهانه لذت ببريد . بشرامروزي همواره سعي كرده است كه رفتارخود را بيشتر به فكر وتعقل نسبت دهد وبه عواطف و احساسات آن چنان كه لازم است ،توجهي نكرده است. همانطور كه به موضوعاتي مثل هوش هيجاني نشده است ،مسلم است انسان بدون عواطف واحساس پوچي را تجربه مي كند وهدفي را دنبال نمي كند وازطرفي هيجانات نيزبه شدت رفتارانسان ها را تحت تاثيرقرارمي دهد .بسياري ازما درباره هيجانات خود آگاهي وشناخت لازم را نداريم ودربرخي موارد اسيرآنها مي شويم ،بديهي است شادكامي و خودشكوفايي زماني محقق مي شود كه بين هوش به معناي تعقل وتفكر (IQ) وهوش هيجاني يا عاطفي (E.Q.E.I ) تناسب وتوازن برقرارشود وهرگز فردي با هوشبهربالا ولي بدون برخورداري ازفاكتورهاي هوش هيجاني توانايي زندگي سالم وشاد ودرعين حال مفيد را نخواهد داشت.

شناخت عواطف وهيجانات ودركل شناخت خود فقط به معني آشنايي با نقاط ضعف وكاستي هاي خود نيست . بهتراست كه همزمان نقاط قوت ومواضع قدرت فردي را بشناسيم تا ازاين طريق بتوانيم تغييرات سازنده تري درزندگي خود وديگران ايجاد كنيم وچون تغييرات حاصل برگرفته ازنيروهاي مثبت درون است ،انگيزه فرد را براي پيشرفت وخود شكوفايي افزايش مي دهد . وقتي كه وارد جزيره ناشنا خته وجود خود مي شويد

، چيزهاي شگفت انگيزي را مشاهده خواهيد كرد.

باوركردن خود وايمان داشتن به توانايي ها وقدرتمندي خودتان شرط اوليه موفقيت است .زماني كه بتوانيد ازگفتن كلمه « مي توانم » لذت ببريد و نيرو بگيريد . دراين صورت است كه شما درانجام كارهاي روزمره ورسيدن به اهدافتان به خودتان متكي هستيد ونيازي به تاييد ديگران نداريد ويا اينكه ديگران نمي توانند شما راازمسير پيشرفت بازدارند .اگر بيشتر مردم اشتباهات واهمال كاري هاي خود را درزندگي به گردن بدشانسي وتقديرمي اندازند به نتيجه بالا نرسيده اند .

كاهش فشار عصبي ناشي از كار

نويسنده:مريم پوردهقان

همه ما گاهي درگير فشارعصبي شده ايم . فشارعصبي سودمند مي تواند تعداد كمي ازافراد را به قهرمان تبديل كند درصورتي كه فشارعصبي زيان بخش تعداد زيادي ازافراد را دچار ياس ونااميدي وبيماري هاي جسمي مي كند . فشارعصبي ناشي ازكار،به « بيماري نامرئي » مشهوراست كه مي تواند برفرد، سازمان وافراد درون آن تاثير بگذارد . بنابراين هرگز نبايد آن راكوچك شمرد . دراين مقاله قصد داريم تا شما رابا علايم فشار عصبي ناشي ازكار و راه هاي مقابله با آن آشنا كنيم.

فشارعصبي چيست ؟

عارضه اي است كه سلامت جسمي وفكري فرد را به مخاطره مي اندازد وزماني به وجود مي آيد كه بدن بيشتر ازحد معمول ازتوانايي هايش استفاده ميكند.زماني كه فشارفيزيكي ورواني برانسان وارد مي شود، ترشح هورموني هايي مانند آدرنالين وكورتيزول دربدن افزايش مي يابد . اين هورمون ها تغييرات عمده اي را درضربان قلب ، فشار خون ،سوخت وسازبدن وفعاليت فيزيكي به وجود مي آورند. اين واكنش ها درزماني كه فرد تحت فشاراست كمك مي كنند كه كارآيي او افزايش يابد

، اما دردرازمدت براي بدن مضر هستند .علاوه برزيان هاي فردي ،عوارض عمومي فشارعصبي همچنان بالاو رو به افزايش است . هزينه هاي خدمات عمومي نظير مراقبت بهداشتي ازكساني كه دراثر فشار عصبي دچار بيماري يابازنشستگي زودهنگام شده اند ، كمك هاي درحال ارائه به معلوليني كه دراثرفشار عصبي ناتوان شده اند و.... برجامعه سنگيني مي كند .علاوه براين فشارعصبي ،افراد را دچار زودرنجي وتحرك پذيري مي كند واين موضوع بركيفيت كلي زندگي افراد تاثير سوء به جا مي گذ ارد .علايمي نظير بي حوصلگي ونوسان دررفتار ممكن است همكاران ، دوستان وخانواده فرد را ازاو بيزار كند. گاهي هم اين مسئله مي تواند يك دور باطل ازاعتماد به نفس رو به زوال را ايجاد كند كه به مشكلات عاطفي جدي تري نظير افسردگي منجرمي شود.

اثرات فشارعصبي برسلامت بدن

يكي ازدلايل عمده بروز بسياري ازعوارض مانند فشارخون بالاو بيماري هاي قلبي ، فشارعصبي درازمدت است.درعين حال اين گونه فشارهاي طولاني مدت مي تواند خطرابتلا به بيماري هاي فكري ورواني را نيز افزايش دهد تغييرات رفتاري ناشي ازفشاربالاي عصبي مانند كشيدن سيگار به ميزان زياد واحيانا استفاده از مواد مخدر نيزمنجر به كاهش چشمگير سطح سلامت جسمي مي شود . داروهاي تجويزشده مانند آ رام بخش ها اگر چه دركوتاه مدت براي تسكين اضطراب مفيدند ،ولي اعتياد آور هم هستند وعوارض جانبي همچون كاهش تمركز، ضعف درهماهنگي باهمكاران وسردرگمي را به همراه دارند وچون دلايل اصلي فشارعصبي رااز بين نمي برند ، لذا درمان مناسبي محسوب نمي شوند. فشارعصبي ناشي از كارخواه ناخواه برجنبه هاي ديگر زندگي فرد هم تاثير مي گذارد اتخاذ تصميم هاي اشتباه

درمحل كارومنزل ممكن است به حادثه ودرگيري ،خسارت مالي يا حتي ازدست دادن شغل فرد منتهي شود.

اثرات فشارعصبي ناشي ازكاربرخانواده

فشارعصبي ناشي ازكارمي تواند كانون خانواده را به نابودي بكشاند .خصوصا درمواردي كه زوجين به صورت تمام وقت كارمي كنند ويا حتي دوشغل دارند . اگركار سخت وفشارزا باشد ، ديگر براي حمايت ورسيدگي به خانواده انرژي باقي نمي ماند . اگربحث مراقبت ازبچه ها نيزدرميان باشد ،فشارعصبي مشكل ديگري ايجاد مي كند كه ناشي ازكاروبچه داري است . درمجموع روابط اعضاي خانواده رو به سردي مي گذارد وفضاي آكنده ازمهر ومحبت خانواده به فضاي سرد وتنفرآميز تبديل مي شود.

علايم فشارعصبي ناشي ازكار

فيزيكي : بي خوابي ، سردرد ،احساس خستگي مداوم ، نامنظم شدن وضعيت گوارشي ( خصوصا دفع مدفوع) سوزش معده ،زخم معده ، بي اشتهايي يازياد خوردن ، گرفتگي عضلات و.... به خاطر داشته باشيد كه وجود هركدام وياچند علامت نامبرده دليل بالا بودن فشارمحيط كارشما نيست .ازاين بابت حساسيت زياد به خرج ندهيد! فشارعصبي ناشي ازكار مي تواند برفرد، سازمان وافراد درون آن تاثير بگذارد.

زماني كه فشارفيزيكي ورواني برانسان وارد مي شود ، ترشح هورمون هايي دربدن افزايش مي يابد كه دردرازمدت براي بدن بسيارمضر هستند.

يكي ازدلايل عمده بروز بسياري ازعوارض مانند فشارخون بالا وبيماري هاي قلبي ،فشار عصبي درازمدت است.

رواني : تندمزاجي ،حملات عصبي ، تحرك پذيري كم شدن احساس شادي ، ضعف درتمركز ،كم شدن حافظه ، احساس گناه ، بي تفاوتي ،احساس بيچارگي وشكست ، عدم توجه به وضع ظاهري ،عدم توانايي درتصميم گيري واحساس بي ارزش بودن

دلايل ايجاد فشارعصبي درمحيط كار

فشار كاردربرخي موارد به نوع وماهيت كارمربوط

مي گردد . به اين معني كه برخي مشاغل ذاتا پراسترس هستند .مثلا مشاغل مربوط به حرفه پزشكي ،كارمندان بازار بورس ، خبرنگاران روزنامه ها، تجار ، مديران تبليغاتي ،برنامه ريزان درسطح كلان و..

يكي ازدلايل مهم ايجاد فشار دركاربالابودن « تقاضاي كاري » بيش ازحد وتوان فرداست . به اين معني كه فرد احساس كند تقاضاي محيط كاربيش ازتوان اوست واو براي برآورده كردن آنها بايد تلاش بسياري به خرج دهد.

يك دليل ديگر مي تواند پايين بودن « محدوده اختيارات كاري» فرد باشد بسياري ازصاحب نظران دراين زمينه اين عامل رادرحد بالابودن تقاضاي كاري مي دانند .اگر فرددرمحيط كارخود ازحدود اختيارات بالايي برخوردار باشد مسلما با افزايش تقاضاي كاري بهتر كنارخواهد آمد . نمونه بارزاين مسئله مقايسه يك كارمند زيردست بارئيس اوست . كارمند مجبوراست كارها راطبق برنامه ديكته شده انجام دهد اما رئيس مي تواند با وجود باركاري بالا، برنامه ها را تغيير دهد. دستور وظايف رابازنويسي كند ، تنبيه وتشويق كند وخلاصه ازاختيارات بالايي برخوردار است.

وضعيت حقوق ومزايا ، روابط همكاران باهم وبارئيس خود ، محيط فيزيكي دلچسب وعاري ازخطر، احساس جاري بودن عدل وانصاف درارزشيابي كاركنان وچند عامل ديگر نيز مي توانند دركم وزياد كردن فشاركاري تاثيرگذارباشند.

چند توصيه براي كاهش فشارعصبي ناشي ازكار

1- هرگاه دچار فشارعصبي شديد ، چند دقيقه دست ازكار بكشيد ودرمحلي مانند حياط يا راهروي محل كارقدم بزنيد .

2- ازانجام كارهاي اداري درمنزل خود داري كنيد.

3- مراقب هرگونه تغيير دروضعيت سلامت خودباشيد.

4- ازافرادي كه دچار فشارعصبي نمي شوند الگو بگيريد .

5- ازكاركردن درساعت هاي طولاني وتعطيلات آخرهفته اجتناب كنيد.

6- هرچيزي را كه به شما درايجاد آرامش كمك مي كند

يادداشت كنيد.

7- هرزمان كه احساس كرديد كارهاي زيادي براي انجام دادن داريد حداقل يك كار را تفويض كنيد.

8- سعي كنيد حتي المقدور ميزكارتان رانزديك پنجره قراردهيد.

9- خود را قانع كنيد كه ممكن است خواهان خيلي چيزها باشيد اما امكان دسترسي به آنها را نداشته باشيد.

10- براي حفظ ونگهداري شغل خود به ارزش آن توجه كنيد.

11- يادگيري تكنولوژي هاي جديد ( مثلا كاربا كامپيوتر ) را به تدريج شروع كنيد واعتماد به نفس خود را بالا ببريد.

12- قبل ازانتخاب شغل جديد عوامل تنش زاي آن را شناسايي كنيد.

13- اگر محل زندگي تان نزديك به محل كاراست گاهي اين فاصله را پياده يا با دوچرخه طي كنيد.

14- هرروز ازكارهايي كه بايد انجام دهيد ليستي تهيه كنيد وپس ازانجام دادن هركارروي آن خط بكشيد تا ليست كوتاه شود . اين كار رضايتمندي شما را افزايش مي دهد.

15- « نه » گفتن را ياد بگيريد. وقتي ازپس كاري برنمي آييد يا وقت انجام آن را نداريد ، لزومي ندارد آن را به گردن بگيريد.

16- به عقايد ديگران احترام بگذاريد .هميشه حق با شما نيست !

17- براي تعطيلات آخرهفته فعاليت هايي را برنامه ريزي كنيد اجازه ندهيد روزها همين طور بي برنامه وبيهوده بگذرند.

18- ورزش مي تواند به صورت موقت خشم را درمان كند .حتي اگر آن را پشت ميزودرحالي كه روي صندلي خود نشسته ايد انجام دهيد!

كاهش فشار عصبي ناشي از كار

نويسنده:مريم پوردهقان

همه ما گاهي درگير فشارعصبي شده ايم . فشارعصبي سودمند مي تواند تعداد كمي ازافراد را به قهرمان تبديل كند درصورتي كه فشارعصبي زيان بخش تعداد زيادي ازافراد را دچار ياس ونااميدي وبيماري هاي جسمي

مي كند . فشارعصبي ناشي ازكار،به « بيماري نامرئي » مشهوراست كه مي تواند برفرد، سازمان وافراد درون آن تاثير بگذارد . بنابراين هرگز نبايد آن راكوچك شمرد . دراين مقاله قصد داريم تا شما رابا علايم فشار عصبي ناشي ازكار و راه هاي مقابله با آن آشنا كنيم.

فشارعصبي چيست ؟

عارضه اي است كه سلامت جسمي وفكري فرد را به مخاطره مي اندازد وزماني به وجود مي آيد كه بدن بيشتر ازحد معمول ازتوانايي هايش استفاده ميكند.زماني كه فشارفيزيكي ورواني برانسان وارد مي شود، ترشح هورموني هايي مانند آدرنالين وكورتيزول دربدن افزايش مي يابد . اين هورمون ها تغييرات عمده اي را درضربان قلب ، فشار خون ،سوخت وسازبدن وفعاليت فيزيكي به وجود مي آورند. اين واكنش ها درزماني كه فرد تحت فشاراست كمك مي كنند كه كارآيي او افزايش يابد ، اما دردرازمدت براي بدن مضر هستند .علاوه برزيان هاي فردي ،عوارض عمومي فشارعصبي همچنان بالاو رو به افزايش است . هزينه هاي خدمات عمومي نظير مراقبت بهداشتي ازكساني كه دراثر فشار عصبي دچار بيماري يابازنشستگي زودهنگام شده اند ، كمك هاي درحال ارائه به معلوليني كه دراثرفشار عصبي ناتوان شده اند و.... برجامعه سنگيني مي كند .علاوه براين فشارعصبي ،افراد را دچار زودرنجي وتحرك پذيري مي كند واين موضوع بركيفيت كلي زندگي افراد تاثير سوء به جا مي گذ ارد .علايمي نظير بي حوصلگي ونوسان دررفتار ممكن است همكاران ، دوستان وخانواده فرد را ازاو بيزار كند. گاهي هم اين مسئله مي تواند يك دور باطل ازاعتماد به نفس رو به زوال را ايجاد كند كه به مشكلات عاطفي جدي تري نظير

افسردگي منجرمي شود.

اثرات فشارعصبي برسلامت بدن

يكي ازدلايل عمده بروز بسياري ازعوارض مانند فشارخون بالاو بيماري هاي قلبي ، فشارعصبي درازمدت است.درعين حال اين گونه فشارهاي طولاني مدت مي تواند خطرابتلا به بيماري هاي فكري ورواني را نيز افزايش دهد تغييرات رفتاري ناشي ازفشاربالاي عصبي مانند كشيدن سيگار به ميزان زياد واحيانا استفاده از مواد مخدر نيزمنجر به كاهش چشمگير سطح سلامت جسمي مي شود . داروهاي تجويزشده مانند آ رام بخش ها اگر چه دركوتاه مدت براي تسكين اضطراب مفيدند ،ولي اعتياد آور هم هستند وعوارض جانبي همچون كاهش تمركز، ضعف درهماهنگي باهمكاران وسردرگمي را به همراه دارند وچون دلايل اصلي فشارعصبي رااز بين نمي برند ، لذا درمان مناسبي محسوب نمي شوند. فشارعصبي ناشي از كارخواه ناخواه برجنبه هاي ديگر زندگي فرد هم تاثير مي گذارد اتخاذ تصميم هاي اشتباه درمحل كارومنزل ممكن است به حادثه ودرگيري ،خسارت مالي يا حتي ازدست دادن شغل فرد منتهي شود.

اثرات فشارعصبي ناشي ازكاربرخانواده

فشارعصبي ناشي ازكارمي تواند كانون خانواده را به نابودي بكشاند .خصوصا درمواردي كه زوجين به صورت تمام وقت كارمي كنند ويا حتي دوشغل دارند . اگركار سخت وفشارزا باشد ، ديگر براي حمايت ورسيدگي به خانواده انرژي باقي نمي ماند . اگربحث مراقبت ازبچه ها نيزدرميان باشد ،فشارعصبي مشكل ديگري ايجاد مي كند كه ناشي ازكاروبچه داري است . درمجموع روابط اعضاي خانواده رو به سردي مي گذارد وفضاي آكنده ازمهر ومحبت خانواده به فضاي سرد وتنفرآميز تبديل مي شود.

علايم فشارعصبي ناشي ازكار

فيزيكي : بي خوابي ، سردرد ،احساس خستگي مداوم ، نامنظم شدن وضعيت گوارشي ( خصوصا دفع مدفوع) سوزش معده

،زخم معده ، بي اشتهايي يازياد خوردن ، گرفتگي عضلات و.... به خاطر داشته باشيد كه وجود هركدام وياچند علامت نامبرده دليل بالا بودن فشارمحيط كارشما نيست .ازاين بابت حساسيت زياد به خرج ندهيد! فشارعصبي ناشي ازكار مي تواند برفرد، سازمان وافراد درون آن تاثير بگذارد.

زماني كه فشارفيزيكي ورواني برانسان وارد مي شود ، ترشح هورمون هايي دربدن افزايش مي يابد كه دردرازمدت براي بدن بسيارمضر هستند.

يكي ازدلايل عمده بروز بسياري ازعوارض مانند فشارخون بالا وبيماري هاي قلبي ،فشار عصبي درازمدت است.

رواني : تندمزاجي ،حملات عصبي ، تحرك پذيري كم شدن احساس شادي ، ضعف درتمركز ،كم شدن حافظه ، احساس گناه ، بي تفاوتي ،احساس بيچارگي وشكست ، عدم توجه به وضع ظاهري ،عدم توانايي درتصميم گيري واحساس بي ارزش بودن

دلايل ايجاد فشارعصبي درمحيط كار

فشار كاردربرخي موارد به نوع وماهيت كارمربوط مي گردد . به اين معني كه برخي مشاغل ذاتا پراسترس هستند .مثلا مشاغل مربوط به حرفه پزشكي ،كارمندان بازار بورس ، خبرنگاران روزنامه ها، تجار ، مديران تبليغاتي ،برنامه ريزان درسطح كلان و..

يكي ازدلايل مهم ايجاد فشار دركاربالابودن « تقاضاي كاري » بيش ازحد وتوان فرداست . به اين معني كه فرد احساس كند تقاضاي محيط كاربيش ازتوان اوست واو براي برآورده كردن آنها بايد تلاش بسياري به خرج دهد.

يك دليل ديگر مي تواند پايين بودن « محدوده اختيارات كاري» فرد باشد بسياري ازصاحب نظران دراين زمينه اين عامل رادرحد بالابودن تقاضاي كاري مي دانند .اگر فرددرمحيط كارخود ازحدود اختيارات بالايي برخوردار باشد مسلما با افزايش تقاضاي كاري بهتر كنارخواهد آمد . نمونه بارزاين مسئله مقايسه يك كارمند زيردست بارئيس اوست .

كارمند مجبوراست كارها راطبق برنامه ديكته شده انجام دهد اما رئيس مي تواند با وجود باركاري بالا، برنامه ها را تغيير دهد. دستور وظايف رابازنويسي كند ، تنبيه وتشويق كند وخلاصه ازاختيارات بالايي برخوردار است.

وضعيت حقوق ومزايا ، روابط همكاران باهم وبارئيس خود ، محيط فيزيكي دلچسب وعاري ازخطر، احساس جاري بودن عدل وانصاف درارزشيابي كاركنان وچند عامل ديگر نيز مي توانند دركم وزياد كردن فشاركاري تاثيرگذارباشند.

چند توصيه براي كاهش فشارعصبي ناشي ازكار

1- هرگاه دچار فشارعصبي شديد ، چند دقيقه دست ازكار بكشيد ودرمحلي مانند حياط يا راهروي محل كارقدم بزنيد .

2- ازانجام كارهاي اداري درمنزل خود داري كنيد.

3- مراقب هرگونه تغيير دروضعيت سلامت خودباشيد.

4- ازافرادي كه دچار فشارعصبي نمي شوند الگو بگيريد .

5- ازكاركردن درساعت هاي طولاني وتعطيلات آخرهفته اجتناب كنيد.

6- هرچيزي را كه به شما درايجاد آرامش كمك مي كند يادداشت كنيد.

7- هرزمان كه احساس كرديد كارهاي زيادي براي انجام دادن داريد حداقل يك كار را تفويض كنيد.

8- سعي كنيد حتي المقدور ميزكارتان رانزديك پنجره قراردهيد.

9- خود را قانع كنيد كه ممكن است خواهان خيلي چيزها باشيد اما امكان دسترسي به آنها را نداشته باشيد.

10- براي حفظ ونگهداري شغل خود به ارزش آن توجه كنيد.

11- يادگيري تكنولوژي هاي جديد ( مثلا كاربا كامپيوتر ) را به تدريج شروع كنيد واعتماد به نفس خود را بالا ببريد.

12- قبل ازانتخاب شغل جديد عوامل تنش زاي آن را شناسايي كنيد.

13- اگر محل زندگي تان نزديك به محل كاراست گاهي اين فاصله را پياده يا با دوچرخه طي كنيد.

14- هرروز ازكارهايي كه بايد انجام دهيد ليستي تهيه كنيد وپس ازانجام دادن هركارروي آن خط بكشيد تا ليست

كوتاه شود . اين كار رضايتمندي شما را افزايش مي دهد.

15- « نه » گفتن را ياد بگيريد. وقتي ازپس كاري برنمي آييد يا وقت انجام آن را نداريد ، لزومي ندارد آن را به گردن بگيريد.

16- به عقايد ديگران احترام بگذاريد .هميشه حق با شما نيست !

17- براي تعطيلات آخرهفته فعاليت هايي را برنامه ريزي كنيد اجازه ندهيد روزها همين طور بي برنامه وبيهوده بگذرند.

18- ورزش مي تواند به صورت موقت خشم را درمان كند .حتي اگر آن را پشت ميزودرحالي كه روي صندلي خود نشسته ايد انجام دهيد!

خانه اى بدون استرس

نويسنده: الهام اسمعيلى

منبع:sharghnewspaper.ir

با توجه به انبوه عوامل استرس زا در فضاهاى بيرون از خانه شامل كوچه و بازار، محيط كار و غيره مى بايست لااقل به دنبال ايجاد فضايى آرام و دور از فشارهاى روحى و روانى در محيط خانه باشيم تا هم تاثيرات منفى ناشى از آن عوامل بر روى روحيه ما با آرامش داخل خانه خنثى شود و هم ذخيره اى از انرژى مثبت براى رويارويى با روز پراسترس ديگرى فراهم شود. هنگامى كه موضوع ايجاد چنين فضايى در داخل خانه مطرح مى شود همواره تنها نحوه برخورد ميان اعضاى خانواده و ارتباطات آنها با يكديگر مورد توجه قرار مى گيرد حال آنكه اگرچه اينها جزء مهمترين و اصلى ترين عوامل تاثيرگذار بر روى روحيه افراد به حساب مى آيند ولى در كنار آنها نقش شرايط فيزيكى محيط را نيز نمى توان ناچيز شمرد.در يك فضا عوامل مختلفى همچون رنگ، نور، لوازم موجود، تعداد و نحوه چيدمان آنها و بسيارى موارد ديگر وجود دارند كه بر روى روحيه افراد خانواده

تاثير مستقيمى مى گذارند. در نتيجه با قصد ايجاد خانه اى بدون استرس مى بايست همه اين موارد و تاثيرات ناشى از آنها به صورت كامل مورد توجه قرار گيرند كه در اينجا به تك تك آنها به صورت گذرا خواهيم پرداخت.

رنگ: از آنجا كه هر يك از رنگ ها تاثير خاصى را بر روى روح و روان ما مى گذارند. هنگام انتخاب رنگى براى يك فضا به نوع كاربرد آن محيط، خصوصيات افراد ساكن و همچنين تاثيرات ناشى از آن بسيار توجه كنيد. از ميان رنگ ها معمولاً رنگ هاى سرد آرامبخش تر از رنگ هاى گرم هستند ولى تاثير شادى آفرينى و انرژى بخش رنگ هاى گرم نيز از جايگاه ويژه اى براى دورى از استرس برخوردار است.

نور: براى فضاى خانه تان نور كافى در نظر بگيريد. ميزان نور و همچنين كيفيت آن تاثير مستقيمى بر روى جسم و روح انسان مى گذارد. معمولاً افرادى كه در نور كم زندگى و كار مى كنند، انسان هاى افسرده و پريشانى هستند حال آنكه نور زياد به خصوص بهره مندى از نور خورشيد، انرژى مضاعفى را ايجاد كرده و خمودگى و كسلى را از بين مى برد.

از آنجا كه نورها نيز رنگ دارند، همان تاثيرات رنگ مورد نظر را به همراه خواهند داشت لذا در انتخاب منابع نورزا براى فضاى خانه تان توجه بيشترى كنيد. به عنوان مثال انتخاب نور سفيد حاصل از لامپ مهتابى به تنهايى فضاى دلگير و افسرده كننده را سبب مى شود ولى اگر با نور زرد جايگزين شده و يا لااقل تلفيق شود، چنين نتايجى را نخواهد داشت.

لوازم دكوراسيونى: لوازم

دكوراسيونى و كاربردى خانه از چند جنبه بر روى روح و جسم افراد خانواده تاثير مى گذارند:

? _ فرم و مدل: هنگامى كه به قصد خريد يكى از لوازم دكوراسيونى و كاربردى مانند مبلمان، صندلى، تختخواب، ميز پذيرايى، ميز غذاخورى و غيره به فروشگاه هاى مربوطه مراجعه مى كنيد، بيش از شرايط ظاهرى آن و جنبه زيبايى شناسى، به نحوه كاربرد و تامين راحتى و آرامش مورد نيازتان اهميت دهيد. خستگى جسم و تنش هاى روح، پس از برگشت به خانه، با نشستن بر روى مبلى هرچند زيبا و گران قيمت ولى نامناسب، اگرچه ديگر تسهيلات لازم فراهم شده باشد، از بين نخواهد رفت.

? _ نحوه چيدمان: به طور قطع شما نيز تجربه ورود به فضايى پر از لوازم دكوراسيونى و كاربردى و همچنين خرده ريزهاى تزئينى را در مكانى نامتناسب به لحاظ وسعت آن هم با اين انبوه لوازم داشته ايد، در چنين محيطى اگرچه نهايت سعى بر انتخاب بهترين و زيباترين لوازم شده است ولى ميزان تراكم آنها در محيط، سبب ايجاد كلافگى و ناآرامى در شما خواهد شد. در خانه بدون استرس مى بايست فضاى كافى براى حركت هاى آزاد و راحت افراد خانواده با هر نوع وضعيت جسمانى فراهم شود.

لازمه اين مسئله حفظ فضاى خالى در ميان لوازم و همچنين در نظر گرفتن مسيرهاى پرتردد است.

- گل و گياه: در خانه بدون استرس گل ها و گياهان طبيعى بسيارى را مى بينيد. حضور طبيعت در فضاى خانه به همراه شادابى و لطافت بى مثالش، عامل مهمى براى ايجاد آرامش و دورى از اضطراب و ناراحتى هاى روحى است.

- تابش نور

و جريان هوا: در چنين خانه هايى، تعداد پنجره ها زياد بوده و امكان ورود نور خورشيد به داخل و همچنين جريان هواى تازه به خصوص در فصل بهار بسيار وجود دارد.

- صدا: از آنجا كه وجود سروصداهاى ناهنجار بيرونى سبب سلب آسايش و حتى ايجاد استرس مى شود، فراهم كردن تمهيداتى براى جلوگيرى از ورود آنها از طريق پنجره ها، ديوارها و سقف الزامى است. در ضمن در خانه بدون استرس، مى بايست هرگونه صداى ناراحت كننده از بين برود. به عنوان مثال به جيرجير درهاى اتاق ها و يا كمدها هنگام باز و بسته شدن، صداى ناهنجار حاصل از درست كار نكردن هواكش ها و يا موتور يخچال و فريزر و موارد ديگرى مانند اينها كه ممكن است در هر مكان با توجه به موقعيت آن وجود داشته باشد مى توان اشاره كرد. به اين ترتيب با حذف كليه صداهاى آزاردهنده در حد امكان، صداهاى گوش نواز و روحيه بخش را جايگزين كنيد.

گوش دادن به موسيقى هنگام استراحت و همچنين صرف وعده هاى غذايى راهكار ديگرى براى ايجاد آرامش است.

- دماى هوا: مناسب بودن درجه هواى موجود در خانه در كليه فصول سال، از جمله مشخصات يك خانه بدون استرس است.

خانه اى بدون استرس

نويسنده: الهام اسمعيلى

منبع:sharghnewspaper.ir

با توجه به انبوه عوامل استرس زا در فضاهاى بيرون از خانه شامل كوچه و بازار، محيط كار و غيره مى بايست لااقل به دنبال ايجاد فضايى آرام و دور از فشارهاى روحى و روانى در محيط خانه باشيم تا هم تاثيرات منفى ناشى از آن عوامل بر روى روحيه ما با آرامش داخل

خانه خنثى شود و هم ذخيره اى از انرژى مثبت براى رويارويى با روز پراسترس ديگرى فراهم شود. هنگامى كه موضوع ايجاد چنين فضايى در داخل خانه مطرح مى شود همواره تنها نحوه برخورد ميان اعضاى خانواده و ارتباطات آنها با يكديگر مورد توجه قرار مى گيرد حال آنكه اگرچه اينها جزء مهمترين و اصلى ترين عوامل تاثيرگذار بر روى روحيه افراد به حساب مى آيند ولى در كنار آنها نقش شرايط فيزيكى محيط را نيز نمى توان ناچيز شمرد.در يك فضا عوامل مختلفى همچون رنگ، نور، لوازم موجود، تعداد و نحوه چيدمان آنها و بسيارى موارد ديگر وجود دارند كه بر روى روحيه افراد خانواده تاثير مستقيمى مى گذارند. در نتيجه با قصد ايجاد خانه اى بدون استرس مى بايست همه اين موارد و تاثيرات ناشى از آنها به صورت كامل مورد توجه قرار گيرند كه در اينجا به تك تك آنها به صورت گذرا خواهيم پرداخت.

رنگ: از آنجا كه هر يك از رنگ ها تاثير خاصى را بر روى روح و روان ما مى گذارند. هنگام انتخاب رنگى براى يك فضا به نوع كاربرد آن محيط، خصوصيات افراد ساكن و همچنين تاثيرات ناشى از آن بسيار توجه كنيد. از ميان رنگ ها معمولاً رنگ هاى سرد آرامبخش تر از رنگ هاى گرم هستند ولى تاثير شادى آفرينى و انرژى بخش رنگ هاى گرم نيز از جايگاه ويژه اى براى دورى از استرس برخوردار است.

نور: براى فضاى خانه تان نور كافى در نظر بگيريد. ميزان نور و همچنين كيفيت آن تاثير مستقيمى بر روى جسم و روح انسان مى گذارد. معمولاً افرادى كه در

نور كم زندگى و كار مى كنند، انسان هاى افسرده و پريشانى هستند حال آنكه نور زياد به خصوص بهره مندى از نور خورشيد، انرژى مضاعفى را ايجاد كرده و خمودگى و كسلى را از بين مى برد.

از آنجا كه نورها نيز رنگ دارند، همان تاثيرات رنگ مورد نظر را به همراه خواهند داشت لذا در انتخاب منابع نورزا براى فضاى خانه تان توجه بيشترى كنيد. به عنوان مثال انتخاب نور سفيد حاصل از لامپ مهتابى به تنهايى فضاى دلگير و افسرده كننده را سبب مى شود ولى اگر با نور زرد جايگزين شده و يا لااقل تلفيق شود، چنين نتايجى را نخواهد داشت.

لوازم دكوراسيونى: لوازم دكوراسيونى و كاربردى خانه از چند جنبه بر روى روح و جسم افراد خانواده تاثير مى گذارند:

? _ فرم و مدل: هنگامى كه به قصد خريد يكى از لوازم دكوراسيونى و كاربردى مانند مبلمان، صندلى، تختخواب، ميز پذيرايى، ميز غذاخورى و غيره به فروشگاه هاى مربوطه مراجعه مى كنيد، بيش از شرايط ظاهرى آن و جنبه زيبايى شناسى، به نحوه كاربرد و تامين راحتى و آرامش مورد نيازتان اهميت دهيد. خستگى جسم و تنش هاى روح، پس از برگشت به خانه، با نشستن بر روى مبلى هرچند زيبا و گران قيمت ولى نامناسب، اگرچه ديگر تسهيلات لازم فراهم شده باشد، از بين نخواهد رفت.

? _ نحوه چيدمان: به طور قطع شما نيز تجربه ورود به فضايى پر از لوازم دكوراسيونى و كاربردى و همچنين خرده ريزهاى تزئينى را در مكانى نامتناسب به لحاظ وسعت آن هم با اين انبوه لوازم داشته ايد، در چنين محيطى اگرچه نهايت سعى

بر انتخاب بهترين و زيباترين لوازم شده است ولى ميزان تراكم آنها در محيط، سبب ايجاد كلافگى و ناآرامى در شما خواهد شد. در خانه بدون استرس مى بايست فضاى كافى براى حركت هاى آزاد و راحت افراد خانواده با هر نوع وضعيت جسمانى فراهم شود.

لازمه اين مسئله حفظ فضاى خالى در ميان لوازم و همچنين در نظر گرفتن مسيرهاى پرتردد است.

- گل و گياه: در خانه بدون استرس گل ها و گياهان طبيعى بسيارى را مى بينيد. حضور طبيعت در فضاى خانه به همراه شادابى و لطافت بى مثالش، عامل مهمى براى ايجاد آرامش و دورى از اضطراب و ناراحتى هاى روحى است.

- تابش نور و جريان هوا: در چنين خانه هايى، تعداد پنجره ها زياد بوده و امكان ورود نور خورشيد به داخل و همچنين جريان هواى تازه به خصوص در فصل بهار بسيار وجود دارد.

- صدا: از آنجا كه وجود سروصداهاى ناهنجار بيرونى سبب سلب آسايش و حتى ايجاد استرس مى شود، فراهم كردن تمهيداتى براى جلوگيرى از ورود آنها از طريق پنجره ها، ديوارها و سقف الزامى است. در ضمن در خانه بدون استرس، مى بايست هرگونه صداى ناراحت كننده از بين برود. به عنوان مثال به جيرجير درهاى اتاق ها و يا كمدها هنگام باز و بسته شدن، صداى ناهنجار حاصل از درست كار نكردن هواكش ها و يا موتور يخچال و فريزر و موارد ديگرى مانند اينها كه ممكن است در هر مكان با توجه به موقعيت آن وجود داشته باشد مى توان اشاره كرد. به اين ترتيب با حذف كليه صداهاى آزاردهنده در حد امكان، صداهاى گوش نواز

و روحيه بخش را جايگزين كنيد.

گوش دادن به موسيقى هنگام استراحت و همچنين صرف وعده هاى غذايى راهكار ديگرى براى ايجاد آرامش است.

- دماى هوا: مناسب بودن درجه هواى موجود در خانه در كليه فصول سال، از جمله مشخصات يك خانه بدون استرس است.

چرا كودكان دروغ مى گويند

نويسنده: ماندانا سلحشور

منبع:sharghnewspaper.ir

دروغگويى و راستگويى از جمله رفتارهايى هستند كه كودك بايد در جمع خانه و خانواده بياموزد. اغلبِ والدين، زمانى كه متوجه مى شوند، كودك و يا نوجوان شان دروغ مى گويد، شديداً متاثر و معترض مى شوند. كودكان خردسال (زير سه سال) به دليل اين كه هنوز قادر به تشخيص تفاوت واقعيت از خيال نيستند، نمى توانند بين راست و دروغ تفاوت گذارند. آنها از شنيدن داستان هاى تخيلى واقعاً لذت مى برند و دوست دارند خودشان نيز با قوه تفكر و تجسم شان ماجراها و قصه هاى جالبى بسازند. در واقع اين كودكان هنوز نيازمند گسترش و توسعه دنياى خيالى خود هستند تا بتوانند قدرت خلاقيت و ابتكارشان را پرورش دهند. اما نكته اى كه والدين و مربيان هنگام خواندن و تعريف اين گونه داستان ها براى كودك بايد مدنظر داشته باشند، آن است كه با نهايت آرامش و بدون اين كه عكس العمل منفى اى از خود نشان دهند، ذهن كودك را به سوى واقعيت ها سوق دهند و به او بياموزند كه اين گونه داستان ها حاصل تفكر و انديشه نويسنده است و با آنچه در اطراف آنان مى گذرد، تفاوت دارد. معمولاً دروغ پردازى هاى خيالى كودكان از سنين ? _ ? سالگى به بعد كاهش مى يابد و كم كم قدرت

تشخيص واقعيت از خيال را پيدا مى كنند. اما اگر بعد از ? _ ? سالگى نيز سعى كنند با روياسازى هاى ذهنى خود حقيقت را ناديده بگيرند، والدين بايد درصدد رفع علت اين امر باشند. براى مثال، اگر كودك ? ساله اى مدام از دوست خيالى خود صحبت مى كند، پدر و مادر بايد سعى كنند فرزندشان را با كودكان ديگر هم بازى كنند تا او نيازى به خيال پردازى هاى واهى نداشته باشد. معمولاً كودكان از سنين ? _ ? سالگى به بعد، تنها زمانى كه دچار اضطراب، تشويش و نگرانى شديد شوند، دروغ مى گويند.

از جمله رايج ترين شرايطى كه منجر به دروغگويى كودك مى شود، عبارتند از:

? - گاهى كودكان براى جلب توجه ديگران دروغ مى گويند. اگر كودك احساس كند كه از اين طريق مى تواند نظر اطرافيانش را به خود جلب كند، ممكن است مرتباً دروغ بگويد. به بيانى ديگر، زمانى كه كودك نتواند با استفاده از روش هاى خوشايند و پسنديده، نظر سايرين را به خودش جلب كند، به دروغگويى و رياكارى متوسل مى شود.

? - گاهى كودكان براى اين كه خودشان را بهتر نشان دهند، دروغ مى گويند. در اين گونه شرايط، عاملى كه موجب دروغگويى بچه ها مى شود، فقدان اعتماد به نفس در آنان است. در حالى كه كودكانى كه داراى حس ارزشمند و اعتماد به نفس بالايى هستند، هيچ گاه براى بهتر نشان دادن خودشان، نيازى به دروغ گفتن حس نمى كنند.

? - گاهى كودكان زمانى كه احساس كنند دچار مشكل شده اند، شروع به دروغگويى مى كنند. در چنين مواردى،

بايد از ابتدا به كودك اهميت راستگويى، صداقت و درستى را ياد داد. از طريق پى بردن به اين گونه ارزش هاى خانوادگي_ اجتماعى است كه كودك حتى اگر در شرايط بحرانى و دشوار نيز قرار گيرد، دروغ نخواهد گفت.

? - گاهى كودكان از ترس اين كه واقعيت را به والدين شان بگويند، شروع به دروغگويى مى كنند. آنها تصور مى كنند كه چون نتوانسته اند خواسته ها و انتظارات پدر و مادرشان را برآورده سازند، لذا براى نااميد نكردن، عصبانى نكردن و ناسزا نشنيدن از آنها، دروغگويى را تنها راه حل موجود مى پندارند.

? - دروغگويى ويژگى و صفتى است كه بچه ها به راحتى از والدين خود ياد مى گيرند. با كمال تعجب مشاهده مى كنيم، پدرى ممكن است از فرزندش بخواهد كه در پاسخ به مراجعى كه جلوى در منزل و يا پشت خط تلفن منتظر است كه با او صحبت كند، بگويد كه «به او بگو پدرم نيست.» و يا شايد مادر از فرزندش بخواهد اتفاقى كه در منزل افتاده است را به پدر نگويد و... به اين ترتيب كودك با دروغ و عدم صداقت آشنا مى شود.

مواردى كه دروغگويى اختلال و يا مشكل حادى محسوب نمى شود:

الف - كودكان ? - ? ساله اغلب خيال بافى و رويا پردازى را دوست دارند و شروع به داستان پردازى مى كنند. اين گروه از كودكان معمولاً قادر نيستند بين حقيقت و دنياى ذهنى شان تفاوت گذارند.

ب - كودكان ?? _ ?? ساله و يا نوجوانان گاهى دروغ مى گويند تا بتوانند به منفعتى دست يابند. مثل فرار از

زيربار مسئوليت و يا نپذيرفتن اشتباه و كوتاهى خود. در اين گونه موارد، والدين بايد با تذكر مناسب و بجاى خود، آنها را نسبت به پيامدهاى رفتارى شان آگاه سازند و ارزش راستگويى، صداقت و اعتماد را به آنها بياموزند.

پ - گروهى از نوجوانان ?? _ ?? ساله كشف كرده اند كه گاهى دروغگويى آنها مى تواند موجب محبوبيت آنان بين اطرافيان شان شود . براى مثال، چون نمى خواهند از سوى دوستان و هم كلاسى هاى شان طرد شوند، شروع به دروغگويى و خيال پردازى هاى واهى مى كنند. گروهى ديگر از نوجوانان با دروغگويى خود درصدد حفظ حريم خصوصى خود هستند و مى خواهند از اين طريق استقلال خود را از والدين شان نشان دهند. براى مثال، منكر تسلط پدر و مادرشان بر تصميم گيرى هاى شان مى شوند.

مواردى كه دروغگويى دلالت بر مشكلات عاطفى و احساسى كودكان دارد:

الف - گروهى از كودكانى كه تفاوت بين راستگويى و دروغگويى را مى دانند، گاه داستان و ماجراى غيرواقعى را چنان شرح مى دهند كه براى شنونده كاملاً قابل قبول و باوركردنى است. اين گروه، غالباً اعتماد به نفس پايينى دارند و از اين طريق درصدد كسب جايگاهى در بين سايرين هستند.

ب - گروهى از كودكان و نوجوانان نيز چنان در دام تكرار دروغگويى هاى شان مى افتند كه رهايى از دست آنها براى شان دشوار و غيرممكن مى شود. آنها اغلب فكر مى كنند كه دروغ گفتن آسان ترين راه براى رو به روشدن با والدين، اعضاى خانواده، آموزگاران و دوستان شان است. اين گروه از بچه ها، اغلب دروغگويى

را كارى زشت و ناپسند نمى دانند و از اين كه ديگران آنها را دروغگويانى بزرگ مى شناسند، ناراحت نمى شوند.

پ - گروهى ديگر از كودكان و نوجوانان هستند كه نمى دانند با دروغگويى خود موجب رنجش اطرافيان شان مى شوند.

ت - گروهى از نوجوانان نيز با دروغگويى هاى مكرر خود سعى مى كنند حقايق را مخفى نگه دارند. براى مثال، نوجوانى كه شديداً به مواد مخدر معتاد است، ممكن است در مقابل پرسش هاى ديگران كه «از كجا پول آورده اى؟ مواد از كجا تهيه مى كنى؟... با چه كسانى دوست هستى؟ و.... » دروغ بگويند.

مواردى كه اشتباهات والدين منجر به دروغگويى كودكان مى شود:

? - سعى كنيد هرگز دروغ نگوييد. متاسفانه بعضى از دروغ هاى جزيى والدين الگوى بدى براى فرزندان است، زيرا آنان ياد مى گيرند كه گاهى مى توانند از گفتن حقيقت طفره روند.

? _ چنانچه فرزندتان كار اشتباهى انجام داد و شما متوجه خطاى او شديد، با پرسش هاى موشكافانه و مكرر خود، او را تحت فشار قرار ندهيد، زيرا او را به سوى دروغگويى سوق خواهيد داد. در چنين شرايطى كه مطمئن هستيد او كار خطايى انجام داده است، اشتباه عملش را به او گوشزد نماييد و او را راهنمايى كنيد تا دوباره مرتكب آن اشتباه نشود.

? _ مراقب رفتارهاى خود هنگام پرسش و بازخواست از كودك باشيد. اگر چهره اى عصبانى و خشمناك داشته باشيد، ممكن است او از ترس پيامدهاى ناخوشايند رفتار شما، مجبور به دروغگويى شود. در حالى كه مى توانيد با چهره صميمى و ملايم خود، او را به راستگويى

تشويق كنيد.

? _ هيچ گاه خطاهاى معمولى فرزندتان را با خشم و عصبانيت شديد جواب ندهيد و زمانى كه او به اشتباه خود پى برده است، سعى نكنيد با شرمنده كردن بيش از اندازه او رعب و وحشت بى مورد در دل كودك ايجاد كنيد، زيرا او تصور خواهد كرد كه اشتباهات روزانه او موجب برانگيختن شما خواهد شد و از ترس اين كه مبادا در آينده شما را ناراحت كند، ترجيح دهد، دروغ بگويد.

? _ درباره ارزش صداقت، درستى و راستى با فرزندتان صحبت كنيد. به او ياد بدهيد كه حرف دروغ خريدارى ندارد و پس از مدتى كه دوستانش به دروغگويى هاى مكرر او پى ببرند، اعتمادشان نسبت به او سلب خواهد شد و ديگر گفته هاى او را باور نخواهند كرد. علاوه بر آن، كسب مجدد اعتماد آنها نيز كارى مشكل و سخت است.

? _ هرگز فرزندتان را دروغگو خطاب نكنيد، زيرا او اين صفت و برچسب را به خود خواهد گرفت و پس از مدتى با درونى ساختن اين ويژگى تبديل به يك دروغگو خواهد شد. در عوض هميشه اين اطمينان و اعتماد را به او بدهيد كه مى تواند تمام صحبت ها و نظراتش را به راحتى با شما در ميان گذارد.

? _ دقت كنيد ببينيد فرزندتان در چه مواردى دروغ مى گويد، شايد با شناخت بهتر فرزندتان بتوانيد مشكل او را حل كنيد و مانع از شدت رفتار او شويد.

? _ احترام به حريم خصوصى كودك و يا نوجوان گاهى مى تواند مانع از دروغگويى آنان شود. والدين بايد در عين آن كه مراقب

رفتار و اعمال فرزندشان هستند، اعتماد و صميميت آنها را نيز به خود جلب كنند.

آموزش راستگويى به كودكان•

بدون شك كودكان صداقت و راستگويى را از والدين خود مى آموزند. آنچه پدر و مادر مى گويند الگو و سرمشقى است براى فرزندان شان تا از اين طريق نحوه رويارويى با مسائل و مشكلات را ياد بگيرند. زمانى كه والدين و اعضاى خانواده سعى مى كنند هر واقعه اى را آن طور كه اتفاق افتاده است، براى يكديگر تعريف كنند، در حقيقت صداقت و راستگويى را در بين اعضاى خانواده خود استوار مى سازند. بدين منظور بايد محيطى براى كودكان فراهم آورند كه حتى اگر آنها كار اشتباهى هم انجام دهند، بتوانند آن را بدون ترس و دلهره به زبان آورند. براى موفقيت در اين امر، بهتر است به جاى سرزنش كودك، درصدد يافتن علت خطا و پيشامد فوق بود. يافتن و درك حقيقت، اولين گام براى آموزش راستگويى به كودكان است. بين دروغگويى و داستان پردازى تفاوت بسيار است. بچه ها با قدرت تخيل قوى شان قادرند از ماجرايى ساده، صحنه اى شگفت انگيز و خيالى بسازند تا حدى كه شنونده را مسحور واقعه كنند. در اين بين وظيفه والدين آن است كه در عين احترام گذاشتن به تخيلات كودك او را تشويق كنند تا بين رويدادهاى واقعى و آنچه كه در خيال خود تجسم مى كند، فرق گذارد.

در خصوص آموزش راستگويى به كودك توجه به چند نكته زير مى تواند مفيد باشد:

? - به كودك بگوييد كه احساس او را درك مى كنيد و مى دانيد كه كودك دوست دارد گاه آرزوهايش به

حقيقت بپيوندند. براى مثال، وقتى او مى گويد، «... بهترين فوتباليست مدرسه است...» به او بگوييد كه مى فهميد او دوست دارد كه بهترين باشد.

? _ سعى كنيد هميشه درصدد يافتن راه حل مشكل باشيد و نه سرزنش و شماتت كودك.

? _ براى كودك توضيح دهيد، زمانى كه ما راست مى گوييم، ديگران به ما و گفته هاى مان اعتماد مى كنند و افكار و رفتارشان را بر پايه صحبت هاى ما بنا مى كنند. اگر يك نفر مدام دروغ بگويد، هيچ كس حرف او را قبول نخواهد كرد و خيلى زود از جمع دوستانش طرد خواهد شد.

? _ زمانى كه فرزندتان به رغم اين كه گفتن حقيقت برايش سخت و ناگوار است، راست مى گويد، حمايت و توجه لازم را نسبت به اين رفتار پسنديده او ابراز كنيد. اغلب كودكان دوست دارند كه والدين شان از اين كار آنها قدردانى كنند. اگر آنها بفهمند كه از طريق راستگويى مى توانند توجه اطرافيان شان را جلب كنند، مطمئن بدانيد كه هميشه حقيقت را خواهند گفت.

? _ با فرزندتان روراست و يك رنگ باشيد. سعى كنيد هر روز چند دقيقه اى را براى گفت وگوهاى دونفره اختصاص دهيد. كودكان اغلب تمايل دارند آنچه كه موجب ناراحتى و دلخورى آنها شده است با والدين شان در ميان گذارند. براى مثال، وقتى او از درس رياضى نمره پايينى مى گيرد، سعى كنيد بدون آن كه او را مورد شماتت و سرزنش قرار دهيد، احساسات و گفته هاى او را بپذيريد و اين امكان را براى او به وجود آوريد كه اگر بار ديگر قصد

داشت مشكلش را در كمال صداقت با شما در ميان گذارد، بدون كمترين ناراحتى اين كار را انجام دهد.

? _ روش ديگر براى تشويق كودك به راستگويى آن است كه علاقه و اعتماد خودتان را به او نشان دهيد. با توجه نشان دادن نسبت به كارها، فعاليت ها و برنامه هاى روزانه كودك و پرس وجو درباره آنچه براى او اهميت دارد، به راحتى مى توانيد به نقطه ضعف ها و كمبودهاى او پى ببريد.

? _ هيچ گاه كودك را براى «راست گفتن» تهديد نكنيد، زيرا او را مجبور مى كنيد كه گاهى راست نگويد. هدف ما اين است كه بچه ها به حقيقت احترام بگذارند، نه آن كه از ترس تهديدهاى ما راست بگويند.

چرا كودكان دروغ مى گويند

نويسنده: ماندانا سلحشور

منبع:sharghnewspaper.ir

دروغگويى و راستگويى از جمله رفتارهايى هستند كه كودك بايد در جمع خانه و خانواده بياموزد. اغلبِ والدين، زمانى كه متوجه مى شوند، كودك و يا نوجوان شان دروغ مى گويد، شديداً متاثر و معترض مى شوند. كودكان خردسال (زير سه سال) به دليل اين كه هنوز قادر به تشخيص تفاوت واقعيت از خيال نيستند، نمى توانند بين راست و دروغ تفاوت گذارند. آنها از شنيدن داستان هاى تخيلى واقعاً لذت مى برند و دوست دارند خودشان نيز با قوه تفكر و تجسم شان ماجراها و قصه هاى جالبى بسازند. در واقع اين كودكان هنوز نيازمند گسترش و توسعه دنياى خيالى خود هستند تا بتوانند قدرت خلاقيت و ابتكارشان را پرورش دهند. اما نكته اى كه والدين و مربيان هنگام خواندن و تعريف اين گونه داستان ها براى كودك بايد مدنظر داشته

باشند، آن است كه با نهايت آرامش و بدون اين كه عكس العمل منفى اى از خود نشان دهند، ذهن كودك را به سوى واقعيت ها سوق دهند و به او بياموزند كه اين گونه داستان ها حاصل تفكر و انديشه نويسنده است و با آنچه در اطراف آنان مى گذرد، تفاوت دارد. معمولاً دروغ پردازى هاى خيالى كودكان از سنين ? _ ? سالگى به بعد كاهش مى يابد و كم كم قدرت تشخيص واقعيت از خيال را پيدا مى كنند. اما اگر بعد از ? _ ? سالگى نيز سعى كنند با روياسازى هاى ذهنى خود حقيقت را ناديده بگيرند، والدين بايد درصدد رفع علت اين امر باشند. براى مثال، اگر كودك ? ساله اى مدام از دوست خيالى خود صحبت مى كند، پدر و مادر بايد سعى كنند فرزندشان را با كودكان ديگر هم بازى كنند تا او نيازى به خيال پردازى هاى واهى نداشته باشد. معمولاً كودكان از سنين ? _ ? سالگى به بعد، تنها زمانى كه دچار اضطراب، تشويش و نگرانى شديد شوند، دروغ مى گويند.

از جمله رايج ترين شرايطى كه منجر به دروغگويى كودك مى شود، عبارتند از:

? - گاهى كودكان براى جلب توجه ديگران دروغ مى گويند. اگر كودك احساس كند كه از اين طريق مى تواند نظر اطرافيانش را به خود جلب كند، ممكن است مرتباً دروغ بگويد. به بيانى ديگر، زمانى كه كودك نتواند با استفاده از روش هاى خوشايند و پسنديده، نظر سايرين را به خودش جلب كند، به دروغگويى و رياكارى متوسل مى شود.

? - گاهى كودكان براى اين كه

خودشان را بهتر نشان دهند، دروغ مى گويند. در اين گونه شرايط، عاملى كه موجب دروغگويى بچه ها مى شود، فقدان اعتماد به نفس در آنان است. در حالى كه كودكانى كه داراى حس ارزشمند و اعتماد به نفس بالايى هستند، هيچ گاه براى بهتر نشان دادن خودشان، نيازى به دروغ گفتن حس نمى كنند.

? - گاهى كودكان زمانى كه احساس كنند دچار مشكل شده اند، شروع به دروغگويى مى كنند. در چنين مواردى، بايد از ابتدا به كودك اهميت راستگويى، صداقت و درستى را ياد داد. از طريق پى بردن به اين گونه ارزش هاى خانوادگي_ اجتماعى است كه كودك حتى اگر در شرايط بحرانى و دشوار نيز قرار گيرد، دروغ نخواهد گفت.

? - گاهى كودكان از ترس اين كه واقعيت را به والدين شان بگويند، شروع به دروغگويى مى كنند. آنها تصور مى كنند كه چون نتوانسته اند خواسته ها و انتظارات پدر و مادرشان را برآورده سازند، لذا براى نااميد نكردن، عصبانى نكردن و ناسزا نشنيدن از آنها، دروغگويى را تنها راه حل موجود مى پندارند.

? - دروغگويى ويژگى و صفتى است كه بچه ها به راحتى از والدين خود ياد مى گيرند. با كمال تعجب مشاهده مى كنيم، پدرى ممكن است از فرزندش بخواهد كه در پاسخ به مراجعى كه جلوى در منزل و يا پشت خط تلفن منتظر است كه با او صحبت كند، بگويد كه «به او بگو پدرم نيست.» و يا شايد مادر از فرزندش بخواهد اتفاقى كه در منزل افتاده است را به پدر نگويد و... به اين ترتيب كودك با دروغ و عدم

صداقت آشنا مى شود. مواردى كه دروغگويى اختلال و يا مشكل حادى محسوب نمى شود: الف - كودكان ? - ? ساله اغلب خيال بافى و رويا پردازى را دوست دارند و شروع به داستان پردازى مى كنند. اين گروه از كودكان معمولاً قادر نيستند بين حقيقت و دنياى ذهنى شان تفاوت گذارند.

ب - كودكان ?? _ ?? ساله و يا نوجوانان گاهى دروغ مى گويند تا بتوانند به منفعتى دست يابند. مثل فرار از زيربار مسئوليت و يا نپذيرفتن اشتباه و كوتاهى خود. در اين گونه موارد، والدين بايد با تذكر مناسب و بجاى خود، آنها را نسبت به پيامدهاى رفتارى شان آگاه سازند و ارزش راستگويى، صداقت و اعتماد را به آنها بياموزند.

پ - گروهى از نوجوانان ?? _ ?? ساله كشف كرده اند كه گاهى دروغگويى آنها مى تواند موجب محبوبيت آنان بين اطرافيان شان شود . براى مثال، چون نمى خواهند از سوى دوستان و هم كلاسى هاى شان طرد شوند، شروع به دروغگويى و خيال پردازى هاى واهى مى كنند. گروهى ديگر از نوجوانان با دروغگويى خود درصدد حفظ حريم خصوصى خود هستند و مى خواهند از اين طريق استقلال خود را از والدين شان نشان دهند. براى مثال، منكر تسلط پدر و مادرشان بر تصميم گيرى هاى شان مى شوند. مواردى كه دروغگويى دلالت بر مشكلات عاطفى و احساسى كودكان دارد: الف - گروهى از كودكانى كه تفاوت بين راستگويى و دروغگويى را مى دانند، گاه داستان و ماجراى غيرواقعى را چنان شرح مى دهند كه براى شنونده كاملاً قابل قبول و باوركردنى است. اين گروه، غالباً

اعتماد به نفس پايينى دارند و از اين طريق درصدد كسب جايگاهى در بين سايرين هستند.

ب - گروهى از كودكان و نوجوانان نيز چنان در دام تكرار دروغگويى هاى شان مى افتند كه رهايى از دست آنها براى شان دشوار و غيرممكن مى شود. آنها اغلب فكر مى كنند كه دروغ گفتن آسان ترين راه براى رو به روشدن با والدين، اعضاى خانواده، آموزگاران و دوستان شان است. اين گروه از بچه ها، اغلب دروغگويى را كارى زشت و ناپسند نمى دانند و از اين كه ديگران آنها را دروغگويانى بزرگ مى شناسند، ناراحت نمى شوند.

پ - گروهى ديگر از كودكان و نوجوانان هستند كه نمى دانند با دروغگويى خود موجب رنجش اطرافيان شان مى شوند.

ت - گروهى از نوجوانان نيز با دروغگويى هاى مكرر خود سعى مى كنند حقايق را مخفى نگه دارند. براى مثال، نوجوانى كه شديداً به مواد مخدر معتاد است، ممكن است در مقابل پرسش هاى ديگران كه «از كجا پول آورده اى؟ مواد از كجا تهيه مى كنى؟... با چه كسانى دوست هستى؟ و.... » دروغ بگويند. مواردى كه اشتباهات والدين منجر به دروغگويى كودكان مى شود: ? - سعى كنيد هرگز دروغ نگوييد. متاسفانه بعضى از دروغ هاى جزيى والدين الگوى بدى براى فرزندان است، زيرا آنان ياد مى گيرند كه گاهى مى توانند از گفتن حقيقت طفره روند.

? _ چنانچه فرزندتان كار اشتباهى انجام داد و شما متوجه خطاى او شديد، با پرسش هاى موشكافانه و مكرر خود، او را تحت فشار قرار ندهيد، زيرا او را به سوى دروغگويى سوق خواهيد داد. در

چنين شرايطى كه مطمئن هستيد او كار خطايى انجام داده است، اشتباه عملش را به او گوشزد نماييد و او را راهنمايى كنيد تا دوباره مرتكب آن اشتباه نشود.

? _ مراقب رفتارهاى خود هنگام پرسش و بازخواست از كودك باشيد. اگر چهره اى عصبانى و خشمناك داشته باشيد، ممكن است او از ترس پيامدهاى ناخوشايند رفتار شما، مجبور به دروغگويى شود. در حالى كه مى توانيد با چهره صميمى و ملايم خود، او را به راستگويى تشويق كنيد.

? _ هيچ گاه خطاهاى معمولى فرزندتان را با خشم و عصبانيت شديد جواب ندهيد و زمانى كه او به اشتباه خود پى برده است، سعى نكنيد با شرمنده كردن بيش از اندازه او رعب و وحشت بى مورد در دل كودك ايجاد كنيد، زيرا او تصور خواهد كرد كه اشتباهات روزانه او موجب برانگيختن شما خواهد شد و از ترس اين كه مبادا در آينده شما را ناراحت كند، ترجيح دهد، دروغ بگويد.

? _ درباره ارزش صداقت، درستى و راستى با فرزندتان صحبت كنيد. به او ياد بدهيد كه حرف دروغ خريدارى ندارد و پس از مدتى كه دوستانش به دروغگويى هاى مكرر او پى ببرند، اعتمادشان نسبت به او سلب خواهد شد و ديگر گفته هاى او را باور نخواهند كرد. علاوه بر آن، كسب مجدد اعتماد آنها نيز كارى مشكل و سخت است.

? _ هرگز فرزندتان را دروغگو خطاب نكنيد، زيرا او اين صفت و برچسب را به خود خواهد گرفت و پس از مدتى با درونى ساختن اين ويژگى تبديل به يك دروغگو خواهد شد. در عوض هميشه اين اطمينان

و اعتماد را به او بدهيد كه مى تواند تمام صحبت ها و نظراتش را به راحتى با شما در ميان گذارد.

? _ دقت كنيد ببينيد فرزندتان در چه مواردى دروغ مى گويد، شايد با شناخت بهتر فرزندتان بتوانيد مشكل او را حل كنيد و مانع از شدت رفتار او شويد.

? _ احترام به حريم خصوصى كودك و يا نوجوان گاهى مى تواند مانع از دروغگويى آنان شود. والدين بايد در عين آن كه مراقب رفتار و اعمال فرزندشان هستند، اعتماد و صميميت آنها را نيز به خود جلب كنند. آموزش راستگويى به كودكان• بدون شك كودكان صداقت و راستگويى را از والدين خود مى آموزند. آنچه پدر و مادر مى گويند الگو و سرمشقى است براى فرزندان شان تا از اين طريق نحوه رويارويى با مسائل و مشكلات را ياد بگيرند. زمانى كه والدين و اعضاى خانواده سعى مى كنند هر واقعه اى را آن طور كه اتفاق افتاده است، براى يكديگر تعريف كنند، در حقيقت صداقت و راستگويى را در بين اعضاى خانواده خود استوار مى سازند. بدين منظور بايد محيطى براى كودكان فراهم آورند كه حتى اگر آنها كار اشتباهى هم انجام دهند، بتوانند آن را بدون ترس و دلهره به زبان آورند. براى موفقيت در اين امر، بهتر است به جاى سرزنش كودك، درصدد يافتن علت خطا و پيشامد فوق بود. يافتن و درك حقيقت، اولين گام براى آموزش راستگويى به كودكان است. بين دروغگويى و داستان پردازى تفاوت بسيار است. بچه ها با قدرت تخيل قوى شان قادرند از ماجرايى ساده، صحنه اى شگفت انگيز و خيالى بسازند

تا حدى كه شنونده را مسحور واقعه كنند. در اين بين وظيفه والدين آن است كه در عين احترام گذاشتن به تخيلات كودك او را تشويق كنند تا بين رويدادهاى واقعى و آنچه كه در خيال خود تجسم مى كند، فرق گذارد. در خصوص آموزش راستگويى به كودك توجه به چند نكته زير مى تواند مفيد باشد:

? - به كودك بگوييد كه احساس او را درك مى كنيد و مى دانيد كه كودك دوست دارد گاه آرزوهايش به حقيقت بپيوندند. براى مثال، وقتى او مى گويد، «... بهترين فوتباليست مدرسه است...» به او بگوييد كه مى فهميد او دوست دارد كه بهترين باشد.

? _ سعى كنيد هميشه درصدد يافتن راه حل مشكل باشيد و نه سرزنش و شماتت كودك.

? _ براى كودك توضيح دهيد، زمانى كه ما راست مى گوييم، ديگران به ما و گفته هاى مان اعتماد مى كنند و افكار و رفتارشان را بر پايه صحبت هاى ما بنا مى كنند. اگر يك نفر مدام دروغ بگويد، هيچ كس حرف او را قبول نخواهد كرد و خيلى زود از جمع دوستانش طرد خواهد شد.

? _ زمانى كه فرزندتان به رغم اين كه گفتن حقيقت برايش سخت و ناگوار است، راست مى گويد، حمايت و توجه لازم را نسبت به اين رفتار پسنديده او ابراز كنيد. اغلب كودكان دوست دارند كه والدين شان از اين كار آنها قدردانى كنند. اگر آنها بفهمند كه از طريق راستگويى مى توانند توجه اطرافيان شان را جلب كنند، مطمئن بدانيد كه هميشه حقيقت را خواهند گفت.

? _ با فرزندتان روراست و يك رنگ

باشيد. سعى كنيد هر روز چند دقيقه اى را براى گفت وگوهاى دونفره اختصاص دهيد. كودكان اغلب تمايل دارند آنچه كه موجب ناراحتى و دلخورى آنها شده است با والدين شان در ميان گذارند. براى مثال، وقتى او از درس رياضى نمره پايينى مى گيرد، سعى كنيد بدون آن كه او را مورد شماتت و سرزنش قرار دهيد، احساسات و گفته هاى او را بپذيريد و اين امكان را براى او به وجود آوريد كه اگر بار ديگر قصد داشت مشكلش را در كمال صداقت با شما در ميان گذارد، بدون كمترين ناراحتى اين كار را انجام دهد.

? _ روش ديگر براى تشويق كودك به راستگويى آن است كه علاقه و اعتماد خودتان را به او نشان دهيد. با توجه نشان دادن نسبت به كارها، فعاليت ها و برنامه هاى روزانه كودك و پرس وجو درباره آنچه براى او اهميت دارد، به راحتى مى توانيد به نقطه ضعف ها و كمبودهاى او پى ببريد.

? _ هيچ گاه كودك را براى «راست گفتن» تهديد نكنيد، زيرا او را مجبور مى كنيد كه گاهى راست نگويد. هدف ما اين است كه بچه ها به حقيقت احترام بگذارند، نه آن كه از ترس تهديدهاى ما راست بگويند.

تنش هاي روحي عامل بروز شب ادراري

منبع:www.nioc.org

تنش هاي روحي و به تعويق افتادن روند بلوغ در مغز مي تواند عامل بروز شب ادراري در كودكان بخصوص در سنين پيش دبستاني باشد.به نقل از خبرگزاري آلمان، روانشناسان مجمع روان درماني و روانپزشكي كودكان در آلمان والدين كودكاني كه شب ادراري دارند بايد صبور باشند و با صبر و حوصله با فرزند مبتلا به اين عارضه

خود برخورد كنند.بنابراين گزارش: به جاي سرزنش كردن اين كودكان بايد با آرامش با آنها برخورد كرد تا باعث بروز تنش هاي روحي بيشتر در آنها نشود.

اين گزارش مي افزايد: همزمان مي توان به كودك كمك كرد كه مسئوليت هايي را در رابطه با شب ادراري خود بپذيرد براي مثال رختخواب خود را جمع كرده و به تنهايي تميز كند، همچنين متخصصان تاكيد كردند در صورتيكه اقدامات ساده اي مانند دادن جايزه و تشويق كودك هنگام خشك بودن رختخواب و برخورد آرام با وي نتواند اين مشكل را برطرف كند بايد كودك را نزد روانپزشك برد.براساس اين گزارش بسياري از كودكان داراي شب ادراري با دوران درماني هاي هدفدار و دارو درماني با موفقيت درمان مي شوند.بنابراين گزارش و به گفته متخصصان تاثيرات عميق برخي حوادث در محيط زندگي كودك مانند جدايي والدين، فقدان نزديكان و يا تولد يك نوزاد جديد در خانه مي تواند عامل بروز شب ادراري در كودكان شود، شب ادراري در سنين كودكي بسيار شايع است.

يادآور مي شود: بر اساس تخمين متخصصان 10 درصد از كودكان هفت ساله و يك تا دو درصد از نوجوانان مبتلا به اين عارضه هستند و پسرها دو برابر بيشتر از دخترها به اين عارضه مبتلا مي شوند

تنش هاي روحي عامل بروز شب ادراري

منبع:www.nioc.org

تنش هاي روحي و به تعويق افتادن روند بلوغ در مغز مي تواند عامل بروز شب ادراري در كودكان بخصوص در سنين پيش دبستاني باشد.به نقل از خبرگزاري آلمان، روانشناسان مجمع روان درماني و روانپزشكي كودكان در آلمان والدين كودكاني كه شب ادراري دارند بايد صبور باشند و با صبر و

حوصله با فرزند مبتلا به اين عارضه خود برخورد كنند.بنابراين گزارش: به جاي سرزنش كردن اين كودكان بايد با آرامش با آنها برخورد كرد تا باعث بروز تنش هاي روحي بيشتر در آنها نشود.

اين گزارش مي افزايد: همزمان مي توان به كودك كمك كرد كه مسئوليت هايي را در رابطه با شب ادراري خود بپذيرد براي مثال رختخواب خود را جمع كرده و به تنهايي تميز كند، همچنين متخصصان تاكيد كردند در صورتيكه اقدامات ساده اي مانند دادن جايزه و تشويق كودك هنگام خشك بودن رختخواب و برخورد آرام با وي نتواند اين مشكل را برطرف كند بايد كودك را نزد روانپزشك برد.براساس اين گزارش بسياري از كودكان داراي شب ادراري با دوران درماني هاي هدفدار و دارو درماني با موفقيت درمان مي شوند.بنابراين گزارش و به گفته متخصصان تاثيرات عميق برخي حوادث در محيط زندگي كودك مانند جدايي والدين، فقدان نزديكان و يا تولد يك نوزاد جديد در خانه مي تواند عامل بروز شب ادراري در كودكان شود، شب ادراري در سنين كودكي بسيار شايع است.

يادآور مي شود: بر اساس تخمين متخصصان 10 درصد از كودكان هفت ساله و يك تا دو درصد از نوجوانان مبتلا به اين عارضه هستند و پسرها دو برابر بيشتر از دخترها به اين عارضه مبتلا مي شوند

راههاي رسيدن به آرامش رواني

نويسنده: حسن عسگري

منبع:سايت باشگاه انديشه

مقدمه:

دستيابي به آرامش واقعي يكي از خواسته هاي هميشگي بشر بوده است و دراين راستا انسان در طول تاريخ تلاشها و رنج هاي بسياري را به جان دل پذيرفته است. بي شك بخش وسيعي از تلاشهاي علمي بشر و كشف رازهاي ناگشوده جهان

طبيعت به منظور دسترسي به امكاناتي بوده است كه آرامش و آسايش را براي انسان به ارمغان آورد ازسوي ديگر مطالعات آكادميك و تحقيقات روانشناسي پيرامون آرامش و اضطراب و عوامل و موانع هريك بخش قابل توجهي از پژوهش هاي علوم انساني را به خود اختصاص داده است. درسالهاي اخير كوشش هاي زيادي در زمينه روان درماني افرادي كه دچار بيماري هاي رواني و اضطراب هاي شخصيتي و عدم تعادل آن هستند، انجام شده است و در اين زمينه روش هاي مختلفي براي روان درماني پديد آمده است كه هيچ كدام موفقيت مورد انتظار را در ازميان بردن يا پيشگيري ازبيماري هاي رواني كسب نكرده است. برخي از تحقيقات نشان مي دهد كه ميانگين درمان از 70 درصد تجاوز نمي كند. وانگهي حال عده اي از بيماران پس از روان درماني گاه بدتر هم شده و يا بيماري پس ازمدتي بازگشته است. از اين رو روانشناسان به دنبال يافتن علت اين امر برآمدند و ازطريق آمارگيري به اين نتيجه رسيدند كه مهمتريم عامل در درمان بيماريهاي رواني «دين» است و درصد بهبودي بيماراني كه معتقد به دين هستند بسيار بيشتر از ديگران است. لذا آنان بر اين باورند كه «ايمان بدون شك موثرترين درمان بيماري هاي رواني بويژه اضطراب و افسردگي است.» ويليام جيمز فيلسوف و روان شناس آمريكايي مي گويد: «ايمان نيرويي است كه بايد براي كمك به انسان در زندگي وجود داشته باشد. فقدان ايمان زنگ خطري است كه ناتواني انسان را در برابر سختي هاي زندگي اعلام مي دارد.»

كارل يانگ روان كاو مي گويد: «درطول سي سال گذشته افراد زيادي از

مليت هاي مختلف جهان متمدن با من مشورت كردند و من صدها تن از بيماران را معالجه و درمان كرده ام اما از ميان بيماراني كه در نيمه دوم عمر خود به سرمي برند (يعني از سي و پنج سالگي به بعد) حتي يك بيمار را نيز نديدم كه اساساً مشكلش نياز به گرايش ديني در زندگي نباشد. به جرأت مي توانم بگويم كه تك تك آنان به اين دليل قرباني بيماري رواني شده اند كه آن چيزي را كه اديان موجود در هر زمان به پيروان خود مي دهند نداشتند و تك تك آنان فقط وقتي به دين و ديدگاههاي ديني بازگشته بودند به طور كامل درمان شدند.»

بنابراين حتي جوامع غربي هم متوجه شده اند كه براي درمان بيماري هاي روحي بايد به دين پناه برد و چون دين اسلام خاتم اديان و اكمل اديان است پس منشأ اصلي آرامش را بايد در آن جست. قرآن كريم كه بزرگترين معجزه پيامبراكرم(ص) است و تمام آنچه را كه بشر براي هدايت نياز داشته ودر آن آمده است، كاملترين نسخه براي آرامش روح است. از اين رو برآنيم تا با نگاهي اجمالي ديدگاه قرآن را در مورد آرامش روحي ورواني و راههاي رسيدن به آن را مورد بررسي قرار دهيم.

راههاي رسيدن به آرامش رواني ازنگاه قرآن

1- ايمان:

ايمان عبارت است از باور وتصديق قلب به خدا ورسولش،آنچنان باور وتصديقي كه هيچگونه شك و ترديدي بر آن وارد نشود. تصديق مطمئن وثابت ويقيني كه دچار لرزش وپريشاني نشود وخيالات ووسوسه ها در ان تأثير نگذارد وقلب واحساس در رابطه با آن گرفتار ترديد نباشد. در قرآن

در سوره مباركه فتح مي خوانيم: "هوالذي انزل السكينه في قلوب المؤمنين ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم... " «اوكسي است كه آرامش را در دلهاي مؤمنان نازل كرد تا ايماني به ايمان شان بيافزايند...». اولين برداشتي كه صورت مي گيرد اين است كه بدون ايمان، آرامش روحي ورواني وجود ندارد. يا حداقل اينگونه مي توان گفت كه يكي از عوامل ايجاد آرامش دارابودن ايمان به خدا مي باشد. به تعبير علامه طبا طبايي «ظاهرا مراد از سكينت در اين آيه آرامش وسكون نفس واطمينان آن، به عقائدي است كه به آن ايمان آورده ولذا نزول سكينت را اين دانسته كه ''ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم'' تا ايماني بر ايمان سابق بيفزايند. پس معناي آيه اين است كه: خدا كسي است كه ثبات واطمينان را لازمة مرتبه اي از مراتب روح است در قلب مؤمن جاي داد تا ايماني كه قبل از نزول سكينت داشته بيشتر وكاملتر شود.»

يقيقا داشتن آرامش در زندگي نخستين چشمه خوشبختي است وكسي كه از اين نعمت محروم باشد از نعمت خوشبختي نيز محروم است وهيچگاه طعم خوشبختي را نخواهد چشيد. انسان بي ايمان در دنيا با انديشه وافكار موهوم وبا نگراني هاي فراوان دست به گريبان است. ولذا دائما در درون خود دچار پيكاري بزرگ است وهميشه هم در انتخاب مسير زندگي ودر تصميم گيريهايش دچار سر در گمي است. ولي بر خلاف آن انسان با ايمان از همة اينها آسوده است وهمة افكار واهداف وانديشه هارا تحت لواي يك هدف گرد آورده است وفقط به خاطر آن تلاش مي كندوبه سوي آن مي شتابد وآن عبارتست از خشنودي خداي متعال. ديگر كاري

به اين ندارد كه مردم از او خشنود باشند يا بر او خشم گيرند. ولذا هيچ وقت سردر گم نيست وهميشه در يك آرامش روحي به سر مي برد.

راجع به ايمان وفوايد آن در قرآن آيات فراواني وجود دارد، ولي چون در اينجا بحث ما روي عوامل آرامش دور مي زندلذا نمي توان به صورت مبسوط به اين موضوع پرداخت. با اين حال جا دارد به يكي از آيات كه با بحث ما ارتباط دارد اشاره كنم:

آية «الذين آمنوا ولم يلبسوا ايمانهم بظلم اولئك لهم الامن وهم مهتدون» '' (آري) آنها كه ايمان آوردند،وايمان خود را با شرك وستم نيالودند، ايمني تنها از آن آنهاست وآنها هدايت يافتگانند''

اين آيه متضمن يك تأ كيد قوي است زيرا مشتمل است بر اسنادهاي متعددي كه همگي آنها در جمله اسميه است. به تعبير علّامه طباطبايي نتيجة اين تأكيدهاي پي در پي اين است كه نبايدبه هيچ وجه در اختصاص (امنيّت)و(هدايت)براي مؤمنين شك وترديد داشت واين آية شريفه هم دلالت مي كند براينكه امنيّت (آرامش)وهدايت از خواص وآثار ايمان است. البته به شرط اينكه روي اين ايمان با پرده هايي مثل شرك وستم پوشيده نشود. ومراد از ظلم در اين آيه به معناي چيزهايي است كه براي ايمان مضرّ بوده وآن را فاسد وبي اثر مي سازد. كه اكثر مفسرين آنرا شرك دانسته واين را از آية(انّ الشرك لظلم عظيم) استفاده كرده اند.

به هر حال با توجه به اين آيات وآيات ديگر مي توان به اين اصل مهم رسيد كه: امنيت وآرامش روحي تنها موقعي به دست مي آيد كه در جوامع انساني دواصل حكومت كند،

ايمان وعدل اجتماعي. بگر پايه هاي ايمان به خدامتزلزل گرددواحساس مسئوليت در برابرپروردگار ازميان برودوعدالت اجتماعي جاي خود را به ظلم وستم بسپارد،امنيت در چنان جامعه اي وجود نخواهد داشت وبه همين دليل با تمام تلاش وكوششي كه جمعي از انديشمندان جهان براي برچيدن بساط نا امني هاي مختلف در دنيا مي كنندروز به روز فاصلة مردم جهان از آرامش وامنيت واقعي بيشتر مي گردد. دليل اين وضع همان است كه در آيه فوق اشاره شده. پايه هاي ايمان لرزان وظلم جاي عدالت را گرفته است. تأثير ايمان در آرامش وامنيت روحي براي هيچكس جاي ترديدنيست همانطور كه ناراحتي وجدان وسلب آرامش رواني به خاطر ارتكاب ظلم بر كسي پوشيده نمي باشد.

2- ذكر:

ذكر درلغت: دركتاب العين،كهنترين فرهنگنامة ادب عرب آمده است: ''الذّكر: الحفظ للشيء وتذكره وهو منّي علي ذكر''- ذكرنگاه داشتن چيزي وازآن يادكردن است،چنانچه گفته مي شود من به ياد او هستم_والذّكر: جري الشيءعلي لسانك تقول جري منه ذكر_ذكرعبارتست از جاري شدن چيزي بر زبان انسان چنانچه گفته مي شود يادي از او به ميان آمد''

ذكر در اصطلاح: معناي جامع ذكر همان يادآوري به قلب وزبان است كه گاهي در برابر غفلت وگاهي در برابر نسيان به كار مي رود.

غفلت به معني توجّه نداشتن به علم ونسيان به معناي زايل شدن معني از ذهن است. بعد از روشن شدن معناي ذكر خوب است به رابطه اين واژه با عوامل آرامش بپردازيم. قرآن يكي از عوامل آرامش را ''ذكر''(ياد خدا)معرفي كرده است. چنانچه مي فرمايد: «الّذين آمنوا وتطمئنّ قلوبهم بذكر الله الا بذكر الله تطمئنّ القلوب» «آنها (كساني كه به خدا برمي

گردند)كساني هستند كه ايمان آورده اند، ودلهايشان به ياد خدا مطمئن (وآرام) است،آگاه باشيد،تنها با ياد خدا دلها آرامش مي يابد»

اطمينان به معني آرامش وقرار گرفتن است ودل مطمئن، همان نفس مطمئنّه است كه در آية: (يا ايّتها النفس المطمئنّه ارجعي الي ربك راضيه مرضيه فادخلي في عبادي واد خلي جنّتي) آمده است كه پاداش كسي كه با ياد خدا به اين مقام (اطمينان) رسيده، درآمدن در سلك بندگان خدا وورود به بهشت است.

مراد از(ذكرالله) ياد خدا، مطلق توجّه انسان به خداست. درتزاحم زندگي وانبوهي كارها وتنگناههاي موجود ودر اضطرابي كه بسياري ازمردم را نابود مي كند دل آرامي، با ياد خدا آرامش مي گيرد. ازاين رو سزاوار است كه دشواريهاي دروني خود را به ذكر خداوند چاره كنيم. زيرا برترين چاره اي كه مي توان از آن بهره برد به ويژه در زمان ما كه روزگار اضطرابات وهيجانها ودر گيريهاست واتعمار شرق وغرب آن را دامن مي زند. ياد خدا تنها به ذكر زباني نيست اگرچه يكي از مصاديق روشن ياد خداست. زيرا آنچه مهم است به ياد خدا بودن در تمام حالات خصو صا در وقت گناه است.

بركات ياد خدا: 1- يادنعمتهاي خدا عامل شكر است 2- . يادقدرت او سبب توكّل بر اوست 3- ياد الطاف او ماية محبّت است 4- ياد قهر و خشم او عامل خوف (ترس)از اوست 5- ياد عظمت وبزرگي او سبب خشيّت در مقابل اوست 6- ياد علم اوبه پنهان و آشكار ماية حيا و پاكدامني ماست7- ياد عفو وكرم او ماية اميد وتوبه است8- ياد عدل او عامل تقوي وپرهيزگاري است"

درمعراج السعاده درباره

ذكر حقيقي آمده است كه:

«ذكر حقيقي عبارتست از ياد نمودن خدا در دل وچون زبان هم به موافقت دل حركت كند نور علي نور است واما مجرد ذكر زبان اگر چه هر گاه به قصد قربت وثواب باشد فايده بسيار برآن مترتب است اما اثر انس ومحبّت وياد خدا در دل حاصل نمي شود.» پس ذكرحقيقي ذكري است كه در دل به ياد خدا بودن را همراهي كردن واگرفقط بازبان خدا را ياد كنيم ولي دردل از ياداو غافل باشيم، اين نوع ذكر، ذكر حقيقي وتأثير گذار به حساب نمي آيد ولذا قطعا ذكري كه لقلقه زبان باشد اثر آرامش بخشي هم نخواهد داشت.

به هر حال قرآن يكي از عوامل آرامش را ذكر معرفي مي كند. وآن ذكري مي تواند عامل آرامش باشد، كه ذكر حقيقي (ذكر قلبي)باشد. ذكرقلبي است كه روح همة عبادتهاي عمليّة مي باشد. پس اگر انسان در اكثر اوقات به دل متوجّه خداي متعال باشد وبه زبان بر اذكاري كه از طريق شرع رسيده، مداومت كند انس بهحق پيدا مي كند وكسي كه با خداوند انس گرفته باشد به آرامش واقعي رسيده است. چرا كه خداوند بهترين وامنيّت بخش ترين موجود مي باشد. وكسي نيست كه بتواند مقابله با قدرت الهي را داشته باشد. پس به حق بايد گفت كه كسي به ّرامش واقعي خواهد رسيدكه با خدا مأنوس باشد. بهترين راه انس به خدا،ياد اوست. وبهترين نوع ياد خداوند هم (نماز)است. چرا كه فرمود: ''اقم الصلوه لذكري'' (نماز را براي ياد من به پا دار)

3- توكّل:

توكّل از ريشة (وكل) مي باشد. وبه معني وكيل گرفتن وواگذاري كارها به

وكيل مي باشد. در مجمع البحرين آمده است كه: التوكّل علي الله: انقطاع العبد في جميع ما يأمله من المخلوقين يعني: «بنده براي رسيدن به آرزوهايش از همة مردم قطع اميد كند وتنها به خداوند اميد داشته باشد وحوائجش را تنها از او بخواهد» واين است معناي توكل بر خدا. قرآن يكي ديگر از عوامل آرامش را ""توكّل "" واگذاري همة امور به خدا معرفي مي كند. به عنوان نمونه در سوره مباركه طلاق مي خوانيم""ويرزقه من حيث لايحتسب ومن يتوكل علي الله فهو حسبه انّ الله بالغ امره قد جعل الله لكل شي ء قدرا"" ""واورا از جايي كه گمان ندارد روزي مي دهد، وهر كس بر خدا توكّل كند كفايت امرش را مي كند، خدا فرمان خود را به انجام مي رساند وخدا بر هر چيزي اندازه اي قرار داده است""

كساني كه در زندگي احساس فقر وناداري مي كنند ويا دچار ناراحتيها ونگراني هاي ديگري شده اند، براي رفع همة اين مشكلات بهتر است به قدرتي كه فوق قدرتهاست وفنا ناپذير است اعتمتد كنند. وخود را به او بسپارند. وچون قدر تي بالاتر از قدرت الهي نيست بهتر است بر او تكيه كنندوخود و زندگي خود را به او بسپارند. چرا كه به خير ومصلحت بندگانش واقف است. منظور از توكّل بر خدا اين است كه انسان تلاشگر كار خود را به خدا واگذارد وحلّ مشكلات خويش را از او بخواهد. كسي كه داراي روح توكّل است هرگز يأس ونا اميدي را به خود راه نمي دهد ودر مقابل مشكلات احساس ضعف وزبوني نمي كند. ودر برابر حوادث سخت مقاوم است. وهمين حالت

موجب مي شود كه او در درون خود احساس امنيّت وآرامش كند ولذا قدرت او براي رفع مشكلات چند برابر مي شود و به راحتي سختيها ومشكلات را تحمّل مي كند.

در حديث معراج مي خوانيم كه وقتي پيامبر (ص)در پيشگاه خداوند سؤال كرد كه: ''ايّ العمال افضل'' فرمود: " ليس شي ء عندي افضل من التوكل عليّ والرضا بما قسمت" يعني: چيزي نزد من از توكل بر من وراضي بودن به تقسيم من، با فضيلت تر نيست.

علامه طباطبايي در كتاب شريف الميزان مي فرمايد: مؤمن ابن ترس را به خود راه ندهد كه اگر از خدا بترسدو حدود اورا محترم شمارد وبه اين جهت از آن محرمات كام نگيرد،خوشي زندگي اش تأمين نشود وبه تنگي معيشت دچار گردد،نه،اين طور نيست. چون رزق از ناحيه خداوند تعالي ضمانت شده وخداوند قادر است كه از عهده ضمانت خود برآيد. (ومن يتوكل علي الله فهو حسبه)كسي كه بر خدا توكل كند از نفس وهواهاي آن وفرمانهايي كه مي دهد خود را كنار بكشد واراده خداي سبحان رابر اراده خود مقدم بداردوعملي راكه خداوند از او مي خواهد بر عملي كه خودش دوست دارد ترجيح دهدوبه عبارتي ديگربه دين خدا متدين شود وبه احكام او عمل كند،(فهو حسبه)چنين كسي كه خدا كافي وكفيل او خواهد بودوآن وقت آنچه كه او آرزو كند خداي تعالي هم همان را برايش مي خواهد. البته آنچه را كه او به مقتضاي

فطرتش مايه خوشي وزندگي وسعادت خود تشخيص مي دهد نه آنچه را كه واهمة كاذبش سعادت وخوشي مي داند. واينكه فرمود: خدا كافي وكفيل اوست علّت اين است كه خداي

تعالي آخرين سبب است كه تمامي سببها به او منتهي مي شود.

به هر حال اين نتيجه گيري قطعي است كه كسي ميتواندآرامش را در زندگي خود داشته باشد كه قدرتي كه همة قدرتها به قدرت او ختم مي شود را پشتيبان خود بداند. واگر وكالت همة امور زندگي اش را به او بسپارد يقينا احساس آرامش به او دست خواهد دادونگران نتيجه وعاقبت كار نيست چرا كه عاقبت همة امور به دست خداست.

4- تقوي وپرهيزگاري:

تقوي از ماده (وقايه) به معني نگهداري است وبه اين معني كه انسان خود را از زشتيها وبديها وآلودگيها وگناهان نگه مي دارد. تقوي يك نيروي كنترل دروني است كه انسان را در برابر طغيان شهوات حفظ مي كند ودرواقع نقش ترمز نيرومندي را دارد كه ماشين وجود انسان را در پرتگاهها حفظ واز تند رويهاي خطرناك، باز مي دارد.

به همين دليل امير المؤمنين علي (ع)تقوا را به عنوان دژنيرومند دربرابر خطرات گناه شمرده است. آنجا كه مي فرمايد: " اعلموا عبادالله آنّ التقوي دار حصن عزيز "(اي بندگان خدا ! بدانيد كه تقوا قلعه ا ي محكم وغيرقابل نفوذ است.)

در مورد تقوا هم آيات فراواني در قرآن آمده اسصت يكي از آياتي كه به موضوع ما مربوط مي شود ومي توان اين برداشت را از آن داشت كه تقوي از عوامل آرامش است،آيه شريفة:

(الا انّ اولياء الله لاخوف عليهم ولا هم يحزنون الّذين آمنوا وكانوا يتّقون لهم البشري في الحيوه الدنيا والآخره....)

«آگاه با شيد (دوستان و) اولياي خدا نه ترسي دارند ونه غمگين مي شوند همانا كه ايمان آوردندو(از مخالفت فرمان خدا)پرهيز مي كردند در

زندگي دنيا وآخرت،شاد(ومسرور)ند.

كه دراين آيه اهل ايمان وتقوا را بشارت داده است كه براي آنها در دنيا وآخرت ترس وناراحتي وجود نداردوآنها در امنيت وآرامش به سر مي برند. در مجمع البيان آمده است كه: خوف از نظر معني با فزع وجزع نظير يكديگرندوآن اضطراب دل از وقوع امري ناگوار است. ومقابل آن امنيت وآرامش است. وحزن، سختي اندوه است ومقابل آن سرور وخوشحالي است.

پس با توجه به اين آيه مي توان گفت كه دوستان واولياي الهي كه خود را متصف به دو صفت ايمان وتقوا كرده با شند، در دنيا وآخرت در امنيت وآرامش به سر مي برند واين وعده اي است از طرف خدا وند، وخداوند هم خلف وعده

نمي كند.

دو نكته از الميزان ذيل اين آيه: 1- قرآن با آوردن كلمة (آمنوا) فهمانده است كه اولياء خدا قبل از ايمان آوردن تقوايي مستمر داشته اند. فرموده: (الّذين آمنوا) وسپس بر اين جمله عطف كرده كه (وكانوا يتّقون) وبا آوردن اين جمله مي فهماند كه اولياء خدا قبل از تحقق ايمان از آنان دائما تقوي داشته اند ومعلوم مي شود كه ايمان ابتدايي مسبوق به تقوا نيست بلكه ايمان وتقواي افرادمعمولي متقاربندوبا هم پيدا مي شوند ويا بر عكس اولياء خدا، اوّل ايمان در آنان پيدا مي شود وبعدا به تدريج داراي تقوا مي گردند، آن هم تقوايي مستمر ودائمي. پس منظور از ايمان مرتبة ديگري از مراتب ايمان است غير از مرتبةاوّل كه در افراد معمولي يافت مي شود.

2- ترس وناراحتي كه از احوال طبيعي وعارضي انسانهاست ويك امر فطري به حساب مي آيد، چگونه مي توان آن را

از وجود اوليائ خدا منتفي دانست ؟

در پاسخ بايد گفت: حزن وخوف از احوال طبيعي وعارضي است كه در طبيعت همة انسانهاوجود دارد لكن چون كسي كه توحيد سراسر وجودش را فرا گرفته است، خوف واندوه وحبّ وبغض را از خدا مي داندواين اولياءالهي از هيچ چيزي نه در دنيا ونه در آخرت نمي ترسندواندوهناك نمي شوند وتنها ترسي كه دارند از خداي سبحان است. آري كساني كه اين دو ركن اساسي ايمان وتقوا را داشته باشند چنان آرامش را در درون جان خود احساس مي كنند كه هيچ يك از طوفانهاي زندگي آنها را تكان نمي دهد. بلكه به مضمون روايت (المؤمن كالجبل الراسخ لا تحركه العواصف) همچون كوه در برابر تند باد حوادث استقامت به خرج مي دهند.

5- توبه:

توبه وباز گشت از گناه وحركت به سوي خدا، تنها راه نجات گناهكاران، وسيله تقرّب ودوستي با خدا، تبديل كننده سيئات به حسنات ومايةاميد نا اميدان ونخستين مقام عارفان واوّلين منزل سالكان كوي دوست است. توبه با همةخواصي كه دارديك خاصيّت ويژه وممتاز، براي توبه كننده دارد، وآن ايجاد آرامش واطمينان روحي ورواني است. چرا كه كسي كه خود را گنه كار مي داند در يك بحران روحي به سر مي بردكه با توبه اين بحران روحي تبديل به آرامش وسكون خاطر فرد مي شود.

راغب مي گويد: «التوب: ترك الذنب علي اجمل الوجوه وهو ابلغ وجوه الاعتذار. فان الاعتذار علي ثلاثه اوجه: امّا ان يقول المعتذر: لم افعل،اويقول: فعلت لاجل كذا،او فعلت واسأت وقد فعلت ولارابعلذلك وهو الاخير هو التوبه»

"توب (كه عبارت ديگر توبه است) به معناي ترك گناه، به زيباترين صورت است.

وآن رساترين وبليغترين وجه از وجوه معذرت خواهي است. زيرا عذر خواستن بر سه نوع است: يا آنكه شخص عذرخواه مي گويد: فلان كار را نكردم، يا مي گويد: آن كار را كردم ولي منظورم از اين كار چنين وچنان بوده است(به تعبير بهتر در صدد توجيه كردن كار خود بر مي آيدوموجهد انستن آن)، يا اينكه مي گويد: آن كار را كرده ام (ويا آن گناه را كرده ام) ولي بد كرده ام وديگر بار تكرار نخواهم كردواز آن دست خواهم كشيد، قسم چهارمي براي عذر خواهي متصوّر نيست وقسم آخر، همان توبه است. "

در قرآن آيات فراواني پيرامون توبه وفوايد آن وجود دارد. يكي از آياتي كه به گونه اي اشاره به موضوع مورد بحث ما داردوبه گونه اي آرامش را در نهاد گنه كاران ايجاد مي كندوآنها را به رحمت الهي اميد وار مي سازد اين آيه شريفه است كه: «قل يا عبادي الّذين اسرفوا علي انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله انّ الله يغفر الذنوب جميعا انّه هو الغفور الرحيم» (بگو اي بندگان من كه بر خود اسراف وستم كرده ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خداوند همة گناهكاران را مي آمرزد زيرا او بسيار آمرزنده ومهربان است.)

چون خاصيّت توبه بازگشت به خداوند است وموجب تخليّة روان از فشار گناه مي شود وحالت پاكي وطهارت نخستين را به انسان بر مي گرداند. براي همين احساس آرامشي عميق وجود انسان را فرا مي گيرد. ووقتي آرامش روحي ورواني ايجاد شد، انسان در زندگي به توفيقات عجيبي دست پيدا مي كند.

علّامة طبا طبايي (رضوان الله تعالي عليه) توبه را به دو

قسم تقسيم كرده اند:

«يكي توبة خدا، كه عبارت است از برگشتن خدا به سوي عبد"به رحمت"، وديگري توبة عبد، كه عبارتست از برگشتن بنده به سوي خدا"به استغفار"ودست برداشتن از معصيّت» علماي اخلاق راجع به شرط قبولي توبه وپذيرش آن در كتابهايشان به اين بحث پرداخته اند واز مجموع مطالبي كه وجود دارد به اين جمع بندي مي توان رسيد كه شرط پذيرش توبه به سه صورت خلاصه مي شود: ا- رجوع وبزگشت از گناه 2- ندامت وپشيماني واقعي از گناه 3- عزم بر ترك گناه وتكرار نكردن آن.

6- انس با قرآن:

قرآن كه خود يك نسخة شفا بخش براي همة دردها مي باشد، خود را به عنوان يك عامل جهت تسكين قلبها ومحكم كردن دل وآرام بخش معرفي مي كند. وهر كس با اين نسخة الهي انس بيشتري داشته باشد وبر خواندن آن مداومت داشته باشد احساس اطمينان وآرامش بيشتري بر وجودش حاكم مي شود. قرآن خطاب به پيامبر (ص) مي فرمايد: «وقال الّذين كفروا لو لا نزّل عليه القرآن جمله واحده كذلك لنثبت به فؤادك ورتّلناه ترتيلا» (وكافران گفتند: چرا قرآن يكجا بر او نازل نمي شود ؟! اين به خاطر آن است كه قلب تورا به وسيله آن محكم داريم و(از اين رو)آن را به تدريج بر تو خوانديم.)

از اين آيه بر داشت مي شود كه به تدريج خواندن قرآن ومداومت برآن موجب استحكام قلب ودل مي شود. ووقتي كه قلب انسان ثابت ومحكم شد، هيچ غم وناراحتي نمي تواند آرامش آن را بر هم بزند. " كلمة فؤاد به معناي قلب است ومراد از آن چيزي است كه انسان با

آن اشياء را درك مي كندوآن همان نفس انسان است. "

پس همانگونه كه نزول تدريجي قرآن بر قلب آن حضرت (پيامبر (ص))موجب آرامش وسكون نفس ويا استحكام نفس او مي گردد؛ تلاوت مستمر وانس مداوم با آيات قرآن، مي تواند موجب تثبيت قلوب وآرامش نفس هر كسي گردد.

در جاي ديگر خداوند تلاوت اين كتاب آسماني را موجب ترفيع درجات ايمان معرفي مي كند: «انّما المؤمنون الذين اذا ذكرالله وجلت قلوبهم واذا تليت عليهم آياته زادته ايمانا وعلي ربهم يتوكّلون» (مؤمنان تنها كساني هستند كه هر گاه نام خدا برده مي شود دلهاشان ترسان مي گرددوهنگامي كه آيات او برآنها خوانده مي شود ايمانشان افزونتر مي گرددوتنها بر پروردگارشان توكّل دارند.)

وهمچنين برا ي اينكه بر ايمان مؤمنين افزوده شود آرامش را بر آنها نازل ميكند: " هو الذي انزل السكينه في قلوب المؤمنين ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم" (او (خداوند) كسي است كه آرامش را در دلهاي مؤمنان نازل كردتا ايماني بر ايمانشان بيفزايد.)

از جمع بندي اين چند آيه مي توان به اين نتيجه رسيد كه: آرامش واطمينان قلوب ودلها ونفوس، نصيب قاريان وتلاوت كنندگان قرآني مي شود كه از درجات ايماني بهره مند باشند وهر چه انس آنها با قرآن بيشتر باشد، درجات ايمانشان بالاتر مي رود و هرچه درجات ايمان بالاتر باشد آرامش واطمينان وامنيّت بيشتري را احساس مي كنند.

7- اميد:

وقتي انسان گمان داشته باشد كه در آينده نعمتي نصيب او خواهد شدكه از آن لذّت مي برد و بهره مند مي شود، از اين انديشه، احساس خوب وحالت مطلوب وشيريني به وي دست مي دهد كه ما آن را ''رجاء'' مي

ناميم. يكي از عواملي كه موجب آرامش افراد مي شوداميد داشتن به آينده اي روشن است. اميد، به انسان حالت نشاط وشادابي مي دهد وبرعكس نا اميدي به انسان احساس يأس وسرشكستگي وضعف وناتواني مي دهد. انسان نااميدهميشه شكست خورده است وانسان اميدوار در همة صحنه ها پيروزميدان است. در اميد يك حالت انتظار به بهره مند شدن از تمتعات ونعمتها در انسان ايجاد مي كند واحساس خوش آيندي در دل او زنده مي كند واورا به تلاش وحركت وا مي دارد.

در قرآن كريم آيات زيادي راجع به اميد وجود داردواين حقيقت با تعابيري مثل رجاء ويأس وقنوط آورده شده است. به عنوان نمونه در سوره مباركه يوسف آمده است كه: «يا بنيّ اذهبوا فتحسسوا من يوسف واخيه ولاتايئسوا من روح الله انّه لا ييئس من روح الله الاّ القوم الكافرين» (پسرانم! برويد واز يوسف وبرادرش جستجو كنيد واز رحمت خدا مأيوس نشويد كه تنها گروه كافران از رحمت خدا مأيوس مي شوند.)

حضرت يعقوب سفارش مي كند كه فرزندانش از جستجو براي پيدا كردن يوسف وبرادرش نا اميد نشوند،چرا كه نا اميدي نوعي كفر است. چون انسان مؤمن وبا ايمان كه خدا را وقدرت او را باور دارد ورحمت الهي راهمواره مشاهده مي كند، مگر ممكن است با اين حال، ازرحمت وعنايت خدا نا اميد باشد. فقط كساني كه از خدا جدا هستند، احساس نا اميدي در وجودشان دارند. انسان، بدون اميد، خصوصا اميد به رحمت الهي نمي تواند زندگي خوب وآرامي را داشته با شد. وافراد نا اميد ومأيوس درزندگي تعادل روحي خوبي ندارند. وبراي همين شيريني ولذّت زندگي را نمي چشندوهميشه در

يك حالت نگراني واضطراب وهراس به سر مي برند.

براي اينكه بتوان در زندگي در همه عرصه ها پيشرفت كرد مي بايست در ابتداي كار به عاقبت آن كار اميدواربود، وگرنه با نا اميدي دست ودل انسان به كار نمي آيد. اميد، محرك انسان براي رسيدن به خواسته ها وآرزوهاست. اينكه قرآن كساني كه از رحمت الهي نا اميد هستندرا جزء كافران به حساب مي آوردبراي اين است كه يأس ونا اميدي از رحمت خدا، در حقيقت محدود كردن قدرت خداست.

نكته: (روح) درآيه (لا تايئسوا من روح الله) به معني نفس با نفس خوش است وهر جا كه استعمال مي شود كنايه از راحتي، كه ضدّ تعب وسختي دارد. وسفارش قرآن به اميدوار بودن به رحمت الهي يهني اميد داشتن به زندگي وحيات كه در آن انسان احساس آرامش وراحتي مي كند پس مي بايست در زندگي اميد داشت. خصوصا اميد به خداوند،كه اين اميد ماية بركات زيادي ازجمله آرامش روحي ورواني براي انسانها مي باشد.

8- دلداري و تسلّي دادن

گاهي مواقع اتفاقات ناگوار وحوادث دردناك در زندگي رخ مي دهد، آنقدر عرصه بر انسان تنگ مي شود وروح وروان آدمي به هم مي ريزد كه از شدّ ت ناراحتي نمي داند چه بكند؟وبه كجا برود؟و... در اين لحظات اگر كسي كنار انسان باشد كه اظهار هم دردي كند واورا دلداري دهد، چنان آرامشي وجود فرد دردمند را فرا مي گيردوچنان فشار روحي او تخليّه مي شود كه قابل توصيف نيست. لذا يكي از عواملي كه موجب تسكين وآرامش افراد غمديده وگرفتار وناراحت مي شود، دلداري دادن واظهار همدردي كردن با آنهاست. قرآن هم

در چند جا، به اين مسئله اشاره كرده است. به عنوان نمونه، در جريان داستان حضرت لوط،وقتي آنحضرت از نافرماني وفسادي كه امتش مرتكب مي شدند به ستوه آمده بودوسخت ناراحت بود، خداوندفرشتگاني را مأمورمي كند تا بر لوط وارد شوند. «ولمّا ان جاءت رسلنا لوطا سي ء بهم وضاق بهم ذرعا وقالوا لاتخف ولاتحزن انا منجّوك واهلك الّا امرأتك كانت من الغابرين»(هنگامي كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند از ديدن آنها اندوهگين شدع گفتند،نترس وغمگين مباش، تو وخانواده ات رانجات خواهيم داد، جز همسرت را كه در ميان قوم باقي مي ماند.)

فرشتگان وقتي ديدند لوط در غمّ وغصّه وناراحتي به سر مي برد، او را دلداري دادند.. به او گفتند كه ناراحت وغمگين مباش. چرا كه تو وخانواده ات (به جز همسرت) نجات پيدا مي كنيد ومابقي گنه كاران به عذاب مي رسند. به گفته بعضي از مفسرين: لوط براي قوم خود رنجيده وناراحت بود، زمانيكه ديد بلاء عظيم وعذاب الهي متوجّه آنان مي شود، قلبش گرفت وراه چاره وسياست بر او تنگ شد وديگر از عذاب خداوند نتوانست جلوگيري كند. براي همين وقتي ملائكه را ديد، سخت آزرده شد. چرا كه فكر مي كردآمدن ملائكه نشان از وقوع عذاب باشد.

ملائكه وقتي اورا در اندوه ودل تنگي ديدند، گفتند: بر ما وبر خودت نترس وآزرده مباش. وبهر آنچه از عذاب بر قومت نازل نمائيم نگران نباش. ما فرستاده خدا هستيم وما تو وخانواده ات را از عذاب نجات خواهيم داد. به جز همسرت كه در عذاب باقي خواهد ماند. به اين وسيله دلداري دادن ملائكه نگراني را از دل حضرت لوط بيرون بردند

واورا آرام كردند. نمنه اين داستان در مورد خضرت ابراهيم هم نقل شده كه ملائكه براي دلداري دادن به او وارد شدند. خلاصه مسئله دلداري دادن از جهت روحي ورواني آثار بسيار مطلوبي دارد. وناراحتي شخص آسيب ديده را كم مي كندواز فشار روحي ورواني او مي كاهدوموجبات آرامش اورا فراهم مي كند.

9- استعاذه (پناهندگي به خدا):

يكي از خطرناكترين اموري كه موجب هلاكت آدمي وساقط شدن او از انسانيّت وآدميّت است، وسوسة شيطاني است. وچون شيطان براي گمراه كردن انسان ونابودكردن او قسم خورده است، لذا از هيچ كاري دريغ نمي كند. وبزرگترين سلاح را براي نابودي انسان،وسوسه كردن او به امور خلاف وگناه مي داند. وقتي شيطان انسان را وسوسه مي كندتا گناه ومعصيّت ونافرماني امر خدا را انجام دهد، براي كساني كه اهل ايمان هستندوخداپرست هستند،يك حالت اضطراب وترس وترديددر وجود آنها ايجاد مي شودواز عاقبت انجام اين كارمي ترسند. خداوند در قرآن براي اين افرادراه نجاتي رابراي خلاصي از وسوسةشيطان نشان داده است واين راه، راه نجات از آن اضطراب وترديد ودلهره ورسيدن به آرامش واطمينان قلبي از رضايت خداوند هم هست.

آن راه «استعاذه يا طلب پناهندگي» از خداوندبراي رهايي از شرّ وسوسه هاي شيطان است.

در سوره مباركه اعراف آمده است: «وامّا ينزغنّك من الشيطان نزغ فاستعذ بالله انّه سميع عليم» (وهرگاه وسوسه اي از شيطان به تو رسيد،به خداپناه بر،كه شنوا وداناست)

پس يكي از امري كه باعث ايجاد آرامش وراه رسيدن به اطمينان نفس است،پناه بردن به خداوند سبحان است. پناه بردن به كسي كه پناه بي پناهان است. وهمه درسايه لطف الهي احساس امنيّت وآرامش مي كنند.

درمفردات آمده است كه: نزغ(وارد شدن ومداخله در امري براي خرابكاري وفاسد كردن آن) است. بعضي ديگرگفته اندكه: نزغ يه معني تكان دادن واز جاي كندن ووارد كردن است وغالبا درحالت غضب به كار مي رود. بعضي ديگر گفته اندكه به معني وسوسه است.

در هر صورت نزغ به هر معني از معاني كه گفته شده باشد، فرقي نمي كند. ومي توان اينگونه بيان داشت كه وسوسه هاي شيطان بيشتر در حالت غضب وخشمناكي انسان كارگر مي افتد. وانسان را در ورطة گناه وعصيان مي اندازد. در اين حالت يعني حالت خشم وغضب بهترين كار، پناه جستن به خداوند است. چنانچه در اين آيه هم به اين مطلب اشاره شده است. معمولا در انجام دادن امور خير واعمال پسنديده، شيطان انسان را وسوسه مي كندتا از انجام آن پشيمان شود. پسبهتر است هميشه قبل از انجام كاري اوّل از شرّ شيطان به خدا پناه بريم، وبگوييم: "اعوذ بالله من الشيطان الرجيم"وبعد آن كار را انجام دهيم.

در حديث آمده كه وقتي آيه 199 اعراف(يعني آيه قبل از آيه مورد بحث): ''خذ العفو وأمر بالعرف وأعرض عن الجاهلين '' نازل شد. كه به پيامبر سفارش مي كند تا در برابر جاهلان تحمّل كند. پيامبر عرضه مي دارد: پروردگارا با وجود خشم وغضب چگونه مي توان تحمل كرد. آيه نازل مي شود كه (واماينزغنك...)وبه پيامبر دستور ميدهد كه در چنين هنگامي خود را به خدا بسپار وبه او پناهنده شو.

شبيه به اين آيه در سوره مباركه فصلت (آيه 36) آمده است. پس در نتيجه گيري كلّي از اين آيه اينگونه مي توان برداشت كرد كه: يكي

از خطرناكترين حيله هاي شيطان براي نابودي انسان وسوسه است ووسوسه بيشتر در حالت خشم وغضب مؤثر واقع مي شود. لذا دراين حالت كه روح آدمي از تعادل برخوردار نيست وروان او به هم ريخته ودلهره وترديد وترس سراغ او آمده، بهترين راه پناه بردن به خداست تا از شرّ وسوسه هاي شيطان خلاص شويم وبه آرامش روحي ورواني برسيم.

10- صبر:

صبر كه از ديدگاه قرآن به عنوان والاترين وبالاترين درجه دين داري است به عنوان عامل آرامش هم مطرح مي شود. مطمئن ترين كشتي نجات وكليد هر خير وخوبي ودروازه خوشبختي وكامراني دنيا وآخرت صبر است. آيات زيادي براي صبر وصابران ولطف الهي براي اهل صبر در قرآن آمده است. برخي از اين آيات به طور مستقيم با بحث ما ارتباط پيدا مي كند. به طور مثال در سوره مباركه آل عمران مي خوانيم كه: «.... ان تصبروا وتتّقوا لا يضركم كيدهم شيئا انّ الله بما يعملون محيط»

(اگر اسنقامت وپرهيزگاري پيشه كنيد نقشه هاي (خائنانه) آنان، به شما زياني نمي رساند، خداوند به آنچه انجام مي دهند،احاطه دارد.)در اين آيه به ياران پيامبر (ص) كه در ميدان رويارويي با دشمن قرارگرفته اند مي فرمايد: اگر اهل صبر وصابران ِ باتقوي باشيد، ضرري از ناحيه دشمن به شما وارد نمي شود ودر امنيت وآسايش قرار خواهيد گرفت. يعني: اهل صبر وصابران با تقوي از نيرنگ دشمنان در امانند.

همچنين در سوره مباركه بقره مي فرمايد: «ولنبلونكم بشي ء من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات وبشّر الصابرين الّذين اذا اصابتهم مصيبه قالوا انا لله وانا اليه راجعون اولئك عليهم صلوات من ربهم ورحمه

واولئك هم المهتدون» (قطعا همة شما رابا چيزي از ترس وگرسنگي وكاهش درمانها وجانها وميوه ها آزمايش مي كنيم وبشارت ده به استقامت كنندگان، آنها كه هرگاه مصيبتي به ايشان مي رسد، مي گويند ما از خداييم وبه سوي او باز مي گرديم. اينها همانها هستند كه لطف ورحمت خدا شامل حالشان شده وآنها هستند هدايت يافتگان.)

در اين آيه هم خداوند به اهل صبر مژده مي دهد وبعد هم بر آنها درود ورحمت مي فرستد وآنها را هدايت يافتة واقعي معرفي مي كند. حال با اين عنايت خاصي كه خداوند نسبت به صابران داردمي توان اهل صبر رادر امنيت وآرامش دانست. چرا كه " انّ الله مع الصابرين" و" والله يحب الصابرين". خداوند با صابران است وآنها را دوست مي دارد. وكسي كه خداوند پشتيبان او باشد واورا دوست بدارد يقينا امنيت وآرامش هم براي او فراهم مي شود. ازطرفي، صبر وتحمل موجب بالارفتن ومحكم شدن روح آدمي مي شود. وهرچه رشد روحي داشته باشددر مقابل مشكلات وگرفتاريها وناراحتيها، باآرامش بيشتري برخورد مي كند ودر نتيجه در مقابل آنها از پاي در نمي آيد ومشكلات وناراحتي ها را به راحتي حلّ مي كند.

" صبر زمينه هاي فراواني داردكه انسان مي بايست درهمة زمينه ها مراقبت كندوافسار نفس خود را به دست گيرد. زمينه هايي مانند: صبر بر بلاهاي دنيا، صبر در برابر خواهشهاي نفس، صبر در مقام فرمانبرداري خداوند، صبر در راه تبليغ دين وتحمل زخم زبانها وآزار واذيتهاي مردم، صبردر ميدان جنگ وصبردرمقام معاشرت بامردم و.... "

قرآن همة مارا در مواقع رويارويي با خطرات ومشكلات وناراحتي ها وغم وغصه هاو... به دو

عامل آرامش بخش دعوت مي كند 1- صبر2- نماز.«يا ايها الذين آمنوا واستعينوا بالصبر والصلوه انّ الله مع الصابرين» پس با كمك صبر وبردباري وخواندن نماز كه بهترين راه ياد خداست، آرامش را به زندگي خود هديه كنيم.

11- دعا:

انسان در امواج زندگي ودر كش وقوس رنج ها به تكيه گاهي نيازمند است كه به آن پنبه ببرد ودرون پر اضطراب خود رابدان آرام بخشد.خواندن دعا وتضرّع كردن در درگاه خداوند يكي از عواملي است كه آرامش را در وجود آدمي ايجاد مي كند. دعا ونيايش همان پل ارتباطي عالم ماده با ملكوت است. دعا ونيايش تسلّي بخش دلهاي خسته وماية روشني وصفاي جان ونيروبخش انسان در برابر مشكلات وفرازونشيبهاي زندگي است. " انسان موجودي است بي نهاين كوچك، وقتي در برابر آفريدگارش كه بي نهايت بزرگ است قرار مي گيردوخود را، حتي كمتر از قطره اي در برابر اقيانوس وذرّه اي در مقايسه با كهكشانها مي يابد، احساس كوچكي در برابر آن غظمت، اورا به كرنش ونيايش وا مي داردوهمة عظمت در همين احساس نيازمندي است. آنچه كه اين «هيچ»را به آن «همه»پيوند مي زند دعاست. كم نيستند كساني كه دلهره، نگراني، ترس،اضطراب وتشويش خاطر را در مقاطع خطر وسختي ها وبحرانها،با داروي "دعا" درمان مي كنند. "

قرآن هم به اثر آرامش بخشي دعا اشاره مي كند. آنجا كه مي فرمايد: «خذ من اموالهم صرقه تطهرهم وتزكيهم بها وصلّ عليهم انّ صلوتك سكن لهم والله سميع عليم» (از اموال آنها صدقه اي (زكات) بگير تا به وسيله آن آنها را پاك سازي وپرورش دهي،وبه آنها(هنگام گرفتن زكات) دعا كن كه دعاي تو مايه

آرامش آنهاست وخداوند شنوا وداناست). اينكه خداوند به پيامبر (ص) مي فرمايد: براي مردم در قبال گرفتن زكات دعا كن، منظور از اين دعا دعاي خير به جان ومال آنهاست. ونفوس آنها به دعاي پيامبر سكونت وآرامش مي يافت.

براي همين مي توان اين برداشت را از اين آيه كرد كه: دعاي خير در حقّ يكديگر موجب تسكين وآرامش روحي ودعا كننده ودعا شونده، مي شود. استفاده ديگر ازاين آيه اينكه در مقابل هر كاري كه ديگران انجام مي دهند، تشكر وسپاسگذاري وتقدير انجام شود، كه موجب تشويق افراد وهكچنين موجب شخصيّت دادن به افراد مي شود، كه نتيجه اين كار هم تقويّت روحي وآرامش بخشي وتعادل روحي براي اوست. بايد توجّه داشت كه دعا وتضرّع به درگاه خداوند، باعث كاهش شدّت واضطراب مي شود، زيرا مؤ'ن مي داند كه خداوند، اجابت كردن دعاي اورا تضمين فرموده است ووقتي كه براي رفع مشكلاتش وبراي برآورده شدن حاجاتش دست به دعا بر مي دارد، به رفع آنها اميد وار است. " وقال ربكم ادعوني استجب لكم " (بخوانيد مرا تا اجابت كنم شمارا)پس بهترين پناهگاه وامن ترين جايگاه براي غلبه بر نگرانيها وناراحتي ها ورسيدن به آرامش وامنيّت، رو آوردن به مذهب ودين ودر نهايت، دعا ونيايش است.

12- عبادت (نماز،روزه، زكات):

خداوند در قرآن براي اينكه شخصيّت مردم را پرورش دهد وآنهارا به يك تعادل روحي برساند. براي همين يكسري عبادات را به آنها واجب كرده است كه آنها هميشه براي ساخت شخصيّت خود در حال تمرين وممارست باشند. " عباداتي همچون نماز وروزه وزكات وحج را واجب كرده است. انجام منظم اين عباذات در اوقاتي

معين، اطاعت از خداوند وامتثال اوامر الهي را به مؤمن ياد مي دهدوباعث مي شود كه او همواره با خضوعي كامل در تمام كارها به خداوند نظر داشته باشد. همچنين صبر وتحمل سختيها وجهاد با نفس وتسلط بر خواسته ها واظهار محبّت ونيكي به مردم را به او مي آموزدوروحيه همكاري وهمبستگي اجتماعي اورا رشد مي دهد. " همة اينها موجب كامل شدن شخصيت افراد مي شود ودر نتيجه تعادل روحي افراد فراهم مي شود ودر نهايت به ارامش روحي، رواني خواهد رسيد.

نماز:

كلمه نماز نشان مي دهدكه رابطه اي بين انسان وپروردگارش وجود دارد. وقوف خاشعانه وخاضعانه انسان در نماز در برابر خداوند متعال، به او نيرويي معنوي مي بخشد كه حسن صفاي روحي وآرامش قلبي وامنيت رواني را در او بر مي انگيزد. چون انسان در نماز (البته اگر به طور صحيح وشايسته برگزار شود) با تمام اعضاي بدن وحواس خود متوجّه خدا مي شود واز همه اشتغالات ومشكلات دنيا روي بر مي گرداند وبه هيچ چيز جز خدا وآيات قرآن كه در نماز بر زبان مي آورد، فكر نمي كند.

همين روي گرداني كامل از مشكلات وهموم زندگي ونينديشيدن به آنها در اثناي نماز باعث ايجاد حالتي از آرامسازي كامل وآرامش روان وآسودگي عقل در انسان مي شود. اين حالت آرامسازي وآرامش رواني ناشي از نماز، از نظر در ماني تأثير بسزايي در كاهش شدّت تشنجات عصبي (ناشي از فشار زندگي روزانه وپايين آوردن حالت اضطرابي كه برخي از مردم دچار آن هستند) دارد. قرآن در سوره مباركه رعد مي فرمايد: «الا بذكرالله تطمئن القلوب» (آگاه باشيد تنها با ياد خدا دلها،

آرامش مي يابد) ودر سوره مباركه طه مي فرمايد: «اقم الصلوه لذكري» (نماز را براي ياد من به پا دار).

حال وقتي اين دو آيه را كنار هم قرار مي دهيم به اين نتيجه مي رسيم كه نماز براي ايجاد اطمينان قلب وآرامش تأثيرات فراواني دارد. از لحاظ رواني آشكار كردن مشكلات ومسائل وگرفتاريها وناراحتيها وبيان آنها براي شخصي ديگر موجب آرامش رواني وتخليه فشار روحي مي شود. حال اگر بيان مشكلات براي يك دوست صميمي چنين تأثيري بر آرامش روان آدمي مي گذارد پس بازگو كردن آن در محضر خداوند كه از همه كس به ما نزديكتر است وبه ما مهربانتر است يقينا آرامش بخشتر وتسكين دهنده تر مي باشد.

روزه:

روزه هم از نظر تقويت روح وروان آدمي كمك بسيار خوبي براي انسان مي باشد. چرا كه نخوردن ونياشانيدن از ساعتي خاص تا ساعتي خاص آن هم به دستور خالق وآفريدگار اين عالم وهمه هستي،نوعي تمرين براي انسان از جهت كنترل شهوات وغرائز مي باشد. روحيه صبر وتقوا را در آدمي پرورش مي دهد. لذا در مقابل ناملايمات خود بي تابي وآشفتگي نشان نمي دهد. «يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب علي الذين من قبلكم لعلكم تتقون» (اي افرادي كه ايمان آورده ايد روزه بر شما نوشته شد همان گونه كه بر كساني كه قبل از شما بودند نوشته شد، تا پرهيزگار شويد.)تداوم تمرينِ مهار كردن شهوات وتسلط بر آنها به مدت يكماه،سبب تقويت اراده انسان مي شود. ووقتي اراده انسان قوي شد ديگر در مقابل ناملايمات وگرفتاريها احساس ضعف از خود نشان نمي دهد وبا آرامش كامل به رفع آن

گرفتاري ونگراني مي پردازد.

زكات:

زكات عبادتي است كه اسلام آنرا بر مسلمانان واجب كرده است. ومنظور از اين كار، پرداخت بخشي از اموال به كساني كه نيازمند هستند ويا مصرف بخشي از مال در مصارفي كه منفعت عمومي داشته باشد. با اين كار روحيه مشاركت وهمكاري وهمدردي كردن با ديگران خصوصا فقرا را در آدمي زنده مي كند. ودر مقابل روحيه بخل ومال پرستي وخود خواهي را از آدمي دور مي كند. قرآن در سوره مباركه بقره،چهار عامل آرامش بخشي را مطرح مي كند كه يكي از آنها پرداخت زكات است. «انّ الذين آمنوا وعملواالصالحات واقامواالصلوه وءاتواازكاه لهم اجرهم عند ربهم ولاخوف عليهم ولا هم يحزنون» (كساني كه ايمان آورده اند واعمال صالح انجام داده اند ونماز بر پا داشته اند وزكات را پرداخته اند، اجرشان نزد پروردگارشان است ونه ترسي برآنهاست ونه غمگين مي شوند.)

13- عفت وپاكدامني:

عفّت "نقطه مقابل شكم پرستي وشهوت پرستي است كه از مهمترين فضائل انساني محسوب مي شود. راغب در مفردات عفّت را اينگونه معني مي كندكه، به معني " پديد آوردن حالتي در نفس است كه آدمي را از علبه شهوت باز مي دارد. وعفيف كسي است كه داراي اين وصف باشد. " حال رابطه عفت وپاكدامني باآرامش در چيست؟بايد گفت: اولا نتيجه عفت وپاكدامني، دارا شدن طهارت نفس است وطهارت وپاكي نفس يك آرامشي را با خود براي انسان به همراه دارد.

وثانيا انسانهاي عفيف فكرشان كمتر به امور جنسي وشهوي مشغول مي شود ووقتي فكر آنها كنترل شد دل مشغولي آها نسبت به اين امور كمتر خواهد شد ولذا تعادل روحي پيدا مي كنند. براي همين انسانهاي

عفيف به مراتب از افراد لا ابالي وهوس باز و... از آرامش روحي وتعادل شخصيتي بيشتري در زندگي بر خوردارند. يكي از آياتي كه مي توان اين مطلب را از آن برداشت كرد در سوره مباركه نور است: «قل للمؤمنين يغضّوا من ابصارهم ويحفظوا فروجهم ذلك ازكي لهم انّ الله خبير بما يصنعون»

(به مؤمنان بگو چشمهاي خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند،وعفاف خودرا حفظ كنند، اين براي آنها پاكيزه تر است، خداوند از آنچه انجام مي دهند آگاه است.)

در اين آيه به دو مسئله مهم كه رعايت كردن آنها موجب طهارت وپاكي انسان مي شود اشاره مي كند، كه هر دوي آنها از موجبات آرامش است. كنترل چشم وپوشاندن وحفظ كردن عورتين از نگاه ديگران، از لوازمات پاكدامني وعفاف هستند. كنترل چشم يكي از دستورات مهم علماي اخلاق براي كنترل فكر وجلوگيري از انديشه هاي باطل است. چراكه وقتي چشم كنترل شد وآنچه كه نمي بايست ببيند، نديد، فكر هم طبيعتا مشغول اين امور نمي شود. ووقتي فكر انسان مشغوليت نداشت،قلب هم مشغوليت پيدا نمي كند. ونتيجه كنترل چشم، رسيدن به آرامش روحي وآرامش فكري وآرامش جسمي و... مي شود.

نكته: " يغضّوا"درآيه كذشته از ماده غضّ به معني كم كردن ونقصان است كه در بسياري از موارد در كوتاه كردن صدا يا كم كردن نگاه به كار مي رود. بنا براين آيه نمي گويد مؤمنان بايد چشمهاي خود را فرو ببندند،بلكه مي گويد بايد نگاه خود را كوتاه كنند. واين تعبير لطيفي است،به اين منظور كه اگر انسان به راستي هنگامي كه بازن نامحرم (يا چيز ديگري كه نگاه به آن

جايز نيست ويا نگاه به آن ضرورت ندارد) روبرو مي شود، بخواهد چشم خود را به كلّي ببندد ادامه راه رفتن ومانند آن براي او ناممكن مي شود. امّا اگر نگاه را از صورت واندام او برگيرد وچشم خود را پايين اندازد، گويي از نگاه خويش كاسته است وآن صحنه اي را كه ممنوع است از منطقه ديد خود به كلّي حذف كرده است.

دراين ايه علاوه بر اينكه حفظ چشم وكنترل آن را راه رسيدن به پاكي وآرامش معرفي كرده است همچنين پاكدامني وعدم ارتكاب به زنا وپوشش عورتين از نگاه ديگران را نيز يكي از راههاي رسيدن به آرامش وپاكي معرفي فرموده است. " يحفظوا فروجهم ذلك ازكي لهم"" اين دو روش (يعني كنترل چشم وپوشش شرمگاه از نگاه ديگران)براي دين ودنياي افراد نافع تر وبراي پاك ماندن از تهمت مفيدتر وبه تقوي نزديكتر است"

براي همين وقتي كسي خود را از تعرّض وبرخورد با نامحرمان حفظ كند يقينا تهمت ارتكاب فساد وفحشاء ومنكرات با او زده نمي شود ودر نتيجه اعصاب وروان او به هم ريخته نمي شودوجنگ ودعوا وخونريزي بر پا نمي گردد. واز طرفي" حفظ شرمگاه انسان را از آلودگي ها وعواقب ناگوار بيماريهاي آميزشي حفظ مي كند"

امروزه يكي از اموري كه بسياري از خانواده ها را تهديد مي كند وآنها را به نابودي واز هم پاشيدگي مي كشاند، شيوع بيماريهايي است كه در اثر بي بند وباري افراد پديد آمده است مانند بيماري بسيار خطرناك ايدز، كه هر روز آمار مبتلايان به ايدز افزوده مي شود. يكي از راههاي انتقال اين بيماري ارتكاب به زنا وآميزشهاي جنسي است.

كساني كه مبتلا به اين بيماري مي شوند، در جامعه مورد طرد واقع مي شوند وافراد با ديد بد به آنها نگاه مي كنند. براي همين آنها دچار به هم خوردگي تعادل روحي ورواني مي شوند و هميشه مضطرب وپريشان حال هستند. حال اگر همه به توصيه قرآن عمل مي كردند وچشم خود را از گناه وارتكاب به گناه مي پوشاندند ودامن خود را به فسادهاي اخلاقي مانند: زنا و... آلوده نمي ساختند، ديگر دچار چنين معضلي نمي شوند ودر نهايت زندگي شان سرشار از آرامش وامنيت مي شد.

14- محبّت، نيكوكاري واحسان به ديگران:

انسان تشنه محبت ونيكي مي باشد. واگر از محبت ونيكي واحسانِ كسي بهره مند شد، احساس آرامش وامنيت وجئد اورا مي گيرد. خداوند براي اينكه همه ما به داشتن اين روحيه،روحية محبت كردن به ديگران تشويق كند،پاداش كساني كه (اهل محبت وكمك واحسان به ديگران هستند واسباب امنيت وآرامش ديگران را فراهم مي كنند) را،رساندن آنها به مقام امنيت وآرامش در دنيا وآخرت بيان مي كند. «بلي من اسلم وجهه لله وهو محسن فله اجره عند ربه ولا خوف عليهم ولاهم يحزنون»

(آري، كسي كه روي خود را تسليم خود كند ونيكوكار باشدپاداش او نزد پروردگارش ثابت است، نه ترسي بر آنهاست ونه غمگين مي شوند)

پس مي توان از اين آيه اين برداشت را كردكه افراد نيكوكار وخدمت رسانِ به مردم، كه موجبات آرامش ديگران را فراهم مي كنند خداوند هم در مقابل آرامش وامنيتِ دنيا وآخرت آنها را فراهم مي كند. نيكي به ديگران وشاد كردن دل ديگران، يك خوشحالي شادابيِ روحي را نصيب انسان مي كند ويك آرامش رواني

را به انسان مي دهد كه قابل وصف نيست. منظور از احسان هم فقط، نيكي به ديگران نيست بلكه به تعبير الميزان " مراد به احسان عمل صالح است. " بنابراين به تعبير قرآن راه رسيدن به آرامش وامنيت در دنيا وآخرت مشروط به دو شرط است 1- تسليم خدابودن 2- عمل نيك انجام دادن. (آن هم به صورت مستمر وسيره عملي وروش دائمي داشتن).

امنيت وآرامش مطلق در دنيا وآخرت را از (ولاخوف عليهم ولاهم يحزنون) مي فهميم چون به صورت مطلق آمده است ومقيد به قيدي نشده است. وبه افرادي كه اهل احسان هستند مژده آرامش وامنيت هميشگي وجاويدان را مي دهد وبه انها مي فهماند كه " روزنه اطمينان بر آنها بسته نمي شود وآثار اميد بخشي اسلام واحسان وآرامش حاصل از آن ورهايي از انگيزه هاي خوف وحزن دائم ة همان گشوده شدن درِ بهشت بر روي مسلم ومحسن مي باشد. باديگران احساس برادري كردن از سفارشات قرآن كريم است. «انماالمومنون اخوه»

هميشه در تنهايي به انسان احساس ترس واضطراب دست مي دهد. ولي وقتي با گروه باشد حسّ آرامش براي اوايجاد مي شود. پس براي اينكه با گروه باشد لازم است اين گروه را حفظ كند وبراي حفظ گروه، محبت واحسان به آنها لازم است. همكاري با ديگران وكمك مالي ومعنوي به آنها در قالب انفاق وصدقه ة هديه وايثار وگذشت وعفو وبخشش و... مي تواند انسان را در ميان گروه دوست داشتني كند. پيامبر (ص) در حديت قدسي از محبت وتعاون ميان مردم به صورت عامل جلب محبت خداودست يابي به آرامش واطمينان وامنيت ياد مي كند. آنجا كه

مي فرمايد: «قال الله تعالي: حقت محبتي للمتحابين فيّ وحقت محبتي للمتزاورين فيّ، وحقت محبتي للمتجالسين فيّ، الذين يعمرون مساجدي بذكري، ويعلمون الناس الخير، ويدعونهم الي طاعتي اولئك اوليائي الذين اظلهم في ظل عرشي واسكنهم في جواري وآمنهم من عذابي وادخلهم الجنه قبل الناس بخمسمأته عام يتنعمون فيها وهم فيهاخالدون» پيامبر بعد از ذكر اين حديث فرمودند: (الا ان اولياء الله لاخوف عليهم ولاهم يحزنون)

15- اصلاح:

اصلاح كه به معني درست كردن وعيوب را بر طرف كردن مي آيد. در قرآن كه گاهي به صورت مطلق استعمال شده مي توان برداشت كرد كه منظور، هم اصلاح خويشتن است وهم اصلاح جامعه وديگران. اگر انسان خودش را اصلاح كند يعني اخلاق ورفتار درستي پيدا كند ثمرة اين اصلاح، رسيدن به آرامش روحي ورواني است. چرا كه خودسازي يعني پاكسازي روح از آلودگيهاي اخلاقي، وطهارت وپاكي روح، تسكين دهنده وآرامش بخش مي باشد. اصلاح جامه هم چنين تأثيري بر افراد جامعه مي گذارد، يعني اگر جامعه اي اصلاح شد وآلودگيها وتخلفات وجنايا ت در آن جامعه به حد اقل رسيده، همه كساني كه در آن جامعه هستند احساس امنيت وآرامش مي كنند وترس ودلهره و... از وجودشان بيرون مي رود. پس براي اينكه حس امنيت وآرامش فضلي زندگي انسان را بگيرد لازم است اول به اصلاح خويش وبعد به اصلاح جامعه پرداخت. اگر همه اين كار را وظيفه خود بدانند، فضاي اين جامعه براي همه گلستان مي شود.

قرآن در سوره مباركه اعراف مي فرمايد: «يا بني آدم اما يأتينكم رسل منكم يقصون عليكم آياتي فمن اتقي واصلح ولاخوف عليهم ولا هم يحزنون» (اي فرزندان آدم اگر

رسولاني از خود شما به سراغتان بيايند كه آيات مرا براي شما بازگو كنند (ازآنها پيروي كنيد) زيرا آنها كه پرهيزگاري پيشه كنند وعمل صالح انجام دهند (ودر اصلاح خويش وديگران بكوشند) نه ترسي برآنها هست ونه غمناك هستند.)با توجّه به اين آيه مي توان گفت كه كوشش در جهت اصلاح خويشتن وديگران، ترس وغم را از دل آدمي دور مي كند نه در اين دنيا نا امني وتهديد وترس سراغ آدمي مي آيد ونه در آخرت، چرا كه پاك سازي خويشتن وساختن نفس موجب رضاي الهي مي شودودر نتيجه امنيت اخروي آدمي تضمين شده است.

در جامعه اي كه انسانهاي مصلح واصلاح كننده وجود نداشته باشد، خطر نا امني وبي هويتي آن جامعه را تهديد مي كند. ودر مقابل اگر گروهي به اصلاح جامعه بپردازند وفساد وتباهي وجرم وخلاف را در آن جامعه نابود كنند. اين جامعه يك جامعه آرماني وايده آل مي شود كه از نعمت امنيت برخوردار است كه همه افراد آن جامعه هم از اين نعمت بهره مند مي شوند.

خاتمه: دراين پژوهش سعي شد تا راههاي رسيدن به آرامش روحي ورواني را از ديدگاه قرآن دنبال كنيم. ولذا از بحثهاي حاشيه اي خودداري شده است. قطعا اين پژوهش كاملترين پژوهش دراين جهت نخواهد بود، وبايد در آينده نزديك با تحقيقي گسترده تر كاملتر گردد. در اين تحقيق شايد آوردن مباحثي مانند ديدگاه روانشناسان يا تعريف روان و... ضروري به نظر مي آيد ولي به خاطر محدوديت هايي امكان آوردن آن بحثها وجود نداشت. ولي سعي دارم در تحقيقي ديگر اين نواقص رارفع كنم تا شايد اثري قابل قبول براي اهلش

پديد آيد.

منابع ومآخذ:

1- القرآن الكريم- ترجمه ناصر مكارم شيرازي

2- المفردات في غريب القرآن- ابوالقاسم حسن بن محمد الراغب الاصفهاني متوفي 502- دفتر نشر الكتاب

3- مجمع البحرين- فخرالدين طريحي- تحقيق: سيداحمد حسيني- ناشر مكتب نشرالثقانه الاسلاميه

4- العين - خليل بن احمدالفراهيدي- تحقيق: دكتر ابراهيم سامرائي،دكتر مهدي المخزومي- مؤسسه دارالهجره

5- لغت نامه دهخدا،علي اكبر دهخدا- مؤسسه انتشارات وچاپ دانشگاه تهران

6- فرهنگ فارسي به فارسي پيام،دكتر سيد محمود اختريان- چاپ پيام

7- شرح وتفسير لغات قرآن - جعفر شريعتمداري- مؤسسه چاپ وانتشارات قدس رضوي

8- المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه- سيد كاظم محمدي،محمد دشتي - نشر امام علي (ع)

9- ترجمه تفسير مجمع البيان- شيخ ابو علي الفضل بن الحسن الطبرسي - ترجمان: سيد ابراهيم مير باقري،احمد بهشتي،شيخ محمد رازي،سيد هاشم رسولي محلاتي،علي صحت،علي كاظمي،محمد مفتح،ضياءالدين نجفي،حسين نوري- انتشارات فراهاني- تهران

10- ترجمه تفسير الميزان،سيد محمد حسين طباطبايي (م1402)- مترجم: سيدمحمد باقرموسوي همداني- قم- دفتر انتشارات وابسته به جامعه مدرسين

11- پرتوي از قرآن - سيد محمود طالقاني- تهران شركت سهامي انتشار

12- تفسير نمونه- ناصر مكارم شيرازي- نشر تهران - دارالكتب الاسلاميه

13- تفسير نور- محسن قرائتي- ناشر: مركز فرهنگي درسهاي قرآن- چاپخانه بزرگ قرآن كريم

14كشف الحقايق عن نكت الآيات والدقايق- محمد كريم الطوي الحسين الموسوي نشر تهران

15- روح الجنان وروض الجنانفي تفسير القرآن- ابوالفتوح رازي (حسين بن علي بن محمد الخزاعي نيشابوري)- بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي

16- الدرالمنثور(وبها مشهاالقرآن الكريم مع تفسير ابن العباس)جلال الدين سيوطي- مطبعه الفتح- جده- ناشر دارالمعرفه

17- في ظلال القرآن - سيد قطب - دارالشروق- قاهره

18- بحارالانوار- محمد تقي مجلسي- مؤسسه الوفاءبيروت- لبنان- انتشار1404

19- دائره المعارف قرآن كريم ج1- مركز فرهنگ معارف قرآن - ناشر مؤسسه بوستان

كتاب قم

20- معارف قرآن(7)- اخلاق قرآن- محمد تقي مصباح يزدي- نگارش: محمد حسين اسكندري- انتشارات مؤسسه امام خميني

21- پيام قرآن - اخلاق قرآن- ناصر مكارم شيرازي- ناشر مدرسه اميرالمؤمنين

22- معراج السعاده- احمد نراقي - مؤسسه مطبوعاتي علي اكبر علمي - تهران

23- سيماي صابران در قرآن- يوسف قرضاوي- ترجمه وتحقيق: محمد علي فشاركي - انتشارات دفتر تبليغات اسلامي آستان قدس رضوي

24- نقش ايمان در زندگي- يوسف قرضاوي- ترجمه: فرزانه غفاري،محسن ناصري- نشر احسان

25- قرآن وروانشناسي- محمد عثمان نجاتي - ترجمه عباس عرب- نشربنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي

26 بازگشت به خويشتن يا توبه نصوح- رضوانعلي مصيبي- ناشر جامعه القرآن الكريم- چاپ افق

27مجله حديث زندگي (ويژه جوانان)سال 14- شماره3- مرداد وشهريور 1383

راههاي رسيدن به آرامش رواني

نويسنده: حسن عسگري

منبع:سايت باشگاه انديشه

مقدمه:

دستيابي به آرامش واقعي يكي از خواسته هاي هميشگي بشر بوده است و دراين راستا انسان در طول تاريخ تلاشها و رنج هاي بسياري را به جان دل پذيرفته است. بي شك بخش وسيعي از تلاشهاي علمي بشر و كشف رازهاي ناگشوده جهان طبيعت به منظور دسترسي به امكاناتي بوده است كه آرامش و آسايش را براي انسان به ارمغان آورد ازسوي ديگر مطالعات آكادميك و تحقيقات روانشناسي پيرامون آرامش و اضطراب و عوامل و موانع هريك بخش قابل توجهي از پژوهش هاي علوم انساني را به خود اختصاص داده است. درسالهاي اخير كوشش هاي زيادي در زمينه روان درماني افرادي كه دچار بيماري هاي رواني و اضطراب هاي شخصيتي و عدم تعادل آن هستند، انجام شده است و در اين زمينه روش هاي مختلفي براي روان درماني پديد آمده است كه هيچ

كدام موفقيت مورد انتظار را در ازميان بردن يا پيشگيري ازبيماري هاي رواني كسب نكرده است. برخي از تحقيقات نشان مي دهد كه ميانگين درمان از 70 درصد تجاوز نمي كند. وانگهي حال عده اي از بيماران پس از روان درماني گاه بدتر هم شده و يا بيماري پس ازمدتي بازگشته است. از اين رو روانشناسان به دنبال يافتن علت اين امر برآمدند و ازطريق آمارگيري به اين نتيجه رسيدند كه مهمتريم عامل در درمان بيماريهاي رواني «دين» است و درصد بهبودي بيماراني كه معتقد به دين هستند بسيار بيشتر از ديگران است. لذا آنان بر اين باورند كه «ايمان بدون شك موثرترين درمان بيماري هاي رواني بويژه اضطراب و افسردگي است.» ويليام جيمز فيلسوف و روان شناس آمريكايي مي گويد: «ايمان نيرويي است كه بايد براي كمك به انسان در زندگي وجود داشته باشد. فقدان ايمان زنگ خطري است كه ناتواني انسان را در برابر سختي هاي زندگي اعلام مي دارد.»

كارل يانگ روان كاو مي گويد: «درطول سي سال گذشته افراد زيادي از مليت هاي مختلف جهان متمدن با من مشورت كردند و من صدها تن از بيماران را معالجه و درمان كرده ام اما از ميان بيماراني كه در نيمه دوم عمر خود به سرمي برند (يعني از سي و پنج سالگي به بعد) حتي يك بيمار را نيز نديدم كه اساساً مشكلش نياز به گرايش ديني در زندگي نباشد. به جرأت مي توانم بگويم كه تك تك آنان به اين دليل قرباني بيماري رواني شده اند كه آن چيزي را كه اديان موجود در هر زمان به پيروان خود مي دهند

نداشتند و تك تك آنان فقط وقتي به دين و ديدگاههاي ديني بازگشته بودند به طور كامل درمان شدند.»

بنابراين حتي جوامع غربي هم متوجه شده اند كه براي درمان بيماري هاي روحي بايد به دين پناه برد و چون دين اسلام خاتم اديان و اكمل اديان است پس منشأ اصلي آرامش را بايد در آن جست. قرآن كريم كه بزرگترين معجزه پيامبراكرم(ص) است و تمام آنچه را كه بشر براي هدايت نياز داشته ودر آن آمده است، كاملترين نسخه براي آرامش روح است. از اين رو برآنيم تا با نگاهي اجمالي ديدگاه قرآن را در مورد آرامش روحي ورواني و راههاي رسيدن به آن را مورد بررسي قرار دهيم.

راههاي رسيدن به آرامش رواني ازنگاه قرآن 1- ايمان: ايمان عبارت است از باور وتصديق قلب به خدا ورسولش،آنچنان باور وتصديقي كه هيچگونه شك و ترديدي بر آن وارد نشود. تصديق مطمئن وثابت ويقيني كه دچار لرزش وپريشاني نشود وخيالات ووسوسه ها در ان تأثير نگذارد وقلب واحساس در رابطه با آن گرفتار ترديد نباشد. در قرآن در سوره مباركه فتح مي خوانيم: "هوالذي انزل السكينه في قلوب المؤمنين ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم... " «اوكسي است كه آرامش را در دلهاي مؤمنان نازل كرد تا ايماني به ايمان شان بيافزايند...». اولين برداشتي كه صورت مي گيرد اين است كه بدون ايمان، آرامش روحي ورواني وجود ندارد. يا حداقل اينگونه مي توان گفت كه يكي از عوامل ايجاد آرامش دارابودن ايمان به خدا مي باشد. به تعبير علامه طبا طبايي «ظاهرا مراد از سكينت در اين آيه آرامش وسكون نفس واطمينان آن، به عقائدي است كه

به آن ايمان آورده ولذا نزول سكينت را اين دانسته كه ''ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم'' تا ايماني بر ايمان سابق بيفزايند. پس معناي آيه اين است كه: خدا كسي است كه ثبات واطمينان را لازمة مرتبه اي از مراتب روح است در قلب مؤمن جاي داد تا ايماني كه قبل از نزول سكينت داشته بيشتر وكاملتر شود.»

يقيقا داشتن آرامش در زندگي نخستين چشمه خوشبختي است وكسي كه از اين نعمت محروم باشد از نعمت خوشبختي نيز محروم است وهيچگاه طعم خوشبختي را نخواهد چشيد. انسان بي ايمان در دنيا با انديشه وافكار موهوم وبا نگراني هاي فراوان دست به گريبان است. ولذا دائما در درون خود دچار پيكاري بزرگ است وهميشه هم در انتخاب مسير زندگي ودر تصميم گيريهايش دچار سر در گمي است. ولي بر خلاف آن انسان با ايمان از همة اينها آسوده است وهمة افكار واهداف وانديشه هارا تحت لواي يك هدف گرد آورده است وفقط به خاطر آن تلاش مي كندوبه سوي آن مي شتابد وآن عبارتست از خشنودي خداي متعال. ديگر كاري به اين ندارد كه مردم از او خشنود باشند يا بر او خشم گيرند. ولذا هيچ وقت سردر گم نيست وهميشه در يك آرامش روحي به سر مي برد.

راجع به ايمان وفوايد آن در قرآن آيات فراواني وجود دارد، ولي چون در اينجا بحث ما روي عوامل آرامش دور مي زندلذا نمي توان به صورت مبسوط به اين موضوع پرداخت. با اين حال جا دارد به يكي از آيات كه با بحث ما ارتباط دارد اشاره كنم:

آية «الذين آمنوا ولم يلبسوا ايمانهم بظلم اولئك لهم الامن

وهم مهتدون» '' (آري) آنها كه ايمان آوردند،وايمان خود را با شرك وستم نيالودند، ايمني تنها از آن آنهاست وآنها هدايت يافتگانند''

اين آيه متضمن يك تأ كيد قوي است زيرا مشتمل است بر اسنادهاي متعددي كه همگي آنها در جمله اسميه است. به تعبير علّامه طباطبايي نتيجة اين تأكيدهاي پي در پي اين است كه نبايدبه هيچ وجه در اختصاص (امنيّت)و(هدايت)براي مؤمنين شك وترديد داشت واين آية شريفه هم دلالت مي كند براينكه امنيّت (آرامش)وهدايت از خواص وآثار ايمان است. البته به شرط اينكه روي اين ايمان با پرده هايي مثل شرك وستم پوشيده نشود. ومراد از ظلم در اين آيه به معناي چيزهايي است كه براي ايمان مضرّ بوده وآن را فاسد وبي اثر مي سازد. كه اكثر مفسرين آنرا شرك دانسته واين را از آية(انّ الشرك لظلم عظيم) استفاده كرده اند.

به هر حال با توجه به اين آيات وآيات ديگر مي توان به اين اصل مهم رسيد كه: امنيت وآرامش روحي تنها موقعي به دست مي آيد كه در جوامع انساني دواصل حكومت كند، ايمان وعدل اجتماعي. بگر پايه هاي ايمان به خدامتزلزل گرددواحساس مسئوليت در برابرپروردگار ازميان برودوعدالت اجتماعي جاي خود را به ظلم وستم بسپارد،امنيت در چنان جامعه اي وجود نخواهد داشت وبه همين دليل با تمام تلاش وكوششي كه جمعي از انديشمندان جهان براي برچيدن بساط نا امني هاي مختلف در دنيا مي كنندروز به روز فاصلة مردم جهان از آرامش وامنيت واقعي بيشتر مي گردد. دليل اين وضع همان است كه در آيه فوق اشاره شده. پايه هاي ايمان لرزان وظلم جاي عدالت را گرفته است. تأثير ايمان

در آرامش وامنيت روحي براي هيچكس جاي ترديدنيست همانطور كه ناراحتي وجدان وسلب آرامش رواني به خاطر ارتكاب ظلم بر كسي پوشيده نمي باشد. 2- ذكر: ذكر درلغت: دركتاب العين،كهنترين فرهنگنامة ادب عرب آمده است: ''الذّكر: الحفظ للشيء وتذكره وهو منّي علي ذكر''- ذكرنگاه داشتن چيزي وازآن يادكردن است،چنانچه گفته مي شود من به ياد او هستم_والذّكر: جري الشيءعلي لسانك تقول جري منه ذكر_ذكرعبارتست از جاري شدن چيزي بر زبان انسان چنانچه گفته مي شود يادي از او به ميان آمد''

ذكر در اصطلاح: معناي جامع ذكر همان يادآوري به قلب وزبان است كه گاهي در برابر غفلت وگاهي در برابر نسيان به كار مي رود.

غفلت به معني توجّه نداشتن به علم ونسيان به معناي زايل شدن معني از ذهن است. بعد از روشن شدن معناي ذكر خوب است به رابطه اين واژه با عوامل آرامش بپردازيم. قرآن يكي از عوامل آرامش را ''ذكر''(ياد خدا)معرفي كرده است. چنانچه مي فرمايد: «الّذين آمنوا وتطمئنّ قلوبهم بذكر الله الا بذكر الله تطمئنّ القلوب» «آنها (كساني كه به خدا برمي گردند)كساني هستند كه ايمان آورده اند، ودلهايشان به ياد خدا مطمئن (وآرام) است،آگاه باشيد،تنها با ياد خدا دلها آرامش مي يابد»

اطمينان به معني آرامش وقرار گرفتن است ودل مطمئن، همان نفس مطمئنّه است كه در آية: (يا ايّتها النفس المطمئنّه ارجعي الي ربك راضيه مرضيه فادخلي في عبادي واد خلي جنّتي) آمده است كه پاداش كسي كه با ياد خدا به اين مقام (اطمينان) رسيده، درآمدن در سلك بندگان خدا وورود به بهشت است.

مراد از(ذكرالله) ياد خدا، مطلق توجّه انسان به خداست. درتزاحم زندگي وانبوهي كارها

وتنگناههاي موجود ودر اضطرابي كه بسياري ازمردم را نابود مي كند دل آرامي، با ياد خدا آرامش مي گيرد. ازاين رو سزاوار است كه دشواريهاي دروني خود را به ذكر خداوند چاره كنيم. زيرا برترين چاره اي كه مي توان از آن بهره برد به ويژه در زمان ما كه روزگار اضطرابات وهيجانها ودر گيريهاست واتعمار شرق وغرب آن را دامن مي زند. ياد خدا تنها به ذكر زباني نيست اگرچه يكي از مصاديق روشن ياد خداست. زيرا آنچه مهم است به ياد خدا بودن در تمام حالات خصو صا در وقت گناه است.

بركات ياد خدا: 1- يادنعمتهاي خدا عامل شكر است 2- . يادقدرت او سبب توكّل بر اوست 3- ياد الطاف او ماية محبّت است 4- ياد قهر و خشم او عامل خوف (ترس)از اوست 5- ياد عظمت وبزرگي او سبب خشيّت در مقابل اوست 6- ياد علم اوبه پنهان و آشكار ماية حيا و پاكدامني ماست7- ياد عفو وكرم او ماية اميد وتوبه است8- ياد عدل او عامل تقوي وپرهيزگاري است"

درمعراج السعاده درباره ذكر حقيقي آمده است كه:

«ذكر حقيقي عبارتست از ياد نمودن خدا در دل وچون زبان هم به موافقت دل حركت كند نور علي نور است واما مجرد ذكر زبان اگر چه هر گاه به قصد قربت وثواب باشد فايده بسيار برآن مترتب است اما اثر انس ومحبّت وياد خدا در دل حاصل نمي شود.» پس ذكرحقيقي ذكري است كه در دل به ياد خدا بودن را همراهي كردن واگرفقط بازبان خدا را ياد كنيم ولي دردل از ياداو غافل باشيم، اين نوع ذكر، ذكر حقيقي وتأثير

گذار به حساب نمي آيد ولذا قطعا ذكري كه لقلقه زبان باشد اثر آرامش بخشي هم نخواهد داشت.

به هر حال قرآن يكي از عوامل آرامش را ذكر معرفي مي كند. وآن ذكري مي تواند عامل آرامش باشد، كه ذكر حقيقي (ذكر قلبي)باشد. ذكرقلبي است كه روح همة عبادتهاي عمليّة مي باشد. پس اگر انسان در اكثر اوقات به دل متوجّه خداي متعال باشد وبه زبان بر اذكاري كه از طريق شرع رسيده، مداومت كند انس بهحق پيدا مي كند وكسي كه با خداوند انس گرفته باشد به آرامش واقعي رسيده است. چرا كه خداوند بهترين وامنيّت بخش ترين موجود مي باشد. وكسي نيست كه بتواند مقابله با قدرت الهي را داشته باشد. پس به حق بايد گفت كه كسي به ّرامش واقعي خواهد رسيدكه با خدا مأنوس باشد. بهترين راه انس به خدا،ياد اوست. وبهترين نوع ياد خداوند هم (نماز)است. چرا كه فرمود: ''اقم الصلوه لذكري'' (نماز را براي ياد من به پا دار) 3- توكّل: توكّل از ريشة (وكل) مي باشد. وبه معني وكيل گرفتن وواگذاري كارها به وكيل مي باشد. در مجمع البحرين آمده است كه: التوكّل علي الله: انقطاع العبد في جميع ما يأمله من المخلوقين يعني: «بنده براي رسيدن به آرزوهايش از همة مردم قطع اميد كند وتنها به خداوند اميد داشته باشد وحوائجش را تنها از او بخواهد» واين است معناي توكل بر خدا. قرآن يكي ديگر از عوامل آرامش را ""توكّل "" واگذاري همة امور به خدا معرفي مي كند. به عنوان نمونه در سوره مباركه طلاق مي خوانيم""ويرزقه من حيث لايحتسب ومن يتوكل علي الله فهو حسبه

انّ الله بالغ امره قد جعل الله لكل شي ء قدرا"" ""واورا از جايي كه گمان ندارد روزي مي دهد، وهر كس بر خدا توكّل كند كفايت امرش را مي كند، خدا فرمان خود را به انجام مي رساند وخدا بر هر چيزي اندازه اي قرار داده است""

كساني كه در زندگي احساس فقر وناداري مي كنند ويا دچار ناراحتيها ونگراني هاي ديگري شده اند، براي رفع همة اين مشكلات بهتر است به قدرتي كه فوق قدرتهاست وفنا ناپذير است اعتمتد كنند. وخود را به او بسپارند. وچون قدر تي بالاتر از قدرت الهي نيست بهتر است بر او تكيه كنندوخود و زندگي خود را به او بسپارند. چرا كه به خير ومصلحت بندگانش واقف است. منظور از توكّل بر خدا اين است كه انسان تلاشگر كار خود را به خدا واگذارد وحلّ مشكلات خويش را از او بخواهد. كسي كه داراي روح توكّل است هرگز يأس ونا اميدي را به خود راه نمي دهد ودر مقابل مشكلات احساس ضعف وزبوني نمي كند. ودر برابر حوادث سخت مقاوم است. وهمين حالت موجب مي شود كه او در درون خود احساس امنيّت وآرامش كند ولذا قدرت او براي رفع مشكلات چند برابر مي شود و به راحتي سختيها ومشكلات را تحمّل مي كند.

در حديث معراج مي خوانيم كه وقتي پيامبر (ص)در پيشگاه خداوند سؤال كرد كه: ''ايّ العمال افضل'' فرمود: " ليس شي ء عندي افضل من التوكل عليّ والرضا بما قسمت" يعني: چيزي نزد من از توكل بر من وراضي بودن به تقسيم من، با فضيلت تر نيست.

علامه طباطبايي در كتاب شريف الميزان مي

فرمايد: مؤمن ابن ترس را به خود راه ندهد كه اگر از خدا بترسدو حدود اورا محترم شمارد وبه اين جهت از آن محرمات كام نگيرد،خوشي زندگي اش تأمين نشود وبه تنگي معيشت دچار گردد،نه،اين طور نيست. چون رزق از ناحيه خداوند تعالي ضمانت شده وخداوند قادر است كه از عهده ضمانت خود برآيد. (ومن يتوكل علي الله فهو حسبه)كسي كه بر خدا توكل كند از نفس وهواهاي آن وفرمانهايي كه مي دهد خود را كنار بكشد واراده خداي سبحان رابر اراده خود مقدم بداردوعملي راكه خداوند از او مي خواهد بر عملي كه خودش دوست دارد ترجيح دهدوبه عبارتي ديگربه دين خدا متدين شود وبه احكام او عمل كند،(فهو حسبه)چنين كسي كه خدا كافي وكفيل او خواهد بودوآن وقت آنچه كه او آرزو كند خداي تعالي هم همان را برايش مي خواهد. البته آنچه را كه او به مقتضاي

فطرتش مايه خوشي وزندگي وسعادت خود تشخيص مي دهد نه آنچه را كه واهمة كاذبش سعادت وخوشي مي داند. واينكه فرمود: خدا كافي وكفيل اوست علّت اين است كه خداي تعالي آخرين سبب است كه تمامي سببها به او منتهي مي شود.

به هر حال اين نتيجه گيري قطعي است كه كسي ميتواندآرامش را در زندگي خود داشته باشد كه قدرتي كه همة قدرتها به قدرت او ختم مي شود را پشتيبان خود بداند. واگر وكالت همة امور زندگي اش را به او بسپارد يقينا احساس آرامش به او دست خواهد دادونگران نتيجه وعاقبت كار نيست چرا كه عاقبت همة امور به دست خداست. 4- تقوي وپرهيزگاري: تقوي از ماده (وقايه) به معني نگهداري است

وبه اين معني كه انسان خود را از زشتيها وبديها وآلودگيها وگناهان نگه مي دارد. تقوي يك نيروي كنترل دروني است كه انسان را در برابر طغيان شهوات حفظ مي كند ودرواقع نقش ترمز نيرومندي را دارد كه ماشين وجود انسان را در پرتگاهها حفظ واز تند رويهاي خطرناك، باز مي دارد.

به همين دليل امير المؤمنين علي (ع)تقوا را به عنوان دژنيرومند دربرابر خطرات گناه شمرده است. آنجا كه مي فرمايد: " اعلموا عبادالله آنّ التقوي دار حصن عزيز "(اي بندگان خدا ! بدانيد كه تقوا قلعه ا ي محكم وغيرقابل نفوذ است.)

در مورد تقوا هم آيات فراواني در قرآن آمده اسصت يكي از آياتي كه به موضوع ما مربوط مي شود ومي توان اين برداشت را از آن داشت كه تقوي از عوامل آرامش است،آيه شريفة:

(الا انّ اولياء الله لاخوف عليهم ولا هم يحزنون الّذين آمنوا وكانوا يتّقون لهم البشري في الحيوه الدنيا والآخره....)

«آگاه با شيد (دوستان و) اولياي خدا نه ترسي دارند ونه غمگين مي شوند همانا كه ايمان آوردندو(از مخالفت فرمان خدا)پرهيز مي كردند در زندگي دنيا وآخرت،شاد(ومسرور)ند.

كه دراين آيه اهل ايمان وتقوا را بشارت داده است كه براي آنها در دنيا وآخرت ترس وناراحتي وجود نداردوآنها در امنيت وآرامش به سر مي برند. در مجمع البيان آمده است كه: خوف از نظر معني با فزع وجزع نظير يكديگرندوآن اضطراب دل از وقوع امري ناگوار است. ومقابل آن امنيت وآرامش است. وحزن، سختي اندوه است ومقابل آن سرور وخوشحالي است.

پس با توجه به اين آيه مي توان گفت كه دوستان واولياي الهي كه خود را متصف به

دو صفت ايمان وتقوا كرده با شند، در دنيا وآخرت در امنيت وآرامش به سر مي برند واين وعده اي است از طرف خدا وند، وخداوند هم خلف وعده

نمي كند.

دو نكته از الميزان ذيل اين آيه: 1- قرآن با آوردن كلمة (آمنوا) فهمانده است كه اولياء خدا قبل از ايمان آوردن تقوايي مستمر داشته اند. فرموده: (الّذين آمنوا) وسپس بر اين جمله عطف كرده كه (وكانوا يتّقون) وبا آوردن اين جمله مي فهماند كه اولياء خدا قبل از تحقق ايمان از آنان دائما تقوي داشته اند ومعلوم مي شود كه ايمان ابتدايي مسبوق به تقوا نيست بلكه ايمان وتقواي افرادمعمولي متقاربندوبا هم پيدا مي شوند ويا بر عكس اولياء خدا، اوّل ايمان در آنان پيدا مي شود وبعدا به تدريج داراي تقوا مي گردند، آن هم تقوايي مستمر ودائمي. پس منظور از ايمان مرتبة ديگري از مراتب ايمان است غير از مرتبةاوّل كه در افراد معمولي يافت مي شود.

2- ترس وناراحتي كه از احوال طبيعي وعارضي انسانهاست ويك امر فطري به حساب مي آيد، چگونه مي توان آن را از وجود اوليائ خدا منتفي دانست ؟

در پاسخ بايد گفت: حزن وخوف از احوال طبيعي وعارضي است كه در طبيعت همة انسانهاوجود دارد لكن چون كسي كه توحيد سراسر وجودش را فرا گرفته است، خوف واندوه وحبّ وبغض را از خدا مي داندواين اولياءالهي از هيچ چيزي نه در دنيا ونه در آخرت نمي ترسندواندوهناك نمي شوند وتنها ترسي كه دارند از خداي سبحان است. آري كساني كه اين دو ركن اساسي ايمان وتقوا را داشته باشند چنان آرامش را در درون جان خود

احساس مي كنند كه هيچ يك از طوفانهاي زندگي آنها را تكان نمي دهد. بلكه به مضمون روايت (المؤمن كالجبل الراسخ لا تحركه العواصف) همچون كوه در برابر تند باد حوادث استقامت به خرج مي دهند. 5- توبه: توبه وباز گشت از گناه وحركت به سوي خدا، تنها راه نجات گناهكاران، وسيله تقرّب ودوستي با خدا، تبديل كننده سيئات به حسنات ومايةاميد نا اميدان ونخستين مقام عارفان واوّلين منزل سالكان كوي دوست است. توبه با همةخواصي كه دارديك خاصيّت ويژه وممتاز، براي توبه كننده دارد، وآن ايجاد آرامش واطمينان روحي ورواني است. چرا كه كسي كه خود را گنه كار مي داند در يك بحران روحي به سر مي بردكه با توبه اين بحران روحي تبديل به آرامش وسكون خاطر فرد مي شود.

راغب مي گويد: «التوب: ترك الذنب علي اجمل الوجوه وهو ابلغ وجوه الاعتذار. فان الاعتذار علي ثلاثه اوجه: امّا ان يقول المعتذر: لم افعل،اويقول: فعلت لاجل كذا،او فعلت واسأت وقد فعلت ولارابعلذلك وهو الاخير هو التوبه»

"توب (كه عبارت ديگر توبه است) به معناي ترك گناه، به زيباترين صورت است. وآن رساترين وبليغترين وجه از وجوه معذرت خواهي است. زيرا عذر خواستن بر سه نوع است: يا آنكه شخص عذرخواه مي گويد: فلان كار را نكردم، يا مي گويد: آن كار را كردم ولي منظورم از اين كار چنين وچنان بوده است(به تعبير بهتر در صدد توجيه كردن كار خود بر مي آيدوموجهد انستن آن)، يا اينكه مي گويد: آن كار را كرده ام (ويا آن گناه را كرده ام) ولي بد كرده ام وديگر بار تكرار نخواهم كردواز آن دست خواهم كشيد،

قسم چهارمي براي عذر خواهي متصوّر نيست وقسم آخر، همان توبه است. "

در قرآن آيات فراواني پيرامون توبه وفوايد آن وجود دارد. يكي از آياتي كه به گونه اي اشاره به موضوع مورد بحث ما داردوبه گونه اي آرامش را در نهاد گنه كاران ايجاد مي كندوآنها را به رحمت الهي اميد وار مي سازد اين آيه شريفه است كه: «قل يا عبادي الّذين اسرفوا علي انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله انّ الله يغفر الذنوب جميعا انّه هو الغفور الرحيم» (بگو اي بندگان من كه بر خود اسراف وستم كرده ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خداوند همة گناهكاران را مي آمرزد زيرا او بسيار آمرزنده ومهربان است.)

چون خاصيّت توبه بازگشت به خداوند است وموجب تخليّة روان از فشار گناه مي شود وحالت پاكي وطهارت نخستين را به انسان بر مي گرداند. براي همين احساس آرامشي عميق وجود انسان را فرا مي گيرد. ووقتي آرامش روحي ورواني ايجاد شد، انسان در زندگي به توفيقات عجيبي دست پيدا مي كند.

علّامة طبا طبايي (رضوان الله تعالي عليه) توبه را به دو قسم تقسيم كرده اند:

«يكي توبة خدا، كه عبارت است از برگشتن خدا به سوي عبد"به رحمت"، وديگري توبة عبد، كه عبارتست از برگشتن بنده به سوي خدا"به استغفار"ودست برداشتن از معصيّت» علماي اخلاق راجع به شرط قبولي توبه وپذيرش آن در كتابهايشان به اين بحث پرداخته اند واز مجموع مطالبي كه وجود دارد به اين جمع بندي مي توان رسيد كه شرط پذيرش توبه به سه صورت خلاصه مي شود: ا- رجوع وبزگشت از گناه 2- ندامت وپشيماني واقعي از گناه 3-

عزم بر ترك گناه وتكرار نكردن آن. 6- انس با قرآن: قرآن كه خود يك نسخة شفا بخش براي همة دردها مي باشد، خود را به عنوان يك عامل جهت تسكين قلبها ومحكم كردن دل وآرام بخش معرفي مي كند. وهر كس با اين نسخة الهي انس بيشتري داشته باشد وبر خواندن آن مداومت داشته باشد احساس اطمينان وآرامش بيشتري بر وجودش حاكم مي شود. قرآن خطاب به پيامبر (ص) مي فرمايد: «وقال الّذين كفروا لو لا نزّل عليه القرآن جمله واحده كذلك لنثبت به فؤادك ورتّلناه ترتيلا» (وكافران گفتند: چرا قرآن يكجا بر او نازل نمي شود ؟! اين به خاطر آن است كه قلب تورا به وسيله آن محكم داريم و(از اين رو)آن را به تدريج بر تو خوانديم.)

از اين آيه بر داشت مي شود كه به تدريج خواندن قرآن ومداومت برآن موجب استحكام قلب ودل مي شود. ووقتي كه قلب انسان ثابت ومحكم شد، هيچ غم وناراحتي نمي تواند آرامش آن را بر هم بزند. " كلمة فؤاد به معناي قلب است ومراد از آن چيزي است كه انسان با آن اشياء را درك مي كندوآن همان نفس انسان است. "

پس همانگونه كه نزول تدريجي قرآن بر قلب آن حضرت (پيامبر (ص))موجب آرامش وسكون نفس ويا استحكام نفس او مي گردد؛ تلاوت مستمر وانس مداوم با آيات قرآن، مي تواند موجب تثبيت قلوب وآرامش نفس هر كسي گردد.

در جاي ديگر خداوند تلاوت اين كتاب آسماني را موجب ترفيع درجات ايمان معرفي مي كند: «انّما المؤمنون الذين اذا ذكرالله وجلت قلوبهم واذا تليت عليهم آياته زادته ايمانا وعلي ربهم يتوكّلون» (مؤمنان

تنها كساني هستند كه هر گاه نام خدا برده مي شود دلهاشان ترسان مي گرددوهنگامي كه آيات او برآنها خوانده مي شود ايمانشان افزونتر مي گرددوتنها بر پروردگارشان توكّل دارند.)

وهمچنين برا ي اينكه بر ايمان مؤمنين افزوده شود آرامش را بر آنها نازل ميكند: " هو الذي انزل السكينه في قلوب المؤمنين ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم" (او (خداوند) كسي است كه آرامش را در دلهاي مؤمنان نازل كردتا ايماني بر ايمانشان بيفزايد.)

از جمع بندي اين چند آيه مي توان به اين نتيجه رسيد كه: آرامش واطمينان قلوب ودلها ونفوس، نصيب قاريان وتلاوت كنندگان قرآني مي شود كه از درجات ايماني بهره مند باشند وهر چه انس آنها با قرآن بيشتر باشد، درجات ايمانشان بالاتر مي رود و هرچه درجات ايمان بالاتر باشد آرامش واطمينان وامنيّت بيشتري را احساس مي كنند. 7- اميد: وقتي انسان گمان داشته باشد كه در آينده نعمتي نصيب او خواهد شدكه از آن لذّت مي برد و بهره مند مي شود، از اين انديشه، احساس خوب وحالت مطلوب وشيريني به وي دست مي دهد كه ما آن را ''رجاء'' مي ناميم. يكي از عواملي كه موجب آرامش افراد مي شوداميد داشتن به آينده اي روشن است. اميد، به انسان حالت نشاط وشادابي مي دهد وبرعكس نا اميدي به انسان احساس يأس وسرشكستگي وضعف وناتواني مي دهد. انسان نااميدهميشه شكست خورده است وانسان اميدوار در همة صحنه ها پيروزميدان است. در اميد يك حالت انتظار به بهره مند شدن از تمتعات ونعمتها در انسان ايجاد مي كند واحساس خوش آيندي در دل او زنده مي كند واورا به تلاش وحركت وا مي

دارد.

در قرآن كريم آيات زيادي راجع به اميد وجود داردواين حقيقت با تعابيري مثل رجاء ويأس وقنوط آورده شده است. به عنوان نمونه در سوره مباركه يوسف آمده است كه: «يا بنيّ اذهبوا فتحسسوا من يوسف واخيه ولاتايئسوا من روح الله انّه لا ييئس من روح الله الاّ القوم الكافرين» (پسرانم! برويد واز يوسف وبرادرش جستجو كنيد واز رحمت خدا مأيوس نشويد كه تنها گروه كافران از رحمت خدا مأيوس مي شوند.)

حضرت يعقوب سفارش مي كند كه فرزندانش از جستجو براي پيدا كردن يوسف وبرادرش نا اميد نشوند،چرا كه نا اميدي نوعي كفر است. چون انسان مؤمن وبا ايمان كه خدا را وقدرت او را باور دارد ورحمت الهي راهمواره مشاهده مي كند، مگر ممكن است با اين حال، ازرحمت وعنايت خدا نا اميد باشد. فقط كساني كه از خدا جدا هستند، احساس نا اميدي در وجودشان دارند. انسان، بدون اميد، خصوصا اميد به رحمت الهي نمي تواند زندگي خوب وآرامي را داشته با شد. وافراد نا اميد ومأيوس درزندگي تعادل روحي خوبي ندارند. وبراي همين شيريني ولذّت زندگي را نمي چشندوهميشه در يك حالت نگراني واضطراب وهراس به سر مي برند.

براي اينكه بتوان در زندگي در همه عرصه ها پيشرفت كرد مي بايست در ابتداي كار به عاقبت آن كار اميدواربود، وگرنه با نا اميدي دست ودل انسان به كار نمي آيد. اميد، محرك انسان براي رسيدن به خواسته ها وآرزوهاست. اينكه قرآن كساني كه از رحمت الهي نا اميد هستندرا جزء كافران به حساب مي آوردبراي اين است كه يأس ونا اميدي از رحمت خدا، در حقيقت محدود كردن قدرت خداست.

نكته: (روح) درآيه (لا تايئسوا من روح الله) به معني نفس با نفس خوش است وهر جا كه استعمال مي شود كنايه از راحتي، كه ضدّ تعب وسختي دارد. وسفارش قرآن به اميدوار بودن به رحمت الهي يهني اميد داشتن به زندگي وحيات كه در آن انسان احساس آرامش وراحتي مي كند پس مي بايست در زندگي اميد داشت. خصوصا اميد به خداوند،كه اين اميد ماية بركات زيادي ازجمله آرامش روحي ورواني براي انسانها مي باشد. 8- دلداري و تسلّي دادن گاهي مواقع اتفاقات ناگوار وحوادث دردناك در زندگي رخ مي دهد، آنقدر عرصه بر انسان تنگ مي شود وروح وروان آدمي به هم مي ريزد كه از شدّ ت ناراحتي نمي داند چه بكند؟وبه كجا برود؟و... در اين لحظات اگر كسي كنار انسان باشد كه اظهار هم دردي كند واورا دلداري دهد، چنان آرامشي وجود فرد دردمند را فرا مي گيردوچنان فشار روحي او تخليّه مي شود كه قابل توصيف نيست. لذا يكي از عواملي كه موجب تسكين وآرامش افراد غمديده وگرفتار وناراحت مي شود، دلداري دادن واظهار همدردي كردن با آنهاست. قرآن هم در چند جا، به اين مسئله اشاره كرده است. به عنوان نمونه، در جريان داستان حضرت لوط،وقتي آنحضرت از نافرماني وفسادي كه امتش مرتكب مي شدند به ستوه آمده بودوسخت ناراحت بود، خداوندفرشتگاني را مأمورمي كند تا بر لوط وارد شوند. «ولمّا ان جاءت رسلنا لوطا سي ء بهم وضاق بهم ذرعا وقالوا لاتخف ولاتحزن انا منجّوك واهلك الّا امرأتك كانت من الغابرين»(هنگامي كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند از ديدن آنها اندوهگين شدع گفتند،نترس وغمگين مباش، تو وخانواده ات

رانجات خواهيم داد، جز همسرت را كه در ميان قوم باقي مي ماند.)

فرشتگان وقتي ديدند لوط در غمّ وغصّه وناراحتي به سر مي برد، او را دلداري دادند.. به او گفتند كه ناراحت وغمگين مباش. چرا كه تو وخانواده ات (به جز همسرت) نجات پيدا مي كنيد ومابقي گنه كاران به عذاب مي رسند. به گفته بعضي از مفسرين: لوط براي قوم خود رنجيده وناراحت بود، زمانيكه ديد بلاء عظيم وعذاب الهي متوجّه آنان مي شود، قلبش گرفت وراه چاره وسياست بر او تنگ شد وديگر از عذاب خداوند نتوانست جلوگيري كند. براي همين وقتي ملائكه را ديد، سخت آزرده شد. چرا كه فكر مي كردآمدن ملائكه نشان از وقوع عذاب باشد.

ملائكه وقتي اورا در اندوه ودل تنگي ديدند، گفتند: بر ما وبر خودت نترس وآزرده مباش. وبهر آنچه از عذاب بر قومت نازل نمائيم نگران نباش. ما فرستاده خدا هستيم وما تو وخانواده ات را از عذاب نجات خواهيم داد. به جز همسرت كه در عذاب باقي خواهد ماند. به اين وسيله دلداري دادن ملائكه نگراني را از دل حضرت لوط بيرون بردند واورا آرام كردند. نمنه اين داستان در مورد خضرت ابراهيم هم نقل شده كه ملائكه براي دلداري دادن به او وارد شدند. خلاصه مسئله دلداري دادن از جهت روحي ورواني آثار بسيار مطلوبي دارد. وناراحتي شخص آسيب ديده را كم مي كندواز فشار روحي ورواني او مي كاهدوموجبات آرامش اورا فراهم مي كند. 9- استعاذه (پناهندگي به خدا): يكي از خطرناكترين اموري كه موجب هلاكت آدمي وساقط شدن او از انسانيّت وآدميّت است، وسوسة شيطاني است. وچون شيطان براي گمراه

كردن انسان ونابودكردن او قسم خورده است، لذا از هيچ كاري دريغ نمي كند. وبزرگترين سلاح را براي نابودي انسان،وسوسه كردن او به امور خلاف وگناه مي داند. وقتي شيطان انسان را وسوسه مي كندتا گناه ومعصيّت ونافرماني امر خدا را انجام دهد، براي كساني كه اهل ايمان هستندوخداپرست هستند،يك حالت اضطراب وترس وترديددر وجود آنها ايجاد مي شودواز عاقبت انجام اين كارمي ترسند. خداوند در قرآن براي اين افرادراه نجاتي رابراي خلاصي از وسوسةشيطان نشان داده است واين راه، راه نجات از آن اضطراب وترديد ودلهره ورسيدن به آرامش واطمينان قلبي از رضايت خداوند هم هست.

آن راه «استعاذه يا طلب پناهندگي» از خداوندبراي رهايي از شرّ وسوسه هاي شيطان است.

در سوره مباركه اعراف آمده است: «وامّا ينزغنّك من الشيطان نزغ فاستعذ بالله انّه سميع عليم» (وهرگاه وسوسه اي از شيطان به تو رسيد،به خداپناه بر،كه شنوا وداناست)

پس يكي از امري كه باعث ايجاد آرامش وراه رسيدن به اطمينان نفس است،پناه بردن به خداوند سبحان است. پناه بردن به كسي كه پناه بي پناهان است. وهمه درسايه لطف الهي احساس امنيّت وآرامش مي كنند. درمفردات آمده است كه: نزغ(وارد شدن ومداخله در امري براي خرابكاري وفاسد كردن آن) است. بعضي ديگرگفته اندكه: نزغ يه معني تكان دادن واز جاي كندن ووارد كردن است وغالبا درحالت غضب به كار مي رود. بعضي ديگر گفته اندكه به معني وسوسه است.

در هر صورت نزغ به هر معني از معاني كه گفته شده باشد، فرقي نمي كند. ومي توان اينگونه بيان داشت كه وسوسه هاي شيطان بيشتر در حالت غضب وخشمناكي انسان كارگر مي افتد. وانسان

را در ورطة گناه وعصيان مي اندازد. در اين حالت يعني حالت خشم وغضب بهترين كار، پناه جستن به خداوند است. چنانچه در اين آيه هم به اين مطلب اشاره شده است. معمولا در انجام دادن امور خير واعمال پسنديده، شيطان انسان را وسوسه مي كندتا از انجام آن پشيمان شود. پسبهتر است هميشه قبل از انجام كاري اوّل از شرّ شيطان به خدا پناه بريم، وبگوييم: "اعوذ بالله من الشيطان الرجيم"وبعد آن كار را انجام دهيم.

در حديث آمده كه وقتي آيه 199 اعراف(يعني آيه قبل از آيه مورد بحث): ''خذ العفو وأمر بالعرف وأعرض عن الجاهلين '' نازل شد. كه به پيامبر سفارش مي كند تا در برابر جاهلان تحمّل كند. پيامبر عرضه مي دارد: پروردگارا با وجود خشم وغضب چگونه مي توان تحمل كرد. آيه نازل مي شود كه (واماينزغنك...)وبه پيامبر دستور ميدهد كه در چنين هنگامي خود را به خدا بسپار وبه او پناهنده شو.

شبيه به اين آيه در سوره مباركه فصلت (آيه 36) آمده است. پس در نتيجه گيري كلّي از اين آيه اينگونه مي توان برداشت كرد كه: يكي از خطرناكترين حيله هاي شيطان براي نابودي انسان وسوسه است ووسوسه بيشتر در حالت خشم وغضب مؤثر واقع مي شود. لذا دراين حالت كه روح آدمي از تعادل برخوردار نيست وروان او به هم ريخته ودلهره وترديد وترس سراغ او آمده، بهترين راه پناه بردن به خداست تا از شرّ وسوسه هاي شيطان خلاص شويم وبه آرامش روحي ورواني برسيم. 10- صبر: صبر كه از ديدگاه قرآن به عنوان والاترين وبالاترين درجه دين داري است به عنوان عامل آرامش

هم مطرح مي شود. مطمئن ترين كشتي نجات وكليد هر خير وخوبي ودروازه خوشبختي وكامراني دنيا وآخرت صبر است. آيات زيادي براي صبر وصابران ولطف الهي براي اهل صبر در قرآن آمده است. برخي از اين آيات به طور مستقيم با بحث ما ارتباط پيدا مي كند. به طور مثال در سوره مباركه آل عمران مي خوانيم كه: «.... ان تصبروا وتتّقوا لا يضركم كيدهم شيئا انّ الله بما يعملون محيط»

(اگر اسنقامت وپرهيزگاري پيشه كنيد نقشه هاي (خائنانه) آنان، به شما زياني نمي رساند، خداوند به آنچه انجام مي دهند،احاطه دارد.)در اين آيه به ياران پيامبر (ص) كه در ميدان رويارويي با دشمن قرارگرفته اند مي فرمايد: اگر اهل صبر وصابران ِ باتقوي باشيد، ضرري از ناحيه دشمن به شما وارد نمي شود ودر امنيت وآسايش قرار خواهيد گرفت. يعني: اهل صبر وصابران با تقوي از نيرنگ دشمنان در امانند.

همچنين در سوره مباركه بقره مي فرمايد: «ولنبلونكم بشي ء من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات وبشّر الصابرين الّذين اذا اصابتهم مصيبه قالوا انا لله وانا اليه راجعون اولئك عليهم صلوات من ربهم ورحمه واولئك هم المهتدون» (قطعا همة شما رابا چيزي از ترس وگرسنگي وكاهش درمانها وجانها وميوه ها آزمايش مي كنيم وبشارت ده به استقامت كنندگان، آنها كه هرگاه مصيبتي به ايشان مي رسد، مي گويند ما از خداييم وبه سوي او باز مي گرديم. اينها همانها هستند كه لطف ورحمت خدا شامل حالشان شده وآنها هستند هدايت يافتگان.)

در اين آيه هم خداوند به اهل صبر مژده مي دهد وبعد هم بر آنها درود ورحمت مي فرستد وآنها را هدايت

يافتة واقعي معرفي مي كند. حال با اين عنايت خاصي كه خداوند نسبت به صابران داردمي توان اهل صبر رادر امنيت وآرامش دانست. چرا كه " انّ الله مع الصابرين" و" والله يحب الصابرين". خداوند با صابران است وآنها را دوست مي دارد. وكسي كه خداوند پشتيبان او باشد واورا دوست بدارد يقينا امنيت وآرامش هم براي او فراهم مي شود. ازطرفي، صبر وتحمل موجب بالارفتن ومحكم شدن روح آدمي مي شود. وهرچه رشد روحي داشته باشددر مقابل مشكلات وگرفتاريها وناراحتيها، باآرامش بيشتري برخورد مي كند ودر نتيجه در مقابل آنها از پاي در نمي آيد ومشكلات وناراحتي ها را به راحتي حلّ مي كند.

" صبر زمينه هاي فراواني داردكه انسان مي بايست درهمة زمينه ها مراقبت كندوافسار نفس خود را به دست گيرد. زمينه هايي مانند: صبر بر بلاهاي دنيا، صبر در برابر خواهشهاي نفس، صبر در مقام فرمانبرداري خداوند، صبر در راه تبليغ دين وتحمل زخم زبانها وآزار واذيتهاي مردم، صبردر ميدان جنگ وصبردرمقام معاشرت بامردم و.... "

قرآن همة مارا در مواقع رويارويي با خطرات ومشكلات وناراحتي ها وغم وغصه هاو... به دو عامل آرامش بخش دعوت مي كند 1- صبر2- نماز.«يا ايها الذين آمنوا واستعينوا بالصبر والصلوه انّ الله مع الصابرين» پس با كمك صبر وبردباري وخواندن نماز كه بهترين راه ياد خداست، آرامش را به زندگي خود هديه كنيم. 11- دعا: انسان در امواج زندگي ودر كش وقوس رنج ها به تكيه گاهي نيازمند است كه به آن پنبه ببرد ودرون پر اضطراب خود رابدان آرام بخشد.خواندن دعا وتضرّع كردن در درگاه خداوند يكي از عواملي است كه آرامش

را در وجود آدمي ايجاد مي كند. دعا ونيايش همان پل ارتباطي عالم ماده با ملكوت است. دعا ونيايش تسلّي بخش دلهاي خسته وماية روشني وصفاي جان ونيروبخش انسان در برابر مشكلات وفرازونشيبهاي زندگي است. " انسان موجودي است بي نهاين كوچك، وقتي در برابر آفريدگارش كه بي نهايت بزرگ است قرار مي گيردوخود را، حتي كمتر از قطره اي در برابر اقيانوس وذرّه اي در مقايسه با كهكشانها مي يابد، احساس كوچكي در برابر آن غظمت، اورا به كرنش ونيايش وا مي داردوهمة عظمت در همين احساس نيازمندي است. آنچه كه اين «هيچ»را به آن «همه»پيوند مي زند دعاست. كم نيستند كساني كه دلهره، نگراني، ترس،اضطراب وتشويش خاطر را در مقاطع خطر وسختي ها وبحرانها،با داروي "دعا" درمان مي كنند. "

قرآن هم به اثر آرامش بخشي دعا اشاره مي كند. آنجا كه مي فرمايد: «خذ من اموالهم صرقه تطهرهم وتزكيهم بها وصلّ عليهم انّ صلوتك سكن لهم والله سميع عليم» (از اموال آنها صدقه اي (زكات) بگير تا به وسيله آن آنها را پاك سازي وپرورش دهي،وبه آنها(هنگام گرفتن زكات) دعا كن كه دعاي تو مايه آرامش آنهاست وخداوند شنوا وداناست). اينكه خداوند به پيامبر (ص) مي فرمايد: براي مردم در قبال گرفتن زكات دعا كن، منظور از اين دعا دعاي خير به جان ومال آنهاست. ونفوس آنها به دعاي پيامبر سكونت وآرامش مي يافت.

براي همين مي توان اين برداشت را از اين آيه كرد كه: دعاي خير در حقّ يكديگر موجب تسكين وآرامش روحي ودعا كننده ودعا شونده، مي شود. استفاده ديگر ازاين آيه اينكه در مقابل هر كاري كه ديگران

انجام مي دهند، تشكر وسپاسگذاري وتقدير انجام شود، كه موجب تشويق افراد وهكچنين موجب شخصيّت دادن به افراد مي شود، كه نتيجه اين كار هم تقويّت روحي وآرامش بخشي وتعادل روحي براي اوست. بايد توجّه داشت كه دعا وتضرّع به درگاه خداوند، باعث كاهش شدّت واضطراب مي شود، زيرا مؤ'ن مي داند كه خداوند، اجابت كردن دعاي اورا تضمين فرموده است ووقتي كه براي رفع مشكلاتش وبراي برآورده شدن حاجاتش دست به دعا بر مي دارد، به رفع آنها اميد وار است. " وقال ربكم ادعوني استجب لكم " (بخوانيد مرا تا اجابت كنم شمارا)پس بهترين پناهگاه وامن ترين جايگاه براي غلبه بر نگرانيها وناراحتي ها ورسيدن به آرامش وامنيّت، رو آوردن به مذهب ودين ودر نهايت، دعا ونيايش است. 12- عبادت (نماز،روزه، زكات): خداوند در قرآن براي اينكه شخصيّت مردم را پرورش دهد وآنهارا به يك تعادل روحي برساند. براي همين يكسري عبادات را به آنها واجب كرده است كه آنها هميشه براي ساخت شخصيّت خود در حال تمرين وممارست باشند. " عباداتي همچون نماز وروزه وزكات وحج را واجب كرده است. انجام منظم اين عباذات در اوقاتي معين، اطاعت از خداوند وامتثال اوامر الهي را به مؤمن ياد مي دهدوباعث مي شود كه او همواره با خضوعي كامل در تمام كارها به خداوند نظر داشته باشد. همچنين صبر وتحمل سختيها وجهاد با نفس وتسلط بر خواسته ها واظهار محبّت ونيكي به مردم را به او مي آموزدوروحيه همكاري وهمبستگي اجتماعي اورا رشد مي دهد. " همة اينها موجب كامل شدن شخصيت افراد مي شود ودر نتيجه تعادل روحي افراد فراهم مي شود ودر

نهايت به ارامش روحي، رواني خواهد رسيد.

نماز:

كلمه نماز نشان مي دهدكه رابطه اي بين انسان وپروردگارش وجود دارد. وقوف خاشعانه وخاضعانه انسان در نماز در برابر خداوند متعال، به او نيرويي معنوي مي بخشد كه حسن صفاي روحي وآرامش قلبي وامنيت رواني را در او بر مي انگيزد. چون انسان در نماز (البته اگر به طور صحيح وشايسته برگزار شود) با تمام اعضاي بدن وحواس خود متوجّه خدا مي شود واز همه اشتغالات ومشكلات دنيا روي بر مي گرداند وبه هيچ چيز جز خدا وآيات قرآن كه در نماز بر زبان مي آورد، فكر نمي كند.

همين روي گرداني كامل از مشكلات وهموم زندگي ونينديشيدن به آنها در اثناي نماز باعث ايجاد حالتي از آرامسازي كامل وآرامش روان وآسودگي عقل در انسان مي شود. اين حالت آرامسازي وآرامش رواني ناشي از نماز، از نظر در ماني تأثير بسزايي در كاهش شدّت تشنجات عصبي (ناشي از فشار زندگي روزانه وپايين آوردن حالت اضطرابي كه برخي از مردم دچار آن هستند) دارد. قرآن در سوره مباركه رعد مي فرمايد: «الا بذكرالله تطمئن القلوب» (آگاه باشيد تنها با ياد خدا دلها، آرامش مي يابد) ودر سوره مباركه طه مي فرمايد: «اقم الصلوه لذكري» (نماز را براي ياد من به پا دار).

حال وقتي اين دو آيه را كنار هم قرار مي دهيم به اين نتيجه مي رسيم كه نماز براي ايجاد اطمينان قلب وآرامش تأثيرات فراواني دارد. از لحاظ رواني آشكار كردن مشكلات ومسائل وگرفتاريها وناراحتيها وبيان آنها براي شخصي ديگر موجب آرامش رواني وتخليه فشار روحي مي شود. حال اگر بيان مشكلات براي يك دوست صميمي

چنين تأثيري بر آرامش روان آدمي مي گذارد پس بازگو كردن آن در محضر خداوند كه از همه كس به ما نزديكتر است وبه ما مهربانتر است يقينا آرامش بخشتر وتسكين دهنده تر مي باشد.

روزه:

روزه هم از نظر تقويت روح وروان آدمي كمك بسيار خوبي براي انسان مي باشد. چرا كه نخوردن ونياشانيدن از ساعتي خاص تا ساعتي خاص آن هم به دستور خالق وآفريدگار اين عالم وهمه هستي،نوعي تمرين براي انسان از جهت كنترل شهوات وغرائز مي باشد. روحيه صبر وتقوا را در آدمي پرورش مي دهد. لذا در مقابل ناملايمات خود بي تابي وآشفتگي نشان نمي دهد. «يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب علي الذين من قبلكم لعلكم تتقون» (اي افرادي كه ايمان آورده ايد روزه بر شما نوشته شد همان گونه كه بر كساني كه قبل از شما بودند نوشته شد، تا پرهيزگار شويد.)تداوم تمرينِ مهار كردن شهوات وتسلط بر آنها به مدت يكماه،سبب تقويت اراده انسان مي شود. ووقتي اراده انسان قوي شد ديگر در مقابل ناملايمات وگرفتاريها احساس ضعف از خود نشان نمي دهد وبا آرامش كامل به رفع آن گرفتاري ونگراني مي پردازد.

زكات:

زكات عبادتي است كه اسلام آنرا بر مسلمانان واجب كرده است. ومنظور از اين كار، پرداخت بخشي از اموال به كساني كه نيازمند هستند ويا مصرف بخشي از مال در مصارفي كه منفعت عمومي داشته باشد. با اين كار روحيه مشاركت وهمكاري وهمدردي كردن با ديگران خصوصا فقرا را در آدمي زنده مي كند. ودر مقابل روحيه بخل ومال پرستي وخود خواهي را از آدمي دور مي كند. قرآن در سوره مباركه

بقره،چهار عامل آرامش بخشي را مطرح مي كند كه يكي از آنها پرداخت زكات است. «انّ الذين آمنوا وعملواالصالحات واقامواالصلوه وءاتواازكاه لهم اجرهم عند ربهم ولاخوف عليهم ولا هم يحزنون» (كساني كه ايمان آورده اند واعمال صالح انجام داده اند ونماز بر پا داشته اند وزكات را پرداخته اند، اجرشان نزد پروردگارشان است ونه ترسي برآنهاست ونه غمگين مي شوند.) 13- عفت وپاكدامني: عفّت "نقطه مقابل شكم پرستي وشهوت پرستي است كه از مهمترين فضائل انساني محسوب مي شود. راغب در مفردات عفّت را اينگونه معني مي كندكه، به معني " پديد آوردن حالتي در نفس است كه آدمي را از علبه شهوت باز مي دارد. وعفيف كسي است كه داراي اين وصف باشد. " حال رابطه عفت وپاكدامني باآرامش در چيست؟بايد گفت: اولا نتيجه عفت وپاكدامني، دارا شدن طهارت نفس است وطهارت وپاكي نفس يك آرامشي را با خود براي انسان به همراه دارد.

وثانيا انسانهاي عفيف فكرشان كمتر به امور جنسي وشهوي مشغول مي شود ووقتي فكر آنها كنترل شد دل مشغولي آها نسبت به اين امور كمتر خواهد شد ولذا تعادل روحي پيدا مي كنند. براي همين انسانهاي عفيف به مراتب از افراد لا ابالي وهوس باز و... از آرامش روحي وتعادل شخصيتي بيشتري در زندگي بر خوردارند. يكي از آياتي كه مي توان اين مطلب را از آن برداشت كرد در سوره مباركه نور است: «قل للمؤمنين يغضّوا من ابصارهم ويحفظوا فروجهم ذلك ازكي لهم انّ الله خبير بما يصنعون»

(به مؤمنان بگو چشمهاي خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند،وعفاف خودرا حفظ كنند، اين براي آنها پاكيزه تر است،

خداوند از آنچه انجام مي دهند آگاه است.)

در اين آيه به دو مسئله مهم كه رعايت كردن آنها موجب طهارت وپاكي انسان مي شود اشاره مي كند، كه هر دوي آنها از موجبات آرامش است. كنترل چشم وپوشاندن وحفظ كردن عورتين از نگاه ديگران، از لوازمات پاكدامني وعفاف هستند. كنترل چشم يكي از دستورات مهم علماي اخلاق براي كنترل فكر وجلوگيري از انديشه هاي باطل است. چراكه وقتي چشم كنترل شد وآنچه كه نمي بايست ببيند، نديد، فكر هم طبيعتا مشغول اين امور نمي شود. ووقتي فكر انسان مشغوليت نداشت،قلب هم مشغوليت پيدا نمي كند. ونتيجه كنترل چشم، رسيدن به آرامش روحي وآرامش فكري وآرامش جسمي و... مي شود.

نكته: " يغضّوا"درآيه كذشته از ماده غضّ به معني كم كردن ونقصان است كه در بسياري از موارد در كوتاه كردن صدا يا كم كردن نگاه به كار مي رود. بنا براين آيه نمي گويد مؤمنان بايد چشمهاي خود را فرو ببندند،بلكه مي گويد بايد نگاه خود را كوتاه كنند. واين تعبير لطيفي است،به اين منظور كه اگر انسان به راستي هنگامي كه بازن نامحرم (يا چيز ديگري كه نگاه به آن جايز نيست ويا نگاه به آن ضرورت ندارد) روبرو مي شود، بخواهد چشم خود را به كلّي ببندد ادامه راه رفتن ومانند آن براي او ناممكن مي شود. امّا اگر نگاه را از صورت واندام او برگيرد وچشم خود را پايين اندازد، گويي از نگاه خويش كاسته است وآن صحنه اي را كه ممنوع است از منطقه ديد خود به كلّي حذف كرده است.

دراين ايه علاوه بر اينكه حفظ چشم وكنترل آن را

راه رسيدن به پاكي وآرامش معرفي كرده است همچنين پاكدامني وعدم ارتكاب به زنا وپوشش عورتين از نگاه ديگران را نيز يكي از راههاي رسيدن به آرامش وپاكي معرفي فرموده است. " يحفظوا فروجهم ذلك ازكي لهم"" اين دو روش (يعني كنترل چشم وپوشش شرمگاه از نگاه ديگران)براي دين ودنياي افراد نافع تر وبراي پاك ماندن از تهمت مفيدتر وبه تقوي نزديكتر است"

براي همين وقتي كسي خود را از تعرّض وبرخورد با نامحرمان حفظ كند يقينا تهمت ارتكاب فساد وفحشاء ومنكرات با او زده نمي شود ودر نتيجه اعصاب وروان او به هم ريخته نمي شودوجنگ ودعوا وخونريزي بر پا نمي گردد. واز طرفي" حفظ شرمگاه انسان را از آلودگي ها وعواقب ناگوار بيماريهاي آميزشي حفظ مي كند"

امروزه يكي از اموري كه بسياري از خانواده ها را تهديد مي كند وآنها را به نابودي واز هم پاشيدگي مي كشاند، شيوع بيماريهايي است كه در اثر بي بند وباري افراد پديد آمده است مانند بيماري بسيار خطرناك ايدز، كه هر روز آمار مبتلايان به ايدز افزوده مي شود. يكي از راههاي انتقال اين بيماري ارتكاب به زنا وآميزشهاي جنسي است. كساني كه مبتلا به اين بيماري مي شوند، در جامعه مورد طرد واقع مي شوند وافراد با ديد بد به آنها نگاه مي كنند. براي همين آنها دچار به هم خوردگي تعادل روحي ورواني مي شوند و هميشه مضطرب وپريشان حال هستند. حال اگر همه به توصيه قرآن عمل مي كردند وچشم خود را از گناه وارتكاب به گناه مي پوشاندند ودامن خود را به فسادهاي اخلاقي مانند: زنا و... آلوده نمي ساختند، ديگر

دچار چنين معضلي نمي شوند ودر نهايت زندگي شان سرشار از آرامش وامنيت مي شد. 14- محبّت، نيكوكاري واحسان به ديگران: انسان تشنه محبت ونيكي مي باشد. واگر از محبت ونيكي واحسانِ كسي بهره مند شد، احساس آرامش وامنيت وجئد اورا مي گيرد. خداوند براي اينكه همه ما به داشتن اين روحيه،روحية محبت كردن به ديگران تشويق كند،پاداش كساني كه (اهل محبت وكمك واحسان به ديگران هستند واسباب امنيت وآرامش ديگران را فراهم مي كنند) را،رساندن آنها به مقام امنيت وآرامش در دنيا وآخرت بيان مي كند. «بلي من اسلم وجهه لله وهو محسن فله اجره عند ربه ولا خوف عليهم ولاهم يحزنون»

(آري، كسي كه روي خود را تسليم خود كند ونيكوكار باشدپاداش او نزد پروردگارش ثابت است، نه ترسي بر آنهاست ونه غمگين مي شوند)

پس مي توان از اين آيه اين برداشت را كردكه افراد نيكوكار وخدمت رسانِ به مردم، كه موجبات آرامش ديگران را فراهم مي كنند خداوند هم در مقابل آرامش وامنيتِ دنيا وآخرت آنها را فراهم مي كند. نيكي به ديگران وشاد كردن دل ديگران، يك خوشحالي شادابيِ روحي را نصيب انسان مي كند ويك آرامش رواني را به انسان مي دهد كه قابل وصف نيست. منظور از احسان هم فقط، نيكي به ديگران نيست بلكه به تعبير الميزان " مراد به احسان عمل صالح است. " بنابراين به تعبير قرآن راه رسيدن به آرامش وامنيت در دنيا وآخرت مشروط به دو شرط است 1- تسليم خدابودن 2- عمل نيك انجام دادن. (آن هم به صورت مستمر وسيره عملي وروش دائمي داشتن).

امنيت وآرامش مطلق در دنيا وآخرت را از

(ولاخوف عليهم ولاهم يحزنون) مي فهميم چون به صورت مطلق آمده است ومقيد به قيدي نشده است. وبه افرادي كه اهل احسان هستند مژده آرامش وامنيت هميشگي وجاويدان را مي دهد وبه انها مي فهماند كه " روزنه اطمينان بر آنها بسته نمي شود وآثار اميد بخشي اسلام واحسان وآرامش حاصل از آن ورهايي از انگيزه هاي خوف وحزن دائم ة همان گشوده شدن درِ بهشت بر روي مسلم ومحسن مي باشد. باديگران احساس برادري كردن از سفارشات قرآن كريم است. «انماالمومنون اخوه»

هميشه در تنهايي به انسان احساس ترس واضطراب دست مي دهد. ولي وقتي با گروه باشد حسّ آرامش براي اوايجاد مي شود. پس براي اينكه با گروه باشد لازم است اين گروه را حفظ كند وبراي حفظ گروه، محبت واحسان به آنها لازم است. همكاري با ديگران وكمك مالي ومعنوي به آنها در قالب انفاق وصدقه ة هديه وايثار وگذشت وعفو وبخشش و... مي تواند انسان را در ميان گروه دوست داشتني كند. پيامبر (ص) در حديت قدسي از محبت وتعاون ميان مردم به صورت عامل جلب محبت خداودست يابي به آرامش واطمينان وامنيت ياد مي كند. آنجا كه مي فرمايد: «قال الله تعالي: حقت محبتي للمتحابين فيّ وحقت محبتي للمتزاورين فيّ، وحقت محبتي للمتجالسين فيّ، الذين يعمرون مساجدي بذكري، ويعلمون الناس الخير، ويدعونهم الي طاعتي اولئك اوليائي الذين اظلهم في ظل عرشي واسكنهم في جواري وآمنهم من عذابي وادخلهم الجنه قبل الناس بخمسمأته عام يتنعمون فيها وهم فيهاخالدون» پيامبر بعد از ذكر اين حديث فرمودند: (الا ان اولياء الله لاخوف عليهم ولاهم يحزنون) 15- اصلاح: اصلاح كه به معني درست كردن

وعيوب را بر طرف كردن مي آيد. در قرآن كه گاهي به صورت مطلق استعمال شده مي توان برداشت كرد كه منظور، هم اصلاح خويشتن است وهم اصلاح جامعه وديگران. اگر انسان خودش را اصلاح كند يعني اخلاق ورفتار درستي پيدا كند ثمرة اين اصلاح، رسيدن به آرامش روحي ورواني است. چرا كه خودسازي يعني پاكسازي روح از آلودگيهاي اخلاقي، وطهارت وپاكي روح، تسكين دهنده وآرامش بخش مي باشد. اصلاح جامه هم چنين تأثيري بر افراد جامعه مي گذارد، يعني اگر جامعه اي اصلاح شد وآلودگيها وتخلفات وجنايا ت در آن جامعه به حد اقل رسيده، همه كساني كه در آن جامعه هستند احساس امنيت وآرامش مي كنند وترس ودلهره و... از وجودشان بيرون مي رود. پس براي اينكه حس امنيت وآرامش فضلي زندگي انسان را بگيرد لازم است اول به اصلاح خويش وبعد به اصلاح جامعه پرداخت. اگر همه اين كار را وظيفه خود بدانند، فضاي اين جامعه براي همه گلستان مي شود.

قرآن در سوره مباركه اعراف مي فرمايد: «يا بني آدم اما يأتينكم رسل منكم يقصون عليكم آياتي فمن اتقي واصلح ولاخوف عليهم ولا هم يحزنون» (اي فرزندان آدم اگر رسولاني از خود شما به سراغتان بيايند كه آيات مرا براي شما بازگو كنند (ازآنها پيروي كنيد) زيرا آنها كه پرهيزگاري پيشه كنند وعمل صالح انجام دهند (ودر اصلاح خويش وديگران بكوشند) نه ترسي برآنها هست ونه غمناك هستند.)با توجّه به اين آيه مي توان گفت كه كوشش در جهت اصلاح خويشتن وديگران، ترس وغم را از دل آدمي دور مي كند نه در اين دنيا نا امني وتهديد وترس سراغ آدمي

مي آيد ونه در آخرت، چرا كه پاك سازي خويشتن وساختن نفس موجب رضاي الهي مي شودودر نتيجه امنيت اخروي آدمي تضمين شده است.

در جامعه اي كه انسانهاي مصلح واصلاح كننده وجود نداشته باشد، خطر نا امني وبي هويتي آن جامعه را تهديد مي كند. ودر مقابل اگر گروهي به اصلاح جامعه بپردازند وفساد وتباهي وجرم وخلاف را در آن جامعه نابود كنند. اين جامعه يك جامعه آرماني وايده آل مي شود كه از نعمت امنيت برخوردار است كه همه افراد آن جامعه هم از اين نعمت بهره مند مي شوند.

خاتمه: دراين پژوهش سعي شد تا راههاي رسيدن به آرامش روحي ورواني را از ديدگاه قرآن دنبال كنيم. ولذا از بحثهاي حاشيه اي خودداري شده است. قطعا اين پژوهش كاملترين پژوهش دراين جهت نخواهد بود، وبايد در آينده نزديك با تحقيقي گسترده تر كاملتر گردد. در اين تحقيق شايد آوردن مباحثي مانند ديدگاه روانشناسان يا تعريف روان و... ضروري به نظر مي آيد ولي به خاطر محدوديت هايي امكان آوردن آن بحثها وجود نداشت. ولي سعي دارم در تحقيقي ديگر اين نواقص رارفع كنم تا شايد اثري قابل قبول براي اهلش پديد آيد. منابع ومآخذ: 1- القرآن الكريم- ترجمه ناصر مكارم شيرازي

2- المفردات في غريب القرآن- ابوالقاسم حسن بن محمد الراغب الاصفهاني متوفي 502- دفتر نشر الكتاب

3- مجمع البحرين- فخرالدين طريحي- تحقيق: سيداحمد حسيني- ناشر مكتب نشرالثقانه الاسلاميه

4- العين - خليل بن احمدالفراهيدي- تحقيق: دكتر ابراهيم سامرائي،دكتر مهدي المخزومي- مؤسسه دارالهجره

5- لغت نامه دهخدا،علي اكبر دهخدا- مؤسسه انتشارات وچاپ دانشگاه تهران

6- فرهنگ فارسي به فارسي پيام،دكتر سيد محمود اختريان- چاپ پيام

7- شرح وتفسير

لغات قرآن - جعفر شريعتمداري- مؤسسه چاپ وانتشارات قدس رضوي

8- المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه- سيد كاظم محمدي،محمد دشتي - نشر امام علي (ع)

9- ترجمه تفسير مجمع البيان- شيخ ابو علي الفضل بن الحسن الطبرسي - ترجمان: سيد ابراهيم مير باقري،احمد بهشتي،شيخ محمد رازي،سيد هاشم رسولي محلاتي،علي صحت،علي كاظمي،محمد مفتح،ضياءالدين نجفي،حسين نوري- انتشارات فراهاني- تهران

10- ترجمه تفسير الميزان،سيد محمد حسين طباطبايي (م1402)- مترجم: سيدمحمد باقرموسوي همداني- قم- دفتر انتشارات وابسته به جامعه مدرسين

11- پرتوي از قرآن - سيد محمود طالقاني- تهران شركت سهامي انتشار

12- تفسير نمونه- ناصر مكارم شيرازي- نشر تهران - دارالكتب الاسلاميه

13- تفسير نور- محسن قرائتي- ناشر: مركز فرهنگي درسهاي قرآن- چاپخانه بزرگ قرآن كريم

14كشف الحقايق عن نكت الآيات والدقايق- محمد كريم الطوي الحسين الموسوي نشر تهران

15- روح الجنان وروض الجنانفي تفسير القرآن- ابوالفتوح رازي (حسين بن علي بن محمد الخزاعي نيشابوري)- بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي

16- الدرالمنثور(وبها مشهاالقرآن الكريم مع تفسير ابن العباس)جلال الدين سيوطي- مطبعه الفتح- جده- ناشر دارالمعرفه

17- في ظلال القرآن - سيد قطب - دارالشروق- قاهره

18- بحارالانوار- محمد تقي مجلسي- مؤسسه الوفاءبيروت- لبنان- انتشار1404

19- دائره المعارف قرآن كريم ج1- مركز فرهنگ معارف قرآن - ناشر مؤسسه بوستان كتاب قم

20- معارف قرآن(7)- اخلاق قرآن- محمد تقي مصباح يزدي- نگارش: محمد حسين اسكندري- انتشارات مؤسسه امام خميني

21- پيام قرآن - اخلاق قرآن- ناصر مكارم شيرازي- ناشر مدرسه اميرالمؤمنين

22- معراج السعاده- احمد نراقي - مؤسسه مطبوعاتي علي اكبر علمي - تهران

23- سيماي صابران در قرآن- يوسف قرضاوي- ترجمه وتحقيق: محمد علي فشاركي - انتشارات دفتر تبليغات اسلامي آستان قدس رضوي

24- نقش ايمان در زندگي- يوسف قرضاوي- ترجمه: فرزانه غفاري،محسن ناصري-

نشر احسان

25- قرآن وروانشناسي- محمد عثمان نجاتي - ترجمه عباس عرب- نشربنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي

26 بازگشت به خويشتن يا توبه نصوح- رضوانعلي مصيبي- ناشر جامعه القرآن الكريم- چاپ افق

27مجله حديث زندگي (ويژه جوانان)سال 14- شماره3- مرداد وشهريور 1383

مقابله با افسردگي

منبع:www.iransco.org

هر كسي در طول زندگي خود افسردگي را تجربه كرده و يا خواهد كرد. انتظار مي رود كه در دوره هايي از عمر در مبارزه با مشكلات زندگي و يا حتي بدون دليل دچار غمگيني و يا ناراحتي شويد. در اين دوران احساس غمگيني مذكور شديد و طولاني مي شود طوري كه ممكن است عملكرد روزانه برايتان مشكل گردد.

نشانه هاي افسردگي عبارتند از:

ناتواني از لذت بردن _ حتي از فعاليت هايي كه معمولًا به احساس بهتري منجر مي گردد؛ احساس بي ارزشي و گناه؛ كناره گيري از مردم؛ خستگي؛ تحريك پذيري؛ بلا تصميمي؛ تمركز ضعيف, و تغيير در خواب و عادات خوردن. در بعضي موارد اين احساسها آنقدر شديد مي شود كه افكار آسيب به خود و پايان دادن به زندگي شايد تنها راه موجود به نظر برسد.چرا بعضي از مردم افسرده مي شوند؟ دلايل عمومي (بويژه براي دانشجويان) عبارتند از: فقدان روابط معني دار؛ ترك منزل (دور شدن از خانه والديني)؛ مشكلات تحصيلي؛ تعارض با والدين؛ يا نگراني در مود آينده (بعد از فراغت از تحصيل چه كاره خواهم شد؟ چه چيزي از زندگي مي خواهم؟ و غيره), اينها فقط تعدادي از عوامل هستند. ساير عوامل محيطي و زيست شيميايي نيز ممكن است در افسردگي نقش داشته باشند.

به هنگام افسردگي چه كاري بايد انجام دهيم؟

اولين مساله يادآوري اين حقيقت است كه همه مردم

در دوره يا دوره هايي از زندگي خود دچار افسردگي مي شوند. براي ارزيابي اين كه چرا دچار افسردگي شده ايد زماني را در نظر بگيريد. در بسياري از موارد احساس غمگيني واكنشي مورد انتظار و متناسب به يك فشارزا و يا موقعيت است؛ بهرحال وقتي احساس غمگيني براي مدت زماني طولاني تدارم يافت و يا در توانايي شما و در عملكردهايتان تداخل كرد, عاقلانه خواهد بود اگر در تغيير وضعيت تان بكوشيد. بعضي از كارهايي كه مي توانيد انجام دهيد اينها هستند:

-به روزهايتان ساختار دهيد. اهداف روزانه كوچكي را انتخاب كرده و سعي كنيد كه به آنها عمل كنيد.

-براي هر روز فعاليتهاي لذت بخش و شادي آور در نظر بگيريد. به خود بگوييد كه چيزي براي لذت بردن وجود دارد كه مستلزم صرف مقداري نيرو از جانب شماست.

-به ورزشهايي پر تحرك از قبيل, شنا, دو و تنيس بپردازيد.

-به اندازه كافي استراحت و خواب داشته باشيد, اما در آنها افراط نكنيد.

-از رژيم هاي غذايي متعادل استفاده كنيد. خوردن غذاهاي شور را قطع كنيد.

-به خود اجازه تجربه كردن احساسات خود را بدهيد. اگر به گريه كردن احساس نياز مي كنيد, گريه كنيد. اگر عصباني هستيد راهي مطمئن براي بيان خشم خود در مدت زماني كوتاه پيدا كنيد.

-كاغذي برداريد, چگونگي احساس و تفكر خود را يادداشت نمائيد. اين روش راهي مطمئن براي تجربه احساسات خودتان در تضاد با نگهداري آنها در درون, مي باشد.

-با هر گونه خود گويي يا پيامدهاي منفي كه ممكن است به خودتان بدهيد, مبارزه كنيد. به آنچه كه فكر مي كنيد درست, واقعي و ملموس است چنگ بزنيد و از نتيجه گيريها

و فرضيه سازي هاي شتاب زده خودداري نمائيد. به موارد منفي تمركز نكنيد.

يك تيم حمايتي از افراد خوب براي خود فراهم كنيد. شامل هر كسي كه مي تواند حمايت كننده, تشويق كننده و متعادل كننده باشد.

چگونه مي توانيم به يك فرد افسرده كمك كنم؟

مهمترين عامل در كمك به يك فرد افسرده, حمايت كننده بودن است. سرزنش شخص به خاطر افسردگي, كوشش جهت ترك سريع افسردگي توسط شخص و يا ساير روشهاي مواجهه اي مي تواند وضعيت را بدتر كند. بسيار مهم است كه به شخص فرصت دهيد تا دريابد كه نگران او هستيد و م خواهيد به او كمك كنيد و مايليد منبعي (حمايت كننده) براي او باشيد. وسعت كمك شما از گوش دادن به او تا پيشنهاد به وي براي ملاقات يك متخصص بهداشت رواني جهت دريافت كمك را شامل مي گردد.

مقابله با افسردگي

منبع:www.iransco.org

هر كسي در طول زندگي خود افسردگي را تجربه كرده و يا خواهد كرد. انتظار مي رود كه در دوره هايي از عمر در مبارزه با مشكلات زندگي و يا حتي بدون دليل دچار غمگيني و يا ناراحتي شويد. در اين دوران احساس غمگيني مذكور شديد و طولاني مي شود طوري كه ممكن است عملكرد روزانه برايتان مشكل گردد. نشانه هاي افسردگي عبارتند از: ناتواني از لذت بردن _ حتي از فعاليت هايي كه معمولًا به احساس بهتري منجر مي گردد؛ احساس بي ارزشي و گناه؛ كناره گيري از مردم؛ خستگي؛ تحريك پذيري؛ بلا تصميمي؛ تمركز ضعيف, و تغيير در خواب و عادات خوردن. در بعضي موارد اين احساسها آنقدر شديد مي شود كه افكار آسيب به خود و پايان

دادن به زندگي شايد تنها راه موجود به نظر برسد.چرا بعضي از مردم افسرده مي شوند؟ دلايل عمومي (بويژه براي دانشجويان) عبارتند از: فقدان روابط معني دار؛ ترك منزل (دور شدن از خانه والديني)؛ مشكلات تحصيلي؛ تعارض با والدين؛ يا نگراني در مود آينده (بعد از فراغت از تحصيل چه كاره خواهم شد؟ چه چيزي از زندگي مي خواهم؟ و غيره), اينها فقط تعدادي از عوامل هستند. ساير عوامل محيطي و زيست شيميايي نيز ممكن است در افسردگي نقش داشته باشند. به هنگام افسردگي چه كاري بايد انجام دهيم؟ اولين مساله يادآوري اين حقيقت است كه همه مردم در دوره يا دوره هايي از زندگي خود دچار افسردگي مي شوند. براي ارزيابي اين كه چرا دچار افسردگي شده ايد زماني را در نظر بگيريد. در بسياري از موارد احساس غمگيني واكنشي مورد انتظار و متناسب به يك فشارزا و يا موقعيت است؛ بهرحال وقتي احساس غمگيني براي مدت زماني طولاني تدارم يافت و يا در توانايي شما و در عملكردهايتان تداخل كرد, عاقلانه خواهد بود اگر در تغيير وضعيت تان بكوشيد. بعضي از كارهايي كه مي توانيد انجام دهيد اينها هستند:

-به روزهايتان ساختار دهيد. اهداف روزانه كوچكي را انتخاب كرده و سعي كنيد كه به آنها عمل كنيد.

-براي هر روز فعاليتهاي لذت بخش و شادي آور در نظر بگيريد. به خود بگوييد كه چيزي براي لذت بردن وجود دارد كه مستلزم صرف مقداري نيرو از جانب شماست.

-به ورزشهايي پر تحرك از قبيل, شنا, دو و تنيس بپردازيد.

-به اندازه كافي استراحت و خواب داشته باشيد, اما در آنها افراط نكنيد.

-از رژيم هاي غذايي متعادل استفاده

كنيد. خوردن غذاهاي شور را قطع كنيد.

-به خود اجازه تجربه كردن احساسات خود را بدهيد. اگر به گريه كردن احساس نياز مي كنيد, گريه كنيد. اگر عصباني هستيد راهي مطمئن براي بيان خشم خود در مدت زماني كوتاه پيدا كنيد.

-كاغذي برداريد, چگونگي احساس و تفكر خود را يادداشت نمائيد. اين روش راهي مطمئن براي تجربه احساسات خودتان در تضاد با نگهداري آنها در درون, مي باشد.

-با هر گونه خود گويي يا پيامدهاي منفي كه ممكن است به خودتان بدهيد, مبارزه كنيد. به آنچه كه فكر مي كنيد درست, واقعي و ملموس است چنگ بزنيد و از نتيجه گيريها و فرضيه سازي هاي شتاب زده خودداري نمائيد. به موارد منفي تمركز نكنيد.

يك تيم حمايتي از افراد خوب براي خود فراهم كنيد. شامل هر كسي كه مي تواند حمايت كننده, تشويق كننده و متعادل كننده باشد. چگونه مي توانيم به يك فرد افسرده كمك كنم؟ مهمترين عامل در كمك به يك فرد افسرده, حمايت كننده بودن است. سرزنش شخص به خاطر افسردگي, كوشش جهت ترك سريع افسردگي توسط شخص و يا ساير روشهاي مواجهه اي مي تواند وضعيت را بدتر كند. بسيار مهم است كه به شخص فرصت دهيد تا دريابد كه نگران او هستيد و م خواهيد به او كمك كنيد و مايليد منبعي (حمايت كننده) براي او باشيد. وسعت كمك شما از گوش دادن به او تا پيشنهاد به وي براي ملاقات يك متخصص بهداشت رواني جهت دريافت كمك را شامل مي گردد.

آرامش در خانواده عمر را طولاني مي كند

منبع: www.nioc.org

تحقيقات نشان مي دهد بسياري از افرادي كه شبيه به هم هستند و حتي در يك خانواده زندگي مي

كنند طول عمري متفاوتي با يكديگر دارند و علت اصلي اين امر نيز آرامش در خانواده آنهاست.به نقل ازمهر، براساس بررسيهاي انجام شده، افراد آرام عموما از نظر جسمي در وضعيت بهتري بسر مي برند و نهايتا طول عمر بيشتري دارند.

محققان افرادي را كه از نظر روحي آرامتر بوده و در هنگام مواجهه با استرس و عصبانيت نيز از شيوه هاي متفاوت روحي مانند عبادت يا مديتيشن استفاده مي كردند با گروهي كه عصبي تر بودند و كار چنداني نيز براي كاهش شدت عصبانيت خود نمي كردند، مقايسه كردند.نتايج تحقيقات نشان داد مدت و شدت استرس گروه اول كمتر بود، به همين دليل تاثير منفي كمتري بر عملكرد سيستمها و هورمونهاي گوناگون بدن مي گذاشت. گروه اول معمولا داراي فشار خون طبيعي، حافظه قوي تر و فكر آرامتر بوده و همچنين با داشتن بدني سالمتر و سيستم دفاعي قويتر داراي عمر طولاني تري نيز هستند. افراد آرام حتي در صورت بروز بيماري نيز با قدرت بيشتر بر آن غالب شده و مدت زمان درمان در آنها كمتر است و نهايتا كيفيت زندگي در اين گروه بالاتر است.

آرامش در خانواده عمر را طولاني مي كند

منبع: www.nioc.org

تحقيقات نشان مي دهد بسياري از افرادي كه شبيه به هم هستند و حتي در يك خانواده زندگي مي كنند طول عمري متفاوتي با يكديگر دارند و علت اصلي اين امر نيز آرامش در خانواده آنهاست.به نقل ازمهر، براساس بررسيهاي انجام شده، افراد آرام عموما از نظر جسمي در وضعيت بهتري بسر مي برند و نهايتا طول عمر بيشتري دارند.

محققان افرادي را كه از نظر روحي آرامتر

بوده و در هنگام مواجهه با استرس و عصبانيت نيز از شيوه هاي متفاوت روحي مانند عبادت يا مديتيشن استفاده مي كردند با گروهي كه عصبي تر بودند و كار چنداني نيز براي كاهش شدت عصبانيت خود نمي كردند، مقايسه كردند.نتايج تحقيقات نشان داد مدت و شدت استرس گروه اول كمتر بود، به همين دليل تاثير منفي كمتري بر عملكرد سيستمها و هورمونهاي گوناگون بدن مي گذاشت. گروه اول معمولا داراي فشار خون طبيعي، حافظه قوي تر و فكر آرامتر بوده و همچنين با داشتن بدني سالمتر و سيستم دفاعي قويتر داراي عمر طولاني تري نيز هستند. افراد آرام حتي در صورت بروز بيماري نيز با قدرت بيشتر بر آن غالب شده و مدت زمان درمان در آنها كمتر است و نهايتا كيفيت زندگي در اين گروه بالاتر است.

چند شغله بودن موجب افزايش استرس مي شود

منبع:www.nioc.org

بررسي ها نشان مي دهد، افرادي كه به دلايل گوناگون چندين شغل دارند از نظر رواني داراي استرس بيشتر و تمركز و كارايي كمتر در كارها هستند.به نقل ازمهر ، فرد چند شغله به دليل مشغوليت فكري زياد ، تمركز و احساس امنيت شغلي خود را از دست مي دهد و احساس مسئوليت و تعهد او نيز نسبت به افرادي كه به طور منظم چندين ساعت در روز فقط به يك كار مي پردازند ، كاهش مي يابد.

براساس اين گزارش، فردي كه يك شغل داشته باشد نسبت به افراد چند شغله استرس بسيار كمتري دارد.

علاوه بر آن استرس زياد مي تواند بر روابط بين فردي و خانوادگي فرد تاثير منفي گذاشته و فرد را خسته و نهايتا مبتلا به افسردگي كند. كارشناسان معتقدند،

نگراني از چگونگي انجام و تحقق هر يك از شغل ها موجب عوارض جسمي از جمله افزايش فشار خون و احتمال ابتلا به بيماريهاي قلبي و ضعيف شدن سيستم ايمني بدن مي شود.

چند شغله بودن موجب افزايش استرس مي شود

منبع:www.nioc.org

بررسي ها نشان مي دهد، افرادي كه به دلايل گوناگون چندين شغل دارند از نظر رواني داراي استرس بيشتر و تمركز و كارايي كمتر در كارها هستند.به نقل ازمهر ، فرد چند شغله به دليل مشغوليت فكري زياد ، تمركز و احساس امنيت شغلي خود را از دست مي دهد و احساس مسئوليت و تعهد او نيز نسبت به افرادي كه به طور منظم چندين ساعت در روز فقط به يك كار مي پردازند ، كاهش مي يابد.

براساس اين گزارش، فردي كه يك شغل داشته باشد نسبت به افراد چند شغله استرس بسيار كمتري دارد.

علاوه بر آن استرس زياد مي تواند بر روابط بين فردي و خانوادگي فرد تاثير منفي گذاشته و فرد را خسته و نهايتا مبتلا به افسردگي كند. كارشناسان معتقدند، نگراني از چگونگي انجام و تحقق هر يك از شغل ها موجب عوارض جسمي از جمله افزايش فشار خون و احتمال ابتلا به بيماريهاي قلبي و ضعيف شدن سيستم ايمني بدن مي شود.

تاثير فعاليت بدنى بر اضطراب و افسردگى

نويسنده: كيومرث كاظمى

منبع:Mayoclinic.com

هدف هاى مقابله اى كوتاه اثر داشته باشيد: ممكن است شما يك برنامه دقيق پايه ريزى شده داشته باشيد كه طبق آن بايد ساعاتى در هفته در باشگاهى محلى مشغول فعاليت باشيد. اما برنامه اى بريزيد تا به شيوه هاى مثبت با خلق هاى منفى ناخواسته، افسردگى، اضطراب و ديگر مشكلات «به سرعت»

مقابله كنيد. براى مثال، اگر امروز روز ورزش شما نيست و ناراحت يا مضطرب هستيد ?? دقيقه پياده روى شايد سريعاً به شما كمك كند تا روحيه تان بهتر شود.

دكتر ويكرز _ داگلاس مى گويد: «بكوشيد پاسخ يك خلق منفى را با فعاليت بدنى بدهيد.»

ورزش را يك تحميل ندانيد: اگر ورزش تنها يك «بايد» ديگر در زندگى شما باشد كه به وسيله آن نخواهيد كيفيت زندگى تان را بهتر كنيد، با آن مشكل پيدا خواهيد كرد. به برنامه ورزشى تان همانطور نگاه كنيد كه به جلسات درمانى و درمان ضدافسردگى، يعنى به منزله ابزارى براى درمانتان. دوباره به فعاليت بدنى بينديشيد. به آن به عنوان «كار ديگرى» كه بايد انجام دهيد اما به دليل نيازهاى زندگى تان نمى توانيد، نگاه نكنيد. در عوض از اين ديدگاه به آن نگاه كنيد كه كار مثبتى است كه شما اكنون با آن مى توانيد به اهداف خود از جمله احساسات بهتر جسمى و روانى برسيد.

بر سدها غلبه كنيد: سدهاى مشخص تان در مقابل برنامه ريختن را مشخص كنيد. مثلاً اگر خجالتى هستيد در جمع ورزش نكنيد. اگر افسردگى شما را بر آن مى دارد احساس كنيد بار سنگينى به دوش مى كشيد، انديشه حركت به سوى هدف و انجام يك فعاليت موثر بى حاصل به نظر مى رسد. موانع درونى مى توانند شما را له كنند. اما وقتى افسرده ايد بزرگ نمايى مشكل ساده ترين كار است. به جاى اين كار، راهبردى را به كار ببنديد تا بر اين موانع غلبه كنيد. اگر نمى خواهيد به يك باشگاه شلوغ برويد، شايد بتوانيد با دوچرخه به يك پارك خلوت

برويد. اگر فكر مى كنيد كه بعد از ?? دقيقه دويدن وقت تلف كرده ايد، ? دقيقه پياده روى بهتر است از دست روى دست گذاشتن و هيچ كارى نكردن. اگر ? دقيقه هم زياد به نظر مى رسد ? دقيقه پياده روى كنيد.

براى عبور از موانع آماده باشيد: ورزش هميشه آسان يا جالب نيست. خود را به اين خاطر سرزنش نكنيد. افراد افسرده به ويژه تمايل دارند تا شرمسار اشتباهاتشان باشند. به اين دام نيفتيد. دكتر ويكرز _ داگلاس مى گويد: هر گامى به سوى هدف هاتان برمى داريد به خودتان افتخار كنيد.فرصت ها وقتى به دست مى آيند كه بر موقعيت هايى كه مشكل به نظر مى رسند غلبه كنيد. اگر با خودتان مى گوييد «اشتباه كردم، بايد دوباره از نوع شروع كنم» و يا «خراب كارى كردم» اصلاً بهتر است ساكت باشيد. بدانيد كه تغيير دادن سخت است و موانع بخشى از فرآيند تغيير است. با آموختن اينكه چگونه بر موانع غلبه كنيد، خواهيد آموخت كه چگونه در طولانى مدت فعال بمانيد.

• تحمل برنامه

به راه انداختن يك برنامه ورزشى سخت است و حفظ آن سخت تر. دكتر داگلاس مى گويد: بيشتر افرادى كه برنامه ورزشى را شروع مى كنند بعد از چند ماه آن را كنار مى گذارند. براى افراد افسرده آغاز و تداوم برنامه ورزش حتى سخت تر است. يك روش براى حفظ برنامه ورزشى حل مسئله است. دكتر داگلاس مى پرسد: اگر سوار ماشينتان شديد و روشن نشد چه اتفاقى مى افتد؟ حتماً شما پس از آن فهرستى از كارهايى كه براى رفع مشكل بايد انجام دهيد تهيه مى كنيد،

مثلاً ماشين را به تعميرگاه مى بريد، با اتوبوس مى رويد يا از يك دوست كمك مى گيريد. شما دقيقاً به حل مسئله پرداخته ايد. اما اكثر مردم به فعاليت بدنى اين گونه نگاه نمى كنند. چه مى شود كه بخواهيد بدويد ولى باران ببارد؟ خيلى از مردم از پياده روى مضطرب مى شوند حتى به كارهاى جايگزين آن هم فكر نمى كنند. اغلب ما در مقابل يك مانع مى گوييم «خودشه، نمى تونم انجامش بدم، ولش كن.»

به جاى اين حرف ها، از روش حل مسئله براى موانع ورزشى خود استفاده كنيد، مثل بقيه مسائل زندگى گزينه هاتان را انتخاب كنيد، مثلاً زير باران پياده روى كنيد، به باشگاه برويد يا داخل خانه ورزش كنيد.

به گفته دكتر ويكرز _ داگلاس: بعضى از مردم فعاليت فيزيكى را ساده فرض كرده و براى آن تاثير مثبت يا منفى درنظر نمى گيرند. بعضى ها فكر مى كنند ورزش فقط نشان دهنده داشتن اراده است. اما اين يك ساده انگارى است و شايد به خطا بيفتيم. شما فقط مى توانيد اميدوار به اراده كردن باشيد. قدرت ها و مهارت هاى خود را بسنجيد و آنها را در ورزش به كار ببريد. تغييرات ساده نيستند اما برداشتن يكسرى گام هاى ساده در جهت درست خيلى موثر است. فقط مشخص كنيد كه قدم اول براى شما چه بايد باشد.

دكتر ويكرز _ داگلاس مى گويد: «من واقعاً به شركت دادن افراد در ايفاى نقشى موثر در درمانشان معتقدم و فعاليت بدنى مى تواند بخش مهمى از آن باشد.»

جفت گيرى مثبت: تجربه بدنى فعاليت فيزيكى _ تغييرات تنفس، تعريق و افزايش نبض _

مى تواند نشانه ها و علائم اضطراب يا اختلال هراس را تقليد كند. اما در مورد فعاليت فيزيكى، اين نشانه ها بدون ناراحتى هيجانى اتفاق مى افتند. به اين ترتيب ورزش مى تواند كمك كند تا همراهى نشانه هاى فيزيكى با ناراحتى از بين برود. براى افرادى كه اختلال هراس دارند، اين خود نشانه هاست كه اين افراد از آنها مى ترسند. همراه كردن يك چيز مثبت با آن نشانه ها، در عوض حمله هراس، مى تواند به شما كمك كند بياموزيد تا چگونه نشانه ها را درمان كنيد و از آنها نترسيد.

تقويت محيطى: فعاليت به شما اين فرصت را مى دهد تا استحكام محيطى يا اجتماعى را تجربه كنيد. دكتر ويكرز _ داگلاس مى گويد: «افسردگى سبب انزواى افراد مى شود و با منزوى شدن، آنها تجربه تعامل با اطرافيان و محيط شان مثل لبخند يا كلمه مهربانانه اى از يك عابر يا نور و صداى طبيعت را از دست مى دهند.»

مهارت هاى مقابله اى مثبت: انجام كارهايى سودمند براى درمان اضطراب و افسردگى يك راهبرد مقابله اى فعال و مثبت است. كوشش براى بهتر كردن روحيه با مصرف الكل بيش از حد يا پرداختن به عواقب افسردگى راهبردهاى سودمندى نيست. در عوض اينكه دست روى دست بگذاريد تا افسردگى و اضطراب خودش از بين برود، گام هاى موثر برداريد مانند افزايش فعاليت بدنى. اين كار باعث مى شود تا به توانايى خود در درمان نشانه هايتان اعتماد پيدا كنيد.

به نظر مى رسد فعاليت فيزيكى به همراه فقط يك فاكتور بيولوژيكى يا روانشناختى مسئول بهبودى افسردگى يا اضطراب نباشد. به مانند اختلالات روانى كه

علل مختلف و زيادى دارند، فعاليت فيزيكى هم از طرق مختلف كارساز است. به گفته دكتر ويكرز _ داگلاس شواهد زيادى نشان مى دهند ورزش براى بهبودى هيجانى مهم است و در كاهش نشانه هاى افسردگى كمك كننده است. درست است كه درباره چگونگى تاثير فعاليت بر روحيه چيزهاى كمى مى دانيم. ولى دليلى وجود ندارد كه صبر كنيم تا تاثيرات مستقيم، غيرمستقيم و تعاملى فعاليت فيزيكى بر سلامت روانى به طور كامل كشف شود. شما مى توانيد از هم اكنون از مزاياى فعاليت فيزيكى بهره ببريد.

غلبه بر سستى ناشى از افسردگى: البته دانستن اينكه چيزى براى شما خوب است، انجام آن را براى شما آسان تر نمى سازد. اغلب مردم يا اصلاً به فعاليت فيزيكى منظم نمى پردازند يا اين فعاليت خيلى كوتاه مدت است. افسردگى و اضطراب مى تواند فعاليت را سخت تر هم بكند.

ممكن است شما زمان كافى براى ظرف شستن، دوش گرفتن، يا رفتن به سر كار نداشته باشيد، چطور علاوه بر اين همه كار به فعاليت بدنى هم برسيد؟غلبه بر اين سستى گاه كمى سخت است. مشكل ديگر پايبند بودن به برنامه ورزشى است. هدف هاى واقع گرايانه پى ريزى كنيد، برخى مشكلات را حل كنيد و اين را درك كنيد كه فعاليت هميشه نمى تواند جالب يا آسان باشد تا به شما كمك كند.

با پزشكان صحبت كنيد: چون بعضى از حرفه هاى مرتبط با بهداشت روانى فعاليت را بخشى از برنامه درمانى خود نمى دانند، با پزشك يا درمانگرتان جهت راهنمايى و مشاوره صحبت كنيد. مشتركاً برنامه فعاليت بدنى و اينكه چطور آن با راهبرد درمانى شما جور درمى

آيد را ارزيابى كنيد. مشخص كنيد از چه چيزى لذت مى بريد و چه نوع ورزشى يا فعاليتى را بيشتر و يا كمتر دوست داريد انجام بدهيد و نيز كجا، كى و چگونگى آن را تعيين كنيد. براى مثال، دوست داريد عصرها باغبانى كنيد، يا پيش از غروب آفتاب بدويد، پياده روى مختصرى از بين درختان بكنيد يا بعد از مدرسه فرزندتان با او بسكتبال بازى كنيد.

اهداف منطقى در نظر بگيريد: قرار نيست كه حتماً روزى يك ساعت پياده روى كنيد. حتى يك پياده روى ?? دقيقه اى هم كمك مى كند تا خلق شما افزايش يابد و شما را در يك محيط مثبت تر قرار مى دهد و افكارتان را دوباره متمركز مى سازد _ حتى به طور موقت _ و شما را از الگوهاى منفى انتقاد از خود رها مى كند. برنامه خود را مطابق نيازها و توانايى هايتان بچينيد.

برنامه تان را تجزيه كنيد: خوب است كه اصولاً يك راهبرد ورزشى براى خود داشته باشيد اما تمركز بر برنامه كامل يا ايده آل به جاى يك برنامه واقع بينانه مى تواند تلاش هاى شما را خراب كند. ايده آل و از آخر شروع نكنيد و واقع گرايانه و رو به جلو حركت كنيد. برنامه خود را به اجزاى كوچكتر تقسيم كنيد. اگر نمى توانيد ?? دقيقه پياده روى كنيد، چقدر مى توانيد؟ ?? دقيقه؟ ? دقيقه؟ از كمترين حد شروع كنيد و بنا را بر آن بگذاريد. دكتر داگلاس يادآور مى شود: «براى بسيارى از ما، فقط پوشيدن كفش و به بيرون رفتن بزرگترين تلاش است. اين مشكل ترين بخش است. همين كه

حركت كنيم ديگر تداوم حركت راحت تر است. بنابراين انرژى خود را به جاى به پايان رساندن كارى روى شروع كار متمركز كنيد.»

تاثير فعاليت بدنى بر اضطراب و افسردگى

نويسنده: كيومرث كاظمى

منبع:Mayoclinic.com

هدف هاى مقابله اى كوتاه اثر داشته باشيد: ممكن است شما يك برنامه دقيق پايه ريزى شده داشته باشيد كه طبق آن بايد ساعاتى در هفته در باشگاهى محلى مشغول فعاليت باشيد. اما برنامه اى بريزيد تا به شيوه هاى مثبت با خلق هاى منفى ناخواسته، افسردگى، اضطراب و ديگر مشكلات «به سرعت» مقابله كنيد. براى مثال، اگر امروز روز ورزش شما نيست و ناراحت يا مضطرب هستيد ?? دقيقه پياده روى شايد سريعاً به شما كمك كند تا روحيه تان بهتر شود.

دكتر ويكرز _ داگلاس مى گويد: «بكوشيد پاسخ يك خلق منفى را با فعاليت بدنى بدهيد.»

ورزش را يك تحميل ندانيد: اگر ورزش تنها يك «بايد» ديگر در زندگى شما باشد كه به وسيله آن نخواهيد كيفيت زندگى تان را بهتر كنيد، با آن مشكل پيدا خواهيد كرد. به برنامه ورزشى تان همانطور نگاه كنيد كه به جلسات درمانى و درمان ضدافسردگى، يعنى به منزله ابزارى براى درمانتان. دوباره به فعاليت بدنى بينديشيد. به آن به عنوان «كار ديگرى» كه بايد انجام دهيد اما به دليل نيازهاى زندگى تان نمى توانيد، نگاه نكنيد. در عوض از اين ديدگاه به آن نگاه كنيد كه كار مثبتى است كه شما اكنون با آن مى توانيد به اهداف خود از جمله احساسات بهتر جسمى و روانى برسيد.

بر سدها غلبه كنيد: سدهاى مشخص تان در مقابل برنامه ريختن را مشخص كنيد. مثلاً اگر خجالتى هستيد در

جمع ورزش نكنيد. اگر افسردگى شما را بر آن مى دارد احساس كنيد بار سنگينى به دوش مى كشيد، انديشه حركت به سوى هدف و انجام يك فعاليت موثر بى حاصل به نظر مى رسد. موانع درونى مى توانند شما را له كنند. اما وقتى افسرده ايد بزرگ نمايى مشكل ساده ترين كار است. به جاى اين كار، راهبردى را به كار ببنديد تا بر اين موانع غلبه كنيد. اگر نمى خواهيد به يك باشگاه شلوغ برويد، شايد بتوانيد با دوچرخه به يك پارك خلوت برويد. اگر فكر مى كنيد كه بعد از ?? دقيقه دويدن وقت تلف كرده ايد، ? دقيقه پياده روى بهتر است از دست روى دست گذاشتن و هيچ كارى نكردن. اگر ? دقيقه هم زياد به نظر مى رسد ? دقيقه پياده روى كنيد.

براى عبور از موانع آماده باشيد: ورزش هميشه آسان يا جالب نيست. خود را به اين خاطر سرزنش نكنيد. افراد افسرده به ويژه تمايل دارند تا شرمسار اشتباهاتشان باشند. به اين دام نيفتيد. دكتر ويكرز _ داگلاس مى گويد: هر گامى به سوى هدف هاتان برمى داريد به خودتان افتخار كنيد.فرصت ها وقتى به دست مى آيند كه بر موقعيت هايى كه مشكل به نظر مى رسند غلبه كنيد. اگر با خودتان مى گوييد «اشتباه كردم، بايد دوباره از نوع شروع كنم» و يا «خراب كارى كردم» اصلاً بهتر است ساكت باشيد. بدانيد كه تغيير دادن سخت است و موانع بخشى از فرآيند تغيير است. با آموختن اينكه چگونه بر موانع غلبه كنيد، خواهيد آموخت كه چگونه در طولانى مدت فعال بمانيد. • تحمل برنامه به راه

انداختن يك برنامه ورزشى سخت است و حفظ آن سخت تر. دكتر داگلاس مى گويد: بيشتر افرادى كه برنامه ورزشى را شروع مى كنند بعد از چند ماه آن را كنار مى گذارند. براى افراد افسرده آغاز و تداوم برنامه ورزش حتى سخت تر است. يك روش براى حفظ برنامه ورزشى حل مسئله است. دكتر داگلاس مى پرسد: اگر سوار ماشينتان شديد و روشن نشد چه اتفاقى مى افتد؟ حتماً شما پس از آن فهرستى از كارهايى كه براى رفع مشكل بايد انجام دهيد تهيه مى كنيد، مثلاً ماشين را به تعميرگاه مى بريد، با اتوبوس مى رويد يا از يك دوست كمك مى گيريد. شما دقيقاً به حل مسئله پرداخته ايد. اما اكثر مردم به فعاليت بدنى اين گونه نگاه نمى كنند. چه مى شود كه بخواهيد بدويد ولى باران ببارد؟ خيلى از مردم از پياده روى مضطرب مى شوند حتى به كارهاى جايگزين آن هم فكر نمى كنند. اغلب ما در مقابل يك مانع مى گوييم «خودشه، نمى تونم انجامش بدم، ولش كن.»

به جاى اين حرف ها، از روش حل مسئله براى موانع ورزشى خود استفاده كنيد، مثل بقيه مسائل زندگى گزينه هاتان را انتخاب كنيد، مثلاً زير باران پياده روى كنيد، به باشگاه برويد يا داخل خانه ورزش كنيد.

به گفته دكتر ويكرز _ داگلاس: بعضى از مردم فعاليت فيزيكى را ساده فرض كرده و براى آن تاثير مثبت يا منفى درنظر نمى گيرند. بعضى ها فكر مى كنند ورزش فقط نشان دهنده داشتن اراده است. اما اين يك ساده انگارى است و شايد به خطا بيفتيم. شما فقط مى توانيد اميدوار به

اراده كردن باشيد. قدرت ها و مهارت هاى خود را بسنجيد و آنها را در ورزش به كار ببريد. تغييرات ساده نيستند اما برداشتن يكسرى گام هاى ساده در جهت درست خيلى موثر است. فقط مشخص كنيد كه قدم اول براى شما چه بايد باشد.

دكتر ويكرز _ داگلاس مى گويد: «من واقعاً به شركت دادن افراد در ايفاى نقشى موثر در درمانشان معتقدم و فعاليت بدنى مى تواند بخش مهمى از آن باشد.»

جفت گيرى مثبت: تجربه بدنى فعاليت فيزيكى _ تغييرات تنفس، تعريق و افزايش نبض _ مى تواند نشانه ها و علائم اضطراب يا اختلال هراس را تقليد كند. اما در مورد فعاليت فيزيكى، اين نشانه ها بدون ناراحتى هيجانى اتفاق مى افتند. به اين ترتيب ورزش مى تواند كمك كند تا همراهى نشانه هاى فيزيكى با ناراحتى از بين برود. براى افرادى كه اختلال هراس دارند، اين خود نشانه هاست كه اين افراد از آنها مى ترسند. همراه كردن يك چيز مثبت با آن نشانه ها، در عوض حمله هراس، مى تواند به شما كمك كند بياموزيد تا چگونه نشانه ها را درمان كنيد و از آنها نترسيد.

تقويت محيطى: فعاليت به شما اين فرصت را مى دهد تا استحكام محيطى يا اجتماعى را تجربه كنيد. دكتر ويكرز _ داگلاس مى گويد: «افسردگى سبب انزواى افراد مى شود و با منزوى شدن، آنها تجربه تعامل با اطرافيان و محيط شان مثل لبخند يا كلمه مهربانانه اى از يك عابر يا نور و صداى طبيعت را از دست مى دهند.»

مهارت هاى مقابله اى مثبت: انجام كارهايى سودمند براى درمان اضطراب و افسردگى يك راهبرد مقابله

اى فعال و مثبت است. كوشش براى بهتر كردن روحيه با مصرف الكل بيش از حد يا پرداختن به عواقب افسردگى راهبردهاى سودمندى نيست. در عوض اينكه دست روى دست بگذاريد تا افسردگى و اضطراب خودش از بين برود، گام هاى موثر برداريد مانند افزايش فعاليت بدنى. اين كار باعث مى شود تا به توانايى خود در درمان نشانه هايتان اعتماد پيدا كنيد.

به نظر مى رسد فعاليت فيزيكى به همراه فقط يك فاكتور بيولوژيكى يا روانشناختى مسئول بهبودى افسردگى يا اضطراب نباشد. به مانند اختلالات روانى كه علل مختلف و زيادى دارند، فعاليت فيزيكى هم از طرق مختلف كارساز است. به گفته دكتر ويكرز _ داگلاس شواهد زيادى نشان مى دهند ورزش براى بهبودى هيجانى مهم است و در كاهش نشانه هاى افسردگى كمك كننده است. درست است كه درباره چگونگى تاثير فعاليت بر روحيه چيزهاى كمى مى دانيم. ولى دليلى وجود ندارد كه صبر كنيم تا تاثيرات مستقيم، غيرمستقيم و تعاملى فعاليت فيزيكى بر سلامت روانى به طور كامل كشف شود. شما مى توانيد از هم اكنون از مزاياى فعاليت فيزيكى بهره ببريد.

غلبه بر سستى ناشى از افسردگى: البته دانستن اينكه چيزى براى شما خوب است، انجام آن را براى شما آسان تر نمى سازد. اغلب مردم يا اصلاً به فعاليت فيزيكى منظم نمى پردازند يا اين فعاليت خيلى كوتاه مدت است. افسردگى و اضطراب مى تواند فعاليت را سخت تر هم بكند.

ممكن است شما زمان كافى براى ظرف شستن، دوش گرفتن، يا رفتن به سر كار نداشته باشيد، چطور علاوه بر اين همه كار به فعاليت بدنى هم برسيد؟غلبه بر اين سستى گاه

كمى سخت است. مشكل ديگر پايبند بودن به برنامه ورزشى است. هدف هاى واقع گرايانه پى ريزى كنيد، برخى مشكلات را حل كنيد و اين را درك كنيد كه فعاليت هميشه نمى تواند جالب يا آسان باشد تا به شما كمك كند.

با پزشكان صحبت كنيد: چون بعضى از حرفه هاى مرتبط با بهداشت روانى فعاليت را بخشى از برنامه درمانى خود نمى دانند، با پزشك يا درمانگرتان جهت راهنمايى و مشاوره صحبت كنيد. مشتركاً برنامه فعاليت بدنى و اينكه چطور آن با راهبرد درمانى شما جور درمى آيد را ارزيابى كنيد. مشخص كنيد از چه چيزى لذت مى بريد و چه نوع ورزشى يا فعاليتى را بيشتر و يا كمتر دوست داريد انجام بدهيد و نيز كجا، كى و چگونگى آن را تعيين كنيد. براى مثال، دوست داريد عصرها باغبانى كنيد، يا پيش از غروب آفتاب بدويد، پياده روى مختصرى از بين درختان بكنيد يا بعد از مدرسه فرزندتان با او بسكتبال بازى كنيد.

اهداف منطقى در نظر بگيريد: قرار نيست كه حتماً روزى يك ساعت پياده روى كنيد. حتى يك پياده روى ?? دقيقه اى هم كمك مى كند تا خلق شما افزايش يابد و شما را در يك محيط مثبت تر قرار مى دهد و افكارتان را دوباره متمركز مى سازد _ حتى به طور موقت _ و شما را از الگوهاى منفى انتقاد از خود رها مى كند. برنامه خود را مطابق نيازها و توانايى هايتان بچينيد.

برنامه تان را تجزيه كنيد: خوب است كه اصولاً يك راهبرد ورزشى براى خود داشته باشيد اما تمركز بر برنامه كامل يا ايده آل به جاى يك

برنامه واقع بينانه مى تواند تلاش هاى شما را خراب كند. ايده آل و از آخر شروع نكنيد و واقع گرايانه و رو به جلو حركت كنيد. برنامه خود را به اجزاى كوچكتر تقسيم كنيد. اگر نمى توانيد ?? دقيقه پياده روى كنيد، چقدر مى توانيد؟ ?? دقيقه؟ ? دقيقه؟ از كمترين حد شروع كنيد و بنا را بر آن بگذاريد. دكتر داگلاس يادآور مى شود: «براى بسيارى از ما، فقط پوشيدن كفش و به بيرون رفتن بزرگترين تلاش است. اين مشكل ترين بخش است. همين كه حركت كنيم ديگر تداوم حركت راحت تر است. بنابراين انرژى خود را به جاى به پايان رساندن كارى روى شروع كار متمركز كنيد.»

بيش فعالي شايعترين اختلال روانپزشكي در كودكان است

منبع:پزشكان بدون مرز

دبير انجمن روان پزشك__ي كودك و نوجوان ايران گفت مطالعات نشان مي دهد كه، اختلال نقص توجه يا بيش فعال___ي (?(ADHD?و كم تمركزي يكي از شايعترين اختلالات روانپزشك___ي در ك___ودكان است. دكت_____ر "مهدي ته__ران___ي دوست" فوق تخصص روان پزشك___ي كودك و نوجوان در حاشيه برپايي سمينار رويكرد شناختي در روان پزشكي ك___ودك و نوجوان در گفت و گوي اختصاصي با خبرنگار گروه علم____ي ايرنا با بيان اين مطلب افزود: اين اختلال رواني تا چهار برابر در پس___رها شايع تر است. وي افزود : رفتارهاي مقابله جويانه در دخترها كمتر از پسران است و به عبارتي علامت عمده اين بيماري در دختران حواسپرتي است در صورتي كه پسرها بيشتر به علت "بيش فعالي" به كلينيك ها ارجاع مي شوند. دبير علمي سمينار رويكرد شناختي روانپزشكي كودك و نوجوان يادآور شد:

آنچه در بيش فعالي مورد توجه است ،پرتحركي و بي قراري كودك است به

گونه اي كه اين بيش فعالي باعث مزاحمت براي ديگران مي شود. وي گفت: ك____ودكان مبتلا به اين اختلال با وجود اينكه از ه___وش خوبي برخوردار هستند در تمركز مشكل دارند و تكاليف خود را يا به سختي انجام مي دهند و يا اينكه مدت زمان زيادي را صرف آن مي كنند.

دكتر تهراني دوست با اشاره به اينكه ميزان دقت اين كودكان پايين است افزود:كودكاني كه دچار اختلال بيش فعالي يا ? ADHD?هستند در مدرسه معمولا براي همسالان و معلمان خود مشكل آفرين هستند.فوق تخصص روان پزشكي كودك و نوجوان يادآورشد: بيش فعالي حدود ? ??تا?? ? درصد كودكان در سنين مدرسه را در برمي گيرد اما شدت آن در كودكان مختلف متفاوت است. وي با بيان اينكه بيش فعالي،جمعيت زيادي از كودكان و حتي نوجوانان را در برمي گيرد تصريح كرد: اين اختلال در حال حاضر يك مساله مهم بهداشت رواني جامعه محسوب مي شود. فوق تخصص روانپزشكي كودك و نوجوان اضافه كرد: اين بيماري با زندگي كودك در خانواده ،مدرسه و اجتماع تداخل مي كند به طوريكه ناتواني هاي كودك مي تواند حتي تا سنين بلوغ تداوم يابد. وي با بيان اينكه بيشتر كودكان مبتلا به بيش فعالي نشانه هاي رفتار پرخاشگري و نافرماني را از خود نشان مي دهند افزود:اهميت درمان كودكان مبتلا به اين اختلال با بالاتر بودن خطر بزهكاري در اين كودكان بارزتر مي شود. وي اضافه كرد:درمان دارويي در كنار آموزش ،مشاوره هاي روانشناسي و آگاهي رساندن به والدين بهترين و موثرترين راهكار درماني كودكان مبتلا به اختلال رواني بيش فعالي يا عدم تمركز است.

دكتر تهراني دوست يادآور شد:كودكان مبتلا به اختلال بيش فعالي از صبر و تحمل كمي برخوردار هستند و به

همين دليل در امتحانات تحمل پاسخ دادن به سوالات را ندارند و دچار افت تحصيلي مي شوند. وي گفت:در مدرسه كودكان مبتلا به اين اختلال قادر به انجام تكاليف نبوده و نيازمند توجه بيشتري از سوي معلمان و والدين مي باشند. دبير انجمن روانپزشكي كودكان و نوجوانان اظهار داشت:تشخيص بيش فعالي يك تشخيص باليني است و مصاحبه با والدين اولين قدم در فرايند ارزيابي اين بيماري است. وي افزود:بسياري از والدين كه كودكان آنها مبتلا به اختلال بيش فعالي هستند با در نظر گرفتن اينكه عدم توجه و تمركز كودك و فعاليت زياد آنها ناشي از شيطنت كودكانه است و نيازي به درمان ندارد،از مشاروه با روانپزشك خودداري مي كنند. وي افزود:اين درحالي است كه اگر اين اختلال مورد توجه قرار نگيرد و در جهت درمان كودكان مبتلا به اين اختلال توجهي نشود مشكلات تحصيلي و اجتماعي براي آنها به وجود خواهد آمد.

بيش فعالي شايعترين اختلال روانپزشكي در كودكان است

منبع:پزشكان بدون مرز

دبير انجمن روان پزشك__ي كودك و نوجوان ايران گفت مطالعات نشان مي دهد كه، اختلال نقص توجه يا بيش فعال___ي (?(ADHD?و كم تمركزي يكي از شايعترين اختلالات روانپزشك___ي در ك___ودكان است. دكت_____ر "مهدي ته__ران___ي دوست" فوق تخصص روان پزشك___ي كودك و نوجوان در حاشيه برپايي سمينار رويكرد شناختي در روان پزشكي ك___ودك و نوجوان در گفت و گوي اختصاصي با خبرنگار گروه علم____ي ايرنا با بيان اين مطلب افزود: اين اختلال رواني تا چهار برابر در پس___رها شايع تر است. وي افزود : رفتارهاي مقابله جويانه در دخترها كمتر از پسران است و به عبارتي علامت عمده اين بيماري در دختران حواسپرتي است در صورتي

كه پسرها بيشتر به علت "بيش فعالي" به كلينيك ها ارجاع مي شوند. دبير علمي سمينار رويكرد شناختي روانپزشكي كودك و نوجوان يادآور شد:

آنچه در بيش فعالي مورد توجه است ،پرتحركي و بي قراري كودك است به گونه اي كه اين بيش فعالي باعث مزاحمت براي ديگران مي شود. وي گفت: ك____ودكان مبتلا به اين اختلال با وجود اينكه از ه___وش خوبي برخوردار هستند در تمركز مشكل دارند و تكاليف خود را يا به سختي انجام مي دهند و يا اينكه مدت زمان زيادي را صرف آن مي كنند.

دكتر تهراني دوست با اشاره به اينكه ميزان دقت اين كودكان پايين است افزود:كودكاني كه دچار اختلال بيش فعالي يا ? ADHD?هستند در مدرسه معمولا براي همسالان و معلمان خود مشكل آفرين هستند.فوق تخصص روان پزشكي كودك و نوجوان يادآورشد: بيش فعالي حدود ? ??تا?? ? درصد كودكان در سنين مدرسه را در برمي گيرد اما شدت آن در كودكان مختلف متفاوت است. وي با بيان اينكه بيش فعالي،جمعيت زيادي از كودكان و حتي نوجوانان را در برمي گيرد تصريح كرد: اين اختلال در حال حاضر يك مساله مهم بهداشت رواني جامعه محسوب مي شود. فوق تخصص روانپزشكي كودك و نوجوان اضافه كرد: اين بيماري با زندگي كودك در خانواده ،مدرسه و اجتماع تداخل مي كند به طوريكه ناتواني هاي كودك مي تواند حتي تا سنين بلوغ تداوم يابد. وي با بيان اينكه بيشتر كودكان مبتلا به بيش فعالي نشانه هاي رفتار پرخاشگري و نافرماني را از خود نشان مي دهند افزود:اهميت درمان كودكان مبتلا به اين اختلال با بالاتر بودن خطر بزهكاري در اين كودكان بارزتر مي شود. وي اضافه كرد:درمان دارويي در كنار آموزش ،مشاوره هاي روانشناسي و آگاهي رساندن

به والدين بهترين و موثرترين راهكار درماني كودكان مبتلا به اختلال رواني بيش فعالي يا عدم تمركز است.

دكتر تهراني دوست يادآور شد:كودكان مبتلا به اختلال بيش فعالي از صبر و تحمل كمي برخوردار هستند و به همين دليل در امتحانات تحمل پاسخ دادن به سوالات را ندارند و دچار افت تحصيلي مي شوند. وي گفت:در مدرسه كودكان مبتلا به اين اختلال قادر به انجام تكاليف نبوده و نيازمند توجه بيشتري از سوي معلمان و والدين مي باشند. دبير انجمن روانپزشكي كودكان و نوجوانان اظهار داشت:تشخيص بيش فعالي يك تشخيص باليني است و مصاحبه با والدين اولين قدم در فرايند ارزيابي اين بيماري است. وي افزود:بسياري از والدين كه كودكان آنها مبتلا به اختلال بيش فعالي هستند با در نظر گرفتن اينكه عدم توجه و تمركز كودك و فعاليت زياد آنها ناشي از شيطنت كودكانه است و نيازي به درمان ندارد،از مشاروه با روانپزشك خودداري مي كنند. وي افزود:اين درحالي است كه اگر اين اختلال مورد توجه قرار نگيرد و در جهت درمان كودكان مبتلا به اين اختلال توجهي نشود مشكلات تحصيلي و اجتماعي براي آنها به وجود خواهد آمد.

ده گام در برقراري سلامت روح

منبع:نشريه United Food and Commercial Workers

همانطور كه تمرينات ورزشي مي تواند سلامت جسمي شما را تأمين كند، اتخاذ برخي حالات و حركات زير نيز مي تواند سلامت روحي شما را فراهم نمايد.از ارتباطات مسموم كه در شما احساس ناراحتي، عصبانيت يا ناامني مي كنداجتناب كنيد.ممكن است سخت به نظر آيد اما ارتباط خويش را با كساني كه براي شما افسردگي به ارمغان مي آورند به حداقل برسانيد؛ كسانيكه اكثراً محبتهاي دريافتي را بدون پاسخ مي گذارند و

يا كسانيكه دائماً از شما انتقاد مي كنند. همانطور كه تمرينات ورزشي مي تواند سلامت جسمي شما را تأمين كند، اتخاذ برخي حالات و حركات زير نيز مي تواند سلامت روحي شما را فراهم نمايد:

1- خود را بشناسيد

امروزه پيشنهاد سقراط كه در قرن پنجم قبل از ميلاد در آتن مبني بر «خودشناسي» ارائه شد به قوت خود پابرجاست. اهداف، احساسات و محدوديتهاي خويش را بشناسيد و با آرامش با آنها برخورد نماييد. خواه از طريق مطالعه ، خواه از طريق انديشيدن و تفكر،سعي كنيد بعضي راهها ئي كه باعث شناخت شما از خودتان و اينكه چه چيز هائي شما را خوشحال مي كند ،پيدا كنيد. چنانچه به اين توصيه عمل نماييد، بهتر قادر به كنترل زندگي و مشكلات پيش روي خود خواهيد بود.

2- به خودتان ارزش بدهيد و به خود اعتماد داشته باشيد

ممكن است سخت به نظر برسد اماسعي كنيد رفتارتان گوياي اين باشد كه از خودتان مواظبت مي كنيد. حتي اگر هميشه احساس عدم اطمينان مي كنيد، برخورد و رفتار مثبت را به دنياي اطراف هديه دهيد. برخورد مردم با شما متأثر از رفتار و پوشش شما ست. بنابراين خود ارزشي و خود اعتمادي را به نمايش بگذاريد تا احترام را براي شما به ارمغان آورد.

3- بيش از حد توانتان كار نكنيد

همه ما با سخت كوشي، خواهان تأمين امنيت و رفاه خانواده مان هستيم. اما مهم اين است كه تعادل را در زندگي حفظ كنيم. معمولاً آنچه از نظر مالي دنبال مي كنيم، با آنچه كه تحقق مي يابد يكسان نيست. اگر براي شما تأمين معاش مهمتر از صرف وقت با عزيزان يا لذت

بردن از زندگي است، بهتر است در تعيين اولويتها بازنگري كنيد. سعي كنيد برقراري تعادل را از كسي كه بين زندگي شغلي و خانوادگي اش اين توازن را ايجاد كرده بياموزيد يا اينكه با خانواده يا دوستانتان راجع به تأثيرات شغليتان بر روي آنها صحبت كنيد.

4- از افراد منفي دوري كنيد

از ارتباطات مسموم كه در شما احساس ناراحتي، عصبانيت يا ناامني مي كنداجتناب كنيد.ممكن است سخت به نظر آيد اما ارتباط خويش را با كساني كه براي شما افسردگي به ارمغان مي آورند به حداقل برسانيد؛ كسانيكه اكثراً محبتهاي دريافتي را بدون پاسخ مي گذارند و يا كسانيكه دائماً از شما انتقاد مي كنند. صداقت سخنان چنين افرادي را مورد ارزيابي قرار دهيدتا ببينيد كه ميزان حقايق موجود در سخنانشان تا چه حد براساس ارتباطي مثبت و خوش بينانه است. اگركساني شما را تحت فشار رواني قرار مي دهند صريحاً از آنها بخواهيد شما را رها نمايند.

5- مثبت فكر كنيد

سعي كنيد از حداكثر توانائيهايتان استفاده كنيد و به قدرت خويش اتكاء كنيد. علايق شخصيتان را با مطالعه و گذراندن كلاس ها توسعه دهيد. علايق جديد را امتحان كنيد و شكستهايتان را به كار گيريد. همه ما بخشي از اوقاتمان را از دست داده ايم اما افراد موفق از شكستهايشان درسها آموخته اند و مغلوب شكستشان نشده اند. اگر شما تواناييهايتان را به خوبي توسعه دهيد و نقش مثبتي داشته باشيد واقعاً قادر به تغيير موقعيتهاي منفي به موقعيتهاي مثبت خواهيد بود.

6- ورزش، ورزش، ورزش

يك رژيم غذايي مناسب و قدري فعاليت بدني روزانه، اعم از اينكه پياده روي آرام باشد يا كار بيرون، فشار و اضطراب

را تخفيف مي دهد و روحيه را شاداب نگه مي دارد.

ورزش وتمرينات بدني، افراد را از احساس برتري طلبي رهائي مي دهد و توانائيهاي سركوب شده ذهن(روح) را ترقي مي دهد(كه همين امر منجر به جلوگيري از افسردگي مي شود). براي اشخاص متفاوت، ورزشهاي مناسب آنها وجود دارد. تمرينات كششي و يوگا براي تخفيف فشار بسيار مناسبند. بعضي تمرينات مي توانند به رفع عصبانيت كمك كنند. البته ورزش بيرون از منزل فوايد مضاعفي دارد؛ نور آفتاب در بهبود روحيه و تخفيف افسردگي كمك مؤثري محسوب مي شود.

7- بخشي از اوقاتتان را«تنها» بگذرانيد

لذت از جمع دوستان و تنهائي دوبخش از زندگي اند كه براي تقويت روحيه بسيار مهم اند. براي معنا بخشيدن و ايجاد شور در زندگي به ديگران كاملاً وابسته نباشيد. نبايد معنا و شور زندگيتان كاملاً مشروط به وجود ديگران باشد. علاوه بر گذراندن 20 دقيقه در حمام، گوش دادن به موسيقي يا خروج از منزل به قصد لذت بردن از طبيعت، زماني براي لذت بردن از تنهائي خويش صرف كنيد. چنانچه اين امر را سخت يافتيد ممكن است با توسل به اجتماع از مشاركت در موضوعات مهم دوري(فرار)كنيد.

8-به ديگران كمك كنيد و اجازه دهيد ديگران به شما كمك كنند

وقتي مشكلاتتان طاقت فرسا به نظر مي رسد نشان دهيد كه كمك ديگران مي تواند اضطراب و دلواپسي شما را بر طرف كند ، بنابراين مشكلاتتان را كاملاً در منظر ديگران قرار دهيد. كمك بلاعوض در مسائل اجتماعي يا كمك به دوستان نيز مي تواند به سود شما تمام شود. اگر در مقابل كمكي كه دريافت كرده ?ايد به همان ميزان به ديگران مساعدت نماييد،

دامنه مناسبي از دوستان و اقوامي را بسط داده ايد كه شريك اوقات خوش شمايند و مدد كاران زمان تنگي و سختي تان.

9- ارتباطات و مراودات

با روشي روشن و در عين حال همراه با آرامش و متانت، احساساتتان را به خانواده، دوستان و مدرسه تان بيان كنيد و با دقت كامل به جواب آنها گوش فرا دهيد. هرگز خود را تحت فشاري كه ناشي از عدم بيان احساساتتان است قرار ندهيد. چرا كه اين فشار، انفجار ناگهاني در پي خواهد داشت و ديگران بدون كوشش و تلاشي شما را خواهند شناخت . عصبانيتي را كه باعث پريشاني و دانستن نقاط ضعف شما مي شود كنترل كنيد. هرگز اجازه ندهيد ديگران ذهن شما را بخوانند.

10- موقع احتياج، كمك بطلبيد

افرادي را پيدا كنيد كه هنگام مشكلات، بتوانيد با آنها مشورت كنيد. چنانچه پس از مشورت با دوستان و خانواده، مشكلاتتان همچنان طاقت فرسا جلوه مي نمايد و احساس عدم آرامش مي كنيد، با مشاوريني صحبت كنيد كه خواهان كمك و ياري به شمايند. اگر احساس عدم امنيت، نگراني يا ناراحتي و پريشاني مي كنيد فوراً از يك مشاور متخصص كمك بطلبيد.

ده گام در برقراري سلامت روح

منبع:نشريه United Food and Commercial Workers

همانطور كه تمرينات ورزشي مي تواند سلامت جسمي شما را تأمين كند، اتخاذ برخي حالات و حركات زير نيز مي تواند سلامت روحي شما را فراهم نمايد.از ارتباطات مسموم كه در شما احساس ناراحتي، عصبانيت يا ناامني مي كنداجتناب كنيد.ممكن است سخت به نظر آيد اما ارتباط خويش را با كساني كه براي شما افسردگي به ارمغان مي آورند به حداقل برسانيد؛ كسانيكه اكثراً محبتهاي

دريافتي را بدون پاسخ مي گذارند و يا كسانيكه دائماً از شما انتقاد مي كنند. همانطور كه تمرينات ورزشي مي تواند سلامت جسمي شما را تأمين كند، اتخاذ برخي حالات و حركات زير نيز مي تواند سلامت روحي شما را فراهم نمايد: 1- خود را بشناسيد امروزه پيشنهاد سقراط كه در قرن پنجم قبل از ميلاد در آتن مبني بر «خودشناسي» ارائه شد به قوت خود پابرجاست. اهداف، احساسات و محدوديتهاي خويش را بشناسيد و با آرامش با آنها برخورد نماييد. خواه از طريق مطالعه ، خواه از طريق انديشيدن و تفكر،سعي كنيد بعضي راهها ئي كه باعث شناخت شما از خودتان و اينكه چه چيز هائي شما را خوشحال مي كند ،پيدا كنيد. چنانچه به اين توصيه عمل نماييد، بهتر قادر به كنترل زندگي و مشكلات پيش روي خود خواهيد بود. 2- به خودتان ارزش بدهيد و به خود اعتماد داشته باشيد ممكن است سخت به نظر برسد اماسعي كنيد رفتارتان گوياي اين باشد كه از خودتان مواظبت مي كنيد. حتي اگر هميشه احساس عدم اطمينان مي كنيد، برخورد و رفتار مثبت را به دنياي اطراف هديه دهيد. برخورد مردم با شما متأثر از رفتار و پوشش شما ست. بنابراين خود ارزشي و خود اعتمادي را به نمايش بگذاريد تا احترام را براي شما به ارمغان آورد. 3- بيش از حد توانتان كار نكنيد همه ما با سخت كوشي، خواهان تأمين امنيت و رفاه خانواده مان هستيم. اما مهم اين است كه تعادل را در زندگي حفظ كنيم. معمولاً آنچه از نظر مالي دنبال مي كنيم، با آنچه كه تحقق مي يابد يكسان نيست.

اگر براي شما تأمين معاش مهمتر از صرف وقت با عزيزان يا لذت بردن از زندگي است، بهتر است در تعيين اولويتها بازنگري كنيد. سعي كنيد برقراري تعادل را از كسي كه بين زندگي شغلي و خانوادگي اش اين توازن را ايجاد كرده بياموزيد يا اينكه با خانواده يا دوستانتان راجع به تأثيرات شغليتان بر روي آنها صحبت كنيد. 4- از افراد منفي دوري كنيد از ارتباطات مسموم كه در شما احساس ناراحتي، عصبانيت يا ناامني مي كنداجتناب كنيد.ممكن است سخت به نظر آيد اما ارتباط خويش را با كساني كه براي شما افسردگي به ارمغان مي آورند به حداقل برسانيد؛ كسانيكه اكثراً محبتهاي دريافتي را بدون پاسخ مي گذارند و يا كسانيكه دائماً از شما انتقاد مي كنند. صداقت سخنان چنين افرادي را مورد ارزيابي قرار دهيدتا ببينيد كه ميزان حقايق موجود در سخنانشان تا چه حد براساس ارتباطي مثبت و خوش بينانه است. اگركساني شما را تحت فشار رواني قرار مي دهند صريحاً از آنها بخواهيد شما را رها نمايند. 5- مثبت فكر كنيد سعي كنيد از حداكثر توانائيهايتان استفاده كنيد و به قدرت خويش اتكاء كنيد. علايق شخصيتان را با مطالعه و گذراندن كلاس ها توسعه دهيد. علايق جديد را امتحان كنيد و شكستهايتان را به كار گيريد. همه ما بخشي از اوقاتمان را از دست داده ايم اما افراد موفق از شكستهايشان درسها آموخته اند و مغلوب شكستشان نشده اند. اگر شما تواناييهايتان را به خوبي توسعه دهيد و نقش مثبتي داشته باشيد واقعاً قادر به تغيير موقعيتهاي منفي به موقعيتهاي مثبت خواهيد بود. 6- ورزش، ورزش، ورزش يك رژيم غذايي

مناسب و قدري فعاليت بدني روزانه، اعم از اينكه پياده روي آرام باشد يا كار بيرون، فشار و اضطراب را تخفيف مي دهد و روحيه را شاداب نگه مي دارد.

ورزش وتمرينات بدني، افراد را از احساس برتري طلبي رهائي مي دهد و توانائيهاي سركوب شده ذهن(روح) را ترقي مي دهد(كه همين امر منجر به جلوگيري از افسردگي مي شود). براي اشخاص متفاوت، ورزشهاي مناسب آنها وجود دارد. تمرينات كششي و يوگا براي تخفيف فشار بسيار مناسبند. بعضي تمرينات مي توانند به رفع عصبانيت كمك كنند. البته ورزش بيرون از منزل فوايد مضاعفي دارد؛ نور آفتاب در بهبود روحيه و تخفيف افسردگي كمك مؤثري محسوب مي شود. 7- بخشي از اوقاتتان را«تنها» بگذرانيد لذت از جمع دوستان و تنهائي دوبخش از زندگي اند كه براي تقويت روحيه بسيار مهم اند. براي معنا بخشيدن و ايجاد شور در زندگي به ديگران كاملاً وابسته نباشيد. نبايد معنا و شور زندگيتان كاملاً مشروط به وجود ديگران باشد. علاوه بر گذراندن 20 دقيقه در حمام، گوش دادن به موسيقي يا خروج از منزل به قصد لذت بردن از طبيعت، زماني براي لذت بردن از تنهائي خويش صرف كنيد. چنانچه اين امر را سخت يافتيد ممكن است با توسل به اجتماع از مشاركت در موضوعات مهم دوري(فرار)كنيد. 8-به ديگران كمك كنيد و اجازه دهيد ديگران به شما كمك كنند وقتي مشكلاتتان طاقت فرسا به نظر مي رسد نشان دهيد كه كمك ديگران مي تواند اضطراب و دلواپسي شما را بر طرف كند ، بنابراين مشكلاتتان را كاملاً در منظر ديگران قرار دهيد. كمك بلاعوض در مسائل اجتماعي يا كمك به دوستان

نيز مي تواند به سود شما تمام شود. اگر در مقابل كمكي كه دريافت كرده ?ايد به همان ميزان به ديگران مساعدت نماييد، دامنه مناسبي از دوستان و اقوامي را بسط داده ايد كه شريك اوقات خوش شمايند و مدد كاران زمان تنگي و سختي تان. 9- ارتباطات و مراودات با روشي روشن و در عين حال همراه با آرامش و متانت، احساساتتان را به خانواده، دوستان و مدرسه تان بيان كنيد و با دقت كامل به جواب آنها گوش فرا دهيد. هرگز خود را تحت فشاري كه ناشي از عدم بيان احساساتتان است قرار ندهيد. چرا كه اين فشار، انفجار ناگهاني در پي خواهد داشت و ديگران بدون كوشش و تلاشي شما را خواهند شناخت . عصبانيتي را كه باعث پريشاني و دانستن نقاط ضعف شما مي شود كنترل كنيد. هرگز اجازه ندهيد ديگران ذهن شما را بخوانند. 10- موقع احتياج، كمك بطلبيد افرادي را پيدا كنيد كه هنگام مشكلات، بتوانيد با آنها مشورت كنيد. چنانچه پس از مشورت با دوستان و خانواده، مشكلاتتان همچنان طاقت فرسا جلوه مي نمايد و احساس عدم آرامش مي كنيد، با مشاوريني صحبت كنيد كه خواهان كمك و ياري به شمايند. اگر احساس عدم امنيت، نگراني يا ناراحتي و پريشاني مي كنيد فوراً از يك مشاور متخصص كمك بطلبيد.

استرس در كودكان را جدى بگيريم

نويسنده:نازخند صبحي

منبع:تبيان

متخصصين ثابت كرده اند كه بسيارى از رفتارهاى غيرعادى كودكان در واقع واكنش نسبت به فشارهايى است كه احساس مى كنند. در كتاب فرهنگ لغت دكتر معين در مقابل واژه «استرس» معادل هاى «فشار» و «تنيدگى» و «تنش» نوشته شده است و استرس را حالتى

تعريف كرده كه ارگانيسم را عليه يك عامل مهاجم نامعين مثل جراحت، عفونت، درد، آلرژى و حتى خوشحالى و غم به واكنش وامى دارد. استرس واژه اى است كه معمولاً براى حالت هاى خاص بزرگسالان به كار مى رود. اين واژه در مورد كودكان به لحاظ دنياى آزاد و بى دغدغه آنان كمتر به كار مى رود و بعضاً به ندرت به كار برده مى شود. البته ممكن است در موارد حاد مثل سپرى كردن يك بيمارى، از دست دادن عزيزان و... متوجه فشارى كه كودك متحمل مى شود شده باشيم ولى هرگز نمى گوييم كه كودك دچار استرس شده است.

واقعيت اين است كه در دنياى امروز بسيارى از حالت هايى كه انسان را دچار روان پريشى ها مى كند در كودكى همان قدر عموميت دارد كه در بزرگسالى. عوامل بسيار ظريفى هستند كه منشاء فشارند اين عوامل مى توانند توانايى ها، قابليت هاى يادگيرى، كار و خلاصه زندگى كودك را تحت تأثير خود بگيرند. واژه استرس را اولين بار در سال 1936 در مورد فشارهاى روانى - عاطفى كودكان دكتر هانس سليه به كار برد. سليه معتقد بود كه «بسيارى از بيمارى هاى شايع ميان كودكان بيشتر به خاطر عدم واكنش هاى سازشى مناسب به استرس است نه به خاطر صدمات ناشى از ميكروب ها و سم ها. مثلاً وقتى غده فوق كليوى كودك براى زير كنترل در آوردن حساسيت غذايى يا آلرژى هاى ديگر به شدت فعال شده باشد ديگر سيستم داخلى بدن توانايى و آمادگى لازم براى مقابله با ساير بيمارى ها را نخواهد داشت. در نتيجه كودك پيوسته حالت سرماخوردگى دارد

يا گلودرد، گوش درد و... چركى، پس تا وقتى كه فشارهاى درونى ناشى از آلرژى برطرف نشود بچه دائماً در معرض اين قبيل بيمارى ها خواهد بود.

دكتر پل كارسن استرس را درونى (بيولوژيكى) و بيرونى (محيطى - عاطفى) معرفى مى كند. در بررسى هايى كه درباره اين دو نوع استرس به عمل آمده ثابت شده است كه اگر عوامل بيرونى علت اصلى استرس باشد با برطرف شدن فشار، ضعف بدن و رفتارهاى غيرعادى برطرف خواهد شد و كودك مبتلا به سرعت بهبود خواهد يافت. اما اگر علت اصلى عوامل درونى رژيم غذايى نامناسب، اختلال در بينايى، شنوايى و عقب ماندگى باشد تا درمان كامل هر يك از اين عوامل، هيچ گونه تغييرى در رفتار و ضعف جسمانى كودك پديدار نخواهد شد. استرس چه درونى باشد و چه بيرونى، به طور اتوماتيك سيستم هشدار دهنده بدن را به كار مى اندازد و اندام هايى از بدن را به فعاليتى غيرعادى وامى دارد. واقعيت اين است كه بسيارى از علائم استرس دوران كودكى به قدرى ظريف و حساس است كه والدين يا مربيان هرگز متوجه آن نمى شوند. بسيارى از كودكان كه به ظاهر سالم و طبيعى هستند ممكن است ناراحتى هاي عديده اى داشته باشند كه هيچ ربطى هم به يكديگر نداشته باشد.

مثلاً كودكى كه نمى تواند توپ را درست ببيند يا سر كلاس درسى براى ديدن مطالبى كه روى تخته سياه نوشته شده به چشم هايش فشار مى آورد با عنايت به اين عدم توانايى ها دچار استرس مى شود كه در يادگيرى او اختلال ايجاد مى كند. با اطلاعات اندكى كه والدين يا مربيان

از بسيارى از حالات كودكان دارند مى توانند حدس بزنند كه مشكل تنگ كردن چشم كودك به هنگام نگاه كردن به تخته سياه و تلويزيون با عينك حل مى شود ولى اگر آنها توجه دقيق و عميقى به خلق و خو و رفتار كودك نداشته باشند نخواهند توانست به راحتي عوامل بيرونى و درونى استرس را در وجود كودك تشخيص دهند. مثلاً كودكى كه تا رسيدن پاى تخته به چند ميز و نيمكت مى خورد ممكن است فاصله ها را تشخيص ندهد، يا قند خون اش پايين آمده و كودك انرژى لازم را براى دقت و يادگيرى و تشخيص از دست داده است. بعضى وقت ها كودكى كه قند خونش پايين است دچار اشكال در بينايى نيز مى شود؛ چنين كودكى براى بهتر ديدن آن چه كه در اطرافش وجود دارد مدام به خودش فشار مى آورد و به طور قطع دچار استرس مى شود و اين فشار موجب كاهش بيشتر قند در خون كودك مى شود.

رژي___م غذاي______ى و رفت______ارهاى ك___ودك

پژوهشگران و متخصصان امور تغذيه معتقدند كه رژيم غذايى نقش بسيار مهمى در زندگى كودك دارد؛ آنان برخى از مشكلات و بيمارى هاى كودك را به خاطر عدم تغذيه صحيح مى دانند چون بسيارى از كودكان آنچه را كه لازم است بخورند نمى خورند و آن چيزهايى را كه خوردنش مضر است بيشتر مصرف مى كنند! پزشكان متخصص تغذيه مى گويند ميان رفتارهاى كودك و وضعيت بيوشيميايى بدنش رابطه اى انكارناپذير وجود دارد و آزمايش هاى انجام يافته بر روى قندخون بچه ها نشان مى دهد كه 75 درصد بچه هاى «شيطان» (بيش فعال) يا

قند خونشان پايين است و يا مبتلا به نوعى آلرژى هستند. وجود چنين اختلالاتى از علائم استرس و فشار در كودكان است.

برخلاف تصور والدين، عدم موفقيت در انجام امورى كه نياز به حفظ تعادل و حركات موزون دارد و يا نداشتن نظم و برنامه ريزى در انجام كارها و نداشتن نظم فكرى و منطقى در حرف ها و قادر نبودن به انجام امور شخصى، ربطى به دست و پا چلفتى بودن كودكان ندارد. پزشكان ثابت كرده اند كه تغذيه نامناسب در دوران حساس رشد منجر به كاهش سلول هاى مغزى و كوچك شدن اندازه مغز مى شود و چون بسيارى از الگوهاى رشد از طريق ژن به نسل هاى بعد منتقل مى شود رژيم غذايى مادر و اجداد مادرى هم مى تواند روى رشد كودك اثر بگذارد. والدين در عصر جديد كه تقريباً عصر فرزند سالارى است مدام مراقب تغذيه كودكان هستند ولى افراط و تفريط در مصرف پروتئين ها، چربى و هيدرات هاى كربن حتى ويتامين ها تعادل كودكان را به هم مى زند. يكى از بارزترين عوارض رژيم غذايى نامناسب در كودكان شيطنت افراطى و اختلال در يادگيرى است به طورى كه كمبود ويتامين B1 كودك را تندخو، تحريك پذير، بى حوصله و عصبى مى كند، ويتامين B3 برخى از كودكان را دچار رخوت و سنگينى و برخى را نيز دچار اضطراب مى كند، كمبود آهن نيز سبب عدم تمركز ذهنى و كم تحملى و برانگيختگى مى شود.

زياده روى در خوردن تنقلات مثل شيرينى، پفك، پاستيل و... همان اثر زيانبار را دارد كه سوء تغذيه. پزشكانى كه در انستيتوى تغذيه نيويورك بر

روى صدها كودك تحقيقاتى پيرامون تغذيه مناسب انجام داده اند ثابت كرده اند كودكانى كه شيطنت مى كنند و در يادگيرى آنان اختلال وجود دارد در متابوليسم (سوخت و ساز) هيدرات هاى كربن (شيرينى) مشكلاتى دارند. اكثر كودكانى كه در كلاس درس شيطنت مى كنند يا به درس گوش نمى دهند علت اصلى اعمالشان زياده روى در خوردن انواع شيرينى هاست.

آل______________رژى

با بررسى تاريخچه پزشكى كودك از قد، وزن، بيمارى ها و داروهاى مصرفى و آلرژى ها و چگونگى خواب، مى توان رژيم غذايى مناسبى در نظر گرفت كه ضمن در برداشتن تمام مواد غذايى ضرورى، عوارض جانبى در برنداشته باشد به ويژه اين كه با پى بردن به آلرژى كودك ويتامين مورد نياز او را از مواد ديگر تأمين كنيم مثلاً حساسيت به مركبات موجب مى شود ويتامين C مورد نياز از گوجه فرنگى و امثال آن تأمين شود. پزشكان مى گويند ويتامين B يكى از ضرورى ترين مواد براى كنترل طبيعى سيستم عصبى و مهمترين عامل در حفظ سلامت عمومى به شمار مى آيد به ويژه در كودكانى كه دچار استرس هستند زيرا با آزمايشات گوناگون ثابت شده كه اين گونه كودكان خيلى زودتر از ساير كودكان ذخيره ويتامين B شان را از دست مى دهند. در پژوهش هايى كه زير نظر دكتر وگل (VOGEL) رئيس بخش پزشكى مركز رشد و تكامل كودك واقع در نيويورك انجام گرفته ثابت شد كه 20 درصد بچه ها تا 18 سالگى دچار شب ادرارى هستند.

دكتر ويليام كروك كه متخصص آلرژى در اين بخش است اعتقاد دارد كه عارضه شب ادرارى يك عارضه آلرژيك است. براساس اظهارات

اين متخصص خوردن مواد آلرژى زا سبب اسپاسم و انقباض شديد و غيرارادى عضلات مى شود و وقتى كه ماهيچه هاى مثانه دچار اسپاسم مى شود ديگر كودك يا نوجوان قادر به نگه داشتن ادرار نخواهد بود. در اين گونه مواقع بهتر است مواد آلرژى زا ( آنچه را كه كودك نسبت به آن آلرژى دارد) از برنامه غذايى حذف كنيم و مقدار مصرف پروتئين را نيز افزايش و مصرف هيدرات هاى كربن (شيرينى) را كاهش دهيم. اين رژيم به 85 درصد از كودكان و نوجوانان كمك كرده كه بتوانند دفع ادرار را كنترل كنند. پزشكان انستيتو تغذيه نيويورك مى گويند براى تعيين نيازهاى واقعى بدن هر كودك بايد به بررسى عميق و همه جانبه اى دست زد و تمام ويژگى هاى بيوشيميايى را در نظر گرفت تا به رژيم غذايى مناسبى دست يافت. همان طور كه ذكر آن رفت استرس در كودكان مجموعه عوامل بسيار ظريفى است كه منشاء آن فشار است و شناخت آن مستلزم دقت فراوان است ولى خوشبختانه پس از شناخت، درمان آن بسيار آسان و نتيجه بخش است.

سخ_______ن آخ____________ر

والدين بايد آگاه باشند كه تمامى مشكلات رفتارى كودكان مربوط به نحوه تربيت نيست به ويژه رفتارهاى غيرعادى. در سال هاى 1920 - 1915 توجهى به كودكان كژرفتار و ديرآموز مبذول نمى شد و در نهايت به مددكاران تحويل داده مى شدند ولى امروزه پژوهش هاى پزشكى ثابت كرده كه ناراحتى اغلب اين كودكان ناشى از خوردن غذاهاى بدون كالرى و موادشيميايى افزوده شده به غذاها و احتمالاً آلرژى نهفته است. با دقت در وضع غذا و رفتار كودك تا فرصت باقى

است به درمان او بپردازيم.

استرس در كودكان را جدى بگيريم

نويسنده:نازخند صبحي

منبع:تبيان

متخصصين ثابت كرده اند كه بسيارى از رفتارهاى غيرعادى كودكان در واقع واكنش نسبت به فشارهايى است كه احساس مى كنند. در كتاب فرهنگ لغت دكتر معين در مقابل واژه «استرس» معادل هاى «فشار» و «تنيدگى» و «تنش» نوشته شده است و استرس را حالتى تعريف كرده كه ارگانيسم را عليه يك عامل مهاجم نامعين مثل جراحت، عفونت، درد، آلرژى و حتى خوشحالى و غم به واكنش وامى دارد. استرس واژه اى است كه معمولاً براى حالت هاى خاص بزرگسالان به كار مى رود. اين واژه در مورد كودكان به لحاظ دنياى آزاد و بى دغدغه آنان كمتر به كار مى رود و بعضاً به ندرت به كار برده مى شود. البته ممكن است در موارد حاد مثل سپرى كردن يك بيمارى، از دست دادن عزيزان و... متوجه فشارى كه كودك متحمل مى شود شده باشيم ولى هرگز نمى گوييم كه كودك دچار استرس شده است.

واقعيت اين است كه در دنياى امروز بسيارى از حالت هايى كه انسان را دچار روان پريشى ها مى كند در كودكى همان قدر عموميت دارد كه در بزرگسالى. عوامل بسيار ظريفى هستند كه منشاء فشارند اين عوامل مى توانند توانايى ها، قابليت هاى يادگيرى، كار و خلاصه زندگى كودك را تحت تأثير خود بگيرند. واژه استرس را اولين بار در سال 1936 در مورد فشارهاى روانى - عاطفى كودكان دكتر هانس سليه به كار برد. سليه معتقد بود كه «بسيارى از بيمارى هاى شايع ميان كودكان بيشتر به خاطر عدم واكنش هاى سازشى مناسب به استرس

است نه به خاطر صدمات ناشى از ميكروب ها و سم ها. مثلاً وقتى غده فوق كليوى كودك براى زير كنترل در آوردن حساسيت غذايى يا آلرژى هاى ديگر به شدت فعال شده باشد ديگر سيستم داخلى بدن توانايى و آمادگى لازم براى مقابله با ساير بيمارى ها را نخواهد داشت. در نتيجه كودك پيوسته حالت سرماخوردگى دارد يا گلودرد، گوش درد و... چركى، پس تا وقتى كه فشارهاى درونى ناشى از آلرژى برطرف نشود بچه دائماً در معرض اين قبيل بيمارى ها خواهد بود.

دكتر پل كارسن استرس را درونى (بيولوژيكى) و بيرونى (محيطى - عاطفى) معرفى مى كند. در بررسى هايى كه درباره اين دو نوع استرس به عمل آمده ثابت شده است كه اگر عوامل بيرونى علت اصلى استرس باشد با برطرف شدن فشار، ضعف بدن و رفتارهاى غيرعادى برطرف خواهد شد و كودك مبتلا به سرعت بهبود خواهد يافت. اما اگر علت اصلى عوامل درونى رژيم غذايى نامناسب، اختلال در بينايى، شنوايى و عقب ماندگى باشد تا درمان كامل هر يك از اين عوامل، هيچ گونه تغييرى در رفتار و ضعف جسمانى كودك پديدار نخواهد شد. استرس چه درونى باشد و چه بيرونى، به طور اتوماتيك سيستم هشدار دهنده بدن را به كار مى اندازد و اندام هايى از بدن را به فعاليتى غيرعادى وامى دارد. واقعيت اين است كه بسيارى از علائم استرس دوران كودكى به قدرى ظريف و حساس است كه والدين يا مربيان هرگز متوجه آن نمى شوند. بسيارى از كودكان كه به ظاهر سالم و طبيعى هستند ممكن است ناراحتى هاي عديده اى داشته باشند كه هيچ ربطى

هم به يكديگر نداشته باشد.

مثلاً كودكى كه نمى تواند توپ را درست ببيند يا سر كلاس درسى براى ديدن مطالبى كه روى تخته سياه نوشته شده به چشم هايش فشار مى آورد با عنايت به اين عدم توانايى ها دچار استرس مى شود كه در يادگيرى او اختلال ايجاد مى كند. با اطلاعات اندكى كه والدين يا مربيان از بسيارى از حالات كودكان دارند مى توانند حدس بزنند كه مشكل تنگ كردن چشم كودك به هنگام نگاه كردن به تخته سياه و تلويزيون با عينك حل مى شود ولى اگر آنها توجه دقيق و عميقى به خلق و خو و رفتار كودك نداشته باشند نخواهند توانست به راحتي عوامل بيرونى و درونى استرس را در وجود كودك تشخيص دهند. مثلاً كودكى كه تا رسيدن پاى تخته به چند ميز و نيمكت مى خورد ممكن است فاصله ها را تشخيص ندهد، يا قند خون اش پايين آمده و كودك انرژى لازم را براى دقت و يادگيرى و تشخيص از دست داده است. بعضى وقت ها كودكى كه قند خونش پايين است دچار اشكال در بينايى نيز مى شود؛ چنين كودكى براى بهتر ديدن آن چه كه در اطرافش وجود دارد مدام به خودش فشار مى آورد و به طور قطع دچار استرس مى شود و اين فشار موجب كاهش بيشتر قند در خون كودك مى شود. رژي___م غذاي______ى و رفت______ارهاى ك___ودك پژوهشگران و متخصصان امور تغذيه معتقدند كه رژيم غذايى نقش بسيار مهمى در زندگى كودك دارد؛ آنان برخى از مشكلات و بيمارى هاى كودك را به خاطر عدم تغذيه صحيح مى دانند چون بسيارى از

كودكان آنچه را كه لازم است بخورند نمى خورند و آن چيزهايى را كه خوردنش مضر است بيشتر مصرف مى كنند! پزشكان متخصص تغذيه مى گويند ميان رفتارهاى كودك و وضعيت بيوشيميايى بدنش رابطه اى انكارناپذير وجود دارد و آزمايش هاى انجام يافته بر روى قندخون بچه ها نشان مى دهد كه 75 درصد بچه هاى «شيطان» (بيش فعال) يا قند خونشان پايين است و يا مبتلا به نوعى آلرژى هستند. وجود چنين اختلالاتى از علائم استرس و فشار در كودكان است.

برخلاف تصور والدين، عدم موفقيت در انجام امورى كه نياز به حفظ تعادل و حركات موزون دارد و يا نداشتن نظم و برنامه ريزى در انجام كارها و نداشتن نظم فكرى و منطقى در حرف ها و قادر نبودن به انجام امور شخصى، ربطى به دست و پا چلفتى بودن كودكان ندارد. پزشكان ثابت كرده اند كه تغذيه نامناسب در دوران حساس رشد منجر به كاهش سلول هاى مغزى و كوچك شدن اندازه مغز مى شود و چون بسيارى از الگوهاى رشد از طريق ژن به نسل هاى بعد منتقل مى شود رژيم غذايى مادر و اجداد مادرى هم مى تواند روى رشد كودك اثر بگذارد. والدين در عصر جديد كه تقريباً عصر فرزند سالارى است مدام مراقب تغذيه كودكان هستند ولى افراط و تفريط در مصرف پروتئين ها، چربى و هيدرات هاى كربن حتى ويتامين ها تعادل كودكان را به هم مى زند. يكى از بارزترين عوارض رژيم غذايى نامناسب در كودكان شيطنت افراطى و اختلال در يادگيرى است به طورى كه كمبود ويتامين B1 كودك را تندخو، تحريك پذير، بى حوصله

و عصبى مى كند، ويتامين B3 برخى از كودكان را دچار رخوت و سنگينى و برخى را نيز دچار اضطراب مى كند، كمبود آهن نيز سبب عدم تمركز ذهنى و كم تحملى و برانگيختگى مى شود.

زياده روى در خوردن تنقلات مثل شيرينى، پفك، پاستيل و... همان اثر زيانبار را دارد كه سوء تغذيه. پزشكانى كه در انستيتوى تغذيه نيويورك بر روى صدها كودك تحقيقاتى پيرامون تغذيه مناسب انجام داده اند ثابت كرده اند كودكانى كه شيطنت مى كنند و در يادگيرى آنان اختلال وجود دارد در متابوليسم (سوخت و ساز) هيدرات هاى كربن (شيرينى) مشكلاتى دارند. اكثر كودكانى كه در كلاس درس شيطنت مى كنند يا به درس گوش نمى دهند علت اصلى اعمالشان زياده روى در خوردن انواع شيرينى هاست. آل______________رژى با بررسى تاريخچه پزشكى كودك از قد، وزن، بيمارى ها و داروهاى مصرفى و آلرژى ها و چگونگى خواب، مى توان رژيم غذايى مناسبى در نظر گرفت كه ضمن در برداشتن تمام مواد غذايى ضرورى، عوارض جانبى در برنداشته باشد به ويژه اين كه با پى بردن به آلرژى كودك ويتامين مورد نياز او را از مواد ديگر تأمين كنيم مثلاً حساسيت به مركبات موجب مى شود ويتامين C مورد نياز از گوجه فرنگى و امثال آن تأمين شود. پزشكان مى گويند ويتامين B يكى از ضرورى ترين مواد براى كنترل طبيعى سيستم عصبى و مهمترين عامل در حفظ سلامت عمومى به شمار مى آيد به ويژه در كودكانى كه دچار استرس هستند زيرا با آزمايشات گوناگون ثابت شده كه اين گونه كودكان خيلى زودتر از ساير كودكان ذخيره ويتامين B شان را

از دست مى دهند. در پژوهش هايى كه زير نظر دكتر وگل (VOGEL) رئيس بخش پزشكى مركز رشد و تكامل كودك واقع در نيويورك انجام گرفته ثابت شد كه 20 درصد بچه ها تا 18 سالگى دچار شب ادرارى هستند.

دكتر ويليام كروك كه متخصص آلرژى در اين بخش است اعتقاد دارد كه عارضه شب ادرارى يك عارضه آلرژيك است. براساس اظهارات اين متخصص خوردن مواد آلرژى زا سبب اسپاسم و انقباض شديد و غيرارادى عضلات مى شود و وقتى كه ماهيچه هاى مثانه دچار اسپاسم مى شود ديگر كودك يا نوجوان قادر به نگه داشتن ادرار نخواهد بود. در اين گونه مواقع بهتر است مواد آلرژى زا ( آنچه را كه كودك نسبت به آن آلرژى دارد) از برنامه غذايى حذف كنيم و مقدار مصرف پروتئين را نيز افزايش و مصرف هيدرات هاى كربن (شيرينى) را كاهش دهيم. اين رژيم به 85 درصد از كودكان و نوجوانان كمك كرده كه بتوانند دفع ادرار را كنترل كنند. پزشكان انستيتو تغذيه نيويورك مى گويند براى تعيين نيازهاى واقعى بدن هر كودك بايد به بررسى عميق و همه جانبه اى دست زد و تمام ويژگى هاى بيوشيميايى را در نظر گرفت تا به رژيم غذايى مناسبى دست يافت. همان طور كه ذكر آن رفت استرس در كودكان مجموعه عوامل بسيار ظريفى است كه منشاء آن فشار است و شناخت آن مستلزم دقت فراوان است ولى خوشبختانه پس از شناخت، درمان آن بسيار آسان و نتيجه بخش است. سخ_______ن آخ____________ر والدين بايد آگاه باشند كه تمامى مشكلات رفتارى كودكان مربوط به نحوه تربيت نيست به ويژه رفتارهاى غيرعادى.

در سال هاى 1920 - 1915 توجهى به كودكان كژرفتار و ديرآموز مبذول نمى شد و در نهايت به مددكاران تحويل داده مى شدند ولى امروزه پژوهش هاى پزشكى ثابت كرده كه ناراحتى اغلب اين كودكان ناشى از خوردن غذاهاى بدون كالرى و موادشيميايى افزوده شده به غذاها و احتمالاً آلرژى نهفته است. با دقت در وضع غذا و رفتار كودك تا فرصت باقى است به درمان او بپردازيم.

نشانه افسردگي ات را بشناس

نويسنده: فرانك عليخاني

منبع:www.shamisapsy.com

اگر يك قرن پيش، از كسي در مورد بيماري افسردگي سؤال مي كرديم، كسي اطلاعات كامل و درستي از اين بيماري نداشت. چرا كه خيلي ها آن را تجربه نكرده بودند. اما امروز، عليرغم پيشرفت هاي شگرف در حوزه هاي مختلف علوم، زندگي در اين دنياي ماشيني سبب شده است كه ما كمتر به روح و روان خود توجه داشته باشيم تمامي سعي و تلاش خود را صرف سپري كردن ا ين زندگي كنيم. در قرن حاضر اين بيماري چنان در بين اعضاي خانواده ها گسترش پيدا كرده است كه اين قرن را قرن افسردگي ناميده اند. حال با توجه به اهميت اين بيماري اگر مي خواهيد بيشتر با آن آشنا شويد به معيارهايي كه توسط راهنماي تشخيص آماري اختلالات رواني مطرح شده است توجه كنيد: با توجه به اين نكته كه براي تشخيص افسردگي عمده: 1) حداقل 5 تا از نشانگان زير بايد وجود داشته باشد 2) اين نشانگان بايد در طول دو هفته تداوم داشته باشند و 3) اين نشانگان بايد تغيير در سطوح عملكرد گذشته فرد را نشان بدهند.

- نشانگان عبارتند از:

1) خلق افسرده كه تقريباً در بيشتر ساعات روز تداوم داشته باشد.

2) كاهش قابل ملاحظه

علاقه يا لذت تقريباً در تمامي فعاليت ها.

3) كاهش معني دار وزن (نه به وسيله رژيم گرفتن)، افزايش وزن يا تغيير اشتها

4) بي خوابي يا پرخوابي (خواب اضافه)

5) آشفتگي رواني – حركتي يا كندي رواني- حركتي

6) خستگي يا كاهش انرژي

7) احساس بي ارزش بودن يا احساس گناه نامتناسب

8) عدم توانايي براي متمركز شدن يا ترديد و دو دلي

9) افكار عود كننده مرگ و خودكشي

- علائم و نشانه ها:

1) از دست دادن علاقه و تمايل به انجام فعاليت هاي لذت بخش گذشته2) نارضايتي از زندگي 3) كناره گيري و اجتناب از فعاليت هاي اجتماعي 4) كاهش انرژي و توانايي 5) احساس غيرمفيد بودن يا نااميدي 6) تحريك پذيري 7) توجه بسيار زياد به مشكلات سلامتي8) غم يا گريه كردن 9) نگران بودن و انتقاد از خود 10) دشواري در تمركز و تصميم گيري 11) كاهش اشتها و وزن

- نشانگان روان شناختي، افكار، احساسات و رفتارها:

1) احساس غم، پريشاني، ناراحتي يا نااميدي در بيشتر ساعات روز

2) از دست دادن بسيار شديد علاقه يا لذت در تمام يا تقريباً در كل فعاليت ها و عدم توانايي فكر كردن در مورد چيزهايي كه انجام دادن آن ها لذت بخش است (ناديده گرفتن سلامت)

3) احساس گناه زياد يا اين احساس كه فردي بي ارزش است.

4) حركات كنده شده يا برانگيخته (كه در پاسخ به درد يا آشفتگي نيستند)

5) افكار تازه مردن يا خاتمه دادن به زندگي خويش با يا بدون طرح ريزي خاص.

- نشانگان جسماني يا بدني:

1) كاهش وزن غيرعمدي، كاهش اشتها يا افزايش وزن و اشتها (كه معمولاً مورد اخير ديده نمي شود)

2) بي خوابي يا خوابيدن مفرط و بيش از اندازه

3) خستگي و كاهش انرژي

4) عدم توانايي فكر كردن، تمركز يافتن يا تصميم گيري

5) نشانه هاي

جسماني اضطراب نظير خشكي دهان، گرفتگي عضلاني، اسهال، عرق كردن، خيال انديشي يا تلاش براي خودكشي.

حال كه با نشانگان و علائم آشنا شديد چنانچه دچار اين بيماري هستيد مي توانيد 5 گام ساده زير را دنبال كنيد تا در نبرد با افسردگي خود پيروز شويد.

5 گام ساده براي پيروز شدن در نبرد با افسردگي

گام اول – چنانچه به بيماري افسردگي مبتلا هستي سعي كن كمك بگيري، از اين كه نياز به درمان شدن داري شرمنده نباش. تا زماني كه راه حل درستي را پيدا نكرده اي دست از كوشش و تلاش برندار به دنبال ملاقات با درمانگر باش و توصيه هاي او را خيلي خوب به كار ببند.

گام دوم – احساسات و خلق و خوي خود را شناسايي كن. بايد بداني كه افسردگي، تلاشي مخرب و ويرانگر براي دوري كردن ا ز احساسات و خلق و خوست. بايد بپذيري هيجاناتي كه در ما وجود دارند همگي طبيعي و مفيد هستند. بدان كه تغييرات خلق و خو نبايد تو را غمگين و افسرده كند. اين تغييرات همواره به دنبال يك رويداد، خاطره و رؤيا شروع مي شوند. مي تواني ها استفاده كني تا بفهمي چه عواملي شروع تغييرات خلق و خو را سبب مي شوند. با افكار افسرده مبارزه كن و آن ها را به چالش بطلب. افرادي كه افسرده هستند دائم حوادث و رويدادهاي تلخ را به خاطر مي آوردند و خود را به خاطر آن ها سرزنش مي كنند و اين در حالي است كه خود را در وقوع حوادث و رويدادهاي شيرين فراموش مي كنند و نقش پررنگ تري را به ديگران مي دهند. سطح انتظارات آن ها در مورد توانايي هايشان بسيار پايين است و خيلي راحت در وخيم ترين شرايط

قرار مي گيرند. آن ها فكر مي كنند كه اساساً شخصي آسيب ديده هستند و ديگران به طرق مختلف به آن ها صدمه مي زنند و آن ها را دستكاري مي كنند. تمام اين ها افكاري هستند كه ساخته و پرداخته ذهن آن هاست. به باورها و تصورات ذهني تان توجه كنيد.

گام سوم – سعي كنيد ديگران را بشناسيد. افراد افسرده بسيار بيشتر از ديگران از صميميت مي ترسند. آن ها به چهره ي خود نقاب مي زنند چون بر اين باورند كه فردي شرمنده و نالايق هستند.

اين باور بسيار نادرست است. اين افراد اعتماد ندارند و نمي توانند خود را در افكار و احساسات ديگران سهيم بدانند.

گام چهارم – به خودتان توجه كنيد، ياد بگيريد نسبت به پيام هاي بدنتان بي توجه نباشيد. افراد افسرده نسبت به انگيزه، غذا، فعاليت هاي بدني، تمايلات جنسي بي توجه هستند. سعي كنيد زماني را براي اين گونه فعاليت ها اختصاص دهيد. غذاي لذيذ بخوريد و به خودتان اجازه بدهيد كه لذت را در زندگي تان تجربه كنيد.

گام پنجم – از كناره گيري دوري كنيد. تلاش كنيد و با اين تلاش امور و چيزهاي پيرامون خود را تحت كنترل درآوريد. باور كنيد بسياري از چيزهايي كه در ما نگراني به وجود مي آورند آنقدر مهم و باارزش نيستند كه به خاطرشان دچار بيماري رواني شويم.

نشانه افسردگي ات را بشناس

نويسنده: فرانك عليخاني

منبع:www.shamisapsy.com

اگر يك قرن پيش، از كسي در مورد بيماري افسردگي سؤال مي كرديم، كسي اطلاعات كامل و درستي از اين بيماري نداشت. چرا كه خيلي ها آن را تجربه نكرده بودند. اما امروز، عليرغم پيشرفت هاي شگرف در حوزه هاي مختلف علوم، زندگي در اين دنياي ماشيني سبب شده است كه ما كمتر به روح و روان خود توجه داشته باشيم تمامي سعي

و تلاش خود را صرف سپري كردن ا ين زندگي كنيم. در قرن حاضر اين بيماري چنان در بين اعضاي خانواده ها گسترش پيدا كرده است كه اين قرن را قرن افسردگي ناميده اند. حال با توجه به اهميت اين بيماري اگر مي خواهيد بيشتر با آن آشنا شويد به معيارهايي كه توسط راهنماي تشخيص آماري اختلالات رواني مطرح شده است توجه كنيد: با توجه به اين نكته كه براي تشخيص افسردگي عمده: 1) حداقل 5 تا از نشانگان زير بايد وجود داشته باشد 2) اين نشانگان بايد در طول دو هفته تداوم داشته باشند و 3) اين نشانگان بايد تغيير در سطوح عملكرد گذشته فرد را نشان بدهند.

- نشانگان عبارتند از:

1) خلق افسرده كه تقريباً در بيشتر ساعات روز تداوم داشته باشد.

2) كاهش قابل ملاحظه علاقه يا لذت تقريباً در تمامي فعاليت ها.

3) كاهش معني دار وزن (نه به وسيله رژيم گرفتن)، افزايش وزن يا تغيير اشتها

4) بي خوابي يا پرخوابي (خواب اضافه)

5) آشفتگي رواني – حركتي يا كندي رواني- حركتي

6) خستگي يا كاهش انرژي

7) احساس بي ارزش بودن يا احساس گناه نامتناسب

8) عدم توانايي براي متمركز شدن يا ترديد و دو دلي

9) افكار عود كننده مرگ و خودكشي - علائم و نشانه ها: 1) از دست دادن علاقه و تمايل به انجام فعاليت هاي لذت بخش گذشته2) نارضايتي از زندگي 3) كناره گيري و اجتناب از فعاليت هاي اجتماعي 4) كاهش انرژي و توانايي 5) احساس غيرمفيد بودن يا نااميدي 6) تحريك پذيري 7) توجه بسيار زياد به مشكلات سلامتي8) غم يا گريه كردن 9) نگران بودن و انتقاد از خود 10) دشواري در تمركز و تصميم گيري 11) كاهش اشتها و وزن - نشانگان روان شناختي،

افكار، احساسات و رفتارها: 1) احساس غم، پريشاني، ناراحتي يا نااميدي در بيشتر ساعات روز

2) از دست دادن بسيار شديد علاقه يا لذت در تمام يا تقريباً در كل فعاليت ها و عدم توانايي فكر كردن در مورد چيزهايي كه انجام دادن آن ها لذت بخش است (ناديده گرفتن سلامت)

3) احساس گناه زياد يا اين احساس كه فردي بي ارزش است.

4) حركات كنده شده يا برانگيخته (كه در پاسخ به درد يا آشفتگي نيستند)

5) افكار تازه مردن يا خاتمه دادن به زندگي خويش با يا بدون طرح ريزي خاص. - نشانگان جسماني يا بدني: 1) كاهش وزن غيرعمدي، كاهش اشتها يا افزايش وزن و اشتها (كه معمولاً مورد اخير ديده نمي شود)

2) بي خوابي يا خوابيدن مفرط و بيش از اندازه

3) خستگي و كاهش انرژي

4) عدم توانايي فكر كردن، تمركز يافتن يا تصميم گيري

5) نشانه هاي جسماني اضطراب نظير خشكي دهان، گرفتگي عضلاني، اسهال، عرق كردن، خيال انديشي يا تلاش براي خودكشي.

حال كه با نشانگان و علائم آشنا شديد چنانچه دچار اين بيماري هستيد مي توانيد 5 گام ساده زير را دنبال كنيد تا در نبرد با افسردگي خود پيروز شويد.

5 گام ساده براي پيروز شدن در نبرد با افسردگي

گام اول – چنانچه به بيماري افسردگي مبتلا هستي سعي كن كمك بگيري، از اين كه نياز به درمان شدن داري شرمنده نباش. تا زماني كه راه حل درستي را پيدا نكرده اي دست از كوشش و تلاش برندار به دنبال ملاقات با درمانگر باش و توصيه هاي او را خيلي خوب به كار ببند.

گام دوم – احساسات و خلق و خوي خود را شناسايي كن. بايد بداني كه افسردگي، تلاشي مخرب و ويرانگر براي دوري كردن ا ز احساسات

و خلق و خوست. بايد بپذيري هيجاناتي كه در ما وجود دارند همگي طبيعي و مفيد هستند. بدان كه تغييرات خلق و خو نبايد تو را غمگين و افسرده كند. اين تغييرات همواره به دنبال يك رويداد، خاطره و رؤيا شروع مي شوند. مي تواني ها استفاده كني تا بفهمي چه عواملي شروع تغييرات خلق و خو را سبب مي شوند. با افكار افسرده مبارزه كن و آن ها را به چالش بطلب. افرادي كه افسرده هستند دائم حوادث و رويدادهاي تلخ را به خاطر مي آوردند و خود را به خاطر آن ها سرزنش مي كنند و اين در حالي است كه خود را در وقوع حوادث و رويدادهاي شيرين فراموش مي كنند و نقش پررنگ تري را به ديگران مي دهند. سطح انتظارات آن ها در مورد توانايي هايشان بسيار پايين است و خيلي راحت در وخيم ترين شرايط قرار مي گيرند. آن ها فكر مي كنند كه اساساً شخصي آسيب ديده هستند و ديگران به طرق مختلف به آن ها صدمه مي زنند و آن ها را دستكاري مي كنند. تمام اين ها افكاري هستند كه ساخته و پرداخته ذهن آن هاست. به باورها و تصورات ذهني تان توجه كنيد.

گام سوم – سعي كنيد ديگران را بشناسيد. افراد افسرده بسيار بيشتر از ديگران از صميميت مي ترسند. آن ها به چهره ي خود نقاب مي زنند چون بر اين باورند كه فردي شرمنده و نالايق هستند.

اين باور بسيار نادرست است. اين افراد اعتماد ندارند و نمي توانند خود را در افكار و احساسات ديگران سهيم بدانند.

گام چهارم – به خودتان توجه كنيد، ياد بگيريد نسبت به پيام هاي بدنتان بي توجه نباشيد. افراد افسرده نسبت به انگيزه، غذا، فعاليت هاي بدني، تمايلات جنسي بي توجه هستند. سعي كنيد زماني را براي اين گونه فعاليت ها

اختصاص دهيد. غذاي لذيذ بخوريد و به خودتان اجازه بدهيد كه لذت را در زندگي تان تجربه كنيد.

گام پنجم – از كناره گيري دوري كنيد. تلاش كنيد و با اين تلاش امور و چيزهاي پيرامون خود را تحت كنترل درآوريد. باور كنيد بسياري از چيزهايي كه در ما نگراني به وجود مي آورند آنقدر مهم و باارزش نيستند كه به خاطرشان دچار بيماري رواني شويم.

بين غمگيني و افسردگي تفاوت زيادي هست

نويسنده: دكتر آوا سيكلر

مترجم: ميترا كدخدايان

منبع:www.shamisapsy.com

وقتي غمگين هستيم مي گوييم دچار افسردگي شده ام. اما بين غمگيني و افسردگي تفاوت زيادي وجود دارد. غم واكنش طبيعي و نشانه سلامت جسم و روان، به سبب از دست دادن چيزي يا كسي است (از فقدان عروسك مورد علاقه كودك تا فقدان مادربزرگ محبوب). وقتي عزيزي را از دست مي دهيم، برايش سوگواري مي كنيم. سوگواري از واكنش هاي احساسي پيچيده اي نشات مي گيرد اعتراض و شكايت از مرگ فرد، انكار و ناباوري درباره اين فقدان، خشم به خاطر از دست دادن كسي كه دوستش داشته ايم، و بالاخره تسليم و پذيرش غم ابدي. بعضي از فقدان ها (مانند عروسك كودك)، به زودي فراموش مي شوند، اما گروهي ديگر (مانند مرگ مادربزرگ) هرگز التيام نمي يابند و فراموش نمي شوند و تنها كاري كه از ما ساخته است، اين است كه بياموزيم چگونه با آن زندگي كنيم و گذشت زمان تنها مسكني است كه به تدريج مي تواند سبب كاهش اين گونه غم ها شود.

اما افسردگي، بعد ديگري بر غم طبيعي (كه سبب رنج همگان است) مي افزايد. وقتي افسرده هستيم. علاوه بر اينكه احساس غم مي كنيم، احساس آزاردهنده ديگري نيز داريم، خود را سرزنش مي كنيم، احساس پوچي مي كنيم، از راه هاي گوناگون به خود حمله مي كنيم، به خاطر

فقدان پيش آمده احساس خشم مي كنيم (چرا مادربزرگ بايد درست همين حالا كه من نفر اول مسابقات ورزشي مدرسه شدم، بميره!) خود را مسئول وضع پيش آمده مي دانيم (اگر من اينقدر گرفتار مسابقات ورزشي نمي شدم، شايد، مادربزرگ الان زنده بود، همش تقصير منه!).

هر قدر اين احساس دوگانه (عصبانيت و محبت) نسبت به شخص فوت شده بيشتر باشد، خشم و گناهي كه در خلال سوگواري احساس مي شود، بيشتر و غم از دست دادن شديدتر و طولاني تر خواهد بود. فرد افسرده به دشواري مي تواند در مورد خودش احساس خوبي داشته باشد و زماني كه اعتماد به نفس او از بين برود، احساس افسردگي شدت مي يابد و ادامه اين وضع به زودي و به سرعت از كنترل خارج مي شود و ترس از صداي وجدان و ترس از عدم پذيرش توسط ديگران شدت مي يابند. احساس افسردگي در فرد، حتي نظم فكري او را به هم مي ريزد. وقتي احساس پوچي و نااميدي مي كنيم، مي گوييم «هرگز وضع بهتر نمي شه، و هر لحظه از اينكه هست بدتر مي شه، ديگر آخر كاره!» يا «من هميشه بدبخت بودم، هستم و خواهم بود و هرگز چيري عوض نمي شه!» در چنين موقعيتي، احساس تنهايي و بي كسي نيز هجوم مي آورد و انسان افسرده نمي تواند نسبت به اين همه ناراضي كه در وجودش احساس تنهايي و بي كسي نيز هجوم مي آورد و انسان افسرده نمي تواند نسبت به اين همه ناراضي كه در وجودش احساس مي كند، هيچ گونه واكنشي نشان دهد و احساس بي كسي، فرسودگي، رخوت و ضعف و در هم شكستگي را به دنبال مي آورد تا آن جا كه فرد افسرده در آن روي يك زندگي عادي لحظه شماري مي كند.

كودكان نيز

ممكن است به دلايل خاصي، دچار افسردگي شوند. مثلاً وقتي خرس عروسي كودكي گم مي شود، يا مادر براي مدتي طولاني تركش مي كند. در مورد كودكان دبستاني، وقتي دوست آن ها بدفتاري يا كينه توزي مي كند، در مورد جوانان، شكست در عشق مي تواند عامل افسردگي باشد. انسان در طول عمر خود بارها با مواردي از فقدان آشنا مي شود (تولد خواهر يا برادر ديگر، نقل مكان از خانه اي كه بدان انس گرفته است، از دست دادن پرستار مورد علاقه، جدايي پدر و مادر و طلاق) كه هر يك از آن ها سبب آزار و فروپاشي نظم روحي كودك مي شود و مدت ها زمان لازم است تا اوضاع به حال عادي بازگردد. كودكان از خود مي پرسند: «اگه من بچه خوبي هستم، چرا بابا و مامان يه بچه ديگه آوردن؟» يا «اگه بابا و مامان واقعاً منو دوست دارن، چرا منو آوردن توا ين خونه! من اتاق خودمو مي خوام!» يا «اگر پرستار دوستم داشت، چرا رفت؟» يا «چطوري بابا تونست بره و منو تنها بذاره؟!»

نوزادان نيز غمگين و اندوهگين مي شوند، اما چون افسردگي حالت روحي عميقي است كه بر اثر عدم اعتماد به نفس و قبول خويشتن خويش عارض مي شود و كودكان تا حدود چهار سالگي هنوز احترام و ارزش گذاشتن به خود و شناسايي خود را درك نمي كنند به افسردگي دچار نمي شوند.

از چهار سالگي به بعد، آن ها به ارزش وجود خود پي مي برند و بر اساس آن به برقرار كردن ارتباط با ديگران مي پردازند. از آن پس هر گاه اين روابط دچار مشكل شوند و يا صورت نپذيرند، كودك دچار افسردگي مي شود. همچنين حالت افسردگي هنگامي براي كودك پيش مي آيد كه

صداي وجدان در او تثبيت شده باشد. وقتي اين استحكام به تحقق پيوست (بين 3 تا 6 سالگي) كودك در مقابل ارتكاب گناه، ضعيف مي شود. اكنون ديگر نه تنها با احساس غم آشناست، بلكه اين احساس او را مي آزارد. توانايي درك اين احساس، منشا بسياري از واكنش هاي افسردگي است.

افسردگي يك خردسال را از حالات چهره او، كمبود انرژي و تحرك، بدخلقي و عبوسي، تنبلي، سستي، خستگي مفرط، بي علاقگي، بي حوصلگي، ياس و دلمردگي و نيز پرسش هايي كه گاه و بي گاه درباره مرگ مي كند. مي توان به خوبي تشخيص داد. اما گاه پي بردن به اين موضوع به اين سادگي ها نيست و كودك افسردگي خود را غيرمستقيم آشكار مي سازد. رشد او متوقف يا كند مي شود. كم اشتها مي شود، كم خوابي و بدخوابي به سراغش مي آيند و در تصميم گيري ها عاجز مي ماند و در موارد حاد ممكن است تا مرز آسيب رساندن به خود پيش رود. هنگامي كه يك كودك دبستاني به افسردگي دچار شود در تمركز حواس و يادگيري دروس او اختلالاتي پديد مي آيد و در محيط خانه نيز به گوش كردن و پذيرفتن علاقه نشان نمي دهد.

افسردگي در كودكان مي تواند با كوچكترين فقدان به وجود آيد، از دست دادن هر چيز كوچك و به ظاهر كم اهميتي مي تواند اين احساس را در آن ها پديد آورد: تغيير مدرسه، تعويض خانه يا پرستار، تولد نوزاد جديد و يا حتي بيماري يكي از والدين.

بنابراين به عنوان والدين آگاه و متعهد بايد بكوشيم تا در مقابل اين فقدان ها فضاي امن و استوار تربيتي براي كودك خود فراهم كنيم. همچنين بايد در رويارويي با ترس از صداي وجدان كه در وجود كودكمان (از 4 سال

به بعد) شدت مي پذيرد، هوشيار باشيم تا او بي دليل احساس گناه نكند و به تنبيه خود نپردازد. بايد بدانيم ترس هاي طبيعي ياد شده در هنگام فقدان در طفل شدت مي پذيرند. پس بايد آماده باشيم تا با گفت و گوهاي مناسب و جبراني، اين ساعات طاقت فرسا را براي او قابل تحمل كنيم.

بين غمگيني و افسردگي تفاوت زيادي هست

نويسنده: دكتر آوا سيكلر

مترجم: ميترا كدخدايان

منبع:www.shamisapsy.com

وقتي غمگين هستيم مي گوييم دچار افسردگي شده ام. اما بين غمگيني و افسردگي تفاوت زيادي وجود دارد. غم واكنش طبيعي و نشانه سلامت جسم و روان، به سبب از دست دادن چيزي يا كسي است (از فقدان عروسك مورد علاقه كودك تا فقدان مادربزرگ محبوب). وقتي عزيزي را از دست مي دهيم، برايش سوگواري مي كنيم. سوگواري از واكنش هاي احساسي پيچيده اي نشات مي گيرد اعتراض و شكايت از مرگ فرد، انكار و ناباوري درباره اين فقدان، خشم به خاطر از دست دادن كسي كه دوستش داشته ايم، و بالاخره تسليم و پذيرش غم ابدي. بعضي از فقدان ها (مانند عروسك كودك)، به زودي فراموش مي شوند، اما گروهي ديگر (مانند مرگ مادربزرگ) هرگز التيام نمي يابند و فراموش نمي شوند و تنها كاري كه از ما ساخته است، اين است كه بياموزيم چگونه با آن زندگي كنيم و گذشت زمان تنها مسكني است كه به تدريج مي تواند سبب كاهش اين گونه غم ها شود.

اما افسردگي، بعد ديگري بر غم طبيعي (كه سبب رنج همگان است) مي افزايد. وقتي افسرده هستيم. علاوه بر اينكه احساس غم مي كنيم، احساس آزاردهنده ديگري نيز داريم، خود را سرزنش مي كنيم، احساس پوچي مي كنيم، از راه هاي گوناگون به خود حمله مي كنيم، به خاطر فقدان پيش آمده احساس خشم مي كنيم

(چرا مادربزرگ بايد درست همين حالا كه من نفر اول مسابقات ورزشي مدرسه شدم، بميره!) خود را مسئول وضع پيش آمده مي دانيم (اگر من اينقدر گرفتار مسابقات ورزشي نمي شدم، شايد، مادربزرگ الان زنده بود، همش تقصير منه!).

هر قدر اين احساس دوگانه (عصبانيت و محبت) نسبت به شخص فوت شده بيشتر باشد، خشم و گناهي كه در خلال سوگواري احساس مي شود، بيشتر و غم از دست دادن شديدتر و طولاني تر خواهد بود. فرد افسرده به دشواري مي تواند در مورد خودش احساس خوبي داشته باشد و زماني كه اعتماد به نفس او از بين برود، احساس افسردگي شدت مي يابد و ادامه اين وضع به زودي و به سرعت از كنترل خارج مي شود و ترس از صداي وجدان و ترس از عدم پذيرش توسط ديگران شدت مي يابند. احساس افسردگي در فرد، حتي نظم فكري او را به هم مي ريزد. وقتي احساس پوچي و نااميدي مي كنيم، مي گوييم «هرگز وضع بهتر نمي شه، و هر لحظه از اينكه هست بدتر مي شه، ديگر آخر كاره!» يا «من هميشه بدبخت بودم، هستم و خواهم بود و هرگز چيري عوض نمي شه!» در چنين موقعيتي، احساس تنهايي و بي كسي نيز هجوم مي آورد و انسان افسرده نمي تواند نسبت به اين همه ناراضي كه در وجودش احساس تنهايي و بي كسي نيز هجوم مي آورد و انسان افسرده نمي تواند نسبت به اين همه ناراضي كه در وجودش احساس مي كند، هيچ گونه واكنشي نشان دهد و احساس بي كسي، فرسودگي، رخوت و ضعف و در هم شكستگي را به دنبال مي آورد تا آن جا كه فرد افسرده در آن روي يك زندگي عادي لحظه شماري مي كند.

كودكان نيز ممكن است به دلايل خاصي، دچار

افسردگي شوند. مثلاً وقتي خرس عروسي كودكي گم مي شود، يا مادر براي مدتي طولاني تركش مي كند. در مورد كودكان دبستاني، وقتي دوست آن ها بدفتاري يا كينه توزي مي كند، در مورد جوانان، شكست در عشق مي تواند عامل افسردگي باشد. انسان در طول عمر خود بارها با مواردي از فقدان آشنا مي شود (تولد خواهر يا برادر ديگر، نقل مكان از خانه اي كه بدان انس گرفته است، از دست دادن پرستار مورد علاقه، جدايي پدر و مادر و طلاق) كه هر يك از آن ها سبب آزار و فروپاشي نظم روحي كودك مي شود و مدت ها زمان لازم است تا اوضاع به حال عادي بازگردد. كودكان از خود مي پرسند: «اگه من بچه خوبي هستم، چرا بابا و مامان يه بچه ديگه آوردن؟» يا «اگه بابا و مامان واقعاً منو دوست دارن، چرا منو آوردن توا ين خونه! من اتاق خودمو مي خوام!» يا «اگر پرستار دوستم داشت، چرا رفت؟» يا «چطوري بابا تونست بره و منو تنها بذاره؟!»

نوزادان نيز غمگين و اندوهگين مي شوند، اما چون افسردگي حالت روحي عميقي است كه بر اثر عدم اعتماد به نفس و قبول خويشتن خويش عارض مي شود و كودكان تا حدود چهار سالگي هنوز احترام و ارزش گذاشتن به خود و شناسايي خود را درك نمي كنند به افسردگي دچار نمي شوند.

از چهار سالگي به بعد، آن ها به ارزش وجود خود پي مي برند و بر اساس آن به برقرار كردن ارتباط با ديگران مي پردازند. از آن پس هر گاه اين روابط دچار مشكل شوند و يا صورت نپذيرند، كودك دچار افسردگي مي شود. همچنين حالت افسردگي هنگامي براي كودك پيش مي آيد كه صداي وجدان در او تثبيت شده

باشد. وقتي اين استحكام به تحقق پيوست (بين 3 تا 6 سالگي) كودك در مقابل ارتكاب گناه، ضعيف مي شود. اكنون ديگر نه تنها با احساس غم آشناست، بلكه اين احساس او را مي آزارد. توانايي درك اين احساس، منشا بسياري از واكنش هاي افسردگي است.

افسردگي يك خردسال را از حالات چهره او، كمبود انرژي و تحرك، بدخلقي و عبوسي، تنبلي، سستي، خستگي مفرط، بي علاقگي، بي حوصلگي، ياس و دلمردگي و نيز پرسش هايي كه گاه و بي گاه درباره مرگ مي كند. مي توان به خوبي تشخيص داد. اما گاه پي بردن به اين موضوع به اين سادگي ها نيست و كودك افسردگي خود را غيرمستقيم آشكار مي سازد. رشد او متوقف يا كند مي شود. كم اشتها مي شود، كم خوابي و بدخوابي به سراغش مي آيند و در تصميم گيري ها عاجز مي ماند و در موارد حاد ممكن است تا مرز آسيب رساندن به خود پيش رود. هنگامي كه يك كودك دبستاني به افسردگي دچار شود در تمركز حواس و يادگيري دروس او اختلالاتي پديد مي آيد و در محيط خانه نيز به گوش كردن و پذيرفتن علاقه نشان نمي دهد.

افسردگي در كودكان مي تواند با كوچكترين فقدان به وجود آيد، از دست دادن هر چيز كوچك و به ظاهر كم اهميتي مي تواند اين احساس را در آن ها پديد آورد: تغيير مدرسه، تعويض خانه يا پرستار، تولد نوزاد جديد و يا حتي بيماري يكي از والدين.

بنابراين به عنوان والدين آگاه و متعهد بايد بكوشيم تا در مقابل اين فقدان ها فضاي امن و استوار تربيتي براي كودك خود فراهم كنيم. همچنين بايد در رويارويي با ترس از صداي وجدان كه در وجود كودكمان (از 4 سال به بعد) شدت مي پذيرد، هوشيار باشيم

تا او بي دليل احساس گناه نكند و به تنبيه خود نپردازد. بايد بدانيم ترس هاي طبيعي ياد شده در هنگام فقدان در طفل شدت مي پذيرند. پس بايد آماده باشيم تا با گفت و گوهاي مناسب و جبراني، اين ساعات طاقت فرسا را براي او قابل تحمل كنيم.

مشاجره هاي والدين،تاثيرات منفي روي كودكان دارد

منبع:www.nioc.org

تحقيقات نشان مي دهد، والدين بايد مشاجره هاي خود را به اتاقي دربسته ببرند و پس از حل مشكلات بيرون بيايند و در مقابل فرزند خود رفتار خوبي داشته باشند

دكتر محمد فقيهي متخصص اختلالات خواب در گفتگو با باشگاه خبرنگاران افزود: ميزان اندك مشاجره هاي والدين مانند تحقير و توهين به يكديگر باعث بروز اختلالات خواب در كودكان مي شود و زندگي عاطفي آنها را تحت تاثير قرار مي دهد.

وي گفت: اين كودكان نسبت به ساير كودكاني كه والدين آنها رفتار خوبي با يكديگر دارند، هنگام شب، 30 دقيقه كمتر مي خوابند، حتي اين نيم ساعت كمبود خواب در آنها باعث بدخلقي، اختلال در صحبت كردن و شادماني آنها مي شود

فقيهي يادآور شد: زماني كه والدين با يكديگر دعوا و مشاجره مي كنند، كودكان دچار استرس مي شوند، آنها به خوبي درك مي كنند كه والدين با يكديگر رفتار خوبي ندارند، بنابراين دچار ترس و عصبانيت شده و به دنبال آن غمگين مي شوند.

مشاجره هاي والدين،تاثيرات منفي روي كودكان دارد

منبع:www.nioc.org

تحقيقات نشان مي دهد، والدين بايد مشاجره هاي خود را به اتاقي دربسته ببرند و پس از حل مشكلات بيرون بيايند و در مقابل فرزند خود رفتار خوبي داشته باشند

دكتر محمد فقيهي متخصص اختلالات خواب در گفتگو با باشگاه خبرنگاران افزود: ميزان اندك مشاجره هاي والدين مانند تحقير و توهين به يكديگر باعث بروز اختلالات خواب در كودكان مي شود و زندگي عاطفي

آنها را تحت تاثير قرار مي دهد.

وي گفت: اين كودكان نسبت به ساير كودكاني كه والدين آنها رفتار خوبي با يكديگر دارند، هنگام شب، 30 دقيقه كمتر مي خوابند، حتي اين نيم ساعت كمبود خواب در آنها باعث بدخلقي، اختلال در صحبت كردن و شادماني آنها مي شود

فقيهي يادآور شد: زماني كه والدين با يكديگر دعوا و مشاجره مي كنند، كودكان دچار استرس مي شوند، آنها به خوبي درك مي كنند كه والدين با يكديگر رفتار خوبي ندارند، بنابراين دچار ترس و عصبانيت شده و به دنبال آن غمگين مي شوند.

لكنت زبان در كودكان

نويسنده: پروفسور سلطانزاده

لكنت زبان چيست؟

لكنت زبان نوعي اختلال گفتار است كه مشكلاتي را در برقراري ارتباط با سرعت مناسب و به طور پيوسته و روان ايجاد مي نمايد. در واقع لكنت عبارت است از تكرار، كشش و يا قفل شدن غير ارادي كلمه يا بخشي از كلمه كه فرد قصد بيان آن را دارد. در اينجامعمولا همراه با تلاش براي بيان درست كلمات، تغييراتي نيز در سر گردن به شكل پلك زدن، شكلك در آوردن، لرزش فك، لبها و يا كج كردن سر ديده مي شود.

لكنت به طور معمول در چه زماني شروع مي شود؟

شروع لكنت به طور شايع در سنين 7 – 2 سالگي مي باشد.معمولا بعد از 12 سالگي ابتلابه لكنت زبان ديده نمي شود، مگر در موارديكه سانحه مغزي جدي اتفاق افتاده باشد. بنابراين لكنت در زماني كه كودك با سرعت زياد در حال يادگيري زبان است به شكل تدريجي روع مي شود.

آيا لكنت زبان شيوع بالايي دارد؟

ميزان شيوع لكنت در جمعيت كلي حدود يك درصد و در پسران سه برابر دختران مي باشد. در خانواده

هايي كه پدر يا مادر سابقه لكنت داشته باشند، احتمال ابتلا در فرزندان سه تا پنج برابر بيشتر از خانواده هايي است كه در آن ها مشكلي وجود ندارد. موفقيت هاي آموزشي، شغلي و اجتماعي مي توانند تا حدودي تحت تاثير لكنت قرار گيرند. با اين وجود در طول تاريخ، افراد بر جسته و موفق زياديوجود داشته اند كه بيشتر عمرشان با اين اختلال گفتاري همراه بوده اند. از جمله اين افراد مي توان وينسون چرچيل، سرايوسكي سينوتون، چارلز داروين ناپلئون اول و تئودورروزولت را نام برد.

چرا كودك من لكنت دارد؟

واقعيت آن است كه لكنت زبان بر اساس متغيرهايي شامل عوامل ژنتيكي و عوامل محيطي كه روي هم تاثير متقابل دارند به وجود مي آيد. بعضي كودكان براي ابتلا به لكنت زمينه آسيب پذيري موروثي دارند. اضطراب و تنش، باعث تشديد لكنت مي شود ولي به نظر نمي رسد كه در ايجاد آن نقشي داشته باشد. عواملي كه سبب بروز اختلال مي شوند كاملا با عواملي كه سبب تداوم و وخامت آن مي گردند متفاوتند و اين عوامل ثانوي را مي توان تحت كنترل قرار داد.

آيا مشكلات مغزي مي تواند سبب بروز لكنت شود؟

گزارش هايي از بررسي هاي تصوير برداري از مغز براين نكته دلالت دارند كه شايد تفاوت هاي ظريفي درساختار و فعاليت مغزي بعضي بزرگسالان مبتلا با ساير افراد وجود داشته باشد، ولي ر حال حاضر دلايل مكتوبي وجود ندارد كه نشان دهد اين تفاوت ها بر نوع گفتار فرد موثر و يا عامل لكنت مي باشند. مهم آن است كه براي كمك به كودك نيازي نيست كه منتظر به دست آوردن اين

اطلاعات باشيم، بلكه اكنون نيز مي توانيم به او كمك كنيم.

اگر كودك من از لكنت زبان ديگران تقليد كند آيا ممكن است خودش مبتلا به لكنت شود؟

خير، اغلب افراد مبتلا بدون آنكه قبلا لكنت شخص ديگري را شنيده باشند شروع به لكنت كرده اند و تقليد كردن در ايجاد اين اختلال جايگاهي ندارد.

آيا لكنت مي تواند پس از يك حادثه غير منتظره يا ضربه ناگهاني شروع شود؟

در اغلب موارد شروع لكنت مانند بهبودي آن تدريجي است. لكنت بندرت پس از يك ضربه ناگهاني شروع مي شود و اكثر كودكاني كه اين حوادث يا ضربه هاي غير منتظره را تجربه مي كنند به لكنت مبتلا نخواهند شد.

پيش آگهي لكنت زبان و سير آن چگونه است؟

به طور كلي 80-50 درصد تمام كودكان مبتلا به لكنت و بيشتر موارد خفيف به طور خود بخودي بهبود مي يابند. از ميان كودكاني كه لكنت زبانشان تا بزرگسالي ادامه مي يابد، فقط يك سوم موفقيت هاي شغلي و تحصيلي شان تحت تاثير قرار مي گيرد. البته در سنين دبستان ممكن است كودك دچار اشكال در برقراري ارتباط با همسن و سالان و مشكلات تحصيلي در اثر اجتناب از صحبت كردن در جمع كلاس شود. اگر كودك در محدوده سنين پيش دبستاني است و لكنت او به تازگي شروع شده، احتمال موفقيت و بهبودي بالاست ولي در كودكان سنين دبستاني كه مدت زيادي است كه دچار اختلال هستند، احتمال كمي وجود دارد كه رواني گفتار به طور كامل به حالت طبيعي برگردد. بنابراين شناسايي و مداخله زودرس در اين اختلال اهميت زيادي دارد.

آيا بايد كودك مبتلا به لكنت را مثل ساير

كودكان خود تربيت كنيم؟

تمام قوانين، مسئوليت ها، تشويق ها و محدوديت هايي را كه در مورد ساير كودكان به كار مي بريد، براي فرزند مبتلا نيز اجرا كنيد. او بايد خود را مانند بقيه همسن و سالان خود ببيند با اين تفاوت كه فقط گاهي لكنت پيدا مي كند. البته در مواردي بايد دقت بيشتري داشته باشيد، گاهي انتظارات خارج از توان از وي داشتن، باعث افزايش فشار و تنش و در نتيجه تشديد لكنت او مي شود. در كودكي كه لكنت دارد، اختصاص دادن زمان كافي براي صحبت كردن وي احساس بهتري را در او ايجاد مي كند و مي تواند لكنت او را كاهش دهد.

براي كمك به كودك، ما به عنوان والدين چه كارهايي مي توانيم انجام دهيم؟

* با آرامش كامل به آنچه كودك مي گويد گوش دهيد نه به اينكه چگونه مي گويد.

* بگذاريد خودش حرفش را تمام كند، شما جمله او را كامل نكنيد.

* هنگام صحبت كردن با او تماس چشمي داشته باشيد.

* كودك زماني كه خودش آغاز به صحبت مي كند، راحت تر از زماني است كه از او سوالي پرسيده مي شود، پس براي اينكه خودبخود سر صحبت را باز كند، با او در مورد فعاليتهايي كه به آن ها علاقه مند است صحبت كنيد و در فواصل چند لحضه سكوت كنيد و در فواصل چند لحظه سكوت كنيد تا اگر مطلبي دارد بيان كند.

* براي پاسخ دادن به سوال به كودك فشار نياوريد.

* پس از اينكه صحبتش تمام شد، با آرامش و با به كار بردن تعدادي از لغات خودش به او پاسخ دهيد.

* هرگز هنگام صحبت كوكدك

از عباراتي چون زودباش، الان صحبت نكن كار دارم استفاده نكنيد.

* هرگز به او نگوييدكه چه كار كند تا لكنت نداشته باشد. عباراتي نظير يواش، آهسته، نفس عميق بكش، آرام تر صحبت كن از اين قبيلند.

* حداكثر روزي 15 دقيقه را به صحبت آرام با كودك اختصاص دهيد. مثلا براي او كتاب بخوانيد.

* كودك را در فعاليت هايي كه به خوبي از عهده آن ها بر مي آيد شركت دهيد و توانايي هاي او را تشويق كنيد.

* كودكاني كه لكنت دارند، معمولا وقتي در گروه قرار مي گيرند و همراه سايرين مطالبي را بيان مي كنند يا شعر يا آوازي را از بر مي خوانند، مشكلي ندارند، اين موقعيت ها را براي كودك فراهم كنيد.

* كودك را در بهترين شرايط بدني نگه داريد، بيماري جسمي به احتمال زياد باعث افزايش لكنت مي شود.

كداميك از مداخلات والدين مي توانند باعث تشديد لكنت زبان گردند؟

• كامل كردن جملات كودك

• دستپاچه كردن و وادار كردن او به تكميل جملاتش

• قطع كردن نابجاي گفتار كودك

• انتقاد مكرر و اصلاح تلفظ صداها و كلمات كودك

• شتاب زدگي در زندگي روزمره

• درخواست اينكه در حضور دوستان، بستگان و يا همسايه ها چيزي را تعريف كند.

براي درمان لكنت زبان كودكان به چه درمانگراني بايد مراجعه كنيم؟

لكنت و درمان آن يكي از حوزه هاي تخصصي كار گفتار درمانگران مي باشد. در مواردي كه فشارهاي رواني موجود در روابط بين فردي، خانواده و ... در تشديد لكنت دخيل هستند، لازم است مشاوره روانشناختي يا روانپزشكي صورت گيرد و در صورت نياز مداخلات ديگري نظير روان درماني فردي، خانواده درماني و در موارد خاص

درمان دارويي نيز صورت گيرد.

آيا دارو درماني در درمان لكنت كمك كننده است؟

دارو درماني در درمان خود اختلال تاثيري ندارد، مگر اينكه دارو را در مورد اختلالات همراه با اين مشكل كه روي آن تاثير منفي مي گذارند، به كار ببريم.

طول مدت برنامه درماني چقدر است؟

در موارد خفيف به خصوص د كودكان پيش دبستاني تنها چند هفته و در موارد شديد گاهي تا 18 ماه به طول مي انجامد.

لكنت زبان در كودكان

نويسنده: پروفسور سلطانزاده

لكنت زبان چيست؟ لكنت زبان نوعي اختلال گفتار است كه مشكلاتي را در برقراري ارتباط با سرعت مناسب و به طور پيوسته و روان ايجاد مي نمايد. در واقع لكنت عبارت است از تكرار، كشش و يا قفل شدن غير ارادي كلمه يا بخشي از كلمه كه فرد قصد بيان آن را دارد. در اينجامعمولا همراه با تلاش براي بيان درست كلمات، تغييراتي نيز در سر گردن به شكل پلك زدن، شكلك در آوردن، لرزش فك، لبها و يا كج كردن سر ديده مي شود. لكنت به طور معمول در چه زماني شروع مي شود؟ شروع لكنت به طور شايع در سنين 7 – 2 سالگي مي باشد.معمولا بعد از 12 سالگي ابتلابه لكنت زبان ديده نمي شود، مگر در موارديكه سانحه مغزي جدي اتفاق افتاده باشد. بنابراين لكنت در زماني كه كودك با سرعت زياد در حال يادگيري زبان است به شكل تدريجي روع مي شود. آيا لكنت زبان شيوع بالايي دارد؟ ميزان شيوع لكنت در جمعيت كلي حدود يك درصد و در پسران سه برابر دختران مي باشد. در خانواده هايي كه پدر يا مادر سابقه لكنت داشته باشند،

احتمال ابتلا در فرزندان سه تا پنج برابر بيشتر از خانواده هايي است كه در آن ها مشكلي وجود ندارد. موفقيت هاي آموزشي، شغلي و اجتماعي مي توانند تا حدودي تحت تاثير لكنت قرار گيرند. با اين وجود در طول تاريخ، افراد بر جسته و موفق زياديوجود داشته اند كه بيشتر عمرشان با اين اختلال گفتاري همراه بوده اند. از جمله اين افراد مي توان وينسون چرچيل، سرايوسكي سينوتون، چارلز داروين ناپلئون اول و تئودورروزولت را نام برد. چرا كودك من لكنت دارد؟ واقعيت آن است كه لكنت زبان بر اساس متغيرهايي شامل عوامل ژنتيكي و عوامل محيطي كه روي هم تاثير متقابل دارند به وجود مي آيد. بعضي كودكان براي ابتلا به لكنت زمينه آسيب پذيري موروثي دارند. اضطراب و تنش، باعث تشديد لكنت مي شود ولي به نظر نمي رسد كه در ايجاد آن نقشي داشته باشد. عواملي كه سبب بروز اختلال مي شوند كاملا با عواملي كه سبب تداوم و وخامت آن مي گردند متفاوتند و اين عوامل ثانوي را مي توان تحت كنترل قرار داد. آيا مشكلات مغزي مي تواند سبب بروز لكنت شود؟ گزارش هايي از بررسي هاي تصوير برداري از مغز براين نكته دلالت دارند كه شايد تفاوت هاي ظريفي درساختار و فعاليت مغزي بعضي بزرگسالان مبتلا با ساير افراد وجود داشته باشد، ولي ر حال حاضر دلايل مكتوبي وجود ندارد كه نشان دهد اين تفاوت ها بر نوع گفتار فرد موثر و يا عامل لكنت مي باشند. مهم آن است كه براي كمك به كودك نيازي نيست كه منتظر به دست آوردن اين اطلاعات باشيم، بلكه اكنون نيز

مي توانيم به او كمك كنيم. اگر كودك من از لكنت زبان ديگران تقليد كند آيا ممكن است خودش مبتلا به لكنت شود؟ خير، اغلب افراد مبتلا بدون آنكه قبلا لكنت شخص ديگري را شنيده باشند شروع به لكنت كرده اند و تقليد كردن در ايجاد اين اختلال جايگاهي ندارد. آيا لكنت مي تواند پس از يك حادثه غير منتظره يا ضربه ناگهاني شروع شود؟ در اغلب موارد شروع لكنت مانند بهبودي آن تدريجي است. لكنت بندرت پس از يك ضربه ناگهاني شروع مي شود و اكثر كودكاني كه اين حوادث يا ضربه هاي غير منتظره را تجربه مي كنند به لكنت مبتلا نخواهند شد. پيش آگهي لكنت زبان و سير آن چگونه است؟ به طور كلي 80-50 درصد تمام كودكان مبتلا به لكنت و بيشتر موارد خفيف به طور خود بخودي بهبود مي يابند. از ميان كودكاني كه لكنت زبانشان تا بزرگسالي ادامه مي يابد، فقط يك سوم موفقيت هاي شغلي و تحصيلي شان تحت تاثير قرار مي گيرد. البته در سنين دبستان ممكن است كودك دچار اشكال در برقراري ارتباط با همسن و سالان و مشكلات تحصيلي در اثر اجتناب از صحبت كردن در جمع كلاس شود. اگر كودك در محدوده سنين پيش دبستاني است و لكنت او به تازگي شروع شده، احتمال موفقيت و بهبودي بالاست ولي در كودكان سنين دبستاني كه مدت زيادي است كه دچار اختلال هستند، احتمال كمي وجود دارد كه رواني گفتار به طور كامل به حالت طبيعي برگردد. بنابراين شناسايي و مداخله زودرس در اين اختلال اهميت زيادي دارد. آيا بايد كودك مبتلا به لكنت را مثل

ساير كودكان خود تربيت كنيم؟ تمام قوانين، مسئوليت ها، تشويق ها و محدوديت هايي را كه در مورد ساير كودكان به كار مي بريد، براي فرزند مبتلا نيز اجرا كنيد. او بايد خود را مانند بقيه همسن و سالان خود ببيند با اين تفاوت كه فقط گاهي لكنت پيدا مي كند. البته در مواردي بايد دقت بيشتري داشته باشيد، گاهي انتظارات خارج از توان از وي داشتن، باعث افزايش فشار و تنش و در نتيجه تشديد لكنت او مي شود. در كودكي كه لكنت دارد، اختصاص دادن زمان كافي براي صحبت كردن وي احساس بهتري را در او ايجاد مي كند و مي تواند لكنت او را كاهش دهد. براي كمك به كودك، ما به عنوان والدين چه كارهايي مي توانيم انجام دهيم؟ * با آرامش كامل به آنچه كودك مي گويد گوش دهيد نه به اينكه چگونه مي گويد.

* بگذاريد خودش حرفش را تمام كند، شما جمله او را كامل نكنيد.

* هنگام صحبت كردن با او تماس چشمي داشته باشيد.

* كودك زماني كه خودش آغاز به صحبت مي كند، راحت تر از زماني است كه از او سوالي پرسيده مي شود، پس براي اينكه خودبخود سر صحبت را باز كند، با او در مورد فعاليتهايي كه به آن ها علاقه مند است صحبت كنيد و در فواصل چند لحضه سكوت كنيد و در فواصل چند لحظه سكوت كنيد تا اگر مطلبي دارد بيان كند.

* براي پاسخ دادن به سوال به كودك فشار نياوريد.

* پس از اينكه صحبتش تمام شد، با آرامش و با به كار بردن تعدادي از لغات خودش به او پاسخ دهيد.

*

هرگز هنگام صحبت كوكدك از عباراتي چون زودباش، الان صحبت نكن كار دارم استفاده نكنيد.

* هرگز به او نگوييدكه چه كار كند تا لكنت نداشته باشد. عباراتي نظير يواش، آهسته، نفس عميق بكش، آرام تر صحبت كن از اين قبيلند.

* حداكثر روزي 15 دقيقه را به صحبت آرام با كودك اختصاص دهيد. مثلا براي او كتاب بخوانيد.

* كودك را در فعاليت هايي كه به خوبي از عهده آن ها بر مي آيد شركت دهيد و توانايي هاي او را تشويق كنيد.

* كودكاني كه لكنت دارند، معمولا وقتي در گروه قرار مي گيرند و همراه سايرين مطالبي را بيان مي كنند يا شعر يا آوازي را از بر مي خوانند، مشكلي ندارند، اين موقعيت ها را براي كودك فراهم كنيد.

* كودك را در بهترين شرايط بدني نگه داريد، بيماري جسمي به احتمال زياد باعث افزايش لكنت مي شود.

كداميك از مداخلات والدين مي توانند باعث تشديد لكنت زبان گردند؟

• كامل كردن جملات كودك

• دستپاچه كردن و وادار كردن او به تكميل جملاتش

• قطع كردن نابجاي گفتار كودك

• انتقاد مكرر و اصلاح تلفظ صداها و كلمات كودك

• شتاب زدگي در زندگي روزمره

• درخواست اينكه در حضور دوستان، بستگان و يا همسايه ها چيزي را تعريف كند. براي درمان لكنت زبان كودكان به چه درمانگراني بايد مراجعه كنيم؟ لكنت و درمان آن يكي از حوزه هاي تخصصي كار گفتار درمانگران مي باشد. در مواردي كه فشارهاي رواني موجود در روابط بين فردي، خانواده و ... در تشديد لكنت دخيل هستند، لازم است مشاوره روانشناختي يا روانپزشكي صورت گيرد و در صورت نياز مداخلات ديگري نظير روان درماني فردي،

خانواده درماني و در موارد خاص درمان دارويي نيز صورت گيرد. آيا دارو درماني در درمان لكنت كمك كننده است؟ دارو درماني در درمان خود اختلال تاثيري ندارد، مگر اينكه دارو را در مورد اختلالات همراه با اين مشكل كه روي آن تاثير منفي مي گذارند، به كار ببريم. طول مدت برنامه درماني چقدر است؟ در موارد خفيف به خصوص د كودكان پيش دبستاني تنها چند هفته و در موارد شديد گاهي تا 18 ماه به طول مي انجامد.

مشكل رواني متقاضيان جراحي زيبايي

منبع:ماهنامه پرسمان

نايب رييس كميسيون بهداشت و درمان، با ابراز نگراني از رشد روز افزون عمل هاي زيبايي بين جوانان ايراني گفت: 75 درصد متقاضيان جراحي زيبايي، مشكل رواني دارند.

علي باغبانيان گفت: بر اساس مطالعات روان شناختي، 80 درصد از زنان و 60 درصد از مردان، به ويژه در دوران نوجواني و جواني، از وضعيت ظاهري خود ناراضي اند.

وي افزود: بسياري از انسان ها در مغز و روان خود، تفسيري متفاوت از آن چه ديگران از چهره ي ظاهري آنهادارند، تصور مي كنند و به همين جهت، كساني كه از چهره ي خود ناراضي اند، در واقع ، مشكل در جسم آنها نيست؛ بلكه در برداشت ذهني آنهاست.

وي، شايع ترين جراحي زيبايي را در كشور ايران، مربوط به بيني دانستو گفت: از آن جا كه مشكل افرادي كه تن به ريسك عمل جراهي زيبايي مي دهند، در ذهن و روان آنهاست، از اين رو، حتي با يك بارعمل جراحي، باز هم آنها با چهره ي خود مشكل دارند و 10 درصداز كساني كه عمل زيبايي انجام داده اند، از چهره ي پس از عمل خود ناراضي

اند و در 50 درصد موارد نيز به بيش از يك عمل اقدام مي كنند.

طبق آمارها، ايران، رتبه ي اول در عمل هاي زيبايي را دارد و هم چنين بر اساس گزارش ها، روزانه دو زن ايراني، بر اثر اين جراحي ها، جان خود را از دست مي دهند.

مشكل رواني متقاضيان جراحي زيبايي

منبع:ماهنامه پرسمان

نايب رييس كميسيون بهداشت و درمان، با ابراز نگراني از رشد روز افزون عمل هاي زيبايي بين جوانان ايراني گفت: 75 درصد متقاضيان جراحي زيبايي، مشكل رواني دارند.

علي باغبانيان گفت: بر اساس مطالعات روان شناختي، 80 درصد از زنان و 60 درصد از مردان، به ويژه در دوران نوجواني و جواني، از وضعيت ظاهري خود ناراضي اند.

وي افزود: بسياري از انسان ها در مغز و روان خود، تفسيري متفاوت از آن چه ديگران از چهره ي ظاهري آنهادارند، تصور مي كنند و به همين جهت، كساني كه از چهره ي خود ناراضي اند، در واقع ، مشكل در جسم آنها نيست؛ بلكه در برداشت ذهني آنهاست.

وي، شايع ترين جراحي زيبايي را در كشور ايران، مربوط به بيني دانستو گفت: از آن جا كه مشكل افرادي كه تن به ريسك عمل جراهي زيبايي مي دهند، در ذهن و روان آنهاست، از اين رو، حتي با يك بارعمل جراحي، باز هم آنها با چهره ي خود مشكل دارند و 10 درصداز كساني كه عمل زيبايي انجام داده اند، از چهره ي پس از عمل خود ناراضي اند و در 50 درصد موارد نيز به بيش از يك عمل اقدام مي كنند.

طبق آمارها، ايران، رتبه ي اول در عمل هاي زيبايي را دارد

و هم چنين بر اساس گزارش ها، روزانه دو زن ايراني، بر اثر اين جراحي ها، جان خود را از دست مي دهند.

تأثير عبادات در پيشگيري و درمان اختلالات روان

منبع:فصلنامه بهورز

عباداتي مانند نماز ، روزه ، زكات و حج كه دين اسلام بر پيروان خود واجب كرده است موجب مي شود كه فرد به سوي رفتار بهتر و برتر و رشد و ارتقاي نفس و اجتناب از رفتار زشت و انحرافي وغير انساني گرايش پيدا كند . يكي از عباداتي كه در اين زمينه بيشتر مورد توجه قرار گرفته است نماز مي باشد .

نماز:

نماز يك رابطه خاضعانه و خاشعانه بين انسان و پروردگار است . بر قراري چنين رابطه اي در برابر آفريدگار هستي ، نيرويي معنوي به انسان مي بخشد كه حسن صفاي روحي و آرامش قلبي و اهميت رواني را در او برمي انگيزد . انسان وقتي در مقابل قادر متعال مي ايستد ، از همه اشتغالات و مشكلات دنيا روي بر مي گرداند و تمام حواس خود را متوجه خدا مي كند ، در نتيجه حالتي از آرام سازي كامل و آرامش روان در او ايجاد مي شود كه از نظر درماني تأثير به سزايي در كاهش اضطراب و نگراني او دارد .

دكتر توماس هايسلوپ (پزشك) مي گويد : «مهمترين وسيله ايجاد آرامش در روان و اعصاب انسان كه من تاكنون شناخته ام، نماز است.»

پيامبر اكرم (صلي الله عليه واله) نيز به هنگام فرا رسيدن اوقات نماز فرموده اند: « اي بلال ما را با نماز به آرامش وادار »

رابطه معنوي بين انسان و خداوند در موقع نماز . به او چنان نيرويي مي بخشد كه

موجب تجديد اميد ، تقويت اراده و آزاد شدن تواناييهاي عظيم وي مي شود به طوري كه او را بر عمل سختي ها و انجام كارهاي بسيار بزرگ قادر مي سازد .سيول برت روانشناس انگليسي نيز گفته است : « ما به واسطه نماز مي توانيم وارد انبار بزرگي از نشاط عقلاني شويم كه در شرايط عادي ياراي وصول بدان را نداريم .»

روزه:

روزه يكي ديگر از عبادات واجب مسلمانان است كه در پرورش و تهذيب نفس تأثير به سزايي دارد و سبب تقويت اراده انسان مي شود و مي تواند رفتارهاي صحيح زندگي را بياموزد تا مسووليتها وظايف خود را به خوبي انجام دهد .

زكات:

زكات نيز نوعدوستي را به انسان مي آموزد و او را از خود محوري و خود خواهي نجات مي هد .كمك به همنوعان موجب تقويت احساس تعلق به گروه و ايجاد احساس رضايت از خود مي شود كه چنين احساسي براي سلامت رواني اهميت فراواني دارد . حج داراي فوايد مهمي براي روان انسان است زيرا انجام مناسك حج وزيارت خانه خدا و قبر رسول خدا (صلي الله عليه واله) و ائمه ، فرد را براي تحمل سختي ها و گرفتاري ها آماده مي كند و چون از همه ملتها و نژادها با لباسي يكسان و ساده دور هم جمع مي شوند احساس نوعدوستي در آنها تقويت مي شود .

دعا:

دعا و نيايش و مناجات در مذاهب گوناگون شكل هاي متفاوتي دارد ، اما محتواي آن در همه مذاهب حاكي از اعتراف به گناه و نقص و ضعف ، در خواست سلامت و سعادت و تمايل به قرب الهي است .يكي از

دانشمندان فرانسوي مي گويد : « دعا عبارت است از رابطه يا معامله يك روح مضطرب در كمال شعور و اراده با قدرتي كه آن روح احساس مي كند ، به آن بستگي دارد و سرنوشتش به دست اوست .» منظور از دعا ، حالتي است كه در آن انسان روح خود را با قدرتي كه در قلب خويش احساس مي كند ، مرتبط بسازد نه آنكه فرد از روي عادت ، اعمال يا الفاظي را انجام دهد يا بگويد و به عمق معناي آن نپردازد . ويليام جيمز مي گويد : « آدمي در تلاش هاي خود ، ذخيره و نيروي رواني خود را از دست مي دهد و تنها منبعي كه مي تواند آن نيرو را جبران كند ، اتصال به قدرت لايزال الهي است و آن اتصال حاصل نمي گردد مگر با مناجات.» الكسيس كارل در كتاب نيايش مي نويسد : « دعا تنها جبران كننده ضعف انسان نيست ، بلكه تقويت كننده قدرت انساني و ادامه دهنده كار مثبت و تلاش سازنده فرد در ساختن زندگي فردي و اجتماعي اش به حساب مي آيد و احساس عرفاني كه از اعماق فطرت ما سرچشمه مي گيرد يك غريزه اصلي است ، پس عدم ارضاي اين غريزه مي تواند در فرد تنش ايجاد كند.»

بنابراين دعا و نيايش هم موجب آرامش روان مي شود .

« الابذكرالله تطمئن القلوب »

و فرد احساس خود شكوفايي مي كند و از تألمات روحي وي كاسته مي شود و نيز باعث تخليه هيجانات فرد و دستيابي وي به منبع لايزال ، توان و نيرو مي شود . همچنين گريه

كه غالبا درجريان دعا رخ مي دهد كمك زيادي به تخليه هيجانات و استرس هاي فرد مي كند . البته به قول جميزها يزلينگ ، لازم نيست دعا در خواست چيزي از خدا باشد ، بلكه هر توجه و ارتباطي با دستگاه الهي دعا مي باشد .

خداوند در سوره مباركه فرقان آيه 18 مي فرمايد : اي رسول به امت بگو كه اگر دعاي شما نبود ، پروردگار به شما چه توجهي داشت كه شما آيات حق را تكذيب كرديد و به كيفر آن خواهيد رسيد .

توبه:

توبه يكي از روشهاي مفيد و تقريبا بي نظير ، براي درمان احساس گناه است ، زيرا توبه ، سبب آمرزش گناهان و تقويت اميد انسان به جلب رضايت الهي است به همين دليل ، موجب كاهش اضطراب ناشي از اشتباهات گذشته فرد مي شود ، هم چنين توبه انسان را به اصلاح و خود سازي وا مي دارد و او را از مرتكب شدن مجدد به خطاها مصون مي دارد .

صبر:

صبر موجب تقويت شخصيت وافزايش توانايي انسان در برابر سختي ها و بارهاي سنگين زندگي و حوادث و مصايب روزگار مي شود . خداوند بندگان خود را به صبر سفارش مي كند . مثلا در سوره مباركه بقره آيه 153 مي فرمايد : اي افراد با ايمان از صبر ونماز ( در برابر حوادث سخت زندگي ) كمك بگيريد زيرا خداوند با صابران است. پس فرد متدين هرگز از مشكلات و سختي ها ، اظهار شكوه و ناتواني نمي كند بلكه در مقابل حوادث روزگار مقاومت مي كند . فرد صبور داراي شخصيتي رشد يافته ، متعادل ،

كمال يافته و توليد كننده ، فعال و از احساس اندوه و اضطراب به دور خواهد بود .علاوه بر دعا ، توبه و صبر ، انجام امور ديگري در سلامت روان انسان موثرند ، مانند نيكوكاري ، صدقه ، پرهيز از اذيت وآزار ديگران .

نيكوكاري:

در مورد نيكوكاري امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد : عدد كساني كه به سبب نيكوكاري زندگي طولاني مي كنند از كساني كه با عمر طبيعي خود زندگي مي كنند افزون است .

تأثير عبادات در پيشگيري و درمان اختلالات روان

منبع:فصلنامه بهورز

عباداتي مانند نماز ، روزه ، زكات و حج كه دين اسلام بر پيروان خود واجب كرده است موجب مي شود كه فرد به سوي رفتار بهتر و برتر و رشد و ارتقاي نفس و اجتناب از رفتار زشت و انحرافي وغير انساني گرايش پيدا كند . يكي از عباداتي كه در اين زمينه بيشتر مورد توجه قرار گرفته است نماز مي باشد .

نماز:

نماز يك رابطه خاضعانه و خاشعانه بين انسان و پروردگار است . بر قراري چنين رابطه اي در برابر آفريدگار هستي ، نيرويي معنوي به انسان مي بخشد كه حسن صفاي روحي و آرامش قلبي و اهميت رواني را در او برمي انگيزد . انسان وقتي در مقابل قادر متعال مي ايستد ، از همه اشتغالات و مشكلات دنيا روي بر مي گرداند و تمام حواس خود را متوجه خدا مي كند ، در نتيجه حالتي از آرام سازي كامل و آرامش روان در او ايجاد مي شود كه از نظر درماني تأثير به سزايي در كاهش اضطراب و نگراني او دارد .

دكتر توماس هايسلوپ (پزشك)

مي گويد : «مهمترين وسيله ايجاد آرامش در روان و اعصاب انسان كه من تاكنون شناخته ام، نماز است.»

پيامبر اكرم (صلي الله عليه واله) نيز به هنگام فرا رسيدن اوقات نماز فرموده اند: « اي بلال ما را با نماز به آرامش وادار »

رابطه معنوي بين انسان و خداوند در موقع نماز . به او چنان نيرويي مي بخشد كه موجب تجديد اميد ، تقويت اراده و آزاد شدن تواناييهاي عظيم وي مي شود به طوري كه او را بر عمل سختي ها و انجام كارهاي بسيار بزرگ قادر مي سازد .سيول برت روانشناس انگليسي نيز گفته است : « ما به واسطه نماز مي توانيم وارد انبار بزرگي از نشاط عقلاني شويم كه در شرايط عادي ياراي وصول بدان را نداريم .»

روزه:

روزه يكي ديگر از عبادات واجب مسلمانان است كه در پرورش و تهذيب نفس تأثير به سزايي دارد و سبب تقويت اراده انسان مي شود و مي تواند رفتارهاي صحيح زندگي را بياموزد تا مسووليتها وظايف خود را به خوبي انجام دهد .

زكات:

زكات نيز نوعدوستي را به انسان مي آموزد و او را از خود محوري و خود خواهي نجات مي هد .كمك به همنوعان موجب تقويت احساس تعلق به گروه و ايجاد احساس رضايت از خود مي شود كه چنين احساسي براي سلامت رواني اهميت فراواني دارد . حج داراي فوايد مهمي براي روان انسان است زيرا انجام مناسك حج وزيارت خانه خدا و قبر رسول خدا (صلي الله عليه واله) و ائمه ، فرد را براي تحمل سختي ها و گرفتاري ها آماده مي كند و چون از همه ملتها و

نژادها با لباسي يكسان و ساده دور هم جمع مي شوند احساس نوعدوستي در آنها تقويت مي شود .

دعا:

دعا و نيايش و مناجات در مذاهب گوناگون شكل هاي متفاوتي دارد ، اما محتواي آن در همه مذاهب حاكي از اعتراف به گناه و نقص و ضعف ، در خواست سلامت و سعادت و تمايل به قرب الهي است .يكي از دانشمندان فرانسوي مي گويد : « دعا عبارت است از رابطه يا معامله يك روح مضطرب در كمال شعور و اراده با قدرتي كه آن روح احساس مي كند ، به آن بستگي دارد و سرنوشتش به دست اوست .» منظور از دعا ، حالتي است كه در آن انسان روح خود را با قدرتي كه در قلب خويش احساس مي كند ، مرتبط بسازد نه آنكه فرد از روي عادت ، اعمال يا الفاظي را انجام دهد يا بگويد و به عمق معناي آن نپردازد . ويليام جيمز مي گويد : « آدمي در تلاش هاي خود ، ذخيره و نيروي رواني خود را از دست مي دهد و تنها منبعي كه مي تواند آن نيرو را جبران كند ، اتصال به قدرت لايزال الهي است و آن اتصال حاصل نمي گردد مگر با مناجات.» الكسيس كارل در كتاب نيايش مي نويسد : « دعا تنها جبران كننده ضعف انسان نيست ، بلكه تقويت كننده قدرت انساني و ادامه دهنده كار مثبت و تلاش سازنده فرد در ساختن زندگي فردي و اجتماعي اش به حساب مي آيد و احساس عرفاني كه از اعماق فطرت ما سرچشمه مي گيرد يك غريزه اصلي است ، پس

عدم ارضاي اين غريزه مي تواند در فرد تنش ايجاد كند.»

بنابراين دعا و نيايش هم موجب آرامش روان مي شود . « الابذكرالله تطمئن القلوب »

و فرد احساس خود شكوفايي مي كند و از تألمات روحي وي كاسته مي شود و نيز باعث تخليه هيجانات فرد و دستيابي وي به منبع لايزال ، توان و نيرو مي شود . همچنين گريه كه غالبا درجريان دعا رخ مي دهد كمك زيادي به تخليه هيجانات و استرس هاي فرد مي كند . البته به قول جميزها يزلينگ ، لازم نيست دعا در خواست چيزي از خدا باشد ، بلكه هر توجه و ارتباطي با دستگاه الهي دعا مي باشد .

خداوند در سوره مباركه فرقان آيه 18 مي فرمايد : اي رسول به امت بگو كه اگر دعاي شما نبود ، پروردگار به شما چه توجهي داشت كه شما آيات حق را تكذيب كرديد و به كيفر آن خواهيد رسيد .

توبه:

توبه يكي از روشهاي مفيد و تقريبا بي نظير ، براي درمان احساس گناه است ، زيرا توبه ، سبب آمرزش گناهان و تقويت اميد انسان به جلب رضايت الهي است به همين دليل ، موجب كاهش اضطراب ناشي از اشتباهات گذشته فرد مي شود ، هم چنين توبه انسان را به اصلاح و خود سازي وا مي دارد و او را از مرتكب شدن مجدد به خطاها مصون مي دارد .

صبر:

صبر موجب تقويت شخصيت وافزايش توانايي انسان در برابر سختي ها و بارهاي سنگين زندگي و حوادث و مصايب روزگار مي شود . خداوند بندگان خود را به صبر سفارش مي كند . مثلا در سوره مباركه

بقره آيه 153 مي فرمايد : اي افراد با ايمان از صبر ونماز ( در برابر حوادث سخت زندگي ) كمك بگيريد زيرا خداوند با صابران است. پس فرد متدين هرگز از مشكلات و سختي ها ، اظهار شكوه و ناتواني نمي كند بلكه در مقابل حوادث روزگار مقاومت مي كند . فرد صبور داراي شخصيتي رشد يافته ، متعادل ، كمال يافته و توليد كننده ، فعال و از احساس اندوه و اضطراب به دور خواهد بود .علاوه بر دعا ، توبه و صبر ، انجام امور ديگري در سلامت روان انسان موثرند ، مانند نيكوكاري ، صدقه ، پرهيز از اذيت وآزار ديگران .

نيكوكاري:

در مورد نيكوكاري امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد : عدد كساني كه به سبب نيكوكاري زندگي طولاني مي كنند از كساني كه با عمر طبيعي خود زندگي مي كنند افزون است .

وقتي كوچولوها پريشان مي شوند

نويسنده:فرهاد بلاش

منبع:روزنامه جام جم

اگر بهداشت روان را مجموعه اي از قواعد و مقررات بدانيم كه براي پيشگيري از اختلال ها و بيماري هاي رواني به كار برده مي شود و هدف آن ارتقاي سطح سلامت است ، خانواده به عنوان يكي از مهمترين نهادها و كانون هاي اجتماعي در تحقق آن نقش بسزايي دارد ، قواعد و مقررات هر چيزي و به هر شكلي كه باشد (خوب يا بد) از طريق برقراري ارتباطات و ارائه اطلاعات (به صور مختلف يادگيري) به ديگران انتقال مي دهند.امروزه بيان مي گردد كه ريشه بسياري از مشكلات رفتاري ما به دوران كودكي مان باز مي گردد. به زماني كه آن رفتارها براي ما عادي و براي ديگران آنچنان

بااهميت نبود كه در جهت اصلاح آنها قدمي بردارند بنابراين با توجه به آشكار شدن اهميت دوران كودكي ، يكي از مهمترين وظايف كساني كه با كودكان سر و كار دارند ، تشخيص رفتارهاي عادي و غيرعادي آنها و اقدام در جهت بهبود اين رفتارهاست.يكي از نيازهاي اساسي والدين و معلمان در امر تربيت و پرورش اخلاقي كودكان ، برقراري ارتباط سالم با آنهاست. ارتباط صحيح بين پدر و مادر و روابط سالم آنان با كودكان ، اولين و مهمترين زمينه رشد و پرورش اخلاقي نونهالان است.بهترين ملاك و معياري كه براساس آن تربيت و كيفيت پرورش اخلاقي كودكان را مي توان مورد ارزيابي و دقت قرار داد ، همان شبكه ارتباطي اعضاي خانواده با يكديگر است.

به همين اعتبار، خانواده را امروزه به «سيستم ارتباطي» تعريف مي كنند كه سلامت جامعه ، بازتابي از سلامتي سيستم ارتباطي خانواده است زيرا جامعه سالم ، بدون روابط سالم درون خانواده ها امكان پذير نيست.اعضاي يك خانواده ، ارتباطات خود را با يكديگر به دو شيوه كلامي و غيركلامي برقرار مي كنند. در جريان استفاده از اين دو شيوه ، ارائه اطلاعات و برقراري ارتباط است كه به طور مستقيم يا غيرمستقيم بخش عمده اي از اختلالات ، آموزش و انتقال داده مي شوند و باعث تنزل سطح سلامت روان مي گردند. گاهي كلمات ناسالم به طور ناخودآگاه در گفتار متداول والدين ، پيامدهاي نامناسب و پيامدهاي مخربي به بار خواهد آورد و سبب تضعيف و تحقير شخصيت و آزرده شدن روح يكديگر مي شود.

نقش ارتباط كلامي و غيركلامي در ايجاد اختلالات

بسياري از اختلالات رفتاري و رواني ،

ناشي از نوع ارتباطات غلط كلامي و غيركلامي در درون نظام خانواده است.ازجمله اين اختلالات به شرح ذيل است :گوشه گيري ، دروغگويي ، اختلالات گفتاري (لكنت زبان) ، رفتارهاي كليشه اي و عادتي مثل ناخن جويدن ، اختلال گستاخي (لجبازي) ، اختلالات تيك ، بي اختياري ادرار (شب ادراري كودكان) ، اختلالات اضطرابي ، كودك آزاري ، ناهنجاري جنسي ، اختلال سلوك ، اختلال (گستاخي لجبازي) ، بزهكاري در كودكان و نوجوانان و افت تحصيلي.

گوشه گيري در كودكان و راههاي پيشگيري و درمان آن

يكي از مسائل و مشكلاتي كه در سازگاري كودكان اختلال ايجاد مي كند ، انزواگزيني و كناره گيري آنهاست.

«نشانه هاي مرضي واكنش كناره گيري عبارت است از خجالت ، گوشه گيري ، حساسيت ، اضطراب و تواضع بي دليل».

اين كودكان از برقراري تماسهاي بين فردي يا روابط رضايت بخش با افراد بيگانه پرهيز مي كنند ، آثار كمرويي در صداي آنها پيداست و ممكن است با نجوا صحبت كرده ، يا براي فرار از مورد توجه بودن خود را پشت ديگران پنهان كنند، از خجالت سرخ مي شوند ، بسختي صحبت مي كنند و شرمساري از خصوصيات آنهاست.كودكان كمرو بيش از اندازه به شكست خود فكر مي كنند ، يكي از دلائل كمرويي اين است كه اين شخص به دليل توقع بي جاي اطرافيان ، قادر نيست شكست خود را هضم كند. هرگز نبايد كودك گوشه گير را با ديگران مقايسه كرد زيرا باعث از بين رفتن شخصيت كودك مي شود. هر كودكي هم نكات مثبت دارد و هم نكات منفي ، ما نبايد روي نكات منفي كودك انگشت بگذاريم

بلكه بايد نكات مثبت او را مورد توجه قرار داد. والدين نبايد در نزد اين و آن بگويند كودك ما خجالتي است يا موقع غذا خوردن مادر برايش غذا بكشد. همين امر سبب تثبيت اين صفت مي گردد. بايد كودك را به سوي تلاشهاي مختلف هنري و ورزشي سوق داد زيرا شركت در اين فعاليت ها نه تنها كودك را از انزوا بيرون مي كشد بلكه در رشد اجتماعي او تاثير بسزايي دارد. دروغگويي در كودكان علل مختلفي دارد. از آن جمله :

1- دروغگويي ناشي از ترس : ترس از تنبيه و مجازات در صورت انجام عمل خلاف ، يكي از مهمترين علل دروغگويي به شمار مي رود.

2- دروغ از روي علاقه : كودك براي اين كه پدر و مادر را آزرده نكند ، دروغ مي گويد.

3- دروغ وعدم موفقيت در كار: برخي از كودكان دوست دارند هميشه دروغ بگويند ، آنها حتي با قاطعيت به گفته هاي واهي خود پافشاري مي كنند و به توجيه دروغهايشان مي پردازند. اين قبيل كودكان ، غالبا در واقعيت با شكست مواجه مي شوند و از محبوبيت نيز برخوردار نيستند.

4- دروغ و قدرت تخيل بسيار قوي : كودكان در دنيايي سحرآميز زندگي مي كنند ، آنها در روياها و آرزوهاي نامتناهي به سر مي برند. آنچه بزرگسالان دروغ محض مي پندارند ، از نظر آنان واقعيتي مسلم است.

5- الگوهاي بدآموزي (تقليد از ديگران): آموزگاران و والدين كودك افرادي هستند كه نمونه و الگوي او براي تشخيص و تفاوت قائل شدن بين واقعيت و خيال ، واقعيت و دروغ و... هستند.

6- احساس كمبود: كودك براي جبران كمبودهايي كه

در موقعيت خانوادگي و اجتماع نسبت به ديگران دارد، احساس كمبود مي كند.

شيوه درمان دروغگويي

روش درمان واقعي آن است كه ابتدا به انگيزه كودك براي دروغگويي پي برده تا با تبديل و برطرف كردن نيازها بتوان انتظار بهبودي بيشتري را داشت.

رفتارهاي كليشه اي و عادتي

رفتارهاي عادتي يا كليشه اي مثل ناخن جويدن ، دسته ديگري از اختلالات هستند كه نوع ارتباط كلامي يا غيركلامي اطرافيان در تشديد و حتي پديدآيي پاره اي از آنها نقش دارد. يكي از شايع ترين واكنش هاي نوروتيك ناخن جويدن است كه در هر سني و در همه گروههاي اجتماعي ديده مي شود اما بيشتر در سنين كودكي و اوايل بلوغ اتفاق مي افتد و با افزايش سن نيز معمولا از شدت آن كاسته مي شود. ناخن جويدن وسيله اي است براي كاهش فشار دروني و در بزرگسالي هم ممكن است مشاهده شود و با اضطراب و تنش همراه است.در بعضي از افراد ناخن جويدن راه مكانيسمي است براي كاهش فشار حاصل از يك هيجان روحي و در بعضي ديگر عكس العمل خصومتي است كه از جانب افراد محبوبي مانند مادر در طفل برانگيخته شده است.

علل ناخن جويدن

بسياري از كودكان فقط موقعي كه فشار دروني شان خيلي زياد است مانند عصبانيت ، زمان امتحان يا هنگام ديدن فيلمهاي مهيج ناخن خود را مي جوند. گاهي كودكان ناخن جويدن را از والدين خود ياد مي گيرند. وقتي مي بينند والدينشان در هنگام ناراحتي اين عمل را انجام مي دهند، آنها نيز براي رفع ناراحتي خود به اين كار دست مي زنند. وكسلر 3 علت روشن را براي ناخن جويدن مطرح

مي كند:

1- عصبانيت بيش از حد

2- دلواپسي و تضادهاي فكري و مخصوصا قرار گرفتن كودك در موقعيت هاي حساس ، ترس آور و بلاتكليفي و حالات هيجاني

3- عادت.

از علل ديگر ناخن جويدن ، احساس ناامني و محروميت ، تربيت نادرست ، اختلالات شخصيتي ، خودآزاري ، كمبود محبت ، توقع بيش از حد والدين از كودك ، نكوهش كودك و انتقاد مستمر از او و رفتار نامطلوب والدين و محروميت از مهر مادر يا بي توجهي مادر و... را مي توان نام برد.

شيوه درمان

براي درمان بايد ابتدا انگيزه ها و علل ناخن جويدن را شناخت و از بين برد. تشويق رفتارهاي مناسب كودك ، افزايش اعتماد به نفس كودك ، برقراري رابطه دوستانه ، تحت فشار قرار ندادن كودك ، افزودن بر آگاهي خود در زمينه مضرات ناخن جويدن ، مشغول نگه داشتن كودك به نوشتن ، نقاشي و بازي كردن ، تغيير وضعيت محيطي ، صحبت از وقايع خوشايند و شادي آفرين در حضور كودك و رفع ناراحتي ها و نگراني هاي كودك ، كاهش اضطراب در كودك ، بر طرف كردن علل ناامني در كودك در رفع اين حالات موثر است.

اختلال گستاخي (لجبازي)

لجاجت يا لجبازي رفتار نامطلوبي است كه گاه دامنگير بسياري از كودكان و بعضا بزرگترها مي شود. لجاجت قطعا ارثي نيست و نوعي رفتار اكتسابي است و بيانگر يك مشكل زيستي و عاطفي ، ناكامي رواني ، ناآرامي دروني ، فشارهاي ذهني و احساس ناامني و عدم ارائه الگوهاي رفتاري مطلوب توسط والدين است.

لجبازي كودكان اساسا در كانون خانواده شكل مي گيرد و در اين باره نكات زير مي تواند

مورد توجه باشد:

كم توجهي يا بي توجهي والدين نسبت به وضعيت حسي ، حركتي و شرايط زيستي كودك ، ناراحتي هاي جسماني ، بيماري هاي پنهاني ، بي اشتهايي غذايي ، كم خوابي ، تنبيه كودك ، تحقير كودك ، تعجيل در رفتارهاي روزانه و مستمر كودك از جمله در غذا خوردن ، لباس پوشيدن و لجبازي والدين و...

شيوه درمان

بعد از شناخت انگيزه لجبازي در كودكان بايد به دو نكته مهم توجه كرد:

1- ايجاد رابطه دوستانه با كودك

2- دادن اعتماد به نفس به او.

به اين ترتيب مي توان از بروز اين اختلال در كودك تا حد امكان جلوگيري كرد.

پرخاشگري

معني اوليه پرخاش به هيچ وجه چنان منفي نيست كه امروز از اين كلمه استنباط مي شود ، با توجه به ريشه اين كلمه ، ممكن است هر كسي ، هر چند با نيتي خوب ، به ديگري نزديك شود و اين نزديك شدن انعكاس منفي داشته باشد. چون امكان دارد با اين كار ، حقوق ديگري را پايمال و او را تهديد كند بنابراين امروزه كلمه پرخاش يا پرخاشگري به طور كلي ، رفتاري درك مي شود كه به حمله به يك انسان و آسيب رساندن به او مي انجامد. وقتي كودكان پرخاشگري مي كنند ، اين كار نشانه ناتواني آنها در ابراز نظر و درك است و در ضمن نقص رفتاري شان را نشان مي دهد.پرخاشگري شكلي از تخليه تنشهاي انباشته شده است. وقتي پرخاشي از كودك سر مي زند ، دليلي آشكار بر اين است كه مشكلي در زندگي احساسي او پيش آمده است. بيشتر وقتها پرخاشگري با ترس آميخته است.

اگر

چه معمولا از رفتار پرخاشگرانه ترس استنباط نمي شود ، چون ترس در كنار رفتار پرخاشگرانه كودك كمرنگ مي شود و به اين ترتيب در پشت آن مخفي مي ماند. بيشتر وقتها پدر و مادر و مربيان فقط به پرخاشگري كودك توجه دارند و بندرت به ترس پنهان او پي مي برند.

دلايل رفتار پرخاشگرانه

حوزه خانوادگي

برخي ريشه پرخاشگري و آمادگي براي خشونت كودكان را در حوزه خانوادگي مي دانند.

كمبود حمايت رواني و تاييد

وقتي كودك بزرگ مي شود بايد ياد بگيرد كه ممكن است همه خواسته هايش بر آورده نشود به عبارتي كودك بايد صرف نظر كردن از علايق و نه شنيدن را بياموزد. براي اين كه پس از نااميدي ، كودك به تعادل برسد ، مهم است كه پدر و مادر و مربيان ، به اندازه كافي به او محبت و او راتاييد كنند.كودك نبايد فرمان بزرگسالان را براي صرف نظر كردن از چيزي به حساب بدجنسي آنها بگذارد و اين احساس را پيدا كند كه هميشه در برابر آنها كم مي آورد ، چون وقتي كودك احساس كند كه دوستش ندارند ، رفته رفته پرخاشگر مي شود.

محدود كردن و جلوگيري از فعاليت كودكانه

تربيت مستبدانه و جدي هم يكي از عوامل بروز رفتارهاي پرخاشگرانه در كودك است. وقتي به كودك زور گفته مي شود ، با اين عمل او را مجبور مي كنند كه حركات غير ارادي و نيازهاي حركتي خود را سركوب كند.اين كار سرانجام به تشنج ناشي از خشم و پرخاشگري منجر مي شود. طبيعي است با اين محدوديت ها ، يك شيوه تربيتي ، بخصوص تنبيه ، نيز همراه است. فرقي نمي

كند چه تنبيه بدني باشد يا محروميت از عشق و علاقه.در هر دو حالت كودك احساس مي كند دوستش ندارند ، واكنش دفاعي كه كودك بالاجبار به دليل تنبيه دائمي از خود نشان مي دهد ، ممكن است براحتي رفتار او را تغيير دهد و پرخاشگرانه كند.

كمبود اعتماد به نفس

تجربه هايي كه يك كودك در محدوده خانواده به دست مي آورد ، تاثير پايدار و زيادي بر رشد او دارد. اين نكته تقريبا هميشه در مورد پرخاش و خشونت هم صادق است.مثلا اگر يكي از والدين به طور كلي تندخو و پرخاشگر باشد ، كودكي كه بشدت با او همانندسازي مي كند ، مايل است كه همان شيوه رفتاري او را نشان دهد و به همان ترتيب به راحتي پرخاشگر مي شود.

شيوه درمان

در اصل براي درمان پرخاشگري يا خشونت كودكان دو چيز مهم است. يكي اين كه پدر و مادر و مربيان كودك بايد شرايطي را براي او فراهم كنند كه از پرخاش هاي او بكاهند. كودك بايد بتواند از نيازهاي حركتي خود لذت ببرد. بايد فضايي را در اختيار كودك قرار داد كه در آنجا كاملا احساس آزادي كند و اجازه داشته باشد به دلخواه خود رفتار و بازي كند. ديگر اين كه شرايط محيطي بايد طوري براي كودك تغيير كند كه او بتواند بياموزد و فعاليت هاي مثبت خود را انجام دهد.

نتيجه گيري

در رفتار با كودكان ، به طور كلي فكر اصلي بايد اين باشد كه توجه به كودكان بدون توجه به خود بي فايده است. فقط كسي كه به خودش توجه دارد و احترام مي گذارد ، مي تواند به

اندازه كافي به ديگران توجه داشته باشد و احترام بگذارد. تفاوت هاي فردي كودكان در مدرسه ، باعث ايجاد مرزهايي مي شود ، چون مدرسه براي گروهي از كودكان فعاليت مي كند ، پس كودك بايد خود را با مدرسه وفق دهد. كودكان در مدرسه با ديگران بودن را ياد مي گيرند و احترام گذاشتن به خواسته ها و نيازهاي آنها را مي آموزند. به همين دليل بايد رفتار غيرعادي كودكان با توجه به تفاوت هاي فردي آنها در ميان گروه همسالان ، اصلاح شود تا خود آنها هم بتوانند مانند كودكان ديگر از دوره كودكي و دبستاني بهره مند شوند.

وقتي كوچولوها پريشان مي شوند

نويسنده:فرهاد بلاش

منبع:روزنامه جام جم

اگر بهداشت روان را مجموعه اي از قواعد و مقررات بدانيم كه براي پيشگيري از اختلال ها و بيماري هاي رواني به كار برده مي شود و هدف آن ارتقاي سطح سلامت است ، خانواده به عنوان يكي از مهمترين نهادها و كانون هاي اجتماعي در تحقق آن نقش بسزايي دارد ، قواعد و مقررات هر چيزي و به هر شكلي كه باشد (خوب يا بد) از طريق برقراري ارتباطات و ارائه اطلاعات (به صور مختلف يادگيري) به ديگران انتقال مي دهند.امروزه بيان مي گردد كه ريشه بسياري از مشكلات رفتاري ما به دوران كودكي مان باز مي گردد. به زماني كه آن رفتارها براي ما عادي و براي ديگران آنچنان بااهميت نبود كه در جهت اصلاح آنها قدمي بردارند بنابراين با توجه به آشكار شدن اهميت دوران كودكي ، يكي از مهمترين وظايف كساني كه با كودكان سر و كار دارند ، تشخيص رفتارهاي

عادي و غيرعادي آنها و اقدام در جهت بهبود اين رفتارهاست.يكي از نيازهاي اساسي والدين و معلمان در امر تربيت و پرورش اخلاقي كودكان ، برقراري ارتباط سالم با آنهاست. ارتباط صحيح بين پدر و مادر و روابط سالم آنان با كودكان ، اولين و مهمترين زمينه رشد و پرورش اخلاقي نونهالان است.بهترين ملاك و معياري كه براساس آن تربيت و كيفيت پرورش اخلاقي كودكان را مي توان مورد ارزيابي و دقت قرار داد ، همان شبكه ارتباطي اعضاي خانواده با يكديگر است.

به همين اعتبار، خانواده را امروزه به «سيستم ارتباطي» تعريف مي كنند كه سلامت جامعه ، بازتابي از سلامتي سيستم ارتباطي خانواده است زيرا جامعه سالم ، بدون روابط سالم درون خانواده ها امكان پذير نيست.اعضاي يك خانواده ، ارتباطات خود را با يكديگر به دو شيوه كلامي و غيركلامي برقرار مي كنند. در جريان استفاده از اين دو شيوه ، ارائه اطلاعات و برقراري ارتباط است كه به طور مستقيم يا غيرمستقيم بخش عمده اي از اختلالات ، آموزش و انتقال داده مي شوند و باعث تنزل سطح سلامت روان مي گردند. گاهي كلمات ناسالم به طور ناخودآگاه در گفتار متداول والدين ، پيامدهاي نامناسب و پيامدهاي مخربي به بار خواهد آورد و سبب تضعيف و تحقير شخصيت و آزرده شدن روح يكديگر مي شود. نقش ارتباط كلامي و غيركلامي در ايجاد اختلالات بسياري از اختلالات رفتاري و رواني ، ناشي از نوع ارتباطات غلط كلامي و غيركلامي در درون نظام خانواده است.ازجمله اين اختلالات به شرح ذيل است :گوشه گيري ، دروغگويي ، اختلالات گفتاري (لكنت زبان) ، رفتارهاي كليشه اي

و عادتي مثل ناخن جويدن ، اختلال گستاخي (لجبازي) ، اختلالات تيك ، بي اختياري ادرار (شب ادراري كودكان) ، اختلالات اضطرابي ، كودك آزاري ، ناهنجاري جنسي ، اختلال سلوك ، اختلال (گستاخي لجبازي) ، بزهكاري در كودكان و نوجوانان و افت تحصيلي. گوشه گيري در كودكان و راههاي پيشگيري و درمان آن يكي از مسائل و مشكلاتي كه در سازگاري كودكان اختلال ايجاد مي كند ، انزواگزيني و كناره گيري آنهاست.

«نشانه هاي مرضي واكنش كناره گيري عبارت است از خجالت ، گوشه گيري ، حساسيت ، اضطراب و تواضع بي دليل».

اين كودكان از برقراري تماسهاي بين فردي يا روابط رضايت بخش با افراد بيگانه پرهيز مي كنند ، آثار كمرويي در صداي آنها پيداست و ممكن است با نجوا صحبت كرده ، يا براي فرار از مورد توجه بودن خود را پشت ديگران پنهان كنند، از خجالت سرخ مي شوند ، بسختي صحبت مي كنند و شرمساري از خصوصيات آنهاست.كودكان كمرو بيش از اندازه به شكست خود فكر مي كنند ، يكي از دلائل كمرويي اين است كه اين شخص به دليل توقع بي جاي اطرافيان ، قادر نيست شكست خود را هضم كند. هرگز نبايد كودك گوشه گير را با ديگران مقايسه كرد زيرا باعث از بين رفتن شخصيت كودك مي شود. هر كودكي هم نكات مثبت دارد و هم نكات منفي ، ما نبايد روي نكات منفي كودك انگشت بگذاريم بلكه بايد نكات مثبت او را مورد توجه قرار داد. والدين نبايد در نزد اين و آن بگويند كودك ما خجالتي است يا موقع غذا خوردن مادر برايش غذا بكشد.

همين امر سبب تثبيت اين صفت مي گردد. بايد كودك را به سوي تلاشهاي مختلف هنري و ورزشي سوق داد زيرا شركت در اين فعاليت ها نه تنها كودك را از انزوا بيرون مي كشد بلكه در رشد اجتماعي او تاثير بسزايي دارد. دروغگويي در كودكان علل مختلفي دارد. از آن جمله :

1- دروغگويي ناشي از ترس : ترس از تنبيه و مجازات در صورت انجام عمل خلاف ، يكي از مهمترين علل دروغگويي به شمار مي رود.

2- دروغ از روي علاقه : كودك براي اين كه پدر و مادر را آزرده نكند ، دروغ مي گويد.

3- دروغ وعدم موفقيت در كار: برخي از كودكان دوست دارند هميشه دروغ بگويند ، آنها حتي با قاطعيت به گفته هاي واهي خود پافشاري مي كنند و به توجيه دروغهايشان مي پردازند. اين قبيل كودكان ، غالبا در واقعيت با شكست مواجه مي شوند و از محبوبيت نيز برخوردار نيستند.

4- دروغ و قدرت تخيل بسيار قوي : كودكان در دنيايي سحرآميز زندگي مي كنند ، آنها در روياها و آرزوهاي نامتناهي به سر مي برند. آنچه بزرگسالان دروغ محض مي پندارند ، از نظر آنان واقعيتي مسلم است.

5- الگوهاي بدآموزي (تقليد از ديگران): آموزگاران و والدين كودك افرادي هستند كه نمونه و الگوي او براي تشخيص و تفاوت قائل شدن بين واقعيت و خيال ، واقعيت و دروغ و... هستند.

6- احساس كمبود: كودك براي جبران كمبودهايي كه در موقعيت خانوادگي و اجتماع نسبت به ديگران دارد، احساس كمبود مي كند. شيوه درمان دروغگويي روش درمان واقعي آن است كه ابتدا به انگيزه كودك براي دروغگويي پي برده

تا با تبديل و برطرف كردن نيازها بتوان انتظار بهبودي بيشتري را داشت. رفتارهاي كليشه اي و عادتي رفتارهاي عادتي يا كليشه اي مثل ناخن جويدن ، دسته ديگري از اختلالات هستند كه نوع ارتباط كلامي يا غيركلامي اطرافيان در تشديد و حتي پديدآيي پاره اي از آنها نقش دارد. يكي از شايع ترين واكنش هاي نوروتيك ناخن جويدن است كه در هر سني و در همه گروههاي اجتماعي ديده مي شود اما بيشتر در سنين كودكي و اوايل بلوغ اتفاق مي افتد و با افزايش سن نيز معمولا از شدت آن كاسته مي شود. ناخن جويدن وسيله اي است براي كاهش فشار دروني و در بزرگسالي هم ممكن است مشاهده شود و با اضطراب و تنش همراه است.در بعضي از افراد ناخن جويدن راه مكانيسمي است براي كاهش فشار حاصل از يك هيجان روحي و در بعضي ديگر عكس العمل خصومتي است كه از جانب افراد محبوبي مانند مادر در طفل برانگيخته شده است. علل ناخن جويدن بسياري از كودكان فقط موقعي كه فشار دروني شان خيلي زياد است مانند عصبانيت ، زمان امتحان يا هنگام ديدن فيلمهاي مهيج ناخن خود را مي جوند. گاهي كودكان ناخن جويدن را از والدين خود ياد مي گيرند. وقتي مي بينند والدينشان در هنگام ناراحتي اين عمل را انجام مي دهند، آنها نيز براي رفع ناراحتي خود به اين كار دست مي زنند. وكسلر 3 علت روشن را براي ناخن جويدن مطرح مي كند:

1- عصبانيت بيش از حد

2- دلواپسي و تضادهاي فكري و مخصوصا قرار گرفتن كودك در موقعيت هاي حساس ، ترس آور و بلاتكليفي و

حالات هيجاني

3- عادت.

از علل ديگر ناخن جويدن ، احساس ناامني و محروميت ، تربيت نادرست ، اختلالات شخصيتي ، خودآزاري ، كمبود محبت ، توقع بيش از حد والدين از كودك ، نكوهش كودك و انتقاد مستمر از او و رفتار نامطلوب والدين و محروميت از مهر مادر يا بي توجهي مادر و... را مي توان نام برد. شيوه درمان براي درمان بايد ابتدا انگيزه ها و علل ناخن جويدن را شناخت و از بين برد. تشويق رفتارهاي مناسب كودك ، افزايش اعتماد به نفس كودك ، برقراري رابطه دوستانه ، تحت فشار قرار ندادن كودك ، افزودن بر آگاهي خود در زمينه مضرات ناخن جويدن ، مشغول نگه داشتن كودك به نوشتن ، نقاشي و بازي كردن ، تغيير وضعيت محيطي ، صحبت از وقايع خوشايند و شادي آفرين در حضور كودك و رفع ناراحتي ها و نگراني هاي كودك ، كاهش اضطراب در كودك ، بر طرف كردن علل ناامني در كودك در رفع اين حالات موثر است. اختلال گستاخي (لجبازي) لجاجت يا لجبازي رفتار نامطلوبي است كه گاه دامنگير بسياري از كودكان و بعضا بزرگترها مي شود. لجاجت قطعا ارثي نيست و نوعي رفتار اكتسابي است و بيانگر يك مشكل زيستي و عاطفي ، ناكامي رواني ، ناآرامي دروني ، فشارهاي ذهني و احساس ناامني و عدم ارائه الگوهاي رفتاري مطلوب توسط والدين است.

لجبازي كودكان اساسا در كانون خانواده شكل مي گيرد و در اين باره نكات زير مي تواند مورد توجه باشد:

كم توجهي يا بي توجهي والدين نسبت به وضعيت حسي ، حركتي و شرايط زيستي كودك ، ناراحتي هاي

جسماني ، بيماري هاي پنهاني ، بي اشتهايي غذايي ، كم خوابي ، تنبيه كودك ، تحقير كودك ، تعجيل در رفتارهاي روزانه و مستمر كودك از جمله در غذا خوردن ، لباس پوشيدن و لجبازي والدين و... شيوه درمان بعد از شناخت انگيزه لجبازي در كودكان بايد به دو نكته مهم توجه كرد:

1- ايجاد رابطه دوستانه با كودك

2- دادن اعتماد به نفس به او.

به اين ترتيب مي توان از بروز اين اختلال در كودك تا حد امكان جلوگيري كرد. پرخاشگري معني اوليه پرخاش به هيچ وجه چنان منفي نيست كه امروز از اين كلمه استنباط مي شود ، با توجه به ريشه اين كلمه ، ممكن است هر كسي ، هر چند با نيتي خوب ، به ديگري نزديك شود و اين نزديك شدن انعكاس منفي داشته باشد. چون امكان دارد با اين كار ، حقوق ديگري را پايمال و او را تهديد كند بنابراين امروزه كلمه پرخاش يا پرخاشگري به طور كلي ، رفتاري درك مي شود كه به حمله به يك انسان و آسيب رساندن به او مي انجامد. وقتي كودكان پرخاشگري مي كنند ، اين كار نشانه ناتواني آنها در ابراز نظر و درك است و در ضمن نقص رفتاري شان را نشان مي دهد.پرخاشگري شكلي از تخليه تنشهاي انباشته شده است. وقتي پرخاشي از كودك سر مي زند ، دليلي آشكار بر اين است كه مشكلي در زندگي احساسي او پيش آمده است. بيشتر وقتها پرخاشگري با ترس آميخته است.

اگر چه معمولا از رفتار پرخاشگرانه ترس استنباط نمي شود ، چون ترس در كنار رفتار پرخاشگرانه كودك كمرنگ مي شود

و به اين ترتيب در پشت آن مخفي مي ماند. بيشتر وقتها پدر و مادر و مربيان فقط به پرخاشگري كودك توجه دارند و بندرت به ترس پنهان او پي مي برند. دلايل رفتار پرخاشگرانه حوزه خانوادگي برخي ريشه پرخاشگري و آمادگي براي خشونت كودكان را در حوزه خانوادگي مي دانند. كمبود حمايت رواني و تاييد وقتي كودك بزرگ مي شود بايد ياد بگيرد كه ممكن است همه خواسته هايش بر آورده نشود به عبارتي كودك بايد صرف نظر كردن از علايق و نه شنيدن را بياموزد. براي اين كه پس از نااميدي ، كودك به تعادل برسد ، مهم است كه پدر و مادر و مربيان ، به اندازه كافي به او محبت و او راتاييد كنند.كودك نبايد فرمان بزرگسالان را براي صرف نظر كردن از چيزي به حساب بدجنسي آنها بگذارد و اين احساس را پيدا كند كه هميشه در برابر آنها كم مي آورد ، چون وقتي كودك احساس كند كه دوستش ندارند ، رفته رفته پرخاشگر مي شود. محدود كردن و جلوگيري از فعاليت كودكانه تربيت مستبدانه و جدي هم يكي از عوامل بروز رفتارهاي پرخاشگرانه در كودك است. وقتي به كودك زور گفته مي شود ، با اين عمل او را مجبور مي كنند كه حركات غير ارادي و نيازهاي حركتي خود را سركوب كند.اين كار سرانجام به تشنج ناشي از خشم و پرخاشگري منجر مي شود. طبيعي است با اين محدوديت ها ، يك شيوه تربيتي ، بخصوص تنبيه ، نيز همراه است. فرقي نمي كند چه تنبيه بدني باشد يا محروميت از عشق و علاقه.در هر دو حالت

كودك احساس مي كند دوستش ندارند ، واكنش دفاعي كه كودك بالاجبار به دليل تنبيه دائمي از خود نشان مي دهد ، ممكن است براحتي رفتار او را تغيير دهد و پرخاشگرانه كند. كمبود اعتماد به نفس تجربه هايي كه يك كودك در محدوده خانواده به دست مي آورد ، تاثير پايدار و زيادي بر رشد او دارد. اين نكته تقريبا هميشه در مورد پرخاش و خشونت هم صادق است.مثلا اگر يكي از والدين به طور كلي تندخو و پرخاشگر باشد ، كودكي كه بشدت با او همانندسازي مي كند ، مايل است كه همان شيوه رفتاري او را نشان دهد و به همان ترتيب به راحتي پرخاشگر مي شود. شيوه درمان در اصل براي درمان پرخاشگري يا خشونت كودكان دو چيز مهم است. يكي اين كه پدر و مادر و مربيان كودك بايد شرايطي را براي او فراهم كنند كه از پرخاش هاي او بكاهند. كودك بايد بتواند از نيازهاي حركتي خود لذت ببرد. بايد فضايي را در اختيار كودك قرار داد كه در آنجا كاملا احساس آزادي كند و اجازه داشته باشد به دلخواه خود رفتار و بازي كند. ديگر اين كه شرايط محيطي بايد طوري براي كودك تغيير كند كه او بتواند بياموزد و فعاليت هاي مثبت خود را انجام دهد. نتيجه گيري در رفتار با كودكان ، به طور كلي فكر اصلي بايد اين باشد كه توجه به كودكان بدون توجه به خود بي فايده است. فقط كسي كه به خودش توجه دارد و احترام مي گذارد ، مي تواند به اندازه كافي به ديگران توجه داشته باشد و احترام بگذارد.

تفاوت هاي فردي كودكان در مدرسه ، باعث ايجاد مرزهايي مي شود ، چون مدرسه براي گروهي از كودكان فعاليت مي كند ، پس كودك بايد خود را با مدرسه وفق دهد. كودكان در مدرسه با ديگران بودن را ياد مي گيرند و احترام گذاشتن به خواسته ها و نيازهاي آنها را مي آموزند. به همين دليل بايد رفتار غيرعادي كودكان با توجه به تفاوت هاي فردي آنها در ميان گروه همسالان ، اصلاح شود تا خود آنها هم بتوانند مانند كودكان ديگر از دوره كودكي و دبستاني بهره مند شوند.

با كمك همسرم افسردگي را شكست دادم

نويسنده:مريم قربانزاده

منبع:روزنامه كيهان

آن دو دست در دست هم بر روي مبل راحتي اتاق نشيمن در كنار فرزندانشان نشسته اند. و براي تعطيلات تابستاني برنامه ريزي مي كنند. نمي توان باور كرد اين زن و شوهركمتر از يك سال قبل در همين مكان در مورد فروش خانه و دارايي هايشان و تقسيم آنچه دارند صحبت مي كردند و اينكه كدام يك بايد سرپرستي كودكان را به عهده مي گرفت؟

درحال حاضر معتقدند بيماري قابل درماني مي خواست به ارتباط مستحكم دوازده ساله آنها صدمه بزند ولي آنها به كمك هم آن را درمان كردند.

شوهر مي گويد: «اولين روز كه به مشكل همسرم پي بردم زماني بود كه صبح زود وارد آشپزخانه شدم و مشاهده كردم او با حوله حمام روي زمين آشپزخانه نشسته و گريه مي كند.

از او سؤال كردم آيا اتفاقي افتاده؟ او پاسخ داد: خودم هم نمي دانم.»

ما زندگي خوبي داشتيم. هيچ درگيري و بحثي بينمان نبود. با كودكانمان هم هيچ مشكلي نداشتيم.همسرم هم مي دانست كه دليلي براي گريستن وجود

ندارد ولي اشكهايش قابل كنترل نبود. هر روز كه مي گذشت تمركز حواس او كمتر مي شد.

سرانجام از همسرم خواستم به پزشك مراجعه كند.

او درحالي كه سرش را ناباورانه تكان مي داد گفت: من مطمئن هستم كه مشكلي وجود ندارد. اميدوارم براي من فقط قرص ويتامين و داروي تقويتي تجويز كند. نمي توانم پيش بيني كنم كه پزشك چه خواهد گفت اما اميدوارم بگويد: كافي است كمي فعاليتم را كم كنم تا مشكلي نداشته باشم.

بعداز چند بار معاينه و گفت وگو؛ پزشك به همسرم گفت: «شما از افسردگي رنج مي بريد» او برايش توضيح داد: بدن ما به سطح معين و متعادلي از سروتنين نياز دارد تا قادر باشد به فعاليت طبيعي خود ادامه دهد. ولي گيرنده هاي مغز در بعضي از افراد ترشح اين هورمون به نقاط خاصي از بدن را مهار مي كند.

لذا پيشنهاد كرد داروي تجويز شده براي كنترل سطح سروتنين در خون را مصرف كند ولي همسرم نپذيرفت و مطب را ترك كرد درحالي كه احساس شكست مي كرد و با خودش در ستيز بود. او به خودش نهيب مي زد:به نظرم اعتقاد و ايمان من ضعيف شده و آنچه كه من نياز دارم تقويت ايمان است نه دارو. من كه بيمار نيستم. اما نكند به هر دوي آنها نياز دارم؟ من كه جرأت ندارم به شوهرم بگويم از نظر پزشك سلامتي روان من زير سؤال رفته است.»

او مدت چند هفته سعي كرد رازش را مخفي نگه دارد. ولي شدت غم و اندوه او بزرگتر از آن بود كه بتواند آن را پنهان كند.

بچه ها كه نگران شده بودند مرتب از

من سؤال مي كردند چه اتفاقي براي مادرشان افتاده است؟

من هم از اينكه نمي توانستم كمكي به حل مشكل كنم احساس بدي داشتم. هر روز اين احساس در همسرم بدتر مي شد. عصباني بود از اينكه هرچه تلاش كرده شرايط شاد و راحتي را براي خانواده فراهم كند موفق نبوده است و هرچه بيشتر عصباني مي شد فاصله آنها هم بيشتر مي شد. هر دو احساس گناه مي كردند و گويي به سمت مخالف هم پرتاب مي شدند.

دراين مدت همسرم سعي مي كرد به عبادت بپردازد ولي اداي كلمات برايش مشكل بود. گويي حافظه اش را از دست داده بود. احساس مي كرد نه تنها خانواده اش را از دست داده بلكه خدا نيز او را به حال خود رها كرده است.

ماجراي زندگي اين زن و شوهر ماجراي زندگي بسياري از خانواده هاست. زنان دو برابر مردان مبتلا به افسردگي مي شوند و البته مردان تمايل كمتري به مراجعه به پزشك نشان مي دهند. در واقع بسياري از افسردگي ها تشخيص داده نمي شوند درحالي كه اثرات مخرب خود را بر قربانيان مي گذارند.

كليدهاي تشخيص افسردگي

¤ حزن و غم روزانه

¤ كم شدن تمايل به انجام فعاليتهايي كه فرد پيش از اين از انجام آنها لذت مي برده است.

¤ عدم آرامش، نگراني و اضطراب و رفتارهاي تحريك پذير

¤ مشكل در ايجاد تمركز و كاهش حافظه

¤ احساس خستگي و بي حالي

¤ خواب و خوراك بيش از حد يا كمتر از معمول

¤ دردهاي غيرقابل توصيف در نقاط مختلف بدن

¤ تمايل به خودكشي و مرگ

اگر هر كدام از علايم ذكر شده براي بيش از يك هفته در فردي

باقي بماند بهتر است براي بررسي بيشتر به پزشك مراجعه كند.

خودتان را براي كمك به ديگران آماده كنيد.

امدادگران مي گويند اول ماسك اكسيژن را به صورت بزنيد بعد به صحنه حادثه وارد شويد و به ديگران كمك كنيد. در اين مورد هم ابتدا بايد خودتان را آماده كنيد تا توانايي لازم براي كمك به فرد افسرده را پيدا كنيد.

غم و اندوه مي تواند مسري باشد و بعيد هم نيست فرد كمك كننده غم و اندوه بيمار را بيشتر كند.

تغذيه خوب، نرمش و خواب كافي مي تواند همه افراد خانواده را از خطر حفظ كند.

در ضمن مراقب كودكان باشيد. آنها اغلب در برابر اضطراب والدين آسيب پذيرند. تحقيقات نشان داده است 20درصد كودكان ده ساله كه مادرانشان از افسردگي رنج مي برند پنج سال بعد قربانيان اين ماجرا خواهند شد.

در برخورد با فرد افسرده بعضي از رفتارها مناسب و بعضي نامناسب اند.

¤ همراه با آنها و براي آنها با شور و شوق دعا كنيد. كتابهاي دعا و كتاب آسماني را باهم بخوانيد.

¤ هرگز به آنها نگوييد فقط درمورد مشكل خودشان دعا كنند كه احساس كنند اگر خدا آنها را دوست داشته باشد بيماري آنها درمان خواهدشد.

¤ به آنها ثابت كنيد خانواده نيازمند سلامتي آنهاست.

¤ كاري نكنيد كه به خاطر فشاري كه در اثر بيماري او به خانواده وارد شده احساس گناه كند.

¤ خوب به حرفشان گوش كنيد و بگذاريد احساس كنند باورشان داريد.

¤ هرگز به آنها انتقاد نكنيد و آنها را شرمنده نسازيد.

¤ براي كمك كردن به او همراهش به مطب رفته با پزشك مشورت كنيد و از او كمك بخواهيد.

¤ هرگز وانمود نكنيد فقط اوست

كه نياز به مراجعه به پزشك دارد و اوست كه ضعيف است و نيازمند كمك ديگران.

¤ او را به مصرف دارو تشويق كنيد. مطالعات نشان داده است 80درصد افراد مبتلا به افسردگي با مصرف دارو درمان شده اند.

¤ انتظار نداشته باشيد دارو به تنهايي همه مشكلات را حل كند. تأثير دعا در درمان را فراموش نكنيد.

¤ با محبت باشيد. او را تشويق كنيد همراه شما به انجام امور بپردازد.

¤ به او اجازه ندهيد به خواب در بستر ادامه داده و ايزوله باشد.

عاقبت خوش

عاقبت اين زن و شوهر بر ترس خود نسبت به بيماري روحي غلبه كردند. آنها هر هفته در مسجد با روحاني خانواده مشورت مي كردند و زن به پزشك مراجعه كرده و مصرف دارو را ادامه داد. بعد از چند ماه احساس كرد دوباره از خودش خوشش مي آيد. سطح سروتنين خون او به تعادل رسيد. كودكان از اينكه مادر را خندان مي ديدند بسيار به هيجان آمده بودند.

حالا اين خانواده معتقدند كه با تلاش گروهي، آموزش، هم دردي و دعاي اطرافيان مي توانند افسردگي را درمان كنند.

با كمك همسرم افسردگي را شكست دادم

نويسنده:مريم قربانزاده

منبع:روزنامه كيهان

آن دو دست در دست هم بر روي مبل راحتي اتاق نشيمن در كنار فرزندانشان نشسته اند. و براي تعطيلات تابستاني برنامه ريزي مي كنند. نمي توان باور كرد اين زن و شوهركمتر از يك سال قبل در همين مكان در مورد فروش خانه و دارايي هايشان و تقسيم آنچه دارند صحبت مي كردند و اينكه كدام يك بايد سرپرستي كودكان را به عهده مي گرفت؟

درحال حاضر معتقدند بيماري قابل درماني مي خواست به ارتباط مستحكم

دوازده ساله آنها صدمه بزند ولي آنها به كمك هم آن را درمان كردند.

شوهر مي گويد: «اولين روز كه به مشكل همسرم پي بردم زماني بود كه صبح زود وارد آشپزخانه شدم و مشاهده كردم او با حوله حمام روي زمين آشپزخانه نشسته و گريه مي كند.

از او سؤال كردم آيا اتفاقي افتاده؟ او پاسخ داد: خودم هم نمي دانم.»

ما زندگي خوبي داشتيم. هيچ درگيري و بحثي بينمان نبود. با كودكانمان هم هيچ مشكلي نداشتيم.همسرم هم مي دانست كه دليلي براي گريستن وجود ندارد ولي اشكهايش قابل كنترل نبود. هر روز كه مي گذشت تمركز حواس او كمتر مي شد.

سرانجام از همسرم خواستم به پزشك مراجعه كند.

او درحالي كه سرش را ناباورانه تكان مي داد گفت: من مطمئن هستم كه مشكلي وجود ندارد. اميدوارم براي من فقط قرص ويتامين و داروي تقويتي تجويز كند. نمي توانم پيش بيني كنم كه پزشك چه خواهد گفت اما اميدوارم بگويد: كافي است كمي فعاليتم را كم كنم تا مشكلي نداشته باشم.

بعداز چند بار معاينه و گفت وگو؛ پزشك به همسرم گفت: «شما از افسردگي رنج مي بريد» او برايش توضيح داد: بدن ما به سطح معين و متعادلي از سروتنين نياز دارد تا قادر باشد به فعاليت طبيعي خود ادامه دهد. ولي گيرنده هاي مغز در بعضي از افراد ترشح اين هورمون به نقاط خاصي از بدن را مهار مي كند.

لذا پيشنهاد كرد داروي تجويز شده براي كنترل سطح سروتنين در خون را مصرف كند ولي همسرم نپذيرفت و مطب را ترك كرد درحالي كه احساس شكست مي كرد و با خودش در ستيز بود. او به خودش

نهيب مي زد:به نظرم اعتقاد و ايمان من ضعيف شده و آنچه كه من نياز دارم تقويت ايمان است نه دارو. من كه بيمار نيستم. اما نكند به هر دوي آنها نياز دارم؟ من كه جرأت ندارم به شوهرم بگويم از نظر پزشك سلامتي روان من زير سؤال رفته است.»

او مدت چند هفته سعي كرد رازش را مخفي نگه دارد. ولي شدت غم و اندوه او بزرگتر از آن بود كه بتواند آن را پنهان كند.

بچه ها كه نگران شده بودند مرتب از من سؤال مي كردند چه اتفاقي براي مادرشان افتاده است؟

من هم از اينكه نمي توانستم كمكي به حل مشكل كنم احساس بدي داشتم. هر روز اين احساس در همسرم بدتر مي شد. عصباني بود از اينكه هرچه تلاش كرده شرايط شاد و راحتي را براي خانواده فراهم كند موفق نبوده است و هرچه بيشتر عصباني مي شد فاصله آنها هم بيشتر مي شد. هر دو احساس گناه مي كردند و گويي به سمت مخالف هم پرتاب مي شدند.

دراين مدت همسرم سعي مي كرد به عبادت بپردازد ولي اداي كلمات برايش مشكل بود. گويي حافظه اش را از دست داده بود. احساس مي كرد نه تنها خانواده اش را از دست داده بلكه خدا نيز او را به حال خود رها كرده است.

ماجراي زندگي اين زن و شوهر ماجراي زندگي بسياري از خانواده هاست. زنان دو برابر مردان مبتلا به افسردگي مي شوند و البته مردان تمايل كمتري به مراجعه به پزشك نشان مي دهند. در واقع بسياري از افسردگي ها تشخيص داده نمي شوند درحالي كه اثرات مخرب خود را بر قربانيان

مي گذارند. كليدهاي تشخيص افسردگي ¤ حزن و غم روزانه

¤ كم شدن تمايل به انجام فعاليتهايي كه فرد پيش از اين از انجام آنها لذت مي برده است.

¤ عدم آرامش، نگراني و اضطراب و رفتارهاي تحريك پذير

¤ مشكل در ايجاد تمركز و كاهش حافظه

¤ احساس خستگي و بي حالي

¤ خواب و خوراك بيش از حد يا كمتر از معمول

¤ دردهاي غيرقابل توصيف در نقاط مختلف بدن

¤ تمايل به خودكشي و مرگ

اگر هر كدام از علايم ذكر شده براي بيش از يك هفته در فردي باقي بماند بهتر است براي بررسي بيشتر به پزشك مراجعه كند.

خودتان را براي كمك به ديگران آماده كنيد.

امدادگران مي گويند اول ماسك اكسيژن را به صورت بزنيد بعد به صحنه حادثه وارد شويد و به ديگران كمك كنيد. در اين مورد هم ابتدا بايد خودتان را آماده كنيد تا توانايي لازم براي كمك به فرد افسرده را پيدا كنيد.

غم و اندوه مي تواند مسري باشد و بعيد هم نيست فرد كمك كننده غم و اندوه بيمار را بيشتر كند.

تغذيه خوب، نرمش و خواب كافي مي تواند همه افراد خانواده را از خطر حفظ كند.

در ضمن مراقب كودكان باشيد. آنها اغلب در برابر اضطراب والدين آسيب پذيرند. تحقيقات نشان داده است 20درصد كودكان ده ساله كه مادرانشان از افسردگي رنج مي برند پنج سال بعد قربانيان اين ماجرا خواهند شد.

در برخورد با فرد افسرده بعضي از رفتارها مناسب و بعضي نامناسب اند.

¤ همراه با آنها و براي آنها با شور و شوق دعا كنيد. كتابهاي دعا و كتاب آسماني را باهم بخوانيد.

¤ هرگز به آنها نگوييد فقط درمورد مشكل خودشان دعا

كنند كه احساس كنند اگر خدا آنها را دوست داشته باشد بيماري آنها درمان خواهدشد.

¤ به آنها ثابت كنيد خانواده نيازمند سلامتي آنهاست.

¤ كاري نكنيد كه به خاطر فشاري كه در اثر بيماري او به خانواده وارد شده احساس گناه كند.

¤ خوب به حرفشان گوش كنيد و بگذاريد احساس كنند باورشان داريد.

¤ هرگز به آنها انتقاد نكنيد و آنها را شرمنده نسازيد.

¤ براي كمك كردن به او همراهش به مطب رفته با پزشك مشورت كنيد و از او كمك بخواهيد.

¤ هرگز وانمود نكنيد فقط اوست كه نياز به مراجعه به پزشك دارد و اوست كه ضعيف است و نيازمند كمك ديگران.

¤ او را به مصرف دارو تشويق كنيد. مطالعات نشان داده است 80درصد افراد مبتلا به افسردگي با مصرف دارو درمان شده اند.

¤ انتظار نداشته باشيد دارو به تنهايي همه مشكلات را حل كند. تأثير دعا در درمان را فراموش نكنيد.

¤ با محبت باشيد. او را تشويق كنيد همراه شما به انجام امور بپردازد.

¤ به او اجازه ندهيد به خواب در بستر ادامه داده و ايزوله باشد. عاقبت خوش عاقبت اين زن و شوهر بر ترس خود نسبت به بيماري روحي غلبه كردند. آنها هر هفته در مسجد با روحاني خانواده مشورت مي كردند و زن به پزشك مراجعه كرده و مصرف دارو را ادامه داد. بعد از چند ماه احساس كرد دوباره از خودش خوشش مي آيد. سطح سروتنين خون او به تعادل رسيد. كودكان از اينكه مادر را خندان مي ديدند بسيار به هيجان آمده بودند.

حالا اين خانواده معتقدند كه با تلاش گروهي، آموزش، هم دردي و دعاي اطرافيان مي توانند افسردگي را

درمان كنند.

چقدر تيك را مى شناسيد؟

نويسنده:دكتر احمد پيرزاد

منبع:روزنامه جوان

آيا تا به حال كودكانى را ديده ايد كه پشت سر هم به طور كنترل نشده اى چشمك مى زنند يا بچه هايى كه به طور مرتب شانه هاى خود را بالا مى اندازند. شايد هم احتمالا بچه هايى را ديده ايد كه صداهايى به شكل غرغر كردن يا سينه صاف كردن درمى آورند.استفاده از واژه هايى مانند: چيز، مثلا، به قول معروف، در واقع، به اصطلاح و … را مى توان از جمله مواردى ياد كرد كه بارها در گفت وگوى افراد شنيده مى شوند. به كار بردن تكرارى واژه ها در برخى موارد سبب واكنش هاى منفى افراد مى شود ،اما اغلب موارد، طرف گفت وگو توجه چندانى به آن نمى كند. تكان دادن غيرارادى پا، بازى كردن و كندن موهاى سر و صورت و … نيز از موارد رفتارى است كه برخى افراد از خود نشان مى دهند. بسيارى از پدر و مادرها و مربيان تربيتى، از برخى رفتارهاى شكلك گونه يا تكيه كلام هاى تكرارى و به اصطلاح تيك در فرزندانشان شكايت دارند. تيك نوعى پرش ناگهانى يا انقباض غيرارادى عصبى است كه مى تواند به صورت مزمن يا زودگذر در كلام يا رفتار ظاهر شود، تيك ساده مدت كوتاهى به طول مى انجامد و به ندرت بيش از يك ثانيه تداوم مى يابد كه در اغلب موارد پس از چند هفته يا چند ماه خود به خود از بين مى رود.

بررسى هاى انجام شده از سوى انجمن روانشناسان امريكايى نشان مى دهد كه تقريبا ?? درصد از پسران و ?? درصد از دختران

به اين عارضه دچار مى شوند. بنابراين كودكان در سنين هفت تا يازده سالگى بيشترين ميزان تيك را از خود نشان مى دهند و اين حالت ممكن است تا سنين ميانسالى ادامه پيدا كند.

عوامل تيك: برخى از مبتلايان داراى پيشينه خانوادگى يا فاميلى اند و اين موضوع احتمال دخالت يك عامل ژنتيكى و يا زيستى را افزايش مى دهد. عوامل محيطى، عاطفى و هيجانى نيز از جمله موارد شناخته شده اى هستند كه در تشديد تيك موثرند.

وظيفه اطرافيان در قبال رفتار با افرادى داراى تيك بسيار مهم است. نبايد به اين حركات اهميت داد و يا به كودك مرتبا گوشزد كرد زيرا با آگاه شدن فرد از اين مشكل، رفتارش روى آن متمركز مى شود و با اين تذكرات تيك وى افزايش مى يابد. تيك هاى حركتى بر عملكرد شغلى و تحصيلى فرد، كناره گيرى از ديگران، كمرويى، خلق افسرده اثر دارند. شرايط خانوادگى در ايجاد و تشديد تيك بسيار حائز اهميت است حتى هنگامى كه والدين با يكديگر قهر هستند اين سكوت سنگين بر روى فرزندان استرس شديدى وارد مى كند.

درمان تيك: براى درمان اين عارضه در درجه نخست بايد محيط خانواده مورد بررسى قرار گيرد. بسيار ضرورى مى نمايد كه والدين در جريان تربيت فرزندان خود، سن و ظرفيت آنها را به دقت در نظر بگيرند و از شيوه تربيتى مبتنى بر تشويق به جاى تنبيه استفاده كنند. يعنى در مواقعى كه كودك تيك ندارد به وى بيشتر توجه و نگاه كنند و بيشتر با او حرف بزنند و او را مورد نوازش قرار دهند و برعكس در مواقعى كه حالت هاى تيك

را از خود نشان مى دهد بى اعتنايى كنند. وجود اين عارضه گاهى مواقع از چند هفته تا چند ماه به طول مى انجامد و در مواردى هم به چند سال مى رسد.روان شناسان معتقدند با توجه به غيرارادى بودن اين رفتارها، والدين و اطرافيان از متمركز شدن روى آن پرهيز كنند و در صورت تداوم حتما به روانشناس مراجعه كنند در غير اين صورت به درمان دارويى بپردازند.

چقدر تيك را مى شناسيد؟

نويسنده:دكتر احمد پيرزاد

منبع:روزنامه جوان

آيا تا به حال كودكانى را ديده ايد كه پشت سر هم به طور كنترل نشده اى چشمك مى زنند يا بچه هايى كه به طور مرتب شانه هاى خود را بالا مى اندازند. شايد هم احتمالا بچه هايى را ديده ايد كه صداهايى به شكل غرغر كردن يا سينه صاف كردن درمى آورند.استفاده از واژه هايى مانند: چيز، مثلا، به قول معروف، در واقع، به اصطلاح و … را مى توان از جمله مواردى ياد كرد كه بارها در گفت وگوى افراد شنيده مى شوند. به كار بردن تكرارى واژه ها در برخى موارد سبب واكنش هاى منفى افراد مى شود ،اما اغلب موارد، طرف گفت وگو توجه چندانى به آن نمى كند. تكان دادن غيرارادى پا، بازى كردن و كندن موهاى سر و صورت و … نيز از موارد رفتارى است كه برخى افراد از خود نشان مى دهند. بسيارى از پدر و مادرها و مربيان تربيتى، از برخى رفتارهاى شكلك گونه يا تكيه كلام هاى تكرارى و به اصطلاح تيك در فرزندانشان شكايت دارند. تيك نوعى پرش ناگهانى يا انقباض غيرارادى عصبى است كه

مى تواند به صورت مزمن يا زودگذر در كلام يا رفتار ظاهر شود، تيك ساده مدت كوتاهى به طول مى انجامد و به ندرت بيش از يك ثانيه تداوم مى يابد كه در اغلب موارد پس از چند هفته يا چند ماه خود به خود از بين مى رود.

بررسى هاى انجام شده از سوى انجمن روانشناسان امريكايى نشان مى دهد كه تقريبا ?? درصد از پسران و ?? درصد از دختران به اين عارضه دچار مى شوند. بنابراين كودكان در سنين هفت تا يازده سالگى بيشترين ميزان تيك را از خود نشان مى دهند و اين حالت ممكن است تا سنين ميانسالى ادامه پيدا كند.

عوامل تيك: برخى از مبتلايان داراى پيشينه خانوادگى يا فاميلى اند و اين موضوع احتمال دخالت يك عامل ژنتيكى و يا زيستى را افزايش مى دهد. عوامل محيطى، عاطفى و هيجانى نيز از جمله موارد شناخته شده اى هستند كه در تشديد تيك موثرند.

وظيفه اطرافيان در قبال رفتار با افرادى داراى تيك بسيار مهم است. نبايد به اين حركات اهميت داد و يا به كودك مرتبا گوشزد كرد زيرا با آگاه شدن فرد از اين مشكل، رفتارش روى آن متمركز مى شود و با اين تذكرات تيك وى افزايش مى يابد. تيك هاى حركتى بر عملكرد شغلى و تحصيلى فرد، كناره گيرى از ديگران، كمرويى، خلق افسرده اثر دارند. شرايط خانوادگى در ايجاد و تشديد تيك بسيار حائز اهميت است حتى هنگامى كه والدين با يكديگر قهر هستند اين سكوت سنگين بر روى فرزندان استرس شديدى وارد مى كند.

درمان تيك: براى درمان اين عارضه در درجه نخست بايد محيط خانواده مورد

بررسى قرار گيرد. بسيار ضرورى مى نمايد كه والدين در جريان تربيت فرزندان خود، سن و ظرفيت آنها را به دقت در نظر بگيرند و از شيوه تربيتى مبتنى بر تشويق به جاى تنبيه استفاده كنند. يعنى در مواقعى كه كودك تيك ندارد به وى بيشتر توجه و نگاه كنند و بيشتر با او حرف بزنند و او را مورد نوازش قرار دهند و برعكس در مواقعى كه حالت هاى تيك را از خود نشان مى دهد بى اعتنايى كنند. وجود اين عارضه گاهى مواقع از چند هفته تا چند ماه به طول مى انجامد و در مواردى هم به چند سال مى رسد.روان شناسان معتقدند با توجه به غيرارادى بودن اين رفتارها، والدين و اطرافيان از متمركز شدن روى آن پرهيز كنند و در صورت تداوم حتما به روانشناس مراجعه كنند در غير اين صورت به درمان دارويى بپردازند.

فقر عاطفى

نويسنده:صديقه زحمتكش

منبع:روزنامه جوان

فقر عاطفى از شمار مسايل و مشكلات نوجوانان و جوانان است كه ريشه آن مى تواند در دوران كودكى فرد و خانواده باشد.

فقر عاطفى ( در كودكان و نوجوانان)

تا به حال كلمه فقر را براى مسايل اقتصادى و فرهنگى بسيار شنيده ايم ولى فقر عاطفى تنها در تحليل ها و بحث هاى روانشناسان و مددكاران اجتماعى مطرح مى شود.پدران و مادران امروز جامعه ما از والدين خودشان رفتار عاطفى متعالى را گرفتند ولى شرايط شهرنشينى و رشد صنعتى و ناآگاهى برخى از آنها و فروپاشى قالب هاى سنتى و فرهنگى روستايى و گرفتارى هاى روزمره خانواده ها در تلاش براى معاش، فرصت هاى سنتى انتقال عواطف متعادل به فرزندان

را از آنها گرفته و بنابراين براى تربيت فرزندان و ايجاد امكانات در جهت رشد متعادل نيروهاى عاطفى و عقلى در نوجوانان و جوانان و ايجاد نياز به راهنمايى مشاوران و متخصصين علوم اجتماعى و روانشناسى دارند لذا مى توان گفت كه آگاه كردن و تجهيز خانواده هاى جامعه امروز ما در اين مسير، كمكى است به نسل آينده و مسووليت هاى سنگينى كه به عهده آنها است.

منظور از فقر عاطفى الزاما اين نيست كه فرد به اندازه لازم مهربانى نديده يا دست نوازش به سر او كشيده نشده است.روانشناس و مددكار اجتماعى مثلا وقتى كه به يك مادر مى گويد فرزندتان دچار مشكل رفتار عاطفى است يا اختلال عاطفى دارد فورا جواب مى دهد كه در خانه با او به مهربانى رفتار مى شود، براى او همه چيز مى خريم و … در حالى كه مفهوم علمى آن چيز ديگرى است.آنچه كه تحت عنوان رفتار عاطفى مورد توجه روانشناسان و مددكاران اجتماعى است عكس العمل هايى است مثل خشم، خنده، گريه، عشق، نفرت، محبت، ترس و خنديدن و مواردى ديگر كه هر انسان سالم بايد به نسبتى در قالب و چهارچوب هاى فرهنگى جامعه و در شرايط مناسب به صورتى متعادل از خود نشان دهد. اين طبيعت فرد انسانى است كه خشم و نفرت و محبت و خنده و گريه خود را در شرايط مطلوب جامعه بروز دهد.

اگر يك نوجوان در زمان و مكان و موقعيت مناسب و نسبت به افراد خاص به صورتى مناسب و مطابق با الگوهاى فرهنگى از خود خشم نشان دهد يا در موقع مناسب بخندد و در موقعيت مناسب

گريه كند و چنانچه نوجوان بتواند زمان ومكان و موقعيت را براى ابراز اين گونه گفتارها و اظهارنظرها مورد توجه داشته باشد و در تنهايى احساس دلگرمى كند، مى توان گفت كه در رفتار وى نظم عاطفى وجود دارد. ولى اگر در يكى يا در چند مورد از اين رفتارها بى نظمى طولانى بروز كند و يا در بيان اين حالات نشانه اى از نظام گسيختگى باشد، احتمال وجود اختلال عاطفى مطرح مى شود كه به عنوان يك مشكل روانى _ اجتماعى مورد توجه روانشناسان و مددكاران اجتماعى است.آثار مطلوب ناپختگى عاطفى در سنين بالاتر و به ويژه در رابطه با اعضاى خانواده خود فرد بروز مى كند. كسى كه عقب ماندگى عاطفى دارد يا دچار فقر عاطفى است همسر خوبى براى خانواده اش نيست، مادر يا پدر خوبى نمى شود يا با تاخير به اين ويژگى ها دست مى يابد.

فردى كه دچار فقر عاطفى است، نقش هاى مادرى يا پدرى را به موقع نمى تواند عمل كند. اختلافات عاطفى گرچه خودشان نتيجه وجود برخى مشكلات در ساخت خانواده هستند ( كه در آينده تحت عنوان علت شناسى رفتارهاى عاطفى غيرطبيعى به آن خواهيم پرداخت) ولى همين اختلالات خود موجب بروز اختلالات شديدترى مى شوند مثل افسردگى شديد يا پرخاشگرى شديد يا شب ادرارى، كمرويى و غيره كه مى توان آنها را دروازه هاى ورود بيمارى روانى دانست.البته اين كه رفتار عاطفى براى يك فرد تا چه حدى طبيعى است و تا چه حدى غيرطبيعى، امرى است كه شديدا تابع خصوصيات فرد و فرهنگ شبكه خانوادگى فرد است.به علاوه سن، هوش، محيط اجتماعى، تربيت و

تجربيات قبلى فرد در چگونگى بروز عواطف نيز موثر است. آنچه كه براى يك كودك امرى طبيعى است، براى يك جوان غيرطبيعى است. يك رفتار خشم آلود كه از يك نوجوان كوچ نشين عشاير بروز مى كند، براى يك نوجوان شهرى آپارتمان نشين امرى غيرطبيعى است. در مجموع وقتى يك رفتار عاطفى از رفتارهاى طبيعى حاكم بر خانواده و فرهنگ خويشاوندى پيروى نكند، مى تواند به همان درجه عدم تبعيت از رفتارهاى طبيعى خانواده، عواطفى غيرطبيعى و داراى اختلال باشد.

شايد بتوان گفت در خانواده هايى كه پدر و مادر هر دو به پختگى رسيده اند و خانواده مى تواند وظايف فرهنگى خودش را انجام دهد معمولا داراى ساختار مشابهى هستند كه مطابق با هنجارهاى جامعه عمل مى كنند و خانواده هايى كه دچار ناپختگى هستند و از فقر عاطفى رنج مى برند هر كدام ساختار ويژه خودشان را دارند كه با ساختار ديگر خانواده هاى داراى مشكل عاطفى چندان مشابه نيست به عبارت ديگر خانواده هايى كه در مسير سلامت و بهداشت روانى خانواده حركت مى كنند همه يك راه را طى مى كنند يا راه هاى موازى را ولى خانواده هايى كه در مسير منحرف مى شوند هر كدام به راهى ناشناخته مى روند و به همين دليل است كه براى كمك به هر كدام از آنها بايد خدمات ويژه اى مطابق با نوع مشكلات آنها ارايه نمود.

فقر عاطفى در خانواده

تغيير به صورت يك امر دايمى بر روى جسم و روان ما اثر مى گذارد، تغيير در فضاى فيزيكى محيط زندگى، در اشياى اطراف ما، در وسايل مورد استفاده ما، اثر مى گذارد و

همچنين در خانواده ما.تغيير در زمان و مكان، تغيير در نگرش ما را مى طلبد و اجتماعى شدن مجدد ما را. تغيير در وسايل و ابزارها و هنجارهاى مربوط به آنها نيز به سرعت ادامه دارد. جامعه صنعتى به سرعت ساخته هاى خودش را كهنه مى كند و در پى آن هنجارهاى مربوط به آنها هم كهنه مى شوند.خانواده ها نيز با قبول تغييرات و با همپايى با آنها، خودشان را با چگونگى اين تغييرات، تطبيق مى دهند، برخى قادر به همپايى با آنها مى شوند و ويژگى هاى مثبت اين تغييرات را در زندگى خودشان جارى مى كنند و برخى به دلايل قدرت همپايى با تغييرات را نداشته و يا احساس مى كنند كه قادر به شناخت جنبه هاى مثبت نيستند و احساس ناكامى مى كنند. در اين فرآيند وجود امكانات فرهنگى متحول براى خانواده ها مى تواند فرصت اجتماعى شدن دوباره را فراهم كند تا آنها بتوانند با اين تغييرات همپايى بيشترى داشته باشند. در اين ميان برخى شرايط سبب مى شود كه خانواده ها، نتوانند تغييرات لازم را در ابعاد مختلف زندگى خودشان به وجود آورند از جمله اين شرايط، يكى هم تخصصى شدن شغل والدين است. پدر صاحب يك شغل صنعتى يا فنى است و تمام تلاش خود را صرف فراگيرى هرچه بيشتر تخصص خودش مى نمايد و از مسايل تربيتى، روش هاى جديد تربيتى و تغييراتى كه در مسايل تربيتى فرزندان مطرح مى باشد غافل مى ماند، مادر هم به همين صورت ممكن است پزشك باشد يا دبير زيست شناسى و در تخصص خودش هم بسيار دانشمند و ماهر ولى

در تربيت فرزندان، تنها چيزى را مى داند كه والدينش به او آموخته اند. در حالى كه تغيير با همه ابعاد خودش در جريان بوده و همه چيز را تغيير داده است و اكنون آنچه از والدينش به او رسيده است در زمينه هاى فرهنگى و تربيتى، احتمالا چندان به كار نمى آيد.

نتيجه اين كه خانواده، با وجود وضع مالى مناسب، مسكن، غذا و امكانات مناسب در حالى كه بيشتر نيازهاى زيستى و مادى خانواده تامين مى شود، نمى تواند به نيازهاى فرهنگى و اجتماعى خانواده جواب مناسبى بدهد و لذا، والدين و به ويژه فرزندان در چنين خانواده اى دچار مشكل ناپختگى، تاخير در توسعه فرهنگى و عدم كفايت براى انجام وظايف اجتماعى _ فرهنگى، پذيرش مسووليت هاى اجتماعى و فرهنگى خود مى شوند كه ما آن را فقر عاطفى مى ناميم.

در اين شرايط و در كنار امكانات وسيع مادى اين گونه خانواده ها، در روابط درونى آنها، مى تواند مشكلاتى رو به رشد باشد به طورى كه اساس خانواده را با خطر روبه رو نمايد و احتمالا كودكان و نوجوانان را دچار برخى از انحرافات اجتماعى نمايد. بسيارى از افراد متخصص در رشته هاى پزشكى و فنى هستند كه در رشته تخصصى خودشان سرآمد هستند ولى مسايل تربيتى و همسردارى را نمى دانند و به همين دليل از نظر روابط درونى خانوادگى و روابط عاطفى اعضاى خانواده، داراى زندگى در هم ريخته اى هستند. روش هاى تربيتى، فرزندان و مسايل مربوط به همسردارى مانند مسايل مذهبى، از جمله آگاهى هاى عمومى افراد، در جامعه است كه هر كس بايد حداقل مسايل مورد نياز

خود و خانواده اش را بداند و به كار گيرد و اين وراى دانش و مهارت هاى تخصصى است كه مربوط به شغل افراد است ولى گاه افراد متخصص چنان در گستره شناختى مربوط به شغل خودشان محدود مى شوند كه تمام مباحث، ضرب المثل ها، استدلال ها و روابط خودشان را با استفاده از ويژگى هاى تخصصى و شغلى خودشان تنظيم مى كنند.

علت شناسى در رفتارهاى غيرطبيعى عاطفى

اگر بخواهيم يك علت عام را براى بيشتر رفتارهاى غيرطبيعى عاطفى به ويژه در دوران نوجوانى و جوانى ارايه كنيم، مى توانيم به وجود احساس ناامنى در دوران كودكى فرد اشاره كنيم.كودك به خصوص در دو سال نخست زندگى، اگر نزد مادرش زندگى كرده باشد براى بسيارى از اين گونه اختلالات واكسينه شده است.وقتى كودك در دوران خردسالى خود دچار محروميت از وجود مادر مى شود، اعم از مرگ مادر، طلاق و جدايى از مادر، زندانى شدن طولانى مادر يا بسترى شدن طولانى مادر در بيمارستان و يا حتى گرفتارى ها و مسافرت هاى طولانى مدت مادر، كودك دچار احساس ناامنى و ترس از آينده مى شود و عوارض اين ترس به صورت رفتارهاى نابهنجار عاطفى تا آخر عمر اگر معالجه نشود همراه او خواهد بود.

بسيارى از كودكان محروم از مادر، يا افسرده مى شوند يا پرخاشگر، در دوست داشتن پايدارى چندانى ندارند و تصميمات آنها براى آينده از ثبات مناسبى برخوردار نيست. تلخى مربوط به ناكامى ها، ترس از آينده و محروميت از محبت مادر به صورتى كه در كودكى تجربه شده، در سنين بالاتر به ياد نوجوان نمى آيد ولى هميشه به صورت آتش زير

خاكستر با وزش هر بادى كه در تجربيات بعدى زندگى بوزد، شعله هاى مخفى خود را نشان مى دهد و بدون اين كه نوجوان بداند از چه چيزى رنج مى برد خودش را اسير پرخاشگرى يا افسردگى مى يابد و در بزرگسالى به هر تجربه اى كه روى اين آتش درونى را به طور موقت آب تسكين بريزد متكى مى شود، نمونه مثبت آن ازدواج موفق يا پيشرفت در يك رشته هنرى است و نمونه منفى آن مى تواند اعتياد به مواد مخدر باشد.

روش هاى پيشگيرى از فقر عاطفى در كودكان و نوجوانان

به نظر مى رسد خانواده بايد بتواند در بين اعضاى خود و به ويژه در فرزندان خود تا حد ممكن همدلى را افزايش دهد همدلى به معناى همدركى يا درك يكديگر نه فقط احساس يكديگر، اين كه چگونه هر كسى خود را جاى ديگر اعضاى خانواده قرار دهد و به طور كلى هر كسى دنيا را از دريچه چشم ديگر اعضاى خانواده ببيند. اين ويژگى در ايجاد فضاى سالم براى كاهش تنش هاى درون خانواده و ايجاد امنيت و رشد روابط، بسيار موثر است، آنچه موجب كاهش همدلى در خانواده مى شود مى تواند نارسايى در عملكرد برخى باورهاى اجتماعى باشد.

براى رسيدن به اين مهم، لازم است در خانواده، چند باور اجتماعى توسعه يابد. برخى از اين باورها را در اين بحث مطرح مى كنيم:

?- برخى از خانواده ها روش فكر كردن را به طور صحيح نمى دانند. بايد به آنها آموخت كه چگونه در مورد مشكلات خودشان فكر مى كنند. فكر كردن در مورد مسايل خود و خانواده يكى از باورهاى اجتماعى

لازم براى خانواده است.

?- بسيارى از خانواده ها، نسبت به تفاوت هاى فردى موجود بين اعضاى خانواده به ويژه فرزندانشان بى اطلاع هستند.

خانواده بايد بپذيرد كه افراد با يكديگر متفاوت هستند و به اين تفاوت ها بايد توجه داشته باشد، حداقل از سه جهت تفاوت ها را بررسى كنند:

الف _ تفاوت هاى فردى از نظر ميزان ظرفيت افراد

ب _ تفاوت هاى فردى از نظر نوع انگيزه هاى افراد

ج _ تفاوت هاى فردى از نظر موقعيت افراد مثل سن و جنس موقعيت روانى و اجتماعى

?- در برخى از خانواده ها رابطه اى پويا و چند جانبه بين اعضاى خانواده، وجود ندارد، عدم وجود اين رابطه مى تواند موجبات آسيب هاى اجتماعى را فراهم كند و لازم است اين گونه خانواده ها در پويا كردن روابط بين اعضاى خودشان تلاش كنند.

?- برخى خانواده ها از مشاركت فعالانه اعضاى خود در امور خود و خانواده محروم هستند. مشاركت هر كسى در كارهاى خود و تمام اعضاى خانواده در كارهاى عمومى خانواده، از ضروريات خانواده سالم است. هر قدر ميزان مشاركت اعضا در امور خانواده بيشتر باشد، خانواده در پيشگيرى از آسيب هاى اجتماعى موفق موثر خواهد بود. در نهايت اين كه مشاركت و مسووليت پذيرى از باورهاى اجتماعى ضرورى براى خانواده است كه مى تواند در كاهش فقر عاطفى فرزندان خانواده بسيار مفيد باشد. مسووليت پذيرى فردى و اجتماعى افراد خانواده بايد بر مبناى معيارها و ملاك هايى باشد كه در ارزيابى تفاوت هاى فردى مطرح شد، يعنى ميزان ظرفيت ها، نوع انگيزه ها و وضعيت و موقعيت هاى فرد در دادن مسووليت ها، مورد توجه مى

باشد.

?- صداقت و رازدارى نيز از باورهاى مهم اجتماعى مورد نياز خانواده است. هر قدر صداقت و رازدارى در خانواده بيشتر باشد، استحكام خانواده در مقابل آسيب هاى اجتماعى، بيشتر است و فقر عاطفى در كودكان و نوجوانان، كمتر.

?- ثبات بين رفتار و باورهاى خانواده.

?- عدم پيشداورى در خانواده: بايد بياموزيم كه در مورد كودك و ساير اعضاى خود پيشداورى نكنيم.

?- احترام به احساسات فرزندان و ساير اعضاى خانواده.

?- كنترل احساسات خويش : والدين بايد قادر باشند احساسات خود را كنترل كنند. بسيار مشاهده مى شود، كه كودكانى انحرافاتشان نتايج مشاهدات آنها از رفتار و احساسات كنترل نشده والدين آنهاست

فقر عاطفى

نويسنده:صديقه زحمتكش

منبع:روزنامه جوان

فقر عاطفى از شمار مسايل و مشكلات نوجوانان و جوانان است كه ريشه آن مى تواند در دوران كودكى فرد و خانواده باشد. فقر عاطفى ( در كودكان و نوجوانان) تا به حال كلمه فقر را براى مسايل اقتصادى و فرهنگى بسيار شنيده ايم ولى فقر عاطفى تنها در تحليل ها و بحث هاى روانشناسان و مددكاران اجتماعى مطرح مى شود.پدران و مادران امروز جامعه ما از والدين خودشان رفتار عاطفى متعالى را گرفتند ولى شرايط شهرنشينى و رشد صنعتى و ناآگاهى برخى از آنها و فروپاشى قالب هاى سنتى و فرهنگى روستايى و گرفتارى هاى روزمره خانواده ها در تلاش براى معاش، فرصت هاى سنتى انتقال عواطف متعادل به فرزندان را از آنها گرفته و بنابراين براى تربيت فرزندان و ايجاد امكانات در جهت رشد متعادل نيروهاى عاطفى و عقلى در نوجوانان و جوانان و ايجاد نياز به راهنمايى مشاوران و متخصصين علوم اجتماعى و روانشناسى دارند لذا مى

توان گفت كه آگاه كردن و تجهيز خانواده هاى جامعه امروز ما در اين مسير، كمكى است به نسل آينده و مسووليت هاى سنگينى كه به عهده آنها است.

منظور از فقر عاطفى الزاما اين نيست كه فرد به اندازه لازم مهربانى نديده يا دست نوازش به سر او كشيده نشده است.روانشناس و مددكار اجتماعى مثلا وقتى كه به يك مادر مى گويد فرزندتان دچار مشكل رفتار عاطفى است يا اختلال عاطفى دارد فورا جواب مى دهد كه در خانه با او به مهربانى رفتار مى شود، براى او همه چيز مى خريم و … در حالى كه مفهوم علمى آن چيز ديگرى است.آنچه كه تحت عنوان رفتار عاطفى مورد توجه روانشناسان و مددكاران اجتماعى است عكس العمل هايى است مثل خشم، خنده، گريه، عشق، نفرت، محبت، ترس و خنديدن و مواردى ديگر كه هر انسان سالم بايد به نسبتى در قالب و چهارچوب هاى فرهنگى جامعه و در شرايط مناسب به صورتى متعادل از خود نشان دهد. اين طبيعت فرد انسانى است كه خشم و نفرت و محبت و خنده و گريه خود را در شرايط مطلوب جامعه بروز دهد.

اگر يك نوجوان در زمان و مكان و موقعيت مناسب و نسبت به افراد خاص به صورتى مناسب و مطابق با الگوهاى فرهنگى از خود خشم نشان دهد يا در موقع مناسب بخندد و در موقعيت مناسب گريه كند و چنانچه نوجوان بتواند زمان ومكان و موقعيت را براى ابراز اين گونه گفتارها و اظهارنظرها مورد توجه داشته باشد و در تنهايى احساس دلگرمى كند، مى توان گفت كه در رفتار وى نظم عاطفى وجود دارد.

ولى اگر در يكى يا در چند مورد از اين رفتارها بى نظمى طولانى بروز كند و يا در بيان اين حالات نشانه اى از نظام گسيختگى باشد، احتمال وجود اختلال عاطفى مطرح مى شود كه به عنوان يك مشكل روانى _ اجتماعى مورد توجه روانشناسان و مددكاران اجتماعى است.آثار مطلوب ناپختگى عاطفى در سنين بالاتر و به ويژه در رابطه با اعضاى خانواده خود فرد بروز مى كند. كسى كه عقب ماندگى عاطفى دارد يا دچار فقر عاطفى است همسر خوبى براى خانواده اش نيست، مادر يا پدر خوبى نمى شود يا با تاخير به اين ويژگى ها دست مى يابد.

فردى كه دچار فقر عاطفى است، نقش هاى مادرى يا پدرى را به موقع نمى تواند عمل كند. اختلافات عاطفى گرچه خودشان نتيجه وجود برخى مشكلات در ساخت خانواده هستند ( كه در آينده تحت عنوان علت شناسى رفتارهاى عاطفى غيرطبيعى به آن خواهيم پرداخت) ولى همين اختلالات خود موجب بروز اختلالات شديدترى مى شوند مثل افسردگى شديد يا پرخاشگرى شديد يا شب ادرارى، كمرويى و غيره كه مى توان آنها را دروازه هاى ورود بيمارى روانى دانست.البته اين كه رفتار عاطفى براى يك فرد تا چه حدى طبيعى است و تا چه حدى غيرطبيعى، امرى است كه شديدا تابع خصوصيات فرد و فرهنگ شبكه خانوادگى فرد است.به علاوه سن، هوش، محيط اجتماعى، تربيت و تجربيات قبلى فرد در چگونگى بروز عواطف نيز موثر است. آنچه كه براى يك كودك امرى طبيعى است، براى يك جوان غيرطبيعى است. يك رفتار خشم آلود كه از يك نوجوان كوچ نشين عشاير بروز مى كند، براى يك

نوجوان شهرى آپارتمان نشين امرى غيرطبيعى است. در مجموع وقتى يك رفتار عاطفى از رفتارهاى طبيعى حاكم بر خانواده و فرهنگ خويشاوندى پيروى نكند، مى تواند به همان درجه عدم تبعيت از رفتارهاى طبيعى خانواده، عواطفى غيرطبيعى و داراى اختلال باشد.

شايد بتوان گفت در خانواده هايى كه پدر و مادر هر دو به پختگى رسيده اند و خانواده مى تواند وظايف فرهنگى خودش را انجام دهد معمولا داراى ساختار مشابهى هستند كه مطابق با هنجارهاى جامعه عمل مى كنند و خانواده هايى كه دچار ناپختگى هستند و از فقر عاطفى رنج مى برند هر كدام ساختار ويژه خودشان را دارند كه با ساختار ديگر خانواده هاى داراى مشكل عاطفى چندان مشابه نيست به عبارت ديگر خانواده هايى كه در مسير سلامت و بهداشت روانى خانواده حركت مى كنند همه يك راه را طى مى كنند يا راه هاى موازى را ولى خانواده هايى كه در مسير منحرف مى شوند هر كدام به راهى ناشناخته مى روند و به همين دليل است كه براى كمك به هر كدام از آنها بايد خدمات ويژه اى مطابق با نوع مشكلات آنها ارايه نمود. فقر عاطفى در خانواده تغيير به صورت يك امر دايمى بر روى جسم و روان ما اثر مى گذارد، تغيير در فضاى فيزيكى محيط زندگى، در اشياى اطراف ما، در وسايل مورد استفاده ما، اثر مى گذارد و همچنين در خانواده ما.تغيير در زمان و مكان، تغيير در نگرش ما را مى طلبد و اجتماعى شدن مجدد ما را. تغيير در وسايل و ابزارها و هنجارهاى مربوط به آنها نيز به سرعت ادامه دارد. جامعه

صنعتى به سرعت ساخته هاى خودش را كهنه مى كند و در پى آن هنجارهاى مربوط به آنها هم كهنه مى شوند.خانواده ها نيز با قبول تغييرات و با همپايى با آنها، خودشان را با چگونگى اين تغييرات، تطبيق مى دهند، برخى قادر به همپايى با آنها مى شوند و ويژگى هاى مثبت اين تغييرات را در زندگى خودشان جارى مى كنند و برخى به دلايل قدرت همپايى با تغييرات را نداشته و يا احساس مى كنند كه قادر به شناخت جنبه هاى مثبت نيستند و احساس ناكامى مى كنند. در اين فرآيند وجود امكانات فرهنگى متحول براى خانواده ها مى تواند فرصت اجتماعى شدن دوباره را فراهم كند تا آنها بتوانند با اين تغييرات همپايى بيشترى داشته باشند. در اين ميان برخى شرايط سبب مى شود كه خانواده ها، نتوانند تغييرات لازم را در ابعاد مختلف زندگى خودشان به وجود آورند از جمله اين شرايط، يكى هم تخصصى شدن شغل والدين است. پدر صاحب يك شغل صنعتى يا فنى است و تمام تلاش خود را صرف فراگيرى هرچه بيشتر تخصص خودش مى نمايد و از مسايل تربيتى، روش هاى جديد تربيتى و تغييراتى كه در مسايل تربيتى فرزندان مطرح مى باشد غافل مى ماند، مادر هم به همين صورت ممكن است پزشك باشد يا دبير زيست شناسى و در تخصص خودش هم بسيار دانشمند و ماهر ولى در تربيت فرزندان، تنها چيزى را مى داند كه والدينش به او آموخته اند. در حالى كه تغيير با همه ابعاد خودش در جريان بوده و همه چيز را تغيير داده است و اكنون آنچه از والدينش

به او رسيده است در زمينه هاى فرهنگى و تربيتى، احتمالا چندان به كار نمى آيد.

نتيجه اين كه خانواده، با وجود وضع مالى مناسب، مسكن، غذا و امكانات مناسب در حالى كه بيشتر نيازهاى زيستى و مادى خانواده تامين مى شود، نمى تواند به نيازهاى فرهنگى و اجتماعى خانواده جواب مناسبى بدهد و لذا، والدين و به ويژه فرزندان در چنين خانواده اى دچار مشكل ناپختگى، تاخير در توسعه فرهنگى و عدم كفايت براى انجام وظايف اجتماعى _ فرهنگى، پذيرش مسووليت هاى اجتماعى و فرهنگى خود مى شوند كه ما آن را فقر عاطفى مى ناميم.

در اين شرايط و در كنار امكانات وسيع مادى اين گونه خانواده ها، در روابط درونى آنها، مى تواند مشكلاتى رو به رشد باشد به طورى كه اساس خانواده را با خطر روبه رو نمايد و احتمالا كودكان و نوجوانان را دچار برخى از انحرافات اجتماعى نمايد. بسيارى از افراد متخصص در رشته هاى پزشكى و فنى هستند كه در رشته تخصصى خودشان سرآمد هستند ولى مسايل تربيتى و همسردارى را نمى دانند و به همين دليل از نظر روابط درونى خانوادگى و روابط عاطفى اعضاى خانواده، داراى زندگى در هم ريخته اى هستند. روش هاى تربيتى، فرزندان و مسايل مربوط به همسردارى مانند مسايل مذهبى، از جمله آگاهى هاى عمومى افراد، در جامعه است كه هر كس بايد حداقل مسايل مورد نياز خود و خانواده اش را بداند و به كار گيرد و اين وراى دانش و مهارت هاى تخصصى است كه مربوط به شغل افراد است ولى گاه افراد متخصص چنان در گستره شناختى مربوط به شغل خودشان

محدود مى شوند كه تمام مباحث، ضرب المثل ها، استدلال ها و روابط خودشان را با استفاده از ويژگى هاى تخصصى و شغلى خودشان تنظيم مى كنند. علت شناسى در رفتارهاى غيرطبيعى عاطفى اگر بخواهيم يك علت عام را براى بيشتر رفتارهاى غيرطبيعى عاطفى به ويژه در دوران نوجوانى و جوانى ارايه كنيم، مى توانيم به وجود احساس ناامنى در دوران كودكى فرد اشاره كنيم.كودك به خصوص در دو سال نخست زندگى، اگر نزد مادرش زندگى كرده باشد براى بسيارى از اين گونه اختلالات واكسينه شده است.وقتى كودك در دوران خردسالى خود دچار محروميت از وجود مادر مى شود، اعم از مرگ مادر، طلاق و جدايى از مادر، زندانى شدن طولانى مادر يا بسترى شدن طولانى مادر در بيمارستان و يا حتى گرفتارى ها و مسافرت هاى طولانى مدت مادر، كودك دچار احساس ناامنى و ترس از آينده مى شود و عوارض اين ترس به صورت رفتارهاى نابهنجار عاطفى تا آخر عمر اگر معالجه نشود همراه او خواهد بود.

بسيارى از كودكان محروم از مادر، يا افسرده مى شوند يا پرخاشگر، در دوست داشتن پايدارى چندانى ندارند و تصميمات آنها براى آينده از ثبات مناسبى برخوردار نيست. تلخى مربوط به ناكامى ها، ترس از آينده و محروميت از محبت مادر به صورتى كه در كودكى تجربه شده، در سنين بالاتر به ياد نوجوان نمى آيد ولى هميشه به صورت آتش زير خاكستر با وزش هر بادى كه در تجربيات بعدى زندگى بوزد، شعله هاى مخفى خود را نشان مى دهد و بدون اين كه نوجوان بداند از چه چيزى رنج مى برد خودش را اسير پرخاشگرى

يا افسردگى مى يابد و در بزرگسالى به هر تجربه اى كه روى اين آتش درونى را به طور موقت آب تسكين بريزد متكى مى شود، نمونه مثبت آن ازدواج موفق يا پيشرفت در يك رشته هنرى است و نمونه منفى آن مى تواند اعتياد به مواد مخدر باشد. روش هاى پيشگيرى از فقر عاطفى در كودكان و نوجوانان به نظر مى رسد خانواده بايد بتواند در بين اعضاى خود و به ويژه در فرزندان خود تا حد ممكن همدلى را افزايش دهد همدلى به معناى همدركى يا درك يكديگر نه فقط احساس يكديگر، اين كه چگونه هر كسى خود را جاى ديگر اعضاى خانواده قرار دهد و به طور كلى هر كسى دنيا را از دريچه چشم ديگر اعضاى خانواده ببيند. اين ويژگى در ايجاد فضاى سالم براى كاهش تنش هاى درون خانواده و ايجاد امنيت و رشد روابط، بسيار موثر است، آنچه موجب كاهش همدلى در خانواده مى شود مى تواند نارسايى در عملكرد برخى باورهاى اجتماعى باشد.

براى رسيدن به اين مهم، لازم است در خانواده، چند باور اجتماعى توسعه يابد. برخى از اين باورها را در اين بحث مطرح مى كنيم:

?- برخى از خانواده ها روش فكر كردن را به طور صحيح نمى دانند. بايد به آنها آموخت كه چگونه در مورد مشكلات خودشان فكر مى كنند. فكر كردن در مورد مسايل خود و خانواده يكى از باورهاى اجتماعى لازم براى خانواده است.

?- بسيارى از خانواده ها، نسبت به تفاوت هاى فردى موجود بين اعضاى خانواده به ويژه فرزندانشان بى اطلاع هستند.

خانواده بايد بپذيرد كه افراد با يكديگر متفاوت هستند و به

اين تفاوت ها بايد توجه داشته باشد، حداقل از سه جهت تفاوت ها را بررسى كنند:

الف _ تفاوت هاى فردى از نظر ميزان ظرفيت افراد

ب _ تفاوت هاى فردى از نظر نوع انگيزه هاى افراد

ج _ تفاوت هاى فردى از نظر موقعيت افراد مثل سن و جنس موقعيت روانى و اجتماعى

?- در برخى از خانواده ها رابطه اى پويا و چند جانبه بين اعضاى خانواده، وجود ندارد، عدم وجود اين رابطه مى تواند موجبات آسيب هاى اجتماعى را فراهم كند و لازم است اين گونه خانواده ها در پويا كردن روابط بين اعضاى خودشان تلاش كنند.

?- برخى خانواده ها از مشاركت فعالانه اعضاى خود در امور خود و خانواده محروم هستند. مشاركت هر كسى در كارهاى خود و تمام اعضاى خانواده در كارهاى عمومى خانواده، از ضروريات خانواده سالم است. هر قدر ميزان مشاركت اعضا در امور خانواده بيشتر باشد، خانواده در پيشگيرى از آسيب هاى اجتماعى موفق موثر خواهد بود. در نهايت اين كه مشاركت و مسووليت پذيرى از باورهاى اجتماعى ضرورى براى خانواده است كه مى تواند در كاهش فقر عاطفى فرزندان خانواده بسيار مفيد باشد. مسووليت پذيرى فردى و اجتماعى افراد خانواده بايد بر مبناى معيارها و ملاك هايى باشد كه در ارزيابى تفاوت هاى فردى مطرح شد، يعنى ميزان ظرفيت ها، نوع انگيزه ها و وضعيت و موقعيت هاى فرد در دادن مسووليت ها، مورد توجه مى باشد.

?- صداقت و رازدارى نيز از باورهاى مهم اجتماعى مورد نياز خانواده است. هر قدر صداقت و رازدارى در خانواده بيشتر باشد، استحكام خانواده در مقابل آسيب هاى اجتماعى، بيشتر است و فقر

عاطفى در كودكان و نوجوانان، كمتر.

?- ثبات بين رفتار و باورهاى خانواده.

?- عدم پيشداورى در خانواده: بايد بياموزيم كه در مورد كودك و ساير اعضاى خود پيشداورى نكنيم.

?- احترام به احساسات فرزندان و ساير اعضاى خانواده.

?- كنترل احساسات خويش : والدين بايد قادر باشند احساسات خود را كنترل كنند. بسيار مشاهده مى شود، كه كودكانى انحرافاتشان نتايج مشاهدات آنها از رفتار و احساسات كنترل نشده والدين آنهاست

كودكان نيز افسرده مى شوند

نويسنده:امين جزايري

منبع:روزنامه جوان

نه تنها بزرگسالان افسرده مى شوند، بلكه بچه ها و نوجوانان نيز به افسردگى كه بيمارى قابل علاجى است، مبتلا مى شوند. در حدود پنج درصد كودكان و نوجوانان در جامعه از افسردگى رنج مى برند. كودكانى كه زير فشار استرس اند در معرض خطر بيشترى براى افسردگى هستند. اين كودكان اختلالات توجه، يادگيرى يا اضطراب دارند. افسردگى مى تواند جنبه خانوادگى داشته باشد. رفتار كودكان و نوجوانان افسرده با رفتار بزرگسالان افسرده متفاوت است.

نشانه هاى زير مى تواند پدر و مادر و ديگر بزرگسالان را در شناسايى افسردگى كودكان خود كمك كند:

?- اندوه، اشك و گريه پياپى و نااميدى

?- كاهش انگيزه فعاليت ( از فعاليت هاى مطلوب گذشته نمى تواند لذت ببرد)

?- خسته است و انرژى او تحليل رفته است

?- انزواى اجتماعى و ارتباط ضعيف با ديگران

?- اعتماد به نفس پايين و احساس گناه

?- افزايش حساسيت به خود يا ناتوانى

?- افزايش بى قرارى، خشم يا تنفر

?- اشكال در ارتباط با ديگران

?- شكايت هاى مكرر از بيمارى جسمى مانند سردرد و شكم درد

??- غيبت هاى مكرر از مدرسه و يا عدم انجام تكاليف مدرسه

??- تمركز ضعيف بر روى مطالب

??- اختلالات عمده در

خواب و خوراك

??- سخن گفتن درباره فرار از خانه و يا كوشش در جهت آن

??- افكار يا رفتار دال بر خودكشى

كودكى كه معمولا با دوستانش بازى مى كرد، اكنون بيشتر وقتش را در خانه و بدون انگيزه به تنهايى مى گذراند. امورى كه قبلا براى كودك نشاط آور بودند، حالا لذتى براى او ندارند. اين كودكان از مرگ دم مى زنند و مى گويند كه مى خواهند بميرند. كودكان افسرده در سنين بزرگسالى تمايل بيشترى براى خودكشى دارند. نوجوانان افسرده ممكن است به سوى مصرف مواد مخدر و داروها روى آورند. كودكان و نوجوانانى كه در خانه و يا در مدرسه مشكلاتى را به بار مى آورند ممكن است واقعا افسرده باشند، ولى خود ندانند. كودكان افسرده هميشه غمگين نيستند بنابراين والدين و معلمين ممكن است ندانند كه دردسرهايى كه آنها ايجاد مى كنند با افسردگى آنها ارتباط دارد.وقتى كه ما مستقيما از اين كودك افسرده بپرسيم، گاهى ممكن است بگويند كه غمگين اند.تشخيص و درمان به موقع براى كودكان افسرده ضرورى است. افسردگى بيمارى جدى اى است كه به كمك روانپزشك كودكان نياز دارد. درمان كامل شامل درمان فرد و خانواده است. در درمان افسردگى كودكان ممكن است كه داروهاى ضدافسردگى نيز نياز باشد.

كودكان نيز افسرده مى شوند

نويسنده:امين جزايري

منبع:روزنامه جوان

نه تنها بزرگسالان افسرده مى شوند، بلكه بچه ها و نوجوانان نيز به افسردگى كه بيمارى قابل علاجى است، مبتلا مى شوند. در حدود پنج درصد كودكان و نوجوانان در جامعه از افسردگى رنج مى برند. كودكانى كه زير فشار استرس اند در معرض خطر بيشترى براى افسردگى هستند. اين كودكان اختلالات

توجه، يادگيرى يا اضطراب دارند. افسردگى مى تواند جنبه خانوادگى داشته باشد. رفتار كودكان و نوجوانان افسرده با رفتار بزرگسالان افسرده متفاوت است.

نشانه هاى زير مى تواند پدر و مادر و ديگر بزرگسالان را در شناسايى افسردگى كودكان خود كمك كند:

?- اندوه، اشك و گريه پياپى و نااميدى

?- كاهش انگيزه فعاليت ( از فعاليت هاى مطلوب گذشته نمى تواند لذت ببرد)

?- خسته است و انرژى او تحليل رفته است

?- انزواى اجتماعى و ارتباط ضعيف با ديگران

?- اعتماد به نفس پايين و احساس گناه

?- افزايش حساسيت به خود يا ناتوانى

?- افزايش بى قرارى، خشم يا تنفر

?- اشكال در ارتباط با ديگران

?- شكايت هاى مكرر از بيمارى جسمى مانند سردرد و شكم درد

??- غيبت هاى مكرر از مدرسه و يا عدم انجام تكاليف مدرسه

??- تمركز ضعيف بر روى مطالب

??- اختلالات عمده در خواب و خوراك

??- سخن گفتن درباره فرار از خانه و يا كوشش در جهت آن

??- افكار يا رفتار دال بر خودكشى

كودكى كه معمولا با دوستانش بازى مى كرد، اكنون بيشتر وقتش را در خانه و بدون انگيزه به تنهايى مى گذراند. امورى كه قبلا براى كودك نشاط آور بودند، حالا لذتى براى او ندارند. اين كودكان از مرگ دم مى زنند و مى گويند كه مى خواهند بميرند. كودكان افسرده در سنين بزرگسالى تمايل بيشترى براى خودكشى دارند. نوجوانان افسرده ممكن است به سوى مصرف مواد مخدر و داروها روى آورند. كودكان و نوجوانانى كه در خانه و يا در مدرسه مشكلاتى را به بار مى آورند ممكن است واقعا افسرده باشند، ولى خود ندانند. كودكان افسرده هميشه غمگين نيستند بنابراين والدين و معلمين

ممكن است ندانند كه دردسرهايى كه آنها ايجاد مى كنند با افسردگى آنها ارتباط دارد.وقتى كه ما مستقيما از اين كودك افسرده بپرسيم، گاهى ممكن است بگويند كه غمگين اند.تشخيص و درمان به موقع براى كودكان افسرده ضرورى است. افسردگى بيمارى جدى اى است كه به كمك روانپزشك كودكان نياز دارد. درمان كامل شامل درمان فرد و خانواده است. در درمان افسردگى كودكان ممكن است كه داروهاى ضدافسردگى نيز نياز باشد.

اينقدر وسواسي نباشيد

نويسنده:دكتر علي زاده

منبع:روزنامه كيهان

وسواس يك ايده، فكر، تصور، احساس يا حركت مكرر يا مضر كه با نوعي احساس اجبار و ناچاري ذهني و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. بيمار متوجه بيگانه بودن حادثه نسبت به شخصيت خود بوده از غيرعادي و نابهنجار بودن رفتار خود آگاه است. روانشناسان وسواس را نوعي بيماري از سري نوروزهاي شديد مي دانند كه تعادل رواني و رفتاري را از بيمار سلب و او را در سازگاري با محيط دچار اشكال مي سازد و اين عدم تعادل و اختلال داراي صورتي آشكار است.روانكاوان وسواس را نوعي غريزه واخورده و ناخودآگاه معرفي مي كنند و آن را حالتي مي دانند كه در آن، فكر، ميل، يا عقيده اي خاص، كه اغلب وهم آميز و اشتباه است آدمي را در بند خود مي گيرد، آنچنان كه حتي اختيار و اراده را از او سلب كرده و بيمار را وامي دارد كه حتي رفتاري را برخلاف ميل و خواسته اش انجام دهد و بيمار هرچند به بيهودگي كار يا افكار خود آگاه است اما نمي تواند از قيد آن رهايي يابد.وسواس به صورتهاي مختلف بروز مي

كند و در بيمار مبتلاي به آن اين موارد ملاحظه مي شود:

اجتناب، تكرار و مداومت، ترديد؛ شك در عبادت، ترس، دقت و نظم افراطي، اجبار و الزام، احساس بن بست، عناد و لجاجت.

علائم ديگر:

در مواردي وسواس بصورت، خود را در معرض تماشا گذاردن، دله دزدي، آتش زدن جايي، درآوردن جامه خود، بيقراري، بهانه گيري، بي خوابي، بدخوابي، بي اشتهايي،... متجلي مي شود آنچنانكه به اطرافيانش اين احساس دست مي دهد كه نكند ديوانه شده باشد.وسواسهايي كه تمام فكر و انديشه افراد را تحت تأثير قرار داده و احاطه شان مي كند معمولاً بصورتهاي زير است:

وسواس فكري

اين وسواس بصورتهاي مختلف خود را نشان مي دهد كه برخي از نمونه هاي آن بشرح زير است:

انديشه درباره بدن: بدين گونه كه بخشي مهم از اشتغالات ذهني و فكري بيمار متوجه بدن اوست. او دائماً به پزشك مراجعه مي كند و درصدد به دست آوردن دارويي جديد براي سلامت بدن است.

رفتار حال يا گذشته: مثلاً در اين رابطه مي انديشد كه چرا در گذشته چنين و چنان كرده؟ آيا حق داشته است فلان كار را انجام دهد يا نه؟ و يا آيا امروز كه مرتكب فلان عملي مي شود آيا درست مي انديشد يا نه؟ تصميمات او رواست يا ناروا؟

در رابطه با اعتقادات:زماني فكر وسواسي زمينه را براي تضادها و مغايرت هاي اعتقادي فراهم مي سازد. مسايلي در زمينه حيات و ممات، خير و شر، وجود خدا و پذيرش يا طرد مذهب ذهن او را بخود مشغول مي دارد.

انديشه افراطي: زماني وسواس درمورد امري بصورت افراط در قبول يا رد آن است با اينكه بيمار خلاف آن را درنظر

دارد ولي بصورتي است كه گويي انديشه مزاحمي بر او مسلط است كه او را ناگزير به دفاع از يك انديشه غلط مي سازد، او آن دفاع و يا آن را طرد مي كند بدون اينكه آن مسأله كوچكترين ارتباطي با زندگي او داشته باشد؛ مثلاً در رابطه با دارويي عقيده اي افراطي پيدا مي كند بگونه اي كه طول عمر، بقاي زندگي و رشد خود را در گرو مصرف آن دارو مي داند، اگرچه در اثر مصرف به چنان نتيجه اي دست نيابد.

وسواس عملي

وسواس عملي به شكلهاي گوناگون خود را بروز مي دهد كه ما به نمونه ها و مواردي از آن اشاره مي كنيم:

شستشوي مكرر:مردم برحسب عادت تنها همين امر را وسواس مي دانند و اين بيماري در نزد زنان رايجتر است.

رفتار منحرفانه: جلوه آن در مواردي بصورت دزدي است و اين امر حتي در افرادي ديده مي شود كه هيچ گونه نياز مادي ندارند.

دقت وسواسي: نمونه اش را در منظم كردن دگمه لباس و... مي بينيم و وضعيت فرد بگونه اي است كه گويي از اين امر احساس آرامش مي كند.

شمردن:شمردن و شمارش ها در مواردي مي تواند از همين قبيل بحساب آيد مثل شمردن نرده ها با اصرار بر اين كه اشتباهي در اين امر صورت نگيرد.

راه رفتن: گاهي وسواس ها بصورت راه رفتن اجباري است. شخص از اين سو به آن سو راه مي رود و اصرار دارد كه تعداد قدمها معين و طبق ضابطه باشد. مثلاً فاصله بين دو نقطه از ده قدم تجاوز نكند و هم از آن كمتر نباشد.

وسواس ترس

صورتهاي ترس وسواسي عبارت است از: ترس از

آلودگي- ترس از مرگ- ترس از دفع- ترس از محيط محدود- ترس از امري خلاف اخلاق- ترس از تحقق آرزو.

وسواس در چه كساني بروز مي كند؟

- تجارب حيات عادي افراد نشان مي دهد كه وسواس همگام با بلوغ و در غليان شهوت در افراد پايه گرفته و تدريجاً رشد مي كند. اگر در آن ايام شرايط براي درمان مساعد باشد بهبودهاي نسبي و دوره اي پديد مي آيد وگرنه بيماري سير مداوم و رو به رشد خود را خواهد داشت تا جايي كه خود بيمار به ستوه مي آيد.

- بررسيهاي علمي نشان داده اند كه وضع هوشي آنها در سطحي متوسط و حتي بالاتر از حد متوسط است. وسواسي هايي كه داراي هوش اندك و يا با درجه ضعيف باشند بسيار كمند براين اساس رفتار آنها نبايد حمل بر كم هوشي شان شود.

در رابطه با اعتقاد

- تجارب نشان داده اند آنهايي كه در زندگي شخصي حساس ترند امكان ابتلايشان به بيماري وسواس بيشتر است و غلبه وسواس بر آنها زيادتر است. در بين فرزنداني كه والدينشان معمولاً محكومشان مي كنند اين بيماري بيشتر ديده مي شود. پاره اي از تحقيقات نشان داده اند كه شخصيت والدين و حتي صفات ژنتيكي، روابط همگن خويي و محيطي در اين امور مؤثرند بهمين نظر وسواس در بين دوقلوهاي يكسان بيشتر ديده مي شود تا در ديگران، اگرچه ريشه هاي اساسي و كلي اين امر كاملاً مشهود نيست.

مسأله شخصيت را اگر با دامنه اي وسيعتر مورد توجه قرار دهيم خواهيم ديد كه اين امر حتي دربرگيرنده افراد و اشخاص ازنظر جوامع هم خواهد بود. وسواس برخلاف بيماري هيستري

است كه اغلب در جوامع عقب نگهداشته شده ديده مي شود، در جوامع بظاهر متمدن و حتي در بين افراد هوشمند هم بميزاني قابل توجه ديده مي شود.

ريشه هاي خانوادگي وسواس

در مورد ريشه و سبب اين بيماري مطالب بسياري ذكر شده كه اهم آنها عبارتند از وراثت، شخصيت زيرساز يا الحاقي، وضع هوشي، عوامل اجتماعي، عوامل خانوادگي، عوامل اتفاقي، رقابت ها، منع ها و.. كه ما ذيلا به مواردي از آن اشاره مي كنيم.

تحقيقات برخي از صاحبنظران نشان داده است كه حدود چهل درصد وسواسيها، اين بيماري را از والدين خود به ارث برده اند، اگرچه گروهي ديگر از محققان جنبه ارثي بودن آن را محتمل دانسته و قايل شده اند، انتقال زمينه هاي عصبي مي تواند ريشه و عواملي در اين راه باشد.

در اين مورد مباحثي قابل ذكرند كه اهم آنها عبارتند از:

دوران كودكي:

اعتقاد گروهي از محققان اين است كه پنجاه درصد وسواس هاي افراد در سنين جواني و پس از آن از دوران كودكي پايه گذاري شده و تاريخچه زندگي آنها حاكي از دوران كودكي ويژه اي است كه در آن كشمكش ها و مقاومت ها و سرسختي هاي فوق العاده وجود داشته و كودك در برابر خواسته هاي بزرگتران تاب مقاومت نداشته است.

شيوه تربيت:

در پيدايش و گسترش وسواس براي شيوه تربيت والدين نقش فوق العاده اي را بايد قايل شد. بررسيها نشان مي دهد مادران حساس و كمال جو بصورتي ناخودآگاه زمينه را براي وسواسي شدن فرزندان فراهم مي كنند و مخصوصاً والديني كه رفتار طفل را براساس ضابطه خود بصورت دقيق مي خواهند و انعطاف پذيري كمتري دارند در اين رابطه

مقصرند. تربيت خشك و مقرراتي در پيدايش و گسترش اين بيماري زياد مؤثر است. نحوه از شير گرفتن كودك بصورت ناگهاني، گسترش آموزش مربوط به نظافت و طهارت و كنترل كودك در رفتار مربوط به نظم و تربيت و دقت او هم در اين امر مؤثر است.

تحقير كودك:

عده اي از بيماران وسواسي كساني هستند كه دائما اين عبارت به گوششان خورده است كه: آدم بي عرضه اي هستي، لياقت نداري، در خور آدم نيستي، بدرد زندگي نمي خوري... و از بابت عدم لياقت خود توسط والدين، مربيان، خواهران، و برادران ارشد سركوفت شنيده و تنبيه شده اند. اين گونه برخوردها بعدا زمينه را براي ناراحتي عصبي و يا وسواس آنها فراهم كرده است.

ناامني ها:

پاره اي از تحقيقات نشان داده اند برخي از آنها كه دوران حيات كودكي آشفته اي داشته و با ترس و ناامني همساز بوده اند بعدها به چنين بيماري دچار شده اند. آنها در مرحله كودكي وحشت از آن داشته اند كه نكند كار و رفتارشان مورد تاييد والدين و مربيان قرار نگيرد. اينان در دوران كودكي براي راضي كردن مربيان خود مي كوشيدند و سعي داشته اند كه دقتي افراطي درباره كارهاي خود روا دارند و در همه مسائل، با باريك بيني و موشكافي وارد شوند.

منع ها:

گاهي وسواس فردي بزرگسال نشات گرفته از منع هاي شديد دوران كودكي و حتي نوجواني و جواني است. مته بر خشخاش گذاردن والدين و مربيان، ايرادگيريهاي بسيار، توقعات فوق العاده از زير دستان، اگر چه ممكن است كار را بر طبق مذاق خواستاران پديد آورد معلوم نيست عاقبت خوش و ميموني داشته باشد.

خانواده افراد وسواسي:

بررسيها نشان داده اند:

- اغلب وسواسي ها والدين لجوج داشته اند كه در وظيفه خواهي از فرزندان سماجت بسيار نشان مي داده اند.

- ايرادگير و عيبجو بوده اند اگر مختصر لغزشي از فرزندان خود مي ديدند، آن را به رخ فرزندان مي كشيدند.

- خسيس و ممسك بوده اند به طوري كه كودك براي دستيابي به هدفي ناگزير به شيوه اي اصرارآميز بوده است و بالاخره افرادي كم گذشت، طعنه زن و ملامتگر، بوده اند و كودك سعي مي كرده خود را در حضور آنها دائما جمع و جور كند تا سرزنش نشود.

درمان:

براي درمان مي توان از راه و رسم ها و وسايل و ابزاري استفاده كرد كه يكي از آنها تغيير محيطي است كه بيمار در آن زندگي مي كند.

تغيير آب و هوا:

دور ساختن بيمار از محيط خانواده و اقامت او در يك آسايشگاه و واداشتن او به زندگي در يك منطقه خوش آب و هوا براي تخفيف اضطراب ودرمان بيمار اثري آرامش بخش دارد و اين امري است كه اولياي بيمار مي توانند به آن اقدام كنند.

تغيير شرايط زندگي:

از شيوه هاي درمان اين است كه زندگي بيمار را در محيطي ديگر بكشانيم و وضع او را تغيير دهيم. او را بايد به محيطي كشاند كه در آن مسئله حيات سالم و دور از اغتشاش و اضطراب مطرح باشد و بناي اصلي شخصيت او از دستبردها دور و در امان باشد. بررسي هاي تجربي نشان مي دهند كه در مواردي با تغيير شرايط زندگي و حتي تغيير خانه و محل كار و زندگي بهبود كامل حاصل مي شود.

ايجاد اشتغال و سرگرمي:

تطهيرهاي مكرر و دوباره كاري

ها بدان خاطر است كه بيمار وقت و فرصتي كافي براي انجام آن در خود احساس مي كند و وقت و زماني فراخ در اختيار دارد. بدين سبب ضروري است درحدود امكان سرگرمي او زيادتر گردد تا وقت اضافي نداشته باشد. اشتغالات يكي پس از ديگري او را وادار خواهدكرد كه نسبت به برخي از امور بي اعتماد گردد، از جمله وسواس.

زندگي در جمع:

فرد وسواسي را بايد از گوشه گيري و تنهايي بيرون كشاند، زندگي در ميان جمع خود مي تواند عاملي و سببي براي رفع اين علت باشد. ترتيب دادن مسافرتهاي دستجمعي كه در آن همه افراد ناگزير شوند شيوه واحدي را در زندگي پذيراشوند، در تحفيف و حتي در زمان اين بيماري مخصوصا در افراد كم رو موثر است.

شيوه هاي اخلاقي:

رودربايستي ها و ملاحظات فيمابين كه هر انساني بنحوي با آن مواجه است تا حدود زيادي سبب تخفيف اين بيماري مي شود. طرح سؤالات انتقادي توام با لطف و شيريني، بويژه از سوي كساني كه محبوب و مورد علاقه بيمارند در امر سازندگي بيمار بسيار موثر است و مي تواند موجب پيدايش تخفيف هايي دراين رابطه شوند و البنه بايد سعي براين باشد كه انتقاد به ملامت منجر نشود روح بيمار را نيازارد. احياي غرور بيمار در مواردي بسيار سبب درمان و نجات او از عوامل آزاردهنده و خفت و خواري ناشي از پذيرش رفتارهاي ناموزون وسواسي است و به بيمار قدرت مي دهد. بايد گاهي غرور فرد را با امتدادي ملايم زيرسؤال برد و با كنايه به او تفهيم كرد كه عرضه اداره و نجات خويش را ندارد تا او را بر

سر غرور آيد و خود را بسازد. بايد به او القا كرد كه مي تواند خود را از اين وضع نجات دهد. همچنين بايد به بيمار اجازه داد كه درباره افكار خود اگرچه بي معني است صحبت كند و از انتقاد ناراحت نباشد.

تنگ كردن وقت:

بيش از اين هم گفته ايم كه گاهي تن دادن به ترديدها ناشي از اين است كه بيمار خود را در فراخي وقت و فرصت ببيند وبراي درمان ضروري است كه در مواردي وقت را بر فرد وسواسي تنگ كنند. در چنين مواردي لازم است با استفاده از متون و شيوه هايي كه او را به كاري مشغول داريد به امر و وظيفه اي او را وادار نماييد تا حدي كه وقتش تنگ گردد و ناگزير شود با سر هم كردن عمل و وظيفه كار و برنامه خود را اگرچه نادرست است سريعا انجام دهد. تكرار و مداومت در چنين برنامه اي در مواردي مي تواند بصورت جدي در درمان موثر باشد.

زيرپاگذاشتن موضوع وسواس:

در مواردي براي درمان بيماري چاره اي نداريم جز اينكه به او القا كنيم و به قول معروف به سيم آخر بزند، حتي با پيراهني كه آن را او نجس مي داند و يا با دست و بدني كه او تطهيرنكرده مي شمارد و به نماز بايستد و وظيفه اش را انجام دهد. به عبارت ديگر بيمار را واداريم تا همان كاري را كه از آن مي ترسد انجام دهد. تنها درچنين صورت است كه درمي يابد هيچ واقعه اي اتفاق نمي افتد.

روشهاي درمان وسواس

روانپزشكي:

اگر رفتارو يا عمل وسواسي شديد شود نياز به متخصص رواني و درمانگري است

كه در اين زمينه اقدام كند.

درمان بيماري براي برخي از افراد بسيار ساده و آسان و براي برخي ديگر بسيار سخت است، بويژه كه شرايط اقتصادي و اجتماعي بيمار هم دراين امر موثر است.

روان درماني:

اين هم نوعي درمان است كه توسط روانكاو يا روانشناس صورت مي گيرد و آن يك همكاري آزاد بين بيمار و درمان كننده مبتني بر اعمال متقابل است كه براساس روابطي نسبتا طولاني و طبق هدف و برنامه ريزي مشخصي به پيش مي رود. درمان اختلال به صورت مكالمه و صحبت و يا هر شيوه مفيدي كه قادر به اصلاح زندگي رواني فرد باشد انجام مي گيرد. البته اصل بر اين است كه براساس شيوه مصاحبه و گفتگو زمينه براي يك تحول دروني فراهم شود.

اصولي درروان درماني:

در روان درماني افراد، همواره سه اصل مورد نظر است و مادام كه به اين جنبه ها توجه نشود امكان اصلاح و درمان نخواهد بود:

اصلاح محيط:

و غرض محيط زندگي بيمار، توجه به امنيت آن، بررسي اصول حاكم بر جنبه هاي محبتي و انضباطي، نوع روابط و معاشرتها، فعاليتهاي تفريحي، گردشها، تلاشهاي جمعي، مشاركتها در امور، ... است.

ارتباط خوب و مناسب:

در روان درماني آنچه مهم است داشتن و يا ايجاد روابط خوب ومناسب همدردي و همراهي، كمك كردن، دادن اعتبار و رعايت احترام، وانمود كردن حق بجانبي براي بيمار، تقويت قدرت استدلال، بيان خوب، خودداري از سرزنش و...

روانكاوي و روان درماني:

كه در آن تلاشي براي ريشه يابي، ايجاد زمينه براي دفاع خود بيمار از وضع و حالات خود گشودن عقده ها، توجه دادن بيمار به ريشه و منشا اختلال خود، القائات لازم و

اينقدر وسواسي نباشيد

نويسنده:دكتر

علي زاده

منبع:روزنامه كيهان

وسواس يك ايده، فكر، تصور، احساس يا حركت مكرر يا مضر كه با نوعي احساس اجبار و ناچاري ذهني و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. بيمار متوجه بيگانه بودن حادثه نسبت به شخصيت خود بوده از غيرعادي و نابهنجار بودن رفتار خود آگاه است. روانشناسان وسواس را نوعي بيماري از سري نوروزهاي شديد مي دانند كه تعادل رواني و رفتاري را از بيمار سلب و او را در سازگاري با محيط دچار اشكال مي سازد و اين عدم تعادل و اختلال داراي صورتي آشكار است.روانكاوان وسواس را نوعي غريزه واخورده و ناخودآگاه معرفي مي كنند و آن را حالتي مي دانند كه در آن، فكر، ميل، يا عقيده اي خاص، كه اغلب وهم آميز و اشتباه است آدمي را در بند خود مي گيرد، آنچنان كه حتي اختيار و اراده را از او سلب كرده و بيمار را وامي دارد كه حتي رفتاري را برخلاف ميل و خواسته اش انجام دهد و بيمار هرچند به بيهودگي كار يا افكار خود آگاه است اما نمي تواند از قيد آن رهايي يابد.وسواس به صورتهاي مختلف بروز مي كند و در بيمار مبتلاي به آن اين موارد ملاحظه مي شود:

اجتناب، تكرار و مداومت، ترديد؛ شك در عبادت، ترس، دقت و نظم افراطي، اجبار و الزام، احساس بن بست، عناد و لجاجت. علائم ديگر: در مواردي وسواس بصورت، خود را در معرض تماشا گذاردن، دله دزدي، آتش زدن جايي، درآوردن جامه خود، بيقراري، بهانه گيري، بي خوابي، بدخوابي، بي اشتهايي،... متجلي مي شود آنچنانكه به اطرافيانش اين احساس دست مي دهد كه

نكند ديوانه شده باشد.وسواسهايي كه تمام فكر و انديشه افراد را تحت تأثير قرار داده و احاطه شان مي كند معمولاً بصورتهاي زير است: وسواس فكري اين وسواس بصورتهاي مختلف خود را نشان مي دهد كه برخي از نمونه هاي آن بشرح زير است:

انديشه درباره بدن: بدين گونه كه بخشي مهم از اشتغالات ذهني و فكري بيمار متوجه بدن اوست. او دائماً به پزشك مراجعه مي كند و درصدد به دست آوردن دارويي جديد براي سلامت بدن است.

رفتار حال يا گذشته: مثلاً در اين رابطه مي انديشد كه چرا در گذشته چنين و چنان كرده؟ آيا حق داشته است فلان كار را انجام دهد يا نه؟ و يا آيا امروز كه مرتكب فلان عملي مي شود آيا درست مي انديشد يا نه؟ تصميمات او رواست يا ناروا؟

در رابطه با اعتقادات:زماني فكر وسواسي زمينه را براي تضادها و مغايرت هاي اعتقادي فراهم مي سازد. مسايلي در زمينه حيات و ممات، خير و شر، وجود خدا و پذيرش يا طرد مذهب ذهن او را بخود مشغول مي دارد.

انديشه افراطي: زماني وسواس درمورد امري بصورت افراط در قبول يا رد آن است با اينكه بيمار خلاف آن را درنظر دارد ولي بصورتي است كه گويي انديشه مزاحمي بر او مسلط است كه او را ناگزير به دفاع از يك انديشه غلط مي سازد، او آن دفاع و يا آن را طرد مي كند بدون اينكه آن مسأله كوچكترين ارتباطي با زندگي او داشته باشد؛ مثلاً در رابطه با دارويي عقيده اي افراطي پيدا مي كند بگونه اي كه طول عمر، بقاي زندگي و رشد خود را در گرو

مصرف آن دارو مي داند، اگرچه در اثر مصرف به چنان نتيجه اي دست نيابد. وسواس عملي وسواس عملي به شكلهاي گوناگون خود را بروز مي دهد كه ما به نمونه ها و مواردي از آن اشاره مي كنيم:

شستشوي مكرر:مردم برحسب عادت تنها همين امر را وسواس مي دانند و اين بيماري در نزد زنان رايجتر است.

رفتار منحرفانه: جلوه آن در مواردي بصورت دزدي است و اين امر حتي در افرادي ديده مي شود كه هيچ گونه نياز مادي ندارند.

دقت وسواسي: نمونه اش را در منظم كردن دگمه لباس و... مي بينيم و وضعيت فرد بگونه اي است كه گويي از اين امر احساس آرامش مي كند.

شمردن:شمردن و شمارش ها در مواردي مي تواند از همين قبيل بحساب آيد مثل شمردن نرده ها با اصرار بر اين كه اشتباهي در اين امر صورت نگيرد.

راه رفتن: گاهي وسواس ها بصورت راه رفتن اجباري است. شخص از اين سو به آن سو راه مي رود و اصرار دارد كه تعداد قدمها معين و طبق ضابطه باشد. مثلاً فاصله بين دو نقطه از ده قدم تجاوز نكند و هم از آن كمتر نباشد. وسواس ترس صورتهاي ترس وسواسي عبارت است از: ترس از آلودگي- ترس از مرگ- ترس از دفع- ترس از محيط محدود- ترس از امري خلاف اخلاق- ترس از تحقق آرزو.

وسواس در چه كساني بروز مي كند؟ - تجارب حيات عادي افراد نشان مي دهد كه وسواس همگام با بلوغ و در غليان شهوت در افراد پايه گرفته و تدريجاً رشد مي كند. اگر در آن ايام شرايط براي درمان مساعد باشد بهبودهاي نسبي و

دوره اي پديد مي آيد وگرنه بيماري سير مداوم و رو به رشد خود را خواهد داشت تا جايي كه خود بيمار به ستوه مي آيد.

- بررسيهاي علمي نشان داده اند كه وضع هوشي آنها در سطحي متوسط و حتي بالاتر از حد متوسط است. وسواسي هايي كه داراي هوش اندك و يا با درجه ضعيف باشند بسيار كمند براين اساس رفتار آنها نبايد حمل بر كم هوشي شان شود. در رابطه با اعتقاد - تجارب نشان داده اند آنهايي كه در زندگي شخصي حساس ترند امكان ابتلايشان به بيماري وسواس بيشتر است و غلبه وسواس بر آنها زيادتر است. در بين فرزنداني كه والدينشان معمولاً محكومشان مي كنند اين بيماري بيشتر ديده مي شود. پاره اي از تحقيقات نشان داده اند كه شخصيت والدين و حتي صفات ژنتيكي، روابط همگن خويي و محيطي در اين امور مؤثرند بهمين نظر وسواس در بين دوقلوهاي يكسان بيشتر ديده مي شود تا در ديگران، اگرچه ريشه هاي اساسي و كلي اين امر كاملاً مشهود نيست.

مسأله شخصيت را اگر با دامنه اي وسيعتر مورد توجه قرار دهيم خواهيم ديد كه اين امر حتي دربرگيرنده افراد و اشخاص ازنظر جوامع هم خواهد بود. وسواس برخلاف بيماري هيستري است كه اغلب در جوامع عقب نگهداشته شده ديده مي شود، در جوامع بظاهر متمدن و حتي در بين افراد هوشمند هم بميزاني قابل توجه ديده مي شود. ريشه هاي خانوادگي وسواس در مورد ريشه و سبب اين بيماري مطالب بسياري ذكر شده كه اهم آنها عبارتند از وراثت، شخصيت زيرساز يا الحاقي، وضع هوشي، عوامل اجتماعي، عوامل خانوادگي، عوامل اتفاقي، رقابت

ها، منع ها و.. كه ما ذيلا به مواردي از آن اشاره مي كنيم.

تحقيقات برخي از صاحبنظران نشان داده است كه حدود چهل درصد وسواسيها، اين بيماري را از والدين خود به ارث برده اند، اگرچه گروهي ديگر از محققان جنبه ارثي بودن آن را محتمل دانسته و قايل شده اند، انتقال زمينه هاي عصبي مي تواند ريشه و عواملي در اين راه باشد.

در اين مورد مباحثي قابل ذكرند كه اهم آنها عبارتند از: دوران كودكي: اعتقاد گروهي از محققان اين است كه پنجاه درصد وسواس هاي افراد در سنين جواني و پس از آن از دوران كودكي پايه گذاري شده و تاريخچه زندگي آنها حاكي از دوران كودكي ويژه اي است كه در آن كشمكش ها و مقاومت ها و سرسختي هاي فوق العاده وجود داشته و كودك در برابر خواسته هاي بزرگتران تاب مقاومت نداشته است. شيوه تربيت: در پيدايش و گسترش وسواس براي شيوه تربيت والدين نقش فوق العاده اي را بايد قايل شد. بررسيها نشان مي دهد مادران حساس و كمال جو بصورتي ناخودآگاه زمينه را براي وسواسي شدن فرزندان فراهم مي كنند و مخصوصاً والديني كه رفتار طفل را براساس ضابطه خود بصورت دقيق مي خواهند و انعطاف پذيري كمتري دارند در اين رابطه مقصرند. تربيت خشك و مقرراتي در پيدايش و گسترش اين بيماري زياد مؤثر است. نحوه از شير گرفتن كودك بصورت ناگهاني، گسترش آموزش مربوط به نظافت و طهارت و كنترل كودك در رفتار مربوط به نظم و تربيت و دقت او هم در اين امر مؤثر است. تحقير كودك: عده اي از بيماران وسواسي كساني هستند

كه دائما اين عبارت به گوششان خورده است كه: آدم بي عرضه اي هستي، لياقت نداري، در خور آدم نيستي، بدرد زندگي نمي خوري... و از بابت عدم لياقت خود توسط والدين، مربيان، خواهران، و برادران ارشد سركوفت شنيده و تنبيه شده اند. اين گونه برخوردها بعدا زمينه را براي ناراحتي عصبي و يا وسواس آنها فراهم كرده است. ناامني ها: پاره اي از تحقيقات نشان داده اند برخي از آنها كه دوران حيات كودكي آشفته اي داشته و با ترس و ناامني همساز بوده اند بعدها به چنين بيماري دچار شده اند. آنها در مرحله كودكي وحشت از آن داشته اند كه نكند كار و رفتارشان مورد تاييد والدين و مربيان قرار نگيرد. اينان در دوران كودكي براي راضي كردن مربيان خود مي كوشيدند و سعي داشته اند كه دقتي افراطي درباره كارهاي خود روا دارند و در همه مسائل، با باريك بيني و موشكافي وارد شوند. منع ها: گاهي وسواس فردي بزرگسال نشات گرفته از منع هاي شديد دوران كودكي و حتي نوجواني و جواني است. مته بر خشخاش گذاردن والدين و مربيان، ايرادگيريهاي بسيار، توقعات فوق العاده از زير دستان، اگر چه ممكن است كار را بر طبق مذاق خواستاران پديد آورد معلوم نيست عاقبت خوش و ميموني داشته باشد.

خانواده افراد وسواسي: بررسيها نشان داده اند:

- اغلب وسواسي ها والدين لجوج داشته اند كه در وظيفه خواهي از فرزندان سماجت بسيار نشان مي داده اند.

- ايرادگير و عيبجو بوده اند اگر مختصر لغزشي از فرزندان خود مي ديدند، آن را به رخ فرزندان مي كشيدند.

- خسيس و ممسك بوده اند به طوري

كه كودك براي دستيابي به هدفي ناگزير به شيوه اي اصرارآميز بوده است و بالاخره افرادي كم گذشت، طعنه زن و ملامتگر، بوده اند و كودك سعي مي كرده خود را در حضور آنها دائما جمع و جور كند تا سرزنش نشود. درمان: براي درمان مي توان از راه و رسم ها و وسايل و ابزاري استفاده كرد كه يكي از آنها تغيير محيطي است كه بيمار در آن زندگي مي كند. تغيير آب و هوا: دور ساختن بيمار از محيط خانواده و اقامت او در يك آسايشگاه و واداشتن او به زندگي در يك منطقه خوش آب و هوا براي تخفيف اضطراب ودرمان بيمار اثري آرامش بخش دارد و اين امري است كه اولياي بيمار مي توانند به آن اقدام كنند. تغيير شرايط زندگي: از شيوه هاي درمان اين است كه زندگي بيمار را در محيطي ديگر بكشانيم و وضع او را تغيير دهيم. او را بايد به محيطي كشاند كه در آن مسئله حيات سالم و دور از اغتشاش و اضطراب مطرح باشد و بناي اصلي شخصيت او از دستبردها دور و در امان باشد. بررسي هاي تجربي نشان مي دهند كه در مواردي با تغيير شرايط زندگي و حتي تغيير خانه و محل كار و زندگي بهبود كامل حاصل مي شود. ايجاد اشتغال و سرگرمي: تطهيرهاي مكرر و دوباره كاري ها بدان خاطر است كه بيمار وقت و فرصتي كافي براي انجام آن در خود احساس مي كند و وقت و زماني فراخ در اختيار دارد. بدين سبب ضروري است درحدود امكان سرگرمي او زيادتر گردد تا وقت اضافي نداشته باشد. اشتغالات

يكي پس از ديگري او را وادار خواهدكرد كه نسبت به برخي از امور بي اعتماد گردد، از جمله وسواس. زندگي در جمع: فرد وسواسي را بايد از گوشه گيري و تنهايي بيرون كشاند، زندگي در ميان جمع خود مي تواند عاملي و سببي براي رفع اين علت باشد. ترتيب دادن مسافرتهاي دستجمعي كه در آن همه افراد ناگزير شوند شيوه واحدي را در زندگي پذيراشوند، در تحفيف و حتي در زمان اين بيماري مخصوصا در افراد كم رو موثر است. شيوه هاي اخلاقي: رودربايستي ها و ملاحظات فيمابين كه هر انساني بنحوي با آن مواجه است تا حدود زيادي سبب تخفيف اين بيماري مي شود. طرح سؤالات انتقادي توام با لطف و شيريني، بويژه از سوي كساني كه محبوب و مورد علاقه بيمارند در امر سازندگي بيمار بسيار موثر است و مي تواند موجب پيدايش تخفيف هايي دراين رابطه شوند و البنه بايد سعي براين باشد كه انتقاد به ملامت منجر نشود روح بيمار را نيازارد. احياي غرور بيمار در مواردي بسيار سبب درمان و نجات او از عوامل آزاردهنده و خفت و خواري ناشي از پذيرش رفتارهاي ناموزون وسواسي است و به بيمار قدرت مي دهد. بايد گاهي غرور فرد را با امتدادي ملايم زيرسؤال برد و با كنايه به او تفهيم كرد كه عرضه اداره و نجات خويش را ندارد تا او را بر سر غرور آيد و خود را بسازد. بايد به او القا كرد كه مي تواند خود را از اين وضع نجات دهد. همچنين بايد به بيمار اجازه داد كه درباره افكار خود اگرچه بي معني است صحبت كند

و از انتقاد ناراحت نباشد. تنگ كردن وقت: بيش از اين هم گفته ايم كه گاهي تن دادن به ترديدها ناشي از اين است كه بيمار خود را در فراخي وقت و فرصت ببيند وبراي درمان ضروري است كه در مواردي وقت را بر فرد وسواسي تنگ كنند. در چنين مواردي لازم است با استفاده از متون و شيوه هايي كه او را به كاري مشغول داريد به امر و وظيفه اي او را وادار نماييد تا حدي كه وقتش تنگ گردد و ناگزير شود با سر هم كردن عمل و وظيفه كار و برنامه خود را اگرچه نادرست است سريعا انجام دهد. تكرار و مداومت در چنين برنامه اي در مواردي مي تواند بصورت جدي در درمان موثر باشد. زيرپاگذاشتن موضوع وسواس: در مواردي براي درمان بيماري چاره اي نداريم جز اينكه به او القا كنيم و به قول معروف به سيم آخر بزند، حتي با پيراهني كه آن را او نجس مي داند و يا با دست و بدني كه او تطهيرنكرده مي شمارد و به نماز بايستد و وظيفه اش را انجام دهد. به عبارت ديگر بيمار را واداريم تا همان كاري را كه از آن مي ترسد انجام دهد. تنها درچنين صورت است كه درمي يابد هيچ واقعه اي اتفاق نمي افتد. روشهاي درمان وسواس روانپزشكي: اگر رفتارو يا عمل وسواسي شديد شود نياز به متخصص رواني و درمانگري است كه در اين زمينه اقدام كند.

درمان بيماري براي برخي از افراد بسيار ساده و آسان و براي برخي ديگر بسيار سخت است، بويژه كه شرايط اقتصادي و اجتماعي بيمار هم

دراين امر موثر است. روان درماني: اين هم نوعي درمان است كه توسط روانكاو يا روانشناس صورت مي گيرد و آن يك همكاري آزاد بين بيمار و درمان كننده مبتني بر اعمال متقابل است كه براساس روابطي نسبتا طولاني و طبق هدف و برنامه ريزي مشخصي به پيش مي رود. درمان اختلال به صورت مكالمه و صحبت و يا هر شيوه مفيدي كه قادر به اصلاح زندگي رواني فرد باشد انجام مي گيرد. البته اصل بر اين است كه براساس شيوه مصاحبه و گفتگو زمينه براي يك تحول دروني فراهم شود. اصولي درروان درماني: در روان درماني افراد، همواره سه اصل مورد نظر است و مادام كه به اين جنبه ها توجه نشود امكان اصلاح و درمان نخواهد بود: اصلاح محيط: و غرض محيط زندگي بيمار، توجه به امنيت آن، بررسي اصول حاكم بر جنبه هاي محبتي و انضباطي، نوع روابط و معاشرتها، فعاليتهاي تفريحي، گردشها، تلاشهاي جمعي، مشاركتها در امور، ... است. ارتباط خوب و مناسب: در روان درماني آنچه مهم است داشتن و يا ايجاد روابط خوب ومناسب همدردي و همراهي، كمك كردن، دادن اعتبار و رعايت احترام، وانمود كردن حق بجانبي براي بيمار، تقويت قدرت استدلال، بيان خوب، خودداري از سرزنش و... روانكاوي و روان درماني: كه در آن تلاشي براي ريشه يابي، ايجاد زمينه براي دفاع خود بيمار از وضع و حالات خود گشودن عقده ها، توجه دادن بيمار به ريشه و منشا اختلال خود، القائات لازم و

تاثير روان بر بدن

منبع:روزنامه قدس

محققان بر اين باورند كه روان با بدن رابطه مستقيم و متقابل دار د و سلامت هر كدام بر ديگرى تاثيرگذار

است در اين زمينه گفت وگويى با يكى از متخصصين روانشناختى انجام داديم:خانم دكتر كبرى غفارى، داراى مدرك دكتراى روانشناسى مى باشد. وى متخصص و مشاور در زمينه اختلافات روانى نيز مى باشد.

* آيا عوامل روانى در بروز بيمارى هاى جسمى موثرند؟

** تاثير عوامل روانى در ايجاد اختلال هاى جسمى در اصطلاح علمى روان تنى گفته مى شود و محققين در صدد شناسايى عوامل روانى هستند كه مى توانند در تمام بيمارى هاى جسمى، عامل موثر باشند، اين اختلال ها به واقع ناراحتى هاى جسمى مثل آسم، انواع گوناگون سردرد، زخم ها و تهوع را در بر مى گيرد حتى سرما خوردگى معمولى نيز مى تواند از عوامل عاطفى ناشى شده باشد.

* تاثير فشارهاى عصبى در بروز بيمارى ها چگونه است؟

** فشارهاى زندگى و بيمارى جسمى رابطه اى مستقيم با هم دارند. براى مثال فشار حاصل از نيازهاى ارضا نشده، وابستگى به ديگران، موجب زخم دستگاه گوارش مى شود به طور كلى فشارهاى مداوم رويدادهاى زندگى جمع شده، موجب مى شود آسيب پذيرى كلى شخص در برابر بيمارى افزايش يابد. البته واكنش افراد در برابر فشارهاى زندگى نيز مى تواند متفاوت باشد.

* تاكنون گروه به خصوصى از بيمارى ها كه منشا روانى دارند شناسايى شده است يا نه؟

** بعضى بيمارى هاى جسمى، منشا روانى دارند و بعضى بيمارى هاى جسمى را نمى توان به طور مستقل روان را مسبب بيمارى دانست بلكه عوامل روانى سبب تشديد بيمارى مى شود. مثلا بيمارى آسم بر اثر حساسيت بيش از حد مجارى عبور هوا مى باشد. عوامل تحريك كننده مجارى، مواد عفونى يا مسايل عاطفى مى باشند. به

همان ميزان كه مواد عفونى در تحريك مجارى موثر است مسايل عاطفى مثل ترس و اضطراب نيز در اين زمينه نقش دارد. در يك تحقيق كه در امريكا انجام شده به مبتلايان آسم گفته شد، وحشتناك ترين و خشم آورترين تجربه اى را كه تاكنون در زندگى داشته اند در ذهن خود مجسم كنند. كه در نهايت در جريان تنفس ?? درصد آنان، كاهش قابل ملاحظه ديده شده.

* نقش عوامل روانى در درمان بيمارى چيست؟

** تاثيرهاى روانى در درمان و گسترش شيوه هاى مبنى بر عوامل روانى براى بالا بردن كارآيى درمان طبى توجه ها را به خود جلب كرده است. شيوه هاى كاهش ترس در معالجه، افزايش قابل قبول برنامه هاى درمانى و همكارى كردن در هنگام بسترى شدن در بيمارستان، ارزش هاى موثر در درمان بيمارى مى باشند ،مثلا بيمارانى كه از جراحى مى ترسند براى كاهش ترس آنها با صحبت با بيماران همسانى كه بهبود پيدا كردند، ترس آنها كاهش مى يابد.

* تاكنون صحبت درباره تاثير روان بر جسم بود حال عكس آن نيز مطرح است كه بيمارى هاى جسمى تا چه اندازه سبب اختلال هاى روانى مى شود؟

** با توجه به خصوصيت شخصيتى افراد و مبانى اعتقادى و نوع روحيه افراد نسبت به مشكلات و برخورد با بيمارى ها متفاوت مى باشند، تغيير در طرز تفكر و شركت در مسايل اجتماعى و نوع دوستى مى تواند در حفظ روحيه و سلامت روان در مقابل بيمارى هاى جسمى موثر باشد. اما آنچه مسلم است تاثير بيمارى جسمى بر كودكان مى باشد كه بايد با روش هاى مناسب رفتارى از جانب والدين مواجه

شوند. دركودك بيمار امكان اتكاى بيش از حد و تغيير شكل نيافته به مادر و ترس از جدايى وجود دارد كه در اين صورت يا گوشه گيرى يا انزواى از اجتماع و يا پرخاشگرى را از خود نشان مى دهد در اين موارد روش هاى تربيتى والدين و اطرافيان در سلامت روان موثر مى باشد و در صورت آگاهى نداشتن به روش هاى تربيتى و يا در برخورد با كودك با مشكلى مواجه شدند مى توانند با متخصص و كارشناسان در اين زمينه مشورت كنند.

* عكس العمل و برخورد خانواده با بيمارانى كه مبتلا به بيمارى مهلكى كه درمان ندارند مى باشند، چگونه بايد باشد؟

** اثرات هر بيمارى مهلكى بر بيمار و خانواده و هر دو فراگير است. امكان دارد فشار و اضطرابى كه بيمار متحمل مى شود، فوق العاده زياد باشد و محدوديت هاى ناشى از بيمارى اغلب مانع از سلامت روانى شود. براى مثال ممكن است تماس با اطرافيان محدود شود و ممكن است همه خانواده دچار اضطراب فراوانى شوند. در خلال اين دوره كه از نظر عاطفى ناخوشايند است روند عادى زندگى بايد تغيير كند.در تحقيقاتى كه بر روى بيماران سرطان خون انجام شد روانشناسان سعى كردند ذهن بيماران را به دو چيز متمركز كنند: اول حفظ كيفيت زندگى و دوم آمادگى براى مرگ با روش ها و تكنيك هاى مختلف روانشناختى. آنها سعى كردند افكار و رفتار بيماران را به سمت اين دو مطلب سوق دهند. بعد از گذشت دو سال از اين تحقيقات بسيارى از بيماران مبتلا كه شانس زندگى در كوتاه مدت را هم نداشتند، اكنون زنده بودند.

* در

آخر اگر فكر مى كنيد صحبتى مانده است و لازم است در مورد آن اشاره كنيد بفرماييد؟

مقوله تشخيص عوامل روانى موثر در بيمارى جسمى بسيار گسترده مى باشد و از گذشته محققان روى تاثير روان بر جسم كاوش كردند و تاكنون نيز ادامه دار د و آنچه گفته شد فقط اشاره اى براى شناخت و تلنگرى براى مخاطبان مى باشد در جهت تشخيص و درمان بيمارى هاى روانى و جسمى كه بايد در اين زمينه به متخصص مراجعه شود تا درمان دقيق و مفيد حاصل شود.

تاثير روان بر بدن

منبع:روزنامه قدس

محققان بر اين باورند كه روان با بدن رابطه مستقيم و متقابل دار د و سلامت هر كدام بر ديگرى تاثيرگذار است در اين زمينه گفت وگويى با يكى از متخصصين روانشناختى انجام داديم:خانم دكتر كبرى غفارى، داراى مدرك دكتراى روانشناسى مى باشد. وى متخصص و مشاور در زمينه اختلافات روانى نيز مى باشد. * آيا عوامل روانى در بروز بيمارى هاى جسمى موثرند؟ ** تاثير عوامل روانى در ايجاد اختلال هاى جسمى در اصطلاح علمى روان تنى گفته مى شود و محققين در صدد شناسايى عوامل روانى هستند كه مى توانند در تمام بيمارى هاى جسمى، عامل موثر باشند، اين اختلال ها به واقع ناراحتى هاى جسمى مثل آسم، انواع گوناگون سردرد، زخم ها و تهوع را در بر مى گيرد حتى سرما خوردگى معمولى نيز مى تواند از عوامل عاطفى ناشى شده باشد. * تاثير فشارهاى عصبى در بروز بيمارى ها چگونه است؟ ** فشارهاى زندگى و بيمارى جسمى رابطه اى مستقيم با هم دارند. براى مثال فشار حاصل از نيازهاى ارضا

نشده، وابستگى به ديگران، موجب زخم دستگاه گوارش مى شود به طور كلى فشارهاى مداوم رويدادهاى زندگى جمع شده، موجب مى شود آسيب پذيرى كلى شخص در برابر بيمارى افزايش يابد. البته واكنش افراد در برابر فشارهاى زندگى نيز مى تواند متفاوت باشد. * تاكنون گروه به خصوصى از بيمارى ها كه منشا روانى دارند شناسايى شده است يا نه؟ ** بعضى بيمارى هاى جسمى، منشا روانى دارند و بعضى بيمارى هاى جسمى را نمى توان به طور مستقل روان را مسبب بيمارى دانست بلكه عوامل روانى سبب تشديد بيمارى مى شود. مثلا بيمارى آسم بر اثر حساسيت بيش از حد مجارى عبور هوا مى باشد. عوامل تحريك كننده مجارى، مواد عفونى يا مسايل عاطفى مى باشند. به همان ميزان كه مواد عفونى در تحريك مجارى موثر است مسايل عاطفى مثل ترس و اضطراب نيز در اين زمينه نقش دارد. در يك تحقيق كه در امريكا انجام شده به مبتلايان آسم گفته شد، وحشتناك ترين و خشم آورترين تجربه اى را كه تاكنون در زندگى داشته اند در ذهن خود مجسم كنند. كه در نهايت در جريان تنفس ?? درصد آنان، كاهش قابل ملاحظه ديده شده. * نقش عوامل روانى در درمان بيمارى چيست؟ ** تاثيرهاى روانى در درمان و گسترش شيوه هاى مبنى بر عوامل روانى براى بالا بردن كارآيى درمان طبى توجه ها را به خود جلب كرده است. شيوه هاى كاهش ترس در معالجه، افزايش قابل قبول برنامه هاى درمانى و همكارى كردن در هنگام بسترى شدن در بيمارستان، ارزش هاى موثر در درمان بيمارى مى باشند ،مثلا بيمارانى كه از جراحى

مى ترسند براى كاهش ترس آنها با صحبت با بيماران همسانى كه بهبود پيدا كردند، ترس آنها كاهش مى يابد. * تاكنون صحبت درباره تاثير روان بر جسم بود حال عكس آن نيز مطرح است كه بيمارى هاى جسمى تا چه اندازه سبب اختلال هاى روانى مى شود؟ ** با توجه به خصوصيت شخصيتى افراد و مبانى اعتقادى و نوع روحيه افراد نسبت به مشكلات و برخورد با بيمارى ها متفاوت مى باشند، تغيير در طرز تفكر و شركت در مسايل اجتماعى و نوع دوستى مى تواند در حفظ روحيه و سلامت روان در مقابل بيمارى هاى جسمى موثر باشد. اما آنچه مسلم است تاثير بيمارى جسمى بر كودكان مى باشد كه بايد با روش هاى مناسب رفتارى از جانب والدين مواجه شوند. دركودك بيمار امكان اتكاى بيش از حد و تغيير شكل نيافته به مادر و ترس از جدايى وجود دارد كه در اين صورت يا گوشه گيرى يا انزواى از اجتماع و يا پرخاشگرى را از خود نشان مى دهد در اين موارد روش هاى تربيتى والدين و اطرافيان در سلامت روان موثر مى باشد و در صورت آگاهى نداشتن به روش هاى تربيتى و يا در برخورد با كودك با مشكلى مواجه شدند مى توانند با متخصص و كارشناسان در اين زمينه مشورت كنند. * عكس العمل و برخورد خانواده با بيمارانى كه مبتلا به بيمارى مهلكى كه درمان ندارند مى باشند، چگونه بايد باشد؟ ** اثرات هر بيمارى مهلكى بر بيمار و خانواده و هر دو فراگير است. امكان دارد فشار و اضطرابى كه بيمار متحمل مى شود، فوق العاده زياد

باشد و محدوديت هاى ناشى از بيمارى اغلب مانع از سلامت روانى شود. براى مثال ممكن است تماس با اطرافيان محدود شود و ممكن است همه خانواده دچار اضطراب فراوانى شوند. در خلال اين دوره كه از نظر عاطفى ناخوشايند است روند عادى زندگى بايد تغيير كند.در تحقيقاتى كه بر روى بيماران سرطان خون انجام شد روانشناسان سعى كردند ذهن بيماران را به دو چيز متمركز كنند: اول حفظ كيفيت زندگى و دوم آمادگى براى مرگ با روش ها و تكنيك هاى مختلف روانشناختى. آنها سعى كردند افكار و رفتار بيماران را به سمت اين دو مطلب سوق دهند. بعد از گذشت دو سال از اين تحقيقات بسيارى از بيماران مبتلا كه شانس زندگى در كوتاه مدت را هم نداشتند، اكنون زنده بودند. * در آخر اگر فكر مى كنيد صحبتى مانده است و لازم است در مورد آن اشاره كنيد بفرماييد؟ مقوله تشخيص عوامل روانى موثر در بيمارى جسمى بسيار گسترده مى باشد و از گذشته محققان روى تاثير روان بر جسم كاوش كردند و تاكنون نيز ادامه دار د و آنچه گفته شد فقط اشاره اى براى شناخت و تلنگرى براى مخاطبان مى باشد در جهت تشخيص و درمان بيمارى هاى روانى و جسمى كه بايد در اين زمينه به متخصص مراجعه شود تا درمان دقيق و مفيد حاصل شود.

پرخاشگرى در كودكان

نويسنده:الهام آرمان

منبع:روزنامه ايران

هنوز كلاس زبان شروع نشده بود. «پدرام» و «وحيد» هشت ساله، داشتند با هم حرف مى زدند كه يك مرتبه «پدرام» با كيف محكم بر سر وحيد كوبيد، جرقه دعوا زده شد. كلاس به هم ريخت. مدير آموزشگاه

آزاد زبان بچه ها را به سالن برد و زنگ زد تا والدين شان بيايند و تكليف اين دو كوچولوى شر و شيطان را روشن كنند.پدر و مادرها آمدند اما چشمتان روز بد نبيند، چون وقتى چشم پدر پدرام و وحيد به هم افتاد دعواى بزرگ ترى راه افتاد... مدير كه اوضاع را بدتر ديد زنگ زد تا مأموران كلانترى بيايند و اين جورى بود كه دعواى بچه ها بزرگ و بزرگ تر شد...

جنگ بچه ها

جنگ و جدال ميان كودكان موضوع جديدى نيست. اگر در خيابان ها و هنگام تعطيلى مدارس پسران دانش آموز را به دقت زير نظر بگيريد چند نفر را پيدا مى كنيد كه معركه گرفته و در حال بزن بزن هستند!اما جدال در كودكان نه تنها در ميان پسربچه ها بلكه در ميان عده اى از دختران خردسال و نوجوان هم ديده مى شود.از طرف ديگر چنانچه ناسازگارى ميان كودكان شدت بگيرد مى تواند خطرآفرين باشد.

كودكان و ارتباطات

بيشتر والدين در برقرارى ارتباط درست با كودكانشان دچار ضعف هاى فراوانى هستند.

دكتر نسترن خواجه نورى دكتراى ارتباطات در اين باره مى گويد: «همه پدران و مادران بعد از بچه دار شدن دلشان مى خواهد بهترين ها را به فرزند خود بياموزند.

بنابراين مدام عباراتى مانند «خوب و مؤدب باش، خسيس نباش، عروسك هايت را به دوستهايت هم بده و...» را در ذهن كودك ثبت مى كنند.

با اين حساب خصوصيات گذشت، ايثار، دست و دل بازى، صبر و ... در ذهن كودكان تقويت مى شود. آنها با تكرار اين واژه ها دنيا را آرمانى تصور مى كنند، در حالى كه با ورود به اجتماع

بزرگ تر از خانواده (مدرسه، كلاس درس و ...) مى بينند همه اينقدر خوب و مهربان نيستند. از همين رو بچه ها سرگردان شده و نمى دانند چگونه بايد از حق خود دفاع كنند.»

خواجه نورى تأكيد مى كند: «والدين بايد كودكان خود را با انواع خطرها و تهديدها و چگونگى برخورد با آن آماده كنند. به اين ترتيب بچه ها با قدرت «نه گفتن» مى توانند در برابر موقعيت هاى خاص به درستى از خود دفاع كنند.»

پرخاشگرى در كودكان

بسيارى از والدين علاوه بر ناآگاهى از چگونگى برقرارى ارتباط با فرزندان خود از عوامل منجر به پرخاشگرى نيز آگاهى ندارند.

دكتر كامبيز كامكارى روانشناس در اين باره معتقد است: «پرخاشگرى انسان ها در سنين پائين از آسيب هاى روانى، بويژه «افسردگى» نشان دارد.

چنانچه والدين نسبت به پرخاشگرى كودكان خود بى تفاوت باشند اين معضل در روح فرزندان ماسك مى خورد (پنهان مى شود) و عوارض خود را در بزرگسالى نشان مى دهد.

در سنين ?? تا ?? سالگى پرخاشگرى افراد به اوج و حالت هاى اختلال شخصيت، احساس ناكامى و محروميت و اختلال سلوكى مى رسد.

كامكارى با استناد به تحقيقى كه با همكارى وزارت كشور و در استان تهران انجام شده مى افزايد: «تنها فقر و ناكامى ها نمى توانند افراد را پرخاشگر كنند چون در بسيارى از كلانشهرها والدين و جامعه به تشويق افراد پرخاشگر مى پردازند و برخورد نشدن با اين امر موجب تشديد آن مى شود.»

اين دكتر روانشناس ادامه مى دهد: «پرخاشگرى علاوه بر مشكلات فردى و خانوادگى مسائل اجتماعى را نيز به دنبال دارد.

بنابراين عوامل زيستى، روانى، اجتماعى و خانوادگى فرزندان بستر رشد جامعه

پرخاشگر را هموار مى كند.»

وى پرخاشگرى را داراى شاخه هاى مختلفى مى داند و از پرخاشگرى «وسيله اى» كودكان به عنوان مهم ترين معضل والدين نام مى برد.

كامكارى مى گويد: «استفاده درست از شيوه هاى ميدانى و جريمه در هنگام درخواست هاى متعدد كودكان براى به دست آوردن اجسام مختلف مؤثر است.

به اين ترتيب كه اگر كودك براى به دست آوردن مثلاً يك اسباب بازى اصرار كرد والدين بايد در مقابل خواسته او بى تفاوت باشند و در صورت تداوم اصرار يك سرى از امتيازها را از كودك بگيرند. اين رفتار موجب مى شود درخواست هاى كودكان به حد متعادل برسد.

اين روانشناس، پرخاشگرى هاى مستمر را در كودكان نشانه بيمارى هايى مانند «بيش فعالى» و يا صرع مى داند و به والدين تأكيد دارد به دنبال ريشه يابى علل آن باشند.

از طرفى ديگر دكتر خواجه نورى ياددادن اعتماد به نفس را در كاهش پرخاشگرى كودكان مؤثر مى داند.

دكتراى ارتباطات و استاديار دانشگاه آزاد تهران مركزى مى گويد: گاه دخالت هاى بى مورد والدين در حريم خصوصى فرزندان پرخاشگرى را در آنان افزايش مى دهد.

به عنوان نمونه والدين هميشه سعى دارند بچه ها را پاكيزه نگه دارند، اين درحالى است كه كودكان در سنين خاصى تمايل دارند از انگشت هاى خود براى غذاخوردن و كثيف كردن اطراف استفاده كنند. از همين روست كه بچه ها غذاهاى آسان (fast food) را بسيار دوست دارند.

در اين شرايط مادران مى توانند به جاى پند و اندرز محيط كوچك و امنى از آشپزخانه و يا هر قسمت ديگرى از خانه را به كودكشان اختصاص دهند تا بچه بتواند بدون وسواس،

آزاد و خيلى راحت از دست هاى خود استفاده و بازى كند.

با اين شيوه كودك هم كار مورد علاقه اش را انجام مى دهد و هم مى داند كه در بخش ديگرى مانند اتاق خواب حق غذاخوردن با انگشت و كثيف كردن محيط را ندارد.

جلوگيرى از ذاتى شدن پرخاشگرى

اما دكتر محمدرضا شمس انصارى متخصص اعصاب و روان سن زير ? سال تا ? سالگى را زمان شكل گيرى پرخاشگرى مى داند.

انصارى ادامه مى دهد: «پيشگيرى از پرخاشگرى از ذاتى شدن آن جلوگيرى مى كند.»

متخصص اعصاب روان، پرخاشگرى كودكان را در دو دسته فيزيكى و كلامى و در شكل خشونت به خود (خودزنى) و خشونت به اشيا تقسيم مى كند.

شمس انصارى ادامه مى دهد: «معمولاً فرزندان نسبت به تربيت مقاومت نشان مى دهند و در اين باره بايد به بزرگترها آموزش داده شود مقابله جويى و مخالفت با كودكان لج بازى آنها را تقويت مى كند.

پرخاشگرى هاى دوران كودكى عصبانيت هاى بعدى و احساس ناامنى را در بچه ها افزايش مى دهد.

تأثير بازى ها و فيلم هاى خشن در پرخاشگرى

دكتر كامكارى، دكتر انصارى و دكتر خواجه نورى به اتفاق باز ى هاى رايانه اى خشن و فيلم ها و سريال هاى تلويزيونى را عاملى براى برهم زننده آرامش خيال كودكان مى دانند.

آنها معتقدند خشونت هاى اين چنينى و آنچه كودكان در دعواهاى كوچه و خيابانى مى بينند ايجاد رفتارهاى پرخطر را در اين افراد تشديد مى كند.

رفتار والدين و تأثير آن بر كودكان

اين كارشناسان مى گويند: «دعواها و بدرفتارى والدين زمينه ساز خشونت در فرزندان و بدرفتار شدن آنان در بزرگسالى مى شود.

دكتر شمس انصارى تصريح

مى كند: «بى توجهى والدين به رفتارهاى پرخاشگرانه كودكان موجب كم تمركزى آنان مى شود. به اين ترتيب بچه ها ناآرام شده و گويى حرف در گوششان فرو نمى رود. گويى كر هستند! ادامه اين روند در فرزندان احساس تحقير به وجود مى آورد و ناخواسته بر ادامه تحصيل آن ها تأثير گذاشته و موجب ضداجتماعى شدنشان مى شود. اعتياد و رفتارهاى ناهنجار نيز ريشه در رفتارهاى دوران كودكى دارد.»

گواهينامه زندگى بگيريم

تعدادى از خانواده ها هنوز در رفع مشكلات روحى فرزندانشان خود را نيازمند پند و اندرز همسايه ها و اقوام مى دانند و مشاوره نگرفتن از متخصصان به اين گونه مسائل دامن مى زند. اما با تدبيرى ژرف مى توان بسيارى از مشكلات به ظاهر بزرگ مانند ناسازگارى و دعواى كودكان را نيز حل كرد.

پرخاشگرى در كودكان

نويسنده:الهام آرمان

منبع:روزنامه ايران

هنوز كلاس زبان شروع نشده بود. «پدرام» و «وحيد» هشت ساله، داشتند با هم حرف مى زدند كه يك مرتبه «پدرام» با كيف محكم بر سر وحيد كوبيد، جرقه دعوا زده شد. كلاس به هم ريخت. مدير آموزشگاه آزاد زبان بچه ها را به سالن برد و زنگ زد تا والدين شان بيايند و تكليف اين دو كوچولوى شر و شيطان را روشن كنند.پدر و مادرها آمدند اما چشمتان روز بد نبيند، چون وقتى چشم پدر پدرام و وحيد به هم افتاد دعواى بزرگ ترى راه افتاد... مدير كه اوضاع را بدتر ديد زنگ زد تا مأموران كلانترى بيايند و اين جورى بود كه دعواى بچه ها بزرگ و بزرگ تر شد... جنگ بچه ها جنگ و جدال ميان كودكان موضوع جديدى نيست.

اگر در خيابان ها و هنگام تعطيلى مدارس پسران دانش آموز را به دقت زير نظر بگيريد چند نفر را پيدا مى كنيد كه معركه گرفته و در حال بزن بزن هستند!اما جدال در كودكان نه تنها در ميان پسربچه ها بلكه در ميان عده اى از دختران خردسال و نوجوان هم ديده مى شود.از طرف ديگر چنانچه ناسازگارى ميان كودكان شدت بگيرد مى تواند خطرآفرين باشد. كودكان و ارتباطات بيشتر والدين در برقرارى ارتباط درست با كودكانشان دچار ضعف هاى فراوانى هستند.

دكتر نسترن خواجه نورى دكتراى ارتباطات در اين باره مى گويد: «همه پدران و مادران بعد از بچه دار شدن دلشان مى خواهد بهترين ها را به فرزند خود بياموزند.

بنابراين مدام عباراتى مانند «خوب و مؤدب باش، خسيس نباش، عروسك هايت را به دوستهايت هم بده و...» را در ذهن كودك ثبت مى كنند.

با اين حساب خصوصيات گذشت، ايثار، دست و دل بازى، صبر و ... در ذهن كودكان تقويت مى شود. آنها با تكرار اين واژه ها دنيا را آرمانى تصور مى كنند، در حالى كه با ورود به اجتماع بزرگ تر از خانواده (مدرسه، كلاس درس و ...) مى بينند همه اينقدر خوب و مهربان نيستند. از همين رو بچه ها سرگردان شده و نمى دانند چگونه بايد از حق خود دفاع كنند.»

خواجه نورى تأكيد مى كند: «والدين بايد كودكان خود را با انواع خطرها و تهديدها و چگونگى برخورد با آن آماده كنند. به اين ترتيب بچه ها با قدرت «نه گفتن» مى توانند در برابر موقعيت هاى خاص به درستى از خود دفاع كنند.» پرخاشگرى در كودكان بسيارى

از والدين علاوه بر ناآگاهى از چگونگى برقرارى ارتباط با فرزندان خود از عوامل منجر به پرخاشگرى نيز آگاهى ندارند.

دكتر كامبيز كامكارى روانشناس در اين باره معتقد است: «پرخاشگرى انسان ها در سنين پائين از آسيب هاى روانى، بويژه «افسردگى» نشان دارد.

چنانچه والدين نسبت به پرخاشگرى كودكان خود بى تفاوت باشند اين معضل در روح فرزندان ماسك مى خورد (پنهان مى شود) و عوارض خود را در بزرگسالى نشان مى دهد.

در سنين ?? تا ?? سالگى پرخاشگرى افراد به اوج و حالت هاى اختلال شخصيت، احساس ناكامى و محروميت و اختلال سلوكى مى رسد.

كامكارى با استناد به تحقيقى كه با همكارى وزارت كشور و در استان تهران انجام شده مى افزايد: «تنها فقر و ناكامى ها نمى توانند افراد را پرخاشگر كنند چون در بسيارى از كلانشهرها والدين و جامعه به تشويق افراد پرخاشگر مى پردازند و برخورد نشدن با اين امر موجب تشديد آن مى شود.»

اين دكتر روانشناس ادامه مى دهد: «پرخاشگرى علاوه بر مشكلات فردى و خانوادگى مسائل اجتماعى را نيز به دنبال دارد.

بنابراين عوامل زيستى، روانى، اجتماعى و خانوادگى فرزندان بستر رشد جامعه پرخاشگر را هموار مى كند.»

وى پرخاشگرى را داراى شاخه هاى مختلفى مى داند و از پرخاشگرى «وسيله اى» كودكان به عنوان مهم ترين معضل والدين نام مى برد.

كامكارى مى گويد: «استفاده درست از شيوه هاى ميدانى و جريمه در هنگام درخواست هاى متعدد كودكان براى به دست آوردن اجسام مختلف مؤثر است.

به اين ترتيب كه اگر كودك براى به دست آوردن مثلاً يك اسباب بازى اصرار كرد والدين بايد در مقابل خواسته او بى تفاوت باشند و در صورت

تداوم اصرار يك سرى از امتيازها را از كودك بگيرند. اين رفتار موجب مى شود درخواست هاى كودكان به حد متعادل برسد.

اين روانشناس، پرخاشگرى هاى مستمر را در كودكان نشانه بيمارى هايى مانند «بيش فعالى» و يا صرع مى داند و به والدين تأكيد دارد به دنبال ريشه يابى علل آن باشند.

از طرفى ديگر دكتر خواجه نورى ياددادن اعتماد به نفس را در كاهش پرخاشگرى كودكان مؤثر مى داند.

دكتراى ارتباطات و استاديار دانشگاه آزاد تهران مركزى مى گويد: گاه دخالت هاى بى مورد والدين در حريم خصوصى فرزندان پرخاشگرى را در آنان افزايش مى دهد.

به عنوان نمونه والدين هميشه سعى دارند بچه ها را پاكيزه نگه دارند، اين درحالى است كه كودكان در سنين خاصى تمايل دارند از انگشت هاى خود براى غذاخوردن و كثيف كردن اطراف استفاده كنند. از همين روست كه بچه ها غذاهاى آسان (fast food) را بسيار دوست دارند.

در اين شرايط مادران مى توانند به جاى پند و اندرز محيط كوچك و امنى از آشپزخانه و يا هر قسمت ديگرى از خانه را به كودكشان اختصاص دهند تا بچه بتواند بدون وسواس، آزاد و خيلى راحت از دست هاى خود استفاده و بازى كند.

با اين شيوه كودك هم كار مورد علاقه اش را انجام مى دهد و هم مى داند كه در بخش ديگرى مانند اتاق خواب حق غذاخوردن با انگشت و كثيف كردن محيط را ندارد. جلوگيرى از ذاتى شدن پرخاشگرى اما دكتر محمدرضا شمس انصارى متخصص اعصاب و روان سن زير ? سال تا ? سالگى را زمان شكل گيرى پرخاشگرى مى داند.

انصارى ادامه مى دهد: «پيشگيرى از پرخاشگرى

از ذاتى شدن آن جلوگيرى مى كند.»

متخصص اعصاب روان، پرخاشگرى كودكان را در دو دسته فيزيكى و كلامى و در شكل خشونت به خود (خودزنى) و خشونت به اشيا تقسيم مى كند.

شمس انصارى ادامه مى دهد: «معمولاً فرزندان نسبت به تربيت مقاومت نشان مى دهند و در اين باره بايد به بزرگترها آموزش داده شود مقابله جويى و مخالفت با كودكان لج بازى آنها را تقويت مى كند.

پرخاشگرى هاى دوران كودكى عصبانيت هاى بعدى و احساس ناامنى را در بچه ها افزايش مى دهد.

تأثير بازى ها و فيلم هاى خشن در پرخاشگرى

دكتر كامكارى، دكتر انصارى و دكتر خواجه نورى به اتفاق باز ى هاى رايانه اى خشن و فيلم ها و سريال هاى تلويزيونى را عاملى براى برهم زننده آرامش خيال كودكان مى دانند.

آنها معتقدند خشونت هاى اين چنينى و آنچه كودكان در دعواهاى كوچه و خيابانى مى بينند ايجاد رفتارهاى پرخطر را در اين افراد تشديد مى كند. رفتار والدين و تأثير آن بر كودكان

اين كارشناسان مى گويند: «دعواها و بدرفتارى والدين زمينه ساز خشونت در فرزندان و بدرفتار شدن آنان در بزرگسالى مى شود.

دكتر شمس انصارى تصريح مى كند: «بى توجهى والدين به رفتارهاى پرخاشگرانه كودكان موجب كم تمركزى آنان مى شود. به اين ترتيب بچه ها ناآرام شده و گويى حرف در گوششان فرو نمى رود. گويى كر هستند! ادامه اين روند در فرزندان احساس تحقير به وجود مى آورد و ناخواسته بر ادامه تحصيل آن ها تأثير گذاشته و موجب ضداجتماعى شدنشان مى شود. اعتياد و رفتارهاى ناهنجار نيز ريشه در رفتارهاى دوران كودكى دارد.» گواهينامه زندگى بگيريم تعدادى از

خانواده ها هنوز در رفع مشكلات روحى فرزندانشان خود را نيازمند پند و اندرز همسايه ها و اقوام مى دانند و مشاوره نگرفتن از متخصصان به اين گونه مسائل دامن مى زند. اما با تدبيرى ژرف مى توان بسيارى از مشكلات به ظاهر بزرگ مانند ناسازگارى و دعواى كودكان را نيز حل كرد.

من مي ترسم

كودكان از عوامل مختلفي مثل تاريكي، تنهايي، برخورد با افراد غريبه و... مي ترسند. ترس از جمله مسائلي است كه در رشد شخصيت كودك تاثيرگذار است. اين نكته را بايد مدنظر داشت كه دست كم گرفتن و يا بيش از حد جدي قلمداد كردن ترس، هر دو اشتباه است بلكه روش صحيح، آشنا كردن كودك با عوامل ترس و نحوه غلبه بر آن است.بسياري از والدين تلويزيون و بازي هاي كامپيوتري را مسبب ترس فرزندانشان مي دانند، در حالي كه اين وسايل از اركان اصلي رشد كودك محسوب مي شوند.در واقع ترس كه غالبا با اضطراب نيز همراه است، در شكل گيري شخصيت كودك تاثير مهمي دارد. نكته قابل تامل در اين باره، شناخت انگيزه هاي ترس توسط والدين و همراهي آنان با فرزندانشان است.

علل ترس در سنين مختلف

تا قبل از شش ماهگي، بعضي از نوزادان از صداي زنگ تلفن و يا مچاله كردن يك تكه كاغذ به شدت وحشت زده مي شوند. در هشت ماهگي ترس از افراد غريبه را درك مي كند و وقتي به سن يك سالگي مي رسد، جدايي از والدين او را نگران و مضطرب مي سازد. در فاصله سني دو تا هفت سال، كودك از حيوانات، پديده هاي طبيعي مثل رعد و برق و طوفان،

موجودات خيالي مانند جادوگر، غول، هيولا، تاريكي و... مي ترسد. با افزايش سن، دلهره ها نيز تغيير مي كند. حالا ديگر فرزند شما از ديو و جادوگر نمي ترسد، بلكه درد تنهايي، بيماري، عدم احساس محبت ديگران و تصور اينكه فرزند خوبي براي خانواده نباشد، او را دچار تشويش و نگراني مي كند. ترس از مرگ نيز هميشه با كودكان همراه است.

با آغاز دوران بلوغ كه مرحله جديدي در زندگي محسوب مي شود، دلواپسي ها نيز شكل ديگري به خود مي گيرد. به عنوان مثال نوجوان از هر جهت خود را با ديگران مقايسه مي كند و سوالاتي از قبيل اينكه «آيا من هم مثل ديگران هستم يا نه؟» در ذهنش شكل مي گيرد.علل ترس، مدت و راههاي بروز آن و در همه بچه ها به يك شكل نيست؛ مهم آرامش بخشيدن به او در اين دوران است.

آرامش، بهترين راه غلبه بر ترس

شرايط زندگي كودك اصلي ترين عامل سركوبي ترس است. كودك بايد احساس كند كه اطرافيان او توانايي رويارويي با مسائل زندگي را دارند. خانواده اي كه بيش از حد پشتيبان و نگران كودك هستند، خود به خود ترس را در وجود او نهادينه مي كند. اين بدان معنا نيست كه ترس كودك كم اهميت و يا ناديده گرفته شود.هيجان و دلهره، مفيد و سازنده است و بايد به كودك غلبه بر اين احساسات را آموخت. بازي يكي از اين روش هاست كه كودك در طي آن با خيالي راحت و در اوج شادي و نشاط، مسائل مختلفي را تجربه مي كند. خيال پردازي او را براي مواجهه با واقعيات زندگي آماده مي سازد.

اهميت خواندن داستان هاي تخيلي از آن جهت است كه در اين قصه ها، مسائل دنياي حقيقي با زباني ساده و واضح توضيح داده شده است و در قالب نمادها براي او روشنگر مفاهيم گوناگون هستند.

براي اين كه به كودكتان كمك كنيد تا بر ترسش غلبه كند، از او بخواهيد تا علت ترس و احساسش در اين باره را توضيح دهد. به حرفهايش گوش دهيد و از ترس هاي دوران كودكي خود برايش تعريف كنيد.برخلاف كودكان، نوجوانان به ندرت حاضر مي شوند احساساتشان را شرح دهند. سردرد، سرگيجه، تهوع، دل درد و... علائم اضطراب در نوجوانان است.اگر مدت زمان زيادي است كه فرزندتان دچار ترس و نگراني است، حتماً به روانشناس مراجعه كنيد، زيرا اگر اين مشكل برطرف نشود در شخصيت فرد باقي مانده و به مرور زمان تشديد نيز مي شود.

من مي ترسم

كودكان از عوامل مختلفي مثل تاريكي، تنهايي، برخورد با افراد غريبه و... مي ترسند. ترس از جمله مسائلي است كه در رشد شخصيت كودك تاثيرگذار است. اين نكته را بايد مدنظر داشت كه دست كم گرفتن و يا بيش از حد جدي قلمداد كردن ترس، هر دو اشتباه است بلكه روش صحيح، آشنا كردن كودك با عوامل ترس و نحوه غلبه بر آن است.بسياري از والدين تلويزيون و بازي هاي كامپيوتري را مسبب ترس فرزندانشان مي دانند، در حالي كه اين وسايل از اركان اصلي رشد كودك محسوب مي شوند.در واقع ترس كه غالبا با اضطراب نيز همراه است، در شكل گيري شخصيت كودك تاثير مهمي دارد. نكته قابل تامل در اين باره، شناخت انگيزه هاي ترس توسط والدين و

همراهي آنان با فرزندانشان است. علل ترس در سنين مختلف تا قبل از شش ماهگي، بعضي از نوزادان از صداي زنگ تلفن و يا مچاله كردن يك تكه كاغذ به شدت وحشت زده مي شوند. در هشت ماهگي ترس از افراد غريبه را درك مي كند و وقتي به سن يك سالگي مي رسد، جدايي از والدين او را نگران و مضطرب مي سازد. در فاصله سني دو تا هفت سال، كودك از حيوانات، پديده هاي طبيعي مثل رعد و برق و طوفان، موجودات خيالي مانند جادوگر، غول، هيولا، تاريكي و... مي ترسد. با افزايش سن، دلهره ها نيز تغيير مي كند. حالا ديگر فرزند شما از ديو و جادوگر نمي ترسد، بلكه درد تنهايي، بيماري، عدم احساس محبت ديگران و تصور اينكه فرزند خوبي براي خانواده نباشد، او را دچار تشويش و نگراني مي كند. ترس از مرگ نيز هميشه با كودكان همراه است.

با آغاز دوران بلوغ كه مرحله جديدي در زندگي محسوب مي شود، دلواپسي ها نيز شكل ديگري به خود مي گيرد. به عنوان مثال نوجوان از هر جهت خود را با ديگران مقايسه مي كند و سوالاتي از قبيل اينكه «آيا من هم مثل ديگران هستم يا نه؟» در ذهنش شكل مي گيرد.علل ترس، مدت و راههاي بروز آن و در همه بچه ها به يك شكل نيست؛ مهم آرامش بخشيدن به او در اين دوران است. آرامش، بهترين راه غلبه بر ترس شرايط زندگي كودك اصلي ترين عامل سركوبي ترس است. كودك بايد احساس كند كه اطرافيان او توانايي رويارويي با مسائل زندگي را دارند. خانواده اي كه بيش از

حد پشتيبان و نگران كودك هستند، خود به خود ترس را در وجود او نهادينه مي كند. اين بدان معنا نيست كه ترس كودك كم اهميت و يا ناديده گرفته شود.هيجان و دلهره، مفيد و سازنده است و بايد به كودك غلبه بر اين احساسات را آموخت. بازي يكي از اين روش هاست كه كودك در طي آن با خيالي راحت و در اوج شادي و نشاط، مسائل مختلفي را تجربه مي كند. خيال پردازي او را براي مواجهه با واقعيات زندگي آماده مي سازد. اهميت خواندن داستان هاي تخيلي از آن جهت است كه در اين قصه ها، مسائل دنياي حقيقي با زباني ساده و واضح توضيح داده شده است و در قالب نمادها براي او روشنگر مفاهيم گوناگون هستند.

براي اين كه به كودكتان كمك كنيد تا بر ترسش غلبه كند، از او بخواهيد تا علت ترس و احساسش در اين باره را توضيح دهد. به حرفهايش گوش دهيد و از ترس هاي دوران كودكي خود برايش تعريف كنيد.برخلاف كودكان، نوجوانان به ندرت حاضر مي شوند احساساتشان را شرح دهند. سردرد، سرگيجه، تهوع، دل درد و... علائم اضطراب در نوجوانان است.اگر مدت زمان زيادي است كه فرزندتان دچار ترس و نگراني است، حتماً به روانشناس مراجعه كنيد، زيرا اگر اين مشكل برطرف نشود در شخصيت فرد باقي مانده و به مرور زمان تشديد نيز مي شود.

تحليلي روانشناختي بر اختلالات اضطرابي

منبع:روزنامه قدس

همه انسانها اضطراب را در زندگي خود داشته اند و طبيعي است كه مردم هنگام مواجهه با موقعيتهاي تهديد كننده و تنش زا مضطرب مي شوند، اما احساس اضطراب شديد و مزمن در غياب علت

واضح، امري غيرعادي است. اضطراب شامل احساس عدم اطمينان، درماندگي و برانگيختگي فيزيولوژيكي است. به طور كلي اضطراب يك احساس منتشر، بسيار ناخوشايند و اغلب مبهم دلواپسي است كه با يك يا چند حس جسمي مانند احساس خالي شدن سر دل، تنگي قفسه سينه، تپش قلب، تعريق، سردرد و... همراه است. بررسيها نشان مي دهد كه اضطراب در مردها، طبقات اقتصادي مرفه و جوانان كمتر است و در زنان، افراد كم درآمد و سالمندان بيشتر شايع مي باشد.

علايم اضطراب

- عصبي بودن، آرام و قرار نداشتن

- تنش

- احساس خستگي

- سرگيجه

- تكرر ادرار

- تپش قلب

- بي حالي

- تنگي نفس

- تعريق

- لرزش

- نگراني و دلهره

- بي خوابي

- اشكال در تمركز حواس

- گوش به زنگ بودن

بسياري از كودكان هنگام قرارگيري در وضعيت جديد مثل روبه رو شدن با افراد جديد، احساس اضطراب كرده و به طور خجالت آوري به مادر و پدر، افراد فاميل و يا وابستگان به اصطلاح «آويزان» مي شوند. معمولاً والدين مي توانند آنان را تشويق به خروج از «منطقه امن» بكنند. هر چند بعضي از كودكان در مقابل اين شرايط مقاومت كرده و نمي پذيرند. به منظور كمك به كودكان در اين موقعيت بايد صبر و حوصله كافي داشت، به طوري كه آنها احساس اعتماد به نفس كافي براي مقابله با مسائلي كه به نظرشان مشكل مي آيد، كسب كنند. بسياري از والدين از اين احساس كودكانشان آگاه نيستند تا روزي كه آنان به مشكلي برخورد مي كنند؛ مثل روز رفتن به مدرسه و منشأ اين اضطراب در كودكان ناشناخته مي باشد. اغلب تركيبي از يك ترس ناشناخته و نداشتن كنترل همراه با يك طبيعت

ناشي از شرم و خجالت، زمينه بسياري از اضطراب كودكان را تشكيل مي دهد. بسياري از شكايتهاي كودكان در دوران ابتدايي مدرسه همچون درد معده يا سوزش سر دل و يا دردهاي پراكنده ديگر، ناشي از وجود يك اضطراب نهفته در كودكان است كه وجود اختلاف در خانواده و نگراني در پدر و مادر مي تواند از علل آن باشد كه اين نگراني مستقيماً به كودك انتقال يافته و با اين شكايتها بروز مي كند. شايعترين اختلالها اضطرابي در كودكان و نوجوانان عبارتند از:

- اضطراب جدايي

- اضطراب امتحان

- ترس از مدرسه

- اضطراب اجتماعي

عوامل مؤثر در اضطراب نوجوانان و مقابله با آن

سرچشمه بسياري از ناراحتيهاي ظاهراً غير منطقي نوجوانان اضطرابي است كه از عوامل گوناگون ناشي مي شود: تغييرات جسماني از قبيل نگراني از ديررسي بلوغ بخصوص در پسرها، نگراني از زودرسي بلوغ بخصوص در دخترها، ترس و احساس خجالت از تغيير جسماني و رنج ناشي از عدم پذيرش تغييرات جسماني، عدم پذيرش از جانب همسالان، مستقل شدن، بروز رفتار پرخاشگرانه، غير منطقي بودن، نداشتن مهارتهاي لازم براي زندگي، تمايلات جنسي و آشفتگي در نقش.

نحوه رويارويي با رنج ناشي از تغييرات جسماني

تغييرات ناشي از دوران بلوغ را نوجوان به تدريج مي پذيرد. علت اصلي نگراني در مورد نكات ديگري همچون زودرسي و ديررسي بلوغ و احساس خجالت در مواجهه با تغييرات جسماني، ناآگاهي، آگاهي ناقص يا محدود و يا اطلاعات نادرست نوجوان در زمينه هاي مختلف بلوغ و تغييرات جسماني ناشي از آن است كه بهترين راه پيشگيري نيز فراهم آوردن آگاهي و بينش دقيق، صحيح و به موقع است. والدين بايد قبل

از پيدايش علايم ثانويه بلوغ، فرد را به طور مناسب و با مراعات شؤون اخلاقي، در جريان مسائلي از جمله سن بلوغ، عوامل مؤثر در پيدايش بلوغ و تغييرات جسماني و آثار رواني آن، بگذارند. والدين و مربيان با فراهم آوردن جوي آزاد و سالم بايد اين امكان را به نوجوان بدهند كه سؤالات، افكار، احساسات و احياناً نگرانيهاي خود را صادقانه مطرح و جوابهاي مناسب دريافت كند و نبايد بگذارند تا نوجوانان براي يافتن پاسخ سؤالات خود به كساني كه صلاحيت ندارند از جمله همسالان مراجعه كنند؛ چون دچار انحراف و اضطراب مي شوند. در مواردي كه نوجوان نمي تواند مسائل را حضوري با والدين مطرح كند، بايد مربيان و اولياي مطلع و متعهد مدرسه در حد مجاز نوجوان را راهنمايي كنند و با ارائه كتابهاي مناسب و بحثهاي مفيد، زمينه به دست آوردن اطلاعات سالم را فراهم آورند.

رويارويي با اضطراب ناشي از عدم پذيرش از جانب همسالان

نتايج پژوهشي نشان داده است كه ناامني، وابستگي شديد و ناسالم نوجوان به والدين، ناتواني يا نداشتن مهارتهاي لازم در برقرار كردن روابط عاطفي، اجتماعي و اخلاقي سالم، تفاوت در فرهنگ خانواده ها و بخصوص عدم پذيرش ارزشها و آداب و رسوم گوناگون، موجب اضطراب بسياري از نوجوانان مي شود. براي اينكه نوجواني كه تجربه هاي ذكر شده را نداشته است، دچار اضطراب شديد نشود و يا اضطراب او ادامه پيدا نكند، اقدامات زير مفيد است:

- والدين بايد گرايش فرزند خود به همسالان را بدرستي درك كنند؛ زيرا اين يك نياز طبيعي است كه بخواهد مورد توجه و حمايت همسالان قرار گيرد.

- والدين با نوجوان

در مورد گزينش دوست توافق نمايند تا نوجوان دچار تعارض نشود و پنهان كاري نيز نكند.

- بايد سعي كنند به طور منطقي با نوجوان روبه رو شوند و در وقت مناسب، با گفتگوي ملايم و استدلال، او را متوجه نتايج نامطلوب بعضي از معاشرتها كنند.

- بايد والدين و مربيان براي دوستان نوجوان اعتبار و احترام قايل باشند.

- والدين و مربيان بايد در همه مواقع بخصوص در برابر همسالان، احترام و شخصيت نوجوان را حفظ كنند.

رويارويي با اضطراب ناشي از دوگانگي و ترس از مستقل شدن

يكي از عمومي ترين نيازهاي نوجوان كسب استقلال از افراد خانواده و ديگران است. مطالعات نشان داده كه اضطراب در كساني بيشتر ديده مي شود كه دچار ناامني شديد، عدم اعتماد به نفس، وابستگي ناسالم به والدين بخصوص مادر هستند. كسب استقلال در بسياري از نوجوانان اضطراب ايجاد مي كند. از جمله حالاتي كه در زمينه مستقل شدن ديده مي شود، تضاد و دوگانگي است، يعني نوجوان در حالي كه مي خواهد و مي داند كه بايد مستقل شود، از استقلال نيز مي ترسد. براي جلوگيري از اين دوگانگي، والدين بايد وضعيتي فرآهم آورند تا نوجوان با به دست آوردن اعتماد به نفس، امنيت رواني و جرأت تجربه كردن، به تدريج درصدد كسب استقلال برآيد. يكي از دلايل اساسي در اضطراب ناشي از مستقل شدن، ناآگاهي از وضعيتي است كه نوجوان بعد از مستقل شدن پيدا خواهد كرد. به نوجوانان بايد مسؤوليت و فرصت داد كه در بسياري از امور مربوط به خود اظهار عقيده كنند و تصميم بگيرند، ولو اينكه اشتباه كنند. نبايد نوجوانان را به

خاطر اشتباهاتشان مورد تنبيه يا تحقير قرار داد، بلكه بايد به آنان اين فلسفه را آموخت كه زندگي سراسر تلاش و مبارزه است و آنان مي توانند از خطاهاي خود درسهاي مفيد بياموزند. در نياز نوجوانان به كسب استقلال، تفاوتهاي فردي وجود دارد به همين دليل نبايد آنها را مقايسه ملامت آميز كرد؛ زيرا گاهي باعث دلسردي، احساس نا امني و اضطراب مي شود.

رويارويي با اضطراب ناشي از بروز رفتار پرخاشگرانه

يكي از خصوصيات بعضي از نوجوانان مخالفت با افراد مختلف در خانه و خارج از آن است كه گاه به صورت پرخاشگري كلامي يا غير كلامي بروز مي كند. ناتواني در كنترل رفتار پرخاشگرانه باعث اضطراب بسياري از نوجوانان است. به طور خلاصه بالا بردن ميزان مقاومت و تحمل كودك در برابر ناكامي و سختيها، ارضاي صحيح نيازهاي كودك، ايجاد امنيت رواني و به وجود آوردن الگوهاي رفتار مناسب مي تواند در پيشگيري رفتار پرخاشگرانه مؤثر باشد. اگر اين اقدامات به موقع انجام نشود بايد در زمان حال امكاناتي فراهم آوريم كه نوجوان كمتر پرخاشگري كند و با اضطراب كمتري روبه رو شود. توصيه هاي زير در اين زمينه مفيد است:

- والدين و ديگران بايد تا حد ممكن از امر و نهي هاي زياد، بي مورد و غير اصولي خودداري كنند.

- از ايجاد ممنوعيت و محدوديتهاي بي مورد كه مغاير با نياز نوجوان به كسب آزادي و استقلال است، خودداري كرد.

- با تقويت روحيه نوجوان بخصوص تكيه بر مهارتها و تواناييهاي مثبت او، بايد روشهاي مناسب مواجهه با ناكامي را به او آموخت.

- به نوجوان بايد آموخت كه در مقابله با

خشم به جاي اينكه بدون تفكر خشمي كنترل نشده ابراز دارند، منطقي برخورد كنند و بدون توهين و تحقير به ديگران ابراز وجود كنند و عواطف خود را بيان كنند.

- بايد به او فهماند كه نحوه برخورد ديگران با او تا حدي نتيجه رفتار خود اوست.

- در برابر پرخاشگري نوجوان نبايد از تنبيه يا تحقير استفاده كرد؛ زيرا اين رفتارها خود باعث تشديد پرخاشگري مي شوند. بهتر است به عمل پرخاشگرانه او پاسخ نداد، منتها بايد به نوجوان فهماند كه بي اعتنايي ظاهري به پرخاشگري او حمل بر تأييد يا قبول آن نيست.

اضطراب انواع مختلف و متنوعي دارد كه هر فردي ممكن است به يك يا چند نوع از اين اختلالها مبتلا باشد:

اختلال اضطراب فراگير يا منتشر

تركيبي از علايم زير در اين اختلال وجود دارد:

تپش قلب، تنگي نفس، اسهال، بي اشتهايي، سستي، سرگيجه، تعريق، بي خوابي، تكرر ادرار، لرزش، نداشتن آرامش، مرطوب بودن كف دست، احساس گرفتگي گلو، نگراني نسبت به آينده، گوش به زنگ بودن نسبت به محيط.

در اضطراب فراگير خطر واقعي وجود ندارد.

اختلال هراس

اين افراد دچار حملات اضطرابي پيش بيني نشده اي مي شوند كه ممكن است ظرف چند ثانيه تا چند ساعت و حتي چند روز نوسان كند. مبتلايان به اين اختلال مي ترسند مبادا بميرند، ديوانه شوند يا بي اختيار دست به كارهايي بزنند و يا علايم رواني حسي غيرمعمول نشان دهند.

اضطراب فراگير

ترسهاي اختصاصي يا ساده شايعترين نوع ترس است. در خانمها بيشتر وجود دارد. يك نوع ترس غيرمنطقي است كه طي آن فرد از مواجهه با اشيا، فعاليتها و موقعيتهاي خاص همچون ترس از حيوانها،

طوفان، بلندي، جراحت، خون و مرگ اجتناب مي كند. در اين موارد خود فرد متوجه افراطي و غيرمنطقي بودن ترس خويش است.

ترس از مكانهاي باز

افراد مبتلا به اين اختلال از وارد شدن به موقعيتهاي ناآشنا هراس دارند؛ مثلاً از رفتن به فضاي باز، مسافرت و حضور در ازدحام امتناع مي كنند. اين افراد از ترك كردن محيط منزل دچار ترس شديد هستند. اين اختلال در نوجواني شروع مي شود و معمولاً اين افراد تجربه اضطراب جدايي را در دوران كودكي داشته اند.

ترسهاي اجتماعي

اين نوع ترس از اواخر دوران كودكي يا اوايل نوجواني شروع مي شود. اين افراد در مواجهه با ديگران احساس شرمساري مي كنند، نگران هستند كه دستها و صدايشان نلرزد و سرخ نشود. معمولاً از صحبت كردن و غذا خوردن در حضور جمع، ابراز وجود كردن، انتقاد كردن، اظهارنظر كردن و اشتباه كردن مي ترسند.

اختلال وسواس

عبارت است از وسواس شدن افكار يا اعمال غير ارادي، تكراري و غيرمنطقي كه فرد برخلاف ميل خود آن را تكرار مي كند. اين بيماري مي تواند به صورت وسواس فكري، وسواس عملي و يا وسواس فكري و عملي توأم با هم باشد.

در وسواس فكري، فرد نمي تواند فكري را از ذهنش خارج كند (مثل افكار پرخاشگري يا جنسي)، يعني يك فكر، عقيده، احساس مزاحم و تكرار شونده وجود دارد.

در وسواس عملي، فرد براي اجراي تكراري عملي خاص يا سلسله اعمالي خاص احساس اجبار مي كند مثل شستن مكرر دستها. فكر وسواسي موجب افزايش اضطراب شخص مي گردد درحالي كه عمل وسواس اضطراب شخص را كاهش مي دهد.

اختلال استرس پس از سانحه

اين اختلال قبلاً «سندرم موج انفجار»

ناميده مي شد. معمولاً با يك استرس شديد هيجاني كه شدت آن مي تواند براي هركس آسيب رسان باشد همراه است؛ از قبيل جنگ، بلا يا سوانح طبيعي مانند زلزله، مورد حمله يا تجاوز به عنف واقع شدن و تصادفهاي شديد.

اضطراب

اضطراب مي تواند ناشي از يك وضعيت روحيه اجتماعي، فيزيكي، زيست شناختي، اختلالها طبي، آثار جانبي داروها و يا تركيبي از اين موارد باشد. هنر يك پزشك در اين است كه اضطراب شما را در مجموعه اي از اين عوامل تشخيص و راهنمايي كند.

عوامل رواني- اجتماعي اضطراب

- حالتهاي دروني فرد و انگيزه هاي ناخودآگاه

- ناتواني فرد در مقابله با فشارهاي محيطي مانند كار، ازدواج و مبادلات بازرگاني

- احساس جدايي يا طرد شدن

- احساس فقدان يا از دست دادن حمايتهاي عاطفي مثل مرگ همسر، تغييرات ناگهاني محيطي يا حوادث غيرمنتظره و خطرناك از قبيل:

- حوادث طبيعي مثل زلزله

- استرس ناشي از يك بيماري طبي

- استرس ناشي از داروها

- استرس ناشي از مصرف مواد مخدر مثل كوكايين

يادگيري در منزل و محيط مثل يادگيري اضطرابها و ترسهاي والدين

افكار و عقايد غيرمنطقي، غلط و اغراق آميز در مورد خطرات موجود در موقعيتهايي مثل اضطراب امتحان كه همراه با افكار و عقايد غلوآميز مي باشد.

عوامل جسماني و زيست شناختي اضطراب

ژنتيك اضطراب اغلب از زمان كودكي و طفوليت شروع مي شود. بنابراين تشخيص علايم زود هنگام اين اختلالها از اهميت خاص كلينيكي برخوردار است. مطالعات در اين زمينه روي دو قلوهايي كه پدر و مادر مضطرب داشتند شروع شده و ثابت شده است كه اختلالها اضطرابي بشدت در فرزندان دوقلوي والدين مضطرب، حتي آنان كه در محيطهاي مختلف بزرگ شده اند،

بيشتر است. در اين زمينه ژنهاي مخصوصي كه واسطه هاي شيميايي مجزايي را توليد مي كنند، شناخته شده است؛ مانند فعل و انفعالات شيميايي مغز.

علل طبي و آثار داروها

انواع و اقسام بيماريهاي طبي مي توانند علايمي شبيه علايم اختلالهاي اضطرابي ايجاد كنند. آثار مصرف داروهاي روانگردان و مواد مخدر پركاري تيروئيد، كم كاري تيروئيد و كمبود ويتامين ب12، وجود غده اي در غدد فوق كليوي به نام فئوكروموستيوم، هورمون اپينفرين توليد مي كنند كه مي تواند موجب علايم اضطرابي به صورت حمله اي شود.

- برخي ضايعه هاي مغزي علايمي ايجاد مي كنند كه شبيه علايم اختلال وسواس عملي است.

بي نظميهاي قلبي علايم جسمي اختلال هراس (پانيك) را ايجاد مي كند. كمبود قند خون (هيپوگليسمي) مي تواند علايمي شبيه علايم اختلال اضطرابي توليد كند و بسياري موارد ديگر.

تحليلي روانشناختي بر اختلالات اضطرابي

منبع:روزنامه قدس

همه انسانها اضطراب را در زندگي خود داشته اند و طبيعي است كه مردم هنگام مواجهه با موقعيتهاي تهديد كننده و تنش زا مضطرب مي شوند، اما احساس اضطراب شديد و مزمن در غياب علت واضح، امري غيرعادي است. اضطراب شامل احساس عدم اطمينان، درماندگي و برانگيختگي فيزيولوژيكي است. به طور كلي اضطراب يك احساس منتشر، بسيار ناخوشايند و اغلب مبهم دلواپسي است كه با يك يا چند حس جسمي مانند احساس خالي شدن سر دل، تنگي قفسه سينه، تپش قلب، تعريق، سردرد و... همراه است. بررسيها نشان مي دهد كه اضطراب در مردها، طبقات اقتصادي مرفه و جوانان كمتر است و در زنان، افراد كم درآمد و سالمندان بيشتر شايع مي باشد. علايم اضطراب - عصبي بودن، آرام و

قرار نداشتن

- تنش

- احساس خستگي

- سرگيجه

- تكرر ادرار

- تپش قلب

- بي حالي

- تنگي نفس

- تعريق

- لرزش

- نگراني و دلهره

- بي خوابي

- اشكال در تمركز حواس

- گوش به زنگ بودن

بسياري از كودكان هنگام قرارگيري در وضعيت جديد مثل روبه رو شدن با افراد جديد، احساس اضطراب كرده و به طور خجالت آوري به مادر و پدر، افراد فاميل و يا وابستگان به اصطلاح «آويزان» مي شوند. معمولاً والدين مي توانند آنان را تشويق به خروج از «منطقه امن» بكنند. هر چند بعضي از كودكان در مقابل اين شرايط مقاومت كرده و نمي پذيرند. به منظور كمك به كودكان در اين موقعيت بايد صبر و حوصله كافي داشت، به طوري كه آنها احساس اعتماد به نفس كافي براي مقابله با مسائلي كه به نظرشان مشكل مي آيد، كسب كنند. بسياري از والدين از اين احساس كودكانشان آگاه نيستند تا روزي كه آنان به مشكلي برخورد مي كنند؛ مثل روز رفتن به مدرسه و منشأ اين اضطراب در كودكان ناشناخته مي باشد. اغلب تركيبي از يك ترس ناشناخته و نداشتن كنترل همراه با يك طبيعت ناشي از شرم و خجالت، زمينه بسياري از اضطراب كودكان را تشكيل مي دهد. بسياري از شكايتهاي كودكان در دوران ابتدايي مدرسه همچون درد معده يا سوزش سر دل و يا دردهاي پراكنده ديگر، ناشي از وجود يك اضطراب نهفته در كودكان است كه وجود اختلاف در خانواده و نگراني در پدر و مادر مي تواند از علل آن باشد كه اين نگراني مستقيماً به كودك انتقال يافته و با اين شكايتها بروز مي كند. شايعترين اختلالها اضطرابي در كودكان و نوجوانان عبارتند

از:

- اضطراب جدايي

- اضطراب امتحان

- ترس از مدرسه

- اضطراب اجتماعي عوامل مؤثر در اضطراب نوجوانان و مقابله با آن سرچشمه بسياري از ناراحتيهاي ظاهراً غير منطقي نوجوانان اضطرابي است كه از عوامل گوناگون ناشي مي شود: تغييرات جسماني از قبيل نگراني از ديررسي بلوغ بخصوص در پسرها، نگراني از زودرسي بلوغ بخصوص در دخترها، ترس و احساس خجالت از تغيير جسماني و رنج ناشي از عدم پذيرش تغييرات جسماني، عدم پذيرش از جانب همسالان، مستقل شدن، بروز رفتار پرخاشگرانه، غير منطقي بودن، نداشتن مهارتهاي لازم براي زندگي، تمايلات جنسي و آشفتگي در نقش. نحوه رويارويي با رنج ناشي از تغييرات جسماني تغييرات ناشي از دوران بلوغ را نوجوان به تدريج مي پذيرد. علت اصلي نگراني در مورد نكات ديگري همچون زودرسي و ديررسي بلوغ و احساس خجالت در مواجهه با تغييرات جسماني، ناآگاهي، آگاهي ناقص يا محدود و يا اطلاعات نادرست نوجوان در زمينه هاي مختلف بلوغ و تغييرات جسماني ناشي از آن است كه بهترين راه پيشگيري نيز فراهم آوردن آگاهي و بينش دقيق، صحيح و به موقع است. والدين بايد قبل از پيدايش علايم ثانويه بلوغ، فرد را به طور مناسب و با مراعات شؤون اخلاقي، در جريان مسائلي از جمله سن بلوغ، عوامل مؤثر در پيدايش بلوغ و تغييرات جسماني و آثار رواني آن، بگذارند. والدين و مربيان با فراهم آوردن جوي آزاد و سالم بايد اين امكان را به نوجوان بدهند كه سؤالات، افكار، احساسات و احياناً نگرانيهاي خود را صادقانه مطرح و جوابهاي مناسب دريافت كند و نبايد بگذارند تا نوجوانان براي يافتن پاسخ سؤالات خود به كساني

كه صلاحيت ندارند از جمله همسالان مراجعه كنند؛ چون دچار انحراف و اضطراب مي شوند. در مواردي كه نوجوان نمي تواند مسائل را حضوري با والدين مطرح كند، بايد مربيان و اولياي مطلع و متعهد مدرسه در حد مجاز نوجوان را راهنمايي كنند و با ارائه كتابهاي مناسب و بحثهاي مفيد، زمينه به دست آوردن اطلاعات سالم را فراهم آورند. رويارويي با اضطراب ناشي از عدم پذيرش از جانب همسالان نتايج پژوهشي نشان داده است كه ناامني، وابستگي شديد و ناسالم نوجوان به والدين، ناتواني يا نداشتن مهارتهاي لازم در برقرار كردن روابط عاطفي، اجتماعي و اخلاقي سالم، تفاوت در فرهنگ خانواده ها و بخصوص عدم پذيرش ارزشها و آداب و رسوم گوناگون، موجب اضطراب بسياري از نوجوانان مي شود. براي اينكه نوجواني كه تجربه هاي ذكر شده را نداشته است، دچار اضطراب شديد نشود و يا اضطراب او ادامه پيدا نكند، اقدامات زير مفيد است:

- والدين بايد گرايش فرزند خود به همسالان را بدرستي درك كنند؛ زيرا اين يك نياز طبيعي است كه بخواهد مورد توجه و حمايت همسالان قرار گيرد.

- والدين با نوجوان در مورد گزينش دوست توافق نمايند تا نوجوان دچار تعارض نشود و پنهان كاري نيز نكند.

- بايد سعي كنند به طور منطقي با نوجوان روبه رو شوند و در وقت مناسب، با گفتگوي ملايم و استدلال، او را متوجه نتايج نامطلوب بعضي از معاشرتها كنند.

- بايد والدين و مربيان براي دوستان نوجوان اعتبار و احترام قايل باشند.

- والدين و مربيان بايد در همه مواقع بخصوص در برابر همسالان، احترام و شخصيت نوجوان را حفظ كنند. رويارويي

با اضطراب ناشي از دوگانگي و ترس از مستقل شدن يكي از عمومي ترين نيازهاي نوجوان كسب استقلال از افراد خانواده و ديگران است. مطالعات نشان داده كه اضطراب در كساني بيشتر ديده مي شود كه دچار ناامني شديد، عدم اعتماد به نفس، وابستگي ناسالم به والدين بخصوص مادر هستند. كسب استقلال در بسياري از نوجوانان اضطراب ايجاد مي كند. از جمله حالاتي كه در زمينه مستقل شدن ديده مي شود، تضاد و دوگانگي است، يعني نوجوان در حالي كه مي خواهد و مي داند كه بايد مستقل شود، از استقلال نيز مي ترسد. براي جلوگيري از اين دوگانگي، والدين بايد وضعيتي فرآهم آورند تا نوجوان با به دست آوردن اعتماد به نفس، امنيت رواني و جرأت تجربه كردن، به تدريج درصدد كسب استقلال برآيد. يكي از دلايل اساسي در اضطراب ناشي از مستقل شدن، ناآگاهي از وضعيتي است كه نوجوان بعد از مستقل شدن پيدا خواهد كرد. به نوجوانان بايد مسؤوليت و فرصت داد كه در بسياري از امور مربوط به خود اظهار عقيده كنند و تصميم بگيرند، ولو اينكه اشتباه كنند. نبايد نوجوانان را به خاطر اشتباهاتشان مورد تنبيه يا تحقير قرار داد، بلكه بايد به آنان اين فلسفه را آموخت كه زندگي سراسر تلاش و مبارزه است و آنان مي توانند از خطاهاي خود درسهاي مفيد بياموزند. در نياز نوجوانان به كسب استقلال، تفاوتهاي فردي وجود دارد به همين دليل نبايد آنها را مقايسه ملامت آميز كرد؛ زيرا گاهي باعث دلسردي، احساس نا امني و اضطراب مي شود. رويارويي با اضطراب ناشي از بروز رفتار پرخاشگرانه يكي از خصوصيات بعضي از نوجوانان

مخالفت با افراد مختلف در خانه و خارج از آن است كه گاه به صورت پرخاشگري كلامي يا غير كلامي بروز مي كند. ناتواني در كنترل رفتار پرخاشگرانه باعث اضطراب بسياري از نوجوانان است. به طور خلاصه بالا بردن ميزان مقاومت و تحمل كودك در برابر ناكامي و سختيها، ارضاي صحيح نيازهاي كودك، ايجاد امنيت رواني و به وجود آوردن الگوهاي رفتار مناسب مي تواند در پيشگيري رفتار پرخاشگرانه مؤثر باشد. اگر اين اقدامات به موقع انجام نشود بايد در زمان حال امكاناتي فراهم آوريم كه نوجوان كمتر پرخاشگري كند و با اضطراب كمتري روبه رو شود. توصيه هاي زير در اين زمينه مفيد است:

- والدين و ديگران بايد تا حد ممكن از امر و نهي هاي زياد، بي مورد و غير اصولي خودداري كنند.

- از ايجاد ممنوعيت و محدوديتهاي بي مورد كه مغاير با نياز نوجوان به كسب آزادي و استقلال است، خودداري كرد.

- با تقويت روحيه نوجوان بخصوص تكيه بر مهارتها و تواناييهاي مثبت او، بايد روشهاي مناسب مواجهه با ناكامي را به او آموخت.

- به نوجوان بايد آموخت كه در مقابله با خشم به جاي اينكه بدون تفكر خشمي كنترل نشده ابراز دارند، منطقي برخورد كنند و بدون توهين و تحقير به ديگران ابراز وجود كنند و عواطف خود را بيان كنند.

- بايد به او فهماند كه نحوه برخورد ديگران با او تا حدي نتيجه رفتار خود اوست.

- در برابر پرخاشگري نوجوان نبايد از تنبيه يا تحقير استفاده كرد؛ زيرا اين رفتارها خود باعث تشديد پرخاشگري مي شوند. بهتر است به عمل پرخاشگرانه او پاسخ نداد، منتها

بايد به نوجوان فهماند كه بي اعتنايي ظاهري به پرخاشگري او حمل بر تأييد يا قبول آن نيست.

اضطراب انواع مختلف و متنوعي دارد كه هر فردي ممكن است به يك يا چند نوع از اين اختلالها مبتلا باشد: اختلال اضطراب فراگير يا منتشر تركيبي از علايم زير در اين اختلال وجود دارد:

تپش قلب، تنگي نفس، اسهال، بي اشتهايي، سستي، سرگيجه، تعريق، بي خوابي، تكرر ادرار، لرزش، نداشتن آرامش، مرطوب بودن كف دست، احساس گرفتگي گلو، نگراني نسبت به آينده، گوش به زنگ بودن نسبت به محيط.

در اضطراب فراگير خطر واقعي وجود ندارد. اختلال هراس اين افراد دچار حملات اضطرابي پيش بيني نشده اي مي شوند كه ممكن است ظرف چند ثانيه تا چند ساعت و حتي چند روز نوسان كند. مبتلايان به اين اختلال مي ترسند مبادا بميرند، ديوانه شوند يا بي اختيار دست به كارهايي بزنند و يا علايم رواني حسي غيرمعمول نشان دهند. اضطراب فراگير ترسهاي اختصاصي يا ساده شايعترين نوع ترس است. در خانمها بيشتر وجود دارد. يك نوع ترس غيرمنطقي است كه طي آن فرد از مواجهه با اشيا، فعاليتها و موقعيتهاي خاص همچون ترس از حيوانها، طوفان، بلندي، جراحت، خون و مرگ اجتناب مي كند. در اين موارد خود فرد متوجه افراطي و غيرمنطقي بودن ترس خويش است. ترس از مكانهاي باز افراد مبتلا به اين اختلال از وارد شدن به موقعيتهاي ناآشنا هراس دارند؛ مثلاً از رفتن به فضاي باز، مسافرت و حضور در ازدحام امتناع مي كنند. اين افراد از ترك كردن محيط منزل دچار ترس شديد هستند. اين اختلال در نوجواني شروع مي شود و

معمولاً اين افراد تجربه اضطراب جدايي را در دوران كودكي داشته اند. ترسهاي اجتماعي اين نوع ترس از اواخر دوران كودكي يا اوايل نوجواني شروع مي شود. اين افراد در مواجهه با ديگران احساس شرمساري مي كنند، نگران هستند كه دستها و صدايشان نلرزد و سرخ نشود. معمولاً از صحبت كردن و غذا خوردن در حضور جمع، ابراز وجود كردن، انتقاد كردن، اظهارنظر كردن و اشتباه كردن مي ترسند. اختلال وسواس عبارت است از وسواس شدن افكار يا اعمال غير ارادي، تكراري و غيرمنطقي كه فرد برخلاف ميل خود آن را تكرار مي كند. اين بيماري مي تواند به صورت وسواس فكري، وسواس عملي و يا وسواس فكري و عملي توأم با هم باشد.

در وسواس فكري، فرد نمي تواند فكري را از ذهنش خارج كند (مثل افكار پرخاشگري يا جنسي)، يعني يك فكر، عقيده، احساس مزاحم و تكرار شونده وجود دارد.

در وسواس عملي، فرد براي اجراي تكراري عملي خاص يا سلسله اعمالي خاص احساس اجبار مي كند مثل شستن مكرر دستها. فكر وسواسي موجب افزايش اضطراب شخص مي گردد درحالي كه عمل وسواس اضطراب شخص را كاهش مي دهد. اختلال استرس پس از سانحه اين اختلال قبلاً «سندرم موج انفجار» ناميده مي شد. معمولاً با يك استرس شديد هيجاني كه شدت آن مي تواند براي هركس آسيب رسان باشد همراه است؛ از قبيل جنگ، بلا يا سوانح طبيعي مانند زلزله، مورد حمله يا تجاوز به عنف واقع شدن و تصادفهاي شديد. اضطراب اضطراب مي تواند ناشي از يك وضعيت روحيه اجتماعي، فيزيكي، زيست شناختي، اختلالها طبي، آثار جانبي داروها و يا تركيبي از اين

موارد باشد. هنر يك پزشك در اين است كه اضطراب شما را در مجموعه اي از اين عوامل تشخيص و راهنمايي كند. عوامل رواني- اجتماعي اضطراب - حالتهاي دروني فرد و انگيزه هاي ناخودآگاه

- ناتواني فرد در مقابله با فشارهاي محيطي مانند كار، ازدواج و مبادلات بازرگاني

- احساس جدايي يا طرد شدن

- احساس فقدان يا از دست دادن حمايتهاي عاطفي مثل مرگ همسر، تغييرات ناگهاني محيطي يا حوادث غيرمنتظره و خطرناك از قبيل:

- حوادث طبيعي مثل زلزله

- استرس ناشي از يك بيماري طبي

- استرس ناشي از داروها

- استرس ناشي از مصرف مواد مخدر مثل كوكايين يادگيري در منزل و محيط مثل يادگيري اضطرابها و ترسهاي والدين افكار و عقايد غيرمنطقي، غلط و اغراق آميز در مورد خطرات موجود در موقعيتهايي مثل اضطراب امتحان كه همراه با افكار و عقايد غلوآميز مي باشد. عوامل جسماني و زيست شناختي اضطراب ژنتيك اضطراب اغلب از زمان كودكي و طفوليت شروع مي شود. بنابراين تشخيص علايم زود هنگام اين اختلالها از اهميت خاص كلينيكي برخوردار است. مطالعات در اين زمينه روي دو قلوهايي كه پدر و مادر مضطرب داشتند شروع شده و ثابت شده است كه اختلالها اضطرابي بشدت در فرزندان دوقلوي والدين مضطرب، حتي آنان كه در محيطهاي مختلف بزرگ شده اند، بيشتر است. در اين زمينه ژنهاي مخصوصي كه واسطه هاي شيميايي مجزايي را توليد مي كنند، شناخته شده است؛ مانند فعل و انفعالات شيميايي مغز. علل طبي و آثار داروها انواع و اقسام بيماريهاي طبي مي توانند علايمي شبيه علايم اختلالهاي اضطرابي ايجاد كنند. آثار مصرف داروهاي روانگردان و مواد مخدر پركاري تيروئيد، كم كاري تيروئيد

و كمبود ويتامين ب12، وجود غده اي در غدد فوق كليوي به نام فئوكروموستيوم، هورمون اپينفرين توليد مي كنند كه مي تواند موجب علايم اضطرابي به صورت حمله اي شود.

- برخي ضايعه هاي مغزي علايمي ايجاد مي كنند كه شبيه علايم اختلال وسواس عملي است.

بي نظميهاي قلبي علايم جسمي اختلال هراس (پانيك) را ايجاد مي كند. كمبود قند خون (هيپوگليسمي) مي تواند علايمي شبيه علايم اختلال اضطرابي توليد كند و بسياري موارد ديگر.

نگاهي به تيك و درمان هاي آن

نويسنده:دلارام شجاعي باغيني

منبع:روزنامه جام جم

حتما تا به حال با افرادي مواجه شده ايد كه مرتب چشمك مي زنند يا حركتهاي شكلك گونه انجام مي دهند يا در صحبت كردن ، مدام از كلمات يا واژه هاي بيجا و تكراري استفاده مي كنند. ممكن است به نظر نرسد اما بسياري از افراد اين حالتها را در زندگي خود تجربه كرده اند. بسياري از والدين از حركات شكلك گونه ، تكان دادن غير ارادي پا ، بازي كردن و كندن موهاي سر و صورت يا تكيه كلامهاي تكراري فرزندانشان شكايت دارند.اين حركات كه به اصطلاح تيك ناميده مي شود عامل مراجعه بسياري از خانواده ها به پزشك است.تيك نوعي پرش ناگهاني يا انقباض غيرارادي عصبي است كه مي تواند به صورت مزمن يا زودگذر در كلام يا رفتار ظاهر شود. شدت تيكها در طول زمان ممكن است ثابت باشد، يا به طور متناوب نوسان داشته باشد. برخي افراد قادرند تيكهاي خود براي چند دقيقه يا حتي چند ساعت سركوب كنند ، اما بيشتر مبتلايان از وجود تيك خود آگاهي ندارند يا قادر به مقاومت در برابر آن نيستند. تيكها

با افزايش استرس ، خستگي ، هيجانات مثبت و منفي و گرما تشديد مي شوند و هر چه بيشتر حواس فرد مبتلا به تيك معطوف شود، تيك نيز افزايش مي يابد. هنگامي كه فرد كاملا غرق انجام فعاليتي شود، به طوري كه تمام حواس خود را متمركز آن فعاليت خاص مي كند، تيك نيز كاهش مي يابد و يا كاملا ناپديد مي شود. معمولا 25درصد كودكان دچار تيك مي شوند كه در اين ميان سهم پسران 4 برابر دختران است. اغلب تيكها با افزايش سن كودكان محو و برطرف مي شوند اما در مواردي نيز ممكن است تيك در بزرگسالي نيز تداوم داشته باشد.

كلامي و رفتاري

به طور كلي تيك در 2 شكل تيك كلامي و رفتاري ديده مي شود. در هر دو نوع آن با انواع ساده و مركب روبه رو هستيم كه مشخصه اصلي آن تكراري ، كليشه اي و ناموزون بودن آن است.تيك ساده مدت كوتاهي به طول مي انجامد و بندرت بيشتر از يك ثانيه تداوم مي يابد كه در بيشتر موارد پس از چند هفته يا چند ماه خود به خود از ميان مي رود.تيكهاي حركتي در نوع ساده شامل : چشمك زدن ، حركات پرتابي كردن ، بالا انداختن شانه و حركتهاي شكلك گونه ناحيه صورت است.تيكهاي حركتي مركب چندين گروه عضلاني را شامل مي شوند و به اشكالي مانند رفتارهاي نظافتي ، بوييدن اشيا ، تقليد حركات و رفتار بالاپريدن ، لمس كردن ، پا به زمين كوبيدن ، رفتارهاي آرايشي ، خودزني و گاز گرفتن خود مشاهده شده است.تيكهاي آوايي هم در نوع ساده آن مي تواند

شامل صاف كردن گلو، سرفه ، بالا كشيدن بيني ، خرناس و در نوع پيچيده شامل بيان يك جمله يا يك تكيه كلام يا يك ناسزا باشد.به كار بردن مكرر واژه هايي مانند چيز، مثلا، به قول معروف ، در واقع ، به اصطلاح و... را مي توان از جمله مواردي ذكر كرد كه بارها در گفتگوهاي افراد شنيده مي شود. به كار بردن تكراري واژه ها در برخي موارد موجب واكنش هاي منفي افراد مي شود اما بيشتر موارد، طرف گفتگو توجه چنداني به آن نمي كند.

اختلالات شايع

رفتارهاي تيك گونه بيشتر در ميان كودكان شايع است و يكي از شايع ترين مشكلات روان پزشكي كودك و نوجوان هستند. شيوع مجموع اختلالات تيك چندان مشخص نيست ، ولي تخمين زده مي شود كه ميان 5 تا 25 درصد كودكان سنين مدرسه نوعي از اختلال تيك را تجربه كرده باشند. تفاوت واضحي نيز در شيوع اين اختلال بين پسرها و دخترها ديده نشده است.بررسي هاي انجام شده از سوي انجمن روان شناسان امريكا نشان مي دهد تقريبا 13 درصد پسران و 11 درصد دختران به اين عارضه دچار مي شوند. بر اين اساس كودكان در سنين 7 تا 11 سالگي بيشترين ميزان تيك را از خود نشان مي دهند و اين حالت ممكن است تا سنين ميانسالي ادامه يابد. اين اختلال حتما پيش از 18 سالگي شروع مي شود. البته معمولا تيكهاي حركتي تا سن 7 سالگي و تيكهاي صوتي تا 11 سالگي خود را نشان مي دهند.

علت چيست؟

تصور بيشتر افراد اين است كه تيكها نشانه اي از اضطراب و ناراحتي عصبي كودك هستند

و حتي بروز تيكها را به وجود ناملايمات و ناراحتي هايي در خانواده يا مدرسه و محيط كودك نسبت مي دهند. اما واقعيت اين است كه باوجود اين كه تيكها ممكن است در موقعيت هاي اضطراب آور و پر استرس تشديد شوند ، براي آنها بيشتر علل زيست شناختي مطرح است.اگرچه هنوز عواملي از قبيل نژاد، وضعيت اجتماعي و اقتصادي ، در بروز و تشديد تيك ثابت نشده است ولي بعضي از محققان معتقدند اين اختلال در نژاد قفقازي و شرقي شايع تر است.در مواردي ديده شده كه بعضي مبتلايان ، داراي سابقه خانوادگي و يا فاميلي هستند. اين موضوع نشان دهنده آن است كه احتمالا يك عامل ژنتيك يا زيستي مي تواند در بروز آن دخيل باشد. همچنين واسطه هاي شيميايي مختلفي به عنوان عوامل دخيل در بروز تيكها شناسايي شده اند. حتي مشاهده شده است كه برخي از انواع تيكها به دنبال عفونت هاي خاصي ظاهر مي شوند كه دليلي براي دخالت سيستم ايمني بدن در بروز تيكهاست.

عوامل محيطي ، عاطفي و هيجاني نيز از جمله مواردي شناخته شده اند كه در تشديد تيك موثرند. به اين شكل كه افرادي كه داراي تيك هستند، در مواجهه با موقعيت هاي استرس زا و مشكلات اضطراب آور، پرش عصبي آنها تشديد شده و بعكس در مواقعي كه محيط آرام است و ترس ، وحشت و نگراني وجود ندارد، اين عمل به حداقل مي رسد.به هر حال ، آنچه مشخص است اين است كه هر چند عوامل روان شناختي در تشديد تيكها موثرند، اين عوامل زيست شناختي هستند كه نقش مهمتري در پيدايش اين اختلال دارند

و شواهدي از اين كه استرس يا اضطراب باعث به وجود آمدن تيكها شوند، وجود ندارد.

تيك حركتي و صوتي

نوع خاصي از اختلالات تيك موسوم به اختلال توره است كه شامل بروز هر دو نوع تيك حركتي و صوتي در يك كودك در دوره اي بيش از يك سال است.در اين اختلال ، معمولا تيكهاي اوليه حركتي در ناحيه صورت و گردن شروع مي شود و با گذشت زمان به نواحي پايين تر بدن گسترش مي يابد و پس از چند سال نيز تيكهاي صوتي ظاهر مي شوند. اين اختلال ، اختلالي نادر است و ميان بروز آن و اختلال نقص توجه / بيش فعالي وسواس هاي فكري و عملي ارتباطاتي مشاهده شده است.

تيك يا ادا؟

نكته بسيار مهم در اختلالات تيك ، افتراق آن از بعضي حركات قالبي و تكراري كودكان مثل كوبيدن سر، تاب دادن بدن يا ناخن جويدن است.در چنين حالاتي حركات معمولا ارادي است و باعث تسكين و آرامش كودك مي شوند، در حالي كه تيكها ماهيتي غيرارادي دارند و با ايجاد آرامش در كودك نيز همراه نيستند و حتي به درجاتي نيز باعث ايجاد تنش و اضطراب مي شوند. تيكها ممكن است در موقعيت هاي اضطراب آوري مثل سر جلسات امتحان تشديد شوند و در مقابل در موقعيت هاي آرامش بخش تخفيف يابند. اين حركات يا اصوات اغلب ولي نه هميشه هنگام خواب از ميان مي روند.

درمان مي شود

بيشتر تيكهايي كه تازه آغاز شده اند، مسير محدود و گذرايي دارند و به سمت اختلال جدي تري پيش نمي روند و حداكثر در طي دوره هاي استرس آور عود مي

كنند. اما معدودي از تيكها نيز بيش از يك سال طول كشيده و يا ندرتا به سمت اختلال توره پيشرفت مي كنند.تيكهايي كه بتازگي آغاز شده اند، اغلب نياز به درمان ندارند. توصيه مناسب به والدين و اطرافيان كودك مبتلا به تيك اين است كه توجهي به تيكها نداشته باشند، چرا كه تمركز روي تيك ، باعث تشديد آن مي شود. به اطرافيان بايد اين موضوع را گوشزد كرد كه انتظارت بيش از حد و فشار آوردن روي فرد براي ترك يا كاهش اين رفتارها نه تنها مفيد نيست ، بلكه نتيجه عكس مي دهد و باعث تشديد آن مي شود.لازم است والدين در جريان تربيت فرزندان خود، سن و ظرفيت آنها را بدقت در نظر بگيرند و از شيوه تربيتي مبتني بر تشويق به جاي تنبيه استفاده كنند. يعني در مواقعي كه كودك تيك ندارد به وي بيشتر توجه و نگاه كنند و بيشتر با او صبحت و يا او را مورد نوازش قرار دهند و بعكس در مواقعي كه حالتهاي تيك را از خود نشان مي دهد، بي اعتنايي كنند و وانمود كنند كه اين حركات او را نمي بينند. وجود اين عارضه گاهي مواقع از چند هفته تا چند ماه به طول مي انجامد ودر مواردي هم به چند سال مي رسد. از جهت ديگر امكان دارد حالت پرش گونه پيدا كند و ازنقطه اي به نقطه ديگر منتقل شود.توجه داشته باشيد اگر همين تيكها نيز با ايجاد اختلال در عملكرد معمول تحصيلي يا ارتباطي كودك همراه باشد يا باعث ناراحتي هاي هيجاني در كودك شده باشند، نياز به ارزيابي و معاينات

عصبي دقيق و انجام مداخلات دارويي و غير دارويي مقتضي از سوي پزشك متخصص دارند.در مواردي كه تيكها بيش از يك سال طول كشيده باشند، شدت و تواتر تيك زياد شده باشد، اختلال عملكرد تحصيلي و ارتباطي كودك ايجاد شود يا مشكلات اجتماعي براي فرد ايجاد شود بايد به پزشك مراجعه كرد و نياز به مداخلات دارويي و غير دارويي تخصصي است.

باورهاي غلط

در مجموع تيكها از اختلالات نسبتا شايع روان پزشكي كودك و نوجوان هستند و با توجه به نگرشهاي غلط و تصورات اشتباهي كه عموم مردم بخصوص در مورد علت اين اختلال دارند ، شايد خانواده ها چندان تمايلي به مراجعه براي درمان اين اختلال در كودك خود نداشته باشند و ضروري است كه همه به ابعاد زيست شناختي اين اختلال آشنا باشند تا با مراجعه سريع و شروع به موقع مداخلات درماني لازم ، از ايجاد مشكلات عملكردي و هيجاني مهمتر در كودكان و نوجوانان مبتلا پيشگيري شود.

نگاهي به تيك و درمان هاي آن

نويسنده:دلارام شجاعي باغيني

منبع:روزنامه جام جم

حتما تا به حال با افرادي مواجه شده ايد كه مرتب چشمك مي زنند يا حركتهاي شكلك گونه انجام مي دهند يا در صحبت كردن ، مدام از كلمات يا واژه هاي بيجا و تكراري استفاده مي كنند. ممكن است به نظر نرسد اما بسياري از افراد اين حالتها را در زندگي خود تجربه كرده اند. بسياري از والدين از حركات شكلك گونه ، تكان دادن غير ارادي پا ، بازي كردن و كندن موهاي سر و صورت يا تكيه كلامهاي تكراري فرزندانشان شكايت دارند.اين حركات كه به اصطلاح تيك ناميده مي

شود عامل مراجعه بسياري از خانواده ها به پزشك است.تيك نوعي پرش ناگهاني يا انقباض غيرارادي عصبي است كه مي تواند به صورت مزمن يا زودگذر در كلام يا رفتار ظاهر شود. شدت تيكها در طول زمان ممكن است ثابت باشد، يا به طور متناوب نوسان داشته باشد. برخي افراد قادرند تيكهاي خود براي چند دقيقه يا حتي چند ساعت سركوب كنند ، اما بيشتر مبتلايان از وجود تيك خود آگاهي ندارند يا قادر به مقاومت در برابر آن نيستند. تيكها با افزايش استرس ، خستگي ، هيجانات مثبت و منفي و گرما تشديد مي شوند و هر چه بيشتر حواس فرد مبتلا به تيك معطوف شود، تيك نيز افزايش مي يابد. هنگامي كه فرد كاملا غرق انجام فعاليتي شود، به طوري كه تمام حواس خود را متمركز آن فعاليت خاص مي كند، تيك نيز كاهش مي يابد و يا كاملا ناپديد مي شود. معمولا 25درصد كودكان دچار تيك مي شوند كه در اين ميان سهم پسران 4 برابر دختران است. اغلب تيكها با افزايش سن كودكان محو و برطرف مي شوند اما در مواردي نيز ممكن است تيك در بزرگسالي نيز تداوم داشته باشد. كلامي و رفتاري به طور كلي تيك در 2 شكل تيك كلامي و رفتاري ديده مي شود. در هر دو نوع آن با انواع ساده و مركب روبه رو هستيم كه مشخصه اصلي آن تكراري ، كليشه اي و ناموزون بودن آن است.تيك ساده مدت كوتاهي به طول مي انجامد و بندرت بيشتر از يك ثانيه تداوم مي يابد كه در بيشتر موارد پس از چند هفته يا چند ماه

خود به خود از ميان مي رود.تيكهاي حركتي در نوع ساده شامل : چشمك زدن ، حركات پرتابي كردن ، بالا انداختن شانه و حركتهاي شكلك گونه ناحيه صورت است.تيكهاي حركتي مركب چندين گروه عضلاني را شامل مي شوند و به اشكالي مانند رفتارهاي نظافتي ، بوييدن اشيا ، تقليد حركات و رفتار بالاپريدن ، لمس كردن ، پا به زمين كوبيدن ، رفتارهاي آرايشي ، خودزني و گاز گرفتن خود مشاهده شده است.تيكهاي آوايي هم در نوع ساده آن مي تواند شامل صاف كردن گلو، سرفه ، بالا كشيدن بيني ، خرناس و در نوع پيچيده شامل بيان يك جمله يا يك تكيه كلام يا يك ناسزا باشد.به كار بردن مكرر واژه هايي مانند چيز، مثلا، به قول معروف ، در واقع ، به اصطلاح و... را مي توان از جمله مواردي ذكر كرد كه بارها در گفتگوهاي افراد شنيده مي شود. به كار بردن تكراري واژه ها در برخي موارد موجب واكنش هاي منفي افراد مي شود اما بيشتر موارد، طرف گفتگو توجه چنداني به آن نمي كند. اختلالات شايع رفتارهاي تيك گونه بيشتر در ميان كودكان شايع است و يكي از شايع ترين مشكلات روان پزشكي كودك و نوجوان هستند. شيوع مجموع اختلالات تيك چندان مشخص نيست ، ولي تخمين زده مي شود كه ميان 5 تا 25 درصد كودكان سنين مدرسه نوعي از اختلال تيك را تجربه كرده باشند. تفاوت واضحي نيز در شيوع اين اختلال بين پسرها و دخترها ديده نشده است.بررسي هاي انجام شده از سوي انجمن روان شناسان امريكا نشان مي دهد تقريبا 13 درصد پسران و 11

درصد دختران به اين عارضه دچار مي شوند. بر اين اساس كودكان در سنين 7 تا 11 سالگي بيشترين ميزان تيك را از خود نشان مي دهند و اين حالت ممكن است تا سنين ميانسالي ادامه يابد. اين اختلال حتما پيش از 18 سالگي شروع مي شود. البته معمولا تيكهاي حركتي تا سن 7 سالگي و تيكهاي صوتي تا 11 سالگي خود را نشان مي دهند. علت چيست؟ تصور بيشتر افراد اين است كه تيكها نشانه اي از اضطراب و ناراحتي عصبي كودك هستند و حتي بروز تيكها را به وجود ناملايمات و ناراحتي هايي در خانواده يا مدرسه و محيط كودك نسبت مي دهند. اما واقعيت اين است كه باوجود اين كه تيكها ممكن است در موقعيت هاي اضطراب آور و پر استرس تشديد شوند ، براي آنها بيشتر علل زيست شناختي مطرح است.اگرچه هنوز عواملي از قبيل نژاد، وضعيت اجتماعي و اقتصادي ، در بروز و تشديد تيك ثابت نشده است ولي بعضي از محققان معتقدند اين اختلال در نژاد قفقازي و شرقي شايع تر است.در مواردي ديده شده كه بعضي مبتلايان ، داراي سابقه خانوادگي و يا فاميلي هستند. اين موضوع نشان دهنده آن است كه احتمالا يك عامل ژنتيك يا زيستي مي تواند در بروز آن دخيل باشد. همچنين واسطه هاي شيميايي مختلفي به عنوان عوامل دخيل در بروز تيكها شناسايي شده اند. حتي مشاهده شده است كه برخي از انواع تيكها به دنبال عفونت هاي خاصي ظاهر مي شوند كه دليلي براي دخالت سيستم ايمني بدن در بروز تيكهاست.

عوامل محيطي ، عاطفي و هيجاني نيز از جمله مواردي شناخته شده

اند كه در تشديد تيك موثرند. به اين شكل كه افرادي كه داراي تيك هستند، در مواجهه با موقعيت هاي استرس زا و مشكلات اضطراب آور، پرش عصبي آنها تشديد شده و بعكس در مواقعي كه محيط آرام است و ترس ، وحشت و نگراني وجود ندارد، اين عمل به حداقل مي رسد.به هر حال ، آنچه مشخص است اين است كه هر چند عوامل روان شناختي در تشديد تيكها موثرند، اين عوامل زيست شناختي هستند كه نقش مهمتري در پيدايش اين اختلال دارند و شواهدي از اين كه استرس يا اضطراب باعث به وجود آمدن تيكها شوند، وجود ندارد. تيك حركتي و صوتي نوع خاصي از اختلالات تيك موسوم به اختلال توره است كه شامل بروز هر دو نوع تيك حركتي و صوتي در يك كودك در دوره اي بيش از يك سال است.در اين اختلال ، معمولا تيكهاي اوليه حركتي در ناحيه صورت و گردن شروع مي شود و با گذشت زمان به نواحي پايين تر بدن گسترش مي يابد و پس از چند سال نيز تيكهاي صوتي ظاهر مي شوند. اين اختلال ، اختلالي نادر است و ميان بروز آن و اختلال نقص توجه / بيش فعالي وسواس هاي فكري و عملي ارتباطاتي مشاهده شده است. تيك يا ادا؟ نكته بسيار مهم در اختلالات تيك ، افتراق آن از بعضي حركات قالبي و تكراري كودكان مثل كوبيدن سر، تاب دادن بدن يا ناخن جويدن است.در چنين حالاتي حركات معمولا ارادي است و باعث تسكين و آرامش كودك مي شوند، در حالي كه تيكها ماهيتي غيرارادي دارند و با ايجاد آرامش در كودك

نيز همراه نيستند و حتي به درجاتي نيز باعث ايجاد تنش و اضطراب مي شوند. تيكها ممكن است در موقعيت هاي اضطراب آوري مثل سر جلسات امتحان تشديد شوند و در مقابل در موقعيت هاي آرامش بخش تخفيف يابند. اين حركات يا اصوات اغلب ولي نه هميشه هنگام خواب از ميان مي روند. درمان مي شود بيشتر تيكهايي كه تازه آغاز شده اند، مسير محدود و گذرايي دارند و به سمت اختلال جدي تري پيش نمي روند و حداكثر در طي دوره هاي استرس آور عود مي كنند. اما معدودي از تيكها نيز بيش از يك سال طول كشيده و يا ندرتا به سمت اختلال توره پيشرفت مي كنند.تيكهايي كه بتازگي آغاز شده اند، اغلب نياز به درمان ندارند. توصيه مناسب به والدين و اطرافيان كودك مبتلا به تيك اين است كه توجهي به تيكها نداشته باشند، چرا كه تمركز روي تيك ، باعث تشديد آن مي شود. به اطرافيان بايد اين موضوع را گوشزد كرد كه انتظارت بيش از حد و فشار آوردن روي فرد براي ترك يا كاهش اين رفتارها نه تنها مفيد نيست ، بلكه نتيجه عكس مي دهد و باعث تشديد آن مي شود.لازم است والدين در جريان تربيت فرزندان خود، سن و ظرفيت آنها را بدقت در نظر بگيرند و از شيوه تربيتي مبتني بر تشويق به جاي تنبيه استفاده كنند. يعني در مواقعي كه كودك تيك ندارد به وي بيشتر توجه و نگاه كنند و بيشتر با او صبحت و يا او را مورد نوازش قرار دهند و بعكس در مواقعي كه حالتهاي تيك را از خود نشان مي

دهد، بي اعتنايي كنند و وانمود كنند كه اين حركات او را نمي بينند. وجود اين عارضه گاهي مواقع از چند هفته تا چند ماه به طول مي انجامد ودر مواردي هم به چند سال مي رسد. از جهت ديگر امكان دارد حالت پرش گونه پيدا كند و ازنقطه اي به نقطه ديگر منتقل شود.توجه داشته باشيد اگر همين تيكها نيز با ايجاد اختلال در عملكرد معمول تحصيلي يا ارتباطي كودك همراه باشد يا باعث ناراحتي هاي هيجاني در كودك شده باشند، نياز به ارزيابي و معاينات عصبي دقيق و انجام مداخلات دارويي و غير دارويي مقتضي از سوي پزشك متخصص دارند.در مواردي كه تيكها بيش از يك سال طول كشيده باشند، شدت و تواتر تيك زياد شده باشد، اختلال عملكرد تحصيلي و ارتباطي كودك ايجاد شود يا مشكلات اجتماعي براي فرد ايجاد شود بايد به پزشك مراجعه كرد و نياز به مداخلات دارويي و غير دارويي تخصصي است. باورهاي غلط در مجموع تيكها از اختلالات نسبتا شايع روان پزشكي كودك و نوجوان هستند و با توجه به نگرشهاي غلط و تصورات اشتباهي كه عموم مردم بخصوص در مورد علت اين اختلال دارند ، شايد خانواده ها چندان تمايلي به مراجعه براي درمان اين اختلال در كودك خود نداشته باشند و ضروري است كه همه به ابعاد زيست شناختي اين اختلال آشنا باشند تا با مراجعه سريع و شروع به موقع مداخلات درماني لازم ، از ايجاد مشكلات عملكردي و هيجاني مهمتر در كودكان و نوجوانان مبتلا پيشگيري شود.

اهميت عواطف مثبت در زندگي

پژوهشگران معتقدند كه احساسات مثبت مي تواند به افزايش طول عمر بيانجامد و ظاهرا اين احساسات

نقشي مهمتر از خوب كردن فوري حال ما دارد.

اثر خنثي كننده احساس مثبت، ميزان صدمات جسمي ناشي از احساسات منفي را كه بر دستگاه قلبي عروقي وارد مي شود، كاهش مي دهد، اما برخي از تحقيقات ديگر خواصي فراتر از اثر خنثي كنندگي را نشان مي دهند. به نظر مي رسد، داشتن احساس مثبت باعث مي شود كه فرد در آينده نيز روحيه اي مثبت داشته باشد.

پژوهشگران در حال حاضر در تلاش هستند دريابند كه آيا احساسات مثبت و تفكر گسترده متقابلا به رشد يكديگر كمك مي كنند و آيا احساسات مثبت مي تواند تفكر مثبت را در فرد القا كند، به طوري كه به نوبه خود احساس مثبت را افزايش دهد و بدين ترتيب به عنوان يك محرك تقويت كننده دو سويه به آسايش بيشتر فرد بيانجامد.

در اين پژوهش، دانشمندان رابطه احساس مثبت و تفكر گسترده را روي 138 دانشجو در دو زمان مختلف به فاصله پنج هفته با آزمون هاي استاندارد روان سنجي بررسي كردند و نتايج جالبي به دست آمد.

در اين تحقيقات معلوم شد؛ افرادي كه در آزمون اول احساس مثبت داشتند در آزمون دوم نيز ميزان بالاي احساس مثبت و تفكر گسترده را نشان دادند. تحليل هاي آماري بيشتر آشكار كرد كه اثري دو جانبه بين احساس مثبت و تفكر گسترده وجود دارد. اين نتايج ثابت مي كند كساني كه هميشه احساس مثبت دارند، از جنبه رشد و شكوفايي همواره در وضعيت بهتري قرار دارند. اما داشتن احساس مثبت فقط به تحول فردي ختم نمي شود بلكه مي تواند مردم يك گروه، يك اجتماع و يا يك سازمان را متحول سازد. با توجه به اينكه هر فردي كه احساس مثبت داشته

باشد مي تواند آن را به ديگران سرايت دهد، لذا دگرگوني هاي اجتماعي عملي است.

براي نمونه رفتارهاي ياري دهنده و دلسوزانه را در نظر بگيريد، از آنچه مطرح شد لزوم خلق روشهايي حس مي شود كه بيش از اين در فرد احساس مثبت بيافريند. هرچند شوخ طبعي، خنده رويي و ساير كارهايي كه مستقيما احساس مثبت مي آفريند، بسيار مناسب است اما چنانچه به صورت تكراري انجام شوند، بي تاثير خواهند بود. لذا با توجه به تحقيقات تجربي اخير با يافتن معاني مثبت از رويدادهاي كنوني زندگي افراد، مي توان به طور مستقيم به احساس مثبت جمعي دامن زد.

مي توان از طريق برداشتهاي سودمند از ناملايمات، القاي تعابير معني دار از وقايع عادي زندگي و يا حل موثر مشكلات زندگي، معاني مثبت به دست آورد. مي توان با تمركز روي قدرت هاي تازه كشف شده در اين دنيا مواهبي براي خود و ديگران كسب كرد. مي توان در همين اتفاقات روزمره زندگي با استفاده از كارهاي ساده، با عشق، قدرداني و احساس ارزشمندي، رنگ ديگري به زندگي خود داد. در واقع مي توان با حمايت دلسوزانه از كساني كه به كمك ما نياز دارند و با حل مشكلات آنها، براي زندگي خود معني مثبتي يافت.

بنابراين گرچه آنچه رشد و استقامت فرد را در برابر مشكلات بالا مي برد احساس مثبت است اما اهرم آن پيدا كردن معنا در زندگي است.

به گفته پژوهشگران، ذهن انسان در جايگاه خود هم مي تواند از بهشت جهنم بسازد و هم از جهنم بهشت.

علم جديد روان شناسي مثبت گرا در پي كشف چنين دگرگوني محتملي است.

روانشناسان معتقدند؛ كساني كه از احساسات مثبت برخوردار هستند، نوعدوست و

ياور ديگرانند. مفيد بودن نه تنها از داشتن حس مثبت نشات مي گيرد، بلكه خود نيز مولد احساس مثبت است.

تاكيد بر نيكي ها نه تنها زندگي شما يا جامعه شما را تغيير مي دهد، بلكه چه بسا بتواند دنيا را نيز متحول سازد و در نتيجه بهشت را از آسمانها به روي زمين آورد.

اهميت عواطف مثبت در زندگي

پژوهشگران معتقدند كه احساسات مثبت مي تواند به افزايش طول عمر بيانجامد و ظاهرا اين احساسات نقشي مهمتر از خوب كردن فوري حال ما دارد.

اثر خنثي كننده احساس مثبت، ميزان صدمات جسمي ناشي از احساسات منفي را كه بر دستگاه قلبي عروقي وارد مي شود، كاهش مي دهد، اما برخي از تحقيقات ديگر خواصي فراتر از اثر خنثي كنندگي را نشان مي دهند. به نظر مي رسد، داشتن احساس مثبت باعث مي شود كه فرد در آينده نيز روحيه اي مثبت داشته باشد.

پژوهشگران در حال حاضر در تلاش هستند دريابند كه آيا احساسات مثبت و تفكر گسترده متقابلا به رشد يكديگر كمك مي كنند و آيا احساسات مثبت مي تواند تفكر مثبت را در فرد القا كند، به طوري كه به نوبه خود احساس مثبت را افزايش دهد و بدين ترتيب به عنوان يك محرك تقويت كننده دو سويه به آسايش بيشتر فرد بيانجامد.

در اين پژوهش، دانشمندان رابطه احساس مثبت و تفكر گسترده را روي 138 دانشجو در دو زمان مختلف به فاصله پنج هفته با آزمون هاي استاندارد روان سنجي بررسي كردند و نتايج جالبي به دست آمد.

در اين تحقيقات معلوم شد؛ افرادي كه در آزمون اول احساس مثبت داشتند در آزمون دوم نيز ميزان بالاي احساس مثبت و تفكر گسترده را نشان دادند. تحليل هاي

آماري بيشتر آشكار كرد كه اثري دو جانبه بين احساس مثبت و تفكر گسترده وجود دارد. اين نتايج ثابت مي كند كساني كه هميشه احساس مثبت دارند، از جنبه رشد و شكوفايي همواره در وضعيت بهتري قرار دارند. اما داشتن احساس مثبت فقط به تحول فردي ختم نمي شود بلكه مي تواند مردم يك گروه، يك اجتماع و يا يك سازمان را متحول سازد. با توجه به اينكه هر فردي كه احساس مثبت داشته باشد مي تواند آن را به ديگران سرايت دهد، لذا دگرگوني هاي اجتماعي عملي است.

براي نمونه رفتارهاي ياري دهنده و دلسوزانه را در نظر بگيريد، از آنچه مطرح شد لزوم خلق روشهايي حس مي شود كه بيش از اين در فرد احساس مثبت بيافريند. هرچند شوخ طبعي، خنده رويي و ساير كارهايي كه مستقيما احساس مثبت مي آفريند، بسيار مناسب است اما چنانچه به صورت تكراري انجام شوند، بي تاثير خواهند بود. لذا با توجه به تحقيقات تجربي اخير با يافتن معاني مثبت از رويدادهاي كنوني زندگي افراد، مي توان به طور مستقيم به احساس مثبت جمعي دامن زد.

مي توان از طريق برداشتهاي سودمند از ناملايمات، القاي تعابير معني دار از وقايع عادي زندگي و يا حل موثر مشكلات زندگي، معاني مثبت به دست آورد. مي توان با تمركز روي قدرت هاي تازه كشف شده در اين دنيا مواهبي براي خود و ديگران كسب كرد. مي توان در همين اتفاقات روزمره زندگي با استفاده از كارهاي ساده، با عشق، قدرداني و احساس ارزشمندي، رنگ ديگري به زندگي خود داد. در واقع مي توان با حمايت دلسوزانه از كساني كه به كمك ما نياز دارند و با حل مشكلات آنها، براي زندگي خود

معني مثبتي يافت.

بنابراين گرچه آنچه رشد و استقامت فرد را در برابر مشكلات بالا مي برد احساس مثبت است اما اهرم آن پيدا كردن معنا در زندگي است.

به گفته پژوهشگران، ذهن انسان در جايگاه خود هم مي تواند از بهشت جهنم بسازد و هم از جهنم بهشت.

علم جديد روان شناسي مثبت گرا در پي كشف چنين دگرگوني محتملي است.

روانشناسان معتقدند؛ كساني كه از احساسات مثبت برخوردار هستند، نوعدوست و ياور ديگرانند. مفيد بودن نه تنها از داشتن حس مثبت نشات مي گيرد، بلكه خود نيز مولد احساس مثبت است.

تاكيد بر نيكي ها نه تنها زندگي شما يا جامعه شما را تغيير مي دهد، بلكه چه بسا بتواند دنيا را نيز متحول سازد و در نتيجه بهشت را از آسمانها به روي زمين آورد.

آيات قرآني در زمينه بهداشت رواني

* ازدواج

• و از نشانه هاي قدرت اوست كه برايتان از جنس خودتان همسراني آفريد تا به ايشان آرامش يابيد و ميان شما دوستي و مهرباني نهاد .

( سوره روم ، 12)

• مردان بي زن و زنان بي شوهر خود را تزويج كنيد .

( سوره نور ، 32)

* رفتار با همسر

• با آنان به نيكويي رفتار كنيد و اگر شما را از زنان خوش نيامد ، چه بسا خيرها كه شما را از آنان خوش نمي آيد در حالي كه خيركثيري در آنها نهاده باشند .

( سوره نساء ، 19 )

• يا به وجهي نيكو نگاهشان داريد يا به وجهي نيكو از آنها جدا شويد .

( سوره طلاق ، 2)

* رفتار با والدين

• جز او هيچ كس را نپرستيد و به

پدر و مادر نيكوئي كنيد . چنانكه يك يا هر دو پير شدند كلمه اي كه رنجيده خاطر شوند نگوئيد و كمترين آزار به آنها نرسانيد و با كلام نيكو با آنها سخن گوئيد .

( سوره اسراء ، 23 )

• به هر انساني سفارش كرديم كه در حق پدر و مادر نيكي كند .

( سوره احقاف 15 )

* سختي ها ، مصائب و بلايا

• آدمي را در رنج و محنت آفريديم . ( سوره بلد ، 4 )

• شما را به مال و جان آزمايش خواهند كرد و اگر شكيبايي كنيد و پرهيزگار باشيد نشان قدرت اراده شماست .

( سوره آل عمران ، 186 )

• شما را مي آزمائيم و شكيبايان را بشارت ده .

( سوره بقره ، 155 )

• ياري كننده شما خداوند است كه او بهترين ياري كنندگان است .

( آل عمران ، 150 )

* آشتي و جنگ

• با يكديگر به آشتي زندگي كنيد .

( انفال ، 1)

• از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد و يا يكديگر به نزاع برنخيزيد . صبر پيشه گيريد كه خدا همراه صابران است .

( انفال 46 )

• تعدي مكنيد زيرا خدا تعدي كنندگان را دوست ندارد .

( بقره ، 190)

* ارتباط و ارتباط كلامي

• با يكديگر به بهترين وجه سخن گويند . ( اسراء ، 53 )

• چنانكه او را درود گفتند ، به نحوي بهتر آنان را درود گويد .

( نساء ، 86)

• چنانچه جاهلي آنها را خطاب كرد ،

به نيكويي سخن گويند .

( فرقان 63)

• صداي خود را بلند نكنند مگر براي احقاق حق

( نساء ، 148 )

• مسخره نكنند ، عيب جويي و هرزه زباني نكنند ، يكديگر را با القاب زشت نخوانند .

( جمرات ، 11 )

• خداوند مثال سخن ناپسند را مثل درختي بدون ريشه مي داند كه ريشه در زمين ندارد .

( ابراهيم ، 26 )

• در كارهاي پنهان يكديگر جست و جو نكنند و غيبت يكديگر را نكنند .

( جمرات ، 12)

• حرف سخن چينان ، جاهلان ، عيب جويي و فاسقان را بدون تحقيق نپذيريد .

( جمرات ، 6 )

• سخنان را بشنويد و بهترين آن را انتخاب كنيد .

( زمر ، 17 ، 18)

• به عدالت سخن گوئيد .

( انعام ، 152 )

* عفو و بخشايش

• و آن كه صبر كند و از خطا در گذرد ، اين از كارهاي پسنديده است .

( شوري ، 43)

• بخشايش از كارهاي پسنديده و مهم است .

( شوري ، 43 )

• اگر مي خواهيد خدا از خطاي شما درگذرد ، شما نيز از خطاي ديگران درگذريد .

( نور ، 22 )

• عفو را پيشه راه خود كنيد .

( اعراف 199)

• براي خاطيان نزد خداوند طلب بخشش نمائيد .

( آل عمران ، 159 )

• هنگام خشم خطاها را ببخشيد .

( آل عمران ، 134)

• بخشش را در حريم خانواده اعمال نمائيد و از لغزش همسر و فرزندانتان چشم پوشي كنيد

وعفو نمائيد .

( تغابن 14 )

• اگر عفو كنيد به تقواو پرهيزگاري نزديكتر است .

( بقره 237 )

* خودكشي

• اي كساني كه ايمان آورده ايد ، خودتان را مكشيد ، هر آينه خدا با شما مهربان است .

( نساء ، 29 )

• همانا از پي دشواري آساني است .

( اشراح ، 5 )

• از نوميدان مباش .

( حجر ، 55 )

* خشونت و ديگركشي

• هر كس كس ديگر را نه به قصاص كسي يا ارتكاب فسادي بر روي زمين بكشد ، چنان است كه همه مردم را كشته باشد و آن كس كه زنده سازدش گوئيا زنده ساخته همه انسانها را .

( مائده ، 32 )

• آنهايي كه خشم و غضب خود را فرو نشانند و از بدي مردم درگذرند نيكوكارند و خداوند نيكوكاران را دوست دارد .

( آل عمران ، 134)

* همسرآزاري

• بر آنها سخت مگيريد ... و با آنان به نيكويي رفتار كنيد .

( نساء ، 19)

• اي كساني كه ايمان آورده ايد ، از گمان فراوان بپرهيزيد ( در مورد همسران ) زيرا پاره اي از گمانها در حد گناه است .

( حجرات ، 82)

• زنان را از خانه هايشان بيرون نكنيد .

( طلاق ، 1 )

• شوهران خود خيانت نكنند .

( ممتحنه ، 12)

* مشورت و مشاوره

• اي پيامبر در كارها با ايشان مشورت كن .

( آل عمران 159)

• و كارهاشان برپايه مشورت با يكديگر است .

( شوري 38

)

• در مورد از شيرگرفتن كودك با يكديگر مشورت كنند .

( بقره 233)

* سوء ظن و گمان بد

• اي كساني كه ايمان آورده ايد ، از گمان فراوان بپرهيز زيرا بسياري ا زگمانها در حد گناه است.

( سوره حجرات ، 12)

• از پندار خود پيروي نكنيد ، زيرا پندار براي شناخت حقيقت كافي نيست .

( سوره نجم ، 28 )

• گمان نمي تواند جاي حقيقت را بگيرد .

( يونس ، 36)

• به دنبال چيزي كه نمي دانيد و مطمئن نيستيد نرويد و چشم و گوش و دل ، همه مسئولند و در مورد گمانتان بازخواست مي شوند .

( اسري ، 36 )

آيات قرآني در زمينه بهداشت رواني

* ازدواج

• و از نشانه هاي قدرت اوست كه برايتان از جنس خودتان همسراني آفريد تا به ايشان آرامش يابيد و ميان شما دوستي و مهرباني نهاد .

( سوره روم ، 12)

• مردان بي زن و زنان بي شوهر خود را تزويج كنيد .

( سوره نور ، 32) * رفتار با همسر

• با آنان به نيكويي رفتار كنيد و اگر شما را از زنان خوش نيامد ، چه بسا خيرها كه شما را از آنان خوش نمي آيد در حالي كه خيركثيري در آنها نهاده باشند .

( سوره نساء ، 19 )

• يا به وجهي نيكو نگاهشان داريد يا به وجهي نيكو از آنها جدا شويد .

( سوره طلاق ، 2) * رفتار با والدين

• جز او هيچ كس را نپرستيد و به پدر و مادر نيكوئي كنيد

. چنانكه يك يا هر دو پير شدند كلمه اي كه رنجيده خاطر شوند نگوئيد و كمترين آزار به آنها نرسانيد و با كلام نيكو با آنها سخن گوئيد .

( سوره اسراء ، 23 )

• به هر انساني سفارش كرديم كه در حق پدر و مادر نيكي كند .

( سوره احقاف 15 ) * سختي ها ، مصائب و بلايا

• آدمي را در رنج و محنت آفريديم . ( سوره بلد ، 4 )

• شما را به مال و جان آزمايش خواهند كرد و اگر شكيبايي كنيد و پرهيزگار باشيد نشان قدرت اراده شماست .

( سوره آل عمران ، 186 )

• شما را مي آزمائيم و شكيبايان را بشارت ده .

( سوره بقره ، 155 )

• ياري كننده شما خداوند است كه او بهترين ياري كنندگان است .

( آل عمران ، 150 ) * آشتي و جنگ

• با يكديگر به آشتي زندگي كنيد .

( انفال ، 1)

• از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد و يا يكديگر به نزاع برنخيزيد . صبر پيشه گيريد كه خدا همراه صابران است .

( انفال 46 )

• تعدي مكنيد زيرا خدا تعدي كنندگان را دوست ندارد .

( بقره ، 190) * ارتباط و ارتباط كلامي

• با يكديگر به بهترين وجه سخن گويند . ( اسراء ، 53 )

• چنانكه او را درود گفتند ، به نحوي بهتر آنان را درود گويد .

( نساء ، 86)

• چنانچه جاهلي آنها را خطاب كرد ، به نيكويي سخن گويند .

( فرقان 63)

• صداي خود را بلند نكنند مگر براي احقاق حق

( نساء ، 148 )

• مسخره نكنند ، عيب جويي و هرزه زباني نكنند ، يكديگر را با القاب زشت نخوانند .

( جمرات ، 11 )

• خداوند مثال سخن ناپسند را مثل درختي بدون ريشه مي داند كه ريشه در زمين ندارد .

( ابراهيم ، 26 )

• در كارهاي پنهان يكديگر جست و جو نكنند و غيبت يكديگر را نكنند .

( جمرات ، 12)

• حرف سخن چينان ، جاهلان ، عيب جويي و فاسقان را بدون تحقيق نپذيريد .

( جمرات ، 6 )

• سخنان را بشنويد و بهترين آن را انتخاب كنيد .

( زمر ، 17 ، 18)

• به عدالت سخن گوئيد .

( انعام ، 152 ) * عفو و بخشايش

• و آن كه صبر كند و از خطا در گذرد ، اين از كارهاي پسنديده است .

( شوري ، 43)

• بخشايش از كارهاي پسنديده و مهم است .

( شوري ، 43 )

• اگر مي خواهيد خدا از خطاي شما درگذرد ، شما نيز از خطاي ديگران درگذريد .

( نور ، 22 )

• عفو را پيشه راه خود كنيد .

( اعراف 199)

• براي خاطيان نزد خداوند طلب بخشش نمائيد .

( آل عمران ، 159 )

• هنگام خشم خطاها را ببخشيد .

( آل عمران ، 134)

• بخشش را در حريم خانواده اعمال نمائيد و از لغزش همسر و فرزندانتان چشم پوشي كنيد وعفو نمائيد .

( تغابن

14 )

• اگر عفو كنيد به تقواو پرهيزگاري نزديكتر است .

( بقره 237 ) * خودكشي

• اي كساني كه ايمان آورده ايد ، خودتان را مكشيد ، هر آينه خدا با شما مهربان است .

( نساء ، 29 )

• همانا از پي دشواري آساني است .

( اشراح ، 5 )

• از نوميدان مباش .

( حجر ، 55 ) * خشونت و ديگركشي

• هر كس كس ديگر را نه به قصاص كسي يا ارتكاب فسادي بر روي زمين بكشد ، چنان است كه همه مردم را كشته باشد و آن كس كه زنده سازدش گوئيا زنده ساخته همه انسانها را .

( مائده ، 32 )

• آنهايي كه خشم و غضب خود را فرو نشانند و از بدي مردم درگذرند نيكوكارند و خداوند نيكوكاران را دوست دارد .

( آل عمران ، 134) * همسرآزاري

• بر آنها سخت مگيريد ... و با آنان به نيكويي رفتار كنيد .

( نساء ، 19)

• اي كساني كه ايمان آورده ايد ، از گمان فراوان بپرهيزيد ( در مورد همسران ) زيرا پاره اي از گمانها در حد گناه است .

( حجرات ، 82)

• زنان را از خانه هايشان بيرون نكنيد .

( طلاق ، 1 )

• شوهران خود خيانت نكنند .

( ممتحنه ، 12) * مشورت و مشاوره

• اي پيامبر در كارها با ايشان مشورت كن .

( آل عمران 159)

• و كارهاشان برپايه مشورت با يكديگر است .

( شوري 38 )

• در مورد از

شيرگرفتن كودك با يكديگر مشورت كنند .

( بقره 233) * سوء ظن و گمان بد

• اي كساني كه ايمان آورده ايد ، از گمان فراوان بپرهيز زيرا بسياري ا زگمانها در حد گناه است.

( سوره حجرات ، 12)

• از پندار خود پيروي نكنيد ، زيرا پندار براي شناخت حقيقت كافي نيست .

( سوره نجم ، 28 )

• گمان نمي تواند جاي حقيقت را بگيرد .

( يونس ، 36)

• به دنبال چيزي كه نمي دانيد و مطمئن نيستيد نرويد و چشم و گوش و دل ، همه مسئولند و در مورد گمانتان بازخواست مي شوند .

( اسري ، 36 )

پرورش سلامت روان در كودكان

كودكي با همه شگفتي هايش ، روياي شيريني است كه در خاطرمان نقش بسته و بازگشت به آن آرزوي دست نيافتني بسياري از ما محسوب مي شود اما نكته مهمتر در مورد دوران كودكي اين است كه زيربناي زندگي هر فرد را ساخته و تعيين كننده آينده جامعه اي است كه در آن زندگي مي كند.

با توجه به اهميت دوران كودكي و نقش آن در شكل گيري آينده انسان ها، امروزه بيش از پيش مسائل كودكان و نوجوانان مورد توجه قرار مي گيرد و نامگذاري يك روز از سال به نام روز جهاني كودك ، هر چند كفايت نمي كند اما يكي از راههاي پرداختن به اين موضوع و نمايانگر اهميت ويژه آن است.

شانزدهم مهر برابر با 8 اكتبر در برخي نقاط جهان از جمله در كشور ما روز جهاني كودك در نظر گرفته شده و مراكز و نهادهاي مختلف مرتبط در سراسر جهان ، هر يك

به طريقي به آن مي پردازند. شايد بتوان گفت يكي از مهمترين موضوعات مربوط به كودكي حفظ سلامت در اين دوران است كه زندگي سالم هر فرد را در آينده رقم خواهد زد. لذا همه بزرگسالان اعم از والدين ، مراقبين ، مربيان و دست اندركاران موضوع سلامت جامعه موظفند هر آنچه را كه كودكان براي حفظ سلامت خود قادر به تامين آن نيستند مهيا كنند و همه شرايط لازم براي بهره مندي اين گروه بسيار آسيب پذير اجتماع را از سلامت فراهم سازند. «طبق ماده 27 پيمان جهاني كودك ، هر كودك حق دارد از سطحي از زندگي برخوردار شود كه رشد جسمي ، ذهني ، رواني و اجتماعي او را تامين كند.»مسلما پرداختن به همه جنبه هاي سلامت كودك در اين فرصت ممكن نيست ، اما يكي از مهمترين و اساسي ترين جنبه ها كه زيربناي عملكرد او در همه مراحل زندگي خواهد بود سلامت روان كودك است.

شايد تشخيص بيماري هاي جسمي در كودك خيلي دشوار نبوده و حتي گاهي بسيار آسان است.

اما تشخيص مشكلات رواني چندان آسان نيست.

مشكلات مربوط به سلامت روان را هميشه نمي توان مشاهده كرد، اما متخصصان بهداشت روان كه با علائم آن آشنايي دارند، قادر به تشخيص اختلالات هستند.چه بسا كودكاني كه از مشكلات رواني رنج مي برند بدون آن كه تشخيص داده شده يا كمكي دريافت كنند.مهمترين اختلالات رواني كه كودكان و نوجوانان بدان دچار مي شوند بدين قرارند:اختلال بيش فعالي و نقص توجه ، اختلالات اوتيسم ، اختلال دو قطبي ، اختلال شخصيت مرزي ، افسردگي ، اختلالات خوردن.

هر يك از اين اختلالات علائم و شدت

متفاوتي دارند كه به تشخيص آنها كمك كرده و روشهاي درماني مربوطه را مي طلبد. شايد همه فاكتورهاي موثر در وقوع مشكلات سلامت روان كاملا شناخته نشده باشند، اما بديهي است كه ساختار بيولوژيك فرد و شرايط زندگي ، عوامل زيستي شامل ژنتيك ، عدم تعادلات شيمياي و آسيبهاي احتمالي به سيستم اعصاب مركزي ، شرايط محيطي كه طيف وسيعي از مشكلات شامل خشونت ، كودك آزاري جسمي ، جنسي و عاطفي ، مسامحه ، مرگ عزيزان ، طلاق والدين يا روابط نامطلوب آنها، فقر و غيره را در بر مي گيرد، همگي در ايجاد اين مشكلات نقش دارند.به گفته دكتر كتايون خوشابي ، فوق تخصص روانپزشكي كودك : «امروزه در جهان كودكان بسياري در اثر بيماري هاي قابل پيشگيري جان خود را از دست مي دهند و تعداد زيادي از آنها با مخاطراتي روبه رو مي شوند كه مانع حفظ سلامت و رشد آنان است.

براي مثال يكي از مشكلات شايع و مخرب شخصيت و سلامت روان ، پديده كودك آزاري است كه طبق ارزيابي هاي انجام شده 75 درصد مرتكبين آن والدين هستند و 15 درصد مابقي به ساير بستگان مربوط مي شود.بنابراين در اكثر موارد اين مساله در كانون خانواده كه قاعدتا بايد محيطي امن و حمايت كننده براي كودك باشد، اتفاق مي افتد.»«همچنين براساس ماده 19 كنوانسيون حقوق كودك ، كشورهاي عضو ملزم هستند تا اقدامات قانوني ، اجرايي ، اجتماعي و آموزشي لازم را به منظور حمايت از كودكان در برابر انواع خشونت جسمي يا رواني ، صدمه يا آزار ، بي توجهي يا رفتار توام با سهل انگاري ، بهره

كشي و سوءاستفاده جنسي توسط والدين ، سرپرست قانوني يا هر شخص ديگري كه عهده دار مراقبت از كودك است ، به عمل آورند.»

پدر ومادر مهمترين مسوولان سلامت جسم و روان فرزندشان به شمار مي روند و پس از آن مراقبين و ساير افراد مرتبط با رشد و پرورش كودك بايد نيازهاي او را دريابند و به آن پاسخ دهند.

براي مقابله با هر يك از مشكلات و اختلالاتي كه ممكن است كودك به آن دچار باشد، راهكارها و توصيه هايي وجود دارد كه والدين مي توانند با استفاده از آنها به حفظ هرچه بهتر سلامت روان فرزندانشان كمك كنند.

پرورش سلامت روان در كودكان

كودكي با همه شگفتي هايش ، روياي شيريني است كه در خاطرمان نقش بسته و بازگشت به آن آرزوي دست نيافتني بسياري از ما محسوب مي شود اما نكته مهمتر در مورد دوران كودكي اين است كه زيربناي زندگي هر فرد را ساخته و تعيين كننده آينده جامعه اي است كه در آن زندگي مي كند.

با توجه به اهميت دوران كودكي و نقش آن در شكل گيري آينده انسان ها، امروزه بيش از پيش مسائل كودكان و نوجوانان مورد توجه قرار مي گيرد و نامگذاري يك روز از سال به نام روز جهاني كودك ، هر چند كفايت نمي كند اما يكي از راههاي پرداختن به اين موضوع و نمايانگر اهميت ويژه آن است.

شانزدهم مهر برابر با 8 اكتبر در برخي نقاط جهان از جمله در كشور ما روز جهاني كودك در نظر گرفته شده و مراكز و نهادهاي مختلف مرتبط در سراسر جهان ، هر يك به طريقي به آن مي

پردازند. شايد بتوان گفت يكي از مهمترين موضوعات مربوط به كودكي حفظ سلامت در اين دوران است كه زندگي سالم هر فرد را در آينده رقم خواهد زد. لذا همه بزرگسالان اعم از والدين ، مراقبين ، مربيان و دست اندركاران موضوع سلامت جامعه موظفند هر آنچه را كه كودكان براي حفظ سلامت خود قادر به تامين آن نيستند مهيا كنند و همه شرايط لازم براي بهره مندي اين گروه بسيار آسيب پذير اجتماع را از سلامت فراهم سازند. «طبق ماده 27 پيمان جهاني كودك ، هر كودك حق دارد از سطحي از زندگي برخوردار شود كه رشد جسمي ، ذهني ، رواني و اجتماعي او را تامين كند.»مسلما پرداختن به همه جنبه هاي سلامت كودك در اين فرصت ممكن نيست ، اما يكي از مهمترين و اساسي ترين جنبه ها كه زيربناي عملكرد او در همه مراحل زندگي خواهد بود سلامت روان كودك است.

شايد تشخيص بيماري هاي جسمي در كودك خيلي دشوار نبوده و حتي گاهي بسيار آسان است.

اما تشخيص مشكلات رواني چندان آسان نيست.

مشكلات مربوط به سلامت روان را هميشه نمي توان مشاهده كرد، اما متخصصان بهداشت روان كه با علائم آن آشنايي دارند، قادر به تشخيص اختلالات هستند.چه بسا كودكاني كه از مشكلات رواني رنج مي برند بدون آن كه تشخيص داده شده يا كمكي دريافت كنند.مهمترين اختلالات رواني كه كودكان و نوجوانان بدان دچار مي شوند بدين قرارند:اختلال بيش فعالي و نقص توجه ، اختلالات اوتيسم ، اختلال دو قطبي ، اختلال شخصيت مرزي ، افسردگي ، اختلالات خوردن.

هر يك از اين اختلالات علائم و شدت متفاوتي دارند كه به تشخيص

آنها كمك كرده و روشهاي درماني مربوطه را مي طلبد. شايد همه فاكتورهاي موثر در وقوع مشكلات سلامت روان كاملا شناخته نشده باشند، اما بديهي است كه ساختار بيولوژيك فرد و شرايط زندگي ، عوامل زيستي شامل ژنتيك ، عدم تعادلات شيمياي و آسيبهاي احتمالي به سيستم اعصاب مركزي ، شرايط محيطي كه طيف وسيعي از مشكلات شامل خشونت ، كودك آزاري جسمي ، جنسي و عاطفي ، مسامحه ، مرگ عزيزان ، طلاق والدين يا روابط نامطلوب آنها، فقر و غيره را در بر مي گيرد، همگي در ايجاد اين مشكلات نقش دارند.به گفته دكتر كتايون خوشابي ، فوق تخصص روانپزشكي كودك : «امروزه در جهان كودكان بسياري در اثر بيماري هاي قابل پيشگيري جان خود را از دست مي دهند و تعداد زيادي از آنها با مخاطراتي روبه رو مي شوند كه مانع حفظ سلامت و رشد آنان است.

براي مثال يكي از مشكلات شايع و مخرب شخصيت و سلامت روان ، پديده كودك آزاري است كه طبق ارزيابي هاي انجام شده 75 درصد مرتكبين آن والدين هستند و 15 درصد مابقي به ساير بستگان مربوط مي شود.بنابراين در اكثر موارد اين مساله در كانون خانواده كه قاعدتا بايد محيطي امن و حمايت كننده براي كودك باشد، اتفاق مي افتد.»«همچنين براساس ماده 19 كنوانسيون حقوق كودك ، كشورهاي عضو ملزم هستند تا اقدامات قانوني ، اجرايي ، اجتماعي و آموزشي لازم را به منظور حمايت از كودكان در برابر انواع خشونت جسمي يا رواني ، صدمه يا آزار ، بي توجهي يا رفتار توام با سهل انگاري ، بهره كشي و سوءاستفاده جنسي توسط

والدين ، سرپرست قانوني يا هر شخص ديگري كه عهده دار مراقبت از كودك است ، به عمل آورند.»

پدر ومادر مهمترين مسوولان سلامت جسم و روان فرزندشان به شمار مي روند و پس از آن مراقبين و ساير افراد مرتبط با رشد و پرورش كودك بايد نيازهاي او را دريابند و به آن پاسخ دهند.

براي مقابله با هر يك از مشكلات و اختلالاتي كه ممكن است كودك به آن دچار باشد، راهكارها و توصيه هايي وجود دارد كه والدين مي توانند با استفاده از آنها به حفظ هرچه بهتر سلامت روان فرزندانشان كمك كنند.

تاثير مستقيم رژيم غذايي بر اختلالات رواني

به گفته پزشكان اروپايي تغيير رژيم غذايي افراد به دليل داشتن رابطه مستقيم باساختار مغز افراد موجب بروز اختلالات روحي رواني در دراز مدت مي شود و دانشمندان نسبت به افزايش مصرف اسنك ها در نزد افراد هشدار داده اند.

به نقل از پايگاه خبري چاينا ديلي؛ تحقيقات جديد دانشمندان نشان مي دهد كه تغييرات درازمدت رژيم غذايي در افراد باعث بروز بيماريهاي رواني و روحي مي شود.

بنابراين گزارش ؛ دانشمندان انگليسي معتقدندكه افزايش مصرف مواد غذايي با ارزش غذايي پايين و عدم تامين نيازهاي بدن مبني بر چربي هاي مفيد و ويتامينها و مواد معدني در دراز مدت خطر بروز بيماريهاي روحي و رواني مانند آلزايمر، شيزفرني وافسردگي را افزايش مي دهد.

اين گزارش مي افزايد؛ به گفته پزشكان رژيم غذايي افراد هم داراي آثار آني و هم داراي تاثيرات دراز مدت بر روان افراد است، چرا كه ساختار مغز افراد متاثر است از غذايي كه مصرف مي شود.

گفتني است امروز سلامت روح و روان افراد در صنايع توليدات مواد غذايي به

هيچ وجه لحاظ نمي شود و اين مي تواند يك زنگ خطر براي نسلهاي آينده بشري باشد.

به گفته پزشكان اروپايي، مصرف ماهي و فرآورده هاي دريايي به دليل منابع سرشار از امگا 3، اسيد فوليك، سلنيوم و اسيدهاي آمينه نقش مهمي را در جلوگيري از بروز افسردگي درافراد ايفا مي كند.

گفتني است: نتايج مطالعه پژوهشگران حاكي است كه فقدان اسيدهاي چرب ضروري و مفيد و آنتي اكسيدانهاي ويتاميني رابطه مستقيمي با ابتلا به افراد به اسكيزوفرني دارد و بررسي ها نشان مي دهد كه افراد داراي اختلالات روحي و رواني داراي ضعيف ترين رژيم غذايي ازنظر ارزش تغذيه آنها در سراسر جهان هستند.

اين گزارش مي افزايد: نتايج آزمايش انجام شده ديگري توسط پزشكان حاكي است كه اكثر افراد افسرده روزانه مقادير چيپس و پفك وذرت وساير اسنكها از مصرف مي كنند و حداقل 2بار نوشابه گاز دار مصرف مي كنند به طوريكه پزشكان باتوصيه مصرف ميوه و سبزيجات تازه، آجيل و غلات و مواد غذايي حاوي فيبر به اين افراد درصدد غذا درماني اين افراد هستند.

ياد آور مي شود؛ به گفته استاكس ، رئيس موسسه تحقيق و پژوهش بيماريهاي رواني لندن حتي مصرف يك ماهه رژيم غذايي صحيح دراين افراد باعث كاهش ميزان افسردگي آنها شده است.

تاثير مستقيم رژيم غذايي بر اختلالات رواني

به گفته پزشكان اروپايي تغيير رژيم غذايي افراد به دليل داشتن رابطه مستقيم باساختار مغز افراد موجب بروز اختلالات روحي رواني در دراز مدت مي شود و دانشمندان نسبت به افزايش مصرف اسنك ها در نزد افراد هشدار داده اند.

به نقل از پايگاه خبري چاينا ديلي؛ تحقيقات جديد دانشمندان نشان مي دهد

كه تغييرات درازمدت رژيم غذايي در افراد باعث بروز بيماريهاي رواني و روحي مي شود.

بنابراين گزارش ؛ دانشمندان انگليسي معتقدندكه افزايش مصرف مواد غذايي با ارزش غذايي پايين و عدم تامين نيازهاي بدن مبني بر چربي هاي مفيد و ويتامينها و مواد معدني در دراز مدت خطر بروز بيماريهاي روحي و رواني مانند آلزايمر، شيزفرني وافسردگي را افزايش مي دهد.

اين گزارش مي افزايد؛ به گفته پزشكان رژيم غذايي افراد هم داراي آثار آني و هم داراي تاثيرات دراز مدت بر روان افراد است، چرا كه ساختار مغز افراد متاثر است از غذايي كه مصرف مي شود.

گفتني است امروز سلامت روح و روان افراد در صنايع توليدات مواد غذايي به هيچ وجه لحاظ نمي شود و اين مي تواند يك زنگ خطر براي نسلهاي آينده بشري باشد.

به گفته پزشكان اروپايي، مصرف ماهي و فرآورده هاي دريايي به دليل منابع سرشار از امگا 3، اسيد فوليك، سلنيوم و اسيدهاي آمينه نقش مهمي را در جلوگيري از بروز افسردگي درافراد ايفا مي كند.

گفتني است: نتايج مطالعه پژوهشگران حاكي است كه فقدان اسيدهاي چرب ضروري و مفيد و آنتي اكسيدانهاي ويتاميني رابطه مستقيمي با ابتلا به افراد به اسكيزوفرني دارد و بررسي ها نشان مي دهد كه افراد داراي اختلالات روحي و رواني داراي ضعيف ترين رژيم غذايي ازنظر ارزش تغذيه آنها در سراسر جهان هستند.

اين گزارش مي افزايد: نتايج آزمايش انجام شده ديگري توسط پزشكان حاكي است كه اكثر افراد افسرده روزانه مقادير چيپس و پفك وذرت وساير اسنكها از مصرف مي كنند و حداقل 2بار نوشابه گاز دار مصرف مي كنند به طوريكه پزشكان باتوصيه مصرف ميوه

و سبزيجات تازه، آجيل و غلات و مواد غذايي حاوي فيبر به اين افراد درصدد غذا درماني اين افراد هستند.

ياد آور مي شود؛ به گفته استاكس ، رئيس موسسه تحقيق و پژوهش بيماريهاي رواني لندن حتي مصرف يك ماهه رژيم غذايي صحيح دراين افراد باعث كاهش ميزان افسردگي آنها شده است.

بهداشت روان

- روان ما نيز همچون جسم ما نياز به مراقبت و نگهداري دارد .

- بهداشت روان ( سلامت روان ) يعني حال خوب ، فكر خوب و رفتار خوب .

- براي اينكه بدانيم حالمان چطور است ، بايد بدانيم چه احساسي داريم ، با شناخت احساساتمان مي توانيم به بهداشت رواني خود كمك كنيم .

- انسان ها احساسات مختلفي دارند بعضي از اين احساسات خوشايند و بعضي از آنها ناخوشايند هستند .

- احساساتي كه ما از آنها لذت مي بريم مانند شادي ، موفقيت ، محبت ، اميدواري و ... احساسات خوشايند هستند .

- احساساتي كه ما از آنها لذت نمي بريم مانند عصبانيت ، حقارت ، ترس ، شكست و ... احساسات ناخوشايند هستند .

- براي داشتن روان سالم ( سلامت روان ) بايستي سعي كنيم احساسات خوشايند بيشتري را تجربه كنيم و با احساسات ناخوشايند ، به شيوه اي درست برخورد كنيم .

- انسان ها با يكديگر متفاوت هستند بنابراين چيزهايي كه در يك نفر احساس خوشايند ايجاد مي كند ممكن است در ديگري احساس خوشانيد ايجاد نكند . ولي چيزهايي هست كه در بيشتر انسانها احساس خوشايند يا ناخوشايند ايجاد مي كنند .

- دوستي ، موفقيت ، حل يك مشكل ، بازي ،

فيلم جالب ، موسيقي دلپذير و ... چيزهايي هستند كه در اكثر انسانها احساس خوشايند ايجاد مي كنند .

- خشم ، حقارت ، بي حترامي ، شكست و ... چيزهايي هستند كه دراكثر انسانها احساس ناخوشانيد ايجاد مي كنند .

ارزشمند بودن

- يكي از احساسات بسيار خوشانيد « احساس ارزشمند بودن » است .

- انسان ها گوناگون هستند هيچ فردي كاملاً شبيه يك فرد ديگر نيست خصوصيات ، احساسات ، افكار و توانايي ها و استعدادهاي هر شخصي با ديگران متفاوت است .

- هر يك از ما انسانها مي توانيم عضو مفيد و با ارزشي براي جامعه باشيم ، فقط كافي است خودمان را بهتر بشناسيم ، خودمان را بپذيريم و از توانايي هايمان به خوبي استفاده كنيم درست مثل اعضاي بدن كه با هم متفاوتند و وظايف مخصوصي دارند و در عين حال همه آنها مفيد ، با ارزش و لازم هستند .

- گاهي ممكن است به خود بگوييم « من هيچ ارزشي ندارم » احساس بي ارزشي يكي از احساسات ناخوشايند است كه اگر اين احساس مدت طولاني ايجاد شود ، سلامت روان به خطر مي افتد .

- با شناخت خصوصيات ، تواناييها و استعدادهاي خود به نكات باارزش خود پي مي بريم .

- همه ما زيبايي ها و نكات ارزشمند و استعدادهايي داريم كه بايد آنها را كشف كنيم تا از وجود خودمان راضي باشيم و به وجود خودمان افتخار كنيم ، به اين ترتيب احساسي خوشايند خواهيم داشت .

دوستي

- انسانهايي كه با ديگران دوست مي شوند مي توانند دوستي هاي خوبي داشته باشند و

از نظر رواني سالم تر و شاداب تر هستند .

- براي اينكه دوستي هاي خوبي داشته باشيم ، ابتدا بايد خودمان دوست خوبي باشيم .

دوست خوب براي شادي ما بسيار با اهميت است . وقتي ما ساعات خوبي را با دوستانمان مي گذرانيم احساس بسيار شاد و خوبي داريم .

اگر چه گذراندن ساعات خوب با دوستان بسيار لذت بخش است ولي هميشه بايد مراقب باشيم كه شادي هاي ما باعث ناراحتي ديگران نشود ، يا به انسانهاي ديگر و گاه به حيوانات آسيب نرساند ( مسخره كردن ديگران و يا آزار رساندن به حيوانات ) ، يا حتي گاهي اوقات شادي هاي زودگذري وجود دارند كه بعد از آن نارحتي پيش مي آيد يعني عاقبت خوبي ندارد ( ممكن است از قدم زدن در يك روز باراني و سرد لذت ببريم ولي بعد به سرماخوردگي سختي مبتلا شويم ) ، پس عاقلانه نيست آدم هر كار لذت بخشي را انجام دهد و به مشكلات بعدي آن فكر نكند .

دوستي بهترين هديه اي است كه ما مي توانيم به خودمان اهدا كنيم .

راهنماي دوستيهاي خوب :

? – به همديگر احترام بگذاريم .

? – حرفها و درددل يكديگر را گوش كنيم .

? – نسبت به هم مهربان باشيم .

? – نسبت به هم وفادار باشيم .

? – در كارهاي خوب همديگر را تشويق كنيم .

? – زمان شادي و زمان ناراحتي دركنار يكديگر باشيم .

? – براي يكديگر وقت بگذاريم .

? - نكات مثبت يكديگر را بشناسيم و يكديگر را تحسين كنيم .

?-

راز دار باشيم .

??- به همديگر اعتماد كنيم .

??- به فكر يكديگر باشيم .

??- همديگر را ببخشيم .

??- به يكديگر توجه داشته باشيم .

??- در حل مشكلات به هم كمك كنيم .

??- چيزهاي جديدي به هم ياد دهيم .

فكر كردن

براي اينكه بتوانيم خوب زندگي كنيم و از جسم و روان خود خوب مراقبت كنيم لازم است « فكر كردن » را به خوبي به ياد داشته باشيم ، بايد بتوانيم از نيروي فكر خود استفاده كنيم و براي خود يك زندگي سالم و شاد بسازيم .

هر فردي در زندگي خود با مسائلي روبرو مي شود كه آنها را نمي شناسد و يا با مشكلاتي روبرو مي شود ولي راه حل آنها را نمي داند ، اما اگر از سن كم ياد بگيرد خوب فكر كند مي تواند مشكلات و مسائل خود را خوب حل كند ، تا وقتي بزرگتر شد كمتر اشتباه كند . موضوع مهم اين است كه ياد بگيريم چگونه مشكلاتمان را حل كنيم و براي اين كه مسأله و مشكل را حل كنيم بايد خوب فكر كنيم .

رمز موفقيت و خوشحالي در فكر كردن است زيرا اگر قبل از گفتن هر حرفي و انجام هر كاري خوب فكر كنيم در كارهايمان كمتر اشتباه مي كنيم و موفق تر و خوشحال تر مي شويم .

در مورد راه حل مسائل و مشكلات راه حلهاي خوب زيادي وجود دارند كه ما را به موفقيت مي رساند و همين طور راه حلهاي نادرست زيادي كه باعث مي شود مشكلات و ناراحتي ما بيشتر شود ، هر قدر

بتوانيم راه حلهاي بيشتري پيدا كنيم موفق تريم ، براي اينكه راه حلهاي زيادي به دست بياوريم بايد خوب فكر كنيم . براي پيدا كردن راه حلهاي يك مشكل مي توانيم با دوستان مشورت كنيم .

احساس خشم

احساس خشم يك احساس طبيعي است در زندگي گاهي اتفاقاتي پيش مي آيد كه خشمگين مي شويم ، كسي از خشمگين شدن لذت نمي برد زيرا احساس خوشايندي نيست . هنگام عصبانيت و خشم گاهي اوقات ضربان قلب تند مي شود ، دستها عرق مي كند ، تنفس تندتر مي شود گاهي صورت برافروخته و قرمز مي شود و ماهيچه هاي بدن ( مثل گردن ، قفسه سينه ، ... ) منقبض مي شود . در چنين مواقعي آدم ها احساس مي كنند فكرشان كار نمي كند و رفتارشان تحت كنترل خودشان نيست .

اگر چه خشم و عصبانيت احساسهاي طبيعي هستند ولي گاهي خطرناك مي شوند . چون بعضي آدم ها نمي دانند چگونه خشم خود را كنترل كنند . آنها وقتي خشمگين مي شوند به راحتي عصبانيت خود را بيرون مي ريزند و ديگران را بسيار ناراحت مي كنند ، حتي خود اين افراد هم گاهي پس از آرام شدن ، از رفتار خود پيشيمان مي شوند .

كساني كه ياد مي گيرند چطور خشم خود را كنترل كنند و رفتار مناسب نشان دهند سلامت رواني بهتري خواهند داشت ولي كساني كه بيش از حد عصباني مي شوند يا براي هر چيز كوچكي عصباني مي شوند و عصبانيت خود را سر ديگران خالي مي كنند كم كم سلامت رواني خود را از دست مي دهند . منظور

از كنترل عصبانيت اين نيست كه عصبانيت خود را فراموش كنيم يا عصبانيت خود را پنهان كنيم . چون اين كار نيز خطراتي دارد . منظور اين است كه عصبانيت خود را درك كنيم و با مشكلي كه ما را عصباني كرده به شيوه درست برخورد كنيم .

اولين گام براي اينكه بتوانيم خشم خود را كنترل كنيم اين است كه خودمان آگاه باشيم كه در آن زمان عصباني هستيم ، يعني بتوانيم به خودمان بگوييم كه « من الان عصباني هستم » و آن را بيان كنيم .

دومين گام اين است كه خودمان را آرام كنيم .

براي آرام كردن خود كارهاي زيادي است كه مي توانيم انجام دهيم .

براي مثال :

? – نفس عيمقي بكشيم و از ? تا ? بشماريم .

? – با خود صحبت كنيم و خود را به آرامش دعوت كنيم ، بگوييم « آرام باش ، تو الان عصباني هستي »

? – يك ليوان آب سرد بخوريم .

? – از محلي كه اتفاق عصباني كننده در آنجا پيش آمده دور شويم ، يا از فردي كه ما را عصباني كرده دوري كنيم .

? – ورزش كنيم ( فعاليت بدني ) ، ورزش شديدترين عصبانيت ها را آرام مي كند .

? – با دوستي درباره موضوعي كه ما را عصباني كرده درددل كنيم .

? – كارهايي انجام دهيم كه به ما احساس خوبي مي دهند و از انجام آنها لذت مي بريم .

* به ياد داشته باشيم :

هنگام عصبانيت با حرف ها و كارهاي نادرست ، ديگران را ناراحت نكنيم

.

قبلاً ذكر شد كه يكي از علائم خشم و عصبانيت انقباض ماهيچه هاست ، براي اينكه بتوانيم بهتر درك كنيم كه وقتي ماهيچه هاي بدن ما منقبض است چه احساس ناخوشايندي داريم و وقتي ماهيچه هاي بدن ما شل و راحت است چه احساس خوشايندي پيدا مي كنيم ، مي توان فعاليتي انجام داد كه به اين فعاليت تمرين آرام سازي هم مي گويند . براي مثال :

شانه هاي خود را تا جايي كه مي توانيم بالا ببريم و در همان وضعيت نگه داريم و تا ? بشماريم ، سپس شانه هاي خود را رها كنيم ، اين تمرين ، باعث رها شدن ماهيچه هاي سر شانه و گردن مي شود .

و يا دستهاي خود را صاف نگه داشته و مشت خود را گره كنيم و تا ? بشماريم سپس مشت خود را به آرامي رها كنيم وبا حركت دادن انگشتان دست خود را شل كنيم ، تمرين را دوباره تكرار كنيم و در حين انجام آن به احساس خود در هر دو موقعيت توجه كنيم ، هنگام رها شدن ماهيچه ها مطمئناً احساس بهتري خواهيم داشت .

بنابراين اولين گام به هنگام خشم و عصبانيت آگاه شدن از آن و بيان عصبانيت است ، گام دوم آرام كردن خود و گام سوم فكر كردن است .

پس از آرام شدن بايد فكر كنيم و به سئوالاتي از قبيل سئوالات زير پاسخ دهيم :

- از چه چيزي عصباني هستم يا چه چيز موجب عصبانيت من شده است ؟

- آيا عصبانيت من بجاست يا نابجا ؟

- اگر عصبانيت من بجاست بهترين

راه بيان آن چيست ؟

گاهي اوقات انتظارات نابجاي ما باعث عصبانيت نابجا مي شود و در اين مواقع بهتر است ما انتظارات خود را اصلاح كنيم و از ديگران انتظارات بيهوده نداشته باشيم .

يكي از بهترين راههاي برخورد با عصبانيت اين است كه پس از آرام كردن خود ، درباره موضوعي كه ما را عصباني كرده با فرد مقابل صحبت كنيم ، به ياد داشته باشيم كه اين صحبت ها بايد آرام و مؤدبانه باشد ، هيچوقت نبايد فرد مقابل را سرزنش كنيم يا به او حرفهاي نامربوط بزنيم بهتر است سعي كنيم موضوعي كه باعث عصبانيت ما شده را با لحن آرام بيان كنيم و منتظر پاسخ او باشيم در نظر داشته باشيم كه بعضي مواقع ما با كارهاي اشتباه خود موجب عصبانيت يكديگر مي شويم و اگر رفتارهاي نادرست خود را اصلاح كنيم مي توانيم دوستي هاي بهتري داشته باشيم .

بهداشت روان - روان ما نيز همچون جسم ما نياز به مراقبت و نگهداري دارد .

- بهداشت روان ( سلامت روان ) يعني حال خوب ، فكر خوب و رفتار خوب .

- براي اينكه بدانيم حالمان چطور است ، بايد بدانيم چه احساسي داريم ، با شناخت احساساتمان مي توانيم به بهداشت رواني خود كمك كنيم .

- انسان ها احساسات مختلفي دارند بعضي از اين احساسات خوشايند و بعضي از آنها ناخوشايند هستند .

- احساساتي كه ما از آنها لذت مي بريم مانند شادي ، موفقيت ، محبت ، اميدواري و ... احساسات خوشايند هستند .

- احساساتي كه ما از آنها لذت نمي بريم مانند عصبانيت

، حقارت ، ترس ، شكست و ... احساسات ناخوشايند هستند .

- براي داشتن روان سالم ( سلامت روان ) بايستي سعي كنيم احساسات خوشايند بيشتري را تجربه كنيم و با احساسات ناخوشايند ، به شيوه اي درست برخورد كنيم .

- انسان ها با يكديگر متفاوت هستند بنابراين چيزهايي كه در يك نفر احساس خوشايند ايجاد مي كند ممكن است در ديگري احساس خوشانيد ايجاد نكند . ولي چيزهايي هست كه در بيشتر انسانها احساس خوشايند يا ناخوشايند ايجاد مي كنند .

- دوستي ، موفقيت ، حل يك مشكل ، بازي ، فيلم جالب ، موسيقي دلپذير و ... چيزهايي هستند كه در اكثر انسانها احساس خوشايند ايجاد مي كنند .

- خشم ، حقارت ، بي حترامي ، شكست و ... چيزهايي هستند كه دراكثر انسانها احساس ناخوشانيد ايجاد مي كنند . ارزشمند بودن

- يكي از احساسات بسيار خوشانيد « احساس ارزشمند بودن » است .

- انسان ها گوناگون هستند هيچ فردي كاملاً شبيه يك فرد ديگر نيست خصوصيات ، احساسات ، افكار و توانايي ها و استعدادهاي هر شخصي با ديگران متفاوت است .

- هر يك از ما انسانها مي توانيم عضو مفيد و با ارزشي براي جامعه باشيم ، فقط كافي است خودمان را بهتر بشناسيم ، خودمان را بپذيريم و از توانايي هايمان به خوبي استفاده كنيم درست مثل اعضاي بدن كه با هم متفاوتند و وظايف مخصوصي دارند و در عين حال همه آنها مفيد ، با ارزش و لازم هستند .

- گاهي ممكن است به خود بگوييم « من هيچ ارزشي ندارم

» احساس بي ارزشي يكي از احساسات ناخوشايند است كه اگر اين احساس مدت طولاني ايجاد شود ، سلامت روان به خطر مي افتد .

- با شناخت خصوصيات ، تواناييها و استعدادهاي خود به نكات باارزش خود پي مي بريم .

- همه ما زيبايي ها و نكات ارزشمند و استعدادهايي داريم كه بايد آنها را كشف كنيم تا از وجود خودمان راضي باشيم و به وجود خودمان افتخار كنيم ، به اين ترتيب احساسي خوشايند خواهيم داشت . دوستي

- انسانهايي كه با ديگران دوست مي شوند مي توانند دوستي هاي خوبي داشته باشند و از نظر رواني سالم تر و شاداب تر هستند .

- براي اينكه دوستي هاي خوبي داشته باشيم ، ابتدا بايد خودمان دوست خوبي باشيم .

دوست خوب براي شادي ما بسيار با اهميت است . وقتي ما ساعات خوبي را با دوستانمان مي گذرانيم احساس بسيار شاد و خوبي داريم .

اگر چه گذراندن ساعات خوب با دوستان بسيار لذت بخش است ولي هميشه بايد مراقب باشيم كه شادي هاي ما باعث ناراحتي ديگران نشود ، يا به انسانهاي ديگر و گاه به حيوانات آسيب نرساند ( مسخره كردن ديگران و يا آزار رساندن به حيوانات ) ، يا حتي گاهي اوقات شادي هاي زودگذري وجود دارند كه بعد از آن نارحتي پيش مي آيد يعني عاقبت خوبي ندارد ( ممكن است از قدم زدن در يك روز باراني و سرد لذت ببريم ولي بعد به سرماخوردگي سختي مبتلا شويم ) ، پس عاقلانه نيست آدم هر كار لذت بخشي را انجام دهد و به مشكلات

بعدي آن فكر نكند .

دوستي بهترين هديه اي است كه ما مي توانيم به خودمان اهدا كنيم . راهنماي دوستيهاي خوب :

? – به همديگر احترام بگذاريم .

? – حرفها و درددل يكديگر را گوش كنيم .

? – نسبت به هم مهربان باشيم .

? – نسبت به هم وفادار باشيم .

? – در كارهاي خوب همديگر را تشويق كنيم .

? – زمان شادي و زمان ناراحتي دركنار يكديگر باشيم .

? – براي يكديگر وقت بگذاريم .

? - نكات مثبت يكديگر را بشناسيم و يكديگر را تحسين كنيم .

?- راز دار باشيم .

??- به همديگر اعتماد كنيم .

??- به فكر يكديگر باشيم .

??- همديگر را ببخشيم .

??- به يكديگر توجه داشته باشيم .

??- در حل مشكلات به هم كمك كنيم .

??- چيزهاي جديدي به هم ياد دهيم . فكر كردن

براي اينكه بتوانيم خوب زندگي كنيم و از جسم و روان خود خوب مراقبت كنيم لازم است « فكر كردن » را به خوبي به ياد داشته باشيم ، بايد بتوانيم از نيروي فكر خود استفاده كنيم و براي خود يك زندگي سالم و شاد بسازيم .

هر فردي در زندگي خود با مسائلي روبرو مي شود كه آنها را نمي شناسد و يا با مشكلاتي روبرو مي شود ولي راه حل آنها را نمي داند ، اما اگر از سن كم ياد بگيرد خوب فكر كند مي تواند مشكلات و مسائل خود را خوب حل كند ، تا وقتي بزرگتر شد كمتر اشتباه كند . موضوع مهم اين است كه

ياد بگيريم چگونه مشكلاتمان را حل كنيم و براي اين كه مسأله و مشكل را حل كنيم بايد خوب فكر كنيم .

رمز موفقيت و خوشحالي در فكر كردن است زيرا اگر قبل از گفتن هر حرفي و انجام هر كاري خوب فكر كنيم در كارهايمان كمتر اشتباه مي كنيم و موفق تر و خوشحال تر مي شويم .

در مورد راه حل مسائل و مشكلات راه حلهاي خوب زيادي وجود دارند كه ما را به موفقيت مي رساند و همين طور راه حلهاي نادرست زيادي كه باعث مي شود مشكلات و ناراحتي ما بيشتر شود ، هر قدر بتوانيم راه حلهاي بيشتري پيدا كنيم موفق تريم ، براي اينكه راه حلهاي زيادي به دست بياوريم بايد خوب فكر كنيم . براي پيدا كردن راه حلهاي يك مشكل مي توانيم با دوستان مشورت كنيم . احساس خشم

احساس خشم يك احساس طبيعي است در زندگي گاهي اتفاقاتي پيش مي آيد كه خشمگين مي شويم ، كسي از خشمگين شدن لذت نمي برد زيرا احساس خوشايندي نيست . هنگام عصبانيت و خشم گاهي اوقات ضربان قلب تند مي شود ، دستها عرق مي كند ، تنفس تندتر مي شود گاهي صورت برافروخته و قرمز مي شود و ماهيچه هاي بدن ( مثل گردن ، قفسه سينه ، ... ) منقبض مي شود . در چنين مواقعي آدم ها احساس مي كنند فكرشان كار نمي كند و رفتارشان تحت كنترل خودشان نيست .

اگر چه خشم و عصبانيت احساسهاي طبيعي هستند ولي گاهي خطرناك مي شوند . چون بعضي آدم ها نمي دانند چگونه خشم خود را

كنترل كنند . آنها وقتي خشمگين مي شوند به راحتي عصبانيت خود را بيرون مي ريزند و ديگران را بسيار ناراحت مي كنند ، حتي خود اين افراد هم گاهي پس از آرام شدن ، از رفتار خود پيشيمان مي شوند .

كساني كه ياد مي گيرند چطور خشم خود را كنترل كنند و رفتار مناسب نشان دهند سلامت رواني بهتري خواهند داشت ولي كساني كه بيش از حد عصباني مي شوند يا براي هر چيز كوچكي عصباني مي شوند و عصبانيت خود را سر ديگران خالي مي كنند كم كم سلامت رواني خود را از دست مي دهند . منظور از كنترل عصبانيت اين نيست كه عصبانيت خود را فراموش كنيم يا عصبانيت خود را پنهان كنيم . چون اين كار نيز خطراتي دارد . منظور اين است كه عصبانيت خود را درك كنيم و با مشكلي كه ما را عصباني كرده به شيوه درست برخورد كنيم .

اولين گام براي اينكه بتوانيم خشم خود را كنترل كنيم اين است كه خودمان آگاه باشيم كه در آن زمان عصباني هستيم ، يعني بتوانيم به خودمان بگوييم كه « من الان عصباني هستم » و آن را بيان كنيم .

دومين گام اين است كه خودمان را آرام كنيم .

براي آرام كردن خود كارهاي زيادي است كه مي توانيم انجام دهيم . براي مثال :

? – نفس عيمقي بكشيم و از ? تا ? بشماريم .

? – با خود صحبت كنيم و خود را به آرامش دعوت كنيم ، بگوييم « آرام باش ، تو الان عصباني هستي »

? – يك

ليوان آب سرد بخوريم .

? – از محلي كه اتفاق عصباني كننده در آنجا پيش آمده دور شويم ، يا از فردي كه ما را عصباني كرده دوري كنيم .

? – ورزش كنيم ( فعاليت بدني ) ، ورزش شديدترين عصبانيت ها را آرام مي كند .

? – با دوستي درباره موضوعي كه ما را عصباني كرده درددل كنيم .

? – كارهايي انجام دهيم كه به ما احساس خوبي مي دهند و از انجام آنها لذت مي بريم . * به ياد داشته باشيم :

هنگام عصبانيت با حرف ها و كارهاي نادرست ، ديگران را ناراحت نكنيم .

قبلاً ذكر شد كه يكي از علائم خشم و عصبانيت انقباض ماهيچه هاست ، براي اينكه بتوانيم بهتر درك كنيم كه وقتي ماهيچه هاي بدن ما منقبض است چه احساس ناخوشايندي داريم و وقتي ماهيچه هاي بدن ما شل و راحت است چه احساس خوشايندي پيدا مي كنيم ، مي توان فعاليتي انجام داد كه به اين فعاليت تمرين آرام سازي هم مي گويند . براي مثال :

شانه هاي خود را تا جايي كه مي توانيم بالا ببريم و در همان وضعيت نگه داريم و تا ? بشماريم ، سپس شانه هاي خود را رها كنيم ، اين تمرين ، باعث رها شدن ماهيچه هاي سر شانه و گردن مي شود .

و يا دستهاي خود را صاف نگه داشته و مشت خود را گره كنيم و تا ? بشماريم سپس مشت خود را به آرامي رها كنيم وبا حركت دادن انگشتان دست خود را شل كنيم ، تمرين را دوباره

تكرار كنيم و در حين انجام آن به احساس خود در هر دو موقعيت توجه كنيم ، هنگام رها شدن ماهيچه ها مطمئناً احساس بهتري خواهيم داشت .

بنابراين اولين گام به هنگام خشم و عصبانيت آگاه شدن از آن و بيان عصبانيت است ، گام دوم آرام كردن خود و گام سوم فكر كردن است .

پس از آرام شدن بايد فكر كنيم و به سئوالاتي از قبيل سئوالات زير پاسخ دهيم :

- از چه چيزي عصباني هستم يا چه چيز موجب عصبانيت من شده است ؟

- آيا عصبانيت من بجاست يا نابجا ؟

- اگر عصبانيت من بجاست بهترين راه بيان آن چيست ؟

گاهي اوقات انتظارات نابجاي ما باعث عصبانيت نابجا مي شود و در اين مواقع بهتر است ما انتظارات خود را اصلاح كنيم و از ديگران انتظارات بيهوده نداشته باشيم .

يكي از بهترين راههاي برخورد با عصبانيت اين است كه پس از آرام كردن خود ، درباره موضوعي كه ما را عصباني كرده با فرد مقابل صحبت كنيم ، به ياد داشته باشيم كه اين صحبت ها بايد آرام و مؤدبانه باشد ، هيچوقت نبايد فرد مقابل را سرزنش كنيم يا به او حرفهاي نامربوط بزنيم بهتر است سعي كنيم موضوعي كه باعث عصبانيت ما شده را با لحن آرام بيان كنيم و منتظر پاسخ او باشيم در نظر داشته باشيم كه بعضي مواقع ما با كارهاي اشتباه خود موجب عصبانيت يكديگر مي شويم و اگر رفتارهاي نادرست خود را اصلاح كنيم مي توانيم دوستي هاي بهتري داشته باشيم .

بخشش و بهداشت رواني

اين يك حقيقت آشكار است كه ما در

دنيايي از تخطي ، تنفر و دشمني كه ما را از هر طرف احاطه كرده است زندگي مي كنيم . ملتي كه در جنگ با ملت ديگر است ، جنايتي كه در خيابانها اتفاق مي افتد ، تخطي و ستمكاري در خانواده ها . هيچكس نيست كه از اين فضاي ترس و اضطراب بوجود آمده با اين شرايط بدور باشد . بخشش ممكن است براي آنهايي كه مورد ستمكاري و جنايت و تخطي قرار گرفته اند مفيد باشد و نقشي با ارزش در صلح و آشتي و هماهنگي بين مردم داشته باشد . ( ان رايت ونورث 1998)

در نتيجه بخشش ، دردها و آزار ظلم كاهش مي يابد و به اين دردها اجازه داده نمي شود كه بطور مداوم به شخص آسيب برساند. بخشش، قصد از تغيير قلبي است كه آثار موفقيت آن، تلاش فعالي است براي جايگزيني تفكرات بد با خوب ، تلخي و عصبانيت با مهرباني ، بخشش چيرگي بر احساسات منفي مانند عصبانت ، تنفر ، ميل تلافي است و جايگزين كردن آنها با احساسات مثبت مانند دلسوزي ، خيرخواهي و حتي عشق است .

ان رايت و همكارانش معتقدند كه قربانيها براي بخشيدن شخص آزار دهنده چهار مرحله را طي مي كنند تا آنها را ببخشند .

مرحله اول ( كشف ) Uncovering phase

قرباني از درد عاطفي كه در نتيجه رنجش ايجاد مي شود آگاه شده و در خود نياز به تلافي و غيرعادلانه بودن رنجش را احساس مي كند .

1- آزمايش دفاعهاي رواني : اين مرحله در ارتباط با انكار مي باشد . يعني بيشتر مردم نمي توانند بپذيرند

كه عميقاً مورد تجاورز قرار گرفته اند .

2 - مواجه شدن باعصبانيت : مرحله اي كه عصبانيت ايجاد نمي شود بلكه آزاد مي شود و موقع مقابله يك مقدار كمي كاهش مي يابد . شخص بي عدالتي نسبت به خود را مي پذيرد و واكنش احساس منفي به مانند عصانيت ، حتي تنفر نسبت به خيانتكار متجاورز ، ... را نمايان مي سازد .

3 - قبول شرمندگي در زمان مناسب آن : وقتي كه بخشنده دقيقاً بي عدالتي را مي بيند و مي پذيرد . اين يك علامتي از عزت نفس است . گاهي احساس شرمندگي ، گناه يا تحقير عمومي مي كند .

4 - آگاهي از سرمايه گذاري رواني : وقتي شخص مورد ظلم قرار گرفته سعي مي كند راه حلي براي درد خود پيدا كند . او هيجانات زيادي را به شرايط اضافه مي كند كه مي تواند تخليه منفي انرژي باشد .

5 - آگاهي از مرور ذهني در مورد ظلمي كه به او شده است : شخص از اينكه آن واقعه را بطور متداول مرور ميكند ، آگاه است .

6 - وقتي فرد خودش را با متخلف مقايسه مي كند بينش و آگاهي براي او ايجاد مي شود : شخص ممكن است حالت تأسف را با شرايط راحتي متجاوز مقايسه كند .

7 - فرد از اين آگاه مي شود كه ممكن است بر خلاف خواست خودش بطور دائم تغييراتي در او پيدا شود : يعني ظلم ممكن است تغييرات منفي و دائمي در شخص ايجاد كند .

8 - بينشي كه احتمال مي دهد ديدگاه «

عادلانه بودن دنيا را » تغيير بدهد :

اين درك ممكن است شخص را به نتيجه اي برساند كه زندگي بيش از اندازه غيرمنصفانه است .

مرحله دوم ( مرحله تصميم گيري)

قرباني به منظور ترك تفكر تلافي جويانه تصميم به بخشش متخلف مي گيرد .

9 - تغيير در عقيده و تبديل به بينش جديد ؛ زيرا راهبردهاي قديمي ديگر در حل مسائل مؤثر نيستند : درك اينكه اشتغالهاي قبلي كه با تجاوز و متجاوز يا ظالم و مظلوم داشته بر خلاف سلامتي است .

10- ميل به انتخاب بخشش : شخص ايده بخشش را قبول مي كند .

11- تعهد به بخشش فرد آسيب رساننده : نهايتاً متعهد به بخشش شخصي مي شود كه باعث چنين دردي شده .

مرحله سوم ( مرحله عملي ) Work phase

قرباني درگير مراحل بخشش ظالم ، جنايتكار و متجاوز مي شود .

اين مرحله نياز دارد كه قرباني داستان خيانتكار را بطور شناختي طرح كند . به منظور اينكه به طور احساسي متجاوز را شناسايي كند و بطور اخلاقي متعهد شود كه درد خود را از آزاري كه در نتيجه رنجش متخلف احساس كرده به او بازگرداند .

12- چهارچوب بندي مجدد : در تصميم به بخشش ، شخص آسيب ديده ، ايده تلافي جويانه را كنار مي گذارد . اگر چه هنوز كاملاً تصميم به بخشش نگرفته است . شخص درگير رفرمينك Reframing است . يعني سعي در فهم داستان شخص متخلف را دارد .

13- همدلي نسبت به ظالم يا متخلف : اغلب اين بينش بالا با مشخصه هاي عاطفي ظالم همراه مي شود .

14-

آگاهي از مهرباني كه آن همراه با ظلم مي شود : ميل به شريك شدن در رنجي كه آزارگر يا ظالم مي كشد . همدلي و مهرباني ممكن است به عنوان هديه براي متخلف يا ظالم به نظر بيايد .

15- قبول و تحمل درد :

عامل اصلي در بخشش ، قبول و تحمل درد است و مربوط به اين مي شود كه شخص نمي خواهد درد از آسيب را به آزار دهنده و ديگران منتقل كند . در اين مرحله مانند واحد قبل شكل كيفيت هديه مانند بخشش نمايان مي شود كه بفهمد يك عمل اخلاقي را انجام مي دهد .

مرحله چهارم ( مرحله نتيجه ) Deepening phase

16- يافتن معني براي خود و ديگران در رنج و مراحل بخشش :

فردبه منافع شخصي خود متوجه مي شود . يعني شخص آسيب ديده معني عميقي از ظلم و مراحل بخشش را در مي يابد .

17- درك اينكه نياز به ديگران دارد ( بخشش در گذشته از طرف ديگران براي خودش ) :

شخص درك مي كند كه خودش كامل نيست . خودش را به ياد مي آورد كه لازم بوده از طرف ديگران مورد بخشش قرار بگيرد . شايد بخشنده از مهرباني فردي كه قبلاً او را بخشيده قدرداني كند كه حالا مي تواند براحتي براي ديگران نيز تعميم داده شود .

18- درك اينكه شخص تنها نيست : شخص به اين آگاهي مي رسد هر چند كه خودش آزار ديده و اذيت مي كشد ولي فرد آزار رساننده نيز بخاطر رفتاري كه انجام داده ناراحت است .

19- درك اينكه شخص هدف

جديدي در زندگي در نتيجه اين ظلم داشته باشد :

يك احساس جديد از هدف يا جهت گيري در زندگي ايجاد بشود .

20- آگاهي از عواطف منفي و شايد افزايش عواطف مثبت : اگر آگاهي از درون و رهايي از اين عواطف نسبت به متخلف آشكار شود سرانجام اين فرايندها او را به بهبود سلامتي رواني هدايت مي كند و اينجاست كه معماي بخشش آشكار مي شود . وقتي ما هديه مهرباني و دلسوزي را به ديگران مي دهيم خودمان التيام پيدا مي كنيم .

• فريد من در تز دكتراي خود چنين نوشته كه بيشتر مردم نياز دارند درباره بخشش آموزش و يادگيري داشته باشند تا بتوانند همديگر را ببخشند .

• دسموند عقيده دارد كه بدون بخشش در ما تنفر ايجاد مي شود . تنفري كه تبديل به خصومت و عصبانيت مي شود و تنفر سلامتي را بتدريج از بين مي برد . بخشش يك نياز حياتي و مطلق براي ادامه حيات بشريت است .

• بسياري از تحقيقات نشان مي دهد كه بخشش بطور مستقيم بر هيجان عصبانيت بوسيله كاهش شدت آن در قلب و فكر اثرمي گذارد و همچنين هر وقت بخشش نسبت به يك نارضايتي يا تجربه آسيب زاي زندگي كسي بطور موفقيت آميز بكار برده شود ، مقداري از عصبانيت آن رنجش را از بين مي برد . هر چه شدت رنجش هيجاني بيشتر باشد وقت بيشتري نياز دارد تا عصبانيت موجب شده را حل يا كنترل كند .

• همچنين ان رايت معتقد است كه مهمترين فوايد رواني حاصل از نتيجه بخشش ، كاهش عصبانيت و تنفر

، افزايش احساس عشق و پيشرفت در كنترل عصبانيت و ظرفيت پذيري براي اعتماد ، آزاد شدن از كنترل افراد و حوادث گذشته ، بهبود الگوي خواب اعتماد به نفس زياد در روابط ، پيشرفت در كارايي و حل پيامدهاي جسماني و بيماريهايي كه بوسيله تنفر بوجود مي آيد ، است .

محدوديت بخشش :

فيتزگيبانز معتقد است كه با توجه به تجربه كلينيكي من ، بخشش نمي تواند يك راه حل واحد براي همه دردهاي احساسي كه از وقايع آسيب زاي زندگي منتج شده باشد . بلكه مي تواند كمك كند تا مقداري از درجه غم حاصل از آسيبهاي احساس را كاهش بدهد ولي بنظر نمي آيد كه نااميدي و يأس و درد عميقي كه از خيانت بوسيله تعدادي از مردم تجربه شده را التيام ببخشد . همچنين بخشش نمي تواند بطور مستقيم عصبانيت يك شخص را كه حاصل از ضعف شخصيت او است مانند نادسيسم ، بزرگ منشي ، بي قراري ، فقدان ارزشهاي اخلاقي ، اداره كند . هر چند كه آن يك وسيله درماني قدرتمند است ولي به تنهايي نمي تواند راه حل كاملي براي تنفر شديد ، خصومت شديد و كينه شديد باشد .

متأسفانه بخشش هميشه نمي تواند نتيجه اي حتي به شكل حالت خنثي نسبت به متجاوز را ايجاد كند ، مخصوصاً وقتي كه متجاوز ميل به تغيير رفتار خودش را نشان نمي دهد . مثل اين كه در روابط زناشوئي وقتي كه يك كسي عصبانيتهاي حل نشده با والدين خود را متوجه همسر خود مي كند و يا اشتياقي براي تغيير رفتار خودشيفتگي خود ندارد ،

همين كافي است كه قرباني ، ديگر تحمل رنجش را نمي كند و ديگر نمي تواند پذيراي آسيب باشد .

بخشش ( عفو ) از نظر اسلام :

شيريني كه در عفو وجود دارد در انتقام وجود ندارد .

كيفر بدي ، مجازاتي همانند آن است و هر كس عفو و اصلاح كند اجر و پاداش او با خداست ، كه خداوند ظالمان را دوست نمي دارد . ( شوري /?? )

• رسول اكرم (ص) : بر شما باد گذشت ، زيرا گذشت نيفزايد براي بنده جز عزت . از هم بگذريد ، تا خدا به شما عزت دهد .

• اميرالمؤمنين مي فرمايد : گذشت و عفو تاج كارهاي نيك و جوانمردانه است .

• اميرالمؤمنين مي فرمايد : بهترين عفو آن است كه در حال توانائي باشد .

• امام صادق (ع) فرمود : سه مكارم از دنيا و آخرتند . در گذري از كسي كه به تو ستم كرده و پيوند كني با كسي كه از تو بريده و بردباري كني هنگامي كه با تو ناداني كنند .

• امام باقر (ع) فرمود : پشيماني برگذشت بهتر و آسانتر است از پشيماني بر كيفر .

افراد با ايمان و پرهيزكار در برابر انواع آزارها و تجاوزها تحت تأثير قرار نمي گيرند و خويشتن را نمي بازند ، بلكه آنها را با عفو و احسان مبادله مي نمايند واز مرحله انتقام جويي به پايگاه رفيع فرو نشاندن خشم و صبر و خويشتن داري در برابر تجاوز تعالي يافته و سپس به مقام عفو در مقابل بدي ديگران نائل مي شوند . سرانجام قلبشان

به صورت چراغي تابان و نوري عاري از ظلمت و تاريكي و آرامشي رهيده از اضطراب و پريشاني در مي آيد .

عفو بجا و عفو نابجا :

اگر كسي به افراد بد كند او طبق دستوراولياي اسلام او را مي بخشد ولي اين دستور در جايي قابل اجرا است كه بد كننده لايق عفو و اغماض باشد . اما اگر چشم پوشي از بدي او موجب گستاخي و تجريش مي شود و زيانهاي تازه اي به بار مي آورد . بايد مورد تعقيبش قرار داد و اين مطلب در رساله حقوق امام سجاد ع ) تصريح شده است . حق كسي كه به شما بد كرده اين است كه او را ببخشي و عفو نمايي . اما اگر دانستي كه عفو او زيانبار است با استنصار از قانون و قاضي و مردم ، مجازاتش مي نمايي . عفو در مواردي كه موجب تشويق و جري شدن ستمگر و نابخرد است پسنديده نيست .

بخشش و بهداشت رواني

اين يك حقيقت آشكار است كه ما در دنيايي از تخطي ، تنفر و دشمني كه ما را از هر طرف احاطه كرده است زندگي مي كنيم . ملتي كه در جنگ با ملت ديگر است ، جنايتي كه در خيابانها اتفاق مي افتد ، تخطي و ستمكاري در خانواده ها . هيچكس نيست كه از اين فضاي ترس و اضطراب بوجود آمده با اين شرايط بدور باشد . بخشش ممكن است براي آنهايي كه مورد ستمكاري و جنايت و تخطي قرار گرفته اند مفيد باشد و نقشي با ارزش در صلح و آشتي و هماهنگي

بين مردم داشته باشد . ( ان رايت ونورث 1998)

در نتيجه بخشش ، دردها و آزار ظلم كاهش مي يابد و به اين دردها اجازه داده نمي شود كه بطور مداوم به شخص آسيب برساند. بخشش، قصد از تغيير قلبي است كه آثار موفقيت آن، تلاش فعالي است براي جايگزيني تفكرات بد با خوب ، تلخي و عصبانيت با مهرباني ، بخشش چيرگي بر احساسات منفي مانند عصبانت ، تنفر ، ميل تلافي است و جايگزين كردن آنها با احساسات مثبت مانند دلسوزي ، خيرخواهي و حتي عشق است .

ان رايت و همكارانش معتقدند كه قربانيها براي بخشيدن شخص آزار دهنده چهار مرحله را طي مي كنند تا آنها را ببخشند . مرحله اول ( كشف ) Uncovering phase

قرباني از درد عاطفي كه در نتيجه رنجش ايجاد مي شود آگاه شده و در خود نياز به تلافي و غيرعادلانه بودن رنجش را احساس مي كند .

1- آزمايش دفاعهاي رواني : اين مرحله در ارتباط با انكار مي باشد . يعني بيشتر مردم نمي توانند بپذيرند كه عميقاً مورد تجاورز قرار گرفته اند .

2 - مواجه شدن باعصبانيت : مرحله اي كه عصبانيت ايجاد نمي شود بلكه آزاد مي شود و موقع مقابله يك مقدار كمي كاهش مي يابد . شخص بي عدالتي نسبت به خود را مي پذيرد و واكنش احساس منفي به مانند عصانيت ، حتي تنفر نسبت به خيانتكار متجاورز ، ... را نمايان مي سازد .

3 - قبول شرمندگي در زمان مناسب آن : وقتي كه بخشنده دقيقاً بي عدالتي را مي بيند و مي پذيرد .

اين يك علامتي از عزت نفس است . گاهي احساس شرمندگي ، گناه يا تحقير عمومي مي كند .

4 - آگاهي از سرمايه گذاري رواني : وقتي شخص مورد ظلم قرار گرفته سعي مي كند راه حلي براي درد خود پيدا كند . او هيجانات زيادي را به شرايط اضافه مي كند كه مي تواند تخليه منفي انرژي باشد .

5 - آگاهي از مرور ذهني در مورد ظلمي كه به او شده است : شخص از اينكه آن واقعه را بطور متداول مرور ميكند ، آگاه است .

6 - وقتي فرد خودش را با متخلف مقايسه مي كند بينش و آگاهي براي او ايجاد مي شود : شخص ممكن است حالت تأسف را با شرايط راحتي متجاوز مقايسه كند .

7 - فرد از اين آگاه مي شود كه ممكن است بر خلاف خواست خودش بطور دائم تغييراتي در او پيدا شود : يعني ظلم ممكن است تغييرات منفي و دائمي در شخص ايجاد كند .

8 - بينشي كه احتمال مي دهد ديدگاه « عادلانه بودن دنيا را » تغيير بدهد :

اين درك ممكن است شخص را به نتيجه اي برساند كه زندگي بيش از اندازه غيرمنصفانه است . مرحله دوم ( مرحله تصميم گيري)

قرباني به منظور ترك تفكر تلافي جويانه تصميم به بخشش متخلف مي گيرد .

9 - تغيير در عقيده و تبديل به بينش جديد ؛ زيرا راهبردهاي قديمي ديگر در حل مسائل مؤثر نيستند : درك اينكه اشتغالهاي قبلي كه با تجاوز و متجاوز يا ظالم و مظلوم داشته بر خلاف سلامتي است .

10-

ميل به انتخاب بخشش : شخص ايده بخشش را قبول مي كند .

11- تعهد به بخشش فرد آسيب رساننده : نهايتاً متعهد به بخشش شخصي مي شود كه باعث چنين دردي شده . مرحله سوم ( مرحله عملي ) Work phase

قرباني درگير مراحل بخشش ظالم ، جنايتكار و متجاوز مي شود .

اين مرحله نياز دارد كه قرباني داستان خيانتكار را بطور شناختي طرح كند . به منظور اينكه به طور احساسي متجاوز را شناسايي كند و بطور اخلاقي متعهد شود كه درد خود را از آزاري كه در نتيجه رنجش متخلف احساس كرده به او بازگرداند .

12- چهارچوب بندي مجدد : در تصميم به بخشش ، شخص آسيب ديده ، ايده تلافي جويانه را كنار مي گذارد . اگر چه هنوز كاملاً تصميم به بخشش نگرفته است . شخص درگير رفرمينك Reframing است . يعني سعي در فهم داستان شخص متخلف را دارد .

13- همدلي نسبت به ظالم يا متخلف : اغلب اين بينش بالا با مشخصه هاي عاطفي ظالم همراه مي شود .

14- آگاهي از مهرباني كه آن همراه با ظلم مي شود : ميل به شريك شدن در رنجي كه آزارگر يا ظالم مي كشد . همدلي و مهرباني ممكن است به عنوان هديه براي متخلف يا ظالم به نظر بيايد .

15- قبول و تحمل درد :

عامل اصلي در بخشش ، قبول و تحمل درد است و مربوط به اين مي شود كه شخص نمي خواهد درد از آسيب را به آزار دهنده و ديگران منتقل كند . در اين مرحله مانند واحد قبل شكل كيفيت

هديه مانند بخشش نمايان مي شود كه بفهمد يك عمل اخلاقي را انجام مي دهد . مرحله چهارم ( مرحله نتيجه ) Deepening phase

16- يافتن معني براي خود و ديگران در رنج و مراحل بخشش :

فردبه منافع شخصي خود متوجه مي شود . يعني شخص آسيب ديده معني عميقي از ظلم و مراحل بخشش را در مي يابد .

17- درك اينكه نياز به ديگران دارد ( بخشش در گذشته از طرف ديگران براي خودش ) :

شخص درك مي كند كه خودش كامل نيست . خودش را به ياد مي آورد كه لازم بوده از طرف ديگران مورد بخشش قرار بگيرد . شايد بخشنده از مهرباني فردي كه قبلاً او را بخشيده قدرداني كند كه حالا مي تواند براحتي براي ديگران نيز تعميم داده شود .

18- درك اينكه شخص تنها نيست : شخص به اين آگاهي مي رسد هر چند كه خودش آزار ديده و اذيت مي كشد ولي فرد آزار رساننده نيز بخاطر رفتاري كه انجام داده ناراحت است .

19- درك اينكه شخص هدف جديدي در زندگي در نتيجه اين ظلم داشته باشد :

يك احساس جديد از هدف يا جهت گيري در زندگي ايجاد بشود .

20- آگاهي از عواطف منفي و شايد افزايش عواطف مثبت : اگر آگاهي از درون و رهايي از اين عواطف نسبت به متخلف آشكار شود سرانجام اين فرايندها او را به بهبود سلامتي رواني هدايت مي كند و اينجاست كه معماي بخشش آشكار مي شود . وقتي ما هديه مهرباني و دلسوزي را به ديگران مي دهيم خودمان التيام پيدا مي كنيم

.

• فريد من در تز دكتراي خود چنين نوشته كه بيشتر مردم نياز دارند درباره بخشش آموزش و يادگيري داشته باشند تا بتوانند همديگر را ببخشند .

• دسموند عقيده دارد كه بدون بخشش در ما تنفر ايجاد مي شود . تنفري كه تبديل به خصومت و عصبانيت مي شود و تنفر سلامتي را بتدريج از بين مي برد . بخشش يك نياز حياتي و مطلق براي ادامه حيات بشريت است .

• بسياري از تحقيقات نشان مي دهد كه بخشش بطور مستقيم بر هيجان عصبانيت بوسيله كاهش شدت آن در قلب و فكر اثرمي گذارد و همچنين هر وقت بخشش نسبت به يك نارضايتي يا تجربه آسيب زاي زندگي كسي بطور موفقيت آميز بكار برده شود ، مقداري از عصبانيت آن رنجش را از بين مي برد . هر چه شدت رنجش هيجاني بيشتر باشد وقت بيشتري نياز دارد تا عصبانيت موجب شده را حل يا كنترل كند .

• همچنين ان رايت معتقد است كه مهمترين فوايد رواني حاصل از نتيجه بخشش ، كاهش عصبانيت و تنفر ، افزايش احساس عشق و پيشرفت در كنترل عصبانيت و ظرفيت پذيري براي اعتماد ، آزاد شدن از كنترل افراد و حوادث گذشته ، بهبود الگوي خواب اعتماد به نفس زياد در روابط ، پيشرفت در كارايي و حل پيامدهاي جسماني و بيماريهايي كه بوسيله تنفر بوجود مي آيد ، است . محدوديت بخشش :

فيتزگيبانز معتقد است كه با توجه به تجربه كلينيكي من ، بخشش نمي تواند يك راه حل واحد براي همه دردهاي احساسي كه از وقايع آسيب زاي زندگي منتج

شده باشد . بلكه مي تواند كمك كند تا مقداري از درجه غم حاصل از آسيبهاي احساس را كاهش بدهد ولي بنظر نمي آيد كه نااميدي و يأس و درد عميقي كه از خيانت بوسيله تعدادي از مردم تجربه شده را التيام ببخشد . همچنين بخشش نمي تواند بطور مستقيم عصبانيت يك شخص را كه حاصل از ضعف شخصيت او است مانند نادسيسم ، بزرگ منشي ، بي قراري ، فقدان ارزشهاي اخلاقي ، اداره كند . هر چند كه آن يك وسيله درماني قدرتمند است ولي به تنهايي نمي تواند راه حل كاملي براي تنفر شديد ، خصومت شديد و كينه شديد باشد .

متأسفانه بخشش هميشه نمي تواند نتيجه اي حتي به شكل حالت خنثي نسبت به متجاوز را ايجاد كند ، مخصوصاً وقتي كه متجاوز ميل به تغيير رفتار خودش را نشان نمي دهد . مثل اين كه در روابط زناشوئي وقتي كه يك كسي عصبانيتهاي حل نشده با والدين خود را متوجه همسر خود مي كند و يا اشتياقي براي تغيير رفتار خودشيفتگي خود ندارد ، همين كافي است كه قرباني ، ديگر تحمل رنجش را نمي كند و ديگر نمي تواند پذيراي آسيب باشد . بخشش ( عفو ) از نظر اسلام :

شيريني كه در عفو وجود دارد در انتقام وجود ندارد .

كيفر بدي ، مجازاتي همانند آن است و هر كس عفو و اصلاح كند اجر و پاداش او با خداست ، كه خداوند ظالمان را دوست نمي دارد . ( شوري /?? )

• رسول اكرم (ص) : بر شما باد گذشت ، زيرا گذشت نيفزايد براي

بنده جز عزت . از هم بگذريد ، تا خدا به شما عزت دهد .

• اميرالمؤمنين مي فرمايد : گذشت و عفو تاج كارهاي نيك و جوانمردانه است .

• اميرالمؤمنين مي فرمايد : بهترين عفو آن است كه در حال توانائي باشد .

• امام صادق (ع) فرمود : سه مكارم از دنيا و آخرتند . در گذري از كسي كه به تو ستم كرده و پيوند كني با كسي كه از تو بريده و بردباري كني هنگامي كه با تو ناداني كنند .

• امام باقر (ع) فرمود : پشيماني برگذشت بهتر و آسانتر است از پشيماني بر كيفر .

افراد با ايمان و پرهيزكار در برابر انواع آزارها و تجاوزها تحت تأثير قرار نمي گيرند و خويشتن را نمي بازند ، بلكه آنها را با عفو و احسان مبادله مي نمايند واز مرحله انتقام جويي به پايگاه رفيع فرو نشاندن خشم و صبر و خويشتن داري در برابر تجاوز تعالي يافته و سپس به مقام عفو در مقابل بدي ديگران نائل مي شوند . سرانجام قلبشان به صورت چراغي تابان و نوري عاري از ظلمت و تاريكي و آرامشي رهيده از اضطراب و پريشاني در مي آيد . عفو بجا و عفو نابجا :

اگر كسي به افراد بد كند او طبق دستوراولياي اسلام او را مي بخشد ولي اين دستور در جايي قابل اجرا است كه بد كننده لايق عفو و اغماض باشد . اما اگر چشم پوشي از بدي او موجب گستاخي و تجريش مي شود و زيانهاي تازه اي به بار مي آورد . بايد مورد تعقيبش قرار

داد و اين مطلب در رساله حقوق امام سجاد ع ) تصريح شده است . حق كسي كه به شما بد كرده اين است كه او را ببخشي و عفو نمايي . اما اگر دانستي كه عفو او زيانبار است با استنصار از قانون و قاضي و مردم ، مجازاتش مي نمايي . عفو در مواردي كه موجب تشويق و جري شدن ستمگر و نابخرد است پسنديده نيست .

بگو «ناراحت»، تا راحت شوي

تا به حال چقدر شنيده ايم از فايده درددل كردن و پيش مشاور رفتن و از احساسات حرف زدن؟

چقدر براي سبك شدن و احساس آرامش بيشتر از اين روش ها استفاده كرده ايم؟ يا چقدر همه اين ها را « راه هاي مدرن و قرن بيست و يكمي براي سرگرم شدن» فرض كرده ايم؟

هر عقيده اي كه داشته باشيم، تحقيقات جديد، شواهد تازه اي براي تمام اين فايده ها ارائه داده اند. به گزارش رويترز، اسم گذاشتن روي احساسات، مي تواند به تخليه مناسب آنها كمك كند و قدرت تسلط ما را به امور زيادتر كند.

لابد خواهيد گفت كه نشان دادن اين موضوع به همين راحتي ها نيست و اين محققان هم از آزمايش هايشان نتايج عجيب و غريبي مي گيرند، ولي واقعيت اين است كه محققان دانشگاه كاليفرنيا، بدون اين كه بخواهند با سؤال هاي روانكاوانه طرف را زير و رو كنند، توانسته اند اثر اين « نام گذاري» را ، با تغييرات بيولوژيك در مغز، نشان دهند.

اين محققان تعدادي تصوير به داوطلبان زن و مرد نشان دادند و از آنها خواستند نامي متناسب با آن عكس، مثلاً «هري» يا «سالي»، روي آن بگذارند و بگويند به نظرشان چهره اين آدم ها چه حالتي دارد؛ عصباني است يا ناراحت.

در حين

اين نام گذاري، از مغز اين افراد نوعي اسكن «عملكردي» انجام شد؛ اسكني كه نشان مي داد فعاليت كدام قسمت از مغز بيشتر و كدام قسمت كمتر شده است.

جمع بندي اطلاعات به دست آمده نشان داد فعاليت قسمتي از مغز به نام «آميگدال»، كه مسئول بروز هيجان ها و عواطفي مثل ترس، اضطراب و خشم است، بعد از نام گذاري تصاوير به طور قابل ملاحظه اي كم مي شود.

د حالي كه «پره فرونتال»، ناحيه اي از كورتكس مغز كه مسئول قضاوت و تمركز و كلاً بروز رفتارهاي عاقلانه است، بعد از ديدن اين تصاوير و اسم گذاشتن روي آنها، فعال مي شود.

اين تغييرات همه به اين معني است كه دوز هيجان و برانگيختگي افراد بعد از اسم گذاشتن روي اين آدم ها يا گفتن اين كه چه احساسي را در صورت آنها مي بينند، كم مي شود و برعكس، تسلط آنها بر خودشان بيشتر مي شود و احتمال بيشتري دارد كه براساس عقل و منطق واكنش نشان دهند تا احساسات تند و هيجاني.

جالب اين كه در اين مطالعه، هيچ تفاوتي بين اثر اين برنامه روي زنان و مردان وجود نداشت. به عبارت ديگر، در هر دو جنس، تقريباً به طور يكسان اين تغييرات مثبت اتفاق مي افتاد. در حالي كه اغلب ما اين طور فكر مي كنيم كه تنها زنان هستند كه به سنگ صبور و درددل كردن نياز دارند و با آن سبك مي شوند.

به گفته اين كارشناسان، تنها تفاوت زنان و مردان در اين رابطه، شايد اين باشد كه زنان از اين نياز خود آگاه ترند و بيشتر به سمت برآورده كردن آن هستند، اما آقايان يا به دليل تفاوت در سبك زندگي يا به دليل مسائل تربيتي، به فايده بيان

احساساتشان، بي توجه ترند.

نتايج اين مطالعه كه در نشريه «علوم روان شناسي» چاپ شده، شايد به نظر گروهي از افراد بسيار پيش پاافتاده به چشم آيد.

اما به گفته كارشناسان مجري طرح، توضيحي است براي چگونگي اين توصيه بزرگ و اصلي روانشناسان؛ حرفت را بگو.روان شناسان روش هاي زيادي را براي بيان احساسات پيشنهاد مي دهند كه تنها يكي از آنها، صحبت كردن با يك مشاور روانشناس است.

آنها مي گويند حتي اگر با يك فروشنده و مغازه دار هم كمي گپ بزنيد، مي تواند مفيد باشد و استرس و تنش اضافه تان را پاك كند.

بگو «ناراحت»، تا راحت شوي

تا به حال چقدر شنيده ايم از فايده درددل كردن و پيش مشاور رفتن و از احساسات حرف زدن؟

چقدر براي سبك شدن و احساس آرامش بيشتر از اين روش ها استفاده كرده ايم؟ يا چقدر همه اين ها را « راه هاي مدرن و قرن بيست و يكمي براي سرگرم شدن» فرض كرده ايم؟

هر عقيده اي كه داشته باشيم، تحقيقات جديد، شواهد تازه اي براي تمام اين فايده ها ارائه داده اند. به گزارش رويترز، اسم گذاشتن روي احساسات، مي تواند به تخليه مناسب آنها كمك كند و قدرت تسلط ما را به امور زيادتر كند.

لابد خواهيد گفت كه نشان دادن اين موضوع به همين راحتي ها نيست و اين محققان هم از آزمايش هايشان نتايج عجيب و غريبي مي گيرند، ولي واقعيت اين است كه محققان دانشگاه كاليفرنيا، بدون اين كه بخواهند با سؤال هاي روانكاوانه طرف را زير و رو كنند، توانسته اند اثر اين « نام گذاري» را ، با تغييرات بيولوژيك در مغز، نشان دهند.

اين محققان تعدادي تصوير به داوطلبان زن و مرد نشان دادند و از آنها خواستند نامي متناسب با آن عكس، مثلاً «هري» يا «سالي»، روي آن

بگذارند و بگويند به نظرشان چهره اين آدم ها چه حالتي دارد؛ عصباني است يا ناراحت.

در حين اين نام گذاري، از مغز اين افراد نوعي اسكن «عملكردي» انجام شد؛ اسكني كه نشان مي داد فعاليت كدام قسمت از مغز بيشتر و كدام قسمت كمتر شده است.

جمع بندي اطلاعات به دست آمده نشان داد فعاليت قسمتي از مغز به نام «آميگدال»، كه مسئول بروز هيجان ها و عواطفي مثل ترس، اضطراب و خشم است، بعد از نام گذاري تصاوير به طور قابل ملاحظه اي كم مي شود.

د حالي كه «پره فرونتال»، ناحيه اي از كورتكس مغز كه مسئول قضاوت و تمركز و كلاً بروز رفتارهاي عاقلانه است، بعد از ديدن اين تصاوير و اسم گذاشتن روي آنها، فعال مي شود.

اين تغييرات همه به اين معني است كه دوز هيجان و برانگيختگي افراد بعد از اسم گذاشتن روي اين آدم ها يا گفتن اين كه چه احساسي را در صورت آنها مي بينند، كم مي شود و برعكس، تسلط آنها بر خودشان بيشتر مي شود و احتمال بيشتري دارد كه براساس عقل و منطق واكنش نشان دهند تا احساسات تند و هيجاني.

جالب اين كه در اين مطالعه، هيچ تفاوتي بين اثر اين برنامه روي زنان و مردان وجود نداشت. به عبارت ديگر، در هر دو جنس، تقريباً به طور يكسان اين تغييرات مثبت اتفاق مي افتاد. در حالي كه اغلب ما اين طور فكر مي كنيم كه تنها زنان هستند كه به سنگ صبور و درددل كردن نياز دارند و با آن سبك مي شوند.

به گفته اين كارشناسان، تنها تفاوت زنان و مردان در اين رابطه، شايد اين باشد كه زنان از اين نياز خود آگاه ترند و بيشتر به سمت برآورده كردن آن هستند،

اما آقايان يا به دليل تفاوت در سبك زندگي يا به دليل مسائل تربيتي، به فايده بيان احساساتشان، بي توجه ترند.

نتايج اين مطالعه كه در نشريه «علوم روان شناسي» چاپ شده، شايد به نظر گروهي از افراد بسيار پيش پاافتاده به چشم آيد.

اما به گفته كارشناسان مجري طرح، توضيحي است براي چگونگي اين توصيه بزرگ و اصلي روانشناسان؛ حرفت را بگو.روان شناسان روش هاي زيادي را براي بيان احساسات پيشنهاد مي دهند كه تنها يكي از آنها، صحبت كردن با يك مشاور روانشناس است.

آنها مي گويند حتي اگر با يك فروشنده و مغازه دار هم كمي گپ بزنيد، مي تواند مفيد باشد و استرس و تنش اضافه تان را پاك كند.

صبحانه پرچرب باعث افزايش تنش عصبي مي شود

تحقيقات علمي جديد نشان مي دهند خوردن صبحانه پرچرب ميزان عوارض ناشي از تنش عصبي را در بدن تشديد مي كند.

پژوهشگران كانادا با بررسي بر روي 2 گروه دريافتند عوارض قلبي و عروقي و همينطور افزايش فشار خون ناشي از تنش عصبي در افرادي كه صبحانه پرچرب مي خورند در مقايسه با دسته دوم كه صبحانه كم چرب مصرف مي كنند 30 در صد افزايش مي يابد. محققان مي گويند خوردن صبحانه پرچرب ميزان سرعت ضربان قلب و فشار خون را بالا مي برد.

صبحانه پرچرب باعث افزايش تنش عصبي مي شود تحقيقات علمي جديد نشان مي دهند خوردن صبحانه پرچرب ميزان عوارض ناشي از تنش عصبي را در بدن تشديد مي كند.

پژوهشگران كانادا با بررسي بر روي 2 گروه دريافتند عوارض قلبي و عروقي و همينطور افزايش فشار خون ناشي از تنش عصبي در افرادي كه صبحانه پرچرب مي خورند در مقايسه با دسته دوم كه صبحانه كم چرب مصرف مي كنند 30 در صد افزايش

مي يابد. محققان مي گويند خوردن صبحانه پرچرب ميزان سرعت ضربان قلب و فشار خون را بالا مي برد.

تحريك شديد مغزي به تقويت حافظه كمك كند

براساس مطالعات انجام شده در آمريكا، تحريك شديد مغز(DBS)به تقويت حافظه افرادي با اختلالات جدي رواني مانند افسردگي و يا اختلال وسواسي كمك مي كند.

منطقه مركزي به نقل از healthday،DBS شامل كاشت الكترودهايي در مغز است كه متصل به باتري كه روي قفسه سينه قرار گرفته، مي باشند. اين تحقيق بر روي 10 نفر از افراد با مشكل وسواسي شديد و 8 نفر با افسردگي مقاوم در برابر درمان بررسي هايي صورت گرفت. اين افراد DBS را در مناطق نزديكي مغز دريافت كردند و به نظر مي رسيد كه نقش مهمي را در رفتار احساسي و تفكر مانند برنامه ريزي، توجه و حافظه آنها داشت. اين افراد قبل و بعد از DBS مهارت هاي مربوط به تفكرشان مورد بررسي قرار گرفت. پس از درمان در اين بيماران بهبود قابل توجهي در زمينه يادآوري شان ديده شد. دهها سال است كه از DBS براي درمان درد و اخيرا براي درمان علائم بيماري پاركينسون از جمله لرزش، خشكي بدن و سفتي عضلات استفاده مي شود.

تحريك شديد مغزي به تقويت حافظه كمك كند

براساس مطالعات انجام شده در آمريكا، تحريك شديد مغز(DBS)به تقويت حافظه افرادي با اختلالات جدي رواني مانند افسردگي و يا اختلال وسواسي كمك مي كند.

منطقه مركزي به نقل از healthday،DBS شامل كاشت الكترودهايي در مغز است كه متصل به باتري كه روي قفسه سينه قرار گرفته، مي باشند. اين تحقيق بر روي 10 نفر از افراد با مشكل وسواسي شديد و 8 نفر با افسردگي مقاوم

در برابر درمان بررسي هايي صورت گرفت. اين افراد DBS را در مناطق نزديكي مغز دريافت كردند و به نظر مي رسيد كه نقش مهمي را در رفتار احساسي و تفكر مانند برنامه ريزي، توجه و حافظه آنها داشت. اين افراد قبل و بعد از DBS مهارت هاي مربوط به تفكرشان مورد بررسي قرار گرفت. پس از درمان در اين بيماران بهبود قابل توجهي در زمينه يادآوري شان ديده شد. دهها سال است كه از DBS براي درمان درد و اخيرا براي درمان علائم بيماري پاركينسون از جمله لرزش، خشكي بدن و سفتي عضلات استفاده مي شود.

تماشاي چهره خندان مغز افراد برون گرا را فعال مي كن

براساس تحقيقات جديد نگاه كردن به چهره خندان ، مغز افراد اجتماعي و برون گرا را بيشتر از افراد كمرو و خجالتي فعال مي كند. اين كشف مي تواند پايه زيست شناسي تفاوتهاي شخصيتي را روشن كند.

محققان دانشگاه ايالتي نيويورك در استوني بروك و دانشگاه استانفورد در كاليفرنيا دريافتند كه بخش كوچكي از مغز به نام آميگدالا با واكنشهاي عاطفي مرتبط است . اين بخش از مغز در فردي اجتماعي و خونگرم ، با ديدن تصوير يك چهره خندان فعال مي شود. تورهان كانلي روانشناس و دانشمند علوم اعصاب رفتاري كه سرپرستي اين تحقيق را به عهده داشته است ، مي گويد: اين مطالعه براي اولين بار نشان مي دهد كه افراد مختلف بسته به نوع شخصيت شان ، حالتهاي چهره شبيه به هم را بطور متفاوت ارزيابي مي كنند. اين كشف راه را براي استفاده از تصويربرداري مغز به منظور مطالعه زيست شناسي شخصيتي و اختلالات شخصيتي هموار مي كند. گام بعدي پي بردن به اين

نكته است كه چرا مغز افراد مختلف محركهاي مشابه را بطور متفاوت پردازش مي كنند. در اين مطالعه محققان از ام .آر.آي براي مشاهده واكنشهاي آميگدالا در 15 داوطلب كه به يك دسته عكس از چهره نگاه مي كردند، استفاده كردند. اين محققان قصد داشتند واكنشهاي متفاوت در برابر چهره هاي ترسناك را مشاهده كنند. محققان دريافتند كه همه افراد به چهره ترسناك به يك نحوه واكنش نشان مي دهند يعني آميگدالا در همه افراد با الگوهاي مشابه فعال شد. تفاوتها زماني آشكار شد كه داوطلبان به چهره هاي شاد نگاه مي كردند. اكنون محققان بايد دريابند كه آيا افراد اجتماعي و برون گرا به اين علت كه از چهره هاي خندان لذت مي برند داراي انرژي مثبت و خونگرم هستند يا آنكه به علت اجتماعي بودن به چهره هاي خندان ، واكنش نشان مي دهند.

تماشاي چهره خندان مغز افراد برون گرا را فعال مي كند

براساس تحقيقات جديد نگاه كردن به چهره خندان ، مغز افراد اجتماعي و برون گرا را بيشتر از افراد كمرو و خجالتي فعال مي كند. اين كشف مي تواند پايه زيست شناسي تفاوتهاي شخصيتي را روشن كند.

محققان دانشگاه ايالتي نيويورك در استوني بروك و دانشگاه استانفورد در كاليفرنيا دريافتند كه بخش كوچكي از مغز به نام آميگدالا با واكنشهاي عاطفي مرتبط است . اين بخش از مغز در فردي اجتماعي و خونگرم ، با ديدن تصوير يك چهره خندان فعال مي شود. تورهان كانلي روانشناس و دانشمند علوم اعصاب رفتاري كه سرپرستي اين تحقيق را به عهده داشته است ، مي گويد: اين مطالعه براي اولين بار

نشان مي دهد كه افراد مختلف بسته به نوع شخصيت شان ، حالتهاي چهره شبيه به هم را بطور متفاوت ارزيابي مي كنند. اين كشف راه را براي استفاده از تصويربرداري مغز به منظور مطالعه زيست شناسي شخصيتي و اختلالات شخصيتي هموار مي كند. گام بعدي پي بردن به اين نكته است كه چرا مغز افراد مختلف محركهاي مشابه را بطور متفاوت پردازش مي كنند. در اين مطالعه محققان از ام .آر.آي براي مشاهده واكنشهاي آميگدالا در 15 داوطلب كه به يك دسته عكس از چهره نگاه مي كردند، استفاده كردند. اين محققان قصد داشتند واكنشهاي متفاوت در برابر چهره هاي ترسناك را مشاهده كنند. محققان دريافتند كه همه افراد به چهره ترسناك به يك نحوه واكنش نشان مي دهند يعني آميگدالا در همه افراد با الگوهاي مشابه فعال شد. تفاوتها زماني آشكار شد كه داوطلبان به چهره هاي شاد نگاه مي كردند. اكنون محققان بايد دريابند كه آيا افراد اجتماعي و برون گرا به اين علت كه از چهره هاي خندان لذت مي برند داراي انرژي مثبت و خونگرم هستند يا آنكه به علت اجتماعي بودن به چهره هاي خندان ، واكنش نشان مي دهند.

استرس ناشي از معضلات اقتصادي قلب را از كار مي اندا

استرس هاي ايجاد شده از چالش هاي اقتصادي و رواني به همراه ساير عوامل عصبيت خطر بيماري هاي قلبي و انفاركتوس را طي سالهاي اخير افزايش داده است.-

استرس هاي رواني و اقتصادي مي تواند منجر به افزايش فشار خون، بي نظمي ضربان قلب و لخته شدن خون در عروق كرونر شود. افزايش فشارهاي روحي و مشكلات اقتصادي در مواردي، نقطه آغازي براي بروز بيماري هاي قلبي –

عروقي در افراد مستعد است و شايع ترين سن شروع بيماري هاي عروق قلب بين 40 تا 50 سالگي است كه به دليل نحوه غلط زندگي، مصرف چربي هاي حيواني، روغن هاي نباتي جامد، كم تحركي، استعمال دخانيات، استرس و فشارهاي روحي، سن ابتلا به بيماري هاي قلبي در جوامع عقب مانده رو به كاهش است.

استرس ناشي از معضلات اقتصادي قلب را از كار مي اندازد

استرس هاي ايجاد شده از چالش هاي اقتصادي و رواني به همراه ساير عوامل عصبيت خطر بيماري هاي قلبي و انفاركتوس را طي سالهاي اخير افزايش داده است.-

استرس هاي رواني و اقتصادي مي تواند منجر به افزايش فشار خون، بي نظمي ضربان قلب و لخته شدن خون در عروق كرونر شود. افزايش فشارهاي روحي و مشكلات اقتصادي در مواردي، نقطه آغازي براي بروز بيماري هاي قلبي – عروقي در افراد مستعد است و شايع ترين سن شروع بيماري هاي عروق قلب بين 40 تا 50 سالگي است كه به دليل نحوه غلط زندگي، مصرف چربي هاي حيواني، روغن هاي نباتي جامد، كم تحركي، استعمال دخانيات، استرس و فشارهاي روحي، سن ابتلا به بيماري هاي قلبي در جوامع عقب مانده رو به كاهش است.

يافته هاي جديد دانشمندان درمورد نحوه تاثير درد در

پژوهشگران با انجام اسكن مغزي دريافته اند درد با تحريك ناحيه اي از مغز به نام LOC,قدرت تمركز حواس شخص را از بين مي برد.

اين مطالعه درك بيشتري درباره نحوه تاثير درد در تمركز حواس فراهم مي كند. محققان مركز پزشكي دانشگاه هامبورگ، اپندورف در آلمان از داوطلبان، يك آزمايش اداركي تشخيص تصاوير و يك آزمايش حافظه يادآوري تصاوير گرفتند. در حالي كه داوطلبان سرگرم انجام اين

آزمايش بودند، محققان پرتوي ليزر به دستهاي آنها تاباندند تا درد به ميزان متفاوت در آنها ايجاد كنند. تصاوير ام. آر.آي كاربردي از عملكرد مغز داوطلبان در اين آزمايش نشان داد LOC, ناحيه اي از مغز است كه هم در فعاليت هاي حافظه و هم در درد نقش دارد. اين منطقه همچنين مركز پردازش تصاوير است. محققان دركنكاش عميق تر، ناحيه ديگري از مغز به نام ros-tral, cortex, anterior را پيدا كردند كه مسئول پردازش درد است. اين منطقه نيز در جريان اين آزمايش ها تحريك شد. محققان معتقدند اين ناحيه از مغز هنگامي كه افراد درد دارند با ناحيه (LOC,lateral occipital,complex) مغز تداخل مي كند.

يافته هاي جديد دانشمندان درمورد نحوه تاثير درد در كاهش تمركز حواس

پژوهشگران با انجام اسكن مغزي دريافته اند درد با تحريك ناحيه اي از مغز به نام LOC,قدرت تمركز حواس شخص را از بين مي برد.

اين مطالعه درك بيشتري درباره نحوه تاثير درد در تمركز حواس فراهم مي كند. محققان مركز پزشكي دانشگاه هامبورگ، اپندورف در آلمان از داوطلبان، يك آزمايش اداركي تشخيص تصاوير و يك آزمايش حافظه يادآوري تصاوير گرفتند. در حالي كه داوطلبان سرگرم انجام اين آزمايش بودند، محققان پرتوي ليزر به دستهاي آنها تاباندند تا درد به ميزان متفاوت در آنها ايجاد كنند. تصاوير ام. آر.آي كاربردي از عملكرد مغز داوطلبان در اين آزمايش نشان داد LOC, ناحيه اي از مغز است كه هم در فعاليت هاي حافظه و هم در درد نقش دارد. اين منطقه همچنين مركز پردازش تصاوير است. محققان دركنكاش عميق تر، ناحيه ديگري از مغز به نام ros-tral, cortex, anterior را پيدا كردند كه مسئول پردازش درد است. اين منطقه نيز

در جريان اين آزمايش ها تحريك شد. محققان معتقدند اين ناحيه از مغز هنگامي كه افراد درد دارند با ناحيه (LOC,lateral occipital,complex) مغز تداخل مي كند.

آرامش مادران در دوران بارداري به هوش كودكان كمك مي

بررسي ها نشان داده مادراني كه در دوران بارداري آرامش دارند نسبت به آنهايي كه در اين دوران استرس دارند، فرزنداني با بهره هوشي بالاتر به دنيا مي آورند.

به گزارش سلامت نيوز به نقل از هلت دي نيوز، چنانچه مادر در دوران بارداري تحت فشار روحي و اضطراب باشد نه تنها فرزند از نظر رشد طبيعي جسمي دچار مشكل شده و عموما با وزن كمتر متولد مي شود بلكه از نظر بهره هوشي نيز در سطح پايين تري خواهد بود.

درعين حال استرس مادران در دوره بارداري منجر به تولد كودك نا آرام و بي قرار شده و حتي در مواردي كه فشار هاي روحي افزايش يابد ممكن است بارداري به انتها نرسد و مادر دچار سقط جنين شود.

متخصصان عقيده دارند جنين متاثر از تغييرات هورموني مادر مراحل رشد خود را پشت سر مي گذارد و استرس مادر موجب افزايش ترشح كورتيزول يا همان هورمون استرس شده و موجب كاهش ضريب هوشي كودك مي شود.

البته لازم به ذكر است استرس صرفا به معناي ناراحتي مادر نيست بلكه فشار كاري زياد و خستگي مفرط نيز براي بدن نوعي استرس تلقي مي شود و تاثيرات منفي زيادي بر جنين مي گذارد.

به همين دليل توصيه مي شود مادران باردار در اين دوران از نظر جسمي و روحي آرامش بيشتري داشته باشند و از نظر كارهاي بدني نيز بيش از حد به خود فشار نياورند تا فرزنداني سالم و با نشاط و با هوش داشته

باشند.

آرامش مادران در دوران بارداري به هوش كودكان كمك مي كند

بررسي ها نشان داده مادراني كه در دوران بارداري آرامش دارند نسبت به آنهايي كه در اين دوران استرس دارند، فرزنداني با بهره هوشي بالاتر به دنيا مي آورند.

به گزارش سلامت نيوز به نقل از هلت دي نيوز، چنانچه مادر در دوران بارداري تحت فشار روحي و اضطراب باشد نه تنها فرزند از نظر رشد طبيعي جسمي دچار مشكل شده و عموما با وزن كمتر متولد مي شود بلكه از نظر بهره هوشي نيز در سطح پايين تري خواهد بود.

درعين حال استرس مادران در دوره بارداري منجر به تولد كودك نا آرام و بي قرار شده و حتي در مواردي كه فشار هاي روحي افزايش يابد ممكن است بارداري به انتها نرسد و مادر دچار سقط جنين شود.

متخصصان عقيده دارند جنين متاثر از تغييرات هورموني مادر مراحل رشد خود را پشت سر مي گذارد و استرس مادر موجب افزايش ترشح كورتيزول يا همان هورمون استرس شده و موجب كاهش ضريب هوشي كودك مي شود.

البته لازم به ذكر است استرس صرفا به معناي ناراحتي مادر نيست بلكه فشار كاري زياد و خستگي مفرط نيز براي بدن نوعي استرس تلقي مي شود و تاثيرات منفي زيادي بر جنين مي گذارد.

به همين دليل توصيه مي شود مادران باردار در اين دوران از نظر جسمي و روحي آرامش بيشتري داشته باشند و از نظر كارهاي بدني نيز بيش از حد به خود فشار نياورند تا فرزنداني سالم و با نشاط و با هوش داشته باشند.

تماس پوستي مادر و نوزاد باعث كاهش افسردگي پس از زا

تماس پوستي مادر و نوزاد روشي سالم و اقتصادي است كه منجر به

كاهش شدت اندوه پس از زايمان مادر مي شود.

دكتر مليحه موسوي راد روانپزشك در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران افزود: بررسي هايي كه بر روي مادراني كه به روش سزارين زايمان كردند، مشخص شد، تماس پوستي مادر و نوزاد و مدت شيردهي بر كاهش شدت اندوه پس از زايمان موثر بوده است.

وي تصريح كرد: اندوه پس از زايمان شايع ترين اختلال خلقي پس از زايمان است و در صورتي كه علايم آن بيش از دو هفته ادامه يابد نشانگر بيماري افسردگي پس از زايمان است.

وي يادآور شد، پيشگيري از اين بيماري و تلاش براي كاهش ميزان اندوه پس از زايمان مي تواند در سلامت روحي و رواني خانواده موثر باشد

تماس پوستي مادر و نوزاد باعث كاهش افسردگي پس از زايمان مي شود

تماس پوستي مادر و نوزاد روشي سالم و اقتصادي است كه منجر به كاهش شدت اندوه پس از زايمان مادر مي شود.

دكتر مليحه موسوي راد روانپزشك در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران افزود: بررسي هايي كه بر روي مادراني كه به روش سزارين زايمان كردند، مشخص شد، تماس پوستي مادر و نوزاد و مدت شيردهي بر كاهش شدت اندوه پس از زايمان موثر بوده است.

وي تصريح كرد: اندوه پس از زايمان شايع ترين اختلال خلقي پس از زايمان است و در صورتي كه علايم آن بيش از دو هفته ادامه يابد نشانگر بيماري افسردگي پس از زايمان است.

وي يادآور شد، پيشگيري از اين بيماري و تلاش براي كاهش ميزان اندوه پس از زايمان مي تواند در سلامت روحي و رواني خانواده موثر باشد

رابطه غذا با خلق و خو

براي درك بهتر رابطه غذاي مصرفي با خلق و خو

و سطح هوشياري لازم است اندكي با عملكرد مغز آشنايي پيدا كنيد. مغز براي ارتباط برقرار كردن با ساير سلولهاي بدن از مواد شيميايي موسوم به انتقال دهنده هاي عصبي استفاده ميكند. اين انتقال دهنده هاي عصبي از اسيدهاي آمينه و مواد غذايي مصرفي در مغز توليد ميگردند. مهمترين انتقال دهنده هاي عصبي كه به رژيم غذايي حساس بوده و بر خلق و خوي ما تاثير گذار ميباشند عبارتند از: سروتونين، نوراپينفرين و دوپامين.

دوپامين و نور اپينفرين سبب افزايش هوشياري، تسريع تصميم گيري، افزايش تمركز، انرژي و دقت ميگردند. سروتونين نيز آرام بخش بوده و استرس و تنش را كاهش ميدهد. همچنين موجب افزايش رخوت و خواب آلودگي ميگردد.

1- غذاهاي محرك و افزايش دهنده هوشياري: مواد غذايي حاوي پروتئين، چربي اندك و كربوهيدراتهاي پلي ساكاريد(نشاسته) مناسبترين گزينه ميباشد. در هنگام نيمروز ذخيره دوپامين و نوراپينفرين مغز رو به كاهش ميگذارد. شما با مصرف تيروزين(پروتئين) قادر خواهيد بود اين كاهش را برطرف كنيد. منابع غني از پروتئين شامل: ماهي، مرغ، گوشت قرمز لخم، پنير با چربي كم، شير كم چربي، ماست كم چربي و حبوبات. همچنين مصرف سيب، آب انگور، كلم بروكلي به خاطر دارا بودن BORON موجب افزايش هوشياري ميگردد.BORON در هماهنگي عملكرد دستها، چشمها، تمركز و حافظه كوتاه مدت نقش دارد. رايحه ليمو ترش نيز سطح هوشياري را افزايش ميدهد.

2- غذاهاي آرام بخش: مصرف كربوهيدراتها بدون پروتئين اثر آرام بخشي دارد. ميزان آرام بخشي كربوهيدراتها به ميزان مصرف و زمان مصرف آنها بستگي دارد. كربوهيدراتهاي با شاخص گليسميك پايين موجب افزايش آرامش با حداقل اثر خواب آلودگي و حالت رخوت ميگردند:

گندم سياه كامل، سيب زميني شيرين، آلو و اسفناج. غذاهاي داراي شاخص گليسميك بالا (افزايش سريع قند خون) حداكثر توليد سروتونين را موجب ميگردند: نان سفيد، شكر، برنج، شيريني جات، سيب زميني پخته، پاستا.

3- غذاهاي افزايش دهنده هوش و زيركي: تخم مرغ، جگر، گوشت قرمز حاوي CHOLINE بوده كه سبب افزايش عملكرد حافظه ميگردند.

4- مواد غذايي افزايش دهنده انرژي: شير سويا، سيب، ماست و پرتغال غذاهاي كند هضم بوده و منبع انرژي پايدار و يكنواختي را فراهم مي آورند.

5- مواد غذايي نشاط آور: غذاهاي حاوي ويتامين B12 و امگا 3 از بروز افسردگي پيشگيري بعمل مي آورند. امگا 3 سطح سروتونين را افزايش ميدهد. موز نيز حاوي ويتامين B6 بوده و سطح سروتونين را افزايش ميدهد. مصرف الكل و قرصهاي ضد بارداري ذخيره ويتامين B6 را شديدا كاهش ميدهند. جگر مرغ نيز سرشار از اسيد فوليك بوده كه سروتونين خون را افزايش ميدهد.

6- غذاهاي افزايش دهنده ميل و قوه جنسي: آجيل (مغزها) حاوي آمينو اسيد L-ARGININE ميباشند كه سبب افزايش جريان خون در سراسر بدن ميگردد. در تخم مرغ و گوشت قرمز نيز مقادير اندكي از اين ماده وجود دارد. شكلات نيز موجب ترشح آندورفين در مغز ميگردد. همچنين شكلات حاوي فنيل اتيلامنين ميباشد كه يك محرك جنسي است. مصرف صدف خوراكي، زرد چوبه، موز، كرفس، توت فرنگي و غذاهاي ادويه دار وتند نيز ميل جنسي را افزايش ميدهند.

نكات تغذيه اي:

1- از مصرف چربي به مقدار زياد خودداري كنيد. زيرا چربي در معده به مدت طولاني باقي مانده و سبب منحرف ساختن خون از مغز، عضلات و ساير بافتهاي بدن

بسمت معده ميگردد. همين امر موجب پديد آمدن حالت رخوت و بي حالي تا 6 ساعت ميگردد.

2- حداقل در طول روز يك غذاي غني از آهن مصرف كنيد. آهن در نقل و انتقال اكسيژن در بدن نقش مهمي دارد. منابع خوب آهن شامل: گوشت قرمز، مرغ، غلات و كشمش ميباشد.

3- الكل يك ماده مسكن و خواب آور بوده و موجب كم آبي ميگردد. كافئين نيز با آنكه در كوتاه مدت يك محرك ميباشد اما پس از چند ساعت موجب رخوت ميگردد. پس از مصرف هر فنجان كافئين حتما يك ليوان آب براي جبران آن بنوشيد.

4- مصرف آرد سفيد، شكر، برنج، كافئين، الكل، شيرين كننده هاي مصنوعي، نمك و غذاهاي آماده را به حداقل برسانيد.

رابطه غذا با خلق و خو براي درك بهتر رابطه غذاي مصرفي با خلق و خو و سطح هوشياري لازم است اندكي با عملكرد مغز آشنايي پيدا كنيد. مغز براي ارتباط برقرار كردن با ساير سلولهاي بدن از مواد شيميايي موسوم به انتقال دهنده هاي عصبي استفاده ميكند. اين انتقال دهنده هاي عصبي از اسيدهاي آمينه و مواد غذايي مصرفي در مغز توليد ميگردند. مهمترين انتقال دهنده هاي عصبي كه به رژيم غذايي حساس بوده و بر خلق و خوي ما تاثير گذار ميباشند عبارتند از: سروتونين، نوراپينفرين و دوپامين. دوپامين و نور اپينفرين سبب افزايش هوشياري، تسريع تصميم گيري، افزايش تمركز، انرژي و دقت ميگردند. سروتونين نيز آرام بخش بوده و استرس و تنش را كاهش ميدهد. همچنين موجب افزايش رخوت و خواب آلودگي ميگردد.

1- غذاهاي محرك و افزايش دهنده هوشياري: مواد غذايي حاوي پروتئين، چربي

اندك و كربوهيدراتهاي پلي ساكاريد(نشاسته) مناسبترين گزينه ميباشد. در هنگام نيمروز ذخيره دوپامين و نوراپينفرين مغز رو به كاهش ميگذارد. شما با مصرف تيروزين(پروتئين) قادر خواهيد بود اين كاهش را برطرف كنيد. منابع غني از پروتئين شامل: ماهي، مرغ، گوشت قرمز لخم، پنير با چربي كم، شير كم چربي، ماست كم چربي و حبوبات. همچنين مصرف سيب، آب انگور، كلم بروكلي به خاطر دارا بودن BORON موجب افزايش هوشياري ميگردد.BORON در هماهنگي عملكرد دستها، چشمها، تمركز و حافظه كوتاه مدت نقش دارد. رايحه ليمو ترش نيز سطح هوشياري را افزايش ميدهد.

2- غذاهاي آرام بخش: مصرف كربوهيدراتها بدون پروتئين اثر آرام بخشي دارد. ميزان آرام بخشي كربوهيدراتها به ميزان مصرف و زمان مصرف آنها بستگي دارد. كربوهيدراتهاي با شاخص گليسميك پايين موجب افزايش آرامش با حداقل اثر خواب آلودگي و حالت رخوت ميگردند: گندم سياه كامل، سيب زميني شيرين، آلو و اسفناج. غذاهاي داراي شاخص گليسميك بالا (افزايش سريع قند خون) حداكثر توليد سروتونين را موجب ميگردند: نان سفيد، شكر، برنج، شيريني جات، سيب زميني پخته، پاستا.

3- غذاهاي افزايش دهنده هوش و زيركي: تخم مرغ، جگر، گوشت قرمز حاوي CHOLINE بوده كه سبب افزايش عملكرد حافظه ميگردند.

4- مواد غذايي افزايش دهنده انرژي: شير سويا، سيب، ماست و پرتغال غذاهاي كند هضم بوده و منبع انرژي پايدار و يكنواختي را فراهم مي آورند.

5- مواد غذايي نشاط آور: غذاهاي حاوي ويتامين B12 و امگا 3 از بروز افسردگي پيشگيري بعمل مي آورند. امگا 3 سطح سروتونين را افزايش ميدهد. موز نيز حاوي ويتامين B6 بوده و سطح سروتونين را افزايش ميدهد. مصرف الكل و

قرصهاي ضد بارداري ذخيره ويتامين B6 را شديدا كاهش ميدهند. جگر مرغ نيز سرشار از اسيد فوليك بوده كه سروتونين خون را افزايش ميدهد.

6- غذاهاي افزايش دهنده ميل و قوه جنسي: آجيل (مغزها) حاوي آمينو اسيد L-ARGININE ميباشند كه سبب افزايش جريان خون در سراسر بدن ميگردد. در تخم مرغ و گوشت قرمز نيز مقادير اندكي از اين ماده وجود دارد. شكلات نيز موجب ترشح آندورفين در مغز ميگردد. همچنين شكلات حاوي فنيل اتيلامنين ميباشد كه يك محرك جنسي است. مصرف صدف خوراكي، زرد چوبه، موز، كرفس، توت فرنگي و غذاهاي ادويه دار وتند نيز ميل جنسي را افزايش ميدهند. نكات تغذيه اي:

1- از مصرف چربي به مقدار زياد خودداري كنيد. زيرا چربي در معده به مدت طولاني باقي مانده و سبب منحرف ساختن خون از مغز، عضلات و ساير بافتهاي بدن بسمت معده ميگردد. همين امر موجب پديد آمدن حالت رخوت و بي حالي تا 6 ساعت ميگردد.

2- حداقل در طول روز يك غذاي غني از آهن مصرف كنيد. آهن در نقل و انتقال اكسيژن در بدن نقش مهمي دارد. منابع خوب آهن شامل: گوشت قرمز، مرغ، غلات و كشمش ميباشد.

3- الكل يك ماده مسكن و خواب آور بوده و موجب كم آبي ميگردد. كافئين نيز با آنكه در كوتاه مدت يك محرك ميباشد اما پس از چند ساعت موجب رخوت ميگردد. پس از مصرف هر فنجان كافئين حتما يك ليوان آب براي جبران آن بنوشيد.

4- مصرف آرد سفيد، شكر، برنج، كافئين، الكل، شيرين كننده هاي مصنوعي، نمك و غذاهاي آماده را به حداقل برسانيد.

10 ماده غذايي از بين برنده استرس

در اينجا 10

ماده ي غذايي مفيد براي كاهش استرس و فشارهاي روحي را به شما معرفي مي كنيم كه به جاي سفارش پيتزا، از آنها استفاده كنيد.

1- بادام

اين ماده كمك بسيار زيادي به كاهش استرس مي كند. حاوي ويتامين B2، ويتامين E، روي و منيزيم است كه به توليد سروتونين كه تعديل كننده ي اعصاب و از بين برنده ي استرس است كمك مي كند. مشاهده شده است كه روي نيز تا حدي با بعضي اثرات منفي استرس مقابله مي كند. ويتامين E هم جزء آنتي اكسيدان هايي است كه راديكال هاي آزادي را كه منجر به استرس و بيماري هاي قلبي مي شود را از بين ميبرد.

هر چند، نبايد زياد از آن استفاده كنيد چون چربي بالايي دارد و با اينكه از نوع چربي غير اشباع و سالم است باز ممكن است به اضافه وزن منجر شود.

2- ماهي

اكثر انواع ماهي ها حاوي همه ي ويتامين هاي مهم B هستند، بويژه انواع ضد استرس آن يعني B6 و B12. در واقع ويتامين B12 يكي از مهمترين ويتامين هايي است كه در تركيبات شيميايي مغز، عامل شادي بخش سروتونين توليد مي كند. كمبود اين ويتامين حتي ممكن است به افسردگي نيز منجر شود.

براي ناهار مي توانيد از ساندويچ يا سالاد ماهي تن استفاده كنيد. و ماهي آزاد كبابي همراه با سبزيجات تازه نيز انتخاب خوبي براي شام مي باشد.

3- گل كلم (كلم بروكلي)

كلم بروكلي نيز يكي ديگر از مواد غذايي است كه سرشار از ويتامين هاي B مي باشد. همچنين حاوي اسيد فوليك است كه يكي ديگر از اعضاي خانواده

ي ويتامين هاي B مي باشد. اسيد فوليك به از بين بردن استرس، اضطراب، ترس و حتي افسردگي كمك مي كند. مي توانيد از اين ماده ي غذايي در كنار مرغ يا ماهي استفاده كنيد.

4- برنج يا پاستا ي تمام غله

امروزه باز خوردن كربوهيدرات به رژيم هاي غذايي باز گشته است و همه متوجه شده اند كه آن رژيم هاي فاقد كربوهيدرات هاي گذشته هيچ كارآيي ندارند. كربوهيدرات ميزان سروتونين را در بدن بالا مي برد و تاثيري آرامش بخش دارد. كربوهيدرات هاي عادي مثل نان سفيد و پاستري (نوعي شيريني) فقط تاثيري موقتي و زودگذر دارند و مي توانند باعث اضافه وزن شما هم شوند اما كربوهيدرات هاي تمام غله، بسيار آرام تر هضم مي شوند و اثري نشاط آور پر دوام تري دارند.

5- سوشي

علاوه بر فوايدي كه براي ماهي در بالا ذكر شد جلبك هاي دريايي موجود در ماكي نيز خواص ضد استرس دارند. حاوي منيزيم و پانتوتنيك اسيد و ويتامين B2 مي باشد كه همه به از بين بردن استرس كمك مي كنند.

پانتوتنيك اسيد ماده ي بسيار مهمي است كه در سلامتي غده آدرنال نقشي اساسي دارد و كمك شاياني به از بين بردن استرس مي كند. در مواقع استرس كمبود اين ماده مي تواند منجر به اضطراب و خستگي هاي مزمن هم شود.

6- شير

شير علاوه بر ويتامين هاي B2 و B12، حاوي آنتي اكسيدان هايي است كه راديكال هاي آزاد ايجاد كننده ي استرس را از بين مي برد. براي صبحانه مي توانيد شير بنوشيد، مي توانيد گه گاه به آن كمي كاكائو هم

اضافه كنيد.

7- طالبي و پنير

طالبي يكي از منابع سرشار از ويتامين C است كه بسيار به از بين بردن استرس و فشارهاي روحي كمك مي كند. در واقع استرس براي ساعت هاي متمادي ميزاي ويتامين C را در غده ي آدرنال كاهش مي دهد و به همين خاطر بهتر است از مواد غذايي حاوي ويتامين C استفاده شود. پ_ن_ي_ر ه_م كه يكي از منابع خوب ويتامين B2 و B12 است و تركيب آن با طالبي براي صبحانه يا غذاهاي ميان وعده اي م يتواند استرستان را كاهش دهد.

8- گوشت گاو

گوشت گاو نيز حاوي آهن، روي و ويتامين هاي B است كه استرستان را كاهش ميدهد. البته درست است، گوشت گاو حاوي ميزان زيادي چربي اشباع غير سالم هم هست كه مي تواند منجر به بيماري هاي قلبي شود. براي مقابله با اين مشكل مي توانيد از قسمت هاي كم چربي گوشت استفاده كنيد.

9- سيريال صبحانه

اين روزها، سيريال هاي صبحانه حاوي ميزان زيادي ويتامين و مواد معدني مي باشد. از اين رو مي توانند به عنوان يكي از منابع ويتامين هاي B، اسيد فوليك، ويتامين C و فيبر، ضد سرطان باشد.

10- ذغال اخته

اين ميوه هاي كوچك سرشار از ويتامين C هستند كه تقليل دهنده ي استرس و فشارهاي روحي مي باشند. علاوه بر اين خاصيت، كم كالري هم هستند و باعث اضافه وزن نمي شوند. ذغال اخته همچنين منبع خوبي براي فيبر هم به شمار مي رود كه از يبوست و دل درد هايي كه در زمان استرس ايجاد مي شود جلوگيري مي كند.

رژيم غذايي شما نقش

بسيار مهمي در سلامتي و فشارهاي روحيتان دارد. سعي كنيد اين غذاها را در رژيم غذاي خود بگنجانيد و در عوض غذاهاي استرس زا را از آن حذف كنيد. غذاهاي استرس زا شامل:

• چاي و قهوه و نوشيدني هاي كافئين دار

• غذاهاي سرخ كردني و چرب

• مواد غذايي به دست آمده از حيوانات

10 ماده غذايي از بين برنده استرس در اينجا 10 ماده ي غذايي مفيد براي كاهش استرس و فشارهاي روحي را به شما معرفي مي كنيم كه به جاي سفارش پيتزا، از آنها استفاده كنيد. 1- بادام

اين ماده كمك بسيار زيادي به كاهش استرس مي كند. حاوي ويتامين B2، ويتامين E، روي و منيزيم است كه به توليد سروتونين كه تعديل كننده ي اعصاب و از بين برنده ي استرس است كمك مي كند. مشاهده شده است كه روي نيز تا حدي با بعضي اثرات منفي استرس مقابله مي كند. ويتامين E هم جزء آنتي اكسيدان هايي است كه راديكال هاي آزادي را كه منجر به استرس و بيماري هاي قلبي مي شود را از بين ميبرد.

هر چند، نبايد زياد از آن استفاده كنيد چون چربي بالايي دارد و با اينكه از نوع چربي غير اشباع و سالم است باز ممكن است به اضافه وزن منجر شود. 2- ماهي

اكثر انواع ماهي ها حاوي همه ي ويتامين هاي مهم B هستند، بويژه انواع ضد استرس آن يعني B6 و B12. در واقع ويتامين B12 يكي از مهمترين ويتامين هايي است كه در تركيبات شيميايي مغز، عامل شادي بخش سروتونين توليد مي كند. كمبود اين ويتامين حتي ممكن است به افسردگي

نيز منجر شود.

براي ناهار مي توانيد از ساندويچ يا سالاد ماهي تن استفاده كنيد. و ماهي آزاد كبابي همراه با سبزيجات تازه نيز انتخاب خوبي براي شام مي باشد. 3- گل كلم (كلم بروكلي)

كلم بروكلي نيز يكي ديگر از مواد غذايي است كه سرشار از ويتامين هاي B مي باشد. همچنين حاوي اسيد فوليك است كه يكي ديگر از اعضاي خانواده ي ويتامين هاي B مي باشد. اسيد فوليك به از بين بردن استرس، اضطراب، ترس و حتي افسردگي كمك مي كند. مي توانيد از اين ماده ي غذايي در كنار مرغ يا ماهي استفاده كنيد. 4- برنج يا پاستا ي تمام غله

امروزه باز خوردن كربوهيدرات به رژيم هاي غذايي باز گشته است و همه متوجه شده اند كه آن رژيم هاي فاقد كربوهيدرات هاي گذشته هيچ كارآيي ندارند. كربوهيدرات ميزان سروتونين را در بدن بالا مي برد و تاثيري آرامش بخش دارد. كربوهيدرات هاي عادي مثل نان سفيد و پاستري (نوعي شيريني) فقط تاثيري موقتي و زودگذر دارند و مي توانند باعث اضافه وزن شما هم شوند اما كربوهيدرات هاي تمام غله، بسيار آرام تر هضم مي شوند و اثري نشاط آور پر دوام تري دارند. 5- سوشي

علاوه بر فوايدي كه براي ماهي در بالا ذكر شد جلبك هاي دريايي موجود در ماكي نيز خواص ضد استرس دارند. حاوي منيزيم و پانتوتنيك اسيد و ويتامين B2 مي باشد كه همه به از بين بردن استرس كمك مي كنند.

پانتوتنيك اسيد ماده ي بسيار مهمي است كه در سلامتي غده آدرنال نقشي اساسي دارد و كمك شاياني به از بين بردن

استرس مي كند. در مواقع استرس كمبود اين ماده مي تواند منجر به اضطراب و خستگي هاي مزمن هم شود. 6- شير

شير علاوه بر ويتامين هاي B2 و B12، حاوي آنتي اكسيدان هايي است كه راديكال هاي آزاد ايجاد كننده ي استرس را از بين مي برد. براي صبحانه مي توانيد شير بنوشيد، مي توانيد گه گاه به آن كمي كاكائو هم اضافه كنيد. 7- طالبي و پنير

طالبي يكي از منابع سرشار از ويتامين C است كه بسيار به از بين بردن استرس و فشارهاي روحي كمك مي كند. در واقع استرس براي ساعت هاي متمادي ميزاي ويتامين C را در غده ي آدرنال كاهش مي دهد و به همين خاطر بهتر است از مواد غذايي حاوي ويتامين C استفاده شود. پ_ن_ي_ر ه_م كه يكي از منابع خوب ويتامين B2 و B12 است و تركيب آن با طالبي براي صبحانه يا غذاهاي ميان وعده اي م يتواند استرستان را كاهش دهد. 8- گوشت گاو

گوشت گاو نيز حاوي آهن، روي و ويتامين هاي B است كه استرستان را كاهش ميدهد. البته درست است، گوشت گاو حاوي ميزان زيادي چربي اشباع غير سالم هم هست كه مي تواند منجر به بيماري هاي قلبي شود. براي مقابله با اين مشكل مي توانيد از قسمت هاي كم چربي گوشت استفاده كنيد. 9- سيريال صبحانه

اين روزها، سيريال هاي صبحانه حاوي ميزان زيادي ويتامين و مواد معدني مي باشد. از اين رو مي توانند به عنوان يكي از منابع ويتامين هاي B، اسيد فوليك، ويتامين C و فيبر، ضد سرطان باشد. 10- ذغال اخته

اين ميوه هاي

كوچك سرشار از ويتامين C هستند كه تقليل دهنده ي استرس و فشارهاي روحي مي باشند. علاوه بر اين خاصيت، كم كالري هم هستند و باعث اضافه وزن نمي شوند. ذغال اخته همچنين منبع خوبي براي فيبر هم به شمار مي رود كه از يبوست و دل درد هايي كه در زمان استرس ايجاد مي شود جلوگيري مي كند.

رژيم غذايي شما نقش بسيار مهمي در سلامتي و فشارهاي روحيتان دارد. سعي كنيد اين غذاها را در رژيم غذاي خود بگنجانيد و در عوض غذاهاي استرس زا را از آن حذف كنيد. غذاهاي استرس زا شامل:

• چاي و قهوه و نوشيدني هاي كافئين دار

• غذاهاي سرخ كردني و چرب

• مواد غذايي به دست آمده از حيوانات

ترس كودك از پزشك

مقدمه

بيشتر كودكان زماني كه درمي يابند بايد به پزشك مراجعه كنند، دچار ترس و دلهره مي شوند، خواه اين مراجعه براي يك معاينه ساده ماهيانه باشد، خواه به دليل بيماري و كسالت كودك و خواه براي درمان بيماريهاي حاد و سختي كه نياز به معاينات متخصصين دارد.

برخي از كودكان به راحتي درباره نوع بيماريشان و مراحل مختلف آن مي توانند صحبت كنند، در حالي كه برخي ديگر شديداً احساس گناه مي كنند و از هر گونه بحث و گفت و گويي درباره آن امتناع مي ورزند. اين گروه بر اين باورند كه بيماري آنها كيفري براي انجام ندادن خواسته ها و دستورات والدين و ساير نزديكان شان است. در چنين شرايطي وظيفه پدر و مادر اين است كه علت بيماري كودك را به زبان ساده و در حد فهم او برايش توضيح دهند تا بهتر بتواند فرآيند درمان را تحمل كند.

مهمترين ترسهاي

كودكان هنگام معاينات پزشكي

جدايي از والدين

بيشتر كودكان از اينكه در اتاق ديگري و جداي از پدر و مادرشان تحت معاينه قرار بگيرند، مي ترسند. ترس جدايي از والدين هنگام معاينات پزشكي، اغلب در بين كودكان زير ? سال شايع است. البته لازم به ذكر است كه گاهي كودكان ?? - ??ساله نيز از معاينه پزشك و يا دندانپزشك دچار ترس و اضطراب مي شوند.

درد

عامل ديگري كه ممكن است كودك را از معاينه پزشك بترساند، «احساس درد» ناشي از معاينه است. برخي از كودكان نگران اين موضوع هستند كه معاينه پزشك آسيبي به آنها برساند. به خصوص اگر نيازي به تزريق واكسن و يا آمپول باشد. ترس ناشي از درد معاينه در بين كودكان ?? - ? سال بسيار رواج دارد، هر چند كه ممكن است تا سالهاي بعد نيز اين پيشينه ذهني را به خاطرآورد.

نحوه رفتار پزشك

متاسفانه يكي از عوامل موثر بر ترس كودك، شيوه رفتار و روش ارتباط برقرار كردن پزشك با كودك است. معمولاً پزشكان عادت دارند طبق روال هميشگي خود، كودك را سريع و تند معاينه كنند و با نوشتن نسخه و دستورالعمل استفاده از دارو، به معاينه نفر بعد بپردازند. در حالي كه ممكن است كودك از اين همه عجله و سرعت پزشك به وحشت افتد و برداشت غلط و نادرستي از معاينه در ذهن خود بپروراند، كه نتيجه نهايي آن نيز بيزاري و ترس كودك از فرآيند معالجه و درمان است.

در حالي كه پزشكان لايق و كاردان، با صبر و حوصله خود و دادن شيريني و يا برچسب عروسكي به كودكان و حتي صحبت و

گفت وگويي ساده و محبت آميز درباره مسائل مورد علاقه كودك، درصدد كسب اعتماد او برمي آيند و سعي مي كنند ريشه ترس از درمان را در دل آنها از بين ببرند. خوب است پدر و مادر نيز بعد از معاينه، پاداشي مناسب براي كودك در نظر بگيرند تا موجب تكرار رفتار شجاعانه او در معاينه هاي بعدي شوند.

ساير عوامل

گاهي نگراني كودك از معاينات پزشكي، ناشي از اطلاعات غلطي است كه احتمالاً كودك از پدر و مادر و يا نزديكان خود مي شنود. در مواردي ممكن است والدين با كوچكترين سوءظني نسبت به نوع بيماري فرزندشان تصور كنند كه او حتماً بايد در بيمارستان بستري شود و مورد عمل جراحي قرار گيرد و يا حتي تصور كنند با كمترين اهمال كاري، كودك تلف مي شود. در صورتي كه تمام اين برداشتهاي غلط والدين مي تواند موجب خيال پردازيهاي موهوم كودك شود و او را شديداً از محيطهاي مرتبط با پزشكي و درمان به وحشت اندازد.

گاهي والدين براي اينكه كودك را وادار به خوردن داروهايش كنند، جملاتي به او مي گويند كه بيشتر او را مي ترسانند. براي مثال به او مي گويند: «بايد قرصهايت بخوري وگرنه ... مي ميري ...» در حالي كه وظيفه پدر و مادر و نزديكان كودك اين است كه با شرح و ساده سازي موقعيت كودك، مراحل درمان را براي او هرچه راحت تر كنند. نكته اي كه بايد يادآور شويم، احساس گناهي است كه بيشتر كودكان هنگام بيماري دچار آن مي شوند. آنها ممكن است تصور كنند بيماري آنها تنبيهي براي انجام ندادن وظايف و مسئوليت هايشان است. برخي از آنها بر اين باورند كه رنج حاصل از معاينه هاي پزشكي

نيز بخشي از مجازات و تنبيه آنها است. نتيجه پژوهشي نشان مي دهد كه گروهي از كودكان فلج و معلول بر اين باور بودند كه ناتواني و معلوليت جسماني آنها ناشي از عدم اطاعت از دستورات والدينشان و سرپيچي كردن از قوانين و مقررات آنها بوده است.

روشهاي كاهش ترس كودك از پزشك و معاينه هاي پزشكي

هدف از معاينه را براي كودك شرح دهيد.

اگر معاينه كودك صرفاً براي ويزيت ماهيانه و يا دوره اي كودك است، براي او شرح دهيد كه اين ملاقاتها به منظور آگاهي از ميزان رشد طبيعي او است و تنها مي خواهيد از سلامت كامل او باخبر شويد. به همين دليل، «پزشك تو را معاينه مي كند و سئوالهايي از ما مي پرسد.» اگر هدف از معاينه، تشخيص و درمان نوع بيماري كودك و يا مسائل مربوط به آن است، پدر و مادر مي توانند با زباني ساده و در حد فهم كودك و به دور از هرگونه فشار و اضطرابي نياز به معاينه را براي كودك روشن كنند. آنها بايد به كودك تفهيم كنند كه پزشك قصد كمك به آنها را دارد.

در كودك احساس گناه ايجاد نكنيد.

سعي كنيد طوري درباره كودك و نوع بيماري اش صحبت كنيد كه او مشكل خود را ناشي از اشتباه و كوتاهي اي كه احتمالاً او انجام داده است، نداند. پدر و مادر مي توانند اين اطمينان را به كودك بدهند كه هر كسي ممكن است در طول عمر خود بارها مريض شود، ولي ما خيلي خوشبختيم كه مي توانيم با مراجعه به پزشك متخصص درصدد درمان و بهبود بيماري هايمان برآييم. در اين گونه موارد، مي توانيد از دوستان و آشناياني كه

قبلاً دچار وضعيتي مشابه فرزند شما بوده اند، كمك و راهنمايي بگيريد، زيرا گاهي دانستن اين مطلب كه كودكان ديگر نيز به اين بيماري مبتلا شده اند، مي تواند در شيوه رويارويي شما و فرزندتان با آن بيماري كمك موثري باشد.

كودك را گرامي بداريد.

اگر فرزند شما هنگام تزريق آمپول و يا واكسن از سوي دوستان، هم كلاسيها و يا حتي مربيان و افراد بزرگسال ديگر مورد نكوهش و تمسخر قرار گرفته است، به حمايت بيشتري از سوي شما احتياج دارد. برخي از شب ادراريها و خجالت كشيدنهاي كودك از امر درمان، ناشي از عكس العمل و يا سرزنش سايرين است. درباره شيوه معاينه پزشك، توضيحاتي به كودك بدهيد.

آموزه هاي لازم مراجعه به پزشك را به كودك ياد دهيد. اگر معاينه هاي پزشك صرفاً يك ويزيت ماهيانه و يا دوره اي است، مي توانيد انجام مراحل مختلف آن را بر روي يك عروسك به كودك نشان دهيد. به او ياد بدهيد كه چگونه قد و وزن اندازه گيري مي شود، چگونه با يك چوب كوتاه درون دهان معاينه مي شود، چگونه با يك چراغ قوه كوچك درون گوش، بيني و چشم ديده مي شود، چگونه با گوشي مخصوص پزشكان صداي ضربان قلب او از پشت و سينه اش شنيده مي شود؟

براي كودك شرح دهيد كه پزشك ممكن است ضربه اي آهسته به شكم او بزند و يا ممكن است از سر تا پاي او را با دست معاينه كند. به او اين اطمينان را بدهيد كه اگرچه پزشكان و پرستاران غريبه هستند، ولي اجازه دارند تمام بدن او را (از جمله اندامهاي تناسلي و مقعد) معاينه كنند تا از سلامت كامل او مطلع شوند.

ساير

معاينه ها

اگر فرزند خود را براي درمان بيماري خاصي نزد پزشك و متخصص مي بريد، احتمالاً خودتان نيز اطلاع چنداني از نوع بيماري كودك نداريد. در چنين شرايطي براي اطمينان حاصل كردن از مراحل درمان و انجام معاينه هاي پزشكي خوب است با يك پرستار متخصص مشورت كنيد و آن گاه برنامه و شيوه كار تيم پزشكي را به زبان ساده و در حد فهم كودك براي او شرح دهيد. پژوهشهاي مختلف نشان مي دهند كه اگر كودك از چگونگي انجام كار و معاينه هاي پزشكي تا حد لازم مطلع و باخبر باشد، احساس امنيت بيشتري خواهد كرد و كمتر دچار ترس و اضطراب خواهد شد. سعي كنيد در عين آن كه با كودك يك رنگ و صادق هستيد، از به كار بردن عبارتها و واژگاني كه موجب ترس و وحشت كودك مي شود، جداً بپرهيزيد.

پدر و مادر مي توانند درباره روند درمان با فرزندشان صحبت كنند، ولي هرگز نبايد وارد جزئيات دردآور پزشكي شوند. مرتباً اين اطمينان را به فرزندتان بدهيد كه در تمام مراحل درمان نزد او خواهيد بود و تا زماني كه كاملاً بهبود نيافته باشد، او را تنها نخواهيد گذاشت. با انجام اين كار كودكان شيوه اطمينان كردن به ديگران را مي آموزند. اگر درباره بيماري فرزندتان چيزي نمي دانيد، لزومي ندارد با اطلاعات و پاسخهاي اشتباه خود باعث ترس و دلهره او شويد. بلكه بهتر است بگوييد، «مي توانيم تمام پرسشهاي خود را يادداشت كنيم و از پزشك معالج تو بپرسيم ...» چنانچه يكي از معاينه هاي پزشكي، انجام آزمايش خون است، به كودك اين اطمينان را بدهيد كه گرفتن مقداري خون از بدنش لطمه اي به او نخواهد زد. خيلي

از كودكان تصور مي كنند كه «خون گرفتن» به معناي گرفتن تمامي خون بدن آنها است و آنها ديگر خوني نخواهند داشت.

مشكلات كودك را به مرور و در جريان عمل حل كنيد.

اگر موقعيت كودك اضطراري و حاد نيست، به كودك اجازه دهيد تا با تهيه فهرستي از علائم بيماري و يا مراحل مختلف معاينه با پزشك همكاري كند، حتي والدين مي توانند از كودك بخواهند نقش يك پزشك را بازي كند و فرد بيمار را مورد معاينه قرار دهد و با پرسشهاي كودكانه خود جوياي سلامتي بيمار شود.

پاسخ گفتن به پرسشهاي پزشكان را به كودك بياموزيد.

به فرزندتان ياد بدهيد كه چگونه به سئوالهاي پزشك معالج خود پاسخ گويد و اگر مي تواند بنويسد، نوع بيماري خود و مراحل درمان آن را يادداشت كند تا اگر در آينده بازهم دچار همان بيماري شد، با رعايت آن نكات درصدد درمان و بهبودي خود برآيد. با تهيه اين تاريخچه مي توانيد به اطلاعات مفيدي درباره سوابق بيماريهاي فرزندتان نيز دست يابيد.

پزشك مناسبي انتخاب كنيد.

پزشكي را انتخاب كنيد كه به شيوه ارتباط خود با كودكان اهميت بدهد. از آن جايي كه پزشك متخصص اطفال بهترين دوست و ياور پدر و مادر به شمار مي رود، به همين دليل بايد در انتخاب آن نهايت توجه و دقت را مبذول داشت. به عبارت ديگر، والدين به پزشكي نياز دارند كه در عين لياقت و كارداني، مهربان و ملايم هم باشد و بتواند به راحتي با كودكان ارتباط برقرار كند. پزشكي كه معاينه هاي خود را تند و با كمترين تاملي و بدون توجه به حالتهاي رواني كودك انجام مي دهد، بطور حتم

مي تواند دلهره و ترس شديدي در دل كودك به وجود آورد كه او را از معاينه هاي بعدي و رفتن به آن مطب بازدارد. از طرف ديگر، پزشكي كه خيلي ساكت و آرام است و هيچ اشتياقي براي آشنا شدن و ايجاد ارتباط با كودكان ندارد، مسلماً نظر كودك را جلب نمي كند. خوب است والدين از همان ابتداي كودكي فرزندشان، در انتخاب پزشك دقت داشته باشند.

نياز به عمل جراحي

اگر كودك در طول درمان خود نياز به «عمل جراحي» دارد، توجه به نكات زير مي تواند سودمند باشد:

? - مشكل را به زبان ساده براي كودك شرح دهيد: سعي كنيد با استفاده از جملات در حد فهم كودك علت جراحي را براي او شرح دهيد. توجه داشته باشيد هنگام صحبت از كلماتي مثل بريدن، پاره كردن، دوختن، بخيه زدن و مثل اينها استفاده نكنيد، زيرا موجب ترس و دلهره شديد كودك مي شود.

? - ممكن است كودك تصور كند كه عمل جراحي همراه با درد فراوان است: پدر و مادر بايد اين اطمينان را به كودك بدهند كه يك فرد متخصص بيهوشي وجود دارد كه قبل از عمل جراحي، بيمار را كاملاً به خواب عميقي فرو مي برد و او متوجه هيچ چيز نمي شود. بعد از عمل هم بيمار به تدريج از خواب بيدار مي شود. توجه داشته باشيد، ضمن صحبتهاي خود حرفي از «گاز بيهوشي» نزنيد، زيرا ممكن است كودك گاز خانگي را با گاز بيهوشي يكي قلمداد كند و بعدها دچار دردسر شويد.

به كودك اين اطمينان را بدهيد كه در تمام مراحل عمل جراحي نزد او خواهيد ماند و پزشكان و متخصصان مختلف مواظب

سلامتي او هستند و مي تواند بعد از بيدار شدن، يك هديه فوق العاده از شما بگيرد. در برخي موارد، ترس والدين از عمل جراحي عيناً به كودك انتقال مي يابد و موجب از دست رفتن كنترل طرفين مي شود. دقت داشته باشيد در چنين شرايطي با «چهره اي شاد» و «صدايي آرام و متين» با كودك صحبت كنيد تا آثار هر گونه ترس و اضطراب را در كودك از بين ببريد. بعضي اوقات لازم است كه عمل جراحي بر روي مقعد و يا آلت تناسلي كودك انجام شود، در اين حالت پدر و مادر مي توانند به كودك تفهيم كنند كه جاي هيچ گونه ناراحتي و يا خجالت كشيدن وجود ندارد، زيرا پزشكان و پرستاران مجازند تمام اعضاي بدن بيمار را مورد معاينه قرار دهند.

? - آنچه را كه پيش خواهد آمد، براي كودك به زبان ساده توضيح دهيد: پدر و مادر مي توانند با تهيه كتابها و يا منابع علمي ساده، كودك را نسبت به كارهاي پزشكان و پرستاران كنجكاو و علاقه مند و او را با محيط درماني آشنا سازند. اجازه دهيد كودك يك روز قبل از جراحي محيط بيمارستان را ببيند و ترس و دلهره اش كاهش يابد. همچنين والدين مي توانند با تهيه وسايل پزشكي پلاستيكي براي كودك، او را با پديده معاينه و درمان آشنا كنند. توجه داشته باشيد، زماني كه از بيماري و درمان صحبت مي كنيد، واژگان مناسبي به كار ببريد و با رفتار ملايم و متين خود ترس را از دل كودك دور سازيد.

? - يك روز بعد از جراحي: به كودك اين اطمينان را بدهيد كه زماني كه از خواب بيهوشي

بيدار شود، شما نزد او خواهيد بود و چنانچه پزشك معالج او اجازه دهد مي تواند براي استراحت و بهبودي كامل به خانه بيايد.

ترس كودك از پزشك مقدمه

بيشتر كودكان زماني كه درمي يابند بايد به پزشك مراجعه كنند، دچار ترس و دلهره مي شوند، خواه اين مراجعه براي يك معاينه ساده ماهيانه باشد، خواه به دليل بيماري و كسالت كودك و خواه براي درمان بيماريهاي حاد و سختي كه نياز به معاينات متخصصين دارد.

برخي از كودكان به راحتي درباره نوع بيماريشان و مراحل مختلف آن مي توانند صحبت كنند، در حالي كه برخي ديگر شديداً احساس گناه مي كنند و از هر گونه بحث و گفت و گويي درباره آن امتناع مي ورزند. اين گروه بر اين باورند كه بيماري آنها كيفري براي انجام ندادن خواسته ها و دستورات والدين و ساير نزديكان شان است. در چنين شرايطي وظيفه پدر و مادر اين است كه علت بيماري كودك را به زبان ساده و در حد فهم او برايش توضيح دهند تا بهتر بتواند فرآيند درمان را تحمل كند. مهمترين ترسهاي كودكان هنگام معاينات پزشكي جدايي از والدين

بيشتر كودكان از اينكه در اتاق ديگري و جداي از پدر و مادرشان تحت معاينه قرار بگيرند، مي ترسند. ترس جدايي از والدين هنگام معاينات پزشكي، اغلب در بين كودكان زير ? سال شايع است. البته لازم به ذكر است كه گاهي كودكان ?? - ??ساله نيز از معاينه پزشك و يا دندانپزشك دچار ترس و اضطراب مي شوند.

درد

عامل ديگري كه ممكن است كودك را از معاينه پزشك بترساند، «احساس درد» ناشي از معاينه است. برخي از كودكان نگران اين موضوع هستند كه

معاينه پزشك آسيبي به آنها برساند. به خصوص اگر نيازي به تزريق واكسن و يا آمپول باشد. ترس ناشي از درد معاينه در بين كودكان ?? - ? سال بسيار رواج دارد، هر چند كه ممكن است تا سالهاي بعد نيز اين پيشينه ذهني را به خاطرآورد.

نحوه رفتار پزشك

متاسفانه يكي از عوامل موثر بر ترس كودك، شيوه رفتار و روش ارتباط برقرار كردن پزشك با كودك است. معمولاً پزشكان عادت دارند طبق روال هميشگي خود، كودك را سريع و تند معاينه كنند و با نوشتن نسخه و دستورالعمل استفاده از دارو، به معاينه نفر بعد بپردازند. در حالي كه ممكن است كودك از اين همه عجله و سرعت پزشك به وحشت افتد و برداشت غلط و نادرستي از معاينه در ذهن خود بپروراند، كه نتيجه نهايي آن نيز بيزاري و ترس كودك از فرآيند معالجه و درمان است.

در حالي كه پزشكان لايق و كاردان، با صبر و حوصله خود و دادن شيريني و يا برچسب عروسكي به كودكان و حتي صحبت و گفت وگويي ساده و محبت آميز درباره مسائل مورد علاقه كودك، درصدد كسب اعتماد او برمي آيند و سعي مي كنند ريشه ترس از درمان را در دل آنها از بين ببرند. خوب است پدر و مادر نيز بعد از معاينه، پاداشي مناسب براي كودك در نظر بگيرند تا موجب تكرار رفتار شجاعانه او در معاينه هاي بعدي شوند.

ساير عوامل

گاهي نگراني كودك از معاينات پزشكي، ناشي از اطلاعات غلطي است كه احتمالاً كودك از پدر و مادر و يا نزديكان خود مي شنود. در مواردي ممكن است والدين با كوچكترين سوءظني نسبت

به نوع بيماري فرزندشان تصور كنند كه او حتماً بايد در بيمارستان بستري شود و مورد عمل جراحي قرار گيرد و يا حتي تصور كنند با كمترين اهمال كاري، كودك تلف مي شود. در صورتي كه تمام اين برداشتهاي غلط والدين مي تواند موجب خيال پردازيهاي موهوم كودك شود و او را شديداً از محيطهاي مرتبط با پزشكي و درمان به وحشت اندازد.

گاهي والدين براي اينكه كودك را وادار به خوردن داروهايش كنند، جملاتي به او مي گويند كه بيشتر او را مي ترسانند. براي مثال به او مي گويند: «بايد قرصهايت بخوري وگرنه ... مي ميري ...» در حالي كه وظيفه پدر و مادر و نزديكان كودك اين است كه با شرح و ساده سازي موقعيت كودك، مراحل درمان را براي او هرچه راحت تر كنند. نكته اي كه بايد يادآور شويم، احساس گناهي است كه بيشتر كودكان هنگام بيماري دچار آن مي شوند. آنها ممكن است تصور كنند بيماري آنها تنبيهي براي انجام ندادن وظايف و مسئوليت هايشان است. برخي از آنها بر اين باورند كه رنج حاصل از معاينه هاي پزشكي نيز بخشي از مجازات و تنبيه آنها است. نتيجه پژوهشي نشان مي دهد كه گروهي از كودكان فلج و معلول بر اين باور بودند كه ناتواني و معلوليت جسماني آنها ناشي از عدم اطاعت از دستورات والدينشان و سرپيچي كردن از قوانين و مقررات آنها بوده است. روشهاي كاهش ترس كودك از پزشك و معاينه هاي پزشكي هدف از معاينه را براي كودك شرح دهيد.

اگر معاينه كودك صرفاً براي ويزيت ماهيانه و يا دوره اي كودك است، براي او شرح دهيد كه اين ملاقاتها به منظور آگاهي از ميزان رشد طبيعي او

است و تنها مي خواهيد از سلامت كامل او باخبر شويد. به همين دليل، «پزشك تو را معاينه مي كند و سئوالهايي از ما مي پرسد.» اگر هدف از معاينه، تشخيص و درمان نوع بيماري كودك و يا مسائل مربوط به آن است، پدر و مادر مي توانند با زباني ساده و در حد فهم كودك و به دور از هرگونه فشار و اضطرابي نياز به معاينه را براي كودك روشن كنند. آنها بايد به كودك تفهيم كنند كه پزشك قصد كمك به آنها را دارد.

در كودك احساس گناه ايجاد نكنيد.

سعي كنيد طوري درباره كودك و نوع بيماري اش صحبت كنيد كه او مشكل خود را ناشي از اشتباه و كوتاهي اي كه احتمالاً او انجام داده است، نداند. پدر و مادر مي توانند اين اطمينان را به كودك بدهند كه هر كسي ممكن است در طول عمر خود بارها مريض شود، ولي ما خيلي خوشبختيم كه مي توانيم با مراجعه به پزشك متخصص درصدد درمان و بهبود بيماري هايمان برآييم. در اين گونه موارد، مي توانيد از دوستان و آشناياني كه قبلاً دچار وضعيتي مشابه فرزند شما بوده اند، كمك و راهنمايي بگيريد، زيرا گاهي دانستن اين مطلب كه كودكان ديگر نيز به اين بيماري مبتلا شده اند، مي تواند در شيوه رويارويي شما و فرزندتان با آن بيماري كمك موثري باشد.

كودك را گرامي بداريد.

اگر فرزند شما هنگام تزريق آمپول و يا واكسن از سوي دوستان، هم كلاسيها و يا حتي مربيان و افراد بزرگسال ديگر مورد نكوهش و تمسخر قرار گرفته است، به حمايت بيشتري از سوي شما احتياج دارد. برخي از شب ادراريها و خجالت كشيدنهاي كودك از امر درمان،

ناشي از عكس العمل و يا سرزنش سايرين است. درباره شيوه معاينه پزشك، توضيحاتي به كودك بدهيد.

آموزه هاي لازم مراجعه به پزشك را به كودك ياد دهيد. اگر معاينه هاي پزشك صرفاً يك ويزيت ماهيانه و يا دوره اي است، مي توانيد انجام مراحل مختلف آن را بر روي يك عروسك به كودك نشان دهيد. به او ياد بدهيد كه چگونه قد و وزن اندازه گيري مي شود، چگونه با يك چوب كوتاه درون دهان معاينه مي شود، چگونه با يك چراغ قوه كوچك درون گوش، بيني و چشم ديده مي شود، چگونه با گوشي مخصوص پزشكان صداي ضربان قلب او از پشت و سينه اش شنيده مي شود؟

براي كودك شرح دهيد كه پزشك ممكن است ضربه اي آهسته به شكم او بزند و يا ممكن است از سر تا پاي او را با دست معاينه كند. به او اين اطمينان را بدهيد كه اگرچه پزشكان و پرستاران غريبه هستند، ولي اجازه دارند تمام بدن او را (از جمله اندامهاي تناسلي و مقعد) معاينه كنند تا از سلامت كامل او مطلع شوند.

ساير معاينه ها

اگر فرزند خود را براي درمان بيماري خاصي نزد پزشك و متخصص مي بريد، احتمالاً خودتان نيز اطلاع چنداني از نوع بيماري كودك نداريد. در چنين شرايطي براي اطمينان حاصل كردن از مراحل درمان و انجام معاينه هاي پزشكي خوب است با يك پرستار متخصص مشورت كنيد و آن گاه برنامه و شيوه كار تيم پزشكي را به زبان ساده و در حد فهم كودك براي او شرح دهيد. پژوهشهاي مختلف نشان مي دهند كه اگر كودك از چگونگي انجام كار و معاينه هاي پزشكي تا حد لازم مطلع و باخبر باشد، احساس

امنيت بيشتري خواهد كرد و كمتر دچار ترس و اضطراب خواهد شد. سعي كنيد در عين آن كه با كودك يك رنگ و صادق هستيد، از به كار بردن عبارتها و واژگاني كه موجب ترس و وحشت كودك مي شود، جداً بپرهيزيد.

پدر و مادر مي توانند درباره روند درمان با فرزندشان صحبت كنند، ولي هرگز نبايد وارد جزئيات دردآور پزشكي شوند. مرتباً اين اطمينان را به فرزندتان بدهيد كه در تمام مراحل درمان نزد او خواهيد بود و تا زماني كه كاملاً بهبود نيافته باشد، او را تنها نخواهيد گذاشت. با انجام اين كار كودكان شيوه اطمينان كردن به ديگران را مي آموزند. اگر درباره بيماري فرزندتان چيزي نمي دانيد، لزومي ندارد با اطلاعات و پاسخهاي اشتباه خود باعث ترس و دلهره او شويد. بلكه بهتر است بگوييد، «مي توانيم تمام پرسشهاي خود را يادداشت كنيم و از پزشك معالج تو بپرسيم ...» چنانچه يكي از معاينه هاي پزشكي، انجام آزمايش خون است، به كودك اين اطمينان را بدهيد كه گرفتن مقداري خون از بدنش لطمه اي به او نخواهد زد. خيلي از كودكان تصور مي كنند كه «خون گرفتن» به معناي گرفتن تمامي خون بدن آنها است و آنها ديگر خوني نخواهند داشت.

مشكلات كودك را به مرور و در جريان عمل حل كنيد.

اگر موقعيت كودك اضطراري و حاد نيست، به كودك اجازه دهيد تا با تهيه فهرستي از علائم بيماري و يا مراحل مختلف معاينه با پزشك همكاري كند، حتي والدين مي توانند از كودك بخواهند نقش يك پزشك را بازي كند و فرد بيمار را مورد معاينه قرار دهد و با پرسشهاي كودكانه خود جوياي سلامتي بيمار شود.

پاسخ گفتن

به پرسشهاي پزشكان را به كودك بياموزيد.

به فرزندتان ياد بدهيد كه چگونه به سئوالهاي پزشك معالج خود پاسخ گويد و اگر مي تواند بنويسد، نوع بيماري خود و مراحل درمان آن را يادداشت كند تا اگر در آينده بازهم دچار همان بيماري شد، با رعايت آن نكات درصدد درمان و بهبودي خود برآيد. با تهيه اين تاريخچه مي توانيد به اطلاعات مفيدي درباره سوابق بيماريهاي فرزندتان نيز دست يابيد.

پزشك مناسبي انتخاب كنيد.

پزشكي را انتخاب كنيد كه به شيوه ارتباط خود با كودكان اهميت بدهد. از آن جايي كه پزشك متخصص اطفال بهترين دوست و ياور پدر و مادر به شمار مي رود، به همين دليل بايد در انتخاب آن نهايت توجه و دقت را مبذول داشت. به عبارت ديگر، والدين به پزشكي نياز دارند كه در عين لياقت و كارداني، مهربان و ملايم هم باشد و بتواند به راحتي با كودكان ارتباط برقرار كند. پزشكي كه معاينه هاي خود را تند و با كمترين تاملي و بدون توجه به حالتهاي رواني كودك انجام مي دهد، بطور حتم مي تواند دلهره و ترس شديدي در دل كودك به وجود آورد كه او را از معاينه هاي بعدي و رفتن به آن مطب بازدارد. از طرف ديگر، پزشكي كه خيلي ساكت و آرام است و هيچ اشتياقي براي آشنا شدن و ايجاد ارتباط با كودكان ندارد، مسلماً نظر كودك را جلب نمي كند. خوب است والدين از همان ابتداي كودكي فرزندشان، در انتخاب پزشك دقت داشته باشند.

نياز به عمل جراحي

اگر كودك در طول درمان خود نياز به «عمل جراحي» دارد، توجه به نكات زير مي تواند سودمند باشد:

? - مشكل

را به زبان ساده براي كودك شرح دهيد: سعي كنيد با استفاده از جملات در حد فهم كودك علت جراحي را براي او شرح دهيد. توجه داشته باشيد هنگام صحبت از كلماتي مثل بريدن، پاره كردن، دوختن، بخيه زدن و مثل اينها استفاده نكنيد، زيرا موجب ترس و دلهره شديد كودك مي شود.

? - ممكن است كودك تصور كند كه عمل جراحي همراه با درد فراوان است: پدر و مادر بايد اين اطمينان را به كودك بدهند كه يك فرد متخصص بيهوشي وجود دارد كه قبل از عمل جراحي، بيمار را كاملاً به خواب عميقي فرو مي برد و او متوجه هيچ چيز نمي شود. بعد از عمل هم بيمار به تدريج از خواب بيدار مي شود. توجه داشته باشيد، ضمن صحبتهاي خود حرفي از «گاز بيهوشي» نزنيد، زيرا ممكن است كودك گاز خانگي را با گاز بيهوشي يكي قلمداد كند و بعدها دچار دردسر شويد.

به كودك اين اطمينان را بدهيد كه در تمام مراحل عمل جراحي نزد او خواهيد ماند و پزشكان و متخصصان مختلف مواظب سلامتي او هستند و مي تواند بعد از بيدار شدن، يك هديه فوق العاده از شما بگيرد. در برخي موارد، ترس والدين از عمل جراحي عيناً به كودك انتقال مي يابد و موجب از دست رفتن كنترل طرفين مي شود. دقت داشته باشيد در چنين شرايطي با «چهره اي شاد» و «صدايي آرام و متين» با كودك صحبت كنيد تا آثار هر گونه ترس و اضطراب را در كودك از بين ببريد. بعضي اوقات لازم است كه عمل جراحي بر روي مقعد و يا آلت تناسلي كودك انجام شود، در اين حالت پدر

و مادر مي توانند به كودك تفهيم كنند كه جاي هيچ گونه ناراحتي و يا خجالت كشيدن وجود ندارد، زيرا پزشكان و پرستاران مجازند تمام اعضاي بدن بيمار را مورد معاينه قرار دهند.

? - آنچه را كه پيش خواهد آمد، براي كودك به زبان ساده توضيح دهيد: پدر و مادر مي توانند با تهيه كتابها و يا منابع علمي ساده، كودك را نسبت به كارهاي پزشكان و پرستاران كنجكاو و علاقه مند و او را با محيط درماني آشنا سازند. اجازه دهيد كودك يك روز قبل از جراحي محيط بيمارستان را ببيند و ترس و دلهره اش كاهش يابد. همچنين والدين مي توانند با تهيه وسايل پزشكي پلاستيكي براي كودك، او را با پديده معاينه و درمان آشنا كنند. توجه داشته باشيد، زماني كه از بيماري و درمان صحبت مي كنيد، واژگان مناسبي به كار ببريد و با رفتار ملايم و متين خود ترس را از دل كودك دور سازيد.

? - يك روز بعد از جراحي: به كودك اين اطمينان را بدهيد كه زماني كه از خواب بيهوشي بيدار شود، شما نزد او خواهيد بود و چنانچه پزشك معالج او اجازه دهد مي تواند براي استراحت و بهبودي كامل به خانه بيايد.

چرا انسانها خواب مي بينند؟

چرا انسان ها خواب مي بينند، تعابير خواب ها چيست، چه رازهايي در آنها نهفته است و ... از مواردي هستند كه در مقاله امروز در مورد آنها بحث مي كنيم.

علاقه به خواب و رويا پيشينه اي به قدمت تاريخ بشريت دارد. يكي از كتاب هاي آسماني مانند "قرآن" و "انجيل" سرشار از داستان هاي مختلف در مورد خواب و رويا مي باشد كه شامل

اولين روياها كه تقريبا 1900 سال قبل از ميلاد مسيح به وقوع پيوستند نيز مي باشد. مردم يونان، روم و بابل به خواب و رويا اعتقاد محكمي داشتند به ويژه در شب هاي جنگ. آنها تصور مي كردند كه خدا از طريق رويا به آنها راه پيروزي را نشان مي دهد. امروزه اعتقاد به خواب و رويا و تفسير آن مانند گذشته عميق نميباشد. در آغاز قرن 20 زيگموند فروي خواب را به اين صورت تعريف كرد: "راهي ملكوتي به ضمير ناخودآگاه." او تصور خود را از رويا نشات گرفته از احساسات سركوب شده فرد به ويژه اميال جنسي مي دانست. امروزه بر اين باورند كه تعبير فرويد اندكي ساده انگارانه بوده. اما به راستي ما براي چه خواب مي بينيم؟

خواب هايي كه مي بينيم معمولا نوعي واكنش نسبت به افكار، فعاليتها و احساساتي هستند كه در طول روز داشتيم. آنها بازتاب افكاري هستند كه براي يكي دو روز گذشته در ذهن ما خطور مي كردند. روياها ظاهرا يكي از بخش هاي جدا نشدني موجوديت ما هستند. چندي پيش آزمايشي انجام شد كه در طي آن به افراد بالغ داروهايي داده ميشد كه اجازه حركت سريع مردمك چشم در خواب (REM) را از آنها مي گرفت. زماني كه چشم چنين حركتي دارد، فرد مورد نظر خواب مي بيند. حذف توانايي خواب ديدن تضادهاي اخلاقي شديدي را در افراد تحت آزمايش ايجاد كرد. آنها به شدت مضطرب و خشن شده بودند و نمي توانستند به راحتي بر روي مطلبي تمركز كنند. در اين آزمايش همچنين ثابت شد كه هر چه فردي جوانتر باشد رويا براي حفظ

سلامت او نقش محوري تري را بازي مي كند.

مطالعه و تحقيق دانشمندان در زمينه خواب و رويا به يكسري نتايج جهان شمول ختم شده. اول اينكه تمام افراد حتي آنهايي كه اين امر را انكار مي كنند خواب مي بينند. خواب ديدن به اندازه نفس كشيدن يك امري بديهي است. كودكان خيلي بيشتر از بزرگترها خواب مي بينند. نوزادان در حدود 70% از خواب خود را در حال ديدن روياهاي متعدد هستند. در مقايسه، بزرگسالان تنها در 25% از خواب خود رويا مي بينند. در برخي موارد ثابت شده است كه حيوانات نيز خواب مي بينند.

تحقيقات نشان مي دهد كه خواب هر فردي داراي 2 مرحله مختلف مي باشد. در ابتدا افراد به خواب سبك فرو مي روند. از آن به بعد به طور تدريجي وارد مراحل بعدي شده تا به مرحله اي مي رسيم كه به عنوان IV شناخته مي شود. اين مرحله يك قدم پيش تر از مرحله خواب سنگين (REM) است. در اين مرحله با وجود اينكه چشم ها بسته هستند اما مردمك با حركات تندي همراه مي باشد. درست مثل اين است كه چشم ها در حال نگاه كردن به فيلمي هستند كه بر روي پرده بسته پلك ها در حال نمايش است. در طول اين مرحله مغز همانطور كه در بيداري فعاليت مي كند از خود واكنش نشان مي دهد. و در اين زمان است كه عمل خواب ديدن اتفاق مي افتد.

تقريبا در حدود 90 دقيقه زمان لازم است تا فرد به خواب عميق فرو رود. زماني كه مرحله REM سپري شد مجددا اين فرايند تكرار مي شود.

در چرخه اول اين مرحله چيزي در حدود 5 دقيقه است. اين ميزان در طول چرخه افزايش پيدا مي كند و در آخرين مرحله ممكن است تا حدود 50 دقيقه نيز به طول انجامد. بنابراين در يك شب فرد به طور نرمال در طول 20 تا 90 دقيقه خواب مي بيند.

خواب ها به راحتي فراموش مي شوند. در حقيقت ما فقط خواب هاي آخري را كه مي بينيم به ياد مي آوريم. همه ما اغلب خواب مي بينيم و اين امر باعث مي شود تا در زمان بيداري به يك تعادل نسبي دست پيدا كنيم. خواب يك رويداد ويژه با يك معناي خاص نيست. چيزي است كه هر شب براي تمام افراد پيش مي آيد. افراد بسيار زيادي هستند كه خوابهاي شما را برايتان تعبير مي كنند. اما حقيقت اينجاست كه تفاوت و تضادهاي بيشماري در بين تعابير متفاوت وجود دارد. شايد يك كارشناس به شما بگويد كه تعبير خواب شما اين است در حالي كه كارشناس ديگر تعبير كاملا متفاوتي از آن براي شما بياورد. مشكل ديگر اين است كه روان درمانگرهاي هر كشور با توجه به فرهنگ خود و نمادها و سمبلهايي كه براي خود دارند به تعبير و تفسير خواب ها ميپردازند. اين امر مجددا باعث مي شود كه يك خواب تعابير كاملا متفاوتي داشته باشد.

امروزه تحليلگران قصد دارند تا به افراد آموزش دهند خودشان خواب هايشان را تعبير كنند. هر كس از افكار، احساسات و تجربيات خود بيشتر از هر فردي آگاه است و بنابراين مي تواند تحليل درست تري از خوابش داشته باشد. به عبارت ديگر ما ميتوانيم

خواب هايمان را هر طوري كه دلمان مي خواهد تعبير كنيم.

مجمع عمومي علوم اظهار مي دارد كه رويا يكي از ضروريات براي تمرين ضمير ناخودآگاه مي باشد. آنها اخطار داده اند كه نبايد تحليل هاي غير اصولي از خواب ها داشته باشيم. آنها پيشنهاد مي كنند كه روياهايتان را خيلي جدي نگيريد و فقط سعي كنيد از آنها لذت ببريد چراكه مرحله ضروري از خواب شما هستند.

چرا انسانها خواب مي بينند؟ چرا انسان ها خواب مي بينند، تعابير خواب ها چيست، چه رازهايي در آنها نهفته است و ... از مواردي هستند كه در مقاله امروز در مورد آنها بحث مي كنيم.

علاقه به خواب و رويا پيشينه اي به قدمت تاريخ بشريت دارد. يكي از كتاب هاي آسماني مانند "قرآن" و "انجيل" سرشار از داستان هاي مختلف در مورد خواب و رويا مي باشد كه شامل اولين روياها كه تقريبا 1900 سال قبل از ميلاد مسيح به وقوع پيوستند نيز مي باشد. مردم يونان، روم و بابل به خواب و رويا اعتقاد محكمي داشتند به ويژه در شب هاي جنگ. آنها تصور مي كردند كه خدا از طريق رويا به آنها راه پيروزي را نشان مي دهد. امروزه اعتقاد به خواب و رويا و تفسير آن مانند گذشته عميق نميباشد. در آغاز قرن 20 زيگموند فروي خواب را به اين صورت تعريف كرد: "راهي ملكوتي به ضمير ناخودآگاه." او تصور خود را از رويا نشات گرفته از احساسات سركوب شده فرد به ويژه اميال جنسي مي دانست. امروزه بر اين باورند كه تعبير فرويد اندكي ساده انگارانه بوده. اما به راستي ما

براي چه خواب مي بينيم؟

خواب هايي كه مي بينيم معمولا نوعي واكنش نسبت به افكار، فعاليتها و احساساتي هستند كه در طول روز داشتيم. آنها بازتاب افكاري هستند كه براي يكي دو روز گذشته در ذهن ما خطور مي كردند. روياها ظاهرا يكي از بخش هاي جدا نشدني موجوديت ما هستند. چندي پيش آزمايشي انجام شد كه در طي آن به افراد بالغ داروهايي داده ميشد كه اجازه حركت سريع مردمك چشم در خواب (REM) را از آنها مي گرفت. زماني كه چشم چنين حركتي دارد، فرد مورد نظر خواب مي بيند. حذف توانايي خواب ديدن تضادهاي اخلاقي شديدي را در افراد تحت آزمايش ايجاد كرد. آنها به شدت مضطرب و خشن شده بودند و نمي توانستند به راحتي بر روي مطلبي تمركز كنند. در اين آزمايش همچنين ثابت شد كه هر چه فردي جوانتر باشد رويا براي حفظ سلامت او نقش محوري تري را بازي مي كند.

مطالعه و تحقيق دانشمندان در زمينه خواب و رويا به يكسري نتايج جهان شمول ختم شده. اول اينكه تمام افراد حتي آنهايي كه اين امر را انكار مي كنند خواب مي بينند. خواب ديدن به اندازه نفس كشيدن يك امري بديهي است. كودكان خيلي بيشتر از بزرگترها خواب مي بينند. نوزادان در حدود 70% از خواب خود را در حال ديدن روياهاي متعدد هستند. در مقايسه، بزرگسالان تنها در 25% از خواب خود رويا مي بينند. در برخي موارد ثابت شده است كه حيوانات نيز خواب مي بينند.

تحقيقات نشان مي دهد كه خواب هر فردي داراي 2 مرحله مختلف مي باشد. در ابتدا افراد به خواب سبك

فرو مي روند. از آن به بعد به طور تدريجي وارد مراحل بعدي شده تا به مرحله اي مي رسيم كه به عنوان IV شناخته مي شود. اين مرحله يك قدم پيش تر از مرحله خواب سنگين (REM) است. در اين مرحله با وجود اينكه چشم ها بسته هستند اما مردمك با حركات تندي همراه مي باشد. درست مثل اين است كه چشم ها در حال نگاه كردن به فيلمي هستند كه بر روي پرده بسته پلك ها در حال نمايش است. در طول اين مرحله مغز همانطور كه در بيداري فعاليت مي كند از خود واكنش نشان مي دهد. و در اين زمان است كه عمل خواب ديدن اتفاق مي افتد.

تقريبا در حدود 90 دقيقه زمان لازم است تا فرد به خواب عميق فرو رود. زماني كه مرحله REM سپري شد مجددا اين فرايند تكرار مي شود. در چرخه اول اين مرحله چيزي در حدود 5 دقيقه است. اين ميزان در طول چرخه افزايش پيدا مي كند و در آخرين مرحله ممكن است تا حدود 50 دقيقه نيز به طول انجامد. بنابراين در يك شب فرد به طور نرمال در طول 20 تا 90 دقيقه خواب مي بيند.

خواب ها به راحتي فراموش مي شوند. در حقيقت ما فقط خواب هاي آخري را كه مي بينيم به ياد مي آوريم. همه ما اغلب خواب مي بينيم و اين امر باعث مي شود تا در زمان بيداري به يك تعادل نسبي دست پيدا كنيم. خواب يك رويداد ويژه با يك معناي خاص نيست. چيزي است كه هر شب براي تمام افراد پيش مي آيد.

افراد بسيار زيادي هستند كه خوابهاي شما را برايتان تعبير مي كنند. اما حقيقت اينجاست كه تفاوت و تضادهاي بيشماري در بين تعابير متفاوت وجود دارد. شايد يك كارشناس به شما بگويد كه تعبير خواب شما اين است در حالي كه كارشناس ديگر تعبير كاملا متفاوتي از آن براي شما بياورد. مشكل ديگر اين است كه روان درمانگرهاي هر كشور با توجه به فرهنگ خود و نمادها و سمبلهايي كه براي خود دارند به تعبير و تفسير خواب ها ميپردازند. اين امر مجددا باعث مي شود كه يك خواب تعابير كاملا متفاوتي داشته باشد.

امروزه تحليلگران قصد دارند تا به افراد آموزش دهند خودشان خواب هايشان را تعبير كنند. هر كس از افكار، احساسات و تجربيات خود بيشتر از هر فردي آگاه است و بنابراين مي تواند تحليل درست تري از خوابش داشته باشد. به عبارت ديگر ما ميتوانيم خواب هايمان را هر طوري كه دلمان مي خواهد تعبير كنيم.

مجمع عمومي علوم اظهار مي دارد كه رويا يكي از ضروريات براي تمرين ضمير ناخودآگاه مي باشد. آنها اخطار داده اند كه نبايد تحليل هاي غير اصولي از خواب ها داشته باشيم. آنها پيشنهاد مي كنند كه روياهايتان را خيلي جدي نگيريد و فقط سعي كنيد از آنها لذت ببريد چراكه مرحله ضروري از خواب شما هستند.

تغذيه و سلامت جسم و روان

نويسنده:دكتر منوچهر سعادت نوري

منبع:اصول نوين تغذيه در سلامتي و بيماري

تغذيه افراد پيوندي ناگستني با روح و روان آنها دارد. اين پيوند از مراحل اوليه زندگي انسان سرچشمه مي گيرد و نوزاد نسبت به هر نوع غذا و در مقابل هر يك از اعمال آن يك سلسله

عكس العمل هايي از قبيل لذت يا دل زدگي، بي نيازي يا درماندگي و پذيرش يا وازدگي نشان مي دهد.

همه افراد بشر علاقمند هستند كه تندرست باشند و از هر گونه بيماري يا ناراحتي در امان باشند زيرا خوشبختي، ظرفيت كار و طول عمر بستگي به سلامتي دارد. علم تغذيه كه به سرعت در حال توسعه و پيشرفت ميباشد به حقايق و اطلاعات فراواني درباره غذاي مطلوب و چگونگي تاثير آن در ايجاد يك بدن سالم و نيرومند دست يافته است.

آگاهي از اصول صحيح تغذيه براي تمام افراد و آحاد يك جامعه لازم است. بعلاوه بايد توجه داشت كه هيچ كشوري قادر نيست نيروي لازم براي ثبات اقتصادي و اجتماعي و سياسي به دست آورد مگر آنكه براي افراد خود به مقدار كافي غذاي مناسب در اختيار داشته باشد. به همين جهت آگاهي از اصول صحيح تغذيه از نظر برنامه و اجراي آن در سطح كشور نيز لازم و حياتي به نظر ميرسد، زيرا بد غذايي و يا سوء تغذيه به مدت طولاني نه تنها اثرات وخيمي روي جسم انسان ميگذارد، بلكه موجب تغييرات نامطلوب در ظرفيت كار و رفتار و هوش و استعداد ميشود كه در نسبت كارآيي جامعه نيز تاثير فراوان خواهد داشت.

غذا از نظر زندگي انسان واجد اهميت فوق العاده اي است و افراد با برخورداري از غذاي مناسب ميتوانند نيازهاي گوناگون خود را از نظر رواني و اجتماعي و فيزيولوژيك برآورده سازند.

تغذيه افراد پيوندي ناگستني با روح و روان آنها دارد. اين پيوند از مراحل اوليه زندگي انسان سرچشمه مي گيرد و نوزاد نسبت به هر نوع غذا و در مقابل

هر يك از اعمال آن يك سلسله عكس العمل هايي از قبيل لذت يا دل زدگي، بي نيازي يا درماندگي و پذيرش يا وازدگي نشان مي دهد.

تغذيه در واقع يك امر ساده عبور مواد غذايي از لوله گوارشي نيست. بلكه بر اثر تحريك دستگاه عصبي توسط غذا، نوزاد در حقيقت يك عكس العمل فيزيولوژيك و رواني عمومي انجام ميدهد. در مرحله طفوليت، اگر طفل هم از محبت خانواده و هم از ميزان كافي غذا برخوردار گردد، زمينه و فرصت مناسبي خواهد داشت كه در زندگي آتيه خود نسبت به غذا و مصرف آن نظري صائب و روشي منطقي داشته باشد ولي اگر قضيه معكوس باشد و طفل جسما از نظر غذا و روحا از جهت برخورداري از محبت گرسنه بماند در ساختمان شخصيت او تغييراتي ظاهر ميشود، كه در دوران رشد، وي را مجبور مي كند كه براي جبران كمبود محبت با روشي احيانا غلط غذا بخورد يا غذا بپزد كه نتيجه آن چاقي يا لاغري بيمار گونه است.

افرادي كه احساس مي كنند در كانون خانواده يا اجتماع و دوستان هم مشرب خود مورد توجه نيستند، بعضي اوقات چاره اي جز اين نمي بينند كه خودبيني و خودانديشي خود را با توسل به زيادخوردن، ارضاء و امتناع نمايند. كسانيكه به علت درماندگي و ناتواني سرخورده شده اند، ممكن است ناراحتي هاي مربوط به درماندگي خود را با پرخوري جبران كنند تا بدينوسيله بر روي احساسات منفي و وازده خود سرپوش بگذارند و همين پرخوريها با منشا رواني است كه سرانجام ممكن است يكي از علل بروز چاقي مفرط گردد و متعاقب آن خطر بيماريهاي قلبي،

تصلب شرائين، بالا رفتن فشارخون و ديابت و . . . را نمايان يا زياد كند.

در مقابل اشخاص پرخور، افراد كم خوراك هم بسيار ديده ميشوند. اينان افرادي هستند كه ممكن است نيازمند محبت و توجه باشند و چون نيازهاي فوق برآورده نميشود، معمولا از اجتماع كناره گيري ميكنند. اينگونه افراد پيوسته اوقات به واسطه همين كناره گيري اجتماعي دچار حزن و اندوه بوده و به صورت افراد افسرده و ناتوان در مي آيند. افراد اين دسته به تدريج از خورد و خوراك كافي امساك ميكنند و اين امر را آنقدر ادامه ميدهند تا ميل و اشتهاي طبيعي آنها نسبت به غذا از بين ميرود و به كم خوري دچار ميشوند و همين كم خوريها با منشا رواني فرد را به سوءتغذيه و لاغري مفرط سوق ميدهد.

بروز اختلالات عصبي هم از مسائل واجد اهميت در اين زمينه است. اختلالات عصبي و . . . در دسته بيمايهايي است كه در اثر كمبود غذايي يا مصرف الكل به وجود مي آيد. در اين اختلالات، ضايعات مغزي و عصبي و ناپايداري مشاعر، از دست رفتن قدرت حافظه، غش و سرگيجه و بسياري از عوارض ديگر ظاهر ميشود. بر اثر بدغذايي و مصرف الكل، اولا الكل، جايگزين غذا در رژيم غذايي ميشود، ثانيا جذب روده اي عوامل مغذي مختل ميشود و احتياجات ويتاميني بدن افزايش مي يابد.

به هر حال بايد توجه داشت كه اكثر ناراحتيهاي رواني و اجتماعي نتيجه نگرانيهاي مداوم و اختلالات عصبي متوالي است و امكان سوءتغذيه مستمر در هر يك از حالات نامبرده موجود است. ناراحتيهاي رواني و اجتماعي توام با سوءتغذيه حاد يا مزمن،

نشانه آنست كه بيمار از اثرات كمبود عوامل متعدد مغذي رنج ميبرد و در اينصورت بسيار مناسب و به جا خواهد بود كه اينگونه افراد را تحت درمان غذايي و در بعضي موارد تحت درمان غذايي و دارويي به طور توام قرار داد.

تغذيه و سلامت جسم و روان

نويسنده:دكتر منوچهر سعادت نوري

منبع:اصول نوين تغذيه در سلامتي و بيماري

تغذيه افراد پيوندي ناگستني با روح و روان آنها دارد. اين پيوند از مراحل اوليه زندگي انسان سرچشمه مي گيرد و نوزاد نسبت به هر نوع غذا و در مقابل هر يك از اعمال آن يك سلسله عكس العمل هايي از قبيل لذت يا دل زدگي، بي نيازي يا درماندگي و پذيرش يا وازدگي نشان مي دهد.

همه افراد بشر علاقمند هستند كه تندرست باشند و از هر گونه بيماري يا ناراحتي در امان باشند زيرا خوشبختي، ظرفيت كار و طول عمر بستگي به سلامتي دارد. علم تغذيه كه به سرعت در حال توسعه و پيشرفت ميباشد به حقايق و اطلاعات فراواني درباره غذاي مطلوب و چگونگي تاثير آن در ايجاد يك بدن سالم و نيرومند دست يافته است.

آگاهي از اصول صحيح تغذيه براي تمام افراد و آحاد يك جامعه لازم است. بعلاوه بايد توجه داشت كه هيچ كشوري قادر نيست نيروي لازم براي ثبات اقتصادي و اجتماعي و سياسي به دست آورد مگر آنكه براي افراد خود به مقدار كافي غذاي مناسب در اختيار داشته باشد. به همين جهت آگاهي از اصول صحيح تغذيه از نظر برنامه و اجراي آن در سطح كشور نيز لازم و حياتي به نظر ميرسد، زيرا بد غذايي و يا سوء تغذيه

به مدت طولاني نه تنها اثرات وخيمي روي جسم انسان ميگذارد، بلكه موجب تغييرات نامطلوب در ظرفيت كار و رفتار و هوش و استعداد ميشود كه در نسبت كارآيي جامعه نيز تاثير فراوان خواهد داشت.

غذا از نظر زندگي انسان واجد اهميت فوق العاده اي است و افراد با برخورداري از غذاي مناسب ميتوانند نيازهاي گوناگون خود را از نظر رواني و اجتماعي و فيزيولوژيك برآورده سازند.

تغذيه افراد پيوندي ناگستني با روح و روان آنها دارد. اين پيوند از مراحل اوليه زندگي انسان سرچشمه مي گيرد و نوزاد نسبت به هر نوع غذا و در مقابل هر يك از اعمال آن يك سلسله عكس العمل هايي از قبيل لذت يا دل زدگي، بي نيازي يا درماندگي و پذيرش يا وازدگي نشان مي دهد.

تغذيه در واقع يك امر ساده عبور مواد غذايي از لوله گوارشي نيست. بلكه بر اثر تحريك دستگاه عصبي توسط غذا، نوزاد در حقيقت يك عكس العمل فيزيولوژيك و رواني عمومي انجام ميدهد. در مرحله طفوليت، اگر طفل هم از محبت خانواده و هم از ميزان كافي غذا برخوردار گردد، زمينه و فرصت مناسبي خواهد داشت كه در زندگي آتيه خود نسبت به غذا و مصرف آن نظري صائب و روشي منطقي داشته باشد ولي اگر قضيه معكوس باشد و طفل جسما از نظر غذا و روحا از جهت برخورداري از محبت گرسنه بماند در ساختمان شخصيت او تغييراتي ظاهر ميشود، كه در دوران رشد، وي را مجبور مي كند كه براي جبران كمبود محبت با روشي احيانا غلط غذا بخورد يا غذا بپزد كه نتيجه آن چاقي يا لاغري بيمار گونه است.

افرادي كه

احساس مي كنند در كانون خانواده يا اجتماع و دوستان هم مشرب خود مورد توجه نيستند، بعضي اوقات چاره اي جز اين نمي بينند كه خودبيني و خودانديشي خود را با توسل به زيادخوردن، ارضاء و امتناع نمايند. كسانيكه به علت درماندگي و ناتواني سرخورده شده اند، ممكن است ناراحتي هاي مربوط به درماندگي خود را با پرخوري جبران كنند تا بدينوسيله بر روي احساسات منفي و وازده خود سرپوش بگذارند و همين پرخوريها با منشا رواني است كه سرانجام ممكن است يكي از علل بروز چاقي مفرط گردد و متعاقب آن خطر بيماريهاي قلبي، تصلب شرائين، بالا رفتن فشارخون و ديابت و . . . را نمايان يا زياد كند.

در مقابل اشخاص پرخور، افراد كم خوراك هم بسيار ديده ميشوند. اينان افرادي هستند كه ممكن است نيازمند محبت و توجه باشند و چون نيازهاي فوق برآورده نميشود، معمولا از اجتماع كناره گيري ميكنند. اينگونه افراد پيوسته اوقات به واسطه همين كناره گيري اجتماعي دچار حزن و اندوه بوده و به صورت افراد افسرده و ناتوان در مي آيند. افراد اين دسته به تدريج از خورد و خوراك كافي امساك ميكنند و اين امر را آنقدر ادامه ميدهند تا ميل و اشتهاي طبيعي آنها نسبت به غذا از بين ميرود و به كم خوري دچار ميشوند و همين كم خوريها با منشا رواني فرد را به سوءتغذيه و لاغري مفرط سوق ميدهد.

بروز اختلالات عصبي هم از مسائل واجد اهميت در اين زمينه است. اختلالات عصبي و . . . در دسته بيمايهايي است كه در اثر كمبود غذايي يا مصرف الكل به وجود مي آيد.

در اين اختلالات، ضايعات مغزي و عصبي و ناپايداري مشاعر، از دست رفتن قدرت حافظه، غش و سرگيجه و بسياري از عوارض ديگر ظاهر ميشود. بر اثر بدغذايي و مصرف الكل، اولا الكل، جايگزين غذا در رژيم غذايي ميشود، ثانيا جذب روده اي عوامل مغذي مختل ميشود و احتياجات ويتاميني بدن افزايش مي يابد.

به هر حال بايد توجه داشت كه اكثر ناراحتيهاي رواني و اجتماعي نتيجه نگرانيهاي مداوم و اختلالات عصبي متوالي است و امكان سوءتغذيه مستمر در هر يك از حالات نامبرده موجود است. ناراحتيهاي رواني و اجتماعي توام با سوءتغذيه حاد يا مزمن، نشانه آنست كه بيمار از اثرات كمبود عوامل متعدد مغذي رنج ميبرد و در اينصورت بسيار مناسب و به جا خواهد بود كه اينگونه افراد را تحت درمان غذايي و در بعضي موارد تحت درمان غذايي و دارويي به طور توام قرار داد.

بيماري تماس با شيطان

آنچه درباره جنون بايد بدانيم

در جهان امروز افراد بي شماري را مي توان يافت كه دچار بيماري افسردگي هستند. برخي از انديشمندان غربي و روان شناسان بر اين باورند كه در جهان امروز بيش از 75 درصد مردم به نوعي از بيماري افسردگي و به سخن ديگر از ديوانگي رنج مي برند. اين بدان معناست كه بيماري روحي و رواني بيشترين شمار مردمان را دربر مي گيرد و انسان بيش از آن كه دچار بيماري هاي جسمي و بدني باشد از بيماري هاي روحي و رواني رنج مي برد.

به نظر مي رسد كه برخلاف باورهاي روان شناسان، اين بيماري ها تنها به حوزه روان مرتبط نباشد و ارتباط تنگاتنگي با حوزه بيماري هاي روحي داشته باشد. به

اين معنا كه مي بايست ميان بيماري هاي روحي و بيماري هاي رواني تفاوت و تمايزي محسوس قائل شد؛ چنان كه ميان بيماري هاي جسمي و رواني اين دسته بندي انجام شده است.

بيماري هاي رواني به آن دسته از بيماري هايي گفته مي شود كه با روان يعني نفس مرتبط با جسم مرتبط مي باشد و متاثر از عالم فيزيك و طبيعت بشري است و مي توان آن را در حوزه نرم افزاري جسم جست وجو كرد. به سخن ديگر روان عبارت است از عالم برزخ ميان جسم و روح. در اين عالم و نشاه كه برخي از خصوصيات روح و برخي از خصوصيات جسم در آن ديده مي شود، نشانه هايي از هر دو بعد انساني را مي توان يافت. از اين روست كه مي توان با ابزارهاي فيزيكي ولي نرم همانند تعبير قدرت نرم از آن آگاه شد و به شناخت و آگاهي نسبي آن دست يافت.

به سخن ديگر روان نرم افزاري فيزيكي و جسمي است كه در عالم برزخ قرار مي گيرد و روان شناسان مي توانند آن را با ابزارهاي نرمي بررسي و بيماري هاي آن را معالجه و درمان كند.

اما روح مقامي برتر و از حوزه فرامادي است و چنان كه قرآن تعبير مي كند از عالم خلق بيرون در مجموعه عوامل امر داخل مي باشد. از اين روست كه خداوند مي فرمايد: و يسالونك عن الروح قل الروح من امر ربي؛ از تو درباره روح مي پرسند بگو آن از امر پروردگار من است.

بيماري هاي انساني از اين رو به دو دسته بيماري هاي روحي و بيماري هاي رواني

دسته بندي مي شود. بيماري روحي بيماري هايي است كه روح را از سلامت فطري بيرون مي برد و وضعيت كلي بشر را از حوزه بشريت و ماهيت بشري بودن خارج مي سازد. گاه از آن به پليدي ذاتي نيز ياد مي شود. اين دسته از بيماري ها در اين مقاله و نوشتار مورد نظر نيست و مجال ديگري را مي طلبد.

اما بيماري هاي رواني را مي توان به دو دسته تقسيم كرد؛ زيرا عوامل موثر در آن مي تواند عواملي در حوزه بيماري هاي مرتبط با جسم و فيزيك باشد و يا مرتبط به عقايد و بينش و نگرش. به اين معنا كه عوامل موثر آن مي تواند برخاسته از وضعيت جسمي فرد و متاثر از آن باشد كه با درمان هاي غذايي و دارويي قابل درمان است و يا مي تواند برخاسته از بينش و نگرش فردي باشد كه در حوزه روان شخص اثر گذاشته و امكان درمان از راه دارو نيست و مي بايست تنها با استفاده از درمان هاي عقيدتي آن را بازسازي كرد.

از اين روست كه به نظر مي رسد كه ميان افسردگي برخاسته از جسم و يا ديوانگي برخاسته از جنون و جن زدگي تفاوت گذاشت. به اين معنا كه اسكيزوفرني و يا شيزوفرني بيماري هاي رواني هستند كه مي تواند برخاسته از عوامل جسمي و يا اعتقادي باشد.

قرآن به هر دو دسته از عوامل جسمي و اعتقادي توجه داشته است. در ادبيات اسلامي و فرهنگ قرآني با بيماري هايي مواجه هستيم كه از آن به بيماري جنون ياد مي شود. هر چند كه اين تعبير فراگير است و

به گونه اي با آن رفتار شده كه گويي بيماري هاي رواني برخاسته از عوامل جسمي را نيز شامل مي شود ولي در حقيقت در گذشته تنها به بيماري هايي اطلاق مي شد كه برخاسته از عوامل اعتقادي بوده است؛ زيرا در طب و پزشكي كهن از بيماري هاي رواني با خاستگاه جسم به ماليخوليا ياد مي كردند.

جنون از ماده جن در اصل به معناي پنهان ماندن چيزي از حس است. (مفردات راغب ص 203) به انسان ديوانه ازاين جهت مجنون مي گويند كه چيزي ميان عقل و نفس او مانع مي شود و عقل او را مي پوشاند.(همان ص205)

مقصود از جنون و ديوانگي در اين نوشتار معناي دوم آن است كه در آيات قرآني به شكل جنه و مس الشياطين و سعر و مجنون و مفتون و جملاتي چون يتخطبه الشيطان و استهوته الشياطين بدان اشاره شده است.

عوامل جنون

قرآن عامل اين بيماري رواني را تماس با شيطان مي داند و براين نكته تأكيد مي ورزد كه كساني كه از آموزه هاي وحياني قرآن دوري مي ورزند و خود را تحت مديريت شيطان و ابليس قرار مي دهند درمدتي زماني گرفتار وي مي شوند و شيطان مديريت روان وي را به عهده گرفته و او را به جنون دچار مي سازد. قرآن برخي از عواملي كه موجب مي شود تا شيطان امكان و قدرت چنين تصرفي را در انسان بيابد مورد تأكيد و توجه قرار مي دهد تا انسان با دوري از آن ها خود را از شر شيطان و جنون رها سازد. از مهم ترين عوامل مي توان به رباخواري اشاره كرد كه زمينه

تصرف شيطان را فراهم مي آورد. درحقيقت حرام خواري و رباخواري زمينه بسيار مساعدي براي جنون است. (بقره آيه 275) در حقيقت انديشه و بينش خاص موجب مي شود تا اين گونه درمعرض خطر جنون قرار گيرد.

شيطان با نفوذ بر عقايد وانديشه هاي افراد و وسوسه كردن آنان زمينه تحير و جنون افراد را فراهم مي آورد و نمي گذارد تا شخص در سلامت شخصيت خود باقي بماند. (انعام آيه 71)

نشانه هاي جنون

براي جنون نشانه هايي است كه افسردگي يكي از آن هاست. شخصي كه دچار جنون است در حالت عادي به سر نمي برد. تحير و سرگرداني در كارها و انتخاب ها از نشانه هاي ديگر آن است (انعام آيه 71) و پريشاني خاطر وي را رنج مي دهد (همان) گفتن سخنان ياوه و بيهوده و انتساب و ارتباط با موجودات فرابشري از نشانه هاي ديگري است كه قرآن بيان مي دارد. البته برخي از اين نشانه ها را قرآن خود به مجانين نسبت مي دهد و برخي ديگر را كافران به پيامبران نسبت مي دهند و براين باورند كه پيامبران نيز دچار جنون شده و رفتارهاي انسان هاي روان پريش و يا مجنون را درپيش مي گيرند. بنابراين از جهت تشابهي كه ميان رفتارهاي پيامبران و مجانين وجود دارد آنان نيز متهم به جنون مي شوند.

به هرحال باتوجه به اين دو دسته آيات مي توان به نشانه هايي كه براي مجانين گفته شده است دست يافت كه به برخي از آنان اشاره شده است.

البته تفاوت هايي ميان سفيه (نادان) و مجنون وجود دارد كه برخي آن را ناديده گرفته و اهل سفيه

و يا سفيهان را همان مجانين دانسته اند. درحالي تفاوت ميان مجانين و سفيهان به روشني در رفتار آنان مشخص و معلوم است. شخص سفيه مي تواند به بيماري خاصي دچار شده و يا به ارث بيماري را از والدين خود بگيرد ولي جنون اين گونه نيست و شخص به جهاتي كه گفته شد تحت تأثير عواملي خاص به آن دچار مي شود. از اين رو ميان احكام مجنون و سفيه در برخي موارد مي توان تفاوت هاي محسوسي را جست و جو كرد هرچند در برخي ديگر از احكام مشترك مي باشند.

همواره دشمنان براي گمراه كردن ديگران با اتهام جنون مي كوشند عقايد و انديشه هاي ناسازوار با انديشه هاي خويش را از ميدان به در كنند. اين گونه است كه همواره پيامبران متهم به جنون مي شدند و به جهت اختلاف عقايدي با مشركان و كافران از جامعه طرد مي شدند.

توجه به آيات قرآن و اتهام هايي كه به پيامبران از سوي مشركان و كافران زده مي شد مي توان به اين نكته توجه داد كه جنون ارتباط تنگاتنگي با حوزه بينش و نگرش اعتقادات انساني دارد و بيان گفته ها و انديشه هايي كه بيرون از ساختار عادي فكر بشر است مي تواند به عنوان مهم ترين نشانه جنون از آن ياد كرد. جنون و ديوانگي امري در حوزه عقايد و بينش و نگرش است كه در برخي از رفتارها نيز نمود مي يابد. اين رامي توان از اتهام كافران و مشركان به دست آورد. به اين معنا كه شخص مجنون مي بايست كسي باشد كه باورها و عقايدهاي خاصي را مطرح

مي سازد كه به نظر تحت تأثير موجودات جني است.

درحقيقت انسان هرگاه تحت تأثير موجودات جني و فرابشري قرارگيرد از عقايد وافكار و بينش هاي خاصي برخوردار مي شود كه بيرون از انديشه ها و باورهاي عادي بشر است. مشركان از آن جايي كه پيامبران را با عقايد و باورهاي بيرون بشري مي ديدند به اين باور رسيده بودند كه پيامبران تحت تأثير موجودات جني بوده و مجنون مي باشند.

قرآن بيان مي دارد كه علت اختلاف عقايدي همين طور كه ممكن است تحت تأثير موجودات جني به ويژه شيطان باشد مي تواند تحت تأثير آموزه هاي وحياني خداوند باشد و تفاوت ميان پيامبران و مجانين در اين است كه رفتارها و گفتارهاي پيامبران از و يژگي عقل پسندي و هنجاري برخوردار مي باشد و بيرون از دايره تحير و سرگرداني و اختلاف و تضاد است. اما كساني كه دچار جنون مي شوند سخنان ياوه و بيهوده و رفتارهاي نابهنجار و غيرعادي دارند و از تعادل شخصيتي و روحي و رواني نيز برخوردار نمي باشند.

راه درمان جنون

جنون به جهت آن كه بيماري است كه در طول مدت و در يك فرآيند پيچيده پديدار مي شود به سادگي قابل درمان نيست؛ زيرا عواملي چون رفتارهاي ضدآموزه هاي وحياني مانند رباخواري و ارتباط با عقايد فساد و ضدبشري موجب مي شود تا شخص در تماس با شيطان و عوامل وي قرار گيرد و مجنون شود. براي رهايي اين اشخاص مي بايست نخست عقايد و بينش هاي آنان تغيير يابد و نگرش سالمي جايگزين نگرش فاسد شود. ازاين روست كه نمي توان به سادگي به درمان آنان پرداخت. البته

كساني را كه از جنون ساده برخوردار مي باشند مي توان به كمك برخي از راه هايي كه در روايات بيان شده درمان كرد.

به هرحال ميان اقسام و انواع بيماري رواني و افسردگي مي بايست تفاوت گذاشت و براي درمان هر بيماري خاص از روش خاصي استفاده كرد. از آن جايي كه روان شناسان همه انواع و اقسام جنون و ديوانگي و افسردگي را يكسان تلقي مي كنند تنها از روش خاصي سود مي برند. از اين روست كه گاه درباره شخصي درمان سازنده و مفيد واقع مي شود و در شخص ديگر نه تنها سودي نداشته بلكه بر بيماري شخص مي افزايد.

بيماري تماس با شيطان آنچه درباره جنون بايد بدانيم در جهان امروز افراد بي شماري را مي توان يافت كه دچار بيماري افسردگي هستند. برخي از انديشمندان غربي و روان شناسان بر اين باورند كه در جهان امروز بيش از 75 درصد مردم به نوعي از بيماري افسردگي و به سخن ديگر از ديوانگي رنج مي برند. اين بدان معناست كه بيماري روحي و رواني بيشترين شمار مردمان را دربر مي گيرد و انسان بيش از آن كه دچار بيماري هاي جسمي و بدني باشد از بيماري هاي روحي و رواني رنج مي برد.

به نظر مي رسد كه برخلاف باورهاي روان شناسان، اين بيماري ها تنها به حوزه روان مرتبط نباشد و ارتباط تنگاتنگي با حوزه بيماري هاي روحي داشته باشد. به اين معنا كه مي بايست ميان بيماري هاي روحي و بيماري هاي رواني تفاوت و تمايزي محسوس قائل شد؛ چنان كه ميان بيماري هاي جسمي و رواني اين دسته بندي انجام

شده است.

بيماري هاي رواني به آن دسته از بيماري هايي گفته مي شود كه با روان يعني نفس مرتبط با جسم مرتبط مي باشد و متاثر از عالم فيزيك و طبيعت بشري است و مي توان آن را در حوزه نرم افزاري جسم جست وجو كرد. به سخن ديگر روان عبارت است از عالم برزخ ميان جسم و روح. در اين عالم و نشاه كه برخي از خصوصيات روح و برخي از خصوصيات جسم در آن ديده مي شود، نشانه هايي از هر دو بعد انساني را مي توان يافت. از اين روست كه مي توان با ابزارهاي فيزيكي ولي نرم همانند تعبير قدرت نرم از آن آگاه شد و به شناخت و آگاهي نسبي آن دست يافت.

به سخن ديگر روان نرم افزاري فيزيكي و جسمي است كه در عالم برزخ قرار مي گيرد و روان شناسان مي توانند آن را با ابزارهاي نرمي بررسي و بيماري هاي آن را معالجه و درمان كند.

اما روح مقامي برتر و از حوزه فرامادي است و چنان كه قرآن تعبير مي كند از عالم خلق بيرون در مجموعه عوامل امر داخل مي باشد. از اين روست كه خداوند مي فرمايد: و يسالونك عن الروح قل الروح من امر ربي؛ از تو درباره روح مي پرسند بگو آن از امر پروردگار من است.

بيماري هاي انساني از اين رو به دو دسته بيماري هاي روحي و بيماري هاي رواني دسته بندي مي شود. بيماري روحي بيماري هايي است كه روح را از سلامت فطري بيرون مي برد و وضعيت كلي بشر را از حوزه بشريت و ماهيت بشري بودن خارج

مي سازد. گاه از آن به پليدي ذاتي نيز ياد مي شود. اين دسته از بيماري ها در اين مقاله و نوشتار مورد نظر نيست و مجال ديگري را مي طلبد.

اما بيماري هاي رواني را مي توان به دو دسته تقسيم كرد؛ زيرا عوامل موثر در آن مي تواند عواملي در حوزه بيماري هاي مرتبط با جسم و فيزيك باشد و يا مرتبط به عقايد و بينش و نگرش. به اين معنا كه عوامل موثر آن مي تواند برخاسته از وضعيت جسمي فرد و متاثر از آن باشد كه با درمان هاي غذايي و دارويي قابل درمان است و يا مي تواند برخاسته از بينش و نگرش فردي باشد كه در حوزه روان شخص اثر گذاشته و امكان درمان از راه دارو نيست و مي بايست تنها با استفاده از درمان هاي عقيدتي آن را بازسازي كرد.

از اين روست كه به نظر مي رسد كه ميان افسردگي برخاسته از جسم و يا ديوانگي برخاسته از جنون و جن زدگي تفاوت گذاشت. به اين معنا كه اسكيزوفرني و يا شيزوفرني بيماري هاي رواني هستند كه مي تواند برخاسته از عوامل جسمي و يا اعتقادي باشد.

قرآن به هر دو دسته از عوامل جسمي و اعتقادي توجه داشته است. در ادبيات اسلامي و فرهنگ قرآني با بيماري هايي مواجه هستيم كه از آن به بيماري جنون ياد مي شود. هر چند كه اين تعبير فراگير است و به گونه اي با آن رفتار شده كه گويي بيماري هاي رواني برخاسته از عوامل جسمي را نيز شامل مي شود ولي در حقيقت در گذشته تنها به بيماري هايي اطلاق

مي شد كه برخاسته از عوامل اعتقادي بوده است؛ زيرا در طب و پزشكي كهن از بيماري هاي رواني با خاستگاه جسم به ماليخوليا ياد مي كردند.

جنون از ماده جن در اصل به معناي پنهان ماندن چيزي از حس است. (مفردات راغب ص 203) به انسان ديوانه ازاين جهت مجنون مي گويند كه چيزي ميان عقل و نفس او مانع مي شود و عقل او را مي پوشاند.(همان ص205)

مقصود از جنون و ديوانگي در اين نوشتار معناي دوم آن است كه در آيات قرآني به شكل جنه و مس الشياطين و سعر و مجنون و مفتون و جملاتي چون يتخطبه الشيطان و استهوته الشياطين بدان اشاره شده است.

عوامل جنون

قرآن عامل اين بيماري رواني را تماس با شيطان مي داند و براين نكته تأكيد مي ورزد كه كساني كه از آموزه هاي وحياني قرآن دوري مي ورزند و خود را تحت مديريت شيطان و ابليس قرار مي دهند درمدتي زماني گرفتار وي مي شوند و شيطان مديريت روان وي را به عهده گرفته و او را به جنون دچار مي سازد. قرآن برخي از عواملي كه موجب مي شود تا شيطان امكان و قدرت چنين تصرفي را در انسان بيابد مورد تأكيد و توجه قرار مي دهد تا انسان با دوري از آن ها خود را از شر شيطان و جنون رها سازد. از مهم ترين عوامل مي توان به رباخواري اشاره كرد كه زمينه تصرف شيطان را فراهم مي آورد. درحقيقت حرام خواري و رباخواري زمينه بسيار مساعدي براي جنون است. (بقره آيه 275) در حقيقت انديشه و بينش خاص موجب مي شود تا اين

گونه درمعرض خطر جنون قرار گيرد.

شيطان با نفوذ بر عقايد وانديشه هاي افراد و وسوسه كردن آنان زمينه تحير و جنون افراد را فراهم مي آورد و نمي گذارد تا شخص در سلامت شخصيت خود باقي بماند. (انعام آيه 71)

نشانه هاي جنون

براي جنون نشانه هايي است كه افسردگي يكي از آن هاست. شخصي كه دچار جنون است در حالت عادي به سر نمي برد. تحير و سرگرداني در كارها و انتخاب ها از نشانه هاي ديگر آن است (انعام آيه 71) و پريشاني خاطر وي را رنج مي دهد (همان) گفتن سخنان ياوه و بيهوده و انتساب و ارتباط با موجودات فرابشري از نشانه هاي ديگري است كه قرآن بيان مي دارد. البته برخي از اين نشانه ها را قرآن خود به مجانين نسبت مي دهد و برخي ديگر را كافران به پيامبران نسبت مي دهند و براين باورند كه پيامبران نيز دچار جنون شده و رفتارهاي انسان هاي روان پريش و يا مجنون را درپيش مي گيرند. بنابراين از جهت تشابهي كه ميان رفتارهاي پيامبران و مجانين وجود دارد آنان نيز متهم به جنون مي شوند.

به هرحال باتوجه به اين دو دسته آيات مي توان به نشانه هايي كه براي مجانين گفته شده است دست يافت كه به برخي از آنان اشاره شده است.

البته تفاوت هايي ميان سفيه (نادان) و مجنون وجود دارد كه برخي آن را ناديده گرفته و اهل سفيه و يا سفيهان را همان مجانين دانسته اند. درحالي تفاوت ميان مجانين و سفيهان به روشني در رفتار آنان مشخص و معلوم است. شخص سفيه مي تواند به بيماري خاصي دچار

شده و يا به ارث بيماري را از والدين خود بگيرد ولي جنون اين گونه نيست و شخص به جهاتي كه گفته شد تحت تأثير عواملي خاص به آن دچار مي شود. از اين رو ميان احكام مجنون و سفيه در برخي موارد مي توان تفاوت هاي محسوسي را جست و جو كرد هرچند در برخي ديگر از احكام مشترك مي باشند.

همواره دشمنان براي گمراه كردن ديگران با اتهام جنون مي كوشند عقايد و انديشه هاي ناسازوار با انديشه هاي خويش را از ميدان به در كنند. اين گونه است كه همواره پيامبران متهم به جنون مي شدند و به جهت اختلاف عقايدي با مشركان و كافران از جامعه طرد مي شدند.

توجه به آيات قرآن و اتهام هايي كه به پيامبران از سوي مشركان و كافران زده مي شد مي توان به اين نكته توجه داد كه جنون ارتباط تنگاتنگي با حوزه بينش و نگرش اعتقادات انساني دارد و بيان گفته ها و انديشه هايي كه بيرون از ساختار عادي فكر بشر است مي تواند به عنوان مهم ترين نشانه جنون از آن ياد كرد. جنون و ديوانگي امري در حوزه عقايد و بينش و نگرش است كه در برخي از رفتارها نيز نمود مي يابد. اين رامي توان از اتهام كافران و مشركان به دست آورد. به اين معنا كه شخص مجنون مي بايست كسي باشد كه باورها و عقايدهاي خاصي را مطرح مي سازد كه به نظر تحت تأثير موجودات جني است.

درحقيقت انسان هرگاه تحت تأثير موجودات جني و فرابشري قرارگيرد از عقايد وافكار و بينش هاي خاصي برخوردار مي شود كه بيرون

از انديشه ها و باورهاي عادي بشر است. مشركان از آن جايي كه پيامبران را با عقايد و باورهاي بيرون بشري مي ديدند به اين باور رسيده بودند كه پيامبران تحت تأثير موجودات جني بوده و مجنون مي باشند.

قرآن بيان مي دارد كه علت اختلاف عقايدي همين طور كه ممكن است تحت تأثير موجودات جني به ويژه شيطان باشد مي تواند تحت تأثير آموزه هاي وحياني خداوند باشد و تفاوت ميان پيامبران و مجانين در اين است كه رفتارها و گفتارهاي پيامبران از و يژگي عقل پسندي و هنجاري برخوردار مي باشد و بيرون از دايره تحير و سرگرداني و اختلاف و تضاد است. اما كساني كه دچار جنون مي شوند سخنان ياوه و بيهوده و رفتارهاي نابهنجار و غيرعادي دارند و از تعادل شخصيتي و روحي و رواني نيز برخوردار نمي باشند.

راه درمان جنون

جنون به جهت آن كه بيماري است كه در طول مدت و در يك فرآيند پيچيده پديدار مي شود به سادگي قابل درمان نيست؛ زيرا عواملي چون رفتارهاي ضدآموزه هاي وحياني مانند رباخواري و ارتباط با عقايد فساد و ضدبشري موجب مي شود تا شخص در تماس با شيطان و عوامل وي قرار گيرد و مجنون شود. براي رهايي اين اشخاص مي بايست نخست عقايد و بينش هاي آنان تغيير يابد و نگرش سالمي جايگزين نگرش فاسد شود. ازاين روست كه نمي توان به سادگي به درمان آنان پرداخت. البته كساني را كه از جنون ساده برخوردار مي باشند مي توان به كمك برخي از راه هايي كه در روايات بيان شده درمان كرد.

به هرحال ميان اقسام و انواع بيماري رواني

و افسردگي مي بايست تفاوت گذاشت و براي درمان هر بيماري خاص از روش خاصي استفاده كرد. از آن جايي كه روان شناسان همه انواع و اقسام جنون و ديوانگي و افسردگي را يكسان تلقي مي كنند تنها از روش خاصي سود مي برند. از اين روست كه گاه درباره شخصي درمان سازنده و مفيد واقع مي شود و در شخص ديگر نه تنها سودي نداشته بلكه بر بيماري شخص مي افزايد.

تأثير تغذيه بر اخلاق

نويسنده:آيه الله مكارم شيرازي

منبع:اخلاق در قرآن كريم

در روايات متعددى مى خوانيم : يكى از شرايط استجابت دعا پرهيز از غذاى حرام است؛ از جمله، در حديثى آمده است كه شخصى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: «احب ان يستجاب دعائى؛ دوست دارم دعاى من مستجاب شود!» پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «طهر ماكلك ولاتدخل بطنك الحرام ، غذاى خود را پاك كن و از غذاى حرام پرهيز نما!»

همين معنى از همان بزرگوار با تعبير ديگرى آمده است، مى فرمايد: «من احب ان يستجاب دعائه فليطيب مطعمه و مكسبه; كسى كه دوست دارد دعايش مستجاب شود، طعام و كسب خود را از حرام پاك كند!»

با توجه به اين كه در حديثى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: «ان الله لايستجيب دعاء بظهر قلب قاس; خداوند دعايى را كه از قلب قساوتمند برخيزد مستجاب نمى كند!» مى توان نتيجه گرفت كه غذاى ناپاك و حرام، قلب را تاريك و قساوتمند مى كند; و به همين دليل، دعاى حرام خواران مستجاب نمى شود و از اينجا به رابطه نزديكى كه در ميان ناپاكى درون و تغذيه حرام

وجود دارد، مى توان پى برد.

در حديث معروف امام حسين عليه السلام در روز عاشورا آمده است كه بعد از ايراد آن سخنان داغ و پر محتوا و گيرا در برابر لشكر لجوج و قساوتمند كوفه، هنگامى كه ملاحظه كرد آنها حاضر به سكوت و گوش دادن به سخنانش نيستند، فرمود: (آرى! شما حاضر به شنيدن سخن حق نيستيد زيرا ملئت بطونكم من الحرام فطبع الله على قلوبكم; شكمهاى شما از غذاهاى حرام پر شده است، در نتيجه خداوند بر دلهاى شما مهر زده است (و هرگز حقايق را درك نمى كنيد!)»

2- در روايات ديگرى آمده است; كه رابطه اى در ميان خوردن غذاى حرام و عدم قبول نماز و روزه و عبادات، وجود دارد; از جمله، در حديثى از پيامبراكرم صلى الله عليه و آله مى خوانيم: «من اكل لقمة حرام لن تقبل له صلوة اربعين ليلة، و لم تستجب له دعوة اربعين صباحا و كل لحم ينبته الحرام فالنار اولى به و ان اللقمة الواحدة تنبت اللحم; هركسى لقمه اى از غذاى حرام بخورد تا چهل شب نماز او قبول نمى شود،و تا چهل روز دعاى او مستجاب نمى گردد; و هر گوشتى كه از حرام برويد، آتش دوزخ براى آن سزاوارتر است; و حتى يك لقمه نيز باعث روييدن گوشت مى شود!»

بديهى است براى قبولى نماز، شرايط زيادى لازم است، از جمله حضور قلب و پاكى دل، اما غذاى حرام پاكى قلب و صفاى دل را از انسان مى گيرد.

3- در روايات متعدد ديگرى از پيامبراكرم صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام آمده است كه: «من ترك اللحم

اربعين صباحا ساء خلقه; كسى كه چهل روز گوشت را ترك كند، اخلاق او بد مى شود!»

از اين احاديث بخوبى استفاده مى شود كه در گوشت ماده اى است كه اگر براى مدت طولانى از بدن انسان قطع شود،در روحيات و اخلاق او اثر مى گذارد،و كج خلقى و بد اخلاقى به بار مى آورد.

البته استفاده زياد از گوشت حيوانات نيز در بعضى از روايات مزموم شمرده شده، ولى از ترك آن براى مدت طولانى نيز در بسيارى از روايات نهى شده است.

4- در روايات زيادى كه در كتاب «اطعمه و اشربه » آمده است، رابطه اى ميان بسيارى از غذاها و اخلاق خوب و بد، بيان گرديده به عنوان نمونه:

در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله مى خوانيم: «عليكم بالزيت فانه يكشف المرة .... و يحسن الخلق; بر شما لازم است كه از زيت (زيت به معنى روغن زيتون يا هرگونه روغن مايع است) استفاده كنيد، زيرا صفرا را از بين مى برد... و اخلاق انسان را نيكو مى كند!»

5- در حديثى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: كه از كلام پيامبر صلى الله عليه و آله چنين نقل مى كند «من سره ان يقل غيظه فلياكل لحم الدراج; كسى كه دوست دارد خشم او كم شود گوشت دراج را بخورد!» (دراج پرنده اى است شبيه به كبك كه گوشت لذيدى دارد)

از اين تعبير بخوبى استفاده مى شود كه رابطه اى ميان تغذيه و خشم و بردبارى وجوددارد.

6- در روايت مشروحى از تفسير عياشى از امام صادق عليه السلام نقل شده درباره اين كه چرا خداوند خون را حرام كرده مى فرمايد:

«و اما الدم فانه يورث الكلب و قسوة القلب و قلة الرافة و الرحمة لا يؤمن ان يقتل ولده و والديه ....; اين كه خداوند خوردن خون را حرام كرده به خاطر آن است كه سبب جنون و سنگدلى و كمبود رافت و مهربانى مى شود ... تا آنجا كه ممكن است فرزند و يا پدر و مادرش را به قتل برساند!»

در بخش ديگرى از اين روايت مى فرمايد: «و اما الخمر فانه حرمها لفعلها و فسادها وقال ان مدمن الخمر كعابد الوثن و يورث ارتعاشا و يذهب بنوره و يهدم مروته; و اما شراب، خداوند آن را به خاطر تاثير و فسادش حرام كرده است و فرمود شخص دائم الخمر مانند بت پرست است بدنش لرزان مى شود، و نور (معنويت) او را از بين مى برد، و شخصيت او را ويران مى سازد!»

7- در روايات متعددى كه در كافى درباره انگور آمده است رابطه ميان خوردن انگور و برطرف شدن غم و اندوه ديده مى شود; از جمله، در حديثى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: «شكى نبى من الانبياء الى الله عزوجل الغم فامره الله عزوجل باكل العنب; يكى از پيامبران الهى از غم و اندوه (و افسردگى) به پيشگاه خداوند متعال شكايت كرد; خداوند متعال به او دستور داد كه انگور بخورد!»

اين حديث تاكيد بيشترى است بر مساله ارتباط تغذيه با مسائل اخلاقى.

8- در احاديث متعددى نيز رابطه خوردن انار و از ميان رفتن وسوسه هاى شيطانى و به وجود آمدن نورانيت قلب ديده مى شود; از جمله، در حديث معتبرى از امام صادق عليه السلام آمده است كه مى

فرمود: «من اكل رمانة على الريق انارت قلبه اربعين يوما; كسى كه يك انار را ناشتا بخورد، چهل روز قلبش را نورانى مى كند.»

9- در روايت متعددى در باب «خوردن » تعبيراتى ديده مى شود كه همه نشانه ارتباط تغذيه با روحيات و مسائل اخلاقى است; از جمله، در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله مى خوانيم كه به جعفر (ابن ابى طالب)عليهماالسلام فرمود: «يا جعفر كل السفرجل فانه يقوى القلب و يشجع الجبان; اى جعفر! «به » بخور قلب را تقويت مى كند و ترسو را شجاع مى سازد!»

10- در بعضى از احاديث رابطه ميان غذاى اضافى و سنگدلى و قساوت و عدم پذيرش موعظه ديده مى شود; از جمله، در كتاب «اعلام الدين » از پيغمبر اكرم نقل شده كه فرمود: «اياكم و فضول المطعم فانه يسم القلب بالقسوة و يبطى ء بالجوارح عن الطاعة و يصم الهمم عن سماع الموعظة; از غذاى اضافى بپرهيزيد كه قلب را پر قساوت مى كند و از اطاعت حق تنبل مى سازد و گوش را از شنيدن موعظه كر مى نمايد!»

فضول الطعام (غذاى اضافى) ممكن است اشاره به پرخورى باشد يا غذاهاى باقى مانده و فاسد شده، و در هر حال از رابطه تغذيه و مسائل اخلاقى خبر مى دهد.

همين معنى در بحارالانوار از بعضى از روات اهل سنت از پيغمبراكرم صلى الله عليه و آله نقل شده است.

از اين حديث بخوبى استفاده مى شود كه غذاى اضافى سه پيامد سوء دارد: قساوت مى آورد; انسان را در انجام عبادات و طاعات تنبل مى كند; و گوش شنوا را در برابر مواعظ از

انسان مى گيرد!

اين مطلب كاملا محسوس است كه وقتى انسان غذاى زياد و سنگين مى خورد عبادات را به زحمت به جا مى آورد و نشاطى براى عبادت ندارد بعكس هنگامى كه غذاى ساده و كم مى خورد قبل از اذان صبح بيدار است نشاط دارد و حالت مطالعه و عبادت دارد.

همچنين به تجربه رسيده است هنگامى كه انسان روزه مى گيرد رقت قلب پيدا مى كند و آمادگى بيشتر براى شنيدن مواعظ در او حاصل مى شود; بعكس هنگامى كه شكم پر است فكر انسان درست كار نمى كند و خودش را از خدا دور مى بيند.

11- در احاديث اسلامى در ارتباط نوشيدن عسل با صفاى قلب، از اميرمؤمنان على عليه السلام مى خوانيم: «العسل شفاء من كل داء و لا داء فيه يقل البلغم و يجلى القلب; عسل شفاى تمام بيماريها است و در آن بيمارى نيت بلغم را كم مى كند و قلب را صفا مى بخشد.»

نتيجه:

از مجموع آنچه در بالا آورديم و روايات فراوان ديگر كه ذكر آنها به طول مى انجامد بخوبى استفاده مى شود كه رابطه نزديكى ميان تغذيه و روحيات و اخلاقيات وجود دارد، هرگز نمى گوئيم غذاها علت تامه براى اخلاق خوب يا بد است، بلكه همين اندازه مى دانيم كه طبق روايات بالا يكى از عوامل زمينه ساز پاكى و اخلاق، تغذيه است هم از نظر نوع غذاها و هم از نظر حلال و حرام بودن آنها.

دانشمندان امروز نيز معتقدند بسيارى از پديده هاى اخلاقى به خاطر هورمونهائى است كه غده هاى بدن تراوش مى كند و تراوش غده ها رابطه نزديكى با تغذيه انسان دارد;

بر همين اساس، بعضى معتقدند كه گوشت هر حيوانى حاوى صفات آن حيوان است، واز طريق غده ها و تراوش آنها در اخلاق كسانى كه از آن تغذيه مى كنند اثر مى گذارد. گوشت درندگان انسان را درنده خو مى كند، و گشت خوك صفت بى بندوبارى جنسى را كه از ويژگيهاى اين حيوان است به خورنده آن منتقل مى سازد.

اين از نظر رابطه طبيعى و مادى است، از نظر رابطه معنوى نيز آثار خوردن غذاى حرام غير قابل انكار است، غذاى حرام قلب را تاريك و روح را ظلمانى مى كند و فضائل اخلاقى را ضعيف مى سازد.

اين سخن با ذكر يك داستان تاريخى كه مورخ معروف مسعودى در «مروج الذهب » آورده پايان مى دهيم:

او از «فضل بن ربيع » نقل مى كند كه «شريك ابن عبدالله » روزى وارد بر «مهدى » خليفه عباسى شد، مهدى به او گفت بايد حتما يكى از سه كار را انجام دهى، شريك سؤال كرد كدام سه كار؟ گفت يا قضاوت را از سوى من بپذيرى و يا تعليم فرزندم را برعهده بگيرى، و يا غذائى (با ما) بخورى! شريك فكرى كرد و گفت سومى از همه آسانتر است، مهدى او را نگهداشت و به آشپز گفت انواعى از خوراك مغز آميخته با شكر و عسل براى او فراهم ساز.

هنگامى كه «شريك » از آن غذاى بسيار لذيذ و (طبعا حرام) فارغ شد، آشپز رو به خليفه كرد و گفت اين پيرمرد بعد از خوردن اين غذا هرگز بوى رستگارى را نخواهد ديد! فضل ابن ربيع مى گويد مطلب همين گونه شد، و شريك ابن عبدالله

بعد از اين ماجرا هم به تعليم فرزندان آنها پرداخت و هم منصب قضاوت را از سوى آنها پذيرفت

تأثير تغذيه بر اخلاق

نويسنده:آيه الله مكارم شيرازي

منبع:اخلاق در قرآن كريم

در روايات متعددى مى خوانيم : يكى از شرايط استجابت دعا پرهيز از غذاى حرام است؛ از جمله، در حديثى آمده است كه شخصى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: «احب ان يستجاب دعائى؛ دوست دارم دعاى من مستجاب شود!» پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «طهر ماكلك ولاتدخل بطنك الحرام ، غذاى خود را پاك كن و از غذاى حرام پرهيز نما!»

همين معنى از همان بزرگوار با تعبير ديگرى آمده است، مى فرمايد: «من احب ان يستجاب دعائه فليطيب مطعمه و مكسبه; كسى كه دوست دارد دعايش مستجاب شود، طعام و كسب خود را از حرام پاك كند!»

با توجه به اين كه در حديثى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: «ان الله لايستجيب دعاء بظهر قلب قاس; خداوند دعايى را كه از قلب قساوتمند برخيزد مستجاب نمى كند!» مى توان نتيجه گرفت كه غذاى ناپاك و حرام، قلب را تاريك و قساوتمند مى كند; و به همين دليل، دعاى حرام خواران مستجاب نمى شود و از اينجا به رابطه نزديكى كه در ميان ناپاكى درون و تغذيه حرام وجود دارد، مى توان پى برد.

در حديث معروف امام حسين عليه السلام در روز عاشورا آمده است كه بعد از ايراد آن سخنان داغ و پر محتوا و گيرا در برابر لشكر لجوج و قساوتمند كوفه، هنگامى كه ملاحظه كرد آنها حاضر به سكوت و گوش دادن به سخنانش نيستند،

فرمود: (آرى! شما حاضر به شنيدن سخن حق نيستيد زيرا ملئت بطونكم من الحرام فطبع الله على قلوبكم; شكمهاى شما از غذاهاى حرام پر شده است، در نتيجه خداوند بر دلهاى شما مهر زده است (و هرگز حقايق را درك نمى كنيد!)»

2- در روايات ديگرى آمده است; كه رابطه اى در ميان خوردن غذاى حرام و عدم قبول نماز و روزه و عبادات، وجود دارد; از جمله، در حديثى از پيامبراكرم صلى الله عليه و آله مى خوانيم: «من اكل لقمة حرام لن تقبل له صلوة اربعين ليلة، و لم تستجب له دعوة اربعين صباحا و كل لحم ينبته الحرام فالنار اولى به و ان اللقمة الواحدة تنبت اللحم; هركسى لقمه اى از غذاى حرام بخورد تا چهل شب نماز او قبول نمى شود،و تا چهل روز دعاى او مستجاب نمى گردد; و هر گوشتى كه از حرام برويد، آتش دوزخ براى آن سزاوارتر است; و حتى يك لقمه نيز باعث روييدن گوشت مى شود!»

بديهى است براى قبولى نماز، شرايط زيادى لازم است، از جمله حضور قلب و پاكى دل، اما غذاى حرام پاكى قلب و صفاى دل را از انسان مى گيرد.

3- در روايات متعدد ديگرى از پيامبراكرم صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام آمده است كه: «من ترك اللحم اربعين صباحا ساء خلقه; كسى كه چهل روز گوشت را ترك كند، اخلاق او بد مى شود!»

از اين احاديث بخوبى استفاده مى شود كه در گوشت ماده اى است كه اگر براى مدت طولانى از بدن انسان قطع شود،در روحيات و اخلاق او اثر مى گذارد،و كج خلقى و بد

اخلاقى به بار مى آورد.

البته استفاده زياد از گوشت حيوانات نيز در بعضى از روايات مزموم شمرده شده، ولى از ترك آن براى مدت طولانى نيز در بسيارى از روايات نهى شده است.

4- در روايات زيادى كه در كتاب «اطعمه و اشربه » آمده است، رابطه اى ميان بسيارى از غذاها و اخلاق خوب و بد، بيان گرديده به عنوان نمونه:

در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله مى خوانيم: «عليكم بالزيت فانه يكشف المرة .... و يحسن الخلق; بر شما لازم است كه از زيت (زيت به معنى روغن زيتون يا هرگونه روغن مايع است) استفاده كنيد، زيرا صفرا را از بين مى برد... و اخلاق انسان را نيكو مى كند!»

5- در حديثى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: كه از كلام پيامبر صلى الله عليه و آله چنين نقل مى كند «من سره ان يقل غيظه فلياكل لحم الدراج; كسى كه دوست دارد خشم او كم شود گوشت دراج را بخورد!» (دراج پرنده اى است شبيه به كبك كه گوشت لذيدى دارد)

از اين تعبير بخوبى استفاده مى شود كه رابطه اى ميان تغذيه و خشم و بردبارى وجوددارد.

6- در روايت مشروحى از تفسير عياشى از امام صادق عليه السلام نقل شده درباره اين كه چرا خداوند خون را حرام كرده مى فرمايد: «و اما الدم فانه يورث الكلب و قسوة القلب و قلة الرافة و الرحمة لا يؤمن ان يقتل ولده و والديه ....; اين كه خداوند خوردن خون را حرام كرده به خاطر آن است كه سبب جنون و سنگدلى و كمبود رافت و مهربانى مى شود ... تا آنجا كه

ممكن است فرزند و يا پدر و مادرش را به قتل برساند!»

در بخش ديگرى از اين روايت مى فرمايد: «و اما الخمر فانه حرمها لفعلها و فسادها وقال ان مدمن الخمر كعابد الوثن و يورث ارتعاشا و يذهب بنوره و يهدم مروته; و اما شراب، خداوند آن را به خاطر تاثير و فسادش حرام كرده است و فرمود شخص دائم الخمر مانند بت پرست است بدنش لرزان مى شود، و نور (معنويت) او را از بين مى برد، و شخصيت او را ويران مى سازد!»

7- در روايات متعددى كه در كافى درباره انگور آمده است رابطه ميان خوردن انگور و برطرف شدن غم و اندوه ديده مى شود; از جمله، در حديثى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: «شكى نبى من الانبياء الى الله عزوجل الغم فامره الله عزوجل باكل العنب; يكى از پيامبران الهى از غم و اندوه (و افسردگى) به پيشگاه خداوند متعال شكايت كرد; خداوند متعال به او دستور داد كه انگور بخورد!»

اين حديث تاكيد بيشترى است بر مساله ارتباط تغذيه با مسائل اخلاقى.

8- در احاديث متعددى نيز رابطه خوردن انار و از ميان رفتن وسوسه هاى شيطانى و به وجود آمدن نورانيت قلب ديده مى شود; از جمله، در حديث معتبرى از امام صادق عليه السلام آمده است كه مى فرمود: «من اكل رمانة على الريق انارت قلبه اربعين يوما; كسى كه يك انار را ناشتا بخورد، چهل روز قلبش را نورانى مى كند.»

9- در روايت متعددى در باب «خوردن » تعبيراتى ديده مى شود كه همه نشانه ارتباط تغذيه با روحيات و مسائل اخلاقى است; از جمله، در حديثى

از رسول خدا صلى الله عليه و آله مى خوانيم كه به جعفر (ابن ابى طالب)عليهماالسلام فرمود: «يا جعفر كل السفرجل فانه يقوى القلب و يشجع الجبان; اى جعفر! «به » بخور قلب را تقويت مى كند و ترسو را شجاع مى سازد!»

10- در بعضى از احاديث رابطه ميان غذاى اضافى و سنگدلى و قساوت و عدم پذيرش موعظه ديده مى شود; از جمله، در كتاب «اعلام الدين » از پيغمبر اكرم نقل شده كه فرمود: «اياكم و فضول المطعم فانه يسم القلب بالقسوة و يبطى ء بالجوارح عن الطاعة و يصم الهمم عن سماع الموعظة; از غذاى اضافى بپرهيزيد كه قلب را پر قساوت مى كند و از اطاعت حق تنبل مى سازد و گوش را از شنيدن موعظه كر مى نمايد!»

فضول الطعام (غذاى اضافى) ممكن است اشاره به پرخورى باشد يا غذاهاى باقى مانده و فاسد شده، و در هر حال از رابطه تغذيه و مسائل اخلاقى خبر مى دهد.

همين معنى در بحارالانوار از بعضى از روات اهل سنت از پيغمبراكرم صلى الله عليه و آله نقل شده است.

از اين حديث بخوبى استفاده مى شود كه غذاى اضافى سه پيامد سوء دارد: قساوت مى آورد; انسان را در انجام عبادات و طاعات تنبل مى كند; و گوش شنوا را در برابر مواعظ از انسان مى گيرد!

اين مطلب كاملا محسوس است كه وقتى انسان غذاى زياد و سنگين مى خورد عبادات را به زحمت به جا مى آورد و نشاطى براى عبادت ندارد بعكس هنگامى كه غذاى ساده و كم مى خورد قبل از اذان صبح بيدار است نشاط دارد و حالت مطالعه و

عبادت دارد.

همچنين به تجربه رسيده است هنگامى كه انسان روزه مى گيرد رقت قلب پيدا مى كند و آمادگى بيشتر براى شنيدن مواعظ در او حاصل مى شود; بعكس هنگامى كه شكم پر است فكر انسان درست كار نمى كند و خودش را از خدا دور مى بيند.

11- در احاديث اسلامى در ارتباط نوشيدن عسل با صفاى قلب، از اميرمؤمنان على عليه السلام مى خوانيم: «العسل شفاء من كل داء و لا داء فيه يقل البلغم و يجلى القلب; عسل شفاى تمام بيماريها است و در آن بيمارى نيت بلغم را كم مى كند و قلب را صفا مى بخشد.»

نتيجه:

از مجموع آنچه در بالا آورديم و روايات فراوان ديگر كه ذكر آنها به طول مى انجامد بخوبى استفاده مى شود كه رابطه نزديكى ميان تغذيه و روحيات و اخلاقيات وجود دارد، هرگز نمى گوئيم غذاها علت تامه براى اخلاق خوب يا بد است، بلكه همين اندازه مى دانيم كه طبق روايات بالا يكى از عوامل زمينه ساز پاكى و اخلاق، تغذيه است هم از نظر نوع غذاها و هم از نظر حلال و حرام بودن آنها.

دانشمندان امروز نيز معتقدند بسيارى از پديده هاى اخلاقى به خاطر هورمونهائى است كه غده هاى بدن تراوش مى كند و تراوش غده ها رابطه نزديكى با تغذيه انسان دارد; بر همين اساس، بعضى معتقدند كه گوشت هر حيوانى حاوى صفات آن حيوان است، واز طريق غده ها و تراوش آنها در اخلاق كسانى كه از آن تغذيه مى كنند اثر مى گذارد. گوشت درندگان انسان را درنده خو مى كند، و گشت خوك صفت بى بندوبارى جنسى را كه

از ويژگيهاى اين حيوان است به خورنده آن منتقل مى سازد.

اين از نظر رابطه طبيعى و مادى است، از نظر رابطه معنوى نيز آثار خوردن غذاى حرام غير قابل انكار است، غذاى حرام قلب را تاريك و روح را ظلمانى مى كند و فضائل اخلاقى را ضعيف مى سازد.

اين سخن با ذكر يك داستان تاريخى كه مورخ معروف مسعودى در «مروج الذهب » آورده پايان مى دهيم:

او از «فضل بن ربيع » نقل مى كند كه «شريك ابن عبدالله » روزى وارد بر «مهدى » خليفه عباسى شد، مهدى به او گفت بايد حتما يكى از سه كار را انجام دهى، شريك سؤال كرد كدام سه كار؟ گفت يا قضاوت را از سوى من بپذيرى و يا تعليم فرزندم را برعهده بگيرى، و يا غذائى (با ما) بخورى! شريك فكرى كرد و گفت سومى از همه آسانتر است، مهدى او را نگهداشت و به آشپز گفت انواعى از خوراك مغز آميخته با شكر و عسل براى او فراهم ساز.

هنگامى كه «شريك » از آن غذاى بسيار لذيذ و (طبعا حرام) فارغ شد، آشپز رو به خليفه كرد و گفت اين پيرمرد بعد از خوردن اين غذا هرگز بوى رستگارى را نخواهد ديد! فضل ابن ربيع مى گويد مطلب همين گونه شد، و شريك ابن عبدالله بعد از اين ماجرا هم به تعليم فرزندان آنها پرداخت و هم منصب قضاوت را از سوى آنها پذيرفت

كودكم به موقع نمي خوابد

بى ترديد رشد سالم كودك در گرو يك خواب كافى و لازم است.بسيارى از كودكان براى به خواب رفتن مشكل دارند و به موقع نمى خوابند؛ در كودكان معمولاً بى خوابى

اوايل شب اتفاق مى افتد و به اصطلاح به آن «بى خوابى شبانه» گفته مى شود.نياز به خواب درانسان ها در سنين مختلف، متفاوت است. براى مثال يك كودك دوازده ساله به نه ساعت خواب و يا يك كودك چهار ساله به يازده ساعت و نيم خواب نياز دارد. كودكى كه شب ها با آرامش و به حد كافى خوابيده، روز بعد به موقع از خواب بيدار مى شود در غير اين صورت صبح روز بعد بهانه گير و كج رفتار مى شود و به نظر مى رسد انرژى كمترى نيز دارد. اين مساله در بچه هاى بزرگ تر به دليل نداشتن خواب كافى، آنها را كند و حساس مى كند و نمى توانند بر روى درس تمركز كنند. پدر و مادر در خواباندن كودك نقش مهمى دارند. برخى از كودكان تا يكى از والدين در كنارشان نباشد به خواب فرو نمى روند. چنانچه شما هم كودكى داريد كه از«بى خوابى شبانه» رنج مى برد بهتر است به موارد زير توجه كنيد:

?- آيا ساعتى مشخص و منظم براى خوابيدن كودك وجود دارد؟

?- آيا تعداد بچه هايى كه در يك اتاق مى خوابند مانع از خواب كودك مى شود؟

?- آيا مهمان آمده و كودك به دليل هيجان و يا سر و صدا قادر به خوابيدن نيست؟

?- محيط خواب كودك چگونه است؟ خيلى روشن يا تاريك نيست؟ زياد گرم يا سرد نيست؟ آيا تخت او مناسب خوابيدن است؟ آيا از احساس ترس او خبر داريد؟

?- آيا كودكتان طى روز مسايلى داشته كه فكرش را به طور مداوم مشغول مى كند و يا تا دير وقت پا به

پاى شما به تماشاى تلويزيون نشسته است؟

در مجموع گاه دلايل متفاوتى سبب بى خوابى شبانه كودكان مى شود. براى داشتن خوابى راحت وكافى تنها يك روش وجود ندارد. در زير خلاصه اى ازتوصيه هاى گوناگون يادشده است:

نخست: براى كودكتان با مشورت خودش زمان خواب مشخص كنيد و هنگام فرا رسيدن ساعت خواب، رفتن به رختخواب را يادآورى نماييد. آنها به برخورد قاطع شما و يك قرار ثابت براى خواب احتياج دارند.

دوم: بكوشيد از عمل خوابيدن يك فعاليت تنبيهى نسازيد. مى توانيد به كودك بگوييد«لازم نيست الان بخوابى بلكه بهتر است در رختخواب استراحت كنى»، وقتى جنبه اجبار براى خواب از بين برود احساس آرامش و خواب خود به خود به وجود مى آيد.

سوم: براى هر بار خوب و به موقع خوابيدن او را تشويق كنيد. اين جايزه مى تواند يك ليوان شير و يا يك خوراكى دلخواه كودكتان باشد.

چهارم: مى توانيد قبل از خواب با يك عمل خوشايند نظير قصه گفتن و يا خواندن لالايى روز كودك را به پايان برسانيد. همچنين حمام كردن و ماساژ دادن قبل از خواب و يا تكان دادن كودكان كوچك تر به آرامى و مهربانى بسيار مفيد خواهد بود.

پنجم: لباس كودك بايد هنگام خوابيدن كاملاً آزاد و راحت باشد. گاه چيدمان لوازم اتاق كودك مانع از به خواب رفتن اوست.

ششم: بهتر است فعاليت هاى بدنى كودك را در طول روز افزايش دهيد، اما به هنگام غروب فعاليت هايى نظير مطالعه كردن، قصه شنيدن و يا ديدن يك فيلم غير مهيج را جايگزين جنب و جوش روزانه كنيد. بازى هاى كامپيوترى و ياتماشاى فيلم هاى هيجان انگيز، خواب را از

چشمان كودكتان دور مى سازد.

هفتم: چنانچه كودكتان به هنگام شب به سختى به خواب مى رود به او اجازه خوابيدن در طول روز را ندهيد.

هشتم: فراموش نكنيد كه مصرف شبانه برخى از مواد غذايى نظير چاى يا نوشابه، خواب كودك را به تاخير مى اندازد.

نهم: هيچ گاه از ترس هاى او غافل نشويد. از طريق حرف زدن با او در كنار رختخوابش، تخيلات ترس آور را از ذهنشان بيرون كنيد.

كودكم به موقع نمي خوابد

بى ترديد رشد سالم كودك در گرو يك خواب كافى و لازم است.بسيارى از كودكان براى به خواب رفتن مشكل دارند و به موقع نمى خوابند؛ در كودكان معمولاً بى خوابى اوايل شب اتفاق مى افتد و به اصطلاح به آن «بى خوابى شبانه» گفته مى شود.نياز به خواب درانسان ها در سنين مختلف، متفاوت است. براى مثال يك كودك دوازده ساله به نه ساعت خواب و يا يك كودك چهار ساله به يازده ساعت و نيم خواب نياز دارد. كودكى كه شب ها با آرامش و به حد كافى خوابيده، روز بعد به موقع از خواب بيدار مى شود در غير اين صورت صبح روز بعد بهانه گير و كج رفتار مى شود و به نظر مى رسد انرژى كمترى نيز دارد. اين مساله در بچه هاى بزرگ تر به دليل نداشتن خواب كافى، آنها را كند و حساس مى كند و نمى توانند بر روى درس تمركز كنند. پدر و مادر در خواباندن كودك نقش مهمى دارند. برخى از كودكان تا يكى از والدين در كنارشان نباشد به خواب فرو نمى روند. چنانچه شما هم كودكى داريد كه از«بى خوابى

شبانه» رنج مى برد بهتر است به موارد زير توجه كنيد:

?- آيا ساعتى مشخص و منظم براى خوابيدن كودك وجود دارد؟

?- آيا تعداد بچه هايى كه در يك اتاق مى خوابند مانع از خواب كودك مى شود؟

?- آيا مهمان آمده و كودك به دليل هيجان و يا سر و صدا قادر به خوابيدن نيست؟

?- محيط خواب كودك چگونه است؟ خيلى روشن يا تاريك نيست؟ زياد گرم يا سرد نيست؟ آيا تخت او مناسب خوابيدن است؟ آيا از احساس ترس او خبر داريد؟

?- آيا كودكتان طى روز مسايلى داشته كه فكرش را به طور مداوم مشغول مى كند و يا تا دير وقت پا به پاى شما به تماشاى تلويزيون نشسته است؟

در مجموع گاه دلايل متفاوتى سبب بى خوابى شبانه كودكان مى شود. براى داشتن خوابى راحت وكافى تنها يك روش وجود ندارد. در زير خلاصه اى ازتوصيه هاى گوناگون يادشده است:

نخست: براى كودكتان با مشورت خودش زمان خواب مشخص كنيد و هنگام فرا رسيدن ساعت خواب، رفتن به رختخواب را يادآورى نماييد. آنها به برخورد قاطع شما و يك قرار ثابت براى خواب احتياج دارند.

دوم: بكوشيد از عمل خوابيدن يك فعاليت تنبيهى نسازيد. مى توانيد به كودك بگوييد«لازم نيست الان بخوابى بلكه بهتر است در رختخواب استراحت كنى»، وقتى جنبه اجبار براى خواب از بين برود احساس آرامش و خواب خود به خود به وجود مى آيد.

سوم: براى هر بار خوب و به موقع خوابيدن او را تشويق كنيد. اين جايزه مى تواند يك ليوان شير و يا يك خوراكى دلخواه كودكتان باشد.

چهارم: مى توانيد قبل از خواب با يك عمل خوشايند نظير قصه گفتن

و يا خواندن لالايى روز كودك را به پايان برسانيد. همچنين حمام كردن و ماساژ دادن قبل از خواب و يا تكان دادن كودكان كوچك تر به آرامى و مهربانى بسيار مفيد خواهد بود.

پنجم: لباس كودك بايد هنگام خوابيدن كاملاً آزاد و راحت باشد. گاه چيدمان لوازم اتاق كودك مانع از به خواب رفتن اوست.

ششم: بهتر است فعاليت هاى بدنى كودك را در طول روز افزايش دهيد، اما به هنگام غروب فعاليت هايى نظير مطالعه كردن، قصه شنيدن و يا ديدن يك فيلم غير مهيج را جايگزين جنب و جوش روزانه كنيد. بازى هاى كامپيوترى و ياتماشاى فيلم هاى هيجان انگيز، خواب را از چشمان كودكتان دور مى سازد.

هفتم: چنانچه كودكتان به هنگام شب به سختى به خواب مى رود به او اجازه خوابيدن در طول روز را ندهيد.

هشتم: فراموش نكنيد كه مصرف شبانه برخى از مواد غذايى نظير چاى يا نوشابه، خواب كودك را به تاخير مى اندازد.

نهم: هيچ گاه از ترس هاى او غافل نشويد. از طريق حرف زدن با او در كنار رختخوابش، تخيلات ترس آور را از ذهنشان بيرون كنيد.

خواص درمانى رنگ سبز

هر كدام از رنگ ها نه تنها تأثير بسزايى در روان انسان دارد، بلكه معنا و مفهومى خاص براى خود دارند. به مناسبت فصل بهار و طبيعت سرسبز، رنگ سبز را جهت بررسى روانشناختى برگزيده ايم. رنگ سبز از رنگ هاى فرعى است كه از تركيب دو رنگ زرد و آبى به وجود مى آيد.در اسطوره هاى سلتيك مرد سبز، خداى بارورى محسوب مى شود. رنگ سبز متمايل به آبى مظهر انعطاف پذيرى در هدف و خواسته است كه شامل اين

خصوصيات مى باشد:

تمركز، شكيبايى، استقلال، انحصارطلبى، دفاع، ثبات قدمى و استقامت. جنبه هاى مؤثر عاطفى و روحى افرادى كه رنگ سبز را به عنوان رنگ مورد علاقه شان انتخاب مى كنند، عبارت است از مقاومت و كله شقى و خود مثبت بينى. انتخاب و علاقه به رنگ سبز دلالت بر «كشش هدف و خواسته» دارد و با اتكاى به آن، فرد با وجود تمام مشكلات و موانع بر هدف خود پافشارى مى كند. رنگ سبز مفرح و نشاط آور مى باشد و براى كسانى كه زياد كار مى كنند رنگ هاى سبز ملايم مناسب است. رنگ سبز از نظر نمادى شباهت به درخت كاج داشته و حس چشائى رنگ سبز، طعم «گس» دارد، درك حسى آن سرسختى است و محتوى عاطفى آن غرور است (بنابراين زخم معده و سوء هاضمه معمولاً با نگرانى كه فرد در مورد موقعيت و مقام و عدم موفقيت شخصى دارد، توام مى شود).

و اندام هاى مربوط به آن را ماهيچه هاى صاف بدن تشكيل مى دهد. شخصى كه رنگ سبز را به عنوان اولين رنگ مورد علاقه اش انتخاب مى كند مايل است كه عقايد خويش را به كرسى بنشاند و خود را به عنوان نماينده اصول اساسى و تغييرناپذير معرفى نمايد. در نتيجه براى خود مقام بلندى را قائل است و مى خواهد كه خود را محور قرار داده و تلاش در ارشاد و رهبرى ديگران دارد. قادر به تأثيرگذاردن در محيط پيرامون خويش است!

و نيازمند شناخته شدن و تثبيت و داراى عقايد و راه و رسم خاص خود است. اگر سرى به بيمارستان ها بزنيد، جراحان و پزشكان

را در اتاق عمل جراحى مى بينيد كه از پوشاك و لوازم سبز استفاده مى كنند تا بدين وسيله موجب آرامش نسبى بيمار مضطرب را فراهم سازند.

كسى كه رنگ سبز را دوست ندارد و طرد مى كند، نشان دهنده اضطراب ناشى از تنشى است كه به دليل عدم شناخت و درك صحيح او به وجود مى آيد. از دست دادن قدرت، مقاومت و سرسختى، اضطرابى كه ناشى است از، از دست دادن مقام و موقعيت و كاهش قدرت دفاعى، تمامى اين موارد با يكديگر ادغام شده و شخص ناموفق را به اين نتيجه مى رساند كه موانع و مشكلات زندگيش را به گردن ديگران بيندازد و برخوردى سرزنش آميز و انتقادى با ديگران داشته باشد.

رنگ سبز، رنگ طراوت بخش و در عين حال، آرام كننده است، رنگ سبز فشار خون را كاهش مى دهد و خون و بافت ها را از ميكروب پاك مى سازد.

اثرات فيزيكى سودمند رنگ سبز بر بى خوابى، اختلالات عميق احساسى، دردهاى كمر، تحريك پذيرى و فشار خون بالا و بواسير، بيمارى هاى آميزشى، عصبانيت حاصل از بيمارى هاى كبدى و كلسيم است. تأثير رنگ سبز بر احساسات عبارتند از تسكين بى خوابى، حملات خشم را كاهش مى دهد و فشار عصبى را آرام مى سازد. خوب است بدانيد هنگامى كه پل BLACK FRIAR لندن سبز رنگ شد، ميزان خودكشى از بالاى اين پل ?? درصد كاهش يافت. براى استفاده از خواص درمانى رنگ سبز مى توانيد از حوله و پوشاك سبز استفاده كنيد، ميوه ها و سبزيجات سبز رنگ بخوريد، از ژله ها و كرم هاى سبزرنگ استفاده كنيد، وسايل

و لوازم اطراف خانه يا محيط كار و... را سبز انتخاب كنيد و...

رنگ سبز نشانه اى از طبيعت و فطرت نباتات است. جنگل ها، مراتع، چمنزارها و گياهان در سراسر عالم از بدو پيدايش كائنات مفتخرند كه به رنگ سبز ملبس شده اند.

خواص درمانى رنگ سبز

هر كدام از رنگ ها نه تنها تأثير بسزايى در روان انسان دارد، بلكه معنا و مفهومى خاص براى خود دارند. به مناسبت فصل بهار و طبيعت سرسبز، رنگ سبز را جهت بررسى روانشناختى برگزيده ايم. رنگ سبز از رنگ هاى فرعى است كه از تركيب دو رنگ زرد و آبى به وجود مى آيد.در اسطوره هاى سلتيك مرد سبز، خداى بارورى محسوب مى شود. رنگ سبز متمايل به آبى مظهر انعطاف پذيرى در هدف و خواسته است كه شامل اين خصوصيات مى باشد:

تمركز، شكيبايى، استقلال، انحصارطلبى، دفاع، ثبات قدمى و استقامت. جنبه هاى مؤثر عاطفى و روحى افرادى كه رنگ سبز را به عنوان رنگ مورد علاقه شان انتخاب مى كنند، عبارت است از مقاومت و كله شقى و خود مثبت بينى. انتخاب و علاقه به رنگ سبز دلالت بر «كشش هدف و خواسته» دارد و با اتكاى به آن، فرد با وجود تمام مشكلات و موانع بر هدف خود پافشارى مى كند. رنگ سبز مفرح و نشاط آور مى باشد و براى كسانى كه زياد كار مى كنند رنگ هاى سبز ملايم مناسب است. رنگ سبز از نظر نمادى شباهت به درخت كاج داشته و حس چشائى رنگ سبز، طعم «گس» دارد، درك حسى آن سرسختى است و محتوى عاطفى آن غرور است (بنابراين زخم معده و سوء

هاضمه معمولاً با نگرانى كه فرد در مورد موقعيت و مقام و عدم موفقيت شخصى دارد، توام مى شود).

و اندام هاى مربوط به آن را ماهيچه هاى صاف بدن تشكيل مى دهد. شخصى كه رنگ سبز را به عنوان اولين رنگ مورد علاقه اش انتخاب مى كند مايل است كه عقايد خويش را به كرسى بنشاند و خود را به عنوان نماينده اصول اساسى و تغييرناپذير معرفى نمايد. در نتيجه براى خود مقام بلندى را قائل است و مى خواهد كه خود را محور قرار داده و تلاش در ارشاد و رهبرى ديگران دارد. قادر به تأثيرگذاردن در محيط پيرامون خويش است!

و نيازمند شناخته شدن و تثبيت و داراى عقايد و راه و رسم خاص خود است. اگر سرى به بيمارستان ها بزنيد، جراحان و پزشكان را در اتاق عمل جراحى مى بينيد كه از پوشاك و لوازم سبز استفاده مى كنند تا بدين وسيله موجب آرامش نسبى بيمار مضطرب را فراهم سازند.

كسى كه رنگ سبز را دوست ندارد و طرد مى كند، نشان دهنده اضطراب ناشى از تنشى است كه به دليل عدم شناخت و درك صحيح او به وجود مى آيد. از دست دادن قدرت، مقاومت و سرسختى، اضطرابى كه ناشى است از، از دست دادن مقام و موقعيت و كاهش قدرت دفاعى، تمامى اين موارد با يكديگر ادغام شده و شخص ناموفق را به اين نتيجه مى رساند كه موانع و مشكلات زندگيش را به گردن ديگران بيندازد و برخوردى سرزنش آميز و انتقادى با ديگران داشته باشد.

رنگ سبز، رنگ طراوت بخش و در عين حال، آرام كننده است، رنگ سبز فشار

خون را كاهش مى دهد و خون و بافت ها را از ميكروب پاك مى سازد.

اثرات فيزيكى سودمند رنگ سبز بر بى خوابى، اختلالات عميق احساسى، دردهاى كمر، تحريك پذيرى و فشار خون بالا و بواسير، بيمارى هاى آميزشى، عصبانيت حاصل از بيمارى هاى كبدى و كلسيم است. تأثير رنگ سبز بر احساسات عبارتند از تسكين بى خوابى، حملات خشم را كاهش مى دهد و فشار عصبى را آرام مى سازد. خوب است بدانيد هنگامى كه پل BLACK FRIAR لندن سبز رنگ شد، ميزان خودكشى از بالاى اين پل ?? درصد كاهش يافت. براى استفاده از خواص درمانى رنگ سبز مى توانيد از حوله و پوشاك سبز استفاده كنيد، ميوه ها و سبزيجات سبز رنگ بخوريد، از ژله ها و كرم هاى سبزرنگ استفاده كنيد، وسايل و لوازم اطراف خانه يا محيط كار و... را سبز انتخاب كنيد و...

رنگ سبز نشانه اى از طبيعت و فطرت نباتات است. جنگل ها، مراتع، چمنزارها و گياهان در سراسر عالم از بدو پيدايش كائنات مفتخرند كه به رنگ سبز ملبس شده اند.

افكار منفى بدن را آسيب پذير مى كند

مطالعه اى كه نتايج آن در نشريه گزارش تحقيقات آكادمى ملى علوم امريكا منتشر شده است. فعاليت هاى «منفى» مغز با ضعيف شدن سيستم دفاعى بدن مرتبط است، غصه خوردن سيستم دفاعى را از كار مى اندازد.پژوهشگران دانشگاه ويسكانسين- مديسون، افرادى را كه فعاليت مغزى آن ها در ناحيه مرتبط با افكار منفى شديد بود، مورد مطالعه قرار داده اند. براى محك زدن مقاومت جسمانى اين افراد در مقابل بيمارى ها، به آن ها واكسن آنفولانزا تزريق شد. كسانى كه در اين ناحيه از مغز بيشترين

فعاليت را داشتند بدتر از سايرين به واكسن واكنش نشان دادند. دانشمندان از قبل مى دانستند كه افراد منفى باف، يعنى كسانى كه در مقابل رويدادهاى ناگوار حساس تر هستند، در سمت راست ناحيه پيشانى فعاليت بيشترى نشان مى دهند. فعاليت بيشتر در سمت چپ اين ناحيه به واكنش عاطفى مثبت ارتباط دارد. دكتر ريچارد ديويدسن، كه اين پژوهش را هدايت كرده است، ?? داوطلب در فاصله سنى ?? تا ?? ساله را مورد مطالعه قرار داد. از هر يك از آن ها خواسته شد حادثه اى را كه باعث احساس خوشحالى شديد در آن ها شده و همچنين رويدادى را كه باعث اندوه، عصبانيت يا وحشت آن ها شده است به يادآورند.

دانشمندان فعاليت الكتريكى هر دو قسمت مغز در اين ناحيه از پيشانى را اندازه گيرى كردند تا معلوم شود، كدام يك فعال تر است. پس از اندازه گيرى ها به هر داوطلب واكسن آنفولانزا را تزريق كردند. واكسن، با برانگيختن واكنش سيستم دفاعى در درازمدت سعى مى كند بدن را براى مقابله با عوامل بيمارى آماده كند.در جريان اين مطالعه، هر يك از داوطلبان طى شش ماه بعد مورد آزمايش قرار گرفتند تا ميزان تأثير واكسن اندازه گيرى شود. آن ها سطح پادتن توليد شده پس از تزريق واكسن را اندازه گرفتند كسانى كه فعاليت سمت راست اين ناحيه از مغز آن ها بيشتر از سايرين بود، بدترين واكنش را به واكسن نشان دادند.در مقابل كسانى كه فعاليت مغزى آن ها در سمت چپ بيشتر بود، عكس اين واكنش مشاهده شد.

دكتر ديويدسن گفت: عواطف در تنظيم و تعديل سيستم هايى در بدن

كه برسلامت ما تأثير مى گذارند، نقش مهمى دارد.

افكار منفى بدن را آسيب پذير مى كند

مطالعه اى كه نتايج آن در نشريه گزارش تحقيقات آكادمى ملى علوم امريكا منتشر شده است. فعاليت هاى «منفى» مغز با ضعيف شدن سيستم دفاعى بدن مرتبط است، غصه خوردن سيستم دفاعى را از كار مى اندازد.پژوهشگران دانشگاه ويسكانسين- مديسون، افرادى را كه فعاليت مغزى آن ها در ناحيه مرتبط با افكار منفى شديد بود، مورد مطالعه قرار داده اند. براى محك زدن مقاومت جسمانى اين افراد در مقابل بيمارى ها، به آن ها واكسن آنفولانزا تزريق شد. كسانى كه در اين ناحيه از مغز بيشترين فعاليت را داشتند بدتر از سايرين به واكسن واكنش نشان دادند. دانشمندان از قبل مى دانستند كه افراد منفى باف، يعنى كسانى كه در مقابل رويدادهاى ناگوار حساس تر هستند، در سمت راست ناحيه پيشانى فعاليت بيشترى نشان مى دهند. فعاليت بيشتر در سمت چپ اين ناحيه به واكنش عاطفى مثبت ارتباط دارد. دكتر ريچارد ديويدسن، كه اين پژوهش را هدايت كرده است، ?? داوطلب در فاصله سنى ?? تا ?? ساله را مورد مطالعه قرار داد. از هر يك از آن ها خواسته شد حادثه اى را كه باعث احساس خوشحالى شديد در آن ها شده و همچنين رويدادى را كه باعث اندوه، عصبانيت يا وحشت آن ها شده است به يادآورند.

دانشمندان فعاليت الكتريكى هر دو قسمت مغز در اين ناحيه از پيشانى را اندازه گيرى كردند تا معلوم شود، كدام يك فعال تر است. پس از اندازه گيرى ها به هر داوطلب واكسن آنفولانزا را تزريق كردند. واكسن، با برانگيختن واكنش سيستم

دفاعى در درازمدت سعى مى كند بدن را براى مقابله با عوامل بيمارى آماده كند.در جريان اين مطالعه، هر يك از داوطلبان طى شش ماه بعد مورد آزمايش قرار گرفتند تا ميزان تأثير واكسن اندازه گيرى شود. آن ها سطح پادتن توليد شده پس از تزريق واكسن را اندازه گرفتند كسانى كه فعاليت سمت راست اين ناحيه از مغز آن ها بيشتر از سايرين بود، بدترين واكنش را به واكسن نشان دادند.در مقابل كسانى كه فعاليت مغزى آن ها در سمت چپ بيشتر بود، عكس اين واكنش مشاهده شد.

دكتر ديويدسن گفت: عواطف در تنظيم و تعديل سيستم هايى در بدن كه برسلامت ما تأثير مى گذارند، نقش مهمى دارد.

نقاشي درماني ؛ مشكلات هيجاني كودكان كم شنوا را كاه

كشيدن نقاشي به عنوان يك روش هدايت شده روان تحليلي مي تواند مشكلات هيجاني كودكان كم شنوا را كاهش دهد. تحقيقات و پژوهشهاي انجمن علمي روانشناسي باليني ايران حاكي از آن است، به دليل اينكه افراد مي توانند از طريق نقاشي دروني ترين افكار خود را نشان دهند بنابراين، استفاده از نقاشي به عنوان يك تسهيل گر بين دنياي درون و برون، مشكلات هيجاني را كاهش مي دهد. همچنين، نقاشي درماني، ثبات هيجاني و اعتماد به نفس اين كودكان را افزايش داده و خستگي، برانگيختگي هيجاني و خلق گرفته در آنها را از بين مي برد.نتايج يافته ها نشان مي دهند كه با مشاهده ترسيمهاي كودكان مي توان ويژگي هاي شخصيتي و پختگي شناختي آنها را نيز سنجيد.

نقاشي درماني ؛ مشكلات هيجاني كودكان كم شنوا را كاهش مي دهد كشيدن نقاشي به عنوان يك روش هدايت شده روان تحليلي مي تواند مشكلات هيجاني

كودكان كم شنوا را كاهش دهد. تحقيقات و پژوهشهاي انجمن علمي روانشناسي باليني ايران حاكي از آن است، به دليل اينكه افراد مي توانند از طريق نقاشي دروني ترين افكار خود را نشان دهند بنابراين، استفاده از نقاشي به عنوان يك تسهيل گر بين دنياي درون و برون، مشكلات هيجاني را كاهش مي دهد. همچنين، نقاشي درماني، ثبات هيجاني و اعتماد به نفس اين كودكان را افزايش داده و خستگي، برانگيختگي هيجاني و خلق گرفته در آنها را از بين مي برد.نتايج يافته ها نشان مي دهند كه با مشاهده ترسيمهاي كودكان مي توان ويژگي هاي شخصيتي و پختگي شناختي آنها را نيز سنجيد.

اضطراب و زندگي ناسالم سن بلوغ دختران را كاهش داده

بررسيهاي جديد محققان نشان مي دهد، اضطراب و چاقي سن بلوغ دختران را كاهش مي دهد. مطالعات دانشگاهيان بريستول انگليس نشان مي دهد: اضطراب و زندگي ناسالم در جوامع امروزي موجب شده دختران در مقايسه با مادران خود 1/5سال و در مقايسه با مادربزرگهاي خود دو سال زودتر بالغ شوند

اضطراب و زندگي ناسالم سن بلوغ دختران را كاهش داده است بررسيهاي جديد محققان نشان مي دهد، اضطراب و چاقي سن بلوغ دختران را كاهش مي دهد. مطالعات دانشگاهيان بريستول انگليس نشان مي دهد: اضطراب و زندگي ناسالم در جوامع امروزي موجب شده دختران در مقايسه با مادران خود 1/5سال و در مقايسه با مادربزرگهاي خود دو سال زودتر بالغ شوند

تاثير تغذيه مناسب در كاهش استرس و اضطراب

منبع:به نقل از آفتاب

صبحانه بخوريد

شما ممكن است بگوئيد صبح ها كه گرسنه نيستم، وقت ندارم، وقت ناهار خوردن زود فرا مي رسد و غذا مي خورم، بهتر است براي تناسب اندام رژيم بگيرم و يا يك پاكت شيري كه سر راه از فروشگاه مي گيرم و مي خورم به قدر كافي مواد غذايي به بدنم مي رساند. امّا بايد بدانيد كه حذف صبحانه، نگهداري قند خون در سطحي ثابت را دشوارتر مي سازد و اين بر فعاليت هاي روزانه شما اثر مستقيم مي گذارد. خوردن صبحانه را فراموش نكنيد!

چاي سبز بنوشيد

اگر شما روزانه مقدار زيادي كافئين مصرف مي كنيد ممكن است باور نكنيد كه كافئين چه اثرات سوئي براي سيستم بدن شما دارد. شما مي توانيد با كاهش تدريجي ميزان كافئين مصرفي، سطح استرس خود را پائين آورده و فعاليت ذهني خود را در طول روز بهبود بخشيد. يكي از روش هاي آسان و سالم انجام اين كار، جايگزين ساختن قهوه يا

چاي سبز بدون كافئين است كه هم طعم خوبي دارد و هم مزاياي بيشتري از نظر ميزان آنتي اكسيدان ها دارد.

آب ميوه يا آب گازدار بنوشيد

انواع كولاها به دليل دارا بودن كافئين، اثرات سوئي براي سيستم بدن شما دارند. يك جايگزين سالم براي آن ها، آب ميوه يا آب گازدار است. بدين ترتيب به جاي كاستن از حجم آب سيستم بدن خود، مقداري آب هم به آن اضافه مي كنيد. توجه داشته باشيد كه كافئين، سيستم آب بدن شما را تضعيف مي كند. به عبارت ديگر، نوشيدن كافئين، همانند ننوشيدن آب است!

خوراكي هاي سبك همراه خود داشته باشيد

همراه داشتن غذاهاي سبك پروتئين دار و سالم در ماشين و محل كار به شما كمك مي كند كه از كاهش سطح قندخون خود جلوگيري كرده و جلوي خستگي و بدخلقي را بگيريد. به علاوه اين ها هميشه مقداري آب هم دم دست داشته باشيد كه براي سلامتي و كاركرد فيزيكي مناسب، ضرورت دارد.

هله هوله سالم بخوريد!

اگر عادت داريد به هنگام استرس يا در ساعت هاي معيني از روز، هله هوله هايي از قبيل چيپس، پفك نمكي و ساير خوراكي هاي ناسالم بخوريد آن ها را با خلال هويج، تخمه آفتاب گردان (بدون نمك)، كرفس، گل كلم يا ساير خوراكي هاي سالم جايگزين سازيد.

ناهار را از خانه ببريد

بسياري از مردم به دليل كمي وقت يا تنبلي، براي ناهار از غذاهاي آماده و فوري از قبيل ساندويچ و همبرگر مصرف مي كنند. اين نوع غذاها معمولاً غذاي سالمي نيستند و مواد غذايي كافي به بدن شما نمي رسانند. هرچند اين كار كمي در وقت شما صرفه جويي مي كند ولي شما مي توانيد تنها با صرف چند دقيقه، هم غذاي سالمتري از

منزل براي خود برداريد و هم از نظر اقتصادي صرفه جويي كنيد. حتي اگر چند روز در هفته هم بتوانيد اين كار را بكنيد باز هم نسبت به هر روز خوردن غذاي بيرون، بهتر است.

بعد از ? بعدازظهر كافئين نخوريد

از آنجا كه كافئين داراي نيمه عمري حداقل برابر ? ساعت در بدن شماست، كافئين كه بعدازظهر يا بعد از شام مصرف مي كنيد مي تواند باعث اختلال خواب شما در شب گردد.

چيزهاي ناسالم را از محيط تان دور كنيد

اگر خوراكي هاي ناسالم مانند انواع شيريني ها و چربي ها در منزلتان نباشد، پرهيز از آن ها راحت تر است! ممكن است به نظرتان غيرممكن آيد امّا به آشپزخانه برويد و هر چيزي را كه بدن شما نمي تواند به روش سالمي مصرف كند، دور بريزيد. بدين ترتيب، به هنگام استرس، مجبور مي شويد غذاها و خوراكي هاي سالم بخوريد.

خانه تان را پر از غذاهاي سالم كنيد

از دور ريختن خوراكي هاي ناسالم مهمتر در اختيار داشتن خوراكي هاي خوب در خانه است. بهترين روش، تهيه فهرستي از غذاها و هله هوله هاي سالم در ابتداي هر هفته و تهيه آن هاست. بدين ترتيب، مطمئن خواهيد شد كه هر چيزي را كه به آن احتياج شود در خانه خواهيد داشت و نيازي به تحمل استرس درباره اين كه هر شب چه غذائي بخوريد نخواهيد داشت. قبلاً فكرش را كرده ايد!

از روش هاي كاهش استرس استفاده كنيد

به كار بردن شيوه ها و تكنيك هاي كاهش استرس، اشتهاي شما براي غذاهاي ناسالم يا مصرف حجم زيادي غذا را كاهش خواهد داد. در اين مورد روش هايي مانند يوگا، ورزش هاي رزمي و نوشتن خاطرات روزانه توصيه مي گردد

تاثير تغذيه مناسب در كاهش استرس و

اضطراب

منبع:به نقل از آفتاب

صبحانه بخوريد شما ممكن است بگوئيد صبح ها كه گرسنه نيستم، وقت ندارم، وقت ناهار خوردن زود فرا مي رسد و غذا مي خورم، بهتر است براي تناسب اندام رژيم بگيرم و يا يك پاكت شيري كه سر راه از فروشگاه مي گيرم و مي خورم به قدر كافي مواد غذايي به بدنم مي رساند. امّا بايد بدانيد كه حذف صبحانه، نگهداري قند خون در سطحي ثابت را دشوارتر مي سازد و اين بر فعاليت هاي روزانه شما اثر مستقيم مي گذارد. خوردن صبحانه را فراموش نكنيد! چاي سبز بنوشيد اگر شما روزانه مقدار زيادي كافئين مصرف مي كنيد ممكن است باور نكنيد كه كافئين چه اثرات سوئي براي سيستم بدن شما دارد. شما مي توانيد با كاهش تدريجي ميزان كافئين مصرفي، سطح استرس خود را پائين آورده و فعاليت ذهني خود را در طول روز بهبود بخشيد. يكي از روش هاي آسان و سالم انجام اين كار، جايگزين ساختن قهوه يا چاي سبز بدون كافئين است كه هم طعم خوبي دارد و هم مزاياي بيشتري از نظر ميزان آنتي اكسيدان ها دارد. آب ميوه يا آب گازدار بنوشيد انواع كولاها به دليل دارا بودن كافئين، اثرات سوئي براي سيستم بدن شما دارند. يك جايگزين سالم براي آن ها، آب ميوه يا آب گازدار است. بدين ترتيب به جاي كاستن از حجم آب سيستم بدن خود، مقداري آب هم به آن اضافه مي كنيد. توجه داشته باشيد كه كافئين، سيستم آب بدن شما را تضعيف مي كند. به عبارت ديگر، نوشيدن كافئين، همانند ننوشيدن آب است! خوراكي هاي سبك همراه خود داشته باشيد همراه داشتن غذاهاي سبك پروتئين دار و سالم در ماشين و محل كار به شما كمك مي كند

كه از كاهش سطح قندخون خود جلوگيري كرده و جلوي خستگي و بدخلقي را بگيريد. به علاوه اين ها هميشه مقداري آب هم دم دست داشته باشيد كه براي سلامتي و كاركرد فيزيكي مناسب، ضرورت دارد. هله هوله سالم بخوريد! اگر عادت داريد به هنگام استرس يا در ساعت هاي معيني از روز، هله هوله هايي از قبيل چيپس، پفك نمكي و ساير خوراكي هاي ناسالم بخوريد آن ها را با خلال هويج، تخمه آفتاب گردان (بدون نمك)، كرفس، گل كلم يا ساير خوراكي هاي سالم جايگزين سازيد. ناهار را از خانه ببريد بسياري از مردم به دليل كمي وقت يا تنبلي، براي ناهار از غذاهاي آماده و فوري از قبيل ساندويچ و همبرگر مصرف مي كنند. اين نوع غذاها معمولاً غذاي سالمي نيستند و مواد غذايي كافي به بدن شما نمي رسانند. هرچند اين كار كمي در وقت شما صرفه جويي مي كند ولي شما مي توانيد تنها با صرف چند دقيقه، هم غذاي سالمتري از منزل براي خود برداريد و هم از نظر اقتصادي صرفه جويي كنيد. حتي اگر چند روز در هفته هم بتوانيد اين كار را بكنيد باز هم نسبت به هر روز خوردن غذاي بيرون، بهتر است. بعد از ? بعدازظهر كافئين نخوريد از آنجا كه كافئين داراي نيمه عمري حداقل برابر ? ساعت در بدن شماست، كافئين كه بعدازظهر يا بعد از شام مصرف مي كنيد مي تواند باعث اختلال خواب شما در شب گردد. چيزهاي ناسالم را از محيط تان دور كنيد اگر خوراكي هاي ناسالم مانند انواع شيريني ها و چربي ها در منزلتان نباشد، پرهيز از آن ها راحت تر است! ممكن است به نظرتان غيرممكن آيد امّا به آشپزخانه برويد و هر چيزي را كه بدن شما

نمي تواند به روش سالمي مصرف كند، دور بريزيد. بدين ترتيب، به هنگام استرس، مجبور مي شويد غذاها و خوراكي هاي سالم بخوريد. خانه تان را پر از غذاهاي سالم كنيد از دور ريختن خوراكي هاي ناسالم مهمتر در اختيار داشتن خوراكي هاي خوب در خانه است. بهترين روش، تهيه فهرستي از غذاها و هله هوله هاي سالم در ابتداي هر هفته و تهيه آن هاست. بدين ترتيب، مطمئن خواهيد شد كه هر چيزي را كه به آن احتياج شود در خانه خواهيد داشت و نيازي به تحمل استرس درباره اين كه هر شب چه غذائي بخوريد نخواهيد داشت. قبلاً فكرش را كرده ايد! از روش هاي كاهش استرس استفاده كنيد به كار بردن شيوه ها و تكنيك هاي كاهش استرس، اشتهاي شما براي غذاهاي ناسالم يا مصرف حجم زيادي غذا را كاهش خواهد داد. در اين مورد روش هايي مانند يوگا، ورزش هاي رزمي و نوشتن خاطرات روزانه توصيه مي گردد

آثار مخرب استفاده كودكان از بازي هاي كامپيوتري

منبع:www.nioc.org

تحقيقات نشان مي دهد كه نشستن كودكان پشت كامپيوتر در ساعت هاي طولاني، سيستم مغز و اعصاب آنها را مختل كرده و به ستون فقرات آنها صدمه مي زند.به نقل از پايگاه علمي الشرق الاوسط، استفاده بيش از حد كودكان از بازي هاي كامپيوتري تاثيرات وخيمي را بر دستگاه مغز و اعصاب آنها مي گذارد.بنابرابن گزارش، ضعف ديد و نقص در ستون فقرات و ضعف دستگاه گوارش از آثار مخرب بازي هاي طولاني مدت كامپيوتري است.يادآور مي شود، كارشناسان معتقدند كه تنظيم كردن وقت كودك و تعادل برقرار كردن ميان بازي هاي كامپيوتري و انجام ورزش مانند شنا، از راهكارهاي اساسي اين مشكل به شمار مي رود.

آثار مخرب استفاده كودكان از بازي هاي كامپيوتري

منبع:www.nioc.org

تحقيقات نشان مي دهد كه نشستن كودكان

پشت كامپيوتر در ساعت هاي طولاني، سيستم مغز و اعصاب آنها را مختل كرده و به ستون فقرات آنها صدمه مي زند.به نقل از پايگاه علمي الشرق الاوسط، استفاده بيش از حد كودكان از بازي هاي كامپيوتري تاثيرات وخيمي را بر دستگاه مغز و اعصاب آنها مي گذارد.بنابرابن گزارش، ضعف ديد و نقص در ستون فقرات و ضعف دستگاه گوارش از آثار مخرب بازي هاي طولاني مدت كامپيوتري است.يادآور مي شود، كارشناسان معتقدند كه تنظيم كردن وقت كودك و تعادل برقرار كردن ميان بازي هاي كامپيوتري و انجام ورزش مانند شنا، از راهكارهاي اساسي اين مشكل به شمار مي رود.

رابطه بين ژن ها و رفتارهاي شخصيتي افراد

منبع:www.nioc.org

بر اساس تحقيقات اخير، فعاليت بعضي از ژن ها بر گوشه گيري موثر مي باشد.

به نقل از خبرگزاري فرانسه، اشخاص گوشه گير كه در تنهايي زندگي مي كنند، بيش از ديگران در معرض خطر مرگ زود هنگام قرار دارند همچنين اين افراد از دردهاي گوناگون نيز رنج مي برند.

بنابراين گزارش، محققان دانشكده كاليفرنياي آمريكا، بر اساس تحقيقاتي اعلام كردند گوشه گيري تاثيرات بيولوژيكي مضري بروي سيستم بدن دارد.

بر اساس اين گزارش، مطالعات نشان داده است كه اشخاص گوشه گير بيشتر از سايرين در معرض خطر عفونت ها، سرطان بيخوابي و انبساط شرياني قرار دارند

رابطه بين ژن ها و رفتارهاي شخصيتي افراد

منبع:www.nioc.org

بر اساس تحقيقات اخير، فعاليت بعضي از ژن ها بر گوشه گيري موثر مي باشد.

به نقل از خبرگزاري فرانسه، اشخاص گوشه گير كه در تنهايي زندگي مي كنند، بيش از ديگران در معرض خطر مرگ زود هنگام قرار دارند همچنين اين افراد از دردهاي گوناگون نيز رنج مي برند.

بنابراين گزارش، محققان دانشكده كاليفرنياي آمريكا، بر اساس تحقيقاتي اعلام كردند گوشه گيري تاثيرات

بيولوژيكي مضري بروي سيستم بدن دارد.

بر اساس اين گزارش، مطالعات نشان داده است كه اشخاص گوشه گير بيشتر از سايرين در معرض خطر عفونت ها، سرطان بيخوابي و انبساط شرياني قرار دارند

بروز صدمات رواني در افراد مبتلا به سرفه هاي مزمن

منبع:www.nioc.org

در صورتي كه سرفه كردن مدت بيشتر از سه هفته طول بكشد مي تواند باعث بروز صدمات رواني در مبتلايان شود.به نقل از خبرگزاري آلمان، يك گروه از محققان تركيه اي با بررسي 150 بيمار مبتلا به سرفه مزمن و همان تعداد افراد سالم دريافتند بيماران مبتلا به سرفه مزمن و يا آسم بيشتر از افراد سالم دچار ترس و افسردگي مي شوند.بنابراين گزارش، علاوه بر اين كيفيت كلي زندگي افراد مبتلا به بيماري هاي تنفسي بيشتر دچار اختلال مي شود.

اين گزارش مي افزايد، اغلب وضعيت روحي و شخصيتي در افراد مبتلا به سرفه هاي مزمن مناسب نيست.

بروز صدمات رواني در افراد مبتلا به سرفه هاي مزمن

منبع:www.nioc.org

در صورتي كه سرفه كردن مدت بيشتر از سه هفته طول بكشد مي تواند باعث بروز صدمات رواني در مبتلايان شود.به نقل از خبرگزاري آلمان، يك گروه از محققان تركيه اي با بررسي 150 بيمار مبتلا به سرفه مزمن و همان تعداد افراد سالم دريافتند بيماران مبتلا به سرفه مزمن و يا آسم بيشتر از افراد سالم دچار ترس و افسردگي مي شوند.بنابراين گزارش، علاوه بر اين كيفيت كلي زندگي افراد مبتلا به بيماري هاي تنفسي بيشتر دچار اختلال مي شود.

اين گزارش مي افزايد، اغلب وضعيت روحي و شخصيتي در افراد مبتلا به سرفه هاي مزمن مناسب نيست.

انسان هاي باهوش ، صبورتر و خطر پذيرترند

انسان هاي باهوش، صبورتر و خطرپذيرتر از ساير افراد هستند.به نقل از خبرگزاري آلمان؛ محققان دانشگاه بن آلمان طي تحقيق بر روي يك هزار فرد بزرگسال دريافتند كه افراد باهوش با علاقه منتظر پيروزي و موفقيت هاي بزرگتر مي شوند و همچنين با افزايش هوش افراد ميزان

خطر پذيري آنها نيز افزايش مي يابد.بنابر اين گزارش؛ هوش صبر و خطرپذيري بشدت به يكديگر وابسته اند.

براساس نتايج اين تحقيق، افراد باهوش دو برتري دارند، از يك سو مي توانند براساس توانايي هاي شناختي خود نسبت به هم سن و سالان خود بيشتر پيشرفت كرده و به اهداف خود برسند و علاوه بر اين بطور معمول در اين راه خطر پذيرتر و صبورترند و اين خصايص و برتري ها مي تواند موفقيت هاي شغلي را نيز براي آنها بدنبال داشته باشد.

انسان هاي باهوش ، صبورتر و خطر پذيرترند

انسان هاي باهوش، صبورتر و خطرپذيرتر از ساير افراد هستند.به نقل از خبرگزاري آلمان؛ محققان دانشگاه بن آلمان طي تحقيق بر روي يك هزار فرد بزرگسال دريافتند كه افراد باهوش با علاقه منتظر پيروزي و موفقيت هاي بزرگتر مي شوند و همچنين با افزايش هوش افراد ميزان خطر پذيري آنها نيز افزايش مي يابد.بنابر اين گزارش؛ هوش صبر و خطرپذيري بشدت به يكديگر وابسته اند.

براساس نتايج اين تحقيق، افراد باهوش دو برتري دارند، از يك سو مي توانند براساس توانايي هاي شناختي خود نسبت به هم سن و سالان خود بيشتر پيشرفت كرده و به اهداف خود برسند و علاوه بر اين بطور معمول در اين راه خطر پذيرتر و صبورترند و اين خصايص و برتري ها مي تواند موفقيت هاي شغلي را نيز براي آنها بدنبال داشته باشد.

تاثير شير مادر بر كاهش استرس كودكان

منبع:sharghnewspaper.ir

همه مي دانيم كه شير مادر بهترين غذا براي نوزاد است ولي شير مادر علاوه بر اينكه حاوي تمام ويتامين ها و مواد غذايي لازم براي نوزاد در ? ماه اول زندگي است حاوي مواد

ضدبيماري نيز بوده كه قادر است كودك را از ابتلا به بسياري از بيماري ها در بزرگسالي مصون نگه دارد. مطالعات انجام شده در سوئد نشان مي دهد كودكاني كه از شير مادر تغذيه مي كنند نسبت به كودكاني كه شير خشك مي خورند از سلامت رواني بهتري نسبت به همسالان خود برخوردارند. نتيجه اين تحقيقات كه در مجله «بيماري در كودكان» به چاپ رسيده حاكي از آن است كه كودكاني كه با شير مادر تغذيه مي شوند بهتر از كودكان به اصطلاح شير خشكي مي توانند با موقعيت هاي استرس زا مانند طلاق و جدايي والدين از يكديگر مقابله كنند. محققان احتمال مي دهند كه تغذيه با شير مادر مي تواند بر روي رشد قسمت هايي در بدن كه با واكنش در برابر شرايط استرس زا در ارتباط هستند، تاثير بگذارد و به كاهش اضطراب آنها كمك كند

تاثير شير مادر بر كاهش استرس كودكان

منبع:sharghnewspaper.ir

همه مي دانيم كه شير مادر بهترين غذا براي نوزاد است ولي شير مادر علاوه بر اينكه حاوي تمام ويتامين ها و مواد غذايي لازم براي نوزاد در ? ماه اول زندگي است حاوي مواد ضدبيماري نيز بوده كه قادر است كودك را از ابتلا به بسياري از بيماري ها در بزرگسالي مصون نگه دارد. مطالعات انجام شده در سوئد نشان مي دهد كودكاني كه از شير مادر تغذيه مي كنند نسبت به كودكاني كه شير خشك مي خورند از سلامت رواني بهتري نسبت به همسالان خود برخوردارند. نتيجه اين تحقيقات كه در مجله «بيماري در كودكان» به چاپ رسيده حاكي از آن است كه كودكاني كه با شير مادر

تغذيه مي شوند بهتر از كودكان به اصطلاح شير خشكي مي توانند با موقعيت هاي استرس زا مانند طلاق و جدايي والدين از يكديگر مقابله كنند. محققان احتمال مي دهند كه تغذيه با شير مادر مي تواند بر روي رشد قسمت هايي در بدن كه با واكنش در برابر شرايط استرس زا در ارتباط هستند، تاثير بگذارد و به كاهش اضطراب آنها كمك كند

روشهاي درمان لكنت زبان

نويسنده:دكتر برائتي

آيا لكنت زبان درمان پذير است؟ براي درمان آن چه راهي وجود دارد؟

بله لكنت زبان درمان پذير است و روشهاي مؤثري براي درمان وجود دارد كه مهمترين آنها گفتاردرماني است و توسط كارشناسان اين رشته انجام مي شود. با اين حال آنچه در درمان لكنت زبان اهميت دارد اين است كه والدين بدانند (يا اطرافيان بيمار و خود فرد مبتلا) كه درمانهاي لكنت زبان معمولاً طولاني است و براي تمام سنين (كودكان، نوجوانان و بزرگسالان) كاربرد دارد، به شرط آنكه بپذيريم لكنت زبان هم مثل بسياري اختلالات ديگر درمان سريع و معجزه آسايي ندارد. بد نيست بدانيد كه "چرچيل" نخست وزير موفق انگليس و سياستمدار معروف جهاني و بسياري از اشخاص معروف و موفق ديگر دچار لكنت بوده اند و خللي در زندگيشان ايجاد نشده، بنابراين والدين در صورت لكنت زبان كودكشان نبايد نگران باشند كه شايد باعث عدم موفقيت وي در تحصيل و زندگي گردد.

نقش والدين در درمان لكنت زبان كودك چيست و اطرافيان فرد مبتلا چه بايد بكنند؟

? در برخورد با فردي كه دچار لكنت زبان است (كودك يا بزرگسال فرقي نمي كند) از بيان عباراتي مثل "سعي كن آهسته تر صحبت كني" "نفس عميق بكش"

و "آرام باش" خودداري كنيد در ضمن هرگز جمله فرد دچار لكنت را كامل نكنيد. ارتباط چشمي طبيعي را با فرد دچار لكنت حفظ كنيد ...

? سعي كنيد خسته به نظر نرسيد، فقط آرام و بطور طبيعي تحمل كنيد تا جمله تمام شود. همواره با او ملايم صحبت كنيد، ولي نه خيلي آرام كه غير طبيعي به نظر برسد.

? همچنين با رفتار و بيان خود به او نشان دهيد كه شما گوش مي كنيد كه چه مي گويد نه چگونه مي گويد. اگر با او تلفني صحبت مي كنيد، به ياد داشته باشيد كه او در صحبت كردن با تلفن مشكل دارد بنابراين تحمل كنيد و اگر گوشي را برداشتيد و صدايي نشنيديد قبل از قطع كردن مطمئن شويد كه در آن سوي تلفن فردي كه دچار لكنت است و سعي مي كند صحبت را شروع كند نيست.

شخصي كه دچار لكنت است چه بايد بكند؟

چند راهك____ار در اين زمينه وجود دارد، از جمله اينك____ه:

? فردي كه دچار لكنت است علاوه بر درمان بايد هميشه سعي كند آهسته و آزاد صحبت كند و حروف صدادار را بكشد.

? با حركات شل و سبك لبها از روي كلمات بگذرد.

? از جايگزيني كلمات خودداري كند. فرار از برخي كلمات فقط ترس از تلفظ آنها را بيشتر مي كند.

? در صحبت رو به جلو برود. تكرار كلماتي كه بيان شده كمكي نمي كند.

? ارتباط چشمي طبيعي را با مخاطب حفظ كند.

? گهگاه در صحبت لكنت عمدي ايجاد كند! با قطع و تكرار عمدي مي توان احساس كنترل بهتري را بر

روي تكلم در لحظه هاي حساس پيدا كرد.

? در جستجوي كارها و مسائلي باشد كه موقع لكنت مشكل را بيشتر مي كند. هر چه فرد خودش لكنتش را تجزيه و تحليل كند بهتر مي تواند هماهنگي دستگاه تكلم را برقرار كند.

? به ياد داشته باشد كه هدفش تكلم سليس تر و بهتر است نه تكلم بي عيب و نقص و ايده آل. حتي كساني كه هيچ لكنتي ندارند گاهي در صحبت كردن دچارمشكل مي شوند.

? به مخاطب خود بگويند كه لكنت دارند و هرگز لكنت خود را پنهان نكنند بلكه با آن مواجه شوند.

? اگر موقع صحبت دچار اضطراب و تنش مي شوند، آن را طبيعي تلقي كنند و از آن خجالت نكشند، چون عمداً دچار لكنت نشده اند.

? زمانهايي كه دچار لكنت بيشتر مي شوند فراموش كنند و مواقعي را كه در صحبت كردن موفق هستند بخاطر بسپارند.

روش ه___اي درمان____ي

دكتر برائتي روش هاي درماني اين عارضه، ابتدا رفتار درماني و در درجه بعد گفتار درماني را عنوان كرد و به ايسنا گفت: با توجه به اين كه فرد دچار لكنت زبان، به مرور زمان دچار مشكلاتي از قبيل عصبانيت و پرخاشگري، گوشه گيري و منزوي شدن، عدم اعتماد به نفس در صحبت كردن و همچنين افت تحصيلي در مدرسه مي شوند، در جهت درمان ابتدا بايست مشكلات رفتاري و روحي حاصل از اين عارضه رفع شود و در درجه بعد به فرد داراي لكنت تمريناتي داده شود تا بتواند شمرده شمرده صحبت كند. دكتر برائتي از ديگر روش هاي درماني لكنت زبان را دادن مشاوره به فرد و خانواده وي در راستاي افزايش اعتماد

به نفس فرد و كاهش لكنت بيان نمود و يادآور شد: استفاده از دستگاه لكنت شكن و تمرينات فرد براي شمردگي در صحبت كردن نيز از روش هاي درماني مؤثرند.

وي با بيان اين كه بهترين سن براي درمان لكنت زبان قبل از 7 سالگي است، به خانواده هاي داراي چنين فرزنداني توصيه كرد: در صورت داشتن كودكي با لكنت زبان، هر چه زودتر در زمينه درمان عارضه وي به پزشك معالج مراجعه كنيد، چرا كه بعضاً تاخير در شروع درمان و شدت يافتن فشارهاي محيطي مي تواند منجر به بروز صدمات روحي و جسمي در آينده كودك گردد. دكتر برائتي در پايان همچنين خانواده ها را از دادن تذكر و فشار آوردن به كودك براي صحيح حرف زدن باز داشت و گفت: خانواده ها از كمك به فرزند داراي لكنت خويش در گفتن كلمات خودداري نمايند و سعي كنند با تشويق كودك به صحبت كردن در جمع، اعتماد به نفس وي را بالا ببرند.

روشهاي درمان لكنت زبان

نويسنده:دكتر برائتي

آيا لكنت زبان درمان پذير است؟ براي درمان آن چه راهي وجود دارد؟

بله لكنت زبان درمان پذير است و روشهاي مؤثري براي درمان وجود دارد كه مهمترين آنها گفتاردرماني است و توسط كارشناسان اين رشته انجام مي شود. با اين حال آنچه در درمان لكنت زبان اهميت دارد اين است كه والدين بدانند (يا اطرافيان بيمار و خود فرد مبتلا) كه درمانهاي لكنت زبان معمولاً طولاني است و براي تمام سنين (كودكان، نوجوانان و بزرگسالان) كاربرد دارد، به شرط آنكه بپذيريم لكنت زبان هم مثل بسياري اختلالات ديگر درمان سريع و معجزه آسايي ندارد. بد نيست بدانيد كه "چرچيل"

نخست وزير موفق انگليس و سياستمدار معروف جهاني و بسياري از اشخاص معروف و موفق ديگر دچار لكنت بوده اند و خللي در زندگيشان ايجاد نشده، بنابراين والدين در صورت لكنت زبان كودكشان نبايد نگران باشند كه شايد باعث عدم موفقيت وي در تحصيل و زندگي گردد.

نقش والدين در درمان لكنت زبان كودك چيست و اطرافيان فرد مبتلا چه بايد بكنند؟

? در برخورد با فردي كه دچار لكنت زبان است (كودك يا بزرگسال فرقي نمي كند) از بيان عباراتي مثل "سعي كن آهسته تر صحبت كني" "نفس عميق بكش" و "آرام باش" خودداري كنيد در ضمن هرگز جمله فرد دچار لكنت را كامل نكنيد. ارتباط چشمي طبيعي را با فرد دچار لكنت حفظ كنيد ...

? سعي كنيد خسته به نظر نرسيد، فقط آرام و بطور طبيعي تحمل كنيد تا جمله تمام شود. همواره با او ملايم صحبت كنيد، ولي نه خيلي آرام كه غير طبيعي به نظر برسد.

? همچنين با رفتار و بيان خود به او نشان دهيد كه شما گوش مي كنيد كه چه مي گويد نه چگونه مي گويد. اگر با او تلفني صحبت مي كنيد، به ياد داشته باشيد كه او در صحبت كردن با تلفن مشكل دارد بنابراين تحمل كنيد و اگر گوشي را برداشتيد و صدايي نشنيديد قبل از قطع كردن مطمئن شويد كه در آن سوي تلفن فردي كه دچار لكنت است و سعي مي كند صحبت را شروع كند نيست.

شخصي كه دچار لكنت است چه بايد بكند؟

چند راهك____ار در اين زمينه وجود دارد، از جمله اينك____ه:

? فردي كه دچار لكنت است علاوه بر

درمان بايد هميشه سعي كند آهسته و آزاد صحبت كند و حروف صدادار را بكشد.

? با حركات شل و سبك لبها از روي كلمات بگذرد.

? از جايگزيني كلمات خودداري كند. فرار از برخي كلمات فقط ترس از تلفظ آنها را بيشتر مي كند.

? در صحبت رو به جلو برود. تكرار كلماتي كه بيان شده كمكي نمي كند.

? ارتباط چشمي طبيعي را با مخاطب حفظ كند.

? گهگاه در صحبت لكنت عمدي ايجاد كند! با قطع و تكرار عمدي مي توان احساس كنترل بهتري را بر روي تكلم در لحظه هاي حساس پيدا كرد.

? در جستجوي كارها و مسائلي باشد كه موقع لكنت مشكل را بيشتر مي كند. هر چه فرد خودش لكنتش را تجزيه و تحليل كند بهتر مي تواند هماهنگي دستگاه تكلم را برقرار كند.

? به ياد داشته باشد كه هدفش تكلم سليس تر و بهتر است نه تكلم بي عيب و نقص و ايده آل. حتي كساني كه هيچ لكنتي ندارند گاهي در صحبت كردن دچارمشكل مي شوند.

? به مخاطب خود بگويند كه لكنت دارند و هرگز لكنت خود را پنهان نكنند بلكه با آن مواجه شوند.

? اگر موقع صحبت دچار اضطراب و تنش مي شوند، آن را طبيعي تلقي كنند و از آن خجالت نكشند، چون عمداً دچار لكنت نشده اند.

? زمانهايي كه دچار لكنت بيشتر مي شوند فراموش كنند و مواقعي را كه در صحبت كردن موفق هستند بخاطر بسپارند.

روش ه___اي درمان____ي

دكتر برائتي روش هاي درماني اين عارضه، ابتدا رفتار درماني و در درجه بعد گفتار درماني را عنوان كرد و به ايسنا گفت:

با توجه به اين كه فرد دچار لكنت زبان، به مرور زمان دچار مشكلاتي از قبيل عصبانيت و پرخاشگري، گوشه گيري و منزوي شدن، عدم اعتماد به نفس در صحبت كردن و همچنين افت تحصيلي در مدرسه مي شوند، در جهت درمان ابتدا بايست مشكلات رفتاري و روحي حاصل از اين عارضه رفع شود و در درجه بعد به فرد داراي لكنت تمريناتي داده شود تا بتواند شمرده شمرده صحبت كند. دكتر برائتي از ديگر روش هاي درماني لكنت زبان را دادن مشاوره به فرد و خانواده وي در راستاي افزايش اعتماد به نفس فرد و كاهش لكنت بيان نمود و يادآور شد: استفاده از دستگاه لكنت شكن و تمرينات فرد براي شمردگي در صحبت كردن نيز از روش هاي درماني مؤثرند.

وي با بيان اين كه بهترين سن براي درمان لكنت زبان قبل از 7 سالگي است، به خانواده هاي داراي چنين فرزنداني توصيه كرد: در صورت داشتن كودكي با لكنت زبان، هر چه زودتر در زمينه درمان عارضه وي به پزشك معالج مراجعه كنيد، چرا كه بعضاً تاخير در شروع درمان و شدت يافتن فشارهاي محيطي مي تواند منجر به بروز صدمات روحي و جسمي در آينده كودك گردد. دكتر برائتي در پايان همچنين خانواده ها را از دادن تذكر و فشار آوردن به كودك براي صحيح حرف زدن باز داشت و گفت: خانواده ها از كمك به فرزند داراي لكنت خويش در گفتن كلمات خودداري نمايند و سعي كنند با تشويق كودك به صحبت كردن در جمع، اعتماد به نفس وي را بالا ببرند.

ويتامين ضد استرس

منبع:روزنامه كيهان

ويتامين E ازجمله ويتامين هايي است كه امروزه بحث هاي زيادي درباره آن

مطرح مي شود. ويتامين E به عنوان فاكتوري محلول در چربي و ضد سقط جنين شناخته شده است.

دليل شهرت ويتامين E خاصيت آنتي اكسيدان آن است كه عبارتست از كاهش عوامل شيميايي مخربي كه در اثر استرس هاي فيزيولوژيكي و محيطي در خون بوجود آمده. اين خاصيت در ويتامين E و C موجود است، پس از اينجا درمي يابيم كه اين ويتامين ارتباط زيادي با محيط دارد. كسانيكه در مشاغل پراسترس فعاليت دارند، كسانيكه به بيماري هاي مزمن مبتلا هستند و يا دچار صدمات كلي شده اند از جمله افرادي هستند كه به اين ويتامين توجه بسياري نشان مي دهند. اين ويتامين در عملكرد كليه سلول ها موثر است از اين رو كمبود آن عوارض زيادي را در پي خواهد داشت.

عملكرد ويتامين E

همانطور كه بيان شد ويتامين E يك آنتي اكسيدان است. اين ويتامين در لايه چربي ديواره سلول و در داخل سلول قرار دارد و از بروز تخريب در ديواره سلول جلوگيري مي كند. همين عملكرد ويتامين E است كه از بروز تخريب داخل عروق و سكته هاي قلبي جلوگيري مي كند. كمبودهاي غذايي بر ذخيره آن در بدن موثر است؛ كمبود آن در بيماري هاي قلبي بيشتر ديده شده است. بررسي اثرات آنتي اكسيدان E در بسياري از شرايط تخريبي چون پيري، آلودگي هوا، استرس هاي محيطي، سرطان، بيماري هاي قلبي، آب مرواريد، ديابت و عفونت در حال انجام است.

ويتامين E تنها توسط گياهان توليد مي شود. در برگ ها و دانه ها، خصوصاً روغن هاي گياهي موجود است و ميزان مورد نياز روزانه آن در بدن 7 تا

9 ميلي گرم مي باشد. با مصرف روزانه آجيل (البته در صورت تازه بودن)، روغن سبوس گندم، آفتابگردان، بادام، ذرت و زيتون مي توانيد ميزان زيادي ويتامين E دريافت كنيد. ميزان مصرف از اين مواد غذايي بايد در حد نياز باشد. مثلاً مصرف روزانه 2 قاشق غذاخوري روغن آفتابگردان بدون اينكه حرارت ببيند نياز شما را برآورده مي سازد. از اين رو توصيه مي شود براي تامين ويتامين E مورد نياز در هر وعده غذايي سالادهاي پرسبزي را همراه روغن هاي آفتابگردان و زيتون مصرف كنيد. اثرات كمبود ويتامين E در اعصاب، عروق و اندام هاي توليد مثلي مشخص مي شود. البته 5 تا 10 سال طول مي كشد تا ذخاير بدني اين ويتامين تمام شود و علايم پايان يافتن ذخيره آن در بدن، عدم پاسخگويي به محرك هاي محيط، ضعف عضلات، عدم توانايي در حفظ تعادل واختلال در بينايي است البته كمبود در اين حد در افرادي كه مشكلات هضم و جذب چربي داشته باشند بروز مي كند. ولي بطور كلي چون ويتامين E در حفاظت ازغشاي سلول موثر است و در كمبود آن در مراحل اوليه، جراحت هاي سريع پوست مشاهده مي شود. اين ويتامين در جلوگيري از سقط جنين در رحم اثر بسزايي دارد كه در آزمايشات حيواني نيز مشخص شده است.

ويتامين ضد استرس

منبع:روزنامه كيهان

ويتامين E ازجمله ويتامين هايي است كه امروزه بحث هاي زيادي درباره آن مطرح مي شود. ويتامين E به عنوان فاكتوري محلول در چربي و ضد سقط جنين شناخته شده است.

دليل شهرت ويتامين E خاصيت آنتي اكسيدان آن است كه عبارتست از كاهش عوامل شيميايي

مخربي كه در اثر استرس هاي فيزيولوژيكي و محيطي در خون بوجود آمده. اين خاصيت در ويتامين E و C موجود است، پس از اينجا درمي يابيم كه اين ويتامين ارتباط زيادي با محيط دارد. كسانيكه در مشاغل پراسترس فعاليت دارند، كسانيكه به بيماري هاي مزمن مبتلا هستند و يا دچار صدمات كلي شده اند از جمله افرادي هستند كه به اين ويتامين توجه بسياري نشان مي دهند. اين ويتامين در عملكرد كليه سلول ها موثر است از اين رو كمبود آن عوارض زيادي را در پي خواهد داشت. عملكرد ويتامين E همانطور كه بيان شد ويتامين E يك آنتي اكسيدان است. اين ويتامين در لايه چربي ديواره سلول و در داخل سلول قرار دارد و از بروز تخريب در ديواره سلول جلوگيري مي كند. همين عملكرد ويتامين E است كه از بروز تخريب داخل عروق و سكته هاي قلبي جلوگيري مي كند. كمبودهاي غذايي بر ذخيره آن در بدن موثر است؛ كمبود آن در بيماري هاي قلبي بيشتر ديده شده است. بررسي اثرات آنتي اكسيدان E در بسياري از شرايط تخريبي چون پيري، آلودگي هوا، استرس هاي محيطي، سرطان، بيماري هاي قلبي، آب مرواريد، ديابت و عفونت در حال انجام است.

ويتامين E تنها توسط گياهان توليد مي شود. در برگ ها و دانه ها، خصوصاً روغن هاي گياهي موجود است و ميزان مورد نياز روزانه آن در بدن 7 تا 9 ميلي گرم مي باشد. با مصرف روزانه آجيل (البته در صورت تازه بودن)، روغن سبوس گندم، آفتابگردان، بادام، ذرت و زيتون مي توانيد ميزان زيادي ويتامين E دريافت كنيد. ميزان مصرف از

اين مواد غذايي بايد در حد نياز باشد. مثلاً مصرف روزانه 2 قاشق غذاخوري روغن آفتابگردان بدون اينكه حرارت ببيند نياز شما را برآورده مي سازد. از اين رو توصيه مي شود براي تامين ويتامين E مورد نياز در هر وعده غذايي سالادهاي پرسبزي را همراه روغن هاي آفتابگردان و زيتون مصرف كنيد. اثرات كمبود ويتامين E در اعصاب، عروق و اندام هاي توليد مثلي مشخص مي شود. البته 5 تا 10 سال طول مي كشد تا ذخاير بدني اين ويتامين تمام شود و علايم پايان يافتن ذخيره آن در بدن، عدم پاسخگويي به محرك هاي محيط، ضعف عضلات، عدم توانايي در حفظ تعادل واختلال در بينايي است البته كمبود در اين حد در افرادي كه مشكلات هضم و جذب چربي داشته باشند بروز مي كند. ولي بطور كلي چون ويتامين E در حفاظت ازغشاي سلول موثر است و در كمبود آن در مراحل اوليه، جراحت هاي سريع پوست مشاهده مي شود. اين ويتامين در جلوگيري از سقط جنين در رحم اثر بسزايي دارد كه در آزمايشات حيواني نيز مشخص شده است.

درمان هاي جديد جنون افسردگي

مترجم: هاله بهدادفر

منبع:روزنامه كيهان

دانشمندان در يك مسابقه تحقيقي جهت روش هاي جديد درمان افسردگي زياد و عدم كنترل جنون افسردگي را مورد آزمايش قرار دادند.

جنون افسردگي يك بيماري است كه مي تواند زندگي فرد را به هم بريزد و باعث خودكشي شود. جنون افسردگي بسيار پيچيده و مرموز است. محققان بيش از نيم قرن است كه از داروي ليتيوم (دارويي براي بهبود ذهن) استفاده مي كنند و داروي ديگري را براي درمان آن پيدا نكرده اند. طبق مطالعه اي

كه در ماه مي منتشر شد، جنون افسردگي هنوز به صورت هاي مختلفي مشاهده مي شود. از هر 25فرد بزرگسال آمريكايي 1 نفر دچار جنون افسردگي مي باشد.لازم به ذكر است، تاثير داروهاي رايجي كه به اين بيماري كمك مي كند اغلب كوتاه است. دكتر حسين منجي، از مؤسسه سلامت ذهن گفت، «مطمئناً اين داروها موجب كاهش بيماري مي شوند، اما به اندازه كافي مؤثر نيست و بيماران كاملاً خوب نمي شوند.»

اكنون كسي نمي داند چرا داروي جديد و مناسبي براي اين درمان ابداع نشده است. ضمناً داروهاي غيرمعمولي كه براي اين گونه درمان استفاده مي شود، از جمله داروهايي است كه بيماري Lou Gehrig و بخشي كه موجب ايجاد زمينه الكتريكي اطراف مغز مي شود را درمان مي كند، حتي از داروي تاموكسيفين (Tomoxifin)، داروي سرطان سينه هم براي اين درمان استفاده مي شود.برخي از اين روش ها منطقي و برخي هم از طريق فرضيه تشخيص داده شده است و اخيراً دانشمندان اسنادي بدست آوردند كه ثابت مي كند برخي روزها ممكن است داروها در برابر جنون افسردگي مفيد باشند.

بهترين نمونه نشانه هاي خاص جنون افسردگي اپيسود جنون است، دوره هايي كه فرد داراي انرژي زياد است. اين دوره مي تواند يك هفته يا بيشتر دوام داشته باشد.تامارا، 26 ساله ساكن پيتس برگ، كسي كه چندين سال پيش بيماري اش را تشخيص دادند گفت: «شما مثل ديگران انرژي و ايده هاي بسيار زيادي داريد. بنابراين دوست داريد احساس كنيد، بينشي بسيار روشنفكرانه داشته باشيد، به هر كسي پاسخ دهيد، همچنين نياز به صحبت كردن، تماس گرفتن با تمام دوستان خود داريد، و به سختي

مي خوابيد و به همه چيز فكر مي كنيد.» اما جنون مي تواند موجب بي حوصلگي بسيار زياد شود.او گفت، «نيروي زياد باعث شد تا زندگي مشتركي را آغاز كنم، اما اگر كسي نوشابه اي روي من بريزد از كوره درمي روم. اين خصوصيات درست همانند احساسات شما است تنها تفاوت آن شديدتر بودن آن است.»

مخالف جنون افسردگي، اپيسود افسردگي است كه يك هفته يا بيشتر طول مي كشد. افسردگي زندگي انسان را به خاك سياه مي نشاند.هنگامي كه افسرده مي شويد هيچ چيز براي شما جالب نيست. از همه چيز خسته مي شويد... هيچ صحبتي براي شما جالب نيست. تنها كاري كه مي خواهيد انجام دهيد خواب است.

من روزها و روزها مي خوابيدم.تامارا در سال آخر كالج دچار افكار خودكشي شده بود او از ترس به دنبال كسي مي گشت تا به او كمك كند.دكترها معمولاً افسردگي جنون را با انواع داروها مداوا مي كنند از جمله ليتيوم، ضداضطراب كه مي تواند حالت فرد را تنظيم كند و ضد وهم است، البته داروها همراه با روان درماني و آموزش بيماري تأثير بسيار زيادي روي بيمار مي گذارد.دكتر اندرو فيگولين، پروفسور روانپزشك از دانشگاه پيترزبرگ گفت، «تامارا كه از ليتيون و ديگر داروها استفاده مي كند مي گويد، من هم اكنون خوب هستم. او از جمله افراد خوش شانس بود. درمان جنون افسردگي بسيار مشكل است زيرا اپيسود افسردگي بسيار سخت و بسيار مقاوم تر از درمان ضدافسردگي معمولي است.»

او افزود، «بسياري از بيماران نمي توانند مداواي جنون افسردگي را بخاطر تاثيرات حاشيه اي اضافه وزن، بي خوابي، رعشه و حساسيت به دارو تحمل كنند.

برخي بيماران نيز داروهاي خود را كنار نمي گذارند و به درمان ادامه مي دهند زيرا موجب بهتر شدن بيماري آنها مي شود. در مطالعه بيماران مداوا شده اي كه در سال گذشته منتشر شد، متوجه شدند حدود 60 درصد در هشت هفته خوب شدند اما تنها نيمي از افراد طي دو سال بهبود پيدا كردند. دكتر اندرو نيرنبرگ، پروفسور روانپزشك دردانشكده هاروارد مديكال گفت: «درمان خيلي خوب انجام گرفت. بدان معنا كه اتاق هاي مخصوص بهبود بسيار زيادي براي اينگونه بيماري ها وجود دارد. پس نياز به درمان هاي جديد داريم.» دكتر گري ساچس محقق جنون افسردگي در بيمارستان دولتي ماساچوست هاروارد گفت: «يك مشكل اساسي وجود دارد. هنگام درمان كساني كه بيماري قلبي مزمن دارند مورد حمله قلبي قرار مي گيرند و آنهايي كه داراي بيماري اساسي جنون افسردگي مزمن هستند دچار اپيسود افسردگي جنون مي شوند و ما واقعا نمي دانيم دليل آن چيست.» منجي گفت: «رمز و پيچيدگي بي نظمي باعث شده دانشمندان درتوسعه داروهاي بي نظمي تلاش كنند. از هنگامي كه ليتيوم براي درمان جنون افسردگي كشف شد بيش از 50 سال مي گذرد، اما آيا دارويي خصوصا براي درمان جنون افسردگي اختراع شده است؟»

برخي از محصولات اخير داروها، مثل ليتيوم بطور شانسي براي درمان بي نظمي بكار برده شده است. محققان NIMH، مورافري و دكتر واين دروتس تجربه اي از داروي آرام بخش كه معمولا براي درمان افرادي كه دريازده و يا ماشين گرفتگي استفاده مي شوند، بدست آورده اند. چند سال پيش آنها در مورد آن كه آيا داروي آرامش بخش مي تواند حافظه را بهبود ببخشد و

ميزان توجه را در افراد افسرده بالا ببرد، تحقيق كردند. آنها با اين تحقيق توانستند داروهايي را براي بيماران افسرده بدست آورند. آنها دارو را به داخل عروق بيماران افسرده فرستادند، البته آنها براي مطالعه و هم سعي كردند از دوز درست استفاده كنند. در اين تحقيق آنها متوجه چيز عجيبي شدند. اين بيماران پس از تزريق احساس افسردگي شان در آن شب كمتر شده بود. اين خود يك نتيجه قابل توجه بود، زيرا تاثير اكثر داروهاي ضدافسردگي هفته ها طول مي كشد.

برخي بيماران مي گويند آن بهترين شبي بود كه تاكنون داشته اند، زيرا خيلي خوب خوابيدند و صبح پس از آن كه بيدار شدند افسردگي آنها بسيار كم شده بود. دروتس گفت، در بسياري از موارد بهبودي هفته ها يا ماهها ادامه داشت.

دروتس و فيوري سريعاً تحقيق خود را بر روي آزمايش تأثير دارو بر «خودافسردگي» آغاز كردند. در اكتبر 2006 آنها به نتايجي رسيدند كه مردم را اميدوار كردند. البته آنها در مراحل اول هستند و نتايج به دست آمده از يك گروه بيماري بود كه داراي جنون افسردگي بودند.

دروتس گفت، «اكنون فيوري رياست تحقيق در استفاده از تكه هاي پوست اسكوپولامين (يك آلكالوئيد كولينرژيك كه از گياهان سولاناكووس بدست مي آيد، نمك هيدرو بروميدان به عنوان يك آرامش بخش مغز، ميدرياتيك و سيلكويلژيك استفاده مي شود) برعهده دارد. همان داروي آرامش بخشي كه برخي مسافران هنگام مسافرت براي جلوگيري از حالت تهوع استفاده مي كنند. اين دارو براي درمان جنون افسردگي است كه به خوبي افسردگي معمولي عمل مي كند. البته اكنون مردم نبايد درمان موجود براي افسردگي را

روي خود امتحان كنند.»

در سال 2001 كشفيات دور از انتظار و خوشايند و اتفاقي در بيمارستان مك لين واقع در بلمونت، مس بدست آمد. بيماران مبتلا به جنون افسردگي، كساني كه مغزشان را از لحاظ شيمي مورد بررسي قرار گرفت به طور اتفاقي كمي بهبود يافتند. اين بيماران توسط دستيار تحقيق تحت مراقبت قرار گرفتند و دانشمندان نيز دقت بيشتري كردند تا اينكه در سال 2004 نتايج خود را منتشر كردند. آنها بيان كردند زمينه هاي الكتريكي توليد شده توسط مغز ممكن است افسردگي را از بين ببرد. البته هنوز مشخص نشده چگونه اين كار صورت مي گيرد.نتايج به دست آمده با مطالعاتي كه قبلا انجام گرفته بود، متناقض است. اما محققان اكنون شيوه اي را براي تقسيم بندي ابداع كردند كه شبيه به سالني مي باشد كه براي خشك كردن مو زمينه هاي الكتريكي به وجود مي آورند. آنها تصميم گرفتند آزمايشاتي را در اين زمينه انجام دهند.

جدا از شانس، محققان از چند شيوه اي كه براي امكان افزايش درمان بيماري جنون افسردگي استفاده كردند، نتايجي به دست آوردند.لازم به ذكر است، ريلازول (دارويي است كه براي درمانamyotrophic lateral sclerosis استحاله پيشرونده نورون ها كه راه كورتيكو اسپينال و سلول هاي حركتي ساقه مغز و طناب نخاعي را درگير مي كند و باعث نقص نورون هاي حركتي فوقاني و تحتاني مي شود؛ معمولا يك پيش آگهي كشنده در عرض 3-2سال دارد)، اكنون براي درمان از بين بردن بي نظمي بيماري Lou Gehrig استفاده مي شود كه به آن ALS يا سفت شدگي بافت هاي كناري آميوترافي مي گويند.آنها متوجه شدند ريلازول همانند جنون افسردگي

موجب افزايش پروتئين خاص در سلول هاي مغز موش شود. منجي گفت، بنابراين محققان سعي كردند ريلازول را به مقدار كمتر به بيماران مبتلا به جنون افسردگي بدهند و تنها به برخي از بيماراني كه واقعاً علايم نااميدي دارند تجويز كنند.

او افزود: «ريلازول توسط سنوفي اونتز (نام شركت داروسازي است) دسته بندي شده است. ريلازول ممكن است براي درمان جنون افسردگي استفاده شود.» او همچنين افزود: «در تحقيق مشابهي كه انجام گرفته است محققان براي توسعه درمان جديد از دارويي استفاده كردند. مطالعه اي كه بر روي موش ها انجام گرفت نشان داد كه ليتيوم و ديگر داروهاي ضد جنون مانع از تأثير يك آنزيم خاص در مغز مي شود. بنابراين داروهاي ديگري كه مانع از آنزيم مي شوند ممكن است در برابر جنون مؤثر باشند.»

بهترين داروي موجود شامل: تاموكسيفين كه جهت عدم سرطان سينه استفاده مي شود، مطمئناً كافي است. تحقيق اخيري كه منجي در يك گروه كوچك بيماران مبتلا به جنون افسردگي انجام داد، متوجه شد كه تاموكسيفين سريعاً جنون را از بين مي برد، او همچنين در ديگر مطالعات صورت گرفته نيز نتايج مشابهي را بدست آورد.

اين دارو ارزش زياد آنزيم را نشان مي دهد و اكنون مانجي سعي مي كند تنها هنگام ضرورت از اين دارو استفاده كند.البته او قصد دارد از تاموكسيفين اجتناب كند زيرا بيشتر براي دفع سرطان سينه زنان استفاده مي شود.دانشمندان مي گويند راه حل واقعي پيدا كردن رموز جنون، افسردگي است در نتيجه هنگامي كه اهداف داروها مشخص مي شود آن را براي تحقيق جديد داخل دي ان ا قرار مي دهند.با توجه به آنكه برخي

از نيويوركي ها دچار تغييرات زيادي در جنون افسردگي شده اند، مجلات علمي نتايج اوليه تغيير اساسي در تجزيه دي ان ا را در ماههاي اخير منتشر كردند، آنها با بررسي تمام ژن ها متوجه شدند اختلافات تغييرات ژني مردم را مستعد بيماريهاي خاص مي كند.چنين تحقيقي مي تواند ارتباطات بيولوژي پنهان شده بيماري را آشكار كرده، در نتيجه محققان را بخاطر عدم ترديد در مورد اهداف سرازير نكند.

دكتر فرانسيس مك ماهون، متخصص ژن از NIMH گفت: «در تحقيق جنون افسردگي ما متوجه اشتباهات بسيار زيادي شده ايم، اما اين نوع مطالعات واقعاً به ما فرصت خواهد داد تا از طريق درك بيولوژي بيمار را متقاعد كنيم.»سچز از هاروارد به عنوان فردي موافق بيان مي كند، «من تصور مي كنم بررسي تمام ژن ها حقيقتاً مي تواند پل مهمي براي درمان هاي بهتر باشد.»

او افزود: «مطالعات جديدي كه در آينده در خصوص ژن صورت مي گيرد به ما كمك مي كند تا در طي زندگي خود امكان زيادي براي توسعه در اين زمينه بدست آوريم و بتوانيم افرادي را كه در حال حاضر زندگي مي كنند را درمان كنيم.»

درمان هاي جديد جنون افسردگي

مترجم: هاله بهدادفر

منبع:روزنامه كيهان

دانشمندان در يك مسابقه تحقيقي جهت روش هاي جديد درمان افسردگي زياد و عدم كنترل جنون افسردگي را مورد آزمايش قرار دادند.

جنون افسردگي يك بيماري است كه مي تواند زندگي فرد را به هم بريزد و باعث خودكشي شود. جنون افسردگي بسيار پيچيده و مرموز است. محققان بيش از نيم قرن است كه از داروي ليتيوم (دارويي براي بهبود ذهن) استفاده مي كنند و داروي

ديگري را براي درمان آن پيدا نكرده اند. طبق مطالعه اي كه در ماه مي منتشر شد، جنون افسردگي هنوز به صورت هاي مختلفي مشاهده مي شود. از هر 25فرد بزرگسال آمريكايي 1 نفر دچار جنون افسردگي مي باشد.لازم به ذكر است، تاثير داروهاي رايجي كه به اين بيماري كمك مي كند اغلب كوتاه است. دكتر حسين منجي، از مؤسسه سلامت ذهن گفت، «مطمئناً اين داروها موجب كاهش بيماري مي شوند، اما به اندازه كافي مؤثر نيست و بيماران كاملاً خوب نمي شوند.»

اكنون كسي نمي داند چرا داروي جديد و مناسبي براي اين درمان ابداع نشده است. ضمناً داروهاي غيرمعمولي كه براي اين گونه درمان استفاده مي شود، از جمله داروهايي است كه بيماري Lou Gehrig و بخشي كه موجب ايجاد زمينه الكتريكي اطراف مغز مي شود را درمان مي كند، حتي از داروي تاموكسيفين (Tomoxifin)، داروي سرطان سينه هم براي اين درمان استفاده مي شود.برخي از اين روش ها منطقي و برخي هم از طريق فرضيه تشخيص داده شده است و اخيراً دانشمندان اسنادي بدست آوردند كه ثابت مي كند برخي روزها ممكن است داروها در برابر جنون افسردگي مفيد باشند.

بهترين نمونه نشانه هاي خاص جنون افسردگي اپيسود جنون است، دوره هايي كه فرد داراي انرژي زياد است. اين دوره مي تواند يك هفته يا بيشتر دوام داشته باشد.تامارا، 26 ساله ساكن پيتس برگ، كسي كه چندين سال پيش بيماري اش را تشخيص دادند گفت: «شما مثل ديگران انرژي و ايده هاي بسيار زيادي داريد. بنابراين دوست داريد احساس كنيد، بينشي بسيار روشنفكرانه داشته باشيد، به هر كسي پاسخ دهيد، همچنين نياز به صحبت

كردن، تماس گرفتن با تمام دوستان خود داريد، و به سختي مي خوابيد و به همه چيز فكر مي كنيد.» اما جنون مي تواند موجب بي حوصلگي بسيار زياد شود.او گفت، «نيروي زياد باعث شد تا زندگي مشتركي را آغاز كنم، اما اگر كسي نوشابه اي روي من بريزد از كوره درمي روم. اين خصوصيات درست همانند احساسات شما است تنها تفاوت آن شديدتر بودن آن است.»

مخالف جنون افسردگي، اپيسود افسردگي است كه يك هفته يا بيشتر طول مي كشد. افسردگي زندگي انسان را به خاك سياه مي نشاند.هنگامي كه افسرده مي شويد هيچ چيز براي شما جالب نيست. از همه چيز خسته مي شويد... هيچ صحبتي براي شما جالب نيست. تنها كاري كه مي خواهيد انجام دهيد خواب است.

من روزها و روزها مي خوابيدم.تامارا در سال آخر كالج دچار افكار خودكشي شده بود او از ترس به دنبال كسي مي گشت تا به او كمك كند.دكترها معمولاً افسردگي جنون را با انواع داروها مداوا مي كنند از جمله ليتيوم، ضداضطراب كه مي تواند حالت فرد را تنظيم كند و ضد وهم است، البته داروها همراه با روان درماني و آموزش بيماري تأثير بسيار زيادي روي بيمار مي گذارد.دكتر اندرو فيگولين، پروفسور روانپزشك از دانشگاه پيترزبرگ گفت، «تامارا كه از ليتيون و ديگر داروها استفاده مي كند مي گويد، من هم اكنون خوب هستم. او از جمله افراد خوش شانس بود. درمان جنون افسردگي بسيار مشكل است زيرا اپيسود افسردگي بسيار سخت و بسيار مقاوم تر از درمان ضدافسردگي معمولي است.»

او افزود، «بسياري از بيماران نمي توانند مداواي جنون افسردگي را بخاطر تاثيرات حاشيه اي

اضافه وزن، بي خوابي، رعشه و حساسيت به دارو تحمل كنند. برخي بيماران نيز داروهاي خود را كنار نمي گذارند و به درمان ادامه مي دهند زيرا موجب بهتر شدن بيماري آنها مي شود. در مطالعه بيماران مداوا شده اي كه در سال گذشته منتشر شد، متوجه شدند حدود 60 درصد در هشت هفته خوب شدند اما تنها نيمي از افراد طي دو سال بهبود پيدا كردند. دكتر اندرو نيرنبرگ، پروفسور روانپزشك دردانشكده هاروارد مديكال گفت: «درمان خيلي خوب انجام گرفت. بدان معنا كه اتاق هاي مخصوص بهبود بسيار زيادي براي اينگونه بيماري ها وجود دارد. پس نياز به درمان هاي جديد داريم.» دكتر گري ساچس محقق جنون افسردگي در بيمارستان دولتي ماساچوست هاروارد گفت: «يك مشكل اساسي وجود دارد. هنگام درمان كساني كه بيماري قلبي مزمن دارند مورد حمله قلبي قرار مي گيرند و آنهايي كه داراي بيماري اساسي جنون افسردگي مزمن هستند دچار اپيسود افسردگي جنون مي شوند و ما واقعا نمي دانيم دليل آن چيست.» منجي گفت: «رمز و پيچيدگي بي نظمي باعث شده دانشمندان درتوسعه داروهاي بي نظمي تلاش كنند. از هنگامي كه ليتيوم براي درمان جنون افسردگي كشف شد بيش از 50 سال مي گذرد، اما آيا دارويي خصوصا براي درمان جنون افسردگي اختراع شده است؟»

برخي از محصولات اخير داروها، مثل ليتيوم بطور شانسي براي درمان بي نظمي بكار برده شده است. محققان NIMH، مورافري و دكتر واين دروتس تجربه اي از داروي آرام بخش كه معمولا براي درمان افرادي كه دريازده و يا ماشين گرفتگي استفاده مي شوند، بدست آورده اند. چند سال پيش آنها در مورد آن كه

آيا داروي آرامش بخش مي تواند حافظه را بهبود ببخشد و ميزان توجه را در افراد افسرده بالا ببرد، تحقيق كردند. آنها با اين تحقيق توانستند داروهايي را براي بيماران افسرده بدست آورند. آنها دارو را به داخل عروق بيماران افسرده فرستادند، البته آنها براي مطالعه و هم سعي كردند از دوز درست استفاده كنند. در اين تحقيق آنها متوجه چيز عجيبي شدند. اين بيماران پس از تزريق احساس افسردگي شان در آن شب كمتر شده بود. اين خود يك نتيجه قابل توجه بود، زيرا تاثير اكثر داروهاي ضدافسردگي هفته ها طول مي كشد.

برخي بيماران مي گويند آن بهترين شبي بود كه تاكنون داشته اند، زيرا خيلي خوب خوابيدند و صبح پس از آن كه بيدار شدند افسردگي آنها بسيار كم شده بود. دروتس گفت، در بسياري از موارد بهبودي هفته ها يا ماهها ادامه داشت.

دروتس و فيوري سريعاً تحقيق خود را بر روي آزمايش تأثير دارو بر «خودافسردگي» آغاز كردند. در اكتبر 2006 آنها به نتايجي رسيدند كه مردم را اميدوار كردند. البته آنها در مراحل اول هستند و نتايج به دست آمده از يك گروه بيماري بود كه داراي جنون افسردگي بودند.

دروتس گفت، «اكنون فيوري رياست تحقيق در استفاده از تكه هاي پوست اسكوپولامين (يك آلكالوئيد كولينرژيك كه از گياهان سولاناكووس بدست مي آيد، نمك هيدرو بروميدان به عنوان يك آرامش بخش مغز، ميدرياتيك و سيلكويلژيك استفاده مي شود) برعهده دارد. همان داروي آرامش بخشي كه برخي مسافران هنگام مسافرت براي جلوگيري از حالت تهوع استفاده مي كنند. اين دارو براي درمان جنون افسردگي است كه به خوبي افسردگي معمولي عمل

مي كند. البته اكنون مردم نبايد درمان موجود براي افسردگي را روي خود امتحان كنند.»

در سال 2001 كشفيات دور از انتظار و خوشايند و اتفاقي در بيمارستان مك لين واقع در بلمونت، مس بدست آمد. بيماران مبتلا به جنون افسردگي، كساني كه مغزشان را از لحاظ شيمي مورد بررسي قرار گرفت به طور اتفاقي كمي بهبود يافتند. اين بيماران توسط دستيار تحقيق تحت مراقبت قرار گرفتند و دانشمندان نيز دقت بيشتري كردند تا اينكه در سال 2004 نتايج خود را منتشر كردند. آنها بيان كردند زمينه هاي الكتريكي توليد شده توسط مغز ممكن است افسردگي را از بين ببرد. البته هنوز مشخص نشده چگونه اين كار صورت مي گيرد.نتايج به دست آمده با مطالعاتي كه قبلا انجام گرفته بود، متناقض است. اما محققان اكنون شيوه اي را براي تقسيم بندي ابداع كردند كه شبيه به سالني مي باشد كه براي خشك كردن مو زمينه هاي الكتريكي به وجود مي آورند. آنها تصميم گرفتند آزمايشاتي را در اين زمينه انجام دهند.

جدا از شانس، محققان از چند شيوه اي كه براي امكان افزايش درمان بيماري جنون افسردگي استفاده كردند، نتايجي به دست آوردند.لازم به ذكر است، ريلازول (دارويي است كه براي درمانamyotrophic lateral sclerosis استحاله پيشرونده نورون ها كه راه كورتيكو اسپينال و سلول هاي حركتي ساقه مغز و طناب نخاعي را درگير مي كند و باعث نقص نورون هاي حركتي فوقاني و تحتاني مي شود؛ معمولا يك پيش آگهي كشنده در عرض 3-2سال دارد)، اكنون براي درمان از بين بردن بي نظمي بيماري Lou Gehrig استفاده مي شود كه به آن ALS يا سفت شدگي بافت

هاي كناري آميوترافي مي گويند.آنها متوجه شدند ريلازول همانند جنون افسردگي موجب افزايش پروتئين خاص در سلول هاي مغز موش شود. منجي گفت، بنابراين محققان سعي كردند ريلازول را به مقدار كمتر به بيماران مبتلا به جنون افسردگي بدهند و تنها به برخي از بيماراني كه واقعاً علايم نااميدي دارند تجويز كنند.

او افزود: «ريلازول توسط سنوفي اونتز (نام شركت داروسازي است) دسته بندي شده است. ريلازول ممكن است براي درمان جنون افسردگي استفاده شود.» او همچنين افزود: «در تحقيق مشابهي كه انجام گرفته است محققان براي توسعه درمان جديد از دارويي استفاده كردند. مطالعه اي كه بر روي موش ها انجام گرفت نشان داد كه ليتيوم و ديگر داروهاي ضد جنون مانع از تأثير يك آنزيم خاص در مغز مي شود. بنابراين داروهاي ديگري كه مانع از آنزيم مي شوند ممكن است در برابر جنون مؤثر باشند.»

بهترين داروي موجود شامل: تاموكسيفين كه جهت عدم سرطان سينه استفاده مي شود، مطمئناً كافي است. تحقيق اخيري كه منجي در يك گروه كوچك بيماران مبتلا به جنون افسردگي انجام داد، متوجه شد كه تاموكسيفين سريعاً جنون را از بين مي برد، او همچنين در ديگر مطالعات صورت گرفته نيز نتايج مشابهي را بدست آورد.

اين دارو ارزش زياد آنزيم را نشان مي دهد و اكنون مانجي سعي مي كند تنها هنگام ضرورت از اين دارو استفاده كند.البته او قصد دارد از تاموكسيفين اجتناب كند زيرا بيشتر براي دفع سرطان سينه زنان استفاده مي شود.دانشمندان مي گويند راه حل واقعي پيدا كردن رموز جنون، افسردگي است در نتيجه هنگامي كه اهداف داروها مشخص مي شود آن را براي تحقيق جديد

داخل دي ان ا قرار مي دهند.با توجه به آنكه برخي از نيويوركي ها دچار تغييرات زيادي در جنون افسردگي شده اند، مجلات علمي نتايج اوليه تغيير اساسي در تجزيه دي ان ا را در ماههاي اخير منتشر كردند، آنها با بررسي تمام ژن ها متوجه شدند اختلافات تغييرات ژني مردم را مستعد بيماريهاي خاص مي كند.چنين تحقيقي مي تواند ارتباطات بيولوژي پنهان شده بيماري را آشكار كرده، در نتيجه محققان را بخاطر عدم ترديد در مورد اهداف سرازير نكند.

دكتر فرانسيس مك ماهون، متخصص ژن از NIMH گفت: «در تحقيق جنون افسردگي ما متوجه اشتباهات بسيار زيادي شده ايم، اما اين نوع مطالعات واقعاً به ما فرصت خواهد داد تا از طريق درك بيولوژي بيمار را متقاعد كنيم.»سچز از هاروارد به عنوان فردي موافق بيان مي كند، «من تصور مي كنم بررسي تمام ژن ها حقيقتاً مي تواند پل مهمي براي درمان هاي بهتر باشد.»

او افزود: «مطالعات جديدي كه در آينده در خصوص ژن صورت مي گيرد به ما كمك مي كند تا در طي زندگي خود امكان زيادي براي توسعه در اين زمينه بدست آوريم و بتوانيم افرادي را كه در حال حاضر زندگي مي كنند را درمان كنيم.»

كودكان و نوجوانان را يار باشيم نه بار

نويسنده:حميد عباسي

منبع:روزنامه كيهان

هدف از تعليم و تربيت اين نيست كه بسان يك دستگاه كامپيوتر باكودكانمان برخورد نمائيم و آن چنان تصور نماييم كه بايد از لام تا كام برنامه اي خاص و از پيش طراحي شده را در درون آنها پايه ريزي و مدون نماييم، بلكه كودك و نوجوان براصل و اساس خلقت داراي خلق و خويي الهي است و به

استناد روايات و آيات، اشرف مخلوقات و موجودي است كه در فطرت او خداجويي و حق طلبي مقرر گرديده و شمه اي از تمام صفات الهي توسط خالق در او به وديعت نهاده شده، پس تربيت چه نقشي در اين موجود پيچيده بازي مي كند؟

اصولا تربيت بر پايه دادن اطلاعات صحيح و زدودن گرد و غبار فراموشي از زنگار وجودي انسان و پاسخ به سوالات دروني و فطري آدمي است و بعضي علماء و دانشمندان علوم تربيتي بر اين اعتقادند كه اگر آدمي را بدون هيچ آموزشي و بدون هيچ تاثرپذيري از محيط و اشخاص رها نمايند، فطرت پاك او به سوي حق جويي و خداطلبي و خلقت بنيادي خويش سوق داده مي شود. در اينجا اشاره به داستان موسي و شبان جناب مولوي در مثنوي اشاره بر اين حقيقت وجودي انسان مي باشد. موسي و شبان به خداجويي و حقيقت طلبي و وصول به اصل خويش هركدام دست يافته اند. دو طالب كه به مطلوب خويش توجه پيدا كرده و خداي جهان را با وجود خويش درك كرده اند، منتهي يكي تحت تعليم فطرت دروني و وحي الهي و ديگري فقط تحت تعليم فطرت دروني خويش، يكي با مربي دروني و هدايت هاي مستقيم الهي (وحي) و يكي فقط با استمداد از مربي دروني و در محيطي ساده و بي آلايش و به دور از هرگونه تاثرپذيري از افراد و اشخاصي كه ممكن است اين فطرت پاك و بي آلايش را خدشه دار كنند و...

پس محيط سالم و عاري از ناهنجاري هاي تربيتي خود به خود مربي پرتواني است. جهت نمودار ساختن صفات و

خلقيات انساني كه از مبدا خلقت سرچشمه گرفته است، البته رعايت بعضي موارد يعني توجه به رفتار و خورد و خوراك و توجه به اصل حرام وحلال كه مقدمه انعقاد يك نطفه سالم و صالح مي باشد از اصول قبل از تولد و در دوران رشد مي باشد و رعايت آن الزامي است و ما در اين مقوله قصد پرداختن به آن را نداريم.

به عبارتي دستكاري كردن در اين فطرت پاك انساني به صورت مستقيم و غيرمستقيم خود مي تواند عوارض و ناهنجاري هاي اخلاقي و رفتاري را در كودكان و نوجوانان پديد آورد. مويد اين مطلب پرسش ها و كنجكاوي هايي است كه انسان در دوران كودكي از چيستي و چگونگي تولد و خلقت خويش و خالق جهان سئوال مي كند و گاه به نسبت هوش و ذكاوت اين سوالات پيچيده تر شده و بردانستن آن پافشاري مي نمايد و با افزايش سن و نزديك شدن به سن جواني پخته تر و هوشمندانه مي گردد.

لذا انتقال اطلاعات صحيح و همسو با فطرت خدا نهاد كه ريشه آن در هدايت انبياء و اولياء نمود دارد، خود ضمانتي است براي راهيابي به طرق صحيح تعليم و تربيت و زمان شروع اين مرحله از اوان دوران كودكي است كه به تناسب سن تا دوران پختگي ادامه مي يابد.بايد توجه داشت كه پاسخ به اين گونه سوالات و آموزش ها با نهايت مهارت و در قالب داستان ها و كتاب ها و فيلم ها و گفت وگوهاي هنرمندانه و دوستانه نه از باب نصيحت و ملامت منتقل گردد. امر و نهي هاي بي مورد و به صورت

مستقيم و از روي عداوت و خشم، حتي ظاهري اعمال نگردد، در غير اين صورت تاثيري منفي در نهاد كودكان و نوجوانان مي گذارد.

آماده سازي محيطي ايمن از انحرافات اخلاقي راهگشاي اين امر خطير مي باشد، ولي متاسفانه در جوامع فعلي و با بي دقتي بعضي اولياء و اطرافيان، به محيطي ناامن مساعد براي تعرض در سرشت پاك كودكان مبدل گرديده و توسط عوامل مغرض خارجي و بعضا سودجوي داخلي با نمايش برنامه ها، فيلم ها، بازي هاي كامپيوتري، ماهواره ها، اينترنت، لوح هاي فشرده مستهجن كه گاها به راحتي در اختيار خانواده و فرزندان آنان قرار مي گيرد، بي توجهي به آثار بسيار مخرب و خانمان سوز پايه هاي تربيتي، نهاد فرزندانمان را متزلزل و سست مي سازد و در اين ميان تهي بودن دست ارباب تعليم و تعلم مثل نهادهاي فرهنگي، آموزش و پرورش، نهاد امور تربيتي و... را از ابزاري براي مقابله با اين ترفندهاي شيطاني، جهت مقابله به مثل كردن آنها در انجام امور محوله خلع سلاح كرده و يا كم توان مي سازد و درصد موفقيت آنان را كاهش مي دهد و هر آن چه در محيط مدارس و آموزشگاهي بافته مي شود، تافته شده و ترفندها و روش ها بي رنگ و كم تاثير مي گردد. خانواده ها و او يا براي تأمين معاش و مايحتاج مادي فرزندان ساعت ها از عمر و توان خويش را صرف مي نمايند تا غذاي جسم، لباس و پوشاك مناسبي را تهيه و در اختيار آنان قرار دهند و تا حد امكان خود و فرزندانشان را بي نياز و در راحتي نسبي قرار

دهند، اما از اهميت غذاي روح آنان كه از اصلي ترين مايحتاج انسان ها محسوب مي گردد، غافل شده و يا بي تفاوت مي شوند و حتي خود نيز عامل داس زدن به اين معضل مي گردند.

در اين جا لازم است تا مقايسه اي ميان اين دو نياز ضروري انسان، يعني غذاي روح و هم غذاي جسم داشته باشيم تا بلكه اهميت توجه بيشتر به خوراك معنوي فرزندانمان كه از راه نگاه ها- شنيدن ها- گفت وگوها- مطالعه و ارتباط ها و... حاصل مي شود و در لايه هاي دروني آنها نشسته و شخصيت و آينده ايشان را رقم مي زند، گوشزد نماييم.انسان هنگام خوردن غذا از تمام احساسات چندگانه خود در جهت تشخيص كيفيت غذا و لذت بردن از آن كمك مي گيرد و اگر يكي از اين حس ها خدشه اي در كيفيت آن را درك كنند به شخص هشدار داده و او را از خوردن آن منع مي نمايند.

چشم با ديدن غذا اگر تغيير رنگ در آن مشاهده نمايد، حس شاهد يا بويايي از تغيير بوي غذا و حس چشايي از تغييرات مزه و بعد از اين كه غذا بلعيده شود و اين موانع نتوانند از بد بودن غذا و يا مسموم بودن آن شخص را آگاه سازند. اما اعضاي گوارش اعم از مري، معده، روده ها و در كل تمام اعضاي بدن نسبت به اين مسموميت عكس العمل نشان داده و از طريق شناخته شده براي اخطار و حتي دفع آن اقدام مي نمايد و در نهايت علائمي را بروز مي دهند كه شخص را وادار به مراجعه به پزشك و

طي مراحل مداوا مي كنند و اين همه اسباب هشداردهنده در طبيعت جهت تضمين سلامت جسم انسان است كه در او به وديعت نهاده شده، ولي اين سيستم پيچيده و هوشيار در مورد تشخيص كيفيت غذاهاي معنوي و روح انسان وجود ندارد و بعد از خوردن غذاهاي مسموم و بسيار مضر و به عبارتي ارتكاب گناهان، آثار بدو حتي كشنده آن نمود پيدا نمي كند و علائم اخطاردهنده مشابه به هيچ وجه بروز نمي كند و شخص مريض را نمي توان با علائم ظاهري شناسايي و مداوا نمود، حتي شخص از خوردن بيشتر اين غذاهاي مسموم، احساس لذت و نشاط كاذب خواهد نمود و آثار مخرب آن در رفتار و كردار فرد مسموم نمود خواهد كرد و تنها عامل بازدارنده آن عقل و وجدان اخلاقي انسان است كه آن هم با تكرار عمل كم رنگ و بي اثر خواهد گرديد و آثار مخرب اين تغذيه مسموم تا سالها و بلكه تا آخر عمر بر جاي خواهد ماند و به سختي و تلاش، شناخته و مداوا مي گردد. در اين جاست كه دشواري تعليم و تربيت انسان خود را آشكار كرده و ضرورت توجه بيشتر اوليا و مربيان به اين بعد يعني بعد پيشگيري از انحراف اخلاقي و مهيا كردن محيط سالم در خانه و مدرسه و اجتماع مشخص مي گردد.

برنامه ريزي براي آماده سازي غذاهاي سالم معنوي و بانشاط براي روح پاك و بي آلايش عزيزانمان مشهود مي گردد. پايه ريزي سعادت و خوشبختي افراد از خانه و خانواده و پدر و مادر شروع مي شود كه مهمترين افراد و مؤثرترين آنها در هدايت و

تربيت فرزندان مي باشد. بي توجهي در اين نقش با عنوان هاي موسوم به روشنفكري، ترقي، آزادي و تقليد كوركورانه از غرب باعث مخاطرات جبران ناپذيري به روح و جسم آنها و در نهايت زايل كننده سعادت دنيا و آخرت براي همه افراد جامعه را دربرخواهد داشت، پس در اين راه فرزندانمان را يار باشيم نه بار.

كودكان و نوجوانان را يار باشيم نه بار

نويسنده:حميد عباسي

منبع:روزنامه كيهان

هدف از تعليم و تربيت اين نيست كه بسان يك دستگاه كامپيوتر باكودكانمان برخورد نمائيم و آن چنان تصور نماييم كه بايد از لام تا كام برنامه اي خاص و از پيش طراحي شده را در درون آنها پايه ريزي و مدون نماييم، بلكه كودك و نوجوان براصل و اساس خلقت داراي خلق و خويي الهي است و به استناد روايات و آيات، اشرف مخلوقات و موجودي است كه در فطرت او خداجويي و حق طلبي مقرر گرديده و شمه اي از تمام صفات الهي توسط خالق در او به وديعت نهاده شده، پس تربيت چه نقشي در اين موجود پيچيده بازي مي كند؟

اصولا تربيت بر پايه دادن اطلاعات صحيح و زدودن گرد و غبار فراموشي از زنگار وجودي انسان و پاسخ به سوالات دروني و فطري آدمي است و بعضي علماء و دانشمندان علوم تربيتي بر اين اعتقادند كه اگر آدمي را بدون هيچ آموزشي و بدون هيچ تاثرپذيري از محيط و اشخاص رها نمايند، فطرت پاك او به سوي حق جويي و خداطلبي و خلقت بنيادي خويش سوق داده مي شود. در اينجا اشاره به داستان موسي و شبان جناب مولوي در مثنوي اشاره بر

اين حقيقت وجودي انسان مي باشد. موسي و شبان به خداجويي و حقيقت طلبي و وصول به اصل خويش هركدام دست يافته اند. دو طالب كه به مطلوب خويش توجه پيدا كرده و خداي جهان را با وجود خويش درك كرده اند، منتهي يكي تحت تعليم فطرت دروني و وحي الهي و ديگري فقط تحت تعليم فطرت دروني خويش، يكي با مربي دروني و هدايت هاي مستقيم الهي (وحي) و يكي فقط با استمداد از مربي دروني و در محيطي ساده و بي آلايش و به دور از هرگونه تاثرپذيري از افراد و اشخاصي كه ممكن است اين فطرت پاك و بي آلايش را خدشه دار كنند و...

پس محيط سالم و عاري از ناهنجاري هاي تربيتي خود به خود مربي پرتواني است. جهت نمودار ساختن صفات و خلقيات انساني كه از مبدا خلقت سرچشمه گرفته است، البته رعايت بعضي موارد يعني توجه به رفتار و خورد و خوراك و توجه به اصل حرام وحلال كه مقدمه انعقاد يك نطفه سالم و صالح مي باشد از اصول قبل از تولد و در دوران رشد مي باشد و رعايت آن الزامي است و ما در اين مقوله قصد پرداختن به آن را نداريم.

به عبارتي دستكاري كردن در اين فطرت پاك انساني به صورت مستقيم و غيرمستقيم خود مي تواند عوارض و ناهنجاري هاي اخلاقي و رفتاري را در كودكان و نوجوانان پديد آورد. مويد اين مطلب پرسش ها و كنجكاوي هايي است كه انسان در دوران كودكي از چيستي و چگونگي تولد و خلقت خويش و خالق جهان سئوال مي كند و گاه به نسبت هوش و

ذكاوت اين سوالات پيچيده تر شده و بردانستن آن پافشاري مي نمايد و با افزايش سن و نزديك شدن به سن جواني پخته تر و هوشمندانه مي گردد.

لذا انتقال اطلاعات صحيح و همسو با فطرت خدا نهاد كه ريشه آن در هدايت انبياء و اولياء نمود دارد، خود ضمانتي است براي راهيابي به طرق صحيح تعليم و تربيت و زمان شروع اين مرحله از اوان دوران كودكي است كه به تناسب سن تا دوران پختگي ادامه مي يابد.بايد توجه داشت كه پاسخ به اين گونه سوالات و آموزش ها با نهايت مهارت و در قالب داستان ها و كتاب ها و فيلم ها و گفت وگوهاي هنرمندانه و دوستانه نه از باب نصيحت و ملامت منتقل گردد. امر و نهي هاي بي مورد و به صورت مستقيم و از روي عداوت و خشم، حتي ظاهري اعمال نگردد، در غير اين صورت تاثيري منفي در نهاد كودكان و نوجوانان مي گذارد.

آماده سازي محيطي ايمن از انحرافات اخلاقي راهگشاي اين امر خطير مي باشد، ولي متاسفانه در جوامع فعلي و با بي دقتي بعضي اولياء و اطرافيان، به محيطي ناامن مساعد براي تعرض در سرشت پاك كودكان مبدل گرديده و توسط عوامل مغرض خارجي و بعضا سودجوي داخلي با نمايش برنامه ها، فيلم ها، بازي هاي كامپيوتري، ماهواره ها، اينترنت، لوح هاي فشرده مستهجن كه گاها به راحتي در اختيار خانواده و فرزندان آنان قرار مي گيرد، بي توجهي به آثار بسيار مخرب و خانمان سوز پايه هاي تربيتي، نهاد فرزندانمان را متزلزل و سست مي سازد و در اين ميان تهي بودن دست ارباب تعليم

و تعلم مثل نهادهاي فرهنگي، آموزش و پرورش، نهاد امور تربيتي و... را از ابزاري براي مقابله با اين ترفندهاي شيطاني، جهت مقابله به مثل كردن آنها در انجام امور محوله خلع سلاح كرده و يا كم توان مي سازد و درصد موفقيت آنان را كاهش مي دهد و هر آن چه در محيط مدارس و آموزشگاهي بافته مي شود، تافته شده و ترفندها و روش ها بي رنگ و كم تاثير مي گردد. خانواده ها و او يا براي تأمين معاش و مايحتاج مادي فرزندان ساعت ها از عمر و توان خويش را صرف مي نمايند تا غذاي جسم، لباس و پوشاك مناسبي را تهيه و در اختيار آنان قرار دهند و تا حد امكان خود و فرزندانشان را بي نياز و در راحتي نسبي قرار دهند، اما از اهميت غذاي روح آنان كه از اصلي ترين مايحتاج انسان ها محسوب مي گردد، غافل شده و يا بي تفاوت مي شوند و حتي خود نيز عامل داس زدن به اين معضل مي گردند.

در اين جا لازم است تا مقايسه اي ميان اين دو نياز ضروري انسان، يعني غذاي روح و هم غذاي جسم داشته باشيم تا بلكه اهميت توجه بيشتر به خوراك معنوي فرزندانمان كه از راه نگاه ها- شنيدن ها- گفت وگوها- مطالعه و ارتباط ها و... حاصل مي شود و در لايه هاي دروني آنها نشسته و شخصيت و آينده ايشان را رقم مي زند، گوشزد نماييم.انسان هنگام خوردن غذا از تمام احساسات چندگانه خود در جهت تشخيص كيفيت غذا و لذت بردن از آن كمك مي گيرد و اگر يكي از

اين حس ها خدشه اي در كيفيت آن را درك كنند به شخص هشدار داده و او را از خوردن آن منع مي نمايند.

چشم با ديدن غذا اگر تغيير رنگ در آن مشاهده نمايد، حس شاهد يا بويايي از تغيير بوي غذا و حس چشايي از تغييرات مزه و بعد از اين كه غذا بلعيده شود و اين موانع نتوانند از بد بودن غذا و يا مسموم بودن آن شخص را آگاه سازند. اما اعضاي گوارش اعم از مري، معده، روده ها و در كل تمام اعضاي بدن نسبت به اين مسموميت عكس العمل نشان داده و از طريق شناخته شده براي اخطار و حتي دفع آن اقدام مي نمايد و در نهايت علائمي را بروز مي دهند كه شخص را وادار به مراجعه به پزشك و طي مراحل مداوا مي كنند و اين همه اسباب هشداردهنده در طبيعت جهت تضمين سلامت جسم انسان است كه در او به وديعت نهاده شده، ولي اين سيستم پيچيده و هوشيار در مورد تشخيص كيفيت غذاهاي معنوي و روح انسان وجود ندارد و بعد از خوردن غذاهاي مسموم و بسيار مضر و به عبارتي ارتكاب گناهان، آثار بدو حتي كشنده آن نمود پيدا نمي كند و علائم اخطاردهنده مشابه به هيچ وجه بروز نمي كند و شخص مريض را نمي توان با علائم ظاهري شناسايي و مداوا نمود، حتي شخص از خوردن بيشتر اين غذاهاي مسموم، احساس لذت و نشاط كاذب خواهد نمود و آثار مخرب آن در رفتار و كردار فرد مسموم نمود خواهد كرد و تنها عامل بازدارنده آن عقل و وجدان اخلاقي انسان است كه

آن هم با تكرار عمل كم رنگ و بي اثر خواهد گرديد و آثار مخرب اين تغذيه مسموم تا سالها و بلكه تا آخر عمر بر جاي خواهد ماند و به سختي و تلاش، شناخته و مداوا مي گردد. در اين جاست كه دشواري تعليم و تربيت انسان خود را آشكار كرده و ضرورت توجه بيشتر اوليا و مربيان به اين بعد يعني بعد پيشگيري از انحراف اخلاقي و مهيا كردن محيط سالم در خانه و مدرسه و اجتماع مشخص مي گردد.

برنامه ريزي براي آماده سازي غذاهاي سالم معنوي و بانشاط براي روح پاك و بي آلايش عزيزانمان مشهود مي گردد. پايه ريزي سعادت و خوشبختي افراد از خانه و خانواده و پدر و مادر شروع مي شود كه مهمترين افراد و مؤثرترين آنها در هدايت و تربيت فرزندان مي باشد. بي توجهي در اين نقش با عنوان هاي موسوم به روشنفكري، ترقي، آزادي و تقليد كوركورانه از غرب باعث مخاطرات جبران ناپذيري به روح و جسم آنها و در نهايت زايل كننده سعادت دنيا و آخرت براي همه افراد جامعه را دربرخواهد داشت، پس در اين راه فرزندانمان را يار باشيم نه بار.

نور غم ها را برطرف مي كند

منبع:روزنامه كيهان

افراد در روزهاي ابري بيشتر احساس دلتنگي و ناراحتي مي كنند و علت آن نيز تاثير مثبت نور بر سيستم روحي و عصبي انسان است. در طول روز، با ديدن نور ترشح هورمون ملاتونين كاهش مي يابد و به توليد انرژي و داشتن احساس بهتر در افراد كمك مي كند. در صورتي كه اين هورمون در شب ها بيشتر توليد شده و دوام آن نيز بيشتر است و

موجب تضعيف شادابي به ويژه در افراد افسرده مي شود.

براساس يك باور غلط، برخي افراد تصور مي كنند كه وقتي ناراحت يا غمگين هستند بايد به جايي تاريك بروند تا با خود خلوت كنند و حالشان بهتر شود. در صورتي كه امروزه بررسي ها نشان مي دهند كه تاريكي به دوام احساس غم كمك مي كند.

به تازگي در ميان مباحث روانشناسي بحث «نور درماني» نيز بسيار مورد توجه كارشناسان قرار گرفته است. بسياري از بيماران روحي با قرار گرفتن روزانه 30 تا 45 دقيقه در معرض نور طبيعي خورشيد يا نورهاي مصنوعي شبيه به آن، وضعيت بهتري پيدا كرده اند.برپايه يك فرضيه، از آنجايي كه در فصول بهار و تابستان روزها بلندتر است و افراد بيشتر در معرض نور خورشيد قرار مي گيرند احساس غمگيني و افسردگي نيز كمتر است. اما با شروع فصل پاييز و زمستان و كوتاهتر شدن روزها، افسردگي بسياري افراد نيز تشديد مي شود.

بررسي كارشناسان نيز مشخص كرد، در مناطق قطبي افسردگي به مراتب بيشتر از كشورهاي استوايي و داراي آفتاب تابان است.

نور غم ها را برطرف مي كند

منبع:روزنامه كيهان

افراد در روزهاي ابري بيشتر احساس دلتنگي و ناراحتي مي كنند و علت آن نيز تاثير مثبت نور بر سيستم روحي و عصبي انسان است. در طول روز، با ديدن نور ترشح هورمون ملاتونين كاهش مي يابد و به توليد انرژي و داشتن احساس بهتر در افراد كمك مي كند. در صورتي كه اين هورمون در شب ها بيشتر توليد شده و دوام آن نيز بيشتر است و موجب تضعيف شادابي به ويژه در افراد افسرده مي شود.

براساس يك باور غلط،

برخي افراد تصور مي كنند كه وقتي ناراحت يا غمگين هستند بايد به جايي تاريك بروند تا با خود خلوت كنند و حالشان بهتر شود. در صورتي كه امروزه بررسي ها نشان مي دهند كه تاريكي به دوام احساس غم كمك مي كند.

به تازگي در ميان مباحث روانشناسي بحث «نور درماني» نيز بسيار مورد توجه كارشناسان قرار گرفته است. بسياري از بيماران روحي با قرار گرفتن روزانه 30 تا 45 دقيقه در معرض نور طبيعي خورشيد يا نورهاي مصنوعي شبيه به آن، وضعيت بهتري پيدا كرده اند.برپايه يك فرضيه، از آنجايي كه در فصول بهار و تابستان روزها بلندتر است و افراد بيشتر در معرض نور خورشيد قرار مي گيرند احساس غمگيني و افسردگي نيز كمتر است. اما با شروع فصل پاييز و زمستان و كوتاهتر شدن روزها، افسردگي بسياري افراد نيز تشديد مي شود.

بررسي كارشناسان نيز مشخص كرد، در مناطق قطبي افسردگي به مراتب بيشتر از كشورهاي استوايي و داراي آفتاب تابان است.

زنان بيشتر نزد پزشك مى روند

نويسنده:ندا ابوطالبى

منبع:روزنامه جوان

يك مطالعه روى هزار و 600مرد 15 تا 19 ساله نشان مى دهد آن هايى كه ديدگاه سنتى نسبت به جنس خود دارند، تصور مى كنند مردها بايد آدم هايى قوى باشند و نقش حامى داشته و نبايد بيمارى و يا مشكلات خود را بيان كنند. پزشكان معتقدند هر چقدر زنان به سلامت خود اهميت مى دهند، مردان نسبت به سلامت خودشان سهل انگار و بى توجه اند. حتماً شما هم در اطرافيان تان مردانى را ديده ايد كه وقتى بيمار مى شوند، دكتر نمى روند و اگر هم بروند زمانى مى روند كه بيمارى آن ها

خيلى طول كشيده و يا شديد شده است. اما اين طرز تفكر را چه كسى به مردان ياد داده، يا چرا مردان فكر مى كنند كه نبايد موقع بيمارى ناراحتى هاى خود را بيان كنند و به صرف اين كه خودش خوب مى شود، آن را از ديگران پنهان مى كنند؟

وقتى پسربچه اى به سن نوجوانى مى رسد، اطرافيان مدام به او مى گويند تو ديگر بزرگ شدى، قوى شدى و نبايد از چيزى بترسى، نبايد از چيزى شكايت كنى و ناله كنى و....بنابراين اين آويزه گوشش مى شود كه چون يك مرد است و قوى شده و اندامش عضلانى و ورزيده است، نبايد از درد شكايت كند. كم كم ياد مى گيرد كه اگر بيمار شد، سعى كند بيمارى اش را بروز ندهد و اگر تب داشت آن را انكار كند و اگر هم دچار سرماخوردگى شد، بگويد نه چيزى نيست. در حالى كه ممكن است همين مرد قوى و قدرتمند را عوامل بيمارى كه بسيار ناچيزهم هستند، از پا دربياورد. با وارد كردن اين افكار در ذهن پسربچه ها و يا برخى خرافات و داشتن روحيات مردانه، آن ها كمتر براى درمان بيمارى هايشان نزد پزشك مى روند.

نگاهى به آمار

در يك مطالعه كه در آن 300 مرد جوان شركت داشتند، مشخص شد مردان كمتر عادت دارند براى ارزيابى ساليانه، مشاوره روانى و كنترل وضعيت جسمى به پزشك مراجعه كنند و نسبت به زنان كمتر از خدمات پزشكى استفاده مى كنند.عده اى ديگر از مردان هم به دليل بى حوصلگى و مشغله كارى به پزشك مراجعه نمى كنند. بسيارى از آن ها معتقدند تحمل

انتظار كشيدن در مطب را ندارند. اين طرز تفكر حتى روحيه انتقادپذيرى را در پسران نوجوان و جوان كاهش داده و بيشتر آن ها را افرادى خودخواه و خودراى بار مى آورد. بر اين اساس پسران فكر مى كنند مراجعه به پزشك نشانه ضعف آن ها است.

پسران بايد از نظر ايمنى عليه بيمارى هايى مانند كزاز، هپاتيت ب و تست هاى غربالگرى بررسى شوند. بيشتر مردان زمانى به پزشك مراجعه مى كنند كه پا به سن گذاشته و به اصطلاح دچار گرفتارى هاى دوره سالمندى شده باشند. شايد اين نوع نگرش به دليل عضلانى شدن و قوى تر شدن بدن شان باشد. به گفته پژوهشگران دانشگاه جان هاپكينز، مردان كمتر از زنان به مراكز بهداشتى مراجعه مى كنند و كمتر از خدمات بهداشتى استفاده مى كنند، در صورتى كه زنان بيشتر براى ارزيابى هاى ساليانه تنظيم خانواده و ويزيت فرزندان شان نزد پزشك مى روند. در تحقيقات مشخص شده است مردان بيشتر زمانى كه با همسرشان در روابط مشكل پيدا كنند به پزشك مراجعه مى كنند.حتى احتمال اين كه مردان طى درمان و در دوران استراحت به سركار خود بروند بيشتر است. آن ها از مشورت درباره بيمارى نسبت به زنان هراس بيشترى دارند. در صورتى كه نياز دارند تا درباره مشكلات و بيمارى شان با پزشك مشورت كنند. بنابراين لازم است طرز تفكر و نوع نگرش مردان به خود و به بيمارى شان عوض شود. زنان و مردان هر دو نگرش هاى متفاوتى به بيمارى دارند.

چه چيز مانع است؟

وقتى بيمارى به سراغ مردان مى آيد، آن ها براى درمان دچار نوعى ترس و نگرانى

مى شوند و گاهى از مراجعه به پزشك خجالت مى كشند و احساس مى كنند كمتر به كمك ديگران نياز دارند. برخى از مردان معتقدند اگر بعضى بيمارى ها را فراموش كرده و به اصطلاح به آن توجهى نكنند، خودشان دور مى شوند. بيشتر مشكلات بهداشتى مسايل ساده اى هستند و به راحتى درمان مى شوند، در غير اين صورت براى درمان آن مشكلات زيادى به وجود مى آيد. برخلاف زنان، مردان كمتر به توصيه هاى پزشكان درباره مشكلات بهداشتى توجه مى كنند.هيچ مى دانيد كه يك تحقيق درباره عده اى از مردان مبتلا به علايم ادرارى كه دچار بزرگى پروستات بودند، نشان مى دهد از هر چهار مرد يكى از آن ها، 6 ماه از مراجعه جهت درمان خوددارى مى كند و تقريباً 50 درصد آن ها بيش از يك سال به پزشك مراجعه نمى كنند، 9 نفر از هر 10 نفر با علايمى كه با تغيير شيوه زندگى برطرف مى شود از مسافرت هايى با مسافت طولانى اجتناب مى كنند، از رفتن به سينما پرهيز مى كنند و حتى از داشتن روابط خوب با اقوام و دوستان محروم مى مانند. چون از مشكلات ادرارى خود خجالت مى كشند. در حالى كه اين مشكل آن ها خيلى سريع قابل درمان است. ترس از اين كه مبادا علايم بيمارى تهديدكننده حيات باشد، مانند سرطان مانع از مراجعه به پزشك مى شود. در صورتى كه بسيارى از بيمارى ها جدى نيستند يا حداقل در صورت تشخيص زودرس جدى نمى شوند.

مثلاً نشانه هاى ادرارى كه از هر مرد يكى را در سن ?? سالگى مبتلا مى كند،

سبب بيدار شدن مكرر در شب شده و تكرر ادرار در روز و احساس دفع فورى ادرار در افراد ايجاد مى كند. اين حالت مربوط به بزرگى پروستات است و يك بيمارى قابل درمان بوده و سرطانى نيست. دليل ديگر مراجعه نكردن مردان به پزشك خجالت كشيدن است. مردان از اين مى ترسند كه همه از مشكلات آن ها اطلاع پيدا كنند. آن ها از پرسش از ديگر دوستان خود اجتناب مى كنند چون نمى خواهند ديگران بفهمند كه چه مشكلى دارند. در حالى كه زنان بعد از ايجاد مشكل با ساير دوستان خود هم مشورت كرده و از راهنمايى ديگران براى مراجعه به پزشك استفاده مى كنند. انجام تست غربالگرى سرطان رحم، مراقبت هاى دوران باردارى و واكسيناسيون كودكان از بيشترين دلايل مراجعات زنان به پزشك است. يك نكته جالب اين است كه مردان بيشتر هنگام عصر نزد پزشك مى روند و ترجيح مى دهند حتى عمل جراحى آن ها در عصر يا آخر هفته باشد؛ زمانى كه از هر زمان ديگرى خلوت تر است.

زنان بيشتر نزد پزشك مى روند

نويسنده:ندا ابوطالبى

منبع:روزنامه جوان

يك مطالعه روى هزار و 600مرد 15 تا 19 ساله نشان مى دهد آن هايى كه ديدگاه سنتى نسبت به جنس خود دارند، تصور مى كنند مردها بايد آدم هايى قوى باشند و نقش حامى داشته و نبايد بيمارى و يا مشكلات خود را بيان كنند. پزشكان معتقدند هر چقدر زنان به سلامت خود اهميت مى دهند، مردان نسبت به سلامت خودشان سهل انگار و بى توجه اند. حتماً شما هم در اطرافيان تان مردانى را ديده ايد كه وقتى

بيمار مى شوند، دكتر نمى روند و اگر هم بروند زمانى مى روند كه بيمارى آن ها خيلى طول كشيده و يا شديد شده است. اما اين طرز تفكر را چه كسى به مردان ياد داده، يا چرا مردان فكر مى كنند كه نبايد موقع بيمارى ناراحتى هاى خود را بيان كنند و به صرف اين كه خودش خوب مى شود، آن را از ديگران پنهان مى كنند؟

وقتى پسربچه اى به سن نوجوانى مى رسد، اطرافيان مدام به او مى گويند تو ديگر بزرگ شدى، قوى شدى و نبايد از چيزى بترسى، نبايد از چيزى شكايت كنى و ناله كنى و....بنابراين اين آويزه گوشش مى شود كه چون يك مرد است و قوى شده و اندامش عضلانى و ورزيده است، نبايد از درد شكايت كند. كم كم ياد مى گيرد كه اگر بيمار شد، سعى كند بيمارى اش را بروز ندهد و اگر تب داشت آن را انكار كند و اگر هم دچار سرماخوردگى شد، بگويد نه چيزى نيست. در حالى كه ممكن است همين مرد قوى و قدرتمند را عوامل بيمارى كه بسيار ناچيزهم هستند، از پا دربياورد. با وارد كردن اين افكار در ذهن پسربچه ها و يا برخى خرافات و داشتن روحيات مردانه، آن ها كمتر براى درمان بيمارى هايشان نزد پزشك مى روند. نگاهى به آمار در يك مطالعه كه در آن 300 مرد جوان شركت داشتند، مشخص شد مردان كمتر عادت دارند براى ارزيابى ساليانه، مشاوره روانى و كنترل وضعيت جسمى به پزشك مراجعه كنند و نسبت به زنان كمتر از خدمات پزشكى استفاده مى كنند.عده اى ديگر از مردان

هم به دليل بى حوصلگى و مشغله كارى به پزشك مراجعه نمى كنند. بسيارى از آن ها معتقدند تحمل انتظار كشيدن در مطب را ندارند. اين طرز تفكر حتى روحيه انتقادپذيرى را در پسران نوجوان و جوان كاهش داده و بيشتر آن ها را افرادى خودخواه و خودراى بار مى آورد. بر اين اساس پسران فكر مى كنند مراجعه به پزشك نشانه ضعف آن ها است.

پسران بايد از نظر ايمنى عليه بيمارى هايى مانند كزاز، هپاتيت ب و تست هاى غربالگرى بررسى شوند. بيشتر مردان زمانى به پزشك مراجعه مى كنند كه پا به سن گذاشته و به اصطلاح دچار گرفتارى هاى دوره سالمندى شده باشند. شايد اين نوع نگرش به دليل عضلانى شدن و قوى تر شدن بدن شان باشد. به گفته پژوهشگران دانشگاه جان هاپكينز، مردان كمتر از زنان به مراكز بهداشتى مراجعه مى كنند و كمتر از خدمات بهداشتى استفاده مى كنند، در صورتى كه زنان بيشتر براى ارزيابى هاى ساليانه تنظيم خانواده و ويزيت فرزندان شان نزد پزشك مى روند. در تحقيقات مشخص شده است مردان بيشتر زمانى كه با همسرشان در روابط مشكل پيدا كنند به پزشك مراجعه مى كنند.حتى احتمال اين كه مردان طى درمان و در دوران استراحت به سركار خود بروند بيشتر است. آن ها از مشورت درباره بيمارى نسبت به زنان هراس بيشترى دارند. در صورتى كه نياز دارند تا درباره مشكلات و بيمارى شان با پزشك مشورت كنند. بنابراين لازم است طرز تفكر و نوع نگرش مردان به خود و به بيمارى شان عوض شود. زنان و مردان هر دو نگرش هاى متفاوتى به بيمارى

دارند. چه چيز مانع است؟ وقتى بيمارى به سراغ مردان مى آيد، آن ها براى درمان دچار نوعى ترس و نگرانى مى شوند و گاهى از مراجعه به پزشك خجالت مى كشند و احساس مى كنند كمتر به كمك ديگران نياز دارند. برخى از مردان معتقدند اگر بعضى بيمارى ها را فراموش كرده و به اصطلاح به آن توجهى نكنند، خودشان دور مى شوند. بيشتر مشكلات بهداشتى مسايل ساده اى هستند و به راحتى درمان مى شوند، در غير اين صورت براى درمان آن مشكلات زيادى به وجود مى آيد. برخلاف زنان، مردان كمتر به توصيه هاى پزشكان درباره مشكلات بهداشتى توجه مى كنند.هيچ مى دانيد كه يك تحقيق درباره عده اى از مردان مبتلا به علايم ادرارى كه دچار بزرگى پروستات بودند، نشان مى دهد از هر چهار مرد يكى از آن ها، 6 ماه از مراجعه جهت درمان خوددارى مى كند و تقريباً 50 درصد آن ها بيش از يك سال به پزشك مراجعه نمى كنند، 9 نفر از هر 10 نفر با علايمى كه با تغيير شيوه زندگى برطرف مى شود از مسافرت هايى با مسافت طولانى اجتناب مى كنند، از رفتن به سينما پرهيز مى كنند و حتى از داشتن روابط خوب با اقوام و دوستان محروم مى مانند. چون از مشكلات ادرارى خود خجالت مى كشند. در حالى كه اين مشكل آن ها خيلى سريع قابل درمان است. ترس از اين كه مبادا علايم بيمارى تهديدكننده حيات باشد، مانند سرطان مانع از مراجعه به پزشك مى شود. در صورتى كه بسيارى از بيمارى ها جدى نيستند يا حداقل در صورت

تشخيص زودرس جدى نمى شوند.

مثلاً نشانه هاى ادرارى كه از هر مرد يكى را در سن ?? سالگى مبتلا مى كند، سبب بيدار شدن مكرر در شب شده و تكرر ادرار در روز و احساس دفع فورى ادرار در افراد ايجاد مى كند. اين حالت مربوط به بزرگى پروستات است و يك بيمارى قابل درمان بوده و سرطانى نيست. دليل ديگر مراجعه نكردن مردان به پزشك خجالت كشيدن است. مردان از اين مى ترسند كه همه از مشكلات آن ها اطلاع پيدا كنند. آن ها از پرسش از ديگر دوستان خود اجتناب مى كنند چون نمى خواهند ديگران بفهمند كه چه مشكلى دارند. در حالى كه زنان بعد از ايجاد مشكل با ساير دوستان خود هم مشورت كرده و از راهنمايى ديگران براى مراجعه به پزشك استفاده مى كنند. انجام تست غربالگرى سرطان رحم، مراقبت هاى دوران باردارى و واكسيناسيون كودكان از بيشترين دلايل مراجعات زنان به پزشك است. يك نكته جالب اين است كه مردان بيشتر هنگام عصر نزد پزشك مى روند و ترجيح مى دهند حتى عمل جراحى آن ها در عصر يا آخر هفته باشد؛ زمانى كه از هر زمان ديگرى خلوت تر است.

عقب ماندگى ذهنى چيست ؟

نويسنده: محمود بهشتي

تقريباً سه در صد كل افراد جامعه به عقب ماندگى ذهنى مبتلا هستند.

اين افراد ممكن است به يكى از انواع عقب ماندگيهايى كه در اين مقاله به آنها اشاره شده است، دچار باشند.

عقب ماندگى ذهنى از اختلالاتى است كه از ديرباز شناخته شده و به نامهاى مختلفى در تاريخ علوم پزشكى، روانشناسى و روانپزشكى از آن ياد شده است.

از قرون گذشته تا به امروز، هميشه

نحوه برخورد جامعه و محافل قانونى با افراد عقبمانده متفاوت بوده است.

در گذشته دور، از آنها به عنوان ديوانه ، مجنون، ناقص العقل و كندذهن ياد مى شده است.

البته دو واژه اخير هنوز هم در زبان عامه رايج است، اما امروزه براى بحث درباره اين افراد، خصوصاً در محافل علمى، از اصطلاح «عقب ماندگى ذهنى» يا افراد استثنايى استفاده مى شود.

عقب ماندگى ذهنى

در حال حاضر از سوى متخصصان و صاحبنظران روانپزشكى، روانشناسى و آموزشى و تربيتى، تعاريف مختلفى از عقب ماندگى ذهنى ارائه مى شود.

اما هيچ يك از اين تعاريف مورد قبول همگان نيست.

با اين حال، تعريفى كه از سوى «انجمن نارسايى ذهنى» ارائه شده، بيشتر مورد پذيرش است.

اين انجمن، عقبماندگى ذهنى را به اين صورت تعريف مى كند:

«عقب ماندگى ذهنى به شرايطى اطلاق مى شود كه در آن، عملكرد كلى ذهنى به طور مشخصى پايينتر از حد متوسط است و در عين حال در رفتارهاى انطباقى كودك در دوره رشد، تأخير و نارسايى ديده مى شود.»

دوره رشد را عموما حد فاصل بين تولد تا 18 سالگى مى دانند.

بنابراين، نارساييهايى كه پس از سن 18 سالگى شروع مى شوند، عقب ماندگى ذهنى تلقى نمى شوند.

عقب ماندگى ذهنى همانند همه اختلالات، از شدت و ضعف بسيارى برخوردار است.

شخص عقبمانده، بسته به اين كه ميزان هوشش در چه حدى باشد، خصوصيات حركتى، رفتارى، اجتماعى و هيجانى اش شكل مى گيرد.

از اين رو، مهمترين عامل قابل بررسى در عقب ماندگى ذهنى، عامل هوش است.

هوش، مقولهاى است كه روانشناسان هنوز نتوانسته اند در تعريف ماهيت و چگونگى اش به اتفاق نظرى كامل دست يابند.

در تعاريف مختلفى كه از

هوش شده است، اغلب نقاط مشترك بسيارى ديده مى شود و حتى در مواردى موضوعات يكسان را در قالب الفاظ متفاوت بيان كرده اند.

در تمام تعاريف تقريباً به سه جنبه اساسى اشاره شده است، كه به نظر مى رسد ديدگاه نسبتاً جامعى را درباره ماهيت هوش به دست دهد.

اين سه جنبه عبارتند از:

1 _ توانايى و استعداد كافى براى يادگيرى و درك امور;2 _ هماهنگى و سازش با محيط;3 _ بهرهبردارى از تجربيات گذشته، قضاوت و استدلال صحيح و پيدا كردن راه حل مناسب در رويارويى با مشكلات.

بنابراين، مى توان عقب ماندگى ذهنى را تأخير در رشد و عملكرد سه جنبه بالا دانست كه باعث مى شود فرد عقب مانده، نتواند همپاى همسالانش مهارتهاى مورد نياز و متناسب با سن خود را بياموزد و به عبارت ديگر، مهارتهايش با سطح سنى اش همخوانى ندارد.

همچنين، نمىتواند با محيط اطراف خود سازگارى و انطباق كافى برقرار كند، و سرانجام، از شركت در امور اجتماعى، به مقتضاى سن خود ناتوان است.

بسته به اين كه يك فرد در مقايسه با همسالان خود تا چه حد نسبت به يادگيرى موارد مذكور تأخير نشان دهد، شدت عقبماندگيها سنجيده مى شود.

از اين رو، فرض بر اين است كه هر چه هوش كودك _ كه عامل شكوفايى استعداد او در يادگيرى و سازگارى اجتماعى است _ بيشتر باشد، عقب ماندگى اش داراى شدتى كمتر است و لذا، عقب ماندگى ذهنى را با ميزان هوش افراد دسته بندى مى كنند.

سطوح عقب ماندگى

عقبماندگى ذهنى را بر حسب درجات مختلفش به گونه هاى متفاوتى طبقه بندى كرده اند.

بر اساس معيارهاى سنجش هوش، چنين فرض مى شود

كه هوش متوسط برابر با 100 است.

افرادى كه هوششان، ميان 85 تا 100 است، در رديف «متوسط پايين» قرار دارند.

افرادى را كه ميان 70 تا 84 هستند، «سرمرز» مى گويند; يعنى در مرز عقبماندگى ذهنى و حد متوسط (پايين) قرار دارند.

كسانى كه از اين محدوده پايينتر و در زير 70 هستند، عقب مانده ذهنى ناميده مى شوند.

معمو روانشناسان عقب ماندههاى ذهنى (يعنى گروه زير 70) را نيز بر حسب ميزان انطباق رفتار اجتماعى، سازگارى با محيط و درجه هوش، به صورت زير طبقه بندى مى كنند:

1. خفيف:

عقب ماندگان ذهنى خفيف با بهره هوشى 55 تا حدود 70، معمو كسانى هستند كه با رفتارهاى ساده لوحانه در اجتماع و كندذهنى در فعاليتهاى مدرسه شناخته مى شوند.

اين افراد چون عموما عوارض جسمى و ناهنجاريهاى آشكار حركتى و قيافهاى ندارند، تا سنين مدرسه به عقب مانده بودنشان پى برده نمى شود.

غالباً نخستين بار، معلم مدرسه است كه احساس مى كند كودك همانند ديگر شاگردان قادر به يادگيرى مطالب ارائه شده نيست.

اين طبقه از عقب ماندگان، نسبت به ديگر عقب ماندگان ذهنى، از سازگارى اجتماعى بيشترى برخوردارند و حتى اگر در جامعهاى ساده يا غير شهرى پرورش يابند، مى توانند سازگارى حرفهاى نيز داشته باشند و به طور مستقل زندگى كنند.

اين افراد قادرند ازدواج كرده، خانواده تشكيل دهند.

اين گروه، 75 تا 85 درصد كل تعداد عقب ماندگان با بهره هوشى زير 70 را تشكيل مى دهند.

2. متوسط:

عقب ماندگى ذهنى متوسط، با بهره هوشى حدود 35 تا 55 مشخص مى شود.

در اين گروه، ناهنجاريهاى جسمى و اختلالات حسى و حركتى ديده مى شود، اما قيافه آنان تقريباً حالت عادى دارد.

توانايى

انتزاعى اين گروه بسيار ضعيف است و سازگارى اجتماعى گروه قبل را ندارند.

مى توان بعضى كارها و حرفه هاى بسيار ساده و جزئى را به آنان آموخت.

اينان مى توانند مراقبت بهداشتى و امور شخصى خود را بر عهده گيرند، ولى توانايى درك حق و حقوق خود را ندارند و به راحتى مورد سوء استفاده قرار مىگيرند.

از اين رو، لازم است براى اداره امور زندگى خود، از نزديك تحت نظارت و مراقبت باشند.

3. شديد:

بهره هوشى اين دسته از عقب ماندگان ذهنى، ميان 25 تا 35 است.

رفتار انطباقى آنان بسيار ضعيف است و از لحاظ گفتار و كردار و رفتار از كودك 5 _ 6 ساله فراتر نمى روند.

گرچه اين كودكان از عهده غذا خوردن و توالت رفتن و تميز كردن خود برمى آيند، ولى به هيچ وجه قادر نيستند خواندن و نوشتن فراگيرند.

از لحاظ گفتار نيز محدوديت دارند و قدرت تميز و تعميم مسائل را ندارند.

اين افراد مى توانند به فعاليتهاى بسيار ساده و بازيهاى ابتدايى در حد كودك 4 _ 3 ساله بپردازند.

4. عميق:

افرادى هستند با بهره هوشى كمتر از 20 تا 25.

توانايى ذهنى آنان در نهايت رشدشان، از يك كودك 3 ساله تجاوز نمى كند.

از لحاظ چهره و قيافه، ناهنجاريهاى آشكار و شديدى دارند و از همان ابتداى تولد يا در چند ماهگى به راحتى قابل تشخيص هستند.

در سنين بزرگتر توانايى كنترل ادرار و مدفوع خود را ندارند و نيازمند به مراقبت شبانه روزىاند و قادر به تكلم و يادگيرى مسائل حتى بسيار ساده هم نيستند.

اينان در بيشتر موارد فاقد قدرت خوديارى اند و نمى توانند مستق غذا خوردن يا ديگر نيازهاى بسيار ابتدايى

خود را برآورده سازند.

معمو اين افراد را در محلهاى خاص نگهدارى مىكنند.

ملاكهاى رشد طبيعى

رشد هر كودك متضمن حركات عادى او در چهار زمينه اصلى است.

اين چهار زمينه عبارتند از:

رفتار حركتى; رفتار كلامى; رفتار عاطفى و هيجانى; و رفتار اجتماعى.

هر يك از چهار زمينه فوق، در ادوار مختلف رشد، جلوههاى خاص خود را بروز مى دهد.

اگر كودكى نتواند طى فرآيند رشد خود، همانند ديگر كودكان، و پا به پاى آنان به ويژگيهاى متناسب با گروه سنى خود دست يابد، به معناى آن است كه رشدش با كندى و يتأخير همراه است و احتما در يكى از چهار طبقه سابق الذكر جاى دارد.

لازم است اضافه كنيم كه هر يك از چهار محور رشد كودك (حركتى; كلامى; هيجانى; و اجتماعى) داراى خصوصياتى است كه به طور خلاصه به آنها اشاره مى شود.

اين خصوصيات برحسب سن و سال كودك ابعاد متفاوتى به خود مى گيرند.

منبع: سلامتي تن و روان

عقب ماندگى ذهنى چيست ؟

نويسنده: محمود بهشتي تقريباً سه در صد كل افراد جامعه به عقب ماندگى ذهنى مبتلا هستند.

اين افراد ممكن است به يكى از انواع عقب ماندگيهايى كه در اين مقاله به آنها اشاره شده است، دچار باشند.

عقب ماندگى ذهنى از اختلالاتى است كه از ديرباز شناخته شده و به نامهاى مختلفى در تاريخ علوم پزشكى، روانشناسى و روانپزشكى از آن ياد شده است.

از قرون گذشته تا به امروز، هميشه نحوه برخورد جامعه و محافل قانونى با افراد عقبمانده متفاوت بوده است.

در گذشته دور، از آنها به عنوان ديوانه ، مجنون، ناقص العقل و كندذهن ياد مى شده است.

البته دو واژه اخير هنوز هم در زبان عامه رايج

است، اما امروزه براى بحث درباره اين افراد، خصوصاً در محافل علمى، از اصطلاح «عقب ماندگى ذهنى» يا افراد استثنايى استفاده مى شود. عقب ماندگى ذهنى

در حال حاضر از سوى متخصصان و صاحبنظران روانپزشكى، روانشناسى و آموزشى و تربيتى، تعاريف مختلفى از عقب ماندگى ذهنى ارائه مى شود.

اما هيچ يك از اين تعاريف مورد قبول همگان نيست.

با اين حال، تعريفى كه از سوى «انجمن نارسايى ذهنى» ارائه شده، بيشتر مورد پذيرش است.

اين انجمن، عقبماندگى ذهنى را به اين صورت تعريف مى كند:

«عقب ماندگى ذهنى به شرايطى اطلاق مى شود كه در آن، عملكرد كلى ذهنى به طور مشخصى پايينتر از حد متوسط است و در عين حال در رفتارهاى انطباقى كودك در دوره رشد، تأخير و نارسايى ديده مى شود.»

دوره رشد را عموما حد فاصل بين تولد تا 18 سالگى مى دانند.

بنابراين، نارساييهايى كه پس از سن 18 سالگى شروع مى شوند، عقب ماندگى ذهنى تلقى نمى شوند.

عقب ماندگى ذهنى همانند همه اختلالات، از شدت و ضعف بسيارى برخوردار است.

شخص عقبمانده، بسته به اين كه ميزان هوشش در چه حدى باشد، خصوصيات حركتى، رفتارى، اجتماعى و هيجانى اش شكل مى گيرد.

از اين رو، مهمترين عامل قابل بررسى در عقب ماندگى ذهنى، عامل هوش است.

هوش، مقولهاى است كه روانشناسان هنوز نتوانسته اند در تعريف ماهيت و چگونگى اش به اتفاق نظرى كامل دست يابند.

در تعاريف مختلفى كه از هوش شده است، اغلب نقاط مشترك بسيارى ديده مى شود و حتى در مواردى موضوعات يكسان را در قالب الفاظ متفاوت بيان كرده اند.

در تمام تعاريف تقريباً به سه جنبه اساسى اشاره شده است، كه به نظر

مى رسد ديدگاه نسبتاً جامعى را درباره ماهيت هوش به دست دهد.

اين سه جنبه عبارتند از:

1 _ توانايى و استعداد كافى براى يادگيرى و درك امور;2 _ هماهنگى و سازش با محيط;3 _ بهرهبردارى از تجربيات گذشته، قضاوت و استدلال صحيح و پيدا كردن راه حل مناسب در رويارويى با مشكلات.

بنابراين، مى توان عقب ماندگى ذهنى را تأخير در رشد و عملكرد سه جنبه بالا دانست كه باعث مى شود فرد عقب مانده، نتواند همپاى همسالانش مهارتهاى مورد نياز و متناسب با سن خود را بياموزد و به عبارت ديگر، مهارتهايش با سطح سنى اش همخوانى ندارد.

همچنين، نمىتواند با محيط اطراف خود سازگارى و انطباق كافى برقرار كند، و سرانجام، از شركت در امور اجتماعى، به مقتضاى سن خود ناتوان است.

بسته به اين كه يك فرد در مقايسه با همسالان خود تا چه حد نسبت به يادگيرى موارد مذكور تأخير نشان دهد، شدت عقبماندگيها سنجيده مى شود.

از اين رو، فرض بر اين است كه هر چه هوش كودك _ كه عامل شكوفايى استعداد او در يادگيرى و سازگارى اجتماعى است _ بيشتر باشد، عقب ماندگى اش داراى شدتى كمتر است و لذا، عقب ماندگى ذهنى را با ميزان هوش افراد دسته بندى مى كنند. سطوح عقب ماندگى

عقبماندگى ذهنى را بر حسب درجات مختلفش به گونه هاى متفاوتى طبقه بندى كرده اند.

بر اساس معيارهاى سنجش هوش، چنين فرض مى شود كه هوش متوسط برابر با 100 است.

افرادى كه هوششان، ميان 85 تا 100 است، در رديف «متوسط پايين» قرار دارند.

افرادى را كه ميان 70 تا 84 هستند، «سرمرز» مى گويند; يعنى در مرز عقبماندگى ذهنى

و حد متوسط (پايين) قرار دارند.

كسانى كه از اين محدوده پايينتر و در زير 70 هستند، عقب مانده ذهنى ناميده مى شوند.

معمو روانشناسان عقب ماندههاى ذهنى (يعنى گروه زير 70) را نيز بر حسب ميزان انطباق رفتار اجتماعى، سازگارى با محيط و درجه هوش، به صورت زير طبقه بندى مى كنند:

1. خفيف:

عقب ماندگان ذهنى خفيف با بهره هوشى 55 تا حدود 70، معمو كسانى هستند كه با رفتارهاى ساده لوحانه در اجتماع و كندذهنى در فعاليتهاى مدرسه شناخته مى شوند.

اين افراد چون عموما عوارض جسمى و ناهنجاريهاى آشكار حركتى و قيافهاى ندارند، تا سنين مدرسه به عقب مانده بودنشان پى برده نمى شود.

غالباً نخستين بار، معلم مدرسه است كه احساس مى كند كودك همانند ديگر شاگردان قادر به يادگيرى مطالب ارائه شده نيست.

اين طبقه از عقب ماندگان، نسبت به ديگر عقب ماندگان ذهنى، از سازگارى اجتماعى بيشترى برخوردارند و حتى اگر در جامعهاى ساده يا غير شهرى پرورش يابند، مى توانند سازگارى حرفهاى نيز داشته باشند و به طور مستقل زندگى كنند.

اين افراد قادرند ازدواج كرده، خانواده تشكيل دهند.

اين گروه، 75 تا 85 درصد كل تعداد عقب ماندگان با بهره هوشى زير 70 را تشكيل مى دهند.

2. متوسط:

عقب ماندگى ذهنى متوسط، با بهره هوشى حدود 35 تا 55 مشخص مى شود.

در اين گروه، ناهنجاريهاى جسمى و اختلالات حسى و حركتى ديده مى شود، اما قيافه آنان تقريباً حالت عادى دارد.

توانايى انتزاعى اين گروه بسيار ضعيف است و سازگارى اجتماعى گروه قبل را ندارند.

مى توان بعضى كارها و حرفه هاى بسيار ساده و جزئى را به آنان آموخت.

اينان مى توانند مراقبت بهداشتى و امور شخصى خود

را بر عهده گيرند، ولى توانايى درك حق و حقوق خود را ندارند و به راحتى مورد سوء استفاده قرار مىگيرند.

از اين رو، لازم است براى اداره امور زندگى خود، از نزديك تحت نظارت و مراقبت باشند.

3. شديد:

بهره هوشى اين دسته از عقب ماندگان ذهنى، ميان 25 تا 35 است.

رفتار انطباقى آنان بسيار ضعيف است و از لحاظ گفتار و كردار و رفتار از كودك 5 _ 6 ساله فراتر نمى روند.

گرچه اين كودكان از عهده غذا خوردن و توالت رفتن و تميز كردن خود برمى آيند، ولى به هيچ وجه قادر نيستند خواندن و نوشتن فراگيرند.

از لحاظ گفتار نيز محدوديت دارند و قدرت تميز و تعميم مسائل را ندارند.

اين افراد مى توانند به فعاليتهاى بسيار ساده و بازيهاى ابتدايى در حد كودك 4 _ 3 ساله بپردازند.

4. عميق:

افرادى هستند با بهره هوشى كمتر از 20 تا 25.

توانايى ذهنى آنان در نهايت رشدشان، از يك كودك 3 ساله تجاوز نمى كند.

از لحاظ چهره و قيافه، ناهنجاريهاى آشكار و شديدى دارند و از همان ابتداى تولد يا در چند ماهگى به راحتى قابل تشخيص هستند.

در سنين بزرگتر توانايى كنترل ادرار و مدفوع خود را ندارند و نيازمند به مراقبت شبانه روزىاند و قادر به تكلم و يادگيرى مسائل حتى بسيار ساده هم نيستند.

اينان در بيشتر موارد فاقد قدرت خوديارى اند و نمى توانند مستق غذا خوردن يا ديگر نيازهاى بسيار ابتدايى خود را برآورده سازند.

معمو اين افراد را در محلهاى خاص نگهدارى مىكنند. ملاكهاى رشد طبيعى

رشد هر كودك متضمن حركات عادى او در چهار زمينه اصلى است.

اين چهار زمينه عبارتند از:

رفتار حركتى; رفتار كلامى; رفتار

عاطفى و هيجانى; و رفتار اجتماعى.

هر يك از چهار زمينه فوق، در ادوار مختلف رشد، جلوههاى خاص خود را بروز مى دهد.

اگر كودكى نتواند طى فرآيند رشد خود، همانند ديگر كودكان، و پا به پاى آنان به ويژگيهاى متناسب با گروه سنى خود دست يابد، به معناى آن است كه رشدش با كندى و يتأخير همراه است و احتما در يكى از چهار طبقه سابق الذكر جاى دارد.

لازم است اضافه كنيم كه هر يك از چهار محور رشد كودك (حركتى; كلامى; هيجانى; و اجتماعى) داراى خصوصياتى است كه به طور خلاصه به آنها اشاره مى شود.

اين خصوصيات برحسب سن و سال كودك ابعاد متفاوتى به خود مى گيرند.

منبع: سلامتي تن و روان

آشنايي با عارضه فراموشي

اگر كسي حافظه اش را از دست بدهد، درست مثل اين است كه خودش را گم كرده.

فراموشي (Amnesia) به موجب ضعف حافظه به دليل آسيب، شك، يا بيماري و احتلالات رواني ديگر پديد مي آيد. البته بيشتر شبيه يك عامل هشدار است تا يك بيماري. براي درمان آن نيز بايد دلايل ابتدايي پديد آمدن آن را از ميان برداشت. هيچ گونه راه معالجه ي منحصر بفردي براي بازگردادن حافظه بيماراني كه دچار آسيب مغزي قرار گرفته اند، وجود ندارد.

انواع فراموشي

فراموشي تدريجي به گونه اي است كه وقايع جديدي كه براي فرد در زندگي اتفاق مي افتد، به حافظه ي بلند مدت انتقال پيدا نمي كند.

فراموشي معكوس

به اين شكل است كه فرد در به ياد آوردن وقايعي كه در گذشته برايش اتفاق افتاده است با مشكلاتي مواجه مي شود و به خوبي نمي تواند وقايع و تجربياتي را كه

در گذشته كسب كرده است را به ياد آورد.

فراموشي تجزيه كننده

فرد در اين حالت اطلاعات مهم و سري فردي مربوط به خودش را آشكار مي سازد كه معمولاً بسته به شرايط پر استرس و آسيب زا ايجاد خواهد شد.

فراموشي ابتدايي

زماني است كه فرد نتواند به درستي وقايعي را كه در ابتداي دوران كودكي برايش رخ داده است را به ياد آورد. تصور بر آن است كه اين نوع فراموشي در ارتباط مستقيم با يادگيري زبان در كودكان است.

بيماري رواني كرساكوف

به نوعي از فراموشي و ضعف حافظه اطلاق مي شود كه در اثر مصرف مشروبات الكلي در فرد ايجاد مي شود. ممكن است در حافظه ي آني فرد مشكلي ايجاد نشود، اما او در به ياد آوردن وقايع ساده، چهره ها و الگوهاي پيچيده با مشكل مواجه خواهد شد.

فراموشي جِراحي

به از بين رفتن هشياري و ورود فرد به مرحله ي كما اطلاق مي شود كه بيشتر به دليل تصادفات رانندگي به وقوع مي پيوندد.

علائم

فرد مشكلاتي را در يادگيري اطلاعات جديد و به خاطر آوردن وقايع گذشته پيدا مي كند. علاوه بر اين از جمله علائم رايج اين اختلال مي توان به سردرد، شك، افسردگي، تب، دردهاي مزمن، و خستگي اشاره كرد.

علل

اغلب، فراموشي به دليل آسيب هاي وارده به مغز، ضربه، بيماري هاي حاد، و يا استفاده از نوع خاصي ماده مخدر ايجاد خواهد شد. ضعف قدرت ذهني و كند ذهني نيز مي توانند از جمله دلايل ديگر در مورد حافظه ي ضعيف قلمداد شوند.

فراموشي در داستان ها و افسانه ها

در اكثر كارهاي

هنري و ادبي بزرگ دنيا مقوله ي فراموشي عموماً به عنوان موضوع داستان هاي بسيار زيادي به كار گرفته شده است. اين امر به ويژه در ادبيات ژاپن قابل رويت است.

نويسنده معروف جرج اورال كتابي را تحت عنوان "دختر روحاني" به رشته ي تحرير در آورده است كه در مورد پيچيدگي ها و درگيري هايي كه فرد در هنگام ابتلا به فراموشي با آن دست و پنجه نرم مي كند، سخن به ميان آورده است. در كتاب ديگري تحت عنوان "پوسته ي مرموز" فراموشي تجزيه كننده با نگاهي منتقدانه و در عين حال با بهره گيري از ظرافت هاي هنري و ادبي مورد تحليل و بررسي قرار گرفته است. در رمان معرف "جانشين مونا ليزا"، نويسنده: ويليام گيبسون، شخصيت اصلي داستان دچار چندين بيماري ذهني مختلف است كه يكي از آنها دچار سندرم كرساكوف مي باشد.

در كتاب "سربازي در مه"، نويسنده: جين ولف، قهرمان داستان يك سرباز يوناني با مذهب ارتودكس مي باشد كه از فراموشي معكوس رنج مي برد.

تصوير متحرك آقاي بادوينگ (1966) قهرمان داستان، در مواجهه با مشكلات زندگي زناشويي خود به مرحله ي فراموشي مي رسد (از دست دادن گزينشي حافظه).

در فيلم ها نيز، فيلم "فراموش شده" محصول سال 2004 شخصيت بزرگسال داستان در مورد وجود فرزندش كه توسط مقامات دولتي ربوده شده است، دچار ضعف حافظه ميشود.

مقوله ي فراموشي حفره اي نيز نخستين بار در فيلم "آفتاب ابدي ذهن بي نقص" در سال 2004 مطرح شد. براساس رمان رابرت لودلام با عنوان "انتهاي هويت" (2002) داستان مردي را مي خوانيم كه بدن نيمه جانش را مرد

ماهيگيري پيدا مي كند. مرد ماهيگير از او مراقبت مي كند تا حافظه و سلامت از دست رفته اش را مجدداً باز يابد.

در چندين قسمت از مجموعه داستان "شب هاي شنبه" تام هنكس در نقش "آقاي حافظه ي كوتاه مدت" ايفاي نقش مي كند. اين مرد به سرعت كارهايي را كه انجام مي دهد از ياد مي برد و به طور طنز آميزي هر كاري را كه انجام داده و يا هر حرفي را كه زده است، از ياد مي برد.

فيلم مهيج رواني "خاطره" محصول سال 2000 مردي را به تصوير مي كشد كه از ضعف حافظه رنج مي برد. اين اختلال در اثر يك برخورد مغزي شديد در يك تصاوف براي او به وجود مي آيد.

درمان

فراموشي بيشتر از اينكه به عنوان يك بيماري محسوب شود، به منزله ي نوعي نشانه از دست دادن حافظه محسوب مي شود و مديريت در درمان آن، مي تواند دلايل نخستين آنرا از ميان بردارد. البته نمي توان گفت كه هيچ گونه درمان قطعي براي اين بيماري وجود دارد كه بتواند توانايي حافظه را مجدداً به همان روز اول بازگرداند؛ اما معالجات رواني مي تواند براي فراموشي هايي كه به دليل آسيب هاي عاطفي روي مي دهد، مفيد باشد.

يكي از مهم ترين مداواهاي عمده استفاده از گياهان دارويي مانند رزماري و گل مريم است. دم كرده اي كه از اين برگ ها نيز درست شده باشد به عنوان يك نوشيدني معطر و مطبوع شناخته شده و درمان مناسبي براي ضعف حافظه به شمار مي رود. بادام و گردو نيز براي تقويت حافظه موثر هستند.

سيب نيز نقش مثبتي براي تقويت حافظه ايفا مي كند. فلفل سياه به همراه عسل نيز جزء موادي هستند كه تاثير مطلوبي را مي توانند بر روي حافظه ي افراد داشته باشند. شير گاو نيز داراي خواص زيادي براي حافظه است و بيماران تا جايي كه قدرت هاضمه ي آنها اجازه مي دهد، بايد از آن استفاده كنند.

از سوي ديگر استراحت و خواب كافي نيز مي تواند محيط را براي تقويت حافظه فراهم كند.

آشنايي با عارضه فراموشي

اگر كسي حافظه اش را از دست بدهد، درست مثل اين است كه خودش را گم كرده.

فراموشي (Amnesia) به موجب ضعف حافظه به دليل آسيب، شك، يا بيماري و احتلالات رواني ديگر پديد مي آيد. البته بيشتر شبيه يك عامل هشدار است تا يك بيماري. براي درمان آن نيز بايد دلايل ابتدايي پديد آمدن آن را از ميان برداشت. هيچ گونه راه معالجه ي منحصر بفردي براي بازگردادن حافظه بيماراني كه دچار آسيب مغزي قرار گرفته اند، وجود ندارد. انواع فراموشي

فراموشي تدريجي به گونه اي است كه وقايع جديدي كه براي فرد در زندگي اتفاق مي افتد، به حافظه ي بلند مدت انتقال پيدا نمي كند. فراموشي معكوس

به اين شكل است كه فرد در به ياد آوردن وقايعي كه در گذشته برايش اتفاق افتاده است با مشكلاتي مواجه مي شود و به خوبي نمي تواند وقايع و تجربياتي را كه در گذشته كسب كرده است را به ياد آورد. فراموشي تجزيه كننده

فرد در اين حالت اطلاعات مهم و سري فردي مربوط به خودش را آشكار مي سازد كه معمولاً بسته به شرايط

پر استرس و آسيب زا ايجاد خواهد شد. فراموشي ابتدايي

زماني است كه فرد نتواند به درستي وقايعي را كه در ابتداي دوران كودكي برايش رخ داده است را به ياد آورد. تصور بر آن است كه اين نوع فراموشي در ارتباط مستقيم با يادگيري زبان در كودكان است. بيماري رواني كرساكوف

به نوعي از فراموشي و ضعف حافظه اطلاق مي شود كه در اثر مصرف مشروبات الكلي در فرد ايجاد مي شود. ممكن است در حافظه ي آني فرد مشكلي ايجاد نشود، اما او در به ياد آوردن وقايع ساده، چهره ها و الگوهاي پيچيده با مشكل مواجه خواهد شد. فراموشي جِراحي

به از بين رفتن هشياري و ورود فرد به مرحله ي كما اطلاق مي شود كه بيشتر به دليل تصادفات رانندگي به وقوع مي پيوندد. علائم

فرد مشكلاتي را در يادگيري اطلاعات جديد و به خاطر آوردن وقايع گذشته پيدا مي كند. علاوه بر اين از جمله علائم رايج اين اختلال مي توان به سردرد، شك، افسردگي، تب، دردهاي مزمن، و خستگي اشاره كرد. علل

اغلب، فراموشي به دليل آسيب هاي وارده به مغز، ضربه، بيماري هاي حاد، و يا استفاده از نوع خاصي ماده مخدر ايجاد خواهد شد. ضعف قدرت ذهني و كند ذهني نيز مي توانند از جمله دلايل ديگر در مورد حافظه ي ضعيف قلمداد شوند. فراموشي در داستان ها و افسانه ها

در اكثر كارهاي هنري و ادبي بزرگ دنيا مقوله ي فراموشي عموماً به عنوان موضوع داستان هاي بسيار زيادي به كار گرفته شده است. اين امر به ويژه در ادبيات ژاپن قابل رويت است.

نويسنده معروف

جرج اورال كتابي را تحت عنوان "دختر روحاني" به رشته ي تحرير در آورده است كه در مورد پيچيدگي ها و درگيري هايي كه فرد در هنگام ابتلا به فراموشي با آن دست و پنجه نرم مي كند، سخن به ميان آورده است. در كتاب ديگري تحت عنوان "پوسته ي مرموز" فراموشي تجزيه كننده با نگاهي منتقدانه و در عين حال با بهره گيري از ظرافت هاي هنري و ادبي مورد تحليل و بررسي قرار گرفته است. در رمان معرف "جانشين مونا ليزا"، نويسنده: ويليام گيبسون، شخصيت اصلي داستان دچار چندين بيماري ذهني مختلف است كه يكي از آنها دچار سندرم كرساكوف مي باشد.

در كتاب "سربازي در مه"، نويسنده: جين ولف، قهرمان داستان يك سرباز يوناني با مذهب ارتودكس مي باشد كه از فراموشي معكوس رنج مي برد.

تصوير متحرك آقاي بادوينگ (1966) قهرمان داستان، در مواجهه با مشكلات زندگي زناشويي خود به مرحله ي فراموشي مي رسد (از دست دادن گزينشي حافظه).

در فيلم ها نيز، فيلم "فراموش شده" محصول سال 2004 شخصيت بزرگسال داستان در مورد وجود فرزندش كه توسط مقامات دولتي ربوده شده است، دچار ضعف حافظه ميشود.

مقوله ي فراموشي حفره اي نيز نخستين بار در فيلم "آفتاب ابدي ذهن بي نقص" در سال 2004 مطرح شد. براساس رمان رابرت لودلام با عنوان "انتهاي هويت" (2002) داستان مردي را مي خوانيم كه بدن نيمه جانش را مرد ماهيگيري پيدا مي كند. مرد ماهيگير از او مراقبت مي كند تا حافظه و سلامت از دست رفته اش را مجدداً باز يابد.

در چندين قسمت از مجموعه داستان "شب هاي شنبه" تام

هنكس در نقش "آقاي حافظه ي كوتاه مدت" ايفاي نقش مي كند. اين مرد به سرعت كارهايي را كه انجام مي دهد از ياد مي برد و به طور طنز آميزي هر كاري را كه انجام داده و يا هر حرفي را كه زده است، از ياد مي برد.

فيلم مهيج رواني "خاطره" محصول سال 2000 مردي را به تصوير مي كشد كه از ضعف حافظه رنج مي برد. اين اختلال در اثر يك برخورد مغزي شديد در يك تصاوف براي او به وجود مي آيد. درمان

فراموشي بيشتر از اينكه به عنوان يك بيماري محسوب شود، به منزله ي نوعي نشانه از دست دادن حافظه محسوب مي شود و مديريت در درمان آن، مي تواند دلايل نخستين آنرا از ميان بردارد. البته نمي توان گفت كه هيچ گونه درمان قطعي براي اين بيماري وجود دارد كه بتواند توانايي حافظه را مجدداً به همان روز اول بازگرداند؛ اما معالجات رواني مي تواند براي فراموشي هايي كه به دليل آسيب هاي عاطفي روي مي دهد، مفيد باشد.

يكي از مهم ترين مداواهاي عمده استفاده از گياهان دارويي مانند رزماري و گل مريم است. دم كرده اي كه از اين برگ ها نيز درست شده باشد به عنوان يك نوشيدني معطر و مطبوع شناخته شده و درمان مناسبي براي ضعف حافظه به شمار مي رود. بادام و گردو نيز براي تقويت حافظه موثر هستند. سيب نيز نقش مثبتي براي تقويت حافظه ايفا مي كند. فلفل سياه به همراه عسل نيز جزء موادي هستند كه تاثير مطلوبي را مي توانند بر روي حافظه ي افراد داشته باشند. شير

گاو نيز داراي خواص زيادي براي حافظه است و بيماران تا جايي كه قدرت هاضمه ي آنها اجازه مي دهد، بايد از آن استفاده كنند.

از سوي ديگر استراحت و خواب كافي نيز مي تواند محيط را براي تقويت حافظه فراهم كند.

تقويت ايمان و باورهاي ديني، راهي براي رهايي از افس

نويسنده:احد روحاني مجد

افسردگي، يكي از رايج ترين اختلال هاي عاطفي است با توجه به رواج فراوان افسردگي و آثار بسيار ناخوشايند آن، تاكنون كوشش هاي بسياري براي پي بردن به علل اين پديده صورت گرفته اما با وجود اين كوشش ها در زمينه ي پيشگيري از افسردگي و درمان آن، نتايج موفقيت آميزي حاصل نشده است. التزام عملي به اعتقادات ديني به عنوان عامل بازدارنده ي بسياري از بيماري هاي رواني بويژه افسردگي، توجه تعدادي از روان شناسان و دانشمندان را به خود جلب كرده است. مطالعه ي منابع اسلامي و نظريات دانشمندان مسلمان، اين نتيجه را به دست مي دهد كه بين التزام عملي به اعتقادات ديني (مذهب) و سلامتي رواني، هم بستگي مثبت وجود دارد. به نظر مي رسد كه در چارچوب عمل به آيين مقدس اسلام، شرايط زندگي انسان طوري تنظيم مي شود كه عوامل افسردگي زا از محيط زندگي، حذف مي گردد.

افسردگي و علائم آن

افسردگي را مي توان اين چنين تعريف كرد: افسردگي عبارت است از كاهش يافتن نيرو و فعاليت جسماني و رواني به سبب آزردگي.

غم، برجسته ترين و فراوان ترين نشانه ي هيجاني هر فرد افسرده است و به ديگر معنا از نشانه ي هيجاني فرد افسرده، از بين رفتن شادي اوست.

بي علاقگي به فعاليت و شركت در اجتماع: توضيح اين كه از جمله عوارض افسردگي،

كاهش ميل به كار و فعاليت است. فرد افسرده، كم حوصله مي شود؛ انگيزه اي براي كار ندارد و چون با كار نكردن، امكان موفق شدن و احساس موفقيت كردن وجود ندارد، شدت افسردگي بيشتر مي شود؛ انسان افسرده نه تنها از منابع طبيعي و لذا محروم است بلكه با كار نكردن از خود ناراضي شده، بيش از بيش در كنج انزوا فرو مي رود.

فرد افسرده به صورت منفي درباره ي خودش فكر مي كند. وي علاوه بر عقايد منفي و گناه نسبت به خود، هميشه آينده را بد بيني و نوميدي زيادي مي بيند. او معتقد است كه اقدامات وي حتي اگر بتواند از عهده ي آنها برآيد، محكوم به شكست هستند.

شايد موذيانه ترين نشان ها در افسردگي تغييرات جسماني باشد. زماني كه افسردگي وخيم تر مي شود تمام لذات زيستي و رواني كه زندگي را با ارزش مي سازند از بين مي روند. كاهش وزن و اشتها و گاهي اختلال در خواب در فرد افسرده ديده مي شود.

عوامل افسردگي

عواملي كه در پيدايش و يا تشديد افسردگي مي تواند مؤثر باشد فراوان است. دانشمندان تأثير يك يا چند عامل از عوامل ارثي ، جسمي، اجتماعي، عاطفي و شناختي را در تجربه به آن رسيده اند. عواملي از قبيل: عدم تعادل بين نوعي از مواد بيوشيميايي، در مغز به نام ناقل هاي عصبي ناشي از بيماري، تغذيه ي نامناسب و ناكافي، استفاده از بعضي داروها بويژه داروهاي فشار خون و ضد بارداري، اختلالات تيروئيد، كشمكش هاي خانوادگي، و...

درمان افسردگي

در روش درمان افسردگي، شناخت درمانگري در مقايسه با روش هاي ديگر روان درماني، دارودرماني، رفتار درماني

و ديگر روش ها نقش مؤثرتري در درمان افسردگي و عدم بازگشت آن دارد. دليل تأثير اين روش به خاطر آن است كه بيشترين عوامل رواني مؤثر در پيدايش و يا تشديد افسردگي، شناختي است و يا ريشه ي شناختي دارد. نگرش منفي نسبت به خود، ديگران، خدا و آينده، و باورهاي نامعقول، «شناخت» هستند و احساسات منفي، نااميدي، و سرزنش كردن خود، «ريشه ي شناختي» دارند. در صورتي كه تغيير در باورهاي او صورت گيرد و خطاهاي معرفتي وي برايش آشكار شوند و شناخت ها و باورهاي او تصحيح گردند، احساسات، عواطف و رفتارهاي نا به سامانش تغيير مي يابد و به تدريج، علائم افسردگي كاهش پيدا مي كند و كم كم بهبود مي يابد. مذهب نيز ابتدا با ساختار شناختي ما كار دارد و سپس با اعتقاد به آن و عمل به آموزه هاي آن، ابعاد هيجاني و رفتاري ما را نيز تحت تأثير قرار مي دهد و در اين صورت است كه مذهب در درمان و پيشگيري بسياري از بيماري ها تأثير فراوان دارد.

نياز به دين (مذهب)

از يك فروم، يكي از روان شناسان معروف مي گويد: «نياز به يك نظام اعتقادي جزء ذاتي انسان است. نياز به دين يعني نياز به يك الگوي جهتگيري و مرجعي براي اعتقاد و ايمان. هيچ كس را نمي توان يافت كه فاقد اين نياز اساسي باشد».

آلپورت مي گويد: «براي رسيدن به شخصيت بالغ (سالم)، يك دينداري عميق لازم است». يونگ مي گويد: «تمايل مذهبي، يكي از خصلت هاي انسان است».

رابطه ي مذهب و افسردگي

پرسمن و همكاران (در 1990 م) ارتباط بين باورهاي مذهبي، افسردگي و بهبود

بعد از يك عمل جراحي را در بين سي نفر زن سالمند مورد مطالعه قرار دادند. بر مبناي نتايج اين مطالعه، بيماراني كه باورهاي مذهبي بيشتري داشتند و اعمال مذهبي را انجام مي دادند، كمتر از گروه ديگر افسردگي داشتند و هنگام ترخيص از بيمارستان نيز قادر به پياده روي بيشتري بودند. به نظر مي رسد كه باور داشتن خداوند به عنوان منشأ قدرت و آرامش و انجام دادن فرايض ديني، با درجه ي پايين افسردگي همراه است.

پروپست و همكاران (در 1992 م) با انجام دادن تحقيقي به اين نتيجه رسيدند كه روش درمان رفتاري - شناختي در صورتي كه با ارضاي مذهبي همراه شود، بيشتر از ساير روش هاي درماني در درمان بيماران افسرده، مؤثر واقع مي شود.

آقاي اسلامي (در 1368 ش) در تحقيقي با عنوان «بررسي ميزان افسردگي و رابطه ي آن با نگرش فرد نسبت به مذهبي بودن» در دانش آموزان دبيرستان هاي اسلام شهر به اين نتيجه رسيد كه بين افسردگي دانش آموزان و نگرش مذهبي آنان، همبستگي منفي وجود دارد.

فرد، هر چه از اعتقادات مذهبي بيشتري برخوردار باشد و مقيد به انجام دادن اعمال مذهبي گردد به همان ميزان، به افسردگي دچار نخواهد شد و اين اعتقادات، در صورت بروز مشكل رواني از جمله افسردگي، در بهبود فرد، نقش به سزايي مي تواند داشته باشد. البته منظور از دين داري، اعتقاد راسخ به دين در عمل به فرايض آن است و الا چه بسا افرادي كه ظاهري ديني دارند اما از حقايق دين، هيچ اطلاعي ندارند.

بر اساس مطالعات انجام شده، وجود باورهاي مذهبي در پيشگيري از افسردگي و بيماري هاي

روحي مؤثر است و فقدان چنين باورهايي باعث ايجاد افسردگي مي شود. باورهاي مذهبي قوي سبب مي شود كه افراد، كمتر در معرض فشارهاي رواني قرار گيرند و دچار افسردگي شوند.

فرايند درمان با استفاده از منابع اسلامي

در منابع اسلامي اعم از قرآن و روايات، چيزي كه مستقيما به بحث افسردگي بپردازد يافت نمي شود؛ اما با استفاده از آيات و روايات مي توان شرايط بهداشت رواني را فراهم آورد كه در چنين شرايطي به طور طبيعي افراد دچار خلق افسرده نمي شوند. اما يكي از مفاهيم نزديك به افسردگي، «غم» است كه براي برتري آن، توصيه هاي اسلامي بسيار مشاهده مي شود كه به چند مورد از آنها اشاره مي كنيم:

1. دعا: از جمله راه هاي برطرف كردن غم، ياري جستن از قدرت بي نهايت خداوند است. در انسان، اين گرايش وجود دارد كه در سختي و فشار به قدرتي ماوراي طبيعت پناه برد؛ چنان كه خداوند مي فرمايد: «هنگامي كه به انسان، زيان (و ناراحتي) رسد، ما را (در هر حال) به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده مي خواند». (1) مي توان از اين آيه استفاده كرد كه با ياد خدا مي توان بر غم و غصه غلبه كرد.

2. نماز: نماز، نوعي ياري جستن از خداوند با آداب مخصوص است. در قرآن، دو آيه داريم كه اگر اين دو آيه را كنار هم بگذاريم مي توانيم استفاده كنيم كه فرد، به وسيله ي نماز مي تواند با قدرت مطلق، ارتباط برقرار كند و همين ارتباط، باعث آرامش قلب او مي شود: «نماز بخوانيد؛ چون نماز، ذكر من است. با ذكر من، قلب ها

آرامش مي يابد». (2) پس با نماز، انسان خود را به كسي پيوند مي دهد كه او مي تواند تمام مشكلات را حل كند. نتيجه ي اين پيوند، نوعي آرامش دروني و زدودن ناراحتي از فرد است.

3. توسل به پيامبر و ائمه معصوم: يك اعتقاد اساسي در اسلام، اين است كه در افاضه ي قدرت به موجودات و شمول رحمت در جهان، واسطه هايي در كارند. جهان، نظامي علي و معلولي است و فيض نيز با وسايلي به موجودات مي رسد. پيامبر (ص) و ائمه ي معصوم (ع) واسطه ي فيض موجودات جهان اند؛ به همين جهت، سفارش شده است كه در مواجهه با سختي ها به ايشان توسل بجوييم و در اين حالت، فرد، احساس تنهايي و درماندگي نمي كند. خداوند مي فرمايد: «هرگاه آنان زماني كه بر خويش ستم كرده اند نزد تو بيايند و از خدا طلب مغفرت كنند و پيامبر نيز براي آنان طلب مغفرت كند، خدا را توبه پذير و رحيم خواهند يافت». (3)

اين آيه، هر چند ظاهرا شامل زماني است كه افراد، گناه مي كنند و براي بخشش گناهان خود، توسل به پيامبر دارند؛ ولي توسل، منحصر در اين مورد نيست و در همه ي زمينه ها مي شود به پيامبر و ائمه، توسل جست. همچنين در روايت آمده است كه مردي در زمان حكومت عثمان (خليفه ي سوم)، چند بار براي انجام دادن كارش نزد عثمان رفت ولي موفق نشد. روزي عثمان بن حنيف را ديد و جريان را با او در ميان نهاد. وي گفت: برو وضو بگير و دو ركعت نماز بگذار و بگو: «پروردگارا! به

وسيله ي پيامبرمان محمد، پيامبر رحمت، از تو مسئلت مي كنم و به سوي تو روي مي آورم! اي محمد! من به وسيله ي تو رو به خداي تو آوردم تا حاجتم برآورده شود». فرد مزبور، اين كار را انجام داد و سپس نزد خليفه رفت و حاجت او برآورده شد. (4) پس يكي از راه هاي رفع غم، توسل به پيامبر (ص) و ائمه ي معصوم (ع) است.

بي شك، فرامين ديني و آداب و مناسك عبادي، حتي اگر مستقيما براي بر طرف كردن غم و غصه درست نشده باشند اما به دليل رابطه ي قوي اي كه بين اين دستورات و روح انسان وجود دارد بسياري از مشكلات، شناخته شده و حتي شناخته نشده ي ما توسط اين ارتباط و انجام دادن اعمال، از بين مي رود. براي آزمودن اين فريضه مي توانيد كساني را كه «واقعا پايبند دين هستند» ملاحظه كنيد و سطح بهداشت رواني آنها را ارزيابي نماييد.

پي نوشتها:.

1- سوره ي يونس، آيه ي 12.

2- سوره ي رعد، آيه ي 28.

3- سوره ي نساء، آيه ي 64.

4- معجم الطبراني، ج 9، ص 31.

منبع: نشريه حديث زندگي

تقويت ايمان و باورهاي ديني، راهي براي رهايي از افسردگي

نويسنده:احد روحاني مجد افسردگي، يكي از رايج ترين اختلال هاي عاطفي است با توجه به رواج فراوان افسردگي و آثار بسيار ناخوشايند آن، تاكنون كوشش هاي بسياري براي پي بردن به علل اين پديده صورت گرفته اما با وجود اين كوشش ها در زمينه ي پيشگيري از افسردگي و درمان آن، نتايج موفقيت آميزي حاصل نشده است. التزام عملي به اعتقادات ديني به عنوان عامل بازدارنده

ي بسياري از بيماري هاي رواني بويژه افسردگي، توجه تعدادي از روان شناسان و دانشمندان را به خود جلب كرده است. مطالعه ي منابع اسلامي و نظريات دانشمندان مسلمان، اين نتيجه را به دست مي دهد كه بين التزام عملي به اعتقادات ديني (مذهب) و سلامتي رواني، هم بستگي مثبت وجود دارد. به نظر مي رسد كه در چارچوب عمل به آيين مقدس اسلام، شرايط زندگي انسان طوري تنظيم مي شود كه عوامل افسردگي زا از محيط زندگي، حذف مي گردد. افسردگي و علائم آن

افسردگي را مي توان اين چنين تعريف كرد: افسردگي عبارت است از كاهش يافتن نيرو و فعاليت جسماني و رواني به سبب آزردگي.

غم، برجسته ترين و فراوان ترين نشانه ي هيجاني هر فرد افسرده است و به ديگر معنا از نشانه ي هيجاني فرد افسرده، از بين رفتن شادي اوست.

بي علاقگي به فعاليت و شركت در اجتماع: توضيح اين كه از جمله عوارض افسردگي، كاهش ميل به كار و فعاليت است. فرد افسرده، كم حوصله مي شود؛ انگيزه اي براي كار ندارد و چون با كار نكردن، امكان موفق شدن و احساس موفقيت كردن وجود ندارد، شدت افسردگي بيشتر مي شود؛ انسان افسرده نه تنها از منابع طبيعي و لذا محروم است بلكه با كار نكردن از خود ناراضي شده، بيش از بيش در كنج انزوا فرو مي رود.

فرد افسرده به صورت منفي درباره ي خودش فكر مي كند. وي علاوه بر عقايد منفي و گناه نسبت به خود، هميشه آينده را بد بيني و نوميدي زيادي مي بيند. او معتقد است كه اقدامات وي حتي اگر بتواند از عهده

ي آنها برآيد، محكوم به شكست هستند.

شايد موذيانه ترين نشان ها در افسردگي تغييرات جسماني باشد. زماني كه افسردگي وخيم تر مي شود تمام لذات زيستي و رواني كه زندگي را با ارزش مي سازند از بين مي روند. كاهش وزن و اشتها و گاهي اختلال در خواب در فرد افسرده ديده مي شود. عوامل افسردگي

عواملي كه در پيدايش و يا تشديد افسردگي مي تواند مؤثر باشد فراوان است. دانشمندان تأثير يك يا چند عامل از عوامل ارثي ، جسمي، اجتماعي، عاطفي و شناختي را در تجربه به آن رسيده اند. عواملي از قبيل: عدم تعادل بين نوعي از مواد بيوشيميايي، در مغز به نام ناقل هاي عصبي ناشي از بيماري، تغذيه ي نامناسب و ناكافي، استفاده از بعضي داروها بويژه داروهاي فشار خون و ضد بارداري، اختلالات تيروئيد، كشمكش هاي خانوادگي، و... درمان افسردگي

در روش درمان افسردگي، شناخت درمانگري در مقايسه با روش هاي ديگر روان درماني، دارودرماني، رفتار درماني و ديگر روش ها نقش مؤثرتري در درمان افسردگي و عدم بازگشت آن دارد. دليل تأثير اين روش به خاطر آن است كه بيشترين عوامل رواني مؤثر در پيدايش و يا تشديد افسردگي، شناختي است و يا ريشه ي شناختي دارد. نگرش منفي نسبت به خود، ديگران، خدا و آينده، و باورهاي نامعقول، «شناخت» هستند و احساسات منفي، نااميدي، و سرزنش كردن خود، «ريشه ي شناختي» دارند. در صورتي كه تغيير در باورهاي او صورت گيرد و خطاهاي معرفتي وي برايش آشكار شوند و شناخت ها و باورهاي او تصحيح گردند، احساسات، عواطف و رفتارهاي نا به سامانش تغيير مي يابد و

به تدريج، علائم افسردگي كاهش پيدا مي كند و كم كم بهبود مي يابد. مذهب نيز ابتدا با ساختار شناختي ما كار دارد و سپس با اعتقاد به آن و عمل به آموزه هاي آن، ابعاد هيجاني و رفتاري ما را نيز تحت تأثير قرار مي دهد و در اين صورت است كه مذهب در درمان و پيشگيري بسياري از بيماري ها تأثير فراوان دارد. نياز به دين (مذهب)

از يك فروم، يكي از روان شناسان معروف مي گويد: «نياز به يك نظام اعتقادي جزء ذاتي انسان است. نياز به دين يعني نياز به يك الگوي جهتگيري و مرجعي براي اعتقاد و ايمان. هيچ كس را نمي توان يافت كه فاقد اين نياز اساسي باشد».

آلپورت مي گويد: «براي رسيدن به شخصيت بالغ (سالم)، يك دينداري عميق لازم است». يونگ مي گويد: «تمايل مذهبي، يكي از خصلت هاي انسان است». رابطه ي مذهب و افسردگي

پرسمن و همكاران (در 1990 م) ارتباط بين باورهاي مذهبي، افسردگي و بهبود بعد از يك عمل جراحي را در بين سي نفر زن سالمند مورد مطالعه قرار دادند. بر مبناي نتايج اين مطالعه، بيماراني كه باورهاي مذهبي بيشتري داشتند و اعمال مذهبي را انجام مي دادند، كمتر از گروه ديگر افسردگي داشتند و هنگام ترخيص از بيمارستان نيز قادر به پياده روي بيشتري بودند. به نظر مي رسد كه باور داشتن خداوند به عنوان منشأ قدرت و آرامش و انجام دادن فرايض ديني، با درجه ي پايين افسردگي همراه است.

پروپست و همكاران (در 1992 م) با انجام دادن تحقيقي به اين نتيجه رسيدند كه روش درمان رفتاري - شناختي در

صورتي كه با ارضاي مذهبي همراه شود، بيشتر از ساير روش هاي درماني در درمان بيماران افسرده، مؤثر واقع مي شود.

آقاي اسلامي (در 1368 ش) در تحقيقي با عنوان «بررسي ميزان افسردگي و رابطه ي آن با نگرش فرد نسبت به مذهبي بودن» در دانش آموزان دبيرستان هاي اسلام شهر به اين نتيجه رسيد كه بين افسردگي دانش آموزان و نگرش مذهبي آنان، همبستگي منفي وجود دارد.

فرد، هر چه از اعتقادات مذهبي بيشتري برخوردار باشد و مقيد به انجام دادن اعمال مذهبي گردد به همان ميزان، به افسردگي دچار نخواهد شد و اين اعتقادات، در صورت بروز مشكل رواني از جمله افسردگي، در بهبود فرد، نقش به سزايي مي تواند داشته باشد. البته منظور از دين داري، اعتقاد راسخ به دين در عمل به فرايض آن است و الا چه بسا افرادي كه ظاهري ديني دارند اما از حقايق دين، هيچ اطلاعي ندارند.

بر اساس مطالعات انجام شده، وجود باورهاي مذهبي در پيشگيري از افسردگي و بيماري هاي روحي مؤثر است و فقدان چنين باورهايي باعث ايجاد افسردگي مي شود. باورهاي مذهبي قوي سبب مي شود كه افراد، كمتر در معرض فشارهاي رواني قرار گيرند و دچار افسردگي شوند. فرايند درمان با استفاده از منابع اسلامي

در منابع اسلامي اعم از قرآن و روايات، چيزي كه مستقيما به بحث افسردگي بپردازد يافت نمي شود؛ اما با استفاده از آيات و روايات مي توان شرايط بهداشت رواني را فراهم آورد كه در چنين شرايطي به طور طبيعي افراد دچار خلق افسرده نمي شوند. اما يكي از مفاهيم نزديك به افسردگي، «غم» است كه براي برتري آن، توصيه

هاي اسلامي بسيار مشاهده مي شود كه به چند مورد از آنها اشاره مي كنيم:

1. دعا: از جمله راه هاي برطرف كردن غم، ياري جستن از قدرت بي نهايت خداوند است. در انسان، اين گرايش وجود دارد كه در سختي و فشار به قدرتي ماوراي طبيعت پناه برد؛ چنان كه خداوند مي فرمايد: «هنگامي كه به انسان، زيان (و ناراحتي) رسد، ما را (در هر حال) به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده مي خواند». (1) مي توان از اين آيه استفاده كرد كه با ياد خدا مي توان بر غم و غصه غلبه كرد.

2. نماز: نماز، نوعي ياري جستن از خداوند با آداب مخصوص است. در قرآن، دو آيه داريم كه اگر اين دو آيه را كنار هم بگذاريم مي توانيم استفاده كنيم كه فرد، به وسيله ي نماز مي تواند با قدرت مطلق، ارتباط برقرار كند و همين ارتباط، باعث آرامش قلب او مي شود: «نماز بخوانيد؛ چون نماز، ذكر من است. با ذكر من، قلب ها آرامش مي يابد». (2) پس با نماز، انسان خود را به كسي پيوند مي دهد كه او مي تواند تمام مشكلات را حل كند. نتيجه ي اين پيوند، نوعي آرامش دروني و زدودن ناراحتي از فرد است.

3. توسل به پيامبر و ائمه معصوم: يك اعتقاد اساسي در اسلام، اين است كه در افاضه ي قدرت به موجودات و شمول رحمت در جهان، واسطه هايي در كارند. جهان، نظامي علي و معلولي است و فيض نيز با وسايلي به موجودات مي رسد. پيامبر (ص) و ائمه ي معصوم (ع) واسطه ي فيض موجودات جهان اند؛ به همين

جهت، سفارش شده است كه در مواجهه با سختي ها به ايشان توسل بجوييم و در اين حالت، فرد، احساس تنهايي و درماندگي نمي كند. خداوند مي فرمايد: «هرگاه آنان زماني كه بر خويش ستم كرده اند نزد تو بيايند و از خدا طلب مغفرت كنند و پيامبر نيز براي آنان طلب مغفرت كند، خدا را توبه پذير و رحيم خواهند يافت». (3)

اين آيه، هر چند ظاهرا شامل زماني است كه افراد، گناه مي كنند و براي بخشش گناهان خود، توسل به پيامبر دارند؛ ولي توسل، منحصر در اين مورد نيست و در همه ي زمينه ها مي شود به پيامبر و ائمه، توسل جست. همچنين در روايت آمده است كه مردي در زمان حكومت عثمان (خليفه ي سوم)، چند بار براي انجام دادن كارش نزد عثمان رفت ولي موفق نشد. روزي عثمان بن حنيف را ديد و جريان را با او در ميان نهاد. وي گفت: برو وضو بگير و دو ركعت نماز بگذار و بگو: «پروردگارا! به وسيله ي پيامبرمان محمد، پيامبر رحمت، از تو مسئلت مي كنم و به سوي تو روي مي آورم! اي محمد! من به وسيله ي تو رو به خداي تو آوردم تا حاجتم برآورده شود». فرد مزبور، اين كار را انجام داد و سپس نزد خليفه رفت و حاجت او برآورده شد. (4) پس يكي از راه هاي رفع غم، توسل به پيامبر (ص) و ائمه ي معصوم (ع) است.

بي شك، فرامين ديني و آداب و مناسك عبادي، حتي اگر مستقيما براي بر طرف كردن غم و غصه درست نشده باشند اما به دليل رابطه ي قوي

اي كه بين اين دستورات و روح انسان وجود دارد بسياري از مشكلات، شناخته شده و حتي شناخته نشده ي ما توسط اين ارتباط و انجام دادن اعمال، از بين مي رود. براي آزمودن اين فريضه مي توانيد كساني را كه «واقعا پايبند دين هستند» ملاحظه كنيد و سطح بهداشت رواني آنها را ارزيابي نماييد. پي نوشتها:.

1- سوره ي يونس، آيه ي 12.

2- سوره ي رعد، آيه ي 28.

3- سوره ي نساء، آيه ي 64.

4- معجم الطبراني، ج 9، ص 31.

منبع: نشريه حديث زندگي

چگونه سوءتفاهم را مديريت كنيم؟

در آمد

« عشق »مي تواند بسياري از تنش هاي ميان زوج ها را محو كند و بر خودمحوري ها سرپوش بگذارد. اما عشق به خودي خود مشكلات زندگي را حل نمي كند، فقط انگيزه ي قدرتمندي براي غلبه بر آن ها فراهم مي سازد. حفظ پيوند ازدواج مستلزم وجود عوامل ديگري است كه اگر نباشند، زن و شوهر بايد آن ها را در زندگي خود به وجود آورند.

اغلب زوج ها در اوايل آشنايي، تحت تاثير عشق و علاقه ي شديد، درجنبه هاي مثبت همسرشان مبالغه مي كنند و در يكديگر توانايي هايي مي بينند كه وجود خارجي ندارند. اما وقتي عشق و علاقه ي شديد اوليه از بين مي رود، به اين نتيجه مي رسند كه آنچه فكر مي كردند، توهمي بيش نبوده است. در اين شرايط آيا فقط دو راه وجود دارد؟طلاق يا تحمل؟

بسياري از مشكلات و عدم تفاهم ها، در اصل سوءتفاهم هستند. رابطه ي دو شخص هر چه نزديك تر باشد، در معرض سوءتفاهم بيش تري قرار مي گيرد. زندگي زناشويي بيش از

هر رابطه ي صميمانه ي ديگري در معرض سوءتفاهم قرار دارد. خارج از مناسبات زناشويي، زن و مرد راحت تر با اين فرايند هاي ذهني رو به رو مي شوند، اما در مناسبات زناشويي اين سوءتفاهم ها مي توانند اشكال توليد كنند. وقتي زن و شوهر با هم اختلاف پيدا مي كنند، رفتارهايي از آن ها سر مي زند كه انگار رو در روي يكديگر جبهه گيري كرده اند و تحت تاثير اين برداشت ذهني، چشم اندازي كه از يكديگر دارند، خراب مي شود. «آرون بك »معتقد است كه مهم ترين علت مشكلات زناشويي، سوءتفاهم است. به عقيده ي وي، تفاوت در نحوه ي نگرش افراد باعث بروز اختلافات و پيامدهاي ناشي از آن مي شود. يعني نبايد تصور كرد كه پايه ي اختلافات همواره سوءنيت و يا بد ذاتي دو طرف يا يكي از آن هاست. بلكه در اكثرموارد، از اين واقعيت ناشي مي شود كه هر يك از آن ها صادقانه، مساله را به نحو متفاوتي مي بيند.

بك معتقد است، گاهي آنچه گفته مي شود، با آنچه شنيده مي شودكاملا تفاوت دارد.اختلافات زنا شويي معمولا وجود دارند، مهم اين است كه زن و شوهر حاضر شوند درباره ي مشكلاتشان به نحو صحيح و سازنده اي گفت و گو كنند. هنگام بروز اختلافات، به ويژه در سطح خانواده، بايد اين دو سؤال را با تأمل، گشاده نظري و انصاف مطرح كرد:

اومسائل را چگونه مي بيند؟

من به مسائل را چگونه نگاه مي كنم ؟

بنابراين، يكي از روش هاي مو ثر براي جلوگيري از بروز اختلاف، درك وضعيت طرف مقابل است. چه بسا آنچه

ما مزاحمت مي دانيم، ديگران مزاحمت تلقي نكنند.

تصور كنيد مردي خسته از سر كار به خانه باز مي گردد. ممكن است به علت مشكلاتي كه در اداره ها با آن ها موجه بوده است، در وضعيت مساعدي نباشد. اگر همسرش قادر به درك وضعيت او نباشد، چه بسا دچار سوءتفاهم شود. آن وقت ممكن است چنين گفت و گويي در بگيرد:

- چته ! چرا خود تو گرفتي؟

- خسته ام.

- مگه من خسته نيستم؟ از صبح تا حالا دارم توي خونه جون مي كنم، كه چي؟ قيافه ي نحس آقا رو ببينم!

توجه كردن، گوش دادن، سؤال كردن، گسترش فرهنگ صراحت و مبادله ي اطلاعات صحيح، از جمله مؤثرترين راه ها ي مقابله با سوءتفاهمند. يكي از تكنيك ها مؤثر و كار ساز در عرصه ي روابط عمومي انساني، تبديل شكايت و انتقاد، به درخواست است. به جاي آن كه انرژي خود را صرف برخوردهاي عصبي و بحث هاي زائد و بي نتيجه كنيم، مي توانيم از «درخواست »سود جوييم. به جاي نسبت دادن خصوصيات منفي به يكديگر و زدن برچسب هاي گوناگون، بايد وقت معيني را براي گفت وگو درباره ي حل اختلافاتمان در نظر بگيريم.شايد بهتر باشد هر هفته زمان مشخصي را به اين امر مهم اختصاص دهيم. اگر دو طرف پيش از آن كه كار به جاي باريك بكشد، سو ءتفاهم ها را شناسايي و اصلاح كنند، مي توانند توفان بحران را مهار نمايند.

زن وشوهر بايد انعطاف پذير، پذيرنده و باگذشت باشند.خطاهاي يكديگر را تحمل كنند و به خصوصيات منحصر به فرد هم بها بدهند. همسران توقعاتي از يكديگر دارند:

هر كدام انتظار دارد كه از عشق بي قيد و شرط، صميميت، وفاداري و حمايت ديگري برخوردار باشد. وقتي مشكلات نمايان مي شوند و خصومت و لجبازي بالا مي گيرد. زن و شوهر جنبه ي مثبت و نقاط قوت يكديگر را از ياد مي برند. به تدريج كا ر به جايي مي رسدكه اصل زندگي مشترك زير سؤال مي رود و گرفتاري اصلي و عامل سوءتفاهم فراموش مي شود.

پس از ازدواج كه انتظارات خفته ي دو طرف بيدار مي شود؛ زن انتظار دارد شوهرش بدون استثنا از او در مواقع بروز بحران هاي روحي حمايت كند. هميشه وقت شناس باشد و از همه ي اين ها مهم تر، در هر لحظه به او دسترسي داشته باشد. با اين حال، هرگز انتظاراتش را با شوهر خود در ميان نمي گذارد. فرض زن اين است كه انتظاراتش به قدري طبيعي وگويا هستند كه نيازي به طرح آن ها نيست.

اگر بعد از تجربه هاي مكرر،اشخاص به اين نتيجه برسند كه همسرشان به اين معيارها پاي بند نيست و مثلا از ياري دادن و درك احساس وهم دردي طفره ميرود، در نظرشان تصوير همسر و خود ازدواج، در مجموع از مثبت به منفي مي گرايد. با آموزش ديناميسم ازدواج، يعني درك حساسيت ها و نيازهاي طرف مقابل، رسيدن به تصميمات همگون و يافتن راه هاي لذت بردن بيش تر از يكديگر، بسياري از مشكلات خانواده ها برطرف خواهند شد. در واقع برخي از چشمگيرترين موفقيت ها شامل حال زوج هايي شده اند كه با داشتن زندگي سعادتمند، باز هم طالب رابطه ي بهتري بوده اند.

زندگي خانوادگي و روابط زن

و شوهر در زندگي مشترك با چالش هاي متعددي رو به روست: چگونه برداشت هاي منفي و سوءتفاهم ها بر جنبه هاي مثبت ازدواج غالب مي شوند؟ چرا تصوير زن و شوهر از همه چيز خوب،به همه چيز بد مي رسد؟ چگونه زن و شوهر مي توانند، درحالي كه نسبت به يك حادثه نظرات كاملا متفاوتي دارند، با هم كنار بيايند؟ چگونه معيارهاي بي انعطاف، به ملالت و عصبانيت مي انجامد؟ چرا زن و شوهر صحبت ها را آن طور كه هستند درك نمي كنند و چرا حرف هايي را مي شنوند كه اصلا مطرح نشده اند؟ چگونه تعصبات شخصي و فقدان مهارت هاي لازم، كار تصميم گيري را با دشواري رو به رو مي سازد؟ چگونه صحبت بايد به جاي ايجاد رنج و دلخوري، شادي و شادماني بيافريند؟

اغلب تغيير رفتار زن يا شوهر، بهبود قابل ملاحظه اي در رفتار همسرش ايجاد مي كند. برخي اوقات برداشت ما از افكار و احساسات ديگران بيش تر مبتني بر احساسات دروني،اضطراب ها و انتظارات شخصي است و نه ارزيابي منطقي ديگران. براي مثال، يك خانم افسرده ممكن است، در برخورد با نگاه خسته ي شوهر ش فورا پيش خود نتيجه بگيرد كه «او از من خسته شده است ». و يا اگر خانم مضطرب باشد، وقتي همسرش دير به خانه برگردد، فكر مي كند: «نكند در يك حادثه ي رانندگي جانش را از دست داده است ! » عواطف و احساست هرگز مستقيما منتقل نمي شوند، بلكه توسط لحن صدا، اشارات صورت و عمل و رفتار ما انتقال مي يابند.

«احساس حق داشتن »هم عامل ديگر ي

است كه در بسياري از زوج ها مسأله ساز مي شود. هر كدام از آن ها احساس مي كند كه در حق او خيانت شده است. برخي از علاقه هاي مشترك، در مراحل بعدي با از دست رفتن حالت شيفتگي، محو و ناپديد مي شوند. زني كه قبل از ازدواج حاضر است براي راضي كردن همسرش تا آن سوي دنيا برود،بعد از ازدواج حاضر نيست به خاطر او فاصله ي دو اتاق را طي كند.

اما آينده ي روابط آشفته ي زن و شوهر، برخلاف آنچه ممكن است برداشت شود، شوم و ترسناك نيست. ايرادهايي كه به آن ها اشاره كرديم، قابل اصلاح هستند. غالبا دلگيري ها را نمي توان با دلايل ملايمي توضيح داد. اگر زن و شوهر به جاي آن كه يكديگر را به بي انصافي و كم توجهي متهم سازند، علت اصلي رنجش خود را جست وجو كنند، بسياري از واكنش هاي غير منطقي از بين مي روند. آن ها احتمالا به اين نتيجه مي رسند كه علت اصلي ناراحتي شان به جاي رفتار ناپسند همسرشان، حساسيت هاي خود آن ها بوده است. با اين آگاهي، شدت واكنش فروكش مي كند و برخورد سازنده جاي سرزنش را مي گيرد.

«ترديد در شايستگي »هم معمولا توليد گرفتاري مي كند. براي مثال، وقتي مرد از يك خانواده ي طبقه ي كارگري است و اقوامش اغلب بيش از سطح دبيرستان درس نخوانده اند، اما خانواده ي زن تحصيلات دانشگاهي دارند، ممكن است زن از مو ضع برتري طلبي حرف بزند و حرف زدنش حالت تشر داشته باشد. در اين شرايط، مرد احساس حقارت مي كند و چون

تقصير را به گردن زنش مي اندازد، اندوهش به عصبانيت مي انجامد. اين دلتنگي و اختلاف به زودي به ساير جنبه هاي زندگي نيز سرايت مي كند. اگر شوهر زماني تنها به دليل قطع صحبت از سوي همسرش ناراحت مي شد، حالا از هر رفتار او احساس ناراحتي مي كند و بر هر كار او عيبي مي گذارد. در همه ي زمينه ها، در سلام و احوال پرسي و در معاشرت هاي اجتماعي، با نگرش سياه و سفيد ديدن امور، به انتقاد از همسر مي نشيند. در اين حالت مباحث خانوادگي، انجام كارهاي منزل،مسائل مالي، روابط جنسي و اوقات فراغت، توليد اختلاف مي كنند. مسائل حل شده در گذشته، از نو مطرح مي شوند، مشاجره هاي داغ ايجاد مي كنند. بي نتيجه و حل نشده باقي مي مانند.

بسياري از زوج هايي كه در زمينه ي ارتباط زنا شويي با دشواري رو به روهستند و با اين حال نمي خواهند با مراجعه به مشاوران امور زناشويي، فكري به حال خود كنند - حتي اگر با مشكلاتي در اين حد رو به رو نباشند- مي توانند با رعايت چند اصل مهم، لطمات ناشي از گفت و گوي تند را به حداقل برسانند:

ممكن است زن و شوهر در زمينه ي مديريت خانه، رسيدگي به بچه ها و در ساير موارد، بي دليل حالت بر افروخته داشته باشند. در اين حال، به جاي آن كه با نيش و كنايه و انتقاد سعي در حل مسائل خود داشته باشند، بايد در كمال آرامش و به طور منطقي با يكديگر از خواسته هايشان حرف بزنند.

اغلب اوقات زن يا شوهر

به دليل آن كه حق را به جانب خود مي داند، از نيش و كنايه در حرف هايش استفاده مي كند. دليل ديگرش نيز آن است كه يا اصولا با روش هاي ديگر آشنا نيست و يا به اثربخشي آن ايمان ندارد و متوجه نيست كه اين روش ها نه تنها بي حاصل هستند، بلكه اغلب با ايجاد رنجش، مخالفت و تلافي، سبب وخامت اوضاع مي شوند.

مفهوم «بكش تا كشته نشوي »، اگر در ميان اقوام جاهليت سياست مؤثري بوده است، اما در زندگي خانوادگي كاربرد مفيدي ندارد. زن و شوهر بايد به جاي عصبانيت، راه خويشتنداري را بياموزند و خشم خود را كنترل كنند.

فنون كنترل و خويشتنداري از روش هاي ساده اي مانند تامل هنگام اقدام در حالت خشم، اجتناب از برخوردهاي خصمانه، رعايت اعتدال و ترك صحنه ي گفت و گو وقتي گفت و گو شكل مشاجره به خود مي گيرد، تشكيل مي شود. بسياري از اشخاص تحت تاثير آرامش فوري و رضايت خاطري كه اغلب در پي عصباني شدن به آن مي رسند، عكس العمل آني نشان مي دهند. اما آنچه در نظر نمي گيرند، تاثير ي است كه روي همسر خود گذاشته اند.

عوامل نگه دارنده ي ارتباط عاشقانه ميان زوج ها عبارتند از: تعهد، صميميت، اعتماد و همكاري كه از اين پيوند عاشقانه حراست مي كنند. براي مثال، وقتي بدانيد همسرتان هرگز شما را تنها نخواهد گذاشت، احساس امنيت مي كنيد.

همكاري

چگونه مي توانيد انتظار بهبود رابطه اي را داشته باشيد كه در آن زن و شوهر با هم در برخورد دائم هستند. از هم تصويرهاي منفي دارند

و يكديگر را دشمن مي بينند؟ در اين شرايط نمي توانيم تغييرات اصولي و بنياديني را انتظار داشته باشيم ؛ هر چند خوشبختانه انسان موجودي خود مدار نيست، بلكه توانايي همكاري و از خودگذشتگي را نيز دارد.

همكاري در ازدواجي منطقي، با شيدايي و از خود بي خود شدگي هاي رمانتيك متفاوت است. در يك ازدواج منطقي ممكن است، علاقه ها و هدف هاي زن و شوهر متفاوت باشند. اما راه مذاكره و رسيدن به توافق، براي مثال در زمينه ي تقسيم كار يا تربيت فرزندان براي دستيابي به هدف بلند مدت تر، يعني برخوردار شدن از روابط لذت بخش و با ثبات، وجود دارد. البته پاداش هاي فوري هم در كار هستند. روحيه ي همكاري، راضي كردن همسر و حل و فصل مسائل، در ذات خود شادي آفرين است. بسياري از زوج ها، در شادي ها و غم هاي يكديگر شريك مي شوند.

اگر زن و شوهر بخواهند به تيرگي روابط زنا شويي خود پايان دهند، بايد نيروهاي مثبت درون خود را براي رهايي از تعرفه هاي ناشي از تضاد عقايد، فعال سازند.

تعهد

اين تفكر كه در هر شرايط، به رغم همه ي مشكلات، پيوند زناشويي خود را حفظ مي كنيم و گفتن اين جملات:«اگر مشكلي بروز كند، با همسرم براي رفع آن كوشش خواهيم كرد »، يا: «در سختي ها همسرم را تنها نمي گذارم »، تفكري متعهدانه است.

بعد از شيدايي اوايل ازدواج و پس از آن كه عشق شديد روزهاي نخست فروكش مي كند، توجه به رفاه و خوشبختي همسر، مهم ترين نيروي پيوند دهنده ي روابط زناشويي مي شود. اين احساسات

كم و بيش با زندگي مشترك و نقش بعدي مراقبت از فرزندان منطبق هستند. زن و شوهر در هر شرايطي در بيماري و سلامت، در قبال آسايش، ناراحتي، ثروت و فقر يكديگر مسئولند. گرچه بعضي از زوجها درآغاز زندگي مشترك، خود را نسبت به رابطه ي زناشويي متعهد مي دانند، اما ممكن است ميزان تعهد آن ها به قدري نباشد كه در برابرتوفان هاي ناگزير و ناشي از ناملايمات زندگي،مقاومت كنند.

اعتماد

با فرض تعهد، وابستگي و حضور داشتن همسر، اعتماد به اين طرز تلقي ها ارتباط دارد. مي دانم كه مي توانم در مواقع عادي و اضطراري روي همسرم حساب كنم؛ مي دانم كه همسرم هنگام نياز به كمك من خواهد شتافت؛ مي توانم به همسرم اعتماد كنم كه به طور عمد، كار ي برخلاف منافع من انجام نمي دهد. ممكن است زن و شوهر به رغم تعهد نسبت به ازدواج خود، نتوانند احساس اعتماد و اطمينان محكمي در يكديگر ايجاد كنند. ايجاد اعتماد دشوار، و از ميان بردنش سهل است. بسياري از اشخاص در مواقع به خصوصي به همسرشان اعتماد مي كنند. اما اين اعتماد هميشگي نيست. براي مثال ممكن است در زمينه ي مخارج، روابط با افراد خانواده ي همسر و يا صرف وقت در بيرون از منزل، احساس اعتمادي وجود نداشته باشد. در اين شرايط ممكن است، زن و شوهر در اثرآگاهي يافتن از بي اعتمادي همسرشان، از او رنجيده خاطر شوند، و حتي اين بي اعتمادي،آن ها را به سركشي و طغيان بكشاند و مترصد اقدام گرداند.

مطلق كردن و مطلق ديدن امور هم بي اعتمادي بيش تر ي را فراهم

مي سازد. مثلا شوهري كه در مورد به خصوصي قابل اعتماد نبودن همسرش را تجربه مي كند، ممكن است به اين نتيجه برسد كه:«هرگز نمي توانم به او اعتماد كنم.» پس چه بهتر كه زن و شوهر در زمينه ي اعتماد و مقولات مشابه، به جاي مطلق كردن، به نسبي ديدن بپردازند. و اقعيت اين است كه هيچ كس در همه ي لحظات قابل اعتماد نيست. از اين گذشته، طرز تلقي ها و احساسات ما از دقيقه اي تا دقيقه اي ديگر تغيير مي كنند و گاه ممكن است باورهاي لحظات عصبانيت كمي ديرتر دچار تغيير شوند. از آن گذشته، به حكم عقل و منطق، بايد برخي از واقعيت ناخوشايند را در پرده ي اغماض قرار دهيم.

صميميت

توجه به خواسته هاي همسر، همراهي او در سختي ها و اين طرز تلقي كه: به منافع همسرم و آنچه به سود اوست، اولويت مي دهم، و همسرم را مانند يك دوست صميمي در حمايت خود مي گيرم، به ايجاد صميميت مي انجامد.

ازدواج به شما پاداش هاي بس ارزشمندي مي دهد. دوست داشتن، مورد محبت قرار گرفتن، صميميت، با هم بودن، رسيدگي به يكديگر، امنيت عاطفي، اين تصور كه كسي هست كه روح خسته تان را آرامش بخشد، با يأس ها و دلتنگي هايتان در ستيزد، با شما در هيجانات و اتفاقات خوشايند سهيم شود و رضايت خاطر ناشي از داشتن فرزند را به شما هديه كند، از جمله موهبت هاي زندگي مشترك هستند.

وفاداري

گاه به اشخاصي برمي خوريم كه هر چند از ازدواج خود راضي هستند، اما حاضر نيستند به خاطر زندگي مشتركشان از خود

گذشتگي كنند. مي خواهند از هر درختي ميوه اي بچينند. براي مثال، از يك سو، امنيت عاطفي و ادامه ي عشق و محبت ناشي از ازدواج را مي خواهند و از سوي ديگر آزادي و نپذيرفتن مسئو ليت را كه ويژه ي زندگي تجرد است، طلب مي كنند.

نو ع ديگر و فاداري با اين طرز تلقي تبيين مي شود كه:«درست يا غلط، او همسر من است. » يا: «او طرف مرا مي گيرد و مرا از خود طرد نمي كند. » اين ها به اين معناست كه زن و شوهر بايد بتوانند به طور دائم روي حمايت همسر خود حساب كنند. جانبداري، به اينكه حق با كيست ارتباطي ندارد. ممكن است در روابط زناشوي جانب بي طرفي را گرفتن، مفهوم وفادار نبودن را تداعي كند. از اين رو در شرايط برابر، جانب همسر را گرفتن، بهتر از قضاوت بي طرفانه است. در برخي ازدواج ها بي وفايي، به خصوص بي وفايي نوع اول، به سكوت برگزار مي شود و زن و شوهر بي آن كه به روي خود بياورند، بي وفايي همسر خود را قبول مي كنند. اما در اغلب موارد، بي وفايي نقطه ي اوج نداشتن صميميت و بي صداقتي است. در اين شرايط اگر كار ازدواج به طلاق هم نكشد، بي وفايي رنجشي ايجاد مي كند كه ممكن است براي هميشه بر روابط زن و شوهر حاكم شود. صرف نظر از اشكالات اخلاقي، بي وفايي و خيانت نسبت به همسر، به قدري در پيكره ي روابط نفوذ مي كند كه بر تصور ذهني او اثر مي گذارد و مي تواند روابط زندگي

زنا شويي را از هم بپاشد.

منبع: مجله ي مشاور مدرسه

چگونه سوءتفاهم را مديريت كنيم؟

در آمد

« عشق »مي تواند بسياري از تنش هاي ميان زوج ها را محو كند و بر خودمحوري ها سرپوش بگذارد. اما عشق به خودي خود مشكلات زندگي را حل نمي كند، فقط انگيزه ي قدرتمندي براي غلبه بر آن ها فراهم مي سازد. حفظ پيوند ازدواج مستلزم وجود عوامل ديگري است كه اگر نباشند، زن و شوهر بايد آن ها را در زندگي خود به وجود آورند.

اغلب زوج ها در اوايل آشنايي، تحت تاثير عشق و علاقه ي شديد، درجنبه هاي مثبت همسرشان مبالغه مي كنند و در يكديگر توانايي هايي مي بينند كه وجود خارجي ندارند. اما وقتي عشق و علاقه ي شديد اوليه از بين مي رود، به اين نتيجه مي رسند كه آنچه فكر مي كردند، توهمي بيش نبوده است. در اين شرايط آيا فقط دو راه وجود دارد؟طلاق يا تحمل؟

بسياري از مشكلات و عدم تفاهم ها، در اصل سوءتفاهم هستند. رابطه ي دو شخص هر چه نزديك تر باشد، در معرض سوءتفاهم بيش تري قرار مي گيرد. زندگي زناشويي بيش از هر رابطه ي صميمانه ي ديگري در معرض سوءتفاهم قرار دارد. خارج از مناسبات زناشويي، زن و مرد راحت تر با اين فرايند هاي ذهني رو به رو مي شوند، اما در مناسبات زناشويي اين سوءتفاهم ها مي توانند اشكال توليد كنند. وقتي زن و شوهر با هم اختلاف پيدا مي كنند، رفتارهايي از آن ها سر مي زند كه انگار رو در روي يكديگر جبهه گيري كرده اند و تحت تاثير

اين برداشت ذهني، چشم اندازي كه از يكديگر دارند، خراب مي شود. «آرون بك »معتقد است كه مهم ترين علت مشكلات زناشويي، سوءتفاهم است. به عقيده ي وي، تفاوت در نحوه ي نگرش افراد باعث بروز اختلافات و پيامدهاي ناشي از آن مي شود. يعني نبايد تصور كرد كه پايه ي اختلافات همواره سوءنيت و يا بد ذاتي دو طرف يا يكي از آن هاست. بلكه در اكثرموارد، از اين واقعيت ناشي مي شود كه هر يك از آن ها صادقانه، مساله را به نحو متفاوتي مي بيند.

بك معتقد است، گاهي آنچه گفته مي شود، با آنچه شنيده مي شودكاملا تفاوت دارد.اختلافات زنا شويي معمولا وجود دارند، مهم اين است كه زن و شوهر حاضر شوند درباره ي مشكلاتشان به نحو صحيح و سازنده اي گفت و گو كنند. هنگام بروز اختلافات، به ويژه در سطح خانواده، بايد اين دو سؤال را با تأمل، گشاده نظري و انصاف مطرح كرد:

اومسائل را چگونه مي بيند؟

من به مسائل را چگونه نگاه مي كنم ؟

بنابراين، يكي از روش هاي مو ثر براي جلوگيري از بروز اختلاف، درك وضعيت طرف مقابل است. چه بسا آنچه ما مزاحمت مي دانيم، ديگران مزاحمت تلقي نكنند.

تصور كنيد مردي خسته از سر كار به خانه باز مي گردد. ممكن است به علت مشكلاتي كه در اداره ها با آن ها موجه بوده است، در وضعيت مساعدي نباشد. اگر همسرش قادر به درك وضعيت او نباشد، چه بسا دچار سوءتفاهم شود. آن وقت ممكن است چنين گفت و گويي در بگيرد:

- چته ! چرا خود تو گرفتي؟

- خسته ام.

-

مگه من خسته نيستم؟ از صبح تا حالا دارم توي خونه جون مي كنم، كه چي؟ قيافه ي نحس آقا رو ببينم!

توجه كردن، گوش دادن، سؤال كردن، گسترش فرهنگ صراحت و مبادله ي اطلاعات صحيح، از جمله مؤثرترين راه ها ي مقابله با سوءتفاهمند. يكي از تكنيك ها مؤثر و كار ساز در عرصه ي روابط عمومي انساني، تبديل شكايت و انتقاد، به درخواست است. به جاي آن كه انرژي خود را صرف برخوردهاي عصبي و بحث هاي زائد و بي نتيجه كنيم، مي توانيم از «درخواست »سود جوييم. به جاي نسبت دادن خصوصيات منفي به يكديگر و زدن برچسب هاي گوناگون، بايد وقت معيني را براي گفت وگو درباره ي حل اختلافاتمان در نظر بگيريم.شايد بهتر باشد هر هفته زمان مشخصي را به اين امر مهم اختصاص دهيم. اگر دو طرف پيش از آن كه كار به جاي باريك بكشد، سو ءتفاهم ها را شناسايي و اصلاح كنند، مي توانند توفان بحران را مهار نمايند.

زن وشوهر بايد انعطاف پذير، پذيرنده و باگذشت باشند.خطاهاي يكديگر را تحمل كنند و به خصوصيات منحصر به فرد هم بها بدهند. همسران توقعاتي از يكديگر دارند: هر كدام انتظار دارد كه از عشق بي قيد و شرط، صميميت، وفاداري و حمايت ديگري برخوردار باشد. وقتي مشكلات نمايان مي شوند و خصومت و لجبازي بالا مي گيرد. زن و شوهر جنبه ي مثبت و نقاط قوت يكديگر را از ياد مي برند. به تدريج كا ر به جايي مي رسدكه اصل زندگي مشترك زير سؤال مي رود و گرفتاري اصلي و عامل سوءتفاهم فراموش مي شود.

پس از ازدواج كه

انتظارات خفته ي دو طرف بيدار مي شود؛ زن انتظار دارد شوهرش بدون استثنا از او در مواقع بروز بحران هاي روحي حمايت كند. هميشه وقت شناس باشد و از همه ي اين ها مهم تر، در هر لحظه به او دسترسي داشته باشد. با اين حال، هرگز انتظاراتش را با شوهر خود در ميان نمي گذارد. فرض زن اين است كه انتظاراتش به قدري طبيعي وگويا هستند كه نيازي به طرح آن ها نيست.

اگر بعد از تجربه هاي مكرر،اشخاص به اين نتيجه برسند كه همسرشان به اين معيارها پاي بند نيست و مثلا از ياري دادن و درك احساس وهم دردي طفره ميرود، در نظرشان تصوير همسر و خود ازدواج، در مجموع از مثبت به منفي مي گرايد. با آموزش ديناميسم ازدواج، يعني درك حساسيت ها و نيازهاي طرف مقابل، رسيدن به تصميمات همگون و يافتن راه هاي لذت بردن بيش تر از يكديگر، بسياري از مشكلات خانواده ها برطرف خواهند شد. در واقع برخي از چشمگيرترين موفقيت ها شامل حال زوج هايي شده اند كه با داشتن زندگي سعادتمند، باز هم طالب رابطه ي بهتري بوده اند.

زندگي خانوادگي و روابط زن و شوهر در زندگي مشترك با چالش هاي متعددي رو به روست: چگونه برداشت هاي منفي و سوءتفاهم ها بر جنبه هاي مثبت ازدواج غالب مي شوند؟ چرا تصوير زن و شوهر از همه چيز خوب،به همه چيز بد مي رسد؟ چگونه زن و شوهر مي توانند، درحالي كه نسبت به يك حادثه نظرات كاملا متفاوتي دارند، با هم كنار بيايند؟ چگونه معيارهاي بي انعطاف، به ملالت و عصبانيت مي انجامد؟ چرا

زن و شوهر صحبت ها را آن طور كه هستند درك نمي كنند و چرا حرف هايي را مي شنوند كه اصلا مطرح نشده اند؟ چگونه تعصبات شخصي و فقدان مهارت هاي لازم، كار تصميم گيري را با دشواري رو به رو مي سازد؟ چگونه صحبت بايد به جاي ايجاد رنج و دلخوري، شادي و شادماني بيافريند؟

اغلب تغيير رفتار زن يا شوهر، بهبود قابل ملاحظه اي در رفتار همسرش ايجاد مي كند. برخي اوقات برداشت ما از افكار و احساسات ديگران بيش تر مبتني بر احساسات دروني،اضطراب ها و انتظارات شخصي است و نه ارزيابي منطقي ديگران. براي مثال، يك خانم افسرده ممكن است، در برخورد با نگاه خسته ي شوهر ش فورا پيش خود نتيجه بگيرد كه «او از من خسته شده است ». و يا اگر خانم مضطرب باشد، وقتي همسرش دير به خانه برگردد، فكر مي كند: «نكند در يك حادثه ي رانندگي جانش را از دست داده است ! » عواطف و احساست هرگز مستقيما منتقل نمي شوند، بلكه توسط لحن صدا، اشارات صورت و عمل و رفتار ما انتقال مي يابند.

«احساس حق داشتن »هم عامل ديگر ي است كه در بسياري از زوج ها مسأله ساز مي شود. هر كدام از آن ها احساس مي كند كه در حق او خيانت شده است. برخي از علاقه هاي مشترك، در مراحل بعدي با از دست رفتن حالت شيفتگي، محو و ناپديد مي شوند. زني كه قبل از ازدواج حاضر است براي راضي كردن همسرش تا آن سوي دنيا برود،بعد از ازدواج حاضر نيست به خاطر او فاصله ي دو اتاق

را طي كند.

اما آينده ي روابط آشفته ي زن و شوهر، برخلاف آنچه ممكن است برداشت شود، شوم و ترسناك نيست. ايرادهايي كه به آن ها اشاره كرديم، قابل اصلاح هستند. غالبا دلگيري ها را نمي توان با دلايل ملايمي توضيح داد. اگر زن و شوهر به جاي آن كه يكديگر را به بي انصافي و كم توجهي متهم سازند، علت اصلي رنجش خود را جست وجو كنند، بسياري از واكنش هاي غير منطقي از بين مي روند. آن ها احتمالا به اين نتيجه مي رسند كه علت اصلي ناراحتي شان به جاي رفتار ناپسند همسرشان، حساسيت هاي خود آن ها بوده است. با اين آگاهي، شدت واكنش فروكش مي كند و برخورد سازنده جاي سرزنش را مي گيرد.

«ترديد در شايستگي »هم معمولا توليد گرفتاري مي كند. براي مثال، وقتي مرد از يك خانواده ي طبقه ي كارگري است و اقوامش اغلب بيش از سطح دبيرستان درس نخوانده اند، اما خانواده ي زن تحصيلات دانشگاهي دارند، ممكن است زن از مو ضع برتري طلبي حرف بزند و حرف زدنش حالت تشر داشته باشد. در اين شرايط، مرد احساس حقارت مي كند و چون تقصير را به گردن زنش مي اندازد، اندوهش به عصبانيت مي انجامد. اين دلتنگي و اختلاف به زودي به ساير جنبه هاي زندگي نيز سرايت مي كند. اگر شوهر زماني تنها به دليل قطع صحبت از سوي همسرش ناراحت مي شد، حالا از هر رفتار او احساس ناراحتي مي كند و بر هر كار او عيبي مي گذارد. در همه ي زمينه ها، در سلام و احوال پرسي و در معاشرت هاي

اجتماعي، با نگرش سياه و سفيد ديدن امور، به انتقاد از همسر مي نشيند. در اين حالت مباحث خانوادگي، انجام كارهاي منزل،مسائل مالي، روابط جنسي و اوقات فراغت، توليد اختلاف مي كنند. مسائل حل شده در گذشته، از نو مطرح مي شوند، مشاجره هاي داغ ايجاد مي كنند. بي نتيجه و حل نشده باقي مي مانند.

بسياري از زوج هايي كه در زمينه ي ارتباط زنا شويي با دشواري رو به روهستند و با اين حال نمي خواهند با مراجعه به مشاوران امور زناشويي، فكري به حال خود كنند - حتي اگر با مشكلاتي در اين حد رو به رو نباشند- مي توانند با رعايت چند اصل مهم، لطمات ناشي از گفت و گوي تند را به حداقل برسانند:

ممكن است زن و شوهر در زمينه ي مديريت خانه، رسيدگي به بچه ها و در ساير موارد، بي دليل حالت بر افروخته داشته باشند. در اين حال، به جاي آن كه با نيش و كنايه و انتقاد سعي در حل مسائل خود داشته باشند، بايد در كمال آرامش و به طور منطقي با يكديگر از خواسته هايشان حرف بزنند.

اغلب اوقات زن يا شوهر به دليل آن كه حق را به جانب خود مي داند، از نيش و كنايه در حرف هايش استفاده مي كند. دليل ديگرش نيز آن است كه يا اصولا با روش هاي ديگر آشنا نيست و يا به اثربخشي آن ايمان ندارد و متوجه نيست كه اين روش ها نه تنها بي حاصل هستند، بلكه اغلب با ايجاد رنجش، مخالفت و تلافي، سبب وخامت اوضاع مي شوند.

مفهوم «بكش تا كشته نشوي »،

اگر در ميان اقوام جاهليت سياست مؤثري بوده است، اما در زندگي خانوادگي كاربرد مفيدي ندارد. زن و شوهر بايد به جاي عصبانيت، راه خويشتنداري را بياموزند و خشم خود را كنترل كنند.

فنون كنترل و خويشتنداري از روش هاي ساده اي مانند تامل هنگام اقدام در حالت خشم، اجتناب از برخوردهاي خصمانه، رعايت اعتدال و ترك صحنه ي گفت و گو وقتي گفت و گو شكل مشاجره به خود مي گيرد، تشكيل مي شود. بسياري از اشخاص تحت تاثير آرامش فوري و رضايت خاطري كه اغلب در پي عصباني شدن به آن مي رسند، عكس العمل آني نشان مي دهند. اما آنچه در نظر نمي گيرند، تاثير ي است كه روي همسر خود گذاشته اند.

عوامل نگه دارنده ي ارتباط عاشقانه ميان زوج ها عبارتند از: تعهد، صميميت، اعتماد و همكاري كه از اين پيوند عاشقانه حراست مي كنند. براي مثال، وقتي بدانيد همسرتان هرگز شما را تنها نخواهد گذاشت، احساس امنيت مي كنيد. همكاري

چگونه مي توانيد انتظار بهبود رابطه اي را داشته باشيد كه در آن زن و شوهر با هم در برخورد دائم هستند. از هم تصويرهاي منفي دارند و يكديگر را دشمن مي بينند؟ در اين شرايط نمي توانيم تغييرات اصولي و بنياديني را انتظار داشته باشيم ؛ هر چند خوشبختانه انسان موجودي خود مدار نيست، بلكه توانايي همكاري و از خودگذشتگي را نيز دارد.

همكاري در ازدواجي منطقي، با شيدايي و از خود بي خود شدگي هاي رمانتيك متفاوت است. در يك ازدواج منطقي ممكن است، علاقه ها و هدف هاي زن و شوهر متفاوت باشند. اما راه مذاكره و

رسيدن به توافق، براي مثال در زمينه ي تقسيم كار يا تربيت فرزندان براي دستيابي به هدف بلند مدت تر، يعني برخوردار شدن از روابط لذت بخش و با ثبات، وجود دارد. البته پاداش هاي فوري هم در كار هستند. روحيه ي همكاري، راضي كردن همسر و حل و فصل مسائل، در ذات خود شادي آفرين است. بسياري از زوج ها، در شادي ها و غم هاي يكديگر شريك مي شوند.

اگر زن و شوهر بخواهند به تيرگي روابط زنا شويي خود پايان دهند، بايد نيروهاي مثبت درون خود را براي رهايي از تعرفه هاي ناشي از تضاد عقايد، فعال سازند. تعهد

اين تفكر كه در هر شرايط، به رغم همه ي مشكلات، پيوند زناشويي خود را حفظ مي كنيم و گفتن اين جملات:«اگر مشكلي بروز كند، با همسرم براي رفع آن كوشش خواهيم كرد »، يا: «در سختي ها همسرم را تنها نمي گذارم »، تفكري متعهدانه است.

بعد از شيدايي اوايل ازدواج و پس از آن كه عشق شديد روزهاي نخست فروكش مي كند، توجه به رفاه و خوشبختي همسر، مهم ترين نيروي پيوند دهنده ي روابط زناشويي مي شود. اين احساسات كم و بيش با زندگي مشترك و نقش بعدي مراقبت از فرزندان منطبق هستند. زن و شوهر در هر شرايطي در بيماري و سلامت، در قبال آسايش، ناراحتي، ثروت و فقر يكديگر مسئولند. گرچه بعضي از زوجها درآغاز زندگي مشترك، خود را نسبت به رابطه ي زناشويي متعهد مي دانند، اما ممكن است ميزان تعهد آن ها به قدري نباشد كه در برابرتوفان هاي ناگزير و ناشي از ناملايمات زندگي،مقاومت كنند. اعتماد

با فرض تعهد، وابستگي و حضور داشتن همسر، اعتماد به اين طرز تلقي ها ارتباط دارد. مي دانم كه مي توانم در مواقع عادي و اضطراري روي همسرم حساب كنم؛ مي دانم كه همسرم هنگام نياز به كمك من خواهد شتافت؛ مي توانم به همسرم اعتماد كنم كه به طور عمد، كار ي برخلاف منافع من انجام نمي دهد. ممكن است زن و شوهر به رغم تعهد نسبت به ازدواج خود، نتوانند احساس اعتماد و اطمينان محكمي در يكديگر ايجاد كنند. ايجاد اعتماد دشوار، و از ميان بردنش سهل است. بسياري از اشخاص در مواقع به خصوصي به همسرشان اعتماد مي كنند. اما اين اعتماد هميشگي نيست. براي مثال ممكن است در زمينه ي مخارج، روابط با افراد خانواده ي همسر و يا صرف وقت در بيرون از منزل، احساس اعتمادي وجود نداشته باشد. در اين شرايط ممكن است، زن و شوهر در اثرآگاهي يافتن از بي اعتمادي همسرشان، از او رنجيده خاطر شوند، و حتي اين بي اعتمادي،آن ها را به سركشي و طغيان بكشاند و مترصد اقدام گرداند.

مطلق كردن و مطلق ديدن امور هم بي اعتمادي بيش تر ي را فراهم مي سازد. مثلا شوهري كه در مورد به خصوصي قابل اعتماد نبودن همسرش را تجربه مي كند، ممكن است به اين نتيجه برسد كه:«هرگز نمي توانم به او اعتماد كنم.» پس چه بهتر كه زن و شوهر در زمينه ي اعتماد و مقولات مشابه، به جاي مطلق كردن، به نسبي ديدن بپردازند. و اقعيت اين است كه هيچ كس در همه ي لحظات قابل اعتماد نيست. از اين گذشته، طرز تلقي ها

و احساسات ما از دقيقه اي تا دقيقه اي ديگر تغيير مي كنند و گاه ممكن است باورهاي لحظات عصبانيت كمي ديرتر دچار تغيير شوند. از آن گذشته، به حكم عقل و منطق، بايد برخي از واقعيت ناخوشايند را در پرده ي اغماض قرار دهيم. صميميت

توجه به خواسته هاي همسر، همراهي او در سختي ها و اين طرز تلقي كه: به منافع همسرم و آنچه به سود اوست، اولويت مي دهم، و همسرم را مانند يك دوست صميمي در حمايت خود مي گيرم، به ايجاد صميميت مي انجامد.

ازدواج به شما پاداش هاي بس ارزشمندي مي دهد. دوست داشتن، مورد محبت قرار گرفتن، صميميت، با هم بودن، رسيدگي به يكديگر، امنيت عاطفي، اين تصور كه كسي هست كه روح خسته تان را آرامش بخشد، با يأس ها و دلتنگي هايتان در ستيزد، با شما در هيجانات و اتفاقات خوشايند سهيم شود و رضايت خاطر ناشي از داشتن فرزند را به شما هديه كند، از جمله موهبت هاي زندگي مشترك هستند. وفاداري

گاه به اشخاصي برمي خوريم كه هر چند از ازدواج خود راضي هستند، اما حاضر نيستند به خاطر زندگي مشتركشان از خود گذشتگي كنند. مي خواهند از هر درختي ميوه اي بچينند. براي مثال، از يك سو، امنيت عاطفي و ادامه ي عشق و محبت ناشي از ازدواج را مي خواهند و از سوي ديگر آزادي و نپذيرفتن مسئو ليت را كه ويژه ي زندگي تجرد است، طلب مي كنند.

نو ع ديگر و فاداري با اين طرز تلقي تبيين مي شود كه:«درست يا غلط، او همسر من است. » يا: «او طرف مرا

مي گيرد و مرا از خود طرد نمي كند. » اين ها به اين معناست كه زن و شوهر بايد بتوانند به طور دائم روي حمايت همسر خود حساب كنند. جانبداري، به اينكه حق با كيست ارتباطي ندارد. ممكن است در روابط زناشوي جانب بي طرفي را گرفتن، مفهوم وفادار نبودن را تداعي كند. از اين رو در شرايط برابر، جانب همسر را گرفتن، بهتر از قضاوت بي طرفانه است. در برخي ازدواج ها بي وفايي، به خصوص بي وفايي نوع اول، به سكوت برگزار مي شود و زن و شوهر بي آن كه به روي خود بياورند، بي وفايي همسر خود را قبول مي كنند. اما در اغلب موارد، بي وفايي نقطه ي اوج نداشتن صميميت و بي صداقتي است. در اين شرايط اگر كار ازدواج به طلاق هم نكشد، بي وفايي رنجشي ايجاد مي كند كه ممكن است براي هميشه بر روابط زن و شوهر حاكم شود. صرف نظر از اشكالات اخلاقي، بي وفايي و خيانت نسبت به همسر، به قدري در پيكره ي روابط نفوذ مي كند كه بر تصور ذهني او اثر مي گذارد و مي تواند روابط زندگي زنا شويي را از هم بپاشد.

منبع: مجله ي مشاور مدرسه

اضطراب جدايي و ترس از مدرسه مهمترين اختلال دوره اب

يك روان شناس باليني گفت: مشاوران مدرسه، آموزگاران و ساير كادر آموزشي در جهت بالا بردن سطح بهداشت روان مدرسه نقش بسزايي دارند. دكتر شمس الدين كهاني، روانشناس باليني با بيان اين كه كودكان در دوره ابتدايي چگونگي ارتباط با ديگران و حل مشكلاتشان را فرامي گيرند، گفت: هر چند نظام آموزشي و تربيتي مدرسه براي كودكان فرصت گسترش، جستجو براي

كسب شايستگي و مهارت ها را پيش مي آورد، اما در مدرسه از كودك توقعات و انتظارات جديدي پديد مي آيد. علي رغم اين كه فراگيري اطلاعات تازه مي تواند براي اكثر كودكان هيجان انگيز باشد اما در مورد برخي كودكان كه مشكلات ذهني و رفتاري دارند، دوران دبستان مي تواند موجب ناتواني و محروميت و به شكست اعتماد به نفس و تخريب شخصيت آنان منجر شود. وي با بيان اين كه مشكلات رفتاري و هيجاني يكي از عوامل تأثيرگذار در شكل گيري شخصيتي كودكان و كيفيت تحصيلي آنان است، اظهار كرد: پژوهش هاي متعدد نشان مي دهد كه از هر 5 دانش آموز، يك نفر به نوعي دچار مشكلات مربوط به سلامت رواني است كه متأسفانه به دليل عدم پيگيري و مداخلات لازم، اين گونه اختلالات تا اخذ مدارج تحصيلي بالاتر و حتي در ورود به اجتماع در آنها باقي مي ماند. دكتر كهاني تصريح كرد: پرخاشگري، مشكلات تمركز، پرتحركي و شيطنت هاي افراطي، عدم رعايت نظم و مقررات و بي اعتنايي به قوانين، كم رويي و كناره گيري از ديگران، ترس از مدرسه، مشكلات يادگيري و تحصيلي از جمله اختلالاتي هستند كه كودكان در طي دوران مدرسه با آن مواجه هستند. علايم و نشانه هاي روانشناختي در كودكان به سادگي توسط آموزگاران و مشاوران مدرسه قابل تشخيص است و با در ميان گذاشتن و مطرح كردن مشكلات با خانواده دانش آموز، مي توان گام هاي اوليه درمان را برداشت.

منبع: مجله دنياي سلامت شماره 27

اضطراب جدايي و ترس از مدرسه مهمترين اختلال دوره ابتدايي يك روان شناس باليني گفت: مشاوران مدرسه، آموزگاران و

ساير كادر آموزشي در جهت بالا بردن سطح بهداشت روان مدرسه نقش بسزايي دارند. دكتر شمس الدين كهاني، روانشناس باليني با بيان اين كه كودكان در دوره ابتدايي چگونگي ارتباط با ديگران و حل مشكلاتشان را فرامي گيرند، گفت: هر چند نظام آموزشي و تربيتي مدرسه براي كودكان فرصت گسترش، جستجو براي كسب شايستگي و مهارت ها را پيش مي آورد، اما در مدرسه از كودك توقعات و انتظارات جديدي پديد مي آيد. علي رغم اين كه فراگيري اطلاعات تازه مي تواند براي اكثر كودكان هيجان انگيز باشد اما در مورد برخي كودكان كه مشكلات ذهني و رفتاري دارند، دوران دبستان مي تواند موجب ناتواني و محروميت و به شكست اعتماد به نفس و تخريب شخصيت آنان منجر شود. وي با بيان اين كه مشكلات رفتاري و هيجاني يكي از عوامل تأثيرگذار در شكل گيري شخصيتي كودكان و كيفيت تحصيلي آنان است، اظهار كرد: پژوهش هاي متعدد نشان مي دهد كه از هر 5 دانش آموز، يك نفر به نوعي دچار مشكلات مربوط به سلامت رواني است كه متأسفانه به دليل عدم پيگيري و مداخلات لازم، اين گونه اختلالات تا اخذ مدارج تحصيلي بالاتر و حتي در ورود به اجتماع در آنها باقي مي ماند. دكتر كهاني تصريح كرد: پرخاشگري، مشكلات تمركز، پرتحركي و شيطنت هاي افراطي، عدم رعايت نظم و مقررات و بي اعتنايي به قوانين، كم رويي و كناره گيري از ديگران، ترس از مدرسه، مشكلات يادگيري و تحصيلي از جمله اختلالاتي هستند كه كودكان در طي دوران مدرسه با آن مواجه هستند. علايم و نشانه هاي روانشناختي در كودكان به سادگي توسط

آموزگاران و مشاوران مدرسه قابل تشخيص است و با در ميان گذاشتن و مطرح كردن مشكلات با خانواده دانش آموز، مي توان گام هاي اوليه درمان را برداشت.

منبع: مجله دنياي سلامت شماره 27

فشار رواني (استرس) و افسردگي باليني ناشي از محيط ك

در اين جا بايد پرسيد كه آيا هرچه بيشتر كار مي كنيم، كمتر لذت مي بريم؟

امكان دارد شغلها، منبع ناخوشي باشند. امروزه دو عامل فشار رواني (استرس) و افسردگي باليني، محل كار را »خلل پذير« مي سازند. به موجب بررسي پيمايشي كه توسط جامعه كارشناسان مدد كار كارمندان (ايي اي پي اي) صورت گرفت، معلوم شد كه فشار روحي و افسردگي باليني به ترتيب دومين و سومين مشكل بسيار مهم محل كار، البت__ه بعد از بحران خانوادگي، محسوب مي گردد. برآورد شده است كه هر ساله در ايالات متحده بر اثر كاهش بازدهي، كارگريزي و مرگ نابهنگام، ميلياردها دلار به هدر مي رود.

پنجاه درصد تلفات جاني ناشي از ده علت عم__ده ي م__رگ و مي_ر در ايالات متحده را مي توان به عوامل رفتاري، از آن جمله فشار رواني نسبت داد.

فشار رواني و كاميابي

ما براي انجام كار به نيكوترين شيوه اي، بايد تنش و فشار روحي ايجاد كنيم. به جريان يافتن آدرنالين درخونمان نياز داريم. ولي تنش زياده از حد، موضوع متفاوتي است.

شايع ترين علامتهاي فشار بي نهايت شغل عبارتند از خستگي، بي خوابي، فشار خون، سردرد، زخم، ترش كردن، ناتواني در تمركز يا آرميدن و بي اشتهايي.

چنانچه افسردگي باليني موردتوجه قرار نگيرد، احتمالاً از تنش محل كار ناشي مي گردد. چه بسا افسردگي به عنوان اعمال تكانشي (براساس انگيزش ناگهاني) يا بي نتيجه، زودرنجي (تندمزاجي) و خشم، دير رسيدن و

تمايل به دوري جستن از همكاران نمايان گردد.

عامل تنش شغلي چيست؟

كار زياد و تعارض شخصيت (به ويژه با بالادستان) دو نمونه از رايج ترين علل تنش شغلي است. قبول مسئوليت سنگين، علت ديگري است.

كساني كه در مشاغل مديريت انجام وظيفه مي كنند، غالباً از حجم زياد كار شكوه مي كنند. اما امتيازي دارند كه شايد از وجودش بي خبر باشند و آن نرمش پذيري است. اين قدرت در آنه__ا هست ك__ه ازطريق جستار (بحث و گفت و گو) و حتي رويارويي، تنش محل كار را بزدانيد.

اين حالت پيوسته براي ساير كاركنان مانند كارگراني كه در خط توليد كار مي كنند يا كسان_ي كه به كارهاي دفتري سرگرمند، رخ نمي دهد. پژوهش ثابت مي كند پيشه هايي كه ملال آور و يكنواخت به نظر مي رسند همان قدر بر انسان فشار وارد مي سازند كه مشاغل اجرايي كارآمد.

پنج واكنش اساسي در برابر تنشهاي محل كار

?-شريك غم ديگران بودن بي آنكه گامهاي اساسي درجهت تغيير وضعيت برداشته شود؛

?-براي كاستن از سنگيني كار، طولاني تر و بيشتر كاركردن؛

?-روي آوردن به تلاش جالب واكنشي به منظور اينكه بتوانيم سرزندگي را بازگردانده و كار بيشتري را در مدت كوتاهتري انجام دهيم.

?-جسماً از شغل خويش كناره گرفتن يا آن را رها كردن و به دنبال كار ديگري گشتن يا زمان و توان صرف شده در مسير كار را كاهش دادن؛

?-تجزيه و تحليل وضع، بازبيني راهبردها و به جست و ج__وي راهك_اره_اي_ي براي دگرگون سازي موارد پرداختن.

در نگاه اول، به نظر مي آيد كه واكنش شماره ? عملي ترين واكنش است به شرطي كه تشخيص دهيم موقعيت شغلي

ما تا چه حد از اختيار ما خارج است. موارد وابسته به كنشها و قواعد پديد آمده توسط ديگران چنان فزون است كه حتي سازنده ترين كوششها نيز قادر به تضمين آن نيستند. آنچه كه مي توان تضمين ك_رد احساس نيكوي »پذيرش مسئوليت« شغلي مان است. از آنجايي كه شرايط فردي خيلي زياد فرق مي كند، از اين رو »راه حل صحيح« براي هر كس متفاوت است.

به ياد بسپاريد كه امكان دارد راهكارهاي مستقيمي براي مشكلات حاصل از تنش شغلي وجود نداشته باشد.

پيشنهادهايي جهت كاهش فشار رواني كاري

?- مسئوليت شغلتان را به عهده بگيريد:

تا جايي كه مقدور است اولويتها را درنظر گرفته و مجدداً تعيين كنيد. نخست مراقب كارهاي مهم و دشوار باشيد و وقت تان را تنظيم كنيد. در اين صورت كاراتر مي شويد.

?- هر بار، به عملي دست زنيد:

هر طرح بزرگ را به كار كوچكتر و اجراشدني تقسيم كنيد. فهرستي از تمام اموري كه بايد انجام يابند و زمان تقريبي پايان هريك تهيه كنيد. به كارها اولويت ببخشيد. ابتدا كاري را به اتمام رسانده و آنگاه به سراغ بعدي برويد. كارها را تا زماني آسان بگيريد كه حس كنيد نياز به اجرا و نظارت داشته باشند.

?- با همكاران روراست باشيد:

اين مسئله درمورد رئيس نيز صدق مي كند.اگر دچار مخمصه شده ايد، عيان سازيد. چه بهتر كه در اين رهگذر، همدرداني هم داشته باشيد. تنها شكوه نكنيد. راه گشا باشيد و پيشنهادهاي عملي مطرح سازيد.

?- بگذاريد كارفرمايتان كمك كند:

بسياري از شركتها به كاركنان خود ياري مي كنند تا به مدد برنامه مساعدت به كارمند، پيامدهاي حاصل از تنشهاي پيشه اي را از ميان بردارند.

?-

كمتر كار كنيد:

« نه »گفتن را ياد بگيريد. دست از كارهايي بكشيد كه سرنوشت ساز نيستند.

?- نشانه هاي خطر تنش شغلي را بشناسيد:

از علايم فشار شغلي با خبرباشيد و به محض اينكه مهارنشدني گشتند، واردعمل شويد؛

?- مراقب بهداشت جسمي خود باشيد:

تندرستي جسماني سبب مي شود كه تحمل فشارتان افزايش يابد. بايد تغذيه و خوابتان متعادل باشد. به اندازه كافي ورزش كنيد.

?- آرميدن را بياموزيد:

دريچه اطمينان سالمي اعم از ورزش، سرگرمي، موسيقي، مطالعه يا فقط پياده روي بيابيد و از آن به عنوان »پلي« بين كار و زندگي داخلي خودتان استفاده كنيد.

?- از زندگي خصوصي خويش غافل نباشيد: برنامه اي تنظيم كنيد تا رعايت عدالت بين كار و زندگي شخصي را بر شما امكان پذير سازد. از اين كار، دمي غفلت نورزيد.

??- به فكر تغيير يا ترك شغل خود باشيد:

گرچه اين آخرين راه چاره است، ولي با اين همه شق ديگ_ري برايتان پيش مي آيد. چنانچه وضع مالي تان پرداختن به اينگونه تصميمات را ناممكن مي سازد، در اين صورت حواس خود را جمع زندگي داخلي تان كنيد. اگر زندگي خصوصي تان پرثمرتر، مهيج تر و مفرح تر باشد، احتمال دارد پاره اي از درد و رنج وضع ناشاد كاري را برطرف سازد.

منبع:سايت پزشكان بدون مرز

فشار رواني (استرس) و افسردگي باليني ناشي از محيط كار در اين جا بايد پرسيد كه آيا هرچه بيشتر كار مي كنيم، كمتر لذت مي بريم؟

امكان دارد شغلها، منبع ناخوشي باشند. امروزه دو عامل فشار رواني (استرس) و افسردگي باليني، محل كار را »خلل پذير« مي سازند. به موجب بررسي پيمايشي كه توسط جامعه كارشناسان مدد كار كارمندان (ايي

اي پي اي) صورت گرفت، معلوم شد كه فشار روحي و افسردگي باليني به ترتيب دومين و سومين مشكل بسيار مهم محل كار، البت__ه بعد از بحران خانوادگي، محسوب مي گردد. برآورد شده است كه هر ساله در ايالات متحده بر اثر كاهش بازدهي، كارگريزي و مرگ نابهنگام، ميلياردها دلار به هدر مي رود.

پنجاه درصد تلفات جاني ناشي از ده علت عم__ده ي م__رگ و مي_ر در ايالات متحده را مي توان به عوامل رفتاري، از آن جمله فشار رواني نسبت داد. فشار رواني و كاميابي

ما براي انجام كار به نيكوترين شيوه اي، بايد تنش و فشار روحي ايجاد كنيم. به جريان يافتن آدرنالين درخونمان نياز داريم. ولي تنش زياده از حد، موضوع متفاوتي است.

شايع ترين علامتهاي فشار بي نهايت شغل عبارتند از خستگي، بي خوابي، فشار خون، سردرد، زخم، ترش كردن، ناتواني در تمركز يا آرميدن و بي اشتهايي.

چنانچه افسردگي باليني موردتوجه قرار نگيرد، احتمالاً از تنش محل كار ناشي مي گردد. چه بسا افسردگي به عنوان اعمال تكانشي (براساس انگيزش ناگهاني) يا بي نتيجه، زودرنجي (تندمزاجي) و خشم، دير رسيدن و تمايل به دوري جستن از همكاران نمايان گردد. عامل تنش شغلي چيست؟

كار زياد و تعارض شخصيت (به ويژه با بالادستان) دو نمونه از رايج ترين علل تنش شغلي است. قبول مسئوليت سنگين، علت ديگري است.

كساني كه در مشاغل مديريت انجام وظيفه مي كنند، غالباً از حجم زياد كار شكوه مي كنند. اما امتيازي دارند كه شايد از وجودش بي خبر باشند و آن نرمش پذيري است. اين قدرت در آنه__ا هست ك__ه ازطريق جستار (بحث و گفت و گو) و

حتي رويارويي، تنش محل كار را بزدانيد.

اين حالت پيوسته براي ساير كاركنان مانند كارگراني كه در خط توليد كار مي كنند يا كسان_ي كه به كارهاي دفتري سرگرمند، رخ نمي دهد. پژوهش ثابت مي كند پيشه هايي كه ملال آور و يكنواخت به نظر مي رسند همان قدر بر انسان فشار وارد مي سازند كه مشاغل اجرايي كارآمد. پنج واكنش اساسي در برابر تنشهاي محل كار

?-شريك غم ديگران بودن بي آنكه گامهاي اساسي درجهت تغيير وضعيت برداشته شود؛

?-براي كاستن از سنگيني كار، طولاني تر و بيشتر كاركردن؛

?-روي آوردن به تلاش جالب واكنشي به منظور اينكه بتوانيم سرزندگي را بازگردانده و كار بيشتري را در مدت كوتاهتري انجام دهيم.

?-جسماً از شغل خويش كناره گرفتن يا آن را رها كردن و به دنبال كار ديگري گشتن يا زمان و توان صرف شده در مسير كار را كاهش دادن؛

?-تجزيه و تحليل وضع، بازبيني راهبردها و به جست و ج__وي راهك_اره_اي_ي براي دگرگون سازي موارد پرداختن.

در نگاه اول، به نظر مي آيد كه واكنش شماره ? عملي ترين واكنش است به شرطي كه تشخيص دهيم موقعيت شغلي ما تا چه حد از اختيار ما خارج است. موارد وابسته به كنشها و قواعد پديد آمده توسط ديگران چنان فزون است كه حتي سازنده ترين كوششها نيز قادر به تضمين آن نيستند. آنچه كه مي توان تضمين ك_رد احساس نيكوي »پذيرش مسئوليت« شغلي مان است. از آنجايي كه شرايط فردي خيلي زياد فرق مي كند، از اين رو »راه حل صحيح« براي هر كس متفاوت است.

به ياد بسپاريد كه امكان دارد راهكارهاي مستقيمي براي مشكلات حاصل

از تنش شغلي وجود نداشته باشد. پيشنهادهايي جهت كاهش فشار رواني كاري

?- مسئوليت شغلتان را به عهده بگيريد:

تا جايي كه مقدور است اولويتها را درنظر گرفته و مجدداً تعيين كنيد. نخست مراقب كارهاي مهم و دشوار باشيد و وقت تان را تنظيم كنيد. در اين صورت كاراتر مي شويد.

?- هر بار، به عملي دست زنيد:

هر طرح بزرگ را به كار كوچكتر و اجراشدني تقسيم كنيد. فهرستي از تمام اموري كه بايد انجام يابند و زمان تقريبي پايان هريك تهيه كنيد. به كارها اولويت ببخشيد. ابتدا كاري را به اتمام رسانده و آنگاه به سراغ بعدي برويد. كارها را تا زماني آسان بگيريد كه حس كنيد نياز به اجرا و نظارت داشته باشند.

?- با همكاران روراست باشيد:

اين مسئله درمورد رئيس نيز صدق مي كند.اگر دچار مخمصه شده ايد، عيان سازيد. چه بهتر كه در اين رهگذر، همدرداني هم داشته باشيد. تنها شكوه نكنيد. راه گشا باشيد و پيشنهادهاي عملي مطرح سازيد.

?- بگذاريد كارفرمايتان كمك كند:

بسياري از شركتها به كاركنان خود ياري مي كنند تا به مدد برنامه مساعدت به كارمند، پيامدهاي حاصل از تنشهاي پيشه اي را از ميان بردارند.

?- كمتر كار كنيد:

« نه »گفتن را ياد بگيريد. دست از كارهايي بكشيد كه سرنوشت ساز نيستند.

?- نشانه هاي خطر تنش شغلي را بشناسيد:

از علايم فشار شغلي با خبرباشيد و به محض اينكه مهارنشدني گشتند، واردعمل شويد؛

?- مراقب بهداشت جسمي خود باشيد:

تندرستي جسماني سبب مي شود كه تحمل فشارتان افزايش يابد. بايد تغذيه و خوابتان متعادل باشد. به اندازه كافي ورزش كنيد.

?- آرميدن را بياموزيد:

دريچه اطمينان سالمي اعم از ورزش، سرگرمي، موسيقي، مطالعه يا فقط پياده

روي بيابيد و از آن به عنوان »پلي« بين كار و زندگي داخلي خودتان استفاده كنيد.

?- از زندگي خصوصي خويش غافل نباشيد: برنامه اي تنظيم كنيد تا رعايت عدالت بين كار و زندگي شخصي را بر شما امكان پذير سازد. از اين كار، دمي غفلت نورزيد.

??- به فكر تغيير يا ترك شغل خود باشيد:

گرچه اين آخرين راه چاره است، ولي با اين همه شق ديگ_ري برايتان پيش مي آيد. چنانچه وضع مالي تان پرداختن به اينگونه تصميمات را ناممكن مي سازد، در اين صورت حواس خود را جمع زندگي داخلي تان كنيد. اگر زندگي خصوصي تان پرثمرتر، مهيج تر و مفرح تر باشد، احتمال دارد پاره اي از درد و رنج وضع ناشاد كاري را برطرف سازد.

منبع:سايت پزشكان بدون مرز

افسردگي فصل زمستان

نويسنده:فريدون ممقاني

بعضي اوقات رفتاري كه از ما سر مي زند مطابق با موقعيتي است كه در آن قرار گرفته ايم و چنين رفتاري طبيعي است. بروز افسردگي در افراد مختلف متفاوت است. هر فردي با هر سني و در هر موقعيتي مي تواند دچار افسردگي شود. تقريباً از هر 4نفر يك نفر در طول زندگي خود دچار افسردگي يا ساير اختلالات روحي شده است.

شيوه زندگي، رفتار فرد و نوع ارتباط با ديگران در بروز افسردگي مؤثر است. افسردگي ممكن است در اثر برخي از وقايع ناگوار رخ دهد. مثل درگذشت يكي از عزيزان، وجود بيماري خطرناك در يكي از افراد خانواده، طلاق، ورشكستگي يا ساير مشكلات مالي. عواملي كه باعث ايجاد افسردگي مي شوند عبارتند از: كمبود مواد مغذي يا دريافت بيش از حد آن ها، داروها، الكل، كافئين (قهوه)، نيكوتين (سيگار)، قندخون پايين،

عدم تعادل هورموني بدن، آلرژي، مسموميت با فلزات سنگين و ساير مسموميت ها.

بعضي افراد مبتلا به افسردگي فصلي هستند. مثلاً در فصل زمستان بيشتر دچار افسردگي مي شوند؛ زيرا روزهاي اين فصل كوتاه و بيشتر ابري و شب هاي آن طولاني است.

اگر فردي 5مورد از علايم زير را بيش از يك ماه داشته باشد، نشانه ابتلايش به افسردگي است:

علايم افسردگي

تغيير اشتها كه منجر به كاهش يا افزايش وزن مي شود.

كم خوابي يا پرخوابي، كنترل نداشتن بر رفتار، فعاليت بيش از حد يا سستي و رخوت، كاهش علاقه و ميل جنسي، خستگي و بي حالي، احساس بي ارزشي يا احساس گناه، عدم تمركز حواس، فكر خودكشي.

كمبود مواد مغذي در اثر مصرف يك رژيم نامناسب اثرات بسيار بدي بر روي حافظه، تمركز، رفتار و حالات روحي فرد دارد.هرچند به ندرت اين كمبودها توسط متخصصين تشخيص داده مي شود. كمبود روي، آهن، منيزيم و ويتامين هاي گروهB مي تواند باعث افسردگي شود.

كمبود روي

علائم: كمبود اشتها، تغذيه ناكافي و خستگي مزمن غيرقابل اجتناب. بسياري از افرادي كه دچار خستگي مزمن هستند، وقتي به پزشك مراجعه مي كنند، علت خستگي آن ها به درستي تشخيص داده نمي شود و به آن ها گفته مي شود كه به افسردگي مبتلا شده اند و داروهاي ضدافسردگي براي آن ها تجويز مي شود. بسياري از اين داروها مانع جذب روي در بدن مي شوند. كاهش مقدار روي بدن علاوه بر كاهش اشتها و ايجاد خستگي، باعث بروز افسردگي نيز مي گردد. بنابراين براي جلوگيري از بروز افسردگي بايد روزانه به مقدار كافي از منابع غذايي روي استفاده كنيد.

منابع غذايي روي: تخمه كدو، قارچ،

سويا، جوانه گندم، سبوس گندم، كنجد، كاكائو، تخمه آفتابگردان، برنج، ذرت، نان سبوس دار (مثل نان سنگك)، جو، پنير، حبوبات (مثل نخود و لوبيا) آجيل (مخصوصاً بادام، بادام زميني)، كره بادام زميني، آرد سبوس دار و برنج قهوه اي است.

مصرف بيش از حد كافئين از جذب مواد معدني جلوگيري مي كند و باعث بروز افسردگي مي شود. كافئين در قهوه، چاي، كاكائو و نوشابه هاي سياه وجود دارد و موجب تحريك بيش از حد سيستم عصبي مركزي و درنتيجه آشفتگي ذهني مي شود. مصرف بيش از حد شكر و كربوهيدرات هاي تصفيه شده مثل كيك، شيريني، شكلات، نوشابه و ژله نيزباعث افسردگي مي شود.

كمبود بعضي ويتامين ها روي وضعيت روحي تأثير منفي دارد كه شامل موارد زير است:

ويتامينC

علائم كمبود: افسردگي، خستگي بيش از حد، بروز ناگهاني رفتارهاي عصبي و هيجانات زياد.

منابع غذايي ويتامينC : پرتقال، ليمو، نارنج، نارنگي، كيوي، توت فرنگي،تمشك، سيب زميني، فلفل قرمز، فلفل دلمه اي، فلفل سبز، گوجه فرنگي، گريپ فروت، هندوانه، شلغم، پياز بهاري، نخود فرنگي و سبزيجات سبز مثل كلم بروكلي، كلم پيچ، جعفري، شاهي آبي، اسفناج و گل كلم.

ويتامين B12

علائم كمبود: رفتارهاي رواني، جنون، كاهش حافظه، هذيان گويي، وضعيت روحي بيمارگونه

منابع غذايي: جگر، قلوه، شير، پنير، تخم مرغ و ماهي، گوشت قرمز و مرغ.

ويتامينB1

علائم كمبود:افسردگي، بداخلاقي، كاهش حافظه و تمركز، احساس خستگي.

منابع غذايي: غلات صبحانه، نخودفرنگي، تخمه آفتابگردان، ارزن، جوانه گندم، كنجد، سويا، آجيل، (به خصوص بادام هندي، بادام، گردو)، حبوبات (به خصوص نخود، لوبيا، عدس)، گندم سبوس دار، سيب زميني، گندم سياه يا چاودار.

ويتامينB6

علائم كمبود: جنون وافسردگي.

منابع غذايي: جوانه گندم، آرد جوي دوسر، آجيل (مخصوصاً گردو)، حبوبات

(سويا، عدس، لوبيا)، جو، موز، بادام زميني، كره بادام زميني، آواكادو، گندم، كشمش.

اسيدفوليك

علائم كمبود: خستگي مزمن، پريشاني، بي خوابي ، فراموشي، گيجي.

منابع غذايي: مخمر، لوبيا، كلم بروكلي، كاسني، حبوبات (به خصوص نخود)، سويا، سبزي ها (مخصوصاً اسفناج، كلم، باميه)، بادام، چغندر، هويج، گردو، آرد جوي دوسر، برنج قهوه اي و ذرت.

ويتامين B3

علائم كمبود: كاهش حافظه، آشفتگي هاي روحي، افسردگي و اضطراب.

منابع غذايي: عصاره مخمر، مخمر آبجو، پنير، بادام زميني، كره بادام زميني، كنجد، برنج قهوه اي، آرد سبوس دار، جوانه گندم، نان سبوس دار، جو، حبوبات (به خصوص نخود).

بيوتين

علائم كمبود: بي حالي شديد، افسردگي، پرخوابي.

منابع غذايي: تخم مرغ، جگر، گل كلم، قارچ، موز، هندوانه، توت فرنگي، بادام زميني (اين ويتامين تقريباً در تمام غذاها وجود دارد).

پانتوتنيك اسيد

علائم كمبود: بي خوابي، خستگي شديد، افسردگي، جنون.

منابع غذايي: لوبيا، بادام زميني، كره بادام زميني، حبوبات (به خصوص نخود و سويا)، قارچ، آجيل (به خصوص بادام هندي و فندق)، آواكادو، كلم بروكلي، آرد جوي دوسر.

افسردگي فصل زمستان

نويسنده:فريدون ممقاني بعضي اوقات رفتاري كه از ما سر مي زند مطابق با موقعيتي است كه در آن قرار گرفته ايم و چنين رفتاري طبيعي است. بروز افسردگي در افراد مختلف متفاوت است. هر فردي با هر سني و در هر موقعيتي مي تواند دچار افسردگي شود. تقريباً از هر 4نفر يك نفر در طول زندگي خود دچار افسردگي يا ساير اختلالات روحي شده است.

شيوه زندگي، رفتار فرد و نوع ارتباط با ديگران در بروز افسردگي مؤثر است. افسردگي ممكن است در اثر برخي از وقايع ناگوار رخ دهد. مثل درگذشت يكي از عزيزان، وجود بيماري خطرناك در يكي از افراد

خانواده، طلاق، ورشكستگي يا ساير مشكلات مالي. عواملي كه باعث ايجاد افسردگي مي شوند عبارتند از: كمبود مواد مغذي يا دريافت بيش از حد آن ها، داروها، الكل، كافئين (قهوه)، نيكوتين (سيگار)، قندخون پايين، عدم تعادل هورموني بدن، آلرژي، مسموميت با فلزات سنگين و ساير مسموميت ها.

بعضي افراد مبتلا به افسردگي فصلي هستند. مثلاً در فصل زمستان بيشتر دچار افسردگي مي شوند؛ زيرا روزهاي اين فصل كوتاه و بيشتر ابري و شب هاي آن طولاني است.

اگر فردي 5مورد از علايم زير را بيش از يك ماه داشته باشد، نشانه ابتلايش به افسردگي است: علايم افسردگي

تغيير اشتها كه منجر به كاهش يا افزايش وزن مي شود.

كم خوابي يا پرخوابي، كنترل نداشتن بر رفتار، فعاليت بيش از حد يا سستي و رخوت، كاهش علاقه و ميل جنسي، خستگي و بي حالي، احساس بي ارزشي يا احساس گناه، عدم تمركز حواس، فكر خودكشي.

كمبود مواد مغذي در اثر مصرف يك رژيم نامناسب اثرات بسيار بدي بر روي حافظه، تمركز، رفتار و حالات روحي فرد دارد.هرچند به ندرت اين كمبودها توسط متخصصين تشخيص داده مي شود. كمبود روي، آهن، منيزيم و ويتامين هاي گروهB مي تواند باعث افسردگي شود. كمبود روي

علائم: كمبود اشتها، تغذيه ناكافي و خستگي مزمن غيرقابل اجتناب. بسياري از افرادي كه دچار خستگي مزمن هستند، وقتي به پزشك مراجعه مي كنند، علت خستگي آن ها به درستي تشخيص داده نمي شود و به آن ها گفته مي شود كه به افسردگي مبتلا شده اند و داروهاي ضدافسردگي براي آن ها تجويز مي شود. بسياري از اين داروها مانع جذب روي در بدن مي شوند. كاهش

مقدار روي بدن علاوه بر كاهش اشتها و ايجاد خستگي، باعث بروز افسردگي نيز مي گردد. بنابراين براي جلوگيري از بروز افسردگي بايد روزانه به مقدار كافي از منابع غذايي روي استفاده كنيد.

منابع غذايي روي: تخمه كدو، قارچ، سويا، جوانه گندم، سبوس گندم، كنجد، كاكائو، تخمه آفتابگردان، برنج، ذرت، نان سبوس دار (مثل نان سنگك)، جو، پنير، حبوبات (مثل نخود و لوبيا) آجيل (مخصوصاً بادام، بادام زميني)، كره بادام زميني، آرد سبوس دار و برنج قهوه اي است.

مصرف بيش از حد كافئين از جذب مواد معدني جلوگيري مي كند و باعث بروز افسردگي مي شود. كافئين در قهوه، چاي، كاكائو و نوشابه هاي سياه وجود دارد و موجب تحريك بيش از حد سيستم عصبي مركزي و درنتيجه آشفتگي ذهني مي شود. مصرف بيش از حد شكر و كربوهيدرات هاي تصفيه شده مثل كيك، شيريني، شكلات، نوشابه و ژله نيزباعث افسردگي مي شود.

كمبود بعضي ويتامين ها روي وضعيت روحي تأثير منفي دارد كه شامل موارد زير است: ويتامينC

علائم كمبود: افسردگي، خستگي بيش از حد، بروز ناگهاني رفتارهاي عصبي و هيجانات زياد.

منابع غذايي ويتامينC : پرتقال، ليمو، نارنج، نارنگي، كيوي، توت فرنگي،تمشك، سيب زميني، فلفل قرمز، فلفل دلمه اي، فلفل سبز، گوجه فرنگي، گريپ فروت، هندوانه، شلغم، پياز بهاري، نخود فرنگي و سبزيجات سبز مثل كلم بروكلي، كلم پيچ، جعفري، شاهي آبي، اسفناج و گل كلم. ويتامين B12

علائم كمبود: رفتارهاي رواني، جنون، كاهش حافظه، هذيان گويي، وضعيت روحي بيمارگونه

منابع غذايي: جگر، قلوه، شير، پنير، تخم مرغ و ماهي، گوشت قرمز و مرغ. ويتامينB1

علائم كمبود:افسردگي، بداخلاقي، كاهش حافظه و تمركز، احساس خستگي.

منابع غذايي: غلات صبحانه،

نخودفرنگي، تخمه آفتابگردان، ارزن، جوانه گندم، كنجد، سويا، آجيل، (به خصوص بادام هندي، بادام، گردو)، حبوبات (به خصوص نخود، لوبيا، عدس)، گندم سبوس دار، سيب زميني، گندم سياه يا چاودار. ويتامينB6

علائم كمبود: جنون وافسردگي.

منابع غذايي: جوانه گندم، آرد جوي دوسر، آجيل (مخصوصاً گردو)، حبوبات (سويا، عدس، لوبيا)، جو، موز، بادام زميني، كره بادام زميني، آواكادو، گندم، كشمش. اسيدفوليك

علائم كمبود: خستگي مزمن، پريشاني، بي خوابي ، فراموشي، گيجي.

منابع غذايي: مخمر، لوبيا، كلم بروكلي، كاسني، حبوبات (به خصوص نخود)، سويا، سبزي ها (مخصوصاً اسفناج، كلم، باميه)، بادام، چغندر، هويج، گردو، آرد جوي دوسر، برنج قهوه اي و ذرت. ويتامين B3

علائم كمبود: كاهش حافظه، آشفتگي هاي روحي، افسردگي و اضطراب.

منابع غذايي: عصاره مخمر، مخمر آبجو، پنير، بادام زميني، كره بادام زميني، كنجد، برنج قهوه اي، آرد سبوس دار، جوانه گندم، نان سبوس دار، جو، حبوبات (به خصوص نخود). بيوتين

علائم كمبود: بي حالي شديد، افسردگي، پرخوابي.

منابع غذايي: تخم مرغ، جگر، گل كلم، قارچ، موز، هندوانه، توت فرنگي، بادام زميني (اين ويتامين تقريباً در تمام غذاها وجود دارد). پانتوتنيك اسيد

علائم كمبود: بي خوابي، خستگي شديد، افسردگي، جنون.

منابع غذايي: لوبيا، بادام زميني، كره بادام زميني، حبوبات (به خصوص نخود و سويا)، قارچ، آجيل (به خصوص بادام هندي و فندق)، آواكادو، كلم بروكلي، آرد جوي دوسر.

روش هاي موفقيت

فاكتور اصلي موفقيت

موفقيت در كار و تجارت به فاكتورهاي گوناگوني بستگي دارد كه بارزترين آن شانس و اقبال ميباشد. اما اگر شما ميخواهيد كه نبردبان ترقي را بسرعت طي كنيد اين نكته را بايد بخاطر بسپاريد: موفقيت امري كاملا سيستماتيك بوده و مي شود آن را با فرمول بيان نمود. راهبرهاي زير

ميتوانند به مقدار زيادي شما را براي رسيدن به آن ياري نمايند. موفقيت بسراغ كساني ميآيد كه از آگاهي، متقاعدسازي و قدرت بتوانند به نفع خود بهره بگيرند. به عبارت ديگر: موفقيت = آگاهي + متقاعد سازي + قدرت بياموزيد كه چگونه با بكاربردن اين قوانين تعيين كننده در زندگي كاري خود مي توانيد در شغل خود موفق گرديد. - آگاهي ظواهر ابزار سنج زندگي هستند. نحوه اي كه خود را معرفي ميكنيد مقياسي از شما ايجاد مي نمايد كه ديگران بر اساس آن شما را تصور كرده، در موردتان قضاوت نموده و رفتار مي نمايند. همه روزه با افرادي روبرو خواهيد شد كه مايليد آنها را تحت تاثير قرار دهيد، خواه افراد بالادست باشند و خواه مشتريان بالقوه. حتي كساني كه زير دست شما كار مي كنند را نيز براي ايجاد نمودن يك رابطه كاري مفيد بايد متاثر نماييد. براي رسيدن به كاميابيهاي بزرگ لازم است بعنوان نمونه بارزي از نزاكت و اعتماد بنفس در جامعه ظاهر شده و در اين زمينه مرتكب هيچ اشتباهي نگرديد - بخت و اقبال فقط يكبار بسراغ شما خواهد آمد. هميشه بايد براي ايجاد يك تاثير گذاري مناسب آمادگي داشته باشيد. اگر چه ممكن است اين كار در ابتدا نياز به كمي سعي و تلاش داشته باشد، ولي بعد از مدتي عادي خواهد شد. نكات زير شما را براي شروع كارتان ياري خواهند نمود. - لباس مناسب براي تاثيرگذاري اجازه دهيد از خارجي ترين لايه آغاز كنيم: لباسهاي شما. دو دست از بهترين كت و شلوارهايي كه در استطاعت شما است را خريداري نماييد. يك پيراهن شيك بر

تن نموده و كفشهايتان را واكس بزنيد. اكنون كه دنده در دست شما است، بياموزيد كه چگونه مي توانيد از آن استفاده كنيد. هميشه راست قامت بايستيد؛ نه تنها باوقار بنظر خواهيد رسيد، بلكه لباسهايتان نيز بسيار گران قيمت تر جلوه خواهند كرد.- محكم دست دهيد نميتوانم بگويم كه يك دست دادن خوب و مناسب چقدر حائز اهميت است. مردم از آن متوجه ابهت و بزرگي شما ميشوند. مطمئن شويد كه دستتان كاملا خشك باشد؛ يك دست مرطوب و چسبنده خوشايند نبوده و نشانگر عصبانيت و دستپاچگي مي باشد. دستها بايد درنقطه تلاقي انگشت سبابه با شست بهم متصل شده و خود دست دادن بايد سفت و محكم باشد. - تماس چشمي را حفظ كنيد هميشه در چشم فردي كه با او در حال گفتگو هستيد نگاه كنيد. روي برگرداندن نشانه خستگي و يا توجه اندك و سرسري مي باشد. به پايين نگاه كردن سستي و تزلزل را ميرساند. نگاه خود را بطور ثابت و با حالتي دوستانه حفظ كنيد.- مهربان باشيد شما بايد سرچشمه اي از لذت براي ديگران باشيد. كليد اين كار مهرباني است، از آنجايي كه شما را انساني منطقي و معاشرتي نشان خواهد داد. يك لبخند طبيعي و پيوسته تنها چيزي است كه نيازدارد.با اينحال حد و مرز خود را بشناسيد؛ مهربان بودن به معناي دوست كسي بودن نمي باشد. به ديگران احترامي مقتضي نشان دهيد تا آنها نيز مقابله بمثل نمايند.- با فصاحت سخن بگوييد سخنراني شما بايد شفاف، باز و دقيق باشد. آميختن "ااا.." ها به جملات بهترين راه براي از دست دادن علاقه شنوندگان بوده و باعث عدم

توجه كامل آنها به شما ميگردد. - متقاعد سازي شما تاثير مثبتي از خود بجاي گذاشته و مورد توجه بسيار زياد كارفرماي خود قرار گرفته ايد. اين فرصتي براي شما جهت درخشيدن و پيشرفت محسوب ميگردد. تصور ميكنيد كه ايده ها و ديدگاه هاي شما نسبت به بقيه بهتر و منطقي تر هستند و ميخواهيد ديگران را راجع به اين موضوع قانع كنيد. اگر از قوانين هنرمتقاعدسازي آگاه باشيد، كار بسيار آسان خواهد بود. فروشندگان، سياستمداران و مكتب سازان از اين قوانين بخوبي اطلاع دارند. چه چيزي در آن شخص وجود دارد كه شما را وادار به پذيرش مينمايد؟ به خواندن ادامه دهيد تا متوجه شويد چگونه ميتوانيد چنين تاثيري را در خود بوجود آوريد. - مخاطبين خود را بشناسيد هيچ عذري براي يك تحقيق و بررسي ضعيف پذيرفته نيست. شناختن مخاطبين و شرايط آنها كليدي است براي يافتن بهترين راه براي قانع نمودن و هدايت ديگران. تا جاييكه ميتوانيد از شركت خود اطلاعات كسب نماييد؛ چه تغييراتي در آن اعمال شده و در چه سمت و سويي در حال حركت است. پيش بيني نيازها و ارائه راه حل براي آنها بشما در وادار نمودن ديگران براي پذيرش ايده هايتان كمك خواهد كرد. - خودتان را قانع كنيد پيش از اينكه بخواهيد آماده متقاعد نمودن ديگران شويد، بايد خودتان را قانع كنيد. تنها زماني ميتوانيد موضوعي را به ديگران بقبولانيد كه خودتان واقعا و كاملا از بهترين بودن بودن آن موضوع اطمينان حاصل نموده باشيد. از ليستي شروع كنيد كه دلايل بهترين بودن شما را براي شغلتان تشريح كند. هر نكته را بصورت دقيق خوانده

و شروع به باور آن نماييد. هرگونه شك و شبه مي تواند در نحوه معرفي شما نمايان شده و تلاشهايتان را هدر دهد.بهترين فروشندگان كساني هستند كه بهترين مشتريان خودشان ميباشند. آنها عاشق چيزي هستند كه مي فروشند و حقيقتا باور دارند كه نظر ديگران نيز بايد همين باشد. - كلمات كليدي و تعابير را تكرار نماييد انسانها مخلوق عادات بوده و بنابراين در مورد شناخته شده ها و آشنايان احساس راحتي ميكنند. تاكيد كردن بر عبارات كليدي محبوب و ايده هايي از قبيل درآمدها، سود سهام، پاداش و مساعده جذب ادراكات و قواي تشخيص اغلب مردم ميشود. - ايده هاي خود را با نيازهاي ديگران مرتبط سازيد متصل نمودن ايده و يا محصولتان با آنچه كه مخاطبين تمايل به آن داشته و يا بسيار علاقمندش هستند، ابزاري عالي براي متقاعد سازي محسوب ميگردد. آگهي دهندگان هر زماني كه محصولاتشان را با نيازهاي اساسي مانند غذا، مسكن و امنيت مرتبط مي كنند، در واقع از همين اصل بهره مي برند. اگر در زمينه تجارت فعاليت مي نماييد، لازم است كه جذب نيازهاي تجاري شويد: رضايت مشتري، دوام محصول، بهره وري، پس انداز و سود.- علاقه شنونده را توسط جرياني مناسب برانگيخته كنيد يك "سمفوني" موفق داراي ساختاري بسيار مدبرانه ميباشد. جمله بندي، آهنگ صدا و ترتيب كلمات در تاثيرگذاري سخنراني شما نقش بسيار با اهميتي را بازي مي كند. به چگونگي شروع ارائه مطالب و عكس العمل مخاطبين دقت نماييد. با يك حركت جلب توجه كننده شروع ميكنيد و يا بايك عبارت اطمينان زا و يا با جمله اي كه باعث برانگيختن حس نياز و

تمايل گردد؟ آيا بصورتي رسمي صحبت مي كنيد؟ آيا از حركات مخصوص سخنراني بطور مؤثر بهره ميبريد؟ زبان بدني را چطور دخيل ميكنيد؟ آيا مطالبات و ادعاهاي مثبت شما بصورت ضمني يا آشكار شرح داده شده است؟توجه به اين نكات در معطوف نمودن و شيفتن مخاطبين بسيار اهميت دارد - قدرت افرادي كه در تجارت بسيار موفق هستند خوب مي دانند كه از قدرت و نفوذ خود چگونه استفاده و آنرا حفظ نمايند. قدرت داشتن اغلب به معناي دورنگاهداشتن خود از لحظهاست -- با نگاه كردن به گذشته و آينده، به اشتباهات و احتمالات. يك مجموعه عقايد عملي و استراتژيك به شما كمك كند تا بتوانيد اتفاقات آينده را پيش بيني نموده و در نتيجه زمانيكه شرايط بوجود آمدند، براي مقابله با آنها آمادگي لازم را خواهيد داشت. نكات زير شما را ياريميكند تا در همان ليگي باشيد كه بزرگان تجارت جهاني در آن مسابقه داده اند. - قدرت افشاني كنيداولين قانون استفاده استادانه از قدرت تسلط يافتن بر تصوير خودتان است. با قدرتمند بودن و قدرتمند ظاهرشدن، ديگران خواهند خواست كه خود را با شما پيوند دهند. مردان قدرتمند يا مي خواهند هم پيمانان شما باشند يا شما را همچنان در حال تلاش و كوشش براي موفقيت نگاه دارند. پس با خود همانند يك پادشاه رفتار كنيد. با صلابت بنشينيد و يا راه رويد، پيرامون خود را با افراد با نفوذ پر كرده و خود را باوقار بپنداريد. - هميشه بهترين كارتان را انجام دهيدهميشه از خود و ديگران انتظار بهترين ها را داشته باشيد. چيز ديگري براي گفتن لازم نيست به جز اينكه:

برندگان خواهان انجام چيزي مي باشند كه بازندگان رغبتي به آن ندارند. - احساسات خود را پنهان و كنترل كنيد بزرگترين موانع قدرت، احساسات ميباشد. به همين دليل است كه بايد بر آنها مسلط شويد. مخصوصا عصبانيت مي تواند مهلك باشد. عصبانيت باعث مكدر شدن قضاوت گرديده، شما را در سيلابي از خشم و طغيان فرو برده و به وجهه تان صدمه خواهد رساند. احساسات را تحت كنترل خود درآوريد تا به بهترين نتيجه دست يابيد. يك قدم به عقب برگشته و ذهن خود را از موقيعت ناخوشايند كنوني رها سازيد. اين باعث خواهد شد به موضوع بصورتي واقعي نگريسته و منطقي ترين تصميم را در مورد آن اتخاذ نماييد. - از قدرت خود استفاده سوء نكنيد در انتها بايد از گرفتار شدن در دام خود بزرگ بيني اجتناب كرده و در برابر وسوسه بدست آوردن قدرت بيشتر مقاومت نماييد. طمع و حرص پايان ناپذير براي قدرت بسياري از افراد را به ديار نابودي فرستاده است. حد و مرز خود را دانسته و زمانيكه به حد كافي قدرتمند شديد به همان اندازه اكتفا كنيد. - مسئوليت پذير باشيد عملكردهاي افرادي كه در قدرت بسر ميبرند اغلب پي آمدهاي دور از دسترسي دارد. فرق نميكند كه يك نفر تا چه اندازه محتاط است، به هر حال اغلب بهترين طرح ها نيز دچار انحراف خواهند شد. اگر چنين شود، بايد آمادگي رويارويي با آنرا داشته باشيد. اين طبيعت بشر است كه براي يافتن كسي كه قرباني خود شود به جستجو بپردازد، اما اشخاص محترم، مسئوليت اعمالشان را بعهده ميگيرند. انجام چنين عملي بيانگر آن است كه شما

براي پذيرش اشتباهات خود به انداز كافي قدرتمند مي باشد. و اگر براي جبران اشتباهات خود وارد عمل شويد، تحسين برانگيز تر خواهد بود. نكته آخر آخرين مسئله اي كه براي رسيدن به موفقيت لازم است پشتكار و استقامت ميباشد. داشتن استعداد نيمي از پيكار است؛ بايد آنرا بكار ببنديد. و اگر در ابتدا موفق نشويد... ادامه اش را ميدانيد. زندگي كردن به همراه اين سه قانون، همانطور كه قبلا نيز گفته شد، موفقيت شما را تضمين خواهد نمود. و اندكي بلند همتي و انگيزه شما را به موجودي توقف ناپذير مبدل خواهد كرد.

فاكتور اصلي موفقيت

موفقيت در كار و تجارت به فاكتورهاي گوناگوني بستگي دارد كه بارزترين آن شانس و اقبال ميباشد. اما اگر شما ميخواهيد كه نبردبان ترقي را بسرعت طي كنيد اين نكته را بايد بخاطر بسپاريد: موفقيت امري كاملا سيستماتيك بوده و مي شود آن را با فرمول بيان نمود. راهبرهاي زير ميتوانند به مقدار زيادي شما را براي رسيدن به آن ياري نمايند. موفقيت بسراغ كساني ميآيد كه از آگاهي، متقاعدسازي و قدرت بتوانند به نفع خود بهره بگيرند. به عبارت ديگر: موفقيت = آگاهي + متقاعد سازي + قدرت بياموزيد كه چگونه با بكاربردن اين قوانين تعيين كننده در زندگي كاري خود مي توانيد در شغل خود موفق گرديد. - آگاهي ظواهر ابزار سنج زندگي هستند. نحوه اي كه خود را معرفي ميكنيد مقياسي از شما ايجاد مي نمايد كه ديگران بر اساس آن شما را تصور كرده، در موردتان قضاوت نموده و رفتار مي نمايند. همه روزه با افرادي روبرو خواهيد شد كه مايليد آنها را تحت تاثير قرار

دهيد، خواه افراد بالادست باشند و خواه مشتريان بالقوه. حتي كساني كه زير دست شما كار مي كنند را نيز براي ايجاد نمودن يك رابطه كاري مفيد بايد متاثر نماييد. براي رسيدن به كاميابيهاي بزرگ لازم است بعنوان نمونه بارزي از نزاكت و اعتماد بنفس در جامعه ظاهر شده و در اين زمينه مرتكب هيچ اشتباهي نگرديد - بخت و اقبال فقط يكبار بسراغ شما خواهد آمد. هميشه بايد براي ايجاد يك تاثير گذاري مناسب آمادگي داشته باشيد. اگر چه ممكن است اين كار در ابتدا نياز به كمي سعي و تلاش داشته باشد، ولي بعد از مدتي عادي خواهد شد. نكات زير شما را براي شروع كارتان ياري خواهند نمود. - لباس مناسب براي تاثيرگذاري اجازه دهيد از خارجي ترين لايه آغاز كنيم: لباسهاي شما. دو دست از بهترين كت و شلوارهايي كه در استطاعت شما است را خريداري نماييد. يك پيراهن شيك بر تن نموده و كفشهايتان را واكس بزنيد. اكنون كه دنده در دست شما است، بياموزيد كه چگونه مي توانيد از آن استفاده كنيد. هميشه راست قامت بايستيد؛ نه تنها باوقار بنظر خواهيد رسيد، بلكه لباسهايتان نيز بسيار گران قيمت تر جلوه خواهند كرد.- محكم دست دهيد نميتوانم بگويم كه يك دست دادن خوب و مناسب چقدر حائز اهميت است. مردم از آن متوجه ابهت و بزرگي شما ميشوند. مطمئن شويد كه دستتان كاملا خشك باشد؛ يك دست مرطوب و چسبنده خوشايند نبوده و نشانگر عصبانيت و دستپاچگي مي باشد. دستها بايد درنقطه تلاقي انگشت سبابه با شست بهم متصل شده و خود دست دادن بايد سفت و محكم باشد. -

تماس چشمي را حفظ كنيد هميشه در چشم فردي كه با او در حال گفتگو هستيد نگاه كنيد. روي برگرداندن نشانه خستگي و يا توجه اندك و سرسري مي باشد. به پايين نگاه كردن سستي و تزلزل را ميرساند. نگاه خود را بطور ثابت و با حالتي دوستانه حفظ كنيد.- مهربان باشيد شما بايد سرچشمه اي از لذت براي ديگران باشيد. كليد اين كار مهرباني است، از آنجايي كه شما را انساني منطقي و معاشرتي نشان خواهد داد. يك لبخند طبيعي و پيوسته تنها چيزي است كه نيازدارد.با اينحال حد و مرز خود را بشناسيد؛ مهربان بودن به معناي دوست كسي بودن نمي باشد. به ديگران احترامي مقتضي نشان دهيد تا آنها نيز مقابله بمثل نمايند.- با فصاحت سخن بگوييد سخنراني شما بايد شفاف، باز و دقيق باشد. آميختن "ااا.." ها به جملات بهترين راه براي از دست دادن علاقه شنوندگان بوده و باعث عدم توجه كامل آنها به شما ميگردد. - متقاعد سازي شما تاثير مثبتي از خود بجاي گذاشته و مورد توجه بسيار زياد كارفرماي خود قرار گرفته ايد. اين فرصتي براي شما جهت درخشيدن و پيشرفت محسوب ميگردد. تصور ميكنيد كه ايده ها و ديدگاه هاي شما نسبت به بقيه بهتر و منطقي تر هستند و ميخواهيد ديگران را راجع به اين موضوع قانع كنيد. اگر از قوانين هنرمتقاعدسازي آگاه باشيد، كار بسيار آسان خواهد بود. فروشندگان، سياستمداران و مكتب سازان از اين قوانين بخوبي اطلاع دارند. چه چيزي در آن شخص وجود دارد كه شما را وادار به پذيرش مينمايد؟ به خواندن ادامه دهيد تا متوجه شويد چگونه ميتوانيد چنين تاثيري

را در خود بوجود آوريد. - مخاطبين خود را بشناسيد هيچ عذري براي يك تحقيق و بررسي ضعيف پذيرفته نيست. شناختن مخاطبين و شرايط آنها كليدي است براي يافتن بهترين راه براي قانع نمودن و هدايت ديگران. تا جاييكه ميتوانيد از شركت خود اطلاعات كسب نماييد؛ چه تغييراتي در آن اعمال شده و در چه سمت و سويي در حال حركت است. پيش بيني نيازها و ارائه راه حل براي آنها بشما در وادار نمودن ديگران براي پذيرش ايده هايتان كمك خواهد كرد. - خودتان را قانع كنيد پيش از اينكه بخواهيد آماده متقاعد نمودن ديگران شويد، بايد خودتان را قانع كنيد. تنها زماني ميتوانيد موضوعي را به ديگران بقبولانيد كه خودتان واقعا و كاملا از بهترين بودن بودن آن موضوع اطمينان حاصل نموده باشيد. از ليستي شروع كنيد كه دلايل بهترين بودن شما را براي شغلتان تشريح كند. هر نكته را بصورت دقيق خوانده و شروع به باور آن نماييد. هرگونه شك و شبه مي تواند در نحوه معرفي شما نمايان شده و تلاشهايتان را هدر دهد.بهترين فروشندگان كساني هستند كه بهترين مشتريان خودشان ميباشند. آنها عاشق چيزي هستند كه مي فروشند و حقيقتا باور دارند كه نظر ديگران نيز بايد همين باشد. - كلمات كليدي و تعابير را تكرار نماييد انسانها مخلوق عادات بوده و بنابراين در مورد شناخته شده ها و آشنايان احساس راحتي ميكنند. تاكيد كردن بر عبارات كليدي محبوب و ايده هايي از قبيل درآمدها، سود سهام، پاداش و مساعده جذب ادراكات و قواي تشخيص اغلب مردم ميشود. - ايده هاي خود را با نيازهاي ديگران مرتبط سازيد متصل نمودن

ايده و يا محصولتان با آنچه كه مخاطبين تمايل به آن داشته و يا بسيار علاقمندش هستند، ابزاري عالي براي متقاعد سازي محسوب ميگردد. آگهي دهندگان هر زماني كه محصولاتشان را با نيازهاي اساسي مانند غذا، مسكن و امنيت مرتبط مي كنند، در واقع از همين اصل بهره مي برند. اگر در زمينه تجارت فعاليت مي نماييد، لازم است كه جذب نيازهاي تجاري شويد: رضايت مشتري، دوام محصول، بهره وري، پس انداز و سود.- علاقه شنونده را توسط جرياني مناسب برانگيخته كنيد يك "سمفوني" موفق داراي ساختاري بسيار مدبرانه ميباشد. جمله بندي، آهنگ صدا و ترتيب كلمات در تاثيرگذاري سخنراني شما نقش بسيار با اهميتي را بازي مي كند. به چگونگي شروع ارائه مطالب و عكس العمل مخاطبين دقت نماييد. با يك حركت جلب توجه كننده شروع ميكنيد و يا بايك عبارت اطمينان زا و يا با جمله اي كه باعث برانگيختن حس نياز و تمايل گردد؟ آيا بصورتي رسمي صحبت مي كنيد؟ آيا از حركات مخصوص سخنراني بطور مؤثر بهره ميبريد؟ زبان بدني را چطور دخيل ميكنيد؟ آيا مطالبات و ادعاهاي مثبت شما بصورت ضمني يا آشكار شرح داده شده است؟توجه به اين نكات در معطوف نمودن و شيفتن مخاطبين بسيار اهميت دارد - قدرت افرادي كه در تجارت بسيار موفق هستند خوب مي دانند كه از قدرت و نفوذ خود چگونه استفاده و آنرا حفظ نمايند. قدرت داشتن اغلب به معناي دورنگاهداشتن خود از لحظهاست -- با نگاه كردن به گذشته و آينده، به اشتباهات و احتمالات. يك مجموعه عقايد عملي و استراتژيك به شما كمك كند تا بتوانيد اتفاقات آينده را پيش

بيني نموده و در نتيجه زمانيكه شرايط بوجود آمدند، براي مقابله با آنها آمادگي لازم را خواهيد داشت. نكات زير شما را ياريميكند تا در همان ليگي باشيد كه بزرگان تجارت جهاني در آن مسابقه داده اند. - قدرت افشاني كنيداولين قانون استفاده استادانه از قدرت تسلط يافتن بر تصوير خودتان است. با قدرتمند بودن و قدرتمند ظاهرشدن، ديگران خواهند خواست كه خود را با شما پيوند دهند. مردان قدرتمند يا مي خواهند هم پيمانان شما باشند يا شما را همچنان در حال تلاش و كوشش براي موفقيت نگاه دارند. پس با خود همانند يك پادشاه رفتار كنيد. با صلابت بنشينيد و يا راه رويد، پيرامون خود را با افراد با نفوذ پر كرده و خود را باوقار بپنداريد. - هميشه بهترين كارتان را انجام دهيدهميشه از خود و ديگران انتظار بهترين ها را داشته باشيد. چيز ديگري براي گفتن لازم نيست به جز اينكه: برندگان خواهان انجام چيزي مي باشند كه بازندگان رغبتي به آن ندارند. - احساسات خود را پنهان و كنترل كنيد بزرگترين موانع قدرت، احساسات ميباشد. به همين دليل است كه بايد بر آنها مسلط شويد. مخصوصا عصبانيت مي تواند مهلك باشد. عصبانيت باعث مكدر شدن قضاوت گرديده، شما را در سيلابي از خشم و طغيان فرو برده و به وجهه تان صدمه خواهد رساند. احساسات را تحت كنترل خود درآوريد تا به بهترين نتيجه دست يابيد. يك قدم به عقب برگشته و ذهن خود را از موقيعت ناخوشايند كنوني رها سازيد. اين باعث خواهد شد به موضوع بصورتي واقعي نگريسته و منطقي ترين تصميم را در مورد آن اتخاذ نماييد.

- از قدرت خود استفاده سوء نكنيد در انتها بايد از گرفتار شدن در دام خود بزرگ بيني اجتناب كرده و در برابر وسوسه بدست آوردن قدرت بيشتر مقاومت نماييد. طمع و حرص پايان ناپذير براي قدرت بسياري از افراد را به ديار نابودي فرستاده است. حد و مرز خود را دانسته و زمانيكه به حد كافي قدرتمند شديد به همان اندازه اكتفا كنيد. - مسئوليت پذير باشيد عملكردهاي افرادي كه در قدرت بسر ميبرند اغلب پي آمدهاي دور از دسترسي دارد. فرق نميكند كه يك نفر تا چه اندازه محتاط است، به هر حال اغلب بهترين طرح ها نيز دچار انحراف خواهند شد. اگر چنين شود، بايد آمادگي رويارويي با آنرا داشته باشيد. اين طبيعت بشر است كه براي يافتن كسي كه قرباني خود شود به جستجو بپردازد، اما اشخاص محترم، مسئوليت اعمالشان را بعهده ميگيرند. انجام چنين عملي بيانگر آن است كه شما براي پذيرش اشتباهات خود به انداز كافي قدرتمند مي باشد. و اگر براي جبران اشتباهات خود وارد عمل شويد، تحسين برانگيز تر خواهد بود. نكته آخر آخرين مسئله اي كه براي رسيدن به موفقيت لازم است پشتكار و استقامت ميباشد. داشتن استعداد نيمي از پيكار است؛ بايد آنرا بكار ببنديد. و اگر در ابتدا موفق نشويد... ادامه اش را ميدانيد. زندگي كردن به همراه اين سه قانون، همانطور كه قبلا نيز گفته شد، موفقيت شما را تضمين خواهد نمود. و اندكي بلند همتي و انگيزه شما را به موجودي توقف ناپذير مبدل خواهد كرد.

3 گام تا رسيدن به موفقيت

همه ي انسان ها خواهان موفقيت اند. بعضي افراد هر صبح كه بيدار مي شوند، در

تلاش براي رسيدن به آن هستند، و در اين راه حتي حاضرند به ضرر و زيان ساير افراد نيز كار كنند. براي سايرين، كسب موفقيت به نظر غير ممكن مي رسد. آنها تصور مي كنند كه فقط افراد كمي قادرند به آن دست يابند و بقيه بايد به همان چيزي كه دارند شاد و راضي باشند. اين حرف ها خيلي هم دور از واقعيت نيست. اگر شما با قصد و هدف ناپاك و اشتباه به دنبال موفقيت باشيد، هيچگاه به آن نخواهيد رسيد. مثل اين است كه بدون در دست داشتن نقشه، به شهري غريب سفر كنيد. زيگ زيگلار مي گويد: "موفقيت مراحل متداوم دارد، يك اتفاق ناگهاني نيست." "يك مسافرت است نه يك مقصد." جيم روهن موفقيت را اينگونه توصيف مي كند: "...موفقيت بايد به طرف شما بيايد، نه اينكه شما به دنبال آن باشيد." آيا نقشه ي كار دستتان آمد؟ نبايد براي به دست آوردن آن عجله كنيد، و اين را هم بدانيد كه با شانس نيز به دست نمي آيد. موفقيت را از كسي به ارث نمي بريد، و نمي توانيد آن را به زور از كسي بگيريد. براي دستيابي به موفقيت بايد زماني طولاني به شدت و سختي تلاش كنيد. دستيابي به آن قيمتي دارد و گاهي اوقات قيمتش بسيار بالاست. و معمولاً اكثر افراد آمادگي يا توانايي پرداخت اين قيمت را ندارند. اگر مي بينيد كه خيلي وقت است موفقيت از شما دوري مي كند، بدانيد كه ممكن است هدفتان نادرست بوده باشد. بايد قبول كنيد كه: (1) براي دستيابي به موفقيت بايد مراحلي متداوم را از سر بگذرانيد، كه

صبر و زمان مي طلبد. هيچ راه ميانبري براي رسيدن به آن وجود ندارد. موفقيتي كه بادوام باشد و به جاي غم و غصه، برايتان شادي به ارمغان بياورد، نيازمند گذراندن مراحل آموزشي است. زماني كه طي آن عادات قديم خود را كنار گذاشته و عاداتي جديد پيدا كنيد. در اين زمان بايد ياد بگيريد كه چه چيز به كار مي آيد و چه چيز بي فايده است. بايد بدهي هاي خود را بپردازيد، كامل و سر موقع! پس عجله نكنيد. (2) براي جلب موفقيت به سمت خودتان، لازم است كه مهارت ها و خصوصيات ويژه اي كسب كنيد. براي شما موفقيت چه مفهومي دارد؟ سعي كنيد موفقيت را براي خود معنا كنيد. و ببينيد براي رسيدن به اين اهداف، چه مهارت ها و خصوصياتي نياز داريد؟ اهداف خود را به دقت بررسي كنيد. به دنبال كسب مهارتهايي باشيد كه براي رسيدن به آن هدف مورد نياز است. ياد بگيريد كه براي رسيدن به جايي كه مي خواهيد برسيد، هميشه كاري را انجام دهيد، كه بايد انجام شود. ببينيد افرادي كه به آن هدف دلخواه شما نائل شده اند. چه خصوصياتي دارند، چه كارهايي انجام مي دهند و چه كارهايي انجام نمي دهند؟ اگر شما نيز همان كارها را انجام دهيد و از آنچه آنها اجتناب ميكنند، دوري كنيد، مطمئناً به جايي كه آنها رسيده اند، خواهيد رسيد. 2 يا 3 نفر پيرامون خودتان پيدا كنيد كه به هدف دلخواه شما رسيده باشند. خصوصيات، ويژگي ها و مهارتهاي آنان را جايي يادداشت كنيد. سعي كنيد از اين ويژگي ها تقليد كنيد. از همين امروز شروع

كنيد! زمانيكه فهميديد چه بايد بكنيد، شايستگي لازم را به دست آورده ايد. و اين زماني است كه موفقيت به سمتتان خواهد آمد. شما الزامات كار را فراهم آورده ايد و حالا موفقيت است كه به دنبالتان افتاده است. پنجره ي فرصت هاي مختلف به سوي شما گشوده شده و شما آماده براي به چنگ آوردن آنها هستيد. (3) بايد براي سفر كردن در جاده ي موفقيت آماده باشيد، البته اكثر مواقع اين سفر بايد به تنهايي انجام شود و هيچ همسفري نداريد. گفته شده: "در بعضي مواقع، دنبال كردن اهدافتان در درجه ي دوم اهميت قرار مي گيرد، و تغييراتي كه در اين روند در شما ايجاد شده، مهمترين مسئله مي گردد....مهم مقصدي نيست كه پيش به سوي آن داريد، خود رفتن مهم تر است..!"

پدرها و مادرها، آيا زماني را كه مي خواستيد به فرزندانتان خزيدن را آموزش دهيد به خاطر داريد؟ اسباب بازي مورد علاقه شان را جلويشان مي گذاشتيد و آنها را ترغيب مي كرديد كه براي به دست آوردن آن خود را جلو بكشانند. ولي همان اسباب بازي بود كه براي اولين دفعه، به آنها انگيزه داد. اما شما مي خواستيد ماهيچه هاي آنها را قوي تر كرده و مهارت جديدي به آنها آموزش دهيد. وقتي آنها توانستند به اسباب بازي برسند، خزيدن را به خوبي ياد گرفته بودند. پس از آن، آنها ديگر مي توانستند به هر مقصد با هر مسافتي كه بود بروند، حتي بدون نياز به هيچ اسباب بازي يا حتي بدون نياز به شما!مقصد ديگر اهميت كمتري پيدا كرده بود، آنها فهميده بودند كه اين مراحل

را چگونه بگذرانند. اين مثال بسيار شبيه به سفر شما به سمت موفقيت است. همين است كه شما را وادار مي سازد مهارتها و خصوصيات لازم براي دستيابي به موفقيت را ياد بگيريد. و حال كه مهارتهاي لازم را به دست آورده و مراحل را گذرانيده ايد، پي در پي موفقيت كسب مي كنيد. اما اگر براي رسيدن به اين نقطه عجله مي كرديد و مراحل لازم را نمي گذرانديد، مطمئناً شكست مي خورديد. و براي هميشه در همان پله ي اول مي مانديد. همه مي توانند موفقيت را براي خود معنا كرده و به دنبال آن بروند. اگر بتوانيد به اندازه لازم تلاش كرده و صبر پيشه كنيد، مطمئناً موفق خواهيد شد. و به فردي تبديل خواهيد شد كه به جاي افتادن به دنبال موفقيت، موفقيت خود به خود به او جلب خواهد شد. كاملاً بديهي است. وقتي شما براي موفقيت آمادگي هاي لازم را داشته باشيد، بدون هيچگونه تلاشي آن را به سمت خود جذب خواهيد كرد. اما اگر آمادگي نداشته باشيد، از شما فراري خواهد شد، و با هر سرعتي هم كه به دنبال آن بدويد، به آن نخواهيد رسيد. حالا كه با راه جذب كردن موفقيت آشنا شده ايد، چرا اين سفر را آغاز نمي كنيد؟ همه مي توانند موفق شوند، اما متاسفانه افراد كمي به آن مي رسند. اين شما هستيد كه بايد انتخاب كنيد. شما مي توانيد به هر چه در زندگي آرزو داريد دست پيدا كنيد. اما بايد آمادگي پرداخت قيمت آن را داشته باشيد.پس سعي نكنيد با امتحان كردن راه هاي ميانبر، زمانتان را هدر دهيد. بايد

به دنبال راه اصلي باشيد. از همين امروز شروع كنيد. موفقيت از آنِ شماست!

3 گام تا رسيدن به موفقيت

همه ي انسان ها خواهان موفقيت اند. بعضي افراد هر صبح كه بيدار مي شوند، در تلاش براي رسيدن به آن هستند، و در اين راه حتي حاضرند به ضرر و زيان ساير افراد نيز كار كنند. براي سايرين، كسب موفقيت به نظر غير ممكن مي رسد. آنها تصور مي كنند كه فقط افراد كمي قادرند به آن دست يابند و بقيه بايد به همان چيزي كه دارند شاد و راضي باشند. اين حرف ها خيلي هم دور از واقعيت نيست. اگر شما با قصد و هدف ناپاك و اشتباه به دنبال موفقيت باشيد، هيچگاه به آن نخواهيد رسيد. مثل اين است كه بدون در دست داشتن نقشه، به شهري غريب سفر كنيد. زيگ زيگلار مي گويد: "موفقيت مراحل متداوم دارد، يك اتفاق ناگهاني نيست." "يك مسافرت است نه يك مقصد." جيم روهن موفقيت را اينگونه توصيف مي كند: "...موفقيت بايد به طرف شما بيايد، نه اينكه شما به دنبال آن باشيد." آيا نقشه ي كار دستتان آمد؟ نبايد براي به دست آوردن آن عجله كنيد، و اين را هم بدانيد كه با شانس نيز به دست نمي آيد. موفقيت را از كسي به ارث نمي بريد، و نمي توانيد آن را به زور از كسي بگيريد. براي دستيابي به موفقيت بايد زماني طولاني به شدت و سختي تلاش كنيد. دستيابي به آن قيمتي دارد و گاهي اوقات قيمتش بسيار بالاست. و معمولاً اكثر افراد آمادگي يا توانايي پرداخت اين قيمت را ندارند. اگر مي بينيد كه

خيلي وقت است موفقيت از شما دوري مي كند، بدانيد كه ممكن است هدفتان نادرست بوده باشد. بايد قبول كنيد كه: (1) براي دستيابي به موفقيت بايد مراحلي متداوم را از سر بگذرانيد، كه صبر و زمان مي طلبد. هيچ راه ميانبري براي رسيدن به آن وجود ندارد. موفقيتي كه بادوام باشد و به جاي غم و غصه، برايتان شادي به ارمغان بياورد، نيازمند گذراندن مراحل آموزشي است. زماني كه طي آن عادات قديم خود را كنار گذاشته و عاداتي جديد پيدا كنيد. در اين زمان بايد ياد بگيريد كه چه چيز به كار مي آيد و چه چيز بي فايده است. بايد بدهي هاي خود را بپردازيد، كامل و سر موقع! پس عجله نكنيد. (2) براي جلب موفقيت به سمت خودتان، لازم است كه مهارت ها و خصوصيات ويژه اي كسب كنيد. براي شما موفقيت چه مفهومي دارد؟ سعي كنيد موفقيت را براي خود معنا كنيد. و ببينيد براي رسيدن به اين اهداف، چه مهارت ها و خصوصياتي نياز داريد؟ اهداف خود را به دقت بررسي كنيد. به دنبال كسب مهارتهايي باشيد كه براي رسيدن به آن هدف مورد نياز است. ياد بگيريد كه براي رسيدن به جايي كه مي خواهيد برسيد، هميشه كاري را انجام دهيد، كه بايد انجام شود. ببينيد افرادي كه به آن هدف دلخواه شما نائل شده اند. چه خصوصياتي دارند، چه كارهايي انجام مي دهند و چه كارهايي انجام نمي دهند؟ اگر شما نيز همان كارها را انجام دهيد و از آنچه آنها اجتناب ميكنند، دوري كنيد، مطمئناً به جايي كه آنها رسيده اند، خواهيد رسيد. 2 يا 3

نفر پيرامون خودتان پيدا كنيد كه به هدف دلخواه شما رسيده باشند. خصوصيات، ويژگي ها و مهارتهاي آنان را جايي يادداشت كنيد. سعي كنيد از اين ويژگي ها تقليد كنيد. از همين امروز شروع كنيد! زمانيكه فهميديد چه بايد بكنيد، شايستگي لازم را به دست آورده ايد. و اين زماني است كه موفقيت به سمتتان خواهد آمد. شما الزامات كار را فراهم آورده ايد و حالا موفقيت است كه به دنبالتان افتاده است. پنجره ي فرصت هاي مختلف به سوي شما گشوده شده و شما آماده براي به چنگ آوردن آنها هستيد. (3) بايد براي سفر كردن در جاده ي موفقيت آماده باشيد، البته اكثر مواقع اين سفر بايد به تنهايي انجام شود و هيچ همسفري نداريد. گفته شده: "در بعضي مواقع، دنبال كردن اهدافتان در درجه ي دوم اهميت قرار مي گيرد، و تغييراتي كه در اين روند در شما ايجاد شده، مهمترين مسئله مي گردد....مهم مقصدي نيست كه پيش به سوي آن داريد، خود رفتن مهم تر است..!"

پدرها و مادرها، آيا زماني را كه مي خواستيد به فرزندانتان خزيدن را آموزش دهيد به خاطر داريد؟ اسباب بازي مورد علاقه شان را جلويشان مي گذاشتيد و آنها را ترغيب مي كرديد كه براي به دست آوردن آن خود را جلو بكشانند. ولي همان اسباب بازي بود كه براي اولين دفعه، به آنها انگيزه داد. اما شما مي خواستيد ماهيچه هاي آنها را قوي تر كرده و مهارت جديدي به آنها آموزش دهيد. وقتي آنها توانستند به اسباب بازي برسند، خزيدن را به خوبي ياد گرفته بودند. پس از آن، آنها ديگر مي توانستند

به هر مقصد با هر مسافتي كه بود بروند، حتي بدون نياز به هيچ اسباب بازي يا حتي بدون نياز به شما!مقصد ديگر اهميت كمتري پيدا كرده بود، آنها فهميده بودند كه اين مراحل را چگونه بگذرانند. اين مثال بسيار شبيه به سفر شما به سمت موفقيت است. همين است كه شما را وادار مي سازد مهارتها و خصوصيات لازم براي دستيابي به موفقيت را ياد بگيريد. و حال كه مهارتهاي لازم را به دست آورده و مراحل را گذرانيده ايد، پي در پي موفقيت كسب مي كنيد. اما اگر براي رسيدن به اين نقطه عجله مي كرديد و مراحل لازم را نمي گذرانديد، مطمئناً شكست مي خورديد. و براي هميشه در همان پله ي اول مي مانديد. همه مي توانند موفقيت را براي خود معنا كرده و به دنبال آن بروند. اگر بتوانيد به اندازه لازم تلاش كرده و صبر پيشه كنيد، مطمئناً موفق خواهيد شد. و به فردي تبديل خواهيد شد كه به جاي افتادن به دنبال موفقيت، موفقيت خود به خود به او جلب خواهد شد. كاملاً بديهي است. وقتي شما براي موفقيت آمادگي هاي لازم را داشته باشيد، بدون هيچگونه تلاشي آن را به سمت خود جذب خواهيد كرد. اما اگر آمادگي نداشته باشيد، از شما فراري خواهد شد، و با هر سرعتي هم كه به دنبال آن بدويد، به آن نخواهيد رسيد. حالا كه با راه جذب كردن موفقيت آشنا شده ايد، چرا اين سفر را آغاز نمي كنيد؟ همه مي توانند موفق شوند، اما متاسفانه افراد كمي به آن مي رسند. اين شما هستيد كه بايد انتخاب كنيد. شما

مي توانيد به هر چه در زندگي آرزو داريد دست پيدا كنيد. اما بايد آمادگي پرداخت قيمت آن را داشته باشيد.پس سعي نكنيد با امتحان كردن راه هاي ميانبر، زمانتان را هدر دهيد. بايد به دنبال راه اصلي باشيد. از همين امروز شروع كنيد. موفقيت از آنِ شماست!

4 فاكتور موفقيت شغلي

براي داشتن شركتي موفق بايد استعداد، طرز برخورد، و اهداف مختلف در نظر گرفته شود. بيشتر افراد معمولا از مقوله تبليغات چشم پوشي مي كنند، در حاليكه اين مورد بخصوص خود يكي از عوامل مهم بموفقيت رساندن بسياري از بزرگان امر تجارت مي باشد. براي رسيدن بموفقيت بايد خود را با تمام وسايل موفقيت افراد حرفه اي مجهز كنيد. البته منظور ما اين نيست كه تمام درها و ديوارهاي دفتركار خود را با مدارك دانشگاهي و افتخارات تحصيلي و آموزشگاهي پر كنيد. داشتن ديپلم هاي جور واجور چيز خوبي است، اما به شما هيچ كمكي نمي كنند كه بتوانيد بازده كاري را بالا ببريد و فرد كارآمدي جلوه كنيد. شما نياز به چيزهاي بيشتري داريد؛ در جهاني كه ظواهر همه جا را احاطه كرده اند، لوازم جانبي و طريقه استفاده از آنهاست كه موفقيت و شكست شما را نمايان مي سازد. چنين امكاناتي به اندازه تحصيلات مهم هستند. به حساب آوردن مسائل جزئي موكلين پر توان، كارفرما، مشتري، رؤسا به دنبال فرد فعالي هستند كه توانايي عمل كردن را داشته باشد. اين توانايي به منزله نقطه عطفي در زندگي به شمار ميرود و باعث ايجاد تمايز بين شما و سايرين شده در آخر نيز برايتان شهرت و شكوه را به ارمغان مي آورد. من نام اين قبيل

نكات را "كيت موفقيت شغلي" گذاشته ام. شما نبايد هيچ گاه منزل خود را بدون آنها به مقصد كار ترك نماييد. شايد هزينه تهيه برخي از آنها از سايرين كمي بيشتر باشد؛ اما اين موارد جزء سرمايه گذاريهايي هستند كه به هيچ وجه نمي توان از آنها صرف نظر كرد. براي اينكه شبكه ارتباطي شما به درستي پي ريزي شود، بايد تمام تجهيزات لازم براي برقراري ارتباط را به همراه خود داشته باشيد. 4 وسيله مورد نياز يك تاجربه خاطر داشته باشيد كه 4 وسيله ذكر شده در اين بخش نقش مهمي را در موفقيت شغلي فرد ايفا مي كند. سعي كنيد هميشه يك دست كت شلوار شيك بپوشيد، كفش هاي واكس زده به پا كنيد و يك كيف سامسونت به دست گيريد. البته اين موارد جزء اولويت هاي مقدماتي هستند و بعد از آن نيز موارد زير را كه به نام "4 شگفت انگيز" مشهور هستند، رعايت كنيد. - كارت ويزيت كارت هاي ويزيت برگ برنده هر موسسه بزرگ بازرگاني به شمار مي روند. آنها به عنوان شناسنامه و برگ تعيين هويت و اصالت كارخانه ها هستند. و از آنجايي كه چهره شغلي بايد كمي محافظه كارانه باشد به همراه داشتن كارت انتخاب زيركانه اي است. به عبارت ديگر : آنرا جدي بگيريد. به نكات اساسي توجه كنيد (مثل نام، عنوان، نام شركت، و شماره تلفن و آدرس و پست الكترونيك) در حالي كه رويدادهاي ناخواسته را نيز كنترل مي كنيد. (مثلا كارت شما نبايد تا شود و يا لكه هاي چربي بر روي آن ريخته شده باشد.) در انتخاب نوع كاغذ نيز دقت

كنيد و از خود خساست به خرج ندهيد. به خاطر داشته باشيد كه چون كارتها مي توانند ساختمان شغلي شما را پا بر جا نگه دارند به همين دليل بايد يك كاغذ با كيفيت انتخاب كنيد، مثل كتان. اين يك اجبار است. همچنين مطمئن شويد كه جنس آن طوري است كه به راحتي مي توان روي آن نوشت. اجازه دهيد كه ديگران از شما درخواست ارائه كارت كنند و همينطوري يكدفعه كارت هاي خود را به آنها ارائه نكنيد. كارت هاي خود را بايد درون يك جعبه درجه يك قرار دهيد و كارت هايي را كه ديگران به شما مي دهند هم درون همان جعبه بگذاريد. با اين كار نه تنها آنها را گم و گور نمي كنيد، بلكه افرادي كه شما از آنها كار دريافت كرده ايد، احساس مي كنند كه شما برايشان اهميت خاصي قائل هستيد. - كار پيرا (اُرگنايزر) چه همان صورت جلسه هاي سنتي را ترجيح دهيد چه يك ارگانايزر ديجيتالي، به هر حال هر كسي نياز به چيزي دارد تا از آن طريق بتواند اطلاعات مهم را نگهداري كرده و قرارهاي ملاقات مهم آينده را نيز در آن ذخيره كند. هر چند استفاده از تكنولوزي جديد فوايد خاص خود را داراست: به راحتي مي توانيد اطلاعات ضروري را دانلود كنيد، و اگر دستگاه شما دچار اشكالي شود به راحتي قابل تعمير و يا جايگزيني است. به شما اجاره مي دهد كه به راحتي اطلاعات مربوط به يك فرد خاص را به روز (آپديت) كنيد. جستجو در آن به راحتي انجام مي پذيرد و شما مي توانيد دسترسي آسان به تمام

اطلاعات داشته باشيد. به ياد داشته باشيد كه حتما به اندازه كافي حافظه جانبي خريداري كنيد؛ يك شارژر در دسترس داشته باشيد. يك نشان ثابت براي گروه بندي افراد مختلف انتخاب كنيد. (مثلا نام/نام خانوادگي، نام شركت و غيره.) اگر نگوييم تمام ارگانايزرها اما تعداد زيادي از آنها داراي ساعت هشداردهنده نيز مي باشند، كه شما مي توانيد به راحتي از آن استفاده كنيد. در آ خر بايد برنامه خود در آغاز هر صبح نگاه كوتاهي كنيد و برنامه خود را مطابق با آن تنظيم نماييد. - موبايل

جزء جدا نشدني هر فرد حرفه اي تلفن همراه مي باشد. اين وسيله به شما امكان مي دهد كه در هر ساعت از روز و در هر كجا توانايي دسترسي به مشتركين خود را پيدا كنيد. و نه تنها شما هميشه در دسترس خواهيد بود، بلكه تلفن وسيله مناسبي است تا بتوانيد شماره هاي ضروري خود را در حافظه آن ذخيره كنيد. برخي مدل هاي جديد گوشي هاي تلفن همراه امكانات بيشتري از يك تلفن معمولي را به شما ارائه مي دهند. از شارژ موبايل خود اطمينان خاطر پيدا كنيد تا خداي نكرده تلفن هاي ضروري را از دست ندهيد. براي تلفن هايي كه مكررا از آنها استفاده مي كنيد از حافظه صوتي استفاده كنيد تا با ذكر نام افراد عمل شماره گيري انجام شود. و لطفا چند هزار تومان ماهيانه را پرداخت كنيد تا تلفن شما به سيستم voice mail نيز مجهز گردد. شايد وقتي رئيستان به شما احتياج پيدا مي كند شما در حال رانندگي در داخل يك تونل باشيد در اينجا تنها چيزي كه

به داد شما مي رسد تلفن همراه است. - خودكار با كلاس خودكار شايد فقط يك خودكار باشد اما چه احساسي به شما دست مي دهد اگر وكيل و يا يك حسابدار برگه هاي شما را با يك خودكار 200 توماني امضاء كنند؟ اصلا نيازي به گفتن نيست چرا كه شما جذب فرد مورد نظر نمي شويد. خودكار شما به منزله امضاي شماست و به همين دليل شما بايد اين كار را با ظرافت كامل انجام دهيد. براي مثال خودكار مونتبلانش يك انتخاب عالي است و جوهر آن نيز بر روي كاغذ پخش نمي گردد. هر وقت هم كه جوهر آن تمام شد فقط كافي است مغزي را تعويض نماييد. راهنماي خريد خودكار ساده است: مدل هاي ظريفتر را خريداري كنيد از آن در محل خنك نگهداري كنيد (تا جوهر آن از بين نرود و پس ندهد) مطمئن باشيد كه مي نويسد خودكار شما همانند تلفن همراه زماني كه به آنها نياز پيدا كنيد، حرف اول را مي زند. اضافه كردن يك امضاي ظريف هنر ديگري است كه شما را از سايرين متمايز مي نمايد. حتي اگر براي خريد لوازم تحرير مناسب مجبور هستيد يك كيلومتر راه برويد اين كار را انجام دهيد چراكه ارزشش را دارد. آماده باشيد "كيت موفقيت شغلي" به شما كمك مي كند كه هميشه در دسترس باشيد و ارزش بيشتري به شما مي بخشد و باعث مي شود تا در نظر تمام مشتركين خود محترم تر جلوه كنيد.در اين جا بايد ذكر كنم كه تمام موارد بالا را بايد به عنوان ضروريات كار خود در نظر بگيريد و نه به

عنوان وسايل حاشيه اي كه مي توانيد توسط آنها تاثير گذارتر و با نفوذتر جلوه كنيد. هر كسي مي تواند يك گوشي همراه مدل بالا و خودكار خوبي خريداري كند اما اينكه چگونه مي تواند از آنها به درستي استفاده كند تا از آن طريق از پله هاي نردبان موفقيت شغلي بالا رود، بحث ديگري است.

4 فاكتور موفقيت شغلي

براي داشتن شركتي موفق بايد استعداد، طرز برخورد، و اهداف مختلف در نظر گرفته شود. بيشتر افراد معمولا از مقوله تبليغات چشم پوشي مي كنند، در حاليكه اين مورد بخصوص خود يكي از عوامل مهم بموفقيت رساندن بسياري از بزرگان امر تجارت مي باشد. براي رسيدن بموفقيت بايد خود را با تمام وسايل موفقيت افراد حرفه اي مجهز كنيد. البته منظور ما اين نيست كه تمام درها و ديوارهاي دفتركار خود را با مدارك دانشگاهي و افتخارات تحصيلي و آموزشگاهي پر كنيد. داشتن ديپلم هاي جور واجور چيز خوبي است، اما به شما هيچ كمكي نمي كنند كه بتوانيد بازده كاري را بالا ببريد و فرد كارآمدي جلوه كنيد. شما نياز به چيزهاي بيشتري داريد؛ در جهاني كه ظواهر همه جا را احاطه كرده اند، لوازم جانبي و طريقه استفاده از آنهاست كه موفقيت و شكست شما را نمايان مي سازد. چنين امكاناتي به اندازه تحصيلات مهم هستند. به حساب آوردن مسائل جزئي موكلين پر توان، كارفرما، مشتري، رؤسا به دنبال فرد فعالي هستند كه توانايي عمل كردن را داشته باشد. اين توانايي به منزله نقطه عطفي در زندگي به شمار ميرود و باعث ايجاد تمايز بين شما و سايرين شده در آخر نيز برايتان شهرت و

شكوه را به ارمغان مي آورد. من نام اين قبيل نكات را "كيت موفقيت شغلي" گذاشته ام. شما نبايد هيچ گاه منزل خود را بدون آنها به مقصد كار ترك نماييد. شايد هزينه تهيه برخي از آنها از سايرين كمي بيشتر باشد؛ اما اين موارد جزء سرمايه گذاريهايي هستند كه به هيچ وجه نمي توان از آنها صرف نظر كرد. براي اينكه شبكه ارتباطي شما به درستي پي ريزي شود، بايد تمام تجهيزات لازم براي برقراري ارتباط را به همراه خود داشته باشيد. 4 وسيله مورد نياز يك تاجربه خاطر داشته باشيد كه 4 وسيله ذكر شده در اين بخش نقش مهمي را در موفقيت شغلي فرد ايفا مي كند. سعي كنيد هميشه يك دست كت شلوار شيك بپوشيد، كفش هاي واكس زده به پا كنيد و يك كيف سامسونت به دست گيريد. البته اين موارد جزء اولويت هاي مقدماتي هستند و بعد از آن نيز موارد زير را كه به نام "4 شگفت انگيز" مشهور هستند، رعايت كنيد. - كارت ويزيت كارت هاي ويزيت برگ برنده هر موسسه بزرگ بازرگاني به شمار مي روند. آنها به عنوان شناسنامه و برگ تعيين هويت و اصالت كارخانه ها هستند. و از آنجايي كه چهره شغلي بايد كمي محافظه كارانه باشد به همراه داشتن كارت انتخاب زيركانه اي است. به عبارت ديگر : آنرا جدي بگيريد. به نكات اساسي توجه كنيد (مثل نام، عنوان، نام شركت، و شماره تلفن و آدرس و پست الكترونيك) در حالي كه رويدادهاي ناخواسته را نيز كنترل مي كنيد. (مثلا كارت شما نبايد تا شود و يا لكه هاي چربي بر روي

آن ريخته شده باشد.) در انتخاب نوع كاغذ نيز دقت كنيد و از خود خساست به خرج ندهيد. به خاطر داشته باشيد كه چون كارتها مي توانند ساختمان شغلي شما را پا بر جا نگه دارند به همين دليل بايد يك كاغذ با كيفيت انتخاب كنيد، مثل كتان. اين يك اجبار است. همچنين مطمئن شويد كه جنس آن طوري است كه به راحتي مي توان روي آن نوشت. اجازه دهيد كه ديگران از شما درخواست ارائه كارت كنند و همينطوري يكدفعه كارت هاي خود را به آنها ارائه نكنيد. كارت هاي خود را بايد درون يك جعبه درجه يك قرار دهيد و كارت هايي را كه ديگران به شما مي دهند هم درون همان جعبه بگذاريد. با اين كار نه تنها آنها را گم و گور نمي كنيد، بلكه افرادي كه شما از آنها كار دريافت كرده ايد، احساس مي كنند كه شما برايشان اهميت خاصي قائل هستيد. - كار پيرا (اُرگنايزر) چه همان صورت جلسه هاي سنتي را ترجيح دهيد چه يك ارگانايزر ديجيتالي، به هر حال هر كسي نياز به چيزي دارد تا از آن طريق بتواند اطلاعات مهم را نگهداري كرده و قرارهاي ملاقات مهم آينده را نيز در آن ذخيره كند. هر چند استفاده از تكنولوزي جديد فوايد خاص خود را داراست: به راحتي مي توانيد اطلاعات ضروري را دانلود كنيد، و اگر دستگاه شما دچار اشكالي شود به راحتي قابل تعمير و يا جايگزيني است. به شما اجاره مي دهد كه به راحتي اطلاعات مربوط به يك فرد خاص را به روز (آپديت) كنيد. جستجو در آن به راحتي انجام

مي پذيرد و شما مي توانيد دسترسي آسان به تمام اطلاعات داشته باشيد. به ياد داشته باشيد كه حتما به اندازه كافي حافظه جانبي خريداري كنيد؛ يك شارژر در دسترس داشته باشيد. يك نشان ثابت براي گروه بندي افراد مختلف انتخاب كنيد. (مثلا نام/نام خانوادگي، نام شركت و غيره.) اگر نگوييم تمام ارگانايزرها اما تعداد زيادي از آنها داراي ساعت هشداردهنده نيز مي باشند، كه شما مي توانيد به راحتي از آن استفاده كنيد. در آ خر بايد برنامه خود در آغاز هر صبح نگاه كوتاهي كنيد و برنامه خود را مطابق با آن تنظيم نماييد. - موبايل

جزء جدا نشدني هر فرد حرفه اي تلفن همراه مي باشد. اين وسيله به شما امكان مي دهد كه در هر ساعت از روز و در هر كجا توانايي دسترسي به مشتركين خود را پيدا كنيد. و نه تنها شما هميشه در دسترس خواهيد بود، بلكه تلفن وسيله مناسبي است تا بتوانيد شماره هاي ضروري خود را در حافظه آن ذخيره كنيد. برخي مدل هاي جديد گوشي هاي تلفن همراه امكانات بيشتري از يك تلفن معمولي را به شما ارائه مي دهند. از شارژ موبايل خود اطمينان خاطر پيدا كنيد تا خداي نكرده تلفن هاي ضروري را از دست ندهيد. براي تلفن هايي كه مكررا از آنها استفاده مي كنيد از حافظه صوتي استفاده كنيد تا با ذكر نام افراد عمل شماره گيري انجام شود. و لطفا چند هزار تومان ماهيانه را پرداخت كنيد تا تلفن شما به سيستم voice mail نيز مجهز گردد. شايد وقتي رئيستان به شما احتياج پيدا مي كند شما در حال رانندگي

در داخل يك تونل باشيد در اينجا تنها چيزي كه به داد شما مي رسد تلفن همراه است. - خودكار با كلاس خودكار شايد فقط يك خودكار باشد اما چه احساسي به شما دست مي دهد اگر وكيل و يا يك حسابدار برگه هاي شما را با يك خودكار 200 توماني امضاء كنند؟ اصلا نيازي به گفتن نيست چرا كه شما جذب فرد مورد نظر نمي شويد. خودكار شما به منزله امضاي شماست و به همين دليل شما بايد اين كار را با ظرافت كامل انجام دهيد. براي مثال خودكار مونتبلانش يك انتخاب عالي است و جوهر آن نيز بر روي كاغذ پخش نمي گردد. هر وقت هم كه جوهر آن تمام شد فقط كافي است مغزي را تعويض نماييد. راهنماي خريد خودكار ساده است: مدل هاي ظريفتر را خريداري كنيد از آن در محل خنك نگهداري كنيد (تا جوهر آن از بين نرود و پس ندهد) مطمئن باشيد كه مي نويسد خودكار شما همانند تلفن همراه زماني كه به آنها نياز پيدا كنيد، حرف اول را مي زند. اضافه كردن يك امضاي ظريف هنر ديگري است كه شما را از سايرين متمايز مي نمايد. حتي اگر براي خريد لوازم تحرير مناسب مجبور هستيد يك كيلومتر راه برويد اين كار را انجام دهيد چراكه ارزشش را دارد. آماده باشيد "كيت موفقيت شغلي" به شما كمك مي كند كه هميشه در دسترس باشيد و ارزش بيشتري به شما مي بخشد و باعث مي شود تا در نظر تمام مشتركين خود محترم تر جلوه كنيد.در اين جا بايد ذكر كنم كه تمام موارد بالا را بايد به

عنوان ضروريات كار خود در نظر بگيريد و نه به عنوان وسايل حاشيه اي كه مي توانيد توسط آنها تاثير گذارتر و با نفوذتر جلوه كنيد. هر كسي مي تواند يك گوشي همراه مدل بالا و خودكار خوبي خريداري كند اما اينكه چگونه مي تواند از آنها به درستي استفاده كند تا از آن طريق از پله هاي نردبان موفقيت شغلي بالا رود، بحث ديگري است.

5 تكنيك براي ايجاد و تخريب اعتماد در محيط كار

تعداد زيادي از كارشناسان معتقدند كه وجود اعتماد در محيط كار از جمله مهمترين فاكتورها براي ايجاد هماهنگي، همكاري، و كارايي كاركنان به شمار مي رود. سازمان هايي كه در ميان كاركنان آنها اعتماد وجود دارد، نسبت به سازمان هايي كه داراي يك چنين خصيصه اي نيستند، به موفقيت هاي بالاتري دست پيدا مي كنند.  از اين رو سوالي كه اغلب به ذهن بخش مديريت مي رسد اين است كه: "چگونه ميتوانيم در محيط كار اعتماد ايجاد كرده و از تخريب آن جلوگيري نماييم؟" خوب اين كار را بايد از مقامات ارشد شروع كنيم چرا كه اين افراد براي سايرين الگو هستند، سپس بايد از اين نمونه هاي زنده استفاده كرد و در بخش ها و ادارات مختلف اعتماد را در ميان كليه ي كاركنان گسترش داد. طبق تحقيقات گسترده اي كه به طور فردي بر روي اين مسئله انجام داده ام، به اين نتيجه رسيدم كه 5 راه وجود دارد كه مديران با استفاده از آن مي توانند به سرعت اعتماد را در ميان كاركنان خود بوجود آورده و در مقابل نيز 5 راه ديگر وجود دارد كه ميتواند به همان سرعت اعتماد ايجاد شده را از

ميان بردارد. اجازه دهيد كه ابتدا بر روي شيوه هاي ايجاد اعتماد تمركز كنيم؛ 1- محيطي مملو از راستي و درستي ايجاد كرده و آنرا حفظ كنيد. اين امر زير بناي ايجاد اعتماد در هر سازماني مي باشد. ابتدا مقامات ارشد بايد يك چنين مسئله اي را رعايت كنند و بعد به تدريج به ساير كاركنان نيز سرايت مي كند. اين امر بدان معناست كه در كنار وظايف اداري، افراد بايد همواره به وعده هاي خود عمل كنند، اگر قول به انجام كاري مي دهند آنرا عملي كنند و هميشه حقيقت را بگويند حتي اگر گفتنش برايشان خيلي دشوار باشد. اگر كاركنان يك سازمان صداقت داشته باشند، مردم به راحتي آن سازمان را پذيرفته و باور مي كنند. 2- در مورد ديدگاهها و ارزش ها با هم صحبت كنيد. برقراري ارتباط از اهميت بالايي برخوردار است و مانند شريان هاي است كه اطلاعات و اعتماد را به بدنه ي سازمان پيوند مي دهد. با صحبت در مورد ديدگاه هاي سازمان، بخش مديريت ميتواند پيش بيني كند كه آينده ي شغلي سازمان به كجا كشيده خواهد شد. همچنين با صحبت كردن در مورد ارزش هاي يك مجموعه متدهاي رسيدن به آن ها زير سازي و برنامه ريزي خواهد شد. 3- به كليه كاركنان با يك چشم نگاه كنيد. اعتماد زماني ايجاد مي شود كه حتي يك تازه وارد، كارمندي كه به صورت پاره وقت كار مي كند، و يا كارمندي كه پايين ترين ميزان حقوق را دارد، احساس كنند كه كارشان مهم بوده و جزئي از تيم يك سازمان بزرگ هستند. مديريت نبايد از برخود با

چنين كارمنداني كناره گيري كند و همواره جلساتي را پيرامون نشست با كليه ي كارمندان برگزار نمايد. رهبران ارشد بايد همواره به عقايد و پيشنهادات كليه كاركنان گوش بدهند و به آنها اعتبار لازم را بدهند تا بتوانند خودشان را نشان دهند. يك رهبر زماني موفق خواهد بود كه نام كليه ي كاركنانش را بداند، با خانواده هاي آنها آشنا باشد و با احترام و ارزش با آنها برخورد كند. 4- بر روي اهداف كلي و نه شخصي تمركز كنيد. زماني كه كارمند احساس كند كه همه دست به دست هم داده اند تا به هدفي همه جانبه و فراگير دست پيدا كنند، و هر كسي ساز خودش را نمي زند، به اين طريق اعتماد بيشتري ايجاد خواهد شد. اين عصاره ي كار گروهي است. زمانيكه كار واقعاً گروهي باشد، افراد شركت كننده در آن با اعتماد و اطمينان كامل نسبت به هم برخورد خواهند كرد. 5- كار درست را انجام دهيد حتي اگر ريسك زيادي در بر داشته باشد. همه ي انسان ها به صورت حسي مي توانند تشخيص دهند كه چه كاري "درست" است و چه كاري اشتباه. اگر اين حس غريزي را دنبال كنيم و عواقب شخصي آنرا در نظر نگيريم، تقريباً مي توان گفت كه مي توانيم احترام ديگران را به خود جلب كنيم. از اين احترام، اعتماد بوجود خواهد آمد. خوب اين از 5 نكته ي مثبت، اما نكات منفي كدام است. از چه طريقي اعتماد همكارانمان نسبت به ما سلب خواهد شد؛ 1- رفتار و گفتار متناقض. هيچ چيز ذهن افراد را سريع تر از مشاهده ي دو چهرگي

مغتشش نمي كند؛ و اگر اين مشغوليت ذهني به دليل وجود تضاد در رفتار و تمايلات فرد بوجود آيد، مطمئناً اعتماد ميان دو نفر از ميان خواهد رفت. 2- به دنبال اهداف فردي و نه گروهي بودن. كسي كه تنها به فكر خودش باشد - به ويژه در يك محيط تيمي- به سرعت احترام ديگران نسبت به خودش را از دست خواهد داد و در نتيجه ي آن اعتماد نيز از ميان خواهد رفت. 3- دريغ كردن اطلاعات. زماني كه كانال هاي ارتباطي بسته شود، شايعاتي به ميان مي آيد كه افراد احساس مي كنند درست هستند. بعد هم مواردي نظير حاشا، انكار و تكذيب مطرح مي شود كه همه و همه بار منفي در بر دارند. در يك چنين شرايطي افراد تمايل پيدا نمي كنند كه اطلاعات صحيح را با يكديگر در ميان نگذارند. به موجب اين اشتباه اعتماد از ميان خواهد رفت. 4- دروغ گفتن يا در ميان گذاشتن نيمي از حقيقت. دروغگويي يكي از سريع ترين شيوه هايي است كه به واسطه ي آن اعتماد فوراً از بين مي رود. ممكن است افراد يك مرتبه و يا دو مرتبه چنين حرف هايي را باور كنند، اما مرتبه ي سوم از خود واكنش نشان مي دهند. 5- برخورداري از ذهنيت بسته و محدود. عدم تمايل در به حساب آوردن عقايد و ايده هاي ديگران و ايجاد كردن اين ذهنيت كه "فقط حرف هاي خودم درست هستنند..." به مرور زمان پل ارتباطي را از ميان برداشته و اعتماد را مختل خواهد كرد. زمانيكه حقيقتاً به سازمان هاي موفق نگاه مي كنيم، مي بينيم كه

رهبران اين ارگان ها هر 5 تكنيك ارائه شده را رعايت مي كنند. رهبران ارتشي موفق همچنين رهبران سياسي مردمي و يا رهبران قابل احترام صنعتي نظير را در نظر بگيريد. همه ي اين رهبران بزرگ نوعي حس اعتماد را در ميان رتبه هاي بالاتر، هم رده اي هاي خود، و زير دستانشان برقرار كرده بودند و به اين واسطه موفقيت و بزرگي را از آن خود، واحدهاي مرتبط، هم پيمانان، و شركت هايشان نمودند.

5 تكنيك براي ايجاد و تخريب اعتماد در محيط كار

تعداد زيادي از كارشناسان معتقدند كه وجود اعتماد در محيط كار از جمله مهمترين فاكتورها براي ايجاد هماهنگي، همكاري، و كارايي كاركنان به شمار مي رود. سازمان هايي كه در ميان كاركنان آنها اعتماد وجود دارد، نسبت به سازمان هايي كه داراي يك چنين خصيصه اي نيستند، به موفقيت هاي بالاتري دست پيدا مي كنند.  از اين رو سوالي كه اغلب به ذهن بخش مديريت مي رسد اين است كه: "چگونه ميتوانيم در محيط كار اعتماد ايجاد كرده و از تخريب آن جلوگيري نماييم؟" خوب اين كار را بايد از مقامات ارشد شروع كنيم چرا كه اين افراد براي سايرين الگو هستند، سپس بايد از اين نمونه هاي زنده استفاده كرد و در بخش ها و ادارات مختلف اعتماد را در ميان كليه ي كاركنان گسترش داد. طبق تحقيقات گسترده اي كه به طور فردي بر روي اين مسئله انجام داده ام، به اين نتيجه رسيدم كه 5 راه وجود دارد كه مديران با استفاده از آن مي توانند به سرعت اعتماد را در ميان كاركنان خود بوجود آورده و در

مقابل نيز 5 راه ديگر وجود دارد كه ميتواند به همان سرعت اعتماد ايجاد شده را از ميان بردارد. اجازه دهيد كه ابتدا بر روي شيوه هاي ايجاد اعتماد تمركز كنيم؛ 1- محيطي مملو از راستي و درستي ايجاد كرده و آنرا حفظ كنيد. اين امر زير بناي ايجاد اعتماد در هر سازماني مي باشد. ابتدا مقامات ارشد بايد يك چنين مسئله اي را رعايت كنند و بعد به تدريج به ساير كاركنان نيز سرايت مي كند. اين امر بدان معناست كه در كنار وظايف اداري، افراد بايد همواره به وعده هاي خود عمل كنند، اگر قول به انجام كاري مي دهند آنرا عملي كنند و هميشه حقيقت را بگويند حتي اگر گفتنش برايشان خيلي دشوار باشد. اگر كاركنان يك سازمان صداقت داشته باشند، مردم به راحتي آن سازمان را پذيرفته و باور مي كنند. 2- در مورد ديدگاهها و ارزش ها با هم صحبت كنيد. برقراري ارتباط از اهميت بالايي برخوردار است و مانند شريان هاي است كه اطلاعات و اعتماد را به بدنه ي سازمان پيوند مي دهد. با صحبت در مورد ديدگاه هاي سازمان، بخش مديريت ميتواند پيش بيني كند كه آينده ي شغلي سازمان به كجا كشيده خواهد شد. همچنين با صحبت كردن در مورد ارزش هاي يك مجموعه متدهاي رسيدن به آن ها زير سازي و برنامه ريزي خواهد شد. 3- به كليه كاركنان با يك چشم نگاه كنيد. اعتماد زماني ايجاد مي شود كه حتي يك تازه وارد، كارمندي كه به صورت پاره وقت كار مي كند، و يا كارمندي كه پايين ترين ميزان حقوق را دارد، احساس كنند

كه كارشان مهم بوده و جزئي از تيم يك سازمان بزرگ هستند. مديريت نبايد از برخود با چنين كارمنداني كناره گيري كند و همواره جلساتي را پيرامون نشست با كليه ي كارمندان برگزار نمايد. رهبران ارشد بايد همواره به عقايد و پيشنهادات كليه كاركنان گوش بدهند و به آنها اعتبار لازم را بدهند تا بتوانند خودشان را نشان دهند. يك رهبر زماني موفق خواهد بود كه نام كليه ي كاركنانش را بداند، با خانواده هاي آنها آشنا باشد و با احترام و ارزش با آنها برخورد كند. 4- بر روي اهداف كلي و نه شخصي تمركز كنيد. زماني كه كارمند احساس كند كه همه دست به دست هم داده اند تا به هدفي همه جانبه و فراگير دست پيدا كنند، و هر كسي ساز خودش را نمي زند، به اين طريق اعتماد بيشتري ايجاد خواهد شد. اين عصاره ي كار گروهي است. زمانيكه كار واقعاً گروهي باشد، افراد شركت كننده در آن با اعتماد و اطمينان كامل نسبت به هم برخورد خواهند كرد. 5- كار درست را انجام دهيد حتي اگر ريسك زيادي در بر داشته باشد. همه ي انسان ها به صورت حسي مي توانند تشخيص دهند كه چه كاري "درست" است و چه كاري اشتباه. اگر اين حس غريزي را دنبال كنيم و عواقب شخصي آنرا در نظر نگيريم، تقريباً مي توان گفت كه مي توانيم احترام ديگران را به خود جلب كنيم. از اين احترام، اعتماد بوجود خواهد آمد. خوب اين از 5 نكته ي مثبت، اما نكات منفي كدام است. از چه طريقي اعتماد همكارانمان نسبت به ما سلب خواهد شد؛

1- رفتار و گفتار متناقض. هيچ چيز ذهن افراد را سريع تر از مشاهده ي دو چهرگي مغتشش نمي كند؛ و اگر اين مشغوليت ذهني به دليل وجود تضاد در رفتار و تمايلات فرد بوجود آيد، مطمئناً اعتماد ميان دو نفر از ميان خواهد رفت. 2- به دنبال اهداف فردي و نه گروهي بودن. كسي كه تنها به فكر خودش باشد - به ويژه در يك محيط تيمي- به سرعت احترام ديگران نسبت به خودش را از دست خواهد داد و در نتيجه ي آن اعتماد نيز از ميان خواهد رفت. 3- دريغ كردن اطلاعات. زماني كه كانال هاي ارتباطي بسته شود، شايعاتي به ميان مي آيد كه افراد احساس مي كنند درست هستند. بعد هم مواردي نظير حاشا، انكار و تكذيب مطرح مي شود كه همه و همه بار منفي در بر دارند. در يك چنين شرايطي افراد تمايل پيدا نمي كنند كه اطلاعات صحيح را با يكديگر در ميان نگذارند. به موجب اين اشتباه اعتماد از ميان خواهد رفت. 4- دروغ گفتن يا در ميان گذاشتن نيمي از حقيقت. دروغگويي يكي از سريع ترين شيوه هايي است كه به واسطه ي آن اعتماد فوراً از بين مي رود. ممكن است افراد يك مرتبه و يا دو مرتبه چنين حرف هايي را باور كنند، اما مرتبه ي سوم از خود واكنش نشان مي دهند. 5- برخورداري از ذهنيت بسته و محدود. عدم تمايل در به حساب آوردن عقايد و ايده هاي ديگران و ايجاد كردن اين ذهنيت كه "فقط حرف هاي خودم درست هستنند..." به مرور زمان پل ارتباطي را از ميان برداشته و

اعتماد را مختل خواهد كرد. زمانيكه حقيقتاً به سازمان هاي موفق نگاه مي كنيم، مي بينيم كه رهبران اين ارگان ها هر 5 تكنيك ارائه شده را رعايت مي كنند. رهبران ارتشي موفق همچنين رهبران سياسي مردمي و يا رهبران قابل احترام صنعتي نظير را در نظر بگيريد. همه ي اين رهبران بزرگ نوعي حس اعتماد را در ميان رتبه هاي بالاتر، هم رده اي هاي خود، و زير دستانشان برقرار كرده بودند و به اين واسطه موفقيت و بزرگي را از آن خود، واحدهاي مرتبط، هم پيمانان، و شركت هايشان نمودند.

5 خصوصيت اخلاقي افراد پر درآمد

پول فقط با كمي حساب كتاب و شانس به دست نمي آيد. براي موفقيت در اين راه فقط شما مهم هستيد. افرادي در اين راه موفق شده اند كه خصوصيات اخلاقي ويژه اي داشته اند. در اينجا به چند خصيصه اخلاقي افرادي كه در پول درآوردن موفق بوده اند اشاره مي كنيم تا بتواند به پيشرفت شما كمك كند.1- واقع بين باشيد

واقع بيني راه باريكي است كه از بين خوشبيني و منفي گرائي رد مي شود. فرد موفق هميشه واقع بين است، و اين به اين معني است كه هيچگاه خود را با بدبيني و منفي گرايي دچار بدبختي نكرده و همچنين با اعتماد خوشبينانه به هر كس يا هر چيز ريسك نمي كند. بيل گيتس را در نظر بگيريد. او زماني كه دانشگاه هاروارد را با روياي مايكروسافت ترك كرد، ريسك بزرگي انجام داد. اما اين ريسك كاملاً هم بي پايه و اساس نبود. بيل چيزي را مي دانست كه بقيه ما بعدها مي فهميديم: كامپيوترهاي خصوصي اگر نرم افزاري كه

روي آنها نصب باشد كمي دوستانه تر باشد، در آينده معروف تر و متداول تر مي شوند. ما نمي گوئيم به اندازه بيل گيتس دور انديش باشيد، اما بايد از تصميم گيري هاي او ياد بگيريد. قبل از اينكه تصميم اساسي بگيريد، از خودتان بپرسيد كه آيا در اين تصميم گيري واقع بين بوده ايد يا نه. اين كار دشواري است، اما موفق ترين افراد كساني هستند كه مي توانند براي لحظه اي دور از خود باشند و موقعيت را ارزيابي كنند.2- مرد عمل باشيد بهترين ايده ها در دنيا اگر به مرحله عمل نرسند كاملاً بي ارزش خواهند بود. اما عمل مثل شمشير دو لبه است چون ممكن است به راحتي فراموش شود. طرز فكري كه باعث مي شود افراد موفق از ناموفق مشخص شوند همين مسئله عمل كردن است. يك مرد موفق هيچوقت يك گوشه نمي ايستد تا چيزي اتفاق بيافتد. ممكن است همان سال اول پولي گيرش نيايد، اما هميشه منتظر موقعيت است. اين همان چيزي است كه باعث موفقيت ورن بافِت شد. خصوصيت ويژه او خريدن شركت هاي از ارزش افتاده بود. 3- از روي علاقه يا دانشتان انتخاب كنيد اگر شما چيزي را دوست نداريد، خيلي سخت خواهد بود كه ديگران را وادار به دوست داشتن آن كنيد. روي چيزي متمركز شويد كه به آن علاقه داريد. هر تعهد مالي به مراحل سخت خواهد رسيد و شما مجبور خواهيد شد اضافه كاري كه آن را پيش بيني نمي كرديد داشته باشيد. اما در اين زمان فردي كه به كارش علاقه مند است مشكلي نخواهد داشت. اگر روي علاقه تان كار

انجام دهيد، اضافه كاري زياد هم برايتان سخت نخواهد بود. در واقع، اگر واقعاً راه درست را انتخاب كرده باشيد، اصلاً احساس نخواهيد كرد كه مشغول كار هستيد. لَري اليسون كسي بود كه علاقه اش به رياضيات و كامپيوتر را دنبال كرد و توانست انقلابي در پايگاه داده ها بر پا كند و به موفقيت چشمگيري نائل آيد. ممكن است علائق شما در ابتدا زياد جنبه پول درآوردن نداشته باشند، اما به اين معني نيست كه ارزش بررسي هم ندارند. گاهي اوقات با دنبال كردن علاقه تان ممكن است از جريان زندگي عقب بيافتيد. افراد زيادي هستند كه اين كار را كرده اند. اما هيچ تاجر موفقي تا به حال از جمع پيروي نكرده است. افراد موفق خارج از مردم زندگي مي كنند تا آنها را به حركت وادارند. اما بايد حواستان باشد كه خيلي هم از جمعيت دور نيفتيد. 4- اعتماد به نفس داشته باشيد

چه تجارتي را بچرخانيد، چه محصولاتي را بفروشيد يا در تلاش براي به پول رساندن ايده تان باشيد، داشتن اعتماد به نفس كليد و رمز اساسي است. اگر اعتماد به نفس نداشته باشيد، زياد پيشرفت نخواهيد كرد. اما فقط اين كافي نيست. اعتماد به نفس باعث مي شود كه آدم هاي با ارزش در كنار خود داشته باشيد كه به شما براي پيشرفت كمك مي كنند. اين رمز موفقيت جك ولش، رئيس سابق شركت جنرال الكتريك بود. او كاري كرد كه همه ما بايد ياد بگيريم: بهترين افراد را كنار خود قرار داد، هدف را به آنها داد و اجازه داد كه كارها را انجام دهند. 5- احساسات

را كنار بگذاريد به ياد داشته باشيد، اين كار است، مسئله شخصي نيست. بسياري افراد شكست مي خورند چون كار را با مسائل شخصي قاطي مي كنند. ممكن است دوستي به شما بگويد كه ايده تان اصلاً به درد نمي خورد. به جاي اينكه حالت دفاعي به خود بگيريد، ببينيد چرا او چنين حرفي زده است. و هيچگاه اجازه ندهيد كه انتقاد ديگران شما را سست كند. هر چه موفقيت بيشتري به دست آوريد، انتقاد هاي بيشتري هم به سمت شما خواهد بود. موفق باشيد ! بسيار خوب، شما همه اين خصوصيات را در خود نمي بينيد؟ اشكالي ندارد. فقط افراد كمي هستند كه تمام اين خصوصيات را در خود دارند. نكته مهم اين است كه نقاط ضعف خود را پيدا كنيد. اگر در يك مسئله ضعيف هستيد، با خود صادق باشيد و آن ضعف را برطرف كنيد. يا شريكي پيدا كنيد كه بتوانيد به او اعتماد كنيد و نقاط ضعف و قدرتتان را نشان دهد.

5 خصوصيت اخلاقي افراد پر درآمد

پول فقط با كمي حساب كتاب و شانس به دست نمي آيد. براي موفقيت در اين راه فقط شما مهم هستيد. افرادي در اين راه موفق شده اند كه خصوصيات اخلاقي ويژه اي داشته اند. در اينجا به چند خصيصه اخلاقي افرادي كه در پول درآوردن موفق بوده اند اشاره مي كنيم تا بتواند به پيشرفت شما كمك كند.1- واقع بين باشيد

واقع بيني راه باريكي است كه از بين خوشبيني و منفي گرائي رد مي شود. فرد موفق هميشه واقع بين است، و اين به اين معني است كه هيچگاه خود را با بدبيني

و منفي گرايي دچار بدبختي نكرده و همچنين با اعتماد خوشبينانه به هر كس يا هر چيز ريسك نمي كند. بيل گيتس را در نظر بگيريد. او زماني كه دانشگاه هاروارد را با روياي مايكروسافت ترك كرد، ريسك بزرگي انجام داد. اما اين ريسك كاملاً هم بي پايه و اساس نبود. بيل چيزي را مي دانست كه بقيه ما بعدها مي فهميديم: كامپيوترهاي خصوصي اگر نرم افزاري كه روي آنها نصب باشد كمي دوستانه تر باشد، در آينده معروف تر و متداول تر مي شوند. ما نمي گوئيم به اندازه بيل گيتس دور انديش باشيد، اما بايد از تصميم گيري هاي او ياد بگيريد. قبل از اينكه تصميم اساسي بگيريد، از خودتان بپرسيد كه آيا در اين تصميم گيري واقع بين بوده ايد يا نه. اين كار دشواري است، اما موفق ترين افراد كساني هستند كه مي توانند براي لحظه اي دور از خود باشند و موقعيت را ارزيابي كنند.2- مرد عمل باشيد بهترين ايده ها در دنيا اگر به مرحله عمل نرسند كاملاً بي ارزش خواهند بود. اما عمل مثل شمشير دو لبه است چون ممكن است به راحتي فراموش شود. طرز فكري كه باعث مي شود افراد موفق از ناموفق مشخص شوند همين مسئله عمل كردن است. يك مرد موفق هيچوقت يك گوشه نمي ايستد تا چيزي اتفاق بيافتد. ممكن است همان سال اول پولي گيرش نيايد، اما هميشه منتظر موقعيت است. اين همان چيزي است كه باعث موفقيت ورن بافِت شد. خصوصيت ويژه او خريدن شركت هاي از ارزش افتاده بود. 3- از روي علاقه يا دانشتان انتخاب كنيد اگر شما چيزي

را دوست نداريد، خيلي سخت خواهد بود كه ديگران را وادار به دوست داشتن آن كنيد. روي چيزي متمركز شويد كه به آن علاقه داريد. هر تعهد مالي به مراحل سخت خواهد رسيد و شما مجبور خواهيد شد اضافه كاري كه آن را پيش بيني نمي كرديد داشته باشيد. اما در اين زمان فردي كه به كارش علاقه مند است مشكلي نخواهد داشت. اگر روي علاقه تان كار انجام دهيد، اضافه كاري زياد هم برايتان سخت نخواهد بود. در واقع، اگر واقعاً راه درست را انتخاب كرده باشيد، اصلاً احساس نخواهيد كرد كه مشغول كار هستيد. لَري اليسون كسي بود كه علاقه اش به رياضيات و كامپيوتر را دنبال كرد و توانست انقلابي در پايگاه داده ها بر پا كند و به موفقيت چشمگيري نائل آيد. ممكن است علائق شما در ابتدا زياد جنبه پول درآوردن نداشته باشند، اما به اين معني نيست كه ارزش بررسي هم ندارند. گاهي اوقات با دنبال كردن علاقه تان ممكن است از جريان زندگي عقب بيافتيد. افراد زيادي هستند كه اين كار را كرده اند. اما هيچ تاجر موفقي تا به حال از جمع پيروي نكرده است. افراد موفق خارج از مردم زندگي مي كنند تا آنها را به حركت وادارند. اما بايد حواستان باشد كه خيلي هم از جمعيت دور نيفتيد. 4- اعتماد به نفس داشته باشيد

چه تجارتي را بچرخانيد، چه محصولاتي را بفروشيد يا در تلاش براي به پول رساندن ايده تان باشيد، داشتن اعتماد به نفس كليد و رمز اساسي است. اگر اعتماد به نفس نداشته باشيد، زياد پيشرفت نخواهيد كرد. اما فقط اين

كافي نيست. اعتماد به نفس باعث مي شود كه آدم هاي با ارزش در كنار خود داشته باشيد كه به شما براي پيشرفت كمك مي كنند. اين رمز موفقيت جك ولش، رئيس سابق شركت جنرال الكتريك بود. او كاري كرد كه همه ما بايد ياد بگيريم: بهترين افراد را كنار خود قرار داد، هدف را به آنها داد و اجازه داد كه كارها را انجام دهند. 5- احساسات را كنار بگذاريد به ياد داشته باشيد، اين كار است، مسئله شخصي نيست. بسياري افراد شكست مي خورند چون كار را با مسائل شخصي قاطي مي كنند. ممكن است دوستي به شما بگويد كه ايده تان اصلاً به درد نمي خورد. به جاي اينكه حالت دفاعي به خود بگيريد، ببينيد چرا او چنين حرفي زده است. و هيچگاه اجازه ندهيد كه انتقاد ديگران شما را سست كند. هر چه موفقيت بيشتري به دست آوريد، انتقاد هاي بيشتري هم به سمت شما خواهد بود. موفق باشيد ! بسيار خوب، شما همه اين خصوصيات را در خود نمي بينيد؟ اشكالي ندارد. فقط افراد كمي هستند كه تمام اين خصوصيات را در خود دارند. نكته مهم اين است كه نقاط ضعف خود را پيدا كنيد. اگر در يك مسئله ضعيف هستيد، با خود صادق باشيد و آن ضعف را برطرف كنيد. يا شريكي پيدا كنيد كه بتوانيد به او اعتماد كنيد و نقاط ضعف و قدرتتان را نشان دهد.

5 قانون براي مديران و رئيسان

بعضي تصور ميكنند كه رئيس بودن فقط به پشت ميز نشستن، سيگار كشيدن و به اين و آن دستور دادن است. ممكن است وقتي مي بينند كساني هستند كه از حرف

هايشان اطاعت مي كنند و به آنها احترام مي گذارند، احساس رضايت كنند. متاسفانه، آنچه شما مي بينيد فقط يك درصد از زندگي آنها ميباشد-در واقع ساعات فراغت آنهاست. مطمئناً رئيس بودن الزامات و خصوصيات خاصي مي طلبد. يك رئيس هيچوقت تعطيلي ندارد و 24 ساعت روز بايد گوش به زنگ باشد. هيچ كس تا به حال با نشستن در رستورانها و ديد زدن دخترها رئيس نشده است. براي رئيس شدن بايد سخت تلاش كرد و هميشه هوشيار بود. نكاتي كه در اين مقاله پيش روي شما قرار داده ايم، به شما براي رسيدن به اين هدف كمك مي كند.

1. اگر احترام مي خواهيد، احترام بگذاريد يكي از اصلي ترين قانون هاي موجود در رياست اين است كه افراد تنبل هميشه پس رفت مي كنند. فقط افراد كمي هستند كه خود را از اين قانون جدا مي كنند، اما اكثر مردم نمي توانند. به قدرت رسيدن از طريق كانال هاي مناسب آسان تر و قابل تحمل تر از كندن تونل به سمت بالا با دستان خودتان است، فقط به اين دليل كه رئيس هاي قبلي به شما احترام گذاشته و از شما حمايت مي كنند. خاطرتان باشد كه احترام گذاشتن به معناي بادمجان دور قاب چيني و چاپلوسي نيست. به اين معني است كه بايد در مقابل نيازهاي سازمان و شركت، مراقب و متوجه باشيد. البته بايد دقت داشته باشيد كه زير دستان شما اين مهرباني را با ضعف شما اشتباه نگيرند.

2. تصميم غلط بهتر از بي تصميمي است تلاش براي به چنگ آوردن همه ي قدرت در يك زمان، نتايج متضادي

در پي خواهد داشت. در بعضي موارد تصميمات بزرگ در زندگي توام با شناخت و گه گاه افتخار خواهد بود. سزار نام خود را با عبور از رابيكون و ورود به روم نهاد. از طرف ديگر، برتوس نام خود را با خيانت به سزار نهاد. تفاوت بين اين دو مرد به طور آشكاري در يك چيز است: پيروزي. اگر بروتوس دشمنان خود را پس از خيانت بركنار مي كرد، مي توانست تاريخ را به خواست خود رقم بزند، اما تصميم او باعث رسوايي و بدنامي هميشگيش شد. اگر درگير يك تصميم گيري هستيد، ممكن است افراد كم طاقت ديگري اين تصميم را به جاي شما بگيرند. شما به عنوان يك رئيس بايد بتوانيد زيردستانتان را آنقدر تحت جذبه خود نگاه داريد كه به خود اجازه ي خيانت به شما را ندهند. اگر كسي به شما خيانت كرد، بايد كاري كنيد تا آن فرد را الگويي براي ساير كارمندان شركت كنيد. او را اخراج و يا از مقام خود عزل كنيد.

3. با هوشياري شر بدخواهان را از سر خود كم كنيد يك رئيس تاثير گذار بايد بتواند رقيبان و بدخواهان را از جلوي راه بردارد. در مسير شما به عنوان يك رئيس ممكن است افراد به ظاهر مهربان، اما در باطن بدخواه زيادي باشد كه بخواهند وارد مسير شما شوند. هيچ چيز مثل كينه و طرز برخورد كار را خراب نميكند. به عنوان يك رئيس بايد بتوانيد به هر طريق ممكن خود را آماده و برتر و بالاتر از همه نگاه داريد. يكي از راه هايي كه ميتوانيد از طريق آن اجازه ندهيد هيچ

چيز و هيچ كس سد راه شما نشود اين است كه با همه به طور يكسان رفتار كنيد، از مدير عامل گرفته تا آبدارچي شركت. البته اين به آن معنا نيست كه بايد مثل بعضي سياست مداران يك نقاب پلاستيكي به صورت بزنيد. اما اگر ديديد كسي قصد مزاحمت و بدخواهي دارد، بار اول نصيحتش كنيد. اگر زير بار نرفت، بار دوم فشار بيشتري بر او بياوريد، اما اگر باز سر عقل نيامد، بيرونش كنيد. شما به عنوان يك رئيس بايد بدانيد كه با مردم چطور رفتار كنيد، چطور آنها را ترسانده و يا چطور خيلي مودبانه خردشان كنيد.

4. از فرصت ها نهايت استفاده را ببريد وقتي به قدرت رسيديد، تازه زماني است كه فشار را بر روي خود احساس مي كنيد. لحظاتي وجود دارد كه يك نفر با يك ايده جالب و عالي، از فرصت استفاده كرده و پاورقي بر تاريخ زندگي كس ديگري مي شود. در واقع، زندگي تركيبي از تقاطع هاي بين آن افرادي است كه انتخاب صحيح كردند و آنها كه انتخابي غلط كردند. براي اينكه نامتان ماندگار شود، بايد جزء آن افرادي باشيد كه گوش به زنگند و از فرصت ها بهترين استفاده را مي برند. براي رئيس بودن بايد از فرصت ها استفاده كنيد و گرنه پشيمان خواهيد شد.

5. از همه بيشتر كار كنيد بدون تلاش و كوشش فراوان هيچوقت رئيس نخواهيد شد. براي اينكه سوپراستاري معروف هم بشويد بايد حداقل 20 سال تلاش كنيد. اگر هميشه براي انجام كار بيشتر اشتياق داشته و هدفمند باشيد، ساعاتي كه روي آن سرمايه گذاري كرده ايد، فرصتي

پيش روي شما قرار مي دهند. و زمانيكه رئيس شديد، همه دوست دارند كه جاي شما باشند. همه به شما نگاه مي كنند، پس بهتر است سرتان را بالا نگه داريد و باز به سعي و تلاشتان ادامه دهيد، چون احترام خيلي زود ناپديد مي شود. خاطرتان باشد حتي زمانيكه به عنوان يك رئيس شناخته شديد، باز بايد كوشش كنيد چون در غير اينصورت خيلي زود آن را از چنگتان در خواهند آورد. روي شخصيتتان كار كنيد مي توانيد از يك تلاشگر 20 ساله به موفقيت يك شبه نائل شويد، فقط اگر براي آن تلاش كنيد. اما براي اين منظور نيازمند شخصيت هم هستيد. براي خاطره انگيز كردن زندگي، تقلا و كشمكش نيز لازم است. يادتان باشد رئيس در وادي خطر زندگي ميكند. چيزي كه به شما كمك ميكند بتوانيد مقام و موقعيتتان را حفظ كنيد اين است كه كارهايي را انجام دهيد كه ديگران از انجام آن واهمه دارند. اين جرات و جسارت از شخصيتي جسور و باشهامت ناشي مي شود. هوشيار باشيد و تلاشگر، و خيلي زود خواهيد ديد كه نام شما نيز به تاريخ اضافه خواهد شد .

5 قانون براي مديران و رئيسان

بعضي تصور ميكنند كه رئيس بودن فقط به پشت ميز نشستن، سيگار كشيدن و به اين و آن دستور دادن است. ممكن است وقتي مي بينند كساني هستند كه از حرف هايشان اطاعت مي كنند و به آنها احترام مي گذارند، احساس رضايت كنند. متاسفانه، آنچه شما مي بينيد فقط يك درصد از زندگي آنها ميباشد-در واقع ساعات فراغت آنهاست. مطمئناً رئيس بودن الزامات و خصوصيات خاصي مي طلبد. يك

رئيس هيچوقت تعطيلي ندارد و 24 ساعت روز بايد گوش به زنگ باشد. هيچ كس تا به حال با نشستن در رستورانها و ديد زدن دخترها رئيس نشده است. براي رئيس شدن بايد سخت تلاش كرد و هميشه هوشيار بود. نكاتي كه در اين مقاله پيش روي شما قرار داده ايم، به شما براي رسيدن به اين هدف كمك مي كند. 1. اگر احترام مي خواهيد، احترام بگذاريد يكي از اصلي ترين قانون هاي موجود در رياست اين است كه افراد تنبل هميشه پس رفت مي كنند. فقط افراد كمي هستند كه خود را از اين قانون جدا مي كنند، اما اكثر مردم نمي توانند. به قدرت رسيدن از طريق كانال هاي مناسب آسان تر و قابل تحمل تر از كندن تونل به سمت بالا با دستان خودتان است، فقط به اين دليل كه رئيس هاي قبلي به شما احترام گذاشته و از شما حمايت مي كنند. خاطرتان باشد كه احترام گذاشتن به معناي بادمجان دور قاب چيني و چاپلوسي نيست. به اين معني است كه بايد در مقابل نيازهاي سازمان و شركت، مراقب و متوجه باشيد. البته بايد دقت داشته باشيد كه زير دستان شما اين مهرباني را با ضعف شما اشتباه نگيرند. 2. تصميم غلط بهتر از بي تصميمي است تلاش براي به چنگ آوردن همه ي قدرت در يك زمان، نتايج متضادي در پي خواهد داشت. در بعضي موارد تصميمات بزرگ در زندگي توام با شناخت و گه گاه افتخار خواهد بود. سزار نام خود را با عبور از رابيكون و ورود به روم نهاد. از طرف ديگر، برتوس نام خود را

با خيانت به سزار نهاد. تفاوت بين اين دو مرد به طور آشكاري در يك چيز است: پيروزي. اگر بروتوس دشمنان خود را پس از خيانت بركنار مي كرد، مي توانست تاريخ را به خواست خود رقم بزند، اما تصميم او باعث رسوايي و بدنامي هميشگيش شد. اگر درگير يك تصميم گيري هستيد، ممكن است افراد كم طاقت ديگري اين تصميم را به جاي شما بگيرند. شما به عنوان يك رئيس بايد بتوانيد زيردستانتان را آنقدر تحت جذبه خود نگاه داريد كه به خود اجازه ي خيانت به شما را ندهند. اگر كسي به شما خيانت كرد، بايد كاري كنيد تا آن فرد را الگويي براي ساير كارمندان شركت كنيد. او را اخراج و يا از مقام خود عزل كنيد. 3. با هوشياري شر بدخواهان را از سر خود كم كنيد يك رئيس تاثير گذار بايد بتواند رقيبان و بدخواهان را از جلوي راه بردارد. در مسير شما به عنوان يك رئيس ممكن است افراد به ظاهر مهربان، اما در باطن بدخواه زيادي باشد كه بخواهند وارد مسير شما شوند. هيچ چيز مثل كينه و طرز برخورد كار را خراب نميكند. به عنوان يك رئيس بايد بتوانيد به هر طريق ممكن خود را آماده و برتر و بالاتر از همه نگاه داريد. يكي از راه هايي كه ميتوانيد از طريق آن اجازه ندهيد هيچ چيز و هيچ كس سد راه شما نشود اين است كه با همه به طور يكسان رفتار كنيد، از مدير عامل گرفته تا آبدارچي شركت. البته اين به آن معنا نيست كه بايد مثل بعضي سياست مداران يك نقاب پلاستيكي به

صورت بزنيد. اما اگر ديديد كسي قصد مزاحمت و بدخواهي دارد، بار اول نصيحتش كنيد. اگر زير بار نرفت، بار دوم فشار بيشتري بر او بياوريد، اما اگر باز سر عقل نيامد، بيرونش كنيد. شما به عنوان يك رئيس بايد بدانيد كه با مردم چطور رفتار كنيد، چطور آنها را ترسانده و يا چطور خيلي مودبانه خردشان كنيد. 4. از فرصت ها نهايت استفاده را ببريد وقتي به قدرت رسيديد، تازه زماني است كه فشار را بر روي خود احساس مي كنيد. لحظاتي وجود دارد كه يك نفر با يك ايده جالب و عالي، از فرصت استفاده كرده و پاورقي بر تاريخ زندگي كس ديگري مي شود. در واقع، زندگي تركيبي از تقاطع هاي بين آن افرادي است كه انتخاب صحيح كردند و آنها كه انتخابي غلط كردند. براي اينكه نامتان ماندگار شود، بايد جزء آن افرادي باشيد كه گوش به زنگند و از فرصت ها بهترين استفاده را مي برند. براي رئيس بودن بايد از فرصت ها استفاده كنيد و گرنه پشيمان خواهيد شد. 5. از همه بيشتر كار كنيد بدون تلاش و كوشش فراوان هيچوقت رئيس نخواهيد شد. براي اينكه سوپراستاري معروف هم بشويد بايد حداقل 20 سال تلاش كنيد. اگر هميشه براي انجام كار بيشتر اشتياق داشته و هدفمند باشيد، ساعاتي كه روي آن سرمايه گذاري كرده ايد، فرصتي پيش روي شما قرار مي دهند. و زمانيكه رئيس شديد، همه دوست دارند كه جاي شما باشند. همه به شما نگاه مي كنند، پس بهتر است سرتان را بالا نگه داريد و باز به سعي و تلاشتان ادامه دهيد، چون احترام خيلي زود

ناپديد مي شود. خاطرتان باشد حتي زمانيكه به عنوان يك رئيس شناخته شديد، باز بايد كوشش كنيد چون در غير اينصورت خيلي زود آن را از چنگتان در خواهند آورد. روي شخصيتتان كار كنيد مي توانيد از يك تلاشگر 20 ساله به موفقيت يك شبه نائل شويد، فقط اگر براي آن تلاش كنيد. اما براي اين منظور نيازمند شخصيت هم هستيد. براي خاطره انگيز كردن زندگي، تقلا و كشمكش نيز لازم است. يادتان باشد رئيس در وادي خطر زندگي ميكند. چيزي كه به شما كمك ميكند بتوانيد مقام و موقعيتتان را حفظ كنيد اين است كه كارهايي را انجام دهيد كه ديگران از انجام آن واهمه دارند. اين جرات و جسارت از شخصيتي جسور و باشهامت ناشي مي شود. هوشيار باشيد و تلاشگر، و خيلي زود خواهيد ديد كه نام شما نيز به تاريخ اضافه خواهد شد .

6 روش ساده براي برنامه ريزي بودجه در خانواده

يكي از حياتيترين مؤلفه هاي برنامه ريزي مالي،يادگيري طريقه تقسيم و خرج كردن بودجه است. در اين مقاله قصد داريم شما را با متدي بسيار ساده براي برنامه ريزي بودجه آشنا كنيم. اين متد، شامل 6 مرحله است كه عبارتند از: -

قدم اول: درآمد ماهيانه خود را مشخص كنيد. كليه مبالغ دريافتي (مثل بيمه تامين اجتماعي، ماليات بر درآمد، عوارض، حقوق بازنشستگي و...) و ساير منابع درآمد را حساب كنيد. همه ي عايدات و درآمدها را با هم جمع كرده و روي كاغذ يادداشت كنيد و آن را "ارزش الف" بناميد.

- قدم دوم: هزينه هاي ماهيانه "ثابت" و "متغير" خود (مثل اجاره خانه، قبوض آب، برق و تلفن و...، مواد غذايي و حمل و نقل)

را ليست كنيد. حتماً مبلغي را نيز به هزينه پوشاك، مراقبت هاي پزشكي، مراقبت از فرزندان، هزينه هاي شخصي، تعميرات و هزينه هاي غير مترقبه اختصاص دهيد. هزينه هاي سالانه، شش ماهه، و سه ماهه خود (ماليات ها و بيمه) را براي هر ماه تقسيم كنيد. مثلاً بيمه ماشين كه براي هر شش ماه 150 هزار تومان است را تقسيم بر شش كرده تا هزينه ماهيانه آن 25 هزار تومان درآيد. با اينكار با سررسيد زمان تمديد بيمه يا پرداخت ماليات، هزينه ي هنگفتي را متحمل نخواهيد شد و با مشكلي مواجه نخواهيد بود و پرداخت ها برايتان آسان تر خواهد شد. پس از ليست كردن، همه ي اين هزينه ها را جمع بزنيد و آن را "ارزش ب" نام گذاري كنيد.

- قدم سوم: قدم بعدي به دست آودن رقم "درآمد اختياري" با تفريق هزينه هاي كلي (ارزش ب) از درآمد خالص (ارزش الف) مي باشد. اين رقم را نيز روي كاغذ به نام "ارزش ج" يادداشت كنيد.

- قدم چهارم:كليه بدهي هاي بدون وثيقه (كارت اعتباري و...)، پرداخت هاي ماهيانه و مانده حساب را ليست كنيد. اگر ميزان دقيق بدهي خود را نمي دانيد، الان وقتش رسيده است كه به آن هم سر و ساماني دهيد. اين جمع كل ماهيانه را با نام "ارزش د" يادداشت كرده و به سراغ مرحله بعد برويد.

- قدم پنجم: مقداري از درآمد اختياري شما بايد صرف پرداخت بدهي هاي اقساطي شود كه در مرحله قبل ذكر شد. در مرحله پنجم بايد ببينيد كه آيا پس از تفريق پرداخت هاي اقساطي ماهيانه (ارزش د) از درآمد اختياري (ارزش ج)،

چيزي از درآمد اختياري باقي مي ماند يا خير. اگر عدد به دست آمده منفي بود، شما آمادگي رفتن به مرحله شش كه هدف گذاري است را نداريد. مي توانيد از مشاور مالي خصوصي كمك بخواهيد تا بتوانيد اين رقم را افزايش داده و مثبت كنيد.

قدم ششم: در اين مرحله بايد اهداف و برنامه هاي كوتاه و بلند مدت خود را مشخص كنيد. ليستي از اين اهداف خود تهيه كنيد. براي شروع مي توانيد از مثال هاي زير استفاده كنيد. دراز مدت - خريد ملك و مستغلات، تحصيلات آتي، بازنشستگي كوتاه مدت - بازسازي خانه، خريد ماشين جديد، مسافرت ساير سرمايه گذاري هاي مطلوب - سرمايه گذاري در بورس سهام، اوراق بهادار، گواهي سپرده، خريد سهام شركت هاي ديگر و...پس از تهيه ليست، حال بايد ميزان مبلغي كه براي رسيدن به هر يك از اين اهداف نياز داريد را حساب كنيد و ببينيد كه ماهيانه چقدر بايد براي هركدام پس انداز كنيد.

6 روش ساده براي برنامه ريزي بودجه در خانواده

يكي از حياتيترين مؤلفه هاي برنامه ريزي مالي،يادگيري طريقه تقسيم و خرج كردن بودجه است. در اين مقاله قصد داريم شما را با متدي بسيار ساده براي برنامه ريزي بودجه آشنا كنيم. اين متد، شامل 6 مرحله است كه عبارتند از: - قدم اول: درآمد ماهيانه خود را مشخص كنيد. كليه مبالغ دريافتي (مثل بيمه تامين اجتماعي، ماليات بر درآمد، عوارض، حقوق بازنشستگي و...) و ساير منابع درآمد را حساب كنيد. همه ي عايدات و درآمدها را با هم جمع كرده و روي كاغذ يادداشت كنيد و آن را "ارزش الف" بناميد. - قدم

دوم: هزينه هاي ماهيانه "ثابت" و "متغير" خود (مثل اجاره خانه، قبوض آب، برق و تلفن و...، مواد غذايي و حمل و نقل) را ليست كنيد. حتماً مبلغي را نيز به هزينه پوشاك، مراقبت هاي پزشكي، مراقبت از فرزندان، هزينه هاي شخصي، تعميرات و هزينه هاي غير مترقبه اختصاص دهيد. هزينه هاي سالانه، شش ماهه، و سه ماهه خود (ماليات ها و بيمه) را براي هر ماه تقسيم كنيد. مثلاً بيمه ماشين كه براي هر شش ماه 150 هزار تومان است را تقسيم بر شش كرده تا هزينه ماهيانه آن 25 هزار تومان درآيد. با اينكار با سررسيد زمان تمديد بيمه يا پرداخت ماليات، هزينه ي هنگفتي را متحمل نخواهيد شد و با مشكلي مواجه نخواهيد بود و پرداخت ها برايتان آسان تر خواهد شد. پس از ليست كردن، همه ي اين هزينه ها را جمع بزنيد و آن را "ارزش ب" نام گذاري كنيد. - قدم سوم: قدم بعدي به دست آودن رقم "درآمد اختياري" با تفريق هزينه هاي كلي (ارزش ب) از درآمد خالص (ارزش الف) مي باشد. اين رقم را نيز روي كاغذ به نام "ارزش ج" يادداشت كنيد. - قدم چهارم:كليه بدهي هاي بدون وثيقه (كارت اعتباري و...)، پرداخت هاي ماهيانه و مانده حساب را ليست كنيد. اگر ميزان دقيق بدهي خود را نمي دانيد، الان وقتش رسيده است كه به آن هم سر و ساماني دهيد. اين جمع كل ماهيانه را با نام "ارزش د" يادداشت كرده و به سراغ مرحله بعد برويد. - قدم پنجم: مقداري از درآمد اختياري شما بايد صرف پرداخت بدهي هاي اقساطي شود كه در

مرحله قبل ذكر شد. در مرحله پنجم بايد ببينيد كه آيا پس از تفريق پرداخت هاي اقساطي ماهيانه (ارزش د) از درآمد اختياري (ارزش ج)، چيزي از درآمد اختياري باقي مي ماند يا خير. اگر عدد به دست آمده منفي بود، شما آمادگي رفتن به مرحله شش كه هدف گذاري است را نداريد. مي توانيد از مشاور مالي خصوصي كمك بخواهيد تا بتوانيد اين رقم را افزايش داده و مثبت كنيد.

قدم ششم: در اين مرحله بايد اهداف و برنامه هاي كوتاه و بلند مدت خود را مشخص كنيد. ليستي از اين اهداف خود تهيه كنيد. براي شروع مي توانيد از مثال هاي زير استفاده كنيد. دراز مدت - خريد ملك و مستغلات، تحصيلات آتي، بازنشستگي كوتاه مدت - بازسازي خانه، خريد ماشين جديد، مسافرت ساير سرمايه گذاري هاي مطلوب - سرمايه گذاري در بورس سهام، اوراق بهادار، گواهي سپرده، خريد سهام شركت هاي ديگر و...پس از تهيه ليست، حال بايد ميزان مبلغي كه براي رسيدن به هر يك از اين اهداف نياز داريد را حساب كنيد و ببينيد كه ماهيانه چقدر بايد براي هركدام پس انداز كنيد.

6 كلاه فكري: نگاه كردن به تصميمات از همه جوانب

تكنيكي بسيار قوي است كه به شما كمك ميكند از جوانب مختلف به تصميمات مهم خود در زندگي نگاه كنيد. اين تكنيك به شما كمك ميكند با هل دادن خودتان فراتر از روش هاي فكر كردن عاديتان، تصميمات بهتري اتخاذ كنيد. به همين ترتيب، به شما كمك مي كند كه پيچيدگي يك تصميم را به طور كامل درك كنيد و مسائل و فرصت هايي را كه ممكن است به آن دقت نكرده باشيد را پيدا كنيد.

خيلي از افراد موفق از يك ديدگاه منطقي و مثبت به قضايا نگاه مي كنند و اين يكي از دلايلي است كه در كار و زندگي خود موفق شده اند. اما معمولاً قادر نيستند از ديد احساسي، انگيزشي خلاقانه و منفي به مسئله بنگرند. اين يعني آنها مقاومت در برابر تغيير را دست كم مي گيرند، پرش هاي خلاقانه ندارند و قادر به داشتن برنامه هاي احتمالي و تصادفي لازم براي زندگي نيستند. به همين ترتيب، افراد منفي گرا هم بسيار تدافعي هستند و افراديكه در حل مشكلات خود بسيار منطقي عمل مي كنند نمي توانند از خلاقيت يا انگيزه خود در اين راستا كمك بگيرند. اگر با استفاده از تكنيك "6 كلاه فكري" به مشكلات خود نگاه كنيد، آنوقت مي توانيد از اين رويكردها براي رسيدن به بهترين راه حل ممكن استفاده كنيد. تصميمات و برنامه هاي شما تركيبي از جاه طلبي، مهارت در اجرا، حساسيت، خلاقيت، و برنامه ريزي تصادفي خواهد بود. چطور از اين تكنيك استفاده كنيد: براي استفاده از تكنيك "6 كلاه فكري" براي ارتقاء كيفيت تصميم گيريهايتان، بايد به تصميم سر گذاشتن هر كدام از اين كلاه ها فكر كنيد. هر كلاه فكري نوعي متفاوت از فكر كردن است كه در زير به توضيح آن خواهيم پرداخت. كلاه سفيد: در اين طرز تفكر شما بر اطلاعات موجود تمركز مي كنيد. به اطلاعاتي كه در دست داريد نگاه كنيد، و ببينيد چه چيزي دستگيرتان مي شود. كمبودهاي اطلاعاتتان را دريابيد و سعي كنيد يا آنها را پر كنيد يا در نظرشان داشته باشيد. اينجاست كه مي توانيد رويدادهاي قديمي را تجزيه

و تحليل كنيد. كلاه قرمز: با سر گذاشتن كلاه قرمز بايد با بصيرت، درك مستقيم و احساستان به تصميم نگاه كنيد. همچنين سعي كنيد فكر كنيد كه چرا بقيه مردم احساسي برخورد مي كنند و سعي كنيد بفهميد واكنش هاي شهودي افرادي كه كامل از دلايل و منطق شما باخبر نيستند را درك كنيد.

كلاه سياه: در اين طرز تفكر بايد به همه چيز منفي گرايانه، محتاطانه و تدافعي نگاه كنيد. ببينيد چرا ايده ها و رويكردهاي مختلف ممكن است موثر نباشد. اين مسئله از آن جهت اهميت دارد كه نقاط ضعف مسئله را در برنامه تان به خوبي به شما نشان مي دهد. به شما اين امكان را مي دهد كه آنها را از بين برده، رويكردتان را تغيير دهيد يا برنامه هاي تصادفي براي برخورد با مشكل آماده كنيد. اين كلاه به شما كمك مي كند برنامه هايتان را سخت تر و ارتجاعي تر اتخاذ كنيد. همچنين مي تواند به شما كمك كند كه نواقص و خطرات كار را قبل از اينكه وارد عمل شويد، بشناسيد. اين يكي از بهترين فوايد اين تكنيك است. خيلي از افراد موفق آنقدر به مثبت انديشي عادت مي كنند كه گاهي اوقات نمي توانند مشكلات را از قبل تشخيص دهند و براي دشواري ها آمادگي لازم را نداشته باشند.كلاه زرد: كلاه زرد به شما كمك مي كند مثبت به قضيه نگاه كنيد. يك ديدگاه مثبت گرايانه است كه به شما كمك مي كند همه فوايد و مزاياي يك تصميم و ارزش هاي درون آنرا ارزيابي كنيد . همه فرصت هايي كه ممكن است در پي آن برايتان

به وجود آيد را تشخيص دهيد. رويكرد كلاه زرد به شما كمك مي كند وقتي همه چيز گرفته و ناراحت كننده است همچنان به راهتان ادامه دهيد و اميدتان را از دست ندهيد. كلاه سبز: اين كلاه خلاقيت است. اينجاست كه مي توانيد راه حل هاي خلاقانه براي يك مشكل ابداع كنيد. يك طريقه فكري است كه در آن ايده ها به هيچ وجه نقد نمي شوند. كلاه آبي: كلاه آبي كنترل پروسه است. وقتي به خاطر فقدان ايده و نظر، وارد مشكل مي شويد، اين كلاه شما را به سمت كلاه سبز هدايت مي كند. وقتي نياز به تصميمات تصادفي داريد، كلاه سياه را به شما معرفي مي كند و از اين قبيل.اين تكنيك را مي توانيد در ميتينگ ها يا در مشكلات شخصي خودتان مورد استفاده قرار دهيد. در ميتينگ ها اين مزيت را دارد كه اختلاف نظرها را از بين مي برد. يك رويكرد متفاوت مي تواند اين باشد كه به مشكلات از ديد متخصين مختلف (مثلاً پزشكان، معماران، مديران و ...) يا از ديد مشتريان مختلف نگاه كنيد.مثال مديران يك شركت توليدي دنبال اين هستند كه آيا بايد يك دفتر جديد بر پا كنند يا نه. اقتصاد شركت روبه راه است و فضاي خالي درون شركت رو به اتمام. آنها تصميم مي گيرند از تكنيك "6 كلاه فكري" براي تصميم خود استفاده كنند. وقتي با كلاه سفيد به مسئله نگاه مي كنند، اطلاعاتي كه در دست دارند را تحليل مي كنند. روند پر شدن فضاهاي شركت را كه نشان مي دهد روبه كاهش سريع است بررسي مي كنند. پيشبيني مي كنند

كه تا زمانيكه دفتر جديد ساخته شود، مطمئناً با كمبود فضا روبه رو خواهند شد. طرح هاي كنوني دولت اعلام مي كند كه اقتصاد حداقل در دوره ساخت رشد ثابتي دارد.

با كلاه قرمز بعضي از مديران فكر مي كنند كه ساختمان پيشنهادي اصلاً زيبا نيست. بااينكه خيلي اقتصادي است اما كارمندان ممكن است علاقه اي به كار كردن در آن محل را نداشته باشند. وقتي مديران با كلاه سياه به قضيه نگاه مي كنند نگران اين هستند كه طرح هاي هيئت مديره اشتباه باشد. اقتصاد بايد به ركود چرخشي وارد شده باشد كه در آن مورد ساختمان شركت ممكن است براي مدت طولاني خالي باشد. اگر ساختمان مورد نظر زيبا نباشد، آنوقت كمپاني ها تصميم مي گيرند كه در يك ساختمان بهتر و زيباتر با همان ميزان اجاره بها كار كنند. اما با كلاه زرد، فكر مي كنند كه اگر اقتصاد بالا بكشد و طرح ها به همان صورت باقي بمانند، شركت بيشترين سود را خواهد داشت. اگر خوش شانس باشند مي توانند ساختمان را قبل از اينكه به ركود اقتصادي برسند، فروخته يا به رهن و اجاره بگذارند. با كلاه سبز اين نكته را در نظر مي گيرند كه آيا بايد طرح ساختمان را تغيير دهند تا كمي خوشايندتر شود. مطمئناً مي توانند طراحي داخلي آنرا كمي دستكاري كنند و با خريد وسائل و لوازم ارازن قيمتي آنجا را بهتر از آنچه هست نشان دهند. كلاه آبي توسط رئيس جلسه براي حركت بين روش هاي فكري مختلف استفاده مي شود. ممكن است ساير شركت كننده هاي ميتينگ را از تغيير سبك هاي مختلف

يا نقد ايده هاي افراد ديگر بازدارد. نكات مهم "6 كلاه فكري" تكنيكي بسيار خوب براي نگاه كردن به تاثير تصميمات از نقطه نظرات مختلف است. اين تكنيك اين امكان را فراهم مي آورد كه از احساسات و شكاكيت هاي لازم براي رسيدن به تصميمات منطقي استفاده شود. فرصت خلاقيت را نيز در تصميم گيري ايجاد مي كند. همچنين كمك مي كند كه مثلاً افراد منفي گرا كمي مثبت تر و خلاقانه تر به مسائل نگاه كنند.

برنامه ها و تصميماتي كه با استفاده از روش "6 كلاه فكري" اتخاذ مي شوند بسيار منطقي تر و بهتر هستند. اين تكنيك همچنين مي تواند به شما كمك كند از اشتباهات متداول در تصميم گيري ها جلوگيري به عمل آوريد.

6 كلاه فكري: نگاه كردن به تصميمات از همه جوانب

تكنيكي بسيار قوي است كه به شما كمك ميكند از جوانب مختلف به تصميمات مهم خود در زندگي نگاه كنيد. اين تكنيك به شما كمك ميكند با هل دادن خودتان فراتر از روش هاي فكر كردن عاديتان، تصميمات بهتري اتخاذ كنيد. به همين ترتيب، به شما كمك مي كند كه پيچيدگي يك تصميم را به طور كامل درك كنيد و مسائل و فرصت هايي را كه ممكن است به آن دقت نكرده باشيد را پيدا كنيد. خيلي از افراد موفق از يك ديدگاه منطقي و مثبت به قضايا نگاه مي كنند و اين يكي از دلايلي است كه در كار و زندگي خود موفق شده اند. اما معمولاً قادر نيستند از ديد احساسي، انگيزشي خلاقانه و منفي به مسئله بنگرند. اين يعني آنها مقاومت در برابر تغيير را دست كم

مي گيرند، پرش هاي خلاقانه ندارند و قادر به داشتن برنامه هاي احتمالي و تصادفي لازم براي زندگي نيستند. به همين ترتيب، افراد منفي گرا هم بسيار تدافعي هستند و افراديكه در حل مشكلات خود بسيار منطقي عمل مي كنند نمي توانند از خلاقيت يا انگيزه خود در اين راستا كمك بگيرند. اگر با استفاده از تكنيك "6 كلاه فكري" به مشكلات خود نگاه كنيد، آنوقت مي توانيد از اين رويكردها براي رسيدن به بهترين راه حل ممكن استفاده كنيد. تصميمات و برنامه هاي شما تركيبي از جاه طلبي، مهارت در اجرا، حساسيت، خلاقيت، و برنامه ريزي تصادفي خواهد بود. چطور از اين تكنيك استفاده كنيد: براي استفاده از تكنيك "6 كلاه فكري" براي ارتقاء كيفيت تصميم گيريهايتان، بايد به تصميم سر گذاشتن هر كدام از اين كلاه ها فكر كنيد. هر كلاه فكري نوعي متفاوت از فكر كردن است كه در زير به توضيح آن خواهيم پرداخت. كلاه سفيد: در اين طرز تفكر شما بر اطلاعات موجود تمركز مي كنيد. به اطلاعاتي كه در دست داريد نگاه كنيد، و ببينيد چه چيزي دستگيرتان مي شود. كمبودهاي اطلاعاتتان را دريابيد و سعي كنيد يا آنها را پر كنيد يا در نظرشان داشته باشيد. اينجاست كه مي توانيد رويدادهاي قديمي را تجزيه و تحليل كنيد. كلاه قرمز: با سر گذاشتن كلاه قرمز بايد با بصيرت، درك مستقيم و احساستان به تصميم نگاه كنيد. همچنين سعي كنيد فكر كنيد كه چرا بقيه مردم احساسي برخورد مي كنند و سعي كنيد بفهميد واكنش هاي شهودي افرادي كه كامل از دلايل و منطق شما باخبر نيستند را درك كنيد.

كلاه سياه: در اين طرز تفكر بايد به همه چيز منفي گرايانه، محتاطانه و تدافعي نگاه كنيد. ببينيد چرا ايده ها و رويكردهاي مختلف ممكن است موثر نباشد. اين مسئله از آن جهت اهميت دارد كه نقاط ضعف مسئله را در برنامه تان به خوبي به شما نشان مي دهد. به شما اين امكان را مي دهد كه آنها را از بين برده، رويكردتان را تغيير دهيد يا برنامه هاي تصادفي براي برخورد با مشكل آماده كنيد. اين كلاه به شما كمك مي كند برنامه هايتان را سخت تر و ارتجاعي تر اتخاذ كنيد. همچنين مي تواند به شما كمك كند كه نواقص و خطرات كار را قبل از اينكه وارد عمل شويد، بشناسيد. اين يكي از بهترين فوايد اين تكنيك است. خيلي از افراد موفق آنقدر به مثبت انديشي عادت مي كنند كه گاهي اوقات نمي توانند مشكلات را از قبل تشخيص دهند و براي دشواري ها آمادگي لازم را نداشته باشند.كلاه زرد: كلاه زرد به شما كمك مي كند مثبت به قضيه نگاه كنيد. يك ديدگاه مثبت گرايانه است كه به شما كمك مي كند همه فوايد و مزاياي يك تصميم و ارزش هاي درون آنرا ارزيابي كنيد . همه فرصت هايي كه ممكن است در پي آن برايتان به وجود آيد را تشخيص دهيد. رويكرد كلاه زرد به شما كمك مي كند وقتي همه چيز گرفته و ناراحت كننده است همچنان به راهتان ادامه دهيد و اميدتان را از دست ندهيد. كلاه سبز: اين كلاه خلاقيت است. اينجاست كه مي توانيد راه حل هاي خلاقانه براي يك مشكل ابداع كنيد. يك طريقه

فكري است كه در آن ايده ها به هيچ وجه نقد نمي شوند. كلاه آبي: كلاه آبي كنترل پروسه است. وقتي به خاطر فقدان ايده و نظر، وارد مشكل مي شويد، اين كلاه شما را به سمت كلاه سبز هدايت مي كند. وقتي نياز به تصميمات تصادفي داريد، كلاه سياه را به شما معرفي مي كند و از اين قبيل.اين تكنيك را مي توانيد در ميتينگ ها يا در مشكلات شخصي خودتان مورد استفاده قرار دهيد. در ميتينگ ها اين مزيت را دارد كه اختلاف نظرها را از بين مي برد. يك رويكرد متفاوت مي تواند اين باشد كه به مشكلات از ديد متخصين مختلف (مثلاً پزشكان، معماران، مديران و ...) يا از ديد مشتريان مختلف نگاه كنيد.مثال مديران يك شركت توليدي دنبال اين هستند كه آيا بايد يك دفتر جديد بر پا كنند يا نه. اقتصاد شركت روبه راه است و فضاي خالي درون شركت رو به اتمام. آنها تصميم مي گيرند از تكنيك "6 كلاه فكري" براي تصميم خود استفاده كنند. وقتي با كلاه سفيد به مسئله نگاه مي كنند، اطلاعاتي كه در دست دارند را تحليل مي كنند. روند پر شدن فضاهاي شركت را كه نشان مي دهد روبه كاهش سريع است بررسي مي كنند. پيشبيني مي كنند كه تا زمانيكه دفتر جديد ساخته شود، مطمئناً با كمبود فضا روبه رو خواهند شد. طرح هاي كنوني دولت اعلام مي كند كه اقتصاد حداقل در دوره ساخت رشد ثابتي دارد.

با كلاه قرمز بعضي از مديران فكر مي كنند كه ساختمان پيشنهادي اصلاً زيبا نيست. بااينكه خيلي اقتصادي است اما كارمندان ممكن است

علاقه اي به كار كردن در آن محل را نداشته باشند. وقتي مديران با كلاه سياه به قضيه نگاه مي كنند نگران اين هستند كه طرح هاي هيئت مديره اشتباه باشد. اقتصاد بايد به ركود چرخشي وارد شده باشد كه در آن مورد ساختمان شركت ممكن است براي مدت طولاني خالي باشد. اگر ساختمان مورد نظر زيبا نباشد، آنوقت كمپاني ها تصميم مي گيرند كه در يك ساختمان بهتر و زيباتر با همان ميزان اجاره بها كار كنند. اما با كلاه زرد، فكر مي كنند كه اگر اقتصاد بالا بكشد و طرح ها به همان صورت باقي بمانند، شركت بيشترين سود را خواهد داشت. اگر خوش شانس باشند مي توانند ساختمان را قبل از اينكه به ركود اقتصادي برسند، فروخته يا به رهن و اجاره بگذارند. با كلاه سبز اين نكته را در نظر مي گيرند كه آيا بايد طرح ساختمان را تغيير دهند تا كمي خوشايندتر شود. مطمئناً مي توانند طراحي داخلي آنرا كمي دستكاري كنند و با خريد وسائل و لوازم ارازن قيمتي آنجا را بهتر از آنچه هست نشان دهند. كلاه آبي توسط رئيس جلسه براي حركت بين روش هاي فكري مختلف استفاده مي شود. ممكن است ساير شركت كننده هاي ميتينگ را از تغيير سبك هاي مختلف يا نقد ايده هاي افراد ديگر بازدارد. نكات مهم "6 كلاه فكري" تكنيكي بسيار خوب براي نگاه كردن به تاثير تصميمات از نقطه نظرات مختلف است. اين تكنيك اين امكان را فراهم مي آورد كه از احساسات و شكاكيت هاي لازم براي رسيدن به تصميمات منطقي استفاده شود. فرصت خلاقيت را نيز در تصميم

گيري ايجاد مي كند. همچنين كمك مي كند كه مثلاً افراد منفي گرا كمي مثبت تر و خلاقانه تر به مسائل نگاه كنند.

برنامه ها و تصميماتي كه با استفاده از روش "6 كلاه فكري" اتخاذ مي شوند بسيار منطقي تر و بهتر هستند. اين تكنيك همچنين مي تواند به شما كمك كند از اشتباهات متداول در تصميم گيري ها جلوگيري به عمل آوريد.

6 نكته پيرامون مهارتهاي مديريتي

آيا شما در زندگي شغلي خود براي امر مديريت ارزش قائل هستيد؟ شايد براي انجام شغلهاي مختلف توانايي هاي فني و اطلاعات حرفه اي لازم باشد، اما مهارتهاي رهبري و مديريت نيز جزء پيش نيازهاي رسيدن به موفقيت بشمار مي روند. اگر مي خواهيد مدير موفقي باشيد بايد توانايي هاي رهبري خود را افزايش دهيد. اگر به تازگي ترفيع رتبه گرفته ايد، مديريت يك پروژه عظيم را به عهده داريد، و يا اينكه به دنبال كسب اطلاعات بيشتر در زمينه مديريت هستيد تا بعدها بتوانيد به اين منصب نائل شويد، ما در اين قسمت 6 مهارت ضروري براي مديران موفق را براي شما بيان مي كنيم: "ابتكار نياز به سرپرستي، اما افراد نيازمند هدايت و رهبري هستند" راس پروت 1- ديد ذهن خود را بر روي تصويرهاي بزرگتر متمركز كنيد بايد مطمئن شويد كه گروه شما از بالاترين بهره وري برخوردار است. اهداف خود را بر اساس استراتژي هاي بلند مدت پايه ريزي كنيد و آنها را با مقامات ارشد و ساير پرسنل در ميان بگذاريد. اهداف فردي و گروهي تعيين كنيد (البته سعي كنيد كه تمام آنها واقع بينانه باشند.) تمام خواست ها و آرزوهاي خود را در يك سيطره بزرگتر

قرار دهيد و با يك ديد وسيع تر به آنها نگاه كنيد. بلند پرواز باشيد بلند پرواز بودن به معناي جاه طلبي و تجاوز به حقوق ديگران نيست. شما بايد از حس بلند پروازي خود زيركانه استفاده كنيد. براي بالا رفتن از نردبان ترقي نبايد پاي خود را بر سر افراد ديگر بگذاريد. بدانيد كه از شغل خود چه مي خواهيد و حركت شما به كدام جهت است. توانايي هاي بالقوه خود را همواره در جلوي چشمتان قرار دهيد. اگر به موقعيت فعلي خود قانع باشيد هيچ گاه ترفيع رتبه از آن شما نخواهد شد.2- اطمينان بايد خود را به خوبي بشناسيد نقاط قوت و ضعف خود را پيدا كنيد و بر روي ضعف هايتان بيشتر كار كنيد. از سوال پرسيدن و يا گذراندن دوره هاي كمك آموزشي ترسي به دل راه ندهيد. لازم نيست كه هميشه همه چيز را بدانيد و بهترين باشيد. اگر به جزئيات كار اجحاف كامل نداريد كساني را به تيم خود دعوت كنيد كه توانايي آنها در انجام موارد مورد نظر از شما بالاتر باشد. اطراف خود را با افرا كارآمد پر كنيد نه با "بله قربان گو" هايي كه تنها حرف هايي مي زنند كه با مزاج شما سازگاري داشته باشد. مصمم باشيد براي وقايع غير منظره برنامه ريزي كنيد تا اتفاقي روي ندهد كه شما در مقابل آن خلع سلاح شويد. اگر تمام اتفاقاتي كه ممكن است در طول انجام يك پروژه روي دهد را پيش بيني كنيد، آنگاه مي توانيد با داشتن آگاهي كامل تصميمات مناسب اتخاذ كنيد و كار درست را انجام دهيد.

كنترل استرس

چنان كه از گذشته مرسوم بوده: " هيچ گاه به ديگران اجازه ندهيد كه متوجه عرق كردن شما بشوند" اگر به خود مطمئن باشيد اين حس به ديگران نيز القا مي شود و آنها هم نسبت به شما اعتماد پيدا مي كنند. انتقاد پذير باشيد شما مي توانيد اعتماد به نفس خود را از طريق پذيرفتن نظرهاي منفي ديگران در مورد خود اثبات كنيد. زماني كه مورد انتقاد ديگران قرار مي گيريد به لاك دفاعي فرو نرويد و خود را فردي متكبر و سلطه جو نشان ندهيد. در هر انتقاد به دنبال نكته هاي سودمند و سازنده بگرديد و از فرد منتقد تشكر كنيد. با اين كار حرفه اي بودن و تكامل خود را آشكار مي سازيد.3- مهارت هاي سايرين "پيش از اينكه به كمك كارمندانتان نيازمند شويد، بايد اعتماد آنها را نسبت به خود جلب كنيد"

راسل وايت گوش فرا دهيدبه نظرات ديگران توجه كنيد و نسبت به پذيرش عقايد مختلف از خود علاقه نشان دهيد. از سياست ها و مشكلاتي كه باعث پسرفت تيمي مي شوند و اجازه نمي دهند كه افراد گروه كار خود را با كيفيت، دقت و علاقه انجام دهند به شدت پرهيز كنيد. به گفته هاي سايرين با دقت گوش كنيد كه هم بتوانيد كيفيت زندگي شغلي خود را بهتر درك كنيد و هم بين كليه امور تعادل برقرار كنيد. در چنين حالتي مي توانيد كارمندان را به سمت مسير مناسب هدايت كنيد.انعطاف پذير باشيد يك رهبر قدرتمند لازم نيست كه هميشه درست عمل كند. شما بايد نسبت به عقايد مخالف، ساير نظرات و ابتكارات نوين از خود روي

باز نشان دهيد. كليه پرسنل بايد براي پيشنهاد دادن از آزادي عمل برخوردار باشند و بتوانند آزادانه در توسعه و تكميل طرح هاي پيشنهادي خود گام بردارند. در چنين شرايطي آنها همواره به دنبال فرصت هاي تازه اي هستند تا بتوانند وضعيت فعلي شركت را ارتقا بخشند. حمايت كنيد در كارها همدلي و شكيبايي خود را آشكار سازيد و افرادي را كه در انجام وظايف از خود علاقه نشان نمي دهند از امتيازات ويژه محروم سازيد. با خدمه و كاركنان با نزاكت برخورد كنيد و به آنها احترام بگذاريد و نشان دهيد كه به كارهاي فردي شان علاقمند هستيد. هميشه به خاطر داشته باشيد كه چگونگي برخورد شما با افراد ديگر نشان دهنده توانايي هاي مديريتي شما است. 4- افزايش انگيزه اطرافيانتان را تشويق كنيديك رهبر قدرتمند توانايي تاثير گذاري در ديگران را دارد. ديگران را تشويق كنيد و به آنها انرژي و قوت قلب دهيد تا بتوانيد از ابتكارات و نوآوري هايشان استفاده كنيد. موفقيت ها را جشن بگيريد هميشه براي تشكر و قدرداني پيش قدم باشيد، مثلا بر روي يك صفحه كاغذ مناسب يك يادداشت بنويسيد و از اين طريق از افراد سپاسگذاري كنيد. هيچ گاه در جمع از كارمندان خود انتقاد نكنيد. اگر لازم بود چنين كاري را انجام دهيد بايد آرامش خود را حفظ كنيد وبا او شخصا به صحبت بنشينيد. در زمان اخراج كردن هم بهتر است اشاره اي به نقاط مثبت افراد اخراجي داشته باشيد. اگر با وجود تلاش هاي بسيار زياد، وقت گذاشتن هاي طولاني مدت و به كارگيري عقايد ابتكاري پروژه شما به موفقيت نرسيد، تمام افراد

گروه را گرد هم آوريد و با هم در مورد راهكارهاي رسيدن به موفقيت به مشورت بنشينيد و بعد هم تمام تجربه هاي خود را با يكديگر در ميان بگذاريد. از پرسنل خود پشتيباني كنيد رهبري به اين معنا نيست كه همه بايد به دنبال شما باشند بلكه بايد به آنها بگوييد كه شما در پشت آنها هستيد. به نياز هاي كاركنان خود توجه كنيد حال چه اين نيازها دوره هاي كمك آموزشي باشند چه ارتقا دستگاهها و به كارگيري تكنولوژي جديد و ... خود را براي آنها به آب و آتش بزنيد. شايد هميشه كارها بر وفق مراد پيش نروند اما حداقل اين است كه آنها مي دانند شما همواره حامي و پشتيبان آنها هستيد. كمك كنيد هر زمان كه وقت داشتيد حتي براي مدت كوتاهي هم كه شده سري به بخش هاي مختلف شركت بزنيد و به كاركنانتان نشان دهيد كه متوجه تلاش آنها هستيد هر چند خود تجربه اي در انجام وظايف آنها نداريد. البته يك مدير زماني مي تواند به موفقيت دست پيدا كند كه همواره دانش خود را به روز كند و اطلاعات كافي در زمينه هاي مختلف داشته باشد تا بتواند انتظارات خود را به وضوح براي پرسنلش شرح دهد. 5- مسئوليت "بهاي رسيدن به بزرگي مسئوليت پذيري است"وينستون چرچيل سرزنش هاي وارده را بپذيريد اگر اطلاعات غلط مورد استفاده قرار بگيرد و محموله مورد نياز با تاخير بدست كاركنان برسد، بالطبع كسب درآمد نيز براي مدتي مختل خواهد شد. مسئوليت اشتباهاتي را كه مرتكب آن مي شويد به عهده بگيريد به خاطر آن عذزخواهي كنيد و اقدامات لازم

در رفع مشكل به جود آمده را انجام دهيد. اينكه اشتباه از جانب چه كسي سر زده مهم نيست بلكه امري كه حائز اهميت است قبول مسئوليت و تلاش براي حل مشكلات است. مشكلات را حل كنيد به عنوان يك رهبر شما بايد گاهي تصميمات دشوار و نا خوشايندي را اتخاذ كنيد. شما بايد كشمكش هاي موجود را متوقف كنيد و به افراد كمك كنيد تا تغيير و تحول ها را آسان تر قبول كنند. رمز موفقيت شما برقراري ارتباط است. اگر كارمندان متوجه شوند كه شما تا چه حد به شغل خود اهميت مي دهيد و براي آن تلاش مي كنيد، آنها نيز روش هاي ابتكاري خود را ارائه مي دهند و براي رسيدن به موفقيت تمام توان خود را به كار مي گيرند.الگو باشيد هميشه ديگران را متوجه توانايي هاي خود را در كار كردن كنيد. بيطرف باشيد و با تمام مسائل عادلانه برخورد كنيد و از پارتي بازي هم به شدت پرهيز كنيد. به نظرهاي مخالف گوش دهيد و در هر شرايطي رفتار مناسب از خود نشان دهيد و امواج مثبت از خود ساطع كنيد. 6- درستي "توانايي يك مدير در استاندارها و معيارهايي منعكس مي شود كه براي خود پي ريزي مي كند"

ري كروكدرستكار باشيددر زمان مواجهه با مواردي كه ارزشهاي اخلاقي شما را زير پا مي گذارند از خود عكس العمل نشان دهيد. اگر از شما درخواست شد كه يك كار غير اخلاقي و يا غير قانوني انجام دهيد به راحتي از انجام آن سرباز زنيد. براي حفظ حقوق خود، كارمندان و افرادي كه با آنها كار مي كنيد

تلاش كنيد. صادق باشيد در زمان صحبت كردن بايد براي گفته هاي خود اهميت قائل شويد. اگر نمي توانيد قول انجام كاري را بدهيد خوب لازم نيست اين كار را بكنيد. اگر خطايي از شما سر زد، آنرا قبول كنيد و به خاطر انجام آن پوزش بطلبيد. اين روزها كه تنها صحبت از "راندمان بالا" و "محدودكردن ضرر و زيان" است فقط با اتكا به صداقت و درستي است كه مي توانيد بر روي مقامات ارشد، مراجعين و كارمندان خود تاثير گذار واقع شويد. از شايعات دوري كنيد در مورد افراد ديگر غيبت نكنيد و داستان هاي ناخوشايند را از روي بدخواهي منتشر نكنيد. شما بايد خيلي قدرتمند باشيد كه بتوانيد چنين جمله اي را بر زبان بياوريد: "من دوست ندارم در مورد كسي كه در حال حاضر اينجا حضور ندارد صحبت كنم." اين امر نشان دهنده صداقت و درستكاري شماست.به ديگران احترام بگذاريد و متقابلا به آنها اجازه ندهيد كه در مورد شما به غيبت بنشينند. تمام تلاش خود را به كار گيريدبرقراري ارتباط در تمام شرايط اعتماد به نفس خود را حفظ كنيد، به ديگران احترام بگذاريد و استوار و ثابت قدم باشيد. در راه انجام يك پروژه از تمام مهارت ها و توانايي هاي خود استفاده كنيد. اگر نسبت به تعهدات خود وفادار باشيد ديگران به شما احترام مي گذارند و مورد قدرداني آنها قرار خواهيد گرفت. كارفرماي مسلم و قطعي "در هرجايي كه هستيد و با هرگونه امكاناتي كه در اختيارداريد كاري را كه ميتوانيد انجام دهيد" تئودور روزولت توانايي رهبري و مديريت تنها به اين معنا نيست كه عنوان مديريت،

سرپرست و يا مدير گروه را يدك بكشيد. شغل شما بايد همواره مراحل رشد و پيشرفت مداوم را برايتان فراهم آورد. در مورد ندانسته هاي خود سوال بپرسيد، تمام گزينه ها را در نظر بگيريد و كليه منابع موجود را چندين مرتبه ارزيابي كنيد، به طور مداوم از توانايي هاي خود كمك بگيريد، همواره استعدادهاي خود را افزايش دهيد و به نداهاي دروني تان گوش فرا دهيد. اگر مي خواهيد شما را به عنوان فردي بشناسند كه داراي خصوصيات غريزي مديريتي است يايد يك شخصيت شكوهمند را در خود پرورش دهيد و خود را به صلاح استعدادهاي ويژه تجهيز كنيد تا بتوانيد بر روي افراد مختلف تاثير بگذاريد و در مقابل شما فرمانبردار باشند. ما شما را با ديد، اطمينان، مهارت و توانايي، ترغيب و تشويق، مسوليت پذيري و راستي و درستي آشنا كرديم بقيه امور به عهده خودتان است.

6 نكته پيرامون مهارتهاي مديريتي

آيا شما در زندگي شغلي خود براي امر مديريت ارزش قائل هستيد؟ شايد براي انجام شغلهاي مختلف توانايي هاي فني و اطلاعات حرفه اي لازم باشد، اما مهارتهاي رهبري و مديريت نيز جزء پيش نيازهاي رسيدن به موفقيت بشمار مي روند. اگر مي خواهيد مدير موفقي باشيد بايد توانايي هاي رهبري خود را افزايش دهيد. اگر به تازگي ترفيع رتبه گرفته ايد، مديريت يك پروژه عظيم را به عهده داريد، و يا اينكه به دنبال كسب اطلاعات بيشتر در زمينه مديريت هستيد تا بعدها بتوانيد به اين منصب نائل شويد، ما در اين قسمت 6 مهارت ضروري براي مديران موفق را براي شما بيان مي كنيم: "ابتكار نياز به سرپرستي، اما افراد

نيازمند هدايت و رهبري هستند" راس پروت 1- ديد ذهن خود را بر روي تصويرهاي بزرگتر متمركز كنيد بايد مطمئن شويد كه گروه شما از بالاترين بهره وري برخوردار است. اهداف خود را بر اساس استراتژي هاي بلند مدت پايه ريزي كنيد و آنها را با مقامات ارشد و ساير پرسنل در ميان بگذاريد. اهداف فردي و گروهي تعيين كنيد (البته سعي كنيد كه تمام آنها واقع بينانه باشند.) تمام خواست ها و آرزوهاي خود را در يك سيطره بزرگتر قرار دهيد و با يك ديد وسيع تر به آنها نگاه كنيد. بلند پرواز باشيد بلند پرواز بودن به معناي جاه طلبي و تجاوز به حقوق ديگران نيست. شما بايد از حس بلند پروازي خود زيركانه استفاده كنيد. براي بالا رفتن از نردبان ترقي نبايد پاي خود را بر سر افراد ديگر بگذاريد. بدانيد كه از شغل خود چه مي خواهيد و حركت شما به كدام جهت است. توانايي هاي بالقوه خود را همواره در جلوي چشمتان قرار دهيد. اگر به موقعيت فعلي خود قانع باشيد هيچ گاه ترفيع رتبه از آن شما نخواهد شد.2- اطمينان بايد خود را به خوبي بشناسيد نقاط قوت و ضعف خود را پيدا كنيد و بر روي ضعف هايتان بيشتر كار كنيد. از سوال پرسيدن و يا گذراندن دوره هاي كمك آموزشي ترسي به دل راه ندهيد. لازم نيست كه هميشه همه چيز را بدانيد و بهترين باشيد. اگر به جزئيات كار اجحاف كامل نداريد كساني را به تيم خود دعوت كنيد كه توانايي آنها در انجام موارد مورد نظر از شما بالاتر باشد. اطراف خود را با افرا

كارآمد پر كنيد نه با "بله قربان گو" هايي كه تنها حرف هايي مي زنند كه با مزاج شما سازگاري داشته باشد. مصمم باشيد براي وقايع غير منظره برنامه ريزي كنيد تا اتفاقي روي ندهد كه شما در مقابل آن خلع سلاح شويد. اگر تمام اتفاقاتي كه ممكن است در طول انجام يك پروژه روي دهد را پيش بيني كنيد، آنگاه مي توانيد با داشتن آگاهي كامل تصميمات مناسب اتخاذ كنيد و كار درست را انجام دهيد.

كنترل استرس چنان كه از گذشته مرسوم بوده: " هيچ گاه به ديگران اجازه ندهيد كه متوجه عرق كردن شما بشوند" اگر به خود مطمئن باشيد اين حس به ديگران نيز القا مي شود و آنها هم نسبت به شما اعتماد پيدا مي كنند. انتقاد پذير باشيد شما مي توانيد اعتماد به نفس خود را از طريق پذيرفتن نظرهاي منفي ديگران در مورد خود اثبات كنيد. زماني كه مورد انتقاد ديگران قرار مي گيريد به لاك دفاعي فرو نرويد و خود را فردي متكبر و سلطه جو نشان ندهيد. در هر انتقاد به دنبال نكته هاي سودمند و سازنده بگرديد و از فرد منتقد تشكر كنيد. با اين كار حرفه اي بودن و تكامل خود را آشكار مي سازيد.3- مهارت هاي سايرين "پيش از اينكه به كمك كارمندانتان نيازمند شويد، بايد اعتماد آنها را نسبت به خود جلب كنيد"

راسل وايت گوش فرا دهيدبه نظرات ديگران توجه كنيد و نسبت به پذيرش عقايد مختلف از خود علاقه نشان دهيد. از سياست ها و مشكلاتي كه باعث پسرفت تيمي مي شوند و اجازه نمي دهند كه افراد گروه

كار خود را با كيفيت، دقت و علاقه انجام دهند به شدت پرهيز كنيد. به گفته هاي سايرين با دقت گوش كنيد كه هم بتوانيد كيفيت زندگي شغلي خود را بهتر درك كنيد و هم بين كليه امور تعادل برقرار كنيد. در چنين حالتي مي توانيد كارمندان را به سمت مسير مناسب هدايت كنيد.انعطاف پذير باشيد يك رهبر قدرتمند لازم نيست كه هميشه درست عمل كند. شما بايد نسبت به عقايد مخالف، ساير نظرات و ابتكارات نوين از خود روي باز نشان دهيد. كليه پرسنل بايد براي پيشنهاد دادن از آزادي عمل برخوردار باشند و بتوانند آزادانه در توسعه و تكميل طرح هاي پيشنهادي خود گام بردارند. در چنين شرايطي آنها همواره به دنبال فرصت هاي تازه اي هستند تا بتوانند وضعيت فعلي شركت را ارتقا بخشند. حمايت كنيد در كارها همدلي و شكيبايي خود را آشكار سازيد و افرادي را كه در انجام وظايف از خود علاقه نشان نمي دهند از امتيازات ويژه محروم سازيد. با خدمه و كاركنان با نزاكت برخورد كنيد و به آنها احترام بگذاريد و نشان دهيد كه به كارهاي فردي شان علاقمند هستيد. هميشه به خاطر داشته باشيد كه چگونگي برخورد شما با افراد ديگر نشان دهنده توانايي هاي مديريتي شما است. 4- افزايش انگيزه اطرافيانتان را تشويق كنيديك رهبر قدرتمند توانايي تاثير گذاري در ديگران را دارد. ديگران را تشويق كنيد و به آنها انرژي و قوت قلب دهيد تا بتوانيد از ابتكارات و نوآوري هايشان استفاده كنيد. موفقيت ها را جشن بگيريد هميشه براي تشكر و قدرداني پيش قدم باشيد، مثلا بر روي يك صفحه كاغذ مناسب

يك يادداشت بنويسيد و از اين طريق از افراد سپاسگذاري كنيد. هيچ گاه در جمع از كارمندان خود انتقاد نكنيد. اگر لازم بود چنين كاري را انجام دهيد بايد آرامش خود را حفظ كنيد وبا او شخصا به صحبت بنشينيد. در زمان اخراج كردن هم بهتر است اشاره اي به نقاط مثبت افراد اخراجي داشته باشيد. اگر با وجود تلاش هاي بسيار زياد، وقت گذاشتن هاي طولاني مدت و به كارگيري عقايد ابتكاري پروژه شما به موفقيت نرسيد، تمام افراد گروه را گرد هم آوريد و با هم در مورد راهكارهاي رسيدن به موفقيت به مشورت بنشينيد و بعد هم تمام تجربه هاي خود را با يكديگر در ميان بگذاريد. از پرسنل خود پشتيباني كنيد رهبري به اين معنا نيست كه همه بايد به دنبال شما باشند بلكه بايد به آنها بگوييد كه شما در پشت آنها هستيد. به نياز هاي كاركنان خود توجه كنيد حال چه اين نيازها دوره هاي كمك آموزشي باشند چه ارتقا دستگاهها و به كارگيري تكنولوژي جديد و ... خود را براي آنها به آب و آتش بزنيد. شايد هميشه كارها بر وفق مراد پيش نروند اما حداقل اين است كه آنها مي دانند شما همواره حامي و پشتيبان آنها هستيد. كمك كنيد هر زمان كه وقت داشتيد حتي براي مدت كوتاهي هم كه شده سري به بخش هاي مختلف شركت بزنيد و به كاركنانتان نشان دهيد كه متوجه تلاش آنها هستيد هر چند خود تجربه اي در انجام وظايف آنها نداريد. البته يك مدير زماني مي تواند به موفقيت دست پيدا كند كه همواره دانش خود را به روز

كند و اطلاعات كافي در زمينه هاي مختلف داشته باشد تا بتواند انتظارات خود را به وضوح براي پرسنلش شرح دهد. 5- مسئوليت "بهاي رسيدن به بزرگي مسئوليت پذيري است"وينستون چرچيل سرزنش هاي وارده را بپذيريد اگر اطلاعات غلط مورد استفاده قرار بگيرد و محموله مورد نياز با تاخير بدست كاركنان برسد، بالطبع كسب درآمد نيز براي مدتي مختل خواهد شد. مسئوليت اشتباهاتي را كه مرتكب آن مي شويد به عهده بگيريد به خاطر آن عذزخواهي كنيد و اقدامات لازم در رفع مشكل به جود آمده را انجام دهيد. اينكه اشتباه از جانب چه كسي سر زده مهم نيست بلكه امري كه حائز اهميت است قبول مسئوليت و تلاش براي حل مشكلات است. مشكلات را حل كنيد به عنوان يك رهبر شما بايد گاهي تصميمات دشوار و نا خوشايندي را اتخاذ كنيد. شما بايد كشمكش هاي موجود را متوقف كنيد و به افراد كمك كنيد تا تغيير و تحول ها را آسان تر قبول كنند. رمز موفقيت شما برقراري ارتباط است. اگر كارمندان متوجه شوند كه شما تا چه حد به شغل خود اهميت مي دهيد و براي آن تلاش مي كنيد، آنها نيز روش هاي ابتكاري خود را ارائه مي دهند و براي رسيدن به موفقيت تمام توان خود را به كار مي گيرند.الگو باشيد هميشه ديگران را متوجه توانايي هاي خود را در كار كردن كنيد. بيطرف باشيد و با تمام مسائل عادلانه برخورد كنيد و از پارتي بازي هم به شدت پرهيز كنيد. به نظرهاي مخالف گوش دهيد و در هر شرايطي رفتار مناسب از خود نشان دهيد و امواج مثبت از

خود ساطع كنيد. 6- درستي "توانايي يك مدير در استاندارها و معيارهايي منعكس مي شود كه براي خود پي ريزي مي كند"

ري كروكدرستكار باشيددر زمان مواجهه با مواردي كه ارزشهاي اخلاقي شما را زير پا مي گذارند از خود عكس العمل نشان دهيد. اگر از شما درخواست شد كه يك كار غير اخلاقي و يا غير قانوني انجام دهيد به راحتي از انجام آن سرباز زنيد. براي حفظ حقوق خود، كارمندان و افرادي كه با آنها كار مي كنيد تلاش كنيد. صادق باشيد در زمان صحبت كردن بايد براي گفته هاي خود اهميت قائل شويد. اگر نمي توانيد قول انجام كاري را بدهيد خوب لازم نيست اين كار را بكنيد. اگر خطايي از شما سر زد، آنرا قبول كنيد و به خاطر انجام آن پوزش بطلبيد. اين روزها كه تنها صحبت از "راندمان بالا" و "محدودكردن ضرر و زيان" است فقط با اتكا به صداقت و درستي است كه مي توانيد بر روي مقامات ارشد، مراجعين و كارمندان خود تاثير گذار واقع شويد. از شايعات دوري كنيد در مورد افراد ديگر غيبت نكنيد و داستان هاي ناخوشايند را از روي بدخواهي منتشر نكنيد. شما بايد خيلي قدرتمند باشيد كه بتوانيد چنين جمله اي را بر زبان بياوريد: "من دوست ندارم در مورد كسي كه در حال حاضر اينجا حضور ندارد صحبت كنم." اين امر نشان دهنده صداقت و درستكاري شماست.به ديگران احترام بگذاريد و متقابلا به آنها اجازه ندهيد كه در مورد شما به غيبت بنشينند. تمام تلاش خود را به كار گيريدبرقراري ارتباط در تمام شرايط اعتماد به نفس خود را حفظ كنيد،

به ديگران احترام بگذاريد و استوار و ثابت قدم باشيد. در راه انجام يك پروژه از تمام مهارت ها و توانايي هاي خود استفاده كنيد. اگر نسبت به تعهدات خود وفادار باشيد ديگران به شما احترام مي گذارند و مورد قدرداني آنها قرار خواهيد گرفت. كارفرماي مسلم و قطعي "در هرجايي كه هستيد و با هرگونه امكاناتي كه در اختيارداريد كاري را كه ميتوانيد انجام دهيد" تئودور روزولت توانايي رهبري و مديريت تنها به اين معنا نيست كه عنوان مديريت، سرپرست و يا مدير گروه را يدك بكشيد. شغل شما بايد همواره مراحل رشد و پيشرفت مداوم را برايتان فراهم آورد. در مورد ندانسته هاي خود سوال بپرسيد، تمام گزينه ها را در نظر بگيريد و كليه منابع موجود را چندين مرتبه ارزيابي كنيد، به طور مداوم از توانايي هاي خود كمك بگيريد، همواره استعدادهاي خود را افزايش دهيد و به نداهاي دروني تان گوش فرا دهيد. اگر مي خواهيد شما را به عنوان فردي بشناسند كه داراي خصوصيات غريزي مديريتي است يايد يك شخصيت شكوهمند را در خود پرورش دهيد و خود را به صلاح استعدادهاي ويژه تجهيز كنيد تا بتوانيد بر روي افراد مختلف تاثير بگذاريد و در مقابل شما فرمانبردار باشند. ما شما را با ديد، اطمينان، مهارت و توانايي، ترغيب و تشويق، مسوليت پذيري و راستي و درستي آشنا كرديم بقيه امور به عهده خودتان است.

7 تكنيك براي كسب موفقيت در زندگي فردي و شغلي

بيشتر افراد تمايل دارند كه در زندگي به موفقيت دست پيدا كنند. آنها براي خود اهدافي را معين مي كنند و بعد براي رسيدن به آنها به شدت تلاش مي نمايند؛ اما سوالي كه مي

توان در اين زمينه مطرح كرد، اين است كه اصلاً موفقيت چيست؟ در واقع بايد اظهار داشت كه موفقيت براي افراد مختلف، مفاهيم متفاوتي را در بر دارد. به عنوان مثال موفقيت براي صاحب يك پمپ بنزين اين است كه روزانه بتواند به اتومبيل هاي بيشتري بنزين ارائه كند. از سوي ديگر كسي كه به موسيقي علاقه دارد، موفقيت را در انتشار اولين آلبوم اختصاصي اش مي بيند. علاوه بر اين بايد در نظر داشت كه موفقيت هميشه با پول پيوند نمي خورد. موفقيت مي تواند كسب يك نمره خوب از يك عنوان درسي مشكل باشد و يا در درست كردن يك كيك شكلاتي خوشمزه خلاصه شود. به هر حال موفقيت در اشكال و اندازه هاي مختلف ظهور مي كند، اما هميشه يك مطلب در آن صدق مي كند: نيازمند تلاش و وقت گذاشتن مي باشد. ممكن است هدفي را در ذهن خود دنبال كنيد، براي رسيدن به اين هدف راههاي بيشماري را در نظر داريد، شما ملزم هستيد كه مناسب ترين گزينه را از ميان آنها انتخاب كنيد. در اين مقاله قصد داريم تا شما را با 7 نمونه از تكنيك هاي رسيدن به موفقيت آشنا كنيم. كاربردي بودن كليه اين متدها از نظر علمي به اثبات رسيده و شما مي توانيد با خيال راحت از آنها براي رسيدن به اهدافتان سود بريد.

1- استعدادهاي بالقوه خود را شناسايي كنيد به منظور رسيدن به موفقيت در هر زمينه اي، شما نياز داريد كه توانايي رسيدن به آن امر را در خود كشف كنيد. به عنوان مثال اگر علاقه داريد كه در رشته خواندن

فعاليت داشته باشيد، بايد صداي خوبي هم داشته باشيد. اگر احساس مي كنيد كه صداي چندان مناسبي براي اين كار نداريد، شايد نتوانيد آنطور كه بايد و شايد در اين زمينه به موفقيت دست پيدا كنيد. مثال ديگر اينكه اگر به كارهاي فني خودرو علاقه داريد و به راحتي مي توانيد مشكلات موتور و يا اجزي داخلي آنرا عيب يابي نموده و آنها را تعمير نماييد، شما اين توانايي را داريد كه مسائل مربوط به آن را آموزش ببينيد و به موفقيتي كه انتظارش را داريد، دست پيدا كنيد.

2- به گذشته نگاه نكنيد همه افراد در زندگي خود اشتباه مي كنند و شكست هاي متفاوتي را تجربه مينمايند. مي توانيد به خودتان بگوييد كه هر شكست شما را يك گام به سوي موفقيت نزديك تر مي كند. به منظور رسيدن به موفقيت، شما بايد ياد بگيريد كه از شكست هاي گذشته خود به نحو احسن استفاده كرده و از آنها درس بگيريد. هيچ گاه در زندگي خود با خاطرات گذشته زندگي نكنيد. گذشته ها گذشته است و آينده اي جالب انتظار شما را مي كشد. خيلي راحت به سمت جلو حركت كنيد و تصميم هاي عاقلانه تري اتخاذ نماييد و از گذشته درس بگيريد.

3- شجاعت خيال پردازي را در خود افزايش دهيد به منظور رسيدن به موفقيت شما نيازمند رويا پردازي و الهام گرفتن هستيد. در مورد اين مطلب كه از زندگي چه مي خواهيد با خودتان صادق باشيد. ببينيد كه حقيقتاً دوست داريد در زندگي چه چيزي بدست آوريد و به چه چيزهايي دست پيدا كنيد. به ذهنتان اجازه دهيد هرچقدر كه

دوست دارد بزرگ انديشي كرده و خيال پردازي نمايد.

4- براي خود نقشه كاري طراحي كنيد اگر به دنبال رسيدن به موفقيت شغلي هستيد، پيش از انجام هر كاري بايد براي خود يك طرح جامع تبيين نماييد. چه به دنبال شريك براي كاري كه مي خواهيد شروع كنيد باشيد يا خير، به هر حال اين طرح، نقشه راه شما براي رسيدن به موفقيت مي باشد. طرح شما مي بايست شامل پيش بيني روند بازار، در نظر گرفتن مباحث اقتصادي، تحليل قدرت رقبا، استراتژي هاي خروج، بازاريابي، و گزينه هايي براي پيشرفت باشد. حتي زماني كه به دنبال شريك سرمايه گذار هم مي رويد، باز هم بايد طرحي براي ارائه دادن در دست داشته باشيد. اين امر از هر چيزي اهميت بيشتري در بر دارد. اگر موفقيت شما جنبه اي كاملاً فردي دارد، مي توانيد كارهايتان را به صورت پروژه هاي كوتاه مدت دنبال كنيد تا بتوانيد به مطلوب ترين نتيجه دست بيابيد.

5- تسليم نشويد براي رسيدن به موفقيت مي بايست ثابت قدم بود. حتي توماس اديسون هم چنين فرضيه اي را رعايت مي كرد. زمانيكه اولين لامپ تابان مسي را تهيه كرده بود، بيش از 10000مرتبه آنرا امتحان كرد تا توانست يك لامپ را روشن كند، هر چقدر مسائل بيشتر برايتان چالش انگيز مي شوند، بايد سعي كنيد كه تلاشتان را نيز به مثابه آن افزايش دهيد.

6- خواست - نگرشي توقف ناپذير داشته باشيدبايد آنقدر اهدافتان را در ذهن به تصوير بكشيد كه نسبت به آنها يك ميل و خواست دروني پيدا كرده و به صورت يك وسواس در ذهن

شما تبديل شوند، به طوري كه تا به آنها دست نيابيد، آرام ننشينيد. تحت اين شرايط با احتساب به اين مطلب كه به طور 100% به موفقيت دست پيدا خواهيد كرد و با در نظر گرفتن اين موضوع كه دانش و ايمان كافي براي رسيدن به آرزوهاي خود را داريد، شكي نيست كه مي توانيد به تمام خواسته هاي خود جامه عمل بپوشانيد.

7- تعيين هدف و تصريح آن شما بايد جزئيات دقيق تمام اهدافي كه قصد رسيدن به آنها را داريد براي خود مو به مو تشريح كنيد. بايد ببينيد از چه راههاي مي توانيد به آنها دست پيدا كنيد. بايد براي خودتان روشن كنيد كه دوست داريد در آينده زندگي شما به چه شكل باشد. درست مانند طراحي برنامه منسجم شغلي، اما اين بار براي زندگي شخصي خود برنامه ريزي مي كنيد. متاسفانه 90% از افراد براي زندگي خود هيچ گونه برنامه ريزي خاصي ندارند. به همين دليل است كه بيشترين ثروت جهان تنها در اختيار 10% از افراد است. آيا تصور نمي كنيد كه اين افراد، همان هايي هستند كه براي خود هدف تعيين مي كنند؟ زمانيكه شما اهدافتان را معين نموديد، بايد آنها را اظهار قطعي كنيد.

و اما اظهار قطعي عبارت است از عباراتي كه در مورد آنها فكر مي كنيد، و در مورد آنها به خود و يا ديگران توضيح مي دهيد. يك نمونه از آن مي تواند چيزي شبيه به اين جمله باشد: "هر روزي كه مي گذرد، از هر نظر، بهتر و بهتر مي شوم." شايد به نظر برخي از افراد اين جمله كليشه اي و

پيش پا افتاده باشد. دكتر اميل كو در كتاب خود پيرامون اين مبحث صحبت هاي جالبي را مطرح نموده است. او اذعان داشته كه با اتكا به اين روش موفق شده تا هزاران هزار بيمار را درمان كند. طبق پژوهش هاي او تكرار اين جمله 20 مرتبه، دو بار در طول روز مي تواند هر مصيبتي را از ميان بردارد. او معتقد است كه تا كنون هيچ كس را درمان ننموده، بلكه به بيماران آموزش داده كه چگونه مي توانند خودشان را درمان كنند. كليه شواهد موجود پيرامون درمان اين نوع بيماران در دسترس مي باشد. به هر حال افراد مي توانند هم نگرش مثبت در خود ايجاد كنند و هم منفي. از جمله عبارات تاكيدي منفي مي توان به نمونه ي زير اشاره كرد: زمانيكه اتفاق بدي روي ميدهد، فرد با خود مي گويد: "هميشه يك چنين اتفاقي براي من مي افتد." جملات تاكيدي، بهترين راه براي جايگزين نمودن افكار مثبت به جاي نگرش هاي منفي هستند. با اتكا به نگرش مثبت مي توانيد قدرت هاي دروني خود را افزايش داده و شخصيت دروني خود را نيز بهبود بخشيد. هيچ لذتي بالاتر از رسيدن به موفقيت در زندگي نيست. بايد قبول كنيد كه براي رسيدن به موفقيت بايد تلاش كرده و به شدت زحمت بكشيد، اما در عوض زمانيكه به موفقيت دست پيدا كنيد، خستگي تمام تلاش هايي كه انجام داده ايد از بدنتان در مي آيد. نتيجه واقعاً لذت بخش و غير قابل باور خواهد بود. از همين حالا دست به كار شويد و موفقيت را به زندگي خود دعوت نماييد.

7 تكنيك براي

كسب موفقيت در زندگي فردي و شغلي

بيشتر افراد تمايل دارند كه در زندگي به موفقيت دست پيدا كنند. آنها براي خود اهدافي را معين مي كنند و بعد براي رسيدن به آنها به شدت تلاش مي نمايند؛ اما سوالي كه مي توان در اين زمينه مطرح كرد، اين است كه اصلاً موفقيت چيست؟ در واقع بايد اظهار داشت كه موفقيت براي افراد مختلف، مفاهيم متفاوتي را در بر دارد. به عنوان مثال موفقيت براي صاحب يك پمپ بنزين اين است كه روزانه بتواند به اتومبيل هاي بيشتري بنزين ارائه كند. از سوي ديگر كسي كه به موسيقي علاقه دارد، موفقيت را در انتشار اولين آلبوم اختصاصي اش مي بيند. علاوه بر اين بايد در نظر داشت كه موفقيت هميشه با پول پيوند نمي خورد. موفقيت مي تواند كسب يك نمره خوب از يك عنوان درسي مشكل باشد و يا در درست كردن يك كيك شكلاتي خوشمزه خلاصه شود. به هر حال موفقيت در اشكال و اندازه هاي مختلف ظهور مي كند، اما هميشه يك مطلب در آن صدق مي كند: نيازمند تلاش و وقت گذاشتن مي باشد. ممكن است هدفي را در ذهن خود دنبال كنيد، براي رسيدن به اين هدف راههاي بيشماري را در نظر داريد، شما ملزم هستيد كه مناسب ترين گزينه را از ميان آنها انتخاب كنيد. در اين مقاله قصد داريم تا شما را با 7 نمونه از تكنيك هاي رسيدن به موفقيت آشنا كنيم. كاربردي بودن كليه اين متدها از نظر علمي به اثبات رسيده و شما مي توانيد با خيال راحت از آنها براي رسيدن به اهدافتان سود بريد.

1- استعدادهاي بالقوه خود را شناسايي كنيد به منظور رسيدن به موفقيت در هر زمينه اي، شما نياز داريد كه توانايي رسيدن به آن امر را در خود كشف كنيد. به عنوان مثال اگر علاقه داريد كه در رشته خواندن فعاليت داشته باشيد، بايد صداي خوبي هم داشته باشيد. اگر احساس مي كنيد كه صداي چندان مناسبي براي اين كار نداريد، شايد نتوانيد آنطور كه بايد و شايد در اين زمينه به موفقيت دست پيدا كنيد. مثال ديگر اينكه اگر به كارهاي فني خودرو علاقه داريد و به راحتي مي توانيد مشكلات موتور و يا اجزي داخلي آنرا عيب يابي نموده و آنها را تعمير نماييد، شما اين توانايي را داريد كه مسائل مربوط به آن را آموزش ببينيد و به موفقيتي كه انتظارش را داريد، دست پيدا كنيد. 2- به گذشته نگاه نكنيد همه افراد در زندگي خود اشتباه مي كنند و شكست هاي متفاوتي را تجربه مينمايند. مي توانيد به خودتان بگوييد كه هر شكست شما را يك گام به سوي موفقيت نزديك تر مي كند. به منظور رسيدن به موفقيت، شما بايد ياد بگيريد كه از شكست هاي گذشته خود به نحو احسن استفاده كرده و از آنها درس بگيريد. هيچ گاه در زندگي خود با خاطرات گذشته زندگي نكنيد. گذشته ها گذشته است و آينده اي جالب انتظار شما را مي كشد. خيلي راحت به سمت جلو حركت كنيد و تصميم هاي عاقلانه تري اتخاذ نماييد و از گذشته درس بگيريد. 3- شجاعت خيال پردازي را در خود افزايش دهيد به منظور رسيدن به موفقيت شما نيازمند رويا پردازي و الهام

گرفتن هستيد. در مورد اين مطلب كه از زندگي چه مي خواهيد با خودتان صادق باشيد. ببينيد كه حقيقتاً دوست داريد در زندگي چه چيزي بدست آوريد و به چه چيزهايي دست پيدا كنيد. به ذهنتان اجازه دهيد هرچقدر كه دوست دارد بزرگ انديشي كرده و خيال پردازي نمايد. 4- براي خود نقشه كاري طراحي كنيد اگر به دنبال رسيدن به موفقيت شغلي هستيد، پيش از انجام هر كاري بايد براي خود يك طرح جامع تبيين نماييد. چه به دنبال شريك براي كاري كه مي خواهيد شروع كنيد باشيد يا خير، به هر حال اين طرح، نقشه راه شما براي رسيدن به موفقيت مي باشد. طرح شما مي بايست شامل پيش بيني روند بازار، در نظر گرفتن مباحث اقتصادي، تحليل قدرت رقبا، استراتژي هاي خروج، بازاريابي، و گزينه هايي براي پيشرفت باشد. حتي زماني كه به دنبال شريك سرمايه گذار هم مي رويد، باز هم بايد طرحي براي ارائه دادن در دست داشته باشيد. اين امر از هر چيزي اهميت بيشتري در بر دارد. اگر موفقيت شما جنبه اي كاملاً فردي دارد، مي توانيد كارهايتان را به صورت پروژه هاي كوتاه مدت دنبال كنيد تا بتوانيد به مطلوب ترين نتيجه دست بيابيد. 5- تسليم نشويد براي رسيدن به موفقيت مي بايست ثابت قدم بود. حتي توماس اديسون هم چنين فرضيه اي را رعايت مي كرد. زمانيكه اولين لامپ تابان مسي را تهيه كرده بود، بيش از 10000مرتبه آنرا امتحان كرد تا توانست يك لامپ را روشن كند، هر چقدر مسائل بيشتر برايتان چالش انگيز مي شوند، بايد سعي كنيد كه تلاشتان را نيز به مثابه

آن افزايش دهيد. 6- خواست - نگرشي توقف ناپذير داشته باشيدبايد آنقدر اهدافتان را در ذهن به تصوير بكشيد كه نسبت به آنها يك ميل و خواست دروني پيدا كرده و به صورت يك وسواس در ذهن شما تبديل شوند، به طوري كه تا به آنها دست نيابيد، آرام ننشينيد. تحت اين شرايط با احتساب به اين مطلب كه به طور 100% به موفقيت دست پيدا خواهيد كرد و با در نظر گرفتن اين موضوع كه دانش و ايمان كافي براي رسيدن به آرزوهاي خود را داريد، شكي نيست كه مي توانيد به تمام خواسته هاي خود جامه عمل بپوشانيد. 7- تعيين هدف و تصريح آن شما بايد جزئيات دقيق تمام اهدافي كه قصد رسيدن به آنها را داريد براي خود مو به مو تشريح كنيد. بايد ببينيد از چه راههاي مي توانيد به آنها دست پيدا كنيد. بايد براي خودتان روشن كنيد كه دوست داريد در آينده زندگي شما به چه شكل باشد. درست مانند طراحي برنامه منسجم شغلي، اما اين بار براي زندگي شخصي خود برنامه ريزي مي كنيد. متاسفانه 90% از افراد براي زندگي خود هيچ گونه برنامه ريزي خاصي ندارند. به همين دليل است كه بيشترين ثروت جهان تنها در اختيار 10% از افراد است. آيا تصور نمي كنيد كه اين افراد، همان هايي هستند كه براي خود هدف تعيين مي كنند؟ زمانيكه شما اهدافتان را معين نموديد، بايد آنها را اظهار قطعي كنيد.

و اما اظهار قطعي عبارت است از عباراتي كه در مورد آنها فكر مي كنيد، و در مورد آنها به خود و يا ديگران توضيح مي

دهيد. يك نمونه از آن مي تواند چيزي شبيه به اين جمله باشد: "هر روزي كه مي گذرد، از هر نظر، بهتر و بهتر مي شوم." شايد به نظر برخي از افراد اين جمله كليشه اي و پيش پا افتاده باشد. دكتر اميل كو در كتاب خود پيرامون اين مبحث صحبت هاي جالبي را مطرح نموده است. او اذعان داشته كه با اتكا به اين روش موفق شده تا هزاران هزار بيمار را درمان كند. طبق پژوهش هاي او تكرار اين جمله 20 مرتبه، دو بار در طول روز مي تواند هر مصيبتي را از ميان بردارد. او معتقد است كه تا كنون هيچ كس را درمان ننموده، بلكه به بيماران آموزش داده كه چگونه مي توانند خودشان را درمان كنند. كليه شواهد موجود پيرامون درمان اين نوع بيماران در دسترس مي باشد. به هر حال افراد مي توانند هم نگرش مثبت در خود ايجاد كنند و هم منفي. از جمله عبارات تاكيدي منفي مي توان به نمونه ي زير اشاره كرد: زمانيكه اتفاق بدي روي ميدهد، فرد با خود مي گويد: "هميشه يك چنين اتفاقي براي من مي افتد." جملات تاكيدي، بهترين راه براي جايگزين نمودن افكار مثبت به جاي نگرش هاي منفي هستند. با اتكا به نگرش مثبت مي توانيد قدرت هاي دروني خود را افزايش داده و شخصيت دروني خود را نيز بهبود بخشيد. هيچ لذتي بالاتر از رسيدن به موفقيت در زندگي نيست. بايد قبول كنيد كه براي رسيدن به موفقيت بايد تلاش كرده و به شدت زحمت بكشيد، اما در عوض زمانيكه به موفقيت دست پيدا كنيد، خستگي تمام تلاش

هايي كه انجام داده ايد از بدنتان در مي آيد. نتيجه واقعاً لذت بخش و غير قابل باور خواهد بود. از همين حالا دست به كار شويد و موفقيت را به زندگي خود دعوت نماييد.

7 درس از فرهنگ تجارت ژاپني ها

گرچه اكثر فرهنگ هاي تجارت كم و بيش متاثر از فرهنگ آمريكايي است، اما به نظر مي رسد كه فرهنگ ژاپني دست نخورده تر باقي مانده است. اكثر تاجران و مهاجران در اولين برخورد خود با ژاپني ها احساسي ناجور و نامتجانس خواهند داشت، اما معمولاً بيشتر آنها بعد از چند مدت اين احساس را ترك كرده و از همكاران ژاپني خود درس مي گيرند. اين كشور مي تواند درس هاي زيادي در مورد برخوردهاي تجاري و كاري به ما بياموزد. در اين مقاله ليستي از 7 درس مهم كه مي توانيم از ژاپني ها بگيريم را براي شما تهيه كرده ايم.

1. معاملات بر پايه ي رابطه هاي شخصي بنا مي شود در فرهنگ تجارت ژاپني، غير معمول نيست كه قراردادها بر پايه رابطه هاي خصوصي و خانوادگي بنا شود. يعني دو نفر بايد از قبل با هم آشناييت داشته و همديگر را خوب بشناسند. به معناي ديگر، قراردادها از روي احترام و آشناييت متقابل انجام ميگيرد. تجارت به طريقي انجام مي گيرد كه هر طرف از نظر اخلاقي به طرف مقابل متعهد و مسئول باشد. درس عبرت: در ژاپن ايجاد رابطه هاي خوب خصوصي به شما اعتباري مي دهد كه براي تجارت هاي بعدي شما بسيار ضروري است. و وقتي توانستيد با يك شركت ژاپني رابطه اي خوب برقرار كنيد، ديگران نيز گرايش بيشتري براي معامله با

شما پيدا خواهند كرد. طريقه ي وفق يافتن: با راستي و درستي وارد معامله شويد. تا ميتوانيد سعي كنيد تا اطمينان آنها را به خود جلب كرده و با آنها طرح دوستي بريزيد.

2. گروه گرا باشيد و به تصميمات گروه احترام بگذاريد ژاپن كشوري است كه واژه ي "ما" به جاي "من" در آن ارزش بسيار بالاتري دارد. آنها قبل از به مرحله ي عمل آوردن هر تصميم مهمي، آن را به بحث مي گذارند. گروه گرايي به جاي فردگرايي در اين كشور رونق دارد. شما نيز قبل از اينكه بتوانيد پيشنهادات خود را مطرح كرده يا به مرحله ي عمل درآوريد، بايد عضو گروه شويد. درس عبرت: موفقيت كاري گروهي است. هيچ كس به تنهايي موفق نخواهد شد. ژاپني ها اين نكته را دريافته اند و براي همه ي آنها اين ضرورت وجود دارد تا به همراه ديگران كار كنند. البته ممكن است روند تصميم گيري كندتر شود، اما در آخر كار همه تصميمات خود را ارائه كرده اند، و صداي همه در تصميم گرفته شده منعكس خواهد شد. طريقه ي وفق يافتن: يكي از راه هاي اصلي در سياست اين است كه صداي ديگران را نيز بشنويم. در تجارت غربي معمولاً كار به اين شيوه است كه همه ي تصميمات توسط يك رئيس گرفته مي شود و به اين نكته توجه نمي شود كه آن رئيس براي تصميم گيري نياز به مشورت و كمك مديران زير دست خود دارد. ژاپني ها اين مسئله را فهميده اند. براي آنها كار گروهي در درجه ي اول اهميت قرار دارد. شما هم تا زماني

كه نخواهيد در كار تك روي كنيد و فقط تصميمات خود را به اجرا بگذاريد نزد آنها احترام داريد. تا جايي كه مي توانيد بايد بتوانيد با قوانين گروهي آنها خود را سازگار كنيد، فقط در اينصورت است كه در تجارت با آنها موفق خواهيد شد.

3. رك گو نباشيد برخلاف آمريكايي ها كه بسيار رك گو و رو راست هستند، ژاپني ها ترجيح مي دهند كه همه ي مسائل را رك و رو راست به آنها نگوييد و آن مطلب را در لفافه و با اشاره مطرح كنيد. همه ي تلاش آنها بر اين است كه آن نكته و مطلب باعث آزار و ناراحتي كسي نشود و به كسي بر نخورد. درس عبرت: در فرهنگ تجارت ژاپني اهميت زيادي به ادب و احترام داده مي شود. آنها تلاش مي كنند تا همكاران خودر ا آزرده خاطر نكنند و احترام متقابل را حفظ كنند. طريقه ي وفق يافتن: براي اين منظور بايد سعي كنيد تا قبل از حرف زدن آن را در دهان خود مزه مزه كنيد. براي جواب دادن به كسي عجله نكنيد و مطلب را خوب بررسي كنيد و بعد به زبان بياوريد.

4. وقت شناسي نشانه ي احترام است هرچيز كه باعث از بين رفتن غرور، شان و اعتبار اجتماعي شود در تجارت و معاملات ژاپني ها بسيار مضر است. براي اين منظور شما بايد همه ي توان خود را به كار گيريد تا اين احترام حفظ شود. يكي از بهترين راه هايي كه نشان مي دهد شما براي طرف مقابلتان احترام زيادي قائل هستيد، اين است كه سر قرارها به

موقع برويد و وقت شناس باشيد. درس عبرت: ژاپني ها اگر ببينند براي وقت آنها ارزش قائل نيستيد، آن را بي احترمي تلقي خواهند كرد. اين نيز يكي ديگر از خصايصي است كه شرقي ها برخلاف غربي ها بر آن استوارند.

طريقه ي وفق يافتن: وقت شناسي خصيصه اي است كه همه ي ما بايد دير يا زود به آن عادت كنيم. از اينرو، بهتر است تا زمان خود را به گونه اي تنظيم كنيد كه سر قرار ملاقات هاي مهم خود به موقع برسيد.

5. ارائه ي خدمات به مشتري در اولويت است اگر به ژاپن سفر كنيد، از نزديك مشاهده خواهيد كرد كه همه ي كارمندان و مسئولان همه ادارات، براي خدمت به شما بسيار مشتاق و داوطلب خواهند بود. احتمالاً از اين مسئله بسيار تعجب خواهيد كرد. ژاپني ها عقيده دارند كه رسيدگي به كارهاي ارباب رجوع در اولويت همه ي امور است. درس عبرت: برخورد خوب با ارباب رجوع، تعهدي است كه همه ي ژاپني ها عميقاً در قلب خود احساس مي كنند. با اينكار باعث جلب مشتري مي شوند و آنها را هميشه از خود راضي نگه ميدارند. طريقه ي وفق يافتن: براي اين منظور بهتر است كمي در برخوردهاي ژاپني ها با مشتريان خود دقت و توجه كنيد. از رفتار آنها كپي كنيد تا بتوانيد مثل آنها موفق شويد.

6. ارتباط تلفي مرتب داشته باشيددر ژاپن ترجيح داده مي شود كه به جاي فرستادن نامه، فكس يا ايميل، مستقيقاً تماس گرفته شود. اين به آن دليل است كه ارزش قائل شدن براي وقت طرف مقابل بسيار اهميت دارد.

درس عبرت: با برقراري تماس مداوم خواهيد توانست رابطه ي بسيار بهتري با آنها برقرار كنيد و اطمينان و احترام آنها را نيز به خود جلب كنيد. طريقه ي وفق يافتن: اكثر ما براي تلفن زدن به هم كمي تنبلي مي كنيم. اين ممكن است به خاطر ضعف ارتباطات كاري ما باشد. شما هم بايد بتوانيد درست مثل ژاپني ها ارتباطات تلفني خود را بيشتر كنيد. اين مكالمات را كمي خصوصي تر كنيد تا علاقه ي خود را براي برقراري ارتباط با طرف مقابل نشان دهيد.

7. مهمان نواز باشيد ژاپن هم مثل اكثر كشورهاي آسيايي خصيصه ي هديه دادن را حفظ كرده است. براي ميهمانان خود هديه تهيه كنيد تا بتوانيد از اين طريق حس مهمان نوازي و علاقه ي خود را به آنها نشان دهيد. براي پرداخت صورتحساب تعارف كنيد كه اينكار نشانه ي احترام است. درس عبرت: مهمان نوازي در تجارت ژاپني به اين معناست كه ارتباطات خصوصي مهمتر از رابطه هاي كاري است. طريقه ي وفق يافتن: با مشتري خود بيش از منبعي براي تجارت رفتار كنيد. اول روي رابطه تمركز كنيد، و با اينكار تجارت نيز به موفقيت انجام خواهد شد. از فرهنگ هاي تجارت آگاه شويد در اين دنياي چند فرهنگي، شناختن فرهنگ تجارت كشورهاي ديگر باعث مي شود تا در محل كار خود ارزش بيشتري پيدا كنيد. تا مي توانيد با فرهنگ هاي تجارتي مختلف آگاهي پيدا كنيد تا موفقيت شما در معامله با آنها تضمين شود.

7 درس از فرهنگ تجارت ژاپني ها

گرچه اكثر فرهنگ هاي تجارت كم و بيش متاثر از فرهنگ آمريكايي است، اما به نظر

مي رسد كه فرهنگ ژاپني دست نخورده تر باقي مانده است. اكثر تاجران و مهاجران در اولين برخورد خود با ژاپني ها احساسي ناجور و نامتجانس خواهند داشت، اما معمولاً بيشتر آنها بعد از چند مدت اين احساس را ترك كرده و از همكاران ژاپني خود درس مي گيرند. اين كشور مي تواند درس هاي زيادي در مورد برخوردهاي تجاري و كاري به ما بياموزد. در اين مقاله ليستي از 7 درس مهم كه مي توانيم از ژاپني ها بگيريم را براي شما تهيه كرده ايم.

1. معاملات بر پايه ي رابطه هاي شخصي بنا مي شود در فرهنگ تجارت ژاپني، غير معمول نيست كه قراردادها بر پايه رابطه هاي خصوصي و خانوادگي بنا شود. يعني دو نفر بايد از قبل با هم آشناييت داشته و همديگر را خوب بشناسند. به معناي ديگر، قراردادها از روي احترام و آشناييت متقابل انجام ميگيرد. تجارت به طريقي انجام مي گيرد كه هر طرف از نظر اخلاقي به طرف مقابل متعهد و مسئول باشد. درس عبرت: در ژاپن ايجاد رابطه هاي خوب خصوصي به شما اعتباري مي دهد كه براي تجارت هاي بعدي شما بسيار ضروري است. و وقتي توانستيد با يك شركت ژاپني رابطه اي خوب برقرار كنيد، ديگران نيز گرايش بيشتري براي معامله با شما پيدا خواهند كرد. طريقه ي وفق يافتن: با راستي و درستي وارد معامله شويد. تا ميتوانيد سعي كنيد تا اطمينان آنها را به خود جلب كرده و با آنها طرح دوستي بريزيد. 2. گروه گرا باشيد و به تصميمات گروه احترام بگذاريد ژاپن كشوري است كه واژه ي "ما" به

جاي "من" در آن ارزش بسيار بالاتري دارد. آنها قبل از به مرحله ي عمل آوردن هر تصميم مهمي، آن را به بحث مي گذارند. گروه گرايي به جاي فردگرايي در اين كشور رونق دارد. شما نيز قبل از اينكه بتوانيد پيشنهادات خود را مطرح كرده يا به مرحله ي عمل درآوريد، بايد عضو گروه شويد. درس عبرت: موفقيت كاري گروهي است. هيچ كس به تنهايي موفق نخواهد شد. ژاپني ها اين نكته را دريافته اند و براي همه ي آنها اين ضرورت وجود دارد تا به همراه ديگران كار كنند. البته ممكن است روند تصميم گيري كندتر شود، اما در آخر كار همه تصميمات خود را ارائه كرده اند، و صداي همه در تصميم گرفته شده منعكس خواهد شد. طريقه ي وفق يافتن: يكي از راه هاي اصلي در سياست اين است كه صداي ديگران را نيز بشنويم. در تجارت غربي معمولاً كار به اين شيوه است كه همه ي تصميمات توسط يك رئيس گرفته مي شود و به اين نكته توجه نمي شود كه آن رئيس براي تصميم گيري نياز به مشورت و كمك مديران زير دست خود دارد. ژاپني ها اين مسئله را فهميده اند. براي آنها كار گروهي در درجه ي اول اهميت قرار دارد. شما هم تا زماني كه نخواهيد در كار تك روي كنيد و فقط تصميمات خود را به اجرا بگذاريد نزد آنها احترام داريد. تا جايي كه مي توانيد بايد بتوانيد با قوانين گروهي آنها خود را سازگار كنيد، فقط در اينصورت است كه در تجارت با آنها موفق خواهيد شد. 3. رك گو نباشيد برخلاف آمريكايي

ها كه بسيار رك گو و رو راست هستند، ژاپني ها ترجيح مي دهند كه همه ي مسائل را رك و رو راست به آنها نگوييد و آن مطلب را در لفافه و با اشاره مطرح كنيد. همه ي تلاش آنها بر اين است كه آن نكته و مطلب باعث آزار و ناراحتي كسي نشود و به كسي بر نخورد. درس عبرت: در فرهنگ تجارت ژاپني اهميت زيادي به ادب و احترام داده مي شود. آنها تلاش مي كنند تا همكاران خودر ا آزرده خاطر نكنند و احترام متقابل را حفظ كنند. طريقه ي وفق يافتن: براي اين منظور بايد سعي كنيد تا قبل از حرف زدن آن را در دهان خود مزه مزه كنيد. براي جواب دادن به كسي عجله نكنيد و مطلب را خوب بررسي كنيد و بعد به زبان بياوريد. 4. وقت شناسي نشانه ي احترام است هرچيز كه باعث از بين رفتن غرور، شان و اعتبار اجتماعي شود در تجارت و معاملات ژاپني ها بسيار مضر است. براي اين منظور شما بايد همه ي توان خود را به كار گيريد تا اين احترام حفظ شود. يكي از بهترين راه هايي كه نشان مي دهد شما براي طرف مقابلتان احترام زيادي قائل هستيد، اين است كه سر قرارها به موقع برويد و وقت شناس باشيد. درس عبرت: ژاپني ها اگر ببينند براي وقت آنها ارزش قائل نيستيد، آن را بي احترمي تلقي خواهند كرد. اين نيز يكي ديگر از خصايصي است كه شرقي ها برخلاف غربي ها بر آن استوارند.

طريقه ي وفق يافتن: وقت شناسي خصيصه اي است كه همه ي

ما بايد دير يا زود به آن عادت كنيم. از اينرو، بهتر است تا زمان خود را به گونه اي تنظيم كنيد كه سر قرار ملاقات هاي مهم خود به موقع برسيد. 5. ارائه ي خدمات به مشتري در اولويت است اگر به ژاپن سفر كنيد، از نزديك مشاهده خواهيد كرد كه همه ي كارمندان و مسئولان همه ادارات، براي خدمت به شما بسيار مشتاق و داوطلب خواهند بود. احتمالاً از اين مسئله بسيار تعجب خواهيد كرد. ژاپني ها عقيده دارند كه رسيدگي به كارهاي ارباب رجوع در اولويت همه ي امور است. درس عبرت: برخورد خوب با ارباب رجوع، تعهدي است كه همه ي ژاپني ها عميقاً در قلب خود احساس مي كنند. با اينكار باعث جلب مشتري مي شوند و آنها را هميشه از خود راضي نگه ميدارند. طريقه ي وفق يافتن: براي اين منظور بهتر است كمي در برخوردهاي ژاپني ها با مشتريان خود دقت و توجه كنيد. از رفتار آنها كپي كنيد تا بتوانيد مثل آنها موفق شويد. 6. ارتباط تلفي مرتب داشته باشيددر ژاپن ترجيح داده مي شود كه به جاي فرستادن نامه، فكس يا ايميل، مستقيقاً تماس گرفته شود. اين به آن دليل است كه ارزش قائل شدن براي وقت طرف مقابل بسيار اهميت دارد. درس عبرت: با برقراري تماس مداوم خواهيد توانست رابطه ي بسيار بهتري با آنها برقرار كنيد و اطمينان و احترام آنها را نيز به خود جلب كنيد. طريقه ي وفق يافتن: اكثر ما براي تلفن زدن به هم كمي تنبلي مي كنيم. اين ممكن است به خاطر ضعف ارتباطات كاري ما باشد. شما هم

بايد بتوانيد درست مثل ژاپني ها ارتباطات تلفني خود را بيشتر كنيد. اين مكالمات را كمي خصوصي تر كنيد تا علاقه ي خود را براي برقراري ارتباط با طرف مقابل نشان دهيد. 7. مهمان نواز باشيد ژاپن هم مثل اكثر كشورهاي آسيايي خصيصه ي هديه دادن را حفظ كرده است. براي ميهمانان خود هديه تهيه كنيد تا بتوانيد از اين طريق حس مهمان نوازي و علاقه ي خود را به آنها نشان دهيد. براي پرداخت صورتحساب تعارف كنيد كه اينكار نشانه ي احترام است. درس عبرت: مهمان نوازي در تجارت ژاپني به اين معناست كه ارتباطات خصوصي مهمتر از رابطه هاي كاري است. طريقه ي وفق يافتن: با مشتري خود بيش از منبعي براي تجارت رفتار كنيد. اول روي رابطه تمركز كنيد، و با اينكار تجارت نيز به موفقيت انجام خواهد شد. از فرهنگ هاي تجارت آگاه شويد در اين دنياي چند فرهنگي، شناختن فرهنگ تجارت كشورهاي ديگر باعث مي شود تا در محل كار خود ارزش بيشتري پيدا كنيد. تا مي توانيد با فرهنگ هاي تجارتي مختلف آگاهي پيدا كنيد تا موفقيت شما در معامله با آنها تضمين شود.

7 راه علاقمند كردن شنوندگان

همه ي ما در بعضي مراحل زندگي مجبور به سخنراني كردن مي شويم. مصاحبه اي براي كار جديدتان است؟ سخنراني براي ناظر يا هيئت مديره ي شركت محل كارتان است؟ بله، همه ي اين ها سخنراني هاي بسيار مهمي هستند و مي توانند آينده ي شما را رقم بزنند. پس نگذاريد كه اين فرصت ها از دست بروند بدون اينكه شانس موفقيتتان را بالا ببريد. در اينجا به نكاتي اشاره مي كنيم كه هنگام سخنراني

كردن براي شنوندگاني حرفه اي و متخصص بايد به خاطر داشته باشيد.

1- شنوندگان را هم درگير كنيد شنوندگان هم دوست دارند كه وارد ماجرا شوند، نه اينكه فقط گوش كنند و حوصله شان سر برود.شما بايد به آنها براي نشستن و گوش دادن به حرفهايتان دليل بدهيد.30 تا 90 دقيقه زمان داريد تا بتوانيد توجه آنها را جلب كنيد . ميتوانيد همان تكنيك قديمي شروع كردن سخنراني با يك جوك را به كار گيريد. اما...شايد زياد هم ايده ي جالبي نباشد. اشتباه نكنيد--مطمئناً دادن يك جنبه ي شوخي آميز به سخنرانيتان قابل قبول است. اما اگر اين جنبه را به صورت كلي وارد سخنراني كنيد با اينكه سخنراني را با يك جوك شروع كنيد بسيار متفاوت است. پس بهتر است كه آن را با يك سوال آغاز كنيد. اين تكنيك بسيار جواب مي دهد. چون شنوندگان را هم وارد بحث مي كند. تكنيك ديگري كه گه گاه توسط بعضي سخنرانان به كار گرفته مي شود بردن نام بعضي از اشخاص بين حضار است.

2- سرزنده و با روح باشيد بهترين سخنرانان كساني هستند كه چه در حركاتشان و چه در سخن گفتنشان با روح و سرزنده هستند. خوب نيست كه خود را پشت سكو پنهان كنيد يا فقط در گوشه اي باستيد. دفعه ي بعد اين كار را امتحان كنيد: وقتي براي يك گروه 20 نفره يا بيشتر سخنراني مي كنيد، حين صحبت كردن بين شنوندگانتان راه برويد. هر از چند گاهي ايستاده و دستتان را روي شانه ي يكي از شنوندگان قرار دهيد. با اين كار باعث خواهيد شد كه توجه آنها

به شما بيشتر جلب شده و به حرفهايتان دقيق تر گوش كنند.

3- صدايي تاثيرگذار داشته باشيد روي چيزي كه مي خواهيد تحويل دهيد، زمان بگذاريد. كسي توقع ندارد كه مثل يك گوينده ي تلويزيون بياييد و برويد. بايد بتوانيد صدايي خوشايند و سرگرم كننده تحويل دهيد. هنگام سخنراني به اين چهار نكته توجه داشته باشيد: تن صدايتان را هر از گاهي تغيير دهيد، درجه ي صدا را بالا و پايين ببريد، سرعت صحبت كردنتان را تغيير دهيد، و گاه گاهي براي تاثير گذاري بيشتر سكوت كنيد.

4- از كارهايي كه باعث پرت كردن حواس شنوندگان مي شود دوري كنيدهيچ چيز به اندازه ي اين كار نمي تواند يك سخنراني را خراب كند. چند وقت پيش مديري را ديدم كه سخنراني اش را فقط به خاطر اينكه با پول خردهاي توي جيبش بازي مي كرد از دست داد. بعد از سخنراني كسي درمورد محتويات سخنراني او حرفي نمي زد، همه فقط مي گفتند كه چقدر از صداي جرينگ جرينگ پول خردها اعصابشان خرد شده است. كنار گذاشتن اين عادت ها كار سختي نيست. گه گاه هنگام تمرينات سخنرانيتان فيلمبرداري كنيد و بعد آنرا مرور كرده و پي به عادت هاي آزاردهنده تان ببريد تا بتوانيد آن ها را كنار بگذاريد.

5- لباس مناسب بپوشيد روزي با يكي از مدير عاملان صحبت مي كردم كه مي گفت اولين چيزي كه در برخورد با يك فرد به آن توجه مي كند لباس هايش است. بايد بتوانيد طوري لباس بپوشيد كه حداقل يك پله از حضار بالاتر باشيد. متوجه باشيد كه كفش هاي ارزان، شلوار

جين و بلوزهاي رنگي مناسب انجام يك سخنراني نيست. به لباس پوشيدنتان خيلي دقت كنيد.

6- حرف هاي تازه بزنيد از تكرار كردن داستان ها و خاطرات هميشگي پرهيز كنيد. حرف هاي تازه بزنيد. سعي كنيد در سخنرانيتان جايي هم براي وقايع روز باز كنيد. حتماً آن روز يا آن هفته اتفاق جديدي افتاده است كه در موردش صحبت كنيد. حرف ها و مطالب تكراري شنوندگان را خسته و بي حوصله خواهد كرد. حرف هاي جديد برعكس آنها را راغب به گوش كردن و توجه بيشتر مي كند.

7- تمرين داشته باشيدچندين مرتبه تمرين كردن سخنرانيتان مي تواند باعث موفقيتتان شود چون معمولاً رقبايتان اين كار را نخواهند كرد. معمولاً افراد فقط چند دقيقه قبل از سخنرانيشان نگاهي به نوشته هايشان مي اندازند، اما سخنرانان موفق هميشه براي تمرين آن هم وقت مي گذارند. يك سخنران واقعي از قبل برنامه ريزي مي كند كه چطور سخنراني خود را شروع كند و چطور به پايان برساند. مي دانند كه چه موقع بين حضار راه بروند و دست روي شانه ي چه كسي بگذارند. مي دانند كه چه زماني سكوت كرده و چه زماني تن صدايشان را تغيير دهند. مي دانند كه به كجا نگاه كنند. با تمرين كردن مطمئناً سخنراني بهتري ارائه خواهيد داد. موفق باشيد با اجراي اين نكات مطمئناً موفق خواهيد شد كه توجه حضار و شنوندگان را كاملاً به خود معطوف كرده و سخنراني عالي تحويل آنها دهي

7 راه علاقمند كردن شنوندگان

همه ي ما در بعضي مراحل زندگي مجبور به سخنراني كردن مي شويم. مصاحبه اي براي كار جديدتان است؟ سخنراني براي

ناظر يا هيئت مديره ي شركت محل كارتان است؟ بله، همه ي اين ها سخنراني هاي بسيار مهمي هستند و مي توانند آينده ي شما را رقم بزنند. پس نگذاريد كه اين فرصت ها از دست بروند بدون اينكه شانس موفقيتتان را بالا ببريد. در اينجا به نكاتي اشاره مي كنيم كه هنگام سخنراني كردن براي شنوندگاني حرفه اي و متخصص بايد به خاطر داشته باشيد. 1- شنوندگان را هم درگير كنيد شنوندگان هم دوست دارند كه وارد ماجرا شوند، نه اينكه فقط گوش كنند و حوصله شان سر برود.شما بايد به آنها براي نشستن و گوش دادن به حرفهايتان دليل بدهيد.30 تا 90 دقيقه زمان داريد تا بتوانيد توجه آنها را جلب كنيد . ميتوانيد همان تكنيك قديمي شروع كردن سخنراني با يك جوك را به كار گيريد. اما...شايد زياد هم ايده ي جالبي نباشد. اشتباه نكنيد--مطمئناً دادن يك جنبه ي شوخي آميز به سخنرانيتان قابل قبول است. اما اگر اين جنبه را به صورت كلي وارد سخنراني كنيد با اينكه سخنراني را با يك جوك شروع كنيد بسيار متفاوت است. پس بهتر است كه آن را با يك سوال آغاز كنيد. اين تكنيك بسيار جواب مي دهد. چون شنوندگان را هم وارد بحث مي كند. تكنيك ديگري كه گه گاه توسط بعضي سخنرانان به كار گرفته مي شود بردن نام بعضي از اشخاص بين حضار است. 2- سرزنده و با روح باشيد بهترين سخنرانان كساني هستند كه چه در حركاتشان و چه در سخن گفتنشان با روح و سرزنده هستند. خوب نيست كه خود را پشت سكو پنهان كنيد يا فقط در گوشه

اي باستيد. دفعه ي بعد اين كار را امتحان كنيد: وقتي براي يك گروه 20 نفره يا بيشتر سخنراني مي كنيد، حين صحبت كردن بين شنوندگانتان راه برويد. هر از چند گاهي ايستاده و دستتان را روي شانه ي يكي از شنوندگان قرار دهيد. با اين كار باعث خواهيد شد كه توجه آنها به شما بيشتر جلب شده و به حرفهايتان دقيق تر گوش كنند. 3- صدايي تاثيرگذار داشته باشيد روي چيزي كه مي خواهيد تحويل دهيد، زمان بگذاريد. كسي توقع ندارد كه مثل يك گوينده ي تلويزيون بياييد و برويد. بايد بتوانيد صدايي خوشايند و سرگرم كننده تحويل دهيد. هنگام سخنراني به اين چهار نكته توجه داشته باشيد: تن صدايتان را هر از گاهي تغيير دهيد، درجه ي صدا را بالا و پايين ببريد، سرعت صحبت كردنتان را تغيير دهيد، و گاه گاهي براي تاثير گذاري بيشتر سكوت كنيد. 4- از كارهايي كه باعث پرت كردن حواس شنوندگان مي شود دوري كنيدهيچ چيز به اندازه ي اين كار نمي تواند يك سخنراني را خراب كند. چند وقت پيش مديري را ديدم كه سخنراني اش را فقط به خاطر اينكه با پول خردهاي توي جيبش بازي مي كرد از دست داد. بعد از سخنراني كسي درمورد محتويات سخنراني او حرفي نمي زد، همه فقط مي گفتند كه چقدر از صداي جرينگ جرينگ پول خردها اعصابشان خرد شده است. كنار گذاشتن اين عادت ها كار سختي نيست. گه گاه هنگام تمرينات سخنرانيتان فيلمبرداري كنيد و بعد آنرا مرور كرده و پي به عادت هاي آزاردهنده تان ببريد تا بتوانيد آن ها را كنار بگذاريد. 5- لباس

مناسب بپوشيد روزي با يكي از مدير عاملان صحبت مي كردم كه مي گفت اولين چيزي كه در برخورد با يك فرد به آن توجه مي كند لباس هايش است. بايد بتوانيد طوري لباس بپوشيد كه حداقل يك پله از حضار بالاتر باشيد. متوجه باشيد كه كفش هاي ارزان، شلوار جين و بلوزهاي رنگي مناسب انجام يك سخنراني نيست. به لباس پوشيدنتان خيلي دقت كنيد. 6- حرف هاي تازه بزنيد از تكرار كردن داستان ها و خاطرات هميشگي پرهيز كنيد. حرف هاي تازه بزنيد. سعي كنيد در سخنرانيتان جايي هم براي وقايع روز باز كنيد. حتماً آن روز يا آن هفته اتفاق جديدي افتاده است كه در موردش صحبت كنيد. حرف ها و مطالب تكراري شنوندگان را خسته و بي حوصله خواهد كرد. حرف هاي جديد برعكس آنها را راغب به گوش كردن و توجه بيشتر مي كند. 7- تمرين داشته باشيدچندين مرتبه تمرين كردن سخنرانيتان مي تواند باعث موفقيتتان شود چون معمولاً رقبايتان اين كار را نخواهند كرد. معمولاً افراد فقط چند دقيقه قبل از سخنرانيشان نگاهي به نوشته هايشان مي اندازند، اما سخنرانان موفق هميشه براي تمرين آن هم وقت مي گذارند. يك سخنران واقعي از قبل برنامه ريزي مي كند كه چطور سخنراني خود را شروع كند و چطور به پايان برساند. مي دانند كه چه موقع بين حضار راه بروند و دست روي شانه ي چه كسي بگذارند. مي دانند كه چه زماني سكوت كرده و چه زماني تن صدايشان را تغيير دهند. مي دانند كه به كجا نگاه كنند. با تمرين كردن مطمئناً سخنراني بهتري ارائه خواهيد داد. موفق باشيد

با اجراي اين نكات مطمئناً موفق خواهيد شد كه توجه حضار و شنوندگان را كاملاً به خود معطوف كرده و سخنراني عالي تحويل آنها دهي

7 روش براي كسب احترام

احترام. همه آن را مي خواهند، معدودي بدستش مي آورند. چرا؟ به شما خواهيم گفت چرا. احترام اكتسابي است؛ هرگز به كسي اهدا نميشود. امروزه با هجوم مردم براي انجام دادن سراسيمه وار كارها، اندك افرادي داراي اراده، بردباري يا پشتكار مورد نياز براي مورد احترام واقع شدن حقيقي مي باشند. همانند نوشيدن يك قهوه اسپرسوي خوب، ايجاد احترام نيازمند زمان و درنظر گرفتن جزئيات ظريف است تا بتوان به بهترين نتيجه دست يافت.احترام همچنين رابطه مستقيم با شهرت و اعتبار شما دارد. از خود جلوه اي متشخص بسازيد، احترام به عنوان نتيجه ظاهر خواهد شد. روشهايي براي سرعت بخشيدن به اين فرايند وجود دارد -- حداقل براي كوتاه مدت - از طريق برخي راههاي ميان بر. براي مثال خود را در موقعيتي قرار دهيد كه بتوانيد قدرت خود را بكار ببريد ( قدرت حقيقي، نه در راس قدرت دربان باشگاه )، آنگاه مقدار معيني از احترام به شما اعطا خواهد شد، نه بدليل اينكه استحقاقش را داشته ايد، بلكه به اين خاطر كه موقيت جديد شما اينطور ايجاب مي كند. بروي كسي آب دهان نيندازيد من با يك مامور عاليرتبه پليس آن قدر دوستي عميقي داشتم كه مي توانستم روي صورتش آب دهان بيندازم و از او بخواهم بدليل اينكه سد راه آب دهانم شده، از من عذر خواهي كند، اما بخاطر "مقام" او از انجام چنين كار گستاخانه اي خودداري كردم. من براي مقام رياست احترام قائل هستم،

بنابراين بدليل "مقام" او، به رئيس خود احترام ميگذارم نه بخاطر آنچه كه او انجام داده و مستحق احترام من شده است. بنابراين بياييد واقيت گرا باشيم؛ اكثريت ما استطاعت تهيه بنز را نداريم، و درصد بسيار كمتري مي توانيم موقيعتي قدرتمند را براي خود خريداري نماييم. با اين شرايط چگونه ميتوانيم مقداري احترام را بسرعت كسب نماييم؟ در اين قسمت هفت نكته وجود دارد كه احترام شما را تضمين نمي كند اما شما را در جهتي صحيح هدايت خواهد كرد. آنچكه بايد بخاطر داشته باشيد آن است كه اين نكات نبايد فقط يكبار انجام شده و سپس فراموش گردند، بلكه بايد به عنوان بخشي از سبك زندگي و تصوير جديدي كه در نظر داريد دربيايند.

1- لباس مناسب بپوشيد صرفه نظر از اينكه در گذشته چه كار كرده ايد، چقدر پول در حساب بانكي خود داريد، تا چه اندازه مشهور هستيد يا چقدر چاق شده ايد، يك شخص با لباسي شايسته بهتر از يك كهنه پوش مورد توجه قرار ميگيرد. درمورد هر نوع لباسي صحبت نميكنيم، منظور يك لباس اندازه است كه توسط خياطي ماهر و چيره دست دوخته شده است. اكنون زمان ارزان بودن نيست. يك دست كت و شلوار 50 هزار توماني بخريد، آنگاه 50 هزار تومان بنظر خواهيد رسيد. كت و شلواري 300 هزار توماني بخريد، 300 ميليون بنظر خواهيد رسيد. در مورد كفش ها هم خسيس نبوده و يك جفت از بهترين آنرا براي خود تهيه كنيد. هر چيز ساخت ايتاليا اتوماتيك وار بهتر از بقيه مي باشد -- پايان داستان.

2- ساكت بمانيد ميدانم كه همه شما

تصور ميكنيد كه نابغه ايد، اما واقيت آن است كه نيستيد. در غير اينصورت نيز به هيچ نصيحتي نداشتيد و جهان بازيچه اي در كف دستان شما مي بود. بنابراين، چون هنوز چيزهاي زيادي براي آموختن وجود دارد، بهتر است كه دهان را بسته نگاه داشته و گوش كرد. خردمند و مرموز بوده و فقط چيزي را كه لازم است بگوييد. در واقع هيچ چيزي را تا زماني كه مجبور نشده ايد، بيان نكنيد. اشتباهات معمولا توسط افرادي صورت ميگيرند كه بدون دليلي مناسب زبان به صحبت مي گشايند. هرقدر يك فرد اطلاعات كمتري از شما داشته باشد، احتمال ماندن وي در فاصله اي محترامانه بيشتر خواهد شد. وقتي من كسي را براي اولين بار ملاقات مي كنم، مؤدبانه با او سلام و احوال پرسي نموده و تا دو دقيقه بعد از آن چيزي نمي گويم. در اين فاصله آن فرد ساده لوح همه اسرار خود را برايم تعريف كرده است؛ كجا زندگي مي كند، روابطش با همسرش چگونه است، شماره كارت اعتباريش چيست و چه تعداد قرص براي رفع مشكلات جنسيش مصرف ميكند. اگر شما هم در مكالمات خود اينچنين باشيد، آيا كسي حاظر خواهد بود بعد از آن دو دقيقه باز هم برايتان احترام قائل باشد؟

3- دروغ نگوييد اگر مجبور به سخن گفتن شديد، به آنچه كه واقعا مي دانيد اكتفا كنيد. دروغ گفتن براي تحت تاثير قراردان و يا جلب احترام ديگران نتيجه معكوس در بر خواهد داشت.هيچ راهي سريعتر از دروغگويي براي از دست دادن احترام وجود ندارد، بخصوص زماني كه آن دروغگويي با حماقت همراه باشد. اگر چيزي

را نميدانيد، بسادگي بگوييد، " من در اين مورد نظري نميتوانم بدهم." يك انسان حقيقي كاستي ها و ضعف هاي خود را مي پذيرد. اگر طرف ديگر مودب باشد، از شما آنچه كه در تواناييتان است را درخواست نموده، و شما فرصتي پيدا خواهيد كرد كه در مورد چيزي صحبت نماييد كه همانند انيشتين جلوه تان دهد.

4- هرگز لبخند نزنيد ( آن را براي همسرتان نگهداريد ) هر وقت مرد رندي را ميبينم كه همگي دندانهايش را نشان ميدهد، هميشه تصوير يك تمساح به ذهنم خطور ميكند. يك انسان محترم، يك انسان هوشيار نيز هست. لبخند زدن ميتواند جلوه شما را مخدوش نمايد و ممكن است ديگران تصور كنند كه شما يك فروشنده اتومبيل دست دوم هستيد.از لبخند زدن دوري كنيد تا انساني جدي بنظر آييد كه براحتي تحت تاثير قرار نميگيرد. از هر 10 مورد، 9 مورد طرف مقابل حتي سخت تر تلاش خوهد كرد تا موافقت شما را بدست آورد. در اين شرايط چه كسي به چه كسي احترام مي گذارد؟ در عوض لبخند مليحانه و نشان دادن دندانهاي همچون صدف خود را هنگامي كه با همسران هستيد، از او دريغ ننماييد.

5- اطمينان و تواضع افراد با اطمينان تواناي جذب بسيار بيشتري نسبت به بقيه افراد دارند. اين اطمينان حتي اگر شامل راه رفتن مغرورانه، وضعيت اندام مناسب يا اخلاق و رفتار شخصي خوب باشد، تصوير شخصي تحت كنترل را نمايان مي سازد كه ميداند چه كاري انجام ميدهد و ميتواند كار را به اتمام برساند. يك انسان مطمئن ميگويد، "شما ميتوانيد به قابليتهاي من اعتماد كنيد" و "به گفته هاي من احترام

بگذاريد." به چشمان كسي نگاه كنيد. يك انسان مطمئن هيچگاه كثيفي را در كفشهايش مشاهده نميكند چرا كه او هرگز نظرش را به پايين نمي افكند. مرز بين اطمينان و خود بيني را بياد داشته باشيد. اطمينان تعادل توام با فروتني و تواضع ميباشد. فقط انسانهاي نادان فخر فروشي ميكنند. كسي شما را معرفي ميكند و مي گويد، " آقاي فلاني واقعا زرنگ است، شركتش پارسال 100 ميليون سود كرد." شما پاسخ مي دهيد،"حتي با حرفه اي ترين مهارتهاي رهبري در جهان،بدون سربازان كاركشته و خوب، نمي توانستم كاري انجام دهم. يك انسان بتنهايي قادر به صورت دادن چيزي نيست." چه كاري انجام داده ايد؟ شما قابليتهاي خود را در ضمن تحسين ديگران آشكار نموده ايد. چه انسان متواضعي هستيد.

6- مؤدب باشيد - احترام و نزاكت را متقابلا رد و بدل نماييد وقتي كسي را ملاقات ميكنيد، نبايد با بي نزاكتي لبخند بزنيد، اما از طرفي بي ادب نيز نبايد باشيد. محتاط بودن به معناي آن نيست كه نمي توانيد مؤدب باشيد. رفتار شايسته نمايانگر خلوص، و خلوص نمايانگر وقار است؛ يك انسان با وقار داراي خصيصه هاي در خور احترام ميباشد. هيچكسي تا حال بدليل ادب و يا نزاكت زياد دشمنش به جنگ او نرفته است. ادب همچنين به معناي ترسو بودن نيست.

7- حافظه خوبي داشته باشيد يكي از مسائل مهم و كليدي تقويت حافظه است، چون علاوه بر دور نگاه داشتن فرد از اشتباهات احتمالي، باعث امتيازات بيشماري در دنياي كار و تجارت مي گردد. اگر نام فردي كه از معرفي او 30 ثانيه هم نمي گذرد را بياد نياوريد، مانند يك

آدم ابله به نظر خواهيد آمد. بخاطر آورن اسامي و آنچه كه به شما گفته شده، نشان دهنده اين است كه فردي هستيد كه به جزئيات توجه داريد، و نيز دقيق، باهوش و فهيم مي باشيد. لازم نيست يك سخنراني طولاني را بياد بياوريد؛ بخاطر آوردن يك اسم كافي است، و اين باعث مي گردد طرف مقابل شما احساس خوبي نمايد ( اگر مطلبي را درمورد فرزندانش بياد آوريد، امتيازتان بيشتر مي گردد ). و او چه فكري خواهد كرد؟ " عجب مرد محترمي، دوستش دارم. او حتي اسم مرا بخاطر دارد." پايان داستانمن اولين نفري خواهم بود كه مي پذيرم يك دانشمند سفينه فضايي نيستم: اين مشاوره كاملا واضح و روشن است. برخي چيزها را احتمالا از قبل انجام مي دهيد، و برخي را نه. بكار بستن همگي اين هفت قانون به معناي آن است كه مجبوريد سبك زندگي و نحوه رفتار با آشنايان چندين ساله خود را تغيير دهيد، اما اگر خواهان احترام فوري هستيد، بايد بهايش را بپردازيد. فقط براي چندين روز آنچه را كه گفته شد انجام دهيد ، تفاوت را مشاهده خواهيدكرد . در يك رستوران خوب با لباسي شيك قدم بگذاريد، در حالي كه سرتان روبه بالا است و وضعيت اندام مناسبي داريد، ميزي را انتخاب كرده و غذاي خود را سفارش دهيد. هنگام انتخاب نوشانه، از پيشخدمت در مورد نوشابه اي كه با آن آشنايي نداريد، سؤال نماييد. با پيش خدمت تا آخر شب هيچ حرفي نزنيد به استثناي"متشكرم" آنهم زمانيكه براي شما چيزي مي آورد. دندانهاي خود را نشان ندهيد. در انتهاي شب آنچه كه پيشخدمت در

مورد نوشابه به شما گفته را تكرار نماييد. 20 درصد صورتحساب را به عنوان انعام باقي بگذاريد. او ممكن است فقط يك پيشخدمت باشد، اما اين آغاز واگنهاي احترام است.

7 روش براي كسب احترام

احترام. همه آن را مي خواهند، معدودي بدستش مي آورند. چرا؟ به شما خواهيم گفت چرا. احترام اكتسابي است؛ هرگز به كسي اهدا نميشود. امروزه با هجوم مردم براي انجام دادن سراسيمه وار كارها، اندك افرادي داراي اراده، بردباري يا پشتكار مورد نياز براي مورد احترام واقع شدن حقيقي مي باشند. همانند نوشيدن يك قهوه اسپرسوي خوب، ايجاد احترام نيازمند زمان و درنظر گرفتن جزئيات ظريف است تا بتوان به بهترين نتيجه دست يافت.احترام همچنين رابطه مستقيم با شهرت و اعتبار شما دارد. از خود جلوه اي متشخص بسازيد، احترام به عنوان نتيجه ظاهر خواهد شد. روشهايي براي سرعت بخشيدن به اين فرايند وجود دارد -- حداقل براي كوتاه مدت - از طريق برخي راههاي ميان بر. براي مثال خود را در موقعيتي قرار دهيد كه بتوانيد قدرت خود را بكار ببريد ( قدرت حقيقي، نه در راس قدرت دربان باشگاه )، آنگاه مقدار معيني از احترام به شما اعطا خواهد شد، نه بدليل اينكه استحقاقش را داشته ايد، بلكه به اين خاطر كه موقيت جديد شما اينطور ايجاب مي كند. بروي كسي آب دهان نيندازيد من با يك مامور عاليرتبه پليس آن قدر دوستي عميقي داشتم كه مي توانستم روي صورتش آب دهان بيندازم و از او بخواهم بدليل اينكه سد راه آب دهانم شده، از من عذر خواهي كند، اما بخاطر "مقام" او از انجام چنين كار گستاخانه اي خودداري

كردم. من براي مقام رياست احترام قائل هستم، بنابراين بدليل "مقام" او، به رئيس خود احترام ميگذارم نه بخاطر آنچه كه او انجام داده و مستحق احترام من شده است. بنابراين بياييد واقيت گرا باشيم؛ اكثريت ما استطاعت تهيه بنز را نداريم، و درصد بسيار كمتري مي توانيم موقيعتي قدرتمند را براي خود خريداري نماييم. با اين شرايط چگونه ميتوانيم مقداري احترام را بسرعت كسب نماييم؟ در اين قسمت هفت نكته وجود دارد كه احترام شما را تضمين نمي كند اما شما را در جهتي صحيح هدايت خواهد كرد. آنچكه بايد بخاطر داشته باشيد آن است كه اين نكات نبايد فقط يكبار انجام شده و سپس فراموش گردند، بلكه بايد به عنوان بخشي از سبك زندگي و تصوير جديدي كه در نظر داريد دربيايند. 1- لباس مناسب بپوشيد صرفه نظر از اينكه در گذشته چه كار كرده ايد، چقدر پول در حساب بانكي خود داريد، تا چه اندازه مشهور هستيد يا چقدر چاق شده ايد، يك شخص با لباسي شايسته بهتر از يك كهنه پوش مورد توجه قرار ميگيرد. درمورد هر نوع لباسي صحبت نميكنيم، منظور يك لباس اندازه است كه توسط خياطي ماهر و چيره دست دوخته شده است. اكنون زمان ارزان بودن نيست. يك دست كت و شلوار 50 هزار توماني بخريد، آنگاه 50 هزار تومان بنظر خواهيد رسيد. كت و شلواري 300 هزار توماني بخريد، 300 ميليون بنظر خواهيد رسيد. در مورد كفش ها هم خسيس نبوده و يك جفت از بهترين آنرا براي خود تهيه كنيد. هر چيز ساخت ايتاليا اتوماتيك وار بهتر از بقيه مي باشد -- پايان داستان. 2-

ساكت بمانيد ميدانم كه همه شما تصور ميكنيد كه نابغه ايد، اما واقيت آن است كه نيستيد. در غير اينصورت نيز به هيچ نصيحتي نداشتيد و جهان بازيچه اي در كف دستان شما مي بود. بنابراين، چون هنوز چيزهاي زيادي براي آموختن وجود دارد، بهتر است كه دهان را بسته نگاه داشته و گوش كرد. خردمند و مرموز بوده و فقط چيزي را كه لازم است بگوييد. در واقع هيچ چيزي را تا زماني كه مجبور نشده ايد، بيان نكنيد. اشتباهات معمولا توسط افرادي صورت ميگيرند كه بدون دليلي مناسب زبان به صحبت مي گشايند. هرقدر يك فرد اطلاعات كمتري از شما داشته باشد، احتمال ماندن وي در فاصله اي محترامانه بيشتر خواهد شد. وقتي من كسي را براي اولين بار ملاقات مي كنم، مؤدبانه با او سلام و احوال پرسي نموده و تا دو دقيقه بعد از آن چيزي نمي گويم. در اين فاصله آن فرد ساده لوح همه اسرار خود را برايم تعريف كرده است؛ كجا زندگي مي كند، روابطش با همسرش چگونه است، شماره كارت اعتباريش چيست و چه تعداد قرص براي رفع مشكلات جنسيش مصرف ميكند. اگر شما هم در مكالمات خود اينچنين باشيد، آيا كسي حاظر خواهد بود بعد از آن دو دقيقه باز هم برايتان احترام قائل باشد؟ 3- دروغ نگوييد اگر مجبور به سخن گفتن شديد، به آنچه كه واقعا مي دانيد اكتفا كنيد. دروغ گفتن براي تحت تاثير قراردان و يا جلب احترام ديگران نتيجه معكوس در بر خواهد داشت.هيچ راهي سريعتر از دروغگويي براي از دست دادن احترام وجود ندارد، بخصوص زماني كه آن دروغگويي با

حماقت همراه باشد. اگر چيزي را نميدانيد، بسادگي بگوييد، " من در اين مورد نظري نميتوانم بدهم." يك انسان حقيقي كاستي ها و ضعف هاي خود را مي پذيرد. اگر طرف ديگر مودب باشد، از شما آنچه كه در تواناييتان است را درخواست نموده، و شما فرصتي پيدا خواهيد كرد كه در مورد چيزي صحبت نماييد كه همانند انيشتين جلوه تان دهد. 4- هرگز لبخند نزنيد ( آن را براي همسرتان نگهداريد ) هر وقت مرد رندي را ميبينم كه همگي دندانهايش را نشان ميدهد، هميشه تصوير يك تمساح به ذهنم خطور ميكند. يك انسان محترم، يك انسان هوشيار نيز هست. لبخند زدن ميتواند جلوه شما را مخدوش نمايد و ممكن است ديگران تصور كنند كه شما يك فروشنده اتومبيل دست دوم هستيد.از لبخند زدن دوري كنيد تا انساني جدي بنظر آييد كه براحتي تحت تاثير قرار نميگيرد. از هر 10 مورد، 9 مورد طرف مقابل حتي سخت تر تلاش خوهد كرد تا موافقت شما را بدست آورد. در اين شرايط چه كسي به چه كسي احترام مي گذارد؟ در عوض لبخند مليحانه و نشان دادن دندانهاي همچون صدف خود را هنگامي كه با همسران هستيد، از او دريغ ننماييد.

5- اطمينان و تواضع افراد با اطمينان تواناي جذب بسيار بيشتري نسبت به بقيه افراد دارند. اين اطمينان حتي اگر شامل راه رفتن مغرورانه، وضعيت اندام مناسب يا اخلاق و رفتار شخصي خوب باشد، تصوير شخصي تحت كنترل را نمايان مي سازد كه ميداند چه كاري انجام ميدهد و ميتواند كار را به اتمام برساند. يك انسان مطمئن ميگويد، "شما ميتوانيد به قابليتهاي من اعتماد

كنيد" و "به گفته هاي من احترام بگذاريد." به چشمان كسي نگاه كنيد. يك انسان مطمئن هيچگاه كثيفي را در كفشهايش مشاهده نميكند چرا كه او هرگز نظرش را به پايين نمي افكند. مرز بين اطمينان و خود بيني را بياد داشته باشيد. اطمينان تعادل توام با فروتني و تواضع ميباشد. فقط انسانهاي نادان فخر فروشي ميكنند. كسي شما را معرفي ميكند و مي گويد، " آقاي فلاني واقعا زرنگ است، شركتش پارسال 100 ميليون سود كرد." شما پاسخ مي دهيد،"حتي با حرفه اي ترين مهارتهاي رهبري در جهان،بدون سربازان كاركشته و خوب، نمي توانستم كاري انجام دهم. يك انسان بتنهايي قادر به صورت دادن چيزي نيست." چه كاري انجام داده ايد؟ شما قابليتهاي خود را در ضمن تحسين ديگران آشكار نموده ايد. چه انسان متواضعي هستيد. 6- مؤدب باشيد - احترام و نزاكت را متقابلا رد و بدل نماييد وقتي كسي را ملاقات ميكنيد، نبايد با بي نزاكتي لبخند بزنيد، اما از طرفي بي ادب نيز نبايد باشيد. محتاط بودن به معناي آن نيست كه نمي توانيد مؤدب باشيد. رفتار شايسته نمايانگر خلوص، و خلوص نمايانگر وقار است؛ يك انسان با وقار داراي خصيصه هاي در خور احترام ميباشد. هيچكسي تا حال بدليل ادب و يا نزاكت زياد دشمنش به جنگ او نرفته است. ادب همچنين به معناي ترسو بودن نيست. 7- حافظه خوبي داشته باشيد يكي از مسائل مهم و كليدي تقويت حافظه است، چون علاوه بر دور نگاه داشتن فرد از اشتباهات احتمالي، باعث امتيازات بيشماري در دنياي كار و تجارت مي گردد. اگر نام فردي كه از معرفي او 30 ثانيه

هم نمي گذرد را بياد نياوريد، مانند يك آدم ابله به نظر خواهيد آمد. بخاطر آورن اسامي و آنچه كه به شما گفته شده، نشان دهنده اين است كه فردي هستيد كه به جزئيات توجه داريد، و نيز دقيق، باهوش و فهيم مي باشيد. لازم نيست يك سخنراني طولاني را بياد بياوريد؛ بخاطر آوردن يك اسم كافي است، و اين باعث مي گردد طرف مقابل شما احساس خوبي نمايد ( اگر مطلبي را درمورد فرزندانش بياد آوريد، امتيازتان بيشتر مي گردد ). و او چه فكري خواهد كرد؟ " عجب مرد محترمي، دوستش دارم. او حتي اسم مرا بخاطر دارد." پايان داستانمن اولين نفري خواهم بود كه مي پذيرم يك دانشمند سفينه فضايي نيستم: اين مشاوره كاملا واضح و روشن است. برخي چيزها را احتمالا از قبل انجام مي دهيد، و برخي را نه. بكار بستن همگي اين هفت قانون به معناي آن است كه مجبوريد سبك زندگي و نحوه رفتار با آشنايان چندين ساله خود را تغيير دهيد، اما اگر خواهان احترام فوري هستيد، بايد بهايش را بپردازيد. فقط براي چندين روز آنچه را كه گفته شد انجام دهيد ، تفاوت را مشاهده خواهيدكرد . در يك رستوران خوب با لباسي شيك قدم بگذاريد، در حالي كه سرتان روبه بالا است و وضعيت اندام مناسبي داريد، ميزي را انتخاب كرده و غذاي خود را سفارش دهيد. هنگام انتخاب نوشانه، از پيشخدمت در مورد نوشابه اي كه با آن آشنايي نداريد، سؤال نماييد. با پيش خدمت تا آخر شب هيچ حرفي نزنيد به استثناي"متشكرم" آنهم زمانيكه براي شما چيزي مي آورد. دندانهاي خود را نشان

ندهيد. در انتهاي شب آنچه كه پيشخدمت در مورد نوشابه به شما گفته را تكرار نماييد. 20 درصد صورتحساب را به عنوان انعام باقي بگذاريد. او ممكن است فقط يك پيشخدمت باشد، اما اين آغاز واگنهاي احترام است.

7 شيوه براي جلوگيري از ولخرجي

آيا آن قدر ولخرجي كرده ايد كه به همه مقروض شده ايد؟خوب نگران نباشيد، شما تنها فردي نيستيد كه در يك چنين شرايطي قرار گرفته است. زندگي مدرن به گونه اي است كه خواه نا خواه ما را به سمت خرج كردن ميكشاند. به هر حال اگر مي خواهيد كليه ي بدهي هايتان را صاف كرده و به آرامش ذهني دست پيدا كنيد، بايد به صورت ريشه اي با اين مشكل برخورد كرده و جلوي ولخرجيهاي بيهوده ي خود را بگيريد. در اين مقاله چند تكنيك به شما آموزش داده مي شود كه به واسطه ي آنها مي توانيد مانع از زياده روي در خرج كردن پولهايتان شويد.

1- متوجه باشيد كه چه مقدار پول خرج مي كنيد افراد بسياري كه به خرج كردن معتاد شده اند، ديگر متوجه نيستند كه چه مقدار پول خرج مي كنند. ابتدا بايد دقت كنيد كه هر آيتمي كه قصد خريد آن را داريد چه قيمتي دارد و براي خريد هر يك از آنها بايد چه مبلغي را پرداخت كنيد، اين امر مي تواند به شما كمك كند كه حساب پول هايتان را داشته بايد و ببينيد آيا واقعاً به تمام چيزهايي كه مي خواهيد بخريد، احتياج داريد يا خير. به عنوان مثال يك شب كه بيرون مي رويد، ببينيد چقدر خرج مي كنيد. گاهي اوقات افراد آنقدر پول نوشيدني و

غذاي دوستان خود را حساب مي كنند كه اصلاً متوجه نمي شوند جيبشان خالي شده. اين افراد زمانيكه به خانه بر مي گردند احساس مي كنند كه بايد مقداري از اسكناس هايشان را گم كرده باشند، غافل از اينكه تمام آنها را خرج دوستانشان كرده اند. شايد چيز گراني هم نخريده باشند و فقط هزينه ي چاي، قهوه، و بستني و ... بچه ها را حساب كرده باشند؛ اگر با دقت بيشتري به اين نوع خرج كردن هاي خود نگاه كنيد، مي بينيد كه اصلاً نيازي به خريد هيچ يك از آنها نبوده است.

2- تصميمات آني براي خرج كردن نگيريد اگر شما جزء افرادي هستيد كه به طور آني تصميم مي گيرند تا اجناس گرانقيمتي را خريداري كنند، بايد بر روي اين خصوصيت اخلاقي خود تجديد نظر كنيد. اگر چيزي را مي بينيد كه واقعاً خوشتان مي آيد و مي خواهيد آن را همان لحظه بخريد، يك لحظه صبر كنيد، حداقل يك روز به خودتان وقت بدهيد تا بيشتر روي خريد آن فكر كنيد، شايد به اين نتيجه رسيديد كه اصلاً به آن نيازي نداريد. اگر هم به آن احتياج داشته باشيد بر مي گرديد و آن را تهيه مي كنيد. با انجام اين كار فرصت پيدا مي كنيد تا اجناس مشابهي كه از كيفيت بالاتري برخوردار هستند را نيز پيدا كنيد.

3- به مكان هايي كه به راحتي مي توان پول خرج كرد نرويد اگر ما وقت زيادي را در مكان هاي خاصي صرف كنيم، خود به خود به سمت پول خرج كردن كشيده مي شويم. اين نوع پول خرج كردن ها صرفاً

احساسي هستند. بنابراين بايد سعي كنيد تا آنجايي كه مي توانيد اطراف مغازه هاي مورد علاقه تان پرسه نزنيد. به پارك و يا جايي برويد كه وسوسه پول خرج كردن به پايين ترين ميزان خود برسد.

4- در زمان خريد اهداف خود را معين كنيد پيش از اينكه به قصد خريد خانه را ترك كنيد، ليستي از تمام چيزهايي كه به آن احتياج داريد تهيه كنيد. اين كار بيانگر آن است كه شما تنها چيزهايي را مي خريد كه به آن احتياج داريد و اجناس را تنها به اين خاطر كه "خوشم آمد" نمي خريد. هيچ گاه بدون تعيين اهداف خريد، پا به بازارهاي خريد نگذاريد.

5- مايحتاج خود را اولويت بندي كنيدپيش از اينكه جنسي را بخريد، ببينيد ارزش آن چقدر است و تا چه حد به آن احتياج داريد. اگر اين كار را واقع بينانه انجام دهيد، آنوقت متوجه مي شويد كه از هر 10 آيتمي كه يادداشت كرده ايد، تنها به 8 مورد آن نياز داشتيد. اگر براي اين كار يك روز به خودتان مهلت بدهيد، آنوقت زماني كه براي خريد بيرون مي رويد، تنها چيزهايي را تهيه مي كنيد كه واقعاً به آن نياز داريد.

6- از روي عادت پول خرج نكنيد در اكثر موارد بيشتر ولخرجي هاي روزانه ما تنها از روي عادت شكل مي گيرند. در بسياري از مواقع اين مخارج روزانه غير ضروري به نظر مي رسند. به عنوان مثال اگر هر روز صبح در مسير خود به محل كار يك فنجان قهوه مي خريد، چرا اين پول را براي خريد يك قهوه ساز پس انداز نمي كنيد؟

و يا اگر هر روز 2 -3 هزار تومان صرف نهار مي كنيد، به آن معنا نيست كه مجبور هستيد تا آخر عمر اين كار را انجام دهيد. از خانه نهار ببريد. كليه آداب خرج كردن خود را مجدداً ارزيابي كرده و ببينيد كه آيا انجام آنها ضروري است يا خير؛

7- براي خود محدوديت هاي مالي محكم تعيين كنيد اگر واقعاً نمي توانيد جلوي ولخرجي هاي بي مورد خود را بگيريد، بهتر است به صورت هفته اي، ميزان محدودي پول به خودتان بدهيد. اين پول بايد نقد باشد، چراكه كنترل و رسيدگي به آن راحت تر است. اگر ياد بگيريد كه با ماهي 200 هزارتومان مخارج روزمره خود را بگذارانيد، براي پول هايتان ارزش بيشتري قائل مي شويد و آداب صرفه جويي را به خوبي ياد مي گيريد.

7 شيوه براي جلوگيري از ولخرجي

آيا آن قدر ولخرجي كرده ايد كه به همه مقروض شده ايد؟خوب نگران نباشيد، شما تنها فردي نيستيد كه در يك چنين شرايطي قرار گرفته است. زندگي مدرن به گونه اي است كه خواه نا خواه ما را به سمت خرج كردن ميكشاند. به هر حال اگر مي خواهيد كليه ي بدهي هايتان را صاف كرده و به آرامش ذهني دست پيدا كنيد، بايد به صورت ريشه اي با اين مشكل برخورد كرده و جلوي ولخرجيهاي بيهوده ي خود را بگيريد. در اين مقاله چند تكنيك به شما آموزش داده مي شود كه به واسطه ي آنها مي توانيد مانع از زياده روي در خرج كردن پولهايتان شويد. 1- متوجه باشيد كه چه مقدار پول خرج مي كنيد افراد بسياري كه به

خرج كردن معتاد شده اند، ديگر متوجه نيستند كه چه مقدار پول خرج مي كنند. ابتدا بايد دقت كنيد كه هر آيتمي كه قصد خريد آن را داريد چه قيمتي دارد و براي خريد هر يك از آنها بايد چه مبلغي را پرداخت كنيد، اين امر مي تواند به شما كمك كند كه حساب پول هايتان را داشته بايد و ببينيد آيا واقعاً به تمام چيزهايي كه مي خواهيد بخريد، احتياج داريد يا خير. به عنوان مثال يك شب كه بيرون مي رويد، ببينيد چقدر خرج مي كنيد. گاهي اوقات افراد آنقدر پول نوشيدني و غذاي دوستان خود را حساب مي كنند كه اصلاً متوجه نمي شوند جيبشان خالي شده. اين افراد زمانيكه به خانه بر مي گردند احساس مي كنند كه بايد مقداري از اسكناس هايشان را گم كرده باشند، غافل از اينكه تمام آنها را خرج دوستانشان كرده اند. شايد چيز گراني هم نخريده باشند و فقط هزينه ي چاي، قهوه، و بستني و ... بچه ها را حساب كرده باشند؛ اگر با دقت بيشتري به اين نوع خرج كردن هاي خود نگاه كنيد، مي بينيد كه اصلاً نيازي به خريد هيچ يك از آنها نبوده است. 2- تصميمات آني براي خرج كردن نگيريد اگر شما جزء افرادي هستيد كه به طور آني تصميم مي گيرند تا اجناس گرانقيمتي را خريداري كنند، بايد بر روي اين خصوصيت اخلاقي خود تجديد نظر كنيد. اگر چيزي را مي بينيد كه واقعاً خوشتان مي آيد و مي خواهيد آن را همان لحظه بخريد، يك لحظه صبر كنيد، حداقل يك روز به خودتان وقت بدهيد تا بيشتر

روي خريد آن فكر كنيد، شايد به اين نتيجه رسيديد كه اصلاً به آن نيازي نداريد. اگر هم به آن احتياج داشته باشيد بر مي گرديد و آن را تهيه مي كنيد. با انجام اين كار فرصت پيدا مي كنيد تا اجناس مشابهي كه از كيفيت بالاتري برخوردار هستند را نيز پيدا كنيد. 3- به مكان هايي كه به راحتي مي توان پول خرج كرد نرويد اگر ما وقت زيادي را در مكان هاي خاصي صرف كنيم، خود به خود به سمت پول خرج كردن كشيده مي شويم. اين نوع پول خرج كردن ها صرفاً احساسي هستند. بنابراين بايد سعي كنيد تا آنجايي كه مي توانيد اطراف مغازه هاي مورد علاقه تان پرسه نزنيد. به پارك و يا جايي برويد كه وسوسه پول خرج كردن به پايين ترين ميزان خود برسد. 4- در زمان خريد اهداف خود را معين كنيد پيش از اينكه به قصد خريد خانه را ترك كنيد، ليستي از تمام چيزهايي كه به آن احتياج داريد تهيه كنيد. اين كار بيانگر آن است كه شما تنها چيزهايي را مي خريد كه به آن احتياج داريد و اجناس را تنها به اين خاطر كه "خوشم آمد" نمي خريد. هيچ گاه بدون تعيين اهداف خريد، پا به بازارهاي خريد نگذاريد. 5- مايحتاج خود را اولويت بندي كنيدپيش از اينكه جنسي را بخريد، ببينيد ارزش آن چقدر است و تا چه حد به آن احتياج داريد. اگر اين كار را واقع بينانه انجام دهيد، آنوقت متوجه مي شويد كه از هر 10 آيتمي كه يادداشت كرده ايد، تنها به 8 مورد آن نياز داشتيد. اگر

براي اين كار يك روز به خودتان مهلت بدهيد، آنوقت زماني كه براي خريد بيرون مي رويد، تنها چيزهايي را تهيه مي كنيد كه واقعاً به آن نياز داريد. 6- از روي عادت پول خرج نكنيد در اكثر موارد بيشتر ولخرجي هاي روزانه ما تنها از روي عادت شكل مي گيرند. در بسياري از مواقع اين مخارج روزانه غير ضروري به نظر مي رسند. به عنوان مثال اگر هر روز صبح در مسير خود به محل كار يك فنجان قهوه مي خريد، چرا اين پول را براي خريد يك قهوه ساز پس انداز نمي كنيد؟ و يا اگر هر روز 2 -3 هزار تومان صرف نهار مي كنيد، به آن معنا نيست كه مجبور هستيد تا آخر عمر اين كار را انجام دهيد. از خانه نهار ببريد. كليه آداب خرج كردن خود را مجدداً ارزيابي كرده و ببينيد كه آيا انجام آنها ضروري است يا خير؛ 7- براي خود محدوديت هاي مالي محكم تعيين كنيد اگر واقعاً نمي توانيد جلوي ولخرجي هاي بي مورد خود را بگيريد، بهتر است به صورت هفته اي، ميزان محدودي پول به خودتان بدهيد. اين پول بايد نقد باشد، چراكه كنترل و رسيدگي به آن راحت تر است. اگر ياد بگيريد كه با ماهي 200 هزارتومان مخارج روزمره خود را بگذارانيد، براي پول هايتان ارزش بيشتري قائل مي شويد و آداب صرفه جويي را به خوبي ياد مي گيريد.

7 نكته براي مديريت يك تيم موفق

از آنجا كه سازمان ها حوزه ي خود را بين جمعيت هاي مختلف گسترده اند، مديريت اهميت ويژه اي پيدا كرده است. مديران امروزي با اعضاء گروه مختلفي روبه رو هستند

كه ممكن است متعلق به محل ها و فرهنگ هاي مختلفي باشند و سوابق و گذشته هاي متفاوتي داشته باشند. جمع و جور كردن و درست كردن تيم ها و گروه هاي مختلف، از جمله مهارت هاي باارزشي است كه مديران در پي كسب آن هستند. براي انتخاب فردي براي كاري يا پروژه اي، اينكه بدانيم فرد موردنظر قابليت كار به صورت گروهي را دارد يا خير، اهميت زيادي دارد. در اين مقاله مي خواهيم به مديران كمك كنيم تا راه هاي ساختن و جمع و جور كردن يك تيم گروهي را بياموزند. با ما همراه باشيد

1. از بهترين افراد استفاده كنيد علت اهميت: فاصله ي بهره وري بين كارمندان عالي و متوسط بايد مدنظر قرار گيرد. اگر براي انجام پروژه اي كه در دست داريد فرجه ي كمي داريد و كيفيت كار نيز برايتان مهم است، حتماً بهترين ها را در تيم جمع كنيد. ممكن است استخدام آنها كمي برايتان گران تمام شود، اما از طريق آنها بيشترين بازده نصيبتان خواهد شد. آن ضرب المثل قديمي در اينجا صادق است: "هر چقدر پول بدهي، آش مي خوري."راهكار: افرادي را استخدام كنيد كه اطلاعات مربوط به سوابق كاريشان مانند بهترين كارمند شركتتان باشد (در امورد مالي باتجربه باشند، طي 5 سال گذشته فقط دوبار تغيير شغل داده باشند، باانگيزه، مشتاق و علاقه مند باشند). دقت كنيد كه افرادي كه انتخاب مي كنيد، مهارت هاي مورد نياز (مثل مهارت هاي اجتماعي، شخصيت و انگيزه) و قدرت ذهني لازم براي حل مشكلات و تجزيه و تحليل مسائل و همچنين چشمي باريك بين داشته باشند. البته ممكن است

به خاطر فرجه ي كمي كه داريد، مجبور شويد كه كمي در استخدام اعضاء عجله به خرج دهيد. بايد هر طور شده از عجله اجتناب كنيد. به دقت افراد را بررسي كرده و بعد انتخاب كنيد تا نتيجه ي مورد نظر عايدتان شود.

2. كارها را برحسب مهارت و انگيزه تخصيص دهيد علت اهميت: مديران هيچگاه كارمندان را تشويق نكرده و به آنها انگيزه نمي دهند: اين خود افراد هستند كه بايد در خود انگيزه ايجاد كنند. اگر كارها را برحسب انگيزه ي هر فرد به او واگذار كنيد، مطمئن باشيد كه به خوبي انجام خواهد شد. اگر به كارمندان خود اجازه دهيد كه در حوزه ي مورد علاقه شان فعاليت كنند، هيچگاه با مشكل مواجه نخواهيد بود. راهكار: رفتار مدير مي تواند به كارمندان كمك كند تا انگيزه هاي دروني خود را بشناسند. مدير بايد يك مربي باشد تا ثبات و توافق در امور حاصل شود. اگر مدير بتواند از روي شخصيت كارمندان پي به مهارتهاي آنها ببرد، بسيار موفق خواهد بود. به طور مثال كارمندي كه روابط عمومي خوبي دارد، اگر در پشت زمينه از او كار گرفته شود، اعتماد به خود را از دست مي دهند و نخواهد توانست به خوبي كار كنند. افراد فعال و آنها كه دوست دارند زود نتيجه ي كار خود را ببينند، اگر در قسمت فروش به كار گرفته شوند موفقيت زيادي از آنِ شركت خواهند كرد.

3. تعادل ايجاد كنيد علت اهميت: اكثر پروژه ها نيازمند آميزه اي از فعاليت ها است. تيم گروهي بايد مجموعه اي متوازن و متعادل از مهارت ها دارا

باشد، به خصوص اگر اكثر اعضاء در رشته ي خود متخصص باشند (مشاوران، تحليل گران، متخصصين فناوري اطلاعات و...). همه اين مهارت ها در روند انجام پروژه بايد به كار آيند و فقدان يكي از اين نيازها باعث اختلال در كار خواهد شد. مديران بايد توجه داشته باشند كه علاوه بر متعادل كردن مهارت ها، بايد شخصيت هاي افراد دخيل در كار را نيز متعادل كنند تا اختلافي بين اعضاء گروه پيش نيايد. راهكار: توازن و تعادل بايد در شخصيت و خلق و خوي افراد نيز ايجاد شود، چون باعث مي شود كه اعضاء رابطه ي خوبي با هم برقرار كنند. مدير وظيفه دارد كه ارتباطات بين گروه را به خوبي تحت نظر داشته باشد. تا حد ممكن بايد در تلاش باشد كه از افرادي در پروژه استفاده كند كه قابل انعطاف باشند و بتوانند با افراد مختلف سازگاري پيدا كنند.

4. تركيب تيم را كنترل كنيدعلت اهميت: پيش بيني اينكه تركيب تيم انتخاب شده صحيح است و موفق خواهد بود يا خير بسيار مشكل است؛ از اينرو مدير بايد به طور مداوم بر تيم نظارت داشته باشد. اگر به كسي كه به خوبي با تركيب تيمي تطابق ندارد اجازه داده شود كه در تيم باقي بماند، مطمئناً عملكرد تيم دچار مشكل خواهد شد. راهكار: تشخيص خود گروه بسيار مهم است. هميشه افرادي در تيم وجود دارند كه باعث نگاه داشتن اعضاء كنار همديگر مي شوند. با اينكه ممكن است مدير بخواهد اين "دلقك گروه" را به خاطر عدم فعاليت بيرون بيندازد، اما اعضاء وجود آن فرد را به خاطر جوك ها و لطيفه هايش براي

بقاي گروه ضروري مي دانند. وظيفه ي مدير اين است كه هر از چند گاهي با اعضاء تيم به صورت تكي صحبت كند تا متوجه اشكالات كار شود.

5. امتياز بدهيد، سرزنش نكنيد علت اهميت: زياد به دنبال مقصرها نباشيد. انگشت گذاشتن روي يك نفر در تيم، انعكاس منفي بر تيم خواهد داشت و به قيمت اتلاف زمان و كيفيت كار تمام خواهد شد. هر موفقيت كوچك داخل تيم را جشن بگيريد و اعضاء تيم را تشويق كنيد. اينكار باعث خواهد شد كه همدلي و رفاقت خوبي بين اعضاء ايجاد شود. راهكار: يك مربي باشيد، نه در جستجوي ستاره ها. بگذاريد افراد اشتباه بكنند-اين تنها راه آموزش آنهاست. يك مدير بايد اين قابليت را داشته باشد كه از جنبه هاي خوب هر فرد در جهت منافع تيم استفاده كند. رفتارها و اعمال صحيح و مثبت را تشويق كنيد تا افراد براي انجام دوباره ي آن انگيزه داشته باشند.

6. با اعضاء تيم مهربان باشيد علت اهميت: تمركزتان بايد بر انجام كار باشد. به همه ي اعضاء تيم فرصت دهيد تا توانايي ها و استعدادهايشان را نشان دهند. آنها را به همكاري ترغيب كنيد، چون همانطور كه مي دانيد دستاوردهاي تك نفره اگر باعث موفقيت تيم نشود، به هيچ دردي نمي خورد. راهكار: افراد دوست دارند كه مورد توجه قرار گيرند. مدير تا مي تواند بايد حس توجه و علاقه را در تيم به وجود بياورد. بايد اعضاء را به ريسك كردن تشويق كند و به آنها ياد دهد كه چطور با شكست مواجه شوند. افراد را بايد در درجه ي اول اهميت قرار

دهد و اشتباهات را قدمي براي پيشرفت به حساب بياورد.

7. عملكردهاي تيم را مداوماً مرور كنيد علت اهميت: هنگام مواجهه ي تيم با فراز و نشيب ها و تغييرات، وظيفه ي مدير اين است كه هدف اصلي را به ياد اعضاء بياورد. و به آنها كمك كند تا با استفاده از تجربياتي كه حين اين تغييرات به دست آورده اند، تيم را به سمت موفقيت همراهي كنند. راهكار: تيم بايد از هر تغيير يا پيشرفت كه مي تواند بر عملكرد تيم تاثير بگذارد، باخبر باشد. مدير بايد اطمينان يابد كه هدف اصلي گروه براي همه ي اعضاء جا افتاده است و هيچ ترديدي در آنها وجود ندارد. تا مي تواند بايد اعضاء تيم را تشويق كند و آنها را در پيشبرد هدف گروه همراهي كند. يك تيم موفق! ساختن و جمع و جور كردن يك گروه خوب مسئله اي چالش انگيز است. نيازمند برنامه ريزي هوشيارانه و دقيق است. سه درس اصلي اين است: با اعضاء صادق باشيد، به آنها فرصت عمل دهيد، و آنها را تشويق كنيد. اولي به آنها هدف مي دهد، دومي به آنها توانايي عمل مي دهد و آخري باعث مي شود كه حتي روزهاي تعطيل هم سر كار حاضر باشند.

7 نكته براي مديريت يك تيم موفق

از آنجا كه سازمان ها حوزه ي خود را بين جمعيت هاي مختلف گسترده اند، مديريت اهميت ويژه اي پيدا كرده است. مديران امروزي با اعضاء گروه مختلفي روبه رو هستند كه ممكن است متعلق به محل ها و فرهنگ هاي مختلفي باشند و سوابق و گذشته هاي متفاوتي داشته باشند. جمع و

جور كردن و درست كردن تيم ها و گروه هاي مختلف، از جمله مهارت هاي باارزشي است كه مديران در پي كسب آن هستند. براي انتخاب فردي براي كاري يا پروژه اي، اينكه بدانيم فرد موردنظر قابليت كار به صورت گروهي را دارد يا خير، اهميت زيادي دارد. در اين مقاله مي خواهيم به مديران كمك كنيم تا راه هاي ساختن و جمع و جور كردن يك تيم گروهي را بياموزند. با ما همراه باشيد

1. از بهترين افراد استفاده كنيد علت اهميت: فاصله ي بهره وري بين كارمندان عالي و متوسط بايد مدنظر قرار گيرد. اگر براي انجام پروژه اي كه در دست داريد فرجه ي كمي داريد و كيفيت كار نيز برايتان مهم است، حتماً بهترين ها را در تيم جمع كنيد. ممكن است استخدام آنها كمي برايتان گران تمام شود، اما از طريق آنها بيشترين بازده نصيبتان خواهد شد. آن ضرب المثل قديمي در اينجا صادق است: "هر چقدر پول بدهي، آش مي خوري."راهكار: افرادي را استخدام كنيد كه اطلاعات مربوط به سوابق كاريشان مانند بهترين كارمند شركتتان باشد (در امورد مالي باتجربه باشند، طي 5 سال گذشته فقط دوبار تغيير شغل داده باشند، باانگيزه، مشتاق و علاقه مند باشند). دقت كنيد كه افرادي كه انتخاب مي كنيد، مهارت هاي مورد نياز (مثل مهارت هاي اجتماعي، شخصيت و انگيزه) و قدرت ذهني لازم براي حل مشكلات و تجزيه و تحليل مسائل و همچنين چشمي باريك بين داشته باشند. البته ممكن است به خاطر فرجه ي كمي كه داريد، مجبور شويد كه كمي در استخدام اعضاء عجله به خرج دهيد. بايد هر طور

شده از عجله اجتناب كنيد. به دقت افراد را بررسي كرده و بعد انتخاب كنيد تا نتيجه ي مورد نظر عايدتان شود.

2. كارها را برحسب مهارت و انگيزه تخصيص دهيد علت اهميت: مديران هيچگاه كارمندان را تشويق نكرده و به آنها انگيزه نمي دهند: اين خود افراد هستند كه بايد در خود انگيزه ايجاد كنند. اگر كارها را برحسب انگيزه ي هر فرد به او واگذار كنيد، مطمئن باشيد كه به خوبي انجام خواهد شد. اگر به كارمندان خود اجازه دهيد كه در حوزه ي مورد علاقه شان فعاليت كنند، هيچگاه با مشكل مواجه نخواهيد بود. راهكار: رفتار مدير مي تواند به كارمندان كمك كند تا انگيزه هاي دروني خود را بشناسند. مدير بايد يك مربي باشد تا ثبات و توافق در امور حاصل شود. اگر مدير بتواند از روي شخصيت كارمندان پي به مهارتهاي آنها ببرد، بسيار موفق خواهد بود. به طور مثال كارمندي كه روابط عمومي خوبي دارد، اگر در پشت زمينه از او كار گرفته شود، اعتماد به خود را از دست مي دهند و نخواهد توانست به خوبي كار كنند. افراد فعال و آنها كه دوست دارند زود نتيجه ي كار خود را ببينند، اگر در قسمت فروش به كار گرفته شوند موفقيت زيادي از آنِ شركت خواهند كرد.

3. تعادل ايجاد كنيد علت اهميت: اكثر پروژه ها نيازمند آميزه اي از فعاليت ها است. تيم گروهي بايد مجموعه اي متوازن و متعادل از مهارت ها دارا باشد، به خصوص اگر اكثر اعضاء در رشته ي خود متخصص باشند (مشاوران، تحليل گران، متخصصين فناوري اطلاعات و...). همه اين

مهارت ها در روند انجام پروژه بايد به كار آيند و فقدان يكي از اين نيازها باعث اختلال در كار خواهد شد. مديران بايد توجه داشته باشند كه علاوه بر متعادل كردن مهارت ها، بايد شخصيت هاي افراد دخيل در كار را نيز متعادل كنند تا اختلافي بين اعضاء گروه پيش نيايد. راهكار: توازن و تعادل بايد در شخصيت و خلق و خوي افراد نيز ايجاد شود، چون باعث مي شود كه اعضاء رابطه ي خوبي با هم برقرار كنند. مدير وظيفه دارد كه ارتباطات بين گروه را به خوبي تحت نظر داشته باشد. تا حد ممكن بايد در تلاش باشد كه از افرادي در پروژه استفاده كند كه قابل انعطاف باشند و بتوانند با افراد مختلف سازگاري پيدا كنند. 4. تركيب تيم را كنترل كنيدعلت اهميت: پيش بيني اينكه تركيب تيم انتخاب شده صحيح است و موفق خواهد بود يا خير بسيار مشكل است؛ از اينرو مدير بايد به طور مداوم بر تيم نظارت داشته باشد. اگر به كسي كه به خوبي با تركيب تيمي تطابق ندارد اجازه داده شود كه در تيم باقي بماند، مطمئناً عملكرد تيم دچار مشكل خواهد شد. راهكار: تشخيص خود گروه بسيار مهم است. هميشه افرادي در تيم وجود دارند كه باعث نگاه داشتن اعضاء كنار همديگر مي شوند. با اينكه ممكن است مدير بخواهد اين "دلقك گروه" را به خاطر عدم فعاليت بيرون بيندازد، اما اعضاء وجود آن فرد را به خاطر جوك ها و لطيفه هايش براي بقاي گروه ضروري مي دانند. وظيفه ي مدير اين است كه هر از چند گاهي با اعضاء تيم به صورت

تكي صحبت كند تا متوجه اشكالات كار شود.

5. امتياز بدهيد، سرزنش نكنيد علت اهميت: زياد به دنبال مقصرها نباشيد. انگشت گذاشتن روي يك نفر در تيم، انعكاس منفي بر تيم خواهد داشت و به قيمت اتلاف زمان و كيفيت كار تمام خواهد شد. هر موفقيت كوچك داخل تيم را جشن بگيريد و اعضاء تيم را تشويق كنيد. اينكار باعث خواهد شد كه همدلي و رفاقت خوبي بين اعضاء ايجاد شود. راهكار: يك مربي باشيد، نه در جستجوي ستاره ها. بگذاريد افراد اشتباه بكنند-اين تنها راه آموزش آنهاست. يك مدير بايد اين قابليت را داشته باشد كه از جنبه هاي خوب هر فرد در جهت منافع تيم استفاده كند. رفتارها و اعمال صحيح و مثبت را تشويق كنيد تا افراد براي انجام دوباره ي آن انگيزه داشته باشند.

6. با اعضاء تيم مهربان باشيد علت اهميت: تمركزتان بايد بر انجام كار باشد. به همه ي اعضاء تيم فرصت دهيد تا توانايي ها و استعدادهايشان را نشان دهند. آنها را به همكاري ترغيب كنيد، چون همانطور كه مي دانيد دستاوردهاي تك نفره اگر باعث موفقيت تيم نشود، به هيچ دردي نمي خورد. راهكار: افراد دوست دارند كه مورد توجه قرار گيرند. مدير تا مي تواند بايد حس توجه و علاقه را در تيم به وجود بياورد. بايد اعضاء را به ريسك كردن تشويق كند و به آنها ياد دهد كه چطور با شكست مواجه شوند. افراد را بايد در درجه ي اول اهميت قرار دهد و اشتباهات را قدمي براي پيشرفت به حساب بياورد.

7. عملكردهاي تيم را مداوماً مرور كنيد علت اهميت:

هنگام مواجهه ي تيم با فراز و نشيب ها و تغييرات، وظيفه ي مدير اين است كه هدف اصلي را به ياد اعضاء بياورد. و به آنها كمك كند تا با استفاده از تجربياتي كه حين اين تغييرات به دست آورده اند، تيم را به سمت موفقيت همراهي كنند. راهكار: تيم بايد از هر تغيير يا پيشرفت كه مي تواند بر عملكرد تيم تاثير بگذارد، باخبر باشد. مدير بايد اطمينان يابد كه هدف اصلي گروه براي همه ي اعضاء جا افتاده است و هيچ ترديدي در آنها وجود ندارد. تا مي تواند بايد اعضاء تيم را تشويق كند و آنها را در پيشبرد هدف گروه همراهي كند. يك تيم موفق! ساختن و جمع و جور كردن يك گروه خوب مسئله اي چالش انگيز است. نيازمند برنامه ريزي هوشيارانه و دقيق است. سه درس اصلي اين است: با اعضاء صادق باشيد، به آنها فرصت عمل دهيد، و آنها را تشويق كنيد. اولي به آنها هدف مي دهد، دومي به آنها توانايي عمل مي دهد و آخري باعث مي شود كه حتي روزهاي تعطيل هم سر كار حاضر باشند.

8 اشتباه سرمايه گذاران در بازار سهام

سرمايه گذاري در بازار سهام يكي از بهترين كارهايي است كه مي توانيد با پولتان بكنيد، البته به شرطي كه بدانيد چه مي كنيد. اگر ندانيد كه چه مي كنيد، ممكن است يكباره همه سرمايه تان را به باد دهيد. اگر مي خواهيد سراغ بازار بورس برويد، سعي كنيد كار خود را درست انجام دهيد. در اينجا به چند اشتباه سرمايه گذاران بورس اشاره مي كنيم. از اين اشتباهات دوري كنيد.

1- زمانگذاري بازار زمانگذاري بازار براي

سرمايه گذاران خصوصي نمي باشد. (در واقع، در بعضي موارد، براي شركت هاي سرمايه گذار نيز غير قانوني است.) ايده اصلي اين است كه در آخر روز با قيمتي تعيين شده سهام را خريداري كرده، و در روز بعدي با فرض اينكه سهام بالاتر رفته است آن را بفروشيد.

براي سرمايه گذاران خصوصي، به دو دليل به ندرت اين كار توصيه مي شود: اول اينكه قانون هاي سرمايه هاي شركتي خريد و فروش را گران تر مي كند و به همين دليل سود به خاطر پرداخت حق و حقوق سايرين كمتر مي شود؛ دوم اينكه بازده تا قسمتي بايد صرف ماليات شود، به همين دليل كمتر سرمايه گذاران خصوصي اين كار را سودمند مي دانند. به جاي اين چه كنيم: خيلي كوتاه مي گويم كه به هيچ وجه اين كار را انجام ندهيد. اگر به صورت شركتي سرمايه گذاري مي كنيد، دنبال سرمايه اي غير نقدي باشيد. اما اگر مي خواهيد خريد و فروشي سريع داشته باشيد بهتر است كه دنبال سرمايه گذاري خصوصي برويد.

2- خريداري يك سهام فقط به خاطر دريافت سود يك شركت منفعت دار ممكن است منفعت خود را در قالب سود پرداخت كند. به عبارت ديگر، هر سهام دار ميزان مشخصي پول دريافت مي كند. اگرچه دريافت پول بسيار عالي است، اما عاقلانه نيست كه در جستجوي آن باشيم. بنابراين، اشتباهي كه اكثر افراد مرتكب مي شوند اين است كه سهامي را كه خريداري مي كنند، انتظار دارند مدت زمان كمي پس از خريد سود دريافت كنند. اگرچه اين بد به نظر نمي رسد، اما مشكل اينجاست كه

پولي كه آنها براي خريد سهام پرداخت مي كنند، احتمالاً همان پولي خواهد بود كه بابت سود بايد پرداخت شود. به عبارت ديگر، خريد به منظور سود سهام به اين معني است كه آنها بيشتر پرداخت كرده اند. به جاي اين چه كنيم: خوب است كه كيفمان هميشه پر از سود هاي سهام باشد، اما اين تنها راه پول درآوردن نيست. به جاي آن، كيف ديگري را هم براي نگاه داري فيش هاي سهام هايي كه به اين زودي ها سود پرداخت نمي كنند اختصاص دهيد. چون اين را هم بايد در نظر بگيريد كه قيمت سهامتان ممكن است بالا رود و در آينده بتوانيد از آن بيشتر سود ببريد.

3- خريد سهام بي اطلاع از گزارش ميزان درآمد و سود آن گزارش درآمد مثل كارت هاي اطلاعاتي در مورد هر شركت است كه سه ماه يكبار ساخته مي شود. اما قبل از اينكه اين كارت ها پخش شود، كارشناسان بازار سهام شروع به پيش بيني در مورد آن شركت مي كنند. اكثر شركت ها با اين مسئله روبه رو هستند. اشتباه اينجاست كه اين كارت ها را جدي بگيريد چون اينها اطلاعاتي واقعي نيستند، فقط پيش بيني هستند. پس اگر تكنيك شما اين بوده كه فقط از روي اين كارتها دست به خريد سهام مي زديد، بايد اين پيش بيني هايتان را با دقت و حساب و كتاب بررسي كنيد. به جاي اين چه كنيم: گزارش هاي سود جاي خود را دارند، اما شما مي خواهيد از آنها به عنوان يك راهنما استفاده كنيد. دنبال چه بايد باشيد؟ شركتي كه با درآمد خود

تطابق ندارد. چرا؟ اين مي تواند سرمايه گذاري خوبي باشد، بستگي به اين دارد كه بفهميد كه چرا اين شركت نتوانسته است درآمد پيش بيني شده را كسب كند و چه تغييراتي مي تواند آنرا در مسير درست قرار دهد. اما در حال حاضر، قيمت سهام پايين رفته است و اين به اين معنا است كه مي تواند فرصت خوبي براي شما باشد.

4- با توجه به تبليغات سهام بخريد Pets.com را به ياد مي آوريد؟ همان كه هميشه با پوستر هاي مختلف كه عكس يك بچه رويش بود در بازارهاي سهام تبليغ مي كرد. در واقع، اين يكي از سهام هايي بود كه خيلي برايش تبليغات مي شد و جف بزوس (مدير Amazon.com) بعدها اعتراف كرد كه سرمايه گذاري در آن شركت يكي از بزرگترين اشتباهات زندگي او بوده است. اما بلايي كه سر جف بزوس آمد، سر خيلي هاي ديگر هم مي آيد: كساني كه تحت تاثير تبليغات زياد قرار مي گيرند. در آخر، همه متوجه شدند كه آن شركت هيچ ارزشي نداشته است. به جاي اين چه كنيم: خيلي راحت مي گويم كه گول تبليغات را نخوريد. خيلي از شركت ها هستند كه فقط به زور تبليغات هنوز وجود دارند. پس بايد خيلي دقت كنيد. وقتي با قيمتي بالارونده روبه رو مي شويد و همه جا صحبت از اين شركت جديد است، اينها را علائم هشداردهنده فرض كنيد، نه راهنمايي براي سرمايه گذاري.

5- خيال كنيد اگر قيمت سهامي پايين است، خوب است كه آن را بخريدپايين بخريد، بالا بفروشيد، هدفتان همين است؟ شايد، اما اينكه قيمت يك سهام پايين

است دليل نمي شود كه براي خريد مناسب باشد. و متقابلاً اگر قيمت سهامي بالا باشد باز هم دليل نمي شود كه خريد خوبي نيست. اشتباه اينجاست كه نمي دانيد "خريد پايين، فروش بالا" خلاصه " خريد سهام هايي بي ارزش و فروش سهام هاي با ارزش است".به جاي اين چه كنيم: بالا و پايين اصطلاحاتي هستند كه با هم رابطه دارند 300 هزار تومان ممكن است براي يك سهام زياد به نظر برسد، در حاليكه 3 هزار تومان خريدي ارزان به حساب مي آيد. اما بايد بنابر موقعيت خريد كنيد. از خود سوال كنيد كه با توجه به قيمت بازار اين شركت با مبلغ فعلي با ارزش يا بي ارزش به نظر مي آيد.

6- كوركورانه راهنمايي يك سرمايه گذار حرفه اي را قبول كنيد خيلي از سرمايه گذاران اشتباهي را مرتكب مي شوند و آن اين است كه راه سرمايه گذاران بزرگ را كوركورانه دنبال مي كنند. اشتباه بزرگتر اين است كه فكر كنيد با تقليد از آنها، كاملاً ضمانت مي شويد كه روزانه به شما سود پرداخت شود. اول بايد بگويم كه هيچ گارانتي و ضمانتي وجود ندارد. دوم اينكه، حتي اگر حق با آنها باشد، آنها تكنيك هاي خود را براي شما نگفته اند و شما نمي دانيد كه چه زماني سهامتان را بفروشيد. به جاي اين چه كنيم: شما بايد راه بعضي از اين سرمايه گذاران را دنبال كنيد. اما منظور از دنبال كردن اين است كه به كارهايشان توجه داشته باشيد نه اينكه كارشان را كپي كنيد. خلاصه بگويم كه تا آنجا كه مي توانيد اطلاعات بگيريد اما خودتان فكر

كنيد.

7- دنبال سود دهي نباشيد و سهامتان را راكد نگاه داريد در بعضي موارد، شما بايد سود ببريد. اما وقتي سود مي بريد (فروش)، ممكن است همه چيز را تغيير دهد. حقيقت اين است كه هيچ راه حلي براي اين مسئله وجود ندارد. متاسفانه، بيشتر افراد وقتي نوبت به سود دهي مي شود تفكرات يك قمارباز را پيدا مي كنند. اين اشتباه است. يا اينكه حتي وقتي مي بينند كه سهامشان كمي سود داده است سريعاً آن را مي فروشند. اين هم اشتباه است. به جاي اين چه كنيم: به سودهايي كه در آن بخش متداول هستند دقت كنيد. بايد واقع بين باشيد. كاري كه بايد بكنيد اين است كه طماع و حريص نشويد و طبق قواعد رفتار كنيد. همان قدر كه براي سرمايه گذاري وقت و توجه مي گذاريد براي سود گرفتن هم همان ميزان دقت و توجه كنيد.

8- جلوي شكست هايتان را نگيريد سهام بالا و پايين مي رود. اما گاهي اوقات يك سهام به طور ثابت تنزل مي يابد. با كمال تعجب بعضي افراد اين مسئله را مي بينند ولي همچنان مثل تيم فوتبال محبوبشان پايبند همان سهام مي شوند. به عبارت ديگر، كمي احساسي عمل مي كنند. روزها مي گذرد ولي آنها همچنان درگير همان سهام مي مانند و روز به روز پول بيشتري از دست مي دهند.به جاي اين چه كنيم: گاهي اوقات شما خود مي توانيد جلوي شكست هايتان را بگيريد. وقتي صحبت سرمايه گذاري مي شود، موفقيت كلمه اي آشناست. اكثر اوقات همه ما موفقيت را بنابر مقداري كه به دست آورده ايم مي سنجيم. اما

گاهي اوقات موفقيت را بايد با كمي مقداري كه از دست داده ايم محاسبه كرد. يك سرمايه گذار كاردان نه تنها مي داند كه يك سهام چه زماني افت مي كند، بلكه اين جرات را دارد كه دست از سر آن سهام برداشته و جاي ديگري سرمايه گذاري كند.براي پول درآوردن در بازار بورس سرمايه گذاري كنيد متاسفانه، پول درآوردن مثل يادگيري علم نيست كه برايش قانون باشد. پول درآوردن مثل هنر مي ماند، اما با هر خريد و فروش اين قدرت در شما افزايش مي يابد. پس بهترين چيز براي شما اين است كه بياموزيد و از تجربيات درس بگيريد.اكنون كه با 8 اشتباه رايج آشنا شديد، از اين اشتباهات درس بگيريد. منتظر مقاله بعدي من باشيد كه در آن شما را با 8 اشتباه متداول ديگر آشنا كنم.

8 اشتباه سرمايه گذاران در بازار سهام

سرمايه گذاري در بازار سهام يكي از بهترين كارهايي است كه مي توانيد با پولتان بكنيد، البته به شرطي كه بدانيد چه مي كنيد. اگر ندانيد كه چه مي كنيد، ممكن است يكباره همه سرمايه تان را به باد دهيد. اگر مي خواهيد سراغ بازار بورس برويد، سعي كنيد كار خود را درست انجام دهيد. در اينجا به چند اشتباه سرمايه گذاران بورس اشاره مي كنيم. از اين اشتباهات دوري كنيد. 1- زمانگذاري بازار زمانگذاري بازار براي سرمايه گذاران خصوصي نمي باشد. (در واقع، در بعضي موارد، براي شركت هاي سرمايه گذار نيز غير قانوني است.) ايده اصلي اين است كه در آخر روز با قيمتي تعيين شده سهام را خريداري كرده، و در روز بعدي با فرض اينكه سهام

بالاتر رفته است آن را بفروشيد.

براي سرمايه گذاران خصوصي، به دو دليل به ندرت اين كار توصيه مي شود: اول اينكه قانون هاي سرمايه هاي شركتي خريد و فروش را گران تر مي كند و به همين دليل سود به خاطر پرداخت حق و حقوق سايرين كمتر مي شود؛ دوم اينكه بازده تا قسمتي بايد صرف ماليات شود، به همين دليل كمتر سرمايه گذاران خصوصي اين كار را سودمند مي دانند. به جاي اين چه كنيم: خيلي كوتاه مي گويم كه به هيچ وجه اين كار را انجام ندهيد. اگر به صورت شركتي سرمايه گذاري مي كنيد، دنبال سرمايه اي غير نقدي باشيد. اما اگر مي خواهيد خريد و فروشي سريع داشته باشيد بهتر است كه دنبال سرمايه گذاري خصوصي برويد. 2- خريداري يك سهام فقط به خاطر دريافت سود يك شركت منفعت دار ممكن است منفعت خود را در قالب سود پرداخت كند. به عبارت ديگر، هر سهام دار ميزان مشخصي پول دريافت مي كند. اگرچه دريافت پول بسيار عالي است، اما عاقلانه نيست كه در جستجوي آن باشيم. بنابراين، اشتباهي كه اكثر افراد مرتكب مي شوند اين است كه سهامي را كه خريداري مي كنند، انتظار دارند مدت زمان كمي پس از خريد سود دريافت كنند. اگرچه اين بد به نظر نمي رسد، اما مشكل اينجاست كه پولي كه آنها براي خريد سهام پرداخت مي كنند، احتمالاً همان پولي خواهد بود كه بابت سود بايد پرداخت شود. به عبارت ديگر، خريد به منظور سود سهام به اين معني است كه آنها بيشتر پرداخت كرده اند. به جاي اين چه كنيم: خوب

است كه كيفمان هميشه پر از سود هاي سهام باشد، اما اين تنها راه پول درآوردن نيست. به جاي آن، كيف ديگري را هم براي نگاه داري فيش هاي سهام هايي كه به اين زودي ها سود پرداخت نمي كنند اختصاص دهيد. چون اين را هم بايد در نظر بگيريد كه قيمت سهامتان ممكن است بالا رود و در آينده بتوانيد از آن بيشتر سود ببريد. 3- خريد سهام بي اطلاع از گزارش ميزان درآمد و سود آن گزارش درآمد مثل كارت هاي اطلاعاتي در مورد هر شركت است كه سه ماه يكبار ساخته مي شود. اما قبل از اينكه اين كارت ها پخش شود، كارشناسان بازار سهام شروع به پيش بيني در مورد آن شركت مي كنند. اكثر شركت ها با اين مسئله روبه رو هستند. اشتباه اينجاست كه اين كارت ها را جدي بگيريد چون اينها اطلاعاتي واقعي نيستند، فقط پيش بيني هستند. پس اگر تكنيك شما اين بوده كه فقط از روي اين كارتها دست به خريد سهام مي زديد، بايد اين پيش بيني هايتان را با دقت و حساب و كتاب بررسي كنيد. به جاي اين چه كنيم: گزارش هاي سود جاي خود را دارند، اما شما مي خواهيد از آنها به عنوان يك راهنما استفاده كنيد. دنبال چه بايد باشيد؟ شركتي كه با درآمد خود تطابق ندارد. چرا؟ اين مي تواند سرمايه گذاري خوبي باشد، بستگي به اين دارد كه بفهميد كه چرا اين شركت نتوانسته است درآمد پيش بيني شده را كسب كند و چه تغييراتي مي تواند آنرا در مسير درست قرار دهد. اما در حال حاضر، قيمت

سهام پايين رفته است و اين به اين معنا است كه مي تواند فرصت خوبي براي شما باشد. 4- با توجه به تبليغات سهام بخريد Pets.com را به ياد مي آوريد؟ همان كه هميشه با پوستر هاي مختلف كه عكس يك بچه رويش بود در بازارهاي سهام تبليغ مي كرد. در واقع، اين يكي از سهام هايي بود كه خيلي برايش تبليغات مي شد و جف بزوس (مدير Amazon.com) بعدها اعتراف كرد كه سرمايه گذاري در آن شركت يكي از بزرگترين اشتباهات زندگي او بوده است. اما بلايي كه سر جف بزوس آمد، سر خيلي هاي ديگر هم مي آيد: كساني كه تحت تاثير تبليغات زياد قرار مي گيرند. در آخر، همه متوجه شدند كه آن شركت هيچ ارزشي نداشته است. به جاي اين چه كنيم: خيلي راحت مي گويم كه گول تبليغات را نخوريد. خيلي از شركت ها هستند كه فقط به زور تبليغات هنوز وجود دارند. پس بايد خيلي دقت كنيد. وقتي با قيمتي بالارونده روبه رو مي شويد و همه جا صحبت از اين شركت جديد است، اينها را علائم هشداردهنده فرض كنيد، نه راهنمايي براي سرمايه گذاري.

5- خيال كنيد اگر قيمت سهامي پايين است، خوب است كه آن را بخريدپايين بخريد، بالا بفروشيد، هدفتان همين است؟ شايد، اما اينكه قيمت يك سهام پايين است دليل نمي شود كه براي خريد مناسب باشد. و متقابلاً اگر قيمت سهامي بالا باشد باز هم دليل نمي شود كه خريد خوبي نيست. اشتباه اينجاست كه نمي دانيد "خريد پايين، فروش بالا" خلاصه " خريد سهام هايي بي ارزش و فروش سهام هاي با

ارزش است".به جاي اين چه كنيم: بالا و پايين اصطلاحاتي هستند كه با هم رابطه دارند 300 هزار تومان ممكن است براي يك سهام زياد به نظر برسد، در حاليكه 3 هزار تومان خريدي ارزان به حساب مي آيد. اما بايد بنابر موقعيت خريد كنيد. از خود سوال كنيد كه با توجه به قيمت بازار اين شركت با مبلغ فعلي با ارزش يا بي ارزش به نظر مي آيد.

6- كوركورانه راهنمايي يك سرمايه گذار حرفه اي را قبول كنيد خيلي از سرمايه گذاران اشتباهي را مرتكب مي شوند و آن اين است كه راه سرمايه گذاران بزرگ را كوركورانه دنبال مي كنند. اشتباه بزرگتر اين است كه فكر كنيد با تقليد از آنها، كاملاً ضمانت مي شويد كه روزانه به شما سود پرداخت شود. اول بايد بگويم كه هيچ گارانتي و ضمانتي وجود ندارد. دوم اينكه، حتي اگر حق با آنها باشد، آنها تكنيك هاي خود را براي شما نگفته اند و شما نمي دانيد كه چه زماني سهامتان را بفروشيد. به جاي اين چه كنيم: شما بايد راه بعضي از اين سرمايه گذاران را دنبال كنيد. اما منظور از دنبال كردن اين است كه به كارهايشان توجه داشته باشيد نه اينكه كارشان را كپي كنيد. خلاصه بگويم كه تا آنجا كه مي توانيد اطلاعات بگيريد اما خودتان فكر كنيد.

7- دنبال سود دهي نباشيد و سهامتان را راكد نگاه داريد در بعضي موارد، شما بايد سود ببريد. اما وقتي سود مي بريد (فروش)، ممكن است همه چيز را تغيير دهد. حقيقت اين است كه هيچ راه حلي براي اين مسئله وجود ندارد. متاسفانه،

بيشتر افراد وقتي نوبت به سود دهي مي شود تفكرات يك قمارباز را پيدا مي كنند. اين اشتباه است. يا اينكه حتي وقتي مي بينند كه سهامشان كمي سود داده است سريعاً آن را مي فروشند. اين هم اشتباه است. به جاي اين چه كنيم: به سودهايي كه در آن بخش متداول هستند دقت كنيد. بايد واقع بين باشيد. كاري كه بايد بكنيد اين است كه طماع و حريص نشويد و طبق قواعد رفتار كنيد. همان قدر كه براي سرمايه گذاري وقت و توجه مي گذاريد براي سود گرفتن هم همان ميزان دقت و توجه كنيد.

8- جلوي شكست هايتان را نگيريد سهام بالا و پايين مي رود. اما گاهي اوقات يك سهام به طور ثابت تنزل مي يابد. با كمال تعجب بعضي افراد اين مسئله را مي بينند ولي همچنان مثل تيم فوتبال محبوبشان پايبند همان سهام مي شوند. به عبارت ديگر، كمي احساسي عمل مي كنند. روزها مي گذرد ولي آنها همچنان درگير همان سهام مي مانند و روز به روز پول بيشتري از دست مي دهند.به جاي اين چه كنيم: گاهي اوقات شما خود مي توانيد جلوي شكست هايتان را بگيريد. وقتي صحبت سرمايه گذاري مي شود، موفقيت كلمه اي آشناست. اكثر اوقات همه ما موفقيت را بنابر مقداري كه به دست آورده ايم مي سنجيم. اما گاهي اوقات موفقيت را بايد با كمي مقداري كه از دست داده ايم محاسبه كرد. يك سرمايه گذار كاردان نه تنها مي داند كه يك سهام چه زماني افت مي كند، بلكه اين جرات را دارد كه دست از سر آن سهام برداشته و

جاي ديگري سرمايه گذاري كند.براي پول درآوردن در بازار بورس سرمايه گذاري كنيد متاسفانه، پول درآوردن مثل يادگيري علم نيست كه برايش قانون باشد. پول درآوردن مثل هنر مي ماند، اما با هر خريد و فروش اين قدرت در شما افزايش مي يابد. پس بهترين چيز براي شما اين است كه بياموزيد و از تجربيات درس بگيريد.اكنون كه با 8 اشتباه رايج آشنا شديد، از اين اشتباهات درس بگيريد. منتظر مقاله بعدي من باشيد كه در آن شما را با 8 اشتباه متداول ديگر آشنا كنم.

روش براي القاء مثبت گرايي

وزير امور خارجه پيشين آمريكا، كلين پاول، در گفته هاي خود اظهار مي دارد: "خوش بيني مداوم يكي از ضروريات زندگي است." اين يكي از 13 اصلي است كه او در كتاب خود با نام "سفر آمريكايي من" آورده است. به دليل حس مثبت گرايي كه پاول در وجود خود داشت افراد مختلف در زمينه كاري خيلي سريع نسبت به او جذب مي شدند. با بيان اين مطلب كه مثبت گرايي يكي از ضروريات زندگي است مي توان به راحتي اعتماد و اميد را به فرد مقابل انتقال داد. همه مي دانيم كه از طريق مثبت گرايي به راحتي مي توانيم به سمت موفقيت سوق پيدا كنيم، اما آيا شما يك حس مثبت دائمي را نسبت به فضاي بيرون از خود به نمايش مي گذاريد؟ در اين قسمت نكاتي را به شما آموزش مي دهيم كه با به كارگيري آنها به راحتي بتوانيد انرژي مثبت خود را به ديگران نيز انتقال دهيد. 1- سلام و احوالپرسي با همكاران شايد به نظرتان سلام و احوالپرسي با همقطاران يك امر بديهي

باشد، اما آنقدرها هم كه شما تصور مي كنيد پيش پا افتاده نيست. اين كار چند لحظه بيشتر وقت شما را نمي گيرد اما در عوض باعث مي شود كه در نظر دوستان و همكارانتان فرد خوش مشرب، جالب، و به يادماندني جلوه كنيد. من در طول زندگي شغلي خود هم شغل هاي تمام وقت داشتم و هم به عنوان مشاور براي شركتهاي بسياري در شهرهاي بزرگ و مختلفي فعاليت داشتم. خيلي از افراد را ميديدم كه با سر پايين و چهره ترشرويي رفت و آمد مي كردند. يادم مي آيد يك بار براي شركتي مشاوره مي كردم. مدير امور مالي هر روز صبح كه مي آمد مستقيم به سمت دفتر خود مي رفت و حتي يك لحظه هم توقف نمي كرد كه به افرادي كه بر سر راهش قرار دارند نيم نگاهي بيندازد. حتما تا به اينجا خودتان متوجه شده ايد كه او يكي از افرادي بود كه هيچ كس به او علاقه اي نداشت. شايد كار او با اعداد و ارقام قابل ستايش بود اما در روابط خود با مردم يك فاجعه بود. 2- لبخند اين كار هم شايد بديهي باشد اما افراد بسيار كمي هستند كه در زمينه شغلي اين كار را انجام مي دهند. زماني كه مشغول صحبت كردن با كاركنان هستيد و يا در حال سخنراني مي باشيد اجازه دهيد هر چند وقت يكبار لبخندي بر روي لبانتان بنشيند. آنقدرها هم كه فكر مي كنيد كار دشواري نيست. با مشاهده يك لبخند گرم هر كسي احساس بهتري هم نسبت به خود و هم نسبت به شما پيدا مي كند. به

عنوان مربي ارتباطات من مديران و كارفرماياني را ديدم كه به صورت خود يك ماسك مي زنند و زماني كه در حال صحبت كردن با خدمه، كاركنان و همكارانشان هستند به سختي چهره هايشان تغيير مي كند. اما موفق ترين مديران كساني هستند كه اعتماد به نفس كامل داشته، از زندگي خود لذت ببرند و از اينكه در زمان مناسب لبخند مليحي بر لبان خود آورند هيچ ترسي به دل راه نمي دهند. 3- تحسين و تشكر سعي كنيد به طور روزانه از افراد تشكر كنيد. كساني كه كارهايشان را دور از انتظار انجام مي دهند مستحق تشكر و تمجيد شما مي باشند. البته اگر اين كار را در حضور سايرين انجا دهيد كه ديگر كارتان حرف ندارد! ريچارد برنشن، مدير يك موسسه اقتصادي كه به دليل شور و اشتياق زيادش در كار معروف شده بود در طي مصاحبه خود با مجله "ثبت شركت ها" به خبرنگار گفته بود "تعريف كردن از ديگران باعث مي شود آنها رشد كنند، و انتقاد باعث مي شود كه ريشه تمام خلاقيت ها خشك شود." اغلب افراد به اين دليل كه درآمد بالاتري داشته باشند شغل هاي خود را ترك مي كنند و اولين دليل استعفا نيز همين مورد مي باشد. اما كنار آمدن از كار فقط به خاطر مسائل مالي نيست، عده ديگري از افراد نيز هستند كه به اين دليل كه به اندازه كافي تاييد نشده و سايرين آنها را به رسميت نميشناسند مجبور مي شوند كه شغل خود را عوض كنند. يك رءيس شركت كه جزء ميليونرها هم هست "اسكات كوك" روزي به من گفت: "

مردم به چيزي فراتر از حقوق سر ماه نياز دارند" اين گفته كاملا صحت دارد. افراد پايين مقام تر مي خواهند كه احساس كنند كارشان مفيد است و از ديد سازمان و كارفرماي خود افراد ارزشمندي هستند. 4- با همه به خوبي رفتار كنيد سعي كنيد هر روز صبح در محل كار خود يك كار زيبا و دلپسند را در مورد يكي از همكاران خود انجام دهيد به ويژه آنهايي كه مقام پايين تري نسبت به شما دارند. براي مثال پيام تشكري براي آبدارچي كه چاي و شيريني جلسه امروز را درست كرده بفرستيد. اگر فكر مي كنيد ديگران كارهاي شما را زير نظر ندارند من يك خبر برايتان دارم. مديران، همقطاران و افراد پايين رتبه همه و همه چشم به كارهاي شما دوخته اند و مرتبا در حال ارزيابي رفتار شما هستند. زماني كه سرمايه دار بزرگ "برنسن" را به يك برنامه تلويزيوني دعوت كرده بودن او صورت خود را آراسته بود و روي سر خود موي مصنوعي گذاشته بود، درست مثل اينكه قصد دارد در يك مسابقه زيبايي شركت كند. او به شدت بر روي اين امر تاكيد مي كرد و اظهار مي داشت كه از اين طريق مي توان تشخيص داد كه افراد با اطرافيان خود چگونه برخورد مي كنند و براي آنها در چه حد ارزش قائل هستند.5- خونسردي خود را حفظ كنيد زماني كه مسائل جزئي بر وفق مراد شما پيش نرفت نبايد به سرعت از كوره در رويد و بگذاريد چنين مواردي خونسردي شما را از بين ببرند. از يك زبان مثبت و خوش بينانه در گفته هاي خود

استفاده كنيد و حركات بدن خود را كنترل كنيد. به عبارت ديگر با سرعت به سمت جلو و عقب راه نرويد و انگشتان و دستان خود را به هم نفشاريد. محكم و استوار باشيد و با قاطعيت صحبت كنيد! من روزي اين شانس را پيدا كردم كه با يكي از قهرمانان واقعي ارتش، مردي كه شخصيتي شبيه به آنچه در فيلم هاي سينايي مي بينيد داشت. فرمانده ارشد "مت اورسمن" گفت كه رهبران و فرماندهان بايد در يك جو مملو از اعتماد به نفس زندگي كنند. يك رهبر بدون توجه به اتفاقاتي كه در اطراف او در حال رخ دادن است، بايد محكم و استوار " مثل يك كوه" بر سر جاي خود بايستد. او مي گويد حتي اگر راه حل مشكلي در همان لحظه به ذهنتان نمي رسد باز هم بايد خونسردي خود را حفظ كنيد و به ديگران القا كنيد كه هميشه كنترل تمام امور را به دست خود داريد. در چنين شرايطي آن جو اعتمادي كه قبلا در مورد آن با شما صحبت كرديم به حقيقت ميپيوندد. زماني كه در شرايط فشار خوش بين باشيد مي توانيد تاثير بي نهايت مثبتي را در ذهن ديگران از خود بر جاي بگذاريد. در جريان 11 سپتامبر، شهردار نيويورك "رادولف گالياني" به عنوان يكي از افرادي كه تسلط كاملي بر نفس خود دارد شناخته شد. او آنچنان تاثيري بر روي مردم گذاشت كه تا به حال هيچ كجا ديده نشده بود. يكي از افرادي كه تحت تاثير شديد او قرار گرفته بود " اپرا وينفري" بود. اپرا در مورد او اينچنين مي نويسد: "در روزهايي

كه براي همه سخت بود، او آنچنان اعتماد به نفسي داشت و آنچنان محكم و پر صلابت به خانواده هاي بازمندگان قوت قلب مي داد كه مردم به او لقب شهردار آمريكا دادند." 6- e-mail هاي خود را شخصي (personalized) كنيد زماني كه شما براي كسي نامه الكترونيكي مي فرستيد هيچ كس نمي تواند ظاهر و يا حركات شما را ببيند، به همين دليل به راحتي مي تواند شما را يك فرد رك، متكبر و خودخواه تصور كند. به همين دليل چند ثانيه بيشتر وقت بگذاريد و نامه هاي را شخصي كنيد. به اين مثال توجه كنيد؛ به جاي اينكه بنويسيد "من گزارش را تا ساعت 2 بعد از ظهر مي خواهم" از اين جمله استفاده كنيد "مهم است كه گزارش شما امروز آماده شود، اگر آنرا تا اخرين مهلت "2 بعد از ظعر" به ما تحويل دهيد، ممنون خواهيم شد." آيا به نظر شما دومي بهتر نيست؟ البته شايد كمي داراي اطناب و درازگويي باشد و معمولا نامه هاي اداراي بايد مختصر و مفيد باشند. اما اگر به دقت نگاه كنيم متوجه مي شويم كه آنقدرها هم كه فكر مي كرديم طولاني نيست و گذشته از آن مي توانيد از اين طريق ارتباط خوبي را با خدمه خود برقرار كنيد. 7- خيلي زود جلوي مشكلات را بگيريد خيلي سريع بايد راه حل مشكلات را پيدا كنيد، به ويژه آن دسته از مسائلي كه باعث بروز جر و بحث و دعوا مي شوند. اگر شما سرپرست بخشي هستيد وظيفه سنگين تري نسبت به حل مشكلات داريد. اگر يكي از كارمندان به شما خبر داد كه

يك خدمه مشغول انجام امور غير اخلاقي است حرف او را جدي بگيريد. در مورد او تحقيق و پرس و جو كنيد، با شخص مورد نظر گفتگو كنيد و تمام مواد را ثبت و ضبط كنيد! با اين كار شما به عنوان شخصي كه به مشكلات اجازه رشد نمي دهد شناخته خواهيد شد. رهبران موفق هميشه به سرعت مشكلات و موانع مختلف را بررسي كرده و در رفع آنها كوشش مي كنند. به خاطر مي آورم كه در يك شركت بيشتر كارمندان ايمان خود را به كارفرماي خود از دست داده بودند. پشت سر هم غيبت مي كردند، هميشه در حال شايعه پراكني بودند و با هم دست به يقه مي شدند. كارفرما كه مكررا از حضور در بين آنها خودداري مي كرد، كنترل خود را در امور مختلف از دست داده بود و چيزي نگذاشت كه هيچ فايده اي براي شركت نداشت و پس از چندي شغل خود را از دست داد. 8- دور هم جمع شويد كارمندان دوست دارند احساس كنند كه شما به آنها و زندگي شخصي شان اهميت مي دهيد. آنها را بعد از كار به مهماني دعوت كنيد و يا با هم به يك مسابقه بيس بال برويد. اين كار خوش نيتي شما را به همكاران، خدمه و كارمندانتان ثابت مي كند.امتحان كنيد: يك مهماني كوچك و خودماني ترتيب دهيد، به همكارانتان mail بزنيد و آنها را براي نهار به اتاق كنفرانس دعوت كنيد. حتما نبايد يك مهماني بزرگ بگيريد. دور هم جمع شدن هاي كوچك و خودماني باعث مي شود كاركنان با هم اتحاد بيشتري پيدا كنند. براي رسيدن

به موفقيت، مثبت باشيد بالارفتن از پله هاي موفقيت شغلي نيازمند كمك ديگران نيز مي باشد. رهبران حرفه اي و موفق كساني هستند كه بتوانند در ميان همكاران و كارمندان خود شور و اشتياق ايجاد كنند. اگر تنها مثبت فكر كنيد كافي نيست، بلكه بايد مثبت زندگي كنيد.

روش براي القاء مثبت گرايي

وزير امور خارجه پيشين آمريكا، كلين پاول، در گفته هاي خود اظهار مي دارد: "خوش بيني مداوم يكي از ضروريات زندگي است." اين يكي از 13 اصلي است كه او در كتاب خود با نام "سفر آمريكايي من" آورده است. به دليل حس مثبت گرايي كه پاول در وجود خود داشت افراد مختلف در زمينه كاري خيلي سريع نسبت به او جذب مي شدند. با بيان اين مطلب كه مثبت گرايي يكي از ضروريات زندگي است مي توان به راحتي اعتماد و اميد را به فرد مقابل انتقال داد. همه مي دانيم كه از طريق مثبت گرايي به راحتي مي توانيم به سمت موفقيت سوق پيدا كنيم، اما آيا شما يك حس مثبت دائمي را نسبت به فضاي بيرون از خود به نمايش مي گذاريد؟ در اين قسمت نكاتي را به شما آموزش مي دهيم كه با به كارگيري آنها به راحتي بتوانيد انرژي مثبت خود را به ديگران نيز انتقال دهيد. 1- سلام و احوالپرسي با همكاران شايد به نظرتان سلام و احوالپرسي با همقطاران يك امر بديهي باشد، اما آنقدرها هم كه شما تصور مي كنيد پيش پا افتاده نيست. اين كار چند لحظه بيشتر وقت شما را نمي گيرد اما در عوض باعث مي شود كه در نظر دوستان و همكارانتان

فرد خوش مشرب، جالب، و به يادماندني جلوه كنيد. من در طول زندگي شغلي خود هم شغل هاي تمام وقت داشتم و هم به عنوان مشاور براي شركتهاي بسياري در شهرهاي بزرگ و مختلفي فعاليت داشتم. خيلي از افراد را ميديدم كه با سر پايين و چهره ترشرويي رفت و آمد مي كردند. يادم مي آيد يك بار براي شركتي مشاوره مي كردم. مدير امور مالي هر روز صبح كه مي آمد مستقيم به سمت دفتر خود مي رفت و حتي يك لحظه هم توقف نمي كرد كه به افرادي كه بر سر راهش قرار دارند نيم نگاهي بيندازد. حتما تا به اينجا خودتان متوجه شده ايد كه او يكي از افرادي بود كه هيچ كس به او علاقه اي نداشت. شايد كار او با اعداد و ارقام قابل ستايش بود اما در روابط خود با مردم يك فاجعه بود. 2- لبخند اين كار هم شايد بديهي باشد اما افراد بسيار كمي هستند كه در زمينه شغلي اين كار را انجام مي دهند. زماني كه مشغول صحبت كردن با كاركنان هستيد و يا در حال سخنراني مي باشيد اجازه دهيد هر چند وقت يكبار لبخندي بر روي لبانتان بنشيند. آنقدرها هم كه فكر مي كنيد كار دشواري نيست. با مشاهده يك لبخند گرم هر كسي احساس بهتري هم نسبت به خود و هم نسبت به شما پيدا مي كند. به عنوان مربي ارتباطات من مديران و كارفرماياني را ديدم كه به صورت خود يك ماسك مي زنند و زماني كه در حال صحبت كردن با خدمه، كاركنان و همكارانشان هستند به سختي چهره هايشان تغيير

مي كند. اما موفق ترين مديران كساني هستند كه اعتماد به نفس كامل داشته، از زندگي خود لذت ببرند و از اينكه در زمان مناسب لبخند مليحي بر لبان خود آورند هيچ ترسي به دل راه نمي دهند. 3- تحسين و تشكر سعي كنيد به طور روزانه از افراد تشكر كنيد. كساني كه كارهايشان را دور از انتظار انجام مي دهند مستحق تشكر و تمجيد شما مي باشند. البته اگر اين كار را در حضور سايرين انجا دهيد كه ديگر كارتان حرف ندارد! ريچارد برنشن، مدير يك موسسه اقتصادي كه به دليل شور و اشتياق زيادش در كار معروف شده بود در طي مصاحبه خود با مجله "ثبت شركت ها" به خبرنگار گفته بود "تعريف كردن از ديگران باعث مي شود آنها رشد كنند، و انتقاد باعث مي شود كه ريشه تمام خلاقيت ها خشك شود." اغلب افراد به اين دليل كه درآمد بالاتري داشته باشند شغل هاي خود را ترك مي كنند و اولين دليل استعفا نيز همين مورد مي باشد. اما كنار آمدن از كار فقط به خاطر مسائل مالي نيست، عده ديگري از افراد نيز هستند كه به اين دليل كه به اندازه كافي تاييد نشده و سايرين آنها را به رسميت نميشناسند مجبور مي شوند كه شغل خود را عوض كنند. يك رءيس شركت كه جزء ميليونرها هم هست "اسكات كوك" روزي به من گفت: " مردم به چيزي فراتر از حقوق سر ماه نياز دارند" اين گفته كاملا صحت دارد. افراد پايين مقام تر مي خواهند كه احساس كنند كارشان مفيد است و از ديد سازمان و كارفرماي خود افراد

ارزشمندي هستند. 4- با همه به خوبي رفتار كنيد سعي كنيد هر روز صبح در محل كار خود يك كار زيبا و دلپسند را در مورد يكي از همكاران خود انجام دهيد به ويژه آنهايي كه مقام پايين تري نسبت به شما دارند. براي مثال پيام تشكري براي آبدارچي كه چاي و شيريني جلسه امروز را درست كرده بفرستيد. اگر فكر مي كنيد ديگران كارهاي شما را زير نظر ندارند من يك خبر برايتان دارم. مديران، همقطاران و افراد پايين رتبه همه و همه چشم به كارهاي شما دوخته اند و مرتبا در حال ارزيابي رفتار شما هستند. زماني كه سرمايه دار بزرگ "برنسن" را به يك برنامه تلويزيوني دعوت كرده بودن او صورت خود را آراسته بود و روي سر خود موي مصنوعي گذاشته بود، درست مثل اينكه قصد دارد در يك مسابقه زيبايي شركت كند. او به شدت بر روي اين امر تاكيد مي كرد و اظهار مي داشت كه از اين طريق مي توان تشخيص داد كه افراد با اطرافيان خود چگونه برخورد مي كنند و براي آنها در چه حد ارزش قائل هستند.5- خونسردي خود را حفظ كنيد زماني كه مسائل جزئي بر وفق مراد شما پيش نرفت نبايد به سرعت از كوره در رويد و بگذاريد چنين مواردي خونسردي شما را از بين ببرند. از يك زبان مثبت و خوش بينانه در گفته هاي خود استفاده كنيد و حركات بدن خود را كنترل كنيد. به عبارت ديگر با سرعت به سمت جلو و عقب راه نرويد و انگشتان و دستان خود را به هم نفشاريد. محكم و استوار باشيد و

با قاطعيت صحبت كنيد! من روزي اين شانس را پيدا كردم كه با يكي از قهرمانان واقعي ارتش، مردي كه شخصيتي شبيه به آنچه در فيلم هاي سينايي مي بينيد داشت. فرمانده ارشد "مت اورسمن" گفت كه رهبران و فرماندهان بايد در يك جو مملو از اعتماد به نفس زندگي كنند. يك رهبر بدون توجه به اتفاقاتي كه در اطراف او در حال رخ دادن است، بايد محكم و استوار " مثل يك كوه" بر سر جاي خود بايستد. او مي گويد حتي اگر راه حل مشكلي در همان لحظه به ذهنتان نمي رسد باز هم بايد خونسردي خود را حفظ كنيد و به ديگران القا كنيد كه هميشه كنترل تمام امور را به دست خود داريد. در چنين شرايطي آن جو اعتمادي كه قبلا در مورد آن با شما صحبت كرديم به حقيقت ميپيوندد. زماني كه در شرايط فشار خوش بين باشيد مي توانيد تاثير بي نهايت مثبتي را در ذهن ديگران از خود بر جاي بگذاريد. در جريان 11 سپتامبر، شهردار نيويورك "رادولف گالياني" به عنوان يكي از افرادي كه تسلط كاملي بر نفس خود دارد شناخته شد. او آنچنان تاثيري بر روي مردم گذاشت كه تا به حال هيچ كجا ديده نشده بود. يكي از افرادي كه تحت تاثير شديد او قرار گرفته بود " اپرا وينفري" بود. اپرا در مورد او اينچنين مي نويسد: "در روزهايي كه براي همه سخت بود، او آنچنان اعتماد به نفسي داشت و آنچنان محكم و پر صلابت به خانواده هاي بازمندگان قوت قلب مي داد كه مردم به او لقب شهردار آمريكا دادند." 6- e-mail

هاي خود را شخصي (personalized) كنيد زماني كه شما براي كسي نامه الكترونيكي مي فرستيد هيچ كس نمي تواند ظاهر و يا حركات شما را ببيند، به همين دليل به راحتي مي تواند شما را يك فرد رك، متكبر و خودخواه تصور كند. به همين دليل چند ثانيه بيشتر وقت بگذاريد و نامه هاي را شخصي كنيد. به اين مثال توجه كنيد؛ به جاي اينكه بنويسيد "من گزارش را تا ساعت 2 بعد از ظهر مي خواهم" از اين جمله استفاده كنيد "مهم است كه گزارش شما امروز آماده شود، اگر آنرا تا اخرين مهلت "2 بعد از ظعر" به ما تحويل دهيد، ممنون خواهيم شد." آيا به نظر شما دومي بهتر نيست؟ البته شايد كمي داراي اطناب و درازگويي باشد و معمولا نامه هاي اداراي بايد مختصر و مفيد باشند. اما اگر به دقت نگاه كنيم متوجه مي شويم كه آنقدرها هم كه فكر مي كرديم طولاني نيست و گذشته از آن مي توانيد از اين طريق ارتباط خوبي را با خدمه خود برقرار كنيد. 7- خيلي زود جلوي مشكلات را بگيريد خيلي سريع بايد راه حل مشكلات را پيدا كنيد، به ويژه آن دسته از مسائلي كه باعث بروز جر و بحث و دعوا مي شوند. اگر شما سرپرست بخشي هستيد وظيفه سنگين تري نسبت به حل مشكلات داريد. اگر يكي از كارمندان به شما خبر داد كه يك خدمه مشغول انجام امور غير اخلاقي است حرف او را جدي بگيريد. در مورد او تحقيق و پرس و جو كنيد، با شخص مورد نظر گفتگو كنيد و تمام مواد را ثبت و ضبط

كنيد! با اين كار شما به عنوان شخصي كه به مشكلات اجازه رشد نمي دهد شناخته خواهيد شد. رهبران موفق هميشه به سرعت مشكلات و موانع مختلف را بررسي كرده و در رفع آنها كوشش مي كنند. به خاطر مي آورم كه در يك شركت بيشتر كارمندان ايمان خود را به كارفرماي خود از دست داده بودند. پشت سر هم غيبت مي كردند، هميشه در حال شايعه پراكني بودند و با هم دست به يقه مي شدند. كارفرما كه مكررا از حضور در بين آنها خودداري مي كرد، كنترل خود را در امور مختلف از دست داده بود و چيزي نگذاشت كه هيچ فايده اي براي شركت نداشت و پس از چندي شغل خود را از دست داد. 8- دور هم جمع شويد كارمندان دوست دارند احساس كنند كه شما به آنها و زندگي شخصي شان اهميت مي دهيد. آنها را بعد از كار به مهماني دعوت كنيد و يا با هم به يك مسابقه بيس بال برويد. اين كار خوش نيتي شما را به همكاران، خدمه و كارمندانتان ثابت مي كند.امتحان كنيد: يك مهماني كوچك و خودماني ترتيب دهيد، به همكارانتان mail بزنيد و آنها را براي نهار به اتاق كنفرانس دعوت كنيد. حتما نبايد يك مهماني بزرگ بگيريد. دور هم جمع شدن هاي كوچك و خودماني باعث مي شود كاركنان با هم اتحاد بيشتري پيدا كنند. براي رسيدن به موفقيت، مثبت باشيد بالارفتن از پله هاي موفقيت شغلي نيازمند كمك ديگران نيز مي باشد. رهبران حرفه اي و موفق كساني هستند كه بتوانند در ميان همكاران و كارمندان خود شور و اشتياق ايجاد

كنند. اگر تنها مثبت فكر كنيد كافي نيست، بلكه بايد مثبت زندگي كنيد.

8 روش براي كسب حقوق بيشتر هنگام استخدام

مصاحبه را انجام داده و همه را تحت تاثير مهارت ها، اشتياق و مدارك تحصيلي خود قرار داده ايد، و اكنون براي مرحله ي دوم مصاحبه دعوت شده ايد. ميدانيد كه قصد استخدامتان را دارند.

مشكل اينجاست كه شما حقوقي بيش از آنچه آنها خود پيشنهاد داده اند مي خواهيد. اما آيا مي دانيد كه چطور تصميم گيرنده ها را براي تخصيص حقوق بيشتر براي شما بدون منصرف كردنشان از استخدامتان متقاعد كنيد؟ همه چيز بستگي به آمادگي قبلي، رفتار و عملكردتان دارد. در اينجا به نكاتي اشاره مي كنيم كه به شما كمك مي كند.

1- تحقيقات لازم را انجام دهيد تا مي توانيد درمورد ميزان پرداختي هاي شركت مورد نظر اطلاعات جمع آوري كنيد. هر چند تا مدرك دانشگاهي و گواهينامه هاي مختلف هم داشته باشيد، اتحاديه ها و كمپاني هاي شراكتي معمولاً در تغيير ميزان حقوق انعطاف پذيري كمتري دارند. در قسمتي از تحقيقاتتان بايد حداقل حقوق درخواستي خودتان را تعيين كنيد. اگر ميبينيد كه حقوق پيشنهادي آنها از حداقل حقوق شما هم پايين تر است، بهتر است كه وقت خود را تلف نكنيد. دليلي ندارد كه وقت خود را صرف مصاحبه هاي شركت ها و كارخانه هايي بكنيد كه نمي توانند دستمزد و حقوق دلخواه شما را برآورده كنند.

2- پيشنهاد اول را شما ندهيد قسمت حقوق پيشنهادي را در فرم استخدام خالي بگذاريد و هيچ حقوق مشخصي را تعين نكنيد. اگر از همان ابتدا حقوق بالايي را پيشنهاد دهيد، روي نظر مسئولان براي استخدام شما

تاثير خواهد گذاشت. شايد هم مبلغي كمتر از آنچه رئيس برايتان در نظر گرفته بوده بنويسيد و با اين كار حقوقتان كمتر شود.

3- ارزشهايتان را بشناسيدببينيد آيا در موضع قدرت هستيد. اگر شركت ها و جاهاي ديگر به دنبال شما هستند، مي توانيد از آن براي اعمال قدرت و نفوذ استفاده كنيد. اما حواستان باشد كه خيلي هم روي اين مسئله تاكيد نكنيد. بيش از حد مطمئن و دلگرم بودن هم ممكن است برايتان مشكل ساز شود.

4- بگذاريد اول آنها مسئله ي حقوق را مطرح كنند نبايد شما خودتان مسئله ي حقوق را به ميان آوريد. و وقتي از شما حقوق پيشنهاديتان را سوال كردند، حدود قيمتتان را بدهيد، اما بگوييد كه اين قيمت باز جاي بحث دارد و ديگر ساكت شويد و بحث راه نياندازيد.

5- فوايد مهارتهايتان را مطرح كنيد وقتي درمورد شغل گذشته تان صحبت مي كنيد، دستاوردها و پيشرفت هايتان را توضيح دهيد. تمام موفقيت هايي را كه براي شركت قبلي به دست آورده ايد را براي آنها بازگو كنيد. حتي اگر پاداشي هم در اين زمينه دريافت كرده ايد، آن را هم مطرح كنيد. با اين كار آنها شما را به عنوان فردي فعال و باكفايت خواهند ديد.6- متعجب نگاه نكنيد وقتي مصاحبه كننده، حقوق پيشنهادي شركت را برايتان مطرح كرد، فقط سرتان را تكان دهيد، گويي كه در حال بررسي هستيد، اما ساكت بمانيد. اما اگر قيمت پيشنهاديشان خيلي كمتر از توقع شما باشد، كمي تعجب كردن كاملاً لازم است.

7- عاقلانه رفتار كنيد با توجه به تحقيقاتي كه انجام داده ايد، مي دانيد كه

حقوق پيشنهاديشان خيلي پايين است. نيازي به بحث و دعوا نيست. اينجا بايد ريسك كنيد. بلند شويد و به آنها بگويد كه اين ميزان حقوق برايتان كافي نمي باشد. دو احتمال وجود دارد، يكي اينكه همان موقع فايل استحدام شما را بسته و فراموشتان مي كنند، يا اينكه اگر به نظرشان قابليت هاي خوبي داشته باشيد، روي مسئله ي حقوق تجديد نظر مي كنند.

8- انعطاف نشان دهيداگر واقعاً اين كار را مي خواهيد، پس لازم است كه كمي هم شما از خودتان انعطاف نشان دهيد. البته پول مهم است، اما گاهي اوقات مسائل مهمتري هم در يك كار وجود دارد. پس اگر آنها انعام ها و پاداش هاي ويژه اي برايتان در نظر گرفتند، شما هم كمي كوتاه بياييد. خودتان را باور داشته باشيداگر خودتان و مهارتها و قابليت هايتان را باور داشته باشيد، با اعتماد به نفس بيشتر جلو خواهيد رفت، و حتماً موفق خواهيد شد كه آنها را متقاعد به دادن حقوق دلخواهتان كنيد. با آمادگي قبلي، كمي روانشناسي، و استفاده از مهارت هاي اجتماعيتان، با تكيه بر قابليت هايتان، مي توانيد به هدفتان دست يابيد .

8 روش براي كسب حقوق بيشتر هنگام استخدام

مصاحبه را انجام داده و همه را تحت تاثير مهارت ها، اشتياق و مدارك تحصيلي خود قرار داده ايد، و اكنون براي مرحله ي دوم مصاحبه دعوت شده ايد. ميدانيد كه قصد استخدامتان را دارند.

مشكل اينجاست كه شما حقوقي بيش از آنچه آنها خود پيشنهاد داده اند مي خواهيد. اما آيا مي دانيد كه چطور تصميم گيرنده ها را براي تخصيص حقوق بيشتر براي شما بدون منصرف

كردنشان از استخدامتان متقاعد كنيد؟ همه چيز بستگي به آمادگي قبلي، رفتار و عملكردتان دارد. در اينجا به نكاتي اشاره مي كنيم كه به شما كمك مي كند. 1- تحقيقات لازم را انجام دهيد تا مي توانيد درمورد ميزان پرداختي هاي شركت مورد نظر اطلاعات جمع آوري كنيد. هر چند تا مدرك دانشگاهي و گواهينامه هاي مختلف هم داشته باشيد، اتحاديه ها و كمپاني هاي شراكتي معمولاً در تغيير ميزان حقوق انعطاف پذيري كمتري دارند. در قسمتي از تحقيقاتتان بايد حداقل حقوق درخواستي خودتان را تعيين كنيد. اگر ميبينيد كه حقوق پيشنهادي آنها از حداقل حقوق شما هم پايين تر است، بهتر است كه وقت خود را تلف نكنيد. دليلي ندارد كه وقت خود را صرف مصاحبه هاي شركت ها و كارخانه هايي بكنيد كه نمي توانند دستمزد و حقوق دلخواه شما را برآورده كنند. 2- پيشنهاد اول را شما ندهيد قسمت حقوق پيشنهادي را در فرم استخدام خالي بگذاريد و هيچ حقوق مشخصي را تعين نكنيد. اگر از همان ابتدا حقوق بالايي را پيشنهاد دهيد، روي نظر مسئولان براي استخدام شما تاثير خواهد گذاشت. شايد هم مبلغي كمتر از آنچه رئيس برايتان در نظر گرفته بوده بنويسيد و با اين كار حقوقتان كمتر شود. 3- ارزشهايتان را بشناسيدببينيد آيا در موضع قدرت هستيد. اگر شركت ها و جاهاي ديگر به دنبال شما هستند، مي توانيد از آن براي اعمال قدرت و نفوذ استفاده كنيد. اما حواستان باشد كه خيلي هم روي اين مسئله تاكيد نكنيد. بيش از حد مطمئن و دلگرم بودن هم ممكن است برايتان مشكل ساز شود.

4- بگذاريد اول آنها مسئله

ي حقوق را مطرح كنند نبايد شما خودتان مسئله ي حقوق را به ميان آوريد. و وقتي از شما حقوق پيشنهاديتان را سوال كردند، حدود قيمتتان را بدهيد، اما بگوييد كه اين قيمت باز جاي بحث دارد و ديگر ساكت شويد و بحث راه نياندازيد. 5- فوايد مهارتهايتان را مطرح كنيد وقتي درمورد شغل گذشته تان صحبت مي كنيد، دستاوردها و پيشرفت هايتان را توضيح دهيد. تمام موفقيت هايي را كه براي شركت قبلي به دست آورده ايد را براي آنها بازگو كنيد. حتي اگر پاداشي هم در اين زمينه دريافت كرده ايد، آن را هم مطرح كنيد. با اين كار آنها شما را به عنوان فردي فعال و باكفايت خواهند ديد.6- متعجب نگاه نكنيد وقتي مصاحبه كننده، حقوق پيشنهادي شركت را برايتان مطرح كرد، فقط سرتان را تكان دهيد، گويي كه در حال بررسي هستيد، اما ساكت بمانيد. اما اگر قيمت پيشنهاديشان خيلي كمتر از توقع شما باشد، كمي تعجب كردن كاملاً لازم است. 7- عاقلانه رفتار كنيد با توجه به تحقيقاتي كه انجام داده ايد، مي دانيد كه حقوق پيشنهاديشان خيلي پايين است. نيازي به بحث و دعوا نيست. اينجا بايد ريسك كنيد. بلند شويد و به آنها بگويد كه اين ميزان حقوق برايتان كافي نمي باشد. دو احتمال وجود دارد، يكي اينكه همان موقع فايل استحدام شما را بسته و فراموشتان مي كنند، يا اينكه اگر به نظرشان قابليت هاي خوبي داشته باشيد، روي مسئله ي حقوق تجديد نظر مي كنند. 8- انعطاف نشان دهيداگر واقعاً اين كار را مي خواهيد، پس لازم است كه كمي هم شما از خودتان انعطاف نشان

دهيد. البته پول مهم است، اما گاهي اوقات مسائل مهمتري هم در يك كار وجود دارد. پس اگر آنها انعام ها و پاداش هاي ويژه اي برايتان در نظر گرفتند، شما هم كمي كوتاه بياييد. خودتان را باور داشته باشيداگر خودتان و مهارتها و قابليت هايتان را باور داشته باشيد، با اعتماد به نفس بيشتر جلو خواهيد رفت، و حتماً موفق خواهيد شد كه آنها را متقاعد به دادن حقوق دلخواهتان كنيد. با آمادگي قبلي، كمي روانشناسي، و استفاده از مهارت هاي اجتماعيتان، با تكيه بر قابليت هايتان، مي توانيد به هدفتان دست يابيد .

9 راه براي تبديل شدن از هيچكس به همه كس

حتي اگر فرد خود پسند و دمدمي مزاجي هم نباشيد، دوست داريد كه يك ستاره شويد. حتي براي لحظه اي گذرا، چند بار در سال يا هر وقت كه از خط بيرونتان مي اندازند و جايي راهتان نمي دهند دوست داشتيد كه به جاي هيچ كس بودن، كسي بوديد. همه ي ما دوست داريم كه ديگران ما را بشناسند مهم تر اينكه به ما احترام بگذارند. وقتي جوان بودم، خيلي زود متوجه شدم كه لهجه خارجي ام خيلي اوقات مانعي بر سر راهم است. ولي سعي كردم از همين لهجه هم نهايت استفاده را ببرم و در جاهايي بخصوصي كه مي خواستم رسيدگي ويژه به من بكنند مثلاً در هتل ها يا رستوران ها با همين لهجه ميگفتم كه من طراح آقاياي فلاني هستم، به نظرتان اسم خيلي محترمانه اي نيست؟ بله درست است كه دروغ مي گفتم، اما گاهي اوقات پيش مي آمد كه دوست داشتم در جمع به خوبي پذيرفته شوم. هر چه پيرتر مي شويم، اهميت اين

مسائل برايمان كمتر مي شود. البته ممكن است براي من اينطور باشد، چون ديگر براي اينكه كسي حساب شوم اين كارها را نمي كنم. از كم شروع كنيد، از نردبان شهرت بالا رويد اين روزها ديگر افراد براي به دست آوردن آنچه مي خواهند صبر و حوصله ندارند. دوست دارند همه چيز برايشان حاضر و آماده باشد. اما هميشه اين را به ياد داشته باشيد، كه زماني مي توانيد قدر و قيمت كسي بودن را بفهميد كه از هيچ كس بودن شروع كرده باشيد. نبايد بنشينيد و بالا رفتن بقيه را از نردبان شهرت نگاه كنيد، شما هم بايد روي نردبان باشيد. پس فكر نكنيد كه مي توانيد يك شبه ره صد ساله رفته و به آنچه مي خواهيد برسيد، چون همين شب حداقل 10 سال طول مي كشد. به دست ديگران نگاه نكنيد كه چه دارند و چه ندارند، ببينيد در دستان خودتان چيست، و براي به دست آوردن آن چيزهايي كه نداريد تلاش كنيد، نه خيالبافي. بله، همه ي ما مي توانيم با در دست داشتن پول و قدرت براي خود كسي حساب شويم، اما اگر هيچكدام از اين دو در دستمان نبود چه؟ بايد هيچكس باقي بمانيم؟ نه، راه هايي هست تا بتوانيم از هيچ كس به همه كس تبديل شويم. راههايي براي مهم شدن هيچوقت نمي توانيد يكباره نزد همه فردي مهم تلقي شده و مشهور شويد. حتي اگر رييس جمهور هم شده باشيد، مطمئناً تا اينجا راه درازي را پيموده ايد. در اينجا به نكاتي اشاره مي كنيم كه مي توانيد با استفاده از آنها براي خود كسي شويد.

1- پول در بياوريد مي توانيد براي مهم شدن پول خرج كنيد و راه را بخريد. هر چه پول بيشتري داشته باشيد، افراد بيشتري دور و برتان جمع خواهند شد و بهتان احترام مي گذارند. هيچ چيز بهتر از اين نمي تواند باشد وارد جايي شويد و بگوييد: "مي خواهم پول زيادي اينجا خرج كنم." اين كار باعث خواهد شد كه همه ي توجهات به شما جلب شود. اما اين راهي موقتي و زودگذر براي مهم شدن است.

2- پشتوانه ي خانوادگي در خط كاري من اگر متعلق به يك خانواده ي خوب باشيد، فرد مهمي تلقي خواهيد شد. اگر در كوچه و بازار به خاطر خانواده تان آبرو و اعتبار داشته باشيد به شما كمك خواهد كرد.

3- يك حركت بزرگ بكنيد هيچ چيز مثل يك حركت بزرگ باعث جلب توجه ديگران نمي شود. چه يك اختراع بزرگ باشد يا يك سخنراني مهم، مي توانيد با آن از نردبان شهرت به سرعت بالا رويد. كاري انجام دهيد كه در كتاب هاي تاريخ هم حتي در مورد آن بنويسند.

4- در رشته اي كارشناس شويد همه ي افراد گاهاً نياز پيدا مي كنند كه با يك كارشناس مشاوره كرده و نظر آنها را هم جويا شوند. هميشه سعي كنيد در هر رشته اي كه هستيد، خبره و ماهر شويد. اگر وكيل، حسابدار يا مهندس كامپيوتر هستيد، سعي كنيد در كارتان تا اندازه اي بالا رويد كه ديگران شما را به چشم يك كارشناس نگاه كنند. اگر متوسط باشيد، كسي سراغتان نخواهد آمد.

5- ريسك كنيد بله ممكن است ريسك كرده و به بن بست بخوريد

و همه چيز را از دست بدهيد، اما خيلي اوقات هم افراد با همين ريسك كردن ها به جايي رسيده اند. سعي كنيد در كارهايي خطر كنيد كه حداقل سر رشته اي در آن داشته باشيد.

6- فردي خاص باشيد مي خواهيد جلب توجه كنيد؟ مي خواهيد از اطرافيانتان يه سر و گردن بالاتر باشيد؟ سعي كنيد چيز خاص و منحصر به فردي داشته باشيد كه افراد با آن ياد شما بيفتند. مي تواند طريقه ي نگاه كردن، صحبت كردن، يك ژست خاص يا هر چيزخاص ديگري باشد. كاري كنيد كه شما را متفاوت با بقيه نشان دهد.

7- همسري مهم داشته باشيد بله، داشتن همسري مشهور و مهم هم مي تواند باعث مشهور شدن شما شود. داشتن همسري با كلاس، با اعتماد به نفس و متعلق به خانواده اي معروف مي تواند پشت شما را صاف كرده و باعث احترام شما شود. پس در انتخاب همسر هم دقت كنيد، اگرچه به دست آوردن چنين همسراني كار هر كسي نيست.

8- با مردم صحبت كنيدارتباط داشتن با مردم ضرري به شما نمي زند. هرچه افراد بيشتري را بشناسيد، با مردم بيشتري گفتگو خواهيد كرد و راه هاي بيشتري براي معروف شدن جلو رويتان قرار خواهد گرفت.

9- قدرت داشته باشيداين آشكارترين راه براي به شهرت رسيدن است. اما به دست آوردن قدرت كاري ساده نيست. گرفتن پستي مهم در يك شركت مي تواند ساده ترين راه براي به دست آوردن قدرت باشد. اما بايد براي گرفتن اين پست ها هم كسي باشيد. تلاش كنيد تا كسي شويد كارهاي ديگري هم هست

كه مي توانيد با انجام دادن آنها صاحب شهرت شويد. اما اينها تاثير موقتي و زودگذر دارند. همه ي اين كارها به نحوي جزء زير مجموعه ي اين 9 كار كه در بالا ذكر شد قرار مي گيرند. بعضي از اين راه ها تاثير گذارتر از بقيه بوده و بعضي به سرعت به نتيجه مي رسد، درحاليكه كه بعضي ديگر جزء برنامه هاي طولاني مدت است. به هر حال كسي شدن كار ساده اي نيست. نيازمند ذكاوت و تلاش بسيار است.

9 راه براي تبديل شدن از هيچكس به همه كس

حتي اگر فرد خود پسند و دمدمي مزاجي هم نباشيد، دوست داريد كه يك ستاره شويد. حتي براي لحظه اي گذرا، چند بار در سال يا هر وقت كه از خط بيرونتان مي اندازند و جايي راهتان نمي دهند دوست داشتيد كه به جاي هيچ كس بودن، كسي بوديد. همه ي ما دوست داريم كه ديگران ما را بشناسند مهم تر اينكه به ما احترام بگذارند. وقتي جوان بودم، خيلي زود متوجه شدم كه لهجه خارجي ام خيلي اوقات مانعي بر سر راهم است. ولي سعي كردم از همين لهجه هم نهايت استفاده را ببرم و در جاهايي بخصوصي كه مي خواستم رسيدگي ويژه به من بكنند مثلاً در هتل ها يا رستوران ها با همين لهجه ميگفتم كه من طراح آقاياي فلاني هستم، به نظرتان اسم خيلي محترمانه اي نيست؟ بله درست است كه دروغ مي گفتم، اما گاهي اوقات پيش مي آمد كه دوست داشتم در جمع به خوبي پذيرفته شوم. هر چه پيرتر مي شويم، اهميت اين مسائل برايمان كمتر مي شود. البته

ممكن است براي من اينطور باشد، چون ديگر براي اينكه كسي حساب شوم اين كارها را نمي كنم. از كم شروع كنيد، از نردبان شهرت بالا رويد اين روزها ديگر افراد براي به دست آوردن آنچه مي خواهند صبر و حوصله ندارند. دوست دارند همه چيز برايشان حاضر و آماده باشد. اما هميشه اين را به ياد داشته باشيد، كه زماني مي توانيد قدر و قيمت كسي بودن را بفهميد كه از هيچ كس بودن شروع كرده باشيد. نبايد بنشينيد و بالا رفتن بقيه را از نردبان شهرت نگاه كنيد، شما هم بايد روي نردبان باشيد. پس فكر نكنيد كه مي توانيد يك شبه ره صد ساله رفته و به آنچه مي خواهيد برسيد، چون همين شب حداقل 10 سال طول مي كشد. به دست ديگران نگاه نكنيد كه چه دارند و چه ندارند، ببينيد در دستان خودتان چيست، و براي به دست آوردن آن چيزهايي كه نداريد تلاش كنيد، نه خيالبافي. بله، همه ي ما مي توانيم با در دست داشتن پول و قدرت براي خود كسي حساب شويم، اما اگر هيچكدام از اين دو در دستمان نبود چه؟ بايد هيچكس باقي بمانيم؟ نه، راه هايي هست تا بتوانيم از هيچ كس به همه كس تبديل شويم. راههايي براي مهم شدن هيچوقت نمي توانيد يكباره نزد همه فردي مهم تلقي شده و مشهور شويد. حتي اگر رييس جمهور هم شده باشيد، مطمئناً تا اينجا راه درازي را پيموده ايد. در اينجا به نكاتي اشاره مي كنيم كه مي توانيد با استفاده از آنها براي خود كسي شويد.

1- پول در بياوريد مي توانيد

براي مهم شدن پول خرج كنيد و راه را بخريد. هر چه پول بيشتري داشته باشيد، افراد بيشتري دور و برتان جمع خواهند شد و بهتان احترام مي گذارند. هيچ چيز بهتر از اين نمي تواند باشد وارد جايي شويد و بگوييد: "مي خواهم پول زيادي اينجا خرج كنم." اين كار باعث خواهد شد كه همه ي توجهات به شما جلب شود. اما اين راهي موقتي و زودگذر براي مهم شدن است. 2- پشتوانه ي خانوادگي در خط كاري من اگر متعلق به يك خانواده ي خوب باشيد، فرد مهمي تلقي خواهيد شد. اگر در كوچه و بازار به خاطر خانواده تان آبرو و اعتبار داشته باشيد به شما كمك خواهد كرد. 3- يك حركت بزرگ بكنيد هيچ چيز مثل يك حركت بزرگ باعث جلب توجه ديگران نمي شود. چه يك اختراع بزرگ باشد يا يك سخنراني مهم، مي توانيد با آن از نردبان شهرت به سرعت بالا رويد. كاري انجام دهيد كه در كتاب هاي تاريخ هم حتي در مورد آن بنويسند. 4- در رشته اي كارشناس شويد همه ي افراد گاهاً نياز پيدا مي كنند كه با يك كارشناس مشاوره كرده و نظر آنها را هم جويا شوند. هميشه سعي كنيد در هر رشته اي كه هستيد، خبره و ماهر شويد. اگر وكيل، حسابدار يا مهندس كامپيوتر هستيد، سعي كنيد در كارتان تا اندازه اي بالا رويد كه ديگران شما را به چشم يك كارشناس نگاه كنند. اگر متوسط باشيد، كسي سراغتان نخواهد آمد. 5- ريسك كنيد بله ممكن است ريسك كرده و به بن بست بخوريد و همه چيز را از دست

بدهيد، اما خيلي اوقات هم افراد با همين ريسك كردن ها به جايي رسيده اند. سعي كنيد در كارهايي خطر كنيد كه حداقل سر رشته اي در آن داشته باشيد. 6- فردي خاص باشيد مي خواهيد جلب توجه كنيد؟ مي خواهيد از اطرافيانتان يه سر و گردن بالاتر باشيد؟ سعي كنيد چيز خاص و منحصر به فردي داشته باشيد كه افراد با آن ياد شما بيفتند. مي تواند طريقه ي نگاه كردن، صحبت كردن، يك ژست خاص يا هر چيزخاص ديگري باشد. كاري كنيد كه شما را متفاوت با بقيه نشان دهد.

7- همسري مهم داشته باشيد بله، داشتن همسري مشهور و مهم هم مي تواند باعث مشهور شدن شما شود. داشتن همسري با كلاس، با اعتماد به نفس و متعلق به خانواده اي معروف مي تواند پشت شما را صاف كرده و باعث احترام شما شود. پس در انتخاب همسر هم دقت كنيد، اگرچه به دست آوردن چنين همسراني كار هر كسي نيست.

8- با مردم صحبت كنيدارتباط داشتن با مردم ضرري به شما نمي زند. هرچه افراد بيشتري را بشناسيد، با مردم بيشتري گفتگو خواهيد كرد و راه هاي بيشتري براي معروف شدن جلو رويتان قرار خواهد گرفت.

9- قدرت داشته باشيداين آشكارترين راه براي به شهرت رسيدن است. اما به دست آوردن قدرت كاري ساده نيست. گرفتن پستي مهم در يك شركت مي تواند ساده ترين راه براي به دست آوردن قدرت باشد. اما بايد براي گرفتن اين پست ها هم كسي باشيد. تلاش كنيد تا كسي شويد كارهاي ديگري هم هست كه مي توانيد با انجام دادن آنها

صاحب شهرت شويد. اما اينها تاثير موقتي و زودگذر دارند. همه ي اين كارها به نحوي جزء زير مجموعه ي اين 9 كار كه در بالا ذكر شد قرار مي گيرند. بعضي از اين راه ها تاثير گذارتر از بقيه بوده و بعضي به سرعت به نتيجه مي رسد، درحاليكه كه بعضي ديگر جزء برنامه هاي طولاني مدت است. به هر حال كسي شدن كار ساده اي نيست. نيازمند ذكاوت و تلاش بسيار است.

9 نكته درمورد حفظ شأن و ارزش فردي در محيط كار

" شان افراد در گرفتن مقام نيست، بلكه در استحقاق آنها در بدست آوردن آن مقام خلاصه مي شود." -- ارسطو شما به پيشرفت هاي تحصيلي و شغلي خود افتخار مي كنيد و مشتاقيد تا به عرصه چالش هاي جديد قدم بگذاريد. اين چالش ها براي شما موقعيت ها و آزمايشاتي را فراهم مي آورند كه شخصيت و شان شما را زير بوته آزمايش خواهد برد. به خاطر داشته باشيد: نگه داشتن شان شخصي تماما در اعتماد به نفس، عزت نفس و عدالت خلاصه مي شود. در اين قسمت چند نكته وجود دارد كه با استفاده از آنها ارزش شخصي و عزت نفستان در محل كار هيچ گاه از بين نخواهد رفت.

1- بدون كوچك كردن خود رئيستان را كارآمد جلوه دهيد زماني كه كارفرماي شما ترفيع رتبه مي گيرد براي شما دو موقعيت مختلف پيش مي آيد، يكي اينكه به شما اهميت نداده و برايتان خلاء ايجاد كند، و ديگر اينكه چون شما يكي از سرمايه هاي با ارزش شركت هستيد شما را با خود به بخش جديدي كه منتقل شده است ببرد. تنها كاري كه بايد بكنيد اين

است كه مطمئن شويد كه او و ديگران از سهم بزرگي كه براي شركت انجام مي دهيد، آگاه مي شوند. خود را در معرض ديد قرار دهيد، سودمند واقع شويد و براي قبول مسئوليت هاي جديد آماده باشيد، اما به هيچ وجه چاپلوسي نكنيد. به ندرت اتفاق مي افتد كه يك رهبر پر قدرت اطراف خود را با "بله قربان گو" ها پر كند. به موفقيت هاي خود افتخار كنيد و استعداد ها و توانايي هايتان را بروز دهيد.

2- گله و شكايت نكنيد اگر هميشه از كارفرماي خود تقاضاي مرخصي كنيد و زماني كه به مهلت تحويل پروژه ها نزديك مي شويد از او بخواهيد تا وقت بيشتري را در اختيار شما قرار دهد، او به طور حتم از شما منزجر مي شود و تاثير مخالفي بر روي شغل و در نتيجه بر روي عزت نفستان مي گذارد. كساني كه دائما در حال گله و شكايت كردن هستند هيچ گاه ترفيع رتبه نمي گيرند. (مديران هميشه سعي مي كنند آنها را به شعبه هاي ديگر انتقال دهند تا از دستشان راحت شوند.) شما مي خواهيد رئيستان دوستتان باشد نه دشمنتان؛ پس سعي كنيد اسباب ناراحتي و رنجش او را فراهم نسازيد. زماني كه ميخواهيد نزد او برويد مجددا فكر كنيد و تمام جوانب گفته هاي خود را در نظر بگيريد. ارزش خود را با تصميم گيري هاي مناسبي كه مربوط به حيطه كاري خودتان مي شود، حفظ كنيد و به دنبال تعريف و تمجيد بيهوده از جانب كارفرمايتان نباشيد.

3- مطمئن شويد كه شرايط كاري مناسب است آيا شما حقوق كافي دريافت

مي كنيد، و در يك محيط كاري امن مشغول به كار هستيد. براي بدست آوردن حقوق خود قد علم كنيد و هيچ گاه عزت نفس و ارزش خود را به خاطر فيش حقوقيتان زير پا نگذاريد. بايد به راحتي مواردي كه برايتان مهم است را با رئيستان در ميان بگذاريد، مثلا: ساعات فراغت، كاهش ساعات هفتگي كاري، كاركردن در خانه و فرستادن اطلاعات از طريق رايانه. مدعي باشيد اما پرخاشگر نباشيد؛ و هميشه بر روي فوايد و مزاياي كارهاي خود براي شركت تاكيد داشته باشيد. با ارزشي كه براي كارفرمايتان قائل هستيد و با اتكا به عزت نفس، احتمال پذيرش طرح ها و پيشنهاداتتان را افزايش دهيد.

4- هميشه از اكثريت پيروي نكنيد همكاري و تشريك مساعي داشته باشيد، اما هيچ گاه اجازه ندهيد تا ديگران از شما استفاده كنند. اگر اجازه دهيد تا همكارانتان تمام كارها را بر روي سر شما بريزند ارزش و احترامتان پايين مي آيد و در عوض آنها به وسيله كاري كه شما را آنرا به خوبي انجام داده ايد افتخار كسب مي كنند. بد نيست گاهي استقلال خود را امتحان كنيد. اگر همه از ساعت 9 صبح تا 5 بعد از ظهر سر خود را با كارهاي غيركاري گرم مي كنند لازم نيست كه شما هم مشابه آنها عمل كنيد. براي مسائل مهم مثل ايمني در محل كار، حقوق و مزايا خوب است به جمع بپيونديد، اما علاوه بر اينكه در چنين جمع هاي شركت مي كنيد، بهتر است براي افزايش درآمد با مديريت رودررو صحبت كنيد. اگر دوربين هاي ايمني در تمام قسمت هاي محل كار شما براي

جلوگيري از تقلب نصب شده و تصور مي كنيد كه اين امر به حقوق و استقلال شما آسب مي رساند، ارزش آنرا دارد كه در مقابل آنها بايستيد. پيش از اينكه به ديگران براي محافظت از حقوقشان بپيونديد، تمام جوانب كار خود را در نظر بگيريد.

5- اجازه ندهيد تا عنوان دلقك و يا لوده بخش را به شما بدهند بد نيست كه در ساعات بي كاري و اوقات فراغت خود بخنديد و شادي كنيد اما نبايد زياده روي كنيد. ادب مساوي است با ارزش. خنداندن مردم در زمان سخنراني و يا كنفرانس يك ويژگي شايان ذكر است اما اگر همكارانتان شما را به عنوان دلقك و جوكر بشناسند، هيچ كس شما را جدي نمي گيرد و چيزي نمي گذرد كه عزت نفس خود را از دست خواهيد داد.

6- مشكلات شخصي را به محل كار نبريد بلند صحبت كردن با تلفن در محل كار هيچ جايي ندارد. اگر شما جر و بحث داريد و يا براي بخشش از طرف كسي كه آنسوي خط تلفن است گريه زاري سر دهيد و يا او را ببوسيد، بايد آنرا در خارج از دفتر كار و به وسيله تلفن همراه انجام دهيد. پيش از اينكه بخواهيد با هر يك از همكارانتان ارتباط برقرار كنيد به تاثيراتي كه ممكن است او بر روي مسائل كاري شما بگذارد به دقت فكر كنيد. اگر به خاطر كارهايي بدي كه با يكي از همكارانتان انجام داده ايد، ارتباط خود را با او قطع كرده ايد اين امر منجر به نابودي شان و ارزش شما خواهد شد، چرا كه به زودي

تمام كارمندان از تمام مواردي كه شما سعي مي كنيد مخفي نگه داريد، آگاه خواهند شد.

7- جلوي خشم خود را بگيريد و احساساتتان را كنترل كنيد زماني كه يكي از همكاران، كار خود را سر موقع انجام ندهد و تاثير آن مستقيما بر روي بازده شما تاثير بگذارد، طبيعي است كه شما ناراحت، رنجيده و عصباني شويد. اما نحوه برخورد شما با قضيه، ميزان ادراك شما را براي سايرين روشن مي كند. اگر انسان كم طاقتي هستيد بايد مراقب باشيد كه در زمان عصبانيت حركت ناشايستي از شما سرنزند. با كنترل احساسات، ارزش و شان خود را بالا ببريد. اگر چيزي بگوييد و يا حركتي انجام دهيد كه نبايد، سريعا براي نجات ابروي خود عذر خواهي كنيد.

8- مراقب آزار و اذيت ها باشيد خط مشي و سياست هاي شركت را به دقت بررسي كنيد. اگر همواره از طريق يكي از همكارانتان تحقير مي شويد، و يا يكي از كارمندان ارتباط نا مناسب جنسي با ارباب رجوع برقرار مي كند، اعتراض كنيد. درست مثل قلدري كردن در حياط مدرسه، آزارهايي كه در محل كار به وقوع مي پيوندد، بر روي ارزش و شان شخصي شما تاثير مي گذارد.

9- خلاقيت و توانايي خود را در مديريت اثبات كنيد ابتكار و نوآوري به عنوان رمز تجارت آينده محسوب مي شود. در حين انجام كارهاي روزمره ديد خود را بر روي تصاوير بزرگتر معطوف كنيد. هميشه از فعاليت ها و تغييرات رقبا مطلع باشيد. اگر بر اساس غريزه و درك شغلي خود عمل كنيد، هميشه رضايت شغلي بيشتري كسب كرده و اعتماد به نفستان

افزايش پيدا خواهد كرد. شالوده دانش خود را افزايش داده و از استعدادها و خلاقيت هاي خود در زمينه رشد شركت بهره بگيريد. ارزش هاي خود را زير پا نگذاريد مسئوليت رفتار هر كس به عهده خودش مي باشد. اگر از شما خواسته شد كه يك كار غير قانوني و يا غير اخلاقي انجام دهيد بر روي تاثيرات دراز مدت آن فكر كنيد. رفتاري موقر، با احترام و معزز به همراه درستي و غرور از خود نشان دهيد. براي اينكه به شانتان آسيبي وارد نيايد بايد در يك آينه به خود نگاه كنيد و مطمئن شويد كه از روي وجدان كار مي كنيد و از انجام هر چه در حد توانتان باشد كوتاهي نمي كنيد. اگر اين موارد را رعايت كنيد در پايان هر روز، حس رضايت و موفقيت در انجام كارها به شما دست خواهد داد

9 نكته درمورد حفظ شأن و ارزش فردي در محيط كار

" شان افراد در گرفتن مقام نيست، بلكه در استحقاق آنها در بدست آوردن آن مقام خلاصه مي شود." -- ارسطو شما به پيشرفت هاي تحصيلي و شغلي خود افتخار مي كنيد و مشتاقيد تا به عرصه چالش هاي جديد قدم بگذاريد. اين چالش ها براي شما موقعيت ها و آزمايشاتي را فراهم مي آورند كه شخصيت و شان شما را زير بوته آزمايش خواهد برد. به خاطر داشته باشيد: نگه داشتن شان شخصي تماما در اعتماد به نفس، عزت نفس و عدالت خلاصه مي شود. در اين قسمت چند نكته وجود دارد كه با استفاده از آنها ارزش شخصي و عزت نفستان در محل كار هيچ گاه از

بين نخواهد رفت. 1- بدون كوچك كردن خود رئيستان را كارآمد جلوه دهيد زماني كه كارفرماي شما ترفيع رتبه مي گيرد براي شما دو موقعيت مختلف پيش مي آيد، يكي اينكه به شما اهميت نداده و برايتان خلاء ايجاد كند، و ديگر اينكه چون شما يكي از سرمايه هاي با ارزش شركت هستيد شما را با خود به بخش جديدي كه منتقل شده است ببرد. تنها كاري كه بايد بكنيد اين است كه مطمئن شويد كه او و ديگران از سهم بزرگي كه براي شركت انجام مي دهيد، آگاه مي شوند. خود را در معرض ديد قرار دهيد، سودمند واقع شويد و براي قبول مسئوليت هاي جديد آماده باشيد، اما به هيچ وجه چاپلوسي نكنيد. به ندرت اتفاق مي افتد كه يك رهبر پر قدرت اطراف خود را با "بله قربان گو" ها پر كند. به موفقيت هاي خود افتخار كنيد و استعداد ها و توانايي هايتان را بروز دهيد. 2- گله و شكايت نكنيد اگر هميشه از كارفرماي خود تقاضاي مرخصي كنيد و زماني كه به مهلت تحويل پروژه ها نزديك مي شويد از او بخواهيد تا وقت بيشتري را در اختيار شما قرار دهد، او به طور حتم از شما منزجر مي شود و تاثير مخالفي بر روي شغل و در نتيجه بر روي عزت نفستان مي گذارد. كساني كه دائما در حال گله و شكايت كردن هستند هيچ گاه ترفيع رتبه نمي گيرند. (مديران هميشه سعي مي كنند آنها را به شعبه هاي ديگر انتقال دهند تا از دستشان راحت شوند.) شما مي خواهيد رئيستان دوستتان باشد نه دشمنتان؛ پس سعي كنيد

اسباب ناراحتي و رنجش او را فراهم نسازيد. زماني كه ميخواهيد نزد او برويد مجددا فكر كنيد و تمام جوانب گفته هاي خود را در نظر بگيريد. ارزش خود را با تصميم گيري هاي مناسبي كه مربوط به حيطه كاري خودتان مي شود، حفظ كنيد و به دنبال تعريف و تمجيد بيهوده از جانب كارفرمايتان نباشيد. 3- مطمئن شويد كه شرايط كاري مناسب است آيا شما حقوق كافي دريافت مي كنيد، و در يك محيط كاري امن مشغول به كار هستيد. براي بدست آوردن حقوق خود قد علم كنيد و هيچ گاه عزت نفس و ارزش خود را به خاطر فيش حقوقيتان زير پا نگذاريد. بايد به راحتي مواردي كه برايتان مهم است را با رئيستان در ميان بگذاريد، مثلا: ساعات فراغت، كاهش ساعات هفتگي كاري، كاركردن در خانه و فرستادن اطلاعات از طريق رايانه. مدعي باشيد اما پرخاشگر نباشيد؛ و هميشه بر روي فوايد و مزاياي كارهاي خود براي شركت تاكيد داشته باشيد. با ارزشي كه براي كارفرمايتان قائل هستيد و با اتكا به عزت نفس، احتمال پذيرش طرح ها و پيشنهاداتتان را افزايش دهيد. 4- هميشه از اكثريت پيروي نكنيد همكاري و تشريك مساعي داشته باشيد، اما هيچ گاه اجازه ندهيد تا ديگران از شما استفاده كنند. اگر اجازه دهيد تا همكارانتان تمام كارها را بر روي سر شما بريزند ارزش و احترامتان پايين مي آيد و در عوض آنها به وسيله كاري كه شما را آنرا به خوبي انجام داده ايد افتخار كسب مي كنند. بد نيست گاهي استقلال خود را امتحان كنيد. اگر همه از ساعت 9 صبح تا 5 بعد

از ظهر سر خود را با كارهاي غيركاري گرم مي كنند لازم نيست كه شما هم مشابه آنها عمل كنيد. براي مسائل مهم مثل ايمني در محل كار، حقوق و مزايا خوب است به جمع بپيونديد، اما علاوه بر اينكه در چنين جمع هاي شركت مي كنيد، بهتر است براي افزايش درآمد با مديريت رودررو صحبت كنيد. اگر دوربين هاي ايمني در تمام قسمت هاي محل كار شما براي جلوگيري از تقلب نصب شده و تصور مي كنيد كه اين امر به حقوق و استقلال شما آسب مي رساند، ارزش آنرا دارد كه در مقابل آنها بايستيد. پيش از اينكه به ديگران براي محافظت از حقوقشان بپيونديد، تمام جوانب كار خود را در نظر بگيريد. 5- اجازه ندهيد تا عنوان دلقك و يا لوده بخش را به شما بدهند بد نيست كه در ساعات بي كاري و اوقات فراغت خود بخنديد و شادي كنيد اما نبايد زياده روي كنيد. ادب مساوي است با ارزش. خنداندن مردم در زمان سخنراني و يا كنفرانس يك ويژگي شايان ذكر است اما اگر همكارانتان شما را به عنوان دلقك و جوكر بشناسند، هيچ كس شما را جدي نمي گيرد و چيزي نمي گذرد كه عزت نفس خود را از دست خواهيد داد. 6- مشكلات شخصي را به محل كار نبريد بلند صحبت كردن با تلفن در محل كار هيچ جايي ندارد. اگر شما جر و بحث داريد و يا براي بخشش از طرف كسي كه آنسوي خط تلفن است گريه زاري سر دهيد و يا او را ببوسيد، بايد آنرا در خارج از دفتر كار و به وسيله تلفن

همراه انجام دهيد. پيش از اينكه بخواهيد با هر يك از همكارانتان ارتباط برقرار كنيد به تاثيراتي كه ممكن است او بر روي مسائل كاري شما بگذارد به دقت فكر كنيد. اگر به خاطر كارهايي بدي كه با يكي از همكارانتان انجام داده ايد، ارتباط خود را با او قطع كرده ايد اين امر منجر به نابودي شان و ارزش شما خواهد شد، چرا كه به زودي تمام كارمندان از تمام مواردي كه شما سعي مي كنيد مخفي نگه داريد، آگاه خواهند شد. 7- جلوي خشم خود را بگيريد و احساساتتان را كنترل كنيد زماني كه يكي از همكاران، كار خود را سر موقع انجام ندهد و تاثير آن مستقيما بر روي بازده شما تاثير بگذارد، طبيعي است كه شما ناراحت، رنجيده و عصباني شويد. اما نحوه برخورد شما با قضيه، ميزان ادراك شما را براي سايرين روشن مي كند. اگر انسان كم طاقتي هستيد بايد مراقب باشيد كه در زمان عصبانيت حركت ناشايستي از شما سرنزند. با كنترل احساسات، ارزش و شان خود را بالا ببريد. اگر چيزي بگوييد و يا حركتي انجام دهيد كه نبايد، سريعا براي نجات ابروي خود عذر خواهي كنيد. 8- مراقب آزار و اذيت ها باشيد خط مشي و سياست هاي شركت را به دقت بررسي كنيد. اگر همواره از طريق يكي از همكارانتان تحقير مي شويد، و يا يكي از كارمندان ارتباط نا مناسب جنسي با ارباب رجوع برقرار مي كند، اعتراض كنيد. درست مثل قلدري كردن در حياط مدرسه، آزارهايي كه در محل كار به وقوع مي پيوندد، بر روي ارزش و شان شخصي شما تاثير مي

گذارد. 9- خلاقيت و توانايي خود را در مديريت اثبات كنيد ابتكار و نوآوري به عنوان رمز تجارت آينده محسوب مي شود. در حين انجام كارهاي روزمره ديد خود را بر روي تصاوير بزرگتر معطوف كنيد. هميشه از فعاليت ها و تغييرات رقبا مطلع باشيد. اگر بر اساس غريزه و درك شغلي خود عمل كنيد، هميشه رضايت شغلي بيشتري كسب كرده و اعتماد به نفستان افزايش پيدا خواهد كرد. شالوده دانش خود را افزايش داده و از استعدادها و خلاقيت هاي خود در زمينه رشد شركت بهره بگيريد. ارزش هاي خود را زير پا نگذاريد مسئوليت رفتار هر كس به عهده خودش مي باشد. اگر از شما خواسته شد كه يك كار غير قانوني و يا غير اخلاقي انجام دهيد بر روي تاثيرات دراز مدت آن فكر كنيد. رفتاري موقر، با احترام و معزز به همراه درستي و غرور از خود نشان دهيد. براي اينكه به شانتان آسيبي وارد نيايد بايد در يك آينه به خود نگاه كنيد و مطمئن شويد كه از روي وجدان كار مي كنيد و از انجام هر چه در حد توانتان باشد كوتاهي نمي كنيد. اگر اين موارد را رعايت كنيد در پايان هر روز، حس رضايت و موفقيت در انجام كارها به شما دست خواهد داد

9 ويژگي افراد موفق در كار و تجارت

يكي از مهمترين غرايز موجود در انسان، مراقبت و حراست محيط اطراف و دارايي هاست. هركسي راهي ويژه براي اين كار دارد. اين راه هر چه كه باشد، هدف نهايي اين است كه ببينيد شما چه چيزهايي را از ديگران مي پذيريد و چه چيزهايي را رد مي كنيد. 1- احتياط با اين

كه جزء طبيعت انسان است كه هنگام ملاقات افراد جديد كمي بيمناك و هوشيار شود، اما بايد مثل انسانها رفتار كنيم. علت اينكه هم انسانها و هم حيوانات نسبت به محيط پيرامون و دارايي هاي خود احساس مالكيت و مراقبت دارند، اين است كه نيازها و خواسته هاي هر دو تمام ناشدني است، چه بخواهيم اين مسئله را قبول كنيم، يا نكنيم حقيقت دارد. تمدن نوين ابراز مي كند كه تنها راهي كه مي توانيم از طريق آن نيازهايمان را ارضاء كنيم اين است كه چيزي را با كسي قسمت نكنيم، چه شيء باشد و چه فرصت هايي كه در زندگي برايمان پيش مي آيد. با استفاده از تئوري فرويد در رابطه با ضمير انسان به اين نتيجه مي رسيم كه برآورده كردن نيازهاي شخصي امري كاملاً طبيعي است كه مربوط به همان نفس جنسي يا شهواني ما است. اما ما بايد تصوير بزرگتر را هم ببينيم و دنبال چيز بهتر باشيم كه همان فرانفس ما از ديدگاه فرويد است. تصور خواهيد كرد كه اين دو هدف كاملاً با هم متفاوت است، اما به واقع اينطور نيست. سوال اينجاست، چطور مي توانيد هم نيازهاي خود و هم اطرافيانتان را برآورده كنيد؟ به فطرت خود بازگرديد. 2- وضوح عليرغم فرصت واقعي، مسئله ي اصلي توانايي در ديدن تصوير بزرگ است. شما هميشه مي توانيد غذاي خود را با تكيه بر چشمهايتان سفارش دهيد، اما بهتر است غذايي را سفارش دهيد كه برطبق اشتها و ميل شما باشد. اين مسئله در كار و زندگي به طور كلي نيز مصداق دارد. به خاطر نامحدود بودن خواسته هايمان (نيازهاي

ما محدود است، خواسته هايمان نامحدود هستند)، همه نوع كاري را امتحان ميكنيم. افرادي كه چند شيفت كار مي كنند يا كار قسمت هاي مختلف يك شركت را برعهده مي گيرند مثال هايي از اين مسئله هستند. همين روشن مي كند كه چرا بعضي از افراد با استعداد وقت خود را صرف كرده و از نردبان ترقي بالا مي روند.

3- وحدت خيلي از ما براي انجام كار تا حد ممكن خودمان را به رنج و سختي مي اندازيم. براي اين كار ابتدا بايد اين مسئله را قبول كنيم كه اگر حتي بخواهيم براي خود امپراطوري هم بسازيم، به تنهايي قادر نيستيم، و نيازمند يك تيم هستيم، آن هم از بهترين افراد. 4- اطمينان بسياري از انسانهاي بزرگ در عرصه ي تجارت و كار شكست خوردند، چون نميتوانستند كساني را پيدا كنند كه به آنها براي رسيدن به اهدافشان كمك كنند. پيشبرد هدف ها به تنهايي ممكن نيست. در زندگي وصلت و پيوند نشانگر مشاركت است. در كار، شركت ها و انجمن ها فقط مشاركت مسئله ي اساسي نيست، بلكه قرارداد است كه يك نفر قدرت و نفوذ بيشتري دارد. رئيس و رهبر بايد اطمينان كافي به زير دستان داشته باشد و به آنها اجازه دهد كه با او براي رسيدن به هدف ها گام بردارند. 5- ظرفيت بيشتر از اطمينان، يكي از خصوصيات خوب رهبران و مديران، داشتن ظرفيت اين است كه كنار باستند و بگذارند ديگران هم خود را نشان دهند. اگر رئيسي فكر كند كه خودش توانايي بيشتري براي انجام كارها را دارد و از اينكه همواره مجبور است كناري بايستد

و كار زيردستان را نظاره كند در عذاب باشد، نشان دهنده ي اين است كه ظرفيت رياست ندارد. 6- صداقتاگر مي خواهيد همكاران يا زير دستانتان به شما وفادار و صادق باشند، بايد شما هم از خود صداقت و صميميت نشان دهيد. درمورد انتظاراتتان از آنها و كارهايي كه ميتوانيد درعوض برايشان انجام دهيد كاملاً صادق باشيد. اين صداقت شماست كه باعث ميشود زيردستان هر كاري برايتان انجام دهند. 7- كلاس كلاس در اينجا به معناي بالا بردن روحيه اطرافيانتان است. وقتي شما ديگران را ترغيب به بالا رفتن و ترقي مي كنيد، خواهيد ديد كه هميشه انرژي كه به آنها داديد را به ياد خواهند داشت و به شما براي پيشبرد هدفتان كمك ميكنند. 8- جاذبه اسكندر فردي پرجاذبه و يكي از مهمترين شخصيت هاي سكولار در طول تاريخ است كه امپراطوري پرقدرت ايرانيان را شكست داد. او مي دانست و معتقد بود كه فقط با كمك سربازانش است كه مي تواند دنيا را تصاحب كند، اما چون برنامه نداشت شكست خورد. 9- شخصيت شخصيت شما، انعكاسي از اطرافيان شما است. افرادي كه كنار شما هستند بايد افرادي وفادار باشند و به خاطر شما هركاري انجام دهند. اين را هميشه به ياد داشته باشيد، بدون آنها شما هيچ چيز نيستيد.

9 ويژگي افراد موفق در كار و تجارت

يكي از مهمترين غرايز موجود در انسان، مراقبت و حراست محيط اطراف و دارايي هاست. هركسي راهي ويژه براي اين كار دارد. اين راه هر چه كه باشد، هدف نهايي اين است كه ببينيد شما چه چيزهايي را از ديگران مي پذيريد و چه چيزهايي را رد مي

كنيد. 1- احتياط با اين كه جزء طبيعت انسان است كه هنگام ملاقات افراد جديد كمي بيمناك و هوشيار شود، اما بايد مثل انسانها رفتار كنيم. علت اينكه هم انسانها و هم حيوانات نسبت به محيط پيرامون و دارايي هاي خود احساس مالكيت و مراقبت دارند، اين است كه نيازها و خواسته هاي هر دو تمام ناشدني است، چه بخواهيم اين مسئله را قبول كنيم، يا نكنيم حقيقت دارد. تمدن نوين ابراز مي كند كه تنها راهي كه مي توانيم از طريق آن نيازهايمان را ارضاء كنيم اين است كه چيزي را با كسي قسمت نكنيم، چه شيء باشد و چه فرصت هايي كه در زندگي برايمان پيش مي آيد. با استفاده از تئوري فرويد در رابطه با ضمير انسان به اين نتيجه مي رسيم كه برآورده كردن نيازهاي شخصي امري كاملاً طبيعي است كه مربوط به همان نفس جنسي يا شهواني ما است. اما ما بايد تصوير بزرگتر را هم ببينيم و دنبال چيز بهتر باشيم كه همان فرانفس ما از ديدگاه فرويد است. تصور خواهيد كرد كه اين دو هدف كاملاً با هم متفاوت است، اما به واقع اينطور نيست. سوال اينجاست، چطور مي توانيد هم نيازهاي خود و هم اطرافيانتان را برآورده كنيد؟ به فطرت خود بازگرديد. 2- وضوح عليرغم فرصت واقعي، مسئله ي اصلي توانايي در ديدن تصوير بزرگ است. شما هميشه مي توانيد غذاي خود را با تكيه بر چشمهايتان سفارش دهيد، اما بهتر است غذايي را سفارش دهيد كه برطبق اشتها و ميل شما باشد. اين مسئله در كار و زندگي به طور كلي نيز مصداق دارد. به خاطر

نامحدود بودن خواسته هايمان (نيازهاي ما محدود است، خواسته هايمان نامحدود هستند)، همه نوع كاري را امتحان ميكنيم. افرادي كه چند شيفت كار مي كنند يا كار قسمت هاي مختلف يك شركت را برعهده مي گيرند مثال هايي از اين مسئله هستند. همين روشن مي كند كه چرا بعضي از افراد با استعداد وقت خود را صرف كرده و از نردبان ترقي بالا مي روند.

3- وحدت خيلي از ما براي انجام كار تا حد ممكن خودمان را به رنج و سختي مي اندازيم. براي اين كار ابتدا بايد اين مسئله را قبول كنيم كه اگر حتي بخواهيم براي خود امپراطوري هم بسازيم، به تنهايي قادر نيستيم، و نيازمند يك تيم هستيم، آن هم از بهترين افراد. 4- اطمينان بسياري از انسانهاي بزرگ در عرصه ي تجارت و كار شكست خوردند، چون نميتوانستند كساني را پيدا كنند كه به آنها براي رسيدن به اهدافشان كمك كنند. پيشبرد هدف ها به تنهايي ممكن نيست. در زندگي وصلت و پيوند نشانگر مشاركت است. در كار، شركت ها و انجمن ها فقط مشاركت مسئله ي اساسي نيست، بلكه قرارداد است كه يك نفر قدرت و نفوذ بيشتري دارد. رئيس و رهبر بايد اطمينان كافي به زير دستان داشته باشد و به آنها اجازه دهد كه با او براي رسيدن به هدف ها گام بردارند. 5- ظرفيت بيشتر از اطمينان، يكي از خصوصيات خوب رهبران و مديران، داشتن ظرفيت اين است كه كنار باستند و بگذارند ديگران هم خود را نشان دهند. اگر رئيسي فكر كند كه خودش توانايي بيشتري براي انجام كارها را دارد و از اينكه

همواره مجبور است كناري بايستد و كار زيردستان را نظاره كند در عذاب باشد، نشان دهنده ي اين است كه ظرفيت رياست ندارد. 6- صداقتاگر مي خواهيد همكاران يا زير دستانتان به شما وفادار و صادق باشند، بايد شما هم از خود صداقت و صميميت نشان دهيد. درمورد انتظاراتتان از آنها و كارهايي كه ميتوانيد درعوض برايشان انجام دهيد كاملاً صادق باشيد. اين صداقت شماست كه باعث ميشود زيردستان هر كاري برايتان انجام دهند. 7- كلاس كلاس در اينجا به معناي بالا بردن روحيه اطرافيانتان است. وقتي شما ديگران را ترغيب به بالا رفتن و ترقي مي كنيد، خواهيد ديد كه هميشه انرژي كه به آنها داديد را به ياد خواهند داشت و به شما براي پيشبرد هدفتان كمك ميكنند. 8- جاذبه اسكندر فردي پرجاذبه و يكي از مهمترين شخصيت هاي سكولار در طول تاريخ است كه امپراطوري پرقدرت ايرانيان را شكست داد. او مي دانست و معتقد بود كه فقط با كمك سربازانش است كه مي تواند دنيا را تصاحب كند، اما چون برنامه نداشت شكست خورد. 9- شخصيت شخصيت شما، انعكاسي از اطرافيان شما است. افرادي كه كنار شما هستند بايد افرادي وفادار باشند و به خاطر شما هركاري انجام دهند. اين را هميشه به ياد داشته باشيد، بدون آنها شما هيچ چيز نيستيد.

10 اشتباه بديهي در سرمايه گذاري

گاهي اوقات اشتباهات كاملاً مشهودي را در زندگي براي بارها و بارها تكرار مي كنيم. سرمايه گذاري نيز از اين امر مستثني نيست. افرادي كه معمولاً داراي حافظه ي خوبي نيستند، يك اشتباه را به كرات در مورد مسائل اقتصادي تكرار مي كنند. اگر شما در مورد اصول ابتدايي

علوم اقتصادي آگاهي كاملي نداشته باشيد، سرمايه گذاري براي شما تبديل به يك امر پيچيده مي شود. هر كس براي بهرمندي از آينده اي روشن تر مي بايست از همين حالا راه و روش صحيح سرمايه گذاري را بياموزد. اجتناب از 10 نمونه اشتباه بارزي كه ممكن است از هر سرمايه گذار مبتدي سر بزند، شما را در اين راه راهنمايي كرده و اطلاعات مناسبي را در مورد تكنيك هاي صحيح سرمايه گذاري در اختيارتان قرار مي دهد. شماره 10: سفارش انحصاري يكي از اشتباهاتي كه ممكن است در همان مراحل اوليه ي سرمايه گذاري اتفاق بيفتد، سرمايه گذاري بر روي سفارش هاي انحصاري و محدود است. در سفارش هاي انحصاري شما ملزم به پرداخت قيمت دقيق كالا هستيد، اما اگر از سفارش هاي كلان استفاده كنيد، قيمت هر كالا در زمان هاي مختلف مي تواند تغيير پيدا كند و شما ديگر ملزم به پرداخت هزينه اوليه نيستيد. سرمايه گذارهايي كه قصد خريد و فروش طولاني مدت را دارند بايد حتماً از سفارش هاي كلان استفاده كنند. اگر شما قصد داريد كه سپرده هايتان را براي مدت زماني نزديك به 10 تا 15 سال سرمايه گذاري نماييد، ديگر نبايد نگران چند هزار تومان بالا و پايين شدن آني بازار باشيد. شماره 9: سود ناخالص سرمايه گذاري سود ناخالص مي تواند به شدت سلامت اقتصادي شما را به خطر بيندازد. در حقيقت سود ناخالص به بودجه اي اختصاص داده مي شود كه شركت بازرگاني مورد نظر از اعتبار سپرده هاي خودتان به شما وام مي دهد تا از آن طريق بتوانيد اوراق بهادار بيشتري را خريداري

كنيد. به طور طبيعي هر كس به ارزش 50% از اعتبار خود قادر به خريد اوراق بهادار مي باشد. زمانيكه روند قيمت ها رو به كاهش ميروند و مانده حساب شما از رقم معيني پايين تر مي رود، بهره وام و سود ناخالص به طور آني از حسابتان برداشت خواهد شد. به جاي اين كار بهتر است كه ابتدا پول هايتان را پس انداز كنيد و با مبلغي كه در دست داريد، سرمايه گذاري را شروع نماييد. شماره 8: بي توجهي نسبت به ميزان سهام گاهي اوقات اتفاق مي افتد كه بيش از اندازه حساب هاي خود را چك مي كنيد، اما خلاف اين امر هم ممكن است اتفاق بيفتد. گاهي اوقات افراد نسبت به آينده ي اقتصادي خود بدبين مي شوند و به همين دليل تمايلي ندارند كه حساب هاي خود را چك كنند. بايد سعي كنيد تا ميان دريافتي ها و پرداختي هاي خود يك تعادل ايجاد كنيد. اكثر كارشناسان اقتصادي بر اين عقيده هستند كه بايد حداقل هفته اي يك مرتبه كليه حساب ها چك شود. چك كردن روزانه حساب ها ممكن است منجر به تصميم گيري هاي اشتباه شود چرا كه با نواسانات نامتعادل بازار، فرد ممكن است سرمايه گذاري هاي نادرستي را انجام دهد. شماره 7: نظارت بيش از اندازه بر روي سهام برخي از سرمايه گذاران هستند كه با مشاهده كوچك ترين تغييرات به صورت آني حساب هاي خود را چك مي كنند تا ببينند چه اتفاق روي داده. برخي از اين افراد حتي 2 تا 3 مرتبه در روز نيز يك چنين كاري را انجام مي دهند. مشكلي

كه وجود دارد اين است كه بازار بورس در كوتاه مدت تعادل قيمت ندارد. اگر به طور مكرر حسابهاي خود را چك كنيد،ممكن است تصميمات احساسي اتخاذ كنيد، البته اين تصميمات هم ميتوانند خوب باشند و هم بد. اين نوع تنش ها براي سلامت رواني شما نيز مضر ميباشند. اين امر ممكن است شما را مجبور كند كه كالاي خود را با قيمت پاييني بفروشيد و زمانيكه بازار در حال انفجار است براي خريد كالايي كم ارزش، هزينه ي بسيار زيادي را پرداخت نماييد. شماره 6: اتخاذ تصميمات احساسي احساسات در عرصه هاي مختلف زندگي تاثيرات متفاوتي را بر روي زندگي انسان ها مي گذارد؛ اما زمانيكه نوبت به سرمايه گذاري مي رسد بايد دانست كه دخيل كردن احساسات به هيچ وجه كار درستي نيست. برخي از افراد هستند كه در مقابل هر نوسان كوچكي كه در بازار اتفاق مي افتد، وسواس بيش از اندازه اي از خود نشان ميدهند. با يك كاهش قيمت كوچك ناراحت و با يك افزايش سطحي خوشحال ميشوند. اگر تصور مي كنيد كه تا اين حد احساساتي هستيد، به اخبار اقتصادي تلويزيون گوش ندهيد. اگر مي خواهيد به نتيجه مطلوب دست پيدا كنيد، بايد دوي مارتن را انتخاب كنيد نه دوي سرعت. شماره 5: محصولات جادويي اگر تا كنون برايتان اين اتفاق روي داده باشد كه شب خوابتان نبرده باشد و تا صبح به تماشاي تلويزيون نشسته باشيد، شاهد آگهي هاي تبليغلاتي فروش كالاهاي به اصطلاح منحصر بفرد خواهيد بود. اين آگهي ها ادعا مي كنند كه شما در ابتدا هيچ پولي پرداخت نمي كنيد و سود بسيار كمي از

شما وصول خواهد شد و خريد كالاي آنها بهترين گزينه براي سرمايه گذاري است. نبايد اجازه دهيد كه اين آگهي ها شما را از مسير اصليتان منحرف كنند. به هر حال هدف اين قبيل تيزرهاي تبليغاتي ايجاد انگيزه در سرمايه گذاران براي خريد كالاهاي ارائه شده است. شماره 4: پيش بيني روند بازار مطالعه هاي متعدد حاكي از اين امر هستند كه هيچ گاه نمي توان به طور دقيق بازار را پيش بيني كرد و هر ساله تمام افرادي كه اين كار را انجام مي دهند در نهايت اعتراف مي كنند كه شكست خورده اند. پيش بيني بازار به اين معناست كه وقتي نرخ كالايي بالا مي رود، شما بايد از آن كالا براي فروش داشته باشيد و زمانيكه نرخ كالايي كاهش پيدا مي كند، توان خريد آنرا داشته باشيد؛ اما مشكلي كه اين استراتژي با آن مواجه است اين است پيش بيني آينده بازار تقريباً غير ممكن است. به جاي اينكه تلاش كنيد تا نبض آتي بازار را بدست گيريد، سعي كنيد سپرده ي معقولي را به حساب هاي خود تخصيص دهيد و كار خودتان را دنبال كنيد. هر موقع هم كه توان ماليتان رو به افزايش بود، مانده حساب خود را افزايش دهيد. شماره 3: انتخاب نوع سهام خريداري شده افرادي كه گرايش به پيش بيني روند بازار دارند، هنگاميكه در اين امر شكست مي خورند، سعي مي كنند از طريق انتخاب سهامي كه احتمال مي رود قيمت آن تا چند روز اخير افزايش پيدا كند، به سودهاي كلان دست پيدا كنند؛ اما مشكل اينجاست كه حتي كارشناسان حرفه اي مالي نيز نمي

توانند اين كار را به صورت مكرر انجام دهند. شايد آنقدر ماهر باشيد كه بتوانيد دارتي را كه در دست داريد، دقياقاً به هدف بزنيد، اما اگر حيطه مياني را در نظر بگيريد، موفق تر خواهيد بود. در بازار سهام امريكا شاخص رايج استاندار و ضعيف 500 وجود دارد. اين شاخص يكي از رايج ترين شاخص هاي مورد استفاده در تمام دنيا محسوب مي شود و شما مي توانيد آنرا تحت نشان SPY و يا IVV خريداري كنيد. شماره 2: عدم وجود تنوع در كار يكي از مهمترين قوانيني كه يك سرمايه گذار بايد در كارهاي خود همواره به خاطر داشته باشد، تنوع است. به عبارت ديگر نبايد همه پول هايتان را بر روي يك كالا سرمايه گذاري كنيد. شايد اين قانون ساده باشد، اما به همين سادگي هم فراموش مي شود. شايد در ابتدا كار خود را با تنوع بالا شروع كنيد، اما پس از چندي اين تعادل از ميان مي رود و عمده توجه شما بر روي نوع خاصي كالا معطوف مي شود. همچنين بايد توجه داشته باشيد كه كالاي مختلف مربوط به يك شركت را نيز نبايد درجا خريداري كنيد. شايد گاهي اوقات ريسك پذيري خوب باشد و سودهاي كلاني را نصيب شما كند، اما هميشه يك چنين اتفاقي روي نخواهد داد. شماره 1: مديريت غلط ريسك برخي از افراد فقط مي خواهند ريسك كنند. اين در حالي است كه عده ي ديگري از افراد نيز هستند كه هيچ گونه تمايلي به پذيرش هيچ گونه ريسكي ندارند. هيچ يك از اين دو مورد، گزينه خوبي در مورد مسائل مالي و اقتصادي به

شمار نمي روند. اگر بيش از اندزاه ريسك كنيد اين احتمال وجود دارد كه تمام رشته هايتان ناگهان پنبه شود. همچنين اگر به هيچ وجه ريسك نكنيد، تورم شما را دركام خود فرو برده و توان خريدتان را كاهش مي دهد. بايد در مورد اين امر به يك تعادل نسبتاً پايدار دست پيدا كنيد. از اشتباهات اقتصادي خود درس بگيريد با وجود همه اين حرف ها اگر شما تكنيك هاي درست را ياد بگيريد، متوجه خواهيد شد كه سرمايه گذاري آنقدر ها هم كه فكر مكنيد، كار دشواري نيست. معمولاً مردم سرمايه گذاري را خيلي سخت تر از آن چيزي كه هست تصور مي كنند. همه ي سرمايه گذاران اشتباه مي كنند، اما اگر از قبل خودتان را آماده رويايي با مشكلات كنيد، از ميان برداشتن موانع راحت تر خواهد بود. با توجه به شيوه هايي كه در اين مقاله براي شما ذكر كرديم، در كنار يك طرح مناسب اقتصادي، مطمئن باشيد كه ميتوانيد مقادير زيادي پول، وقت و انرژي براي خود ذخيره كنيد.

10 اشتباه بديهي در سرمايه گذاري

گاهي اوقات اشتباهات كاملاً مشهودي را در زندگي براي بارها و بارها تكرار مي كنيم. سرمايه گذاري نيز از اين امر مستثني نيست. افرادي كه معمولاً داراي حافظه ي خوبي نيستند، يك اشتباه را به كرات در مورد مسائل اقتصادي تكرار مي كنند. اگر شما در مورد اصول ابتدايي علوم اقتصادي آگاهي كاملي نداشته باشيد، سرمايه گذاري براي شما تبديل به يك امر پيچيده مي شود. هر كس براي بهرمندي از آينده اي روشن تر مي بايست از همين حالا راه و روش صحيح سرمايه گذاري را

بياموزد. اجتناب از 10 نمونه اشتباه بارزي كه ممكن است از هر سرمايه گذار مبتدي سر بزند، شما را در اين راه راهنمايي كرده و اطلاعات مناسبي را در مورد تكنيك هاي صحيح سرمايه گذاري در اختيارتان قرار مي دهد. شماره 10: سفارش انحصاري يكي از اشتباهاتي كه ممكن است در همان مراحل اوليه ي سرمايه گذاري اتفاق بيفتد، سرمايه گذاري بر روي سفارش هاي انحصاري و محدود است. در سفارش هاي انحصاري شما ملزم به پرداخت قيمت دقيق كالا هستيد، اما اگر از سفارش هاي كلان استفاده كنيد، قيمت هر كالا در زمان هاي مختلف مي تواند تغيير پيدا كند و شما ديگر ملزم به پرداخت هزينه اوليه نيستيد. سرمايه گذارهايي كه قصد خريد و فروش طولاني مدت را دارند بايد حتماً از سفارش هاي كلان استفاده كنند. اگر شما قصد داريد كه سپرده هايتان را براي مدت زماني نزديك به 10 تا 15 سال سرمايه گذاري نماييد، ديگر نبايد نگران چند هزار تومان بالا و پايين شدن آني بازار باشيد. شماره 9: سود ناخالص سرمايه گذاري سود ناخالص مي تواند به شدت سلامت اقتصادي شما را به خطر بيندازد. در حقيقت سود ناخالص به بودجه اي اختصاص داده مي شود كه شركت بازرگاني مورد نظر از اعتبار سپرده هاي خودتان به شما وام مي دهد تا از آن طريق بتوانيد اوراق بهادار بيشتري را خريداري كنيد. به طور طبيعي هر كس به ارزش 50% از اعتبار خود قادر به خريد اوراق بهادار مي باشد. زمانيكه روند قيمت ها رو به كاهش ميروند و مانده حساب شما از رقم معيني پايين تر مي رود،

بهره وام و سود ناخالص به طور آني از حسابتان برداشت خواهد شد. به جاي اين كار بهتر است كه ابتدا پول هايتان را پس انداز كنيد و با مبلغي كه در دست داريد، سرمايه گذاري را شروع نماييد. شماره 8: بي توجهي نسبت به ميزان سهام گاهي اوقات اتفاق مي افتد كه بيش از اندازه حساب هاي خود را چك مي كنيد، اما خلاف اين امر هم ممكن است اتفاق بيفتد. گاهي اوقات افراد نسبت به آينده ي اقتصادي خود بدبين مي شوند و به همين دليل تمايلي ندارند كه حساب هاي خود را چك كنند. بايد سعي كنيد تا ميان دريافتي ها و پرداختي هاي خود يك تعادل ايجاد كنيد. اكثر كارشناسان اقتصادي بر اين عقيده هستند كه بايد حداقل هفته اي يك مرتبه كليه حساب ها چك شود. چك كردن روزانه حساب ها ممكن است منجر به تصميم گيري هاي اشتباه شود چرا كه با نواسانات نامتعادل بازار، فرد ممكن است سرمايه گذاري هاي نادرستي را انجام دهد. شماره 7: نظارت بيش از اندازه بر روي سهام برخي از سرمايه گذاران هستند كه با مشاهده كوچك ترين تغييرات به صورت آني حساب هاي خود را چك مي كنند تا ببينند چه اتفاق روي داده. برخي از اين افراد حتي 2 تا 3 مرتبه در روز نيز يك چنين كاري را انجام مي دهند. مشكلي كه وجود دارد اين است كه بازار بورس در كوتاه مدت تعادل قيمت ندارد. اگر به طور مكرر حسابهاي خود را چك كنيد،ممكن است تصميمات احساسي اتخاذ كنيد، البته اين تصميمات هم ميتوانند خوب باشند و هم بد.

اين نوع تنش ها براي سلامت رواني شما نيز مضر ميباشند. اين امر ممكن است شما را مجبور كند كه كالاي خود را با قيمت پاييني بفروشيد و زمانيكه بازار در حال انفجار است براي خريد كالايي كم ارزش، هزينه ي بسيار زيادي را پرداخت نماييد. شماره 6: اتخاذ تصميمات احساسي احساسات در عرصه هاي مختلف زندگي تاثيرات متفاوتي را بر روي زندگي انسان ها مي گذارد؛ اما زمانيكه نوبت به سرمايه گذاري مي رسد بايد دانست كه دخيل كردن احساسات به هيچ وجه كار درستي نيست. برخي از افراد هستند كه در مقابل هر نوسان كوچكي كه در بازار اتفاق مي افتد، وسواس بيش از اندازه اي از خود نشان ميدهند. با يك كاهش قيمت كوچك ناراحت و با يك افزايش سطحي خوشحال ميشوند. اگر تصور مي كنيد كه تا اين حد احساساتي هستيد، به اخبار اقتصادي تلويزيون گوش ندهيد. اگر مي خواهيد به نتيجه مطلوب دست پيدا كنيد، بايد دوي مارتن را انتخاب كنيد نه دوي سرعت. شماره 5: محصولات جادويي اگر تا كنون برايتان اين اتفاق روي داده باشد كه شب خوابتان نبرده باشد و تا صبح به تماشاي تلويزيون نشسته باشيد، شاهد آگهي هاي تبليغلاتي فروش كالاهاي به اصطلاح منحصر بفرد خواهيد بود. اين آگهي ها ادعا مي كنند كه شما در ابتدا هيچ پولي پرداخت نمي كنيد و سود بسيار كمي از شما وصول خواهد شد و خريد كالاي آنها بهترين گزينه براي سرمايه گذاري است. نبايد اجازه دهيد كه اين آگهي ها شما را از مسير اصليتان منحرف كنند. به هر حال هدف اين قبيل تيزرهاي تبليغاتي ايجاد انگيزه

در سرمايه گذاران براي خريد كالاهاي ارائه شده است. شماره 4: پيش بيني روند بازار مطالعه هاي متعدد حاكي از اين امر هستند كه هيچ گاه نمي توان به طور دقيق بازار را پيش بيني كرد و هر ساله تمام افرادي كه اين كار را انجام مي دهند در نهايت اعتراف مي كنند كه شكست خورده اند. پيش بيني بازار به اين معناست كه وقتي نرخ كالايي بالا مي رود، شما بايد از آن كالا براي فروش داشته باشيد و زمانيكه نرخ كالايي كاهش پيدا مي كند، توان خريد آنرا داشته باشيد؛ اما مشكلي كه اين استراتژي با آن مواجه است اين است پيش بيني آينده بازار تقريباً غير ممكن است. به جاي اينكه تلاش كنيد تا نبض آتي بازار را بدست گيريد، سعي كنيد سپرده ي معقولي را به حساب هاي خود تخصيص دهيد و كار خودتان را دنبال كنيد. هر موقع هم كه توان ماليتان رو به افزايش بود، مانده حساب خود را افزايش دهيد. شماره 3: انتخاب نوع سهام خريداري شده افرادي كه گرايش به پيش بيني روند بازار دارند، هنگاميكه در اين امر شكست مي خورند، سعي مي كنند از طريق انتخاب سهامي كه احتمال مي رود قيمت آن تا چند روز اخير افزايش پيدا كند، به سودهاي كلان دست پيدا كنند؛ اما مشكل اينجاست كه حتي كارشناسان حرفه اي مالي نيز نمي توانند اين كار را به صورت مكرر انجام دهند. شايد آنقدر ماهر باشيد كه بتوانيد دارتي را كه در دست داريد، دقياقاً به هدف بزنيد، اما اگر حيطه مياني را در نظر بگيريد، موفق تر خواهيد بود. در

بازار سهام امريكا شاخص رايج استاندار و ضعيف 500 وجود دارد. اين شاخص يكي از رايج ترين شاخص هاي مورد استفاده در تمام دنيا محسوب مي شود و شما مي توانيد آنرا تحت نشان SPY و يا IVV خريداري كنيد. شماره 2: عدم وجود تنوع در كار يكي از مهمترين قوانيني كه يك سرمايه گذار بايد در كارهاي خود همواره به خاطر داشته باشد، تنوع است. به عبارت ديگر نبايد همه پول هايتان را بر روي يك كالا سرمايه گذاري كنيد. شايد اين قانون ساده باشد، اما به همين سادگي هم فراموش مي شود. شايد در ابتدا كار خود را با تنوع بالا شروع كنيد، اما پس از چندي اين تعادل از ميان مي رود و عمده توجه شما بر روي نوع خاصي كالا معطوف مي شود. همچنين بايد توجه داشته باشيد كه كالاي مختلف مربوط به يك شركت را نيز نبايد درجا خريداري كنيد. شايد گاهي اوقات ريسك پذيري خوب باشد و سودهاي كلاني را نصيب شما كند، اما هميشه يك چنين اتفاقي روي نخواهد داد. شماره 1: مديريت غلط ريسك برخي از افراد فقط مي خواهند ريسك كنند. اين در حالي است كه عده ي ديگري از افراد نيز هستند كه هيچ گونه تمايلي به پذيرش هيچ گونه ريسكي ندارند. هيچ يك از اين دو مورد، گزينه خوبي در مورد مسائل مالي و اقتصادي به شمار نمي روند. اگر بيش از اندزاه ريسك كنيد اين احتمال وجود دارد كه تمام رشته هايتان ناگهان پنبه شود. همچنين اگر به هيچ وجه ريسك نكنيد، تورم شما را دركام خود فرو برده و توان خريدتان را

كاهش مي دهد. بايد در مورد اين امر به يك تعادل نسبتاً پايدار دست پيدا كنيد. از اشتباهات اقتصادي خود درس بگيريد با وجود همه اين حرف ها اگر شما تكنيك هاي درست را ياد بگيريد، متوجه خواهيد شد كه سرمايه گذاري آنقدر ها هم كه فكر مكنيد، كار دشواري نيست. معمولاً مردم سرمايه گذاري را خيلي سخت تر از آن چيزي كه هست تصور مي كنند. همه ي سرمايه گذاران اشتباه مي كنند، اما اگر از قبل خودتان را آماده رويايي با مشكلات كنيد، از ميان برداشتن موانع راحت تر خواهد بود. با توجه به شيوه هايي كه در اين مقاله براي شما ذكر كرديم، در كنار يك طرح مناسب اقتصادي، مطمئن باشيد كه ميتوانيد مقادير زيادي پول، وقت و انرژي براي خود ذخيره كنيد.

10 دليل اهميت برنامه ريزي براي زندگي

اگر تابه حال براي مسافرت، مراسم عروسي، ميهماني يا يك مراسم خاص برنامه ريزي كرده باشيد، مي دانيد كه چه كارهاي زيادي بايد انجام دهيد. برنامه ريختن، چك كردن، تنظيم كردن، و دوباره برنامه ريختن، همه و همه را بايد براي رسيدن به نتيجه ي دلخواه انجام دهيد. افراد زيادي از اهميت برنامه ريزي براي رويدادها و اتفاقات مهم زندگي آگاه هستند، اما كمتر كسي پيدا مي شود كه از اهميت برنامه ريزي براي كل زندگي خود آگاه باشد. گفته مي شود كه مردم معمولاً برنامه ريزي نمي كنند كه شكست بخورند، بلكه در برنامه ريزي كردن شكست مي خورند. كاملاً واضح است كه راه انداختن يك مراسم عروسي بدون برنامه ريزي فاجعه آميز است. اما در مورد زندگيتان چه؟ شما سه راه را مي توانيد انتخاب كنيد، يا

خودتان باعث روي دادن اتفاقات زندگي شويد، يا كنار بايستيد و پيش آمدن آن اتفاقات را نظاره كنيد، يا از اتفاق افتادن آنها گيج و مبهوت بمانيد. اگر واقعاً بخواهيد كه هماهنگ با روياها و اميال خود زندگي كنيد، بايد جزء آندسته از افراد باشيد كه خود باعث پيش آمدن اتفاقات مي شوند. براي موفقيت و رسيدن به آنچه مي خواهيد، بايد برنامه ريزي كنيد! در اين مقاله قصد داريم 10 دليل عمده اهميت برنامه ريزي براي زندگي را برايتان عنوان كنيم. با مطالعه ي اين 10 دليل، متوجه خواهيد شد كه چرا براي رسيدن به موفقيت نياز به برنامه ريزي داريد. 1. يك زندگي برنامه ريزي شده، به شما جهت مي دهد. برنامه ريزي اين فرصت را در اختيارتان قرار مي دهد كه بدانيد به كجا مي خواهيد برويد و چطور بايد به آنجا برويد. بدون برنامه، شما در زندگي جهت نخواهيد داشت و وقت خود را براي كارهايي تلف خواهيد كرد كه ممكن است هيچ تاثيري در آينده ي شما نداشته باشند. 2. يك زندگي برنامه ريزي شده، روياهاي شما را قابل دسترس قرار مي دهد. اگر تابه حال روياهايتان برايتان غيرممكن و دست نيافتني مي نمود، شايد به اين خاطر بوده شما هيچ طرح و برنامه اي براي رسيدن به آنها آماده نكرده ايد. برنامه ي زندگي براي شما مراحل رسيدن به روياهايتان را به شما نشان خواهد داد. 3. يك زندگي برنامه ريزي شده، كنترل زندگي را در دست خودتان قرار مي دهد. اگر زندگيتان را به شانس و اقبال واگذار كنيد يا اجازه بدهيد كه ديگران زندگيتان را كنترل كنند،

مطمئناً نااميد و دلسرد خواهيد شد. درد ست گرفتن كنترل زندگيتان تنها راه رسيدن به چيزهايي است كه واقعاً مي خواهيد. 4. يك زندگي برنامه ريزي شده، به شما آرامش مي دهد. همين كه بدانيد قدم ها و مراحل رسيدن به آنچه از زندگي مي خواهيد را طي مي كنيد، به شما احساس آرامش خواهد داد. بدون برنامه، دچار گيجي و سردرگمي خواهيد شد كه كجا برويد و روزهايتان را چطور بگذرانيد. 5. يك زندگي برنامه ريزي شده به شما هدف مي دهد. وقتي تصميم مي گيريد كه روي برنامه زندگي كنيد، يعني مي خواهيد هدفمند زندگي كنيد. ديگر زندگي كردنتان، بودن خالي نيست. شما براي خود هدفي داريد و براي رسيدن به آن قدم برمي داريد. 6. يك زندگي برنامه ريزي شده، به شما شور و اشتياق مي دهد. موفقيت تحقق پيش رونده ي يك هدف ارزشمند است. موفقيت سرنوشت نيست. وقتي هدفي پيش روي خود داشته باشيد، با شور و اشتياق بيشتر زندگي مي كنيد و براي رسيدن به آن هدف قدم برمي داريد. 7. يك زندگي برنامه ريزي شده، به شما قدرت مي دهد. برنامه ريزي و هدفمند بودن در زندگي باعث ميشود به همان طريقي كه دوست داريد زندگي كنيد و به كسي نياز نداشته باشيد. 8. يك زندگي برنامه ريزي شده باعث مي شود شكرگذار نعمت هاي خداوند باشيد. شما ناظر هر آن چيزي خواهيد بود كه خدا به شما داده و برنامه ريزي براي زندگيتان نشان مي دهد كه به نعمت هاي خدا احترام مي گذاريد، قدر آنها را مي دانيد و شكرگذار هستيد. 9. يك زندگي برنامه ريزي

شده باعث مي شود ناخودآگاهتان هم به خدمت شما درآيد. وقتي برنامه ريزي مي كنيد، بصيرتي در ناخودآگاهتان مي كاريد و آن بصيرت فرصت ها لازم براي رسيدن به موفقيت را برايتان فراهم مي آورد. 10. يك زندگي برنامه ريزي شده به شما آزادي مي دهد. وقتي براي شكل دادن به سرنوشتتان آزادي طلب كنيد، واقعاً آزاد خواهيد بود.

10 دليل اهميت برنامه ريزي براي زندگي

اگر تابه حال براي مسافرت، مراسم عروسي، ميهماني يا يك مراسم خاص برنامه ريزي كرده باشيد، مي دانيد كه چه كارهاي زيادي بايد انجام دهيد. برنامه ريختن، چك كردن، تنظيم كردن، و دوباره برنامه ريختن، همه و همه را بايد براي رسيدن به نتيجه ي دلخواه انجام دهيد. افراد زيادي از اهميت برنامه ريزي براي رويدادها و اتفاقات مهم زندگي آگاه هستند، اما كمتر كسي پيدا مي شود كه از اهميت برنامه ريزي براي كل زندگي خود آگاه باشد. گفته مي شود كه مردم معمولاً برنامه ريزي نمي كنند كه شكست بخورند، بلكه در برنامه ريزي كردن شكست مي خورند. كاملاً واضح است كه راه انداختن يك مراسم عروسي بدون برنامه ريزي فاجعه آميز است. اما در مورد زندگيتان چه؟ شما سه راه را مي توانيد انتخاب كنيد، يا خودتان باعث روي دادن اتفاقات زندگي شويد، يا كنار بايستيد و پيش آمدن آن اتفاقات را نظاره كنيد، يا از اتفاق افتادن آنها گيج و مبهوت بمانيد. اگر واقعاً بخواهيد كه هماهنگ با روياها و اميال خود زندگي كنيد، بايد جزء آندسته از افراد باشيد كه خود باعث پيش آمدن اتفاقات مي شوند. براي موفقيت و رسيدن به آنچه مي خواهيد، بايد

برنامه ريزي كنيد! در اين مقاله قصد داريم 10 دليل عمده اهميت برنامه ريزي براي زندگي را برايتان عنوان كنيم. با مطالعه ي اين 10 دليل، متوجه خواهيد شد كه چرا براي رسيدن به موفقيت نياز به برنامه ريزي داريد. 1. يك زندگي برنامه ريزي شده، به شما جهت مي دهد. برنامه ريزي اين فرصت را در اختيارتان قرار مي دهد كه بدانيد به كجا مي خواهيد برويد و چطور بايد به آنجا برويد. بدون برنامه، شما در زندگي جهت نخواهيد داشت و وقت خود را براي كارهايي تلف خواهيد كرد كه ممكن است هيچ تاثيري در آينده ي شما نداشته باشند. 2. يك زندگي برنامه ريزي شده، روياهاي شما را قابل دسترس قرار مي دهد. اگر تابه حال روياهايتان برايتان غيرممكن و دست نيافتني مي نمود، شايد به اين خاطر بوده شما هيچ طرح و برنامه اي براي رسيدن به آنها آماده نكرده ايد. برنامه ي زندگي براي شما مراحل رسيدن به روياهايتان را به شما نشان خواهد داد. 3. يك زندگي برنامه ريزي شده، كنترل زندگي را در دست خودتان قرار مي دهد. اگر زندگيتان را به شانس و اقبال واگذار كنيد يا اجازه بدهيد كه ديگران زندگيتان را كنترل كنند، مطمئناً نااميد و دلسرد خواهيد شد. درد ست گرفتن كنترل زندگيتان تنها راه رسيدن به چيزهايي است كه واقعاً مي خواهيد. 4. يك زندگي برنامه ريزي شده، به شما آرامش مي دهد. همين كه بدانيد قدم ها و مراحل رسيدن به آنچه از زندگي مي خواهيد را طي مي كنيد، به شما احساس آرامش خواهد داد. بدون برنامه، دچار گيجي و سردرگمي

خواهيد شد كه كجا برويد و روزهايتان را چطور بگذرانيد. 5. يك زندگي برنامه ريزي شده به شما هدف مي دهد. وقتي تصميم مي گيريد كه روي برنامه زندگي كنيد، يعني مي خواهيد هدفمند زندگي كنيد. ديگر زندگي كردنتان، بودن خالي نيست. شما براي خود هدفي داريد و براي رسيدن به آن قدم برمي داريد. 6. يك زندگي برنامه ريزي شده، به شما شور و اشتياق مي دهد. موفقيت تحقق پيش رونده ي يك هدف ارزشمند است. موفقيت سرنوشت نيست. وقتي هدفي پيش روي خود داشته باشيد، با شور و اشتياق بيشتر زندگي مي كنيد و براي رسيدن به آن هدف قدم برمي داريد. 7. يك زندگي برنامه ريزي شده، به شما قدرت مي دهد. برنامه ريزي و هدفمند بودن در زندگي باعث ميشود به همان طريقي كه دوست داريد زندگي كنيد و به كسي نياز نداشته باشيد. 8. يك زندگي برنامه ريزي شده باعث مي شود شكرگذار نعمت هاي خداوند باشيد. شما ناظر هر آن چيزي خواهيد بود كه خدا به شما داده و برنامه ريزي براي زندگيتان نشان مي دهد كه به نعمت هاي خدا احترام مي گذاريد، قدر آنها را مي دانيد و شكرگذار هستيد. 9. يك زندگي برنامه ريزي شده باعث مي شود ناخودآگاهتان هم به خدمت شما درآيد. وقتي برنامه ريزي مي كنيد، بصيرتي در ناخودآگاهتان مي كاريد و آن بصيرت فرصت ها لازم براي رسيدن به موفقيت را برايتان فراهم مي آورد. 10. يك زندگي برنامه ريزي شده به شما آزادي مي دهد. وقتي براي شكل دادن به سرنوشتتان آزادي طلب كنيد، واقعاً آزاد خواهيد بود.

10 راهكار براي مذاكرات و معاملات تجاري

داد و ستد

در كل به معناي دريافت چيزي در قبال دادن چيز ديگري است. اگر اين كار به درستي انجام شود، هر دو طرف معامله راضي خواهند بود. اما اگر نادرست انجام شود، حال هر دو طرف معامله گرفته خواهد شد. در اينجا براي شما چند راهكار در معامله را ذكر مي كنيم. به اين نكته ها خوب دقت كنيد و آن ها را در مغزتان حك كنيد. 1- هيچگاه اولين پيشنهاد را شما ندهيد بسيار ساده است، اينطور نيست؟ تا آنجا كه مي توانيد، در هر موقعيتي هم كه براي معامله قرار داريد، اولين پيشنهاد را شما ندهيد. ببينيد كه طرف مقابلتان اهل كجاست و با اين كار تا حدودي مي توانيد بفهميد كه مايل است چقدر جنس را معامله كند. اگر طرف شما با يك پيشنهاد بزرگ جلو آمد، نشان مي دهد كه ممكن است معامله انجام نشود و آنها راهشان را بكشند و بروند چون سنگ بزرگ هميشه نشانه نزدن است. با رعايت اين نكته مي توانيد از قصد و نيت طرفتان باخبر شويد. 2- هميشه دو خريدار را در كنار هم قرار دهيد كاري كه به شما خيلي قدرت عمل مي دهد اين است كه هميشه براي يك جنس مشخص دو خريدار را كنار هم قرار دهيد. چه در كار باشد و چه در زندگي يا عشق، اينكه دو نفر خواستار شما باشند هميشه باعث افزايش قدرت شما مي شود. 3- هميشه قيمت بالاتري بدهيد هميشه قيمتي بالاتر از قيمت واقعي خودتان اعلام كنيد، اما نه اينقدر بالا كه كسي حتي براي نگاه كردن هم جلو نيايد چون با اينكار فقط يك طمعكار

جلوه خواهيد كرد. 4- هيچوقت خود را مشتاق نشان ندهيد هر چقدر هم كه به نظرتان معامله عالي باشد و كلي با آن سود كرده باشيد و بسيار خوشحال باشيد، هيچوقت چهره خود را شاد و مشتاق به طرف مقابل نشان ندهيد. چون با اينكار درونتان را به آنها نشان خواهيد داد و اين اصلاً خوب نيست. هميشه خونسرد و آرام باشيد.5- هميشه براي ترك معامله آماده باشيد اصلاً مهم نيست كه چقدر دوست داريد آن معامله انجام شود، بايد هميشه خود را براي سر نگرفتن معامله هم آماده نشان دهيد. ممكن است اين سخت ترين كار در طي يك معامله باشد، اما گاهي بسيار به نفع شما خواهد بود. اگر مي بينيد كه معامله اي درست نيست و ممكن است سرتان كلاه گذاشته شود، مي توانيد سريعاً كناره گيري كنيد. 6. فكر كنيد كه طرف معامله به شما نياز دارد يكي از سخت ترين قسمت هاي معامله اين است كه شما فكر كنيد طرف شديداً به شما نياز دارد. اگر اينطور فكر نكنيد، اعتمد به نفستان پايين خواهد آمد. هميشه در ذهنتان مجسم كنيد كه طرف معامله عميقاً خواستار كالاي شماست. 7- ياد بگيريد كه ساكت بمانيد گاهي اوقات وقتي پيشنهادي به شما ارائه مي شود، خيلي مهم است كه جوابي نداده و چيزي نگوييد. براي 30 دقيقه، 90 دقيقه، يك ساعت، براي هر چقدر كه شده دهانتان را باز نكنيد. سكوتي ناراحت كننده ايجاد كنيد و طرف مقابل براي شكستن اين سكوت جزئيات بيشتري بيان خواهد كرد. شما ساكت بمانيد، كناره گيري نكنيد اما فقط به آنچه كه طرف مقابل بازگو مي كند

گوش فرا دهيد. 8- در مورد همه چيز تحقيق كنيد. چه با دانستن در مورد گذشته طرف معامله تان باشد، چه اتفاقاتي كه در مغازه مي افتد يا تحقيق در مورد كالاي مورد نظر باشد، هميشه بدانيد كه در چه مورد مي خواهيد صحبت كنيد.

9- هيچوقت در وسط كار معامله را بر هم نزنيد در معاملات هميشه تخفيف و امتياز دهي صورت مي گيرد. مهم نيست كه از چقدر مي گذريد تا معامله را تمام كنيد، اما مهم اين است كه معامله نبايد بر هم بخورد. هر چند كه ممكن است آخر كار اصلاً رضايت زيادي از آن معامله نداشته باشيد. 10- هميشه مودب باشيد مهم نيست كه طرف مقلبلتان با شما بد حرف مي زند يا كالايتان را تحقير مي كند، شما هيچگاه خونسرديتان را از دست ندهيد و به طرف مقابل فحش و بد و بيراه نكشيد. با بدرفتاري چيزي جز شرمندگي نصيبتان نخواهد شد. كار را به نماينده تان بسپاريد! ممكن است هر چند بار هم كه اين مقاله را بخوانيد باز احساس كنيد كه هنوز در معامله استاد نشده ايد. بنابراين در اينجا به آخرين توصيه اشاره مي كنم كه از تمام اين نكات با ارزش تر است: اگر شك داريد، يا حوصله اين كارها را نداريد، نماينده اي براي خود پيدا كنيد كه اين كارهايتان را انجام دهد. اين نماينده هر كسي مي تواند باشد، يك وكيل حقوقي يا يكي از همكاران باتجربه، ولي به هر حال مسئله مهم اين است كه اگر حوصله نداريد به هيچ وجه اين كار را خودتان انجام ندهيد.

10 راهكار براي مذاكرات و

معاملات تجاري

داد و ستد در كل به معناي دريافت چيزي در قبال دادن چيز ديگري است. اگر اين كار به درستي انجام شود، هر دو طرف معامله راضي خواهند بود. اما اگر نادرست انجام شود، حال هر دو طرف معامله گرفته خواهد شد. در اينجا براي شما چند راهكار در معامله را ذكر مي كنيم. به اين نكته ها خوب دقت كنيد و آن ها را در مغزتان حك كنيد. 1- هيچگاه اولين پيشنهاد را شما ندهيد بسيار ساده است، اينطور نيست؟ تا آنجا كه مي توانيد، در هر موقعيتي هم كه براي معامله قرار داريد، اولين پيشنهاد را شما ندهيد. ببينيد كه طرف مقابلتان اهل كجاست و با اين كار تا حدودي مي توانيد بفهميد كه مايل است چقدر جنس را معامله كند. اگر طرف شما با يك پيشنهاد بزرگ جلو آمد، نشان مي دهد كه ممكن است معامله انجام نشود و آنها راهشان را بكشند و بروند چون سنگ بزرگ هميشه نشانه نزدن است. با رعايت اين نكته مي توانيد از قصد و نيت طرفتان باخبر شويد. 2- هميشه دو خريدار را در كنار هم قرار دهيد كاري كه به شما خيلي قدرت عمل مي دهد اين است كه هميشه براي يك جنس مشخص دو خريدار را كنار هم قرار دهيد. چه در كار باشد و چه در زندگي يا عشق، اينكه دو نفر خواستار شما باشند هميشه باعث افزايش قدرت شما مي شود. 3- هميشه قيمت بالاتري بدهيد هميشه قيمتي بالاتر از قيمت واقعي خودتان اعلام كنيد، اما نه اينقدر بالا كه كسي حتي براي نگاه كردن هم جلو نيايد چون با

اينكار فقط يك طمعكار جلوه خواهيد كرد. 4- هيچوقت خود را مشتاق نشان ندهيد هر چقدر هم كه به نظرتان معامله عالي باشد و كلي با آن سود كرده باشيد و بسيار خوشحال باشيد، هيچوقت چهره خود را شاد و مشتاق به طرف مقابل نشان ندهيد. چون با اينكار درونتان را به آنها نشان خواهيد داد و اين اصلاً خوب نيست. هميشه خونسرد و آرام باشيد.5- هميشه براي ترك معامله آماده باشيد اصلاً مهم نيست كه چقدر دوست داريد آن معامله انجام شود، بايد هميشه خود را براي سر نگرفتن معامله هم آماده نشان دهيد. ممكن است اين سخت ترين كار در طي يك معامله باشد، اما گاهي بسيار به نفع شما خواهد بود. اگر مي بينيد كه معامله اي درست نيست و ممكن است سرتان كلاه گذاشته شود، مي توانيد سريعاً كناره گيري كنيد. 6. فكر كنيد كه طرف معامله به شما نياز دارد يكي از سخت ترين قسمت هاي معامله اين است كه شما فكر كنيد طرف شديداً به شما نياز دارد. اگر اينطور فكر نكنيد، اعتمد به نفستان پايين خواهد آمد. هميشه در ذهنتان مجسم كنيد كه طرف معامله عميقاً خواستار كالاي شماست. 7- ياد بگيريد كه ساكت بمانيد گاهي اوقات وقتي پيشنهادي به شما ارائه مي شود، خيلي مهم است كه جوابي نداده و چيزي نگوييد. براي 30 دقيقه، 90 دقيقه، يك ساعت، براي هر چقدر كه شده دهانتان را باز نكنيد. سكوتي ناراحت كننده ايجاد كنيد و طرف مقابل براي شكستن اين سكوت جزئيات بيشتري بيان خواهد كرد. شما ساكت بمانيد، كناره گيري نكنيد اما فقط به آنچه كه طرف

مقابل بازگو مي كند گوش فرا دهيد. 8- در مورد همه چيز تحقيق كنيد. چه با دانستن در مورد گذشته طرف معامله تان باشد، چه اتفاقاتي كه در مغازه مي افتد يا تحقيق در مورد كالاي مورد نظر باشد، هميشه بدانيد كه در چه مورد مي خواهيد صحبت كنيد.

9- هيچوقت در وسط كار معامله را بر هم نزنيد در معاملات هميشه تخفيف و امتياز دهي صورت مي گيرد. مهم نيست كه از چقدر مي گذريد تا معامله را تمام كنيد، اما مهم اين است كه معامله نبايد بر هم بخورد. هر چند كه ممكن است آخر كار اصلاً رضايت زيادي از آن معامله نداشته باشيد. 10- هميشه مودب باشيد مهم نيست كه طرف مقلبلتان با شما بد حرف مي زند يا كالايتان را تحقير مي كند، شما هيچگاه خونسرديتان را از دست ندهيد و به طرف مقابل فحش و بد و بيراه نكشيد. با بدرفتاري چيزي جز شرمندگي نصيبتان نخواهد شد. كار را به نماينده تان بسپاريد! ممكن است هر چند بار هم كه اين مقاله را بخوانيد باز احساس كنيد كه هنوز در معامله استاد نشده ايد. بنابراين در اينجا به آخرين توصيه اشاره مي كنم كه از تمام اين نكات با ارزش تر است: اگر شك داريد، يا حوصله اين كارها را نداريد، نماينده اي براي خود پيدا كنيد كه اين كارهايتان را انجام دهد. اين نماينده هر كسي مي تواند باشد، يك وكيل حقوقي يا يكي از همكاران باتجربه، ولي به هر حال مسئله مهم اين است كه اگر حوصله نداريد به هيچ وجه اين كار را خودتان انجام ندهيد.

10 روش براي از بين بردن خستگي كار

كاري را به تازگي آغاز كرده ايد ولي احساس خستگي مي كنيد. چه اولين كار شما باشد و چه شغلتان را تغيير داده باشيد، به هر حال وارد اين حرفه شده ايد و احساس مي كنيد گير افتاده ايد. كارها به نظرتان ملالت آور، خسته كننده و تكراري مي آيد و زمانتان را نمي توانيد آنطور كه دوست داريد بگذرانيد.قبل از اينكه برگه ي استعفاي خود را امضا كنيد، مدتي وقت صرف كنيد و به درستي درمورد كارتان فكر كنيد. فرصتي هم به اين كار بدهيد. شايد آنقدرها هم كه فكر ميكرديد خسته كننده نباشد. راه حل هاي كوتاه مدت 1- كارهاي روزانه تان را يادداشت كنيد همه ي كارهايي را كه تا قبل از اتمام زمان كاري مي بايست انجام دهيد يادداشت كنيد. و با انجام هر كار كنارش تيك بزنيد. با اين كار زمان برايتان سريعتر مي گذرد و شما از كارهايي كه انجام داده ايد به خوبي اطلاع مي يابيد. اين كار در مواقعي هم كه اطرافيان مي گويند شما سريعتر از ساير كارمندان كار نمي كنيد بسيار كمك كننده است زيرا نشان مي دهد كه كارهايتان را كامل و به سرعت انجام داده ايد. 2- طالب كار بيشتري باشيد با رئيس خود رك و راست باشيد و از او كار بيشتري طلب كنيد و مسئوليت هاي خود را بيشتر كنيد. اگر در شركت شما كارها به صورت گروهي انجام مي گيرد، مي توانيد كارهايتان را با همكارانتان جابه جا كنيد. يا اينكه به همكارانتان در انجام كارها كمك كنيد. اما هميشه مراقب باشيد كه همكارانتان با انداختن كارهايشان گردن شما سوء

استفاده نكنند. حتماً در اين مواقع رئيس را در جريان كارها بگذاريد. 3- براي كارهايي كه در حيطه ي مسئوليت شما نيست هم داوطلب باشيد در كميته ي اجتماعي شركتتان نام نويسي كنيد. با اين كار مي توانيد در كارهاي فوق برنامه هم شركت داشته باشيد كه شما را سرگرم نگاه خواهد داشت. در هر زمينه اي كه مي توانيد، استعدادها و مهارت هايتان را نشان دهيد. 4- به كارهايتان ارزش دهيدبه رئيس خود نشان دهيد كه چه توانايي هايي داريد. براي اين منظور، كارهاي اضافه بر سازمان انجام دهيد. اما نه طوري كه رئيس فكر كند قصد خودنمايي داريد. اين كارها را بدون اينكه كسي از همكارانتان متوجه شود انجام دهيد، فقط رئيس از اين كار اطلاع داشته باشد. بعد كه رئيس با پيشنهادتان موافقت كرد، چند روز بعد كار را به او تحويل دهيد. با اين كارها مي توانيد توانايي ها و علاقه خود را بالاتر برده و خستگي و بيحوصلگي را از خود دور كنيد. 5- ابتكار به خرج دهيد و كار جديدي را شروع كنيد هميشه شروع كننده شما باشيد. پيشنهاد كارها و پروژه هاي جديد بدهيد. اين مطالب را با دست اندركاران مربوطه در ميان بگذاريد. هدفتان اين باشد كه علاقه ي خود را به كار كردن نشان دهيد، اما نگذاريد ديگران بد به شما نگاه كنند و فكر كنند با اين كارها قصد خودنمايي داريد. 6- ديدگاهتان را درمورد كارتان تغيير دهيد در هر پستي كه كار مي كنيد، سعي كنيد نگاه خوبي به كارتان داشته باشيد. كار خود را دست كم نگيريد. اگر در قسمت اينترنت شركت هستيد،

خود را رابط حياتي به زنجيره ي ارتباطات بدانيد. اگر در قسمت جوابگويي به تلفن ها هستيد، خود را يكي از موثرترين افراد اداره بدانيد كه رضايت مشتريان را جلب مي كند. در هر پستي، نقش خود را در پيشبرد اهداف شركت موثر بدانيد. با اين طرز تفكر كار خود را بهتر انجام خواهيد داد و به سرعت ترفيع پيدا مي كنيد.

7- از زمان استراحتتان بهترين استفاده را ببريد اگر مي بينيد كه كار باعث خستگيتان شده است، كمي استراحت كنيد. همراه چند تن از دوستان به كافه ترياي شركت رفته و چاي يا قهوه اي بنوشيد. از ساعات استراحت خود نهايت استفاده را ببريد تا خستگيتان را كاملاً از تنتان بيرون كند و بتوانيد دوباره با انرژي كارتان را دنبال كنيد. راه حل هاي طولاني مدت8- در مورد شركت محل كارتان بيشتر بدانيد سعي كنيد اطلاعات بيشتري در مورد شركت كسب كنيد. از همكارانتان در اين زمينه سوال كنيد. از روابط شركت آگاهي پيدا كنيد. همكارانتان را بشناسيد و از سياست ها و خط مشي شركت آگاهي يابيد. 9- آموزش هاي خود را بالاتر ببريد از حالت يكنواخت هميشگي بيرون بياييد و دانش خود را در زمينه ي حرفه تان بالاتر ببريد. همينطور كه از نردبان ترقي بالا مي رويد، زمان برايتان لرزش زيادي پيدا مي كند. بنابراين سعي كنيد معلومات و علم خود را در كاري كه انجام مي دهيد افزايش دهيد. 10- مربي داشته باشيد در هر مرحله اي از كارتان، خوب است كه براي خود مربي پيدا كنيد تا شما را در انجام كارهايتان راهنمايي كند. او مي تواند به

شما كمك كند تا اين صنعت را بهتر درك كنيد و در كارتان موفق تر باشيد. هشيار باشيد و مثبت فكر كنيد هر كس بايد در جايي شروع كند. ممكن است از خود انتظار داشته باشيد كه كاري مهمتر و چالش برانگيزتر داشته باشيد اما شكايت نكنيد. از منفي بافي در مورد كارتان دوري كنيد، و سعي كنيد كه بهترين استفاده را از موقعيت فعليتان ببريد. آگاهي هايتان را افزايش دهيد و مهارت هايتان را توسعه دهيد. در حد توانايي هايتان كار كنيد و به زودي خواهيد ديد كه خستگي و ملالت ناپديد مي شود. .

10 روش براي از بين بردن خستگي كار

كاري را به تازگي آغاز كرده ايد ولي احساس خستگي مي كنيد. چه اولين كار شما باشد و چه شغلتان را تغيير داده باشيد، به هر حال وارد اين حرفه شده ايد و احساس مي كنيد گير افتاده ايد. كارها به نظرتان ملالت آور، خسته كننده و تكراري مي آيد و زمانتان را نمي توانيد آنطور كه دوست داريد بگذرانيد.قبل از اينكه برگه ي استعفاي خود را امضا كنيد، مدتي وقت صرف كنيد و به درستي درمورد كارتان فكر كنيد. فرصتي هم به اين كار بدهيد. شايد آنقدرها هم كه فكر ميكرديد خسته كننده نباشد. راه حل هاي كوتاه مدت 1- كارهاي روزانه تان را يادداشت كنيد همه ي كارهايي را كه تا قبل از اتمام زمان كاري مي بايست انجام دهيد يادداشت كنيد. و با انجام هر كار كنارش تيك بزنيد. با اين كار زمان برايتان سريعتر مي گذرد و شما از كارهايي كه انجام داده ايد به خوبي اطلاع مي يابيد.

اين كار در مواقعي هم كه اطرافيان مي گويند شما سريعتر از ساير كارمندان كار نمي كنيد بسيار كمك كننده است زيرا نشان مي دهد كه كارهايتان را كامل و به سرعت انجام داده ايد. 2- طالب كار بيشتري باشيد با رئيس خود رك و راست باشيد و از او كار بيشتري طلب كنيد و مسئوليت هاي خود را بيشتر كنيد. اگر در شركت شما كارها به صورت گروهي انجام مي گيرد، مي توانيد كارهايتان را با همكارانتان جابه جا كنيد. يا اينكه به همكارانتان در انجام كارها كمك كنيد. اما هميشه مراقب باشيد كه همكارانتان با انداختن كارهايشان گردن شما سوء استفاده نكنند. حتماً در اين مواقع رئيس را در جريان كارها بگذاريد. 3- براي كارهايي كه در حيطه ي مسئوليت شما نيست هم داوطلب باشيد در كميته ي اجتماعي شركتتان نام نويسي كنيد. با اين كار مي توانيد در كارهاي فوق برنامه هم شركت داشته باشيد كه شما را سرگرم نگاه خواهد داشت. در هر زمينه اي كه مي توانيد، استعدادها و مهارت هايتان را نشان دهيد. 4- به كارهايتان ارزش دهيدبه رئيس خود نشان دهيد كه چه توانايي هايي داريد. براي اين منظور، كارهاي اضافه بر سازمان انجام دهيد. اما نه طوري كه رئيس فكر كند قصد خودنمايي داريد. اين كارها را بدون اينكه كسي از همكارانتان متوجه شود انجام دهيد، فقط رئيس از اين كار اطلاع داشته باشد. بعد كه رئيس با پيشنهادتان موافقت كرد، چند روز بعد كار را به او تحويل دهيد. با اين كارها مي توانيد توانايي ها و علاقه خود را بالاتر برده و خستگي و بيحوصلگي

را از خود دور كنيد. 5- ابتكار به خرج دهيد و كار جديدي را شروع كنيد هميشه شروع كننده شما باشيد. پيشنهاد كارها و پروژه هاي جديد بدهيد. اين مطالب را با دست اندركاران مربوطه در ميان بگذاريد. هدفتان اين باشد كه علاقه ي خود را به كار كردن نشان دهيد، اما نگذاريد ديگران بد به شما نگاه كنند و فكر كنند با اين كارها قصد خودنمايي داريد. 6- ديدگاهتان را درمورد كارتان تغيير دهيد در هر پستي كه كار مي كنيد، سعي كنيد نگاه خوبي به كارتان داشته باشيد. كار خود را دست كم نگيريد. اگر در قسمت اينترنت شركت هستيد، خود را رابط حياتي به زنجيره ي ارتباطات بدانيد. اگر در قسمت جوابگويي به تلفن ها هستيد، خود را يكي از موثرترين افراد اداره بدانيد كه رضايت مشتريان را جلب مي كند. در هر پستي، نقش خود را در پيشبرد اهداف شركت موثر بدانيد. با اين طرز تفكر كار خود را بهتر انجام خواهيد داد و به سرعت ترفيع پيدا مي كنيد.

7- از زمان استراحتتان بهترين استفاده را ببريد اگر مي بينيد كه كار باعث خستگيتان شده است، كمي استراحت كنيد. همراه چند تن از دوستان به كافه ترياي شركت رفته و چاي يا قهوه اي بنوشيد. از ساعات استراحت خود نهايت استفاده را ببريد تا خستگيتان را كاملاً از تنتان بيرون كند و بتوانيد دوباره با انرژي كارتان را دنبال كنيد. راه حل هاي طولاني مدت8- در مورد شركت محل كارتان بيشتر بدانيد سعي كنيد اطلاعات بيشتري در مورد شركت كسب كنيد. از همكارانتان در اين زمينه سوال كنيد. از روابط

شركت آگاهي پيدا كنيد. همكارانتان را بشناسيد و از سياست ها و خط مشي شركت آگاهي يابيد. 9- آموزش هاي خود را بالاتر ببريد از حالت يكنواخت هميشگي بيرون بياييد و دانش خود را در زمينه ي حرفه تان بالاتر ببريد. همينطور كه از نردبان ترقي بالا مي رويد، زمان برايتان لرزش زيادي پيدا مي كند. بنابراين سعي كنيد معلومات و علم خود را در كاري كه انجام مي دهيد افزايش دهيد. 10- مربي داشته باشيد در هر مرحله اي از كارتان، خوب است كه براي خود مربي پيدا كنيد تا شما را در انجام كارهايتان راهنمايي كند. او مي تواند به شما كمك كند تا اين صنعت را بهتر درك كنيد و در كارتان موفق تر باشيد. هشيار باشيد و مثبت فكر كنيد هر كس بايد در جايي شروع كند. ممكن است از خود انتظار داشته باشيد كه كاري مهمتر و چالش برانگيزتر داشته باشيد اما شكايت نكنيد. از منفي بافي در مورد كارتان دوري كنيد، و سعي كنيد كه بهترين استفاده را از موقعيت فعليتان ببريد. آگاهي هايتان را افزايش دهيد و مهارت هايتان را توسعه دهيد. در حد توانايي هايتان كار كنيد و به زودي خواهيد ديد كه خستگي و ملالت ناپديد مي شود. .

10 روش براي حمايت ديگران در رسيدن به موفقيت

يكي از وظايفي كه ب دوش بسياري از ما است اين مي باشد كه از ديگران پشتيباني كنيم تا آنها نيز بتوانند كيفيت زندگي خود را ارتقا داده و شرايط مطلوبي را براي زندگيشان فراهم آورند. حال چه ما مسئوليت پدر و مادري داشته باشيم، چه شراكت، دوستي و يا حتي مديريت،

لازم است كه در هر شرايطي

به ديگران كمك كنيم تا از اين طريق استعدادهاي دروني شان را شكوفا سازند. با هر حرفي كه مي زنيم و هر كاري كه انجام مي دهيم در اطرافيان خود تاثير مي گذاريم- چه مثبت و چه منفي- . پس شايسته است كه كارهاي خود را بادقت و توجه كامل انجام دهيم. در اين قسمت شما را با 10 روش آشنا مي كنيم كه از آن طريق مي توانيد به ديگران كمك كنيد تا خوبي هاي درونشان را شناسايي كنند.1- آنها را باور داشته باشيدهر كسي ممكن است در طول زمان دچار ترديدهاي بيشماري شود و اعتماد به نفس خود را از دست بدهد. استعدادها و توانايي هايش را باور نداشته باشد به همين دليل نيروي ابتكار عمل خود را از دست دهد و در نتيجه در يك چنين شرايطي هيچ خبري از پيشرفت هم نخواهد بود. در اين زمان وجود شخصي كه شما را باور داشته باشد هديه اي است كه هيچ قيمتي نمي توان بر روي آن گذاشت. در داستان زندگي زنان و مردان بزرگ هميشه شخصي وجود داشته كه توانايي هاي آنها را باور داشته حتي در زماني كه خودشان آنها را به طور كامل باور نداشته اند.2- آنها را تشويق كنيد " تو مي تواني اين كار را انجام دهي"، "من مي دانم كه تو مي تواني." شايد اين ها به گوش شما آشنا باشند. تشويق هاي صادق و صميمانه كمك زيادي به فرد مي كنند تا بتواند موقعيت خود را حفظ كند. هر چه به جزييات توجه بيشتري مبذول كنيد، نتيجه بهتري بدست مي آيد. "من يادمه كه تو پارسال

واقعا شاهكار كردي و تونستي مناقصه رو ببري من باهات شرط مي بندم كه ميتوني الان حتي خيلي بهتر هم عمل كني."3- انتظارات خود را افزايش دهيد معمولا به ما گفته مي شود كه آرزوهايمان را مطرح نكنيم و ما را تشويق مي كنند كه انتظارات واقع بينانه اي داشته باشيم. اما هنگاميكه زمان حمايت از ديگران فرا مي رسد، آنها را براي رسيدن به بهترين ها ترغيب كنيد. شايد لازم است كه گاهي سطح انتظاراتمان را بالا ببريم. خيلي خوب است كه معلم و يا كارفرماي ما انتظار زيادي از ما داشته باشند. زيرا از اين طريق به مبارزه اي دعوت شده ايم كه به طور حتم توانايي ما در زندگي افزايش مي دهد. 4- حقيقت را بازگو كنيداغلب به اين دليل كه نمي خواهيم كسي را آزرده سازيم از گفتن حقايق تلخ خودداري مي كنيم. چون مي خواهيم كه هميشه مودب و مهربان جلوه كنيم. اما فراموش نشود كه بيان حقايق كار درستي به شمار مي رود. شايد شما تنها فردي هستيد كه مي توانيد به او چيزي را كه لازم دارد تا بشنود بگوييد. البته در اين شرايط بايد خونسرد باشيد و به هيچ وجه چهره پرخاشگر و مبارزه طلب به خود نگيريد. 5- يك الگوي نمونه باشيد يكي ديگر از چيزهايي كه ما از طريق آن مي توانيم در افراد تاثير بگذاريم رفتار و اعمال ما است. كارهاي ما خيلي بيشتر از گفته هايمان تاثير گذارند. تصور نكنيد كه افرا رفتار شما را زير نظر نمي گيرند. آنها چنين كاري را انجام مي دهند و رفتار شما به صورت آگاهانه و

يا ناخوداگاه ثبت و ضبط مي شود. همانطور كه ما به صورت خودكار از الگوهاي خود تقليد مي كنيم ممكن است كه خودمان هم براي فرد ديگري الگو باشيم و او رفتارش را مطابق با اعمال ما پيش گيرد. پس سعي كنيد كه يك الگوي مناسب باشيد.6- تجربيات خود را تقسيم كنيد شايد ما ارزش شكست هايمان را نمي دانيم، شايد نمي خواهيم در معرض آسيب قرار بگيريم به همين دليل از شكست ها و اشتباهاتمان چشم پوشي مي كنيم. با اين كار ما ديگران را از تجربيات خود محروم كرده ايم. هنگاميكه شما تجربياتتان را با ديگران در ميان مي گذاريد - به ويژه ناكامي ها - يكدلي خود را با آنها افزايش مي دهيد و قابل اعتماد جلوه مي كنيد و همين امر باعث مي شود تا طرف مقابل خود را به شما نزديكتر احساس كند. 7- آنها را به چالش وا داريد "چالش" معاني مختلفي دارد. چيزي كه در اين قسمت مد نظر ما است "محاسبه توانايي فرد در يك آزمايش دشوار و طاقت فرسا اما در عين حال محرك و مشوق" مي باشد. همه ما در برهه هاي زماني مختلف دچار چالش هاي بيشماري مي شويم اما دعوت كردن ديگران به چالش بحث ديگري است و يك كار بي نظير به شمار مي رود. البته نبايد در اين راه زياده روي كنيد زيرا ممكن است كه نتيجه معكوس حاصل شود. در كمال خونسردي اما با درايت كامل عمل كنيد تا آنها را متوجه تعهدات خود كنيد سپس آنها را به مبارزه دعوت كنيد "به نظر من تو بايد از اين عقايد

پوچ دست بكشي و كار فعلي ات را دنبال كني و آنرا به اتمام برساني، اين كار رو انجام بده و بر طبق تعهدات خود عمل كن و غيره..." 8- سوالات مناسب بپرسيديك متخصص خوب و يا يك مربي كارآزموده به مراجعين خود نمي گويد كه چه كاري بايد انجام دهند بلكه با طرح سوالات مناسب موضوع را براي آنها روشن مي كنند و آنها مي توانند شرايط خود را بهتر درك كرده و تصميمات مناسب را اتخاذ كنند. شما هم مي توانيد چنين كاري را انجام دهيد. با پرسيدن سوالات دقيق و ظريف مردم را به فكر كردن واداريد تا آنها خودشان بتوانند راه حل مشكلات را پيدا كنند. آنها قدر دان شما خواهند بود." گري لاك وود" در اين خصوص اظهار مي دارد : سوالات زيركانه را با نفوذ بيشتر بيان كنيد. 9- آنها را تاييد كنيد شما دقيقا چيزي را بدست مي آوريد كه به دنبال آن هستيد. اگر به دنبال نقاط مثبت كسي مي گرديد پس آنها را پيدا كنيد و اگر مي خواهيد اشتباهاتشان را ببينيد به طور حتم اين اتفاق روي خواهد داد. هنگاميكه افراد كاري را درست انجام مي دهند آنها را تشويق كنيد. وقتي نسبت به اين مطلب آگاهي پيدا كنند به انجام دوباره آن گرايش خاصي پيدا مي كنند. براي آگاه ساختن آنها مي توانيد برايشان ياد داشت بگذاريد، يك كارت برايشان بفرستيد، به آنها تلفن بزنيد و يا از آنها در مقابل ديگران قدرداني كنيد. 10- براي آنها وقت صرف كنيد حتما عاشق چيزي هستيم كه براي آن وقت صرف مي كنيم. با اين كار

ما با ارزش ترين دارايي خود(زمان) را در اختيار آنها گذاشته ايم و اين امر ثابت ميكند كه ما براي رابطه اي كه با آنها داريم و همچنين خود آن ها اهميت قائل هستيم. در روابط خود براي ديگران وقت بگذاريد زيرا زندگي بشر از زمان درست شده است.

10 روش براي حمايت ديگران در رسيدن به موفقيت

يكي از وظايفي كه ب دوش بسياري از ما است اين مي باشد كه از ديگران پشتيباني كنيم تا آنها نيز بتوانند كيفيت زندگي خود را ارتقا داده و شرايط مطلوبي را براي زندگيشان فراهم آورند. حال چه ما مسئوليت پدر و مادري داشته باشيم، چه شراكت، دوستي و يا حتي مديريت،

لازم است كه در هر شرايطي به ديگران كمك كنيم تا از اين طريق استعدادهاي دروني شان را شكوفا سازند. با هر حرفي كه مي زنيم و هر كاري كه انجام مي دهيم در اطرافيان خود تاثير مي گذاريم- چه مثبت و چه منفي- . پس شايسته است كه كارهاي خود را بادقت و توجه كامل انجام دهيم. در اين قسمت شما را با 10 روش آشنا مي كنيم كه از آن طريق مي توانيد به ديگران كمك كنيد تا خوبي هاي درونشان را شناسايي كنند.1- آنها را باور داشته باشيدهر كسي ممكن است در طول زمان دچار ترديدهاي بيشماري شود و اعتماد به نفس خود را از دست بدهد. استعدادها و توانايي هايش را باور نداشته باشد به همين دليل نيروي ابتكار عمل خود را از دست دهد و در نتيجه در يك چنين شرايطي هيچ خبري از پيشرفت هم نخواهد بود. در اين زمان وجود شخصي

كه شما را باور داشته باشد هديه اي است كه هيچ قيمتي نمي توان بر روي آن گذاشت. در داستان زندگي زنان و مردان بزرگ هميشه شخصي وجود داشته كه توانايي هاي آنها را باور داشته حتي در زماني كه خودشان آنها را به طور كامل باور نداشته اند.2- آنها را تشويق كنيد " تو مي تواني اين كار را انجام دهي"، "من مي دانم كه تو مي تواني." شايد اين ها به گوش شما آشنا باشند. تشويق هاي صادق و صميمانه كمك زيادي به فرد مي كنند تا بتواند موقعيت خود را حفظ كند. هر چه به جزييات توجه بيشتري مبذول كنيد، نتيجه بهتري بدست مي آيد. "من يادمه كه تو پارسال واقعا شاهكار كردي و تونستي مناقصه رو ببري من باهات شرط مي بندم كه ميتوني الان حتي خيلي بهتر هم عمل كني."3- انتظارات خود را افزايش دهيد معمولا به ما گفته مي شود كه آرزوهايمان را مطرح نكنيم و ما را تشويق مي كنند كه انتظارات واقع بينانه اي داشته باشيم. اما هنگاميكه زمان حمايت از ديگران فرا مي رسد، آنها را براي رسيدن به بهترين ها ترغيب كنيد. شايد لازم است كه گاهي سطح انتظاراتمان را بالا ببريم. خيلي خوب است كه معلم و يا كارفرماي ما انتظار زيادي از ما داشته باشند. زيرا از اين طريق به مبارزه اي دعوت شده ايم كه به طور حتم توانايي ما در زندگي افزايش مي دهد. 4- حقيقت را بازگو كنيداغلب به اين دليل كه نمي خواهيم كسي را آزرده سازيم از گفتن حقايق تلخ خودداري مي كنيم. چون مي خواهيم كه هميشه

مودب و مهربان جلوه كنيم. اما فراموش نشود كه بيان حقايق كار درستي به شمار مي رود. شايد شما تنها فردي هستيد كه مي توانيد به او چيزي را كه لازم دارد تا بشنود بگوييد. البته در اين شرايط بايد خونسرد باشيد و به هيچ وجه چهره پرخاشگر و مبارزه طلب به خود نگيريد. 5- يك الگوي نمونه باشيد يكي ديگر از چيزهايي كه ما از طريق آن مي توانيم در افراد تاثير بگذاريم رفتار و اعمال ما است. كارهاي ما خيلي بيشتر از گفته هايمان تاثير گذارند. تصور نكنيد كه افرا رفتار شما را زير نظر نمي گيرند. آنها چنين كاري را انجام مي دهند و رفتار شما به صورت آگاهانه و يا ناخوداگاه ثبت و ضبط مي شود. همانطور كه ما به صورت خودكار از الگوهاي خود تقليد مي كنيم ممكن است كه خودمان هم براي فرد ديگري الگو باشيم و او رفتارش را مطابق با اعمال ما پيش گيرد. پس سعي كنيد كه يك الگوي مناسب باشيد.6- تجربيات خود را تقسيم كنيد شايد ما ارزش شكست هايمان را نمي دانيم، شايد نمي خواهيم در معرض آسيب قرار بگيريم به همين دليل از شكست ها و اشتباهاتمان چشم پوشي مي كنيم. با اين كار ما ديگران را از تجربيات خود محروم كرده ايم. هنگاميكه شما تجربياتتان را با ديگران در ميان مي گذاريد - به ويژه ناكامي ها - يكدلي خود را با آنها افزايش مي دهيد و قابل اعتماد جلوه مي كنيد و همين امر باعث مي شود تا طرف مقابل خود را به شما نزديكتر احساس كند. 7- آنها را به

چالش وا داريد "چالش" معاني مختلفي دارد. چيزي كه در اين قسمت مد نظر ما است "محاسبه توانايي فرد در يك آزمايش دشوار و طاقت فرسا اما در عين حال محرك و مشوق" مي باشد. همه ما در برهه هاي زماني مختلف دچار چالش هاي بيشماري مي شويم اما دعوت كردن ديگران به چالش بحث ديگري است و يك كار بي نظير به شمار مي رود. البته نبايد در اين راه زياده روي كنيد زيرا ممكن است كه نتيجه معكوس حاصل شود. در كمال خونسردي اما با درايت كامل عمل كنيد تا آنها را متوجه تعهدات خود كنيد سپس آنها را به مبارزه دعوت كنيد "به نظر من تو بايد از اين عقايد پوچ دست بكشي و كار فعلي ات را دنبال كني و آنرا به اتمام برساني، اين كار رو انجام بده و بر طبق تعهدات خود عمل كن و غيره..." 8- سوالات مناسب بپرسيديك متخصص خوب و يا يك مربي كارآزموده به مراجعين خود نمي گويد كه چه كاري بايد انجام دهند بلكه با طرح سوالات مناسب موضوع را براي آنها روشن مي كنند و آنها مي توانند شرايط خود را بهتر درك كرده و تصميمات مناسب را اتخاذ كنند. شما هم مي توانيد چنين كاري را انجام دهيد. با پرسيدن سوالات دقيق و ظريف مردم را به فكر كردن واداريد تا آنها خودشان بتوانند راه حل مشكلات را پيدا كنند. آنها قدر دان شما خواهند بود." گري لاك وود" در اين خصوص اظهار مي دارد : سوالات زيركانه را با نفوذ بيشتر بيان كنيد. 9- آنها را تاييد كنيد شما دقيقا چيزي

را بدست مي آوريد كه به دنبال آن هستيد. اگر به دنبال نقاط مثبت كسي مي گرديد پس آنها را پيدا كنيد و اگر مي خواهيد اشتباهاتشان را ببينيد به طور حتم اين اتفاق روي خواهد داد. هنگاميكه افراد كاري را درست انجام مي دهند آنها را تشويق كنيد. وقتي نسبت به اين مطلب آگاهي پيدا كنند به انجام دوباره آن گرايش خاصي پيدا مي كنند. براي آگاه ساختن آنها مي توانيد برايشان ياد داشت بگذاريد، يك كارت برايشان بفرستيد، به آنها تلفن بزنيد و يا از آنها در مقابل ديگران قدرداني كنيد. 10- براي آنها وقت صرف كنيد حتما عاشق چيزي هستيم كه براي آن وقت صرف مي كنيم. با اين كار ما با ارزش ترين دارايي خود(زمان) را در اختيار آنها گذاشته ايم و اين امر ثابت ميكند كه ما براي رابطه اي كه با آنها داريم و همچنين خود آن ها اهميت قائل هستيم. در روابط خود براي ديگران وقت بگذاريد زيرا زندگي بشر از زمان درست شده است.

10 روش مؤثر براي موفقيت در دانشگاه

1- مكان، مكان، مكان بطور جدي قصد داريد به هدفتان دست پيدا كنيد؟ يك محل مناسب براي خودتان پيدا كنيد. ميتوانيد از كتابخانه، كلاس هاي مطالعه، و يا حتي يك كلاس خالي استفاده كنيد. 2- عادت كنيد: به انجام روزانه تكاليف مطالعه دروس بطور سطحي آنهم يك شب قبل از امتحان نمي تواند موفقيت شما را تضمين كند. سعي كنيد هر روز براي مطالعه درس همان روز وقت بگذاريد. از وقت اضافه ميان كلاس ها براي مرور درس ساعت بعد استفاده كنيد. 3- كمك هست! دنبال آن برويد تا پيشرفت كنيد چه نمرات

شما بالا باشد، چه كمترين نمره ها را بگيريد، باز هم تحت هر شرايطي ميتوانيد توانايي هاي خود را ارتقا بخشيد. در مورد روش هاي يادگيري مطالب بيشتري مطالعه كنيد. ارتباطتان را با اساتيد و معلمان خصوصي افزايش دهيد. از راهنماي مطالعه و مراكز خدمات آموزش و كمك آموزشي كمك بگيريد. 4- يادداشت برداري كنيد از يك دفترچه يادداشت يا تقويم ديواري استفاده كنيد. براي انجام تكاليف روزانه خود وقت بيشتري را در نظر بگيريد. سعي كنيد تكاليف خود را زود تر از موعد مقرر انجام دهيد و خودتان را براي امتحانات از قبل آماده كنيد. 5- انرژي بگيريد - غذا، خواب، ورزشخستگي و استرس قابليت ادراك و ميزان حافظه را كاهش مي دهند. غذاي مناسب بخوريد، به طور مرتب ورزش كنيد، و به اندازه كافي بخوابيد. 6- حرفه اي عمل كنيد: با آمادگي كامل سر كلاس ها حاضر شويد و از تمام مطالب يادداشت برداري كنيد سعي كنيد تا آنجايي كه مي توانيد غيبت نداشته باشيد. استفاده از يادداشت هاي ديگران نمي تواند به اندازه نوشته هاي شخصي، برايتان مفيد باشد. زمان يادداشت برداري به مسائلي كه روي آنها تاكيد مي شود و مثال هاي مختلف توجه بيشتري مبذول داريد. سوال پس از اتمام درس؟ بله، در پايان كلاس نزد استاد برويد و پرسش هاي خود را مطرح نماييد. سعي كنيد تمام مطالب را به تدريج مطالعه كنيد تا شب قبل از امتحان با توده اي از مطالب جديد روبرو نشويد. 7- كنفرانس و كتاب درسي: "تصوير بزرگتر" را در نظر بگيريد درس خواندن در دانشگاه نيازمند فهم اين مطلب است كه چگونه اطلاعات

مختلف كنار هم جمع شده و تصوير بزرگتري را بوجود مي آورند. نگاهي به خلاصه دروس، فهرست، سر فصل، عناوين و سر تيترها بيندازيد تا راحت تر بتوانيد اطلاعات موجود را سازماندهي كنيد. 8- كاري كنيد تا مطالب كليدي در ذهنتان باقي بمانند فعال باشيد! براي خودتان مثال بياوريد، از روش هاي تقويت حافظه استفاده نماييد، خلاصه برداري كنيد، لغات كليدي را به خاطر بسپاريد، زير مطالب مهم خط بكشيد، و در حاشيه كتاب نكات مهم را يادداشت كنيد. سعي كنيد درس را براي خود جذاب كرده و از قدرت خلاقيت بيشتري استفاده كنيد. 9- فكر مي كنيد نكات كليدي را فراموش نمي كنيد؟ ثابت كنيد اصلاً مهم نيست كه تا چه اندازه به طور قابل قبول متوجه مطلبي مي شويد، در هر صورت اگر آنها را مرور نكنيد از يادتان مي روند. پيش از امتحان، نكات مهم را بدون اينكه به يادداشت ها و كتاب و جزوات نگاه كنيد، در ذهنتان مرور كنيد. مي توانيد به پرسش هاي آخر هر فصل نيز مراجعه كرده و بدون كمك گرفتن از كتاب، به آنها پاسخ دهيد. 10- خودتان را براي هر مدل امتحاني آماده كنيدتا جايي كه ممكن است سعي كنيد نوع امتحان توانايي هاي شما را محدود نكند. خودتان را براي هر مدل امتحاني آماده كنيد ( به عنوان مثال امتحان تستي). دستور العمل انجام امتحان را به خوبي مطالعه كنيد و ببينيد كه براي پاسخ دادن به هر سوال چه مدت زماني در نظر گرفته شده. از پرسش هاي آسان تر شروع كنيد تا اعتماد به نفستان افزايش پيدا كند.

10 روش مؤثر براي موفقيت

در دانشگاه

1- مكان، مكان، مكان بطور جدي قصد داريد به هدفتان دست پيدا كنيد؟ يك محل مناسب براي خودتان پيدا كنيد. ميتوانيد از كتابخانه، كلاس هاي مطالعه، و يا حتي يك كلاس خالي استفاده كنيد. 2- عادت كنيد: به انجام روزانه تكاليف مطالعه دروس بطور سطحي آنهم يك شب قبل از امتحان نمي تواند موفقيت شما را تضمين كند. سعي كنيد هر روز براي مطالعه درس همان روز وقت بگذاريد. از وقت اضافه ميان كلاس ها براي مرور درس ساعت بعد استفاده كنيد. 3- كمك هست! دنبال آن برويد تا پيشرفت كنيد چه نمرات شما بالا باشد، چه كمترين نمره ها را بگيريد، باز هم تحت هر شرايطي ميتوانيد توانايي هاي خود را ارتقا بخشيد. در مورد روش هاي يادگيري مطالب بيشتري مطالعه كنيد. ارتباطتان را با اساتيد و معلمان خصوصي افزايش دهيد. از راهنماي مطالعه و مراكز خدمات آموزش و كمك آموزشي كمك بگيريد. 4- يادداشت برداري كنيد از يك دفترچه يادداشت يا تقويم ديواري استفاده كنيد. براي انجام تكاليف روزانه خود وقت بيشتري را در نظر بگيريد. سعي كنيد تكاليف خود را زود تر از موعد مقرر انجام دهيد و خودتان را براي امتحانات از قبل آماده كنيد. 5- انرژي بگيريد - غذا، خواب، ورزشخستگي و استرس قابليت ادراك و ميزان حافظه را كاهش مي دهند. غذاي مناسب بخوريد، به طور مرتب ورزش كنيد، و به اندازه كافي بخوابيد. 6- حرفه اي عمل كنيد: با آمادگي كامل سر كلاس ها حاضر شويد و از تمام مطالب يادداشت برداري كنيد سعي كنيد تا آنجايي كه مي توانيد غيبت نداشته باشيد. استفاده از يادداشت هاي

ديگران نمي تواند به اندازه نوشته هاي شخصي، برايتان مفيد باشد. زمان يادداشت برداري به مسائلي كه روي آنها تاكيد مي شود و مثال هاي مختلف توجه بيشتري مبذول داريد. سوال پس از اتمام درس؟ بله، در پايان كلاس نزد استاد برويد و پرسش هاي خود را مطرح نماييد. سعي كنيد تمام مطالب را به تدريج مطالعه كنيد تا شب قبل از امتحان با توده اي از مطالب جديد روبرو نشويد. 7- كنفرانس و كتاب درسي: "تصوير بزرگتر" را در نظر بگيريد درس خواندن در دانشگاه نيازمند فهم اين مطلب است كه چگونه اطلاعات مختلف كنار هم جمع شده و تصوير بزرگتري را بوجود مي آورند. نگاهي به خلاصه دروس، فهرست، سر فصل، عناوين و سر تيترها بيندازيد تا راحت تر بتوانيد اطلاعات موجود را سازماندهي كنيد. 8- كاري كنيد تا مطالب كليدي در ذهنتان باقي بمانند فعال باشيد! براي خودتان مثال بياوريد، از روش هاي تقويت حافظه استفاده نماييد، خلاصه برداري كنيد، لغات كليدي را به خاطر بسپاريد، زير مطالب مهم خط بكشيد، و در حاشيه كتاب نكات مهم را يادداشت كنيد. سعي كنيد درس را براي خود جذاب كرده و از قدرت خلاقيت بيشتري استفاده كنيد. 9- فكر مي كنيد نكات كليدي را فراموش نمي كنيد؟ ثابت كنيد اصلاً مهم نيست كه تا چه اندازه به طور قابل قبول متوجه مطلبي مي شويد، در هر صورت اگر آنها را مرور نكنيد از يادتان مي روند. پيش از امتحان، نكات مهم را بدون اينكه به يادداشت ها و كتاب و جزوات نگاه كنيد، در ذهنتان مرور كنيد. مي توانيد به پرسش هاي آخر هر

فصل نيز مراجعه كرده و بدون كمك گرفتن از كتاب، به آنها پاسخ دهيد. 10- خودتان را براي هر مدل امتحاني آماده كنيدتا جايي كه ممكن است سعي كنيد نوع امتحان توانايي هاي شما را محدود نكند. خودتان را براي هر مدل امتحاني آماده كنيد ( به عنوان مثال امتحان تستي). دستور العمل انجام امتحان را به خوبي مطالعه كنيد و ببينيد كه براي پاسخ دادن به هر سوال چه مدت زماني در نظر گرفته شده. از پرسش هاي آسان تر شروع كنيد تا اعتماد به نفستان افزايش پيدا كند.

10 قانون براي موفقيت در شركتها

"سفر 1000 مايلي بايد با اولين گام آغاز شود." فيلسوف چيني لائوتزو اين جمله را طي قرن ششم قبل از ميلاد گفته است. توصيه اي فوق العاده است كه طي ساليان سال همچنان پابرجا مانده است. همين كه مشغول خواندن اين مقاله هستيد - يك قدم برمي داريد - باعث مي شود از رقيبانتان جلو افتاده و بر آنها ارجحيت پيدا كنيد.شما ميتوانيد هم از گذشته و هم از ديگران، و حتي از موفقيت ها و شكست هاي خودتان در گذشته، درس عبرت گيريد. عبرت گرفتن باعث مي شود بتوانيد با شتاب بيشتري از راه به سمت كار درست عبور كنيد، و كار درست است كه باعث مي شود شما بالاتر از سايرين قرار گيرد. سعي و تلاش براي ترفيع و ترقي در شركت، با خطرات و ماجراهاي بسياري همراه است. هيچ فرمول جادويي وجود ندارد كه موفقيت شما را در اين راه تضمين كند. براي اين كار، فقط يكسري قانون هاي سياه و سفيد است كه اگر مي خواهيد به موفقيت برسيد، بايد از

آنها پيروي كنيد. در اينجا اين 10 قانون مفيد را آورده ام كه حاصل تجربه هاي 20 ساله ي من با شركت هاي بسيار بزرگ است. قبل از اينكه اين 10 قانون را شروع كنم، يك قانون اصلي را باز هم متذكر مي شوم و آن هم سخت و خردمندانه كار كردن است.قانون اول: هيچ كس مستحق هيچ چيز نيست!اين را به گوشتان بسپاريد: هيچ كس در شركت مستحق آنچه دارد نيست. اگر تصور مي كنيد كه مستحق مقامي بالاتر، پول بيشتر، يك شركت بزرگتر و...هستيد، خير نيستيد. كار و تجارت هيچ رابطه اي با استحقاق ندارد - همه چيز به پيشرفت و موفقيت بستگي دراد. اگر هميشه كارهايتان را به درستي و بدون اشتباه انجام دهيد، مطمئناً پاداشتان هم در راه خواهد بود. قانون دوم: از زمانتان بيشترين بهره را ببريد اگر از نظر زماني به كارتان تعهد نداشته باشيد، مطمئناً جلو نخواهيد افتاد. شركت هاي حرفه اي و بزرگ تعهد و همكاري افراد برحسب چگونگي گذران وقت آنها در شركت تخمين مي زنند. پس زمانتان را تنظيم كنيد و تا مي توانيد در وقت موجود كارهاي مفيد انجام دهيد. اگر شما اينكار را نكنيد، كسي كه به اندازه ي شما باهوش و زيرك است اين كار را ميكند. البته من موافق كار در تعطيلات آخر هفته نيستم اما بعضي وقت ها كمك بسيار خوبي است. شما شنبه تا پنجشنبه تقريباً 60 ساعت كار مي كنيد، سعي كنيد تا مي توانيد از اين 60 ساعت بهره ي كافي ببريد و سخت كار كنيد و تا حد ممكن از كار كردن در ساعات آخر هفته

خودداري كنيد.

مهم نيست كه شغلتان چيست، كمي سخت كوشانه تر و طولاني مدت تر در ايام كاري كار كنيد. قانون سوم: در جنگ با رئيستان شما برنده نمي شويد يكي از راه هاي خيلي آسان براي از بين بردن كارتان مشاجره و دعوا با رئيستان است. مطمئن باشيد كه تحت هيچ شرايطي شما برنده ي ميدان نواهيد بود. البته عدم توافق و مباحثه بسيار سالم است و گاهي كمك مي كند تا شركت ها و افراد تصميمات عاقلانه تري بگيرند. مطمئناً شما هم بحث هاي زيادي با رئيستان خواهيد داشت. هر چقدر مي خواهيد بحث كنيد اما نگذاريد كار به مشاجره و دعوا بكشد. مي توايند نقطه نظرات خود را پيشنهاد دهيد اما سعي كنيد هميشه نظر نهايي رئيستان را اجرا كنيد. قانون چهارم: رئيستان را بشناسيدچه چيز بهتر از اين است كه رئيستان را آگاه نگاه داريد؟ رئيستان كدام را مي پسندد، يك ايميل كوتاه، تماس تلفني، ايميل صوتي،... يا تركيبي از برخي از اين موارد؟ اگر نمي دانيد، تلاش كنيد تا متوجه شويد. قانون اول براي برقراري ارتباط با رئيستان اين است كه آنطور كه دوست دارند با آنها رفتار كنيد. قانون پنجم: كتاب بخوانيد - كارشناس شويد كارشناس شدن در هر موضوعي كاري بسيار ساده است. 5 كتاب در مورد آن موضوع بخوانيد و متوجه خواهيد شد كه ديگر همه چيز را در مورد آن موضوع مي دانيد. بهترين كتاب هاي موجود در رابطه با كار و تجارت را مطالعه كنيد. هميشه در جستجوي جديدترين كتاب ها گوش به زنگ باشيد. قانون ششم: ارقامتان را بدانيد اعداد و ارقام هيچگاه دروغ

نمي گويند. مديرعاملان و هيئت اجرايي بايد هميشه از حساب و كتاب هاي خود باخبر باشند تا وقتي از آنها سوال شد، بتوانند از موقعيت خود از نظر مالي دفاع كنند. اگر به كمك احتياج داشتيد، از ديگران بخواهيد. كار دشواري نيست و براي موفقيتتان ضروري است.قانون هفتم: درخواست بررسي عملكرد دهيد اگر كارتان را تازه شروع كرده باشيد، به طور روتين بررسي عملكرد به شما مي دهند اما پس از گذشت چند سال و ارتقاء شما به مقام هاي بالاتر اينكار متوقف مي شود. اما شما بايد خودتان درخواست بدهيد و بررسي عملكردتان را بگيريد. همچنين ميتوانيد گهگاه رئيستان را به ناهار دعوت كنيد درمورد عملكردتان در شركت و نقاط ضعف و قدرتتان نظر او را جويا شويد. حتي اگر رئيستان كسي نباشد كه رو در رو مسائل را بازگو كند، باز هم نكاتي را خواهيد فهميد كه مي توانيد روي آنها كار كنيد. قانون هشتم: سياست ها را بپذيريد سياست هاي شركتي براي بقاي زندگي آن لازم هستند، و هرچه شركت بزرگتر باشد اين سياست ها نيز پيچيده تر مي شوند. در يك شركت، همه سعي دارند كه جلو بيفتند و بر ديگران ارجحيت پيدا كنند. هركس استراتژي خاص خود را دارد كه زاينده ي سياست هاي مختلف است. برخي سياست هاي كثيفي دارند، و شما بايد طرفتان را خوب بشناسيد و براي مقابله با آنها استراتژي هاي مخصوص ابداع كنيد. قانون نهم: شيرين كاري هاي الكي نكنيد شيرين كارها افرادي هستند كه معمولاً بيش از اندازه به يك موضوع مي پردازند كه معمولاً به زيان ديگران و به نفع خودشان است. اگر

حتي يكبار چنين كاري مرتكب شويد، ديگران تصور بدي درموردتان خواهند كرد و از چشم همه خواهيد افتاد. قانون دهم: خود را براي يك سخنراني بزرگ آماده كنيد در شركت ها معمولاً اتفاق نمي افتد كه بتوانيد براي بيش از يك يا دو نفر سخنراني كنيد، اما اگر چنين موقعيتي دست داد، همه ي تلاشتان را كرده و خود را براي آن آماده كنيد. سعي كنيد پيام خود را كوتاه و مفيد بگوييد. سخنراني هاي طولاني را كسي راغب به گوش كردن نيست. منصب هاي زيادي به خاطر سخنراني بد از دست مي روند. آمادگي قبل از سخنراني و شناخت حضار و شنوندگان امري بسيار مفيد خواهد بود. در اين زمينه به خاطر داشته باشيد كه: براي آماده سازي خود زمان بگذاريد شنوندگانتان را بشناسيد پيامتان را به شكلي ساده ارائه دهيد پيشنهاد و نتيجه گيري در سخنرانيتان داشته باشيددر آخر سخنراني، اظهارات خود را به طور خلاصه مطرح كنيد سر وقت سخنراني خود را به اتمام برسانيد از شنوندگانتان در آخر كار تشكر كنيد از نردبان ترقي بالا برويد حالا كه قانون هاي لازم براي موفقيت را دانستيد، كار خود را شروع كنيد. باز هم تكرار مي كنم، عبرت گرفتن باعث مي شود بتوانيد با شتاب بيشتري از راه به سمت كارِ درست عبور كنيد، و كار درست است كه باعث مي شود شما بالاتر از سايرين در شركت قرار گيريد. پس عجله كنيد!

10 قانون براي موفقيت در شركتها

"سفر 1000 مايلي بايد با اولين گام آغاز شود." فيلسوف چيني لائوتزو اين جمله را طي قرن ششم قبل از ميلاد گفته است. توصيه اي فوق

العاده است كه طي ساليان سال همچنان پابرجا مانده است. همين كه مشغول خواندن اين مقاله هستيد - يك قدم برمي داريد - باعث مي شود از رقيبانتان جلو افتاده و بر آنها ارجحيت پيدا كنيد.شما ميتوانيد هم از گذشته و هم از ديگران، و حتي از موفقيت ها و شكست هاي خودتان در گذشته، درس عبرت گيريد. عبرت گرفتن باعث مي شود بتوانيد با شتاب بيشتري از راه به سمت كار درست عبور كنيد، و كار درست است كه باعث مي شود شما بالاتر از سايرين قرار گيرد. سعي و تلاش براي ترفيع و ترقي در شركت، با خطرات و ماجراهاي بسياري همراه است. هيچ فرمول جادويي وجود ندارد كه موفقيت شما را در اين راه تضمين كند. براي اين كار، فقط يكسري قانون هاي سياه و سفيد است كه اگر مي خواهيد به موفقيت برسيد، بايد از آنها پيروي كنيد. در اينجا اين 10 قانون مفيد را آورده ام كه حاصل تجربه هاي 20 ساله ي من با شركت هاي بسيار بزرگ است. قبل از اينكه اين 10 قانون را شروع كنم، يك قانون اصلي را باز هم متذكر مي شوم و آن هم سخت و خردمندانه كار كردن است.قانون اول: هيچ كس مستحق هيچ چيز نيست!اين را به گوشتان بسپاريد: هيچ كس در شركت مستحق آنچه دارد نيست. اگر تصور مي كنيد كه مستحق مقامي بالاتر، پول بيشتر، يك شركت بزرگتر و...هستيد، خير نيستيد. كار و تجارت هيچ رابطه اي با استحقاق ندارد - همه چيز به پيشرفت و موفقيت بستگي دراد. اگر هميشه كارهايتان را به درستي و بدون اشتباه انجام

دهيد، مطمئناً پاداشتان هم در راه خواهد بود. قانون دوم: از زمانتان بيشترين بهره را ببريد اگر از نظر زماني به كارتان تعهد نداشته باشيد، مطمئناً جلو نخواهيد افتاد. شركت هاي حرفه اي و بزرگ تعهد و همكاري افراد برحسب چگونگي گذران وقت آنها در شركت تخمين مي زنند. پس زمانتان را تنظيم كنيد و تا مي توانيد در وقت موجود كارهاي مفيد انجام دهيد. اگر شما اينكار را نكنيد، كسي كه به اندازه ي شما باهوش و زيرك است اين كار را ميكند. البته من موافق كار در تعطيلات آخر هفته نيستم اما بعضي وقت ها كمك بسيار خوبي است. شما شنبه تا پنجشنبه تقريباً 60 ساعت كار مي كنيد، سعي كنيد تا مي توانيد از اين 60 ساعت بهره ي كافي ببريد و سخت كار كنيد و تا حد ممكن از كار كردن در ساعات آخر هفته خودداري كنيد.

مهم نيست كه شغلتان چيست، كمي سخت كوشانه تر و طولاني مدت تر در ايام كاري كار كنيد. قانون سوم: در جنگ با رئيستان شما برنده نمي شويد يكي از راه هاي خيلي آسان براي از بين بردن كارتان مشاجره و دعوا با رئيستان است. مطمئن باشيد كه تحت هيچ شرايطي شما برنده ي ميدان نواهيد بود. البته عدم توافق و مباحثه بسيار سالم است و گاهي كمك مي كند تا شركت ها و افراد تصميمات عاقلانه تري بگيرند. مطمئناً شما هم بحث هاي زيادي با رئيستان خواهيد داشت. هر چقدر مي خواهيد بحث كنيد اما نگذاريد كار به مشاجره و دعوا بكشد. مي توايند نقطه نظرات خود را پيشنهاد دهيد اما سعي كنيد

هميشه نظر نهايي رئيستان را اجرا كنيد. قانون چهارم: رئيستان را بشناسيدچه چيز بهتر از اين است كه رئيستان را آگاه نگاه داريد؟ رئيستان كدام را مي پسندد، يك ايميل كوتاه، تماس تلفني، ايميل صوتي،... يا تركيبي از برخي از اين موارد؟ اگر نمي دانيد، تلاش كنيد تا متوجه شويد. قانون اول براي برقراري ارتباط با رئيستان اين است كه آنطور كه دوست دارند با آنها رفتار كنيد. قانون پنجم: كتاب بخوانيد - كارشناس شويد كارشناس شدن در هر موضوعي كاري بسيار ساده است. 5 كتاب در مورد آن موضوع بخوانيد و متوجه خواهيد شد كه ديگر همه چيز را در مورد آن موضوع مي دانيد. بهترين كتاب هاي موجود در رابطه با كار و تجارت را مطالعه كنيد. هميشه در جستجوي جديدترين كتاب ها گوش به زنگ باشيد. قانون ششم: ارقامتان را بدانيد اعداد و ارقام هيچگاه دروغ نمي گويند. مديرعاملان و هيئت اجرايي بايد هميشه از حساب و كتاب هاي خود باخبر باشند تا وقتي از آنها سوال شد، بتوانند از موقعيت خود از نظر مالي دفاع كنند. اگر به كمك احتياج داشتيد، از ديگران بخواهيد. كار دشواري نيست و براي موفقيتتان ضروري است.قانون هفتم: درخواست بررسي عملكرد دهيد اگر كارتان را تازه شروع كرده باشيد، به طور روتين بررسي عملكرد به شما مي دهند اما پس از گذشت چند سال و ارتقاء شما به مقام هاي بالاتر اينكار متوقف مي شود. اما شما بايد خودتان درخواست بدهيد و بررسي عملكردتان را بگيريد. همچنين ميتوانيد گهگاه رئيستان را به ناهار دعوت كنيد درمورد عملكردتان در شركت و نقاط ضعف و قدرتتان نظر او

را جويا شويد. حتي اگر رئيستان كسي نباشد كه رو در رو مسائل را بازگو كند، باز هم نكاتي را خواهيد فهميد كه مي توانيد روي آنها كار كنيد. قانون هشتم: سياست ها را بپذيريد سياست هاي شركتي براي بقاي زندگي آن لازم هستند، و هرچه شركت بزرگتر باشد اين سياست ها نيز پيچيده تر مي شوند. در يك شركت، همه سعي دارند كه جلو بيفتند و بر ديگران ارجحيت پيدا كنند. هركس استراتژي خاص خود را دارد كه زاينده ي سياست هاي مختلف است. برخي سياست هاي كثيفي دارند، و شما بايد طرفتان را خوب بشناسيد و براي مقابله با آنها استراتژي هاي مخصوص ابداع كنيد. قانون نهم: شيرين كاري هاي الكي نكنيد شيرين كارها افرادي هستند كه معمولاً بيش از اندازه به يك موضوع مي پردازند كه معمولاً به زيان ديگران و به نفع خودشان است. اگر حتي يكبار چنين كاري مرتكب شويد، ديگران تصور بدي درموردتان خواهند كرد و از چشم همه خواهيد افتاد. قانون دهم: خود را براي يك سخنراني بزرگ آماده كنيد در شركت ها معمولاً اتفاق نمي افتد كه بتوانيد براي بيش از يك يا دو نفر سخنراني كنيد، اما اگر چنين موقعيتي دست داد، همه ي تلاشتان را كرده و خود را براي آن آماده كنيد. سعي كنيد پيام خود را كوتاه و مفيد بگوييد. سخنراني هاي طولاني را كسي راغب به گوش كردن نيست. منصب هاي زيادي به خاطر سخنراني بد از دست مي روند. آمادگي قبل از سخنراني و شناخت حضار و شنوندگان امري بسيار مفيد خواهد بود. در اين زمينه به خاطر داشته باشيد كه:

براي آماده سازي خود زمان بگذاريد شنوندگانتان را بشناسيد پيامتان را به شكلي ساده ارائه دهيد پيشنهاد و نتيجه گيري در سخنرانيتان داشته باشيددر آخر سخنراني، اظهارات خود را به طور خلاصه مطرح كنيد سر وقت سخنراني خود را به اتمام برسانيد از شنوندگانتان در آخر كار تشكر كنيد از نردبان ترقي بالا برويد حالا كه قانون هاي لازم براي موفقيت را دانستيد، كار خود را شروع كنيد. باز هم تكرار مي كنم، عبرت گرفتن باعث مي شود بتوانيد با شتاب بيشتري از راه به سمت كارِ درست عبور كنيد، و كار درست است كه باعث مي شود شما بالاتر از سايرين در شركت قرار گيريد. پس عجله كنيد!

10 قانون رهبري براي مديران

كار اصلي شما به عنوان مدير اين است كه اطمينان يابيد فعاليت هاي بخشِ تحت نظر شما تا حد ممكن مؤثر و كارآمد باشد. اين بخش شامل چه كساني است؟ مطمئناً مردم عادي! خوب است بدانيد كه مردم دوست ندارند كسي آنها را وادار به انجام كاري كند، بلكه بايد آنها را هدايت كنيد. مديريت به آنها كمك مي كند تا با كمي تلاش بيشتر، تجربه اي عميق تر در محل كار كسب كنند. اگر شما بتوانيد خوب آنها را هدايت كنيد، آنها راضي تر، فعال تر و دقيق تر خواهند بود. اما اگر اينطور نباشد، ميزان برگشتي هاي شركت روز به روز بيشتر خواهد شد، و بايد براي آموزش كارمندان جديد هزينه بگذاريد و شركت با سود بسيار كمتري مواجه خواهد بود. پس به نظر مقرون به صرفه تر است كه با درايت و هوشمندي مديريت، وظيفه هدايت كارمندان را به خوبي انجام دهيد. يادتان

باشد: اگر كارمندانتان راضي نباشند، هيچگاه قادر نخواهند بود كه مشتريانتان را راضي نگاه دارند! 1. روحيه كار تيمي ايجاد كنيد. به كارمندانتان طوري نگاه كنيد كه گويي در ماموريت هاي گروهي متخصص هستند. هيچوقت آنها را "كارمندان من" يا "پرسنل من" خطاب نكنيد، آنها دوست دارند مهم قلمداد شوند، نه فقط يك كارمند ساده. موفق ترين مديران كاركنان خود را "گروه من" يا "تيم من" خطاب مي كنند. اينكار روحيه كار گروهي را بين آنها افزايش خواهد داد و موجب مي شود كارمندان تصور بهتري از كار خود پيدا كنند. يك تيم باهم كار مي كند، نه اينكه هر كس كار مشخص و خاصي را به صورت مستقل انجام دهد. 2. اعضاء تيم همه حرفه اي هستند. كارمندانتان را افرادي حرفه اي و كاردان قلمداد كنيد. حتي سرايدار و كارمندان نگهباني كه شركت ها و كارخانه هاي ما را تميز و امن نگاه مي دارند هم افرادي حرفه اي هستند. اگر كارتان به بيمارستان و اتاق عمل بكشد، هميشه پيش خودتان دعا ميكنيد كه نظافتچي آن محل آدم متخصصي بوده باشد! درست است؟ به كارمندانتان آموزش دهيد كه چطور با طريقه لباس پوشيدن، حرف زدن و كارهايشان خود را افرادي كاردان و متخصص نشان دهند. تضمين ميكنم كه با اين رفتار شما، آنها در كارشان حرفه اي تر هم خواهند شد و حساسيت بيشتري در انجام كارشان به خرج مي دهند. و مشتريان هم تصويري كاملاً متخصصانه از كار شركت شما خواهند داشت. به دنبال فرصت هايي باشيد كه اعتماد به نفس كارمندانتان را افزايش دهيد. اگر شما به آنها به عنوان افرادي متخصص

و حرفه اي احترام بگذاريد، آنها هم احترام شما را به عنوان مدير شركت حفظ مي كنند. فقط كافي است يادتان باشد كه همه ي افراد درون شركت، از آبدارچي و راننده ها گرفته تا سايرين متخصص و در كار خود حرفه اي هستند. 3. روزي 5 نفر را تحسين كنيد. هر روز پنج نفر از كارمندان بخشتان را مورد تحسين و تمجيد قرار دهيد. به دقت كارها و عملكردهاي آنها را بررسي كنيد و به محض اينكه با كاري مواجه شديد كه به دقت و صحت انجام گرفته است، آن را تحسين كنيد. اينكار بيش از هر اقدام ديگري قادر خواهد بود روحيه كارمندان را تقويت كند. همه ي آدم ها دوست دارند مورد ستايش و تمجيد قرار گيرند. اين حركت شما همچنين روحيه خلاقيت و انجام صحيح كارها را بين افراد تيم افزايش مي دهد. در جايي كه نياز به اصلاح است، سعي كنيد آن كار را اصلاح كنيد، نه انجام دهنده ي آن را. اين باعث مي شود كارمندانتان تصور كنند كه شما طالب پيشرفت و موفقيت آنها هستيد. 4. خوب ببينيد و خوب گوش دهيد. حرف ها و عملكردهاي كارمندانتان را خوب ببينيد و خوب گوش دهيد. وقتي سؤالي از شما مي پرسند، براي جواب دادن عجله نكنيد، ابتدا خوب و دقيق به سؤال گوش دهيد. حتي اگر پاسخ را بدانيد، بايد با احترام به حرف هاي او گوش دهيد. اين كار باعث مي شود گفتگوهايتان با افراد شركت توام با احترام باشد. فقدان رابطه و گفتگوي صحيح مي تواند مشكل بسيار بزرگي در محل كار به حساب آيد. 5. به

كارمندانتان براي انجام كارها فرصت دهيد. ممكن است طريقه انجام كاري در شركت مطابق خواست شما نباشد. اما اگر ميبينيد كه آن كار به درستي انجام گرفته، لازم نيست بگوييد كه بهتر بود به روش شما آن كار را انجام مي دادند. البته بستگي به موقعيت دارد! گاهي اوقات مديران جديد ميخواهند به كارمندان ثابت كنند چه كسي در آنجا رئيس است. به علاوه، وقتي مديران بيشتر به پُست خود عادت كردند، مي توانند تشخيص دهند كه كارمندانشان بهتر مي دانند كه كارهايي خاص را چگونه انجام دهند. شما بايد آنها را حمايت كنيد و در مواقع لازم كمك و راهنمايي بدهيد. اين به آن معني نيست كه ديگر كنترلي روي آنها نداشته باشيد، بلكه با اينكار اجازه مي دهيد كارمندانتان براي انجام كارها از خلاقيت خود استفاده كنند. 6. كار آنها را تسهيل بخشيد. گاه به گاه با كارمندانتان به صورت انفرادي خلوت كنيد (مثلاً براي يك فنجان چاي) و از آنها بپرسيد شركت چه كارهايي مي تواند انجام دهد تا كار آنها آسانتر و سودمندتر شود. اينكار باعث مي شود كارمندان بدانند كه شما براي كار و تلاش آنها ارزش قائل هستيد. 7. به كارهاي خوب پاداش دهيد. اگر تيمي در بخش شما بيش از وظيفه معمول خود كار مي كند، چند روز به آنها مرخصي دهيد. مي توانيد او را براي ميتينگي كه در شهر ديگري برقرار مي شود بفرستيد و از او بخواهيد همسرش را هم با خود ببرد و يك روز هم در آن شهر بگذراند و استراحت كند. با اينكار خود نه تنها باعث مي شويد كارمندان تصور بهتري

از كار خود داشته باشند، بلكه باعث مي شويد همسرانشان هم آنها را در كارها حمايت كنند. براي اينكه به آنها نشان دهيد كه از اضافه كارهاي آنها قدرداني مي كنيد، كارهاي فوق العاده برايشان انجام دهيد. اكثر مديران كه بيشتر به نتيجه كار فكر مي كنند، اغلب فراموش مي كنند كه اين كارمندان شركت هستند كه زحمت كشيده و شركت را به نتيجه مي رسانند. 8. نيازهاي آنها را برطرف كنيد. اگر يكي از افراد تيم تقاضاي تجهيزات، منبع، آموزش هاي اضافي يا چيزهايي از اين قبيل داشته باشد، با هزاران سؤال خود درمورد علت درخواست چنين وسيله اي او را از تقاضايش منصرف نكنيد. اينكار روحيه او را به كلي از بين خواهد برد. اگر نمي توانيد در آن لحظه خواسته او را برآورده كنيد مي توانيد بهانه هايي مثل محدوديت بودجه شركت يا هر دليل ديگري بياوريد. اما اگر مي بينيد كه چنين تقاضايي واقعاً به نفع شركت است، به او اعتماد كرده و آن را فراهم كنيد.

9. اعتماد كنيد تا به شما اعتماد كنند. اگر به اعضاي تيم اعتماد كنيد، آنها هم در مقابل به شما اعتماد خواهند كرد. اگر به آنها مشكوك باشيد و اطمينان نكنيد، آنها نيز توقعات شما را عملي نخواهند كرد. بايد با آنها مثل افرادي متخصص و حرفه اي برخورد كنيد و زمان و تجهيزات لازم را براي انجام كارها در اختيارشان بگذاريد. آنها هم مانند هر انسان ديگري ممكن است گاهي دچار خطا و اشتباه شوند. بايد دقت كنيد تا بدون از بين بردن اعتماد به نفس و توهين به آنها، خطاهايشان را

اصلاح كنيد. اگر بخواهيد آنها را به خاطر خطاها و اشتباهاتشان سركوب كنيد، مطمئناً از آن پس اشتباهاتشان را به ديگران پاس مي دهند. 10. از آنها كار بخواهيد. براي آنها هدف تعيين كنيد و به آنها نشان دهيد كه شركت و خودِ آنها از نتيجه عمل آنها سود مي برند. و در كارها از آنها حمايت كنيد.

10 قانون رهبري براي مديران

كار اصلي شما به عنوان مدير اين است كه اطمينان يابيد فعاليت هاي بخشِ تحت نظر شما تا حد ممكن مؤثر و كارآمد باشد. اين بخش شامل چه كساني است؟ مطمئناً مردم عادي! خوب است بدانيد كه مردم دوست ندارند كسي آنها را وادار به انجام كاري كند، بلكه بايد آنها را هدايت كنيد. مديريت به آنها كمك مي كند تا با كمي تلاش بيشتر، تجربه اي عميق تر در محل كار كسب كنند. اگر شما بتوانيد خوب آنها را هدايت كنيد، آنها راضي تر، فعال تر و دقيق تر خواهند بود. اما اگر اينطور نباشد، ميزان برگشتي هاي شركت روز به روز بيشتر خواهد شد، و بايد براي آموزش كارمندان جديد هزينه بگذاريد و شركت با سود بسيار كمتري مواجه خواهد بود. پس به نظر مقرون به صرفه تر است كه با درايت و هوشمندي مديريت، وظيفه هدايت كارمندان را به خوبي انجام دهيد. يادتان باشد: اگر كارمندانتان راضي نباشند، هيچگاه قادر نخواهند بود كه مشتريانتان را راضي نگاه دارند! 1. روحيه كار تيمي ايجاد كنيد. به كارمندانتان طوري نگاه كنيد كه گويي در ماموريت هاي گروهي متخصص هستند. هيچوقت آنها را "كارمندان من" يا "پرسنل من" خطاب نكنيد، آنها دوست دارند مهم

قلمداد شوند، نه فقط يك كارمند ساده. موفق ترين مديران كاركنان خود را "گروه من" يا "تيم من" خطاب مي كنند. اينكار روحيه كار گروهي را بين آنها افزايش خواهد داد و موجب مي شود كارمندان تصور بهتري از كار خود پيدا كنند. يك تيم باهم كار مي كند، نه اينكه هر كس كار مشخص و خاصي را به صورت مستقل انجام دهد. 2. اعضاء تيم همه حرفه اي هستند. كارمندانتان را افرادي حرفه اي و كاردان قلمداد كنيد. حتي سرايدار و كارمندان نگهباني كه شركت ها و كارخانه هاي ما را تميز و امن نگاه مي دارند هم افرادي حرفه اي هستند. اگر كارتان به بيمارستان و اتاق عمل بكشد، هميشه پيش خودتان دعا ميكنيد كه نظافتچي آن محل آدم متخصصي بوده باشد! درست است؟ به كارمندانتان آموزش دهيد كه چطور با طريقه لباس پوشيدن، حرف زدن و كارهايشان خود را افرادي كاردان و متخصص نشان دهند. تضمين ميكنم كه با اين رفتار شما، آنها در كارشان حرفه اي تر هم خواهند شد و حساسيت بيشتري در انجام كارشان به خرج مي دهند. و مشتريان هم تصويري كاملاً متخصصانه از كار شركت شما خواهند داشت. به دنبال فرصت هايي باشيد كه اعتماد به نفس كارمندانتان را افزايش دهيد. اگر شما به آنها به عنوان افرادي متخصص و حرفه اي احترام بگذاريد، آنها هم احترام شما را به عنوان مدير شركت حفظ مي كنند. فقط كافي است يادتان باشد كه همه ي افراد درون شركت، از آبدارچي و راننده ها گرفته تا سايرين متخصص و در كار خود حرفه اي هستند. 3. روزي 5 نفر

را تحسين كنيد. هر روز پنج نفر از كارمندان بخشتان را مورد تحسين و تمجيد قرار دهيد. به دقت كارها و عملكردهاي آنها را بررسي كنيد و به محض اينكه با كاري مواجه شديد كه به دقت و صحت انجام گرفته است، آن را تحسين كنيد. اينكار بيش از هر اقدام ديگري قادر خواهد بود روحيه كارمندان را تقويت كند. همه ي آدم ها دوست دارند مورد ستايش و تمجيد قرار گيرند. اين حركت شما همچنين روحيه خلاقيت و انجام صحيح كارها را بين افراد تيم افزايش مي دهد. در جايي كه نياز به اصلاح است، سعي كنيد آن كار را اصلاح كنيد، نه انجام دهنده ي آن را. اين باعث مي شود كارمندانتان تصور كنند كه شما طالب پيشرفت و موفقيت آنها هستيد. 4. خوب ببينيد و خوب گوش دهيد. حرف ها و عملكردهاي كارمندانتان را خوب ببينيد و خوب گوش دهيد. وقتي سؤالي از شما مي پرسند، براي جواب دادن عجله نكنيد، ابتدا خوب و دقيق به سؤال گوش دهيد. حتي اگر پاسخ را بدانيد، بايد با احترام به حرف هاي او گوش دهيد. اين كار باعث مي شود گفتگوهايتان با افراد شركت توام با احترام باشد. فقدان رابطه و گفتگوي صحيح مي تواند مشكل بسيار بزرگي در محل كار به حساب آيد. 5. به كارمندانتان براي انجام كارها فرصت دهيد. ممكن است طريقه انجام كاري در شركت مطابق خواست شما نباشد. اما اگر ميبينيد كه آن كار به درستي انجام گرفته، لازم نيست بگوييد كه بهتر بود به روش شما آن كار را انجام مي دادند. البته بستگي به موقعيت دارد! گاهي

اوقات مديران جديد ميخواهند به كارمندان ثابت كنند چه كسي در آنجا رئيس است. به علاوه، وقتي مديران بيشتر به پُست خود عادت كردند، مي توانند تشخيص دهند كه كارمندانشان بهتر مي دانند كه كارهايي خاص را چگونه انجام دهند. شما بايد آنها را حمايت كنيد و در مواقع لازم كمك و راهنمايي بدهيد. اين به آن معني نيست كه ديگر كنترلي روي آنها نداشته باشيد، بلكه با اينكار اجازه مي دهيد كارمندانتان براي انجام كارها از خلاقيت خود استفاده كنند. 6. كار آنها را تسهيل بخشيد. گاه به گاه با كارمندانتان به صورت انفرادي خلوت كنيد (مثلاً براي يك فنجان چاي) و از آنها بپرسيد شركت چه كارهايي مي تواند انجام دهد تا كار آنها آسانتر و سودمندتر شود. اينكار باعث مي شود كارمندان بدانند كه شما براي كار و تلاش آنها ارزش قائل هستيد. 7. به كارهاي خوب پاداش دهيد. اگر تيمي در بخش شما بيش از وظيفه معمول خود كار مي كند، چند روز به آنها مرخصي دهيد. مي توانيد او را براي ميتينگي كه در شهر ديگري برقرار مي شود بفرستيد و از او بخواهيد همسرش را هم با خود ببرد و يك روز هم در آن شهر بگذراند و استراحت كند. با اينكار خود نه تنها باعث مي شويد كارمندان تصور بهتري از كار خود داشته باشند، بلكه باعث مي شويد همسرانشان هم آنها را در كارها حمايت كنند. براي اينكه به آنها نشان دهيد كه از اضافه كارهاي آنها قدرداني مي كنيد، كارهاي فوق العاده برايشان انجام دهيد. اكثر مديران كه بيشتر به نتيجه كار فكر مي كنند، اغلب

فراموش مي كنند كه اين كارمندان شركت هستند كه زحمت كشيده و شركت را به نتيجه مي رسانند. 8. نيازهاي آنها را برطرف كنيد. اگر يكي از افراد تيم تقاضاي تجهيزات، منبع، آموزش هاي اضافي يا چيزهايي از اين قبيل داشته باشد، با هزاران سؤال خود درمورد علت درخواست چنين وسيله اي او را از تقاضايش منصرف نكنيد. اينكار روحيه او را به كلي از بين خواهد برد. اگر نمي توانيد در آن لحظه خواسته او را برآورده كنيد مي توانيد بهانه هايي مثل محدوديت بودجه شركت يا هر دليل ديگري بياوريد. اما اگر مي بينيد كه چنين تقاضايي واقعاً به نفع شركت است، به او اعتماد كرده و آن را فراهم كنيد.

9. اعتماد كنيد تا به شما اعتماد كنند. اگر به اعضاي تيم اعتماد كنيد، آنها هم در مقابل به شما اعتماد خواهند كرد. اگر به آنها مشكوك باشيد و اطمينان نكنيد، آنها نيز توقعات شما را عملي نخواهند كرد. بايد با آنها مثل افرادي متخصص و حرفه اي برخورد كنيد و زمان و تجهيزات لازم را براي انجام كارها در اختيارشان بگذاريد. آنها هم مانند هر انسان ديگري ممكن است گاهي دچار خطا و اشتباه شوند. بايد دقت كنيد تا بدون از بين بردن اعتماد به نفس و توهين به آنها، خطاهايشان را اصلاح كنيد. اگر بخواهيد آنها را به خاطر خطاها و اشتباهاتشان سركوب كنيد، مطمئناً از آن پس اشتباهاتشان را به ديگران پاس مي دهند. 10. از آنها كار بخواهيد. براي آنها هدف تعيين كنيد و به آنها نشان دهيد كه شركت و خودِ آنها از نتيجه عمل آنها

سود مي برند. و در كارها از آنها حمايت كنيد.

10 قدم براي انتخاب شغل

اين روزها انتخاب شغل از گذشته خيلي سخت تر شده است. اين مسئله سه دليل دارد: يكي اينكه امروزه شغل هاي خيلي بيشتري نسبت به گذشته وجود دارد، دوم اينكه تعريف شغل هاي مختلف تغييرپذيرتر هستند و آخر اينكه سطح توقع خيلي بالا رفته است. اكثر خانم ها و آقايون كه امروز وارد بازار كار مي شوند، انتظار دارند كه طي زندگي شغلي خود، سه بار يا بيشتر، شغلشان را تغيير دهند. در اين مقاله 10 قدم مهم را به شما معرفي مي كنيم كه براي تغيير شغل بايد برداريد تا شغلي كه انتخاب مي كنيد از هر جهت برايتان مفيد باشد. 1. ارزيابي ارزش ها چه چيز واقعاً برايتان اهميت دارد؟ چه چيز سر حوصله تان مي آورد؟ چه كاري را آنقدر دوست داريد كه اگر برايش به شما دستمزد داده شود، احساس گناه مي كنيد؟ اين سوالات مي تواند به شما كمك كند يكي از مهمترين عناصر انتخاب شغل را پيدا كنيد، يعني ارزشها. ارزش هاي شما تكيه گاه احساسي كاري است كه انجام مي دهيد. در شغل هايي كه خوب نتيجه مي دهند معمولاً بين ارزش هاي شخصي فرد و كاري كه انجام مي دهند، هماهنگي وجود دارد. جستجوي كارتان را با ارزيابي ارزشهايتان و نوشتن آنها با دقت و وضوح هرچه تمامتر، شروع كنيد.

2. تشخيص مهارت ها و استعداد ها مهارت چيزي است كه طريق انجام آن را ياد گرفته ايد. استعداد چيزي است كه با آن به دنيا آمده ايد. درك تفاوت بين اين دو اهميت بسياري دارد. ممكن

است در كاري مهارت داشته باشيد اما برايتان جالب نباشد. اما اين احتمال وجود دارد كه اگر استعداد كاري را داريد، بين آن استعداد خاص و ارزشهايتان تطابق وجود داشته باشد. اين يعني شما از انجام كارهايي كه در آن استعداد داريد بسيار بيشتر لذت مي بريد تا كارهايي كه مهارت انجام آن را آموخته باشيد. 3. تعيين اولويت ها همه ما اولويت هاي خاصي در زندگي خود داريم-در برخورد خود با ديگران، در طرز فكر خود و تصميم گيريهايمان، در ارجحيت دادن به مفاهيم در مقابل انسانها يا برعكس و ميزان راحتي خود با ابهامات زندگي. براي خيلي از افراد، اين اولويت ها در سطح ناخودآگاهشان عمل مي كند اما شديداً بر عملكرد ما با ديگران تاثير مي گذارد. شايد اين سوالها بتواند در فهم اين قضيه كمكتان كند: آيا خودتان را فردي شهودي مي دانيد؟ آيا رفت و آمدي هستيد يا دوست داريد بيشتر در خانه بمانيد؟ در رويارويي با تصميم گيريها، آيا به واقعيات تكيه مي كنيد يا احساساتتان؟ پاسخ شما به اين سوالات شما را به كاري كه بايد انجام دهيد نزديك تر مي كند.4. تجربه هيچ جايگزيني براي تجربه وجود ندارد، هرچه بيشتر بهتر است. مي توان گفت تقريباً همه مشاغل از بيرون، متفاوت از درون آن به نظر مي رسند. اگر به تازگي وارد بازار كار شده ايد يا مي خواهيد شغلتان را تغيير دهيد، با افرادي صحبت كنيد كه در آن شغل دست دارند. شغلي در آن زمينه يا صنعت براي خود پيدا كنيد و مطمئن باشيد هماني خواهد بود كه هميشه ميخواستيد. و به هيچ وجه فقط

به يك تجربه كاري تكيه نكنيد. تا آن جا كه ميتوانيد در زمينه كاري خود، تجربه بيندوزيد. با تجربه خواهيد فهميد كه كاري به دردتان مي خورد و با ارزش ها و اولويت هايتان جور است يا نه. 5. تخصص اندوزي در اين دنياي مملو از اطلاعات تكنيكي، فشار زيادي براي تخصصي كردن علوم يعني بيشتر و بيشتر دانستن در مورد يك رشته محدود است. اين خطرناك است، چون اين احتمال وجود دارد كه شديداً از رده خارج شويد.خيلي افراد كارشان را به اين علت از دست مي دهند كه به تدريج ديدي كانوني نسبت به كس يا چيزي كه هستند و توانايي هايشان پيدا مي كنند. بحث قديمي تخصص گرايي درمقابل كلي گرايي اين روزها نامي تازه گرفته است: متخصص كلي گرا. يعني كسي كه باوجود داشتن شماي كلي از كار، در زمينه هاي مختلفي از آن تخصص پيدا كرده است. اين روزها سواد به اين گفته مي شود. اينكه تا مي توانيد درمورد موضوعي كه دوست داريد در زمينه كاريتان اطلاعات جمع كنيد و مقصد و هدف آن رشته را دنبال كنيد. 6. در اولين شغل، اول تجربه بعد پول شايد با معدل خيلي بالا از دانشگاه فارغ التحصيل شده باشيد اما وقتي مي خوهيد وارد بازار كار شويد، اولويت ها حرف اول را مي زنند. يك راه خوب براي بالا بردن فرصتهاي شغلي خود اين است كه از خودتان سوال كنيد: "كدام مقام امكان بيشتري برايم فراهم ميكند كه در كارم بهترين باشم؟" و شايد آنكار هماني نباشد كه حقوق دلخواهتان را به شما عرضه كند. 7. انتخاب شغلي كه بتوانيد 110%

به آن متعهد شويد تعهد پايين و عملكرد متوسط اين روزها به هيچ وجه قابل قبول نيستند. مشكل اينجاست كه ممكن است زماني پي به مفهوم اين جمله ببريد كه ديگر از كار اخراج شده باشيد. پس چطور بايد خودتان را محافظت كنيد؟ اگر كاري را پيدا كنيد كه بتوانيد 110% به آن متعهد شويد، هيچوقت با چنين مشكلي مواجه نخواهيد شد. 8. بنا كردن سبك زندگي براساس درآمدتان نه توقعاتتان خيلي از شغلهايي كه اين روزها به دنبال نيروي كار است، وعده مي دهد كه طي دو سال حقوق ميليوني برايتان درست كند. مشكل اينجاست كه خيي از تازه واردان به آن كارها با اين ايده وارد آن كار مي شوند و خرج و مخارجشان را هم با همان ايده انجام مي دهند. يك راه بهتر براي شروع اين است كه درست از همان آغاز كار، سبك زندگيتان را طوري ساختار بندي كنيد كه بتوانيد 10 درصد از حقوقتان را هر ماه كنار بگذاريد. پس انداز عاقلانه هميشه يكي از بهترين راه هاي پيشرفت بوده است.9. گذاشتن 5 درصد از زمان، انرژي و پولتان براي پيشرفت شغلي نمي توانيد منتظر كارفرمايتان بمانيد كه لقمه را به دهانتان بگذارد. نكته اينجاست كه نمي توانيد در اين زمينه به او اطمينان كنيد. كارفرمايان امروزي مي خواهند هر توماني كه از جيبشان بيرون مي رود، با چند تومان جايگزين شود. آنها روي شما سرمايه گذاري مي كنند و وقتي بتوانند يك سود فوري و خوب يا نيرو و مهارتي خاص در شما ببينند، سريعاً دست به كار مي شوند. نكته اينجاست كه نمي توانيد روي هيچكدام اينها

حساب كنيد خودتان بايد دست به كار شويد و با تلاش زياد خودتان را جلو ببريد. 10. تمايل به ايجاد تغيير و تطابق اگر مراحل قبلي كه ذكر شد را مطالعه كنيد، جاي تاكيد بر روي هدف را خالي مي بينيد. دليل آن اين نيست كه اهداف اهميت ندارند بلكه هدف شما معمولاً از همه آن عوامل ديگري كه به آن اشاره شد، مثل ارزش ها، مهارت ها، استعدادها و ... ناشي مي شوند. و حتي اگر آنها را در دفترتان يادداشت كنيد يا روي آينه بنويسيد، باز هم نمي توانيد نياز به تغيير و انطباق و سازگاري با شرايط جديد، رشد خودتان و توسعه فرصت هايتان را بپوشانيد. تفاوت اينجا بين "جهت" و "برنامه" است. مورچه براي خود جهتي دارد اما برنامه ندارد. او مي داند كه به مجا مي خواهد برود و براي رسيدن به آنجا از هيچ تلاشي فروگذار نمي كند. اما آن مورچه اين جهت را جايي ننوشته است فقط با اطمينان كامل مي داند كه جهت اصلي او به آن سمت است و بايد به آنجا برسد. جهت شغلي دنياي امروز هم به همين منوال است.

10 قدم براي انتخاب شغل

اين روزها انتخاب شغل از گذشته خيلي سخت تر شده است. اين مسئله سه دليل دارد: يكي اينكه امروزه شغل هاي خيلي بيشتري نسبت به گذشته وجود دارد، دوم اينكه تعريف شغل هاي مختلف تغييرپذيرتر هستند و آخر اينكه سطح توقع خيلي بالا رفته است. اكثر خانم ها و آقايون كه امروز وارد بازار كار مي شوند، انتظار دارند كه طي زندگي شغلي خود، سه بار يا بيشتر، شغلشان را تغيير

دهند. در اين مقاله 10 قدم مهم را به شما معرفي مي كنيم كه براي تغيير شغل بايد برداريد تا شغلي كه انتخاب مي كنيد از هر جهت برايتان مفيد باشد. 1. ارزيابي ارزش ها چه چيز واقعاً برايتان اهميت دارد؟ چه چيز سر حوصله تان مي آورد؟ چه كاري را آنقدر دوست داريد كه اگر برايش به شما دستمزد داده شود، احساس گناه مي كنيد؟ اين سوالات مي تواند به شما كمك كند يكي از مهمترين عناصر انتخاب شغل را پيدا كنيد، يعني ارزشها. ارزش هاي شما تكيه گاه احساسي كاري است كه انجام مي دهيد. در شغل هايي كه خوب نتيجه مي دهند معمولاً بين ارزش هاي شخصي فرد و كاري كه انجام مي دهند، هماهنگي وجود دارد. جستجوي كارتان را با ارزيابي ارزشهايتان و نوشتن آنها با دقت و وضوح هرچه تمامتر، شروع كنيد.

2. تشخيص مهارت ها و استعداد ها مهارت چيزي است كه طريق انجام آن را ياد گرفته ايد. استعداد چيزي است كه با آن به دنيا آمده ايد. درك تفاوت بين اين دو اهميت بسياري دارد. ممكن است در كاري مهارت داشته باشيد اما برايتان جالب نباشد. اما اين احتمال وجود دارد كه اگر استعداد كاري را داريد، بين آن استعداد خاص و ارزشهايتان تطابق وجود داشته باشد. اين يعني شما از انجام كارهايي كه در آن استعداد داريد بسيار بيشتر لذت مي بريد تا كارهايي كه مهارت انجام آن را آموخته باشيد. 3. تعيين اولويت ها همه ما اولويت هاي خاصي در زندگي خود داريم-در برخورد خود با ديگران، در طرز فكر خود و تصميم گيريهايمان، در

ارجحيت دادن به مفاهيم در مقابل انسانها يا برعكس و ميزان راحتي خود با ابهامات زندگي. براي خيلي از افراد، اين اولويت ها در سطح ناخودآگاهشان عمل مي كند اما شديداً بر عملكرد ما با ديگران تاثير مي گذارد. شايد اين سوالها بتواند در فهم اين قضيه كمكتان كند: آيا خودتان را فردي شهودي مي دانيد؟ آيا رفت و آمدي هستيد يا دوست داريد بيشتر در خانه بمانيد؟ در رويارويي با تصميم گيريها، آيا به واقعيات تكيه مي كنيد يا احساساتتان؟ پاسخ شما به اين سوالات شما را به كاري كه بايد انجام دهيد نزديك تر مي كند.4. تجربه هيچ جايگزيني براي تجربه وجود ندارد، هرچه بيشتر بهتر است. مي توان گفت تقريباً همه مشاغل از بيرون، متفاوت از درون آن به نظر مي رسند. اگر به تازگي وارد بازار كار شده ايد يا مي خواهيد شغلتان را تغيير دهيد، با افرادي صحبت كنيد كه در آن شغل دست دارند. شغلي در آن زمينه يا صنعت براي خود پيدا كنيد و مطمئن باشيد هماني خواهد بود كه هميشه ميخواستيد. و به هيچ وجه فقط به يك تجربه كاري تكيه نكنيد. تا آن جا كه ميتوانيد در زمينه كاري خود، تجربه بيندوزيد. با تجربه خواهيد فهميد كه كاري به دردتان مي خورد و با ارزش ها و اولويت هايتان جور است يا نه. 5. تخصص اندوزي در اين دنياي مملو از اطلاعات تكنيكي، فشار زيادي براي تخصصي كردن علوم يعني بيشتر و بيشتر دانستن در مورد يك رشته محدود است. اين خطرناك است، چون اين احتمال وجود دارد كه شديداً از رده خارج شويد.خيلي افراد كارشان

را به اين علت از دست مي دهند كه به تدريج ديدي كانوني نسبت به كس يا چيزي كه هستند و توانايي هايشان پيدا مي كنند. بحث قديمي تخصص گرايي درمقابل كلي گرايي اين روزها نامي تازه گرفته است: متخصص كلي گرا. يعني كسي كه باوجود داشتن شماي كلي از كار، در زمينه هاي مختلفي از آن تخصص پيدا كرده است. اين روزها سواد به اين گفته مي شود. اينكه تا مي توانيد درمورد موضوعي كه دوست داريد در زمينه كاريتان اطلاعات جمع كنيد و مقصد و هدف آن رشته را دنبال كنيد. 6. در اولين شغل، اول تجربه بعد پول شايد با معدل خيلي بالا از دانشگاه فارغ التحصيل شده باشيد اما وقتي مي خوهيد وارد بازار كار شويد، اولويت ها حرف اول را مي زنند. يك راه خوب براي بالا بردن فرصتهاي شغلي خود اين است كه از خودتان سوال كنيد: "كدام مقام امكان بيشتري برايم فراهم ميكند كه در كارم بهترين باشم؟" و شايد آنكار هماني نباشد كه حقوق دلخواهتان را به شما عرضه كند. 7. انتخاب شغلي كه بتوانيد 110% به آن متعهد شويد تعهد پايين و عملكرد متوسط اين روزها به هيچ وجه قابل قبول نيستند. مشكل اينجاست كه ممكن است زماني پي به مفهوم اين جمله ببريد كه ديگر از كار اخراج شده باشيد. پس چطور بايد خودتان را محافظت كنيد؟ اگر كاري را پيدا كنيد كه بتوانيد 110% به آن متعهد شويد، هيچوقت با چنين مشكلي مواجه نخواهيد شد. 8. بنا كردن سبك زندگي براساس درآمدتان نه توقعاتتان خيلي از شغلهايي كه اين روزها به دنبال نيروي كار

است، وعده مي دهد كه طي دو سال حقوق ميليوني برايتان درست كند. مشكل اينجاست كه خيي از تازه واردان به آن كارها با اين ايده وارد آن كار مي شوند و خرج و مخارجشان را هم با همان ايده انجام مي دهند. يك راه بهتر براي شروع اين است كه درست از همان آغاز كار، سبك زندگيتان را طوري ساختار بندي كنيد كه بتوانيد 10 درصد از حقوقتان را هر ماه كنار بگذاريد. پس انداز عاقلانه هميشه يكي از بهترين راه هاي پيشرفت بوده است.9. گذاشتن 5 درصد از زمان، انرژي و پولتان براي پيشرفت شغلي نمي توانيد منتظر كارفرمايتان بمانيد كه لقمه را به دهانتان بگذارد. نكته اينجاست كه نمي توانيد در اين زمينه به او اطمينان كنيد. كارفرمايان امروزي مي خواهند هر توماني كه از جيبشان بيرون مي رود، با چند تومان جايگزين شود. آنها روي شما سرمايه گذاري مي كنند و وقتي بتوانند يك سود فوري و خوب يا نيرو و مهارتي خاص در شما ببينند، سريعاً دست به كار مي شوند. نكته اينجاست كه نمي توانيد روي هيچكدام اينها حساب كنيد خودتان بايد دست به كار شويد و با تلاش زياد خودتان را جلو ببريد. 10. تمايل به ايجاد تغيير و تطابق اگر مراحل قبلي كه ذكر شد را مطالعه كنيد، جاي تاكيد بر روي هدف را خالي مي بينيد. دليل آن اين نيست كه اهداف اهميت ندارند بلكه هدف شما معمولاً از همه آن عوامل ديگري كه به آن اشاره شد، مثل ارزش ها، مهارت ها، استعدادها و ... ناشي مي شوند. و حتي اگر آنها را در دفترتان

يادداشت كنيد يا روي آينه بنويسيد، باز هم نمي توانيد نياز به تغيير و انطباق و سازگاري با شرايط جديد، رشد خودتان و توسعه فرصت هايتان را بپوشانيد. تفاوت اينجا بين "جهت" و "برنامه" است. مورچه براي خود جهتي دارد اما برنامه ندارد. او مي داند كه به مجا مي خواهد برود و براي رسيدن به آنجا از هيچ تلاشي فروگذار نمي كند. اما آن مورچه اين جهت را جايي ننوشته است فقط با اطمينان كامل مي داند كه جهت اصلي او به آن سمت است و بايد به آنجا برسد. جهت شغلي دنياي امروز هم به همين منوال است.

10 قدم براي جذب انسانها، ايده ها و فرصتهاي عالي

1) حقيقت را بگوييد منظور اين نيست كه فقط دروغ نگوييد. گفتن حقيقت حد مشخصي دارد، كه با در نظر گرفتن آن هم خودتان احساس آزادي و راحتي خواهيد كرد و هم ديگران به سمتتان جلب مي شوند. بايد سعي كنيد حقيقت را از موضع عشق بگوييد، نه از موضع قدرت يا ترس.

2) خودتان باشيد منطقي باشيد. خودتان را به همان صورت كه هستيد قبول كنيد. اگر ما اين چيزي هستيم كه اكنون هستيم، فقط به خاطر انتخاب هايي بوده كه در زندگيمان كرده ايم. قبول كردن اين مسئله اين قدرت را به ما مي دهد تا بتوانيم باز انتخاب كنيم. اگر خود را آنطور كه واقعاً هستيد به ديگران نشان دهيد، ممكن است نتوانيد بعضي ها را به سمت خود جذب كنيد، اما مطمئن باشيد كه آنها را هم تحت تاثير قرار مي دهيد.

3) در زمان حال زندگي كنيد اگر در زمان حال زندگي كنيد، مي توانيد با جريان روز همراه باشيد.

مراقب آنچه در اطرافتان و به شما مي گذرد، باشيد. در زمان حال است كه مي توانيد كسي يا چيزي را به خود جذب كنيد، نه در گذشته يا آينده.

4) نگذاريد با كمبود انرژي مواجه شويد اگر امكانات برايتان فراهم باشد، همه كار مي توانيد انجام دهيد. اما بايد اول با گسترده كردن مرزهاي خود، بالا بردن استانداردها و حل مسائل و مشكلات مربوط به گذشته موانع را از سر راهتان برداريد. تا آماده نباشيد، قدرت جذب كردن به سراغتان نمي آيد، پس خود را آماده كنيد.

5) بر پيروزي فائق شويد اكثر ما عقيده داريم كه اگر ما پيروز شويم، دنيا به ما باخته است و اگر دنيا پيروز شود، ما باخته ايم. اين درست نيست. سعي كنيد از جنبه اي به مسائل نگاه كنيد كه همه امكان پيروز و موفق شدن را داشته باشند.

6) بخشيدن، گرفتن است كاملاً صحيح است، لذت در بخشيدن است! همه ما چيزي براي بخشيدن و اهداء كردن داريم. پس شما هم ببخشيد. اما اگر فكر مي كنيد چيز زيادي براي عرضه به ديگران نداريد، سعي كنيد مهارتهاي جديد ياد بگيريد. وقتي بتوانيد كمي از خودتان و هدايايتان را به ديگران اهداء كنيد، جذاب تر مي شويد.

7) خودخواه باشيد بسيار از خود مراقبت كنيد. تلاش كنيد تا نيازهايتان را برآورده كنيد. معمولاً وقتي به چيزي نياز داريد، از شما فراري مي شود. اما شما دست از تلاش برنداريد. تا مي توانيد پول، عشق، شانس، دوست و...براي خود ذخيره كنيد. با اينكار مثل آهن ربايي خواهيد توانست آنچه نياز داريد را به سمت خود جذب

كنيد.

8) هوشياري خود را بالا ببريد جذابيت پديده اي بسيار دقيق و ظريف است. تا زمانيكه نتوانسته ايد هوشياريتان را درمورد خودتان، اطرافيانتان و طرز تفكرتان بالا ببريد، قادر نخواهد بود آن را به دست آوريد.

9) مسئوليت پذير باشيد ما آن چيزي را به سمت خود جذب مي كنيم، كه آمادگيش را داشته باشيم. با تلاش و كوشش، خود را براي بهترين ها آماده كنيد. مسئوليت جذاب كردن خودتان بدون تلاش ميسر نيست، اما مطئن باشيد كه نتيجه ي خوبي عايدتان خواهد شد.

10) از انجام دادن به بودن تغيير كنيد با دقت به آنچه انجامش مي دهيد، ببينيد به چه كسي تبديل مي شويد. از چه رو اينكار را انجام مي دهيد، عشق يا ترس؟ چطور مي توانيد اين را بفهميد؟ از نتيجه كار. حال، سوال اين است... براي لذت بردن از يك زندگي راحت، ساده، آرام، با بركت، غني و پرموفقيت، چه كار مي كنيد؟ آيا براي به دست آوردن زندگي دلخواه خود حاضريد به هر كاري تن دهيد؟ حتي اگر اينكارها با آنچه اكنون مي كنيد كاملاً مغاير باشد؟

10 قدم براي جذب انسانها، ايده ها و فرصتهاي عالي 1) حقيقت را بگوييد منظور اين نيست كه فقط دروغ نگوييد. گفتن حقيقت حد مشخصي دارد، كه با در نظر گرفتن آن هم خودتان احساس آزادي و راحتي خواهيد كرد و هم ديگران به سمتتان جلب مي شوند. بايد سعي كنيد حقيقت را از موضع عشق بگوييد، نه از موضع قدرت يا ترس. 2) خودتان باشيد منطقي باشيد. خودتان را به همان صورت كه هستيد قبول كنيد. اگر ما اين

چيزي هستيم كه اكنون هستيم، فقط به خاطر انتخاب هايي بوده كه در زندگيمان كرده ايم. قبول كردن اين مسئله اين قدرت را به ما مي دهد تا بتوانيم باز انتخاب كنيم. اگر خود را آنطور كه واقعاً هستيد به ديگران نشان دهيد، ممكن است نتوانيد بعضي ها را به سمت خود جذب كنيد، اما مطمئن باشيد كه آنها را هم تحت تاثير قرار مي دهيد. 3) در زمان حال زندگي كنيد اگر در زمان حال زندگي كنيد، مي توانيد با جريان روز همراه باشيد. مراقب آنچه در اطرافتان و به شما مي گذرد، باشيد. در زمان حال است كه مي توانيد كسي يا چيزي را به خود جذب كنيد، نه در گذشته يا آينده. 4) نگذاريد با كمبود انرژي مواجه شويد اگر امكانات برايتان فراهم باشد، همه كار مي توانيد انجام دهيد. اما بايد اول با گسترده كردن مرزهاي خود، بالا بردن استانداردها و حل مسائل و مشكلات مربوط به گذشته موانع را از سر راهتان برداريد. تا آماده نباشيد، قدرت جذب كردن به سراغتان نمي آيد، پس خود را آماده كنيد. 5) بر پيروزي فائق شويد اكثر ما عقيده داريم كه اگر ما پيروز شويم، دنيا به ما باخته است و اگر دنيا پيروز شود، ما باخته ايم. اين درست نيست. سعي كنيد از جنبه اي به مسائل نگاه كنيد كه همه امكان پيروز و موفق شدن را داشته باشند. 6) بخشيدن، گرفتن است كاملاً صحيح است، لذت در بخشيدن است! همه ما چيزي براي بخشيدن و اهداء كردن داريم. پس شما هم ببخشيد. اما اگر فكر مي كنيد چيز زيادي براي عرضه

به ديگران نداريد، سعي كنيد مهارتهاي جديد ياد بگيريد. وقتي بتوانيد كمي از خودتان و هدايايتان را به ديگران اهداء كنيد، جذاب تر مي شويد. 7) خودخواه باشيد بسيار از خود مراقبت كنيد. تلاش كنيد تا نيازهايتان را برآورده كنيد. معمولاً وقتي به چيزي نياز داريد، از شما فراري مي شود. اما شما دست از تلاش برنداريد. تا مي توانيد پول، عشق، شانس، دوست و...براي خود ذخيره كنيد. با اينكار مثل آهن ربايي خواهيد توانست آنچه نياز داريد را به سمت خود جذب كنيد. 8) هوشياري خود را بالا ببريد جذابيت پديده اي بسيار دقيق و ظريف است. تا زمانيكه نتوانسته ايد هوشياريتان را درمورد خودتان، اطرافيانتان و طرز تفكرتان بالا ببريد، قادر نخواهد بود آن را به دست آوريد. 9) مسئوليت پذير باشيد ما آن چيزي را به سمت خود جذب مي كنيم، كه آمادگيش را داشته باشيم. با تلاش و كوشش، خود را براي بهترين ها آماده كنيد. مسئوليت جذاب كردن خودتان بدون تلاش ميسر نيست، اما مطئن باشيد كه نتيجه ي خوبي عايدتان خواهد شد. 10) از انجام دادن به بودن تغيير كنيد با دقت به آنچه انجامش مي دهيد، ببينيد به چه كسي تبديل مي شويد. از چه رو اينكار را انجام مي دهيد، عشق يا ترس؟ چطور مي توانيد اين را بفهميد؟ از نتيجه كار. حال، سوال اين است... براي لذت بردن از يك زندگي راحت، ساده، آرام، با بركت، غني و پرموفقيت، چه كار مي كنيد؟ آيا براي به دست آوردن زندگي دلخواه خود حاضريد به هر كاري تن دهيد؟ حتي اگر اينكارها با آنچه اكنون مي كنيد كاملاً

مغاير باشد؟

10 كليد طلايي براي رسيدن به آرزوهاي دروني

هر روز، به هر منوال، ما در حال آشكار ساختن حقايقي از زندگي كه در اطرافمان وجود دارند، هستيم. چه بخواهيم و چه نخواهيم و چه در مورد آن اطلاعي داشته باشيم و يا نداشته باشيم، تمام چيزهايي كه در زندگي ما هستند به وسيله افكار، گفتار و رفتارمان در نظر ديگران آشكار مي شوند. در طي سالهاي زيادي كه با افراد و گروه هاي خاص به منظور كمك براي محقق شدن آرزوهايشان آن هم در آرامش كامل، ارتباط داشتم به اين نتيجه رسيدم كه براي رسيدن به يك زندگي سرشار از شادي و موفقيت 10 كليد طلايي وجود دارد كه در اين مقاله قصد دارم شما را نيز با آنها آشنا كنم. اگر بخواهيد خواسته هايتان را عينيت ببخشيد، پيش از هر چيز بايد بدانيد كه همه چيز از درونتان شروع مي شود. اين افكار شما هستند كه احساساتتان را خلق مي كنند، احساسات باعث ايجاد رفتار متفاوت در شما مي شوند و همين رفتار ها هستند كه بر روي اموري كه شما در زندگي از خود در مقابل ديگران آشكار مي سازيد، تاثير گذار واقع مي شوند. از جمله موارد حياتي ديگر كه همواره بايد به خاطر داشته باشيد اين است كه بطور كامل دريابيد كه لازم نيست حتماً تمام اين مراحل را به تنهايي طي كنيد. زندگي ما طوري پايه ريزي شده كه براي رسيدن به موفقيت بايد مانند يك اركستر سمفوني در كنار يكديگر و در نهايت هماهنگي و هارموني كار كنيم و در عين حال از نيروهاي طبيعي كه براي خوشبختي و سعادت ما آماده به كار هستند

كمك بگيريم. زمانيكه متوجه شديد بايد دقيقاً چه چيزي را آشكار سازيد، آنوقت بايد اهداف و نيات خود را مشخص كرده، توجه خود را متمركز كنيد، تصويري از آرزوهايتان را مجسم كنيد، درست مثل اينكه در حال حاضر برايتان رخ داده اند، متشكر و قدردان باشيد، براي انتخاب هاي مناسب بعدي به جلو گام برداريد، تصور كنيد كه براي هميشه هيچ گونه نگراني، شك و ترديد، و ترسي وجود نداشته و آزاد و رها هستيد. زماني كه براي پشتيباني و حمايت خود را با كائنات همسو بسازيد، چيزي نخواهد گذشت كه شاهد اسرار و معجزات زندگي و زندگي كردن خواهيد شد. و حالا 10 كليد طلائي براي خلق زندگي كه آرزويش داريد و نحوه آشكار ساختن سرمايه هاي دروني 1- قدرت برتري را انتخاب كنيد كه حقيقتاً و كاملاً شما را دوست مي دارد و به شما عشق مي ورزد. كسيكه قلباً به شما علاقه دارد و مي خواهد تا شما از تمام خوشي ها و ثروت هاي جهان بهرمند گرديد.2- هنگام طراحي نقشه رسيدن به موفيت، بهتر است از خوش بيني و توانمندي كمك بگيريد. يك تصوير ذهني كاملاً روشن از آرزوهايتان مجسم كنيد و سعي كنيد در اين راه دقيق، روشن و منحصر بفرد عمل كنيد. 3- هر زمان و هر لحظه حس كاميابي خود را زنده نگه داريد. اجازه ندهيد افكاري نظير كمبود، محدوديت، و يا چشم و هم چشمي به ذهنتان وارد شوند. فقط با اين حقيقت روبرو شويد كه فراواني بي حد و حصري در كائنات وجود دارد كه براي همه افراد از جمله شما كفايت خواهد كرد. 4-در افكار،

گفتار و رفتار خود عقايد نيرومند، مثبت، و پشتوانه دهنده را به كار بنديد. 5- طبق چيزي كه اعتقاد داريد درست است، عمل كنيد. مطمئن باشيد به هر چيزي كه فكر مي كنيد، گسترش پيدا خواهد كرد؛ جايي كه توجهتان را به آن معطوف ميكنيد، بايد درست همان جايي باشد كه آرزوهايتان در آن قرار گرفته اند. 6- زمانيكه در مورد مسائل مالي صحبت مي كنيد هميشه از "حداقل" و " يا بيشتر" نيز استفاده كنيد. به عنوان مثال: "من هر ماه مي توانم حداقل 100هزار تومان و يا بيشتر پس انداز كنم." به حقايق مالي خود "و يا بهتر" اضافه كنيد. براي مثال: "من در حال حاضر يك مرسدس بنز 500SL قرمز آلبالويي دارم كه داخل آن كرم رنگ است يا بهتر." سعي نكنيد انرژي هايي كه از سوي كائنات به سمت شما روانه هستند را محدود كنيد. 7- سعي كنيد در همه موارد زندگي، گيرنده خوبي باشيد. از هدايا، اسرار، و معجزات با روي باز استقبال كنيد؛ و خيلي باز تر با مسائلي نظير شادي، عشق و نعمت هاي فراوان برخورد كنيد.8- قدردان نعمات زندگي خود باشيد. هر تجربه، هر رابطه، و هر سكه 1 ريالي كه كسب مي كنيد، همه و همه هدايايي هستند كه به آن شكل بخصوص خودشان را آشكار ساخته اند. مي بايست نسبت به هدايايي كه مانند سيلي پرخروش به سمت شما سرازير مي شوند، آگاهي داشته باشيد و از تك تك آنها قدرداني نماييد.9- نسبت به خود و ديگران سخاوتمند باشيد. هر چيزي كه ببخشيد دو مرتبه چند برابر شده و به خودتان باز مي گردد و

اين نمودي از كائنات است كه شما براي دريافت آن بايد آماده و خواهان بوده و توانايي اش را داشته باشيد. 10- براي زمان حال خودتان را آماده كنيد. اگر در گذشته باشيد، احساس گناه و پشيماني به شما دست خواهد داد. اگر زندگي خود را از آينده پر كنيد، با ترس مواجه مي شويد. شما حالا در زمان حال هستيد و توانايي اين امر را داريد كه ثروتي بي حد و اندازه و نعماتي فراواني را خلق كنيد. همچنانكه از اين 10 كليد استفاده مي كنيد، درهاي موفقيت بزرگ شما گشوده ميشوند تا سرمايه هاي بي پايان شخصي شما را به منسه ظهور بگذارند. هر روز كه از خواب بلند مي شويد با خود عهد ببنديد كه سرمايه هاي دروني و موفقيت خود را بيش از پيش آشكار خواهيد ساخت و طوري زندگي مي كنيد كه زندگيتان سرشار از ثروت، فوق العادگي، دوست داشتن، جذابيت، سلامت و پر از تجربه هاي جديد باشد! لذت ببريد و بدانيد كه شما استحقاقش را داريد .

10 كليد طلايي براي رسيدن به آرزوهاي دروني

هر روز، به هر منوال، ما در حال آشكار ساختن حقايقي از زندگي كه در اطرافمان وجود دارند، هستيم. چه بخواهيم و چه نخواهيم و چه در مورد آن اطلاعي داشته باشيم و يا نداشته باشيم، تمام چيزهايي كه در زندگي ما هستند به وسيله افكار، گفتار و رفتارمان در نظر ديگران آشكار مي شوند. در طي سالهاي زيادي كه با افراد و گروه هاي خاص به منظور كمك براي محقق شدن آرزوهايشان آن هم در آرامش كامل، ارتباط داشتم به اين نتيجه رسيدم كه

براي رسيدن به يك زندگي سرشار از شادي و موفقيت 10 كليد طلايي وجود دارد كه در اين مقاله قصد دارم شما را نيز با آنها آشنا كنم. اگر بخواهيد خواسته هايتان را عينيت ببخشيد، پيش از هر چيز بايد بدانيد كه همه چيز از درونتان شروع مي شود. اين افكار شما هستند كه احساساتتان را خلق مي كنند، احساسات باعث ايجاد رفتار متفاوت در شما مي شوند و همين رفتار ها هستند كه بر روي اموري كه شما در زندگي از خود در مقابل ديگران آشكار مي سازيد، تاثير گذار واقع مي شوند. از جمله موارد حياتي ديگر كه همواره بايد به خاطر داشته باشيد اين است كه بطور كامل دريابيد كه لازم نيست حتماً تمام اين مراحل را به تنهايي طي كنيد. زندگي ما طوري پايه ريزي شده كه براي رسيدن به موفقيت بايد مانند يك اركستر سمفوني در كنار يكديگر و در نهايت هماهنگي و هارموني كار كنيم و در عين حال از نيروهاي طبيعي كه براي خوشبختي و سعادت ما آماده به كار هستند كمك بگيريم. زمانيكه متوجه شديد بايد دقيقاً چه چيزي را آشكار سازيد، آنوقت بايد اهداف و نيات خود را مشخص كرده، توجه خود را متمركز كنيد، تصويري از آرزوهايتان را مجسم كنيد، درست مثل اينكه در حال حاضر برايتان رخ داده اند، متشكر و قدردان باشيد، براي انتخاب هاي مناسب بعدي به جلو گام برداريد، تصور كنيد كه براي هميشه هيچ گونه نگراني، شك و ترديد، و ترسي وجود نداشته و آزاد و رها هستيد. زماني كه براي پشتيباني و حمايت خود را با كائنات همسو بسازيد،

چيزي نخواهد گذشت كه شاهد اسرار و معجزات زندگي و زندگي كردن خواهيد شد. و حالا 10 كليد طلائي براي خلق زندگي كه آرزويش داريد و نحوه آشكار ساختن سرمايه هاي دروني 1- قدرت برتري را انتخاب كنيد كه حقيقتاً و كاملاً شما را دوست مي دارد و به شما عشق مي ورزد. كسيكه قلباً به شما علاقه دارد و مي خواهد تا شما از تمام خوشي ها و ثروت هاي جهان بهرمند گرديد.2- هنگام طراحي نقشه رسيدن به موفيت، بهتر است از خوش بيني و توانمندي كمك بگيريد. يك تصوير ذهني كاملاً روشن از آرزوهايتان مجسم كنيد و سعي كنيد در اين راه دقيق، روشن و منحصر بفرد عمل كنيد. 3- هر زمان و هر لحظه حس كاميابي خود را زنده نگه داريد. اجازه ندهيد افكاري نظير كمبود، محدوديت، و يا چشم و هم چشمي به ذهنتان وارد شوند. فقط با اين حقيقت روبرو شويد كه فراواني بي حد و حصري در كائنات وجود دارد كه براي همه افراد از جمله شما كفايت خواهد كرد. 4-در افكار، گفتار و رفتار خود عقايد نيرومند، مثبت، و پشتوانه دهنده را به كار بنديد. 5- طبق چيزي كه اعتقاد داريد درست است، عمل كنيد. مطمئن باشيد به هر چيزي كه فكر مي كنيد، گسترش پيدا خواهد كرد؛ جايي كه توجهتان را به آن معطوف ميكنيد، بايد درست همان جايي باشد كه آرزوهايتان در آن قرار گرفته اند. 6- زمانيكه در مورد مسائل مالي صحبت مي كنيد هميشه از "حداقل" و " يا بيشتر" نيز استفاده كنيد. به عنوان مثال: "من هر ماه مي توانم حداقل 100هزار تومان

و يا بيشتر پس انداز كنم." به حقايق مالي خود "و يا بهتر" اضافه كنيد. براي مثال: "من در حال حاضر يك مرسدس بنز 500SL قرمز آلبالويي دارم كه داخل آن كرم رنگ است يا بهتر." سعي نكنيد انرژي هايي كه از سوي كائنات به سمت شما روانه هستند را محدود كنيد. 7- سعي كنيد در همه موارد زندگي، گيرنده خوبي باشيد. از هدايا، اسرار، و معجزات با روي باز استقبال كنيد؛ و خيلي باز تر با مسائلي نظير شادي، عشق و نعمت هاي فراوان برخورد كنيد.8- قدردان نعمات زندگي خود باشيد. هر تجربه، هر رابطه، و هر سكه 1 ريالي كه كسب مي كنيد، همه و همه هدايايي هستند كه به آن شكل بخصوص خودشان را آشكار ساخته اند. مي بايست نسبت به هدايايي كه مانند سيلي پرخروش به سمت شما سرازير مي شوند، آگاهي داشته باشيد و از تك تك آنها قدرداني نماييد.9- نسبت به خود و ديگران سخاوتمند باشيد. هر چيزي كه ببخشيد دو مرتبه چند برابر شده و به خودتان باز مي گردد و اين نمودي از كائنات است كه شما براي دريافت آن بايد آماده و خواهان بوده و توانايي اش را داشته باشيد. 10- براي زمان حال خودتان را آماده كنيد. اگر در گذشته باشيد، احساس گناه و پشيماني به شما دست خواهد داد. اگر زندگي خود را از آينده پر كنيد، با ترس مواجه مي شويد. شما حالا در زمان حال هستيد و توانايي اين امر را داريد كه ثروتي بي حد و اندازه و نعماتي فراواني را خلق كنيد. همچنانكه از اين 10 كليد استفاده مي كنيد،

درهاي موفقيت بزرگ شما گشوده ميشوند تا سرمايه هاي بي پايان شخصي شما را به منسه ظهور بگذارند. هر روز كه از خواب بلند مي شويد با خود عهد ببنديد كه سرمايه هاي دروني و موفقيت خود را بيش از پيش آشكار خواهيد ساخت و طوري زندگي مي كنيد كه زندگيتان سرشار از ثروت، فوق العادگي، دوست داشتن، جذابيت، سلامت و پر از تجربه هاي جديد باشد! لذت ببريد و بدانيد كه شما استحقاقش را داريد .

10 نكته براي شروع يك كار جديد

مطمئناً مي دانيد كه اولين تاثير در مصاحبه شغلي اهميت زيادي دارد، و احتمالاً هم اين نكته را رعايت كرده ايد، چون الان يك كار جديد داريد. اما آيا مي دانستيد در شروع كردن يك كار جديد هم اولين تاثير اهميت دارد؟ طي چند ساعت، روز يا حتي هفته اول كه كار جديدي را شروع مي كنيد، رئيس جديد شما و همكارانتان تفكر خود را نسبت به شما شكل مي دهند و همين مسئله مابقي زماني را كه با اين كارفرما ميگذرانيد را تعيين ميكند. مثلاً اگر از همان ابتدا بعنوان فردي كه از زير بار مسئوليت شانه خالي مي كند شناخته شويد، خيلي سخت مي توانيد آن برچسبي كه بهتان چسبيده است را بكنيد و جايگاهتان را تغيير دهيد، حتي اگر واقعاً لياقتش را داشته باشيد. برعكس اين، اگر در چند هفته اول سخت كار كنيد، بعدها رئيس و همكارانتان خيلي راحت تر از سر اشتباهاتتان مي گذرند. در زير به 10 نكته براي ايجاد تاثيري فوق العاده روي رئيس و همكارانتان اشاره مي كنيم. 1) بين كارها كمي استراحت كنيد. اگر قبل از رفتن به سراغ

يك كار جديد كمي به خودتان استراحت دهيد، مي توانيد برنامه هاي كاري قبل را از ذهنتان پاك كرده و خودتان را براي برنامه هاي جديد آماده كنيد. انسانها مخلوقات عادت هستند. هر شغلي، مخصوصاً كاري كه مدت زمان زيادي در آن بوده باشيد، يك نوع عادت و روتين در زندگيتان ايجاد مي كند و باعث مي شود بدون اينكه خودتان بخواهيد، ميلي به تغيير نداشته باشيد. حيت چند روز استراحت بين كار قديم و كاري كه تازه مي خواهيد شروع كنيد ميتواند به شما كمك كند خودتان را براي روتين كاري جديد و محيط كارتان آماده كنيد. 2) تحقيق كنيد. احتمالاً طي دوره مصاحبه ها و مقدمات شروع كار روي كارفرماي جديدتان خوب تحقيق كرده ايد. الان وقتش رسيده كه تحقيقاتتان را تمام كنيد و درك خودتان را درمورد كارفرماي جديد تكميل كنيد. اگر بين كار قديم و كار جديدتان چند روز استراحت بيندازيد مي توانيد از آن زمان براي اين منظور استفاده كنيد. براي تحقيق كردن درمورد كارفرماي جديد، هر نوشته اي درمورد اين شركت جديد به شما كمك مي كند، از جمله كتاب راهنماي كارمندان. هدف شما دو جنبه دارد: يكي فهميدن درمورد كاري كه شركتتان انجام مي دهد و اينكه شما به چه درد آن مي خوريد و يكي براي دانستن اينكه چه انتظاري از محيط كارتان داشته باشيد. اگر شما يا كسي در شبكه تخصصيتان كسي را در آن شركت مي شناسد، برنامه بريزيد و قبل از روز اول قرار ملاقاتي براي ناهار يا يك قهوه با او بگذاريد و با اين روش از او اطلاعات بگيريد. 3) حرفه اي

لباس بپوشيد. نشان دادن يك ظاهر مرتب، تاثير مثبتي بر كلاس و عادات كار شما دارد. درنتيجه، وقتي كار جديد را شروع مي كنيد، بايد يك تا دو درجه بالاتر از سطح كارتان لباس بپوشيد. وقتي چند روز مهم و حياتي اول تمام شد، مي توانيد كمي راحت تر لباس بپوشيد بدون اينكه نگران باشيد ديگران تصور كنند وضعيت ماليتان خوب نيست. 4) زود بياييد، دير برويد. اگر قرار باشد ديرتر ازهمه وارد شركت شويد و زودتر از همه خارج شويد، باعث مي شود ديگران تصور كنند علاقه اي به بودن در آن محيط نداريد. اين ميتواند خيلي خطرناك باشد، مخصوصاً در چند هفته اول شروع كارتان. درعوض، سعي كنيد هميشه كمي زودتر از بقيه به محل كارتان برسيد و براي ترك آنجا هم عجله نداشته باشيد. اين كار باعث مي شود همه تصور كنند به كارتان علاقه مند هستيد و بعدها اگر يك روز دير سر كار برسيد همه فكر مي كنند كه حتماً مشكل مهمي داشته ايد. 5) همكارانتان را بشناسيد. براي جا افتادن در محل كارتان بايد سعي كنيد خودتان را وارد شبكه اجتماعي شركت كنيد. چه دوست داشته باشيد و چه نداشته باشيد، بيشترين ساعات روزتان را با همين افراد مي گذرانيد. علاوه بر اين، نظرات اين افراد مي تواند مستقيماً بر موفقيت شما در كارتان تاثير داشته باشد و هيمنطور باعث مي شود ساعات بهتري در محل كار داشته باشيد. هر كاري كه مي كنيد، فقط سعي كنيد خودتان را از همكاران جديدتان دور نكنيد. بااينكه ممكن است دوست داشته باشيد با همكاران سابقتان ناهار بخوريد اما بااينكار فقط به

همكاران جديدتان نشان مي دهيد كه يكي از آنها نيستيد. پس سعي كنيد با همكاران جديدتان در ساعات ناهار و چاي ارتباط برقرار كنيد.6) كمك بخواهيد. يكي ديگر از كارهايي كه براي جا افتادن در محل كار جديد لازم است انجام دهيد، كمك خواستن است. اما خيلي از افراد تصور مي كنند اينكار ناتواني و ضعف آنها را نشان مي دهد. درواقعيت، برعكس اين مسئله صادق است. اگر از همكارنتان تقاضاي كمك نكنيد، فقط خودتان را از آنها دور ميكنيد و از اين گذشته وقت و انرژي زيادي براي اشتباهات غيرقابل اجتناب هدر مي دهيد. اما ممكن است دوست نداشته باشيد يك سوال را بارها و بارها بپرسيد. اگر فكر مي كنيد به خاطر سپردن يك كار پيچيده برايتان سخت است، يا كلاً حافظه خوبي نداريد، وقتي از همكارانتان كمك مي خواهيد نت برداري كنيد. اگر هر سوال را فقط يكبار بپرسيد، رئيس و همكارانتان مطمئن مي شوند كه باهوش و قابل هستيد. 7) داوطلب شويد. در چند هفته اول هر كار مطمئناً كارفرمايتان كار سبك تري نسبت به بقيه همكارانتان به شما محول مي كند. بااينكه انتظار نمي رود خيلي زود پيشرفت كنيد اما رئيستان انتظار دارد وقتي براي انجام كار بيشتر آمادگي پيدا كرديد خودتان اعلام كنيد.از آن چند هفته كار سبك استفاده كنيد و خيلي خوب روي كارتان تمركز كنيد و هر كاري كه به شما محول مي شود را با دقت و درستي انجام دهيد و سعي كنيد در كارتان وارد شويد. و خودتان به ناظر شركت بگوييد كه آمادگي مار بيشتر يا يك مسئوليت جديد را داريد. هرچه زودتر بتوانيد

براي انجام كار سنگين تر آماده شويد، تاثير بهتري هم روي رئيس و همكارانتان ميگذاريد. حتي مي توانيد براي انجام برخي پروژه هاي خاص داوطلب شويد-اما يادتان باشد فقط زماني اينكار را بكنيد كه مطمئنيد با وجود وظائف خودتان از عهده آن برمي آييد. 8) برنامه ريزي كنيد. داشتن يك برنامه باعث مي شود خوب كارهايتان را كنترل كنيد و در همان چند هفته اول به اهدافتان برسيد. برنامه شما بايد شامل همه چيزهايي كه بايد ياد بگيريد بشود، و همچنين چند هدف براي خودتان كه به شما انگيزه دهد. اهدافتان و مهارت هايي كه بايد ياد بگيريد را به ترتيب اهميت اولويت بندي كنيد. يادتان باشدف نكته اين است كه براي خودتان چالش ايجاد كنيد تا برايتان ايجاد انگيزه شود اما نه آنقدر كه كلاً از كار كردن دلسرد شويد. كار قشنگي كه مي توانيد بكنيد اين است كه اهدافتان - و همچنين پيشرفتتان - را به اطلاع رئيستان برسانيد. بااينكه ممكن است تصور كنيد اين كارتان خودنمايي باشد، اما براي رئيستان نشانه جاه طلبي و نظم شماست. 9) با رئيستان ارتباط برقرار كنيد. همانطور كه مطلع كردن رئيس از اهدافتان مي تواند به گذاشتن يك تاثير خوب و مثبت بر روي او، به شما كمك كند، صحبت كردن درمورد ساير جوانب كار كردنتان هم مي تواند اعتماد و اطمينان او را نسبت به شما جلب كند. رئيستان به اين دليل شما را استخدام كرده است كه به نظرش بهترين فرد براي آن كار مي آمديد؛ به عبارت ديگر او روي شما ريسك كرده است و مطمئناً دوست دارد از پيشرفت هاي شما در

اطلاع باشد.10) ديدگاهي مثبت داشته باشيد. افراد خوشبين هميشه تاثير بهتري روي ديگران مي گذارند. كسانيكه براي كار و مسئوليت ها و مشكلات جديدشان ديدگاهي مثبت دارند و خوشبين هستند، مطمئناً بيشتر مورد پسند عموم قرار مي گيرند. وقتي با افراد جديد يا همكارانتان برخورد مي كنيد، هميشه لبخند بزنيد. از گله و شكايت درمورد چيزي بپرهيزيد . طي چند هفته اول از غيبت كردن هاي همكارانتان درمورد محل كار، خود را دور كنيد. اهميت تاثير خوب اگر از آندسته افراد باشيد كه زود به زود كارشان را عوض مي كنند، ممكن است بپرسيد چه اهميتي دارد كه ديگر تاثير خوبي روي بقيه بگذاريد. بااينكه اينكار فقط يك راه حل كوتاه مدت براي شماست اما هنوز هم مي تواند روي روند و زندگي شغلي شما تاثيرگذار باشد. يك تاثير خوب روي رئيس مي تواند به شما كمك كند خيلي زود در كارتان پيشرفت كنيد و ترفيع بگيريد. علاوه بر اين با شروع كردن يك كار جديد مي توانيد ارتباطات اجتماعي دراز مدتي در زمينه كاري براي خودتان درست كنيد. نكات اضافه براي ساده كردن شروع كار جديد -قبل از شروع كار جديد وقت بگذاريد و كمي درمورد شركت مورد نظرتان تحقيق كنيد. ببينيد چه كارهايي ميتوانيد درمورد كارفرماي جديدتان انجام دهيد تا نظر مثبت او را به خودتان جلب كنيد. ببينيد كسي را پيدا مي كنيد كه بعضي از اين همكاران جديدتان را بشناسد و از او بخواهيد قبل از روز اول كارتان، شما را به او معرفي كند. - درمورد لباسي كه قرار است در هفته اول كار تنتان كنيد خوب فكر كنيد. يادتان

باشد براي شروع بايد معقول ترين و بهترين لباستان را تنتان كنيد و بعد كم كم لباسهاي راحت تري بپوشيد. اگر بايد لباس بخريد يا چند دست از لباس هاي قديميتان را مرتب كرده و بپوشي، حتماً قبل از روز اول اقدام كنيد. - راه هاي خانه تا شركت را خوب بررسي كنيد و كوتاهترين آنها را پيدا كنيد. مطمئناً دوست نداريد روز اول كار دير برسيد

10 نكته براي شروع يك كار جديد

مطمئناً مي دانيد كه اولين تاثير در مصاحبه شغلي اهميت زيادي دارد، و احتمالاً هم اين نكته را رعايت كرده ايد، چون الان يك كار جديد داريد. اما آيا مي دانستيد در شروع كردن يك كار جديد هم اولين تاثير اهميت دارد؟ طي چند ساعت، روز يا حتي هفته اول كه كار جديدي را شروع مي كنيد، رئيس جديد شما و همكارانتان تفكر خود را نسبت به شما شكل مي دهند و همين مسئله مابقي زماني را كه با اين كارفرما ميگذرانيد را تعيين ميكند. مثلاً اگر از همان ابتدا بعنوان فردي كه از زير بار مسئوليت شانه خالي مي كند شناخته شويد، خيلي سخت مي توانيد آن برچسبي كه بهتان چسبيده است را بكنيد و جايگاهتان را تغيير دهيد، حتي اگر واقعاً لياقتش را داشته باشيد. برعكس اين، اگر در چند هفته اول سخت كار كنيد، بعدها رئيس و همكارانتان خيلي راحت تر از سر اشتباهاتتان مي گذرند. در زير به 10 نكته براي ايجاد تاثيري فوق العاده روي رئيس و همكارانتان اشاره مي كنيم. 1) بين كارها كمي استراحت كنيد. اگر قبل از رفتن به سراغ يك كار جديد كمي به

خودتان استراحت دهيد، مي توانيد برنامه هاي كاري قبل را از ذهنتان پاك كرده و خودتان را براي برنامه هاي جديد آماده كنيد. انسانها مخلوقات عادت هستند. هر شغلي، مخصوصاً كاري كه مدت زمان زيادي در آن بوده باشيد، يك نوع عادت و روتين در زندگيتان ايجاد مي كند و باعث مي شود بدون اينكه خودتان بخواهيد، ميلي به تغيير نداشته باشيد. حيت چند روز استراحت بين كار قديم و كاري كه تازه مي خواهيد شروع كنيد ميتواند به شما كمك كند خودتان را براي روتين كاري جديد و محيط كارتان آماده كنيد. 2) تحقيق كنيد. احتمالاً طي دوره مصاحبه ها و مقدمات شروع كار روي كارفرماي جديدتان خوب تحقيق كرده ايد. الان وقتش رسيده كه تحقيقاتتان را تمام كنيد و درك خودتان را درمورد كارفرماي جديد تكميل كنيد. اگر بين كار قديم و كار جديدتان چند روز استراحت بيندازيد مي توانيد از آن زمان براي اين منظور استفاده كنيد. براي تحقيق كردن درمورد كارفرماي جديد، هر نوشته اي درمورد اين شركت جديد به شما كمك مي كند، از جمله كتاب راهنماي كارمندان. هدف شما دو جنبه دارد: يكي فهميدن درمورد كاري كه شركتتان انجام مي دهد و اينكه شما به چه درد آن مي خوريد و يكي براي دانستن اينكه چه انتظاري از محيط كارتان داشته باشيد. اگر شما يا كسي در شبكه تخصصيتان كسي را در آن شركت مي شناسد، برنامه بريزيد و قبل از روز اول قرار ملاقاتي براي ناهار يا يك قهوه با او بگذاريد و با اين روش از او اطلاعات بگيريد. 3) حرفه اي لباس بپوشيد. نشان دادن يك

ظاهر مرتب، تاثير مثبتي بر كلاس و عادات كار شما دارد. درنتيجه، وقتي كار جديد را شروع مي كنيد، بايد يك تا دو درجه بالاتر از سطح كارتان لباس بپوشيد. وقتي چند روز مهم و حياتي اول تمام شد، مي توانيد كمي راحت تر لباس بپوشيد بدون اينكه نگران باشيد ديگران تصور كنند وضعيت ماليتان خوب نيست. 4) زود بياييد، دير برويد. اگر قرار باشد ديرتر ازهمه وارد شركت شويد و زودتر از همه خارج شويد، باعث مي شود ديگران تصور كنند علاقه اي به بودن در آن محيط نداريد. اين ميتواند خيلي خطرناك باشد، مخصوصاً در چند هفته اول شروع كارتان. درعوض، سعي كنيد هميشه كمي زودتر از بقيه به محل كارتان برسيد و براي ترك آنجا هم عجله نداشته باشيد. اين كار باعث مي شود همه تصور كنند به كارتان علاقه مند هستيد و بعدها اگر يك روز دير سر كار برسيد همه فكر مي كنند كه حتماً مشكل مهمي داشته ايد. 5) همكارانتان را بشناسيد. براي جا افتادن در محل كارتان بايد سعي كنيد خودتان را وارد شبكه اجتماعي شركت كنيد. چه دوست داشته باشيد و چه نداشته باشيد، بيشترين ساعات روزتان را با همين افراد مي گذرانيد. علاوه بر اين، نظرات اين افراد مي تواند مستقيماً بر موفقيت شما در كارتان تاثير داشته باشد و هيمنطور باعث مي شود ساعات بهتري در محل كار داشته باشيد. هر كاري كه مي كنيد، فقط سعي كنيد خودتان را از همكاران جديدتان دور نكنيد. بااينكه ممكن است دوست داشته باشيد با همكاران سابقتان ناهار بخوريد اما بااينكار فقط به همكاران جديدتان نشان مي دهيد

كه يكي از آنها نيستيد. پس سعي كنيد با همكاران جديدتان در ساعات ناهار و چاي ارتباط برقرار كنيد.6) كمك بخواهيد. يكي ديگر از كارهايي كه براي جا افتادن در محل كار جديد لازم است انجام دهيد، كمك خواستن است. اما خيلي از افراد تصور مي كنند اينكار ناتواني و ضعف آنها را نشان مي دهد. درواقعيت، برعكس اين مسئله صادق است. اگر از همكارنتان تقاضاي كمك نكنيد، فقط خودتان را از آنها دور ميكنيد و از اين گذشته وقت و انرژي زيادي براي اشتباهات غيرقابل اجتناب هدر مي دهيد. اما ممكن است دوست نداشته باشيد يك سوال را بارها و بارها بپرسيد. اگر فكر مي كنيد به خاطر سپردن يك كار پيچيده برايتان سخت است، يا كلاً حافظه خوبي نداريد، وقتي از همكارانتان كمك مي خواهيد نت برداري كنيد. اگر هر سوال را فقط يكبار بپرسيد، رئيس و همكارانتان مطمئن مي شوند كه باهوش و قابل هستيد. 7) داوطلب شويد. در چند هفته اول هر كار مطمئناً كارفرمايتان كار سبك تري نسبت به بقيه همكارانتان به شما محول مي كند. بااينكه انتظار نمي رود خيلي زود پيشرفت كنيد اما رئيستان انتظار دارد وقتي براي انجام كار بيشتر آمادگي پيدا كرديد خودتان اعلام كنيد.از آن چند هفته كار سبك استفاده كنيد و خيلي خوب روي كارتان تمركز كنيد و هر كاري كه به شما محول مي شود را با دقت و درستي انجام دهيد و سعي كنيد در كارتان وارد شويد. و خودتان به ناظر شركت بگوييد كه آمادگي مار بيشتر يا يك مسئوليت جديد را داريد. هرچه زودتر بتوانيد براي انجام كار سنگين تر

آماده شويد، تاثير بهتري هم روي رئيس و همكارانتان ميگذاريد. حتي مي توانيد براي انجام برخي پروژه هاي خاص داوطلب شويد-اما يادتان باشد فقط زماني اينكار را بكنيد كه مطمئنيد با وجود وظائف خودتان از عهده آن برمي آييد. 8) برنامه ريزي كنيد. داشتن يك برنامه باعث مي شود خوب كارهايتان را كنترل كنيد و در همان چند هفته اول به اهدافتان برسيد. برنامه شما بايد شامل همه چيزهايي كه بايد ياد بگيريد بشود، و همچنين چند هدف براي خودتان كه به شما انگيزه دهد. اهدافتان و مهارت هايي كه بايد ياد بگيريد را به ترتيب اهميت اولويت بندي كنيد. يادتان باشدف نكته اين است كه براي خودتان چالش ايجاد كنيد تا برايتان ايجاد انگيزه شود اما نه آنقدر كه كلاً از كار كردن دلسرد شويد. كار قشنگي كه مي توانيد بكنيد اين است كه اهدافتان - و همچنين پيشرفتتان - را به اطلاع رئيستان برسانيد. بااينكه ممكن است تصور كنيد اين كارتان خودنمايي باشد، اما براي رئيستان نشانه جاه طلبي و نظم شماست. 9) با رئيستان ارتباط برقرار كنيد. همانطور كه مطلع كردن رئيس از اهدافتان مي تواند به گذاشتن يك تاثير خوب و مثبت بر روي او، به شما كمك كند، صحبت كردن درمورد ساير جوانب كار كردنتان هم مي تواند اعتماد و اطمينان او را نسبت به شما جلب كند. رئيستان به اين دليل شما را استخدام كرده است كه به نظرش بهترين فرد براي آن كار مي آمديد؛ به عبارت ديگر او روي شما ريسك كرده است و مطمئناً دوست دارد از پيشرفت هاي شما در اطلاع باشد.10) ديدگاهي مثبت داشته

باشيد. افراد خوشبين هميشه تاثير بهتري روي ديگران مي گذارند. كسانيكه براي كار و مسئوليت ها و مشكلات جديدشان ديدگاهي مثبت دارند و خوشبين هستند، مطمئناً بيشتر مورد پسند عموم قرار مي گيرند. وقتي با افراد جديد يا همكارانتان برخورد مي كنيد، هميشه لبخند بزنيد. از گله و شكايت درمورد چيزي بپرهيزيد . طي چند هفته اول از غيبت كردن هاي همكارانتان درمورد محل كار، خود را دور كنيد. اهميت تاثير خوب اگر از آندسته افراد باشيد كه زود به زود كارشان را عوض مي كنند، ممكن است بپرسيد چه اهميتي دارد كه ديگر تاثير خوبي روي بقيه بگذاريد. بااينكه اينكار فقط يك راه حل كوتاه مدت براي شماست اما هنوز هم مي تواند روي روند و زندگي شغلي شما تاثيرگذار باشد. يك تاثير خوب روي رئيس مي تواند به شما كمك كند خيلي زود در كارتان پيشرفت كنيد و ترفيع بگيريد. علاوه بر اين با شروع كردن يك كار جديد مي توانيد ارتباطات اجتماعي دراز مدتي در زمينه كاري براي خودتان درست كنيد. نكات اضافه براي ساده كردن شروع كار جديد -قبل از شروع كار جديد وقت بگذاريد و كمي درمورد شركت مورد نظرتان تحقيق كنيد. ببينيد چه كارهايي ميتوانيد درمورد كارفرماي جديدتان انجام دهيد تا نظر مثبت او را به خودتان جلب كنيد. ببينيد كسي را پيدا مي كنيد كه بعضي از اين همكاران جديدتان را بشناسد و از او بخواهيد قبل از روز اول كارتان، شما را به او معرفي كند. - درمورد لباسي كه قرار است در هفته اول كار تنتان كنيد خوب فكر كنيد. يادتان باشد براي شروع بايد معقول

ترين و بهترين لباستان را تنتان كنيد و بعد كم كم لباسهاي راحت تري بپوشيد. اگر بايد لباس بخريد يا چند دست از لباس هاي قديميتان را مرتب كرده و بپوشي، حتماً قبل از روز اول اقدام كنيد. - راه هاي خانه تا شركت را خوب بررسي كنيد و كوتاهترين آنها را پيدا كنيد. مطمئناً دوست نداريد روز اول كار دير برسيد

10 نگرش كه مانع پيشرفت در زندگي مي شود

من تا كنون در مورد عقايد مختلف در انسان هاي متفاوت، صحبت هاي زيادي كرده ام و حرف هاي زيادي با شما در اين مورد كه چگونه مي توانيد عقايد خود را در جهت بهبودي زندگيتان تغيير دهيد، بيان نموده ام. برخي از افراد هستند كه داراي نگرش هاي غلطي در زندگي مي باشند و من تصور ميكنم كه ديگر نوبت به آن رسيده باشد كه چند نمونه از اين موارد را مخاطب قرار داده و سعي در رفع آنها داشته باشيم. عقايد ابتدايي ما از روي رفتار و نگرش هاي پدر و مادر، معلمين، همكلاسي ها، تلويزيون، و ساير رسانه هاي جمعي شكل مي گيرند. زماني كه جوان هستيم تصور ميكنيم كه بزرگتر ها بيشتر از ما درك مي كنند، به همين دليل هر چه را كه مي گويند باور مي كنيم و به آنها اعتماد مي كنيم. زماني كه بزرگتر مي شويم به مرور زمان سيستم فكري مخصوص به خودمان را پيدا مي كنيم، اما باز هم اين امكان وجود دارد كه بخشي از تفكرات و نگرش هاي زمان بچگي در وجود ما باقي بماند. گاهي اوقات خودمان هم متوجه نمي شويم كه داراي يك چنين عقايدي هستيم. در اين قسمت

چند نمونه از عادات نه چندان مناسب را برايتان ذكر مي كنيم؛ ببينيد كه آيا در ذهن شما هم يك چنين گرايش هايي وجود دارند يا خير؛ 1- اگر در كاري شكست بخوريد، بازنده هستيداين اتفاق ممكن است در تمام طول دوران تحصيلي و يا دوران شغلي براي ما اتفاق بيفتد. همه انتظار دارند كه ما هميشه برنده، برنده، و برنده باشيم. شما بايد اين عقيده را در ذهن خود پرورش دهيد كه اگر چيزي را امتحان كرديد، و در آن شكست خورديد، بايد آنقدر آنرا تكرار كنيد تا به نتيجه مطلوب دست پيدا كرده و پيروز شويد. اگر شما معتقد باشيد كه اگر در كاري شكست خورديد، آنوقت بازنده هستيد پس بايد بدانيد كه با اين تفكر تمام مردم دنيا بازنده محسوب مي شوند. با يك چنين اعتقادي فقط خودتان را از صحنه پيشرفت دور نگه مي داريد. يك ايده نوين را جايگزين اين تفكر غلط كنيد. 2- اگر اجباري به تغيير نيست چرا تغيير كنيم منظور من اين نيست كه به خاطر اصل تغيير و تحول در زندگي خود تغيير ايجاد كنيد. بلكه نظر من اين است كه افراد بايد با پيشرفت تكنولوژي خودشان را وفق داده از نوآوري ها بهره بيشتري در كارهاي خود ببرند. ما بايد تغيير كنيم تا بتوانيم در زندگي به جلو پيش برويم. تا آنجايي كه مي توانيد از افرادي كه به سكون تمايل دارند و از تغيير و تحول خوششان نمي آيد پرهيز كنيد. اگر متوجه تغييري مي شويد كه مي تواند در زندگي شما پيشرفت ايجاد كنيد حتماً آن را امتحان كنيد. 3- تو به اندازه

كافي مهارت نداري كه از پس آن بربيايي هيچ كس در زندگي از همان ابتدا به اندازه كافي در كاري مهارت بالا نداشته و همه بالاخره از يك جايي كار خود را شروع كردند.اگر تصميم داريد كاري را انجام دهيد، پس از همين حالا شروع كنيد، به اين دليل كه خيلي چيزها را در مورد آن مطلب نمي دانيد، به خود استرس ندهيد. حتماً نبايد مدرك دانشگاهي داشته باشيد تا بتوانيد از عهده كاري بر بياييد. بايد آنقدر تلاش كنيد تا به هدف خود برسيد. منابع ديگري بجز دانشگاه هم هستند كه مي توانند اطلاعات مفيدي را در زمينه هاي مختلف در اختيار شما قرار دهند. فقط بايد راه و روش مناسب را پيدا كنيد. اگر كارهايتان را به درستي انجام دهيد و از راه درست وارد شويد و ارزش هاي خود را دست كم نگيريد، به راحتي ديگران متوجه توانايي هاي شما خواهند شد.4- براي شروع كاري تازه خيلي دير شده ميانگن عادي سن در اروپا براي آقايون 75 و براي خانم ها 79 است. اين ارقام در امريكا و اروپا نسبت تقريباً مشابهي دارند. البته اين رقم هر روزه در حال افزايش است و شايد روزي برسد كه ميانگين سن انسان ها به 100 سال نيز افزايش پيدا كند. اين بدان معناست كه هيچ وقت براي شروع كار تازه اي دير نمي شود. شروع يك كار يا معامله تازه، راه مناسبي است كه ذهن خود را فعال نگه داريد. همچنين اين كار مي تواند اشتياق لازم براي انجام ساير كارها را نيز در اختيار شما قرار دهد. به هر حال هر كسي در

يك سني از دنيا مي رود، اگر بخواهيد منتظر روز مرگ خود بنشينيد، آنوقت به هچ كاري نمي رسيد، پس فقط هر كار تازه اي را امتحان كنيد، اينطوري از زندگي لذت بيشتري خواهيد برد. 5- پذيرش جبر مطلق اين شما هستيد كه زندگي خود را كنترل مي كنيد و هيچ كس ديگري نمي تواند اين كار را بدون خواست و اراده شما انجام دهد. خداوند در درون شما نهفته است و نيروهاي دروني شما را تقويت مي كند. زماني كه نماز مي خوانيد، نه تنها شكر خداوند را به جا مي آوريد، بلكه خودتان را به يك زندگي بهتر ترغيب مي كنيد. زمانيكه از او طلب بخشش مي كنيد، از خودتان بخشش مي خواهيد. هيچ كس در جهان هستي نمي تواند واكنش هاي شما را كنترل كند. هيچ گاه اجازه ندهيد يك چنين ايده اي به ذهن شما خطور كند. نبايد به هيچ چيز و هيچ كس اجازه دهيد كه كنترل زندگيتان را به عهده بگيرند. براي خودتان زندگي كنيد و به ديگران هم كمك كند كه اين كار را انجام دهند. 6- قدر و لياقت شما محدود نيست اين حقيقت كه شما زنده هستيد و زندگي مي كنيد، باعث مي شود كه از شما يك انسان منحصر بفرد بسازد. اگر مي خواهيد در تمام مراحل زندگي از ديگران برتر باشيد بايد براي آن زحمت بكشيد و تلاش كنيد. همه افراد داراي استعدادها و توانايي هايي هستند كه خودشان هم از آنها خبر ندارند. همه چيز را امتحان كنيد تا بالاخره چيزي را كه به آن علاقه داريد پيدا كنيد. من به شدت اعتقاد

به تغيير و تحول دارم. حتماً لازم نيست كه در تمام طول عمر خود تنها يك كار را تكرار كنيد. شيوه زندگي كردن خود را آنقدر تغيير دهيد تا اينكه به راهي برسيد كه از صميم قلب آنرا دوست مي داريد. 7- جهان اطراف ما تغيير نمي كند دنيا از شما تشكيل شده. هر فردي كه بر روي اين كره خاكي زندگي مي كند، يك دنياي متفاوت در ذهن خود دارد. تو دنيا را همانند من نمي بيني و من هم دنيا را مانند تو و خيلي از افراد ديگر نمي بينم. بنابراين همه چيز در دنيا به شما بستگي دارد. حالا به من بگوييد: براي تغيير دنياي خود قصد داريد چه كاري انجام دهيد؟ 8- هيچ كس مرا قبول ندارد من به شما اطمينان دارم اما نظر من هيچ ارزشي ندارد، نظر هيچ كس مهم نيست؛ شما خودتان هستيد كه بايد به خود اعتماد كنيد. به محض اينكه به خودتان ايمان پيدا كرديد ديگران هم به شما اعتماد پيدا مي كنند، اما سعي كنيد خودتان را به نظريات ديگران وابسته نكنيد. 9- من هيچ وقت نمي توانم خيلي پولدار شوم من اين جمله را بارها و بارها از زبان ديگران شنيده ام. ذهن ما همان قدر پول در مي آورد كه انتظارش را دارد. اگر من دائماً به خودم بگويم: "هيچ راهي وجود ندارد كه من بتوانم ميليوني پول در بياورم" ذهنم ديگر دنبال راههاي نمي گردد كه از طريق آن بتوانم ميليون ها تومان پول بدست آورم. اصلاً مهم نيست كه افكار شما تا چه حد بلند پروازانه باشد حتي اگر به نتيچه

هم نرسيد حداقل يك ايده جديد را خلق كرده ايد. 10- هيچ كاري در اين مورد از دستم بر نمي آيد ناآگاهانه است! شما مي توانيد جنبه هاي مختلف زندگي خود را تغيير دهيد. برخي از افراد نمي توانند يك چنين نگرشي را در ذهن خود ايجاد كنيد و اين مسئله واقعاً شرم آور است. زندگي ممكن است دشواري هاي بسيار زيادي را داشته باشد و تصميم گيري هم دل و جرات زيادي مي خواهد، اما شما توانايي تغيير همه چيز را داريد. بدانيد كه از زندگي خود چه مي خواهيد، ببينيد چه مراحلي را بايد طي كنيد و بعد هم همه چيز را تغيير دهيد.

10 نگرش كه مانع پيشرفت در زندگي مي شود

من تا كنون در مورد عقايد مختلف در انسان هاي متفاوت، صحبت هاي زيادي كرده ام و حرف هاي زيادي با شما در اين مورد كه چگونه مي توانيد عقايد خود را در جهت بهبودي زندگيتان تغيير دهيد، بيان نموده ام. برخي از افراد هستند كه داراي نگرش هاي غلطي در زندگي مي باشند و من تصور ميكنم كه ديگر نوبت به آن رسيده باشد كه چند نمونه از اين موارد را مخاطب قرار داده و سعي در رفع آنها داشته باشيم. عقايد ابتدايي ما از روي رفتار و نگرش هاي پدر و مادر، معلمين، همكلاسي ها، تلويزيون، و ساير رسانه هاي جمعي شكل مي گيرند. زماني كه جوان هستيم تصور ميكنيم كه بزرگتر ها بيشتر از ما درك مي كنند، به همين دليل هر چه را كه مي گويند باور مي كنيم و به آنها اعتماد مي كنيم. زماني كه بزرگتر

مي شويم به مرور زمان سيستم فكري مخصوص به خودمان را پيدا مي كنيم، اما باز هم اين امكان وجود دارد كه بخشي از تفكرات و نگرش هاي زمان بچگي در وجود ما باقي بماند. گاهي اوقات خودمان هم متوجه نمي شويم كه داراي يك چنين عقايدي هستيم. در اين قسمت چند نمونه از عادات نه چندان مناسب را برايتان ذكر مي كنيم؛ ببينيد كه آيا در ذهن شما هم يك چنين گرايش هايي وجود دارند يا خير؛ 1- اگر در كاري شكست بخوريد، بازنده هستيداين اتفاق ممكن است در تمام طول دوران تحصيلي و يا دوران شغلي براي ما اتفاق بيفتد. همه انتظار دارند كه ما هميشه برنده، برنده، و برنده باشيم. شما بايد اين عقيده را در ذهن خود پرورش دهيد كه اگر چيزي را امتحان كرديد، و در آن شكست خورديد، بايد آنقدر آنرا تكرار كنيد تا به نتيجه مطلوب دست پيدا كرده و پيروز شويد. اگر شما معتقد باشيد كه اگر در كاري شكست خورديد، آنوقت بازنده هستيد پس بايد بدانيد كه با اين تفكر تمام مردم دنيا بازنده محسوب مي شوند. با يك چنين اعتقادي فقط خودتان را از صحنه پيشرفت دور نگه مي داريد. يك ايده نوين را جايگزين اين تفكر غلط كنيد. 2- اگر اجباري به تغيير نيست چرا تغيير كنيم منظور من اين نيست كه به خاطر اصل تغيير و تحول در زندگي خود تغيير ايجاد كنيد. بلكه نظر من اين است كه افراد بايد با پيشرفت تكنولوژي خودشان را وفق داده از نوآوري ها بهره بيشتري در كارهاي خود ببرند. ما بايد تغيير كنيم تا بتوانيم

در زندگي به جلو پيش برويم. تا آنجايي كه مي توانيد از افرادي كه به سكون تمايل دارند و از تغيير و تحول خوششان نمي آيد پرهيز كنيد. اگر متوجه تغييري مي شويد كه مي تواند در زندگي شما پيشرفت ايجاد كنيد حتماً آن را امتحان كنيد. 3- تو به اندازه كافي مهارت نداري كه از پس آن بربيايي هيچ كس در زندگي از همان ابتدا به اندازه كافي در كاري مهارت بالا نداشته و همه بالاخره از يك جايي كار خود را شروع كردند.اگر تصميم داريد كاري را انجام دهيد، پس از همين حالا شروع كنيد، به اين دليل كه خيلي چيزها را در مورد آن مطلب نمي دانيد، به خود استرس ندهيد. حتماً نبايد مدرك دانشگاهي داشته باشيد تا بتوانيد از عهده كاري بر بياييد. بايد آنقدر تلاش كنيد تا به هدف خود برسيد. منابع ديگري بجز دانشگاه هم هستند كه مي توانند اطلاعات مفيدي را در زمينه هاي مختلف در اختيار شما قرار دهند. فقط بايد راه و روش مناسب را پيدا كنيد. اگر كارهايتان را به درستي انجام دهيد و از راه درست وارد شويد و ارزش هاي خود را دست كم نگيريد، به راحتي ديگران متوجه توانايي هاي شما خواهند شد.4- براي شروع كاري تازه خيلي دير شده ميانگن عادي سن در اروپا براي آقايون 75 و براي خانم ها 79 است. اين ارقام در امريكا و اروپا نسبت تقريباً مشابهي دارند. البته اين رقم هر روزه در حال افزايش است و شايد روزي برسد كه ميانگين سن انسان ها به 100 سال نيز افزايش پيدا كند. اين بدان معناست

كه هيچ وقت براي شروع كار تازه اي دير نمي شود. شروع يك كار يا معامله تازه، راه مناسبي است كه ذهن خود را فعال نگه داريد. همچنين اين كار مي تواند اشتياق لازم براي انجام ساير كارها را نيز در اختيار شما قرار دهد. به هر حال هر كسي در يك سني از دنيا مي رود، اگر بخواهيد منتظر روز مرگ خود بنشينيد، آنوقت به هچ كاري نمي رسيد، پس فقط هر كار تازه اي را امتحان كنيد، اينطوري از زندگي لذت بيشتري خواهيد برد. 5- پذيرش جبر مطلق اين شما هستيد كه زندگي خود را كنترل مي كنيد و هيچ كس ديگري نمي تواند اين كار را بدون خواست و اراده شما انجام دهد. خداوند در درون شما نهفته است و نيروهاي دروني شما را تقويت مي كند. زماني كه نماز مي خوانيد، نه تنها شكر خداوند را به جا مي آوريد، بلكه خودتان را به يك زندگي بهتر ترغيب مي كنيد. زمانيكه از او طلب بخشش مي كنيد، از خودتان بخشش مي خواهيد. هيچ كس در جهان هستي نمي تواند واكنش هاي شما را كنترل كند. هيچ گاه اجازه ندهيد يك چنين ايده اي به ذهن شما خطور كند. نبايد به هيچ چيز و هيچ كس اجازه دهيد كه كنترل زندگيتان را به عهده بگيرند. براي خودتان زندگي كنيد و به ديگران هم كمك كند كه اين كار را انجام دهند. 6- قدر و لياقت شما محدود نيست اين حقيقت كه شما زنده هستيد و زندگي مي كنيد، باعث مي شود كه از شما يك انسان منحصر بفرد بسازد. اگر مي خواهيد

در تمام مراحل زندگي از ديگران برتر باشيد بايد براي آن زحمت بكشيد و تلاش كنيد. همه افراد داراي استعدادها و توانايي هايي هستند كه خودشان هم از آنها خبر ندارند. همه چيز را امتحان كنيد تا بالاخره چيزي را كه به آن علاقه داريد پيدا كنيد. من به شدت اعتقاد به تغيير و تحول دارم. حتماً لازم نيست كه در تمام طول عمر خود تنها يك كار را تكرار كنيد. شيوه زندگي كردن خود را آنقدر تغيير دهيد تا اينكه به راهي برسيد كه از صميم قلب آنرا دوست مي داريد. 7- جهان اطراف ما تغيير نمي كند دنيا از شما تشكيل شده. هر فردي كه بر روي اين كره خاكي زندگي مي كند، يك دنياي متفاوت در ذهن خود دارد. تو دنيا را همانند من نمي بيني و من هم دنيا را مانند تو و خيلي از افراد ديگر نمي بينم. بنابراين همه چيز در دنيا به شما بستگي دارد. حالا به من بگوييد: براي تغيير دنياي خود قصد داريد چه كاري انجام دهيد؟ 8- هيچ كس مرا قبول ندارد من به شما اطمينان دارم اما نظر من هيچ ارزشي ندارد، نظر هيچ كس مهم نيست؛ شما خودتان هستيد كه بايد به خود اعتماد كنيد. به محض اينكه به خودتان ايمان پيدا كرديد ديگران هم به شما اعتماد پيدا مي كنند، اما سعي كنيد خودتان را به نظريات ديگران وابسته نكنيد. 9- من هيچ وقت نمي توانم خيلي پولدار شوم من اين جمله را بارها و بارها از زبان ديگران شنيده ام. ذهن ما همان قدر پول در مي آورد كه انتظارش را

دارد. اگر من دائماً به خودم بگويم: "هيچ راهي وجود ندارد كه من بتوانم ميليوني پول در بياورم" ذهنم ديگر دنبال راههاي نمي گردد كه از طريق آن بتوانم ميليون ها تومان پول بدست آورم. اصلاً مهم نيست كه افكار شما تا چه حد بلند پروازانه باشد حتي اگر به نتيچه هم نرسيد حداقل يك ايده جديد را خلق كرده ايد. 10- هيچ كاري در اين مورد از دستم بر نمي آيد ناآگاهانه است! شما مي توانيد جنبه هاي مختلف زندگي خود را تغيير دهيد. برخي از افراد نمي توانند يك چنين نگرشي را در ذهن خود ايجاد كنيد و اين مسئله واقعاً شرم آور است. زندگي ممكن است دشواري هاي بسيار زيادي را داشته باشد و تصميم گيري هم دل و جرات زيادي مي خواهد، اما شما توانايي تغيير همه چيز را داريد. بدانيد كه از زندگي خود چه مي خواهيد، ببينيد چه مراحلي را بايد طي كنيد و بعد هم همه چيز را تغيير دهيد.

11 قانون اصلي براي ارتباطات انساني

دانستن چگونگي رفتار با مردم به اندازه شايستگي هاي فني و مديريتي اهميت دارد. به بدترين كارفرمايي كه تا حال داشته ايد فكر كنيد. بياد آوريد كه چطور فقدان مهارتهاي رفتار با ديگران در او باعث دلسردي و عدم بهره وري ديگران و خروج شما با نا اميدي گرديد. يك انسان موفق نيمي كارمند است، نيمي سياستمدار. او مي داند كاركردن با ديگران بخصوص در دنياي كنوني كه مملو از انسانهاي دمدمي مزاج و زود رنج است، روال ارتباطي خاصي را مي طلبد. او سخن يكي از بزرگان جامعه شناس كه "هنگام برخورد با مردم بخاطر داشته باشيد

با مخلوقات منطق طرف نيستيد ، بلكه با مخلوقات احساسات، موجوداتي كه سرشار از تبعيض ، روحيات پيشداوري و تعصب مي باشند، و با غرور و خودبيني دست بگريبانند طرف هستيد،" را مد نظر دارد. در اين قسمت برخي از قوانين اصلي ارتباطات انساني در فضاي كاري را مشاهده ميكنيد. براي مهارت يافتن در آنها، بايد اين قوانين را جزئي از خود درآوريد. 1- ديگران را با نام صدا بزنيداين خوشايند ترين صدا براي گوش هر كسي است. وقتي نام فردي را بكار مي بريد، در حقيقت پيغام خود را به صورتي اختصاصي و تنها براي شخص او مبدل مي سازيد. همچنين علاقمندي و ميزان اهميت شما را نسبت به فرد مي رساند. اين يك ابزار ساده فريبنده براي كاستن از جبهه گري هاي شخص مي باشد چرا كه يك نوع وجه ضمان و تعهد بوجود مي آورد. جملات خود را با اسامي افراد آميخته، و با سؤالاتي نظير، "علي، امروز خوب هستي؟" آغاز كنيد. 2- اشتباه خود را بپذيريد ممكن است تصور كنيد كه اگر اشتباهي كه مرتكب شده ايد را بگردن نگيريد، وجهه خود را از دست خواهيد داد.اين كار درست نيست. اعتراف به اشتباهات در محيط كار يكي از ستوده ترين اعمال است چون اندك افرادي مبادرت به آن مي نمايند. بياموزيد كه چگونه تكبر و خودخواهي را كنار گذاشته و بپذيريد كه كامل نيستيد. فقط در اين كار زياده روي نكنيد مثلا لازم نيست با عذرخواهي هاي فراوان در جلسات اقدام به بيان اشتباهات خود نماييد. يك جمله "من اشتباه كردم و متوجه آن ميشوم،" كفايت ميكند. 3- ديگران را با

معيارهاي بالا درنظر بگيريد اندك افرادي در بين ما، كه معمولا عقل كل خطاب ميگردند، بنظر مي رسد اينگونه فكر ميكنند كه هيچ كسي جز خودشان قادر به انجام صحيح امور نميباشد. جزء اين گروه از افراد نباشيد. به قابليتهاي ديگران اعتماد كنيد. در واقع به آنها در انجام دادن كارها به بهترين وجه ممكن اطمينان داشته باشيد. اين به معناي داشتن انتظارات بيش از حد نيست. باور داشتن يك فرد او را تشويق به انجام كارها با حداكثر توان نموده و از نا اميدي جلوگيري بعمل مي آورد.

4- علاقه اي صادقانه و صميمي از خود نشان دهيد "كارها خوب پيش ميره علي جان؟خوبه، ميشه اين پرونده ها رو برام چك كني؟" اين به معناي ابراز علاقه نبوده و بيشتر به دوستي خاله خرسه شباهت دارد. هر فردي در دفتر كار شما داراي سابقه اي غني از علايق، تجارب و سلايق مي باشد. حتي اگر نقطه اشتراكي با هم نداريد، در مورد اطرافيانتان اطلاعات كسب كنيد. اگر يكي از همكاران شما گفت كه شركت در گيم هاي آنلاين را دوست دارد، در مورد آن از او سؤال نماييد-- حتي اگر براي شما جالب نيست. نه تنها ميتوانيد چيز جديدي ياد بگيريد، اگر در آينده به آن گرايش پيدا كنيد، از امتيازاتي برخوردار خواهيد گشت. مردم دوست دارند كه ديگران آنها را بخاطر داشته باشند. 5- از ديگران تعريف و تمجيد نماييد فقط نگوييد "خوب بود." در مورد تعريف خود صريح تر بوده و نشان دهيد كه در مورد آنچه كه فرد در حقيقت انجام داده آگاهي داريد. "علي، تو خيلي خوب جلسه را اداره

كردي بخصوص وقتي همه از مسير موضوع اصلي منحرف شده بودند،" اين يك مثال خوب است. در عين حال سعي كنيد به ندرت و فقط زماني كه واقعا نياز است انتقاد نماييد. انتقاد را طوري بيان كنيد كه مانند يك نصيحت سازنده از طرف دوستي قابل اعتماد در نظر گرفته شود. 6- مراقب حرفهايتان باشيد اگر تصميم پيگيري كاري را نداريد، نگوييد كه آن را انجام خواهيد داد. اعتبار شما ارتباط تنگاتنگي با كلامتان دارد. اگر به قول خود عمل نكنيد، در مورد كارهاي بزرگ به شما اعتماد نشده و در نتيجه پيشرفتي نخواهيد كرد. 7- قدرداني و سپاسگزاري كنيد اگر فردي لطفي به شما كرد، و يا براي انجام كاري براي شما از خواسته خود گذشت، مطمئن گرديد كه به اين سعي و تلاش آگاه شويد. شما بخودي خود مستحق لطف نبوده و كسي به شما بدهكار نيست. اگر مورد لطف واقع شديد، تشكر نموده و درعوض مقابله بمثل كنيد. 8- با فكر و با ملاحظه باشيد هرگز تصور نكيند كه ديگران سخنان شما را مساعد و ارزشمند تلقي خواهند كرد. برخي افراد بصورت طبيعي تك تك كلماتي كه شخص بيان مي كند را براي يافتن يك رودررويي شخصي مورد جستجو قرار مي دهند. شما نمي توانيد اينگونه افراد را تغيير دهيد، اما قادريد نزد آنها حرف هاي خود را با دقت سازمان دهي نماييد. پيش از صحبت كردن فكر كنيد و مطمئن شويد كه هيچ ابهامي كه باعث سوء تعبير شود در سخنان شما وجود ندارد. همچنين ميتوانيد سعي در فهميدن نقطه نظرات ديگران نماييد تا از بروز سوء تفاهمات ممانعت بعمل آوريد.

ممكن است عميقا" اعتقاد بر حقانيت خود داشته باشيد، اما متوجه گرديد كه ديگران به همين منوال درباره عقايد و باورهايشان مي انديشند. شما بايد نظرات آنها را محترم شمرده و ببينيد چرا آنها اينگونه فكر ميكنند. بجاي مشاجره از ديگران بخواهيد در مورد مواضعشان توضيح دهند. مجبور نيستيد موافقت كنيد، اما ميتوانيد بگوييد، "من متوجه هستم شما چه مي گوييد." 9- از خود گذشتگي كنيد گه گاهي از مكان شغلي خود خارج شده و به ديگران در كارهايشان كمك نماييد. اين عمل را بدون اينكه از شما درخواست شود انجام دهيد. گفتن، "كمك لازم نداري؟" يك تاثير دوگانه در پي دارد. ابتدا، شما ديگران را تشويق به از خود گذشتگي نموده و در نتيجه محيط كاري مثبت تري ايجاد خواهد شد. دوم، براي خود لطفي متعاقب را خريداري ميكنيد، چرا كه مهرباني هميشه بازميگردد. 10- متواضع و فروتن باشيد تلاشهاي مشهود براي تحت تاثير قرار دادن همكاران و اشخاص مافوق نتيجه عكس به همراه خواهد داشت. هيچكس آدم خودنما را دوست ندارد. اگر ميخواهيد كمالات شما توسط ديگران تصديق شوند، كافي است تمرين بردباري بيشتري بنماييد. كاميابيهاي شما زماني مصداق واقعي پيدا ميكنند كه اجازه دهيد ديگران خود متوجه آنها گردند نه اينكه مرتب صحبت از آن بميان آوريد. 11- به حفظ آبروي ديگران كمك كنيد هر كسي اشتباه مي كند. به دفعه قبلي كه اشتباهي خجالت آور مرتكب شديد فكر كنيد. دوست نداشتيد كسي بيايد و اشتباه شما را كوچك جلوه داده و از جديت آن بكاهد؟ پس همين كار را شما در مورد ديگران انجام دهيد. با خنديدن به اشتباهي كه شخص

( نه با خنديدن به خود شخص ) مرتكب شده بهمراه ضربه اي دوستانه به شانه هاي او از پريشانيش كاسته و بگوييد، "اين براي بهترين افراد اين شركت هم ممكن است پيش بيايد." با اين كار به او و به ديگران اطمينان ميدهيد كه دنيا به پايان نرسيده است. اگر مناسب است، بجاي جلب توجه بي مورد نسبت به اشتباه رخ داده، هيچ چيزي نگوييد. پاكسازي ميدان مين محيط كاري مي تواند ميدان ميني از اشخاص زود رنج و احساساتي باشد. داراي خصوصيات خود بودن آن را خنثي نمي كند. با دانستن قوانين برخورد با ديگران سياستمدارترين فرد محل كار خود باشيد. امروزه، كارمنداني كه از روابط انساني به بهترين وجه آگاهي دارند، مناسب ترين افراد براي مديريت محسوب ميگردند. كارفرماي شما احتمالا اين موضوع را دانسته و به آن توجه خواهد كرد.

11 قانون اصلي براي ارتباطات انساني

دانستن چگونگي رفتار با مردم به اندازه شايستگي هاي فني و مديريتي اهميت دارد. به بدترين كارفرمايي كه تا حال داشته ايد فكر كنيد. بياد آوريد كه چطور فقدان مهارتهاي رفتار با ديگران در او باعث دلسردي و عدم بهره وري ديگران و خروج شما با نا اميدي گرديد. يك انسان موفق نيمي كارمند است، نيمي سياستمدار. او مي داند كاركردن با ديگران بخصوص در دنياي كنوني كه مملو از انسانهاي دمدمي مزاج و زود رنج است، روال ارتباطي خاصي را مي طلبد. او سخن يكي از بزرگان جامعه شناس كه "هنگام برخورد با مردم بخاطر داشته باشيد با مخلوقات منطق طرف نيستيد ، بلكه با مخلوقات احساسات، موجوداتي كه سرشار از تبعيض ، روحيات پيشداوري و

تعصب مي باشند، و با غرور و خودبيني دست بگريبانند طرف هستيد،" را مد نظر دارد. در اين قسمت برخي از قوانين اصلي ارتباطات انساني در فضاي كاري را مشاهده ميكنيد. براي مهارت يافتن در آنها، بايد اين قوانين را جزئي از خود درآوريد. 1- ديگران را با نام صدا بزنيداين خوشايند ترين صدا براي گوش هر كسي است. وقتي نام فردي را بكار مي بريد، در حقيقت پيغام خود را به صورتي اختصاصي و تنها براي شخص او مبدل مي سازيد. همچنين علاقمندي و ميزان اهميت شما را نسبت به فرد مي رساند. اين يك ابزار ساده فريبنده براي كاستن از جبهه گري هاي شخص مي باشد چرا كه يك نوع وجه ضمان و تعهد بوجود مي آورد. جملات خود را با اسامي افراد آميخته، و با سؤالاتي نظير، "علي، امروز خوب هستي؟" آغاز كنيد. 2- اشتباه خود را بپذيريد ممكن است تصور كنيد كه اگر اشتباهي كه مرتكب شده ايد را بگردن نگيريد، وجهه خود را از دست خواهيد داد.اين كار درست نيست. اعتراف به اشتباهات در محيط كار يكي از ستوده ترين اعمال است چون اندك افرادي مبادرت به آن مي نمايند. بياموزيد كه چگونه تكبر و خودخواهي را كنار گذاشته و بپذيريد كه كامل نيستيد. فقط در اين كار زياده روي نكنيد مثلا لازم نيست با عذرخواهي هاي فراوان در جلسات اقدام به بيان اشتباهات خود نماييد. يك جمله "من اشتباه كردم و متوجه آن ميشوم،" كفايت ميكند. 3- ديگران را با معيارهاي بالا درنظر بگيريد اندك افرادي در بين ما، كه معمولا عقل كل خطاب ميگردند، بنظر مي رسد اينگونه

فكر ميكنند كه هيچ كسي جز خودشان قادر به انجام صحيح امور نميباشد. جزء اين گروه از افراد نباشيد. به قابليتهاي ديگران اعتماد كنيد. در واقع به آنها در انجام دادن كارها به بهترين وجه ممكن اطمينان داشته باشيد. اين به معناي داشتن انتظارات بيش از حد نيست. باور داشتن يك فرد او را تشويق به انجام كارها با حداكثر توان نموده و از نا اميدي جلوگيري بعمل مي آورد.

4- علاقه اي صادقانه و صميمي از خود نشان دهيد "كارها خوب پيش ميره علي جان؟خوبه، ميشه اين پرونده ها رو برام چك كني؟" اين به معناي ابراز علاقه نبوده و بيشتر به دوستي خاله خرسه شباهت دارد. هر فردي در دفتر كار شما داراي سابقه اي غني از علايق، تجارب و سلايق مي باشد. حتي اگر نقطه اشتراكي با هم نداريد، در مورد اطرافيانتان اطلاعات كسب كنيد. اگر يكي از همكاران شما گفت كه شركت در گيم هاي آنلاين را دوست دارد، در مورد آن از او سؤال نماييد-- حتي اگر براي شما جالب نيست. نه تنها ميتوانيد چيز جديدي ياد بگيريد، اگر در آينده به آن گرايش پيدا كنيد، از امتيازاتي برخوردار خواهيد گشت. مردم دوست دارند كه ديگران آنها را بخاطر داشته باشند. 5- از ديگران تعريف و تمجيد نماييد فقط نگوييد "خوب بود." در مورد تعريف خود صريح تر بوده و نشان دهيد كه در مورد آنچه كه فرد در حقيقت انجام داده آگاهي داريد. "علي، تو خيلي خوب جلسه را اداره كردي بخصوص وقتي همه از مسير موضوع اصلي منحرف شده بودند،" اين يك مثال خوب است. در عين حال

سعي كنيد به ندرت و فقط زماني كه واقعا نياز است انتقاد نماييد. انتقاد را طوري بيان كنيد كه مانند يك نصيحت سازنده از طرف دوستي قابل اعتماد در نظر گرفته شود. 6- مراقب حرفهايتان باشيد اگر تصميم پيگيري كاري را نداريد، نگوييد كه آن را انجام خواهيد داد. اعتبار شما ارتباط تنگاتنگي با كلامتان دارد. اگر به قول خود عمل نكنيد، در مورد كارهاي بزرگ به شما اعتماد نشده و در نتيجه پيشرفتي نخواهيد كرد. 7- قدرداني و سپاسگزاري كنيد اگر فردي لطفي به شما كرد، و يا براي انجام كاري براي شما از خواسته خود گذشت، مطمئن گرديد كه به اين سعي و تلاش آگاه شويد. شما بخودي خود مستحق لطف نبوده و كسي به شما بدهكار نيست. اگر مورد لطف واقع شديد، تشكر نموده و درعوض مقابله بمثل كنيد. 8- با فكر و با ملاحظه باشيد هرگز تصور نكيند كه ديگران سخنان شما را مساعد و ارزشمند تلقي خواهند كرد. برخي افراد بصورت طبيعي تك تك كلماتي كه شخص بيان مي كند را براي يافتن يك رودررويي شخصي مورد جستجو قرار مي دهند. شما نمي توانيد اينگونه افراد را تغيير دهيد، اما قادريد نزد آنها حرف هاي خود را با دقت سازمان دهي نماييد. پيش از صحبت كردن فكر كنيد و مطمئن شويد كه هيچ ابهامي كه باعث سوء تعبير شود در سخنان شما وجود ندارد. همچنين ميتوانيد سعي در فهميدن نقطه نظرات ديگران نماييد تا از بروز سوء تفاهمات ممانعت بعمل آوريد. ممكن است عميقا" اعتقاد بر حقانيت خود داشته باشيد، اما متوجه گرديد كه ديگران به همين منوال درباره عقايد

و باورهايشان مي انديشند. شما بايد نظرات آنها را محترم شمرده و ببينيد چرا آنها اينگونه فكر ميكنند. بجاي مشاجره از ديگران بخواهيد در مورد مواضعشان توضيح دهند. مجبور نيستيد موافقت كنيد، اما ميتوانيد بگوييد، "من متوجه هستم شما چه مي گوييد." 9- از خود گذشتگي كنيد گه گاهي از مكان شغلي خود خارج شده و به ديگران در كارهايشان كمك نماييد. اين عمل را بدون اينكه از شما درخواست شود انجام دهيد. گفتن، "كمك لازم نداري؟" يك تاثير دوگانه در پي دارد. ابتدا، شما ديگران را تشويق به از خود گذشتگي نموده و در نتيجه محيط كاري مثبت تري ايجاد خواهد شد. دوم، براي خود لطفي متعاقب را خريداري ميكنيد، چرا كه مهرباني هميشه بازميگردد. 10- متواضع و فروتن باشيد تلاشهاي مشهود براي تحت تاثير قرار دادن همكاران و اشخاص مافوق نتيجه عكس به همراه خواهد داشت. هيچكس آدم خودنما را دوست ندارد. اگر ميخواهيد كمالات شما توسط ديگران تصديق شوند، كافي است تمرين بردباري بيشتري بنماييد. كاميابيهاي شما زماني مصداق واقعي پيدا ميكنند كه اجازه دهيد ديگران خود متوجه آنها گردند نه اينكه مرتب صحبت از آن بميان آوريد. 11- به حفظ آبروي ديگران كمك كنيد هر كسي اشتباه مي كند. به دفعه قبلي كه اشتباهي خجالت آور مرتكب شديد فكر كنيد. دوست نداشتيد كسي بيايد و اشتباه شما را كوچك جلوه داده و از جديت آن بكاهد؟ پس همين كار را شما در مورد ديگران انجام دهيد. با خنديدن به اشتباهي كه شخص ( نه با خنديدن به خود شخص ) مرتكب شده بهمراه ضربه اي دوستانه به شانه هاي او از

پريشانيش كاسته و بگوييد، "اين براي بهترين افراد اين شركت هم ممكن است پيش بيايد." با اين كار به او و به ديگران اطمينان ميدهيد كه دنيا به پايان نرسيده است. اگر مناسب است، بجاي جلب توجه بي مورد نسبت به اشتباه رخ داده، هيچ چيزي نگوييد. پاكسازي ميدان مين محيط كاري مي تواند ميدان ميني از اشخاص زود رنج و احساساتي باشد. داراي خصوصيات خود بودن آن را خنثي نمي كند. با دانستن قوانين برخورد با ديگران سياستمدارترين فرد محل كار خود باشيد. امروزه، كارمنداني كه از روابط انساني به بهترين وجه آگاهي دارند، مناسب ترين افراد براي مديريت محسوب ميگردند. كارفرماي شما احتمالا اين موضوع را دانسته و به آن توجه خواهد كرد.

12 اشتباه مؤسسين شركتها در آغاز كار

فكري عالي در سرتان است. نقشه شروع يك كار جديد را در ذهن داريد، مشكل مالي وجود ندارد و آماده ايد كه شركت را راه بياندازيد. علاوه بر آن چيزهايي كه اغلب در آغاز هر كاري افراد فراموش ميكنند، چند اشتباه متداول وجود دارد كه اكثر موسسين شركت ها مرتكب مي شوند. اينها چند علامت هشدار دهنده هستند كه در زير آورده ايم و پيشنهاداتي نيز براي كمك به شما براي جلوگيري از بروز اين مشكلات ارائه مي دهيم تا بتوانيد فرصتهاي موفقيت خود را بالاتر ببريد.

1- دلايل معقول و صحيحي براي شروع اين كار نداريداگر تازه از كار قبلي اخراج شده ايد، بگذاريد مدتي زمان بگذرد تا بتوانيد نقاط ضعف و قدرت خود را تا حدي بشناسيد قبل از اينكه پول و انرژي خود را در يك كار مخاطره آميز بريزيد مگر اينكه قبلاً تحقيقات لازم را انجام

داده باشيد. نقشه اي براي زود پولدار شدن وجود ندارد. از طرف ديگر، اگر اين كاري است كه از مدتها پيش مي خواستيد انجام دهيد و تحقيقات خود را انجام داده ايد، نقشه اي براي كار داريد و خوب جوانب كار را در نظر گرفته ايد، روياهايتان را دنبال كنيد - اما با چشماني كاملاً باز. 2- نقشه اي طولاني مدت براي اين كار نداريد كسي كه شركتي را تاسيس مي كند بايد خيلي بيشتر از 6 تا 12 ماه اول را ببيند. اطمينان يابيد كه حتماً براي پر منفعت نگاه داشتن شركت براي چند سال آينده نقشه هاي اساسي در سر داريد. ضروري است كه براي نقشه هايتان اشتياق داشته باشيد، اما اگر الگو و نمونه خوبي در دسترس نداريد و به اندازه كافي هم در مورد بازار كار تحقيق نكرده ايد، مطمئن باشيد كه موفق نخواهيد شد. شركت هايي كه موفق مي شوند آنهايي هستند كه دائماً خود را دوباره سازي كرده و محصولات و سرويس هاي خود را توسعه مي دهند و در صدد بالا بردن درآمد و بازده كارشان هستند. 3- براي ايجاد سرمايه كاري مشكل داريد دقت كنيد كه يكباره همه پس انداز و سرمايه تان را در اين كار نگذاريد. دنبال قرض كردن هم نباشيد تا براي خود سرمايه درست كنيد. پول گرفتن از دوستان و خانواده و فاميل ممكن است در روابط شخصي شما با آنها اختلال ايجاد كند. بنابراين اگر بانكدارتان با تصميمات شما موافقت نكرد، احتمالاً بايد بيشتر در مورد نقشه كارتان فكر كنيد. 4- مهارت هاي مديريتي نداريد چون مي خواهيد كاري تكنفره را شروع

كنيد، همه كارها را خودتان بايد انجام دهيد: مصاحبه ، استخدام، مديريت و اخراج كاركنان. بايد مهارت هاي مديريتي داشته باشيد تا بتوانيد به كاركنانتان طي دوران هاي سخت كاري انگيزه بدهيد تا مطمئن شويد كه اميد خود را از دست نداده و كار را كنار نمي گذارند. فردي با قدرت مديريت پايين و مهارت هاي مردمي بي اثر، نخواهد توانست به خوبي انگيزه به ديگران بدهد. بايد صبر و سياست داشته و حرفه اي عمل كنيد . 5- فكر مي كنيد كه مي توانيد همه كارها را به تنهايي انجام دهيد يك موسس خوب بايد بداند كه چه زماني دنبال متخصصين حرفه اي برود تا بتواند از آنها كمي همكاري و مشاوره بگيرد در حالي كه خود كارهاي مهم را در دست دارد و رئيس شركت قلمداد مي شود. يك همكار مطمئن استخدام كنيد تا به جزئيات امور رسيدگي كند. با اين كار فكر خودتان هم تا اندازه زيادي راحت تر خواهد شد. 6- اطرافتان را پر از افراد بله قربان گو كرده ايد يك رئيس قدرتمند تيم كاركنانش را از كساني انتخاب مي كند كه مهارت هاي ويژه داشته باشند نه بله قربان گوهايي كه فقط در حال تملق كردن هستند. شما نياز به مشاورين، همكاران و كاركناني داريد كه قابل اطمينان باشند و صادقانه شما را حمايت كنند. 7- شريك خوبي براي خود انتخاب نمي كنيد اطمينان يابيد كه كسب و كاري كه راه انداخته ايد كاملاً قانوني باشد. چون ممكن است از اداره كل ماليات هاي مركزي سراغتان بيايند. ممكن است كسي كه به عنوان شريك و همكار تراز اولتان معين

كرده ايد بتواند برايتان مشكل ساز شود. اگر او از غير قانوني بودن كارتان به شما اطلاعي ندهد، كار شما گره خواهد خورد. 8- از تبليغات دست مي كشيد قرارداد پرمنفعتي بسته ايد و مشغول پول درآوردن هستيد. اما وقتي خيلي درگير اينگونه مسائل مي شويد، ديگر فراموش مي كنيد كه اين اصلاً كافي نيست و بايد كمي هم آينده نگري كنيد. روي محصولاتتان كار كنيد و سعي كنيد راه هايي را پيدا كنيد كه بتوان از طريق آن شهرت و اعتبار خود را بالاتر ببريد. با تبليغات يا با هر وسيله اي كه مي توانيد اين كار را انجام دهيد. در مسابقات ورزشي، ميهماني هاي بزرگ يا گردهمايي ها مي توانيد تبليغات كنيد. 9- به فكر رقبا نيستيد وقتي كار و ايده جديدي را به كار انداخته ايد، مطمئن باشيد كه هميشه كپي كارهايي وجود دارند كه منتظر يافتن ايده هاي جديدي ديگران هستند. وقتي افراد موفقيت شما را ببينند، سعي خواهند كرد كه با شما رقابت كنند. براي رقابت كردن هميشه آماده باشيد و آن را در برنامه و نقشه ي كارتان قرار دهيد. 10- مخارجتان بالاتر مي رودقسمتي از رويايتان ممكن است شركتي زيبا و مجلل با بهترين و گرانتريين لوازم و دكوراسيون باشد. اما براي ساختن چنين شركتي عجله نكنيد. كمي زمان لازم است. خرج كردن همه پولي كه مي توانست صرف تبليغات براي شركتتان شود براي دكوراسيون و اين چيزها در اول كار اصلاً معقولانه نيست. 11- انگيزه تان را از دست خواهيد داد در اول كار، همه مؤسسين خود را در كارهاي روزانه غرق مي كنند. به ياد داشته

باشيد كه كمي تفريح هم برايتان لازم است. با دوستان بيرون برويد يا همراه با خانواده به پيك نيك و گردش برويد. بعضي شب ها شام را در رستوران صرف كنيد، چه اشكالي دارد؟ در زندگي توازن لازم است. با غرق كردن بيش از حد خود در كار كم كم انگيزه هايتان را از دست خواهيد داد. 12. نقشه جايگزين نداريد كسي دوست ندارد كه به مسائل منفي فكر كند، اما به عنوان يك موسس بايد انتظار حوادث غير مترقبه را داشته باشيد. حوادث و مشكلات هميشه در كمين هستند. شما بايد براي روبه رو شدن با اينگونه مشكلات آمادگي لازم را داشته باشيد. چشمانتان را باز نگاه داريد با خودتان صادق باشيد و به حرف ها و پيشنهادات كاركنان قابل اطمينانتان گوش فرا دهيد. زمان كافي را صرف آماده كردن، مرور و بازبيني همه مراحل كارتان كنيد و با اينكار درصد اشتباهاتتان را پائين تر خواهيد آورد و موفق تر خواهيد بود.

12 اشتباه مؤسسين شركتها در آغاز كار

فكري عالي در سرتان است. نقشه شروع يك كار جديد را در ذهن داريد، مشكل مالي وجود ندارد و آماده ايد كه شركت را راه بياندازيد. علاوه بر آن چيزهايي كه اغلب در آغاز هر كاري افراد فراموش ميكنند، چند اشتباه متداول وجود دارد كه اكثر موسسين شركت ها مرتكب مي شوند. اينها چند علامت هشدار دهنده هستند كه در زير آورده ايم و پيشنهاداتي نيز براي كمك به شما براي جلوگيري از بروز اين مشكلات ارائه مي دهيم تا بتوانيد فرصتهاي موفقيت خود را بالاتر ببريد.

1- دلايل معقول و صحيحي براي شروع اين كار نداريداگر

تازه از كار قبلي اخراج شده ايد، بگذاريد مدتي زمان بگذرد تا بتوانيد نقاط ضعف و قدرت خود را تا حدي بشناسيد قبل از اينكه پول و انرژي خود را در يك كار مخاطره آميز بريزيد مگر اينكه قبلاً تحقيقات لازم را انجام داده باشيد. نقشه اي براي زود پولدار شدن وجود ندارد. از طرف ديگر، اگر اين كاري است كه از مدتها پيش مي خواستيد انجام دهيد و تحقيقات خود را انجام داده ايد، نقشه اي براي كار داريد و خوب جوانب كار را در نظر گرفته ايد، روياهايتان را دنبال كنيد - اما با چشماني كاملاً باز. 2- نقشه اي طولاني مدت براي اين كار نداريد كسي كه شركتي را تاسيس مي كند بايد خيلي بيشتر از 6 تا 12 ماه اول را ببيند. اطمينان يابيد كه حتماً براي پر منفعت نگاه داشتن شركت براي چند سال آينده نقشه هاي اساسي در سر داريد. ضروري است كه براي نقشه هايتان اشتياق داشته باشيد، اما اگر الگو و نمونه خوبي در دسترس نداريد و به اندازه كافي هم در مورد بازار كار تحقيق نكرده ايد، مطمئن باشيد كه موفق نخواهيد شد. شركت هايي كه موفق مي شوند آنهايي هستند كه دائماً خود را دوباره سازي كرده و محصولات و سرويس هاي خود را توسعه مي دهند و در صدد بالا بردن درآمد و بازده كارشان هستند. 3- براي ايجاد سرمايه كاري مشكل داريد دقت كنيد كه يكباره همه پس انداز و سرمايه تان را در اين كار نگذاريد. دنبال قرض كردن هم نباشيد تا براي خود سرمايه درست كنيد. پول گرفتن از دوستان و

خانواده و فاميل ممكن است در روابط شخصي شما با آنها اختلال ايجاد كند. بنابراين اگر بانكدارتان با تصميمات شما موافقت نكرد، احتمالاً بايد بيشتر در مورد نقشه كارتان فكر كنيد. 4- مهارت هاي مديريتي نداريد چون مي خواهيد كاري تكنفره را شروع كنيد، همه كارها را خودتان بايد انجام دهيد: مصاحبه ، استخدام، مديريت و اخراج كاركنان. بايد مهارت هاي مديريتي داشته باشيد تا بتوانيد به كاركنانتان طي دوران هاي سخت كاري انگيزه بدهيد تا مطمئن شويد كه اميد خود را از دست نداده و كار را كنار نمي گذارند. فردي با قدرت مديريت پايين و مهارت هاي مردمي بي اثر، نخواهد توانست به خوبي انگيزه به ديگران بدهد. بايد صبر و سياست داشته و حرفه اي عمل كنيد . 5- فكر مي كنيد كه مي توانيد همه كارها را به تنهايي انجام دهيد يك موسس خوب بايد بداند كه چه زماني دنبال متخصصين حرفه اي برود تا بتواند از آنها كمي همكاري و مشاوره بگيرد در حالي كه خود كارهاي مهم را در دست دارد و رئيس شركت قلمداد مي شود. يك همكار مطمئن استخدام كنيد تا به جزئيات امور رسيدگي كند. با اين كار فكر خودتان هم تا اندازه زيادي راحت تر خواهد شد. 6- اطرافتان را پر از افراد بله قربان گو كرده ايد يك رئيس قدرتمند تيم كاركنانش را از كساني انتخاب مي كند كه مهارت هاي ويژه داشته باشند نه بله قربان گوهايي كه فقط در حال تملق كردن هستند. شما نياز به مشاورين، همكاران و كاركناني داريد كه قابل اطمينان باشند و صادقانه شما را حمايت كنند. 7-

شريك خوبي براي خود انتخاب نمي كنيد اطمينان يابيد كه كسب و كاري كه راه انداخته ايد كاملاً قانوني باشد. چون ممكن است از اداره كل ماليات هاي مركزي سراغتان بيايند. ممكن است كسي كه به عنوان شريك و همكار تراز اولتان معين كرده ايد بتواند برايتان مشكل ساز شود. اگر او از غير قانوني بودن كارتان به شما اطلاعي ندهد، كار شما گره خواهد خورد. 8- از تبليغات دست مي كشيد قرارداد پرمنفعتي بسته ايد و مشغول پول درآوردن هستيد. اما وقتي خيلي درگير اينگونه مسائل مي شويد، ديگر فراموش مي كنيد كه اين اصلاً كافي نيست و بايد كمي هم آينده نگري كنيد. روي محصولاتتان كار كنيد و سعي كنيد راه هايي را پيدا كنيد كه بتوان از طريق آن شهرت و اعتبار خود را بالاتر ببريد. با تبليغات يا با هر وسيله اي كه مي توانيد اين كار را انجام دهيد. در مسابقات ورزشي، ميهماني هاي بزرگ يا گردهمايي ها مي توانيد تبليغات كنيد. 9- به فكر رقبا نيستيد وقتي كار و ايده جديدي را به كار انداخته ايد، مطمئن باشيد كه هميشه كپي كارهايي وجود دارند كه منتظر يافتن ايده هاي جديدي ديگران هستند. وقتي افراد موفقيت شما را ببينند، سعي خواهند كرد كه با شما رقابت كنند. براي رقابت كردن هميشه آماده باشيد و آن را در برنامه و نقشه ي كارتان قرار دهيد. 10- مخارجتان بالاتر مي رودقسمتي از رويايتان ممكن است شركتي زيبا و مجلل با بهترين و گرانتريين لوازم و دكوراسيون باشد. اما براي ساختن چنين شركتي عجله نكنيد. كمي زمان لازم است. خرج كردن همه پولي

كه مي توانست صرف تبليغات براي شركتتان شود براي دكوراسيون و اين چيزها در اول كار اصلاً معقولانه نيست. 11- انگيزه تان را از دست خواهيد داد در اول كار، همه مؤسسين خود را در كارهاي روزانه غرق مي كنند. به ياد داشته باشيد كه كمي تفريح هم برايتان لازم است. با دوستان بيرون برويد يا همراه با خانواده به پيك نيك و گردش برويد. بعضي شب ها شام را در رستوران صرف كنيد، چه اشكالي دارد؟ در زندگي توازن لازم است. با غرق كردن بيش از حد خود در كار كم كم انگيزه هايتان را از دست خواهيد داد. 12. نقشه جايگزين نداريد كسي دوست ندارد كه به مسائل منفي فكر كند، اما به عنوان يك موسس بايد انتظار حوادث غير مترقبه را داشته باشيد. حوادث و مشكلات هميشه در كمين هستند. شما بايد براي روبه رو شدن با اينگونه مشكلات آمادگي لازم را داشته باشيد. چشمانتان را باز نگاه داريد با خودتان صادق باشيد و به حرف ها و پيشنهادات كاركنان قابل اطمينانتان گوش فرا دهيد. زمان كافي را صرف آماده كردن، مرور و بازبيني همه مراحل كارتان كنيد و با اينكار درصد اشتباهاتتان را پائين تر خواهيد آورد و موفق تر خواهيد بود.

12 راه براي كنترل احساسات در محل كار

همه ما با افرادي روبه رو شده ايم كه كنترل احساساتشان را سركار از دست مي دهند ، درها را مي كوبند، سر همكاران يا مشتريان فرياد مي زنند و چيزهايي ميگويند كه خيلي زود پشيمان مي شوند. اشخاصي را ديده ايم كه در جلسات كاري نميتوانند جلوي عصبانيت خود را بگيرند چون با عقايد و نظراتشات مخالفت شده

است يا اينكه فرد ديگري را به جاي آنها نشانده اند. از وقتي بچه بوديم به ما مي گفتند "مثل يك مرد رفتار كن" و جلوي فوران احساساتت را بگير، حال مي بينيم كه بسياري از همكارانمان سر كار به خاطر عدم توانايي در فرو نشاندن خشم و عصبانيت و احساساتشان دست به از بين بردن خود و اعتبارشان مي زنند.در اينجا مي خواهيم به نكاتي اشاره كنيم كه با كمك آنها مي توانيد جلوي احساسات منفي و عصبانيت هايتان را سر كار بگيريد و همچنان موفق سر كار خود باقي بمانيد.

1- كمي قدم بزنيد تا عصبانيتتان فروكش كند در طي يك جلسه كاري، وقتي كسي از سبك مديريت يا بخش تحت اداره ي شما ايراد مي گيرد، عصباني نشويد. وقتي مي بينيد كه در صدد خشمگين شدن هستيد، خود را از آن محل دور كنيد. بهانه اي بياوريد و از جلسه بيرون رويد تا بتوانيد عصبانيتتان را فروكش دهيد. اگر براي فروكش كردن خشمتان به خود فرصت دهيد مي توانيد كنترل احساساتتان را دوباره به دست آوريد.

2- قبل از نشان دادن هرگونه واكنش، توضيح بخواهيد با پرسيدن سوال هاي مختلف وقت را بگذرانيد. مي توانيد از صحبت هاي ديگران استفاده كرده و سوالاتي از آنها بپرسيد. با اين كار به آن فرد زمان مي دهيد كه اشتباه خود را تصحيح كند.

3- از قانون 10 ثانيه اي استفاده كنيد هيچ عكس العملي نشان ندهيد. اگر مي بينيد كه در يك جلسه ي كاري يا پشت تلفن مي خواهيد كنترل خشمتان را از دست بدهيد، با خود تا 10 بشماريد

تا از عصباني شدنتان جلوگيري شود. قبل از نشان دادن هرگونه واكنش، واقعيات را بررسي كنيد.

4- با كسي كه مي تواند آرامتان كند حرف بزنيد هميشه كسي را براي درد دل كردن و تكيه كردن داشته باشيد، چه داخل و چه خارج از محل كار. در اين مواقع سعي كنيد كه با او بيرون رفته و كمي صحبت كنيد. درست نيست كه همه ي احساساتتان را در خود نگاه داشته و بيرون نريزيد. با اين كار سلامتي خودتان به خطر خواهد افتاد. با دوستي صميمي در مورد اين مشكلات صحبت كنيد تا او آرامتان كرده و كنترل خود را دوباره بازيابيد.

5- براي از بين بردن عصبانيتتان ورزش كنيد اجازه ندهيد كه تصوير كاريتان با عصباني شدن و از دست رفتن كنترلتان مخدوش شود. در اين مواقع ورزش كمك بسيار خوبي است. به باشگاه برويد و كمي ورزش كنيد. مطمئناً همه چيز را فراموش خواهيد كرد.

6- ببينيد چه چيز باعث عصبانيتتان مي شود آگاه باشيد كه در چه موقعيت هايي كنترل خود را از دست داده و عصباني مي شويد. وقتي فهميديد كه چه چيز منجر به عصبانيتتان مي شود در صدد جلوگيري از ايجاد چنين موقعيت هايي برآييد. با اينكه ياد بگيريد كه چطور با اين موقعيت ها كنار بياييد تا موقعيت كاريتان خدشه دار نشود.

7- همكارانتان را بشناسيد ببينيد رفتار هر كدام از همكارانتان چه علائمي دارد. ممكن است خيلي از حرفهاي آنها كه براي شما مثل انتقاد مي ماند، در واقع حكم شوخي داشته باشد. با شناختن شخصيت و رفتارهاي همكارانتان، بهتر مي توانيد با انتقادات

آنها كنار آمده و خشم خود را كنترل كنيد.

8- واكنش افراد ديگر را پيش بيني كنيد زماني كه مي خواهيد كار جديدي را در اداره انجام دهيد، واكنش و عكس العمل همكارانتان را پيش بيني كنيد. با اين كار مي توانيد بهتر با انتقادات و ايرادهاي آنها پس از انجام كار كنار بياييد.

9- خود را براي حفظ آرامش آماده كنيد زماني كه مي خواهيد سخنراني انجام دهيد، خود را براي هر نوع سؤال و انتقادي آماده كنيد. با اين كار مي توانيد حين ايراد انتقادات سايرين آرامش خود را حفظ كرده و به درستي پاسخ منتقدين را بدهيد.

10- قبل از نوشتن هر ايميل نامحترمانه كمي صبر كنيد هيچگاه به ديگران بي احترامي نكنيد، حتي اگر حق با شما باشد. آسان است كه اجازه بدهيم ابرهاي تيره جلوي قضاوتمان را بگيرد. قبل از ارسال هر ايميل نامحترمانه در پاسخ به انتقادات سايرين يك روز صبر كنيد. روز بعد دوباره آن را خوانده و تجديد نظر كنيد.

11- در پايان هر روز خشمتان را دور بيندازيد ياد بگيريد كه با ترك اداره، عصبانيت هاي خود را نيز دور بريزيد. بعد از كار به كارهايي بپردازيد كه به آن علاقه داشته و لذت مي بريد. با دوستانتان بيرون برويد، يا تلويزيون تماشا كنيد، با اين كار استرستان را از بين خواهيد برد.

12- براي طغيان هاي عصبي خود عذرخواهي كنيد با وجود اينكه قصد بدي نداشته ايد، درست نيست كه جلسات اداري را با عصبانيت ترك كنيد. اگر در حين جلسه عصبانيتتان باعث شده كه به كسي بي احترامي كنيد، از او

معذرت بخواهيد. لزومي ندارد كه براي عصبانيت خود توضيحي بياوريد، فقط گفتن "من رفتار بدي داشته ام و عذر مي خواهم" كافي است تا همه ي سوء رفتارها را از بين ببرد. مثل يك مرد رفتار كرده و جلو برويد مديران خوب با شخصيت هاي استوار، احساساتي قوي نيز دارند. اين به اين معني نيست كه مي توانيد اجازه بدهيد احساساتتان بر شما غلبه كنند، قضاوت هايتان را تيره كرده و ايجاد مشكل كنند. با شناسايي علائم عصبانيتتان، مي توانيد آسان تر بر آنها چيره شويد، حتي بدون اينكه كسي بفهمد. احساسات منفي خود را با اعتماد به نفس جايگزين كنيد و تعادل احساساتتان را حفظ كنيد. در اين مسائل عجله نكنيد. سالها طول مي كشد تا آبرو و اعتبار جمع شود اما براي از بين رفتن آن فقط ثانيه اي كافي است.

12 راه براي كنترل احساسات در محل كار

همه ما با افرادي روبه رو شده ايم كه كنترل احساساتشان را سركار از دست مي دهند ، درها را مي كوبند، سر همكاران يا مشتريان فرياد مي زنند و چيزهايي ميگويند كه خيلي زود پشيمان مي شوند. اشخاصي را ديده ايم كه در جلسات كاري نميتوانند جلوي عصبانيت خود را بگيرند چون با عقايد و نظراتشات مخالفت شده است يا اينكه فرد ديگري را به جاي آنها نشانده اند. از وقتي بچه بوديم به ما مي گفتند "مثل يك مرد رفتار كن" و جلوي فوران احساساتت را بگير، حال مي بينيم كه بسياري از همكارانمان سر كار به خاطر عدم توانايي در فرو نشاندن خشم و عصبانيت و احساساتشان دست به از بين بردن خود

و اعتبارشان مي زنند.در اينجا مي خواهيم به نكاتي اشاره كنيم كه با كمك آنها مي توانيد جلوي احساسات منفي و عصبانيت هايتان را سر كار بگيريد و همچنان موفق سر كار خود باقي بمانيد. 1- كمي قدم بزنيد تا عصبانيتتان فروكش كند در طي يك جلسه كاري، وقتي كسي از سبك مديريت يا بخش تحت اداره ي شما ايراد مي گيرد، عصباني نشويد. وقتي مي بينيد كه در صدد خشمگين شدن هستيد، خود را از آن محل دور كنيد. بهانه اي بياوريد و از جلسه بيرون رويد تا بتوانيد عصبانيتتان را فروكش دهيد. اگر براي فروكش كردن خشمتان به خود فرصت دهيد مي توانيد كنترل احساساتتان را دوباره به دست آوريد. 2- قبل از نشان دادن هرگونه واكنش، توضيح بخواهيد با پرسيدن سوال هاي مختلف وقت را بگذرانيد. مي توانيد از صحبت هاي ديگران استفاده كرده و سوالاتي از آنها بپرسيد. با اين كار به آن فرد زمان مي دهيد كه اشتباه خود را تصحيح كند. 3- از قانون 10 ثانيه اي استفاده كنيد هيچ عكس العملي نشان ندهيد. اگر مي بينيد كه در يك جلسه ي كاري يا پشت تلفن مي خواهيد كنترل خشمتان را از دست بدهيد، با خود تا 10 بشماريد تا از عصباني شدنتان جلوگيري شود. قبل از نشان دادن هرگونه واكنش، واقعيات را بررسي كنيد. 4- با كسي كه مي تواند آرامتان كند حرف بزنيد هميشه كسي را براي درد دل كردن و تكيه كردن داشته باشيد، چه داخل و چه خارج از محل كار. در اين مواقع سعي كنيد كه با او بيرون رفته و كمي صحبت كنيد.

درست نيست كه همه ي احساساتتان را در خود نگاه داشته و بيرون نريزيد. با اين كار سلامتي خودتان به خطر خواهد افتاد. با دوستي صميمي در مورد اين مشكلات صحبت كنيد تا او آرامتان كرده و كنترل خود را دوباره بازيابيد. 5- براي از بين بردن عصبانيتتان ورزش كنيد اجازه ندهيد كه تصوير كاريتان با عصباني شدن و از دست رفتن كنترلتان مخدوش شود. در اين مواقع ورزش كمك بسيار خوبي است. به باشگاه برويد و كمي ورزش كنيد. مطمئناً همه چيز را فراموش خواهيد كرد. 6- ببينيد چه چيز باعث عصبانيتتان مي شود آگاه باشيد كه در چه موقعيت هايي كنترل خود را از دست داده و عصباني مي شويد. وقتي فهميديد كه چه چيز منجر به عصبانيتتان مي شود در صدد جلوگيري از ايجاد چنين موقعيت هايي برآييد. با اينكه ياد بگيريد كه چطور با اين موقعيت ها كنار بياييد تا موقعيت كاريتان خدشه دار نشود. 7- همكارانتان را بشناسيد ببينيد رفتار هر كدام از همكارانتان چه علائمي دارد. ممكن است خيلي از حرفهاي آنها كه براي شما مثل انتقاد مي ماند، در واقع حكم شوخي داشته باشد. با شناختن شخصيت و رفتارهاي همكارانتان، بهتر مي توانيد با انتقادات آنها كنار آمده و خشم خود را كنترل كنيد. 8- واكنش افراد ديگر را پيش بيني كنيد زماني كه مي خواهيد كار جديدي را در اداره انجام دهيد، واكنش و عكس العمل همكارانتان را پيش بيني كنيد. با اين كار مي توانيد بهتر با انتقادات و ايرادهاي آنها پس از انجام كار كنار بياييد.

9- خود را براي حفظ آرامش آماده كنيد

زماني كه مي خواهيد سخنراني انجام دهيد، خود را براي هر نوع سؤال و انتقادي آماده كنيد. با اين كار مي توانيد حين ايراد انتقادات سايرين آرامش خود را حفظ كرده و به درستي پاسخ منتقدين را بدهيد. 10- قبل از نوشتن هر ايميل نامحترمانه كمي صبر كنيد هيچگاه به ديگران بي احترامي نكنيد، حتي اگر حق با شما باشد. آسان است كه اجازه بدهيم ابرهاي تيره جلوي قضاوتمان را بگيرد. قبل از ارسال هر ايميل نامحترمانه در پاسخ به انتقادات سايرين يك روز صبر كنيد. روز بعد دوباره آن را خوانده و تجديد نظر كنيد. 11- در پايان هر روز خشمتان را دور بيندازيد ياد بگيريد كه با ترك اداره، عصبانيت هاي خود را نيز دور بريزيد. بعد از كار به كارهايي بپردازيد كه به آن علاقه داشته و لذت مي بريد. با دوستانتان بيرون برويد، يا تلويزيون تماشا كنيد، با اين كار استرستان را از بين خواهيد برد. 12- براي طغيان هاي عصبي خود عذرخواهي كنيد با وجود اينكه قصد بدي نداشته ايد، درست نيست كه جلسات اداري را با عصبانيت ترك كنيد. اگر در حين جلسه عصبانيتتان باعث شده كه به كسي بي احترامي كنيد، از او معذرت بخواهيد. لزومي ندارد كه براي عصبانيت خود توضيحي بياوريد، فقط گفتن "من رفتار بدي داشته ام و عذر مي خواهم" كافي است تا همه ي سوء رفتارها را از بين ببرد. مثل يك مرد رفتار كرده و جلو برويد مديران خوب با شخصيت هاي استوار، احساساتي قوي نيز دارند. اين به اين معني نيست كه مي توانيد اجازه بدهيد احساساتتان بر شما غلبه كنند،

قضاوت هايتان را تيره كرده و ايجاد مشكل كنند. با شناسايي علائم عصبانيتتان، مي توانيد آسان تر بر آنها چيره شويد، حتي بدون اينكه كسي بفهمد. احساسات منفي خود را با اعتماد به نفس جايگزين كنيد و تعادل احساساتتان را حفظ كنيد. در اين مسائل عجله نكنيد. سالها طول مي كشد تا آبرو و اعتبار جمع شود اما براي از بين رفتن آن فقط ثانيه اي كافي است.

5 روش براي ايجاد خلاقيت و ايده هاي بزرگ در ذهن

خلاقيت باعث بروز افكار بزرگ در انسان مي شود . اما معمولا سخت ترين مرحله نقطه شروع است. افكار بزرگ ما را به سمت پيشرفت راهنمايي كرده و فردايي روشن را برايمان به ارمغان مي آورند . با به كارگيري اصولي كه دراين قسمت براي شما شرح مي دهيم مي توانيد يك تجارت بزرگ و بي نقص راه اندازيد. ما متاسفانه ذهن خود را به انجام اين امور عادت نداده ايم. اين امر سبب مي شود تا توانايي خود را براي دامن دادن به تصورات و تخيلات از دست داده و در نتيجه قدرت تخيل خود را به كار نگيريم. به همين دليل فرصتهاي بي شماري را به آساني از دست مي دهيم. ايده هاي بزرگ از محلي فراي باورهاي شخصي نشات مي گيرند. بايد به دوردست ها بنگريد و افكار متفاوت را آزمايش كنيد تا به نتيجه مطلوب دست پيدا كنيد. عده اي با به كار نگرفتن ذهن خود آنرا به طرز وحشتناكي بي حس و كرخت مي كنند، چنين رفتاري باعث مي شود درخت افكار شما هيچ گاه به بار ننشيند.

1- زياد مطالعه كنيد ذهن شما همانند بدنتان براي اينكه رشد پيدا كرده

و پرورش يابد نيازمند تمرين و تحرك است، و چه تمريني بهتر از كتاب خواندن. سعي كنيد با افكار و عقايد انسان هاي موفق در طول تاريخ آشنا شويد. شرح حال و تاريخچه زندگي هر يك از آنها را مرور كنيد و از آن درس بگيريد. با مطالعه اين كتب مي توان حدس زد كه چگونه اين افراد بزرگ ذهن خود را براي رسيدن به بهترين ها پرورش داده بودند. همچنين مي توانيد مجلاتي نظير تجارت و يا اقتصاد روز را نيز مطالعه كنيد. با آگاهي از نظرات ديگران پيرامون مسايل مختلف شما سطحي نگري را كنار مي گذاريد و با يك ديد عمقي به موضوعات مختلف مي نگريد.

2- فرصت هايي را كه در آن ذهن شما خلاق است از دست ندهيد شايد بروز بسياري از مسائل را به شانس واگذار مي كنيد. تصور شما نادرست است. شايد بعضي مواقع حس مي كنيد كه مغزتان اصلا كار نمي كند و هيچ عكس العملي از خود نشان نمي دهد. اما مواقعي هم وجود دارد كه ذهنتان به قدري فعال است كه مي خواهيد انيشتن را به رقابت دعوت كنيد. تنها مشكل موجود اين است كه اين زمان طلايي مواقعي كه شما به آن نياز داريد، ظاهر نميشود. زماني كه ذهن در حال فوران است تا آنجا كه مي توانيد به افكار خود پر و بال دهيد. اجازه دهيد افكارتان مثل آب آتش نشاني به بالاترين نقطه صعود كنند. هنگامي كه براي پرواز كردن به ذهن خود فضا مي دهيد، او شما را به دوردست ها خواهد برد و نتايج شگفت انگيزي را بدست خواهد

داد.

3- يك دفترچه يادداشت به همراه داشته باشيد هنگاميكه افكار بي نظير به ذهن شما خطور مي كنند از ذخيره كردن آنها اطمينان خاطر حاصل كنيد. در اين امر به يادداشت هاي ذهني اكتفا نكنيد زيرا ممكن است به دست فراموشي سپرده شوند. سعي كنيد هميشه يك دفترچه يادداشت و يا يك ضبط صوت به همراه داشته باشيد به ويژه در كنار تخت خواب خود براي مواقعي كه افكار طلايي در حدود ساعت 2 نيمه شب به ذهن شما خطور مي كنند. هنگاميكه افكارتان در جايي ثبت شوند، شما به راحتي مي توانيد به آنها دسترسي پيدا كنيد و آنها را به سرعت به كار ببنديد. افكار بزرگ نيز مانند ميوه ها فقط تا زماني كه تازه و شاداب باشند قابل استفاده هستند.

4- از افكار ديگران بهره بجوييد بهره جستن از افكار و عقايد ديگران نيز به نوبه خود روش مناسبي براي گسترش ايده هاي شخصي شماست. افراد مختلف داراي نقطه نظرات و چشم اندازهاي متفاوتي هستند. توانايي هاي آنها مختلف است و سوابق و پيشينه هاي متفاوتي دارند. كاركرد ذهن افراد منحصر به فرد است. با مطرح شدن يك بحث در ميان جمع ، آنقدر پيشنهادهاي مختلف شنيده مي شود كه نيمي از آنها هرگز به ذهن شما نمي رسيدند. به اين طريق شما ميتوانيد با كوله باري سرشار از افكار متفاوت در جاده تصميم گيري گام برداريد.نسبت به نظر هيچ كس بي توجهي نكنيد . شايد در نگاه اول احمقانه به نظر برسند اما شايد مانند صدف هايي باشند كه در خود گوهرهاي گرانقيمتي را جاي داده اند. درست

نيست كه در مورد نظر ديگران به قضاوت بنشينيم سعي كنيد به جاي قضاوتهاي بيهوده آن ها را سبك سنگين كرده و در امور روزمره خود به كار بنديد.

5- تغييراتي در محيط اطراف خود ايجاد كنيد گاهي اوقات تنها چيزي كه باعث مي شود ذهن خسته شما را دوباره به كار اندازد تغيير وضع ظاهري محيط اطرافتان است. اگر چشم انداز پيرامون شما تغيير كند، ذهن شما نيز به صورت ناخود آگاه به سمت يك ديدگاه جديد تغيير جهت مي دهد. اگر تمام مدت در پشت ميز خود بنشينيد ذهن خود را در آن شرايط محدود مي كنيد و هيچ فضايي براي برانگيختگي او باقي نمي گذاريد. بنابر اين ميتوانيد پياده روي كنيد، به باشگاه ورزشي برويد، كنار آب رود بنشينيد و در كل به يك مكان جديد قدم بگذاريد تا ذهن شما نيز بتواند آزادانه به تمرين و تقلا بپردازد.

5 روش براي ايجاد خلاقيت و ايده هاي بزرگ در ذهن

خلاقيت باعث بروز افكار بزرگ در انسان مي شود . اما معمولا سخت ترين مرحله نقطه شروع است. افكار بزرگ ما را به سمت پيشرفت راهنمايي كرده و فردايي روشن را برايمان به ارمغان مي آورند . با به كارگيري اصولي كه دراين قسمت براي شما شرح مي دهيم مي توانيد يك تجارت بزرگ و بي نقص راه اندازيد. ما متاسفانه ذهن خود را به انجام اين امور عادت نداده ايم. اين امر سبب مي شود تا توانايي خود را براي دامن دادن به تصورات و تخيلات از دست داده و در نتيجه قدرت تخيل خود را به كار نگيريم. به همين دليل

فرصتهاي بي شماري را به آساني از دست مي دهيم. ايده هاي بزرگ از محلي فراي باورهاي شخصي نشات مي گيرند. بايد به دوردست ها بنگريد و افكار متفاوت را آزمايش كنيد تا به نتيجه مطلوب دست پيدا كنيد. عده اي با به كار نگرفتن ذهن خود آنرا به طرز وحشتناكي بي حس و كرخت مي كنند، چنين رفتاري باعث مي شود درخت افكار شما هيچ گاه به بار ننشيند. 1- زياد مطالعه كنيد ذهن شما همانند بدنتان براي اينكه رشد پيدا كرده و پرورش يابد نيازمند تمرين و تحرك است، و چه تمريني بهتر از كتاب خواندن. سعي كنيد با افكار و عقايد انسان هاي موفق در طول تاريخ آشنا شويد. شرح حال و تاريخچه زندگي هر يك از آنها را مرور كنيد و از آن درس بگيريد. با مطالعه اين كتب مي توان حدس زد كه چگونه اين افراد بزرگ ذهن خود را براي رسيدن به بهترين ها پرورش داده بودند. همچنين مي توانيد مجلاتي نظير تجارت و يا اقتصاد روز را نيز مطالعه كنيد. با آگاهي از نظرات ديگران پيرامون مسايل مختلف شما سطحي نگري را كنار مي گذاريد و با يك ديد عمقي به موضوعات مختلف مي نگريد. 2- فرصت هايي را كه در آن ذهن شما خلاق است از دست ندهيد شايد بروز بسياري از مسائل را به شانس واگذار مي كنيد. تصور شما نادرست است. شايد بعضي مواقع حس مي كنيد كه مغزتان اصلا كار نمي كند و هيچ عكس العملي از خود نشان نمي دهد. اما مواقعي هم وجود دارد كه ذهنتان به قدري فعال است كه مي

خواهيد انيشتن را به رقابت دعوت كنيد. تنها مشكل موجود اين است كه اين زمان طلايي مواقعي كه شما به آن نياز داريد، ظاهر نميشود. زماني كه ذهن در حال فوران است تا آنجا كه مي توانيد به افكار خود پر و بال دهيد. اجازه دهيد افكارتان مثل آب آتش نشاني به بالاترين نقطه صعود كنند. هنگامي كه براي پرواز كردن به ذهن خود فضا مي دهيد، او شما را به دوردست ها خواهد برد و نتايج شگفت انگيزي را بدست خواهد داد. 3- يك دفترچه يادداشت به همراه داشته باشيد هنگاميكه افكار بي نظير به ذهن شما خطور مي كنند از ذخيره كردن آنها اطمينان خاطر حاصل كنيد. در اين امر به يادداشت هاي ذهني اكتفا نكنيد زيرا ممكن است به دست فراموشي سپرده شوند. سعي كنيد هميشه يك دفترچه يادداشت و يا يك ضبط صوت به همراه داشته باشيد به ويژه در كنار تخت خواب خود براي مواقعي كه افكار طلايي در حدود ساعت 2 نيمه شب به ذهن شما خطور مي كنند. هنگاميكه افكارتان در جايي ثبت شوند، شما به راحتي مي توانيد به آنها دسترسي پيدا كنيد و آنها را به سرعت به كار ببنديد. افكار بزرگ نيز مانند ميوه ها فقط تا زماني كه تازه و شاداب باشند قابل استفاده هستند. 4- از افكار ديگران بهره بجوييد بهره جستن از افكار و عقايد ديگران نيز به نوبه خود روش مناسبي براي گسترش ايده هاي شخصي شماست. افراد مختلف داراي نقطه نظرات و چشم اندازهاي متفاوتي هستند. توانايي هاي آنها مختلف است و سوابق و پيشينه هاي متفاوتي دارند. كاركرد ذهن

افراد منحصر به فرد است. با مطرح شدن يك بحث در ميان جمع ، آنقدر پيشنهادهاي مختلف شنيده مي شود كه نيمي از آنها هرگز به ذهن شما نمي رسيدند. به اين طريق شما ميتوانيد با كوله باري سرشار از افكار متفاوت در جاده تصميم گيري گام برداريد.نسبت به نظر هيچ كس بي توجهي نكنيد . شايد در نگاه اول احمقانه به نظر برسند اما شايد مانند صدف هايي باشند كه در خود گوهرهاي گرانقيمتي را جاي داده اند. درست نيست كه در مورد نظر ديگران به قضاوت بنشينيم سعي كنيد به جاي قضاوتهاي بيهوده آن ها را سبك سنگين كرده و در امور روزمره خود به كار بنديد. 5- تغييراتي در محيط اطراف خود ايجاد كنيد گاهي اوقات تنها چيزي كه باعث مي شود ذهن خسته شما را دوباره به كار اندازد تغيير وضع ظاهري محيط اطرافتان است. اگر چشم انداز پيرامون شما تغيير كند، ذهن شما نيز به صورت ناخود آگاه به سمت يك ديدگاه جديد تغيير جهت مي دهد. اگر تمام مدت در پشت ميز خود بنشينيد ذهن خود را در آن شرايط محدود مي كنيد و هيچ فضايي براي برانگيختگي او باقي نمي گذاريد. بنابر اين ميتوانيد پياده روي كنيد، به باشگاه ورزشي برويد، كنار آب رود بنشينيد و در كل به يك مكان جديد قدم بگذاريد تا ذهن شما نيز بتواند آزادانه به تمرين و تقلا بپردازد.

12 گام براي ترقي در كار و گرفتن ترفيع

بالا رفتن از نردبان شغلي نيازمند سخت كوشي، وقت شناسي، و كمي خوش شانسي است. خيلي خوب مي شد اگر مدرك دانشگاهي، مهارت هاي شغلي و بازده كاري به طور خارق العاده اي

درهاي آرزوهايتان را به رويتان باز مي كرد، اما زندگي اينگونه نيست. شما بايد خودتان برنامه ريزي كرده و برنامه هايتان را اجرا كنيد. در اين قسمت نكاتي وجود دارد كه مي تواند پيشرفت و ترقي را برايتان به ارمغان بياورد. 1- در شغل فعلي تان مهارت كامل بدست آوريدحتي اگر هيچ گونه علاقه اي به انجام دادن شغل فعلي تان نداريد، سعي كنيد آنرا به بهترين نحو انجام دهيد. راههايي پيدا كنيد، تا از آن طريق بتوانيد خلاقيت خود را افزايش دهيد. از روش هايي استفاده كنيد تا هزينه ها را تا حد ممكن كاهش دهيد. انتقادهاي سازنده را بپذيريد. همواره آماده رويارويي با موقعيت هاي پيش بيني نشده باشيد تا شكست نخورده، ديگران را سرزنش نكنيد و وجهه شغلي تان را به خطر نيندازيد. 2- به طور داوطلبانه اضافه كاري كنيد استراتژي هاي شغلي خود را معين كنيد. گاهي انجام چند كار كوچك در كنار وظايف اصلي بهتر از به عهده گرفتن پروژه هاي بزرگ است. در حاليكه ديگران براي بدست آوردن مسئوليت هاي چشمگير با هم رقابت مي كنند شما مي توانيد به راحتي از طريق انجام كارهاي كوچك اما مفيد ارزش و اعتبار خود را افزايش دهيد. 3- در چشم كارفرما خوب جلوه كنيداگر به طور باطني هيچ علاقه اي به كارفرماي فعلي خود نداريد، باز بايد سعي كنيد كه در نظر او فرد كارآمدي جلوه كنيد. زماني كه او ترفيع رتبه مي گيرد بايد كسي باشد تا جاي او را پر كند، و چه كسي بهتر از شما؟ هنگاميكه خود را باهوش، كاردان و علاقمند به كار نشان دهيد آنگاه

استحقاق ارتقاي شغلي را نيز داريد. البته بايد مراقب باشيد كه بيش از اندازه چاپلوسي نكنيد و بيش از حد به رئيستان نچسبيد. شما كه دوست نداريد اگر احيانا او را از روي ناشايستگي اخراج كردند، شما نيز از طرف شركت مقصر شناخته شويد. 4- با اداره روابط عمومي در ارتباط باشيدبرقراري ارتباط با پرسنل اين بخش به شما كمك مي كند تا خيلي سريع از پروژه هاي آينده با خبر شويد. همچنين افراد اين بخش مي توانند تاريخ و زمان برگزاري كلاس هاي آموزشي جديد را نيز در اختيارتان قرار دهند. اجازه دهيد تا همه متوجه شوند كه شما اهداف دراز مدتي را در مورد كمپاني دنبال مي كنيد. بنابراين اگر شركت براي گسترش و پيشرفت برنامه ريزي كند، آنگاه نام شما را در ليست خود ثبت خواهد كرد. 5- ارتباط مناسبي با همكاران داشته باشيد قرار نيست كه همه را دوست بداريد اما در عين حال لازم نيست كسي از اين موضوع اطلاع پيدا كند. سعي كنيد هميشه مودب، محتاط و با ملاحظه باشيد. در كارهاي گروهي به طور برجسته ظاهر شويد. با قدرداني از زحمات خدمه به راحتي مي توانيد در بين آنها محبوبيت و مقبوليت پيدا كنيد. و بايد مراقب شهرت خود نيز باشيد. مسائل خصوصي زندگي را براي خودتان نگاه داريد و كاري در اداره، دفتر و يا سفر شغلي انجام ندهيد كه بعدها موجبات پشيماني شما را فراهم سازد. 6- بگذاريد مهارت هاي مديريتيتان بدرخشند بالارفتن از هر يك از پله هاي نردبان شغلي نيازمند اين است كه شما توانايي ذاتي مديريت داشته باشيد. براي سايرين قوت قلب باشيد،

موفقيت هاي مختلف را شناسايي كنيد و هر چند وقت يكبار كارها را سازماندهي كنيد. دعوت كردن دوستان به صرف نوشيدني پس از اتمام ساعات كاري گزينه مناسبي براي افزايش روحيه كار گروهي به شمار مي رود. 7- براي خود جانشين تعيين كنيد حدس بزنيد كه اگر شما تنها كسي باشيد كه مي تواند شغل فعليتان را انجام دهد، چه مي شود؟ مجبور مي شويد تا ابد خودتان آنرا انجام دهيد. سعي كنيد اطلاعات و مهارت هايتان را در اختيار ديگران بگذاريد. زماني كه به مسافرت مي رويد از ديگران درخواست كنيد كه وظايف شما را به عهده گرفته و طريقه انجام آنرا نيز به آنها آموزش دهيد. 8- مربي بگيريدكسي كه به او اعتماد داريد: به عنوان مثال يك مقام ارشد و يا مدير موفق را انتخاب كنيد و از او درس بگيريد. با او در مورد اهداف شغلي تان مشورت كنيد و تاكتيك هاي نهايي را با او معين كنيد. شايد گاهي لازم باشد كه براي دست يافتن به موقعيت هاي بالاتر از جاهاي پست تر شروع به كار و تلاش كنيد. 9- در دوره ها آموزشي اضافي شركت كنيد با توجه به هر آنچه كه مدارك تحصيلي به شما عرضه مي كند، باز هم مي توانيد چيزهاي جديد بياموزيد. در مورد چگونگي برگزاري دوره هاي شبانه، سمينار ها، كارگاه هاي عملي از مربي و كارفرماي خود سوال كنيد و ببينيد كه مي توانند چه فايده اي در ارتقاي سطح دانش فعلي شما داشته باشند. كتاب ها و مقالات مربوط به كار و تجارت را مطالعه كنيد. براي گرفتن اخبار اينترنتي ثبت نام

كنيد و سعي كنيد اطلاعات به روزي، هم در زمين شغلي و هم در زمينه صنعتي داشته باشيد. 10- هميشه شيك پوش باشيد خيلي تعجب مي كنيد اگر يك روز ببينيد كه رييس هيئت مديره لباس مناسب بر تن نكرده. اگر مقررات اداره، شما را ملزم به پوشيدن لباس فرم مي كند، سعي كنيد همواره مرتب و تميز باشيد. يك كت مناسب در اختيار داشته باشيد تا اگر يك روز به دفتر مديريت فراخوانده شديد بتوانيد از آن استفاده كنيد. موهايتان را مرتب كنيد و كفش ها را نيز واكس بزنيد. 11- اثري از خود بر جاي بگذاريد هيچ گاه نمي دانيد كه شانس از كجا وارد مي شود. زماني كه مديران ارشد كارخانه هاي ديگر را ملاقات مي كنيد هميشه از خود جاي سوال براي آنها باقي بگذاريد. زماني كه تجارت الكترونيكي مي كنيد و يا رو در رو با مشتري ها ارتباط داريد كاري كنيد كه در ذهن آنها باقي بمانيد. لاف نزنيد، بيش از اندازه به خود نباليد و زيادي مصر نباشيد. جاه طلبي و بلند پروازي تا جايي مقبول است كه تبديل به خود پسندي نشود. 12- با زمانبندي پيش برويد بهتر است كه هيچ گاه خودتان درخواست ترفيع رتبه نكنيد. زماني كه مديرتان تحت فشار است و كم كم در حال نزديك شدن به مهلت هاي نهايي هستيد از او چنين تقاظايي نكنيد. زمان مناسب را با دقت كامل انتخاب كنيد و طوري رفتار كنيد تا آنها متوجه شوند كه شما قابليت انجام كارهاي بيشتر را داريد. كاري نكنيد كه تصور شود شما براي ترفيع رتبه و گرفتن عنوان جديد

عجله داريد. پيشرفت اتفاقي نيست نبايد تنها با اتكا به شايستگي ها، استعدادهاي بالقوه، و حس برتري انتظار پيشرفت داشته باشيد. گاهي اتفاق مي افتد كه سمت هاي بالاتر به افراد نالايق واگذار ميشود. در اين حال رفتار كودكانه از خود بروز ندهيد چراكه آنوقت معلوم خواهد شد كه شما فرد مناسبي براي آن سمت بخصوص نبوده ايد. با پيروي از نكات ذكر شده به تلاش و كوشش ادامه دهيد. شايد يك سمت بهتر براي شما به وجود آمد و يا جانشين تازه كار، نالايق از آب در امد و شما با افتخار جايگزين او شديد. بر روي اهداف شغلي دراز مدت خود تمركز كنيد. صداقت و اطمينان خود را حفظ كنيد و از تلاش كردن دست نكشيد، آنگاه مي بينيد كه چيزي جز پيشرفت از آنتان نخواهد شد.

12 گام براي ترقي در كار و گرفتن ترفيع

بالا رفتن از نردبان شغلي نيازمند سخت كوشي، وقت شناسي، و كمي خوش شانسي است. خيلي خوب مي شد اگر مدرك دانشگاهي، مهارت هاي شغلي و بازده كاري به طور خارق العاده اي درهاي آرزوهايتان را به رويتان باز مي كرد، اما زندگي اينگونه نيست. شما بايد خودتان برنامه ريزي كرده و برنامه هايتان را اجرا كنيد. در اين قسمت نكاتي وجود دارد كه مي تواند پيشرفت و ترقي را برايتان به ارمغان بياورد. 1- در شغل فعلي تان مهارت كامل بدست آوريدحتي اگر هيچ گونه علاقه اي به انجام دادن شغل فعلي تان نداريد، سعي كنيد آنرا به بهترين نحو انجام دهيد. راههايي پيدا كنيد، تا از آن طريق بتوانيد خلاقيت خود را افزايش دهيد. از روش هايي

استفاده كنيد تا هزينه ها را تا حد ممكن كاهش دهيد. انتقادهاي سازنده را بپذيريد. همواره آماده رويارويي با موقعيت هاي پيش بيني نشده باشيد تا شكست نخورده، ديگران را سرزنش نكنيد و وجهه شغلي تان را به خطر نيندازيد. 2- به طور داوطلبانه اضافه كاري كنيد استراتژي هاي شغلي خود را معين كنيد. گاهي انجام چند كار كوچك در كنار وظايف اصلي بهتر از به عهده گرفتن پروژه هاي بزرگ است. در حاليكه ديگران براي بدست آوردن مسئوليت هاي چشمگير با هم رقابت مي كنند شما مي توانيد به راحتي از طريق انجام كارهاي كوچك اما مفيد ارزش و اعتبار خود را افزايش دهيد. 3- در چشم كارفرما خوب جلوه كنيداگر به طور باطني هيچ علاقه اي به كارفرماي فعلي خود نداريد، باز بايد سعي كنيد كه در نظر او فرد كارآمدي جلوه كنيد. زماني كه او ترفيع رتبه مي گيرد بايد كسي باشد تا جاي او را پر كند، و چه كسي بهتر از شما؟ هنگاميكه خود را باهوش، كاردان و علاقمند به كار نشان دهيد آنگاه استحقاق ارتقاي شغلي را نيز داريد. البته بايد مراقب باشيد كه بيش از اندازه چاپلوسي نكنيد و بيش از حد به رئيستان نچسبيد. شما كه دوست نداريد اگر احيانا او را از روي ناشايستگي اخراج كردند، شما نيز از طرف شركت مقصر شناخته شويد. 4- با اداره روابط عمومي در ارتباط باشيدبرقراري ارتباط با پرسنل اين بخش به شما كمك مي كند تا خيلي سريع از پروژه هاي آينده با خبر شويد. همچنين افراد اين بخش مي توانند تاريخ و زمان برگزاري كلاس هاي آموزشي جديد

را نيز در اختيارتان قرار دهند. اجازه دهيد تا همه متوجه شوند كه شما اهداف دراز مدتي را در مورد كمپاني دنبال مي كنيد. بنابراين اگر شركت براي گسترش و پيشرفت برنامه ريزي كند، آنگاه نام شما را در ليست خود ثبت خواهد كرد. 5- ارتباط مناسبي با همكاران داشته باشيد قرار نيست كه همه را دوست بداريد اما در عين حال لازم نيست كسي از اين موضوع اطلاع پيدا كند. سعي كنيد هميشه مودب، محتاط و با ملاحظه باشيد. در كارهاي گروهي به طور برجسته ظاهر شويد. با قدرداني از زحمات خدمه به راحتي مي توانيد در بين آنها محبوبيت و مقبوليت پيدا كنيد. و بايد مراقب شهرت خود نيز باشيد. مسائل خصوصي زندگي را براي خودتان نگاه داريد و كاري در اداره، دفتر و يا سفر شغلي انجام ندهيد كه بعدها موجبات پشيماني شما را فراهم سازد. 6- بگذاريد مهارت هاي مديريتيتان بدرخشند بالارفتن از هر يك از پله هاي نردبان شغلي نيازمند اين است كه شما توانايي ذاتي مديريت داشته باشيد. براي سايرين قوت قلب باشيد، موفقيت هاي مختلف را شناسايي كنيد و هر چند وقت يكبار كارها را سازماندهي كنيد. دعوت كردن دوستان به صرف نوشيدني پس از اتمام ساعات كاري گزينه مناسبي براي افزايش روحيه كار گروهي به شمار مي رود. 7- براي خود جانشين تعيين كنيد حدس بزنيد كه اگر شما تنها كسي باشيد كه مي تواند شغل فعليتان را انجام دهد، چه مي شود؟ مجبور مي شويد تا ابد خودتان آنرا انجام دهيد. سعي كنيد اطلاعات و مهارت هايتان را در اختيار ديگران بگذاريد. زماني كه به مسافرت

مي رويد از ديگران درخواست كنيد كه وظايف شما را به عهده گرفته و طريقه انجام آنرا نيز به آنها آموزش دهيد. 8- مربي بگيريدكسي كه به او اعتماد داريد: به عنوان مثال يك مقام ارشد و يا مدير موفق را انتخاب كنيد و از او درس بگيريد. با او در مورد اهداف شغلي تان مشورت كنيد و تاكتيك هاي نهايي را با او معين كنيد. شايد گاهي لازم باشد كه براي دست يافتن به موقعيت هاي بالاتر از جاهاي پست تر شروع به كار و تلاش كنيد. 9- در دوره ها آموزشي اضافي شركت كنيد با توجه به هر آنچه كه مدارك تحصيلي به شما عرضه مي كند، باز هم مي توانيد چيزهاي جديد بياموزيد. در مورد چگونگي برگزاري دوره هاي شبانه، سمينار ها، كارگاه هاي عملي از مربي و كارفرماي خود سوال كنيد و ببينيد كه مي توانند چه فايده اي در ارتقاي سطح دانش فعلي شما داشته باشند. كتاب ها و مقالات مربوط به كار و تجارت را مطالعه كنيد. براي گرفتن اخبار اينترنتي ثبت نام كنيد و سعي كنيد اطلاعات به روزي، هم در زمين شغلي و هم در زمينه صنعتي داشته باشيد. 10- هميشه شيك پوش باشيد خيلي تعجب مي كنيد اگر يك روز ببينيد كه رييس هيئت مديره لباس مناسب بر تن نكرده. اگر مقررات اداره، شما را ملزم به پوشيدن لباس فرم مي كند، سعي كنيد همواره مرتب و تميز باشيد. يك كت مناسب در اختيار داشته باشيد تا اگر يك روز به دفتر مديريت فراخوانده شديد بتوانيد از آن استفاده كنيد. موهايتان را مرتب كنيد و كفش

ها را نيز واكس بزنيد. 11- اثري از خود بر جاي بگذاريد هيچ گاه نمي دانيد كه شانس از كجا وارد مي شود. زماني كه مديران ارشد كارخانه هاي ديگر را ملاقات مي كنيد هميشه از خود جاي سوال براي آنها باقي بگذاريد. زماني كه تجارت الكترونيكي مي كنيد و يا رو در رو با مشتري ها ارتباط داريد كاري كنيد كه در ذهن آنها باقي بمانيد. لاف نزنيد، بيش از اندازه به خود نباليد و زيادي مصر نباشيد. جاه طلبي و بلند پروازي تا جايي مقبول است كه تبديل به خود پسندي نشود. 12- با زمانبندي پيش برويد بهتر است كه هيچ گاه خودتان درخواست ترفيع رتبه نكنيد. زماني كه مديرتان تحت فشار است و كم كم در حال نزديك شدن به مهلت هاي نهايي هستيد از او چنين تقاظايي نكنيد. زمان مناسب را با دقت كامل انتخاب كنيد و طوري رفتار كنيد تا آنها متوجه شوند كه شما قابليت انجام كارهاي بيشتر را داريد. كاري نكنيد كه تصور شود شما براي ترفيع رتبه و گرفتن عنوان جديد عجله داريد. پيشرفت اتفاقي نيست نبايد تنها با اتكا به شايستگي ها، استعدادهاي بالقوه، و حس برتري انتظار پيشرفت داشته باشيد. گاهي اتفاق مي افتد كه سمت هاي بالاتر به افراد نالايق واگذار ميشود. در اين حال رفتار كودكانه از خود بروز ندهيد چراكه آنوقت معلوم خواهد شد كه شما فرد مناسبي براي آن سمت بخصوص نبوده ايد. با پيروي از نكات ذكر شده به تلاش و كوشش ادامه دهيد. شايد يك سمت بهتر براي شما به وجود آمد و يا جانشين تازه كار، نالايق از

آب در امد و شما با افتخار جايگزين او شديد. بر روي اهداف شغلي دراز مدت خود تمركز كنيد. صداقت و اطمينان خود را حفظ كنيد و از تلاش كردن دست نكشيد، آنگاه مي بينيد كه چيزي جز پيشرفت از آنتان نخواهد شد.

12 نكته براي طرح گفتگوي كوتاه و سودمند

بر اساس مكتوبات "دبرا فاين" نويسنده كتاب "هنر مكالمات كوتاه" توانايي برقراري ارتباط با ديگران از طريق گفتگوهاي كوتاه مي تواند شما را به جاهاي بالايي برساند. "فاين" در گذشته يك مهندس خجالتي بوده و در سمينارها و همايش ها داخل دستشويي پنهان مي شده تا با ديگران برخوردي نداشته باشد و مجبور نشود كه با آنها صحبت كند. در حال حاضر او يك سخنران حرفه اي است و معتقد است كه قابليت برقراري ارتباط با ديگران يك امر كاملاً اكتسابي است.

"فاين" و همراهانش راهكارهاي زير را براي برقراري يك مكالمه كوتاه، مختصر و مفيد به ما پيشنهاد مي كنند: 1- زمانيكه آماده ملاقات با شخصي مي شويد، چند مطلب مشترك را در ذهن داشته باشيد تا در مورد آنها صحبت كنيد و همچنين چند سؤال نيز در ذهن داشته باشيد تا آنها را مطرح كرده و طرف مقابل را نيز به صحبت كردن وا داريد. اگر شخص مقابل را قبلاً ملاقات كرده ايد، سعي كنيد چيزهايي كه از او به يادتان مانده را به ميان بكشيد مثلاً علاقه مشتركتان به يك ورزش خاص، يا عضويت مشترك در يك مركز خيريه. 2- اولين فردي باشيد كه مي گويد: "سلام." اگر مطمئن نيستيد كه طرف مقابل شما را به درستي به جا مي آورد يا نه، خودتان را معرفي كرده و

اسمتان را بگوييد تا فشار و استرس كمتري را متحمل شود. به عنوان مثال اينطور عمل كنيد: "آقاي علي كاظمي؟ من محسن بختياري هستم، از ديدن شما خوشبختم" لبخند يادتان نرود و زمانيكه فردي را ملاقات ميكنيد، حتماً با او دست بدهيد. 3- در زمان معارفه دقت كافي داشته باشيد و سعي كنيد نام ها را به خاطر سپرده و در طول مكالمه به كرات از آنها استفاده نماييد. 4- با بيان يك عبارت متداول كاري كنيد تا طرف مقابل به صحبت كردن ادامه دهد و در نهايت هم يك سؤال كلي از او بپرسيد. 5- با توجه به حرف هاي او و نشان دادن واكنش هاي مثبت از طرف مقابل پشتيباني كرده و تمام حواس خود را به وي معطوف كنيد. در تمام طول گفتگو ارتباط چشمي را برقرار نگه داريد و هنگاميكه فرد در حال صحبت كردن با شماست سر خود را به اين طرف و آن طرف نچرخانيد و قسمت هاي ديگر اتاق را نگاه نكنيد. 6- بيشتر از آنچه حرف مي زنيد، گوش كنيد. 7- چيز جالبي براي ارائه دادن در دست داشته باشيد. سعي كنيد دانش خود را همواره به روز نگه داريد و از وقايع و اخبار جديد با اطلاع باشيد. آگاهي از اخبار و وقايع فرهنگي مي تواند به شما كمك كند تا راحت تر با طرف مقابل ارتباط برقرار كنيد. ميتوانيد سر صحبت را با جمله هايي به اين شرح باز كنيد: "نظر شما در مورد .......چيست؟" ، و يا "شنيده ايد كه ......؟" از موضوعات منفي و بحث برانگيز پرهيز كنيد، و وارد جزئيات مسائل شخصي

نشويد.8- اگر قصد ديدن شخص خاصي را داريد، بهترين راه اين است كه از يكي از آشنايان آن فرد تقاضا كنيد تا شما را به او معرفي كند. از يك دوست دو جانبه بخواهيد تا اين افتخار را نصيب شما كند.

9- اگر كسي كارت ويزيت خود را به شما تعارف كرد، آنرا به عنوان يك هديه قبول كنيد. با هر دو دست آنرا بگيريد و مدتي به آن نگاه كنيد و چيزهايي كه روي آن نوشته شده است را به دقت بخوانيد. وقتي خواندن تمام شد، آنرا در جيب كت و يا كيف دستيتان قرار دهيد تا با اين كار نشان دهيد كه برايتان ارزشمند است. 10- مراقب ژست و پرستيژ خود باشيد. افراديكه بيش از اندازه احساس راحتي ميكنند، موجبات ناراحتي ديگران را فراهم مي آورند. از سوي ديگر اگر راحت نبوديد باز هم اعتماد به نفس خود را حفظ كرده و خود را آرام و موقر نشان دهيد. 11- پيش از آنكه در گفتگويي كه تازه به آن پيوسته ايد، شركت كنيد، ابتدا براي مدتي گوش دهيد و جوانب مختلف آن را در نظر بگيريد. مطئمناً دوست نداريد كه با صحبت هاي نابجا فرصت هاي استثنايي را پايمال كنيد. 12- راههاي فراري هم براي خود و هم براي طرف مقابل بگذاريد. به عنوان مثال: "من بايد همين حالا به كار يكي از مشتري هايم رسيدگي كنم" و يا "من وقت نكردم نهار بخورم به همين خاطر بايد يك سر به بوفه بزنم" و يا "اجازه دهيد نوشيدني هايتان را عوض كنند."اما در چه زماني بايد از يك مكالمه بيرون آمد؟ بايد

كاري كنيد كه ابتدا تاثير مناسبي بر روي فرد مقابل بگذاريد و همچنين كاري كنيد كه به دنبال شما بيايند به همين دليل ميبايست: "باهوش و مختصر عمل كرده و آنها در انتظار بگذاريد."

12 نكته براي طرح گفتگوي كوتاه و سودمند

بر اساس مكتوبات "دبرا فاين" نويسنده كتاب "هنر مكالمات كوتاه" توانايي برقراري ارتباط با ديگران از طريق گفتگوهاي كوتاه مي تواند شما را به جاهاي بالايي برساند. "فاين" در گذشته يك مهندس خجالتي بوده و در سمينارها و همايش ها داخل دستشويي پنهان مي شده تا با ديگران برخوردي نداشته باشد و مجبور نشود كه با آنها صحبت كند. در حال حاضر او يك سخنران حرفه اي است و معتقد است كه قابليت برقراري ارتباط با ديگران يك امر كاملاً اكتسابي است.

"فاين" و همراهانش راهكارهاي زير را براي برقراري يك مكالمه كوتاه، مختصر و مفيد به ما پيشنهاد مي كنند: 1- زمانيكه آماده ملاقات با شخصي مي شويد، چند مطلب مشترك را در ذهن داشته باشيد تا در مورد آنها صحبت كنيد و همچنين چند سؤال نيز در ذهن داشته باشيد تا آنها را مطرح كرده و طرف مقابل را نيز به صحبت كردن وا داريد. اگر شخص مقابل را قبلاً ملاقات كرده ايد، سعي كنيد چيزهايي كه از او به يادتان مانده را به ميان بكشيد مثلاً علاقه مشتركتان به يك ورزش خاص، يا عضويت مشترك در يك مركز خيريه. 2- اولين فردي باشيد كه مي گويد: "سلام." اگر مطمئن نيستيد كه طرف مقابل شما را به درستي به جا مي آورد يا نه، خودتان را معرفي كرده و اسمتان را بگوييد

تا فشار و استرس كمتري را متحمل شود. به عنوان مثال اينطور عمل كنيد: "آقاي علي كاظمي؟ من محسن بختياري هستم، از ديدن شما خوشبختم" لبخند يادتان نرود و زمانيكه فردي را ملاقات ميكنيد، حتماً با او دست بدهيد. 3- در زمان معارفه دقت كافي داشته باشيد و سعي كنيد نام ها را به خاطر سپرده و در طول مكالمه به كرات از آنها استفاده نماييد. 4- با بيان يك عبارت متداول كاري كنيد تا طرف مقابل به صحبت كردن ادامه دهد و در نهايت هم يك سؤال كلي از او بپرسيد. 5- با توجه به حرف هاي او و نشان دادن واكنش هاي مثبت از طرف مقابل پشتيباني كرده و تمام حواس خود را به وي معطوف كنيد. در تمام طول گفتگو ارتباط چشمي را برقرار نگه داريد و هنگاميكه فرد در حال صحبت كردن با شماست سر خود را به اين طرف و آن طرف نچرخانيد و قسمت هاي ديگر اتاق را نگاه نكنيد. 6- بيشتر از آنچه حرف مي زنيد، گوش كنيد. 7- چيز جالبي براي ارائه دادن در دست داشته باشيد. سعي كنيد دانش خود را همواره به روز نگه داريد و از وقايع و اخبار جديد با اطلاع باشيد. آگاهي از اخبار و وقايع فرهنگي مي تواند به شما كمك كند تا راحت تر با طرف مقابل ارتباط برقرار كنيد. ميتوانيد سر صحبت را با جمله هايي به اين شرح باز كنيد: "نظر شما در مورد .......چيست؟" ، و يا "شنيده ايد كه ......؟" از موضوعات منفي و بحث برانگيز پرهيز كنيد، و وارد جزئيات مسائل شخصي نشويد.8- اگر قصد

ديدن شخص خاصي را داريد، بهترين راه اين است كه از يكي از آشنايان آن فرد تقاضا كنيد تا شما را به او معرفي كند. از يك دوست دو جانبه بخواهيد تا اين افتخار را نصيب شما كند.

9- اگر كسي كارت ويزيت خود را به شما تعارف كرد، آنرا به عنوان يك هديه قبول كنيد. با هر دو دست آنرا بگيريد و مدتي به آن نگاه كنيد و چيزهايي كه روي آن نوشته شده است را به دقت بخوانيد. وقتي خواندن تمام شد، آنرا در جيب كت و يا كيف دستيتان قرار دهيد تا با اين كار نشان دهيد كه برايتان ارزشمند است. 10- مراقب ژست و پرستيژ خود باشيد. افراديكه بيش از اندازه احساس راحتي ميكنند، موجبات ناراحتي ديگران را فراهم مي آورند. از سوي ديگر اگر راحت نبوديد باز هم اعتماد به نفس خود را حفظ كرده و خود را آرام و موقر نشان دهيد. 11- پيش از آنكه در گفتگويي كه تازه به آن پيوسته ايد، شركت كنيد، ابتدا براي مدتي گوش دهيد و جوانب مختلف آن را در نظر بگيريد. مطئمناً دوست نداريد كه با صحبت هاي نابجا فرصت هاي استثنايي را پايمال كنيد. 12- راههاي فراري هم براي خود و هم براي طرف مقابل بگذاريد. به عنوان مثال: "من بايد همين حالا به كار يكي از مشتري هايم رسيدگي كنم" و يا "من وقت نكردم نهار بخورم به همين خاطر بايد يك سر به بوفه بزنم" و يا "اجازه دهيد نوشيدني هايتان را عوض كنند."اما در چه زماني بايد از يك مكالمه بيرون آمد؟ بايد كاري كنيد كه

ابتدا تاثير مناسبي بر روي فرد مقابل بگذاريد و همچنين كاري كنيد كه به دنبال شما بيايند به همين دليل ميبايست: "باهوش و مختصر عمل كرده و آنها در انتظار بگذاريد."

12 نكته براي كار كردن با خانم ها

اگر رئيس جديدتان يك زن است، يا اگر به قسمتي از اداره منتقل شده ايد كه مجبوريد با همكاران خانم كار كنيد، زمانش رسيده است كه مهارت هايي را براي كار كردن با آنها ياد بگيريد. مردها و زن ها در يك محيط اجتماعي به طرق مختلفي فكر و عمل مي كنند. اما با مسائل كاري چگونه برخورد مينمايند؟ همه ما تغيير كرده ايم مرد ها و زن ها از قالب هاي پيشين خود درآمده اند، اما بعضي از اين خلق و خو ها هنوز به جا مانده است. مهم نيست چقدر زن ها جدي، خشن و جاه طلب باشند، كار تعليم و تربيت فرزندان و بار آوردن بچه از قديم بر عهده آنهاست. مردها معمولاً هدفمند و اهل رقابت اند. هر چند بايد راه درازي پيمود تا احساسات آن ها نيز نشان داده شود. آگاه بودن از تفاوت هاي بين دو جنس براي پيشرفت شغلي شما بسيار ضروري است. در اينجا به چند نكته اساسي در روابط كاري با خانم ها اشاره مي كنيم: 1- براي صحبت كردن با آنها وقت بگذاريد مردها براي تبادل اطلاعات صحبت و مذاكره مي كنند، البته زن ها هم همينطور هستند. اما آنها از اين گفتگو ها به عنوان يك رابطه متقابل براي برقراري ارتباط استفاده مي كنند. اگر رئيس خانم شما گفتگوي كوتاهي را آغاز مي كند، با او صحبت كنيد هر چند كه خيلي مشغول

باشيد. ممكن است فكر كنيد كه وقت خود را تلف خواهيد كرد اما نتايج آن ارزشش را خواهد داشت. 2- ياد بگيريد كه به حرفهايشان گوش دهيد سوال كنيد تا مطمئن شويد همه مطالبي كه رد و بدل مي شود را كاملا فهميده ايد. خيلي كم پيش مي آيد كه خانمي فراموش كند كه همكارش صحبت هايش را گوش نداده است يا اظهار نظري در موردشان نكرده باشد. 3- حرف هايتان را سبك و سنگين كنيد دقت كنيد كه چه مي گوييد زيرا كه ممكن است هر آن نظري در ارتباط با حرفتان داده شود و شما را در راس گفتگو بكشاند. دقت كنيد كه لطيفه هايتان مضامين جنسي نداشته و اهانت آور نباشند. هيچگاه موضوعاتي مانند حاملگي را پيش نكشيد مگر اينكه همكارتان خود موضوع را مطرح كند. 4- با دقت انتقاد كنيد قبل از عصبانيت خوب فكر كنيد. در مورد كار نظر دهيد نه انجام دهنده آن. خانم ها معمولاً انتقاد ها را خيلي شخصي برداشت مي كنند، پس شما سعي كنيد كه بهانه اي دستشان ندهيد. در رابطه با هر مشكلي مثال مطرح كنيد و فرد را تشويق كرده و نظرات مثبت بدهيد. اين به اين معني نيست كه خانم ها را جدي نگيريد، فقط مشكلات را با ديدي مثبت و سازنده بررسي كنيد.

5- به جزئيات دقت كنيد اگر چه كنجكاوي كردن در مورد زندگي خصوصي كسي صحيح نيست، اما اگر رئيس يا همكار خانم شما گاهاً در مورد فرزندانش با شما صحبت مي كند، شما نيز هر از چند گاهي حال آنها را جويا شويد. علاقه شما به اين

مسئله نشان مي دهد كه شما براي اين ارتباط ارزش قائل هستيد. اگر چه اين راه درستي است، اما دقت داشته باشيد كه بين مسائل خصوصي و كاري تعادل برقرار كنيد. و هرگز سوالات خيلي خصوصي مثل "چرا فلان روز مرخصي گرفته بوديد؟" نپرسيد. 6- در تصميم گيري عجله نكنيد خانم ها سعي مي كنند كه مشكلات را با بحث كردن حل كنند. براي درست كردن مسئله اي هيچگاه عجله نكنيد. رئيس جديد شما، اگر چه تصميم خود را گرفته باشد، به ديگران هم اجازه خواهد داد تا نظراتشان را ابراز كنند و پيشنهاد ارائه دهند. اگر با تعداد بسياري خانم كار مي كنيد، از اين تاكتيك استفاده كنيد.7- همكاري كنيد با هم كار كنيد و در كارها با هم مشورت كنيد. اگر مي خواهيد مديرتان را تحت تاثير قرار دهيد، ديگران را در كارهايشان ياري دهيد. در نظر او يك مشاور و رفيق هميشه بهتر از يك تك خور است. احساسات و استعدادهاي ديگران را بشناسيد. خانم ها معمولاً در ايجاد رابطه با مشتريان بسيار مهارت دارند. بنابراين فرصتي به آنها بدهيد تا براي بهتر شدن موقعيت كاري خودشان و شما از استعدادها و دانششان استفاده كنند.8- استعداد هايش را تحسين كنيد نه ظاهرش را هيچگاه به همكار خانمتان نگوئيد كه چقدر زيبا و خوشگل است. حتي مطرح كردن طرز لباس پوشيدن، بوي عطر و مدل مويش هم ممكن است در نظر او بد باشد. در مورد هر نظريه اي كه مي دهيد بسيار دقت كنيد. 9- صادق باشيد هر زمان كه ممكن بود، اطلاعاتتان را با آنها در ميان بگذاريد. خانم ها احساس

فوق العاده اي دارند، و نادرستي و دغل بازي را به خوبي تشخيص مي دهند. به همكارانتان اطمينان دهيد كهمي توانيد هر نوع اطلاعاتي كه نياز دارند را برايشان مهيا كنيد. صداقت و رو راستي از نظر خانم ها بسيار ارزشمند است. 10- غيبت نكنيد گوش هايتان را بر روي غيبت ها ببنديد. اكثر شايعات از روي ترس ساخته شده اند. شما مي توانيد جلوي پچ پچ ها، فرضيات و شكايات را بگيريد و آنها را به نفع خود تمام كنيد. اطلاعات خيلي زود پخش مي شوند، پس سعي كنيد شايعات مثبتي به وجود آوريد. 11- سعي كنيد افكارش را بفهميد خانم ها اطلاعات را به سبكي كاملاً متفاوت با آقايان تحليل مي كنند. در حاليكه آقايان معمولاً به نتايج مسئله فكر مي كنند. اگر هنگام صحبت هايتان خانمي سر خود را تكان مي دهد به اين معني نيست كه با حرفهايتان موافق است، اما مردها اگر حس كنند مطلبي را اشتباه بيان كرده ايد و يا با تصميمي مخالف باشند، بلافاصله عكس العمل نشان مي دهند. اما خانم ها در ابتدا خود را موافق جلوه مي دهند ولي بعد دوباره همان بحث را پيش مي كشند. آنها ذاتاً دوست دارند كه واقعيات را بفهمند. در مورد هر چيز خيلي خوب فكر مي كنند و گاهاً نيز احساسات خود را در آن واردمي كنند.12- رابطه تان را فقط در حد كار نگاه داريد جاي ديگري دنبال دوست دختر باشيد. مهم نيست كه چقدر از خانم همكارتان خوشتان آمده است، شما با اين وسوسه مبارزه كنيد. عشق هايي كه در محيط هاي كاري به وجود آمده

اند معمولاً كم دوام بوده اند. مراقب ژست هاي جوانمردانه خود باشيد چون ممكن است خانم ها برداشت نادرستي از آنها بكنند. زنده باد اختلاف عقيده از تصورات غلط دوري كنيد. به تفاوت هاي بين خانم ها و آقايان توجه داشته باشيد. به اينكه چطور عمل كرده و عكس العمل نشان مي دهند دقت كنيد. خوب گوش كنيد و قبل از صحبت كردن در مورد آن خوب فكر كنيد. كار گروهي را رواج دهيد. مطمئن باشيد كه استعداد ها و مهارت هاي يك فرد مهم و قابل بررسي است. به احساسات انسان ها توجه كنيد. اگر اين اختلاف ها را خوب درك كنيد، بهتر كنار هم كار خواهيد كرد

12 نكته براي كار كردن با خانم ها

اگر رئيس جديدتان يك زن است، يا اگر به قسمتي از اداره منتقل شده ايد كه مجبوريد با همكاران خانم كار كنيد، زمانش رسيده است كه مهارت هايي را براي كار كردن با آنها ياد بگيريد. مردها و زن ها در يك محيط اجتماعي به طرق مختلفي فكر و عمل مي كنند. اما با مسائل كاري چگونه برخورد مينمايند؟ همه ما تغيير كرده ايم مرد ها و زن ها از قالب هاي پيشين خود درآمده اند، اما بعضي از اين خلق و خو ها هنوز به جا مانده است. مهم نيست چقدر زن ها جدي، خشن و جاه طلب باشند، كار تعليم و تربيت فرزندان و بار آوردن بچه از قديم بر عهده آنهاست. مردها معمولاً هدفمند و اهل رقابت اند. هر چند بايد راه درازي پيمود تا احساسات آن ها نيز نشان داده شود. آگاه بودن از تفاوت هاي

بين دو جنس براي پيشرفت شغلي شما بسيار ضروري است. در اينجا به چند نكته اساسي در روابط كاري با خانم ها اشاره مي كنيم: 1- براي صحبت كردن با آنها وقت بگذاريد مردها براي تبادل اطلاعات صحبت و مذاكره مي كنند، البته زن ها هم همينطور هستند. اما آنها از اين گفتگو ها به عنوان يك رابطه متقابل براي برقراري ارتباط استفاده مي كنند. اگر رئيس خانم شما گفتگوي كوتاهي را آغاز مي كند، با او صحبت كنيد هر چند كه خيلي مشغول باشيد. ممكن است فكر كنيد كه وقت خود را تلف خواهيد كرد اما نتايج آن ارزشش را خواهد داشت. 2- ياد بگيريد كه به حرفهايشان گوش دهيد سوال كنيد تا مطمئن شويد همه مطالبي كه رد و بدل مي شود را كاملا فهميده ايد. خيلي كم پيش مي آيد كه خانمي فراموش كند كه همكارش صحبت هايش را گوش نداده است يا اظهار نظري در موردشان نكرده باشد. 3- حرف هايتان را سبك و سنگين كنيد دقت كنيد كه چه مي گوييد زيرا كه ممكن است هر آن نظري در ارتباط با حرفتان داده شود و شما را در راس گفتگو بكشاند. دقت كنيد كه لطيفه هايتان مضامين جنسي نداشته و اهانت آور نباشند. هيچگاه موضوعاتي مانند حاملگي را پيش نكشيد مگر اينكه همكارتان خود موضوع را مطرح كند. 4- با دقت انتقاد كنيد قبل از عصبانيت خوب فكر كنيد. در مورد كار نظر دهيد نه انجام دهنده آن. خانم ها معمولاً انتقاد ها را خيلي شخصي برداشت مي كنند، پس شما سعي كنيد كه بهانه اي دستشان ندهيد. در رابطه

با هر مشكلي مثال مطرح كنيد و فرد را تشويق كرده و نظرات مثبت بدهيد. اين به اين معني نيست كه خانم ها را جدي نگيريد، فقط مشكلات را با ديدي مثبت و سازنده بررسي كنيد.

5- به جزئيات دقت كنيد اگر چه كنجكاوي كردن در مورد زندگي خصوصي كسي صحيح نيست، اما اگر رئيس يا همكار خانم شما گاهاً در مورد فرزندانش با شما صحبت مي كند، شما نيز هر از چند گاهي حال آنها را جويا شويد. علاقه شما به اين مسئله نشان مي دهد كه شما براي اين ارتباط ارزش قائل هستيد. اگر چه اين راه درستي است، اما دقت داشته باشيد كه بين مسائل خصوصي و كاري تعادل برقرار كنيد. و هرگز سوالات خيلي خصوصي مثل "چرا فلان روز مرخصي گرفته بوديد؟" نپرسيد. 6- در تصميم گيري عجله نكنيد خانم ها سعي مي كنند كه مشكلات را با بحث كردن حل كنند. براي درست كردن مسئله اي هيچگاه عجله نكنيد. رئيس جديد شما، اگر چه تصميم خود را گرفته باشد، به ديگران هم اجازه خواهد داد تا نظراتشان را ابراز كنند و پيشنهاد ارائه دهند. اگر با تعداد بسياري خانم كار مي كنيد، از اين تاكتيك استفاده كنيد.7- همكاري كنيد با هم كار كنيد و در كارها با هم مشورت كنيد. اگر مي خواهيد مديرتان را تحت تاثير قرار دهيد، ديگران را در كارهايشان ياري دهيد. در نظر او يك مشاور و رفيق هميشه بهتر از يك تك خور است. احساسات و استعدادهاي ديگران را بشناسيد. خانم ها معمولاً در ايجاد رابطه با مشتريان بسيار مهارت دارند. بنابراين فرصتي به

آنها بدهيد تا براي بهتر شدن موقعيت كاري خودشان و شما از استعدادها و دانششان استفاده كنند.8- استعداد هايش را تحسين كنيد نه ظاهرش را هيچگاه به همكار خانمتان نگوئيد كه چقدر زيبا و خوشگل است. حتي مطرح كردن طرز لباس پوشيدن، بوي عطر و مدل مويش هم ممكن است در نظر او بد باشد. در مورد هر نظريه اي كه مي دهيد بسيار دقت كنيد. 9- صادق باشيد هر زمان كه ممكن بود، اطلاعاتتان را با آنها در ميان بگذاريد. خانم ها احساس فوق العاده اي دارند، و نادرستي و دغل بازي را به خوبي تشخيص مي دهند. به همكارانتان اطمينان دهيد كهمي توانيد هر نوع اطلاعاتي كه نياز دارند را برايشان مهيا كنيد. صداقت و رو راستي از نظر خانم ها بسيار ارزشمند است. 10- غيبت نكنيد گوش هايتان را بر روي غيبت ها ببنديد. اكثر شايعات از روي ترس ساخته شده اند. شما مي توانيد جلوي پچ پچ ها، فرضيات و شكايات را بگيريد و آنها را به نفع خود تمام كنيد. اطلاعات خيلي زود پخش مي شوند، پس سعي كنيد شايعات مثبتي به وجود آوريد. 11- سعي كنيد افكارش را بفهميد خانم ها اطلاعات را به سبكي كاملاً متفاوت با آقايان تحليل مي كنند. در حاليكه آقايان معمولاً به نتايج مسئله فكر مي كنند. اگر هنگام صحبت هايتان خانمي سر خود را تكان مي دهد به اين معني نيست كه با حرفهايتان موافق است، اما مردها اگر حس كنند مطلبي را اشتباه بيان كرده ايد و يا با تصميمي مخالف باشند، بلافاصله عكس العمل نشان مي دهند. اما خانم ها در

ابتدا خود را موافق جلوه مي دهند ولي بعد دوباره همان بحث را پيش مي كشند. آنها ذاتاً دوست دارند كه واقعيات را بفهمند. در مورد هر چيز خيلي خوب فكر مي كنند و گاهاً نيز احساسات خود را در آن واردمي كنند.12- رابطه تان را فقط در حد كار نگاه داريد جاي ديگري دنبال دوست دختر باشيد. مهم نيست كه چقدر از خانم همكارتان خوشتان آمده است، شما با اين وسوسه مبارزه كنيد. عشق هايي كه در محيط هاي كاري به وجود آمده اند معمولاً كم دوام بوده اند. مراقب ژست هاي جوانمردانه خود باشيد چون ممكن است خانم ها برداشت نادرستي از آنها بكنند. زنده باد اختلاف عقيده از تصورات غلط دوري كنيد. به تفاوت هاي بين خانم ها و آقايان توجه داشته باشيد. به اينكه چطور عمل كرده و عكس العمل نشان مي دهند دقت كنيد. خوب گوش كنيد و قبل از صحبت كردن در مورد آن خوب فكر كنيد. كار گروهي را رواج دهيد. مطمئن باشيد كه استعداد ها و مهارت هاي يك فرد مهم و قابل بررسي است. به احساسات انسان ها توجه كنيد. اگر اين اختلاف ها را خوب درك كنيد، بهتر كنار هم كار خواهيد كرد

15 راه ساده براي رسيدن به موفقيت

ممكن است تصور كنيد كه شما راهتان با آن دسته افراد موفقي كه پيوسته كاميابي هاي تازه حاصل مي كنند يكي نباشد. البته ممكن است آنها توانايي هايي داشته باشند كه شما فاقد آن هستيد، اما هميشه به ياد داشته باشيد: موفقيت آموختني است و تنها تفاوت شما با آنها اين است كه آنها هميشه يك سري عادات خاص را به كار

مي بندند و اين باعث كاميابيشان مي شود. موفقيت همين است: جمع راه و روش هاي زندگي هوشمندانه. در اينجا به چند مورد از اين شيوه ها اشاره مي كنيم. 1- با دقت لباش بپوشيد قبل از ترك منزل به سمت محل كار، زماني را صرف چك كردن شيوه ي لباس پوشيدن خود كنيد و اطمينان حاصل كنيد كه آيا لباس مناسب به تن كرده ايد يا خير. ممكن است بعضي ها بگويند كه لباس براي آدم ارزش نمي آورد، اما به عقيده ي من كاملاً اشتباه است. دنياي كار و تجارت تا حد زيادي روي اين مسئله مي چرخد.اگر مثل يك فرد موفق لباس بپوشيد، ديگران هم مثل يك فرد موفق با شما برخورد ميكنند. پس در شيوه ي لباس پوشيدنتان تجديد نظر كنيد. 2- مثل برنده ها بينديشيد رفتار خود شخص نقش بزرگي در موفقيتش دارد. ديدگاهتان نبايد هيچگاه مثل انسان هاي شكست خورده باشد. خوب است كه پيشرفت ها و دستاوردهايي كه در راه آنها تلاش مي كنيد را براي خود مجسم كنيد. هميشه نيمه ي پر ليوان را ببينيد. مردم هم هميشه از افراد موفق تبعيت ميكنند نه منفي بافان. 3- جزئي از يك گروه باشيد موفقيت اكثر اوقات يك كار گروهي است. يك گلزن در فوتبال هيچوقت به تنهايي نميتواند موفقيت كسب كند. با همكاري و مساعدت اعضاي مختلف يك گروه، موفقيت به دست مي آيد. اگر در يك گروه كار مي كنيد، تا جايي كه مي توانيد مسئوليت ها و كارهاي خود را به بهترين نحو ممكن انجام دهيد و از ديگران نيز همين انتظار را داشته باشيد. در

اين حالت است كه موفق خواهيد شد. 4- پويشگر باشيد كسي كه شكار كردن بلد باشد، مي داند كه مي توانيد منتظر شكار در جايي مخفي شويد اما هيچوقت چيزي شكار نكنيد. قانون شكار اين نيست. بايد از مخفيگاه بيرون آييد و خودتان به دنبالش برويد. در مسائل كاري نيز وضع به همين منوال است. منتظر تكليف نمانيد. خودتان به دنبال كار باشيد. در خود انگيزه ايجاد كنيد و به دنبال پروژه هاي جديد باشيد و از هيچ چيز هراسي به دل راه ندهيد.5- احساسات خود را به روشني بيان كنيد وقتي همه ي قدم ها را به دقت برداريد، تنها چيزي كه ممكن است مانع رسيدن شما به موفقيت شود، مهارت هاي ارتباطي است. خود را در يك جلسه ي كاري تصور كنيد. رئيستان از شما نظر خواهي مي كند. شما دقيقاً مي دانيد كه چه بايد بگوييد تا مشكل حل شود، اما در بيان آن عاجزيد. صدايتان و كلماتتان هيچكدام ياريتان نميكنند. اينجاست كه همه كم كم از شما دوري مي كنند. پس ياد گرفتن مهارتهاي ارتباطي يكي از اصول اوليه است.6- هميشه نتيجه را در ذهن داشته باشيد هر كاري كه انجام مي دهيم، قطعاً دليلي دارد. و براي رسيدن به نتيجه اي مشخص است كه همه ي اين كارها را انجام مي دهيم. در محل كار هم بايد همين طور باشد. هر كار ناخوشايندي هم كه مجبور به انجامش هستيد را با در نظر گرفتن نتيجه و هدفتان به دقت انجام دهيد. اين به شما انگيزه هم مي دهد. 7- بدانيد چطور پشت تلفن صحبت كنيد مهم نيست كار شما چه

باشد، تلفن هميشه يكي از مهمترين ابزارها بوده است. حتي از كامپيوتر هم مهم تر است چون وسيله اي است كه با آن ارتباط برقرار ميكنيم. كسي كه آنطرف خط است بايد اطمينان يابد كه شما دقت و توجه لازم را به او داريد. هنگام صحبت كردن با تلفن از خوردن و آشاميدن و آدامس جويدن خودداري كنيد. 8- منظم باشيدهنگام كار كردن روي يك پروژه، قدم به قدم همه ي مراحل را به دقت طي كنيد. براي كار خود طرح و برنامه داشته باشيد. اگر قسمتي از كار را نديده بگيريد، مطمئناً كارتان به نتيجه نخواهد رسيد. 9- انتقاد نكنيد گروهي از مردم فقط براي ايراد گرفتن از سايرين زندگي مي كنند. شما اينطور نباشيد، اگر در كار كسي ايرادي مشاهده كرديد، مثل يك معلم به او گوشزد كنيد. كسي را مسخره نكنيد و بيش از حد شكايت نكنيد. و زماني هم كه كاري شايسته ي ستايش است، تحسين كنيد. 10- مودب باشيد سعي كنيد در برخورد با ديگران هميشه مودب و مشتاق و علاقه مند باشيد. مردم درمورد ما با نحوه ي برخوردمان با آنها قضاوت مي كنند. خوش خلق باشيد و رفتارتان را اصلاح كنيد. 11- هر از گاهي مسئوليت مشكلي را بر عهده گيريد افراد در برخورد با مشكلات دست پاچه مي شوند. بهترين راه حل براي از بين بردن اين مشكل اين است كه هر از چند گاهي مسئوليت برطرف كردن يك مشكل را بر گردن بگيريد.12- با انتقادات ديگران از شما به خوبي برخورد كنيد وقتي كسي از شما انتقادي مي كند، ابتدا ببينيد منبع معتبري دارد يا خير.

راحت است كه انتقاد را نديده بگيريد و پيش خود بگوييد طرف حسود بود. اما خوب است كه گهگاه خودمان را همانطور كه ديگران مي بينند ببينيم. روي انتقادات ديگران فكر كنيد و توصيه ها را ناديده نگيريد. 13- الگو باشيدهميشه كارها را طوري انجام دهيد كه انتظار داريد ديگران انجام دهند. اين كار بسيار تاثير گذار است و در كل شركت انعكاس پيدا مي كند. اگر هميشه كارهايتان را به بهترين نحو انجام دهيد، در كارتان نمونه خواهيد شد و ديگران نيز به عنوان يك سرمشق از شما پيروي مي كنند. 14- صبور باشيد چيزي به اسم موفقيت يك شبه يا يك شبه ره صد ساله رفتن وجود ندارد. حتي آنها كه به نظر شما يك دفعه موفق شدند نيز مطمئن باشيد كه براي رسيدن به اين موفقيت زماني طولاني تلاش كرده اند. رسيدن به موفقيت نيازمند گذر زمان است. بايد صبور باشيد و هميشه هدف را در ذهنتان نگاه داريد. 15- چيزهاي جديد بياموزيد سعي كنيد هميشه در زمينه ي كاريتان از اطلاعات روز باخبر شويد و علوم جديد مربوطه را ياد بگيريد. هميشه سطح دانش خود را بالاتر از ديگران نگاه داريد و موفق خواهيد شد. راهي به سوي موفقيت با انجام اين نكات، خيلي زود خواهيد ديد كه توجه ديگران به سمتتان معطوف مي شود و طالب تجارت، معامله و كار كردن با شما مي شوند. و وقتي چنين حالتي ايجاد شود، يعني موفق شده ايد.

15 راه ساده براي رسيدن به موفقيت

ممكن است تصور كنيد كه شما راهتان با آن دسته افراد موفقي كه پيوسته كاميابي هاي تازه حاصل مي كنند

يكي نباشد. البته ممكن است آنها توانايي هايي داشته باشند كه شما فاقد آن هستيد، اما هميشه به ياد داشته باشيد: موفقيت آموختني است و تنها تفاوت شما با آنها اين است كه آنها هميشه يك سري عادات خاص را به كار مي بندند و اين باعث كاميابيشان مي شود. موفقيت همين است: جمع راه و روش هاي زندگي هوشمندانه. در اينجا به چند مورد از اين شيوه ها اشاره مي كنيم. 1- با دقت لباش بپوشيد قبل از ترك منزل به سمت محل كار، زماني را صرف چك كردن شيوه ي لباس پوشيدن خود كنيد و اطمينان حاصل كنيد كه آيا لباس مناسب به تن كرده ايد يا خير. ممكن است بعضي ها بگويند كه لباس براي آدم ارزش نمي آورد، اما به عقيده ي من كاملاً اشتباه است. دنياي كار و تجارت تا حد زيادي روي اين مسئله مي چرخد.اگر مثل يك فرد موفق لباس بپوشيد، ديگران هم مثل يك فرد موفق با شما برخورد ميكنند. پس در شيوه ي لباس پوشيدنتان تجديد نظر كنيد. 2- مثل برنده ها بينديشيد رفتار خود شخص نقش بزرگي در موفقيتش دارد. ديدگاهتان نبايد هيچگاه مثل انسان هاي شكست خورده باشد. خوب است كه پيشرفت ها و دستاوردهايي كه در راه آنها تلاش مي كنيد را براي خود مجسم كنيد. هميشه نيمه ي پر ليوان را ببينيد. مردم هم هميشه از افراد موفق تبعيت ميكنند نه منفي بافان. 3- جزئي از يك گروه باشيد موفقيت اكثر اوقات يك كار گروهي است. يك گلزن در فوتبال هيچوقت به تنهايي نميتواند موفقيت كسب كند. با همكاري و مساعدت اعضاي

مختلف يك گروه، موفقيت به دست مي آيد. اگر در يك گروه كار مي كنيد، تا جايي كه مي توانيد مسئوليت ها و كارهاي خود را به بهترين نحو ممكن انجام دهيد و از ديگران نيز همين انتظار را داشته باشيد. در اين حالت است كه موفق خواهيد شد. 4- پويشگر باشيد كسي كه شكار كردن بلد باشد، مي داند كه مي توانيد منتظر شكار در جايي مخفي شويد اما هيچوقت چيزي شكار نكنيد. قانون شكار اين نيست. بايد از مخفيگاه بيرون آييد و خودتان به دنبالش برويد. در مسائل كاري نيز وضع به همين منوال است. منتظر تكليف نمانيد. خودتان به دنبال كار باشيد. در خود انگيزه ايجاد كنيد و به دنبال پروژه هاي جديد باشيد و از هيچ چيز هراسي به دل راه ندهيد.5- احساسات خود را به روشني بيان كنيد وقتي همه ي قدم ها را به دقت برداريد، تنها چيزي كه ممكن است مانع رسيدن شما به موفقيت شود، مهارت هاي ارتباطي است. خود را در يك جلسه ي كاري تصور كنيد. رئيستان از شما نظر خواهي مي كند. شما دقيقاً مي دانيد كه چه بايد بگوييد تا مشكل حل شود، اما در بيان آن عاجزيد. صدايتان و كلماتتان هيچكدام ياريتان نميكنند. اينجاست كه همه كم كم از شما دوري مي كنند. پس ياد گرفتن مهارتهاي ارتباطي يكي از اصول اوليه است.6- هميشه نتيجه را در ذهن داشته باشيد هر كاري كه انجام مي دهيم، قطعاً دليلي دارد. و براي رسيدن به نتيجه اي مشخص است كه همه ي اين كارها را انجام مي دهيم. در محل كار هم بايد همين

طور باشد. هر كار ناخوشايندي هم كه مجبور به انجامش هستيد را با در نظر گرفتن نتيجه و هدفتان به دقت انجام دهيد. اين به شما انگيزه هم مي دهد. 7- بدانيد چطور پشت تلفن صحبت كنيد مهم نيست كار شما چه باشد، تلفن هميشه يكي از مهمترين ابزارها بوده است. حتي از كامپيوتر هم مهم تر است چون وسيله اي است كه با آن ارتباط برقرار ميكنيم. كسي كه آنطرف خط است بايد اطمينان يابد كه شما دقت و توجه لازم را به او داريد. هنگام صحبت كردن با تلفن از خوردن و آشاميدن و آدامس جويدن خودداري كنيد. 8- منظم باشيدهنگام كار كردن روي يك پروژه، قدم به قدم همه ي مراحل را به دقت طي كنيد. براي كار خود طرح و برنامه داشته باشيد. اگر قسمتي از كار را نديده بگيريد، مطمئناً كارتان به نتيجه نخواهد رسيد. 9- انتقاد نكنيد گروهي از مردم فقط براي ايراد گرفتن از سايرين زندگي مي كنند. شما اينطور نباشيد، اگر در كار كسي ايرادي مشاهده كرديد، مثل يك معلم به او گوشزد كنيد. كسي را مسخره نكنيد و بيش از حد شكايت نكنيد. و زماني هم كه كاري شايسته ي ستايش است، تحسين كنيد. 10- مودب باشيد سعي كنيد در برخورد با ديگران هميشه مودب و مشتاق و علاقه مند باشيد. مردم درمورد ما با نحوه ي برخوردمان با آنها قضاوت مي كنند. خوش خلق باشيد و رفتارتان را اصلاح كنيد. 11- هر از گاهي مسئوليت مشكلي را بر عهده گيريد افراد در برخورد با مشكلات دست پاچه مي شوند. بهترين راه حل براي از بين

بردن اين مشكل اين است كه هر از چند گاهي مسئوليت برطرف كردن يك مشكل را بر گردن بگيريد.12- با انتقادات ديگران از شما به خوبي برخورد كنيد وقتي كسي از شما انتقادي مي كند، ابتدا ببينيد منبع معتبري دارد يا خير. راحت است كه انتقاد را نديده بگيريد و پيش خود بگوييد طرف حسود بود. اما خوب است كه گهگاه خودمان را همانطور كه ديگران مي بينند ببينيم. روي انتقادات ديگران فكر كنيد و توصيه ها را ناديده نگيريد. 13- الگو باشيدهميشه كارها را طوري انجام دهيد كه انتظار داريد ديگران انجام دهند. اين كار بسيار تاثير گذار است و در كل شركت انعكاس پيدا مي كند. اگر هميشه كارهايتان را به بهترين نحو انجام دهيد، در كارتان نمونه خواهيد شد و ديگران نيز به عنوان يك سرمشق از شما پيروي مي كنند. 14- صبور باشيد چيزي به اسم موفقيت يك شبه يا يك شبه ره صد ساله رفتن وجود ندارد. حتي آنها كه به نظر شما يك دفعه موفق شدند نيز مطمئن باشيد كه براي رسيدن به اين موفقيت زماني طولاني تلاش كرده اند. رسيدن به موفقيت نيازمند گذر زمان است. بايد صبور باشيد و هميشه هدف را در ذهنتان نگاه داريد. 15- چيزهاي جديد بياموزيد سعي كنيد هميشه در زمينه ي كاريتان از اطلاعات روز باخبر شويد و علوم جديد مربوطه را ياد بگيريد. هميشه سطح دانش خود را بالاتر از ديگران نگاه داريد و موفق خواهيد شد. راهي به سوي موفقيت با انجام اين نكات، خيلي زود خواهيد ديد كه توجه ديگران به سمتتان معطوف مي شود و طالب تجارت، معامله

و كار كردن با شما مي شوند. و وقتي چنين حالتي ايجاد شود، يعني موفق شده ايد.

15 روش براي تاثير گذاري و متقاعد كردن ديگران

فكرش را بكنيد كه نيرويي داشتيد كه مي توانستيد هر كسي را كه ميخواستيد متقاعد به انجام كارهاي دلخواهتان مي كرديد. غيرممكن به نظر مي آيد؟ بايد بگويم آنقدرها هم كه فكر مي كنيد سخت نيست. افراد زيادي مثل رهبران يا فروشندگان با همين نيرو اموراتشان را مي گذرانند. متدهايشان بسيار سرراست است. وقتي قدرت اين را نداريد كه به ديگران حكم كنيد و دستور بدهيد، مي توانيد براي انجام اين كار از راه هاي روانشناختي زيركانه اي استفاده كنيد. البته نياز به يك برنامه ريزي دقيق و كمي سياست داريد. در اين مقاله مي خواهيم راه هايي را به شما معرفي كنيم كه با استفاده از آنها مي توانيد نظر ديگران را تغيير دهيد. زمينه سازي كنيد و برنامه بچينيد قبل از تعيين مورد، خيلي مهم است كه طبيعت و ذات فرد مقابلتان را بفهميد. اين كار دو مزيت دارد: 1- مي توانيد با آنها همدلي كرده و يك رابطه ي احساسي برقرار كنيد. 2- بهتر مي توانيد استدلالات خود را بيان كنيد و به آنها ثابت كنيد كه نظرات شما درست تر از مالِ آنهاست.بعد از آن از راه هاي زير استفاده كنيد. راه هاي متقاعد كردن ديگران 1- اعتماد آنها را جلب كنيدمردم خود به خود در مقابل افرادي كه مي خواهند نظراتشان را تغيير دهند هشيارانه رفتار مي كنند. به همين دليل است كه جلب اعتماد آنها يكي از مهمترين قدم ها ميشود. بايد به آنها ثابت كنيد كه فردي بي ريا و صادق

هستيد و نظرات مفيدي داريد. بايد تسلط كامل روي صحبت هاي خود داشته باشيد. 2- نقطه ي مشترك پيدا كنيد افراد زيادي در مورد مسائل و موضوعات مختلف نقطه نظرات مشابهي دارند. به مخاطبين خود نشان دهيد كه افكار و ايده هاي شما با مال آنها سازگار است. بايد خودتان را جاي آنها بگذاريد، نگراني هاي آنها را بفهميد و نسبت به احساساتشان همدردي نشان دهيد. 3- خوب ساختار بندي كنيدهر بحث متقاعد كننده اي، چه يك سخنراني باشد، چه يك مقاله بايد ساختاري روشن داشته باشد. منظور از ساختار مناسب، تكرارها و جا گذاري ها است. وقتي دلايل اينكه چرا مردم بايد به شما گوش بدهند را ليست كنيد، مهمترين دلايل را براي آخر ليست بگذاريد تا در مغز شنوندگانتان باقي بماند. مطالب مهم را چند بار تكرار كنيد.4- هر دو جنبه را به آنها نشان دهيد هر دو جنبه ي مثبت و منفي نظراتتان معرفي كنيد. اين كاري بسيار معقول است. حقه اي كه اينجا بايد بزنيد اين است كه روي جنبه هاي مثبت را بيشتر تاكيد كنيد. توضيح دهيد كه چطور جنبه هاي بد نظراتتان آنقدرها هم بد نيستند و مزيت ها و فوايد آنها بر جوانب منفي اش غلبه دارد. هيچوقت در مورد نقاط منفي آن دروغ نگوييد چون اگر مخاطبين اين مسئله را متوجه شوند كه آنها را فريب داده ايد از شما خشمگين خواهند شد. و هيچوقت دوباره به شما اعتماد نمي كنند. 5- منافع شخصيشان را به آنها يادآور شويد وقتي منافع شخصي افراد را از يك ايده به آنها توضيح دهيد، شانس بيشتري براي متقاعد كردن آنها

داريد. چون آنچه از اين نظر گيرِ آنها مي آيد آن چيزي است كه همه به آن فكر مي كنند. براي انجام اين مسئله ابتدا بايد نيازهاي مخاطبينتان را دريابيد. توجه آنها را با گفتن نيازهايشان جلب كرده و به آنها بگوييد كه چور مي توانيد آنها را راضي كنيد. 6- به نفس آنها بپردازيد به اين كار چاپلوسي و تملق استراتژيك هم مي گويند. تحسين كردن كار ديگران--اگر درست انجام شده باشد. چيزهايي را پيدا كنيد كه مخاطبينتان به آن افتخار مي كنند، چه مربوط به استعدادهايشان باشد و چه مشغولياتشان. وقتي شما افراد را تحسين مي كنيد، نشان مي دهيد كه توانايي هاي آنها را شناخته ايد. با اين كار آنها ميل بيشتري به شنيدن حرفهايتان خواهند داشت. 7- از مراجع استفاده كنيد همه افراد متخصص را دوست دارند. اگر كارشناسي چيزي در مورد موضوعي بگويد، حتماً حرف درستي زده است. حرف هاي خود را با حرف هاي متخصصين و كارشناسان مربوطه تطبيق دهيد. 8- رضايت و موافقت عمومي را كسب كنيد اكثر افراد تحت تاثير كارهاي ديگران هستند. كاري كه بايد بكنيد اين است كه نشان دهيد افراد بسياري حرفتان را قبول دارند. مثال هايي بزنيد كه چطور ايده ها و نظراتتان جاهاي ديگر كاربرد خوبي داشته است. 9- زمانبندي خوبي داشته باشيد براي خوب زمانبندي كردن نياز به حس ششم داريد. هيچوقت موقعي كه افراد زير استرس و فشارهاي روحي هستند سراغشان نرويد. وقتي سراغ آنها برويد كه راحت بتوانند به حرفهايتان گوش دهند. 10- منحصر به فرد باشيد اين يك قانون است، هر چيزي كه تك تر و منحصر به

فرد تر است، قيمت بالاتري هم دارد. خودتان و ايده ها و نظراتتان را منحصر به فرد و تك نشان دهيد. با اين كار شنونده هايتان بيشتر خواهند شد. اين كار را مي توانيد با نشان دادن اينكه اطلاعات و معلومات زيادي در مورد مسئله داريد انجام دهيد. 11- بي پروا باشيد و اعتماد به نفس داشته باشيدممكن است همه جا براي انجام هر كاري اين توصيه را شنيده باشيد. بله، چون واقعاً مسئله ي مهمي است. شما خود بايد به عقايد و نظراتتان ايمان داشته باشيد تا بتوانيد ديگران را هم متقاعد به قبول آنها كنيد.12- جالب و دلچسب باشيد وقتي با يكنواختي صحبت كنيد، كم كم شنونده هايتان را از دست خواهيد داد. بايد با انرژي و جالب صحبت كنيد، نشان دهيد كه خودتان هم از نظراتتان به هيجان آمده ايد. 13- معقول باشيد مردم دوست دارند معقول جلوه كنند، پس روي منطقشان كار كنيد. منطق در كار بسيار مهم است. سخنرانيتان بايد قالبي معقول داشته باشد.14- سياست به خرج دهيد با شنوندگانتان همان طوري بايد رفتار كنيد كه دوست داريد با شما رفتار شود. با تُن مناسب صحبت كنيد و سر آنها داد نكشيد و صدايتان را هرگز بالا نبريد. مهمتر اينكه، كاري نكنيد كه احساس نادان بودن به آنها دست دهد. به ياد داشته باشيد كه شما مي خواهيد با آنها گفتگو كنيد نه مشاجره. احترام گذاشتن به مخاطبينتان نبايد فراموش شود. 15- فروتن باشيد كسي افراد خودخواه و مغرور را دوست ندارد. حتي اگر بدانيد و مطمئن باشيد كه نظر شما بهترين است، اگر خودبين و خودخواه باشيد ديگر كسي

به حرفهايتان گوش نخواهد داد. هيچ وقت هم فكر نكنيد كه خيلي زود موفق به متقاعد كردن آنها خواهيد شد، واقع بين باشيد و هميشه اين احتمال را بدهيد كه شكست بخوريد. پس انداز كنيد... يكي از موفق ترين سياست مداران، اندرو يانگ، مي گويد: "تاثير گذاري مثل يك حساب پس انداز است. هرچه كمتر از آن برداريد، سود بيشتري رويش مي آيد." بدانيد كه قدرت خود را كجا و چطور استفاده كنيد. با كمي تمرين خواهيد توانست كه خيلي خوب تصميم گيريهاي افراد تاثير گذاشته و آنها را متقاعد كنيد.

15 روش براي تاثير گذاري و متقاعد كردن ديگران

فكرش را بكنيد كه نيرويي داشتيد كه مي توانستيد هر كسي را كه ميخواستيد متقاعد به انجام كارهاي دلخواهتان مي كرديد. غيرممكن به نظر مي آيد؟ بايد بگويم آنقدرها هم كه فكر مي كنيد سخت نيست. افراد زيادي مثل رهبران يا فروشندگان با همين نيرو اموراتشان را مي گذرانند. متدهايشان بسيار سرراست است. وقتي قدرت اين را نداريد كه به ديگران حكم كنيد و دستور بدهيد، مي توانيد براي انجام اين كار از راه هاي روانشناختي زيركانه اي استفاده كنيد. البته نياز به يك برنامه ريزي دقيق و كمي سياست داريد. در اين مقاله مي خواهيم راه هايي را به شما معرفي كنيم كه با استفاده از آنها مي توانيد نظر ديگران را تغيير دهيد. زمينه سازي كنيد و برنامه بچينيد قبل از تعيين مورد، خيلي مهم است كه طبيعت و ذات فرد مقابلتان را بفهميد. اين كار دو مزيت دارد: 1- مي توانيد با آنها همدلي كرده و يك رابطه ي احساسي برقرار كنيد. 2- بهتر

مي توانيد استدلالات خود را بيان كنيد و به آنها ثابت كنيد كه نظرات شما درست تر از مالِ آنهاست.بعد از آن از راه هاي زير استفاده كنيد. راه هاي متقاعد كردن ديگران 1- اعتماد آنها را جلب كنيدمردم خود به خود در مقابل افرادي كه مي خواهند نظراتشان را تغيير دهند هشيارانه رفتار مي كنند. به همين دليل است كه جلب اعتماد آنها يكي از مهمترين قدم ها ميشود. بايد به آنها ثابت كنيد كه فردي بي ريا و صادق هستيد و نظرات مفيدي داريد. بايد تسلط كامل روي صحبت هاي خود داشته باشيد. 2- نقطه ي مشترك پيدا كنيد افراد زيادي در مورد مسائل و موضوعات مختلف نقطه نظرات مشابهي دارند. به مخاطبين خود نشان دهيد كه افكار و ايده هاي شما با مال آنها سازگار است. بايد خودتان را جاي آنها بگذاريد، نگراني هاي آنها را بفهميد و نسبت به احساساتشان همدردي نشان دهيد. 3- خوب ساختار بندي كنيدهر بحث متقاعد كننده اي، چه يك سخنراني باشد، چه يك مقاله بايد ساختاري روشن داشته باشد. منظور از ساختار مناسب، تكرارها و جا گذاري ها است. وقتي دلايل اينكه چرا مردم بايد به شما گوش بدهند را ليست كنيد، مهمترين دلايل را براي آخر ليست بگذاريد تا در مغز شنوندگانتان باقي بماند. مطالب مهم را چند بار تكرار كنيد.4- هر دو جنبه را به آنها نشان دهيد هر دو جنبه ي مثبت و منفي نظراتتان معرفي كنيد. اين كاري بسيار معقول است. حقه اي كه اينجا بايد بزنيد اين است كه روي جنبه هاي مثبت را بيشتر تاكيد كنيد. توضيح دهيد كه چطور

جنبه هاي بد نظراتتان آنقدرها هم بد نيستند و مزيت ها و فوايد آنها بر جوانب منفي اش غلبه دارد. هيچوقت در مورد نقاط منفي آن دروغ نگوييد چون اگر مخاطبين اين مسئله را متوجه شوند كه آنها را فريب داده ايد از شما خشمگين خواهند شد. و هيچوقت دوباره به شما اعتماد نمي كنند. 5- منافع شخصيشان را به آنها يادآور شويد وقتي منافع شخصي افراد را از يك ايده به آنها توضيح دهيد، شانس بيشتري براي متقاعد كردن آنها داريد. چون آنچه از اين نظر گيرِ آنها مي آيد آن چيزي است كه همه به آن فكر مي كنند. براي انجام اين مسئله ابتدا بايد نيازهاي مخاطبينتان را دريابيد. توجه آنها را با گفتن نيازهايشان جلب كرده و به آنها بگوييد كه چور مي توانيد آنها را راضي كنيد. 6- به نفس آنها بپردازيد به اين كار چاپلوسي و تملق استراتژيك هم مي گويند. تحسين كردن كار ديگران--اگر درست انجام شده باشد. چيزهايي را پيدا كنيد كه مخاطبينتان به آن افتخار مي كنند، چه مربوط به استعدادهايشان باشد و چه مشغولياتشان. وقتي شما افراد را تحسين مي كنيد، نشان مي دهيد كه توانايي هاي آنها را شناخته ايد. با اين كار آنها ميل بيشتري به شنيدن حرفهايتان خواهند داشت. 7- از مراجع استفاده كنيد همه افراد متخصص را دوست دارند. اگر كارشناسي چيزي در مورد موضوعي بگويد، حتماً حرف درستي زده است. حرف هاي خود را با حرف هاي متخصصين و كارشناسان مربوطه تطبيق دهيد. 8- رضايت و موافقت عمومي را كسب كنيد اكثر افراد تحت تاثير كارهاي ديگران هستند. كاري كه بايد

بكنيد اين است كه نشان دهيد افراد بسياري حرفتان را قبول دارند. مثال هايي بزنيد كه چطور ايده ها و نظراتتان جاهاي ديگر كاربرد خوبي داشته است. 9- زمانبندي خوبي داشته باشيد براي خوب زمانبندي كردن نياز به حس ششم داريد. هيچوقت موقعي كه افراد زير استرس و فشارهاي روحي هستند سراغشان نرويد. وقتي سراغ آنها برويد كه راحت بتوانند به حرفهايتان گوش دهند. 10- منحصر به فرد باشيد اين يك قانون است، هر چيزي كه تك تر و منحصر به فرد تر است، قيمت بالاتري هم دارد. خودتان و ايده ها و نظراتتان را منحصر به فرد و تك نشان دهيد. با اين كار شنونده هايتان بيشتر خواهند شد. اين كار را مي توانيد با نشان دادن اينكه اطلاعات و معلومات زيادي در مورد مسئله داريد انجام دهيد. 11- بي پروا باشيد و اعتماد به نفس داشته باشيدممكن است همه جا براي انجام هر كاري اين توصيه را شنيده باشيد. بله، چون واقعاً مسئله ي مهمي است. شما خود بايد به عقايد و نظراتتان ايمان داشته باشيد تا بتوانيد ديگران را هم متقاعد به قبول آنها كنيد.12- جالب و دلچسب باشيد وقتي با يكنواختي صحبت كنيد، كم كم شنونده هايتان را از دست خواهيد داد. بايد با انرژي و جالب صحبت كنيد، نشان دهيد كه خودتان هم از نظراتتان به هيجان آمده ايد. 13- معقول باشيد مردم دوست دارند معقول جلوه كنند، پس روي منطقشان كار كنيد. منطق در كار بسيار مهم است. سخنرانيتان بايد قالبي معقول داشته باشد.14- سياست به خرج دهيد با شنوندگانتان همان طوري بايد رفتار كنيد كه دوست داريد با

شما رفتار شود. با تُن مناسب صحبت كنيد و سر آنها داد نكشيد و صدايتان را هرگز بالا نبريد. مهمتر اينكه، كاري نكنيد كه احساس نادان بودن به آنها دست دهد. به ياد داشته باشيد كه شما مي خواهيد با آنها گفتگو كنيد نه مشاجره. احترام گذاشتن به مخاطبينتان نبايد فراموش شود. 15- فروتن باشيد كسي افراد خودخواه و مغرور را دوست ندارد. حتي اگر بدانيد و مطمئن باشيد كه نظر شما بهترين است، اگر خودبين و خودخواه باشيد ديگر كسي به حرفهايتان گوش نخواهد داد. هيچ وقت هم فكر نكنيد كه خيلي زود موفق به متقاعد كردن آنها خواهيد شد، واقع بين باشيد و هميشه اين احتمال را بدهيد كه شكست بخوريد. پس انداز كنيد... يكي از موفق ترين سياست مداران، اندرو يانگ، مي گويد: "تاثير گذاري مثل يك حساب پس انداز است. هرچه كمتر از آن برداريد، سود بيشتري رويش مي آيد." بدانيد كه قدرت خود را كجا و چطور استفاده كنيد. با كمي تمرين خواهيد توانست كه خيلي خوب تصميم گيريهاي افراد تاثير گذاشته و آنها را متقاعد كنيد.

15 روش براي توسعه كار و تجارت

1. توجه خودتان را بيشتر كنيد. اطلاعات خود را (درمورد پول،نيازها،هزينه ها، آنچه پيش مي آيد، آنچه كارآمدتر است، اشكالات كار و ...) بيشتر كنيد . بدانيد كه كجا ايستاده ايد و جايگاهتان كجا است. 2. بيشتر از آنچه كه بايد، عرضه كنيد. فقط فروختن را تمرين نكنيد، كمي هم خدمت كردن را تمرين كنيد (از انتظارات مشتريان خود فراتر رويد). تاثير بيشتري روي مشتريانتان بگذاريد. بهترين راه براي اينكار ارتقاء عملكردتان در جهت آنهاست. 3. سودتان را برحسب فروشتان/صورت حساب، بالا ببريد.

ارزش مشتريان خود را بالاتر از ارزش شركت بدانيد. مشتريان دارايي اصلي شما هستند، بايد بطور مداوم روي آنها سرمايه گذاري كنيد. 4. تواناييتان را در عرضه اعتبار توسعه بخشيد. امكانات خود را بيشتر كنيد (كارت اعتباري، متخصصين، سرمايه گذاران، همكاران، شركاء، ارتباطات و راه هاي ارتباطي). تكنولوژيتان را توسعه بخشيد. هرچه ابزارهاي بهتري در اختيارتان باشد، نتيجه ي بهتري عايدتان خواهد شد. به دنبال منابعي باشيد كه توانايي شما را در عرضه اعتبار تسريع كند. 5. انعطاف پذيري و آزادي خود را بيشتر كنيد. (موجودي پايين كالاها، دسترسي بالا به عرضه، موجودي بالا براي فروش هاي آتي). آزاد باشيد و خود را مقيد نكنيد. پس انداز و سرمايه گذاري هايتان را توسعه دهيد. 6. بازارهاي موجود را توسعه دهيد. دادوستد خود را با مشتريان كنوني بيشتر كرده و بيشتر در بازازهاي موجود رخنه كنيد. 7. حضور بازارتان را پررنگ تر كنيد. شهرت و آوازه كارتان را به عنوان يك حرفه اي تثبيت كنيد. 8. كانال هايتان را توسعه دهيد. منبع خوبي براي مشتريان جديد باشيد. خريداران شايسته را تشخيص دهيد. 9. دايره ي درونيتان را توسعه دهيد. (نزديك ترين ارتباطات شما). به نزديك ترين افراد به حرفه تان توجه خاص مبذول كنيد. به آنها كمك كنيد تا رشد كنند. آنها را تاييد كرده و از درصورت نياز از آنها قدرداني كنيد. خواهيد ديد كه منابع بهتري براي شما خواهند شد. 10. نيروي كارتان را افزايش دهيد. به دنبال افراد بامهارت و كاردان باشيد كه بتوانند توانايي هاي حرفه تان را توسعه بخشند و بيهوده به پرداخت هاي سرماهتان اضافه نكنند. 11. بازارهاي جديد ايجاد

كنيد. از كانال هاي معمولتان فراتر رويد. از خود بپرسيد "چه كس ديگري از كاري كه ما مي كنيم مي تواند بهره ببرد؟" تفكرتان را بسط دهيد.12. بگذاريد بقيه براي شما بفروشند. مراجع خود را بيشتر كنيد. نمونه هايي از چگونگي بهره بردن ديگران از خدمات خود را در اختيار گيريد. 13. به اجتماعتان خدمت كنيد. يك شهروند مسئول باشيد. محيط زندگي و كارتان را ارتقاء بخشيد چون شما و كارتان بايد آنجا باشيد. 14. صنعتتان را توسعه دهيد. صنعتي كه در آن كار ميكنيد را رشد دهيد. به انجمن هاي صنعتتان بپيونديد. مقاله بنويسيد، به ديگران آموزش دهيد، و از حرفه تان حمايت كنيد. 15. دلسوزي، شفقت و حساسيتتان را بيشتر كنيد. به عنوان كسي شناخته شويد كه تصور مي شود براي اصلاح و ايجاد تغيير همه كاري ميكند. اگر شما به كسي توجه نداشته باشيد، آنها چرا بايد به شما توجه كرده يا حرفهايتان را گوش كنند؟

15 روش براي توسعه كار و تجارت

1. توجه خودتان را بيشتر كنيد. اطلاعات خود را (درمورد پول،نيازها،هزينه ها، آنچه پيش مي آيد، آنچه كارآمدتر است، اشكالات كار و ...) بيشتر كنيد . بدانيد كه كجا ايستاده ايد و جايگاهتان كجا است. 2. بيشتر از آنچه كه بايد، عرضه كنيد. فقط فروختن را تمرين نكنيد، كمي هم خدمت كردن را تمرين كنيد (از انتظارات مشتريان خود فراتر رويد). تاثير بيشتري روي مشتريانتان بگذاريد. بهترين راه براي اينكار ارتقاء عملكردتان در جهت آنهاست. 3. سودتان را برحسب فروشتان/صورت حساب، بالا ببريد. ارزش مشتريان خود را بالاتر از ارزش شركت بدانيد. مشتريان دارايي اصلي شما هستند، بايد بطور مداوم روي

آنها سرمايه گذاري كنيد. 4. تواناييتان را در عرضه اعتبار توسعه بخشيد. امكانات خود را بيشتر كنيد (كارت اعتباري، متخصصين، سرمايه گذاران، همكاران، شركاء، ارتباطات و راه هاي ارتباطي). تكنولوژيتان را توسعه بخشيد. هرچه ابزارهاي بهتري در اختيارتان باشد، نتيجه ي بهتري عايدتان خواهد شد. به دنبال منابعي باشيد كه توانايي شما را در عرضه اعتبار تسريع كند. 5. انعطاف پذيري و آزادي خود را بيشتر كنيد. (موجودي پايين كالاها، دسترسي بالا به عرضه، موجودي بالا براي فروش هاي آتي). آزاد باشيد و خود را مقيد نكنيد. پس انداز و سرمايه گذاري هايتان را توسعه دهيد. 6. بازارهاي موجود را توسعه دهيد. دادوستد خود را با مشتريان كنوني بيشتر كرده و بيشتر در بازازهاي موجود رخنه كنيد. 7. حضور بازارتان را پررنگ تر كنيد. شهرت و آوازه كارتان را به عنوان يك حرفه اي تثبيت كنيد. 8. كانال هايتان را توسعه دهيد. منبع خوبي براي مشتريان جديد باشيد. خريداران شايسته را تشخيص دهيد. 9. دايره ي درونيتان را توسعه دهيد. (نزديك ترين ارتباطات شما). به نزديك ترين افراد به حرفه تان توجه خاص مبذول كنيد. به آنها كمك كنيد تا رشد كنند. آنها را تاييد كرده و از درصورت نياز از آنها قدرداني كنيد. خواهيد ديد كه منابع بهتري براي شما خواهند شد. 10. نيروي كارتان را افزايش دهيد. به دنبال افراد بامهارت و كاردان باشيد كه بتوانند توانايي هاي حرفه تان را توسعه بخشند و بيهوده به پرداخت هاي سرماهتان اضافه نكنند. 11. بازارهاي جديد ايجاد كنيد. از كانال هاي معمولتان فراتر رويد. از خود بپرسيد "چه كس ديگري از كاري كه ما مي

كنيم مي تواند بهره ببرد؟" تفكرتان را بسط دهيد.12. بگذاريد بقيه براي شما بفروشند. مراجع خود را بيشتر كنيد. نمونه هايي از چگونگي بهره بردن ديگران از خدمات خود را در اختيار گيريد. 13. به اجتماعتان خدمت كنيد. يك شهروند مسئول باشيد. محيط زندگي و كارتان را ارتقاء بخشيد چون شما و كارتان بايد آنجا باشيد. 14. صنعتتان را توسعه دهيد. صنعتي كه در آن كار ميكنيد را رشد دهيد. به انجمن هاي صنعتتان بپيونديد. مقاله بنويسيد، به ديگران آموزش دهيد، و از حرفه تان حمايت كنيد. 15. دلسوزي، شفقت و حساسيتتان را بيشتر كنيد. به عنوان كسي شناخته شويد كه تصور مي شود براي اصلاح و ايجاد تغيير همه كاري ميكند. اگر شما به كسي توجه نداشته باشيد، آنها چرا بايد به شما توجه كرده يا حرفهايتان را گوش كنند؟

17 راه براي تبديل شدن به يك فرد بالغ و كامل

شما از نظر ظاهري به عنوان يك فرد بالغ شناخته مي شويد، اما تا زماني كه از نظر عاطفي و ذهني به بلوغ نرسيد، نمي توانيد نام يك شخص كامل را بر روي خود بگذاريد. مگر اينكه بخواهيد با يك كودك ازدواج كنيد (كه در اين حالت "كمال" بالاجبار به شما تزريق مي شود) در اين حالت وقت كافي داريد كه در حين رابطه رشد كرده و بزرگ شويد. روش هاي زير به شما كمك مي كند كه راه رسيدن به كمال را آسانتر طي كنيد. فاكتورهاي اجتماعي 1- مسئوليت پذيري اساس شخصيت و درستي، مسئوليت پذيري مي باشد. بدون هيچ عذر و بهانه اي ياد بگيريد كه مسئوليت كارهايي را كه انجام مي دهيد به عهده بگيريد. همانطور كه تحسين و تمجيد را

قبول مي كنيد بايد گله و شكايت را نيز بپذيريد. براي پي آمد تصميم هاي خود آماده باشيد و سعي كنيد تصميمات درستي اتخاذ كنيد، چرا كه قبول مسئوليت كار دشواري است. به عنوان مثال مي توانيد كارهايي را كه به طور بالقوه خطرناك هستند، مثل: رانندگي بيشتر از سرعت مجاز و يا رانندگي بعد از مصرف الكل را انجام ندهيد. 2- احساسات خود را كنترل كنيد عدم توانايي در كنترل احساس مي تواند هم در زندگي فردي و هم در زندگي اجتماعي لطمات جبران ناپذيري را به شما وارد آورد. نبايد به طور كلي احساستان را بكشيد بلكه بايد آنها را از طريق يكسري رفتار و گفتار موجه بروز دهيد. به عنوان نمونه اگر كسي از زور عصبانيت دست خود را بر روي شما بلند كند، نبايد سريعا عكس العمل مشابهي انجام دهيد. اگر بتوانيد همچنان خونسردي خود را حفظ كنيد همه شما را به عنوان "آدم خوبه" داستان مي شناسند. 3- بخشنده باشيد موفقيت شما به كمك هايي بستگي دارد كه در ميان راه از ديگران دريافت مي كنيد. بدون هيچ چشم داشتي به ديگران كمك كنيد. اگر توان مالي شما اجازه مي دهد ميتوانيد هزينه اي را نيز به خيريه ها و ساير موسسات اين چنيني اختصاص دهيد. اگر دست شما از نظر مالي باز نيست مي توانيد از وقت خود استفاده كرده و به آموزش بچه هاي بي سرپرست بپردازيد. 4- وقت خود را با خانواده و دوستان بگذرانيد صله رحم را از ياد نبريد. اگر نمي توانيد هميشه به ديدنشان برويد، حداقل ارتباط تلفني را قطع نكنيد. اين امر براي

دوستانتان نيز صدق مي كند. اگر سرتان خيلي شلوغ است، سعي كنيد حداقل آخر هفته را با آنها بگذرانيد. مي توانيد يك نوشيدني با هم ميل كنيد و يا يك دست بيليارد بازي كنيد. هميشه به خاطر داشته باشيد كه شما قبل از اينكه با خانمتان آشنا بشويد، دوستان و خانواده در زندگي شما وجود داشتند. خود را بشناسيد 5- ضعف هاي شخصيتي خود را از بين ببريد هر كدام از ما عيب و ايراداتي در شخصيت خود دارد. در شناخت عادات، ويژگي هاي اخلاقي و به طور كلي شخصيتتان تلاش كنيد. به نظرات دوستان و اقوام در مورد صفات اخلاقي خودتان گوش كنيد. ضعف هاي خود را به تدريج از بين ببريد و نقاط قوت خود را تقويت كنيد. به عنوان مثال اگر در زمينه كاري با مشكل مواجه هستيد سعي كنيد هر روز بيش از روز قبل بر روي مسائل كاري تمركز كنيد. 6- متوجه رفتار خود باشيد رفتار و گفتار شما در قبال ديگران تعيين كننده برخورد آنها درقبال شما مي باشد. شما يك تابلوي تبليغاتي متحرك هستيد كه توجه همه را به خود جلب مي كنيد، پس بهتر است اخلاق خوب خود را به نمايش بگذاريد. اگر اين كار را نكنيد مردم از شما خوششان نمي آيد، شما را استخدام نمي كنند و با شما قرار ملاقات نمي گذارند. كارهاي خوبي را كه از والدين خود در كودكي اموخته ايد در زندگي نيز به اجرا در آوريد. 7- كار خودتان را انجام دهيد كاري كه تصور مي كنيد برايتان مناسب است انجام دهيد نه كاري كه ديگران فكر ميكنند انجام آن

برايتان لازم است. به عبارت ديگر در پي رسيدن به خوشي و سعادت باشيد. هيچ گاه خودتان را با كسي مقايسه نكنيد، به ويژه در مورد مسائل مالي براي اينكه ممكن است احساس نارضايتي كنيد. كارهايي كه هميشه آرزوي انجام دادن آنها را داشته ايد اما هيچ وقت انجام نداده ايد را شروع كنيد. 8- درستكار باشيد يك فرد درستكار هميشه براي اصول اخلاقي ارزش بيشتري نسبت به لذات و سودهاي شخصي قائل است. كارمندان، همكاران، و خانم ها براي افراد درستكار ارزش بسيار زيادي قائل هستند. روي حرف خود بايستيد و كاري را كه فكر مي كنيد درست است، انجام دهيد. ديدگاه خود را مشخص كنيد 9- با اهدافتان روبرو شويد افراد موفق از روساي شركتها گرفته تا ورزشكاران همه و همه داراي يك عادت ويژه هستند: هدفمندي و تلاش براي رسيدن به مقصود. بدون داشتن هدف و نقشه مناسب براي رسيدن به آن زندگي شما عادي شده و شادي و موفقيت ناچيزي را ميتوانيد به دست آوريد. براي خود اهداف روزانه، هفتگي، و ماهيانه تعيين كنيد، سپس راه مناسب براي هر يك را طرح ريزي كنيد و تمام تلاش خود را براي رسيدن به آن به كار بنديد و از آن به عنوان راهي براي رسيدن به آرزوهاي نهايي خود بهره بگيريد. 10- عادات بد خود را ترك كنيد هر يك از ما به طور متفاوت داراي عادات بدي هستيم. دير يا زود پي آمدهاي منفي آن متوجه ما خواهند شد. با خودتان عهد ببنديد كه رفتار بد خود را كاهش داده و يا به طور كلي از ميان مي بريد. به عنوان

نمونه يكي از عادات بد خود مثل قسم دروغ خوردن و يا تاخير داشتن را انتخاب كنيد و بعد به دوستان و خانواده خود بگوييد كه مي خواهيد چنين عادتي را براي هميشه از زندگي خود بيرون كنيد. اگر آنها به عنوان يك مراقب در كنار شما باشند تمايل شما نسبت به انجام اين كار افزايش پيدا خواهد كرد. 11- روحيه جوان و شاداب داشته باشيد به خاطر داشته باشيد كه سن شما به آن اندازه اي است كه خودتان مي خواهيد. يك شيوه شاداب و جوان پسند را در زندگي پيش بگيريد تا بدن و ذهن شما همواره به تحرك واداشته شوند. در حالي كه خودتان احساس جواني مي كنيد پس چه اشكالي وجود دارد كه با يك خانم يا آقاي جوان هم نامزد كنيد؟ 12- از موقعيت هاي خود استفاده كنيد فرصت هاي بيشماري در زندگي هر فردي وجود دارد، اما سود بردن از آنها كار ساده اي نبوده و داراي ريسك بالايي مي باشد. اما بايد توجه داشته باشيد كه هيچ كار بزرگي بي خطر نمي باشد. چه اين موقعيت را داشته باشيد كه براي خودتان شغلي راه بيندازيد، چه با دختر خانمي يا آقا پسري كه به هيچ وجه در سطح شما نيست، قرار ملاقات بگذاريد، به خودتان مطمئن باشيد و تا تنور داغ است نان را بچسبانيد. كاري نكنيد كه بعدا موجبات پشيماني شما را فراهم آورد. 13- تمرين بردباري صبر و پافشاري شما را به سمت كاميابي و موفقيت رهنمون مي سازند. بيشتر انسان هاي بزرگ بيشتر از اينكه موفق شده باشند در زندگي خود با شكست مواجه ميشدند.

زماني كه بي حوصله مي شويد بايد ياد بگيريد كه خونسري خود را حفظ كرده و آرام باشيد. براي اينكه قدري شكيبايي خود را تقويت كنيد مي توانيد پرستاري كودك يكي از دوستان و يا آشنايان خود را براي مدت زمان كوتاهي به عهده بگيريد. يك مرد همه جانبه 14- علايق خود را متنوع سازيد يك سرگرمي جديد براي خودتان پيدا كنيد تا افق هاي جديد را بر روي خود باز كنيد. با ياد گيري ورزش ها و مهارت هاي جديد خود را به چالش وادار كنيد. يكي از كارهايي كه مي توانيد در اين خصوص انجام دهيد، يادگيري يك زبان جديد مي باشد. زماني اين كار با موفقيت انجام شد؛ به عنوان پاداش، سفر تفريحي به كشوري كه زبان آنرا ياد گرفته ايد را به خودتان هديه دهيد تا پيشرفت خود را محك بزنيد. 15- ساعات مطالعه خود را بيشتر كنيد مطالعه يكي از راه هاي مناسب براي افزايش اطلاعات و دايره لغات شما مي باشد. روزي يك ساعت هم كه شده تلويزيون را خاموش كرده و در عوض شروع به خواند يك كتاب كنيد. بيشتر سعي كنيد كتاب هاي الهامي در مورد ارتقاي شخصيتي و يا زمينه شغلي دلخواهتان را مطالعه كنيد. حتي مي توانيد كتاب هاي سرگرم كننده را به صورت تفريحي مطالعه كنيد. 16- ورزش كنيدورزش يكي از راههايي است كه از شما فرد سالم تر و جوان تري مي سازد. آنقدر كه كار شما ارزش دارد مدت زماني كه مشغول به انجام آن هستيد مهم نيست. با خودتان تعهد كنيد كه در برنامه روزانه خود مقداري فعاليت فيزيكي بگنجانيد.17- يك

حيوان خانگي بگيريد داشتن حيوان خانگي تا حد زيادي استرس و فشار را كاهش داده و درصد خوشحالي را نيز افزايش مي دهد. اين كار شما را براي ازدواج و بچه دار شدن آماده مي سازد. عاقل باش جوان! همچنان كه به مسير خود در راه رسيدن به يك فرد كامل ادامه مي دهيد، به خاطر داشته باشيد كه طرز تفكر مثبت هميشه به عنوان اساسي ترين فاكتور شناخته ميشود. ديد مثبت ذهني نسبت به هر چيز در زندگي به شما اجازه مي دهد در جايي كه ديگران شكست خوردند، به پيروزي دست پيدا كنيد. بدون توجه به اينكه شرايط تا چه حد دشوار است اگر نقطه نظر مثبتي داشته باشيد و اين كار را ادامه دهيد، هميشه راهي براي پيروزي در مقابلتان باز خواهد شد.

17 راه براي تبديل شدن به يك فرد بالغ و كامل

شما از نظر ظاهري به عنوان يك فرد بالغ شناخته مي شويد، اما تا زماني كه از نظر عاطفي و ذهني به بلوغ نرسيد، نمي توانيد نام يك شخص كامل را بر روي خود بگذاريد. مگر اينكه بخواهيد با يك كودك ازدواج كنيد (كه در اين حالت "كمال" بالاجبار به شما تزريق مي شود) در اين حالت وقت كافي داريد كه در حين رابطه رشد كرده و بزرگ شويد. روش هاي زير به شما كمك مي كند كه راه رسيدن به كمال را آسانتر طي كنيد. فاكتورهاي اجتماعي 1- مسئوليت پذيري اساس شخصيت و درستي، مسئوليت پذيري مي باشد. بدون هيچ عذر و بهانه اي ياد بگيريد كه مسئوليت كارهايي را كه انجام مي دهيد به عهده بگيريد. همانطور كه

تحسين و تمجيد را قبول مي كنيد بايد گله و شكايت را نيز بپذيريد. براي پي آمد تصميم هاي خود آماده باشيد و سعي كنيد تصميمات درستي اتخاذ كنيد، چرا كه قبول مسئوليت كار دشواري است. به عنوان مثال مي توانيد كارهايي را كه به طور بالقوه خطرناك هستند، مثل: رانندگي بيشتر از سرعت مجاز و يا رانندگي بعد از مصرف الكل را انجام ندهيد. 2- احساسات خود را كنترل كنيد عدم توانايي در كنترل احساس مي تواند هم در زندگي فردي و هم در زندگي اجتماعي لطمات جبران ناپذيري را به شما وارد آورد. نبايد به طور كلي احساستان را بكشيد بلكه بايد آنها را از طريق يكسري رفتار و گفتار موجه بروز دهيد. به عنوان نمونه اگر كسي از زور عصبانيت دست خود را بر روي شما بلند كند، نبايد سريعا عكس العمل مشابهي انجام دهيد. اگر بتوانيد همچنان خونسردي خود را حفظ كنيد همه شما را به عنوان "آدم خوبه" داستان مي شناسند. 3- بخشنده باشيد موفقيت شما به كمك هايي بستگي دارد كه در ميان راه از ديگران دريافت مي كنيد. بدون هيچ چشم داشتي به ديگران كمك كنيد. اگر توان مالي شما اجازه مي دهد ميتوانيد هزينه اي را نيز به خيريه ها و ساير موسسات اين چنيني اختصاص دهيد. اگر دست شما از نظر مالي باز نيست مي توانيد از وقت خود استفاده كرده و به آموزش بچه هاي بي سرپرست بپردازيد. 4- وقت خود را با خانواده و دوستان بگذرانيد صله رحم را از ياد نبريد. اگر نمي توانيد هميشه به ديدنشان برويد، حداقل ارتباط تلفني را قطع

نكنيد. اين امر براي دوستانتان نيز صدق مي كند. اگر سرتان خيلي شلوغ است، سعي كنيد حداقل آخر هفته را با آنها بگذرانيد. مي توانيد يك نوشيدني با هم ميل كنيد و يا يك دست بيليارد بازي كنيد. هميشه به خاطر داشته باشيد كه شما قبل از اينكه با خانمتان آشنا بشويد، دوستان و خانواده در زندگي شما وجود داشتند. خود را بشناسيد 5- ضعف هاي شخصيتي خود را از بين ببريد هر كدام از ما عيب و ايراداتي در شخصيت خود دارد. در شناخت عادات، ويژگي هاي اخلاقي و به طور كلي شخصيتتان تلاش كنيد. به نظرات دوستان و اقوام در مورد صفات اخلاقي خودتان گوش كنيد. ضعف هاي خود را به تدريج از بين ببريد و نقاط قوت خود را تقويت كنيد. به عنوان مثال اگر در زمينه كاري با مشكل مواجه هستيد سعي كنيد هر روز بيش از روز قبل بر روي مسائل كاري تمركز كنيد. 6- متوجه رفتار خود باشيد رفتار و گفتار شما در قبال ديگران تعيين كننده برخورد آنها درقبال شما مي باشد. شما يك تابلوي تبليغاتي متحرك هستيد كه توجه همه را به خود جلب مي كنيد، پس بهتر است اخلاق خوب خود را به نمايش بگذاريد. اگر اين كار را نكنيد مردم از شما خوششان نمي آيد، شما را استخدام نمي كنند و با شما قرار ملاقات نمي گذارند. كارهاي خوبي را كه از والدين خود در كودكي اموخته ايد در زندگي نيز به اجرا در آوريد. 7- كار خودتان را انجام دهيد كاري كه تصور مي كنيد برايتان مناسب است انجام دهيد نه كاري كه ديگران

فكر ميكنند انجام آن برايتان لازم است. به عبارت ديگر در پي رسيدن به خوشي و سعادت باشيد. هيچ گاه خودتان را با كسي مقايسه نكنيد، به ويژه در مورد مسائل مالي براي اينكه ممكن است احساس نارضايتي كنيد. كارهايي كه هميشه آرزوي انجام دادن آنها را داشته ايد اما هيچ وقت انجام نداده ايد را شروع كنيد. 8- درستكار باشيد يك فرد درستكار هميشه براي اصول اخلاقي ارزش بيشتري نسبت به لذات و سودهاي شخصي قائل است. كارمندان، همكاران، و خانم ها براي افراد درستكار ارزش بسيار زيادي قائل هستند. روي حرف خود بايستيد و كاري را كه فكر مي كنيد درست است، انجام دهيد. ديدگاه خود را مشخص كنيد 9- با اهدافتان روبرو شويد افراد موفق از روساي شركتها گرفته تا ورزشكاران همه و همه داراي يك عادت ويژه هستند: هدفمندي و تلاش براي رسيدن به مقصود. بدون داشتن هدف و نقشه مناسب براي رسيدن به آن زندگي شما عادي شده و شادي و موفقيت ناچيزي را ميتوانيد به دست آوريد. براي خود اهداف روزانه، هفتگي، و ماهيانه تعيين كنيد، سپس راه مناسب براي هر يك را طرح ريزي كنيد و تمام تلاش خود را براي رسيدن به آن به كار بنديد و از آن به عنوان راهي براي رسيدن به آرزوهاي نهايي خود بهره بگيريد. 10- عادات بد خود را ترك كنيد هر يك از ما به طور متفاوت داراي عادات بدي هستيم. دير يا زود پي آمدهاي منفي آن متوجه ما خواهند شد. با خودتان عهد ببنديد كه رفتار بد خود را كاهش داده و يا به طور كلي از ميان

مي بريد. به عنوان نمونه يكي از عادات بد خود مثل قسم دروغ خوردن و يا تاخير داشتن را انتخاب كنيد و بعد به دوستان و خانواده خود بگوييد كه مي خواهيد چنين عادتي را براي هميشه از زندگي خود بيرون كنيد. اگر آنها به عنوان يك مراقب در كنار شما باشند تمايل شما نسبت به انجام اين كار افزايش پيدا خواهد كرد. 11- روحيه جوان و شاداب داشته باشيد به خاطر داشته باشيد كه سن شما به آن اندازه اي است كه خودتان مي خواهيد. يك شيوه شاداب و جوان پسند را در زندگي پيش بگيريد تا بدن و ذهن شما همواره به تحرك واداشته شوند. در حالي كه خودتان احساس جواني مي كنيد پس چه اشكالي وجود دارد كه با يك خانم يا آقاي جوان هم نامزد كنيد؟ 12- از موقعيت هاي خود استفاده كنيد فرصت هاي بيشماري در زندگي هر فردي وجود دارد، اما سود بردن از آنها كار ساده اي نبوده و داراي ريسك بالايي مي باشد. اما بايد توجه داشته باشيد كه هيچ كار بزرگي بي خطر نمي باشد. چه اين موقعيت را داشته باشيد كه براي خودتان شغلي راه بيندازيد، چه با دختر خانمي يا آقا پسري كه به هيچ وجه در سطح شما نيست، قرار ملاقات بگذاريد، به خودتان مطمئن باشيد و تا تنور داغ است نان را بچسبانيد. كاري نكنيد كه بعدا موجبات پشيماني شما را فراهم آورد. 13- تمرين بردباري صبر و پافشاري شما را به سمت كاميابي و موفقيت رهنمون مي سازند. بيشتر انسان هاي بزرگ بيشتر از اينكه موفق شده باشند در زندگي خود

با شكست مواجه ميشدند. زماني كه بي حوصله مي شويد بايد ياد بگيريد كه خونسري خود را حفظ كرده و آرام باشيد. براي اينكه قدري شكيبايي خود را تقويت كنيد مي توانيد پرستاري كودك يكي از دوستان و يا آشنايان خود را براي مدت زمان كوتاهي به عهده بگيريد. يك مرد همه جانبه 14- علايق خود را متنوع سازيد يك سرگرمي جديد براي خودتان پيدا كنيد تا افق هاي جديد را بر روي خود باز كنيد. با ياد گيري ورزش ها و مهارت هاي جديد خود را به چالش وادار كنيد. يكي از كارهايي كه مي توانيد در اين خصوص انجام دهيد، يادگيري يك زبان جديد مي باشد. زماني اين كار با موفقيت انجام شد؛ به عنوان پاداش، سفر تفريحي به كشوري كه زبان آنرا ياد گرفته ايد را به خودتان هديه دهيد تا پيشرفت خود را محك بزنيد. 15- ساعات مطالعه خود را بيشتر كنيد مطالعه يكي از راه هاي مناسب براي افزايش اطلاعات و دايره لغات شما مي باشد. روزي يك ساعت هم كه شده تلويزيون را خاموش كرده و در عوض شروع به خواند يك كتاب كنيد. بيشتر سعي كنيد كتاب هاي الهامي در مورد ارتقاي شخصيتي و يا زمينه شغلي دلخواهتان را مطالعه كنيد. حتي مي توانيد كتاب هاي سرگرم كننده را به صورت تفريحي مطالعه كنيد. 16- ورزش كنيدورزش يكي از راههايي است كه از شما فرد سالم تر و جوان تري مي سازد. آنقدر كه كار شما ارزش دارد مدت زماني كه مشغول به انجام آن هستيد مهم نيست. با خودتان تعهد كنيد كه در برنامه روزانه خود مقداري

فعاليت فيزيكي بگنجانيد.17- يك حيوان خانگي بگيريد داشتن حيوان خانگي تا حد زيادي استرس و فشار را كاهش داده و درصد خوشحالي را نيز افزايش مي دهد. اين كار شما را براي ازدواج و بچه دار شدن آماده مي سازد. عاقل باش جوان! همچنان كه به مسير خود در راه رسيدن به يك فرد كامل ادامه مي دهيد، به خاطر داشته باشيد كه طرز تفكر مثبت هميشه به عنوان اساسي ترين فاكتور شناخته ميشود. ديد مثبت ذهني نسبت به هر چيز در زندگي به شما اجازه مي دهد در جايي كه ديگران شكست خوردند، به پيروزي دست پيدا كنيد. بدون توجه به اينكه شرايط تا چه حد دشوار است اگر نقطه نظر مثبتي داشته باشيد و اين كار را ادامه دهيد، هميشه راهي براي پيروزي در مقابلتان باز خواهد شد.

20 روش براي تحت تاثير قرار دادن رئيس اداره

همه مي خواهند به بهترين وجه در محل كار ظاهر شوند تا اطمينان يابند كه پله هاي ترقي را طي خواهند كرد و ترفيع رتبه خواهند گرفت. در اين مورد فكر كنيد، چه كاري بايد بكنيد تا بتوانيد از سايرين جلو افتاده و نظرها را جلب كنيد؟ تصور ما بر اين است كه براي جلو افتادن از سايرين، حتماً بايد كارهايي عجيب و باورنكردني انجام دهيم و تا آنجا كه مي توانيم كار كنيم.اگر چه درازاي كليه اين زحمات حقوق دريافت خواهيم كرد، اما اين كافي نيست. يك نكته را برايتان بازگو ميكنم، چه در زندگي خصوصي و عاطفيتان و چه در زندگي كاريتان، فقط جزئيات مهم هستند. اينكه لباسي مناسب بپوشيد، تلفن هاي خصوصيتان را كوتاه كنيد و در كارهاي گروهي شركت كنيد ممكن

است بسيار موثر باشد. در اينجا به مواردي اشاره

خواهيم كرد، كه با انجام آنها صد در صد مورد توجه رئيس قرار خواهيد گرفت. ظاهرخوب داشته باشيد كيف دستي با خود حمل كنيد اينكه هر روز با كيف دستي وارد و خارج شركت شويد به ديگران اين احساس را ميدهد كه شما در كارتان فعال هستيد، حتي اگر پشت ميز كارتان هم نباشيد. ممكن است اين كيف را فقط براي حمل ناهارتان به دست گيريد، اما تاثير بسيار خوبي خواهد گذاشت. صاف بنشينيد صاف نشستن و صاف و با غرور ايستادن علائم فيزيكي هستند كه نشان مي دهند شما فردي با اعتماد به نفس بالا هستيد. نگذاريد كه ديگران شما را در حاليكه جلوي كامپيوتر خميده شده ايد ببينند، مگر اينكه حين اضافه كاري باشيد و ديگر توانايي صاف نشستن را نداشته باشيد. وقت شناس باشيد هيچ كس دوست ندارد كه براي كسي منتظر بايستد، پس سعي كنيد كه هميشه سر وقت باشيد. من هميشه به دوستانم مي گويم: "انتظار نداشته باشيد كه زود بيايم، اما دير هم نمي آيم." وقت شناس باشيد.زندگي خصوصيتان را وارد كار نكنيد كار خوبي كه يك كارمند مي تواند انجام دهد اين است كه زندگي خصوصي خود را از كار جدا كند، يعني تا زماني كه در محل كار است كاملاً متوجه و درگير كار باشد و وقت خود را مثلاً به تلفن هاي مداوم به نامزدش نگذراند. نگران نباشيد، خوشحال باشيد لبخند زدن مسري است، اين باعث مي شود كه ديگران كمتر از شما شاكي باشند، به خصوص زماني كه كاري اشتباه انجام داده باشيد. خوب لباس بپوشيد

و خوشبو ظاهر شويد هميشه با خود آدامس هاي نعنايي يا شانه جيبي داشته باشيد كه بسيار مفيد است. مهم نيست ديگران چه مي گويند، اما به ياد داشته باشيد كه مردم هنوز از روي ظاهر در مورد افراد قضاوت مي كنند. پس خوب لباس بپوشيد . محيط كارتان را تمييز و منظم نگاه داريد اينكه ميز كارتان را هميشه منظم و تمييز نگاه داريد و همه ورق ها را سر جاي خود بگذاريد راه خوبي است تا به رئيس خود بفهمانيد كه شما در همه كارها فردي منظم هستيد. حرف هاي خوب بزنيد بدانيد كه در مورد چه صحبت مي كنيد نگاهي به روزنامه صبح بياندازيد، از پيشرفتهاي جديد در زمينه كاري خود آگاه شويد و بدانيد كه در كارتان چه مي گذرد. اينكه هميشه اطلاعات خود را بيشتر كنيد، در صحبت كردن شما بسيار كمك خواهد كرد. در هنگام صحبت از دستانتان هم كمك بگيريد نترسيد كه هنگام صحبت كردن از دستانتان هم كمك بگيريد. حتماً لازم نيست كه يك ايتاليايي باشيد تا قادر به انجام اين كار باشيد، خيلي طبيعي رفتار كنيد.هميشه يك لطيفه آماده تعريف داشته باشيد اگرچه دوست نخواهيد داشت كه دلقك شركت باشيد، اما خوب است كه در زمان مناسب جوك و لطيفه هم تعريف كنيد. غيبت كردن را كنار بگذاريد هرچند كه ممكن است خيلي كار سرگرم كننده اي باشد، اما غيبت كردن مثل سمي كشنده مي تواند كارتان را به سرعت از دستتان خارج كند. دست از اين كارها برداشته و كاري به زندگي خصوصي ديگران نداشته باشيد ياد بگيريد كه گاهي هم لازم است حرف نزنيد

گاهي اوقات بهترين و عاقلانه ترين كار اين است كه صبر كرده و حرفي نزنيد. اگرچه وقتي حرف ارزشمند براي زدن داريد خوب است كه در بحث شركت كنيد، اما اگر ميخواهيد مدام حرف هاي تكراري صد سال پيش را در يك بحث به ميان بكشيد، بهتر است كه اصلاً چيزي نگوييد. با اينكار حتي ممكن است ديگران تصور كنند كه مشغول فكر كردن به حرف هاي آنها هستيد و اين خيلي خوب است و به ياد داشته باشيد كه در يك بحث هيچگاه سر ديگران فرياد نزنيد. لاف نزنيد هيچ كس علاقه اي به افراد خود ستا و لاف زن ندارد. پس متوجه باشيد كه چه ميگوييد و مدام كارهايي را كه انجام داده ايد را بزرگنمايي نكنيد. خوب باشيد و كارهاي خوب بكنيد اضافه كاري كنيد اگر اينكه هميشه دنبال كار بيشتر باشيد و كار بيشتر از رئيس طلب كنيد و اين برايتان به صورت عادت در بيايد، مطمئن باشيد كه رئيس حتماً متوجه اين مسئله خواهد بود به خصوص زماني كه مي خواهد ترفيع رتبه اي بدهد شما در ذهنش خواهيد ماند. نگران پولش هم نباشيد، هيچ زحمتي بي جواب نمي ماند. هيچگاه با يكي از همكارانتان وارد مسائل عاشقانه نشويد من نمي دانم كه چقدر اين منشي جديد ممكن است جذاب باشد يا همينطور يكي از همكارانتان، اما توصيه مي كنم كه طرفش نرويد. اين ممكن است از سردردها و قلب دردهاي آتي جلوگيري كند. هميشه كنترل خود را در دست داشته باشيد نمي گويم بايد در بحث با همكارانتان اصلاً ناراحت يا نگران نباشيد، مي گويم هيچ گاه كنترل خود

را از دست ندهيد. اين باعث مي شود كه زير دستانتان احترام بيشتري برايتان قائل شوند و بالا دستتان هم تحت تاثير قرار خواهد گرفت. مراقب باشيد كه چه سايت هايي را در اينترنت بررسي مي كنيدبدانيد كه در محيط كار هميشه بايد به فكر كار باشيد. پس حتي در زمان بيكاريتان هم نبايد خود را مشغول بازرسي سايت هاي نا مربوط كنيد. با همكارانتان خوش رفتار باشيد نبايد بيش از حد فضول جلوه كنيد، اما به ياد داشتن تاريخ تولد و آخرين خبرها در مورد همكارانتان بسيار خوب خواهد بود و آنها را به شما علاقه مند خواهد كرد. گاهي يك رهبر باشيد از اينكه در مواقع خاص پست رهبري بگيريد واهمه نداشته باشيد. وقتي يكي از همكاران قديمي در حال بازنشست شدن است، يك مهماني خداحافظي براي او ترتيب دهيد و... هميشه براي اين كارها داوطلب باشيد و با اينكار ديگران به سرعت به شما علاقه مند خواهند شد. به قوانين و سياست هاي شركت احترام بگذاريدهميشه در هر شركتي يك سري قانون وجود دارد كه كاركنان همه موظف به اطاعت از آن هستند. پس به ياد داشته باشيد كه هيچگاه قوانين شركت را زير پا نگذاريد. يك كار خوب هميشه جزئيات هستند كه تصوير بزرگ را مي سازند. با رعايت كردن اين موارد كوچك، خواهيد توانست كه تصوير خود را نزد رئيس و همكارانتان هر چه بهتر كنيد. پس به هوش باشيد. شما را روي نردبان ترقي ببينيم!

20 روش براي تحت تاثير قرار دادن رئيس اداره

همه مي خواهند به بهترين وجه در محل كار ظاهر شوند تا اطمينان يابند كه پله هاي

ترقي را طي خواهند كرد و ترفيع رتبه خواهند گرفت. در اين مورد فكر كنيد، چه كاري بايد بكنيد تا بتوانيد از سايرين جلو افتاده و نظرها را جلب كنيد؟ تصور ما بر اين است كه براي جلو افتادن از سايرين، حتماً بايد كارهايي عجيب و باورنكردني انجام دهيم و تا آنجا كه مي توانيم كار كنيم.اگر چه درازاي كليه اين زحمات حقوق دريافت خواهيم كرد، اما اين كافي نيست. يك نكته را برايتان بازگو ميكنم، چه در زندگي خصوصي و عاطفيتان و چه در زندگي كاريتان، فقط جزئيات مهم هستند. اينكه لباسي مناسب بپوشيد، تلفن هاي خصوصيتان را كوتاه كنيد و در كارهاي گروهي شركت كنيد ممكن است بسيار موثر باشد. در اينجا به مواردي اشاره

خواهيم كرد، كه با انجام آنها صد در صد مورد توجه رئيس قرار خواهيد گرفت. ظاهرخوب داشته باشيد كيف دستي با خود حمل كنيد اينكه هر روز با كيف دستي وارد و خارج شركت شويد به ديگران اين احساس را ميدهد كه شما در كارتان فعال هستيد، حتي اگر پشت ميز كارتان هم نباشيد. ممكن است اين كيف را فقط براي حمل ناهارتان به دست گيريد، اما تاثير بسيار خوبي خواهد گذاشت. صاف بنشينيد صاف نشستن و صاف و با غرور ايستادن علائم فيزيكي هستند كه نشان مي دهند شما فردي با اعتماد به نفس بالا هستيد. نگذاريد كه ديگران شما را در حاليكه جلوي كامپيوتر خميده شده ايد ببينند، مگر اينكه حين اضافه كاري باشيد و ديگر توانايي صاف نشستن را نداشته باشيد. وقت شناس باشيد هيچ كس دوست ندارد كه براي كسي منتظر بايستد، پس سعي

كنيد كه هميشه سر وقت باشيد. من هميشه به دوستانم مي گويم: "انتظار نداشته باشيد كه زود بيايم، اما دير هم نمي آيم." وقت شناس باشيد.زندگي خصوصيتان را وارد كار نكنيد كار خوبي كه يك كارمند مي تواند انجام دهد اين است كه زندگي خصوصي خود را از كار جدا كند، يعني تا زماني كه در محل كار است كاملاً متوجه و درگير كار باشد و وقت خود را مثلاً به تلفن هاي مداوم به نامزدش نگذراند. نگران نباشيد، خوشحال باشيد لبخند زدن مسري است، اين باعث مي شود كه ديگران كمتر از شما شاكي باشند، به خصوص زماني كه كاري اشتباه انجام داده باشيد. خوب لباس بپوشيد و خوشبو ظاهر شويد هميشه با خود آدامس هاي نعنايي يا شانه جيبي داشته باشيد كه بسيار مفيد است. مهم نيست ديگران چه مي گويند، اما به ياد داشته باشيد كه مردم هنوز از روي ظاهر در مورد افراد قضاوت مي كنند. پس خوب لباس بپوشيد . محيط كارتان را تمييز و منظم نگاه داريد اينكه ميز كارتان را هميشه منظم و تمييز نگاه داريد و همه ورق ها را سر جاي خود بگذاريد راه خوبي است تا به رئيس خود بفهمانيد كه شما در همه كارها فردي منظم هستيد. حرف هاي خوب بزنيد بدانيد كه در مورد چه صحبت مي كنيد نگاهي به روزنامه صبح بياندازيد، از پيشرفتهاي جديد در زمينه كاري خود آگاه شويد و بدانيد كه در كارتان چه مي گذرد. اينكه هميشه اطلاعات خود را بيشتر كنيد، در صحبت كردن شما بسيار كمك خواهد كرد. در هنگام صحبت از دستانتان هم كمك بگيريد

نترسيد كه هنگام صحبت كردن از دستانتان هم كمك بگيريد. حتماً لازم نيست كه يك ايتاليايي باشيد تا قادر به انجام اين كار باشيد، خيلي طبيعي رفتار كنيد.هميشه يك لطيفه آماده تعريف داشته باشيد اگرچه دوست نخواهيد داشت كه دلقك شركت باشيد، اما خوب است كه در زمان مناسب جوك و لطيفه هم تعريف كنيد. غيبت كردن را كنار بگذاريد هرچند كه ممكن است خيلي كار سرگرم كننده اي باشد، اما غيبت كردن مثل سمي كشنده مي تواند كارتان را به سرعت از دستتان خارج كند. دست از اين كارها برداشته و كاري به زندگي خصوصي ديگران نداشته باشيد ياد بگيريد كه گاهي هم لازم است حرف نزنيد گاهي اوقات بهترين و عاقلانه ترين كار اين است كه صبر كرده و حرفي نزنيد. اگرچه وقتي حرف ارزشمند براي زدن داريد خوب است كه در بحث شركت كنيد، اما اگر ميخواهيد مدام حرف هاي تكراري صد سال پيش را در يك بحث به ميان بكشيد، بهتر است كه اصلاً چيزي نگوييد. با اينكار حتي ممكن است ديگران تصور كنند كه مشغول فكر كردن به حرف هاي آنها هستيد و اين خيلي خوب است و به ياد داشته باشيد كه در يك بحث هيچگاه سر ديگران فرياد نزنيد. لاف نزنيد هيچ كس علاقه اي به افراد خود ستا و لاف زن ندارد. پس متوجه باشيد كه چه ميگوييد و مدام كارهايي را كه انجام داده ايد را بزرگنمايي نكنيد. خوب باشيد و كارهاي خوب بكنيد اضافه كاري كنيد اگر اينكه هميشه دنبال كار بيشتر باشيد و كار بيشتر از رئيس طلب كنيد و اين برايتان به صورت

عادت در بيايد، مطمئن باشيد كه رئيس حتماً متوجه اين مسئله خواهد بود به خصوص زماني كه مي خواهد ترفيع رتبه اي بدهد شما در ذهنش خواهيد ماند. نگران پولش هم نباشيد، هيچ زحمتي بي جواب نمي ماند. هيچگاه با يكي از همكارانتان وارد مسائل عاشقانه نشويد من نمي دانم كه چقدر اين منشي جديد ممكن است جذاب باشد يا همينطور يكي از همكارانتان، اما توصيه مي كنم كه طرفش نرويد. اين ممكن است از سردردها و قلب دردهاي آتي جلوگيري كند. هميشه كنترل خود را در دست داشته باشيد نمي گويم بايد در بحث با همكارانتان اصلاً ناراحت يا نگران نباشيد، مي گويم هيچ گاه كنترل خود را از دست ندهيد. اين باعث مي شود كه زير دستانتان احترام بيشتري برايتان قائل شوند و بالا دستتان هم تحت تاثير قرار خواهد گرفت. مراقب باشيد كه چه سايت هايي را در اينترنت بررسي مي كنيدبدانيد كه در محيط كار هميشه بايد به فكر كار باشيد. پس حتي در زمان بيكاريتان هم نبايد خود را مشغول بازرسي سايت هاي نا مربوط كنيد. با همكارانتان خوش رفتار باشيد نبايد بيش از حد فضول جلوه كنيد، اما به ياد داشتن تاريخ تولد و آخرين خبرها در مورد همكارانتان بسيار خوب خواهد بود و آنها را به شما علاقه مند خواهد كرد. گاهي يك رهبر باشيد از اينكه در مواقع خاص پست رهبري بگيريد واهمه نداشته باشيد. وقتي يكي از همكاران قديمي در حال بازنشست شدن است، يك مهماني خداحافظي براي او ترتيب دهيد و... هميشه براي اين كارها داوطلب باشيد و با اينكار ديگران به سرعت به شما

علاقه مند خواهند شد. به قوانين و سياست هاي شركت احترام بگذاريدهميشه در هر شركتي يك سري قانون وجود دارد كه كاركنان همه موظف به اطاعت از آن هستند. پس به ياد داشته باشيد كه هيچگاه قوانين شركت را زير پا نگذاريد. يك كار خوب هميشه جزئيات هستند كه تصوير بزرگ را مي سازند. با رعايت كردن اين موارد كوچك، خواهيد توانست كه تصوير خود را نزد رئيس و همكارانتان هر چه بهتر كنيد. پس به هوش باشيد. شما را روي نردبان ترقي ببينيم!

اتيكت مكالمات تجاري و شغلي

در كار و بيزنس، قوانين آداب معاشرت فقط شامل رفتارهاي شما در اداره و محتويات ايميلتان نمي شود، اين قوانين اتيكت و آداب مكالمات شما با همكارانتان را هم در بر مي گيرد. معمولاً تصور مي شود كه اتيكت مكالمات كاري را بايد در مكالمات رو در رو رعايت كرد، اما پشت تلفن هم اين موارد صادق است. در هر دو مورد، الزامات قديمي گوش دادن و حرف زدن بايد در مركز توجه قرار گيرد. ممكن است مكالمه كوتاهي با سوپروايزرتان داشته باشيد، يا قبل از بستن قرارداد يا زنگ زدن به نمايندگان شركت هاي ديگر، با يك مشتري جديد مسائل را بررسي كنيد. مهم نيست كه كداميك از اين موارد هدف شما براي مكالمه باشد، اينكه بدانيد چه بگوييد و چطور به حرف هاي طرف مقابل گوش دهيد، مي توانيد پله اي براي موفقيت بيشتر شما در كار، يك شراكت جديد و يا فقط يك مكالمه لذت بخش باشد. وقتي كسي با شما احساس راحتي مي كند، شما هم با آنها احساس نزديكي و راحتي بيشتري خواهيد كرد و دست

يافتن به اهدافتان (شبكه سازي، متقاعد كردن و ...) به طور طبيعي ميسر خواهد شد. اين مسئله نه تنها به شما كمك ميكند به آنچه كه ميخواهيد برسيد، بلكه احترام زيادي هم براي شما كسب خواهد كرد. حال اجازه بدهيد به برخي از اصلي ترين اصول و روش مكالمات كاري و تجاري بپردازيم. رسمي باشيد رسمي بودن اهميت بسيار زيادي دارد. در كار و بيزنس، بايد تا مي توانيد باكلاس و رسمي باشيد. از نحوه دست دادن شروع كنيد و اگر به كسي معرفي مي شويد، از عنوان (مثل آقا، خانم و ...) استفاده كنيد، مگر اينكه طرف مقابل خود از شما بخواهد كه او را با نام كوچك صدا كنيد. منطقاً نحوه دست دادن براي پشت تلفن كاربردي ندارد، اما مسئله عنوان براي صدا كردن افراد، پشت تلفن هم بايد رعايت شود. مهمتر اينكه، وقتي نامي را مي شنويد، هيچوقت نبايد آنرا فراموش كنيد. به خاطر داشتن نامها، نشانه احترام است، پس هر كاري كه از دستتان برمي آيد انجام دهيد تا نام افراد را در حافظه تان نگه داريد. يك راه ساده براي اينكار، به كار بردن اسم آنها در مكالمه و گفتگويتان با آنها و بهتر از آن معرفي كردن آنها به كسي ديگر است. هرچه مكالمه جلوتر مي رود، رسميت خود را همچنان حفظ كنيد و اجازه ندهيد هيچيك از عادات ناپسندتان، جلوه كند. مثلاً جويدن آدامس، صحبت كردن حين غذا خوردن يا نوشيدن حين حرف زدن، خارج از ادب است. در عوض سعي كنيد هنگام غذا خوردن لقمه هاي كوچك برداريد و پشت تلفن هم از خوردن خودداري كنيد. وقتي

صحبتتان رو به پايان است، دست دادن خاتمه كار، يادآور شدن نام فرد مقابل، و دادن كارت ويزيتتان را فراموش نكنيد. با حفظ كلاس و شخصيت خود در جايجاي مكالمه، فردي معتمد به نفس و بانزاكت به چشم خواهيد آمد. موقع خاتمه دادن به مكالمات تلفني، حتماً از فرد مقابل براي اينكه برايتان وقت گذاشته تشكر كنيد و ابراز اميدواري كنيد كه در آينده اي نه چندان دور دوباره با وي تماس گرفته يا از نزديك وي را ملاقات خواهيد كرد. درمورد موضوعات مطمئن و بي خطر صحبت كنيد كلماتي كه از دهانتان بيرون مي آيند، كليد يك مكالمه كاري موفق هستند. دقيقاً مثل زمانيكه در دادگاه هستيد، هر حرفي كه بزنيد، مي تواند برعليه شما مورد استفاده قرار گيرد. حتي يك كلمه بد مي تواند به قيمت بقيه زندگي كاريتان تمام شود. يك مكالمه كاري به هيچ عنوان نبايد احساسي باشد، بايد كاملاً اصولي و به دور از نمايش باشد. موضوعاتي كه هيچوقت نبايد در مورد آنها صحبت كنيد، موضوعاتي هستند كه حول مذهب و پول مي چرخند. اگر كسي سعي دارد شما را در مبحثي كه به نظرتان بحث انگيز و جدال آميز است، درگير كند، به هيچ وجه منحرف نشويد. اين نقطه نظرات را ناديده بگيريد و اگر به صورت اتفاقي كس ديگري احساسي شده و صدايش را بلند كرد، سعي كنيد و با توني ملايم و آرام موقعيت را آرام كنيد. پس در مورد چه موضوعاتي بايد حرف بزنيد؟ يك موضوع مطمئن و غير كاري موضوعي است كه به هيچ عنوان بحث انگيز نبوده و هيچ دشمني هم ايجاد نكند. درميان

متخصصين، موضوعات متداول عبارتند از ورزش، موضوعات و اتفاقات روز، پيش زمينه شخصي شما، و البته كارتان. صحبت كردن درمورد كارتان بسيار عاقلانه است اما گاهي اوقات افراد به كمي تنوع نياز دارند. پس وقتي مي خواهيد درمورد كارتان با آنها حرف بزنيد، دقت كنيد كه درمورد موضوعات تكراري مثل رئيستان و همكارانتان نباشد، مگر اينكه بخواهيد يك مطلب جالب درمورد آنها بگوييد. زياد حرف نزنيد درست مثل يك مكالمه شخصي خوب، يك ارتباط كاري باكيفيت و خوب هم مستلزم يك جريان متعادل است. بعضي از ما واقعاً عاشق حرف زدن هستيم، كه البته بد نيست چون نشاندهنده اجتماعي بودن ماست، اما براي كسي كه شما را خوب نميشناسد، اين مسئله در يك موقعيت كاري آزار دهنده خواهد بود. كدام بدتر است: كسي كه عنان يك مكالمه را در دست مي گيرد، يا كسي كه بدون اينكه بداند، عنان يك مكالمه را در دست مي گيرد؟ هر دو اينها خوب نيست، پس شما هم سعي كنيد از چنين موقعيت هايي اجتناب كنيد. مي توانيد با مشغول كردن خود به يك كار، خودتان را از افتادن در اين دامها دور نگه داريد. اگر سوالي از شما پرسيده مي شود، پاسختان را در كمتر از 60 كلمه ادا كنيد. البته از دادن پاسخ هايي كه بيشتر از چند كلمه نيستند هم خودداري كنيد. هدف اين است كه جريان مكالمه را يكنواحت نگه داريد تا طرف مقابل توجه و دقت لارم به صحبت هايتان داشته باشد. در مكالمات تلفني هم بايد دقت زيادي اعمال كنيد چون از آنجا كه نمي توانيد فرد مقابلتان را ببينيد، نمي توانيد ميزان

دقت آنها را به حرفهايتان بسنجيد. وقتي صحبت نمي كنيد، اجازه بدهيد طرف مقابل صحبتش را تمام كند و به هيچ وجه در حرفهاي او بپريد و حرفهايشان را شما تمام نكنيد. وقتي نوبت به حرف زدن شما ميرسد، آنها هم همان ميزان احترام را برايتان مبذول مي دارند. همانطور كه با طرف مكالمه تان با احترام برخورد مي كنيد، حتماً با همراهان آنها هم با همان ميزان احترام رفتار كنيد. اين نوع رفتار نشان دهنده خلوص و صميميت شماست. وقتي بتوانيد از حرف زدن بيش از حد خودداري كنيد، مطمئن باشيد كه حرف هايتان شنونده بيشتري پيدا خواهد كرد و افراد احترام بيشتري براي شما و صحبت هايتان قائل خواهند بود.خوب گوش كنيد اگر بتوانيد از حرف زدن بيش از حد دوري كنيد، بايد بتوانيد مثل حرفه اي ها گوش كنيد. گوش دادن به حرف هاي طرف مقابل اين امكان را فراهم مي كند بيشتر با او آشنا شويد و ارتباط سالمتري با او برقرار كنيد.علاوه بر عمل ساده و ابتدايي گوش دادن، دوميت كاري كه مي تونيد براي طرف مقابلتان انجام دهيد اين است كه به آنها اجازه بدهيد بفهمند كه شما مشغول گوش دادن هستيد. براي اين منظور مي توانيد در جواب آنها از زبان بدن (ارتباط چشمي، تكان دادن سر و ...) استفاده كنيد. هميشه نقطه نظرات كوتاهي عنوان كنيد كه نشان دهد خوب به حرفهاي آنها گوش مي دهيد و مي دانيد كه چه مي گويند. گوش دادن وقتي دشوار مي شود كه طرف مقابلتان حرف زيادي براي زدن نداشته باشد. در اين موقعيت مي توانيد محترمانه راهتان را گرفته

برويد يا بمانيد و وقتتان را تلف كنيد، اما گاهي اوقات افراد مي خواهند خودشان را خالي كنند. شما مي توانيد با سوال كردن آنها را ترغيب به حرف زدن كنيد. وقتي اينكار را انجام مي دهيد، آنها احساس راحتي و اطمينان بيشتري پيدا مي كنند و علاقه و اشتياق بيشتري نسبت به حرف زدن نشان مي دهند. ساده بگيريد يك مكالمه كاري خوب بايد حداقل احساس و حداكثر سادگي را در خود داشته باشد. با اين وجود مي توانيد با ترغيب فرد مقابل به حرف زدن، دادن پاسخ هاي دقيق، و خوب گوش دادن مكالمه تان را جالب تر كنيد. اگر ادب و رسميت خود را در ارتباطاتتان حفظ كنيد، مطمئن باشيد كه آداب و رسوم مكالمات كاري را خيلي خوب ياد گرفته ايد.

اتيكت مكالمات تجاري و شغلي

در كار و بيزنس، قوانين آداب معاشرت فقط شامل رفتارهاي شما در اداره و محتويات ايميلتان نمي شود، اين قوانين اتيكت و آداب مكالمات شما با همكارانتان را هم در بر مي گيرد. معمولاً تصور مي شود كه اتيكت مكالمات كاري را بايد در مكالمات رو در رو رعايت كرد، اما پشت تلفن هم اين موارد صادق است. در هر دو مورد، الزامات قديمي گوش دادن و حرف زدن بايد در مركز توجه قرار گيرد. ممكن است مكالمه كوتاهي با سوپروايزرتان داشته باشيد، يا قبل از بستن قرارداد يا زنگ زدن به نمايندگان شركت هاي ديگر، با يك مشتري جديد مسائل را بررسي كنيد. مهم نيست كه كداميك از اين موارد هدف شما براي مكالمه باشد، اينكه بدانيد چه بگوييد و چطور به حرف هاي طرف مقابل

گوش دهيد، مي توانيد پله اي براي موفقيت بيشتر شما در كار، يك شراكت جديد و يا فقط يك مكالمه لذت بخش باشد. وقتي كسي با شما احساس راحتي مي كند، شما هم با آنها احساس نزديكي و راحتي بيشتري خواهيد كرد و دست يافتن به اهدافتان (شبكه سازي، متقاعد كردن و ...) به طور طبيعي ميسر خواهد شد. اين مسئله نه تنها به شما كمك ميكند به آنچه كه ميخواهيد برسيد، بلكه احترام زيادي هم براي شما كسب خواهد كرد. حال اجازه بدهيد به برخي از اصلي ترين اصول و روش مكالمات كاري و تجاري بپردازيم. رسمي باشيد رسمي بودن اهميت بسيار زيادي دارد. در كار و بيزنس، بايد تا مي توانيد باكلاس و رسمي باشيد. از نحوه دست دادن شروع كنيد و اگر به كسي معرفي مي شويد، از عنوان (مثل آقا، خانم و ...) استفاده كنيد، مگر اينكه طرف مقابل خود از شما بخواهد كه او را با نام كوچك صدا كنيد. منطقاً نحوه دست دادن براي پشت تلفن كاربردي ندارد، اما مسئله عنوان براي صدا كردن افراد، پشت تلفن هم بايد رعايت شود. مهمتر اينكه، وقتي نامي را مي شنويد، هيچوقت نبايد آنرا فراموش كنيد. به خاطر داشتن نامها، نشانه احترام است، پس هر كاري كه از دستتان برمي آيد انجام دهيد تا نام افراد را در حافظه تان نگه داريد. يك راه ساده براي اينكار، به كار بردن اسم آنها در مكالمه و گفتگويتان با آنها و بهتر از آن معرفي كردن آنها به كسي ديگر است. هرچه مكالمه جلوتر مي رود، رسميت خود را همچنان حفظ كنيد و اجازه

ندهيد هيچيك از عادات ناپسندتان، جلوه كند. مثلاً جويدن آدامس، صحبت كردن حين غذا خوردن يا نوشيدن حين حرف زدن، خارج از ادب است. در عوض سعي كنيد هنگام غذا خوردن لقمه هاي كوچك برداريد و پشت تلفن هم از خوردن خودداري كنيد. وقتي صحبتتان رو به پايان است، دست دادن خاتمه كار، يادآور شدن نام فرد مقابل، و دادن كارت ويزيتتان را فراموش نكنيد. با حفظ كلاس و شخصيت خود در جايجاي مكالمه، فردي معتمد به نفس و بانزاكت به چشم خواهيد آمد. موقع خاتمه دادن به مكالمات تلفني، حتماً از فرد مقابل براي اينكه برايتان وقت گذاشته تشكر كنيد و ابراز اميدواري كنيد كه در آينده اي نه چندان دور دوباره با وي تماس گرفته يا از نزديك وي را ملاقات خواهيد كرد. درمورد موضوعات مطمئن و بي خطر صحبت كنيد كلماتي كه از دهانتان بيرون مي آيند، كليد يك مكالمه كاري موفق هستند. دقيقاً مثل زمانيكه در دادگاه هستيد، هر حرفي كه بزنيد، مي تواند برعليه شما مورد استفاده قرار گيرد. حتي يك كلمه بد مي تواند به قيمت بقيه زندگي كاريتان تمام شود. يك مكالمه كاري به هيچ عنوان نبايد احساسي باشد، بايد كاملاً اصولي و به دور از نمايش باشد. موضوعاتي كه هيچوقت نبايد در مورد آنها صحبت كنيد، موضوعاتي هستند كه حول مذهب و پول مي چرخند. اگر كسي سعي دارد شما را در مبحثي كه به نظرتان بحث انگيز و جدال آميز است، درگير كند، به هيچ وجه منحرف نشويد. اين نقطه نظرات را ناديده بگيريد و اگر به صورت اتفاقي كس ديگري احساسي شده و صدايش را

بلند كرد، سعي كنيد و با توني ملايم و آرام موقعيت را آرام كنيد. پس در مورد چه موضوعاتي بايد حرف بزنيد؟ يك موضوع مطمئن و غير كاري موضوعي است كه به هيچ عنوان بحث انگيز نبوده و هيچ دشمني هم ايجاد نكند. درميان متخصصين، موضوعات متداول عبارتند از ورزش، موضوعات و اتفاقات روز، پيش زمينه شخصي شما، و البته كارتان. صحبت كردن درمورد كارتان بسيار عاقلانه است اما گاهي اوقات افراد به كمي تنوع نياز دارند. پس وقتي مي خواهيد درمورد كارتان با آنها حرف بزنيد، دقت كنيد كه درمورد موضوعات تكراري مثل رئيستان و همكارانتان نباشد، مگر اينكه بخواهيد يك مطلب جالب درمورد آنها بگوييد. زياد حرف نزنيد درست مثل يك مكالمه شخصي خوب، يك ارتباط كاري باكيفيت و خوب هم مستلزم يك جريان متعادل است. بعضي از ما واقعاً عاشق حرف زدن هستيم، كه البته بد نيست چون نشاندهنده اجتماعي بودن ماست، اما براي كسي كه شما را خوب نميشناسد، اين مسئله در يك موقعيت كاري آزار دهنده خواهد بود. كدام بدتر است: كسي كه عنان يك مكالمه را در دست مي گيرد، يا كسي كه بدون اينكه بداند، عنان يك مكالمه را در دست مي گيرد؟ هر دو اينها خوب نيست، پس شما هم سعي كنيد از چنين موقعيت هايي اجتناب كنيد. مي توانيد با مشغول كردن خود به يك كار، خودتان را از افتادن در اين دامها دور نگه داريد. اگر سوالي از شما پرسيده مي شود، پاسختان را در كمتر از 60 كلمه ادا كنيد. البته از دادن پاسخ هايي كه بيشتر از چند كلمه نيستند هم خودداري كنيد.

هدف اين است كه جريان مكالمه را يكنواحت نگه داريد تا طرف مقابل توجه و دقت لارم به صحبت هايتان داشته باشد. در مكالمات تلفني هم بايد دقت زيادي اعمال كنيد چون از آنجا كه نمي توانيد فرد مقابلتان را ببينيد، نمي توانيد ميزان دقت آنها را به حرفهايتان بسنجيد. وقتي صحبت نمي كنيد، اجازه بدهيد طرف مقابل صحبتش را تمام كند و به هيچ وجه در حرفهاي او بپريد و حرفهايشان را شما تمام نكنيد. وقتي نوبت به حرف زدن شما ميرسد، آنها هم همان ميزان احترام را برايتان مبذول مي دارند. همانطور كه با طرف مكالمه تان با احترام برخورد مي كنيد، حتماً با همراهان آنها هم با همان ميزان احترام رفتار كنيد. اين نوع رفتار نشان دهنده خلوص و صميميت شماست. وقتي بتوانيد از حرف زدن بيش از حد خودداري كنيد، مطمئن باشيد كه حرف هايتان شنونده بيشتري پيدا خواهد كرد و افراد احترام بيشتري براي شما و صحبت هايتان قائل خواهند بود.خوب گوش كنيد اگر بتوانيد از حرف زدن بيش از حد دوري كنيد، بايد بتوانيد مثل حرفه اي ها گوش كنيد. گوش دادن به حرف هاي طرف مقابل اين امكان را فراهم مي كند بيشتر با او آشنا شويد و ارتباط سالمتري با او برقرار كنيد.علاوه بر عمل ساده و ابتدايي گوش دادن، دوميت كاري كه مي تونيد براي طرف مقابلتان انجام دهيد اين است كه به آنها اجازه بدهيد بفهمند كه شما مشغول گوش دادن هستيد. براي اين منظور مي توانيد در جواب آنها از زبان بدن (ارتباط چشمي، تكان دادن سر و ...) استفاده كنيد. هميشه نقطه نظرات

كوتاهي عنوان كنيد كه نشان دهد خوب به حرفهاي آنها گوش مي دهيد و مي دانيد كه چه مي گويند. گوش دادن وقتي دشوار مي شود كه طرف مقابلتان حرف زيادي براي زدن نداشته باشد. در اين موقعيت مي توانيد محترمانه راهتان را گرفته برويد يا بمانيد و وقتتان را تلف كنيد، اما گاهي اوقات افراد مي خواهند خودشان را خالي كنند. شما مي توانيد با سوال كردن آنها را ترغيب به حرف زدن كنيد. وقتي اينكار را انجام مي دهيد، آنها احساس راحتي و اطمينان بيشتري پيدا مي كنند و علاقه و اشتياق بيشتري نسبت به حرف زدن نشان مي دهند. ساده بگيريد يك مكالمه كاري خوب بايد حداقل احساس و حداكثر سادگي را در خود داشته باشد. با اين وجود مي توانيد با ترغيب فرد مقابل به حرف زدن، دادن پاسخ هاي دقيق، و خوب گوش دادن مكالمه تان را جالب تر كنيد. اگر ادب و رسميت خود را در ارتباطاتتان حفظ كنيد، مطمئن باشيد كه آداب و رسوم مكالمات كاري را خيلي خوب ياد گرفته ايد.

اتيكت و آداب شغلي

با بالا رفتن قدرت شغلي، مسئوليت هاي كاري هم بيشتر مي شود. اينكه بتوانيد كارتان را خوب انجام دهيد يك ضرورت است، اما اينكه بتوانيد به طور مداوم وجهه و رفتار كاري خودتان را حفظ كنيد به همان اندازه اهميت دارد. فقط يك دست پاچگي جزئي مي تواند به كلي رفتار و منش شغلي شما را برهم بزند.اصول و قوانين طول و دراز اتيكت شغلي، يادگيري و حفظ آن را دشوار مي كند اما اشتباهات رايجي كه در اين مقاله مي خواهيم به آن اشاره كنيم،

در كل جهان محكوم مي شود. در اين مقاله به شما كمك مي كنيم اين اشتباهات را تشخيص داده و از آنها دوري كنيد. اشتباهات رايج رفتاري در محل كاربي حرمتي به مقدسات، بي ظرفيتي، درگوشي هاي غيرضروري، و عادات بد غذايي از جمله بدترين اشتباهات رفتاري در محل كار هستند. رفتار بد همه جا بد است، اما در محل كار كه مردم به طور مرتب شاهد آن هستند، بدتر هم مي شود. براي اثبات حرفتان هيچوقت قسم نخوريد. اينكار باعث مي شود اعتبارتان از بين برود و نابخرد جلوه كنيد. علاوه بر توهين و بي حرمتي به مقدسات، نزديك ايستادن به همكاران يا برخورد فيزيكي با آنها نيز عاقلانه نيست. يادتان باشد، محل كار جاي صميميت برقرار كردن نيست. در محل كار گفتگو به صميميت ترجيح داده مي شود، اما اين شامل تلفن همراهتان نمي شود. يك تماس كوتاه در جلسه يا زمان ناهار ممكن است براي همكارانتان ناراحت كننده باشد، مخصوصاً اگر عادت داشته باشيد پشت تلفن بلند بلند حرف بزنيد. با صدا غذاخوردن هم يكي ديگر از رفتارهاي بدي است كه در محل كار ناخوشايندتر خواهد بود. با دهان پر حرف زدن باعث مي شود طرف مقابلتان نتواند روي حرف هاي شما تمركز لازم را داشته باشد. اتيكت رفتاري در محل كار: به جاي قسم خوردن از شوخ طبعي خود استفاده كنيد. اينكار باعث مي شود توجه فرد مقابل به شما جلب شده و همه به خاطر تلاشهايتتان دوستتان بدارند. وقتي شوخ طبعي مي كنيد، يا خيلي ساده با كسي ارتباط برقرار ميكنيد، حداقل 50 سانتيمتر از آنها دور باستيد، گهگاه لبخند

بزنيد، و با نگاهي حاكي از احترام به آنها نگاه كنيد. تماس هاي تلفني خود را از طريق caller ID كنترل كنيد، چون اكثر تماسهاي تلفني معمولاً غيرضروري هستند. سعي كنيد قبل از شروع كار تماسهاي مهم خود را انجام دهيد تا بين كار مجبور به جواب دادن تلفنتان نشويد. از گذاشتن تلفن همراهتان روي ميز كار جداً خوداري كنيد. وقتي با بقيه غذا ميخوريد، درست غذا به در دهانتان بجويد و با دهان پر هرگز صحبت نكنيد. با تقويت رفتارهاي مثبت در خود، از بروز رفتارهاي منفي جلوگيري كنيد. اشتباهات رايج در مكالمه طريقه صحبت كردن شما با ديگران تاثير بسيار زيادي در تثبيت اعتبار شما پيش آنها يا از بين رفتن اعتبارتان خواهد داشت. از بدترين اشتباهات رايج در مكالمه مي توان به حرف زدن درمورد موضوعات ممنوع، غيبت كردن، قطع كردن صحبت ديگران، و فرياد زدن اشاره كرد. سياست و مذهب موضوعات چندان مناسبي براي بحث در محل كار نيستند. بايد يادتان باشد كه سر كار هستيد نه در خانه پيش دوستانتان. حرف زدن درمورد مسائل جنسي هم محدوديت هايي دارد و فراتر رفتن از حد مجاز چندان خوشانيد نيست. وقتي رئيس يا يكي از ارباب رجوع ها از دست شما عصباني باشد، ممكن است احساس خوبي به شما دست ندهد؛ اما با فرياد زدن يا قطع كردن حرف طرف مقابل كار را بدتر خواهيد كرد. فرياد زدن يا قطع كردن حرف همكاران هم رفتاري زشت و ناپسند است.اتيكت مكالمه در محل كار: مكالمه هايتان بايد تا حد امكان كوتاه باشد و از حد خود خارچ نشويد. پرسيدن سوال هاي اصولي و

توجه داشتن به نحوه حرف زدن خود باعث مي شود سراغ موضوعات ممنوعه نرويد. زندگي خصوصيتان را براي خودتان نگه داريد و پشت سر كسي در محل كار غيبت نكنيد. به جاي صحبت كردن درمورد ديگران، سعي كنيد بااحترام آنها را تحسين و تمجيد كنيد. و اگر آنها هم همين كار را براي شما كردند، تشكر كردن را فراموش نكنيد. بعد از دعوا و مشاجره، پشيماني سودي نخواهد داشت، پس اگر گير رئيس يا ارباب رجوعي عصباني افتاديد، سعي كنيد خونسردي خود را حفظ كرده و به حل مشكل بپردازيد. به جاي قطع كردن حرف ديگران يا فرياد كشيدن، به حرف هاي آنها گوش دهيد و قضاوت نكنيد. سعي كنيد به دقت درمورد حرفهايشان فكر كرده و راه حل هاي عاقلانه ارائه كنيد. در شروع مكالمه با همكارانتان هم آرامش خود را حفظ كنيد. و به خاطر داشته باشيد هيچوقت وقتي همكارانتان سرشان شلوغ است براي حرف زدن نزدشان نرويد. گفتگوي مثبت و سازنده، استرس محيط كار را كاهش داده و باعث مي شود همه احساس راحتي و خوشنودي بيشتري كنند.اشتباهات رايج در ظاهر اشتباه در ظاهر در محل كار از هر چيزي بدتر است چون قبل از اينكه حتي فرصت حرف زدن و ارتباط برقرار كردن با كسي به شما داده شود، نزد ديگران خرابتان خواهد كرد. از مهمترين اشتباهات رايح در ظاهر مي توان به تاخير، دست دادن شل و ول، و اشتباه در لباس پوشيدن اشاره كرد. وقت شناس نبودن شما، وقت ديگران را تلف خواهد كرد. اگر براي ديدن ارباب رجوع هاي جديد وقت شناس نباشيد، مطمئن باشيد اين تاخير به

ضررتان تمام خواهد شد. اشتباه بزرگ ديگر، دست دادن شل و ول است. اين طريقه دست دادن باعث مي شود طرف مقابل تصور كند شما شخصيتي ترسو و خجالتي داريد. طريقه لباس پوشيدن شما نيز در حس اوليه ديگران درمورد شما نقش دارد. اگر روي بازوهايتان را تاتو كرده باشيد، يا گوشواره در گوشتان بيندازيد، براي ظاهرتان در محل كار به هيچ وجه مناسب نيست و باعث مي شود ديگران فكر خوبي درموردتان نكنند. ازاينرو بهتر است در محل كار طوري حاضر شويد كه اين نكات ريز اما مهم به چشم نخورد. پوشيدن لباس هاي نامناسب در محل كار (تي شرت و شلوار بگي) نيز كار خوشايندي نيست. داشتن كارت ويزيت هم اهميت بسيار زيادي دارد چون نوشتن اسم و شماره تلفتان روي كاغذ يا حتي دستمال كاغذي ظاهر خوبي ندارد. اتيكت ظاهر در محل كار: گاهي اوقات ويزيت هاي دكتر اجتناب ناپذير است. اما بهتر است سعي كنيد اين قبيل قرار ملاقاتهاي خود را خارج از ساعات اداري تنظيم كنيد و اگر بعد از آن دير سر كار رسيديد، حتماً براي تكميل كارهايتان بيشتر سر كار بمانيد يا در وقت ناهار هم كار كنيد. در ملاقات با افراد جديد هم وقت شناسي اهميت بسيار زيادي دارد. در اينگونه قرار ملاقات ها با لبخند به چهره طرف مقابل نگاه كنيد و محكم با او دست بدهيد. اسم و فاميلتان را كامل بيان كنيد و با تكرار نام آنها، حس آشنايي خود را نشان دهيد. تاحدممكن در محل كار لباسهاي رسمي بپوشيد و از انداختن انگشتر و گوشواره خودداري كنيد. هميشه به اندازه كافي كارت ويزيت

همراهتان داشته باشيد و در انتهاي مكالمه يكي از آنها را به طرف مقابل داده و اگر كارت ويزيت آنها را هم گرفتيد، قبل از دور انداختن آن حتماً نگاهي به آن بيندازيد. اشتباهات رايج در مسافرت سفر كاري دقيقاً همانطور است كه از نامش پيداست اما گاهي اوقات، سفر كردن به يك كشور يا شهر جديد احتمال بروز خطا و اشتباه را بالا مي برد. سوء تفاهمات فرهنگي، انتظارات غيرمنطقي، خوردن بيش از حد با مشتري و تبديل كردن اتاق هتل به مهمانخانه از جمله بدترين اشتباهات در سفر هستند. يك محل بيگانه ممكن است سوء تفاهمات فرهنگي زيادي هم به دنبال داشته باشد. هر كشور، آداب و رسوم خاص خود را دارد كه ممكن است حتي كارهاي ساده اي مثل هديه دادن يا تماس هاي فيزيكي بي حرمتي تلقي شود. همه چيز مثل وقتي در كشور يا شهر خودتان هستيد نخواهد بود، پس لاف نزنيد كه شهر/كشور شما بهتر است و از ميزبانتان هم انتظارات غيرمعقول نداشته باشيد. بااينكه براي سفر كاري آمده ايد، اما ممكن است گاهي با مشتري به مكان هاي اجتماعي هم برويد. اما اين به شما اين حق را نمي دهد كه زياده روي كنيد و تصور كنيد كه در خانه نزد دوستانتان هستيد. همچنين يادتان باشد كه اتاق هتلتان، محل كار يا مهمانخانه نيست و دعوت كردن بيش از حد از مشتريان در آنجا (به خصوص اگر از جنس مخالف باشند) خيلي برايتان گران تمام خواهد شد. اتيكت مسافرت هاي كاري: قبل از سفر كردن به خارج از كشور، سعي كنيد تا قسمتي با آداب و رسوم خاص

آن كشور و طريقه برقراري ارتباط در آنجا آشنا شويد. موقع حرف زدن، بااحترام و مودبانه صحبت كنيد و تفاوت اين محيط جديد را درك كرده و از مقايسه كردن آن با كشور يا شهر خودتان خودداري كنيد. وقتي نوبت به برقراري ارتباط با مشتري مي رسد، خوب است كه رابطه اي شخصي با او ايجاد كنيد اما هرگز پا را از حد خود فراتر نگذاريد. يادتان باشد كه شما مهمان هستيد و هر انتخاب را با نهايت احترام انجام دهيد. اشتباهات رايج در جشن ها و ميهماني هاي كاري همه شركت ها ممكن است گاهي ميهمان ها يا جشن هايي ترتيب دهند. در اين جشن ها قرار است خوش بگذرد اما به اين معني نيست كه مي توانيد در خوردن زياده روي كنيد يا رفتارهاي زشت و زننده از خود بروز دهيد. زياده روي در خوردن در اين ميهماني ها شما را فردي بي بند و بار نشان مي دهد و اگر رئيستان مجبور شود كه تا خانه همراهيتان كند مطمئن باشيد كه كارتان تمام شده است. يكي ديگر از اشتباهات وقتي است كه افراد ميهماني هاي شركت را با پارتي هاي معمول اشتباه مي گيرند. مطمئن باشيد كه اين مهماني ها جاي مناسبي براي زل زدن در چشمهاي ديگران نيست. اتيكت جشن و مهماني هاي كاري: اگر در هر صورت خطايي از شما سر زد و در جايي زياده روي كرديد، سريعاً عذرخواهي كنيد يا مسئله را با شوخي و خنده تمام كنيد. اين تنها انتخاب شما خواهد بود. براي جلوگيري از رسيدن به آن مرحله غذرخواهي، به ياد داشته باشيد كه اين

ميهماني ها قبل ازاينكه يك محل اجتماعي باشد، يك محل كاري است. پس با هر كس با همان احترامي كه در محل كار رفتار ميكنيد، برخورد كنيد. حواستان به رفتارتان باشد همه ما در موقعيت هاي مختلف دچار خطا و اشتباه مي شويم، اما وقتي نوبت به محل كار و امور كاري مي رسد، هرچه مقدار اين اشتباهات كمتر باشد بهتر است. اين روزها كه زمان حكم طلا را دارد، هر اشتباه مي تواند اتلاف وقت و پول را به دنبال داشته باشد و گاهي اوقات ضرر شما از اين هم فراتر رفته و ممكن است اشتباهتان به بهاي از دست رفتن كارتان تمام شود. يادتان باشد كه انتخاب هاي رفتاري شما به شركتتان و عاقبت به شخصيت خود شما برمي گردد. پس تا جايي كه مي توانيد مراقب رفتار و منش خود در محل كار باشيد تا گرفتاري برايتان پيش نيايد .

اتيكت و آداب شغلي

با بالا رفتن قدرت شغلي، مسئوليت هاي كاري هم بيشتر مي شود. اينكه بتوانيد كارتان را خوب انجام دهيد يك ضرورت است، اما اينكه بتوانيد به طور مداوم وجهه و رفتار كاري خودتان را حفظ كنيد به همان اندازه اهميت دارد. فقط يك دست پاچگي جزئي مي تواند به كلي رفتار و منش شغلي شما را برهم بزند.اصول و قوانين طول و دراز اتيكت شغلي، يادگيري و حفظ آن را دشوار مي كند اما اشتباهات رايجي كه در اين مقاله مي خواهيم به آن اشاره كنيم، در كل جهان محكوم مي شود. در اين مقاله به شما كمك مي كنيم اين اشتباهات را تشخيص داده و از آنها دوري كنيد.

اشتباهات رايج رفتاري در محل كاربي حرمتي به مقدسات، بي ظرفيتي، درگوشي هاي غيرضروري، و عادات بد غذايي از جمله بدترين اشتباهات رفتاري در محل كار هستند. رفتار بد همه جا بد است، اما در محل كار كه مردم به طور مرتب شاهد آن هستند، بدتر هم مي شود. براي اثبات حرفتان هيچوقت قسم نخوريد. اينكار باعث مي شود اعتبارتان از بين برود و نابخرد جلوه كنيد. علاوه بر توهين و بي حرمتي به مقدسات، نزديك ايستادن به همكاران يا برخورد فيزيكي با آنها نيز عاقلانه نيست. يادتان باشد، محل كار جاي صميميت برقرار كردن نيست. در محل كار گفتگو به صميميت ترجيح داده مي شود، اما اين شامل تلفن همراهتان نمي شود. يك تماس كوتاه در جلسه يا زمان ناهار ممكن است براي همكارانتان ناراحت كننده باشد، مخصوصاً اگر عادت داشته باشيد پشت تلفن بلند بلند حرف بزنيد. با صدا غذاخوردن هم يكي ديگر از رفتارهاي بدي است كه در محل كار ناخوشايندتر خواهد بود. با دهان پر حرف زدن باعث مي شود طرف مقابلتان نتواند روي حرف هاي شما تمركز لازم را داشته باشد. اتيكت رفتاري در محل كار: به جاي قسم خوردن از شوخ طبعي خود استفاده كنيد. اينكار باعث مي شود توجه فرد مقابل به شما جلب شده و همه به خاطر تلاشهايتتان دوستتان بدارند. وقتي شوخ طبعي مي كنيد، يا خيلي ساده با كسي ارتباط برقرار ميكنيد، حداقل 50 سانتيمتر از آنها دور باستيد، گهگاه لبخند بزنيد، و با نگاهي حاكي از احترام به آنها نگاه كنيد. تماس هاي تلفني خود را از طريق caller ID كنترل كنيد، چون اكثر

تماسهاي تلفني معمولاً غيرضروري هستند. سعي كنيد قبل از شروع كار تماسهاي مهم خود را انجام دهيد تا بين كار مجبور به جواب دادن تلفنتان نشويد. از گذاشتن تلفن همراهتان روي ميز كار جداً خوداري كنيد. وقتي با بقيه غذا ميخوريد، درست غذا به در دهانتان بجويد و با دهان پر هرگز صحبت نكنيد. با تقويت رفتارهاي مثبت در خود، از بروز رفتارهاي منفي جلوگيري كنيد. اشتباهات رايج در مكالمه طريقه صحبت كردن شما با ديگران تاثير بسيار زيادي در تثبيت اعتبار شما پيش آنها يا از بين رفتن اعتبارتان خواهد داشت. از بدترين اشتباهات رايج در مكالمه مي توان به حرف زدن درمورد موضوعات ممنوع، غيبت كردن، قطع كردن صحبت ديگران، و فرياد زدن اشاره كرد. سياست و مذهب موضوعات چندان مناسبي براي بحث در محل كار نيستند. بايد يادتان باشد كه سر كار هستيد نه در خانه پيش دوستانتان. حرف زدن درمورد مسائل جنسي هم محدوديت هايي دارد و فراتر رفتن از حد مجاز چندان خوشانيد نيست. وقتي رئيس يا يكي از ارباب رجوع ها از دست شما عصباني باشد، ممكن است احساس خوبي به شما دست ندهد؛ اما با فرياد زدن يا قطع كردن حرف طرف مقابل كار را بدتر خواهيد كرد. فرياد زدن يا قطع كردن حرف همكاران هم رفتاري زشت و ناپسند است.اتيكت مكالمه در محل كار: مكالمه هايتان بايد تا حد امكان كوتاه باشد و از حد خود خارچ نشويد. پرسيدن سوال هاي اصولي و توجه داشتن به نحوه حرف زدن خود باعث مي شود سراغ موضوعات ممنوعه نرويد. زندگي خصوصيتان را براي خودتان نگه داريد و پشت سر

كسي در محل كار غيبت نكنيد. به جاي صحبت كردن درمورد ديگران، سعي كنيد بااحترام آنها را تحسين و تمجيد كنيد. و اگر آنها هم همين كار را براي شما كردند، تشكر كردن را فراموش نكنيد. بعد از دعوا و مشاجره، پشيماني سودي نخواهد داشت، پس اگر گير رئيس يا ارباب رجوعي عصباني افتاديد، سعي كنيد خونسردي خود را حفظ كرده و به حل مشكل بپردازيد. به جاي قطع كردن حرف ديگران يا فرياد كشيدن، به حرف هاي آنها گوش دهيد و قضاوت نكنيد. سعي كنيد به دقت درمورد حرفهايشان فكر كرده و راه حل هاي عاقلانه ارائه كنيد. در شروع مكالمه با همكارانتان هم آرامش خود را حفظ كنيد. و به خاطر داشته باشيد هيچوقت وقتي همكارانتان سرشان شلوغ است براي حرف زدن نزدشان نرويد. گفتگوي مثبت و سازنده، استرس محيط كار را كاهش داده و باعث مي شود همه احساس راحتي و خوشنودي بيشتري كنند.اشتباهات رايج در ظاهر اشتباه در ظاهر در محل كار از هر چيزي بدتر است چون قبل از اينكه حتي فرصت حرف زدن و ارتباط برقرار كردن با كسي به شما داده شود، نزد ديگران خرابتان خواهد كرد. از مهمترين اشتباهات رايح در ظاهر مي توان به تاخير، دست دادن شل و ول، و اشتباه در لباس پوشيدن اشاره كرد. وقت شناس نبودن شما، وقت ديگران را تلف خواهد كرد. اگر براي ديدن ارباب رجوع هاي جديد وقت شناس نباشيد، مطمئن باشيد اين تاخير به ضررتان تمام خواهد شد. اشتباه بزرگ ديگر، دست دادن شل و ول است. اين طريقه دست دادن باعث مي شود طرف مقابل تصور كند

شما شخصيتي ترسو و خجالتي داريد. طريقه لباس پوشيدن شما نيز در حس اوليه ديگران درمورد شما نقش دارد. اگر روي بازوهايتان را تاتو كرده باشيد، يا گوشواره در گوشتان بيندازيد، براي ظاهرتان در محل كار به هيچ وجه مناسب نيست و باعث مي شود ديگران فكر خوبي درموردتان نكنند. ازاينرو بهتر است در محل كار طوري حاضر شويد كه اين نكات ريز اما مهم به چشم نخورد. پوشيدن لباس هاي نامناسب در محل كار (تي شرت و شلوار بگي) نيز كار خوشايندي نيست. داشتن كارت ويزيت هم اهميت بسيار زيادي دارد چون نوشتن اسم و شماره تلفتان روي كاغذ يا حتي دستمال كاغذي ظاهر خوبي ندارد. اتيكت ظاهر در محل كار: گاهي اوقات ويزيت هاي دكتر اجتناب ناپذير است. اما بهتر است سعي كنيد اين قبيل قرار ملاقاتهاي خود را خارج از ساعات اداري تنظيم كنيد و اگر بعد از آن دير سر كار رسيديد، حتماً براي تكميل كارهايتان بيشتر سر كار بمانيد يا در وقت ناهار هم كار كنيد. در ملاقات با افراد جديد هم وقت شناسي اهميت بسيار زيادي دارد. در اينگونه قرار ملاقات ها با لبخند به چهره طرف مقابل نگاه كنيد و محكم با او دست بدهيد. اسم و فاميلتان را كامل بيان كنيد و با تكرار نام آنها، حس آشنايي خود را نشان دهيد. تاحدممكن در محل كار لباسهاي رسمي بپوشيد و از انداختن انگشتر و گوشواره خودداري كنيد. هميشه به اندازه كافي كارت ويزيت همراهتان داشته باشيد و در انتهاي مكالمه يكي از آنها را به طرف مقابل داده و اگر كارت ويزيت آنها را هم گرفتيد، قبل

از دور انداختن آن حتماً نگاهي به آن بيندازيد. اشتباهات رايج در مسافرت سفر كاري دقيقاً همانطور است كه از نامش پيداست اما گاهي اوقات، سفر كردن به يك كشور يا شهر جديد احتمال بروز خطا و اشتباه را بالا مي برد. سوء تفاهمات فرهنگي، انتظارات غيرمنطقي، خوردن بيش از حد با مشتري و تبديل كردن اتاق هتل به مهمانخانه از جمله بدترين اشتباهات در سفر هستند. يك محل بيگانه ممكن است سوء تفاهمات فرهنگي زيادي هم به دنبال داشته باشد. هر كشور، آداب و رسوم خاص خود را دارد كه ممكن است حتي كارهاي ساده اي مثل هديه دادن يا تماس هاي فيزيكي بي حرمتي تلقي شود. همه چيز مثل وقتي در كشور يا شهر خودتان هستيد نخواهد بود، پس لاف نزنيد كه شهر/كشور شما بهتر است و از ميزبانتان هم انتظارات غيرمعقول نداشته باشيد. بااينكه براي سفر كاري آمده ايد، اما ممكن است گاهي با مشتري به مكان هاي اجتماعي هم برويد. اما اين به شما اين حق را نمي دهد كه زياده روي كنيد و تصور كنيد كه در خانه نزد دوستانتان هستيد. همچنين يادتان باشد كه اتاق هتلتان، محل كار يا مهمانخانه نيست و دعوت كردن بيش از حد از مشتريان در آنجا (به خصوص اگر از جنس مخالف باشند) خيلي برايتان گران تمام خواهد شد. اتيكت مسافرت هاي كاري: قبل از سفر كردن به خارج از كشور، سعي كنيد تا قسمتي با آداب و رسوم خاص آن كشور و طريقه برقراري ارتباط در آنجا آشنا شويد. موقع حرف زدن، بااحترام و مودبانه صحبت كنيد و تفاوت اين محيط جديد را

درك كرده و از مقايسه كردن آن با كشور يا شهر خودتان خودداري كنيد. وقتي نوبت به برقراري ارتباط با مشتري مي رسد، خوب است كه رابطه اي شخصي با او ايجاد كنيد اما هرگز پا را از حد خود فراتر نگذاريد. يادتان باشد كه شما مهمان هستيد و هر انتخاب را با نهايت احترام انجام دهيد. اشتباهات رايج در جشن ها و ميهماني هاي كاري همه شركت ها ممكن است گاهي ميهمان ها يا جشن هايي ترتيب دهند. در اين جشن ها قرار است خوش بگذرد اما به اين معني نيست كه مي توانيد در خوردن زياده روي كنيد يا رفتارهاي زشت و زننده از خود بروز دهيد. زياده روي در خوردن در اين ميهماني ها شما را فردي بي بند و بار نشان مي دهد و اگر رئيستان مجبور شود كه تا خانه همراهيتان كند مطمئن باشيد كه كارتان تمام شده است. يكي ديگر از اشتباهات وقتي است كه افراد ميهماني هاي شركت را با پارتي هاي معمول اشتباه مي گيرند. مطمئن باشيد كه اين مهماني ها جاي مناسبي براي زل زدن در چشمهاي ديگران نيست. اتيكت جشن و مهماني هاي كاري: اگر در هر صورت خطايي از شما سر زد و در جايي زياده روي كرديد، سريعاً عذرخواهي كنيد يا مسئله را با شوخي و خنده تمام كنيد. اين تنها انتخاب شما خواهد بود. براي جلوگيري از رسيدن به آن مرحله غذرخواهي، به ياد داشته باشيد كه اين ميهماني ها قبل ازاينكه يك محل اجتماعي باشد، يك محل كاري است. پس با هر كس با همان احترامي كه در محل كار رفتار

ميكنيد، برخورد كنيد. حواستان به رفتارتان باشد همه ما در موقعيت هاي مختلف دچار خطا و اشتباه مي شويم، اما وقتي نوبت به محل كار و امور كاري مي رسد، هرچه مقدار اين اشتباهات كمتر باشد بهتر است. اين روزها كه زمان حكم طلا را دارد، هر اشتباه مي تواند اتلاف وقت و پول را به دنبال داشته باشد و گاهي اوقات ضرر شما از اين هم فراتر رفته و ممكن است اشتباهتان به بهاي از دست رفتن كارتان تمام شود. يادتان باشد كه انتخاب هاي رفتاري شما به شركتتان و عاقبت به شخصيت خود شما برمي گردد. پس تا جايي كه مي توانيد مراقب رفتار و منش خود در محل كار باشيد تا گرفتاري برايتان پيش نيايد .

آثار نيرومند سؤال نمودن در بهبود مهارتهاي ارتباطي

يكي از مؤثرترين راهكارها به منظور برقراري ارتباط با سايرين، پرسيدن سؤال هاي متفاوت است. ايجاد روابط ناگسستني، طرح هاي استراتژيك، در دست داشتن وثيقه هاي برنده، و تبادل نظرهاي معنادار، همه و همه به عنوان محصولات و ثمرات پرسيدن سؤالات ماهرانه به شمار مي روند. اگر هر يك از موارد بالا در رابطه شما وجود نداشته باشد، ارتباط ضعيف و سست مي شود و اين امكان بوجود مي آيد كه شما ارتباط هاي نامتعارف و غير صحيح را بيش از آنچه كه بايد و شايد، تجربه كنيد. چرا توانايي پرسيدن سؤالهاي ماهرانه از اهميت بالايي برخوردار مي باشد؟ مطرح كردن پرسش هاي گوناگون، راهكاري است كه با بهرگيري از آن مي توانيم به كاوش اطلاعات جديد بپردازيم، ديدگاههاي خود را با حقيقت مطابقت دهيم، و همچنين درك كنيم كه طرز تفكر ديگران چگونه است و

جهان را از چه نقطه نظري مشاهده مينمايند. اگر در هنگام بررسي پروژه هاي متفاوت ، هيچ گونه سؤالي مطرح نكنيم، اين احتمال بوجود مي آيد كه انگار تمام اطلاعاتي را كه مربوط به شخص و يا شي مورد نظر ميباشد را از پيش مي دانيم. درصد احتمال اين امر كه دانش ما در مورد موضوع خاصي 100% باشد چقدر است؟ خيلي كم ارزيابي قدرت سوال كردنفرا انساني -- سؤال پرسيدن اين تصور را در ذهن گوينده ايجاد مي كند كه شما در حال گوش دادن به صحبت هاي او هستيد (و همچنين به شما كمك مي كند كه بتوانيد بهتر گوش دهيد). اين امر به نوبه خود قادر است كه به سهولت پيوندهاي شما را با افراد ديگر، محكم تر گرداند. مكالمه اي را در نظر بگيريد كه شنونده در آن هيچ گونه پرسشي را مطرح نمي كند. چه احساسي ممكن است به گوينده دست بدهد؟ چه دركي از فرد مقابل در نظر او نقش مي بندد؟ آيا هيچ گونه تمايلي به برقراري روابط گسترده تر در آينده با او پيدا مي كند؟ با طرح اين هدف كه در گفتگوهاي روزمره خود حتما چندين "پرسش را مطرح كنيد" مي توانيد به راحتي اطلاعات ارزشمندي بدست آوريد كه اين داده ها منجر به ارتقاي كارايي، تحكيم رابطه، و كاهش سوء تفاهم ها ميشود. درون فردي-- يكي از شيوه هاي نوين بهبود مهارت هاي اجتماعي، اين است كه فرد از خود سؤالاتي مي پرسد كه به واسطه آن بتواند اهداف آينده را بهتر پايه ريزي نمايد. همچنانكه فيلسوفان از قديم الايام گفته اند: "تنها زندگي امتحان

شده، ارزش زيستن را دارد." از اين گذشته اگر از خودتان سؤال نپرسيد، چگونه مي خواهيد خودتان را بشناسيد؟ شايد انجام دادن اين كار به اندازه به زبان آوردنش ساده نباشد، به ويژه در فرهنگ هاي غربي كه دست به هر كاري مي زنند تا خودشان را از درونياتشان دور سازند و روي آن تمركز نكنند، اما با توجه به هر نوع شيوه زندگي كه در پيش ميگيريد، مي بايست خودتان را به انجام اين كار عادت بدهيد. سكوت به راحتي مي تواند در زندگي شلوغ و فرهنگ پيچيده مدرن، انسانها را از اجتماع دور نگه دارد. تفكر جديد بايد به گونه اي شكل بگيرد كه بر پايه بصيرت طرح كردن پرسش ها و همينطور پاسخ هاي دروني استوار شده باشد. همچنين لازم به ذكر است كه بايد در عين حال مهارت هاي خود را در گوش دادن به سخنان ديگران و در نظر گرفتن روحيات آنها بيش از پيش افزايش دهيم. تصورات معلق-- پرسش يكي از كليدهايي است كه مي تواند به ما كمك كند كه مفروضات ذهني خود را از ديدگاهاي طرف مقابل، به يك درك كامل تبديل نماييم. در روابط و تعاملات اجتماعي، روزي نيست كه فرضيه پردازي هاي ذهني افراد به ايجاد سوء تفاهم، انتظارت نابجا، استرس، روابط آسيب ديده و وظايف بي پاسخ، ختم نشود. مطابقت دادن چيزي كه به اعتقاد شما صحيح است با اين مطلب كه آيا ديگران هم يك چنين درك مشابهي دارند، مي تواند به راحتي هر گونه عواقب منفي را از نظريه پردازي هاي ذهني بي حد و حصر شما حذف كند. به منظور انجام

اين كار، سؤالاتي را بايد مطرح كنيد كه شما را خاطر جمع كند كه به طور كامل در مورد موضوع مورد بحث تفهيم مي شويد به مثابه آن اقدام به انجام اعمالي مقتضي مي زنيد. به عنوان مثال پرسشي كه شايد به نظر اغلب افراد كاملاً ساده و پيش پا افتاده به نظر برسد: "آيا تو اين كار را انجام ميدهدي؟" مي تواند به شما اطمينان خاطر دهد كه طرف مقابل مسئوليت كامل آن كار را به عهده گرفته و ديگر هر دوي شما مجبور نيستند كه فكرتان را مشغول آن قضيه كنيد. در مرحله فرا انساني، مشورت با فرد مقابل، در مورد نيات و يا حرف هايي كه به نظرتان متعارف شناخته نمي شوند، به آساني مي تواند درك متقابل شما را از يكديگر افزايش داده و در عين حال مفروضاتي را كه ممكن است موجب بروز حساسيت بيش از اندازه شوند را از ميان بر مي دارد.ارتباط واضح -- هر سؤال پرسش نشده (و بالطبع پاسخ داده نشده) مانند يك دام عمل مي كند كه در زير پاي شما گسترده شده است. به عنوان مثال تصور كنيد كه از مراجعين يك شركت سؤال نشود كه آنها نهايتاً به دنبال رسيدن به چه نتيجه اي هستند. چگونه شركت مي خواهد به هدفي كه نمي داند چيست، دست پيدا كند؟ همچنين مي توانيد در اين زمينه يك تيم كاري را كه مشغول انجام پروژه گروهي است، در نظر بگيريد. فرض مي كنيم كه تمام اعضا داراي ايده هاي بسيار جالبي براي پيشبرد و ارتقاي سطح كلي برنامه ها هستند، اما اين فرصت را پيدا نمي

كنند كه عقايدشان در اختيار يكديگر گذاشته و در مورد آنها به بحث بنشينند، نتيجتا مي توان گفت كه ميزان موفقيت آنها سرعتي شبيه به راه رفتن لاك پشت پيدا مي كند. سعي كنيد براي مطرح كردن سوال هاي متفكرانه از ديگران، وقت كافي در نظر بگيريد. اين امر به طور كلي يكي از شيوه هاي كارآمد در زمنيه احترام گذاشتن به سايرين به شمار مي رود به واسطه آن ارزش هاي اخلاقي از اهميت بيشتري برخوردار شده و كاركنان حاضر مي شوند كه از خود همدلي و همكاري بيشتري نشان دهند. كاركردن مؤثرتر -- در كنار اطلاعاتي كه همكارها، رؤساي ارشد، و مديران براي انجام دادن كار آن هم به نحو احسنت در اختيار دارند، در فضايي به دور از استرس و در مكاني كه به ارزش هاي اخلاقي اهميت زيادي داده شود، به راحتي مي توان كار كرد. البته اين مهم تنها در سايه پخش اطلاعات بدست مي آيد و نه احتكار اطلاعات. اما مؤلفه هاي فوق الذكر، اطلاعات مورد نياز خود را از كجا بدست مي آورند؟ با سؤال كردن. همه ميدانيم كه افراد، ذهن خواني بلد نيستند و نمي توانند تفكرات ذهني ديگران حدس بزنند. بنابراين نبايد انتظار داشته باشيد كه بدون درخواست كردن، اطلاعات به سمت شما روانه شوند. اين وظيفه شخصي افراد است كه در مورد چيزهايي كه نمي دانند، سؤال بپرسند؛ هيچ كس ديگر نمي تواند در اين مورد كمكي در حق شما انجام دهد.استعداد طرح سوالات بجاي خود را آزمايش كنيد مطرح كردن پرسش هاي ماهرانه، تنها به يك علامت سؤال گذاشتن در انتهاي يك ايده شخصي

ختم نمي شود. ابتدا شما بايد عادت پرسش كردن را در خودتان پرورش دهيد. بايد توجه داشته باشيد كه اين مهارت با نظر دادن، مطرح كردن عقايد و بازپردهاي اجتماعي، كاملا فرق مي كند. دوماً بايد آگاهي خود را از اينكه چه زمان سؤال ميتواند (يا خواهد توانست) به شما در زمينه پيشبرد تعملات اجتماعيتان كمك كند را نيز افزايش دهيد.ميتوانيد از اين تمرين ها براي انعطاف پذيري، شيوه طرح و تكامل استعدادهاي سؤال پرسيدن خود استفاده كنيد: پيش از حمايت كردن از هر چيزي، سؤال كنيد. در جلسه و يا كنفرانس بعدي، پيش از اينكه بخواهيد نظر شخصي خودتان را ابلاغ كنيد، سعي كنيد سؤالات درست و مرتبطي در مورد موضوع مورد بحث مطرح كنيد. در هر مرحله به انجام چنين كاري از خود اهتمام نشان دهيد. هدف اصلي شما از طرح سوال مي تواند شامل: جمع آوري معلومات بيشتر، روشن كردن بيانيه و يا ديدگاه اشخاص ديگر، سؤال كردن براي در جريان قرار گرفتن در مورد نقطه نظرات افراد ديگري كه در جلسه شركت كرده اند، باشد. در حين انجام اين كار خودتان متوجه مي شويد كه رويه جلسه چقدر جالب تغيير ميكند و مردم چگونه در مقابل اين عمل از خود واكنش نشان ميدهند (با عقايد و اعمال و رفتار خود) آزمايش تصورات گذشته. به يكي از تصوراتي كه در گذشته داشتيد و بعداً ثابت شد كه درست نبوده، فكر كنيد. حداقل 5 مورد از پرسش هايي را كه در حين آن جلسه ميتوانستيد مطرح كنيد و به واسطه آنها مي توانستيد از بروز تصورات نادرست خود جلوگيري نماييد، اما اين كار

را انجام نداديد، را روي يك برگه كاغذ يادداشت كنيد. سؤال كنيد اما بازجويي و استنطاق نكنيد. در حاليكه سؤال پرسيدن يكي از بهترين راههاي يادگيري بيشتر و ارتقاي معلومات شخصي است، اما بايد در نظر داشته باشيد كه هيچ گاه اشخاص دوست ندارد كه مورد بازجويي قرار بگيرند! مانند هر ابزار ديگر ارتباطي، بايد به نيات خود به منظور مطرح كردن سؤال كاملاً اگاه باشيد. (به عنوان مثال به جاي اينكه بخواهيد با عقايد طرف مقابل بجنگيد و به او حمله كنيد، سعي كنيد بيشتر به ديدگاههاي او بينديشيد). در اين ميان تن صدا، حالات صورت، حركات بدن، و نحوه انتخاب واژگان نيز از اهميت بسيار زيادي برخوردار مي باشند. قدمي كه ميتوانيد همين حالا برداريد: حداقل 3 مورد از موقعيت هايي را كه در هفته آينده ميتوانيد در آنها مهارت هاي پرسشي خود را به آزمايش بگذاريد معين كنيد. (قرار ملاقات، تماس هاي تلفني بداهه، مكالمه با دوستان، و پاسخ به نامه هاي الكترونيكي مي توانند همه جزء موقعيت هاي پنهان شما به شمار روند.)

آثار نيرومند سؤال نمودن در بهبود مهارتهاي ارتباطي

يكي از مؤثرترين راهكارها به منظور برقراري ارتباط با سايرين، پرسيدن سؤال هاي متفاوت است. ايجاد روابط ناگسستني، طرح هاي استراتژيك، در دست داشتن وثيقه هاي برنده، و تبادل نظرهاي معنادار، همه و همه به عنوان محصولات و ثمرات پرسيدن سؤالات ماهرانه به شمار مي روند. اگر هر يك از موارد بالا در رابطه شما وجود نداشته باشد، ارتباط ضعيف و سست مي شود و اين امكان بوجود مي آيد كه شما ارتباط هاي نامتعارف و غير صحيح را بيش از آنچه

كه بايد و شايد، تجربه كنيد. چرا توانايي پرسيدن سؤالهاي ماهرانه از اهميت بالايي برخوردار مي باشد؟ مطرح كردن پرسش هاي گوناگون، راهكاري است كه با بهرگيري از آن مي توانيم به كاوش اطلاعات جديد بپردازيم، ديدگاههاي خود را با حقيقت مطابقت دهيم، و همچنين درك كنيم كه طرز تفكر ديگران چگونه است و جهان را از چه نقطه نظري مشاهده مينمايند. اگر در هنگام بررسي پروژه هاي متفاوت ، هيچ گونه سؤالي مطرح نكنيم، اين احتمال بوجود مي آيد كه انگار تمام اطلاعاتي را كه مربوط به شخص و يا شي مورد نظر ميباشد را از پيش مي دانيم. درصد احتمال اين امر كه دانش ما در مورد موضوع خاصي 100% باشد چقدر است؟ خيلي كم ارزيابي قدرت سوال كردنفرا انساني -- سؤال پرسيدن اين تصور را در ذهن گوينده ايجاد مي كند كه شما در حال گوش دادن به صحبت هاي او هستيد (و همچنين به شما كمك مي كند كه بتوانيد بهتر گوش دهيد). اين امر به نوبه خود قادر است كه به سهولت پيوندهاي شما را با افراد ديگر، محكم تر گرداند. مكالمه اي را در نظر بگيريد كه شنونده در آن هيچ گونه پرسشي را مطرح نمي كند. چه احساسي ممكن است به گوينده دست بدهد؟ چه دركي از فرد مقابل در نظر او نقش مي بندد؟ آيا هيچ گونه تمايلي به برقراري روابط گسترده تر در آينده با او پيدا مي كند؟ با طرح اين هدف كه در گفتگوهاي روزمره خود حتما چندين "پرسش را مطرح كنيد" مي توانيد به راحتي اطلاعات ارزشمندي بدست آوريد كه اين داده ها

منجر به ارتقاي كارايي، تحكيم رابطه، و كاهش سوء تفاهم ها ميشود. درون فردي-- يكي از شيوه هاي نوين بهبود مهارت هاي اجتماعي، اين است كه فرد از خود سؤالاتي مي پرسد كه به واسطه آن بتواند اهداف آينده را بهتر پايه ريزي نمايد. همچنانكه فيلسوفان از قديم الايام گفته اند: "تنها زندگي امتحان شده، ارزش زيستن را دارد." از اين گذشته اگر از خودتان سؤال نپرسيد، چگونه مي خواهيد خودتان را بشناسيد؟ شايد انجام دادن اين كار به اندازه به زبان آوردنش ساده نباشد، به ويژه در فرهنگ هاي غربي كه دست به هر كاري مي زنند تا خودشان را از درونياتشان دور سازند و روي آن تمركز نكنند، اما با توجه به هر نوع شيوه زندگي كه در پيش ميگيريد، مي بايست خودتان را به انجام اين كار عادت بدهيد. سكوت به راحتي مي تواند در زندگي شلوغ و فرهنگ پيچيده مدرن، انسانها را از اجتماع دور نگه دارد. تفكر جديد بايد به گونه اي شكل بگيرد كه بر پايه بصيرت طرح كردن پرسش ها و همينطور پاسخ هاي دروني استوار شده باشد. همچنين لازم به ذكر است كه بايد در عين حال مهارت هاي خود را در گوش دادن به سخنان ديگران و در نظر گرفتن روحيات آنها بيش از پيش افزايش دهيم. تصورات معلق-- پرسش يكي از كليدهايي است كه مي تواند به ما كمك كند كه مفروضات ذهني خود را از ديدگاهاي طرف مقابل، به يك درك كامل تبديل نماييم. در روابط و تعاملات اجتماعي، روزي نيست كه فرضيه پردازي هاي ذهني افراد به ايجاد سوء تفاهم، انتظارت نابجا، استرس،

روابط آسيب ديده و وظايف بي پاسخ، ختم نشود. مطابقت دادن چيزي كه به اعتقاد شما صحيح است با اين مطلب كه آيا ديگران هم يك چنين درك مشابهي دارند، مي تواند به راحتي هر گونه عواقب منفي را از نظريه پردازي هاي ذهني بي حد و حصر شما حذف كند. به منظور انجام اين كار، سؤالاتي را بايد مطرح كنيد كه شما را خاطر جمع كند كه به طور كامل در مورد موضوع مورد بحث تفهيم مي شويد به مثابه آن اقدام به انجام اعمالي مقتضي مي زنيد. به عنوان مثال پرسشي كه شايد به نظر اغلب افراد كاملاً ساده و پيش پا افتاده به نظر برسد: "آيا تو اين كار را انجام ميدهدي؟" مي تواند به شما اطمينان خاطر دهد كه طرف مقابل مسئوليت كامل آن كار را به عهده گرفته و ديگر هر دوي شما مجبور نيستند كه فكرتان را مشغول آن قضيه كنيد. در مرحله فرا انساني، مشورت با فرد مقابل، در مورد نيات و يا حرف هايي كه به نظرتان متعارف شناخته نمي شوند، به آساني مي تواند درك متقابل شما را از يكديگر افزايش داده و در عين حال مفروضاتي را كه ممكن است موجب بروز حساسيت بيش از اندازه شوند را از ميان بر مي دارد.ارتباط واضح -- هر سؤال پرسش نشده (و بالطبع پاسخ داده نشده) مانند يك دام عمل مي كند كه در زير پاي شما گسترده شده است. به عنوان مثال تصور كنيد كه از مراجعين يك شركت سؤال نشود كه آنها نهايتاً به دنبال رسيدن به چه نتيجه اي هستند. چگونه شركت مي خواهد

به هدفي كه نمي داند چيست، دست پيدا كند؟ همچنين مي توانيد در اين زمينه يك تيم كاري را كه مشغول انجام پروژه گروهي است، در نظر بگيريد. فرض مي كنيم كه تمام اعضا داراي ايده هاي بسيار جالبي براي پيشبرد و ارتقاي سطح كلي برنامه ها هستند، اما اين فرصت را پيدا نمي كنند كه عقايدشان در اختيار يكديگر گذاشته و در مورد آنها به بحث بنشينند، نتيجتا مي توان گفت كه ميزان موفقيت آنها سرعتي شبيه به راه رفتن لاك پشت پيدا مي كند. سعي كنيد براي مطرح كردن سوال هاي متفكرانه از ديگران، وقت كافي در نظر بگيريد. اين امر به طور كلي يكي از شيوه هاي كارآمد در زمنيه احترام گذاشتن به سايرين به شمار مي رود به واسطه آن ارزش هاي اخلاقي از اهميت بيشتري برخوردار شده و كاركنان حاضر مي شوند كه از خود همدلي و همكاري بيشتري نشان دهند. كاركردن مؤثرتر -- در كنار اطلاعاتي كه همكارها، رؤساي ارشد، و مديران براي انجام دادن كار آن هم به نحو احسنت در اختيار دارند، در فضايي به دور از استرس و در مكاني كه به ارزش هاي اخلاقي اهميت زيادي داده شود، به راحتي مي توان كار كرد. البته اين مهم تنها در سايه پخش اطلاعات بدست مي آيد و نه احتكار اطلاعات. اما مؤلفه هاي فوق الذكر، اطلاعات مورد نياز خود را از كجا بدست مي آورند؟ با سؤال كردن. همه ميدانيم كه افراد، ذهن خواني بلد نيستند و نمي توانند تفكرات ذهني ديگران حدس بزنند. بنابراين نبايد انتظار داشته باشيد كه بدون درخواست كردن، اطلاعات به سمت

شما روانه شوند. اين وظيفه شخصي افراد است كه در مورد چيزهايي كه نمي دانند، سؤال بپرسند؛ هيچ كس ديگر نمي تواند در اين مورد كمكي در حق شما انجام دهد.استعداد طرح سوالات بجاي خود را آزمايش كنيد مطرح كردن پرسش هاي ماهرانه، تنها به يك علامت سؤال گذاشتن در انتهاي يك ايده شخصي ختم نمي شود. ابتدا شما بايد عادت پرسش كردن را در خودتان پرورش دهيد. بايد توجه داشته باشيد كه اين مهارت با نظر دادن، مطرح كردن عقايد و بازپردهاي اجتماعي، كاملا فرق مي كند. دوماً بايد آگاهي خود را از اينكه چه زمان سؤال ميتواند (يا خواهد توانست) به شما در زمينه پيشبرد تعملات اجتماعيتان كمك كند را نيز افزايش دهيد.ميتوانيد از اين تمرين ها براي انعطاف پذيري، شيوه طرح و تكامل استعدادهاي سؤال پرسيدن خود استفاده كنيد: پيش از حمايت كردن از هر چيزي، سؤال كنيد. در جلسه و يا كنفرانس بعدي، پيش از اينكه بخواهيد نظر شخصي خودتان را ابلاغ كنيد، سعي كنيد سؤالات درست و مرتبطي در مورد موضوع مورد بحث مطرح كنيد. در هر مرحله به انجام چنين كاري از خود اهتمام نشان دهيد. هدف اصلي شما از طرح سوال مي تواند شامل: جمع آوري معلومات بيشتر، روشن كردن بيانيه و يا ديدگاه اشخاص ديگر، سؤال كردن براي در جريان قرار گرفتن در مورد نقطه نظرات افراد ديگري كه در جلسه شركت كرده اند، باشد. در حين انجام اين كار خودتان متوجه مي شويد كه رويه جلسه چقدر جالب تغيير ميكند و مردم چگونه در مقابل اين عمل از خود واكنش نشان ميدهند (با عقايد و اعمال

و رفتار خود) آزمايش تصورات گذشته. به يكي از تصوراتي كه در گذشته داشتيد و بعداً ثابت شد كه درست نبوده، فكر كنيد. حداقل 5 مورد از پرسش هايي را كه در حين آن جلسه ميتوانستيد مطرح كنيد و به واسطه آنها مي توانستيد از بروز تصورات نادرست خود جلوگيري نماييد، اما اين كار را انجام نداديد، را روي يك برگه كاغذ يادداشت كنيد. سؤال كنيد اما بازجويي و استنطاق نكنيد. در حاليكه سؤال پرسيدن يكي از بهترين راههاي يادگيري بيشتر و ارتقاي معلومات شخصي است، اما بايد در نظر داشته باشيد كه هيچ گاه اشخاص دوست ندارد كه مورد بازجويي قرار بگيرند! مانند هر ابزار ديگر ارتباطي، بايد به نيات خود به منظور مطرح كردن سؤال كاملاً اگاه باشيد. (به عنوان مثال به جاي اينكه بخواهيد با عقايد طرف مقابل بجنگيد و به او حمله كنيد، سعي كنيد بيشتر به ديدگاههاي او بينديشيد). در اين ميان تن صدا، حالات صورت، حركات بدن، و نحوه انتخاب واژگان نيز از اهميت بسيار زيادي برخوردار مي باشند. قدمي كه ميتوانيد همين حالا برداريد: حداقل 3 مورد از موقعيت هايي را كه در هفته آينده ميتوانيد در آنها مهارت هاي پرسشي خود را به آزمايش بگذاريد معين كنيد. (قرار ملاقات، تماس هاي تلفني بداهه، مكالمه با دوستان، و پاسخ به نامه هاي الكترونيكي مي توانند همه جزء موقعيت هاي پنهان شما به شمار روند.)

احساسات خود را كنترل كنيد

اين بار ميخواهيم درسي از كتاب تلنگرهاي زندگي را براي شما بازگو كنيم. ماجراي جالبي است. در رستوران محل بوديم كه ناگهان يكي از مشتري ها خونسردي خود را از دست داد و و

كلماتي را بر زبان آورد كه نبايد ميگفت. جريان از اين قرار بود: مشتري: من اين صورتحساب لعنتي رو پرداخت نميكنم. متصدي: عذر مي خوام، اما تمام افراد ملزم به پرداخت صورتحسابشون هستند مشتري: شنيدي چي گفتم احمق، من پرداخت نميكنم،

شما داريد پول زيادي از مردم ميگيريد. متصدي: اگر اشتباهي در جمع هزينه ها صورت گرفته باشه ما با كمال ميل اونو رفع ميكنيم. اجازه بديد من فيش شما رو ببينم. مشتري: مرديكه لعنتي شما دارين دزدي ميكنين، من ديگه پامو اينجا نمي زارم. حدس بزنيد چه اتفاقي افتاد؟ بعد از اينكه ضربه محكمي به دهان او وارد شد و تمام ظرف ها را شست و همه جا را طي كشيد، كاركنان قهوه خانه او را مثل زباله به بيرون پرت كردند. چه كار بي نظيري. آن آدم كم عقل مسبب وقوع همه اين اتفاقات دلخراش بود. دفعه بعد ياد ميگيرد كه بهتر است مثل يك فرد متشخص رفتار كند. در كار مساله شخصي وجود ندارد به طور حتم يكي از مهمترين مواردي كه در زندگي وجود دارد كنترل احساس است. عده بسيار زيادي از مردم نمي توانند بر احساست خود غلبه كنند و به همين دليل تمام فرصت هاي زندگي خود را از دست ميدهند. اين امر نقش بسيار مهمي را در زندگي شغلي شما ايفا ميكند، زيرا بدون داشتن كنترل نفس تمام كارها بر هم مي ريزد و به ديگران نشان مي دهيد كه هيچ گونه كنترلي بر روي رفتار خود نداريد پس هنگاميكه شما نميتوانيد نفس خود را كنترل كنيد چگونه ميتوانيد كاركنان يك شركت را اداره كنيد و يك تجارت بزرگ

راه بياندازيد؟ اگر بر احساسات خود تسلط نداشته باشيد هيچ گاه نمي توانيد بر ديگران تسلط داشته باشيد و آنها را مديريت كنيد. كسب و كار در روابط با مردم معني پيدا ميكند و اگر نتوانيد بر احساسات خود غلبه كنيد نه تنها موفق نمي شويد بلكه اين امر باعث افت شما نيز مي شود. عده اي از افراد آرامش و خونسردي خود را به راحتي و بر سر مسايل جزئي از دست مي دهند و فقط مي خواهند به شخص مقابل حمله ور شوند و تا مي توانند او را كتك بزنند. اما توصيه ما به اين دسته از افراد اين است كه از خواب غفلت بيدار شوند و واقعيات زندگي را آنچنان كه هست ببينند. مقايسه عقل و احساس رفتار انسانها بر پايه دو اصل استوار است: عقلاني و عاطفي. براي اكثر مردم بخش عاطفي غالب است. آنها تنها عواطف را به عنوان حكمران اعمال خود مي شناسند. اين رفتار تنها به دو دليل از انسان سر ميزند: يكي اينكه آنقدر تنبل هستند كه توان فكر كردن در مورد مسايل مختلف را ندارند يا اينكه اصلا مغزي وجود ندارد كه بتوانند به وسيله آن فكر كنند. عده بسيار كمي هم بر اساس عقل و منطق زندگي مي كنند و همين تعداد كم هستند كه جهان را اداره مي كنند . آنها جزيي ترين مسايل را محاسبه مي كنند و به احساسات خود اجازه نمي دهند كه مانند سدي بر سر راه انجام كارهايشان قرار گيرند. اولين راه مبارزه با معضل عواطف كنترل خشم و جلوگيري از عصبانيت است. بعضي از افراد مثل دوستان،

همكاران و حتي خبرنگاران براي رسيدن به اهداف خود شيوه خاصي دارند. آنها در ابتدا سعي مي كنند شما را خشمگين كنند تا تعادل روحي خود را از دست داده و از دايره عقل و منطق خارج شويد. هنگاميكه خونسردي و آرامش از دست برود ديگر امكان فكر كردن وجود ندارد بنابراين آنها مي توانند به آساني به اهداف شوم خود دست پيدا كنند. اگر شخصي كه در ابتدا داستان او را براي شما تعريف كرديم بعد از اينكه متوجه وجود اشكال در صورتحساب مي شد به متصدي مراجعه مي كرد و خواستار رفع نقص مي شد، از وقوع تمام اتفاقات ناخوشايند جلوگيري مي كرد. ولي در عوض آن مرد بدترين راه يعني از دست دادن آرامش و خونسردي را انتخاب كرد و به همين دليل چند دندان خود را از دست داد. احساسات خود را كنترل كنيد در اينجا هدف دست كشيدن كامل از احساسات نيست بلكه بايد به ديگران اثبات كنيد كه توانايي غلبه بر عواطف خود را در شراط مختلف داريد. احساسات به طرق مختلف از قبيل: تن صدا، ايما و اشاره، ژست و ادا و اطوار منتقل ميشوند. پس براي كنترل احساسات بايد به طور آگاهانه بر روي تمام موارد، از صحبت كردن گرفته تا حركات بدن تسلط كامل داشته باشيد. كنترل گفتار كنترل گفته هايي كه از دهان شما خارج ميشود بسيار آسان است. فقط كافي است در جواب سخنان توهين آميز و ناخوشايند دهان خود را باز نكنيد تا هيچ كلمه تحقيرآميزي از آن خارج نشود.

در اين حالت ممكن است مورد توهين قرار گيريد اما هميشه به خاطر

داشته باشيد كه تنها در حيطه كاري و به خاطر شغل شماست و به شخصيت دروني شما مربوط نمي شود. با چنين ديدي از زندگي هيچ كس هرگز نمي تواند شما را آزرده خاطر سازد. اگر كسي صدايش را براي شما بلند كرد و بحث و جدل راه انداخت، شما نبايد واكنش مشابه در مقابل او انجام دهيد. كاري كنيد كه او به اعتماد به نفس شما پي برد و از فرياد زدن به شدت پرهيز كنيد. با اين كار اثبات ميكنيد كه فرد خونسردي هستيد و با اقتدار كامل ميتوانيد كار خود را دنبال كنيد. تن صداي خود را بلند نكنيد و از استدلال هاي منطقي بهره بگيريد. به خاطر هر مساله جزيي عصباني نشويد. تنها چند استدلال منطقي مي تواند همه چيز را به حالت عادي بازگرداند، البته شايد كمي وقتگير باشد اما موفقيت نهايي از آن شماست. هيچ گاه پاسخ طعن آميز و نيشدار به گفته هاي شخص مقابل ندهيد. اين امر تعجب افراد را بر مي انگيزد، زيرا آنها ميخواهند به درون شما نفوذ كنند اما شما به آنها اين اجازه را نمي دهيد. با اين كار او عصباني ميشود و به شكل يك آدم احمق و نامعقول در مي آيد. واكنش اعضاي بدن خود را كنترل كنيد كنترل كردن عكس العمل هاي مختلف بدن كار آساني نيست. همه ما هنگام عصبانيت واكنش هاي مخصوص به خود داريم كه ديگران را متوجه احساسات ما مي كند و نهايتا آنها را به سمت افكار دروني ما رهنمون ميسازد. بايد تمرين كنيد كه در هر وضعيت عاطفي كه به سر ميبريد شرايط نرمال

خود را حفظ كنيد. با شنيدن خبر خوب يا بد تغييري در وضعيت ظاهري خود ايجاد نكنيد تا شخص مقابل از احساس واقعي شما با خبر نشود. حركات چشم و دهان خود را كنترل كنيد، به طور طبيعي تنفس كنيد و دستها و پاهاي خود را بيش از اندازه تكان ندهيد. براي مثال اگر بعد از شنيدن خبري با پاي خود مكررا ضربه هاي آهسته به زمين وارد كنيد اين كار گوياي اين مطلب است كه خبر مورد نظر باعث ايجاد عصبانيت در شما شده است، و شما ميخواهيد از اين طريق خشم خود را تخليه كنيد. شخص مقابل به سرعت متوجه موضوع شده و مي تواند براي شما عواقب خطرناكي را در بر داشته باشد. روح شما مانند يك زره جنگي است، هربار كه عصباني شويد باعث ايجاد سوراخ كوچكي در آن مي شويد. با زياد شدن اين سوراخها دشمنان به راحتي مي توانند به شما حمله ور شوند و سر شما را از بدن جدا كنند. پس سعي كنيد هيچ گاه عصباني نشويد: و خونسردي خود را در تمام زمينه ها حفظ كنيد. قضاوت ديگران در مورد شما اهميت چنداني ندارد چون در مورد شخصيت شغليتان قضاوت مي كنند و خود واقعي شما را نمي شناسند پس به راحتي خشمگين نشويد تا بتوانيد در شغل خود به موفقيت دست پيدا كنيد

احساسات خود را كنترل كنيد

اين بار ميخواهيم درسي از كتاب تلنگرهاي زندگي را براي شما بازگو كنيم. ماجراي جالبي است. در رستوران محل بوديم كه ناگهان يكي از مشتري ها خونسردي خود را از دست داد و و كلماتي را بر زبان آورد

كه نبايد ميگفت. جريان از اين قرار بود: مشتري: من اين صورتحساب لعنتي رو پرداخت نميكنم. متصدي: عذر مي خوام، اما تمام افراد ملزم به پرداخت صورتحسابشون هستند مشتري: شنيدي چي گفتم احمق، من پرداخت نميكنم،

شما داريد پول زيادي از مردم ميگيريد. متصدي: اگر اشتباهي در جمع هزينه ها صورت گرفته باشه ما با كمال ميل اونو رفع ميكنيم. اجازه بديد من فيش شما رو ببينم. مشتري: مرديكه لعنتي شما دارين دزدي ميكنين، من ديگه پامو اينجا نمي زارم. حدس بزنيد چه اتفاقي افتاد؟ بعد از اينكه ضربه محكمي به دهان او وارد شد و تمام ظرف ها را شست و همه جا را طي كشيد، كاركنان قهوه خانه او را مثل زباله به بيرون پرت كردند. چه كار بي نظيري. آن آدم كم عقل مسبب وقوع همه اين اتفاقات دلخراش بود. دفعه بعد ياد ميگيرد كه بهتر است مثل يك فرد متشخص رفتار كند. در كار مساله شخصي وجود ندارد به طور حتم يكي از مهمترين مواردي كه در زندگي وجود دارد كنترل احساس است. عده بسيار زيادي از مردم نمي توانند بر احساست خود غلبه كنند و به همين دليل تمام فرصت هاي زندگي خود را از دست ميدهند. اين امر نقش بسيار مهمي را در زندگي شغلي شما ايفا ميكند، زيرا بدون داشتن كنترل نفس تمام كارها بر هم مي ريزد و به ديگران نشان مي دهيد كه هيچ گونه كنترلي بر روي رفتار خود نداريد پس هنگاميكه شما نميتوانيد نفس خود را كنترل كنيد چگونه ميتوانيد كاركنان يك شركت را اداره كنيد و يك تجارت بزرگ راه بياندازيد؟ اگر بر احساسات

خود تسلط نداشته باشيد هيچ گاه نمي توانيد بر ديگران تسلط داشته باشيد و آنها را مديريت كنيد. كسب و كار در روابط با مردم معني پيدا ميكند و اگر نتوانيد بر احساسات خود غلبه كنيد نه تنها موفق نمي شويد بلكه اين امر باعث افت شما نيز مي شود. عده اي از افراد آرامش و خونسردي خود را به راحتي و بر سر مسايل جزئي از دست مي دهند و فقط مي خواهند به شخص مقابل حمله ور شوند و تا مي توانند او را كتك بزنند. اما توصيه ما به اين دسته از افراد اين است كه از خواب غفلت بيدار شوند و واقعيات زندگي را آنچنان كه هست ببينند. مقايسه عقل و احساس رفتار انسانها بر پايه دو اصل استوار است: عقلاني و عاطفي. براي اكثر مردم بخش عاطفي غالب است. آنها تنها عواطف را به عنوان حكمران اعمال خود مي شناسند. اين رفتار تنها به دو دليل از انسان سر ميزند: يكي اينكه آنقدر تنبل هستند كه توان فكر كردن در مورد مسايل مختلف را ندارند يا اينكه اصلا مغزي وجود ندارد كه بتوانند به وسيله آن فكر كنند. عده بسيار كمي هم بر اساس عقل و منطق زندگي مي كنند و همين تعداد كم هستند كه جهان را اداره مي كنند . آنها جزيي ترين مسايل را محاسبه مي كنند و به احساسات خود اجازه نمي دهند كه مانند سدي بر سر راه انجام كارهايشان قرار گيرند. اولين راه مبارزه با معضل عواطف كنترل خشم و جلوگيري از عصبانيت است. بعضي از افراد مثل دوستان، همكاران و حتي خبرنگاران براي

رسيدن به اهداف خود شيوه خاصي دارند. آنها در ابتدا سعي مي كنند شما را خشمگين كنند تا تعادل روحي خود را از دست داده و از دايره عقل و منطق خارج شويد. هنگاميكه خونسردي و آرامش از دست برود ديگر امكان فكر كردن وجود ندارد بنابراين آنها مي توانند به آساني به اهداف شوم خود دست پيدا كنند. اگر شخصي كه در ابتدا داستان او را براي شما تعريف كرديم بعد از اينكه متوجه وجود اشكال در صورتحساب مي شد به متصدي مراجعه مي كرد و خواستار رفع نقص مي شد، از وقوع تمام اتفاقات ناخوشايند جلوگيري مي كرد. ولي در عوض آن مرد بدترين راه يعني از دست دادن آرامش و خونسردي را انتخاب كرد و به همين دليل چند دندان خود را از دست داد. احساسات خود را كنترل كنيد در اينجا هدف دست كشيدن كامل از احساسات نيست بلكه بايد به ديگران اثبات كنيد كه توانايي غلبه بر عواطف خود را در شراط مختلف داريد. احساسات به طرق مختلف از قبيل: تن صدا، ايما و اشاره، ژست و ادا و اطوار منتقل ميشوند. پس براي كنترل احساسات بايد به طور آگاهانه بر روي تمام موارد، از صحبت كردن گرفته تا حركات بدن تسلط كامل داشته باشيد. كنترل گفتار كنترل گفته هايي كه از دهان شما خارج ميشود بسيار آسان است. فقط كافي است در جواب سخنان توهين آميز و ناخوشايند دهان خود را باز نكنيد تا هيچ كلمه تحقيرآميزي از آن خارج نشود.

در اين حالت ممكن است مورد توهين قرار گيريد اما هميشه به خاطر داشته باشيد كه تنها در

حيطه كاري و به خاطر شغل شماست و به شخصيت دروني شما مربوط نمي شود. با چنين ديدي از زندگي هيچ كس هرگز نمي تواند شما را آزرده خاطر سازد. اگر كسي صدايش را براي شما بلند كرد و بحث و جدل راه انداخت، شما نبايد واكنش مشابه در مقابل او انجام دهيد. كاري كنيد كه او به اعتماد به نفس شما پي برد و از فرياد زدن به شدت پرهيز كنيد. با اين كار اثبات ميكنيد كه فرد خونسردي هستيد و با اقتدار كامل ميتوانيد كار خود را دنبال كنيد. تن صداي خود را بلند نكنيد و از استدلال هاي منطقي بهره بگيريد. به خاطر هر مساله جزيي عصباني نشويد. تنها چند استدلال منطقي مي تواند همه چيز را به حالت عادي بازگرداند، البته شايد كمي وقتگير باشد اما موفقيت نهايي از آن شماست. هيچ گاه پاسخ طعن آميز و نيشدار به گفته هاي شخص مقابل ندهيد. اين امر تعجب افراد را بر مي انگيزد، زيرا آنها ميخواهند به درون شما نفوذ كنند اما شما به آنها اين اجازه را نمي دهيد. با اين كار او عصباني ميشود و به شكل يك آدم احمق و نامعقول در مي آيد. واكنش اعضاي بدن خود را كنترل كنيد كنترل كردن عكس العمل هاي مختلف بدن كار آساني نيست. همه ما هنگام عصبانيت واكنش هاي مخصوص به خود داريم كه ديگران را متوجه احساسات ما مي كند و نهايتا آنها را به سمت افكار دروني ما رهنمون ميسازد. بايد تمرين كنيد كه در هر وضعيت عاطفي كه به سر ميبريد شرايط نرمال خود را حفظ كنيد. با

شنيدن خبر خوب يا بد تغييري در وضعيت ظاهري خود ايجاد نكنيد تا شخص مقابل از احساس واقعي شما با خبر نشود. حركات چشم و دهان خود را كنترل كنيد، به طور طبيعي تنفس كنيد و دستها و پاهاي خود را بيش از اندازه تكان ندهيد. براي مثال اگر بعد از شنيدن خبري با پاي خود مكررا ضربه هاي آهسته به زمين وارد كنيد اين كار گوياي اين مطلب است كه خبر مورد نظر باعث ايجاد عصبانيت در شما شده است، و شما ميخواهيد از اين طريق خشم خود را تخليه كنيد. شخص مقابل به سرعت متوجه موضوع شده و مي تواند براي شما عواقب خطرناكي را در بر داشته باشد. روح شما مانند يك زره جنگي است، هربار كه عصباني شويد باعث ايجاد سوراخ كوچكي در آن مي شويد. با زياد شدن اين سوراخها دشمنان به راحتي مي توانند به شما حمله ور شوند و سر شما را از بدن جدا كنند. پس سعي كنيد هيچ گاه عصباني نشويد: و خونسردي خود را در تمام زمينه ها حفظ كنيد. قضاوت ديگران در مورد شما اهميت چنداني ندارد چون در مورد شخصيت شغليتان قضاوت مي كنند و خود واقعي شما را نمي شناسند پس به راحتي خشمگين نشويد تا بتوانيد در شغل خود به موفقيت دست پيدا كنيد

آداب استفاده از تلفن در محل كار

درست است كه اين روزها ايميل و پيام هاي فوري از طريق Messenger در ارتباطات اداري خيلي باب شده است، اما هنوز هم تلفن نقش بسيار مهمي در حيطه كار ايفا مي كند. مكالمات تلفني نيز دقيقاً مثل جلسات كاري رو در رو، بايد از يكسري قوانين

و اتيكت ها پيروي كند تا تجربه اي شيرين و سازنده براي هر دو طرف بر جاي بگذارد. چشم پوشي از رفتارها پشت تلفن كار ساده اي است. برخوردها و ملاقات هاي ناگهاني يا پيام ابلاغ ايميل جديد كه يكباره روي صفحه نمايش كامپيوتر ظاهر مي شود، ميتواند باعث پرت شدن حواس شود. اما بايد يادتان باشد كه مكالمات تلفني هم به اندازه مكالمات رو در رو اهميت دارد.اگر شغلتان جوري است كه ايجاب ميكند بيشتر روز با تلفن صحبت كنيد، يادتان باشد كه معمولاً چند ساعت طول مي كشد تا تارهاي صوتي حنجره انسان بعد از چند ساعت خواب شب خوب گرم شود. 8 ساعت خواب در شب باعث مي شود تارهاي صوتي زنگ بزند! از اينرو بعد از بيدار شدن موقع حاضر شدن براي رفتن به سر كار، كمي جلوي آينه دستشويي كمي با صدايتان بازي كنيد و حرف بزنيد. يا موقع دوش گرفتن كمي در حمام آواز بخوانيد. تمرين تنفس عميق هم شكم و گلويتان را براي يك روز تمام حرف زدن آماده مي كند. اگر با ماشين خودتان به محل كار مي رويد مي توانيد در مسير با آهنگي كه از ضبط صوت پخش مي شود هم همخواني كنيد.گرفتن يك تماس تلفني براي گرفتن يك تماس تلفني كاري، اول بايد خودتان و شركتتان را معرفي كنيد. اگر به يك منشي وصل شده ايد، نام كسي را كه مي خواهيد با او صحبت كنيد را او عنوان كنيد. به همين سادگي: "سلام، من آريا از شركت كوشا ايران هستم. مي توانم با آقاي سميعي صحبت كنم؟"

بايد آماده باشيد تا يكي

دو جمله در مورد هدف تماستان صحبت كنيد. وقتي به فرد مورد نظر وصل شديد، هدفتان را بيان كرده و حتماً از او بپرسيد كه احياناً مزاحمش نشده باشيد. اين بخش از اتيكت استفاده از تلفن يكي از مهمترين قسمت هاي آن است چون باعث مي شود فرد مورد نظر در صورت گرفتار بودن، بعداً در فرصتي مناسب تر پاسخگوي نيازهاي شما باشد. به هيچ عنوان در مورد مدتي كه مي خواهيد وقت او را يگريد دروغ نگوييد، پس اگر فكر مي كنيد كه كارتان بيشتر از 5 دقيقه طول مي كشد، نگوييد، "سريع كارم تمام مي شود و بيشتر از 5 دقيقه وقتتان را نمي گيرم!" اجازه بدهيد طرف مقابلتان از همان ابتداي مكالمه تصميم بگيرد كه چه بايد بكند. اگر به خط منشي شركت وصل شده ايد و وي هدف تماس شما را جويا شد، بايد بتوانيد مختصر و مفيد هدفتان را براي او مطرح كنيد. اما به هيچ عنوان فكر نكنيد كه او بايد پاسخ شما را بدهد؛ وقتي مستقيماً به فردي كه موردنظرتان بوده وصل شديد، پيامتان را دوباره به زبان خودتان مطرح كنيد. اگر از شما خواستند كه بعداً زنگ بزنيد يا پيام خودتان را بگذاريد، ناراحت نشويد-قرارهاي قبلي هميشه در اولويت هستند. پاسخ گويي به تلفن مردم به دلايل مختلف براي امور كاري تلفن مي زنند. خيلي به ندرت پيش مي آيد كه فروشنده ها و مشتري ها فقط براي حال و احوال كردن به يكديگر زنگ بزنند. تلفن هاي كاري معمولاً به عملي خاتمه پيدا مي كند، از اينرو بهتر است با هرچه دلپذيرتر كردن صدايتان پشت تلفن،

اولين تاثيري كه روي مخاطب مي گذاريد، تاثير خوشايندي باشد. وقتي گوشي تلفن را برمي داريد، نام خودتان و شركتتان را عنوان كنيد. بد نيست كه قبل از معرفي، از مخاطب براي گرفتن تماس تشكر هم بكنيد. مثلاً بگوييد: "با تشكر از تماس شما، آرا هستم از شركت كوشا ايران. مي توانم كمكتان كنم؟" اگر در يك شركت خيلي بزرگ كار مي كنيد، بهتر است كه نام بخش و قسمت خودتان را هم در قسمت معرفي بگنجانيد. لطفاً چند لحظه منتظر بمانيد! نگه داشتن تماس گيرنده ها پشت خط، در اتيكت آداب تلفن هاي كاري يك شمشير دولبه است. معمولاً هيچكس دقيقاً در موقع مناسب تماس نمي گيرد، به خاطر همين منتظر ماندن پشت خط را بايد تحمل كند. اما كارهاي زيادي هست كه تماس گيرنده و فردي كه تماس را دريافت كرده براي هرچه خوشايندتر كردن اين لحظات ميتواند انجام دهد.اگر بايد كسي را پشت خط نگه داريد، حتماً بد ازاينكه از او خواستيد پشت خط منتظر باشد، پاسخ او را هم بشنويد. اگر كسي شكايت كرد، به آرامي دليل اينكار را به او توضيح دهيد. احتمالاً كسي كه آنها مي خواهند با او صحبت كنند، موقتاً از دفتر بيرون رفته و بايد ببينيد كه كجاست و يا با خط ديگري مشغول صحبت است. تماس گيرنده ها معمولاً براي منتظر ايستادن خود به دنبال دليل هستند اما سعي نكنيد كه خيلي اطلاعات به آنها بدهيد. اگر مثلاً فلاني از بخش فروش به تولت رفته، خيلي ساده به تماس گيرنده بگوييد كه او پشت ميز خود نيست. يادتان باشد هر 30 ثانيه يكبار وضعيت را

به اطلاع كسي كه پشت خط مانده برسانيد، مثلاً "تماسش طولاني شده" يا "به خط ديگري وصل شده" يا "آمدنش كمي طولاني شد" و از اين قبيل...بعد از سه دقيقه منتظر ايستادن بهتر است از فرد بخواهيد كه بعداً تماس يگيرد يا پيام خود را بگذارد.پيام ها و ايميل هاي صوتي اگر مي خواهيد براي كسي يك پيام صوتي بگذاريد، دقت كنيد كه پيامتان كوتاه و دقيق باشد. واضح و آرام صحبت كنيد و فراموش نكنيد كه نام، شماره تلفنتان را هم بگذاريد. نام و شماره تلفنتان را در ابتدا و انتهاي پيام تكرار كنيد، به خصوص اگر مخاطب را نشناسيد. اگر سيستم پيام صوتي طوري بود كه مي توانستيد صداي ضيط شده تان را بشنويد، حتماً اينكار را بكنيد تا مطمئن شويد كه پيامتان را به دقت و كامل مطرح كرده ايد. پاسخ دادن به اين پيامها قابل تقدير است. روال به اين صورت است كه در 24 ساعت بايد پاسخ اين پيامها داده شود. اگر نتوانستيد نياز فرد تماس گيرنده را در اين مدت زمان برآورده كنيد، حتماً با او تماس گرفته و به اطلاع دهيد كه چه موقع پاسخگوي وي خواهيد بود. ايميل صوتي خودتان پيامهايي كه براي ديگران مي گذاريد هم ابزار بسيار مهمي در كار است. اطلاع رساني اهميت زيادي دارد. بهترين پيام بايد بتواند نكات بسيار مهمي را براي فرد تماس گيرنده مطرح كند: نام شما، سازمان يا گروهي كه در آن هستيد، تاريخ (نشان مي دهد كه شما مداوماً ايميلتان را چك مي كنيد)، اينكه آن روز در شركت هستيد يا نه، چه موقع با وي تماس خواهيد

گرفت، اينكه اگر كارشان فوري و ضروري است با چه كسي تماس بگيرند. و از اين قبيل. ممكن است اين كارها كمي دشوار به نظر برسد اما فقط نياز به كمي نظم دارد. البته مي توانيد كار را كمي ساده تر بكنيد و هفته اي يكبار پيامهاي صوتيتان را چك كنيد. البته بهتر است اين مسئله را با تماس گيرنده ها در ميان بگذاريد. اضافه كردن هر اطلاعات اضافي كه به درد افراد بخورد در پيام صوتيتان خيلي خوب است. و نكته مهم اين است كه حتماً به اين پيامها پاسخ دهيد.

آداب استفاده از تلفن در محل كار

درست است كه اين روزها ايميل و پيام هاي فوري از طريق Messenger در ارتباطات اداري خيلي باب شده است، اما هنوز هم تلفن نقش بسيار مهمي در حيطه كار ايفا مي كند. مكالمات تلفني نيز دقيقاً مثل جلسات كاري رو در رو، بايد از يكسري قوانين و اتيكت ها پيروي كند تا تجربه اي شيرين و سازنده براي هر دو طرف بر جاي بگذارد. چشم پوشي از رفتارها پشت تلفن كار ساده اي است. برخوردها و ملاقات هاي ناگهاني يا پيام ابلاغ ايميل جديد كه يكباره روي صفحه نمايش كامپيوتر ظاهر مي شود، ميتواند باعث پرت شدن حواس شود. اما بايد يادتان باشد كه مكالمات تلفني هم به اندازه مكالمات رو در رو اهميت دارد.اگر شغلتان جوري است كه ايجاب ميكند بيشتر روز با تلفن صحبت كنيد، يادتان باشد كه معمولاً چند ساعت طول مي كشد تا تارهاي صوتي حنجره انسان بعد از چند ساعت خواب شب خوب گرم شود. 8 ساعت خواب در شب باعث مي

شود تارهاي صوتي زنگ بزند! از اينرو بعد از بيدار شدن موقع حاضر شدن براي رفتن به سر كار، كمي جلوي آينه دستشويي كمي با صدايتان بازي كنيد و حرف بزنيد. يا موقع دوش گرفتن كمي در حمام آواز بخوانيد. تمرين تنفس عميق هم شكم و گلويتان را براي يك روز تمام حرف زدن آماده مي كند. اگر با ماشين خودتان به محل كار مي رويد مي توانيد در مسير با آهنگي كه از ضبط صوت پخش مي شود هم همخواني كنيد.گرفتن يك تماس تلفني براي گرفتن يك تماس تلفني كاري، اول بايد خودتان و شركتتان را معرفي كنيد. اگر به يك منشي وصل شده ايد، نام كسي را كه مي خواهيد با او صحبت كنيد را او عنوان كنيد. به همين سادگي: "سلام، من آريا از شركت كوشا ايران هستم. مي توانم با آقاي سميعي صحبت كنم؟"

بايد آماده باشيد تا يكي دو جمله در مورد هدف تماستان صحبت كنيد. وقتي به فرد مورد نظر وصل شديد، هدفتان را بيان كرده و حتماً از او بپرسيد كه احياناً مزاحمش نشده باشيد. اين بخش از اتيكت استفاده از تلفن يكي از مهمترين قسمت هاي آن است چون باعث مي شود فرد مورد نظر در صورت گرفتار بودن، بعداً در فرصتي مناسب تر پاسخگوي نيازهاي شما باشد. به هيچ عنوان در مورد مدتي كه مي خواهيد وقت او را يگريد دروغ نگوييد، پس اگر فكر مي كنيد كه كارتان بيشتر از 5 دقيقه طول مي كشد، نگوييد، "سريع كارم تمام مي شود و بيشتر از 5 دقيقه وقتتان را نمي گيرم!" اجازه بدهيد طرف مقابلتان

از همان ابتداي مكالمه تصميم بگيرد كه چه بايد بكند. اگر به خط منشي شركت وصل شده ايد و وي هدف تماس شما را جويا شد، بايد بتوانيد مختصر و مفيد هدفتان را براي او مطرح كنيد. اما به هيچ عنوان فكر نكنيد كه او بايد پاسخ شما را بدهد؛ وقتي مستقيماً به فردي كه موردنظرتان بوده وصل شديد، پيامتان را دوباره به زبان خودتان مطرح كنيد. اگر از شما خواستند كه بعداً زنگ بزنيد يا پيام خودتان را بگذاريد، ناراحت نشويد-قرارهاي قبلي هميشه در اولويت هستند. پاسخ گويي به تلفن مردم به دلايل مختلف براي امور كاري تلفن مي زنند. خيلي به ندرت پيش مي آيد كه فروشنده ها و مشتري ها فقط براي حال و احوال كردن به يكديگر زنگ بزنند. تلفن هاي كاري معمولاً به عملي خاتمه پيدا مي كند، از اينرو بهتر است با هرچه دلپذيرتر كردن صدايتان پشت تلفن، اولين تاثيري كه روي مخاطب مي گذاريد، تاثير خوشايندي باشد. وقتي گوشي تلفن را برمي داريد، نام خودتان و شركتتان را عنوان كنيد. بد نيست كه قبل از معرفي، از مخاطب براي گرفتن تماس تشكر هم بكنيد. مثلاً بگوييد: "با تشكر از تماس شما، آرا هستم از شركت كوشا ايران. مي توانم كمكتان كنم؟" اگر در يك شركت خيلي بزرگ كار مي كنيد، بهتر است كه نام بخش و قسمت خودتان را هم در قسمت معرفي بگنجانيد. لطفاً چند لحظه منتظر بمانيد! نگه داشتن تماس گيرنده ها پشت خط، در اتيكت آداب تلفن هاي كاري يك شمشير دولبه است. معمولاً هيچكس دقيقاً در موقع مناسب تماس نمي گيرد، به خاطر همين

منتظر ماندن پشت خط را بايد تحمل كند. اما كارهاي زيادي هست كه تماس گيرنده و فردي كه تماس را دريافت كرده براي هرچه خوشايندتر كردن اين لحظات ميتواند انجام دهد.اگر بايد كسي را پشت خط نگه داريد، حتماً بد ازاينكه از او خواستيد پشت خط منتظر باشد، پاسخ او را هم بشنويد. اگر كسي شكايت كرد، به آرامي دليل اينكار را به او توضيح دهيد. احتمالاً كسي كه آنها مي خواهند با او صحبت كنند، موقتاً از دفتر بيرون رفته و بايد ببينيد كه كجاست و يا با خط ديگري مشغول صحبت است. تماس گيرنده ها معمولاً براي منتظر ايستادن خود به دنبال دليل هستند اما سعي نكنيد كه خيلي اطلاعات به آنها بدهيد. اگر مثلاً فلاني از بخش فروش به تولت رفته، خيلي ساده به تماس گيرنده بگوييد كه او پشت ميز خود نيست. يادتان باشد هر 30 ثانيه يكبار وضعيت را به اطلاع كسي كه پشت خط مانده برسانيد، مثلاً "تماسش طولاني شده" يا "به خط ديگري وصل شده" يا "آمدنش كمي طولاني شد" و از اين قبيل...بعد از سه دقيقه منتظر ايستادن بهتر است از فرد بخواهيد كه بعداً تماس يگيرد يا پيام خود را بگذارد.پيام ها و ايميل هاي صوتي اگر مي خواهيد براي كسي يك پيام صوتي بگذاريد، دقت كنيد كه پيامتان كوتاه و دقيق باشد. واضح و آرام صحبت كنيد و فراموش نكنيد كه نام، شماره تلفنتان را هم بگذاريد. نام و شماره تلفنتان را در ابتدا و انتهاي پيام تكرار كنيد، به خصوص اگر مخاطب را نشناسيد. اگر سيستم پيام صوتي طوري بود كه مي توانستيد صداي

ضيط شده تان را بشنويد، حتماً اينكار را بكنيد تا مطمئن شويد كه پيامتان را به دقت و كامل مطرح كرده ايد. پاسخ دادن به اين پيامها قابل تقدير است. روال به اين صورت است كه در 24 ساعت بايد پاسخ اين پيامها داده شود. اگر نتوانستيد نياز فرد تماس گيرنده را در اين مدت زمان برآورده كنيد، حتماً با او تماس گرفته و به اطلاع دهيد كه چه موقع پاسخگوي وي خواهيد بود. ايميل صوتي خودتان پيامهايي كه براي ديگران مي گذاريد هم ابزار بسيار مهمي در كار است. اطلاع رساني اهميت زيادي دارد. بهترين پيام بايد بتواند نكات بسيار مهمي را براي فرد تماس گيرنده مطرح كند: نام شما، سازمان يا گروهي كه در آن هستيد، تاريخ (نشان مي دهد كه شما مداوماً ايميلتان را چك مي كنيد)، اينكه آن روز در شركت هستيد يا نه، چه موقع با وي تماس خواهيد گرفت، اينكه اگر كارشان فوري و ضروري است با چه كسي تماس بگيرند. و از اين قبيل. ممكن است اين كارها كمي دشوار به نظر برسد اما فقط نياز به كمي نظم دارد. البته مي توانيد كار را كمي ساده تر بكنيد و هفته اي يكبار پيامهاي صوتيتان را چك كنيد. البته بهتر است اين مسئله را با تماس گيرنده ها در ميان بگذاريد. اضافه كردن هر اطلاعات اضافي كه به درد افراد بخورد در پيام صوتيتان خيلي خوب است. و نكته مهم اين است كه حتماً به اين پيامها پاسخ دهيد.

آداب رفتار و معاشرت با همكاران

رابطه مثبت با همكاران بايد بر مبناي احترام به حريم شخصي، مقام و شخصيت آنها باشد و در گفتگوهاي

خود با همكارانتان، چه گپ هاي دوستانه باشد و چه صحبت هاي جدي كاري، يكي از سريعترين راه ها براي از خود راندن ديگران، تجاوز به حريم شخصي آنهاست. به جاي ازدحام كردن به دور كساني كه با آنها صحبت مي كنيد، كمي عقب تر بايستيد (نيم متر فاصله به نظر مناسب است). اگر يكي از همكارن صدايي آرام و ملايم داشت، ممكن است براي درك صحبت هاي او كمي خم شويد، اما وقتي نوبت به حرف زدن خودتان رسيد بايد به حالت معمول برگرديد. هنگام گفتگو با طرف مقابل ارتباط چشمي پيدا كنيد. داشتن سيمايي مشتاق و علاقه مند، كه با ارتباط چشمي آغاز مي شود، تاثير بيشتري بر مخاطب خواهد گذاشت. حواستان به اختلاف هاي قدي باشد: اگر با يكي از همكاران اختلاف قدي زيادي داشتيد، هنگام صحبت كردن با وي، به اندازه كافي از او دور بايستيد تا او مجبور نباشد مدام بالا يا پايين را نگاه كند. مراعات حال همكاران ناتوان جسمي خود را بكنيد-مثا آنها كه روي ويلچر هستند يا آنها كه مشكل ناشنوايي دارند.اگر با همكاران بين المللي در ارتباط هستيد، بايد از فرهنگ و آداب سخن گفتن آنها آگاه باشيد. درخواست و اعاده كمك مسلماً هيچكس از افرادي كه كار و مسئوليت هايشان را خودشان به موقع انجام نميدهند و براي اتمام كار خود همكاران را وادار به كمك مي كنند، خوشش نمي آيد. همينطور آندسته از افراد كه سيستم فايل بندي شركت را هيچوقت ياد نمي گيرند و مدام براي آموزش به اين و آن متوسل مي شوند. در نتيجه، بعضي از كارمندان خوب هم به خاطر

اينكه مي ترسند با چنين افراد بي مسئوليتي اشتباه گرفته شوند، در درخواست كمك از همكاران خود ترديد مي كنند. اما در بيشتر شركت ها و ادارات، كارمندان براي كمك به آندسته از همكاران كه قبلاً به ياري آنها آمده اند، مشتاقند.بهترين راه براي درخواست كمك، كمك كردن به ديگران است. مثلاً اگر وقتي مي بينيد يكي از همكاران در ساعت ناهار مشغول رسيدگي به پرونده هاي مشتريان است كه روي هم تلمبار شده، به او كمك كنيد، مطمئناً اين سخاوت و خيرخواهي شما بيپاسخ نخواهد ماند. البته اين كار داوطلبانه جزء اضافه كاري هاي شما ثبت نخواهد شد كه با ازاي آن مزد بگيريد، پاداش شما تشكر و قدرداني همكارتان خواهد بود. از اين ديد نگاه نكنيد كه هر كار نيكتان بايد با مزد و اجرت جبران شود، و هيچوقت هم اين كمك هاي دوستانه تان را به همكاران خاطرنشان نكنيد تا ثابت كنيد چه انسان فداكار و باگذشتي هستيد. و وقتي هم يكي از همكاران در كارها به كمك شما مي آيد، تشكر و قدرداني فراموشتان نشود، حتي اگر كمكي ناچيز و جزئي باشد. و وقتي هم كه يكي از همكارات از ساعت ناهارش براي كمك به شما مي گذرد، به نظر من يك هديه كوچك يا يك دعوت به ناهار ضروري باشد. تعريف كردن و تعريف شنيدن همه ي كارمندان گه گاه نياز دارند تا كسي از آنها تعريف و تمجيد كند. مديران شركت معمولاً مشاوراني را استخدام مي كنند تا به آنها آموزش دهند كه چطور كارمندان را مورد تشويق و تحسين قرار دهند، اما راهكرد اصلي اين است كه فردي

همدل باشيد و براي ديگران احساس داشته باشيد. گفتن "آفرين"، يا "كارت عالي بود" به كارمندان، انگيزه و روحيه آنها را بالا مي برد. همچنين نشان مي دهد شما فردي باملاحظه و هوشيار هستيد و مي دانيد كه چه زمان بايد چه كسي را تشويق و تحسين كنيد. اما حواستان باشد كه اغراق نكنيد و بيش از اندازه از همكارانتان تعريف نكنيد، چون اينكار ارزش تمجيدهايتان و صميميتتان را كم مي كند. قدرداني از تعريف و تمجيدهاي ديگران براي خيلي از افراد به نظر مشكل است. خيلي ها كه از بچگي يا گرفته اند خودنما و فخر فروش نباشند، آنقدر درمورد شايستگي نداشتن در برابر تعريفات ديگران موشكافي مي كنند، كه جنبه منفي به آن مي دهند. اين اندازه شكسته نفسي و فروتني هم اصلاً خوب نيست. پس از اين به بعد به جاي دليل و برهان آوردن براي عدم لياقت و شايستگي شما براي تعريف فلان نفر از كارتان، بهتر است بگوييد، "كارم را خوب انجام دادم، نه؟"

حل همه ي اين مشكلات با گفتن يك كلمه ساده حل مي شود: "متشكرم". چه بگوييد وقتي.... يكي از همكاران نامزد يا عروسي مي كند "تبريك مي گويم " ، " برايت آرزوي خوشبختي و موفقيت مي كنم "، " عروسيت مبارك باشد ". طبيعتاً در چنين مواقعي بايد براي فرد مورد نظر آروزي خوشبختي كنيد. درمورد همسري كه انتخاب كرده، كنجكاوي نكنيد. لازم هم نيست براي او توصيه هاي مخصوص ازدواج بكنيد يا تجربيات تلخ خود و اطرافيانتان را براي او عنوان كنيد. يكي از همكاران حامله مي شود اظهار خوشحالي كنيد، اما دست از

فضولي كردن برداريد. از ارائه توصيه هايي كه مخالف پزشكي روز است هم خودداري كنيد. مطمئن باشيد او براي خود پزشك متخصص دارد كه راهنماييش كند. از تعريف كردن داستان هاي وحشتناك درمورد وضع حمل و اين قبيل چيزهاي مربوط به حاملگي و به دنيا آوردن بچه خودداري كنيد. يكي از همكاران سقط جنين مي كند سقط جنين هم مرگ يك انسان است كه بايد براي آن غصه دار شد. با درك عمق اين فقدان براي همكارتان، با او همدلي كنيد. از گفتن جملاتي مثل "خدا اينطور خواسته..." يا "حتماً صلاح بر اين بوده.." و از اين قبيل خودداري كنيد. و هيچوقت، تحت هيچ شرايطي به همكارتان نگوييد كه اين سقط جنين به خاطر كارهايي است كه او كرده يا نكرده. يكي از همكاران طلاق مي گيرد  طلاق هم نوعي مرگ است. در چنين موقعيتي بهتر است به جاي حرف زدن به حرف هاي همكارتان گوش بدهيد. در صورت لزوم هم مي توانيد توصيه هاي خود را (درمورد مراقبت از فرزندان، ماليات بر درآمد به عنوان سرپرست خانواده و.....) ارائه دهيد. يكي از همكاران يا اطرافيان او بيمار مي شود اگر يكي از همكاران يا نزديكان او شديداً بيمار مي شود، رفتار و عمل شما بيش از حرف هايتان اهميت پيدا مي كند. با كمك به فرد مورد نظر در كارهايش، همدلي خود را به او نشان دهيد. از غيبت هاي او گلايه نكنيد. مي توانيد كسي را براي جانشين موقتي او در شركت بگذاريد تا كارهاي مربوط به او را انجام دهد. و فرد مورد نظر را از جريان كار آگاه كنيد. يكي

از نزديكان همكاران فوت مي كند وقتي يكي از همكاران عزيز خود را از دست مي دهد، تسليت خود را به صورت كتبي و شفاهي به او اعلام كنيد. اگر از همكاران نزديك شماست، حتماً در مراسم تدفين و عزاداري شركت كنيد. از گفتن جملاتي مثل، "خدا را شكر كن، عذابش تمام شد" يا مشيت خدا اين بوده" و ... خودداري كنيد. كارهايي كه از دستتان برمي آيد را براي او انجام دهيد و موقعيتش را درك كنيد. مرگ يكي از عزيزان ممكن است حال وهواي همكارتان را به كلي تغيير دهد، پس توقع نداشته باشيد بعد از يكي دو هفته همان همكار سابق شما شود.يكي از همكاران اخراج شده يا منتقل مي شود با او همدردي كنيد، اما طوري در اين رابطه با او صحبت نكنيد كه داغش را تازه تر كنيد. توضيح او را درمورد دليل اخراجش بپذيريد و بيش از آن كنجكاوي نكنيد. اگر كمكي از دستتان برمي آيد دريغ نكنيد، توصيه اي، تنظيم دوباره رزومه، پيدا كردن كاري جديد، يا هر چيز ديگري. اما اين همدلي خود را تا جايي ادامه ندهيد كه دست به همكاري در اعمال مخرب او مثل نوشتن نامه هاي تهديدآميز و...بزنيد. و تعجب نكنيد اگر آن همكار سابق از زندگي شما بيرون برود، چون او ديگر عضوي از محل كار شما نيست و به جاي جديد وارد مي شود و ممكن است شما را فراموش كند.

آداب رفتار و معاشرت با همكاران

رابطه مثبت با همكاران بايد بر مبناي احترام به حريم شخصي، مقام و شخصيت آنها باشد و در گفتگوهاي خود با همكارانتان، چه گپ هاي دوستانه

باشد و چه صحبت هاي جدي كاري، يكي از سريعترين راه ها براي از خود راندن ديگران، تجاوز به حريم شخصي آنهاست. به جاي ازدحام كردن به دور كساني كه با آنها صحبت مي كنيد، كمي عقب تر بايستيد (نيم متر فاصله به نظر مناسب است). اگر يكي از همكارن صدايي آرام و ملايم داشت، ممكن است براي درك صحبت هاي او كمي خم شويد، اما وقتي نوبت به حرف زدن خودتان رسيد بايد به حالت معمول برگرديد. هنگام گفتگو با طرف مقابل ارتباط چشمي پيدا كنيد. داشتن سيمايي مشتاق و علاقه مند، كه با ارتباط چشمي آغاز مي شود، تاثير بيشتري بر مخاطب خواهد گذاشت. حواستان به اختلاف هاي قدي باشد: اگر با يكي از همكاران اختلاف قدي زيادي داشتيد، هنگام صحبت كردن با وي، به اندازه كافي از او دور بايستيد تا او مجبور نباشد مدام بالا يا پايين را نگاه كند. مراعات حال همكاران ناتوان جسمي خود را بكنيد-مثا آنها كه روي ويلچر هستند يا آنها كه مشكل ناشنوايي دارند.اگر با همكاران بين المللي در ارتباط هستيد، بايد از فرهنگ و آداب سخن گفتن آنها آگاه باشيد. درخواست و اعاده كمك مسلماً هيچكس از افرادي كه كار و مسئوليت هايشان را خودشان به موقع انجام نميدهند و براي اتمام كار خود همكاران را وادار به كمك مي كنند، خوشش نمي آيد. همينطور آندسته از افراد كه سيستم فايل بندي شركت را هيچوقت ياد نمي گيرند و مدام براي آموزش به اين و آن متوسل مي شوند. در نتيجه، بعضي از كارمندان خوب هم به خاطر اينكه مي ترسند با چنين افراد بي

مسئوليتي اشتباه گرفته شوند، در درخواست كمك از همكاران خود ترديد مي كنند. اما در بيشتر شركت ها و ادارات، كارمندان براي كمك به آندسته از همكاران كه قبلاً به ياري آنها آمده اند، مشتاقند.بهترين راه براي درخواست كمك، كمك كردن به ديگران است. مثلاً اگر وقتي مي بينيد يكي از همكاران در ساعت ناهار مشغول رسيدگي به پرونده هاي مشتريان است كه روي هم تلمبار شده، به او كمك كنيد، مطمئناً اين سخاوت و خيرخواهي شما بيپاسخ نخواهد ماند. البته اين كار داوطلبانه جزء اضافه كاري هاي شما ثبت نخواهد شد كه با ازاي آن مزد بگيريد، پاداش شما تشكر و قدرداني همكارتان خواهد بود. از اين ديد نگاه نكنيد كه هر كار نيكتان بايد با مزد و اجرت جبران شود، و هيچوقت هم اين كمك هاي دوستانه تان را به همكاران خاطرنشان نكنيد تا ثابت كنيد چه انسان فداكار و باگذشتي هستيد. و وقتي هم يكي از همكاران در كارها به كمك شما مي آيد، تشكر و قدرداني فراموشتان نشود، حتي اگر كمكي ناچيز و جزئي باشد. و وقتي هم كه يكي از همكارات از ساعت ناهارش براي كمك به شما مي گذرد، به نظر من يك هديه كوچك يا يك دعوت به ناهار ضروري باشد. تعريف كردن و تعريف شنيدن همه ي كارمندان گه گاه نياز دارند تا كسي از آنها تعريف و تمجيد كند. مديران شركت معمولاً مشاوراني را استخدام مي كنند تا به آنها آموزش دهند كه چطور كارمندان را مورد تشويق و تحسين قرار دهند، اما راهكرد اصلي اين است كه فردي همدل باشيد و براي ديگران احساس داشته

باشيد. گفتن "آفرين"، يا "كارت عالي بود" به كارمندان، انگيزه و روحيه آنها را بالا مي برد. همچنين نشان مي دهد شما فردي باملاحظه و هوشيار هستيد و مي دانيد كه چه زمان بايد چه كسي را تشويق و تحسين كنيد. اما حواستان باشد كه اغراق نكنيد و بيش از اندازه از همكارانتان تعريف نكنيد، چون اينكار ارزش تمجيدهايتان و صميميتتان را كم مي كند. قدرداني از تعريف و تمجيدهاي ديگران براي خيلي از افراد به نظر مشكل است. خيلي ها كه از بچگي يا گرفته اند خودنما و فخر فروش نباشند، آنقدر درمورد شايستگي نداشتن در برابر تعريفات ديگران موشكافي مي كنند، كه جنبه منفي به آن مي دهند. اين اندازه شكسته نفسي و فروتني هم اصلاً خوب نيست. پس از اين به بعد به جاي دليل و برهان آوردن براي عدم لياقت و شايستگي شما براي تعريف فلان نفر از كارتان، بهتر است بگوييد، "كارم را خوب انجام دادم، نه؟"

حل همه ي اين مشكلات با گفتن يك كلمه ساده حل مي شود: "متشكرم". چه بگوييد وقتي.... يكي از همكاران نامزد يا عروسي مي كند "تبريك مي گويم " ، " برايت آرزوي خوشبختي و موفقيت مي كنم "، " عروسيت مبارك باشد ". طبيعتاً در چنين مواقعي بايد براي فرد مورد نظر آروزي خوشبختي كنيد. درمورد همسري كه انتخاب كرده، كنجكاوي نكنيد. لازم هم نيست براي او توصيه هاي مخصوص ازدواج بكنيد يا تجربيات تلخ خود و اطرافيانتان را براي او عنوان كنيد. يكي از همكاران حامله مي شود اظهار خوشحالي كنيد، اما دست از فضولي كردن برداريد. از ارائه توصيه هايي

كه مخالف پزشكي روز است هم خودداري كنيد. مطمئن باشيد او براي خود پزشك متخصص دارد كه راهنماييش كند. از تعريف كردن داستان هاي وحشتناك درمورد وضع حمل و اين قبيل چيزهاي مربوط به حاملگي و به دنيا آوردن بچه خودداري كنيد. يكي از همكاران سقط جنين مي كند سقط جنين هم مرگ يك انسان است كه بايد براي آن غصه دار شد. با درك عمق اين فقدان براي همكارتان، با او همدلي كنيد. از گفتن جملاتي مثل "خدا اينطور خواسته..." يا "حتماً صلاح بر اين بوده.." و از اين قبيل خودداري كنيد. و هيچوقت، تحت هيچ شرايطي به همكارتان نگوييد كه اين سقط جنين به خاطر كارهايي است كه او كرده يا نكرده. يكي از همكاران طلاق مي گيرد  طلاق هم نوعي مرگ است. در چنين موقعيتي بهتر است به جاي حرف زدن به حرف هاي همكارتان گوش بدهيد. در صورت لزوم هم مي توانيد توصيه هاي خود را (درمورد مراقبت از فرزندان، ماليات بر درآمد به عنوان سرپرست خانواده و.....) ارائه دهيد. يكي از همكاران يا اطرافيان او بيمار مي شود اگر يكي از همكاران يا نزديكان او شديداً بيمار مي شود، رفتار و عمل شما بيش از حرف هايتان اهميت پيدا مي كند. با كمك به فرد مورد نظر در كارهايش، همدلي خود را به او نشان دهيد. از غيبت هاي او گلايه نكنيد. مي توانيد كسي را براي جانشين موقتي او در شركت بگذاريد تا كارهاي مربوط به او را انجام دهد. و فرد مورد نظر را از جريان كار آگاه كنيد. يكي از نزديكان همكاران فوت مي كند وقتي

يكي از همكاران عزيز خود را از دست مي دهد، تسليت خود را به صورت كتبي و شفاهي به او اعلام كنيد. اگر از همكاران نزديك شماست، حتماً در مراسم تدفين و عزاداري شركت كنيد. از گفتن جملاتي مثل، "خدا را شكر كن، عذابش تمام شد" يا مشيت خدا اين بوده" و ... خودداري كنيد. كارهايي كه از دستتان برمي آيد را براي او انجام دهيد و موقعيتش را درك كنيد. مرگ يكي از عزيزان ممكن است حال وهواي همكارتان را به كلي تغيير دهد، پس توقع نداشته باشيد بعد از يكي دو هفته همان همكار سابق شما شود.يكي از همكاران اخراج شده يا منتقل مي شود با او همدردي كنيد، اما طوري در اين رابطه با او صحبت نكنيد كه داغش را تازه تر كنيد. توضيح او را درمورد دليل اخراجش بپذيريد و بيش از آن كنجكاوي نكنيد. اگر كمكي از دستتان برمي آيد دريغ نكنيد، توصيه اي، تنظيم دوباره رزومه، پيدا كردن كاري جديد، يا هر چيز ديگري. اما اين همدلي خود را تا جايي ادامه ندهيد كه دست به همكاري در اعمال مخرب او مثل نوشتن نامه هاي تهديدآميز و...بزنيد. و تعجب نكنيد اگر آن همكار سابق از زندگي شما بيرون برود، چون او ديگر عضوي از محل كار شما نيست و به جاي جديد وارد مي شود و ممكن است شما را فراموش كند.

آداب مصاحبه شغلي

بعد از ارسال رزومه تان، براي مصاحبه دعوت شده ايد. اين اولين قدم به سمت شغل مورد نظرتان است. رزومه شما هويتتان را اعلام مي كند، اما رفتار هاي شما، چه خوب چه بد،ميتواند تاكيدي بر آنها

باشد. حال نوبت آن است كه مهارت هايتان را نشان دهيد. آداب آداب چيزي بيش از مجموعه اي از رفتار هاي مناسب و خوب نيست. در واقع زباني است كه توسط آن احترام و توجه خود را بديگران بيان ميكنيم. در اين مقاله، "ديگران" منظور مصاحبه كننده ها هستند، كه در حالت معمول نه كمتر و نه بيشتر از افراد ديگر در زندگي شما تاثير دارند، تا زماني كه نوبت مصاحبه خود شما نيز برسد و آنوقت نظر آنها از همه كس مهمتر خواهد شد. بنابراين، روز مصاحبه شما روزي نيست كه بخواهيد نا مرتب باشيد و با بي احترامي و بي توجهي رفتار كنيد. اين اتيكت ها را رعايت كنيد و موفق خواهيد شد. سر وقت بياييد مثل تمام افراد ديگر كه سر كار هستند، مصاحبه گر شما نيز مشغول طي كردن ساعاتي از وقت خود سر كار است. نشان دهيد كه زمان آنها نيز براي شما ارزشمند است. از اين گذشته، مگر آنها نيز به شما احترام نگذاشته اند كه وقتشان را در اختيارتان قرار داده اند و به شما فرصتي داده اند كه خودتان را نشان دهيد؟ اگر دير برسيد، ديگران تصور خواهند كرد كه فردي خودخواه، بي نظم و گستاخ هستيد. پس زمانتان را تنظيم كرده و سعي كنيد به موقع برسيد و اگر نه تاخيرتان باعث دردسر خواهد شد. لباس مناسب بپوشيد لباس شما براي رفتن به يك مصاحبه شغلي مي بايست با محيط آن كار هماهنگ باشد. اما براي حفظ احترام بايد يك درجه بالاتر از محيط معمولي آنجا لباس بپوشيد. دليلش اين است كه اگر لباس نا مناسب

بپوشيد، چه بالاتر چه پائين تر از حالت نرمال، اختلال ايجاد مي شود. زماني كه توجه بايد روي شما و مهارتهايتان متمركز شود، لباسهايتان نبايد اختلالي ايجاد كرده و حواس را پرت كند. اين مثال را در نظر بگيريد: اگر همه افراد در آن محيط كار جين و تي شرت مي پوشند، شما يك پيراهن آستين بلند رسمي بپوشيد. و اگر آنها پيراهن هاي رسمي تن مي كنند، شما كت و شلوار پوشيده و حتي كراوات هم بزنيد. به طريقه دست دادن خود دقت كنيد دست دادن عملي متقابل است كه براي برقراري ارتباط انجام مي شود. در يك مصاحبه، اين عمل متقابل بين دو فرد غريبه صورت مي گيرد، كه مي تواند يكي از اصول اوليه اتيكت مصاحبه به حساب آيد. اگر محكم دست طرفتان را يك يا دو بار بفشاريد و بعد رها كنيد، نشانه ي خوشرويي و ملايمت شماست كه مي تواند به سرعت احساسي از امنيت بين دو فرد ايجاد كند. از طرف ديگر، اگر شل و ول و بي روح دست بدهيد، ممكن است باعث ناراحتي طرفتان شود. و حتي قبل از اينكه آنها فرصت آشنايي با شما را داشته باشند، احساس بدي به آنها منتقل خواهيد كرد. آسوده خاطر كردن اطرافيانتان هدفي مهم در هر آداب معاشرت است. در اين مورد فكر كنيد. آيا واقعاً مي خواهيد در مصاحبه گرتان ايجاد ناراحتي كنيد؟ تصويري مثبت از خود ارائه دهيد در حين مصاحبه، زمان هاي بسياري شما نياز به استفاده از آداب و اتيكت ها خواهيد داشت. و اگر آنها را درست و بجا استفاده كنيد، تصويري خوب و مطمئن

در ذهن مصاحبه گرتان ايجاد خواهيد كرد. محكم و با قوت صحبت كنيد. نبايد بگذاريد مصاحبه گر از شما بخواهد حرفتان را تكرار كنيد يا شك كند كه حرفتان را درست شنيده است يا خير.به چشمان مصاحبه گرتان نگاه كنيد. اين ژستي اطمينان بخش است كه اكثراً افراد به آن پاسخ مثبت مي دهند. براي صحبت كردن از حركات بدن به اندازه مناسب استفاده كنيد. حركات خوب ممكن است علاقه شما را براي آنحا بودن نشان دهد، در حاليكه سست و بي حال بودن نشانه ي بي احترامي و بي تفاوتي است. مصاحبه كننده تان را با اسم صدا كنيد، اما به تعادل. اين نشان مي دهد كه شما دقت كرده و به حرفهايش گوش مي دهيد. همچنين ارتباطي ايجاد مي كند كه مصاحبه شما را هر چه بيشتر به سمت موفقيت سوق مي دهد.دو بار از آنها تشكر كنيددر آخر مصاحبه، زماني كه مي خواهيد از مصاحبه گرتان تشكر كنيد، در نظر داشته باشيد كه هم به خاطر زماني كه برايتان گذاشته اند و هم براي فرصتي كه به شما داده اند تشكر كنيد. مثل سر وقت رسيدن، تشكر كردن از آنها به اين صورت نيز نشان مي دهد كه فرد فهميده اي هستيد و براي وقت ديگران ارزش قائل هستيد.هيچگاه تا آخر آن روز كه برايشان يك يادداشت تشكر بفرستيد، مصاحبه را تمام شده نپنداريد. سعي كنيد متن كوتاهي داشته باشد. از ايميل نيز مي توانيد در اين جهت استفاده كنيد. و چون مربوط به مسائل كاري است، بهتراست كه به دست خط خودتان هم نوشته نشده باشد. 3 نبايد 1- بدون آمادگي

قبلي در آن روز حاضر نشويد. هر چه بيشتر در مورد شركت و شغلي كه براي آن تقاضا داده ايد تحقيق كنيد، نشانه احترام بيشتر است. خيلي ساده است. فراموش نكنيد كه مصاحبه گر شما براي اين شركت كار مي كند و اين قسمت بزرگي از زندگي آن فرد را تشكيل مي دهد. بنابراين نمايش فروتنانه اما مناسب تصويري از حس تعهد شما به اين مصاحبه، باعث مي شود كه بهتر جلوه كنيد. 2- از صاحب كارهاي قبليتان بدگويي نكنيد اگر نمي توانيد در مورد كسي حرف هاي خوب بزنيد، بهتر است اصلاً هيچ حرفي نزنيد. خيلي دور از ادب و احترام است كه از صاحب كارها و شركت هاي قبليتان بد بگوييد و با كارهايشان مخالفت كنيد. اين باعث ناراحتي و رنجش ديگران مي شود. از اين گذشته، اين مصاحبه در مورد شما و اين شركت است نه شركت ها و افراد ديگر. پس لزومي ندارد كه تصويري از صاحب كارهاي سابقتان براي مصاحبه گرتان ارائه دهيد. چون اين مسئله ارتباطي به آنها ندارد.3- در مورد هيچ مسئله اي دروغ نگوئيد به ياد داشته باشيد كه به خاطر هيچ مسئله اي، هر چند كوچك، دروغ نگفته و به حرف هايتان شاخ و برگ ندهيد. زيرا انسانهاي محترم هيچگاه دروغ نمي گويند چون نيازي به آن ندارند. حرف آخر ممكن است رفتار هاي خوب هيچگاه به چشم نيايند، ولي نتايج آنها هميشه ديده مي شوند.چيزي كه نبايد جا بيندازيم نقص در اين آداب و اتيكت هاست. در اين زمينه، شما مي خواهيد كه مصاحبه كننده تان فكر كند كه شما فردي مهربان، باهوش و جالب

هستيد. نه اينكه فردي مطيع و فرمانبردار باشيد و موقع دست دادن مسخره جلوه كنيد و يا از اينكه كثيف ترين شلوار جينتان را در روز مصاحبه تن كرده ايد تعجب كند.

آداب مصاحبه شغلي

بعد از ارسال رزومه تان، براي مصاحبه دعوت شده ايد. اين اولين قدم به سمت شغل مورد نظرتان است. رزومه شما هويتتان را اعلام مي كند، اما رفتار هاي شما، چه خوب چه بد،ميتواند تاكيدي بر آنها باشد. حال نوبت آن است كه مهارت هايتان را نشان دهيد. آداب آداب چيزي بيش از مجموعه اي از رفتار هاي مناسب و خوب نيست. در واقع زباني است كه توسط آن احترام و توجه خود را بديگران بيان ميكنيم. در اين مقاله، "ديگران" منظور مصاحبه كننده ها هستند، كه در حالت معمول نه كمتر و نه بيشتر از افراد ديگر در زندگي شما تاثير دارند، تا زماني كه نوبت مصاحبه خود شما نيز برسد و آنوقت نظر آنها از همه كس مهمتر خواهد شد. بنابراين، روز مصاحبه شما روزي نيست كه بخواهيد نا مرتب باشيد و با بي احترامي و بي توجهي رفتار كنيد. اين اتيكت ها را رعايت كنيد و موفق خواهيد شد. سر وقت بياييد مثل تمام افراد ديگر كه سر كار هستند، مصاحبه گر شما نيز مشغول طي كردن ساعاتي از وقت خود سر كار است. نشان دهيد كه زمان آنها نيز براي شما ارزشمند است. از اين گذشته، مگر آنها نيز به شما احترام نگذاشته اند كه وقتشان را در اختيارتان قرار داده اند و به شما فرصتي داده اند كه خودتان را نشان دهيد؟ اگر دير برسيد، ديگران تصور

خواهند كرد كه فردي خودخواه، بي نظم و گستاخ هستيد. پس زمانتان را تنظيم كرده و سعي كنيد به موقع برسيد و اگر نه تاخيرتان باعث دردسر خواهد شد. لباس مناسب بپوشيد لباس شما براي رفتن به يك مصاحبه شغلي مي بايست با محيط آن كار هماهنگ باشد. اما براي حفظ احترام بايد يك درجه بالاتر از محيط معمولي آنجا لباس بپوشيد. دليلش اين است كه اگر لباس نا مناسب بپوشيد، چه بالاتر چه پائين تر از حالت نرمال، اختلال ايجاد مي شود. زماني كه توجه بايد روي شما و مهارتهايتان متمركز شود، لباسهايتان نبايد اختلالي ايجاد كرده و حواس را پرت كند. اين مثال را در نظر بگيريد: اگر همه افراد در آن محيط كار جين و تي شرت مي پوشند، شما يك پيراهن آستين بلند رسمي بپوشيد. و اگر آنها پيراهن هاي رسمي تن مي كنند، شما كت و شلوار پوشيده و حتي كراوات هم بزنيد. به طريقه دست دادن خود دقت كنيد دست دادن عملي متقابل است كه براي برقراري ارتباط انجام مي شود. در يك مصاحبه، اين عمل متقابل بين دو فرد غريبه صورت مي گيرد، كه مي تواند يكي از اصول اوليه اتيكت مصاحبه به حساب آيد. اگر محكم دست طرفتان را يك يا دو بار بفشاريد و بعد رها كنيد، نشانه ي خوشرويي و ملايمت شماست كه مي تواند به سرعت احساسي از امنيت بين دو فرد ايجاد كند. از طرف ديگر، اگر شل و ول و بي روح دست بدهيد، ممكن است باعث ناراحتي طرفتان شود. و حتي قبل از اينكه آنها فرصت آشنايي با شما را داشته

باشند، احساس بدي به آنها منتقل خواهيد كرد. آسوده خاطر كردن اطرافيانتان هدفي مهم در هر آداب معاشرت است. در اين مورد فكر كنيد. آيا واقعاً مي خواهيد در مصاحبه گرتان ايجاد ناراحتي كنيد؟ تصويري مثبت از خود ارائه دهيد در حين مصاحبه، زمان هاي بسياري شما نياز به استفاده از آداب و اتيكت ها خواهيد داشت. و اگر آنها را درست و بجا استفاده كنيد، تصويري خوب و مطمئن در ذهن مصاحبه گرتان ايجاد خواهيد كرد. محكم و با قوت صحبت كنيد. نبايد بگذاريد مصاحبه گر از شما بخواهد حرفتان را تكرار كنيد يا شك كند كه حرفتان را درست شنيده است يا خير.به چشمان مصاحبه گرتان نگاه كنيد. اين ژستي اطمينان بخش است كه اكثراً افراد به آن پاسخ مثبت مي دهند. براي صحبت كردن از حركات بدن به اندازه مناسب استفاده كنيد. حركات خوب ممكن است علاقه شما را براي آنحا بودن نشان دهد، در حاليكه سست و بي حال بودن نشانه ي بي احترامي و بي تفاوتي است. مصاحبه كننده تان را با اسم صدا كنيد، اما به تعادل. اين نشان مي دهد كه شما دقت كرده و به حرفهايش گوش مي دهيد. همچنين ارتباطي ايجاد مي كند كه مصاحبه شما را هر چه بيشتر به سمت موفقيت سوق مي دهد.دو بار از آنها تشكر كنيددر آخر مصاحبه، زماني كه مي خواهيد از مصاحبه گرتان تشكر كنيد، در نظر داشته باشيد كه هم به خاطر زماني كه برايتان گذاشته اند و هم براي فرصتي كه به شما داده اند تشكر كنيد. مثل سر وقت رسيدن، تشكر كردن از آنها به اين

صورت نيز نشان مي دهد كه فرد فهميده اي هستيد و براي وقت ديگران ارزش قائل هستيد.هيچگاه تا آخر آن روز كه برايشان يك يادداشت تشكر بفرستيد، مصاحبه را تمام شده نپنداريد. سعي كنيد متن كوتاهي داشته باشد. از ايميل نيز مي توانيد در اين جهت استفاده كنيد. و چون مربوط به مسائل كاري است، بهتراست كه به دست خط خودتان هم نوشته نشده باشد. 3 نبايد 1- بدون آمادگي قبلي در آن روز حاضر نشويد. هر چه بيشتر در مورد شركت و شغلي كه براي آن تقاضا داده ايد تحقيق كنيد، نشانه احترام بيشتر است. خيلي ساده است. فراموش نكنيد كه مصاحبه گر شما براي اين شركت كار مي كند و اين قسمت بزرگي از زندگي آن فرد را تشكيل مي دهد. بنابراين نمايش فروتنانه اما مناسب تصويري از حس تعهد شما به اين مصاحبه، باعث مي شود كه بهتر جلوه كنيد. 2- از صاحب كارهاي قبليتان بدگويي نكنيد اگر نمي توانيد در مورد كسي حرف هاي خوب بزنيد، بهتر است اصلاً هيچ حرفي نزنيد. خيلي دور از ادب و احترام است كه از صاحب كارها و شركت هاي قبليتان بد بگوييد و با كارهايشان مخالفت كنيد. اين باعث ناراحتي و رنجش ديگران مي شود. از اين گذشته، اين مصاحبه در مورد شما و اين شركت است نه شركت ها و افراد ديگر. پس لزومي ندارد كه تصويري از صاحب كارهاي سابقتان براي مصاحبه گرتان ارائه دهيد. چون اين مسئله ارتباطي به آنها ندارد.3- در مورد هيچ مسئله اي دروغ نگوئيد به ياد داشته باشيد كه به خاطر هيچ مسئله اي، هر چند كوچك،

دروغ نگفته و به حرف هايتان شاخ و برگ ندهيد. زيرا انسانهاي محترم هيچگاه دروغ نمي گويند چون نيازي به آن ندارند. حرف آخر ممكن است رفتار هاي خوب هيچگاه به چشم نيايند، ولي نتايج آنها هميشه ديده مي شوند.چيزي كه نبايد جا بيندازيم نقص در اين آداب و اتيكت هاست. در اين زمينه، شما مي خواهيد كه مصاحبه كننده تان فكر كند كه شما فردي مهربان، باهوش و جالب هستيد. نه اينكه فردي مطيع و فرمانبردار باشيد و موقع دست دادن مسخره جلوه كنيد و يا از اينكه كثيف ترين شلوار جينتان را در روز مصاحبه تن كرده ايد تعجب كند.

آداب و روش ارسال ايميل كارآمد

طي ده سال گذشته، ايميل به يكي از حياتي ترين ابزارهاي ارتباطي در محل كار تبديل شده است. سرعت، قابليت دسترسي و سودمندي اين ابزار ارتباطي، باعث شده كه مورد استفاده ميليون ها نفر در سراسر جهان قرار گيرد. متاسفانه، با اينكه يكي از بهترين ابزارهاي ارتباطي است، اگر نادرست مورد استفاده قرار گيرد، باعث اتلاف وقت نيز خواهد شد.در اين مقاله مي خواهيم به شما كمك كنيم تا راه و روش ايميل زدن به روشي كارآمد را ياد بگيريد، و بتوانيد قابليت هاي آن را تا حد ممكن بالا ببريد. عنواني مناسب و مشخص انتخاب كنيد هرگز هيچ ايميلي را بدون عنوان ارسال نكنيد. يك عنوان واضح و ماهرانه باعث ميشود گيرنده به سرعت تشخيص دهد كه ايميل مربوطه با كار آنها در ارتباط است يا خير. اين مسئله به آنها كمك مي كند تا بدون خواندن كل پيام موجود در ايميل، از روي عنوان بتوانند برنامه ها و وظايف روزانه ي

خود را اولويت بندي كنند.عنوان ايميل بايد خاص باشد و بتواند موضوع ايميل را به طور خلاصه بيان كند. براي مثال، ايميلي كه براي استخدام تعدادي كارگر براي كار در مؤسسه خيريه محلي زده ميشود بايد عنواني اين چنيني داشته باشد: "موسسه خيريه: داوطلبان علاقه مند جواب دهند" نه چيزي مثل "به تعدادي داوطلب نيازمنديم" اگر به پيامي با عنواني ناواضح و نامشخص پاسخ مي دهيد، توضيح خود را نيز در آخر عنوان اضافه كنيد. اين مسئله باعث مي شود كه گيرنده ايميل را به عنوان پاسخي به ايميل خود بشناسد، و موضوع را براي گيرنده هاي ديگر كه ممكن است به ليست گيرنده هاي ايميل اضافه شوند حل خواهد كرد. عادت كنيد تا به همه ي كساني كه ايميل هاي بدون عنوان به شما م فرستند، پاسخي داده و اين نكته را به آنها گوشزد كنيد كه براي دفعات بعدي براي ايميل هاي خود عنواني بگنجانند.نكات اصلي: عنواني براي ايميل خود انتخاب كنيد، كه موضوع پيغام را به طور خلاصه بيان كند. ديگران را ترغيب كنيد تا آنها نيز عنوان هايي مناسب براي ايميل هاي خود انتخاب كنند تا در آينده از اتلاف وقت هر دو طرف شما جلوگيري شود.از ارسال بي رويه ي ايميل به افراد زياد خودداري كنيد برخي افراد دوست دارند تا از همه ي پيشرفت ها باخبر باشند. متاسفانه، اين مسئله به آنها اين بهانه را مي دهد كه هرچه را كه به دست يا مغزشان مي رسد به سايرين بفرستند. سعي كنيد خود همه چيز را نخوانيد و مسئوليت بررسي اطلاعات جديد را به سايرين واگذار كنيد. در مواردي

كه ايميلي كه قصد داريد آن را به همه ارسال كنيد، مربوط به كارتان باشد، در انتخاب عنواني استاندارد و مناسب بسيار دقت كنيد. نكات اصلي: از ارسال بيش از حد يك ايميل به افراد مختلف اجتناب كنيد. عنواني درخور و مناسب براي اينگونه ايميل ها درنظر بگيريد. پيامها را به دسته هاي معين و متعارف تقسيم كنيدبسياري از ما ايميل هايي مرتب و روتين دريافت مي كنيم، كه به كار ما و يا به علايق ما مربوط است، اما آنقدر مهم نيستند كه فوراً به آنها رسيدگي كنيم. اين ايميل ها معمولاً حاوي اخبار يا اطلاعاتي است كه دوست داريد از آنها باخبر باشيم اما نميخواهيم درون صندوق پستي ( Inbox) را پر كند. آن افرادي كه تعداد زيادي از اين پيامها دريافت ميكنند، مي توانند فيلترهايي بسازند كه اين ايميل را برحسب ويژگي هايشان به طور اتوماتيك دسته بندي كند. اكثر برنامه هاي ايميل به كاربران اين امكان را مي دهد تا بتوانند از ميان اين دسته ها جستجو كنند و پيام مورد نظر خود را پيدا كنند. براي استفاده ي بهينه از زمان و مكان، بهتر است كه فيلترهايي طرح ريزي كنيد كه با جستجوي كلمات اصلي در موضوع و عنوان اين ايميل ها، ايميل مربوطه يافت شود. نكات اصلي: فيلتر كردن به شما امكان مي دهد تا صندوق پستي خود را از هرج و مرج و بينظمي نجات دهيد.

مرتباً ايميل خود را چك كنيدبرخي افراد براي متمركز شدن نياز به زمان دارند يا اينكه در انجام كارهايشان كارآمد نخواهند بود. اگر هر 20 ثانيه يكبار بخواهيد ايميلتان را چك كنيد،

خواهيد ديد كه همه روز خود را به اين كار اختصاص داده ايد و وقتتان به كلي هدر شده است. براي بررسي ايميل خود و چك كردن پيغام هاي جديد، بايد فواصل مشخص تنظيم كنيد. وقتي براي چك كردن آنها وقت مي گذاريد، سعي كنيد تا آنجا كه مي توانيد همان موقع به آنها پاسخ دهيد. اگر پاسخ گويي به پيامها را به تعويق بيندازيد، بسياري از اين پيامها به طور كلي به فراموشي سپرده مي شوند و وقت براي پاسخ گويي به همه ي آنها نخواهيد داشت. پس نگذاريد ايميل هاي جديد آنقدر روي هم تلنبار شوند تا يكسري از آنها به كلي مدفون شوند. از اينها گذشته، اين دنيا، دنياي سرعت است، پس نبايد وقت را هدر دهيد.نكات اصلي: با چك كردن مرتب ايميل ها، از درهم و برهم شدن آنها جلوگيري كنيد. تا آنجا كه مي توانيد زودتر به ايميل هاي دريافتي پاسخ دهيد. براي پيامهاي رسمي از بولِت (Bullet) استفاده كنيدبراي نوشتن پيام به همكاران اداري خود، بهتر است تا مطالب را به صورت نكات مجزا درآورده و آنها را به صورت نكات بولِت دار بنويسيد. با اينكار خواننده سريعتر مي تواند ايميل را خوانده و پي به مطالب آن ببرد. اگر ايميل بين همكاران داخلي نوشته ميشود كه به خوبي يكديگر را مي شناسند، نيازي به نوشتن ايميل ها به اين حالت رسمي خارجي نيست. ايميل هاي خارجي به مشتريان و ارباب رجوع ها بايد مثل نامه ها و فكس هاي رسمي به مشتريان تلقي شود. پس اينگونه ايميل ها را طوري بنويسيد گويي كه قصد چاپ كردن آن را

داريد، مگر اينكه با آن مشتري رابطه اي دوستانه و صميمي داشته باشيد. نكات اصلي: ايميل به همكاران را به صورت نكات بولِت دار بنويسيد. ايميل هاي خارجي را به صورت فرم نامه ها و فكس هاي رسمي و حرفه اي بنويسيد. از همه ي نشانه ها و ابزارهاي لازم در نوشتن ايميل استفاده كنيد وقتي ايميلي مي نويسيد كه نياز به توجه فوري دارد، مي توانيد از نشانه هايي استفاده كنيد كه اين پيام را به گيرنده برساند، اين نشانه ها فقط به همين جهت طراحي شده اند. با استفاده از اين نشانه ها و علائم قادر خواهيد بود كه توجه گيرنده را به خوبي جلب كنيد و به هدف خود برسيد. همچنين مي توانيد اين موضوع را به صورت كوتاه در عنوان ايميل ذكر كنيد، تا باز توانسته باشيد توجه گيرنده را به طريقي به پيام خود جلب كنيد. نكات اصلي:براي نوشتن ايميل هاي خود، در صورت لزون از نشانه ها و علائم نوشتاري استفاده كنيد. الصاقات (Attachments) حجيم را از هم جدا كنيد آيا تا به حال به فايلي برخورد داشته ايد كه الصاق كردن آن به ايميل دشوار بوده باشد؟ براي سهولت كار مي توانيد اين فايل ها را كم حجم تر كنيد تا باركردن آن در ايميل وقت كمتري ببرد. حتماً در متن پيام درمورد اين الصاقات براي گيرنده توضيح دهيد. با ارائه ي اطلاعات كافي درمورد آنها به گيرنده اين امكان را مي دهيد تا تشخيص دهد فايل مورد نظر ارزش باز كردن را دارد يا خير. همچنين براي پايين آوردن سايز فايل هاي حجيم، مي توانيد آنها را

zip يا فشرده كنيد تا براي باركردن آنها وقتتان هدر نرود. اما به گيرنده يادآور شويد تا آنها را unzip كند. نكات اصلي: براي ارسال فايل هاي حجيم بسيار محتاط باشيد. محتواي فايل هاي ارسالي را براي گيرنده توضيح دهيد. ايميل هايي كارآمد و موثر اين روزها ايميل زدن يكي از پرطرفدارترين و رايج ترين ابزار برقراري ارتباط گرديده است. اگر به درستي انجام شود، مي تواند هم در وقت و هم در پول شما صرفه جويي كند. اما اگر نادرست استفاده شود، بر هزينه هاي شما اضافه هم مي كند. پس با به كار گيري نكاتي كه دراين مقاله آورده شد، راه و روش ايميل زدن به طريق صحيح را ياد گرفته و تمرين كنيد تا كاركردتان در محل كار افزايش يابد .

آداب و روش ارسال ايميل كارآمد

طي ده سال گذشته، ايميل به يكي از حياتي ترين ابزارهاي ارتباطي در محل كار تبديل شده است. سرعت، قابليت دسترسي و سودمندي اين ابزار ارتباطي، باعث شده كه مورد استفاده ميليون ها نفر در سراسر جهان قرار گيرد. متاسفانه، با اينكه يكي از بهترين ابزارهاي ارتباطي است، اگر نادرست مورد استفاده قرار گيرد، باعث اتلاف وقت نيز خواهد شد.در اين مقاله مي خواهيم به شما كمك كنيم تا راه و روش ايميل زدن به روشي كارآمد را ياد بگيريد، و بتوانيد قابليت هاي آن را تا حد ممكن بالا ببريد. عنواني مناسب و مشخص انتخاب كنيد هرگز هيچ ايميلي را بدون عنوان ارسال نكنيد. يك عنوان واضح و ماهرانه باعث ميشود گيرنده به سرعت تشخيص دهد كه ايميل مربوطه با كار آنها در ارتباط است يا

خير. اين مسئله به آنها كمك مي كند تا بدون خواندن كل پيام موجود در ايميل، از روي عنوان بتوانند برنامه ها و وظايف روزانه ي خود را اولويت بندي كنند.عنوان ايميل بايد خاص باشد و بتواند موضوع ايميل را به طور خلاصه بيان كند. براي مثال، ايميلي كه براي استخدام تعدادي كارگر براي كار در مؤسسه خيريه محلي زده ميشود بايد عنواني اين چنيني داشته باشد: "موسسه خيريه: داوطلبان علاقه مند جواب دهند" نه چيزي مثل "به تعدادي داوطلب نيازمنديم" اگر به پيامي با عنواني ناواضح و نامشخص پاسخ مي دهيد، توضيح خود را نيز در آخر عنوان اضافه كنيد. اين مسئله باعث مي شود كه گيرنده ايميل را به عنوان پاسخي به ايميل خود بشناسد، و موضوع را براي گيرنده هاي ديگر كه ممكن است به ليست گيرنده هاي ايميل اضافه شوند حل خواهد كرد. عادت كنيد تا به همه ي كساني كه ايميل هاي بدون عنوان به شما م فرستند، پاسخي داده و اين نكته را به آنها گوشزد كنيد كه براي دفعات بعدي براي ايميل هاي خود عنواني بگنجانند.نكات اصلي: عنواني براي ايميل خود انتخاب كنيد، كه موضوع پيغام را به طور خلاصه بيان كند. ديگران را ترغيب كنيد تا آنها نيز عنوان هايي مناسب براي ايميل هاي خود انتخاب كنند تا در آينده از اتلاف وقت هر دو طرف شما جلوگيري شود.از ارسال بي رويه ي ايميل به افراد زياد خودداري كنيد برخي افراد دوست دارند تا از همه ي پيشرفت ها باخبر باشند. متاسفانه، اين مسئله به آنها اين بهانه را مي دهد كه هرچه را كه به دست

يا مغزشان مي رسد به سايرين بفرستند. سعي كنيد خود همه چيز را نخوانيد و مسئوليت بررسي اطلاعات جديد را به سايرين واگذار كنيد. در مواردي كه ايميلي كه قصد داريد آن را به همه ارسال كنيد، مربوط به كارتان باشد، در انتخاب عنواني استاندارد و مناسب بسيار دقت كنيد. نكات اصلي: از ارسال بيش از حد يك ايميل به افراد مختلف اجتناب كنيد. عنواني درخور و مناسب براي اينگونه ايميل ها درنظر بگيريد. پيامها را به دسته هاي معين و متعارف تقسيم كنيدبسياري از ما ايميل هايي مرتب و روتين دريافت مي كنيم، كه به كار ما و يا به علايق ما مربوط است، اما آنقدر مهم نيستند كه فوراً به آنها رسيدگي كنيم. اين ايميل ها معمولاً حاوي اخبار يا اطلاعاتي است كه دوست داريد از آنها باخبر باشيم اما نميخواهيم درون صندوق پستي ( Inbox) را پر كند. آن افرادي كه تعداد زيادي از اين پيامها دريافت ميكنند، مي توانند فيلترهايي بسازند كه اين ايميل را برحسب ويژگي هايشان به طور اتوماتيك دسته بندي كند. اكثر برنامه هاي ايميل به كاربران اين امكان را مي دهد تا بتوانند از ميان اين دسته ها جستجو كنند و پيام مورد نظر خود را پيدا كنند. براي استفاده ي بهينه از زمان و مكان، بهتر است كه فيلترهايي طرح ريزي كنيد كه با جستجوي كلمات اصلي در موضوع و عنوان اين ايميل ها، ايميل مربوطه يافت شود. نكات اصلي: فيلتر كردن به شما امكان مي دهد تا صندوق پستي خود را از هرج و مرج و بينظمي نجات دهيد.

مرتباً ايميل خود را چك كنيدبرخي

افراد براي متمركز شدن نياز به زمان دارند يا اينكه در انجام كارهايشان كارآمد نخواهند بود. اگر هر 20 ثانيه يكبار بخواهيد ايميلتان را چك كنيد، خواهيد ديد كه همه روز خود را به اين كار اختصاص داده ايد و وقتتان به كلي هدر شده است. براي بررسي ايميل خود و چك كردن پيغام هاي جديد، بايد فواصل مشخص تنظيم كنيد. وقتي براي چك كردن آنها وقت مي گذاريد، سعي كنيد تا آنجا كه مي توانيد همان موقع به آنها پاسخ دهيد. اگر پاسخ گويي به پيامها را به تعويق بيندازيد، بسياري از اين پيامها به طور كلي به فراموشي سپرده مي شوند و وقت براي پاسخ گويي به همه ي آنها نخواهيد داشت. پس نگذاريد ايميل هاي جديد آنقدر روي هم تلنبار شوند تا يكسري از آنها به كلي مدفون شوند. از اينها گذشته، اين دنيا، دنياي سرعت است، پس نبايد وقت را هدر دهيد.نكات اصلي: با چك كردن مرتب ايميل ها، از درهم و برهم شدن آنها جلوگيري كنيد. تا آنجا كه مي توانيد زودتر به ايميل هاي دريافتي پاسخ دهيد. براي پيامهاي رسمي از بولِت (Bullet) استفاده كنيدبراي نوشتن پيام به همكاران اداري خود، بهتر است تا مطالب را به صورت نكات مجزا درآورده و آنها را به صورت نكات بولِت دار بنويسيد. با اينكار خواننده سريعتر مي تواند ايميل را خوانده و پي به مطالب آن ببرد. اگر ايميل بين همكاران داخلي نوشته ميشود كه به خوبي يكديگر را مي شناسند، نيازي به نوشتن ايميل ها به اين حالت رسمي خارجي نيست. ايميل هاي خارجي به مشتريان و ارباب رجوع ها

بايد مثل نامه ها و فكس هاي رسمي به مشتريان تلقي شود. پس اينگونه ايميل ها را طوري بنويسيد گويي كه قصد چاپ كردن آن را داريد، مگر اينكه با آن مشتري رابطه اي دوستانه و صميمي داشته باشيد. نكات اصلي: ايميل به همكاران را به صورت نكات بولِت دار بنويسيد. ايميل هاي خارجي را به صورت فرم نامه ها و فكس هاي رسمي و حرفه اي بنويسيد. از همه ي نشانه ها و ابزارهاي لازم در نوشتن ايميل استفاده كنيد وقتي ايميلي مي نويسيد كه نياز به توجه فوري دارد، مي توانيد از نشانه هايي استفاده كنيد كه اين پيام را به گيرنده برساند، اين نشانه ها فقط به همين جهت طراحي شده اند. با استفاده از اين نشانه ها و علائم قادر خواهيد بود كه توجه گيرنده را به خوبي جلب كنيد و به هدف خود برسيد. همچنين مي توانيد اين موضوع را به صورت كوتاه در عنوان ايميل ذكر كنيد، تا باز توانسته باشيد توجه گيرنده را به طريقي به پيام خود جلب كنيد. نكات اصلي:براي نوشتن ايميل هاي خود، در صورت لزون از نشانه ها و علائم نوشتاري استفاده كنيد. الصاقات (Attachments) حجيم را از هم جدا كنيد آيا تا به حال به فايلي برخورد داشته ايد كه الصاق كردن آن به ايميل دشوار بوده باشد؟ براي سهولت كار مي توانيد اين فايل ها را كم حجم تر كنيد تا باركردن آن در ايميل وقت كمتري ببرد. حتماً در متن پيام درمورد اين الصاقات براي گيرنده توضيح دهيد. با ارائه ي اطلاعات كافي درمورد آنها به گيرنده اين امكان را مي

دهيد تا تشخيص دهد فايل مورد نظر ارزش باز كردن را دارد يا خير. همچنين براي پايين آوردن سايز فايل هاي حجيم، مي توانيد آنها را zip يا فشرده كنيد تا براي باركردن آنها وقتتان هدر نرود. اما به گيرنده يادآور شويد تا آنها را unzip كند. نكات اصلي: براي ارسال فايل هاي حجيم بسيار محتاط باشيد. محتواي فايل هاي ارسالي را براي گيرنده توضيح دهيد. ايميل هايي كارآمد و موثر اين روزها ايميل زدن يكي از پرطرفدارترين و رايج ترين ابزار برقراري ارتباط گرديده است. اگر به درستي انجام شود، مي تواند هم در وقت و هم در پول شما صرفه جويي كند. اما اگر نادرست استفاده شود، بر هزينه هاي شما اضافه هم مي كند. پس با به كار گيري نكاتي كه دراين مقاله آورده شد، راه و روش ايميل زدن به طريق صحيح را ياد گرفته و تمرين كنيد تا كاركردتان در محل كار افزايش يابد .

ارتقاي قدرت دروني و درك بهتر از زندگي

در اين مقاله قصد داريم شما را با يكي از موثرترين ابزارهاي خود-بهسازي يا تزكيه نفس آشنا كنيم. اين تكنيك به تقويت ذهن، ارتقاء شغلي و كفايت و توانايي كلي شما كمك مي كند. شايان ذكر است كه اين متد ساده از هر كتاب خودسازي و جلسات انگيزشي موثرتر است. اين فرمول ساده برطرف كننده ي انتقاد از خود، ترس و استرس است. در هر موقعيتي قابل استفاده است و هميشه نيز كار مي كند. حتي مي توانيد آن را بارها بدون هيچ محدوديتي استفاده كنيد. اِل رون هوبارد، مثلث د.م.ك را در سال 1960 كشف كرد. "مثلث د.م.ك" "د نمايانگر دانش، م نمايانگر مسئوليت

و ك نمايانگر كنترل است." "مسئوليت داشتن در قبال چيزي يا در دست گرفتن كنترل چيزي، بدون داشتن علم و دانش كافي، دشوار است." "همچنين سعي در كنترل چيزي و يا دانستن چيزي بدون احساس مسئوليت احمقانه است." "و همچنين دانستن كامل يك چيز و يا مسئوليت داشتن در برابر چيزي بدون داشتن كنترل بر روي آن غيرممكن است، چون اگر چنين نباشد اوضاع نابسامان خواهد شد." "و كم كم فرد مي تواند همه چيز را خوب پيش ببرد، با: "افزايش علم و دانش..." "افزايش احساس مسئوليت..." "افزايش قدرت اراده و كنترل..." "اگر افراد در برخورد با همه ي موقعيت ها، اين تئوري را سرمشق خود قرار دهند، مطمئناً موفق خواهند شد." "با بررسي هر گوشه از مثلث د.م.ك جزء به جزء، فراموش كردن شكست ها و سرمشق گرفتن از موفقيت ها، فرد به طور قطع پي به قدرت دروني خود برده و موفق خواهد شد." --اِل. رون هوبارد توصيه هاي عملكردي مثلث د.م.ك يكي از مشكلاتتان را در نظر گرفته، آن را روي كاغذ نوشته يا در كامپيوتر تايپ كنيد. بعد براي هر يك از پرسش هاي زير، پاسخي مناسب نوشته يا تايپ گنيد. 1. افزايش گوشه ي دانش: چطور مي توانيد دانش خود را در مورد اين مشكل افزايش دهيد؟ براي دانستن در مورد آن به چه چيزهايي نياز داريد؟ براي بهتر فهميدن مشكل چه منابعي را بايد مطالعه كنيد؟ 2. افزايش گوشه ي مسئوليت: چطور مي توانيد مالكيت بيشتري از مشكل را بر عهده گيريد؟ مسئوليت كدام قسمت هاي اين مشكل بر گردن شماست؟ آيا مي توانيد مسئوليت قسمت هايي از مشكل

كه شما عامل آن نبوده ايد را بر عهده گيريد؟ 3. افزايش گوشه ي كنترل: كنترل كدام قسمت مشكل را ميتوانيد بر عهده گيريد؟ چطور مي توانيد كنترل قسمت هاي بيشتري از مشكل را نيز بر عهده گيريد؟ 4. ناديده گرفتن شكست ها: اگر همواره بر شكست و عدم موفقيت متمركز شويد، آنها بزرگتر و غير قابل تحملتر خواهند شد. و به همين صورت با گرفتار شكست هاي بيشتري مي شويد. پس بايد راه هايي براي ناديده گرفتن شكست هايتان پيدا كنيد. اگر ناديده انگاشتن شكست ها دشوار است، سعي كنيد آنها را يك به يك روي يك صفحه كاغذ نوشته و بعد كاغذ را از بين ببريد. حواستان را متمركز كنيد. دست از فكر كردن يا صحبت كردن درمورد آنها برداريد و از افرادي كه پيوسته برايتان يادآور شكست هايتان هستند دوري كنيد. حواس خود را به چيزهاي ديگري مشغول كنيد تا به شكست هايتان فكر نكنيد. همچنين بايد سعي كنيد كه درمورد شكست هاي ديگران نيز فكر نكنيد. 5. سرمشق گرفتن از موفقيت ها: براي سرمشق گرفتن از موفقيت هايتان چه بايد بكنيد؟ چطور مي توانيد پايه ي آنها را محكم كنيد؟ نوشتن آنها روي تكه اي كاغذ و چسباندن آن به ديوار مي تواند روش خوبي باشد. سعي كنيد يادداشتي از همه ي موفقيت هاي زندگيتان تهيه كنيد. در مورد آنها با همه صحبت كنيد و براي هر موفقيتان يك جشن حسابي بگيريد.همچنين اين عادت را در خود ايجاد كنيد كه به دنبال كشف موفقيت هاي ديگران باشيد و آنها را نيز سرمشق خود قرار دهيد. هرچه بيشتر تمركزتان را روي موفقيت

قرار دهيد، موفقيت بيشتري عايدتان خواهد شد. بعضي از پاسخ هاي شما به اين سوالات تقريباً ساده است. همين حالا مي توانيد آنها را انجام دهيد. و خواهيد ديد كه چقدر بعد از آن در حل مشكل پيشرفت كرده ايد.بعد از پاسخ گويي به سوالات آسان، قدم هاي سخت تر را برداريد. وقتي آنها را هم شروع كرديد خواهيد ديد كه آنقدرها هم كه فكر مي كرديد دشوار نبوده اند.اگر دنبال كردن اين 5 قدم، مشكلتان را به طور كامل حل نكرد، سعي كنيد اين مراحل را دوباره طي كنيد تا مشكل به طور كلي از بين برود. طي كردن اين مراحل علاوه بر حل مشكل شما، نوعي قدرت دروني نيز در شما ايجاد مي كند كه باعث مي شود درك بهتري از زندگي پيدا كنيد. پس براي حل مشكلاتتان، مثلث د.م.ك فراموشتان نشود!

ارتقاي قدرت دروني و درك بهتر از زندگي

در اين مقاله قصد داريم شما را با يكي از موثرترين ابزارهاي خود-بهسازي يا تزكيه نفس آشنا كنيم. اين تكنيك به تقويت ذهن، ارتقاء شغلي و كفايت و توانايي كلي شما كمك مي كند. شايان ذكر است كه اين متد ساده از هر كتاب خودسازي و جلسات انگيزشي موثرتر است. اين فرمول ساده برطرف كننده ي انتقاد از خود، ترس و استرس است. در هر موقعيتي قابل استفاده است و هميشه نيز كار مي كند. حتي مي توانيد آن را بارها بدون هيچ محدوديتي استفاده كنيد. اِل رون هوبارد، مثلث د.م.ك را در سال 1960 كشف كرد. "مثلث د.م.ك" "د نمايانگر دانش، م نمايانگر مسئوليت و ك نمايانگر كنترل است." "مسئوليت داشتن در قبال چيزي

يا در دست گرفتن كنترل چيزي، بدون داشتن علم و دانش كافي، دشوار است." "همچنين سعي در كنترل چيزي و يا دانستن چيزي بدون احساس مسئوليت احمقانه است." "و همچنين دانستن كامل يك چيز و يا مسئوليت داشتن در برابر چيزي بدون داشتن كنترل بر روي آن غيرممكن است، چون اگر چنين نباشد اوضاع نابسامان خواهد شد." "و كم كم فرد مي تواند همه چيز را خوب پيش ببرد، با: "افزايش علم و دانش..." "افزايش احساس مسئوليت..." "افزايش قدرت اراده و كنترل..." "اگر افراد در برخورد با همه ي موقعيت ها، اين تئوري را سرمشق خود قرار دهند، مطمئناً موفق خواهند شد." "با بررسي هر گوشه از مثلث د.م.ك جزء به جزء، فراموش كردن شكست ها و سرمشق گرفتن از موفقيت ها، فرد به طور قطع پي به قدرت دروني خود برده و موفق خواهد شد." --اِل. رون هوبارد توصيه هاي عملكردي مثلث د.م.ك يكي از مشكلاتتان را در نظر گرفته، آن را روي كاغذ نوشته يا در كامپيوتر تايپ كنيد. بعد براي هر يك از پرسش هاي زير، پاسخي مناسب نوشته يا تايپ گنيد. 1. افزايش گوشه ي دانش: چطور مي توانيد دانش خود را در مورد اين مشكل افزايش دهيد؟ براي دانستن در مورد آن به چه چيزهايي نياز داريد؟ براي بهتر فهميدن مشكل چه منابعي را بايد مطالعه كنيد؟ 2. افزايش گوشه ي مسئوليت: چطور مي توانيد مالكيت بيشتري از مشكل را بر عهده گيريد؟ مسئوليت كدام قسمت هاي اين مشكل بر گردن شماست؟ آيا مي توانيد مسئوليت قسمت هايي از مشكل كه شما عامل آن نبوده ايد را بر عهده گيريد؟

3. افزايش گوشه ي كنترل: كنترل كدام قسمت مشكل را ميتوانيد بر عهده گيريد؟ چطور مي توانيد كنترل قسمت هاي بيشتري از مشكل را نيز بر عهده گيريد؟ 4. ناديده گرفتن شكست ها: اگر همواره بر شكست و عدم موفقيت متمركز شويد، آنها بزرگتر و غير قابل تحملتر خواهند شد. و به همين صورت با گرفتار شكست هاي بيشتري مي شويد. پس بايد راه هايي براي ناديده گرفتن شكست هايتان پيدا كنيد. اگر ناديده انگاشتن شكست ها دشوار است، سعي كنيد آنها را يك به يك روي يك صفحه كاغذ نوشته و بعد كاغذ را از بين ببريد. حواستان را متمركز كنيد. دست از فكر كردن يا صحبت كردن درمورد آنها برداريد و از افرادي كه پيوسته برايتان يادآور شكست هايتان هستند دوري كنيد. حواس خود را به چيزهاي ديگري مشغول كنيد تا به شكست هايتان فكر نكنيد. همچنين بايد سعي كنيد كه درمورد شكست هاي ديگران نيز فكر نكنيد. 5. سرمشق گرفتن از موفقيت ها: براي سرمشق گرفتن از موفقيت هايتان چه بايد بكنيد؟ چطور مي توانيد پايه ي آنها را محكم كنيد؟ نوشتن آنها روي تكه اي كاغذ و چسباندن آن به ديوار مي تواند روش خوبي باشد. سعي كنيد يادداشتي از همه ي موفقيت هاي زندگيتان تهيه كنيد. در مورد آنها با همه صحبت كنيد و براي هر موفقيتان يك جشن حسابي بگيريد.همچنين اين عادت را در خود ايجاد كنيد كه به دنبال كشف موفقيت هاي ديگران باشيد و آنها را نيز سرمشق خود قرار دهيد. هرچه بيشتر تمركزتان را روي موفقيت قرار دهيد، موفقيت بيشتري عايدتان خواهد شد. بعضي از پاسخ

هاي شما به اين سوالات تقريباً ساده است. همين حالا مي توانيد آنها را انجام دهيد. و خواهيد ديد كه چقدر بعد از آن در حل مشكل پيشرفت كرده ايد.بعد از پاسخ گويي به سوالات آسان، قدم هاي سخت تر را برداريد. وقتي آنها را هم شروع كرديد خواهيد ديد كه آنقدرها هم كه فكر مي كرديد دشوار نبوده اند.اگر دنبال كردن اين 5 قدم، مشكلتان را به طور كامل حل نكرد، سعي كنيد اين مراحل را دوباره طي كنيد تا مشكل به طور كلي از بين برود. طي كردن اين مراحل علاوه بر حل مشكل شما، نوعي قدرت دروني نيز در شما ايجاد مي كند كه باعث مي شود درك بهتري از زندگي پيدا كنيد. پس براي حل مشكلاتتان، مثلث د.م.ك فراموشتان نشود!

ارزش خود را در محل كار دريابيد

در محل كار، اين ارزش هاي شخصي است كه باعث مي شود بعضي افراد موفق بوده و مدام پيشرفت كنند، در حاليكه بعضي هيچ تغييري نمي كنند. با اينكه همه ي افراد توانايي هايي دارند، اما فقط عده ي كمي در تلاش براي كشف اين توانايي ها و استفاده از آنها هستند. همين مسئله است كه باعث مي شود بعضي كارمندان هيچ پيشرفت و ترفيعي نداشته باشند و حقوقشان هم ناچيز باشد. اگر توانايي هايتان را بشناسيد و تاجايي كه ممكن است از آنها استفاده كنيد، نه تنها رضايت بيشتري از كارتان خواهيد داشت، بلكه بالا دستانتان هم اين مسئله را متوجه شده و پاداشتان را خواهند داد. آيا هيچ رئيسي پيدا مي شود كه بخواهد كارمند با ارزش و پرتلاشش را بيرون بيندازد؟ارزش خود را بشناسيد ابتدا بگذاريد ببنيم ارزش

چيست. در واقع، ارزش قيمت و بهايي است كه به چيزي يا كسي مي دهند. مثلاً يك 1000 توماني فقط يك تكه كاغذ سبز رنگ است كه بيش از چند ريال نمي ارزد. اما مردم ارزش بالاتري به آن مي دهند و ارزش آن ديگر براي همه مسلم شده است. كاري كه شما بايد بكنيد، مثل همان 1000 توماني است. بايد سعي كنيد ارزش خود را در نظر ديگران بالا ببريد. براي اين كار هم لازم است كه ابتدا خود ارزش خودتان را بشناسيد. توانايي ها و نقاط قوتتان را دريابيد سوال هاي زير را از خود بپرسيد: من در چه كارهايي خوب هستم؟ چه چيز من را از بقيه متمايز مي كند؟ چقدر از توانايي هايم استفاده مي كنم؟ اين سوالات سوالاتي است كه هر مشاور كاري در ابتدا از شما خواهد پرسيد. شما بايد خود و توانايي هاي خود را كشف كنيد تا بتوانيد بعدها از آنها استفاده كنيد. ممكن است احساس كنيد كه توانايي هايتان ناديده گرفته مي شوند، دليلش فقط اين ميتواند باشد كه شما آنها را به كسي نشان نداده ايد. نترسيد و با دوستان و همكارانتان مشورت كنيد. از افرادي كه به آنها اطمينان داريد بخواهيد كه نقاط قوت و ضعفتان را برايتان بگويند. اين كار خيلي به شما كمك خواهد كرد. عيب ها و نقاط ضعفتان را دريابيد وقتي توانايي هاي خود را شناختيد، بايد ببينيد كه چه چيز مانع مي شود تا بتوانيد تمام و كمال از آنها استفاده كنيد. هرچه كه به طريقي ضعف و نقص شما به شمار ميرود، بايد راهي براي از ميان برداشتن

آن بكنيد.ضعف ها ممكن است شخصي يا تخصصي باشند. اگر خجالتي و زود رنج هستيد و گمان مي كنيد كه اين صفات سد راه پيشرفت شما هستند، بايد با آنها مقابله كنيد. كار ساده اي نيست، اما ارزش را دارد. كارتان را بشناسيد آيا محل كارتان را مثال كف دست مي شناسيد؟ آيا تاثيرات كاري كه شما آنجا انجام مي دهيد را به وضوح مي بينيد؟ ارزش هر فرد در محل كار بسته به ميزان همكاري و شركتي است كه در كارها دارد. اگر بخش شما هيچ تاثيري در كل شركت ندارد، مطمئناً رده پايين است. اگر چنين موقعيتي داريد، وقتش رسيده است كه توانايي هايتان را كه حالا شناخته ايد به مرحله ي عمل بگذاريد. ببينيد آيا كارتان طوري هست كه بتوانيد از توانايي هايتان در آن استفاده كنيد، و اگرنه روي كارتان يك بازنگري انجام دهيد. خودتان را مثل يك محصول و محل كارتان را مثل يك فروشگاه در نظر بگيريد. ارزش شما در اين فروشگاه چقدر است؟ مردم چقدر حاضرند براي شما پول بدهند؟ و از خودتان بپرسيد كه چطور مي توانيد اين ارزش را بالا ببريد. نيازهاي رئيستان را دريابيد دريافتن ارزشتان بستگي به دانستن اين دارد كه آيا چيزي كه شما ارائه مي دهيد، تقاضا مي شود يا خير. آيا مسير شركت را مي دانيد؟ آيا مي دانيد كه شركت در چه فضايي قصد پيشرفت دارد؟ آيا مي دانيد كه رئيستان چه توقعاتي از كارمندانش دارد؟مسئله ي مهم همين است: چطور شما مي توانيد اين توانايي هايتان را با آن هدفها سازش دهيد؟ پاسخ به اين سوال، كليدي است براي

بالاتر بردن ارزشتان است. محيطتان را بشناسيد در كارهاي امروزي كه همه به صورت گروهي درآمده است، كسي فقط مسئول كار خود نيست و كار هر كس بخشي از كار كلي به حساب مي آيد. آيا شما از آن دسته افراد هستيد كه فقط كاري كه بهتان گفته شده بدون اينكه سوالي بپرسيد انجام مي دهيد يا تصوير بزرگتر را هم مي بينيد؟ خيلي مهم است كه بفهميد شركتتان به طور كل چطور عمل مي كند. اين مسئله نه تنها باعث مي شود كه خودتان نيز مثل يك رئيس فكر كنيد، بلكه به شما اجازه مي دهد كه دستاوردهاي خود را در فضاهاي ديگر نيز نشان دهيد. اگر بدانيد بخش هاي ديگر شركت چه كارهايي انجام مي دهند، مي توانيد كارهاي خود را طوري انجام دهيد كه سود بيشتري نصيب شركت شود.

ارزشتان را بالا ببريد با شناختن ارزش يك كارمند، مي توانيد طوري كار كنيد كه ارزشتان را بالاتر ببريد. همانطور كه قبلاً گفته شد، بهترين راه براي اين كار اين است كه فرض كنيد شما يك محصول و محل كارتان يك فروشگاه است و شما بايد سعي كنيد تا ارزش خودتان را به عنوان يك محصول ميان ساير محصولات بالاتر ببريد. از خودتان بپرسيد، چرا مردم يك نوع پودر رختشويي را به مدل ها و مارك هاي ديگر ترجيح مي دهند در حاليكه همه ي آنها تقريباً يكسان هستند؟ همه ي اين مسائل به مارك آن محصول و ميزا اطمينان مردم به آن دارد. ارزش شما وابسته به قابليت اعتماد و اطمينانتان است. شهرت خود را بالا ببريدحال كه توانايي هايتان را دريافتيد،

بهترين زمان است تا خود را به بهترين صورت در فضاهايي كه مي توانيد در آن موثر باشيد نشان دهيد. با كار سخت و به دست آوردن نتايج عالي، باعث مي شويد كه ديگران حساب خوبي روي شما باز كنند. تاجاي كه ميتوانيد بايد سعي كنيد كه بهترين باشيد. خودتان باعث ترفيع خود شويد موفقترين مردم لزوماً افرادي نيستند كه در كار خود بهترين باشند، بلكه كساني موفق هستند كه بتوانند نظر ديگران را به خود جلب كنند. اين شما هستيد كه بايد خود، توانايي ها و دستاورهايتان را به ديگران نشان دهيد. اگر خودتان هيچ كوششي در اين زمينه نكنيد، هيچ كس كارهايتان را نخواهد ديد. با توانايي هايتان مقام بگيريد رئيستان را متقاعد كنيد كه شايسته ي كاري كه ميكنيد نيستيد و توانايي هاي بيشتري داريد كه مي توانيد از آنها در فضاهاي ديگر استفاده كنيد. اگر موفق به اين كار شويد، نوبت به نشان دادن خودتان مي رسد. از حباب راحت طلبي بيرون بيايد افرادي كه خود را در حباب راحت طلبي محصور مي كنند و از آن بيرون نمي آيند ارزشي ندارند. افراد موفق كساني هستند كه بتوانند ريسك كنند و نقش هاي مختلف بازي كنند. پرجرات باشيد، و كارهاي جديد انجام دهيد. به همه نشان دهيد كه از انجام كرهايي كه هيچ اطلاعي از آنها نداريد نمي ترسيد و مي توانيد از آنها تجربه بياموزيد. خود را به روز كنيد تكنولوژي هر روز پيشرفت كرده و تغيير مي كند، هماهنگ با آن ابزارها و دانش هاي رسيدن به موفقيت هم تغيير مي كند. اگر مهارت ها و دانشتان به روز

نيست، مطمئن باشيد كه هيچ پيشرفتي نخو.اهيد كرد. مجلات و روزنامه ها را مطالعه كنيد و دانش روز را كسب كنيد. درمورد كار پيشگامان و افراد موفق در حيطه ي كاري خود مطالعه كرده و از آنها سرمشق بگيريد. فنون و مهارت هاي جديد مربوط به كار خود را ياد بگيريد تا بتوانيد موفق شويد. آيا شما فردي موفق هستيد؟ سعي كنيد در نظر ديگران فردي نادر و خوش آيند باشيد. براي رسيدن به اين هدف بايد خودتان و ارزش هاي خود را بشناسيد و سخت تلاش كنيد. و خيلي زود همه متقاعد خواهند شد كه شما فردي با ارزش هستيد.

ارزش خود را در محل كار دريابيد

در محل كار، اين ارزش هاي شخصي است كه باعث مي شود بعضي افراد موفق بوده و مدام پيشرفت كنند، در حاليكه بعضي هيچ تغييري نمي كنند. با اينكه همه ي افراد توانايي هايي دارند، اما فقط عده ي كمي در تلاش براي كشف اين توانايي ها و استفاده از آنها هستند. همين مسئله است كه باعث مي شود بعضي كارمندان هيچ پيشرفت و ترفيعي نداشته باشند و حقوقشان هم ناچيز باشد. اگر توانايي هايتان را بشناسيد و تاجايي كه ممكن است از آنها استفاده كنيد، نه تنها رضايت بيشتري از كارتان خواهيد داشت، بلكه بالا دستانتان هم اين مسئله را متوجه شده و پاداشتان را خواهند داد. آيا هيچ رئيسي پيدا مي شود كه بخواهد كارمند با ارزش و پرتلاشش را بيرون بيندازد؟ارزش خود را بشناسيد ابتدا بگذاريد ببنيم ارزش چيست. در واقع، ارزش قيمت و بهايي است كه به چيزي يا كسي مي دهند. مثلاً يك 1000

توماني فقط يك تكه كاغذ سبز رنگ است كه بيش از چند ريال نمي ارزد. اما مردم ارزش بالاتري به آن مي دهند و ارزش آن ديگر براي همه مسلم شده است. كاري كه شما بايد بكنيد، مثل همان 1000 توماني است. بايد سعي كنيد ارزش خود را در نظر ديگران بالا ببريد. براي اين كار هم لازم است كه ابتدا خود ارزش خودتان را بشناسيد. توانايي ها و نقاط قوتتان را دريابيد سوال هاي زير را از خود بپرسيد: من در چه كارهايي خوب هستم؟ چه چيز من را از بقيه متمايز مي كند؟ چقدر از توانايي هايم استفاده مي كنم؟ اين سوالات سوالاتي است كه هر مشاور كاري در ابتدا از شما خواهد پرسيد. شما بايد خود و توانايي هاي خود را كشف كنيد تا بتوانيد بعدها از آنها استفاده كنيد. ممكن است احساس كنيد كه توانايي هايتان ناديده گرفته مي شوند، دليلش فقط اين ميتواند باشد كه شما آنها را به كسي نشان نداده ايد. نترسيد و با دوستان و همكارانتان مشورت كنيد. از افرادي كه به آنها اطمينان داريد بخواهيد كه نقاط قوت و ضعفتان را برايتان بگويند. اين كار خيلي به شما كمك خواهد كرد. عيب ها و نقاط ضعفتان را دريابيد وقتي توانايي هاي خود را شناختيد، بايد ببينيد كه چه چيز مانع مي شود تا بتوانيد تمام و كمال از آنها استفاده كنيد. هرچه كه به طريقي ضعف و نقص شما به شمار ميرود، بايد راهي براي از ميان برداشتن آن بكنيد.ضعف ها ممكن است شخصي يا تخصصي باشند. اگر خجالتي و زود رنج هستيد و گمان مي

كنيد كه اين صفات سد راه پيشرفت شما هستند، بايد با آنها مقابله كنيد. كار ساده اي نيست، اما ارزش را دارد. كارتان را بشناسيد آيا محل كارتان را مثال كف دست مي شناسيد؟ آيا تاثيرات كاري كه شما آنجا انجام مي دهيد را به وضوح مي بينيد؟ ارزش هر فرد در محل كار بسته به ميزان همكاري و شركتي است كه در كارها دارد. اگر بخش شما هيچ تاثيري در كل شركت ندارد، مطمئناً رده پايين است. اگر چنين موقعيتي داريد، وقتش رسيده است كه توانايي هايتان را كه حالا شناخته ايد به مرحله ي عمل بگذاريد. ببينيد آيا كارتان طوري هست كه بتوانيد از توانايي هايتان در آن استفاده كنيد، و اگرنه روي كارتان يك بازنگري انجام دهيد. خودتان را مثل يك محصول و محل كارتان را مثل يك فروشگاه در نظر بگيريد. ارزش شما در اين فروشگاه چقدر است؟ مردم چقدر حاضرند براي شما پول بدهند؟ و از خودتان بپرسيد كه چطور مي توانيد اين ارزش را بالا ببريد. نيازهاي رئيستان را دريابيد دريافتن ارزشتان بستگي به دانستن اين دارد كه آيا چيزي كه شما ارائه مي دهيد، تقاضا مي شود يا خير. آيا مسير شركت را مي دانيد؟ آيا مي دانيد كه شركت در چه فضايي قصد پيشرفت دارد؟ آيا مي دانيد كه رئيستان چه توقعاتي از كارمندانش دارد؟مسئله ي مهم همين است: چطور شما مي توانيد اين توانايي هايتان را با آن هدفها سازش دهيد؟ پاسخ به اين سوال، كليدي است براي بالاتر بردن ارزشتان است. محيطتان را بشناسيد در كارهاي امروزي كه همه به صورت گروهي درآمده است، كسي

فقط مسئول كار خود نيست و كار هر كس بخشي از كار كلي به حساب مي آيد. آيا شما از آن دسته افراد هستيد كه فقط كاري كه بهتان گفته شده بدون اينكه سوالي بپرسيد انجام مي دهيد يا تصوير بزرگتر را هم مي بينيد؟ خيلي مهم است كه بفهميد شركتتان به طور كل چطور عمل مي كند. اين مسئله نه تنها باعث مي شود كه خودتان نيز مثل يك رئيس فكر كنيد، بلكه به شما اجازه مي دهد كه دستاوردهاي خود را در فضاهاي ديگر نيز نشان دهيد. اگر بدانيد بخش هاي ديگر شركت چه كارهايي انجام مي دهند، مي توانيد كارهاي خود را طوري انجام دهيد كه سود بيشتري نصيب شركت شود.

ارزشتان را بالا ببريد با شناختن ارزش يك كارمند، مي توانيد طوري كار كنيد كه ارزشتان را بالاتر ببريد. همانطور كه قبلاً گفته شد، بهترين راه براي اين كار اين است كه فرض كنيد شما يك محصول و محل كارتان يك فروشگاه است و شما بايد سعي كنيد تا ارزش خودتان را به عنوان يك محصول ميان ساير محصولات بالاتر ببريد. از خودتان بپرسيد، چرا مردم يك نوع پودر رختشويي را به مدل ها و مارك هاي ديگر ترجيح مي دهند در حاليكه همه ي آنها تقريباً يكسان هستند؟ همه ي اين مسائل به مارك آن محصول و ميزا اطمينان مردم به آن دارد. ارزش شما وابسته به قابليت اعتماد و اطمينانتان است. شهرت خود را بالا ببريدحال كه توانايي هايتان را دريافتيد، بهترين زمان است تا خود را به بهترين صورت در فضاهايي كه مي توانيد در آن موثر باشيد

نشان دهيد. با كار سخت و به دست آوردن نتايج عالي، باعث مي شويد كه ديگران حساب خوبي روي شما باز كنند. تاجاي كه ميتوانيد بايد سعي كنيد كه بهترين باشيد. خودتان باعث ترفيع خود شويد موفقترين مردم لزوماً افرادي نيستند كه در كار خود بهترين باشند، بلكه كساني موفق هستند كه بتوانند نظر ديگران را به خود جلب كنند. اين شما هستيد كه بايد خود، توانايي ها و دستاورهايتان را به ديگران نشان دهيد. اگر خودتان هيچ كوششي در اين زمينه نكنيد، هيچ كس كارهايتان را نخواهد ديد. با توانايي هايتان مقام بگيريد رئيستان را متقاعد كنيد كه شايسته ي كاري كه ميكنيد نيستيد و توانايي هاي بيشتري داريد كه مي توانيد از آنها در فضاهاي ديگر استفاده كنيد. اگر موفق به اين كار شويد، نوبت به نشان دادن خودتان مي رسد. از حباب راحت طلبي بيرون بيايد افرادي كه خود را در حباب راحت طلبي محصور مي كنند و از آن بيرون نمي آيند ارزشي ندارند. افراد موفق كساني هستند كه بتوانند ريسك كنند و نقش هاي مختلف بازي كنند. پرجرات باشيد، و كارهاي جديد انجام دهيد. به همه نشان دهيد كه از انجام كرهايي كه هيچ اطلاعي از آنها نداريد نمي ترسيد و مي توانيد از آنها تجربه بياموزيد. خود را به روز كنيد تكنولوژي هر روز پيشرفت كرده و تغيير مي كند، هماهنگ با آن ابزارها و دانش هاي رسيدن به موفقيت هم تغيير مي كند. اگر مهارت ها و دانشتان به روز نيست، مطمئن باشيد كه هيچ پيشرفتي نخو.اهيد كرد. مجلات و روزنامه ها را مطالعه كنيد و دانش روز

را كسب كنيد. درمورد كار پيشگامان و افراد موفق در حيطه ي كاري خود مطالعه كرده و از آنها سرمشق بگيريد. فنون و مهارت هاي جديد مربوط به كار خود را ياد بگيريد تا بتوانيد موفق شويد. آيا شما فردي موفق هستيد؟ سعي كنيد در نظر ديگران فردي نادر و خوش آيند باشيد. براي رسيدن به اين هدف بايد خودتان و ارزش هاي خود را بشناسيد و سخت تلاش كنيد. و خيلي زود همه متقاعد خواهند شد كه شما فردي با ارزش هستيد.

از اشتباهات خود درس بگيريد

عدم موفقيت و شكست ها نشانگر اين هستند كه راه پيروزي راهي دشوار و پيچ در پيچ است. آنهايي كه مي خواهند از خود اثري ماندگار در دنياي تجارت باقي بگذارند، بر سر راه خود ناگزير از رويارويي با موانع و مشكلات هستند. و هر چقدر هم كه دانش و كفايت داشته باشند، باز از اين مسئله مستثني نيستند. همه ما انسانها درطول زندگيمان مرتكب اشتباه ميشويم. تنها سوالي كه پيش مي آيد اين است كه: آيا آنقدر عاقل هستيد كه از اين اشتباهات درس بگيريد؟ اشتباه كردن مشكل همه ي تاجران و كاسبان اين است كه از وقتي فارغ التحصيل مي شوند به دنبال يك كسب و كار بي عيب و نقص اند. مي خواهند معروف شوند و همه از آنها به عنوان فردي موفق و كار درست كه دنياي تجارت را مثل كف دستش مي شناسد اسم ببرند. به اين خاطر از گرفتن تصميمات پرخطر اجتناب مي كنند تا از اين قافله عقب نمانند. اما گروهي از سرمايه داران و تاجران بانفوذ و مهم عقيده دارند كه اصل مهم در

دنياي تجارت ريسك كردن است. آنها مي گويند هيچ كس حتي يك ريال به دست نمي آورد كه قبلش پولي از دست نداده باشد. و آنهايي كه موفق مي شوند كساني هستند كه از تجربيات و اشتباهات گذشته شان درس گرفته اند. آيا اشتباهاتتان خيلي بزرگ است؟ خوشبختانه اكثر اشتباهاتي كه مرتكب مي شويد قابل اصلاح هستند. پولي كه در يك معامله ي تجاري از دست مي دهيد را ميتوانيد دوباره به دست آوريد، به شرط اينكه بفهميد دليل از دست دادن آن چه بوده است.دونالد ترامپ، صاحب برج ترامپ نيويورك، هتل پلاتزا، و هتل بين المللي ترامپ، توانست پس از ارتكاب به يك اشتباه و از دست دادن پولش، با تكيه بر توانايي هاي خود از نو همه چيز را شروع كرده و در جاي ديگري سرمايه گذاري كرد. او ثابت كرد كه اشتباهات با صرف وقت و پشتكار قابل جبران هستند. جبران اشتباهات ترامپ يكي از سرمايه گذاراني بود كه توانست از اشتباهاتش درس بگيرد و سرانجام جا پاي خود را سفت كند. با درس گرفتن از اشتباهات گذشته و گذر زمان و پشتكار، قادر خواهيد بود كه اشتباهاتتان را جبران كنيد. در اينجا به نكاتي اشاره مي كنيم كه شما را در اين مسير ياري مي كنند. 1- اشتباهات خود را بپذيريداولين كاري كه بايد در وقوع چنين رويدادهايي انجام دهيد اين است كه بپذيريد كه مرتكب اشتباه شده ايد و مسئوليت آن را قبول كنيد. مقصر كردن همه به غير از خودتان، به شما هيچ كمكي نخواهد كرد و باعث خواهد شد كه حتي نتوانيد دليل پيش آمدن آن اشتباه را

بفهميد. 2- از تجربياتتان درس بگيريددر انجام معاملات تجاري بايد حواستان باشد، كه اگر اتفاق ناگواري افتاد بتوانيد به عقب برگرديد و همه ي فاكتورها و عوامل غلط را بررسي كرده و بفهميد كه كدام قسمت ها را بايد تغيير دهيد.

از اشتباهاتتان استقبال كنيد و آن را فرصتي براي اصلاح خود و آينده ي كاريتان بدانيد. از اين فرصت استفاده كنيد تا بتوانيد همه چيز را دوباره به حالت مثبت درآوريد.3- از شكست هاي بزرگتر جلوگيري كنيد هميشه به عواقب و نتايج كارهايتان فكر كنيد. نگذاريد كه افكار بد در ذهنتان رشد كنند. ممكن است انجام كاري برايتان دشوار باشد، اما به اين فكر كنيد كه اگر آن كار را انجام ندهيد چه عواقب و شكست هاي بزرگتري در انتظارتان خواهد بود. 4- به خودتان نگيريد فقط چون همه از ايده ها و عقايد شما خوششان نمي آيد، دليل بر اين نيست كه شما كاسب به دردنخوري باشيد. مردم هميشه كارهايتان را نقد خواهند كرد، اما اين به آن معني نيست كه شما را نقد مي كنند. پس به خودتان نگيريد و دلسرد نشويد. 5- شخصيتتان را اصلاح كنيدنگذاريد شكست ها شما را از نظر احساسي از پا درآورند. به جاي آن سعي كنيد به دنيا ثابت كنيد كه لياقت موفقيت را داريد. به جاي خوردن غصه ي آنچه از دست داديد، به آينده فكر كنيد. ببينيد كجاي كار ايراد داشته است. بدانيد كه شما لياقت آن را داريد و فقط با كمي تغيير همه چيز حتي بهتر از قبل خواهد شد. توانايي هايتان را بشناسيد و اشكالاتتان را اصلاح كنيد. دلسرد نشويد...

اينكه براي گرفتن پاداش هاي بزرگ حتماً بايد ريسك هاي بزرگ هم بكنيد ديگر كليشه شده است. اين را هميشه به ياد داشته باشيد كه موفق ترين ها، هيچوقت آنهايي نيستند كه بي خطرترين و امن ترين راه ها را انتخاب مي كنند. افراد موفق كساني هستند كه از اشتباهاتشان درس مي گيرند .

از اشتباهات خود درس بگيريد

عدم موفقيت و شكست ها نشانگر اين هستند كه راه پيروزي راهي دشوار و پيچ در پيچ است. آنهايي كه مي خواهند از خود اثري ماندگار در دنياي تجارت باقي بگذارند، بر سر راه خود ناگزير از رويارويي با موانع و مشكلات هستند. و هر چقدر هم كه دانش و كفايت داشته باشند، باز از اين مسئله مستثني نيستند. همه ما انسانها درطول زندگيمان مرتكب اشتباه ميشويم. تنها سوالي كه پيش مي آيد اين است كه: آيا آنقدر عاقل هستيد كه از اين اشتباهات درس بگيريد؟ اشتباه كردن مشكل همه ي تاجران و كاسبان اين است كه از وقتي فارغ التحصيل مي شوند به دنبال يك كسب و كار بي عيب و نقص اند. مي خواهند معروف شوند و همه از آنها به عنوان فردي موفق و كار درست كه دنياي تجارت را مثل كف دستش مي شناسد اسم ببرند. به اين خاطر از گرفتن تصميمات پرخطر اجتناب مي كنند تا از اين قافله عقب نمانند. اما گروهي از سرمايه داران و تاجران بانفوذ و مهم عقيده دارند كه اصل مهم در دنياي تجارت ريسك كردن است. آنها مي گويند هيچ كس حتي يك ريال به دست نمي آورد كه قبلش پولي از دست نداده باشد. و

آنهايي كه موفق مي شوند كساني هستند كه از تجربيات و اشتباهات گذشته شان درس گرفته اند. آيا اشتباهاتتان خيلي بزرگ است؟ خوشبختانه اكثر اشتباهاتي كه مرتكب مي شويد قابل اصلاح هستند. پولي كه در يك معامله ي تجاري از دست مي دهيد را ميتوانيد دوباره به دست آوريد، به شرط اينكه بفهميد دليل از دست دادن آن چه بوده است.دونالد ترامپ، صاحب برج ترامپ نيويورك، هتل پلاتزا، و هتل بين المللي ترامپ، توانست پس از ارتكاب به يك اشتباه و از دست دادن پولش، با تكيه بر توانايي هاي خود از نو همه چيز را شروع كرده و در جاي ديگري سرمايه گذاري كرد. او ثابت كرد كه اشتباهات با صرف وقت و پشتكار قابل جبران هستند. جبران اشتباهات ترامپ يكي از سرمايه گذاراني بود كه توانست از اشتباهاتش درس بگيرد و سرانجام جا پاي خود را سفت كند. با درس گرفتن از اشتباهات گذشته و گذر زمان و پشتكار، قادر خواهيد بود كه اشتباهاتتان را جبران كنيد. در اينجا به نكاتي اشاره مي كنيم كه شما را در اين مسير ياري مي كنند. 1- اشتباهات خود را بپذيريداولين كاري كه بايد در وقوع چنين رويدادهايي انجام دهيد اين است كه بپذيريد كه مرتكب اشتباه شده ايد و مسئوليت آن را قبول كنيد. مقصر كردن همه به غير از خودتان، به شما هيچ كمكي نخواهد كرد و باعث خواهد شد كه حتي نتوانيد دليل پيش آمدن آن اشتباه را بفهميد. 2- از تجربياتتان درس بگيريددر انجام معاملات تجاري بايد حواستان باشد، كه اگر اتفاق ناگواري افتاد بتوانيد به عقب برگرديد و همه ي فاكتورها

و عوامل غلط را بررسي كرده و بفهميد كه كدام قسمت ها را بايد تغيير دهيد.

از اشتباهاتتان استقبال كنيد و آن را فرصتي براي اصلاح خود و آينده ي كاريتان بدانيد. از اين فرصت استفاده كنيد تا بتوانيد همه چيز را دوباره به حالت مثبت درآوريد.3- از شكست هاي بزرگتر جلوگيري كنيد هميشه به عواقب و نتايج كارهايتان فكر كنيد. نگذاريد كه افكار بد در ذهنتان رشد كنند. ممكن است انجام كاري برايتان دشوار باشد، اما به اين فكر كنيد كه اگر آن كار را انجام ندهيد چه عواقب و شكست هاي بزرگتري در انتظارتان خواهد بود. 4- به خودتان نگيريد فقط چون همه از ايده ها و عقايد شما خوششان نمي آيد، دليل بر اين نيست كه شما كاسب به دردنخوري باشيد. مردم هميشه كارهايتان را نقد خواهند كرد، اما اين به آن معني نيست كه شما را نقد مي كنند. پس به خودتان نگيريد و دلسرد نشويد. 5- شخصيتتان را اصلاح كنيدنگذاريد شكست ها شما را از نظر احساسي از پا درآورند. به جاي آن سعي كنيد به دنيا ثابت كنيد كه لياقت موفقيت را داريد. به جاي خوردن غصه ي آنچه از دست داديد، به آينده فكر كنيد. ببينيد كجاي كار ايراد داشته است. بدانيد كه شما لياقت آن را داريد و فقط با كمي تغيير همه چيز حتي بهتر از قبل خواهد شد. توانايي هايتان را بشناسيد و اشكالاتتان را اصلاح كنيد. دلسرد نشويد... اينكه براي گرفتن پاداش هاي بزرگ حتماً بايد ريسك هاي بزرگ هم بكنيد ديگر كليشه شده است. اين را هميشه به ياد داشته باشيد كه

موفق ترين ها، هيچوقت آنهايي نيستند كه بي خطرترين و امن ترين راه ها را انتخاب مي كنند. افراد موفق كساني هستند كه از اشتباهاتشان درس مي گيرند .

از مكتب زندگي، براي موفقيت درس بياموزيم

اگر كمي گوش تيز كنيد، مي بينيد كه اين روزها صحبت از اصلاح و بهسازي آموزش و پرورش همه جا شنيده مي شود. ميگويند بايد پول بيشتري براي خريد كتاب در اختيار مدرسه ها قرار دهيم و لازم است كه بيشتر روي برخي موضوعات خاص متمركز شويم. اگر از من بپرسيد، همه اينها تا حدي موثر است. الان كه بزرگ شده ام مي فهمم كه بهترين آموزشي كه هميشه مي خواستم به آن دست پيدا كنم، زندگي بوده است. زندگي خيلي كوتاه است اما چيزهايي را مي تواند به شما ياد بدهد كه هيچ كس ديگر نمي تواند. هر كسي مي تواند با اين اميد زندگي كند كه شانس بياورد و به مقام بالايي برسد، اما واقعاً تخصص مي خواهد كه بفهمد واقعاً چه مي خواهد و به دنبال آن برود. خيلي از آدم ها نمي توانند اين را درك كنند. به خاطر همين مي خواهم همين امروز و همين جا به شما ياد بدهم كه چه بايد بكنيد. پس خوب حواستان را جمع كنيد تا از مدرسه زندگي برايتان حرف بزنم. از مغزتان استفاده كنيد مثل خيلي چيزها، اينجا هم يا مي بريد يا مي بازيد. خيلي از كارمندانم را ديده ام كه قبل از اينكه به راهي كه مي خواهند وارد آن شوند نگاهي بيندازند، كارشان را شروع مي كنند و آخر سر هم شكست مي خورند. براي اينكه بتوانيد در اين دنيا زنده

بمانيد بايد باهوش باشيد. هر وقت خواستيد حركتي بكنيد، اول بايستيد و فكر كنيد. همين مدت كم شما را نجات مي دهد. معلوم است كه زمان هايي وجود دارد كه مجبوريد سريع عمل كنيد اما اگر براي برنامه ريزي وقت نگذاريد، مطمئن باشيد كه به هيچ جا نمي رسيد. هيچ آدم عاقلي هيچوقت دست از ياد گرفتن برنمي دارد. اگر اينطور بود هيچ پيشرفتي تا حالا صورت نگرفته بود. اگر يكي از افراد گروه شما با ناتواني و بي كفايتي خود راندمان كار شما را پايين مي آورد، آنوقت همان كاري را كه لازم است انجام بدهيد. با اعتماد به نفس رفتار كنيد آدم خجالتي هميشه عقب مي ماند. وقتي وارد يك اتاق مي شويد، بايد اينقدر قوي باشيد كه آنرا تحت تسلط خود بگيريد. شما بهترين هستيد، پس اين را باور كنيد و براساس آن رفتار كنيد. منظورم اين نيست كه خودخواه و مغرور شويد. منظورم اين است كه بايد اعتماد به نفس داشته باشيد؛ بتوانيد تصميم بگيريد و روي تصميم خود قاطع باشيد. محكم باشيد. ترس اولين دليل شكست است. براي موفق شدن، بايد به كلي ترس را كنار بگذاريد. به خاطر ترس است كه براي كاري كه بايد انجام مي داديد و نداديد، بهانه مي آوريد. پس كمي از خودتان قدرت نشان بدهيد و ترس را كنار بگذاريد. اين تنها راهي است كه مي توانيد احترام اطرافيان را جلب كنيد. كار را تمام كنيد در باور من، يا شما كاري را تمام مي كنيد يا بقيه تمامتان مي كنند. طفره رفتن از كار و نيمه تمام رها كردن آن اصلاً قابل قبول

نيست. تمركزتان بايد روي اين باشد كه پايه و بنيادي محكم و كامل براي كارتان بسازيد. ليستي از كارهايي كه بايد انجام بدهيد تهيه كنيد و با سخت ترين آن شروع كنيد. شروع كردن با كارهاي سخت باعث مي شود انجام دادن كارهاي ديگر خيلي برايتان ساده تر شود. نكته مهم در اينجا تمركز است. شما هر كاري را اگر رويش تمركز داشته باشيد مي توانيد انجام بدهيد. پس از هر تعداد نفري كه فكر مي كنيد لازم داريد كمك بگيريد و كارتان را شروع كنيد. به بالا دستانتان احترام بگذاريد دليل دارد كه رئيستان الان پشت ميز رياست نشسته است، حالا شما هر فكري كه مي خواهيد در مورد او بكنيد. اگر از قانون پيروي نمي كند، اگر به نظرتان يك فرد نا آگاه است، صبور باشيد-خيلي زود از آن منصب بركنار مي شود. تا آن موقع بايد بزرگواري كنيد و به او بعنوان يك بالا دست احترام بگذاريد. اين يعني از دستورات او پيروي كنيد و زبانتان را گاز بگيريد. هيچ چيز را نبايد خيلي شخصي بگيريد. اين هميشه يادتان باشد، از هر دست بدهي از همان دست هم پس مي گيري. اگر به رئيستان احترام نگذاريد، چطور مي توانيد از زير دستان خودتان توقع داشته باشيد كه به شما احترام بگذارند؟خونسرديتان را حفظ كنيد هيچوقت نبايد اجازه بدهيد كه احساساتتان بر شما غلبه كند. درست است، بعضي وقت ها اوضاع خيلي اعصاب خردكن مي شود، اما شما بايد آرامشتان را حفظ كنيد. منظورم را اشتباه متوجه نشويد: من هم چند بار تا حالا از كوره در رفته ام، اما اين عصبانيت ها

هم مكان و زمان خاص خود را دارد. هيچوقت موقع انجام يك معامله كاري عصباني نشويد. چون موج منفي در جمع ايجاد مي كند كه باعث مي شود افراد ديگر هم به دنبال شما از كوره در بروند. مطمئناً اين هم آن چيزي نيست كه شما ميخواهيد. موقع رفتار كردن با همسرتان هم يادتان باشد اين شما هستيد كه بايد آرامشتان را حفظ كنيد. آدم عاقل براي برگرداندن وضع به حالت اول از عقلش استفاده مي كند. مهم اين است كه در آن زمان خاص بتوانيد بر احساساتتان غلبه كرده و عصباني نشويد. كلاس درس تمام شد اميدوارم كه خوب از نكاتي كه گفتم يادداشت برداري كرده باشيد. مدرسه زندگي ممكن است خيلي سخت باشد اما اگر عاقل باشيد و درست از مهره هايتان استفاده كنيد، مطمئن باشيد كه آخر كار نمره تان 20 خواهد شد. هميشه درصدد يادگيري و آموزش باشيد. با هر موقعيت مثل موقعيتي براي يادگيري برخورد كنيد. آيا زندگي واقعاً همين نيست؟ همه اينها به خود شما بستگي دارد. يادتان باشد اين شما هستيد كه زندگيتان را مي سازيد. اين همان امتحان آخر است. اميدوارم ياد گرفته باشيد.

از مكتب زندگي، براي موفقيت درس بياموزيم

اگر كمي گوش تيز كنيد، مي بينيد كه اين روزها صحبت از اصلاح و بهسازي آموزش و پرورش همه جا شنيده مي شود. ميگويند بايد پول بيشتري براي خريد كتاب در اختيار مدرسه ها قرار دهيم و لازم است كه بيشتر روي برخي موضوعات خاص متمركز شويم. اگر از من بپرسيد، همه اينها تا حدي موثر است. الان كه بزرگ شده ام مي فهمم كه بهترين آموزشي كه

هميشه مي خواستم به آن دست پيدا كنم، زندگي بوده است. زندگي خيلي كوتاه است اما چيزهايي را مي تواند به شما ياد بدهد كه هيچ كس ديگر نمي تواند. هر كسي مي تواند با اين اميد زندگي كند كه شانس بياورد و به مقام بالايي برسد، اما واقعاً تخصص مي خواهد كه بفهمد واقعاً چه مي خواهد و به دنبال آن برود. خيلي از آدم ها نمي توانند اين را درك كنند. به خاطر همين مي خواهم همين امروز و همين جا به شما ياد بدهم كه چه بايد بكنيد. پس خوب حواستان را جمع كنيد تا از مدرسه زندگي برايتان حرف بزنم. از مغزتان استفاده كنيد مثل خيلي چيزها، اينجا هم يا مي بريد يا مي بازيد. خيلي از كارمندانم را ديده ام كه قبل از اينكه به راهي كه مي خواهند وارد آن شوند نگاهي بيندازند، كارشان را شروع مي كنند و آخر سر هم شكست مي خورند. براي اينكه بتوانيد در اين دنيا زنده بمانيد بايد باهوش باشيد. هر وقت خواستيد حركتي بكنيد، اول بايستيد و فكر كنيد. همين مدت كم شما را نجات مي دهد. معلوم است كه زمان هايي وجود دارد كه مجبوريد سريع عمل كنيد اما اگر براي برنامه ريزي وقت نگذاريد، مطمئن باشيد كه به هيچ جا نمي رسيد. هيچ آدم عاقلي هيچوقت دست از ياد گرفتن برنمي دارد. اگر اينطور بود هيچ پيشرفتي تا حالا صورت نگرفته بود. اگر يكي از افراد گروه شما با ناتواني و بي كفايتي خود راندمان كار شما را پايين مي آورد، آنوقت همان كاري را كه لازم است انجام بدهيد.

با اعتماد به نفس رفتار كنيد آدم خجالتي هميشه عقب مي ماند. وقتي وارد يك اتاق مي شويد، بايد اينقدر قوي باشيد كه آنرا تحت تسلط خود بگيريد. شما بهترين هستيد، پس اين را باور كنيد و براساس آن رفتار كنيد. منظورم اين نيست كه خودخواه و مغرور شويد. منظورم اين است كه بايد اعتماد به نفس داشته باشيد؛ بتوانيد تصميم بگيريد و روي تصميم خود قاطع باشيد. محكم باشيد. ترس اولين دليل شكست است. براي موفق شدن، بايد به كلي ترس را كنار بگذاريد. به خاطر ترس است كه براي كاري كه بايد انجام مي داديد و نداديد، بهانه مي آوريد. پس كمي از خودتان قدرت نشان بدهيد و ترس را كنار بگذاريد. اين تنها راهي است كه مي توانيد احترام اطرافيان را جلب كنيد. كار را تمام كنيد در باور من، يا شما كاري را تمام مي كنيد يا بقيه تمامتان مي كنند. طفره رفتن از كار و نيمه تمام رها كردن آن اصلاً قابل قبول نيست. تمركزتان بايد روي اين باشد كه پايه و بنيادي محكم و كامل براي كارتان بسازيد. ليستي از كارهايي كه بايد انجام بدهيد تهيه كنيد و با سخت ترين آن شروع كنيد. شروع كردن با كارهاي سخت باعث مي شود انجام دادن كارهاي ديگر خيلي برايتان ساده تر شود. نكته مهم در اينجا تمركز است. شما هر كاري را اگر رويش تمركز داشته باشيد مي توانيد انجام بدهيد. پس از هر تعداد نفري كه فكر مي كنيد لازم داريد كمك بگيريد و كارتان را شروع كنيد. به بالا دستانتان احترام بگذاريد دليل دارد كه رئيستان الان پشت

ميز رياست نشسته است، حالا شما هر فكري كه مي خواهيد در مورد او بكنيد. اگر از قانون پيروي نمي كند، اگر به نظرتان يك فرد نا آگاه است، صبور باشيد-خيلي زود از آن منصب بركنار مي شود. تا آن موقع بايد بزرگواري كنيد و به او بعنوان يك بالا دست احترام بگذاريد. اين يعني از دستورات او پيروي كنيد و زبانتان را گاز بگيريد. هيچ چيز را نبايد خيلي شخصي بگيريد. اين هميشه يادتان باشد، از هر دست بدهي از همان دست هم پس مي گيري. اگر به رئيستان احترام نگذاريد، چطور مي توانيد از زير دستان خودتان توقع داشته باشيد كه به شما احترام بگذارند؟خونسرديتان را حفظ كنيد هيچوقت نبايد اجازه بدهيد كه احساساتتان بر شما غلبه كند. درست است، بعضي وقت ها اوضاع خيلي اعصاب خردكن مي شود، اما شما بايد آرامشتان را حفظ كنيد. منظورم را اشتباه متوجه نشويد: من هم چند بار تا حالا از كوره در رفته ام، اما اين عصبانيت ها هم مكان و زمان خاص خود را دارد. هيچوقت موقع انجام يك معامله كاري عصباني نشويد. چون موج منفي در جمع ايجاد مي كند كه باعث مي شود افراد ديگر هم به دنبال شما از كوره در بروند. مطمئناً اين هم آن چيزي نيست كه شما ميخواهيد. موقع رفتار كردن با همسرتان هم يادتان باشد اين شما هستيد كه بايد آرامشتان را حفظ كنيد. آدم عاقل براي برگرداندن وضع به حالت اول از عقلش استفاده مي كند. مهم اين است كه در آن زمان خاص بتوانيد بر احساساتتان غلبه كرده و عصباني نشويد. كلاس درس تمام شد

اميدوارم كه خوب از نكاتي كه گفتم يادداشت برداري كرده باشيد. مدرسه زندگي ممكن است خيلي سخت باشد اما اگر عاقل باشيد و درست از مهره هايتان استفاده كنيد، مطمئن باشيد كه آخر كار نمره تان 20 خواهد شد. هميشه درصدد يادگيري و آموزش باشيد. با هر موقعيت مثل موقعيتي براي يادگيري برخورد كنيد. آيا زندگي واقعاً همين نيست؟ همه اينها به خود شما بستگي دارد. يادتان باشد اين شما هستيد كه زندگيتان را مي سازيد. اين همان امتحان آخر است. اميدوارم ياد گرفته باشيد.

استراتژي فروشندگي اينترنتي - 5 راه براي موفقيت

وب سايت ها به طور كلي دو هدف را دنبال ميكنند. دليل اول اطلاع رساني و دليل دوم فروشندگي است. اگر هدف شما از آنلاين بودن، فروش محصول يا ارائه خدمات است،

اما تابه حال تجربه آنچناني در فروش نداشته ايد، اين مقاله خيلي مفيد خواهد بود. فروشندگي عملياتي اسرار آميز كه در اتاق هاي پر از دود اتفاق بيفتد يا استعدادي ذاتي كه از بدو تولد با شما باشد نيست. فروشندگي درواقع اين است كه بفهميد مردم چه مي خواهند و راهي فراهم كنيد كه از طريق آن به خواسته شان برسند. و قبل از خريد بايد خريدار را از يك مسير منطقي عبور دهيد.فروشندگي نيز مانند همه مهارت هاي ديگر، آموختني است. امروز قصد داريد به 5 قدم مهم در فروش اشاره كنيم. بعد از مطالعه اين مقاله، نگاه دقيقتري به وب سايتتان، نامه هاي فروش، كپي هاي تبليغات، و چيزهاي ديگر بيندازيد تا مطمئن شويد كه خريدار را از اين 5 مرحله عبور مي دهد. اگر اينطور نبود، بايد قدرت خود را بيشتر كنيد. بعد از گذشت از

اين 5 مرحله، خواهيد ديد وب سايتي داريد كه بطور مداوم فروش داشته و درآمدي قابل اطمينان برايتان تامين مي كند. 5 مرحله فروشندگي از اين قرار است:1) توجه: بدون توجه كامل مشتري، به هيچ كجا نخواهيد رسيد. اطمينان يابيد كه مشتريانتان به پيام هاي فروش شما توجه كافي دارند، نه به طرح هاي گرافيكي يا رنگ هاي تند به كار رفته در تبليغاتتان. 2) درگير كردن: وقتي توجه آنها را به خود جلب كرديد، بايد آنها را درگير كنيد. بايد آنها را به كاري مشغول كنيد. از آنها بخواهيد براي دريافت خبرنامه ها در سايت عضو شوند يا در سايت به جستجو مشغول شوند. اگر آنقدر علاقه مند بودند كه اين قدم را بردارند، پس مطمئن شويد كه راه درست را پيش گرفته ايد. 3) توجيه كردن: براي خريد كردن، مشتريانتان بايد حتماً توجيه شده باشند. اطمينان يابيد كه در كلماتتان، واقعياتي كه آنها را براي گرفتن يك تصميم منطقي به آن نياز دارند، گنجانده باشيد. مشتري معمولاً با انگيزه احساسي دست به خريد مي زند، اما اگر نتواند خريد خود را با دلايل منطقي توجيه كند، شما قادر به فروش نخواهيد بود. 4) ميل: اينجا همان جايي است كه روح فروش در آن است. مشتري ها بايد بخواهند. يعني بايد انگيزه و علاقه احساسي كافي در افراد وجود داشته باشد تا دست به خريد بزنند. به همين خاطر بايد به آنها بگوييد كه اين محصول چه چيز عايد آنها مي كند. يادتان باشد كه مردم معمولاً با تضمين سود بيشتر (پول بيشتري عايدشان كند) يا ترس از شكست (قبل از اينكه قيمت ها

بالاتر رود امروز دست به كار شويد) انگيزه ميگيرند.واقعيت اين است كه مردم با انگيزه هاي احساسي دست به خريد مي زنند. ممكن است خريدشان را با عقل و منطق نيز توجيه كنند اما دليل خريد كردن آنها اين است كه آن چيز را مي خواسته اند. 5) بستن: اگر اين چهار مرحله را به خوبي تكميل كرده باشيد، بستن كار براي مرتب كردن جزئيات است. اما در همين مرحله است كه بيشتر فروش ها با شكست مواجه مي شود. كليد بستن فروش اين است: دقيقاً به آنها بگوييد كه در مرحله بعد چه بايد بكنند و آنها را روي انجام آن متمركز كنيد. به هيچ وجه روي صفحه سفارش لينك ساير محصولات و شركت هاي مشابه را قرار ندهيد. اجازه بدهيد تمركز آنها روي خالي كردن كار اعتباريشان و خريد كردن باشد. حال كه با 5 مرحله فروش آشنا شديد؛ به وب سايتتان و محصولات فروشتان نگاهي بيندازيد و ببينيد چقدر با اين 5 مرحله مي خواند. مهم نيست كه چه بفروشيد، مشتري بايد قبل از اينكه دست به خريد بزند اين 5 مرحله را طي كرده باشد. اينكه اصلاً به وب سايت شما سر بزنند يا نه ديگر به علاقه آنها برمي گردد. با ملايمت آنها را در چهار مرحله ديگر راهنمايي كنيد و موفقيت از آن شما خواهد بود.

استراتژي فروشندگي اينترنتي - 5 راه براي موفقيت

وب سايت ها به طور كلي دو هدف را دنبال ميكنند. دليل اول اطلاع رساني و دليل دوم فروشندگي است. اگر هدف شما از آنلاين بودن، فروش محصول يا ارائه خدمات است،

اما تابه حال تجربه آنچناني در

فروش نداشته ايد، اين مقاله خيلي مفيد خواهد بود. فروشندگي عملياتي اسرار آميز كه در اتاق هاي پر از دود اتفاق بيفتد يا استعدادي ذاتي كه از بدو تولد با شما باشد نيست. فروشندگي درواقع اين است كه بفهميد مردم چه مي خواهند و راهي فراهم كنيد كه از طريق آن به خواسته شان برسند. و قبل از خريد بايد خريدار را از يك مسير منطقي عبور دهيد.فروشندگي نيز مانند همه مهارت هاي ديگر، آموختني است. امروز قصد داريد به 5 قدم مهم در فروش اشاره كنيم. بعد از مطالعه اين مقاله، نگاه دقيقتري به وب سايتتان، نامه هاي فروش، كپي هاي تبليغات، و چيزهاي ديگر بيندازيد تا مطمئن شويد كه خريدار را از اين 5 مرحله عبور مي دهد. اگر اينطور نبود، بايد قدرت خود را بيشتر كنيد. بعد از گذشت از اين 5 مرحله، خواهيد ديد وب سايتي داريد كه بطور مداوم فروش داشته و درآمدي قابل اطمينان برايتان تامين مي كند. 5 مرحله فروشندگي از اين قرار است:1) توجه: بدون توجه كامل مشتري، به هيچ كجا نخواهيد رسيد. اطمينان يابيد كه مشتريانتان به پيام هاي فروش شما توجه كافي دارند، نه به طرح هاي گرافيكي يا رنگ هاي تند به كار رفته در تبليغاتتان. 2) درگير كردن: وقتي توجه آنها را به خود جلب كرديد، بايد آنها را درگير كنيد. بايد آنها را به كاري مشغول كنيد. از آنها بخواهيد براي دريافت خبرنامه ها در سايت عضو شوند يا در سايت به جستجو مشغول شوند. اگر آنقدر علاقه مند بودند كه اين قدم را بردارند، پس مطمئن شويد كه راه درست را

پيش گرفته ايد. 3) توجيه كردن: براي خريد كردن، مشتريانتان بايد حتماً توجيه شده باشند. اطمينان يابيد كه در كلماتتان، واقعياتي كه آنها را براي گرفتن يك تصميم منطقي به آن نياز دارند، گنجانده باشيد. مشتري معمولاً با انگيزه احساسي دست به خريد مي زند، اما اگر نتواند خريد خود را با دلايل منطقي توجيه كند، شما قادر به فروش نخواهيد بود. 4) ميل: اينجا همان جايي است كه روح فروش در آن است. مشتري ها بايد بخواهند. يعني بايد انگيزه و علاقه احساسي كافي در افراد وجود داشته باشد تا دست به خريد بزنند. به همين خاطر بايد به آنها بگوييد كه اين محصول چه چيز عايد آنها مي كند. يادتان باشد كه مردم معمولاً با تضمين سود بيشتر (پول بيشتري عايدشان كند) يا ترس از شكست (قبل از اينكه قيمت ها بالاتر رود امروز دست به كار شويد) انگيزه ميگيرند.واقعيت اين است كه مردم با انگيزه هاي احساسي دست به خريد مي زنند. ممكن است خريدشان را با عقل و منطق نيز توجيه كنند اما دليل خريد كردن آنها اين است كه آن چيز را مي خواسته اند. 5) بستن: اگر اين چهار مرحله را به خوبي تكميل كرده باشيد، بستن كار براي مرتب كردن جزئيات است. اما در همين مرحله است كه بيشتر فروش ها با شكست مواجه مي شود. كليد بستن فروش اين است: دقيقاً به آنها بگوييد كه در مرحله بعد چه بايد بكنند و آنها را روي انجام آن متمركز كنيد. به هيچ وجه روي صفحه سفارش لينك ساير محصولات و شركت هاي مشابه را قرار ندهيد. اجازه بدهيد

تمركز آنها روي خالي كردن كار اعتباريشان و خريد كردن باشد. حال كه با 5 مرحله فروش آشنا شديد؛ به وب سايتتان و محصولات فروشتان نگاهي بيندازيد و ببينيد چقدر با اين 5 مرحله مي خواند. مهم نيست كه چه بفروشيد، مشتري بايد قبل از اينكه دست به خريد بزند اين 5 مرحله را طي كرده باشد. اينكه اصلاً به وب سايت شما سر بزنند يا نه ديگر به علاقه آنها برمي گردد. با ملايمت آنها را در چهار مرحله ديگر راهنمايي كنيد و موفقيت از آن شما خواهد بود.

استراتژي هاي كاربردي براي موفقيت

موفقيت براي افراد مختلف ميليون ها معني متفاوت در بر دارد. شايد معنايي كه يك فرد در نظر خود از موفقيت مجسم مي كند، از ديدگاه شخص ديگر چيزي جز شكست و عقبگرد به حساب نيايد. بنابراين مي توان گفت كه موفقيت يك چيز (يا چيزهايي) كاملا شخصي مي باشد. ممكن است يك فرد استاندارهاي متعددي را در زندگي خود معين كند، و احساس كند كه با اتكا به آنها مي تواند به موفقيت دست پيدا كند. به هر حال همه افراد نيازمند استراتژي هايي هستند كه به هر ترتيب آنها را به سوي موفقيت هدايت كند. همانطور كه اشاره شد، جزئيات اين استراتژي ها به طور كامل براي افراد مختلف، متفاوت مي باشد. كاشتن دانه هاي موفقيتاگر به اطراف خود با دقت بيشتري نگاه كنيد، به آساني متوجه خواهيد شد كه يكي از درس هاي بزرگ زندگي را مي توانيم از باغبانان و كشاورزان ياد بگيريم. از قديم گفته اند هر زمان دانه اي را بكاريد، بالاخره يك روزي نوبت به برداشت محصول هم

خواهد رسيد. قوانين و قراردادهاي اجتماعي به وضوع اين مطلب را منعكس مي كنند كه موفقيت امري نيست كه بتوانيد آنرا يك شبه بدست آوريد. نبايد بنشينيد و دست روي دست بگذاريد و رشد و شكوفايي ديگران را تماشا كنيد. پيشرفت و ترقي در گرو كار و تلاش دائمي به وجود مي آيند. مي بايست هر روز و در هر زمان، براي رسيدن به آن تقلا كنيد. كشاورزان هر روز به دانه هاي كاشته شده سر مي زنند و از آنها مراقبت و نگهداري كرده و تا آنجا كه از توانشان بر مي آيد سعي مي كنند در اين كار كوتاهي نورزند. در نهايت زماني كه موعد مقرر فرا مي رسد، پاداش تلاش هاي خود را دريافت خواهند كرد. موفقيت هم چيزي جز اين نيست. پشتكار و ثبات قدم معجزه مي كند؛ روزي فرا ميرسد كه در زندگي خود يك دنيا تفاوت احساس مي كنيد. دست به هر چيز مي زنيد طلا مي شود و در هر رشته اي كه وارد مي شويد، چيزي جز پيشرفت و موفقيت انتظارتان را نمي كشد. مشاهده و درك تصاوير دراز مدت يكي از حقايق تلخي كه به هر تقدير مي بايست در مورد موفقيت قبول كرد، اين است كه در راه رسيدن به آن، هيچ ميان بري وجود ندارد. طول مسير به تعهد و تلاش فردي كه خواستار موفقيت است، بستگي دارد و كوتاهي و بلندي آنرا خودتان تعيين ميكنيد. يكي ديگر از فاكتورهاي حياتي در اين زمينه، دانش و آگاهي است. شما با چه سرعتي مي توانيد اطلاعات لازم را بدست آورده و در به كارگيري آنها

تسلط پيدا كنيد؟ پيش از هر چيز رشته اصلي فعاليت خود را انتخاب كنيد و با ديدي باز به اهداف خود نزديك شويد. معمولاً هميشه اينطور است كه هر چقدر شما بيشتر تلاش كنيد بالطبع سفرتان نيز كوتاهتر خواهد بود. اگر بخواهيد گاه و بي گاه از مسير اصلي گريز بزنيد، اين احتمال وجود دارد كه در طول مسير دچار ياس و نااميدي شويد. شايد بتوان گفت شانس و اقبال تا حدي مي تواند در كسب موفقيت ايفاي نقش كند، اما ميان برها، هيچ سودي در راه موفقيت به دنبال ندارند. از سوي ديگر، همواره بايد آگاه باشيد كه مي توانيد شانس خود را از طريق پافشاري و استمرار، سختكوشي، يادگيري، و به كارگيري آموخته هاي خود همواره افزايش دهيد. بازبيني مسير موفقيتهمانطور كه براي سفر كردن ابتدا مسير را مشخص نموده و سپس راههاي رسيدن را به آن را تعيين مي كنيد، در راه رسيدن به موفقيت نيز بايد پروسه مشابهي را طي كنيد. مسير راه را همواره در دسترس نگه داريد و تلاش هاي خود را هر چند وقت يك بار مورد باز بيني قرار دهيد. در نظر داشتن تلاش هايي كه انجام داده ايد اين امكان را براي شما فراهم مي آورد كه متوجه شويد چه اموري را به درستي انجام داده و چه اموري با مشكل مواجه بوده است. اگر در طول اين سفر فردي هر چند وقت يكبار عملكرد خود را زير ذره بين قرار دهيد، مي توانيد به درستي طرح و برنامه خود را تعديل كرده و مقصد را واضح تر ببينيد. هر چه بيشتر پذيراي شرايط جديد باشيد

و بهتر بتوانيد خود را با آن وقف دهيد، آنگاه با سرعت بيشتري قادر خواهيد بود كه به سمت اهداف و مقاصد خود حركت كنيد. مبارزه با استرس يكي از حقايق كاملاً بارز كه به طور گسترده در زندگي هر انساني كه نفس مي كشد، سايه مي افكند، اين است كه چه بخواهد يا خير، به هر حال بايد با تنش ها و استرس هاي بيشماري دست و پنجه نرم كند. استرس جزء لاينفك زندگي هر انساني است و در عين حال يكي از مباحث ضروري در مسير پيشرفت و ترقي به شمار مي آيد. اگر واقعاً مي خواهيد تبديل به يك فرد موفق شويد، ما به شما توصيه مي كنيم كه حتما با تكنيك هاي مبارزه با استرس و جلوگيري از رشد آن آشنا شويد. دو مقوله پيرامون بحث استرس وجود دارد: ابتدا بايد ياد بگيريد كه ميزان استرس هاي روزانه خود را تعديل كنيد؛ و دوم اينكه به خود بياموزيد كه چگونه مي توانيد انرژي هاي استرس زا را به مسير ديگري منتقل كنيد و از آن به نفع خود بهره بجوييد. بله؛ درست است. حتي استرس هم مي تواند به شما سود برساند و از جايگاه يك دشمن مرموز به يك دوست صميمي، تغيير موضع بدهد. سعي كنيد تا آنجايي كه در حد توانتان است، انرژي هاي استرس زا را تبديل به فاكتورهايي براي ايجاد انگيزه كرده و از آنها به عنوان مشوق خود استفاده كنيد؛ بنابراين از اين پس هر زمان كه احساس استرس به شما دست داد، كانال آنرا عوض كنيد، تا دست آخر شما را حتي شده يك گام

به سوي موفقيت نزديك تر كنند، و كاري مثبت و مفيد به سمت اهداف و آرزوهايتان انجام داده باشيد. از همه اين ها مهم تر، بايد به خاطر داشته باشيد كه هيچ گاه صرفاً به دليل بروز استرس، تزلزل به خود راه ندهيد و از اهدافتان روي برنگردانيد. مثبت باشيد و منفي گرايي را از زندگي خود حذف كنيد شايد به زبان آوردن مطلب فوق خيلي راحت تر از عمل كردن به آن باشد، اما راهكارهايي وجود دارند كه با اتكا به آنها قادر به انجام چنين اموري خواهيد شد. بهتر است در آغاز، از حذف كردن تاثيرات منفي، بر روي زندگي خود شروع كنيد. اين كار صد در صد عملي است و من خودم به شخصه آنقدر اين امر را تمرين كرده ام كه ديگر ذهنم به صورت اتوماتيك وار آنرا پي گيري مي كند. اگر بخواهم تجربه شخصي ام را با شما در ميان بگذارم، بايد بگويم كه پس از چندي توانستم زندگي ام را به طور كلي عوض كنم و به شادي و شادكامي دست يابم. زماني كه افكار منفي از زندگي رخت بربندند، راههاي مثبت انديشي پيش رويتان قرار خواهند گرفت. اطراف خود را با اشيائي پر كنيد كه به شما فايده مي رسانند و در تقويت روحيه شما موثر هستند. همچنين وقت خود را نيز در كنار افراد مثبت گرا، موفق، و روشن فكر بگذرانيد. به هيچ وجه نبايد با كسي كه همواره بدبخت و منفي نگر است، ارتباط برقرار كنيد. هميشه افراد مثبت انديش را در كنار خود جمع كنيد و سعي كنيد تا آنجاييكه مي توانيد از تاثيرات

نيك آنها بهره ببريد؛ اجازه دهيد اين افراد بر روي اخلاق و روحياتتان تاثير گذاشته و شما را جذب خود نمايند.

استراتژي هاي كاربردي براي موفقيت

موفقيت براي افراد مختلف ميليون ها معني متفاوت در بر دارد. شايد معنايي كه يك فرد در نظر خود از موفقيت مجسم مي كند، از ديدگاه شخص ديگر چيزي جز شكست و عقبگرد به حساب نيايد. بنابراين مي توان گفت كه موفقيت يك چيز (يا چيزهايي) كاملا شخصي مي باشد. ممكن است يك فرد استاندارهاي متعددي را در زندگي خود معين كند، و احساس كند كه با اتكا به آنها مي تواند به موفقيت دست پيدا كند. به هر حال همه افراد نيازمند استراتژي هايي هستند كه به هر ترتيب آنها را به سوي موفقيت هدايت كند. همانطور كه اشاره شد، جزئيات اين استراتژي ها به طور كامل براي افراد مختلف، متفاوت مي باشد. كاشتن دانه هاي موفقيتاگر به اطراف خود با دقت بيشتري نگاه كنيد، به آساني متوجه خواهيد شد كه يكي از درس هاي بزرگ زندگي را مي توانيم از باغبانان و كشاورزان ياد بگيريم. از قديم گفته اند هر زمان دانه اي را بكاريد، بالاخره يك روزي نوبت به برداشت محصول هم خواهد رسيد. قوانين و قراردادهاي اجتماعي به وضوع اين مطلب را منعكس مي كنند كه موفقيت امري نيست كه بتوانيد آنرا يك شبه بدست آوريد. نبايد بنشينيد و دست روي دست بگذاريد و رشد و شكوفايي ديگران را تماشا كنيد. پيشرفت و ترقي در گرو كار و تلاش دائمي به وجود مي آيند. مي بايست هر روز و در هر زمان، براي رسيدن به آن تقلا

كنيد. كشاورزان هر روز به دانه هاي كاشته شده سر مي زنند و از آنها مراقبت و نگهداري كرده و تا آنجا كه از توانشان بر مي آيد سعي مي كنند در اين كار كوتاهي نورزند. در نهايت زماني كه موعد مقرر فرا مي رسد، پاداش تلاش هاي خود را دريافت خواهند كرد. موفقيت هم چيزي جز اين نيست. پشتكار و ثبات قدم معجزه مي كند؛ روزي فرا ميرسد كه در زندگي خود يك دنيا تفاوت احساس مي كنيد. دست به هر چيز مي زنيد طلا مي شود و در هر رشته اي كه وارد مي شويد، چيزي جز پيشرفت و موفقيت انتظارتان را نمي كشد. مشاهده و درك تصاوير دراز مدت يكي از حقايق تلخي كه به هر تقدير مي بايست در مورد موفقيت قبول كرد، اين است كه در راه رسيدن به آن، هيچ ميان بري وجود ندارد. طول مسير به تعهد و تلاش فردي كه خواستار موفقيت است، بستگي دارد و كوتاهي و بلندي آنرا خودتان تعيين ميكنيد. يكي ديگر از فاكتورهاي حياتي در اين زمينه، دانش و آگاهي است. شما با چه سرعتي مي توانيد اطلاعات لازم را بدست آورده و در به كارگيري آنها تسلط پيدا كنيد؟ پيش از هر چيز رشته اصلي فعاليت خود را انتخاب كنيد و با ديدي باز به اهداف خود نزديك شويد. معمولاً هميشه اينطور است كه هر چقدر شما بيشتر تلاش كنيد بالطبع سفرتان نيز كوتاهتر خواهد بود. اگر بخواهيد گاه و بي گاه از مسير اصلي گريز بزنيد، اين احتمال وجود دارد كه در طول مسير دچار ياس و نااميدي شويد. شايد بتوان

گفت شانس و اقبال تا حدي مي تواند در كسب موفقيت ايفاي نقش كند، اما ميان برها، هيچ سودي در راه موفقيت به دنبال ندارند. از سوي ديگر، همواره بايد آگاه باشيد كه مي توانيد شانس خود را از طريق پافشاري و استمرار، سختكوشي، يادگيري، و به كارگيري آموخته هاي خود همواره افزايش دهيد. بازبيني مسير موفقيتهمانطور كه براي سفر كردن ابتدا مسير را مشخص نموده و سپس راههاي رسيدن را به آن را تعيين مي كنيد، در راه رسيدن به موفقيت نيز بايد پروسه مشابهي را طي كنيد. مسير راه را همواره در دسترس نگه داريد و تلاش هاي خود را هر چند وقت يك بار مورد باز بيني قرار دهيد. در نظر داشتن تلاش هايي كه انجام داده ايد اين امكان را براي شما فراهم مي آورد كه متوجه شويد چه اموري را به درستي انجام داده و چه اموري با مشكل مواجه بوده است. اگر در طول اين سفر فردي هر چند وقت يكبار عملكرد خود را زير ذره بين قرار دهيد، مي توانيد به درستي طرح و برنامه خود را تعديل كرده و مقصد را واضح تر ببينيد. هر چه بيشتر پذيراي شرايط جديد باشيد و بهتر بتوانيد خود را با آن وقف دهيد، آنگاه با سرعت بيشتري قادر خواهيد بود كه به سمت اهداف و مقاصد خود حركت كنيد. مبارزه با استرس يكي از حقايق كاملاً بارز كه به طور گسترده در زندگي هر انساني كه نفس مي كشد، سايه مي افكند، اين است كه چه بخواهد يا خير، به هر حال بايد با تنش ها و استرس هاي بيشماري

دست و پنجه نرم كند. استرس جزء لاينفك زندگي هر انساني است و در عين حال يكي از مباحث ضروري در مسير پيشرفت و ترقي به شمار مي آيد. اگر واقعاً مي خواهيد تبديل به يك فرد موفق شويد، ما به شما توصيه مي كنيم كه حتما با تكنيك هاي مبارزه با استرس و جلوگيري از رشد آن آشنا شويد. دو مقوله پيرامون بحث استرس وجود دارد: ابتدا بايد ياد بگيريد كه ميزان استرس هاي روزانه خود را تعديل كنيد؛ و دوم اينكه به خود بياموزيد كه چگونه مي توانيد انرژي هاي استرس زا را به مسير ديگري منتقل كنيد و از آن به نفع خود بهره بجوييد. بله؛ درست است. حتي استرس هم مي تواند به شما سود برساند و از جايگاه يك دشمن مرموز به يك دوست صميمي، تغيير موضع بدهد. سعي كنيد تا آنجايي كه در حد توانتان است، انرژي هاي استرس زا را تبديل به فاكتورهايي براي ايجاد انگيزه كرده و از آنها به عنوان مشوق خود استفاده كنيد؛ بنابراين از اين پس هر زمان كه احساس استرس به شما دست داد، كانال آنرا عوض كنيد، تا دست آخر شما را حتي شده يك گام به سوي موفقيت نزديك تر كنند، و كاري مثبت و مفيد به سمت اهداف و آرزوهايتان انجام داده باشيد. از همه اين ها مهم تر، بايد به خاطر داشته باشيد كه هيچ گاه صرفاً به دليل بروز استرس، تزلزل به خود راه ندهيد و از اهدافتان روي برنگردانيد. مثبت باشيد و منفي گرايي را از زندگي خود حذف كنيد شايد به زبان آوردن مطلب فوق خيلي

راحت تر از عمل كردن به آن باشد، اما راهكارهايي وجود دارند كه با اتكا به آنها قادر به انجام چنين اموري خواهيد شد. بهتر است در آغاز، از حذف كردن تاثيرات منفي، بر روي زندگي خود شروع كنيد. اين كار صد در صد عملي است و من خودم به شخصه آنقدر اين امر را تمرين كرده ام كه ديگر ذهنم به صورت اتوماتيك وار آنرا پي گيري مي كند. اگر بخواهم تجربه شخصي ام را با شما در ميان بگذارم، بايد بگويم كه پس از چندي توانستم زندگي ام را به طور كلي عوض كنم و به شادي و شادكامي دست يابم. زماني كه افكار منفي از زندگي رخت بربندند، راههاي مثبت انديشي پيش رويتان قرار خواهند گرفت. اطراف خود را با اشيائي پر كنيد كه به شما فايده مي رسانند و در تقويت روحيه شما موثر هستند. همچنين وقت خود را نيز در كنار افراد مثبت گرا، موفق، و روشن فكر بگذرانيد. به هيچ وجه نبايد با كسي كه همواره بدبخت و منفي نگر است، ارتباط برقرار كنيد. هميشه افراد مثبت انديش را در كنار خود جمع كنيد و سعي كنيد تا آنجاييكه مي توانيد از تاثيرات نيك آنها بهره ببريد؛ اجازه دهيد اين افراد بر روي اخلاق و روحياتتان تاثير گذاشته و شما را جذب خود نمايند.

اشتباهات رايج در ايجاد و ارسال نامه هاي الكترونيكي

حال كه در عصر جديد ارتباطات قرار گرفته ايم، بايد همواره آگاه باشيد كه نه تنها چيزهايي كه مي گوييد مي توانند بعدها برايتان مشكل ساز شوند، بلكه چيزهايي كه مي نويسيد نيز مي توانند مشكلاتي را برايتان درست كنند. با تشكر از رايانه هاي

شخصي و لپ تاپ ها بايد اذعان داشت كه در ارتباطات حرفه اي نامه هاي الكترونيكي از جايگاه ويژه اي برخوردار مي باشند. بر اساس آمارهاي گرفته شده تنها در سال 2007 تخمين زده شده كه تا به اين لحظه در حدود 7/2 بيليون e-mail در نقاط مختلف دنيا رد و بدل شده است. اين رقم همچنان در حال افزايش است. از آنجايي كه اين نوع نامه ها كار ما راحت كرده اند و به آساني در دسترس و قابل استفاده مي باشند، بايد دقت كنيم تا در فرستادن آنها دچار اشتباه نشويم. در دنياي پيشرفته فن آوري امروزي هر چقدر بيشتر در مورد آداب e-mail زدن بدانيد، احتمال بروز اشتباه از جانب شما كمتر خواهد شد و ديگران به چشم يك تازه وارد به شما نگاه نخواهند كرد.

زماني كه e-mail را به آدرس اينترنتي فرد مورد نظر فرستاده شود، ديگر هيچ راهي براي برگشت دادن آن وجود ندارد و به هيچ وجه نمي توانيد اشتباهات خود را جبران كنيد. در اين مقاله قصد داريم تا شما را با چند نمونه از رايج ترين انواع اشتباهات و شيوه هاي جلوگيري از هر يك از آنها آشنا كنيم. لحن غير حرفه اي زماني كه به صورت رو در رو با كسي صحبت مي كنيد، اين امكان را داريد تا با استفاده از حركات دست و بدن و پرستيژي كه مي گيريد، منظور خود را خيلي راحت تر به طرف مقابل انتقال دهيد، اما هنگاميكه براي كسي نامه مي نويسيد، اين لغات هستند كه معناي نوشته ها را معلوم مي كنند. به همين دليل بهتر

است تا آنجايي كه مي توانيد از كلمات طعن آميز و امضاي بامزه خودداري كنيد و از متون كاملاً رسمي بهره بگيريد و شوخي و خنده را بگذاريد براي زماني كه يكديگر را ملاقت مي كنيد.بايد توجه داشته باشيد كه متن نوشته شما با وجود جوك، واژه هاي عاميانه و غير ادبي، مختل مي شود. در دنياي كار و تجارت، e-mail نشان دهنده شخصيت و هويت كاري شماست، بنابراين لحن نامناسب نوشته سبب مي شود تا شما را فردي فاقد صلاحيت تجاري جلوه دهد. نكته: رعايت امر ادب و احترام يكي از نكات ضروري است، اما بايد سعي كنيد كه حتي در اين زمينه نيز تعادل را رعايت كنيد. به اين منظور مي توانيد ابتدا نامه اي را كه قبلاً از فرد مورد نظر دريافت كرده ايد را يك مرتبه بخوانيد و آنرا با همان لحن پاسخ بدهيد. اگر احساس كرديد كه آنها در متن خود درازه گويي كرده اند، پس شما هم مي توانيد يك چنين كاري انجام دهيد، اما اگر نوشته آنها مختصر و مفيد بود، شما هم حرفه اي عمل كنيد و در چهارچوب تجارت مربوطه به آنها پاسخ دهيد. كلمه هايي را كه مورد استفاده قرار مي دهيد در نهايت دقت و مهارت انتخاب كنيد و اينچنين تصور كنيد كه در حضورشان مي خواهيد حرف هايتان را بزنيد. فرستان جواب به همه (Reply to all) اين اتفاق براي همه شما افتاده، زماني كه يك نامه الكترونيكي براي تعداد بسيار زيادي از افراد فرستاده شده باشد، همه سعي مي كنند تا در كارهاي ديگري دخالت كرده و ببينند كه نامه بجز خودشان

براي چه افراد ديگري هم فرستاده شده. پاسخ به همه در آن واحد، يك اشتباه بزرگ محسوب مي شود حتي اگر براي يكبار و آن هم به طور تصادفي رخ داده باشد. شايد جالب باشد كه براي يكي از همكارانتان e-mail بزنيد كه نوشتن طرز تهيه دسر كارفرما در خبرنامه ماه جديد كار مزخرفي بوده، اما اگر اشتباهي آنرا براي همه اعضاي شركت بفرستيد، آنوقت بايد بنشينيد و منتظر باشيد تا كارفرما خودش دستور العمل جديد دسر شما را معين كند. اين مورد چندان هم بد نبود، اما فكرش را بكنيد كه اگر يك مرتبه اطلاعات مهمي را به طور تصادفي براي ارباب رجوع بفرستيد، چه اتفاقي روي خواهد داد؟ پس بهتر است تا آنجايي كه مي توايند از كليد Reply to all استفاده نكنيد. اين كليد درست مانند يك موش كوچك خانگي است كه قابليت تبديل شدن به اژدها را دارد. نكته: پيش از اينكه پاسخ دهيد، ابتدا با خود فكر كنيد كه آيا اصلاً لازم است كه همه پاسخ شما را بخوانند و بعد فكر كنيد كه چه كساني به طور حتمي بايد نامه شما را دريافت كنند. احتمالاً شما خودتان هم راغب نيستيد كه همه از اسرار تجاري شما با خبر شوند. بنابراين بد نيست كه گاهگاهي به جاي استفاده از كليد Reply to all از كليد reply استفاده كنيد. اگر بايد نامه را براي چند نفر مي فرستاديد، نام هاي آنها رابه ترتيب وارد كنيد و تنبلي را بگذاريد كنار. اين كار شهرت بالايي را در پاسخ دادن به نامه ها از آن شما خواهد كرد. تا اينجا كه عالي است.

اطلاعات حساس و محرمانه شايد e-mail بهترين گزينه براي انتقال اطلاعات مهم و حساس نباشد. در حقيقت بايد بگوييم كه به عنوان يكي از بدترين راهها محسوب مي شود. حتي ارتقا دادن سيستم هاي جديد كامپيوتري باز هم قادر به جلوگيري از ورود هكر ها به سيستم عامل ها نيست و احتمال منقطع شدن پيام چه از جانب شما و چه از سوي گيرنده وجود دارد. اگر احساس مي كنيد كه e-mail شما همچنان محرمانه باقي خواهد ماند، بايد به شما هشدار دهيم كه يك مرتبه ديگر روي آن فكر كنيد. بسياري از كارخانه هاي بزرگ تجاري خط مشي هاي محكمي پيرامون اين مطلب براي خود تبيين مي نمايند و كليه پيام ها را بر روي سرور اصلي كارخانه ذخيره مي كنند و حتي اگر آنها را از روي رايانه خود پاك كنيد، باز هم يك نسخه از آن بر روي سرور اصلي باقي خواهد ماند. تمام پيام هايي كه از كامپيوتر شما فرستاده شده و شما دريافت كرده ايد، به راحتي از طريق آدرس IP كه موجود مي باشد، قابل پيگيري است. E-mail در دادگاه به عنوان يك سند قانوني، قابل پذيرش بوده و مي توان به آن استناد كرد. بنابراين زماني كه صحبت از حريم شخصي e-mail به ميان مي آيد بهتر است كه تصور كنيد اصلاً يك چنين حوزه اي وجود ندارد. نكته: زمانيكه از نامه هاي الكترونيكي استفاده مي كنيد به آنها به چشم يك نوع مدرك مستند قانوني و عمومي نگاه كنيد. اگر مطلب كاملاً محرمانه اي در ميان بود، سعي كنيد از ارباب رجوع شخصاً دعوت بعمل بياوريد و

حرف هاي خود را رو در رو بزنيد؛ اما زمانيكه مجبور به استفاده از e-mail هستيد، از اطلاعات مالي و اقتصادي حرفي به ميان نياوريد و براي رمز دارد كردن نامه خود از نرم افزارهايي نظير Centurion Soft و يا PGP استفاده كنيد. با پرهيز از بيان مسائل سري در نامه هاي الكترونيكي خود را كاملاً حرفه اي نشان دهيد. عنوان نامه (Subject) موضوع نامه به اندازه محتويات داخل آن ارزش و اهميت دارد و بدترين حالت زماني است كه جاي موضوع را خالي بگذاريد. در طول روز افرادي كه در زمنيه كار و تجارت فعاليت گسترده اي داشته باشند، تعداد بسيار زيادي نامه دريافت مي كنند. نامه هايي كه عنوان نداشته باشند، به هيچ وجه نظر خواننده را به خود جلب نكرده و فرد خواندن آنها را موكول مي كند به زماني كه ساير كارهاي خود را به طور كامل انجام داده باشد. انتخاب موضوع نامه ها همچنين با پيشرفت پروژه هاي اجرايي نيز مشكل آفرين ميشوند. اگر در ابتدا كار شما معرفي وب سايت بوده، اما در حال حاضر به مرحله اي رسيده باشيد كه بايد بازاريابي انجام دهيد، خوانندگان تمايل ندارند كه نامه هاي شما را با همان عنوان قبلي "سايت اينترنتي" دريافت كنند. عنوان نامه از اهميت بالايي برخوردار است، چرا كه به شما مي گويد چه چيزهايي بايد در نامه گنجانده شود. نكته: پيش از هر چيز، هر طوري كه شده بايد براي نامه خود يك عنوان مشخص انتخاب كنيد، اصلا هم مهم نيست كه انجام اين كار تا چه حد برايتان دشوار باشد. البته اينجا بايد اشاره كنيم كه

منظور ما از انتخاب يك عنوان مناسب چيزي شبيه به: "سلام" و يا "چطوري" نيست، چرا كه اين عبارات هيچ گونه ارتباطي با موضوعي كه شما مي خواهيد در نامه به آن اشاره كنيد، ندارند. موضوع بايد به گونه اي انتخاب شود كه خواننده با اولين نگاه توجهش به آن جلب شود. از اينرو از لغات كليدي استفاده كنيد كه بازتاب دهنده موضوع مورد بحث درون نامه باشند. همچنين زمانيكه كار از مراحل ابتدايي خارج شد و پروژه وارد مراحل پيشرفته تر شد، بايد حتماً موضوع نامه هاي خود را مطابق با كارهايي كه انجام مي دهيد، تغيير دهيد. فرستادن نادرست نامه در حوزه پست الكترونيكي يكي از قديمي ترين اشتباهات، فرستادن نامه به اشخاص نادرست است. اين كار يك امر كاملاً غير حرفه است، به ويژه اگر نامه شما فاقد لحن رسمي باشد. حتي از اين بدتر آن است كه در مورد يكي از همكارها مطالب طعن آميز نوشته باشيد و چون او در ذهنتان بوده نامه را براي خود او بفرستيد. اگر جزء افرادي هستيد كه به كرات اين اشتباه از آنها سر مي زند ديگر نبايد انتظار داشته باشيد كه شب عيد در صندوق پست الكترونيكي خود كارت هاي تبريك دريافت كنيد. يكي از دلايلي كه سبب يك چنين اشتباهي مي شود اين است كه وقتي قصد فرستادن نامه را داريد، زمانيكه حروف اوليه آدرس اينترنتي آنها را تايپ مي كنيد، رايانه به صورت خودكار آدرس را كامل مي كند. اين امر سبب مي شود تا درصد بروز اشتباه افزايش پيدا كند. حالا مي فهميم كه سيستم فن آوري نوين آنقدرها هم

كه بايد و شايد با ما صميمانه رفتار نمي كند. نكته: از آنجايي كه محل تايپ آدرس گيرنده بالاتر از محل تايپ متن نامه است، ما به طور غريزي عادت داريم كه ابتدا نام گيرنده را تايپ كنيم و بعد شروع به نوشتن متن اصلي نامه مي كنيم. اين امر براي ما مشكل ايجاد مي كند چراكه ما مشغول فكر كردن در مورد نامه خود هستيم نه گيرنده. تحت اين شرايط مي بايست ابتدا نامه را بنويسيد و زماني كه متن اصلي نامه تمام شد، آدرس اينترني گيرنده را انتخاب كنيد. اين امر امكان بروز اشتباه را كاهش مي دهد چراكه از نوشتن متن نامه رها شده ايد و تمام توجه و تمركزتان به آدرس گيرنده معطوف مي شود. البته هميشه بايد آدرس را دوبار چك كنيد و يا حتي سه باره، تا بتوانيد با خيال راحت بر روي كليد send كليك كنيد. چك نكردن مداوم e-mail از آنجايي كه اين روزها، نامه هاي الكترونكي به عنوان يكي از اصلي ترين ابزار ارتباطي به شمار مي روند، اين يك اشتباه بزرگي است كه mail خود را به طور مكرر چك نكنيد. زمانيكه اين كار را به صورت مداوم دنبال نكنيد، امكان بروز اشتباه تشديد مي شود. اگر بخواهيد تمام دانلودها و مرور كردن ها را به بعداً موكول كنيد، ريسك پاك كردن سهوي مطالب مهم افزايش پيدا مي كند و به نامه هاي مهم، آنقدر كه بايد و شايد اهميت داده نمي شود. اين مشكل به ويژه براي كارمنداني كه داراي چند آدرس ايميل مي باشند مطرح ميشود. ديده شده كه افراديكه با چند آدرس

ايميل به ارباب رجوع پاسخ مي دهند، درصد اشتباه بالايي دارند و اين امر سبب بروز ضرر و زيان هاي بسيار زيادي در كار و تجارت مي شود. ممكن است به دليل چك نكردن يكي از ايميل هاي خود متوجه خيلي موارد مهم در مورد بازار كار خود نشويد. نكته: شايد با خودتان فكر كنيد كه بهترين راه حل در اين زمينه محدود كردن آدرس هاي اينترنتي است، اما كاملاً اشتاه مي كنيد، اتفاقاً خيلي خوب است كه براي مسائل شخصي و كاري دو آدرس اينترنتي مجزا داشته باشيد تا سازماندهي و مرور نامه هاي دريافتي آسان تر گردد. اگر به اندازه كافي وقت نداريد تا همه آدرس ها پستي خود را چك كنيد، مي توانيد از برنامه اي مانند Pooka استفاده كنيد. برنامه فوق اين قابليت را در اختيار شما قرار مي دهد كه در آن واحد ميل هاي موجود در چند آدرس اينترنتي مختلف را با هم چك كنيد. با اين كار در وقتتان هم صرفه جويي مي شود. هيچ وقت اجازه ندهيد كه خواندن ايميل ها بر روي حرفه شما تاثير بگذارند. فقط كافي است كه ببينيد چه كساني با شما تماس گرفته اند و چه چيزهاي مهمي اشاره كرده اند. به سرعت فرستادن اگر بيش از اندازه عجله كنيد ممكن است در متني كه مي فرستيد غلط هاي املايي و دستوري زيادي جود داشته باشد. پيامي كه در آن اشتباه وجود داشته باشد، نگرش منفي را در مورد شما و شركتتان در ذهن خواننده ايجاد مي كند. اگر فرم اينترنتي پذيرش را هم پرمي كنيد، بايد حواستان باشد كه غلط ديكته

اي نداشته باشيد، در غير اينصورت بهتر است منتظر جواب نباشيد.

اگر در فرستادن نامه بيش از اندازه عجله كنيد، ممكن است پيوست را فراموش كنيد، پيوستي كه در نامه به آنها اشاره كرده ايد، قول ضميمه آنها را داده ايد، اما يادتان رفته ضميمه كنيد. همكاران و مشتري ها تمايل ندارند تا وقت بگذارند و شما را متوجه نفرستادن چيزي كه خودتان تصور مي كنيد فرستاده ايد كنند. نكته: اگر مي خواهيد خوانندگان به شما احترام بگذارند، شما هم بايد به آنها احترام گذاشته و يك متن كاملاً حرفه اي تحويلشان دهيد. سعي كنيد نكات دستوري و املايي را به طور كامل رعايت كنيد: به اين معنا كه متن مورد نظر را دو مرتبه به طور كامل بخوانيد و از نرم افزارهاي پيشرفته گرامر چك استفاده كنيد. وقت بيشتري را روي نوشتن آنها صرف كنيد، حتي الامكان كوتاه و مختصر باشند، از سرآغاز و متن خاتمه مناسب استفاده كنيد و پيوست ها را هم پيش از اينكه متن نامه را بنويسيد ضميمه كنيد. زمانيكه وقت نوشتن نامه را افزايش مي دهيد، خود به خود از تعداد اشتباهاتتان كاسته خواهد شد. بقا در عصر ديجيتالي عصر تكنولوژي يكي از بي نظير ترين ابزارهايش با نام ايميل را در اختيار ما قرار داده. به عنوان يك فرد حرفه اي همانطور كه مراقب رفتارمان هستيم بايد مراقب گفتارمان نيز باشيم. هر ايميل جديد يك موقعيت براي بي نقص بودن و يا بالعكس مرتكب يك اشتباه فاحش شدن را پيش روي ما مي گذارد. با در نظر گرفتن اين مطلب مي توانيد مطمئن باشيد كه جلوي اشتباهات

بزرگ را تنها با زمان گذاشتن، و انتخاب هاي آگاهانه بگيريد. از موارد مناسب بهره بگيريد و اميد داريم كه همه ايميل هاي شما در كمال تخصص و شم حرفه اي مي درخشند.

اشتباهات رايج در ايجاد و ارسال نامه هاي الكترونيكي

حال كه در عصر جديد ارتباطات قرار گرفته ايم، بايد همواره آگاه باشيد كه نه تنها چيزهايي كه مي گوييد مي توانند بعدها برايتان مشكل ساز شوند، بلكه چيزهايي كه مي نويسيد نيز مي توانند مشكلاتي را برايتان درست كنند. با تشكر از رايانه هاي شخصي و لپ تاپ ها بايد اذعان داشت كه در ارتباطات حرفه اي نامه هاي الكترونيكي از جايگاه ويژه اي برخوردار مي باشند. بر اساس آمارهاي گرفته شده تنها در سال 2007 تخمين زده شده كه تا به اين لحظه در حدود 7/2 بيليون e-mail در نقاط مختلف دنيا رد و بدل شده است. اين رقم همچنان در حال افزايش است. از آنجايي كه اين نوع نامه ها كار ما راحت كرده اند و به آساني در دسترس و قابل استفاده مي باشند، بايد دقت كنيم تا در فرستادن آنها دچار اشتباه نشويم. در دنياي پيشرفته فن آوري امروزي هر چقدر بيشتر در مورد آداب e-mail زدن بدانيد، احتمال بروز اشتباه از جانب شما كمتر خواهد شد و ديگران به چشم يك تازه وارد به شما نگاه نخواهند كرد.

زماني كه e-mail را به آدرس اينترنتي فرد مورد نظر فرستاده شود، ديگر هيچ راهي براي برگشت دادن آن وجود ندارد و به هيچ وجه نمي توانيد اشتباهات خود را جبران كنيد. در اين مقاله قصد داريم تا شما را

با چند نمونه از رايج ترين انواع اشتباهات و شيوه هاي جلوگيري از هر يك از آنها آشنا كنيم. لحن غير حرفه اي زماني كه به صورت رو در رو با كسي صحبت مي كنيد، اين امكان را داريد تا با استفاده از حركات دست و بدن و پرستيژي كه مي گيريد، منظور خود را خيلي راحت تر به طرف مقابل انتقال دهيد، اما هنگاميكه براي كسي نامه مي نويسيد، اين لغات هستند كه معناي نوشته ها را معلوم مي كنند. به همين دليل بهتر است تا آنجايي كه مي توانيد از كلمات طعن آميز و امضاي بامزه خودداري كنيد و از متون كاملاً رسمي بهره بگيريد و شوخي و خنده را بگذاريد براي زماني كه يكديگر را ملاقت مي كنيد.بايد توجه داشته باشيد كه متن نوشته شما با وجود جوك، واژه هاي عاميانه و غير ادبي، مختل مي شود. در دنياي كار و تجارت، e-mail نشان دهنده شخصيت و هويت كاري شماست، بنابراين لحن نامناسب نوشته سبب مي شود تا شما را فردي فاقد صلاحيت تجاري جلوه دهد. نكته: رعايت امر ادب و احترام يكي از نكات ضروري است، اما بايد سعي كنيد كه حتي در اين زمينه نيز تعادل را رعايت كنيد. به اين منظور مي توانيد ابتدا نامه اي را كه قبلاً از فرد مورد نظر دريافت كرده ايد را يك مرتبه بخوانيد و آنرا با همان لحن پاسخ بدهيد. اگر احساس كرديد كه آنها در متن خود درازه گويي كرده اند، پس شما هم مي توانيد يك چنين كاري انجام دهيد، اما اگر نوشته آنها مختصر و مفيد بود، شما هم

حرفه اي عمل كنيد و در چهارچوب تجارت مربوطه به آنها پاسخ دهيد. كلمه هايي را كه مورد استفاده قرار مي دهيد در نهايت دقت و مهارت انتخاب كنيد و اينچنين تصور كنيد كه در حضورشان مي خواهيد حرف هايتان را بزنيد. فرستان جواب به همه (Reply to all) اين اتفاق براي همه شما افتاده، زماني كه يك نامه الكترونيكي براي تعداد بسيار زيادي از افراد فرستاده شده باشد، همه سعي مي كنند تا در كارهاي ديگري دخالت كرده و ببينند كه نامه بجز خودشان براي چه افراد ديگري هم فرستاده شده. پاسخ به همه در آن واحد، يك اشتباه بزرگ محسوب مي شود حتي اگر براي يكبار و آن هم به طور تصادفي رخ داده باشد. شايد جالب باشد كه براي يكي از همكارانتان e-mail بزنيد كه نوشتن طرز تهيه دسر كارفرما در خبرنامه ماه جديد كار مزخرفي بوده، اما اگر اشتباهي آنرا براي همه اعضاي شركت بفرستيد، آنوقت بايد بنشينيد و منتظر باشيد تا كارفرما خودش دستور العمل جديد دسر شما را معين كند. اين مورد چندان هم بد نبود، اما فكرش را بكنيد كه اگر يك مرتبه اطلاعات مهمي را به طور تصادفي براي ارباب رجوع بفرستيد، چه اتفاقي روي خواهد داد؟ پس بهتر است تا آنجايي كه مي توايند از كليد Reply to all استفاده نكنيد. اين كليد درست مانند يك موش كوچك خانگي است كه قابليت تبديل شدن به اژدها را دارد. نكته: پيش از اينكه پاسخ دهيد، ابتدا با خود فكر كنيد كه آيا اصلاً لازم است كه همه پاسخ شما را بخوانند و بعد فكر كنيد كه چه

كساني به طور حتمي بايد نامه شما را دريافت كنند. احتمالاً شما خودتان هم راغب نيستيد كه همه از اسرار تجاري شما با خبر شوند. بنابراين بد نيست كه گاهگاهي به جاي استفاده از كليد Reply to all از كليد reply استفاده كنيد. اگر بايد نامه را براي چند نفر مي فرستاديد، نام هاي آنها رابه ترتيب وارد كنيد و تنبلي را بگذاريد كنار. اين كار شهرت بالايي را در پاسخ دادن به نامه ها از آن شما خواهد كرد. تا اينجا كه عالي است. اطلاعات حساس و محرمانه شايد e-mail بهترين گزينه براي انتقال اطلاعات مهم و حساس نباشد. در حقيقت بايد بگوييم كه به عنوان يكي از بدترين راهها محسوب مي شود. حتي ارتقا دادن سيستم هاي جديد كامپيوتري باز هم قادر به جلوگيري از ورود هكر ها به سيستم عامل ها نيست و احتمال منقطع شدن پيام چه از جانب شما و چه از سوي گيرنده وجود دارد. اگر احساس مي كنيد كه e-mail شما همچنان محرمانه باقي خواهد ماند، بايد به شما هشدار دهيم كه يك مرتبه ديگر روي آن فكر كنيد. بسياري از كارخانه هاي بزرگ تجاري خط مشي هاي محكمي پيرامون اين مطلب براي خود تبيين مي نمايند و كليه پيام ها را بر روي سرور اصلي كارخانه ذخيره مي كنند و حتي اگر آنها را از روي رايانه خود پاك كنيد، باز هم يك نسخه از آن بر روي سرور اصلي باقي خواهد ماند. تمام پيام هايي كه از كامپيوتر شما فرستاده شده و شما دريافت كرده ايد، به راحتي از طريق آدرس IP كه موجود مي باشد،

قابل پيگيري است. E-mail در دادگاه به عنوان يك سند قانوني، قابل پذيرش بوده و مي توان به آن استناد كرد. بنابراين زماني كه صحبت از حريم شخصي e-mail به ميان مي آيد بهتر است كه تصور كنيد اصلاً يك چنين حوزه اي وجود ندارد. نكته: زمانيكه از نامه هاي الكترونيكي استفاده مي كنيد به آنها به چشم يك نوع مدرك مستند قانوني و عمومي نگاه كنيد. اگر مطلب كاملاً محرمانه اي در ميان بود، سعي كنيد از ارباب رجوع شخصاً دعوت بعمل بياوريد و حرف هاي خود را رو در رو بزنيد؛ اما زمانيكه مجبور به استفاده از e-mail هستيد، از اطلاعات مالي و اقتصادي حرفي به ميان نياوريد و براي رمز دارد كردن نامه خود از نرم افزارهايي نظير Centurion Soft و يا PGP استفاده كنيد. با پرهيز از بيان مسائل سري در نامه هاي الكترونيكي خود را كاملاً حرفه اي نشان دهيد. عنوان نامه (Subject) موضوع نامه به اندازه محتويات داخل آن ارزش و اهميت دارد و بدترين حالت زماني است كه جاي موضوع را خالي بگذاريد. در طول روز افرادي كه در زمنيه كار و تجارت فعاليت گسترده اي داشته باشند، تعداد بسيار زيادي نامه دريافت مي كنند. نامه هايي كه عنوان نداشته باشند، به هيچ وجه نظر خواننده را به خود جلب نكرده و فرد خواندن آنها را موكول مي كند به زماني كه ساير كارهاي خود را به طور كامل انجام داده باشد. انتخاب موضوع نامه ها همچنين با پيشرفت پروژه هاي اجرايي نيز مشكل آفرين ميشوند. اگر در ابتدا كار شما معرفي وب سايت بوده، اما در حال

حاضر به مرحله اي رسيده باشيد كه بايد بازاريابي انجام دهيد، خوانندگان تمايل ندارند كه نامه هاي شما را با همان عنوان قبلي "سايت اينترنتي" دريافت كنند. عنوان نامه از اهميت بالايي برخوردار است، چرا كه به شما مي گويد چه چيزهايي بايد در نامه گنجانده شود. نكته: پيش از هر چيز، هر طوري كه شده بايد براي نامه خود يك عنوان مشخص انتخاب كنيد، اصلا هم مهم نيست كه انجام اين كار تا چه حد برايتان دشوار باشد. البته اينجا بايد اشاره كنيم كه منظور ما از انتخاب يك عنوان مناسب چيزي شبيه به: "سلام" و يا "چطوري" نيست، چرا كه اين عبارات هيچ گونه ارتباطي با موضوعي كه شما مي خواهيد در نامه به آن اشاره كنيد، ندارند. موضوع بايد به گونه اي انتخاب شود كه خواننده با اولين نگاه توجهش به آن جلب شود. از اينرو از لغات كليدي استفاده كنيد كه بازتاب دهنده موضوع مورد بحث درون نامه باشند. همچنين زمانيكه كار از مراحل ابتدايي خارج شد و پروژه وارد مراحل پيشرفته تر شد، بايد حتماً موضوع نامه هاي خود را مطابق با كارهايي كه انجام مي دهيد، تغيير دهيد. فرستادن نادرست نامه در حوزه پست الكترونيكي يكي از قديمي ترين اشتباهات، فرستادن نامه به اشخاص نادرست است. اين كار يك امر كاملاً غير حرفه است، به ويژه اگر نامه شما فاقد لحن رسمي باشد. حتي از اين بدتر آن است كه در مورد يكي از همكارها مطالب طعن آميز نوشته باشيد و چون او در ذهنتان بوده نامه را براي خود او بفرستيد. اگر جزء افرادي هستيد كه به كرات

اين اشتباه از آنها سر مي زند ديگر نبايد انتظار داشته باشيد كه شب عيد در صندوق پست الكترونيكي خود كارت هاي تبريك دريافت كنيد. يكي از دلايلي كه سبب يك چنين اشتباهي مي شود اين است كه وقتي قصد فرستادن نامه را داريد، زمانيكه حروف اوليه آدرس اينترنتي آنها را تايپ مي كنيد، رايانه به صورت خودكار آدرس را كامل مي كند. اين امر سبب مي شود تا درصد بروز اشتباه افزايش پيدا كند. حالا مي فهميم كه سيستم فن آوري نوين آنقدرها هم كه بايد و شايد با ما صميمانه رفتار نمي كند. نكته: از آنجايي كه محل تايپ آدرس گيرنده بالاتر از محل تايپ متن نامه است، ما به طور غريزي عادت داريم كه ابتدا نام گيرنده را تايپ كنيم و بعد شروع به نوشتن متن اصلي نامه مي كنيم. اين امر براي ما مشكل ايجاد مي كند چراكه ما مشغول فكر كردن در مورد نامه خود هستيم نه گيرنده. تحت اين شرايط مي بايست ابتدا نامه را بنويسيد و زماني كه متن اصلي نامه تمام شد، آدرس اينترني گيرنده را انتخاب كنيد. اين امر امكان بروز اشتباه را كاهش مي دهد چراكه از نوشتن متن نامه رها شده ايد و تمام توجه و تمركزتان به آدرس گيرنده معطوف مي شود. البته هميشه بايد آدرس را دوبار چك كنيد و يا حتي سه باره، تا بتوانيد با خيال راحت بر روي كليد send كليك كنيد. چك نكردن مداوم e-mail از آنجايي كه اين روزها، نامه هاي الكترونكي به عنوان يكي از اصلي ترين ابزار ارتباطي به شمار مي روند، اين يك اشتباه

بزرگي است كه mail خود را به طور مكرر چك نكنيد. زمانيكه اين كار را به صورت مداوم دنبال نكنيد، امكان بروز اشتباه تشديد مي شود. اگر بخواهيد تمام دانلودها و مرور كردن ها را به بعداً موكول كنيد، ريسك پاك كردن سهوي مطالب مهم افزايش پيدا مي كند و به نامه هاي مهم، آنقدر كه بايد و شايد اهميت داده نمي شود. اين مشكل به ويژه براي كارمنداني كه داراي چند آدرس ايميل مي باشند مطرح ميشود. ديده شده كه افراديكه با چند آدرس ايميل به ارباب رجوع پاسخ مي دهند، درصد اشتباه بالايي دارند و اين امر سبب بروز ضرر و زيان هاي بسيار زيادي در كار و تجارت مي شود. ممكن است به دليل چك نكردن يكي از ايميل هاي خود متوجه خيلي موارد مهم در مورد بازار كار خود نشويد. نكته: شايد با خودتان فكر كنيد كه بهترين راه حل در اين زمينه محدود كردن آدرس هاي اينترنتي است، اما كاملاً اشتاه مي كنيد، اتفاقاً خيلي خوب است كه براي مسائل شخصي و كاري دو آدرس اينترنتي مجزا داشته باشيد تا سازماندهي و مرور نامه هاي دريافتي آسان تر گردد. اگر به اندازه كافي وقت نداريد تا همه آدرس ها پستي خود را چك كنيد، مي توانيد از برنامه اي مانند Pooka استفاده كنيد. برنامه فوق اين قابليت را در اختيار شما قرار مي دهد كه در آن واحد ميل هاي موجود در چند آدرس اينترنتي مختلف را با هم چك كنيد. با اين كار در وقتتان هم صرفه جويي مي شود. هيچ وقت اجازه ندهيد كه خواندن ايميل ها بر

روي حرفه شما تاثير بگذارند. فقط كافي است كه ببينيد چه كساني با شما تماس گرفته اند و چه چيزهاي مهمي اشاره كرده اند. به سرعت فرستادن اگر بيش از اندازه عجله كنيد ممكن است در متني كه مي فرستيد غلط هاي املايي و دستوري زيادي جود داشته باشد. پيامي كه در آن اشتباه وجود داشته باشد، نگرش منفي را در مورد شما و شركتتان در ذهن خواننده ايجاد مي كند. اگر فرم اينترنتي پذيرش را هم پرمي كنيد، بايد حواستان باشد كه غلط ديكته اي نداشته باشيد، در غير اينصورت بهتر است منتظر جواب نباشيد.

اگر در فرستادن نامه بيش از اندازه عجله كنيد، ممكن است پيوست را فراموش كنيد، پيوستي كه در نامه به آنها اشاره كرده ايد، قول ضميمه آنها را داده ايد، اما يادتان رفته ضميمه كنيد. همكاران و مشتري ها تمايل ندارند تا وقت بگذارند و شما را متوجه نفرستادن چيزي كه خودتان تصور مي كنيد فرستاده ايد كنند. نكته: اگر مي خواهيد خوانندگان به شما احترام بگذارند، شما هم بايد به آنها احترام گذاشته و يك متن كاملاً حرفه اي تحويلشان دهيد. سعي كنيد نكات دستوري و املايي را به طور كامل رعايت كنيد: به اين معنا كه متن مورد نظر را دو مرتبه به طور كامل بخوانيد و از نرم افزارهاي پيشرفته گرامر چك استفاده كنيد. وقت بيشتري را روي نوشتن آنها صرف كنيد، حتي الامكان كوتاه و مختصر باشند، از سرآغاز و متن خاتمه مناسب استفاده كنيد و پيوست ها را هم پيش از اينكه متن نامه را بنويسيد ضميمه كنيد. زمانيكه وقت نوشتن نامه را

افزايش مي دهيد، خود به خود از تعداد اشتباهاتتان كاسته خواهد شد. بقا در عصر ديجيتالي عصر تكنولوژي يكي از بي نظير ترين ابزارهايش با نام ايميل را در اختيار ما قرار داده. به عنوان يك فرد حرفه اي همانطور كه مراقب رفتارمان هستيم بايد مراقب گفتارمان نيز باشيم. هر ايميل جديد يك موقعيت براي بي نقص بودن و يا بالعكس مرتكب يك اشتباه فاحش شدن را پيش روي ما مي گذارد. با در نظر گرفتن اين مطلب مي توانيد مطمئن باشيد كه جلوي اشتباهات بزرگ را تنها با زمان گذاشتن، و انتخاب هاي آگاهانه بگيريد. از موارد مناسب بهره بگيريد و اميد داريم كه همه ايميل هاي شما در كمال تخصص و شم حرفه اي مي درخشند.

اعتبارتان را خودتان مي سازيد

آيا كسي از شما هست كه فردي را سراغ داشته باشد كه همه از او به خوبي ياد ميكنند و وقتي صحبت از او به ميان مي آيد مي گوييد: "آدم خوبي است"؟ حتماً سراغ داريد. اين فرد همان شخصي است كه به ميهماني ها دعوتش مي كنيد، دوست داريد دامادتان شود، و همه ي اين ها به اين دليل است كه او فرد خوشنامي است. بله، داشتن آبرو و اعتبار نيك همه ي كارها را ساده تر مي كند. جمع كردن آبرو زمان مي برد بله، شهرت و اعتبار خوب داشتن نيازمند زمان است. آبرو چيزي نيست كه يك شبه به دست آيد. پايه و اساس خوش نامي عمل كردن است. افراد زيادي همه وقت خود را صرف حرف زدن بيهوده مي كنند. اما اگر دهانمان را ببنديم و بيشتر عمل كنيم موفق تر خواهيم بود.

شهرت و نيكنامي وقتي به دست مي آيد كه درست و بجا حرف بزنيم و به حرف هايمان عمل كنيم. حال ممكن است بپرسيد چه اعمالي برايتان آبرو و اعتبار مي آورد. شما بايد كارهايي را انجام دهيد كه تاثير مثبت روي ديگران بگذارد. از كمك كردن به بردن بارهاي پيرزن همسايه در زمان كودكي تا ماندن پيش دوست بيمارتان و پرستاري از او در بزرگسالي. البته لازم نيست كه حتماً كارهايي بزرگ انجام دهيد، انجام پيوسته ي كارهاي خوب هرچند هم كوچك به شما در اين زمينه كمك مي كند. بدنامي آسان به دست مي آيد فرض كنيد شما فردي هستيد كه خيلي وقت است براي به دست آوردن آبرو و اعتبار زحمت مي كشيد. كار مي كنيد و 20 سال بهترين قيمت ها را به مشتريانتان داده ايد. همه چيز عالي پيش مي رود. در واقع شما به داشتن بهترين بخش توليدي در كل ناحيه زبانزد هستيد. تا زماني كه همه ي عمده فروشان را مجبور مي كنيد كه قيمت بهتري ارائه دهند درحاليكه محصولتان هم ديگر به خوبي گذشته نيست. اما سودتان بالا است و شما خوشحال هستيد. مشتريان پيوسته شكايت دارند، اما شما گوش نمي دهيد. تنها چيزي كه متوجه مي شويد اين است كه در تجارت غرق شده ايد و چهره هاي آشناي سابق را ديگر نمي بينيد. چه اتفاقي افتاده است؟ شما ديگر آن فرد سابق نيستيد. به عبارت ديگر از مسير اصليتان منحرف شده ايد. و چند وقتي مي شود كه ديگر اعتبار و خوشنامي سابق را از دست داده ايد. بدنامي چطور به دست مي آيد؟ آبرو

و اعتبار به آساني از دست مي رود. با چند نفر تا بحال برخورد كرده ايد كه پس از سالها آبروداري، يكدفعه با يك اشتباه همه را به باد داده باشد؟ حرف من اين است، ممكن است يك عمر طول بكشد تا بتوان آبرو جمع كرد، اما فقط يك اشتباه كافي است تا آن ابرو و خوشنامي را نابود كند.مردم به شما بر چسب مي زنند چيزي كه بايد در مورد اعتبار و آبرو بدانيد اين است كه وقتي شروع به جمع كردن اعتبار و آبرو مي كنيد، چه خوش نام باشيد و چه بدنام ديگران به شما نمره مي دهند. اگر فرد خوشنامي باشيد، مي توانيد با انجام كارهاي بد، آن را به آساني از دست بدهيد. مردم ممكن است فكر كنند كه از مسيرتان منحرف شده يا اشتباه كرده ايد و تصور خواهند كرد كه موقتي بوده است. اما مشكل زماني است كه اين اشتباه يا كار بد زود اتفاق بيفتد. و بعد از آن اشتباه هر چقدر هم كه كارهاي خوب بكنيد ديگر كسي نظر خوبي در موردتان نخواهد داشت. اعتبار بد، تجارت بد آبرو و اعتبار بد نه تنها روي زندگي خصوصي شما تاثير منفي مي گذارد، بلكه كار و كسب شما را نيز خراب مي كند. مردم معمولاً با كساني وارد تجارت و كار مي شوند كه اعتبار و نامي نيك داشته باشند. فرقي نمي كند كه شغلتان چه باشد، هر چه كه باشد براي رابطه با افراد نيازمند داشتن اعتبار هستيد. اخبار زود منتقل مي شوند يادتان باشد، بدنامي خيلي زود همه جا پخش مي شود. مردم خيلي زود

بعد از شنيدن يك خبر به ديگران برچسب مي زنند. پس خودتان را گول نزنيد و تصور نكنيد كه اشتباهات و خطاهايتان را كسي نخواهد فهميد چون ماه هيچوقت پشت ابر نمي ماند و همه چيز خيلي زود برملا خواهد شد. آزمايش ضمانت راهي آسان براي اندازه گرفتن ميزان اعتبار و آبروي افراد، آزمايش ضمانت است. به اين صورت است كه: اگر بايد كسي را ضمانت كنيد، آيا اين كار را بدون بررسي و بي احتياط انجام مي دهيد؟ براي مثال، دوستان نزديكمان كساني هستند كه ما بلافاصله به آنها راي اعتماد و درستي داده و تضمينشان مي كنيم. اگر شما نمي توانيد كسي را تضمين كنيد، به اين معنا است كه زياد به او اعتماد و اطمينان نداريد. و اين به اين معني است كه اعتبار او به نظر شما كمي مشكل دار است. خط آخر سعي كنيد از جواني در پي جمع كردن اعتبار و آبرو باشيد. اگر خطايي مرتكب شديد، تاجايي كه مي توانيد آن را از ديگران پوشيده نگاه داريد. هرچه مردم كمتر درمورد آن بدانند، كمتر در آينده اذيت خواهيد شد .

اعتبارتان را خودتان مي سازيد

آيا كسي از شما هست كه فردي را سراغ داشته باشد كه همه از او به خوبي ياد ميكنند و وقتي صحبت از او به ميان مي آيد مي گوييد: "آدم خوبي است"؟ حتماً سراغ داريد. اين فرد همان شخصي است كه به ميهماني ها دعوتش مي كنيد، دوست داريد دامادتان شود، و همه ي اين ها به اين دليل است كه او فرد خوشنامي است. بله، داشتن آبرو و اعتبار نيك همه ي كارها

را ساده تر مي كند. جمع كردن آبرو زمان مي برد بله، شهرت و اعتبار خوب داشتن نيازمند زمان است. آبرو چيزي نيست كه يك شبه به دست آيد. پايه و اساس خوش نامي عمل كردن است. افراد زيادي همه وقت خود را صرف حرف زدن بيهوده مي كنند. اما اگر دهانمان را ببنديم و بيشتر عمل كنيم موفق تر خواهيم بود. شهرت و نيكنامي وقتي به دست مي آيد كه درست و بجا حرف بزنيم و به حرف هايمان عمل كنيم. حال ممكن است بپرسيد چه اعمالي برايتان آبرو و اعتبار مي آورد. شما بايد كارهايي را انجام دهيد كه تاثير مثبت روي ديگران بگذارد. از كمك كردن به بردن بارهاي پيرزن همسايه در زمان كودكي تا ماندن پيش دوست بيمارتان و پرستاري از او در بزرگسالي. البته لازم نيست كه حتماً كارهايي بزرگ انجام دهيد، انجام پيوسته ي كارهاي خوب هرچند هم كوچك به شما در اين زمينه كمك مي كند. بدنامي آسان به دست مي آيد فرض كنيد شما فردي هستيد كه خيلي وقت است براي به دست آوردن آبرو و اعتبار زحمت مي كشيد. كار مي كنيد و 20 سال بهترين قيمت ها را به مشتريانتان داده ايد. همه چيز عالي پيش مي رود. در واقع شما به داشتن بهترين بخش توليدي در كل ناحيه زبانزد هستيد. تا زماني كه همه ي عمده فروشان را مجبور مي كنيد كه قيمت بهتري ارائه دهند درحاليكه محصولتان هم ديگر به خوبي گذشته نيست. اما سودتان بالا است و شما خوشحال هستيد. مشتريان پيوسته شكايت دارند، اما شما گوش نمي دهيد. تنها چيزي كه

متوجه مي شويد اين است كه در تجارت غرق شده ايد و چهره هاي آشناي سابق را ديگر نمي بينيد. چه اتفاقي افتاده است؟ شما ديگر آن فرد سابق نيستيد. به عبارت ديگر از مسير اصليتان منحرف شده ايد. و چند وقتي مي شود كه ديگر اعتبار و خوشنامي سابق را از دست داده ايد. بدنامي چطور به دست مي آيد؟ آبرو و اعتبار به آساني از دست مي رود. با چند نفر تا بحال برخورد كرده ايد كه پس از سالها آبروداري، يكدفعه با يك اشتباه همه را به باد داده باشد؟ حرف من اين است، ممكن است يك عمر طول بكشد تا بتوان آبرو جمع كرد، اما فقط يك اشتباه كافي است تا آن ابرو و خوشنامي را نابود كند.مردم به شما بر چسب مي زنند چيزي كه بايد در مورد اعتبار و آبرو بدانيد اين است كه وقتي شروع به جمع كردن اعتبار و آبرو مي كنيد، چه خوش نام باشيد و چه بدنام ديگران به شما نمره مي دهند. اگر فرد خوشنامي باشيد، مي توانيد با انجام كارهاي بد، آن را به آساني از دست بدهيد. مردم ممكن است فكر كنند كه از مسيرتان منحرف شده يا اشتباه كرده ايد و تصور خواهند كرد كه موقتي بوده است. اما مشكل زماني است كه اين اشتباه يا كار بد زود اتفاق بيفتد. و بعد از آن اشتباه هر چقدر هم كه كارهاي خوب بكنيد ديگر كسي نظر خوبي در موردتان نخواهد داشت. اعتبار بد، تجارت بد آبرو و اعتبار بد نه تنها روي زندگي خصوصي شما تاثير منفي مي گذارد، بلكه كار

و كسب شما را نيز خراب مي كند. مردم معمولاً با كساني وارد تجارت و كار مي شوند كه اعتبار و نامي نيك داشته باشند. فرقي نمي كند كه شغلتان چه باشد، هر چه كه باشد براي رابطه با افراد نيازمند داشتن اعتبار هستيد. اخبار زود منتقل مي شوند يادتان باشد، بدنامي خيلي زود همه جا پخش مي شود. مردم خيلي زود بعد از شنيدن يك خبر به ديگران برچسب مي زنند. پس خودتان را گول نزنيد و تصور نكنيد كه اشتباهات و خطاهايتان را كسي نخواهد فهميد چون ماه هيچوقت پشت ابر نمي ماند و همه چيز خيلي زود برملا خواهد شد. آزمايش ضمانت راهي آسان براي اندازه گرفتن ميزان اعتبار و آبروي افراد، آزمايش ضمانت است. به اين صورت است كه: اگر بايد كسي را ضمانت كنيد، آيا اين كار را بدون بررسي و بي احتياط انجام مي دهيد؟ براي مثال، دوستان نزديكمان كساني هستند كه ما بلافاصله به آنها راي اعتماد و درستي داده و تضمينشان مي كنيم. اگر شما نمي توانيد كسي را تضمين كنيد، به اين معنا است كه زياد به او اعتماد و اطمينان نداريد. و اين به اين معني است كه اعتبار او به نظر شما كمي مشكل دار است. خط آخر سعي كنيد از جواني در پي جمع كردن اعتبار و آبرو باشيد. اگر خطايي مرتكب شديد، تاجايي كه مي توانيد آن را از ديگران پوشيده نگاه داريد. هرچه مردم كمتر درمورد آن بدانند، كمتر در آينده اذيت خواهيد شد .

اعتماد بنفس بالا، يك ضرورت حياتي

عزت نفس و اعتماد بنفس بنيادي ترين بخش شخصيت يك فرد مي باشد كه در تمام

جوانب زندگي فرد خود را به نحوي متظاهر مي سازد. اعتماد بنفس سالم و بالا يك ضرورت حياتي و مطلق براي هر فردي ميباشد. اعتماد بنفس را ميتوان چنين تعريف كرد: * باور و اعتقادي كه فرد نسبت به خود دارا ميباشد.* شناخت ارزش و اهميت خويش-داشتن اعتماد و رضايت از خويش. * توانايي برخورد و كنارآمدن با چالشهاي اساسي زندگي. * توانايي ارزيابي درست و دقيق خويش-پذيرش خويش و ارزش نهادن به خود بدون هيچگونه قيد و شرطي. * توانايي شناخت و پذيرش نقاط ضعف و قوت و محدوديتهاي خويش. افرادي كه از اعتماد بنفس پاييني برخوردار ميباشند داراي خصوصيات زير هستند: * مرتبا خودشان را مورد انتقاد و سرزنش قرار ميدهند. * هنگام صحبت كردن در چشمان فرد مقابل خود هنگام نگاه نميكنند. با سر پايين و قدمهاي آهسته قدم بر ميدارند.* در پذيرش تعريف و تمجيدها و تعارفاتي كه به آنان ميشود مشكل دارند (تصور ميكنند سزاوار آنها نبوده و يا ديگران در صدد تمسخر آنها ميباشند). * معمولا احساس ميكنند قرباني رفتار ديگران هستند. * احساس تنهايي ميكنند حتي زماني كه در يك جمع قرار دارند. * در درون خود احساس خلاء و پوچي ميكنند. * احساس ميكنند با ديگران تفاوت دارند. * احساس افسردگي، گناه و شرمساري دارند.* نسبت به تواناييهاي خود براي رسيدن به موفقيت ترديد دارند. عدم خودباوري. * از موقعيتهاي نو و جديد مي هراسند.* از شكست وموفقيت مي هراسند. * مرتبا سعي در راضي نگاهداشتن ديگران دارند. * دچار هراس اجتماعي ميباشند. * قادر به مديريت زمان خود نميباشند. * عادت به پشت گوش انداختن كارها

دارند. * در مقابل انتقاد، اظهار نظر و سرزنشهاي ديگران (خواه واقعي، خواه واهي) بسيار آسيب پذير ميباشند. * از ابراز عقايد و احساسات خود خودداري ميكنند زيرا از چگونگي واكنش ديگران هراس دارند. * خود را درگير مواد مخدر و يا روابط مخرب ميكنند. * از تعيين يك هدف مشخص و پيروي از آن عاجز ميباشند. * قادر به بيان خواسته ها و نيازهاي خويش نميباشند. * معمولا عصباني و پرخاش گر ميباشند. * ارزيابي غير واقعي از خود دارند. * تحمل عيب و كاستي را نداشته و كمالگرا ميباشند. * احساس خوب آنها وابسته به عوامل خارجي اعم از وقايع روزانه و يا نوع رفتار ديگران با آنها دارد. * وابستگي هيجاني دارند: براي دستيابي به يك احساس خوشايند به دنياي خارج خود وابسته ميباشند. مانند: وابستگي به مواد: مانند غذا، داروها، الكل مواد مخدر به منظور پر كردن خلاء دروني خود و تسكين دردهايشان. وابستگي به رفتارها: مانند خرج كردن پول، قمار بازي و تماشاي تلويزيون. به منظور پر كردن خلاء دروني و تسكين دردهايشان. وابستگي به مال: براي تعيين ميزان ارزش و شايستگي خود به پول و مال وابسته هستند. وابستگي عاطفي : براي داشتن حس ارزشمندي، شايستگي و امنيت به توجه، پذيرش و تائيد فرد ديگري (معشوق خود) وابسته ميباشند. وابستگي به سكس : براي پر كردن خلاء دروني به سكس پناه ميبرند. اعتماد بنفس واقعي اعتماد بنفس حقيقي يك حس دروني مي باشد بدون وابستگي به جهان خارج، رويدادها، موفقيتها، شكستها و افراد ديگر. اما عزت نفس و اعتماد بنفس واقعي بسيار نادر و ناياب ميباشد زيرا اغلب اعتماد

بنفسها كاذب و نقابي براي پنهان سازي اعتماد بنفس پايين ميباشد. اعتماد بنفسهاي غير واقعي را ميتوان در موارد زير يافت: *اعتماد بنفسهاي كاذب: اينگونه اعتماد بنفسها وابسته و زود گذر ميباشند.مانند اعتماد بنفسهايي كه به جهت ثروت،شهرت،محبوبيت،به تن داشتن لباسهاي فاخر،قدرت و زيبايي ظاهر در افراد نمود مي يابند كه همگي كاذب بوده و ارتباطي به ماهيت واقعي فرد ندارند. * گستاخي: معمولا مردم افراد پر رو و گستاخ را با افراد با اعتماد بنفس بالا اشتباه ميگيرند.اما پررويي نيز يك نوع نقاب براي استتار بي كفايتي و اعتماد بنفس پايين ميباشد. * متظاهرها: اينگونه افراد خود را با اعتماد بنفس، شاد، موفق و شكست ناپذير نشان ميدهند. اما از درون احساس پوچي و خلاء كرده و از شكست بسيار هراسانند. همچنين اعتماد بنفس به مفهوم برتري داشتن، تكبر وخود بيني نميباشد زيرا اين خصوصيات رفتاري از اعتماد بنفس پايين نشات ميگيرند. اعتماد بنفس شما نبايد يك پديده مقايسه اي و رقابتي باشد زيرا در اين هنگام شما خود را در معرض احتياج و وابستگي به پذيرش ديگران قرار خواهيد داد كه با اعتماد بنفس واقعي و ناب منافات دارد. افراد با اعتماد بنفس بالا نيازي به پذيرش، موافقت، تائيد، تشويق و دلگرمي ديگران ندارند. همچنين اعتماد بنفس بالا اينگونه نيست كه شما را از هر گونه ترديد، ياس ونگراني مصون بدارد بلكه تنها تحمل و غلبه بر آنها را براي شما آسانتر ميسازد. خصوصيات افراد با اعتماد به نفس بالا * برخوردار از مركز كنترل دروني: غم و شادي آنان وابسته به عوامل خارجي نيست. * از لحاظ جسماني، احساسي، ذهني و معنوي

از خود مراقبت ميكنند. * ميانه روي را در افكار، احساسات و رفتارهاي خويش حفظ ميكنند. * قادر به پذيرش و پند گيري از اشتباهات خود ميباشند. قادر به بيان جمله "من اشتباه كردم" ميباشند. * توانايي بخشش اشتباهات خود و ديگران را دارند. * مسئوليت اداره زندگي خود را بعهده ميگيرند. * تفاوتهاي فردي ميان افراد را ارج مينهند. * به نقطه نظرات ديگران گوش ميدهند. * همواره مسئوليت ادراكات، احساسات و واكنشهاي خود را بعهده گرفته و هيچگاه آنها را فرافكني نميكنند. * از نقاط ضعف و قوت خود آگاهي دارند. * همواره در حال پيشرفت و ترقي بوده و از ريسكهاي مثبت در زندگي بيم ندارند. * داراي اعتماد بنفس و خود باوري بوده و به خود ارج ميدهند. * اعتماد بنفس آنان بدور از خودبيني و غرور ميباشد. * از آنكه مورد انتقاد قرار گيرند نمي هراسند. * هنگامي كه از آنان پرسشي ميگردد حالت تدافعي بخود نميگيرند. * در برابر موانع و مشكلات به آساني تسليم نميگردند. * نيازي به تحقير و تمسخر ديگران ندارند. * از آنكه در كاري شكست بخورند ويا در حضور ديگران نادان بنظر برسند ابايي ندارند.* هيچگاه خود را مورد انتقاد و سرزنش مخرب و شديد قرار نميدهد. * توانايي خنديدن به خود و زياد جدي نگرفتن خود را دارند. * به خويشتن و توانايي خودشان ايمان و اعتماد دارند. * به تصميم گيري هايشان اعتماد دارند.* باور دارند كه فردي با ارزش، با قابليت، دوست داشتني، پذيرفتني و مهم ميباشند.* نيازي به كمالگرايي ندارند. * هيچگاه خودشان را با ديگران مقايسه نميكنند. * از

آنكه ديگران چگونه نسبت به آنان مي انديشند واهمه و نگراني ندارند. * نيازي به اثبات و توجيه افكار و عقايد خود به ديگران ندارند. چگونه اعتماد بنفس خود را افزايش دهيد * آگاه باشيد كه ارزش شما به عنوان يك انسان بستگي به داشتن وزن ايده آل، زيركترين و باهوشترين بودن، مشهوربودن، محبوب ترين بودن، سريع ترين بودن، بالاترين نمره و يا رتبه را داشتن، شوخ طبع ترين بودن، خوش لباس ترين بودن، بهترين خانه و ماشين را داشتن و بهترين دوستها را داشتن نبوده و تنها به خودتان بستگي دارد. * توانايي ها، استعدادها و موفقيتهاي خود را جشن بگيريد. * خود را به خاطر اشتباهاتي كه مرتكب گشته ايد عفو كنيد. * بروي نقاط ضعف خود تمركز نكنيد. هر انساني نقاط ضعف خاص خود را دارد. * با حقوق فردي خود آشنا شده و از آنها پيروي كنيد. * از تحقير و سرزنش خود دوري كرده و مثبت انديشي را فرا گيريد. * خود را بر اساس يك سري استانداردهاي منطقي و دور از دسترس مورد قضاوت قرار ندهيد.

* ياد بگيريد كه شما يك انسان منحصر بفرد بوده و تنها خود شما مسئول تصميم گيريهاي زندگيتان ميباشيد. * بياموزيد كه با پشتكار و سماجت قادر خواهيد بود به موفقيت دست يابيد. * بياموزيد كه شما نيازي به تلاش بي وقفه براي كامل گشتن نداريد. * خودتان تعيين كننده مفهوم موفقيت باشيد.

اعتماد بنفس بالا، يك ضرورت حياتي

عزت نفس و اعتماد بنفس بنيادي ترين بخش شخصيت يك فرد مي باشد كه در تمام جوانب زندگي فرد خود را به نحوي متظاهر مي سازد. اعتماد

بنفس سالم و بالا يك ضرورت حياتي و مطلق براي هر فردي ميباشد. اعتماد بنفس را ميتوان چنين تعريف كرد: * باور و اعتقادي كه فرد نسبت به خود دارا ميباشد.* شناخت ارزش و اهميت خويش-داشتن اعتماد و رضايت از خويش. * توانايي برخورد و كنارآمدن با چالشهاي اساسي زندگي. * توانايي ارزيابي درست و دقيق خويش-پذيرش خويش و ارزش نهادن به خود بدون هيچگونه قيد و شرطي. * توانايي شناخت و پذيرش نقاط ضعف و قوت و محدوديتهاي خويش. افرادي كه از اعتماد بنفس پاييني برخوردار ميباشند داراي خصوصيات زير هستند: * مرتبا خودشان را مورد انتقاد و سرزنش قرار ميدهند. * هنگام صحبت كردن در چشمان فرد مقابل خود هنگام نگاه نميكنند. با سر پايين و قدمهاي آهسته قدم بر ميدارند.* در پذيرش تعريف و تمجيدها و تعارفاتي كه به آنان ميشود مشكل دارند (تصور ميكنند سزاوار آنها نبوده و يا ديگران در صدد تمسخر آنها ميباشند). * معمولا احساس ميكنند قرباني رفتار ديگران هستند. * احساس تنهايي ميكنند حتي زماني كه در يك جمع قرار دارند. * در درون خود احساس خلاء و پوچي ميكنند. * احساس ميكنند با ديگران تفاوت دارند. * احساس افسردگي، گناه و شرمساري دارند.* نسبت به تواناييهاي خود براي رسيدن به موفقيت ترديد دارند. عدم خودباوري. * از موقعيتهاي نو و جديد مي هراسند.* از شكست وموفقيت مي هراسند. * مرتبا سعي در راضي نگاهداشتن ديگران دارند. * دچار هراس اجتماعي ميباشند. * قادر به مديريت زمان خود نميباشند. * عادت به پشت گوش انداختن كارها دارند. * در مقابل انتقاد، اظهار نظر و سرزنشهاي ديگران (خواه

واقعي، خواه واهي) بسيار آسيب پذير ميباشند. * از ابراز عقايد و احساسات خود خودداري ميكنند زيرا از چگونگي واكنش ديگران هراس دارند. * خود را درگير مواد مخدر و يا روابط مخرب ميكنند. * از تعيين يك هدف مشخص و پيروي از آن عاجز ميباشند. * قادر به بيان خواسته ها و نيازهاي خويش نميباشند. * معمولا عصباني و پرخاش گر ميباشند. * ارزيابي غير واقعي از خود دارند. * تحمل عيب و كاستي را نداشته و كمالگرا ميباشند. * احساس خوب آنها وابسته به عوامل خارجي اعم از وقايع روزانه و يا نوع رفتار ديگران با آنها دارد. * وابستگي هيجاني دارند: براي دستيابي به يك احساس خوشايند به دنياي خارج خود وابسته ميباشند. مانند: وابستگي به مواد: مانند غذا، داروها، الكل مواد مخدر به منظور پر كردن خلاء دروني خود و تسكين دردهايشان. وابستگي به رفتارها: مانند خرج كردن پول، قمار بازي و تماشاي تلويزيون. به منظور پر كردن خلاء دروني و تسكين دردهايشان. وابستگي به مال: براي تعيين ميزان ارزش و شايستگي خود به پول و مال وابسته هستند. وابستگي عاطفي : براي داشتن حس ارزشمندي، شايستگي و امنيت به توجه، پذيرش و تائيد فرد ديگري (معشوق خود) وابسته ميباشند. وابستگي به سكس : براي پر كردن خلاء دروني به سكس پناه ميبرند. اعتماد بنفس واقعي اعتماد بنفس حقيقي يك حس دروني مي باشد بدون وابستگي به جهان خارج، رويدادها، موفقيتها، شكستها و افراد ديگر. اما عزت نفس و اعتماد بنفس واقعي بسيار نادر و ناياب ميباشد زيرا اغلب اعتماد بنفسها كاذب و نقابي براي پنهان سازي اعتماد بنفس پايين ميباشد.

اعتماد بنفسهاي غير واقعي را ميتوان در موارد زير يافت: *اعتماد بنفسهاي كاذب: اينگونه اعتماد بنفسها وابسته و زود گذر ميباشند.مانند اعتماد بنفسهايي كه به جهت ثروت،شهرت،محبوبيت،به تن داشتن لباسهاي فاخر،قدرت و زيبايي ظاهر در افراد نمود مي يابند كه همگي كاذب بوده و ارتباطي به ماهيت واقعي فرد ندارند. * گستاخي: معمولا مردم افراد پر رو و گستاخ را با افراد با اعتماد بنفس بالا اشتباه ميگيرند.اما پررويي نيز يك نوع نقاب براي استتار بي كفايتي و اعتماد بنفس پايين ميباشد. * متظاهرها: اينگونه افراد خود را با اعتماد بنفس، شاد، موفق و شكست ناپذير نشان ميدهند. اما از درون احساس پوچي و خلاء كرده و از شكست بسيار هراسانند. همچنين اعتماد بنفس به مفهوم برتري داشتن، تكبر وخود بيني نميباشد زيرا اين خصوصيات رفتاري از اعتماد بنفس پايين نشات ميگيرند. اعتماد بنفس شما نبايد يك پديده مقايسه اي و رقابتي باشد زيرا در اين هنگام شما خود را در معرض احتياج و وابستگي به پذيرش ديگران قرار خواهيد داد كه با اعتماد بنفس واقعي و ناب منافات دارد. افراد با اعتماد بنفس بالا نيازي به پذيرش، موافقت، تائيد، تشويق و دلگرمي ديگران ندارند. همچنين اعتماد بنفس بالا اينگونه نيست كه شما را از هر گونه ترديد، ياس ونگراني مصون بدارد بلكه تنها تحمل و غلبه بر آنها را براي شما آسانتر ميسازد. خصوصيات افراد با اعتماد به نفس بالا * برخوردار از مركز كنترل دروني: غم و شادي آنان وابسته به عوامل خارجي نيست. * از لحاظ جسماني، احساسي، ذهني و معنوي از خود مراقبت ميكنند. * ميانه روي را در افكار، احساسات

و رفتارهاي خويش حفظ ميكنند. * قادر به پذيرش و پند گيري از اشتباهات خود ميباشند. قادر به بيان جمله "من اشتباه كردم" ميباشند. * توانايي بخشش اشتباهات خود و ديگران را دارند. * مسئوليت اداره زندگي خود را بعهده ميگيرند. * تفاوتهاي فردي ميان افراد را ارج مينهند. * به نقطه نظرات ديگران گوش ميدهند. * همواره مسئوليت ادراكات، احساسات و واكنشهاي خود را بعهده گرفته و هيچگاه آنها را فرافكني نميكنند. * از نقاط ضعف و قوت خود آگاهي دارند. * همواره در حال پيشرفت و ترقي بوده و از ريسكهاي مثبت در زندگي بيم ندارند. * داراي اعتماد بنفس و خود باوري بوده و به خود ارج ميدهند. * اعتماد بنفس آنان بدور از خودبيني و غرور ميباشد. * از آنكه مورد انتقاد قرار گيرند نمي هراسند. * هنگامي كه از آنان پرسشي ميگردد حالت تدافعي بخود نميگيرند. * در برابر موانع و مشكلات به آساني تسليم نميگردند. * نيازي به تحقير و تمسخر ديگران ندارند. * از آنكه در كاري شكست بخورند ويا در حضور ديگران نادان بنظر برسند ابايي ندارند.* هيچگاه خود را مورد انتقاد و سرزنش مخرب و شديد قرار نميدهد. * توانايي خنديدن به خود و زياد جدي نگرفتن خود را دارند. * به خويشتن و توانايي خودشان ايمان و اعتماد دارند. * به تصميم گيري هايشان اعتماد دارند.* باور دارند كه فردي با ارزش، با قابليت، دوست داشتني، پذيرفتني و مهم ميباشند.* نيازي به كمالگرايي ندارند. * هيچگاه خودشان را با ديگران مقايسه نميكنند. * از آنكه ديگران چگونه نسبت به آنان مي انديشند واهمه و نگراني

ندارند. * نيازي به اثبات و توجيه افكار و عقايد خود به ديگران ندارند. چگونه اعتماد بنفس خود را افزايش دهيد * آگاه باشيد كه ارزش شما به عنوان يك انسان بستگي به داشتن وزن ايده آل، زيركترين و باهوشترين بودن، مشهوربودن، محبوب ترين بودن، سريع ترين بودن، بالاترين نمره و يا رتبه را داشتن، شوخ طبع ترين بودن، خوش لباس ترين بودن، بهترين خانه و ماشين را داشتن و بهترين دوستها را داشتن نبوده و تنها به خودتان بستگي دارد. * توانايي ها، استعدادها و موفقيتهاي خود را جشن بگيريد. * خود را به خاطر اشتباهاتي كه مرتكب گشته ايد عفو كنيد. * بروي نقاط ضعف خود تمركز نكنيد. هر انساني نقاط ضعف خاص خود را دارد. * با حقوق فردي خود آشنا شده و از آنها پيروي كنيد. * از تحقير و سرزنش خود دوري كرده و مثبت انديشي را فرا گيريد. * خود را بر اساس يك سري استانداردهاي منطقي و دور از دسترس مورد قضاوت قرار ندهيد.

* ياد بگيريد كه شما يك انسان منحصر بفرد بوده و تنها خود شما مسئول تصميم گيريهاي زندگيتان ميباشيد. * بياموزيد كه با پشتكار و سماجت قادر خواهيد بود به موفقيت دست يابيد. * بياموزيد كه شما نيازي به تلاش بي وقفه براي كامل گشتن نداريد. * خودتان تعيين كننده مفهوم موفقيت باشيد.

انتقاد پذيري، مهارتي شاخص در كار

با روند طولاني مدت حفظ اعتماد به نفس فردي كارمندان علاوه بر دغدغه برجسته در ميان مرافعات پرخرج كارمندان، مي توان گفت مسئوليت پذيري ديگر كلمه اي نامفهوم است تا شيوه كار در شركت ها و كارخانجات. اين طريقه فكري از دهه

شصت تاكنون وجود داشته است، از اينرو كارمند متوسط هيچگاه انتقاد و فيدبك منفي واقعي دريافت نكرده اند-نوعي فيدبك كه مي تواند به فرد كمك كند از عادت كار كردن بزن برويي به نوعي شيوه كاري موفق تر و پرمنفعت تر روي آورد. كارفرمايان باهوش مي دانند كه مردم تنها امتياز باثبات آنها در رقابت هستند. شركت هايي كه امسال مي گيرند، به دنبال افرادي هستند كه در زمينه كاري خود مهارت كافي و كامل داشته و همچنين بتوانند به افراد ديگر نيز-همكاران خود را-انگيزه بدهند. اين مسئله چه براي كارمندان قديمي و همچنين پيمانكاران مستقل صدق مي كند. منتظر اين نوع جديد از كاريابي نباشيد، خودتان را براي گرفتن فيدبك و انتقاد از كساني كه مي توانند به شما براي تبديل شدن به فردي نيرومند و بامهارت كمك كنند، آماده كنيد. اول از همه، فكرتان را درمورد گرفتن فيدبك عوض كنيد. به پيامهايي كه از نزديكان خود دريافت مي كنيد گوش دهيد: همسرتان، فرزندانتان، دوستان نزديكتان، و ساير اعضاء خانواده. همه اين پيامها را يادداشت كرده و آنها را غذاي فكرتان تصور كنيد. سعي كنيد هر انتقادي را منتقدانه بررسي و آناليز كنيد و اگر مي خواستيد كه فكر آنها را عوض كنيد، ببينيد چه كارهايي مي توانيد انجام دهيد. نكته مهمي كه بايد درمورد هر فيدبك به ياد داشته باشيد: اين يك ايده است كه از ديدگاه خاص فردي ديگر نشات گرفته است. به خود شما بستگي دارد كه خوب در مورد آنها فكر كنيد، آنها را با ساير انتقادهايي كه دريافت كرده ايد مقايسه كنيد و اقدامي مثبت در جهت آن انجام

دهيد. براي ما غيرممكن است خودمان را طوري كه ديگران ما را مي بينند، ببينيم. اما مسئله مهم اين است كه اجازه نمي دهيم اين نقاط كور، فرصت هاي خوب را از ما بگيرد. در زير به روش هايي اشاره مي كنيم كه از طريق آن مي توانيد از فيدبك ها به بهترين شكل فايده ببريد: 1. وقتي انتقادي دريافت مي كنيد، بدون هيچگونه اظهار نظر خوب گوش كنيد و مستقيماً در چشمهاي فرد نگاه كنيد. وقتي صحبت او تمام شد، باز هم نظري ابراز نكنيد اما اگر توضيح بيشتري مي خواهيد، حتماً سوال كنيد. حرف هاي او را نه بپذيريد، نه رد كنيد و نه سعي كنيد توجيه و استدلال كنيد. چون ما معمولاً ياد نگرفته ايم كه وقتي طرفمان در حال حاضر از چيزي عصباني است، فيدبك هاي خوبي بدهيم. وقتي فيدبكي دست روي مسائل قلبي طرف مي گذارد، فيدبكي احساسي است، اما سوء استفاده نيست. وقتي انتقاد يكي از همكاران به اين درجه برسد بايد بخواهيد كه بحث را متوقف كند و ادامه آنرا براي زماني بگذارد كه كمي آرامتر شده باشيد. 2. شجاعت و جسارت فردي كه به شما فيدبك داده است را تشخيص دهيد و آنرا هديه اي ارزشمند تلقي كنيد كه براي كمك به رشد شما ارائه شده است. از فرد منتقد براي فيدبك خود تشكر كنيد. البته به زبان آوردن كلمات مثبت وقتي فيدبكي منفي دريافت كرده باشيد، كمي دشوار است. از اينرو تا مي توانيد تشكر خود را در جملاتي ساده و كوتاه بيان كنيد. 3. بلافاصله هرچه از آن انتقاد در ذهنتان مانده را روي كاغذ

بياوريد، تا آنجا كه ممكن است يادداشت هايتان را با كلمات خود فرد منتقد بنويسيد. به خودتان حداقل دو روز براي بررسي اين اطلاعات فرصت دهيد. سعي نكنيد آن رفتارتان را تغيير دهيد. طريقه عملكرد و رفتار واقعي خودتان و واكنش ديگران به آن را بررسي كنيد. بعد از چند روز به يادداشت هاي اصلي برگرديد. كلمات احساسي تر را از آن برداشته و سعي كنيد پيام اصلي آن را درك كنيد. 4. بدانيد كه انتقادپذيري كار دشواري است، حتي اگر آن را به خوبي دريافت كرده و از فرد منتقد ممنون و سپاسگذار باشيد. گرچه اين ايده و ديدگاه فردي ديگر است، مي تواند احساسات شما را در مورد خودتان به كلي تغيير دهد. از اينرو وقتي فيدبك و انتقادهاي سخت دريافت مي كنيد، سعي كنيد كار خوبي براي خودتان انجام دهيد. كاري كه اعتماد به نفس شما را به شيوه اي تقويت كند. 5. در مورد آن انتقاد با دوستان يا كساني كه براي نظرشان احترام قائليد صحبت كنيد، اما از آنها نخواهيد تا نسبت به آن پيام واكنش بدهند. به آنها بگوييد كه فقط به دنبال همدردي براي عبور از يك فرايند رشد و توسعه فردي هستيد و از آنها نمي خواهيد كه با شما موافق يا مخالف باشند. 6. از فيدبك در راه مثبت و تا حد ممكن عملي، نه با فيدبك دهنده بلكه با سايرين، استفاده كنيد. مي توانيد از نزديكانتان بخواهيد كه اگر ديدند دوباره به عادات سابقتان برگشته ايد، به شما تذكر بدهند. در شرايط زير شما آمادگي پذيرش انتقاد را داريد: مي خواهيد همانطور كه ديگران شما

را مي بينند، خود را بشناسيد و مي دانيد كه اينها فقط عقايد و نظرات افراد ديگر است و ممكن است درمورد شما صحت نداشته باشد. به همكارانتان اعتماد كنيداز همكارانتان بخواهيد كه درصورت داشتن هر نوع انتقادي در رابطه با شما، حتماً ابراز كنند. در محلي خارج از محل كار در رابطه با آن صحبت كنيد.در محلي خارج از محل كار حول اين موضوع صحبت كنيد.از ديگران بخواهيد باز هم از شما انتقاد كنند تا از تغييرات خود مطمئن شويد. براي گرفتن فيدبك بيشتر در محل كار، مي توانيد اقدامات زير را انجام دهيد: به بازبيني ها و بررسي هاي عملكردي قبلي نگاهي بيندازيد تا شايد نقاط مشتركي داشته باشند. سعي كنيد از فيدبك براي گرفتن ترفيع يا تغيير جهت كاري استفاده كنيد تا دليلي براي داخل شدن در اين فرايند تغيير پيدا كنيد. براي خود مربي و استاد در نظر بگيريد تا متدهاي مختلف دريافت فيدبك را به شما آموزش دهد.

هرچه خود را بهتر بشناسيد، انتقاد برايتان كمتر ناراحت كننده خواهد بود. شما ياد خواهيد گرفت كه چطور اين انتقاد را از ديدگاهي بزرگتر مورد بررسي قرار دهيد و اجازه بدهيد به شما براي دست يافتن به روياهايتان كمك كند.

انتقاد پذيري، مهارتي شاخص در كار

با روند طولاني مدت حفظ اعتماد به نفس فردي كارمندان علاوه بر دغدغه برجسته در ميان مرافعات پرخرج كارمندان، مي توان گفت مسئوليت پذيري ديگر كلمه اي نامفهوم است تا شيوه كار در شركت ها و كارخانجات. اين طريقه فكري از دهه شصت تاكنون وجود داشته است، از اينرو كارمند متوسط هيچگاه انتقاد و فيدبك منفي واقعي دريافت

نكرده اند-نوعي فيدبك كه مي تواند به فرد كمك كند از عادت كار كردن بزن برويي به نوعي شيوه كاري موفق تر و پرمنفعت تر روي آورد. كارفرمايان باهوش مي دانند كه مردم تنها امتياز باثبات آنها در رقابت هستند. شركت هايي كه امسال مي گيرند، به دنبال افرادي هستند كه در زمينه كاري خود مهارت كافي و كامل داشته و همچنين بتوانند به افراد ديگر نيز-همكاران خود را-انگيزه بدهند. اين مسئله چه براي كارمندان قديمي و همچنين پيمانكاران مستقل صدق مي كند. منتظر اين نوع جديد از كاريابي نباشيد، خودتان را براي گرفتن فيدبك و انتقاد از كساني كه مي توانند به شما براي تبديل شدن به فردي نيرومند و بامهارت كمك كنند، آماده كنيد. اول از همه، فكرتان را درمورد گرفتن فيدبك عوض كنيد. به پيامهايي كه از نزديكان خود دريافت مي كنيد گوش دهيد: همسرتان، فرزندانتان، دوستان نزديكتان، و ساير اعضاء خانواده. همه اين پيامها را يادداشت كرده و آنها را غذاي فكرتان تصور كنيد. سعي كنيد هر انتقادي را منتقدانه بررسي و آناليز كنيد و اگر مي خواستيد كه فكر آنها را عوض كنيد، ببينيد چه كارهايي مي توانيد انجام دهيد. نكته مهمي كه بايد درمورد هر فيدبك به ياد داشته باشيد: اين يك ايده است كه از ديدگاه خاص فردي ديگر نشات گرفته است. به خود شما بستگي دارد كه خوب در مورد آنها فكر كنيد، آنها را با ساير انتقادهايي كه دريافت كرده ايد مقايسه كنيد و اقدامي مثبت در جهت آن انجام دهيد. براي ما غيرممكن است خودمان را طوري كه ديگران ما را مي بينند، ببينيم. اما

مسئله مهم اين است كه اجازه نمي دهيم اين نقاط كور، فرصت هاي خوب را از ما بگيرد. در زير به روش هايي اشاره مي كنيم كه از طريق آن مي توانيد از فيدبك ها به بهترين شكل فايده ببريد: 1. وقتي انتقادي دريافت مي كنيد، بدون هيچگونه اظهار نظر خوب گوش كنيد و مستقيماً در چشمهاي فرد نگاه كنيد. وقتي صحبت او تمام شد، باز هم نظري ابراز نكنيد اما اگر توضيح بيشتري مي خواهيد، حتماً سوال كنيد. حرف هاي او را نه بپذيريد، نه رد كنيد و نه سعي كنيد توجيه و استدلال كنيد. چون ما معمولاً ياد نگرفته ايم كه وقتي طرفمان در حال حاضر از چيزي عصباني است، فيدبك هاي خوبي بدهيم. وقتي فيدبكي دست روي مسائل قلبي طرف مي گذارد، فيدبكي احساسي است، اما سوء استفاده نيست. وقتي انتقاد يكي از همكاران به اين درجه برسد بايد بخواهيد كه بحث را متوقف كند و ادامه آنرا براي زماني بگذارد كه كمي آرامتر شده باشيد. 2. شجاعت و جسارت فردي كه به شما فيدبك داده است را تشخيص دهيد و آنرا هديه اي ارزشمند تلقي كنيد كه براي كمك به رشد شما ارائه شده است. از فرد منتقد براي فيدبك خود تشكر كنيد. البته به زبان آوردن كلمات مثبت وقتي فيدبكي منفي دريافت كرده باشيد، كمي دشوار است. از اينرو تا مي توانيد تشكر خود را در جملاتي ساده و كوتاه بيان كنيد. 3. بلافاصله هرچه از آن انتقاد در ذهنتان مانده را روي كاغذ بياوريد، تا آنجا كه ممكن است يادداشت هايتان را با كلمات خود فرد منتقد بنويسيد. به

خودتان حداقل دو روز براي بررسي اين اطلاعات فرصت دهيد. سعي نكنيد آن رفتارتان را تغيير دهيد. طريقه عملكرد و رفتار واقعي خودتان و واكنش ديگران به آن را بررسي كنيد. بعد از چند روز به يادداشت هاي اصلي برگرديد. كلمات احساسي تر را از آن برداشته و سعي كنيد پيام اصلي آن را درك كنيد. 4. بدانيد كه انتقادپذيري كار دشواري است، حتي اگر آن را به خوبي دريافت كرده و از فرد منتقد ممنون و سپاسگذار باشيد. گرچه اين ايده و ديدگاه فردي ديگر است، مي تواند احساسات شما را در مورد خودتان به كلي تغيير دهد. از اينرو وقتي فيدبك و انتقادهاي سخت دريافت مي كنيد، سعي كنيد كار خوبي براي خودتان انجام دهيد. كاري كه اعتماد به نفس شما را به شيوه اي تقويت كند. 5. در مورد آن انتقاد با دوستان يا كساني كه براي نظرشان احترام قائليد صحبت كنيد، اما از آنها نخواهيد تا نسبت به آن پيام واكنش بدهند. به آنها بگوييد كه فقط به دنبال همدردي براي عبور از يك فرايند رشد و توسعه فردي هستيد و از آنها نمي خواهيد كه با شما موافق يا مخالف باشند. 6. از فيدبك در راه مثبت و تا حد ممكن عملي، نه با فيدبك دهنده بلكه با سايرين، استفاده كنيد. مي توانيد از نزديكانتان بخواهيد كه اگر ديدند دوباره به عادات سابقتان برگشته ايد، به شما تذكر بدهند. در شرايط زير شما آمادگي پذيرش انتقاد را داريد: مي خواهيد همانطور كه ديگران شما را مي بينند، خود را بشناسيد و مي دانيد كه اينها فقط عقايد و نظرات افراد

ديگر است و ممكن است درمورد شما صحت نداشته باشد. به همكارانتان اعتماد كنيداز همكارانتان بخواهيد كه درصورت داشتن هر نوع انتقادي در رابطه با شما، حتماً ابراز كنند. در محلي خارج از محل كار در رابطه با آن صحبت كنيد.در محلي خارج از محل كار حول اين موضوع صحبت كنيد.از ديگران بخواهيد باز هم از شما انتقاد كنند تا از تغييرات خود مطمئن شويد. براي گرفتن فيدبك بيشتر در محل كار، مي توانيد اقدامات زير را انجام دهيد: به بازبيني ها و بررسي هاي عملكردي قبلي نگاهي بيندازيد تا شايد نقاط مشتركي داشته باشند. سعي كنيد از فيدبك براي گرفتن ترفيع يا تغيير جهت كاري استفاده كنيد تا دليلي براي داخل شدن در اين فرايند تغيير پيدا كنيد. براي خود مربي و استاد در نظر بگيريد تا متدهاي مختلف دريافت فيدبك را به شما آموزش دهد.

هرچه خود را بهتر بشناسيد، انتقاد برايتان كمتر ناراحت كننده خواهد بود. شما ياد خواهيد گرفت كه چطور اين انتقاد را از ديدگاهي بزرگتر مورد بررسي قرار دهيد و اجازه بدهيد به شما براي دست يافتن به روياهايتان كمك كند.

آنچه براي خلاق شدن بايد بدانيد

آيا دوست داريد خلاقيتتان را بالا ببريد؟ آيا فكر مي كنيد خلاقيت بالا باعث بهبود زندگيتان خواهد شد؟ قبل از دادن پاسخ بله يا خير به سوال بالا، ببينيد واژه ي خلاقيت در نظر شما واقعاً چه مفهومي دارد؟ اگر تصور مي كنيد خلاقيت فقط براي هنرمندان لازم است، درحاليكه شما مدير يا معاون يك شركت هستيد، احتمالاً پاسخ شما به سوال بالا منفي خواهد بود. اما بايد بدانيد كه مفهوم خلاقيت چيزي بسيار فراتر از هنر و

هنرمندان است و در كليه ي عرصه هاي زندگي براي همه مورد نياز است. تصور شما از يك فرد خلاق احتمالاً كسي است كه در يك اتاق زير شيرواني كه پر از تابلوهاي نقاشي است زندگي ميكند. يا نويسنده اي كه همه ي روز خود را پشت يك كامپيوتر مشغول كار كردن بر روي رمان جديد خود مي گذراند. يا يك موسيقيدان، بازيگر، يا خواننده كه روي صحنه مشغول اجراست. همه اين افراد به طرز هنرمندانه اي كار خود را به ديگران نشان مي دهند، و مي توان گفت كه افراد خلاقي هستند حتي اگر كسي از هنر آنها لذت نبرد. اما در مورد يك مدير شركت كه افكار جديدي براي توليد يك محصول جديد در سر دارد چه مي توان گفت؟ فردي كه براي به مرحله ي عمل درآوردن افكار و ايده هاي خود، شركتي تاسيس كرده و صدها نفر را استخدام مي كند؟ به نظر شما آيا اين كار هم نيازمند خلاقيت نيست؟ در مورد يك دانشمند محقق كه در آزمايشگاه خود مشغول به كار است، و سعي دارد تا ماده اي جديد براي ساختن دارويي براي درمان يك بيماري خطرناك بسازد، چه ميتوان گفت؟ آيا اين هم كاري خلاق نيست؟ مادري كه سعي دارد تا با بودجه ي كم خود غذاهاي خوشمزه براي كودكانش بپزد چطور؟ او فردي خلاق نيست؟ براي يك نفر ممكن است خلاقيت به معناي چسباندن صدف هاي دريايي در اطراف يك نقاشي براي قاب گرفتن آن باشد. براي فردي ديگر خلاقيت در حل يك مسئله ي دشوار فيزيك است.

وقتي مفهوم خلاقيت را فقط در چارچوب هنر تعريف

كنيم، مطمئناً خيلي تفكرات و ايده هاي ناب و خلاقانه را ناديده گرفته ايم. هنرمندي كه نقاشي مي كند و نويسنده اي كه رمان مي نويسد، هر دو با دانشمندي كه در آزمايشگاه كار مي كند و آن مؤسس شركت و آنكه با صدف دريايي براي نقاشي ها قاب درست مي كند، وجه مشترك دارند. همه ي آنها روي مشكلات و راه حلهايي براي آنها كار مي كنند كه سابقاً وجود نداشته است. اين افراد از فكرشان براي تصوير راه هاي جديد براي انجام كارها استفاده ميكنند. آنها ايده هايي جديد، ديدگاهي جديد، محصولات جديد و تكنيك هاي جديد ابداع ميكنند. گاهي اوقات توانايي خلاق بودن منجر به شهرت و ثروت مي شود و گاهي هم فقط يك نوع احساس رضايت شخصي در فرد ايجاد مي كند.حال سؤال اين است كه آيا ما مي توانيم توانايي خلاق بودن خود را تقويت كنيم؟ بله، ياد گرفتن اينكه چطور خلاق باشيم كاري بسيار لذت بخش و مفرح است. اكثر ما در دوران كودكي قبل از اينكه قانون هاي جهان را ياد بگيريم، بسيار خلاق بوديم. راه هاي بسيار زيادي براي زنده كردن دوباره ي اين روحيه خلاقيت در ما وجود دارد. برخي از اين تكنيك ها شامل افكار بكر و ناگهاني، طرح ريزي فكر، اشكال مختلف هيپنوتيزم و مديتيشن و خواب هاي هدايت شده مي باشد. همه ي اين تكنيك ها يك وجه اشتراك دارند: همه ي آنها سعي دارند تا از انتقادات و قضاوت هاي درون مغز ما عبور كنند. همه ي ما ندايي دروني داريم كه بر هر چه ما به آن فكر ميكنيم و

انجام مي دهيم، نگاهي نقادانه دارد. اكثر اوقات ممكن است متوجه اين نداي دروني باشيم و اين ندا تاثيري شگرف بر عملكردهاي ما در زندگي دارد. در اكثر ما اين نداي دروني بسيار منفي است. مهم نيست كه در مورد چه فكر كنيم يا قصد انجام چه كاري را داشته باشيم، اين نداي دروني دقيقاً مثل يك ضبط صوت مداوم مشغول انتقاد كردن و عيبجويي از كارهاي ما و افكار و ايده هايمان است. وقتي ما به فكري جديد برمي خوريم، نداي درونيمان به ما مي گويد: "اين فكري احمقانه است." يا اينكه مي گويد، "من نبايد هيچ وقت فردي متوسط باشم، بايد بدرخشم و هميشه بهترين باشم. همه ي افكار من بايد نوگرايانه و عالي باشد. اگر ايده هاي من از همان ابتدا عالي نباشد، من شكست خورده ام و بهتر است ديگر تلاشي نكنم." اين منتقد دروني منفي هميشه به صورت يك ندا نيست و گاهي تصاويري از شكست خود مشاهده مي كنيم. يا احساس ترس و خجالت به ما دست مي دهد كه ما را از دنبال كردن ايده ها و اعمال جديد و خلاقانه باز مي دارد. منتقد دروني شما وقتي از شما انتقاد مي كند و مي گويد كه افكار و ايده هايتان جالب نيست، شرير و زيان آور نيست. در واقع اين منتقد سعي دارد تا شما را خجالت زده شدن در برابر واكنش ها و عكس العمل هاي منفي اطرافيان درمورد ايده هاي شما محافظت كند.اين منتقد دروني سعي دارد تا از ما فردي كامل و مطمئن بسازد، اما ممكن است گاهي تاثيرات مخربي نيز داشته باشد. اگر

اين گفتگوهاي نقادانه دروني ما اكثراً منفي باشد، توانايي هاي خلاقانه ما فروكش كرده و رفته رفته از بين مي روند. و اين حس انتقادگر دروني به جاي اينكه به ما كمك كند تا افكار بهتري ايجاد كنيم، توانايي ما را براي مطرح كردن ايده ها و افكار جديد نابود مي كند.شما نمي توانيد در آنِ واحد هم انتقادگر و هم خلاق باشيد. اين دو رويكرد نيازمند طُرق فكري متفاوت از يكديگر هستند. رويكرد انتقادانه، تحليلگرايانه، و قضاوتيِ مغز ما از عهده ي ايجاد و توليد ايده ها و افكار جديد و خلاقانه بر نمي آيد. حتي نوع موج مغزي كه هنگام افكار خردگرايانه و تحليلگرايانه ايجاد مي شود كاملاً با زماني كه افكار و ايده هاي خلاقانه توليد مي كنيم متفاوت است. اما اگر مي خواهيد خلاق باشيد، موقعش رسيده است كه با اين منتقد سرسخت دروني مقابله كنيد و او را پي نخود سياه بفرستيد!

آنچه براي خلاق شدن بايد بدانيد

آيا دوست داريد خلاقيتتان را بالا ببريد؟ آيا فكر مي كنيد خلاقيت بالا باعث بهبود زندگيتان خواهد شد؟ قبل از دادن پاسخ بله يا خير به سوال بالا، ببينيد واژه ي خلاقيت در نظر شما واقعاً چه مفهومي دارد؟ اگر تصور مي كنيد خلاقيت فقط براي هنرمندان لازم است، درحاليكه شما مدير يا معاون يك شركت هستيد، احتمالاً پاسخ شما به سوال بالا منفي خواهد بود. اما بايد بدانيد كه مفهوم خلاقيت چيزي بسيار فراتر از هنر و هنرمندان است و در كليه ي عرصه هاي زندگي براي همه مورد نياز است. تصور شما از يك فرد خلاق احتمالاً كسي است كه در يك

اتاق زير شيرواني كه پر از تابلوهاي نقاشي است زندگي ميكند. يا نويسنده اي كه همه ي روز خود را پشت يك كامپيوتر مشغول كار كردن بر روي رمان جديد خود مي گذراند. يا يك موسيقيدان، بازيگر، يا خواننده كه روي صحنه مشغول اجراست. همه اين افراد به طرز هنرمندانه اي كار خود را به ديگران نشان مي دهند، و مي توان گفت كه افراد خلاقي هستند حتي اگر كسي از هنر آنها لذت نبرد. اما در مورد يك مدير شركت كه افكار جديدي براي توليد يك محصول جديد در سر دارد چه مي توان گفت؟ فردي كه براي به مرحله ي عمل درآوردن افكار و ايده هاي خود، شركتي تاسيس كرده و صدها نفر را استخدام مي كند؟ به نظر شما آيا اين كار هم نيازمند خلاقيت نيست؟ در مورد يك دانشمند محقق كه در آزمايشگاه خود مشغول به كار است، و سعي دارد تا ماده اي جديد براي ساختن دارويي براي درمان يك بيماري خطرناك بسازد، چه ميتوان گفت؟ آيا اين هم كاري خلاق نيست؟ مادري كه سعي دارد تا با بودجه ي كم خود غذاهاي خوشمزه براي كودكانش بپزد چطور؟ او فردي خلاق نيست؟ براي يك نفر ممكن است خلاقيت به معناي چسباندن صدف هاي دريايي در اطراف يك نقاشي براي قاب گرفتن آن باشد. براي فردي ديگر خلاقيت در حل يك مسئله ي دشوار فيزيك است.

وقتي مفهوم خلاقيت را فقط در چارچوب هنر تعريف كنيم، مطمئناً خيلي تفكرات و ايده هاي ناب و خلاقانه را ناديده گرفته ايم. هنرمندي كه نقاشي مي كند و نويسنده اي كه رمان مي نويسد،

هر دو با دانشمندي كه در آزمايشگاه كار مي كند و آن مؤسس شركت و آنكه با صدف دريايي براي نقاشي ها قاب درست مي كند، وجه مشترك دارند. همه ي آنها روي مشكلات و راه حلهايي براي آنها كار مي كنند كه سابقاً وجود نداشته است. اين افراد از فكرشان براي تصوير راه هاي جديد براي انجام كارها استفاده ميكنند. آنها ايده هايي جديد، ديدگاهي جديد، محصولات جديد و تكنيك هاي جديد ابداع ميكنند. گاهي اوقات توانايي خلاق بودن منجر به شهرت و ثروت مي شود و گاهي هم فقط يك نوع احساس رضايت شخصي در فرد ايجاد مي كند.حال سؤال اين است كه آيا ما مي توانيم توانايي خلاق بودن خود را تقويت كنيم؟ بله، ياد گرفتن اينكه چطور خلاق باشيم كاري بسيار لذت بخش و مفرح است. اكثر ما در دوران كودكي قبل از اينكه قانون هاي جهان را ياد بگيريم، بسيار خلاق بوديم. راه هاي بسيار زيادي براي زنده كردن دوباره ي اين روحيه خلاقيت در ما وجود دارد. برخي از اين تكنيك ها شامل افكار بكر و ناگهاني، طرح ريزي فكر، اشكال مختلف هيپنوتيزم و مديتيشن و خواب هاي هدايت شده مي باشد. همه ي اين تكنيك ها يك وجه اشتراك دارند: همه ي آنها سعي دارند تا از انتقادات و قضاوت هاي درون مغز ما عبور كنند. همه ي ما ندايي دروني داريم كه بر هر چه ما به آن فكر ميكنيم و انجام مي دهيم، نگاهي نقادانه دارد. اكثر اوقات ممكن است متوجه اين نداي دروني باشيم و اين ندا تاثيري شگرف بر عملكردهاي ما در زندگي دارد.

در اكثر ما اين نداي دروني بسيار منفي است. مهم نيست كه در مورد چه فكر كنيم يا قصد انجام چه كاري را داشته باشيم، اين نداي دروني دقيقاً مثل يك ضبط صوت مداوم مشغول انتقاد كردن و عيبجويي از كارهاي ما و افكار و ايده هايمان است. وقتي ما به فكري جديد برمي خوريم، نداي درونيمان به ما مي گويد: "اين فكري احمقانه است." يا اينكه مي گويد، "من نبايد هيچ وقت فردي متوسط باشم، بايد بدرخشم و هميشه بهترين باشم. همه ي افكار من بايد نوگرايانه و عالي باشد. اگر ايده هاي من از همان ابتدا عالي نباشد، من شكست خورده ام و بهتر است ديگر تلاشي نكنم." اين منتقد دروني منفي هميشه به صورت يك ندا نيست و گاهي تصاويري از شكست خود مشاهده مي كنيم. يا احساس ترس و خجالت به ما دست مي دهد كه ما را از دنبال كردن ايده ها و اعمال جديد و خلاقانه باز مي دارد. منتقد دروني شما وقتي از شما انتقاد مي كند و مي گويد كه افكار و ايده هايتان جالب نيست، شرير و زيان آور نيست. در واقع اين منتقد سعي دارد تا شما را خجالت زده شدن در برابر واكنش ها و عكس العمل هاي منفي اطرافيان درمورد ايده هاي شما محافظت كند.اين منتقد دروني سعي دارد تا از ما فردي كامل و مطمئن بسازد، اما ممكن است گاهي تاثيرات مخربي نيز داشته باشد. اگر اين گفتگوهاي نقادانه دروني ما اكثراً منفي باشد، توانايي هاي خلاقانه ما فروكش كرده و رفته رفته از بين مي روند. و اين حس انتقادگر دروني

به جاي اينكه به ما كمك كند تا افكار بهتري ايجاد كنيم، توانايي ما را براي مطرح كردن ايده ها و افكار جديد نابود مي كند.شما نمي توانيد در آنِ واحد هم انتقادگر و هم خلاق باشيد. اين دو رويكرد نيازمند طُرق فكري متفاوت از يكديگر هستند. رويكرد انتقادانه، تحليلگرايانه، و قضاوتيِ مغز ما از عهده ي ايجاد و توليد ايده ها و افكار جديد و خلاقانه بر نمي آيد. حتي نوع موج مغزي كه هنگام افكار خردگرايانه و تحليلگرايانه ايجاد مي شود كاملاً با زماني كه افكار و ايده هاي خلاقانه توليد مي كنيم متفاوت است. اما اگر مي خواهيد خلاق باشيد، موقعش رسيده است كه با اين منتقد سرسخت دروني مقابله كنيد و او را پي نخود سياه بفرستيد!

انواع دست دادن

حتماً از تاثير اولين برخورد در طرف مقابل آگاه هستيد. فكر مي كنيد اولين چيزي كه به طرف مقابلتان نشان مي دهد كه چه نوع آدمي هستيد چيست؟ بله، نحوه دست دادنتان...

سعي كنيد هميشه سفت و محكم دست بدهيد، اين باعث ميشود كه در اولين برخورد تاثير خوبي بگذاريد. بعد از بررسي و دقت زياد روي اين موضوع، دست دادن را به پنج گروه تقسيم بندي كرده ام كه هر كدام نشاندهنده ي نوعي شخصيت است. دست دادن با دست هاي خيس مسلماً دست دادن هاي زننده و تنفر آور انواع بسياري دارد، اما دست دادن با دستهاي خيس بدترين آنهاست. حتماً توجه داشته باشيد كه قبل از دست دادن با كسي دست هاي خود را كاملاً خشك كرده و آنها را از عرق پاك كنيد. در اينجا به دو نكته براي

چگونگي خشك نگاه داشتن دست هايتان اشاره مي كنيم: 1- قبل از رفتن سر قرارهاي مهم يا مصاحبه هاي كاري دست هايتان را خوب شسته و بعد خشك كنيد. دقت كنيد كه تا موقع دست دادن با فرد مزبور از بستن دست هايتان جلوگيري كنيد. چون باعث گرم شدن دست ها و نتيجتاً عرق كردن آنها مي شود. 2- دستان خود را قبل از دست دادن خشك كنيد. هميشه دستمالي براي اين كار با خود همراه داشته باشيد. دست دادن شل و ول دست دادن شل و ول نشاندهنده ي ضعف، نداشتن اعتماد به نفس، نداشتن علاقه و ثبات است. مسلماً اين خصوصيات متضاد قدرت و استحكام است كه ويژگي افراد محترم و موفق است. توصيه مي كنم اگر حالت دست دادنتان شل و ضعيف است، هنگام دست دادن كمي نيرو صرف كنيد. مطمئناً دست دادن سفت و محكم تاثير بسيار بهتري در مخاطب مي گذارد. دست دادن نوك انگشتي مطمئنم قبلاً برايتان اتفاق افتاده است. يك نفر هنگام دست دادن نوك چهار انگشتتان را مي گيرد و نمي گذارد كه دستتان كاملاً در دستش قفل شود و بعد دستتان را به سختي مي فشارد. بايد سعي كنيد تا مي توانيد از چنين دست دادني خودداري كنيد. البته ممكن است گاهاً به طور تصادفي يا وقتي عجله داريد برايتان پيش آيد. اما به شما توصيه مي كنم در اين مواقع از فرد مخاطب عذرخواهي كرده و دوباره با او دست بدهيد. ممكن است كار خوبي نباشد اما در ذهن فرد مقابل مي ماند كه چقدر برايش احترام قائل بوده ايد. دست دادن خيلي محكم قديمي

ها معمولاً اينطور دست مي دادند. احتمالاً تا به حال با چنين موردي برخورد كرده ايد. فردي احساس مي كند قوي ترين مرد جمع است و هنگام دست دادن دستتان را مثل ليمو مي چلاند. درست است كه من از دست دادن محكم خوشم مي آيد اما اين استحكام نبايد موجب ناراحتي طرف مقابل شود. دست دادن دوستانه و خودماني مردم بايد عادت كنند دست دادن هاي عجيب و غريبشان را كنار بگذارند. نيازي به شعبده بازي نيست: يك دست دادن ساده، محكم و دوستانه كافي است. درست است كه دست دادن مسئله اي پيش پا افتاده است اما مي تواند عامل مهمي در مصاحبه ها و جلسه هاي اجتماعي شود. سعي كنيد كه خيلي راحت اما محكم با فرد مقابل دست داده و در چشمانش نگاه كنيد تا بهترين تاثير را در برخورد اول روي فرد مقابل بگذاريد .

انواع دست دادن

حتماً از تاثير اولين برخورد در طرف مقابل آگاه هستيد. فكر مي كنيد اولين چيزي كه به طرف مقابلتان نشان مي دهد كه چه نوع آدمي هستيد چيست؟ بله، نحوه دست دادنتان...

سعي كنيد هميشه سفت و محكم دست بدهيد، اين باعث ميشود كه در اولين برخورد تاثير خوبي بگذاريد. بعد از بررسي و دقت زياد روي اين موضوع، دست دادن را به پنج گروه تقسيم بندي كرده ام كه هر كدام نشاندهنده ي نوعي شخصيت است. دست دادن با دست هاي خيس مسلماً دست دادن هاي زننده و تنفر آور انواع بسياري دارد، اما دست دادن با دستهاي خيس بدترين آنهاست. حتماً توجه داشته باشيد كه قبل از دست دادن با كسي

دست هاي خود را كاملاً خشك كرده و آنها را از عرق پاك كنيد. در اينجا به دو نكته براي چگونگي خشك نگاه داشتن دست هايتان اشاره مي كنيم: 1- قبل از رفتن سر قرارهاي مهم يا مصاحبه هاي كاري دست هايتان را خوب شسته و بعد خشك كنيد. دقت كنيد كه تا موقع دست دادن با فرد مزبور از بستن دست هايتان جلوگيري كنيد. چون باعث گرم شدن دست ها و نتيجتاً عرق كردن آنها مي شود. 2- دستان خود را قبل از دست دادن خشك كنيد. هميشه دستمالي براي اين كار با خود همراه داشته باشيد. دست دادن شل و ول دست دادن شل و ول نشاندهنده ي ضعف، نداشتن اعتماد به نفس، نداشتن علاقه و ثبات است. مسلماً اين خصوصيات متضاد قدرت و استحكام است كه ويژگي افراد محترم و موفق است. توصيه مي كنم اگر حالت دست دادنتان شل و ضعيف است، هنگام دست دادن كمي نيرو صرف كنيد. مطمئناً دست دادن سفت و محكم تاثير بسيار بهتري در مخاطب مي گذارد. دست دادن نوك انگشتي مطمئنم قبلاً برايتان اتفاق افتاده است. يك نفر هنگام دست دادن نوك چهار انگشتتان را مي گيرد و نمي گذارد كه دستتان كاملاً در دستش قفل شود و بعد دستتان را به سختي مي فشارد. بايد سعي كنيد تا مي توانيد از چنين دست دادني خودداري كنيد. البته ممكن است گاهاً به طور تصادفي يا وقتي عجله داريد برايتان پيش آيد. اما به شما توصيه مي كنم در اين مواقع از فرد مخاطب عذرخواهي كرده و دوباره با او دست بدهيد. ممكن است كار خوبي

نباشد اما در ذهن فرد مقابل مي ماند كه چقدر برايش احترام قائل بوده ايد. دست دادن خيلي محكم قديمي ها معمولاً اينطور دست مي دادند. احتمالاً تا به حال با چنين موردي برخورد كرده ايد. فردي احساس مي كند قوي ترين مرد جمع است و هنگام دست دادن دستتان را مثل ليمو مي چلاند. درست است كه من از دست دادن محكم خوشم مي آيد اما اين استحكام نبايد موجب ناراحتي طرف مقابل شود. دست دادن دوستانه و خودماني مردم بايد عادت كنند دست دادن هاي عجيب و غريبشان را كنار بگذارند. نيازي به شعبده بازي نيست: يك دست دادن ساده، محكم و دوستانه كافي است. درست است كه دست دادن مسئله اي پيش پا افتاده است اما مي تواند عامل مهمي در مصاحبه ها و جلسه هاي اجتماعي شود. سعي كنيد كه خيلي راحت اما محكم با فرد مقابل دست داده و در چشمانش نگاه كنيد تا بهترين تاثير را در برخورد اول روي فرد مقابل بگذاريد .

اهميت دانستن نقش ها و وظايف شغلي براي موفقيت

كاملاً روشن است كه كارمندان بايد به خوبي بدانند كه شغلشان نيازمند چه توانايي است، نقش آنها چيست، چه وظايفي دارند، و از چه ميزان قدرتي برخوردار هستند. زمانيكه فردي نداند چه كاري بايد انجام دهد، نمي توان از او توقع داشت وظايفي كه به او محول مي شود را به درستي انجام داده و از عهده ي آنها برآيد. با اين وجود يكي ديگر از بخش هاي مهمي كه معمولاً نسبت به آن بي توجهي مي شود اين است كه وظيفه ديگران چيست. چرا اين مسئله داراي اهميت زيادي است؟ من اخيراً دوره اي

را مربوط به خدمات پس از فروش و نحوه برخورد با مشتري هاي عصباني در يك سازمان خيلي بزرگ گذراندم. مسئله اي كه اكثر كارمندان ادعا مي كردند كه برايشان پيش مي آمده، برخورد با مشتري هاي عصباني بوده. به عنوان مثال مشتري با كمپاني تماس مي گيرد تا در مورد مشكلي كه برايش بوجود آمده اطلاعاتي كسب كند. شخصي كه تلفن را جواب مي دهد اطلاعات كافي ندارد، به همين دليل مجبور مي شود تماس را به بخش ديگري انتقال دهد، در اين قسمت هم ممكن است يا نتوانند مشكل مشتري را برطرف كنند يا كسي پاسخگو نبوده و مشتري مجبور مي شود پيغام بگذارد. معمولاً تحت چنين شرايطي مشتري عصبي مي شود و مجدداً با نفر اول تماس گرفته و شروع مي كند به داد و فرياد زدن. اين اتفاق چگونه شكل مي گيرد؟ آيا كارمندان متوجه مشكل نمي شوند؟ و يا نمي خواهند خودشان را به زحمت بيندازند؟ هيچ كدام. فقط مي توان گفت كه آنها اطلاعات كافي در اختيار ندارند تا بتوانند سرويس خوبي به مشتري ارائه دهند؛ و نتيجه چه مي شود؟ اول مشتري عصباني مي شود؛ و دوم هم باقي ماندن نااميدي و افسردگي براي كاركناني كه وارد اين بحث شده اند؛ و سوم ناكارآمد جلوه كردن كل سازمان كه روي تمام موارد جانبي ديگر تاثير مي گذارد. مشكل اصلي اينجاست كه ما عادت نكرديم كارمندان خود را با "تصوير بزرگتر" آشنا كنيم. در مورد مثال فوق تصوير بزرگتر مربوط مي شود به كارهايي كه ديگران مي توانند انجام دهند، توانايي هاي آنها، و ارتباط مشاغل ديگر با كاري

كه خودشان انجام ميدهند. پيش از آنكه بخواهيم توضيحات بيشتري ارائه كنيم، توجه شما را به مطلب ذيل جلب مي نماييم: به ندرت اتفاق مي افتد كه كارهاي يك كارمند، مستقل از كارهايي باشد كه ديگران در همان محيط انجام مي دهند. اين روزها انجام دادن كارهاي مختلف قدري پيچيده تر شده است. زماني كه كاري با موفقيت به پايان مي رسد حتماً افراد متعددي در به ثمر رساندن آن نقش داشته اند. اين روزها كار تيمي از اهميت بالايي برخوردار شده است. حال حتي اگر بخواهيم مبحث خدمات پس از فروش را هم كنار بگذاريم، باز هم به اين نتيجه مي رسيم كه محيط هاي كاري كه در آنها كارمندان ابتدا متوجه كاري كه خودشان انجام مي دهند هستند، و در وهله ي بعدي ارزش كاري كه ديگران انجام ميدهند را مي دانند، موفق تر و پويا تر عمل مي كنند. درست مانند تكه هاي يك پازل كه بايد قابليت گنجانده شدن در كنار يكديگر را داشته باشند. كمك به افراد به منظور درك بهتر پازل بزرگتر به كارمندان جديد بايد آموزش هايي در مورد كاري كه قرار است انجام دهند داده شود، اما اين آموزش هاي ابتدايي به همين نقطه ختم نمي شوند. بايد اطلاعاتي در مورد كارهايي كه ساير افراد در تشكيلات انجام مي دهند نيز به آنها داده شود. بايد به خوبي آموزش ببينند كه وقتي به مشكلي برخورد مي كنند بايد آن را با چه كسي در ميان بگذارند و چگونه كمك بگيرند. بايد بدانند كه چه كسي توانايي و قدرت تصميم گيري در مورد مسائل مختلف را دارد. و

چه كسي مهارت هايي كه آنها نيازمند دانستن آن هستند را در اختيار دارد. اين مسئله خيلي مهم تر از آن است كه در همان جلسه اول دستشويي را به او نشان دهيد. فضاي كاري هر روز تغيير پيدا مي كند، مسئوليت ها عوض مي شوند، و به مثابه آن نقش افراد نيز تغيير پيدا مي كند. نحوه ي مديريت بايد به گونه اي انجام پذيرد كه اطلاعات و دانش كارمندان همچنان به روز باقي بماند و نه تنها در مورد تغييراتي كه در حيطه ي شغلي خودشان ايجاد مي شود اطلاع داشته باشند بلكه در مورد تغييرات موجود در مشاغلي كه به نوعي با خودشان در ارتباط هستند نيز اطلاعات كافي داشته باشند. اهميت اين مطلب به ويژه در بخش هاي گروهي و پروژه هايي كه نياز به همكاري افرادي با قابليت هاي مختلف دارند، بيش از پيش افزايش پيدا مي كند. جلسات گروهي مي تواند در اين ميان گزينه ي خوبي تلقي شود. معمولاً به روز كردن اطلاعات خدمه چيزي بيش از چند دقيقه به طول نمي انجامد. و اما مهمترين بخش كه در مورد تمام كارمندان تعميم پيدا مي كند. متاسفانه برخي از كارمندان هستند كه تصور مي كنند اگر سوال بپرسند اين امكان وجود دارد كه در نظر ديگران نادان جلوه كنند و ممكن است با اين كار خود موجبات آزار و اذيت همكارانشان را فراهم آورند. آنها منتظر مي نشيند كه سرپرست بخش بيايد و به آنها بگويد كه ملزم به انجام چه كاري هستند. متاسفانه سرپرست ها هم ممكن است به اين موضوع اهميتي ندهند و در عين حال

بايد اين مطلب را نيز در نظر گرفت كه آنها نمي توانند ذهن كارمندان را بخوانند. بنابراين كارمندان موظف هستند كه خودشان از كارهايي كه ديگران انجام مي دهند اطلاع پيدا كنند. كارمندان! گوش كنيد! سوال كنيد! شما اگر وظيفه خود و ديگران را ندانيد، نمي توانيد كارتان را به درستي انجام دهيد. اگر ندانيد كه مشتري را بايد به كدام بخش انتقال دهيد، هيچ گاه در زمينه ي كاري به موفقيت هاي بزرگتر دست پيدا نخواهيد كرد. اجازه دهيد اين مقاله را با ليستي از مواردي كه بايد بدانيد تمام كنيم: تصميم گيري در مورد مسائل خاص به عهده ي چه كسي است؟( چه كسي؟ چه مسئله اي؟)

چه كسي برخوردار از توانايي ها و مهارت هاي لازم براي انجام كار خاصي است؟ چه فرايندي بايد طي شود تا بتوان افراد مناسب را وارد كار كرد؟ اگر فرد متخصصي كه براي انجام كار معيني در نظر گرفته شده، در دسترس نبود، نفر دومي براي پشتيباني وجود دارد؟مسئله ي مهمي كه بايد در نهايت اشاره اي به آن داشته باشيم اين است كه هر چند مطالب فوق بسيار ساده هستند، اما اكثر افراد نسبت به آنها بي توجهي مي كنند. مديران، كارمندان، و خدمه، همه بايد دست به دست هم بدهند و كمك كنند تا همه از كارهاي خود و همكارانشان اطلاع كافي پيدا كنند. با بهره گيري از اين شيوه همه افراد به راحتي مي توانند در كنار يكديگر جاي گرفته و مانند تكه هاي يك پازل مكمل يكديگر باشند. با اين روش كليه ي كارها موثرتر و با كيفيت بهتري انجام خواهند شد.

اهميت

دانستن نقش ها و وظايف شغلي براي موفقيت

كاملاً روشن است كه كارمندان بايد به خوبي بدانند كه شغلشان نيازمند چه توانايي است، نقش آنها چيست، چه وظايفي دارند، و از چه ميزان قدرتي برخوردار هستند. زمانيكه فردي نداند چه كاري بايد انجام دهد، نمي توان از او توقع داشت وظايفي كه به او محول مي شود را به درستي انجام داده و از عهده ي آنها برآيد. با اين وجود يكي ديگر از بخش هاي مهمي كه معمولاً نسبت به آن بي توجهي مي شود اين است كه وظيفه ديگران چيست. چرا اين مسئله داراي اهميت زيادي است؟ من اخيراً دوره اي را مربوط به خدمات پس از فروش و نحوه برخورد با مشتري هاي عصباني در يك سازمان خيلي بزرگ گذراندم. مسئله اي كه اكثر كارمندان ادعا مي كردند كه برايشان پيش مي آمده، برخورد با مشتري هاي عصباني بوده. به عنوان مثال مشتري با كمپاني تماس مي گيرد تا در مورد مشكلي كه برايش بوجود آمده اطلاعاتي كسب كند. شخصي كه تلفن را جواب مي دهد اطلاعات كافي ندارد، به همين دليل مجبور مي شود تماس را به بخش ديگري انتقال دهد، در اين قسمت هم ممكن است يا نتوانند مشكل مشتري را برطرف كنند يا كسي پاسخگو نبوده و مشتري مجبور مي شود پيغام بگذارد. معمولاً تحت چنين شرايطي مشتري عصبي مي شود و مجدداً با نفر اول تماس گرفته و شروع مي كند به داد و فرياد زدن. اين اتفاق چگونه شكل مي گيرد؟ آيا كارمندان متوجه مشكل نمي شوند؟ و يا نمي خواهند خودشان را به زحمت بيندازند؟ هيچ كدام.

فقط مي توان گفت كه آنها اطلاعات كافي در اختيار ندارند تا بتوانند سرويس خوبي به مشتري ارائه دهند؛ و نتيجه چه مي شود؟ اول مشتري عصباني مي شود؛ و دوم هم باقي ماندن نااميدي و افسردگي براي كاركناني كه وارد اين بحث شده اند؛ و سوم ناكارآمد جلوه كردن كل سازمان كه روي تمام موارد جانبي ديگر تاثير مي گذارد. مشكل اصلي اينجاست كه ما عادت نكرديم كارمندان خود را با "تصوير بزرگتر" آشنا كنيم. در مورد مثال فوق تصوير بزرگتر مربوط مي شود به كارهايي كه ديگران مي توانند انجام دهند، توانايي هاي آنها، و ارتباط مشاغل ديگر با كاري كه خودشان انجام ميدهند. پيش از آنكه بخواهيم توضيحات بيشتري ارائه كنيم، توجه شما را به مطلب ذيل جلب مي نماييم: به ندرت اتفاق مي افتد كه كارهاي يك كارمند، مستقل از كارهايي باشد كه ديگران در همان محيط انجام مي دهند. اين روزها انجام دادن كارهاي مختلف قدري پيچيده تر شده است. زماني كه كاري با موفقيت به پايان مي رسد حتماً افراد متعددي در به ثمر رساندن آن نقش داشته اند. اين روزها كار تيمي از اهميت بالايي برخوردار شده است. حال حتي اگر بخواهيم مبحث خدمات پس از فروش را هم كنار بگذاريم، باز هم به اين نتيجه مي رسيم كه محيط هاي كاري كه در آنها كارمندان ابتدا متوجه كاري كه خودشان انجام مي دهند هستند، و در وهله ي بعدي ارزش كاري كه ديگران انجام ميدهند را مي دانند، موفق تر و پويا تر عمل مي كنند. درست مانند تكه هاي يك پازل كه بايد قابليت گنجانده شدن

در كنار يكديگر را داشته باشند. كمك به افراد به منظور درك بهتر پازل بزرگتر به كارمندان جديد بايد آموزش هايي در مورد كاري كه قرار است انجام دهند داده شود، اما اين آموزش هاي ابتدايي به همين نقطه ختم نمي شوند. بايد اطلاعاتي در مورد كارهايي كه ساير افراد در تشكيلات انجام مي دهند نيز به آنها داده شود. بايد به خوبي آموزش ببينند كه وقتي به مشكلي برخورد مي كنند بايد آن را با چه كسي در ميان بگذارند و چگونه كمك بگيرند. بايد بدانند كه چه كسي توانايي و قدرت تصميم گيري در مورد مسائل مختلف را دارد. و چه كسي مهارت هايي كه آنها نيازمند دانستن آن هستند را در اختيار دارد. اين مسئله خيلي مهم تر از آن است كه در همان جلسه اول دستشويي را به او نشان دهيد. فضاي كاري هر روز تغيير پيدا مي كند، مسئوليت ها عوض مي شوند، و به مثابه آن نقش افراد نيز تغيير پيدا مي كند. نحوه ي مديريت بايد به گونه اي انجام پذيرد كه اطلاعات و دانش كارمندان همچنان به روز باقي بماند و نه تنها در مورد تغييراتي كه در حيطه ي شغلي خودشان ايجاد مي شود اطلاع داشته باشند بلكه در مورد تغييرات موجود در مشاغلي كه به نوعي با خودشان در ارتباط هستند نيز اطلاعات كافي داشته باشند. اهميت اين مطلب به ويژه در بخش هاي گروهي و پروژه هايي كه نياز به همكاري افرادي با قابليت هاي مختلف دارند، بيش از پيش افزايش پيدا مي كند. جلسات گروهي مي تواند در اين ميان گزينه ي خوبي

تلقي شود. معمولاً به روز كردن اطلاعات خدمه چيزي بيش از چند دقيقه به طول نمي انجامد. و اما مهمترين بخش كه در مورد تمام كارمندان تعميم پيدا مي كند. متاسفانه برخي از كارمندان هستند كه تصور مي كنند اگر سوال بپرسند اين امكان وجود دارد كه در نظر ديگران نادان جلوه كنند و ممكن است با اين كار خود موجبات آزار و اذيت همكارانشان را فراهم آورند. آنها منتظر مي نشيند كه سرپرست بخش بيايد و به آنها بگويد كه ملزم به انجام چه كاري هستند. متاسفانه سرپرست ها هم ممكن است به اين موضوع اهميتي ندهند و در عين حال بايد اين مطلب را نيز در نظر گرفت كه آنها نمي توانند ذهن كارمندان را بخوانند. بنابراين كارمندان موظف هستند كه خودشان از كارهايي كه ديگران انجام مي دهند اطلاع پيدا كنند. كارمندان! گوش كنيد! سوال كنيد! شما اگر وظيفه خود و ديگران را ندانيد، نمي توانيد كارتان را به درستي انجام دهيد. اگر ندانيد كه مشتري را بايد به كدام بخش انتقال دهيد، هيچ گاه در زمينه ي كاري به موفقيت هاي بزرگتر دست پيدا نخواهيد كرد. اجازه دهيد اين مقاله را با ليستي از مواردي كه بايد بدانيد تمام كنيم: تصميم گيري در مورد مسائل خاص به عهده ي چه كسي است؟( چه كسي؟ چه مسئله اي؟)

چه كسي برخوردار از توانايي ها و مهارت هاي لازم براي انجام كار خاصي است؟ چه فرايندي بايد طي شود تا بتوان افراد مناسب را وارد كار كرد؟ اگر فرد متخصصي كه براي انجام كار معيني در نظر گرفته شده، در دسترس نبود، نفر

دومي براي پشتيباني وجود دارد؟مسئله ي مهمي كه بايد در نهايت اشاره اي به آن داشته باشيم اين است كه هر چند مطالب فوق بسيار ساده هستند، اما اكثر افراد نسبت به آنها بي توجهي مي كنند. مديران، كارمندان، و خدمه، همه بايد دست به دست هم بدهند و كمك كنند تا همه از كارهاي خود و همكارانشان اطلاع كافي پيدا كنند. با بهره گيري از اين شيوه همه افراد به راحتي مي توانند در كنار يكديگر جاي گرفته و مانند تكه هاي يك پازل مكمل يكديگر باشند. با اين روش كليه ي كارها موثرتر و با كيفيت بهتري انجام خواهند شد.

اهميت نوشتن اهداف و آرزوها براي رسيدن به آنها

چرا نوشتن اهداف اينقدر اهميت دارد؟ نوشتن آرزوها و اهداف اولين قدم مهم به سمت دست پيدا كردن به آنهاست. اول به اين دليل كه نوشتن آنها محبورتان مي كند اهدافتان را تصويرسازي (تجسم) كنيد. و دوم به اين دليل كه عمل نوشتن آنها، تعهدي نسبت به آنها در شما ايجاد ميكند. فقط 5% از جمعيت جهان واقعاً براي نوشتن اهداف و آرزوهايشان وقت مي گذارند شايد به همين خاطر است كه افراد كمي هستند كه واقعاً در زندگيشان موفق باشند و همان زندگي را داشته باشد، كه آرزوي داشتنش را دارند. نوشتن اهداف، خط سير شما را به سمت موفقيت ايجاد مي كند. بااينكه فقط عمل نوشتن اهداف مي تواند پروسه را به حركت بيندازد، اما اين هم اهميت دارد كه هر از گاهي اهدافتان را مرور كنيد. يادتان باشد، هرچه تمركز بيشتري روي اهدافتان داشته باشيد، احتمال بيشتري هست كه به آنها دست پيدا كنيد.در زير به چهار قانون نوشتن اهداف

اشاره مي كنيم: 1. نوشتن اهداف به شكل مثبت براي آنچه كه مي خواهيد كار كنيد نه آنچه كه مي خواهيد از آن بگذريد. بخشي از علت اينكه چرا اهدافمان را مي نويسيم اين است كه دستورالعمل هايي براي ذهن ناخودآگاهمان تنظيم كنيم. ذهن ناخودآگاه شما ابزاري بسيار كارامد است، نمي تواند خوب را از بد تشخيص دهد و قضاوت هم نمي كند. تنها عملكرد آن انجام دستورالعمل هايش است. هرچه دستورالعمل هاي شما مثبت تر باشد، نتيجه مثبت تري هم به دست مي آوريد. همچنين مثبت فكر كردن در زندگي روزمره به شما در رشدتا بعنوان يك انسان كمك مي كند. پس آنرا فقط محدود به تعيين هدف نكنيد. 2. نوشتن اهداف با جزئيات كامل به جاي اينكه فقط بنويسيد، "خانه نو"، بنويسيد "يك خانه 300 متري با چهار اتاق خواب، 3 حمام دستشويي، و چشم انداز كوهستان روي يك زمين 1000 متري". يكبار ديگر داريم به ذهن ناخودآگاهمان يك دسته دستورالعمل دقيق و جزء به جزء مي دهيم تا روي آن كار كند. هرچه اطلاعات بيشتري در اختيار آن بگذاريد، آخر كار نتيجه واضح تري به دست مي آوريد. هرچه نتيجه تان دقيقتر باشد، ذهن ناخودآگاهتان كارامدتر خواهد شد. آيا ميتوانيد چشمانتان را ببنديد و خانه اي كه در بالا اشاره كردن را تجسم كنيد؟ دورتادور خانه قدم بزنيد. در آستانه در اتاق اصلي بايستيد و مهي كه روي كوه ها را گرفته تماشا كنيد. به باغچه پر از كوجه فرنگي، لوبيا سبز و خيار نگاه كنيد. مي توانيد ببينيد؟ پس ذهن ناخودآگاهتان هم مي تواند.3. نوشتن اهداف به زمان حال اهدافتان را

به زمان حال بنويسيد. اين كار باعث مي شود ذهن ناخودآگاهتان مسيري با كمترين مقاومت را انتخاب كند. اگر بنويسيد "در آينده لاغر خواهم شد" ذهن ناخودآگاه با اين تصور كه اين كار مربوط به آينده است وارد عمل نمي شود. پس اهدافتان را به زمان حال و اول شخص بنويسيد، انگار كه واقعيت دارند.4. بازنويسي اهداف وقتي كلمات نوشته شوند و بعد دوباره نويسي شوند، حداكثر تاثير را خواهند داشت. پس به يكبار نوشتن راضي نشويد. اهدافتان را يادداشت كنيد و بعد دوباره آنها را به زباني ديگر بازنويسي كنيد، صفات انگيزه دهنده به آن اضافه كنيد و مختصر و مفيدشان كنيد. يك هفته بعد شايد نياز باشد كه باز اصلاحشان كنيد. همينطور به اين اصلاح كردن ها ادامه دهيد. نوشتن اهداف اولين قدم براي واقعي تر جلوه دادن آنهاست. بعضي وقت ها وقتي چيزي را به صورت نوشته داشته باشيد، اهميت بيشتري پيدا ميكند. همچنين برنامه ريزي براي آنها نيز ساده تر مي شود .

اهميت نوشتن اهداف و آرزوها براي رسيدن به آنها

چرا نوشتن اهداف اينقدر اهميت دارد؟ نوشتن آرزوها و اهداف اولين قدم مهم به سمت دست پيدا كردن به آنهاست. اول به اين دليل كه نوشتن آنها محبورتان مي كند اهدافتان را تصويرسازي (تجسم) كنيد. و دوم به اين دليل كه عمل نوشتن آنها، تعهدي نسبت به آنها در شما ايجاد ميكند. فقط 5% از جمعيت جهان واقعاً براي نوشتن اهداف و آرزوهايشان وقت مي گذارند شايد به همين خاطر است كه افراد كمي هستند كه واقعاً در زندگيشان موفق باشند و همان زندگي را داشته باشد، كه آرزوي داشتنش را

دارند. نوشتن اهداف، خط سير شما را به سمت موفقيت ايجاد مي كند. بااينكه فقط عمل نوشتن اهداف مي تواند پروسه را به حركت بيندازد، اما اين هم اهميت دارد كه هر از گاهي اهدافتان را مرور كنيد. يادتان باشد، هرچه تمركز بيشتري روي اهدافتان داشته باشيد، احتمال بيشتري هست كه به آنها دست پيدا كنيد.در زير به چهار قانون نوشتن اهداف اشاره مي كنيم: 1. نوشتن اهداف به شكل مثبت براي آنچه كه مي خواهيد كار كنيد نه آنچه كه مي خواهيد از آن بگذريد. بخشي از علت اينكه چرا اهدافمان را مي نويسيم اين است كه دستورالعمل هايي براي ذهن ناخودآگاهمان تنظيم كنيم. ذهن ناخودآگاه شما ابزاري بسيار كارامد است، نمي تواند خوب را از بد تشخيص دهد و قضاوت هم نمي كند. تنها عملكرد آن انجام دستورالعمل هايش است. هرچه دستورالعمل هاي شما مثبت تر باشد، نتيجه مثبت تري هم به دست مي آوريد. همچنين مثبت فكر كردن در زندگي روزمره به شما در رشدتا بعنوان يك انسان كمك مي كند. پس آنرا فقط محدود به تعيين هدف نكنيد. 2. نوشتن اهداف با جزئيات كامل به جاي اينكه فقط بنويسيد، "خانه نو"، بنويسيد "يك خانه 300 متري با چهار اتاق خواب، 3 حمام دستشويي، و چشم انداز كوهستان روي يك زمين 1000 متري". يكبار ديگر داريم به ذهن ناخودآگاهمان يك دسته دستورالعمل دقيق و جزء به جزء مي دهيم تا روي آن كار كند. هرچه اطلاعات بيشتري در اختيار آن بگذاريد، آخر كار نتيجه واضح تري به دست مي آوريد. هرچه نتيجه تان دقيقتر باشد، ذهن ناخودآگاهتان كارامدتر خواهد شد. آيا ميتوانيد

چشمانتان را ببنديد و خانه اي كه در بالا اشاره كردن را تجسم كنيد؟ دورتادور خانه قدم بزنيد. در آستانه در اتاق اصلي بايستيد و مهي كه روي كوه ها را گرفته تماشا كنيد. به باغچه پر از كوجه فرنگي، لوبيا سبز و خيار نگاه كنيد. مي توانيد ببينيد؟ پس ذهن ناخودآگاهتان هم مي تواند.3. نوشتن اهداف به زمان حال اهدافتان را به زمان حال بنويسيد. اين كار باعث مي شود ذهن ناخودآگاهتان مسيري با كمترين مقاومت را انتخاب كند. اگر بنويسيد "در آينده لاغر خواهم شد" ذهن ناخودآگاه با اين تصور كه اين كار مربوط به آينده است وارد عمل نمي شود. پس اهدافتان را به زمان حال و اول شخص بنويسيد، انگار كه واقعيت دارند.4. بازنويسي اهداف وقتي كلمات نوشته شوند و بعد دوباره نويسي شوند، حداكثر تاثير را خواهند داشت. پس به يكبار نوشتن راضي نشويد. اهدافتان را يادداشت كنيد و بعد دوباره آنها را به زباني ديگر بازنويسي كنيد، صفات انگيزه دهنده به آن اضافه كنيد و مختصر و مفيدشان كنيد. يك هفته بعد شايد نياز باشد كه باز اصلاحشان كنيد. همينطور به اين اصلاح كردن ها ادامه دهيد. نوشتن اهداف اولين قدم براي واقعي تر جلوه دادن آنهاست. بعضي وقت ها وقتي چيزي را به صورت نوشته داشته باشيد، اهميت بيشتري پيدا ميكند. همچنين برنامه ريزي براي آنها نيز ساده تر مي شود .

آيا از شغل خود راضي هستيد؟

هر كدام از ما گاهي اوقات از خود سوال مي كنيم كه چرا اين همه وقت، انرژي و تخصص را به شغل فعلي خود اختصاص داده ايم و بعد فكر مي كنيم كه زمان تغيير فرا

رسيده و شروع مي كنيم به ورق زدن صفحات آگهي هاي استخدام و در بعضي موارد نيز به فكر راه انداختن يك تجارت شخصي مي افتيم. پيش از اينكه برگه استعفاي خود را امضا كنيد، ببينيد كه آيا شغل شما به راستي نيازها و احتياجاتتان را برآورده مي سازد يا خير. همه چيز بمسائل مالي محدود نميشود رضايت شغلي بندرت با مسائل مالي ارتباط پيدا مي كند، البته بايد توجه داشت كه ميانگين بالاي حق الزحمه تحمل شرايط دشوار شغلي را اندكي آسان تر مي كند. كارگران نصب پرچم در بزرگراه ها و كارگران شهرداري كه با كاميون هاي زباله جمع كن به پاكيزگي شهر كمك مي كنند، وظايف مهمي را به گردن دارند كه شايد هيچ يك از ما خواستار انجام چنين اموري نباشيم. آنها به اين دليل شغل خود را رضايت بخش و قابل تحسين تصور مي كنند زيرا مي دانند كه چه نقش مهمي را در جامعه ايفا مي كنند. فرصت هاي موجود براي پيشرفت و بروز استعدادها در هر اداره و نهادي تاثير بسزايي در رضايت شغلي كاركنان مي گذارد. هر چه فشار كاري كمتر باشد شرايط بهتر مي شود. هنگاميكه شرايط براي پيشرفت و به رسميت شناخته شدن وجود داشته باشد، مقدار معيني فشار كاري قابل تحمل است. مطابقت كاركنان با شيوه مديريت و ارزشهاي شركت از ديگر فاكتورهاي كليدي در ايجاد رضايت شغلي است. پاداش هاي منصفانه، در نظر گرفتن حقوق و مزاياي مناسب و آرامش در محيط كار، توانايي اداره كاركنان را براي مديران افزايش مي دهد و به عنوان مشوق هايي براي رسيدن به رضايت شغلي به

شمار مي روند. آيا از رفتن به محل كار خود لذت مي بريد هر روز صبح بايد بالاجبار از رخت خواب بيرون آمده و آماده رفتن به محل كار خود شويد. اگر شغل خود را دوست نداشته باشيد انجام اين كار براي شما غير ممكن خواهد شد. اگر شب گذشته تا ديروقت بيدار نبوده و به مهماني هم نرفته باشيد ولي هنوز هم با سختي از خواب بلند مي شويد شايد در اين شرايط مغز و بدن شما بخواهند پيغامي را به شما برسانند. شرايط مناسب شغلي، همكاري خوب تيمي و انجام وظايفي كه از آنها لذت مي بريد، بيدار شدن صبح شما را آسانتر مي كنند. احساس مسئوليت پذيري كه از طرف كارفرما به شما القا مي شود عامل موثرتري براي تشويق شما در رفتن به محل كار محسوب مي شود. آيا انتظارات شما منطقي است اگر هنوز جزء تازه واردها هستيد نبايد انتظار حقوق و مزاياي هيئت مديره شركت را داشته باشيد. رها كردن شغل به اين دليل كه مجبور هستيد به سختي كار كنيد و وقت آزاد چنداني نداريد، يك كار غيرمسئولانه و نوعي بي تجربگي به حساب مي آيد. حتي اگر از تحصيلات عاليه برخوردار بوده و به اندازه كافي شور، اشتياق و انرژي در شما يافت مي شود براي پيشرفت و ترقي و بالارفتن از پله هاي نردبان زندگي شغلي بايد خود را نشان دهيد و توانايي هايتان را به اثبات برسانيد. رفتارها و توانايي هاي خود را به طور واقعي تخمين بزنيد و به اين دليل كه تنها از شغل خود احساس رضايت نمي كنيد از كار كردن دست

نكشيد. بهتر است از منفي بافي دست بكشيد. اجازه ندهيد تا افكار منفي اطرافيان به ذهن شما نفوذ كند اگر چنين اتفاقي روي دهد شما وارد يك چرخه منفي گرايي مي شويد. آيا شغلتان مشوق و محرك شما در زندگي نيست هر كسي در مقابل تلاش روزانه خود انتظار پاداش دارد. اگر شما احساس مي كنيد كه در كار روزانه خود هيچ گونه كار مفيدي را انجام نمي دهيد از مديريت درخواست واگذاري مسئوليت هاي بيشتري را بكنيد. كارفرمايان زيرك و مقتدر هميشه كاركنان خود را به امتحان كردن وظايف جديد و يادگيري مهارت هاي تازه تشويق مي كنند، حتي اگر امكان اشتباه وجود داشته باشد. از بين كارهايي كه از انجام آنها لذت مي بريد براي انجام وظايف بيشتر پيشنهاد دهيد تا توانايي شما براي رسيدن به هدف افزايش پيدا كند. آيا احترام و ارزش شما حفظ مي شود هنگاميكه يك شركت بر اساس اصول بنيادين كار و تجارت پيش رود، هيئت مديره براي يشنهادات كاركنان ارزش قائل بوده و موفقيت ها را با همه تقسيم مي كنند. در اين شرايط تمام خدمه از شغل خود احساس رضايت مي كنند. ايده هاي جديد، افكار خوب، بالا بردن بهره وري، افزايش فروش و كاهش شكايات مشتريان از مواردي هستند كه استحقاق تشويق و تمجيد را دارند. كارمندان در هر سطحي بايد احساس كنند كه تلاش آنها مهم است و كار مفيدي را انجام مي دهند. حال چه كار آنها سروكله زدن با مشتري هاي سر سخت باشد چه طراحي وب سايت جديد شركت. اگر احساس كنند كه آنها نيز در در موفقيت كل مجموعه سهمي

هر چند ناچيز را به گردن دارند، احساس موفقيت و رضايت شغلي به خودي خود به وجود مي آيد. اضافه كاري هاي طولاني مدت و بدون هيچ حقوق و يا حتي تشكر و قدرداني واقعا مايوس كننده است. آيا شما در شغل خود صادق و درستكار هستيد آيا شما به جايي كه كار مي كنيد و يا كاري كه انجام مي دهيد افتخار مي كنيد؟ هنگاميكه ارزشها و اولويت هاي شما و شركتي كه در آن مشغول به كار هستيد در يك رديف قرار مي گيرند، بدون شك شما احساس بهتري خواهيد داشت. اگر به دليل بالا بردن نرخ فروش در كار خود مرتكب خلاف شويد، اين امر خود به عنوان يكي از عوامل ايجاد نارضايتي شغلي محسوب مي شود. اگر به راحتي نتوانيد گزارش كار روزانه خود را براي خانواده و يا دوستان خود تعريف كنيد، مطمئنا شغل فعلي مناسب حال شما نيست. وجود ارزش و احترام بدون توجه به حقوق بالايي كه دريافت مي كنيد، جزء مهمترين عوامل به شمار مي رود. آيا شغل شما با برنامه ريزي 5 سال آينده تان مطابقت دارد؟ اهداف طولاني مدت خود را بررسي كنيد و در شغل فعلي به دنبال رشد استعدادهاي دروني خود بگرديد و فرصت هايي براي فراگيري نكات جديد پيدا كنيد. مي توانيد كلاس هايي در مورد سرمايه گذاري هاي كلان، چگونگي برگزاري سمينارهاي بزرگ، روش انجام چندين پروژه در يك زمان و ... را انتخاب كنيد و به يادگيري علوم جديد بپردازيد، نصايح مديران ارشدي را كه قبول داريد گوش دهيد. حتي اگر شغلتان از بعضي جهات خسته كننده به نظر مي

رسد، مجموعه اي از افراد را گردهم بياوريد تا به شما در بالا رفتن از پله هاي نردبان شغلي كمك كنند. هنگاميكه با يك ديد باز در جهت رسيدن به اهداف شخصي خود گام برداريد به اين نتيجه مي رسيد كه تا چه اندازه موقعيت شغلي فعلي شما رضايت بخش است. آمادگي تغيير و تحول را داشته باشيد لازم نيست تمام طول عمر خود را صرف كار كردن در يك شركت بخصوص كنيد، اين كاري است كه پدر بزرگ ها انجام مي دادند. ما حق انتخاب داريم. هيچ شك و ترديدي در تغيير شغل فعلي براي رسيدن به اهداف به خود راه ندهيد. استعدادها و علايق شما رشد كرده و تغيير مي كنند. مهارت هاي جديدي پيدا مي كنيد كه به شيوه متفاوتي شما را در راه رسيدن به اهدافتان راهنمايي خواهند كرد. اما پيش از اينكه تصميم به تغيير شغل بگيريد، ابتدا مطمئن شويد كه شغل شما ايراد دارد و و مشكل از جانب خود شما نيست. در غير اين صورت احساس نارضايتي همواره به دنبال شما خواهد بود.

آيا از شغل خود راضي هستيد؟

هر كدام از ما گاهي اوقات از خود سوال مي كنيم كه چرا اين همه وقت، انرژي و تخصص را به شغل فعلي خود اختصاص داده ايم و بعد فكر مي كنيم كه زمان تغيير فرا رسيده و شروع مي كنيم به ورق زدن صفحات آگهي هاي استخدام و در بعضي موارد نيز به فكر راه انداختن يك تجارت شخصي مي افتيم. پيش از اينكه برگه استعفاي خود را امضا كنيد، ببينيد كه آيا شغل شما به راستي نيازها و احتياجاتتان

را برآورده مي سازد يا خير. همه چيز بمسائل مالي محدود نميشود رضايت شغلي بندرت با مسائل مالي ارتباط پيدا مي كند، البته بايد توجه داشت كه ميانگين بالاي حق الزحمه تحمل شرايط دشوار شغلي را اندكي آسان تر مي كند. كارگران نصب پرچم در بزرگراه ها و كارگران شهرداري كه با كاميون هاي زباله جمع كن به پاكيزگي شهر كمك مي كنند، وظايف مهمي را به گردن دارند كه شايد هيچ يك از ما خواستار انجام چنين اموري نباشيم. آنها به اين دليل شغل خود را رضايت بخش و قابل تحسين تصور مي كنند زيرا مي دانند كه چه نقش مهمي را در جامعه ايفا مي كنند. فرصت هاي موجود براي پيشرفت و بروز استعدادها در هر اداره و نهادي تاثير بسزايي در رضايت شغلي كاركنان مي گذارد. هر چه فشار كاري كمتر باشد شرايط بهتر مي شود. هنگاميكه شرايط براي پيشرفت و به رسميت شناخته شدن وجود داشته باشد، مقدار معيني فشار كاري قابل تحمل است. مطابقت كاركنان با شيوه مديريت و ارزشهاي شركت از ديگر فاكتورهاي كليدي در ايجاد رضايت شغلي است. پاداش هاي منصفانه، در نظر گرفتن حقوق و مزاياي مناسب و آرامش در محيط كار، توانايي اداره كاركنان را براي مديران افزايش مي دهد و به عنوان مشوق هايي براي رسيدن به رضايت شغلي به شمار مي روند. آيا از رفتن به محل كار خود لذت مي بريد هر روز صبح بايد بالاجبار از رخت خواب بيرون آمده و آماده رفتن به محل كار خود شويد. اگر شغل خود را دوست نداشته باشيد انجام اين كار براي شما غير ممكن

خواهد شد. اگر شب گذشته تا ديروقت بيدار نبوده و به مهماني هم نرفته باشيد ولي هنوز هم با سختي از خواب بلند مي شويد شايد در اين شرايط مغز و بدن شما بخواهند پيغامي را به شما برسانند. شرايط مناسب شغلي، همكاري خوب تيمي و انجام وظايفي كه از آنها لذت مي بريد، بيدار شدن صبح شما را آسانتر مي كنند. احساس مسئوليت پذيري كه از طرف كارفرما به شما القا مي شود عامل موثرتري براي تشويق شما در رفتن به محل كار محسوب مي شود. آيا انتظارات شما منطقي است اگر هنوز جزء تازه واردها هستيد نبايد انتظار حقوق و مزاياي هيئت مديره شركت را داشته باشيد. رها كردن شغل به اين دليل كه مجبور هستيد به سختي كار كنيد و وقت آزاد چنداني نداريد، يك كار غيرمسئولانه و نوعي بي تجربگي به حساب مي آيد. حتي اگر از تحصيلات عاليه برخوردار بوده و به اندازه كافي شور، اشتياق و انرژي در شما يافت مي شود براي پيشرفت و ترقي و بالارفتن از پله هاي نردبان زندگي شغلي بايد خود را نشان دهيد و توانايي هايتان را به اثبات برسانيد. رفتارها و توانايي هاي خود را به طور واقعي تخمين بزنيد و به اين دليل كه تنها از شغل خود احساس رضايت نمي كنيد از كار كردن دست نكشيد. بهتر است از منفي بافي دست بكشيد. اجازه ندهيد تا افكار منفي اطرافيان به ذهن شما نفوذ كند اگر چنين اتفاقي روي دهد شما وارد يك چرخه منفي گرايي مي شويد. آيا شغلتان مشوق و محرك شما در زندگي نيست هر كسي در مقابل

تلاش روزانه خود انتظار پاداش دارد. اگر شما احساس مي كنيد كه در كار روزانه خود هيچ گونه كار مفيدي را انجام نمي دهيد از مديريت درخواست واگذاري مسئوليت هاي بيشتري را بكنيد. كارفرمايان زيرك و مقتدر هميشه كاركنان خود را به امتحان كردن وظايف جديد و يادگيري مهارت هاي تازه تشويق مي كنند، حتي اگر امكان اشتباه وجود داشته باشد. از بين كارهايي كه از انجام آنها لذت مي بريد براي انجام وظايف بيشتر پيشنهاد دهيد تا توانايي شما براي رسيدن به هدف افزايش پيدا كند. آيا احترام و ارزش شما حفظ مي شود هنگاميكه يك شركت بر اساس اصول بنيادين كار و تجارت پيش رود، هيئت مديره براي يشنهادات كاركنان ارزش قائل بوده و موفقيت ها را با همه تقسيم مي كنند. در اين شرايط تمام خدمه از شغل خود احساس رضايت مي كنند. ايده هاي جديد، افكار خوب، بالا بردن بهره وري، افزايش فروش و كاهش شكايات مشتريان از مواردي هستند كه استحقاق تشويق و تمجيد را دارند. كارمندان در هر سطحي بايد احساس كنند كه تلاش آنها مهم است و كار مفيدي را انجام مي دهند. حال چه كار آنها سروكله زدن با مشتري هاي سر سخت باشد چه طراحي وب سايت جديد شركت. اگر احساس كنند كه آنها نيز در در موفقيت كل مجموعه سهمي هر چند ناچيز را به گردن دارند، احساس موفقيت و رضايت شغلي به خودي خود به وجود مي آيد. اضافه كاري هاي طولاني مدت و بدون هيچ حقوق و يا حتي تشكر و قدرداني واقعا مايوس كننده است. آيا شما در شغل خود صادق و

درستكار هستيد آيا شما به جايي كه كار مي كنيد و يا كاري كه انجام مي دهيد افتخار مي كنيد؟ هنگاميكه ارزشها و اولويت هاي شما و شركتي كه در آن مشغول به كار هستيد در يك رديف قرار مي گيرند، بدون شك شما احساس بهتري خواهيد داشت. اگر به دليل بالا بردن نرخ فروش در كار خود مرتكب خلاف شويد، اين امر خود به عنوان يكي از عوامل ايجاد نارضايتي شغلي محسوب مي شود. اگر به راحتي نتوانيد گزارش كار روزانه خود را براي خانواده و يا دوستان خود تعريف كنيد، مطمئنا شغل فعلي مناسب حال شما نيست. وجود ارزش و احترام بدون توجه به حقوق بالايي كه دريافت مي كنيد، جزء مهمترين عوامل به شمار مي رود. آيا شغل شما با برنامه ريزي 5 سال آينده تان مطابقت دارد؟ اهداف طولاني مدت خود را بررسي كنيد و در شغل فعلي به دنبال رشد استعدادهاي دروني خود بگرديد و فرصت هايي براي فراگيري نكات جديد پيدا كنيد. مي توانيد كلاس هايي در مورد سرمايه گذاري هاي كلان، چگونگي برگزاري سمينارهاي بزرگ، روش انجام چندين پروژه در يك زمان و ... را انتخاب كنيد و به يادگيري علوم جديد بپردازيد، نصايح مديران ارشدي را كه قبول داريد گوش دهيد. حتي اگر شغلتان از بعضي جهات خسته كننده به نظر مي رسد، مجموعه اي از افراد را گردهم بياوريد تا به شما در بالا رفتن از پله هاي نردبان شغلي كمك كنند. هنگاميكه با يك ديد باز در جهت رسيدن به اهداف شخصي خود گام برداريد به اين نتيجه مي رسيد كه تا چه اندازه موقعيت

شغلي فعلي شما رضايت بخش است. آمادگي تغيير و تحول را داشته باشيد لازم نيست تمام طول عمر خود را صرف كار كردن در يك شركت بخصوص كنيد، اين كاري است كه پدر بزرگ ها انجام مي دادند. ما حق انتخاب داريم. هيچ شك و ترديدي در تغيير شغل فعلي براي رسيدن به اهداف به خود راه ندهيد. استعدادها و علايق شما رشد كرده و تغيير مي كنند. مهارت هاي جديدي پيدا مي كنيد كه به شيوه متفاوتي شما را در راه رسيدن به اهدافتان راهنمايي خواهند كرد. اما پيش از اينكه تصميم به تغيير شغل بگيريد، ابتدا مطمئن شويد كه شغل شما ايراد دارد و و مشكل از جانب خود شما نيست. در غير اين صورت احساس نارضايتي همواره به دنبال شما خواهد بود.

آيا ظاهر شما به كارتان صدمه مي زند؟

سالها پيش، خانمي را مي شناختم كه معمولاً درمورد زمينه كاري خودش مطلب چاپ مي كرد. وي مقاله اي نوشت كه خيلي مورد استقبال قرار گرفت. به همين خاطر از او دعوت شد در سخنراني هاي زيادي شركت كند و از آنجا كه در همه اين دعوت ها به او حقوقي داده مي شد، خوشحال شده بود كه مي تواند از اين راه يك منبع درآمد دومي براي خودش درست كند. اما بعد از چند مصاحبه و سخنراني اول، اين دعوت ها كمتر و كمتر شد. واقعاً نفهميد كه چه اتفاقي افتاد. بااينكه وانمود مي كرد كه اتفاق خاصي نيفتاده است اما همه ميدانستند كه همه چيز سر جاي خودش نيست. متاسفانه، باوجود همه اشاراتي كه به او شد، به هيچ طريق نمي خواست قبول كند كه دليل اين مسئله،

ساده ترين دليل است: مسئله ظاهر او.او با هيكل بسيار درشت و موهايي فرفري، ظاهري بسيار ترسناك داشت. اگر سعي مي كرد از لباسهايي كه اندام را كوچكتر نشان مي دهد مثل رنگ هاي تيره، راه راه عمودي و جواهرات مناسب استفاده كرده و ظاهر خود را تقويت كند، مطمئناً هم توجه زيادي به او مي شد و هم احترام زيادي كسب مي كرد. اما درعوض، طوري لباس مي پوشيد كه شوهرش خوشش بيايد: كفش پاشنه بلند، دامن كوتاه، موهاي بلند، و لباسهاي تنگ. اكثر لباسهايي كه مي پوشيد خيلي برايش كوچك بودند. هيچكدام هم لباس درست و حسابي و گران قيمت نبود. ظاهرش واقعاً هيچ تناسبي با سنش، درآمدش و مقام شغليش نداشت.همين مسائل باعث شد كه اين كار دوم خيلي زود به نابودي كشيده شود. روي كاغذ به نظر عالي مي رسيد: توانا، تحصيلكرده، و كاملاً مطلع از زمينه كاري خود. اما وقتي او را از نزديك مي ديديد، واقعاً ظاهرش بد به نظر مي رسيد. مخاطبين او انتظار ظاهري حرفه اي و مناسب داشتند. اما چيزي كه مي ديدند تلفيقي بين اسكارلت اوهارا و آمازون بود. باوجود پيشينه، تجربه و توانايي كه در نوشتن داشت، به خاطر وضعيت ظاهرش همه اعتبار خود را از دست داد. به نظرتان عادلانه نيست؟ شايد. اما باوجود تحصيلات، حرفه و مقام اجتماعي، او خودش بايد بهتر مي دانست. همه همكارانش خيلي محتاطانه تر از او لباس مي پوشيدند و خيلي هاي آنها هم مستقيماً به او گفته بودند كه تغييري در وضعيت خود ايجاد كند. اما او دوست داشت همان كاري را انجام دهد كه خودش

مي خواهد. البته اين يك نمونه خيلي افراطي است اما چندان نادر نيست. اكثر افراديكه چنين مشكلاتي دارند جزء سه دسته زير هستند:1. وقت يا پول كافي براي پوشيدن لباسهاي خوب ندارند. 2. ظاهر برايشان اهميت چنداني ندارد.3. قوانين شامل حال آنها نمي شود. اگر خودتان را جزء يكي از اين سه دسته مي بينيد، احتمالاً آنقدر كه در توانتان است پول درنمي آوريد. در زير به بعضي علائم اشاره ميكنيم كه نشان مي دهد وضعيت ظاهرتان، به كارتان صدمه مي زند.1. يكي از بالادستانتان در شركت مستقيماً به شما گفته است كه اگر مي خواهيد ترفيع بگيريد بايد وضعيت ظاهرتان را درست كنيد. 2. يك نفر در شركتتان هميشه بايد براي مراسم هاي مهم (ميتينگ ها، سخنراني ها و ساير مراسمات) به شما يادآوري كند كه درست لباس بپوشيد. 3. يكي از همكاران با مهارت هاي مساوي يا كمتر اما ظاهر بهتر، قبل از شما ترفيع گرفته است.

4. آن روزهايي كه وقت بيشتري را صرف بهبود ظاهرتان كرده ايد، همكارانتان اينقدر تعجب كرده اند كه فكر كرده اند مي خواهيد براي يك مصاحبه شغلي برويد. 5. هميشه مي خواهيد كه نقش مهمترين را در شركت به شما بدهند اما تنها كارهايي كه به شما واگذار مي كنند، پادوگري مديريت است. هيچكدام از اينها به نظرتان آشنا نبود؟ اگر اينطور است، يعني ظاهر شما تاثيري منفي بر زندگي كاريتان دارد. چه دوست داشته باشيد بشنويد يا نه، مجبوريد كه تغييراتي را در كمد لباسهايتان ايجاد كنيد تا در كارتان پيشرفت كنيد. همانطور كه مي بينيد، براي موفقيت لباس پوشيدن به اين معنا نيست كه بهترين

لباس، بهترين ساعت و بهترين مدل مو را داشته باشيد. بايد طوري لباس بپوشيد كه با كساني كه مي خواهيد با آنها كار كنيد، مطابقت داشته باشد. معمولاً آدمها دوست دارند با كساني رابطه برقرار كنند كه شبيه به خودشان باشد. اگر شما از نظر طريق لباس پوشيدن، رفتار و مقام به اندازه كافي شبيه آنها نباشيد، يك خارجي تلقي خواهيد شد و آنها هيچوقت علاقه اي به دانستن در مورد شما نخواهند داشت چه برسد به اينكه با شما كار هم بكنند. ممكن است اين را رد كنيد و اين كوته فكري آنها را مسخره كنيد و خودتان را جداي آن بدانيد...و از اينكه مردم هميشه آنطور كه مي خواهيد با شما رفتار نمي كنند ناراحت و خسته شده باشيد. مي توانيد هم از اين اطلاعات به سود خودتان استفاده كنيد و از آن درس بگيريد. مثلاً فرض كنيد كه مي خواهيد در كارتان ترفيع بگيريد. چطور لباس مي پوشيد؟ مثل آنهايي كه در همان سطح شما هستند؟ يا آنهايي كه يك سطح از شما بالاتر هستند؟ وقتي بنابر شغلي كه مي خواهيد به آن برسيد، لباس بپوشيد، براي كارفرمايتان راحت تر است كه شما را در آن منصب ببيند. منظور من از اين حرفها اين نيست كه پول زيادي را صرف خرين چنين لباسهايي كنيد. آنكار را مي توانيد براي وقتي بگذاريد كه حقوقتان بالا رفت. درعوض، به چيزهاي خيلي كوچكي فكر كنيد كه مي توانيد بدون هيچ خرجي آن را تغيير دهيد؛ مثل واكس زدن كفش ها، آرايش مناسب، يا حتي يك مدل موي بهتر و مناسب تر. درمورد وضعيت ظاهري گروهي

كه مي خواهيد به آنها بپيونديد، اطلاعات جمع كنيد. اگر لازم است لباسي بخريد، مي توانيد آن را از فروشگاه هايي كه قيمت هاي مناسب تري دارند تهيه كنيد. لازم نيست كه بيش از حد خرج كنيد. يك تغيير كوچك مي تواند خيلي بزرگ به نظر برسد.

براي اين كار بايد به بودجه تان توجه كنيد. نياز به بودجه خيلي زيادي نيست. چند وقت با اتوبوس اينطرف و آنطرف برويد و پول سينماهايتان را پس انداز كنيد و خيلي راحت پولي كه لازم داريد را گير مياوريد. درست است، خيلي ها بدون اينكه توجه چنداني به وضعيت ظاهرشان بكنند، در كارشان پيشرفت مي كنند. اما بايد بدانيد كه اين نوع پيشرفت ها بيشتر در كارهايي است كه ارتباط عمومي چنداني ندارد. شما بايد طوري ظاهرتان را آراسته كنيد كه اطرافيان پاسختان را بدهند و آنچه شايسته معلومات و دانش شماست به شما ببخشند. درغير اينصورت، شايد هيچوقت آن توجهي كه لايقش هستيد را بدست نياوريد. ظاهر نقش بسيار مهمي در نظر ديگران در رابطه با شما دارد. آنهايي كه توجه بيشتري به ظاهر خود مي كنند، هميشه بيشتر مورد پذيرش عموم قرار مي گيرند تا آنها كه توجهي به وضعيت ظاهر خود ندارند. به نظرتان ناعادلانه است؟ شايد. اما وقعيت همين است. شما هم براي اينكه مورد توجه قرار بگيريد مجبوريد كه به وضعيت ظاهري خود بيشتر برسيد. براي يكبار هم كه شده امتحان كنيد. چند هفته وضعيت ظاهرتان را بهتر كنيد و ببينيد كه مردم چطور به شماتوجه مي كنند. مطمئن باشيد كه اين كار تاثير خيلي زيادي روي درآمدتان هم خواهد داشت. چطور؟ اجازه

بدهيد اينطور برايتان مطرح كنم: آن خانمي كه اول مقاله به او اشاره كردم را يادتان هست؟ سخنراني هايي كه او در آن چند جلسه اول انجام داد، به ازاي هر يك ساعت 50 هزار تومان دريافت كرد. اگر اين روند همينطور ادامه پيدا مي كردمي توانست درآمدش را تا 4 ميليون تومان در سال بالا ببرد. اين يعني 50% بالا رفتن حقوق. اما اين اتفاق نيفتاد و علتش فقط وضعيت لباس پوشيدن او بود. شما چطور؟ آيا فكر مي كنيد وضعيت لباس پوشيدنتان به كارتان صدمه مي زند؟ نگاهي به آينه بيندازيد و خودتان قضاوت كنيد.

آيا ظاهر شما به كارتان صدمه مي زند؟

سالها پيش، خانمي را مي شناختم كه معمولاً درمورد زمينه كاري خودش مطلب چاپ مي كرد. وي مقاله اي نوشت كه خيلي مورد استقبال قرار گرفت. به همين خاطر از او دعوت شد در سخنراني هاي زيادي شركت كند و از آنجا كه در همه اين دعوت ها به او حقوقي داده مي شد، خوشحال شده بود كه مي تواند از اين راه يك منبع درآمد دومي براي خودش درست كند. اما بعد از چند مصاحبه و سخنراني اول، اين دعوت ها كمتر و كمتر شد. واقعاً نفهميد كه چه اتفاقي افتاد. بااينكه وانمود مي كرد كه اتفاق خاصي نيفتاده است اما همه ميدانستند كه همه چيز سر جاي خودش نيست. متاسفانه، باوجود همه اشاراتي كه به او شد، به هيچ طريق نمي خواست قبول كند كه دليل اين مسئله، ساده ترين دليل است: مسئله ظاهر او.او با هيكل بسيار درشت و موهايي فرفري، ظاهري بسيار ترسناك داشت. اگر سعي مي كرد

از لباسهايي كه اندام را كوچكتر نشان مي دهد مثل رنگ هاي تيره، راه راه عمودي و جواهرات مناسب استفاده كرده و ظاهر خود را تقويت كند، مطمئناً هم توجه زيادي به او مي شد و هم احترام زيادي كسب مي كرد. اما درعوض، طوري لباس مي پوشيد كه شوهرش خوشش بيايد: كفش پاشنه بلند، دامن كوتاه، موهاي بلند، و لباسهاي تنگ. اكثر لباسهايي كه مي پوشيد خيلي برايش كوچك بودند. هيچكدام هم لباس درست و حسابي و گران قيمت نبود. ظاهرش واقعاً هيچ تناسبي با سنش، درآمدش و مقام شغليش نداشت.همين مسائل باعث شد كه اين كار دوم خيلي زود به نابودي كشيده شود. روي كاغذ به نظر عالي مي رسيد: توانا، تحصيلكرده، و كاملاً مطلع از زمينه كاري خود. اما وقتي او را از نزديك مي ديديد، واقعاً ظاهرش بد به نظر مي رسيد. مخاطبين او انتظار ظاهري حرفه اي و مناسب داشتند. اما چيزي كه مي ديدند تلفيقي بين اسكارلت اوهارا و آمازون بود. باوجود پيشينه، تجربه و توانايي كه در نوشتن داشت، به خاطر وضعيت ظاهرش همه اعتبار خود را از دست داد. به نظرتان عادلانه نيست؟ شايد. اما باوجود تحصيلات، حرفه و مقام اجتماعي، او خودش بايد بهتر مي دانست. همه همكارانش خيلي محتاطانه تر از او لباس مي پوشيدند و خيلي هاي آنها هم مستقيماً به او گفته بودند كه تغييري در وضعيت خود ايجاد كند. اما او دوست داشت همان كاري را انجام دهد كه خودش مي خواهد. البته اين يك نمونه خيلي افراطي است اما چندان نادر نيست. اكثر افراديكه چنين مشكلاتي دارند جزء سه دسته زير

هستند:1. وقت يا پول كافي براي پوشيدن لباسهاي خوب ندارند. 2. ظاهر برايشان اهميت چنداني ندارد.3. قوانين شامل حال آنها نمي شود. اگر خودتان را جزء يكي از اين سه دسته مي بينيد، احتمالاً آنقدر كه در توانتان است پول درنمي آوريد. در زير به بعضي علائم اشاره ميكنيم كه نشان مي دهد وضعيت ظاهرتان، به كارتان صدمه مي زند.1. يكي از بالادستانتان در شركت مستقيماً به شما گفته است كه اگر مي خواهيد ترفيع بگيريد بايد وضعيت ظاهرتان را درست كنيد. 2. يك نفر در شركتتان هميشه بايد براي مراسم هاي مهم (ميتينگ ها، سخنراني ها و ساير مراسمات) به شما يادآوري كند كه درست لباس بپوشيد. 3. يكي از همكاران با مهارت هاي مساوي يا كمتر اما ظاهر بهتر، قبل از شما ترفيع گرفته است.

4. آن روزهايي كه وقت بيشتري را صرف بهبود ظاهرتان كرده ايد، همكارانتان اينقدر تعجب كرده اند كه فكر كرده اند مي خواهيد براي يك مصاحبه شغلي برويد. 5. هميشه مي خواهيد كه نقش مهمترين را در شركت به شما بدهند اما تنها كارهايي كه به شما واگذار مي كنند، پادوگري مديريت است. هيچكدام از اينها به نظرتان آشنا نبود؟ اگر اينطور است، يعني ظاهر شما تاثيري منفي بر زندگي كاريتان دارد. چه دوست داشته باشيد بشنويد يا نه، مجبوريد كه تغييراتي را در كمد لباسهايتان ايجاد كنيد تا در كارتان پيشرفت كنيد. همانطور كه مي بينيد، براي موفقيت لباس پوشيدن به اين معنا نيست كه بهترين لباس، بهترين ساعت و بهترين مدل مو را داشته باشيد. بايد طوري لباس بپوشيد كه با كساني كه مي خواهيد با آنها

كار كنيد، مطابقت داشته باشد. معمولاً آدمها دوست دارند با كساني رابطه برقرار كنند كه شبيه به خودشان باشد. اگر شما از نظر طريق لباس پوشيدن، رفتار و مقام به اندازه كافي شبيه آنها نباشيد، يك خارجي تلقي خواهيد شد و آنها هيچوقت علاقه اي به دانستن در مورد شما نخواهند داشت چه برسد به اينكه با شما كار هم بكنند. ممكن است اين را رد كنيد و اين كوته فكري آنها را مسخره كنيد و خودتان را جداي آن بدانيد...و از اينكه مردم هميشه آنطور كه مي خواهيد با شما رفتار نمي كنند ناراحت و خسته شده باشيد. مي توانيد هم از اين اطلاعات به سود خودتان استفاده كنيد و از آن درس بگيريد. مثلاً فرض كنيد كه مي خواهيد در كارتان ترفيع بگيريد. چطور لباس مي پوشيد؟ مثل آنهايي كه در همان سطح شما هستند؟ يا آنهايي كه يك سطح از شما بالاتر هستند؟ وقتي بنابر شغلي كه مي خواهيد به آن برسيد، لباس بپوشيد، براي كارفرمايتان راحت تر است كه شما را در آن منصب ببيند. منظور من از اين حرفها اين نيست كه پول زيادي را صرف خرين چنين لباسهايي كنيد. آنكار را مي توانيد براي وقتي بگذاريد كه حقوقتان بالا رفت. درعوض، به چيزهاي خيلي كوچكي فكر كنيد كه مي توانيد بدون هيچ خرجي آن را تغيير دهيد؛ مثل واكس زدن كفش ها، آرايش مناسب، يا حتي يك مدل موي بهتر و مناسب تر. درمورد وضعيت ظاهري گروهي كه مي خواهيد به آنها بپيونديد، اطلاعات جمع كنيد. اگر لازم است لباسي بخريد، مي توانيد آن را از فروشگاه هايي كه

قيمت هاي مناسب تري دارند تهيه كنيد. لازم نيست كه بيش از حد خرج كنيد. يك تغيير كوچك مي تواند خيلي بزرگ به نظر برسد.

براي اين كار بايد به بودجه تان توجه كنيد. نياز به بودجه خيلي زيادي نيست. چند وقت با اتوبوس اينطرف و آنطرف برويد و پول سينماهايتان را پس انداز كنيد و خيلي راحت پولي كه لازم داريد را گير مياوريد. درست است، خيلي ها بدون اينكه توجه چنداني به وضعيت ظاهرشان بكنند، در كارشان پيشرفت مي كنند. اما بايد بدانيد كه اين نوع پيشرفت ها بيشتر در كارهايي است كه ارتباط عمومي چنداني ندارد. شما بايد طوري ظاهرتان را آراسته كنيد كه اطرافيان پاسختان را بدهند و آنچه شايسته معلومات و دانش شماست به شما ببخشند. درغير اينصورت، شايد هيچوقت آن توجهي كه لايقش هستيد را بدست نياوريد. ظاهر نقش بسيار مهمي در نظر ديگران در رابطه با شما دارد. آنهايي كه توجه بيشتري به ظاهر خود مي كنند، هميشه بيشتر مورد پذيرش عموم قرار مي گيرند تا آنها كه توجهي به وضعيت ظاهر خود ندارند. به نظرتان ناعادلانه است؟ شايد. اما وقعيت همين است. شما هم براي اينكه مورد توجه قرار بگيريد مجبوريد كه به وضعيت ظاهري خود بيشتر برسيد. براي يكبار هم كه شده امتحان كنيد. چند هفته وضعيت ظاهرتان را بهتر كنيد و ببينيد كه مردم چطور به شماتوجه مي كنند. مطمئن باشيد كه اين كار تاثير خيلي زيادي روي درآمدتان هم خواهد داشت. چطور؟ اجازه بدهيد اينطور برايتان مطرح كنم: آن خانمي كه اول مقاله به او اشاره كردم را يادتان هست؟ سخنراني هايي كه او در

آن چند جلسه اول انجام داد، به ازاي هر يك ساعت 50 هزار تومان دريافت كرد. اگر اين روند همينطور ادامه پيدا مي كردمي توانست درآمدش را تا 4 ميليون تومان در سال بالا ببرد. اين يعني 50% بالا رفتن حقوق. اما اين اتفاق نيفتاد و علتش فقط وضعيت لباس پوشيدن او بود. شما چطور؟ آيا فكر مي كنيد وضعيت لباس پوشيدنتان به كارتان صدمه مي زند؟ نگاهي به آينه بيندازيد و خودتان قضاوت كنيد.

آيا قدرت به تباهي مي گرايد؟

معناي قدرت براي افراد مختلف متفاوت است. بعضي قدرت را توانايي اعمال نفوذ روي سايرين معني مي كنند. بعضي ديگر آن را در اين مي بينند كه هر كس هر چه مي خواهد داشته باشد. با در نظر گرفتن اينكه براي داشتن چيزهايي كه مي خواهيم و مورد نيازمان است به درآمد نياز داريم، بنابراين قدرت را مي توانيم توانايي داشتن شغلي براي به دست آوردن درآمد معنا كنيم.

تمام اين تعريفات را مي توانيم در يك مفهوم كلي تر خلاصه كنيم: قدرت توانايي اعمال نفوذ - چه روي افراد و چه روي سازمان ها - براي به دست آوردن نتيجه است. قدرت و اصول اخلاقي گاهي اوقات در زندگي كاري خود، متوجه مي شويد كه از فردي كه هميشه دنبال برقراري ارتباط با سايرين براي به دست آوردن نتيجه اي دلخواهش بود به فردي تبديل شده ايد كه مي تواند به ديگران براي رسيدن به هدفشان كمك و ياري كند. بعضي از ما بارها و بارها با اين مسئله در طول زندگي روبه رو شده ايم. اما ممكن است بعضي ها تا به حال با چنين تجربه اي

برخورد نكرده باشند. در كل بايد بگوييم، مهم نيست كه شما تا چه اندازه فرد مهمي باشيد (چه از نظر مقام و منزلت و چه از نظر موقعيت)، هميشه افرادي هستند كه از شما بالاتر باشند. به اين معني است كه اكثر شما به سمت موقعيت هايي ترقي خواهيد كرد كه نيازمند قدرتي موثر، كارآمد و بالاتر از همه موافق با اصول اخلاقي است. اصوال اخلاقي مسئله اي كاملاً ذاتي و ذهني است، بنابراين دليلي كه شما به خاطر آن شبها مي خوابيد با دلايل هر كدام از همسايه هايتان متفاوت است. با اين وجود، وقتي صحبت به مسئله ي قدرت و سودبري مي رسد، چند قانون مشترك بين همه ي افراد وجود دارد. موقعيت در برابر مقام اولين چيزي كه بايد بدانيم تفاوت بين چيزهايي است كه به خاطر موقعيتمان به ما مي رسد و چيزهايي كه به خاطر مقام و منزلتمان به دست مي آوريم. موقعيت يكي از عوامل به وجود آورنده ي مقام است. متقابلاً ممكن است مقام و منزلتتان آن چيزي باشد كه موقعيتتان را به وجود مي آورد. ممكن است كه بعضي موقعيتي داشته باشند كه بسيار بهتر و بالاتر از مقام و منزلتشان باشد و همينطور برعكس.منظور از مقام و مرتبه آن شكلي است كه سايرين از شما مي بينند. در مسائل كاري مقام و مرتبه ممكن است ناشي از عواملي مثل تحصيلات، تجربه، درآمد، ثروت، ارتباطات و خصوصيات فردي باشد. از طرف ديگر، موقعيت شما از كاري كه به آن مشغول هستيد ناشي مي شود. بنابراين وقتي موقعيت شما نشاندهنده ي قدرت عملكرد شما است و در موقعيت

هاي مختلف متفاوت است، مقام و منزلتتان فقط زماني پيشرفت مي كند كه كارهايتان را درست انجام دهيد و ربطي هم به موقعيتتان ندارد. وسوسه هاي قدرت يك ريزه كاري وجود دارد كه معمولاً مردان قدرتمند از آن غافل اند. و فراموش كردن همين مسئله ي جزئي گاهي به از دست رفتن موقعيت و مقام و منزلتشان با هم منجر مي شود. در طول تاريخ، انسانهاي تاثير گذار مي بايست به خاطر موقعيتشان اختلافات عقيدتي قابل توجهي ايجاد مي كردند. به طور مثال، رئيس جمهور قدرت فراواني دارد. اين قدرت بالا باعث به وجود آوردن مقام و منزلتي بالا نيز مي شود كه اين نيز نيازمند زيركي بسيار است. وقتي او از قدرت كنار مي رود، اگرچه موقعيت او به عنوان رئيس جمهور از بين مي رود، اما اگر بداند كه چه بكند و كارهايش را درست انجام دهد، مي تواند مقام و منزلت خود را بالاتر ببرد-و برعكس با فقط تكيه كردن بر كار سابقش اين مقام و منزلت را پايين تر ببرد. زيرك باشيد درسي كه بايد اينجا بگيريد اين است كه شما به عنوان يك متخصص جوان بايد بدانيد كه چه هنگام كارت هاي خود را رو كنيد و چه زماني چه كارهايي را انجام دهيد. اينكه هر موقعيتي كه پيش رويتان قرار مي گيرد را آزمايش كنيد ممكن است به تجربياتتان بيفزايد اما مي تواند تا حدي مقام و منزلتتان را پايين تر بياورد و كار و رسيدن به هدفتان را دشوارتر كند. من فكر مي كنم يك رئيس جمهور بايد حقوق بالايي داشته باشد. چرا؟ چون اگر آنها از نظر

مالي كاملاً تامين شوند احتمال اينكه بخواهند از موقعيت خود به عنوان رييس جمهور سوء استفاده كرده و از اين راه استفاده هاي شخصي بسياري ببرند كمتر خواهد شد. به همين دليل است كه اكثر افرادي كه در برخي كشورها براي رياست جمهوري كانديد مي شوند بسيار پولدار هستند. آنها به پول نيازي ندارند، و اگر هم نياز داشتند به دنبال مقام و كارهاي دولتي نبودند. هميشه آنها كه فكري باز دارند به سمت كارهاي تجاري مي روند چون مي توانند از اين طريق دنيا را توسعه داده و پول خوبي هم به جيب بزنند. ممكن است انسانها نيازهاي محدودي داشته باشند، اما خواسته هايشان نامحدود است. به همين دليل است كه در هر مقام و موقعيتي كه باشند مي خواهند از آن براي استفاده ي شخصي خود سودجويي كنند. گاهي اوقات هم براي پيشبرد اهدافشان از نفوذ قدرت خود استفاده مي كنند. اما هر چه بيشتر اين اعمال را انجام مي دهند، مقام و منزلت و ارزش وجوديشان پايين تر مي آيد.

آيا قدرت به تباهي مي گرايد؟

معناي قدرت براي افراد مختلف متفاوت است. بعضي قدرت را توانايي اعمال نفوذ روي سايرين معني مي كنند. بعضي ديگر آن را در اين مي بينند كه هر كس هر چه مي خواهد داشته باشد. با در نظر گرفتن اينكه براي داشتن چيزهايي كه مي خواهيم و مورد نيازمان است به درآمد نياز داريم، بنابراين قدرت را مي توانيم توانايي داشتن شغلي براي به دست آوردن درآمد معنا كنيم.

تمام اين تعريفات را مي توانيم در يك مفهوم كلي تر خلاصه كنيم: قدرت توانايي اعمال نفوذ

- چه روي افراد و چه روي سازمان ها - براي به دست آوردن نتيجه است. قدرت و اصول اخلاقي گاهي اوقات در زندگي كاري خود، متوجه مي شويد كه از فردي كه هميشه دنبال برقراري ارتباط با سايرين براي به دست آوردن نتيجه اي دلخواهش بود به فردي تبديل شده ايد كه مي تواند به ديگران براي رسيدن به هدفشان كمك و ياري كند. بعضي از ما بارها و بارها با اين مسئله در طول زندگي روبه رو شده ايم. اما ممكن است بعضي ها تا به حال با چنين تجربه اي برخورد نكرده باشند. در كل بايد بگوييم، مهم نيست كه شما تا چه اندازه فرد مهمي باشيد (چه از نظر مقام و منزلت و چه از نظر موقعيت)، هميشه افرادي هستند كه از شما بالاتر باشند. به اين معني است كه اكثر شما به سمت موقعيت هايي ترقي خواهيد كرد كه نيازمند قدرتي موثر، كارآمد و بالاتر از همه موافق با اصول اخلاقي است. اصوال اخلاقي مسئله اي كاملاً ذاتي و ذهني است، بنابراين دليلي كه شما به خاطر آن شبها مي خوابيد با دلايل هر كدام از همسايه هايتان متفاوت است. با اين وجود، وقتي صحبت به مسئله ي قدرت و سودبري مي رسد، چند قانون مشترك بين همه ي افراد وجود دارد. موقعيت در برابر مقام اولين چيزي كه بايد بدانيم تفاوت بين چيزهايي است كه به خاطر موقعيتمان به ما مي رسد و چيزهايي كه به خاطر مقام و منزلتمان به دست مي آوريم. موقعيت يكي از عوامل به وجود آورنده ي مقام است. متقابلاً ممكن است مقام و

منزلتتان آن چيزي باشد كه موقعيتتان را به وجود مي آورد. ممكن است كه بعضي موقعيتي داشته باشند كه بسيار بهتر و بالاتر از مقام و منزلتشان باشد و همينطور برعكس.منظور از مقام و مرتبه آن شكلي است كه سايرين از شما مي بينند. در مسائل كاري مقام و مرتبه ممكن است ناشي از عواملي مثل تحصيلات، تجربه، درآمد، ثروت، ارتباطات و خصوصيات فردي باشد. از طرف ديگر، موقعيت شما از كاري كه به آن مشغول هستيد ناشي مي شود. بنابراين وقتي موقعيت شما نشاندهنده ي قدرت عملكرد شما است و در موقعيت هاي مختلف متفاوت است، مقام و منزلتتان فقط زماني پيشرفت مي كند كه كارهايتان را درست انجام دهيد و ربطي هم به موقعيتتان ندارد. وسوسه هاي قدرت يك ريزه كاري وجود دارد كه معمولاً مردان قدرتمند از آن غافل اند. و فراموش كردن همين مسئله ي جزئي گاهي به از دست رفتن موقعيت و مقام و منزلتشان با هم منجر مي شود. در طول تاريخ، انسانهاي تاثير گذار مي بايست به خاطر موقعيتشان اختلافات عقيدتي قابل توجهي ايجاد مي كردند. به طور مثال، رئيس جمهور قدرت فراواني دارد. اين قدرت بالا باعث به وجود آوردن مقام و منزلتي بالا نيز مي شود كه اين نيز نيازمند زيركي بسيار است. وقتي او از قدرت كنار مي رود، اگرچه موقعيت او به عنوان رئيس جمهور از بين مي رود، اما اگر بداند كه چه بكند و كارهايش را درست انجام دهد، مي تواند مقام و منزلت خود را بالاتر ببرد-و برعكس با فقط تكيه كردن بر كار سابقش اين مقام و منزلت را پايين

تر ببرد. زيرك باشيد درسي كه بايد اينجا بگيريد اين است كه شما به عنوان يك متخصص جوان بايد بدانيد كه چه هنگام كارت هاي خود را رو كنيد و چه زماني چه كارهايي را انجام دهيد. اينكه هر موقعيتي كه پيش رويتان قرار مي گيرد را آزمايش كنيد ممكن است به تجربياتتان بيفزايد اما مي تواند تا حدي مقام و منزلتتان را پايين تر بياورد و كار و رسيدن به هدفتان را دشوارتر كند. من فكر مي كنم يك رئيس جمهور بايد حقوق بالايي داشته باشد. چرا؟ چون اگر آنها از نظر مالي كاملاً تامين شوند احتمال اينكه بخواهند از موقعيت خود به عنوان رييس جمهور سوء استفاده كرده و از اين راه استفاده هاي شخصي بسياري ببرند كمتر خواهد شد. به همين دليل است كه اكثر افرادي كه در برخي كشورها براي رياست جمهوري كانديد مي شوند بسيار پولدار هستند. آنها به پول نيازي ندارند، و اگر هم نياز داشتند به دنبال مقام و كارهاي دولتي نبودند. هميشه آنها كه فكري باز دارند به سمت كارهاي تجاري مي روند چون مي توانند از اين طريق دنيا را توسعه داده و پول خوبي هم به جيب بزنند. ممكن است انسانها نيازهاي محدودي داشته باشند، اما خواسته هايشان نامحدود است. به همين دليل است كه در هر مقام و موقعيتي كه باشند مي خواهند از آن براي استفاده ي شخصي خود سودجويي كنند. گاهي اوقات هم براي پيشبرد اهدافشان از نفوذ قدرت خود استفاده مي كنند. اما هر چه بيشتر اين اعمال را انجام مي دهند، مقام و منزلت و ارزش وجوديشان پايين تر مي

آيد.

ايجاد تعادل بين كار و خوشي

وجوه مهم زندگي در دنياي كنوني كه ساختار كار و تجارت به طور كلي دگرگون شده است، ساعات كاري طولاني تر و بي نظم تر شده اند. براي مثال در برخي مناطق كه ساعات كاري به طور روزانه گاهي تا 24 ساعت نيز مي رسد، كار كردن از 9 صبح تا 5 بعد از ظهر فقط به صورت يك خاطره دور دست در آمده است. تمام اين موارد اثبات مي كنند كه برقراري تعادل ميان زندگي شغلي و زندگي لذت بخش اجتماعي امر خطيري است. واضح و مبرهن است كه افراد حرفه اي اما جوان و كم سن و سال، بايد نسبت به سايرين ساعت هاي طولاني تري كار كنند تا بتوانند از نردبان موفقيت هاي شغلي بالا رفته و توسط مديران ارشد شناسايي شوند. پيگيري مكرر كارها براي افراد بسيار زيادي به صورت وسواس فكري در مي آيد و منجر مي شود تا آنها خانواده، دوستان و افراد مهمي كه در زندگي پشتيبانشان هستند را به دست فراموشي بسپارند. هر چند انسان تنها با شبي 3 ساعت خواب هم ميتواند به زندگي ادامه دهد، اما تنظيم برنامه اي مناسب براي انجام اولويت ها، تقريبا در نظر همه افراد دشوار است. تحقيقات نشان مي دهد كارخانه هايي كه نيازهاي خانوادگي كاركنان خود را در نظر گرفته و به آنها احترام مي گذارند، كاركنان خوشحال تر و خلاق تري دارند. همچنين استراحت كافي يكي از مهمترين فاكتورها در ارتباط با افزايش خلاقيت و قدرت تفكر به شمار مي رود. همچنين عوامل غير شغلي بسيار زيادي نيز وجود دارند كه تاثير چشمگيري بر روي موفقيت هاي

كلي ما مي گذارند؛ چه در محل كار و چه در خارج از آن. در كنار كار، شما بايد به همسر، نامزد، دوستان، سلامتي و تفريح خود نيز اهميت بدهيد. متاسفاته اغلب افراد از درك صحيح اين مطالب عاجز هستند. خانواده و دوستان يكي از فاكتورهاي مهم در حمايت از شما به شمار مي روند و در پستي ها و بلندي ها همواره به همراهتان خواهند بود. مديريت زمان خط فكر و دورنماي بزرگتري را در ذهن خود مجسم كنيد. هميشه با اين ديد زندگي كنيد كه ممكن است موقعيتي پيش بيايد كه همه چيز را از دست بدهيد. سپس از خود سوال كنيد كه اگر يك چنين تراژدي پيش بيايد، بايد چه كاري انجام دهيد؟ چه كسي در كنارتان باقي خواهد ماند؟ چه چيز برايتان مي ماند؟ بي توجهي نسبت به افرادي كه از شما پشتيباني مي كنند، باعث مي شود در زمان بروز مشكلات بي كس، نا مطمئن و پر مخاطره باقي بمانيد. به علاوه در زمان هايي كه به طور مثال دچار شكست هاي عاطفي شده ايد، استرس بيش از اندازه اي احساس مي كنيد، و يا از كوره در رفته باشيد، انسان هايي كه در سيستم پشتيباني شما قرار دارند به راحتي مي توانند به شما در فراموش كردن مشكلاتتان كمك كنند.نكته ديگري كه بايد به آن توجه داشته باشيد سلامت جسمي و تناسب اندام است. ورزش كردن به اندازه كافي، باعث مي شود ميزان استرس كاهش پيدا كرده، انرژي لازم براي سپري كردن ساعات طولاني كاري مهيا شود، و رويهم رفته سلامت كلي تان بهبود پيدا كند. به علاوه ورزش

و نرمش ذهن شما را پاك مي كند و باعث مي شود خواب راحت تري داشته باشيد. براي بسياري از آقايون ورزش هاي تفريحي باعث ميشوند تا قدري خودشان را از مشغوليت هاي فكري كه در مورد كارشان دارند، دور نگه دارند. مثلا بازي فوتبال بعد از ظهر جمعه، تنها موقعيتي است كه آقايون در حين آن به مسائل كاري فكر نمي كنند. سرگرمي و تفريح نيز براي استمرار سلامت رواني ضروري است. به منظور حفظ طراوت روحي، شما نياز به سرگرمي و تفريح داريد. افرادي كه در زندگي خود هيچ گونه تفريحي ندارند، كارشان به مستي كشيده مي شود و اغلب از اين كه هر روز بايد به محل كار خود بروند، نفرت پيدا مي كنند. رفتن به سينما براي تماشاي يك فيلم خوب و خنديدن از جمله مواردي هستند كه مي توانند شما را براي مدت زماني هر چند كوتاه، از مشكلات و مسائل زندگي دور كنند. اولويت بندي نيازها يك راه حل كاربردي اين است كه خواست ها و نيازهايتان را در زندگي اولويت بندي كرده و به هر كدام مدت زمان معيني را اختصاص دهيد. براي هر يك از فعاليت هاي خود زمان مشخصي را معين كنيد، و همانقدر كه براي مسائل تجاري ارزش قائل هستيد به ساير فعاليت هايتان نيز اهميت بدهيد. سعي كنيد تا آنجايي كه برايتان مقدور است، انجام آنها را به تاخير نيندازيد. براي مثال اگر صرف نهار به همراه خانواده، برايتان جزء اولويت ها به شمار مي آيد، سعي كنيد هر روز در زمان معين در منزل حضور به هم رسانيد. حتي اگر باعث شود كه

بعد از ظهر چند ساعت بيشتر كار كنيد، باز هم سعي كنيد از آن كوتاهي نكنيد. حتي مي توانيد قسمتي از كارهاي خود را به منزل بياوريد تا هم چند ساعت در كنار خانواده باشيد و هم به كارهايتان رسيدگي كنيد. يكي ديگر از راهكارها اين است كه صبح ها كمي زودتر از خواب بلند شويد و به جاي اينكه پس از اتمام كار به باشگاه برويد، قبل از آن اين كار را انجام دهيد. اين كار نه تنها شما را از آغاز صبح سرحال و پر انرژي مي نمايد، بلكه بعد از ظهرتان نيز براي انجام ساير كارها خالي مي شود. از آنجايي افراد گرايش دارند در ساعات اوليه روز در محل كار خود اندكي آهسته و كند كار كنند، ورزش صبحگاهي باعث مي شود شما به طور كامل از خواب بيدار شده و ذهنتان بارور تر عمل كند. اين امر باعث مي شود كه كارهاي بيشتري را در مدت زمان كمتري انجام دهيد. مديريت زمان براي ايجاد و افزايش وقت آزاد امري حياتي است. به اين منظور بايد اولويت هايتان را به روشني دسته بندي كنيد و تلاش متمركزي براي وقت گذاشتن در مورد ساير فعاليت ها از خود نشان دهيد. حفظ تعادل ميان شغل و خوشي شما را به سمت زندگي شادتر و پر ثمر تري هدايت مي كند .

ايجاد تعادل بين كار و خوشي

وجوه مهم زندگي در دنياي كنوني كه ساختار كار و تجارت به طور كلي دگرگون شده است، ساعات كاري طولاني تر و بي نظم تر شده اند. براي مثال در برخي مناطق كه ساعات كاري به طور روزانه

گاهي تا 24 ساعت نيز مي رسد، كار كردن از 9 صبح تا 5 بعد از ظهر فقط به صورت يك خاطره دور دست در آمده است. تمام اين موارد اثبات مي كنند كه برقراري تعادل ميان زندگي شغلي و زندگي لذت بخش اجتماعي امر خطيري است. واضح و مبرهن است كه افراد حرفه اي اما جوان و كم سن و سال، بايد نسبت به سايرين ساعت هاي طولاني تري كار كنند تا بتوانند از نردبان موفقيت هاي شغلي بالا رفته و توسط مديران ارشد شناسايي شوند. پيگيري مكرر كارها براي افراد بسيار زيادي به صورت وسواس فكري در مي آيد و منجر مي شود تا آنها خانواده، دوستان و افراد مهمي كه در زندگي پشتيبانشان هستند را به دست فراموشي بسپارند. هر چند انسان تنها با شبي 3 ساعت خواب هم ميتواند به زندگي ادامه دهد، اما تنظيم برنامه اي مناسب براي انجام اولويت ها، تقريبا در نظر همه افراد دشوار است. تحقيقات نشان مي دهد كارخانه هايي كه نيازهاي خانوادگي كاركنان خود را در نظر گرفته و به آنها احترام مي گذارند، كاركنان خوشحال تر و خلاق تري دارند. همچنين استراحت كافي يكي از مهمترين فاكتورها در ارتباط با افزايش خلاقيت و قدرت تفكر به شمار مي رود. همچنين عوامل غير شغلي بسيار زيادي نيز وجود دارند كه تاثير چشمگيري بر روي موفقيت هاي كلي ما مي گذارند؛ چه در محل كار و چه در خارج از آن. در كنار كار، شما بايد به همسر، نامزد، دوستان، سلامتي و تفريح خود نيز اهميت بدهيد. متاسفاته اغلب افراد از درك صحيح اين مطالب عاجز

هستند. خانواده و دوستان يكي از فاكتورهاي مهم در حمايت از شما به شمار مي روند و در پستي ها و بلندي ها همواره به همراهتان خواهند بود. مديريت زمان خط فكر و دورنماي بزرگتري را در ذهن خود مجسم كنيد. هميشه با اين ديد زندگي كنيد كه ممكن است موقعيتي پيش بيايد كه همه چيز را از دست بدهيد. سپس از خود سوال كنيد كه اگر يك چنين تراژدي پيش بيايد، بايد چه كاري انجام دهيد؟ چه كسي در كنارتان باقي خواهد ماند؟ چه چيز برايتان مي ماند؟ بي توجهي نسبت به افرادي كه از شما پشتيباني مي كنند، باعث مي شود در زمان بروز مشكلات بي كس، نا مطمئن و پر مخاطره باقي بمانيد. به علاوه در زمان هايي كه به طور مثال دچار شكست هاي عاطفي شده ايد، استرس بيش از اندازه اي احساس مي كنيد، و يا از كوره در رفته باشيد، انسان هايي كه در سيستم پشتيباني شما قرار دارند به راحتي مي توانند به شما در فراموش كردن مشكلاتتان كمك كنند.نكته ديگري كه بايد به آن توجه داشته باشيد سلامت جسمي و تناسب اندام است. ورزش كردن به اندازه كافي، باعث مي شود ميزان استرس كاهش پيدا كرده، انرژي لازم براي سپري كردن ساعات طولاني كاري مهيا شود، و رويهم رفته سلامت كلي تان بهبود پيدا كند. به علاوه ورزش و نرمش ذهن شما را پاك مي كند و باعث مي شود خواب راحت تري داشته باشيد. براي بسياري از آقايون ورزش هاي تفريحي باعث ميشوند تا قدري خودشان را از مشغوليت هاي فكري كه در مورد كارشان دارند،

دور نگه دارند. مثلا بازي فوتبال بعد از ظهر جمعه، تنها موقعيتي است كه آقايون در حين آن به مسائل كاري فكر نمي كنند. سرگرمي و تفريح نيز براي استمرار سلامت رواني ضروري است. به منظور حفظ طراوت روحي، شما نياز به سرگرمي و تفريح داريد. افرادي كه در زندگي خود هيچ گونه تفريحي ندارند، كارشان به مستي كشيده مي شود و اغلب از اين كه هر روز بايد به محل كار خود بروند، نفرت پيدا مي كنند. رفتن به سينما براي تماشاي يك فيلم خوب و خنديدن از جمله مواردي هستند كه مي توانند شما را براي مدت زماني هر چند كوتاه، از مشكلات و مسائل زندگي دور كنند. اولويت بندي نيازها يك راه حل كاربردي اين است كه خواست ها و نيازهايتان را در زندگي اولويت بندي كرده و به هر كدام مدت زمان معيني را اختصاص دهيد. براي هر يك از فعاليت هاي خود زمان مشخصي را معين كنيد، و همانقدر كه براي مسائل تجاري ارزش قائل هستيد به ساير فعاليت هايتان نيز اهميت بدهيد. سعي كنيد تا آنجايي كه برايتان مقدور است، انجام آنها را به تاخير نيندازيد. براي مثال اگر صرف نهار به همراه خانواده، برايتان جزء اولويت ها به شمار مي آيد، سعي كنيد هر روز در زمان معين در منزل حضور به هم رسانيد. حتي اگر باعث شود كه بعد از ظهر چند ساعت بيشتر كار كنيد، باز هم سعي كنيد از آن كوتاهي نكنيد. حتي مي توانيد قسمتي از كارهاي خود را به منزل بياوريد تا هم چند ساعت در كنار خانواده باشيد و هم به كارهايتان

رسيدگي كنيد. يكي ديگر از راهكارها اين است كه صبح ها كمي زودتر از خواب بلند شويد و به جاي اينكه پس از اتمام كار به باشگاه برويد، قبل از آن اين كار را انجام دهيد. اين كار نه تنها شما را از آغاز صبح سرحال و پر انرژي مي نمايد، بلكه بعد از ظهرتان نيز براي انجام ساير كارها خالي مي شود. از آنجايي افراد گرايش دارند در ساعات اوليه روز در محل كار خود اندكي آهسته و كند كار كنند، ورزش صبحگاهي باعث مي شود شما به طور كامل از خواب بيدار شده و ذهنتان بارور تر عمل كند. اين امر باعث مي شود كه كارهاي بيشتري را در مدت زمان كمتري انجام دهيد. مديريت زمان براي ايجاد و افزايش وقت آزاد امري حياتي است. به اين منظور بايد اولويت هايتان را به روشني دسته بندي كنيد و تلاش متمركزي براي وقت گذاشتن در مورد ساير فعاليت ها از خود نشان دهيد. حفظ تعادل ميان شغل و خوشي شما را به سمت زندگي شادتر و پر ثمر تري هدايت مي كند .

با رئيس اداره بد خو چگونه رفتار كنيم؟

نمي توانيد كارفرماي خود را تحمل كنيد؟ به اين دليل اشتياقتان را به كار از دست داده ايد؟ اگر چنين است شما جزء يكي از ميليون ها كارمندي هستيد كه براي مديرهاي سخت گير، قدر نشناس و بي ادب كار مي كنند. حتي اگر شغل و همكارانتان را نيز دوست داشته باشيد، اگر نتوانيد با رئيس خود كنار بياييد، آنوقت به طور حتم در رابطه با كار خود دچار مشكل مي شويد. اگر تحت نظر يك كارفرماي نالايق، خودخواه و بي

فكر كار كنيم، آنگاه بطور حتم در محل كار خود دچار تعارض هايي خواهيم شد. در اين قسمت شرايطي را كه ممكن است يك رئيس بدخو برايتان به وجود آورد و اثرات آن را مورد مطالعه قرار داده ايم.... تصميم با شما است كه تحمل كنيد يا به همه چيز پايان بخشيد. ذهنيت كارفرما آيا هميشه آرزو نمي كنيد كه اي كاش يكبار ديگر مي توانستم با رئيس خود همانطور كه در روز مصاحبه شغلي گفتگو كردم، صحبت كنم؟ به هر حال شما دو نفر ميخواهيد با يكديگر كار كنيد و همكاري جزئي از رابطه شما را تشكيل خواهد داد. اگر رئيستان شما را به ياد يكي از شخصيت هاي كمدي بدخو مي اندازد در آنصورت شما حتما با مشكل مواجه خواهيد شد (به ويژه اگر مدل موهايش هم مثل همان شخصيت باشد!) نشانه هاي مدير بد به كارمندان اعتماد نمي كند براي آنها احترام قائل نيست از آنها پشتيباني نمي كند در موارد حساس از آنها كمك نمي گيردبرخوردي خشن و گستاخ از خود بروز مي دهد به آنها تشر زده و تهديدشان مي كند به تعادل شغلي/ خانوادگي اعتقاد ندارد كارهاي زيادي را واگذار مي كند و براي هر يك مهلت كمي قائل مي شود ببينيد كارفرماي شما به كداميك از دسته بندي هاي زير تعلق دارد و روش برخورد با او را ياد بگيريد. رؤساي نالايق چنين مديراني اصلا نمي دانند كه مشغول انجام دادن چه كاري هستند. شايد در نگاه اول تصور كنيد كه جزء مديران رويايي هستند، اما بعدها بي مبالاتي اين افراد در انجام امور دفتري شما را از

تصور گذشته تان پشيمان مي سازد. سرپرست شما بايد توانايي انجام تمام امور دفتري را در زمان لازم داشته باشد. اما چنين مديراني كه ما در اين قسمت از آنها صحبت كرديم حتي نمي توانند كارتريج پرينتر را تعويض نمايند. اكثر آنها براي مدت زمان زيادي در يك كارخانه كار كرده اند و بعد به اين دليل كه شركت نتوانسته فرد شايسته تري را براي مقام مديريت پيدا كند او را به اين پست منصوب كرده است.

اختيار دهنده كار چنين مديراني در كاغذ بازي حرف ندارد، اما زماني كه نوبت به مهارت هاي اجتماعي مي رسد پر از اشكال مي شوند. شايد در گرفتن نمايندگي هاي شركت هاي مختلف و پر كردن ميز شما از پرونده، مهارت خاصي داشته باشد اما ساعت 4:59 دقيقه بعد از ظهر اولين كسي است كه دفتر را ترك مي كند. او به راحتي به كارمندانش فضا مي دهد تا خودشان را نشان دهند و كارها را مطابق خواستشان انجام دهند و زماني هم كه كار مورد قبول واقع نشد، فقط شما را سرزنش مي كند و اين خودتان هستيد كه بايد آنرا از نو انجام دهيد. به همين سادگي. او به شما افتخار مي دهد و از كار كردن با او لذت مي بريد اما شايستگي شما هر چقدر كه باشد او يك قدم عقب تر از شما است و هميشه قصد تعريف و تمجيد از خودش را دارد. ديكتاتور ديكتاتور درست عكس اختيار دهنده عمل مي كند. چنين مديري چشم خود را بر روي تمام توانايي ها و تجربيات شما مي بندد حتي اگر شما گزارش

خوبي از بالا رفتن هزينه ها براي او فراهم كرده باشيد او آنرا ناديده مي گيرد و بر اين باور است كه "اگر مي خواهي كاري خوب پيش رود خودت آنرا انجام بده." كارمندان به فضايي نياز دارند كه در آن تا حدودي بتوانند آزادانه تصميم بگيرند. اما در شركتي كه چنين مديري داشته باشد اين عمل انجام نخواهد شد. او تمام كارهاي شما را دانه به دانه موشكافي كرده و همه آنها را جزء به جزء وارسي مي كند. با اين كار فقط وقت خودش و شما را تلف مي كند.دو قطب مخالف جذب نمي شوند در حقيقت پيدا كردن رئيس/كارمندي كه بتوانند با يكديگر جفت شوند كار ساده اي نيست مگر اينكه هر يك از آنها توانايي وفق دادن خود را با شرايط موجود داشته و كاستي ها و نقاط قوت يكديگر را با كمال ميل بپذيرند. نتيجه داشتن كارفرماي بد وظيفه شناسي كارمند يكي از نكات اساسي در هر محيط شغلي به حساب مي آيد اما مديران نالايق باعث مي شوند تا اين حس از ميان برود. كارمندان دوست دارند كه مديريت و هدايت شوند نه اينكه كسي آنها را دائما نصيحت كند و پند واندزر يادشان بدهد. اين مطلب به درك و شعور باطني هر فرد باز مي گردد و از اهميت بسيار زيادي برخوردار مي باشد. بازده كاري خدمه به دليل داشتن مديران نالايق و بدخو به طرز شديدي پايين مي آيد. اين امر سبب جدا شدن كارمندان از كارخانه شده و شركت به تدريج كليه مغزهاي متفكر خود را از دست خواهد داد. با اين روش بهره وري، كيفيت

كار و روحيه كاركنان نيز پايين مي آيد. چه كاري بايد انجام دادگزارش هاي مكرر بر روي روند پيشرفت پروژه. در زمان هاي مشخص (هفته اي، دوهفته يكبار و يا ماهيانه) گزارش پيشرفت كار را به كارفرماي خود ابلاغ كنيد. تاثير آن چيست؟ اين كار سبب بهبود ارتباط كارمند و كارفرما شده كه در نتيجه كار كردن با هم را برايتان خوشايند تر مي سازد.

توجه خود را به مشكلات بدهيد نه به رئيس. مطمئنا منبع مشكل كارفرمايتان نيست. شايد اين شما هستيد كه نمي توانيد با او به درستي برخورد نماييد. اصلا خجالت نكشيد كه او را به كناري بكشيد و به طور خصوصي با او پيرامون مشكلات صحبت كنيد. در مورد مسائل پيچيده با او به گفتگو بنشينيد و از اين كار هيچ ترسي به دل راه ندهيد. همگام با او كار كنيد نه ضد او. كار كردن پيشاپيش يكديگر و در راستاي هم، جو موجود بين شما را بهبود مي بخشد. فعال باشيد و اجازه دهيد كه گهگاهي او هم در موفقيت هاي شما شريك شود تا او نيز شما را در موفقيت هايش شريك كند. به مقامات بالاتر مراجعه كنيد. اگر ميبينيد كه از صحبت كردن با او هيچ نتيجه اي عايدتان نمي شود سعي كنيد با مديران سطح بالا تر صحبت كنيد. مفيد واقع شدن خيلي بهتر از اين است كه رييس خود را از دخل و خرج كارخانه راضي نگه داريد. قرارهاي ملاقات خارج از دفتر كار بگذاريدآيا تلاش مي كنيد كه با رئيس خود براي 2 دقيقه هم كه شده صحبت كنيد، اما او وقت كافي براي اين

كار را ندارد؟ او را بعد از اتمام ساعت كاري در خارج از محيط كار به يك نوشيدني دعوت كنيد و بر روي مسائلي كه در سر مي پرورانيد با او صحبت كنيد. اين كار به رئيستان مي فهماند كه شما از جان و دل كار خود را دوست مي داريد و به علاوه مي توانيد رابطه بهتري را نيز با او برقرار كنيد. شعبه خود را عوض كنيد يا استعفا دهيد. اگر تمام كارهايي كه به شما پيشنهاد كرديم با شكست مواجه شد بهتر است اگر در يك كارخانه بزرگ كار مي كنيد در خواست تغيير شعبه دهيد و يا اگر انجام چنين كاري مقدور نبود به راحتي مي توانيد استعفاي خود را بر روي ميزش قرار دهيد. فقط خودتان مي توانيد ارزش درونيتان را بدانيد و اگر تصور مي كنيد كه شغل فعلي به اندازه كافي با نيازهاي درونيتان همخواني ندارد، پس بهتر است به خودتان يك تكان اساسي بدهيد. نكته شغلي به خاطر داشته باشيد نگه داشتن شغل كار ساده اي نيست و نيازمند تلاش و كوشش فراواني است (درست مثل تمام كارها). بنابراين اگر تنها مشكل شما در محيط كار رئيستان مي باشد، سعي كنيد از خوبي هاي او نهايت استفاده را ببريد و بدي هايش را نيز سر مشق خود قرار دهيد. شما را مي بينيم كه درحال بالارفتن از نردبان شغلي هستيد!

با رئيس اداره بد خو چگونه رفتار كنيم؟

نمي توانيد كارفرماي خود را تحمل كنيد؟ به اين دليل اشتياقتان را به كار از دست داده ايد؟ اگر چنين است شما جزء يكي از ميليون ها كارمندي هستيد كه براي

مديرهاي سخت گير، قدر نشناس و بي ادب كار مي كنند. حتي اگر شغل و همكارانتان را نيز دوست داشته باشيد، اگر نتوانيد با رئيس خود كنار بياييد، آنوقت به طور حتم در رابطه با كار خود دچار مشكل مي شويد. اگر تحت نظر يك كارفرماي نالايق، خودخواه و بي فكر كار كنيم، آنگاه بطور حتم در محل كار خود دچار تعارض هايي خواهيم شد. در اين قسمت شرايطي را كه ممكن است يك رئيس بدخو برايتان به وجود آورد و اثرات آن را مورد مطالعه قرار داده ايم.... تصميم با شما است كه تحمل كنيد يا به همه چيز پايان بخشيد. ذهنيت كارفرما آيا هميشه آرزو نمي كنيد كه اي كاش يكبار ديگر مي توانستم با رئيس خود همانطور كه در روز مصاحبه شغلي گفتگو كردم، صحبت كنم؟ به هر حال شما دو نفر ميخواهيد با يكديگر كار كنيد و همكاري جزئي از رابطه شما را تشكيل خواهد داد. اگر رئيستان شما را به ياد يكي از شخصيت هاي كمدي بدخو مي اندازد در آنصورت شما حتما با مشكل مواجه خواهيد شد (به ويژه اگر مدل موهايش هم مثل همان شخصيت باشد!) نشانه هاي مدير بد به كارمندان اعتماد نمي كند براي آنها احترام قائل نيست از آنها پشتيباني نمي كند در موارد حساس از آنها كمك نمي گيردبرخوردي خشن و گستاخ از خود بروز مي دهد به آنها تشر زده و تهديدشان مي كند به تعادل شغلي/ خانوادگي اعتقاد ندارد كارهاي زيادي را واگذار مي كند و براي هر يك مهلت كمي قائل مي شود ببينيد كارفرماي شما به كداميك از دسته بندي

هاي زير تعلق دارد و روش برخورد با او را ياد بگيريد. رؤساي نالايق چنين مديراني اصلا نمي دانند كه مشغول انجام دادن چه كاري هستند. شايد در نگاه اول تصور كنيد كه جزء مديران رويايي هستند، اما بعدها بي مبالاتي اين افراد در انجام امور دفتري شما را از تصور گذشته تان پشيمان مي سازد. سرپرست شما بايد توانايي انجام تمام امور دفتري را در زمان لازم داشته باشد. اما چنين مديراني كه ما در اين قسمت از آنها صحبت كرديم حتي نمي توانند كارتريج پرينتر را تعويض نمايند. اكثر آنها براي مدت زمان زيادي در يك كارخانه كار كرده اند و بعد به اين دليل كه شركت نتوانسته فرد شايسته تري را براي مقام مديريت پيدا كند او را به اين پست منصوب كرده است.

اختيار دهنده كار چنين مديراني در كاغذ بازي حرف ندارد، اما زماني كه نوبت به مهارت هاي اجتماعي مي رسد پر از اشكال مي شوند. شايد در گرفتن نمايندگي هاي شركت هاي مختلف و پر كردن ميز شما از پرونده، مهارت خاصي داشته باشد اما ساعت 4:59 دقيقه بعد از ظهر اولين كسي است كه دفتر را ترك مي كند. او به راحتي به كارمندانش فضا مي دهد تا خودشان را نشان دهند و كارها را مطابق خواستشان انجام دهند و زماني هم كه كار مورد قبول واقع نشد، فقط شما را سرزنش مي كند و اين خودتان هستيد كه بايد آنرا از نو انجام دهيد. به همين سادگي. او به شما افتخار مي دهد و از كار كردن با او لذت مي بريد اما شايستگي شما

هر چقدر كه باشد او يك قدم عقب تر از شما است و هميشه قصد تعريف و تمجيد از خودش را دارد. ديكتاتور ديكتاتور درست عكس اختيار دهنده عمل مي كند. چنين مديري چشم خود را بر روي تمام توانايي ها و تجربيات شما مي بندد حتي اگر شما گزارش خوبي از بالا رفتن هزينه ها براي او فراهم كرده باشيد او آنرا ناديده مي گيرد و بر اين باور است كه "اگر مي خواهي كاري خوب پيش رود خودت آنرا انجام بده." كارمندان به فضايي نياز دارند كه در آن تا حدودي بتوانند آزادانه تصميم بگيرند. اما در شركتي كه چنين مديري داشته باشد اين عمل انجام نخواهد شد. او تمام كارهاي شما را دانه به دانه موشكافي كرده و همه آنها را جزء به جزء وارسي مي كند. با اين كار فقط وقت خودش و شما را تلف مي كند.دو قطب مخالف جذب نمي شوند در حقيقت پيدا كردن رئيس/كارمندي كه بتوانند با يكديگر جفت شوند كار ساده اي نيست مگر اينكه هر يك از آنها توانايي وفق دادن خود را با شرايط موجود داشته و كاستي ها و نقاط قوت يكديگر را با كمال ميل بپذيرند. نتيجه داشتن كارفرماي بد وظيفه شناسي كارمند يكي از نكات اساسي در هر محيط شغلي به حساب مي آيد اما مديران نالايق باعث مي شوند تا اين حس از ميان برود. كارمندان دوست دارند كه مديريت و هدايت شوند نه اينكه كسي آنها را دائما نصيحت كند و پند واندزر يادشان بدهد. اين مطلب به درك و شعور باطني هر فرد باز مي گردد و از

اهميت بسيار زيادي برخوردار مي باشد. بازده كاري خدمه به دليل داشتن مديران نالايق و بدخو به طرز شديدي پايين مي آيد. اين امر سبب جدا شدن كارمندان از كارخانه شده و شركت به تدريج كليه مغزهاي متفكر خود را از دست خواهد داد. با اين روش بهره وري، كيفيت كار و روحيه كاركنان نيز پايين مي آيد. چه كاري بايد انجام دادگزارش هاي مكرر بر روي روند پيشرفت پروژه. در زمان هاي مشخص (هفته اي، دوهفته يكبار و يا ماهيانه) گزارش پيشرفت كار را به كارفرماي خود ابلاغ كنيد. تاثير آن چيست؟ اين كار سبب بهبود ارتباط كارمند و كارفرما شده كه در نتيجه كار كردن با هم را برايتان خوشايند تر مي سازد.

توجه خود را به مشكلات بدهيد نه به رئيس. مطمئنا منبع مشكل كارفرمايتان نيست. شايد اين شما هستيد كه نمي توانيد با او به درستي برخورد نماييد. اصلا خجالت نكشيد كه او را به كناري بكشيد و به طور خصوصي با او پيرامون مشكلات صحبت كنيد. در مورد مسائل پيچيده با او به گفتگو بنشينيد و از اين كار هيچ ترسي به دل راه ندهيد. همگام با او كار كنيد نه ضد او. كار كردن پيشاپيش يكديگر و در راستاي هم، جو موجود بين شما را بهبود مي بخشد. فعال باشيد و اجازه دهيد كه گهگاهي او هم در موفقيت هاي شما شريك شود تا او نيز شما را در موفقيت هايش شريك كند. به مقامات بالاتر مراجعه كنيد. اگر ميبينيد كه از صحبت كردن با او هيچ نتيجه اي عايدتان نمي شود سعي كنيد با مديران سطح بالا تر

صحبت كنيد. مفيد واقع شدن خيلي بهتر از اين است كه رييس خود را از دخل و خرج كارخانه راضي نگه داريد. قرارهاي ملاقات خارج از دفتر كار بگذاريدآيا تلاش مي كنيد كه با رئيس خود براي 2 دقيقه هم كه شده صحبت كنيد، اما او وقت كافي براي اين كار را ندارد؟ او را بعد از اتمام ساعت كاري در خارج از محيط كار به يك نوشيدني دعوت كنيد و بر روي مسائلي كه در سر مي پرورانيد با او صحبت كنيد. اين كار به رئيستان مي فهماند كه شما از جان و دل كار خود را دوست مي داريد و به علاوه مي توانيد رابطه بهتري را نيز با او برقرار كنيد. شعبه خود را عوض كنيد يا استعفا دهيد. اگر تمام كارهايي كه به شما پيشنهاد كرديم با شكست مواجه شد بهتر است اگر در يك كارخانه بزرگ كار مي كنيد در خواست تغيير شعبه دهيد و يا اگر انجام چنين كاري مقدور نبود به راحتي مي توانيد استعفاي خود را بر روي ميزش قرار دهيد. فقط خودتان مي توانيد ارزش درونيتان را بدانيد و اگر تصور مي كنيد كه شغل فعلي به اندازه كافي با نيازهاي درونيتان همخواني ندارد، پس بهتر است به خودتان يك تكان اساسي بدهيد. نكته شغلي به خاطر داشته باشيد نگه داشتن شغل كار ساده اي نيست و نيازمند تلاش و كوشش فراواني است (درست مثل تمام كارها). بنابراين اگر تنها مشكل شما در محيط كار رئيستان مي باشد، سعي كنيد از خوبي هاي او نهايت استفاده را ببريد و بدي هايش را نيز سر مشق خود

قرار دهيد. شما را مي بينيم كه درحال بالارفتن از نردبان شغلي هستيد!

با ضعف ها و كاستي هايتان مقابله كنيد

در جامعه اي كه ارزش را بر بزرگتر، بهتر و سريعترها ميگذارد، شايد مقابله با ضعف ها و بي اعتمادي هايتان و تبديل شدن به يك انسان معتمد به نفس و بي پروا كاري دشوار باشد. اما چون هيچ كس ديگري بيشتر از خودتان در اين دنيا به شما توجه ندارد، مقابله با اين مشكل بيشتر به يك جنگ دروني تبديل مي شود چون تلاشي است براي رشد و پيشرفت فردي. عليرغم دشوار بودن، پذيرفتن ضعف هايتان ممكن است آخر كار به نفعتان هم باشد. وقتي فقدان اعتماد به نفس را مثلاً در عملكردهاي جنسي يا مالي خود پذيرفتيد، و بر آن غلبه كرديد، اين جنبه هاي زندگيتان از ديوي كه هميشه در كمد پنهانش مي كرديد به واقعيت هايي تبديل خواهند شد كه آنها را تشخيص داده و از بين برده ايد. درست است؛ مقابله با عدم اعتماد به نفس كار ساده اي نيست، چون عوامل و فاكتورهاي مختلفي مي تواند در پيدايش آن دخيل باشد و اتفاقات و رويدادهاي روزانه باعث تشديد آن مي شود. خوشبختانه روشي وجود دارد تا به وسيله ي آن اين ضعف ها را در پس زمينه ي زندگيتان جا گذاشته و با اعتماد و اطمينان بيشتري در زندگي جلو رويد. در اين مقاله به شما كمك مي كنيم كه ضعف هايتان را شناخته و بر آنها غلبه كنيد. 1. ريشه يابي كنيد. فكر كنيد و ببينيد چرا اعتماد به نفس نداريد: شجاعت نداريد يا قيافه ي خوبي نداريد و نمي توانيد به دختر يا پسر

مورد نظرتان ابراز علاقه كنيد؟ يا شايد هم شوخي هاي دوست دخترتان را در رستوران به حساب نارضايتي او مي گذاريد؟ بايد ببينيد اين افكار از كجا سرچشمه ميگيرند. ممكن است اتفاقات بخصوصي در زندگي شما افتاده باشد كه باعث شده اينقدر خودتان را دست كم بگيريد. شايد از روزي كه اولين دوست دخترتان راه رفتن شما را مسخره كرده اين حالت به شما دست داده است. وقتي ريشه ي مشكلتان را پيدا كنيد، برخورد و از بين بردن آن راحت تر ميشود. پس فكر كنيد و ببينيد اين عدم اطمينان به نفس از كجا شروع شده تا بتوانيد آن را كنار بگذاريد. 2. مشكل را بي ارزش كنيد. وقتي آن اتفاق خاصي را كه باعث شده تصوير ذهني از خودتان كدر شود را پيدا كرديد، بايد ببينيد چرا آن اتفاق نمي تواند كلِ زندگي شما را زير سؤال ببرد و بايد در ذهنتان به دنبال وقايعي بگرديد كه ضد آنرا ثابت كند. ما معمولاً خيلي سريع تعريف ها و تمجيدهاي دوستان و همكاران را فراموش ميكنيم و الفاظ مهربانانه را از روي ترحم و ادب قلمداد مي كنيم.هيچوقت به شكست هايتان فكر نكنيد، درعوض به وقت هايي فكر كنيد كه رئيس از كارتان تعريف كرده و يا اينكه چقدر از روز اولي كه در اين شركت استخدام شديد تا به امروز در كارتان پيشرفت داشته ايد. به ياد آوردن موفقيت ها باعث مي شود به خودتان افتخار كنيد و بفهميد كه شركتتان چقدر خوش شانس بوده كه شما را دارد. با اينكار خيلي راحت موفقيت همكارانتان را هم جشن ميگيريد. يادتان باشد فاصله ي

يك شكست تا شكست بعدي خيلي طولاني است.3. دست از مقايسه ي خود با ديگران برداريد. وقتي هميشه و هميشه خودتان را با افراد قوي، توانمند و كم اشتباه مقايسه ميكنيد، طبيعي است كه اعتماد به نفستان را از دست بدهيد. مثلاً اگر خودتان را با مردي كه مي بيننيد كه در برخورد با خانم ها خيلي راحت و نرم رفتار مي كند مقايسه كنيد، ممكن است تصور كنيد كه در برخورد با زنها فردي بي لطافت و ناآزموده هستيد. اما چيزي كه فراموش ميكنيد اين است كه آن مرد هم مشكلات خاص خودش را دارد كه بايد با آنها سر و كله بزند. پس به جاي مقايسه خود با ديگران، سعي كنيد ببينيد چطور مي توانيد مهارت هاي خود را ارتقاء دهيد. مقايسه كردن خود با دوستانتان هم به همين اندازه خيانت آميز است. مثلاً وقتي ميبينيد يكي از دوستانتان-كه شما از شكست ها و ناتواني هاي او آگاه هستيد-موفق مي شود، ممكن است در مورد توانايي هاي خودتان بي اعتماد شويد. اگر دوست خودتان را ببينيد كه رفتار و برخوردي بسيار خوب با خانم ها دارد، به جاي اينكه او را تمجيد كنيد، به او حسادت خواهيد كرد. يادتان باشد هيچوقت موقع درخشش دوستانتان به آنها حسادت نكنيد درعوض از آن به عنوان انگيزه اي براي پيشرفت خودتان استفاده كنيد.4. توانايي هايتان را درنظر داشته باشيد. عدم اعتماد به نفس شما معمولاً از اين ناشي مي شود كه روي مسائلي متمركز ميشويد كه در آن ضعف و مشكل داريد. حقيقت اين است كه همه ي ما آدم ها نقاط ضعف و قدرت داريم،

اما افراد موفق فهميده اند كه چطور بايد از نقاط قوتشان استفاده كنند، و همين مسئله است كه باعث درخشش و پيشرفت آنها شده است. باوجود بي اعتمادي شما به خودتان، اما مطمئناً به خاطر توانايي هايي كه داريد، به درجه اي از موفقيت در زندگي دست پيدا كرده ايد. وظيفه ي شما اين است كه اين توانايي ها را تشخيص داده و زندگي موفقيت آميز داشته باشيد. پس توانايي هايتان را بشناسيد و روي آنها متمركز شويد و يادتان باشد كه راه هاي زيادي براي استفاده از مهارتهايتان پيش روي شماست. بااينكه به توانايي ظاهري خود براي جذب كردن خانم ها شك داريد، اما بدانيد كه مي توانيد با بحث و گفتگويي ماهرانه هم آنها را به خود جذب كنيد. يا اينكه مثلاً در توان خود نمي بينيد كه بتوانيد به سوالات ارباب رجوع به طور كامل پاسخ دهيد، اما باز هم بايد يادتان باشد كه اين شمائيد كه از همه ي مسائل مربوط به كار آگاهيد پس روي آگاهيهايتان تمركز كنيد و سوالات ارباب رجوع را قبل از اينكه حتي بپرسد خودتان برايش توضيح دهيد. به ياد آوردن آنچه مي دانيد به شما اين اعتماد را مي دهد كه ديگر خود را تحت فشار احساس نكنيد. 5. بي اعتماديتان را پشت سر بگذاريد. وقتي فهميديد كه توانايي ها و ناتواني هايتان به حد تعادل است، سعي كنيد ضعف هايي كه داريد را فراموش كرده و با توانايي هايتان به استقبال رقابت برويد. اگر امروز در محل كار مرتكب اشتباهي شديد، سعي كنيد موفقيت سه ماه اخيرتان را در قسمت فروش به ياد آوريد.

هميشه مي توانيد نقاط ضعفتان را بعدها جبران كنيد. اگر متوجه شديد كه به نقاط ضعفتان توجه داريد، به اشكالات و كاستي هاي افراد ديگر فكر كنيد و به ياد بياوريد ك چطور آنها توانسته اند با اشكالاتشان كنار بيايند، و يا به همه ي چيزهايي فكر كنيد كه توانسته ايد در زندگي به دست بياوريد. هرچه بيشتر روي توانايي هايتان متمركز شويد، براي اطرافيان هم مشهودتر خواهند بود. و در آخر كار، نه تنها خوشحالتر خواهيد بود، بلكه موفق تر هم زندگي خواهيد كرد. بي اعتمادي ها را اعتماد بخشيد حرف آخر براي از بين بردن سستي ها و ضعفهايتان اين است: همه ي آدم ها آن را دارند و كليد موقيت شما تشخيص اين ضعف ها، بي ارزش كردن آنها و گذشتن از آنهاست. به موفقيت ها و دستاوردهايتان فكر كنيد و يادتان باشد كه ضعف و سستي فقط ترس هايي غيرمنطقي است. مطمئن باشيد كه ضعف ها و اشتباهات شما نسبت به كسان ديگر در موفقيتتان تاثيرگذارتر نيست، مگراينكه اجازه دهيد كه شما را مغلوب خود كنند. يادتان باشد: اگر نگران باشيد كه شكست بخوريد، كيفيت عملكردتان پايين مي آيد و عاقبت شكست مي خوريد.

با ضعف ها و كاستي هايتان مقابله كنيد

در جامعه اي كه ارزش را بر بزرگتر، بهتر و سريعترها ميگذارد، شايد مقابله با ضعف ها و بي اعتمادي هايتان و تبديل شدن به يك انسان معتمد به نفس و بي پروا كاري دشوار باشد. اما چون هيچ كس ديگري بيشتر از خودتان در اين دنيا به شما توجه ندارد، مقابله با اين مشكل بيشتر به يك جنگ دروني تبديل

مي شود چون تلاشي است براي رشد و پيشرفت فردي. عليرغم دشوار بودن، پذيرفتن ضعف هايتان ممكن است آخر كار به نفعتان هم باشد. وقتي فقدان اعتماد به نفس را مثلاً در عملكردهاي جنسي يا مالي خود پذيرفتيد، و بر آن غلبه كرديد، اين جنبه هاي زندگيتان از ديوي كه هميشه در كمد پنهانش مي كرديد به واقعيت هايي تبديل خواهند شد كه آنها را تشخيص داده و از بين برده ايد. درست است؛ مقابله با عدم اعتماد به نفس كار ساده اي نيست، چون عوامل و فاكتورهاي مختلفي مي تواند در پيدايش آن دخيل باشد و اتفاقات و رويدادهاي روزانه باعث تشديد آن مي شود. خوشبختانه روشي وجود دارد تا به وسيله ي آن اين ضعف ها را در پس زمينه ي زندگيتان جا گذاشته و با اعتماد و اطمينان بيشتري در زندگي جلو رويد. در اين مقاله به شما كمك مي كنيم كه ضعف هايتان را شناخته و بر آنها غلبه كنيد. 1. ريشه يابي كنيد. فكر كنيد و ببينيد چرا اعتماد به نفس نداريد: شجاعت نداريد يا قيافه ي خوبي نداريد و نمي توانيد به دختر يا پسر مورد نظرتان ابراز علاقه كنيد؟ يا شايد هم شوخي هاي دوست دخترتان را در رستوران به حساب نارضايتي او مي گذاريد؟ بايد ببينيد اين افكار از كجا سرچشمه ميگيرند. ممكن است اتفاقات بخصوصي در زندگي شما افتاده باشد كه باعث شده اينقدر خودتان را دست كم بگيريد. شايد از روزي كه اولين دوست دخترتان راه رفتن شما را مسخره كرده اين حالت به شما دست داده است. وقتي ريشه ي مشكلتان را پيدا كنيد،

برخورد و از بين بردن آن راحت تر ميشود. پس فكر كنيد و ببينيد اين عدم اطمينان به نفس از كجا شروع شده تا بتوانيد آن را كنار بگذاريد. 2. مشكل را بي ارزش كنيد. وقتي آن اتفاق خاصي را كه باعث شده تصوير ذهني از خودتان كدر شود را پيدا كرديد، بايد ببينيد چرا آن اتفاق نمي تواند كلِ زندگي شما را زير سؤال ببرد و بايد در ذهنتان به دنبال وقايعي بگرديد كه ضد آنرا ثابت كند. ما معمولاً خيلي سريع تعريف ها و تمجيدهاي دوستان و همكاران را فراموش ميكنيم و الفاظ مهربانانه را از روي ترحم و ادب قلمداد مي كنيم.هيچوقت به شكست هايتان فكر نكنيد، درعوض به وقت هايي فكر كنيد كه رئيس از كارتان تعريف كرده و يا اينكه چقدر از روز اولي كه در اين شركت استخدام شديد تا به امروز در كارتان پيشرفت داشته ايد. به ياد آوردن موفقيت ها باعث مي شود به خودتان افتخار كنيد و بفهميد كه شركتتان چقدر خوش شانس بوده كه شما را دارد. با اينكار خيلي راحت موفقيت همكارانتان را هم جشن ميگيريد. يادتان باشد فاصله ي يك شكست تا شكست بعدي خيلي طولاني است.3. دست از مقايسه ي خود با ديگران برداريد. وقتي هميشه و هميشه خودتان را با افراد قوي، توانمند و كم اشتباه مقايسه ميكنيد، طبيعي است كه اعتماد به نفستان را از دست بدهيد. مثلاً اگر خودتان را با مردي كه مي بيننيد كه در برخورد با خانم ها خيلي راحت و نرم رفتار مي كند مقايسه كنيد، ممكن است تصور كنيد كه در برخورد با زنها

فردي بي لطافت و ناآزموده هستيد. اما چيزي كه فراموش ميكنيد اين است كه آن مرد هم مشكلات خاص خودش را دارد كه بايد با آنها سر و كله بزند. پس به جاي مقايسه خود با ديگران، سعي كنيد ببينيد چطور مي توانيد مهارت هاي خود را ارتقاء دهيد. مقايسه كردن خود با دوستانتان هم به همين اندازه خيانت آميز است. مثلاً وقتي ميبينيد يكي از دوستانتان-كه شما از شكست ها و ناتواني هاي او آگاه هستيد-موفق مي شود، ممكن است در مورد توانايي هاي خودتان بي اعتماد شويد. اگر دوست خودتان را ببينيد كه رفتار و برخوردي بسيار خوب با خانم ها دارد، به جاي اينكه او را تمجيد كنيد، به او حسادت خواهيد كرد. يادتان باشد هيچوقت موقع درخشش دوستانتان به آنها حسادت نكنيد درعوض از آن به عنوان انگيزه اي براي پيشرفت خودتان استفاده كنيد.4. توانايي هايتان را درنظر داشته باشيد. عدم اعتماد به نفس شما معمولاً از اين ناشي مي شود كه روي مسائلي متمركز ميشويد كه در آن ضعف و مشكل داريد. حقيقت اين است كه همه ي ما آدم ها نقاط ضعف و قدرت داريم، اما افراد موفق فهميده اند كه چطور بايد از نقاط قوتشان استفاده كنند، و همين مسئله است كه باعث درخشش و پيشرفت آنها شده است. باوجود بي اعتمادي شما به خودتان، اما مطمئناً به خاطر توانايي هايي كه داريد، به درجه اي از موفقيت در زندگي دست پيدا كرده ايد. وظيفه ي شما اين است كه اين توانايي ها را تشخيص داده و زندگي موفقيت آميز داشته باشيد. پس توانايي هايتان را بشناسيد و

روي آنها متمركز شويد و يادتان باشد كه راه هاي زيادي براي استفاده از مهارتهايتان پيش روي شماست. بااينكه به توانايي ظاهري خود براي جذب كردن خانم ها شك داريد، اما بدانيد كه مي توانيد با بحث و گفتگويي ماهرانه هم آنها را به خود جذب كنيد. يا اينكه مثلاً در توان خود نمي بينيد كه بتوانيد به سوالات ارباب رجوع به طور كامل پاسخ دهيد، اما باز هم بايد يادتان باشد كه اين شمائيد كه از همه ي مسائل مربوط به كار آگاهيد پس روي آگاهيهايتان تمركز كنيد و سوالات ارباب رجوع را قبل از اينكه حتي بپرسد خودتان برايش توضيح دهيد. به ياد آوردن آنچه مي دانيد به شما اين اعتماد را مي دهد كه ديگر خود را تحت فشار احساس نكنيد. 5. بي اعتماديتان را پشت سر بگذاريد. وقتي فهميديد كه توانايي ها و ناتواني هايتان به حد تعادل است، سعي كنيد ضعف هايي كه داريد را فراموش كرده و با توانايي هايتان به استقبال رقابت برويد. اگر امروز در محل كار مرتكب اشتباهي شديد، سعي كنيد موفقيت سه ماه اخيرتان را در قسمت فروش به ياد آوريد. هميشه مي توانيد نقاط ضعفتان را بعدها جبران كنيد. اگر متوجه شديد كه به نقاط ضعفتان توجه داريد، به اشكالات و كاستي هاي افراد ديگر فكر كنيد و به ياد بياوريد ك چطور آنها توانسته اند با اشكالاتشان كنار بيايند، و يا به همه ي چيزهايي فكر كنيد كه توانسته ايد در زندگي به دست بياوريد. هرچه بيشتر روي توانايي هايتان متمركز شويد، براي اطرافيان هم مشهودتر خواهند بود. و در آخر كار، نه

تنها خوشحالتر خواهيد بود، بلكه موفق تر هم زندگي خواهيد كرد. بي اعتمادي ها را اعتماد بخشيد حرف آخر براي از بين بردن سستي ها و ضعفهايتان اين است: همه ي آدم ها آن را دارند و كليد موقيت شما تشخيص اين ضعف ها، بي ارزش كردن آنها و گذشتن از آنهاست. به موفقيت ها و دستاوردهايتان فكر كنيد و يادتان باشد كه ضعف و سستي فقط ترس هايي غيرمنطقي است. مطمئن باشيد كه ضعف ها و اشتباهات شما نسبت به كسان ديگر در موفقيتتان تاثيرگذارتر نيست، مگراينكه اجازه دهيد كه شما را مغلوب خود كنند. يادتان باشد: اگر نگران باشيد كه شكست بخوريد، كيفيت عملكردتان پايين مي آيد و عاقبت شكست مي خوريد.

با موفقيت مقاصدتان را دنبال كنيد

"من در موقعيتي هستم كه مي دانم چه مي خواهم و چطور بايد آن كار را انجام دهم اما فكر مي كنم كه نمي توانم مقاصدم را دنبال كنم. وقتي شروع كردم، احساس فوق العاده اي درمورد كاري كه مي خواستم انجام دهم داشتم و تصميم گرفته بودم كه اينبار واقعاً هدفم را دنبال كنم. اما خيلي زود دوباره همان اتفاق هميشگي افتاد - انگيزه ام را از دست دادم. فكر مي كنم ديگر نمي توانم هدفم را دنبال كنم. چه بايد بكنم؟" خيلي از ما تجربه اين را داشته ايم كه مي خواستيم به يك نتيجه دلخواه برسيم اما هدفمان خيلي زود از لاي انگشتانمان در رفته است. بدترين قسمت آن اين است كه مي ايستيم و تماشا مي كنيم كه چطور آن اهداف عالي كم كم محو شده و از بين مي روند و عادت هاي قديمي جاي آنرا

مي گيرد. وقتي براي تغيير استارت مي زنيد، مطمئناً سرشار از اشتياق و انگيزه براي دست يافتن به آن هستيد. متقاعد شده ايد كه اين بار با هميشه فرق مي كند. اينبار حتماً قدم به قدم با هدفتان و تغييري كه ميخواهيد به آن برسيد، پيش مي رويد: اينكه شيوه زندگي سالمتري داشته باشيد، پول بيشتري پس انداز كنيد، طرف مورد نظرتان را پيدا كنيد، وزنتان را پايين بياوريد و هر هدف ديگر كه در ذهنتان است. دلايل مختلفي وجود دارد كه نمي توانيد اهدافتان را به خوبي دنبال كنيد. اين احتمال وجود دارد كه آن هدف براي شما مناسب نباشد. شايد منابع لازم در اختيارتان نباشد. شايد فكر مي كنيد كه مي خواهيد به هدفتان برسيد اما درواقع مجبور به انجام كاري مي شويد كه بايد انجام دهيد اما علاقه اي به انجام آن نداريد. اجازه بدهيد فرض را بر اين بگذاريم كه هيچكدام از اين عوامل براي شما مصداق نداشته باشند و دليل عمده فقط فقدان توانايي لازم براي دنبال كردن هدف در شما باشد. مغز ما خيلي خوب دربرابر تهديدات محيط هوشيار است. اما براي چيزهايي كه به نظر او اورژانسي و فوري نباشد، به هيچ وجه هوشيار نيست.براي غلبه بر اين تمايل ذاتي براي وارد عمل شدن فقط در فوريت ها، مي توانيد به مغزتان حقه بزنيد كه طبيعي تر هدف را دنبال كند. اجازه ندهيد كه گرفتار روزمرگي شويد. به خودتان آموزش دهيد كه وقتي تعهدتان كمي سست شد، سريعاً متوجه شويد و آنرا به وضعيت مناسب برگردانيد.وقتي ياد بگيريد كه چطور با استفاده از اين حقه زدن به قدرت

اراده، انرژي خود را كنترل كنيد، موفقيتتان را تضمين كرده و اهدافتان را به مرحله عمل مي رسانيد. در زير به چهار مورد از موثرترين و بهترين حقه هاي قدرت اراده اشاره مي كنيم. فقط انجامش دهيد. از همين الان شروع كنيد. از همانجايي كه هستيد شروع كنيد. شايد دوست داريد كه در بازي هاي ورزشي فرزندانتان شركت كنيد اما دير شده است-اگر همين الان از خانه خارج شويد، احتمال اين وجود دارد كه تا برسيد مسابقه تمام شده باشد. در هر صورت برويد. منتظر بهترين زمان، بهترين مكان، بهترين وضعيت ممكن نباشيد. هيچ لزومي ندارد كه زندگي جديدتان را از شنبه شروع كنيد. اگر روزهاي ديگر را از دست داده ايد، از امروز شروع كنيد. اگر قرار است به 5 دقيقه آخر مسابقه هم برسيد، باز برويد. هرچه بيشتر به سمت جلو حركت كنيد، انرژيتان براي حركت بيشتر خواهد شد. رفتن، حالا به هر سمتي كه باشد، بر سكون غلبه مي كند و شما را به جلو خواهد كشيد. و هر بار كه "فقط انجامش مي دهيد"، دفعه بعد برايتان ساده تر خواهد بود.تنها كاري كه بايد بكنيد اين است كه حضور داشته باشيد. معماي اين استراتژي اين است كه خودتان را در وضعيتي بهتر قرار بدهيد تا بتوانيد هدفتان را دنبال كنيد. هدف اين استراتژي نزديك كردن شما به عمل مورد نظرتان و درعين حال ايجاد يك مَفَر درصورت خسته شدن است. در اين استراتژي مهم اين است كه فقط حضور داشته باشيد و هر موقع كه خواستيد مي توانيد دست از كار بكشيد. و وقتي آن مقاومت را رها كرديدف كاري كه

به نظرتان خيلي سخت مي آمد، يكدفعه آسان مي شود. مثلاً وقتي حاضريد هر كار ديگري انجام دهيد اما يك ساعت در روز براي پياده روي وقت نگذاريد، با خودتان به توافق برسيد كه فقط برويد و كفش هاي پياده رويتان را پا كنيد. وقتي كفشهايتان را پوشيديد و لباس بيرون را تن كرديد، مطمئن باشيد كه بيرون مي رويد و مجبور مي شويد كه پياده روي كنيد. كمي دورانديشي براي قرار دادن شما در مسير مطلوب وسائل موردنياز را فراهم كنيد. مثلاً اگر تصميم گرفته ايد كه از اين پس خاطرات روزانه تان را يادداشت كنيد، هر روز حواس خودتان را پرت جمع و جور كردن وسائل لازم براي نوشتن نكنيد. همه چيزهايي كه به آن نياز داريد را در يك محل قرار دهيد و بگذاريد كه همانجا بماند. وقتي زمان نوشتن خاطرات روزانه رسيد، خيلي راحت دفتر را باز كنيد، مداد را برداريد و شروع به نوشتن كنيد. به دو سه چيزي كه در آينده مي خواهيد دنبال كنيد، فكر كنيد. ليستي از وسائل مورد نياز آن كارها تهيه كنيد و همه آنها را فراهم كنيد. وقتي وسائل را فراهم كرديد، در محل مورد نظر قرار دهيد. سعي كنيد هر كاري كه از دستتان برمي آيد انجام دهيد تا براي انجام آن كار تمركز كامل را داشته باشيد و حواستان پرت چيزي نشود. كمي دورانديشي به شما اين امكان را مي دهد كه راحت تر اهدافتان را دنبال كنيد. عمل منظم روزانه راهي به سمت موفقيت- برنامه ريزي كنيد.تغيير يك شبه حاصل نمي شود. فرايند هاي فيزيولوژيكي و روانشناسي زيادي هستند كه شما

را به آنچه هستيد تبديل مي كند. اين فرايندها تلاش مي كنند شما را به سمت خط و مرز كنونيتان بكشانند. داستان 40 روز انجام دادن كاري براي عادت كردن به آن را فراموش كنيد. 6-3 ماه لازم است تا يك كار جزء برنامه روزانه زندگي كسي درآيد. تغيير و انتقال ممكن است عملي آني به نظر برسد اما مطمئن باشيد زندگي جادو و جمب نيست. براي كسب مقام اول بايد وقت بگذاريد. براي تغيير بايد منابع لازم فراهم باشد، توجه و تمركز كافي داشته باشيد، و تلاش كنيد. هر لحظه تعهد به يك تغيير براي شما فايده بخش است. عجله به خرج ندهيد. به اندازه كافي به خودتان زمان بدهيد تا پايه اي مستحكم براي تغييرتان بنا كنيد. برنامه اي تهيه كنيد كه هر روز عملي براي رسيدن به هدف موردنظرتان انجام دهيد. مثلاً اگر مي خواهيد بيشتر از قبل با فرزندانتان ارتباط برقرار كنيد، منتظر زمان مناسب نباشيد. درعوض، سعي كنيد از اين به بعد، هر شب قبل از خواب به اتاق هركدام برويد و كمي با آنها وقت بگذرانيد. براي رسيدن به خواسته هايتان، اهدافتان و انگيزه هايتان، بايد در بعضي از اين حقه هاي غلبه بر نيروي اراده مهارت پيدا كنيد. با اين روش مطمئن باشيد كه خيلي راحت بزرگترين تغيير را جزئي از زندگي روزمره تان خواهيد كرد.

با موفقيت مقاصدتان را دنبال كنيد

"من در موقعيتي هستم كه مي دانم چه مي خواهم و چطور بايد آن كار را انجام دهم اما فكر مي كنم كه نمي توانم مقاصدم را دنبال كنم. وقتي شروع كردم، احساس فوق العاده اي درمورد كاري

كه مي خواستم انجام دهم داشتم و تصميم گرفته بودم كه اينبار واقعاً هدفم را دنبال كنم. اما خيلي زود دوباره همان اتفاق هميشگي افتاد - انگيزه ام را از دست دادم. فكر مي كنم ديگر نمي توانم هدفم را دنبال كنم. چه بايد بكنم؟" خيلي از ما تجربه اين را داشته ايم كه مي خواستيم به يك نتيجه دلخواه برسيم اما هدفمان خيلي زود از لاي انگشتانمان در رفته است. بدترين قسمت آن اين است كه مي ايستيم و تماشا مي كنيم كه چطور آن اهداف عالي كم كم محو شده و از بين مي روند و عادت هاي قديمي جاي آنرا مي گيرد. وقتي براي تغيير استارت مي زنيد، مطمئناً سرشار از اشتياق و انگيزه براي دست يافتن به آن هستيد. متقاعد شده ايد كه اين بار با هميشه فرق مي كند. اينبار حتماً قدم به قدم با هدفتان و تغييري كه ميخواهيد به آن برسيد، پيش مي رويد: اينكه شيوه زندگي سالمتري داشته باشيد، پول بيشتري پس انداز كنيد، طرف مورد نظرتان را پيدا كنيد، وزنتان را پايين بياوريد و هر هدف ديگر كه در ذهنتان است. دلايل مختلفي وجود دارد كه نمي توانيد اهدافتان را به خوبي دنبال كنيد. اين احتمال وجود دارد كه آن هدف براي شما مناسب نباشد. شايد منابع لازم در اختيارتان نباشد. شايد فكر مي كنيد كه مي خواهيد به هدفتان برسيد اما درواقع مجبور به انجام كاري مي شويد كه بايد انجام دهيد اما علاقه اي به انجام آن نداريد. اجازه بدهيد فرض را بر اين بگذاريم كه هيچكدام از اين عوامل براي شما مصداق نداشته

باشند و دليل عمده فقط فقدان توانايي لازم براي دنبال كردن هدف در شما باشد. مغز ما خيلي خوب دربرابر تهديدات محيط هوشيار است. اما براي چيزهايي كه به نظر او اورژانسي و فوري نباشد، به هيچ وجه هوشيار نيست.براي غلبه بر اين تمايل ذاتي براي وارد عمل شدن فقط در فوريت ها، مي توانيد به مغزتان حقه بزنيد كه طبيعي تر هدف را دنبال كند. اجازه ندهيد كه گرفتار روزمرگي شويد. به خودتان آموزش دهيد كه وقتي تعهدتان كمي سست شد، سريعاً متوجه شويد و آنرا به وضعيت مناسب برگردانيد.وقتي ياد بگيريد كه چطور با استفاده از اين حقه زدن به قدرت اراده، انرژي خود را كنترل كنيد، موفقيتتان را تضمين كرده و اهدافتان را به مرحله عمل مي رسانيد. در زير به چهار مورد از موثرترين و بهترين حقه هاي قدرت اراده اشاره مي كنيم. فقط انجامش دهيد. از همين الان شروع كنيد. از همانجايي كه هستيد شروع كنيد. شايد دوست داريد كه در بازي هاي ورزشي فرزندانتان شركت كنيد اما دير شده است-اگر همين الان از خانه خارج شويد، احتمال اين وجود دارد كه تا برسيد مسابقه تمام شده باشد. در هر صورت برويد. منتظر بهترين زمان، بهترين مكان، بهترين وضعيت ممكن نباشيد. هيچ لزومي ندارد كه زندگي جديدتان را از شنبه شروع كنيد. اگر روزهاي ديگر را از دست داده ايد، از امروز شروع كنيد. اگر قرار است به 5 دقيقه آخر مسابقه هم برسيد، باز برويد. هرچه بيشتر به سمت جلو حركت كنيد، انرژيتان براي حركت بيشتر خواهد شد. رفتن، حالا به هر سمتي كه باشد، بر سكون غلبه مي

كند و شما را به جلو خواهد كشيد. و هر بار كه "فقط انجامش مي دهيد"، دفعه بعد برايتان ساده تر خواهد بود.تنها كاري كه بايد بكنيد اين است كه حضور داشته باشيد. معماي اين استراتژي اين است كه خودتان را در وضعيتي بهتر قرار بدهيد تا بتوانيد هدفتان را دنبال كنيد. هدف اين استراتژي نزديك كردن شما به عمل مورد نظرتان و درعين حال ايجاد يك مَفَر درصورت خسته شدن است. در اين استراتژي مهم اين است كه فقط حضور داشته باشيد و هر موقع كه خواستيد مي توانيد دست از كار بكشيد. و وقتي آن مقاومت را رها كرديدف كاري كه به نظرتان خيلي سخت مي آمد، يكدفعه آسان مي شود. مثلاً وقتي حاضريد هر كار ديگري انجام دهيد اما يك ساعت در روز براي پياده روي وقت نگذاريد، با خودتان به توافق برسيد كه فقط برويد و كفش هاي پياده رويتان را پا كنيد. وقتي كفشهايتان را پوشيديد و لباس بيرون را تن كرديد، مطمئن باشيد كه بيرون مي رويد و مجبور مي شويد كه پياده روي كنيد. كمي دورانديشي براي قرار دادن شما در مسير مطلوب وسائل موردنياز را فراهم كنيد. مثلاً اگر تصميم گرفته ايد كه از اين پس خاطرات روزانه تان را يادداشت كنيد، هر روز حواس خودتان را پرت جمع و جور كردن وسائل لازم براي نوشتن نكنيد. همه چيزهايي كه به آن نياز داريد را در يك محل قرار دهيد و بگذاريد كه همانجا بماند. وقتي زمان نوشتن خاطرات روزانه رسيد، خيلي راحت دفتر را باز كنيد، مداد را برداريد و شروع به نوشتن كنيد. به دو

سه چيزي كه در آينده مي خواهيد دنبال كنيد، فكر كنيد. ليستي از وسائل مورد نياز آن كارها تهيه كنيد و همه آنها را فراهم كنيد. وقتي وسائل را فراهم كرديد، در محل مورد نظر قرار دهيد. سعي كنيد هر كاري كه از دستتان برمي آيد انجام دهيد تا براي انجام آن كار تمركز كامل را داشته باشيد و حواستان پرت چيزي نشود. كمي دورانديشي به شما اين امكان را مي دهد كه راحت تر اهدافتان را دنبال كنيد. عمل منظم روزانه راهي به سمت موفقيت- برنامه ريزي كنيد.تغيير يك شبه حاصل نمي شود. فرايند هاي فيزيولوژيكي و روانشناسي زيادي هستند كه شما را به آنچه هستيد تبديل مي كند. اين فرايندها تلاش مي كنند شما را به سمت خط و مرز كنونيتان بكشانند. داستان 40 روز انجام دادن كاري براي عادت كردن به آن را فراموش كنيد. 6-3 ماه لازم است تا يك كار جزء برنامه روزانه زندگي كسي درآيد. تغيير و انتقال ممكن است عملي آني به نظر برسد اما مطمئن باشيد زندگي جادو و جمب نيست. براي كسب مقام اول بايد وقت بگذاريد. براي تغيير بايد منابع لازم فراهم باشد، توجه و تمركز كافي داشته باشيد، و تلاش كنيد. هر لحظه تعهد به يك تغيير براي شما فايده بخش است. عجله به خرج ندهيد. به اندازه كافي به خودتان زمان بدهيد تا پايه اي مستحكم براي تغييرتان بنا كنيد. برنامه اي تهيه كنيد كه هر روز عملي براي رسيدن به هدف موردنظرتان انجام دهيد. مثلاً اگر مي خواهيد بيشتر از قبل با فرزندانتان ارتباط برقرار كنيد، منتظر زمان مناسب نباشيد. درعوض، سعي

كنيد از اين به بعد، هر شب قبل از خواب به اتاق هركدام برويد و كمي با آنها وقت بگذرانيد. براي رسيدن به خواسته هايتان، اهدافتان و انگيزه هايتان، بايد در بعضي از اين حقه هاي غلبه بر نيروي اراده مهارت پيدا كنيد. با اين روش مطمئن باشيد كه خيلي راحت بزرگترين تغيير را جزئي از زندگي روزمره تان خواهيد كرد.

با همكاران حسود خود چگونه برخورد كنيم؟

موفقيت، موفقيت مي آورد و متاسفانه حسادت! طي صعود شما از نردبان ترقي در شركت، مطمئناً دوستان بسيار و تعدادي هم دشمن پيدا خواهيد كرد. اين دشمنان، كه هميشه با آنها برخورد خواهيد داشت، هميشه سعي بر اين خواهند داشت تا شما، كارها و دستاوردهايتان را پايين آورده و تحقير كنند. اين دشمنان، يا اصطلاح مهربانانه تر آن، همكاران حسود، اگر به حال خود رها شوند، ممكن است مانعي بر سر راه پيشرفت شما شوند و يا تله هايي براي در دام افتادن شما ترتيب دهند. مشخص ترين همكاران حسود به راحتي قابل شناسايي هستند، از آنجا كه در هر تلاشي كه مي كنيد، به رقابت با شما برمي خيزند. زيرك ترين اين دشمنان معمولاً پي فرصت مناسبي براي تحقير شما به خاطر شكست ها و اشتباهاتتان هستند. من كه خود با انواع مختلفي از اين دشمنان در رده هاي مختلف شركت برخورد داشته ام، در اين مقاله مي خواهم شما را با دو روش اصلي در برخورد با اين افراد آشنا كنم: (1) خنثي كردن حسادت آنها، و (2) تلافي كردن كارهايشان. (1) خنثي كردن حسادت دشمنانآيا رفتار شما شايسته ي سرزنش و عيب جويي است؟ آيا كاري كرده ايد كه باعث شعله

ور شدن هر چه بيشتر حسادت آنها شده است؟ آيا ديگران را تحقير مي كنيد و موفقيت هاي خودتان را به رخ مي كشيد؟ اينها سوالاتي است كه بايد از خودتان بپرسيد، چون قصد نداريد كه خودتان اسباب تنفر ديگران را فراهم كنيد. اگر متوجه شديد كه خودتان رفتارها و برخوردهايي ناشايست و منفي داشته ايد، بايد هر چه سريعتر آنها را تغيير دهيد. در واقع، تا مي توانيد صميمي و فروتن باشيد و ارزش ديگران را بالا ببريد. با تقسيم موفقيت هايتان با همكارانتان، اعتماد به نفس آنها را بالا ببريد و به آنها نيز درس موفقيت بدهيد. اگر در گذشته بيش از حد متكبر و مغرور بوده ايد، خود را تغيير دهيد و سعي كنيد با دشمنانتان صلح برقرار كنيد. به خاطر كار، اعتبار، و سلامت روانيتان، بايد تا مي توانيد از هرگونه مجادله يا احساس بد و منفي دوري كنيد. اگر اينكار را به خاطر ترس از عكس العمل دشمنانتان انجام دهيد، مطمئن باشيد كه آنها متوجه اين مسئله خواهند شد. پس بايد اين تغيير از ته قلب و مخلصانه باشد. جلب احترام همكاران آيا تا به حال سعي مي كرديد كه خود را نفر اول و از همه كس بالاتر نشان دهيد؟ بدانيد كه هيچوقت براي جبران اشتباهات گذشته دير نيست. سعي كنيد از اين به بعد، همكاران و ساير افراد گروه را مقدم بر خود بدانيد. مطمئن باشيد اگر بتوانيد حمايت، پشتيباني و احترام اطرافيان خود را جلب كنيد، با نيروي بيشتري مي توانيد در برابر كارشكنان مقاومت كنيد. اگر فرد حسود را از سايرين جدا كنيد، ممكن است آتش

حسادت او نيز كم كم فروكش كند.بر حسادت آنها پيشدستي كنيد اگر بتوانيد همكار ناراضي و ناخشنود خود را زود شناسايي كنيد، خواهيد توانست بر حسادت او پيشدستي كنيد. هرجا كه لازم باشد امتياز بدهيد. فروتن باشيد، اما نه به آن اندازه كه شايستگي هايتان ناشناخته بماند. نكته اينجاست كه بايد قبل از شعله ور شدن آن حس حسادت، از آن جلوگيري كنيد. همكارانتان را به خاطر موفقيت هايشان تشويق كنيد. سعي كنيد خودتان حسود نباشيد، چون اين نوع احساسات خيلي زود برملا مي شوند. اگر در خودتان نيز حس حسادت و رفتارها و عملكردهاي منفي مشاهده مي كنيد، بايد انتظار برخورد مشابه نيز از ديگران داشته باشيد.

(2) تلافي كارهاي حسودان اگر نتوانستيد حسادت همكارانتان را خنثي كنيد، بايد براي حفظ اعتبار و شهرت خود در محل كار، واكنش نشان دهيد. بايد هرطور شده تلاشهاي همكارن حسود خود را براي بي اعتبار كردن خود نابود كنيد. اگر عملياتي افترا آميز و بدگويانه برعليه شما از جانب يكي از همكاران حسود آغاز شد، وظيفه ي شما اين است كه كاري كنيد تا خلاف آن حرف ها ثابت شود. سعي نكنيد شما نيز كاري مشابه با او انجام دهيد، چون اين فقط شدت توهين هاي او را افزايش خواهد داد. هميشه سعي كنيد لبخند زده و سرحال نشان دهيد (اما نه بيش از حد)، سخت كار كنيد، و سعي كنيد از هرگونه غيبت و بدگويي از طرف مقابل نزد سايرين اجتناب كنيد و تاكتيك هاي زير را به كار گيريد. بين افراد رده بالاي شركت، حامي پيدا كنيد يكي از اولين كارهايي كه براي دفاع از

خودتان بايد انجام دهيد، اين است كه به دنبال حامي و پشتيبان باشيد. با تجربه ي من، هرچه اين حاميان را از افراد رده بالاتر محل كارتان انتخاب كنيد، موفقيت آميزتر خواهد بود. چون اگر پاي يكي از مديران رده بالا هم در ميان باشد، دشمنان تمايل كمتري به در افتادن با شما پيدا خواهند كرد. به هيچ وجه سعي نكنيد خود را ضعيف و شكننده نشان دهيد. خيلي راحت پشت درهاي بسته با او بنشينيد و مشكلاتتان را با او درمان بگذاريد، و او را از همه ي ماجرا بااطلاع كنيد. از همه تخلفات آگاه باشيد كليه مواجهات و مباحثات خود را با فرد حسود در خاطر خود نگاه داريد، و سعي كنيد از آن واقعه مدرك جمع كنيد. حرفه اي عمل كنيد. اگر او زشت و ناشايست رفتار كرد، شما مثل او رفتار نكنيد. ممكن است او نيز وقايع را ثبت و ضبط كند. اگر يك ايميل تند و زننده دريافت كرديد، آن را نگاه داشته و به هيچ وجه پاسخ ندهيد. اطمينان حاصل كنيد كه هيج يك از حرفهايتان را به صورت نوشته نداشته باشد. اگر لازم مي بينيد كه آن توهين ها و حرف هاي زشت را پاسخ دهيد، آن را به صورت شفاهي انجام دهيد. به آنها فرصت دهيد تا از ادعاي خود صرفنظر كنند نبايد دشمنان خود را به حالت دفاعي، تهديد شده و بيچاره ببريد. به خاطر داشته باشيد: شما مي خواهيد اين مجادله را به پايان برسانيد، پس به آنها فرصت تغيير عقيده و برگشتن از ادعاي خود را بدهيد. براي نگاهداشتن رابطه تان، گهگاه به او

امتياز بدهيد. مثلاً اگر دشمنتان معمولاً خوش برخورد است، به آن رفتار اعتماد كنيد، اما نه كوركورانه. ممكن است او به طريقي بخواهد عذر خواهي كند، بدون اينكه غرورش جريحه دار شود. اما هيچوقت شما با شديدتر كردن آزار و اذيتتان، ن را قرباني نكنيد، بخشنده و رئوف باشيد. بهترين نتيجه را بگيريد! برخورد با همكاران حسود موقعيت دشواري است كه همه از آن فراري هستند. اما شما مي توانيد با فرونشاندن حسادت آنها قبل از اينكه مشكل ساز شود، همه چيز را به خوبي برطرف كنيد. اما اگر با اين روش راه به جايي نبرديد، بايد درصدد تلافي برآييد، شايد از اين طريق پي به اشتباه خود ببرند. در هر حال بايد هوشيار باشيد و حرفه اي عمل كنيد،تا بهترين نتيجه را بگيريد .

با همكاران حسود خود چگونه برخورد كنيم؟

موفقيت، موفقيت مي آورد و متاسفانه حسادت! طي صعود شما از نردبان ترقي در شركت، مطمئناً دوستان بسيار و تعدادي هم دشمن پيدا خواهيد كرد. اين دشمنان، كه هميشه با آنها برخورد خواهيد داشت، هميشه سعي بر اين خواهند داشت تا شما، كارها و دستاوردهايتان را پايين آورده و تحقير كنند. اين دشمنان، يا اصطلاح مهربانانه تر آن، همكاران حسود، اگر به حال خود رها شوند، ممكن است مانعي بر سر راه پيشرفت شما شوند و يا تله هايي براي در دام افتادن شما ترتيب دهند. مشخص ترين همكاران حسود به راحتي قابل شناسايي هستند، از آنجا كه در هر تلاشي كه مي كنيد، به رقابت با شما برمي خيزند. زيرك ترين اين دشمنان معمولاً پي فرصت مناسبي براي تحقير شما به خاطر شكست ها

و اشتباهاتتان هستند. من كه خود با انواع مختلفي از اين دشمنان در رده هاي مختلف شركت برخورد داشته ام، در اين مقاله مي خواهم شما را با دو روش اصلي در برخورد با اين افراد آشنا كنم: (1) خنثي كردن حسادت آنها، و (2) تلافي كردن كارهايشان. (1) خنثي كردن حسادت دشمنانآيا رفتار شما شايسته ي سرزنش و عيب جويي است؟ آيا كاري كرده ايد كه باعث شعله ور شدن هر چه بيشتر حسادت آنها شده است؟ آيا ديگران را تحقير مي كنيد و موفقيت هاي خودتان را به رخ مي كشيد؟ اينها سوالاتي است كه بايد از خودتان بپرسيد، چون قصد نداريد كه خودتان اسباب تنفر ديگران را فراهم كنيد. اگر متوجه شديد كه خودتان رفتارها و برخوردهايي ناشايست و منفي داشته ايد، بايد هر چه سريعتر آنها را تغيير دهيد. در واقع، تا مي توانيد صميمي و فروتن باشيد و ارزش ديگران را بالا ببريد. با تقسيم موفقيت هايتان با همكارانتان، اعتماد به نفس آنها را بالا ببريد و به آنها نيز درس موفقيت بدهيد. اگر در گذشته بيش از حد متكبر و مغرور بوده ايد، خود را تغيير دهيد و سعي كنيد با دشمنانتان صلح برقرار كنيد. به خاطر كار، اعتبار، و سلامت روانيتان، بايد تا مي توانيد از هرگونه مجادله يا احساس بد و منفي دوري كنيد. اگر اينكار را به خاطر ترس از عكس العمل دشمنانتان انجام دهيد، مطمئن باشيد كه آنها متوجه اين مسئله خواهند شد. پس بايد اين تغيير از ته قلب و مخلصانه باشد. جلب احترام همكاران آيا تا به حال سعي مي كرديد كه خود

را نفر اول و از همه كس بالاتر نشان دهيد؟ بدانيد كه هيچوقت براي جبران اشتباهات گذشته دير نيست. سعي كنيد از اين به بعد، همكاران و ساير افراد گروه را مقدم بر خود بدانيد. مطمئن باشيد اگر بتوانيد حمايت، پشتيباني و احترام اطرافيان خود را جلب كنيد، با نيروي بيشتري مي توانيد در برابر كارشكنان مقاومت كنيد. اگر فرد حسود را از سايرين جدا كنيد، ممكن است آتش حسادت او نيز كم كم فروكش كند.بر حسادت آنها پيشدستي كنيد اگر بتوانيد همكار ناراضي و ناخشنود خود را زود شناسايي كنيد، خواهيد توانست بر حسادت او پيشدستي كنيد. هرجا كه لازم باشد امتياز بدهيد. فروتن باشيد، اما نه به آن اندازه كه شايستگي هايتان ناشناخته بماند. نكته اينجاست كه بايد قبل از شعله ور شدن آن حس حسادت، از آن جلوگيري كنيد. همكارانتان را به خاطر موفقيت هايشان تشويق كنيد. سعي كنيد خودتان حسود نباشيد، چون اين نوع احساسات خيلي زود برملا مي شوند. اگر در خودتان نيز حس حسادت و رفتارها و عملكردهاي منفي مشاهده مي كنيد، بايد انتظار برخورد مشابه نيز از ديگران داشته باشيد.

(2) تلافي كارهاي حسودان اگر نتوانستيد حسادت همكارانتان را خنثي كنيد، بايد براي حفظ اعتبار و شهرت خود در محل كار، واكنش نشان دهيد. بايد هرطور شده تلاشهاي همكارن حسود خود را براي بي اعتبار كردن خود نابود كنيد. اگر عملياتي افترا آميز و بدگويانه برعليه شما از جانب يكي از همكاران حسود آغاز شد، وظيفه ي شما اين است كه كاري كنيد تا خلاف آن حرف ها ثابت شود. سعي نكنيد شما نيز كاري مشابه با او

انجام دهيد، چون اين فقط شدت توهين هاي او را افزايش خواهد داد. هميشه سعي كنيد لبخند زده و سرحال نشان دهيد (اما نه بيش از حد)، سخت كار كنيد، و سعي كنيد از هرگونه غيبت و بدگويي از طرف مقابل نزد سايرين اجتناب كنيد و تاكتيك هاي زير را به كار گيريد. بين افراد رده بالاي شركت، حامي پيدا كنيد يكي از اولين كارهايي كه براي دفاع از خودتان بايد انجام دهيد، اين است كه به دنبال حامي و پشتيبان باشيد. با تجربه ي من، هرچه اين حاميان را از افراد رده بالاتر محل كارتان انتخاب كنيد، موفقيت آميزتر خواهد بود. چون اگر پاي يكي از مديران رده بالا هم در ميان باشد، دشمنان تمايل كمتري به در افتادن با شما پيدا خواهند كرد. به هيچ وجه سعي نكنيد خود را ضعيف و شكننده نشان دهيد. خيلي راحت پشت درهاي بسته با او بنشينيد و مشكلاتتان را با او درمان بگذاريد، و او را از همه ي ماجرا بااطلاع كنيد. از همه تخلفات آگاه باشيد كليه مواجهات و مباحثات خود را با فرد حسود در خاطر خود نگاه داريد، و سعي كنيد از آن واقعه مدرك جمع كنيد. حرفه اي عمل كنيد. اگر او زشت و ناشايست رفتار كرد، شما مثل او رفتار نكنيد. ممكن است او نيز وقايع را ثبت و ضبط كند. اگر يك ايميل تند و زننده دريافت كرديد، آن را نگاه داشته و به هيچ وجه پاسخ ندهيد. اطمينان حاصل كنيد كه هيج يك از حرفهايتان را به صورت نوشته نداشته باشد. اگر لازم مي بينيد كه آن توهين ها

و حرف هاي زشت را پاسخ دهيد، آن را به صورت شفاهي انجام دهيد. به آنها فرصت دهيد تا از ادعاي خود صرفنظر كنند نبايد دشمنان خود را به حالت دفاعي، تهديد شده و بيچاره ببريد. به خاطر داشته باشيد: شما مي خواهيد اين مجادله را به پايان برسانيد، پس به آنها فرصت تغيير عقيده و برگشتن از ادعاي خود را بدهيد. براي نگاهداشتن رابطه تان، گهگاه به او امتياز بدهيد. مثلاً اگر دشمنتان معمولاً خوش برخورد است، به آن رفتار اعتماد كنيد، اما نه كوركورانه. ممكن است او به طريقي بخواهد عذر خواهي كند، بدون اينكه غرورش جريحه دار شود. اما هيچوقت شما با شديدتر كردن آزار و اذيتتان، ن را قرباني نكنيد، بخشنده و رئوف باشيد. بهترين نتيجه را بگيريد! برخورد با همكاران حسود موقعيت دشواري است كه همه از آن فراري هستند. اما شما مي توانيد با فرونشاندن حسادت آنها قبل از اينكه مشكل ساز شود، همه چيز را به خوبي برطرف كنيد. اما اگر با اين روش راه به جايي نبرديد، بايد درصدد تلافي برآييد، شايد از اين طريق پي به اشتباه خود ببرند. در هر حال بايد هوشيار باشيد و حرفه اي عمل كنيد،تا بهترين نتيجه را بگيريد .

بازسازي اعتماد بنفس

بسياري از عقايد ما تنها به اين دليل شكل مي گيرند كه بيش از اندازه به گوش ما ميرسند به همين دليل شروع مي كنيم به پذيرفتن آنها. آيا تا به حال چنين اتفاقي براي شما روي داده است؟ ريسكش را قبول نموده و موهايتان را كوتاه ميكنيد. واقعا جذاب و زيبا ميشويد. روز بعد خانه را به قصد محل كار

ترك مي كنيد و در راه به خود مي گوييد: "خيلي خوشحالم از اين كه موهامو كوتاه كردم، عاشقشم، واقعا زيبا شدم." شما به دفتر كار خود مي رسيد و وارد آسانسور ميشويد به طور اتفاقي يكي از همكارانتان را نيز در داخل آسانسور مي بينيد، ناگهان او اخم هايش را در هم ميكند و ميگويد "آه، تو موهاتو كوتاه كردي؟ چي باعث شد همچين كاري بكني؟!" در اين جاست كه شما دست هايتان را بر روي سرتان مي گذاريد و حاضريد هر كاري انجام دهيد تا يك كلاه به شما بدهند. احساس بدي به شما دست مي دهد. واقعا چرا بايد مي رفتيد و موهايتان را كوتاه مي كرديد؟ اين روزها اعتماد به نفس براي خانم ها تبديل به مقوله بسيار مهمي شده است. وجود مانكن هاي لاغر و انتظاراتي كه از مادران امروزي ميرود واقعا انسان را به تعجب وا مي دارند. اما تعجب آورتر از آن اين است كه نظرات ديگران چقدر سريع در افراد تاثير مي گذارند و اعتماد به نفس افراد تا چه حد كاهش پيدا كره است. چنين مسئله اي براي من در دوران دبيرستانم اتفاق افتاد. يك گروه چهار، پنج نفري بودند كه هر روز مرا تمسخر مي كردند و به من مي گفتند كه زشت و احمق هستم. من هم بعد از مدتي شروع كردم به باور كردن حرف هاي آنها. اين اصلا مهم نبود كه پدر و مادر من هنوز هم عاشقانه يكديگر را دوست مي داشتند و خانه ما سرشار از شوق و شور و محبت بود، اين اصلا اهميت نداشت كه تمام نمره هايم

بالا بودند و دوستي داشتم كه از سال سوم با هم بوديم. آنها به من مي گفتند كه هيچ ارزشي ندارم و من نيز تمام گفته هايشان را به طور كامل پذيرفته بودم. اعتماد به نفس من رفته رفته تحليل پيدا مي كرد و اين امر باعث آزار من مي شد. اعتماد به نفس چيست؟ شايد تفسير اعتماد به نفس كمي مشكل باشد. اعتماد به نفس خيلي بيشتر از اين است كه احساس خوبي نسبت به خودتان داشته باشيد، به كارهاي خود افتخار كنيد و تصويري را كه در آينه مي بينيد دوست بداريد بلكه اعتماد به نفس تصور شما از ارزش هاي دروني تان است. دكتر جان ناميا در كتاب خود با عنوان " اصول آسيب شناسي رواني" اعتماد به نفس را به عنوان توانايي درك ارزش هاي شخصي بيان مي كند. ما اغلب معادله ها را به صورت وارونه مي بينيم و فكر مي كنيم كه اعتماد به نفس را بايد از طريق ديگران بدست آوريم در حاليكه اين اعتماد به نفس ما است، توانايي ما در ارزشمند نگاه داشتن خود، عكس العمل ما نسبت به تصويري كه در آينه مي بينيم. اثرات كمبود اعتماد به نفس در آن زمان چون اعتماد به نفسم خطشه دار شده بود و اطمينان خاطرم را به كلي از دست داده بودم از صحبت كردن با ديگران چه در كلاس يا جمع هاي دوستانه و يا حتي در راهروها نيز خودداري مي كردم. از ساعت نهار وحشت داشتم و هيچ گاه به داخل نهار خوري نمي رفتم و فكر كلاس هاي نمايش گروهي مرا ديوانه مي كرد.

من از جمع هاي دوستانه طرد شده بودم و خنده از روي لبانم رخت بر بسته بود. متقاعد شده بودم كه فرد بي ارزشي هستم. اگر چه هميشه نمره هايم از 90 به بالا بود اما در روزهاي امتحان استرس شديدي مرا فرا مي گرفت. سعي مي كردم كه تا مي توانم خودم را از نظر ديگران مخفي نگه دارم. تصور مي كردم اگر وجودم را پنهان كنم ديگر هيچ كس نمي تواند مرا آزار دهد. اين شرايط همچنان ادامه داشت و لازم بود كه من راهي پيدا كنم تا از شر آن خلاص شوم. اما چيزي نبود كه به من كمك كند زيرا مشكل اساسي خود من بودم. حتي گاهي اوقات به خودكشي فكر مي كردم. البته در مورد فرار از خانه فكر نمي كردم زيرا باز هم نمي توانستم از خودم رها شوم. من عملا ترسيده بودم. اين اتفاق ممكن است براي بسياري از افراد روي دهد.

كمبود اعتماد به نفس و افسردگي كمبود اعتماد به نفس دليل قطعي افسردگي نيست اما بر اساس تحقيقات مختلف ثابت شده است كه اين دو پا به پاي هم پيش مي روند و سازمان جهاني بهداشت نيز در توضيحات خود فقدان اعتماد به نفس را به افسردگي نسبت داده است. 1- كمبود اعتماد به نفس باعث مي شود كه شما تبديل به دشمن ارزش هاي شخصيتان شويد. افكاري مانند: " اگر فقط كمي زيباتر بودم، اگر ورزشكار خوبي بودم، اگر جذاب و معروف بودم، اگر از پس درست كردن اين بر مي آمدم و ... " باعث خراب شدن كل زندگي شما مي شوند. حتي اگر

ديگران هم براي شما ارزش قائل شوند، صداهايي كه دائما در گوش شما مي پيچند باعث از بين رفتن آن ارزش ها مي شوند. درست مثل نوشته هاي جوليا رابرتز در كتاب خود با عنوان "زن زيبا" كه گفته افكار منفي خيلي سريع تر به درون ذهن شما نفوذ مي كنند.افكار منفي ملكه ذهن شما مي شوند و شما به همين دليل نسبت به مشكلات موجود بي توجه مي شويد و به صورت بخش جدانشدني زندگي روزمره شما در مي آيند. بر طبق آمار، سازمان جهاني بهداشت و درمان اعلام كرده است كه تنها 25 درصد از كل افرادي كه در سطح جهان مبتلا به بيماري افسردگي هستند تحت درمان مناسب قرار مي گيرند. 2- كمبود اعتماد به نفس در نوجوانان را جدي بگيريد زيرا در موارد بسياري منجر به خودكشي مي شود. در حال حاضر سومين عامل مرگ و مير در جهان خودكشي است كه درصد عمده اي از آن به دليل فقدان اعتماد به نفس روي مي دهد.3- كمبود اعتماد به نفس نه تنها در زندگي شغلي بزرگسالان تاثير منفي مي گذارد و قابليت اجرايي آنان را كاهش مي دهد بلكه در زندگي خانوادگي آنها نيز تاثير گذاشته و باعث مي شود كه نسبت به شريك زندگي خود بي ميل شوند و از قبال وظايف خود نسبت به فرزندان نيز در بمانند. فقدان اعتماد به نفس در كليه امور زندگي انسان تاثير مي گذارد. اين امر باعث مي شود كه فرد متحمل فشار روني زيادي شود. درمان براي من هيچ چيز عوض نشد تا زمانيكه دبيرستان خود را تغيير دادم. درست است كه

در اين مرحله تهديدها خاتمه يافته بودند اما من هنوز مجبور بودم كه با خودم روبرو شوم. فرار كاري را از پيش نمي برد. تنها تغيير صحنه اي كه در آن هستيم باعث بازگرداندن اعتماد به نفس نمي شود، بلكه بايد ديدگاه هايمان را نسبت به زندگي تغيير دهيم. تابستان همان سال من با گروهي از افرادي كه در جلسه مديتيشن با آنها آشنا شده بوديم به يك كنفرانس دعوت شدم. من پاسخ تمام سوالاتم را درست در جايي پيدا كردم كه اصلا فكرش را هم نمي كردم. در آن جلسه من به اين نتيجه رسيدم كه خداوند مرا خيلي دوست دارد. در آنجا بود كه به ارزش هاي روحي خود پي بردم و توانستم براي بار ديگر اعتماد به نفس از دست رفته ام را باز يابم و حالت عادي پيدا كنم. من در ابتدا نقاط مثبت خود را پيدا كردم و بر روي آنها كار كردم تا به نتيجه رسيدم. هنگاميكه شما علايق خود را از دست دهيد و از دوست داشتن دست بكشيد قطعا دنيا براي شما تبديل به يك مكان ترسناك مي شود. در حال حاضر من در زندگي خود اميد دارم چيزي كه قبلا وجود نداشت، من براي بقاي خود تلاش مي كردم اما همين امر باعث مي شد تا از پا در آيم. زمان بسيار زيادي طول كشيد تا توانستم دوباره به حقيقت باز گردم و درك كنم كه خداوند هيچ وقت مرا فراموش نكرده بود. سال دوم دانشگاه بودم كه اين پيام آسماني را خواندم و واقعا به آن ايمان پيدا كردم : "من تو را انتخاب كردم

و هرگز تو را طرد نخواهم كرد پس هراسي به دل راه مده چرا كه من هميشه با تو مي مانم، وحشت نداشته باش زيرا كه من پروردگارت هستم. من توان تو را مي افزايم و در همه امور ياريت مي كنم و تو هميشه تحت حمايت دستان پرهيزكار حق خواهي بود."

من كيستم؟ پرسيدن اين سوال در صورتيكه شما خودتان را دوست نداشته باشيد خيلي وحشتناك است. اما من پاسخ آنرا مي دانم: زني هستم كه خداوند عاشق اوست. شما هم مي توانيد جوابي مشابه پاسخ من پيدا كنيد به اين دليل كه شما هم براي خداوند با ارزش هستيد. او شما را بسيار زياد دوست ميدارد. شما همين حالا نيز با اتكا به نيروي ايمان و از طريق عبادت مي توانيد با خداوند ارتباط برقرار كنيد. عبادت گفتگو با پروردگار است. خداوند هميشه از درون قلب شما آگاه است و هيچ نيازي به نطق هاي طولاني ندارد زيرا او هميشه با شما و همراه شماست.

بازسازي اعتماد بنفس

بسياري از عقايد ما تنها به اين دليل شكل مي گيرند كه بيش از اندازه به گوش ما ميرسند به همين دليل شروع مي كنيم به پذيرفتن آنها. آيا تا به حال چنين اتفاقي براي شما روي داده است؟ ريسكش را قبول نموده و موهايتان را كوتاه ميكنيد. واقعا جذاب و زيبا ميشويد. روز بعد خانه را به قصد محل كار ترك مي كنيد و در راه به خود مي گوييد: "خيلي خوشحالم از اين كه موهامو كوتاه كردم، عاشقشم، واقعا زيبا شدم." شما به دفتر كار خود مي رسيد و وارد آسانسور ميشويد به طور اتفاقي

يكي از همكارانتان را نيز در داخل آسانسور مي بينيد، ناگهان او اخم هايش را در هم ميكند و ميگويد "آه، تو موهاتو كوتاه كردي؟ چي باعث شد همچين كاري بكني؟!" در اين جاست كه شما دست هايتان را بر روي سرتان مي گذاريد و حاضريد هر كاري انجام دهيد تا يك كلاه به شما بدهند. احساس بدي به شما دست مي دهد. واقعا چرا بايد مي رفتيد و موهايتان را كوتاه مي كرديد؟ اين روزها اعتماد به نفس براي خانم ها تبديل به مقوله بسيار مهمي شده است. وجود مانكن هاي لاغر و انتظاراتي كه از مادران امروزي ميرود واقعا انسان را به تعجب وا مي دارند. اما تعجب آورتر از آن اين است كه نظرات ديگران چقدر سريع در افراد تاثير مي گذارند و اعتماد به نفس افراد تا چه حد كاهش پيدا كره است. چنين مسئله اي براي من در دوران دبيرستانم اتفاق افتاد. يك گروه چهار، پنج نفري بودند كه هر روز مرا تمسخر مي كردند و به من مي گفتند كه زشت و احمق هستم. من هم بعد از مدتي شروع كردم به باور كردن حرف هاي آنها. اين اصلا مهم نبود كه پدر و مادر من هنوز هم عاشقانه يكديگر را دوست مي داشتند و خانه ما سرشار از شوق و شور و محبت بود، اين اصلا اهميت نداشت كه تمام نمره هايم بالا بودند و دوستي داشتم كه از سال سوم با هم بوديم. آنها به من مي گفتند كه هيچ ارزشي ندارم و من نيز تمام گفته هايشان را به طور كامل پذيرفته بودم. اعتماد به نفس

من رفته رفته تحليل پيدا مي كرد و اين امر باعث آزار من مي شد. اعتماد به نفس چيست؟ شايد تفسير اعتماد به نفس كمي مشكل باشد. اعتماد به نفس خيلي بيشتر از اين است كه احساس خوبي نسبت به خودتان داشته باشيد، به كارهاي خود افتخار كنيد و تصويري را كه در آينه مي بينيد دوست بداريد بلكه اعتماد به نفس تصور شما از ارزش هاي دروني تان است. دكتر جان ناميا در كتاب خود با عنوان " اصول آسيب شناسي رواني" اعتماد به نفس را به عنوان توانايي درك ارزش هاي شخصي بيان مي كند. ما اغلب معادله ها را به صورت وارونه مي بينيم و فكر مي كنيم كه اعتماد به نفس را بايد از طريق ديگران بدست آوريم در حاليكه اين اعتماد به نفس ما است، توانايي ما در ارزشمند نگاه داشتن خود، عكس العمل ما نسبت به تصويري كه در آينه مي بينيم. اثرات كمبود اعتماد به نفس در آن زمان چون اعتماد به نفسم خطشه دار شده بود و اطمينان خاطرم را به كلي از دست داده بودم از صحبت كردن با ديگران چه در كلاس يا جمع هاي دوستانه و يا حتي در راهروها نيز خودداري مي كردم. از ساعت نهار وحشت داشتم و هيچ گاه به داخل نهار خوري نمي رفتم و فكر كلاس هاي نمايش گروهي مرا ديوانه مي كرد. من از جمع هاي دوستانه طرد شده بودم و خنده از روي لبانم رخت بر بسته بود. متقاعد شده بودم كه فرد بي ارزشي هستم. اگر چه هميشه نمره هايم از 90 به بالا بود اما

در روزهاي امتحان استرس شديدي مرا فرا مي گرفت. سعي مي كردم كه تا مي توانم خودم را از نظر ديگران مخفي نگه دارم. تصور مي كردم اگر وجودم را پنهان كنم ديگر هيچ كس نمي تواند مرا آزار دهد. اين شرايط همچنان ادامه داشت و لازم بود كه من راهي پيدا كنم تا از شر آن خلاص شوم. اما چيزي نبود كه به من كمك كند زيرا مشكل اساسي خود من بودم. حتي گاهي اوقات به خودكشي فكر مي كردم. البته در مورد فرار از خانه فكر نمي كردم زيرا باز هم نمي توانستم از خودم رها شوم. من عملا ترسيده بودم. اين اتفاق ممكن است براي بسياري از افراد روي دهد.

كمبود اعتماد به نفس و افسردگي كمبود اعتماد به نفس دليل قطعي افسردگي نيست اما بر اساس تحقيقات مختلف ثابت شده است كه اين دو پا به پاي هم پيش مي روند و سازمان جهاني بهداشت نيز در توضيحات خود فقدان اعتماد به نفس را به افسردگي نسبت داده است. 1- كمبود اعتماد به نفس باعث مي شود كه شما تبديل به دشمن ارزش هاي شخصيتان شويد. افكاري مانند: " اگر فقط كمي زيباتر بودم، اگر ورزشكار خوبي بودم، اگر جذاب و معروف بودم، اگر از پس درست كردن اين بر مي آمدم و ... " باعث خراب شدن كل زندگي شما مي شوند. حتي اگر ديگران هم براي شما ارزش قائل شوند، صداهايي كه دائما در گوش شما مي پيچند باعث از بين رفتن آن ارزش ها مي شوند. درست مثل نوشته هاي جوليا رابرتز در كتاب خود با عنوان "زن

زيبا" كه گفته افكار منفي خيلي سريع تر به درون ذهن شما نفوذ مي كنند.افكار منفي ملكه ذهن شما مي شوند و شما به همين دليل نسبت به مشكلات موجود بي توجه مي شويد و به صورت بخش جدانشدني زندگي روزمره شما در مي آيند. بر طبق آمار، سازمان جهاني بهداشت و درمان اعلام كرده است كه تنها 25 درصد از كل افرادي كه در سطح جهان مبتلا به بيماري افسردگي هستند تحت درمان مناسب قرار مي گيرند. 2- كمبود اعتماد به نفس در نوجوانان را جدي بگيريد زيرا در موارد بسياري منجر به خودكشي مي شود. در حال حاضر سومين عامل مرگ و مير در جهان خودكشي است كه درصد عمده اي از آن به دليل فقدان اعتماد به نفس روي مي دهد.3- كمبود اعتماد به نفس نه تنها در زندگي شغلي بزرگسالان تاثير منفي مي گذارد و قابليت اجرايي آنان را كاهش مي دهد بلكه در زندگي خانوادگي آنها نيز تاثير گذاشته و باعث مي شود كه نسبت به شريك زندگي خود بي ميل شوند و از قبال وظايف خود نسبت به فرزندان نيز در بمانند. فقدان اعتماد به نفس در كليه امور زندگي انسان تاثير مي گذارد. اين امر باعث مي شود كه فرد متحمل فشار روني زيادي شود. درمان براي من هيچ چيز عوض نشد تا زمانيكه دبيرستان خود را تغيير دادم. درست است كه در اين مرحله تهديدها خاتمه يافته بودند اما من هنوز مجبور بودم كه با خودم روبرو شوم. فرار كاري را از پيش نمي برد. تنها تغيير صحنه اي كه در آن هستيم باعث بازگرداندن اعتماد به

نفس نمي شود، بلكه بايد ديدگاه هايمان را نسبت به زندگي تغيير دهيم. تابستان همان سال من با گروهي از افرادي كه در جلسه مديتيشن با آنها آشنا شده بوديم به يك كنفرانس دعوت شدم. من پاسخ تمام سوالاتم را درست در جايي پيدا كردم كه اصلا فكرش را هم نمي كردم. در آن جلسه من به اين نتيجه رسيدم كه خداوند مرا خيلي دوست دارد. در آنجا بود كه به ارزش هاي روحي خود پي بردم و توانستم براي بار ديگر اعتماد به نفس از دست رفته ام را باز يابم و حالت عادي پيدا كنم. من در ابتدا نقاط مثبت خود را پيدا كردم و بر روي آنها كار كردم تا به نتيجه رسيدم. هنگاميكه شما علايق خود را از دست دهيد و از دوست داشتن دست بكشيد قطعا دنيا براي شما تبديل به يك مكان ترسناك مي شود. در حال حاضر من در زندگي خود اميد دارم چيزي كه قبلا وجود نداشت، من براي بقاي خود تلاش مي كردم اما همين امر باعث مي شد تا از پا در آيم. زمان بسيار زيادي طول كشيد تا توانستم دوباره به حقيقت باز گردم و درك كنم كه خداوند هيچ وقت مرا فراموش نكرده بود. سال دوم دانشگاه بودم كه اين پيام آسماني را خواندم و واقعا به آن ايمان پيدا كردم : "من تو را انتخاب كردم و هرگز تو را طرد نخواهم كرد پس هراسي به دل راه مده چرا كه من هميشه با تو مي مانم، وحشت نداشته باش زيرا كه من پروردگارت هستم. من توان تو را مي افزايم و

در همه امور ياريت مي كنم و تو هميشه تحت حمايت دستان پرهيزكار حق خواهي بود."

من كيستم؟ پرسيدن اين سوال در صورتيكه شما خودتان را دوست نداشته باشيد خيلي وحشتناك است. اما من پاسخ آنرا مي دانم: زني هستم كه خداوند عاشق اوست. شما هم مي توانيد جوابي مشابه پاسخ من پيدا كنيد به اين دليل كه شما هم براي خداوند با ارزش هستيد. او شما را بسيار زياد دوست ميدارد. شما همين حالا نيز با اتكا به نيروي ايمان و از طريق عبادت مي توانيد با خداوند ارتباط برقرار كنيد. عبادت گفتگو با پروردگار است. خداوند هميشه از درون قلب شما آگاه است و هيچ نيازي به نطق هاي طولاني ندارد زيرا او هميشه با شما و همراه شماست.

باور كنيد كه استحقاق بهترينها را داريد

پس از اينكه تصميم گرفتيد از زندگي چه مي خواهيد، اهداف و خواست هاي خود را در ذهن به تصوير بكشيد و باور كنيد كه به آنها مي رسيد. بايد تا آخرين حد خودتان را آماده دريافت آرزوهايتان كنيد - با تمام وجود و از اعماق قلبتان. شايد در نگاه اول انجام اين كار ساده به نظر برسد، اما گاهي اوقات در دنياي واقعي مردم در دريافت چيزي كه مي خواهند سختي هاي بسيار زيادي را متحمل مي شوند؛ اما چرا؟ تنها به اين دليل كه احساس مي كنند استحقاق و شايستگي داشتن آنها را ندارند.بعضي از افراد احساس مي كنند كه براي داشتن برخي چيزها لياقت كافي ندارند. اين امر از فقدان اعتماد به نفس و عزت نفس كافي نشات مي گيرد كه اغلب ريشه در كودكي افراد دارد. افرادي كه در خانواده

هايي با نظام هاي ناپايدار بزرگ مي شوند، و از طرف مدرسه و معلمين نيز به اندازه كافي حمايت نمي شوند، نمي توانند ارتباط مناسبي را با هم كلاسي هايشان برقرار كنند و هميشه با اين حس مواجه هستند كه نسبت به هم سن و سال هايشان از ارزش كمتري برخوردار هستند. اينگونه افراد از اعتماد به نفس پاييني برخوردار مي باشند. يكي از اصلي ترين مشكلاتي كه اين نوع عدم اعتماد به نفس كودكي مي تواند در بر داشته باشد، انتقال حس خود كم بيني به بزرگسالي است. آسيب هاي كودكي ميتواند در سيستم فكري فرد در دوران بزرگسالي تاثير منفي گذاشته و منجر شود او توانايي خود در برقراري رابطه نظام مند با سايرين را از دست بدهد. به دليل عدم وجود عزت نفس كافي، ممكن است فرد تصور كند لياقت هيچ كدام از چيزهاي خوبي را كه به طرفش مي آيد ندارد. به هر حال اگر شما هم تصور مي كنيد جزء افرادي هستيد كه نمي توانيد بهترين ها را براي خود آرزو كنيد، بايد به راستي از خودتان بپرسيد كه: چرا احساس مي كنم استحقاق چيزهايي را كه مي خواهم، ندارم؟ اگر پاسخ شما به اين پرسش شبيه به اين جواب ها بود: "به اندازه كافي ارزش ندارم"، و يا "اين اتفاقات براي آدم هاي معمولي مثل من نمي افتند" آنوقت ما به شما توصيه مي كنيم كه تصوير ذهني كه از خودتان داريد را يك بار ديگر از نو بازبيني كنيد. نقطه اميدواري اينجاست كه حتي سال ها تفكر منفي را مي توانيد با تفكرات مثبت روزانه تغيير دهيد. پس

از شناسايي عادات منفي شخصي نوبت به آن مي رسد كه آنها را با انواع مثبتشان جايگزين كنيد. در اين حالت امكان دارد كه افكار منفي گاه و بي گاه به ذهن شما خطور كنند. اين مطلب كاملاً طبيعي است و به مرور زمان از بين خواهد رفت. فقط بايد به خاطر داشته باشيد كه قدرت افكار مثبت خيلي بيشتر از قدرت افكار منفي است. مي توانيد با جملات مثبت روزانه از قبيل: "من يك انسان منحصر بفرد و فوق العاده هستم" شروع كنيد. به خودتان بگوييد: "من استحقاق بهترين ها را در زندگي دارم." اين امر سبب مي شود كه احساس رضايت بيشتري از خودتان پيدا كنيد. اين تاييدها را مي توانيد از مقام سوم شخص نيز به خودتان بگوييد. از آنجايي كه منفي گرايي ها را معمولاً در ذهن خود از جانب ديگران به تصوير مي كشيم، بد نيست جملات مثبت را نيز از زبان سوم شخص به خودمان بگوييم. به عنوان نمونه: "من تو را به خاطر خودت دوست دارم، هيچ لزومي ندارد خودت را به كسي اثبات كني، تو همينطوري كه هستي انسان خاص و منحصر بفردي به شمار مي روي." يكي ديگر از تمرين هايي كه مي تواند به شما كمك كند، تصور يك انسان فرضي است كه به شما نزديك بوده و با او به گفتگو مي نشينيد؛ از خوبي هاي شما حرف مي زند و نظرش را در مورد شما مي گويد. تاييد هاي مثبت روزانه را به طور مكرر تكرار كنيد و قدري مديتيشن نيز به آن اضافه نماييد، بدون شك خيلي سريع متوجه تغييرات اساسي در

زندگي خود خواهيد شد. با دوست داشتن و قدرداني از خودتان مي توانيد درهاي زندگي را به سوي بهترين ها بگشاييد.

باور كنيد كه استحقاق بهترينها را داريد

پس از اينكه تصميم گرفتيد از زندگي چه مي خواهيد، اهداف و خواست هاي خود را در ذهن به تصوير بكشيد و باور كنيد كه به آنها مي رسيد. بايد تا آخرين حد خودتان را آماده دريافت آرزوهايتان كنيد - با تمام وجود و از اعماق قلبتان. شايد در نگاه اول انجام اين كار ساده به نظر برسد، اما گاهي اوقات در دنياي واقعي مردم در دريافت چيزي كه مي خواهند سختي هاي بسيار زيادي را متحمل مي شوند؛ اما چرا؟ تنها به اين دليل كه احساس مي كنند استحقاق و شايستگي داشتن آنها را ندارند.بعضي از افراد احساس مي كنند كه براي داشتن برخي چيزها لياقت كافي ندارند. اين امر از فقدان اعتماد به نفس و عزت نفس كافي نشات مي گيرد كه اغلب ريشه در كودكي افراد دارد. افرادي كه در خانواده هايي با نظام هاي ناپايدار بزرگ مي شوند، و از طرف مدرسه و معلمين نيز به اندازه كافي حمايت نمي شوند، نمي توانند ارتباط مناسبي را با هم كلاسي هايشان برقرار كنند و هميشه با اين حس مواجه هستند كه نسبت به هم سن و سال هايشان از ارزش كمتري برخوردار هستند. اينگونه افراد از اعتماد به نفس پاييني برخوردار مي باشند. يكي از اصلي ترين مشكلاتي كه اين نوع عدم اعتماد به نفس كودكي مي تواند در بر داشته باشد، انتقال حس خود كم بيني به بزرگسالي است. آسيب هاي كودكي ميتواند در سيستم

فكري فرد در دوران بزرگسالي تاثير منفي گذاشته و منجر شود او توانايي خود در برقراري رابطه نظام مند با سايرين را از دست بدهد. به دليل عدم وجود عزت نفس كافي، ممكن است فرد تصور كند لياقت هيچ كدام از چيزهاي خوبي را كه به طرفش مي آيد ندارد. به هر حال اگر شما هم تصور مي كنيد جزء افرادي هستيد كه نمي توانيد بهترين ها را براي خود آرزو كنيد، بايد به راستي از خودتان بپرسيد كه: چرا احساس مي كنم استحقاق چيزهايي را كه مي خواهم، ندارم؟ اگر پاسخ شما به اين پرسش شبيه به اين جواب ها بود: "به اندازه كافي ارزش ندارم"، و يا "اين اتفاقات براي آدم هاي معمولي مثل من نمي افتند" آنوقت ما به شما توصيه مي كنيم كه تصوير ذهني كه از خودتان داريد را يك بار ديگر از نو بازبيني كنيد. نقطه اميدواري اينجاست كه حتي سال ها تفكر منفي را مي توانيد با تفكرات مثبت روزانه تغيير دهيد. پس از شناسايي عادات منفي شخصي نوبت به آن مي رسد كه آنها را با انواع مثبتشان جايگزين كنيد. در اين حالت امكان دارد كه افكار منفي گاه و بي گاه به ذهن شما خطور كنند. اين مطلب كاملاً طبيعي است و به مرور زمان از بين خواهد رفت. فقط بايد به خاطر داشته باشيد كه قدرت افكار مثبت خيلي بيشتر از قدرت افكار منفي است. مي توانيد با جملات مثبت روزانه از قبيل: "من يك انسان منحصر بفرد و فوق العاده هستم" شروع كنيد. به خودتان بگوييد: "من استحقاق بهترين ها را در زندگي دارم."

اين امر سبب مي شود كه احساس رضايت بيشتري از خودتان پيدا كنيد. اين تاييدها را مي توانيد از مقام سوم شخص نيز به خودتان بگوييد. از آنجايي كه منفي گرايي ها را معمولاً در ذهن خود از جانب ديگران به تصوير مي كشيم، بد نيست جملات مثبت را نيز از زبان سوم شخص به خودمان بگوييم. به عنوان نمونه: "من تو را به خاطر خودت دوست دارم، هيچ لزومي ندارد خودت را به كسي اثبات كني، تو همينطوري كه هستي انسان خاص و منحصر بفردي به شمار مي روي." يكي ديگر از تمرين هايي كه مي تواند به شما كمك كند، تصور يك انسان فرضي است كه به شما نزديك بوده و با او به گفتگو مي نشينيد؛ از خوبي هاي شما حرف مي زند و نظرش را در مورد شما مي گويد. تاييد هاي مثبت روزانه را به طور مكرر تكرار كنيد و قدري مديتيشن نيز به آن اضافه نماييد، بدون شك خيلي سريع متوجه تغييرات اساسي در زندگي خود خواهيد شد. با دوست داشتن و قدرداني از خودتان مي توانيد درهاي زندگي را به سوي بهترين ها بگشاييد.

بر اشتباهات شغلي و كاري خود غلبه كنيد

اشتباه هر چيزي ممكن است باشد، از يك بيدقتي گرفته تا اشتباهي كه از سر بي اطلاعي سر مي زند، يا حتي عدم رعايت و اعتنا به كار كسي را نيز شامل مي شود. پولِ ديگران در بيزينس، اشتباه ممكن است باعث اخراج فرد شود. اگر ميخواهيد از اشتباهاتتان درس بگيريد و توبيخ هم نشويد، پس بهتر است اين كار را با پولِ خودتان انجام دهيد. چون وقتي پولِ ديگران در خطر باشد، مسئوليتتان

سنگين تر است. اجراي نامناسب اشتباه نه تنها وقتي روي مي دهد كه كارها براساس نقشه پيش نرود، بلكه وقتي نقشه به خوبي هم اجرا نشود نيز پيش مي آيد. وقتي يك CEO استعفاداده و يك CFO جاي او مي نشيند، به اين دليل است كه محاسبات اشتباه از آب درآمده است و مديريت بر طبق نقشه ي كار اجرا نشده است. آنها وقتي از كار بركنار مي شوند كه اشتباهات بزرگي مرتكب شده باشند. اشتباهات مي توانند بزرگ يا كوچك باشند. ممكن است بدون داشتن آموزش دقيق، عهده دار پستي شويد. ممكن است بخواهيد به كسي در كاري كمك كنيد و در آخر كار متوجه شويد كه هيچكدام براي آن كار تخصص لازم را نداشته يد. ريسك كاري، ضرر ماليضرر و زيان مالي وقتي اتفاق مي افتد كه در ريسك هاي كاري احتياط هاي لازم انجام نگيرد. معمولا اين اشتباهات به خاطر عيوب عملكردي مي باشد و وقتي كسي اين اشتباه را متوجه نشود يا درمورد آن صحبت نكند، باعث ضرر و زيان و آشفتگي كار ميشود. به هر حال اشتباه اتفاق افتاده است، اما مسئله ي مهم واكنش شما پس از اين اشتباه است.

علت ها را بررسي كنيد در زير به 5 علت متداول براي اشتباه اشاره مي كنيم. خرابكاريبدترين چيزي كه ممكن است اتفاق بيفتد، خرابكاري است. فرض كنيد اين خرابكاري با قصد و منظور نبوده است، اما فرد مقصر و خطاكار به عنوان يك خرابكار شناخته خواهد شد. اين نشانه ناتواني و عدم كفايت كارمند است. چه اولين اشتباه او باشد يا چندمين، به هر حال روي حرفه ي

او تاثير منفي خواهد گذاشت. كار عجله اي يكي ديگر از دلايل اتفاق افتادن اشتباه، كمبود وقت است. كار را سنجيده و وقتتان را بهتر تنظيم كنيد. و اگر مي بينيد كه براي انجام كاري وقت كافي داده نشده، قبول نكنيد. قضاوت ناصحيحتجربه ي زياد باعث مي شود كه انتخاب هاي بهتري داشته باشيد. همه ي ما به خاطر قضاوت نادرست مرتكب اشتباه مي شويم. نكته ي مهم اين است كه بعضي بيشتر از سايرين مرتكب اين خطا مي شوند. انتخاب نادرست كار گاهي اوقات قابليت هاي مديريتي شما بسيار كارآمد هستند، اما نه در زمينه ي كاري خودتان، در شغل هايي ديگر. كليد كار اين است كه بادقت و با توجه به توانايي هايتان شغلتان را انتخاب كنيد. اطلاعات ناقص اكثر اوقات اشتباهات وقتي پيش مي آيد كه فرد اطلاعات كامل و دقيقي درمورد كاري كه انجام مي دهد ندارد. اما چنين اشتباهاتي آخر زندگي نيست. نشانگر اين است كه بايد اطلاعاتتان را بالا ببريد.مرد باشيد ساكت باشيد و گوش دهيد مشكل كار اينجاست كه هنگام ارتكاب يك اشتباه افراد حالت دفاعي گرفته و به جاي گوش دادن و پيدا كردن علت اشتباه مي خواهند كار خود را توجيه كنند. واقعيات را بپذيريد بايد بدانيد كه هرچه زودتر خود را ازا اشتباهتان جدا كنيد، كمتر خطاكار شناخته خواهيد شد و تجربياتتان هم افزايش مي يابد. مسئوليت پذير باشيد هيچ چيز تاثيرگذارتر از اين نيست كه كسي مسئوليت پذير باشد. پس اگر مي دانيد كه اشتباهتان به زودي برملا خواهد شد، خودتان از قبل آنرا با رئيس درميان بگذاريد. با خودتان صادق باشيداز خودتان بپرسيد

كه چرا مرتكب اين اشتباه شده ايد. يكدندگي و سرسختي اصلاً درست نيست. هرچه زودتر اين عمل را كنار بگذاريد، موفق تر خواهيد بود. ديدگاهي مثبت داشته باشيد جزئيات كار هرچه كه باشد، خطا و اشتباهتان به ياد همه خواهد ماند. تفاوت افراد موفق و شكست خورده، بازگشت به وضعيت اوليه پس از يك اشتباه است. اشتباه را از خود جدا كنيد چون مرتكب يك اشتباه شده ايد، دليل نمي شود كه كم خرد هستيد. انسان جايزالخطا است. بزرگترين و بهترين افراد هم گاهي اشتباه مي كنند. اما مهم اين است كه زود خود را از اين اشتباه دور كنيد. هرچه بيشتر به آن فكر كنيد، وضعيت بدتري خواهيد داشت. رضايت عمومي را جلب كنيدبا جلب رضايت ديگران براي پيشبرد كارتان، آنها را تحت تاثير قرار دهيد. به ياد داشته باشيد كه گاهي براي از بين بردن اثرات اشتباهتان به ديگران نياز داريد. اما اگر ميبينيد كه خود ميتوانيد از عهده ي آن برآييد، اطمينان يابيد كه ديگر چنين اشتباهي را مرتكب نشويد. هرچند كه سخت باشد، اما برگرديد... همه ي ما مرتكب اشتباه مي شويم، بعضي كوچكتر و بعضي بزرگتر. اما نكته ي مهم اينجاست كه پس از ارتكاب به اشتباهي مسئوليت آن را بپذيريد و شانه خالي نكنيد. درصدد جبران برآييد تا بتوانيد هرچه زودتر به وضعيت سابقتان برگرديد.

بر اشتباهات شغلي و كاري خود غلبه كنيد

اشتباه هر چيزي ممكن است باشد، از يك بيدقتي گرفته تا اشتباهي كه از سر بي اطلاعي سر مي زند، يا حتي عدم رعايت و اعتنا به كار كسي را نيز شامل مي شود. پولِ ديگران در بيزينس،

اشتباه ممكن است باعث اخراج فرد شود. اگر ميخواهيد از اشتباهاتتان درس بگيريد و توبيخ هم نشويد، پس بهتر است اين كار را با پولِ خودتان انجام دهيد. چون وقتي پولِ ديگران در خطر باشد، مسئوليتتان سنگين تر است. اجراي نامناسب اشتباه نه تنها وقتي روي مي دهد كه كارها براساس نقشه پيش نرود، بلكه وقتي نقشه به خوبي هم اجرا نشود نيز پيش مي آيد. وقتي يك CEO استعفاداده و يك CFO جاي او مي نشيند، به اين دليل است كه محاسبات اشتباه از آب درآمده است و مديريت بر طبق نقشه ي كار اجرا نشده است. آنها وقتي از كار بركنار مي شوند كه اشتباهات بزرگي مرتكب شده باشند. اشتباهات مي توانند بزرگ يا كوچك باشند. ممكن است بدون داشتن آموزش دقيق، عهده دار پستي شويد. ممكن است بخواهيد به كسي در كاري كمك كنيد و در آخر كار متوجه شويد كه هيچكدام براي آن كار تخصص لازم را نداشته يد. ريسك كاري، ضرر ماليضرر و زيان مالي وقتي اتفاق مي افتد كه در ريسك هاي كاري احتياط هاي لازم انجام نگيرد. معمولا اين اشتباهات به خاطر عيوب عملكردي مي باشد و وقتي كسي اين اشتباه را متوجه نشود يا درمورد آن صحبت نكند، باعث ضرر و زيان و آشفتگي كار ميشود. به هر حال اشتباه اتفاق افتاده است، اما مسئله ي مهم واكنش شما پس از اين اشتباه است.

علت ها را بررسي كنيد در زير به 5 علت متداول براي اشتباه اشاره مي كنيم. خرابكاريبدترين چيزي كه ممكن است اتفاق بيفتد، خرابكاري است. فرض كنيد اين خرابكاري با قصد و

منظور نبوده است، اما فرد مقصر و خطاكار به عنوان يك خرابكار شناخته خواهد شد. اين نشانه ناتواني و عدم كفايت كارمند است. چه اولين اشتباه او باشد يا چندمين، به هر حال روي حرفه ي او تاثير منفي خواهد گذاشت. كار عجله اي يكي ديگر از دلايل اتفاق افتادن اشتباه، كمبود وقت است. كار را سنجيده و وقتتان را بهتر تنظيم كنيد. و اگر مي بينيد كه براي انجام كاري وقت كافي داده نشده، قبول نكنيد. قضاوت ناصحيحتجربه ي زياد باعث مي شود كه انتخاب هاي بهتري داشته باشيد. همه ي ما به خاطر قضاوت نادرست مرتكب اشتباه مي شويم. نكته ي مهم اين است كه بعضي بيشتر از سايرين مرتكب اين خطا مي شوند. انتخاب نادرست كار گاهي اوقات قابليت هاي مديريتي شما بسيار كارآمد هستند، اما نه در زمينه ي كاري خودتان، در شغل هايي ديگر. كليد كار اين است كه بادقت و با توجه به توانايي هايتان شغلتان را انتخاب كنيد. اطلاعات ناقص اكثر اوقات اشتباهات وقتي پيش مي آيد كه فرد اطلاعات كامل و دقيقي درمورد كاري كه انجام مي دهد ندارد. اما چنين اشتباهاتي آخر زندگي نيست. نشانگر اين است كه بايد اطلاعاتتان را بالا ببريد.مرد باشيد ساكت باشيد و گوش دهيد مشكل كار اينجاست كه هنگام ارتكاب يك اشتباه افراد حالت دفاعي گرفته و به جاي گوش دادن و پيدا كردن علت اشتباه مي خواهند كار خود را توجيه كنند. واقعيات را بپذيريد بايد بدانيد كه هرچه زودتر خود را ازا اشتباهتان جدا كنيد، كمتر خطاكار شناخته خواهيد شد و تجربياتتان هم افزايش مي يابد. مسئوليت پذير باشيد

هيچ چيز تاثيرگذارتر از اين نيست كه كسي مسئوليت پذير باشد. پس اگر مي دانيد كه اشتباهتان به زودي برملا خواهد شد، خودتان از قبل آنرا با رئيس درميان بگذاريد. با خودتان صادق باشيداز خودتان بپرسيد كه چرا مرتكب اين اشتباه شده ايد. يكدندگي و سرسختي اصلاً درست نيست. هرچه زودتر اين عمل را كنار بگذاريد، موفق تر خواهيد بود. ديدگاهي مثبت داشته باشيد جزئيات كار هرچه كه باشد، خطا و اشتباهتان به ياد همه خواهد ماند. تفاوت افراد موفق و شكست خورده، بازگشت به وضعيت اوليه پس از يك اشتباه است. اشتباه را از خود جدا كنيد چون مرتكب يك اشتباه شده ايد، دليل نمي شود كه كم خرد هستيد. انسان جايزالخطا است. بزرگترين و بهترين افراد هم گاهي اشتباه مي كنند. اما مهم اين است كه زود خود را از اين اشتباه دور كنيد. هرچه بيشتر به آن فكر كنيد، وضعيت بدتري خواهيد داشت. رضايت عمومي را جلب كنيدبا جلب رضايت ديگران براي پيشبرد كارتان، آنها را تحت تاثير قرار دهيد. به ياد داشته باشيد كه گاهي براي از بين بردن اثرات اشتباهتان به ديگران نياز داريد. اما اگر ميبينيد كه خود ميتوانيد از عهده ي آن برآييد، اطمينان يابيد كه ديگر چنين اشتباهي را مرتكب نشويد. هرچند كه سخت باشد، اما برگرديد... همه ي ما مرتكب اشتباه مي شويم، بعضي كوچكتر و بعضي بزرگتر. اما نكته ي مهم اينجاست كه پس از ارتكاب به اشتباهي مسئوليت آن را بپذيريد و شانه خالي نكنيد. درصدد جبران برآييد تا بتوانيد هرچه زودتر به وضعيت سابقتان برگرديد.

براي افزايش اعتماد بنفس نياز به تاييد ديگران داريد

يكي از عقايد متداول بين اكثر مردم اين

است كه، اگر بقيه آدم ها تاييدتان نكنند، شما فردي بي ارزش هستيد. يكي از بزرگترين موانع براي افرادي كه مي خواهند اعتماد به نفسشان را بالا ببرند، نياز مبرم آنها به تاييد و تصديق ديگران است. آنها احساس مي كنند اگر كسي به آنها نگويد كه چه كار محشري انجام داده اند يا چقدر عالي بوده اند، حتماً به اندازه ي كافي خوب نبوده اند. آنها به خودشان ايمان ندارند و نياز دارند كه كسي را پيدا كنند كه آنها را باور داشته و تاييدشان كند. مشكل اينجاست كه وقتي به خودتان اعتماد داشته باشيد، ديگر مهم نخواهد بود كه بقيه در مورد شما چه نظري دارند و چه مي گويند، چون مهمترين فرد خودتان هستيد. شما دائماً دنبال افراد بيشتر و بيشتري هستيد كه بگويند با ارزشيد. اين جستجو آنقدر ادامه پيدا مي كند تا كسي را پيدا مي كنيد كه دقيقاً نظر خودتان را در مورد شما داشته باشد؛ يعني اعتقاد داشته باشد كه شما فردي كاملاً شكست خورده و ناتوان هستيد. بعد از اين حتي اگر يك ميليون انسان هم شما را تاييد كرده باشند، ديگر برايتان مهم نخواهد بود و فقط آن اظهار نظر منفي در ذهنتان خواهد ماند. همه چيز در خودتان است تاييدي كه به آن نياز داريد بايد از جانب خودتان باشد و اين فقط زماني ميسر خواهد شد كه دست از جستجوي تاييد ديگران برداريد و براي خوب كردن خودتان زمان بگذاريد. گاهي فقط هوشياري از اعمال خودتان بهترين درمان براي شما خواهد بود. پس براي خودتان زمان گذاشته و و به بررسي احساساتتان بپردازيد و

ببينيد كه چرا و از كجا آمده اند. وقتي اينكار را انجام داديد، ديگر براي آن احساس خاص، نيازي به تاييد ديگران نخواهيد داشت.

آزادي آن لحظه اي كه ناگهان متوجه مي شويد كه ديگر نيازي به تاييد ديگران نداريد برايتان غيرقابل باور خواهد بود. آرامشي غيرمنتظره در وجودتان ايجاد مي شود كه آن را سراسر لذت مي كند. مثل اين مي ماند كه ناگهان از يك كابوس بيدار شده ايد و الان آزاديد كه فقط خودتان باشيد. كل زندگيتان يكباره تغيير خواهد كرد. و مي بينيد كه براي اولين بار در زندگيتان حس "راضي" و "خوشحال" بودن را درك مي كنيد. اما چطور بايد به جايي برسيد كه ديگر نياز به تاييد يا خوشامد ديگران نداشته باشيد؟ شايد خودتان هم خبر نداشته باشيد كه كل زندگيتان تلاشتان بر اين بوده است. چطور تاييد ديگران را جلب مي كنيد؟ خوب، اول بايد بفهميد كه چطور تاييد ديگران را جلب مي كنيد. مثلاً: آيا تا وقتيكه نفهميده ايد احساس ديگران درمورد نظراتتان چيست، درمورد چيزي نظر نمي دهيد؟

آيا معمولاً بهانه هايتان براي بهتر نشان دادن خودتان است؟ آيا قبل از اينكه هر تصميمي بگيريد، نظر همه را مي پرسيد؟ آيا خيلي نگران وضعيت لباس پوشيدن خود هستيد؟آيا فكر مي كنيد خيلي خجالتي هستيد و نمي دانيد كه در جمع چه بايد بگوييد؟ آيا به كسي جواب منفي نمي دهيد چون مي ترسيد كه درمورد شما چه فكري بكنند؟ آيا دائماً در حال خوشنود كردن و راضي نگهداشتن ديگرانيد؟ آيا خريد ميكنيد كه بقيه فكر خوبي درمورد شما داشته باشند؟ آيا همه ي كارهايتان را فقط

براي تحت تاثير قرار دادن بقيه انجام مي دهيد؟اينها چند راه متداولي است كه احتمالاً براي جلب تاييد ديگران از آن استفاده مي كنيد. يك علامت مهم علامت مهمي كه نشان مي دهد شما در جلب تاييد ديگران هستيد اين است كه دفعه بعدي كه با كسي برخورد داريد ببينيد آيا احساس پريشاني و اضطراب به شما دست مي دهد و در عذابيد؟ از خودتان بپرسيد آيا اين احساس براي جلب تاييد و خوشامد ديگران است؟ لازم نيست اين آدم حتماً كسي باشد كه بشناسيد، مي تواند يك فرد كاملاً غريبه باشد. وقتي كاري انجام مي دهيد يا حرفي مي زنيد كه ديگران را خوشنود كنيد يا آنها را تحت تاثير قرار دهيد يا بخواهيد كنترشان كنيد، احساسي توام با ترس، و درد خواهيد داشت. پس اگر شما هم در برخورد با ديگران چنين احساسي را تجربه كرديد، ميتواند نشانه ي اين باشد كه خودتان را براي جلب آن تاييد و تصديقي كه در خودتان نميتوانيد پيدا كنيد، آزار مي دهيد. وقتي فهميديد كه براي تحت تاثير قرار دادن و راضي كردن ديگران چه مي كرده ايد، ميتوانيد بفهميد كه كدام جنبه از شما نياز به درمان و بهبودي دارد. حتي متوجه مي شويد كه چقدر از آدم هاي اطراف شما هم براي جلب رضايت و خوشنودي ديگران خودشان را در چنين مخمسه هايي مي اندازند. و شگفت زده خواهيد شد كه تنها نيستيد

براي افزايش اعتماد بنفس نياز به تاييد ديگران داريد؟

يكي از عقايد متداول بين اكثر مردم اين است كه، اگر بقيه آدم ها تاييدتان نكنند، شما فردي بي ارزش هستيد. يكي از بزرگترين

موانع براي افرادي كه مي خواهند اعتماد به نفسشان را بالا ببرند، نياز مبرم آنها به تاييد و تصديق ديگران است. آنها احساس مي كنند اگر كسي به آنها نگويد كه چه كار محشري انجام داده اند يا چقدر عالي بوده اند، حتماً به اندازه ي كافي خوب نبوده اند. آنها به خودشان ايمان ندارند و نياز دارند كه كسي را پيدا كنند كه آنها را باور داشته و تاييدشان كند. مشكل اينجاست كه وقتي به خودتان اعتماد داشته باشيد، ديگر مهم نخواهد بود كه بقيه در مورد شما چه نظري دارند و چه مي گويند، چون مهمترين فرد خودتان هستيد. شما دائماً دنبال افراد بيشتر و بيشتري هستيد كه بگويند با ارزشيد. اين جستجو آنقدر ادامه پيدا مي كند تا كسي را پيدا مي كنيد كه دقيقاً نظر خودتان را در مورد شما داشته باشد؛ يعني اعتقاد داشته باشد كه شما فردي كاملاً شكست خورده و ناتوان هستيد. بعد از اين حتي اگر يك ميليون انسان هم شما را تاييد كرده باشند، ديگر برايتان مهم نخواهد بود و فقط آن اظهار نظر منفي در ذهنتان خواهد ماند. همه چيز در خودتان است تاييدي كه به آن نياز داريد بايد از جانب خودتان باشد و اين فقط زماني ميسر خواهد شد كه دست از جستجوي تاييد ديگران برداريد و براي خوب كردن خودتان زمان بگذاريد. گاهي فقط هوشياري از اعمال خودتان بهترين درمان براي شما خواهد بود. پس براي خودتان زمان گذاشته و و به بررسي احساساتتان بپردازيد و ببينيد كه چرا و از كجا آمده اند. وقتي اينكار را انجام داديد، ديگر براي آن

احساس خاص، نيازي به تاييد ديگران نخواهيد داشت.

آزادي آن لحظه اي كه ناگهان متوجه مي شويد كه ديگر نيازي به تاييد ديگران نداريد برايتان غيرقابل باور خواهد بود. آرامشي غيرمنتظره در وجودتان ايجاد مي شود كه آن را سراسر لذت مي كند. مثل اين مي ماند كه ناگهان از يك كابوس بيدار شده ايد و الان آزاديد كه فقط خودتان باشيد. كل زندگيتان يكباره تغيير خواهد كرد. و مي بينيد كه براي اولين بار در زندگيتان حس "راضي" و "خوشحال" بودن را درك مي كنيد. اما چطور بايد به جايي برسيد كه ديگر نياز به تاييد يا خوشامد ديگران نداشته باشيد؟ شايد خودتان هم خبر نداشته باشيد كه كل زندگيتان تلاشتان بر اين بوده است. چطور تاييد ديگران را جلب مي كنيد؟ خوب، اول بايد بفهميد كه چطور تاييد ديگران را جلب مي كنيد. مثلاً: آيا تا وقتيكه نفهميده ايد احساس ديگران درمورد نظراتتان چيست، درمورد چيزي نظر نمي دهيد؟

آيا معمولاً بهانه هايتان براي بهتر نشان دادن خودتان است؟ آيا قبل از اينكه هر تصميمي بگيريد، نظر همه را مي پرسيد؟ آيا خيلي نگران وضعيت لباس پوشيدن خود هستيد؟آيا فكر مي كنيد خيلي خجالتي هستيد و نمي دانيد كه در جمع چه بايد بگوييد؟ آيا به كسي جواب منفي نمي دهيد چون مي ترسيد كه درمورد شما چه فكري بكنند؟ آيا دائماً در حال خوشنود كردن و راضي نگهداشتن ديگرانيد؟ آيا خريد ميكنيد كه بقيه فكر خوبي درمورد شما داشته باشند؟ آيا همه ي كارهايتان را فقط براي تحت تاثير قرار دادن بقيه انجام مي دهيد؟اينها چند راه متداولي است كه احتمالاً براي

جلب تاييد ديگران از آن استفاده مي كنيد. يك علامت مهم علامت مهمي كه نشان مي دهد شما در جلب تاييد ديگران هستيد اين است كه دفعه بعدي كه با كسي برخورد داريد ببينيد آيا احساس پريشاني و اضطراب به شما دست مي دهد و در عذابيد؟ از خودتان بپرسيد آيا اين احساس براي جلب تاييد و خوشامد ديگران است؟ لازم نيست اين آدم حتماً كسي باشد كه بشناسيد، مي تواند يك فرد كاملاً غريبه باشد. وقتي كاري انجام مي دهيد يا حرفي مي زنيد كه ديگران را خوشنود كنيد يا آنها را تحت تاثير قرار دهيد يا بخواهيد كنترشان كنيد، احساسي توام با ترس، و درد خواهيد داشت. پس اگر شما هم در برخورد با ديگران چنين احساسي را تجربه كرديد، ميتواند نشانه ي اين باشد كه خودتان را براي جلب آن تاييد و تصديقي كه در خودتان نميتوانيد پيدا كنيد، آزار مي دهيد. وقتي فهميديد كه براي تحت تاثير قرار دادن و راضي كردن ديگران چه مي كرده ايد، ميتوانيد بفهميد كه كدام جنبه از شما نياز به درمان و بهبودي دارد. حتي متوجه مي شويد كه چقدر از آدم هاي اطراف شما هم براي جلب رضايت و خوشنودي ديگران خودشان را در چنين مخمسه هايي مي اندازند. و شگفت زده خواهيد شد كه تنها نيستيد

براي دستيابي به اهدافتان: قاطر را دور بزنيد

تعيين هدف يكي از مهيج ترين فعاليتهايي است كه شما خود را درگير آن مي كنيد. آينده تابناك است و آكنده از احتمالات بي پايان، شما نيز با برنامه ريزي منسجم قادر خواهيد بود به اهداف خود دست يابيد. اما در ميان اين مسير خواه يا ناخواه،

و دير يا زود ناگزير با يك سري موانع پيش بيني نشده اي مواجه خواهيد گشت كه به ظاهر غلبه ناپذير مي نمايند.موانع ممكن است مادي و مخارج پيش بيني نشده بوده و يا آنكه به شكل فرد و يا گروهي باشند كه در نقطه مقابل شما ايستاده و با شما مخالفت مي كنند. هنگامي كه شما به يكي از اين گونه موانع "غير قابل حركت" روبرو مي گرديد به طبع احساس درماندگي و عجز خواهيد كرد. در اين مرحله است كه بيشتر اهداف از مسير صحيح خود خارج ميگردند. براي كنار آمدن موثر با اينگونه موانع "تكان نخوردني" ميتوان آنها را به "قاطر" تشبيه كرد. قاطرها داراي 3 خصوصيت كليدي ميباشند: 1- آنها كاملا جلوي پيشرفت شما را ميگيرند. چنين بنظر ميرسد كه آنها منتظر ميمانند تا شما با تمام سرعت به جلو پيش رويد و سپس ناگهان مقابل پاي شما گام نهاده تا شما را از پيشروي بيشتر باز داشته و مسير دستيابي به هدفتان را سد كنند.2- آنها سر سخت و لجباز هستند. زماني كه شما تلاش ميكنيد آنها را ترغيب به حركت كنيد، به شما بي اعتنايي ميكنند. وقتي شما سعي ميكنيد انها را از سر راه كنار بزنيد بيشتر پافشاري كرده و از تكان خوردن سر باز ميزنند. 3- آنها كنار نميروند. بنظر مي آيد آنها مصمم هستند تا شما را از دستيابي به اهدافتان دور نگه دارند. هنگامي كه يك قاطر پيش پاي شما قدم مينهد تا مسير دستيابي به اهدافتان را سد كند، شما در اصل 4 گزينه پيش روي خواهيد داشت: 1- هدف خود را رها كنيد.

و شما براي توجيه آن ممكن است اينگونه استدلال كنيد كه هدف آنچنان هم با اهميت نبوده و يا به سادگي تن به شكست داده و تسليم گرديد. اين واكنش معمولا پاسخي متداول ميباشد. بويژه در افرادي كه در ابتداي مسير نيل به اهدافشان با موانع برخورد ميكنند. خوشبختانه شما متعهد به دستيابي به اهدافتان بوده و عزمتان را جزم كرده ايد كه بر موانع فائق آييد.2- منتظر بمانيد تا قاطر خودش كنار رود. اين واكنش معمولا شما را مجددا به گزينه نخست هدايت خواهد كرد. زيرا در صورتي كه مانع طبيعتي قاطر گونه داشته باشد، كنار نخواهد رفت. اهدافي كه بدرستي تعيين گرديده و طبق برنامه دنبال ميگردند معمولا نسبت به گذر زمان حساس ميباشند. هرچه شما در يك وضعيت بي حركت و ساكن به اميد آنكه قاطر حركت خواهد كرد، باقي بمانيد صرفنظر از اتلاف وقت فرصتهاي ناب بيشتري را از دست داده و سرانجام مجبور به پذيرش شكست خواهيد شد. 3- خودتان قاطر را از مسير حركت تان كنار بزنيد. اين واكنش نيز به ناچار شما را به گزينه اول سوق ميدهد. چون در صورتي كه آن مانع سرشتي قاطر گونه داشته باشد شما قادر به حركت دادن آن نخواهيد بود. يكي از اشتباهات حين دستيابي به اهداف از دست دادن تمركز ميباشد. تلاش براي حركت دادن قاطر يك تجربه كاملا مايوس كننده است و شما تنها انرژي خود را صرف عملي عبث كرده ايد. اگر خواهان موفقيت هستيد بايد چشمان خود را بروي هدف متمركز كنيد و نه قاطر. به ياد داشته باشيد مقصود غايي شما دستيابي به هدفتان ميباشد و

نه حركت دادن قاطر. 4- قاطر را دور بزنيد. بيان آن سهل اما عمل به آن معمولا دشوار است از آنجايي كه طبيعت قاطر اينگونه است كه مسير حركت شما را كاملا مسدود ميسازد. با تمركز صرف به هدف، شما اقرار خواهيد كرد كه قاطر، قاطر است و تكان نخواهد خورد و بدنبال مسيري جديد براي نيل به هدفتان خواهيد گشت. معمولا موانع غير منتظره در مسير حركت شما ظاهر خواهند گشت و عمدتا با خلاقيت و عزم شما حذف و يا جابجا خواهند شد. اما هنگامي كه يك قاطر واقعي جلوي پاي شما سبز شد ياد بگيريد آن را از روي طبيعت تكان نخوردني و سماجتش شناسايي كنيد. وقتي شما در ابتدا هدفي را تعيين ميكنيد بايد تلاش كنيد تا موانع پيش روي خود را پيش بيني كرده و مطابق با آن برنامه ريزي كنيد. اما زمانيكه با يك قاطر غير منتظره برخورد كرديد به عقب بازگشته و به ماهيت هدف خود تمركز كنيد. خلاق باشيد ممكن است يك مسير به مراتب سهل تر و هموار تر از مسير پيشين خود براي دستيابي به هدفتان بيابيد. هنگامي كه از نماي بالا به مسير حركت خود نظر ميكنيد ممكن است موفق به يافتن آن مسير سهل تر گرديد كه آن وقت بايد از قاطر تشكر هم بكني

براي دستيابي به اهدافتان: قاطر را دور بزنيد

تعيين هدف يكي از مهيج ترين فعاليتهايي است كه شما خود را درگير آن مي كنيد. آينده تابناك است و آكنده از احتمالات بي پايان، شما نيز با برنامه ريزي منسجم قادر خواهيد بود به اهداف خود دست يابيد. اما در ميان

اين مسير خواه يا ناخواه، و دير يا زود ناگزير با يك سري موانع پيش بيني نشده اي مواجه خواهيد گشت كه به ظاهر غلبه ناپذير مي نمايند.موانع ممكن است مادي و مخارج پيش بيني نشده بوده و يا آنكه به شكل فرد و يا گروهي باشند كه در نقطه مقابل شما ايستاده و با شما مخالفت مي كنند. هنگامي كه شما به يكي از اين گونه موانع "غير قابل حركت" روبرو مي گرديد به طبع احساس درماندگي و عجز خواهيد كرد. در اين مرحله است كه بيشتر اهداف از مسير صحيح خود خارج ميگردند. براي كنار آمدن موثر با اينگونه موانع "تكان نخوردني" ميتوان آنها را به "قاطر" تشبيه كرد. قاطرها داراي 3 خصوصيت كليدي ميباشند: 1- آنها كاملا جلوي پيشرفت شما را ميگيرند. چنين بنظر ميرسد كه آنها منتظر ميمانند تا شما با تمام سرعت به جلو پيش رويد و سپس ناگهان مقابل پاي شما گام نهاده تا شما را از پيشروي بيشتر باز داشته و مسير دستيابي به هدفتان را سد كنند.2- آنها سر سخت و لجباز هستند. زماني كه شما تلاش ميكنيد آنها را ترغيب به حركت كنيد، به شما بي اعتنايي ميكنند. وقتي شما سعي ميكنيد انها را از سر راه كنار بزنيد بيشتر پافشاري كرده و از تكان خوردن سر باز ميزنند. 3- آنها كنار نميروند. بنظر مي آيد آنها مصمم هستند تا شما را از دستيابي به اهدافتان دور نگه دارند. هنگامي كه يك قاطر پيش پاي شما قدم مينهد تا مسير دستيابي به اهدافتان را سد كند، شما در اصل 4 گزينه پيش روي خواهيد داشت: 1-

هدف خود را رها كنيد. و شما براي توجيه آن ممكن است اينگونه استدلال كنيد كه هدف آنچنان هم با اهميت نبوده و يا به سادگي تن به شكست داده و تسليم گرديد. اين واكنش معمولا پاسخي متداول ميباشد. بويژه در افرادي كه در ابتداي مسير نيل به اهدافشان با موانع برخورد ميكنند. خوشبختانه شما متعهد به دستيابي به اهدافتان بوده و عزمتان را جزم كرده ايد كه بر موانع فائق آييد.2- منتظر بمانيد تا قاطر خودش كنار رود. اين واكنش معمولا شما را مجددا به گزينه نخست هدايت خواهد كرد. زيرا در صورتي كه مانع طبيعتي قاطر گونه داشته باشد، كنار نخواهد رفت. اهدافي كه بدرستي تعيين گرديده و طبق برنامه دنبال ميگردند معمولا نسبت به گذر زمان حساس ميباشند. هرچه شما در يك وضعيت بي حركت و ساكن به اميد آنكه قاطر حركت خواهد كرد، باقي بمانيد صرفنظر از اتلاف وقت فرصتهاي ناب بيشتري را از دست داده و سرانجام مجبور به پذيرش شكست خواهيد شد. 3- خودتان قاطر را از مسير حركت تان كنار بزنيد. اين واكنش نيز به ناچار شما را به گزينه اول سوق ميدهد. چون در صورتي كه آن مانع سرشتي قاطر گونه داشته باشد شما قادر به حركت دادن آن نخواهيد بود. يكي از اشتباهات حين دستيابي به اهداف از دست دادن تمركز ميباشد. تلاش براي حركت دادن قاطر يك تجربه كاملا مايوس كننده است و شما تنها انرژي خود را صرف عملي عبث كرده ايد. اگر خواهان موفقيت هستيد بايد چشمان خود را بروي هدف متمركز كنيد و نه قاطر. به ياد داشته باشيد مقصود غايي شما

دستيابي به هدفتان ميباشد و نه حركت دادن قاطر. 4- قاطر را دور بزنيد. بيان آن سهل اما عمل به آن معمولا دشوار است از آنجايي كه طبيعت قاطر اينگونه است كه مسير حركت شما را كاملا مسدود ميسازد. با تمركز صرف به هدف، شما اقرار خواهيد كرد كه قاطر، قاطر است و تكان نخواهد خورد و بدنبال مسيري جديد براي نيل به هدفتان خواهيد گشت. معمولا موانع غير منتظره در مسير حركت شما ظاهر خواهند گشت و عمدتا با خلاقيت و عزم شما حذف و يا جابجا خواهند شد. اما هنگامي كه يك قاطر واقعي جلوي پاي شما سبز شد ياد بگيريد آن را از روي طبيعت تكان نخوردني و سماجتش شناسايي كنيد. وقتي شما در ابتدا هدفي را تعيين ميكنيد بايد تلاش كنيد تا موانع پيش روي خود را پيش بيني كرده و مطابق با آن برنامه ريزي كنيد. اما زمانيكه با يك قاطر غير منتظره برخورد كرديد به عقب بازگشته و به ماهيت هدف خود تمركز كنيد. خلاق باشيد ممكن است يك مسير به مراتب سهل تر و هموار تر از مسير پيشين خود براي دستيابي به هدفتان بيابيد. هنگامي كه از نماي بالا به مسير حركت خود نظر ميكنيد ممكن است موفق به يافتن آن مسير سهل تر گرديد كه آن وقت بايد از قاطر تشكر هم بكني

برخورد با پارتي بازي در محل كار

هيچ چيز بدتر از به كار گرفتن همه ي تلاشتان براي پيشرفت در كار نيست كه در آخر بفهميد موقعيتي كه مي خواستيد به آن دست يابيد، به شما نمي رسد و درعوض عايد پسر رئيس مي شود كه واجد شرايط لازم براي

احراز آن منصب هم نيست.چيزي كه مشكل را بدتر مي كند اين است كه اين پسر رئيس، نه تنها منصبي كه ميخواستيد را به دست آورده بلكه رئيس جديد شما هم شده است. و شما هم نه تنها نتوانسته ايد ترفيع پيدا كنيد و به مقام بالاتري برويد، بلكه بايد از اين موجود دستور هم بگيريد. براي رها شدن از موقعيت چه مي توانيد بكنيد؟ به او فرصت بدهيد هميشه هم اين پارتي بازي ها بي دليل صورت نمي گيرد، گاهي اوقات پسر رئيس شرايط و شايستگي لازم براي آن موقعيت كه نصيبش شده را دارد و مي تواند با توانايي بيشتري شركت را اداره كرده و پيش ببرد. قبل از اينكه درمورد شايستگي اين فرد نتيجه گيري كنيد، بهتر است چند ماه به آنها فرصت دهيد كه هم ببينيد چه كاري از دستشان براي پيشبرد امور شركت ساخته است و هم برخورد ساير كاركنان را با آنها بررسي كنيد. ممكن است دريابيد كه گرچه رويهم رفته براي آن منصب شايستگي كامل را ندارند، اما باعث عقب افتادن افراد ديگر هم نمي شوند. همه چيز را از ديدگاه او ببينيد گاهي اوقات فردي كه به آن مقام نائل شده هم به اندازه ي شما به اين مسئله حساسيت نشان مي دهد. همه هم دوست ندارند كه كسي دستشان را بگيرد و بالا ببردشان و گاهاً آن فرد هم به اندازه ي شما از اين موقعيت احساس ناراحتي مي كند. پس قبل از اينكه به خاطر اين كمك قدرنشناس به نظر برسند به آنها فرصت دهيد ديدگاه خود را درمورد اين ترفيع درجه نشان دهند. بگذاريد

موفق شود هيچ چيز بيش از اين رئيس را خوشحال نمي كند كه بفهمد كسي كه در آن منصب قرارش داده در كارش موفق است. اگر تلاش كنيد تا به هر قيمتي شده به رئيس نشان دهيد كه براي موفقيت اين تازه وارد هرچه از دستتان برمي آيد مي كنيد، براي شما امتياز محسوب خواهد شد و رابطه تان را هم با اين فرد تازه وارد ارتقاء مي دهد. راهنماييش كنيد اين تازه وارد هم مثل بقيه كاركنان جديد نياز به راهنمايي درمورد سازمان يا شركت را دارد، به ويژه اگر شايستگي لازم براي آن منصب را هم نداشته باشند. اين فرصت خوبي است كه به آنها نشان دهيد در كار گروهي مهارت داريد و سر آشنايي و دوستي را با او باز كنيد. اينكار همچنين راه خوبي براي ارزيابي توانايي ها و ضعف هاي اوست. از اين طريق ميتوانيد بفهميد كه اين فرد چطور آن پست را گرفته است، درمورد مقامش در شركت چه تصوري دارد، و به چه چيزهايي اهميت مي دهد.يادتان باشد چه كسي او استخدام كرده است صددرصد رئيستان مسبب استخدام اين فرد تازه وارد بوده است. نشان دادن نادرست بودن اين انتخاب، نه تنها روي تازه وارد اثر مي گذارد بلكه روي رئيس هم منعكس ميشود. پس اگر قصد رودررو شدن با تازه وارد را داشته باشيد، مطمئناً رئيس به حساب شما خواهد رسيد نه به حساب او. اگر مجبوريد با آن كنار بياييد اگر با آمدن اين تازه وارد سر كار، واقعاً كاري از دستتان برنمي آيد، تنها مسائلي كه بايد به آن بپردازيد، مسائل كاملاً بحراني و مهم

است. درآوردن جزئيات مسئله اي كه هنوز هم جزء مسائل حساس شركت است هيچ فايده اي نخواهد داشت. دنبال مسائل بزرگ باشيد مثل اهداف فروشي كه ناديده گرفته شده اند يا موعدهاي كاري كه از دست رفته اند. هر مسئله ديگري كه اهميت چنداني در وضع و حال شركت ندارد بايد به فراموشي سپرده شود تا بتوانيد روي مسائلي متمركز شويد كه كسي نتواند اعتراضي روي آن داشته باشد.محدودش كنيد در موقعيتي كه با يك پارتي بازي واقعي سروكار داريد، اجازه بدهيد تازه وارد در محدوده خودش فعاليت كنند نه بيشتر. اطمينان يابيد كه در پروژه ها به اندازه كافي از كاركنان استفاده كنيد تا او نتوانند در آن شركت كند. اما اگر اين تازه وارد رئيس شما شده است، تا مي توانيد مسئوليت هاي مختلف را قبول كنيد تا نفوذ او در شركت كمتر باشد. تاثيري كه شما بر شركت مي گذاريد معمولاً با ميزان فعاليت شما در شركت تعيين مي شود. پس فعاليت ها را خودتان انجام دهيد تا نفوذ را هم از آنها بگيريد. صبور باشيد تصور نكنيد كه اين موقعيت براي هميشه ادامه مي يابد. ما هميشه فكر مي كنيم كه موقعيت هاي بد ماندگار هستند، اما در واقعيت ندرتاً اينطور است. بااينكه اين انتظار ممكن است برايتان دردناك باشد، اما به اندازه از دست دادن همه ي آنچه كه در شركت سرمايه گذاري كرده بوديد دردناك نيست. بعد از گذشت چند ماه خواهيد ديد كه شركت براي تطبيق يافتن با اين فرد جديد، متحمل تغييراتي خواهد شد. همانطور كه اين تازه وارد روزنه هايي براي خود در شركت باز مي

كند، اين فرصت را به شما مي دهد كه اين روزنه ها را با توانايي ها و شايستگي هاي خودتان پر كنيد.هر قدم اشتباهي كه آنها برمي دارند، فرصتي براي درخشش شماست. پس روي آن متمركز شويد .

برخورد با پارتي بازي در محل كار

هيچ چيز بدتر از به كار گرفتن همه ي تلاشتان براي پيشرفت در كار نيست كه در آخر بفهميد موقعيتي كه مي خواستيد به آن دست يابيد، به شما نمي رسد و درعوض عايد پسر رئيس مي شود كه واجد شرايط لازم براي احراز آن منصب هم نيست.چيزي كه مشكل را بدتر مي كند اين است كه اين پسر رئيس، نه تنها منصبي كه ميخواستيد را به دست آورده بلكه رئيس جديد شما هم شده است. و شما هم نه تنها نتوانسته ايد ترفيع پيدا كنيد و به مقام بالاتري برويد، بلكه بايد از اين موجود دستور هم بگيريد. براي رها شدن از موقعيت چه مي توانيد بكنيد؟ به او فرصت بدهيد هميشه هم اين پارتي بازي ها بي دليل صورت نمي گيرد، گاهي اوقات پسر رئيس شرايط و شايستگي لازم براي آن موقعيت كه نصيبش شده را دارد و مي تواند با توانايي بيشتري شركت را اداره كرده و پيش ببرد. قبل از اينكه درمورد شايستگي اين فرد نتيجه گيري كنيد، بهتر است چند ماه به آنها فرصت دهيد كه هم ببينيد چه كاري از دستشان براي پيشبرد امور شركت ساخته است و هم برخورد ساير كاركنان را با آنها بررسي كنيد. ممكن است دريابيد كه گرچه رويهم رفته براي آن منصب شايستگي كامل را ندارند، اما باعث عقب افتادن افراد

ديگر هم نمي شوند. همه چيز را از ديدگاه او ببينيد گاهي اوقات فردي كه به آن مقام نائل شده هم به اندازه ي شما به اين مسئله حساسيت نشان مي دهد. همه هم دوست ندارند كه كسي دستشان را بگيرد و بالا ببردشان و گاهاً آن فرد هم به اندازه ي شما از اين موقعيت احساس ناراحتي مي كند. پس قبل از اينكه به خاطر اين كمك قدرنشناس به نظر برسند به آنها فرصت دهيد ديدگاه خود را درمورد اين ترفيع درجه نشان دهند. بگذاريد موفق شود هيچ چيز بيش از اين رئيس را خوشحال نمي كند كه بفهمد كسي كه در آن منصب قرارش داده در كارش موفق است. اگر تلاش كنيد تا به هر قيمتي شده به رئيس نشان دهيد كه براي موفقيت اين تازه وارد هرچه از دستتان برمي آيد مي كنيد، براي شما امتياز محسوب خواهد شد و رابطه تان را هم با اين فرد تازه وارد ارتقاء مي دهد. راهنماييش كنيد اين تازه وارد هم مثل بقيه كاركنان جديد نياز به راهنمايي درمورد سازمان يا شركت را دارد، به ويژه اگر شايستگي لازم براي آن منصب را هم نداشته باشند. اين فرصت خوبي است كه به آنها نشان دهيد در كار گروهي مهارت داريد و سر آشنايي و دوستي را با او باز كنيد. اينكار همچنين راه خوبي براي ارزيابي توانايي ها و ضعف هاي اوست. از اين طريق ميتوانيد بفهميد كه اين فرد چطور آن پست را گرفته است، درمورد مقامش در شركت چه تصوري دارد، و به چه چيزهايي اهميت مي دهد.يادتان باشد چه كسي او استخدام

كرده است صددرصد رئيستان مسبب استخدام اين فرد تازه وارد بوده است. نشان دادن نادرست بودن اين انتخاب، نه تنها روي تازه وارد اثر مي گذارد بلكه روي رئيس هم منعكس ميشود. پس اگر قصد رودررو شدن با تازه وارد را داشته باشيد، مطمئناً رئيس به حساب شما خواهد رسيد نه به حساب او. اگر مجبوريد با آن كنار بياييد اگر با آمدن اين تازه وارد سر كار، واقعاً كاري از دستتان برنمي آيد، تنها مسائلي كه بايد به آن بپردازيد، مسائل كاملاً بحراني و مهم است. درآوردن جزئيات مسئله اي كه هنوز هم جزء مسائل حساس شركت است هيچ فايده اي نخواهد داشت. دنبال مسائل بزرگ باشيد مثل اهداف فروشي كه ناديده گرفته شده اند يا موعدهاي كاري كه از دست رفته اند. هر مسئله ديگري كه اهميت چنداني در وضع و حال شركت ندارد بايد به فراموشي سپرده شود تا بتوانيد روي مسائلي متمركز شويد كه كسي نتواند اعتراضي روي آن داشته باشد.محدودش كنيد در موقعيتي كه با يك پارتي بازي واقعي سروكار داريد، اجازه بدهيد تازه وارد در محدوده خودش فعاليت كنند نه بيشتر. اطمينان يابيد كه در پروژه ها به اندازه كافي از كاركنان استفاده كنيد تا او نتوانند در آن شركت كند. اما اگر اين تازه وارد رئيس شما شده است، تا مي توانيد مسئوليت هاي مختلف را قبول كنيد تا نفوذ او در شركت كمتر باشد. تاثيري كه شما بر شركت مي گذاريد معمولاً با ميزان فعاليت شما در شركت تعيين مي شود. پس فعاليت ها را خودتان انجام دهيد تا نفوذ را هم از آنها بگيريد. صبور باشيد

تصور نكنيد كه اين موقعيت براي هميشه ادامه مي يابد. ما هميشه فكر مي كنيم كه موقعيت هاي بد ماندگار هستند، اما در واقعيت ندرتاً اينطور است. بااينكه اين انتظار ممكن است برايتان دردناك باشد، اما به اندازه از دست دادن همه ي آنچه كه در شركت سرمايه گذاري كرده بوديد دردناك نيست. بعد از گذشت چند ماه خواهيد ديد كه شركت براي تطبيق يافتن با اين فرد جديد، متحمل تغييراتي خواهد شد. همانطور كه اين تازه وارد روزنه هايي براي خود در شركت باز مي كند، اين فرصت را به شما مي دهد كه اين روزنه ها را با توانايي ها و شايستگي هاي خودتان پر كنيد.هر قدم اشتباهي كه آنها برمي دارند، فرصتي براي درخشش شماست. پس روي آن متمركز شويد .

برخورد با شكستهاي شغلي

مؤسس IBM، توماس واتسن مي گويد: "اگر مي خواهيد ميزان موفقيتتان را بالا ببريد، شكست هايتان را دو برابركنيد." وقتي مي خواهيد تاثيري شگرف در محل كار خود بگذاريد و مركز توجه باشيد، ممكن است با شكست هاي كوچك و بزرگ از هدف خود جا بمانيد. اما طريقه ي برخورد شما با شكستهايتان همان چيزي است كه به موفقيتتان كمك مي كند. سؤال اينجاست: آيا آنقدر باهوش هستيد كه بتوانيد از شكست هايتان درس بگيريد؟ شكست هاي شغلي جزئي از كارتان است، اما اگر درست با آن برخورد كنيد، مي تواند در طولاني مدت موفقيت هاي بزرگي عايدتان كند. در اين مقاله قصد داريم تكنيك هايي به شما آموزش دهيم كه از طريق آنها بتوانيد شكست هاي كاريتان را رفع و رجو كنيد. از دست دادن فرجه تحويل كار وقتي فرجه

اي را از دست مي دهيد، احساس ناراحتي و خستگي به شما دست خواهد داد، اما سعي نكنيد با اين تغيير اخلاق، همه را از اين شكست باخبر كنيد. اگر مرتباً رئيستان به خاطر تحويل ندادن به موقع كار به شما گوشزد مي كند، حتماً بايد دوره هاي مديريت زمان را بگذرانيد. اما اگر مي خواهيد تا انبوهي از كار را در يك زمان بسيار كوتاه و ناكافي به اتمام برسانيد، بايد منتظر شكست باشيد. نكته: به غريزه تان اطمينان كنيد. اگر احساس مي كنيد كه زير فشار انبوهي از كار كمرتان خم شده است، در موردش صحبت كنيد. در چنين مواقعي خوب است تا مسائل را با رئيستان درميان بكذاريد تا فرجه ي شما را براي اتمام كار بيشتر كند. اختلاف و مشاجره در اين دوراني كه اكثر كارها به صورت گروهي و جمعي انجام مي گيرد، پيش آمدن اختلاف با همكاران و مشاجره و بگو مگو با رئيس، جزءِ شكست هاي كاري به حساب مي آيد. نكته: سعي كنيد به جاي جانب گيري در مواقع پيش آمد اختلاف، به دنبال زمينه هاي مشترك باشيد. اگر لازم است كه سوپروايزرتان را هم در جريان بگذاريد، به او بگوييد كه چطور اختلافات بين تيم بر بازدهي شما تاثير منفي مي گذارد. خاطرتان باشد كه انتقاد از كارتان به اين معنا نيست كه همكاران يا مشتريانتان شما را به عنون يك فرد نشانه گرفته اند. اگر شما حين ارائه خدمات به يك مشتري مهم، خطا كرديد، دليل بر اين نيست كه شما كارمند بدي هستيد و كارهاي نيك قبليتان را نيز از بين نمي برد. اگر

از شما انتقاد شد، ناراحت نشويد سعي كنيد آن را بپذيريد. قصور در تعهدمحصول مورد نياز مشتريتان سر وقت آماده نشده يا تحويل داده نشده است. البته مشكل خدماتي بزرگي است و نمي دانيد كه چطور بايد رابطه تان را از خطر نابودي نجات دهيد. نكته: با مشتريانتان صادق باشيد و به آنها بگوييد حاضر به انجام هر كاري هستيد تا مشكل برطرف شود. هيچوقت سعي نكنيد مسائل را با سياست لاپوشوني كنيد. مشتريان شما نيز انسان هستند و از تلاش صادقانه ي شما خرسند خواهند شد. و دفعه ي بعد كه باز كاري را پيش شما آوردند، آنها را با انجام سريع و كامل كارشان غافلگير كنيد. شانه خالي كردن از بار مسئوليت اگر هميشه بهانه بياوريد، ممكن است بگويند فرد غير قابل اطميناني هستيد كه هميشه حالت تدافعي دارد. البته ممكن است شما فرد محكمي باشيد، اما اگر بخواهيد هميشه خطاها و كوتاهي هايتان را با بهانه تراشي بپوشانيد، مطمئناً شكست خواهيد خورد. نكته:با واقعيات روبه رو شويد و دست از به تعويق انداختن كارها برداريد. اگر نميرسيد، از ديگران بخواهيد تا به شما براي تكميل كارها كمك كنند. اگر باز شكست خورديد، عذر خواهي كنيد و كارها را بدون بهانه تراشي و شانه خالي كردن از مسئوليت سامان دهيد. غرور را كنار بگذاريد و از دوستانتان كمك بخواهيد تا شما را در اين مسير ياري كنند. تك رو نباشيد. اجراي ايده هاي اشتباه به سبب پيگيري هاي خلاقانه تان، رئيس طراحي يكي از محصولات را به شما واگذار ميكند. پس از اتمام كار و فقدان حتي يك مشتري براي آن محصول، وقتي

انتظار تشويق و تمجيد داريد، رئيس از شما گزارشي براي توجيه اين سرمايه گذاري طلب مي كند. نكته: اگر ايده هايتان ناكارآمد و اشتباه از آب درآمدند، افسرده نشويد. مي توانيد از آن موقعيت به سودتان براي آمادگي براي پروژه هاي بزرگ بعدي استفاده كنيد. به جاي اينكه نا اميد شويد، سعي كنيد بفهميد كه كجاي كارتان اشتباه بوده است و چه قسمت هايي احتياج به تغيير دارند. شايد بهتر بود قبل از خرج سرمايه روي آن طرح، كمي آن را ازمايش مي كرديد و همه ي جوانب را خوب بررسي مي كرديد. اولين قدم در برخورد با شكست خوردن پروژه، قبول اشتباهتان است. اگر بخواهيد به جاي خودتان ديگران مقصر كنيد، سودي نخواهيد برد جر ايجاد استرس و فشار در محل كار و خراب كردن رابطه هايتان. و خاطرتان باشد كه ريسك كردن يكي از مهارت هايي است كه براي رسيدن به موفقيت ضروري است. بهتر شكست بخوريد چه به خاطر درهم برهم بودن كارهايتان، و چه به خاطر گرفتن تصميمات عجولانه شكست خورده باشيد، بايد بدانيد كه شكست يكي از بهترين ابزارهاي آموزنده اي است كه زندگي در اختيارتان قرار مي دهد. حتي اگر با سر زمين بخوريد، هميشه ميتوانيد از آن به عنوان درسي آموزنده براي خود استفاده كنيد.

برخورد با شكستهاي شغلي

مؤسس IBM، توماس واتسن مي گويد: "اگر مي خواهيد ميزان موفقيتتان را بالا ببريد، شكست هايتان را دو برابركنيد." وقتي مي خواهيد تاثيري شگرف در محل كار خود بگذاريد و مركز توجه باشيد، ممكن است با شكست هاي كوچك و بزرگ از هدف خود جا بمانيد. اما طريقه ي برخورد شما

با شكستهايتان همان چيزي است كه به موفقيتتان كمك مي كند. سؤال اينجاست: آيا آنقدر باهوش هستيد كه بتوانيد از شكست هايتان درس بگيريد؟ شكست هاي شغلي جزئي از كارتان است، اما اگر درست با آن برخورد كنيد، مي تواند در طولاني مدت موفقيت هاي بزرگي عايدتان كند. در اين مقاله قصد داريم تكنيك هايي به شما آموزش دهيم كه از طريق آنها بتوانيد شكست هاي كاريتان را رفع و رجو كنيد. از دست دادن فرجه تحويل كار وقتي فرجه اي را از دست مي دهيد، احساس ناراحتي و خستگي به شما دست خواهد داد، اما سعي نكنيد با اين تغيير اخلاق، همه را از اين شكست باخبر كنيد. اگر مرتباً رئيستان به خاطر تحويل ندادن به موقع كار به شما گوشزد مي كند، حتماً بايد دوره هاي مديريت زمان را بگذرانيد. اما اگر مي خواهيد تا انبوهي از كار را در يك زمان بسيار كوتاه و ناكافي به اتمام برسانيد، بايد منتظر شكست باشيد. نكته: به غريزه تان اطمينان كنيد. اگر احساس مي كنيد كه زير فشار انبوهي از كار كمرتان خم شده است، در موردش صحبت كنيد. در چنين مواقعي خوب است تا مسائل را با رئيستان درميان بكذاريد تا فرجه ي شما را براي اتمام كار بيشتر كند. اختلاف و مشاجره در اين دوراني كه اكثر كارها به صورت گروهي و جمعي انجام مي گيرد، پيش آمدن اختلاف با همكاران و مشاجره و بگو مگو با رئيس، جزءِ شكست هاي كاري به حساب مي آيد. نكته: سعي كنيد به جاي جانب گيري در مواقع پيش آمد اختلاف، به دنبال زمينه هاي مشترك

باشيد. اگر لازم است كه سوپروايزرتان را هم در جريان بگذاريد، به او بگوييد كه چطور اختلافات بين تيم بر بازدهي شما تاثير منفي مي گذارد. خاطرتان باشد كه انتقاد از كارتان به اين معنا نيست كه همكاران يا مشتريانتان شما را به عنون يك فرد نشانه گرفته اند. اگر شما حين ارائه خدمات به يك مشتري مهم، خطا كرديد، دليل بر اين نيست كه شما كارمند بدي هستيد و كارهاي نيك قبليتان را نيز از بين نمي برد. اگر از شما انتقاد شد، ناراحت نشويد سعي كنيد آن را بپذيريد. قصور در تعهدمحصول مورد نياز مشتريتان سر وقت آماده نشده يا تحويل داده نشده است. البته مشكل خدماتي بزرگي است و نمي دانيد كه چطور بايد رابطه تان را از خطر نابودي نجات دهيد. نكته: با مشتريانتان صادق باشيد و به آنها بگوييد حاضر به انجام هر كاري هستيد تا مشكل برطرف شود. هيچوقت سعي نكنيد مسائل را با سياست لاپوشوني كنيد. مشتريان شما نيز انسان هستند و از تلاش صادقانه ي شما خرسند خواهند شد. و دفعه ي بعد كه باز كاري را پيش شما آوردند، آنها را با انجام سريع و كامل كارشان غافلگير كنيد. شانه خالي كردن از بار مسئوليت اگر هميشه بهانه بياوريد، ممكن است بگويند فرد غير قابل اطميناني هستيد كه هميشه حالت تدافعي دارد. البته ممكن است شما فرد محكمي باشيد، اما اگر بخواهيد هميشه خطاها و كوتاهي هايتان را با بهانه تراشي بپوشانيد، مطمئناً شكست خواهيد خورد. نكته:با واقعيات روبه رو شويد و دست از به تعويق انداختن كارها برداريد. اگر نميرسيد، از ديگران بخواهيد تا به

شما براي تكميل كارها كمك كنند. اگر باز شكست خورديد، عذر خواهي كنيد و كارها را بدون بهانه تراشي و شانه خالي كردن از مسئوليت سامان دهيد. غرور را كنار بگذاريد و از دوستانتان كمك بخواهيد تا شما را در اين مسير ياري كنند. تك رو نباشيد. اجراي ايده هاي اشتباه به سبب پيگيري هاي خلاقانه تان، رئيس طراحي يكي از محصولات را به شما واگذار ميكند. پس از اتمام كار و فقدان حتي يك مشتري براي آن محصول، وقتي انتظار تشويق و تمجيد داريد، رئيس از شما گزارشي براي توجيه اين سرمايه گذاري طلب مي كند. نكته: اگر ايده هايتان ناكارآمد و اشتباه از آب درآمدند، افسرده نشويد. مي توانيد از آن موقعيت به سودتان براي آمادگي براي پروژه هاي بزرگ بعدي استفاده كنيد. به جاي اينكه نا اميد شويد، سعي كنيد بفهميد كه كجاي كارتان اشتباه بوده است و چه قسمت هايي احتياج به تغيير دارند. شايد بهتر بود قبل از خرج سرمايه روي آن طرح، كمي آن را ازمايش مي كرديد و همه ي جوانب را خوب بررسي مي كرديد. اولين قدم در برخورد با شكست خوردن پروژه، قبول اشتباهتان است. اگر بخواهيد به جاي خودتان ديگران مقصر كنيد، سودي نخواهيد برد جر ايجاد استرس و فشار در محل كار و خراب كردن رابطه هايتان. و خاطرتان باشد كه ريسك كردن يكي از مهارت هايي است كه براي رسيدن به موفقيت ضروري است. بهتر شكست بخوريد چه به خاطر درهم برهم بودن كارهايتان، و چه به خاطر گرفتن تصميمات عجولانه شكست خورده باشيد، بايد بدانيد كه شكست يكي از بهترين ابزارهاي آموزنده

اي است كه زندگي در اختيارتان قرار مي دهد. حتي اگر با سر زمين بخوريد، هميشه ميتوانيد از آن به عنوان درسي آموزنده براي خود استفاده كنيد.

برنامه ريزي اثر بخش

طراحي و حفظ برنامه هاي موثر و كارآمد كار چندان دشواري نيست؛ اين به آن معنا نيست كه اينكار اهميت يا ارزشي ندارد. اتفاقاً توانايي اين كار با ويژگي هاي مختلف در ارتباط است كه در روند كارتان كمك بسيار خوبي برايتان خواهد بود: مثلاً مسئوليت پذيري و قابل اطمينان بودن. براي ايجاد چنين توانايي در خود، فايده ابزارهايي مثل PDA غير قابل انكار است اما اين ابزارها نمي توانند به خودي خود روز كاري شما را اداره كنند. براي اينكه برنامه هاي كاري پرمشغله تان را كه روي كاغذ يادداشت شده اند منظم كنيد، نكات زير مي تواند كمك كننده باشد. اهدافتان را آماده و مشخص كنيد به دقت اهدافتان را براي پيشامدهايي مثل جلسات كاري كه در پيش رو داريد، در نظر بگيريد. به دقت كارهايي كه مي خواهيد انجام دهيد و سوالاتي را كه احتمالاً ميخواهي بپرسيد را يادداشت كنيد. اينكار باعث مي شود براي تك تك كارها و اتفاقات موجود در برنامه تان به اندازه كافي وقت بگذاريد. هميشه وقت شناس باشيد سروقت بودن بايد يكي از اولويت هاي زندگي شما باشد. اين خصوصيت از جمله ويژگي هايي است كه شخيت كاري شما را خيلي خوب جلوه خواهد داد. اين به آن معنا نيست كه وقتي شما دقيقاً سر وقت مي رسيد توقع داشته باشيد ديگران هم همين كار را بكنند؛ اين فقط نشان دهنده قابل اطمينان بودن شماست. اين خصوصيت نشان مي دهد

كه شما مي توانيد يك برنامه پرمشغله را خوب مديريت كنيد، براي وقت و توجه ديگران ارزش قائل هستيد. واقعگرا باشيدزمان مهمترين عامل است، از اينرو ارزيابي غيرواقعي فقط يك جلسه كاري بقيه برنامه تان را هم برهم زده و درنتيجه همه روزتان خراب خواهد شد. بعلاوه، بااينكه خوب است بعضي از جلسات و قرار ملاقات هاي ناخوشايند را زود ترك كنيد، اما نمي توانيد برنامه تان را اينطور طراحي كنيد. به عبارت ديگر بايد ياد بگيريد كه واقعگرايانه برنامه ريزي كنيد نه ايدآلگرايانه. زمان خود را برآورد كنيد سپس 10 تا 20 درصد براي راهي كه بايد برويد، برهم خوردن جلسات و از اين قبيل به آن اضافه كنيد. ايميل تاييديه بفرستيدبرنامه اي كه شامل جلسات و قرارملاقات ها با ديگران باشد، كمي كنترل امور را از دست شما بيرون مي كند و بازده آن را به خطر مي اندازد. كاري كه براي برگرداندن آن كنترل مي توانيد انجام دهيد اين است كه روز قبل يا صبح همان روز به طرف مقابل خود ايميل بفرستيد و قرارتان را با او تاييد كنيد. وقت هاي مياني را هم در نظر بگيريد روي كاغذ يا PDA برنامه خيلي خوب و كارآمد به نظر مي رسد. اما واقعيت فراي اينهاست. بايد براي مسير رفت و آمد خود براي ميتينگ هاي خارج از دفتر كارتان زمان در نظر بگيريد، يااينكه ممكن است روزها را با هم اشتباه كنيد.ار آنجا كه ممكن است اضافه كردن جملاتي مثل "پياده روي تا خيابان بالايي-سه دقيقه" هم مسخره و نشانه اختلال رواني به نظر برسد، بايد براي اين ساعت هاي مياني در

ذهنتان برنامه بريزيد. مكالمات را رهبري كنيد صرفنظر از اينكه طرف مقابلتان در جلسه چه كسي است، سهم خودتان را با نشان دادن شخصيتي قوي، انجام دهيد. به عبارت ديگر، بحثي را شروع نكنيد كه تا پايان روزتان را خراب كند. در اين مسير خيلي چيزها را بايد تحما كنيد و صبر داشته باشيد. فقط سعي كنيد مسائل را بدتر نكنيد. پس هر بحث و گفتگوي بي مورد را براي نجات دادن وقت پرارزش خودتان خودتان قطع كنيد. رمز و راز برنامه ريزي بااينكه هر روز 24 ساعت زمان داريم، اما يك برنامه بد و ضعيف مي تواند اينهمه ساعت را خراب كند يا باعث شود بعضي روزها طولاني تر از روزهاي ديگر به نظر برسند. اگر مشاهده كرديد كه روزهاي كاريتان روز به روز طولاني تر و طولاني تر مي شوند، احتمالاً وقتش رسيده است كه كمي در برنامه تان تغيير ايجاد كنيد.

برنامه ريزي اثر بخش

طراحي و حفظ برنامه هاي موثر و كارآمد كار چندان دشواري نيست؛ اين به آن معنا نيست كه اينكار اهميت يا ارزشي ندارد. اتفاقاً توانايي اين كار با ويژگي هاي مختلف در ارتباط است كه در روند كارتان كمك بسيار خوبي برايتان خواهد بود: مثلاً مسئوليت پذيري و قابل اطمينان بودن. براي ايجاد چنين توانايي در خود، فايده ابزارهايي مثل PDA غير قابل انكار است اما اين ابزارها نمي توانند به خودي خود روز كاري شما را اداره كنند. براي اينكه برنامه هاي كاري پرمشغله تان را كه روي كاغذ يادداشت شده اند منظم كنيد، نكات زير مي تواند كمك كننده باشد. اهدافتان را آماده و مشخص كنيد به

دقت اهدافتان را براي پيشامدهايي مثل جلسات كاري كه در پيش رو داريد، در نظر بگيريد. به دقت كارهايي كه مي خواهيد انجام دهيد و سوالاتي را كه احتمالاً ميخواهي بپرسيد را يادداشت كنيد. اينكار باعث مي شود براي تك تك كارها و اتفاقات موجود در برنامه تان به اندازه كافي وقت بگذاريد. هميشه وقت شناس باشيد سروقت بودن بايد يكي از اولويت هاي زندگي شما باشد. اين خصوصيت از جمله ويژگي هايي است كه شخيت كاري شما را خيلي خوب جلوه خواهد داد. اين به آن معنا نيست كه وقتي شما دقيقاً سر وقت مي رسيد توقع داشته باشيد ديگران هم همين كار را بكنند؛ اين فقط نشان دهنده قابل اطمينان بودن شماست. اين خصوصيت نشان مي دهد كه شما مي توانيد يك برنامه پرمشغله را خوب مديريت كنيد، براي وقت و توجه ديگران ارزش قائل هستيد. واقعگرا باشيدزمان مهمترين عامل است، از اينرو ارزيابي غيرواقعي فقط يك جلسه كاري بقيه برنامه تان را هم برهم زده و درنتيجه همه روزتان خراب خواهد شد. بعلاوه، بااينكه خوب است بعضي از جلسات و قرار ملاقات هاي ناخوشايند را زود ترك كنيد، اما نمي توانيد برنامه تان را اينطور طراحي كنيد. به عبارت ديگر بايد ياد بگيريد كه واقعگرايانه برنامه ريزي كنيد نه ايدآلگرايانه. زمان خود را برآورد كنيد سپس 10 تا 20 درصد براي راهي كه بايد برويد، برهم خوردن جلسات و از اين قبيل به آن اضافه كنيد. ايميل تاييديه بفرستيدبرنامه اي كه شامل جلسات و قرارملاقات ها با ديگران باشد، كمي كنترل امور را از دست شما بيرون مي كند و بازده آن

را به خطر مي اندازد. كاري كه براي برگرداندن آن كنترل مي توانيد انجام دهيد اين است كه روز قبل يا صبح همان روز به طرف مقابل خود ايميل بفرستيد و قرارتان را با او تاييد كنيد. وقت هاي مياني را هم در نظر بگيريد روي كاغذ يا PDA برنامه خيلي خوب و كارآمد به نظر مي رسد. اما واقعيت فراي اينهاست. بايد براي مسير رفت و آمد خود براي ميتينگ هاي خارج از دفتر كارتان زمان در نظر بگيريد، يااينكه ممكن است روزها را با هم اشتباه كنيد.ار آنجا كه ممكن است اضافه كردن جملاتي مثل "پياده روي تا خيابان بالايي-سه دقيقه" هم مسخره و نشانه اختلال رواني به نظر برسد، بايد براي اين ساعت هاي مياني در ذهنتان برنامه بريزيد. مكالمات را رهبري كنيد صرفنظر از اينكه طرف مقابلتان در جلسه چه كسي است، سهم خودتان را با نشان دادن شخصيتي قوي، انجام دهيد. به عبارت ديگر، بحثي را شروع نكنيد كه تا پايان روزتان را خراب كند. در اين مسير خيلي چيزها را بايد تحما كنيد و صبر داشته باشيد. فقط سعي كنيد مسائل را بدتر نكنيد. پس هر بحث و گفتگوي بي مورد را براي نجات دادن وقت پرارزش خودتان خودتان قطع كنيد. رمز و راز برنامه ريزي بااينكه هر روز 24 ساعت زمان داريم، اما يك برنامه بد و ضعيف مي تواند اينهمه ساعت را خراب كند يا باعث شود بعضي روزها طولاني تر از روزهاي ديگر به نظر برسند. اگر مشاهده كرديد كه روزهاي كاريتان روز به روز طولاني تر و طولاني تر مي شوند، احتمالاً وقتش رسيده است

كه كمي در برنامه تان تغيير ايجاد كنيد.

برنامه ريزي شغلي

وقتي درمورد برنامه ريزي شغلي فكر مي كنيد، چه چيز به ذهنتان مي رسد؟ افراد زيادي نمي دانند كه برنامه ريزي شغلي چه مفهومي دارد. ما برنامه ريزي شغلي را اينطور معني مي كنيم: "هدفي كه در يك زمينه يا شغل خاص فرد آرزوي رسيدن به آن را دارد و براي دست يافتن به آن برنامه و طرح فكر شده اي دارد." چرا بايد هدف شغلي داشته باشيم؟ هدف شغلي به شما كمك مي كند تمركز داشته باشيد و تصميم بگيريد كه در زندگي چه ميخواهيد بكنيد. اين هدف شما را هدايت مي كند، به شما انگيزه مي دهد، و به شما كمك مي كند به آنچه كه مي خواهيد برسيد. هدف شغلي مي تواند يك شغل خاص باشد - مثلاً كارمند يا معلم - يا مي تواند زمينه خاصي باشد كه دوست داريد در آن فعاليت كرده و كار كنيد مثلاً آموزش يا حمل و نقل. هدف شغلي به شما كمك ميكند استعدادها و توانايي هاي خود را كشف كنيد و به مهارت هايي در خودتان پي ببريد كه فكرش را هم نمي كرديد. در هر شغلي كه انتخاب مي كنيد، امكانات مختلفي وجود دارد. هدف شغلي در راه رسيدن به چيزي كه از زندگي مي خواهيد شما را راهنمايي و هدايت مي كند. وقتي يك شغل را انتخاب كرديد، بايد خيلي خوب درمورد قدم هايي كه مي توانيد در مسير رسيدن به هدفتان برداريد، فكر كنيد. آينده غيرقابل پيش بيني است. اما با اين وجود باز هم ميتوانيد در زندگي كاري خود هدف داشته باشيد

و براي رسيدن به آن برنامه ريزي كنيد.انتظارات/نوميدي ها در كنار هر هدفي، يك نتيجه مطلوب پيش بيني ميشود. ما اين را توقع يا انتظار ميناميم. انتظارات ما به ما انگيزه مي دهد. وقتي بفهميم هدفمان چيست، احساس لذت و رضايت مي كنيم. همه ما انتظارات و نوميدي هايي داريم. در روند فكر كردن درمورد اهدافمان، بايد براي نااميد شدن و شكست خوردن هم آماده شويم. برنامه ريزي شغلي يك برنامه ريزي براي هدف است كه در آن ما براي رسيدن به اهداف خاص كاري برنامه ريزي مي كنيم. اما تنها برنامه ريزي شغلي كه شما به آن نياز داريد، برنامه ريزي است كه به درد شما و نيازهايتان بخورد. در برنامه ريزي شغلي ما به دنبال اطلاعات هستيم و به وسيله آن اطلاعات، هدف سازي مي كنيم و بعد قدم ها و مراحل لازم براي رسيدن به آن هدف را طرح ريزي ميكنيم. دنيايي كه در آن زندگي مي كنيم، به طرق مختلف كار مي كند. هرچقدر بيشتر درمورد عملكرد آن بدانيم، بهتر مي توانيم به اهدافمان برسيم. براي ايجاد حس رقابت بايد تا مي توانيم قابل انعطاف باشيم و تا مي توانيم مهارت هايمان را توسعه دهيم. اينها از جمله كارهايي است كه مي توانيد انجام دهيد: به مدرسه برويد، در سمينارها يا كارگاه هاي آموزشي شركت كنيد، مجلات و روزنامه هاي روز را مطالعه كنيد، و با افراديكه در اين زمينه اطلاعات دارند صحبت كنيد. وقتي درمورد آموزش يا مهارت حرف مي زنيم، منظور فقط چيزهايي مثل سازماندهي يا مديريت زمان نيست، گرچه اينها نيز خود مسائل بسيار مهمي هستند. اما كنترل

استرس، حل مشكل، خطر كردن، و غلبه بر دفع الوقت، به همان اندازه براي رسيدن به هدف مهم هستند. چرا برنامه ريزي شغلي اهميت دارد؟ فرض كنيم شما يك زمينه كاري را انتخاب مي كنيد. برنامه ريزي اين نيست كه فقط در يك برهه از زمان براي آن كار طرح ريزي كنيد، اين يك روند مداوم است؛ درواقع، مي توانيد آنرا يك روند دائم العمر بدانيد. ما هميشه در حال رشد و يادگيري هستيم و به اين طريق، علايق و نيازهاي ما نيز تغيير مي كنند. برنامه ريزي شغلي فقط برنامه ريختن براي به دست آوردن شغل دلخواهتان نيست، اينكار به شما كمك مي كند در طول زندگي و در مسير اين آموختن ها، تغيير و تعديل هاي لازم در زندگيتان را ايجاد كنيد. در برنامه ريزي شغلي شما همه مراحل لازم براي رسيدن به اهدافتان را پيشبيني كرده و محاسبه مي كنيد. در اين روند، هميشه در حال انتخاب كردن هستيد. وقتي چيزي را به چيز ديگري ترجيح مي دهيد و آنرا جايگزين مي كنيد، به آن ارزش و بهاي فرصت گفته مي شود. افراديكه زندگي شغلي موفقي دارند مي دانند بازي كار را چطور بايد بازي كنند. همانطو كه مي بينيد، برنامه ريزي شلي چيزي فراتر از اين است كه فقط به فرصت هاي شغلي مختلف نگاهي بيندازيد و سخت كار كنيد. روند برنامه ريزي شغلي را مي توان به 6 مرحله تقسيم كرد:1. ارزيابي خود 2. كشف شغل خود 3. هدف يابي 4. آمادگي شغلي 5. عرضه كردن خود به بازار 6. مديريت شغلي برنامه ريزي شغلي يك روند است و هميشه

به صورت چرخه اي در حال حركت است. وقتي مي خواهيد در زندگي شغلي خود تغيير ايجاد كنيد، اين روند ممكن است بارها و بارها تكرار شود. در برنامه ريزي شغلي، بايد سعي كنيد افرادي را پيدا كنيد كه مي توانند مربي و مرشد شما باشند و به شما در اين مسير كمك كنند. برنامه ريزي شغلي، هيچ تفاوتي با هدف يابي ها و برنامه ريزي هاي ديگر ندارد. تفاوت آن در اين است كه شما به طور ويژه روي جدا كردن هدف كار و شغل خود از ساير اهدافتان كار مي كنيد. دليل اينكه اكثر افراد قادر به رسيدن به آرزوها و آمال خود و تبديل كردن آن به واقعيت نيستند، اين است كه اين آرزوها و آمال را به هدف خود در زندگي تبديل نمي كنند. هدف، آرزويي است كه فرجه و ضرب العجل دارد. دلايل مختلفي وجود دارد كه مردم نمي توانند براي خود هدف سازي كنند. بزرگترين اين دلايل اين است كه آنها نمي فهمند كه روند هدف يابي يك مهارت است. همه ما در زندگي خود هدف هايي براي خودمان تعيين و به آن دست پيدا كرده ايم. اما اكثر اين اهداف آنقدر بزرگ نبوده اند كه زندگي ما را تغيير دهند. افراد موفق براي خود هدف تعيين مي كنند؛ برنامه ريزي مي كنند، نقشه مي كشند و آنرا دنبال مي كنند. تعيين هدف روندي است كه نياز به مهارت دارد. ما هدف هاي ساده و كوتاه مدت را در ذهنمان ايجاد مي كنيم اما اهداف بزرگ و طولاني مدت را بايد بنويسيم، ارزيابي كنيم و هر چند وقت يكبار

كنترل كنيم. هرچه رسيدن به هدف زمان بيشتري ببرد، با مشكلات، تغييرات و خستگي هاي بيشتري روبه رو خواهيد بود. هدف يابي به همان اندازه كه يك علم است، نوعي هنر است. هرچه بيشتر اين روند را بفهميد و مهارت هاي بيشتري كسب كنيد، تغييراتي كه در راه رسيدن به آن هدف ايجاد ميكنيد، بهتر خواهند بود. با دنبال كردن هدفتان ميتوانيد در خود عزت و اعتماد به نفس ايجاد كنيد. دنبال كردن هدف شما را رشد مي دهد و وقتي هدفتان را تعريف مي كنيد، ديگر آن هدف است كه شما را تعريف مي كند. در طول زندگي اتفاقات و پيشامدهاي غير منتظره زيادي براي ما اتفاق مي افتد، به همين دليل وقتي هدفي را براي خود انتخاب مي كنيم، بايد درك كنيم كه ممكن است موانع زيادي در راه رسيدن به آن هدف در مسيرمان قرار گيرد. موانعي كه در راه رسيدن به هدف جلو فرد سبز مي شود، معمولاً باعث مي شود فرد آن هدف را كنار بگذارد و از آن دست بكشد. خيلي از افراد فكر مي كنند كه با نوشتن هدف هايشان روي كاغذ، قابليت انعطاف خود را از دست بدهند. اهداف سخت و محكم نيستند كه وقتي نوشته شوند ديگر نتوان آنها را تغيير داد. هيچ كس نمي داند در آينده چه پيش مي آيد. چيزي كه امروز برنامه مي ريزيد ممكن است در آينده به كلي تغيير كند.  اما هدفي كه خوب روي آن فكر شده باشد مي تواند خيلي از موانع و مشكلات ممكن را پيش بيني كند. موانعي كه سر راه شما قرار مي گيرند،

باعث مي شود افراد دست از آن هدف بكشند. مثل اين مي ماند كه به سمت يك ديوار شروع به دويدن كنيد و يكباره مسيرتان را تغيير داده و از آن دور شويد. تصور كنيد كه مي خواهيد از يك كارمند به مقام مدير ترفيع پيدا كنيد. قبل از اينكه هيچ كاري انجام دهيد، از خودتان بپرسيد، چرا مي خواهم به چنين هدفي برسم؟ ممكن است بگوييد، مي خواهم به اين هدف برسم چون دوست دارم مقام بالاتري پيدا كنم يا مي خواهم حقوقم بيشتر شود يا اينكه من فكر مي كنم مي توانم رهبر خوبي باشم و اين به من كمك مي كند به هدف بلند مدت خود كه دست يافتن به مقام مديركل شركت است برسم. حالا از خودتان بپرسيد، چرا اين مسئله اينقدر براي من اهميت دارد؟ ممكن است بگوييد، براي من مهم است چون مي خواهم از نردبان ترقي تا اندازه اي كه استعدادها و توانايي هايم اجازه مي دهد، بالا بروم. بعد از خودتان بپرسيد، اين چرا برايم مهم است، و ممكن است جواب دهيد كه چون مي خواهم به خودم و ديگران ثابت كنم كه قدرت به دست آوردن چيزي كه ميخواهم را دارم.

باز دوباره از خودتان بپرسيد كه اين چرا برايتان مهم است؟ و اين سوال را تا جايي كه مي توانيد ادامه دهيد. با اين كار شما سعي داريد به دليل اصلي اينكه چرا مي خواهيد فلان كار را انجام دهيد برسيد. اينكار به شما كمك مي كند اهداف و قصد خودتان را روشن كنيد. به شما كمك ميكند انگيزه هاي خود را بشناسيد و تشخيص

دهيد و بفهميد كه واقعاً چه مي خواهيد. با اينكار مي فهميد كه راه هاي ديگري هم براي رسيدن به هدفتان وجود دارد. گاهي وقت ها آسان است كه بگوييم، "من اين را مي خواهم" درحاليكه ممكن است چيز ديگري را بخواهيد. اينكار به شما كمك ميكند از تلاش بيهوده در راه رسيدن به هدفي كه واقعاً خواست قلبيتان نيست جلوگيري كنيد. همچنين به شما كمك مي كند انگيزه اصلي خود را بشناسيد و بفهميد كه واقعاً چه ميخواهيد. به طور خلاصه بايد بگوييم كه خيلي از افراد از كار و شغلي كه دارند راضي نيستند. برنامه ريزي شغلي به شما كمك مي كند قدرت و توانايي هاي بالقوه تان را به ماكسيمم برسانيد و از كارتان رضايت كامل پيدا كنيد. داشتن يك برنامه كاري شما را روي كارتان متمركز مي كند و به شما انگيزه مي دهد. به شما كمك ميكند مشكلات و موانعي كه سر راهتان ممكن است قرار گيرد را از قبل پيشبيني كنيد و ناتواني ها و ضعف هايتان را بشناسيد و در راه بهبود آنها بكوشيد. برنامه ريزي شغلي به شما اعتماد به نفس لازم براي متعهد شدن به كارتان را در شما ايجاد مي كند و آن موقع است كه شما توانايي تصميم گيري مي دهد و شما را در راه رسيدن به اهدافتان ياري مي كند.

برنامه ريزي شغلي

وقتي درمورد برنامه ريزي شغلي فكر مي كنيد، چه چيز به ذهنتان مي رسد؟ افراد زيادي نمي دانند كه برنامه ريزي شغلي چه مفهومي دارد. ما برنامه ريزي شغلي را اينطور معني مي كنيم: "هدفي كه در يك زمينه يا شغل

خاص فرد آرزوي رسيدن به آن را دارد و براي دست يافتن به آن برنامه و طرح فكر شده اي دارد." چرا بايد هدف شغلي داشته باشيم؟ هدف شغلي به شما كمك مي كند تمركز داشته باشيد و تصميم بگيريد كه در زندگي چه ميخواهيد بكنيد. اين هدف شما را هدايت مي كند، به شما انگيزه مي دهد، و به شما كمك مي كند به آنچه كه مي خواهيد برسيد. هدف شغلي مي تواند يك شغل خاص باشد - مثلاً كارمند يا معلم - يا مي تواند زمينه خاصي باشد كه دوست داريد در آن فعاليت كرده و كار كنيد مثلاً آموزش يا حمل و نقل. هدف شغلي به شما كمك ميكند استعدادها و توانايي هاي خود را كشف كنيد و به مهارت هايي در خودتان پي ببريد كه فكرش را هم نمي كرديد. در هر شغلي كه انتخاب مي كنيد، امكانات مختلفي وجود دارد. هدف شغلي در راه رسيدن به چيزي كه از زندگي مي خواهيد شما را راهنمايي و هدايت مي كند. وقتي يك شغل را انتخاب كرديد، بايد خيلي خوب درمورد قدم هايي كه مي توانيد در مسير رسيدن به هدفتان برداريد، فكر كنيد. آينده غيرقابل پيش بيني است. اما با اين وجود باز هم ميتوانيد در زندگي كاري خود هدف داشته باشيد و براي رسيدن به آن برنامه ريزي كنيد.انتظارات/نوميدي ها در كنار هر هدفي، يك نتيجه مطلوب پيش بيني ميشود. ما اين را توقع يا انتظار ميناميم. انتظارات ما به ما انگيزه مي دهد. وقتي بفهميم هدفمان چيست، احساس لذت و رضايت مي كنيم. همه ما انتظارات و نوميدي هايي

داريم. در روند فكر كردن درمورد اهدافمان، بايد براي نااميد شدن و شكست خوردن هم آماده شويم. برنامه ريزي شغلي يك برنامه ريزي براي هدف است كه در آن ما براي رسيدن به اهداف خاص كاري برنامه ريزي مي كنيم. اما تنها برنامه ريزي شغلي كه شما به آن نياز داريد، برنامه ريزي است كه به درد شما و نيازهايتان بخورد. در برنامه ريزي شغلي ما به دنبال اطلاعات هستيم و به وسيله آن اطلاعات، هدف سازي مي كنيم و بعد قدم ها و مراحل لازم براي رسيدن به آن هدف را طرح ريزي ميكنيم. دنيايي كه در آن زندگي مي كنيم، به طرق مختلف كار مي كند. هرچقدر بيشتر درمورد عملكرد آن بدانيم، بهتر مي توانيم به اهدافمان برسيم. براي ايجاد حس رقابت بايد تا مي توانيم قابل انعطاف باشيم و تا مي توانيم مهارت هايمان را توسعه دهيم. اينها از جمله كارهايي است كه مي توانيد انجام دهيد: به مدرسه برويد، در سمينارها يا كارگاه هاي آموزشي شركت كنيد، مجلات و روزنامه هاي روز را مطالعه كنيد، و با افراديكه در اين زمينه اطلاعات دارند صحبت كنيد. وقتي درمورد آموزش يا مهارت حرف مي زنيم، منظور فقط چيزهايي مثل سازماندهي يا مديريت زمان نيست، گرچه اينها نيز خود مسائل بسيار مهمي هستند. اما كنترل استرس، حل مشكل، خطر كردن، و غلبه بر دفع الوقت، به همان اندازه براي رسيدن به هدف مهم هستند. چرا برنامه ريزي شغلي اهميت دارد؟ فرض كنيم شما يك زمينه كاري را انتخاب مي كنيد. برنامه ريزي اين نيست كه فقط در يك برهه از زمان براي آن كار

طرح ريزي كنيد، اين يك روند مداوم است؛ درواقع، مي توانيد آنرا يك روند دائم العمر بدانيد. ما هميشه در حال رشد و يادگيري هستيم و به اين طريق، علايق و نيازهاي ما نيز تغيير مي كنند. برنامه ريزي شغلي فقط برنامه ريختن براي به دست آوردن شغل دلخواهتان نيست، اينكار به شما كمك مي كند در طول زندگي و در مسير اين آموختن ها، تغيير و تعديل هاي لازم در زندگيتان را ايجاد كنيد. در برنامه ريزي شغلي شما همه مراحل لازم براي رسيدن به اهدافتان را پيشبيني كرده و محاسبه مي كنيد. در اين روند، هميشه در حال انتخاب كردن هستيد. وقتي چيزي را به چيز ديگري ترجيح مي دهيد و آنرا جايگزين مي كنيد، به آن ارزش و بهاي فرصت گفته مي شود. افراديكه زندگي شغلي موفقي دارند مي دانند بازي كار را چطور بايد بازي كنند. همانطو كه مي بينيد، برنامه ريزي شلي چيزي فراتر از اين است كه فقط به فرصت هاي شغلي مختلف نگاهي بيندازيد و سخت كار كنيد. روند برنامه ريزي شغلي را مي توان به 6 مرحله تقسيم كرد:1. ارزيابي خود 2. كشف شغل خود 3. هدف يابي 4. آمادگي شغلي 5. عرضه كردن خود به بازار 6. مديريت شغلي برنامه ريزي شغلي يك روند است و هميشه به صورت چرخه اي در حال حركت است. وقتي مي خواهيد در زندگي شغلي خود تغيير ايجاد كنيد، اين روند ممكن است بارها و بارها تكرار شود. در برنامه ريزي شغلي، بايد سعي كنيد افرادي را پيدا كنيد كه مي توانند مربي و مرشد شما باشند و به شما

در اين مسير كمك كنند. برنامه ريزي شغلي، هيچ تفاوتي با هدف يابي ها و برنامه ريزي هاي ديگر ندارد. تفاوت آن در اين است كه شما به طور ويژه روي جدا كردن هدف كار و شغل خود از ساير اهدافتان كار مي كنيد. دليل اينكه اكثر افراد قادر به رسيدن به آرزوها و آمال خود و تبديل كردن آن به واقعيت نيستند، اين است كه اين آرزوها و آمال را به هدف خود در زندگي تبديل نمي كنند. هدف، آرزويي است كه فرجه و ضرب العجل دارد. دلايل مختلفي وجود دارد كه مردم نمي توانند براي خود هدف سازي كنند. بزرگترين اين دلايل اين است كه آنها نمي فهمند كه روند هدف يابي يك مهارت است. همه ما در زندگي خود هدف هايي براي خودمان تعيين و به آن دست پيدا كرده ايم. اما اكثر اين اهداف آنقدر بزرگ نبوده اند كه زندگي ما را تغيير دهند. افراد موفق براي خود هدف تعيين مي كنند؛ برنامه ريزي مي كنند، نقشه مي كشند و آنرا دنبال مي كنند. تعيين هدف روندي است كه نياز به مهارت دارد. ما هدف هاي ساده و كوتاه مدت را در ذهنمان ايجاد مي كنيم اما اهداف بزرگ و طولاني مدت را بايد بنويسيم، ارزيابي كنيم و هر چند وقت يكبار كنترل كنيم. هرچه رسيدن به هدف زمان بيشتري ببرد، با مشكلات، تغييرات و خستگي هاي بيشتري روبه رو خواهيد بود. هدف يابي به همان اندازه كه يك علم است، نوعي هنر است. هرچه بيشتر اين روند را بفهميد و مهارت هاي بيشتري كسب كنيد، تغييراتي كه در راه رسيدن

به آن هدف ايجاد ميكنيد، بهتر خواهند بود. با دنبال كردن هدفتان ميتوانيد در خود عزت و اعتماد به نفس ايجاد كنيد. دنبال كردن هدف شما را رشد مي دهد و وقتي هدفتان را تعريف مي كنيد، ديگر آن هدف است كه شما را تعريف مي كند. در طول زندگي اتفاقات و پيشامدهاي غير منتظره زيادي براي ما اتفاق مي افتد، به همين دليل وقتي هدفي را براي خود انتخاب مي كنيم، بايد درك كنيم كه ممكن است موانع زيادي در راه رسيدن به آن هدف در مسيرمان قرار گيرد. موانعي كه در راه رسيدن به هدف جلو فرد سبز مي شود، معمولاً باعث مي شود فرد آن هدف را كنار بگذارد و از آن دست بكشد. خيلي از افراد فكر مي كنند كه با نوشتن هدف هايشان روي كاغذ، قابليت انعطاف خود را از دست بدهند. اهداف سخت و محكم نيستند كه وقتي نوشته شوند ديگر نتوان آنها را تغيير داد. هيچ كس نمي داند در آينده چه پيش مي آيد. چيزي كه امروز برنامه مي ريزيد ممكن است در آينده به كلي تغيير كند.  اما هدفي كه خوب روي آن فكر شده باشد مي تواند خيلي از موانع و مشكلات ممكن را پيش بيني كند. موانعي كه سر راه شما قرار مي گيرند، باعث مي شود افراد دست از آن هدف بكشند. مثل اين مي ماند كه به سمت يك ديوار شروع به دويدن كنيد و يكباره مسيرتان را تغيير داده و از آن دور شويد. تصور كنيد كه مي خواهيد از يك كارمند به مقام مدير ترفيع پيدا كنيد. قبل از

اينكه هيچ كاري انجام دهيد، از خودتان بپرسيد، چرا مي خواهم به چنين هدفي برسم؟ ممكن است بگوييد، مي خواهم به اين هدف برسم چون دوست دارم مقام بالاتري پيدا كنم يا مي خواهم حقوقم بيشتر شود يا اينكه من فكر مي كنم مي توانم رهبر خوبي باشم و اين به من كمك مي كند به هدف بلند مدت خود كه دست يافتن به مقام مديركل شركت است برسم. حالا از خودتان بپرسيد، چرا اين مسئله اينقدر براي من اهميت دارد؟ ممكن است بگوييد، براي من مهم است چون مي خواهم از نردبان ترقي تا اندازه اي كه استعدادها و توانايي هايم اجازه مي دهد، بالا بروم. بعد از خودتان بپرسيد، اين چرا برايم مهم است، و ممكن است جواب دهيد كه چون مي خواهم به خودم و ديگران ثابت كنم كه قدرت به دست آوردن چيزي كه ميخواهم را دارم.

باز دوباره از خودتان بپرسيد كه اين چرا برايتان مهم است؟ و اين سوال را تا جايي كه مي توانيد ادامه دهيد. با اين كار شما سعي داريد به دليل اصلي اينكه چرا مي خواهيد فلان كار را انجام دهيد برسيد. اينكار به شما كمك مي كند اهداف و قصد خودتان را روشن كنيد. به شما كمك ميكند انگيزه هاي خود را بشناسيد و تشخيص دهيد و بفهميد كه واقعاً چه مي خواهيد. با اينكار مي فهميد كه راه هاي ديگري هم براي رسيدن به هدفتان وجود دارد. گاهي وقت ها آسان است كه بگوييم، "من اين را مي خواهم" درحاليكه ممكن است چيز ديگري را بخواهيد. اينكار به شما كمك ميكند از تلاش

بيهوده در راه رسيدن به هدفي كه واقعاً خواست قلبيتان نيست جلوگيري كنيد. همچنين به شما كمك مي كند انگيزه اصلي خود را بشناسيد و بفهميد كه واقعاً چه ميخواهيد. به طور خلاصه بايد بگوييم كه خيلي از افراد از كار و شغلي كه دارند راضي نيستند. برنامه ريزي شغلي به شما كمك مي كند قدرت و توانايي هاي بالقوه تان را به ماكسيمم برسانيد و از كارتان رضايت كامل پيدا كنيد. داشتن يك برنامه كاري شما را روي كارتان متمركز مي كند و به شما انگيزه مي دهد. به شما كمك ميكند مشكلات و موانعي كه سر راهتان ممكن است قرار گيرد را از قبل پيشبيني كنيد و ناتواني ها و ضعف هايتان را بشناسيد و در راه بهبود آنها بكوشيد. برنامه ريزي شغلي به شما اعتماد به نفس لازم براي متعهد شدن به كارتان را در شما ايجاد مي كند و آن موقع است كه شما توانايي تصميم گيري مي دهد و شما را در راه رسيدن به اهدافتان ياري مي كند.

به آن چه كه داريد فكر كنيد

خلاقيت باعث بروز افكار بزرگ در انسان ميشود. اما معمولا سخت ترين مرحله نقطه شروع است. افكار بزرگ ما را به سمت پيشرفت راهنمايي كرده و فردايي روشن را برايمان به ارمغان مي آورند. با به كارگيري اصولي كه دراين قسمت براي شما شرح مي دهيم مي توانيد يك تجارت بزرگ و بي نقص راه اندازيد. ما متاسفانه ذهن خود را به انجام اين امور عادت نداده ايم. اين امر سبب ميشود تا توانايي خود را براي دامن دادن به تصورات و تخيلات از دست داده و در نتيجه قدرت تخيل

خود را به كار نگيريم. به همين دليل فرصتهاي بي شماري را به آساني از دست مي دهيم. ايده هاي بزرگ از محلي فراي باورهاي شخصي نشات مي گيرند. بايد به دوردست ها بنگريد و افكار متفاوت را آزمايش كنيد تا به نتيجه مطلوب دست پيدا كنيد.عده اي با به كار نگرفتن ذهن خود آنرا به طرز وحشتناكي بي حس و كرخت مي كنند، چنين رفتاري باعث مي شود درخت افكار شما هيچ گاه به بار ننشيند. 1- زياد مطالعه كنيد ذهن شما همانند بدنتان براي اينكه رشد پيدا كرده و پرورش يابد نيازمند تمرين و تحرك است، و چه تمريني بهتر از كتاب خواندن. سعي كنيد با افكار و عقايد انسان هاي موفق در طول تاريخ آشنا شويد. شرح حال و تاريخچه زندگي هر يك از آنها را مرور كنيد و از آن درس بگيريد. با مطالعه اين كتب مي توان حدس زد كه چگونه اين افراد بزرگ ذهن خود را براي رسيدن به بهترين ها پرورش داده بودند. همچنين مي توانيد مجلاتي نظير تجارت و يا اقتصاد روز را نيز مطالعه كنيد. با آگاهي از نظرات ديگران پيرامون مسايل مختلف شما سطحي نگري را كنار مي گذاريد و با يك ديد عمقي به موضوعات مختلف مي نگريد. 2- فرصت هايي را كه در آن ذهن شما خلاق است از دست ندهيد شايد بروز بسياري از مسائل را به شانس واگذار مي كنيد. تصور شما نادرست است. شايد بعضي مواقع حس مي كنيد كه مغزتان اصلا كار نمي كند و هيچ عكس العملي از خود نشان نمي دهد. اما مواقعي هم وجود دارد كه

ذهنتان به قدري فعال است كه مي خواهيد انيشتن را به رقابت دعوت كنيد. تنها مشكل موجود اين است كه اين زمان طلايي مواقعي كه شما به آن نياز داريد، ظاهر نميشود. زماني كه ذهن در حال فوران است تا آنجا كه مي توانيد به افكار خود پر و بال دهيد. اجازه دهيد افكارتان مثل آب آتش نشاني به بالاترين نقطه صعود كنند. هنگامي كه براي پرواز كردن به ذهن خود فضا مي دهيد، او شما را به دوردست ها خواهد برد و نتايج شگفت انگيزي را بدست خواهد داد. 3- يك دفترچه يادداشت به همراه داشته باشيد هنگاميكه افكار بي نظير به ذهن شما خطور مي كنند از ذخيره كردن آنها اطمينان خاطر حاصل كنيد. در اين امر به يادداشت هاي ذهني اكتفا نكنيد زيرا ممكن است به دست فراموشي سپرده شوند. سعي كنيد هميشه يك دفترچه يادداشت و يا يك ضبط صوت به همراه داشته باشيد به ويژه در كنار تخت خواب خود براي مواقعي كه افكار طلايي در حدود ساعت 2 نيمه شب به ذهن شما خطور مي كنند. هنگاميكه افكارتان در جايي ثبت شوند، شما به راحتي مي توانيد به آنها دسترسي پيدا كنيد و آنها را به سرعت به كار ببنديد. افكار بزرگ نيز مانند ميوه ها فقط تا زماني كه تازه و شاداب باشند قابل استفاده هستند. 4- از افكار ديگران بهره بجوييد بهره جستن از افكار و عقايد ديگران نيز به نوبه خود روش مناسبي براي گسترش ايده هاي شخصي شماست. افراد مختلف داراي نقطه نظرات و چشم اندازهاي متفاوتي هستند. توانايي هاي آنها مختلف است و سوابق

و پيشينه هاي متفاوتي دارند. كاركرد ذهن افراد منحصر به فرد است. با مطرح شدن يك بحث در ميان جمع ، آنقدر پيشنهادهاي مختلف شنيده مي شود كه نيمي از آنها هرگز به ذهن شما نمي رسيدند. به اين طريق شما ميتوانيد با كوله باري سرشار از افكار متفاوت در جاده تصميم گيري گام برداريد. نسبت به نظر هيچ كس بي توجهي نكنيد . شايد در نگاه اول احمقانه به نظر برسند اما شايد مانند صدف هايي باشند كه در خود گوهرهاي گرانقيمتي را جاي داده اند. درست نيست كه در مورد نظر ديگران به قضاوت بنشينيم سعي كنيد به جاي قضاوتهاي بيهوده آن ها را سبك سنگين كرده و در امور روزمره خود به كار بنديد. 5- تغييراتي در محيط اطراف خود ايجاد كنيد گاهي اوقات تنها چيزي كه باعث مي شود ذهن خسته شما را دوباره به كار اندازد تغيير وضع ظاهري محيط اطرافتان است. اگر چشم انداز پيرامون شما تغيير كند، ذهن شما نيز به صورت ناخود آگاه به سمت يك ديدگاه جديد تغيير جهت مي دهد. اگر تمام مدت در پشت ميز خود بنشينيد ذهن خود را در آن شرايط محدود مي كنيد و هيچ فضايي براي برانگيختگي او باقي نمي گذاريد. بنابر اين ميتوانيد پياده روي كنيد، به باشگاه ورزشي برويد، كنار آب رود بنشينيد و در كل به يك مكان جديد قدم بگذاريد تا ذهن شما نيز بتواند آزادانه به تمرين و تقلا بپردازد. 6- بر روي شكاف ميان دو نسل خط بطلان بكشيد ذهن كودكان تروتازه و شاداب است. آنها جسور هستند و احساساتشان از طريق فشار هاي

اجتماعي سركوب نشده است. به جهان با شگفتي مي نگرند و مانند بزرگترها پاكي و معصوميت خود را از دست نداده اند. با كودكان پيرامون مسائل مختلف صحبت كنيد تا با نقطه نظر ساده و بي آلايش آنها آشنا شويد. اگر مي خواهيد مشكلي را حل كنيد نظر آنها را نيز جويا شويد. عقايد آنها شما را به تعجب وا مي دارند. آنها قصد تاثيرگذاري در ديگران را ندارند و همه چيز را تنها با اتكا بر پاكي و صداقت بيان مي كنند.از سوي ديگر با افراد سالخورده و مسن نيز مشورت كنيد. آنها مدت ها پيش با تمام اين مشكلات مواجه شده اند و با آن دست و پنجه نرم كرده اند. تجربياتشان آنقدر سودمند و با ارزش است كه هيچ قيمتي را نمي توان بر روي آن گذاشت. پس آنها را دست كم نگيريد، با ديدگاههايشان نسبت به زندگي آشنا شويد و از آنها درس بگيريد. قطعا شما را به سوي جهت مناسب هدايت مي كنند و از مشكلات در امان خواهيد بود. 7- به رفيق شفيق خود مراجعه كنيد همه ما دوستي داريم كه به نظر ميرسد توانايي پاسخ به تمام مسائل و مشكلات ما را دارد. چرا تنها در مورد مشكلات شخصي از او كمك مي خواهيد؟ بد نيست گاهي در مورد مسائل مهمتر نيز از او ياري بجوييد. 8- به توانايي هاي خود اتكا كنيد قواعد و اصول كلي را براي يك لحظه هم كه شده فراموش كنيد. اين رهنمون ها در جاي خود مفيد هستند اما ممكن است مانند يك چشمبند عمل كرده و قدرت داشتن ديد وسيع را

از شما بگيرند و اجازه ديدن چشم اندازهاي متفاوت را به شما ندهند. هرزگاهي خود را از قيد و بند قوانين آزاد كنيد. شما مي توانيد بدون توجه به كارآيي روش هاي گذشته به آساني و بدون بروز هيچ شك و ترديدي در راه مورد نظر خود گام برداريد. كمي جسارت به خرج دهيد و سيستمهاي فعلي را زير سوال بريد. 9- در حيطه كاري خود به فعاليت بپردازيد خيلي خوب است كه به ذهن خود اجازه دهيد آزادانه به گردش بپردازد. اما اين گردش بايد در حيطه دانش شما انجام پذيرد. اگر يك طراح هستيد لازم نيست راه حلي براي مشكلات اقتصادي پيدا كنيد. افكار شما تنها در رشته اي كه مهارت داريد خوب كار مي كنند و در ساير رشته ها نتيجه اي مصيبت بار را به دنبال خواهند داشت. اگر نياز به ورود به قلمرو ديگري را داريد بهتر است قبل از هر كار با يك متخصص مشورت كنيد و اجازه انجام كليه امور را به دست او بسپاريد تا با استفاده از دانش و تخصص خود عمل كند. 10- به ذهن خود آزادي عمل دهيد آيا با تمرين هاي رايج نويسندگان آشنايي داريد؟ آنها براي مبارزه با محدوديت ها يك روش بسيار جالب را برگزيده اند. فقط كافي است قلم را بر روي كاغذ گذاشته و هر آنچه كه در ذهنتان است را بر روي كاغذ بياوريد. ميتوانيد از مشكلات شروع كنيد و به دنبال هيچ گونه ارتباطي در دست نوشته هاي خود نباشيد. مهم نيست كه تا چه حد عبث و نا معقول به نظر مي رسند. بعدا مي توانيد

مثل يك جدول تناوبي آنها را سازماندهي كنيد، در آخر نيز امكان دارد به چيزي دست پيدا كنيد كه بيهوده و بي ربط باشد اما چيزي كه در اين مبحث حائز اهميت است اين است كه شما به ذهن خود اجازه غرق شدن در مسائل مختلف را داده ايد و اين خود يك امتياز محسوب مي شود. هيچ كس نمي داند شايد به نتيجه اي برسيد كه سال ها منتظر آن بوده ايد.11- ايده هاي گذشته را از نو بسازيد افكار شما مثل كامپيوتر هستند. هر چند وقت يك بار نياز است كه سخت افزار آن را ارتقا دهيد. ايده هاي بزرگ گذشته را پيش روي خود بگذاريد و بر روي آن ها عمليات نوسازي انجام دهيد. آن ها را اصلاح كنيد و براي بهبودي آن ها تلاش كنيد. ضمائم لازم را نيز براي تقويت هر چه بيشتر به آنها بيفزاييد. اين كارها را مي توان با نوشتن عقايد اوليه خود بر روي كاغذ و نظم دادن به آشفتگي ذهنتان انجام دهيد. عالي به نظر ميرسد پس منتظر چه هستيد؟ بهتر است در انجام آن تعجيل كنيد. 12- از الهه وجودتان ياري بخواهيد آيا يك شي، آهنگ، مكان و يا يك شخص خاص وجود دارد كه حضور و يا تجسم او براي شما خوشايند بوده و به ذهنتان نيرويي همچون قدرت موتور جت مي دهد. از هيچ تلاشي براي رسيدن به آن مضايقه نكنيد. تنها يك چنين چيزهايي هستند كه شما را به سمت ابتكارات بديع رهنمون مي سازند. از وجود آن بهره بجوييد و اجازه دهيد تا انوار طلايي آن به درونتان نفوذ كند

و ذهن شما را در بر گيرد. يك ايده بزرگ از چه ويژگي هايي برخوردار استشركت ها و كمپاني هاي بزرگ به ويژه آن دسته كه بر روي مسائلي نظير طراحي و تبليغات كار مي كنند، سرمايه گذاري هاي عظيمي صرف مي كنند تا به كاركنان خود آموزش دهند كه چگونه مي توانند ذهن خود را آزاد كنند تا سرچشمه ايده هاي بزرگ باشند. خيلي از آنها از كارمندان درخواست ارائه ليست هفتگي ايده ها را ميكنند. در چنين محيطي چيزي به عنوان فكر بد وجود ندارد فقط بعضي ايده ها خام هستند. بنابراين خيال بافي و رويا پردازي كنيد تا ذهن شما به نظريه پردازي عادت كند و از قلمرو سادگي بيرون آيد. قدري افسار گسيخته باشيد تا پندار شما به بلندي ها پرواز كرده و اوج گيرد.

به آن چه كه داريد فكر كنيد

خلاقيت باعث بروز افكار بزرگ در انسان ميشود. اما معمولا سخت ترين مرحله نقطه شروع است. افكار بزرگ ما را به سمت پيشرفت راهنمايي كرده و فردايي روشن را برايمان به ارمغان مي آورند. با به كارگيري اصولي كه دراين قسمت براي شما شرح مي دهيم مي توانيد يك تجارت بزرگ و بي نقص راه اندازيد. ما متاسفانه ذهن خود را به انجام اين امور عادت نداده ايم. اين امر سبب ميشود تا توانايي خود را براي دامن دادن به تصورات و تخيلات از دست داده و در نتيجه قدرت تخيل خود را به كار نگيريم. به همين دليل فرصتهاي بي شماري را به آساني از دست مي دهيم. ايده هاي بزرگ از محلي فراي باورهاي شخصي نشات مي گيرند. بايد

به دوردست ها بنگريد و افكار متفاوت را آزمايش كنيد تا به نتيجه مطلوب دست پيدا كنيد.عده اي با به كار نگرفتن ذهن خود آنرا به طرز وحشتناكي بي حس و كرخت مي كنند، چنين رفتاري باعث مي شود درخت افكار شما هيچ گاه به بار ننشيند. 1- زياد مطالعه كنيد ذهن شما همانند بدنتان براي اينكه رشد پيدا كرده و پرورش يابد نيازمند تمرين و تحرك است، و چه تمريني بهتر از كتاب خواندن. سعي كنيد با افكار و عقايد انسان هاي موفق در طول تاريخ آشنا شويد. شرح حال و تاريخچه زندگي هر يك از آنها را مرور كنيد و از آن درس بگيريد. با مطالعه اين كتب مي توان حدس زد كه چگونه اين افراد بزرگ ذهن خود را براي رسيدن به بهترين ها پرورش داده بودند. همچنين مي توانيد مجلاتي نظير تجارت و يا اقتصاد روز را نيز مطالعه كنيد. با آگاهي از نظرات ديگران پيرامون مسايل مختلف شما سطحي نگري را كنار مي گذاريد و با يك ديد عمقي به موضوعات مختلف مي نگريد. 2- فرصت هايي را كه در آن ذهن شما خلاق است از دست ندهيد شايد بروز بسياري از مسائل را به شانس واگذار مي كنيد. تصور شما نادرست است. شايد بعضي مواقع حس مي كنيد كه مغزتان اصلا كار نمي كند و هيچ عكس العملي از خود نشان نمي دهد. اما مواقعي هم وجود دارد كه ذهنتان به قدري فعال است كه مي خواهيد انيشتن را به رقابت دعوت كنيد. تنها مشكل موجود اين است كه اين زمان طلايي مواقعي كه شما به آن نياز داريد،

ظاهر نميشود. زماني كه ذهن در حال فوران است تا آنجا كه مي توانيد به افكار خود پر و بال دهيد. اجازه دهيد افكارتان مثل آب آتش نشاني به بالاترين نقطه صعود كنند. هنگامي كه براي پرواز كردن به ذهن خود فضا مي دهيد، او شما را به دوردست ها خواهد برد و نتايج شگفت انگيزي را بدست خواهد داد. 3- يك دفترچه يادداشت به همراه داشته باشيد هنگاميكه افكار بي نظير به ذهن شما خطور مي كنند از ذخيره كردن آنها اطمينان خاطر حاصل كنيد. در اين امر به يادداشت هاي ذهني اكتفا نكنيد زيرا ممكن است به دست فراموشي سپرده شوند. سعي كنيد هميشه يك دفترچه يادداشت و يا يك ضبط صوت به همراه داشته باشيد به ويژه در كنار تخت خواب خود براي مواقعي كه افكار طلايي در حدود ساعت 2 نيمه شب به ذهن شما خطور مي كنند. هنگاميكه افكارتان در جايي ثبت شوند، شما به راحتي مي توانيد به آنها دسترسي پيدا كنيد و آنها را به سرعت به كار ببنديد. افكار بزرگ نيز مانند ميوه ها فقط تا زماني كه تازه و شاداب باشند قابل استفاده هستند. 4- از افكار ديگران بهره بجوييد بهره جستن از افكار و عقايد ديگران نيز به نوبه خود روش مناسبي براي گسترش ايده هاي شخصي شماست. افراد مختلف داراي نقطه نظرات و چشم اندازهاي متفاوتي هستند. توانايي هاي آنها مختلف است و سوابق و پيشينه هاي متفاوتي دارند. كاركرد ذهن افراد منحصر به فرد است. با مطرح شدن يك بحث در ميان جمع ، آنقدر پيشنهادهاي مختلف شنيده مي شود كه نيمي از

آنها هرگز به ذهن شما نمي رسيدند. به اين طريق شما ميتوانيد با كوله باري سرشار از افكار متفاوت در جاده تصميم گيري گام برداريد. نسبت به نظر هيچ كس بي توجهي نكنيد . شايد در نگاه اول احمقانه به نظر برسند اما شايد مانند صدف هايي باشند كه در خود گوهرهاي گرانقيمتي را جاي داده اند. درست نيست كه در مورد نظر ديگران به قضاوت بنشينيم سعي كنيد به جاي قضاوتهاي بيهوده آن ها را سبك سنگين كرده و در امور روزمره خود به كار بنديد. 5- تغييراتي در محيط اطراف خود ايجاد كنيد گاهي اوقات تنها چيزي كه باعث مي شود ذهن خسته شما را دوباره به كار اندازد تغيير وضع ظاهري محيط اطرافتان است. اگر چشم انداز پيرامون شما تغيير كند، ذهن شما نيز به صورت ناخود آگاه به سمت يك ديدگاه جديد تغيير جهت مي دهد. اگر تمام مدت در پشت ميز خود بنشينيد ذهن خود را در آن شرايط محدود مي كنيد و هيچ فضايي براي برانگيختگي او باقي نمي گذاريد. بنابر اين ميتوانيد پياده روي كنيد، به باشگاه ورزشي برويد، كنار آب رود بنشينيد و در كل به يك مكان جديد قدم بگذاريد تا ذهن شما نيز بتواند آزادانه به تمرين و تقلا بپردازد. 6- بر روي شكاف ميان دو نسل خط بطلان بكشيد ذهن كودكان تروتازه و شاداب است. آنها جسور هستند و احساساتشان از طريق فشار هاي اجتماعي سركوب نشده است. به جهان با شگفتي مي نگرند و مانند بزرگترها پاكي و معصوميت خود را از دست نداده اند. با كودكان پيرامون مسائل مختلف صحبت كنيد تا

با نقطه نظر ساده و بي آلايش آنها آشنا شويد. اگر مي خواهيد مشكلي را حل كنيد نظر آنها را نيز جويا شويد. عقايد آنها شما را به تعجب وا مي دارند. آنها قصد تاثيرگذاري در ديگران را ندارند و همه چيز را تنها با اتكا بر پاكي و صداقت بيان مي كنند.از سوي ديگر با افراد سالخورده و مسن نيز مشورت كنيد. آنها مدت ها پيش با تمام اين مشكلات مواجه شده اند و با آن دست و پنجه نرم كرده اند. تجربياتشان آنقدر سودمند و با ارزش است كه هيچ قيمتي را نمي توان بر روي آن گذاشت. پس آنها را دست كم نگيريد، با ديدگاههايشان نسبت به زندگي آشنا شويد و از آنها درس بگيريد. قطعا شما را به سوي جهت مناسب هدايت مي كنند و از مشكلات در امان خواهيد بود. 7- به رفيق شفيق خود مراجعه كنيد همه ما دوستي داريم كه به نظر ميرسد توانايي پاسخ به تمام مسائل و مشكلات ما را دارد. چرا تنها در مورد مشكلات شخصي از او كمك مي خواهيد؟ بد نيست گاهي در مورد مسائل مهمتر نيز از او ياري بجوييد. 8- به توانايي هاي خود اتكا كنيد قواعد و اصول كلي را براي يك لحظه هم كه شده فراموش كنيد. اين رهنمون ها در جاي خود مفيد هستند اما ممكن است مانند يك چشمبند عمل كرده و قدرت داشتن ديد وسيع را از شما بگيرند و اجازه ديدن چشم اندازهاي متفاوت را به شما ندهند. هرزگاهي خود را از قيد و بند قوانين آزاد كنيد. شما مي توانيد بدون توجه به كارآيي

روش هاي گذشته به آساني و بدون بروز هيچ شك و ترديدي در راه مورد نظر خود گام برداريد. كمي جسارت به خرج دهيد و سيستمهاي فعلي را زير سوال بريد. 9- در حيطه كاري خود به فعاليت بپردازيد خيلي خوب است كه به ذهن خود اجازه دهيد آزادانه به گردش بپردازد. اما اين گردش بايد در حيطه دانش شما انجام پذيرد. اگر يك طراح هستيد لازم نيست راه حلي براي مشكلات اقتصادي پيدا كنيد. افكار شما تنها در رشته اي كه مهارت داريد خوب كار مي كنند و در ساير رشته ها نتيجه اي مصيبت بار را به دنبال خواهند داشت. اگر نياز به ورود به قلمرو ديگري را داريد بهتر است قبل از هر كار با يك متخصص مشورت كنيد و اجازه انجام كليه امور را به دست او بسپاريد تا با استفاده از دانش و تخصص خود عمل كند. 10- به ذهن خود آزادي عمل دهيد آيا با تمرين هاي رايج نويسندگان آشنايي داريد؟ آنها براي مبارزه با محدوديت ها يك روش بسيار جالب را برگزيده اند. فقط كافي است قلم را بر روي كاغذ گذاشته و هر آنچه كه در ذهنتان است را بر روي كاغذ بياوريد. ميتوانيد از مشكلات شروع كنيد و به دنبال هيچ گونه ارتباطي در دست نوشته هاي خود نباشيد. مهم نيست كه تا چه حد عبث و نا معقول به نظر مي رسند. بعدا مي توانيد مثل يك جدول تناوبي آنها را سازماندهي كنيد، در آخر نيز امكان دارد به چيزي دست پيدا كنيد كه بيهوده و بي ربط باشد اما چيزي كه در اين مبحث

حائز اهميت است اين است كه شما به ذهن خود اجازه غرق شدن در مسائل مختلف را داده ايد و اين خود يك امتياز محسوب مي شود. هيچ كس نمي داند شايد به نتيجه اي برسيد كه سال ها منتظر آن بوده ايد.11- ايده هاي گذشته را از نو بسازيد افكار شما مثل كامپيوتر هستند. هر چند وقت يك بار نياز است كه سخت افزار آن را ارتقا دهيد. ايده هاي بزرگ گذشته را پيش روي خود بگذاريد و بر روي آن ها عمليات نوسازي انجام دهيد. آن ها را اصلاح كنيد و براي بهبودي آن ها تلاش كنيد. ضمائم لازم را نيز براي تقويت هر چه بيشتر به آنها بيفزاييد. اين كارها را مي توان با نوشتن عقايد اوليه خود بر روي كاغذ و نظم دادن به آشفتگي ذهنتان انجام دهيد. عالي به نظر ميرسد پس منتظر چه هستيد؟ بهتر است در انجام آن تعجيل كنيد. 12- از الهه وجودتان ياري بخواهيد آيا يك شي، آهنگ، مكان و يا يك شخص خاص وجود دارد كه حضور و يا تجسم او براي شما خوشايند بوده و به ذهنتان نيرويي همچون قدرت موتور جت مي دهد. از هيچ تلاشي براي رسيدن به آن مضايقه نكنيد. تنها يك چنين چيزهايي هستند كه شما را به سمت ابتكارات بديع رهنمون مي سازند. از وجود آن بهره بجوييد و اجازه دهيد تا انوار طلايي آن به درونتان نفوذ كند و ذهن شما را در بر گيرد. يك ايده بزرگ از چه ويژگي هايي برخوردار استشركت ها و كمپاني هاي بزرگ به ويژه آن دسته كه بر روي مسائلي نظير

طراحي و تبليغات كار مي كنند، سرمايه گذاري هاي عظيمي صرف مي كنند تا به كاركنان خود آموزش دهند كه چگونه مي توانند ذهن خود را آزاد كنند تا سرچشمه ايده هاي بزرگ باشند. خيلي از آنها از كارمندان درخواست ارائه ليست هفتگي ايده ها را ميكنند. در چنين محيطي چيزي به عنوان فكر بد وجود ندارد فقط بعضي ايده ها خام هستند. بنابراين خيال بافي و رويا پردازي كنيد تا ذهن شما به نظريه پردازي عادت كند و از قلمرو سادگي بيرون آيد. قدري افسار گسيخته باشيد تا پندار شما به بلندي ها پرواز كرده و اوج گيرد.

رييس و مرئوس همه بايد قدم بزنند

نويسنده:مهرى موسى وند

شايد فست فودها بى گناهند!

اين ديگر انصاف نيست كه تمام تقصيرها را بر گردن نان خامه اى، بستنى، غذاهاى چرب، پيتزا، همبرگر و خلاصه انواع فست فودها بيندازيم! بيشتر چاق شدن هاى ما به دليل كم تحركى است. محققان استراليايى هشدار داده اند كه شغل هاى نشسته و بى تحرك كه متاسفانه روز به روز بر تعدادشان افزوده مى شود عامل مهمى در بروز چاقى و اضافه وزن است و سلامت كاركنان را به گونه اى جدى تهديد مى كند.

تصور كنيد كارمندى را كه به تازگى نامه ارتقاى شغلى را به دستش داده اند و سمت پرطرفدار رياست يا مديريت بخشى كه در آن مشغول به كار بوده منصوب شده است. كارمند سابق با شوقى وصف ناپذير پشت ميز جديدش نشسته و آبدارچى خندان هر يك ساعت برايش چاى مى آورد و همكاران نيز براى عرض تبريك با جعبه هاى شيرينى و شكلات به اتاقش مى آيند. در عين حال قرار است بعد ازظهر

در جلسه اى كه در ميز مجاور فقط چند قدم آن طرف تر برگزار شود، رياست جلسه را به عهده داشته باشد. اين كارمند خوشحال شغل جديدش را ديوانه وار دوست دارد و حتى تصورش را هم نمى كند كه اين منصب ممكن است به سلامتى اش آسيب جدى برساند.

يافته هاى جديد: پژوهشگران استراليايى با بررسى ارتباط كارهاى نشسته، بى تحركى و جاقى پى بردند مردانى كه افزون بر شش ساعت در روز كار نشسته انجام مى دهند، دو برابر بيشتر از گروهى كه كمتر از ?? دقيقه در روز پشت ميز مى نشينند در معرض چاقى و اضافه وزن قرار دارند. البته درباره زنان اوضاع كمى اميدواركننده تر بود. بررسى ها نشان داد كه زنان شاغل به طور ميانگين روزى ?? دقيقه بيشتر از مردان راه مى روند.

در روز چقدر راه مى رويد؟ چقدر قدم مى زنيد؟ چنان چه تا به حال به اين موضوع جدى فكر نكرده ايد خواندن نتايج بررسى هاى انجمن ورزشى امريكا خالى از فايده نخواهد بود. آنان ?? نفر از كاركنان ?? فعاليت شغلى مختلف را مورد بررسى قرار دادند. در اين پژوهش از افراد خواسته شد تا دستگاه پدومتر(گام سنج) را سه روز كارى پياپى همراه خود داشته باشند.

سرانجام مشخص شد كه منشى ها به طور متوسط با ???? قدم در روز، به عبارتى خيلى كمتر از حد پيشنهادى براى حفظ سلامت كه ?? هزار قدم در روز ( وحشت كرديد!) است، كم تحرك ترين شغل را دارند. پس از آن معلم ها با ،???? مشاوران حقوقى با ???? و افسران پليس با ???? قدم در روز در

شمار گروه هاى كم تحرك قرار دارند.

شغل هاى پرتحرك: حتما كنجكاو شديد بدانيد كه كدام مشاغل پرتحرك بودند. پستچى ها و نامه رسان ها با ????? قدم در روز فعال ترين شاغلان شناخته شدند.(شايد به همين دليل نامه رسان چاق كمتر ديده ايم!) و پس از آنها سرايدارها با ،????? پيشخدمت رستوران با ،????? كارگران كارخانه هاى توليدى با ،???? كارگران ساختمانى با ???? و پرستاران با ???? قدم در روز در شمار كاركنان پرتحرك با فعاليت هاى بدنى بالا قرار گرفتند.

چاره اى نيست، ورزش كنيد: حتى اگر برنامه ورزشى جدى براى كاهش وزن نداريم لازم است فعاليت بدنى را در برنامه روزانه تان بگنجانيد. براى پياده روى و شكستن ركورد ?? هزار قدم در روز نياز نيست به كلاس ورزش برويد يا در دوى ماراتن شركت كنيد. با انجام كارهاى عادى روزمره، پياده روى، رفت و آمد و انجام كارهاى ادارى به راحتى مى توانيد روزى ???? قدم بيشتر قدم برداريد.

تصميمى از سر دلخوشى: شب تصميم مى گيريد صبح ?? دقيقه زودتر بيدار شويد و كمى ورزش كنيد اما صبح روز بعد زنگ ساعت را خاموش مى كنيد و مى كوشيد تصميم ديشبتان را فراموش كنيد. آن قدر خسته و خواب آلود هستيد كه حتى پنج دقيقه خواب بيشتر هم برايتان رويايى است. به خودتان دلگرمى مى دهيد و عهد مى بنديد كه عصر تلافى كسالت صبح را بكنيد اما آن هنگام نيز آنقدر خسته و بى حوصله ايد كه دلتان مى خواهد رو به روى تلويزيون دراز بكشيد و هنگام تماشاى برنامه چاى و كيك و يا عصرانه مورد علاقه تان را بخوريد.

باز

هم توصيه!

?- چنان چه رييس هستيد گاه جلسات و گفت وگوهاى غيررسمى را در حال قدم زدن در محوطه باز انجام دهيد.

?- گاهى به جاى استفاده از آسانسور از پله ها بالا برويد.

?- به جاى فرستادن ايميل و پيامك به همكارتان كه در اتاق كنارى شما كار مى كند، موضوع را حضورى با او در ميان بگذاريد.

?- حتى ايستادن يا راه رفتن هنگام حرف زدن با تلفن ( به ويژه تلفن همراه) هم مى تواند مفيد باشد.

?- بكوشيد با ماشين شخصى به محل كار نرويد يا دست كم دو روز در هفته از پاهايتان كمك بيشترى بخواهيد!

?- اگر از آن دسته كارمندهاى پشت ميز نشين هستيد كه روزى ?? تا چاى نوش جان مى كنند به جاى قند و شكلات و … چند دانه كشمش بخوريد به اين ترتيب از ورود هفته اى ??? كالرى اضافى به بدنتان جلوگيرى مى كنيد.

?- سعى كنيد اولين داوطلب ماموريت هاى ادارى داخل شهر باشيد.

رييس و مرئوس همه بايد قدم بزنند

نويسنده:مهرى موسى وند شايد فست فودها بى گناهند!

اين ديگر انصاف نيست كه تمام تقصيرها را بر گردن نان خامه اى، بستنى، غذاهاى چرب، پيتزا، همبرگر و خلاصه انواع فست فودها بيندازيم! بيشتر چاق شدن هاى ما به دليل كم تحركى است. محققان استراليايى هشدار داده اند كه شغل هاى نشسته و بى تحرك كه متاسفانه روز به روز بر تعدادشان افزوده مى شود عامل مهمى در بروز چاقى و اضافه وزن است و سلامت كاركنان را به گونه اى جدى تهديد مى كند.

تصور كنيد كارمندى را كه به تازگى نامه ارتقاى شغلى را به دستش داده

اند و سمت پرطرفدار رياست يا مديريت بخشى كه در آن مشغول به كار بوده منصوب شده است. كارمند سابق با شوقى وصف ناپذير پشت ميز جديدش نشسته و آبدارچى خندان هر يك ساعت برايش چاى مى آورد و همكاران نيز براى عرض تبريك با جعبه هاى شيرينى و شكلات به اتاقش مى آيند. در عين حال قرار است بعد ازظهر در جلسه اى كه در ميز مجاور فقط چند قدم آن طرف تر برگزار شود، رياست جلسه را به عهده داشته باشد. اين كارمند خوشحال شغل جديدش را ديوانه وار دوست دارد و حتى تصورش را هم نمى كند كه اين منصب ممكن است به سلامتى اش آسيب جدى برساند.

يافته هاى جديد: پژوهشگران استراليايى با بررسى ارتباط كارهاى نشسته، بى تحركى و جاقى پى بردند مردانى كه افزون بر شش ساعت در روز كار نشسته انجام مى دهند، دو برابر بيشتر از گروهى كه كمتر از ?? دقيقه در روز پشت ميز مى نشينند در معرض چاقى و اضافه وزن قرار دارند. البته درباره زنان اوضاع كمى اميدواركننده تر بود. بررسى ها نشان داد كه زنان شاغل به طور ميانگين روزى ?? دقيقه بيشتر از مردان راه مى روند.

در روز چقدر راه مى رويد؟ چقدر قدم مى زنيد؟ چنان چه تا به حال به اين موضوع جدى فكر نكرده ايد خواندن نتايج بررسى هاى انجمن ورزشى امريكا خالى از فايده نخواهد بود. آنان ?? نفر از كاركنان ?? فعاليت شغلى مختلف را مورد بررسى قرار دادند. در اين پژوهش از افراد خواسته شد تا دستگاه پدومتر(گام سنج) را سه روز كارى پياپى همراه خود

داشته باشند.

سرانجام مشخص شد كه منشى ها به طور متوسط با ???? قدم در روز، به عبارتى خيلى كمتر از حد پيشنهادى براى حفظ سلامت كه ?? هزار قدم در روز ( وحشت كرديد!) است، كم تحرك ترين شغل را دارند. پس از آن معلم ها با ،???? مشاوران حقوقى با ???? و افسران پليس با ???? قدم در روز در شمار گروه هاى كم تحرك قرار دارند.

شغل هاى پرتحرك: حتما كنجكاو شديد بدانيد كه كدام مشاغل پرتحرك بودند. پستچى ها و نامه رسان ها با ????? قدم در روز فعال ترين شاغلان شناخته شدند.(شايد به همين دليل نامه رسان چاق كمتر ديده ايم!) و پس از آنها سرايدارها با ،????? پيشخدمت رستوران با ،????? كارگران كارخانه هاى توليدى با ،???? كارگران ساختمانى با ???? و پرستاران با ???? قدم در روز در شمار كاركنان پرتحرك با فعاليت هاى بدنى بالا قرار گرفتند.

چاره اى نيست، ورزش كنيد: حتى اگر برنامه ورزشى جدى براى كاهش وزن نداريم لازم است فعاليت بدنى را در برنامه روزانه تان بگنجانيد. براى پياده روى و شكستن ركورد ?? هزار قدم در روز نياز نيست به كلاس ورزش برويد يا در دوى ماراتن شركت كنيد. با انجام كارهاى عادى روزمره، پياده روى، رفت و آمد و انجام كارهاى ادارى به راحتى مى توانيد روزى ???? قدم بيشتر قدم برداريد.

تصميمى از سر دلخوشى: شب تصميم مى گيريد صبح ?? دقيقه زودتر بيدار شويد و كمى ورزش كنيد اما صبح روز بعد زنگ ساعت را خاموش مى كنيد و مى كوشيد تصميم ديشبتان را فراموش كنيد. آن قدر خسته و خواب آلود هستيد

كه حتى پنج دقيقه خواب بيشتر هم برايتان رويايى است. به خودتان دلگرمى مى دهيد و عهد مى بنديد كه عصر تلافى كسالت صبح را بكنيد اما آن هنگام نيز آنقدر خسته و بى حوصله ايد كه دلتان مى خواهد رو به روى تلويزيون دراز بكشيد و هنگام تماشاى برنامه چاى و كيك و يا عصرانه مورد علاقه تان را بخوريد. باز هم توصيه!

?- چنان چه رييس هستيد گاه جلسات و گفت وگوهاى غيررسمى را در حال قدم زدن در محوطه باز انجام دهيد.

?- گاهى به جاى استفاده از آسانسور از پله ها بالا برويد.

?- به جاى فرستادن ايميل و پيامك به همكارتان كه در اتاق كنارى شما كار مى كند، موضوع را حضورى با او در ميان بگذاريد.

?- حتى ايستادن يا راه رفتن هنگام حرف زدن با تلفن ( به ويژه تلفن همراه) هم مى تواند مفيد باشد.

?- بكوشيد با ماشين شخصى به محل كار نرويد يا دست كم دو روز در هفته از پاهايتان كمك بيشترى بخواهيد!

?- اگر از آن دسته كارمندهاى پشت ميز نشين هستيد كه روزى ?? تا چاى نوش جان مى كنند به جاى قند و شكلات و … چند دانه كشمش بخوريد به اين ترتيب از ورود هفته اى ??? كالرى اضافى به بدنتان جلوگيرى مى كنيد.

?- سعى كنيد اولين داوطلب ماموريت هاى ادارى داخل شهر باشيد.

چه كسى مى برد، چه كسى مى بازد؟

مترجم:پريچهر فرجادي

ترجمه: پريچهر فرجادى

ما انسان ها چنين مى پنداريم كه مجبوريم هميشه به اختلافات و ناسازگارى ها به صورت ظهور دو قطب متضاد نگاه كنيم؛ در حالى كه عملاً، خطر در عدم تشخيص نياز به وجود اختلاف و تدارك شكل هاى مناسب، براى

روبه رو شدن با آن است. شكل ويران گر نهايى، ترسناك است؛ اما آن هم تضاد نيست؛ بلكه وارونگى است. آن چه ترسناك است، سعى در احتراز و سركوب نمودن اختلافات است.

«جين بيكر ميلر»

ناسازگارى

مقصود از «ناسازگارى» يا «اختلاف نظر» چيست؟ در فرهنگ هاى لغت، به مترادف هايى مثل «مخالفت»، «رودررو شدن»، «نفاق»، «اختلاف»، «سوءتفاهم»، «ناجورى» و غيره اشاره شده است. براى بسيارى از ما، معنى ناسازگارى، «خشم»، «تهاجم» و «خصومت» است. اختلاف، هيچ بُعد مثبتى ندارد؛ اما در عين حال، اختلاف و ناسازگارى، يكى از بخش هاى گريزناپذير و لازم تجربه بشرى است؛ چه به صورت ناسازگارى هايى كه در درون خود ما، درباره نيازهاى شخصى وجود دارد و چه اختلافاتى كه در ارتباط با ديگران بروز مى كند. در اين نوشتار، ما در مورد بخش دوم حرف مى زنيم.

در هر رابطه اى، اختلافات زيادى وجود دارد كه ما آنها را به دو بخش تقسيم مى كنيم؛ اختلافاتى كه در نتيجه وجود مانعى در راه رسيدن ما به نيازهايمان بروز مى كنند - كه ما آنها را اختلاف نياز مى ناميم - و آنهايى كه در نتيجه تضاد ارزش ها، بين مردم بروز مى كنند كه ما آنها را برخورد ارزش ها مى ناميم.

در هر «اختلاف نياز»، هر يك از دو طرف، مى تواند به روشنى بفهمد و قبول كند كه طرف ديگر، نيازهايى دارد كه برآورده نشده اند و اين نيازها، مهم و معتبر هستند. واضح است كه هر چه نيازها ملموس تر باشند، ديگرى به احتمال بيشترى، اعتبار آنها را مى پذيرد. در اين جا مثال هايى را از وضعيت هاى «اختلافات نياز» مى آوريم:

1. شما و همسرتان پس انداز كوچكى داريد. او مى خواهد اتومبيل تازه اى بخرد و شما مى خواهيد آن را در زمين يا ملك سرمايه گذارى كنيد.

2.

شما مى خواهيد در آينده نزديكى، بچه اى داشته باشيد و همسرتان مى خواهد چند سال ديگر صبر كند.

3. شما از همسرتان جدا شده ايد و دو بچه داريد و شوهر سابقتان از پرداخت خرجى كه براى آنها متعهد شده، سر باز مى زند.

چرا سعى مى كنيم از اختلاف بپرهيزيم؟

چرا مردم اين همه از اختلافات هراس دارند؟ دقيق تر بگويم وضعيت هايى كه در زندگى مان دربردارنده اختلاف با ديگران هستند، بيش از هر چيز ديگر، سبب ترس و فشار عصبى مى شوند. ما نتيجه را نمى دانيم و نمى خواهيم ببازيم؛ مى ترسيم نتوانيم خودمان را كنترل كنيم و مى ترسيم رابطه مان آسيب ببيند.

بروز اختلاف، به ويژه براى زنان، بسيار حساس است. ما بيشتر آموخته ايم كه از اختلاف، مانند خشم و اضطراب، پرهيز كنيم؛ به روى خود نياوريم و آن را بيان نكنيم. همه ما شنيده ايم كه مردم مى گويند: «من براى نگه داشتن آرامش خانواده، هر كارى مى كنم.» يا «در تمام سال هاى ازدواجمان، هرگز عدم توافق جدى نداشته ايم».

در حقيقت، اين آدم ها مى گويند كه اختلافاتشان را هيچ وقت ظاهر نكرده اند. آنها خودشان خواسته اند كه يا اصلاً نفهمند كه اختلافى با هم دارند و يا از راه هاى غيرمستقيم، روى آن عمل كرده اند. در حقيقت، بيشتر خشم و اضطرابى كه در روابط هست، در نتيجه شكست در برخورد مستقيم و روشن با اختلافات است. بنابراين، آنها هميشه يا حل نشده باقى مى مانند و يا به طريقى نامطلوب، حل مى شوند.

دليل اصلى اين كه مردم، مخصوصاً زنان، سعى مى كنند در مناقشات حضورى درگير نشوند، اين است كه در بيشتر موارد، اختلافات قبلى شان از راه هاى غيرمنصفانه حل شده اند و به جاى اين كه با اين گونه اختلافات، به صورت علامت برآورده شدن نيازى برخورد شود، مبدل به

جدال قدرت گشته اند و در نتيجه، هميشه برنده يا بازنده اى هست و از آن جا كه بيشتر ما طبيعتاً مى خواهيم كه در رابطه هايمان احساس عدالت و دو جانبه بودن داشته باشيم، جدال قدرت، مى تواند به صورت راهى جهت برگرداندن تعادل در رابطه فهميده شود. در عين حال، جدال قدرت، بدون هيچ شكى، در هر دو طرف، احساس بازنده بودن به وجود مى آورد؛ چون آنها به ارضاى نيازشان نمى رسند.

كاربرد قدرت در حل مناقشات

ما در اين جا كلمه «قدرت» را به صورت تمام منابعى كه كنترل آن در دست شخصى است كه ديگرى به آن محتاج است، نام مى بريم. شخص قدرتمند، مى تواند بنا به خواسته خود، از آن قدرت (يا تهديد قدرت)، در راه مجبور ساختن شخص ديگر به انجام كار يا كارهايى كه خود آن شخص تمايلى به انجام آن ندارد، استفاده كند.

قدرت اجبار را مى توان به صورت مستقيم يا غيرمستقيم به كار برد. با وجود اين كه ما معمولاً به قدرت، از طريق شكل هاى واضح و بيرونى آن نگاه مى كنيم، اما راه هاى اعمال فشار غيرمحسوس و غيرمستقيمى هم وجود دارند كه اغلب به صورت دفاع در مقابل اعمال قدرت مستقيم ديگرى به كار مى روند. آدم هاى كم قدرت كه دسترسى زيادى به منابع قدرت ندارند، آدم هايى كه آموخته اند از اختلاف بپرهيزند و يا آدم هايى كه از برخورد رو در رو مى ترسند، بيشتر مايلند كه از قدرت هاى مرموز يا غيرمستقيم استفاده كنند.

بسيارى از زن ها فكر مى كنند كه در رابطه هايشان، از قدرت استفاده نمى كنند؛ در حالى كه در حقيقت، آنها آن را مستقيماً يا در ظاهر به كار نمى برند. در اين جا مثال هايى از كاربرد غيرمستقيم قدرت مى آوريم:

1. همسرى كه وقت خواب،

سردرد مى گيرد.

2. يكى از دو طرف با ديگرى حرف نمى زند.

3. زنى كه وقتى شوهرش مى خواهد حرف بزند، شروع به گريه كردن مى كند.

خواه قدرت به صورت مستقيم به كار رود يا غيرمستقيم، در هر صورت، افراد مى توانند از قدرتشان، عليه يكديگر استفاده كنند. همچنين ما در موضعى هستيم كه مى توانيم از قدرتمان در مقابل ديگران استفاده كنيم.

در بيشتر روابط، تفاوت قدرت، به نسبت هاى مختلف، بين مردم وجود دارد؛ يعنى يك نفر قدرت آن را دارد كه به قيمت محروم ساختن ديگران، نياز خود را برآورده سازد. اگر اين شخص، از قدرت خود در يك جدال قدرت استفاده كند، معمولاً او برنده شده، ديگرى مى بازد و آن وقت، بازنده سعى مى كند تا بار ديگر، به قيمت باخت او برنده شود. به اين ترتيب، يك دايره معيوب به وجود مى آيد و در نتيجه، رابطه به تدريج، از حالت تعادل خارج مى شود.

در روش ما، اين گونه روش هاى حل مناقشات - كه لازمه اش برنده شدن يكى به قيمت باخت ديگرى است - روش هاى 1 و 2 ناميده مى شوند. اساس اين دو روش، تحميل قدرت است و هر دو، حالت برنده - بازنده دارند. هميشه يك نفر مى برد و يك نفر مى بازد. در هيچ يك از اين دو روش، اختلافات پنهان، به صورتى مثبت و سازنده به سطح نمى آيند؛ اما به هر حال، افراد معمولاً نسبت به يكى از اين دو روش، تمايل بيشترى نشان مى دهند و به هر حال، از هر دو روش استفاده مى كنند. بياييد هر كدام از اين روش ها را جزء به جزء، بررسى كنيم.

روش شماره 1: تو مى برى، همسرت مى بازد

در اين وضعيت، تو براى رسيدن به نيازهايت،

از قدرت خودت به قيمت باخت همسرت استفاده مى كنى. تو، حرف خودت را پيش مى برى و راه حل تو عملى مى شود و در نتيجه، همسرت مى رنجد و رنجش او به تو هم مى رسد. وقتى تو براى حل مناقشات از روش شماره 1 استفاده مى كنى، واكنش همسرت نسبت به عمل تو، كاملاً قابل پيش بينى است. از آن جا كه نياز همسرت برآورده نشده، او احساس بى عدالتى مى كند و در نتيجه، اغلب دچار واكنش هاى زير مى شود:

1. از تو مى ترسد.

2. از تو انتقاد مى كند و پشت سرت حرف مى زند.

3. سعى خواهد مى كند تا در راه برآورده شدن ديگر نيازهايت، كارشكنى كند.

4. براى مقابله با قدرت تو، با ديگران متحد مى شود.

5. ديگر تو را دوست ندارد و تا آن جا كه ممكن است، از تو دورى مى كند.

6. به تو دروغ مى گويد.

7. اغلب پنهانى، خواسته هاى خود را عملى مى كند و به خواسته هاى ديگر تو توجهى نمى كند.

8. معمولاً از طريق تحميل و زور، مى كوشد از تو استفاده كند.

9. ديگر نيازهاى مهمش را با تو در ميان نمى گذارد.

وقتى به قيمت باخت همسرت، به نيازت مى رسى، رابطه شما صدمه مى بيند؛ چون او روز به روز، بيشتر از تو مى رنجد. همچنين او ميل ندارد كه با تو آشكارا درگير مناقشه شود؛ چون مى داند تو مى خواهى از قدرتت براى برد استفاده كنى و از آن جا كه مناقشات واقعاً به صورت رضايت آميزى حل و فصل نمى شوند، همواره به صورت هاى مختلف بروز مى كنند؛ چون همسرت به مقصود خودش نرسيده است.

اغلب در اجتماعات، كاربرد قدرت به جهت اين كه در بردارنده «بقاى اصلح» مى باشد، مورد حمايت قرار گرفته است. عقيده رايج پشت اين ترجيح، اين است كه طبيعت، طورى طرح ريزى شده كه

قوى بر ضعيف، مسلط است. اغلب وقتى مى خواهيم رفتار مورد علاقه خود را توجيه كنيم، از طبيعت، خدا يا سرنوشت حرف مى زنيم؛ در صورتى كه هيچ دليل موجه علمى يا غير از آن وجود ندارد كه در روابط انسانى، آفريننده هستى، طرحى براى استيلاى قوى بر ضعيف، به وجود آورده باشد؛ بلكه بر عكس، دلايل مسلمى وجود دارند كه در روابط انسانى، كاربرد قدرت برتر با زور، معمولاً تأثيرى منفى بر تمام كسانى كه تحت تأثير آن قرار مى گيرند، مى گذارد.

مشاوران ازدواج به ما مى گويند كه كمتر ازدواجى است كه بتواند تحت فشار زورگويى يكى از دو طرف به ديگرى، چندان دوام بياورد و دير يا زود، يك حالت «انفجار آتشفشانى» در كسى كه تحت فشار ديگرى و در موضع ضعيف، رنجش هاى خود را فرو برده، به وجود مى آيد و يا ممكن است چنين شخصى به تدريج، روز به روز چنان در خود فرو رود كه روزى متوجه شويد كه آدم تحت ستم، ديگر واقعاً «آن جا» نيست. او از نظر ظاهرى، خود را مطيع جلوه مى دهد؛ اما تمام علائم زنده بودن و علائم يك شخصيت مشخص، به زير زمين فرو رفته است.

روش شماره 2: شما مى بازيد، همسرتان مى برد

در اين وضعيت مناقشه، شما داراى قدرت بيشتر (يا برابر) هستيد و اجازه مى دهيد همسرتان به حساب شما، به نياز خودش برسد؛ شما تسليم مى شويد و راه حل ديگرى اجرا مى شود. حالا شما از همسرتان رنجيده ايد.

روش 2، بيشتر از طرف كسانى به كار گرفته مى شود كه مى خواهند از مناقشه احتراز كنند. آنها صلح را به هر قيمتى ترجيح مى دهند. مسئله اين است كه آنها براى اين صلح، قيمت بالايى مى پردازند.

بر

خلاف روش 1، نتيجه روش 2، احساسات منفى شماست. در اين روش، از آن جا كه شما به نيازهاى خود نمى رسيد، ممكن است دچار بسيارى از اين واكنش ها بشويد:

1. نسبت به همسرتان، احساس رنجش و خشم مى كنيد.

2. جلوى سعى او را براى رسيدن به نيازهاى ديگرش مى گيريد.

3. به تدريج، از چنين رابطه اى، خود را كنار مى كشيد.

4. احساس يأس و نگرانى مى كنيد.

5. از مناقشات آينده، احتراز مى كنيد.

6. به تدريج، احساس بى تفاوتى و افسردگى مى كنيد.

7. اغلب به صورت پنهانى، از جهات ديگر به نيازهاى خود مى رسيد.

8. تصميم مى گيريد كه بعداً برنده شويد و تلافى كنيد.

9. احترام به خود را از دست مى دهيد و عزت نفس خود را ضعيف مى كنيد.

روش شماره 3: هر دو نفر برنده مى شويد

ما در مقابل دو روش گذشته حل مناقشات، روش سومى را پيشنهاد مى كنيم كه اساس آن، عدم استفاده از قدرت است و منظور اين است كه مى توان در روابط زناشويى، مناقشات را به صورت آشكارا و صادقانه حل كرد تا هر دو طرف بتوانند به نيازهاى خودشان برسند و هيچ كس مجبور نباشد ببازد. ما اين روش را، روش بدون باخت مى ناميم. از اين راه، مى توان به نيازهاى متقابل رسيد.

لازمه روش 3، تعهد دوجانبه، مبنى بر عدم استفاده از قدرت، براى رسيدن به نياز خود، به حساب شخص ديگر است. چون بيشتر ما آموخته ايم كه مشكلاتمان را از راه هاى برد - باخت حل كنيم و انجام چنين تطابقى برايمان آسان نيست. اين روش، به ويژه براى آنهايى كه در بيشتر روابطشان تا حد زيادى قدرتمند هستند، بسيار سخت است.

وقتى جرأت كنيم چنين تعهدى را نسبت به همسرمان بر عهده بگيريم، نتيجه، بسيار رضايت بخش

خواهد بود. بعضى از منافع كاربرد روش بدون باخت، عبارتند از:

1. باعث مى شود كه اختلافات به سطح بيايند؛ بيان شوند و به صورتى سازنده و منصفانه، حل شوند.

2. همسران ياد مى گيرند كه نتيجه اختلافات، مى تواند تغييرات جالب و هيجان انگيزى باشد؛ آنها شروع مى كنند به نگاه كردن به آن از طريق مثبت و از آن پس، ديگر از آن احتراز نمى كنند.

3. هر شخصى، خودش مسئوليت رسيدن به خواسته هاى خود را بر عهده مى گيرد؛ اما نه به حساب ديگرى.

4. طرفين، بيشتر با اختلافات اساسى و واقعى سر و كار پيدا مى كنند و نه با اختلافات سطحى.

5. وقتى مسئله اى به صورت منصفانه حل شود، ديگر تكرار نمى شود.

6. وقتى هر دو طرف، در تصميم گيرى براى حل مشكلى شركت داشته باشند، بيشتر به انجام آن متعهد مى شوند تا اين كه آن تصميم به آنها تحميل شده باشد.

7. زوجين، با يكديگر، احساس نزديكى و عشق بيشترى مى كنند و رنجش و دشمنى، ناپديد مى شود.

8. ديگران نيز در روابط خود، از اين روش، به عنوان الگوى حل اختلافات استفاده مى كنند.

نگاهى مثبت به اختلافات

اگر ما به جاى نگاه كردن به اختلافات، به صورت تلاش براى دست بالا را گرفتن، به صورت دليلى بر وجود نيازهاى برآورده نشده نگاه كنيم، مى توانيم آن را به صورتى كاملاً جديد ببينيم. اختلافات، ممكن است سالم باشند و مى توانند به صورت نيرويى مثبت، در زندگى مان وجود داشته باشند. همچنين مى توانند به صورت دعوت به ايجاد ارتباطى منطقى، به وجود آورنده موقعيتى براى شركت در يك رويارويى آشكارا و صادقانه باشند و نيز مى توانند با حل سوء تفاهمات، جو ارتباط را پاك كرده، آدم ها را به هم نزديك تر سازند.

زن و

شوهر، از طريق و پذيرش سهم خود در اختلاف، توسعه يافته، پيش مى روند. در حقيقت، عدم توافق در ارتباطات، بسيار مفيدتر از توافق است؛ چون به وجود آورنده تغييرات و رشد سالم در انسان هاست. بدون مناقشه، تغيير و پيشرفتى در رابطه به وجود نمى آيد و زندگى، يكنواخت، خسته كننده و آمارى مى شود.

همان گونه كه مى توان خشم و هيجان را به صورتى معتبر قبول كرد، به مناقشات هم مى توان از طريق بسيار مثبت تر نگريست. همان گونه كه فرد مى تواند با غلبه مؤثر بر هيجاناتش، رشد كند، رابطه ها هم مى توانند از طريق حل مؤثر مناقشات، به رشد برسند. بنابراين، آموزش راه هاى مؤثر حل اختلافات و مناقشات در روابط انسانى، بسيار اهميت دارد.

چه كسى مى برد، چه كسى مى بازد؟

مترجم:پريچهر فرجادي

ترجمه: پريچهر فرجادى

ما انسان ها چنين مى پنداريم كه مجبوريم هميشه به اختلافات و ناسازگارى ها به صورت ظهور دو قطب متضاد نگاه كنيم؛ در حالى كه عملاً، خطر در عدم تشخيص نياز به وجود اختلاف و تدارك شكل هاى مناسب، براى روبه رو شدن با آن است. شكل ويران گر نهايى، ترسناك است؛ اما آن هم تضاد نيست؛ بلكه وارونگى است. آن چه ترسناك است، سعى در احتراز و سركوب نمودن اختلافات است.

«جين بيكر ميلر» ناسازگارى مقصود از «ناسازگارى» يا «اختلاف نظر» چيست؟ در فرهنگ هاى لغت، به مترادف هايى مثل «مخالفت»، «رودررو شدن»، «نفاق»، «اختلاف»، «سوءتفاهم»، «ناجورى» و غيره اشاره شده است. براى بسيارى از ما، معنى ناسازگارى، «خشم»، «تهاجم» و «خصومت» است. اختلاف، هيچ بُعد مثبتى ندارد؛ اما در عين حال، اختلاف و ناسازگارى، يكى از بخش هاى گريزناپذير و لازم تجربه بشرى است؛ چه به صورت ناسازگارى هايى كه در درون خود ما، درباره نيازهاى شخصى وجود

دارد و چه اختلافاتى كه در ارتباط با ديگران بروز مى كند. در اين نوشتار، ما در مورد بخش دوم حرف مى زنيم.

در هر رابطه اى، اختلافات زيادى وجود دارد كه ما آنها را به دو بخش تقسيم مى كنيم؛ اختلافاتى كه در نتيجه وجود مانعى در راه رسيدن ما به نيازهايمان بروز مى كنند - كه ما آنها را اختلاف نياز مى ناميم - و آنهايى كه در نتيجه تضاد ارزش ها، بين مردم بروز مى كنند كه ما آنها را برخورد ارزش ها مى ناميم.

در هر «اختلاف نياز»، هر يك از دو طرف، مى تواند به روشنى بفهمد و قبول كند كه طرف ديگر، نيازهايى دارد كه برآورده نشده اند و اين نيازها، مهم و معتبر هستند. واضح است كه هر چه نيازها ملموس تر باشند، ديگرى به احتمال بيشترى، اعتبار آنها را مى پذيرد. در اين جا مثال هايى را از وضعيت هاى «اختلافات نياز» مى آوريم:

1. شما و همسرتان پس انداز كوچكى داريد. او مى خواهد اتومبيل تازه اى بخرد و شما مى خواهيد آن را در زمين يا ملك سرمايه گذارى كنيد.

2. شما مى خواهيد در آينده نزديكى، بچه اى داشته باشيد و همسرتان مى خواهد چند سال ديگر صبر كند.

3. شما از همسرتان جدا شده ايد و دو بچه داريد و شوهر سابقتان از پرداخت خرجى كه براى آنها متعهد شده، سر باز مى زند. چرا سعى مى كنيم از اختلاف بپرهيزيم؟ چرا مردم اين همه از اختلافات هراس دارند؟ دقيق تر بگويم وضعيت هايى كه در زندگى مان دربردارنده اختلاف با ديگران هستند، بيش از هر چيز ديگر، سبب ترس و فشار عصبى مى شوند. ما نتيجه را نمى دانيم و نمى خواهيم ببازيم؛ مى ترسيم نتوانيم خودمان را كنترل كنيم و مى ترسيم رابطه مان آسيب ببيند.

بروز اختلاف، به ويژه براى زنان، بسيار حساس است.

ما بيشتر آموخته ايم كه از اختلاف، مانند خشم و اضطراب، پرهيز كنيم؛ به روى خود نياوريم و آن را بيان نكنيم. همه ما شنيده ايم كه مردم مى گويند: «من براى نگه داشتن آرامش خانواده، هر كارى مى كنم.» يا «در تمام سال هاى ازدواجمان، هرگز عدم توافق جدى نداشته ايم».

در حقيقت، اين آدم ها مى گويند كه اختلافاتشان را هيچ وقت ظاهر نكرده اند. آنها خودشان خواسته اند كه يا اصلاً نفهمند كه اختلافى با هم دارند و يا از راه هاى غيرمستقيم، روى آن عمل كرده اند. در حقيقت، بيشتر خشم و اضطرابى كه در روابط هست، در نتيجه شكست در برخورد مستقيم و روشن با اختلافات است. بنابراين، آنها هميشه يا حل نشده باقى مى مانند و يا به طريقى نامطلوب، حل مى شوند.

دليل اصلى اين كه مردم، مخصوصاً زنان، سعى مى كنند در مناقشات حضورى درگير نشوند، اين است كه در بيشتر موارد، اختلافات قبلى شان از راه هاى غيرمنصفانه حل شده اند و به جاى اين كه با اين گونه اختلافات، به صورت علامت برآورده شدن نيازى برخورد شود، مبدل به جدال قدرت گشته اند و در نتيجه، هميشه برنده يا بازنده اى هست و از آن جا كه بيشتر ما طبيعتاً مى خواهيم كه در رابطه هايمان احساس عدالت و دو جانبه بودن داشته باشيم، جدال قدرت، مى تواند به صورت راهى جهت برگرداندن تعادل در رابطه فهميده شود. در عين حال، جدال قدرت، بدون هيچ شكى، در هر دو طرف، احساس بازنده بودن به وجود مى آورد؛ چون آنها به ارضاى نيازشان نمى رسند. كاربرد قدرت در حل مناقشات ما در اين جا كلمه «قدرت» را به صورت تمام منابعى كه كنترل آن در دست شخصى است كه ديگرى به آن محتاج است، نام مى بريم. شخص قدرتمند،

مى تواند بنا به خواسته خود، از آن قدرت (يا تهديد قدرت)، در راه مجبور ساختن شخص ديگر به انجام كار يا كارهايى كه خود آن شخص تمايلى به انجام آن ندارد، استفاده كند.

قدرت اجبار را مى توان به صورت مستقيم يا غيرمستقيم به كار برد. با وجود اين كه ما معمولاً به قدرت، از طريق شكل هاى واضح و بيرونى آن نگاه مى كنيم، اما راه هاى اعمال فشار غيرمحسوس و غيرمستقيمى هم وجود دارند كه اغلب به صورت دفاع در مقابل اعمال قدرت مستقيم ديگرى به كار مى روند. آدم هاى كم قدرت كه دسترسى زيادى به منابع قدرت ندارند، آدم هايى كه آموخته اند از اختلاف بپرهيزند و يا آدم هايى كه از برخورد رو در رو مى ترسند، بيشتر مايلند كه از قدرت هاى مرموز يا غيرمستقيم استفاده كنند.

بسيارى از زن ها فكر مى كنند كه در رابطه هايشان، از قدرت استفاده نمى كنند؛ در حالى كه در حقيقت، آنها آن را مستقيماً يا در ظاهر به كار نمى برند. در اين جا مثال هايى از كاربرد غيرمستقيم قدرت مى آوريم:

1. همسرى كه وقت خواب، سردرد مى گيرد.

2. يكى از دو طرف با ديگرى حرف نمى زند.

3. زنى كه وقتى شوهرش مى خواهد حرف بزند، شروع به گريه كردن مى كند.

خواه قدرت به صورت مستقيم به كار رود يا غيرمستقيم، در هر صورت، افراد مى توانند از قدرتشان، عليه يكديگر استفاده كنند. همچنين ما در موضعى هستيم كه مى توانيم از قدرتمان در مقابل ديگران استفاده كنيم.

در بيشتر روابط، تفاوت قدرت، به نسبت هاى مختلف، بين مردم وجود دارد؛ يعنى يك نفر قدرت آن را دارد كه به قيمت محروم ساختن ديگران، نياز خود را برآورده سازد. اگر اين شخص، از قدرت خود در يك جدال قدرت استفاده كند، معمولاً

او برنده شده، ديگرى مى بازد و آن وقت، بازنده سعى مى كند تا بار ديگر، به قيمت باخت او برنده شود. به اين ترتيب، يك دايره معيوب به وجود مى آيد و در نتيجه، رابطه به تدريج، از حالت تعادل خارج مى شود.

در روش ما، اين گونه روش هاى حل مناقشات - كه لازمه اش برنده شدن يكى به قيمت باخت ديگرى است - روش هاى 1 و 2 ناميده مى شوند. اساس اين دو روش، تحميل قدرت است و هر دو، حالت برنده - بازنده دارند. هميشه يك نفر مى برد و يك نفر مى بازد. در هيچ يك از اين دو روش، اختلافات پنهان، به صورتى مثبت و سازنده به سطح نمى آيند؛ اما به هر حال، افراد معمولاً نسبت به يكى از اين دو روش، تمايل بيشترى نشان مى دهند و به هر حال، از هر دو روش استفاده مى كنند. بياييد هر كدام از اين روش ها را جزء به جزء، بررسى كنيم.

روش شماره 1: تو مى برى، همسرت مى بازد

در اين وضعيت، تو براى رسيدن به نيازهايت، از قدرت خودت به قيمت باخت همسرت استفاده مى كنى. تو، حرف خودت را پيش مى برى و راه حل تو عملى مى شود و در نتيجه، همسرت مى رنجد و رنجش او به تو هم مى رسد. وقتى تو براى حل مناقشات از روش شماره 1 استفاده مى كنى، واكنش همسرت نسبت به عمل تو، كاملاً قابل پيش بينى است. از آن جا كه نياز همسرت برآورده نشده، او احساس بى عدالتى مى كند و در نتيجه، اغلب دچار واكنش هاى زير مى شود:

1. از تو مى ترسد.

2. از تو انتقاد مى كند و پشت سرت حرف مى زند.

3. سعى خواهد مى كند تا در راه برآورده شدن ديگر نيازهايت، كارشكنى كند.

4. براى مقابله

با قدرت تو، با ديگران متحد مى شود.

5. ديگر تو را دوست ندارد و تا آن جا كه ممكن است، از تو دورى مى كند.

6. به تو دروغ مى گويد.

7. اغلب پنهانى، خواسته هاى خود را عملى مى كند و به خواسته هاى ديگر تو توجهى نمى كند.

8. معمولاً از طريق تحميل و زور، مى كوشد از تو استفاده كند.

9. ديگر نيازهاى مهمش را با تو در ميان نمى گذارد.

وقتى به قيمت باخت همسرت، به نيازت مى رسى، رابطه شما صدمه مى بيند؛ چون او روز به روز، بيشتر از تو مى رنجد. همچنين او ميل ندارد كه با تو آشكارا درگير مناقشه شود؛ چون مى داند تو مى خواهى از قدرتت براى برد استفاده كنى و از آن جا كه مناقشات واقعاً به صورت رضايت آميزى حل و فصل نمى شوند، همواره به صورت هاى مختلف بروز مى كنند؛ چون همسرت به مقصود خودش نرسيده است.

اغلب در اجتماعات، كاربرد قدرت به جهت اين كه در بردارنده «بقاى اصلح» مى باشد، مورد حمايت قرار گرفته است. عقيده رايج پشت اين ترجيح، اين است كه طبيعت، طورى طرح ريزى شده كه قوى بر ضعيف، مسلط است. اغلب وقتى مى خواهيم رفتار مورد علاقه خود را توجيه كنيم، از طبيعت، خدا يا سرنوشت حرف مى زنيم؛ در صورتى كه هيچ دليل موجه علمى يا غير از آن وجود ندارد كه در روابط انسانى، آفريننده هستى، طرحى براى استيلاى قوى بر ضعيف، به وجود آورده باشد؛ بلكه بر عكس، دلايل مسلمى وجود دارند كه در روابط انسانى، كاربرد قدرت برتر با زور، معمولاً تأثيرى منفى بر تمام كسانى كه تحت تأثير آن قرار مى گيرند، مى گذارد.

مشاوران ازدواج به ما مى گويند كه كمتر ازدواجى است كه بتواند تحت فشار زورگويى يكى از دو طرف به

ديگرى، چندان دوام بياورد و دير يا زود، يك حالت «انفجار آتشفشانى» در كسى كه تحت فشار ديگرى و در موضع ضعيف، رنجش هاى خود را فرو برده، به وجود مى آيد و يا ممكن است چنين شخصى به تدريج، روز به روز چنان در خود فرو رود كه روزى متوجه شويد كه آدم تحت ستم، ديگر واقعاً «آن جا» نيست. او از نظر ظاهرى، خود را مطيع جلوه مى دهد؛ اما تمام علائم زنده بودن و علائم يك شخصيت مشخص، به زير زمين فرو رفته است.

روش شماره 2: شما مى بازيد، همسرتان مى برد

در اين وضعيت مناقشه، شما داراى قدرت بيشتر (يا برابر) هستيد و اجازه مى دهيد همسرتان به حساب شما، به نياز خودش برسد؛ شما تسليم مى شويد و راه حل ديگرى اجرا مى شود. حالا شما از همسرتان رنجيده ايد.

روش 2، بيشتر از طرف كسانى به كار گرفته مى شود كه مى خواهند از مناقشه احتراز كنند. آنها صلح را به هر قيمتى ترجيح مى دهند. مسئله اين است كه آنها براى اين صلح، قيمت بالايى مى پردازند.

بر خلاف روش 1، نتيجه روش 2، احساسات منفى شماست. در اين روش، از آن جا كه شما به نيازهاى خود نمى رسيد، ممكن است دچار بسيارى از اين واكنش ها بشويد:

1. نسبت به همسرتان، احساس رنجش و خشم مى كنيد.

2. جلوى سعى او را براى رسيدن به نيازهاى ديگرش مى گيريد.

3. به تدريج، از چنين رابطه اى، خود را كنار مى كشيد.

4. احساس يأس و نگرانى مى كنيد.

5. از مناقشات آينده، احتراز مى كنيد.

6. به تدريج، احساس بى تفاوتى و افسردگى مى كنيد.

7. اغلب به صورت پنهانى، از جهات ديگر به نيازهاى خود مى رسيد.

8. تصميم مى گيريد كه بعداً برنده شويد و تلافى كنيد.

9. احترام به خود را از

دست مى دهيد و عزت نفس خود را ضعيف مى كنيد.

روش شماره 3: هر دو نفر برنده مى شويد

ما در مقابل دو روش گذشته حل مناقشات، روش سومى را پيشنهاد مى كنيم كه اساس آن، عدم استفاده از قدرت است و منظور اين است كه مى توان در روابط زناشويى، مناقشات را به صورت آشكارا و صادقانه حل كرد تا هر دو طرف بتوانند به نيازهاى خودشان برسند و هيچ كس مجبور نباشد ببازد. ما اين روش را، روش بدون باخت مى ناميم. از اين راه، مى توان به نيازهاى متقابل رسيد.

لازمه روش 3، تعهد دوجانبه، مبنى بر عدم استفاده از قدرت، براى رسيدن به نياز خود، به حساب شخص ديگر است. چون بيشتر ما آموخته ايم كه مشكلاتمان را از راه هاى برد - باخت حل كنيم و انجام چنين تطابقى برايمان آسان نيست. اين روش، به ويژه براى آنهايى كه در بيشتر روابطشان تا حد زيادى قدرتمند هستند، بسيار سخت است.

وقتى جرأت كنيم چنين تعهدى را نسبت به همسرمان بر عهده بگيريم، نتيجه، بسيار رضايت بخش خواهد بود. بعضى از منافع كاربرد روش بدون باخت، عبارتند از:

1. باعث مى شود كه اختلافات به سطح بيايند؛ بيان شوند و به صورتى سازنده و منصفانه، حل شوند.

2. همسران ياد مى گيرند كه نتيجه اختلافات، مى تواند تغييرات جالب و هيجان انگيزى باشد؛ آنها شروع مى كنند به نگاه كردن به آن از طريق مثبت و از آن پس، ديگر از آن احتراز نمى كنند.

3. هر شخصى، خودش مسئوليت رسيدن به خواسته هاى خود را بر عهده مى گيرد؛ اما نه به حساب ديگرى.

4. طرفين، بيشتر با اختلافات اساسى و واقعى سر و كار پيدا مى كنند و نه با اختلافات سطحى.

5. وقتى مسئله اى به صورت

منصفانه حل شود، ديگر تكرار نمى شود.

6. وقتى هر دو طرف، در تصميم گيرى براى حل مشكلى شركت داشته باشند، بيشتر به انجام آن متعهد مى شوند تا اين كه آن تصميم به آنها تحميل شده باشد.

7. زوجين، با يكديگر، احساس نزديكى و عشق بيشترى مى كنند و رنجش و دشمنى، ناپديد مى شود.

8. ديگران نيز در روابط خود، از اين روش، به عنوان الگوى حل اختلافات استفاده مى كنند. نگاهى مثبت به اختلافات

اگر ما به جاى نگاه كردن به اختلافات، به صورت تلاش براى دست بالا را گرفتن، به صورت دليلى بر وجود نيازهاى برآورده نشده نگاه كنيم، مى توانيم آن را به صورتى كاملاً جديد ببينيم. اختلافات، ممكن است سالم باشند و مى توانند به صورت نيرويى مثبت، در زندگى مان وجود داشته باشند. همچنين مى توانند به صورت دعوت به ايجاد ارتباطى منطقى، به وجود آورنده موقعيتى براى شركت در يك رويارويى آشكارا و صادقانه باشند و نيز مى توانند با حل سوء تفاهمات، جو ارتباط را پاك كرده، آدم ها را به هم نزديك تر سازند.

زن و شوهر، از طريق و پذيرش سهم خود در اختلاف، توسعه يافته، پيش مى روند. در حقيقت، عدم توافق در ارتباطات، بسيار مفيدتر از توافق است؛ چون به وجود آورنده تغييرات و رشد سالم در انسان هاست. بدون مناقشه، تغيير و پيشرفتى در رابطه به وجود نمى آيد و زندگى، يكنواخت، خسته كننده و آمارى مى شود.

همان گونه كه مى توان خشم و هيجان را به صورتى معتبر قبول كرد، به مناقشات هم مى توان از طريق بسيار مثبت تر نگريست. همان گونه كه فرد مى تواند با غلبه مؤثر بر هيجاناتش، رشد كند، رابطه ها هم مى توانند از طريق حل مؤثر مناقشات، به رشد برسند. بنابراين، آموزش راه هاى

مؤثر حل اختلافات و مناقشات در روابط انسانى، بسيار اهميت دارد.

نقش تغذيه در بهره وري كاركنان و تغذيه در محيط كار(

شايد روزگاري تغذيه را فقط براي برآوردن نيازهاي طبيعي فيزيولوژيك افراد در نظر مي گرفتند؛ اما امروزه نه تنها تغذيه يك ضرورت زندگي محسوب مي شود، بلكه الگوي غذايي سالم، براي پيشرفت جوامع و ارتقاي سطح توليد و بهره وري در كشورها عامل مهمي برشمرده مي شود. مشخص شده است كارگراني كه به صورت شيفتي كار مي كنند، دچار مشكلات گوارشي نظير زخم هاي گوارشي، يبوست ، اسهال، سوزش سردل (HEART BURN) و كاهش اشتها شده و نيازمند ايجاد تغييراتي در برنامه ي غذايي روزانه و زمان صرف غذا هستند.

بدن انسان به طور طبيعي داراي يك نظم بيولوژيك است كه با خواب شبانه تنظيم مي شود. به هم خوردن اين نظم طبيعي موجب بروز اختلالاتي در دستگاه گوارش و ديگر دستگاه هاي بدن مي گردد.

هم چنين استفاده زياد از قهوه كافئين) براي بيدار ماندن در شب، خوردن غذاي چرب يا حجيم در بعد از ظهر يا شب، با عجله غذا خوردن و كمي تحرك بدني ، همگي در تشديد اختلالات ياد شده تأثير بارزي دارند.

در مراكزي كه چند نوبت (شيفت) كاري دارند، نظير كارخانه ها، بيمارستان ها، فرودگاه ها و ادارات پليس، نظم در برنامه ي غذايي روزانه، توزيع متناسب انرژي در وعده هاي غذايي، تنوع غذايي، توجه به زمان مصرف مواد غذايي پركربوهيدرات و پرپروتئين و تنظيم زمان خواب در كاهش خستگي و بهبود عملكرد كاركنان و افزايش رضايت مندي آنان مؤثر است.

? لزوم ايجاد تغييرات در برنامه ي غذايي كاركنان

تحقيقات پيشرفته در دو دهه ي اخير نشان داده است كه با مصرف غذاهاي پركربوهيدرات (نشاسته اي و قندي)، توليد يكي از ناقل هاي عصبي در مغز به نام سروتونين افزايش يافته و علاوه

بر بهبود خلق و خو، زمان و عمق خواب نيز بهتر مي شود. بنابراين توصيه به مصرف اين گونه مواد غذايي قبل از خواب در افزايش خواب و استراحت افراد نقش سودمندي دارد.

از سوي ديگرمصرف مواد غذايي پروتئيني، با افزايش توليد ناقل هاي شيميايي به نام كاتكول آمين ها در مغز(نظير نوراپي نفرين)، سبب افزايش هوشياري و رفع خواب آلودگي در فرد مي گردد. با اين توضيح ساده مي توان يك برنامه ي غذايي مناسب را براي بيداري يا خواب افراد نوبت كار(شيفتي) تنظيم كرد. در اين جا لازم به يادآوري است كه غذاهاي نشاسته اي و پركربوهيدرات در عين حال مي توانند پرحجم نيز باشند، از اين رو بايد حجم غذاي مصرفي و امكان بروز خستگي پس از آن را در نظر داشت. خوردن بيسكوييت يا كيك يا يك ليوان شير در بهبود خواب موثر است. غذاهاي حاوي هورمون ملاتونين نظير ذرت ، گوجه فرنگي ، برنج، جو و موز نيز به خواب منظم كمك مي نمايند.

از سوي ديگر غذاهاي پروتئيني نظير پنير كم چرب، گوشت ها و تخم مرغ آب پز نيز باعث ارتقاي سطح هوشياري مي شوند.

در برخي منابع نيز به تأثير سودمند ويتامين هاي گروه B و C در كاهش فشارهاي كاري و استرس اشاره شده است.

پيش گيري از افت قندخون در زمان كار، به حفظ هوشياري كمك مي كند. از اين رو افزايش تعداد و كاهش حجم وعده هاي غذايي به حفظ قندخون كمك خواهد كرد. هم چنين در بسياري از پژوهش ها ذكر شده است كه مصرف صبحانه براي حفظ هوشياري در روز و بهبود عمل كرد مغزي و ذهني نقش چشم گيري دارد.

از مصرف چاي يا قهوه بايد خودداري كرد، زيرا الگوي خواب را دچار وقفه مي كنند.

? توصيه هاي تغذيه اي

?-

به افرادي كه نوبت هاي شب كاري دارند توصيه مي شود كه يك وعده اصلي در بعد از ظهر و يك وعده اصلي در نيمه ي زمان شيفت مصرف كنند. وعده هاي غذايي سنگين سبب خواب آلودگي و افت كار ايي مي شود.

?- اصل تعادل و تنوع در مصرف غذا در اين جا نيز كاربرد دارد، بدين معني كه تمام گروه هاي غذايي اصلي در طي روز خورده شوند.

?- فاصله بين وعده ها نبايد بيش از ?-? ساعت باشد.

?- در نوبت هاي كاري بعدازظهر لازم است كه وعده ي اصلي در ظهر باشد و طي شيفت مصرف نشود. غذاهايي نظير گوشت كم چربي، سبزي هاي تازه، پنير رنده شده، جوجه ي بدون استخوان و پوست، ماكاروني، سالاد فصل، لوبياي كنسرو شده و تخم مرغ آب پز جهت شيفت كاران توصيه مي شود.

?- بهتر است كاركنان، غذا را با خود به محل كار ببرند و متكي به غذاي بيرون نباشند.

?- هر روز صبح، صبحانه ي كامل ميل شود. در ضمن آب پرتقال فراموش نگردد.

?- وعده هاي سبك، متعدد و حاوي نشاسته انتخاب شوند.

?- از افزودن چاشني ها، ادويه و روغن اضافي به غذا پرهيز شود.

?- قندهاي ساده باعث افزايش و افت قند خون متعاقب آن مي گردند؛ از اين رو بهتر است محدود شوند.

??- خانم هاي شيفت كار كه تحرك كمي دارند نياز به املاحي نظير كلسيم دارند. ولي از سوي ديگر توصيه مي شود كه انرژي دريافتي خود را محدود كنند.

??- در محيط هاي گرم، به دليل تعريق، امكان بروز سردرد و خشكي پوست، ابتلا به بيماري و تضعيف سيستم ايمني بدن بيش تر مي شود. به همين دليل مصرف مايعات در حين كار الزامي است. هم چنين كارفرمايان جهت بهبود بهره وري لازم است كه امكان ورزش روزانه ي كاركنان را

فراهم آورند؛ زيرا ورزش علاوه بر افزايش تندرستي جسم، در بهبود خلق و خوي افراد نيز تأثير چشم گيري دارد.

? نتيجه گيري:

كاركنان سازمان ها و ادارات براي عملكرد بهتر، نيازمند داشتن يك الگوي تغذيه اي صحيح و مناسب هستند و تنظيم يك برنامه ي غذايي متنوع و سالم علاوه بر ارتقاي رضايت مندي آنان، در بهبود هوشياري و خلق و خو در محيط كار و نيز منزل، تأثير بارزي خواهد داشت.

رعايت اصول يك تغذيه ي متعادل نظير مصرف تمام گروه هاي غذايي سالم و ترجيحاً طبيعي، مصرف ?- ? ليوان مايعات در روز؛ مصرف حداقل ??? گرم سبزي ها و ميوه هاي تازه؛ پرهيز از غذاهاي پرچاشني و پرچرب و شور؛ صرف غذا به آرامي و بدون عجله؛ صرف صبحانه و محدود كردن غذاهاي خيلي شيرين و شيريني هاي ساده، در افزايش كارآيي افراد مؤثر است.

نقش تغذيه در بهره وري كاركنان و تغذيه در محيط كار(Nutrition in organization - nutrition in work)

شايد روزگاري تغذيه را فقط براي برآوردن نيازهاي طبيعي فيزيولوژيك افراد در نظر مي گرفتند؛ اما امروزه نه تنها تغذيه يك ضرورت زندگي محسوب مي شود، بلكه الگوي غذايي سالم، براي پيشرفت جوامع و ارتقاي سطح توليد و بهره وري در كشورها عامل مهمي برشمرده مي شود. مشخص شده است كارگراني كه به صورت شيفتي كار مي كنند، دچار مشكلات گوارشي نظير زخم هاي گوارشي، يبوست ، اسهال، سوزش سردل (HEART BURN) و كاهش اشتها شده و نيازمند ايجاد تغييراتي در برنامه ي غذايي روزانه و زمان صرف غذا هستند.

بدن انسان به طور طبيعي داراي يك نظم بيولوژيك است كه با خواب شبانه تنظيم مي شود. به هم خوردن اين نظم طبيعي موجب بروز اختلالاتي در دستگاه گوارش و ديگر دستگاه هاي بدن

مي گردد.

هم چنين استفاده زياد از قهوه كافئين) براي بيدار ماندن در شب، خوردن غذاي چرب يا حجيم در بعد از ظهر يا شب، با عجله غذا خوردن و كمي تحرك بدني ، همگي در تشديد اختلالات ياد شده تأثير بارزي دارند.

در مراكزي كه چند نوبت (شيفت) كاري دارند، نظير كارخانه ها، بيمارستان ها، فرودگاه ها و ادارات پليس، نظم در برنامه ي غذايي روزانه، توزيع متناسب انرژي در وعده هاي غذايي، تنوع غذايي، توجه به زمان مصرف مواد غذايي پركربوهيدرات و پرپروتئين و تنظيم زمان خواب در كاهش خستگي و بهبود عملكرد كاركنان و افزايش رضايت مندي آنان مؤثر است. ? لزوم ايجاد تغييرات در برنامه ي غذايي كاركنان

تحقيقات پيشرفته در دو دهه ي اخير نشان داده است كه با مصرف غذاهاي پركربوهيدرات (نشاسته اي و قندي)، توليد يكي از ناقل هاي عصبي در مغز به نام سروتونين افزايش يافته و علاوه بر بهبود خلق و خو، زمان و عمق خواب نيز بهتر مي شود. بنابراين توصيه به مصرف اين گونه مواد غذايي قبل از خواب در افزايش خواب و استراحت افراد نقش سودمندي دارد.

از سوي ديگرمصرف مواد غذايي پروتئيني، با افزايش توليد ناقل هاي شيميايي به نام كاتكول آمين ها در مغز(نظير نوراپي نفرين)، سبب افزايش هوشياري و رفع خواب آلودگي در فرد مي گردد. با اين توضيح ساده مي توان يك برنامه ي غذايي مناسب را براي بيداري يا خواب افراد نوبت كار(شيفتي) تنظيم كرد. در اين جا لازم به يادآوري است كه غذاهاي نشاسته اي و پركربوهيدرات در عين حال مي توانند پرحجم نيز باشند، از اين رو بايد حجم غذاي مصرفي و امكان بروز خستگي پس از آن را در نظر داشت. خوردن بيسكوييت يا كيك يا يك ليوان شير

در بهبود خواب موثر است. غذاهاي حاوي هورمون ملاتونين نظير ذرت ، گوجه فرنگي ، برنج، جو و موز نيز به خواب منظم كمك مي نمايند.

از سوي ديگر غذاهاي پروتئيني نظير پنير كم چرب، گوشت ها و تخم مرغ آب پز نيز باعث ارتقاي سطح هوشياري مي شوند.

در برخي منابع نيز به تأثير سودمند ويتامين هاي گروه B و C در كاهش فشارهاي كاري و استرس اشاره شده است.

پيش گيري از افت قندخون در زمان كار، به حفظ هوشياري كمك مي كند. از اين رو افزايش تعداد و كاهش حجم وعده هاي غذايي به حفظ قندخون كمك خواهد كرد. هم چنين در بسياري از پژوهش ها ذكر شده است كه مصرف صبحانه براي حفظ هوشياري در روز و بهبود عمل كرد مغزي و ذهني نقش چشم گيري دارد.

از مصرف چاي يا قهوه بايد خودداري كرد، زيرا الگوي خواب را دچار وقفه مي كنند. ? توصيه هاي تغذيه اي

?- به افرادي كه نوبت هاي شب كاري دارند توصيه مي شود كه يك وعده اصلي در بعد از ظهر و يك وعده اصلي در نيمه ي زمان شيفت مصرف كنند. وعده هاي غذايي سنگين سبب خواب آلودگي و افت كار ايي مي شود.

?- اصل تعادل و تنوع در مصرف غذا در اين جا نيز كاربرد دارد، بدين معني كه تمام گروه هاي غذايي اصلي در طي روز خورده شوند.

?- فاصله بين وعده ها نبايد بيش از ?-? ساعت باشد.

?- در نوبت هاي كاري بعدازظهر لازم است كه وعده ي اصلي در ظهر باشد و طي شيفت مصرف نشود. غذاهايي نظير گوشت كم چربي، سبزي هاي تازه، پنير رنده شده، جوجه ي بدون استخوان و پوست، ماكاروني، سالاد فصل، لوبياي كنسرو شده و تخم مرغ آب پز جهت شيفت كاران توصيه مي شود.

?- بهتر است كاركنان، غذا را با

خود به محل كار ببرند و متكي به غذاي بيرون نباشند.

?- هر روز صبح، صبحانه ي كامل ميل شود. در ضمن آب پرتقال فراموش نگردد.

?- وعده هاي سبك، متعدد و حاوي نشاسته انتخاب شوند.

?- از افزودن چاشني ها، ادويه و روغن اضافي به غذا پرهيز شود.

?- قندهاي ساده باعث افزايش و افت قند خون متعاقب آن مي گردند؛ از اين رو بهتر است محدود شوند.

??- خانم هاي شيفت كار كه تحرك كمي دارند نياز به املاحي نظير كلسيم دارند. ولي از سوي ديگر توصيه مي شود كه انرژي دريافتي خود را محدود كنند.

??- در محيط هاي گرم، به دليل تعريق، امكان بروز سردرد و خشكي پوست، ابتلا به بيماري و تضعيف سيستم ايمني بدن بيش تر مي شود. به همين دليل مصرف مايعات در حين كار الزامي است. هم چنين كارفرمايان جهت بهبود بهره وري لازم است كه امكان ورزش روزانه ي كاركنان را فراهم آورند؛ زيرا ورزش علاوه بر افزايش تندرستي جسم، در بهبود خلق و خوي افراد نيز تأثير چشم گيري دارد.

? نتيجه گيري:

كاركنان سازمان ها و ادارات براي عملكرد بهتر، نيازمند داشتن يك الگوي تغذيه اي صحيح و مناسب هستند و تنظيم يك برنامه ي غذايي متنوع و سالم علاوه بر ارتقاي رضايت مندي آنان، در بهبود هوشياري و خلق و خو در محيط كار و نيز منزل، تأثير بارزي خواهد داشت.

رعايت اصول يك تغذيه ي متعادل نظير مصرف تمام گروه هاي غذايي سالم و ترجيحاً طبيعي، مصرف ?- ? ليوان مايعات در روز؛ مصرف حداقل ??? گرم سبزي ها و ميوه هاي تازه؛ پرهيز از غذاهاي پرچاشني و پرچرب و شور؛ صرف غذا به آرامي و بدون عجله؛ صرف صبحانه و محدود كردن غذاهاي خيلي شيرين و شيريني هاي ساده، در افزايش

كارآيي افراد مؤثر است.

پرسش و پاسخ

دانستنيهاي پزشكي

لاغر شدن

بارها در تلويزيون ديده ام كه افراد بسيار چاق طي دوره زماني كوتاهي لاغر شده اند. آيا چنين چيزي ممكن است؟

بله ممكن است، اما بايد بدانيد راه بسيار مشكلي در پيش رو داريد بايد سختي هاي

فراواني را تحمل كنيدو از خيلي كارهاي گذشته تان دست بكشيد تا كاملاً يك آدم جديد

شويد... البته بهترين راه براي رسيدن به وزن متعادل و حفظ آن، جايگزيني عادات بد با

عادات خوب است. به عبارت ديگر، تغيير طرز تفكر در مورد غذا و فعاليت ، تنها

راهي است كه مي توانم به شما توصيه كنم. كساني كه با موفقيت وزن كم مي كنند،

برنامه اي بلند مدت براي وزن متعادل در تمام طول زندگي خود دارند و تنها به يك

برنامه كوتاه مدت كاهش وزن اكتفا نمي كنند. آنها مغز خود را عادت مي دهند تا به

عنوان يك آدم لاغر فكر كند. اين كار نيازمند تلاش است و نتيجه اين تلاش، سلامت و

كيفيت بهتر است كه احتمال افزايش طول عمر را نيز در بر دارد. انسان فقط يك بدن

دارد و بايد با غذاي خوب و تحرك از آن مراقبت كند. اين توصيه ها در رابطه با وزن

كم كردن، مفيد و پرفايده خواهند بود: خواب كافي داشته باشيد، فقط زماني كه گرسنه ايد

غذا بخوريد، غلات كامل را جايگزين آرد كامل و غلات فرآوري شده كنيد، تحرك

داشته باشيد، روي ميز غذا بخوريد و از يك بشقاب كوچك استفاده كنيد، مقدار كمتري

غذا را در مدت كمتري مصرف كنيد و دفترچه اي براي يادداشت آنچه مي خوريد،

درست

كنيد.

ضمناً آب را جايگزين نوشيدني هاي شيرين كنيد.

وسايل آرايشي و پوست حساس

بسياري از خانم ها پوست بسيار حساسي دارند و هنگام استفاده از محصولات آرايشي دچار مشكل مي شوند. به طور مثال وقتي ماسك روي صورت شان مي گذارند، از چشم هايشان اشك مي آيد يا وقتي كرم مي زنند، پوست شان مي سوزد. حتي شايد روي محصول آرايشي كه استفاده مي كنند، عبارت "ضدحساسيت" هم درج شده باشد ولي باز هم پوست صورت شان ملتهب و چشم هايشان قرمز مي شود. علت چيست؟

محققان دانشگاه سن پترزبورگ روسيه بر اين باورند كه وجود نيكل در بيشتر

محصولات و فرآورده هاي آرايشي، اين عوارض را ايجاد مي كند. نيكل با پوست هاي

حساس سازگاري ندارد و 10 تا 20 درصد خانم ها به اين فلز آلرژي دارند. اگر شما هم

جزو اين گروه هستيد، به شما توصيه مي كنيم تا حد ممكن از وسايل آرايشي قهوه اي و

بلوطي استفاده نكنيد چون بيش از رنگ هاي ديگر حاوي نيكل هستند. تمام ريمل ها حتي نام هاي معروف كه روي آنها عبارت ضدحساسيت و ضد آلرژي درج شده هم حاوي

مقدار فراواني نيكل اند. پس اگر مي خواهيد مژه هايتان خوش حالت باشد و سلامت تان به

خطر نيفتد، بايد از ژل هاي مخصوص مژه استفاده كنيد تا نيكل نداشته باشند. در

صورتي كه تمايل داريد مژه هايتان رنگ بگيرد، توصيه مي شود ريمل را از ريشه مژه

به سمت بالا نكشيد تا تنها نوك مژه كه با پوست در تماس نيست، رنگ بگيرد و نيكل

به پوست نرسد. از طرفي ريمل هاي مشكي حساسيت كمتري ايجاد مي كنند چون درون

آنها از اكسيد آهن استفاده شده كه به نسبت ديگر ريمل ها با رنگ هاي متنوع، تحريك و

حساسيت زايي كمتري ايجاد مي كنند. براق كننده هاي ناخن هم مي توانند براي چشم ها ايجاد

آلرژي

كنند. پس تا وقتي كه مطمئن نشديد اين براق كننده ها كاملا روي ناخن خشك

شده اند، احتياط كنيد و از تماس دست با چشم پرهيز نماييد. جالب است بدانيد وقتي

متخصصان پوست با افرادي روبه رو مي شوند كه پلك هايشان ورم كرده است، اغلب به

ناخن هايشان نگاه مي كنند تا ببينند آيا آنها از براق كننده ناخن استفاده كرده اند يا نه! اين

محصولات حاوي موادي با آلرژي زايي بالا هستند. ناخن ها تحمل اين مواد را دارند و

تحريك نمي شوند اما ماليدن چشم با انگشت باعث مي شود اين مواد آلرژي زا با چشم

برخورد كنند و باعث ناراحتي هاي چشمي شوند. متخصصان توصيه مي كنند اگر براي

جلوه بيشتر ناخن ها تمايل به استفاده از محصولات آرايشي و بهداشتي داريد، از

برچسب هاي متنوع در بازار استفاده كنيد كه خاصيت آلرژي زايي ندارند و تماس ناخن

و مواد شيميايي به واسطه استفاده از آنها كمتر است.

مضرات سيگار

مرد 34 ساله اي هستم كه 12 سال است سيگار مي كشم. در حال حاضر پوستم زردرنگ است و نسبت به هم سالانم چروك بيشتري دارد. آيا اين موضوع ربطي به سيگار دارد؟

بله، 10 دقيقه دود كردن سيگار باعث كاهش اكسيژن رساني پوست به مدت يك ساعت

مي شود. نيكوتين، عروق را تنگ و جريان خون را كم مي كند. در نواحي دور لب و

دور چشم ها به علت تاثير فيزيكي و فرم گرفتن خاص چهره در حال دود كردن سيگار

اين چروك ها بيشتر مي شود. افراد سيگاري بين 8 تا 20 سال پيرتر از سن واقعي خود

به نظر مي رسند. كشيدن سيگار باعث پيري زودرس در همه بخش هاي بدن مي شود.

موي بلند

دوست دارم موهاي بلندي داشته باشم ولي هيچ گاه از سرشانه ام بلندتر نمي شود، چرا؟ آيا اين به ريزش موهايم مرتبط است؟

موهاي ما مثل يك كارخانه فعال هستند و دايم اين كارخانه به يك كار هماهنگ در

سرمان ادامه مي دهد. موها يك عمري دارند و هر گاه در داخل عمق فوليكول مو،

جوانه جديدي در بيايد، آن مو مي ريزد و در واقع به بيرون هدايت مي شود. طول عمر

مو سه دوره است. گويا خداوند درون هر فوليكول مو، يك ساعت دروني جهت تنظيم

زمان قرار داده است.

دوره اول: يك تا هفت سال (متوسط سه سال). بعضي ها فاز رشد طولاني دارند و

مي توانند موهايشان را تا زانوها هم بلند كنند!! اما برخي ها مثل شما فاز رشد كمي دارند و هيچ گاه مويشان از سر شانه بلندتر نمي شود. حتي مراجعه براي گرفتن دارو هم فايده ندارد چون طول موي شما مرتبط با فاز رشد و به صورت ژنتيكي در مدت

خاصي

تعريف شده است.

دوره دوم: فاز بينابيني يا كاتاژن، حدود سه هفته طول مي كشد.

دوره سوم: فاز استراحت يا ريزش كه سه ماه طول مي كشد و جوانه هاي جديد جايگزين

مي شوند. تصور كنيد 100هزار مو داريد كه هر كدام سه سال هم عمر كنند پس اگر

حدود 75 تا 100 تار مو در روز بريزد، طبيعي تلقي مي شود. اگر شما يك روز در

ميان حمام كنيد 150 تار مو از سرتان بريزد، طبيعي است و اگر دو روز در ميان 250

تا. پس نگران نباشيد و اينكه مي گويند حتي دو تار مو هم نبايد كم شود، يك شوخي

است!

ضخيم شدن موها به سبب اصلاح

گفته مي شود اگر موهاي بدن به خصوص دست و پايمان را به غير از اپيلاسيون، با روش ديگري مثل تيغ زدن اصلاح كنيم، كلفت تر و پرپشت تر درمي آيد، آيا اين باور صحيح است؟

خير. اين گفته ها كه بسيار هم در بين مردم شايع است، از اين تصور قديمي ايرانيان

شكل گرفته كه مي گفتند و حتي معتقد بودند براي مثال موهاي سربچه ات را تيغ بزن تا

پرپشت شود و از كودكي رسم بود، سه نوبت تيغ مي زدند اما محققان روي اين موضوع

كار كردند و عدم صحت آن را تاييد نمودند. تعداد فوليكول هاي مو در زندگي جنيني

مشخص مي شود و بعد از تولد، فوليكول مو ساخته نمي شود بلكه دچار تغييرات

مي شود. ضخيم، سفيد يا نازك شده و گاهي از بين مي رود كه همان ريزش مو است. مو تقريبا يك حالت مثلثي دارد و سطح مقطع رويش اگر با مومك يا بند انداختن از داخل

فوليكول در بيايد، هنگام خروج موي جديد، شما نوك تيز و نازك مثلث را

مي بينيد و

تا هنگامي كه بلند شود و سطح كلفت روي پوست ظاهر شود طول مي كشد. در حالي كه با تيغ سطح مقطع ضخيم را در پوست مي گذاريد و فقط نوك نازك مثلث مو را

برمي داريد اين حس كاذب ضخيم شدن به دنبال تراشيدن مو پديد مي آيد.

بارداري و مراقبتهاي دندان پزشكي

خانمي 27 ساله هستم كه قصد باردار شدن دارم. آيا نياز به مراقبت هاي دندانپزشكي وجود دارد؟

شما در هر سني نياز به مراقبت دندانپزشكي داريد ولي چون قصد باردار شدن داريد،

بايد بدانيد كه به علت محدوديت هاي اعمال دندانپزشكي در طول 9 ماه بارداري، بهتر

است روال منظم معاينه دهان و دندان را به وسيله يك دندانپزشك انجام دهيد تا اگر

دنداني داريد كه نياز به ترميم يا معالجه هاي ديگر دارد، هرچه زودتر اقدام كنيد.

لازم به ذكر است كه روش هاي مناسب رعايت بهداشت دهان را هم از دندانپزشك خود

بياموزيد چون اثر هورمون هاي بارداري بر بافت هاي لثه شما، به طور موقت مي تواند

التهاب و تورم در لثه ايجاد كند.

با رعايت مناسب بهداشت و استفاده مرتب از مسواك و نخ دندان هيچ مشكلي در طول

بارداري براي شما ايجاد نخواهد شد.

عينك(نكات مهم در خريد )

به هنگام خريد عينك به چه نكاتي بايد توجه كنيم؟

اگر تصميم داريد عينك نزديك آماده اي را تهيه كنيد، بايد مراقب باشيد شيشه آن به

طور كامل شفاف و عاري از هرگونه حباب هوا، موج و يا ترك در شيشه باشد.

بسياري از بيماران براي خلاصي از اتاق انتظار پزشكان و يا براي صرفه جويي در

وقت و هزينه به هنگام تهيه عينك نزديك و يا نياز به تعويض عينك راه ساده تر را

انتخاب كرده و با مراجعه به داروخانه يا فروشگاه نسبت به تهيه عينكهاي آماده اقدام

مي كنند، غير از اشكالات فوق كه به آن اشاره شد، اقدام اخير اين اشكال را هم دارد كه

ممكن است بيمار را از فرصت يك معاينه به موقع چشم پزشكي پس از سنين

40

سالگي كه مي تواند در تشخيص مواردي مانند گلوكوم (آب سياه) و يا بيماري هاي

ديگري كه علايم واضح هشدار دهنده اي ندارند، محروم كرده و سبب نوعي غفلت و

تأخير تشخيص بيماري فرد شود.

عينكهاي نزديك بين هنگام كار با رايانه

آيا افرادي كه با نمايشگر كار مي كنند، مي توانند از اين عينكهاي نزديك بين استفاده كنند؟

عينكهاي پيرچشمي در رنگ و سبكهاي گوناگون ارائه مي شوند و بديهي است كه به

علت ارزاني اگر از مدل يك عينك خسته شديد، مي توانيد به راحتي مدل آن را با

عينك جديد ديگري تعويض كنيد و همين طور به علت ارزاني مقدار زيادي از آنها را

خريداري و در محلهاي مختلفي مانند محل كار، خودرو، اتاق خواب، كيف همراه و...

قرار دهيد. اما عيب عمده اين عينكها اين است كه متناسب با افراد گوناگون درست شده

است، بنابراين براي افراد متعدد تنها با اندازه ثابت ارائه مي شوند. به اين معنا كه اگر

چه شماره هاي شيشه در اندازه هاي گوناگوني وجود دارد، ولي همواره اندازه هر دو

شيشه ثابت بوده و همواره فاصله مركز دو شيشه كه متناسب با فاصله مركز مردمك

هر فرد بايد ساخته شود، براي تمامي عينكهاي ساخته شده يكسان است. ضمن اينكه در

بسياري از افراد درجاتي از آستيگماتيسم در اصلاح ديد دور آنها وجود دارد كه لازم

است در عينك نزديك آنها نيز در نظر گرفته شود و حال آنكه در عينكهاي نزديك

آماده، هيچ گاه آستيگماتيسمي در نظر گرفته نمي شود. به همين دليل استفاده از عينكي

كه به هر علت مناسب چشم شما نيست، ممكن است علايمي از قبيل سردرد، خستگي

چشم و حتي تهوع را براي شما ايجاد كند. بنابراين اگر پس از استفاده از عينك نزديك

آماده اي چنين علايمي را پيدا كرديد، بهتر است با چشم پزشك خود مشورت كنيد.

عينكهاي پيرچشمي

آيا عينكهاي پيرچشمي داراي مزايا و معايبي هم هستند؟

عينك تدريجي

عينك تدريجي چيست؟

عينكهاي تدريجي، عينكهاي بدون خطي هستند كه تمامي فواصل دور، نزديك و ميانه

را اصلاح مي كنند. به اين شكل كه انتقالي تدريجي از قسمت دور به سمت ديد ميانه و

در نهايت به سمت ديد نزديك صورت مي گيرد. بنابراين در همان وضعيت كه قادر به

ديد دور هستيد، مي توانيد با نمايشگر كار كرده و يا به طور همزمان نوشته هايي را

كه در نزديكي چشم شما قرار مي گيرند، مطالعه كنيد.

تقويت موهاي صورت

براي رشد وتقويت موهاي صورت، از چه مواد يا داروهايي مي تون استفاده كرد؟

به طور عمومي هيچ درماني براي اين مورد وجود ندارد. ممكن است از طريق داروها

بتوان موهاي صورت را تقويت كرد تا رشدشان كمي بيش تر شود. البته بيماري هايي

كه باعث ريزش مو مي شوند (مانند ريزش سكه اي موهاي صورت) را مي توان

درمان كرد، اما اگر مشكل ژنتيكي باشد، هيچ درماني ندارد.

من از ناحيه شكم و پاها چاق هستم. مي خواستم بدانم آيا رژيم غذايي هست كه بتوانم با استفاه از آن، اين نقاط را لاغر كنم؟

قبل از هر چيز، بايد به طور دقيق معاينه شويد؛ اما معمولاً رژيمي وجود ندارد كه به

طور موضعي موجب لاغري شود. معمولاً در ابتدا يك رژيم كلي داده مي شود كه

باعث لاغري عمومي بدن شود؛ بعد از پايين آمدن وزن كلي بدن، بايد رژيم كم كالري

بگيريد كه سرشار از ميوه باشد. البته براي لاغري موضعي بايد ورزش هم در

كنارژيم باشد.

مي خواستم بدانم، بيماري پوست مرغي (كراتوزپيلار) اگر در تمام پوست بدن باشد، با

توجه به اين كه ظاهري بد دارد،

آيا قابل درمان است؟ اگر ممكن است، راجع به روش

هاي درمان آن توضيح دهيد.

اين بيماري پوستي معممولابه دليل خشكي پوست و عامل علمي به نام hypertrophy

مجاري مو ايجاد مي شود. اين بيماري دليل بيروني خاصي ندارد و معمولاً سرشتي

(ژنتيكي) است كه متأسفانه درمان قطعي ندارد. معمولاً مصرف مرطوب كننده هاو

رتينوئيدها مي تواند اين بيماري را به طور نسبي درمان كند.

من از 2 سال پيش با اراده قوي 13 كيلو وزن كم كرده ام، ولي الان متأسفانه دوباره

دچار پرخوري شده ام و شب ها عذاب وجدان مي گيرم. هر وقت هم تصميم به گرفتن

رژيم مي گيرم، باز نمي توانم... لطفاً كمك ام كنيد.

زماني كه پاي عذاب وجدان پس از خوردن به ميان مي آيد، معمولاً نشان دهنده اين است

كه خودرن يا همان پرخوري، به دلايل عصبي اتفاق مي افتد. معمولاً زماني كه شخصي

رژيم مي گيرد و پس از مدتي به وزن اوليه يا بيش از آن برمي گردد، بستگي به مدت

زمان رژيم دارد. در ضمن، بايد هميشه يادمان باشد كه پايان دوران پيروي از رژيم و

رسيدن به وزن ايده آل، به معناي خوردن به اندازه قبل نيست و شخص حتماً بايد بعد از

لاغرشدن، ورزش كند و سعي كند آن را ثابت نگه دارد.

مي خواستم در مورد مزايا و معايب ليزر فراكسل (fraxel) بيشتر بدانم و اين كه آيا بعد

از ليزر، جاي آن روي صورت باقي مي ماند يا ايجاد لك مي كند؟

استفاده از اين ليزر و تأثير آن روي پوست، به عوامل مختلفي بستگي دارد؛ از جمله

رنگ و نوع پوست

كه مثلاً سبزه باشد يا سفيد و اين كه چه ميزان از اين ليزر روي

پوست استفاده شود. به ادعاي شركت سازنده، يك شات آن هيچ تيرگي و قرمزي روي

پوست باقي نمي گذارد، اما در عمل يك شات اش بيش از 20 درصد هم روي پوست

تأثير ندارد. مصرف چند شات آن هم باعث مي شود كه پوست تيره شده و در واقع جاي

آن باقي بماند.

من 27 ساله هستم. قدم 162 سانتي متر و وزن ام 45 كيلو است. مي خواستم بدانم براي

مقداري افزايش وزن چه كاري بايد انجام دهم؟

توجه داشته باشيدو كه كم وزني و لاغري مفرط دلايلي دارد؛ بنابراين اگر ضمن

مشاوره با متخصص تغذيه و رعايت نكات فوق نيتجه نگرفتيد، نياز است كه از نظر

دلايل احتمالي ديگر نيز مورد آزمايش هاي لازم پرشكي و باليني قرار گيريد... اما

براي افزايش وزن بايد به چند نكته توجه داشته باشيد:

1- روزانه از همه گروهاي اصلي غذايي به صورت متعادل استفاه شود.

2- صبحانه را حتماً هر روز مصرف كنيد.

3- روزانه سه وعده غذايي و سه ميان وعده غذايي داشته باشيد (با فاصله زماني مناسب).

4- غذاهاي با دانسيته كالري بالا مانند روغن هاي مايع گياهي و مغز دانه ها را در برنامه غذايي روزانه بگنجانيد.

5- شيريني و دسر را پس از مصرف غذاهاي اصلي ميل كنيد.

6- دو نوبت از ميان وعده هاي روزانه را به مصرف ميوه هاي تازه و سالم فصل اختصاص دهيد.

7- در تهيه غذا از طعم، رنگ و ظاهر دلخواه خود استفاه كنيد و از چاشني ها و طعم دهنده هاي

سالم براي افزايش اشتهاي خود كمك بگيريد.

8- برنامه ورزشي مناسب روزانه را حفظ كنيد.

9- از مشارو تغذيه خود كمك بگيريد.

ليزر درماني و موهاي زايد

مي خواستم بدانم آيا با ماهي يك جلسه ليزر درماني، موهاي زايد روي چانه از بين مي رود؟

براي اين كه درمان ليزري روي بدن جواب دهد و تاثير داشته باشد بايد حداقل 4 تا 5

جلسه صورت گيرد. معمولاً فاصله بين جلسات ليزردرماني بين 4 تا 8 هفته است. ليزر

در واقع ريشه مو را مي زند. معمولاً در چانه تنها 30 درصد از موها به اصطلاح

رسيده هستند و مي توان آنها را با ليزر از بين برد كه اين امر نياز به 4 تا 5 جلسه

ليزر دارد. به طور كلي هم اثر ليزر حدود 60 تا 65 درصد است و 30 تا 35 درصد

ديگر ضعيف مي شوند و به طور كامل از بين نمي روند.

روزه سبب لاغري

آيا روزه سبب لاغري مي شود؟

در كساني كه به نحو صحيح روزه مي گيرند و دو وعده غذاي نسبتا" سبك در سحري و

افطار مي خورند روزه سبب لاغري مي شود. به بيان ديگر ، اگر در هنگام روزه

داري يك وعده غذاي انسان حذف شود طبعا" كالري دريافتي كمتر از نياز بوده و براي

تامين مازاد نياز به انرژي از چربي ذخيره در بدن استفاده خواهد شد و فرد لاغر مي

شود. اما اگر غذاي مصرفي در سحر، افطار و تا هنگام خواب، در ح__د نياز بدن و يا

حتي بيشتر باشد لاغري رخ نمي دهد.

روزه و افت قند خون

آيا روزه باعث افت قند خون مي شود؟

اگر فاصله بين دو وعده غذايي بيش از حدود 10 ساعت نباشد قند خون به ميزان طبيعي

حفظ مي شود، اما در گرسنگي طولاني تر مثلا" در روزه بي سحري به ويژه در

روزهاي طولاني سال، قندخون، به كمتر از ميزان طبيعي كاهش مي يابد و اين

موضوع به ويژه در نوجوانان خطر آفرين است.

كنترل فشار خون

چگونه فشار خون را كنترل كنيم ؟

افزايش فشارخون از بزرگترين عوامل تهديدكننده سلامت در كشورهاي صنعتي به

شمار مي رود.

اين بيماري نقش عمده اي در بروز بيماريهاي عروق كرونر, سكته مغزي, نارسايي

قلبي, نارسايي كليوي و مرگ ناشي از اين بيماريها درپي دارد. تغيير رژيم غذايي نيز

ممكن است بتواند جايگزين درمان دارويي شود و يا در صورت نياز به درمان, باعث

شود كه درمان با داروهاي كمتر و دوزهاي پايين تري انجام شود.

رگهاي خوني موسوم به سرخرگها خون را از قلب به اندام هاي گوناگون بدن مي رساند

هربار كه قلب منقبض مي شود خون را با فشار وارد سرخرگها مي كند بنابراين فشار

خون, حاصل مقاومت عروق در برابر ضربانهاي قلب است.

فشاري كه در عروق خوني درپي ضربان قلب پديد مي آيد فشار خون «سيستوليك» نام

دارد و فشاري كه به هنگام استراحت قلب يعني بين دوضربان پديدار مي شود فشار

خون دياستوليك است.

در بزرگسالان ميزان طبيعي فشارخون سيستوليك 120 ميلي ليتر جيوه و فشار خون

«دياستوليك» 80 ميلي ليتر جيوه است كه اغلب 120 روي 80 خوانده مي شود.

فشارخون طبيعي در كودكان كمتر از ده سال 90 روي 60 و در بزرگسالان

120

روي 80 و در ميانسالان 130 روي 85 ميلي متر جيوه است.

بنابه تعريب در صورتي كه يك شخص بالغ فشار خون سيستوليك برابر يا بيشتر از

140 ميلي ليتر جيوه يا فشار خون دياستوليك برابر با 90 ميلي متر جيوه داشته باشد به

پرفشاري خون مبتلاست.

در 90 تا 94 درصد از بيماران علت مشخصي براي افزايش فشار خون يافت نمي شود

و اين افراد به عنوان مبتلايان به فشار خون اوليه شناخته مي شوند.

الگوي فاميلي در افزايش فشار خون اوليه شايع است و مطرح كننده اهميت عوامل

ژنتيك است هرچند كه عوامل چاقي, زندگي كم تحرك و مصرف نمك در افزايش

فشارخون موثرند.

در 5 درصد بيماران, علت ثانويه اي براي افزايش فشارخون وجود دارد دراين اشخاص

بررسي هاي باليني ضروري است. شايعترين علل افزايش فشار خون ثانويه, بيماري

كليوي و تيروئيدي, تومورهاي مغزي و حاملگي به شمار مي روند.

مصرف نمك, استفاده از كربوهيدراتهاي ساده و خوردن غذاهاي چرب از عوامل موثر

در افزايش فشار خون هستند.

توصيه پزشكان براي جلوگيري و درمان فشار خون عبارتند از:

1 _ كاهش انرژي دريافتي براي رسيدن به وزن مطلوب و نگهداري آن.

2 _ كاهش مصرف نمك به چهارتا شش گرم در روز.

3 _ استفاده از كربوهيدراتهاي كمپلكس به جاي غذاهايي كه داراي روغنهاي اشباع و

كلسترول بالا هستند.

4 _ افزايش نسبي در پتاسيم دريافتي با استفاده متعادل از ميوه هاي تازه و سبزي.

5 _ مصرف كلسيم كافي روزانه.

6 _ فعاليت فيزيكي منظم مانند پياده روي سريع 20 تا 40 دقيقه در روز, سه تا پنج بار

در

هفته.

7 _ ترك سيگار.

خون دماغ

چطور خون دماغ را بند بياوريم ؟

ديدن يا دچار شدن به خون دماغ مي تواند ترسناك باشد، اما بايد سعي كنيد كه آرامش

خود را حفظ كنيد

بيشتر خون دماغ ها آنقدر كه به نظر مي رسند، وخيم نيستند و تقريبا عمده آنها در خانه

درمان مي شوند.

اگر خون دماغ شديد،. بنشينيد و كمي به جلو تكيه دهيد. بالا نگهداشتن سر از سطح

قلب، باعث كاهش خونريزي خواهد شد. كمي به جلو خم شويد تا خون به جاي رفتن به

داخل حلق از بيني خارج شود. اگر به عقب تكيه دهيد ممكن است خون را فرو ببريد و

حالت تهوع و استفراغ و اسهال به شما دست دهد.

با استفاده از انگشت شست و سبابه بخش بر بخش نرم بيني تان فشار بياوريد.اين ناحيه

محل بين نوك بيني وبخش سخت بيني است كه تيغه بيني را تشكيل مي دهد. اين بخش

بيني را نگه داريد تا خونريزي متوقف شود.دست كم براي 5 دقيقه بايد بر بيني تان فشار

بياوريد.اگر همچنان خونريزي ادامه داشت، دوباره براي 10 دقيقه مداوم بر بيني فشار

بياوريد.

همچنين مي توانيد كمپرس سرد يا كيسه يخ روي ستيغ بيني قرار دهيد.

هنگامي كه خونريزي متوقف شد، از انجام كارهايي مانند خم شدن به جلو يا فين كردن

بيني، كه سبب خونريزي مجدد مي شوند، خودداري كنيد.

چه چيزي سبب خون دماغ مي شود؟

شايع ترين علت خون دماغ آن خشكي پوشش داخلي بيني (اغلب به علت خشكي هواي

درون خانه در زمستان ناشي از دستگاه هاي گرم كننده است) و دست كاري بيني است .

اين دو عامل ممكن است همراه هم عمل كنند، چرا كه دست كاري

بيني بيشتر زماني

اتفاق مي افتد كه مخاط درون بيني بيني خشك و كبره مانند شده باشد . علل ديگر كمتر

شايع خونريزي بيني شامل ضربه خوردن بيني، سرماخوردگي، آلرژي يا مصرف

كوكائين است.

بچه ها ممكن است اشياي كوچكي را به داخل بيني خود فرو ببرند و اين كار باعث

خونريزي بيني شود. خونريزي بيني در افراد مسن تر ممكن است به علت تصلب

شريان داشته باشند(سفت شدگي سرخرگ) عفونت، فشار خون بالا و اختلال در لخته

شدن خون باشد، يا ممكن است داروهايي مانند آسپيرين مصرف كنند كه مانع لخته شدن

خون مي شود.

علت خونريزي بيني را در اغلب موارد نمي توان تعيين كرد.

چرا بيني مستعد خونريزي است؟

بيني داراي چندين رگ خوني است كه به گرم و مرطوب ساختن هوا در حين تنفس

كمك مي كند. اين رگ ها به سطح دروني بيني نزديك هستند، و در نتيجه به آساني

آسيب مي بينند.

آيا خون دماغ عارضه وخيمي است؟

اغلب خونريزي هاي بيني وخيم نيستند. اغلب خون دماغ ها در بخش جلويي بيني رخ

مي دهند و بعد از چند دقيقه متوقف مي شوند. تعداد كمي از خونريزي هاي بيني در رگ

هاي بزرگ پشت بيني رخ مي دهد و بيشتر در افراد مسن رايج است واغلب ناشي از

فشار خون بالا، تصلب شريان، استفاده رواز اسپيرين روزانه يا اختلال لخته شدن خون

است. بيشتر خون دماغ هاي جدي معمولا در بيماريهاي مزمن وجود دارد.

اگر خونريزي شما بيش از 15 دقيقه ادامه پيدا كند يا بعد از يك جراحت اتفاق بيافتد،

مثلا مشت خوردن به صورت، مخصوصا اگر فكر كنيد ممكن است بيني تان شكسته

باشد، بايد به پزشك مراجعه كنيد. خون دماغ شدن بعد

از افتادن يا تصادف ماشين مي

تواند علامت خونريزي داخلي باشد.

خون دماغ شدن هاي مكرر ممكن است به معناي داشتن مشكل وخيم تر باشد، براي

مثال خون دماغ شدن و كبود شدن مي تواند از علائم اوليه سرطان خون باشد. خون دماغ

همچنين ممكن است نشانه اختلالات لخته شدن خون و غده هاي مربوط به بيني

(سرطاني و غير سرطاني) باشد.

در چه مواردي بايد به پزشك مراجعه كنيد؟

• خونريزي شما بيش از 15 دقيقه باشد

• خونريزي كه دليل آن جراحت است

• به طور مكرر خون دماغ شدن.

پزشك چه كاري براي خون دماغ من انجام مي دهد؟

پزشك سعي مي كند بفهمد خونريزي بيني شما از كجا شروع شده است و معمولا از

شما سوالاتي مي پرسد و بيني شما را معاينه مي كند. اگر خونريزي در شما با

فشارموضعي متوقف نشد، پزشك شما ممكن است رگي كه خونريزي كرده را

بسوزاند يا بيني را ببندد تا خونريزي متوقف شود.

سوزاندن رگ ها: با استفاده از محلول هاي مخصوص يا وسائل الكتريكي يا حرارتي

رگ ها سوزانده مي شوند، تا خونريزي متوف شود. پزشك قبل از عمل بيني تان را

بيحس خواهد كرد.

بستن بيني: با استفاده از قرار دادن نوعي گاز مخصوص پانسماني، يا لاستيك قابل باد

كردن مثل بالون درون بيني مي توان جلوي خونريزي را گرفت.اين كار فشار كافي بر

رگها مي آورد و خونريزي را متوقف مي سازد.

نكاتي براي پيشگيري از خون دماغ شدن

كوتاه نگهداشتن ناخن كودكان و جلوگيري از دست زدن به بيني.

خنثي كردن اثرات خشك كننده ناشي از دستگاه هاي حرارتي درون خانه با استفاده از

دستگاه هاي مرطوب كننده هنگام خواب.

ترك كردن

سيگار. سيگار كشيدن بيني را خشك و همچنين آن را تحريك مي كند.

هنگام عطسه كردن دهان تان را باز كنيد.

درمان قطع نخاع

سوال :بيماري خاصي ندارم و در مهره ال1 قطع نخاع شدم ،چگونه مي توانم بچه دار شوم ايا جايي مخصوص درمان قطع نخايي هست لطفا معرفي نماييد

همانطور كه مي دانيد آسيب وقطع طناب نخاع اثراتي را برروي دستگاه تناسلي

وعملكرد جنسي بوجود مي آوردكه با توجه به محل وميزان ضايعه ممكن است در روند

طبيعي اين موارداختلال ايجاد شود كه اين اختلالات مي تواند اشكال در ميزان وكيفيت

مايع مني(از نظر تعداد ياخته هاي جنسي ومواد همراه )ويا نقصان قدرت خروج

موثرمايع مني باشد از طرفي درمسائل جنسي فرد ممكن است دچار ناتواني جنسي گردد

كه بيشتر به صورت ناتواني درايجاد نعوظ(سفتي آلت)وحفظ آن بروز مي كند. در هرصورت مشكل به هر شكل كه باشد خوشبختانه راه حل هاي وجود دارد كه مي

تواند تاحدود زيادي به فرد آسيب ديده كمك كند تا فعاليت قابل قبولي در اين زمينه داشته

باشد. در خصوص مسائل جنسي استفاده از آمپول؛قرص ودستگاه واكيوم موثر است كه

بايستي بامشاور ومتخصص ارولوژي درخصوص استفاده آنها صحبت نمود . در مورد بچه دار شدن با تشخيص مشكل مي توان راه حل مناسب را پيدا نمود واين كار

در مراكز ناباروري بخوبي آنجام مي شود وچنانچه از راه عادي ومعمول نتوانند نطفه

مناسب را بدست آورند وسائل وتكنيك هايي موجود است كه اين كار انجام مي شود . مركزمخصوصي براي درمان اينگونه افراد وجود ندارد ليكن جانبازان نخاعي براي

درمان به مركز ناباروري كوثر(در تهران) مراجعه مي كنند واين مركز ساير افرا

د

نخاعي را هم پذيرش ميكند اما الزامي ندارد كه تنها در اين مركز اين كار عملي است

.ومراكز ديگر هم مي توانند اين كار انجام دهند. اين نكته را بخاطر داشته باشيد فردي كه مجبور به استفاده از صندلي چرخدار است

بايستي از پوشيدن لباس زير تنگ خودداري نموده ودر موقع نشستن پا ها را با فاصله

از هم نگه دارد تا بيضه ها در فشار نبوده وخنك گردد زيرا ساخت نطفه سالم در درجه

حرارت پائين تر از دماي بدن بايستي انجام شود. وهميشه اين را بخاطر داشته باشيد تا زماني كه يك اسپرم(نطفه مرد) سالم داشته باشيم

مي توانيم يك بچه داشته باشيم. آيا سرطان از راه توارث نيز قابل انتقال است؟ اگر در خانواده فاميل زوجين سابقه ابتلا

به سرطان ديده شود، احتمال انتقال آن به كودك نيز وجود دارد؟

توارث سرطان

آيا سرطان از راه توارث نيز قابل انتقال است؟ اگر در خانواده فاميل زوجين سابقه ابتلا به سرطان ديده شود، احتمال انتقال آن به كودك نيز وجود دارد؟

هنوز با توجه به مطالعات و تحقيقات فراوان در اين زمينه نتيجه قطعي به دست نيامده است. ولي احتمال انتقال سرطان به اطفال زياد مي باشد ولي با اين وجود علم به نتيجه كافي و درست در اين رابطه نرسيده است كه بتوان افرادي را كه از خانواده هاي مبتلا به سرطان هستند را ار ازدواج منع نمود.

عمل زيبايي بيني

عمل زيبايي بيني به غي_ر از تغيير شكل ظاهري چه تاثيرات ديگري در مراجعين دارد؟

هر عمل جراحي و تغيير شكل بيني و صورت قادر به ايجاد اثر هيجاني شديد خواه__د

بود و خصوصاً در صورت مبهم بودن خواسته بيمار و برآورده نشدن خواسته اصلي

مشكلات روحي عديده اي ايجاد خواهد كرد. آيا عضوي در بدن يافت مي شود كه بيشتر

از چهره و اعضاي تشكيل دهنده آن بتواند حالت جذابيت به شخص بدهد؟ ااين چهره

شخص است كه حالت و تعلق فاميلي ونژادي را به تصوير مي كشد ومعرف شخصيت

فردي مي باشد. از نظر روانشناسي همانطور كه هنرمندان با ماسك بر صورت خود

مي توانند مفهوم تراژدي يا كمدي نمايشنامه را بيان كنند چهره نيز مي تواند به دنيا

بگويد ما كي هستيم از جه جنس ونژادي هستيم و تاثير آن در آنچه ما در آينده خواهيم

بود چه مي باشد. در همين چهره است كه بيني به عنوان يكي از اعضاي صورت جدا

از عمل فيزيولوژيك مهم خود رل بسيار اساسي در زيبايي و جذابيت آن

دارد. حال ما

جراحان بايد دست در دست هم بدهيم با تجربيات ساليان دراز خود و با راهنمايي ها

وآموزش صحيح با خود وهمكاران جوان كاري كنيم كه اين عضو ظريف و اين دستگاه

فيزيولوژيك مهم آسيب نبيند تا صاحب خود را رنجيده خاطر و جراح را ناكام ننمايد.

نتيجه گيري: جراحان در درجه اول بايد تحت نظر اساتيد فن روي جسدكار كنند تا آماده

جراحي روي بيمار گردند. براي اين عمل جراحي انتخابي بيني بررسي و معاينات

باليني و پاراكلينيكي و مصاحبه با بيمار و تشريح كردن هر گونه پيش آمد غير مترقبه

و روشن كردن ذهن مراجعه كننده كه از نظز زيبايي تن به اين عمل انتخابي مي دهد چه

از نظر نحوه بيهوشي و چه پيامد عوارض جراحي ضروري است .و سپس به گرفتن

فتو گرافي بيمار قبل از عمل مبادرت شود. نواقص مادر زادي و تروماتيك بعلت

صدمات شديدي كه بيمار درموقع مراجعه دارد با عمل كاسمتيك بيني فرق مي كند چه

در اينگونه موارد بيمار توقع زيبا شدن ندارد و بهتر كردن وضع نا خوشايند بيمار او

وجراح را خوشحال خواهد كرد. بدون جهت به بيمار قول زيبايي دادن چه بسا عواقب نا

گواري در آينده خواهد داشت بايد گفت كه بهبودي تنها به چاقو ومغز جراح وابسته

نيست عوامل متعدد ديگر در اين زمينه هست كه آن بستگي به وجود خود بيمار دارد .

عوارض ليزر

آيا ليزر عارضه دارد؟

ليزر خصوصاً در دست افراد كم تجربه گاهاً عوارض جدي دارد! عوارض زودرس

شامل سوختگي و نكروز بافتهاي سالم و در موارد جراحي حنجره خطر سوختن لوله

بيهوشي آسيب به

راه هوايي و ريه وسوختگي حاصل از انعكاس انرژي توسط وسايل

جراحي است و عوارض ديررس هم ايج_اد اسكار و تنگي در حنجره ميتواند باشد.

جراحي بيني با ليزر

در مورد جراحي بيني با ليزر توضيح دهيد؟ .

استفاده از ليزر در اعمال جراحي سر و گردن محدود به موارد خاصي مثل ضايعات

پوستي عيوب انكساري چشم، ضايعات حنجره است ولي در مورداعمال جراحي زيبايي

با ليزر بيشتر جنبه تبليغي و عوام فريبي داشته و در دستان جراح مجرب ضرورتي

ندارد

جراحي پلاستيك بيني

سن مناسب براي جراحي پلاستيك بيني چقدر است؟

معم_ولاً سن مناسب جهت عمل جراحي بيني ?? سالگي است ولي در صورت كام_ل

بودن رشد جسمي در سنين پايين تر مثل ?? سالگي هم امكان پذير است وحتي مواردي

كه به علت تغيير شكل يا انحراف شديد تيغه بيني انسداد كامل ايجاد شده در سني___ن

پايين تر هم جراحي محدود با دقت در عدم آسيب به مراكز رشد غضروف واستخوان

قابل انجام است

جراحي بيني

نكات مهم مورد توجه بعد از عمل جراحي بيني چيست؟

نكاتي كه بيمار بايد بداند 1 - بعد ازعمل ، بيني ممكن است به تامپون نياز داشته باشد و در مواردي ضرورتي به گذاشتن تامپون بيني نيست . 2 - بعدازعمل معمولا كبودي

نخواهيدداشت ودرموارد نادري هم اگر كبودي وجودداشته باشد بسيار اندك است كه

درعرض 2هفته برطرف خواهدشد . 3 - روز دوم صورت شما كمي متورم خواهد شد

. هرچقدر كمتر دراز بكشيد اين تورم هم كمتر خواهد بود . 4 - عمل شماهم با بيهوشي

عمومي وهم با نيمه بيهوشي قابل انجام است . نحوه بيهوشي با توجه به نظرشماانتخاب

خواهد شد . 5 - شما به هنگام برداشتن قالب تغييرات انجام شده را خواهيد ديد اما حدود

يك سال طول مي كشد تا ورم بيني به طور كامل برطرف شود. 6 - در سالهاي اخير

كامپيوتر درتمامي زمينه ها تحولات چشمگيري را به وجود آورده است . كليه رشته

هاي پزشكي نيز از اين امر مستثني نبوده اند . اخيراً نرم افزارهايي ارائه شده است كه

با بهره گيري از آنها بيمار قادر خواهد بود درك واقع بينانه

اي از بيني بعد از عمل خود

داشته باشد . البته بهترين طراحي با توجه به فرم چهره و نوع بيني حضورا و از روي

عكس قابل توضيح است و كامپيوتر در اين موارد بيشتر جنبه نمايشي و تبليغاتي دارد .

7 - سن عمل : در بچه ها محدوديت هاي مشخصي وجود دارد كه مانع از جراحي

پلاستيك بيني قبل ازبلوغ كامل مي شود اغلب دختران درپايان 16سالگي وپسرها در

پايان 18 سالگي به بلوغ كامل رسيده اند وميتوانند تحت عمل رينوپلاستي قرار گيرند .

در شرايط خاصي انجام عمل در سنين پايين تر هم امكان پذير است . اصلاح عيوب

بيني دراين سن باعث ميشود اعتمادبه نفس نوجوان در يك زمان طلايي از زندگي وي

بيشتر شود ونبايدفراموش كنيم كه در اين زمان است كه نوجوان نه تنها خودش را مي

شناسد بلكه احتمالاً آينده اش راپايه ريزي خواهدكرد . از طرف ديگر امروزه تعداد قابل

توجهي از متقاضيان رينوپلاستي افراد بالاي 40 سال هستند. بسياري از آنها اظهار مي

كنند كه در زندگيشان از شكل بيني خودشان رضايت نداشته اند ودرنهايت براي

رينوپلاستي مراجعه كرده اند . چنانچه وضعيت عمومي وسلامتي فرد خوب باشد هيچ

وقت براي رينوپلاستي دير نيست . دراين مواردمعمولا رينوپلاستي همراه با

سايراعمال زيبايي صورت مثل كشيدن پوست صورت و … .. به طور همزمان انجام

مي گيرد . 8 - مصرف داروهاي آرامبخش قبل يا بعد از عمل بلامانع است. 9 - در

بعضي موارد مشاهده ميشود كه بيمار اظهارمي كند در چند روز اول بعداز عمل بطور

تصادفي به بيني اش ضربه اي وارد آمده است

اين موضوع اهميت ندارد مگر آنكه

ضربه شديد باشد ويا باعث خونريزي ويا تورم قابل توجه شده باشد.

جراحي بيني

مراقبت هاي بعد از عمل جراحي بيني را توضيح دهيد.

1 - حدوداً 2 تا 5 ساعت بعدازعمل بسته به نحوه بيهوشي نبايد چيزي ميل كنيد چراكه

به دليل داروهاي بيهوشي حركات معده وروده شما كند است وچنانچه شما چيزي ميل

كنيد باعث بروز حالت تهوع واستفراغ مي شود. ابتدا كمي آب مي آشاميد اگرچنانچه

مشكلي نداشتيديك ربع بعد مختصري آب ميوه خواهيد آشاميد وبعداز آن ميتوانيد از

غذاهاي نرم استفاده كنيد وازروز دوم به بعد هرچه خواستيد ميتوانيد ميل كنيد . 2 - بايد

تا 24 ساعت بعد از عمل روي صورت شما كمپرس سرد باشد . تاوقتي درمركز

جراحي بستري هستيد پرستارما اين كاررا انجام خواهد داد. وقتي به منزل مراجعه

كرديد خودتان چندتكه يخ راخردكرده وداخل كيسه فريزرريخته وروي صورت ، گونه

ها و زير چشم قرار دهيد ابن كار باعث مي شود ورم وكبودي شما به حداقل برسد . 3 -

دراز كشيدن بعد از عمل باعث تورم بيني شما ميشود لذا سعي كنيدبعداز عمل فقط در حد

معمول دراز بكشيد . 4 - از روز دوم به بعد كارهاي سبك مثل كارهاي سبك منزل ,

كارهاي اداري , كارباكامپيوتر و … .. بلامانع است . 5 - 5 تا 7 روز بعد جهت

برداشتن قالب بيني به مطب مراجعه خواهيد كرد. بايد مراقب باشيد درطي اين مدت قالب

روي بيني شما خيس نشود لذا براي استحمام بايد به وسيله دوش دستي از گردن به پايين

رابشوييد وبعدبخوابيد تا شخص ديگري موهاي

شما رابشويد بدون اينكه قالب شما خيس

شود . 6 - بعدازعمل معمولا درد و ناراحتي زيادي نخواهيدداشت ولي به هر دليلي درد

داشتيد اعم از اينكه ارتباطي به عمل شما داشته باشد وياخيرفقط از استامينوفن ساده يا

كدئينه به عنوان مسكن استفاده نماييد واز خوردن داروهايي مثل بروفن ، ايندومتاسين ،

آسپرين و … . اجتناب كنيد . 7 - بعدازعمل پشت لب بالاي شما گاز كوچكي گذاشته مي

شود كه چنانچه خونابه اي از بيني شما خارج شود توسط اين گاز جذب شود.

درصورت لزوم ميتوانيد اين گاز را تعويض نماييد ويا اگر خواستيد از فرداي عمل آن

رابرداريد. 8 - تاوقتيكه قالب رابرنداشته ايم بايد از لباسهايي استفاده كنيد كه از

جلوتوسط دگمه يا زيپ باز ميشوند وبراي پوشيدن آن لازم نباشداز روي سركشيده

شوند . 9 - 5 تا 7 روز بعدازعمل براي برداشتن قالب بيني به مطب مراجعه نماييد

وتاسه هفته بعد از برداشتن قالب هفته اي يكبارجهت تعويض چسب مراجعه خواهيد

داشت . 10 - شنا ، ژيمناستيك ، يا فعاليتهايي كه احتياج به تحرك زياد دارد تا دو هفته

ممنوع است شيرجه و اسكي تا دو ماه مجاز نيست . 11 - مادامي كه قالب روي بيني

شما قرار دارد ميتوانيد از عينك استفاده كنيد اما بعد از برداشت قالب بايد تا 6 هفته به

نحوي از عينك استفاده كنيد كه وزن آن روي بيني شما نباشد بدين منظور ميتوانيد وسط

عينك را با چسب به پيشاني خودبچسباند.

رينوپلاستي

مراحل اقدام عملي براي انجام عمل رينوپلاستي چگونه است؟

درملاقات اوليه، بيني شما ازنظر ظاهري و وضعيت تيغه بيني ،

شاخك هاي داخل بيني

و….. مورد معاينه قرار خواهد گرفت و از خواسته هاي شما وانتظاراتتان مطلع خواهم

شدومتقابلاً اقداماتي كه قابل انجام هستند را با شمامطرح خواهم كرد وشما ازخواسته

هايي كه ممكن است قابل حصول نباشد نيز آگاه خواهيد شد و سپس ازشما عكس بيني درخواست مي شود. درصورت لزوم براي شما آزمايش خون نيز تجويزخواهد شد. شما پس ازتهيه عكس ها مجددا مراجعه خواهيدكرد وآنگاه با توافق زمان عمل راتعيين

خواهيم كرد.شما روزعمل درحالت ناشتا يك ساعت قبل ازعمل درمركزجراحي

حاضرخواهيدشد . زمان عمل بطور متوسط حدود يك ساعت يا كمتر خواهد بود و بعد

از آن هم حدود نيم ساعت درريكاوري از شما مراقبت خواهد شد. چند ساعت بعد

ازبرگشتن به بخش با توجه به نحوه بيهوشي مي توانيد از مركزجراحي مرخص شويد .

البته چنانچه خود شمامايل باشيد ميتوانيد صبح روز بعد ازعمل ، مركز جراحي را ترك

نماييد.

جراحي بيني

متقاضي عمل جراحي بيني چه نكاتي را بايد در نظر داشته باشد؟

هر متقاضي جراحي پلاستيك بيني بايد از حقايق زيرآگاه باشد: 1 - هرفردي كه

متقاضي اين عمل است ممكن است به دلايل مختلفي ازجمله نوع پوست كانديدخوبي

براي جراحي نباشد لذاجراحي براي هرفردمتقاضي توصيه نميشود . 2 - هدف هرعمل

زيبايي بهبود بخشيدن به وضع ظاهري است نه رسيدن به زيبايي كامل ومطلق 3 -

چنانچه بيمار مبتلا به انحراف بيني است بايد همزمان با جراحي پلاستيك وياقبل از آن

انحراف تيغه بيني وي اصلاح شود . ميدانيم كه دوحفره بيني توسط تيغه بيني ازيكديگر

جداميشوند . ايده ال اين است كه اين تيغه درخط وسط باشد ولي

عملا تيغه بيني

اكثرافراد درخط وسط نيست واصطلاحاً مبتلا به انحراف تيغه بيني هستند چنانچه اين

انحراف كم باشد وباعث انسداد راه هوايي وعوارض ناشي از آن نشده باشد احتياج به

عمل جراحي ندارد ولي در مواردي كه مسئله ساز شده باشد بايد با عمل جراحي اصلاح

شود . بايدتوجه كنيم دركساني كه كانديد عمل جراحي پلاستيك بيني هستند ومبتلا به

انحراف تيغه بيني (هرچندمختصر) نيزمي باشند حتما بايد اين انحراف اصلاح شود

چراكه بعدازعمل رينوپلاستي معمولا سوراخها يا حفرات بيني كوچك مي شوند لذا

انحراف مختصرتيغه بيني كه قبل از عمل رينوپلاستي مشكلي را ايجادنكرده است

ميتواند بعدازعمل رينوپلاستي باعث انسداد راه هوايي شود . پس براي اجتناب از انسداد

بعدي بيني، چنانچه انحراف تيغه بيني نيز وجود داشته باشد حتما بايد هنگام رينوپلاستي

اصلاح گردد. 4 - اگر چنانچه به هر دليلي انسداد بيني داشته باشيم مثل بزرگي شاخك

هاي داخل بيني و يا پوليپ بيني بايد به طور همزمان با جراحي پلاستيك بيني عوامل

انسداد بيني رانيز برطرف كرد . 5 -در طي عمل رينوپلاستي اشكالات مختلف بيني را

مي توان برطرف كرد كه براي مثال به موارد زير مي توان اشاره كرد: • بزرگ بودن

اندازه بيني • قوزدار بودن بيني • افتادگي نوك بيني يا كم بودن زاويه بيني ولب • پهن

بودن بيني • بزرگ بودن سوراخ هاي بيني • جعبه اي شكل بودن نوك بيني • زياد

بودن فاصله نوك بيني تا صورت • دررفتگي تيغه بيني وغيرقرينه بودن بيني • دو

شاخه بودن نوك بيني • دماغ زين اسبي متعاقب ضربه هاي قبلي ويا عمل جراحي

انحراف

تيغه بيني • دفورميتي هاي بعدازعمل جراحي

جراحي پلاستيك بيني

جراحي پلاستيك بيني Rhinoplasty ياNose job چيست؟

هر روز افراد بسياري با استفاده از عملهاي مختلف زيبايي اعتماد به نفس بيشتري پيدا

كرده واز زندگي خود لذت بيشتري مي برند. اين اطلاعات فقط براي آگاهي شما ارائه

شده است . بديهي است جزئيات بيشتروميزان سودمندي چنين عملي براي شما ،

مواردي هستند كه مي توانيد حضوراً با اينجانب مطرح نماييد . از بين تمام اعمال

زيبائي ، جراحي پلاستيك بيني كه اصطلاحاً " رينوپلاستي " ناميده مي شود از ويژگي

هاي خاصي برخوردار است لذا سعي مي كنم با تفضيل بيشتري مورد بحث قرار گيرد .

اين عمل چيزي بيشتر از مهارت جراحي است ودر حقيقت تلفيقي از علم وهنر است .

جراح زيبايي بيني قبل از هر چيز يك پزشك است وفاكتورهاي پزشكي ورواني كه

باعث شده يك فرد سالم با ميل خودش براي انجام يك جراحي مراجعه كند رابه خوبي

درك مي كند . ضمناً اومثل ميكل آنژ يك مجسمه تراش است .ميكل آنژ تكه سنگي در

اختيار داشت وبا چشم بصيرت اثر خود را در لابلاي آن مي ديد .وي با تراشيدن

قسمتهاي زايد سنگ اثر خودرادرمعرض ديد ديگران قرار داد . جراح زيبايي بيني نيز

با درنظرگرفتن شكل مناسب بيني براي هر صورت خاص ، بابرداشتن قسمتهاي

اضافي وحالت دادن به قسمتهاي باقيمانده سعي ميكند اثر هنري خود را درمعرض ديد

قراردهد. بديهي است وي هيچگاه به بيني به طور منفرد نگاه نميكند بلكه بيني را دركنار

ساير اجزاي صورت بيمارش مي بيند . به عبارت بهتر نمي توان بادرنظر گرفتن يك

بيني

ايده ال به خلق آن پرداخت بلكه بهترين بيني نوعي است كه با ساير اجزاء صورت

هماهنگي داشته باشد. تصوروانتظارات غيرواقع بينانه درمورد جراحي پلاستيك بيني

زياد است. هميشه اين امكان وجود ندارد كه بافت انسان را به گونه اي تغيير داد تا آنچه

بيمار دلش مي خواهد حاصل شود. هدف جراح اين است كه ظاهر بيماررادرطي اعمالي

كه به دقت برنامه ريزي شده اند زيباتر كند . اينكه اوچگونه به اين مهم دست مي يابد به

ميزان زيادي بستگي به آموزش ، تجربه، علم ومهارت اودارد وتمامي اين فاكتورها

بسيار متغير هستند. همكاري بيمار وواكنش هاي ناخواسته نيز نقش بسياراساسي در

نتيجه نهايي يك عمل جراحي دارد .جراح نمي تواند نتيجه نهايي عمل را تضمين كند بلكه

قادر است تضمين كند كه تمامي تلاش خود را براي حصول نتيجه بهتر بكارخواهدبرد.

خسته شدن

چرا خسته مي شويم؟ وقتي خسته مي شويم بايد چه كار كنيم؟

خستگي يكي از آشناترين تجربه هاي مشتركي است كه همه مان هر ازگاه مجبوريم با

آن دست و پنجه نرم كنيم. گاهي اوقات براي خستگي هايمان مي توانيم دليل تراشي كنيم.

اما گاهي اوقات خستگي هايمان دليل موجهي هم ندارند و ريشه اش بيشتر رواني است، تا جسمي. در هر صورت، خستگي مي تواند سلامت روان ما را تهديد كند و به همين منظور بايد علل و راه حل آن را بشناسيم.

خستگي معمولاً سبب نگراني و اضطراب مي شود و يا حداقل، شخصي را مستعد

نگراني و اضطراب مي كند. وقتي استراحت و آرامش حكم فرماست، معمولاً حالت

عصبي و احساساتي در ما بروز نمي كند. بنابراين پيش از

آنكه كاملاً خسته شويد به

طور مكرر استراحت كنيد چون خستگي به سرعت در بدن متجمع و سرريز مي شود.

دليل آن را با دقت كردن در كار قلب خواهيد يافت. خوني كه قلب هر روز پمپاژ مي كند،

مي تواند يك واگن نفت كش را پر كند و اين كار شگفت انگيز را براي ساليان متمادي

انجام مي دهد. اما سوال اين است كه قلب چگونه از پس كار بر مي آيد؟ پاسخ بسيار

آسان است. در فاصله بين انقباضات و پمپاژخون، قلب به استراحت مي پردازد!

هنگامي كه ضربان قلب در حدود 70 بار در دقيقه است، قلب در واقع فقط 9 ساعت از

243 ساعت را كار مي كند و در روز 15 ساعت استراحت مي كند. اديسون انرژي و

قدرت و تحمل فوق العاده خود را مرهون آن عادت خود مي دانست كه هر وقت احساس

خستگي مي كرد، مي خوابيد. بنابراين اگر مي توانيد، بعدازظهر استراحت مختصري

داشته باشيد يا حداقل شب قبل از صرف شام ساعتي را دراز بكشيد. زيرا اثر اين

استراحت به مراتب بيشتر از يك استراحت ممتد و طولاني خواهد بود. استراحت و

خوابيدن در نيمه روز به حافظه انسان نيز كمك مي نمايد.

در حديثي نقل شده است كه شخصي به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) گفت:

«من قبلاً حافظه ام خوب بود و محفوظات ذهني ام زود به خاطرم مي آمد، اما اكنون

فراموشي و نسيان عارضم گرديده» و پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمودند: «آيا

عادت داشته اي هنگام ظهر استراحت كني و اكنون آن عادت را ترك نموده

اي؟» آن

شخص گفت: «آري!» پيامبر (صلي الله عليه وآله و سلم) فرمود: «استراحت نيم روز را

ترك مكن تا حافظه ات بهبود يابد.»

چرا خسته مي شويم؟

كار فكري، به تنهايي، چندان خسته كننده نيست. مغز ما مي تواند حتي پس از 12

ساعت كار متوالي به همان خوبي و سرعت اوليه كار كند و بايد گفت كه مغز تا حدودي

خستگي ناپذير است. اما روان شناسان مي گويند خستگي ناشي از عوامل احساسي از قبيل ملالت، عصبانيت، احساس قدرنشناسي از طرف ديگران، احساس بيهودگي و

پوچي، عجله و اضطراب است. بله، ما خسته مي شويم چون احساسات ما سبب توليد

فشارهاي عصبي در بدن مي شوند. كار سخت به تنهايي موجب خستگي زياد نمي شود و معمولاً اضطراب، هيجان و التهابات روحي مسوول خستگي هايي هستند كه به

كارهاي جسمي و فكري نسبت مي دهيم.

چه بايد كرد؟

اگر همين حالا كه مشغول مطالعه اين مطالب هستيد تمام بدن شما سست و به حال آزاد نباشد، شما درگير تنش هاي عصبي و عضلاني هستيد. عضلات خودتان را شل كنيد و نيروي خود را براي كارهاي مهم ذخيره كنيد. براي رفع خستگي، استراحت را از

عضلات خودتان آغاز كنيد و به چشمان تان بگوييد: «راحت باش، به خود فشار نياور،

اخم نكن!» و اين قبيل جملات را يك دقيقه تكرار كنيد. خواهيد ديد كه عضلات چشم

دستورات شما را رعايت خواهند كرد. شما ممكن است در هر لحظه نياز به استراحت

پيدا كنيد اما نبايد براي آن تقلا كنيد زيرا استراحت عبارت است از آرامش عضلات.

رعايت توصيه هاي كلي زير نيز مي تواند مفيد باشد:

1-بدنتان را در اوقات مختلف سست كنيد و به قول مرتاضان هندي فن استراحت را از

خوابيدن گربه ياد بگيريد.

2-هرگز به عضلاتتان فشار نياوريد، چون موجب بدن درد و خستگي عصبي خواهد

شد.

3-از موارد ديگري كه در رفع خستگي مزمن بسيار مفيد خواهد بود، آن است كه

مشكلات خود را با افراد مورد اعتماد خود در ميان گذاريم و به اصطلاح «درد دل»

كنيم. فكر كردن بيش از حد درباره نگراني ها و مخفي كردن آنها از ديگران، موجب

هيجانات عصبي و در نتيجه منجر به خستگي مزمن خواهد شد. شخص مورد اعتماد ما

بهتر است يكي از بستگان دلسوز ما و يا يك روحاني يا روان شناس باشد، دعا كردن

و راز و نياز با خدا با تسكين فوري همراه است.

4- روان شناسان معتقدند رعايت بسياري از توصيه هاي اخلاقي نيز مي تواند در

برطرف كردن خستگي هاي رواني تاثير گذار باشد؛ از جمله اين كه درباره عيب هاي

ديگران خيلي سخت گير نباشيد، محاسن آنها را بيشتر ياد كنيد و از تنش با آنان پرهيز

كنيد. نسبت به اقوام و همسايگان خود علاقه به خرج دهيد و صله رحم را فراموش

نكنيد.

منبع:روزنامه سلامت ،شماره 233.

كاشت مو و تخصص

آيا تخصص پزشكي خاصي براي انجام كاشت موي طبيعي مورد نياز است؟

بله، اگر چه متاسفانه در حال حاضر پزشكان با تخصص هاي متفاوت و حتي پزشكان

عمومي مبادرت به انجام پيوند مو مي نمايند ولي در حقيقت كاشت مو يكي از شاخه

هاي رشته تحصيلي پوست و مو بوده و اين كار خطير و حساس حتماً بايد توسط ايشان

انجام شود. نتايج كاشت

مو (خوب يا بد) براي همه عمر باقي مانده و لذا در انتخاب

پزشك خود دقت و زمان بسيار زيادي را صرف نماييد. ملاحظه پروانه مطب پزشك،

مراجعه به سايت نظام پزشكي ايران (irimc.org) و استعلام از انجمن متخصصين

پوست (iransocderm.com) بسيار مفيد مي باشند. بدترين كار اعتماد به مطالب

فريبنده تبليغاتي بخصوص در شبكه هاي ماهواره اي است كه معمولاً كذب محض بوده

و هيچ پشتوانه اي ندارند.

كاشت مو

آيا ممكن است موهاي كاشته شده مجدداً بريزند؟

به هيچ وجه. موهاي جديد كه از بانك مو يعني پشت سر برداشته مي شوند به اثرات

هورمون هاي مردانه مقاوم بوده و پس از انتقال به نواحي كم پشت دچار ريزش

نخواهند شد. در حقيقت اين موها به طور مادام العمر و به صورت طبيعي رشد خواهند

كرد. موهاي كاشته شده نياز به مراقبت دارويي و غير دارويي خاصي ندارند.

كاشت موي طبيعي

آيا شخص تا هر تعداد جلسه كه بخواهد مي تواند كاشت موي طبيعي را انجام دهد؟

پاسخ اين سوال بستگي به تراكم و وسعت موهاي پشت سر شخص دارد. تعداد جلسات

با معاينه دقيق مشخص مي گردد. تعداد جلسات لازم بستگي دارد به: 1)وضعيت موها

از نظر تعداد و كيفيت،2) مشخصات پوست فرد در منطقه ،3)وضعيت طاسي شخص،

4)تراكمي كه بيمار مي پسندد و يكسري عوامل ديگر.

كاشت مو

آيا مي توان محل خط بخيه، سوختگي و شكستگي هاي پوست سر، صورت و ابرو را با كاشت مو اصلاح نمود؟

يكي از كاربردهاي پيوند مو در علم پلاستيك و زيبايي پوشاندن محل جراحت در

نواحي مودار سر و صورت با كاشت موي طبيعي مي باشد. لازم به ذكر است كه

نواحي فوق با كاشت مو تا حد زيادي پوشيده مي شوند ولي هيچگاه از نظر نماي

ظاهري و تراكم موها كاملاً شبيه پوست سالم اطراف نمي گردند.

كاشت مو

آيا موهاي كاشته شده در محل طاس نماي عروسكي خواهند داشت؟

خير. در متدهاي قديمي، كاشت مو با گرافت هاي داراي 4-5 تار مو انجام و بنابراين

نماي عروسكي به سر بيمار مي داد ولي با تكنيك ميكرو گرافت نماي موهاي كاشته

شده (بخصوص خط موي سر در جلوي پيشاني ) كاملاً طبيعي به نظر مي رسد.

كاشت مو در خانم ها

آيا كاشت مو در خانم ها امكان پذير است؟

بله، در خانم ها نيز مي توان اين عمل را انجام داد ولي محدوديت انجام كار و مشكلات

قبل و بعد از آن در خانم ها نسبت به آقايان بيشتر است و لذا خانم هاي طاس كه انجام

كاشت مو به صلاح آنها است و مي توان برايشان كار انجام داد خيلي كمتر از آقايان مي

باشد.

روش جديد غير جراحي (FIT)

در مورد روش جديد غير جراحي (FIT) توضيح دهيد.

در روش FIT به جاي ايجاد برش در پشت سر و برداشتن نوار، موها به صورت تك

تك با دستگاه مخصوصي برداشته مي شوند. موارد كاربرد FIT نسبت به FUT كمتر

بوده و منحصر به چند مورد خاص است. حسن بزرگ FIT اين است تعداد موهاي قابل

برداشت در FIT محدوديت زيادي نداشته و مي توان 10 - 5 هزار تار مو برداشت

نموده و كاشت.

كاشت مو

آيا مي توان با كاشت مو خط موي جلوي سر را پايين آورد؟

بله، البته از نظر زيبايي شناسي محدوديت خاصي در پايين آوردن خط موي جلوي سر

وجود دارد و بر مبناي مقياس هاي مشخصي مي توان اين خط را جلو آورد. لازم به

ذكر است كه در يك جلسه كاشت مو اين خط كامل نخواهد شد و اغلب نياز به حداقل دو

جلسه كاشت مو مي باشد.

كاشت مو

آيا پيوند موي طبيعي نياز به بيهوشي دارد؟

خير، عمل تحت شرايط بيحسي موضعي انجام و فرد هيچگونه دردي در جريان كار

نداشته و بنابراين بستري شدن در بيمارستان لازم نيست. بيمار مي تواند پس از پايان

عمل به تنهايي به منزل برگردد. البته رانندگي تا 12 ساعت پس از كاشت مو ممنوع

است.

كاشت مو

كاشت مو را تا چه تراكمي مي توان انجام داد؟

تعداد موهاي كاشته شده در محل كم پشت بطور مستقيم ارتباط دارد با : الف)مساحت و

تراكم مو در ناحيه برداشت مو،

ب)مساحت ناحيه كم پشت كه محل كاشت مو است. هر چقدر تراكم مو و مساحت محل

برداشت مو بيشتر و از طرف ديگر مساحت محل كاشت مو و كم پشتي موهاي آن كمتر

باشد نتيجه بهتري حاصل خواهد شد. بايد به اين نكته توجه شود كه تراكم طبيعي موهاي

سر در حدود 80 الي 100 عدد تار مو در هر سانتي متر مربع است ولي با كاشت موي

طبيعي در جلسه اول مي توان تراكم 40 الي 50 عدد تارمو در هر سانتيمتر مربع را

ايجاد كرده و در جلسات بعدي مي توان اين تراكم را به 60 الي 70 تار مو رسانيد.

كاشت مو

دوره نقاهت بعد از كاشت موي طبيعي چگونه خواهد گذشت؟

بهتر است روز بعد در منزل استراحت نموده و در چند شب 2 بالش نرم طوري زير

سر قرار دهيد كه به حالت نيمه نشسته بخوابيد.خودداري از انجام كارهاي سنگين (كه

نياز به زور زدن و فشار آوردن زياد دارند)، حركات سريع و سرفه هاي شديد براي

يك هفته ضروري بوده و بهتر است در اين دوران از خم شدن زياد درحالت ايستاده

نيز پرهيز كنيد. هر گونه فعاليت ورزشي در هفته اول ممنوع است. از هفته دوم مي

توانيد فعاليت هاي ورزشي سبك (بجز شنا) را شروع كرده و از هفته سوم ورزش از

هر نوع آزاد است. روز بعد از پيوند جهت برداشت پانسمان و شستشوي سر

مراجعه

كنيد. پس از برداشتن پانسمان لازم است كه محل كاشت مو روزانه تا 2 هفته با

شامپوي بچه به صورت ملايم شسته شود. طريقه صحيح شستشوي سر به شما آموزش

داده خواهد شد. فشار آب دوش نبايستي زياد باشد. پس از 2 هفته نحوه شستشوي سر به

حالت عادي بازگشته و مراعات خاصي لازم ندارد. در هفته اول پس از پيوند استفاده از

كلاه گيس (از هر نوع) قدغن و در هفته دوم نيز بهتر است استفاده نشود ولي اگر اجبار

به استفاده وجود دارد نبايستي از 12 ساعت در روز بيشتر شود. از هفته سوم كلاه

گيس آزاد است.

لاغر شدن

بارها در تلويزيون ديده ام كه افراد بسيار چاق طي دوره زماني كوتاهي لاغر شده اند. آيا چنين چيزي ممكن است؟

بله ممكن است، اما بايد بدانيد راه بسيار مشكلي در پيش رو داريد بايد سختي هاي

فراواني را تحمل كنيدو از خيلي كارهاي گذشته تان دست بكشيد تا كاملاً يك آدم جديد

شويد... البته بهترين راه براي رسيدن به وزن متعادل و حفظ آن، جايگزيني عادات بد با

عادات خوب است. به عبارت ديگر، تغيير طرز تفكر در مورد غذا و فعاليت ، تنها

راهي است كه مي توانم به شما توصيه كنم. كساني كه با موفقيت وزن كم مي كنند،

برنامه اي بلند مدت براي وزن متعادل در تمام طول زندگي خود دارند و تنها به يك

برنامه كوتاه مدت كاهش وزن اكتفا نمي كنند. آنها مغز خود را عادت مي دهند تا به

عنوان يك آدم لاغر فكر كند. اين كار نيازمند تلاش است و نتيجه اين تلاش، سلامت و

كيفيت بهتر است كه احتمال افزايش طول عمر را نيز در بر دارد. انسان فقط يك بدن

دارد و بايد با غذاي خوب و تحرك از آن مراقبت كند. اين توصيه ها در رابطه با وزن

كم كردن، مفيد و پرفايده خواهند بود: خواب كافي داشته باشيد، فقط زماني كه گرسنه ايد

غذا بخوريد، غلات كامل را جايگزين آرد كامل و غلات فرآوري شده كنيد، تحرك

داشته باشيد، روي ميز غذا بخوريد و از يك بشقاب كوچك استفاده كنيد، مقدار كمتري

غذا را در مدت كمتري مصرف كنيد و دفترچه اي براي يادداشت آنچه مي خوريد،

درست كنيد.

ضمناً آب را جايگزين نوشيدني هاي شيرين كنيد.

عوارض مخرب مواد مخدر و الكل

عوارض مخرب مواد مخدر و الكل بر ارگانهاي انسان چيست؟

مصرف الكل و مواد مخدر علاوه بر تخريب رواني، اثرهاي مخرب زيادي بر سلامتي

انسان مي گذارد و موجب تحليل رفتن ماهيچه ها ، التهاب ، افزايش رسوب چربي و فشار

خون مي شود.

الكل و مواد مخدر اثرات بدي بر اندام هاي مختلف بدن و سلامت فرد مي گذارد كه در

گفت و گويي با خانم كوثرخانبابايي از كارشناسان موسسه تغذيه ، سلامت و توسعه در

گفت وگو با خبرنگار گروه علمي آثار مخرب اين مواد بر هر يك از اعضاي بدن را

تشريح كرد.

توصيه اين كارشناس تغذيه براي انجام اقداماتي جهت بهبود عوارض ناشي از استفاده

از مواد مخدر در قسمت هاي مختلف بدن و بازگرداندن سلامت به فرد مصرف كننده به

اين شرح است:

پوست و مو:

مواد مخدر باعث تخليه بدن از مواد مغذي مي شوند كه براي سلامت و زيبايي پوست و

مو مورد نيازند.

توصيه هاي عمومي براي مقابله با

آن :مصرف غذاهاي غني از مواد مغذي ، به

خصوص غذاهاي غني از ويتامين هاي ي ,A , Cيپروتئين و روي.

قلب و عروق :

به علت دريافت ضعيف پروتئين در افرادي كه الكل و مواد مخدر مصرف مي كنند ،

ماهيچه ها تحليل مي روند و به موازات التهاب، افزايش رسوب چربي و فشارخون نيز

اتفاق مي افتد.

كارشناسان تغذيه در اين خصوص ، رژيم كم چرب با پروتئين كافي و ورزش منظم را

توصيه مي كنند.

كبد:

ذخيره ي اندك ويتامين ها و مينرال ها در افرادي كه الكل و مواد مخدر مصرف مي كنند

موجب ممانعت كبد متورم از توليد صفرا و فيلتراسيون و همچنين كاهش اشتها در اين

افراد مي شود .

توصيه : رژيم غذايي پركالري و غذاهاي با دانسيته ي بالاي مواد مغذي، و مصرف

مواد غذايي پرپروتئين با چربي متوسط به همراه مصرف مكمل هاي ويتامين و مينرال .

لوزالمعده (پانكراس):

تحريك پانكراس در جريان اعتياد كه به تورم اين عضو منجر مي شود، ممكن است

باعث مسدود شدن مسير ورود آنزيم ها به روده شود كه اين مساله موجب اختلال در

هضم مواد غذايي و بيماري ديابت مي شود.

توصيه : مصرف مكرر وعده هاي غذايي كوچك مغذي.

كليه ها:

التهاب، عفونتهاي مكرر و افزايش دفع آب باعث افزايش اتلاف مواد مغذي مي شود.

توصيه : غذاهاي غني از مواد مغذي، غذاهاي غني از پتاسيم و مصرف محدود كافئين.

سيستم عصبي مركزي و هيپوتالاموس:

الكل و مواد مخدر باعث تحريك كردن، آرام كردن و به خشم آوردن سيستم عصبي شده

و بر حافظه و تفكر فرد نيزتاثير مي گذارند.

الكل همچنين سلولهاي غير قابل ترميم مغزي را از بين مي برد و در اثر

مصرف اين

مواد، مركز كنترل اشتها پيام هاي مغشوشي را به منظور ايجاد احساس سيري ،

گرسنگي و تشنگي ارسال مي كند.

توصيه: استراحت، مصرف غذاهاي غني از مواد مغذي شامل غذاهاي غني از

تريپتوفان و تيروزين، فعاليت بدني، مصرف مكمل هاي مولتي ويتامين مينرال و ي B

يكمپلكس.

غشاء مخاطي :

مواد مخدر غشاء هاي مخاطي نظير غشاء مري، معده و ركتوم را تحريك مي كنند.

توصيه : تغذيه متعادل مي تواند به بازسازي اين بافت ها كمك كند.مغذي غني از ويتامين

A (سبزيجات نارنجي رنگ)، ويتامين ي Cيو دريافت محدود كافئين.

معده:

مواد مخدر و الكل معده را تحريك كرده، خطرايجاد زخم ها را بالا برده و باعث آزردگي

معده مي شوند.

توصيه : افزايش تعداد دفعات مصرف غذا و محدود كردن مصرف كافئين روده:

كاهش يا افزايش سرعت زمان عبور مواد؟ افزايش خطر سوء جذب مواد يا خطرايجاد

انواع خاصي از سرطان ها.

توصيه : دريافت بيشتر فيبر، آب، ورزش و محدود كردن كافئين.

ركتوم:

دفع ضعيف يا اسهال، ممكن است به هموروئيد(بواسير) منجر شود. توصيه : مصرف غذاهاي پرفيبر، روتين(يك مينرال)، مصرف آب و داشتن فعاليت

بدني.

شاخص هاي خوني :

سطح بسياري از مواد مغذي به واسطه ي مواد مخدر و الكل تحت تاثير قرار مي گيرد.

توصيه : براي اين كه تست خون نتيجه دقيقي به دست دهد توصيه مي شود كه ييي تا ي

يييهفته بعد از ترك انجام شود.

در مورد كلسترول، اگر اندازه گيري به دقت انجام نشود ممكن است نتيجه نرمال به نظر

برسد در حالي كه واقعا اين طور نيست.

نقش رژيم و تغذيه در بهبود افرادي كه به الكل و مواد مخدر و داروها اعتياد دارند:

اين كارشناس تغذيه مي گويد همه افرادي كه به دفعات الكل و دارو مصرف مي كنند،

دچار سوء تغذيه مي شوند.

درك اهميت نقش تغذيه به بهبود اين افراد كمك شاياني مي كند.دانستن اين كه فقط

چربي ها به ازاي هر گرم، كالري بيشتري نسبت به الكل توليد مي كنند، تعجب آور است.

با نوشيدن الكل ، فرد معتاد احساس سيري كرده و مقدار غذاي دريافتي اش به شدت

كاهش مي يابد بنابراين، اين رژيم صرفا كالري مورد نياز اين افراد را تامين مي كند و از

نظر مواد مغذي مورد نياز، به شدت فقير است و باعث ايجاد سوء تغذيه مي شوند.

معتادان به داروها نيز اثرات مشابهي را تجربه مي كنند. الكل و داروها از جذب و

شكسته شدن مناسب مواد مغذي و دفع بهينه ي سموم بدن جلوگيري كرده و در نتيجه

باعث ايجاد مشكلات بسياري براي سلامتي فرد معتاد مي شوند.

بازگرداندن سلامتي جسمي و روحي فرد معتاد :

اين كارشناس تغذيه مي گويد ماهيت بهبودي، تغيير رفتارها وعادات منفي به رفتارها و

عادات مثبت است. تغذيه ي مناسب، استراحت و ورزش مناسب، همگي، نقش مهمي را

در ايجاد موفقيت آميز اين تغييرات بازي مي كنند. آموختن چگونگي انتخاب غذاهاي سالم

در رسيدن فرد به يك شيوه ي زندگي سالم بسيار اهميت دارد.

به دليل مسامحه ي معتادان در رژيم غذايي شان، اين افراد اختلالات گوارشي مثل

اسهال، يبوست و ناتواني در هضم مناسب غذا را تجربه مي كنند كه در كنار همه ي اين

موارد بي اشتهايي هم وجود دارد.

در نتيجه اين افراد براي بازسازي بافتها و اندام هاي صدمه ديده و بازيافتن عملكرد

مناسب سيستمهاي مختلف بدن مثل سيستم عصبي و گوارشي ، به

غذاهايي نياز دارند

كه از نظر مواد مغذي غني باشند.

تغذيه بر روي ميل اين افراد به داروها و الكل هم تاثير مي گذارد :

معتاداني كه تازه اعتياد خود را ترك كرده اند، با ميل شديد به داروها و الكل درگيرند.

تحقيقات نشان داده است رژيمي كه شامل انواع مناسبي از غذاهاي پرپروتئين و پر

كربوهيدرات باشد مي تواند تغيير بسيار بزرگي در هوس شديد اين افراد به اين مواد

ايجاد كند.

اين كارشناس تغذيه مي گويد غذاها بر رفتار تاثير مي گذارند. به موازات اسيدهاي آمينه،

كمبود مواد مغذي ديگري مثل اسيد فوليك و ديگر ويتامين هاي گروه ي Bيهم تاثيرات

شديد و مهمي دارند. شكر و كافئين مي توانند در ايجاد تغييرات رفتاري فرد دخيل باشند،

بنابراين دريافت شكر و كافئين در مراحل اوليه ي ترك، بايد محدود شود.

مصرف الكل و داروها از پردازش صحيح دو اسيد آمينه ي مهم، تيروزين و تريپتوفان

جلوگيري مي كند.

اين دو اسيد آمينه مسئول توليد نروترنسميترهاي نوراپي نفرين، دوپامين و سرتونين

هستند كه در تعادل رفتاري، رواني و احساس سرخوشي فرد ضروري هستند . كاهش

سطح اين ناقلان عصبي، اثرات منفي بسياري بر وضعيت رواني و خلق و خوي فرد

دارد.

تيروزين پيش ماده ي پيامبرهاي عصبي نوراپي نفرين و دوپامين است - پيامبرهاي

شيميايي كه باعث تيز فهمي و هوشياري رواني مي شوند. اين آمينواسيد جزء اسيدهاي

آمينه غيرضروري است كه در غذاهاي پرپروتئيني مثل گوشت، مرغ ، غذاهاي دريايي

و توفو يافت مي شود.

تريپتوفان جزء لاينفك توليد سروتونين است كه اثر آرامش بخش داشته و وجود آن براي

داشتن خواب مناسب اهميت دارد. تريپتوفان در غذاهايي مثل موز، شير ،

دانه

آفتابگردان و همچنين گوشت بوقلمون يافت مي شود.

منافع ورزش در دوران بهبود :

ورزش همانند تغذيه، اهميت بسياري در بهبودي دارد كه بايد در حد اعتدال انجام شود.

به منظور عملكرد بهتربرنامه ورزشي، ورزش بايد سازگار با وضعيت بدني و به

صورت مداوم انجام شود بنابراين حداقل چهاربار درهفته و هر بار يك ساعت را به

ورزش اختصاص دهيد.

ورزش:

- ميزان متابوليسم افزايش يافته و بنابراين كالري ها حتي به هنگام خواب هم به نحو

موثرتري مي سوزند.

- ذخاير چربي بدن را سوخته و بافتهاي ماهيچه اي بيشتري ساخته مي شود.

سلولهاي ماهيچه اي از نظر متابوليكي فعالند و كالري مي سوزانند در حالي كه سلولهاي

چربي از اين نظر خنثي هستند.

- افزايش اسيدهاي چرب آزاد كه بدن را قادر مي سازد كه چربي هاي رژيم غذايي را

بهتر به مصرف برساند.

- كاهش كلسترول تام سرم و افزايش ليپوپروتئين با دانسيته ي بالا(ي) (HDLي چربي

خوبي است كه با كاهش خطر بيماري هاي قلبي در ارتباط است)

- كاهش فشارخون

- افزايش سطح مواد شيميايي مغزي مثل آندورفين كه باعث بهبود وضعيت رواني فرد

مي شود؟ بنابراين فرد با ورزش هم از نظر جسمي و هم از نظر رواني تقويت مي شود.

ورزش هاي ايروبيك (هوازي) باعث مي شوند كه بدن مقدار اكسيژن بيشتري (و به تبع

كالري بيشتري) مصرف كرده و به واسطه ي يك تحرك يكنواخت و ثابت، عملكرد قلب

و سرعت ضربان آن افزايش يابد.

اعتياد با سيگار

چطور سيگار معتاد مي كند؟

اغلب سيگاري ها معتقدند كه كشيدن سيگار بعد از خوردن يك وعده غذايي يكي از

بهترين لذات زندگي آنهاست.

اين لذت از زماني كه براي چند لحظه پشت ميز كار را

ترك مي كنند تا سيگاري روشن

كنند و به قول خودشان خستگي را از تن بيرون كنند هم بيشتر است.

در حالي كه سيگاري ها هزاران دليل را براي شما كه آنها را از خطرات جاني اين ماده

آگاه مي كنيد سر هم مي سازند تا شما را قانع كنند، يك موضوع مي تواند به همه

سئوالات پاسخ دهد: آنها معتاد به نيكوتين هستند.

بيشتر مردم با اين جمله آشنا هستند و آن را زياد شنيده اند اما شايد دانستن معناي واقعي

آن خالي از لطف نباشد. نيكوتين مايعي بي رنگ در تنباكوست كه وقتي آتش مي گيرد به

رنگ قهوه اي در مي آيد و اين همان ماده اعتيادآور است.

تكنولوژي هاي بسياري وجود دارد كه نيكوتين را از سيگارها خارج كند. اما

شركت هاي ساخت تنباكو اين حقيقت را انكار نمي كنند كه اگر اين كار ار انجام دهند و

خاصيت اعتياد اين ماده كم شود خريدارها به شدت كاسته خواهند شد و اين به ضرر

آنهاست.

با اين حال اصلا عجيب نيست كه دست كم يك سوم افراد سيگاري آرزو دارند كه از

شر اين اعتياد خلاص شوند اما مدعي هستند كه توانايي انجام آن را ندارند. از هر 10

فرد سيگاري تنها يك نفر مي تواند سيگار را ترك كند كه آن هم معمولا به خاطر ابتلا

به سرطان ريه مجبور به اين كار شده است.

علت مهم اين موضوع آن است كه هر سيگار به اندازه دو ميلي گرم نيكوتين دارد در

نتيجه فردي كه در روز يك پاكت سيگار مي كشد تقريبا 250 بار نيكوتين را روانه

مغزش مي كند. پس ترك كردن سيگار در مورد يك بسته سيگار نيست در واقع سختي

كار آن 250

مقدار نيكوتين است وارد مغز شده و كار را بسيار دشوار ساخته است.

اعتياد به نيكوتين:

انسان ها سال هاي سال است كه نيكوتين را به بدنشان وارد مي كنند. نيكوتين در آمريكا

متولد شده و زماني كه اين كشور آن را با رنگ و طرح هاي مختلف به بازار داد خيلي

زود روانه اروپا و تمامي جهان شد. حدود سال هاي 1600 بود كه اولين بار پزشكان در

مورد خواص بسيار بد سيگار بر بدن انسان ها هشدار دادند و صدها سال طول كشيد تا

بلاخره شركت هاي ساخت سيگار حاضر شدند تا برچسب خطرناك بودن را روي

محصولاتشان بچسبانند.

واقعيت آن است كه نيكوتين روي مغز تاثير مي گذارد اين تاثير روي هورمون هايي

است كه به شما مي گويد غذايي كه مي خوريد خوشمزه و دلچسب است. تاثير ديگر

نيكوتين روي محل هايي همچون حافظه افراد است. جايي كه حتي مي تواند شما را با

احساس سر حالي و يا تمركز بيشتر مواجه كند.

نيكوتين همچنين مقدار "اندورفين" را بالا مي برد. اندورفين ها پروتئين هايي هستند كه

شما را با احساس سرخوشي آشنا كرده اند. اگر سيگاري باشيد وقتي شما هنگام شب

خواب هستيد اين مقدار پائين مي آيد و وقتي بلند مي شويد ناخودآگاه به طرف سيگار

مي رويد به همين علت است كه يك سوم سيگاري ها تا 10 دقيقه پس از بيدار شدن از

خواب اولين سيگار خود را روشن مي كنند.

مقدار نيكوتين موجود در تنباكو سبب مي شود تا سيگاري ها ميل به سيگار كشيدن را

همواره با خود داشته باشند. زماني كه شركت" مالبرو "مقداري شكر به نيكوتين اضافه

كرد سبب شد تا با سوختن شكر ماده شيميايي به نام استالدهيد توليد شود.

زماني كه آدامس هايي براي

ترك سيگار استفاده مي شود اين مواد مي تواند كشش فرد را

به نيكوتين كم كند اما به استالدهيد كار زيادي ندارد و اين ترك سيگار را ناخوشايندتر

و سخت تر مي كند.

نكته ديگري كه سبب سخت بودن كار سيگاري ها مي شود "نيكوتين با پايه آزاد" نام

دارد كه يكي از انواع ساختارهاي ملكولي است و يون هيدورژن در آن غايب است.

بدون يون هيدروژن نيكوتين سريعتر به گاز تبديل مي شود و آن را سريعتر به ريه و

سپس مغز شما مي رساند و هر ماده مخدري كه سريعتر به مغز شما برسد حالت اعتياد

بيشتري ايجاد مي كند. نيكوتين با پايه آزاد همان كاري را با مغز مي كند كه كراك و

كوكائين مي كنند.

درمان اعيتاد

برنامه هاي 12 گامي خودياري چگونه در برنامه هاي روش هاي درمان اعيتاد ادغام مي شوند؟

گروه هاي خودياري مي توانند تأثيرات درمان حرفه اي را كامل كرده و گسترده تر كنند.

مهمترين اين گروه هاي خودياري، آن هايي هستند كه با عناوين الكلي هاي بي نام (AA)،

معتادين به مواد مخدر افيوني بي نام (NA)، معتادين به كوكائين بي نام (CA) شناخته

مي شوند و همه آن ها براساس يك مدل 12 مرحله اي و بهبودي دلپذير شكل گرفته اند.

بيشتر برنامه هاي ترك اعتياد، بيماران را به شركت در يك گروه خودياري در طول

دوره درمان و پس از آن ترغيب مي كنند.

درمان اعتياد و كاهش شيوع ايدز

درمان اعتياد چگونه به كاهش شيوع HIV / ايدز و ساير بيماري هاي مسري كمك مي كند؟

بسياري از معتادين، مثل معتادين مثل معتادين به هروئين و كوكائين وخصوصاً

مصرف كنندگان تزريقي در معرض خطر مضاعف براي بيماري هايي مثل ايدز و يا

ساير بيماري هاي مسري مثل هپاتيت ها (B و C)، مرض سل و بيماري هايي كه از

طريق آميزشي، منتقل مي شوند، قرار دارند. براي اين افراد و در مقياس وسيع براي كل

جامعه درمان اعتياد يك نوع روش پيشگيري از بيماري است.

معتادين تزريقي كه وارد برنامه هاي درماني نمي شوند، 6 برابر بيشتر از آن دسته از

مصرف كنندگان تزريقي كه وارد برنامه ها و روش هاي درماني شده در آن باقي

مي مانند، احتمال آلوده شدن به بيماري ايدز را دارند. مصرف كنندگاني كه وارد

برنامه هاي درماني مي شوند و درمان را ادامه مي دهند فعاليت هايي را كه مي تواند باعث

گسترش بيماري شود كاهش مي دهند، مثل استفاده مشترك از لوازم تزريق و يا انجام

روابط جنسي مراقبت نشده. شركت در برنامه هاي درماني فرصت هايي براي آزمايش،

مشاوره و مراجعه به خدمات اضافه را براي آن ها در بر دارد.

بهترين برنامه هاي

روش هاي ترك اعتياد، تدارك خدمات مشاوره اي براي بيماري ايدز و پيشنهاد انجام

آزمايش HIV به بيماران است.

شناسايي عفونت HIV

در تشخيص آزمايشگاهي، شناسايي عفونت HIV به چند طريق امكان پذير است؟

شناسايي عفونت HIV به طرق زير امكان پذير است:

1.جداسازي ويروس

2.تستهاي سرولوژيك آنتي باديهاي ضد ويروس

3.اندازه گيري اسيد نوكلئيك يا آنتي ژنهاي ويروسي.

اكثريت قريب به اتفاق افراد آنتي بادي مثبت در سلولهاي خون محيطي خون داراي

ويروس مي باشند كه مي توان آن را كشت داد. با اين همه روشهاي جداسازي ويروس ،

روشهاي وقت گير و پرزحمت هستند. استفاده از روشهاي تقويت PCR براي كشت

ويروس در نمونه هاي باليني رايج تر است.

اكثر افراد در عرض 2 ماه پس از تماس با ويروس ، از نظر سرولوژيك مثبت

مي شوند. احتمال عدم وجود آنتي بادي قابل شناسايي پس از گذشت 6 ماه از عفونت

HIV ، بسيار اندك است.

تشخيص بيماران مبتلا به ايدز

دستورالعمل جديد سازمان ملل براي تشخيص بيماران مبتلا به ايدز چيست؟

سازمان ملل به پزشكان و كاركنان مراكز بهداشتي به بيماران مراجعه كننده به اين

مراكز پيشنهاد مي دهند تا آزمايش ايدز انجام دهند.

سازمان بهداشت جهاني تخمين مي زند حدود ? ???درصد افرادي كه در كشورهاي در

حال توسعه ويروس ايدز را در بدن خود دارند، از اين موضوع بي خبرند.

بر اساس دستورالعمل جديد سازمان ملل،پزشكان به عنوان آزمايش هاي روزمره وجود

ويروس ايدز را در بدن بيماران خود بررسي مي كنند.

يكي از مشكلات اين طرح كشورهايي است كه از نظر مالي محدوديتهاي عمده دارند. از

? ???ميليون نفر مبتلا به ويروس ايدز ? ???درصد آن در آفريقا زندگي مي كنند. عمده

كشورهاي آفريقايي از نظر مالي نياز به كمك خواهند داشت.

از مشكلات ديگر آزمايش براي ويروس ايدز در دسترس نبودن داروهاي ضد ايدز

است. تنها در برخي از مناطق آفريقايي بيش

از پنج ميليون نفر بدون داروي ضدايدز

هستند.

يبوست وكاهش اشتهاء

مدتي است كه دچار يبوست شده ام و اشتهايم نيز كم شده. لطفاً راهنمايي ام كنيد.

الف-هرشب هفت انجير خشك را داخل نصف ليوان آب بخيسانيد و سه ساعت بعد

بخوريد(به مدت 21 روز).

ب-هر صبح هفت عدد زيتون بخوريد(به مدت 21 روز).

ج-از ميوه و سبزيجات بيشتر استفاده كنيد.

د-از آلو بخارا نيز مي توانيد استفاده كنيد.

منبع:مجله روزهاي زندگي شماره 329.

سفيد شدن مو

موهاي من به مرور در حال سفيد شدن است.براي جلوگيري از آن چه بايد كرد؟

يكي از علل به وجود آمدن اين مشكل زمينه ارثي آن مي باشد. هميشه نسل قبل از ما كه آنها را مي بينيم و مي شناسيم ملاك قطعي ارث نيست. شايد دو يا سه نسل قبل كه ما آنها را نديده باشيم ملاك مشكل ارثي باشند كه ما الان مبتلا شده ايم، لذا براي كنترل اين مشكل توصيه مي گردد ازخوردن غذاهاي با طبع سرد و آماده خصوصاً سوسيس، كالباس، پيتزا و خيار سبز(خصوصاً از نوع درختي آن)پرهيز نماييد. پوست سر و موها را 30دقيقه قبل از حمام با روغنهاي گياهي گرم (خصوصاًروغن زيتون و كنجد)

چرب كرده و ماساژ دهيد. خوردن عسل روزانه يك قاشق غذا خوري را فراموش

ننماييد. از استرس، خودخوري و افكار باطل پرهيز نماييد. از گياه هلبله طبق دستور

كارشناس طب سنتي استفاده نماييد. استفاده از روغن موي فيتنس و شامپو آرنا و

معجون حافظ تخصصي است

دكتر محسن زحمتكش (عضو انستيتوي ذهن و جسم كاليفرنيا)

برطرف شدن لك محل

براي برطرف شدن لك محل ليزر، درماني (كه به منظور برطرف شدن موهاي زائد صورت انجام شده)چه بايد كرد؟

اين لكها بسيار مقاوم بوده و به درمان طولاني مدت و منظم نياز دارد. استفاده از

ماسك عسل و آبليمو و ماسك حاوي شير،نشاسته، پودر تخم ترب و باقلاي آرد شده

موثر است.استفاده از كرم الئا(OLEA CREAM) و ماسك گلبرگ بدين منظور فوق

العاده است.

دكتر محسن زحمتكش (عضو انستيتوي ذهن و جسم كاليفرنيا)

پريدن جسم خارجي به گلو

هنگام پريدن جسم خارجي به گلو چه بايد كرد؟

تقريباً همه ما، استرس پريدن لقمه به گلو را احساس كرده ايم:حس وصف ناشدني خفگي و بي قراري براي به دست آوردن ذره اي هوا. سپس سرفه اي كه انگار ريه را مانند يك جوراب از اين رو به آن رو مي كند و بالاخره هم دمي عميق كه با خود، حيات

دوباره را در كنار اشك شوق به فرد هديه مي كند. شايد كمي اغراق كرده باشم، ولي

تمام اين روندها تلاش سرسختانه بدن براي پرتاب كردن جسم خارجي و تسهيل دوباره

تنفس را وصف مي كنند.

اما هميشه اين تلاش موفقيت آميز نيست و به كمكهايي قوي تر از بيرون نيازمند مي

باشد.در بزرگسالان، لقمه غذا بيش از هر چيز ديگر درگلو گير مي كند. (پس هميشه

سر سفره آماده باشيد.) اما در اطفال چنين محدوديتي وجود ندارد و عامل خفگي ممكن

است هر جسمي باشد. شايعترين سن براي اين حادثه در اطفال، از 6 ماهگي تا 4

سالگي است؛ يعني زماني كه كودك از دهان خود براي لمس كردن اجسام استفاده مي

كند.شروع حادثه معمولاً ناگهاني است و چنانچه انسداد

كامل نباشد، خود را به صورت

سرفه هاي شديد و مكرر، تهوع و گرفتگي صدا نشان مي دهد؛ بدين معنا كه فرد هنوز

قادر به صحبت كردن است. اما در انسداد كامل، فرد حتي توانايي سرفه كردن وايجاد

صدا را نيز از دست مي دهد؛ ظرف چند ثانيه تا يك دقيقه كبود مي شود؛ و بعد از سه

تا پنج دقيقه خفه خواهد شد.در حالت اول كه جان بيمار تهديد نمي شود، بهترين و

مفيدترين كار براي او، رساندنش به مراكز مجهز درماني است تا جسم را با كمترين

عوارض خارج كنند. اما در حالت دوم، فقط چند دقيقه براي نجات جان فرد فرصت

وجود دارد؛ پس بايد بي درنگ اقدام كرد. فراموش نكنيد كه بهترين و مؤثرترين روش

براي خارج كردن اجسام خارجي گير كرده در گلو، همان سرفه است. در نتيجه، حتي

دراين موقعيت نيز نخستين اقدام فرد امداد رسان بايد ترغيب فرد مبتلا به نفسهاي عميق و سرفه هاي شديد باشد. همچنين، نگهداشتن بيمار و جلوگيري از سقوط وي مي تواند كمك بزرگي به آرام كردن او باشد. اما ممكن است كه اين كار كافي نباشد، زيرا پس از مدتي بيمار خسته مي شود. در اين زمان، بايد به بيمار در پرتاب جسم به خارج كمك شود. براي اين كار اقدامهاي زير توصيه مي شوند: 1،در سن كمتر از يك سال، بچه را روي يك دست به صورت دمر قرار دهيد( سر كودك كمي پايين تر از تنه باشد) و بعد

با كف دست 5 ضربه متوالي، سريع و نسبتاً محكم به بين كتفها بزنيد و بعد بلافاصله

بچه را برگردانده و

در صورت مشاهده جسم خارجي آن را بيرون آوريد. اگر موفق

نبود، پنج فشار متوالي به قفسه سينه با روشي مشابه ماساژ قلبي، مي تواند كمك كند. 2،

در سنين بالاي يك سال، اگر فرد هوشيار است و ايستاده، پشت او قرار بگيريد؛ بعد يك

دست را مشت كنيد و بين ناف و جناغ قرار دهيد و با دست ديگر دست مشت شده را

بگيريد.

اين حالت را به مدت 5 تا10 دقيقه حفظ كنيد و پشت سر هم فشار ناگهاني به بالا و عقب شكم او وارد آوريد. در اين فاصله زماني، 6 تا 10 بار اين كار را انجام دهيد.

بنابراين، هر فشار بايد به طور جداگانه اعمال شود. مراقب باشيد به احشاي شكم فشار

وارد نشود. فشار را ادامه دهيد تا جسم خارجي بيرون بيايد و بيمار نفس بكشد يا اينكه

مصدوم بيهوش شود. اگر بيهوش شد، مراحل را به صورت زير ادامه دهيد. الف) سعي

نكنيد او را به حالت نشسته يا ايستاده نگه داريد و فقط او را به پشت قرار دهيد. ب)

دهان او را باز و سعي كنيد جسم خارجي را با انگشت بيرون آوريد. اين كار را با

گرفتن و بالا كشيدن فك و زبان توسط شست و انگشتان يك دست و سپس وارد كردن

انگشت نشانه دست ديگر، انجام دهيد. ج) سر مصدوم را به عقب خم و سعي كنيد به او تنفس بدهيد و دهان به دهان يا دهان به بيني، اگر در اين مرحله موفق باشيد، قفسه سينه به طور واضح بالا مي آيد. دوباره به مصدوم تنفس دهيدوجود نبض را امتحان كنيد.

دادن تنفس را با

يا بدون فشارهاي روي قفسه سينه تا وقتي كه لازم باشد، ادامه دهيد.

اگر مقاومتي در برابر جريان هوا بود و نتوانستيد به فرد تنفس بدهيد: د) روي پاهاي او

بنشينيد و 5تا10 فشار متوالي در جهت سر و پشت به شكم او وارد كنيد.

براي اين كار، قاعده كف يك دست را در قسمت وسط بالاي شكم ميان ناف و جناغ

بگذاريد و دست ديگر را روي مشت خود قراردهيد و به سرعت به طرف بالا و داخل

با تمام وزن بدن فشار آوريد. پس از هر فشار، به طور كامل مكث كنيد و بعد فشار

ديگري وارد كنيد.در افراد خيلي چاق، خانم باردار و اطفال 3تا5 سال، به جاي فشار به

شكم، مي توانيد از فشار به قفسه سينه استفاده كنيد. اين كار هم در هر دو حالت خوابيده و ايستاده قابل انجام است و روش آن مثل فشار به شكم است؛ با اين تفاوت كه محل فشار وسط جناغ است و نيرو به عقب وارد مي شود.در حالات خفگي، مي توان از

ضربه زدن به پشت هم استفاده كرد. اين كار معمولاً همراه با ساير روشها به كار مي

رود. براي انجام آن بدون استفاده از بازو و تنها با استفاده از آرنج، ضربه اي نسبتاً

محكم با كف دست به ناحيه بين دو كتف بزنيد. در اين حين يك دست را نيز جلوي بيمار

بگيريد. مي توانيد اين روش را تا 4 ضربه ادامه دهيد.اگر مصدوم دراز كشيده است، او

را به يك پهلو به طرف خودتان بچرخانيد و مثل بالا به او ضربه بزنيد.لازم به ذكر

است، در برخورد با فرد بيهوش

و كبود، ابتدا از علت اين حالت اطمينان حاصل كنيد.

ممكن است بيهوشي فرد به علت صرع، سكته مغزي و يا حمله قلبي باشد كه هر يك

نيازمند مراقبتهاي خاص خود هستند.

ورزش و قلب

نقش ورزش در سلامتي قلب چيست؟

بيماريهاي قلبي ، عروقي از اساسي ترين علل مرگ و مير در جوامع بشري است و

مبارزه با عوامل خطر ساز اين بيماريها مي تواند از اساسي ترين اقدامات سازمانهاي

بهداشتي در جهت كاهش مرگ و مير تلقي گردد . يكي از مهمترين عوامل خطر ساز

براي بروز بيماريهاي قلبي - عروقي، كم تحركي و عدم فعاليت فيزيكي مناسب است كه

در قرن حاضر با پيشرفت تكنولوژي واختراع انواع ماشين آلات و ابزارهاي صنعتي

به شدت بر گستردگي اين معضل افزوده شده است .از دير باز به ورزش به عنوان يك

روش درماني و يكي از شيوه هاي پيشگيري از بروز بيماريها ، خصوصاَ بيماريهاي

قلبي ، عروقي توجه شده است . تقريباَ ?? سال پيش آقاي موريس و همكارانش نشان

دادند كه حملات قلبي در كسانيكه فعاليت فيزيكي بيشتري دارند بسيار كمتر از افراد كم

تحرك اتفاق مي افتد و پس از آن نيز مطالعات و تحقيقات گستردهاي در اين زمينه

منتشر شده است .ترديدي نيست كه ورزش و فعاليت بدني مناسب قادر است احتمال

بروز بيماريهاي قلبي ، عروقي ، فشارخون ، چاقي و ديابت را كاهش دهد . همچنين

اثرات سودمند ورزش در كاهش چربي خون ، پيشگيري از پوكي استخوان ، افزايش

شادابي ، ايجاد خلق و خوي بهتر ، رشد اتكاء به نفس و عزت نفس افراد قابل توجه

است .در

زمينه بيماريهاي قلبي ، عروقي ورزش مي تواند احتمال بروز حملات قلبي را

?-? برابر كاهش دهد و با كاهش عوامل خطر ساز از پيشرفت پديده تصلب شرائين

پيشگيري نمايد .

همچنين در افرادي كه مبتلا به بيماريهاي قلبي عروقي شده اند و يا به حملات حاد

عروق كرونري گرفتار شده اند ، انجام ورزش و فعاليت بدني متناسب با شرايط آنها

مي تواند خطر وقوع مجدد اين حملات را كاهش دهد و نهايتاَ از بروز مرگ و مير

بكاهد كه اين امر عمدتاَ از طريق تشكيل عروق جانبي و افزايش خون رساني عروق

كرونر صورت مي گيرد.اينكه چه ميزاني از ورزش و فعاليت فيزيكي مي تواند نقش

مفيدي در سلامت انسانها داشته باشد نكته بسيار مهمي مي باشد . بطوركلي بررسيها

نشان داده است كه ورزش مرتب به ميزان سه روز در هفته هر بار نيم ساعت

بطوريكه در طي اين فعاليت ورزشي ضربان قلب به حدود ???-??? ضربان دردقيقه

(مناسب با سن ??-?? سالگي ) برسد مي تواند حد مناسبي از فعاليت فيزيكي را براي

فرد مهيا سازد كه البته بايد از درجات كمتر و ورزشهاي ملايمتر شروع و بتدريج به

اين ميزان ورزش دسترسي پيداكرد .

قابل ذكر است كه ورزشكار بودن افراد در گذشته تاثير چنداني در كاهش حملات قلبي

ندارد و مداوم بودن آن در اين رابطه سودمند مي باشد .همچنين ورزشهاي سنگين و

فشرده نه تنها اثرات مفيد بيشتري نسبت به ميزان ورزش ذكر شده ندارد ، بلكه ممكن

است در برخي از موارد عوارض نامطلوبي نيز به بار آورد . انواع فعاليتهاي ورزش

مورد توصيه عبارت از پياده روي

تند (حدود ? كيلومتر در هر نوبت ) ، شنا در آب ،

دوچرخه سواري ، دويدن و طناب زدن مي باشد . بطور كلي تمام ورزشهايي كه در آن

تحرك عضلات نقش اصلي را ايفا مي كند مي تواند مفيد واقع شود و بهتر است فعاليت

ورزشي ، بيشتر در هنگامي از روز انجام شود كه دماي هوا ملايمتر باشد .لازم به ياد

آوري است كه ورزش و فعاليت فيزيكي مناسب در كساني كه دچار سكته قلبي و يا

تنگي عروق كرونر شده اند مي تواند از بروز سكته مجدد و تشديد تنگي عروق

پيشگيري نمايد كه البته در اين موارد لازم است با مشورت و راهنمائي پزشك معالج

ميزان و نوع فعاليت فيزيكي مشخص گردد .بيائيد در روز جهاني قلب با مشاركت و

تلاشي همگاني ورزش و فعاليت بدني منظم و مداوم را در ميان مردم تحقق بخشيم و

سلامت و شادابي را براي جامعه خود به ارمغان آوريم .

نقش روي در بدن

نقش روي در بدن چيست؟

روي يا (zinc ) جزو 15 عنصر معدني و ضروري است، كه بدن ما به آن نياز دارد.

اگر به جدول تناوبيمواد نگاهي بيندازيم، مي بنيم كه اين جدول شامل 114 عنصر يا

ماده ي شيميايي است كه به صورت دوره اي و گروهي قرار گرفته اند و تمامي اين

تعداد عناصر از نظر خواص شيميايي و فيزيكي با يكديگر متفاوت هستند و بر اساس

همين خواص در جدول طبقه بندي شده اند .

فلز روي نخستين بار در سال 1869 ميلادي توسط دانشمند فرانسوي رولن به عنوان

عامل رشد آسپرژيلوس نيگرا معرفي شد، سپس دكتر سامك

و همكارانش ( در سال

1926 ) اين عنصر را براي رشد گياهان آلي ضروري تشخيص داد و پس از آن دكتر

بل كينز در سال 1919 به نقش آن در حيوانات بزرگتر و دكتر برتراند و همكارانش

در سال 1911و همچنين دكتر مك ( در سال 1926 ) به نقش عنصر روي در انسان

اشاره كردند .

در بدن انسان حدود 4 - 1 گرم روي ( به طور متوسط 2/2 گرم روي ) وجود دارد كه

معادل نيمي ازآهن بدن است . مقدار اين عنصر در بعضي از اعضاي بدن بيشتر است

كه نشان دهنده ي نقش آن در اين ارگان ها است. بيشترين مقدار روي در چشم،

پانكراس و پوست ذخيره شده است ( 20 در صد روي كل بدن ) و به همين دليل روي

از ضايعات پوستي، اگزما و عارضه هاي ديگر پوستي جلوگيري مي كند و بيماران

بسياري با چنين ضايعاتي با خوردن سولفات روي و استعمال پماد هاي جلدي روي ( به

نام Zinc Oxide ) درمان شده و ميشوند. هم چنين در مشيميه ي چشم ، و پروستات و

مايع مني صد برابر غلظت پلاسما، روي وجود دارد .

اعمال فيزيولوژي روي در بدن بسيار زياد و پر اهميت است. دانشمندان و محققان علم

تغذيه در بررسي هاي خود در طي بيش از 20 سال به اين نتيجه رسيده اند كه روي در

بسياري از فعل و انفعالات شيميايي بدن، شركت داشته و براي حفظ سلامتي و طول

عمر بدون امراض وجود آن لازم و ضروري است.

فلز روي آنتي اكسيداني است كه در واكنش هاي اكسيداتيو

استرس نقش مهمي را بازي

مي كند . همان طور كه ميدانيد در اطراف ما عوامل راديكال زا و اكسيدان بسيار

فراوان است و متاسفانه امروزه رابطه اكثر بيماري ها با اين عوامل اكسيدان ثابت شده

است.

بطور مثال با مصرف هر عدد سيگار 15000 راديكال آزاد وارد بدن شخص مصرف

كننده ميشود كه در صورت وجود نداشتن مواد آنتي اكسيدان ، بيماريهاي مختلف در بدن

ايجاد مي شود.

ويتامين C، ويتامين E و بتا كاروتن ( پيش نياز ويتامين A ) ، روي و سلنيوم 5 آنتي

اكسيدان بسيار قوي شناخته شده در بدن هستند كه عامل حفظ سلامتي و مبارزه با

بيماري ها به شمار مي روند. فلز روي، در افزايش سطح سيستم ايمني و كاركرد

صحيح دستگاه ايمني نقش مهمي را به عهده دارد . روي عوامل وفلزات سمي توكسيك

واردشده به بدن را جذب و خنثي مي كند. به طور مثال در شهر هاي آلوده اي مانند

تهران كه مرتبا” سرب و ساير فلزات سنگين به بدن وارد مي شود وجود كافي روي در

بدن ، مانع از اثرات سمي و مخرب آن ها خواهد شد.

اين فلز در ساختمان بيش از دويست آنزيم در بدن شركت دارد. روي، علاوه بر شركت

در ساخت آنزيم ها به عنوان يك كاتاليزور يا تسريع كننده واكنش هاي بدن عمل ميكند.

يكي ديگر از اعمال روي، فعاليت در تكثير سلولي است. در ساختن دز اكسي ريبو

نوكلوييك اسيد يا DNA نياز به روي ميباشد و همان طور كه مي دانيد DNA، رشته

ژنتيكي اصلي تشكيل دهنده هسته سلولي است كه بدون آن ادامه ي

حيات سلولي ممكن

نيست . البته در اين جا بايستي اشاره كرد كه سلول هاي گلبولگلبول قرمز خون بدون

هسته بوده و فاقد DNA مي باشند .

همان گونه كه در بالا عنوان شد در ساختمان بسياري از آنزيم هاي بدن ، فلز روي

شركت دارد، به طور مثال آنزيم سوپر اكسيد ديسموتاز كه جزو آنزيم هاي مهم

اكسيداتيو است به سه گروه تقسيم ميشود كه در ساختمان سلول ها شركت مي كنند:

قرمز خون استثنا هستند ، زيرا سلول هاي

• نوع سوپر اكسيد ديسموتاز مانگان در درون ميتوكندري ها ( كوره هاي سلولي )

• نوع سوپر اكسيد ديسموتاز مس و روي در خارج از ميتوكندري و در سيتوپلاسم

سلول وجود دارند

• راديكال هاي آزاد رسيده به سيتوپلاسم توسط اين دو نوع سوپر اكسيد ديسموتاز يعني

نوع روي ومس گرفته و خنثي ميشوند.

آنزيم كربورات هيدراز آنزيمي ديگر است كه روي در ساختمان آن، به كار رفته است.

كار آنزيم ذكر شده اين است كه در تعادل الكتروليت ها واسيد و باز در بدن نقش دارد و

در اثر كمبود اين آنزيم، تعادل آب داخل و خارج سلولي به هم مي خورد.

آنزيم الكل دهيدروژناز نيز از آنزيم هاي مهمي است كه در صورت وجود روي ، در

بدن ساخته مي شود. كمبود اين آنزيم در بدن باعث مي شود كه الكل موجود در خون

تجزيه نشده و باقي بماند . اين حالت به ويژه در كشور هاي غربي كه از مشروبات

الكلي زياد استفاده مي كنند بايد مورد توجه قرار گيرد . در افرادي كه كمبود اين آنزيم

را دارند پس

از مصرف الكل ، دچار سردرد و ساير عوارض مصرف زياد الكل

خواهند شد .

آنزيم كربوكسي پپتيداز نيز در ساختمان خود ، داراي فلز روي است.اين آنزيم تجزيه

پروتئين ها را در بدن به عهده دارد و در اثر كمبود آن، پروتئين هاي مصرفي به خوبي

تجزيه نشده و به مصرف سلولي نمي رسد . عوامل كاهش مقدار روي در بدن

يكي از مهم ترين علل كمبود روي در بدن ، نقصان دريافت آن از طريق مواد غذايي

است و اين حالت به ويژه در بچه ها، جوانان و كساني كه به مدت طولاني در رژيم

غذايي يا پرهيز غذايي هستند ديده مي شود. مواد غذايي مصرفي و آب نوشيدني

مهمترين منابع روي در طبيعت ميباشند .

اختلالات جذب روده اي هم مي تواند سبب كاهش اين عنصر مهم يعني روي در بدن

شود . خوردن سبوس گندم يا ساير حبوبات ( سبوس حبوبات ) كه حاوي فيتات فراوان

هستند، هم چنين مصرف اسفناج و يا ساير مواد حاوي اگزالات به همراه غذا، مي تواند

مانع از جذب روي در بدن شود. تجربيات نشان ميدهد كه چهار گروه از داروها، باعث

تشديد مصرف روي ميشوند.

اين 4 دسته دارويي عبارتند از:

• آنتي بيوتيك ها

• ديورتيك ها (مدرها)

• گلوكوكورتيكوئيد ها ( كورتون ها )

• دارو هاي ضد حاملگي

در ميان آنتي بيوتيك ها ، مصرف تترا سايكلين و خانواده ي آن بيشتر از سايرين مانع

از جذب روي ميشود. چه كساني نياز به دريافت روي بيشتري در برنامه روزانه دارند؟

*اين نكته حائز اهميت است وبايستي همه ي خانم ها و

آقايان بدانند كه خانم هاي شيرده

و باردار و افرادي كه داراي فعاليت ورزشي مرتب و منظم هستند، نياز به روي

بيشتري نسبت به ساير افراد دارند و اگر مقدار دريافت آنها از روي، كافي نباشد دچار

كمبود آن و عوارض حاصل از آن خواهند شد.

• افرادي كه در طي روز سيگار زيادي مي كشند وكساني كه مشروبات الكلي مي

خورند ، به مقدار بيشتري روي نسبت به سايرين نيازمند هستند.

• بيماراني كه داراي مشكلات كبدي وكليوي هستند، هم چنين بيماران مبتلا به ديابت،

نيازمند به روي بيشتري هستند.

• در هنگام ابتلا به عفونت ها ، نياز به دريافت روي ، بيشتر از ساير مواقع است.

• كساني كه دچار سوختگي شده اند و يا بيماراني كه سكته هاي قلبي ( آنفاركتوس قلبي

) كرده اند ، هم چنين افرادي كه دچار آرتروز هستند، بيشتر از حد معمول به روي نياز

دارند.

• مقدار روي دريافتي از راه غذا به بدن بيماران مبتلا به سرطان بايد اضافه شود.

• كم خوني يكي از بيماري هايي است كه نياز به دريافت روي را در بدن افزايش مي

دهد.

• تحقيقات و بررسي هاي باليني نشان داده است كساني كه مبتلا به جوش هاي صورت

(آكنه ) هستند ، داراي سطح پاييني از روي در خون بوده اند و دادن روزانه 200 ميلي

گرم گلوكونات روي كه معادل 30 ميلي گرم روي است مي تواند باعث بهبود عفونت

هاي جوش هاي آن ها شود.

• كساني كه مبتلا به نورودرماتيت و پسوريازيس هستند، اغلب مبتلا به كمبود روي

هستند.

• كساني كه مبتلا به

زخم هاي پوستي اند، جهت ترميم و بازسازي سريع تر ، نياز به

مقدار روي بيشتري دارند.

• هم چنين افراد مبتلا به آلرژي و التهابات پوستي اغلب دچار كمبود سطح روي در

خون هستند.

• بررسي هاي انجام شده بر روي حيوانات نشان مي دهد، طحال حيواناتي كه دچار

كمبود طولاني مدت روي شده اند پس از مدتي دچار چروكيدگي شده است. همان طور

كه ميدانيد طحال از اندام هاي ايمني در بدن به شمار مي رود. بنابراين كاهش روي

موجب به هم خوردن سيستم ايمني مي شود و معمولا” افراد دچار نقص ايمني و كمبود

روي ، اغلب مبتلا به گريپ و سرماخوردگي هاي متعدد مي شوند.

موارد بالا نمونه اي از بيماري ها و افرادي هستند كه نياز بالاتري به دريافت روي در

برنامه غذايي روزانه خود دارند. عوارض حاصل از كمبود روي در بدن

در اين جا به طور خلاصه به چند عارضه ي مهم كمبود روي در بدن اشاره مي شود :

• امروزه ثابت شده است كه باروري و بارداري، تابع وجود روي در بدن است. فعال

نبودن بيضه ها در آقايان و تخمدان ها در خانم ها و كم بودن اسپرم ها، همگي مي تواند

به علت كمبود روي در بدن باشد، كه در نهايت منجر به ناباروري خواهد شد.

• تشكيل لكه هاي سفيد در ناخن ، مي تواند به دنبال كمبود روي در بدن ايجاد شود .

• امروزه ثابت شده است كه در كنار ساير علل مثل ، كم خوني ، كمبود ويتامين ها ،

استرس و. . . . ، كمبود روي از علل

بسيار مهم ريزش مو است.

• درمان جوش هاي غرور جواني و زخم هاي پوستي در صورت كاهش روي ، طول

كشيده و مزمن خواهد شد.

• كاهش قدرت سيستم ايمني را در پي دارد.

• كم بودن رشد بچه ها ،مي تواند به علت كمبود روي در بدن باشد.

• اختلال در رشد اندام هاي جنسي در زن و مرد ، از كمبود روي نيز ناشي ميشود.

• كمبود روي بر رشد سيستم عصبي به ويژه در بچه ها و نوزادان تاثير منفي دارد.

• اختلالات خلقي رفتاري مثل افسردگي (دپرسيون )، اسكيزوفرني و پرخاشگري نمونه

اي از بيماري هاي پيامد كمبود روي ميتوانند باشند.

• ديده شده است كه اختلالات حافظه ، مي تواند عارضه ي حاصل از كمبود روي در

بدن باشد.

• كمبود روي ، خود را با پوكي استخوان ، ريزش دندان ها ، بيماري تيروئيد ، بي

اشتهايي و تغيير شكل ناخن ها نيز نشان ميدهد. منابع حاوي روي

به طور تقريبي در هر گرم گوشت 3 تا 5 ميلي گرم روي وجود دارد . نان سفيد ،چربي

و شكر فاقد روي هستند . گوشت ، جگر ،تخم مرغ ، ميگو ،گندم سبوس دار ، تخم كدو

حلوايي و گوجه فرنگي از روي غني هستند .

با خوردن هر 100 گرم عدس يانخود يا گندم آسياب نشده مي توان 4 تا 5 ميلي گرم

روي وارد بدن كرد . در هر صد گرم سبوس گندم يا هر صد گرم ذرت ، 3 ميلي گرم

روي به بدن مي رسد .

تخم كدو حاوي روي فراوان است كه خوشبختانه در

ايران بيشتر از ساير كشور ها

استفاده مي شود . در هر 100 گرم آن 5/ 6 تا 5/7 ميلي گرم روي دريافت مي شود .

جالب است كه بدانيد ، جوانه گندم ، حاوي 17 ميلي گرم روي ، و به عبارتي غني از

روي است و خوردن آن به تمام افراد توصيه مي شود .

در هر 100 گرم جگر گوساله ، 8/7 ميلي گرم روي وجود دارد .

ماده ي غذايي پر اهميت در رساندن روي به بدن ، صدف خوراكي است كه در هر

100 گرم آن 60- 59 ميلي گرم روي وجود داشته و بسيار غني است كه البته در ايران

مصرف نمي شود . عوارض كمبود روي

• زخم هاي طول كشيده

• ريزش مو ، اختلالات رشد ناخن ها و پوسيدگي دندان ها

• اختلالات باروري و كاهش ميل جنسي

• اسيدوز خفيف در خون

• كندي رشد بچه ها

• خشكي پوست واگزما

• عفونت هاي راجعه

• كاهش اشتها

• اختلالات حس هاي بويايي، بينايي و چشايي ( تشخيص ندادن طعم غذا ها )

• نداشتن تمركز حواس

• زخم هاي معده

• اختلال جذب ويتامين Aدر بدن

منبع: سايت امگا پارس

نقش فسفر در بدن

نقش فسفر در بدن چيست؟

فسفر در بدن چهار عمل مهم انجام ميدهد:

• به رشد و ترميم بدن كمك ميكند.

• با كمك به متابوليسم چربيها و نشاستهها، توان و نيروي لازم را در فرد بوجود

ميآورد.

• درد ناشي از ورم مفاصل را كاهش ميدهد.

• در سلامتي دندانها و لثه مؤثر است.

از كل فسفر موجود در بدن 80 درصد

آن در استخوانها موجود است و 20 درصد آن در

ديگر قسمتهاي بدن وجود دارد.

عملكرد فسفر در استخوان معلوم است ، با كلسيم كريستال هايي را تشكيل مي دهند كه

در اسكلت پروتئيني استخوان نشسته و موجب استحكام استخوان مي گردد.

در بقيه بخش هاي بدن فسفر به عنوان يك عنصر مهم ، نقش هاي زيادي را برعهده

دارد. فسفر در ساختمان كليه كروموزوم هاي بدن ما موجود است. در غشا همه

سلولهاي بدن ما وجود دارد. فعال شدن بسياري از آنزيمها با اتصال يك مولكول فسفر

صورت مي گيرد و در خون به حفظ ph ثابت كمك مي كند ، و به اين ترتيب نمي

گذارد خون بدن ما قليايي يا اسيدي شود. و بالاخره هر چه ماده انرژي زا در بدن ما

وجود دارد مثل atp * و cp ** همه با اتصال مولكول فسفر انرژي را در خود ذخيره

مي كنند.

پس مي بينيد اگر فسفر وجود نداشته باشد حيات امكان پذير نيست. به همين دليل است

كه خداوند عنصر فسفر را به وفور در مواد غذايي قرار داده است. منابع غذايي فسفر

فسفر بيشتر در منابع حيواني موجود است . گوشتهاي گاو و گوسفند ، ماكيانو ماهي كه

غني از پروتئين هستند داراي فسفر زيادي مي باشند . يعني در حقيقت هر جا پروتئين

هست ، فسفر زيادي يافت مي شود. لبنيات، حبوبات مثل عدس ، دانه هايي مثل بادام و

تخم مرغ نيز محتوي فسفرهستند.

جدول زير نام چند ماده غذايي و مقدار فسفر موجود در يك را بيان مي كند.

ماكاروني با پنير 1فنجان: 322 ميلي گرم

شير

2 درصد چربي: 1فنجان 232 ميلي گرم

گوشت گاو 90گرم :210 ميلي گرم

بادام يك چهارم فنجان: 184ميلي گرم

عدس پخته يك دوم فنجان: 178 ميلي گرم

تخم مرغ 1عدد: 86 ميلي گرم هضم و جذب فسفر

هضم و جذب فسفر در دستگاه گوارش به كمك آنزيمهاي گوارشي صورت گرفته و در

ابتداي روده جذب مي شود ، اين ماده سريعتر از كلسيم وارد خون شده و ذخائر بدن را

تكميل مي كند . ميزان متوسط فسفر در خون 3 تا 4 ميلي گرم در 100 ميلي ليتر است.

ويتامينd به جذب فسفر همانند كلسيم كمك مي كند. لازم به ذكر است كه مصرف بيش

از اندازه فسفر موجب كاهش جذب كلسيم مي شود . زيرا اين دو عنصر در ورود به

سلولهاي روده رقابت مي كنند. ميزان فسفر در خون ، توسط هورموني به نام

پاراتورمون كنترل مي شود. اين هورمون از غده پاراتيروئيدگردن ترشح شده و در

صورتي كه فسفر موجود در بدن كمتر از حد استاندارد باشد دستور به كاهش دفع و

افزايش جذب فسفر مي دهد. دفع فسفراز طريق ادرار است. اگر فسفر ِ دريافتي بيش از

حد نياز باشد اضافي آن از ادرار دفع مي شود.مقدار نياز بدن به فسفر روزانه 700 تا

1200 ميلي گرم در روز است. موجود در كمبود فسفر

در انسان نادر است وليكن در اثر مصرف بعضي داروها جذب فسفر كاهش مي يابد

مثل آنتي اسيدهايي كه براي معده درد تجويز مي شود ، ( مثل ئيدروكسيد آلومينيوم ) و

در طولاني مدت موجب كمبود فسفر مي گردند ، البته در افرادي كه مبتلا به

هيپرپاراتيروئيديسم

«بزرگ شدن غده پاراتيروئيد) هستند و در كودكان نارس احتمال

كمبود فسفر وجود دارد.

علائم كمبود فسفر از اختلال در عمل atp انرژي زا شروع مي شود. در اثر كمبود

فسفر ، اختلال عصبي، اسكلتي ، خوني و كليوي به جود خواهد آمد.سالمندان و بانوان

يائسه متوجه باشيد كه شما نياز بيشتري به فسفر داريد تا مبتلا به پوكي استخوان

نشويد.

از مصرف بيش از اندازه فسفر مسموميتي ديده نشده است وليكن در صورتي كه

مصرف فسفر خيلي بيش از كلسيم باشد مثلاً فرد عادت به خوردن گوشت زياد و لبنيات

كم داشته باشد ، حالتي در فرد بوجود ميآيد كه به آن هيپرپاراتيروئيديسم ثانويه گويند كه

موجب افزايش گردش املاح در استخوان شده و محتوي كلسيم استخوان را كاهش مي

دهد . از اينرو به كساني كه سرخود رژيم لاغري مي گيرند و فقط غذايشان گوشت

گوسفند يا گوشت مرغ پخته است يا كساني كه رژيم غذايي نامتعادلي دارند توصيه مي

شود مراقب استخوانهايشان باشند كه اين رژيم نادرست شكستگي هاي دوران پيري را

در پي دارد

منبع: امگا پارس

شيوه صحيح پشت ميز نشستن

شيوه صحيح نشستن پشت ميز را بيان كنيد.

متخصصان مي گويند: بر خلاف تصور ما درست نشستن، مترادف با سيخ نشستن

نيست. نشستن با زاويه ي 120 درجه مي تواند باعث كاهش كمر درد شود.

يك عمر شنيده بوديم : "بچه راست بشين، صاف بشين، آنقدر قوز نكن!" اما گويا تازه

معلوم شده كه اين توصيه ي مادرانه هم براي كمر و ستون فقرات ما مفيد نبوده است.

اگرچه منظور مادر اين بوده كه قوز نكنيم و روي كتاب ها خم نشويم و

هنوز هم

پزشكان اين توصيه را تاييد مي كنند، اما به هر حال چيزي كه به تازگي محققان

اسكاتلندي و كانادايي با استفاده از يك مدل جديد "ام آر آي" نشان داده اند، اين است كه

راست نشستن بيش از حد، فشار غير ضروري در ناحيه ي كمر ايجاد مي كند كه خيلي

هم به نفع ستون فقرات نيست.

بهترين حالت نشستن پشت ميز: محققان معتقدند: بهترين حالت نشستن پشت ميز اين است كه كمي بدن را به عقب متمايل

كنيم، به طوري كه زاويه ي بين ران ها و تنه حدود 135 درجه شود. البته از آنجايي كه

اين زاويه ممكن است باعث سُرخوردن ما به عقب و حتي افتادن شود(اگر تكيه گاهي

نداشته باشيم)، محققان به 120درجه هم رضايت داده اند. آنها مي گويند اين گونه نشستن

مي تواند باعث كاهش كمر درد شود.

به گفته ي اين محققان 32 درصد مردم بيش از 10 ساعت را در روز، به صورت

نشسته سپري مي كنند و نيمي از آنان حتي براي صرف ناهار نيز،ميز خود را ترك

نمي كنند و دو سوم مردم زماني كه از كار به منزل باز مي گردند، باز هم مي نشينند.

علاوه بر اين، بررسي ها نشان داده است كه يك سوم افراد به همين علت، يعني بد

نشستن هاي طولاني، از كمر درد رنج مي برند. پس، از آنجا كه بد نشستن مي تواند با

ايجاد فشار بر ستون فقرات و رباط هاي مربوطه، انسان را دچار دردمزمن و بد شكلي

كند، لازم است اصول درست نشستن را بدانيم تا دچار اين مشكلات نشويم.

بيشتر ما در طول ساعات كاري،

پشت ميز و روي صندلي هايي نشسته ايم كه نه به

وضعيت قرار گرفتن شان توجه داريم ونه به نحوه ي نشستن خودمان روي آنها. اما

وقتي كه كارمان تمام مي شود، از دردي كه در كمر و گردنمان حس مي كنيم، مي فهميم

كه بايد نشستن خود را اصلاح كنيم.

وقتي كه زاويه ي نشستن ما قائمه باشد، انحناي طبيعي ستون فقراتمان كمتر شده و

باعث مي شود به صفحه هاي ژله اي بين مهره ها فشار بيشتري وارد شود. در ضمن

ثابت نشستن طولاني با فشار پي در پي، باعث خوردگي و ساييدگي مهره ها و نرسيدن

خون كافي به ديسك و سخت شدن و كاهش قابليت انعطاف آن مي شود.همه ي اين

عوامل دست به دست هم داده و ما را دچار كمردرد مي كنند.

در نهايت هم اين ما هستيم كه بايد تصميم بگيريم آيا مي خواهيم درست بنشينيم تا سالم

بمانيم، يا اينكه با تنبلي، تسليم كمردرد مي شويم و يك عمر عذاب مي كشيم. بد نيست

بدانيد متخصصان براي اصلاح وضعيت نشستن چهار مرحله را پيشنهاد كرده اند: گام اول: صندلي

تا جايي كه مي توانيد باسن خود را به تكيه گاه(پشت) صندلي نزديك كنيد. ارتفاع

نشيمنگاه صندلي را طوري تنظيم كنيد كه كف پايتان صاف روي زمين قرار گيرد و

زانوهاي شما در راستاي ران هايتان باشند (ران وساق پا زاويه ي 90 درجه داشته

باشند).

پشتي صندلي بايد با نشيمنگاه زاويه 120 درجه بسازد. در اين زاويه كمترين فشار بر

ستون مهره ها وارد مي شود و انحناهاي آن در وضع طبيعي خود قرار مي گيرند. اگر

لازم است

از كوسن هاي كوچك استفاده كنيد تا پايين و بالاي كمرتان هم تكيه گاه

داشته باشد.

اين كار باعث مي شود انحناي طبيعي ستون فقرات حفظ شود و فشار كمتري به كمر

وارد شود. دسته هاي صندلي هم بايد طوري تنظيم شود كه وقتي دست ها را روي آن

قرار مي دهيد، شانه ها يتان شل و آزاد باشند. گام دوم: ميز و صفحه كليد كامپيوتر

ميز خود را طوري قرار دهيد كه نزديك ترين فاصله را با شما داشته باشد. اگر با

صفحه كليد كامپيوتر كار مي كنيد، ميز كشويي آن يا خود صفحه كليد را تا حد ممكن به

سمت خود بكشيد. دقت كنيد قسمتي كه بيشتر از همه استفاده مي كنيد، مستقيم جلوي شما

قرار گيرد كه كمرتان مجبور به چرخش نشود.

ارتفاع ميز هم بايد طوري تنظيم شود كه آرنج و شانه هاي شما بتواند آزاد و شل قرار

گيرند و مچ دست هاي شما خم نشوند (در امتداد ساعد باشد). در اين حالت معمولا يك

زاويه 110 درجه بين ساعد و بازو ايجاد مي شود. براي نوشتن هم نبايد روي ميز خم

شويد، بلكه با نزديك كردن ميز و صندلي، خود را به كار مسلط كنيد. گام سوم: صفحه نمايش كامپيوتر و وسايل روي ميز

دقت كنيد وسايل مورد استفاده روي ميز را طوري قرار دهيد كه همه چيز در دسترس

شما باشد و براي برداشتن يا كار با هر وسيله مجبور به خم شدن روي ميز يا دراز

كردن بيش از حد دستتان نشويد.

صفحه نمايش كامپيوتر بايد بالاي صفحه كليد و مستقيم روبروي چشم هاي شما باشد،

طوري

كه گردن شما به پايين و بالا يا پهلو ها خم نشود. لازم است حداقل به اندازه ي

يك بازو از صفحه نمايش فاصله داشته باشيد.

يادتان نرود نسبت به پنجره طوري بنشينيد كه انعكاس نور در صفحه نمايش شما را

اذيت نكند. تلفن هم بايد در جايي قرار گيرد كه به راحتي در دسترس باشد و براي

جواب دادن به آن مجبور به خم شدن يا چرخش كمر نشويد. اگر صندلي تان نمي چرخد،

بهتر است كل بدن را به سمتي كه مي خواهيد بچرخانيد نه كمرتان را. گام چهارم: توقف كار و استراحت

حتي زماني كه كاملا طبق اصول صحيح نشسته ايد، نشستن طولاني در يك جا، با

ممانعت از جريان خون مي تواند براي بدنتان عوارضي ايجاد كند. بنابراين سعي كنيد

هر 20 تا 30 دقيقه، يكي دو دقيقه كار خود را متوقف كرده و حركات كششي انجام دهيد

و بعد از هر ساعت 5 تا 10 دقيقه استراحت كرده يا كار خود را تغيير دهيد.

البته نمي گوييم كار را تعطيل كنيد، بلكه منظورمان از استراحت اين است كه با تغيير

وضعيت بدني خود به عضلات و مفاصل استراحت بدهيد. كافي است هر عضله در

خلاف جهتي كه قرار داشته، قرار گيرد. براي اين كار حتي مي توانيد بلند شويد و در

اتاق خود چند قدم راه برويد.

هنگام نهار هم بهتر است از جاي خود برخيزيد و يك دوري در اطراف بزنيد.

يادتان باشد علاوه بر عضلات و مفاصل، چشم هاي شما نيز نياز به استراحت دارند.

بنابراين گه گاه به جاي نگاه كردن به صفحه نمايش به نقطه اي

دور دست خيره شويد يا

با كف دست تان 10 تا 15 ثانيه چشم هايتان را بپوشانيد. *سه نكته ي طلايي

1- تا مي توانيد هنگام كار از جايتان بلند شويد و حركت داشته باشيد.

2- تا جايي كه ممكن است وسايل روي ميز را در دسترس خود قرار دهيد تا براي

استفاده از آنها لازم نباشد مرتب روي ميز خم شويد.

3- هنگام كار عضلات خود را شل و ريلكس(relax) كنيد تا متحمل فشار انقباض

عضلاني اضافي روي بدن خود نشويد.

نقش منيزيم در بدن

نقش منيزيم در بدن چيست؟

اين عنصر در بعضي از اعضاء بدن مانند مغز سر و تيموس و غدههاي فوق گردهها و

در خون و عضلات موجود است و مقدار آن در اين اعضا از كلسيم بيشتر است.اين

عنصر در تبديل قند خون به انرژي بسيار اهميت دارد و چهار عمل مهمّ را انجام ميدهد:

• در مبارزه با افسردگي مؤثر است.

• كار سيستم رگهاي خوني و قلب را تنظيم و در جلوگيري از حملة قلبي مؤثر است.

• از رسوب كلسيم در كليهها و كيسة صفرا جلوگيري ميكند.

• عمل هضم را آسان ميگرداند.

يكي از املاح مورد نياز هر سلول از بدن شما ، منيزيم مي باشد . بدن انسان بزرگسال

حاوي 28-20 گرم منيزيم است كه 60% از آن در استخوان ، 26% در عضله و

ماهيچه ها و بقيه در بافت هاي نرم و مايعات بدن وجود دارد . نيمي ازذخاير منيزيم بدن

شما درون سلولهاي بافت ها و اندامهاي بدن و نيمي از آن به صورت تركيب با كلسيم و

فسفر در استخوان وجود دارد. تنها

1% از منيزيم بدن شما در خون يافت مي شود . بدن

شما براي حفظ ميزان ثابت منيزيم خون ، خيلي سخت فعاليت مي كند . بيش از 300

واكنش بيوشيميايي در بدن براي فعاليت خود به منيزيم نياز دارند چرا كه منيزيم باعث

حفظ فعاليت نرمال ماهيچه و عصب، ضربان منظم قلب و استحكام استخوانها مي شود.

همچنين منيزيم در متابوليسم انرژي و سنتز پروتئين نقش دارد. منابع غذايي و دريافت

منيزيم در بسياري از غذاها به مقدار فراوان يافت مي شود و يك رژيم غذايي معمول

در صورت انتخاب درست غذاهاي مصرفي مي توان مقدار كافي آن را تامين كرد .

منابع غذايي خوب منيزيم عبارتند از :انجير، ليمو ترش، گريپ فروت، ذرت زرد، بادام،

گردو، پسته و سيب دانه ها ، مغزها، آجيل ، سبزيجات برگي شكل مثل كلم ، اسفناج و

... ، غلات سبوس دارو حبوبات مثل لوبيا و سويا و... . تصفيه كردن غلاتي مانند آرد

گندم و برنج و فرآيند غذاها مانند شكر، سبب از بين رفتن املاح از جمله منيزيم مي

شود. نقش منيزيم در بيماريهاي رايج

• منيزيم و فشار خون(منيزيم درتنظيم فشار خون نقش مهمي را ايفا مي كند. رژيم هاي

غذايي كه حاوي مقدار زيادي سبزي و ميوه باشند منيزيم و پتاسيم را در حد كافي تأمين

كرده و باعث كاهش فشار خون بالا مي شوند . مطالعات نشان مي دهد دريافت زياد

منيزيم ، پتاسيم و كلسيم و دريافت كم چربي و سديم در برنامه ها و رژيم غذايي تأثير

زيادي در كاهش فشار خون بالا دارند.بنابراين توصيه مي شود با دريافت كافي

منابع

حاوي(منيزيم از وقوع فشار خون بالا پيشگيري وآن را كنترل كنيد.

• منيزيم و بيماريهاي قلبي- عروقي

دريافت كم منيزيم، باعث اختلال در ريتم قلبي و بروز حملات و سكته هاي قلبي مي

شود. مطالعات انجام شده در بيماراني كه به سكته ي حاد قلبي مبتلا شدند كه استفاده

فوري از منيزيم پس از سكته ي قلبي سبب كاهش مرگ و مير بيماران مي شود.

منيزيم و استئوپرز: ممكن است كمبود منيزيم ، عاملي خطر زا در ايجاد استئوپرز (

پوكي استخوان ) باشد . كمبود منيزيم ، متابوليسم كلسيم و هورمون تنظيم كننده كلسيم را

در بدن تغيير مي دهد . مطالعات مختلفي نشان مي دهد كه مكمل دهي منيزيم ، چگالي

معدني استخوان را بهبود مي بخشد ؛ اما براي اثبات اين موضوع نياز به مطالعات

بيشتري است .

منيزيم و ديابت : وجود منيزيم براي متابوليسم كربوهيدرات «قند ) لازم است . ممكن

است باعث آزاد سازي و فعال شدن انسولين «هورمون تنظيم كننده قند خون ) شود .

افزايش مقدار گلوكز (قند ) خون در بيماران ديابتي باعث كاهش منيزيم خون و كمبود آن

در ادرار مي شود .

حال مي توان فهميد كه چرا كمبود منيزيم در افراد ديابتي نوع 1 و نوع 2 كه خوب

كنترل نمي شوند ، وجود دارد. تنها بيماران ديابتي كه در معرض خطر كمبود كلسيم

هستند ، بايد منيزيم خون خود را ارزيابي كرد ، و اگر كمبودي وجود داشت آن را

جبران كنند.

در بيماريهاي ديگري مثل سردرد هاي ميگرني نيز مكمل دهي منيزيم ممكن است

باعث كاهش سردرد شود اما براي

اثبات اين موضوع نياز به مطالعات بيشتري است . كمبود منيزيم

اگر چه كمبود شديد منيزيم نادر است ولي علائم باليني آن با لرزش ، اسپاسم عضله ،

تغييرات شخصيتي ، بي اشتهايي ، تهوع و استفراغ مشخص مي شود . تتاني ، پرش

عضله، حركات غير ارادي، تشنج و ك_ُما نيز در افراد با كمبود شديد منيزيم گزارش

شده است. كمبود حاد منيزيم در بيماران كليوي ، درمان باديورتيك ها، سوء جذب ،

پركاري تيروئيد ، التهاب لوزالمعده ، كواشيوركور، ديابت، اختلالات غده پاراتيروئيد ،

استرس بعد از جراحي و راشيتيسم مقاوم به ويتامين D ، ايجاد مي شود. مسموميت

اگرچه افزايش دريافت منيزيم مي تواند مانع از آهكي شدن استخوان شود ولي احتمال

دريافت آن از منابع غذايي و مكمل ها خيلي كم است . تنها مورد مسمويت در كارگران

كارخانه ذوب فلزات مشاهده شده است كه غبار منيزيم را به مقدار زياد از راه تنفس يا

راه دهان دريافت مي كنند.

مقدار خوراكي مجاز توصيه شده (RDA) براي منيزيم :

طبق جدول زير براي هر گروه سني مقدار مجاز غذايي منيزيم در هر روز تعيين شده

است.

شيردهي (ميلي گرم/روز) بارداري (ميلي گرم/روز) زنان (ميلي گرم/روز) مردان

(ميلي گرم/روز) گروه سني مجاز 360 400 360 410 14 تا 18 سال 310 350

310 400 19 تا 30 سال 320 360 320 420 بالاتر از 31 سال

منبع: سايت امگا پارس

جوان ماندن پوست

چه روش هايي براي جوان ماندن پوست وجود دارد؟

نگراني از اين بابت كه پوست شما پيرتر از سن واقعي به نظر رسد مي تواند تبديل به

يك نوع اضطراب و استرس

پايدار شود. در ادامه به 23 روش پيشگيري و درمان

اشاره مي كنيم. اغلب روش هاي پيشگيري مربوط به عادت و سبك زندگي است و

بعضي از روشهاي درماني نيز با مراجعه به متخصص پوست و زيبايي انجام شدني

است. روش هاي پيشگيري

1- از قرار گرفتن در معرض نور خورشيد اجتناب كنيد. زيرا اولين و مهم ترين عامل

بروز چين و چروك صورت است. اين عامل حتي موثرتر از فاكتور وراثت در اين

زمينه عمل مي كند.

2- از كرم ضد آفتاب استفاده كنيد. اگر از قرار گرفتن در معرض نور خورشيد گريزي

نيست از كرم ضد آفتاب مناسب استفاده كنيد تا از بروز سرطان پوست جلوگيري شود

و مانع از بروز چين و چروك شود.

3- سيگار نكشيد. سيگار باعث شكسته شدن كلاژن پوست و از دست رفتن خاصيت

ارتجاعي آن مي گردد.

4- به اندازه كافي بخوابيد. در غير اين صورت بدن توليد هورموني به نام كورتيزول

مي كند كه نتيجه اي جز شكستن و آسيب به سلولهاي پوستي نمي شود. استراحت كافي

منجر به توليد هورمون رشد مي شود كه پوست را محكم نگه داشته و خاصيت

الاستيك آن را حفظ مي كند.

5- به پشت بخوابيد. وضعيت بدن در حالت خواب نيز مهم است. مثلا خوابيدن به پهلو

باعث ايجاد چين و چروك در گونه ها مي شود.

6- چشمان خود را هم نكشيد . اغلب به دليل ضعف بينايي چنين واكنش خودكاري

توسط صورت(ماهيچه هاي اطراف چشم) انجام مي شود. بنابر اين بهتر است در

صورت ضعف بينايي حتما از عينك استفاده كنيد.

7- ماهي بخوريد. اين غذاي دريايي سرشار از پروتئين و اسيد چرب امگا

3 مي باشد

كه براي سلامت و شادابي پوست لازم است.

8- سويا بخوريد. تركيبات موجود در سويا به ترميم آسيب هاي پوست كمك مي كند.

9- مصرف كاكائو. كاكائو حاوي 2 نوع فلاونول (اپي كاتچين، كاتچين) مي باشد كه

مانع از آسيب هاي نور خورشيد به پوست مي شود و جريان خون به پوست را ارتقا

مي بخشد و باعث مي شود كه پوست نرم تر شود.

10- خوردن ميوه ها و سبزيجات متنوع. آنتي اكسيدان موجود در اين مواد گياهي مانع

از آسيب سلولهاي پوست در نتيجه وجود راديكال هاي آزاد مي شود.

11- از مواد مرطوب كننده استفاده كنيد.

12- در شست و شوي صورت زياده روي نكنيد. روش هاي موضعي از بين بردن چين و چروك صورت

تركيباتي كه در ادامه به آن اشاره مي شود مي تواند چين و چروك صورت را برطرف

كند . اغلب آنها در هر دو نوع از مواد آرايشي بهداشتي تجويزي و غير تجويزي وجود

دارد.

13- آلفا هيدروكسي اسيد(AHAs) : نوعي لايه بردار طبيعي كه سلولهاي مرده را مي

زدايد و چين و چروك هاي سطحي را برطرف مي كند (به خصوص چروك هاي

اطراف چشم).شواهد نشان مي دهد كه اين تركيب باعث تحريك توليد كلاژن مي شود.

14- رتينوئيدها(Retinoids ): تنها تركيبي كه سازمان غذا و دارو براي از بين بردن

چين و چروك هاي صورت تصويب كرده است. اين ماده در واقع فرم طبيعي ويتامين

A مي باشد و در از بين بردن چروك هاي سطحي موثر است.

15- ويتامين C موضعي. اين تركيب باعث توليد كلاژن مي شود و مانع از بروز اسيب

هاي ناشي از اشعه هاي خورشيدي

مي شود.التهاب هاي پوستي را بهبود مي بخشد و

مشكلات رنگدانه اي را برطرف مي كند. بيشتر محققان شكل اسيد آسكوربيك را

براي رهايي از چين و چروك پيشنهاد مي كنند.

16- آيدبنون (Idebenone) . اين تركيب شيميايي به گونه اي قوي مشابه آنتي اكسيدان

هاي طبيعي است كه استفاده موضعي از اين تركيب براي فقط 6 هفته منجر به كاهش

خشكي پوست به ميزان 26% ، افزايش آب رساني به پوست به ميزان 37% ، كاهش

چين و چروك به ميزان 29% و بهبود آسيب هاي ناشي از نورخورشيد به مقدار 33%

است.

17- فاكتورهاي رشد. بخشي از پاسخ هاي ترميم كننده زخم ها در بدن اگر به صورت

موضعي مصرف شود مي تواند در اين زمينه موثر باشد.

18- پنتاپپتيد ها(Pantapeptides ). اين تركيب نيز باعث توليد كلاژن مي شود. خطوط

چين و چروك را از بين مي برد. روش هاي ديگر از بين بردن چين و چروك

19- بوتاكس . تزريق ماده سمي بوتولينوم كه منجر به رلكس شدن ماهيچه هاي زير

چين و چروكمي شود و در نتيجه چروك ها نيز برطرف مي شود.

20- چگال كردن چين و چروك. پزشكان در اين رابطه سعي مي كنند چين و چروك

را با مواد متنوعي مثل كلاژن ، اسيد هيالورونيك و ساير تركيبات سنتتيك پر كنند.

21- لايه گذاري با ليزر. د راين روش به كمك منبع نوري سطح خارجي پوست

برداشته مي شود و زخم بسيار خفيفي باقي مي گذارد . ولي به تدريج پوست جديد بدون

چين و چروك و با كيفيت رشد مي كند.

22- لايه برداري شيميايي. در اين روش نيز به كمك تركيبات شيميايي

لايه خارجي

پوست برداشته مي شود و ايجاد آسيب مي كند كه پاسخ بدن در مقابل آن توليد كلاژن

است.

23- پوست خراشي (Dermabrasion ). در اين روش نيز به نوعي لايه برداري از

پوست صورت انجام مي شود.

افزايش شادابي و طول عمر

چه راهايي براي افزايش شادابي و طول عمر وجود دارد؟

گذر عمر امري اجتناب ناپذيراست. با اين حال همه انسانها تمايل دارند كه در اين گذار

ناگزير زندگي همچنان سالم، شاداب و زيبا باقي بمانند. در ادامه به 19 مورد از روش

هاي رسيدن به اين خواسته معقول اشاره مي كنيم.

1- ازدواج: مطالعات نشان مي دهد كه درصد مرگ و مير در افراد مجرد به طور

بارزي بيشتر از افراد متاهل مي باشد.

2- خنديدن: محققان مي گويند كه خنده بهترين دارو است كه موجب ارتقا پاسخ ايمني ،

كاهش قند خون ، افزايش جريان اكسيژن در بدن و بهبود كيفيت خواب مي شود. جريان

متوسط خون در هنگام خنديدن و بعد از آن 22% افزايش مي يابد . در حاليكه استرس

هاي روحي جريان خون را 35% كاهش مي دهد.

3- نوشيدن چاي: نوشيدن چاي سبز احتمال بيماري هاي قلبي- عروقي را كاهش مي

دهد.

4- ترك سيگار: افرادي كه سيگار مي كشند تقريبا 13 سال شانس زندگي را از دست

مي دهند. بعلاوه انواع بيماري هاي مزمن ناشي از مصرف سيگار نيز كيفيت عمر

باقي مانده را كاهش مي دهد.

5- ورزش بيشتر: ورزش باعث تقويت قلب و افزايش پمپ خون مي شود . كلسترول و

فشار خون كاهش مي يابد. عامل پيشگيري و كنترل ديابت است. ماهيچه ها و استخوانها

را تقويت مي كند. آيا همه

اين مدارك كافي نيست تا گوياي مزيت واقعي ورزش براي

سلامت فرد باشد.

6- فعاليت مغزي: بازي شطرنج، مطالعه روزنامه، حل جدول از جمله فعاليت هاي

مثبت مغز است. فعاليت هاي مغزي مانع از بروز آلزايمر مي شود.

7- كمتر در معرض نورخورشيد قرار گيريد: استفاده از كرم ضد آفتاب، عينك دودي

و كلاه لبه پهن مانع از آسيب هاي ناشي از نور خورشيد مي شود و احتمال

بروزسرطان پوست (شايع ترين نوع سرطان) را كاهش مي دهد.

8- ملاقات پزشك: ملاقات منظم پزشك عمومي مي تواند شانس زندگي سالم را

افزايش دهد. زيرا انجام معاينات توصيه شده توسط پزشك ، پيشگيري به موقع از

بروز انواع بيماري ها را ميسر مي كند.

9- خوردن ماهي: خوردن حداقل دو وعده غذايي ماهي در هفته بسيار مفيد است. زيرا

احتمال مرگ ناشي از بيماري قلبي را كاهش مي دهد. مانع از لخته شدن خون، كاهش

مقدار چربي و احتمال چاقي مي شود. بعلاوه سرشار از مواد مغذي مثل سلنيوم،

پروتئين و آنتي اكسيدان مي باشد.

10- خوردن ميوه ها و سبزيجات تازه: بروكلي ، كلم، موز و ساير ميوه ها و سبزيجات

سرشار از ويتامين ، مواد معدني ، فيبر و آنتي اكسيدان مي باشد.

11- تماس فيزيكي (در آغوش گرفتن): زوجهايي كه براي مدتي تماس فيزيكي ساده

مثل در آغوش گرفتن يا دست در دست برقرار مي كنند كمتر دچار مشكلات قلبي و

افزايش فشار خون مي شوند.

12- كاهش مصرف الكل : زياده روي در مصرف الكل شانس زندگي بيشتر را كاهش

مي دهد.

13- خواب كافي: خواب كمتر از 6 ساعت در شب تاثير منفي بر سلامت فرد دارد

و

احتمال بروز ديابت را افزايش مي دهد.

14- خوش بيني و تفكر مثبت: شانس زندگي افراد داراي اين خصلت 19% افزايش مي

يابد. اين چنين افرادي كمتررنج مي برند.

15- كاهش مصرف چربي: غذاهاي كم چرب احتمال بروز بيماري هاي قلبي را كاهش

مي دهد.

16- مراجعه به دندانپزشك: مراجعه مرتب به دندانپزشكي و معاينه دندانها از بروز

انواع بيماري هاي دهان و دندان جلوگيري مي كند. زيرا اين بيماري ها به نوبه خود

منجر به بروز بيماري هاي تنفسي و قلبي مي شود.

17- كنترل استرس : كنترل استرس به هر طريق ممكن مثل دريافت مشاوره ، مديتيشن

و يا ورزش شانس زندگي را افزايش مي دهد. استرس باعث كاهش جريان خون ،

افزايش كلسترول ، كاهش فعاليت مغزي و ضعف سيستم ايمني مي شود.

18- برگشت به مدرسه: ادامه تحصيل و يا آموزش مداوم در زندگي كيفيت زندگي سالم

را ارتقا مي دهد.

19- خوردن ويتامين ها: ويتامين هاي مختلف مانع از بروز بيماري هاي قلبي

ميشود.يكي مولتي ويتامين خوب حاوي مواد معدني ، آمينو اسيد، عصاره گياهي و ساير

مواد مغذي است.

كاهش بيشتر وزن

آيا ورزش همراه با رژيم غذايي موجب كاهش بيشتر وزن مي شود؟

در افراد چاق، ورزش به تنهايي موجب كاهش وزن مختصري مي شود. متوسط كاهش

وزن گزارش شده در 12 بررسي، در حدود دو كيلو و نيم بوده است. در يك فرد هفتاد

كيلويي، پنج ساعت فعاليت ورزشي در هفته تنها 200 گرم كاهش وزن را به دنبال

خواهد داشت. تركيب ورزش و رژيم غذايي نقش مؤثرتري از رژيم غذايي يا ورزشِ

تنها ايفا خواهد كرد. فرض كنيد يك نفر با رژيم غذايي موفق به حدود ده

كيلوگرم كاهش

وزن شده است. نزديك به سه كيلوگرم از اين مقدار كاهش وزن در نتيجة حذف مواد

غيرچربي به دست مي آيد. حال آن كه يك كاهش وزن ده كيلوگرمي با ورزش و رژيم

غذايي توأم، كمتر از دو كيلوگرم از توده هاي غيرچربي بدن را از بين مي برد.

وجود چربي انبوه در ناحية شكم و احشاء موجب افزايش مقاومت بدن نسبت به آثار

انسولين و در نتيجه بالا رفتن قند خون در افراد چاق مي شود. همچنين يكي از عوامل

مؤثر در ابتلا به امراض قلبي _ عروقي به شمار مي آيد. بنابراين، كاهش چربي شكمي

كمك زيادي به حفظ سلامت مي كند. بر اساس نتايج مطالعات وسيع، ورزش نقش

مؤثري در كاهش چربي هاي ناحية شكم ايفا مي كند.

در افراد كم تحرك، شروع ورزش احتمال افزايش وزن را كاهش مي دهد. همچنين

ورزش كردن روش كارآمدي در حفظ وزن بدن بعد از درمان صحيح چاقي است. در

يك بررسي ثابت شد كه با قطع رژيم غذايي، بعد از 18 ماه 92 درصد از وزن

ازدست رفته مجدداً بازمي گردد. در صورتي كه با تداوم ورزش، افزايش زيادي در وزن

بدن نخواهيم داشت. تأثير ورزش در درمان چاقي كودكان بيشتر است. امروزه فعاليت

بدني عامل پيشگيري از چاقي اطفال و همچنين درمان آن شناخته شده است.

درد عضلات

چه چيزي باعث درد عضلات مي شود؟

بعضي اوقات شما بعد از ورزش احساس درد عضلاني مي كنيد اگر شما چند روز

پشت سر هم مسافتي را با سرعت يكنواخت و آهسته بدويد هرگز سريع تر نخواهيد دويد

يا قوي تر نخواهيد شد.

اگر هنگام برداشتن وزنه از زمين احساس سوزش عضلاني كنيد آن را به زمين مي

گذاريد

در نتيجه روز بعد احساس درد نخواهيد كرد اما قوي تر هم نخواهيد شد.

هر نوع پيشرفتي در قوي كردن ماهيچه ها توسط فشار آوردن به آنان ( ورزش شديد)

و جبران مجدد آن ( استراحت ) حاصل مي شود.

روزي كه شما به بيرون از خانه مي رويد و به شدت ورزش مي كنيد باعث مي شويد

ماهيچه هايتان بر اثر ورزش كردن احساس سوزش كنند. اين سوزش نشان مي دهد

عضلات شما در حال تخريب شدن هستند.

DOMS روز بعد احساس درد عضلاني مي كنيد چرا كه ماهيچه ها تخريب شده اند و

نياز به بهبود مجدد دارند . دانشمندان اين فرآيند را يعني « درد عضلاني تاخير يافته »

مي نامند.

حداقل 8 ساعت وقت لازم است تا اين درد را احساس كنيد . بعد از اتمام ورزش احساس

مي كنيد قوي شده ايد ولي روز بعد صبح كه از خواب بلند مي شويد عضلاتي كه

ورزش كرده بودند احساس درد مي كنند.

قبلا گفته مي شد افزايش مقدار اسيد لاكتيك در ماهيچه باعث اين درد مي شود ولي هم

اكنون معلوم شده است اينگونه نيست . بلكه تخريب فيبرهاي ( تارهاي ) عضلاني باعث

ايجاد اين درد مي شوند.

نمونه برداري آزمايشگاهي از ماهيچه در روز بعد از ورزش شديد نشان داد خونريزي

و قطع اتصال فيلامان ماهيچه ( كه باعث نگهداري فيبرهاي عضلاني مي شود) در اثر

سائيده شدن آنان بر روي هم در طي انقباض عضلاني باعث ايجاد اين درد مي شود.

)كراتين فسفوكيناز) در خون ميزان تخريب عضلاني را تخمين مي زنند . CPK

دانشمندان با اندازه گيري

مقدار آنزيم ماهيچه اي بنام

محققان نشان داده اند افرادي كه با وجود احساس درد در هنگام ورزش به عمل خود

ادامه مي دهند در روز بعد بيشتر از ساير افراد احساس درد خواهند داشت .

بسياري از افراد فكر مي كنند اگر بعد از ورزش دشوار و شديد سرعت و شدت آن را

كاهش داده و خنك شوند اين درد را نخواهند داشت ولي اينطور نيست . خنك شدن باعث

برداشت سريع اسيدلاكتيك از عضلات مي شود اما همانگونه كه گفته شد مقدار اسيد

لاكتيك نقشي در ايجاد اين درد ندارد.

همچنين كشيدن عضلات بعد از ورزش و انبساط آنان درجلوگيري از اين درد نقشي

ندارد زيرا اين درد در اثر انقباض فيبرهاي عضلاني نيست ولي اگر اين طور بود

انبساط عضلات در كاهش درد نقش خواهد داشت .

درد عضلاني بعد از ورزش شديد بايستي به صورت يك راهنما براي انجام تمرينات

ورزشي در نظر گرفته شود.

اگر هنگام ورزش شديد در يك روز در ماهيچه هايتان احساس سوزش كرديد ديگر

ورزش را ادامه ندهيد تا آنان كاملا آسيب نبينند و مجددا بعد از مدتي با سرعت و شدت

كمتري آن را شروع كنيد تا احساس سوزش كنيد. اين عمل را به همين ترتيب انجام دهيد

تا احساس كنيد عضلاتتان سفت شده اند سپس ورزش را براي آن روز تمام كنيد.

روز بعد بسته به اينكه عضلات شما چقدر درد مي كنند مي توانيد با سرعت آهسته

ورزش را ادامه دهيد تا اينكه اصلا ورزش نكنيد.

ولي هرگز روز بعد آنقدر ورزش نكنيد تا دوباره احساس سوزش عضلاني كنيد بلكه

بايستي چند روزي

به آرامي ادامه دهيد تا اين احساس درد در شما كاملا از بين برود.

بيشتر ورزشكاران يك روز ورزش شديد مي كنند و بعد از آن تا هفت روز به آهستگي

و خيلي ملايم به ورزش خود ادامه مي دهند و مجددا بعد از هفت روز يك روز به سختي

ورزش مي كنند.

براي راهنمايي چند نمونه از فعاليت ورزشكاران حرفه اي بيان مي شود :

دوندگان جهاني دوي ماراتن فقط 2 بار در هفته با شدت و سرعت زياد مي دوند .

قهرمانان وزنه بردار در مدت 2 هفته فقط يك مرتبه وزنه هاي خيلي سنگين را بلند مي

كنند .

ورزشكاران حرفه اي پرش ارتفاع يك بار در هفته تا ارتفاع خيلي بالا مي پرند.

پرتاب كننده هاي وزنه فقط يك بار در هفته تا مسافت هاي طولاني وزنه پرتاب مي

كنند.

در كل بايد گفت تمرينات ورزشي بايستي بصورت چرخشي يك روز با شدت و بعد از

آن مدتي استراحت براي بهبود همراه باشد.

كمر درد در دوران بارداري

روشهاي مقابله با كمر درد در دوران بارداري چسيت؟

كمتر كسي يافت مي شود كه در دوران بارداري از ناراحتي كمر درد شكايت نداشته

باشد. براي پيشگيري از بروز كمر درد در ماه آخر بارداري، بايد از همان ابتداي

بارداري روشهاي پيشگيرانه را شروع كرد و عادات اشتباه روزانه را تصحيح نمود. بايد رژيم غذايي مناسبي را در پيش گرفت، بطوريكه اضافه وزن بيشتر از يك كيلو

در ماه نباشد. اضافه كردن دوازده كيلو تا پايان بارداري ايده آل است درصورت

افزايش بيش از اين ميزان ستون فقرات فشار زيادي متحمل مي گردد.

سعي كنيد زياد راه

برويد، البته با كفش هايي كه پاشنه آنها بيشتر ازسه سانتيمتر نيست،

تا بدني ترتيب فشار زيادي به ستون فقراتتان وارد نيايد.

هنگام رانندگي درطي دوران بارداري، نه زياد خودتان را به سمت جلو متمايل كنيد و نه

زياد به عقب. كافي است پشت تان به صندلي بچسبد. هرگز بدون گذاشتن چند بالش

كوچك پشت كمرتان، روي مبل راحتي فرو نرويد.

ورزش شنا توصيه مي شود.

تشكي كه روي آن مي خوابيد. نبايد نرم باشد. زيرا در اثروزن بدن تغيير فرم داده و بر

روي حالت طبيعي انحناي كمر اثر منفي مي گذارد.

مي توان از گن هاي مخصوص دوران بارداري استفاده كرد.

اگر با وجود رعايت نكات فوق، باز هم دچار ناراحتي كمر هستيد، براي كاهش آن مي

توانيد از روشهاي زير استفاده كنيد :

با ماساژهاي سبك مي توان تا حد زيادي درد ناشي از اين ناراحتي را كاهش داد و

گرفتگي عضلاني را برطرف نمود. كافي است، خيلي آرام و ملايم با كف دو دست (

دستها بايد كاملاً باز باشند )، كه به سرعت و بطور متناوب جاي يك دست با دست

ديگر عوض مي شود، قسمت پشت را ماساژ داد. با قسمت گوشتي سر انگشتان دست

نيز مي توان حركات دايره وار كوچكي را در دو طرف ستون فقرات ( در راستاي كليه

ها ) به سمت پهلوها انجام داد. ماساژ كمر باعث جريان يافتن بهتر خون در قسمتهايي

كه درد مي كنند، شده و علاوه بر اين سبب شل شدن عضلات اين قسمت ها مي شود.

دوش آب گرم نيز مي تواند مؤثر باشد، بخصوص اگر بتوانيد حداقل حدود

پنج دقيقه آب

را با فشار ( نه خيلي زياد ) برروي قسمتي كه درد مي كند، نگه داريد. گرما به همراه

ماساژي كه آب مي دهد، بهترين راه درمان طبيعي كمر درد است.

هنگام خواب به يك سمت بخوابيد و مابين رانهايتان بالش كوچكي بگذاريد. به پشت نيز

مي توانيد بخوابيد. در اين صورت بايد بالش كوچكي را زير ماهيچه ساق پاها قراردهيد

تا كمر بهتر به تشك بچسبد و طي خواب عضلات آن دچار انقباض دردناك نشود.

منبع:كتاب كودك من حركات

ورزش در دوران بارداري

ورزشي مفيد در ماه سوم تا ششم بارداري كدامند؟

سال ها قبل تصور عموم بر اين بود كه زن از زماني كه باردار مي شود، بايد تا حد

امكان استراحت كند. اما اكنون مطالعات انجام شده حاكي از اثرات مؤثر و مفيد برخي

از حركات ورزشي براي زنان باردار است.

نتايج زير را مي توان ازجمله آنها محسوب نمود:

1-آماده سازي زن باردار جهت پذيرفتن بهتر و راحت تر تغييراتي كه بدن به طور

طبيعي و تدريجي با آنها رو به رو ست.

2-كمك به حفظ وضعيت مناسب و صحيح بدن و بالاخص شكم به منظور پيشگيري از

بروز برخي ناراحتي هاي احتمالي.

3- فعال ساختن جريان خون و اكسيژن گيري آن، تقويت عضلات جهت يك زايمان

راحت تر و سريع تر.

حركات ورزشي زير توسط چند پروفسور معروف توصيه شده است.

FERRUCCIO MIRAGLIA - GIUSEPPE MICHELETTI EZIO

ORLANDINI

نكته :

- براي آن كه طي انجام اين حركات بيشترين ميزان اكسيژن را وارد بدن تان كنيد، در

فضاي باز و در صورت امكان حياط ( در صورتي كه درجه حرارت محيط

مناسب

باشد ) ورزش كنيد.

- بدين منظور سعي كنيد مكاني آرام و ساكت را بدون حضور شخص ديگري در نظر

بگيريد.

1-در طي روز براي چند دقيقه يك بالش زير پاها و بالش كم قطر ديگري را زير سر

قرار داده و در حالي كه بدنتان را كاملاً شل كرده ايد، در حالت آرامش كامل دراز

بكشيد.

2-در حالي كه به روي شكم دراز كشيده ايد، پاي راست تان را از محل زانو خم كرده

و بر روي يك بالش قرار دهيد. چند دقيقه اي در همين حالت با آرامش كامل بمانيد.

3-يك صندلي را از قسمت تكيه گاه آن مقابل خود قرار دهيد و با حفظ فاصله اي حدود

نيم متر، با دستهايتان لبه تكيه گاه صندلي را بچسبيد.

در اين حالت پاهايتان را كمي از هم باز نگاه داريد. در حالي كه بدنتان را كمي به عقب

كشيده ايد، بنشينيد. سپس به حالت ايستاده برگشته و اين نشست و برخاست را چند بار

تكرار كنيد.

4-صندلي اي را در مقابل خود قرار دهيد و درحالي كه يكي از پاهايتان را بر روي آن

قرار داده ايد، بدن را شل كرده و به سمت جلو بياوريد و دستها را به سمت پايين آويزان

كنيد. به حالت ايستاده برگرديد و تا حد امكان بدن را به سوي بالا بكشيد. يك دست را

به سمت پشت (كمر) و دست ديگر را به سمت سر ببريد. اين حركت را با تكيه دادن

پاي ديگر بر روي صندلي و نيز تغيير حركات دو دست در هر نرمش، چند بار به

طور متناوب تكرار كنيد.

5-در حالي كه

دستها را به صورت كشيده و برروي زمين قرار داده ايد و ساق پاها

كاملاً برر وي زمين مماس است، سرتان را در راستاي شانه ها قرار دهيد.

6-در همان حالت نرمش شماره قبل باقي مانده و پاي راست را به صورت صاف به

سمت عقب بالا ببريد.

7-به يك پهلودراز كشيده و پاي راست را از محل زانو به سمت جلو و پاي چپ را در

راستاي بدن خم كنيد.

8-در همان حالت قبل باقي بمانيد. حال پاي راست را صاف كرده و به سمت بالا ببريد.

همين حركت را با تغيير وضعيت به طرف ديگر با پاي چپ نيز انجام دهيد.

9- به منظور تقويت عضلات و ماهيچه هاي سمت داخل كشاله هاي ران، دراز بكشيد،

طوري كه ستون فقرات مماس با زمين باشد. در حالي كه قسمت داخلي ران ها در برابر

نزديك شدن پاها به يكدگير مقاومت مي كنند، آنها را به هم نزديك كنيد.

ورم در دوران بارداري

حركات نرمشي براي مقابله با ورم در دوران بارداري را نوضيح دهيد.

طي دوران بارداري و بخصوص سه ماه آخر، غالباً دست ها و پاها ورم مي كنند. در

اثر افزايش ميزان هورمونهاي زنانه ( استروژن و پروژسترون ) - كه باعث سست

شدن ديواره رگها و مويرگها مي شوند - اين مشكل تشديد مي شود. اندك بودن نيروي

ارتجاعي رگها ( TONICITY) و كندي جريان خون باعث مي شود كه در قسمتهاي

انتهايي بدن، مقداري بيشتري از مايعات بي حركت بمانند و اين امر سبب تورم مي

شود. براي بهبود جريان خون و از بين رفتن ورم دست و پا كافي است هر روز

پانزده

دقيقه تمرين نرمشي انجام دهيد.

اين تمرينات آنقدر ساده اندكه ضمن توجه به تصاوير ذيل هم مي توانيد آنها را انجام

دهيد. 1- انگشتان دست :

در حاليكه انگشت نشانه دست چپ را با دست راستتان گرفته ايد، آن را به سمت پشت

دست ببريد و 10 ثانيه آن را در همين حالت نگه داريد. پس از 5 ثانيه استراحت، نوبت

به انگشتان ديگر ( انگشت وسط، انگشت قبل از انگشت كوچك، انگشت كوچك و

شست ) مي رسد. همين تمرين را با انگشتان دست راست نيز انجام دهيد. ضمن انجام

اين حركات آرنج دو دست بايد نزديك بالاتنه باشند. 2- كف دست :

كف هر دو دست را طوري به هم بچسبانيد كه انگشتان دست روي هم قرار گيرند و

كف دست پايين و انگشتان به سمت بالا باشند. در حالكيه هر دو آرنج را ثابت نگه

داشته ايد، سعي كنيد سر انگشتان را تا حد ممكن به سمت راست و چپ متمايل كنيد.

ضمن انجام اين تمرين، توجه داشته باشيد كه شانه ها نبايد خم شوند. اين حركت نرمشي

را حدود يك دقيقه ادامه داده و سپس استراحت كنيد. اين تمرين را بايد حداقل 20 بار

تكرار كنيد. 3- انگشتان پا :

در حالكيه روي زمين نشسته ايد، با كمك دست تان قوزك پا را ثابت و بي حركت نگه

داريد. با دست ديگر انگشتان پا را بچسبيد و سعي كنيد دايره وار ( با شعاع بيشتر )

آنها را بچرخانيد.

چرخش انگشتان پا را ابتدا 10 ثانيه درجهت عقربه هاي ساعت و سپس 10 ثانيه ديگر

در جهت خلاف عقربه هاي

ساعت انجام دهيد. چرخش انگشتان بايد بسيار آرام و با

حداكثر شعاعي كه ممكن است، انجام گيرد. پس از 5 ثانيه استراحت، اين تمرين را با

پاي ديگر انجام دهيد. اگر در حين انجام آن، صدايي از مفاصل مچ پا شنيديد، اصلاً

نگران نشويد، زيرا فقط نشانه نرم شدن آنهاست. 4 - خم كردن و بازكردن پاها

به پشت روي زمين دراز بكشيد و در حاليكه آرنج و دو دست تان را به زمين تكيه داده

ايد، بالاتنه راكمي بالا بياوريد و پاها را دراز كنيد. حال پاي راست تان را به سمت

سينه خم كنيدو بطور همزمان، سرانگشتان پا را نيز به سمت جلو متمايل نماييد. اين

تمرين را بسيار آرام انجام دهيد. و بدون هيچ عجله اي نفس بكشيد.

سپس در همان حالت، در حاليكه هر دو پا را دراز كرده ايد، سعي كنيد يكي از آنها را

حدود چند سانتي متري بالاتر بياوريد. همزمان با آن، سرانگشتان پا را تا آنجا كه ممكن

است، در راستاي ساق پا صاف كنيد. پا را 10 ثانيه در همين حالت نگه داريد. سپس 5

ثانيه استراحت كرده و همين حركت را با پاي ديگر نيزانجام دهيد. در جمع بايد حدود

بيست بار پاها خم و راست شده باشند.

علاوه برتمرينات فوق الذكر توجه به نكات زير نيز براي جلوگيري از ورم توصيه مي

گردد:

1- براي چندساعت پشت سرهم روي پا نايستيد.

2- سعي كنيد آب فراوان بنوشيد، بخصوص با فواصل زياد از وعده هاي غذايي.

3- در حاليكه زير پاهايتان بالشي قرار داده ايد، استراحت كنيد.

منبع: كتاب كودك من

فردي كه غش كرده

كمكهاي اوليه براي

فردي كه غش كرده است، چيست؟

غش كردن عبارت است از: از دست رفتن موقت هوشياري به علت نرسيدن خون كافي

به مغز. اين امر معمولا به علت اتساع عروق خوني و عدم كفايت حجم خون در حفظ

فشار خون قسمت هاي فوقاني بدن صورت مي گيرد. گاهي اوقات به علت كند شدن

ضربان قلب، فرد غش مي كند. با اين حال علل شايع تر غش كردن عبارت است:

ايستادن به مدت طولاني، ترس و وحشت زياد، درد، سرفه هاي طولاني، زور زدن در

هنگام دفع مدفوع.

ويژگيهاي فرد غش كرده عبارت است از: رنگ پريدگي، ريزش عرق، سرگيجه،

احساس زنگ زدن در گوشها، تار شدن بينايي، از دست دادن هوشياري.

در برخورد با فردي كه غش كرده، اقدامات زير را انجام دهيد:

1. او را روي زمين بخوابانيد.

2. پاهاي او را بالا بياوريد.

3. لباسهاي او را شل و آزاد كنيد.

گرمازدگي

علت گرمازدگي چيست و در موقع گرمازدگي چه كاري بايد انجام دهيم؟

گرمازدگي به علت از دست دادن شديد مايعات و نمك بدن ايجاد مي شود. ويژگيهاي آن

عبارت است از: غش، سرگيجه، سردرد، تهوع، كرامپ (گرفتگي) عضلاني، نبض تند

و سريع، تنفس تند و كم عمق.

در برخورد با گرمازدگي به نكات زير توجه كنيد:

1. فرد گرمازده را در يك محل خنك بخوابانيد.

2. پاهاي او را بالا بياوريد.

3. به آهستگي اما به طور مرتب به او آب حاوي كمي نمك بدهيد (به ميزان نصف

قاشق چايخوري نمك در هر ليتر آب).

4. او را به بيمارستان برسانيد.

تاثير ورزش بر ريه ها

ورزش چه تأثير ي بر ريه ها دارد؟

ميزان هوايي كه براي تنفس نياز داريد به نحوه فعاليت شما بستگي دارد. هنگامي كه

نشسته ايد حدود 15 بار در دقيقه نفس مي كشيد.

بدين ترتيب 12 ليتر هوا را به ريه هايتان وارد مي سازيد. در اين حالت ازاين حجم يك

پنجم ليتر اكسيژن توسط ريه ها گرفته مي شود. هنگام ورزش ضربان قلب و تعداد

تنفس افزايش مي يابد .

يك ورزشكار حرفه ايي وقتي كه با تمام نيرو ورزش مي كند، در هر دقيقه 40تا 60

بار نفس مي كشد و با اين عمل 100تا 150ليتر از هوا را به ريه هايش وارد مي كند

و از اين مقدار هوا حدود 5 ليتر اكسيژن در هر دقيقه برداشت مي كند. حتي افراد غير

حرفه اي نيز هنگام ورزش به بيش از دو برابر هوايي كه در حالت عادي درون ريه ها

مي گردد نياز دارند . بدين ترتيب ريه ها بايد در هر زمان قادر به پاسخگويي

به نياز

فزاينده بدن براي اكسيژن باشند.

هنگامي كه شروع به حركت مي كنيد ماهيچه هاي بدن شما پيام هايي را مبني بر نياز

به اكسيژن بيشتر به مركز تنفس مغز مي فرستند . در مقابل، مغز شما نيز علائمي را

به ماهيچه هايي كه عمل تنفس را كنترل مي كنند (يعني پرده ديافراگم و عضلات بين

دنده اي ) مي فرستد، بدين ترتيب قفسه سينه گشادتر شده و هواي بيشتري را به ريه ها

وارد مي سازد. در نتيجه اكسيژن بيشتري از ريه ها جذب و به ماهيچه هايي كه مشغول

تمرين هستند، به ويژه دست ها و پاها فرستاده مي شود.

براي فعاليت بيشتر، ماهيچه ها بايد انرژي بيشتري توليد كنند. اين عمل توسط مصرف

گلوكز ( حاصل از هضم غذا) صورت مي پذيرد. براي انجام اين عمل به اكسيژن نياز

است . اگر ميزان اكسيژن بسيار پايين باشد ماهيچه ها سعي مي كنند، انرژي را از راه

ديگري به دست آورند اما اين حالت باعث ترشح ماده شيميايي به نام اسيد لاكتيك مي

شود كه موجب درد عضلاني مي شود. بسياري از ورزشكاران با اين وضيعت آشنا

هستند. ورزشكاران به ترتيبي آموزش مي بينند كه شش ها و عضلاتشان مؤثرتر عمل

كند و اسيدلاكتيك كمتر ترشح گردد.

اين بدان معني است كه ماهيچه هاي آنها قادر به انجام فعاليت هاي سخت تري هستند

البته هر فردي با ورزش مي تواند شش ها و ماهيچه هايش را تقويت بخشد.افرادي كه

از مشكلات ريوي طولاني مدت مانند برونشيت مزمن و آمفيزم رنج مي برند، متوجه

مي شوند كه براي انجام فعاليت هاي كوچك مثل پياده روي، نمي

توانند اكسيژن كافي

براي ماهيچه هايشان را فراهم سازند. شش ها ممكن است آن قدر سخت كار كنند كه

شخص احساس نفس تنگي نمايد، اما با اين همه، جذب اكسيژن همچنين اندك باشد.از

طريق ورزش و تمرينات بدني مي توانيد اكسيژن بيشتري را به ماهيچه ها برسانيد و

تشكيل اسيد لاكتيك را كاهش دهيد. اين كاري است كه ورزشكاران انجام مي دهند.

ورزش در حفظ سلامت ريه ها بسيار مؤثر است . متاسفانه بسياري از افراد به واسطه

مشكلات طولاني مدت ريوي از ورزش كردن بيم دارند. بخشي از آن به اين علت است

كه دوست ندارند دچار تنگي نفس شوند و بخشي ديگر از آن اين كه تنگي نفس را براي

خود مضر مي دانند. ولي اين امر واقيعت ندارد. با شروع آرام و افزودن تدريجي مقدار

ورزش مي توانيد تنفس خود را بهبود بخشيده و در نتيجه احساس راحتي بيشتري بكنيد.

دستگاه تنفس

منظور از دستگاه تنفس چيست؟

بدن انسان براي زنده ماندن و تداوم حيات خود به مواد اوليه ي زيادي نيازمند است كه

اكسيژن موجود در هوا يكي از اصلي ترين اين مواد است. اكسيژن موجود در هوا بايد

وارد خون شده و از طريق عروق خوني بزرگ و كوچك خود را به سلول هاي

سرتاسر بدن برساند. براي آنكه اكسيژن وارد خون شده و در آن گردش كند لازم است

فاصله ي ميان آن دو به حداقل ممكن برسد. پوست آدمي كه از ضخامت مشخصي

برخوردار است مانع از ورود مستقيم اكسيژن به عروق زيرپوستي مي شود بنابراين

لازم است از راهي ديگر اكسيژن وارد خون شود.

دستگاه تنفس انسان كار

انتقال اكسيژن را از هوا به نزديكي هاي عروق كوچك بر

عهده دارد. وقتي هوا كه حدود 20 درصد آن را اكسيژن تشكيل مي دهد در نزديكي

دهان قرار دارد به خودي خود نمي تواند وارد آن شده و از راه هاي هوايي متعدد خود

را به خون و عروق خوني برساند. در انتهاي راه هاي هوايي بزرگ و كوچك دستگاه

تنفس، كيسه هايي وجود دارد كه به كيسه هاي هوايي معروف است و از كنار ديواره

هاي نازك اطراف آن عروق خوني عبور مي كنند.

براي مجسم كردن بهتر كيسه هاي هوايي بهتر است يك بادكنك را در نظر بگيريد كه

به انتهاي يك لوله ي نازك متصل شده است اما تفاوت اصلي آن در نوع رسيدن هوا

به اين بادكنك ها يا كيسه هاي هوايي است. براي رسيدن هوا به بادكنك لازم است

يك نفر دهان خود را بر ابتداي لوله گذاشته و در آن بدمد ولي در كيسه هاي هوايي كه

در انتهاي راه هاي هوايي كوچك قرار دارند اين گونه نيست، بلكه يك نيرو كه به

ديواره هاي بادكنك (كيسه هاي هوايي تنفسي) فشار منفي وارد مي آورد، باعث ايجاد

فشار منفي و نوعي مكش شده كه نتيجه ي آن اتساع كيسه هاي هوايي است. و اين

اتساع خودبخود هوا را وارد كيسه هاي هوايي مي كند. وقتي كه اكسيژن لازم از هوا

گرفته شد و دي اكسيد كربن به آن داده شد، فشار معكوس از روي كيسه هاي هوايي

برداشته شده و باعث مي شود تا هواي درون كيسه ها از طريق لوله هاي كوچك و

بزرگ كه همان مجاري تنفسي

هستند به خارج هدايت شود.

اين كار را عضلات تنفسي با كمك اعضاء جدار قفسه ي صدري مثل دنده ها انجام مي

دهند. آنچه باعث انقباض عضلات تنفسي مي شود، اعصاب حركتي هستند كه هم به

صورت ارادي و هم غير ارادي فعاليت مي كنند.

اعصاب حركتي كه با تحريك عضلات تنفسي جدار قفسه ي صدري باعث اتساع قفسه

ي صدري مي شوند تحت تأثير يك هسته ي عصبي قرار دارند كه مركز تنفسي ناميده

شده و در بصل النخاع قرار دارد. اين مركز تنفسي، هم به صورت خودكار و هم تحت

تأثير پيامهاي قشر مغز فعاليت مي كنند.

وقتي شروع به فعاليت بيشتر از معمول مي كنيم و توليد دي اكسيد كربن افزايش مي

يابد باعث تغييراتي در ميزان اسيديته خون مي شود كه نتيجه ي آن افزايش فعاليت هسته

و مركز تنفسي براي دفع آن مي باشد. وقتي هسته و مركز تنفسي احساس نياز كند تعداد

تنفس را كه به طور حدود 12 در دقيقه است، گاهي به بالاتر از 30 تنفس در دقيقه مي

رساند.

به استاع قفسه ي صدري كه باعث ايجاد فشار منفي در كيسه هاي هوايي شده و هواي

لازم را به آن ها مي رساند دم مي گوييم. در انتهاي هر دم، انقباض عضلات تنفسي

خاتمه مي يابد، قفسه ي صدري بر روي هم مي خوابد، كيسه هاي هوايي بر روي هم

مي خوابند و هواي درون خود را به بيرون هدايت مي كنند كه به اين عمل بازدم گفته مي

شود. پس عمل دم و بازدم اكسيژن لازم را از هواي پيراموني ما به خون مي رساند

و

مواد زائد از جمله دي اكسيد كربن، همچنين اسيدهاي فرار را به هواي اطراف باز مي

گرداند.

عمل دم و بازدم توسط دستگاهي با نام دستگاه تنفس انجام مي شود .

كمك هاي اوليه در زلزله

كمك هاي اوليه در زلزله چيست؟

آمادگي قبل از وقوع زلزله

• اول از همه به فكر مكاني باشيد كه در آن زندگي مي كنيد. بسياري از بناهاي تهران

خصوصا در مركز و جنوب شهر قديمي هستند، خانه هايي بدون اسكلت فلزي، تا قبل از

تصويب قانون ايمن سازي منازل در دهه شصت، بسياري از خانه هايي كه با اسكلت

فلزي ساخته مي شدند هم اصول ايمن سازي را رعايت نمي كردند. ضمن اينكه اصولا

بساز و بفروشهاي تهران افرادي هستند كه اصولا صلاحيت ساخت مسكن را ندارند و

غالبا تشكيل شده اند از افراد كم سواد و سودجو كه براي سود بيشتر حاضرند با جان

شما معامله كنند. اما چيزي كه مسلم است خانه هاي قديمي حتي تاب مقاومت در برابر

زلزله پنج ريشتري را ندارند. اگر در چنين مكاني زندگي مي كنيد حتما به فكر تهيه يك

مكان ايمن باشيد. شايد يك روز معيار انتخاب مسكن مناسب را برايتان نوشتم، اما

فعلا دست به نقد اگر مي توانيد نقشه اي از گسل هاي تهران تهيه كنيد و به شدت از تهيه

مسكن روي مرز گسل ها خودداري كنيد. هيچ ساختماني با هر درجه ضريب ايمني در

مرز گسل ها سالم نخواهد ماند.

• شصت درصد زلزله ها در نيمه شب اتفاق افتاده است. بعيد نيست كه زلزله تهران هم

جزو همين شصت درصدي ها باشد. فراموش نكنيد كه بعد از اين لباس كامل را در

كنار تخت و در دسترس قرار دهيد.

• همين الان كه اين

نوشته را تمام كرديد برويد دو تا بطري نوشابه خانواده خالي را از

آب پركنيد و داخل ماشين بگذاريد. حواستان باشد كه هميشه آن را پرنگه داريد و دو

بطري ديگر هم پر آب كنيد و در مكاني امن در خانه قرار دهيد. من فكر مي كنم

كابينتهاي آشپزخانه جاي بدي نباشد.

• مكان امن خانه را از همين الان شناسايي كنيد.

•يك ساك كوچك تهيه كنيد. سعي كنيد از نوعي باشد كه دسته بلند دارند و روي دوش

قرار مي گيرند. يا يكي از اين كوله پشتي ها كه قديم ها براي كوه نوردي و در حال حاضر

براي مدارس استفاده مي شود. چند تا كنسرو تن ماهي، كمي خشكبار، قند، يك راديوي

كوچك و يك چراغ قوه داخل آن بگذاريد. براي تمام اين وسايل باطري تهيه كنيد و

حواستان باشد هر دو ماه باطري را عوض كنيد. قوطي هاي تن ماهي را قبل از

سررسيد مهلت مصرف عوض كنيد. اگر جا شد بطري هاي آب را هم داخل همين ساك

قرار دهيد. پيچ گوشتي، شمع، چاقو، سوت، آچار فرانسه را هم داخل همين ساك قرار

دهيد. لوازم كمك هاي اوليه را در اين ساك قرار بدهيد. شامل يك قيچي كوچك، باند

استريل، چسب، قرص آنتي بيوتيك و آستامينوفن، قرص اسهال، الكل و داروي

مسكن. اگر دارويي داريد كه عدم مصرفش باعث مرگتان مي شود از آنها هم چند تايي

در ساك قرار بدهيد. اگر از سوييچ ماشينتان دو تا داريد، يكي را داخل ساك قرار

دهيد. اگر نداريد برويد يكي تهيه كنيد بعد آن را داخل اين ساك قرار دهيد. يك بسته

دستمال كاغذي رولي فراموش نشود. چند متر طناب، حوله كوچك، مقداري پول و طلا

و يك يا دو قطعه خيلي كوچك از يادگاري كه خيلي برايتان ارزش دارد (بيخود بارتون

رو سنگين نكنين. شايد ناچار بشين روزها اين ساك رو حمل كنين. به نظر من اگر

ازدواج كردين سي دي عروسيتون، بهترين چيزه.)

• داخل اتاق خواب از لوستر و تابلو آكواريوم و آينه و هرچه وسايل اينطوري است

خالي كنيد. تنها يك تخت براي اتاق خواب كافي است و احيانا ميز آرايش بدون آينه.

همين لوازم را از اتاق خواب بچه برداريد. در مورد اتاق خواب او با سخت گيري

بيشتري كار كنيد.

• با خيال نسبتا راحت بخوابيد. مقاوم سازي ساختمان محل سكونت

مقاوم بودن محل سكونت در برابر زلزله، از مهم ترين اصول آمادگي و پيش?گيري

خطرات ناشي از وقوع زلزله است. لذا به? منظور پايدار بودن سرمايه?گذاري?تان

موارد زير توصيه مي?گردد:

• هنگام ساخت خانه، كليه ي ضوابط مهندسي و آيين?نامه?هاي ساختماني را رعايت

نموده و از مهندس ناظر، خواستار طراحي ساختمان مقاوم و نظارت دقيق? بر اجراي

آن باشيد؛

• چنانچه قصد خريد خانه داريد، با مهندس متخصص در مورد ميزان استحكام و اينكه

آيا بنا مطابق آيين?نامه ساخته شده است يا خير مشورت نماييد؛

اگر محل سكونت شما مطابق آيين?نامه ساخته نشده است، حتي الامكان سعي كنيد با

مهندس متخصص در امر مقاوم?سازي مشورت نموده و نسبت به تقويت ساختمان محل

سكونت اقدام نماييد. كاهش خطرات ناشي از تخريب تأسيسات، تجهيزات و وسايل خانه

بخشي از خطرات زلزله، ناشي از تخريب تأسيسات، تجهيزات و وسايل خانه مي?باشد.

در زير چند توصيه براي كاهش چنين حوادث احتمالي در محيط هاي مسكوني ارايه

مي شود. شما مي?توانيد با گردش در محيط خانه ي خود، با توجه

به نوع وسايل و

دكوراسيون آن و نوع زندگي خود و خانواده?تان، موارد ديگري را به آنها اضافه كنيد.

• كپسول هاي آتش?نشاني را نزديك درهاي خروجي منزل نصب كنيد و چگونگي

استفاده از آنها را ياد گرفته و به ديگر اعضاي خانواده نيز آموزش دهيد.

• مواد سوختي، آتش?زا و شيميايي را از ساختمان خارج كرده و در فضاي باز به دور

از در خروجي ساختمان و يا اتومبيل گذاشته و آنها را در مكان خود محكم كنيد.

• درصورتي كه از گاز شهري استفاده مي?كنيد، چگونگي باز و بسته كردن شيرهاي

آن (شير اصلي كنتور، اجاق گاز، آب گرمكن گازي، بخاري ديواري، شومينه،

چراغ هاي ديواري گازي و غيره را ياد گرفته و به ديگر اعضاي بالغ خانواده ي خود

نيز آموزش دهيد. فراموش نكنيد كه در زمان وقوع زلزله، تا وقتي كه از نشت گاز

مطمئن نشده?ايد، احتياجي به بستن آنها نيست. كليه مهارت ها را همراه با عمليات تخليه،

تمرين كنيد.

• در مورد ديگر تأسيسات ساختمان مانند شيرهاي آب، كليدها و فيوزهاي برق، اقدامات

مشابه با گاز را انجام دهيد.

• درصورتي كه از كپسول هاي گاز جهت اجاق گاز و آب گرمكن استفاده مي?كنيد، آنها

را از پايين و بالا به ديوار محكم كنيد.

• آب گرمكن، اجاق گاز، يخچال و ماشين لباسشويي را به ديوار محكم كنيد.

• دستگاه هاي صوتي و تصويري و كامپيوتر را برروي ميزها و قفسه?هاي مربوطه

محكم نموده يا بر روي ميزهاي لبه دار قرار دهيد.

• قفسه?هاي بلند و كتابخانه?ها را به ديوار پيچ? كنيد.

• اشياي سنگين، شكستني و پرتاب شونده را در قسمت پايين قفسه?ها قرار دهيد.

• قلاب هاي اشياي آويزان مانند چراغ هاي سقفي و گلدان هاي آويزان را از نوع محكم

انتخاب نماييد.

• قاب عكس ها را به ديوار محكم كنيد.

• تختخواب ها را از كنار پنجره?ها، درب هاي شيشه?اي، آيينه?ها، كمدها و قفسه?هاي

بلند دور كنيد.

زير چراغ هاي سقفي، گلدان هاي آويزان، قاب عكس هاي شيشه?دار و يا كنار كمدها و

قفسه?هاي بلند نخوابيد و ننشينيد. تهيه ي كيف تداركاتي

سايل و مدارك زير را پس از قرار دادن در ساك معمولي، كوله پشتي و يا سطل هاي

پلاستيكي دردار، در مكاني نزديك در ورودي ساختمان و چنانچه ساختمان شمالي

مي باشد، در مكاني مناسب در قسمت? جنوبي حياط قرار دهيد تا بعد از زلزله به آساني

قابل دسترسي باشند. سعي كنيد حتي?الامكان آنها را تهيه نماييد.

• فهرستي از اسامي افراد خانواده (بدين منظور دفتر يادداشتي تهيه كرده و هر صفحه

را به يك فرد اختصاص دهيد و اطلاعات ضروري هر شخص مانند شماره ي شناسنامه

و محل صدور، تاريخ و محل تولد، گروه خون، موارد بيماري و يا حساسيت و... را در

صفحه ي مربوطه بنويسيد)، يك قطعه عكس (كه در بالاي صفحه مربوط به هر فرد

چسبانيده مي?شود)، نشاني و تلفن منزل، محل كار پدر و مادر و يكي از اقوام درجه يك

(پدر و مادر بزرگ و غيره)

• كيف كمك هاي اوليه (محتويات آن شرح داده شد)

• كروكي مسير تخليه ساختمان، محل كنتور آب، برق گاز و برق گاز و شيرهاي

تأسيساتي

• شماره ي تلفن هاي مراكز امداد رساني

• آب آشاميدني براي هر نفر 10 ليتر براي حداقل 72 ساعت جهت آشاميدن و بهداشت

شخصي در ظروف پلاستيكي دردار (اين ذخاير را هر سه ماه يكبار

تعويض نماييد. در

صورت كمبود آب، از آب موجود در شبكه ي آب گرم و يا شوفاژ ساختمان و يا سيفون

توالت فرنگي هم مي?توان استفاده كرد).

• قرص هاي ويژه ي ضدعفوني كردن آب و يا محلول كلرين معمولي (10 قطره براي10

ليتر آب شفاف، 20 قطره براي 10 ليتر آب كدر). سه دقيقه جوشاندن شديد و مداوم آب

نيز آن را ضدعفوني خواهد نمود.

• مقدار كافي غذاي فاسد نشدني، سبك، فشرده و انرژي زا كه احتياج به يخچال، شستشو

و پختن ندارند (مانند موادغذايي كنسرو شده، بيسكويت، گندمك يا برنجك، نان خشك

جعبه?اي، شير خشك، مقداري نمك و شكر، آب نبات يا شكلاتهاي خشك، خشكبار) اين

مواد را طوري بسته?بندي كنيد كه بر اثر رطوبت، تغييرات آب و هوايي، حشرات و

ميكرب ها از بين نروند. (جهت كليه ي افراد خانواده براي حداقل 72 ساعت)

• در قوطي بازكن و مقداري ظروف يكبار مصرف و يك قابلمه.

• كبريت و شمع (فراموش نكنيد قبل از تخليه ي ساختمان تا زماني كه از عدم نشت مواد

سوختي مطمئن نشده?ايد، از آنها استفاده نكنيد)

• كپسول آتش نشاني قابل حمل نوع پودر گاز (ABC)

• مقداري پول (پول خرد جهت تلفن را هم منظور كنيد)

• مقداري صابون، خمير دندان، شامپو، حوله ي كاغذي، پوشك (جهت شيرخواران)

• كيسه زباله ي ضخيم

• دستكش هاي ضخيم و دستكش يكبار مصرف

• پتو، لباس گرم و كفش هاي راحتي (در صورت امكان)

• بيل و كلنگ پيشاهنگي (اندازه كوچك) چكش، گاز انبر و پيچ گوشتي و مقداري طناب

محكم

• چسب نواري محكم و عريض

• چراغ قوه با باطري هاي اضافه

• راديوي ترانزيستوري، كوچك با باطري هاي اضافي

• يك عدد سوت

• مقداري اسباب بازي قابل شستشو (چنانچه كودكي در خانواده وجود دارد)

• تعدادي دفتر و كاغذ و مداد (جهت كودكان دبستاني)

• كتابچه راهنماي كمك هاي اوليه

• چسب و گاز زخم بندي

• باند نواري استريل و چسب نواري ويژه ي اتصال باندها

• قيچي، موچين (پنس) و سنجاق قفلي

• تيغ ريش تراشي دسته دار يكبار مصرف

• سرنگ يكبار مصرف

• درجه تب سنج

• وازلين ضدعفوني شده

• دستكش هاي يكبار مصرف پزشكي

• داروهاي ضدعفوني كننده زخم (ساولن يا بتادين) و وسايل (دتول و پركلرين خشك)

• داروهاي ضد درد، تب بر، آرام بخش اعصاب، شستشوي چشم، ضد اسهال و ملين

• چند بسته پودر درمان اسهال (او-آر-اس) و در صورت عدم دسترسي مقداري شكر و

نمك جهت تهيه ي پودر (هشت قاشق چايخوري شكر، يك قاشق چايخوري نمك در يك

ليتر آب تميز)

• يك عدد قطره چكان

• مقداري مواد شوينده (صابون ضدعفوني كننده، مايع ظرفشويي، پودر شستشو)

• آيينه جهت كنترل تنفس

• شريان بند جهت كنترل خونريزي

• الكل سفيد

• داروهاي ويژه ي افراد بيمار خانواده، كودكان و سالخوردگان

• تعدادي قطعات مسطح چوب به طول تقريبي 30-50 سانتي متر و عرض حدود 10

سانتي متر براي شكستگي?هاي احتمالي و آتل بندي. اگر زلزله اتفاق افتاد...

• قبلا برايتان گفتم تمام جاهاي امن خانه را مشخص كنيد. چهار چوب درها، ميز نهار

خوري و كنار ستونها بهترين مكانها هستند.

• اگر هنگامي كه خواب بوديد ديديد كه زمين مي لرزد زياد به خودتان زحمت ندهيد، تا

از گيجي خواب بيدار شويد زلزله تمام شده است. مدت زلزله بين سي ثانيه تا يك دقيقه

است. اگر از شانس بدمان زلزله يك دقيقه اي نصيبمان شد باز هم از جايتان تكان

نخوريد در جايي كه هستيد بمانيد و سرتان را حفظ كنيد. چون ساختماني كه سي ثانيه

جلوي زلزله ايستادگي كرده است سي ثانيه ديگر هم ايستادگي خواهد كرد (ايشاله). اگر

دسترسي شما به يكي از اين نقاط امن فقط با يك گام امكان پذير است به طرف آن

برويد. اگر قرار است چند قدم تا آن مكان برداريد شايد بهتر باشد در جاي خود سنگر

بگيريد. حركت در هنگام زمين لرزه كار بسيار سختي است.

• اگر هنگامي كه سرگرم شمارش گوسفندان بوديد اين اتفاق افتاد به سرعت به طرف

نزديك ترين مكان امن در داخل آپارتمانتان برويد. حتما به همسر و فرزندان و كساني

كه با شما زندگي مي كنند اين مكان را ياد بدهيد. حتي اگر فرصت كرديد چند بار اين كار

را تمرين كنيد.

• اگر عادت داريد كنار تختتان پارچ آب بگذاريد حتما از اين به بعد از پارچ و ليوان

پلاستيكي استفاده كنيد.

بعد از اين كه زلزله اتفاق افتاد...

• بعد از زلزله بسيار دقت كنيد كه بيشتر آسيب ها از اين زمان به بعد شروع مي شود.

• اول اينكه مراقب هر حركت خود باشيد. به هيچ عنوان از تخت خارج نشويد. احتمالا

اين نوشته را در مورد پاكسازي اتاق خواب از تابلو و آينه زياد جدي نگرفتيد، يا شب

قبل پارچ آب و ليوان را كنار تخت گذاشته ايد و اينها حالا تبديل شده اند به بلورهاي

زيباي شيشه. بعد از زلزله برق ها قطع شده است و از نور و اين حرفها خبري نيست.

حواستان باشد كه يك حركت اضافي مي تواند باعث

بريدگي بسيار بد در پايتان بشود.

باز هم حواستان باشد كه در اين شرايط كه شهر تبديل شده به تل عظيمي از خاك، زخم

بسيار راحت عفوني مي شود. تا حالا اسم كزاز و قانقاريا به گوشتان خورده؟ دوا و

دارو هم كه ديگر خوابش را ببينيد. پس حواستان باشد به اين راحتي خودتان را زخمي

نكنيد.

• اگر دمپايي رو فرشي تان را پيدا نميكنيد، يك تكه از ملافه روي دشكتان را بكنيد و

دور پايتان بپيچيد. سعي كنيد قسمت كف را بسيار كلفت بپيچيد. اگر همسر داريد به او

هم توصيه كنيد همين كار را بكند. بسيار سريع عمل كنيد اما هول نشويد تا حال هر چه

مي خواست بشود شده.

• به سرعت فرزند كوچكتان (تا دو سال) را بغل كنيد و به طرف در برويد به

همسرتان ماموريت بدهيد به طرف ساك و آب برود. اگر فرزندتان بزرگتر از ده سال

است اجازه بدهيد راه برود.

• احتمالا چهار چوب در خانه از شكل خارج شده است. شايد ناچار شديد با كمي زور

آن را باز كنيد. اگر خواستيد با زور شانه آنرا باز كنيد، دقت كنيد كه خيلي محكم ضربه

نزنيد. هيچ كس از آن سمت در خبر ندارد.

• زياد نگران بسته نشدن در خانه نشويد. نسبت خانه ويران به افراد دزد بيشتر از آن

است كه به خانه شما هم دستبرد بزنند.

• به هيچ وجه به اين تصور نباشيد كه خانه شما كه جلوي زلزله ايستادگي كرده بعد از

اين هم جاي امني است. از خانه خارج شويد. حتما حتما با لباس گرم خارج شويد. اگر

توانستيد يك پتو هم همراه برداريد، سرما هم به

اندازه زلزله كشنده است. به گونه اي از

خانه خارج شويد كه گويي بار آخر است كه اين خانه را ترك مي كنيد.

• شما جلو حركت كنيد، بعد فرزندتان و همسرتان. اگر ناچار شديد كودكتان را در بغل

بگيريد بهتر است فردي كه كودك را در بغل مي گيرد از عقب حركت كند. در حين

حركت بسيار دقت كنيد. حتما دستان خود را به ديوار (اگر باقي مانده باشد) يا نرده يا به

چيزي بگيريد. بسيار احتمال دارد كه زير پايتان ناگهاني خالي شود و اين دست گرفتن

كمك مي كند كه پرتاب نشويد.

• اگر در طبقات بالا زندگي مي كنيد به آرامي سقوط را شروع كنيد. چراغ قوه را شما

در دست بگيريد و هر قدم را حساب شده برداريد و بعد نور را به عقب بيندازيد كه

همسر و فرزندانتان بتوانند شما را تعقيب كنند. به هيچ وجه ندويد.

• اگر بوي گاز شنيديد چراغ قوه را خاموش كنيد و سعي كنيد در تاريكي راهتان را پيدا

كنيد. به هيچ عنوان از كبريت يا فندك استفاده نكنيد.

• اگر در طي حركت از كنار واحدهاي همسايه صداي ناله يا كمك شنيديد توجه نكنيد.

دقت كنيد كه در حال حاضر نجات جان خودتان و خانواده تان در اولويت قرار دارد. يك

مكث كوچك براي نجات جان آنان مي تواند به قيمت جان افراد خانواده خودتان تمام

شود.

• در حياط آپارتمان بسيار مراقب باشيد. دهانه تمام چاه ها حالا ديگر باز شده است،

ممكن است با كمي آجر يا سيمان پوشيده شده باشد و شكل كامل يك دام را براي فرو

بردن شما تشكيل داده باشد. از كنار ديوار حركت كنيد تا به در برسيد

و زياد سرعت

نداشته باشيد. اگر برايتان امكان دارد همين الان چاه منزلتان را پيدا كنيد و آنرا شناسايي

كنيد. وقتي به محوطه بيرون خانه رسيديد...

• اگر فكر مي كنيد كه مي توانيد با دست خالي به كمك همسايه برويد حتما اين كار را

بكنيد.

• خيلي خيلي خيلي مراقب بوي گاز باشيد. اگر اين بو را حس كرديد به سرعت به طرف

جهت مخالف آن فرار كنيد هنگام حركت سعي كنيد از وسط خيابان يا كوچه عبور كنيد.

(كناره هاي پياده رو معمولا يكي از هزاران دهانه چاهي هستند كه حالا ديگر سرپوش

ندارند.)

زماني كه از كار نجات همسايه فارغ شديد به دقت اين اعمال را انجام دهيد.

• اگر در مركز شهر هستيد هر چه سريعتر خود را به سمت خارج شهر برسانيد. به

ذهنتان هم خطور نكند كه به همراه زن و بچه براي نجات برادر يا خواهر يا پدر و

مادري كه دو خيابان بالاتر يا پايينتر هستند برويد. من شما را درك ميكنم كه دوست

داريد برادر، خواهر، مادر يا پدر خود را نجات دهيد، اما فرزندان خود را فراموش

نكنيد. شما سوپرمن نيستيد. در ضمن اگر مجرد هستيدحتما براي نجات افراد خانواده

اقدام كنيد. عموما خطاب من در اين نوشته افراد متاهل است.

• در صورت بروز زلزله بيش از سيصد هزار علمك گاز در تهران منفجر خواهد شد.

همانطور كه مي دانيد براي اينكه گاز در لوله ها جريان پيدا كند تحت فشار به مايع تبديل

مي شود و شكستن لوله باعث انفجار آن خواهد شد. چون در آن زمان در تهران آبي پيدا

نمي شود كه آتش را مهار كند رفته رفته همه چيزهاي سوختني در تهران

خواهد سوخت.

حواستان باشد كه حتي آسفالت خيابان هم كه از مواد قيري تهيه شده اند در حرارت

خاصي شروع به سوختن مي كند. اما بهترين هيزم دم دست براي آتش سوزي وسايل

خانه و اتومبيلهاي پر از بنزين هستند. زماني كه آبي براي خاموشي اين آتش نباشد

آتش هاي كوچن باهم متحد مي شوند و آتش بزرگتر تشكيل مي دهند و اين روند ادامه

دارد. احتمالا كمتر از دوازده ساعب بعد از زلزله آتش سوزي هاي بزرگ تمام سطح

شهر را پوشانده. اكر در فرار به فضاي فاز تعلل كنين احتمالا در حلقه اين آتش گرفتار

خواهيد شد. فرار از اين حلقه هاي آتش چندان كار راحتي نخواهد بود. دودي كه از اين

آتش سوزي بلند خواهد شد به شدت مسموم كننده و كشنده است. پس اگر در حلقه آتش

گرفتار شديد زياد نگران نباشيد؛ قبل از اينكه زنده زنده بسوزيد خفه خواهيد شد.

• نمي توانيد زياد به ماشينتان اميد داشته باشد، اما اگر در حاشيه شهر زندگي مي كنيد و

به فرض محال ديديد كه خيابان ها باز هستند حتما از ماشينتان استفاده كنيد و به طرف

خروجي هاي شهر در جنوب يا غرب شهر برويد. زياد به خروجي هاي شرق تهران اميد

نداشته باشيد. احتمالا تمام جاده هاي كوهستاني مسدود خواهد شد.

• حتما حتما حتما همين الان با تك تك افراد خانواده كه مي شناسيد قرار يك فضاي

باز كه بعد از زلزله بتوانيد همديگر را در آنجا ملاقات كنيد بگذاريد. مثل خروجي

اتوبان كرج يا ورزشگاه آزادي يا پارك ملت يا ... . شهر دار سابق (كرباسچي) بيش

از صد قطعه زمين براي اسكان ساكنان تهران بعد از زلزله در نظر گرفته بود كه در

طي اين چند سال تقريبا تمام اين زمينها تبديل به برج شده است. به همين جهت ناچاريد

از چند پارك بزرگ و ورزشگاهها براي اينگونه قرارها استفاده كنيد. بعد از زلزله نه

اتوبوسي هست كه به طرف آن برويد نه تلفني هست كه از هم خبردار شويد. اين بهترين

راه براي پيدا كردن همديگر است و بهتر است قرار ملاقات را براي تنها يك يا دو

روز بعد از زلزله بگذاريد، اما اگر فكر مي كنيد كه در محل امني زندگي مي كنيد

مي توانيد قرار را براي اولين ساعات بعد از زلزله بگذاريد. اگر فضاي خاصي را

مشخص نكرده باشيد بعيد است كه به اين سادگي از زنده بودن آنان باخبر شويد.

• اگر فكر مي كنيد كه نياز داريد براي برداشتن پاره اي وسايل به داخل ساختمان

بازگرديد حتما تا صبح صبر كنيد. روشنايي هوا بسياري از خطرهاي ناپديد را آشكار

خواهد كرد.

• به هيچ وجه در طي مراسم زلزله و بعد از آن براي نظافت شخصي از آب استفاده

نكنيد. آب موجود را فقط براي آشاميدن استفاده كنيد.

• هر از گاهي به راديوتان يك سر بزنيد اما بعيد است برنامه اي از تهران برايتان پخش

شود. به فرض محال اگر ايستگاه پانزده خرداد سالم بماند مجري بايد خيلي بيرحم باشد

كه زن و بچه اش را ول كند و بيايد براي شما موسيقي بگذارد. اما ممكن است دو روز

بعد از زلزله بتوانند جوري راديو را راه بيندازند.

• اگر آنقدر شانس داشتيد كه ماشينتان سالم بود و مسير باز بود، در حركت از تهران

درنگ نكنيد. براي اينكه شك شما را به يقين تبديل كنم، چند نكته را يادآوري ميكنم:

از

جمعيت دوازده ميليوني تهران حدود هشت ميليون نفر بعد از زلزله زنده خواهند ماند.

هر سه سد اطراف تهران ضد زلزله نيستند و از بين خواهند رفت. حتي دسترسي به

چاهها براي استفاده از آب آنها غير ممكن خواهد بود. براي تامين آب اين جمعيت عظيم

هيچ كاروان تانكري روي زمين كافي نخواهد بود. در نتيجه استفاده از آب غير بهداشتي

اجتناب ناپذير خواهد شد. ضمن اينكه مسئله اسكان و تغذيه اين جمعيت عظيم بعد از چند

روز مشكلي غير قابل حل خواهد شد. از طرفي استفاده از آب آلوده باعث همه گير شدن

بيماريهاي عفوني و اسهال و وبا خواهد شد و ...

چاره اي نيست. بايد اين شهر را به قصد يكي از شهرهاي نزديك تهران ترك كرد.

مي توانيد بعد از اينكه همراهانتان را در آنجا اسكان داديد براي كمك به عمليات نجات

بازگرديد.

در حين عمليات نجات حواستان به آتش باشد. از دست شما يكنفري كار زيادي بر

نمي آيد. اكر بامصالح ساختماني سر و كار داشته باشيد منظور من را خوب درك

مي كنيد. به همين جهت اگر در جايي ديديد كه چند نفر سعي مي كنند فردي را از خاك

بيرون بكشند به كمك آنها برويد. مي توانيد بعد از آنها خواهش كنيد كه براي كمك به

عزيزان شما بشتابند. بسياري ار نجاتها در اين زمان باهمكاري جمعي معني پيدا

مي كند.

• اگر خواستيد براي خروج فردي كه از زير آوار فرياد مي كشد برويد دو نكته را

فراموش نكنيد:

اگر واقعا فكر مي كنيد مي توايند اين كار را بكنيد، حتما يك كلنگ داخل ماشينتان

بگذاريد. بعد از زلزله مي فهميد مخترع آن چه نعمتي را اختراع كرده است.

اگر نيمي از بدن

فردي را بيرون از آوار ديديد با كمك كلنگ و احتمالا دو سه نفر ديگر

شايد بتوانيد از زير خاك خارجش كنيد. اگر تنها از زير هزاران كيلو آوار صدايش را

شنيديدبهتر است دست به هيچ اقدامي نزنيد تا شايد كمكهاي خاص با وسايل ويژه

برسند.

هنگام خروج همان فردي كه نيمه در آوار قرار دارد بسيار حساب شده عمل كنيد. يك

حركت اشتباه مي تواند باعث شود كه ديوار نيمه خراب روي سرش خراب شود و براي

هميشه صدايش قطع شود. مي دانستيد يكي از بيماريهاي رواني رايج بعد از زلزله

مختص كساني است كه با همين حركت اشتباه باعث مرگ عزيزي شدند و تا آخر عمر

خود را سرزنش مي كنند كه چرا آن روز آن حركت اشتباه را كردند؟ عمليات پناه?گيري حين وقوع زلزله

چنانچه در داخل ساختمان هستيد:

• خونسردي و آرامش خود را حفظ كنيد و مواظب كودكان باشيد.

• اگر خانه ي مسكوني شما يك طبقه و داراي فضا باز است، فوراً و با احتياج خارج

شويد.

• چنانچه در آپارتمان زندگي مي?كنيد، به طرف درهاي خروجي، پله?ها و آسانسور

ندويد و در محل هاي نسبتاً امن ساختمان مانند زير ميزها و تختخواب هاي محكم،

خروجي هاي طاقي مانند: چهارچوب درها (با توجه به مواظبت از خطر كوبيده شدن

درها زمان لرزش خانه)، مكان هاي با سقف هاي كوچك و راهروهاي باريك و زير پله?

ها پناه بگيريد. به خاطر داشته باشيد كه زمان وقوع زلزله?هاي شديد، جابجايي از

مكاني به مكان ديگر بسيار مشكل و تقريباً بعيد خواهد بود و شما فرصت كافي براي اين

حركات را نخواهيد داشت.

• سعي كنيد سر خود را بپوشانيد. با استفاده از كت، بالش،

پتو، كتاب ضخيم و يا با

قرار دادن آرنج ها در طرفين سر و روي گوش ها و پوشاندن پشت گردن با كف دست ها

اين عمل را انجام دهيد. مواظب سقوط گچ و آجر از سقف باشيد.

• چنانچه در آشپرخانه و شوفاژخانه هستند، فوراً خارج شويد.

• از پنجره ها، درهاي شيشه?اي، آيينه?ها و قفسه?هاي بلند و كتابخانه سريعاً دور

شويد.

• چنانچه در آپارتمان زندگي مي?كنيد و در زمان وقوع زلزله در آسانسور هستيد،

فوراً تمام دكمه?هاي آسانسور را فشار دهيد و در اولين توقف از آن خارج شويد.

• چنانچه در پلكان هستيد روي پله?ها به طرف ديوار (نه به طرف نرده?ها) نشسته و

با آرنج و كف دست سر و صورت خود را بپوشانيد.

• چنانچه در پاركينگ هستيد سريعاً خارج شويد. وجود مواد سوختي اضافي، روغن

موتور، گريس، ابزار تعمير سنگين و ناپايدار خطر آفرين هستند.

• در حمام و دستشويي مواظب آيينه?ها و كابينت ها باشيد.

• تا پايان لرزش در وضعيت خود بمانيد. سپس با در نظر گرفتن مسير مناسب تخليه و

خطرات احتمالي در آن مسير، ساختمان را ترك كنيد تا دچار خطرات پس لرزه?ها كه

معمولاً مدت كوتاهي بعد از زلزله اصلي روي مي?دهند، نشويد.

موقع تخليه به ديگر اعضاي خانواده نيز كمك كنيد

چنانچه خارج از خانه ي مسكوني هستيد: در حياط خانه:

• همانجا بمانيد.

• از ساختمان ها و ديوارها دور شويد و مواظب سقوط اجزاي آن باشيد. در خيابان:

• از پياده روها و ساختمان ها فاصله بگيريد.

• از تيرها و سيم هاي برق فاصله بگيرد. در اتومبيل:

• اتومبيل را در كنار خيابان به دور از تيرها و سيم هاي برق،

ساختمان ها و پل هاي

سواره?رو و پياده?رو متوقف كنيد. همانجا بمانيد تا زلزله تمام شود.

در فروشگاه، بانك اداره ي پست و غيره:

• چنانچه ساختمان يك طبقه و داراي فضاي باز مي?باشد سريعاً از آن خارج شده و در

صورت دور بودن از در خروجي، از قفسه?ها، ويترين?ها، درهاي شيشه?اي و غيره

دور شويد.

• در كنار ديوار و با پوشاندن سرو صورت خود با آرنج ها و كف دست ها و يا كيف و

كت خود پناه بگيريد.

• بعد از اتمام زلزله با دقت مسير خروج را انتخاب كنيد.

• مواظف سقوط تابلوهاي بالاي در فروشگاه ها باشيد. در سينما، تئاتر، استاديوم و غيره:

• به طرف درهاي خروجي ندويد، در صندلي خود بمانيد و سرو صورت خود را

بپوشانيد.

در اداره:

• فوراً به زير ميز خود برويد و تا پايان لرزش همانجا بمانيد.

• فراموش نكنيد كه بايد قبلاً كامپيوتر و ماشين تحرير را سر جاي خود محكم كرده و

قفسه?هاي بايگاني را به ديوار وصل كرده باشيد.

توجه كنيد:

كليه ي افراد خانواده را تشويق نماييد كه در عمليات تمريني پناه?گيري به?طور مرتب

شركت كنند تا مناطق امن خانه براي آنها مشخص گردد. حداقل سالي دو بار اين عمليات

را تمرين كنيد. چنانچه كودك يا كودكاني در خانواده وجود دارند، بهتر است چگونگي

اين تمرينات را بازي گونه و شاد برگزار نماييد تا باعث ايجاد ترس و نگراني در آنها

نشويد. تخليه و كنترل محيط بعد از وقوع زلزله

با توجه به امكان وجود خطراتي مانند پس لرزه?ها، احتمال سقوط مصالح ساختماني،

وقوع آتش?سوزي ها، نشت گاز، شكستگي لوله?هاي آب، اتصال سيم هاي برق و غيره،

بايد كاملاً با اين خطرات

آشنا بوده و چگونگي مقابله با آنها را بدانيد. البته شرط اصلي

براي اين توانايي، حفظ خونسردي و آرامش است. فراموش نكنيد كه شما به?عنوان

سرپرست خانواده، مسئول مواظبت از ديگر افراد به?ويژه كودكان و يا احتمالاً افراد

معلول و سالخوردگان مي?باشيد. در چند روز اول وقوع زلزله بايد بدون كمك ديگران

قادر باشيد خود و خانواده?تان را اداره كرده و احتياجات حياتي و اساسي آنها را تا حد

امكان تأمين نماييد. با اين هدف سعي كنيد آمادگي هاي لازم را كسب كنيد.

• آماده ي پس لرزه?هاي احتمالي باشيد.

• چنانچه خودتان و يا افرادي از خانواده دچار جراحات شده?اند سريعاً ولي با دقت به

كمك هاي اوليه اقدام نماييد (پيشنهاد مي?شود كليه ي افراد خانواده با استفاده از كتاب ها و

جزوات مناسب و ترجيحاً شركت در كلاس هاي كمك هاي اوليه، با اصول و روش هاي

آن و همچنين عمليات پيشرفته احياي قلبي- ريوي آشنا شوند).

• به هنگام تخليه ي ساختمان، ضمن رعايت احتياط در مورد خطرات احتمالي به?وجود

آمده بعد از زلزله?هاي شديد، مانند سيم هاي پاره شده ي برق و اشيايي كه با اين سيم ها

در ارتباط هستند، كيف فوريت هاي تداركاتي را نيز با خود برداريد.

• بعد از پايان لرزش ها، با احتياط كامل، ساختمان را جهت بررسي صدمات وارده به

تجهيزات و تأسيسات، همچنين ديگر خطرات احتمالي مانند آتش?سوزي، بازديد كنيد.

• جهت بازديد تأسيسات ساختمان، فقط از چراغ قوه استفاده كنيد و در صورت وارد

شدن صدمه، آنها را قطع كرده يا ببنديد. به هيچ وجه از كبريت يا فندك استفاده نكنيد،

مگر اينكه از عدم نشت گاز مطمئن شويد.

• از كفش هاي محكم، دستكش ضخيم و لباس

مناسب فصل جهت تخليه و يا بازديد از

تأسيسات استفاده كنيد. چون ممكن است شيشه?ها شكسته و يا مصالح ساختماني

برروي زمين ريخته باشند و شما ناچار به جابجايي اشياء باشيد.

• تا زماني كه از سلامت لوله?هاي فاضلاب مطمئن نشده?ايد، سيفون توالت را نكشيد و

يا شيرهاي آب را باز نكنيد.

• در صورت نياز جدي به كمك هاي ديگران، و عدم دسترسي شما به خارج از

ساختمان در صورت خراب و مسدود شدن راههاي خروجي، مي?توانيد روي كاغذ با

خط درشت كلمه «كمك» را نوشته و در مكاني كه در معرض ديد است بگذاريد و يا با

تكان دادن تكه پارچه?اي اعلام نياز به كمك بنماييد.

• به ديدن همسايگان رفته و از حال و موقعيت آنها جويا شويد و در صورت نياز، به

آنها ياري برسانيد.

• جهت جلوگيري از اشغال خطوط تلفني كه مورد نياز گروه هاي امداد و نجات و ديگر

مسئولين خواهد بود، سعي كنيد حتي?الامكان از تلفن استفاده نكنيد.

• بغير از موارد فوريت ها، از وسيله ي نقليه ي خود استفاده نكنيد. جاده ها، خيابان ها و

كوچه?ها را جهت عمليات امداد و نجات باز بگذاريد.

• مواظب ايمني خانه ي خود از دستبرد سارقان باشيد.

• راديوي ترانزيستوري خود را روشن كرده و به دستورالعمل هاي ايمني و يا امدادي

كه از راديو پخش مي?شود گوش فرا دهيد. در زمان بحران ها، راديو تنها وسيله

ارتباطي خواهد بود.

• چنانچه زلزله در روزكاري و در ساعات كار مدارس و مهد كودك ها رخ داده است،

جهت تحويل گرفتن كودكان خود به مركز آموزشي مراجعه كنيد.

• از تجمع در مكان هايي كه باعث كندي عبور و مرور و

همچنين عدم كمك رساني و

امداد به موقع و سريع خواهد شد، بپرهيزيد.

بعد از رفع خطر و تصميم به بازسازي و مراجعت به منزل با كمك ديگر افراد خانواده

و حتي كودكان، با دادن مسئوليتهاي آسان و كم خطر به آنها، محيط خانه و زندگي خود

را تميز و مرتب نموده و در مورد بازگشت به كار و زندگي عادي كوشا باشيد. اقدامات ضروري ديگر

• بهتر است خانه خود را بيمه ي زلزله نماييد تا در زمان وقوع زلزله?هاي مخرب و

صدمات وارده ي ناشي از آن، توان مالي بازسازي محل سكونتتان را داشته باشيد.

• اشياي با ارزش و مدارك مهم را در مكاني مشخص و دور از خطر آتش سوزي و يا

آب گرفتگي قرار دهيد. به ديگر افراد خانواده نيز مكان مزبور را اطلاع دهيد.

• كروكي مسير مناسب تخليه را كشيده و عمليات تخليه را حداقل سالي دو بار با

اعضاي خانواده خود تمرين كنيد، از باز بودن دائمي مسير تخليه مطئمن شويد و سعي

كنيد هيچ گونه وسايل اضافي در مسير نباشد.

• ذخاير غذا و آب، داروها، تجهيزات كمك هاي اوليه و فوريت ها، احتياجات ويژه ي

كودكان و معلولين و سالخوردگان خانواده را كنترل كنيد و در صورت لزوم، غذا، آب،

دارو، باطري و كپسول آتش?نشاني را با مواد تازه??تر تجديد نماييد.

• مسئوليت هر يك از افراد خانواده را براي قبل و بعد از حادثه با هم تمرين نماييد.

• اعضاي خانواده را از مكان نگهداري كيف هاي كمك هاي اوليه و تداركاتي آگاه كنيد.

• با كودكان خود راجع به احتمال وقوع زلزله صحبت كنيد و به آنها راهنمايي هاي لازم

را در مورد چگونگي برخورد

با اين پديده در محيط مدرسه، خانه و يا خيابان بدهيد.

تجربياتتان را با همسايگان خود نيز در ميان بگذاريد.

نقش يد در بدن

نقش يد در بدن چيست؟

يد يكي از ريز مغذيهايي است كه به ميزان 20 تا 50 ميلي گرم در بدن انسان وجود

دارد ، كه حدود 70 تا 80 درصد آن در غده تيروئيد وجود دارد. اين ريز مغذي كه

مقدارش بسيار ناچيز است چه تأثير سوئي بر رشد مغزي و جسمي انسان دارد. حدود

يك ميليارد نفر از كمبود يد رنج مي برند و 20 ميليون نفر گواتر دارند . در ايران به

طور گسترده كمبود يد وجود دارد . چند سالي است كه وزارت بهداشت و وزارت

صنايع اقدام به تهيه نمك يد دار براي رفع اين مشكل كرده اند.

يد در مواد غذايي مختلفي وجود دارد ، بهترين منابع غذايي يد انواع سبزي هاي سبز و

ريشه ها مثل اسفناج است .

وجود يد در مواد غذايي بستگي به وجود آن در خاك منطقه دارد. اگر خاك منطقه اي از

نظر يد فقير باشد غذاهاي توليد شده در آن منطقه از نظر يد فقير خواهد بود. اگر يد آبي

در منطقه اي از 2 ميكروگرم در ليتر كمتر بود ، مسلماً مشكل كمبود يد در آن منطقه

وجود دارد . بعد از سبزي ها و ميوه ها طبيعتاً فرآورده هاي دريايي مخصوصاً ماهي

هاي آب شور ، مهمترين منبع يد هستند. با وجود اين بستگي به آب دريا دارد كه يد در

آن وجود دارد يا نه . به عنوان مثال بر اساس بررسي هاي انجام شده آب درياي خزر

از يد فقير است و بر عكس آب خليج فارس از نظر يد غني است. بنابراين درست نيست

كه بگوئيم همه فراورده هاي دريا از يد غني هستند .

يد در دستگاه گوارش به راحتي جذب مي شود ، پس از جذب به غده تيروئيد مي رود،

قسمت قابل توجهي از آن توسط غده تيروئيد برداشت مي شود و راه دفع يد از طريق

ادرار است. بنابراين يكي از آزمايشهايي كه مي توان براي تشخيص يد انجام داد ،

اندازه گيري يد خون است.

البته يد به اشكال مختلف در خون وجود داردكه به دليل غير قابل نفوذ بودن ، يد متصل

به پروتئين در درون گلبول ها ، براي اندازه گيري از اين نظر مناسب است.

يد با اسيد آمينه تيروزين تركيب مي شود و در ابتدا مونو يد و تيروزين و دي يد و

تيروزين و سپس تري يد و تيروزين و تترا يد و تيروزين را تشكيل مي دهد . تترا يد و

تيروزين با تيروگلوبولين تركيب مي شود و بدين ترتيب در غده تيروئيد ذخيره مي شود

.

در صورت وجود كمبود يد يا به هر دليلي كه غده تيروئيد بزرگ شود ، فرد دچارگواتر

ميشود.

دو نوع گواتر وجود دارد كه عبارتند از :

• گواتر ساده

• گواتر سمي

در گواتر ساده علي رغم اينكه غده تيروئيد بزرگ مي شود اما با مكانيسم هاي جبراني

تيروكسين كافي تهيه مي شود . بنابراين مشكلي از نظر تيروكسين نداريم. منتها غده

تيروئيد بزرگ شده است. در صورتيكه در گواتر سمي تيروكسين كافي توليد نمي شود

و سلامتي فرد به طور جدي

در معرض خطر قرار مي گيرد و بايد اقدامات پزشكي

صورت گيرد. اگر درمان دارويي موثر نشود، عمل جراحي صورت مي گيرد .

در بررسي هاي علمي گواتر درجه بندي مي شود :

• گواتر درجه يك ( a) : بزرگي غده تيروئيد در آن قابل لمس نيست. در معاينه زير

انگشتان پزشك معالج لمس مي شود.

• گواتر درجه يك ( b ) : بزرگي غده به گونه اي است كه اگر فرد سر را بالا نگاه

دارد و آب دهانش را قورت دهد. از حركتي كه در اين ناحيه ايجاد مي شود ، بزرگي

غده تيروئيد قابل رويت است.

• گواتر درجه دو : هنگامي كه بيمار سرش را راست نگه مي دارد غده قابل رويت

است.

• گواتر درجه سه : غده كاملاً بزرگ است ، به طوري كه از فاصله دور هم نمايان

است در اين حالت ممكن است پوشيدن و در آوردن لباس براي بيمار مشكل ايجاد كند.

اگر مادر در دوران بارداري دچار كمبود باشد احتمال اينكه فرزند كرتين يا عقب مانده

ذهني به دنيا آيد زياد است . در مناطقي كه كمبود يد وجود دارد توجه به دختران در

سنين بلوغ و مادران باردار اهميت ويژه اي دارد . زيرا عدم توجه به دوران بارداري

خطر تشكيل غده تيروئيد ناقص و در نتيجه تولد نوزاد كرتين يا عقب مانده ذهني را بالا

مي برد.

در مناطقي كه كمبود يد وجود دارد مشكل كمبود يد را از طريق زير مي توان جبران

كرد :

• مواد غذايي را از جايي وارد كنيم كه مطمئن باشيم غني از يد است

.

• اضافه كردن يد به نمك طعام ، شكر و آب .

اما ثابت شده است كه بهترين شيوه استفاده از نمك يد دار است كه وزارت بهداشت و

صنايع چند سالي است كه نمك يد دار تهيه شده در دسترس همگان قرار مي دهد .

البته اگر در منطقه اي كمبود يد وجود نداشته باشد ، مصرف نمك يد دار نگران كننده

نيست. مقدار يدي كه در نمكها وجود دارد ، حتي اگر برابر اين مقدار هم باشد عارضه

و مشكلي ايجاد نمي كند.

علاوه بر كمبود يد كه مي تواند ايجاد گواتر كند . در برخي از مناطق آب هاي آلوده نيز

مي توانند باعث ايجاد گواتر شوند . در مناطقي كه آب هاي زير زميني بالاست و

نزديك به دريا هستند به علت آلوده شدن آب آشاميدني با آب فاضلاب ميتوانند ايجاد

گواتر كنند.

بعضي از مواد غذايي كه داراي تركيبات گوگردي هستند مثل شلغم و كلم گواتر زا

هستند.

دو سوم يد موجود بدن، در غده تيروئيد است؛ به علّت اينكه غده تيروئيد متابوليسم

اين عنصر پنج عمل مهم در بدن انجام ميدهد:

را كنترل ميكند و يد در كار اين غده بسيار مؤثر است. كمبود اين ماده معدني ميتواند به

تدريج موجب اختلالات رواني، اضافه وزن، سستي و بيحالي گردد.

• سبب رشد متناسب ميشود.

• در نشاط رواني مؤثر است

• در داشتن پوست، مو، ناخن و دندان هاي سالم مؤثر است.

• در رژيم لاغري به منظور سوزاندن چربيهاي اضافي بدن به شما كمك ميكند.

• انرژي بيشتري به شما ميبخشد. منابع طبيعي يد

گياهاني كه در زمينهاي

سرشار از يد رشد كرده اند و همچنين پياز و تمام غذاهاي

دريايي از اين دسته ميباشد.

نقش سديم در بدن

خواص سديم چيست؟

سديم و پتاسيم با هم كشف شدند و هر دو براي رشد طبيعي، اساسي شناخته شدهاند. مصرف زياد سديم (نمك) سبب نقصان پتاسيم ميشود. سديم به محلول نگاهداشتن كلسيم و مواد معدني ديگر در خون كمك ميكند.

همه به خوبي نمك را مي شناسيم و آن را براي طعم بخشيدن به غذاهايمان به كار مي بريم. ولي آيا نمك فايده اي هم براي بدن دارد؟ ضرر چه طور؟ دراين مطلب در مورد خواص سديم و نقش آن در بدن صحبت خواهيم كرد.

دانشمندان از سال 1937 دريافتند كه سديم يك عنصر ضروري براي بدن است . سديم مهمترين الكتروليت موجود در بدن مي باشد . الكتروليت ها عناصري هستند كه در بدن وظيفه تنظيم غلظت آب بدن، ثبات اسيديته بدن و بسياري از اعمال ديگر را بر عهده دارند. سديم بيشتر در مايعي كه اطراف سلول هاي بدن را فراگرفته، موجود است.

با مصرف نمك كه از دو جزء كلر و سديم تشكيل شده است، سديم وارد بدن شده و به راحتي ازطريق دستگاه گوارش جذب مي شود. اغلب سديم مصرف شده ( 95 درصد) بيشترازنياز بدن است كه از طريق كليه ها دفع مي شود. تنظيم ميزان سديم موجود در بدن توسط سيستم دقيقي انجام مي شود. اين سيستم به وسيله يك هورمون به نام آلدوسترون كنترل مي شود. اين هورمون ازغدد فوق كليوي ترشح مي شود. با كاهش ميزان سديم در بدن، ترشح آلدوسترون افزايش مي يابد كه باعث جذب بيشتر سديم

از روده ها ومانع دفع سديم از كليه مي شود. در صورتيكه با مصرف زياد نمك ميزان سديم در بدن بالا برود، بخش مربوط به تشنگي در مغز تحريك شده ، فرمان تشنگي را صادر مي كند. در اين صورت فرد احساس نياز به آب پيدا كرده و با مصرف آب غلظت سديم بدن كم مي شود. نقش سديم در بدن

o در جلوگيري از ناتواني در گرما و آفتاب زدگي مؤثر است.

o عمل اعصاب و عضلات را تقويت ميكند, در منقبض شدن عضلات مؤثر است.

o آب بدن را تنظيم مي كند، در نتيجه با افزايش يا كاهش مصرف آب ، بدن دچار تورم يا خشكي نمي شود.

o به هدايت امواج عصبي كمك مي كند.

o با وجود سديم ميزان ثبات اسيدي - بازي بدن حفظ مي شود يا به عبارتي سديم در تنظيم PH بدن مؤثر است.

o يك نقش جالب سديم اين است كه موجب جذب بهتر قندهاي ساده و اسيدهاي آمينه كه اجزاء تشكيل دهنده مواد نشاسته اي و پروتئين ها هستند، مي شود.

o سديم در شيره هاي گوارشي كه موجب هضم غذا مي شوند، وجود دارد .

o سديم در استخوان ها نيز موجود است. ميزان نياز به سديم

روزانه 200 ميلي گرم سديم، حداقل نياز يك فرد بالغ را برآورده مي كند. معمولاً افراد خيلي بيشترازاين ميزان و به طور متوسط 7 تا 11 گرم در روز ، نمك مصرف مي كنند كه از اين طريق 4 گرم سديم روزانه دريافت مي شود.

مهمترين منبع دريافت سديم، نمك است، ولي به طور طبيعي در بعضي از

مواد غذايي مثل گوشت ها و سبزيجات نيزموجود است. غذاهاي آماده و كنسرو شده، مقدار زيادي نمك دارند. از اينرو به افراد دچار فشار خون بالا توصيه مي شود، مواد غذايي كنسرو و فرآيند شده را مصرف نكنند. كاهش و افزايش مصرف سديم

مقدار نرمال سديم خون ، 136 تا 145 ميلي اكي والان در ليتر است. اگر ميزان سديم خون كمتر از اين مقدار شود فرد دچار عارضه اي بنام هيپوناتريومي (2) مي شود و اگر بيشتر از اين مقدار شود دچار هيپرناتريومي (3) خواهد شد.

علائم كمبود سديم در بدن سستي، انقباض عضلاني ، خستگي و گيجي و افت فشار خون است. با افزايش مقدار سديم خون، فشار خون بالا رفته ، خطر بيماري هاي قلبي-عروقي، سكته و آسيبهاي قلبي وجود دارد. براي كاهش احتمال بروز اين عوارض به افراد توصيه مي شود منابع پتاسيم، كلسيم و منيزيم را بيشتر دريافت كنند.

در مواردي چون استفراغ پياپي، اسهال و يا تعرق بيش از حد ، دفع سديم افزايش يافته در نتيجه نياز به مصرف سديم نيز بيشترميشود. افرادي كه براي درمان افسردگي ، ليتيم مصرف مي كنند نبايد رژيم محدود از سديم بگيرند.

توانايي بدن دردفع سديم از كليه ها محدود است. بنابراين مصرف زياد و طولاني مدت سديم ، موجب تجمع ميزان اضافي آن در بدن شده و در سنين بالاتر، فرد دچار عارضه فشار خون خواهد شد. پس بهتراست قبل از مصرف يك ماده غذايي ، بر چسب آن را مطالعه كنيد تا مطمئن شويد سديم زيادي ندارد

نقش كلسيم در بدن

نقش كلسيم در بدن چيست؟

كلسيم در استخوانها وجود دارد و كمبود

آن موجب پوكي استخوان مي شود و به ميزان

فراوان در شير وجود دارد. پس چرا زنان ميانسال و مسن با وجود اطلاع از اين مسأله

مبتلا به پوكي استخوان مي شوند؟ اين حقيقت نشان مي دهد كه بايد بيشتر در مورد كلسيم

بدانيم و منابع ديگر آن را بهتر بشناسيم. كلسيم ، فراوانترين مينرال موجود در بدن

است. بدن ما تقريباً 1 كيلوگرم كلسيم دارد. البته در افراد مختلف با استخوان بندي

متفاوت ، مسلما اين ميزان فرق مي كند.

بيشتر كلسيم در استخوانها و دندانها نشسته است و تنها 1% آن در بقيه بدن وجود دارد

كه همين 1 درصد اعمال زيادي انجام مي دهد، مثلاً انقباض همه ماهيچه هاي ما بسته به

وجود كلسيم است. با بالا رفتن سن توده استخواني به تدريج مواد معدني اش را از دست

مي دهد و به دنبال آن عوارض از قبيل شكستگي انتهاي استخوان ران ، روي هم جمع

شدن ستون فقرات و ... روي مي دهد. حالا اين سوال پيش مي آيد كه آيا مي توان با تغذيه

صحيح از اين پديده طبيعي جلوگيري كرد؟

اين تصور نزد عامه مردم وجود دارد كه با مصرف فرآورده هاي لبني مي توان ذخيره

كلسيم استخوان را افزايش داد. از 1000 تا 1200 گرم گلسيم (Ca) بدن ، 99% آن در

استخوان بندي اسكلت و دندانها به شكل بلورهاي فسفات كلسيم هيدروكسيل (هيدروكسي

آپاتيت) متبلور است، از طرف ديگر وجود كلسيم براي انجام تعدادي از اعمال حياتي

بدن ضروري است. در بافتهاي نرم ، عمل انقباض ماهيچه اي ، هدايت جريان عصبي ،

لخته شدن خون ، فعال كردن تعداد زيادي از آنزيمها در كنترل تحريك پذير عصب

ماهيچه و از

همه مهتر معدني كردن استخوانها ، وجود حداقل 10 گرم كلسيم لازم است. جذب و انتقال كلسيم

جذب كلسيم در خون به صورت يون كلسيم و از ديواره روده صورت مي گيرد. عاملي

كه موجب افزايش جذب كلسيم مي شود ويتامين D است، به همين دليل قرصهاي مكمل

كلسيم را با ويتامين D تهيه مي كنند. لذا اگر منابعي را كه داراي اين 2 عنصر است

مصرف كنيد كه كلسيم موجود در آنها بهتر جذب مي شود. در صورتي كه در غذا ،

ماده اي به نام اگزالات باشد، جذب كلسيم آن كاهش مي يابد و به همين دليل است كه كلسيم

اسفناج و چغندر ، به خوبي كلسيم شير جذب نمي شود.

اسيد فيتيك موجود در سبوس گندم نيز جذب Ca را كاهش مي دهد ولي اين مسئاله

زماني اثر گذار است كه مصرف آن خيلي زياد باشد مثل گياهخواران مطلق. دريافت

كلسيم كافي ، اثرات مثبتي در كاهش فشار خون افراد مبتلا به فشار خون دارد، تنظيم

ميزان كلسيم بدن ، بر عهده هورمونهايي است كه از غده تيروئيد ترشح مي شوند. عملكرد كلسيم در بدن

• ضربان قلب را تنظيم مي كند.

• بيخوابي را كاهش مي دهد.

• در متابوليسم آهن بدن مؤثر است.

• در تنظيم كار سيستم اعصاب بدن بخصوص در انتقال تحريكات نقش اساسي دارد.

• كلسيم عامل استحكام استخوانهاست. كلسيم كافي بايد در غذاي نوجوانان قبل از بلوغ

وجود اشته باشد تا استخوانها تراكم مناسبي بيابند و در سالمندي به پوكي استخوان مبتلا

نشوند.

• براي عملكرد عضلات ضروري است و تا كلسيم وجود نداشته باشد حركت امكان

پذير نمي باشد.

• انتقال پيامهاي عصبي با واسطه يون كلسيم

صورت مي گيرد.

• كلسيم در يكي از مراحل انعقاد خون دخيل است. عوارض ناشي از كمبود كلسم بدن

عوارض كمبود كلسيم در كودكان راشيتيسم ، در ميانسالان استئو مالاسي ، و در

بزرگسالان استئوپروز است.

اين بيماريها در اثر كمبود ويتامين D نيز بروز مي كند، پس اگر مي خواهيد استخوانهاي

محكمي داشته باشيد، بهتر است مراقب مصرف ويتامين D هم باشيد. كمبود شديد

كلسيم، انقباض شديد عضلات به حالت كزاز را به دنبال دارد كه ابتدا به صورت

گرفتگي عضلات ديده مي شود. البته اين حالت كمتر رخ مي دهد و آنچه بيشتر از كمبود

كلسيم ديده مي شود پوك شدن استخوانها در سنين بالاست كه براي جلوگيري از آن بايد

از نوجواني به فكرش باشيم.

كلسيم از راه پوست هم به هدر مي رود فعاليت زياد در حرارت بالا و تعرق زياد، دفع

پوستي كلسيم را افزايش مي دهد. چرا كه در اثر بالا رفتن سن ، درد استخوان ، راحت

شكسته شدن و دير جوش خوردن استخوانها گريبان گيرمان مي شود. ميزان مورد نياز

كلسيم روزانه 800 تا 1200 ميليگرم است. هنگامي كه كلسيم دريافتي از مواد غذايي

كافي نباشد سيستم تعادلي بدن در جهت نگاه داشتن ميزان كلسيم پلاسماي خون عمل

كرده ولي از ذخيره مواد معدني استخوان كم مي شود. اين اعمال با تنظيم هورمون

مترشحه از غده پاراتيروئيد "كلسيتونين" كه مشتقي از ويتامين D مي باشد، صورت

مي گيرد (هورمون پاراتيروئيد مشتق از ويتامين D). نزد كودكان و نوجوانان و تازه

بالغين ، تراز تبادل كلسيم مثبت بوده و در جهت افزايش توده استخواني است ولي نزد

بزرگسالان و سالمندان تحليل مواد كاني استخوان بتدريج فزون يافته و تراز كلسيم

بطور

اجتناب ناپذيري منفي مي گردد.

از دست دادن مواد تشكيل دهنده استخوان با بالا رفتن سن ، امري معمول و

فيزيولوژيك است. اين وضع از سن 25 تا 30 سالگي شروع شده و ميزان آن حدود 1

% تا 5% در سال است البته نزد زنان ممكن است در سالهاي بعد از يائسگي به 3 تا 4

% هم برسد. اگر كاهش كلسيم از حدي فراتر رود، پوكي استخوان حاصل ميشود. پوكي

استخوان سبب دشواريهاي فراواني بويژه نزد افراد مسن شده و آنها را در معرض

انواع شكستگيهاي استخواني قرار مي دهد. جلوگيري از ابتلاء به استئوپروز

• دريافت كلسيم، و ويتامين D بايد در حد استاندارد باشد.

• نبايد سيگار بكشيم.

• نبايد قهوه و چاي بيش از حد مصرف كنيم.

• نبايد ديورتيك (داروهاي مدر) بيش از حد مصرف كنيم.

• بايد بيشتر خود را در معرض خورشيد قرار دهيم تا ويتامين D در زير پوستمان

توليد شود.

• در هر سني كه هستيم دست از ورزش كردن و فعاليتهاي بدني برنداريم، چرا كه كم

تحركي استخوانها را پوك مي كند.

• مصرف كافي منابع ويتامين D را فراموش نكنيم.

درمان پوكي استخوان با رژيم غذايي حاوي كلسيم

دو نوع پركي استخوان وجود دارد: پوكي استخوان نوع يك كه عمدتا زنان پس از

يائسگي به آن مبتلا مي شوند و در نتيجه از دست دادن بافتهاي اسفنجي موجبات روي هم

جمع شدن و نشست مهره هاي پشت فراهم مي گردد. پوكي استخوان نوع دو همراه با

سالخوردگي است كه افراد مسن بويژه زنان به آن مبتلا مي شوند. اين نوع پوكي

استخوان مربوطه به قسمتهاي فشرده و نيز بخشهاي اسفنجي استخوان

بوده و از عواقب

آن شكستن انتهاي استخوان ران يا "شكننده شدن" سطح بيروني استخوان مي باشد.

در فرانسه تخمين زده مي شود كه بيش از پانصد هزار زن به پوكي استخوان مبتلا

هستند هر ساله تعداد شكستگيهاي استخوان ران به بيش از پنجاه هزار مورد و روي هم

جمع شدن مهره هاي پشت به هفتاد هزار مورد مي رسد. از سوي ديگر افزايش موارد

شكستگي ارتباط مستقيمي با بالا رفتن سن دارد. براي مقابله با تحليل تدريجي مواد

معدني استخوان ، تجويز استروژن (هورمون زنانه) نزد زنان يائسه نتايج چشمگيري

داشته است. در اين بين تجويزهاي ديگري از قبيل (كليستونين، بي فسفونات و ...) نيز

موثر است با اين حال درباره اثرات مصرف كلسيم بيشتر از نياز روزانه ، عقايد

متفاوتي وجود دارد و حتي عده اي معتقدند كه مقادير زياده از حد ، بر روي درمان اثر

عكس دارد.

اگر مقدار كلسيمي كه با مصرف يك ليتر شير فراهم مي شود، از طريق مواد غذايي به

بدن نرسد، بايستي زير نظر پزشك و ترجيحا به افرادي كه در خطر ابتلا هستند،

مقادير اضافه تجويز شود. پيشگيري دراز مدت از پوكي استخوان يكي از اهداف

كاشناسان تغذيه است. براي اين منظور آنها روي برنامه تغذيه اي با مواد سرشار از

كلسيم كار مي كنند كه اين امكان را مي دهد تا احتياجات فرد در تمام مدت زندگي تامين

شود. به علاوه تشكيل هر چه بيشتر ذخيره مواد كاني استخوان نزد تازه بالغين مي تواند

در درجه اول اهيمت باشد. اين حجم بالاي مواد استخواني نزد مردان در سنين 25 تا 30

سالگي و نزد زنان قبل از 20 سالگي به حداثكر مقدار مي رسد. بنابراين

در زمان

طفوليت و دوره بلوغ است كه مقدار كلسيم توصيه شده (900 تا 1200 ميليگرم در

روز) مي بايست اجبارا به بدن برسد. (تصاوير 1 تا 4) اين روش احتمالا بهترين راه

پيشگيري از پوكي استخوان در سنين بالا مي باشد. جبران دارويي كمبود كلسم بدن

به منظور جبران كلسيم از دست رفته از طريق مدفوع ، ادرار و عرق ، ورود روزانه

900 ميليگرم كلسيم به بدن توصيه مي شود. اين مقدار حدود 300 ميليگرم در روز بوده

و با در نظر گرفتن كاريي ضعيف جذب روده اي (حدود 30%) دريافت مقدار بيشتري

كلسيم از طريق غذا لازم است. مقدار پيشنهادي 900 ميليگرم در روز است كه جهت

اهداف پيشگيري از پوكي استخوان موثر است.

نتايج حاصل از يك نظر خواهي در فرانسه نشان مي دهد كه گروههاي زيادي از مردم

به اندازه لازم مواد كلسيم دار مصرف نمي كنند. به اين ترتيب كه بيش از دو سوم زنان

بالغ مقادير كلسيم توصيه شده را مصرف نكرده و بويژه 80 تا 90% افراد تازه بالغ ،

1200 ميليگرم در روز توصيه شده را دريافت نمي كنند و حدود 30% اين افراد حتي

كمتر از 600 ميليگرم كلسيم در روز مصرف مي كنند. شير و فرآورده هاي لبني بيش از

دو سوم مقدار كلسيم وارده به بدن را در برنامه غذايي مردم ساكن اروپايي غربي، تامين

مي كند. بنابراين بايد به مصرف فرآورده هاي لبني نزد تازه بالغين در دوره استخوان

سازي توجه كرد.

براي كارآيي بيشتر ، كلسيم مي بايد از نظر طبيعي ابتدا براي جذب روده اي و سپس

ذخيره شدن در استخوان ، آماده شود. بدين منظور نبايد در آب قابل حل باشد. ولي

حداقل

بايد در محيط اسيدي يعني در معده يا در ابتداي روده اثني عشركربنات كلسيم كه در آب

غر قابل حل است در مقايسه با فرآورده هاي لبني كه به صورت منبع اصلي بكار

مي روند، سهم قابل توجهي از كلسيم را به بدن رسانده و 25 تا 35% از كلسيم آن در

روده قابل جذب است.

(دوازدهه) حل شود. به عنوان مثال ميزان كلسيم در مواد غذايي

در بهترين اشكال تغذيه اي بيش از 40% كلسيم وارده به بدن (مثلا از طريق شير) جذب

نمي شود. اين موضوع چنين توضيح داده مي شود كه كلسيم مطابق با نياز بدن و جذب

روده اي (از طريق ويتامين D) جذب مي شود. اكثر غذاهايي كه منشا گياهي دارند از

لحاظ كلسيم فقيرتر از فرآورده هاي لبني مي باشند. در واقع بخش عمده كلسيم به شكل

فيتات ها (املاح كلسيم موجود در غلات ، سبوس ، لوبيا و سويا) يا به صورت اگزالات

(در اسفناج) غير قابل حل است. به اين ترتيب قابل حل بودن كلسيم اسفناج از 5%

تجاوز نمي كند. با اين حال بعضي از سبزيها كه از الياف گياهي غني بوده ولي فيتات و

اگزالات كمي دارند (مانند كلم) به نوبه خود كلسيم طبيعي بسيار خوب و در دسترس

فراهم مي كند.

در رابطه با مايعات بويژه آبهاي معدني غني از كلسيم ، مي توانند منبع قابل توجهي از

اين ماده حياتي باشند. ولي وقتي اين آبها از سولفاتها نيز غني موجب تراوش زياد ادرار

حاوي كلسيم شده و بنابراين مفيد نيستند. با اين حال نمك هاي آلي كلسيم (مانند گلوكنات

، سيترات ، لاكتات) كه عمدتا به عنوان مكمل مواد مواد دارويي بكار مي روند بهتر از

اشكال

معدني نيستند (مانند كربنات ، كلرور ، سولفات) به استثناي سيترومالات كه

ضريب جذب آن به حدود 40% مي رسد.

در صورتي كه برنامه غذايي داراي مقادير لازم كلسيم نباشد، وجود مقادير مكملي براي

جوانان زير 18 سال وزنهاي جواني كه لبنيات مصرف نمي كنند، ضروري است. در

ضمن براي جلوگيري از پوكي استخوان علاوه بر داشتن رژيم غذايي مناسب به عوامل

ديگري چون تاثير هورمون استروژن در زنان ، تمرينهاي ورزشي ، استفاده از نور

آفتاب و ... بايد توجه كرد. منابع كلسيم

انواع لبنيات غني ترين و بهترين منبع كلسيم هستند و كلسيم موجود در آنها براحتي جذب

مي شود؛ هر ليوان شير 300 ميليگرم كلسيم دارد كه يك سوم نياز روزانه ما را تأمين

مي كند. ماست ، پنير و بستني هم چون از شير تهيه مي شوند كلسيم قابل توجهي دارند.

ماهي نيز منبع خوبي براي كلسيم است ماهيهايي چون ماهي آزاد ، ماهي تن و ساردين

مقدار مناسبي كلسيم دارند.

بيشتر سبزيجات سبز رنگ كلسيم زيادي دارند؛ روناس ، اسفناج ، كلم ، كلم بروكلي ،

جعفري. بادام هم كلسيم زيادي دارد كه با كشمش و انجير و خرماي خشك ، ميان

وعده هايي مناسب و مقوي هستند. جالب است بدانيد كه گوشتها و ميوه ها كلسيم زيادي

ندارند. براي تأمين كلسيم روزانه ، حداقل 2 ليوان لبنيات لازم داريد به علاوه بايد از

سبزيجات و حبوباتي كه كلسيم قابل توجهي دارند نيز بيشتر استفاده كنيد.

مكمل ويتامين D

چه افرادي به مكمل ويتامين D نياز دارند؟

با خبرهايي كه اخيرا درباره اثرات محافظتي ويتامين D در برابر عفونت ها و سرطان

شنيده ايد، ممكن است فكر كنيد كه

شما هم بايد خيلي فوري، مصرف اين مكمل را

شروع نماييد.

معمولا بيشتر قرص هاي كلسيم و مولتي ويتامين ها داراي يك دوز مناسبي از ويتامين

D هستند. پس اگر شما مكمل هاي ديگري را استفاده مي كنيد، برچسب آن را مرور

نماييد تا ببينيد چه مقدار ويتامين D دريافت نموده ايد. اين را در نظر داشته باشيد كه هم

كودكان و هم بزرگسالان نبايد بيش از 2000 واحد بين المللي ويتامين D در روز

دريافت نمايند.

افراد در معرض خطر كمبود ويتامين D كه به مصرف مكمل آن نيازمندند: نوزاداني كه شير مادر مي خورند.

شير مادر حاوي ويتامين D كافي براي تامين نيازهاي يك نوزاد نمي باشد. از طرفي

معمولا نوزادان در معرض نور آفتاب قرار نمي گيرند تا خودشان ويتامين D لازم را

در بدنشان بسازند.

آكادمي طب اطفال آمريكا اين گونه توصيه مي كند: نوزاداني كه با شير مادرشان تغذيه

مي شوند، بايد مكمل ويتامين D كه حاوي 400 واحد بين المللي از اين ويتامين است را

به صورت روزانه دريافت نمايند.

افرادي كه به مقدار كافي در معرض آفتاب قرار نمي گيرند.

افرادي كه خانه نشين هستند يا اين كه معمولا از خانه خارج نمي شوند، احتمالا به

كمبود ويتامين D دچار مي شوند.

افرادي كه گياهخوار محض يا Vegan هستند.

افرادي كه جزء اين دسته از گياهخواران مي باشند، ميوه ها ، سبزيجات، حبوبات، دانه

ها و آجيل ها را مصرف مي نمايند. در اين نوع رژيم گياهخواري، تمام منابع غذايي

حيواني مانند گوشت قرمز، مرغ، ماهي، تخم مرغ، شير، پنير و ديگر محصولات لبني

از رژيم حذف مي شود. حذف ماهي و تخم

مرغ و شير موجب مي شود كه اين افراد

نتوانند به مقدار كافي ويتامين D دريافت كنند.

افرادي كه عدم تحمل لاكتوز دارند و يا نسبت به شير آلرژي دارند.

شيرهاي غني شده با ويتامين D يك منبع خوب اين ويتامين مي باشند. اما اگر شما نياز

داريد كه به جاي شير يك انتخاب ديگر مثل شير سويا را جايگزين نماييد، حتما

اطمينان حاصل نماييد كه آن فراورده نيز با ويتامين D غني شده باشد.

افرادي كه بيش از50 سال سن دارند.

افراد بالاي 50 سال، به دو دليل به ويتامين D بيشتري نيازمند هستند:

اول اين كه هر چه ما مسن تر مي شويم، توانايي پوست مان براي ساخت ويتامين D

كمتر مي شود.

دوم اين كه كليه ها قسمتي از توانايي خودشان را(براي تبديل ويتامين D به فرم خاصي

كه بدن ما مي تواند از آن استفاده نمايد) از دست مي دهند.

افرادي كه پوست تيره دارند.

هر چقدر پوست تيره تر باشد، ملانين(رنگدانه هاي پوستي) بيشتري در آن وجود دارد.

هر چقدر ملانين بيشتر باشد، ويتامين D كمتري در پوست توليد مي شود.

افرادي كه چاق هستند.

ويتامين D ، يك ويتامين محلول در چربي است و مي تواند در بافت هاي چربي ذخيره

شود. لذا افرادي كه چربي بيشتري دارند(يعني چاق هستند)، ويتامين D بيشتري را در

بدنشان ذخيره مي كنند. در نتيجه ممكن است دسترسي به ويتامين D آزاد، هنگامي كه

به آن نياز است، كاهش يابد.

كساني كه از كرم هاي ضد آفتاب استفاده مي كنند.

البته نبايد به دليل نگراني از كمبود ويتامين D، مصرف ضد آفتاب ها را محدود كرد،

زيرا معمولا حتي

اگر از ضد آفتاب ها هم استفاده شود، مقدار كمي ويتامين D در

پوست ساخته مي شود، زيرا اغلب افراد:

- همه پوست خود را به طور كامل با ضد آفتاب نمي پوشانند.

- آن مقدار ضدآفتابي را كه بايد استفاده كنند، مصرف نمي كنند.

- ضد آفتاب خود را در آن فاصله زماني كه بايد، تجديد نمي كنند.

افرادي كه به بيماري هاي كبدي مبتلا هستند و يا اين كه بدنشان به ميزان كافي، چربي

جذب نمي كند.

از آن جايي كه ويتامين D يك ويتامين محلول در چربي مي باشد، افرادي كه بدنشان

تحمل چربي را ندارد يا نمي توانند به اندازه كافي چربي دريافت نمايند، ممكن است

نتوانند آن مقدار از ويتامين D را كه به آن نياز دارند، جذب نمايند.

كمبود اين ويتامين مي تواند موجب شكننده شدن استخوان ها و در نتيجه پوكي استخوان

شود.

تحقيقات اخير ارتباط بين كمبود ويتامين D را با پيشروي سرطان سينه نشان داده اند.

از اين رو به رژيم غذايي خود توجه نماييد و ببينيد در طول روز چقدر در معرض نور

مستقيم آفتاب قرار مي گيريد؟ سپس با پزشك خود مشورت نماييد تا ببينيد آيا به مكمل

ويتامين D نياز داريد يا خير.

ورزش و سلامت روان

ورزش در سلامت روان چه نقشي دارد؟

ناراحتي هاي جسماني اختلالات رواني را بهمراه داشته و برعكس. نكته برجسته در

تقويت قواي جسماني، حفظ روان سالم مي باشد.

پسراني كه از نظر قواي جسماني ضعيف مي باشند علاوه بر ضعف جسماني داراي

مشكلات رواني مانند احساس حقارت عدم توانائي تطبيق خود با ديگران مي باشند.

دانش آموزان ورزشكار داراي صفات ممتاز رفتاري چون رهبري،

تحركهاي اجتماعي

حس ارزشهاي فردي و اجتماعي، عدم شك و ترديد در خود عدم بهانه جوئي و نتيجتاً

رشد اجتماعي بيشتر مي باشد. تأثير ورزش در سلامت روان:

تحقيقات بسياري نشان داده است كه ورزش علاوه بر اينكه ابزار ارزشمندي براي حفظ

سلامت جسماني است رابطه نزديكي با سلامت رواني و بويژه پيشگيري از بروز

ناهنجاري هاي رواني دارد. ورزش از اضطراب و افسردگي مي كاهد و اعتماد به نفس

را افزايش مي دهد. ورزش بويژه در سنين كودكي و نوجواني مفر سالمي براي آزاد

كردن انرژي هاي اندوخته شده است و اين خود بسيار لذت بخش و آرامش دهنده است..

شركت در فعاليت هاي ورزشي به اجتماعي شدن و كسب مهارت و كفايت و همچنين

دوست يابي و ارتباط سالم با همسالان كمك مي كنددر جريان فعاليت هاي ورزشي شديد

ميزان ترشح اندورفين ها افزايش مي يابد و به همين دليل ورزشكاران پس از انجام

تمرينات احساس لذت و آرامش خاصي مي كنند. با توجه به شباهت بين اندورفين ها و

تركيبات افيوني، ورزش كردن مي تواند جايگزين سوء مصرف مواد مخدر در معتادان

شود.

در نتيجه تمرينات ورزشي مدام ميزان جريان خون در مغز افزايش مي يابد. افزايش

جريان موجب اكسيژن رساني و تغذيه بهتر نرون هاي مغز شده و از تنگ شدن عروق

مغز جلوگيري مي كند. اين تاثيرات خود موجب پيشگيري از فراموشي و زوال

توانمندي هاي ذهني در سالمندي مي شود. تمرينات ورزشي همچنين موجب آزادسازي

نوعي فاكتور رشد به نام B.D.N.F مي شود كه مي تواند نرون ها را در مقابل آسيب و

صدمه مقاوم نموده و از بروز بيماري هاي آلزايمر و پاركينسون تا حدود زيادي

جلوگيري كند.

در تحقيقي كه بر روي گروهي از دانشجويان مبتلا به افسردگي متوسط تا خفيف انجام

گرفت مشاهده گرديد كه ورزش در فضاي باز مي تواند افسردگي را به طور قابل

ملاحظه اي كاهش دهد. پس از انجام يك دوره انجام تمرينات مشاهده گرديد كه ورزش

بيشترين تاثير را در كاهش افسردگي داشته است . .

تحقيقي در آمريكا در بر روي بيش از صد نفر از زنان سالمند انجام گرفت نشان داد كه

انجام تمرينات ورزشي مي تواند اضطراب، تنش و عصبانيت را كاهش داده و عزت نفس

را افزايش دهد. در اين آزمايش شركت كنندگان به طريق كاملاً تصادفي در گروه

آزمون و گروه شاهد قرار گرفتند. نحوه تأثير ورزش بر سلامت روان

عملكرد كته كولامين ها:

كته كولامين ها گروهي از مواد شيميايي مانند نوراپي نفرين، اپي نفرين و دوپامين هستند

كه به عنوان انتقال دهنده شيميايي عمل مي كنند. نوراپي نفرين و دوپامين بر يادگيري و

حافظه تاثير مي گذارند. تمرينات منظم، ترشح اين تركيبات را افزايش داده و مقدار آنها

را در پلاسماي خون زياد مي كند . بنابراين انجام تمرينات ورزشي به طور منظم

مي تواند از طريق افزايش ترشح انتقال دهنده هاي شيميايي، موجب تقويت حافظه و

تغييرات خلقي شود.

عملكرد اندورفينها:

اندورفين ها دسته اي از مواد شيميايي هستند كه از نرونهاي مغز ترشح مي شوند و آثار

شبه افيوني دارند (ضد دردوآرام بخش). .

تمرينات ورزشي و بويژه دويدن مي توانند موجب افزايش اندورفين ها شوند. همچنين

مصرف الكل يا برخي از غذاها، موجب تحريك ترشح اين مواد مي شوند. بنابراين

مي توان گفت تاثيرات خلقي ناشي از ورزش عمدتاً ناشي از ترشح اندورفين ها است . تاثير ورزش بر حافظه

تحقيقات نشان داده كه سالمنداني كه يك برنامه تمريني شامل راه رفتن سريع بر روي

نوارگردان را سه بار در هفته و به مدت يك ساعت، در طول

چهار ماه انجام مي دادند

حافظه و زمان واكنش آنها، بهبود يافته بود.

تحقيقات بيشتر نشان داد كه آهسته دويدن، راهپيمايي، دوچرخه سواري و حركات

موزون نيز مانند راه رفتن سريع موجب بهبود حافظه و زمان واكنش در سالمندان

مي شوند.

تحقيقات بيشتر نشان داده است كه هيچ تمرين ورزشي نسبت به تمرينات ورزشي ديگر

از لحاظ تاثير بر حافظه برتري ندارد. به عبارت ديگر بين ورزش هاي مختلف از حيث

تاثير بر حافظه تفاوت معني داري مشاهده نمي شود.

پژوهشي كه در ژاپن انجام گرفت حاكي از آن بود سالمنداني كه هر روز در تمرينات

ورزشي شركت مي كنند و همچنين سالمنداني كه فعاليت بدني متوسط تا شديد، قسمتي از

كار روزانه آنها را تشكيل مي دهد در مقايسه با سالمندان كم تحرك تر به طور معني

داري كمتر به بيماري آلزايمر مبتلا مي شوند. در واقع بسياري از پژوهشگران معتقدند

كه يك زندگي پرتحرك ممكن است افراد را در برابر ابتلا به بيماري آلزايمر مقاوم

سازد .

انجام تمرينات ورزشي مي تواند كاهش توانمندي هاي شناختي را كه در اثر سالمندي

حادث مي شود به تاخير اندازد. تمرينات ورزشي با افزايش رشد سلول هاي عصبي و

گسترده شدن ارتباطات بين سلولي كه براي يادگيري و حافظه ضرورت دارد مي تواند

مغز را جوان و فعال نگهدارند.

تمرينات ورزشي مي تواند در بهبود طيف وسيعي از بيماري ها موثر باشد. ظاهراً بهبود

بسياري از بيماري هاي دستگاه عصبي بر اثر تكثير مجدد سلول هاي مغز صورت

مي گيرد. قبلاً تصور مي شد كه مغز، ساخت سلول هاي جديد را خيلي زود در جريان

رشد متوقف مي كند، اما در سال هاي اخير پژوهشگران شواهد روشني يافته اند كه نشان

مي دهد مغز به توليد سلول هاي جديد در طول حيات

خود ادامه ظاهراً مطلوب يا

نامطلوب بودن تمرينات، مي تواند در ميزان تاثير آنها بر مغز نقش عمده اي داشته باشد.

فشار رواني ناشي از ورزش اجباري مانع از هر گونه تغيير مفيدي در مغز و توانايي

يادگيري و حافظه مي شود.

به طور كلي پژوهشگران دريافتند كه محيط هاي چالش برانگيز كه شامل سه عامل

موقعيت هاي يادگيري فشرده، تعامل هاي اجتماعي و فعاليت هاي فيزيكي هستند نقش

مهمي در افزايش تعداد سلول هاي مغز در انسان دارند. چگونگي مقابله با بيماري رواني:

سعي كنيد به انجام فعاليتهاي ورزشي بپردازيد زيرا ورزش تنشهاي رواني را از بين

مي برد و اخمها را به لبخند تبديل مي نمايد.

موقعيت خود را بشناسيد و بجاي جنگيدن با آن خود را با آن سازگار سازيد. با تغذيه

مناسب ورزش مناسب، استراحت كامل مواظب سلامت جسم خود باشيد.

با ديگران معاشرت و دوستي نمائيد.

براي انجام هر كاري زمان خاص و منظمي را در نظر بگيريد.

در نهايت ياد بگيريد كه هميشه خونسرد و فرد راحتي باشيد.

در نهايت اگر داراي توانائي لازم براي تحمل درد و رنج باشيد و در موقع لزوم با

شهامت و بردباري برخورد نموديد به زندگي و رفاه ديگران علاقمند بوديد و در اين

زمينه فعاليت داشتيد شما از سلامت روان برخورداريد.

ماساژ

چه كساني از ماساژ سود مي برند؟

فراد مبتلا به شرايط زير از ماساژ سود مي برند:

• هرگونه درد مفصل يا عضلاني

• افراد مبتلا به درد هاي ارجاعي مثلا افرادي كه به دنبال سفتي گردن دچار سردرد مي

شوند

• عضلات سفت كه منجر به محدوديت حركات مفصلي شده باشد

• سندرم خستگي مزمن عضلاني

• افراد مبتلا به انرژيپائين بخصوص هنگامي كه در

همراهي با دو عضله باشد

• دردهاي احشايي كه دليل براي آنها پيدا نشده است

• كشيدگي هاي ساده عضلاني - رباطي

افراد مبتلا به بيماري هاي زير از ماساژ سود مي برند :

• آلرژي

• اضطراب

• آرتروزها ( رماتيسم مفصلي و استئوآرتريت ها )

• آسم و برونشيت

• سندرم تونل كارپال ( بيماري تونل مچ دست )

• مشكلات گردش خوني

• افسردگي

• اختلالات گوارشي مثل اسپاسم روده بزرگ ، يبوست واسهال

• سردرد بخصوص سردرد ناشي از اسپاسم و تنش عضلاني

• اختلالات سيستم ايمني

• دردهاي عضلاني - فاسيايي

• زايمان زود رس

• كاهش دامنه حركات مفصلي به هر دليل

• سينوزيت

• آسيب هاي ورزشي

• استرس

• اختلال مفصل آرواره اي - گيجگاهي ( TMJ )

از شير گرفتن كودك

چه زمان و چگونه بايد كودك را از شير گرفت؟

زمان از شير گرفتن در كشورهاي مختلف متفاوت است و آخرين اطلاعات و توصيه

ها سنين 2تا 4 سالگي را پيشنهاد مي كنند . تصميم در مورد از شير گرفتن بستگي به

شرايط جسمي ، رواني مادر و كودك و ويژگيهاي خانواده دارد. بهترين روش از شير

گرفتن روش تدريجي است كه همراه با عشق و علاقه بوده و هم براي مادر و هم براي

كودك بسيار راحت تر است و بدون مشكل و در طي چند ماه اتفاق مي افتد. بنابراين بعد

از 2 سال كامل كه كودك از شيرمادر بهره مند شده و در روز 5 وعده غذا وعده غذاي

اصلي و 2 ميان وعده) مي خورد و مايعات را هم با ليوان مي نوشد مي توان يك

تا دو

وعده شير پاستوريزه يا آب ميوه را جايگزين شير مادر نمود . در اين زمان نقش مادر

آن است كه خود پيشنهاد شير دادن را نكند و اگر زماني هم كودك تمايل به شيرخوردن

داشت از او دريغ ننمايد، به ويژه وقتي كودك بيمار باشد كه فقط اشتها به خوردن شير

دارد و غذاي ديگري را تحمل نمي كند. در اين روش چون از شيرگرفتن آرام آرام است

مشكلات عصبي، رواني و تغييرات هورموني مادر كه در يكباره از شير گرفتن اتفاق

مي افتد بوجود نمي آيد و كودك نيز دچار ضربه رواني نمي شود. به اين ترتيب كودك

كم كم علاقه به شير خوردن را از دست مي دهد و ممكن است خودش يكباره آن را كنار

بگذارد. بنابراين پيشنهاد مي شود مادران عزيز از توصيه هاي زير كه فقط به عنوان

يك راهنما است، استفاده كنند.

1- به كودك ، قبل از خواب و صبح هنگام بيدار شدن شير خودتان را بدهيد.

2- بتدريج وعده هاي شير قبل و بعد از ظهر را كم كنيد يعني فاصله شيردادنها را

بيشتر نماييد تا خودبخود يك وعده شيردهي حذف شود.

3- برنامه هميشگي روزانه را عوض كنيد مثلاً اگر او را از مهد كودك بر مي داريد به

جاي اينكه به منزل بياييد فروشگاه يا پارك برويد تا سرگرم شود و هوس شير خوردن

نكند.

4- سرگرمي هاي جديد برايش پيدا كنيد.

5- زمان شيرخوردن او را پيش بيني كنيد و چيزي در دسترس داشته باشيد مثلاً يك

ميان وعده يا يك نوشيدني مورد علاقه او را بهمراه داشته باشيد.

6- اگر در صندلي يا محل

مخصوصي به كودك شير مي داديد از اين محل استفاده نكنيد

تا كودك بياد شيرخوردن نيفتد و تقاضاي شير نكند.

7- اجازه ندهيد كودك شما را بدون لباس ببيند و هوس شير خوردن كند.

8- در صورت امكان از ساير افراد خانواده كمك بگيريد و هنگامي كه مي خواهيد وعده

صبح شيردادن را قطع كنيد سعي كنيد زودتر از او از خواب بيدار شويد تا هنگام بيدار

شدن او، همسرتان يا يكي ديگر از افراد آشناي خانواده در كنارش باشد.

9- و بالاخره وعده هاي شيرخوردن در ساعات شب را بترتيب يك شب در ميان و دو

شب در ميان و … كنيد تا خود كودك ديگر تقاضاي شير نكند .

سكته قلبي

كمكهاي اوليه براي فردي كه دچار سكته قلبي شده است،چيست؟

سكته قلبي به علت مسدود شدن يكي از شاخه هاي شريان كرونري ايجاد مي شود.

قسمتي از عضله قلب كه توسط شاخه ي بسته شده خون رساني مي شد، از بين خواهد

رفت. اگر اين قسمت بزرگ باشد، احتمال مرگ بسيار است اما در صورتي كه اين

قسمت كوچك باشد، بهبودي امكان پذير است اما چون قسمتي از عضله قلب از بين مي

رود فعاليت قلب ضعيف مي شود. برخي ممكن است چندين بار سكته كنند اما زنده باقي

بمانند. ويژگي هاي سكته قلبي عبارت است از:

درد فشار دهنده ناگهاني در وسط سينه (ممكن است درد به دست ها، پشت يا گلو انتشار

يابد)

غش كردن

ريزش عرق شديد

نبض ضعيف و تند كه ممكن است نامنظم بزند (نبض طبيعي حدود 60 تا 80 بار در

دقيقه است)

تنگي نفس

ممكن است بي هوشي رخ

دهد

ممكن است ايست قلبي هم ايجاد شود. از حركت، نوشيدن و آشاميدن بيمار جلوگيري

كنيد.

در برخورد با بيماري كه دچار سكته قلبي شده نكات زير را رعايت كنيد:

1. اگر بيمار هوشيار است، او را در وضعيت نيمه نشسته قرار دهيد.

2. بيمار را آرام كرده و اطمينان خاطر بدهيد.

3. لباس بيمار را باز و تكمه ها و كمربند را آزاد و راحت كنيد.

4. نبض و تنفس بيمار را كنترل كنيد.

5. اگر بيمار بي هوش است او را در وضعيت ريكاوري قرار دهيد.

6. اگر ايست قلبي رخ داد، ماساژ قلبي را شروع كنيد.

احياي فرد غرق شده

روش احياي فرد غرق شده چيست؟

1. وقتي فرد غرق شده را از آب بيرون مي آوريد، شروع به تنفس مصنوعي كنيد و در

همين حال فرد غرق شده را به سمت ساحل يا خشكي ببريد.

2. مصدوم را از آب بيرون آورده و روي زمين بخوابانيد.

3. تنفس را كنترل كنيد.

4. نبض را كنترل كنيد.

5. اگر هنوز نياز به تنفس مصنوعي دارد، سر او را به يك طرف چرخانده و دهانش

را پاك نماييد.

6. اگر مصدوم نفس مي كشد، او را به پشت خوابانده و سرش را به طرف بالا بياوريد.

7. اگر مصدوم نفس مي كشد اما بدنش خيلي سرد است، او را گرم كنيد.

8. فوري مصدوم را به بيمارستان انتقال دهيد.

دوران حاملگي

در دوران حاملگي بايد چگونه باشد؟

حتي الامكان سعي كنيد از لباس هاي گشاد و راحت استفاده نماييد. اگر به علت سرد

بودن هوا، زير لباس تان از زير پوش و يا تي شرت استفاده مي كنيد، حتماً دقت داشته

باشيد كه جنس آن از مواد پشم و ساير الياف مصنوعي نباشد و صددرصد نخ باشد. از

جوراب هايي استفاده نماييد كه كش آن سفت نباشد، زيرا در اين صورت از بازگشت

خون وريدي جلوگيري نموده و زمينه را براي ابتلا يا تشديد واريس پا آماده مي سازد.

در دوران بارداري كه پستانها حجيم تر شده و سنگين مي شوند، لازم است كه از پستان

بندهاي نخي و نسبتاً سفت، طوري كه از افتادگي آنها جلوگيري نمايد، استفاده كنيد.

بهترين كفش ها براي اين دوران، كفش هاي پاشنه كوتاه در حد 3 سانتي متر مي باشد تا

از كمردردهاي ناشي ازخميدگي كمر جلوگيري

كند. در ماههاي نخست، استفاده از كفش

هاي پاشنه كوتاه اشكالي ندارد، اما با بزرگ تر شدن شكم و سنگين شدن وزن مادر ،

بهتر است از پوشيدن اين نوع كفش ها نيزصرف نظر كند.

روابط زناشويي در دوران بارداري

روابط زناشويي در دوران بارداري بايد چگونه باشد؟

در اين دوران، نيازهاي جنسي زنان و مردان به صورتهاي متفاوتي ممكن است ظاهر

شود. بسياري از زنان طي ماههاي بارداري، محبت و ناز و نوازش را به روابط

زناشويي ترجيح مي دهند. در عده اي نيز ممكن است در اثر تغييرات فيزيكي بدن و

رضايت خاطر از اين تغييرات، علاقه به برقراري روابط بيشتر گردد.

مردها، غالباً تحت تأثير احساس ترس ناشي از امكان آسيب رساندن به جنين و يا

همسر قرار داشته و خواه ناخواه تمايلات جنسي آنها كاهش مي يابد. از سوي ديگر،

طي اين ماهها، زن براي مرد نوعي موجود روحاني و مقدس به حساب مي آيد و اين نيز

خود از عوامل مؤثر دركاهش اين تمايلات محسوب مي گردد. در بعضي از مردها نيز

نوعي احساس حسادت ناشي از اين امر كه شايد ديگر همسرشان مانند قبل تنها به او

تعلق ندارد و همه چيزش را وقف انديشيدن به فرزندش كرده، تأثير منفي مي گذارد.

سه ماهه اول بارداري كه معمولاً همراه با حالت تهوع، احساس خستگي و ناراحتي

هاي احتمالي ديگر است، پديدار گرديده احساس ناخوشايندي در زن باردار نسبت به

خودش و از آنجايي كه انرژي زيادي را صرف غلبه بر اين حالات مي كند، بر احساس

او نسبت به همسرش تأثير گذاشته و ناخودآگاه علاقه چنداني به داشتن روابط جنسي

ندارد.

گاه ترس از

سقط جنين مانع بزرگ ديگري طي سه ماه نخست بارداري به شمار مي

آيد.

جهت اطلاع بيشتر بد نيست بدانيد كه اولاً سقط هاي ناگهاني، بالاخص در سه ماهه

نخست، غالباً ناشي از وجود نوعي نقص در رشد تخمك بارور شده و يا هنجاري

كروموزومي آن و همچنين غير طبيعي بودن حالت رحم است و علت آن به هيچ وجه

داشتن روابط جنسي نيست.

ثانياً انقباضات رحمي ناشي از هيجانات روحي در زن باردار حتي تا ماه آخر هيچ

صدمه اي به جنين وارد نمي آورد.

ثالثاً كيسه آب كه در واقع محافظت از جنين را به عهده دارد، كاملاً محفوظ بوده و هيچ

ميكروارگانيسم و يا اسپرمي قادر به نفوذ به درون آن نيست. بنابراين ترس از احتمال

بروز عفونت رحم در اثر نزديكي و سرايت آن به جنين كاملاً بي مورد است.

در سه ماهه دوم با پايان سه ماهه نخست و پشت سرگذاشتن حالت تهوع و نيز ساير

ناراحتي هاي احتمالي، زن باردار از روحيه بهتري برخوردار است. سلامت جسمي

مادر همراه با احساس لذت بخش صاحب فرزند شدن بر تمايلات جنسي طرفين تأثير

مثبتي مي گذارد. در اين مرحله، افزايش جريان خون در ناحيه لگن، عامل ديگري در

افزايش اين تمايلات محسوب مي شود.

در سه ماهه آخر نيز چنانچه بارداري با مشكل خاصي مواج نبوده و همه چيز طبيعي و

نرمال است، روابط زناشويي مي تواند همچنان ادامه داشته باشد، اما در صورت

مشاهده و ورم زياد، خستگي مفرط و يا اضطراب و نگراني طبيعي است كه علاقه به

برقراري اين روابط تا حدي كاهش مي يابد.

همچنين در صورت

مشاهده خونريزي هر چند كم يا هرگونه ترشحات ديگري از كيسه

آب، بايستي سريعاً با پزشك معالج مشورت كرده و از داشتن هرگونه روابط جنسي

بپرهيزيد.

بر طبق نتايج به دست آمده از بررسيهاي محققين دانشگاه شيكاگو:

بين زايمان هاي زودرس ناشي از پاره شدن غشاء كيسه آب و روابط زناشويي

درآخرين ماه بارداري (چهار هفته آخر)، رابطه بسيار نزديكي وجود دارد.

توجه داشته باشيد در صورت وجود انقباضات پي در پي و بيش از حد در ناحيه رحم،

وجود هر گونه مشكلي در فرم طبيعي رحم ( كه در اين صورت پزشك متخصص

زنان شما را در جريان آن قرار خواهد داد.) و نيز عفونتهاي قارچي ( پس از درمان با

داروهاي تجويز شده، روابط زناشويي را مجدداً مي توان به طور طبيعي ادامه داد.) از

داشتن روابط زناشويي منع مي گرديد.

اعتياد به ورزش

اعتياد به ورزش چيست؟

اعتياد ورزشي يك اتكاي ناسالم و غير عادي به ورزش براي عملكرد روزانه شخص

است. در اين موارد معمولاً پرداختن به ورزش بعنوان تنها وسيله دفاعي در برابر

استرس هاي روزمره در مي آيد و فرد هر چه بيشتر به آن مي پردازد.

• شاخص ها و ويژگي هاي اعتياد ورزشي چيست

مثل هر اعتياد ديگري اعتياد به ورزش 3 جزء مهم دارد كه عبارتند از :

- وابستگي : يعني اين احساس كه براي شاداب بودن ورزش روزانه ضروري است.

- تحمل و مقاومت : يعني بصورت پيشرونده اي نياز به انجام ورزش بصورت شديدتر

وجود داشته باشد تا به سطح يكساني از شادابي و احساس خوب برسد.

- علائم ترك : بصورت خستگي و ضعف 36-24 ساعت پس از

ترك ورزش تعريف

مي شود. علائم افسردگي، اضطراب، تحريك پذيري و بي قراري شايع است.

• علت اعتياد ورزشي چيست

علت آن شناخته شده نيست. برخي تحقيقات آزاد شدن آرام برخي هورمون هاي دروني

بدن ( اندورفين ها ) را در پاسخ به ورزش علت پرداختن زياده از حد به ورزش دانسته

اند.

• آيا اعتياد به ورزش در ورزشكاران خاص بيشتر است

دو ميداني و دويدن ها شايعترين ورزشي هستند كه در آنها احتمال ايجاد اعتياد به

ورزش وجود دارد. اما در ورزشهاي هوازي مثل دوچرخه سواري و شنا هم احتمال آن

وجود دارد. به مقدار كمتر در ورزشهاي بسكتبال، كشتي، واليبال و تنيس هم اين

احتمال وجود دارد.

• احتمال بروز چه صدماتي در اعتياد ورزشي بيشتر است

ورزشكاراني كه دچار اين امر شده اند اغلب به صدمات ناشي از استفاده زياد از

اندامها مثل شكستگي هاي استرسي استخوان يا كشيدگي هاي عضلاني- تاندوني و

رباطي دچار مي شوند. جالب اينجاست كه از آنجا كه لازمه درمان اين آسيبها كاهش يا

قطع فعاليت براي مدتي است و اين ورزشكاران نمي توانند بخاطر وابستگي به ورزش

آنرا انجام دهند لذا نسبت به درمان مقاومند و دير بهبود مي يابند.

• آيا اعتياد به ورزش با ساير انواع اعتياد و مشكلات رواني همراهي دارد

وابستگي شديد به ورزش معمولاً همراهي با استفاده و اعتياد به الكل يا مواد مخدر و

داروها ندارد و اين افراد بخاطر اثر سوء اين مواد روي ورزش از آنها ( مواد مخدر و

الكل ) دوري مي ورزند.

برخي مطالعات ارتباط بين بي اشتهايي ( بي اشتهايي عصبي ) و اعتياد ورزشي را

مطرح كرده

اند.

• در موارد شك به اعتياد ورزشي چه سوالهايي بايد پرسيده شود

- ميزان انگيزه براي ورزش چقدر است ؟

- آيا پرداختن به ورزش با زندگي ، شغل و ارتباط با اطرافيان تداخل پيدا كرده است ؟

- چه مقدار و چگونه ورزش مي كند ؟

- آيا مي توانند مدتي ورزش را قطع كنند؟

- آيا در صورت به تاخير افتادن ورزش دچار علائم ترك مي شود؟

- آيا سابقه اي از آسيبهاي ناشي از فعاليت زياد مثل شكستگي هاي استرسي اخير وجود

دارد ؟

• نحوه برخورد با اعتياد به ورزش چگونه است

در اغلب موارد پرداختن به ورزش ناشي از يك علت استرس زاي زمينه اي است كه

فرد براي فراموش يا تحمل آن به ورزش روي مي آورد. لذا اولين قدم در درمان اعتياد

به ورزش شناسايي و رفع عوامل استرس زاي شغلي يا محيطي - خانوادگي است.

درمان آسيب ها و صدمات ناشي از فعاليت زياد مثل شكستگي هاي فشاري استخوان

كه در اين افراد شايع است بايد به نحو مقتضي صورت گيرد كه اغلب نيازمند كاهش يا

قطع فعاليت براي مدتي مي باشد. البته بسياري از اين افراد نمي توانند اين امر را انجام

دهند ( قطع فعاليت ورزشي) و به تدريج دچار عوارض ناتوان كننده خواهند شد.

منبع:موسسه طب ورزش پارس

اندام ساعت شني

اندام ساعت شني چيست؟

تا به حال چيزي درباره ي اندام هاي ساعت شني شنيده ايد؟ افرادي كه در اين گروه قرار

مي گيرند، قسمت بالا و پايين بدنشان وزن بيشتري داشته و درست مانند يك ساعت

شني دور كمرشان از ساير قسمت هاي بدن آنها كم حجم تر است. اين مسئله اي است كه

بسياري از

خانم هاي ايراني و تعداد كمي از آقايان با آن مواجه هستند.

اين نكته را نبايد فراموش كرد كه ساعت شني ها، در قسمت نيم تنه ي پاييني خود

استعداد بيشتري در جذب چربي دارند. اين دسته از افراد بايد روي حركات استقامتي كه

به طور مجزا براي قسمت هاي مختلف بدن طراحي شده اند، دقت بيشتري داشته باشند.

افرادي كه داراي اندام ساعت شني هستند، چندان هم بد شانس تلقي نمي شوند، زيرا به

همان سرعتي كه اضافه وزن پيدا مي كنند، به همان سرعت نيز مي توانند، وزن خود را

كاهش دهند. اگر جزو اين گروه هستيد نبايد نگران شويد. شما بايد تمرينات وزنه

برداري را كنار بگذاريد تا چربي ها به طور يكسان در ساير قسمت هاي مختلف بدنتان

پخش شود. به همين علت است كه يك شخص با چربي هاي پخش شده در تمام بدن، از

يك فرد داراي هيكل ساعت شني با وزن مشابه، لاغرتر به نظر مي رسد.

تنها با رژيم غذايي نمي توان به وزن دلخواه دست پيدا كرد. از دست دادن وزن، آن هم

در قسمت هايي كه داراي چربي بيش از اندازه است، نيازمند انجام تمرينات مناسب

است. شايد يك مرتبه به يك فرد لاغر تبديل نشويد، اما به راحتي مي توانيد سايز

لباس هايتان را كم كنيد. حتما لازم نيست زماني كه روي ترازو مي رويد تغيير وزن را

احساس كنيد، بلكه مي توانيد با حفظ وزن فعلي فقط سايزتان را پايين بياوريد و خوش

اندام شويد. ساعت شني بودن مزيت هم دارد!

افرادي كه اندام ساعت شني دارند، داراي استخوان هاي قوي هستند، از ماهيچه هاي قوي

برخوردارند و نسبت به سايرين كمتر در معرض پوكي استخوان قرار

مي گيرند. در

افراد مسن اين گروه نيز، شكستگي هاي كمتري در ناحيه ي استخوان ها ديده مي شود.

ورزش هايي كه به سرعت و قدرت نياز دارند، مخصوص ساعت شني هاست.

ورزش هايي مانند پياده روي و كوه پيمايي كه هم نيازمند قدرت در عضلات بالاتنه و

پايين تنه هستند، براي اين افراد مناسب تر است. افرادي كه داراي اندام ساعت شني

هستند، صاحب بدن هايي انعطاف پذير بوده و كمتر دچار ناراحتي هاي مربوط به كمر

مي شوند. اين افراد عضلات شكمي قدرتمندي دارند. داشتن پاهاي لاغر و قوزك هاي

كوچك و ساق هاي عضلاني از شاخص هاي مهم اندام ساعت شني هاست. مشكل اساسي

اين گروه در قسمت خارجي بازوها، داخل و پشت ران ها و زير باسن است. برخي از

آنها نيز مشكل اضافه وزن را در قسمت پاييني شكم خود دارند كه سبب افزايش اندازه

ي دور شكم آنها مي شود. اين افراد بايد خيلي مراقب باشند، چرا كه به راحتي و با به

كارگيري حركات نامناسب ورزشي وزن آنها افزايش مي يابد، به همين دليل است كه

بايد در اجراي تمرينات استقامتي و حركات با وزنه دقت بيشتري به خرج دهند. و اما پيشنهاد ما به شما

اگر شما جزو يكي از افراد با هيكل ساعت شني هستيد، به شما پيشنهاد مي كنيم براي

مدتي انجام حركات استقامتي و بلند كردن وزنه را كنار بگذاريد تا وزنتان كاهش پيدا

كند و توده هاي چربي از بين بروند، ولي رژيم غذايي مناسب را حتما در برنامه ي

كاهش وزن خود قرار دهيد. ورزش هاي مناسب شما

طناب زدن سريع يا اجراي حركات دوچرخه، راه رفتن با سرعت كم و كوه پيمايي آرام،

خرك، استفاده از دستگاه هاي وزنه برداري

داخل سالني، انجام ورزش هاي متداول نيم

تنه ي بالاي بدن به همراه ميله ي دو كيلويي هوازي، پرس پشت گردن، پرس سينه، بلند

كردن وزنه هاي سبك و شناي كرال ازجمله ورزش هايي است كه شما را به تناسب اندام

دلخواهتان مي رساند. ورزش هايي كه بايد از آنها پرهيز كنيد

تمرين با استپ، ورزش هاي هوازي، تمرينات استقامتي، دوچرخه زدن درجا، كوه

نوردي و دويدن به ويژه در حال حمل وزنه هاي سنگين، پرش با طناب، پرس پا و قايق

راني هاي استقامتي، ورزش هايي هستند كه به هيچ وجه مناسب افراد هيكل ساعت شني

نيستند و حتي مي توانند باعث افزايش وزن آنها شوند.

اين نكته را فراموش نكنيد، اگر وزن بدنتان كاهش پيدا كرد و كمي لاغر شديد، مي توانيد

به تدريج تمرينات استقامتي و بلند كردن وزنه را به تمرينات خود اضافه كنيد، ولي اگر

احساس كرديد، دوباره در حال چاق شدن هستيد، تمرينات استقامتي را براي هميشه از

ورزش خود حذف كنيد.

كم خوني فقر آهن

علايم كم خوني فقر آهن چيست؟

خصوصيات كلي در اين نوع كم خوني عبارت است از: رنگ پريدگي، زود خسته شدن

به دنبال فعاليت هاي روزمره و احساس ضعف.

از آنجا كه اين علايم به آهستگي شكل مي گيرند، فرد به آنها عادت مي كند و به همين

دليل چه بسا تا مدت ها براي پيگيري علت ضعف و خستگي خود به پزشك مراجعه

نكند يا آن را به حساب مسائل ديگري بگذارد.

با پيشرفت كم خوني فقر آهن علايم ديگري نيز ظاهر مي شود، از جمله يبوست ، وزوز

گوش ، تپش قلب (به خصوص پس از فعاليت مختصر)، غش كردن يا احساس سرگيجه

، افسردگي ، كوتاه شدن نفس، تحريك پذيري (به طوري كه فرد خيلي زود عصباني

مي شود)، كاهش اشتها و سردرد (به خصوص در ناحيه پيشاني).

بيشتر اوقات از روي نوع علايم نمي توان ميزان كمبود آهن را تخمين زد، ولي برخي

علايم كمبود، شديد هستند. به عنوان مثال: ناخن ها حالت قاشقي پيدا مي كنند يا زخم

هايي در دهان ايجاد مي شود. علامت مهم ديگر، «پيكا» يا «هرزه خواري» نام دارد.

اين اختلال به معني تمايل و ولع براي خوردن موادي است كه جزو مواد غذايي طبقه

بندي نمي شوند؛ مثل خاك، گل، برنج خام و

...

همان طور كه ملاحظه مي كنيد، اين مواد خوراكي نيستند ولي بيمار ممكن است با لذت

اين مواد را مصرف كند. متاسفانه اين مواد، كم خوني فقر آهن را تشديد مي كنند و

وضعيت بيماري روز به روز بدتر مي شود.

كمك هاي اوليه در س__وختگى

كمك هاي اوليه در س__وختگى ها چيست؟

هرساله تعداد زيادى از مردم دچار سوختگى مى شوند كه نيمى از اين موارد در كودكان

و خردسالان پيش مى آيد. هر چند پيشرفت هاى عمده اى در درمان سوختگى حاصل

شده است اما بسيارى از عوارض جسمى سوختگى تا مدتها گريبانگير نجات يافتگان

است. سوختگى ها از نظر شدت آسيب رسانى به بافت هاى بدن به سه درجه تقسيم مى

شوند :

سوختگى درجه يك كه در آن فقط لايه سطحى پوست آسيب مى بيند و علامت آن تنها

سوزش و قرمزى پوست است. سوختگى درجه دو كه در آن لايه هاى زيرى پوست هم

آسيب مى بينند و همراه با درد و سوزش و تاول است. سوختگى

هاى درجه سوم كه

پوست بطور كامل آسيب مى بيند و بافت هاى زير آن مانند عضلات و استخوان ها نيز

ممكن است دچار آسيب شوند و اغلب نيازمند پيوند زدن و جراحى است.

علاوه بر درجه سوختگى درصدى از سطح بدن كه سوخته است نيز وخامت وضعيت

مصدوم مؤثر است.

در مواقع مواجهه با مصدوم سوختگى اقدامات اوليه زير را قبل از رساندن او به مراكز

درمانى انجام دهيد

- متوقف كردن سوختگى با جدا كردن مصدوم از منبع سوختگى

- در سوختگى هاى ناشى از عوامل حرارتى يا شيميايى غير خشك از آب خنك براى

شستن پوست آسيب

ديده استفاده كنيد.

- اگر تنفس بيمار متوقف است او را احياء كنيد.

- محل سوختگى را با گاز استريل يا در صورت نبودن آن با پارچه تميز بپوشانيد.

- مصدوم را سريعاً به مراكز درمانى نزديك براى اقدامات پزشكى لازم برسانيد.

مواردى كه سوختگى از درجه يك باشد يا سطح سوختگى پوست خيلى كم و ازدرجه

دوم باشد

مى توان به صورت خانگى با استفاده از پمادهاى سوختگى و پانسمان مناسب آن را

درمان كرد.

لازم به تذكر است سوختگى ناشى از برق گرفتگى معمولا از نوع درجه 3 است و

احتياج به مراقبت هاى ويژة پزشكى دارد. « مشخصات و درمان »

? - هرگز روغن يا پمادهاي روغني روي سوختگي نماليد . اين موارد موجب عدم دفع

حرارت در محل آسيب شده و باعث عفونت شود .

? - هميشه در موارد زير بايد به مركز طبي مراجعه كرد :

• اگر قرباني يا صدمه ديده كودك و يا سالخورده باشد .

• سوختگي

بيش از يك قسمت از بدن را درگير كرده باشد .

• سوختگي در قسمتهاي حساس بدن رخ داده باشد . ( دستها - صورت - پاها و ... )

• سوختگي درجه ? باشد

• سوختگي با مواد شيميايي انواع سوختگي :

• درجه ?

• درجه ?

• درجه ?

• سوختگيهاي شيميايي سوختگي درجه ? : آسيب به لايه خارجي پوست وارد مي شود . علائم و مشخصات سوختگي :

1. قرمزي

2. درد متوسط

3. تورم و آماس درمان :

1. قسمت آسيب ديده را فوراً در آب سرد فرو ببريد .

2. آنرا در زير آب سرد و يا يك پارچه مرطوب نگهداريد تا زماني كه درد كاهش يابد

.

3. براي محافظت از محل سوختگي آنرا با يك گاز خشك و تميز بپوشانيم . سوختگي درجه ? : سوختگي به دومين لايه پوست نفوذ مي كند . مشخصات وعلائم :

1. تاول

2. پوست زبر و خشن و قرمز

3. تورم و آماس

4. درد خيلي شديد درمان :

1. فرو بردن موضع آسيب ديده به داخل آب سرد و يا استفاده از پارچه مرطوب در

اسرع وقت .

2. خيلي ملايم و آهسته منطقه آسيب ديده را خشك كنيد . هرگز آنجا را مالش ندهيد

زيرا خراشيدن و ماليدن محل باعث پاره شدن تاولها و مساعد كردن زمينه عفونت مي

شود .

3. محل آسيب ديده را با يك باند خشك و استريل بپوشانيد .

4. اگر سوختگي در ناحيه بازو و يا پاها قرار دارد عضو مربوطه را تا جاي ممكن

بالا نگهداريد .

5. « سوختگي درجه ? بايد

طي چند هفته بهبود يابد . » سوختگي درجه ? :

درد در سوختگي درجه ? كمتر از سوختگي درجه ? مي باشد زيرا سلولهاي عصبي در

بافت آسيب ديده در حقيقت تخريب مي شوند . اما با اين حال آسيب و صدمه خيلي

شديدتر از نوع ? مي باشد .

در اينحالت سوختگي به لايه سوم پوست نيز نفوذ مي كند . مشخصات و علائم :

ظاهر آسيب بصورت سفيد و يا زغالي شدن است .

درمان :

1. هيچ لباس و يا پوششي را روي محل آسيب ديده نگذاريد ويا حركت ندهيد .

2. آب سرد و يا درمان طبي را براي سوختگي بكار نبريد .

3. لباس تميز و خشك بپوشيد و منطقه آسيب ديده را لخت بگذاريد .

4. اگر سوختگي در بازو و دستها و يا پاها مي باشد عضو آسيب ديده را بالاتر از

سطح قلب نگهداريد .

5. اگر فرد صدمه ديده دچار سوختگي ناحيه صورت شده است ، مرتباً او را از نظر

وضعيت تنفس معاينه كنيد و مطمئن شويد كه مشكل تنفسي ندارد .

6. در اولين وقت مصدوم را به بيمارستان برسانيد . سوختگي هاي شيميايي :

1. لباس را از نزديك و يا روي محل سوختگي دور نگهداريد . هرگز لباسها را از سر

مصدوم بالا نكشيد بلكه لباسها را بريده و از مصدوم جدا كنيد .

2. ناحيه صدمه ديده را با آب تقريباً سرد شستشو دهيد حداقل به مدت ?? دقيقه

3. از يك پوشش تميز روي ناحيه صدمه ديده استفاده كنيد .

به توصيه هاي پزشكي توجه كرده و هر چه

زودتر به پزشك مراجعه كنيد . درمان سوختگي

قبل از درمان سوختگي بايد جهت جلوگيري از بدتر شدن وضعيت ، عامل ايجاد كننده

سوختگي را حذف و يا دور كرد . بعنوان مثال آتش را خاموش كرد .

لباس فرد را در صورت امكان سريعاً در آورد ( مگر مواقعي كه لباس به پوست

چسبيده باشد )

• مراقبت خانگي در واقع تميز نگاه داشتن زخم ، جهت پيشگيري از عفونت است .

• در خيلي از بيماران براي حداقل چند روز داروهاي مسكن لازم است روي سطح

سوخته را مي توان با باندهاي نچسب و يا گاز استريل پوشاند .

• باندي كه روي سطح سوخته قرار مي گيرد براحتي با يكبار قرار گرفتن در آب جدا

مي شود .

• در بعضي مواقع براي برخورداري از مراقبتهاي كاملتر و بهتر ، نياز است كه

شخص در بيمارستان بستري شود .

• در سوختگي هايي كه شخص از فعاليتهاي عادي و روزمره اش ناتوان مي شود نظير

راه رفتن و يا خوردن حتماً بايد در بيمارستان يا مركز درماني بستري شود .

• در سوختگي هاي عميق درجه ? ، درجه ? ، سوختگي در كودكان ، سالمندان و نيز

سوختگي در دستها ، پاها و ناحيه تناسلي معمولاً بهترين اقدام مراجعه به مركر درماني

مي باشد . درجه بندي سوختگي ها :

?- سوختگي هاي كوچك سطحي :

در اين سوختگي ها جهت پيشگيري از عفونت ، تميز نگه داشتن موضع خيلي مهم است

. اگر آلودگي به عمق نفوذ كرده باشد پزشك با تزريق يك داروي بيحسي موضع را را

با تراشيدن تميز

مي كند .

?- سوختگي هاي كوچك عمقي :

اين نوع سوختگي ها احتمالاً نياز به ارزيابي در بيمارستان داشته و يا در مطب پزشك

، روزي چند بار حداقل در چند روز اول مورد معاينه قرار گيرند .

در اين سوختگي ها ( درجه ? ) شايد نياز به پيوند پوست باشد .

بيشتر پيوندهاي پوست جايگزين پوست آسيب ديده مي شوند اما بعضي ديگر از پيوندها

د رواقع اثر موقتي پوشاننده و حمايتي پوست را دارند و پوست آسيب ديده خودش ترميم

مي شود .

در جريان پيوند پوست ، قسمتي از پوست سالم از ناحيه غيرسوخته در خود شخص (

اتوگرافت ) يا از پوست شخص ديگري ( آلوگرافت ) و يا از موجودات ديگر . پوست

خوك بسيار شبيه پوست انسان است .

پيوند پوستي طي عمل جراحي و بعد از اينكه بافتهاي مرده بطور كامل تخليه شدند و از

تميزي پوست اطمينان حاصل شد انجام مي شود .

اخيراً پوست مصنوعي ساخته شده كه براحتي جايگزين پوست سوخته مي شود .

?- سوختگي هاي شديد :

اين سوختگي ها زندگي را به خطر مي اندازند و نياز به اقدامات درماني فوري دارند .

تميز نگاه داشتن ناحيه حياتي است زيرا پوست آسيب ديده بسرعت عفوني مي شود .

اين نوع سوختگي ها نياز به مدت زمان طولاني براي بهبود دارند حتي گاهي سالها

زمان لازم است اين سوختگي ها منجر به بدشكلي در افراد شده و خيلي ها را افسرده

مي كند .

امروزه بافتهاي سوخته با روشهاي بيولوژيكي و جديد براحتي درمان مي شوند و

اسكارها و نواقص برطرف

مي شوند. سوختگي هاي الكتريكي

عبور جريان برق از بدن احتمالاً باعث ايجاد جراحتهاي وخيم و حتي مرگ آور مي

شود . جريان برق ممكن است از يك منبع توليد برق با ولتاژ پايين ( وسايل الكتريكي

خانگي ) يا ولتاژ بالا ( بيش از ???? ولت - معمولاً در كارخانه ها يا در خيابان ) و

يا احتمالاً از صاعقه ( برق زدگي باشد . وقتي جريان برق از نقطه اي وارد بدن مي

شود از محل ديگر كه در آن بدن با زمين تماس دارد خارج مي شود . نقاط ورود و

خروج جريان برق از بدن آسيب مي بيند و آسيب اين نقاط به صورت حفره اي شبيه به

محل ورود گلوله به چشم مي خورد . به غير از محل ورود و خروج جريان برق ،

بافتهايي كه در مسير اين دو نقطه قرار دارند نيز تحت تأثير جريان برق و حرارت

توليد شده تخريب مي شوند به طوري كه هرچه ولتاژ برقي كه وارد بدن مي شود بيشتر

باشد ، سوختگي ايجاد شده عميق تر و جراحتهاي باقي مانده وخيم تر خواهند بود .

علاوه بر اين ، جريان الكتريكي ضمن عبور از بدن در اعصاب ( محيطي و مركزي )

، ماهيچه ها و قلب تغييرات شيميايي قابل توجهي ايجاد مي كند و باعث اختلال در

واكنش هاي بدن شده و يا به طور كلي باعث توقف آنها مي شود ، در بسياري از موارد

اگر چه سوختگي خارجي ( محل ورود و خروج جريان برق ) به طور فريبنده اي

كوچك است اما اين مقدار كوچك نبايد پوششي

بر آسيب هاي وخيم تر عمقي باشد و ما

را به اشتباه بياندازد .

ابزار و سيمهاي برق با ولتاژ پايين كه در خانه يا محل كار يافت مي شوند مي توانند

باعث برق گرفتگي بشوند . اكثر سيمها و ابزار الكتريكي توسط روكش هاي عايق

پوشانده شده اند تا انسان تماس مستقيم با برق نداشته باشد . بسياري از برق گرفتگي ها

ناشي از خراب بودن كليدها ، سائيده شدن روكش سيمها يا خرابي خود وسيله الكتريكي

است . كودكان بيشتر در معرض خطر برق گرفتگي قرار دارند چرا كه دوست دارند با

كليدها ، سيمها و يا پريزها بازي كنند .

آب يك هادي خوب جريان برق است لذا تماس با وسايل الكتريكي با دست خيس يا

زماني كه زير پاها خيس است ، خطر برق گرفتگي را افزايش مي دهد .

صاعقه يك منبع طبيعي توليد الكتريسيته ( جريان مستقيم با سرعت و ولتاژ فوق العاده

زياد ) است كه به طور عادي براي رساندن خود به زمين از نزديكترين زائده بلندي كه

در آن حوالي وجود دارد استفاده مي كند و اگر شخصي در تماس با ، يا حتي نزديكي به

يك زائده طبيعي مانند درخت ، برج يا دكل باشد صدمه شديدي خواهد ديد . الكتريسيته

توليد شده به وسيله برق آسمان عمرش فوق العاده كوتاه است اما مي تواند موجب مرگ

آني ( به علت ايست قلبي - تنفسي ) يا حداقل سبب به آتش كشيدن لباس شخص شود (

اما صدمات بافتهاي عمقي به نسبت سبكتر است ) . بنابراين در زمان رعد و برق بايد

به سرعت از

محلهاي خطرناك دور شد . عوارض تهديد كننده جان مصدوم در صدمات الكتريكي

با ورود جريان برق به بدن در اثر انقباضهاي الكتريكي سفت ( كزازي شكل )

عضلات تنفسي يا آسيب مراكز تنفسي در مغز ( در بصل النخاع ) ايست تنفسي

عارض مي شود و پس از مدتي قلب نيز از حركت مي ايستد . البته اگر جريان برق از

خود قلب نيز عبور كرده باشد با ايجاد انقباضات كرمي شكل و غيرمؤثرو

اسپاسموديك در بطن ( فيبريلاسيون بطني ) ايست قلبي اوليه خواهيم داشت . پس از

ايست قلبي - تنفسي اگر در عرض ? تا ? دقيقه عمليات احياء شروع نشود مرگ قطعي

و حتمي خواهد بود . اما قبل از شروع عمليات احياء ابتدا بايد تماس مصدوم را با

جريان برق از بين ببريم . قطع جريان كم ولتاژ

معقولترين كار قطع كليد كنتور است . اگر دسترسي سريع به فيوز امكان پذير نبود دو

شاخه را از پريز بيرون بياوريد يا سيم روكش دار را بكشيد تا از پريز خارج شود و

مطمئن شويد كه خود در يك محل بي خطر و سالم قرار گرفته ايد . اگر نتوانستيد

جريان برق را به اين ترتيب قطع كنيد روي يك ماده عايق خشك مثل روزنامه يا يك

تخته چوبي يا لاستيك بايستيد و با يك وسيله چوبي بلند ( مثل جارو ) منبع برق را از

مصدوم دور كنيد . يا اينكه يك طناب را به دور رانها يا دست مصدوم بياندازيد و او

را به سمت خود بكشيد تا از منبع دور شود .

توجه كنيد : از به

كار بردن وسايل فلزي يا مرطوب يا از تماس با بدن لخت مصدوم

كاملاً خودداري كنيد . اگر هيچ راهي وجود نداشت گوشه لباس مصدوم را كه خشك

است بگيريد و او را بكشيد . برق گرفتگي با جريانهاي پر ولتاژ

در مواردي كه با برق گرفتگي ولتاژ بالا روبرو هستيد به هيچ عنوان به مصدوم

نزديك نشويد مگر اينكه از طرف پليس يا شخص مسئولي به شما اطمينان داده شود كه

مي توانيد به مصدوم نزديك شويد . تماس با برق هاي پرولتاژ در خطوط فشارقوي

هوايي معمولاً سبب مرگ آني مي شود . در چنين مواردي ضمن ايجاد سوختگي هاي

شديد ، در اثر نيروي ناشي از اسپاسم ناگهاني ماهيچه اي ، مصدوم به مساحتي دورتر

از محل تماس پرت مي شود . اگر مصدوم همچنان در تماس با برق مانده بود يا اينكه

كمتر از ?? متر از خطوط فشار قوي فاصله داشت هرگز كوشش نكنيد كه او را نجات

دهيد ، حتي به او نزديك هم نشويد تا اينكه برق به وسيله مسئولين قطع شود چرا كه

برق فشار قوي حالت قوسي داشته و مي تواند مسافتهاي دور را نيز تحت تأثير قرار

دهد در اين موارد مواد عايق ، مانند چوب خشك يا لباس خشك به هيچ وجه حفاظتي

براي شما ايجاد نخواهد كرد . بلافاصله به پليس خبر دهيد و اجازه ندهيد كسي به

مصدوم نزديك شود و زماني كمك هاي اوليه را شروع كنيد كه از طرف مسئولين يا

مراجع رسمي به شما اطلاع داده شود كه برق قطع شده است . ارزيابي مصدومين برق گرفتگي

شكايات وعلائم

مصدومي

كه دچار برق گرفتگي مي شود ممكن است يكي يا تمام شكايات و علائم زير

را داشته باشد :

• سوختگي هاي محل ورود و خروج جريان برق از بدن

• قطع راههاي عصبي كه به صورت فلج اندام تظاهر مي كند .

• درد و حساس شدن ماهيچه ها

• افزايش فشار خون يا كاهش فشار خون همراه با علايم و شكايات ناشي از شوك

• مشكل شدن تنفس يا ايست تنفسي ( ممكن است زبان ورم كند و راه هوايي را مسدود

نمايد)

• ضربانات نامنظم قلب يا ايست قلبي.

• بي قراري و تحريك پذيري ، اگر مصدوم هوشيار است .

• بيهوش شدن .

• اختلالات بينايي .

• شكستگي استخوانها ( از جمله ستون مهره ها ) و دررفتگي مفاصل به علت

انقباضات شديد عضلات يا پرت شدن .

• تشنج ( در موارد شديد ) مراقبت از مصدوم

مراحل مراقبتهاي اورژانس

• مطمئن شويد كه خود و مصدوم در يك منطقه بي خطر قرار داريد .

• براي مصدوم يك راه هوايي مطمئن برقرار كنيد و اگر لازم است ( در موارد ايست

قلبي - تنفسي ) عمليات احياي قلبي - تنفسي مقدماتي را شروع كنيد .

• در صورت وجود ضايعات نخاعي و ستون فقرات ، آسيب هاي سر و شكستگي شديد

، مراقبتهاي اوليه مربوط به آنها را انجام دهيد .

• سوختگي هاي الكتريكي را ارزيابي كنيد . در جستجوي حداقل دو محل سوختگي

خارج باشيد : يكي محل تماس با منبع انرژي الكتريكي و ديگري محل تماس با زمين .

• محل هاي سوختگي را سرد

كنيد .

• بر روي مناطق سوخته پانسمان استريل خشك قرار دهيد .

• مراقب شوك باشيد . آن را درمان كرده و اكسيژن با غلظت بالا تجويز كنيد .

• مصدوم را هر چه زودتر منتقل كنيد . بعضي از عوارض سوختگي ( مثل تورم

راههاي هوايي و در نتيجه خفگي ، نارسايي كليه ، اختلالات قلبي و شوك ) شروع

تدريجي دارند . بنابراين بايد مصدوم را سريعاً به مركز مجهز منتقل كرد و او را تحت

نظر قرار داد .

توجه كنيد : آسيب هاي الكتريكي سبب تخريب وسيع عضلات شده ، كه اين باعث آزاد

شدن مواد سمي ( مثل ميوگلوبين ) به داخل خون مي شود . اين مواد از راه خون به كليه

ها رسيده و در ادرار ترشح مي شوند و رنگ آن را قرمز مي كنند و از طرفي با

رسوب در كليه ها سبب نارسايي كليه خواهند شد . بنابراين براي جلوگيري از اين

عارضه به مصدومين برق گرفتگي كه ادرار قرمز دفع مي كنند بايد حجم زيادي از

مايعات داخل وريدي ( ترجيحاً حاوي بي كربنات سديم ) تزريق كرد تا با شسته شدن

كليه ها ، آسيب كليوي تقليل يابد .

كمك هاي اوليه در خونريزي و زخم ها

كمك هاي اوليه در خونريزي و زخم ها چيست؟

خونريزي يعني خارج شدن خون از درون عروق خوني كه در نتيجه ي جراحت و

بريدگي اتفاق مي افتد. دستگاه گردش خون :

دستگاه گردش خون از مهمترين سيستمهاي بدن ميباشد كه از سه جزء اصلي زير

تشكيل شده است : 1- قلب 2- رگها 3- خون وظيفه اين دستگاه انتقال مواد غذائي

واكسيژن به سلولهاي بدن وهمچنين انتقال مواد دفعي ودي اكسيد كربن سلولها به

اندامهاي دفعي مي باشد علائم ونشانه هاي خونريزي

به صورت واكنشي و براي جبران خون از دست رفته، خون كمتري به قسمتهاي كم

اهميت تر مثل پوست، مي رسد و به همين دليل رنگ پريدگي پوست و مخاطها جزو

علايم شايع خونريزي است. در مراحل اوليه و يا خونريزي هاي خفيف به جز رنگ

پريدگيهاي مختصرپوست و افزايش تعداد ضربان قلب علايمي ديده نميشود ولي با

افزايش شدت خونريزي علايم زير ظاهر ميشود:

1- تشنگي 2- ضعف، بي حالي،بي قراري و پرخاشگري 3- تند شدن ضربان قلب و

ضعيف شدن نبضهاي محيطي 4- عرق سرد روي پيشاني 5- تنفس سريع و سطح 6-

تهوع و استفراغ 7 - افت فشار خون 8- خواب آلودگي 9- احساس سبكي سر، سرگيجه

و سردي پوست 10- احساس سرما 11- وجود علايم خاص خونريزي در ارتباط با

بعضي از قسمت هاي بدن مثلا خونريزي جمجمه، درون قفسه سينه يا شكم و... 12-

مشاهده خروج خون از زخم در موارد خونريزي خارجي

__ به خاطر كاهش رسيدن خون اكسيژن دار به مغز، فرد دجار خواب آلودگي، گيجي،

سياهي رفتن چشمها و يا اضطراب و بي قراري مي شود. انواع خونريزي:

با توجه به نوع عروق آسيب ديده، خونريزيها به سه دسته تقسيم مي شوند:

1) خونريزي سرخرگي: اين نوع خونريزي به دليل سرعت زياد جريان خون به

صورت جهنده و با فشار زياد است.رنگ خون به دليل محتواي اكسيژن بالا قرمز

روشن است. اين نوع خونريزي به آساني مهار نميشود. درموارد قطع عضو به دليل

ضربه ممكن است سرخرگ به

طور كامل و شديد منقبض شده و خونريزي قطع گردد.

2 ) خونريزي سياهرگي: سياهرگها شامل خون تيره بوده و جريان خون در آن آرام

است و در نتيجه اين نوع خونريزي بدون جهت و فشار بوده و آسانتر از خونريزي

سرخرگي مهار ميشود. يك خطر جدي خونريزي سياهرگي، ورود هوا (مكش هوا ) به

درون خون و بروز مرگ ناگهاني است و ميتوان با فشار ملايم آنرا مهار كرد.

3 ) خونريزي مويرگي: خون موجود در مويرگ ها مخلوطي از خون سرخرگي و

سياهرگي است. خون معمولا از زخم نشت مي كند و مقدار خون از دست رفته نيز كم

است. معمولا فشار روي زخم براي مهار خونريزي كفايت مي كند در اين نوع

خونريزي خطر عفوني شدن زخم بيشتر از خطر از دست رفتن خون مطرح است.

باتوجه به كانون خونريزي، خونريزيها به دو دسته تقسيم مي شوند:

1) خونريزي داخلي:در خونريزي داخلي،خون از درون عروق خارج شده، ولي داخل

بدن باقي ميماند.يعني خون به درون حفرات بدن مثل شكم، قفسه سينه، جمجمه و ... مي

ريزد. اين نوع خونريزي را با چشم نمي توان ديد و تشخيص آن مشكل است.

2) خونريزي خارجي: در خونريزي خارجي، خون از بدن خارج شده و بيرون مي

ريزد و غالبا نتيجه ي بريدگي، جراحت جنگي و شكستگيهاي باز استخوان ها ايجاد مي

شود. اقدامات و كمكهاي اوليه در خونريزي ها

1. در ارائه كمكهاي اوليه سرعت عمل به خرج دهيد اما خونسردي خود را حفظ كنيد

تاخيرممكن است به قيمت از دست رفتن جان مصدوم تمام شود.

2. علايم حياتي را كنترل كنيد

3. مصدوم را به پشت بخوابانيد

و پاها را در وضعيت بالا ببريد.

4. خونريزي را كنترل كنيد.

5. مصدوم را گرم نگه داريد

6. مصدوم را در وضعيت استراحت قرار داده و اندام زخمي را بي حركت كنيد

7. لباس مصدوم را شل كنيد

8. در صورت بروز شوك، پاهاي مصدوم را بالا نگه داريد اما در صورت خونريزي

سر و گردن نبايد سر را نسبت به بقيه بدن پايين تر نگه داشت ، چون سبب خونريزي

بيشتر مي شود.

9. جهت بررسي وضعيت جريان خون اعضاء از لمس نبض و گرمي هر اندام و

همچنين معاينه پر شدن مويرگي ناخن ها (Capillary Nail Test - Blanch Test )

استفاده كنيد.پر شدن فوري بستر ناخن نشاندهنده جريان خون مناسب است و پر شدن

بستر ناخن در مدت زمان بيش از 2 ثانيه غير طبيعي است.

10. در صورتي كه خون لخته شده باشد، از كندن و تميز كردن آن خودداري كنيد؛

زيرااين كار سبب خونريزي مجدد ميشود.

11. هرگز اشيائي مانند چاقو، تكه هاي شيشه و... را از زخم خارج نكنيد زيرا امكان

تشديد آسيب و خونريزي بيشتر وجود دارد. در اين شرايط، از يك دستمال و يا باند حلقه

شده به نام ت__امپون استفاده كنيد. توجه داشته باشيد كه تامپون بايد كاملا اطراف جسم را

بپوشاند طوري كه وقتي خواستيد روي آن باندپيچي كنيد، به جسم فشار وارد نشود.

12. مصدوم را به مركز درماني انتقال دهيد. روشهاي مهار خونريزي كمكهاي اوليه در خونريزي

1. بالا نگه داشتن عضو آسيب ديده .

2. فشار مستقيم بر روي محل خونريزي .

3. فشار بر روي نقاط فشار (منظور از نقاط فشار، نقاطي هستند كه

شريان يا همان

سرخرگ اصلي، از آن عبور كرده است.)

4. اگر خونريزي جزئي باشد، خونريزي ممكن است با ريختن آب سرد بر روي آن بند

بيايد.

5. استفاده از تورنيكت يا شريان بند در خونريزي هاي شديد تورنيكت باند عريزي

است كه استفاده از آن به طور صحيح سرخرگ را بسته و مانع خونريزي ميشود. از

اين وسيله تنها در موارد بسيار ضروري (نظير قطع سرخرگ بزرگ، قطع عضو و يا

عدم مهار خونريزي با روشهاي ديگر) استفاده مي شود. 1- فشار مستقيم :

موثرترين روش در كنترل خونريزي از طريق فشار مستقيم ميباشد كه به يكي از دو

روش زير انجام ميگيرد

گاز استريل (يا تكه پارچه تميز) را روي محل خونريزي گذاشته وبا دست روي آن

فشار وارد شود تا خونريزي قطع گردد.

قطعه اي گاز استريل را روي محل خونريزي گذاشته وبه وسيله بانداژ محكم آنرا ببنديد

تا خونريزي كنترل گردد. 2- بالا نگه داشتن عضو دچار خونريزي :

اين روش در كنترل خونريزي قسمت هايي از بدن كه امكان قراردادن آنها در سطحي

بالا تر از سطح بدن

وجود دارد مورد استفاده قرارميگيرد كه به علت نيروي جاذبه ،فشار خونريزي كمتر

ميشود .

توجه : در صورت وجود شكستگي درعضو مربوطه استفاده ازاين روش محدوديت

دارد . 3 - فشار بر نقاط فشار :

اگر توسط فشار مستقيم و بلند كردن عضو ،خونريزي قابل كنترل نبود از فشار دادن بر

نقاط فشار استفاده مي شود نقاط فشار نقاطي است كه شريان هاي اصلي بدن از نزديك

سطح بدن و روي استخوانها عبور مي كند.

توجه : چنانچه در اين محل ها شكستگي استخواني باشد

در استفاده از اين روش

محدوديت وجود دارد . 4- استفاده از تورنيكت يا كيسه هوائي : (با رعايت اصول )

اين روش فقط زماني انجام ميشود كه كوششهاي قبلي جهت كنترل خونريزي موثر واقع

نشود ويا در مواقعي كه اندامي قطع گرديده و نگراني درمورد ازبين رفتن بافتهاي پائين

تر از محل بستن تورنيكت نباشد .

نكته : 1- اندامي كه با تورنيكت بسته شده حتماً بايد در معرض ديد باشد. خونريزي داخلي

تعريف: چنانچه خون پس از خروج از رگ در داخل حفره اي از بدن ريخته ومحل

خونريزي مشاهده نشود، خونريزي داخلي گويند. مانند خونريزي در داخل جمجمه، ويا

در مجاري گوارشي. كمكهاي اوليه در خونريزيهاي داخلي :

در مورد خونريزيهاي داخلي مهمترين كار رساندن بيمار به مركز درماني است

وبهترين اقداماتي كه ميتوان انجام

داد به ترتيب زير است :

1- كنترل علائم حياتي

2- كنترل راههاي هوائي

3- قرار دادن بيمار در بهترين وضعيت

مثلاً اگر بيمار دچار تهوع واستفراغ هاي مكرر است اورا به پهلو خوابانده واگر

خونريزي داخلي اندامها ( دست وپا )است، اندام را بالا نگه داريد.

4- بيمار اگر دچار شوك است كمكهاي اوليه در مورد او انجام شود.

5- در صورت امكان به بيمار اكسيژن داده وبه او هيچ چيز نخورانيد.

6- در اولين فرصت ممكن بيمار را به مركز درماني انتقال دهيد.

نكته1 : در صورت ضربه به سر - استفراغ هاي مكرر زنگ خطر بزرگي جهت اعلام

خونريزي داخل مغزي ميباشد كه ميتواند باعث مرگ مصدوم گردد.همچنين خروج مايع

مغزي نخاعي كه همانند آبريزش بيني از بيني و مايع شفافي از گوش مي باشد از علايم

ضربه مغزي مي باشد

در ضربه

مغزي : سر مصدوم را بالاتر از ساير اندام او قرار دهيد . از خروج مايع

مغزي نخاعي به بيرون جلوگيري نكنيد و هر چه سريعتر مصدوم را به مركز درماني

انتقال دهيد .

نكته2 : در صورت ضربه به شكم - دل درد شديد زنگ خطر بزرگي جهت اعلام

خونريزي داخل شكم ميباشد ودر صورت عدم توجه باعث مرگ مصدوم خواهد شد. تعريف زخم

ايجاد هر گونه شكاف و از بين رفتن پيوستگي بافتهاي بدن چه در داخل و چه در سطح

خارجي بدن را زخم

مي نامند. به عبارت ديگر هر گونه صدمه به نسج نرم را زخم گويند. (نسج نرم در بدن

شامل پوست ، عضلات ، عروق خوني و اعصاب مي باشد) زخمهاي باز

هرگاه در اثر عوامل مختلف قسمتي از پوست بدن تغيير شكل دهد و اين تغيير شكل

باعث خروج خون از بدن شود ايجاد زخم باز مي نمايد. در اين نوع زخم خونريزي از

بدن قابل روئيت است. انواع زخمهاي باز

• زخمهاي شكافدار يا بريدگي ها: در اين زخم ديواره زخم منظم و مستقيم است كه با

وسايل برنده مثل چاقو ، شيشه و غيره ايجاد مي شود

• زخمهاي پاره پاره: در اين نوح زخم لبه هاي زخم نامنظم و ناهموار هستند و ممكن

است بر اثر تماس با سيم خاردار برخورد تركش خمپاره و يا گاز گرفتگي حيوانات

ايجاد شود

• زخمهاي كنده: در اين نوع زخم قسمتي از پوست از بدن جدا مي شود و گاهي اوقات

نسج زير جلدي و عضله نيز كنده مي شود

• خراشيدگي: معمولا براثر ساييده شدن يا سر خوردن روي سطح زبر به وجود مي آيد.

• زخمهاي سوراخ شده: در اين

نوع زخمها ممكن است ديوار زخم منظم باشد،

خونريزي كم و التيام به كندي صورت مي گيرد.مانند زخمهاي چاقو ، گلوله ، سوزن ... اقدامات لازم

در صورتيكه محلولهاي استريل مانند سرم شستشو يا نرمال سالين ، بتادين يا آب

جوشيده ولرم در دسترس مي باشد، گرد و غبار و آلودگي را از روي زخم بشوييد.

- زخمهاي باز را بلافاصله با يك پوشش استريل مانند گاز يا هر گونه پارچه تميز

ديگر بپوشانيد.(پانسمان)

جسم خارجي عمقي از جمله جسم خارجي نوك تيز مثل ميله يا سوزن يا چاقو را هرگز

از زخم خارج نكنيد (به خصوص در قفسه سينه يا شكم) ، چون ممكن است سبب آسيب

بيشتر به عروق خوني و خونريزي شود.

-در مورد زخمهاي خونريزي دهنده لخته روي زخم نبايد با كشيدن گاز و ... جدا شود

چون باعث ايجاد خونريزي مجدد مي شود. قطع عضو

اقدامات و كمكهاي اوليه از مصدوم

1) درصورت امكان دستكش يكبار مصرف بپوشيد. با فشار آوردن روي عضو

آسيب ديده و بالا بردن آن خونريزي را كنترل كنيد.

2) يك پانسمان استريل يا يك قطعه پارچه تميز بدون كرك روي محل جراحت قرار دهيد وآن را

با پيچيدن باند محكم كنيد. در صورت بروز شوك به درمان آن بپردازيد.

3) با مركز اورژانس تماس بگيريد و آمبولانس درخواست كنيد. ذكر كنيد كه قطع عضو

صورت گرفته است علايم حياتي سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را كنترل و ثبت كنيد

احتياط دقت كنيد كه عضو قطع شده در تماس مستقيم با يخ قرار نگيرد. زخم بسته

زخم بسته عبارت است از صدمه و ضايعه ديدن بافتهاي داخلي بدن ، بدون اينكه راه

ارتباطي به بيرون و سطح بدن داشته باشند. اين زخمها معمولا نتيجه تحت فشار قرار

گرفتن بوسيله اشياء سنگين مي باشد. انواع زخم بسته

• زخمهاي كوفتگي (كوبنده): ضربه غير برنده به بدن مي تواند باعث له شدن و جداشدن

لايه هاي عمقي تر

پوست و نسوج زير جلدي شود بدون اين كه خونريزي قابل روئيت

باشد.

• زخمهاي له شده (له شدگي:ر اينجا ديواره زخم نامنظم و خونريزي زياد است و التيام

به كندي صورت مي گيرد اقدامات و كمكهاي اوليه در زخمهاي بسته

كوفتگي شايعترين نوع زخم بسته است كه نيازبه كمكهاي اوليه سريع ندارد. البته قبل

از انتقال درصورت نياز درمان شوك (درصورت وجود علايم شوك) براي مصدوم

بايد انجام گيرد. زخم بستر ( زخم فشار ) در سالمندان

زخم فشار ، زخم بستر يا Decubitus ulcer يكي از مشكلات شايع سالمندان مي باشد

كه باعث درد ، عفونت و حتي مرگ به دنبال عفونت منتشر ( سپتي سمي ) ، بوي بد و

آسيب به كمر مي شود . اين مشكل براي كادر پرستاري ، زحمات زياد و حتي آسيب

هاي جسمي به دنبال دارد ( مثل مشكلات كمر و ... )

زخم فشار نه تنها در سالمندان بستري ديده مي شود ، بلكه طبق تحقيقات در سالمنداني

كه توانايي نشستن دارند ، بيشتر در معرض زخم فشار هستند . طبق تعريف ، نكروز (

سياه شدگي و از بين رفتن بافت ) كه به دليل انسداد جريان خون تغذيه كننده موضعي

بوجود مي آيد . اين مسأله مي تواند در هر قسمتي از بدن كه فشار خارجي بر روي

برجستگي استخوان اعمال مي شود ايجاد گردد . وجود عوامل مساعد كننده مي تواند

خطرزخم فشار را افزايش دهد .

در واقع فشار باعث كاهش جريان خون ( ايسكمي ) و در نهايت درد مي شود . به دنبال

درد ، فرد ، موقعيت بدن خود و در

نتيجه ناحيه فشار را تغيير مي دهد . اين كار باعث

ورود خون به ناحيه كم خون ( ايسكميك ) شده و به بافت اجازه بهبود يا ترميم مي دهد

. عوامل ايجاد كننده

چندين عامل بالقوه ، زمينه ساز بروز آن در يك فرد مي باشند و به ? دسته عوامل

داخلي ، بيروني و بيمارستاني تقسيم مي شوند . عوامل داخلي

اينها مجموعه عناصر داخلي هستند كه پاسخ بدن را كاهش ميدهند و فرد را مستعد ابتلا

به زخم فشار مي كنند . چندين عامل داخلي وجود دارد كه شامل : سوء تغذيه ، اختلالات

عصبي ( نورولوژيك ) كاهش حركت و فعاليت ، افزايش سن ، بي اختياري و رطوبت

پوست ، وضعيت ذهني ، وضعيت پوست و مصرف دارو مي باشد .

سوء تغذيه مي تواند توسط عواملي مثل كاهش اشتها ، اشكال در خوردن به هر علتي

مثلاً دندانهاي نامناسب و عدم توانائي در غذاخوردن بدون كمك و حتي اشكال در بلع به

عللي مثل سكته مغزي ( CVA ) بوجود بيايد

اختلالات عصبي هم باعث عدم درك بيمار از احساس درد شده و همچنين توانائي

جابجائي را نيز تحت تأثير قرار ميدهند .

افزايش سن باعث كاهش ساخت كلاژن شده و باعث نازك تر شدن و كاهش خاصيت

ارتجاعي پوست مي شود . بي اختياري ادرار و رطوبت پوست نيز احتمال ايجاد زخم

فشار را افزايش مي دهند .

وضعيت ذهني بيمار نيز نقش مهمي در ايجاد زخم فشار دارد . مصرف دارو نيز باعث

كاهش هشياري بيمار مي شود و در نتيجه به طور طبيعي ، حركات نيز

كمتر مي شوند. فاكتورهاي بيروني

شامل فشار ، اصطكاك و نيروهاي كششي مي باشند . اين ? عامل خصوصاً در فرد

نشسته مهم هستند. عوامل بيمارستاني

عوامل خارجي ، بخصوص هنگامي كه فرد در بيمارستان بستري است ، اهميت پيدا

مي كنند . اين عوامل شامل : ماندن روي ترالي بيمارستان يا تخت اتاق عمل به مدت

چندين ساعت - عدم وجود سيستم هاي بهبود فشار ، روي تخت هاي استاندارد

بيمارستاني - عدم وجود سيستم هاي كاهنده فشار و يا جابجا كردن نادرست بيمار بر

روي صندلي ، بي حركت كردن بيمار از طريق ابزاري مثل تراكشن و اسپلينت -

روشهاي نادرست جابجا كردن بيمار خون دماغ

طبق آمار به طور تقريبي يك نفر از هر 10 نفر دست كم يكبار سابقه خونريزي شديد

از بيني داشته است. خونريزي ممكن است جزئي و يا خيلي شديد باشد. بعد از

خونريزي هاي قاعدگي، خونريزي بيني شايعترين خونريزي خودبخودي در انسان است

كه به علت پارگي عروق مخاط بيني كه بدون محافظ مي باشد اتفاق مي افتد. شايعترين

محل خونريزي در اطفال و بالغين جوان قسمت قدامي تيغه بيني است ( كه ناحيه

كيسلباخ kisselbakh يا ليتل little ناميده مي شود). خونريزي اين ناحيه را مي توان به

آساني كنترل نمود. مشكل ترين و پيچيده ترين محل خونريزي در قسمت خلفي - فوقاني

جدار خارجي و تيغه ي وسط بيني در اشخاص مسن است.

شايعترين علت خونريزي بيني ضربه يا تروما است. ضربه هاي شديد باعث شكستگي

استخوان بيني شده و ضربه هاي خفيف نظير دستكاري بيني با انگشت آسيب به ناحيه

ليتل وارد آورده و سبب از بين رفتن موكوس محافظ آن ناحيه مي شود.

عوامل مهم در كنترل

خونريزي هاي بيني عبارتند از: علت، محل خونريزي، نحوه

معالجه آن. علت شناسي : عوامل موضعي و عوامل سيستميك

عوامل موضعي:

در ميان عوامل موضعي كه سبب خونريزي بيني مي شوند، مي توان از ضربه هاي

وارده به صورت، واكنش التهابي تغييرشكل ساختماني، وجود جسم خارجي، تماس با

مواد شيميايي سمي، مداخله جراحي و تومورهاي داخلي بيني نام برد. ضربه ي موضعي

يكي از شايعترين علل خون دماغ است. وارد كردن لوله بيني- معدي (افزايش مداوم

فشار هوايي بيني) دستكاري داخلي بيني و بازيابي جسم خارجي داخل بيني كه سبب

پاسخ التهابي شديد شده است، همه مي توانند مسئول خونريزي بيني باشند عمل هاي

جراحي داخلي بيني و شكستگي هاي استخوان بيني، ديواره سينوس هاي صورت- كاسه

چشم و قاعده جمجمه هم مي تواند سبب خون دماغ شوند. بد شكلي هاي ساختماني:

به شكل مادرزادي يا اكتسابي مي توانند سبب درگيري قسمت غضروفي يا استخواني

تيغه ي بيني يا شاخك ها شوند. در اين حالت هواي دميده شده با سرعت و تلاطم بيشتري

وارد بيني مي شود. اين مسئله سبب خشكي غشاي مخاطي- التهاب و دلمه بستن مي شود.

برداشتن دلمه ها از طريق پاك كردن بيني يا با فشار وارد كردن هوا از راه بيني انسداد

يافته عروق خوني سطحي را در معرض قرار مي دهد و موجب خونريزي مي شود.

سرطان هاي متعددي مي توانند با خونريزي هاي خودبخودي بيني تظاهر كنند يكي از

عوامل خونريزي شديد بيني در پسران، آنژيوفيبروم است. اين تومور خوش خيم عروق

كه از ناحيه بيني- حلقي منشاء مي گيرد ممكن است به صورت خودبخودي يا در پاسخ

به ضربه خونريزي كند. علائم باليني

بيماران از خونريزي هر دو بيني معمولاً شكايت دارند در حالي كه در حقيقت يك بيني

خونريزي دارد. از بيمار بايد پرسش

كرد اگر دو طرف خونريزي دارد شدت كدام بيني

بيشتر است. بهتر است لخته هاي خون خارج شود بعد به دقت داخل بيني معاينه شود تا

محل خونريزي مشخص گردد. درمان كلي

1- حفظ خونسردي

2- بيمار بايد بنشيند و بالاتنه ي خود را به جلو خم كند و دهان خود را باز نمايد او در

اين حالت مي تواند خون را تف كرده و آن را قورت ندهد سرانجام بالاتنه بايد به حالت

معمول در آيد.

تنها اگر به مدت 5 دقيقه قسمت جلوئي بيني را در سمت خونريزي به روي تيغه ي بيني

با انگشت دست بفشاريم بسياري از خونريزي هاي بيني مهار مي شوند به بيماران

گوشزد مي شود كه پنبه يا دستمال در بيني خود نگذارند. زيرا ممكن است هنگام در

آوردن آنها دچار مشكل شوند و مخاط بيني بيشتر دچار آسيب شوند. اگر سابقه

خونريزي شديد يا طولاني وجود دارد يا در حين معاينه بيمار دچار افت فشار خون

ارتوستاتيك (كاهش فشار خون وضعيتي) مي شود. تعيين سطح هموگلوبين و

هماتوكريت جهت تصميم گيري در مورد ضرورت تزريق خون به بيمار الزامي است.

3- كمپرس هاي سرد بايد پشت گردن و همچنين پشت بيني گذارده شود.

4- پايين آوردن فشار خون

5- قطع داروهاي ضد انعقادي درمان موضعي

كوتر كردن (cautery)

تامپوناد قدامي و خلفي

مهار خونريزي احتياج به همكاري بيمار و وسايل معاينه دقيق از جمله چراغ پيشاني و

ساكشن دارد روش هاي متعددي براي هموستاز (توقف خونريزي) وجود دارد كه

مي تواند از كوتريزاسيون شيميايي (اسيد تري كلرواستيك و نيترات نقره) و الكتريكي تا

تامپون قسمت قدامي و خلفي بيني متفاوت باشد. البته روش هاي ديگري از جمله

كوتريزاسيون با كمك آندوسكوپي- بستن شريان هاي اصلي تر جراحي هاي سپتوپلاستي

تيغه ي بيني و ...

وجود دارد.

بايد در ابتدا خون، لخته ها و اجسام خارجي را خارج شود. سپس از فنيل افرين و

ليدوكائين جهت ايجاد انقباض عروقي و بي حسي لازم به شكل موضعي شود. مي توان

درست روي همان مخاط شكننده به آرامي يك قلم آغشته به نيترات نقره را به عروق

خوني كه به موضع خونريزي مي رسند تماس دهيم بهتر است آن رگ خوني كه به محل

خونريزي دهنده مي رسد سوزانده شود تا اين كه مستقيماً خود محل را بسوزانيم.

در صورتي كه امكان كوتريزاسيون نباشد يا با كوتريزاسيون خونريزي كنترل نشود

بايد از تامپون استفاده كرد.

بدون توجه به روش اقدامي، تامپون بيني بايد دست كم 72-48 ساعت باقي بماند هم به

دليل اينكه اين پانسمان راه تخليه سينوس هاي اطراف بيني را مي بندد و هم به خاطر

اينكه احتمال سندرم شوك عفوني كاهش يابد از آنتي بيوتيك استفاده مي شود.

حدود 10% خون دماغ هاي خلفي به روش هاي درماني معمولي پاسخ نمي دهد و مداخله

جراحي لازم است. راهنمايي هايي جهت ارجاع به متخصص

خون دماغ مداوم نيازمند به ارزيابي توسط متخصص گوش، حلق و بيني دارد. بيماري

كه به بستن قسمت خلفي بيني نياز دارد بايد حتماً توسط پزشك متخصص گوش، حلق و

بيني درمان شود. آزمايش هاي معمولي كه شامل PT و PTT شمارش پلاكت و زمان

سيلان است.

بايد در موارد خونريزي شديد بيني انجام شوند سطح هموگلوبين و هماتوكريت بايد

تعيين شود تا تصميم بگيريم كه بيمار احتياج به تزريق خون دارد يا خير. هنگامي كه

خونريزي بند آمد استفاده از قطره كلرورسديم - اجتناب از دستكاري داخل بيني و

استفاده از پماد مناسب بر روي تيغه بيني مي تواند از خونريزي مجدد بين جلوگيري

كند.

كمك هاي اوليه در آسيب هاي الكتريكي

كمك هاي اوليه در آسيب هاي الكتريكي چيست؟

وقتي شخصي دچار برق گرفتگي مي شود، عبور جريان الكتريكي از

طريق بدن ممكن است وي را از هوش برده منجر به توقف تنفس و حتي ضربان قلب وي شود.

جريان الكتريكي مي تواند هم در محلي كه وارد بدن مي شود و هم در محلي كه براي تخليه به

«زمين از بدن خارج مي شود، سوختگي ايجاد كند. در بعضي موارد، جريان برق

گرفتگي عضلاني هم ايجاد مي كند كه اين موضوع مانع از قطع ارتباط مصدوم با

منبع برق مي شود. بنابراين وقتي به صحنه حادثه مي رسيد، امكان دارد كه هنوز

جريان الكتريكي در بدن مصدوم برقرار باشد («برق دار»). آسيب هاي الكتريكي معمولاً در

منزل يا محل كار و در اثر تماس با منابع برق با ولتاژ پايين رخ مي دهند.

همچنين ممكن است اين آسيب ها در اثر تماس با منابع برق با ولتاژ بالا

(مثل خطوط انتقال نيروي افتاده روي زمين هم رخ دهند. افرادي كه با جريان ولتاژ بالا دچار

برق گرفتگي مي شوند، ندرتاً زنده مي مانند. آذرخش

آذرخش ( رعد و برق ) نوعي تخليه الكتريكي است كه در اثر الكتريسته ساكن بين دو

ابر و زمين ايجاد مي شود . در اثر برخورد ذرات آب يك جبهه هواي گرم به ذرات يخ

يك جبهه هواي سرد ، الكتريسته ساكن بوجود مي آيد كه نسبت به زمين داراي

بارالكتريكي منفي بوده و در صورتي كه فاصله منبع جريان الكتريكي نسبتاً نزديك به

سطح زمين باشد ، صاعقه بروز مي كند . در رعد و برقهاي شديد معمولاً بيشترين تخليه

الكتريكي صورت مي گيرد . رعايت نكات ايمني هنگام وقوع صاعقه

اگر داخل ساختمان هستيد به نكات زير توجه كنيد :

? - وسايل برقي مانند راديو و تلويزيون را از برق بكشيد و سيم آنتن را خارج كنيد .

? - از درب و پنجره و بخاري ديواري ، شوفاژ و ديگر هادي هاي الكتريسيته دور

شويد .

? - به منظر جلوگيري از خطر آتش سوزي ناشي از صاعقه نسبت به نصب برق گير

در ساختمانهاي بلند اقدام كنيد اگر در خارج ساختمان هستيد :

• در مكانهاي مرتفع قرار نگيريد .

از درختان ، تپه ها ، ديركها ، طناب رختشويي ، سيم برق هوايي ، لوله هاي فلزي و

آب دور شويد .

• به اشياء فلزي ( از قبيل دوچرخه ، نرده هاي آهني ، قلاب ماهيگيري ، لوازم فلزي

خانه و واگنهاي راه آهن ) دست نزنيد .

• اگر در فضاي باز گرفتار رعد و برق شديد ، زانو و پاهاي خود را نزديك يكديگر

قرار داده و سر خود را خم كنيد .

• اگر در حال شناكردن هستيد يا روي قايق سواريد فوراً از آب بيرون بيائيد .

اگر در بيرون از خانه هستيد ، زير درخت يا نقاط مرتفع پناه نگيريد بلكه در محلي باز

به حالت خميده باقي بمانيد ايستادن زيردرخت يا روي تپه هنگام صاعقه بدترين كار مي

باشد

• داخل اتوبوس و ترن مكانهاي امني هستند ، بنابراين مي توانيد هنگام صاعقه به داخل

ساختمان يا ايستگاه ترن زيرزميني يا درون اتومبيل برويد .

• در صورتي كه در اتومبيل هستيد در محل مطمئن توقف كنيد و موتور را خاموش

كنيد و آنتن ماشين را پائين بكشيد . علائم و نشانه هاي فرد آسيب ديده

بر اساس شدت صدمات وارده ، تابلوي باليني متفاوت بوده و ممكن است فقط به

صورت اختلال هوشياري گذرا و لحظه اي و احساس ضعف و بي حسي موقت باشد و

اينكه سوختگي شديد ، ايست قلبي - تنفسي و مرگ رخ مي دهد . ميزان مرگ ومير كلي

آن حدود ??-?? درصد بوده و در ?? درصد قربانيان نجات يافته ، عوارض ماندگار

موجود خواهد آمد .

• اختلال

عصبي ممكن است بصورت كاهش سطح هوشياري ، فراموشي ، تشنج ،

سوزن سوزن يا گزگز شدن انتهاي دست و پا ، لكنت زبان ، خونريزيهاي مغزي و كما

باشد .

• اختلالات قلبي - عروقي بصورت نامنظم شدن ضربان قلب و افزايش فشار خون شديد

مي باشد .

• شايعترين علت مرگ در اين افراد ايست تنفسي است . پوست از چند طريق ممكن

است دچار ضايعه شود . شايعترين آن ، سوختگي حاصل از انتقال سطحي جريان

الكتريكي است و همچنين سوختگي در نواحي مرطوب بدن ( زيربغل و كشاله ران )

ممكن است اتفاق بيافتد .

• بيش از ??? قربانيان صاعقه دچار پارگي پرده گوش شده و همچنين ممكن است

اختلال شنوايي در اثر جابجايي استخوانهاي گوش مياني بوجود آيد . تدابير درماني

• كليه مصدومين بايد در هر شرايطي به بيمارستان انتقال يابند و دست كم به مدت ??

ساعت تحت نظر قرار گيرند . تنفس و نبض مصدوم ارزيابي شود و در صورت عدم

وجود نبض و تنفس احياي قلبي - ريوي ( طبق دستورالعمل ) انجام گردد . در

مصدومين حتماً بايد به فكر خونريزي داخلي بود .

• آسيبهاي ناشي از سوختگي ( طبق دستور العمل را درمان نماييد و همچنين بايد

مراقب آسيبهاي ستون فقرات و شكستگيها بوده و در صورت وجود آسيب طبق

دستورالعمل مربوطه اقدام نمائيد .

در برخي از فصول سال (معمولاً اواخر زمستان و يا فصل بهار ) اتفاق مي افتد و در

اثر برخورد توده هاي باردار ابر با يكديگر و آزادشدن مقادير زياد الكتريسيته ساكن

موجود در اين ابرها

ايجاد مي گردد .

رعد وبرق تخليه الكتريكي است كه در اثر الكتريسيته ساكن بين دو ابر يا بين ابر و

زمين ايجاد مي شود . رعايت نكات ايمني در داخل ساختمان :

?- وقتي رعد وبرق رخ مي دهد , در منزل بمانيد و بيرون نرويد , مگر آنكه لازم باشد

.

?- به منظور جلوگيري از خطر آتش سوزي ناشي از صاعقه , يك برق گير بر روي

ساختمان هاي بلند نصب كنيد

?- از درها و پنجره ها , بخاري هاي ديواري , شوفاژها و يا ديگر هادي هاي

الكتريكي دور شويد .

?- دو شاخه و وسايل برقي مانند تلويزيون و راديو را از برق بيرون بكشيد .

?- دو شاخه تلفن را نيز بيرون بكشيد و از كار كردن با تلفن خودداري كنيد .

?- چراغ برق را براي داشتن روشنايي مناسب روشن نگاه داريد . برخلاف عقيده ي

عموم مردم اين كار خطر برخورد صاعقه با منزل شما را افزايش نخواهد داد.

?- پرده ها را بكشيد و از ايستادن در نزديكي پنجره ها خودداري كنيد . رعايت نكات ايمني در خارج از ساختمان :

?- از ايستادن در مناطق مرتفع , روي ساختمان هاي بلند , تپه , كوه يا هر ناحيه ي

مرتفع ديگر به شدت پرهيز كنيد .

?- از تجهيزاتي كه هادي جريان الكتريسيته هستند استفاده نكنيد و در صورت وقوع

رعد وبرق از آنها دوري كنيد . مانند تراكتور , موتور سيكلت , دوچرخه , بيل هاي

فلزي و …

?- از درختان , سيم هاي برق( خصوصاً كابل هاي فشار قوي برق ) , لوله ها يا ديگر

سازه هاي فلزي دوري

كنيد . از حصارهاي فلزي , خطوط برق و تلفن دور شويد .

?- از پناه گرفتن زير درختان پرهيز كنيد . ( زيرا به علت برخورد برق و حرارت

حاصل از آن , امكان آتش سوزي وجود دارد , لذا بايد از اين كار خودداري كنيد )

?- زير سيم هاي برق هوايي , مخازن و شيشه ها پناه نگيريد , زيرا احتمال فروريختن

و افتادن آنها وجود دارد .

?- در صورتي كه داخل قايق يا در حال شنا كردن هستيد , به سرعت از آب خارج

شويد و بدن خود را خشك كنيد

?- در صورتي كه در اتومبيل هستيد , از درختاني كه ممكن است روي آن بيفتد , دور

شويد و سپس در جايي مناسب پارك كنيد , و تا پايان خطر از وسيله نقليه خود خارج

نشويد . اما از دست زدن به قسمت هاي فلزي اتومبيل خودداري كنيد .

?- اگر در جنگل هستيد , به سرعت از آنجا خارج شويد يا در زير درختان كوتاه پناه

بگيريد .

با رعايت نكات ايمني امكان برخورد صاعقه با شما بسيار كم است و هيچ جاي نگراني

نخواهد بود .

نكته : بدني كه دچار صاعقه زدگي شده , حاوي الكتريسيته نيست و مي توانيد كمك هاي

اوليه ي ضروري را براي وي انجام دهيد . بنابراين از دست زدن به بدن افراد صاعقه

زده هراس نداشته باشيد . كمكهاي اوليه

بررسي علائم حياتي مصدوم و در صورت نياز عمليات احياي قلبي ريوي مصدوم را

به آرامش تشويق كنيد .

مصدوم را سريعاً به بيمارستان منتقل كنيد . جريان ولتاژ بالا

تماس با جريان ولتاژ بالا (كه معمولاً در خطوط نيرو

و كابل هاي هوايي پرفشار وجود

دارد) معمولاً به مرگ فوري منجر مي شود. افرادي كه زنده مي مانند،

سوختگي هاي شديدي خواهند داشت از اين گذشته اين شوك مي تواند با ايجاد

اسپاسم عضلاني مصدوم را به اطراف پرتاب كرده آسيب هايي مثل شكستگي ايجاد كند.

جريان برق با ولتاژ بالا مي تواند تا 18 متر جهش «قوس ) داشته باشد.

اشيايي مثل چوب خشك يا لباس نمي توانند از شما محافظت كنند. قبل از

نزديك شدن به مصدوم منبع جريان برق بايد قطع شده باشد؛ در

صورتي كه خطوط نيروي هوايي در راه آهن آسيب ديده باشند، قطع منبع برق بسيار حياتي خواهد

بود. مصدوم احتمالاً بي هوش است پس از آنكه از بي خطر بودن محل مطمئن شديد،

راه تنفسي مصدوم را باز كرده تنفس وي را بررسي كنيد؛ آماده باشيد تا در

صورت لزوم احياي تنفسي و ماساژ قفسه سينه را آغاز كنيد (مبحث

اقدامات نجات دهنده حيات را ببينيد). در صورتي كه مصدوم در حال نفس كشيدن است

وي را در وضعيت بهبود قرار دهيد. علايم حياتي سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را مرتباً

كنترل و ثبت كنيد.

جريان برق با ولتاژ بالا ناظران را از محل حادثه اي كه در اثر جريان ولتاژ بالا

رخ داده است دور كنيد. فاصله ايمن بيش از 18 متر از منبع برق است جريان ولتاژ پايين

جريان هاي خانگي كه در منازل و محل هاي كار مورد استفاده قرار مي گيرند، مي توانند

آسيب هاي جدي يا حتي مرگ ايجاد كنند. حوادث معمولاً ناشي از كليدهاي برق خراب

سيم هاي برق لخت شده يا وسايل برقي داراي نقص هستند. خصوصاً كودكان كم سن و سال در

معرض خطر هستند (كودكان به طور طبيعي كنجكاو بوده ممكن است انگشتان خود يا ساير

اشياء را به داخل پريزهاي ديواري برق فرو كنند). آب كه يك هادي قوي و

خطرناك الكتريسيته است ميزان خطر را افزايش مي دهد. تماس با يك وسيله برقي بي خطر با

دست هاي خيس يا در شرايطي كه كف اتاق خيس باشد، خطر شوك الكتريكي را به مقدار

زيادي افزايش مي دهد. هشدار!

در صورتي كه مصدوم در تماس با جريان الكتريكي است به وي دست نزنيد؛

ممكن است مصدوم برق دار» باشد و شما هم در معرض برق گرفتگي قرار بگيريد.

هرگز از وسايل فلزي براي قطع تماس الكتريكي استفاده نكنيد. روي يك ماده خشك نارسانا

ايستاده از يك وسيله چوبي استفاده كنيد.

آماده باشيد تا در صورت توقف تنفس مصدوم احياي تنفسي يا ماساژ قلبي را تا

رسيدن كمك هاي اورژانس آغاز كنيد (عنوان اقدامات نجات دهنده حيات را ببينيد). آنچه شما مي توانيد انجام دهيد

در صورتي كه به محل انشعاب اصلي يا كنتور برق به سهولت دسترسي داريد،

تماس بين مصدوم و منبع برق را از طريق خاموش كردن آن قطع كنيد. در غير اين صورت

دو شاخه را خارج كنيد يا كابل را درآوريد. اگر به كابل پريز يا

محل انشعاب اصلي دسترسي نداريد، به موارد زير عمل كنيد:

براي محافظت از خود،

روي يك ماده خشك نارسانا مثل يك جعبه چوبي

يك كفپوش پلاستيكي يا يك دفترچه راهنماي تلفن بايستيد.

با استفاده از يك وسيله چوبي مثل يك جارو)، اندام هاي مصدوم را از روي منبع الكتريكي كنار

بزنيد و يا منبع الكتريكي را از مصدوم دور كنيد.

اگر قطع تماس مصدوم با منبع برق با يك وسيله چوبي مقدور نيست ضمن آنكه كاملاً

مراقب هستيد تا به مصدوم دست نزنيد، طنابي را به دور مچ پاي مصدوم يا بازوان وي

حلقه كنيد و وي را از منبع جريان الكتريكي دور كنيد.

تنها در صورتي كه ضرورت دارد، مصدوم را با كشيدن بخش هايي از لباس كه شل و

خشك هستند، (از منبع برق دور كنيد. اين كار را تنها به عنوان آخرين تلاش انجام دهيد زيرا

ممكن است مصدوم همچنان برق دار» باشد.

دور كردن منبع برق اگر نمي توانيد جريان الكتريكي را خاموش كنيد، بر

روي يك ماده خشك نارسانا (مثل يك دفترچه راهنماي تلفن بايستيد و با استفاده از

يك دسته جارو، منبع برق را از مصدوم دور كنيد. هرگز مستقيماً به مصدوم دست نزنيد.

بالابردن وزن

چگونه مي توانم وزنم را افزايش دهم؟

ما هميشه فكر مي كنيم چاقي، مشكلي است كه بر طرف كردن آن سخت است در

صورتي كه بسياري از افراد مبتلا به لاغري هستند وافزايش وزن براي آنها مشكل تر

از كاهش وزن يك فرد چاق است!

هر كس با مشخصات فيزيولوژيكي كه دارد، در يك محدوده وزني ، سالم است . اگر

چاق تر از آن شود دچار اضافه وزن شده و در معرض ابتلا به بيمارهاي مزمن قرار

مي گيرد ؛ اما كمبود وزن هم خطر زاست . هر چه وزن فرد با حد پائين سلامتي فاصله

بيشتري داشته باشد ، خطر ابتلا به بيمار هايي كه موجب مرگ زودرس مي شوند ،

بيشتر است . او توان كافي براي انجام فعاليت هاي روزانه را ندارد و بيشتر اوقات

احساس ضعف مي كند.

وزن ايده آل ، بر اساس قد و سن يك فرد و شرايط جسمي او محاسبه مي شود . او در

اين وزن نه لاغر و نه چاق و از اندام متوسطي برخوردار است. هدف كلي رژيم هاي

چاقي

و لاغري ، رسيدن به اين وزن ايده آل است كه فرد ، با داشتن آن از سلامتي كامل

برخوردار مي باشد .

دليل لاغري چيست؟

اين اولين سؤالي است كه يك فرد لاغر بايد از خود بپرسد.

مشكلاتي چون پركاري تيروئيد و اختلالات هورموني، ناراحتي روحي كه تأثير مستقيم

بر غذا خوردن فرد دارد و تنهايي ، همه مي توانند دلايل تأثير گذاري باشند وجود انگل

در روده ها و يا بيماري هاي عفوني دوره اي هم دلايل ديگري براي لاغري مفرط

است .

با شناسايي دليل خيلي راحت تر مي توان براي حل اين مسئله اقدام كرد ، دراين صورت

راه درمان را مي شناسيم و موانع را يكي يكي از سر راه بر مي داريم . براي مثال،

مينا در دانشگاهي تحصيل مي كند كه مجبور است دور از خانه وتنها باشد . غذاي

دانشگاه را دوست ندارد و حوصله غذا درست كردن هم ندارد. اصلاً حوصله غذا

خوردن هم ندارد . هر دفعه كه به خانه مي رود مادر از لاغر شن روز به روزش

شكايت مي كند . خودش هم احساس مي كند ريزش موهايش خيلي زياد شده.... تا اينكه

يك روز از ضعف و معده درد شديد به پزشك مراجعه مي كند، دكتر داروهاي مناسب

درمان التهاب معده را به او داده و به متخصص تغذيه ارجاعش مي دهد.

مشكل مينا تنهايي است . او به كمك مشاور راه مناسبي مي يابد تا دوستان جديدي پيدا

كند و مشاور تغذيه نيز يك برنامه غذايي صحيح به او ارائه مي دهد . مينا نيزپس از 3

ماه سلامتي كامل خود را به دست

مي آورد.

پس بهتر است اول دلايل لاغري را پيدا مي كنيم.

قدم بعدي، برنامه غذايي درست است.

اگر احساس مي كنيد كه لاغر هستيد و نياز داريد چند كيلو گرمي اضافه كنيد، راه حل

اين نيست كه فقط به خوردن غذاهاي پرچرب و شيرين اقدام كنيد . با چنين راه حلي فقط

چربي هاي ذخيره اي بدنتان را افزايش داده ايد.

مرحله اول،

با انجام فعاليتهاي ورزشي و نرمش هاي منظم ، نياز بدن به انرژي افزايش مي يابد و

اين 2 حسن دارد.

اول اينكه؛ اشتها شما به غذا خوردن بيشتر مي شود و احساس كسالت شما از بين مي

رود.

دوم اينكه؛ غذايي كه مي خوريد در بدن شما ، صرف ساخته شدن عضلات مي شود.

كم تحركي موجب تحليل عضلات شده و دراين صورت فرد حتي قدرت ندارد فعاليت

هاي روزمره مثل بالاوپائين رفتن از پله را انجام دهد، اضافه كردن چربي به اين بدن

ضعيف هيچ فايده اي نخواهد داشت . يك فرد مسن و فرتوت عضلات تحليل رفته اي

دارد اما فرد مسن و چاق با فعاليت كم و همان ميزان عضله ، بايد وزني حدود دو برابر

را حمل كند...

مرحله دوم،

افزايش انرژي ِ دريافتي است.

يك زن جوان و سالم روزانه به 2000 كيلو كالري و يك مرد جوان و سالم به 2200

كيلو كالري انرژي نياز دارد . يك برنامه غذايي تأمين كننده 2000 كالري ، به شرح

زير است:

صبحانه ساعت7 صبح: 1 ليوان شيرپرچرب + 60 گرم غلات صبحانه ويتامينه + 2

قاشق چايخوري عسل كه به شير و غلات اضافه شود.

ساعت 10 : يك لقمه نان و پنير كه به اندازه 2 كف

دست نان و 30 گرم پنير (1 قوطي

كبريت) و 1 عدد گردو است: ميان وعده مناسبي در بين كار يا زنگ تفريح كلاس

خواهد بود .

نهارساعت 12: زرشك پلوو مرغ كه برنج آن 15 قاشق است و با يك قاشق غذا

خوري روغن مايع پخته شده ، مرغ به اندازه130 گرم گوشت داشته باشد(يك ران

كامل) ، به علاوه 1 كاسه ماست پر چرب ( 240سي سي) ، 2 عدد خيار و يك گوجه

ريز شده به عنوان سالاد در كنار غذا با يك قاشق مربا خوري سس مايونز و 1 قاشق

مربا خوري روغن زيتون.

عصرانه ساعت 4: چاي و يك عدد شيريني يا 3 تا 4 بيسكويت ترد.

ساعت6: 1 ليوان آب ميوه طبيعي يا يك عدد ميوه.

شام ساعت5/8: يك آش استثنايي ، داراي 1 ليوان حبوبات پخته + 30 گرم گوشت+

نصف ليوان سبزيجات پخته+ نصف ليوان رشته پخته.

( اين چيزي است كه شما بايد بخوريد و مي توانيد مقادير آنرا به تعداد افراد خانواده چند

برابر كنيد.)

يا

ماكاراني داراي نصف ليوان ماكاراني پخته ،60 گرم گوشت چرخ كرده + يك سالاد

كاهوي استثنايي ، داراي 1 ليوان كاهو، خيار و گوجه فرنگي ريز شده كه نصف ليوان

لوبيا سفيد پخته نيز به آن اضافه شده است.

(براي شام دو انتخاب داريد هر كدام را كه دوست داريد بخوريد)

قبل از خواب: يك عدد ميوه.

يك رژيم غذايي مناسب براي كسي كه قصد دارد وزنش را افزاش دهد بايد به گونه اي

باشد كه از همه گروههاي غذايي به اندازه مورد نياز ميل كند و سعي نمايد در هر وعده

، از همه گروهها بخورد - نان

و غلات ، ميوه ها ، سبزي ها ، گوشت و حبوبات ،

شير و لبنيات - مثلاً ناهار تنها نان و يك تكه كباب نخورد بلكه به همراه آن سبزي يا

سالاد و ماست يا دوغ ميل كند.

نكاتي كه بايد رعايت شود....

1. برنامه غذايي يك روزتان را با ذكر ساعت بنويسيد و آنر با برنامه غذايي كه داده

شده است تطبيق دهيد . چقدر كمتر

مي خوريد؟ فاصله غذاهايتان چقدراست؟ سعي كنيد هيچ وعده اي را حذف نكنيد . هيچ

كاري مهم تراز سلامتي تان نيست پس خودتان را عادت دهيد سر ساعت غذا بخوريد.

2. اگر واقعاً نمي توانيد زياد بخوريد ، از مواد غذايي كم حجم و پر كالري در فواصل

غذاهايتان استفاده كنيد. مغزها چون فندق ، بادام و گردو خوراكي هايي خوشمزه، مفيد و

پر كالري هستند. چند عدد بيسكويت كرم دار، يك تكه نان سوخاري و پنير خامه اي يا

يك بستني ميوه اي خامه دار، انتخاب هاي خوبي هستند.

3. اگراستخوان بندي ظريفي داريد لازم نيست سعي كنيد حتماً به وزن ايده آل برسيد و

خودتان را آزار دهيد، حتي اگر در محدوده سلامتي هم باشيد براي شما خوبست.

بيماري لاغري عصبي(Anorexia)

توضيح مختصري راجع به بيماري آنوركسيا به شرح زير است:

اين بيماري به دليل ترس فرد از افزايش وزن ايجاد شده و فرد دچار لاغري مفرط مي

شود، ازخوردن غذا امتناع مي كند و يا غذا را خورده اما عمدتا بر مي گرداند. اين افراد

معمولاً تصويري نادرست از اندام خود دارند . هميشه خيال مي كنند چاق بوده و به

اندازه كافي لاغر يا خوش اندام نيستند . دليل

آن رواج تبليغاتي ِ اندامهاي باريك و

فشارهاي عصبي در جامعه است . مبتلايان به آنوركسيا مدت طولاني خود را گرسنه

نگه مي دارند . ملين ها يا قرصهاي لاغر كننده مصرف مي كنند، وعده هاي غذايي را

حذف مي كنند، عصبي اند و بي خوابي دارند.

آنها حساس و زود رنج مي شوند، مبتلا به افسردگي شده و قابليت باروري را از دست

مي دهند و در نهايت نيز به بيماري هاي قلبي و ديگر بيمارهاي مرگ بار مبتلا خواهند

شد .

اين افراد بايد به متخصصين ارجاع داده شوند . چون درمان آنها در بسياري از موارد

تنها با مصرف مواد غذايي امكان پذير نيست.

سلامتي گرانبهاترين ِ گوهرهاست ؛ كه خداوند آنرا با سخاوت تمام در اختيارمان قرار

داده پس در حفظ آن كوشا باشيم

منبع: انجمن پزشكان ايران.

مارگزيدگي

براي درمان مارگزيدگي بايد چه اقداماتي صورت گيرد؟

درمان مارگزيدگي

الف : اقدامات اوليه در محل حادثه يا منزل

?.پس از گزش توسط مار ، اولين اقدام جلوگيري از گزش ثانويه همان فرد يا گزش

افراد ديگر است . بياد داشته باشيد كه مارها مي توانند تا چندين قرباني خود را پياپي

نيش بزنند ( تا زماني كه سم آنها به اتمام برسد).

?.سعي كنيد مار را شناسائي و يا حداقل خصوصيات كلي ظاهري آنرا بخاطر بسپاريد

كه اين كار مي تواند در كمك به پزشك براي تشخيص نوع مار مفيد باشد. البته اين

كار بايد به شرطي انجام پذيرد كه فرد در معرض گزش ثانويه قرار نگيرد.

?.سعي كنيد قرباني را سريعاً به يك مركز اورژانس پزشكي برسانيد مگر اينكه كاملاً

مطمئن هستيد كه مار غيرسمي بوده است.

?.مراقبتهاي پزشكي

و كمكهاي اوليه را در حد توان براي قرباني انجام دهيد اين

اقدامات شامل :

-هرگونه وسيله اي كه مي تواند باعث فشار روي اندام متورم گزيده شده شود مثل

انگشتر، حلقه و … بايد بيرون آورده شود چون اگر تورم اندام پيشرونده باشد اين

وسائل باعث قطع جريان خون به منطقه گزيده شده مي شوند. - اگر شما در ناحيه دور افتاده بوده كه انتقال قرباني به مركز اورژانس بطول خواهد

انجاميد شما بايد از يك آتل (Splint ) براي بي حركت كردن اندام گزيده شده استفاده

كنيد ولي هرگاه كه از آتل استفاده مي كنيد بايد بخاطر داشته باشيد كه اگر ورم اندام

خيلي شديد شود، آتل خودش بعنوان يك وسيله فشارنده عمل كرده مي تواند باعث قطع

جريان خون اندام شود، پس مكرراً انگشتان اندام مورد نظر، معاينه شود و از گرم بودن

و رنگ صورتي آنها كه نشانه هاي وجود جريان خون است اطمينان حاصل نمائيد،

ولي اگر اندام حالت گز گز و مورمور داشت و حالت دردناك پيدا كرد و بي رنگ شد

يعني جريان خون دچار اختلال شده است بايد آتل سريعاً باز شود.

-اگر شما توسط يك آلاپيد خطرناك گزيده شده و مشكلات موضعي زخم خيلي شديد

نيست، مي توانيد از يك بي حركت كننده فشاري (Pressure Immobilzer) استفاده

كنيد. اين تكنيك كه خصوصاً براي مارهاي دريائي و الاپيدهاي استراليائي استفاده مي

شود، با پيچيدن يك باند بر روي محل گزش و قسمتهاي بالاتر آن انجام مي شود و

سفتي اين باند مثل بانداژي است كه بدور مچ پاي پيچ خورده استفاده مي گردد. پس از

انجام اين كار عضو

گزيده شده توسط يك آتل بي حركت مي شود.

اين تكنيك مي تواند از اثرات تهديد كننده حيات سم بر روي ارگانهاي مختلف بدن كم

كرده و يا آنرا به تأخير بيندازد ولي ممكن است آسيب موضعي محل زخم را شديدتر

كند.

?.دو اصل كلي را دربرخورد با بيمار مارگزيده را بخاطر داشته باشيد:

-اول اينكه بيمار مار گزيده بايد هرچه سريعتر به مركز اورژانس رسانده شود تا

بتواند از سرم ضد مار (Antivenom Serum ) استفاده كند، زيرا اين تركيب مي تواند

حافظ جان فرد مارگزيده شود.

-اندام گزيده شده بايد تا آنجا كه ممكن است حركت نداشته باشد از آن استفاده نشود تا

جذب سم در اندام به تأخير افتد.

• چه اقداماتي در برخورد با بيمار مارگزيده نبايد انجام داد.

-هرگز محل گزش را شكاف نداده و از مكنده نيز استفاده نكنيد، زيرا هيچ كدام از اين

دو كار ( گرچه قبلاً توصيه مي شدند) اثر قابل توجهي بر خروج سم نداشته و فقط باعث

افزايش آسيب موضعي محل زخم مي شود.

?.هرگز از يخ استفاده نكنيد زيرا يخ قادر به غير فعال كردن سم مار نبوده و فقط مي

تواند باعث سرما زدگي عضو شود.

?.هرگز از الكل و مشروبات الكلي در بيمار مار گزيده نبايد استفاده كرد، گر چه الكل

درد را كاهش مي دهد ولي بخاطر اثر گشاد كنندگي عروق باعث افزايش جذب سم از

محل گزش مي شود.

?.هرگز از باندهائي كه محكم و بسيار سفت(تورنيكه)در بالاي زخم بسته مي شود

استفاده نكنيد، زيرا اولاً سود ثابت شده اي ندارد و ثانياً مي توانند باعث افزايش آسيب

موضعي به اندام شده و به قيمت از دست دادن

اندام بيمار تمام شود.

اقدامات درماني در مركز اورژانس

-پزشكان ابتدا بر روي علائمي كه مي توانند جان بيمار را به خطر بيندازند، تمركزمي

كنند. هرگونه مشكل تنفسي بايد جدي گرفته شود و اگر لازم شد لوله تنفسي در گلوي

بيمار كار گذاشته شده و حتي به دستگاه تنفس مصنوعي (ونتيلاتور) وصل مي شود تا

به تنفس بيمار كمك شود و اگر بيمار دچار شوك شد، بايد براي بيمار مايعات داخل

عروقي و ساير درمانهاي لازم تجويز شود تا خونرساني به اندمهاي حياتي ادامه يابد.

-پزشكان در بيمار گزيده شده اي كه علائم قابل توجهي دارد، سرم ضد مار

(Antivenom ) را تجويز مي كنند، كه مي تواند درمان نجات دهنده جان بيمار باشد

ولي چون بعضي افراد به اين سرم حساسيت دارند، احتمال ايجاد واكنشهاي حساسيتي و

حتي شوك نيز وجود دارد كه بايد درمانهاي اورژانسي براي مقابله با اين حالت نيز در

دسترس باشد (مثل وجود اپي نفرين كه داروي اصلي برخورد با بيمار دچار شوك

حساسيتي است و ساير داروهاي لازم ).

-البته سرم ضد مار يك عارضه جانبي ديگر هم دارد كه بنام « بيماري سرم » معروف

است و ??- ? روز بعد از تجويز سرم اتفاق مي افتد و علائم آن شامل : تب، درد

مفاصل، خارش، بزرگي غدد لنفاوي، خستگي و … مي باشد كه گرچه اين حالت نوعي

از واكنشهايي حساسيتي است ولي هرگز تهديد كننده حيات نيست.

-حتي مارگزيدگاني كه علائم قابل توجهي ندارد گرچه نياز به سرم ضد مار ندارند ولي

بايد براي چندين ساعت تحت نظر باشند و حتي بعضي از آنها احتياج به بستري شدن

در بيمارستان پيدا مي

كنند.

-بايد زخم بيمار تميز شده و بدنبال دندان شكسته و يا ساير مواد آلوده كننده زخم بود.

بعضي از زخمها نياز به آنتي بيوتيك براي جلوگيري از عفونت زخم دارند و اگر در ?

سال گذشته بيمار واكسن كزاز نزده باشد بايد واكسن دريافت كند.

- در موارد نادر بيمار مار گزيده احتياج به مشاوره با جراح پيدا مي كند. گاهي در اثر

مارگزيدگي اندام بيمار آنچنان ورم مي كند كه عضلات، سرخرگها و اعصابي كه در

داخل آن محدوده از اندام وجود دارند، تحت فشار قرار گرفته و سرانجام خونرساني

عضو دچار اختلال مي شود و با قطع خونرساني، عضو دچار اختلال مي شود، بيمار

احساس درد شديدي در اندام خود و همچنين احساس گزگز و مورمور مي كند و در

نهايت اندام سفيد رنگ شده و سرد مي شود كه اگر سريعاً اين حالت درمان نشود و اندام

بيمار از دست خواهد رفت و بايد قطع شود.

مراحل ابتدائي اين حالت اگر با بالا نگه داشتن اندام و ساير درمانها كنترل نگردد،نياز

است جراح پوست و بافت زير آن را شكاف دهد تا فشار از روي عضلات، اعصاب و

سرخرگها برداشته شده و اين كار مي تواند از نابود شدن عضو جلوگيري كند.

اقدامات بعدي

• پيگيري :

هر بيمار مار گزيده اي كه از بيمارستان مرخص مي شود بايد بداند كه به محض اينكه

علائم بدتري پيدا كرد، بايد سريعاً به بيمارستان آورده شود اين علائم شامل : اختلال

تنفس ، اختلال در وضعيت ذهني، شواهد خونريزي بدتر شدن درد و بدتر شدن ورم

عضو است.

همانطور كه پيشتر گفته شد بعضي از افرادي كه سرم ضد مار

دريافت مي كنند ،??-

? روز بعد دچار تب، درد مفاصل، كهير ، … مي شوند كه به « بيماري سرم »

معروف است و تهيد كننده حيات نيست ولي احتياج به مراقبتهاي پزشكي دارد.

همچنين بيماران مارگزيده (خصوصاً قربانيان مار زنگي) در چند هفته اول پس از

گزش بايد پزشك خود را قبل از اقدامات جراحي (چه اورژانسي و چه اعمال جراحي با

وقت قبلي) مطلع كنند زيرا گزش بعضي از مارها، اختلالات انعقادي خون را تا چند

هفته بعد نيز بدنبال دارد.

• پيشگيري :

?. هرگز قصد آزار، دستكاري و يا گرفتن مارها خصوصاً مارهاي با ظاهر سمي را

نداشته باشيد و به اين ترتيب آنها را در حمله به خود تحريك نكنيد.

?. بياد داشته باشيد كه مارها از شما بيشتر مي ترسند تا شما از مارها. پس در صورت

مواجهه با مار بجاي حمله بطرف مار به او شانس فرار از محل را بدهيد و به اين

ترتيب از گزش خود جلوگيري كنيد.

?. در هنگام كار در محلهائي كه احتمال وجود مار هست، پوشيدن پوتينهاي بلند و يا

استفاده از دستكش در هنگام كارهائي مثل جمع كردن هيزم و … استفاده از شلوار

بجاي شلوراك و مراقبت از اينكه دست يا پاي خود را در چه محلي مي گذاريد مي تواند

تا حدي از شدت گزشها كم كند.

• عاقبت بيمار مار گزيده:

اكثريت گزشها توسط مارهاي غير سمي مي باشد كه اين گروه فقط نياز به مراقبت از

زخم و تزريق واكسن كزاز دارند و خطر جدي براي حيات به حساب نمي آ يند.

اما در گروه گزشهاي مارهاي سمي نيز بايد دانست كه تمام

گزشها با تزريق سم همراه

نيست حدود ??% گزش توسط مار زنگي و ساير افعي ها و حتي در صد بيشتري از

گزشها در خانواده الاپيده بدون تزريق سم بوده كه اين نوع گزش كه « گزش خشك »

ناميده مي شود نيز اساساً مانند گزش مار غير سمي درمان مي شوند.

در مورد ساير گزشهاي مارهاي سمي كه همراه با تزريق سم است، در صورتي كه

سريعاً به مركز اورژانس رسانده شوند نيز خطر بر طرف خواهد شد براي مثال در

كشور آمريكا حدود ???? گزش با مار سمي در طول سال رخ مي دهد كه ?? مورد

مرگ در سال را باعث مي شوند كه موارد مرگ هم بخاطر تأخير در مراجعه به مراكز

اورژانس بوده است. در مورد مارهاي سمي خصوصاً خفيف بودن علائم اوليه نبايد فرد

را فريب دهد و خود را بي نياز از اقدامات درماني ببيند و بايد بدون توجه به شدت

علائم و بدون تأخير در جستجوي مراقبتهاي پزشكي برآيد .

و سرانجام در سالمندان و در كودكان و كسانيكه بيماري طبي همزمان ديگري نيز

دارند، مار گزيدگي علائم بيشتري را باعث شده و خطر بيشتري دارد.

عقرب گزيدگي

براي درمان عقرب گزيدگي بايد چه اقداماتي صورت بگيرد؟

از حدود ??? گونه متفاوت عقرب كه د رسراسر دنيا پراكنده مي باشند فقط حدود ??

گونه آنها سمي هستند در بين آنها گونه Mesobuthus Tamulus ( كه نوعي عقرب

قرمز هندي است) كشنده ترين گونه مي باشد. كه ميزان كشندگي آن در ايالتهاي هند بين

??-?? درصد گزارش شده است.

اين جانور رنگهاي مختلفي مثل زرد مايل به قهوه اي، قهوه اي، خاكستري

و سياه دارد

و اندازه بين ??-?/? سانتي متر دارد ولي بواسطه شكل بدني خود كه حالت تخت و

صاف است،

مي تواند از شكافهائي به عرض ? ميلي متر نيز عبور كند و خود را وارد خانه سازند.

در محيط خارج از خانه در شكاف و درز بين سنگها، زير پوست درخت، بين هيزمها

و … يافت شده و در محيط داخل خانه حمام، دستشوئي، آشپزخانه و محيطهاي مرطوب

يافت مي شوند. اين جانوران در طول روز در گوشه اي بي حركت و پنهان بوده و در

طي شب فعاليت خود را آغاز مي كنند و بدنبال شكار خود مي روند و سم خود را از

طريق نيش كه در انتهاي دم آنها وجود دارد به شكار خود تزريق مي كنند.

• سم عقرب و علائم آن :

زهر اكثر عقربهاي سمي باعث نابودي گلبولهاي قرمز خون مي شود و در محل گزش

نيز تغيير رنگ موضعي و تورم دردناك ايجاد مي كند، گر چه بطور متناقص سم

بعضي از انواع كشنده مثلCentruroids باعث علائم موضعي و تورم زياد نمي شود

ولي حتماً بايد توسط پزشك معاينه شده و با تزريق سرم ضد عقرب درمان شود،

كودكان و افراد سالمند نيز نسبت به سم عقرب آسيب پذيرتر بوده و نيازمند توجه

بيشتري مي باشند .

علاوه بر آسيب به گلوبولهاي قرمز، زهر عقرب علائم عصبي نيز ايجاد مي كند كه

شامل:

بي قراري، تشنج، راه رفتن نامتعادل، تكلم منقطع، آبريزش از دهان، حساسيت شديد

پوست به لمس، انقباضات ماهيچه اي، درد شكم و كاهش كاركرد سيستم تنفسي است.

البته در اكثر موارد اين علائم در عرض ?? ساعت فروكش مي كنند.

درمان عقرب گزيدگي:

در اكثر موارد درمان عقرب گزيدگي مشتمل بر اقداماتي است كه باعث تخفيف درد مي

شوند و فقط در مواردي كه به گونه هاي خطرناك مشكوك مي شويم ( توصيف بيمار

از ظاهر عقرب و يا بدام افتادن عقرب توسط افراد ديگر و شناسائي گونه آن ) در

صورت موجود بودن سرم عقرب از آن استفاده مي كنيم. در هر صورت اقدامات زير

بايد در مورد عقرب گزيدگي مد نظر قرار گيرد:

?. شستشوي محل زخم با آب و صابون و بيرون آوردن وسائل زينتي و جواهرات (مثل

انگشتر و … )

?. استفاده از كمپرس سرد براي كاهش درد و تورم

براي اين كار مي توان از يك تكه يخ استفاده كرد ولي هرگز نبايد اندام گرفتار را در

آب يخ غوطه ور ساخت.

?. برش محل زخم نيز فايده اي در بر ندارد و بايد از آن پرهيز شود و همچنانكه

استفاده از مكنده ( Suction ) نيز بي مورد است.

?. براي كاهش درد نيز از قرص استامينوفن ( ?-? قرص هر ? ساعت )مي توان

استفاده كرد ولي از آسپرين و ايبوبروفن بايد پرهيز شود.

?. آنتي بيوتيك نيز كمك كننده نمي باشد.

?. فرد عقرب گزيده بايد به آرامش و خونسردي دعوت شده و اضطراب را از وي دور

كرد.

?. فرد مصدوم به هيچ وجه در طول مدتي كه تحت نظر است نبايد از مشروبات الكلي

و يا داروهائي كه فرد را گيج مي كند ( مثل انواع خواب آورها) استفاده كند.

?. در صورت امكان عقرب مسوؤل گزش فرد، بايد بدام انداخته شود تا گونه آن

مشخص گردد.

?.تمام افراد عقرب گزيده حتي خفيف ترين انواع

آن بايد حداقل ?? ساعت در

بيمارستان تحت نظر باشند.

• اقدامات پيشگيرانه براي كنترل عقرب در محيط زندگي:

?-هيزم ، الوار ، سنگ و هر گونه زباله از مجاورت محل زندگي بايد زدوده شود.

?-در هنگام تميز كردن اين مكانها بايد از دستكش و وسائل حفاظتي ديگر استفاده كرد.

?-درز درها و پنچره ها و هرگونه شكافي در ساختمان بايد مسدود شده تا از ورود

عقرب به داخل خانه جلوگيري شود.

?- در آب و هواي خشك استفاده از كيسه و يا گوني هاي كرباسي خيس در اطراف

خانه باعث بدام افتادن عقربها مي شوند.

?-استفاده از آفت كشها و حشره كشها كه با نابود كردن جانداراني كه غذاي عقرب

محسوب مي شوند. مي تواند بصورت غيرمستقيم باعث كاهش تعداد عقربها در محل

زندگي شود.

?-استفاده از مواد شيميائي عقرب كش نيز مستقيماً باعث نابود كردن عقربها مي شود.

دماي اتاق نوزاد

دماي اتاق نوزاد بايد چگونه باشد؟

دماي 20درجه c ( سانتي گراد )، از سوي متخصصين به عنوان دمايي مناسب براي

اتاق كودك از همان دوران نوزادي شناخته شده است، معمولاً كودك هواي گرم و

مطبوع را به هواي سرد ترجيح مي دهد، اما به اين نكته نيز بايستي توجه شود كه

هواي خيلي گرم نيز علاوه بر اين كه موجب خشك شدن مخاط حلق و بيني گرديده و از

اين طريق زمينه ابتلا به بيماري هاي تنفسي در كودك را آماده مي سازد، باعث عرق

كردن و بيقرار شدن او نيز مي گردد.

درجه حرارت اتاق كودك را مي توان به راحتي با نصب دماسنجي درآن كنترل نمود.

البته تا حد امكان بايستي همه فضاي خانه از دماي يكساني برخوردار

باشد تا بدين

ترتيب بردن كودك از اتاقي به اتاق ديگر موجب سرماخوردگي او نشود.

شايان ذكر است كه يكي از مهمترين دلايل سرماخوردگي، تغييرات ناگهاني دما از يك

محيط به محيط ديگر است.

همزمان با كنترل درجه حرارت اتاق نوزاد، تنظيم درصد رطوبت نيز از اهميت ويژه

اي برخوردار است. بدين منظور رطوبتي در حدود 40 تا 55 درصد بسيار مناسب

است. البته در فصل زمستان، درصد رطوبت را بايد تا حدي كاهش داد، اما اين كاهش

نبايد طوري باشد كه شيشه ها ديگر بخار نكنند. بنابراين روشن كردن دستگاه بخور و

يا قرار دادن يك كتري يا هر ظرف حاوي آب ديگري بر روي شوفاژ يا بخاري به

منظور تأمين رطوبت كافي امري ضروري است.

درفصل سرما كه وسايل گرمازا مرتباً روشن مي باشند، از مقدار اكسيژن موجود در

هواي داخل منزل كاسته مي شود، بنابراين مي توان با بردن كودك به اتاقي ديگر و

بستن درآن و بازكردن يكي از پنجره ها هواي داخل را تعويض نمود.

غذاهاي مفيد و مضر براي قلب

غذاهاي مفيد و مضر براي قلب چيست؟

بيماري كرونر(1) قلبي به صورت مشكلاتي از قبيل دردهاي آنژيني و انفاركتوس (

حمله قلبي) بروز مي كند. آنچه كه سبب بروز بيماري قلبي مي شود، تشكيل تدريجي

رسوب هاي چربي يا پلاك ها در لايه داخلي ديواره سرخرگ ها مي باشد. اين رسوب

ها سبب محدود كردن عبور جريان خون مي شوند كه اين پديده را تصلب شرايين يا

سخت شدن رگ ها (آترواسكلروز) مي نامند.

دراين بيماري هيچ علامت واضحي وجود ندارد، اما زماني كه آسيب به سرخرگ ها

جدي شده و جريان خون به قلب محدود

شود، سبب بروز درد خواهد شد .

مسدود شدن كامل يك سرخرگ خون رسان به قلب، منجر به حمله قلبي ناگهاني و كشنده مي شود. روش هاي متداول جهت پيشگيري از تصلب شرايين، شامل كاهش فشار خون ، دريافت رژيم غذايي كم چربي ، كاهش وزن اضافي و ترك سيگار مي باشد. به برخي افراد نيزجهت كاهش كلسترول خون ، دارو داده مي شود.

تحقيقات نشان مي دهند كه ارتباط مستقيمي ميان رژيم غذايي و بيماري قلبي وجود دارد و با دريافت يك رژيم غذايي سالم مي توان سلامتي قلب و دستگاه گردش خون را حفظ كرد.

چه غذاهايي براي قلب مفيد هستند؟

- كلم برگ، كلم قرمز، گل كلم، كلم بروكسل، كلم بروكلي، شلغم، چغندر، اسفناج،

مارچوبه ، لوبيا سبز، نخود سبز، لويبا قرمز، لويبا چشم بلبلي ، نخود خشك وعصاره

مخمر داراي ويتامين هاي گروه ب خصوصا" اسيد فوليك هستند. تحقيقات متعددي نشان

داده اند كه اسيد فوليكي كه به طورطبيعي درموادغذايي يافت مي شود، مي تواند سبب كاهش ماده اي درخون به نام " هموسيستئين "(2) شود و به اين ترتيب از ابتلا به

تصلب شرايين پيشگيري مي كند.

دانشمندان براين باورند كه اين ماده مستقيما به ديواره رگ ها آسيب مي رساند و سبب تشكيل رسوب هاي چربي مي شود. تخمين زده شده است كه افزايش دريافت روزانه اسيد فو ليك به ميزان100 ميكروگرم، سبب كاهش مرگ هاي مرتبط با بيماري كرونر قلبي به ميزان 7 درصد در مردان و 5 درصد در زنان مي شود.

- درجوامعي كه مقادير فراواني از ماهي هاي روغني را مصرف مي كنند ، مشاهده

شده است كه شيوع بيماري هاي

كرونر قلبي كمتر از جوامعي است كه مقدار كمي ماهي مصرف مي كنند. ماهي هاي روغني از قبيل : ماهي خالمخالي، آزاد و ساير ماهي ها از قبيل قباد، حلوا، شير، كيلكا و اوزون برون داراي اسيدهاي چرب مفيدي مي باشند.

دانشمندان معتقدند كه اين مواد باعث كاهش خطر انعقاد خون و همچنين ممانعت از

افزايش چربي هاي مضر خون مي شوند.

مصرف ماهي حداقل 3 بار درهفته ، براي افرادي كه داراي سابقه بيماري قلبي و

همچنين افرادي كه مايل به پيشگيري از ابتلا به اين بيماري هستند، توصيه مي شود.

- جو دو سر، حبوبات ، سيب وگلابي؛ غني از فيبر محلول(3) هستند كه به كاهش

سطوح كلسترول خون كمك مي كنند. سير نيز اثر مشابهي دارد. افزايش كلسترول خون

، به خصوص LDL كلسترول ( كلسترول بد )، يكي ازعوامل عمده بروز تصلب

شرايين است . مصرف منظم چنين غذاهايي به كاهش LDL ( كلسترول ) كمك مي كند.

- روغن زيتون ، روغن كانولا، مغزها و دانه ها حاوي نوعي از اسيدهاي چرب به نام

MUFA ( اسيدهاي چرب غير اشباع ) هستند كه به كاهش سطوح LDL - كلسترول

كمك مي كنند.

- ميوه ها و سبزي ها ، حاوي ويتامين هاي آنتي اكسيدان ( ضد سرطان ) ، مواد معدني

و مواد مغذي مفيدي هستند كه سبب متوقف كردن آسيب ناشي از عمل مواد سرطان زا به ديواره سرخرگ ها مي شوند.

مصرف حداقل روزانه 3 واحد از اين غذاها توصيه مي شود. سه چهارم ليوان آب ميوه

يا سبزي ها به عنوان يك واحد محسوب مي شود كه معادل يك عدد ميوه متوسط

يا يك

ليوان سبزي خرد شده خام يا نصف ليوان پخته است .

ازچه غذاهايي بايد پرهيز كنيم ؟

گوشت و فرآورده هاي آن، لبنيات پرچربي و كره ، داراي مقادير زيادي نوعي چربي

هستند كه باعث افزايش سطوح LDL ( كلسترول ) درخون مي شوند. در بيماريهاي

قلبي مصرف اين غذاها را بايد به حداقل رساند.

همچنين مصرف كيك و بيسكويت به علت نوع چربي به كار رفته در آنها، سبب افزايش

سطح LDL (كلسترول ) مي شود .

انواع غذاها و سوپ هاي آماده ي مصرف و يا كنسرو شده ، غذاهاي بيرون از منزل ،

سوسيس و كالباس و گوشت هاي نمك سود شده و كلا" گوشت و فرآورده هاي آن و

همچنين تنقلات شور سرشار از نمك ( سديم كلرايد) هستند. دريافت زياد سديم با فشار خون بالا ارتباط دارد كه از عوامل خطر موثر در بروز بيماري قلبي است. كاهش

مصرف اين نوع غذاها و نمك طعام سر سفره به كاهش فشار خون كمك مي كند.

چند نكته :

- به سيگاري ها توصيه مي شود كه به ترك سيگار مبادرت ورزند ، زيرا نيكوتين

سبب افزايش ضربان قلب ، افزايش فشار خون و افزايش نياز بافت قلب به اكسيژن مي

شود. با مصرف سيگار توانايي خون درحمل اكسيژن كاهش مي يابد. عوامل سرطان

زاي دود سيگار به ديواره سرخرگ ها آسيب مي رسانند.

- استراحت و شل كردن عضلات، جهت كاهش ميزان استرس لازم است . استرس از

طريق افزايش هورمون هاي استرس ( ازجمله آدرنالين ) سبب توليد و افزايش كلسترول

مي شود.

پي نوشت ها :

(1) سرخرگ كرونر، سرخرگ تغذيه كننده قلب مي باشد.

(2)

هموسيستئين، يك ماده ي حاوي سولفور است كه هنگام سوخت و ساز اجزاي

تشكيل دهنده ي پروتئينها در بدن توليد مي شود.

(3) فيبر محلول، بخشي از اجزاي تشكيل دهنده ي گياهان است كه بدن ما قادر به هضم

آن نيست و با آب، تشكيل ژل مي دهد.

منبع : انجمن پزشكان ايران

سل فعال

چگونه مي فهميم كه مبتلا به سل فعال هستيم؟

علامتهاي اين بيماري بستگي به اين دارد كه ميكروب به كدام عضو حمله كرده است.

معمولاً ميكروب سل ريه ها را درگير مي كند وعلامت هاي سل ريوي شامل:

* سرفه شديد بيش از 3 هفته ،

* درد قفسه سينه ،

* خلط خوني

سايرعلايم عبارتند از:

* ضعف يا خستگي زياد،

* كاهش وزن،

* از دست دادن اشتها

* تب

* لرز و

* عرق شبانه

شوك

شوك چيست ؟

تعريف :

ناتواني دستگاه گردش خون در رساندن خون كافي به تمام اعضاي بدن را شوك گويند .

در اين حالت چون خون كافي به اعضاي بدن نمي رسد بدن شروع به مقابله باوضع

موجود (كاهش خون رساني ) مي كند .

دفاع بدن دراين حالت بصورتي است كه بايد حداكثرخون به اعضاي حياتي مثل مغز و

قلب رسيده و در مقابل به اعضا كم اهميت تر مثل پوست , روده و عضلات خون

كمتري برسد زيرا سلامت قلب و مغز ضروري تر است ؛ و در حقيقت شوك دفاع بدن

در برابر اين كاهش خون رساني است .شوك به سه دليل مي تواند بروز يا پيشرفت كند

:

?) كاهش قدرت قلب ?) كشادشدن رگها ?) كاهش حجم خون انواع شوكها

انواع شوك را بر اساس علت آن تقسيم بندي مي كنند كه عبارتند از :

?-شوكهاي فلبي مثل موارد سكته قلبي1

?-شوكهاي ناشي از كاهش خون مثل موارد خونريزي شديد يا سوختگي شديد

?-شوكهاي عصبي مثل قطع نخاع

?-شوكهاي رواني مثل شنيدن خبرهاي بد

?-شوكهاي حساسيتي , مثل تزريق داروئيكه فرد به آن حساسيت دارد

?-شوكهاي عفوني و غيره علائم

شوك و علائم آن به تدريج به تدريج پيشرفت ميكنند .

علائم آن را به سه مرحله تقسيم

ميكنند كه عبارتند از :

مرحله اول : افزايش تعداد نبض و تنفس , اضطراب و ترس .

مرحله دوم : رنگ پريدگي , نبض سريع و ضعيف , تنفس مشكل , ضعف و تشنگي و

گاهي تهوع .

مرحله سوم : كاهش سطح هوشياري , كاهش فشار خون , نبض و تنفس ضعيف .

مصدوم اغلب قدرت سر پا ايستادن نداشته و روي زمين مي افتد . مردمكهاي چشمهايش

گشاد شده و چشمهايش حالت خماري دارد . كمكهاي اوليه :

بهترين درمان شوك پيشگيري از آن است . بنا براين اگر براي كسي حادثه اي اتفاق

افتاده (مثلاً تصادف كرده ) كه احتمال مي دهيد دچار شوك شود ولي هنمز علائم شوك

را نشان نمي دهد ، با اين اقدامات عبارتند از :

?- كنترل راههاي هوايي مصدوم و جلوگيري و آسپيره كردن مواد استفراغي .

?- دادن اكسيژن

?- كنترل خون ريزي

?- آتل بندي محل شكستگي

?- مريض را به پشت دراز كرده و پاهايش را حدود ??-??سانتي متر بلند كنيد.نكته

مهم اينكه اگر با اين كار تنفس مصدوم مشكل شد فوراً پاهايش را پايين آورده و يا اگر

احتمال شكستگي پا يا ستون فقرات مي رود پا ها را بلند نكنيد.

?- جلو گيري از دفع حرارت بدن مصدوم به به وسيله پيچيدن وي درون پتو يا كحاف

يا چيز مشابه آن ، توجه داشته باشيد كه با حرارت خارجي (بخاري ) مصدوم را گرم

كنيد.

?- در صورتيكه كصدوم بيهوش يا استفراغ ندارد به او مايعات بدهيد.

?- كنترل علائم حياتي را هر? دقيقه يكبار به عمل آوريد. وضعيت اغماء - بهبودي

مصدوم كه زخمهاي وسيع در

پائين صورت يا فك دارد، يا آنها كه بيهوش هستند به

پهلو خوابيده و سر وي را به پائين خم كنيد تا مايعات استفراغ شده و خونيكه از

صورت خارج مي شوند باعث انسداد مجازي تنفس و خفگي نشود . در اينگونه

مصدومين بايد توجه اين وضعيت را وضعيت بهبودي مي گويند .

ريزش مو

چه عواملي باعث ريزش مو مي شوند؟

هر شاخه از موي سر انسان داراي يك سيكل رشدي مي باشد كه به طور ژنتيكي

براي آن طراحي شده و اين سيكل شامل رشد، پيري و ريزش است به طور متوسط

روزانه 50 تا 100 مو ميريزد البته در افراد مختلف متفاوت است همچنان كه يك مو

ميريزد موي جديد جاي آن را مي گيرد. مشكل زماني آغاز ميشود كه موهاي ريزش

يافته بيشتر و سريع تر از موهاي رويش يافته جديد باشد و يا رشد موهاي جديد ضعيف

شود در اين حالت بعد از مدتي از تعداد كل موها كاسته شده و فرد متوجه كاهش حجم

موهايش مي شود . اين علت اصلي ريزش مو مي باشد عوامل مختلفي مي توانند روي

سيكل رشد مو اثر كنند و باعث ريزش موقت و يا دائمي شوند شامل: تلوژن افلوويوم يا ريزش با تاخير ناشي از استرس

استرس ميتواند عامل مهمي ريزش مومحسوب شود. به طور طبيعي 10-5 % از

موهاي سر در مرحله استراحت به سر ميبرند يك استرس شديد باعث ميشود درصد

زيادي از موها در يك زمان وارد مرحله تلوژن شوند و رشدشان متوقف ميشود.چند

ماه بعد از استرس وارد شده موهاي در حال استراحت دچار ريزش شده و اين ريزش

به حدي شديد ميباشد كه باعث نگراني فرد ميشوداين استرس ميتواند شامل: يك ضربه

روحي ناگهاني (مرگ يكي از نزديكان ، از دست دادن شغل ، جدايي) يا بيماري (تب

شديد، عفونت، آنفلوآنزاو...) يا خستگي شديد ناشي از كار زياد ، داشتن جراحي. چون

اين حادثه چند ماه قبل اتفاق افتاده فرد ريزش موي خود را به آن نسبت نمي دهد اين يك

شرايط موقتي ميباشد و طي چند ماه موهاي جديد با سيكل طبيعي شروع به رشد ميكنند

ودر سيكل آينده درصد زيادي از موها وارد مرحله استراحت نمي شوند . آناژن افلوويوم يا ريزش ناگهاني

آناژن افلوويوم شرايطي است كه درصد زيادي از موهاي در حال رشدبه طور ناگهاني

ريزش پيدا ميكنند. شيمي درماني و راديو تراپي در درمان سرطان عامل پر قدرتي

است كه باعث توقف فاز رشد و ريزش مو ميشود .شيمي درماني و راديو تراپي روي

سلولهايي از بدن كه به سرعت تقسيم ميشوند مثل سلولهاي سرطاني اثر كرده و باعث

از بين رفتن آنها ميشودمتاسفانه چون سلولهاي ناحيه فوليكول موسرعت تقسيم بالايي

دارند اين داروها روي آنها هم اثر كرده و باعث از بين رفتن فوليكولها ميشود. البته اين

حالت هم موقت بوده و چند ماه بعد از توقف شيمي درماني موها شروع به رشد ميكنند. تغذيه نامناسب

بعد از مدتي تغذيه نامناسب بدن با كمبود ويتامين ، پروتئين و آهن مواجه شده و هر كدام

از اين كمبودها ميتوانند باعث ريزش شديد مو شوندالبته اثر آنها ميتوانند موقت باشند و

در صورتي كه كمبودها اصلاح شوند ريزش مو طبيعي ميشود. فاكتورهاي شيميايي

مواد شيميايي كه در رنگ كردن

موها ، فر كردن ، صاف كردن و دكلره استفاده

ميشوند ميتوانند باعث خشك شدن و خورد شدن موها شده وريزش موقت ايجاد كنند در

مواردي اين ريزش موها دائم شده و موهاي ريخته شده دوباره رشد نميكنند. عدم تعادل هورمونها

به هم خوردن شرايط دروني و هورموني بدن باعث ريزش موي شديد ميشود اين موارد

شامل: ديابت كنترل نشده، بيماري تيروئيد، كليه ، كبد، لوپوس، سندرم تخمدان پلي

كيستيك در اين شرايط تا درمان كامل بيماري اصلي ريزش مو ادامه خواهد

داشت.بنابراين يافتن علت اصلي ريزش مو مهمترين قدم در درمان آن ميباشد. طاسي آندروژنتيك

معمولترين علت ريزش مو در آقايان عامل پر قدرت آندروژنتيك مي باشد.همانگونه كه

از نام آن مشخص ميباشد دو فاكتورمهم هورمون آندروژن و ژنتيك نقش اصلي را در

اين ريزش مو دارند .درخانمها هم اين نوع ريزش مو ايجاد ميشود ولي معمولا باعث

نازك شدن مو وريزش منتشر در سر ميشود. در آقايان بعد از بلوغ به دنبال آفزايش

سطح هورمونهاي آندروژني نازك شدن موها و عقب رفتن موهاي ناحيه پيشاني

شروع ميشود.

دوپينگ خوني

دوپينگ خوني چيست؟

دوپينگ خوني تكنيك هاي افزايش سلول هاي قرمز حامل اكسيژن در خون و بهبود

كاركرد ورزشكار است.

شايع ترين نوع دوپينگ خوني شامل تزريق اريتروپوئتين (EPO)، تزريق مواد

شيميايي مصنوعي كه مي توانند اكسيژن را حمل كنند، و انتقال خون است كه همه آنها

بر اساس فهرست مواد و روش هاي ممنوع سازمان جهاني ضددوپينگ (WADA)

ممنوع شده اند.

EPO به طور طبيعي در بدن توليد مي شود. اين هورمون بوسيله كليه ها توليد مي شود و

باعث مي شود كه مغز استخوان براي توليد سلول هاي قرمز تحريك شود. سلول هاي

قرمز خون اكسيژن را

در خون حمل و نقل مي كنند، بنابراين هر افزايشي در شمار اين

سلول ها ميزان اكسيژني كه خون مي تواند به عضلات بدن حمل كند، تشديد مي كند. نتيجه

نهايي استقامت بيشتر فرد خواهد بود.

دوپينگ خوني با افزايش فراهم آوري اكسيژن به عضلات در حال فعاليت، خستگي را

كاهش مي دهد. اين كار حداكثر نيرويي را كه عضلات توليد مي كنند، افزايش نخواهد داد،

بلكه به عضلات اجازه خواهد داد كه براي مدت درازتري كار بيشتري انجام دهند.

هنگامي كه اريتروپوئيتين به دلايل مشروع پزشكي مورد استفاده قرار مي گيرد، به

درمان كم خوني ناشي از سرطان يا بيماري كليوي كمك مي كند.

در روش دوپينگ با انتقال خون، خون فرد را مي كشند و آن را براي چند ماه ذخيره

مي كنند تا زماني كه بدن اين خون را جايگزين كند. بعد پيش از مسابقات، ورزشكار

دوباره خون ذخيره شده را به خود تزريق مي كند. نتيجه كار مشابه تزريق اريتروپوئيتين

است- افزايش سلول هاي قرمز خون.

WADA مي گويد با به كارگيري روش شناسايي اريتروپوئيتين در سال ???? دوباره

گرايش به تزريق خون براي انجام دوپينگ افزايش يافته است.

اين افزايش قدرت با دوپينگ خوني ممكن است به معناي تفاوت ميان مدال طلا و نقره

باشد، يا شكستن يا نشكستن يك ركورد جهاني باشد.

ورزش هايي كه بيش از همه در معرض دوپينگ خوني هستند، دو هاي استقامت از ???

متر به بالا،شناي در مسافات طولاني، دوچرخه سواري، و نيز شايد قايقراني يا سه گانه

باشند.

دوپينگ خوني خطرات خودش را هم به همراه دارد. ممكن است مصرف اريتروپوئيتين

يا دوپينگ خوني باعث شود كه خون خيلي غليظ شود، و تلمبه كردن به سراسر بدن

براي قلب بسيار سخت شود يا اينكه فرد دچار لخته شدن خون يا سكته

مغزي شود.

ورزش بعد از خوردن غذاي چرب

فوايد ورزش بعد از خوردن غذاي چرب چيست؟

شايد با خوردن غذاي چرب احساس رضايتمندانه اي از وضعيت تغذيه خود نداشته

باشيد، اما دو ساعتي صبر كرده و سپس كمي ورزش كنيد. به اين ترتيب آسيب ناشي

از چربي بر عروق را خنثي مي كنيد. منظور از ورزش اين نيست كه حركات

ژيمناستيكي انجام دهيد، بلكه پياده روي نيز مناسب است.

خوردن فقط يك تكه كيك هويج داراي چربي اشباع و نوشيدن شير بستني از توانايي بدن

براي حفاظت از خود در برابر بيماري قلبي مي كاهد. چربي موجود در اين مواد توانايي

كلسترول خوب خون يا اچ.دي.ال را براي انجام وظيفه اش كه حفاظت از ديواره داخلي

عروق از مواد التهابي موثر در تشكيل پلاك است، تقليل مي دهد. پس از خوردن يك

غذاي چرب، عروق قابليت خود را براي اتساع در پاسخ به افزايش جريان خون از

دست مي دهند. اين اثر چهار تا شش ساعت پس از مصرف غذا به اوج خود مي رسد و

عروق به رگ هاي خوني يك بيمار قلبي شباهت پيدا مي كنند.

اين مدت زماني پس از خوردن غذاي چرب، محيط را براي ناسالم شدن عروق آماده مي

كند و زماني كه عروق وضعيت سالمي نداشته باشند منجر به بيماري قلبي، مقاومت به

انسولين و ديگر مشكلات مي شوند. ورزش كردن پس از مصرف اين نوع غذاها،

وضعيت را تغيير مي دهد و در واقع با آن غذاي پرچرب مقابله مي كند، البته اين بدان

معني نيست كه مردم به بهانه ورزش غذاي چرب مصرف كنند، اما متاسفانه برخي اين

كار را مي كنند و

لذا بايد به طريقي از اثرات مضر آن بكاهند.

احياي قلبي - ريوي

احياي قلبي - ريوي (CPR) در ورزشكاران را توضيح دهيد.

پيش زمينه

ايست قلبي و يا تنفسي در ميان ورزشكاران بسيار شايع مي باشد ,در ورزشهايي

همچون شنا,اسكي روي آّب (احتمال غرق شدن نوآموز يا ورزشكار وجود دارد كه

غرق شدگي خود يكي از عوامل توقف سيستم قلبي تنفسي مي باشد) و يا در ورزشهاي پر برخورد مانند فوتبال و بسكتبال امكان ايست قلبي تنفسي (به دلايلي مانند ضربه مستقيم به قلب و يا قرار گرفتن يك جسم خارجي مانند آدامس در مجراي تنفسي ورزشكاران و ... )وجود دارد پس آگاهي مربي,سرپرست و يا بازيكنان ديگر به

عمليات احيا كمك زيادي به برقراري مجدد تنفس و ضربان قلب ورزشكار مي كند.

هنگاميكه ورزشكار دچار ايست قلبي و تنفسي ميشود مهمترين اقدام شما به عنوان

مربي يا سرپرست,تلاش براي برقراري گردش خون و تنفس مصدوم است .

سه دستگاه عصبي,قلبي, تنفسي در ارتباط نزديك با يكديگر هستند و اختلال در يكي

از آنها ديگر دستگاهها را نيز با مشكل مواجه مي سازد .بنابراين براي جلوگيري از

ايست قلبي تنفسي بايد به سرعت وارد عمل شده و عملياتي موسوم به عمليات احيا يا

CPR را انجام داد. تعريف احياي قلبي _ريوي

احياي قلبي ريوي به يك سري از اقداماتي گفته ميشود كه با استفاده از تنفس مصنوعي و ماساژ قلبي در فردي كه تنفس و يا ضربان قلب ندارد باعث بازگردانيدن وي به

زندگي مي شود. اين مانور حياتي مي تواند بدون احتياج به هيچ وسيله اضافي نيز انجام گيرد و انجام صحيح و به موقع آن جان انسانهاي زيادي را

از مرگ حتمي نجات مي

دهد.

نكته : انجام به موقع و سريعCPR در 6-4 دقيقه اول پس از ايست قلبي تنفسي از

اهميت فوق العاده اي برخوردار است و اين مدت زمان را زمان طلايي( golden time)

مي نامند.در مواردي مانند ايست قلبي،تنفسي, غرق شدگي، خفگي، مصرف زياد مواد

مخدر و مشروبات الكلي، احياي قلبي ريوي مي تواند فرد را به زندگي بر گرداند.

جهت شروع احياي قلبي ريوي ابتدا بايد مطمئن شويد كه فرد مورد نظر شما به احياي

قلبي ريوي نياز دارد بدين منظور:

1- او را صدا زده و به آرامي تكان مي دهيد.

2- براي بررسي تنفس از سه روش Listen ( قرار دادن گوش در كنار دهان

ورزشكار به منظور شنيدن صداي تنفس وي) Feel (قرار دادن دست و يا آينه در كنار

دهان و بيني ورزشكار به منظور احساس كردن دماي تنفس) و Look (نگاه كردن به

حركات قفسه سينه) استفاده ميشود.

به دقت به چهره فرد و حركات قفسه سينه او بنگريد. (چهره كبود و لبهاي تيره رنگ و

كبود نشانگر نارسايي گردش خون و عدم اكسيژن رساني مي باشد)

3- نبض كاروتيد( اين نبض در ناحيه گردن و در شيار قدامي عضله SCM , در كنار

سيب انسان "غضروف تيروييد " مي باشد.) را به منظور بررسي وجود نبض (ضربان

قلب )بررسي نماييد.

نكته:اگر ورزشكار مصدوم بيهوش بود سريع بايد راه هوايي وي را باز كرد زيرا عدم

هوشياري خود عاملي براي بازگشت زبان به سمت حلق و مسدود كردن راه هوايي مي

باشد پس در اين حالت بايد ابتدا راه هوايي وي را باز كرد .(در مطالب ذيل گفته شده

است).

اگر متوجه شديد كه مصدوم تنفس و يا نبض ندارد اقدامات زير را انجام دهيد :

1- تماس با اورژانس 115. 2- انجام سريع CPR ا گر مي خواهيد احيا' قلبي ريوي را

انجام دهيد، هرگز به بهانه تماس با اورژانس مصدوم را رها نكنيد. نبايد فرصت را از

دست بدهيد. شما هم مي توانيد با احياي قلبي ريوي زندگي اين فرد را نجات دهيد پس

مراحل احياي ريوي را آغاز كنيد.

در انجام CPR مرحل زير را با دقت پيش مي گيريم(ABC ):

"A”باز كردن راه هوايي Air way

اولين قدم در احياي قلبي ريوي باز كردن راه هوايي فرد است. در فرد بيهوش تمامي

ماهيچه ها شل شده اند كه عضلات زبان و گردن هم از اين قاعده مستثني نيستند و

احتمال دارد كه زبان به طرف حلق بر گردد و راه هوايي را مسدود كند. انجام مانور سر عقب_ چانه بالا :

مطابق شكل مقابل كف دست را روي پيشاني مصدوم گذاشته و سر او را به طرف

عقب بر گردانيد . همزمان با اين كار دست ديگر را زير چانه او قرار داده و به سمت

بالا فشار دهيدبه طوريكه دندانهاي فك بالا و پايين در مقابل هم قرار گيرند. در صورت

انجام صحيح اين مراحل شما موفق به باز كردن را ه هوايي مصدوم خواهيد شد.

مراقب باشيد كه دهان فرد را بيش از حد باز نشود چون در اين صورت ممكن است

زبان به عقب برگردد و راه هواي را مسدود كند .همچنين نسوج نرم زير چانه را فشار

ندهيد زيرا زبان را به سمت حلق رانده و راه هوايي را ميبندد. B”"دادن

تنفس مصنوعي Breathing

پس از بازكردن راه هوايي بايد از وضعيت تنفس مصدوم أگاه باشيد. ابتدا قفسه سينه

فرد را برهنه كنيد.

سپس استفاده از سه روش Listen,Feel,Look براي بررسي تنفس.

اگر با استفاده از اين سه روش تنفس را حس نكرديد بايد تنفس مصنوعي را آغاز كنيد.

حتي اگر نتوانستيد تشخيص دهيد كه فرد مذكور تنفس دارد يا نه نفس مصنوعي را آغاز

كنيد. چون اگر فرد تنفس داشته باشد شما در هنگام تنفس مصنوعي متوجه مي شويد. تكنيك دادن تنفس مصنوعي:

سر را به عقب متمايل كنيد به صورتيكه دهان كمي بازتر باشد (نحوه باز كردن راه

هوايي در مطالب فوق ذكر گرديد.)

1_ تنفس دهان به دهان:

با انگشتان دستي كه روي پيشاني مصدوم است سوراخهاي بيني فرد را ببنديد.

دهان خود را روي دهان مصدوم بگذاريد بطوريكه , لبهاي شما كاملا اطراف دهان او

را بگيرد.

با يك بازدم عميق، هوا را وارد دهان فرد مصدوم كنيد.

همزمان از گوشه چشم خودبه قفسه سينه فرد نگاه كنيد و ببينيد آيا هنگامي كه درون

مجاري هوايي او مي دميد

قفسه سينه بالا مي رود يا نه

وقتي قفسه سينه فرد بالا مي آيد تنفس را قطع و دهان خود را از دهان فرد جدا كرده و

بيني او را آزاد بگذاريد

و خودتان براي تنفس بعدي نفس بگيريدهنگام تنفس موثر سينه و شكم مصدوم بالا و

پايين مي آيد،

احياگر حس مي كن كه بادكنكي را پر ميكند

و پس از دميدن حجم معيني، مقابل ورود هواي اضافه تر مقاومت احساس ميكند.

به تدريج رنگ پوست فرد از زردي و كبودي به صورتي تغيير مي يابد. 2_ تنفس دهان به بيني:

در هنگاميكه

دهان و فك ورزشكار دچار آسيب شده است و يا به دليل آغشته بودن

دهان وي به سم يا استفراغ شديد

امكان تنفس دهان به دهان وجود ندارد و بايد از اين شيوه استفاده كنيم.

به اين صورت كه با دست خود كاملا دهان ورزشكار را پوشش مي دهيم و اين بار

دهان را بر روي بيني وي قرار داده

و بازدم خود را به او مي دهيم

هنگاميكه قفسه سينه بالا آمد دهان خود را از بيني وي جدا كرده و دستمان را نيز از

روي دهان وي بر مي داريم

و خود را براي تنفس بعدي آماده مي كنيم. 3_ تنفس دهان به دهان و بيني:

معمولا از اين روش براي برقراري تنفس كودكاني كه در ورزش دچار آسيب تنفسي

شده اند

استفاده ميشود(مانند كودكاني كه ضمن فعاليتهاي بدني "شنا و ژيمناستيك"دچار آسيب

مي شوند)

در اين روش بايد دهان و بيني كودكان را كاملا با دهان خود پوشش دهيم.و بازدم خود

را به دهان و بيني آنها بدهيم C”"ماساژ قلبي Circulation

نكته:اگر مصدوم آهسته نفس مي كشد يا تنفس او ضعيف است يا به طور كلي تنفسش

دچار اشكال است ميتوانيد از تنفس مصنوعي كمك بگيريد ولي اگر مصدوم نبضي

آهسته و ضعيف داست به هيچ عنوان نبايد به او ماساژ قلبي دهيد زيرا ماساژ براي قلبي

كه نامنظم و ضعيف مي زند ايست كامل را به همراه مي آورد.

پس ازدادن يك يا دو تنفس مصنوعي در صورتيكه فرد تنفس خود را بازنيابد بايد نبض

فرد را كنترل كرد. طريقه كنترل كردن نبض:

1- پس از آنكه تنفس مصنوعي تمام شد كف دست را از روي پيشاني

فرد بر نداريد و

دو انگشت دست ديگر را در وسط گردن

بالاي ناي و حنجره روي برآمدگي جلوي گردن ( سيب آدم ) بگذاريد.

2- انگشتان خود را به آرامي به سمت پايين و كنار آن قسمت بلغزانيد و سپس كمي

فشار دهيد.به مدت 5 تا 10 ثانيه اين كار

را ادامه دهيد تامطمئن شويد كه نبض را حس ميكنيد يا نه؟ كنترل كردن نبض احتياج به

مهارت و دقت خاصي دارد

3- اگر فرد نبض داشت به تنفس مصنوعي با اندزه دوازده بار در دقيقه ادامه دهيد.

4- اگر فرد نبض نداشت بايد بي درنگ ماساژ قلبي را همراه با تنفس مصنوعي آغاز

كنيد.زيرا فرد دچار ايست قلبي شده

و احتمال داردصدمات جبران ناپذيري به مغز وي وارد شود.

5- براي دادن يك ماساژ قلبي موثر علاوه بر اينكه بايد ماساژ را با تكنيك صحيح انجام

داد لازم است كه وي را در

وضعيت مناسبي بخوابانيد.بيمار را به پشت خوابانده , مطمئن شويد كه وي روي يك

سطح سخت قرار گرفته است.

اگر فرد در رختخواب يا هر سطح نرم ديگري است وقت را تلف نكنيد و فقط كافيست

كه او را روي زمين بلغزانيد

يا اينكه يك تخته با هر شي صاف و سخت را از بين پشت او و ملحفه قراردهيد.

6- كنار مصدوم زانو بزنيد.

7- آخرين حد دنده هاي او را با دو انگشت دستي كه به بالاي فرد نزديكتر است

بيابيد.انگشتان خود را بسمت بالا بلغزانيد

تا به يك فرو رفتگي در محل اتصال دنده هاي دو طرف برسيد.

يك انگشت را در محل فرورفتگي بگذاريد و انگشت ديگر را كنار آن قرار دهيد سپس

ته دست ديگر را در كنار آن دو انگشت قرار دهيد

بعد ته دست دوم را روي دست اولي بگذاريد.

8- موقعيت بدن خود را طوري تنظيم كنيد كه بازوها خم نشوند و بر بدن ورزشكار

عمود باشند.

و شانه ها در امتداد نقطه اتكا دستها باشند.به اندازه اي بر جناغ فرد فشار وارد كنيد كه

4 تا 5 سانتي متر پايين برود.

9- پس از انجام 15 عدد ماساژ پشت سر هم (اين 15 ماساژ در مدت 11 ثانيه خواهد

بود) دو عدد تنفس مصنوعي به فرد بدهيد

شما براي انجام اين دو تنفس 4 ثانيه فرصت داريد.

اين سيكل بايد چهار بار در دقيقه تكرار شود براي اينكه بتوانيد نسبت 15:2 را در هر

دوره رعايت كنيد بهتر است با هر ماساژ شماره آن را بلند بگوييد.

10- بعد از يك دقيقه وضعيت مصدوم را ازريابي كنيد.اگر ضربان مداوم رگ گردن

باز نگشته باشد دوباره احياي قلبي ريوي را

با دو تنفس و 15 ماساژ قلبي از سر بگيريد. شما براي انجام اين دو تنفس و 15 ماساژ،

15 ثانيه فرصت داريد.

11- اين كار را براي مدت 3 دقيقه ديگر ادامه دهيد.

اگر در اين مدت تنفس منظم فرد بازگشت نيازي به تكرار احياي قلبي ريوي نيست بلكه

بايد مرتب تنفس و نبض فرد را چك كنيد.

اگر تنفس منظم فرد برنگشت تنفس مصنوعي را با سرعت 12 عدد در دقيقه شروع

كنيد و همزمان نبض فرد را چك كنيد .

توجه داشته باشيد كه وقفه در انجام مراحل احياي قلبي ريوي بيشتر از 5 ثانيه نشود. علائم CPR موفق چيست

اگر CPR موثر باشد نبض و تنفس به حالت

عادي بر مي گردد,كبودي لبها و ناخنها از

بين مي رود و به رنگ صورتي تبديل مي شود.

منبع: موسسه طب ورزش پارس

رگ به رگ شدن در ورزشكاران

اقدامات اورژانسي در رگ به رگ شدن در ورزشكاران چيست؟

پيش زمينه

از متداول ترين آسيب هايي است كه همواره يك ورزشكار را تهديد مي كند، رگ به

رگ شدن عضله و پارگي تاندون است .

تعريف :جراحتي است كه در ناحيه رباط (رباط رشته محكمي است كه پيوند دهنده

استخوانها به يكديگر بوده و مفاصل را محكم در جاي خود نگه ميدارد.)رخ مي دهد و

معمولآ منجر به كشش يا پارگي رباط مي شود.

اين اصطلاح بيشتر در مورد آسيب بافت هاي نرم مانند رباط ها ،عضلات و تاندون ها

به كار مي رود . اين آسيب ها وقتي رخ مي دهند كه دراثر حركات ناگهاني يا شديد، اين بافت ها

بيش از حد كشيده شود و دچار پارگي ناكامل يا كامل شوند. علل رگ به رگ شدن

1. افتادن يا پرت شدن

2. پيچ خوردن مفاصل

3. ضربه خوردن

4. هر عاملي كه باعث شود يك مفصل از حالت عادي خود خارج شود. نواحي كه بيشتر در معرض اين آسيب هستند

1. مچ دست در ورزشكاراني كه حركات پرشي دارند و روي دست فرود مي آيند

2. شست دست در ورزشكاران ورزشهايي مانند اسكي يا واليبال و بسكتبال

3. قوزك پا، بازو، پا و زانو علائم

1. ورم

2. كبودي

3. درد

4. عدم امكان تحرك و استفاده از مفصل صدمه ديده

5. حساسيت به لمس

معمولاَ اقداماتي كه براي اين نوع آسيب ديدگي انجام مي شود همانند در رفتگي مي

باشد.

1.بي حركت نگه داشتن مفصل آسيب ديده و استراحت دادن به آن

2.قرار دادن يخ بر روي ناحيه آسيب ديده حدود 4 تا 8 بار در روز به مدت

20 دقيقه

3.نگه داشتن محل آسيب ديده با باند كشي

4.قرار دادن اندام آسيب ديده(آرنج،زانو،مچ دست و يا بازو)بر روي يك بالش درهنگام

استراحت.

5.استفاده از مسكن هايي مانند آسپرين يا بروفن براي تسكين درد

منبع: موسسه طب ورزش پارس

مراقبت از نوزاد تازه متولد شده

چگونه از نوزاد تازه متولد شده مراقبت كنيم؟

پوسته ريزي پوست سر اگر چه منظره زيبايي ندارد اختلالي شايع و بي خطر است.

ممكن است كودك شما مختصري پوسته خشك شبيه شوره سر داشته باشد و يا ممكن

است در مواردي اين پوسته ريزي شديد بوده و پوسته ها كاملا ضخيم، چرب و زرد

رنگ باشند و يا حالت كبره داشته باشند.

اين اختلال ممكن است بين دو هفتگي تا سه ماهگي ديده شود و معمولا بعد از چندين ماه

خود بخود بر طرف مي گردد و به نظر مي رسد كه بعداز ? تا ? ماهگي ديده نمي شود.

علت ايجاد اين پوسته ها آنست كه غدد سباسه موجود در پوست سر بيش از حد چربي

ترشح مي كنند و اين چربي ها تبديل به پوسته هايي خشك مي شوند و مي ريزند.

بسياري از كارشناسان معتقدند كه ترشح بيش از حد هورمون ها در مادر و رسيدن آن

به جنين هنگام تولد موجب فعال شدن بيش از حد غدد سباسه مي شود. وقتي پس از چند

ماه سطح هورمون ها در بدن كودك پايين مي آيد، اين اختلال نيز از بين مي رود.

براي برداشتن پوسته ها بهترين راه آنست كه دوبار در هفته روغن هاي مخصوص

كودك يا روغن هاي گياهي مانند روغن زيتون را روي سر كودك بماليد و ?? دقيقه

صبر كنيد سپس موهاي او

را شانه كنيد تا پوسته ها بريزند. سپس سر او را با يك

شامپو ملايم مخصوص بچه بشوييد.

بعضي از پزشكان توصيه مي كنند كه شامپو را به مدت ?? دقيقه روي سر كودك

نگهداريد (و يا تا وقتي كه بچه مي تواند تحمل كند) و سپس سر او را با يك پارچه يا

حوله نرم ماساژ دهيد.

اين اختلال رفته رفته بطور خودبخود از بين مي رود ولي اگر اين حالت تا چندين ماه

ادامه يافت و يا شدت پيدا كرد و به ساير قسمت هاي بدن انتشار يافت، با يك متخصص

اطفال مشورت كنيد. ممكن است پزشك يك شامپوي دارويي تجويز كند. كوتاه كردن ناخن ها

ناخن هاي كودك نرم تر و تا شونده تر از ناخن هاي شماست ولي اشتباه نكنيد؛ كودكان

ناخن هاي تيزي دارند. اگر ناخن هاي كودك را به موقع نگيريد ممكن است هنگام دست

و پا زدن صورت شما يا خودش را زخمي كند. شايد لازم باشد اين كار را در اولين

روزهاي بازگشت به خانه انجام دهيد.

ناخن هاي دست نوزاد خيلي بسرعت رشد مي كنند و ممكن است لازم باشد چند بار در

هفته ناخن هاي او را كوتاه كنيد. سرعت رشد ناخن هاي پا از ناخن هاي دست كمتر

است.

آسان ترين راه كوتاه كردن ناخن هاي دست كودك با استفاده از قيچي مخصوص

كودكان است. نوك اين قيچي هاي ناخنگير گرد است و تيز نبودن آن كمك مي كند تا در

صورت تكان خوردن به كودك آسيب نرسد.

مي توانيد از ناخن گير مخصوص كودك نيز استفاده كنيد، در اينصورت بايد خيلي دقت

كنيد كه پوست يا حتي گوشت نوك

انگشت كودك بطور اتفاقي در آن گير نكند. بهتر

است همراه يك نفر ديگر نسبت به انجام اين كار اقدام كنيد.

يكي از شما دو نفر كودك را نگه مي دارد و يا مانع حركت زياد او مي شود و نفر ديگر

ناخن ها را كوتاه مي كند. يك روش ديگر اين است كه هنگام شير خوردن و يا موقعي

كه كودك در خواب است نسبت به چيدن ناخن هايش اقدام كنيد زيرا آرامتر است. هنگام

چيدن ناخن، نوك انگشت كودك را از لبه ناخن دور كنيد تا در ناخن گير يا قيچي گير

نكند و در عين حال دست او را محكم نگه داريد. مراقبت از محل قطع شدن بند ناف

بند ناف نوزاد بعد از تولد از نزديكي بدن بسته شده و بطور بدون دردي بريده مي شود.

محل بريدگي بايد تا آنجا كه ممكن است تميز و خشك نگه داشته شود. معمولا مدت يك

هفته تا ?? روز طول مي كشد تا بند ناف خشك شود و بيفتد. ترميم محل افتادن بند ناف

ممكن است چند روز بطول انجامد. موقع افتادن بند ناف ممكن است پوشك كمي خوني

شود، اين امر طبيعي است.

پوشك را زير بند ناف ببنديد تا جريان هوا براي خشك كردن آن كافي باشد و ادرار با

آن تماس نداشته باشد. مادام كه بند ناف نيفتاده است از حمام وان استفاده نكنيد.

درهواي گرم بهتر آنست كه تنها يك پوشك و يك تي شرت آزاد به نوزاد بپوشانيد تا هوا

جريان كافي داشته باشد و خشك شدن بند ناف تسريع شود. تا وقتيكه بند ناف نيفتاده

است از پوشاندن زير پوشهاي سرهمي

بپرهيزيد.

براي مراقبت درمنزل دست اندركاران امور بهداشتي همواره توصيه مي كنند كه قاعده

بند ناف را با يك سواب پنبه اي (مانند گوش پاك كن) يا يك تكه گاز آغشته به الكل

روزي يك يا دو بار تميز كنيد. بسياري از پزشكان به اين روش عقيده دارند ولي

بعضي نيز امروزه معتقدند كه بهتر است بدون هيچ اقدامي صبر كنيم تا بند ناف بخودي

خود خشك شود.

اگر شما نمي دانيد كه چه كنيد بهتر است با پزشك كودك خود صحبت كنيد. (اين سوال

خوبي است كه مي توانيد آن را در ويزيت اول بپرسيد). علائم عفونت اگر چه نادرند عبارتند از:

تورم يا قرمزي، جمع شدن چرك در قاعده بند ناف و تب. بنابراين اگر ناف كودك قرمز

و ملتهب شد يا شروع به آب دادن كرد با پزشك وي تماس بگيريد. تكامل سيستم بينايي كودك:

سيستم بينايي در بدو تولد يك سيستم تكامل نيافته است و تكامل آن در طول سال اول

زندگي رخ مي دهد. از اين رو، توجه والدين و پزشكان به مشكلات احتمالي در طول

سال اول نقشي بسيار تعيين كننده در تكامل بينايي كودك و جلوگيري از مشكلات ناشي

از اختلال در بينايي نظير مشكلات يادگيري خواهد داشت. سه ماه اول

نوزادان معمولا قبل از هر چيز "حركت” را مي بينند. نوزاداني كه به موقع بدنيا آمده

باشند (هفته ?? تا ?? حاملگي) بايد بتوانند تغييرات صورت مادر نظير خنده، اخم، …

را در هفته اول بعد از تولد ببينند. در اين زمان درك رنگ هنوز كاملا تكامل نيافته و

درك عمق نيز در طول سال اول به موازات هماهنگ شدن حركت چشم

ها ايجاد مي

شود.

هماهنگي عضلات چشم در نوزادان تازه متولد شده و شيرخواران بسيار ناقص است.

چشم نوزادان اغلب به بيرون يا داخل منحرف شده و حركت چشم ها با هم هماهنگ

نيست. اين وضعيت استرابيسم يا انحراف چشم خوانده مي شود. اگر استرابيسم تا ? يا

? ماهگي خودبخود بر طرف نشود بهتر است نوزاد توسط يك چشم پزشك معاينه شود. اولين علائم مشكلات چشم و بينايي

در بعضي موارد لازم است نوزاد قبل از ?-? ماهگي مورد معاينه قرار گيرد. اين

موارد عبارتند از: انحراف شديد چشم ها، عدم حركت چشم قبل از ? ماهگي، انحراف

هر دو چشم به داخل، ثابت ماندن يك چشم در زمان حركت چشم ديگر و يا تفاوت فاحش

بين حركات دو چشم.

تشخيص زودرس استرابيسم بسيار مهم است زيرا تنبلي چشم يا آمبليوپي حاصل

استرابيسم درمان نشده است. اگر يك چشم كودك نتواند بر اثر استرابيسم خوب ببيند

هماهنگي چشم ها بر هم مي خورد. همچنين اگر مغز تصويري از يكي از چشم ها

دريافت نكند در طول زمان علائم ارسالي از چشم مبتلا را ناديده مي گيرد و نهايتاً فرد

دچار تنبلي چشم و متعاقب آن كاهش شديد ديد مي شود. مشكلات بينايي در نوزادان نارس

تكامل بينايي در نوزادان نارس كمي بيشتر از نوزاداني كه به موقع بدنيا آمده باشند

طول مي كشد. احتمال ايجاد استرابيسم و آمبليوپي در نوزاداني كه قبل از هفته ??

حاملگي بدنيا آمده باشند ??% بيشتر است. هر چه نوزاد زودتر از زمان طبيعي بدنيا

بيايد اين احتمال افزايش مي يابد.

نوزاد بايد كاملا به نور روشن (مثلا لامپ) و يا آويز هايي كه

معمولا بالاي سر

نوزادان آويزان مي كنند توجه كند. اگر در ? ماهگي جسم را جلو چشم نوزاد بگيريد و

آن را از يك سمت آهسته به سمت ديگر ببريد و نوزاد قادر به دنبال كردن آن با چشم

نباشد بهتر است مورد معاينه قرار گيرد. البته در بعضي موارد تكامل بينايي ديرتر رخ

مي دهد كه به آن تأخير در تكامل بينايي مي گويند. حركات نامنظم چشم

اختلالي بنام نيستاگموس ممكن است در نوزادي رخ دهد. در اين اختلال چشم ها

حركاتي به چپ و راست، حركات دوراني و يا حركات نامنظمي دارند. علت اين اختلال

ممكن است ضعف بينايي، وجود نقص در مسير عصبي از چشم به مغز و يا آلبينيسم

(كمبود رنگدانه ها) باشد. نيستاگموس ممكن است ارثي هم باشد. نوزاداني كه

نيستاگموس دارند ممكن است ديد طبيعي و يا ضعيف داشته باشند. اگر نيستاگموس تا

بعد از ? ماهگي باقي بماند نوزاد بايد مورد معاينه قرار گيرد.

در مجموع بايد گفت كه ? تا ? ماه اول زندگي زمان بسيار مهمي از نظر تكامل بينايي

است و توجه والدين و مراجعه به موقع به چشم پزشك نقش تعيين كننده اي در بينايي

كودك خواهد داشت. ? تا ? ماهگي

در اين سن نوزاد بايد دستش را به طرف اسباب بازي كه جلوي او مي گيريد دراز كند

و يا دستش را به آن بزند. در ابتدا ممكن است دست نوزاد بطور اتفاقي به جسمي كه

جلويش گرفته ايد بخورد ولي در طول زمان با رشد بينايي، درك عمق و درك بيشتر

نوزاد اين كار ارادي تر مي شود.

از ? تا ? ماهگي نوزاد شروع

به غلت زدن و احتمالا چهار دست و پا راه رفتن مي

كند. در اين مرحله مي توانيد يك اسباب بازي را طوري جلو كودك قرار دهيد كه مجبور

باشد براي رسيدن به آن غلت بزند و يا كمي از جاي خود جلوتر بيايد. اين كار به تقويت

بينايي نوزاد كمك مي كند.

بين ? تا ?? ماهگي نوزاد شما ممكن است چهار دست و پا حركت كند و يا راه برود.

سعي كنيد به جاي راه افتادن زودتر، كودك خود را به حركت چهار دست و پا تشويق

كنيد زيرا باعث ايجاد هماهنگي ميان حركات دست و چشم مي شود. در اين سنين بويژه

وقتي كودك روي مبل يا تخت و يا نزديك پله است بايد بسيار مواظب وي بود زيرا ديد

كودك در اين مرحله هنوز فاقد درك عمق كافي است و در نتيجه پستي و بلندي ها را

بخوبي درك نمي كند. به عبارت ديگر كودك در اين سن متوجه نيست كه لبه تخت در

جايي تمام مي شود و زمين پايين تر از آن قرار گرفته است بنابراين احتمال سقوط

كودك از تخت و پله وجود دارد.

پيشگيري از خفگي در كودكان

آسيبهايي كه باعث خفگي كودكان مي شوند، چيست؟

پيشگيري از خفگي در كودكان

برخلاف تصور ، آسيبهايي كه باعث خفگي كودكان مي شوند خيلي ساده اتفاق مي افتد

و عواملي كه به خفگي منجر مي شوند به وفور در محيط زندگي كودكان وجود دارند و

در زماني كه كودك با چنين عواملي تنها بماند ، از روي كنجكاوي و بي تجربگي خود

را در معرض خطر قرار مي دهد . بنابراين بزرگترها به ويژه والدين

واجب است كه

راههاي پيشگيري از خفگي را شناخته و كودكان را از تهديدكننده هاي مربوط دور

نگهدارند .

خفگي مهمترين و فوري ترين عامل تهديدكننده سلامت انسان است كه اگر در ظرف

چند دقيقه عامل خفگي از بين نرود ، فرد مي ميرد و آن زماني است كه بنا به عللي (

مثل بسته شدن راههاي تنفسي ، داروها و بيماري هاي فلج كننده مراكز تنفسي ، قرار

گرفتن در محيطي با گازهاي سمي و … ) اكسيژن كافي به بدن انسان نرسد و مراكز

حياتي مهم واقع در مغز از اكسيژن محروم بمانند و به اين ترتيب علائم خفگي از قبيل

تنگي نفس كبودي لبها و نوك انگشتان ، كندي و نامنظمي نبض و از دست دادن حواس

ظاهر مي شود . پيشگيري :

هر گونه طناب ( طناب بازي ، بند پردها و … ) و حتي كمربند لباس را از دسترس

كودكان دور نگه داريد. مواردي مشاهده شده است كه كودكان ضمن بازي كردن با

طناب و پيچاندن آن به دور گردن موجبات خفگي خود و يا هم بازي خود را فراهم كرده

اند .

پاكتهاي پلاستيكي بزرگ را در دسترس كودكان قرار ندهيد . كودكان مي توانند با فرو

بردن پاكت در سر ( و گيركردن آن در دور گردن ) كه در بعضي مواقع ، قادر به

بيرون آوردن آن نمي باشند ، زمينه خفگي را فراهم ساخته و با اين كار باعث خفگي

كامل يا اختلالات مغزي خود شوند ( به علت نرسيدن اكسيژن به سلولهاي مغزي ) .

از خواباندن كودك در بالشهاي خيلي نرم ( مثل بالش

هاي تهيه شده از پر ) و بزرگ

اجتناب كنيد. بالشهاي تهيه شده از پر در بعضي از كودكان موجب حساسيتهاي تنفس

مي شوند . گيركردن راههاي تنفسي كودك در لاي بالش ممكن است موجب خفگي يا

مشكل تنفسي براي كودك شود .

قنداق فرنگي نوزاد نبايد آنقدر بزرگ باشد كه نوزاد بتواند سر خود را در آن فرو كند ؛

در اينصورت ، مي توان يك حوله تا كرده و در انتهاي آن جاد داد تا از بروز حادثه

جلوگيري شود .

از بندهاي خيلي بلند براي پستانك كودك استفاده نشود بهتر است بند آن كوتاه باشد .

ممكن است بندهاي خيلي بلند با پيچ خوردن در دور گردن كودك ، موجب خفگي وي

شوند .

پيشنهاد مي شود پستانك فقط در مواقع ضروري با رعايت موازين بهداشتي زيرنظر

والدين در اختيار كودك قرار گيرد .

در زمان شيرخوردن كودك با شيشه ( شيرخشك ) او را تنها نگذاريد .

تكيه دادن شيشه شيركودك بر بالش يا هر وسيله ديگر و رهاكردن او به حال خود ،

مي تواند باعث خفگي شود ؛ زيرا يك عطسه يا سرفه يا … مي تواند در چنين حالتي

موجب اختلال در عمل بلع و تنفس كودك شده و براي او خطرناك باشد .

پوشاندن لباسهاي كشي و يا بنددار به كودك كه ممكن است به كالسكه يا جاهاي ديگر

گيركند و باعث خفگي شود ، خطرناك است .

مراقب باشيد كه كودكان از مدادهاي كوتاه ( كمتر از ?? سانتي متر ) استفاده نكنند .

برخي از كودكان عادت دارند كه مداد را هنگام نوشتن به دهان گذاشته و آن را بمكند كه

با اين عمل نادرست ممكن است موجب خفگي خود شوند ، در ضمن خطر چنين كاري

را به آنان تفهيم نماييد.

مادران شيرده بايد در زمان خواب آلودگي از شيردادن به كودك خودداري كنند . ممكن

است مادر خواب آلوده در هنگام شيردادن كودك به خواب رود و در اين وضعيت قرار

گرفتن پستان مادر در ورودي راههاي تنفسي كودك موجب مسدود شدن راههاي تنفسي

و خفگي وي شود .

از غذا دادن به كودك در حالت درازكش خودداري كنيد . احتمال ليزخوردن غذا و

گيركردن آن در گلو در حالت درازكش بيشتر است .

از قرار دادن اشياء كوچك مثل سكه ، دكمه در دسترس كودك خودداري كنيد . برخي

از كودكان عادت دارند كه چنين اشيايي را در دهان بگذارند و با اين كار بويژه در حال

بازي ، خطر خفگي را براي خود فراهم مي كنند .

در هنگام غذاخوردن ، كودكان را تنها نگذاريد . ممكن است به دلايل مختلف غذا در

گلوي كودك گير كند و به كمك احتياج داشته باشد .

استفاده كودكان از شكلاتهاي مكيدني سفت و آجيل با پوست بسيار خطرناك است .

توصيه مي شود ( ابتدا شكلات ها را خرد و آجيل را مغزكرده و سپس به كودك بدهيد .

)

به بچه ها تفهيم نماييد كه استفاده از آدامس ، شكلات ( يا هر نوع ماده غذايي ) در

هنگام بازي بسيار خطرناك است . هنگام بازي به علت دم و بازدم هاي قوي و حركت

سر به سمتهاي مختلف ( فاصله گرفتن چانه از سينه ) ، احتمال حركت مواد غذايي به

طرف حلق به صورت غيرارادي زياد

بوده و ممكن است موجب خفگي شود .

از خنداندن بچه ها در حين خوردن و آشاميدن بپرهيزيد .

صحبت كردن ، گريه كردن ، خنديدن ، سرفه و … عواملي هستند كه در حين

غذاخوردن ، ممكن است زمينه ساز گيركردن غذا در حلق و خفگي كودك شوند . كمك هاي فوري :

اگر شيئي راه تنفسي كودك را بسته باشد ، بايد فوري آن را با انگشت درآوريد .

اگر شيئي در گلو گير كرده است ، پاهاي كودك را گرفته و كودك را به شكل آويزان

نگه داريد . با دست ديگر ضربه هايي آرام بين دو كتف كودك وارد كنيد ، و يا كودك

را از شكم روي استخوان ران خود قرار دهيد ، به نحوي كه سر و پاهاي كودك آويزان

باشد و به همان ترتيب ضربه هايي آرام بين دوكتف وارد كنيد .

اگر باز هم موفق به نجات كودك نشديد ، يك ضربه محكم بين ناف و نوك جناغ سينه

كودك وارد كنيد تا شي ء از گلوي كودك به بيرون پرت شود .

اگر تنفس كودك قطع شده ، به او تنفس دهان به دهان بدهيد .

صرع و مدرسه

مراقبت هاي لازم براي كودكان دچار صرع در مدرسه چيست؟

صرع و مدرسه

مي دانيم مدرسه در زندگي بچه ها نقش حساس و مهمي دارد و اين عجيب نيست كه

خانواده هاي داراي فرزند مبتلا به صرع راجع به آن سئوالات فراوان داشته باشند .

همچنين اولياي مدرسه كه در زمان عدم حضور والدين مسئوليت اين بچه ها را بعهده

دارند .

هر كس با فرزند شما سروكار دارد ، از راننده سرويس گرفته

تا معلم و ناظم مدرسه

مي بايستي اطلاعاتي راجع به مشكل فرزند شما داشته باشد .

سئوال اين است يا مدرسه بايد راجع به صرع دانش آموز مبتلا اطلاع داشته باشد ؟

اگر به سلامت فرزند خود اهميت مي دهيم حتماً بايستي اطلاعات درستي را به اولياي

مدرسه بدهيم .

بي توجهي به اين موضوع با عدم اهميت اولياي مدرسه به مشكل صرع دانش آموزان

مبتلا مي تواند خطرساز باشد.

بديهي است اطلاعات درست و علمي اولياي مدرسه راجع به صرع در عكس العمل آنها

در زمان حمله مي تواند كمك مؤثري باشد . چه در جهت درمان كمكهاي اوليه و چه در

جهت تشخيص به موقع و جلوگيري از عوارض بعدي .

در اينجا ضمن تأكيد بر آموزشهاي اوليه اولياي مدرسه راجع به اختلال صرع توضيح

مختصري راجع به نحوه اطلاع رساني والدين به مدرسه و گزاش مشكلات فرزند مبتلا

به صرع را ارائه مي دهيم .

دقيقاً چه نكاتي را مدرسه بايد راجع به دانش آموز مبتلا به صرع بداند ؟

ابتدا مي بايستي سطح اطلاعات اولياي مدرسه را راجع به اين اختلال ارزيابي كرد .

اگر اطلاعات در سطح قابل قبول نيست بهتر است از پايه نكات اصلي را بطور كلي در

مورد اختلال صرع توضيح و آموزش داد و سپس راجع به مشكل خاص دانش آموز

مبتلا خانواده بيمار مي بايستي اطلاعات ذيل را در اختيار مدرسه بگذارند يا به عبارتي

مدرسه بايد اين اطلاعات را از والدين براي هر دانش آموز مبتلا به صرع بداند .

صرع دانش آموز مبتلا چگونه است ؟ ( چگونگي حملات فرد مبتلا را بايد پرسيد )

يا حمله صرع اين دانش آموز قبل

از اينكه آغاز شود علائم خبردهنده و هشداردهنده

دارد ؟ اگر دارد آن علائم چيست ؟ حمله تشنجي چه مدت طول مي كشد ؟

فرد مبتلا چه مدت زمان براي برگشت به حال عادي پس از حمله نياز دارد . به عبارتي

چه مدت بعد از حمله بايد استراحت كند ؟

چه اقدامات كمكي اوليه هنگام حمله نياز دارد ؟

چند بار حمله در هفته يا ماه رخ مي دهد ؟

عوامل مستعدكننده يا ايجادكننده اي كه احتمالاً موجب حمله مي شود در مورد دانش آموز

مذكور كدامند ؟

آيا دانش آموز مبتلا ، دارويي مصرف مي كند ؟ يا در روز چند قرص بايد بخورد ؟

اطلاعات كافي راجع به چگونگي مصرف دارو در مدرسه را بايستي اولياي مدرسه

بدانند .

همچنين بهتر است عوارض داروهاي مصرفي را نيز به اولياي مدرسه هشدار داد و مي

بايستي از چگونگي آن اطلاع داشته باشند .

چه عكس العملي را والدين هنگام حمله از اولياي مدرسه انتظار دارند ؟ يا دانش آموز را

به خانه برگردانند ، به اورژانس انتقال دهند با پزشك تماس بگيرند و يا صبركنند تا

به حال اوليه برگشته و سپس به كار خود ادامه دهد ؟

همچنين لازم است والدين اگر اطلاعاتي راجع به نحوه تحصيل فرزند خود دارند و به

توصيه پزشك معالج محدوديتهايي را براي نوع درس و فعاليت فيزيكي بايستي انجام

گيرد در اختيار مدرسه گذارند . در واقع هر گونه مراقبت و نظارتي كه توصيه شده

است در اختيار اولياي مدرسه قرار دهند .

اطلاعات لازم راجع به صرع را والدين يا اولياي مدرسه از كجا بدست آورند ؟

در تمام دنيا دادن اين اطلاعات

بعهده انجمن صرع است . خوشبختانه در كشور ما نيز

پس از تأسيس انجمن صرع مي توان اطلاعات لازم را از انجمن بطريق حضوري ،

مشاوره ، مكاتبه اي و پستي بدست آورد . بديهي است انجمن صرع ايران وظيفه دارد

به پرسشهاي شما پاسخ دهد و در يافتن آنها به شما كمك نمايد . دارو و مدرسه

اگر دانش آموزي مي بايست در بين روز دارو مصرف كند چه تصميمي مي گيريد ؟

مسئوليت مصرف دارو را بعهده خود دانش آموز بايد گذاشت و يا بعهده مدرسه يا

والدين ؟

در مواردي دانش آموز از هر نظر توان پذيرش مسئوليت مصرف داروي خود را دارد

كه در اين صورت بعهده خود اوست و گاه مدرسه مانند والدين اين مسئوليت را مي

پذيرد و محلي براي نگهداري داروها داشته و سروقت داروها را به دانش آموز مي دهد

. اما در هر حال امكان فراموش شدن دوز مصرفي ميان روز وجود دارد و گاه ممكن

است دانش آموز داروي خود را نخورد . بهترين راه در اين موارد مشاوره با پزشك

مربوطه است تا شايد داروها را طوري تنظيم نمايد كه نيازي به مصرف دارو در بين

روز و در مدرسه نباشد و يا احياناً بتوان پس از برگشت از مدرسه دارو را مصرف

نمود . ورزش در مدرسه

براي آنكه بخواهيم فرزند ما فعاليتهاي ورزشي را بخوبي و كامل انجام دهد مي بايستي

به سه عامل اصلي توجه كنيم. اين عوامل براي همه فعاليتهاي دانش آموزان در مدرسه

و در خانه اهميت دارد .

طبيعت و فرم نوع فعاليت ورزشي

طبيعت و نوع صرع دانش آموز

مراقبت در

دسترس و امكانات موجود

توجه به ميزان خطرات فعاليتهاي ورزشي و اينكه تا چه حد صرع فرزند شما مي تواند

آن خطرات را افزيش دهد و همچنين توجه به ميزان و سطح مراقبت مي تواند اين

خطرات را كاهش دهد .

اگر به موارد فوق توجه شود و به مورد اجرا گذاشته شود در واقع شما به حلا مسئله

بطور علمي پرداخته ايد .

مي توان موارد فوق را با معلم ورزش و والدين در ميان گذاشت و براي فعاليت مناسب

ورزشي و ممكن تصميم گيري نمود .

براي مثال ممكن است شما تصميم بگيريد كه ورزش ژيمناستيك در ارتفاع بالا براي

فرزند شما مناسب نيست اما همين ورزش در روي زمين و در يك سطح و باحضور

مراقبين مخصوص براي فرد مصروع اشكالي ندارد و يا مثلاً همه ورزشها بطور تنها

و با مراقبت قابل اجرا مي باشند .

اما بايد به ياد داشته باشيدكه اگر فرزند شما تنها در جايي باشد كه عده اي مراقب او

باشند احتمال صرع برايش بيشتر از زماني است كه در كنار ديگر دانش آموزان و در

جمع باشد .

اين نكات را مي توان براي ديگر فعاليتهاي غيرورزشي نيز بكاربرد . صرع و ضعف تحصيلي

علل متفاوتي براي ضعيف بودن درس يك دانش آموز مصروع وجود دارد و همه آنها

مربوط به مشكل صرع آنها نيست . براي اطمينان از علت افت تحصيلي فرزند خود

بايد بدقت به نكات بسياري توجه كرد .

اگر مطمئن هستيد كه صرع عامل افت تحصيلي فرزند شماست . پس نكات زير را

بدقت بررسي و مورد مطالعه قرار دهيد ؛

تنفر از مدرسه بعلت رنج و مشكلي كه دانش

آموز مصروع در بين بچه هاي ديگر

احساس مي كند .

تصور خانواده و اولياي مدرسه از اينكه دانش آموز مصروع بعلت حمله صرع نمي

تواند پيشرفت تحصيلي داشته باشد .

حملات صرع متناوب و زياد از هرنوع ، بخصوص صرع نوع ابسنس كه اغلب

تشخيص داده نمي شود يا توقف شناخت موقتي كه بعلت اختلال الكتريكي گذرا در مغز

رخ مي دهد و فقط با E.E.G يا B.M ( نقشه برداري مغز ) مشخص مي شود كه

خوشبختانه نويسنده در اين مورد تحقيقات مفصلي راجع به اختلالات ناپيدا در كار مغز

انجام داده است و از طريق نقشه برداري مغز بسياري از مشكلات تحصيلي دانش

آموزان تشخيص داده شده و درمان شده اند .

آسيب به مغز حتي خيلي جزيي كه ممكن است فقط بخش مربوط به يادگيري را تحت

تأثير قرار دهد مانند بخش مربوط به خواندن

عوارض دارويي ضدصرع ( كه البتهت خيلي شيع نيست ) و بيشتر بصورت منگي و

گيجي ، كاهش حافظه و ضعف تمركز خود را نشان ميد هد . شما مي بايستي تمامي اين

موارد را با اولياي مدرسه در ميان بگذاريد تا موردي كه بيشتر اهميت دارد و در

ضعف تحصيلي فرزند شما تأثير دارد بيايد. ممكن است بيشتر از يكي از موارد بالا در

افت تحصيلي فرزند شما مطرح باشد اما خوشبختانه همه آنها قابل حل است و بخشي از

آنها را با مشورت تخصصي با پزشك مربوطه مي بايستي حل كنيد .

صرع - رفع تكليف و تنبلي

گاه بچه هاي مصروع از صرع خود بعنوان يك بهانه براي رفع تكليف و در رفتن از

زيردرس خواندن سوء استفاده مي

كنند . به بهانه صرع گاه خانواده و معلم خود را گول

مي زنند تا بدليل انجام ندادن تكليف سرزنش نشده و تنبيه نشوند . مثلاً مواردي چون

انجام ندادن تكاليف شب ، عذرآوردن براي تميزنكردن اتاق خود يا نشستن دست و

صورت و غيره . بايد توجه داشت كه بچه مبتلا به صرع از اين نظر هيچ فرقي با

ديگر بچه ها ندارد و مي بايستي از او انتظار داشت كه وظايف خود را انجام دهد و

عذري نياورد .

اما با اينحال بعضي دروس هستندكه ممكن است موجب افزيش اضطراب دانش آموز

شده و ترس از وقوع حمله را افزيش دهند . در اين موارد مي بايستي آموزش مقابله با

استرس و يا پرهيز از موارد استرس زا را به فرزند خود بياموزيد و سعي كنيد بجاي

روحيه شكست در مقابل مشكلات و رنج به آنها راه تطابق را بياموزيد . صرع و امتحان

معمولاً مورد خاصي پيش نمي آيد و دانش آموز دچار صرع مانند ديگر دانش آموزان

قادر به گذراندن امتحانات خود مي باشد . در مواردي كه حمله صرع هنگام امتحان رخ

دهد خوب قضيه فكر مي كند و قطعاً اولياي مدرسه اين مورد را در محاسبه نمره در

نظر مي گيرند .

مواردي كه حملات صرع و كاملاً تحت كنترل نمي باشد لاز است پزشك متخصص

توضيحات لازم را در اختيار اولياي مدرسه گذاشته و در مورد وضعيت و شريط

امتحان به آنها توضيح دهد . صرع و مدرسه استثنايي

معمولاً اين موضوع مورد توجه خانواده هايي است كه داري فرزند مبتلا به صرع

شديد و با كنترل ضعيف مي باشند

.

تجربه ما اينست كه قاعدتاً نبايد مشكلي پيش آيد و اكثر فرزندان دچار صرع مي توانند

بخوبي در ميان ديگر دانش آموزان و در مدارس معمولي به تحصيل بپردازند . اما اگر

بپرسيد چه مدرسه اي براي فرزند شما بهتر است بايد بگوييم كه تحصيل در مدرسه

عادي را توصيه مي كنيم . اما گاه پيش مي آيد كه فرزند دچار صرع نياز به آموزش

بطور خاص دارد و در اين موارد با روانشناسان امور تربيتي نيز مي بايست مشورت

نمود . در مواردي مي بينيم كه دانش آموز دچار صرع در مدرسه استثنايي موفق تر

است و بهتر مدارج تحصيلي را طي مي كند .

ورزش و خلق و خو

ورزش چگونه خلق و خو را بهتر مي كند؟

افرادي كه منظم تمرين مي كنند، از نظر جسمي و روحي به تمرين معتاد مي شوند. اين

حالت، اعتباد مثبت ناميده مي شود، زيرا نتايج آن ثمربخش است. چنين افرادي حالت

طبيعي بالايي دارند، يعني آرامترند، فشار عصبي كمتري را تحمل مي كنند و در مقابل

فشار و ناراحتي زندگي روزمره كمتر آسيب مي پذيرند. آنها قادرند تمركز جدي تري

داشته باشند، در درس و كار بهتر عمل كنند و در شب عميق تر بخوابند. تجربه خود من

نمونه اي براي تاثير موضوع بالاست.

در 20 دقيقه اول، از خود سوال مي كنم چرا در حال زجر داده خويش هستم؟ بعد از 30

دقيقه كم كم احساس رضايت به من دست مي دهد و اضطراب و فشار عصبي و ترس

ناپديد مي شود.

ظرف 40 دقيقه تمام عقايد نادرست از ذهنم خارج مي شود. بعد از يك ساعت حركت

بي وقفه، به رضايت كامل مي رسم.

برخي ها اين حالت را رسيدن به قله مافوق مي نامند. بعد از دويدن، انسان جديدي مي

شوم كه در حالت روح بخشي كه از 6 تا 24 ساعت طول مي كشد نه خستگي مي

شناسد و نه اضطراب. دوچرخه سواران، كشتي گيران، شناگران، تنيس بازان و

بسكتباليست ها نيز اين حالت مافوق را از تمرين تجربه مي كنند. مطالعات باليني فراوان

نشان مي دهد كه تمرين خلق و خو را بهبود مي بخشد و باعث بهره مند شدن از احساس

بهتر بودن مي شود.

هربرت دو مديس، استاد باتجربه تربيت بدني، كشيدگي عضلاني را در برخي موارد

بعد از اين كه نيمي را به تمرين درآورده بود و نيمي ديگر را داروهاي آرامبخش داده

بوده، مورد آزمايش قرار داد. او دريافت تمرين ناچيزي مانند 15 دقيقه پياده روي بيش

از آرام كننده سبب تمدد اعصاب مي شود. دكتر ويليام پي مورگان استاد روان شناسي

دريافت تمرين خواب را كاهش مي دهد.

تام كورتن استاد تربيت بدني، پرسشنامه هايي را براي 2500 ورزشكاري كه گفته

بودند از هنگام آغاز تمرين انرژي بيشتر و فشار عصبي كمتر داشته اند، فرستاد.

دانشمندان دقيقا قادر به توضيح اين مساله نيستند كه چرا يا چگونه تمرين كار بالا را

انجام مي دهد. برخي محققان فكر مي كنند علت اين حالت سطوح افزايش يافته

نورآدرنالين در مغز است.

نورآدرنالين هورموني است كه براي انتقال پيامهاي مغز در امتداد اعصاب معين در بدن

ضروري است.

افرادي كه شاد به نظر مي رسند، سطوح بالايي از نورآدرنالين در دستگاه گردش خون

دارند، در حالي كه

افراد افسرده سطوح پاييني از اين ماده را دارند. اين اختلاف هيچ جا

همچون وجود يك بيماري رواني كه در آن حالت بيمار بين شادي و افسردگي در نوسان

است، به روشني نمايش داده نشده است. در طول حالت شادي سطح نورآدرنالين بيمار

بالا مي رود و در حالت افسردگي اين سطوح بسرعت پايين مي آيد.

دندان عقل

چرا دندان عقل را بايد كشيد؟

پزشكان مي گويند بهترين سن براي جراحي دندان عقل زير سن 20 سالگي است، چرا

كه عوارض و درد كمتري دارد. دندان عقل به سومين دندان آسياب بزرگ اطلاق

مي شود. اين دندان كمي ديرتر از دندان هاي ديگر رشد مي كند و در سنين 17 تا 21

سالگي مي رويد. با رشد انسان و كوچك شدن فك، فضا براي رشد دندان عقل محدود

شده و در نتيجه دندان عقل خود را به شكل نهفته و نيمه نهفته نشان مي دهد.

تحقيقات انجام شده در زمينه دندان هاي عقل نشان مي دهد كه اين دندان ها در بسياري از

موارد، مشكل ساز بوده و به جراحي ختم شده اند. دندان هاي عقل بعد از پوسيدگي، موجب

پوسيدگي دندان هاي مجاور و عفونت در اطراف مي شود و گاهي نيز با بستري شدن در

بيمارستان و جراحي همراه است.

از طرفي دندان عقل با توجه به اينكه در آخرين رديف دندان ها رشد مي كند و جاي كمي

براي رشد آن وجود دارد، به دندان هاي مجاور فشار آورده و سبب كج قرار گرفتن

دندان هاي ديگر مي شود. همچنين اين دندان ها باعث بروز دردهايي در ناحيه مفصل فك،

گوش، چشم و سر مي شود و براي مقابله با پيدايش چنين دردهايي، بهتر است كه

دندان هاي عقل توسط پزشك متخصص كشيده شود.

درآوردن دندان هاي عقل

در سنين سالمندي ممكن است اين مشكلات را به همراه داشته

باشد:

با افزايش سن ريشه ها قطورتر شده و ممكن است كشيدن دندان را سخت تر كند، التيام

ضعيف تر بعد از كشيدن دندان، پوسيدگي دندان هاي مجاور، احتمال فك جوش شدن

دندان، احتمال شكسته شدن استخوان در افراد پير در حين جراحي و درآوردن دندان،

كاهش تحمل بيمار به دليل شرايط سني و درمان هاي پزشكي از قبيل مصرف داروهاي

قلبي، ريوي و ... .

توجه كنيد كه اگر اين دندان تصميم به رويش و قرار گرفتن در محيط دهان را داشته

باشد، پيش از اين كه شما تولد 20 سالگي را جشن بگيريد، سر و كله اش در دهانتان پيدا

مي شود. بنابراين اگر تا اين سن خبري از دندان عقلتان نشده است، بايد به فكر جراحي

آن و خارج كردنش باشيد.

اگر سن شما از 40 سالگي گذشته است و هيچ مشكلي با دندان عقل تان نداريد، بهتر

است ديگر به فكر خارج كردن آن نباشيد، چون بعيد به نظر مي رسد بعد از اين نيز

دچار بيماري هاي لثه، پوسيدگي و يا تغييرات كيستيك در اطراف اين دندان شويد. فقط

كافي است هر 1 يا 2 سال يك بار، يك عكس راديوگرافي از دندانتان تهيه كنيد تا مطمئن

شويد هيچ عارضه جانبي وجود ندارد. ردپاي عفونت دور دندان عقل

گاهي در پشت دندان عقل تان، يك تكه از مخاط قرار دارد كه گاهي روي سطح دندان

عقل را مي پوشاند كه با فشار دندان هاي بالا زخمي مي شود. گاهي هم مواد غذايي زير

اين گوشت اضافي گير مي كند و ميكروب ها هم به اين محل هجوم مي برند، بنابراين

چيزي نمي گذرد كه در اطراف دندان عقل تان يك عفونت دردناك

و بدبو ايجاد مي شود.

در اين شرايط شما بايد به دندان پزشك مراجعه كنيد تا زير اين بافت اضافي را شستشو

داده و باقيمانده مواد غذايي را پاك كند، ولي براي اين كه پس از اين ديگر با اين مشكل

روبه رو نشويد، بايد با جراحي دندان عقل و خارج كردن آن، اين محل تجمع خرده هاي

غذايي و ميكروب ها را براي هميشه از بين ببريد. وقتي عقل راهش را گم مي كند

گاهي دندان عقل شما كاملا به صورت افقي در استخوان فك قرار گرفته است و به جاي

اين كه عمودي بالا بيايد به سمت جلو، حركت مي كند. در اين شرايط ريشه دندان آسياي

دوم را قرباني حركت نادرست خود مي كند.

اگر شما در اين شرايط براي جراحي دندان عقل تان اقدام نكنيد، پس از مدتي ريشه دندان

آسياي دومتان تحليل مي رود و بايد ريشه اين دندانتان را نيز درمان كنيد. بنابراين با

گرفتن يك عكس راديوگرافي، از رويش صحيح دندان عقلتان مطمئن شويد. عقل فداي ارتودنسي

گاهي ممكن است شما فضاي كمي براي حركت دادن دندان ها و مرتب كردنشان داشته

باشيد. در اين شرايط گاهي متخصص ارتودنسي قبل از شروع درمان ارتودنسي به

شما توصيه مي كند دندان عقل تان را با جراحي از دهان خارج كنيد؛ به ويژه هنگامي كه

لازم است براي مرتب كردن دندان هايتان، دندان هاي آسياب را عقب بكشيد.

همچنين گاهي شما دندان هايتان را ارتودنسي مي كنيد و همه دندان ها پس از خاتمه مدت

درمان مرتب مي شوند، ولي هنوز مقداري شلوغي در دندان هاي جلوي فك پايين باقي

است. در اين مورد نيز ممكن است دندان پزشكتان به شما توصيه كند كه دندان عقلتان را

جراحي كنيد تا اين بي نظمي اندك باقي مانده نيز

برطرف شود.

آدامس و دندان

آدامس چه تأثيري بر سلامت دهان و دندان دارد؟

سالها بود كه دندانپزشكان از جويدن آدامس توسط بيماران انتقاد مي كردند، مثلاً در سال

1869 يك پزشك آمريكايي نوشت كه جويدن آدامس غدد بزاقي را خسته مي كند و باعث

چسبندگي روده ها مي شود امروزه مي دانيم كه آدامس آن مشكلات را ايجاد نمي كند و

باعث خستگي TMG هم نمي شود.

سالانه در دنيا بيش از پنج ميليارد دلار آدامس فروخته مي شود و امروزه در

پژوهشهاي مختلف به اين نتيجه رسيده اند كه جويدن آدامس براي سلامت دهان فوايدي

دارد كه عمده آن تحريك بزاق، كنترل PH دهان و دي مينراليزاسيون مينا مي باشد و

در كنار ساير روشهاي حفظ سلامت دهان و دندان وسيله اي كمكي براي مراقبت دهان

و دندان مي باشد.

نقش تحريكي آدامس باعث مي شود كه مقدار ترشح بزاق زيادي شده و دي

مينراليزاسيون دندانها توسط مواد معدني يوني موجود در بزاق بيشتر شود و علاوه بر

آن به دليل وجود ايمونوگلوبينها و پروتئينها، بزاق نقش ضدميكروبي نيز دارد و افزايش

بزاق به هضم، رقيق سازي و پاك كردن كربوهيدراتهاي غذا نيز كمك مي كند و در

عين حال اسيد ناشي از متابوليسم قند را خنثي مي كند.

علاوه بر اين بزاق به حفظ يكپارچگي مخاط كمك مي كند و به دليل وجود آنزيمها در

هضم غذا تأثير مثبت دارد. بزاق براي تشكيل پليكل كه پس از رويش دندان روي آن

ايجاد شده و باعث حفاظت دندان مي شود نيز ضروري است، بر عكس كاهش بزاق

باعث مي شود كه خرده هاي غذايي در

لابه لاي دندانها باقيمانده و در نتيجه سرعت

ايجاد پوسيدگي بيشتر شود. وجود بزاق براي حفظ يكپارچگي هر دو بافت نرم و سخت

دهان ضروري است. بنابراين بايد روشهايي را به كار بست كه جريان بزاق را افزايش

دهد و اين موضوع به ويژه در مورد بيماراني كه داروهاي آگونيست كوليزژيك

مصرف مي كنند يا تحت درمان با راديوتراپي در ناحيه سر و گردن هستند، ضروري

مي باشد و حفظ روند طبيعي جريان بزاق در طي ساعتهاي بيداري ضروري است. از

آن جا كه پس از مصرف قند PH دهان به شدت كاهش مي يابد و پس از پايان مصرف

آن جريان بزاق هم كاهش يافته و به حد استراحت مي رسد، بايد روشهايي به كار بست

كه تأثير منفي كاهش PH را تقليل داده و يا تعديل كند، بنابراين تحريك ترشح بزاق به

واسطه محصولات غيرقندي مانند آدامس بدون قند مي تواند جريان بزاق را افزايش دهد،

تحريك عمل جويدن به كمك آدامس موجب مي شود كه غده هاي بزاقي بيشتر فعاليت

كنند و بزاق حاصل از اين تحريك يونهاي بيشتري دارد كه شامل بيكربنات خنثي كننده

اسيد، كلسيم و فسفر است. وقتي به آدامس، مواد شيرين كننده يا طعم دهنده اضافه مي

كنند تحريك بزاقي آن 10 برابر مي شود و حتي پس از 10 دقيقه جويدن آدامس هم باز

ميزان ترشح بزاق سه برابر حالت عادي است. در پژوهشهاي متعدد به اين نتيجه رسيده

اند كه جويدن آدامسهاي بدون قند و حاوي سوربيتول يا زايليتول جريان بزاق را افزايش

مي دهد و توليد ميزان بيكربنات آن را افزايش داده و در نتيجه

توانايي بافري بزاق را

بيشتر مي كند كه به بالا رفتن PH پس از مصرف كربوهيدراتها منجر مي گردد.

افزايش بيكربنات اثر مخرب اسيدهاي آلي را بر بلورهاي هيدروكسي آپاتيت مينا كاهش

خواهد داد و در نتيجه پوسيدگي دندان كمتر اتفاق مي افتد.

هر چند جويدن آدامس بر پلاك تشكيل شده روي سطوح صاف دندان تأثيري ندارد، اما

تا حد 44 درصد كاهش در ميزان كلي پلاك دهان بر اثر جويدن آدامس گزارش شده

است. حركت طبيعي دهان به هنگام جويدن آدامس و بلع بزاق سطوح با كال، اكلوزال و

لينگوال دندان را تميز كرده، اما بر مارجين لثه تأثيري ندارد، بنابراين بايد در ناحيه

مارژين لثه مراقبتهاي بهداشتي بيشتر و دقيق تر اعمال شود.

امروزه در تركيبات بعضي آدامسها سديم فلورايد، كلروهگزيدين، فسفات كلسيم و روي

اضافه شده است كه اثر ضد پوسيدگي آن را بيشتر مي كند.

تشعشعات فركانس موبايل

تشعشعات فركانس موبايل چه تأثيري بر روي انسان دارد؟

پيشرفت علم و تكنولوژي و بهبود وضعيت اقتصادي مردم جهان باعث شده تا اقشار

مختلف مردم جهت راحتي كار و افزايش رفاه خود از ابزارهاي جديد مخصوصا دستگا

هها و لوازم برقي و الكترونيكي از قبيل كامپيوتر ، تلويزيون ، مايكرو ويو ، موبايل و

... استفاده نمايند . بطوريكه زندگي ما انسانها بدون وجود اين لوازم تقريبا غير ممكن

مي باشد . اين وسايل ضمن اينكه فوائد زيادي دارند اما زيانهاي فراواني را نيز دارند

كه سود تجاري باعث شده خيلي از تحقيقات در اين زمينه ناديده گرفته شود . درست

مانند سيگار كه مدتها طول كشيد تا همه فهميدند چه مضراتي دارد . برخي

از مضرات:

استفاده طولاني مدت از تلفن همراه به شرح ذيل مي باشد:

اثرات نامطلوب تشعشعات فركانس موبايل بر روي انسان

پيشرفت علم و تكنولوژي و بهبود وضعيت اقتصادي مردم جهان باعث شده تا اقشار

مختلف مردم جهت راحتي كار و افزايش رفاه خود از ابزارهاي جديد مخصوصا دستگا

هها و لوازم برقي و الكترونيكي از قبيل كامپيوتر ، تلويزيون ، مايكرو ويو ، موبايل و

... استفاده نمايند . بطوريكه زندگي ما انسانها بدون وجود اين لوازم تقريبا غير ممكن

مي باشد . اين وسايل ضمن اينكه فوائد زيادي دارند اما زيانهاي فراواني را نيز دارند

كه سود تجاري باعث شده خيلي از تحقيقات در اين زمينه ناديده گرفته شود . درست

مانند سيگار كه مدتها طول كشيد تا همه فهميدند چه مضراتي دارد . برخي از مضرات

استفاده طولاني مدت از تلفن همراه به شرح ذيل مي باشد:

?- ايجاد بيماريهاي قلبي و عروقي و هرموني ، استفاده مداوم و طولاني مدت و يا قرار

دادن آن در كنار قفسه سينه و يا جيب پيراهن موجب مشكلات قلبي مي شود . طبق

تحقيقات دانشمندان قرار گرفتن موبايل در فاصله 5 تا 10 سانتيمتري قلب باعث تاثير

امواج الكترو مغناطيسي موبايل بر پالسهاي الكتريكي توليد شده توسط سلولهاي

ضربان ساز قلب مي شود و ضربان قلب نامنظم مي گردد.

?- ايجاد انواع بيماريهاي چشمي : اثر امواج الكترو مغناطيسي روي بسياري از

قسمتهاي بدن از جمله چشم مانند سفيده تخم مرغ در مقابل گرماست كه سفت مي شود و

ناراحتي آب مرواريد را بدنبال دارد.

?- اختلال در متابوليسم بدن : اختلال در متابوليسم ( سوخت و ساز ) سلولهاي

بدن

موجب عدم دفع كامل سموم داخلي سلولها بخاطر اينكه تاثير زياد امواج بر روي غشاي

سلولهاي وابسته به دستگاه گردش خون و سيستم عصبي آسيب مي رساند و اين سلولها

نمي توانند فعاليت طبيعي خود را انجام دهند . بطو.ريكه در طولاني مدت اين امواج مي

توانند باعث از كار افتادن كامل عضو مربوط شوند.

4- آسيب رساندن به دستگاه توليد مثل : دانشمندان تعدادي موش نر را در معرض امواج

ماكروويو ، پايين تر از حد استاندارد قرار دادند و مشاهده كردند كه در سلولهاي توليد

مثل ( chromosom ) آنها ناراحتي ايجاد شد بطوريكه 4 تا 12 درصد از سلولهاي

sperm precursor خود را از دست دادند اين آزمايش در دو هفته و هر هفته 6 روز و

هر روز نيم ساعت انجام شد همين آ زمايش با قدرت w/kg ? انجام شد اين بار چنان

اسپرم موشها معيوب گرديد كه ديگر قدرت باروري و و توليد مثل خود را از دست

دادند اين امر در مردان كه موبايل را روي كمربند مي بندند در دراز مدت مي تواند حتي

موجب عقيم شدن آنها شود

5- تغيير ساختار آنزيمي بزاق دهان بعد از 2 دقيقه مكالمه با تلفن همراه.

?- ضعيف شدن سيستم دفاعي بدن : چون سلولهاي بدن در گستره 10تا 1000 هرتز با

يكديگر ارتباط برقرار مي كنند اما اكثر موبايلها در گستره 270 تا 1800 هرتز ارتباط

برقرار مي كند لذا چون گستره امواج الكترو مغناطيسي موبايل با سيتم ارتباط بين

سلولي همپوشاني دارد باعث ايجاد اختلال و ضعف در سيستم دفاعي بدن بعلت از بين

رفتن يا بهم خوردن سلولهاي قرمز

خون مي شود.

?- ايجاد تومورهاي مغزي : نگاه داشتن زياد اين دستگاه در كنار سر مي تواند موجب

بروز تومورهاي مغزي يا افزايش آن شود.

8- افزايش فشار خون و اختلال در كار كرد غده تيروئيد و افزايش دماي بدن.

ازن و سلامت انسان

ازن چيست و چه تاثيري بر سلامت انسان دارد؟

ازن گازي مركب از 3 اتم اكسيژن است. ازن مي تواند هم در سطوح بالاي جو و هم در

سطح پايين جو يافت شود.ازن مي تواند هم بد و هم خوب باشد. ازن خوب

ازني كه در سطوح بالاي جو (30-6) مايلي سطح زمين قرار دارد، نقش يك لايه

محافظ براي جلوگيري از ورود اشعه ماورا بنفش را بر عهده دارد. اين ازن مفيد به

تدريج توسط مواد شيميايي مصنوعي كه به اتمسفر مي رود در حال تخريب

است.منطقه اي كه لايه ازن به شكل قابل توجهي در آن در حال تخريب است قطب

جنوب است كه به سوراخ لايه ازن معروف شده است. ازن بد

در سطح زمين، ازن هنگامي شكل مي گيرد كه آلاينده هاي توليد شده توسط ماشين ها،

نيروگاه ها، بويلرهاي صنعتي، پالايشگاه ها، كارخانجات مواد شيميايي و ديگر منابع،

در حضور نور خورشيد با هم واكنش مي دهند. نتيجه اين واكنش ها توليد يك سري

آلاينده هاي ثانويه از قبيل ازن است. ازن در سطح زمين يك آلاينده خطرناك است. افراد در معرض خطر كدامند؟

به صورت ميانگين 3/1 افراد نسبت به ازن در معرض خطر بيشتري نسبت به ديگران

هستند.

1- كودكان فعال: زيرا قسمت عمده اي از تابستان را در هواي آزاد مشغول بازي هستند.

2- همه افراد با هر گروه سني كه فعاليت هاي بيروني زيادي دارند، چرا كه در حين

فعاليت فيزيكي، ازن به صورت عميق تري

به ريه افراد استنشاق مي شود.

3- افرادي كه بيماريهاي ريوي، از جمله آسم دارند، زيرا ريه اين افراد زودتر به مقادير

كمتري از ازن حساسيت نشان مي دهد.

4- بعضي افراد حساس، مكانيسم حساسيت اين افراد به سطوح كم ازن هنوز شناخته

نشده است تاثير ازن بر سلامت انسان

- ازن مي تواند سيستم تنفسي را تحريك كرده و باعث سرفه، تحريك گلو و درد غير

معمول قفسه سينه گردد.

- ازن عملكرد ريه را كاهش داده و نفس كشيدن را مشكل مي كند (نفسهاي عميق و

شديد). همچنين تنفس ممكن است تند شده، عمق كمي داشته باشد. اين امر ممكن است

توانايي فرد را براي كارهاي شديد محدود كند.

- ازن آسم را تشديد مي كند. وقتي سطوح ازن بالا باشد، افراد مبتلا به آسم حمله هايي از

بيماري را تجربه مي كنند كه ممكن است فرد نياز به دارو يا پزشك پيدا كند.چرا كه

ازن حساسيت فرد به آلرژي هايي مثل گرد و غبار، مايت ها و ... را تشديد مي كند.

- ازن مي تواند باعث برافروختگي مخاط ريه شود. طي چند روز سلولهاي آسيب ديده

كنده مي شوند و شكل پوست آفتاب سوخته به خود مي گيرند. اين اتفاق اگر به دفعات

اتفاق بيفتد (ماه ها و سال ها) بافت ريه ممكن است براي هميشه جراحت خود را حفظ

كند. ميزان AQI (شاخص كيفيت هوا) مرتبط با ازن.

1- ميزان 50-0: تأثيري بر سلامت نداشته و اقدامات ايمني (احتياطي) نياز ندارد.

2- ميزان 100-51: از نظر تأثير بر سلامت متوسط است. بايد افراد خيلي حساس از

انجام فعاليت بيرون از منزل و تماس بلند مدت با هواي بيرون اجتناب كنند.

3- ميزان 150-101: از نظر تأثير بر سلامت براي گروههاي حساس ناسالم

است. بايد

كودكان فعال، سالمندان و كساني كه بيماريهاي ريوي مثل آسم دارند، از فعاليت سنگين

و تماس بلند مدت با هواي بيرون بپرهيزند.

4- ميزان 200-151: از نظر تأثير بر سلامت ناسالم است. بايد كودكان فعال، سالمندان

و كساني كه بيماريهاي ريوي مثل آسم دارند، از فعاليت سنگين و تماس غير ضروري

با هواي بيرون بپرهيزند، ديگران نيز سطح تماس خود را با هواي بيرون كم كنند.

5- 300-201 : از نظر تأثير بر سلامت خيلي ناسالم است. كودكان فعال، سالمندان و

بيماران ريوي مانند افراد آسمي از كليه فعاليتهاي بيرون منزل پرهيز كنند. ديگران نيز

از تماس بلند مدت با هواي بيرون و فعاليت سنگين دوري كنند.

6- 500-301: از نظر تأثير بر سلامت خطرناك است. هر كسي بايد از فعاليت هاي

فيزيكي در هواي بيرون از خانه پرهيز كند.

صحيح ايستادن، نشستن و خوابيدن

نحوه صحيح ايستادن، نشستن و خوابيدن چيست؟

هنگامي كه در مورد سلامتي ص__حبت ب_ه مي_ان م_ي آي_د بي ت_رديد وض__عيت صحي_ح

قرارگ_ي_ري ب_دن ش_م_ا ه_ن_گام فعاليتهاي گوناگون در راس فهرست عوامل مهم سلامتي

ق_رار خ_واهد گ_رف_ت زي_را ب_ه ان_دازه تغذيه مناسب، ورزش، پ_ره_ي_ز از مواد الكلي و

م_خدر و سيگار در حفظ سلامت_ي ب_دن موثر ميباشد. وض_ع_يت صحيح قرارگيري

اندامها كمك م_ي كند تا ك_اره_اي_ت_ان را ب_ا ان_رژي بي_شت_ر و اس_ت_رس و خ_ستگي كمتر

به انجام رسانيد.

هنگامي_كه وضع_يت بدن شما در حالت مناسب ميباشد:

1- هنگام نشستن، ايستادن و خوابيدن كمترين فشار و استرس روي عضلات پشتيبان و

رباطهاي بدن شما اعمال ميگردد.

2- وضعيت ستون فقرات شما در حالت استراحت و خنثي ميباشد.

3- اعضاء حياتي بدن در مكان صحيح قرار دارند.

4- عملكرد طبيعي دستگاه عصبي شما

بهتر صورت ميپذيرد.

5- در دراز م_دت بر روي دستگاه گوارش-تنفس-عضلات -رباطها و استخوانهاي بدن

تاثير ميگزارد.

6- استخوانها و م_فاص_ل در وض_ع_يت ص_حي_ح خ_ود ق_رار دارن_د و ك_اراي_ي عض_لات

حداكثر ميباشد.

7- تحليل و س_ايش ن_اب_هن_جار م_فاصل كاهش ي_افته و از التهاب مفاصل جلوگيري بعمل

مي آيد.

8- از ثابت قرار گرفتن ستون فقرات در وضعيت غير طبيعي جلوگيري ميكند.

9- از مشكلات كمردرد و دردهاي عضلاني جلوگيري ميكند.

10- از خستگي جلوگيري ميكند زيرا است_ف_اده بهينه از عضلات بدن انرژي مصرفي

بدن را كاهش ميدهد.

11- در بهبود ظاهر شما موثر است.

وضعيت نادرست بدن بر اثر موارد زير ايجاد ميگردند:

1- سوانح و مصدوميتها.

2- اضافه وزن و چاقي.

3- تكيه گاه نامناسب تشك در هنگام خواب.

4- مشكلات بينايي.

5- كفش نامناسب و پاشنه بلند.

6- ع_ادات نش_ستن، اي_ست_ادن و خ_واب_ي_دن بي دقت.

7- اعتماد بنفس پايين.

8- عضلات ضعيف و انعطاف ناپذير.

9- طراحي نامناسب محل كار.

م_همت_رين قس_مت ب_دن كه نقش بسزايي در داشتن وضعيت صحيح بدن ايفا مي ك_ن_د،

ستون فقرات مي باشد. ستون فقرات شما داراي قوسهاي طبيعي است كه بايد آنها را در

وضعيت طبيعي خودشان همواره حفظ كرد. س_تون ف_ق_رات از 32-34 م_ه_ره ت_شك_ي_ل

يافته:

7 مهره گردني، 12 مهره پشتي، 5 مهره خاجي و 3 الي 5 مهره دنبالچه اي.

مي_ان م_هره هاي كمر در ديسك كم_ر واقع است كه در واقع نقش ضربه گير را ايفا

ميكند. هن_گ__امي كه شما فشار بيش از حد و نامناسب به ستون فقرات اعمال مي كن_ي_د،

ب_ه ديسك كمر فشار مي آيد و آن را از مكان خود جابجا ك__رده و به اعصاب اطراف

خود فشار آورده و ايجاد درد مي كند. شرايط لازم براي داشتن

وضعيت صحيح

1- عضلات قوي و انعطاف پذير.

2- حركات طبيعي مفاصل.

3- توازن قدرت عضلاني در دو سوي ستون فقرات.

4- آگاهي از وضعيت بدن در حالات مختلف. تست وضعيت صحيح بدن

ش_ما ب_ا اين 2 تست قادر خواهيد بود از وضعيت صحي_ح و طبيعي بدن خود آگاه گرديد: 1- تست ديوار

از ط_رف پشت به ديوار تكيه داده در حالي_كه پش_ت س_ر و باسن شما با ديوار تماس

داشته و پاشنه پا 15 سانتيمتر از دي_وار فاصله داشته باشد. اكنون فاصله بين گودي

گردن و كمر خود را اندازه بگيريد. اگر اي__ن فاصله در ن__احيه گ_ردن 5 سانتيمتر و در

كمر بين 2.5 تا 5 س_ان_ت ب__اش__د وضعيت بدن شما ايده آل است و گرنه ب_اي_د ب_ه يك

پزشك متخصص مراجعه كنيد. 2- تست آينه

- نماي روبرو: روب_روي ي_ك آي_نه تمام قد بايستيد و موارد زير را چك كنيد:

1- شانهاي شما بايد همسطح و تراز باشند.

2- سر شما بايد مستقيم وصاف باشد.

3- دو سوي باسن شما همسطح و تراز و كش_ك_ك ه__اي دو پا بايد مستقيم رو به جلو

باشند.

4- فاصله ميان بازوها و دو طرف بدن يكسان ميباشد.

5- قوزك هاي دو پاي شما بايد مستقيم و صاف باشد.

- نماي پهلو:با گرفتن عكس و يا كمك از يك دوست ميسر ميباشد:

1- سر بايد قائم و افراشته باشد و به جلو و يا عقب خميده و افتاده نباشد.

2- چانه بايد موازي با سطح كف اتاق باشد و به سمت پايين و يا بالا كج نشده باشد. 3-

شكم بايد هموار و مسطح باشد.

4- زانوها بايد صاف و مستقيم باشند نحوه صحيح ايستادن

1- سر را بالا نگاه داريد: ق_ائ__م و راست.

س_ر را ب_ه جلو و چانه را بداخل بدهيد. چانه

را به عقب و يا پهلو كج نكنيد.

قفسه سينه را جلو نگاه داشته و استخوان كت_ف را عقب نگاه داريد. زان_وها را ص_اف

ن_گاه داشته و فرق سرتان را به س_مت س_قف بكشيد. شكم را بداخل دهيد. باسن را ب_ه

عقب و يا جلو كج نكنيد.

2- سعي كنيد به مدت طولاني در يك وضعيت نياست__ي_د.

ام_ا ه__رگاه مجبور به اين كار شديد، سعي كن_يد ي_ك پ_اي خ_ود را با ق_رار دادن روي

ي_ك جع_به و يا چهار پايه بالا نگاه داريد و پس از مدتي پ_اي ب_الا آم_ده را ب_ا پ_اي

ديگ_ر عوض كنيد.

3- هنگام اي_ستادن وزن خ_ود را روي ه_ر دو پا توزيع كرده و بيشترين وزن خود را به

روي زير انگشت شست پا اعمال كنيد و نه پاشنه پا. ب_هت_ر اس_ت پ_اها را ن_يز به اندازه

عرض شانه از هم باز كنيد.

4- كفش پاشنه كوتاه و راحت به پا كنيد. نحوه صحيح راه رفتن

1- سر را بالا نگاه داشته و با چشمهايتان مستقيم به جلو نگاه كنيد.

2- شانه هاي خود را در يك راستا با مابقي بدنتان حفظ كنيد.

3- حركت طبيعي بازوها هنگام راه رفتن را مختل نكنيد.

4- پاها را در يك راستا و موازي هم قرار داده و به اطراف منحرف نكنيد. نحوه صحيح نشستن

1- صاف و قائم بنشينيد. كمر راست و شانه ها به عقب.

ب_اس_ن ش_ما ب_ايد با پشت صندلي در تماس باشد. س_ه ق_وس طب_ي_عي ب_دن ب_اي_د ح_ين

ن_شس_تن ح_ف_ظ گ_ردن_د.

استفاده از يك تكيه گاه مانند حوله ل_وله ش_ده در ن_اح_يه كمر سودمند ميباشد.

2- وزن بدن را به ط_ور

مس_اوي روي دو سوي باسن خود ت_وزيع كن_ي_د. زانوها بايد

همسطح باسن و يا ب_الات_ر از آن قرار گيرد براي اين كار مي ت_وانيد از يك چهارپايه

استفاده كنيد. پاها نبايد روي يكديگر قرار گيرند.

3- سعي كنيد در يك وضعيت بيش از 30 دقيقه ننشينيد.

برخيزيد و پس از انجام دادن چند حركت كششي م_ج_ددا بنشينيد.

4- ه_ن_گام برخاستن از حالت نشسته بسمت جلو صندلي حركت كرده و با صاف ك_ردن

پاها برخيزيد. از خ_م شدن به جلو از ناحيه كمر بپرهيزيد. سپس حركت كششي ان_جام

دهيد مثلا 10 مرتبه كمر خود را خم و راست كنيد.

5- از خم كردن گردن به اطراف تا حد امكان خودداري كنيد و جاي اين كار تمام ب_دن

خود را بسمت دلخواه بچرخانيد.

هنگام نشستن پشت ميز كامپيوتر به نكات زير نيز توجه كنيد:

1- مچ دستها بايد مستقيم باشد و به سمت بالا و پايين و يا طرفين خم نشده باشد.

2- ران موازي با سطح كف اتاق باشد.

3- آرنج بايد اندكي از 90 درجه گشوده تر باشد.

4- زان_وها 2 الي 3 سانتيمتر ب_ايد از ل_ب_ه صن_دلي ج_ل_وتر باشد.

5- مونيتور بايد 45 الي 55 سانتي متر از پيشاني فاص_له داشته باشد. راس مونيتور

نيز با س_طح چشم ه_ا در ي_ك راس_ت_ا باشد. صفحه كليد بهتر است 2 سانتي متر بالات_ر

از ساعد قرار گرفته و كمي نيز خم گردد (مانند شكل نحوه صحيح خم شدن، بلند كردن و حمل اشياء

1- همواره از ناحيه زانوها در حالي كه كمر خ_ود را ص__اف نگاه داشته ايد خم شويد.

هيچ گ_اه از ن_اح_ي_ه ك_مرخ___م نشويد.

2- اجسام سنگ_ين تر از 10 كيلو را بلند نكنيد. ه_ي_چ

گاه جسم سنگيني را بالاتر از

سطح كمر نياوريد.

3- پ_اه_ا را ان_دكي از يكديگر فاصله داده تا روبروي ج_س_م ق_رار گ_ي__ريد. عضلات

شكم را سفت و منقبض ك_ن_ي_د و ب_ا استفاده از عضلات پا جسم را از زمين بلند كنيد.

سپ_س زانوها را به آرامي صاف كنيد.

4- هنگام حمل بسته آن را تا حد ممكن نزديك ب_دن نگاه داشته و بازوها را خم نگاه

داريد. ع_ضلات ش_كم را سفت

و به آهستگي گام برداريد.

5- هن_گام روي زمي_ن قرار دادن اجسام نيز همان مراحل بلند كردن را به ط_ور

م_ع_ك_وس انجام دهيد.

6- هنگام حمل كيف و چمدان آنها را بطور متناوب با دس_ت ديگر حمل كنيد تا توازن

بين دو سمت بدنتان حفظ گردد.

7- هميشه بين هل دادن اجسام سنگين و يا كشيدن آنها، گ_زي_ن_ه ه_ل دادن را انتخاب

كنيد. نحوه صحيح خوابيدن

1- سعي كنيد در وضعيتي بخوابيد كه قوسهاي طبيعي ستون فقراتتان حفظ گردند.

2- از تشك سفت استفاده كنيد. تشكي كه فرو رفتگي داشته و به اصط__لاح شكم داده

استفاده نكنيد. اگر لازم بود زير تشك يك تخته قرار دهيد.

3- بالش همانطور كه تكيه گاهي براي سر شما مي باشد ب_راي گردن نيز بايد تكيه گاه

فراهم آورد.

4- هن_گام خ_واب_يدن به پشت، يك بالش زير زانوها قرار دهيد و در صورتي ك_ه ب_ه

پ_ه_ل_و مي خواب_يد، اندكي زانوهايتان را خم كنيد و يك بالش بين زانوهايتان قرار دهيد.

ه_نگام خواب ب_ه پهلو هيچگاه زانوهايتان را تا قفسه سينه جمع نكنيد. هيچ گ_اه به روي

شكم نخوابيد چون به كمر و گردنتان فشار وارد مي آيد. هرگاه خواستيد اين كار را

بكنيد حتما يك بالش زير ناحيه

ميان تنه خود قرار دهيد.

5- هنگام برخاستن از روي رختخواب با كمك دستها بلند شده و ن_اگ_ه_ان از ن_اح_يه

كمر خم نشويد.

منبع: www.daneshema.com

شنا و تاثير آن بر روان انسان

ورزش شنا چه تاثير ي بر روان انسان دارد؟

يك دسته از بيماري هاي انسان، بيماري هاي رواني است كه مربوط به كاركرد مغز

مي باشد و در خيلي از موارد علت اصلي آن ها مشخص نيست .

بنابراين با نا مشخص بودن علل اين بيماري ها ، درمان آن ها نيز با مشكل روبروست.

يكي از روش هاي درماني كه امروز تاكيد ميشود؛ نقش ورزش ، خصوصاً ورزش

مفرح شنا در پيشگيري و درمان بيماري هاي روان مي باشد.

آمادگي جسماني به خصوص در افراد رواني، كه از اجتماع كناره گرفته و فعاليت

جسماني خاصي ندارند، بسيار پايين است. تحقيقات امروز نشان مي دهد كه داشتن

آمادگي جسمي بر بهبود بيماري هاي رواني تاثير قابل توجهي دارد. فعاليت عضلاني در

فشار هاي عاطفي موجب مي شود مقداري از واكنش فيزيولوژيكي ناشي از هيجان، از

بين برود .

اضطراب يا ساير هيجان هاي شديد، باعث مي شود بدن دستخوش تغييراتي شود كه

مقدمه عمل است، از جمله اين تغييرات، كاتكل آمين ريليز( آزاد شدن زياد هورمون هاي

سيستم اعصاب سمپاتيك و پارا سمپاتيك ، مثل آدرنالين و استيل كولين) ، افزايش

جريان خون و اختلال در جريان ترشحات معده است؛ پس به دنبال هيجان ممكن است

اختلال عملكرد بعضي از ارگان ها مثل نفخ و ناراحتي معده و يا اختلال در جريان

خون مغز و هورمون هاي سيستم اتونوم ايجاد گردد؛ اما اگر در پي هيجان هاي شديد،

فعاليت بدني انجام شود ، هورمون

هاي ناشي از هيجان صرف انجام فعاليت بدني مي

شود . بنابراين در اين راه مصرف شده و كمتر باعث آسيب روان مي شوند.

مشخص شده بسياري از ناراحتي هاي رواني از فشار هاي هيجاني مكرر در افراد

استرسي ايجاد مي شود كه با فعاليت بدني منظم و مفرح از جمله شنا ، مي توان جلوي

اين آسيب هاي رواني ناشي از هيجانات را گرفت .

نتيجه: به افراد استرسي توصيه مي شود به دنبال هر هيجان يا استرس ورزش مداوم،

پرتحرك و مفرح از جمله شنا، داشته باشند تا بدين ترتيب ، افزايش هورمون هاي

فيزيولوژيك بدن، ناشي از استرس، در فعاليت عضلاني مصرف شود و آسيب بر روان

آن فرد بگذارد. البته يكي از مشكلات اينگونه افراد، بي ميلي آن ها به فعاليت بدني است

كه در اين مورد نقش يك مربي تربيت بدني دقيق و متعهد به كار در وادار كردن آن ها

به ورزش و ايجاد انگيزه بسيار حائز اهميت است .

قفل شدن زانو نشانه

قفل شدن زانو نشانه چيست ؟

روي زمين چهارزانو نشسته ايد و ناگهان مي بينيد نمي توانيد بلند شويد . يا در حال

ورزش ناگهان زانويتان را نمي توانيد خم كنيد . انگار گيره اي پايتان را نگاه داشته و

نمي گذارد آن را حركت بدهيد .

در وضعيت عادي ، زانو مانند يك لولاي در عمل مي كند و اگر چيزي در لولاي در

بگذاريد ديگر كار نمي كند و در جاي خود متوقف مي شود .

همين طور وقتي چيزي جلو حركت زانو را بگيرد و آن را متوقف كند مي گويند زانو

قفل شده است . اين

حالت اغلب دردناك است و چون اغلب هنگام بالا رفتن از پله ها ،

نشستن روي زمين ، يا در حالات حساس ديگر روي مي دهد باعث وحشت مي شود .

قفل شدن زانو معمولاً ناشي از شكستن قطعه اي غضروف يا احتمالاً قطعه اي

استخوان جدا شده در نوعي التهاب استخواني غضروفي است . اين قطعه استخوان يا

غضروف در حفره زانو معلق است تا زماني كه بين دو سطح مفصلي گير افتد و

توانايي حركت را از زانو بگيرد .

گاهي اين انسداد ناشي از نابه جايي استخوان ها و ماهيچه هاي اطراف زانوست .

ضعف ماهيچه هاي طرف داخل ران يا سفتي ماهيچه هاي طرف خارج آن مي تواند به

نابه جايي كشكك زانو بينجامد . كشكك همراه با استخوان ران از صف خود خارج

شده و خم كردن يا بازكردن زانو را مانع مي شود . با برگشت ماهيچه ها به حالت

عادي كشكك نيز به جاي خود باز مي گردد و حركات زانو عادي مي شود .

قفل شدن واقعي زانو نادر است . بسياري اوقات ، مثلاً به دنبال يك ضربه يا جراحت ،

فرد نمي تواند زانويش را حركت بدهد و فكر مي كند زانويش قفل شده است . اما چيزي

مانع حركت زانو نشده است . اين حالت را قفل شدن كاذب زانو مي گويند .

قفل شدن كاذب زانو فقط واكنشي نسبت به درد است . ساز و كار درد نمي گذارد مفصل

كاملاً باز يا خم شود . گاهي درد ناشي از پيچ خوردن يا ضربه زانو را قفل مي كند ؛

گاهي نيز خشك شدن ناشي

از نشستن طولاني به يك حالت باعث آن مي شود . درمان قفل شدن زانو

گر چه قفل شدن زانو ممكن است با كمي استراحت برطرف شود ، اما فكر نكنيد درمان

شده است . اگر قطعه اي استخوان يا غضروف آن را به وجود آورده باشد ، آسيب جدي

زانو ممكن است به دنبال آن بيايد . بنابراين ، هر گونه محدوديت حركات زانو بايد

توسط پزشك درمان شود . گاهي ممكن است اين اشكال با عمل جراحي برطرف شود

. در موارد زير حتما به پزشك مراجعه نماييد:

زانو در حالت خميده ياكشيده قفل شده است .

زانو كاملاً كشيده يا خم نمي شود .

گرفتگي ناگهاني عضلات

دليل گرفتگي ناگهاني عضلات هنگام پياده روي چيست و چه اقدام هايي بايد انجام داد؟

اگر بعد از ? دقيقه پياده روي يا بيشتر، عضلات ساق پاي شما دچار گرفتگي و درد

شد، ولي ساير اوقات اينگونه نبود، نشان مي دهد شما دچار لنگي پا بصورت متناوب

هستيد كه در اثر نرسيدن خون كافي به پاها اتفاق مي افتد.

هنگام پياده روي، اگر سرخرگ هايي كه خون را به سمت پاها مي برند، دچار گرفتگي

شوند، ديگر نمي توانند مقدار زيادي خون را به سمت پاها عبور دهند و در نتيجه

عضلات ساق پاي شما دچار آسيب و درد مي شود.

هنگام پياده روي، عضلات پاهاي شما نياز به مقدار زيادي خون دارند. بنابراين اگر

سرخرگ هايي كه خون را به سمت پاهاي شما مي برند، دچار گرفتگي شوند، ديگر

نمي توانند مقدار زيادي خون را به سمت پاها عبور دهند و در نتيجه عضلات ساق پاي

شما دچار آسيب و

درد مي شود.

براي بهبود گرفتگي عضلات پا، آنقدر پياده روي كنيد تا عضلات پاي شما درد بگيرد،

سپس استراحت كنيد و بعد از برطرف شدن درد، مجددا” پياده روي را شروع كنيد.

همچنين بايستي مصرف چربي را كاهش دهيد.

اگر ? هفته بطور منظم و با برنامه ورزش كنيد، مي توانيد بدون احساس هيچ دردي،

سه برابر حالت عادي پياده روي كنيد. ولي افرادي كه علي رغم اين ? هفته ورزش

منظم، باز هم دچار گرفتگي و دردساق پا مي شوند، حتما” دچار گرفتگي سرخرگ ها

در ساير قسمتهاي بدن خود هستند، بنابراين قبل از شروع برنامه ورزشي نزد پزشك

برويد تا از سلامتي خود مطمئن شويد.

براي بهبود اين حالت، آنقدر پياده روي كنيد تا عضلات پاي شما درد بگيرد، سپس

استراحت كنيد و بعد از برطرف شدن درد، مجددا” پياده روي را شروع كنيد. همچنين

بايستي مصرف چربي را كاهش دهيد. حتي ممكن است براي كاهش كلسترول ( چربي

) خون نياز به مصرف دارو داشته باشيد.

آسيب هاي عضلات پشت ساق پا شايع است و مي توانند هر فردي از جمله نوجوانان،

ورزشكاران و سالمندان را مبتلا كنند. اين آسيبها اغلب افرادي را گرفتار مي كنند كه

قبل از ورزش و فعاليت شديد بدني، بدن خود را گرم و آماده نمي كنند.

جراحان ارتوپدي معتقدند بهترين راه براي محافظت از عضلات بدن اين است كه قبل و

بعد از ورزش، بتدريج و با ملايمت عضلات را تحت كشش قرار دهيم. تحت كشش

قراردادن عضلات ساق پا و پا ، علاوه بر كمك در پيشگيري از صدمات آنها، خطر

آسيبهاي كمر را نيز كاهش مي دهد.

براي انجام اين كار بر روي زمين بنشينيد و يك

ساق پايتان را به حالت كشيده قرار دهيد كف پاي ديگرتان را بر روي سطح داخلي ساق

پاي كشيده قرار دهيد اندكي به جلو خم شويد و در حالي كه پنجه پاي كشيده تان را به

آرامي به طرف بالا نگه داشته ايد آنر با انگشتان دست لمس كنيد.

دسفرال

دسفرال چيست؟

دسفرال يا دسفروكسامين دارويي است كه براي كاهش آهن اضافي در بدن بيماران

تالاسميك بكار مي رود. در بيماران تالاسمي تزريق هاي مكرر خون باعث تجمع آهن

در بدن مي شود . هدف از درمان با دسفرال رساندن ميزان آهن بدن به حد تقريباً طبيعي

است.

معمولاً درمان با دسفرال بعد از 20-10 بار تزريق خون يا رسيدن سطح فريتين سرم

به 10000 نانوگرم در ميلي ليتر شروع مي شود.

تأخير در رشد ممكن است به دليل افزايش آهن يا مقادير زياد دسفرال ايجاد شود.

دسفرال به شكل زيرجلدي به ميزان 60-20 ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن و

در طول 8 تا 12 ساعت (معمولاً) 3 تا 5 شب در هفته تزريق مي شود .

ويتامينc دفع آهن از بدن را افزايش مي دهد و معمولاً همراه دسفرال استفاده مي شود. نكات مهم

- اگر در فرد تالاسميك تجمع زياد آهن ( هموسيدروز شديد ) روي داده باشد دسفرال

بصورت وريدي به مقدار 100 ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن در طول 24

ساعت تزريق مي شود تا سطح فريتين به كمتر از 2000 نانوگرم در ميلي ليتر برسد.

- اگر فريتين فرد مبتلا به تالاسمي بالاي 4000 نانوگرم در ميلي ليتر باشد. بايد

در

بيمارستان بستري شود و از دسفرال يا دوزبالا استفاده شود.

بنابراين مقدار مصرف دارو و نحوه تجويز دسفرال بر حسب وضعيت فرد مبتلا به

تالاسمي تعيين مي گردد. دوز دسفرال معمولاً بين 60-20 ميلي گرم به ازاي هر

كيلوگرم وزن بدن مي باشد.

نكته مهم: در صورتيكه ميزان فريتين زير 1000 نانوگرم در ميلي ليتر) باشد خطر

مسوميت با دسفرال افزايش مي يابد.

با تزريق منظم دسفرال كيفيت زندگي مبتلايان به تالاسمي بهبود مي يابد. روش هاي تزريق دسفرال كدام است؟

1- تزريق زيرجلدي : با استفاده از يك پمپ فايل حمل و معمولاً طي 12-8 ساعت

صورت مي گيرد.

2- تزريق داخل وريدي: هنگام تزريق خون در عده اي از بيماران بكار مي رود.

نكته : دارو را نبايد مستقيماً در كيسه خون وارد كرد ولي مي توان با استفاده از يك سه

راهي از رگي كه خون تزريق مي شود دارو را تزريق كرد.

دارو را نبايد به صورت ناگهاني داخل رگ تزريق شود زيرا ممكن است باعث شوك (

كاهش ناگهاني فشار خون ) گردد.

3- تزريق مداوم داخل وريدي : هنگامي كه نياز به دفع فوري آن باشد از اين روش

استفاده مي شود همچنين از اين روش در بيماراني كه قادر به روش زيرجلدي نمي

باشند و بيماراني كه مشكل قلبي به علت افزايش آهن دارند استفاده مي شود. در اين

روش بايد دفع ادراري آهن 24 ساعته دقيقاً كنترل شود و مقدار دارو مطابق با آن تنظيم

شود.

4- تزريق عضلاني : تنها هنگام امكان پذير نبودن تزريق زير جلدي انجام مي شود

زيرا تزريق زيرجلدي مؤثرتر است. ويتامين c چه تأثيري دارد؟

بيماران تالاسمي كه بار اضافي

آهن دارند معمولاً دچار كمبود ويتامين c مي باشند زيرا

احتمالاً آهن ويتامين c اكسيده مي كند.

به طور كلي 50 ميلي گرم ويتامين c براي بچه هاي زير 10 سال و 100 ميلي گرم

براي بزرگترها كافي مي باشد زيرا مقادير بيشتر ويتامين c تأثيري در دفع بيشتر آهن

ندارد. مي توان ويتامين c را بعد از يك ماه از شروع دسفرال درماني براي بيمار

تجويز كرد. ويتامين c به علاوه ، ميزان اتصال آهن با دسفرال را مي افزايد. نكات مهم درباره مصرف دسفرال

- دسفرال نبايد بيش از مقدار توصيه شده تجويز شود.

- در حالت طبيعي ، دسفرال ؛ شفاف ، بدون رنگ يا قدري مايل به زرد به نظر مي

رسد. فقط بايد محلول شفاف تزريق شود و در صورتي كه محلول كدر بود بايد دور

ريخته شود.

- در بيماراني كه بطور مزمن و به شدت دچار افزايش آهن مي باشند ، مقادير بالاي

ويتامين c ( بيش از 500 ميلي گرم در روز ) ممكن است باعث اختلال عملكرد قلب

شود. نكات مهم در مورد مصرف ويتامين c

- ويتامين c نبايد در بيماران تالاسمي كه نارسايي قلبي دارند استفاده شود.

- در صورتي كه بيمار، دسفرال را بطور منظم دريافت مي كند، مي توان ويتامين c را

بعد از شروع به كار پمپ ، تجويز كرد.

- درمان با ويتامين c يك ماه بعد از درمان منظم با دسفرال شروع مي شود.

- مقدار روزانه ويتامين c نبايد از 200 ميلي گرم بيشتر شود.

- معاينات تخصصي چشم و گوش بايد قبل از شروع درمان با دسفرال انجام شود و

سپس با فاصله هاي منظم (

هر 3 ماه يكبار ) تكرار شود.

- بچه هايي كه دسفرال دريافت مي كنند بايد از نظر قد و وزن هر 3 ماه يكبار كنترل

شوند.

تذكر: در صورتي كه فرد مبتلا به تالاسمي دچار سياهي رفتن چشم ها و اختلالات

عصبي يا اختلالات بينايي و شنوايي شود بايد از رانندگي خودداري نمايد. در نگهداري دارو چه نكاتي را بايد به خاطر داشت؟

- دارو را بايد زير 25 درجه سانتيگراد نگهداري كرد.

- هر ويال ( آمپول ) فقط يكبار قابل استفاده مي باشد.

- بعد از افزودن حلال ، دارو بايد استفاده شود ( بيش از 3 ساعت نبايد داروي ساخته

شده را نگه داشت).

- دارو را بايد از دسترس اطفال دور نگه داشت. نكات مهم در مورد استفادهه و حمل دسفرال :

- تزريق وريدي يا زير جلدي بايد با محلول 10 درصد صورت گيرد. ممكن است

تزريق عضلاني با غلظت هاي بالاتري صورت گيرد.

- تهيه دارو : بايد 5 سي سي آب مقطر به يك ويال 500 ميلي گرمي دسفرال ( كه

بصورت پودر مي باشد) اضافه و سپس محكم تكتن داده شود . اگر محلول بي رنگ تا

قدري مايل به زرد باشد سالم و قابل استفاده است.

- محلول دسفرال را مي توان با موادي مثل سرم نمكي رينگر، قندي 5% ، رينگر

لاكتات و يا مايع دياليز صفاقي نيز تهيه كرد. نحوه استفاده صحيح از پمپ دسفرال

1- ابتدا دست ها را با آب و صابون شسته ، وسايل مورد نياز را آماده كنيد.

2- بعد از تميز كرد سرپوش پلاستيكي با الكل ، آب مقطر را به داخل شيشه تزريق

كنيد.

3- شيشه را خوب

تكان دهيد تا دسفرال كاملاً حل شود، سپس داروي حل شده را به

داخل سرنگ بكشيد.

4- لوله اسكالپ را به سرنگ متصل كنيد و هواي آن را خالي نماييد تا لوله پر از

محلول دسفرال شود.

5- سرنگ را در پمپ خود جاي دهيد و با فشار دكمه پمپ، آن را روشن كنيد.

6- سوزن پروانه اي شكل را به زير پوست شكم يا بازو وارد كنيد ( قبل از تزريق ،

پوست محل تزريق را با الكل ضد عفوني كنيد).

7- پمپ را با بندي كه به آن متصل است به دور شانه ببنديد.

8- تزريق در مناطق مختلف پوست موجب جذب بهتر دارو و كاهش خطر آسيب به

پوست مي شود. نكات مهم تزريق دسفرال

- محلول دسفرال را بيش از 24 ساعت در حرارت اتاق قرار ندهيد.

- مناسب ترين دما براي نگهداري آمپول دسفرال حرارت 8 الي 15 درجه مي باشد.

- اگر پس از مصرف دسفرال نشانه هايي مانند كهير ، دانه هاي پوستي ، خارش ،

تنگي نفس ، كاهش مكرر فشارخون ، نامنظمي كار قلب مشاهده شود تزريق دسفرال را

قطع و به پزشك مراجعه كنيد.

- اگر طولاني مدت دسفرال مصرف مي كنيد و دچار علايمي جون اختلالات بينايي ،

تغيير در ديدن رنگ ها ، گلودرد و اسهال مداوم شده ايد به پزشك مراجعه كنيد.

- در طول درمان با دسفرال ، رنگ ادرار قرمز متمايل به قهوه اي مي شود كه نشانه

دفع آهن از ادرار است.

- از روغن كاري دستگاه خودداري كنيد. هرگز پمپ را باز نكنيد زيرا باعث به هم

خوردن تنظيم دقيق آن خواهد شد.

- پمپ را در معرض مستقيم نور

خورشيد قرار ندهيد و از گذاشتن پمپ در جاهاي

نمناك خودداري كنيد.

- براي جلوگيري از نشت دسفرال ، انتهاي سوزن پروانه اي را محكم به سرنگ وصل

كنيد.

- از سرنگ هايي استفاده كنيد كه داراي پيستون نرم باشند.

- بعد از هر بار استفاده از پمپ باطري آن را خارج كنيد.

- ميله جلو برنده سرنگ را هر چند مدت با مسواك خشك تمييز نماييد.

- هرگز براي تمييز كردن پمپ از آب يا محلول هاي ديگر استفاده نكنيد.

- معمول ترين مكان براي تزريق ، شكم ران و بازو مي باشد كه پيشنهاد مي شود:

محل تزريق در هر بار تزريق جابجا شود. با گذاشتن علامت روي محل تزريق و

مشخص شدن آن ، مي توان از تزريق هاي مكرر در يك محل جلوگيري كرد.

منبع: بنياد بيماري هاي خاص

كمك هاي اوليه در تصادفات

نقش كمك هاي اوليه دركاهش تلفات ناشي از تصادفات چيست؟

بنا به گزارش سازمان بهداشت جهاني اولين افرادي كه به محل وقوع حادثه مي رسند

نقش بسيار مهمي در پيشگيري از تبعات جدي تصادفات ترافيكي دارند و مي توانند

علاوه بر تلفن به اورژانس ، خاموش كردن آتش ، محافظت محل وقوع حادثه جهت

جلوگيري از تصادف مجدد با انجام كمك هاي اوليه بسيار مؤثر واقع شوند.

شاهداني كه آموزش كمك هاي اوليه را ديده اند مي توانند از بسياري از مرگ هاي

ناشي از مشكلات تنفسي و خونريزي جلوگيري كنند . با در نظر گرفتن اين واقعيت كه

در كشورهاي كم درآمد و حتي متوسط نجات توسط آمبولانس بسيار دير اتفاق مي افتد و

بيشترين ميزان فوت در اين كشور ها قبل از رسيدن به بيمارستان رخ مي دهد

، نقش

شاهدان اوليه در دستيابي مصدومين به مراقبت هاي زندگي بخش پر رنگ تر مي شود.

در اين گزارش با اشاره به مطالعات جهاني صورت گرفته آمده مرگ بيشتر افرادي كه

قبل از رسيدن به بيمارستان فوت مي كنند قابل اجتناب است و از بسياري معلوليت ها

مي توان قبل از رسيدن به بيمارستان پيشگيري كرد. به دليل اهميت آموزش كمك هاي

اوليه در كاهش قربانيان تصادفات ترافيكي طبق سند راهنمايي سال 2000 اتحاديه

اروپا كشورهاي عضو اتحاديه از اول اكتبر 2003 مكلف شدند تا به متقاضيان

گواهينامه رانندگي بياموزند كه در تصادفات چگونه رفتار و به قربانيان حوادث جاده

اي كمك كنند و همچنين در اين سند آموزش و باز آموزي دوره اي كمك هاي اوليه

براي رانندگان حرفه اي تأكيد شد.مدير يك آموزشگاه رانندگي مي گويد : آموزش بحث

كمك هاي اوليه مربوط به مدرس بحث فني است كه شركت رهگشا در اختيار

آموزشگاه قرار داده است.

وي كه از نحوه آموزش اين بحث در كلاس فني اطلاع دقيقي ندارد مي گويد : " نمي دانم

كه مربي توانايي و يا صلاحيت تدريس كمك هاي اوليه را دارد يا خير ولي ساعت

كمك هاي اوليه و فني با هم 4 ساعت است "يك مسئول آگاه در اين زمينه مي گويد : "

اين بخش صرفاً در كتاب قرار داده شده است و از مربي فني خواسته مي شود كه آنرا

تدريس كنند هر چند ممكن است كارشناس فني در اين زمينه آگاهي و توانايي نداشته

باشد. " اين مسئول در ادامه مي افزايد : " 4 ساعت زمان براي تدريس مباحث فني ،

زيست محيطي

و كمك هاي اوليه اندك است بيشتر حالت كلاس رفع اشكال است تا

آموزش ." يك هنر جو مي گويد : " بخش كمك هاي اوليه در كتاب حدوداً 4 صفحه

است و مربي خاصي براي تدريس اين بخش در نظر گرفته نشده جزو امتحان هم نيست

، فكر مي كنم فقط براي مطالعه باشد. "

هنر جوي ديگري كه دوره امداد را در هلال احمر گذرانده است مي گويد : با مطالعه اين

قسمت احساس مي كنم نوشته و راهنمايي هاي اين بخش با آموخته هاي قبلي ام انطباق

ندارد به ياد مي آورم در دوره هاي آموزشي به بحث تنفس مصنوعي و ماساژ قلبي

تأكيد بسياري مي شد و تنها براي همين دو موضوع ساعت ها وقت صرف مي شد." وي

در ادامه مي گويد : " فكر نمي كنم براي كسي كه زمينه فكري در اين رابطه نداشته باشد

اين آموزش كار بردي و قابل استفاده باشد. " صائب فصولي در سال گذشته تصادفي در

يكي از جاده هاي كوهستاني كشور داشته است مي گويد : در اين تصادف يكي از

هموطنان كه شاهد حادثه بود بسيار تلاش كرد كه جان من و همراهم را نجات بدهد .

وي مي افزايد : بر اثر تصادف دچار ايست تنفسي شدم در حالي كه هموطن عزيز سعي

مي كرد با ماساژ قلبي تنفسي مرا بازگرداند دچار شكستگي دنده و مشكل تنفسي شده اين

شهروند در ادامه مي گويد : متاسفانه به علت بيرون كشيدن همراهم كه پايش زير

صندلي گير كرده بود شكستگي پاي او به آسيب غير قابل بازگشت تبديل شد . وي در

حالي كه لبخند

تلخي مي زند مي گويد : بايد از كسي كه تمام تلاشش را براي نجات ما

كرد تشكر كنم ولي فكر مي كنم اگر در مورد كمك هاي اوليه اطلاعات بيشتري

داشت علاوه بر نجات ما مي توانست مانع آسيب هاي جدي شود . يعقوبي يكي از

بازماندگان تصادف جاده اي كه پسر و همسرش بر اثر خونريزي فوت كرده اند مي

گويد : شاهدان بعد از مراسم بارها به ما گفتند كه هرگز صداي ناله آنها از ذهنشان پاك

نمي شود ، در حالي كه هيچ يك از آنها نمي دانست چگونه مانع خونريزي شود . تنها

شاهد زجر كشيدن آنها در زير لاشه ماشين بودند . وي در ادامه مي افزايد : از اين

ناراحتم كه تعداد اين شاهدان بيش از پنج نفر بود ولي هيچ كدام نتوانسته بودند مانع

مرگ عزيزان من شوند . مدير عامل جمعيت هلال احمر استان بعد از ورق زدن كتاب

آيين نامه با اشاره به جامع بودن كتاب مي گويد : " قرار بود همزمان با گنجاندن بحث

كمك هاي اوليه در كتاب آيين نامه 8 ساعت براي تدريس به ساعات آموزش اضافه

شود كه متأسفانه اين ساعت در برنامه منظور نشده است. "

دكتر بدخشان در ادامه مي گويد : در اين بخش تنها به سر فصل هاي آموزشي اشاره

شده است و بدون آموزش قابل استفاده نيست ، ول مي تواند تلنگري در بحث آموزش

كمك هاي اوليه باشد. وي در ادامه با تأكيد به اين موضوع كه عدم آموزش بهتر از

آموزش ناقص است ، مي گويد : مسئله اين است كه راهنمايي و رانندگي واقعاً ملزم به

آموزش

هستند يا خير؟ در صورتي كه پاسخ به اين پرسش مثبت باشد هلال احمر استان

آماده همكاري با راهنمايي و رانندگي در زمينه آموزش كمك هاي اوليه به متقاضيان

گواهينامه است.يك كارشناس علوم اجتماعي مي گويد : دانش كمك هاي اوليه مي تواند

به افزايش مسئوليت اجتماعي كمك كند. تصادف رانندگي يك رويداد معمول نيست كه

جامعه در فرآيند اجتماعي رفتار مناسب را به فرد بياموزد و به همين دليل نياز به

آموزش رفتار منطقي و صحيح به فرد هنگام قرار گرفتن در اين شرايط است.حسيني

در ادامه مي افزايد : فرار از صحنه تصادف به علت سرگرداني است كه عدم آگاهي و

تسلط فرد بر رفتاري كه بايد بعد از وقوع تصادف انجام دهد اتفاق مي افتد در حالي كه

وجود بيمه هاي حمايتي تا حدودي مصونيت بعد از وقوع را براي فرد تصادف كننده

تأمين مي كند ولي بدون آموزش و تعريف رفتار صحيح نمي توانيم شاهد رفتار مناسب و

منطقي از افراد باشيم.درست است كه در دو سال اخير از درصد تلفات جاده اي كاسته

شده است ولي اين كاهش تلفات به ميمنت توسعه اورژانس هاي جاده اي و با هزينه اي

بالا بدست آمده در حالي كه با تمركز بر رويي آموزش كمك هاي اوليه مي توان با

هزينه اندك و با هدايت مشاركت مردمي و تقويت احساس همدردي و امداد رساني مؤثر

اين آمار را سريعتر كاهش داد . در حالي كه ماده 16 بند .پ فصل 4 آيين نامه اجرايي

آموزشگاه هاي راهنمايي و رانندگي آموزش كمك هاي اوليه در ارتباط با سوانح و

تصادفات رانندگي جزو وظايف آموزشگاه

ها كه تحت نظارت راهنمايي و رانندگي

مشغول به كار هستند تعريف شده است تلاش ما براي مصاحبه با رئيس راهنمايي و

رانندگي استان در خصوص اجراي ناقص اين بحث به نتيجه نرسيد و ايشان به دلاليل

نامعلوم حاضر به مصاحبه و پاسخگويي به سئوالات ما نشدند . آموزش ايمني ترافيك و كمكهاي اوليه به كودكان

مقاله حاضر يك برنامه پيشنهادي مدون وساختاريافته براي آموزش مباحث ايمني

وترافيك و كمكهاي اوليه به كودكان ونوجوانان مي باشد.اين برنامه با استفاده از

تجربيات كشورهاي تركيه و آلمان ارائه شده است . در بخش اول مقاله , مختصري در

مورد وضعيت حمل ونقل كشور ، آمار منتشره و نتايج مطالعات انجام يافته

درخصوص تصادفات جاده اي و علت يابي حوادث بحث مي شود . دراين فصل سعي

مي شودخواننده محترم را از وضعيت موجود مطلع و ضرورت آموزش براي ايشان

توجيه و مفهوم شود . بخش دوم , اختصاص به ضرورت آموزش ايمني به كودكان

خواهد داشت . در اين بخش با ارائه نتايج مطالعات انجام شده برروي كودكان , هدف از

انتخابات اين قشر به عنوان بهترين و موثرترين سطح براي آموزش مطالبي به

اختصاص ارائه خواهد شد . در بخش سوم در خصوص روانشناسي كودك بحث خواهد

شد. در اين بخش رفتارها و عكس العملهاي كودكان در سنين مختلف در برخورد با

ترافيك بررسي خواهد شد .در بخش چهارم باتوجه به مطالب بخش سوم جدول زماني

دروس ترافيك وكمكهاي اوليه قيد شده و در ارائه طرح دروس ارائه خواهد شد . در

بخش پنجم , چگونگي سنجش عملكردكلاسهاي آموزشي و يك نمونه آزمايشي ارائه

خواهد شد.

امروزه مشكل

ترافيك و مسائل مربوط به آن به عنوان يكي از بحرانهاي جدي و مهم در

جامعه امروز ما محسوب مي شود و متاسفانه روز به روز به ابعاد بحران افزوده مي

شود. براساس آمار منتشره شده توسط سازمان حمل ونقل و پايانه هاي كشور در سال

1380 در بخش حمل ونقل كالا مجموعا" 13 ميليون سفر با 196هزار دستگاه خودرو

باري و در بخش حمل ونقل مسافر مجموعا" 13 ميليون سفر توسط 65 هزار دستگاه

صورت پذيرفته است . از طرف ديگر در آمار منتشره سازمان ياد شده رقم 19727

نفر كشته و 117566 نفر مجروح مشاهده مي گردد با اندكي تا ْمل و مقايسه اين دو

آمار مي توان انتظار داشت كه در هر 190 سفر , انتظار كشته يا مجروح شده يك نفر

از هموطنان را خواهيم داشت ( با فرض اينكه در هر واقعه منجر به فوت يا جرح ,

حداقل يك طرف حادثه از ناوگان حمل ونقل كشور باشد .) همچنين مطابق مطالعاتي كه

در سال 1377 در كشور صورت گرفته نتايج جالب زير مشاهده مي شود:

1- بيشترين تلفات وارده نيروي انساني مربوط به سنين 20 الي 50 سال مي باشد كه

عمده ترين بخش نيروي فعال جامعه را تشكيل مي دهند.

2-بخش عمده مقتولين ناشي از تصادفات را افراد ذكور و سرپرستان خانواده تشكيل

مي دهند ، كه اين موضوع عواقب و پيامدهاي ناخوشايند مادي و تربيتي را براي

خانواده ها به دنبال خواهد داشت.

3-حدود 39 درصد از كشته شدگان تصادفات در كشور را عابرين پياده تشكيل مي

دهند.

4-بررسي اطلاعات نشان دهنده آنست كه ميزان تحصيلات در كاهش

تلفات انساني

نقش موثري داشته به طوري كه افراد كم سواد و بيسواد با سهم بيشتري در معرض

تصادفات و عواقب ناشي از آن قرار گرفته اند .

5-47 درصدكشته شدگان درصحنه تصادف و53 درصدپس از صحنه تصادف فوت

نموده اند و اين لزوم راه اندازي سيستم امداد رساني مناسب و آموزش نحوه برخورد با

حادثه ديدگان تائيد مي كند.

6-جداول تركيبي سن وضعيت متوفيات حاكي از آن است كه آسيب پذيرترين قشر در

تصادفات عابرين زير 8 سال و بالاي 60 سال هستند به طوري كه اين گروه از

عابرين به ترتيب 25 و 28 درصد متوفيات را شامل مي شوند .

اين آمار و ارقام به خوبي ابعاد نگران كننده بحران را نمايان مي سازد و متاسفانه هر

ساله حداقل 10 درصد به آمار مذكور افزوده مي شود . اگر بخواهيم آمار مذكور را با

آمار كشته شدگان زلزله منجيل مقايسه كنيم مي توان دريافت كه در كشور ما هر سال

حداقل يك زلزله مهيب در اثر حوادث رانندگي رخ مي دهد و تعداد زيادي از هموطنان

را به كام مرگ مي فرستد ولي تنها واكنش ما به اين فاجعه , انجام يك سري فعاليتهاي

كلاسيك مثل چند تيزر تبليغاتي و تشديد ظاهري كنترل ها در ورودي و خروجي شهرها

و …. مي باشد در صورتيكه در هنگام وقوع يك زلزله متوسط در كشور حالت فوق

العاده اعلام شده و كليه نيروها براي امداد رساني بسيج مي شود و شايد چند روز عزاي

عمومي اعلان شود. سئوال مهمي كه در ذهن نقش مي بندد اينست كه آيا واقعا" برخورد

با اين قضيه واقعا" منطقي است

!؟ آيا براستي تصادف جاده اي را نبايد در حد واندازه

بلاياي طبيعت بدانيم !؟ آيا مي توان تبعات ضربه سياسي و اقتصادي و اجتماعي ناشي

از ايمني پايين حمل ونقل را ناديده انگاشت ؟ در همين راستا مطالعاتي كه اخيرا" در

كشور صورت گرفته عوامل زير را به عنوان مهمترين عامل وقوع يا افزايش

تصادفات داشته است:

1-فقدان فرهنگ رانندگي و تردد در بسياري از رانندگان و عابران پياده و عدم توجه به

حقوق اجتماعي يكديگر .

2-ميل به قانون شكني و عدم تمكين از قانون ( به عنوان يك رفتار ضد اجتماعي ).

3- بي اطلاعي بسياري از عابران پياده از جمله افراد بي سواد و كودكان از پيامهاي

چراغهاي راهنمايي ( اعم از چراغ فرماندهي و عابر پياده ) و در نتيجه عدم نوبت

پذيري براي گذر از خيابان و نيز فقدان آموزش لازم جهت نظم بخشي به تردد عابران

پياده در خيابانها و معابر .

4-كمبود نفرات پرسنل راهنمايي و رانندگي .

5- عدم كارائي جدي و تاثير گذاري جريمه بدليل فقدان نقش وارزش فرهنگي و بعضا"

بي توجهي در جريمه به موقع همچنين عدم امكان جريمه همه متخلفين .

6- كمي تعداد گشتهاي بازرسي و كنترل خودروها توسط نيروي راهنمايي و رانندگي و

اصرار بر ايجاد و گسترش ايستگاههاي كنترل ثابت.

7-نقايص فني مانند خاموشي چراغها در برخي تقاطع ها به دليل خرابي و استهلاك و

نيز نصب اشتباه و كم دقت بعضي تابلوها.

8-وجود تاسيسات حاشيه راهها بدون رعايت ضوابط ايمني و ترافيك .

9-عدم كنترل گسترش شهرها و عدم توجه به ضوابط ترافيكي و وضعيت راههاي

اطراف شهرها.

10-عدم دقت در انتخاب مسير راههاي اصلي و

فرعي و عبور مسيرهاي حمل ونقل از

درون يا حاشيه شهرها ويا روستاها.

11-جاده سازي نا مطمئن و غير استاندارد .

12- عدم اجراي حقيقي و جدي قوانين كه اجراي آنها حقيقتا" در ايمن سازي ترافيك و

كاهش تصادفات مي تواند نقش موثري داشته باشد .

13- كمبود وسايل نقليه عمومي و نا مطلوب بودن كيفيت سرويس دهي آنها , و در نتيجه

افزايش تمايل افراد به استفاده از وسايل نقليه شخصي.

14-در برخي مناطق عدم همكاري و هماهنگي لازم ميان شهرداري و نيروي راهنمايي

و رانندگي و راه و ترابري كه از عوامل مهم اخلال درحصول ترافيك مطلوب مي باشد.

كمبود فضاي كافي براي تردد و پاركينگ و عبور و مرور پياده ها خط كشي هاي

نامنظم , كم رنگ يا رنگ پريده و غير استاندارد , عدم احداث پاركينگ و پل عابر

پياده , تعلل در تعريض و آسفالت بموقع خيابان و پركردن چاله هايي كه چون دام مرگ

براي رانندگان عمل مي كند .

15- بي توجهي نسبت به آموزش رسمي و فراگير قوانين تردد در مدارس يعني عدم

برنامه ريزي دقيق و دراز مدت آموزشي , فرهنگي براي تربيت نسلي آگاه و پاي بند به

نظم و مقررات ترافيك.

16- كيفيت نا مطلوب امتحان علمي و شهري براي اخذ گواهينامه رانندگي كه به دليل

پرداختن به يك سري عمليات كليشه اي و در مدت زمان كوتاه كه به هيچ عنوان قادر به

شناسايي و تفكيك راننده واقعي از راننده ناشي مي باشد.

درادامه با شناسايي مشكلات حمل ونقل ترافيكي مي توان براي حل آنها راه كارهايي

پيشنهاد كرد . اين فرايند عادي براي برسي و حل مسائل است

اما همراه اين سوال

مطرح است كه كدام يك از اين مسائل نسبت به ساير آيتم ها اهميت بيشتر داشته و اثر

بيشتر را در افراد جامعه مي گذارد؟ در نگاه اول ايمني سازي جاده ها , اصلاح قوانين

و اعمال كنترل بيشتر و…. به عنوان عوامل اصلي به نظر مير سند ولي اگر نمودار

علت و معلول تصادفات را ترسيم نماييم ضعف افراد در رعايت اصول و قوانين ،

برخورد و عكس العمل مناسب به آن و بطور خلاصه فرهنگ ترافيك در جامعه , عامل

اصلي و سرسلسة زنجيره عوامل موثر در تصادفات است علم آمار نيز اين نتيجه را

تاْكيد مي كند براساس تحقيقات بعمل آمده توسط شينار , در 82 درصد تصادفات عوامل

انساني نقش مهمي ايفاد كرده است ، همچنين آمار منتشره توسط مراجع كشور هم نقش

مهم عوامل انساني را وقوع حوادث ترافيكي مورد تاكيد قرارداده است. اين موضوع يك

يافته جديد نيست و كشورهاي صنعتي با وقوف به اين مهم , اقدامات اساسي شروع

كرده و ادامه مي دهند. ولي مساله مهمي كه در اين خصوص بايد در نظر گرفته شود

شيوه ارتقاء سطح فرهنگي جامعه مي باشد. متاسفانه اقدامات انجام گرفته در كشور تا

بحال بدون برنامه ريزي مدون و مستمر بوده و به برگزاري چند نوبت كلاس آموزشي

بدون در نظر گرفتن شرايط و ويژگي هاي افراد و انتشار بروشور و پارچه نويسي و

چندتيزر تلويزويوني و راديويي محدود شده و همين فعاليتها نيز به علت عدم هماهنگي و

همكاري سازمانها و نهادهاي درگير با حمل و نقل تاثير زيادي در بهبود وضعيت

موجود نداشته است و

همچنان آمار تصادفات همچنان روند صعودي خود را چون

سالهاي گذشته حفظ نموده است .ازاينرو لزوم برنامه ريزي منسجم و سراسري در امر

ارتقاء سطح فرهنگ پيش از پيش احساس مي شود . در بخش بعدي مقاله اندكي در

خصوص ضرورت آموزش ايمني به كودكان بحث خواهيم كرد . آموزش همگاني امداد و نجات درجهت ارتقاء امنيت و ترافيك جاده

از آنجا كه آموزش مي تواند زمينه توسعه و نجات يك كشور را در برابر مشكلات و

عقب ماندگيهاي متفاوت فراهم سازد و از طرفي عمده تلفات حوادث جاده اي كشورمان

(چند برابر قربانيان سيل ، زلزله و معادل شهداي دفاع مقدس ) بعلت عدم يا ضعف

آموزش مردم و مسئولين ، مديران و كارشناسان امداد و نجات مي باشد نويسنده برآن

شده است كه پيشنهاد ارتقاء آموزش عمومي و اختصاصي امداد و نجات را براي مردم

و پرسنل ستادي عملياتي امنيت و ترافيك جاده از مقطع پيش بيمارستاني تا بيمارستاني

تقديم نمايد .

مواد و روشها : اين تحقيق با مطالعه مشاهده اي (tionalObserva) ، رويكردتحليلي

(Analytic) و با شيوه مقطعي (Sectional -Cross) صورت گرفته بطوريكه حوادث

و مديريت جاده اي ايران و برخي كشورها را با مطالعه مقالات ، تحقيقات وگزارشات

مديران ارشد نظام ، كارشناسان ، مصوبه هاي دولت و مجلس كشورمان و با استفاده از

تحصيلات و تجربيات طولاني مدت نويسنده مورد ارزيابي قرار گرفته است .

نتايج ( يافته ها ) :با توجه به اينكه 63% مرگ و ميرهاي حوادث جاده اي ( سال

1382 مقدار 28700 قرباني ) قبل از بيمارستان صورت مي گيرد و نواقص عمده اي

در فرهنگ سفر ،

جاده ، تابلوها ، كنترل و نظارت راهنمايي و رانندگي ، ايمني خودرو

وجود داشته و از طرفي در جهت امداد و نجات ، مردم و پرسنل راهنمائي و رانندگي (

اولين اشخاصي كه در صحنه تصادف حضور دارند ) توانائي لازم را نداشته و پرسنل

امدادو نجات پيش بيمارستاني و بيمارستاني نياز به رشد و آگاهي علمي و عملي دارند

( 37% مصدومين جاده اي در بيمارستان مي ميرند ) . در كشورهاي درحال توسعه از

هر100 مصدوم جاده اي يك نفر مي ميرد وليدرايران از هر 100 مصدوم 10 نفر يعني

عدم پيشگيري از مرگ 90% مصدومين قابل احياء. 70% قربانيان حوادث جاده اي

سن زير 50 سال ( نيروي فعال و موتور محركه جامعه ) داشته اند . ميزان سواد

قربانبان به ترتيب بيسواد ، دانشگاهي ، و... بوده است 45ميليون سفر روزانه در

كشور داريم و 70 % سفرهاي شهري جهت كسب اطلاعات است . اكثر خودروها از

كپسول آتشنشاني و وسائل امداد و نجات بي بهره اند .70 % تصادفات در30 كيلومتري

شهرها صورت مي گيرد.80% عامل تصادفات رانندگانند50% عامل تصادفات موتور

سيكلت رانانند. 40% قرب_انيان عابر پي_اده بوده اند. 70% مصدومين جاده اي ضربه

سر و گردن داشته اند .26% تختهاي بيمارستانهاي كشور (30 هزار از 111 هزار

تخت) توسط مصدومين جاده اي اشغال ميشود. 37% مصدومين حوادث جاده اي در

بيمارستان مي ميرند . توزيع مناسبي بين برخي مراكز امداد و نجات درسطح جاده ها و

شهرها وجود ندارد . از نظرسيستم مخابراتي جاده اي و تعداد پرسنل و تجهيزات امداد

و نجات بويژه آمبولانسهاي هوائي و زميني

بسيار در تنگنا هستيم . بسياري از پزشكان

مراكز درماني تبحر در Chest Tube ، Down Cut وLaryngoscop نداشته و

تكنسين خبره در اين خصوص در هر تيم امداد و نجات و پيش بيمارستاني نداريم .

مواردي از پزشكان متخصص (جراحان عمومي و ... ) با تأخير بر سرمجروحين مي

رسند با توجه به وسعت خسارتهاي جاني و مالي درحوادث جاده اي برنامه آموزش

منظم و دسته بندي شده ، در رسانه ها بويژه در صدا و سيما ي سراسري و استاني

مشاهده نمي شود،اخبار لحظه به لحظه از نقاط حادثه خيز جاده هاي كشور(حفاري،

دست انداز و .. ) در شبكه هاي خبري استاني وجود ندارد سازماندهي و آموزش امداد و

نجات درمناطق و محله هاي شهرو روستا به چشم نمي خورد، نشريه اي درخصوص

امنيت و ترافيك جاده در بين ديگرنشريات كشوري ديده نمي شود . سازمانهاي بيمه گر

با توجه به خسارتهاي بالائي كه ساليانه ناشي از حوادث جاده اي متحمل ميشوند سهمي

در پيشگيري از آن حوادث ندارد.

بحث و نتيجه گيري : با توجه به يافته هاي اين مقاله ، پيشنهادهاي ذيل ، بويژه به ستاد

عالي مديريت بحران زير نظر رياست محترم جمهوري و ستاد كميته امداد و نجات ،

امداد و نجات كشور مستقر در وزارت كشور تقديم مي نمايم: الف) آموزش امداد و

نجات و امنيت و ترافيك جاده به صورت نوآموزي و بازآموزي جهت :1- مديران ارشد

مجموعه طرح جامع امداد و نجات كشور ، استانها و شهرستانها .2 - مديران ، مسئولين

و كارشناسان راه ترابري و خودرو سازان ، راهنمائي و رانندگي ، امداد و نجات

(

اورژانس 115 ، هلال احمر ، آتش نشاني ) و پيراپزشكان و پزشكان مراكز درماني

(آموزش تئوري و عملي Tube Chest ، Down Cut وLaryngoscop جهت پزشكان

عمومي و تكنسينهاي خبره عمليات امداد و نجات ) ب) آموزش امداد و نجات مستمر و

منظم و بازگوئي تجربه هاي عملي حوادث جاده اي براي : - مردم شهر و روستا با

سازماندهي آنها درگروهاي مختلف سني و جنسي توسط شوراي شهر ، بسيج ، دانشگاه

علوم پزشكي ، هلال احمر و راهنمائي و رانندگي ) ، رانندگان و آموزش فن رانندگي.

ج) انتشار نشريه فرهنگ و امنيت ترافيك جاده. حوادث رانندگي

شدت حوادث رانندگي از سقوط دوچرخه تا تصادف شديد با اتومبيل متفاوت است

محل حادثه اغلب به دليل ترافيك در حال حركت پر از خطرهاي جدي است بي خطر

كردن محل حادثه قبل از حاضر شدن بر سر مصدومان بسيار حياتي است اين اقدام به شما

امكان مي دهد كه از خود، مصدوم و ساير افراد عبوركننده از جاده حفاظت كنيد.

به محض بي خطر شدن محل به سرعت وضعيت مصدومان را ارزيابي كرده درمان را

اولويت بندي كنيد. به مصدوماني كه به كمك هاي اورژانس نياز دارند، قبل از

ديگران رسيدگي كنيد. بي خطر كردن محل

ابتدا از امنيت خود مطمئن شويد و از انجام كاري كه ممكن است شما را به مخاطره بيندازد،

پرهيز كنيد.

اتومبيل خود را در محلي امن و كاملاً با فاصله نسبت به محل حادثه پارك كنيد و

چراغ هاي خطر آن را به حالت چشمك زن قرار دهيد.

هرگز در عرض يك جاده عريض ندويد.

در شب لباسي بپوشيد يا چيزي حمل كنيد كه روشن يا منعكس كننده نور باشد و از

چراغ قوه استفاده كنيد. پس از انجام موارد فوق احتياط هاي كلي زير را رعايت كنيد:

چند ناظر را براي هشدار دادن به ساير رانندگان و كاستن از سرعت آنها روانه كنيد.

حداقل به فاصله 45 متر از محل حادثه در هر دو طرف آن مثلث يا چراغ هشداردهنده قرار

دهيد.

موتور تمام وسايل نقليه آسيب ديده را خاموش كرده در صورت امكان مخزن سوخت را در

ماشين هاي ديزلي و موتور سيكلت ها خاموش كنيد.

وسيله نقليه را بي حركت كنيد. اگر وسيله نقليه روي چهارچرخ است ترمز دستي را كشيده

اتومبيل را در دنده قرار دهيد و يا چند قطعه سنگ بزرگ را درست در جلوي چرخ ها

بگذاريد.

اگر وسيله نقليه چپ كرده است سعي نكنيد آن را برگردانيد اما از واژگون

شدن آن پيشگيري كنيد.

مراقب خطرهاي فيزيكي باشيد. اطمينان حاصل كنيد كسي سيگار نمي كشد.

گروه خدمات اورژانس را از وجود خطوط نيروي آسيب ديده سوخت پخش شده و

هرگونه وسيله نقليه اي كه نشانه خطر شيميايي دارد، آگاه سازيد.

نشانه هاي خطر شيميايي پلاك خطر شيميايي نشان مي دهد كه وسيله نقليه در

حال حمل يك ماده خطرناك است ماهيت اين خطر بالقوه با يك نشانه مشخص مي شود.

خدمات اورژانس قادر به تفسير اين اطلاعات خواهد بود. مواد خطرناك

در هر حادثه رانندگي ممكن است عوارضي مثل ريزش مواد خطرناك يا فرار

گازهاي سمي رخ دهد. ناظران را از صحنه حادثه دور كرده موافق جريان باد بايستيد.

به علامت هاي خطر شيميايي روي وسايل نقليه توجه كرده گروه خدمات اورژانس را در

جريان قرار دهيد. اگر در مورد امنيت خود يا مفهوم يك نشانه مشكوك هستيد، از

محل فاصله بگيريد. در صورتي كه ريزش مواد وجود دارد و يا روي نوار بالا و

چپ علامت خطر شيميايي حرف E » به چشم مي خورد (حرف E » به معناي خطر

امنيت عمومي است ، به دقت مراقب اوضاع باشيد. بررسي وضعيت مصدومان

به سرعت تمام مصدومان را ارزيابي كنيد. اگر بيش از يك مصدوم وجود دارد، ابتدا

به آنهايي كه ممكن است آسيب هاي تهديدكننده حيات مثل سوختگي يا زخم شديد) داشته باشند،

رسيدگي كنيد. در صورت امكان مصدومان را در همان وضعيتي كه با آنها مواجه شديد،

درمان كنيد؛ تنها در صورتي كه مصدومي در خطر باشد يا به منظور

ارايه درمان نجات بخش مي توانيد وي را جابه جا كنيد. محل را به طور كامل جستجو كنيد تا

از مصدوماني كه به مناطق دورتر پرتاب شده اند يا از آنهايي كه به خاطر منگي

بي هدف حركت كرده و از محل دور شده اند، غفلت نكرده باشيد. اگر مصدومي در داخل يا

زير يك وسيله نقليه گير افتاده است به كمك خدمات آتش نشاني و نجات احتياج خواهيد داشت

بنابراين در اسرع وقت با اين مراكز تماس بگيريد.

نحوه برخورد با مصدومان داخل وسيله نقليه

در زماني كه شما مصدوم را از نظر وجود آسيب هاي بالقوه تهديدكننده حيات ارزيابي مي كنيد،

ناظران مي توانند با نگه داشتن سر مصدوم به شما كمك كنند. در برخورد با يك مصدوم

ابتدا يك ارزيابي اوليه انجام دهيد و در صورت امكان به آسيب هاي تهديدكننده

حيات رسيدگي كنيد. در مورد هر مصدومي كه در حوادث رانندگي آسيب ديده است

هميشه فرض كنيد كه آسيب گردن نخاع وجود دارد و سر مصدوم را تا

رسيدن نيروهاي كمكي با دست نگه داريد. در مدتي كه منتظر

رسيدن كمك هاي تخصصي هستيد، علايم حياتي مصدوم سطح پاسخ دهي نبض و تنفس را

كنترل و ثبت كنيد

. نحوه برخورد با مصدومان روي جاده

پس از اطمينان از بي خطر بودن اوضاع مصدوم را از نظر

وجود

آسيب هاي تهديدكننده حيات بررسي كنيد. مصدوم را فقط در صورتي مي توانيد جابه جا كنيد

كه كاملاً ضرورت داشته باشد. هشدار!

مصدوم را حركت ندهيد مگر وقتي كه قطعاً ضرورت داشته باشد.

اگر لازم باشد مصدوم را حركت دهيد، روش مورد استفاده براي جابه جا

كردن مصدوم بسته به وضعيت وي و نيز وجود يا عدم وجود نيروهاي كمكي فرق مي كند از

يك ناظر بخواهيد كه موقعيت وسيله نقليه و مصدوم را نشانه گذاري كند؛

اين اطلاعات براي پليس مفيد است

DRABC

DRABC اولين اقدامات درماني و مراقبتي مي باشند كه هر شخصي كه با تصادفات

رو به رو مي شود بايد آنها را در نظر داشته باشد . افراد با تجربه در زمينه كمكهاي

اوليه - خدمه آمبولانس - پرستاران و متخصصين پزشكي - همه از اين عبارت

DRABC با خبر و مطلع هستند . خطر = D ، واكنش = R ، راه هوايي Air Way=

A ، تنفس Breathing = B گردش خون Circularation = C

:D

توصيه به خود شما : هيچ وقت خود را در معرض خطر قرار ندهيد .

توصيه به ديگران : اجازه ندهيد كه بينندگان و ناظران سانحه در معرض خطر قرار

بگيرند.

خطر تلفات را كم كنيد و يا افراد صدمه ديده را از معرض خطر دور نگهداريد .

:R

به آرامي فرد صدمه ديده را تكان بدهيد و او را با صداي بلند مخاطب قرار دهيد تا

عكس العمل و واكنش او را دريابيد البته در كودكان و نوزادان اين كار را انجام ندهيد .

آيا مصدوم هوشيار است ؟

آيا مصدوم خواب آلود و يا گيج و سراسيمه است ؟

آيا مصدوم بي هوش است ( غش كرده است ) اما واكنش نشان مي دهد ؟

آيا مصدوم بيهوش است و واكنش هم ندارد ؟

اگر مصدوم بيهوش است او را در وضعيت مناسب قرار دهيد .

:A

آيا راه

هوايي باز و تميز است ؟

آيا تنفس بيمار پر سر و صدا است ؟

آيا عامل بالقوه انسداد راه هوايي وجود دارد ؟مثلاً خون

اگر چنين است راه هوائي را باز و تميز كنيد .

:B

به سينه بيمار نگاه كنيد آيا بالا و پائين مي شود ؟

به صداي تنفس گوش دهيد آيا نفس مي كشد ؟

با گذاشتن دست در پائين قفسه سينه حركت تنفس را احساس كنيد .

اگر تنفس وجود ندارد ? تنفس فعال به بيمار بدهيد و در صورت عدم پاسخ بيمار شروع

كنيد به تنفس دهان به دهان .

:C

آيا نبض كاروتيد دارد ؟

آيا اين نبض قوي است ؟

آيا منظم است ؟

آيا خون زيادي از دست رفته است ؟

اگر هيچ نبضي وجود ندارد بايد CPR ( عمليات احياء ) را شروع كنيد .

اگر مصدوم هوشيار است ( نسبت به وضعيت خود مطلع است آنگاه آسيبها و ناخوشي

مصدوم را درمان كنيد (البته با توجه به علائم و نشانه هاي بيمار (

همراه مصدوم بمانيد و با تلفن و يا سريعترين وسيله درخواست كمك كنيد .

اگر بيمار هوشيار نيست ولي تنفس خودبخودي دارد ( وضعيت تنفسي اش خوب است )

او را در وضعيت و موقعيت مناسب قرار داده و به درمان آسيب هايش ( البته در حد

امكان( بپردازيد .

اگر مصدوم بيهوش است و تنفس هم ندارد او را به پشت خوابانده و شروع به احياء

بيمار نمائيد ( CPR ) و يا تنفس دهان به دهان هر كدام كه لازم باشد منابع :

http://www .emdadgar.ir/

http://www.iran4me.com

http://namehamir.ir/

ورزش در زندگي افراد هموفيلي

نقش ورزش در زندگي افراد

هموفيلي چيست؟

ورزش براي بيماران هموفيلي نقشي اساسي دارد. زندگي يك بيمار هموفيل بدون

ورزش كردن شكل و محتوايي متفاوت با زمان ورزش كردن دارد. يك بيمار هموفيل

نمي تواند ورزشي را كه بدان علاقه مند است انتخاب كند، بلكه حجاب به پذيرفتن تعدادي

خاص از ورزش هاست. اين ورزش ها در واقع مفاصل هدف او را تقويت نموده و از

تخريب بي رويه آنها جلوگيري مي نمايد.

هر زمان كه كودكي علاقه مند به دويدن باشد، همان زمان براي اينكه او را به سمت

ورزش سوق دهند فرا رسيده است. تمام كودكان عاشق بازي و تحرك هستند و از

دويدن به دنبال توپ، حتي بي هدف دچار شعف و شادي مي شوند. هر گز نميتوان كودكي

را به خاطر اينكه والدين او نگران هستند از بابت سلامتي نسبي كه مي تواند در خطر

بيفتد از بازي و شادي كردن منع كرد. به نظر مي رسد اگر تحرك و فعاليت كودكان را

جهت و پوشش صحيح ندهيم و آنها را در مجراي صحيح نوع ورزشي كه مي تواند

برايشان مفيد فايده باشد راهنمايي نكنيم، كودكانمان را از تحرك بازداشته ايم و توجيه

آن دور از خطر نگاه داشتن آنها است و اين منصفانه نيست.

بايد بپذيريم به عنوان والدين فرزندان هموفيلي كه ورزش هاي ايمن را به آنها بشناسانيم

و آنها را در اين سمت و سو تشويق كنيم. يكي از ايمن ترين ورزش ها براي افراد

هموفيلي، شنا است. تمامي كودكان در سنين خاصي به آب و بازي با آن علاقه مند

هستند، اين علاقه مندي را مي توان با ورزش شنا، كاناليز، كرد. شنا ورزش مفرحي

است كه تمامي عضلات بدن فرد را درگير كرده و با انجام آن، شادي و نشاط

را نيز به

شناگر منتقل مي كند.

بسيار سخت است به جواني بگوييم كه فوتبال بازي نكن. فوتبال ورزشي پرهيجان

براي جوانان و نوجوانان است. بدون ترديد يك نوجوان علاقه مند به فوتبال، حاضر

است ?? فاكتور خوني را مصرف كند اما از فوتبال دوري نكند. با آموزش صحيح او

مي تواند با عضلاتي تقويت شده فوتبال بازي كند. اما بايد از هيجانات، تنه زدن و تنه

خوردن و بعضي ديگر از حركات جانبي دوري كند.

ورزش، سطح فعاليت فاكتور ? را بالا مي آورد. در مورد افراد هموفيل شديد نمي توان

بحث كرد. روي افراد هموفيل شديد جواب نمي دهد. اما در مورد افراد هموفيل خفيف

بسيار مثبت است. براي مثال، زماني كه بيمار هموفيل ضربه ديده را براي فيزيوتراپي

آوردند و به او پيشنهاد شنا دادم و او بعد از مدتي انجام اين ورزش، بهبودي حاصل

كرد، احساس كردم خستگي ام بيرون رفت. تزريق فاكتور، براي يك هموفيل شديد يك

پروفيلاكسي است. يك پيشگيري است.

فوتبال و بوكس، ورزش هاي با ريسك بسيار بالا براي بيمار هموفيل هستند. در

ورزش هايي كه سه مرحله دارد، مبتدي بودن خطر خونريزي پيش رونده دارد.

ورزشكاران حرفه اي معمولا دچار خونريزي زياد مي شوند. مثل آن فوتباليستي كه در

زمين ورزش دچار حمله قلبي شد. انعقاد خون او به قدري زياد شد كه قلبش توان پلمپ

كردن نداشت و منجر به ايست قلبي شد. مثال ديگر اينكه، دوچرخه سوار معمولي،

ريسك فاكتور ندارد. اما دوچرخه سواري Race (مسابقه سرعت) خطر خونريزي

زيادي دارد. دوچرخه سواري معمولي خطر خونريزي كمتري دارد. كسي هم كه به

طور نامرتب دوچرخه سواري مي كند، طبيعتا خطر خونريزي كمتري دارد و در

پايان

بايد گفت براي بيمار هموفيلي هر ورزشي مناسب نيست، اما اين معنا، نبايد افراد

هموفيل را از ورزش كردن دور نگه دارد و يا آنها را از انجام تحركاتي كه براي

عضلات آنها مفيد است مبرا كند. ورزش هايي با تحرك كمتر كه مي تواند عضلات را

تقويت نمايد. براي جلوگيري از زوال عضلات در افراد هموفيل همواره مفيد است.

علائم و علتهاي گوش درد

علائم و علتهاي گوش درد چيست؟

علائم گوش درد:

درد در اطراف گوش

دماي بيشتر از 38 درجه

ترشح چرك از گوش

كاهش شنوائي

ورم لوزه ها

درد بهنگام دست زدن به گوش

تورم غده ها

به علت درد بچه هاي كوچكتر گوش خود را ميكشند و آنرا دست مالي مي كنند

علتهاي گوش درد فراوانند. مهمترين علت آن، عفونت گوش مياني يا ورم گوش مياني

است. اين بيماري مخصوصاً در كودكان كمتر از شش سال شايع تر است زيرا لوله

استاش كه از گلو به گوش كشيده شده است نسبتاً كوتاه ميباشد در نتيجه، عفونتهاي بيني

و گلو مي توانند به آساني به حفره گوش مياني گسترش يابند. شيرخواران نمي توانند دقيقاً

محل درد را تشخيص دهند و به همين علت هنگاميكه درد شديد است صورت خود را

دست مالي مي كنند اگر كودك دچاردندان درد، ورم لوزه ها يا اوريون باشد و يا غده هاي

گردنش متورم شوند و يا باد سرد به گوش او بخورد ممكن است از درد گوش شكايت

كند دردهاي شديد گوش معمولاً به علت عفونت گوش خارجي (ورم گوش خارجي) است

خصوصاً اگر يك جسم خارجي بداخل گوش فرو رفته باشد و يا دمل بوجود آمده باشد.

تشنج ناشي از تب

در صورت وقوع تشنج ناشي از تب چكار بايد كرد؟

بالا رفتن ناگهاني تب (مثلاً از ??.? به ??.? درجه سانتي گراد) ممكن است سبب

تشنج شود. در بيشتر موارد، "تشنج ناشي از تب” بي خطر است ولي اين از اهميت

موضوع كم نمي كند و بايد به آن توجه كافي كرد. در صورتيكه كودك به چنين تشنجي

دچار شد (تنفس كودك سنگين مي شود،

آب دهانش راه مي افتد، سياهي

چشم هايش بالا مي رود، و يا دست و پايش بشدت تكان

مي خورد)، بلافاصله او را به پشت يا به پهلو و دور از اجسام سخت و تيز بخوابانيد.

سر كودك را به آرامي به يك طرف برگردانيد تا استفراغ يا بزاق براحتي از دهانش

خارج شود.

مطمئن شويد چيزي در دهانش نيست و تا زماني هم كه در حال تشنج است چيزي در

دهانش نگذاريد. سعي كنيد مدت زمان طول كشيدن تشنج را بخاطر بسپاريد. اين نوع

تشنج ها معمولاً بين ده ثانيه تا سه يا چهار دقيقه طول مي كشند.

وقتي تشنج تمام شد سعي كنيد درجه حرارت بدن كودك را پايين بياوريد تا مانع بروز

تشنج هاي بعدي شويد. اگر كودك هوشيار است مي توانيد به او استامينوفن كودكان يا -

در صورتيكه بزرگتر از ? ماه است- ايبوپروفن كودكان بدهيد. لباس هاي كودك را در

آوريد و او را با آب ولرم پاشويه كنيد. اگر كودك هوشيار است و ميتواند چيزي بخورد

به او شير سينه يا شير خشك بدهيد.

حتي اگر تشنج خفيف باشد يا فقط چند ثانيه طول كشيده باشد با پزشك خود تماس بگيريد

و در صورت لزوم كودك را نزد او ببريد. اگر در زمان تشنج رنگ كودك به آبي

متمايل شد، بيشتر از چند دقيقه تكان هاي شديد داشت، بعد از تشنج در نفس كشيدن

مشكل داشت، و يا يك ساعت بعد از تشنج هنوز هم بي حال و خواب آلوده بود به

اورژانس مراجعه كنيد.

عوارض رينو پلاستي ( جراحي بيني)

عوارض رينو پلاستي ( جراحي بيني) چيست؟

جراحي پلاستيك بيني مانند هر جراحي ديگري ممكن است با عوارض همراه شود. اما

درصورت

دقت و مهارت جراح و رعايت نكات و دستورات توسط بيمار احتمال اين

عوارض به حداقل مي رسد.

عوارض جراحي بيني را به دو دسته مي توان تقسيم كرد: آن دسته از عوارض بيني كه

در عملكرد بيني خود را نمايان مي كنند، مانند چسبندگي هاي داخل بيني يا تنگ شدن بيش

از اندازه سوراخ هاي بيني كه موجب مشكل تنفسي مي شود.

ديگر، عوارضي كه در ظاهر بيني نمود مي يابد كه عمدتا ناشي از برداشتن بيش از

اندازه بافت هاي بيني است، مانند كوچك شدن بيش از حد بيني، كه نامتناسب با اجزاي

صورت جلوه مي كند.

كم نيستند شمار بيماراني كه پس از جراحي بيني دچار مشكلات تنفسي شده اند. اين

موضوع اهميت توجه به مسائل داخل بيني در حين جراحي بيني را مي رساند. ابعاد

جراحي بيني بسيار فراتر از تغييرات در ظاهر بيني است و توجه چندجانبه جراح بيني

به تمام اين ابعاد، ميزان بروز عوارض تنفسي را به حداقل مي رساند.اختلال در

عملكردهاي حياتي بيني عواقب ناگواري در سلامت و زندگي افراد و جامعه برجاي

خواهد گذاشت.

تنفس حياتي ترين عملكرد زندگي است كه نتيجه آن رسيدن اكسيژن به بافت هاي بدن

است. هنگامي كه تنفس از مسير طبيعي خود از راه بيني منحرف شود عوارض آن تمام

بافت هاي بدن را تحت تاثير قرار خواهد داد.

فردي كه تنفس از راه بيني را از دست بدهد نه تنها در زندگي فردي، بلكه در روابط

اجتماعي نيز مشكلات زيادي را تجربه خواهد كرد. بي حالي، خواب آلودگي، كسالت،

بي حوصلگي و عصبي بودن ممكن است در اثر اختلال تنفسي بيني پديد آيد. محروميت

از تنفس بيني، خشكي مجاري تنفسي و ضعف سيستم دفاعي آن را در پي خواهد داشت.

تنفس مزمن از دهان سبب ايجاد

خشكي زخم و درد در ناحيه حلق مي گردد و ممكن است

منجر به احساس توده اي در گلو شود. گاه التهاب بيني همراه موجب بسته شدن موقت

تخليه سينوس هاي اطراف بيني و نيز درد سينوسي، سردرد يا احساس پري، سنگيني و

فشار در ناحيه سر و صورت مي شود. بسته شدن شيپوراستاش _ ناشي از گرفتگي بيني _

مي تواند سبب احساس گرفتگي يا پري گوش شود.

سوزش چشم يا اشك ريزش ممكن است نشان دهنده بسته شدن مجراي اشكي در بخش پاييني

بيني باشد. ترشحات مزمن بيني يا خشكي حلق ممكن است سبب پديده تحريكي در حنجره شود

كه همراه خشونت صدا، سرفه و احساس نياز مداوم براي صاف كردن گلو است

صداي تودماغي علامتي از گرفتگي راه هوايي بيني است اختلال بويايي، احساس

سرماخوردگي طولاني، خرخر و مشكلات تنفسي حين خواب از علائم ديگر اختلال

عملكرد بيني است. وجود علائم فوق موجب افت قابل ملاحظه در كيفيت زندگي افراد

مي شود.

عوارض تنفسي ممكن است از مشكلات مختلفي ناشي شود كه عبارتند از: ? - چسبندگي هاي داخل بيني:

ايجاد زخم در هر بافتي از بدن موجب برانگيختن واكنش هايي در جهت ترميم زخم

مي شود. در بيني هم واكنش هاي ناشي از برش ها و زخم هاي جراحي ممكن است منجر

به چسبندگي سطوح مختلف از بافت هاي پوشاننده بيني به هم شده و راه تنفسي را

مسدود كند.

اقدامات زير توسط جراح بيني احتمال اين عارضه را به حداقل مي رساند: حداقل

دستكاري هاي داخل بيني در حين جراحي و ايجاد حداقل برش در داخل بيني؛ گذاشتن

ورقه هاي سيليكوني به طور موقت (مدت چند روز تا چند هفته) بين تيغه بيني و

بافت هاي كناري بيني و اصلاح همزمان انحراف تيغه بيني ? - باقي ماندن انحراف تيغه بيني:

يكي از معضلات جراحي هاي پلاستيك بيني وجود همزمان انحراف تيغه بيني است.

گاهي اين انحراف ها از ديد جراح مخفي مانده و علائم خود را پس از عمل بروز

مي دهند.

پيشگيري از اين عارضه با معاينه دقيق تيغه

داخل بيني قبل از جراحي و اصلاح آن در

حين عمل است. گاهي جهت يافتن انحراف هاي مخفي تيغه بيني لازم است جراح پيش از

عمل، به كمك اندوسكوپ به معاينه كامل داخل بيني بپردازد. ? - بزرگي شاخك هاي بيني:

در بعضي از بيماراني كه داراي انحراف تيغه بيني هستند، در سمت مخالف انحراف،

شاخك تحتاني و يا مياني داراي رشد بيش از حد است. بزرگي بيش از حد شاخك هاي

بيني موجب تنگ شدن راه هوايي بيني مي شود. ? - آلرژي بيني:

آلرژي به دليل جراحي بيني ايجاد نمي شود ولي حداقل ??درصد از مردم به نوعي به

آلرژي هاي بيني مبتلا هستند. بنابراين حداقل ?? درصد از بيماراني كه تحت جراحي

زيبايي قرار مي گيرند، آلرژي نيز دارند. در جراحي بيني با درمان هاي دارويي و كنترل

آلرژي پيش و پس از عمل مي توان عوارض تنفسي را به حداقل رساند. ? - تنگي سوراخ هاي بيني:

كوچك شدن پره ها و يا سوراخ هاي بيني موجب كاهش قطر جريان ورودي هوا

مي شود. اگر طبق قوانين فيزيكي اين اصل را در نظر بگيريم كه كاهش قطر مجراي

عبور هوا به ميزان نصف موجب افزايش مقاومت در مقابل عبور هوا نه به ميزان دو،

چهار يا هشت برابر بلكه به ميزان شانزده برابر مي شود، آن گاه عواقب كوچك شدن

سوراخ هاي بيني كاملا قابل درك مي شود .

در بسياري از جراحي هاي بيني با حذف مرحله برداشتن پره هاي بيني و اجتناب از

برش هاي كناري مي توان از اين عارضه پيشگيري كرد. حائز اهميت است كه بيماران

به هيچ وجه به جراح خود براي كوچك كردن پره ها و يا سوراخ هاي بيني اصرار

نكنند. ? - تنگي دريچه داخلي بيني:

از وخيم ترين عوارض

تنفسي جراحي هاي بيني است. دريچه داخلي بيني در فاصله

كوتاهي پس از سوراخ بيني در داخل بيني قرار دارد. تنگي اين دريچه معمولا در اثر

برداشتن بيش از حد بافت ها و غضروف هاي بيني ايجاد مي شود. متعاقبا، ضعيف شدن

حمايت اسكلتي بيني موجب فروافتادگي غضروف هاي بيني و اشكال شديد در تنفس

مي شود.

برداشته شدن بيش از حد اين غضروف ها در جراحي منجر به ايجاد چاله هاي عميق در

دو طرف نوك بيني مي شود. اگر ميزان برداشته شدن بافت از اين هم بيشتر باشد،

موجب افتادگي پره هاي بيني و بسته شدن سوراخ هاي بيني در هنگام دم مي شود. در

حين جراحي پلاستيك بيني بايد دقت زيادي از جانب جراح اعمال شود تا حمايت ايجاد

شده توسط اين غضروف ها تضعيف نشود.

منبع: www.pezeshk.us

ديابت و زندگي سالم

چگونه مي توان ديابت داشت و سالم زندگي كرد ؟

مقاومت نسبت به انسولين را كم مي كند (درب سلول راحت تر توسط كليد انسولين باز

مي شود) پس قند راحت تر پائين مي آيد. ? تا ? بار در هر هفته هربار ?? تا ?? دقيقه

ولي مهم است بدانيد كه هر مقداري از ورزش بهتر از هيچ است.

درست است كه ديابت درمان ندارد ولي مي توان يك زندگي طولاني و سالم را براي

خودمان به ارمغان بياوريم.

تنها نكته? مهم كنترل قند خون است. كه اين كار با تغذيه درست، ورزش، حفظ وزن

ايده آل و در صورت لزوم مصرف دارو هاي خوراكي يا انسولين ميسر خواهد شد. ? تغذيه درست :

معمولاً شبيه افراد سالم است. حداقل ? وعده غذا بايد مصرف كنيد. هيچ وعده غذائي

نبايد حذف شود. تنوع غذائي شما زياد باشد و فيبر (قبلاً توضيح داده شد) نظير غلات

با

سبوس، سبزيجات و ميوه ها را استفاده كنيد. اين قسمت مفصل توضيح داده مي شود. ? ورزش :

مقاومت نسبت به انسولين را كم مي كند (درب سلول راحت تر توسط كليد انسولين باز

مي شود) پس قند راحت تر پائين مي آيد. ? تا ? بار در هر هفته هربار ?? تا ?? دقيقه

ولي مهم است بدانيد كه هر مقداري از ورزش بهتر از هيچ است. اگر مدت زيادي است

ورزش نكرده ايد يا مشكل سلامتي ديگري داريد قبل از ورزش با پزشك خود مشورت

كنيد. ? حفظ وزن متناسب :

از دو راه به شما كمك مي كند :

?) مقاومت به انسولين را كم مي كند. بنابراين كليد انسولين درب سلول را راحت تر براي

ورود قند باز مي كند.

?) فشار خون شما را كم مي كند و احتمال بيماري قلبي شما را كم مي كند. ? چك كردن قند خون :

اوايل تا كنترل قند خون شما مجبوريد به دفعات بيشتري قند خون خود را چك كنيد و

گاهي مجبور به استفاده از دستگاه مي شويد. ? چه مشكلاتي ( عوارض ) ديابت براي شما وجود مي آورد ؟ گفتيم وقتي كه كليد انسولين نتواند درب سلول را باز كند قند وارد سلول نمي شود و در

خون باقي مي ماند و اين يعني ديابت.

ديابت مي تواند خيلي خطرناك باشد اگر قند خون كنترل نشود. قند بالا در خون مي تواند

منجر شود به : ?) كوري:

چون عروق كوچك شبكيه چشم شما در اثر قند بالا آسيب مي بيند. (بيشتر در سنين ??-

?? سال) سالي يك بار چشم خود را چك كنيد. ?) بيماري قلبي:

چون عروق قلب در اثر قند بالا زودتر انسداد پيدا مي كند (?-? برابر

افراد سالم) كه اين

خود منجربه حمله قلبي و سكته مغزي مي شود. براي كاهش اين عارضه هميشه فشار

خون خود را كمتر از ??/??? ميلي متر جيوه و كلسترول خود را كمتر از ??? نگه

داريد. ?) آسيب به عصب ها و عروق خوني:

آسيب عروق پا خونرساني به عصب هاي پا را مختل مي كند. پس وقتي عصب آسيب

ديد، فشارهاي وارده به پا را متوجه نمي شويد و پا زخم مي شود. آسيب به عروق شما را

در معرض عفونت و زخم قرار مي دهد كه براحتي شفا نمي يابد و حتي گاهي منجربه

قطع پا مي شود. هر روز پاي خود را از نظر زخم و عفونت چك كنيد. ?) بيماري كليه:

تخريب عروق كوچك كليه در ديابت باعث مي شود كه مواد زائد بدن دفع نشود. گاهي در

بعضي افراد كليه كاملاً عملكردش را از دست مي دهد، كه منجر به دياليز يا پيوند

مي شود. ?) بيماري لثه و دندان ها:

سالي ? بار حتماً به دندانپزشك مراجعه كنيد. ? خبر خوش اين كه :

با مواظبت از خود، اطاعت از دستورات دكتر و كنترل قند خون خيلي از اين مشكلات

(عوارض) قابل پيشگيري هستند.

ورزش و سكته

ورزش چه نقشي در پيشگيري از سكته دارد؟

سكته ناشي از بسته شدن موقت يا يا دائم عروق خوني است كه بخشهاي مختلف مغز يا

قلب خونرساني مي كنند. سكته از علل مهم نا تواني و افزايش بار اجتماعي افراد جامعه

درسنين ميانسالي و پيري است و توجه به علل ايجاد كننده و كاهش عوامل خطر مربوط

به آنها مي تواند چه از بعد افزايش سلامت جامعه و چه بعد از كاهش هزينه هاي

سلامت نقش

مهمي داشته باشد. فاكتورهاي خطر غير قابل تغيير

• سن : شانس ابتلا به سكته با افزايش سن تغيير يافته و افزايش مي يابد. دو سوم موارد

سكته در افراد بالاي 65 سال رخ ميدهد.

• جنس : بروز سكته 25% در مردان شايعتر از زنان است.

• نژاد : در برخي نژادها بخاطر استعداد ژنتيكي ميزان بروز سكته بيشتر است.

• سابقه خانوادگي مثبت : در خانواده هايي كه سابقه بيماري هاي عروقي ، قلبي يا

مغزي يا فشار خون بالا دارند ميزان بروز سكته بيشتر مي باشد. فاكتورهاي خطر قابل تعديل

• سيگار كشيدن : تحقيقات نشان مي دهند كه فارغ از ساير علل خطر سيگار به تنهايي

نقش بسيار مهمي در ابتلا به سكته بازي ميكنند.

• بيماري هاي قلبي : من جمله اختلالات ريتم قلب و اختلالات دريچه اي قلب در ابتلا به

سكته نقش دارند كه درمان اين موارد ميزان احتمال ابتلا به سكته را كاهش مي دهد.

• رژيم غذايي: رژيم هاي غذايي پر از چربي ، كلسترول و نمك احتمال ابتلا به سكته

را افزايش مي دهند و بايد به آنها توجه گردد.

• فشار خون بالا : فشار خون بالا به تنهايي مهمترين فاكتور خطر براي سكته هاي

قلبي و مغزي است و كنترل آن حتي در موارد خفيف نيز در كاهش ابتلا به اين بيماري

نقش اساسي دارد.

• چاقي : اضافه وزن و چاقي با افزايش كار قلب و عروق از علل مهم ابتلا به سكته

مغزي و قلبي مي باشد. روش هاي كاهش خطر ابتلا به سكته

ورزش منظم :

ميزان درصد چربي بدن با افزايش وزن و سن افزايش

مي يابد . ورزش منظم و متعادل

سبب كاهش سرعت افزايش چربي بدن در افراد چاق كاهش درصد كلي چربي بدن مي

شود. از سويي بين ميزان پرداختن به ورزش و ابتلا به تصلب شرائين يك رابطه

معكوس وجود دارد و هرچه ورزش منظم تر باشد ابتلا به سفتي شرائين كمتر مي شود.

لذا لازم است چنانچه ورزشكار نيستيد شروع به ورزش كنيد بخصوص اگر سابقه

خانوادگي مثبت يا عوامل خطر متعدد ابتلا به سكته را داريد ورزش براي شما

ضروري مي باشد. بهترين حالت انجام ورزش پرداختن به فعاليت هاي هوازي مورد

علاقه به مدت 30 - 20 دقيقه و به تعداد 3 - 4 بار در هفته مي باشد. پياده روي سريع

، دويدن و دوچرخه سواري و شنا از جمله اين ورزش ها مي باشد. درمان و كنترل فشار خون بالا:

چنانچه مبتلا به فشار خون هستيد لازم است با نظر پزشك آنرا در حد فشار 120

روي 80 كنترل كنيد وبه طور منظم فشار خود را كنترل كنيد و استرسهاي خود را

كاهش دهيد. كنترل و چكاب پزشكي منظم:

لازم است به صورت منظم و ترجيحا سالانه و توسط پزشك بررسي كامل قلبي -

عروقي شويد و آزمايشات مربوطه و فشار خون وفاكتورهاي خطر احتمال در شما

بررسي شود. كنترل وزن و ديابت:

چنانچه مبتلا به ديابت يا افزايش وزن هستيد درمان مناسب و كنترل اين موارد ازعلل

مهم كاهش خطر در شما خواهد بود.

نقش آب در بدن

نقش آب در بدن چيست؟

شما بدون غذا چند هفته،بدون آب چند روز و بدون اكسيژن چند دقيقه ميتوانيد زنده

بمانيد،به عبارت ديگر بجز اكسيژن آب مهمترين عنصريست

كه در بدنمان داريم.

بدن شما از70-55 درصد آب تشكيل شده و تقريباً 90-80 درصد خون را آب تشكيل

مي دهد.آب تقريباً در تمام روندهاي حياتي بدن دخيل است.كمبود آب ميتواند به تغييرات

ذهني و فيزيكي منجر شود.

1- با شستن سمومي كه در طي زندگي عادي توليد ميشود،بدن را پاك ميكند.

2- زندگي مفاصل را تأمين ميكند.

3- پوست را از خشكي محافظت مي نمايد.

4- هيدراسيون احشاء داخلي را حفظ ميكند.

5- دماي بدن را كنترل مينمايد.وقتي بدن گرم ميشود،آب به شكل عرق از پوست دفع

ميگردد.اين مساله خوب است چرا كه عرق از پوست شما تبخير ميشود و بدن شما سرد

ميشود.در واقع يك Air-Conditioner در بدن شما وجود دارد ولي براي اينكه اين

سيستم به كار خود ادامه دهد،نياز به جبران آب از دست رفته بدن داريد.اگر به اندازه

كافي و در حد جبران عرق از دست رفته آب ننوشيد،خون غليظ شده و جريان خون كند

ميشود اين امر باعث ميگردد كه فشار بروي قلب وارد شود.در صورتي كه كمبود مايع

زياد باشد،بدن شما به اندازه كافي آب براي توليد عرق ندارد.در اين نقطه درجه حرارت

بدن ميتواند تا حد خطرناكي بالا برود آب براي حيات لازم است

حتي آب را ضروري تر از انرژي مي دانند زيرا اگر بدن قادر است بدون دريافت غذا

چندين هفته زنده بماند ، بدون آب نميتواند بيش از چند روز بدون ايجاد اختلالات بسيار

شديد ، به زندگي ادامه دهد. به بازار آمدن اقسام نوشيدني ها با خواص مختلف ، دليل

آخرين مصاحبه ايسنا با متخصص تغذيه ، پروفسور تامي جي است . او در گفتگو با

خبرگزاري ايسنا ،

علوم پزشكي ايران ، از نياز وافر بدن به آب ، نقش آب در فعاليت

هاي فيزيكي و شرايط آب آشاميدني سالم سخن مي گويد . بدن انسان روزانه به چقدر آب و يا مايعات احتياج دارد ؟

به گفته” ال . سي . ال ونسان " زندگي با از دست دادن آب ، جواني است كه به پيري

نزديك مي شود. اين جمله معروف ، نمايانگر نقش حياتي آب در سلامتي است . شايد

درست باشد اگر بگوييم . زندگي بدون آب يعني مرگ .

اما درخصوص ميزان نياز بدن به مايعات ، نيازي كه سلولهاي بدن به آب دارند ،

هرگزمتوقف نمي شود زيرا كليه فعاليت هاي بدن خصوصا سوخت و ساز در گرو

وجود آب است . هر انسان روزانه به 2300 سي سي آب احتياج دارد كه 1000 سي

سي آن از آب موجود در مواد غذايي ، 1000 سي سي از نوشيدني ها و 300 سي سي

از اكسيداسيون مواد تامين مي شود. بد نيست بدانيد بدن ، دائما در معرض از دست دادن

آب است . پوست و شش ها 800 سي سي ، مدفوع 100 سي سي و ادرار ، 500 تا

900 سي سي آب را از بدن خارج مي كنند

فعاليت هاي روزانه و ميزان آب دريافتي

قطعا . فعاليت هاي عضلاني با از دست دادن آب براي تنظيم درجه حرارت بدن همراه

است و هر چه فعاليت سنگين تر و طولاني تر باشد ، مقدار اتلاف آب بيشتر است.

در عين حال فعاليت عضلاني با تغييرات هموديناميك ( افزايش جريان خون و فشار

خون ) نيز همراهند

پس حجم پلاسما را نيز تا 20 - 15 درصد كاهش مي دهند.

بايد توجه داشت كه هرچه در معرض فعاليت هاي شديد تر و هواي گرمتر باشيم نياز

به آب ، افزون تر مي شود پس بايد آب بيشتري نوشيد.

- خود شما چقدر در روز آب مي نوشيد و اگر شخصي به دلايل مختلف نتواند آب كافي

به بدن خود برساند ، چه اتفاقي مي افتد ؟

من شخصا در روز 15 ليوان آب مي نوشم ! دليل آن را نيز بعد از پاسخ به قسمت دوم

سوال خواهم گفت .

اما در خصوص كاهش آب بدن : از دست رفتن آب بدن به هر دليلي باشد ، باعث كاهش

توان كار بدن مي شود ( از دست دادن 2 درصد مايع ؛ معادل 5/1ليتر براي يك فرد

70 كيلويي ، موجب كاهش 20 درصد توان كاري و از دست دادن 4 درصد مايع،

موجب كاهش تقريبا نيمي از توان فرد است ) .

قبل از پرسيدن سوال بعدي ، مي خواهم يك تكنيك جديد تغذيه را براي همه، خصوصا

كساني كه علاقه به كم كردن وزن دارند بازگو كنم . به بدن خود عادت دهيد تا قبل از

تشنه شدن آب بنوشيد ؛ اگر پوست شادابتر ، بدن خوش فرم تر و سلامتي بيشتر مي

خواهيد . فراموش نكنيد آب درجه حرارت معمولي داشته باشد و خيلي سرد و گرم

نباشد.

اين همان دليل زياد آب نوشيدن من است . حتما در اخبار پزشكي شنيده ايد بايد روزي

8 ليوان آب مصرف كرد. من معتقدم نبايد براي بدن خود ،

" بايد " تعيين كرد ! اگر سموم بدن

شما زودتر از بدنتان خارج شوند ، اشكالي پيش مي

آيد ؟!

- پروفسور از ميان مايعاتي كه امروزه در بازار وجود دارند ، كدام بيشتر مي توانند

جاي آب را بگيرند ؟

هيچكدام . هيچ نوشيدني تا امروز بهتر و مفيد تر از آب ديده نشده است . آب تنها

آشاميدني واقعا لازم است . اگر شما فردي باشيد كه معتاد به مصرف كردن چاي و قهوه

باشيد بدون مصرف چاي و قهوه نمي ميريد اما بدون آب قطعا فرصت زندگي نخواهيد

داشت. چگونه كيفيت آب مصرفي را بالا ببريم؟

همانطور كه مي دانيم كيفيت آب شهري تاثير به سزايي در سلامت تك تك شهروندان

دارد. آب مصرفي هر شهر با توجه به منابع آبي موجود از طريق رودخانه ها، درياچه

ها و يا منابع زيرزميني تامين مي شود.

آب در شكوفايي اقتصادي، صنعتي و آباداني يك منطقه نقش كليدي دارد. بسياري از

دولتمردان و شهروندان سهم عمده اي در حفظ سلامت آب دارند. اداره منابع طبيعي هر

استان داراي تعدادي هيات مشاورين است كه با مطالعه و تحقيق در مورد كيفيت و

چگونگي استفاده از آب رودخانه ها و منابع زيرزميني مي پردازند.

در واقع مشكلات و معضلات آب آشاميدني نتيجه سهل انگاري و بي دقتي برخي افراد

است. كه بدين ترتيب آب به انواع رسوبات آلوده گشته و به آبراهه ها مي ريزد اين

آبراهه ها به رودخانه ها و يا منابع آبي زيرزميني منتهي مي شود و اگر اين آب آلوده به

رودخانه ها بريزد ماهي ها و حيات وحش منطقه را دچار مرگ و مير و تلفات مي كند

و محيط زيست را

آلوده كرده و در نهايت كيفيت آب را پايين آورده و سلامت جامعه را

مورد تهديد قرار مي دهد.

چندين مورد را مي توان به عنوان منشا آلودگي آب نام برد: زباله هاي شهري، زباله

هاي روستايي، سرريز شدن فاضلاب، ريختم زباله ها و مواد سمي در محيط زيست،

از بين رفتن زيست گاه هايي مانند باتلاق ها، رسوب سازي مفرط آبها و وجود برخي

گونه هاي جانوري مانند ماهي كپور.

همه ما به نوعي در آلوده كردن آب نقش داريم بنابراين مي بايست تلاش خود را براي

ممانعت از اين عمل به كار بنديم. ما مي توانيم تنها با يك تغيير جرئي در عادات و

شيوه زندگي كيفيت آب مصرفي را بالا ببريم. چه كنيم؟

منابع آبي اطراف محل سكونت خود را به خاطر بسپاريد و در صورت مشاهده هر

گونه تغيير جزئي و يا كلي اعم از وجود لكه هاي روغن بر روي آب، وجود ماهي هاي

مرده در آب و تغيير رنگ آب سريعاّ مراتب را به اطلاع اداره منابع طبيعي و يا آب و

فاضلاب استان برسانيد.

شما هم مي توانيد در حفظ سلامت آب نقش عمده اي را داشته باشيد بدين ترتيب كه

روغن موتور ماشين تان را در محيط زيست تخليه نكنيد. البته در كشور هاي پيشرفته

جهان سازمان بازيافت روغن موتور مصرف شده و غيرقابل استفاده را جمع آوري

كرده و آن را بازيافت مي كند اما متاسفانه اين كار در ايران انجام نمي گيرد.

در واقع با ريختن روغن موتور در خيابان و يا جريان فاضلاب در واقع روغن موتور

را به رودخانه ها و باتلاق ها ريخته ايد.

آيا مي دانيد كه تنها 5 ليتر روغن موتور كه

معادل نيمي از روغن تعويض شده يك اتومبيل است لايه اي از روغن را تشكيل مي

دهد كه با آن مي توان درياچه اي با مساحت 10 كيلومتر را پوشاند_مساحتي برابر با 2

زمين فوتبال

پوشش روغني بر روي آب از تابش نور آفتاب به آب و همچنين رسيدن اكسيژن هوا به

ماهي ها و موجودات آبزي در رودخانه ها و درياچه ها جلوگيري مي كند و علاوه بر

اين تركيبات سمي موجود در روغن حيات آبزيان و حيات وحش و مردم منطقه را به

مخاطره مي اندازد باز هم درباره آب

آب يك مايع حيات بخش است كه بخش اعظماز وزن ب_دن ان_س_ان را ب_ه خ_ود

اخ_ت_صاص دادهاس_ت. 3/2 و ي_ا %70 وزن ب___دن انس__ان را آبتش_ك_ي_ل مي ده_د. ب__دن

ي__ك ان_س_ان ب_ا وزنم_ت_وس_ط 75 كي_لوگ_رم ح_اوي 50-40 ل_ي__تر آبمي___باشد. مي_زان آب

بدن مردان اندكي از زنانبي_ش__تر است. با اف_زايش سن نيز از ميزان آبب_دن ك_است_ه م___ي

گ___ردد. %83 خ__ون، %75 ع_ض_لات، %74 م__غز، %22 استخوانها و %25

چربيهاي بدن از آب تشكيل يافته است.

همانطور كه مشاهده كرديد آب براي بدن بسيار ضروري و حياتي ميباشد. انسان تنها

قادر است 10-5 روز بدون آب زنده بماند. بدن بزرگسالان در طي روز 3-2 ليتر آب

از دست ميدهد كه براي جبران آن بايد مجددا آب بنوشند تا آب از دست رفته را مجددا به

بدنشان بازگرداند. بطور متوسط هر فرد در طول روز نياز به نوشيدن 2 ليتر آب و يا

8 ليوان آب دارد. راه هاي ورود آب به بدن

*از طريق نوشيدن

مايعات.

* همراه با مصرف مواد غذايي (حتي بيسكوئيت نيز حاوي آب ميباشد).

* توسط اكسيداسيون هيدروژن مواد غذايي در جريان متابوليسم. اين ميزان روزانه به

نيم ليتر ميرسد. راه هاي دفع آب از بدن

* ادرار توسط كليه ها (%50)

* تعريق از راه پوست(در آب و هواي گرم و مرطوب و پس از فعاليت بدني اين ميزان

افزايش مي يابد).

* از طريق هواي بازدمي (كه در آب و هواي سرد و خشك ميزان آن افزايش مي يابد)

* از طريق مدفوع (حدود150 ميلي ليتر) اما اين ميزان هنگام اسهال افزايش مي يابد.

* گريه كردن كم آبي

هنگامي كه شما آب كافي به بدن خود نميرسانيد دچار كم آبي در بدن خود ميشويد نشانه

هاي كم آبي در بدن به قرار زير مي باشد:

سردرد ، رخوت و بي حالي، تغييرات خلقي، واكنش هاي كند، خشكي مجاري بيني،

لبهاي خشك و ترك خورده ،ادرار تيره رنگ ،ضعف و خستگي و پريشاني علل پديدآمدن كم آبي در بدن

تعريق شديد در پي فعاليت بدني، تب، رطوبت و گرماي زياد نشونيدن ميزان كافي آب

ديابت فشار خون بالا داروهاي مدر نارسايي هاي كليوي اسهال و استفراغ

مسموميت غذايي سوختگي- مصرف مواد افزايش دهنده ادرار مانند :چاي، قهوه ،

نوشابه هاي گازدار ومشروبات الكلي عوارض كم آبي خفيف اما مزمن در بدن

افزايش خطر ابتلا به سنگ كليه و يبوست افزايش خطر ابتلا به سرطان مجاري ادرار

افزايش خطر ابتلا به سرطان هاي سينه و روده بزرگ افزايش خطر ابتلا به چاقي

درخردسالان كاهش عملكرد فيزيكي و ذهني كاهش ترشحات بدن مانند بزاق دهان

هرگاه شما تنها %5-4 از

8 ليوان آب توصيه شده آب كمتري بنوشيد عملكرد فيزيكي و

ذهني شما %30-20 كاهش مي يابد. زمانهايي كه بدن به آب بيشتري نياز دارد

هنگامي كه فرد مواد پروتئيني زيادي مصرف ميكند چون براي جذب آن به آب بيشتري

نياز است. هنگامي كه فرد در رژيم غذايي خود فيبر بيشتري ميگنجاند. كودكان به آب

بيشتري نياز دارند. هنگامي كه فرد دچار اسهال و يا استفراغ ميگردد. هنگامي كه فرد

فعاليت بدني دارد. در آب و هواي گرم و مرطوب بدن به آب بيشتري نياز دارد. هنگامي

كه فرد تب دارد و يا بيمار است. تشنگي سوال اينست كه آيا احساس تشنگي هميشه با آغار كم آبي همراه است؟پاسخ اينست،نه

هميشه.در بسياري موارد ورزش واقعاً واكنش تشنگي را مختل ميكند.به هنگام ورزش

شما مقدار زيادي آب را قبل از احساس تشنگي از دست مي دهيد و قبل از اينكه بطور

كامل كم آبي شما جبران شود احساس تشنگي از بين ميرود.بنابراين براي تأمين نيازتان

به آب نمي توانيد به حس تشنگي اكتفا كنيد.به عنوان يك ورزشكار،لازم است كه بطور

آگاهانه بيش از آنچه كه دوست داريد آب بنوشيد،مصرف كنيد،بويژه زماني كه در گرما

ورزش ميكنيد. ميزان مصرف مايعات در ورزشكاران

بنا به همه دلايل فوق،ورزشكاران لازم است كه آب يا ساير نوشابه ها را قبل،در طي

و بعد از ورزش مصرف كنند.

قبل از ورزش:يك يا دو ليوان مايعات را دو ساعت قبل از مسابقه يا تمرين بياشاميد تا

اطمينان حاصل كنيد كه بخوبي هيدراته شده ايد.پانزده دقيقه قبل از شروع ورزش يك

ليوان ديگر نيز بنوشيد.

در طي ورزش:در طي ورزش براي جايگزيني مايعات از دست

رفته و اجتناب از

گرماي بيش از حد هر20- 15 دقيقه ،180-120 سي سي مايعات بنوشيد،مايعات سرد

بهتر است چرا كه به سرعت جذب مي شوند و حرارت مركزي بدن را سريعتر پايين

مي آورند.

پس از ورزش:اين نكته كه پس از انجام ورزش به مصرف مايعات ادامه دهيد حائز

اهميت است كه جبران كم آبي بدن زمان ميكيرد.براي اطمينان از اينكه به اندازه كافي

آشاميده ايد،خودتان را قبل و بعد ورزش توزين كنيد.به ازاي هر 5/0 كيلوگرم كاهش

وزن حداقل 500 سي سي آب مصرف نماييد.اين اشتباه را نكنيد كه وزن كاهش يافته

در ورزش مربوط به چربي است،چرا كه چربي بتدريج از دست ميرود و در مقياس

چند روز،مشخص نخواهد شد.تقريباً تمام كاهش وزن طي ورزش از منشاً آب مي باشد. علائم و خطرات كم آبي در ورزشكاران

دهيدراسيون مي تواند نسبتاً سريع عارض شود.ملي همچنين ممكن است ظرف چندين

روز ورزش بدون نوشيدن مايعات كافي پديد آيد.ورزشكاراني كه هر روز يا دوبار در

روز و بويژه در آب و هواي گرم و مرطوب بشدت ورزش ميكنند ممكن است بازاي

ها 5/0 كيلوگرم وزني كه از دست مي دهند آب نياز داشته باشند تا تعادل آب آنها مجدداً

اعاده شود.به طور معمول نبايد در روز وزن شما كاهش يابد،حتي 2درصد كاهش وزن

مي تواند به كاهش كارآيي منجر شود و معرف دهيدراسيون خفيف باشد.

علاوه بر آب،برخي از ورزشكاران نياز به جايگزيني الكتروليتهاي سديم و پتاسيم كه

در عرق از دست مي روند،دارند.اين امر بويژه در ورزشي كه بيش از يك ساعت به

طول انجامد صدق ميكند.بسياري از نوشابه هاي ورزشي حاوي غلظتهايي از

الكتروليتها

و كربوهيدراتها هستند كه جذب آب را تشريع مي نمايند.به علاوه

الكتروليتهاي موجود در نوشابه هاي ورزشي تشنگي را تحريك ميكند،كه باعث

تحريك فرد به نوشيدن و جبران كم آبي ميشود. نوشابه هاي ورزشي در ورزشكاران

استقامتي و نيز افرادي كه تا حد توان به طور روزانه تمرين مي كنند،يا در چند مسابقه

در يك روز شركت ميكنند يا دو جلسه تمرين در روز دارند بيشترين فايده را دارند.

در صورتي كه ذائقه و بيزاري مانع نوشيدن مايعات مورد نياز شماست،نوشابه را بر

طريق سليقه خود برگزينيد.(انواع آبميوه، آب ساده، آب معدني،نوشابه هاي ورزشي،

ليموناد)شما همچنين ميتوانيد از غذاهايي كه آب زيادي دارند(مثل هندوانه،گوجه فرنگي،

كاهو،سوپ)بيشتر استفاده كنيد.با اين حال آگاه باشيد كه نوشيدنيهاي حاوي كافئين،نظير

قهوه و چاي اثر متضادي دارند.كافئين نياز بدن به ادرار كردن را افزايش ميدهد و

بنابراين بايد در زمان اعاده مايعات از دست رفته،از مصرف آنها اجتناب نمود.به همين

ترتيب مشروبات الكلي داراي اثر كاهنده آب بدن هستند طبقه بندي آب از نظر درجه حرارت:

1) آب خنك ازدماي بدن(37 درجه) اثر برانگيزنده، خنك كننده و محرك دارد.

2) آب گرمتر از بدن تقويت كننده، نيروبخش و قدرت آفرين است.

3) آبي كه داغ است آرامش به وجود مي آورد،و دردها را مرتفع مي سازد، ولي ايجاد

خستگي مفرط مي نمايد.

4) آبي كه اندكي از درجه حرارت بدن پايين تر است،يعني آب ولرم (27 تا 32 درجه)

يا آب نه سرد و نه گرم(32 تا 35 درجه) هميشه سود مند است وبراي مصارف عمومي

مناسب است. بيماريهاي ناشي از آلودگي آبها به برخي عناصر: بچه هاي آبي

مطالعات جديد نشان داده است كه كادميم

Cd اثرات ژنتيكي شديدي بر روي انسان و

حيوان دارد. مادراني كه در معرض آلودگي كادميم قرار دارند, نوزاداني به دنيا مي

آورند كه فك پاييني آنها تخريب شده است.

وجود آمونياك در درجه اول و نيتريت در درجه دوم, مويد آلودگي جديد آب است;در

حاليكه وجود نيترات مويد آلودگي كهنه آب است.

وجود نيترات و نيتريت در آبهاي شهري برحسب ميليگرم در ليتر ازت نبايد بيش از

10 باشد.

لزوم كم بودن مقادير نيترات و نيتريت در آبهاي شهري مربوط به نتايج تحقيقاتي مي

شود كه بعد از يك واقعه غم انگيز كه در حدود سالهاي 1940 در شهرهاي " اوهايو "

( Ohio ) و " يوا " ( Iowa ) آمريكا رخ داده بود, انجام يافت.

واقعه از اين قرار بود كه در آن سالها مرض مرموزي كه موجب خفگي موضعي مي

شد, مابين اطفال خردسال اين شهر به كرات ثبت مي گرديد. علت اين مرض مرموز كه

بعدها نام متمو گلوبي نما Methmoglobinema به خود گرفت, موضوع پژوهش

دانشمندان بود تا نتايج حاصله نشان داد كه عامل اساسي, وجود مقادير قابل ملاحظه اي

نيترات در آبهاي مشروب اين شهرها بوده است.

در محيط معده اطفال كه خاصيت اسيدي آن كم است, نيتراتها با هموگلوبين هاي خون

تركيب شده و توليد متهوگلوبين مي نمايد, در حاليكه وظيفه اصلي هموگلوبين ها, تركيب

با اكسيژن هوا در ششها و توليد اكسي هموگلوبين و تغذيه اين اكسيژن به خون است.با

تشكيل متهوگلوبين, طفل به تدريج دچار كمبود هموگلوبين شده كه سرانجام پس از طي

مراحلي منجر به خفگي كامل مي گردد.

چنين بچه هايي, به اصطلاح

" بچه هاي آبي" ناميده مي شوند نيمى از وزنتان آب بنوشيد

آب تركيبى از دو عنصر هيدروژن و اكسيژن است كه اساس مايعات بدن را تشكيل مى

دهد.

آب بيش از دو سوم از وزن بدن انسان را تشكيل مى دهد. بدون آب انسان ظرف چند

روز مى ميرد. تمام سلول ها و اعضاى بدن براى انجام فعاليت هايشان به آب احتياج

دارند. آب مانند روغن گريس عمل مى كند و ماده اصلى تشكيل دهنده بزاق و مايعات

اطراف مفاصل است.

آب دماى بدن را از طريق تعريق تنظيم مى كند. همچنين با كمك به حركت غذا در

مجارى گوارشى مانع از بروز حالت يبوست و يا باعث تخفيف و كاهش اين حالت مى

شود. تعرق يك واكنش طبيعى بدن در پى انجام فعاليت هاى فيزيكى، واكنش هاى

احساسى يا افزايش دماى محيط و يا علامتى از ابتلا به بيمارى است. در بسيارى از

موارد تعرق كاملاً امرى طبيعى است مخصوصاً به دنبال ورزش كردن و يا در

صورت افزايش حرارت بدن و يا اگر اتفاقى بيفتد كه باعث بروز يك واكنش عصبى

مانند عصبانيت، ترس و يا اضطراب شود اگر تعرق با تب، كاهش وزن، ناراحتى

سينه، كوتاه شدن تنفس و يا ساير حالت هاى غيرطبيعى فيزيكى همراه شود بايد جدى

گرفته شود.

برخى از عواملى كه باعث تعريق مى شوند عبارت از افزايش دماى هوا، تب، قاعدگى،

پركارى غده تيروئيد، كاهش قند خون در فرد مبتلا به ديابت كه انسولين يا داروهاى

خوراكى دريافت مى كند، عفونت هاى مهم و غدد بدخيم، تحريكات احساسى يا

فيزيولوژيكى، ورزش كردن و خوردن غذاهاى ادويه دار

و تند، خوردن برخى داروها و

خوددارى از مصرف الكل يا مسكن هاى مخدر در صورت اعتياد قبلى به آنها هستند.

بخشى از آب بدن ما از طريق خوردن برخى از مواد غذايى (آن دسته از مواد غذايى كه

بين ?? تا ?? درصد آب در آنها وجود دارد) تامين مى شود و بخشى ديگر نيز محصول

متابوليسم يعنى سوخت و ساز مواد غذايى در بدن هستند. اما نوشيدن آب بهترين و

اصلى ترين منبع دريافت آن است. ما همچنين آب را از طريق نوشيدن مايعات و

غذاهاى آبكى مانند سوپ، شير و آب ميوه ها به دست مى آوريم بايد توجه داشت كه

نوشيدنى الكلى و حاوى كافئين مانند قهوه، چاى و نوشابه منابع مناسبى براى تامين آب

بدن نيستند به اين دليل كه ادرار آور بوده و باعث دفع آب از بدن مى شوند.

در مورد ميزان مصرف آب لازم براى بدن در هر روز بايد متذكر شد كه ? تا ? اونس

ليوان يا به اندازه نيمى از وزن بدن بايد در هر روز آب نوشيده شود. البته مواد غذايى

آبكى از جمله شير، آب ميوه و سوپ مى توانند نياز كامل بدن را به آب تامين كنند.

از طرفى هم همانطور كه در بالا ذكر شد نوشيدنى هاى كافئين دار براى اين منظور

اصلاً مناسب نيستند. به همراه داشتن يك بطرى آب و نوشيدن به دفعات منظم مى تواند

به شما در به دست آوردن ميزان آب توصيه شده در طول روز كمك كند.

به گفته پزشكان اگر آب مورد نياز بدن به طور روزانه و به ميزان توصيه شده به

آن

نرسد تعادل ميان مايعات بدن به هم خورده و در نتيجه زندگى فرد تهديد مى شود. يكى

از اين حالت هاى تهديدكننده از دست دادن آب بدن است به اين معنى كه بدن آب و

مايعات به اندازه اى كه بايد داشته باشد ندارد. اين حالت ممكن است در اثر از دست

رفتن مقادير زيادى از مايعات بدن، عدم نوشيدن آب و مايعات به اندازه كافى و يا هر دو

اين حالت ها بروز كند.

اسهال و استفراغ از شايع ترين عوامل از دست رفتن آب بدن هستند. نوزادان و كودكان

به دليل وزن كمتر بدنشان و نيز گردش سريع تر آب و الكتروليت ها در بدن بيشتر از

افراد بزرگسال مستعد ابتلا به اين حالت هستند. افراد پير و بيماران نيز بيشتر در

معرض خطر قرار دارند. پديده از دست رفتن آب بدن براساس اين كه چقدر آب از بدن

دفع شده و يا به بدن برگردانده نشده باشد به سه حالت خفيف، متوسط و شديد طبقه بندى

مى شود. در حالت شديد زندگى و حيات فرد به خطر مى افتد.

بدن ممكن است به دلايلى از جمله اسهال و استفراغ، ادرار بيش از حد در اثر ابتلا به

ديابت يا مصرف مدرها، تعرق شديد مانند زمان ورزش كردن و نيز در اثر تب آب

زيادى از دست بدهد.

گاهى هم ممكن است به دلايلى مانند وجود حالت تهوع، از دست دادن اشتها به علت

بيمارى و گلودرد يا زخم هاى دهان فرد از مايعات به اندازه كافى مصرف نكند بدن يك شخص ، روزانه ، چه مقدار آب نياز دارد؟

اين مقدار

، كاملا متغير است و به معيارهاي فراواني از قبيل سن ، سطح فعاليت و

محيط بستگي دارد. اگر يك فرد سالم و طبيعي باشد، از دست رفتن كوتاه مدت آب بدن

مشكل زيادي ايجاد نمي كند؛ زيرا در اين حالت كليه ها فعاليت مي كنند تا حجم ادرار را

كاهش دهند و آب بدن را حفظ كنند.

براي افراد سالم و بالغي كه روزانه 3هزار كالري مصرف مي كنند، حداقل ميزان آبي

كه بايد بنوشند حدود 3ليتر است ، چه اين ميزان به صورت آب و انواع نوشيدني ها

باشد و چه اين كه در انواع غذاها موجود باشد.

البته براي افراد خيلي فعال از قبيل كشاورزان و يا حتي سربازان كه كار آنها در هواي

گرم است ، اين ميزان بيشتر نيز مي شود فوايد آب براي بدن

• حفظ سلامتي و كارايي سلولهاي بدن.

• به عنوان يك حلال بسيار قوي در بدن.

• رقيق ساختن جريان خون براي تسهيل جريان خون در عروق.

• تنظيم درجه حرارت و خنك سازي بدن توسط تعريق.

• حفظ رطوبت غشاي مخاطي واقع در دهان و ريه ها.

• روانكاري مفاصل، سيستم گوارشي و نسوج بدن.

• كاهش آماس مثانه با زدودن باكتريها از مثانه.

• كمك به هضم و گوارش غذا و جلوگيري از يبوست.

• حمل مواد مغذي و اكسيژن به سلولها ي بدن.

• مرطوب كننده پوست، چشمها، دهان و مجاري تنفسي.

• به عنوان يك ضربه گير در چشم،نخاع و كيسه آمنيوتي پيرامون جنين.

• حمل و پاكسازي مواد زائد حاصل از متابوليسم درون بدن مانند اوره و دي اكسيد

كربن.

• تنظيم الكتروليتهاي درون بدن مانند سديم و پتاسيم.

• افزايش انرژي بدن.

افزايش عملكرد فيزيكي و ذهني.

• زدودن سموم بدن.

• كمك به كاهش وزن.

• كاهش سردرد و سرگيجه.

• نوشيدن آب كافي از ايجاد عارضه هاي پوستي مانند اگزما، پسوريازيس، خشكي و

چين و چروك پوست پيشگيري ميكند.

هنگامي كه شما آب كافي به بدن خود نميرسانيد دچار كم آبي در بدن خود ميشويد نشانه

هاي كم آبي در بدن به قرار زير است:

• سردرد

• رخوت و بي حالي

• تغييرات خلقي

• واكنش هاي كند.

• خشكي مجاري بيني

• لبهاي خشك و ترك خورده

• ادرار تيره رنگ

•ضعف و خستگي

• پريشاني

اما آيا مي دانيد وقتي كه مقدار زيادي آب مينوشيم, چه اتفاقي در بدن ما مي افتد؟ آيا

زيادي آب مي تواند خطرناك باشد؟

وقتي مقدار زيادي آب مي نوشيم, بافت ها و سلول هاي بدن متورم مي شوند و باد مي

كنند.1به اين ترتيب سديم يا نمك, از سلول خارج مي شود.

ازطرف ديگر, سلول بايدتعادل الكتريكي را دربدن فراهم كندكه اين مهم ازطريق پديده

اسمز (نفوذ يك حل كننده ), انجام مي شود.

عدم تعادل الكتريكي و باد كردن سلول, خود باعث بوجود آمدن ضربان قلب است و

همينطور باعث مي شود كه آب وارد ريه ها شود و لرزش پلك نيز ممكن است به همين

دليل باشد.

بادكردن سلول, روي اعصاب و مغز نيز اثر دارد و اثر آن همانند الكليسم ها مي باشد.

بادكردن سلول مغز مي تواند موجب حمله ناگهاني, كوما و نهايتا مرگ شود.

براي جلوگيري ازاين بيماري ها, آب به همراه مقداري محلول نمكي پيشنهاد مي شود.

امابايداين نكته را فراموش نكرد كه مقدار آبي كه وارد سلول مي شود, بيشتر از مقدار

توصيه شده نباشد.

بنابراين پيشنهاد مي

شود كه مواظب مقدار آب مصرفي خود باشيد, زيرا بدن هر شخص

اقتضاي خاص خود را دارد.

براي بدست آوردن مقدار آب مورد نياز, بايد به اين سوالات جواب دهيم:

مقدار وزن شما چند كيلوگرم است؟

چند دقيقه ورزش مي كنيد؟

باردار هستيد؟

شيرده هستيد؟

در منطقه خشك زندگي مي كنيد؟

در ارتفاعات زندگي مي كنيد؟

چند ليوان چاي و قهوه درطول روز مي نوشيد؟

هواي منطقه شما درحال حاضر سرد است يا گرم؟

تب و يا اسهال داريد و به طور كلي از لحاظ سلامت چگونه هستيد؟ ورزشكاران و آب مورد نياز

ورزشكاران، به دليل عرق كردن و براي متعادل ساختن الكتروليت هاي بدنشان، تمايل

زيادي به نوشيدن آب دارند.

به طور كلي، تمايل به نوشيدن آب وقتي ظاهر مي شود كه تعادل الكتروليت هاي بدن به

هم بخورد.

آيا ميدانيد چه نوشيدنيي براي ورزشكاران مفيد است كه باعث از بين رفتن كربونات

نمي شود؟ آبميوه و يا نوشيدني هاي حاوي كربوهيدرات خوب است؟ چاي يا قهوه

چطور؟

نوشيدني مناسب براي ورزشكار، آب مي باشد.

بهتر است آب را هم در حين ورزش و هم قبل از ورزش بنوشيد.

شمايي كه ورزش مي كنيد بايد ?-? انس آب در هر ??- ?? دقيقه بنوشيد.

نوشيدني هاي شيرين در حين ورزش استفاده نكنيد, زيرا اين نوشيدني ها باعث تشنگي

مي شود.

كربوهيدرات به آرامي آب را جذب مي كند، همينطور به عنوان افزايش انرژي نيز مفيد

است.

پس شما مي توانيد از كربوهيدرات براي پيشرفت در ورزش استفاده كنيد.

آبميوه هر چند از نظر تغذيه اي خوب است، اما براي هيدراته شدن خوب نيست.

فروكتوز و يا شكر موجود در ميوه، موجب كاهش جذب آب مي گردد بنابراين سلول

نمي تواند به سرعت

هيدراته شود.

انواع كولاها در دنيا براي بدن مضر است، هر چند كه مزه خوبي داشته باشند. زيرا

كربونات موجود در آنها، موجب پوسيدگي دندان و ضعف استخوان مي شود.

قهوه و چاي باعث عدم هيدراته شدن مي شود. هر دوي اينها باعث افزايش ادرار مي

شود. اگر به اين دو نوشيدني، شير يا شكر بيافزاييد، جذب آب كم مي شود.

كميسيون مواد غذايي در رابطه با نوشيدني هاي مخصوص ورزشكاران به اين نتيجه

رسيده است كه: نوشيدني هاي غير الكلي انرژي زا، حاوي مقدار زيادي شكر، افزودني

هاي غير مجاز و كافئين زياد هستند و فاقد ويتامين، تركيبات معدني و مواد ديگري كه

مي توانند كاركرد ورزشي را كاهش دهند، مي باشند.

در واقع خوردن يك عدد موز بجاي نوشيدني هاي انرژي زا، خيلي ارزانتر و سالمتر

مي باشد.

نوشيدني هاي ورزشي بايد از يك سري ويژگيها برخوردار باشد:

• نوشيدني هاي ورزشي بايد داراي طعم باشد.

• بايد بتواند به آساني از معده تخليه شود و در روده قرار گيرد تا سريع جذب شود.

• بايد مقداري كربوهيدرات داشته باشد. زيرا هر چه فعاليت ورزشي زيادتر شود،

سرعت تخليه گليكوژن هم بيشتر مي شود. به طور مثال هر ورزشكار در طول يك

ساعت دوچرخه سواري بايد از نوشيدني هاي كربوهيدرات دار استفاده كند. مقدار اين

كربوهيدرات نبايد از ??? كمتر باشد، زيرا هم گليكوژن كم مي شود و هم كربوهيدرات

براي متابوليسم چربي ها كافي نيست.

ورزش يكي از موارد كنترل كننده ديابت مي باشد. ورزش كردن موجب كاهش قند خون

ميشود.

به طور كلي ديابتي هاي ورزشكار بايد چند مساله را دقت كنند:

قبل از ورزش، قند خونشان را

اندازه گيري نمايند.

اگر قند خون ??? - ??? ميلي گرم بر دسي ليتر باشد، هيچ غذايي قبل از ورزش لازم

نيست.

اگر قند خون ???- ??? ميلي گرم بر دسي ليتر باشد، قبل از شروع ورزش ?? گرم

كربوهيدرات بايد مصرف شود.

اگر قند خون كمتر از ??? ميلي گرم بر دسي ليتر باشد، ?? - ?? ميلي گرم

كربوهيدرات

لازم است.

بدين ترتيب براي يك ورزشكار، آب نقش فراواني دارد.

آب به عنوان متعادل كننده الكتروليت ها، براي همه كس لازم و ضروري مي باشد.

شمايي كه براي پياده روي بيرون از منزل مي شويد، حتما يك بطري آب به همراه

داشته باشيد

منبع: www.taamasrar.com

كمك هاي اوليه

چگونه ارايه كننده كمك هاي اوليه باشيم؟

يادگيري كمك هاي اوليه از يك كتاب راهنما يا يك دوره آموزشي با آنچه در

واقعيت اتفاق مي افتد كاملاً مشابه نيست اكثر ما در برخورد با «موارد حقيقي دچار

نگراني مي شويم با مقابله كردن با اين نوع احساسات بهتر قادر به برخورد با موارد

غيرمنتظره خواهيم بود. هر آنچه در توان داريد، انجام دهيد

علم كمك هاي اوليه سختگير نيست و خطاهاي انساني را مي پذيرد. حتي با درمان مناسب و

سخت ترين كوشش هاي شما، امكان دارد مصدوم در حد انتظار پاسخ ندهد. بعضي وضعيت ها

حتي با بهترين مراقبت پزشكي به ناچار به مرگ منتهي مي شوند. اگر در حد توان تلاش كنيد،

وجدان شما آسوده خواهد بود. خطرها را ارزيابي كنيد

اصل طلايي و اوليه آن است كه اول سعي كنيد ضرر نرسانيد». بايد از درماني استفاده كنيد

كه به احتمال قوي براي مصدوم مفيد واقع مي شود و نبايد فقط از

جهت اينكه كاري انجام داده باشيد، درماني را به كار ببريد كه در مورد كارايي آن اطمينان

نداريد. اصل انسان نيكوكار»، از افرادي كه در وضعيت اورژانس براي كمك به ديگران پا

به صحنه مي گذارند، حمايت مي كند ولي از افرادي كه حد و مرزهاي پيشرفته شده را زير پا

مي گذارند، پشتيباني نمي كند. اگر خونسردي خود را حفظ كنيد و از راهكارهاي

مشخص شده پيروي كنيد، نيازي به نگراني درباره عواقب قانوني نخواهيد داشت

مسؤوليت هاي ارايه كنندگان كمك هاي اوليه به طور مشخص تعيين شده است اين موارد

عبارتند از:

*ارزيابي سريع و بي خطر يك وضعيت اورژانس و فراخواني كمك هاي مناسب

*محافظت از مصدومان و ساير افراد حاضر در صحنه در برابر خطرها

*شناسايي آسيب يا نوع بيماري مصدوم در حد امكان

*ارايه درمان به موقع و مناسب به هر كدام از مصدومان درمان وضعيت هاي بسيار

خطرناك اولويت دارد(.

*فراهم كردن شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان نزد يك پزشك يا

منزل وي بسته به ضرورت

(

*در صورت نياز به كمك هاي پزشكي باقي ماندن در كنار مصدوم تا

زماني كه امكان ارايه مراقبت هاي بيشتر فراهم شود .گزارش كردن مشاهدت خود

به افرادي كه مراقبت از مصدوم را به عهده مي گيرند و در صورت نياز، ارايه كمك هاي بيشتر

*پيشگيري از انتقال متقاطع عفونت بين خود و مصدوم در حد امكان .

*وضعيت را ارزيابي كنيد در مورد واقعه از مصدوم يا ناظران سؤال كنيد. سعي كنيد

آسيب هاي وي را شناسايي كنيد و ابتدا موارد ضروري را درمان كنيد. مصدوم را تا

زماني كه كاملاً ضروري نباشد، حركت ندهيد. با اطمينان اقدام به مراقبت از مصدوم كنيد

هر مصدومي بايد احساس امنيت داشته باشد و بداند كه فرد كارآزموده اي از

وي مراقبت مي كند. با رعايت نكات زير، مي توانيد جوي از اطمينان و اعتماد به وجود آوريد:

*هم واكنش هاي خود و هم مشكل ايجاد شده براي مصدوم را كنترل كنيد.

*خونسرد و منطقي عمل كنيد.

*خوش رفتار ولي قاطع باشيد.

*با مهرباني اما هدف دار و صريح با مصدوم صحبت كنيد.

ايجاد اطمينان در طول زمان معاينه و درمان مصدوم با وي صحبت كنيد. به وي توضيح بدهيد

كه قصد داريد چه كاري انجام دهيد. سعي كنيد با دادن پاسخ هاي صادقانه به سؤالات بيمار، تا

جايي كه مي توانيد از ترس وي كم كنيد. در صورتي كه پاسخ سؤالي را نمي دانيد، اين مطلب را

به بيمار بگوييد. حتي پس از پايان درمان باز هم اطمينان بخشيدن به بيمار را ادامه بدهيد.

همچنين در مورد خويشاوندان نزديك مصدوم يا هر شخص ديگري كه بايد از

اين حادثه مطلع شود، سؤال كنيد. از مصدوم بپرسيد كه آيا لازم است مسؤوليت هايي را كه بر

عهده وي بوده مثلاً رفتن به مدرسه به دنبال فرزندش انجام دهيد. فردي را كه مطمئن هستيد در

حال مرگ و يا شديداً بدحال يا آسيب ديده است رها نكنيد. به گفتگو با مصدوم ادامه بدهيد و

دست وي را بگيريد؛ هرگز اجازه ندهيد كه فرد احساس تنهايي كند. گفتگو با خويشاوندان

رساندن خبر فوت به خويشاوندان مرحوم معمولاً از وظايف پليس يا پزشك مربوطه است

با اين وجود، مناسب است كه شما به خويشاوندان و دوستان فرد بگوييد كه وي مصدوم يا بيمار

شده است هميشه مطمئن شويد كه اولين شخص طرف گفتگو با شما، همان شخص مناسب و

مرتبط با حادثه است سپس در حد توان ساده و صادقانه به توضيح ماجرا بپردازيد و در

صورت لزوم محلي را كه مصدوم به آنجا منتقل شده هم ذكر كنيد. مبهم يا اغراق آميز

سخن نگوييد چون اين كار مي تواند دلواپسي بي مورد ايجاد كند. بهتر

است به جاي دادن اطلاعات گمراه كننده به فرد در مورد يك آسيب يا بيماري اظهار

بي اطلاعي كنيد. نحوه برخورد با كودكان

كودكان كم سن و سال بسيار زيرك هستند و هر گونه ترديد و دودلي شما را

به سرعت درك مي كنند. اعتماد كودك آسيب ديده يا بيمار را از طريق گفتگوي ابتدايي با فرد

مورد اعتماد وي در صورت امكان يكي از والدين جلب كنيد. در صورتي كه پدر يا مادر

كودك

شما را بپذيرند و متقاعد شوند كه كمك شما مؤثر واقع خواهد شد، اين حس اعتماد

به كودك منتقل مي شود. هميشه در مورد روند كار و آنچه قصد داريد انجام دهيد، با

جملاتي ساده به كودك توضيح بدهيد؛ از بالاي سر كودك با او صحبت نكنيد. نبايد كودك را از

مادر، پدر يا ساير افراد مورد اعتماد وي جدا كنيد. ارايه كمك هاي اوليه به يك كودك سعي كنيد

كه كودك ضمن درمان شما، احساس آرامش و اطمينان كند.

هميشه بدون توجه به اينكه سن كودك چقدر است در مورد آنچه انجام مي دهيد

به وي توضيح دهيد. تماس تلفني براي درخواست كمك

شما مي توانيد با تلفن به تعدادي از مراكز، درخواست كمك كنيد.

خدمات اورژانس پليس مراكز آتش نشاني يا مراكز آمبولانس گروه هاي نجات معدن

كوهستان غار و بيابان نيروهاي حراست ساحل گارد ساحلي خدمات شهري گاز، برق يا آب

خدمات سلامت پزشكان دندانپزشكان پرستاران ماماها

تماس هاي اورژانس رايگان هستند و از طريق تمام دستگاه هاي تلفن مثل تلفن هاي اتومبيل يا

تلفن هاي همراه قابل انجام هستند. در جاده هاي ماشين رو، در هر چندكيلومتر

يك دستگاه تلفن اورژانس وجود دارد؛ پيكان هاي روي تيرك هاي نشانگر كه بين اين تلفن ها

واقع شده اند، جهت نزديك ترين تلفن را نشان مي دهند. براي فراخواني كمك از طريق اين تلفن ها،

تنها كافي است گوشي را برداريد و شماره تلفن امداد را بگيريد؛ به درخواست شما پاسخ داده

مي شود. اگر براي درخواست كمك از طريق تلفن مجبور به ترك مصدوم هستيد، قبلاً با

انجام عمليات حياتي خطرهاي تهديدكننده را در مصدوم به حداقل برسانيد (به

ارزيابي اوليه مراجعه كنيد). تماس خود را كوتاه ولي دقيق انجام دهيد. اگر از

شخص ديگري خواستيد كه اين تماس را برقرار سازد، از او بخواهيد كه پس از انجام تماس

برگردد و شما را از آمدن نيروهاي امدادي مطمئن سازد. برقراري تماس تلفني

وقتي با تلفن اورژانس تماس مي گيريد، در مورد خدمات موردنياز شما سؤال مي شود و

سپس به افسر كنترل مربوطه وصل مي شويد. اگر با چندين مصدوم مواجه شده ايد،

آمبولانس درخواست كنيد؛ مركز آمبولانس به ساير مراكز خدماتي اطلاع خواهد داد. اگر در

مورد موقعيت مكاني خود مطمئن نيستيد، هراس به خود راه ندهيد. سعي كنيد از بوميان و

اطرافيان موقعيت جغرافيايي محل را جويا شويد. ممكن است از شما بخواهند كه براي

«نشان دادن راه خدمات اورژانس در كنار دستگاه تلفن بمانيد. اگر مي خواهيد شخصي را

براي انجام اين كار روانه كنيد، مطمئن شويد كه وي اهميت موضوع را درك كرده است و

گزارش ماجرا را به شما خواهد رساند. تماس با مركز خدمات اورژانس سعي كنيد

خونسردي خود را حفظ كنيد تا بتوانيد تمام اطلاعات موردنياز مركز خدمات اورژانس را

ارايه كنيد. تا زماني كه افسر كنترل بتواند خط شما را رديابي كند، تلفن را قطع نكنيد. اطلاعاتي

كه بايد در اختيار اورژانس قرار دهيد؟

- نام خود را درست بيان كنيد و ذكر كنيد كه به اندازه ظرفيت خود

به عنوان يك ارايه كننده كمك هاي اوليه مشغول به فعاليت هستيد. جزييات زير ضروري هستند:

- شماره تلفن خودتان

- محل دقيق حادثه .در صورت امكان نام يا شماره جاده را بدهيد. هرگونه تقاطع يا

نشانه ديگرا را ذكر كنيد.

- نوع و سنگيني مورد اورژانس به عنوان مثال حادثه رانندگي دو ماشين جاده مسدود

شده 3 نفر گير افتاده اند

- تعداد، جنس و سن تقريبي مصدومان و هر چيزي كه در مورد وضعيت آنها مي دانيد؛

به عنوان مثال مرد، پنجاه و چند ساله مشكوك به حمله قلبي ايست قلبي)

- جزييات هر نوع خطر مثل گاز، مواد سمي صدمه خطوط نيرو يا وضع آب و هوا (مثلاً

مه يا جاده يخ زده

منابع :

daneshju.ir/

forum.patoghu.com

www.amvaj.ir

www.iranhealers.com

كلسيم ناكافي

عوارض مصرف ناكافى كلسيم چيست؟

در بين مواد ضرورى براى رشد بدن، كلسيم از همه مهمتر است. كلسيم فراوان ترين

ماده معدنى است كه در بدن يافت مى شود. ?? درصد از كلسيم موجود در بدن كه تقريباً

معادل يك كيلوگرم است، در استخوان ها و دندان ها وجود دارد و بقيه آن در ديگر

نواحى بدن پراكنده است. كلسيم علاوه بر نقش مفيدى كه در تقويت و استحكام استخوان

ها و دندان ها دارد، در تنظيم عملكرد ديگر سيستم هاى بدن نيز موثر است، انقباض و

انبساط ماهيچه ها را تنظيم مى كند، سبب بهبود عملكرد مغز و قلب مى شود، فشار خون

را كنترل مى نمايد و نيز به انعقاد خون كمك مى كند. • منابع كلسيم شناخته شده ترين منبع كلسيم شير و فرآورده هاى آن ماست و پنير است.هر ليوان شير،

??? ميلى گرم كلسيم دارد و به همين دليل قادر است يك سوم نياز روزانه بدن به كلسيم

را تامين نمايد. منابع كلسيم تنها به لبنيات محدود نمى شود. شما مى توانيد ميزان

كلسيم

مورد نياز خود را از طريق مصرف سبزيجات سبز نظير اسفناج و انواع كلم، نخود

سبز، چغندر، هويج، لوبيا، تخم مرغ، برنج، آرد سويا، گندم، فندق و بادام به دست

آوريد. به علاوه اينكه ماهى نيز منبع قابل توجهى از كلسيم به شمار مى رود.نياز

روزانه بدن به كلسيم در افراد مختلف متفاوت است. اين مقدار در افراد معمولى ??? تا

???? ميلى گرم است. حال آنكه زنان باردار و شيرده به دليل اينكه حدود ??? ميلى

گرم از كلسيم روزانه را صرف تغذيه جنين و تامين شير مى كنند، بيش از اين مقدار به

كلسيم نياز دارند.زنان يائسه نيز از اين قائده مستثنى نيستند. مصرف كلسيم از آنجا كه

بيشترين تاثير را بر استحكام استخوان ها و جلوگيرى از پوكى استخوان در سنين پيرى

دارد، بسيار توصيه مى شود.جذب كلسيم: مهمترين عامل در جذب كلسيم ويتامين D

است. اگر مى خواهيد از مقادير كلسيم كافى برخوردار شويد بايد از منابع يا مولتى

ويتامين هاى حاوى ويتامين D استفاده كنيد و يا روزانه ?? تا ?? دقيقه در معرض

تابش نور آفتاب قرار بگيريد. علاوه بر اينكه بايستى از رويارويى با مواردى كه

موجب كاهش جذب كلسيم در بدن مى شوند نظير استرس، استعمال سيگار، مصرف

الكل، افزايش مصرف كافئين و دورى از فعاليت هاى ورزشى پرهيز نماييد.توجه داشته

باشيد در ميان منابع حاوى كلسيم، گندم به دليل دارا بودن اسيد فيتيك و اسفناج و چغندر

به خاطر داشتن اگزالات قدرت جذب كمترى نسبت به شير و فرآورده هاى آن دارند.

پس بيش از هر چيز به نوشيدن شير كه علاوه بر كلسيم مقادير

فراوانى ويتامين D

دارد، اهميت دهيد.

موارد فوق را ساده و بى اهميت نشماريد. كمبود كلسيم عوارضى دارد كه گاهاً جبران

ناپذير و غيرقابل بازگشت است. كمبود كلسيم در كودكى با راشيتيسم و در بزرگسالى

با استئومالاسى و استئوبروز كه شايع ترين عامل شكنندگى استخوان در افراد مسن و

زنان يائسه به شمار مى رود، بروز مى كند. عوارض ديگرى نيز دارد كه از آن ميان

مى توان به بى خوابى، گرفتگى عضلات، درد مفاصل، اگزما، تپش قلب و بى حسى در

ناحيه بازو و پاها اشاره كرد.

لاكتوز

حساسيت به لاكتوز چيست؟

بسيارى از مردم مى توانند هر روز شير بخورند و هرگز لازم نيست درباره لاكتوز،

قند طبيعى موجود در شير فكر كنند. اين افراد مى توانند روزى دو تا سه ليوان شير

بنوشند، بى آنكه دچار مشكل خاصى شوند. در بدن اين گروه از مردم شير به طور

كامل هضم مى شود و لاكتوز در روده با كمك آنزيمى به نام لاكتاز گوارش يافته و به

جريان خون راه مى يابد.اما در بدن برخى از مردم آنزيم لاكتاز به مقدار كافى توليد نمى

شود، از اين رو اين گروه از افراد در هضم و گوارش شير يا محصولات لبنى ديگر كه

حاوى لاكتوز باشند، دچار مشكل مى شوند. همچنان كه سن ما افزايش مى يابد، توليد

لاكتوز در بدن ما كاهش مى يابد و اين امر به ويژه در اقوام خاصى بيشتر ديده مى

شود، مانند بوميان آمريكا و يا بسيارى از اقوام آسيايى و آفريقايى. برخى از بيمارى

هاى خاص و يا درمان هاى دارويى ويژه نيز مى توانند در كاهش توليد

اين آنزيم در

بدن موثر باشند.افرادى كه پس از صرف شير يا مواد غذايى لاكتوزدار احساس

ناراحتى و سوءهاضمه مى كنند، دچار مشكل عدم تحمل لاكتوز هستند و اين مشكل با

حساسيت ساده نسبت به شير كه عبارت است از عكس العمل بدن نسبت به پروتئين شير

متفاوت است.عدم تحمل لاكتوز ناراحتى ها و عوارضى همچون اسهال، احساس تورم و

بادكردگى در شكم، نفخ و دل پيچه را موجب مى شود كه اغلب يك تا دو ساعت پس از

صرف شير يا غذاهاى حاوى لاكتوز نمايان مى شوند. اما گاه ممكن است سريع تر و

حتى طى نيم ساعت نيز بروز پيدا كنند. بدون آنزيم لاكتاز كافى قسمت اعظم لاكتوز به

صورت گوارش نيافته به روده بزرگ مى رسد و در آنجا است كه آب موجود در محيط

را جذب كرده و محيط مناسبى براى رشد باكترى ها فراهم مى آورد. گاز و اسيدهاى

حاصل از اين تحولات احساس ناراحتى در ناحيه شكم و همچنين بروز اسهال را موجب

مى شوند.

براى درك بهتر آنچه در اين شرايط روى مى دهد، لازم است عوامل دخيل در اين

پروسه را بهتر بشناسيم. لاكتوز نام قند طبيعى موجود در شير است و لاكتاز آنزيمى

روده اى كه قند شير را هضم كرده و آن را به قندهاى ساده تر تبديل مى كند كه قبل از

جذب در روده باشند و به چرخه خون وارد شوند.آنزيم ها تركيبات پروتئينى موجود در

ساختمان بدن گياهان و جانوران هستند و شروع و ادامه تغييرات شيميايى در بدن اين

موجودات را موجب مى شوند.سوءهاضمه لاكتوز در حقيقت به اين معنا است كه

مقدار

آنزيم لاكتاز كافى براى هضم و شكستن لاكتوز دريافت شده، در محيط روده وجود

ندارد. كمبود لاكتاز چند نوع است. كمبود لاكتاز نوع اوليه يك ويژگى ژنتيكى است كه

از والدين به فرزندانشان انتقال مى يابد و اغلب در سنين نوجوانى يا سال هاى اوليه

جوانى بروز پيدا مى كند. همچنين توليد لاكتاز به طور طبيعى طى سال هاى عمر

كاهش مى يابد. اما روند اين كاهش در افراد گوناگون متفاوت است. قدرت توليد لاكتاز

هميشه وجود دارد، اما كمى مقدار لاكتاز توليد شده موجب بروز نشانه هاى عدم تحمل

لاكتوز مى شود.

برخى از مطالعات نشان مى دهند كه حتى سوءهاضمه هاى معمولى نيز مى توانند تعادل

لاكتاز در روده ها را برهم زده و به صورت موقتى موجب عارضه عدم تحمل لاكتوز

شوند. از آنجايى كه افراد حساس به لاكتوز اغلب از خوردن شير و مواد حاوى آن

پرهيز مى كنند، بدنشان به واسطه عدم نياز به لاكتاز به مرور ميزان توليد لاكتاز را

بيش از پيش كاهش مى دهد. از اين رو ميزان تحمل اين افراد نسبت به شير و لاكتوز

روزبه روز كمتر شده و مشكلاتشان شدت مى يابد. اما چنانچه به تدريج مقادير كمى قند

لاكتوز را در رژيم غذايى روزانه خود بگنجانند، مى توانند پس از مدتى موجب توليد

بيشتر لاكتاز شده و تحمل بدنشان را در برابر قند شير افزايش دهند.

كمبود لاكتاز ثانويه اما در شرايطى روى مى دهد كه روده يك فرد معمولى بر اثر

گذراندن يك دوره بيمارى، اعمال جراحى روده اى و مصرف داروهاى خاصى قدرت

توليد لاكتاز را از دست داده باشد. مصرف داروهايى

از قبيل آسپيرين و بعضى از آنتى

بيوتيك ها به صورت مستمر مى توانند موجب بروز عدم تحمل لاكتوز ثانويه شوند. در

اين مواقع پس از قطع درمان دارويى اغلب اين مشكل برطرف مى شود.نوع ديگر اين

عارضه عدم تحمل لاكتوز مادرزادى است. در اين گروه آنزيم لاكتاز از بدو تولد در

روده وجود ندارد و توليد نمى شود. اين نقص مادرزادى پديده اى نادر است كه افراد

بسيار معدودى در جهان به آن دچار هستند. چنين نوزادانى بايد يك رژيم غذايى بدون

لاكتوز را براى تمام عمر رعايت كنند.

با توجه به اين واقعيت كه ميزان تحمل افراد نسبت به لاكتوز متفاوت است اگر مقدار

مصرف مواد غذايى حاوى لاكتوز را با شناخت ميزان تحملتان تنظيم كنيد، دچار مشكل

نخواهيد شد. با اين وجود تصور مى شود نحوه مصرف شير يا مواد لاكتوزدار ديگر

نيز در شدت عكس العمل بدن نسبت به آن موثر است. به عنوان مثال اگر شير را با

مقدار چربى بيشتر مصرف كنيد مانند شيرهاى پرچرب و يا به صورت بستنى تحمل آن

براى شما راحت تر خواهد بود. زيرا چربى زياد زمان عبور مواد از روده را افزايش

داده و فرصت بيشترى براى مقدار لاكتاز موجود در محيط روده براى هضم لاكتوز

فراهم مى كند. به همين ترتيب شير شيرين شده، مانند شيركاكائو نيز بهتر از شير ساده

توسط افراد حساس به لاكتوز تحمل مى شود. زيرا قندهاى ديگر همراه با آن موجب

توقف بيشتر شير در معده شده و انتقال آن از معده به روده را به تاخير مى اندازند.

تغذيه

تغذيه هنگام امتحانات

دانش آموزان دوران امتحانات چه بخورند؟

در دوران

آمادگي براي امتحانات فعاليت فكري دانش آموزان به بيشترين حد خود مي

رسد والدين بايد منابع صحيحي از انرژي را براي آنها مهيا سازند. اگر به مغز آنها

مواد مغذي صحيحي برسد، حافظه قوي تري خواهند داشت و قادر خواهند بود سريع تر

بيانديشند.

يادآوري مي شود كه درس خواندن نياز كودك را به انرژي چندان افزايش نمي دهد ولي

غذاي مناسب و با كيفيت براي او اهميت ويژه اي دارد.

بسياري از مادران اين تصور را دارند كه دادن موادي چون غذاهاي چرب و آغشته به

روغن، فرزندان آنها را از لحاظ ذهني و بدني تقويت مي كند ولي اين صحيح نيست، در

حقيقت غذاهاي سرخ شده و غني از روغن دانش آموز را تنبل مي كند. نكته مهم ديگر

اين است كه هميشه به خصوص در اين دوران آمادگي براي امتحانات بيشتر سعي شود

غذا به صورت وعده هاي كوچك و سبك ولي به صورت مكرر و در فاصله هاي

منظم به فرد داده شود( مثلاً 5 وعده در روز) زيرا دادن 2 يا 3 وعده سنگين و حجيم در

روز باعث خواب آلودگي دانش آموز مي شود. غذاهاي سبك كه هضم آساني دارند به

آنها كمك مي كند بهتر بينديشند ميان وعده هاي سالم و سرشار از انرژي و ويتامين

بين وعده هاي اصلي غذايي مصرف شود مانند:ميوه ها، آب ميوه هاي طبيعي (نه

مصنوعي) كيك ها و بيسكويت هاي ساده، نان تست، غلات همراه با شير، ماست

وميوه، نان و پنير، مغز دانه ها و ميوه هاي خشك. در وعده هاي اصلي غذايي نيز از

سبزيجات تازه، حبوبات، گوشت ماهي و طيور

استفاده شود. مي توان حبوبات را مدتي

خيس كرد و يا آبپز كرد و سپس با قطعات هويج و سيب زميني پخته مخلوط كرد و در

نهايت مقداري سبزيجات برگ سبز را كه كمي پخته شده (براي بالا رفته ارزش تغذيه

اي) به آن افزود.

غذاهاي كه در ادامه ذكر مي شود به تقويت حافظه در طي امتحانات كمك مي كند.

*بادام: بهتر است در طول شب خيس كرده شود صبح پوست آن كنده شود و با عسل و

شير به دانش آموز داده شود.

*سيب: هنگامي كه سيب با عسل و شير صرف شود قدرت تمركز را افزايش مي دهد.

همچنين مواد غذايي غني از مواد معدني به هوشياري ذهن فرد كمك مي كند منابع غني

از اين املاح شامل شير ومحصولات لبني چون پنير و ماست، سيب، زردآلو، موز،

گريپ فروت، عسل، كيوي، خرما، انجير، توت فرنگي، ماهي، غلات كامل و حبوبات

مي باشد.

بهتر است در دوران امتحان كمتر از غذاهاي حاضري بيرون استفاده شود زيرا دريافت

غذاهاي پرادويه و سرخ شده باعث ايجاد اسيديته در لوله گوارش مي شود و زمان

زيادي براي هضم آنها لازم است.

پيش از امتحان از مصرف خوراكي هاي شور و نمكي خودداري شود چون در طي

امتحان احساس تشنگي را به همراه خواهد داشت. همين طور از مصرف غذاهاي نفاخ

كه ممكن است باعث شكم درد و نفخ شود در روز امتحان خودداري شود.

در نهايت دانش آموزان بهتر است در دوران آمادگي براي امتحانات تنفس آرام و عميق

را به مدت چند دقيقه و 3 تا 4 بار در روز انجام دهند زيرا به طور يقين دريافت

مقادير

مناسب اكسيژن توسط ريه ها براي تفكر خوب، مفيد است.

بدغذايي كودك

كودك 3 ساله اي دارم كه خيلي بدغذاست و اصلاً تمايلي به خوردن ندارد. چه راهي هست كه بتوانم او را به خوردن وادار كنم؟

اجبار در غذا دادن به بچه ها، بدترين كاري است كه مي توانيد انجام دهيد!

بهترين راهي كه از آن همه بچه ها ميل به خوردن پيدا مي كنند، غذا خوردن با همسالان

است. راه ديگر اين است كه از غذاهاي قديمي دست برداريد و او را با غذاهاي جديدي

آشنا كنيد؛ البته بهتر است غذاي جديد را ابتدا يك فرد بزرگ تر خانواده بخورد تا

الگويي براي كودك باشد و تمايل كودك براي خوردن آن غذا بيشتر شود. نبايد هم ميان

وعده ها آن قدر زياد باشد كه كودك نتواند غذاي اصلي را بخورد. در صورتي كه

كودك تمايلي به خوردن غذاي جديد نشان نداد، مي توان او را تشويق كرد كه مختصري

از آن را بچشد و حتي لمس كند. اين كار باعث مي شود كه حواس بوياي، چشايي و

بينايي درك كودك را از غذا تقويت كرده و پذيرش غذاي جديد را براي او راحت تر

كند. بهتر است غذاي جديد زماني كه كودك كاملاً گرسنه است به او داده شود. بايد

هنگام خوردن غذا، محيط جالب و آرام باشد. بي تحركي و خواب ناكافي و بيماري

كودك هم مي تواند موجب بي اشتهايي غذا نخوردن اش شود. صحبت كردن با كودك

خردسال در حين غذا خوردن نيز علاقه او را به صرف غذا بيشتر خواهد كرد. در آخر

بايد بدانيد، هر كودكي براي خوردن، قلق

خاص خودش را دارد؛ سعي كنيد قبل از هر

چيز، آن قلق را پيدا كنيد.

شيرگرم و سرد

آيا خواص شيرگرم و سرد با هم متفاوت مي باشد ؟

اگر منظور از اين سوال ، شيرخام دوشيده شده از پستانداران است كه به صورت

طبيعي از سينه آنها دوشيده و سپس حرارت داده مي شود ، در اين صورت شير گرم

شده تغييرات مختلفي پيدا مي كند ، ولي اگر منظور ، شيري مي باشد كه جوشانيده شده

و سپس به صورت اصولي در يخچال نگهداري گرديده و در طول مدت كوتاهي به

مصرف رسانيده مي شود ، تفاوت چنداني با شير گرم نخواهد داشت .

عدم مصرف گوشت در كودكان

كودكي 5 ساله دارم كه هيچ نوع گوشتي دوست ندارد . لطفاً مرا راهنمايي كنيد كه چه طور گوشت را به غذاهاي او بيفزايم كه به خوردن آن تمايل پيدا كند ؟

گرچه گوشت از منابع بسيارخوب براي تامين پروتئين ، روي ، نياسين و مخصوصاً

آهن هم ( سريع الجذب ) مي باشد ، ولي لزومي ندارد كه حتماً كودكان در هر روز هفته

گوشت ميل نمايند و مادران گرانقدر نبايستي با دلهره و نگراني كه از اين بابت دارند ،

فرزند خود را با التماس و خواهش يا تهديد و تنبيه و زور و اجبار و وعده وعيد وادار

به خوردن گوشت نمايند . بهتر است به جاي اين كارها ، اقدامات زيرا را مورد توجه

قرار دهند :

1 _ هر گوشتي را كه كودك تمايل بيشتري به خوردن آن دارد ، برگزينند و با

سبزيجات معطر دلخواه كودك ، خوراك خوشرنگ و خوش طعمي را فراهم نمايند .

توجه داشته باشيد گوشت گوسفند بوي زياد دلنشيني ندارد . اصراري به خورانيدن آن

ننماييد و اصولاً عدم به كارگيري زور و اجبار و پيشه نمودن خونسردي و بي اعتنايي

نتيجه بهتري دارد .

2 _ بچه ها گوشت هاي تكه اي و رشته اي را دوست ندارند و از گير نمودن اين رشته

ها در بين دندان هاي خود متنفر مي باشند .

3 _ كودكان معمولاً گوشت هاي چرخ كرده به صورت سس ماكاروني ، مخلوط با

سوپ و آش ، به صورت شامي ، كتلت ، همبرگر خانگي ، كوفته و كباب چرخ كرده

خانگي را به گوشت لخم ترجيح مي دهند . گاهي تهيه پيتزاهاي خانگي با آرد سبوس دار

و به كارگيري خميرمايه و شير در تهيه خمير آنها و ورآمدن طبيعي و گوشت هاي لخم

و چرخ كرده با انواع سبزيجات مثل قارچ ، ذرت ، فلفل هاي دلمه اي رنگين ، يكي

ديگر از روش هاي موثر جهت خورانيدن گوشت به كودكان مي باشد ، البته افزودن دو

يا سه برش نازك كالباس خشك بر روي پنير رنده شده ، مي تواند تمايل كودك را به

مصرف گوشت افزايش دهد .

4 _ در صورتي كه هيچ كدام از اين روشها كارساز نباشد ، جهت تامين نياز رشدي

كودك با مواد ارزشمندي كه در تركيبات گوشت ها وجود دارد ، مي توان از شير ، تخم

مرغ و ماست ، جهت تامين اسيدهاي آمينه ضروري و همچنين بهره گيري از تلفيق دانه

ها ، مغزها ، غلات ، حبوبات و انواع سبزيجات پخته و خام مورد پسند كودك همراه

با آب ميوه جات حاوي ويتامين C جهت افزايش امكان جذب آهن غير

هم موجود در

منابع غذايي گياهي ، نيازهاي رشدي ، دفاعي و خونسازي استفاده نمود .

روغن زيتون و سرخ كردن

آيا از روغن زيتون مي توان براي سرخ كردن غذا استفاده نمود ؟

درپاسخ بايد گفت روغن هاي مايع عموماً گياهي بوده و چندين ويژگي دارند :

اين روغن ها كلسترول ندارند و مصرف همگي آنها ( اعم از روغن مخلوط سبزيجات ،

ذرت ، سويا ، كنجد ، هسته انگور ، سبوس برنج ، كانولا ، زيتون و ... ) كلسترول

خون را تا حدودي كاهش مي دهد ؛ گر چه مصرف فراوان آنها نيز مي تواند موجب

چاقي و افزايش چربي خون شود .

ثانياً داراي اسيدهاي چرب غير اشباع هستند كه بسياري از آنها براي سلامتي سلول

هاي بدن ضروري اند و عدم مصرف اين اسيدهاي چرب پس از مدتي منجر به خشكي

و مشكلات پوستي و عوارض ديگر مي شود . ضمناً اين اسيدهاي چرب غير اشباع

موجب مايع بودن روغن در حرارت معمول اتاق مي شوند كه مايع بودن آنها نيز كمك

مي كند كه در داخل بدن تمايل به رسوب كردن نداشته باشند ؛ اين در حالي است كه

روغن هاي جامد همانگونه كه در حرارت اتاق جامد هستند ، درون رگ هاي خوني

نيزتمايل به رسوب دارند ، بنابراين مصرف طولاني مدت روغن هاي جامد منجر به

رسوب چربي در اطراف عروق و بسته شدن رگ ها مي شود كه خود احتمال بروز

بيماري هاي قلبي _ عروقي را افزايش مي دهد .

نكته ي سوم اينكه روغن هاي مايع در مقابل گرما تحمل كمتري دارند و زودتر به دود

كردن

مي افتند . اگر از اين روغن ها بيش از چند دقيقه براي سرخ كردن مواد غذايي

استفاده شود ، منجر به تشكيل مواد خطرناك و سرطان زا در روغن و از بين رفتن

خواص ارزشمند غذايي آنها مي گردد .

در بين تمام روغن هاي گياهي مايع ، روغن زيتون بالاترين درجه دود را داشته و

حرارت بالاتري را براي مدت اندكي طولاني تر تحمل مي كند و ساختمان آن ديرتر در

هم مي ريزد . دومين روغن از نظر مقاومت به حرارت در بين روغن هاي مايع ،

روغن كانولا ( تخم ترب ) است كه ضمناً مقدار اسيدهاي چرب امگا 3 آن نيز در

مقايسه با ديگر روغن هاي مايع بيشتر است . در درجه سوم به بعد ، روغن هايي مانند

كنجد و ذرت قرار دارند و در انتها روغن هايي چون هسته انگور و سبوس گندم جاي

مي گيرند .

با عنايت به نكات ذكر شده ، براي تفت دادن غذا وسبزيجات و طبخ املت و نيمرو ،

بهترين و مقاوم ترين روغن مايع همان روغن زيتون و سپس كانولا است . در عين

حال ، به هيچ عنوان توصيه نمي شود كه از اين روغن ها مثلاً براي سرخ كردن كتلت

و يا سيب زميني استفاده شود ؛ بلكه براي اين منظور امروزه روغن مايع مخصوص

سرخ كردن در بازار عرضه مي شود كه ضمن مايع بودن ، در مقابل حرارت مقاومت

بيشتري دارد . اين روغن ها از اختلاط چندين روغن گياهي و كمي هيدروژناسيون و

افزودن آنتي اكسيدان ها تهيه مي شوند .

در پايان ، يادآوري

مي شود كه علم تغذيه اصولاً سرخ كردن غذا را روش مناسبي

براي طبخ نمي داند و توصيه مي كند غذاهايي كه به صورت خام قابل مصرف نيستند ،

بخارپز ، كبابي ، آبپز ، ( خورشتي ) شده و يا با ميكروويو پخته شوند .

براي خورشتي نمودن غذا نيز استفاده از زودپز بهترين روش ، سپس قابلمه معمولي و

در انتها بدترين روش استفاده از آرام پز است . براي بخار پز نمودن غذا و سبزيجات

نيز توصيه مي شود كه هنگام بخارپز كردن حتي الامكان نور به غذا نرسد .

آلرژي غذايي

آلرژي غذايي چيست ؟

آلرژي غذايي پاسخ دستگاه ايمني به غذاست كه در آن دستگاه ايمني به اشتباه مضر

محسوب مي كند.

هنگامي كه دستگاه ايمني تصميم مي گيرد كه با يك غذاي معين به اين ترتيب رفتار كند،

خوردن غذا ممكن است باعث آزادي مقدار فراواني ماده شيميايي به نام هيستامين ها

شود. اين مواد شيميايي به نوبه خود واكنش هاي شيميايي را برمي انگيزند كه مي توانند

بر دستگاه تنفسي، دستگاه گوارشي، پوست و دستگاه قلبي- عروقي تاثير بگذارند.

اجتناب از غذاهاي آلرژي زا تنها راه براي پيشگيري از اين واكنش است.

گرچه تقريبا هر غذايي ممكن است آلرژي ايجاد كند، اين غذاها مسئول حدود 90 درصد

موارد آلرژي هستند: شير، بادام زميني، ميوه هاي مغزدار درختي مانند گردو و بادام

هندي، ماهي، صدف خوراكي، سويا و گندم.

علائم آلرژي غذايي

علائم آلرژي غذايي بسته به نوع دستگاه بدني درگير، متفاوت است، اما علائم شايع

آلرژي هاي غذايي اينها هستند:

*ناراحتي گوارشي، از جمله درد يا چنگه هاي شكمي، اسهال، تهوع و استفراغ.

*تحريكات پوستي از جمله كهير،دانه هاي پوستي و

اگزما.

عطسه و آبريزش بيني.

*تنگي نفس

اقدامات اورژانس براي آلرژي شديد غذايي

در صورتي كه خودتان يا يكي از اعضاي خانواده تان آلرژي شديد نسبت به يك ماده

غذايي داريد، اين اصول راهنما را در مورد نحوه برخورد با آن در نظر داشته باشيد.

با دكترتان و اعضاي خانواده تان مشورت كنيد تا يك طرح عملي مشروح براي موارد

اورژانس آماده كنيد.

يك شخص ثالث مطمئن براي تماس در موارد اورژانس تعيين كنيد.

در همه موارد داروهاي اورژانس توصيه شده بوسيله دكتر را با خود داشته باشيد، كه

ممكن است شامل اپي نفرين (به صورت سرنگ آماده يا قلم اپي نفرين) و يك داروي

آنتي هيستامين باشد.

زيره براي كاهش وزن

آيا زيره براي كاهش وزن مفيد است ؟

برگ درختان سبز در نظر هوشيار

هر ورقش دفتريست معرفت كردگار

اگر كمي عميق تر به محيط اطراف نگاه كنيم ، متوجه مي شويم كه مواد غذايي گوناگون

با خواص بسيار مفيد وجود دارند كه گاهي ما اصلاً به آنها توجه نمي كنيم . يكي از

گياهاني كه به آساني در دسترس ما ايرانيان قرار دارد زيره است ، گياهي كه اغلب فقط

به خاطر طعم و بوي آن مورد استفاده قرار مي گيرد ، اما همين دانه هاي كوچك زيره

خواص بسيار زيادي دارند .

زيره به دو صورت سبز و سياه در دسترس مي باشد كه در اين مقاله شما را با زيره

سياه و بعضي از خواص آن آشنا مي كنيم .

معرفي : زيره سياه ، شاه زيره يا زيره كرماني .

پراكنش عمومي : شمال و مركز اروپا ، عراق ، ايران ، افغانستان ، پاكستان و روسيه

.

پراكنش در ايران : كرمان ، تهران ، قزوين ، سمنان ، مازندران و همدان

گياه شناسي :

زيره ي سبز گياهي است بوته اي و علفي به ارتفاع حداكثر نيم متر . ساقه ي اين گياه

راست و داراي انشعابات دوتايي است . ريشه ي آن باريك و بلند و به رنگ سفيد است

.

برگ ها به خاطر تقسيمات و بريدگيهاي زياد باريك و نخي شكل هستند و به صورت

متناوب بر روي ساقه قرار گرفته اند .

گلها كوچك به رنگ سفيد و گاهي صورتي مي باشند كه مجموع آنها به صورت چتر

مركب در انتهاي ساقه قرار گرفته اند . ميوه ها دو كيشكل و به طول حداكثر 6 ميليمتر

و عرض 1/5 ميلي متر مي باشند كه سبز كمرنگ مايل به خاكستري هستند و بوي

معطري دارند.

غير از ميوه ، قسمت هاي ديگر گياه نيز معطر است . قسمت مورد استفاده ي اين گياه ،

ميوه هاي آن است كه سرشار از اسانس مي باشد .

زيره ي سبز در ايران به صورت خودرو يا كشت شده وجود دارد و مهمترين مناطق

رشد و تكثير آن گسترهي وسيعي از استان خراسان از جمله سبزوار ، نزديك مشهد و

اطراف سرخس ، اطراف سمنان ، اطراف تهران ، اطراف دامغان و بسياري ديگر از

نواحي مستعد ايران مي باشد .

تركيبات شيميايي :

در تركيب زيره سياه مقدار قابل ملاحظه اي مواد پروتئيني موجود است و در حدود 5 _

4 درصد اسانس روغني فرار دارد كه در انواع مختلف ، با توجه به منطقه ي كشت ،

مقدار آن متفاوت

است . اسانس زيره سياه از تقطير زيره له شده با بخار آب گرفته مي

شود و تفاله زيره كه مواد پروتئيني دارد ، براي خوراك هاي شيري خيلي ارزشمند

است .

در اسانس روغن آن حدود 65 _ 45 درصد كارون ( Carvene ) و مقداري كارول

( Carvol ) ديده مي شود . ضمناً بوي زيره به دليل وجود ماده اي به نام كومينول

مي باشد .

زيره و مصرف سنتي آن :

زيره سياه از گياهان قديمي است كه از ساليان دور در ملل مختلف مصرف دارويي

داشته است . ديوسكورديس ، حكيم و گياه شناس يوناني در قرن اول ميلادي ، زيره

سياه را به عنوان داروي تقويت كننده براي دختران جوان ضعيف و رنگ پريده تجويز

مي كرده است .

در نشريات طب سنتي درباره ي خواص و كاربرد زيره سياه در كشورهاي خاور دور

چنين آمده است : تخم زيره سياه ضد نفخ است .

در شبه جزيره ي مالايا زيره سياه يكي از 9 گياهي است كه آن را با گياهان ديگر

مخلوط مي كنند و در يك جوشانده ، در فواصل زماني و به تدريج به زنان تازه زايمان

كرده مي دهند .

در اندونزي در شهر مالي ، برگ هاي گياه را با سير مخلوط و كاملاً له نموده و بر

روي پوست ملتهب و مبتلا به اگزما استفاده مي كنند .

در هندوستان ، تخم زيره سياه را به عنوان ضد نفخ و تقويت كننده معده مصرف مي

كنند و براي افزايش ترشح شير ، استفاده از آن را به مادران توصيه مي كنند .

خواص

زيره :

اكثر منابع معتبر علمي ، زيره سياه را براي درمان سوء هاضمه مفيد مي دانند .

تحقيقات جديد نشان داده است كه دو ماده شيميايي موجود در اسانس زيره ( كارون و

كارول ) ، كار عضلات صاف دستگاه گوارش را تسهيل مي كنند . همچنين بر

عضلات صاف رحم اثرات مفيدي دارند . همچنين جويدن دانه هاي زيره بعد از غذا ،

هضم را بهبود مي بخشد و بوي بد دهان را بر طرف مي كند .

افزون بر اين ، زيره داراي خواص ضد انگلي ، ضد قارچي ، ضد عفوني كننده و ضد

اسپاسم بوده ، مقوي معده است و خاصيت ديورتيك ( مدر ) دارد .

هم اكنون از اسانس زيره سياه در عطرسازي ، ساخت كرم ها و پمادهاي ضد انگل

استفاده مي شود . همچنين به عنوان عطر و طعم دهنده به خمير دندان ، پنير و داروهاي

كودكان اضافه مي شود .

در حال حاضر تحقيقاتي در بعضي از كشورها در مورد تاثير زيره سياه و اسانس آن

در كاهش چربي هاي خون ، كنترل قند خون در افراد ديابتي ، درمان سندرم روده

تحريك پذير ( IBS ) ، بهبود برونشيت و پيشگيري از سرطان كولون در دست

اجراست .

زيره سياه و كاهش وزن :

اكثر افرادي كه دچار اضافه وزن و يا چاقي مي باشند ، چنانچه به عطاري مراجعه

كرده باشند ، حتماً يكي از موادي كه به آنها پيشنهاد مي شود ، عرق زيره است ، اما آيا

عرق زيره تاثيري در كاهش وزن دارد ؟ آيا بدون داشتن رژيم غذايي

و اصلاح شيوه

ي زندگي و تنها با خوردن عرق زيره مي توان به كاهش وزن پايدار دست يافت ؟ آيا

مصرف مداوم آن عوارض جانبي ندارد ؟

در منابع علمي از دانه هاي زيره به عنوان ماده تحريك كننده اشتها ياد مي شود ، اما

تاثير عرق زيره بر كاهش وزن به طور علمي ثابت نشده است . در تحقيقاتي كه تاثير

عرق زيره را بر افزايش چربي هاي خون در موش ها بررسي كردند ، يكي از يافته

هاي جانبي ، كاهش وزن موش ها بوده است . اخيراً محققين تاثير مخلوط 4 ماده گياهي

شامل زيره را در كاهش وزن در انسان مورد بررسي قرار دادند . در پايان اين مطالعه

، مصرف 4 نوع گياه در افراد شركت كننده موجب كاهش وزن شد .

با توجه به مطالعات بالا بايد متذكر شد كه براي اثبات اثر مفيد زيره در كاهش وزن

نياز به مطالعات باليني و كنترل شده بر روي انسان مي باشد تا با اطمينان ، مصرف

آن به افراد ، با توجه به وضعيت سلامتي آنها توصيه شود .

از نظر متخصصين تغذيه همواره بهترين راه براي كاهش وزن پايدار ، استفاده از

رژيم غذايي علمي ، متناسب و متعادل تحت نظر متخصص به همراه افزايش فعاليت

بدني و اصلاح رفتارهاي غذايي است .

استفاده از عرق زيره به تنهايي ضامن كاهش وزن پايدار نيست ، اما با توجه به

خواص دانه هاي زيره كه در بالا به آنها اشاره شد ، توصيه مي شود در طبخ غذاها ،

از اين دانه هاي مفيد بيشتر استفاده شود .

توجه

:

1 _ مصرف عرق زيره در بعضي افراد موجب اسهال و در برخي ديگر باعث يبوست

مي شود .

2 _ بيماران كليوي ، كبدي و تنفسي و همچنين مادران باردار قبل از استفاده از عرق

زيره ، لازم است با پزشك خود مشورت كنند .

3 _ خودسرانه عرق زيره را به كودكان ندهيد .

منبع : دنياي تغذيه شماره ي 87.

كافئين

چه مقدار كافئين براي بدن لازم است ؟

افرادي هستند كه نوشيدن مقادير زياد چاي يا قهوه جزئي از برنامه روزمره شان است

و عقيده دارند كه اگر چاي نخورند سردرد مي گيرند ، غذايشان هضم نمي شود يا حتي

خوابشان نمي برد ! ولي سوال اينجاست كه بدن ما روزانه به چه مقدار كافئين نياز دارد

؟ انسان ها از عصر حجر از اين ماده استفاده مي كرده اند . آنها با مصرف كافئين و

جويدن دانه ها يا برگ هاي گياهان حاوي اين ماده خستگي را از تن به در مي كرده اند

و ميزان هوشياري خود را بالا مي برده اند .

امروزه ذائقه ما هم آنچنان تغييري نكرده است . ما با نوشيدن چاي ، قهوه ، شكلات ،

نوشابه هاي حاوي كولا و بعضي نوشيدني هاي غيرالكلي نيازمان به كافئين را تامين

مي كنيم . ولي بدن ما به چه ميزان از اين ماده احتياج دارد ؟ كافئين به نسبت هاي

گوناگون در ميوه ها ، برگ ها ، حبوبات و بيش از 60 گياه وجود دارد . يك فنجان

چاي حدوداً! 70 ميلي گرم كافئين دارد . نوشيدني هاي غير الكلي هم حاوي 10

تا 50

ميلي گرم از اين ماده هستند . 28 گرم شكلات هم معادل يك فنجان قهوه غليظ كافئين

دارد . پژوهش ها نشان داده اند كه اگر كسي به مدت 18 روز ، روزي 3 بار و هر بار

300 ميلي گرم كافئين مصرف كند ، به آن عادت مي كند و اگر روزي نوشيدني ها

حاوي كافئين ننوشد ، احساس ناراحتي خواهد كرد . بعضي افراد زودتر از اين مدت به

كافئين عادت مي كنند .

كافئين در عرض 45 دقيقه پس از مصرف ، توسط معده جذب مي شود ، ولي اثراتش

15 دقيقه بعد ظاهر مي شود ، اما اين اثرات چه هستند ؟ كافئين محرك سيستم اعصاب

مركزي و متابوليسم است .

پس از جذب كافئين ، در مغز نوراپي نفرين ترشح مي شود و به همين خاطر ميزان

تنفس ، نبض و فشارخون بالا مي رود ، فعاليت كليه ها افزايش مي يابد و به طور

موقت خستگي بر طرف مي شود . كافئين و مشتقات آن مثل ماده اي كه در چاي هم

هست ، مثل قند در بدن عمل مي كنند . آنها غدد فوق كليوي ( آدرنال ) را تحريك مي

كنند تا آدرنالين بيشتري ترشح كند كه باعث مي شود كبد ، قند بيشتري را وارد جريان

خون كند و همين دليل باعث مي شود پس از نوشيدن چاي يا قهوه خستگي مان بر طرف

شود .

كساني كه به چاي و قهوه عادت كرده باشند ، اگر بخواهند آن را براي مدتي كنار

بگذارند ، سردرد مي گيرند كه اين ، مهمترين نشانه ي

ترك كافئين است . نشانه هاي

ديگر عبارتند از تحريك پذيري ، عدم تمركز و حتي درد معده . اگر اين افراد 12 تا

24 ساعت كافئين ننوشند ، اين علايم بروز مي كنند و پس از 48 ساعت به اوج خود

مي رسد و بين يك تا 5 روز باقي مي ماند . بين 7 تا 9 ساعت طول مي كشد تا بدن

كافئين موجود در يك فنجان قهوه را وارد چرخه ي حياتي خود كند ، ولي اين زمان در

مورد زنان 25 درصد زودتر است .

مصرف يك يا دو فنجان قهوه در روزچندان زيان آور نيست ، ولي مصرف بيش از

اندازه كافئين چه با نوشيدن چاي يا قهوه يا حتي خوردن شكلات ، باعث عادت به آن مي

شود و اگر زماني نتوانيد چاي يا قهوه بنوشيد يا شكلات بخوريد ، احساس ناراحتي

خواهيد كرد . به علاوه اعتياد به شكلات باعث چاقي مفرط نيز مي شود .

منبع : دنياي تغذيه شماره ي 87 .

قارچ

آيا واقعاً قارچ خوراكي مفيد است ؟

مقدمه و تاريخچه ي قارچ :

دو هزار سال پيش ژاپني ها و چيني ها قارچ را كشف كردند . آنها از قارچ در طب

سنتي خود بهره مي جستند . برخي از گونه هاي قارچ ، خوراكي و برخي سمي هستند .

آن دسته از قارچ ها كه داراي كلاه قرمز يا لكه هاي سياه و سفيد هستند سمي مي باشند

. نوع خوراكي آنها به نام هاي صدفي ، دكمه اي ، چيني و ژاپني معروف است .

60 _ 50 سال است كه

قارچ در ايران كشف شده و حدود صد واحد توليدي و عمدتاً در

استان تهران و اطراف آن ( كرج ، نظرآباد و شهريار ) در حال كشت قارچ هستند .

سرانه مصرف قارچ در چين حدود 5000 گرم ، در انگلستان حدود 2000 گرم و در

ايران كمتر از 500 گرم ( يعني حدود ده برابر كمتر از چين است ) .

ميانگين مصرف قارچ در دنيا حدود 1500 گرم در سال است .

آيا مصرف قارچ واقعاً مفيد است ؟

نبايد در مورد فوايد مصرف قارچ افراط و تفريط كرد . قارچ جزء گروه سبزيجات

است و نياز روزانه انسان به اين گروه 5 _ 3 واحد است .

در قارچ ها سخن از پروتئين به ميان نمي آوريم ، زيرا سبزيجات اصولاً داراي

پروتئين كمي هستند . گوشت در حدود 20 درصد پروتئين دارد ، ولي پروتئين قارچ

تنها در حدود 3 _ 2 درصد است ، يعني 10 برابر كمتر . بنابراين گفتن اين جمله كه «

مخلوط كردن نيم كيلوگرم گوشت با نيم كيلوگرم قارچ ايجاد يك كيلوگرم گوشت مي كند

» ، مي تواند گمراه كننده باشد .

تركيبات قارچ :

پروتئين :

در كشور فنلاند قارچ هاي خوراكي داراي 7/4 درصد پروتئين هستند ، كه البته قابل

مقايسه با گوشت كه داراي 20 درصد پروتئين است ، نمي باشند .

ويتامين ها :

ويتامين B2 : حدود 21 درصد از مقدار توصيه شده ريبو فلاوين را تامين مي كند .

ويتامين B3 : حدود 30 درصد از مقدار توصيه شده نياسين را تامين مي كند .

ويتامين C

: حدود 6 درصد از مقدار توصيه شده ويتامين C را تامين مي كند .

ويتامين B9 : حدود 9 درصد از مقدار توصيه شده اسيد فوليك را تامين مي كند .

املاح :

سلنيوم : تقويت كننده سيستم ايمني و ضد سرطان است . مصرف صد گرم قارچ 16

درصد نياز روزانه سلنيوم را مرتفع مي كند .

پتاسيم : براي قلب و فشارخون بالا مفيد است . مصرف صد گرم قارچ ، 17 درصد

نياز روزانه پتاسيم را مرتفع مي كند .

فسفر : به استحكام استخوان و دندان كمك مي كند . مصرف صد گرم قارچ ، 12

درصد نياز روزانه فسفر را مرتفع

مي كند .

فسفر : به استحكام استخوان و دندان كمك مي كند . مصرف صد گرم قارچ ، 12

درصد نياز روزانه فسفر را مرتفع

مي كند .

روي: تقويت كننده سيستم ايمني و ضد عفونت است . مصرف صد گرم قارچ ، 6

درصد نياز روزانه روي را مرتفع مي كند .

مس : خونساز است . مصرف صد گرم قارچ ، 30 درصد نياز روزانه مس را مرتفع

مي كند .

آب : صد گرم قارچ ، 80 تا 90 درصد آب دارد .

انرژي :

صد گرم قارچ ، كمتر از 30 كيلوكالري انرژي در بدن توليد مي كند . مصرف قارچ

مثل ساير سبزيجات در رژيم هاي كاهش وزن كاربرد دارد .

هشدار :

تاريخ انقضاء در قارچ بسته بندي شده ، دو هفته است . هنگام خريد به بسته بندي ،

تاريخ انقضاء و پروانه بهداشتي توجه فرماييد . بايد كارگاه و محيط

كشت قارچ استريل

و تحت كنترل باشد .

نتيجه گيري :

قارچ از جمله سبزيجات مفيد است كه ارزش املاح آن بالا مي باشد . به جز ويتامين

هاي B9 ( اسيد فوليك ) و B6 ( پيريدوكسين ) ، تمام منابع ويتاميني و املاح قارچ در

اثر طبخ خوب حفظ مي شود .

منبع : دنياي تغذيه شماره ي 87 .

ميوه و چاقي

آيا ميوه ها چاق مي كنند ؟

اين پرسش براي بسياري از ما به وجود مي آيد كه آيا خوردن ميوه ها هم ما را چاق مي

كند يا خير . اين نكته كه ميوه ها سرشار از ويتامين ، فيبر و مواد معدني مورد نياز

براي بدن هستند ، كاملاً واضح است ؛ همچنين ، ثابت شده كه در مقابله باسرطان اثري

مهم دارند ؛ ولي ، ما در اينجا درباره ي كاهش وزن و ميوه ها صحبت مي كنيم .

كساني كه رژيم مي گيرند بايد مراقب باشند كه چقدر در روز قند مصرف مي كنند .

ميوه ها هم سرشار از قند هستند و آنها را « آب نبات هاي طبيعي » مي دانند . در واقع

بايد بدانيد كه يك ليوان آب پرتقال به اندازه ي يك ليوان ليموناد يا نوشابه گازدار

كالري دارد .

ميوه ها سرشار از قند و به ويژه فروكتوز هستند و به همين دليل است كه ورزشكاران

براي كسب انرژي بيشتر ميوه مي خورند و افرادي كه قند خودشان پايين مي آيد ، براي

بالا بردن قند خون به مصرف ميوه ها روي مي آورند .

ميوه ها حاوي مقادير بسياري كربوهيدرات هستند

. هرگز كربوهيدرات را به تنهايي

نخوريد ، چرا كه در اصل همه آن قند است . وقتي فقط كربوهيدرات مصرف كنيد ، قند

خون به يكباره بالا مي رود و اين باعث مي شود كه لوزالمعده انسولين ترشح كند ، چرا

كه فكر مي كند بايد اين قند اضافي در خون را مهار سازد . انسولين به طور طبيعي

قندها را به چربي تبديل مي كند تا در زماني ديگر از آنها استفاده كند . از آنجايي كه

انسولين بيش از اندازه ترشح شده و ديگر قند به اندازه كافي وجود ندارد كه به مغز

برسد تا فعاليت هاي مغز درست انجام شود ، شما احساس خستگي و كلافگي مي كنيد و

چاق تر مي شويد . بنابراين ، اگر مي خواهيد از كربوهيدرات ها استفاده كنيد ، حتماً در

كنار آن پروتئين بخوريد تا آزاد كردن قند در خون كندتر صورت گيرد .

اگر فقط يك ليوان آب پرتقال را براي صبح ، موز و سيب را به عنوان ميان وعده و

سالاد ميوه ها را براي ناهار در نظر بگيريد ، جلوي روند كاهش وزن خود را گرفته

ايد .

منبع : دنياي تغذيه شماره ي 87.

لاغر شدن

بارها و بارها به دكترهاي بزرگ و با سابقه مراجعه كرده ام و راه هايي كه آنها براي همه افراد چاق توصيه مي كردند و نتايج خوبي هم داشته را امتحان كرده ام اما اصلاً موفق نبوده ام و هر بار كه كمي لاغر شده ام خيلي زود به وزن سابق برگشته ام. به نظر شما مشكل كجاست؟

من فكر مي كنم شما ابتدا

بايد نزديك روانشناس خوب برويد و با او درباره اين تصميم

صحبت كنيد. به او بگوييد كه چرا مي خواهيد لاغر شويد و هدف تان چيست... اكثر

بيماران در رژيم هاي مختلف و رنگارنگ سردرگم مي شوند و پس از چند تجربه

ناموفق، نااميد مي شوند و به اين نتيجه مي رسند كه اين گونه رژيم هاي غذايي اصولاً

اثر دراز مدت ندارند. يك اصل مهم را هيچ گاه فراموش نكنيد: «تنها راه صحيح و

پايدار براي كاهش وزن و نگه داشتن وزن جديد اين است كه چاق ها بدانند روش تغذيه

گذشته آنها اشتباه بوده و تنها آن برنامه غذايي مناسب خواهد بود كه در وهله اول

پرخوري هاي آنها را كاهش دهد يا حذف كند؛ براي رسيدن به اين هدف راه هاي

مختلفي وجود دارد. هميشه بايد در نظر داشته باشيد، در صورتي كه هدف اصلي

ممانعت از پرخوري باشد، هر رژيمي مي تواند براي كوتاه مدت موثر باشد؛ اما اگر

هدف شما رسيدن به اندامي مناسب و بدني سالم است، تنها با ادامه رعايت برنامه غذايي

مي توانيد به هدف خود اميدوار باشيد.

در ضمن، فراموش نكنيد كه هيچ كدام از اين رژيم ها براي افرادي كه به دنبال واكنش

هاي عصبي احساس پرخوري مي كنند، موثر نخواهند بود و براي كمك به آنها بايد

شيوه هاي زندگي شان را از نزديك بررسي كرد.

رژيم غني از ميوه و سبزي

پرسش:آيا يك رژيم غني از ميوه و سبزي به كاهش وزن كمك مي كند؟

جواب: خوردن مقدار زيادي ميوه و سبزي به دلايل زيادي به كاهش وزن شما كمك مي

كند. يك دليلش اين است كه تمام آنها

نسبت به كالري شان داراي حجم زيادي هستند و

اين به دليل آب بالاي آنها و اينكه اغلب محتواي چربي كمي دارند، مي باشد. براي مثال

88 درصد سيب و 90 درصد هويج و 75 درصد موز را آب تشكيل مي دهد. اين رژيم

نياز به گاز زدن غذاها دارد. اگر چه اين رژيم، كالري كمي دارد ولي همانطور كه در

سؤال قبل، اشاره شد به دليل محتواي بالاي فيبروسلولز اين رژيم در ايجاد حس سيري

موفق مي باشد. اين ميوه ها و سبزي هاي خام يا اندكي پخته نياز به خرد شدن در دهان

دارند. آنها حجم زياد داشته و نياز به گاز زدن دارند و نشان داده شده است كه يك سيب

متوسط 125 گرمي حدود 3 دقيقه زمان براي خوردن لازم دارد كه تنها 80 كيلوكالري

ايجاد مي كند. در حالي كه يك شكلات كوچك شيرين 25 گرمي كه 130 كيلوكالري

توليد مي كند، تنها 1 دقيقه زمان براي عبور از دهان لازم دارد.لذا اين خوردن آهسته

غذا در رژيم هاي غني از ميوه و سبزي، به كنترل وزن و ايجاد احساس سيري، بسيار

كمك مي كند.

ميوه هاي خشك و تازه، هر دو منبع خوبي از مواد شيريني طبيعي مي باشند و در

افراد شيريني دوست، جانشين خوبي براي شيريني و شكلات مي باشند. همچنين

بسياري از ميوه ها و سبزي ها «نمايه گلايسمي» پاييني دارند (بدين معنا كه مراحل

هضم و جذب آنها طولاني تر بوده و در كنترل اشتها كمك كننده هستند)، علاوه بر

اينكه همراه با فيبرهاي محلول هستند كه به شما كمك مي كند، براي مدت طولاني تري

احساس سيري داشته باشيد و نيز به ثابت نگه داشتن سطوح قندخون نيز كمك مي كنند.

نهايتاً ميوه و سبزي ها مواد مغذي را فراهم مي كنند، كه ممكن است تأمين آنها از منابع

غذايي ديگر دشوار باشد، مانند ويتامين ث، پتاسيم، كارتنوئيدها، فيبروفيتوكميكال ها.

متخصصان تغذيه دريافت حداقل 5 سهم از ميوه و سبزي در روز را براي حفظ

سلامتي توصيه مي كنند. اگر چه اين امكان وجود دارد كه شما ميوه و سبزي ها را به

اندازه كافي بخوريد و وزن خود را افزايش دهيد، اما اين كار، يعني تأمين مقدار زيادي

انرژي از ميوه و سبزي، بسيار سخت است و شما براي تأمين كالري زياد بايد به منابع

متراكم تري مانند خرما متوسل شويد كه انرژي زيادي را دريافت نماييد و چاق شويد.

در نهايت توصيه آن است كه 7-6 سهم از ميوه و سبزي در روز مصرف كنيد، چرا كه

اين، شانس شما را براي رعايت يك رژيم كم كالري و كاهش وزن و نيز حفظ وزن

كاهش يافته، افزايش مي دهد.

كاهش وزن

سؤال:من ميوه ها و سبزي ها را دوست ندارم. چگونه مي توانم قادر به كاهش وزن باشم؟

جواب: ميوه و سبزي ها تأمين كننده اكثر ويتامين ث، فيتوكميكال و فيبر مورد نياز بدن

هستند لذا در هر رژيم غذايي لازمند، چه رژيم لاغري باشد و چه نباشد. تأسف باراين

است كه گرچه استفاده از اين نوع مواد غذايي براي تأمين سلامتي ضروري است ولي

در رژيم غذايي خيلي از ما اين نوع مواد غذايي به اندازه كافي وجود ندارد. بنابراين

براي سلامتي شما مصرف اين گروه از مواد غذايي ضروري است.

شايد شما (روزانه)مصرف انواع مكمل ها را براي تأمين 500 ميلي گرم ويتامين ث

مدنظر قرار دهيد ولي مكمل ها هرگز به خوبي منابع واقعي و طبيعي نيستند. چرا كه

مصرف ميوه و سبزي به اندازه كافي با توجه به حجم بالا نقش به سزايي در پركردن

معده افراد چاق كه معمولاً معده حجيمي دارند، خواهد داشت لذا به كاهش وزن آنان

كمك شاياني مي كند.

حال توجه شما را به سه نكته اساسي ديگر كه بايد بر روي آنها بينديشيد، جلب مي كنيم:

1-چرا شما اغلب ميوه و سيزي ها را دوست نداريد؟ آيا به اين دليل نيست كه شما آنها

را غذاهايي سالم و غيرلذيذ تلقي مي كنيد؟ قطعاً توصيه هاي خشك و بي اثر كه باعث

تنفر افراد به ويژه در دوران كودكي مي شود. هيچ اثري در كنترل وزن ندارد. اگر اين

حالت تنفر در شما ايجاد شده است، شركت در دوره هاي رژيم درماني به همراه

رفتاردرماني برايجاد عادات غذايي شما تأثير مثبتي خواهد داشت.

2-اين موضوع به اين دليل است كه حقيقتاً شما مزه و بافت آنها را دوست نداريد. با

توجه به اينكه در سؤالتان اشاره به علاقه نداشتن به بيشتر اين نوع مواد غذايي كرده

ايد، بنابراين بايد ميوه و سبزي هايي هم باشد كه شما آنها را دوست داشته باشيد،

بنابراين روي اين موارد متمركز شويد و شايد موارد جديد ديگري هم امتحان كنيد كه از

آنها خوشتان بيايد. همچنين روي روش هاي جديدي براي تهيه و طبخ سبزي و ميوه ها

تمركز كنيد، معمولاً هيچ كس سبزي هاي بيش از حد پخته شده را دوست ندارد تا

جايي

كه توان مالي داريد، انواع تازه تر و خوشمزه تر را خريداري كنيد. سيب هاي خشك و

كهنه و يا گوجه فرنگي هاي بي مزه براي هيچ كس جالب نيستند.

3-در مورد مخلوط كردن سبزي ها در طبخ غذاهايي مانند: سوپ هاي پوره اي، پوره

سيب زميني، نوشيدني ها، خوراك ها، ماكاروني، غذاهاي مخلوط كبابي و... فكر كنيد.

همين طور درمورد ميوه ها سعي كنيد و آنها را به صورت پخته و كمپوت، آبميوه، نرم

شده، پوره و... امتحان كنيد البته، به شرط آنكه به آن شكراضافه نكنيد. واقعيت آن است

خيلي از ما تصور مي كنيم كه رژيم غذايي سالم به معناي لذت نبردن از غذا مي باشد.

واقعيت آن است كه اين تصور غلطي مي باشد و شما خيلي از اوقات با ايجاد تركيبي از

ميوه ها مي توانيد هم از آن لذت برده و هم وزن كم كنيد.

اما شما مي توانيد بدون مصرف ميوه و سبزي ها، وزن خود را كاهش دهيد، نهايتاً به

ياد داشته باشيد كاهش وزن تنها به يك غذاي خاص يا گروه غذايي تكيه ندارد.كاهش

وزن به كاهش انرژي به وسيله كاهش دادن كل كالري دريافتي وابسته است (يا به

وسيله افزايش سوختن انرژي در بدن). لذا اگر شما هنوز هم اصرار داريد، ميوه و

سبزي مصرف نكنيد، بايد بدانيد گرچه كاهش وزن با مصرف نكردن سبزي ها و ميوه

ها و بدون احساس گرسنگي سخت تر خواهد بود، اما امكان پذير است اما در پايان ذكر

اين نكته ضروري است كه اگر چه شما مي توانيد بدون سبزي و ميوه وزن خود را

كاهش دهيد،

ولي از آنجا كه در سبد غذايي يك فرد سالم به ويژه در ميانسالي به بعد و

نيز در خانم ها به دليل نياز بيشتر به ريزمغذي ها، تغيير عادات غذايي و داشتن ميوه و

سبزي كافي ضروري است.

گريه نوزادان

چرا گاهي اوقات نوزادان بدون دليل مشخصي گريه مي كنند؟

گريه نوزاد دلايل مختلفي دارد؛ آن چه حائز اهميت است اين كه نوزادان بسيارآسيب

پذيرند. بنابراين سعي كنيد با صبر و حوصله دليل گريه نوزادتان را بيابيد. گرسنگي،

تشنگي، كهنه خيس، دل درد، بي قراري و ناراحتي، ترس و خستگي از جمله دلايل

شايع گريه نوزادان به شمار مي روند.

حتي گاهي ممكن است نوزاد در ساعات خاصي از روز بهانه گيري كند. در صورتي

كه نوزاد شما گريه مي كند،به او شير بدهيد .سپس بر روي شانه قرار دهيد تا آروغ

بزند؛جايش را خشك كنيد؛ او را در آغوش بگيريد و نوازش كنيد ويا از شيوه هاي

ديگري كه قطعاً خود مي دانيد استفاده نماييد. اگر گريه نوزاد همچنان ادامه داشت بهتر

است او را نزد متخصص نوزادان ببريد. شايد كودك از دردي رنج مي برد.

منبع:ماهنامه تغذيه و سلامتي شماره 72

خوردن خامه

كودكي 5/3 ساله دارم كه در وعده صبحانه صرفاً به صرف خامه تمايل دارد. آيا اين روش تأثير خاصي بر سلامت فرزندم دارد؟

مقدار و نوع چربي مصرفي در رژيم غذايي كودكان بسيار حايز اهميت است. اين ماده

غذايي يكي از مواد مغذي لازم براي سلامت كودكان به شمار مي رود كه انرژي،

اسيدهاي چرب ضروري (اسيد لينولئيك و اسيد لينولنيك) و ويتامين هاي محلول در

چربي («آ»، «د»، «كا» و«اي») را تأمين مي كند ولي مصرف بيش از حد آن افزايش

كلسترول خون را به همراه دارد.

كلسترول بالاي خون سلامت كودك را به مخاطره مي اندازد و احتمال بروز بيماري

هاي قلبي -عروقي را در بزرگسالان افزايش مي دهد. لذا

طبق توصيه متخصصان

چربي مصرفي روزانه كودكان نبايد بيشتر از 30 درصد انرژي كل دريافتي باشد.

منبع:ماهنامه تغذيه و سلامتي شماره 72

وزن زياد كودك

مواد غذايي دريافتي كودكم همانند هم سن و سالانش است ولي متأسفانه او نسبت به دوستانش وزن بيشتري دارد، علت آن چيست؟

نبايد تصور نمود كه كودكان چاق حتماً غذاي بيشتري مي خورند؛ چه بارها ديده شده

كودكي كه غذاي متعادلي مصرف مي كند ولي چاق است. بهتر است با يك متخصص

تغذيه مشورت نماييد تا ايشان با در نظر گرفتن شرايط بدني كودك شما، راهنمايي هاي

لازم را ارايه دهد.

منبع:ماهنامه تغذيه و سلامتي شماره 72

حساسيت غذايي

چگونه مي توان عامل حساسيت غذايي را شناسايي نمود؟

يكي از آسان ترين روش ها، يادداشت نمودن دقيق مواد غذايي مصرفي و علايم بعد از

مصرف است. در صورتي كه به ماده غذايي مشكوك شديد، به مدت يك هفته آن را از

رژيم غذايي حذف نماييد.اگر بعد از حذف آن ماده غذايي علايم از بين رفت، مجدداً آن

ماده غذايي را به برنامه غذايي خود اضافه نماييد.در صورت ايجاد همان علايم،

حساسيت زا بودن آن مشخص مي گردد. ولي اگر با حذف اين ماده غذايي علايم باقي

ماند، اين روش را با ساير مواد غذايي مشكوك امتحان نماييد.

بهتر است حذف مواد غذايي مشكوك را زير نظر متخصص انجام دهيد؛ چه گاهي

حذف آن ماده غذايي نياز به جاي گزين مناسب دارد تا بدن دچار كمبود غذايي نگردد.

آداب خوردن گوشت در اسلام

آداب خوردن گوشت در اسلام چيست؟

انتخاب سر دست يا قسمت هاي جلو

* امام علي (عليه السلام): دوست داشتني ترين عضو گوسفند براي پيامبر(صلي الله عليه

وآله)، سر دست بود.(التاريخ الكبير،ج6،ص391)

* امام باقر(عليه السلام): پيامبر خدا، سردست را خوش مي داشت.(الكافي،ج6،ص

315،ح2)

* مسند ابن حنبل _ به نقل از يحيي بن ابي اسحاق، از مردي از بني غفار_ : فلان كس

برايم نقل كرد كه براي پيامبر خدا، غذايي از نان و گوشت آوردند. فرمود: «سردست آن

را به من بده ».سر دست، به ايشان داده شد و ايشان آن را خوردند.

يحيي مي گويد: از اين خبر فقط به همين صورت، آگاهي دارم.(مسند ابن حنبل،ج2،ص

305،ح5089،البداية والنهاية،ج6،ص121) شستن گوشت پيش از پختن آن

* پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله): برادرم عيسي، از شهري گذر كرد و ديد كه رنگ

چهره هاي مردم آنجا زرد و چشم هايشان كبود است. آنان از بيماري هايي كه داشتند،

نزد وي اظهار ناراحتي كردند. گفت:«درمان شما نزد خودتان است. شما گوشت را نمي

شوييد و مي پزيد و همانطور آن را مي خوريد. در حالي كه هيچ چيزي بدون نوعي

جنابت، از دنيا نمي رود».

اين مردم از آن پس ،گوشت هاي مصرفي خود را شستند و در نتيجه بيماري هايشان از

بين رفت.(بحار الانوار،ج14،ص321،ح28 و ج62،ص161،ح6) نهي از خوردن گوشت خام

* امام باقر(عليه السلام): پيامبر خدا از اين كه گوشت، خام خورده شود، نهي كرده و

مي فرمودند: " تنها درندگان، چنين گوشتي مي خورند.گوشت را هنگامي بخوريد كه

آفتاب يا آتش، آن را دگرگون ساخته باشد".(الكافي،ج6،ص313،ح1)

*الكافي - به نقل از هشام بن سالم- : از امام صادق(عليه السلام) درباره خوردن گوشت

خام پرسيدم.فرمود:" اين، خوراك درندگان است".(الكافي،ج6،ص314،ح2)

* امام رضا(عليه السلام): خوردن گوشت خام،در شكم، كِرم پديد مي آورد.

(بحارالانوار،ج62،ص321)

هركس چهل روز پيوسته گوشت بخورد،سنگ دل مي شود و هركس چهل روز آن را

اصلاً نخورد، بدخوي مي گردد. پرهيز از خوردن گوشت به طور پيوسته و زياد

*پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله): هر كس چهل روز پيوسته گوشت بخورد، سنگ دل

ميشود.(بحار الانوار،62،ص294)

*امام علي(عليه السلام): شكم هايتان را گورستان جانوران نكنيد.(شرح نهج البلاغة،ج

1،ص26)

*امام صادق(عليه السلام): علي (عليه السلام)اعتياد به خوردن گوشت را بد مي شمرد و

آن را اعتيادي همچون اعتياد به شراب مي دانست».(بحار الانوار،ج66،ص69،ح57)

* در حديث است كه:«هركس چهل روز پيوسته گوشت بخورد،سنگ دل مي شود و

هركس چهل روز،آن را اصلاً نخورد،بدخوي مي گردد».(ربيع الابرار،ج2،ص706) نهي از نخوردن گوشت به مدّت چهل روز

*پيامبرخدا (صلي الله عليه

وآله): هر كس چهل روز گوشت نخورد، بدخوي مي

شود.گوشت بخوريد؛چرا كه بر شنوايي تان مي افزايد.(الفردوس،ج3،ص627،ح5960

عن الامام علي(عليه السلام)

*پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله): بر شما باد خوردن گوشت؛ چرا كه گوشت بدن آدم را

مي روياند. هر كس چهل روز گوشت نخورد،بدخوي مي شود.(بحار الانوار ،ج66،ص

56،ح1و ص58،ح6)

*پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله): بر شما باد گوشت؛ چرا كه گوشت مي روياند.هر كس

بر او چهل صبح بگذرد وگوشت نخورد،بدخوي مي شود.هر كس بدخوي شد،به او

گوشت بخورانيد.هر كس چربي آن را بخورد،آن چربي براي او بيماري فرود مي آورد.

(بحار الانوار،ج66،ص67،ح43)

*پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله): بر شما باد گوشت؛ چرا كه هر كس گوشت را چهل

روز واگذارد،بدخوي مي شود وهر كس بدخوي شود،خويش را مي آزارد و هر كس

خويش را آزُرد، در گوش وي اذان بگوييد.(بحار الانوار،ج66،ص75،ح71)

*پيامبرخدا(صلي الله عليه وآله): هر كس بر او چهل روز بگذرد و گوشت نخورد،بايد

به اميد خداوند وام بگيرد و گوشت[بخرد و]بخورد.(بحار الانوار، ج66،ص65،ح36)

* امام علي(عليه السلام): گوشت بخوريد؛چرا كه گوشت،از گوشت است و گوشت،

گوشت مي روياند.هر كس چهل روز گوشت نخورد،بدخوي ميشودو اگر كسي از شما

(خواه از انسان ها و خواه از چارپايان) بدخوي شد،در گوشش اذاني كامل بگوييد.(بحار

الانوار،ج66،ص67،ح45 و ج84،ص151،ح46)

*امام صادق(عليه السلام): گوشت، گوشت مي روياند.هر كس گوشت را چهل روز

واگذارد،بد خوي مي شود و هر كس بدخوي شد، در گوشش اذان بگوييد.(بحار الانوار،

ج62،ص293)

*امام صادق(عليه السلام): گوشت،از گوشت است.هر كس آن را چهل روز

واگذاردبدخوي ميشود.آن را بخوريد؛چرا كه بر قدرت شنوايي و بينايي مي افزايد.(بحار

الانوار،ج66،ص66،ح37 و ج2،ص145،ح511)

*امام صادق((عليه السلام)): گوشت، گوشت مي روياند وعقل را افزون مي سازد.هر

كس آن را

وا گذارد،عقلش تباه مي شود.(بحار الانوار،ج66،ص72،ح68)

*الكافي - به نقل از حسين بن خالد- : به امام رضا(عليه السلا)) گفتم : مردم مي گويند

كه هر كس سه روز گوشت نخورد،بدخوي ميشود. فرمود:« دروغ گفته اند. امّا هر كس

چهل روز گوشت نخورد،خوي و بدن او دگرگون مي شود، چرا كه نطفه در مدّت چهل

روز [از حالتي به حالت ديگر] تغيير مي يابد».(بحارالانوار،ج66،ص67،ح46) دفعات خوردن گوشت

*امام صادق(عليه السلام): در هر هفته، يك بار گوشت بخوريد و خود و فرزندانتان را

بدان عادت ندهيد؛ زيرا موجب اعتيادي همچون اعتياد به شراب مي گردد.نيز آنان را

بيش از چهل روز، از آن محروم مداريد؛ چرا كه آنان را بدخوي مي كند.(الاصول الستة

عشر، ص12عن زيد الزرّاد)

*المحاسن- به نقل از ادريس بن عبداللّه- : نزد امام صادق(عليه السلام) بودم. از خوردن

گوشت سخن به ميان آورد و فرمود:«[غذا را] يك روز با گوشت بخور، يك روز با

شير، و يك روز با چيزي ديگر».(بحار الانوار،ج66،ص70،ح59)

تكمله

*شهيد در الدروس گفته است:

مكروه بودن اعتياد به خوردن گوشت، روايت شده است و نيز اين كه اعتيادي همچون

اعتياد به شراب مي آورد. همچنين مكروه بودن نخوردن گوشت به مدّت چهل روز و

اين كه در هر سه روز يك بار خوردن آن مستحب است، روايت شده است. البته اگر به

دليل بيماري يا به سبب روزه داشتن ، دو هفته پيوسته گوشت بخورد، اشكالي ندارد. دو

بار خوردن گوشت در يك روز هم مكروه است. نهي از خوردن مغز استخوان

پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله): بَدانِ امّت من، كساني هستند كه مغز استخوان را مي

خورند.(بحار الانوار،ج62،ص293)

پيامبرخدا(صلي الله عليه وآله): نرمه سر استخوان

هاي پرندگان را نخوريد؛چرا كه سِل

مي آورد.(كنز العمّال،ج15،ص264،ح40889)

منبع: www.parsiteb.com

آداب غذاخوردن در اسلام

آداب غذاخوردن در اسلام چيست؟

ظروف مناسب براي خوردن و آشاميدن

خوردن و آشاميدن در ظروف طلا ونقره حرام است و در ظرفهاي طلا كوب و نقره

كوب مكروه است . خوردن طعام هاي لذيذ

اسلام خوردن طعام هاي لذيذ و همچنين دادن اين گونه طعام به مردم را خوب مي داند،

اما بايد حلال باشد و در خوردن نيز زياده روي نشود. زياده روي در خوردن مثل

اسراف است و اين اسراف در خوردن، نبايد مومن را از عبادات باز دارد، بلكه بايد

منظور و مقصود فرد از خوردن و آشاميدن كسب نيرو براي عبادت باشد. در احاديث

آمده است كه در مورد آنچه از مال حلال در دنيا خورده باشيد، در آخرت سئوال نخواهد

شد و خداوند كريم تر از آن است كه از مومن در مورد آنچه از حلال خورده و آشاميده

است، سئوال كند.

حضرت عيسي فرمودند: « طعام زياد و شكم سير، طراوت صورت را مي برد.»

رسول اكرم (صلي الله عليه وآله) فرموده اند كه « سيرخوردن طعام، موجب بيماري

بَرَص و پيسي مي شود» و حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام)فرموده اند : « اگر

كسي گويد فلان طعام را خوردم و مرا آزار داد، كفران نعمت الهي است.»

امام موسي كاظم (عليه السلام)فرموده اند: « اگر مردم در طعام خوردن ميانه رو باشند ،

هميشه بدنشان سالم مي ماند.»

اسلام اهميت زيادي به آنچه مي خوريم مي دهد و طعام حلالي را كه وارد بدن ما مي

شود، مايه پاكي و قوت براي قدم برداشتن در راه خدا مي داند و طعام حرام

و ناشايست

و ناپاك را ويرانگر مي داند. پس بر ماست كه علاوه بر اهميت به كيفيت آنچه مي

خوريم، به تأثير آن در بدن ، روح و روانمان بيانديشيم.

از حضرت صادق(عليه السلام) نقل شده است كه مؤمن قبل از بيرون رفتن از خانه

چاشت( صبحانه) بخورد كه باعث افزايش عزت او مي شود و در حديث ديگري فرموده

كه اگرمي خواهي به دنبال كاري برويد، مقداري نان با نمك بخوريد كه باعث عزت

بيشتر مي شود و كارت بهتر راه مي افتد.

امام علي(عليه السلام) فرموده اند: قبل از خوردن بگذاريد غذا سرد شود. روزي غذايي

را براي رسول خدا آورند، فرمودند: بگذاريد تا سرد شود زيرا خدا آتش را بعنوان غذاي

ما قرار نداده وغذاي سرد بركت دارد.

همچنين پيامبر از دميدن ( فوت كردن) در غذاها نهي مي فرمود.

حضرت اميرالمومنين مي فرمايند:

اگر كسي مي خواهد كه با خوردن غذا، دچار ناراحتي يا مشكلي نشود تا گرسنه نشده

است چيزي نخورد و قبل از شروع خوردن غذا بسم الله الرحمن الرحيم بگويد و تا سير

نشده است، دست از خوردن بكشد .

طبق احاديث و روايات، موقع غذا خوردن بايستي :

1- لقمه را كوچك برداشت( به مقدار كم درهر قاشق غذا خورد).

2- غذا را كاملاً جويد.

3- موقع خوردن به صورت ديگران نگاه نكرد.

4- غذاي خيلي داغ نخورد.

5- در غذا فوت نكرد، بلكه بگذاريم سرد شود.

6- با چاقو، نان را تكه نكرد.

7- سر سفره، دست خود را جلوي ديگران دراز نكرد ( از جلوي ديگران چيزي

برنداشت).

8- ابتداي غذا خوردن بسم الله الرحمن الرحيم گفت.

9- بعد از گرسنه شدن غذا خورد.

10- قبل از سير شدن ، دست از خوردن كشيد.

منبع:www.al-mobin.com

تغذيه و اخلاق

آيا تغذيه بر اخلاق تأثيري دارد؟

خداوند دعايي را كه از قلب قساوتمند برخيزد مستجاب نمي كند!» مي توان نتيجه گرفت

كه غذاي ناپاك و حرام، قلب را تاريك و قساوتمند مي كند; و به همين دليل، دعاي

حرام خواران مستجاب نمي شود و از اينجا به رابطه نزديكي كه در ميان ناپاكي درون

و تغذيه حرام وجود دارد، مي توان پي برد.

?) با توجه به اين كه در حديثي از امام صادق عليه السلام مي خوانيم: «ان الله لايستجيب

دعاء بظهر قلب قاس; خداوند دعايي را كه از قلب قساوتمند برخيزد مستجاب نمي كند!»

مي توان نتيجه گرفت كه غذاي ناپاك و حرام، قلب را تاريك و قساوتمند مي كند; و به

همين دليل، دعاي حرام خواران مستجاب نمي شود و از اينجا به رابطه نزديكي كه در

ميان ناپاكي درون و تغذيه حرام وجود دارد، مي توان پي برد.

در حديث معروف امام حسين عليه السلام در روز عاشورا آمده است كه بعد از ايراد آن

سخنان داغ و پر محتوا و گيرا در برابر لشكر لجوج و قساوتمند كوفه، هنگامي كه

ملاحظه كرد آنها حاضر به سكوت و گوش دادن به سخنانش نيستند، فرمود: (آري! شما

حاضر به شنيدن سخن حق نيستيد زيرا ملئت بطونكم من الحرام فطبع الله علي قلوبكم;

شكمهاي شما از غذاهاي حرام پر شده است، در نتيجه خداوند بر دلهاي شما مهر زده

است (و هرگز حقايق را درك نمي كنيد!)»

?) در روايات ديگري آمده است; كه رابطه اي

در ميان خوردن غذاي حرام و عدم قبول

نماز و روزه و عبادات، وجود دارد; از جمله، در حديثي از پيامبراكرم صلي الله عليه و

آله مي خوانيم: «من اكل لقمة حرام لن تقبل له صلوة اربعين ليلة، و لم تستجب له دعوة

اربعين صباحا و كل لحم ينبته الحرام فالنار اولي به و ان اللقمة الواحدة تنبت اللحم;

هركسي لقمه اي از غذاي حرام بخورد تا چهل شب نماز او قبول نمي شود،و تا چهل

روز دعاي او مستجاب نمي گردد; و هر گوشتي كه از حرام برويد، آتش دوزخ براي آن

سزاوارتر است; و حتي يك لقمه نيز باعث روييدن گوشت مي شود!»

بديهي است براي قبولي نماز، شرايط زيادي لازم است، از جمله حضور قلب و پاكي

دل، اما غذاي حرام پاكي قلب و صفاي دل را از انسان مي گيرد.

?) در روايات متعدد ديگري از پيامبراكرم صلي الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم

السلام آمده است كه: «من ترك اللحم اربعين صباحا ساء خلقه;كسي كه چهل روز

گوشت را ترك كند، اخلاق او بد مي شود!»

از اين احاديث بخوبي استفاده مي شود كه در گوشت ماده اي است كه اگر براي مدت

طولاني از بدن انسان قطع شود،در روحيات و اخلاق او اثر مي گذارد،و كج خلقي و بد

اخلاقي به بار مي آورد.

البته استفاده زياد از گوشت حيوانات نيز در بعضي از روايات مزموم شمرده شده، ولي

از ترك آن براي مدت طولاني نيز در بسياري از روايات نهي شده است.

?) در روايات زيادي كه در كتاب «اطعمه و اشربه » آمده است، رابطه اي ميان

بسياري از غذاها

و اخلاق خوب و بد، بيان گرديده به عنوان نمونه:

در حديثي از رسول خدا صلي الله عليه و آله مي خوانيم: «عليكم بالزيت فانه يكشف

المرة .... و يحسن الخلق; بر شما لازم است كه از زيت (زيت به معني روغن زيتون يا

هرگونه روغن مايع است) استفاده كنيد، زيرا صفرا را از بين مي برد... و اخلاق انسان

را نيكو مي كند!»

?) در حديثي از امام صادق عليه السلام مي خوانيم: كه از كلام پيامبر صلي الله عليه و

آله چنين نقل مي كند «من سره ان يقل غيظه فلياكل لحم الدراج; كسي كه دوست دارد

خشم او كم شود گوشت دراج را بخورد!» (دراج پرنده اي است شبيه به كبك كه گوشت

لذيدي دارد)

از اين تعبير بخوبي استفاده مي شود كه رابطه اي ميان تغذيه و خشم و بردباري

وجوددارد.

?) در روايت مشروحي از تفسير عياشي از امام صادق عليه السلام نقل شده درباره اين

كه چرا خداوند خون را حرام كرده مي فرمايد: «و اما الدم فانه يورث الكلب و قسوة

القلب و قلة الرافة و الرحمة لا يؤمن ان يقتل ولده و والديه ....; اين كه خداوند خوردن

خون را حرام كرده به خاطر آن است كه سبب جنون و سنگدلي و كمبود رافت و

مهرباني مي شود ... تا آنجا كه ممكن است فرزند و يا پدر و مادرش را به قتل

برساند!»

در بخش ديگري از اين روايت مي فرمايد: «و اما الخمر فانه حرمها لفعلها و فسادها

وقال ان مدمن الخمر كعابد الوثن و يورث ارتعاشا و يذهب بنوره و يهدم مروته; و اما

شراب، خداوند آن را به خاطر تاثير

و فسادش حرام كرده است و فرمود شخص دائم

الخمر مانند بت پرست است بدنش لرزان مي شود، و نور (معنويت) او را از بين مي

برد، و شخصيت او را ويران مي سازد!»

?) در روايات متعددي كه در كافي درباره انگور آمده است رابطه ميان خوردن انگور

و برطرف شدن غم و اندوه ديده مي شود; از جمله، در حديثي از امام صادق عليه السلام

مي خوانيم: «شكي نبي من الانبياء الي الله عزوجل الغم فامره الله عزوجل باكل العنب;

يكي از پيامبران الهي از غم و اندوه (و افسردگي) به پيشگاه خداوند متعال شكايت كرد;

خداوند متعال به او دستور داد كه انگور بخورد!»

اين حديث تاكيد بيشتري است بر مساله ارتباط تغذيه با مسائل اخلاقي.

?) در احاديث متعددي نيز رابطه خوردن انار و از ميان رفتن وسوسه هاي شيطاني و

به وجود آمدن نورانيت قلب ديده مي شود; از جمله، در حديث معتبري از امام صادق

عليه السلام آمده است كه مي فرمود: «من اكل رمانة علي الريق انارت قلبه اربعين يوما;

كسي كه يك انار را ناشتا بخورد، چهل روز قلبش را نوراني مي كند.»

?) در روايت متعددي در باب «خوردن » تعبيراتي ديده مي شود كه همه نشانه ارتباط

تغذيه با روحيات و مسائل اخلاقي است; از جمله، در حديثي از رسول خدا صلي الله

عليه و آله مي خوانيم كه به جعفر (ابن ابي طالب)عليهماالسلام فرمود: «يا جعفر كل

السفرجل فانه يقوي القلب و يشجع الجبان; اي جعفر! « به » بخور قلب را تقويت مي كند

و ترسو را شجاع مي سازد!»

??) در بعضي از احاديث رابطه ميان غذاي

اضافي و سنگدلي و قساوت و عدم پذيرش

موعظه ديده مي شود; از جمله، در كتاب «اعلام الدين » از پيغمبر اكرم نقل شده كه

فرمود: «اياكم و فضول المطعم فانه يسم القلب بالقسوة و يبطي ء بالجوارح عن الطاعة و

يصم الهمم عن سماع الموعظة; از غذاي اضافي بپرهيزيد كه قلب را پر قساوت مي كند

و از اطاعت حق تنبل مي سازد و گوش را از شنيدن موعظه كر مي نمايد!»

فضول الطعام (غذاي اضافي) ممكن است اشاره به پرخوري باشد يا غذاهاي باقي مانده

و فاسد شده، و در هر حال از رابطه تغذيه و مسائل اخلاقي خبر مي دهد.

همين معني در بحارالانوار از بعضي از روات اهل سنت از پيغمبراكرم صلي الله عليه

و آله نقل شده است.

از اين حديث بخوبي استفاده مي شود كهغذاي اضافي سه پيامد سوء دارد: قساوت مي

آورد; انسان را در انجام عبادات و طاعات تنبل مي كند; و گوش شنوا را در برابر

مواعظ از انسان مي گيرد!

اين مطلب كاملا محسوس است كه وقتي انسان غذاي زياد و سنگين مي خورد عبادات را

به زحمت به جا مي آورد و نشاطي براي عبادت ندارد بعكس هنگامي كه غذاي ساده و

كم مي خورد قبل از اذان صبح بيدار است نشاط دارد و حالت مطالعه و عبادت دارد.

همچنين به تجربه رسيده است هنگامي كه انسان روزه مي گيرد رقت قلب پيدا مي كند و

آمادگي بيشتر براي شنيدن مواعظ در او حاصل مي شود; بعكس هنگامي كه شكم پر

است فكر انسان درست كار نمي كند و خودش را از خدا دور مي بيند.

??) در احاديث اسلامي

در ارتباط نوشيدن عسل با صفاي قلب، از اميرمؤمنان علي

عليه السلام مي خوانيم: «العسل شفاء من كل داء و لا داء فيه يقل البلغم و يجلي القلب;

عسل شفاي تمام بيماريها است و در آن بيماري نيت بلغم را كم مي كند و قلب را صفا

مي بخشد.» نتيجه:

از مجموع آنچه در بالا آورديم و روايات فراوان ديگر كه ذكر آنها به طول مي انجامد

بخوبي استفاده مي شود كه رابطه نزديكي ميان تغذيه و روحيات و اخلاقيات وجود

دارد، هرگز نمي گوئيم غذاها علت تامه براي اخلاق خوب يا بد است، بلكه همين اندازه

مي دانيم كه طبق روايات بالا يكي از عوامل زمينه ساز پاكي و اخلاق، تغذيه است هم

از نظر نوع غذاها و هم از نظر حلال و حرام بودن آنها.

دانشمندان امروز نيز معتقدند بسياري از پديده هاي اخلاقي به خاطر هورمونهائي است

كه غده هاي بدن تراوش مي كند و تراوش غده ها رابطه نزديكي با تغذيه انسان دارد;

بر همين اساس، بعضي معتقدند كه گوشت هر حيواني حاوي صفات آن حيوان است،

واز طريق غده ها و تراوش آنها در اخلاق كساني كه از آن تغذيه مي كنند اثر مي

گذارد. گوشت درندگان انسان را درنده خو مي كند، و گشت خوك صفت بي بندوباري

جنسي را كه از ويژگيهاي اين حيوان است به خورنده آن منتقل مي سازد.

اين از نظر رابطه طبيعي و مادي است، از نظر رابطه معنوي نيز آثار خوردن غذاي

حرام غير قابل انكار است، غذاي حرام قلب را تاريك و روح را ظلماني مي كند و

فضائل اخلاقي را ضعيف مي سازد.

اين

سخن با ذكر يك داستان تاريخي كه مورخ معروف مسعودي در «مروج الذهب »

آورده پايان مي دهيم:

او از «فضل بن ربيع » نقل مي كند كه «شريك ابن عبدالله » روزي وارد برخليفه

عباسي شد، به او گفت بايد حتما يكي از سه كار را انجام دهي، شريك سؤال كرد كدام

سه كار؟ گفت يا قضاوت را از سوي من بپذيري و يا تعليم فرزندم را برعهده بگيري،

و يا غذائي (با ما) بخوري! شريك فكري كرد و گفت سومي از همه آسانتر است،

مهدي او را نگهداشت و به آشپز گفت انواعي از خوراك مغز آميخته با شكر و عسل

براي او فراهم ساز.

هنگامي كه «شريك » از آن غذاي بسيار لذيذ و (طبعا حرام) فارغ شد، آشپز رو به

خليفه كرد و گفت اين پيرمرد بعد از خوردن اين غذا هرگز بوي رستگاري را نخواهد

ديد! فضل ابن ربيع مي گويد مطلب همين گونه شد، و شريك ابن عبدالله بعد از اين

ماجرا هم به تعليم فرزندان آنها پرداخت و هم منصب قضاوت را از سوي آنها پذيرفت.

موادغذايي مخصوص صبحانه

موادغذايي مخصوص صبحانه چيست؟

تحقيقات نشان داده است كه اگر موادغذايي لازم براي آماده كردن صبحانه در اختيار

باشد، بچه هاي مدرسه اي تمايل بيشتري به خوردن صبحانه دارند. برخي از اين

موادغذايي عبارتند از:

سيريال هاي گندم مخصوص صبحانه

فرني

نان گندم كامل

شيريني و كلوچه هاي كم چربي

چيزي كه با نان خورده شود مثل تخم مرغ، پنير، مربا، و…

ماست

آبميوه تازه

شير كم چرب عسل

ماده اصلي عسل، شهد گل ها و گياهان معطر و شفا بخش است كه توسط زنبوران عسل

پس از مكيدن، تغليظ شده و تغيير شكل

داده و به عنوان يك غذاي خوشمزه و كامل در

دسترس انسان قرار مي گيرد.

عسل، ماده غذايي غني از مواد مورد نياز بدن و انرژي بخش است و ميل كردن آن در

صبحانه، مي تواند انرژي شما را تا ظهر فراهم كند، چون? ? درصد آن قندهاي ساده

(گلوكزولولز) ساده است و ??? گرم آن ??? كالري در بدن توليد مي كند. اين قندهاي

ساده موجود در عسل پس از خوردن به سرعت جذب مي شوند و انرژي مورد نياز بدن

را تامين بدن را تامين مي كنند.

اگر شما قرار است در طول روز فعاليت ورزشي انجام دهيد بهتر است در صبحانه

عسل ميل كنيد، چون در عرض چند دقيقه به شما انرژي مي دهد و تحمل بافتي و قدرت

ترميم را افزايش خواهد داد. فراموش نكنيد عسل حاوي تعدادي از ويتامين ها مانند

ويتامين C و K است و اسيد آمينه هايي مانند ريبوفلاوين وتيامين را داراست كه در

ساختن پروتئين هاي مختلف موجود در بدن مانند پوست، عضله، خون و … استفاده

مي شوند.

ابوعلي سينا در كتاب قانون، عسل را اكسير جواني و زيبايي و سلامت مي داند.

در تحقيقاتي كه در سال هاي اخير انجام شده است، نشان داده شده كه عسل در درمان

عفونت هاي بر جاي مانده از عمل سزارين و سوختگي از آنتي بيوتيك هاي مرسوم

كارآمدتر است و با باكتري هاي زيادي مثل اي كولا ي، سالمونلا و هليكوباكتر مبارزه

مي كند. يك قاشق چايخوري عسل در صبحانه، مانع رشد باكتري خطرناكي به نام

هليكوباكتر شده كه باعث زخم معده مي شود.

برخي اعتقاد دارند كه اين اثر ضدباكتري عسل به علت اسيدي بودن آن است ولي

مطالعات نشان داده است كه عسل حاوي يك ماده آنتي اكسيدان به نام پراكسيد هيدروژن

است كه قادر است با آن باكتري ها را

نابود كند. عسل به عنوان يك مرهم طبيعي براي

زخم ها محسوب شده كه علاوه بر اثر ضدميكروبي، محيطي مناسب براي رشد مجدد و

ترميم بافت فراهم مي كند. در طب جديد شيوه درماني جديدي به نام <عسل درماني>

پايه گذاري شده است. شما هم مي توانيد عسل درماني را با اضافه كردن اين خوراكي

چسبناك به صبحانه خود، در منزلتان پايه گذاري كنيد. اگر ظرف عسل صبحانه شما

شكرك زده است، عصباني نشويد و به تقلبي بودن عسل شك نكنيد، اتفاقا عسلي كه

شكرك مي زند، مرغوب است و عسلي كه شكرك بزند حتما خالص است. عسل به علت

درصد بالاي مواد قندي، يك ماده جامد است كه تحت شرايط خاصي به مايع تبديل شده

است، تمام انواع عسل ها پس از مدت زمان معيني بر اساس شرايط بسته بندي و

نگهداري متبلور و جامد شده و به اصطلاح شكرك مي زند. حال اگر دوست نداريد عسل

شكرك زده ميل كنيد، شيشه عسل را در آب جوش قرار دهيد و هنگامي كه آخرين بلور

(شكرك) محو شد، آن را از آب جوش خارج كنيد. نوش جان. چاي

چاي شيرين در سفره صبحانه كمتر ايراني پيدا نمي شود و عطر چاي و نان، آغاز يك

روز خوش را برايمان رقم مي زند. چاي پس از آب، پرمصرف ترين نوشيدني دنياست و

روزانه يك ميليارد فنجان چاي در دنيا نوشيده مي شود. اكثر ما به چاي سياه عادت

كرده ايم ولي انواع ديگر چاي مثل چاي سبز (تخمير نشده) و چاي اولانگ و پوچونگ

(نيمه تخميري) هم وجود دارند كه بد نيست آنها را در سفره صبحانه تجربه كنيد.

مصرف چاي دم كرده هنگام صبحانه موجب تسريع حركات تنفسي، سرعت گردش خون

و رفع خواب آلودگي و

گوارش بهتر غذا مي شود. چاي علاوه بر كافئين پروتئين و

كربوهيدرات دارد. چاي داراي ويتامين هاي متعددي از گروه B و اسيدفوليك ( C ) است

و برگ سبز چاي غني از ويتامين C هستند. جوهرمازو (تانن) بخش اصلي چاي است.

طعم تلخ چاي مربوط به همين ماده است پزشكان نوشيدن چاي سبز را كه حاوي تانن

زيادي است، به علت اثرات آرام بخشي و مسكن آن بر معده و روده توصيه مي كنند. يك

عيب تانن چاي اين است كه، از جذب مواد معدني به ويژه آهن ممانعت مي كند. چاي و

پلي فنل هاي موجود در آن نقش بازدارنده عليه بسياري از كارسينوژن ها (سرطان ها)

دارد.

نتايج يك تحقيق در هلند نشان داد، خطر سكته قلبي براي مرداني كه روزانه ? فنجان

چاي مي نوشند، ?? درصد كمتر است. چاي از ايجاد لخته هاي خطرناك كه منجر به

سكته قلبي و مغزي مي شوند، جلوگيري مي كند و در كنترل فشار خون نيز مفيد است.

مطالعات ديگري نشان داده است مردم ژاپن كه بيشتر از ساير ملل چاي مي نوشند، كمتر

به آلزايمر (زوال عقل) مبتلا مي شوند. چاي غني از فوايد بوده با مقاوم ساختن دندان ها

در برابر پوسيدگي، ميزان پوسيدگي دندان ها را كاهش مي دهد .

بر اساس مطالعات جديد چاي با پيشگيري از تشكيل پلاك ميكروبي، برخي باكتري هاي

دنداني را كه مي تواند باعث بيماري لثه شود، نابود مي كند. افزودن شكر به چاي مي تواند

از اثر ضد پوسيدگي چاي بكاهد همچنين بعضي محققان اعتقاد دارند افزودن ليمو ترش به

چاي اثر آن را كاهش مي دهد. چاي سبز و سياه هر دو براي سلامت مفيدند اما چاي سبز

چون عمل واكسيناسيون روي برگ هاي آن انجام نگرفته، خاصيتش از چاي سياه بيشتر

است. چاي هاي

گياهي نيز دم كرده برگ گياهان مختلف (بابونه … ) هستند و گفته

مي شود حاوي رنگدانه هاي بدون كافئين هستند، اگر حساسيت بيماري داريد، نبايد از اين

چاي هاي گياهي استفاده كنيد. شير و لبنيات

نوشيدن يك ليوان شير به عنوان صبحانه، نوشيدن يك ليوان مواد غذايي كامل و باارزش

است. مواد غذايي همين يك ليوان شير، به سه بخش آب چربي و مواد جامد غير چرب

كه شامل پروتئين هاي شير (كازئين، آلبومين و گلوبولين) و مواد معدني (كلسيم و فسفر)

و لاكتوز است، تقسيم مي شود. شير شامل تمام اسيد هاي آمينه ضروري بدن براي

ساختن پروتئين ها ست. قند شير، لاكتوز نام دارد كه شيريني آن ?? بار از قند و شكر

كمتر است، لاكتوز چاق كننده نيست و مصرف آن براي بيماران ديابتي مضر نيست.

بسياري از شيرهايي كه از سوپر ماركت ها تهيه مي كنيم مقداري آب به آنها اضافه شده

است كه از وزن مخصوص شير مي كاهد و به اصطلاح شير را رقيق و سبك مي كند،

از طرف ديگر شيرهاي كم چرب كه در بازار موجودند، بخشي از چربي خود را از

دست داده اند. شير پاستوريزه را نبايد جوشاند چون از ارزش غذايي اش كاسته مي شود.

همچنين اين باور عمومي غلط است كه شيرهاي استرل يزه به دليل ماندگاري طولاني

فاقد ارزش غذايي هستند، شير در سيستم هاي صنعتي تهيه مواد غذايي به گونه اي تهيه

مي شود كه كمترين صدمه اي به ارزش غذايي آن وارد نمي شود. همان طور كه معروف

است شير از پوكي استخوان پيشگيري مي كند و باعث استحكام دندان ها مي شود و به اين

دليل غني بودن آن از اصطلاح معدني <كلسيم و فسفر> است. دانشمندان انگليسي

دريافته اند مصرف شير، پنير، خامه

و كره از بيماري آسم در كودكان پيشگيري مي كند.

بر اساس آمارهاي موجود، در حال حاضر مصرف سرانه شير و فرآورده هاي لبني در

ايران ?? گرم در سال برآورد شده است و اين رقم در كشور هاي اروپايي ??? تا???

كيلوگرم است. بنابراين اين مسوليت مادران خانواده است كه شير را در كنار چاي و

پنير و نان به سفره صبحانه اضافه كنند .تصورش را بكنيد اگر همه ما از فردا صبح

يك ليوان شير هنگام صبحانه بنوشيم، سرانه ملي ما چقدر افزايش خواهد يافت. فردا

صبح يك ليوان شير را فراموش نكنيد. نان

هر كدام از ما نان مختلفي را براي صبحانه ترجيح مي دهيم، از نان لواش گرفته تا

سنگك و بربري و ما ايرانيان نان را بركت سفره مي شناسيم و براي آن ارزش و احترام

زيادي قائل هستيم. امروزه انواع متفاوتي از نان ها در بازار موجود است.

نان سفيد: ناني است كه از آرد سفيد تهيه شده، يعني آردي كه در تهيه آن فقط از دانه

غلات استفاده مي شود.

نان قهوه اي: ناني است كه در تهيه آن، دانه و ?? درصد پوسته دانه (سبوس) به كار

رفته است.

نان كامل: ناني است كه در تهيه آرد آن، دانه كامل گندم (دانه به همراه سبوس) به كار

رفته است.

نان جوانه گندم: ناني است كه به آرد آن، پودر جوانه گندم اضافه كرده اند.

نان غلات: ناني قهوه اي است كه به آن، ديگر انواع غلات را به صورت دانه كامل

(پوسته به همراه دانه) اضافه كرده اند.

اكثر شما ايرانيان از نان لواش به عنوان صبحانه استفاده مي كنيد. نان لواش ناني نرم،

تخت و نازك است كه از آردآب و خميرمايه و نمك به

دست مي آيد.

نان تست نوعي نان ورقه شده انگليسي است كه با قرار دادن در برابر حرارت

برشته مي شود. معمولا نان تست را با قرار دادن داخل دستگاه برقي تسترويافن، برشته

مي كنند. براي وعده صبحانه در اكثر نقاط دنيا از نان تست استفاده مي شود. همچنين

استفاده از اين نوع نان براي صبحانه به افرادي كه ناراحتي هاي معده و روده دارند و

دچار اسهال شده اند، توصيه مي شود.

امروزه متخصصان تغديه استفاده از نان هايي كه از غلات تهيه مي شوند و به نان

سبوس دار معروف شده اند را براي صبحانه و ساير وعده هاي غذايي توصيه مي كنند،

مطالعات نشان مي دهند نان سياه مي تواند از ديابت، بيماري هاي قلبي، استئوپروز و

شكستگي استخوان جلوگيري كند. همچنين ميزان فيبر در نان سياه از ساير نان ها بيشتر

است. آرد سياه محتوي كلسيم روزانه را فراهم مي كند، پس مي توان گفت نان يكي از

منابع كلسيم است و از پوكي استخوان پيشگيري مي كند. يكي ديگر از عناصري كه در

نان سياه وجود دارد، آهن است. كمبود آهن موجب بي حالي، سستي و خواب آلودگي و

كم خوني مي شود و اگر در اين مرحله درمان نشود، بر روي اعصاب و مغز اثر

مي گذارد. آهن موجود در اين نان به رشد سلول هاي عصبي كودك كمك كرده و باعث

باهوشي مي شود.

بي ميلي كودكان به صبحانه

علل بي ميلي كودكان به صبحانه چيست؟

تكراري و يكنواخت بودن صبحانه:

كودكي كه هر روز مجبور است همان نان و چاي و پنير را در همان ظرف ها و شكل

هميشگي ميل كند (به عنوان صبحانه بخورد) ممكن است علاقه و ميل خود ار از دست

بدهد. در اين روزها كه اكثر مادران به دليل اشتغال صبحانه را به صورت حاضري و

سريع در

اختيار كودك قرار مي دهند، اين مشكل حادتر به نظر مي رسد.

با تغييرات كوچكي مي توان كودك را به يك صبحانه خور حرفه اي تبديل كرد، كار چندان

دشواري نيست بچه ها خيلي راحت راضي مي شوند، فقط كافي است شما در روزهاي

مختلف هفته، صبحانه هاي مختلفي را مثل تخم مرغ و نان شير و پنير و نان و يا حتي

فرني را تهيه كرده و همچنين براي صرف صبحانه به كودك فرصت دهيد و تند تند

نگوييد :<زود باش، دير شد>! ترس و اضطراب كودك

بعضي از كودكان به دليل ترس و نگراني از رفتن به مدرسه، صبح ها علاقه اي به

خوردن صبحانه نشان نمي دهند. همچنين مشاجرات و دعواهاي پدر و مادر مي تواند بر

اشتهاي كودك براي خوردن صبحانه اثر بگذارد. علاقه كودك به غذاهاي ديگر به عنوان صبحانه

بعضي كودكان غذاهاي رايج و معمول براي صبحانه مثل شير، پنير، كره و… را

دوست ندارند و ممكن است به دلايل مختلف مانند الگوهاي غذايي و مصرفي اعضاي

خانواده، غذاهاي گرم (ساندويج حليم عدسي فرني، شيربرنج) را براي صبحانه ترجيح

بدهند،اگر كودك شما در اين گروه از بچه ها قرار مي گيرد، منعي ندارد كه با رعايت

ملاحظات سلامتي و نوع سليقه و ذائقه كودك اين غذاها را به عنوان صبحانه در اختيار

كودك قرار دهيد. شايد شما تصور كنيد اين غذاها سنگين و حجيم هستند، ولي بهتر از

آن است كه كودك گرسنه راهي مدرسه شده و دچار اختلالاتي مانند سرگيجه، تهوع و

ضعف شود. به علاوه بسياري از اين غذاها مانند فرني و حليم مواد غذايي غني و كاملي

هستند و انرژي لازم را تا ظهر براي كودك فراهم مي كنند.

يكي ديگر از دلايل بي اشتهايي كودكان

براي خوردن صبحانه، خوردن شام در ساعات

انتهايي شب است، بنابراين سعي كنيد كودك شما سرشب شام بخورد و شب ها در

ساعت معيني بخوابد تا بتواند صبح زود، به راحتي از خواب بيدار شده و ميل كافي به

صبحانه داشته باشد. همچنين والدين بايد صبحانه را وعده غذايي مهم تلقي كنند و

كودكشان را به خوردن آن تشويق كنند. مطالعات نشان مي دهند پدر و مادرهايي كه

صبحانه را حذف مي كنند، فرزندانشان نيز معمولا چنين كاري انجام داده و از الگوي

رفتاري والدين خود تبعيت مي كنند.

صبحانه

چرا صبحانه يكي از مهم ترين وعده هاي غذايي است؟

پس از پايان خوابيدن و ? تا ?? ساعت وقفه در سوخت رساني بدن، صبحانه خوردن

به عنوان عاملي براي تجديد قوا از اهميت بالايي برخوردار است. اين، بيشترين وقفه

ميان وعده هاي سه گانه غذايي است. وقتي خواب هستيد، بدن به غذا، سوخت و انرژي

براي تپش منظم قلب، تنظيم اعصاب و سلول هاي عصبي و همچنين غذارساني به مغز

احتياج دارد كه بيشتر اين سوخت از گلوكزهاي خون، ماهيچه ها و شش ها كه اكسيژن

را به خون مي رسانند، تأمين مي شود. با آغاز صبح، بدن از حالت استراحت بيرون مي

آيد و به انرژي و غذا احتياج دارد و اين سوخت را بايد از خوردن وعده هاي غذايي

تأمين كند. به همين علت خوردن صبحانه، مخصوصاً براي كودكان بسيار اهميت دارد.

كودكان با خوردن صبحانه، گيرايي بيشتري براي درست خواندن و فهميدن مطالب جديد

دارند و به جاي اين كه به فكر رفع گرسنگي باشند، به فكر درس خواندن و فهميدن

مطالب درسند. صبحانه خوردن موجب تعادل

وزن در افراد و بخصوص در كودكان مي

شود. هنگام فعاليت هاي روزمره يا تمرين هاي ورزشي، ماهيچه ها شديداً به انرژي كه

از طريق كربوهيدرات ها تأمين مي شود نياز دارند. كربوهيدرات ها در واقع چون در

بدن توليد نمي شوند بايد از غذاها تأمين شوند. بدن افرادي كه عادت به صبحانه خوردن

ندارند، در طول روز، بيش از سايرين كالري مصرف مي كند و شانس بيشتري براي

چاق شدن دارند.

وقتي فرد صبحانه نمي خورد، بدن او به علت نرسيدن غذا به مغز، خسته تر است و در

بين روز بيشتر با خوردن چاي يا قهوه و يا بعضاً خوردن شكلات ها و شيريني كه

حاوي مقدار بسياري قند زائد است، به ظاهر نياز بدن را برطرف مي كند اما اين نياز

براي مدت زمان كمي رفع نمي شود و در نتيجه فرد با خوردن غذا هنگام ظهر اين

كمبود و گرسنگي خود را جبران مي كند. كج خلقي و بي حوصلگي در صبح از نتايج

نخوردن صبحانه است و اين گونه افراد تمايل بيشتري براي خوردن غذا در ظهر دارند.

اگر صبحانه اي كامل كه مورد احتياج بدن است، فراهم كنيم، عادت غذايي به صورت

متعادل درمي آيد و در نتيجه در وعده هاي ديگر غذايي فرد تمايلي به غذاي بيش از

احتياج بدن كه موجب اضافه وزن او مي شود، ندارد. صبحانه مغذي شامل پروتئين ها،

فيبرها، غذاهاي سبوس دار، گندم، ويتامين و امثال آنها هستند. منابع پروتئيني را مي

توان در غذاهايي مانند گوشت هاي كم چرب، شير و تخم مرغ يافت. فيبر نيز در ميوه

ها و سبزي ها و

جو به فراواني يافت مي شود. اين مواد نه تنها بهترين و سالم ترين

منابع غذايي به حساب مي آيند و كمك شاياني به تقويت و رشد حافظه كودكان مي كنند،

بلكه انرژي لازم را براي انجام فعاليت هاي روزانه به بدن مي دهند.

مي توانيم در صبحانه از ميوه ها و سبزي ها نيز استفاده كنيم. مطالعات دانشمندان نشان

داده است كه خوردن ميوه ها و سبزي ها احتمال حمله هاي قلبي و سرطان را كاهش

مي دهد. اگر خوردن صبحانه برايتان مشكل است، مي توانيد در ? يا چند وعده، غذاهاي

مورد نياز را به بدن برسانيد. به طور مثال خوردن مقداري نان و يا شير در خانه، و

بعد در محل كار خوردن حتي يك سيب مي تواند انرژي بدن را تا حدودي تأمين كند. اما

بهتر آن است كه با آرامش و بدون عجله، صبحانه اي كامل بخوريم.

صبحانه

خوردن صبحانه چه فوايدي دارد؟

* توازن انسولين بدن را حفظ مي كند .

* اعمال بدن را تنظيم مي كند .

* علاقه مفرط به خوردن مواد قندي و نشاسته اي را كم مي كند .

* گلوكز بدن را متعادل نگه مي دارد ودر نتيجه جريان انرژي را ثابت مي كند .

* به دفع مواد زائد از بدن كمك مي كند .

* تمركز ، هوش و فعاليت ذهني را تقويت مي كند .

* خلق و خو را آرام مي كند .

* از ضعف و خستگي مفرط در طول روز جلو گيري مي كند .

* كمك مي كند فرد كالري بيشتري بسوزاند و راحت تر رژيم بگيرد .

* از يبوست جلوگيري مي كند.

* اشتها ،

گرسنگي و حرص به غذا خوردن را تنظيم مي كند .

* فرد را در طول روز شادابتر نگه مي دارد.

كساني كه صبحانه مناسب و سالم و حاوي غلات كامل مي خورند تقريباً در همه روز

قند خونشان در حد طبيعي باقي مي ماند. صبحانه مهم ترين وعده غذايي به حساب مي آيد

و كساني كه اين وعده غذايي را در برنامه روزانه خود مي گنجانند، از سلامت بيشتري

در طول زندگي خود برخودارند.بسياري از تحقيقات كه پيش از اين انجام شده اند نشان

مي دهند كه صرف صبحانه مي تواند از افزايش وزن جلوگيري كند و احتمال بروز

بيماري هاي قلب و عروق را در حد قابل ملاحظه اي كاهش دهد. در حال حاضر

بيماري هاي عروق قلب مهم ترين علت مرگ در جوامع پيشرفته و همچنين جوامع در

حال توسعه به شمار مي روند و بهترين راه براي كاهش ابتلا به اين بيماري ها آن است

كه سبك زندگي و به ويژه رژيم غذايي تغيير يابد.

با داشتن رژيم غذايي مناسب و تحرك بدني كافي مي توان احتمال ابتلا به بيماري هاي

قلب و عروق را به حداقل رساند. همچنين بالا بودن قند خون و عدم توانايي بدن در

كنترل اين ماده مي تواند زمينه ساز ابتلا به ديابت و ديگر بيماري هاي ناشي از آن باشد.

به گفته محققان صبحانه اي كه از غلات كامل با فيبر غذايي كافي تشكيل شده باشد

مي تواند از نوسانات قند خون در طول روز جلوگيري كند و به اين ترتيب مانع از

آسيب هاي ناشي از بالا بودن قند خون گردد. مصرف چنين صبحانه اي موجب مي شود تا

حداقل تا ده ساعت قند خون در حد سالم باقي بماند نقش صبحانه در سلامتي

براساس شواهد تازه اي كه پزشكان در

آمريكا كشف كرده اند، رمز سلامتي در

خوردن صبحانه نهفته است. اين گروه معتقدند كه حذف صبحانه احتمال چاق شدن، ابتلا

به ديابت و حتي سكته قلبي را افزايش مي دهد. افرادي كه هر روز صبح يك وعده

غذايي كامل شامل غلات سبوس دار مصرف مي كنن_د احتم_الاً بي_ش از ساير افراد از

فوايد بهداشتي آن بهره مي برند. دكتر مارك پري_را و همكاران او در دانشكده پزشكي

هاروارد عادت غذايي ???? نفر سياهپوست و ???? نفر سفيدپوست را مورد بررسي

قرار داده اند. در مجموع ?? درصد سفيد پوست ها و ?? درصد سياهپوستها هر روز

صبحانه مي خورند.

دانشمندان دريافتند كه احتمال چاق شدن افرادي كه هر روز صبحانه مي خورند، يك

سوم كمتر از كساني است كه از خوردن آن پرهيز مي كنند، به علاوه احتمال ابتلاي اين

افراد به بيماريهاي قندخون ?? درصد كمتر از سايرين است. مشكل قندخون، خطر ابتلا

به بيماري ديابت يا كلسترول بالا را كه از عوامل ايجاد ناراحتي هاي قلبي است افزايش

مي دهد. پژوهشگران بر اين باورند كه خوردن صبحانه مي تواند به تثبيت ميزان قند

خون كه اشتها و انرژي را تنظيم مي كند ياري برساند. زيرا افرادي كه صبحانه مي

خورند در طول روز كمتر گرسنه مي شوند و از زياده روي در خوردن

پرهيزخواهندكرد. يكي از كارشناسان امور تغذيه اظهار مي دارد "نتايج ما نشان مي

دهد كه صبحانه واقعاً ممكن است مهمترين وعده غذايي روزانه باشد.” در ضمن به نظر

مي رسد كه صرف صبحانه نقش مهمي در كاهش خطر ديابت نوع دوم و بيماري هاي

قلب و عروق ايفاء مي كند.

افزون بر اين پژوهشگران اخيراً تحقيق درباره محتويات

صبحانه افراد را مورد مطالعه قرار داده اند تا متوجه شوند كدام غذاها به بهبود سلامتي

كمك مي كند. نتايج اوليه حاكي است كه موادي كه كاملاً از غلات تشكيل شده است

براي سلامتي مفيد مي باشند. نتيجه بررسي پزشكان در اين زمينه نشان مي دهد كساني

كه اين نوع مواد را مصرف كرده اند، ?? درصد كمتر به مشكلات قند خون مبتلا مي

شوند. تأمين گلوكز

گلوكز كه منبع انرژي بدن است، با مصرف كربوهيدرات شكسته شده و جذب مي شود.

در اول صبح، كه حداقل ?? الي ?? ساعت از آخرين خوراك شما مي گذرد، سطح

گلوكز بدن پايين است. وقتي اين اتفاق مي افتد، بدن با آزاد كردن گلوكزي كه در بافت

هاي عضلاني و كبد ذخيره شده است، و گليكوژن ناميده مي شود، كمبود گلوكز را

جبران ميكند. وقتي همه انرژي گليكوژن نيز تمام شد، بدن اسيدهاي چرب را براي

توليد انرژي تجزيه ميكند. بدون كربوهيدرات، اسيدهاي چرب نيمه كاره اكسيد مي

شوند، كه ممكن است موجب پايين آمدن سطح انرژي بدن شود. از اينرو، صبحانه مي

تواند ميزان انرژي بدن و همچنين متابوليسم را در طول روز تقويت كند. ويتامين ها، مواد معدني، و موادمغذي لازم

صبحانه حجم قابل توجهي از موادغذايي مورد مصرف در طول روز را تامين ميكند و

اين فرصت را به شما مي دهد كه از موادغذايي تقويت شده مثل آهن، ويتامين B و فيبر

استفاده كنيد. ويتامين ها، مواد معدني و ساير موادغذايي مورد نياز بدن فقط از طريق

خوردن غذا به دست مي آيد. از اينرو،

گرچه بدن مي تواند انرژي كافي تا وعده غذايي

بعد را تامين كند، با اينحال باز هم بايد براي حفظ سلامت و سرزندگي سطح ويتامين ها

و موادمعدني بدن را بالا نگه داريد.

تغذيه در بيماريهاي عفوني

نقش تغذيه در بيماريهاي عفوني چيست؟

نقش تغذيه در بيماريها عفوني را مجموعا به چهار گروه مي توان تقسيم نمود:

1- تغذيه در رابطه با ايجاد بيماريهاي عفوني، شامل بيماريهاي گوارشي و مسوميت

هاي غذايي ( بوتوليسم)، بيماريهاي روده اي مثل اسهال هاي ميكروبي و بيماريهاي

عفوني سيستميك ( بروسلوز و تيفوئيد)

2- تغذيه در بيماران عفوني ( محدوديتها و ممنوعيتها)

3- درمان سوء تغذيه به عنوان عارضه بيماريهاي عفوني

4- تغذيه در بيماران با نقص دفاعي شديد تغذيه در رابطه با ايجاد بيماريهاي عفوني

قبل از اينكه وارد اين بحث شويم مقدمتا به مسئله مقاومت بدن در رابطه با غذا اشاره

مي كنم كه شايد در عامه مردم هم اين مسئله شناخته شده باشد كه اگر غذاي كافي باشد،

بيماري كمتر است يا به اصطلاح « دوايش ته ديگ است.»

در عصر قبل از آنتي بيوتيك ها، يكي از بيماريهاي كشنده بشر، سل بود كه متاسفانه

هنور هم هست، وقتي كسي مسلول مي شد او را به يك باشد.وش آب و هوا منتقل مي

كردند و غذاهاي مقوي مي دادند درمان تقريبا به همين صورت انجام مي شد. شايد به

همين جهت بيمارستان مسلولين و استراحتگاه آنها را جايي مي ساختند كه فضاي كافي،

هواي كافي، نور كافي و غذاي كافي داشته باشد. در كشورهاي فقير يكي از علل شايع

مرگ و مير كودكان بيماريهاي روده اي و اسهال است

فقر دانش، فقر اقتصادي و فقر

بهداشتي در اين كشورها از عوامل مهم بيماريهاي جسماني، رواني و اجتماعي است.

يعني فقر اقتصادي و غذايي و جهل ايجاد مي كند كه پايه و اساس خيلي از بيماريهاي

عفوني و واگير دار در اين كشورها هستند و مرگ و مير زيادي را به خصوص در

اطفال به دنبال دارد.

اثر غذا در تكوين سيستم دفاعي انسان از دوره جنيني آغاز مي شود. يعني خانمي كه

حامله مي شود در واقع همان موقع تغذيه جنين او بايد جامع، كافي و حساب شده باشد.

اگر در اين دوره به مادر پروتئين كافي، ويتامني كافي، املاح كافي از جمله آهن برسد

بچه در همين دوره تكويني كه معولا سه ماهه اول حيات است رشد لازم را پيدا مي كند.

و اگر جنين رشد كافي كرده و جنين سالمي باشد وزن و اندازه طبيعي خواهد داشت.

وزن طبيعي جنين معيار مهمي براي سلامتي اوست. و بعد از تولد تغذيه نوزاد با شير

مادر شروع مي شود كه هم ويتامين كافي و هم املاح كافي دارد و مي تواند ضامن رشد

كودك باشد.

بنابراين سوء تغذيه از دوره تكامل جنيني نسل بشر نقش خودش را براي تمام عمر ابقا

مي كند. اگر سيستم دفاعي كودكي در اين دوره رشد نكرده باشد. در تمام مراحل بعدي

رشد نمي تواند در مقابل عوامل بيماري زا نقش دفاعي كافي داشته باشد. به خصوص

ياد آوري مي كنم كه دوره شير خوارگي دومين مرحله مهم است. تغذيه مناسب با شير

مادر كه داراي ويتامين و املاح كافي است رشد دفاعي كودك را تداوم مي بخشد.

كودكي

كه سوء تغذيه دارد و پروتئين و ويتامين كافي به او نمي رسد مستعد بيماريهاي

عفوني است و به واكسيناسيون ها هم جواب خوبي نمي دهد. بنابراين تغذيه مبناي

مقاومت بشر در مقابل عوامل بيماري زاي محيطي است كه اين عوامل محدود به

بيماريهاي عفوني نيست و مي شود به ساير بيماريها هم تعميم داده شود. گر چه در حال

حاضر بشريت مرفه از سوي تغذيه به گونه پر خوري و مصرف بيش از حد لازم رنج

مي برد. بخش وسيع انسانهاي محرومي هم هستند كه از كمبود تغذيه مورد نياز خود

رنج مي برند. در مورد نقش تغذيه در ايجاد مقاومت در مقابله با بيماريهاي عفوني

بررسي هاي زيادي انجام گرفته است مثلا ديده شده اگر به يك گروه غذاي كافي

برسانيم و به گروه ديگري واكسن سل بزنيم آنهايي كه تغذيه كافي مي شوند كمتر از

آنهايي كه واكسن زده اند به سل مبتلا مي شوند.

احتمال بروز سل در آنها كه تغذيه كافي داشته اند و واكسن سل هم زده اند بسيار كمتر

مي شود. نقش تغذيه در ايجاد بيماريها

غذا به عنوان منبع انرژي زاي بدن اگر دچار آلودگي هاي ميكروبي باشد مي تواند

منشاء بيماريهاي مختلف و در راس آنها بيماريهاي گوارشي و مسموميت هاي غذايي

باشد. ما در فصول مختلف در معرض مسموميت هاي مختلف غذايي هستيم. به

خصوص زماني كه هوا گرم مي شود ما شاهد بيماريهاي روده اي بيشتري هستيم كه

خطرناك ترين آنها « وبا» است. چنانچه در همين تهران، زهدان و در خيلي از

كشورهاي جهان، به خصوص كشورهاي مرسوم به جهان سوم به طور

موضعي شاهد

بروز بيماري « وبا» هستيم.

مسموميت هاي غذايي هم در رابطه با غذاهاي مانده و آلوده بروز مي كنند. به دليل آنكه

غذاها به طور بهداشتي تهيه نمي شوند و ما در مراكز توليد غذا و رستوران ها كنترل

واقعي نداريم. يعني هر كس كه بيكار مانده در زمينه تغذيه كار مي كند و خيلي ها از

اصول بهداشت غذا آگاهي ندارند و برخي از آنها كه از جنبه بيماريهاي انگلي كه

بررسي مي شوند بيش از يك انگل دارند و مي توانند آلودگي و بيماريهاي انگلي را از

طريق دست به ديگران انتقال دهند. به عبارت ديگر هم در توليد مواد غذايي و هم در

توزيع آن رعايت نكات بهداشتي را نمي كنيم. بسياري موارد مواد غذايي كنسور شده كه

خراب مي شوند از رده خارج نمي شوند كه بسيار خطرناكند. همين طور كشك هايي

كه در ظرفهاي مخصوص نگهداري مي شوند اگر دچار فساد و آلودگي شوند مي توانند

باعث بيماريهاي مهلكي مثل بوتوليسم كه يك بيماري خطرناك و كشنده است، بشوند.

تب روده يا تيفوييد يا حصبه هم يكي از بيماريهاي خطرناك است كه از طريق آب و

غذاي آلوده انتقال مي يابد و با توجه به مقاومت نسبت به آنتي بيوتيك كه طي سالهاي

اخير تكوين يافته است مشكلات زيادي را براي مبتلايان به همراه دارد. كه از طريق

آب و غذا انتقال مي يابد به ويژه نزد كودكان مي توانند سبب ايجاد اسال هاي شديد و

بيماريهاي عفوني خطرناك شوند.

لازم به ذكر است حصبه به وسيله آب آلوده ايجاد مي شود و معمولا از بيمار به فرد

ديگر انتقال پيدا مي كند و اگر چنين اتفاقي بيفتد مطلقا به دليل رعايت بهداشت است.

نكته ديگر اينكه ديده شده به دليل باورهاي غلط مردم و حتي برخي از پزشكان و

پرستاران بيماران تيفوييدي را چنان از خوردن غذا محروم مي كنند كه منجر به سوء

تغذيه شديد و مرگ آنها مي شود. مثلا مي گويند بيمار حصبه اي نبايد نان بخورد.

يكي از بيماريهاي مهمي كه از طريق تغذيه مواد آلوده در ايران شيوع دارد تب مالت

است. همان طور كه مس دانيد تب مالت يك بيماري مشترك بين انسان و دام است.

ميكرب تب مالت در گوسفند، بز، گاو، و در حيوانات ديگري مثل خوك و سگ مي

توان ايجاد بيماري كند و انسان به طور اتفاقي در تماس با اين حيوانات و با مصرف

مواد آلوده عمدتا غذايي كه از شير نجوشيده تهيه شده باشد. ( مثلا پنير از شير نجوشيده

به عمل مي آيد.) مبتلا مي شود.

معمولا پنير را بايد سه ماه در آب نمك نگه دارند و بعد توزيع كننده كه اين اصل

رعايت نمي شود به هر حال مصرف پنير آلوده سبب بيماري تب مالت در انسان مي

شود. يكي از بيماريهاي مهمي كه از طريق آب و مصرف غذاي آلوده براي انسان ايجاد

شود اسهال هاي آميبي است كه آن هم در تمام فصول وجود دارد و در غالب شهرها

شيوع دارد. ولي در فصل تابستان شايع تر است. همين طور مصرف جگر نيم پز

گوسفند منجر به بيماري « توكسوپلاسموز» مي شود كه كيست انگل وارد معده انسان

مي شود تحت تاثير اسيد معده باز

مي شود و انگل آزاد مي شود و از طريق مخاط روده

جذب و وارد كبد مي شود و وارد غدد لنفاوي مي شود. اگر خانم حامله اي فرضا دچار

اين بيماري شود اين انگل خودش را به جنين مي رساند و در جنين ايجاد بيماري مغز و

اعصاب مي كند و مي تواند منجر به گرفتاري مركز عصبي حساس چشم و مغز شود

كه يكي از بيماريهاي ايجاد كننده سقط در زمان حاملگي است.

بيماري انگلي ديگري كه از طريق تغذيه منتقل مي شوند كرمك است كه در تمام

كشورهاي متمدن و عقب مانده شيوع بسيار دارد و در بچه ها بيشتر از بالغين است.

بيماريهاي انگلي از نوع كرمهاي كدو و قلاب دار و نيز در رابطه با تغذيه ايجاد مي

شود. نقش تغذيه در بيماريهاي عفوني

جاي تاسف است كه بگويم نه تنها عامه مردم دچار سوء برداشتهائي در مورد

بيماريهاي تب دار مي باشند كه خيلي از پزشكان و پرستاران هم تحت تاثير بد

آموزيهاي سنتي ما قرار دارند. يعني مي شود يك چيز كلي را در مورد بيماران تب دار

مطرح كرد. آن، اينكه بيمار تب دار به علت سوزاندن بيشتر انرژي نياز بيشتري به

تامين انرژي دارد.

بيماري كه تب دارد ممكن است به علت دردهاي گلو و دستگاه گوارش نتواند تغذيه

مناسب داشته باشد و يا ممكن است به علت اختلال در هوشياري بيمار ما نتوانيم از راه

دهان تغذيه مناسبي داشته باشيم.

متاسفانه يكي از نكاتي كه هميشه فراموش مي شود در درجه اول تغذيه اين بيماران

است. در حالي كه از همان آب و الكتروليت كه

شروع مي كنيم، بايد فكر كنيم بيمار

چقدر كالري احتياج دارد و اين كالري را محاسبه و تامين كنيم. و بعد به ازاء هر درجه

تب حساب كنيم چقدر كالري و آب نياز دارد.

آنچه در عامه مردم مطرح است و بايستي بدانند اين است تفكرات غلط و نادرست

گذشته درباره بيماريهاي تب دار به خصوص در حصبه را ياد آوري كنيم. اين طور

رايج است كه به بيمار حصبه اي نان نبايد داد. در حالي كه اگر مي خواهيم بيمار بر

بيماري غلبه كند بايد او را تقويت كنيم كه گار اين كار را بكنيم حتي اگر دارو ندهيم

بيمار بعد از يكي دو هفته خوب خواهد شد. پس مي توان گفت كه چيزي كه بيمار حصبه

اي را از بين مي برد سوء تغذيه است يعني محروم كردن او از خوردن گوشت، نان

وميوه كه ممنوع كردن آن اصلا كار درستي نيست. بلكه بايد هر چه اشتهاي بيمار طلب

مي كند در اختيارش بگذاريم. در سرماخوردگي ها هم يك چيز غير عملي رايج است و

متاسفانه اگر ما پزشكان بگوييم هر چه بيمار دوست دارد بخورد و خدايي نخواسته

اتفاقي بيفتد مي گويند طبيب مسئول است.

البته ما مي دانيم بعضي از مواد غذايي و ميوه هاي مثل خربزه و انگور محرك هستند

و اگر بيماري حساسيت نشان بدهد و احيانا گلويش ناراحت بشود بهتر است نخورد.

ولي به طور عام و از نظر علمي محدوديتي نداريم بيماري كه سرماخورده بايد سبزي

بخورد. مواد پروتئيني بخورد و موادغذايي و هيدروكربن هم مصرف كند . مگر اينكه

بيماري خاصي مثل ديابت و يا اوره

داشته باشد كه توصيه مي كنيم مواد قندي و مواد

گوشتي كمتر مصرف كند. يا در كودكان يا حتي بزرگسالان وقتي دچار اسهال مي شوند

شايسته است شير مصرف نكنند. البته شير مادر در كودكان در زمان اسهال هم بلامانع

است.

در رابطه با بيماران مزمن عفوني، مثلا مسلولين و بيماراني كه دچار بيماري مزمن

هستند و عفونت يك عارضه ثانويه در آنها است. مثلا بيماران سرطاني يا بيماراني كه

فلج هستند. كاهش قدرت عضلاني و لاغري آنها قبل از آن كه مربوط به بيماري آنها

باشد. مربوط به سوء تغذيه است. يعني بايد در هر شرايط غذاي كافي به آنها برسانيم. درمان سوء تغذيه به عنوان بيماريهاي عفوني

در بيماريهاي عفوني دستگاههاي مختلف بدن انسان ويا در نتيجه توكسين ( سم) توليد

شده توسط ميكروب در بدن و تاثير آن بر سيستم مغز و اعصاب و مركز اشتها بيمار

دچار كم اشتهايي و در نتيجه سوء تغذيه مي شود و يا عضو مبتلا به ويژه اگر دستگاه

گوارش باشد منجر به سوء تغذيه مي شود به علاوه در بيماريهاي تب دار به علت

مصرف بيش از حد كالري، ضعف و لاغري ايجاد مي شود. براي درمان اينها هر چه

هست وظيفه ما جبران انرژي تحليل رفته و يا جبران كاهش وزن است. به همين منظور

براي همه بيماران تغذيه را اصل قرار مي دهيم خيلي از مردم فكر مي كنند عامل بروز

لاغري مصرف انواع آنتي بيوتيك هاست كه كاملا نادرست است. آنتي بيوتيك براي

درمان بيماري است. اگر فرضا براي ذات الريه آتني بيوتيك مصرف نشود احتمالا به

مرگ او مي انجامد. واقعيت

اين است كه هر بيماري عفوني كاهش وزن ميدهد كاهش

وزن باعث نقصان فعاليت سيستم دفاعي بيمار مي شود و يكي از علل شايع مرگ

بيماران بروز عفونتهاي ثانويه ايست كه در زمينه سوء تغذيه و كاهش مقاومت ايجاد

مي شود.

مثلا در درمان كزاز گاهي شايد بيمار ار ده روز زير دستگاه تنفي مصنوعي بگذاريم تا

فلج او از بين مي رود. و هوشيار مي شود به علت زير دستگاه بودن عفونت هاي ريوي

مي كند كه آن را هم درمان مي كنيم در نتيجه بيمار حدود دو ماه در اين شرايط زندگي

مي كند و در اين مدت قوايش تحليل رفته و غذاي مناسب به او نرسيده اگر عفونت كند

به علت سوء تغذيه شديد است و ممكن است نتوانيم كاري كنيم.

در بيماريهاي مزمن تغذيه كليد درمان است و با يد به اين شاه كليد توجه داشته باشيم و

پروتئين راس همه غذاها است و بعد ويتامين كافي، املاح كافي، هيدروكربن كافي،

براي اينكه بيمار مبتلا به بيماري مزمن را زودتر حركت دهيم بايد از نظر غذايي كمك

كنيم و شايد لازم باشد به جاي سه وعده غذا هر سه ساعت يكبار غذا بدهيم.

وقتي صحبت از نقص دفاعي شديد مي كنيم. بيشتر عفونت پذيري مورد نظرمان است.

ممكن است در حال عادي غذايي سمي كنسرو ( نيمه كنسرو) را بخوريم و دچار

بيماري عفوني نشويم ولي در شرايطي كه دچار نقص دفاعي شديدي باشيم اگر از همين

غذا بخوريم ممكن است دچار بيماري شويم. در بيماران با نقص دفاعي شديد به

خصوص آنها كه گلبول هاي سفيدشان زير 1000 يا كمتر

از آن است تاكيد مي كنيم از

غذاي خام استفاده نكنند و ميوه جات را با آنكه ويتامين دارند به دليل آنكه پخته نيستند و

مي توانند ميكروب را انتقال بدهند توصيه مي كنيم به صورت كمپوت مصرف كنند. و

در دوراني كه گلبول هاي سفيد زير 1000 است از مصرف خشكبار خودداري كنند.

مصرف آب آشاميدني هم در اين موارد مهم است. البته به محض آنكه گلبولهاي آنها به

بالاي 2000 و 3000 رسيد مي توانند از مواد خام هم به طور طبيعي استفاه كنند.

در پايان جا دارد كه از بالانس مثبت انرژي، يعني پرخوري هم كه الآن يك بيماري

شايع در جوامع بشري به خصوص در جوامع مرفه تمام كشورهاي جهان است صحبتي

داشته باشيم. متاسفانه چيزي كه امروز به آن توجه نمي شود زيان هاي پرخوري و

مصرف بيش از حد انرژي است.

واقعيت اين است تمام افراد چاق بالقوه ديابتيك هستند و تمام افراد ديابتيك بالقوه

عفونت پذيرند. بنابراين عفونت نزد افراد چاق خطرناك است يك ذات الريه نزديك آدم

چاق بيشتر باعث مرگ مي شود تا يك آدم با وزن مناسب بنابراين تاكيد مي كنم

پرخوري مازاد بر انرژي لازم و چاقي يكي از بلاهاي مهمي است كه بشر را تهديد مي

كند. در بيماريهاي قلبي و عروقي نقش مهمي دارد.

منبع: سايت امگا پارس

تغذيه در قرآن

خداوند متعال در قرآن كريم چه توصيه هايي براي تغذيه نموده است؟

خداوند كريم در قرآن مجيد براي بهتر و سالم ماندن جسم انسان ها دستوراتي فرموده و

بوسيله پيامبر گرامي اش محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله و سلم) به بشريت

ارزاني

شده است.

قرآن كريم در سوره عبس آيه 24 چنين مي فرمايد:

« فَلْينظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ »

يعني آدمي بايد به غذايش، خوراكش و به آنچه مي خورد توجه داشته باشد كه از هر

نظر پاك و تميز ، حلال، مباح و قابل خوردن باشد و از نظر بهداشت و سلامتي

بايستي دقت كافي مبذول دارد كه آنچه مي خورد سالم باشد و چه از نظر ظاهر و چه از

نظر باطن آلوده نباشد. حق كسي را نخورد و توجه داشته باشد كه چه مي خورد و به

اندازه كافي بخورد و آيا آنچه مي خورد، خوردني است؟

و نيز بنگرد كه آفرينش چقدر در به وجود آمدن اين غذا از عناصر و عوامل مختلف

استفاده كرده است و چه نيروهايي بكار رفته تا اين غذا به صورت كنوني درآمده است.

و نيز در سوره اعراف آيه 31 مي فرمايد:

« يا بَنِي آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يحِبُّ الْمُسْرِفِينَ

»

اي فرزندان آدم زينت و آرايش خود را نزد هر مسجدي (در هر نمازي) فرا گيريد

(بهترين و پاكيزه ترين جامه هاي خود را بپوشيد) و بخوريد و بياشاميد و در خوردن و

آشاميدن زياده روي نكنيد كه خدا آنان را كه اسراف و زياده روي مي كنند دوست

ندارد.

باز قرآن كريم براي برقراري بهداشت و محيط سالم در آيه 168 سوره بقره چنين مي

فرمايد:

« يا أَيهَا النَّاسُ كُلُواْ مِمَّا فِي الأَرْضِ حَلاَلاً طَيباً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ

مُّبِينٌ»

اي مردم از آنچه خدا در روي زمين از حلال ها و پاكيزه ها آفريده، بخوريد و از گام ها

(آثار و نشانه ها)ي شيطان پيروي نكنيد.

در آيه 172 سوره بقره باز چنين مي فرمايد:

« يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُلُواْ مِن طَيبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُواْ لِلّهِ إِن كُنتُمْ إِياهُ تَعْبُدُونَ »

اين آيه نيز دستور مي دهد كه از غذاهاي پاك و پاكيزه و حلال ها و قابل خوردني ها

استفاده كنيد و شكر نعمت هاي خدا را به جاي آوريد.

آيات قرآني انسان را از تصرف خائنانه در غذاها، خراب كردن مواد غذايي مردم و

آلوده كردن آنها، مواد خوب و بد را مخلوط كردن براي سودجويي شخصي، گران

فروشي و ظلم و ستم بر مردم بازداشته و نهي فرموده است و آن را از زشتي ها و

پليدي ها مي داند كه در اين باره آيه 81 سوره طه چنين مي فرمايد:

« كُلُوا مِن طَيبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ فَيحِلَّ عَلَيكُمْ غَضَبِي وَمَن يحْلِلْ عَلَيهِ غَضَبِي

فَقَدْ هَوَى»

يعني از غذاهاي پاكيزه كه روزي اتان كرديم بخوريد و در آن طغيان نكنيد و از حد و

اندازه تجاوز ننماييد (حلال آن را به حرام مبدل نكنيد). سپاس گزار باشيد و اسراف و

زياده روي نكنيد كه غضب و خشم من بر شما فرود مي آيد و غضب و خشم من بر هر

كه فرود آيد محققاً هلاك و تباه خواهد شد.

براي به دست آوردن غذاهاي پاكيزه و براي بدست آوردن سالم ترين غذاها در محل

سكونت انسان ها (هم از نظر پاكي ظاهري و هم از نظر پاكي معنوي) آيه 19 سوره

كهف چنين مي فرمايد:

«... فَابْعَثُوا أَحَدَكُم بِوَرِقِكُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْينظُرْ أَيهَا أَزْكَى طَعَامًا فَلْيأْتِكُم بِرِزْقٍ مِّنْهُ...»

يعني با اين پول هايتان

كه داريد، يكي را از ميان خود به شهر بفرستيد تا دقت كند و

خوب بنگرد كه غذاي كداميك از فروشندگان پاكيزه تر است و از آن غذاي پاكيزه براي

شما بياورد.

از اين آيات قرآني چنين بر مي آيد كه خداوند متعال و اسلام مبين براي بهداشت و

سلامتي آدميان دستورات بس گرانبهايي داده و خاطر نشان ساخته است كه انسان ها

بايستي از آلودگي هاي غذايي ، خوراكي، زندگي، آموزشي و به طور كلي از همه

زشتي ها و پليدي ها دوري گزينند و دور ناروايي ها نگردند.

از رسول گرامي و ائمه اطهار دستورات بهداشتي زيادي رسيده است. از جمله كتاب

هاي بهداشتي پزشكي ائمه، كتاب طب النبي، طب الصادق و طب الرضا را مي توان نام

برد.

آداب خوردن ميوه در اسلام

آداب خوردن ميوه در اسلام چيست؟

شستن ميوه با آب قبل از خوردن آن

به نقل از فُرات بن اَحنَف، از امام صادق(عليه السلام):

«هر ميوه اي آلودگي به همراه دارد. پس اگر خواستيد ميوه بخوريد، آن را با آب بشوييد.

(الكافي، ج6،ص350،ح4) بردن نام خدا به هنگام خوردن

پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله):

هر كس ميوه بخورد و اين خوردن را با نام خدا آغاز كند، ميوه به او زياني نمي رساند.

(مستدرك الوسائل،ج16،ص461،ح20547) دعا كردن به هنگام ديدن ميوه نوبر

امام علي(عليه السلام):

وقتي پيامبر خدا ميوه اي نو مي ديد، آن را مي بوسيد و روي چشمان و دهانش مي نهاد

و سپس مي گفت:« خداوندا ! چنان كه آغاز اين ميوه را در عافيت به ما نشان دادي،

پايان آن را نيز در عافيت به ما بنمايان».(بحار الأنوار،ج66،ص119،ح10) خوردن هر ميوه در آغاز فصلش و پرهيز از

آن در پايان آن فصل

پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله):

بر شما باد ميوه در هنگام روي كردنش؛ چرا كه در اين هنگام، مايه ي سلامت تن و از

ميان رفتن اندوه است. نيز آن را در هنگام پشت كردن وا گذاريد كه در اين هنگام،

دردي براي تن است{منظور پيامبر استفاده از ميوه ي تازه و پرهيز از ميوه هاي

نامرغوب و غير تازه مي باشد}.(بحار الأنوار، ج62،ص296)

الدعوات:

روايت شده است كه:«...ميوه را در ايام دولتش(در فصل آن) بخور و برترينِ ميوه ها،

انار و ترنج است»(الدعوات،ص159،ح436) جدا نكردن پوست ميوه

الكافي:

از ابن القدّاح درباره امام صادق(عليه السلام) روايت شده است كه ايشان، پوست كندن

ميوه را دوست نداشت{البته اين كار در مورد همه ي ميوه ها صدق نمي كند}.(الكافي،

ج6،ص350،ح3) پرهيز از خوردن چند ميوه با هم

پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله):

هر كس تنها يك نوع ميوه را بخورد، بهتر است.(بحار الأنوار، ج66، ص123،ح15)

پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله):

ميوه ها را جدا جدا بخوريد.(جامع الأحاديث للقمّي، ص 108)

دعائم الإسلام:

از پيامبر خدا روايت شده كه ايشان از گذاشتن دو ميوه با هم در دهان نهي مي فرمود.

منبع:سايت طعام اسرار

مكروهات و مستحبات غذا خوردن

مكروهات و مستحبات غذا خوردن چيست؟

آداب غذا خوردن در اسلام به چند بخش، تقسيم مي شود:

بخش اوّل: مواردي كه بايد هنگام خوردن غذا رعايت شوند و آنها عبارتند از:

الف. تدبّر در اين كه انواع خوراكي هاي مورد نياز انسان، چگونه در نظام آفرينش پديد

آمده اند؟ و چه عواملي دست به دست هم داده اند تا آنچه در سفره نهاده شده، آماده گردد

كه اكنون مي توان با ميل و اشتها از آن

استفاده نمود.

ب. آغاز كردن خوردن غذا با نام و ياد آفريدگار مهربان كه انواع غذاهاي مفيد را براي

تامين نيازهاي انسان، در نظام آفرينش قرار داد. نيز تكرار نام خدا به هنگام خوردن هر

نوع غذا و تكرار آن هرگاه كه در ميان غذا خوردن، سخن گفته شود و همچنين

شكرگزاري فراوان در هنگام خوردن.

ج. آغاز كردن غذا با نمك، البته در صورتي كه خوردن نمك براي انسان ضرر

نداشته باشد.

د. آغاز كردن از سبك ترين غذاها.

ه. نخوردن غذاي داغ و خوردن غذاي نيم گرم، پيش از آن كه سرد شود.

و. خوردن با دست راست.

ز. كوچك گرفتن لقمه.

ح. خوب جويدن غذا.

ط. طولاني كردن نشستن بر سر سفره.

ي. گرامي داشتن نان و نگذاشتن آن زير ظرف غذا.

ك. استفاده كردن از آنچه از سفره مي ريزد. اين براي وقتي است كه غذا در منزل ميل

مي شود، آن هم در صورتي كه آلوده نشده باشد؛ ولي اگر كسي دربيرون از منزل غذا

ميل نمود، بهتر است كه آنچه را از سفره مي ريزد، براي حيوانات بگذارد.

ل.دست كشيدن از خوردن غذا، پيش از سير شدنِ كامل و در حالي كه مقداري از اشتها

باقي است.

بخش دوم: اموري كه هنگام غذا خوردن، ترك آنها شايسته است، و آنها عبارتند از:

الف. زياده روي در كيفيت و كميت خوراك.

ب. نكوهش غذايي كه نسبت به آن بي ميل است.

ج. دميدن در غذا.

د. خوردن با دست چپ.

ه. خوردن با يك انگشت يا دو انگشت.

و. بلند آروغ زدن.

ز. پاك كردن كامل استخوان هاي موجود در غذا.

ح. آب خوردن در بين غذا.

ط. آب خوردن پس از خوردن گوشت.

ي. خوردن در حال سيري.

بخش سوم: حالاتي كه

غذا خوردن در آنها نكوهش شده است:

در اسلام، به طور كلي، ميل كردن غذا در حالات غير بهداشتي، يا به شيوه غير

اخلاقي، مانند غذا خوردن به شيوه متكبران و يا به گونه اي كه عرف جامعه برنمي

تابد، نكوهيده است.

بخش چهارم: توصيه به هم غذا شدن با ديگران.

در روايات اسلامي، غذا خوردن به تنهايي، مذموم شناخته شده و توصيه شده كه انسان

هر قدر مي تواند، ديگران را در غذاي خود سهيم نمايد. نيز غذا خوردن با خانواده،

خدمتگزاران و يتيمان، مورد تاكيد قرار گرفته است.

آدابي كه رعايت آنها به هنگام غذا خوردن با ديگران ضروري است، عبارتند از:

الف. خوردن از قسمت جلوي خود.

ب. خوردن از اطراف ظرف و نه از وسط آن، در جايي كه غذا براي همگان آماده شده

است.

ج. نگاه نكردن به لقمه ديگران.

د. رعايت حقوق ديگران در آنچه بر سر سفره است.

ه. آغاز شدن غذا خوردن به وسيله صاحب سفره يا بهترين شخص حاضر بر سر

سفره.

و. ادامه دادن صاحب سفره به خوردن تا سيرشدن همه كساني كه بر سر سفره نشسته

اند.

ز. بلند شدن از سر سفره، قبل از برچيدن آن. آداب پايان غذا و برچيدن سفره

پايان غذا خوردن همانند آغاز آن، آدابي دارد كه رعايت آنها براي سلامت جسم و جان،

سودمند است. اين آداب رابه آداب عرفاني، اجتماعي و بهداشتي مي توان تقسيم كرد:

الف. آداب عرفاني عبارتند از: سپاسگزاري از ولي نعمت حقيقي كه خداوند متعال است

و دعا كردن براي بركت يافتن روزي.

ب. آداب اجتماعي عبارتند از: يادآوري گرسنگان و مسئوليتي كه افراد سير در برابر

آنان دارند و اقدام جهت كاستن فقر و گرسنگي از

جامعه در حد توان.

ج. آداب بهداشتي عبارتند از: شستن دست ها، خلال كردن و مسواك زدن دندان ها،

جارو كردن آنچه زير سفره ريخته است، مقداري استراحت بر پشت و نخوابيدن

بلافاصله پس از خوردن غذا.

منبع: سايت طعام اسرا

ماست

خوردن ماست چه تاثير ي بر سلامت روده دارد؟

تركيب ميكروبي دستگاه گوارش انسان و ميكروب هاي وارد شده از طريق غذا به

دستگاه گوارش مي توانند اثرات مفيد يا مضري بر سلامت داشته باشند.

شواهد فراواني نشان مي دهند كه برخي از باكتري ها كه براي تخمير فرآورده هاي

لبني مانند ماست استفاده مي شوند و تعدادي از ميكروب هاي خاص و مفيد دستگاه

گوارش، اثرات قدرتمند ضد بيماري زايي و ضد التهابي دارند.

اين ميكروب ها باعث ارتقاي مقاومت بدن نسبت به انواع ميكروب هاي بيماري زا در

روده مي شوند كه خود مي تواند به عنوان درمان و پيشگيري در برابر بروز بيماري

هاي ناشي از رشد و تكثير اين ميكروب هاي بيماري زا باشد.

فرآورده هاي "پروبيوتيكي" حاوي باكتري هاي مفيدي هستند كه پس از مصرف در

روده ساكن مي شوند و اثرات مفيدي در سلامتي انسان برجاي مي گذارند.

اصطلاح "پروبيوتيك (probiotic)" كه ريشه لاتين دارد، به معني "براي زندگي" است

و سازمان جهاني بهداشت، اين اصطلاح را به "ارگانيسم هاي زنده اي" اطلاق مي كند كه

در صورت مصرف به ميزان لازم، اثرات "سلامت زايي" موثري براي ميزبان خود

دارند.

پروبيوتيك، به عنوان صفت مواد غذايي حاوي اين باكتري ها هم به كار مي رود.

در واقع پروبيوتيك ها به دو صورت مصرف مي شوند:

1- به صورت مكمل هاي غذايي به شكل پودر، شربت يا قرص

2- به صورت مواد غذايي غني شده با پروبيوتيك ها؛ مثلا

اگر در توليد هرگونه

فرآورده لبني تخميري مانند ماست، از باكتري هاي پروبيوتيكي استفاده شود، محصول

حاصل را پروبيوتيك مي نامند.

ماست يك غذاي سنتي و پُرمصرف است كه حاوي مقادير قابل توجهي از پروبيوتيك

ها است. براي توليد ماست از باكتري هاي "لاكتيك اسيد" استفاده مي شود كه باعث

تخمير شير و تبديل قند لاكتوز به اسيد لاكتيك مي شوند.

توسعه كاربرد پروبيوتيك ها به منظور تعديل تركيب ميكروبي دستگاه گوارش، ديدگاه

هاي جديدي را در مورد نقش آنها در سلامت و پيشگيري از بيماري ها ارائه كرده

است.

مطالعات زيادي اثرات مفيد و درماني آنها را بر سلامت روده انسان نشان داده اند. در

اينجا برخي از مهم ترين شواهد موجود در ارتباط با مصرف ماست و گونه هاي

باكتري "لاكتيك اسيد" مورد استفاده براي فرآيند تخمير شير و اثرات ارزشمند درماني

و سلامت آنها را به خصوص در ارتباط با عملكرد دستگاه گوارش و پيشگيري از

بيماري ها از نظر خواهيم گذراند. ارزش تغذيه اي ماست

تركيب مواد مغذي ماست همان تركيب مواد مغذي شير است كه تحت تاثير نوع و مدت

تخمير و نوع ميكروب هاي به كار رفته كمي تغيير يافته است. ويتامين هاي گروه B

اصولا فرآيند تخمير باعث كاهش ويتامين هاي شير در مقايسه با املاح آن مي شود،

زيرا ويتامين ها نسبت به تغيير عوامل محيطي بسيار حساس تر از املاح هستند.

مهم ترين عوامل موثر حين تخمير كه منجر به كاهش ويتامين ها مي شوند، شامل:

حرارت و پاستوريزاسيون، اولترافيلتراسيون، هم زدن و شرايط اكسيداتيو هستند. به

علاوه نوع كشت ميكروبي به كار رفته براي تخمير نيز بر كاهش مقدار ويتامين

هاي

شير مؤثر است.

گونه هاي باكتري "لاكتيك اسيد" براي رشد و تكثير به ويتامين هاي گروه B نياز

دارند كه مهم ترين آنها B12 است. برخي از گونه ها نيز قادر به سنتز B12 هستند.

بنابراين، انتخاب دقيق گونه هاي باكتري به كار رفته براي تخمير مي تواند عامل مهمي

در جهت پيشگيري از كاهش قابل توجه B12 در محصول نهايي باشد. لاكتوز

لبنيات تنها منبع تامين كننده قند لاكتوز هستند. پيش از انجام تخمير، مقدار لاكتوز در

شير تقريبا 5 درصد است. باكتري "لاكتيك اسيد" باعث تبديل قند لاكتوز به اسيد

لاكتيك مي شوند. لذا خاصيت اسيدي ماست از شير بيشتر است.

به همين دليل افرادي كه دچار بيماري "عدم تحمل لاكتوز" هستند، ماست را بهتر از

شير تحمل مي كنند. پروتئين

معمولاً، مقدار پروتئين در ماست هاي كارخانه اي بيشتر از شير است، زيرا در طي

تهيه ماست به منظور ايجاد قوام بيشتر، مقداري شير خشك بدون چربي نيز به ماست

اضافه مي شود. اين اعتقاد وجود دارد كه پروتئين ماست بسيار راحت تر از شير هضم

مي شود، زيرا باكتري هاي تخمير كننده، مراحل اوليه هضم پروتئين را انجام مي دهند.

با افزايش زمان نگهداري ماست، هضم پروتئين آن بيشتر خواهد شد. به هنگام تخمير

شير هم حرارت و هم توليد اسيد منجر به دلمه شدن كازئين شير مي شود. اين شرايط

قابليت هضم پروتئين را به شدت افزايش مي دهد. بنابراين، پروتئين هاي ماست در

مقايسه با شير از كيفيت زيستي بسيار بالايي برخوردار هستند. چربي ها

چربي هاي شير نيز در طي تخمير دچار تغيير مي شوند. نشان داده شده است كه

غلظت

اسيد لينولئيك كنژوگه در ماست بيشتر از شير است. اين اسيد چرب خاصيت تحريك

سيستم ايمني و ضد سرطاني دارد. در يك مطالعه جديد در مورد سرطان پستان و

روده ، اثرات اين اسيد چرب بر مهار تكثير سلول هاي سرطاني مشاهده شده است. املاح

ماست منبع خوب كلسيم و فسفر است. در واقع ماست، شير، پنير و ساير فرآورده هاي

لبني فراهم كننده بخش اصلي نياز به كلسيم در رژيم غذايي روزانه ما هستند.

به دليل اسيديته بيشتر ماست، كلسيم و منيزيم آن بسيار راحت تر از شير جذب مي

شوند. بنابراين براي زنان در سنين يائسگي كه بسيار در معرض خطر اختلالات

استخواني و پوكي استخوان هستند، ماست و ساير لبنيات منبع غذايي بسيار مهم براي

كلسيم هستند. همچنين، اسيديته بالاي ماست باعث خواهد شد اثر فيتات در كاهش جذب

كلسيم و ساير عناصر دو ظرفيتي نيز كم شود.

مكانيسم هاي ارائه شده در مورد مزاياي بالقوه ماست بر عملكرد روده تركيب ميكروبي روده

لاكتوباسيل ها يكي از ميكروب هاي موجود در تركيب ميكروبي روده كوچك و

بزرگ هستند. توانايي پيشگيري از رشد باكتري هاي بيماري زا در روده از مهم ترين

خواص لاكتوباسيلوس هاست. اما براي اينكه لاكتوباسيلوس ها توانايي پيشگيري از

رشد باكتري هاي بيماري زا را داشته باشند، بايستي توانايي سازگاري با محيط روده

ميزبان را پيدا كنند و بتوانند در دستگاه گوارش براي مدت طولاني زنده بمانند.

بقاي باكتري "لاكتيك اسيد" تحت تاثير اسيديته معده، تماس با آنزيم هاي گوارشي و

نمك هاي صفراوي است. از طرفي گونه هاي مختلف باكتري "لاكتيك اسيد" از

توانايي متفاوتي براي بقا در محيط

دستگاه گوارش برخوردار هستند. پاسخ هاي ايمونولوژيك روده

بافت لنفوئيد بخش مخاطي دستگاه گوارش، اولين خط دفاعي در برابر ميكروب هاي

بيماري زاي خورده شده محسوب مي شود. مطالعات نشان داده اند كه باكتري "لاكتيك

اسيد" منجر به ارتقاي عملكرد ايمونولوژيك بافت لنفوئيد دستگاه گوارش مي شوند.

ايجاد اسيديته پايين، توليد اسيدهاي ارگانيك، دي اكسيد كربن، پراكسيد هيدروژن (به

عنوان عامل كشنده باكتري ها)، اتانول، مصرف مواد مغذي و رقابت براي فضاي

فيزيكي توسط اين باكتري ها، از عوامل موثر در اين رابطه هستند. همچنين، مطالعات

نشان داده اند كه مصرف خوراكي باكتري "لاكتيك اسيد" از طريق ماست، موجب

افزايش ترشح ايمونوگلوبولين A و افزايش تعداد سلول هاي ترشح كننده آن در روده

كوچك موش شده است كه اين ويژگي نيز وابسته به مقدار مصرف بوده است.

ايمونوگلوبولين A نقش اساسي در كنترل باكتري هاي بيماري زا در روده دارد.

بارداري و رژيم غذايي

چه تغييراتي بايد هنگام اقدام براي بارداري در رژيم غذايي خود بدهيم؟

ژيم غذايي خود را بهبود ببخشيد.

هرچه زودتر "بهتر غذا خوردن" را آغاز كنيد، احتمال حامله شدن شما افزايش پيدا مي

كند. در مردان و زنان (هر دو)، باروري و غذا به هم مرتبط است. شما بايد به استفاده

از يك رژيم غذايي متعادل پايبند باشيد تا احتمال حامله شدن و به دنيا آوردن يك فرزند

سالم را افزايش دهيد.

هر روزه چندين وعده ميوه، سبزيجات، غلات (مانند نان گندم كامل)، و غذاهاي

سرشار از كلسيم (مانند ماست، پنير و شير) مصرف كنيد. برخي مواد غذايي و ويتامين

هاي خاص (مانند ويتامين هاي C و E، روي، و اسيد فوليك)، براي توليد اسپرم سالم

بسيار اهميت دارند. دريافت نكردن مواد غذايي كافي ممكن است بر پريود شما تاثير

بگذارد و پيش بيني زمان تخمك گذاري را دشوار كند. همچنين اگر مقدار زيادي وزن از

دست داده باشيد يا بيش از حد چاق شده باشيد، ممكن است اصلا باردار نشويد. از چه چيزهايي بايد اجتناب كنيد؟

در صورتي كه هنوز هم چيزهاي زيادي را مي توانيد بخوريد و عوارض ناشي از

حاملگي موجب نشده اند كه خوردن بسياري از مواد غذايي را فراموش كنيد، بايد برخي

تغييرات را در برنامه غذايي خود اعمال كنيد. چند توصيه مهم اين است كه مصرف

الكل را متوقف كرده يا به ندرت الكل بنوشيد؛ استفاده از داروهاي روانگردان را

متوقف كنيد و در صورتي كه دخانيات مصرف مي كنيد، از مصرف آن نيز پرهيز

نماييد. همه اين مواد يا عادتها ممكن است اثرات سوئي بر جنين در حال رشد در شكم

شما بگذارند.

همچنين ممكن است مايل باشيد كه استفاده از چاي و قهوه را نيز متوقف نماييد. نتايج

تحقيقات در مورد اثرات كافئين و تئين بر باروري، يكدست و صريح نيست.

متخصصان عموما بر اين باورند كه مصرف كم تا معتدل كافئين (يعني كمتر از 200

ميليگرم در روز، يا برابر با سه فنجان قهوه يا چاي پررنگ)، بر قدرت باروري شما

تاثير نخواهد گذاشت؛ اما پزشك شما ممكن است توصيه كند كه مصرف آنها را كاملا

قطع كنيد تا از سلامت خود و جنين خود مطمئن باشيد.

انواع ماهي در حالت كلي يك غذاي بسيار سالم است، اما ميزان جيوه در برخي از آنها

بسيار بالا است، كه ممكن است براي كودكي كه

در شكم داريد خطرناك باشد. از آنجا

كه جيوه مي تواند در بدن شما انباشته شده و تا يك سال از بدن خارج نشود، بهتر است

استفاده از ماهيهايي كه ميزان زيادي جيوه در گوشت خود دارند (مانند كوسه ماهي،

swordfish، king mackerel و tilefish) را پيش از اقدام براي حامله شدن، متوقف

كنيد. در عوض، مي توانيد از ماهيهايي كه سطح كمتري از جيوه در گوشت خود دارند

(مانند ماهي آزاد يا قزل آلا) يا كنسرو ماهي تون، يك تا دو بار در هفته، استفاده نماييد.

در دوران حاملگي، از گوشتهاي فرآوري شده مانند كالباس يا بوقلمون پروسس شده به

ميزان بسيار كم استفاده كنيد و گوشتهاي دودي يا خام را نيز كلا كنار بگذاريد. در

صورتي كه حامله هستيد، حتي هات داگ يا غذاهاي آماده را نيز بايد آنقدر گرم كنيد تا

بخار از آنها بلند شود. از يك مكمل غذايي حاوي ويتامين و مواد معدني استفاده نماييد

هرچند شما مي توانيد اكثر نيازهاي غذايي خود را با استفاده از يك رژيم غذايي متعادل

تامين كنيد، اما بسياري از متخصصين بر اين باورند كه حتي كساني كه سالمترين و

مناسب ترين رژيم غذايي را دارند نيز مي توانند از مكملها استفاده نمايند. شما ممكن

است به اين نتيجه برسيد كه استفاده از يك رژيم غذايي خوب و مكفي خصوصا هنگامي

كه سر كار مي رويد يا از بقيه كودكانتان مراقبت مي كنيد، دشوار خواهد بود؛ در نتيجه

با استفاده از ويتامين هاي مكمل دوران حاملگي مي توانيد اطمينان حاصل كنيد كه اسيد

فوليك و ساير مواد مغذي اساسي را به ميزان كافي دريافت

مي كنيد كه در نتيجه شانس

حاملگي سالم در شما افزايش پيدا مي كند.

به خاطر داشته باشيد كه اين مواد صرفا به عنوان مكمل مناسب هستند و نمي توانند

جايگزيني براي يك رژيم غذايي مناسب باشند. همچنين از آنجايي كه مولتي ويتامين

هايي كه بدون نسخه نيز به فروش مي رسند ممكن است حاوي مقادير بسيار زيادي از

ويتامين ها و مواد معدني باشند كه احتمالا براي كودك در حال رشد شما مناسب نبوده

يا حتي مي تواند خطرناك نيز باشد، بهتر است از قرصهايي كه ويژه خانمهاي حامله

تهيه شده اند استفاده كنيد. كساني كه از رژيمهاي غذايي گياهي استفاده مي كنند نيز

ممكن است به مكملهاي ويتامين هاي D و B12، به همراه پروتئينهاي اضافي، نياز

داشته باشند. بهتر است درباره مكملهاي غذايي دوران حاملگي كه براي شما مناسب يا

ضروري است، با پزشك خود مشورت كنيد. حداقل 400 ميكروگرم در روز اسيد فوليك مصرف كنيد

ثابت شده است كه استفاده از اين ويتامين ، خطر بروز بيماريهاي مادرزادي در مجاري

عصبي كودك مانند Spina Bifida را كاهش مي دهد؛ همچنين استفاده از اين ويتامين به

كاهش ميزان بروز سكته هاي قلبي و مغزي، سرطان و ديابت، مربوط مي باشد.

اكثر خانمهايي كه حامله هستند بايد حداقل روزانه 400 ميكروگرم (0.4 ميلي گرم) از

اين ويتامين را مصرف كنند. اگر در خانواده شما سابقه بروز بيماريهاي مادرزادي

مجاري عصبي وجود دارد يا از داروهاي مربوط به حملات صرعي استفاده مي كنيد،

ممكن است پزشك به شما توصيه كند كه مصرف روزانه خود از اين ويتامين را تا

4000 ميكروگرم (4 ميلي گرم) افزايش دهيد،

و مصرف آن را از يك ماه پيش از

حاملگي آغاز كرده و تا انتهاي سه ماهه اول حاملگي ادامه دهيد.

ويتامين هاي دوران حاملگي كه بدون نسخه فروخته مي شوند در صورتي خوب هستند

كه مقدار اسيد فوليك آنها بيشتر از حداقل توصيه شده (بين 600 تا 800 ميكروگرم)

باشد؛ شما در كل طول حاملگي به اين مكملها نياز خواهيد داشت. بعلاوه مي توانيد از

غذاهاي سرشار از فولات (سبزيجاتي كه رنگ برگهاي آنها سبز تيره است مانند

اسفناج يا كلم پيچ، مركبات، حبوبات، سبزيجات، حبوبات كامل، و نانها يا غلات غني

شده) استفاده كنيد. اسيد فوليك از جمله اسيدهاي محلول در آب است، در نتيجه اگر مقدار

بيش از حدي از آن را استفاده كنيد، بدن شما قادر است تا مقدار اضافي را دفع نمايد. اما

محلول بودن اين اسيد در آب، يك جنبه منفي نيز دارد: در حين پختن سبزيجات با آب،

مقدار نسبت زيادي از اين اسيد در آب حل شده و به بدن شما نخواهد رسيد؛ پس بهتر

است سبزيجات را در مقدار كمي آب پخته يا بخارپز كنيد تا فولات موجود در آنها حفظ

شود.

برخي از خانمها از اين قاعده كلي مستثني هستند: استفاده از مقادير زياد از فولات،

ممكن است موجب شود كه كمبود B12 به چشم نيايد، كه اين مشكل گاهي اوقات در

كساني كه از رژيمهاي غذايي سبزيجات استفاده مي كنند، مشاهده مي شود. در صورتي

كه گمان مي كنيد اين خطر براي شما وجود دارد، با پزشك يا ماماي خود مشورت

نماييد. وزن ايده آل براي بدن خود را مشخص نماييد

هنگامي كه مي خواهيد حامله

شويد، بهتر است در وزن ايده ال خود باشيد ؛ در اين

صورت وزن بدن شما در زمان حامله شدن به وزن استاندارد و توصيه شده نزديكتر

خواهد بود. اگر اضافه وزن يا كمبود وزن داشته باشيد، حامله شدن براي شما دشوارتر

خواهد بود. همچنين خانمهايي كه اضافه وزن دارند با عوارض بيشتري در دوران

حاملگي يا زايمان مواجه خواهند شد؛ احتمال به دنيا آوردن كودك كم وزن نيز در

خانمهايي كه كمبود وزن دارند، بيشتر است.

شما مي توانيد از ابزار تعيين وزن يا BMI كه براي اين كار در سايت ما ارائه شده

است استفاده كنيد تا متوجه شويد كه آيا به كاهش يا افزايش وزن نياز داريد يا خير.

مادامي كه از يك برنامه غذايي مناسب (كه چربي آن كم بوده و ميزان غذاهاي فيبردار

در آن زياد باشد) استفاده مي كنيد، يك برنامه ورزشي منظم نيز براي خود طراحي

كنيد. در صورتي كه اضافه وزن داريد، سعي كنيد هفته اي نيم تا يك كيلو گرم وزن كم

كنيد، كه اين سرعت كاهش وزن مناسب و ايمن است. در صورتي كه از يك رژيم

غذايي شديد استفاده كرده و سعي كنيد وزن خود را به سرعت كاهش دهيد، ممكن است

ذخيره مواد مغذي بدن شما به سرعت تمام شود، كه مسلما براي باردار شدن و آغاز

حاملگي مناسب نخواهد بود.

صبحانه و ارزش غذايي آن

ارزش غذايي صبحانه چه قدر است؟

صبحانه بايد حداقل 20 درصد از انرژي روزانه را فراهم نمايد. اين در حاليست كه

اغلب به دليل عدم آشنايي با اهميت اين وعده غذايي ، يا ازآن صرفنظر مي شود و يا

مفيد ومغذي تهيه نمي

شود.

مصرف صبحانه باعث افزايش قدرت تمركز، توجه و تامين انرژي روزانه مي شود و

توانايي ذهني و كاركرد فردي را بالا مي برد.

خوردن يك وعده صبحانه كامل به دليل تامين نيازهاي غذايي باعث كنترل وزن و پايين

آمدن سطح كلسترول خون مي شود ، ناراحتي هاي گوارشي را از بين مي برد و جذب

ويتامين ها را افزايش مي دهد .

نخوردن صبحانه باعث مي شود درطول روز بخصوص نزديك ظهر و ناهار ، فرد

دچار گرسنگي شديد شده و حجم بيشتري ازغذا را دريك وعده غذايي مصرف نمايد و

از آن جايي كه غذاهاي وعده ناهار اغلب پرچربي و پركالري است ، بنابر اين عواقب

بعدي را به دنبال خواهد داشت .

اغلب ديده شده كساني كه صبحانه نمي خورند ، نيم چاشت روزانه خود را با غذاهاي

پركالري وكم اهميت همچون بيسكويت ، پفك ، شكلات و چيپس وغيره پر مي كنند كه

اين امر علاوه بر خطرات ذكرشده باعث چاقي وسرطان نيزمي شود .

تهيه يك صبحانه خوب و مناسب نياز به آگاهي و برنامه ريزي دارد. شما به عنوان يك

عضو خانواده مي توانيد در اين زمينه مطالعه و ليستي از مواد مغذي را تهيه و در

اختيار اعضاي خانواده قراردهيد.

چيدن ميز صبحانه يا سفره مي تواند به تحريك ذائقه كمك كند. ازمواد غذايي متنوع

ورنگي وميوه هاي فصل كمك بگيريد .

?براي آمادگي لازم جهت صرف يك صبحانه كامل ، لازم است شام را زود مصرف

كنيد تا درهنگام صبح احساس گرسنگي كامل داشته باشيد.

? زودتر ازخواب بيدار شويد وبه نرمش هاي معمول بپردازيد . كمي آب ميوه مصرف

كنيد و زمان لازم

براي صرف صبحانه را درنظر بگيريد .

? صبحانه را با آرامش و فارغ از دغدغه هايي چون ديركرد وقت و زمان سرويس

اداري ويا ساعت اداري ميل كنيد.

? در هنگام صبحانه به برنامه راديويي مورد علاقه خود گوش دهيد ، با اعضاي

خانواده صحبت كنيد و از بيان و يادآوري آنچه نشاط را از شما دور مي كند خودداري

نماييد.

?از خوردن غذاهاي كافئين دار مانند چاي، قهوه و كاكائو درهنگام شب خودداري كنيد.

?ازخوردن غذاهاي سنگين وپرچرب درهنگام شام خودداري كنيد زيرا اين كار اشتهاي

شما را كور مي كند .

? از تماشاي تلويزيون يا فكركردن به كار و مسووليت هاي روزانه خودداري كرده و

صرفا به آنچه ميل مي كنيد توجه نماييد . به ياد داشته باشيد دغدغه واسترس مانع جذب

مواد مفيد ومغذي مي شود و ميزان جذب چربي بدن را بالا مي برد.

?هنگام صبحانه قبل وبعد ازآن مطلقا سيگار نكشيد.

? مواد مغذي و پركالري وانرژي زا درگروه صبحانه جاي مي گيرد . شما بسته به

ذائقه و وضعيت مزاجي خود مي توانيد ازاين مجموعه وسيع ، تعدادي را انتخاب

ودررژيم غذايي خود بگنجانيد.

? شير يكي از اين مواد لازم است زيرا شير حاوي مواد معدني ، كلسيم فسفر و ويتامين

هاست و براي رشد استخوان و استحكام آن مفيد است . اگرشير به مزاج شما

سازگارنيست و موجب به هم ريختگي دستگاه گوارش يا كورشدن اشتهاي شما مي شود

، مي توانيد آن را در وعده هاي ديگر يا ميان وعده ها مصرف كنيد. ديگر محصولات

لبني همچون خامه پنير و حتي ماست هم مي تواند جايگزين شير شود.

? اگر به غذاهاي

سنتي علاقه داريد ، مي توانيد فرآورده هاي شيري مانند فرني ،

شيربرنج را به رژيم غذايي خود بيافزاييد.

? ازتركيبات شكلات صبحانه يا ارده و شير يا غذاهاي ساده سنتي تخم مرغ ، لوبيا

چيتي ، عدسي ، حليم و. غيره استفاده كنيد.

? درمورد نان حساس باشيد يكي از نان هاي كامل سنتي نان سنگك است زيرا تمامي

مراحل عمل آوري و خمير و پخت آن مطابق روش استاندارد است و استفاده ازآن بر

سايرنان ها ترجيح دارد. نان هاي فانتزي يا ماشيني نيز مناسب وخوب است . امروزه

تنوع اين نان ها بسيار زياد است وشما مي توانيد ازنان هايي با آرد غلات متفاوت

همچون ذرت ، جو دوسر ، جو و... استفاده كنيد.

غذاهاي سوزاننده چربي

غذاهاي سوزاننده چربي كدامند؟

آيا مي دانستيد هضم پروتئين انرژي بيشتري نسبت به هضم چربي نياز دارد؟ علاوه بر

تمرينات منظم ورزشي، شما در رژيم تان نياز به غذاهايي داريد كه چربي هاي اضافي

را بسوزانند و به متناسب شدن ميان تنه تان كمك كنند.

اگر مي خواهيد چربي هاي اطراف كمرتان بسوزد، غذاهايي كه از نظر پروتئين و فيبر

غني باشند بهترين انتخاب هستند. آيا مي دانستيد هضم پروتئين انرژي بيشتري نسبت به

هضم چربي نياز دارد؟ پس هر چقدر پروتئين بيشتري مصرف كنيد، بدن شما كالري

بيشتري مي سوازند. تخم مرغ

تخم مرغ مقدار زيادي پروتئين دارد و براي سوزاندن چربي ها ضروري است. شما

ممكن است هشدارهاي زيادي راجع به خطر تخم مرغ براي سلامتي تان شنيده باشيد،

دليلش اين است كه دو تخم مرغ انقدر كلسترول دارد كه باعث شود شما در يك روز

بيش

از حد لازم كلسترول جذب كنيد.

تحقيقات جديد نشان مي دهد كه رژيم كلسترول تاثير كمي بر كلسترول خون دارد. رژيم

چربي مهمترين عامل و مقصر محسوب مي شود. اين چربي است كه دشمن شماست و

سطح كلسترول مضر خون را بالا مي برد. تخم مرغ حاوي ويتامين ب 12 است كه

عنصري كليدي براي سوزاندن چربي محسوب مي شود. محصولات لبنياتي كم چربي

طبق يك مقاله ، زناني كه در يك روز سه تا چهار بار محصولات لبني كم چرب مانند

ماست بدون چربي و شير كم چرب مصرف مي كنند، هفتاد درصد بيشتر از كساني كه

رژيم غذاييشان مقدار لبنيات كمي دارد، چربي از دست مي دهند. همينطور كساني كه

روزانه سه فنجان شير بدون چربي استفاده مي كردند، نسبت به كساني كه رژيم كم

كلسيم داشتند، اضافه وزن بسيار كمتري داشتند. بنابراين نه تنها رژيم لبني به قوي شدن

استخوانهاي شما كمك مي كند، بلكه نقش مهمي را در سوزاندن چربي هاي اضافي بدن

بازي مي كند.

اگر شما جزو كساني هستيد كه به طور مرتب شير يا ديگر محصولات لبني مي خورند،

بسيار عالي است البته تا زماني كه بيش از حد مصرف نكنيد، فقط سعي كنيد از

محصولاتي استفاده كنيد كه بدون چربي يا كم چرب باشند. لوبيا

با وجود اينكه لوبيا معمولاً همراه با ايجاد مشكلات معدي و روده است، اما منبع غني

از پروتئين، فيبر و آهن نيز هستند. تعدادي از بهترين لوبياها براي مصرف عبارتند از:

لوبياي چشم بلبلي / لوبياي سفيد /لوبياي قرمز /لوبياي سبز

مصرف لوبيايي كه پخته شده و مجدداً سرخ شده را محدود

كنيد، لوبياي سرخ شده

مقدار بسيار زيادي چربي اشباع شده و لوبياي پخته شده مقدار زيادي قند دارد. يعني با

اينكه شما با مصرف لوبيا پروتئين جذب مي كنيد، اما مقدار زيادي قند نيز مورد

نيازتان نيست مصرف كرده ايد. بخاطرداشته باشيدكه لوبيا را بخوبي بپزيد، زياد

سيستم گوارشي قادر به شكستن بعضي از پروتئين ها نيست و ممكن باعث ايجاد

ناراحتي در معده يا روده شما شود. روغن زيتون

مقادير معيني از چربي براي بدن شما مفيدند. روغن زيتون يكي از چربي هاي مفيد

است. در حقيقت بسيار عالي است و به سوزاندن چربي ها كمك مي كند و كلسترول را

پايين نگه مي دارد.

روغن زيتون حاوي نوعي چربي اشباع شده است كه محققان در حال يافتن فوايد آن

براي سلامت انسان هستند. يك اونس از روغن زيتون خالص حاوي هشتاد و پنج

درصد از چربي اشباع شده مورد نياز بدن است. بسياري از افراد رژيمي بجاي

مصرف آب پرتقال در اول صبح، مقداري روغن زيتون ميخورند. گندم

اين روزها همه از كربوهيدراتها دوري مي كنند ولي بايد دانست كه بدن به

كربوهيدراتها نياز دارد. اگر شما كربوهيدراتها را كاملاً قطع كنيد، بدن به شكلي نياز

خود را نشان خواهد داد. بعضي از آنها خوب و براي شما مفيد هستند. اين

كربوهيدراتهاي فرآوري شده است كه براي شما ضرر دارد مانند: نان سفيد، نان

شيريني، برنج و پاستا.

هيچ كدام از موارد بالا از خالص نيست و فرآوري شده است، راه حل مصرف گندم

كامل است زيرا حاوي فيبر و مواد معدني براي بدن است. گول برچسب گندم روي نان

ها را نخوريد،

حتي نان گندم معمولي نيز از نظر ويتامين و مواد معدني كمبود دارد. انواع گوشت

گوشت بوقلمون و گاو براي قوي كردن ماهيچه ها و سيستم ايمني بدن مناسب است اما

شما بايد در مصرف آنها دقت كنيد. ماهي قزل آلا و تن نيز منابع خوبي براي پروتئين

هستند زيرا حاوي امگا 3 هستند كه فوايد بسياري دارد. همچنين براي قوي كردن سيستم

ايمني مفيد است كه بايد هفته اي 3 بار مصرف شود.

منبع: مجله الكترونيكي فريا

تغذيه ي كودكان

تغذيه ي كودكان در سنين مهد كودك و دبستان بايد چگونه باشد؟

فردي صبحانه نخورده در ساعت ? الي ?? صبح به ميزان قابل توجهي دچار افت قند

خون مي شود. استعداد يادگيري او به ويژه در درس هايي كه به تفكر و انديشه نياز

دارند كاهش مي يابد. چنين دانش آموزي ممكن است دچار افت تحصيلي و بيزاري از

مدرسه نيز بشود.

براي كودكي كه آماده رفتن به مهد كودك و مدرسه مي شود، خوردن صبحانه بسيار

اساسي است و مادران عزيز بايد به اين وعده ي غذايي اهميت ويژه اي دهند. مصرف

صبحانه به كودكان كمك مي كند تا فراگيري بهتري داشته باشند. انرژي و مواد مغذي

مصرف شده مي تواند توجه، ميزان انرژي و تحرك كودك را تحريك كرده و باعث

افزايش تحرك و حركات ورزشي و در نهايت نشاط در كودكان شود.

بچه ي صبحانه نخورده در ساعت ? الي ?? صبح به ميزان قابل توجهي دچار افت قند

خون مي شود. استعداد يادگيري او به ويژه در درس هايي كه به تفكر و انديشه نياز

دارند كاهش مي يابد. چنين دانش آموزي ممكن است

دچار افت تحصيلي و بيزاري از

مدرسه نيز بشود.

بهتر است صبحانه در محيطي باصفا و آرامش بخش با حضور افراد خانواده صرف

شود. بايد بدانيم در دوران كودكي علاقه و بي علاقگي به غذاهاي مختلف به سرعت

تغيير مي يابد و اين دوست داشتن غذا تحت تاثير دما، ظاهر، رنگ و طعم غذا، همچنين

موقعيت مكاني و زماني غذا خوردن است.

داشتن صبحانه ي كامل و خوب مستلزم رعايت ضوابطي در منزل است. به طور مثال

خانواده ها لازم است زمان خواب شبانه و خوردن شام را طوري تنظيم كنند كه بچه ها

صبح، به موقع و با كمال ميل صبحانه بخورند.

تحرك مختصر مثل نرمش صبحگاهي، پياده روي و يا دوش گرفتن به افزايش تمايل

مصرف صبحانه كمك خواهد كرد. پنير و گردو، كره و مربا، تخم مرغ، عدسي،

فرني، شير برنج، حليم، همراه نان تازه و شير، صبحانه هاي مناسبي هستند. استفاده از

ميوه ها و سبزيجات مثل سيب، خيار،گوجه فرنگي، كاهو، سبزي خوردن به افزايش

اشتها كمك مي كند. مي توان يك دوم ليوان آب پرتقال قبل از صبحانه به كودك داد كه

هم موجب افزايش اشتهايش مي شود و هم منبع سرشاري از ويتامين C است. ميان وعده

به طور كلي بايد ماده ي غذايي مناسبي را براي ميان وعده ي كودك انتخاب كنيم. اين

ماده بايد ارزش غذايي كافي داشته باشد و رضايت بچه را تامين كند؛ بدآموزي نداشته

باشد؛ از نظر بهداشتي ايمن باشد؛ و با بودجه ي اكثريت خانواده ها تناسب داشته باشد.

نكته ي حائز اهميت ديگر آن است كه غذاي تهيه شده توسط مادر، نه تنها سالم تر است

بلكه انتقال دهنده ي مهر مادري نيز هست. نان، پنير و خيار؛ نان، پنير و گردو، انجير

خشك، نخودچي، انواع مغزها (گردو _ بادام _ فندق و … )؛ ميوه ها به خصوص سيب،

نان شيرمال، كيك و كلوچه مواد مناسبي براي ميان وعده در زنگ تفريح مدرسه و

مهد كودك هستند.

از جمله عناصر و مواد نياز كودك در اين سنين كه بايد به آن توجه شود، عبارت اند

از: آهن

كودكان به علت رشد سريع همراه با افزايش در هموگلوبين و ميزان كل آهن بدن، در

معرض خطر بيشتري از آنمي (كم خوني) ناشي از كمبود آهن قرار دارند.

توانايي يادگيري در كودكان مبتلا به كمبود آهن كاهش مي يابد و كم خوني سبب كاهش

توانايي اين كودكان مي شود چرا كه اكسيژن كم تري به سلول ها مي رسد.

پيشگيري از كم خوني ناشي از كمبود آهن در كودكان بايد بر مصرف كافي مواد غذايي

آهن دار متمركز شود. مصرف مقداري گوشت قرمز بدون چربي راحت ترين راه

رساندن مقدار بيشتر آهن به يك كودك است. متاسفانه تعدادي از بچه ها تمايلي به

خوردن تكه هاي گوشت ندارند كه در اين موارد بهتر است گوشت چرخ كرده جايگزين

شود.

نسبت بالاي آهن هم در بسياري از غذاهاي حيواني، آهن را بيشتر قابل جذب مي كند. به

علاوه بايد به خاطر داشت كه مصرف منابع حاوي ويتامين C جذب آهن غير هم را

افزايش ميدهد. پس خوردن ليمو ترش، پرتقال و يا گوجه فرنگي به همراه غذا به علت

غني بودن از نظر ويتامين C به جذب آهن موجود در غذا كمك مي كند.

مصرف چاي بعد از غذا،

از ميزان جذب آهن مي كاهد. بهتر است چاي از حدود ?/?

ساعت قبل از غذا تا ? ساعت بعد از غذا مصرف نشود. كلسيم

كلسيم براي تشكيل مواد معدني، مينراليزاسيون و رشد بافت استخواني در كودكان لازم

است و بايد به مقدار كافي در برنامه غذايي وجود داشته باشد. جذب كلسيم به عواملي

مثل ميزان پروتئين، ويتامين D و فسفات بستگي دارد. كودكان به ازاي هر كيلوگرم

وزن بدن، ? _ ? بار بيشتر از بزرگسالان به كلسيم نياز دارند. شير و فرآورده هاي

لبني، منابع اصلي كلسيم هستند. براي بچه هايي كه يكي از اين فرآورده ها را استفاده

نمي كنند بايد انواع ديگري از همان گروه را جايگزين كرد. به طور مثال اگر بچه اي

شير نخورد بايد به او ماست بدهيد. پنير نيز غذاي مناسبي براي افزايش هوش دانش

آموزان است البته بهتر است پنير را شب مصرف كرده، يا صيح ها به همراه گردو و

بادام استفاده كنيد، زيرا مصرف پنير به تنهايي در صبح عكس العمل هاي عصبي را

قدري كند مي كند؛ اين امر به دليل تغيير نسبت كلسيم به فسفريونيزه در پنير است. ويتامين D

ويتامين D براي جذب كلسيم و رسوب آن در استخوان ها مورد نياز است. چون اين

ماده از تاثير آفتاب بر بافت هاي زير پوستي به دست مي آيد، ميزان مورد احتياج رژيم

غذايي بسته به موقعييت جغرافيايي خود و مدت زماني كه در معرض آفتاب قرار مي

گيرند، متفاوت است. روي

كمبود روي سبب اختلال در رشد، كم اشتهايي و كاهش حس چشايي مي شود. بهترين

منبع روي؛ گوشت و غذاهاي دريايي هستند. يد

كمبود

يد موجب كندذهني، كاهش آموزش پذيري و ضعف توانايي جسمي افراد مي شود

كه اين مشكل با مصرف نمك يددار در رژيم غذايي تا حدودي برطرف مي شود. فيبر

يكي ديگر از مشكلات تغذيه اي دانش آموزان، كمبود فيبر و سبوس غلات و … است.

براي رفع اين مشكل لازم است از سبزي ها و ميوه ها در رژيم غذايي استفاده ي بيش

تري شود و بچه ها به استفاده از غلات سبوس دار تشويق شوند.

نمك

براي بدن چه قدر نمك لازم است؟

كم كردن مصرف نمك، اين رايج ترين چاشني غذايي، براي برخي افراد ضروري

است اما نه براي همه. سال هاست كه در محافل پزشكي در مورد مصرف نمك

مباحثات داغي در جريان بوده است و پرسش محوري هم اين بوده است؛ آيا بايد نمك

كمتري بخوريم؟از يك طرف گروهي از متخصصان اظهار مي كنند كه همه افراد بايد

مصرف نمك شان را كم كنند و اين كار به ميزان قابل توجهي از بروز بيماري هاي

قلبي پيشگيري مي كند. در مقابل گروه ديگري معتقد بوده اند كه توصيه همگاني به

كاهش مصرف نمك تاثير ناچيزي بر سلامتي عمومي دارد و محروم كردني بي دليل

براي اغلب افراد به شمار مي رود.آيا نمك بلوري است شيطاني؟ يا چاشني بي ضرري

براي لذت ذائقه ما؟ يا چيزي بين اين دو؟ در اين مورد نيز مانند بسياري چيز هاي ديگر

در پزشكي، پاسخ سرراستي وجود ندارد. اينكه نمك چگونه بر فشارخون شما تاثير

بگذارد، به ژن هاي شما، سن شما و وضعيت پزشكي شما بستگي دارد. نمك در گردش خون

مك از ديدگاه يك شيميدان هر

ماده يي است كه هنگام درهم فرو رفتن اوربيت هاي

يون هاي مثبت و منفي به وجود مي آيد. اما براي اغلب ما نمك همان كلريد سديم است؛

بلورهاي سفيدي كه هنگام بخار شدن آب دريا به جاي مي ماند و اين سديم موجود در

نمك است كه اغلب مشكلات را به وجود مي آورد.يك قاشق چايخوري از كلريد سديم

(همان نمك خوراكي ما) حاوي ???? ميلي گرم سديم است. بدن انسان نمي تواند بدون

مقداري سديم به حيات خود ادامه دهد. سديم براي انتقال تكانه هاي عصبي، انقباض و

انبساط رشته هاي عضلاني (از جمله عضلات قلب و ديواره رگ هاي خوني) و حفظ

تعادل مايعات در بدن لازم است.مقدار نمك لازم براي اين كار آنقدرها زياد نيست.

مردمان يانومومو در جنگل هاي باراني آمازون تنها ??? ميلي گرم سديم در روز

دريافت مي كنند (تقريباً معادل سديم موجود در ?/? يك قاشق چايخوري نمك).

در مقابل يك امريكايي متوسط ???? ميلي گرم (يعني حدود ?/? قاشق چايخوري

نمك) در روز دريافت مي كند و در شمال ژاپن مصرف روزانه نمك به مقدار شگفت

آور ????? ميلي گرم (بيش از ?? قاشق چايخوري نمك) مي رسد.هنگامي كه سديم

به بدن كم برسد، مجموعه يي از پيام هاي شيميايي و هورموني به كليه ها و غدد عرق

فرمان مي دهند كه سديم را در بدن حفظ كنند. هنگامي كه شما سديم را بيشتر از نيازتان

مصرف مي كنيد، كليه ها زيادي آن را با ترشح ادرار بيشتر يا غليظ تر دفع مي كنند.اما

اگر چنين كاري ممكن نشود، نمك در مايع بين سلول ها تجمع مي

يابد. آب به طور

گريزناپذيري سديم را دنبال مي كند و هنگامي كه اين مايع افزايش مي يابد، حجم خون

نيز بالا مي رود. نتيجه اين است كه قلب بايد كار بيشتري انجام دهد و فشار بيشتري

روي عروق خوني مي آيد.در طول زمان اين امر به سخت شدن ديواره عروق مي

انجامد، در نتيجه فشار خون بالا، حمله قلبي يا سكته مغزي رخ مي دهد. در درازمدت

ممكن است نارسايي قلبي به وجود آيد.حتي شواهدي وجود دارد كه نمك مي تواند به

طور مستقيم بر قلب، آئورت و كليه ها نيز اثر بگذارد، بدون اينكه لزوماً فشار خون بالا

رفته باشد.

برخي افراد به شدت به مصرف نمك حساس هستند (فشار خون آنها در نتيجه اثر

مستقيم نمكي كه مي خورند، بالا و پايين مي رود). اما برخي افراد ديگر به نظر نمي

رسد اصلاً تحت تاثير قرار گيرند. متاسفانه آزمون ساده يي براي تعيين افراد حساس به

نمك وجود ندارد.صدها تحقيق به ارتباط بين مصرف نمك و فشار خون، بيماري

قلبي، سكته مغزي و مرگ و مير پرداخته اند. به طور كلي اين تحقيقات نشان مي دهد

كه كم كردن مصرف نمك فشار خون را كاهش مي دهد و از احتمال بروز حمله قلبي و

سكته مغزي مي كاهد. اما مشكل اين تحقيقات اين است كه هر كدام آنها دچار نقايصي

هستند؛ يا مدت بررسي كوتاه بوده يا تعداد افراد مورد بررسي كم بوده اند يا عواملي

غير از سديم روي نتايج آنها تاثير گذاشته اند. براي همين نمي توان بر مبناي آنها به

نتيجه گيري قاطعي دست يافت.

بنابراين توصيه يكساني در مورد مصرف

نمك يا سديم براي همه وجود ندارد. برخي

افراد يقيناً از مصرف كمتر نمك سود مي برند. اما در مورد ديگران تفاوت چنداني در

ميزان فشار خون به وجود نخواهد آمد.

اگر شما كمتر از ?? سال داريد، و فشار خون تان در حد طبيعي است (كمتر از ???

روي ??)، و وضع سلامتي تان خوب است، دليلي وجود ندارد كه در حال حاضر

نگراني در مورد نمك غذايي تان داشته باشيد. البته بهتر است ذائقه تان را به نمك زياد

عادت ندهيد.رژيم غذايي كم نمك براي افرادي مناسب است كه مسن تر هستند، مبتلا به

فشار خون بالا هستند يا ديابت دارند يا فشار خون شان به تدريج در حال بالا رفتن

است.انجمن قلب امريكا توصيه مي كند مصرف سديم (نمك) روزانه بيش از ???? تا

???? ميلي گرم در روز نباشد. اگر دچار نارسايي قلبي هستيد مصرف نمك ممكن

است ورم تان را زياد كند. در چنين وضعيتي مصرف زياد نمك ممكن است پزشك را

مجبور كند كه براي دفع مايع اضافي شما را بستري كند تا با داروهاي قوي داخل

وريدي تحت درمان قرار گيريد. معمولاً توصيه مي شود افراد دچار نارسايي قلبي

مصرف سديم روزانه شان را به زير ???? ميلي گرم در روز محدود كنند. افراد دچار

بيماري كليوي نيز بايد پرهيز مشابهي را رعايت كنند. نمكي كه مي خوريم از كجا مي آيد

مقدار ناچيزي از نمكي كه مصرف مي كنيم از نمكي كه به غذا مي افزاييم يا از نمكي

كه بر سر ميز به آن اضافه مي كنيم، منشأ مي گيرد. بسياري از خوراكي ها خودشان

داراي نمك هستند.

از طرف ديگر انواع مختلف غذاهاي آماده، چاشني ها و تنقلاتي كه

مصرف مي كنيم نيز سرشار از نمك هستند. بنابراين بسيار مهم است كه صنايع غذايي

را با وضع مقررات به ذكر ميزان نمك (سديم) موجود در فرآورده هاي توليدي شان

وادار كرد. اما تا زماني كه چنين امري محقق شود، خودتان بايد ميزان مصرف نمك

تان را كنترل كنيد.برچسب روي مواد غذايي را بخوانيد و غذايي را انتخاب كنيد كه

ميزان سديم (نمك) كمتري داشته باشد. مصرف غذاهاي كنسروشده، منجمد يا آماده

شده كارخانه يي را محدود كنيد. هنگامي كه در بيرون غذا مي خوريد غذاهاي كم نمك

را انتخاب كنيد و غذاهايتان را با ادويه و گياهان معطر به جاي نمك بپزيد.به ياد داشته

باشيد كه سديم يا نمك تنها يكي از عواملي است كه بر فشار خون و سلامتي قلب و

عروق شما موثر است. براي كنترل فشار خون و حفظ سلامت قلب و عروق تان بايد

رژيم غذايي سالمي داشته باشيد، ورزش كنيد، مراقب وزن تان باشيد و از استرس

هايتان بكاهيد.

منبع:http://www.articles.ir

رژيم غذايي در پركاري تيروئيد

رژيم غذايي در پركاري تيروئيد(هيپرتيروئيديسم)چيست؟

1- از آنجا كه ميزان انرژي مورد نياز در اين شرايط 60-50 درصد درصد افزايش

مي يابد، بيماران بايد از رژيم پركالري (حدود 40 كيلوكالري به ازاي هر كيلوگرم وزن

بدن) استفاده نمايند. بهتر است بيماران تعداد وعده هاي غذايي را افزايش دهند و در

مقابل، از حجم هر وعده مقداري كم كنند.

2- دريافت پروتئين نيز بايد بين 75/1 - 1 گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن افزايش

يابد. گنجاندن تخم مرغ، گوشت قرمز، گوشت ماكيان و تركيب غلات و حبوبات

در

رژيم غذايي براي تأمين نياز پروتئيني توصيه مي شود. در صورت تخليه ي ذخاير

پروتئيني بدن، استفاده از مكمل هاي پروتئيني به ويژه قبل و بعد از عمل جراحي زير

نظر متخصص تغذيه، مي تواند مفيد باشد.

3- با توجه به افزايش نياز به ويتامين ها، استفاده از مكمل ويتامين C، ويتامين B

كمپلكس خصوصاً ويتامين هاي B1، B2، وB12 همراه رژيم غذايي بسيار مفيد مي

باشد. به طور كلي استفاده از مولتي ويتامين و مولتي مينرال توصيه مي شود. منابع

غذايي ويتامين هاي فوق كه بايد در رژيم غذايي اين بيماران گنجانده شوند عبارت اند

از: انبه، مركبات، كيوي، شير و فرآورده هاي آن، سبزيجات سبز رنگ، جوانه ي

حبوبات و ماهي.

به نظر مي آيد مقادير زياد ويتامين A باعث مهار عملكرد غده ي تيروئيد و بهبود علايم

بيماري گريو مي شوند. مكمل ويتامين C نيز براي بهبود علايم و شرايط متابوليكي

مفيد است. لازم است بدانيد دريافت غيرضروري ويتامين ها در بدن مانند دارو، اثر

خواهند كرد و مي توانند اثرات جانبي متعددي بر سلامت شما داشته باشند.

4- از مصرف زياد يد پرهيز شود. لازم به ذكر است از آن جا كه بعضي از مكمل

هاي ويتاميني و مواد معدني، داراي مقاديري يد نيز هستند، مبتلايان به پركاري

تيروئيد، بايد از مصرف اين قبيل مكمل ها و هرگونه مكمل يد پرهيز كنند. در ضمن از

مصرف برخي غذاهاي دريايي، علف ها و جلبك هاي دريايي هم كه غني از يد هستند،

بايد اجتناب نمايند.

5- مصرف كليه ي غذاها و نوشيدني هاي تحريك كننده مانند شكلات، نوشيدني هاي

كافئين دار( مانند چاي، قهوه،) و

همچنين كشيدن سيگار بايد در اين بيماران محدود شود.

6- از گواتروژن هاي طبيعي استفاده شود. منظور از گواتروژن ها تركيباتي هستند كه

باعث كاهش عملكرد غده ي تيروئيد مي شوند. بنابراين استفاده از آنها به هنگام

پركاري تيروئيد موثر خواهد بود. منابع عمده ي گواتروژن ها عبارت اند از: سبزيجات

خانواده ي كلم ،(از قبيل كلم، گل كلم، كلم قمري، كلم بروكلي و بروكسل) اسفناج، شلغم،

گلابي، هلو، همچنين بادام زميني و سويا. جالب است بدانيد تركيبات گواتروژن به دنبال

حرات از بين مي روند.

نسبت به دريافت توام گواتروژن هاي طبيعي با داروهاي ضد تيروئيد بايد كاملاً احتياط

نمود، زيرا اين تركيبات مي توانند باعث افزايش عوارض جانبي داروها شوند. البته

همان طور كه اشاره شد پخت مواد غذايي فوق مي تواند اين اثرات را كاهش دهد. ساير

سبزيجات مفيد در هيپرتيروئيديسم عبارت اند از: هويج، كرفس، فلفل سبز، جعفري، تره

آبي، زردآلو، سيب، زغال اخته، گريپ فورت و آناناس.

با توجه به اين كه سوخت و ساز كلسيم در مبتلايان به بيماري گريو تغيير مي كند اين

افراد بيشتر در معرض پوكي استخوان (استئوپروز) قرار دارند. بنابراين مصرف

مكمل كلسيم زير نظر متخصص مي تواند مفيد باشد.

در شرايطي كه فرد مشكل كليوي يا قلبي خاصي نداشته باشد، مصرف روزانه ي 4-3

ليتر آب در روز توصيه مي شود. در بعضي از بيماران مبتلا به اگزوفتالمي نيز شايد

مجبور به محدود كردن مقدار مايعات و نمك دريافتي باشيم.

اختلالات پرخورى

اختلالات پرخورى در شب چيست و چگونه درمان مي شود؟

زمانى كه خسته از فعاليت روزانه به خانه برمى گرديد ، اولين كارى كه مى كنيد روشن

كردن تلويزيون و گوش دادن به اخبار يا يك گفتگوى خبرى است ، ولى در اين بين

خوردن يك غذاى سبك نيز اجتناب ناپذير است. و اين تعجب انگيز است كه اين ميل از

كجا سرچشمه مى گيرد.

شايد با يك احساس گرسنگى خفيف و درست در همين لحظه خود را در مسير آشپزخانه

مى يابيد و اينقدر اين وسوسه قوى مى شود كه به شما فرصت فكر كردن نمى دهد.

خوردن غذاى سبك هر از گاهى آنهم درآخر شب چندان نگران كننده نمى تواند باشد. اما

پر خورى آنهم در اين موقع كمى نگران كننده است. متخصصان بر سر اين موضوع كه

آيا اين عادت مى تواند ريشه يك مشكل اساسى باشد كه نياز به توجه دارد بر سر بحث

هستند. دو نوع اختلال خوردن در شب

سندرم خوردن در شب، يك نوع بيمارى با درصد بالاى ابتلا است. افراد مبتلا اصولا

در هنگام خواب گردى اقدام به خوردن مى كنند يا در يك وضعيت بين خواب و بيدارى.

آنها معمولا راجع به اين كه چه كار مى كنند كاملا هوشيار نيستند و تنها بعد از بيدار

شدن متوجه باقيمانده چيزهايى مى شوند كه خورده اند و در رختخواب خود ريخته اند

مثلا كاغذ بسته بندىشكلات. ولى به خاطر نمى آورند كه چه زمانى اين اتفاق افتاده

است.

اين اختلال از هر ??? نفر انسان يك الى دو نفر را تحت تاثير قرار مى دهد. اين اختلال

اولين بار در دهه???? كشف شد. محققين اخيرا كشف كرده اند كه اين اختلال با چاقى

نيز پيوند دارد يعنى مى توان گفت ? الى?? درصد افراد

تحت درمان چاقى را تحت

تاثير قرار مى دهد.

همچنين اين اختلال در بيماران روانى شايع تر است. همچنين اغلب افراد مبتلا به اين

اختلال به نوعى اعتياد دارند و اغلب آنها از افسردگى رنج مى برند. البته علت ارتباط

اين اختلال با افسردگى و اعتياد هنو ز مشخص نشده است. شايد اين سندرم باعث ايجاد

اختلال در هورمون هاى تنظيم كننده اشتها ، خلق و خو و خواب مى شود. درمان

محققان به اين نتيجه رسيده اند كه بين خواب و خوردن ارتباط وجود دارد و به همين

ترتيب كم خوابى و افزايش وزن به دنبال هم اتفاق مى افتد. پس داشتن خواب كافى مى

تواند از دستبرد دير هنگام به يخچال جلوگيرى كند.

در صورت داشتن اين مشكل به پزشك روانشناس مراجعه كنيد تا از وجود يا عدم وجود

ساير اختلالات روانى كه ريشه در اين عادت دارد مطمئن شويد.

هر نوع اختلال روانى نهفته مثل افسردگى و يا اضطراب را درمان كنيد. اين امر مى

تواند عادت خوردن را بهبود بخشد. مطالعات اوليه ثابت كرده است كه داروهاى ضد

تشنج مثل توپامكس و يا داروى ضدافسردگى مثل سرترالين به درمان اين عادت نيز

كمك مى كند.

با يك متخصص تغذيه مشورت كنيد تا با دادن يك برنامه غذايى روزانه صحيح از پر

خورى شب هنگام جلوگيرى كنيد.

تكنيك هاى كاهش استرس مى تواند از بروز اين عادت جلوگيرى كند.

تغذيه مناسب براي درمان يبوست

يبوست چيست و چگونه با تغذيه مناسب درمان مي شود؟

يبوست حالتي است كه درآن مدفوع سخت و كوچك است و براي برطرف شدن آن (

اجابت مزاج) نياز به استفاده از

داروست. بعضي افراد از مسهل هاي مختلفي براي رفع

يبوست استفاده مي كنند. ولي در بيشتر مواقع با استفاده مداوم از مسهل، قدرت طبيعي

كولون كاهش يافته و اجابت مزاج طبيعي و بدون استفاده از مسهل مشكلتر مي گردد.

موثرترين درمان براي يبوست ايجاد يك تغيير مهم در رژيم غذايي است كه البته

امروزه كمتر به آن توجه مي شود.

در واقع كولون به استفاده از مسهل عادت مي كند. همچنين استفاده از مسهل مانع از

بروز علايم هشدار دهنده مهمي مانند يبوست و درد،هنگام اجابت مزاج مي شود. بدون

وجود اين اخطا رها، افراد همچنان به خوردن غذاهايي كه واقعاً مي توانند عامل

خطرناكي براي به خطر افتادن سلامتي آنها باشند، ادامه مي دهند. موثرترين درمان

براي يبوست ايجاد يك تغيير مهم در رژيم غذايي است كه البته امروزه كمتر به آن

توجه مي شود.

اغلب انواع بيماريهاي دردناك روده به به قسمت انتهائي روده مربوط مي باشند. برخي

از اين مشكلات تنها دردسرسازند. اما برخي زندگي بيماررا مورد تهديد قرارمي دهند.

به هرحال نبايد مشكلات ساده و يا بيماريهاي خطرناك را به عنوان قسمت طبيعي از

روند زندگي تحمل كرد.

يبوست معناي متفاوتي براي افراد مختلف دارد. طبق بررسي هاي انجام شده، بعضي از

افراد هر شش تا دوازده روز و آن هم با كمك مسهل هاي قوي اجابت مزاج دارند و

حتي اين مسئله را به عنوان امري طبيعي پذيرفته اند. فعاليت و حركت روده براي دفع،

به ميزان سلامتي افراد بستگي دارد. براي بعضي از افراد حركت روده و اجابت مزاج

درهردو روزيكبار، طبيعي است. درحاليكه فرد ديگري ممكن است روزانه سه

باروحتي بيشتر

دفع انجام دهد و هر دو آنها كاملاً سالم باشند.

معمولاً وريدهاي پا (رگي كه خون را به قلب برمي گرداند) در افراد مبتلا به يبوست بر

اثر فشار بيش از حد هنگام حركت دشوار مدفوع در روده آسيب مي بينند. در طول رگ

هاي پا دريچه هايي به فواصل متناوب قرار دارند كه به حركت جريان خون به طرف

بالا و قلب كمك مي كنند. اين دريچه ها تقريباً به شكل يك نردبان متحرك هستند و در

برابر حركت خون به طرف پايين بر اثر فشارجاذبه مقاومت مي كنند. اين دريچه ها بر

اثر فشار زيادي كه براي حركت مدفوع خشك و سفت نياز است، بيش از حد كشيده

شده و صدمه مي بينند و طولي نمي كشد كه اين دريچه ها ديگر براي نگهداشتن خون،

فاقد كفايت مي گردند. و اگر دريچه ها خوب كار نكنند همواره يك ستون 6اينچي از

خون بر روي رگ هاي پاييني فشار مي آورد. يكي از نتايج اين فشار نامشهود واريس

وريد (رگ) پا است. ظهور شبكه درهم پيچيده آبي رنگ و دردناك بر روي پاها از

علايم مشخصه واريس مي باشد. گاهي رگ ها در واريس زخم شده و موجب خونريزي

مي شوند. چنين وضعيتي ممكن است در ناحيه مقعد نيز رخ دهد.

يبوست به دليل اختلالات روحي بوجود نمي آيد يا حداقل با اطمينان مي توان گفت كه،

اين مسئله عامل اصلي نيست. اگر چه پس ازعمري تحمل درد و رنج ناشي از مشكلات

روده ، هر كسي در مورد سلامت و قابليتها يش، شك خواهد كرد. تو صيه هاي تغذيه اي مناسب در درمان يبوست

:

1- رژيم غذايي متكي بر كر بوهيدرات به همراه سبزيجات و ميوه جات مطمئن ترين

درمان براي يبوست است.

2- تقريباً اكثر مردم، اثرات مثبت آلو را در مورد يبوست مي شناسند. آلو مي تواند به

فرد مبتلا به يبوست كمك كند. بدين طريق كه تغييراتي در افزايش فعاليت قسمتهاي

پاييني روده داده و به يبوست پايان مي دهد.

3- مصرف حبوبات(حبوبات حاوي انواع فيبرها بخصوص فيبرهاي بسيارجاذب آب،

يعني سلولزوهمي سلولزمي باشند) مي تواند به اجابت مزاج تا حد زيادي كمك نمايد.

4 - نوشيدن روزانه بين 8 تا 12 ليوان آب

بدترين روشها و مكانها براي غذاخوردن

بدترين روشها و مكانها براي غذاخوردن كدامند؟

بودن در تاريكي موجب ميشود كه كمتر در مقابل خوردن مقاومت نشان داده و به خيال

خود "ديده نشويم"! ضرب المثلي هست كه ميگويد : نوع غذاي هر شخص، تعيين كننده

شخصيت اوست، اما تنها آنچه ميخوريد اهميت ندارد بلكه چگونه غذا خوردن نيز نقش

مهمي در بهبود گوارش ايفا ميكند.

ميز كار، اتوموبيل، كاناپه و حتي تختخواب تنها چند نمونه انگشت شمار از مكانهايي

هستند كه هنگام پر بودن برنامه كار و زندگي يا تنها از روي عادت و تنبلي، براي غذا

خوردن مورد استفاده قرار ميگيرند. اماترجيح دادن هريك از اين مكانها به ميز غذا

خوري ميتواند در رژيم غذايي شما تاثيري منفي گذاشته و تصميم نادرستي محسوب

شود زيرا مكانهايي كه براي غذا خوردن انتخاب ميكنيم، يكسان آفريده نشده اند. بايد

بدانيد كه بسياري از روشهاي غذا خوردن ميتواند به سوء هاضمه و اضافه وزن منجر

شود و ما در اينجا به بدترين آنها اشاره كرده ايم. آشپزخانه:

با وجود اينكه آشپزخانه بهترين جا

براي ذخيره و تدارك غذاست، اما براي غذا خوردن

مكاني وحشتناك است. خوردن مواد غذايي در حالي كه جلوي يخچال يا كنار اجاق گاز

ايستاده ايم و در حين انتخاب يا تهيه غذا چيزي ميخوريم، بدون توجه و برنامه ريزي

مقدار زيادي كالري مصرف ميكنيم. حتي ايستادن در كنار سطل آشغال هم ميتواند به

خرده خوري منجر شود. به گفته كارشناسان مادراني هستند كه هنگام دور ريخن

محتواي ظروف در سطل زباله، به خاطر صرفه جويي يا اينكه تصور ميكنند "حيف

است" بسياري از مواد غذايي باقيمانده در ظروف فرزندان خود را ميخورند. در محل كار:

خوراكيهاي موجود در محل كار معمولا از نوع پر كالري و شيرين هستند. يا مقداري

بيسكوييت و شيريني همراه با چاي سرو ميشود يا همه كم و بيش از اين نوع خوراكيها

همراه دارند. مراقب باشيد كه اين تنقلات مجاني، بدون كالري نيستند. يك دونات يا

پيراشكي 200 كالري و يك مشت پر از بادام زميني 117 كالري دارد كه براي

سوزاندن آن به 13 تا 15 دقيقه دويدن بر روي تردميل نياز است! هرچه محل نشستن ما

به خوراكيهاي مجاني ارايه شده در محل كار بيشتر باشد، مقدار كالري بيشتري هم

دريافت خواهيم كرد زيرا بدون اندكي تفكر و زحمت از جا برخاستن، ميتوانيم يك

شكلات برداريم و نوش جان كنيم. با شتاب و فوري:

با عجله غذا خوردن ممكن است كمك كند كه به موقع در جلسه حاضر شويد، اما اگر

اين روش به صورت عادت در بيايد، تعدادي اثر منفي نيز دربر خواهد داشت. در يك

تحقيق، از شركت كنندگان خواسته شد كه يك بشقاب پر

پاستا را به سرعت بخورند.

اين افراد در مدت 9 دقيقه 646 كالري وارد بدن خود كردند.

افرادي كه قرار بود اين مقدار پاستا را كند و با حوصله صرف كنند، در مد 29 دقيقه

579 كالري مصرف كردند- 67 كالري كمتر در مقابل 20 دقيقه طولاني غذا خوردن.

هنگامي كه سريع غذا ميخوريم، فرمان سيري مدتي پس از انباشته شدن معده از غذا به

مغز ميرسد و اين، موجب پرخوري ميشود. از طرفي اين كار مشكلات متعدد گوارشي

نيز درپي خواهد داشت. غذا خوردن در تاريكي:

تحقيق نشان ميدهد افرادي كه مستعد افراط در خوردن هستند، بيش از هرچيز به خوردن

در فضاي نيمه تاريك علاقه دارند. بودن در تاريكي موجب ميشود كه كمتر در مقابل

خوردن مقاومت نشان داده و به خيال خود "ديده نشويم"! امكان اينكه اين افراد نيمه هاي

شب به سراغ يخچال رفته و يك تكه كيك بخورند بسيار بيشتر از آن است كه همين

كيك را در نور روز ميل كنند.

خوردن در مقابل صفحه نمايش، بدون فكر انجام ميشود و يكي از عوامل اصلي ايجاد

چاقي مفرط است. كم جويدن غذا:

از دوران قديم تا امروز كه تحقيقاتي وسيع در اين زمينه انجام شده است، بر خوب

جويدن غذا تاكيد شده است. اينكار چند حسن بزرگ دارد: به هضم راحتتر غذا كمك

كرده، از ايجاد گاز معده، نفخ شكم و سوزش معده جلوگيري ميكند. خوردن آهسته و

آگاهانه غذا موجب ميشود كه از طعم غذا بيشتر لذت ببريم.

هنگامي كه تكه هاي بزرگ غذا را فرو ميدهيم، خرد شدن و تجزيه مواد غذايي بسيار

مشكل ميشود در حالي

كه جويدن كافي، سطح تماس مواد غذايي با آنزيمها و شيره معده

را افزايش ميدهد. اما جويدن كافي چقدر است؟ غذا بسته به اينكه تا چه حد نرم يا سخت

باشد، بايد حدود 25 مرتبه يا به حدي جويده شود كه تقريبا به خمير تبديل شود. در رستوران:

خوردن در رستوران، كيف پول شما را لاغر و دور كمرتان را چاق ميكند. يك تحقيق

گسترده، رابطه مستقيم ميان غذا خوردن مكرر در رستوران با ميزان بالاي چاقي

مفرط، چربيهاي انباشته در بدن و افزايش شاخص حجم بدن را به اثبات رسانده است.

زناني كه در هفته بين 6 تا 13 مرتبه در رستوران غذا ميخورند، هر روز به طور

متوسط 290 كالري اضافه مصرف ميكنند. با خوردن غذاي خانگي كمتر كالري

مصرف كرده و پول كمتري را به باد دهيد. در مقابل صفحه نمايش:

اين صفحه چه تلويزيون باشد چه مانيتور كامپيوتر، خوردن غذا يا خوراكيهاي تفريحي

در مقابل آن كار درستي نيست. خوردن در مقابل صفحه نمايش، بدون فكر انجام ميشود

و يكي از عوامل اصلي ايجاد چاقي مفرط به خصوص در كودكان و نوجوانان است.

روش اصلي كنترل غذا خوردن، دور بودن از عواملي است كه حواس را از خوردن

پرت ميكند. شما چه در مقابل تلويزيون غذا بخوريد يا پشت تلفن، در حال مطالعه و يا

سر ميز كار، همه به يك نتيجه منتهي خواهند شد: شما بر روي فعاليتي غير از خوردن

متمركز شده ايد و طعم و بافت غذا را حس نميكنيد. بهترين و ساده ترين راه، چيدن يك

سفره ساده بر سر ميز غذاخوري، نشستن و غذا خوردن است.

تغذيه در سالمندان

تغذيه در سالمندان بايد چگونه باشد؟

با توجه به پيشرفت هاي علم پزشكي و بهداشتي متوسط عمر انسان افزايش يافته و در

كشورهاي پيشرفته، اين ميزان افزايش بيش تر است. پيرشدن و سالخوردگي با كاهش

تدريجي فعاليت هاي فيزيكي و افزايش بيماريهاي مزمن همراه مي شود و به نظر مي رسد

كه بهبود تغذيه تا حد زيادي قادر است از اين مشكلات پيشگيري كند و يا آن ها را

تخفيف دهد. به همين دليل يكي از مسائل مهم سالمندان، مسائل پزشكي و بهداشتي از

جمله وضعيت تغذيه آنهاست. با افزايش سن، نياز آنها به انرژي كاهش يافته و تمايل به

مصرف غذا كمتر مي شود. در اين حال اگر انتخاب غذا درست صورت نگيرد، ميزان

دريافت مواد مغذي ضروري در آن ها پايين تر از حد مطلوب خواهد بود. در اين بحث به

بررسي بعضي از مشكلات تغذيه اي سالمندان و نيز نيازهاي تغذيه آنها خواهيم پرداخت. عوامل مؤثر در ايجاد مشكلات تغذيه اي سالمندان

1 _ عوامل جسماني: مانند كاهش كل انرژي مورد نياز، بيماريهاي مزمن، بي اشتهايي،

تغيير حس چشايي، خرابي دندان ها، بي تحركي، ناتواني جسمي مشكلات گوارشي،

تداخلات دارويي و يا تداخل غذا و داروها

2 _ مشكلات روحي و رواني: افسردگي، تنهايي، از دست دادن همسر

3 _ مشكلات اقتصادي: درآمد كم، كمبود امكانات براي تهيه و طبخ غذاي مناسب و

زندگي در آسايشگاه نيازهاي تغذيه اي سالمندان

ميزان انرژي مورد نياز :

با افزايش سن ميزان نياز به انرژي كاهش مي يابد كه مي تواند به دليل كاهش فعاليت

جسمي كاهش توده عضلاني و فعال بدن باشد. در صورت دريافت مازاد بر نياز

انرژي مشكلات و عوارضي مانند چاقي، فشارخون، بيماري هاي قلبي _ عروقي براي

سالمند ايجاد مي شود. ميزان نياز

به انرژي براي هر سالمند متفاوت بوده و براساس

وزن، قد، شرايط فيزيكي و سلامتي وي محاسبه مي شود. ميزان پروتئين مورد نياز سالمندان :

با افزايش سن علاوه بر كاهش توده عضلاني، ذخيره پروتئيني بدن نيز كاهش مي يابد و

ميزان نياز به پروتئين با افزايش سن نه تنها كاهش نيافته بلكه ثابت مانده و يا افزايش

مي يابد. بويژه در صورت ابتلا به بيماري ها و يا عفونت ها كه اين مسئله بسيار مهم

مي باشد. توصيه مي شودچهل تا شصت درصد از انرژي دريافتي روزانه سالمندان از

پروتئين ها به ويژه پروتئين هاي با كيفيت بالا تامين شود. ميزان مايعات مورد نياز سالمندان:

توجه به دريافت كافي مايعات در سالمندان از مسائل مهم مي باشد. علايم كمبود آب در

بسياري از سالمندان ممكن است به صورت خشكي لب ها، گودافتادن چشم ها، تب،

يبوست، كاهش حجم ادرار و تهوع باشد كه اين مسئله در مورد سالمنداني كه در مناطق

گرم زندگي مي كنند بيشتر شايع است. استفاده از داروهاي ادرارآور نيز از عوامل مؤثر

در ايجاد كم آبي در سالمندان مي باشد. بنابراين توجه به مصرف كافي آب و مايعات در

اين دوران اهميت ويژه اي دارد. ويتامين ها و مواد معدني:

اغلب سالمندان علاقه زيادي به مصرف مكمل هاي ويتاميني دارند كه بايد به اين مسئله

توجه شده و از مصرف بيش از حد نياز اين مكمل ها خودداري شود.

در مورد ويتامين هاي محلول در آب، معمولا كمبودي در سالمندان ديده نمي شود. مگر

در سالمندان الكلي كه كمبود ويتامين ب 1 مي تواند وجود داشته باشد و يا سالمنداني كه

دچار سوء تغذيه هستند. همچنين ممكن است بعضي از سالمندان به علت مشكلات دندان و

يا مشكلات گوارشي از خوردن سبزيجات و ميوه جات پرهيز كنند درحاليكه

اين منابع

غذايي تامين كننده ويتامين ث هستند و يا مصرف زياد آنتي بيوتيك ها مي تواند در

سالمندان كمبود ويتامين كا ايجاد كند.

كمبود ويتامين D ممكن است در سالمندان به ويژه آنهايي كه از نور آفتاب دور هستند

بوجود آيد. در مورد مواد معدني بايد گفت با رعايت يك برنامه غذايي صحيح مي توان

مواد معدني مورد نياز سالمندان را تا حد زيادي تامين كرد. فقط بايد به ميزان كلسيم

دريافتي كه معمولا مقدار مصرف آن در سالمندان به ميزان توصيه شده نمي رسد توجه

شود. عوامل متعددي در كمبود كلسيم در سالمندان نقش دارند. از جمله ميزان جذب

روده اي كلسيم، كار كليه ها، متابوليسم استخوان ها، اثرات متقابل مواد مغذي بر يكديگر و

بر داروها، كم تحركي و عدم مصرف كافي لبنيات به دليل عدم تحمل به لاكتوز در

صورتي كه شير و لبنيات به مقدار كافي مصرف نشود ممكن است نياز به مصرف

مكمل كلسيم باشد كه البته تشخيص آن بايد توسط پزشك و متخصص تغذيه صورت

گيرد. در مورد سديم هم بايد در سالمنداني كه مبتلا به فشارخون مشكلات قلبي، كليوي

و ديابت هستند محدوديت هايي اعمال شود.

به طوركلي سالمندان عزيز بايد اصول كلي زير را مد نظر داشته باشند:

1 _ مراجعه به موقع به پزشك و متخصص تغذيه جهت بررسي وضعيت سلامت و

تغذيه و پيروي از يك برنامه غذايي صحيح

2 _ توجه و رسيدگي مناسب به بهداشت دهان و دندان

3 _ مصرف 6 _ 5 ليوان آب در روز

4 _ استفاده از تمام گروههاي غذايي و ايجاد تنوع غذايي در برنامه روزانه

5 _ مصرف مقادير كافي ميوه جات و سبزيجات

6 _ استفاده از نان هاي سبوس دار

7 _ محدود

كردن مصرف غذاهاي چرب و شيريني ها

8 _ مصرف كافي لبنيات مثل شير و ماست

9 _ سالمنداني كه دچار بي خوابي هستند از مصرف قهوه و چاي در بعدازظهر و شب

خودداري كنند و يك فنجان شير گرم قبل از خواب مصرف كنند.

10 _ از مصرف چاي تا 2 ساعت بعد از غذا اجتناب كرده و در صورت امكان از

ليموترش تازه در كنار غذا جهت جذب بهتر آهن غذا استفاده كنند.

11 _ قرار گرفتن در معرض نور آفتاب به مدت نيم ساعت در روز و استفاده از

لباس هاي رنگ روشن.

12 _ به كليه سالمندان محترم توصيه مي شود با توجه به شرايط بدني خود، نرمش و

تحرك روزانه را هر چند كم آغاز كنند. حتي 20 دقيقه پياده روي سبك در هواي آزاد

مي تواند در ايجاد نشاط و سلامت سالمندان بسيار مؤثر واقع شود و براي انجام

فعاليت هاي سنگين هم بهتر است ابتدا با پزشك خود مشورت كنيد.

اثرات سو تغذيه

اثرات سو تغذيه بر آموزش و پرورش كودكان چيست؟

دانش آموزاني كه از گرسنگي رنج مي برند معمولا در درس حساب و رياضيات

نمرات كمتري كسب مي كنند. گرسنگي موقت موجب اختلا ل در درك مطلب مي گردد.

هنگامي كه سابقه سو»تغذيه با نخوردن صبحانه توام باشد اثر آن بر فعاليت هاي ذهني

بسيار عميق تر و به صورت حواس پرتي و بي توجهي به محرك هاي طبيعي و

رفتارهاي كنش پذيري در كودك منتهي مي شود.

غذا و تغذيه همواره به عنوان دو موضوع مهم زندگي بشر از ابتدا تاكنون بوده است

زيرا ادامه حيات و انجام فعاليت بدون غذا وتغذيه ممكن نيست. علي رغم پيشرفت

تكنولوژي و

تمدن بشري گرسنگي و سو» تغذيه دو نقطه تاريك و لكه ننگ بر تارك

حيات بشر است. هنوز هر روز هزاران كودك به دليل سو» تغذيه فقر و بيماري جان

خود را از دست مي دهند در حالي كه ابزار و دانش كافي براي حفاظت از حيات و

كاستن چشمگير رنج فقر و مرگ كودكان وجود دارد. سو» تغذيه موجب توقف رشد

فكري و ذهني كودكان مي گردد. كودكاني كه داراي فقر پروتئين- انرژي هستند از نظر

ميكروبيولوژيك داراي استرس و اضطراب زيستي و اجتماعي بوده و در عملكردشان

ضعيف و بي دقت و كمتر خودكار و خودجوش هستند. كودكان ضعيف در مشاركت و

فعاليت هاي مدرسه كمتر نقش دارند. عفونت هاي انگلي تغييرات وخيم بيوشيميايي و

ايمنولوژيكي و تغييرات ساختماني در اعضايي مثل روده، كبد و كليه ايجاد مي كند.

اين عفونت ها سبب سو» تغذيه گرديده و در نتيجه از قابليت هاي جسمي و رواني

دانشآموزان مي كاهد و در نتيجه اين عفونت ها درصد قابل توجهي از روزهاي مدرسه

را غايب هستند كه اين امر موجب افت تحصيلي مي گردد. بعضي از كمبودهاي غذايي

مثل كمبود يد و فسفر مستقيما سبب عقب ماندگي ذهني كودكان مي شود. اصولا رشد

مغزي در سنين ? الي ?? سالگي صورت مي گيرد و با ويتامين A ارتباط دارد. كمبود

اين ويتامين سبب بي توجهي و بي دقتي دانشآموزان در كلا س درس گرديده و پيشرفت

درسي و انجام مشق شب را با مشكل رو به رو مي كند.

دانش آموزاني كه از گرسنگي رنج مي برند معمولا در درس حساب و رياضيات

نمرات كمتري كسب مي كنند.

گرسنگي موقت موجب اختلا ل در درك مطلب مي گردد.

هنگامي كه سابقه سو»تغذيه با نخوردن صبحانه توام باشد اثر آن بر فعاليت هاي ذهني

بسيار عميق تر و به صورت حواس پرتي و بي توجهي به محرك هاي طبيعي و

رفتارهاي كنش پذيري در كودك منتهي مي شود.

كمبود آهن بر كارايي آموزشي تاثير مستقيم و منفي دارد. كودكاني كه دچار كمبود آهن

هستند از لحاظ چابكي، توجه و تمركز رغبت به درس و فعاليت هاي فكري و ذهني

عقب هستند. آنان حساس، زودرنج، كج خلق و آسيب پذيرند و تمايل كمتري بر فعاليت و

تحرك دارند.

فشار كمبود غذا جسم آدمي را به مصالحه هايي وادار مي كند كه بتواند خود را سرپا

نگه دارد. اكثر اين مصالحه ها غيرقابل رويتند. كم كاري، خستگي، تنبلي و كاهش

قدرت تفكر نشانه هاي ظاهري كمبود غذا و سو»تغذيه است. افرادي كه به كم غذايي

دچارند به جاي آن كه راه بروند و بازي كنند بيشتر ترجيح مي دهند كه بايستند و

نشستن را بر ايستادن ترجيح مي دهند و به جاي آن كه بنشينند دراز مي كشند زيرا

براي جبران كمبود مواد غذايي ميزان سوخت و ساز بدن كاهش مي پذيرد، فشار خون

كاهش مي يابد، بدن از اندوخته هاي چربي وام مي گيريد و چربي ماهيچه ها نقصان مي

يابد و استخوان دفرمه مي شود و رشد و حركت متوقف مي شود.

بيماري ها و عفونت ها بروز مي كند و مرگ و مير افزايش مي يابد.

دانش آموزي كه صبحانه نخورده باشد قند خونش پايين مي آيد و انرژي فرد براي

يادگيري كم مي شود و قدرت

حل مسائل فكري مثل رياضي و حساب در او به شدت

كاهش مي يابد، در اواخر ساعات مدرسه كسل است، حوصله نشستن در كلا س و

گوش دادن به درس را ندارد لذا بايد گفت آموزش و پرورش كودك از صبحانه شروع

مي شود نه از زنگ مدرسه.

بايد تغييري در درك ما از سو»تغذيه و گرسنگي به وجود آيد. كمبود وزن قابل رويت

است در حالي كه سو»تغذيه از نوع كمبود در ريزمغذي ها و گرسنگي پنهان اصولا به

حساب نميآيد چون به آساني قابل رويت نيست. لذا بايد اين تصور كه سو» تغذيه مساله

اي صرفا مربوط به كمبود غذاست از اذهان بيرون رود. امروزه بسياري از خوراكي

ها به گونه اي تهيه مي شود كه به خاطر آماده بودن شكل ظاهري يا طعم آن مورد علا

قه خانواده يا كودكان است اما نه تنها خاصيت غذايي فراوان ندارد بلكه كم ارزش بوده

و در بسياري از موارد مي تواند منشا بيماري هايي براي آنان باشد.

مادر آگاه با تنظيم برنامه غذايي صحيح و با تهيه مواد خوراكي اصلي مورد نياز رشد

كودك خود و ايجاد عادات مناسب در آنان خاطره خوبي از تغذيه و غذا را در ذهن

كودكان به جاي مي گذارد. مصرف بعضي از تنقلا ت تبليغ شده كه داراي مواد معطر،

رنگ هاي مصنوعي و افزودني ها (نگهدارنده ها) و قند وشكر زيادي است در بروز

فعاليت بيش از حد، شلوغي بچه ها و ايجاد اختلا لا ت رفتاري نزد آن ها نقش داشته

است. اين در حالي است كه به دليل رشد سريع و بلوغ كار فكري، انجام ورزش و

نرمش و تحرك زياد در مدرسه بايد درتهيه و تامين غذا و آموزش اصول تغذيه بيشتر

دقت شود.

تغيير غذا براي كاهش وزن

تغيير غذا براي كاهش وزن بايد چگونه باشد؟

كاهش وزن و بهبود سلامتي مسئله ساده اي است; كمتر بخوريد، وعده هاي غذايي

بيشتري داشته باشيد، و از مواد غذايي بهتر و سالمتري در رژيم غذايي خود استفاده

كنيد. در اين مطلب به 9 نكته ساده براي كاهش وزن اشاره مي كنيم:

1. از برنامه غذايي استفاده كنيد; بهترين راه براي پايبندي به رژيم، استفاده از برنامه

هاي غذايي است. مي توانيد از برنامه هاي غذايي هفتگي بهره ببريد و تا آنجاكه مي

توانيد غذاهاي حاوي مرغ، ماهي و حبوبات را در اين برنامه بگنجانيد.

2. تعداد وعده هاي غذايي تان را افزايش دهيد; بهترين رويكرد براي بيماران ديابتي و

افرادي كه به كاهش وزن مي پردازند، استفاده از سه وعده غذايي متوسط (به انضمام

صبحانه) در كنار دو ميان وعده غذايي است.

3. خوردن 5 وعده سبزيجات در روز; با خوردن سبزيجات بيشتر، بصورت خودكار،

بجاي چربي، از فيبر غذايي بيشتري بهره مي بريد. اين مواد همچنين سرشار از

تركيبات ضدبيماري است. هر وعده شامل نيم فنجان سبزيجات كنسرو شده يا يك

فنجان سبزيجات خام است.

4. خوردن 4 وعده ميوه در روز; هر وعده ميوه حاوي يك تكه از كل ميوه، نيم فنجان

ميوه كنسرو شده، يا يك فنجان ميوه خام است. ميوه ها را مي توانيد همراه با صبحانه

و بعنوان ميان وعده مصرف نماييد.

5. سبوس و مغز دانه ها را در كنار هم مصرف كنيد; غذاهاي تهيه شده با دانه هاي

كامل (سبوس

و مغز دانه با هم)، همچون نان كامل گندم و مصرف برنج همراه با

سبوس، سرشار از فيبر غذايي است; كه به كندتر شدن تشكيل قند خون منجر مي شود.

بهتر است 3تا6 وعده از اين دسته از غذاها را نيز در برنامه خود بگنجانيد. هر وعده

شامل يك تكه نان كامل گندم، يا نيم فنجان برنج سبوس دار، يا ماكاروني درست شده

از آرد كامل است. 6. استفاده از غذاهاي سرشار از كلسيم; اين غذاها روند كاهش وزن

را تسهيل مي كنند. بهتر است روزانه 2 تا 3 عده از غذاهاي كم چرب و سرشار از

كلسيم همچون شير، ماست و پنير را مصرف كنيد. هر وعده حاوي يك فنجان شير يا

ماست، و يا يك و نيم اونس (43 گرم) پنير فرآوري نشده است.

7. خوردن 3 تا 5 وعده حبوبات در هفته; حبوبات سرشار از فيبر غذايي، بخصوص

فيبر محلول هستند. كه در كاستن از ميزان كلسترول خون مفيد فايده است.

8. يشتر از غذاهاي سالم استفاده كنيد; در حاليكه چربي هاي اشباع شده (چربي كه در

گوشت قرمز، كره و بستني يافت مي شود) براي مقاومت انسولين لازمند، اما براي

ثابت ماندن ميزان قند خون به چربي هاي خوب نياز داريد. در مصرف روزانه، بيشتر

از ماهي بجاي گوشت قرمز، و روغن زيتون بجاي كره استفاده كنيد.

9. مراقب اندازه وعده هاي خود باشيد; هرگز از ياد نبريد كه در يك وعده غذايي

اصلي، اندازه گوشت نبايد از اندازه كف دست بزرگ تر باشد، همچنين ميزان اسپاگتي

و غلات نيز بايد كمتر از يك فنجان باشد.

تغذيه در روايات اسلامي

نمونه اي از توصيه

هايي كه در روايات اسلامي شده است را بيان كنيد.

1- امام صادق (عليه السلام) :

شستن دستها قبل از غذا و بعد از آن، عمر را طولاني، و بوي بد لباس را دفع كرده و

چشم را جلا مي بخشد.

2- امام محمد باقر (عليه السلام) :

اگر دوست داريد غذا براي شما ضرر نداشته باشد، تا گرسنه نشده ايد غذا نخوريد. اول

با بسم ا... شروع كنيد و كاملا غذا را بجويد و قبل از آن كه سير شويد دست از غذا

خوردن برداريد.

3- امام صادق (عليه السلام) :

اگر كسي همراه اولين لقمه غذا نمك بخورد، لكه هاي سياه و سفيد صورت او برطرف

مي شود.

4- امام علي (عليه السلام):

اول غذا نمك بخوريد. اگر مردم مي دانستند نمك چه خاصيتي دارد، به جاي داروهاي

مجرب ديگر، آن را انتخاب مي كردند.

5- پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) :

دندان هاي خود را خلال كنيد. چون سبب سلامتي لثه و دندان مي شود.

6- امام رضا (عليه السلام) :

آرد غذاي خوبي است. اگر گرسنه باشي تو را سير مي كند و اگر سير باشي غذا را

هضم مي كند.

7- پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) :

بهترين آشاميدني ها عسل است. زيرا محافظ قلب است و سردي سينه را از بين مي برد.

8- امام صادق (عليه السلام) :

هر كس ضعفي در قلب يا بدن احساس كرد، خوردن گوشت گوسفند و شير را مداومت

كند . زيرا هر بيماري و ضعفي را از درون جسمش بيرون مي آورد و بدنش را نيرو

مي بخشد و قوي مي سازد.

9- امام صادق (عليه السلام) :

كاهو خون را صاف و پاكيزه مي سازد.

10- امام صادق (عليه السلام) :

سركه لثه را محكم مي كند. جانوران داخل شكم را مي كشد و عقل را تقويت مي كند.

11- امام رضا (عليه السلام) :

نخود براي درد كمر، بسيار مفيد است.

12- امام صادق (عليه السلام) :

عدس باعث رقت قلب مي شود.

13- امام رضا (عليه السلام) :

خوردن باقلا موجب جلوگيري از پوكي استخوان ها مي شود و خون ساز است.

14- امام صادق (عليه السلام) :

به كودكان خود انار بخورانيد، زيرا موجب رشد سريع آن ها مي شود.

15- امام صادق (عليه السلام) :

خربزه سنگ مثانه را مي برد.

16- امام علي (عليه السلام) :

سيب باعث تقويت معده مي شود.

17- پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله) :

به باعث تقويت قلب مي شود.

18- امام رضا (عليه السلام) :

انجير بوي بد دهان را مي برد، استخوان ها را محكم مي كند و موجب رويش مو مي

شود.

19- امام صادق (عليه السلام) :

كاسني، صورت را زيبا مي كند.

20- امام علي (عليه السلام) :

كاهو خواب آور است و غذا را هضم مي كند.

21- امام صادق (عليه السلام) :

اگر پنير و گردو با هم خورده شوند، شفا دهنده اند و اگر جداگانه خورده شوند، هر كدام

موجب بيماري و مرض مي شوند.

22- پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) :

كدو عقل را هوشمند و مغز را افزون مي كند.

بي ميلي كودكان به صبحانه

علل بي ميلي كودكان به صبحانه چيست؟

بعد از يك دوره غذا نخوردن در طول شب و هضم مواد غذايي

در طول شب، خوردن

يك صبحانه كامل، انرژي مورد نياز براي فعاليت هاي روزانه را تا پيش از ظهر كه

ميزان فشار كاري و فعاليت در اين ساعات براي بيشتر ما بيشتر از ساعات واپسين

روز است، فراهم خواهد آورد. مصرف ميوه ها و غلات پرفيبر به عنوان صبحانه،

اشتهاي شما را تا ظهر كنترل كرده و شما را از پرخوري در طول روز باز مي دارد.

مطالعات مختلف نشان مي دهند، كساني كه صبحانه را از قلم مي اندازند، بعدا انرژي

مورد نياز خود را در طول روز از غذاهاي شيرين و ناسالم به دست مي آورند. فراموش

نكنيد سلول هاي مغز انسان ذخيره ناچيزي از گلوكز را دارند و به كمبود قند خون بسيار

حساسند و به راحتي اگر با مصرف صبحانه كامل و مغزي مواد مورد نياز را در آغاز

صبح در اختيارشان قرار ندهيد، كارايي شان تا حد زيادي كاهش يافته و شما دچار

سرگيجه، ضعف، اختلال حواس و عدم تمركز و دقت در طي انجام فعاليت هاي روزانه

خواهيد شد. اما لازم است به اين نكته توجه كنيم كه نبايد براي تامين نياز بدن به قند، از

قندهاي تصفيه شده و شيريني ها در صبحانه استفاده كنيم. اينگونه از مواد غذايي حاوي

كالري بسيار بالا بدون مواد غذايي ضروري هستند. خوراكي ها و نوشيدني هاي شيرين

باعث مي شوند، انرژي شما به سرعت بالا رود و اندكي بعد شما را به سطح انرژي

پايين تر از حالت اول، پايين خواهند انداخت. معمولا خوردن اين مواد غذايي در صبحانه

باعث مي شوند با وجود اينكه صبحانه خورده ايد ولي احساس گرسنگي بيشتري در طول

روز كنيد. براي جلوگيري از افتادن ناگهاني قند خونتان در صبحانه از حبوبات مانند

عدسي

و غلات مانند نان و برشتوك استفاده كنيد. ميوه هاي تازه يا كنسرو شده نيز

گزينه هاي مناسبي براي صبحانه هستند ولي فراموش نكنيد آب ميوه هاي شيرين شده

صنعتي ارزش غذايي لازم به عنوان صبحانه را ندارند و به جاي آنها خودتان در منزل

آب ميوه هاي تازه را گرفته و به عنوان آب ميوه استفاده كنيد. صبحانه باتري انرژي شما

را در آغاز روز پر خواهد كرد تا بتوانيد در طول روز از اين انرژي استفاده كنيد.

علل بي ميلي كودكان به صبحانه

تكراري و يكنواخت بودن صبحانه:

كودكي كه هر روز مجبور است همان نان و چاي و پنير را در همان ظرف ها و شكل

هميشگي ميل كند (به عنوان صبحانه بخورد) ممكن است علاقه و ميل خود ار از دست

بدهد. در اين روزها كه اكثر مادران به دليل اشتغال صبحانه را به صورت حاضري و

سريع در اختيار كودك قرار مي دهند، اين مشكل حادتر به نظر مي رسد. با تغييرات

كوچكي مي توان كودك را به يك صبحانه خور حرفه اي تبديل كرد، كار چندان دشواري

نيست بچه ها خيلي راحت راضي مي شوند، فقط كافي است شما در روزهاي مختلف

هفته، صبحانه هاي مختلفي را مثل تخم مرغ و نان شير و پنير و نان و يا حتي فرني را

تهيه كرده و همچنين براي صرف صبحانه به كودك فرصت دهيد و تند تند نگوييد :

<زود باش، دير شد>!

ترس و اضطراب كودك

بعضي از كودكان به دليل ترس و نگراني از رفتن به مدرسه، صبح ها علاقه اي به

خوردن صبحانه نشان نمي دهند. همچنين مشاجرات و دعواهاي پدر و مادر مي تواند بر

اشتهاي كودك براي خوردن صبحانه اثر بگذارد.

علاقه كودك به غذاهاي ديگر به عنوان صبحانه

بعضي كودكان غذاهاي رايج

و معمول براي صبحانه مثل شير، پنير، كره و... را

دوست ندارند و ممكن است به دلايل مختلف مانند الگوهاي غذايي و مصرفي اعضاي

خانواده، غذاهاي گرم (ساندويج حليم عدسي فرني، شيربرنج) را براي صبحانه ترجيح

بدهند،اگر كودك شما در اين گروه از بچه ها قرار مي گيرد، منعي ندارد كه با رعايت

ملاحظات سلامتي و نوع سليقه و ذائقه كودك اين غذاها را به عنوان صبحانه در اختيار

كودك قرار دهيد. شايد شما تصور كنيد اين غذاها سنگين و حجيم هستند، ولي بهتر از

آن است كه كودك گرسنه راهي مدرسه شده و دچار اختلالاتي مانند سرگيجه، تهوع و

ضعف شود. به علاوه بسياري از اين غذاها مانند فرني و حليم مواد غذايي غني و كاملي

هستند و انرژي لازم را تا ظهر براي كودك فراهم مي كنند.

يكي ديگر از دلايل بي اشتهايي كودكان براي خوردن صبحانه، خوردن شام در ساعات

انتهايي شب است، بنابراين سعي كنيد كودك شما سرشب شام بخورد و شب ها در

ساعت معيني بخوابد تا بتواند صبح زود، به راحتي از خواب بيدار شده و ميل كافي به

صبحانه داشته باشد. همچنين والدين بايد صبحانه را وعده غذايي مهم تلقي كنند و

كودكشان را به خوردن آن تشويق كنند. مطالعات نشان مي دهند پدر و مادرهايي كه

صبحانه را حذف مي كنند، فرزندانشان نيز معمولا چنين كاري انجام داده و از الگوي

رفتاري والدين خود تبعيت مي كنند.

عسل

ماده اصلي عسل، شهد گل ها و گياهان معطر و شفا بخش است كه توسط زنبوران عسل

پس از مكيدن، تغليظ شده و تغيير شكل داده و به عنوان يك غذاي خوشمزه و كامل در

دسترس انسان قرار مي گيرد.

عسل، ماده غذايي غني از مواد مورد نياز بدن و

انرژي بخش است و ميل كردن آن در صبحانه، مي تواند انرژي شما را تا ظهر فراهم

كند، چون 08 درصد آن قندهاي ساده (گلوكزولولز) ساده است و 001 گرم آن 523

كالري در بدن توليد مي كند. اين قندهاي ساده موجود در عسل پس از خوردن به سرعت

جذب مي شوند و انرژي مورد نياز بدن را تامين بدن را تامين مي كنند. اگر شما قرار

است در طول روز فعاليت ورزشي انجام دهيد بهتر است در صبحانه عسل ميل كنيد،

چون در عرض چند دقيقه به شما انرژي مي دهد و تحمل بافتي و قدرت ترميم را افزايش

خواهد داد. فراموش نكنيد عسل حاوي تعدادي از ويتامين ها مانند ويتامين C و K است

و اسيد آمينه هايي مانند ريبوفلاوين وتيامين را داراست كه در ساختن پروتئين هاي

مختلف موجود در بدن مانند پوست، عضله، خون و ... استفاده مي شوند. ابوعلي سينا در

كتاب قانون، عسل را اكسير جواني و زيبايي و سلامت مي داند. در تحقيقاتي كه در

سال هاي اخير انجام شده است، نشان داده شده كه عسل در درمان عفونت هاي بر جاي

مانده از عمل سزارين و سوختگي از آنتي بيوتيك هاي مرسوم كارآمدتر است و با

باكتري هاي زيادي مثل اي كولا ي، سالمونلا و هليكوباكتر مبارزه مي كند. يك قاشق

چايخوري عسل در صبحانه، مانع رشد باكتري خطرناكي به نام هليكوباكتر شده كه

باعث زخم معده مي شود. برخي اعتقاد دارند كه اين اثر ضدباكتري عسل به علت اسيدي

بودن آن است ولي مطالعات نشان داده است كه عسل حاوي يك ماده آنتي اكسيدان به نام

پراكسيد هيدروژن است كه قادر است با آن باكتري ها را نابود كند. عسل به عنوان يك

مرهم طبيعي براي زخم ها

محسوب شده كه علاوه بر اثر ضدميكروبي، محيطي مناسب

براي رشد مجدد و ترميم بافت فراهم مي كند. در طب جديد شيوه درماني جديدي به نام

<عسل درماني> پايه گذاري شده است. شما هم مي توانيد عسل درماني را با اضافه

كردن اين خوراكي چسبناك به صبحانه خود، در منزلتان پايه گذاري كنيد. اگر ظرف

عسل صبحانه شما شكرك زده است، عصباني نشويد و به تقلبي بودن عسل شك نكنيد،

اتفاقا عسلي كه شكرك مي زند، مرغوب است و عسلي كه شكرك بزند حتما خالص

است. عسل به علت درصد بالاي مواد قندي، يك ماده جامد است كه تحت شرايط خاصي

به مايع تبديل شده است، تمام انواع عسل ها پس از مدت زمان معيني بر اساس شرايط

بسته بندي و نگهداري متبلور و جامد شده و به اصطلاح شكرك مي زند. حال اگر دوست

نداريد عسل شكرك زده ميل كنيد، شيشه عسل را در آب جوش قرار دهيد و هنگامي كه

آخرين بلور (شكرك) محو شد، آن را از آب جوش خارج كنيد. نوش جان.

چاي

چاي شيرين در سفره صبحانه كمتر ايراني پيدا نمي شود و عطر چاي و نان، آغاز يك

روز خوش را برايمان رقم مي زند. چاي پس از آب، پرمصرف ترين نوشيدني دنياست و

روزانه يك ميليارد فنجان چاي در دنيا نوشيده مي شود. اكثر ما به چاي سياه عادت

كرده ايم ولي انواع ديگر چاي مثل چاي سبز (تخمير نشده) و چاي اولانگ و پوچونگ

(نيمه تخميري) هم وجود دارند كه بد نيست آنها را در سفره صبحانه تجربه كنيد.

مصرف چاي دم كرده هنگام صبحانه موجب تسريع حركات تنفسي، سرعت گردش خون

و رفع خواب آلودگي و گوارش بهتر غذا مي شود. چاي علاوه بر

كافئين پروتئين و

كربوهيدرات دارد. چاي داراي ويتامين هاي متعددي از گروه B و اسيدفوليك )C( است

و برگ سبز چاي غني از ويتامين C هستند. جوهرمازو (تانن) بخش اصلي چاي است.

طعم تلخ چاي مربوط به همين ماده است پزشكان نوشيدن چاي سبز را كه حاوي تانن

زيادي است، به علت اثرات آرام بخشي و مسكن آن بر معده و روده توصيه مي كنند. يك

عيب تانن چاي اين است كه، از جذب مواد معدني به ويژه آهن ممانعت مي كند. چاي و

پلي فنل هاي موجود در آن نقش بازدارنده عليه بسياري از كارسينوژن ها (سرطان ها)

دارد. نتايج يك تحقيق در هلند نشان داد، خطر سكته قلبي براي مرداني كه روزانه 4

فنجان چاي مي نوشند، 07 درصد كمتر است. چاي از ايجاد لخته هاي خطرناك كه منجر

به سكته قلبي و مغزي مي شوند، جلوگيري مي كند و در كنترل فشار خون نيز مفيد است.

مطالعات ديگري نشان داده است مردم ژاپن كه بيشتر از ساير ملل چاي مي نوشند، كمتر

به آلزايمر (زوال عقل) مبتلا مي شوند. چاي غني از فوايد بوده با مقاوم ساختن دندان ها

در برابر پوسيدگي، ميزان پوسيدگي دندان ها را كاهش مي دهد

بر اساس مطالعات جديد چاي با پيشگيري از تشكيل پلاك ميكروبي، برخي باكتري هاي

دنداني را كه مي تواند باعث بيماري لثه شود، نابود مي كند. افزودن شكر به چاي مي تواند

از اثر ضد پوسيدگي چاي بكاهد همچنين بعضي محققان اعتقاد دارند افزودن ليمو ترش به

چاي اثر آن را كاهش مي دهد. چاي سبز و سياه هر دو براي سلامت مفيدند اما چاي سبز

چون عمل واكسيناسيون روي برگ هاي آن انجام نگرفته، خاصيتش از چاي سياه بيشتر

است. چاي هاي گياهي نيز دم كرده برگ گياهان مختلف (بابونه

... ) هستند و گفته

مي شود حاوي رنگدانه هاي بدون كافئين هستند، اگر حساسيت بيماري داريد، نبايد از اين

چاي هاي گياهي استفاده كنيد.

شير و لبنيات

نوشيدن يك ليوان شير به عنوان صبحانه، نوشيدن يك ليوان مواد غذايي كامل و باارزش

است. مواد غذايي همين يك ليوان شير، به سه بخش آب چربي و مواد جامد غير چرب

كه شامل پروتئين هاي شير (كازئين، آلبومين و گلوبولين) و مواد معدني (كلسيم و فسفر)

و لاكتوز است، تقسيم مي شود. شير شامل تمام اسيد هاي آمينه ضروري بدن براي

ساختن پروتئين ها ست. قند شير، لاكتوز نام دارد كه شيريني آن 03 بار از قند و شكر

كمتر است، لاكتوز چاق كننده نيست و مصرف آن براي بيماران ديابتي مضر نيست.

بسياري از شيرهايي كه از سوپر ماركت ها تهيه مي كنيم مقداري آب به آنها اضافه شده

است كه از وزن مخصوص شير مي كاهد و به اصطلاح شير را رقيق و سبك مي كند،

از طرف ديگر شيرهاي كم چرب كه در بازار موجودند، بخشي از چربي خود را از

دست داده اند. شير پاستوريزه را نبايد جوشاند چون از ارزش غذايي اش كاسته مي شود.

همچنين اين باور عمومي غلط است كه شيرهاي استرل يزه به دليل ماندگاري طولاني

فاقد ارزش غذايي هستند، شير در سيستم هاي صنعتي تهيه مواد غذايي به گونه اي تهيه

مي شود كه كمترين صدمه اي به ارزش غذايي آن وارد نمي شود. همان طور كه معروف

است شير از پوكي استخوان پيشگيري مي كند و باعث استحكام دندان ها مي شود و به اين

دليل غني بودن آن از اصطلاح معدني <كلسيم و فسفر> است. دانشمندان انگليسي

دريافته اند مصرف شير، پنير، خامه و كره از بيماري آسم در كودكان

پيشگيري مي كند.

بر اساس آمارهاي موجود، در حال حاضر مصرف سرانه شير و فرآورده هاي لبني در

ايران 57 گرم در سال برآورد شده است و اين رقم در كشور هاي اروپايي 053 تا005

كيلوگرم است. بنابراين اين مسوليت مادران خانواده است كه شير را در كنار چاي و

پنير و نان به سفره صبحانه اضافه كنند .تصورش را بكنيد اگر همه ما از فردا صبح

يك ليوان شير هنگام صبحانه بنوشيم، سرانه ملي ما چقدر افزايش خواهد يافت. فردا

صبح يك ليوان شير را فراموش نكنيد.

نان

هر كدام از ما نان مختلفي را براي صبحانه ترجيح مي دهيم، از نان لواش گرفته تا

سنگك و بربري و ما ايرانيان نان را بركت سفره مي شناسيم و براي آن ارزش و احترام

زيادي قائل هستيم. امروزه انواع متفاوتي از نان ها در بازار موجود است.

نان سفيد: ناني است كه از آرد سفيد تهيه شده، يعني آردي كه در تهيه آن فقط از دانه

غلات استفاده مي شود.

نان قهوه اي: ناني است كه در تهيه آن، دانه و 01 درصد پوسته دانه (سبوس) به كار

رفته است.

نان كامل: ناني است كه در تهيه آرد آن، دانه كامل گندم (دانه به همراه سبوس) به كار

رفته است.

نان جوانه گندم: ناني است كه به آرد آن، پودر جوانه گندم اضافه كرده اندنان غلات: ناني

قهوه اي است كه به آن، ديگر انواع غلات را به صورت دانه كامل (پوسته به همراه

دانه) اضافه كرده اند. اكثر شما ايرانيان از نان لواش به عنوان صبحانه استفاده مي كنيد.

نان لواش ناني نرم، تخت و نازك است كه از آردآب و خميرمايه و نمك به دست

مي آيد.

نان تست نوعي نان ورقه شده انگليسي است كه با قرار دادن در برابر حرارت

برشته مي شود. معمولا نان تست را با قرار دادن داخل دستگاه برقي تسترويافن، برشته

مي كنند. براي وعده صبحانه در اكثر نقاط دنيا از نان تست استفاده مي شود. همچنين

استفاده از اين نوع نان براي صبحانه به افرادي كه ناراحتي هاي معده و روده دارند و

دچار اسهال شده اند، توصيه مي شود. امروزه متخصصان تغديه استفاده از نان هايي كه

از غلات تهيه مي شوند و به نان سبوس دار معروف شده اند را براي صبحانه و ساير

وعده هاي غذايي توصيه مي كنند، مطالعات نشان مي دهند نان سياه مي تواند از ديابت،

بيماري هاي قلبي، استئوپروز و شكستگي استخوان جلوگيري كند. همچنين ميزان فيبر

در نان سياه از ساير نان ها بيشتر است. آرد سياه محتوي كلسيم روزانه را فراهم

مي كند، پس مي توان گفت نان يكي از منابع كلسيم است و از پوكي استخوان پيشگيري

مي كند. يكي ديگر از عناصري كه در نان سياه وجود دارد، آهن است. كمبود آهن موجب

بي حالي، سستي و خواب آلودگي و كم خوني مي شود و اگر در اين مرحله درمان نشود، بر

روي اعصاب و مغز اثر مي گذارد. آهن موجود در اين نان به رشد سلول هاي عصبي

كودك كمك كرده و باعث باهوشي مي شود.

مردم دنيا صبحانه چه مي خورند

شايد اگر بعضي از غذاهايي كه مردم ساير كشورها به عنوان صبحانه مي خورند، مرور

كنيم، تعجب كنيم كه چه غذاهاي سنگيني هستند ولي به طور كلي به نظر مي رسد مردم

اكثر كشورها به صورت سنتي، وعده غذايي كاملي را براي صبحانه در نظر گرفته اند:

الجزاير و كامرون در افريقا: در الجزاير صبحانه رايج در ميان اكثر مردم قهوه، نان

فرانسوي

و كره ومرباست، در حالي كه مردم كشور كامرون غذاهاي پختني را ترجيح

مي دهند و از لوبيا و ذرت پخته و تخم مرغ و املت و يك نوع ماكاروني خاص به عنوان

صبحانه استفاده مي كنند.ژاپن و كره در آسيا: صبحانه در ژاپن شامل يك نوع سوپ

مخصوص، برنج با چاشني هاي مختلف و ماهي و تخم مرغ است. همچنين سبزي هاي

شور چاشني ديگر صبحانه در ميان ژاپني هاست. در كره، صبحانه وعد ه غذايي

جداگانه اي محسوب نمي شود و غذاهاي صرف شده در صبحانه فرق چنداني با ساير

وعده هاي غذايي ندارد.استراليا: صبحانه استراليايي ها بسيار شبيه ساير كشورهاي

اروپايي و امريكايي است و شامل انواع ميوه ها، برشتوك و نان تست و آب ميوه است.

انگليس و ايتاليا: صبحانه مردم ايتاليا شامل شير گرم و قهوه و يك نوع بيسكويت

مخصوص است اما مردم سنتي انگليس به يك صبحانه بسيار كامل شامل گوجه فرنگي،

لوبيا، قارچ، نان تست، ماهي دودي و گوشت و قهوه عادت دارند. ولي امروزه اكثر

مردم اين كشور كمتر صبحانه كامل سنتي خود را صرف مي كنند.

منبع: www.farstak.com

تشخيص ميگوي سالم

روش هاي تشخيص ميگوي سالم و غيرسالم چيست؟

ميگو به دليل دارا بودن اسيدهاي چرب غيراشباع خيلي سريع خراب مي شود. چون تمام

اندام هاي گوارشي ميگو در ناحيه سر قرار دارد، شروع مرحله فساد از ناحيه اتصال

سر با قسمت بدن است، كه با شروع مرحله فساد، سر ميگو را جدا كرده و بدون سر به

فروش مي رسانند.

در مرحله بعد پوست ميگو را جدا كرده و عضله تنها مي ماند. البته اين بدان معني نيست

كه هر ميگوي بسته بندي شده بدون سر داراي مشكل است، چون ممكن است بر اثر

بازار

مصرف، ميگو را سركني و يا آن را پوست كني كرده و به فروش برسانند.

پس ميگو بايد با سر بوده و سر آن سفت و محكم به بدن چسبيده باشد. رنگ ميگو بسته

به گونه، نژاد و محيط زندگي ميگو متفاوت است ولي پس از پخت تقريبا تمامي ميگوها

به رنگ صورتي مايل به قرمز درمي آيند كه شدت اين رنگ نشانه سلامت ميگو است.

هر چقدر ميگو پس از پخت كمتر صورتي شود، كيفيت پايين تري دارد، رنگ ميگو

بايد يكنواخت بوده و لكه هاي سياه درشت به شكل خال هاي درشت نداشته باشد. خال

هاي ريز پراكنده در سطح بدن طبيعي است.

ميگوي تازه بوي بد ندارد و فقط بوي خاص ميگو را دارد كه اصلا تند نيست. ولي در

صورت خراب شدن، بوي شديد و تند آمونياك از آن استشمام مي شود. از اين نظر نوع

پرورشي و دريايي آن هيچ فرقي ندارند، يعني ميگوي دريايي كه از لب ساحل بلافاصله

بعد از صيد به فروش مي رسد بدون بو است.

در مورد نگهداري ميگو، توضيح اين كه اگر ميگو را به صورت تازه از شهرهاي

جنوبي خريداري مي كنيد، بايد در همان محل فقط سر را جدا كرده و با پوست فريز

كنيد. اگر ميگو به صورت بسته بندي شده و منجمد خريداري مي شود بايد به تاريخ

توليد و انقضا و كد بهداشتي جعبه دقت شود.سپس آن را در فريزر خانگي و حدود ??-

درجه سانتيگراد نگه داري كرد.

بسته بندي بايد به صورتي باشد كه مجبور به دوباره فريز كردن ميگو نشويد. براي اين

كار مي توان وقتي

ميگو خريداري شد، بيش از اين كه كاملا از حالت انجماد خارج

شود،بايد سر ميگو را جدا كرد وآن را در پلاستيك به اندازه مصرف هر وعده قرار داد

و البته فوري آن را داخل يك جعبه و درون فريزر گذاشت.

ميگويي را كه پوست آن كنده شده به مدت زياد نمي توان در فريزر نگاه داشت، مگر

در شرايط خاص و بسته بندي خاص كه حتي در آن صورت هم مدت نگهداري طولاني

نيست.

ارزش غذايي ميگو

ارزش غذايي ميگو چه قدر است؟

گوشت گوسفند، گوساله، مرغ، ماهي و ميگو جزو غذاهاي با پروتئين بالا محسوب مي

شوند كه معمولا نياز پروتئيني بدن بايد توسط آنها تأمين شود.

همچنين ميزان كلسترول در 100گرم ميگو حدود دوسوم ميزان كلسترول در يك تخم

مرغ 50گرمي است.

يعني در وزن مساوي، ميزان كلسترول ميگو يك سوم كلسترول تخم مرغ است. با اين

تفاوت كه در ميگو، ميزان اسيد چرب اشباع كه براي سلامتي مضر است صفر است

كه مي تواند به كاهش كلسترول خون كمك كند.

بر اساس تحقيقاتي كه در دانشگاه راكفلر آمريكا صورت گرفته و به تأييد انجمن

متخصصان قلب آمريكا رسيده و در مجله نظام پزشكي ايران نيز به ثبت رسيده است.

كلسترول موجود در ميگو باعث افزايش كلسترول خون نمي شود و اصولا آن چه كه

علت اصلي افزايش كلسترول خون است، اسيدهاي چرب اشباع به شمار مي روند.

ميگو مقدار قابل توجهي املاح ضروري به خصوص فسفر و آهن دارد كه به ويژه

براي كودكان در حال رشد و زنان باردار بسيار مفيد است.

نكته قابل توجه ديگر اين كه در غذاهاي دريايي به

دليل كمتر بودن بافت پيوندي به

نسبت ساير غذاهاي گوشتي، گوشت آنها نرم تر بوده و اين واقعيت به خصوص پس از

پخت مشخص مي شود. به همين دليل غذاهاي دريايي و از جمله ميگو براي افراد مسن

كه به دليل وضعيت دهان و دندان كمتر قادر به جويدن و هضم غذا هستند بسيار مفيد

است.

در ارتباط با اندازه ميگو توضيح اين كه بر خلاف تصور عامه ميگوهاي درشت يا به

اصطلاح شاه ميگو به دليل مسن بودن ميگو و سفت شدن عضلات آنها و به زبان ديگر

پير شدن آنها در مقايسه با ميگوهاي كوچكتر، خوشمزه نيست و در ميگو نيز مانند

ساير جانوران مثل مرغ، گاو و گوسفند نوع كوچكتر آن خوشمزه تر است، دليل اصلي

تفاوت قيمت در ميگوهاي ريز و درشت درصد ضايعات آن است.

ميگو يكى از آبزيان خوش خوراك محسوب مى شود كه در تغذيه انسان به عنوان يك منبع

پروتئين دريايى اهميت زيادى دارد و از لذيذترين غذاهاى دريايى است. از نظر

مقايسه اى نسبت به ساير غذاهايى كه پروتئين زيادى دارند مانند گوشت ماهى و گروه

ماكيان، ميگو كالرى كمترى دارد. پروتئين موجود در ميگو كيفيت بالايى داشته و حاوى

تمام اسيد آمينه هاى لازم جهت رشد مى باشد. پروتئين ميگو همانند ساير جانوران

دريايى به دليل نداشتن بافت همبند به راحتى هضم مى شود. براى گروه هايى از مردم

نظير افراد مسن كه در جويدن و هضم غذا مشكل دارند، غذاى حاوى ميگو گزينه

مناسبى براى تأمين پروتئين روزانه آنهاست. ميزان كلسترول در 100 گرم ميگو حدود

23 ميزان كلسترل در يك تخم مرغ است، با اين تفاوت كه در ميگو، ميزان اسيد چرب

اشباع كه براى سلامتى مضر است، صفر است كه مى تواند به كاهش كلسترول خون

كمك كند.

ميگو مقدار قابل توجهى املاح ضرورى به خصوص فسفر و آهن دارد كه بويژه براى

كودكان در حال رشد و زنان باردار بسيار مفيد است.

ميگوها در كل داراى چربى كمى مى باشند. اسيدهاى چرب امگا3 كه از دسته هاى چرب

غيراشباع بوده و براى سلامتى مفيد هستند در ميگوها به وفور يافت مى شود. اين دسته

از اسيدهاى چرب مى توانند در كاهش خطر بيمارى هاى قلبى مؤثر واقع شوند. اسيدهاى

چرب امگا3 همچنين اجزاى ضرورى براى غشاى سلول مغز و بافت چشم است.

ميگو منبع غنى از ويتامين هاى A، B6، B21،c D،E ، و املاحى چون كلسيم، آهن،

منيزيم، فسفر، پتاسيم، سديم، روى، مس، منگنز و سلنيم است. علاوه بر اين، كلسيم،

روى، آهن، منيزيم و فسفر ميگو نسبت به ساير آبزيان بيشتر است.

ميگو به دليل داشتن اسيدهاى چرب امگا3 به كنترل التهاب و پيشگيرى از لخته شدن

خون كمك مى كند.

رژيم غذايي سا لم براي كودكان

يك رژيم غذايي سا لم براي كودكان چگونه است؟

رژيم غذايي سلامتي بخش، شامل يك برنامه غذايي طبيعي بوده كه همه مواد مغذي لازم

براي رشد كودكان را به مراه داشته باشد و شامل چند گروه عمده مواد غذايي است كه

بايد روزانه مصرف شوند و عبارتند از: 1 - ميوه و سبزيجات 2 - نان و حبوبات 3 -

شير و لبنيات 4 - گوشت و ماهي و تخم مرغ

* چگونه رژيم غذايي بر سلامت دندانها تاثير ميگذارد؟

كودك نياز دارد كه يك رژيم غذايي متعادل براي شكل گيري و تكامل دندانها داشته باشد،

وي همچنين براي اينكه لثه اي سالم كه دندانها را در بر

مي گيرد داشته باشد، نيازمند به

داشتن يك رژيم غذايي كامل است. يك برنامه غذايي با مقادير بالاي كربوهيدرات مانند

مواد قندي و نشاسته اي مي تواند براي كودك شما، ايجاد ريسك بالايي از نظر ابتلاي به

پوسيدگي دنداني نمايد.

*چگونه ميتوان يك برنامه غذايي مناسب براي كودكان در نظر گرفت؟

ابتدا، مطمئن شويد كه برنامه غذايي او متعادل و كامل مي باشد. سپس ببينيد كه چند

مرتبه در روز از غذاهاي حاوي مواد قندي و نشاسسته اي مصرف نموده است. غذاهاي

نشاسته اي شامل نان، برنج، شيريني و چيپس و سيب زميني مي باشد. هنگامي كه او را

از نظر مصرف اين مواد كنترل مي كنيد، بهتر است نگاهي نيز به ظرف محتوي اين

مواد و همچنين شيريني و شكلات ها داشته باشيد. بعضي از مواد غذايي شامل يك يا چند

نوع قند مي باشند و بايد بدانيد كه همه انواع قندها مي توانند باعث پوسيدگي شوند. ميوه ها

و برخي سبزيجات و محصولات لبني دست كم داراي يك نوع قند مي باشند. قند را

مي توان در تجزيه بسياري از مواد غذايي پيدا كرد، حتي در برخي از مواد غذايي كه

طعم شيرين ندارند براي مثال در كره ، بادام زميني و بسياري از سس ها و ژله ها.

*آياكودك بايد همه غذاهاي قندي و داراي نشاسته را كنار بگذارد؟

قطعاً خير. مقادير بالايي از اين مواد مورد نياز كودكان مي باشند. شما بايد به سادگي آن

را انتخاب نموده و مصرف را در حد طبيعي و منطقي نگهداريد. يك غذاي حاوي قند و

نشاسته اگر با مواد غذايي ديگري چون گوشت همراه شده و در برنامه غذايي روزانه

(نهار- شام - صبحانه) قرار گيرد، براي رشد و تكامل دندانها بسيار مفيد است

ولي اگر

بصورت تنقلاتي چون چيپس، پفك و اسنك باشد خير. غذاهاي چسبنده و كشدار مانند

ميوه هاي خشك و انواع تافي ها و شكلات ها به راحتي توسط بزاق دهان و آب و شير از

سطح دندان شسته نمي شوند، بنابراين آنها مي توانند نقش بيشتري را در ايجاد پوسيدگي

داشته باشند تا غذاهاي فيبردار و سلولزي كه دندانها را نيز تميز مي كنند. با دندانپزشك

اطفالتان در مورد انتخاب، نگهداري و طرز مصرف مواد غذايي كه سلامت دندانهاي

كودك شما را تضمين مي كند، مشورت نمائيد.

* آيا با داشتن يك برنامه غذايي مناسب ميتوان مطمئن شد كه كودك فلورايد كافي

دريافت ميكند ؟

خير. يك رژيم غذايي متعادل متضمن فراهم نمودن مقدار كافي فلورايدي كه براي رشد و

نگهداري دندانهاي كودكان لازم است، نمي باشد. اگر شما در جامعه اي زندگي مي كنيد كه

فلورايده كردن مواد غذايي در برنامه آنها وجود ندارد و يا ميزان فلورايد موجود در آب

آشاميدني كافي نمي باشد كودك شما در طي سالياني كه دندانها تشكيل مي شوند، نياز به

يك فرآورده داروئي فلورايددار دارد. دندانپزشك كودكان با توجه به ميزان فلورايد آب

آشاميدني، سن و وزن كودك مقدار مصرف اين فرآورده ها را مشخص مي سازد

*توصيه در مورد كودكاني كه قادر به خوردن غذاي جامد نيستند :

هنگام خواب و يا براي خواباندن نوزاد به وي شير، آب ميوه و آب قند ندهيد. هنگامي

كه نوزاد به خواب مي رود وجود مقداري از اين مواد در دهان زمينه را براي رشد

ميكروبها فراهم مي نمايد. ميكروبها با تجزيه مواد قندي، توليد موادي اسيدي كرده و

باعث پوسيدگي دندانها مي شوند. با عدم در دسترس نهادن بطري شير و ديگر مواد قندي

در موقع خواب از دندانهاي كودكان خود مراقبت نمائيد. در صورت نياز براي خواباندن

آنها توصيه مي شود از پستانك هاي گول زن و بطري محتوي آب استفاده كنيد.

1 - از دندانپزشك كودكان براي ايجاد برنامه غذايي مناسب كمك بخواهيد.

2 - از خريد و به منزل آوردن تنقلات شيرين خودداري نمائيد و خريد آنها را مختص

به اوقاتي خاص نمائيد.

3 - تعداد دفعات خوردن تنقلات را محدود نمائيد و از تنقلات مغذي و طبيعي استفاده

كنيد.

4 - از خواباندن بچه ها با بطري و شيردادن شبانه خودداري كنيد.

5 - يك برنامه غذايي متعادل در نظر گرفته و خوردن مواد قندي و نشاسته اي را در

برنامه غذايي روزانه (صبحانه - نهار- شام) بگنجانيد.

6 - در صورت درخواست و پافشاري كودكان براي آدامس و نوشابه از انواع بدون قند

آنها خريداري نمائيد.

تغذيه پس از زايمان

تغذيه پس از زايمان بايد چگونه باشد؟

بعد از وضع حمل تمام خانم ها تمايل دارند كه به وزن قبل از حاملگي خود برگردند و

نگران هستند كه اين مورد چه مدت طول خواهد كشيد؟بلافاصله بعد از زايمان به دنبال

تخليه محتويات رحم و خونريزي طبيعي حدود 5 تا 6 كيلوگرم، وزن كاهش مي يابد. در

طول 6 هفته اول بعد از زايمان 2 تا 3 كيلوگرم ديگر وزن كاهش پيدا مي كند كه اين

كاهش وزن به علت از دست دادن مايع از طريق ادرار است. اكثر خانم ها در طي 6 ماه

بعد از زايمان به وزن قبل از حاملگي خود مي رسند. از عواملي كه بر روند كاهش وزن

بعد از زايمان تاثير دارند: حاملگي اول شيردهي، برگشت زود هنگام به كار خارج از

خانه و … مي باشند. در

طي 6 هفته اول بعد از زايمان نبايد محدوديت انرژي داشته

باشيد. زيرا بدن نيازمند است تا آنچه در زمان تولد نوزاد ازدست رفته است بازيابد و

نياز كودك تامين شود. در انجام كارهاي منزل كمك كرده و احتمالا كار خود را

شروع كنيد. تغذيه با شير مادر به طور معجزه آسا باعث كاهش وزن نمي شود ولي به

كاهش وزن كمك مي كند.

خانمي كه زايمان كرده است در واقع مسئول تغذيه خود و نوزادش مي باشد، پس بايد

رژيم غذايي خود را با دقت انتخاب كند. رژيم بعد از زايمان بايد با دقت دوران بارداري

رعايت شود. خوردن همه مواد مانند حبوبات و دانه هاي مغذي، ميوه هاي تازه،

سبزيجات و غذاهايي كه پروتئين و كلسيم و آهن را به فراواني فراهم مي كنند بايد مورد

توجه قرارگيرد. متخصصان و كارشناسان در بحث هاي پرستاري مادران توصيه به

اضافه كردن انرژي به ميزان 500 كالري در روز را دارند. به طور متوسط اكثر زنان

شيرده روزانه 2700 كالري انرژي نياز دارند. خوردن كمتر از 1800 كالري در روز

منجر به كاهش توليد شير و ضعف مي شود. در اين دوران، شيردهي و آزاد شدن اكسي

توسين هورمون آزاد شده از هيپوفيز باعث مي شود كه مادر احساس تشنگي بيشتري

بكند. به همين دليل مادر در اين دوران بيشتر از بقيه مواقع آب مي نوشد و اگر چه كه

تاثير زيادي در تامين شير ندارد ولي دانشكده متخصصين زنان و مامايي آمريكا

نوشيدن حداقل 8 تا 12 ليوان آب در روز را به مادران توصيه مي كند.

مواد غذايي كه مادر مي خورد و مي نوشد بر روي شيردهي تاثير مي گذارد. بنابراين

نظارت بر غذاي مادر درواقع نظارت بر غذاي

كودك است. بطوريكه اگر مادر غذاي

نامناسب مصرف كند، نوزاد در واقع با رفتارش مادر را متوجه مي سازد. مانند

گريه كردن، خواب كم، بي قراري و… همچنين مادر بايد در مورد مصرف غذاهاي

آلرژي زا دقت كافي داشته باشد، زيرا نوزاد به يك سري از مواد غذايي كه مادر

مي خورد حساس بوده و پاسخ آن را به صورت علايم پوستي نشان مي دهد. مصرف

بعضي از غذاها توسط مادر باعث قولنج معمولي در نوزاد مي شود. از جمله كلم و شير

گاو. مادران در اين دوران بايد همانند دوران بارداري ميزان آهن دريافتي را كنترل

كنند، هر چند كه در دوران بارداري تمام ويتامين ها و مواد لازم را به طور كامل

دريافت كرده باشند. مادر در اين دوران به طور معمول قرص آهن را براي تامين آهن

مورد نياز خود و نوزادش مصرف مي كند. بسياري از خانم ها ذخاير آهن خود را طي

زايمان هاي مكرر به ميزان قابل توجهي از دست مي دهند. بنابراين مادران بايد در اين

دوران از نظر ذخاير آهن كنترل شوند. البته اين نكته قابل توجه است كه اين مواد كمكي

مانند ويتامين ها نبايد جايگزين يك رژيم غذايي خوب شوند مادران با رعايت رژيم

غذايي متنوع و مناسب سلامت خود و نوزاد خود را تضمين مي كنند. با توجه به اين كه

در اين دوران هر هفته در حدود نيم تا يك كيلوگرم وزن مادر كاهش مي يابد، رژيم

غذايي كم چرب به همراه ورزش هاي مناسب در اين روند تاثير بسزايي دارند. ولي بايد

توجه داشت كه كاهش سريع وزن مادر به عنوان يك خطر براي نوزاد است، زيرا اين

عمل باعث مي شود سم معمولي كه در چربي هاي بدن ذخيره شده

است را به جريان خون

رها كند و ميزان مواد سمي يا آلوده كننده در شير بالا رود. يكي از راه هايي كه باعث

مي شود وزن مادر به طور منظم كاهش يابد و هيچ گونه خطري هم براي نوزاد ندارد،

شيردهي مي باشد. مادراني كه نوزاد خود را شير مي دهند،800 كالري بيشتر از مادراني

كه شيردهي نمي كنند انرژي مصرف مي كنند. مادران محترم بايد توجه داشته باشند كه

حداقل در 6 هفته اول بعد از زايمان حتي نبايد به فكر كاهش وزن باشند، زيرا محدود

كردن آنچه شما در هفته هاي اول زايمان مي خوريد باعث كاهش توليد شير مي شود.

مصرف مواد غذايي كه پر از فيبر هستند مانند ميوه ها و سبزي ها قسمت اصلي رژيم

غذايي اين دوران محسوب مي شوند حتي بيشتر از زمان بارداري. از مزاياي اين مواد

غذايي فيبردار، تامين حركات دودي روده ها است كه براي درمان يبوست و هموروئيد

بواسير مفيد مي باشد.

هرگز خيلي زود به فكر بارداري مجدد نباشيد. شما بايد ذخاير مواد مغذي بدن خود را

تقويت كنيد تا آغاز پرفروغي براي جنين بعدي شما باشد. بارداري و شيردهي فشار

زيادي بر بدن شما وارد مي سازد. بارداري هاي پي درپي بر ذخاير مواد مغذي شما نظير

كلسيم و آهن و سطح انرژي، فشار اضافي وارد خواهد آورد به خصوص اگر شيرده

نيز باشيد. جهت كاهش وزن خود در بارداري اول محدوديت شديد كالري براي خود

ايجاد نكنيد، رژيم فوق العاده كم كالري از تامين مواد مغذي مهم در دوره بارداري

بخصوص مواد مغذي نظير كلسيم و آهن ناتوان هستند. از استعمال دخانيات و داروهاي

غير مجاز خودداري كنيد و راجع به داروهايي كه مصرف مي كنيد يا قصد مصرف آن

را داريد با پزشك خود مشورت كنيد

درمان بي اشتهايي

چگونه بي اشتهايي را درمان كنيم؟

كمي بي اشتهايي جاي نگراني ندارد . اما اگر آخرين باري را كه از غذا خوردن لذت

برده ايد به ياد نداريد ، بايد سعي كنيد عادت عادي خوردن را باز به دست آوريد . در

اينجا مواردي را كه بايد به ان توجه كنيد گفته مي شود . به اندازه بخوريد . اشتهاي

طبيعي دقيقاً چگونه است ؟ اشتهاي طبيعي خوردن به اندازه اي است كه وزن بدن را

طبيعي نگاه مي دارد . اگر اشتهاي طبيعي داريد ، بايد انواعي از غذاها را بخوريد ،

اشتهاي زياد به خوردن فقط گوشت فقط اشتهاي طبيعي نيست . اگر مرتباً خود را وادار

به خوردن مي كنيد ، اين هم علامت خوبي نيست . ويتامين بخوريد . خوردن روزانه

مكمل مولتي ويتامين و كاني ها به بازشدن اشتهاي كاهش يافته كمك مي كند و اگر كم

خوردن شما باعث سوء تغذيه شده است ، مواد غذايي اضافي آسيبي به شما نمي رساند .

گاهي افراد مسن تر با خوردن روي كمي اشتهاي خود را باز مي يابند . درباره لزوم

خوردن روي با پزشك مشورت كنيد .

داروهايتان را كنترل كنيد . درباره احتمال اينكه داروهاي مصرفيتان يا مقدار آنها باعث

بي اشتهايي شده باشد سئوال كنيد . پزشك ممكن است دارو را با داروهاي ديگري كه

اشتها را ازبين نمي برند عوض كند . هر چه را كه دوست داريد بخوريد . اگر

غذاخوردن لذت خود را از دست داده است ، برنامه غذايي خود را عوض كنيد . ببينيد

كدام غذاها برايتان اشتها آور است و از آنها بخوريد . اگر فقط بستني دوست داريد هر

قدر كه مي خواهيد بخوريد . ما رژيم غذايي ناسالمي را توصيه نمي كنيم ، اما اگر

بستني تنها راه رساندن كالري مورد نياز به بدن است ، هر قدر كه مي خواهيد بخوريد .

هدف بالا بردن ضريب اشتهاست . حجم غذا را كم كنيد . غذا را با حجم كم و دفعات

بيشتر بخوريد . معده شما غذاي كمتر را بهتر مي پذيرد . آب زياد بخوريد . اگر برنامه

ورزشي تازه اي شروع كرده ايد ، مهم ترين نياز شما آب است . كم آبي بدن مي تواند

بي اشتهايي ايجاد كند . پيش از شروع تمرين و بلافاصله بعد از آن يك ليوان آب

بنوشيد . به علاوه هر روز شش تا هشت ليوان آب بخوريد . نزد پزشك برويد . اگر

بعد از دو هفته اشتهاي خود را بازنيافتيد ، براي معاينه كلي پيش پزشك خود برويد .

قبل از درمان بايد اختلالات جسماني تشخيص داده شود . شايد فقط به يك دوره درمان

با آنتي بيوتيك براي از بين بردن يك عفونت خفيف نياز داشته باشيد . سلامت رواني

خود را بيازماييد . اگر افسرده هستيد ، داروهاي ضد افسردگي تجويز شده توسط

پزشك اشتهاي شما را بر مي گرداند . با بازگشت سلامت رواني اشتهاي شما نيز

بازمي گردد . از متخصص كمك بگيريد . بي اشتهايي عصبي معمولاً به درمان خانگي

جواب نمي دهد و افراد مبتلا به آن بايد در بيمارستان بستري شوند . معالجه آن مشكل

است

و نياز به درمان شديد روان شناختي و تغذيه اي دارد . ممكن است تغذيه اجباري

از طريق تزريق درون سياهرگي يا لوله معدي لازم شود .

بي اشتهايي

بي اشتهايي نشانه چيست ؟

اگر مثل بيشتر مردم هستيد ، از بين رفتن اشتها فرصت خوبي براي كاهش وزنتان

است .اما اگر بي اشتهايي به جاي چند روز چند هفته طول بكشد و به طور عادي باعث

آب رفتن شما شود ، اين بي اشتهايي علت خاصي دارد . كم خوراكي يا بي اشتهايي

علامت شايعي است كه مي تواند علل مختلفي داشته باشد ، كه بسياري از آنها اهميت

چنداني ندارند . تقريباً تمام عفونت ها مي توانند باعث بي اشتهايي شوند . مثلاً ويروس

سرماخوردگي يا آنفولانزا ممكن است عامل آن باشد . يا علل جدي تر مثل سل ، كم

كاري غده تيروئيد ، بيماري هاي قلبي يا ريوي ، يا گرفتاري هاي كبدي داشته باشد .

متأسفانه يكي از شايعترين علائم اخطاردهنده اوليه سرطان بي اشتهايي است كه معمولاً

با تغيير در حساسيت به مزه ها همراه است بي اشتهايي مقاومت بدن در برابر خوردن

هر چيزي است كه به فرايند بهبود كمك كند . با اين همه بيماري تنها علت كاهش اشتها

نيست . گاهي چيزي كه به دليل خاصي خورده ايد ، مثل يك دارو مي تواند عامل آن

باشد . آنتي بيوتيك هايي مثل اريترومايسين جوانه هاي چشايي را غيرفعال كرده و

باعث كندي حركت غذا در روده شده و احساس پري بعد از خوردن غذا را طولاني مي

كنند . تمام آمفتامين ها - كه براي كاهش

وزن تجويز مي شوند - احساس گرسنگي را از

بين مي برند . داروهاي مسكن و ضد التهاب مفصل مي توانند معده را تحريك كرده و

باعث تهوع و برگرداندن غذا شوند . ديژيتاليس ( كه يك داروي قلبي است ) و

داروهاي مدر ( كه مانع احتباس آب شده و فشار خون را پايين مي آورند ) نيز ميل به

غذا خوردن را كم مي كنند . گاهي چيزي غيرخوراكي مشكل ساز شده است . كمبودهاي

كلي تغذيه اي مي توانند نيروي حياتي يك اشتهاي طبيعي را تضعيف كنند . مخصوصاً

اشخاص مسن ممكن است گرفتار كمبود روي در رژيم غذايي باشند كه مي تواند جوانه

هاي چشايي را از بين ببرد . خود پيري بر روي اشتها تأثير مي گذارد . در اشخاص

مسن ، سازوكار بدن آهسته مي گردد ، وزن ماهيچه ها كم مي شود و ضعف جسماني

مانع فعاليت است . در رأس آنها ، كاهش احساس چشايي و ترشحات معدي قرار دارد

كه همه باعث بي اشتهايي مي شوند . گاهي نيز اتفاقي در زندگي بر اشتها تأثير مي

گذارد . اگر اخيراً يك برنامه ورزشي را شروع كرده ايد ممكن است دچار بي

اشتهايي شويد تا بدن خود را با نيازهاي جديد تطبيق دهد . به طور كلي ، سلامت رواني

نقش مهمي در اشتهاي شما دارد ، در هنگام گرفتاري طولاني ، تنش رواني مي تواند

شما را به پرخوري بكشاند . ولي فشارهاي كوتاه مدت معمولاً اشتها را از بين مي برند

. افسردگي نيز در برخي افراد باعث بي اشتهايي مي شود . بي

اشتهايي عصبي اختلالي

است كه در افراد مبتلا - معمولاً دختران جوان - تقريباً باعث ترك كامل غذاخوردن مي

شود . بيماري وسوسه غذا خوردن دارند ، ولي از ترس چاق شدن چيزي نمي خورند .

براي آنها نخوردن از به اندازه خوردن راحت تر است .

شير دادن و از شير گرفتن

روشهاي شير دادن و از شير گرفتن كودكان چيست؟

تغذيه كودك

از تولد تا سه ماهگي

تغذيه كودك،در واقع عملي سرشار از عشق و محبت است. اولين ارتباط مادر و نوزاد،

از طريق تغذيه برقرار مي شود. روزهاي نخستين (و هفته هاي اول)نقش و ارزش

عمده اي در ارتباط آتي مادر و فرزند دارد.

در زمينه تغذيه،روش مشخصي از لحاظ دفعات تغذيه، ساعات تغذيه و برابري غذا

درهرنوبت،وجود ندارد. كودك،هر موقعي كه احساس نياز كند،غذا مي خواهد و شما

بايد نياز او را برآورده كنيد.نمي توان از نوزاد انتظار داشت كه در ساعاتي معين و به

مقداري مشخص غذا بخواهد.شما بايد با توجه به فريادها و آشفتگي هاي او در روز،

ساعات و مقدار غذا دادن و دفعات تغذيه ي او را پيدا كرده و رعايت كنيد.

روش هاي شير دادن

1-تغذيه با شير مادر

شير مادر،بهترين و مناسب ترين غذا و مورد تأييد همگان است.اهميت تغذيه با شير

مادر تنها در انتقال اين ماده ي ناب به كودك نيست بلكه حضور مادر،برخورد محبت

آميز مادر،دلپذيري در آغوش كشيدن كودك،نوازش كردن و سخنان مهرآميز مادردراين

مدت، باعث تأمين نيازهاي همه جانبه كودك و برقراري رابطه اي ناگسستني ميان

مادر و فرزند مي شود.

با شيردادن به كودك خود،آن هم بدون هيچ گونه فكر و تصميم قبلي و صرفاً طبق

غريزه ي مادري،رابطه اي پر بار با كودك برقرار مي كنيد.او شما را مي شناسد و

شما متوجه او خواهيد بود، او به شما عادت مي كند و شما نيز در كنار او هستيد.كودك

به خوبي درك مي كند كه به شيوه اي مناسب،خواسته ها و نيازهايش را تأمين مي

كنيد.به همين علت، وقتي كودك را از شير مي گيريد (مثلاً در دو و نيم تا سه ماهگي)

مشكلاتي به وجود مي آيد؛شما و فرزندتان كاهش مدت و دفعات با هم بودن را آشكارا

احساس خواهيد كرد. كودك حاضر به پذيرش نوع ديگري از تغذيه نبوده و نارضايتي

خود را با گريه نشان مي دهد. برخي مادران كه تحمل ديدن اين صحنه را ندارند، به

رغم تصميم قبلي خود دوباره او را با شير خود تغذيه مي كنند. 2-تغذيه با شير خشك

امروزه اكثر مادران به دلايل مختلف نمي توانند فرزندان خود را با شير خودشان تغذيه

كنند.دامنه وسيعي از مشكلات،از نبود وقت كافي تا عدم علاقه مادر به شير دادن به

كودك،باعث مي شود كه مادران امروزي كودك خود را با شير خشك و يا انواع ديگر

شير تغذيه كنند.گفتني است كه هيچ مادري را نبايد وادار به تغذيه كودك با شير خود

كرد.

در اين نوع تغذيه نيز به دليل عشق و علاقه اي كه از خود نشان مي دهيد، بر قراري

رابطه با كودك كمتر از تغذيه با شير مادر نيست.يك مادر، همواره مي تواند بدون

زمينه سازي قبلي،با كلمات و رفتارهايي كه انجام مي دهد، عشق و محبت خود را تقديم

فرزند خويش كند. انواع مختلف شير

امروزه شيرهاي مختلفي با نام

هاي تجاري گوناگون در بازار به فروش مي رسد.اكثر

اين نوع شيرها با هم مشابه بوده و تفاوت هاي اندكي با هم دارند.

ناگفته پيداست كه شير مادر حاوي خواص و ويژگي هايي است كه هيچ نوع شير

ديگري قادر به جايگزيني با آن نيست.ماده ي اوليه تمام شيرهاي خشك، شيرگاو

است.در صنعت، تغييراتي در شير گاو داده و آن را به شيري نزديك به شير مادر

تبديل مي كنند تا متناسب با نيازهاي كودك باشد. دولت فرانسه در سال هاي 1975 تا

1980، تركيبات شيرهاي خشك را مشخص و محدود كرد.

نوع ديگري از شيرهاي موجود در بازار،شيرهايي هستند كه در تركيب پروتئيني آنها

تغييراتي ايجاد شده و عوامل آلرژي زاي آنها حذف گرديده است. مصرف اين نوع شير

به كودكاني توصيه مي شود كه درخانواده ي آنها سابقه حساسيت يا آلرژي وجود

دارد.انواع شيرهايي را كه شباهت زيادي به شير مادر دارد، مي توان از بازار تهيه

كرد.

به طور كلي،شيرهاي موجود در بازار را مي توان به دو گروه بزرگ: شيرهاي

نخستين سنين و شيرهاي دومين سنين تقسيم كرد.

شيرهاي نخستين سنين(نوزادان كمتر از چهار ماهه):تركيب اين نوع شيرها تفاوت

زيادي با شير مادر ندارد و از نظر سهولت هضم و گوارش،براي نوزادان مناسب

هستند.

شيرهاي دومين سنين (كودكان بيش از چهارماهه):تركيب اين نوع شيرها از لحاظ

برخي مواد معدني،غني شده و مي توان تا يك سالگي از آنها استفاده كرد.توجه كنيد كه

تركيب تمام شيرهاي اين گروه، تفاوت چنداني با هم ندارد و نام ها و بر چسب هاي

تجاري،دليلي بر برتري يكي بر ديگري نيست. تمام انواع شيرهاي اين گروه را

مي

توان به نوزاداني داد كه ناراحتي خاصي ندارند.

توجه:در مواردي استثنايي:كودكان نارس، كودكان كم وزن، كودكان حساس به پروتئين

گاوي و كودكان كم وزن، كودكان حساس به پروتئين گاوي و كودكان مبتلا به بيماري

هاي متابوليت استفاده از شير و يا هرگونه ماده ي غذايي آلرژي زا و غيره، مي بايستي

به طور حساب شده و تحت نظر پزشك صورت بگيرد.

3-شير تازه گاو،شير پاستوريزه، شير استرليزه چرب يا نيمه چرب

تمام اين نوع شيرها،از پنج ماهگي و در شرايطي خاص مورد مصرف قرار مي گيرند.

در دوره اي كه كودك از شير مادر يا شيرهاي ديگر تغذيه مي كند،مي بايستي فاصله

ي زماني دو وعده شير خوردن او را شناسايي كرد.براي اين كار مي توان تا 6 يا 8

هفته اختيار انتخاب زمان شيرخوردن را به كودك داد. برخي كودكان،در هر نوبت

مقدار كمي شير مي خورند و به همين دليل دفعات شير خوردن آنها افزايش مي يابد.اين

در حالي است كه كودكاني كه خوابي طولاني دارند،در هر نوبت شير بيشتري مصرف

مي كنند.

روند تغذيه ي كودكان متغير است.به همين علت و بويژه اگر نوزاد اولين فرزند باشد،

بهتر است مطابق ميل او رفتار شود، حتي اگر زمان و مقدار شير خوردن او نامنظم

باشد.اين نامنظمي نبايد شما را نگران كند. در چنين شرايطي به جاي گوش كردن به

نصايح ديگران كه باعث آشفتگي بيشتر شما و انتقال آن به كودك مي شود،از احساس

غريزي خودتان پيروي كنيد، چرا كه در غير اين صورت، هماهنگي ضروري موجود

بين شما و فرزندتان از بين مي رود.در چنين شرايطي به شناخت خود از كودكتان

مراجعه كنيد،چرا كه

هيچ كس مانند شما كودك شما را نمي شناسد.اگر آنچه را كه از ته

دل مي پسنديد،انجام دهيد به طور حتم كودكتان نيز راضي خواهد بود.

اگر فرزندان ديگري هم داريد،مي بايستي به آنها نيز رسيدگي كنيد؛آنها هم به حضور

شما نياز دارند. از سوي ديگر،خودتان نيز با مسائل و مشكلات روزمره ي زندگي

درگير مي شويد و برايتان مجالي باقي نمي ماند. با توجه به اين شرايط، مي بايستي

خودتان را با محيط و شرايط آن تطبيق دهيد و بر حسب وقتي كه در اختيار ديگر

فرزندانتان قرار مي دهيد و يا نوع مسئله اي كه با آن روبه رو هستيد،تغييراتي در كنش

و منش خود بدهيد.مطمئن باشيد كه اين امر در روابط شما با كودكتان خللي ايجاد نمي

كند،به اين شرط كه اطرافيانتان كمك كنند تا در اين دوران پر مشغله،از دغدغه هاي

فكري دور بمانيد. وزن كردن كودك

وزن كشي كودك،مراقبتي معمولي اما ضروري است.هرگز نبايد فكر كنيد فرزندتان

تنها به اين دليل كه خوب مي خورد، رفتاري آرام دارد، سرو صدايي نمي كند و يا تمام

فعاليت هاي زيستي او به نحوي متعادل پيش مي رود،ديگر نيازي به مراقبت بيشتر

ندارد.آيا واقعاً فكر مي كنيد وزن كشي كودك ضروري نيست؟به عقيده ي من براي

بيشتر مادران، داشتن عكسي از فرزندشان جالبتر از داشتن منحني تغييرات وزني

اوست.مادراني هم وجود دارند كه در وزن كشي فرزندشان زياده روي مي كنند. اين در

حالي است كه وزن كشي هفته اي يك بار،كافي است. گفتني است كه حتي در بهترين

شرايط،استاندارد خاصي براي افزايش وزن كودك وجود ندارد.

براي مادراني كه كودكشان را با

شير خودشان تغذيه مي كنند،اما از مقدار شير كافي

براي هر وعده اطلاعي ندارند،توصيه اي دارم:در پايان هر نوبت شير خوردن كه

معمولاً نيم ساعت طول مي كشد،اگر كودكتان آرام وخندان بود و يا به راحتي خوابيد،مي

توانيد مطمئن باشيد كه مقدار شيري كه خورده،كافي بوده است. چگونگي گذران روز توسط نوزاد طي دو تا سه ماه اول

نوزاد،در چند روز اول معمولاً كاملاً آرام است.مي خورد،مي خوابد و وقتي بيدار مي

شود،شما و او با هم ارتباط برقرار كرده و درصدد شناسايي يكديگر هستيد.او اكثر

ساعات روز را در خواب به سر مي برد و وقتي كه نياز به خوردن شير دارد، بيدار

مي شود.

روزانه مدتي از وقت شما صرف حمام كردن نوزاد مي شود.حمام كردن نوزاد بايد در

محيطي آرام انجام گيرد (به طوري كه نگران صداي سوت ديگ زودپز و يا خواهش

فرزندان بزرگتر خود نباشيد).ساعت استحمام كودك مهم نيست،بلكه كيفيت مدت زماني

كه براي اين كار در نظر مي گيريد، اهميت دارد.

بعضي نوزادان در موقع حمام كردن و تعويض لباس گريه مي كنند.آيا،اين واكنش

مربوط به بد پوشاندن لباس و نرم و ملايم نبودن حركات شماست؟ يا

ناشي از خاطره تلخي است كه از بد پوشاندن لباس،دماي آب و سرماي حوله دارند؟

احتمال دارد نوزاد شما از حمام كردن خوشش نيايد. در اين صورت بايد چند روزي او

را با حوله اي پاكيزه،تميز كنيد و پس از گذشت چند روز او را حمام كنيد.

به گردش بردن نوزاد در اين دوره،ضرورتي ندارد. او دراتاقي كه كاملاً تهويه شده

باشد،آرام و راحت است.در صورتي كه مي خواهيد نوزاد را به

خارج از منزل ببريد،

بايد او را كاملاًبپوشانيد. معتقديم كه كودك از اين رفت و آمد چيز زيادي درك نمي كند،

ولي اگر اين كار موجب رضايت مادر و در نهايت كودك مي شود،دليلي ندارد كه از آن

صرفنظر كنيد. چگونگي گذران روز توسط نوزادي كه از شير مادر تغذيه مي كند

اگر مادر وقت كافي و آزادي عمل داشته باشد، مي تواند در خوردن شير به كودك خود

آزادي كامل بدهد.در اين صورت،مادر، فرزند و تشكيل و توليد شير به تدريج نسبت به

يكديگر هماهنگ مي شوند.

معمولاً در پانزده روز اول،كودك 7 تا 8 بار در 24 ساعت،طلب شير مي كند.(گاهي

دو بار در شب).وقتي تدريجاً مرحله تشكيل شير كامل شد، نوزاد در هر نوبت شير

بيشتري مي خورد و به اين ترتيب شب ها يك بار و روزها 6 بار شير مي خواهد (از

نظر نويسنده، توزيع روزانه شير از ساعت 6 صبح تا ساعت 23 شير مصرفي روز

به شمار مي آيد).

اين تناوب شيرخواري،حدود يك ماه و نيم طول مي كشد.البته برخي نوزادان در اين

دوره،بيشتر از ديگران مي خوابند و در نتيجه،روزانه فقط 5 بار شير مي طلبند.

از دو تا دو و نيم ماهگي،اغلب كودكان سراسر شب را مي خوابند و شير خوردن شبانه

آنها كاهش مي يابد.البته مقدار شيري كه در طول روز مي خورند، بيشتر مي شود.

سعي كنيد ويژگي هاي كودك خود را بشناسيد.

بعضي اوقات احساس مي كنيد كه توليد شير كافي نيست و نوزاد به اندازه

كافي تغذيه نمي شود.به همين علت، پي در پي از خواب بيدار مي شود و شير مي

خواهد. در اين

مواقع،تا زماني كه كودك به شير خوردن نياز دارد، به او شير بدهيد.

تناوب طبيعي شير خوردن، به تدريج برقرار مي شود.

عده اي از مادران از خود مي پرسند آيا بايد در دوران شيردهي رژيم خاصي را رعايت

كنند؟ من فكر مي كنم آنچه كه اهميت دارد اين است كه بايد ساعات معين و منظمي براي

غذا خوردن در نظر گرفت و تغذيه اي متعادل و سالم داشت (شير و فرآورده هاي آن

فراموش نشود).به نظر مي رسد مصرف بعضي سبزي ها نظير گل كلم و كلم برگ،

بوي خاصي به شير مي دهد كه ممكن است براي كودك نامطلوب باشد. البته خود شما

بايد اين موضوع را تجربه كنيد و جواب آن را از كودك خود بگيريد. چگونگي گذران روز توسط نوزادي كه با شير خشك تغذيه مي شود

زماني كه كودك از زايشگاه خارج مي شود،جيره روزانه شير او معمولاً 2/5 پيمانه

شير خشك و 75 گرم آب است.غالباً به ازاي هر پيمانه پودر شير، 30 گرم آب

مصرف مي شود.

به محض ورود به منزل،بايد كاملاً آماده باشيد تا:

*كودك به محيط جديد، عادت كند.

*مادر با تناوب طبيعي شير دادن و نياز نوزاد خود آشنا شود.

كودك،ابتدا هر دو ساعت و نيم تا سه ساعت از خواب بيدار مي شود و شير مي

خواهد.او چون آهسته مك مي زند،نمي تواند شير آماده شده را تمام كند و مقداري از آن

در شيشه باقي مي ماند. بعدها شدت مكيدن او بيشتر شده و مقدار زيادتري شير مي

خورد و چه بسا مقدار اضافه تري بخواهد.

كودكاني كه با سرشيشه تغذيه مي شوند

مانند كودكاني كه از شير مادر تغذيه مي كنند،

معمولاً هفت تا هشت بار در روز و يك بار در شب شير مي خورند.به تدريج تعداد

دفعات شير خواري به 7 بار(6 بار در روز و يك بار در شب) كاهش مي يابد.

در تغذيه كودك با شير خشك بايد سعي كرد فاصله هر بار شير دادن به سه ساعت

محدود شود. اگر كودك زودتر از موعد بيدار شد، بايد او را در آغوش گرفته و با

نوازش، تعويض لباس و كارهاي ديگر او را مشغول كرد تا زمان شير خوردن فرا

برسد. به تدريج نوزاد به اين شيوه شيرخواري عادت مي كند.

در حدود شش تا هفت هفتگي، تناوب خواب نوزاد تغيير مي كند. به اين معني كه روزها

بسيار كوتاه تر و شبها بدون آنكه شير بخواهد، طولاني تر مي خوابد. به اين ترتيب،

كودك از ساعت 23 تا 6 صبح فردا مي خوابد و به همين علت فقط پنج بار در روز

شير مي خورد.

در اين موقع مي توان جيره غذايي او را بر حسب نيازهايش به شرح زير انتخاب كرد:

135 گرم آب + 4/5 پيمانه شير

يا 150 گرم آب + 5 پيمانه شير

يا حتي گاهي 165 گرم آب + 5/5 پيمانه شير

سامان يافتن خواب كودك از نظر كمي و كيفي اهميت دارد.طول مدت بيداري كودك از

يك روزه گي تا دوماهگي روندي رو به افزايش دارد (مدت بيداري از 5 ساعت به 8

ساعت مي رسد). طول دوره خواب شبانه نيز در طول سه چهار ماه دو برابر مي شود.

اين تغيير،موقعيتي را به وجود مي

آورد كه كودك بتواند با اطرافيان خود آشناتر شده و

ارتباطات لازم را با آنها برقرار كند.

سعي كنيد هميشه و بخصوص در هفته ها و ماه هاي اول، به نيازهاي كودك خود پاسخ

مثبت بدهيد تا احساس كند كه هميشه فردي وجود دارد كه نيازهايش راتأمين كند. آماده كردن شير

ضدعفوني شيشه شير و سرشيشه

كودك در بدو تولد حساسيت زيادي در برابر ميكرب ها و انواع آلودگي دارد،

زيرا سيستم ايمني و دفاعي بدن او هنوز خيلي ضعيف است. به همين علت، تمام وسايل

مورد استفاده كودك را مي بايستي با دقت كامل ضد عفوني كرد.

كودكاني كه از شير مادر تغذيه مي كنند،حساسيت كمتري در برابر ميكرب ها

دارند.علت اين امر، وجود ماده اي به نام «كولوستروم» در شير مادر است كه از

روزهاي اول شيردهي در پستان مادر ترشح مي شود و همراه با شير،مورد تغذيه

كودك قرار مي گيرد. به اين ترتيب سيستم ايمني او به طور طبيعي تقويت مي شود.

براي ضدعفوني كردن شيشه هاي شير مي توان از دو روش استفاده كرد: 1-ضد عفوني حرارتي

دستگاه هاي مخصوصي براي ضد عفوني شيشه هاي شير در بازار وجود دارد كه

معمولاً گنجايش 7 شيشه شير را دارند (6 عدد شيشه بزرگ و يك عدد شيشه

كوچكتر).

براي ضد عفوني كردن شيشه شير،بايد آن را پر از آب كرده و در آن را ببنديد.بعد،

شيشه را داخل سبد دستگاه ضد عفوني قرار دهيد به طوري كه كوچكترين شيشه در

وسط شيشه هاي بزرگ قرار بگيرد. اين سبد را داخل دستگاه ضد عفوني كننده كه

حاوي دو ليتر آب است بگذاريد و پس

از بستن در دستگاه،مدت 20 دقيقه آن را حرارت

دهيد. در اختيار داشتن چنين دستگاهي موجب سهولت كار و ضد عفوني شيشه هاي

زيادتري خواهد شد.

كساني كه به اين دستگاه دسترسي ندارند،مي توانند از ديگ هاي زودپز استفاده

كنند.براي اين كار، 2/3 ظرفيت ديگ را پر از آب كنيد و شيشه هاي خالي را درون آن

قرار داده و حدود 5 تا 7 دقيق حرارت دهيد. سپس، شيشه هارا خارج كرده،شير كودك

را در درون آنها آماده كنيد.بعد،در شيشه هاي شير را محكم ببنديد و دوباره آنها را

درون ديگ زودپز بگذاريد و به مدت 10 دقيقه حرارت دهيد. ايراد اين روش ضد

عفوني اين است كه شير نوزاد مي بايستي از قبل تهيه شود.

با روش ساده تري نيز مي توان تعداد كمتري شيشه را (يك يا دو عدد) درون قابلمه اي

پر از آب و حرارت دادن آن به مدت 20 دقيقه، ضد عفوني كرد.اين روش ضد عفوني،

شما را از خريد شيشه هاي متعدد راحت مي كند، ولي مي بايستي عمل ضدعفوني را

چندين بار در روز انجام دهيد. 2-ضد عفوني غير حرارتي

در اين روش،از آب معمولي و قرص كلر استفاده مي شود.ظرفي را پر از آب كرده و

قرص كلر را داخل آن بيندازيد تا به خوبي حل شود. وقتي شيشه هاي شير به مدت يك

ساعت و نيم در اين محلول قرار گيرند،ضد عفوني مي شوند.اين محلول را مي توان تا

24 ساعت مورد استفاده قرار داد.

مزيت اين روش بر روش ضد عفوني حرارتي اين است كه به مراقبت و سركشي

زيادي نياز ندارد، ولي ممكن است باقيمانده

احتمالي بوي كلر،حتي بعد از آبكشي با آب

يا آب معدني نيز براي كودك ناخوشايند باشد. انتخاب اين روش به تجربه مادران

بستگي دارد. پستانك

سه نوع پستانك وجود دارد:

*پستانك هاي فاقد سوراخ كه بايد با وسيله بخصوصي آنها را سوراخ كرد.

*پستانك هاي سوراخ دار با بازده قابل تنظيم. روي اين نوع پستانك ها تعداد زيادي

سوراخ وجود دارد كه با چرخاندن شيشه و سرشيشه به اندازه 1/4 قطر دايره،بازده

شير مورد نياز را مي توان انتخاب كرد.

*پستانك هاي داراي سوراخ درشت.سوراخ هاي اين نوع پستانك را با توجه به سن

كودك مي توان زياد يا كم انتخاب كرد.

خريد تعداد زيادي سرشيشه در يك مرحله ضرورتي ندارد،زيرا كودك هر قدر كه

بزرگتر شود به سرشيشه هاي مخصوص سن خود نياز دارد. استفاده از پستانك

آراي مخالف و موافق

بعضي از كودكان علاقه و نياز خاصي به مكيدن دارند و تا وقتي كه پستانك در دهان

آنهاست آرامش دارند، اما همين كه پستانك از دهان شان خارج شود گريه مي كنند.اين

گريه به هيچ وجه نشانه گرسنگي و نياز او به شير نيست. اين نوزادان حتي وقتي به

اندازه كافي تغذيه كرده باشند،باز هم با جويدن پستانك آرام مي گيرند.به راستي چه بايد

كرد؟

، ولي بايد از داشتن كلكسيوني از پستانك هاي جورواجور خودداري كرد،چرا كه

استفاده مداوم از پستانك تبديل به يك عادت مي شود تا حدي كه كودك يكي را در

دهان و يكي را در دست مي گيرد و يكي را نيز در جيب مي گذارد. آب

براي تهيه شير و يا نوشيدن ابتدا بايد از آب هاي معدني

داراي املاح كم استفاده شود.در

صورت عدم دسترسي به آب معدني،آب شير را بجوشانيد و پس از خنك شدن آن را با

يك همزن خوب هم بزنيد تا هوا و اكسيژن بگيرد. اين كار باعث سبك شدن آب و زود

هضمي آن مي شود.

وقتي كودك دو ماه و نيم تا سه ماهه است،معمولاً براي غذا دادن به او از اشياي مختلفي

نظير قاشق،پستانك و غيره استفاده مي كنند، بنابراين جوشاندن آب و يا مصرف آب

هاي معدني ضرورتي ندارد. بعضي مادران به دليل وسواس زياد،تا سن 4 ماهگي و

حتي بيشتر،از آب جوشيده يا آب معدني استفاده مي كنند. دماي شير

دماي مطلوب شير براي تغذيه كودك، دماي محيط است. اگر شير قبلاً در يخچال

گذاشته نشده باشد،نيازي به گرم كردن ندارد. البته بعضي كودكان شير نيم گرم و يا كمي

گرم را ترجيح مي دهند.

براي گرم كردن شير از دو روش مي توان استفاده كرد.

*بن ماري

*دستگاه الكتريكي مخصوص

معمولاً دماي آب مورد استفاده براي تهيه شير مي بايستي حدود 37 درجه سانتي گراد

باشد.ناگفته پيداست كه شير سرد بر شير گرم ترجيح دارد؛ لااقل فاقد خطر سوزاندن

دهان كودك است. ازشير گرفتن

مواد آردي

از شيرگرفتن به معناي قطع كامل تغذيه با شير مادر و شروع تغذيه با شيرهاي ديگر

است.در اين روش،از شيرهاي خشك، شيرگاو و يا ساير مواد غذايي استفاده مي

شود.از شير گرفتن ارتباط زيادي با سطح اجتماعي و اقتصادي جوامع مختلف دارد.

امروزه،پزشكان اهميت زيادي به شير مادر مي دهند و معمولاً توصيه مي كنند كه

كودك به مدتي طولاني از شير مادر تغذيه كند. در كشورهاي اروپايي

و آمريكايي،با

وجودي كه تأكيد بيشتري به شير دادن مادران مي شود،عمل از شير گرفتن بسيار

زودتر و آسان تر صورت مي پذيرد.

از شير گرفتن كودك گاهي به طور ناگهاني انجام مي گيرد؛به هنگام ظهور يك

بيماري، مادر به ناچارتغذيه كودك با شير خود را به طور كامل قطع مي كند. گاهي،

توليد شير مادر تحت شرايطي (شوك هاي عاطفي،عصبي و غيره) دچار وقفه مي

شود.به غير از موارد ياد شده،از شير گرفتن كودك در اكثر موارد دلايلي مشخص

دارد. از شيرگرفتن بايد تدريجي و به كندي انجام گيرد

مادر،براي از شير گرفتن كودك خود بايد آمادگي كافي داشته باشد و قطع شير توسط

مادر سبب كم شدن رابطه بسيار نزديكي مي شود كه در لحظات شير

دادن با كودك داشته است. كاهش و يا قطع كامل اين رابطه از نظر روحي كار ساده اي

نيست.

نحوه از شير گرفتن نيز ارتباط زيادي با سن كودك دارد و گاهي تحت شرايطي خاص،

قطع شير ممكن است خيلي سريع اتفاق افتد.

اگر قطع شير دريك ماه و نيم تا دو ماهگي انجام گيرد،علاوه بر شير مادربايد از

شيرهاي ديگر به عنوان جايگزين استفاده كرد.اين حالت را «شيرخواري مختلط» مي

نامند.

اگر قطع شير بعد از سه تا چهارماهگي باشد،مي توان جيره غذايي كودك را با غذاهاي

ديگري غير از شير تكميل كرد. قطع شيردريك ماه و نيم

وقتي كودك از شير مادر تغذيه مي كند،به آن عادت كرده و ترك آن برايش بسيار

مشكل است.از آنجا كه قطع شير مادر تغييراتي در سيستم شير خوردن كودك به وجود

مي آورد،بايد به تدريج او را با شيشه شير و

سرشيشه آشنا كرد.براي اين كار،ضمن

تغذيه كودك از شير مادر،مي توان يك يا دو بار در روز او را با ساير شيرها توسط

شيشه و سرپستانك تغذيه كرد تا كودك ضمن آشنايي با اين نوع تغذيه كم كم به آن

عادت كند.كودك در سنين پايين، به آساني اين روش تغذيه را قبول مي كند.اگر عمل

شير دادن با شيشه و سرپستانك توسط پدر انجام گيرد،كودك خيلي راحت تر عادت مي

كند، زيرا حضور مادرش را در كنار خود احساس نمي كند.اگر همين كار توسط مادر

انجام شود،احتمال زيادي دارد كه كودك عصباني شده و نتواند وضع تازه را تحمل

كند.با ايجاد تناوب بين شير دادن طبيعي و شير دادن با شيشه و سرپستانك كودك به

اين روش تغذيه عادت كرده و با علاقه به خوردن شير مي پردازد.

ابتدا مادر بايد روزانه يك نوبت شير دادن طبيعي را با شير دادن از طريق شيشه و

پستانك جايگزين كند. اين روش تغييراتي در روند تشكيل شير مادر

به وجود مي آورد،ولي مقدار شير تشكيل شده اندك اندك با تناوب جديد هماهنگ مي

شود.وقتي كودك 5 تا 6 روز اين گونه تغذيه كرد،دوباره بايد نوبت ديگري از شير

خوردن طبيعي را با شيوه جديد جايگزين كرد.

توصيه هميشگي من اين است كه از قطع ناگهاني شير دادن به روش طبيعي خودداري

كنيد.براي گسيخته نشدن رابطه مادر و كودك بهتر است كه از شير گرفتن او خيلي

تدريجي و درعرض چندين هفته انجام پذيرد.به مادران سفارش مي كنم كه شيوه شير

دادن مختلط (پستان+شيشه و سرشيشه) را حتي در صورت بر عهده داشتن مسئوليت

خارج از خانه،ادامه دهند.

اين امر مسلماً به ساعات كاري مادران بستگي دارد.

به هرحال براي هرمادري جالب است كه حداقل صبح ها قبل از خروج از خانه و شب

ها هنگام ورود به منزل،شخصاً كودكش را تغذيه كند.اين دو بار شير خوردن طبيعي در

روز،كم كم اهميت كمتري پيدا كرده و از شير گرفتن نهايي كودك به راحتي و با

رضايت مادر و كودك انجام مي شود. قطع شير در سه يا چهار ماهگي

دراين دوران،مادر و كودك خيلي به هم عادت كرده اند و همه چيز به طور دلخواه و

طبيعي پيش رفته است.تصميم به قطع شير دادن توسط مادر و عرضه شير با شيشه و

سرشيشه،چنان كودك را عصباني و ناراحت مي كند كه تعجب آور است!

از شير گرفتن كودك درچنين سني به صبر و حوصله ي زياد نياز دارد. براي موفقيت

در اين كار،كودك را بايد با مواد غذايي جديدي آشنا كرد و تغييراتي در روش تغذيه او

به وجود آورد.شما مي توانيد انواع مختلف كمپوت و فراورده هاي شير يا پوره سبزي

را كه تاكنون با شيشه و سرشيشه مي خورده،با قاشق به او عرضه كنيد.به اين ترتيب

لذت مك زدن از پستان مادر را با لذت چشايي و مزه هاي خوش جايگزين مي

كنيد.كنجكاوي كودك براي شناخت

طعم و مزه هاي جديد،باعث مي شود لذت خوردن شير مادر با لذت شناخت و اكتشاف

جايگزين شود. در اين روش نيز با توجه به علاقه و فرصتي كه داريد،مي توانيد

هرصبح و شب يك بار شير خود را به كودك بدهيد. مواد غذايي آردي

مواد آردي مورد مصرف كودك،فراوان و متنوع هستند.پزشكان،مصرف اين مواد را

از چهار تا شش ماهگي توصيه مي كنند.دراين زمينه،يك پيمانه آرد (حدود 5 گرم از

انواع قابل حل فوري در آب مخصوص سنين اول)را با شير شب مخلوط كرده به

كودك بدهيد. اين اضافه كالري در شب،سبب مي شود كودك مدت 6 ساعت را بدون

بيداري و به راحتي بخوابد و هيچ گونه كمبود غذايي را احساس نكند.از دادن مقادير

بيشتر اين مواد،جداً بايد خودداري كنيد.

تا سن چهارماهگي،ارائه انواع بدون گلوتن اين مواد به كودك،توصيه مي شود. براي

تغيير ذائقه كودك مي توان طعم و مزه آنها را تغيير داد.به تدريج كه كودك بزرگتر مي

شود،مي توانيد او را با مزه هاي متنوعي مانند برنج،انواع ميوه،غلات و يا مواد ديگر

آشنا سازيد.

منبع:كتاب آشپزي نوين براي كودكان

تغذيه در بيماريهاي عفوني

نقش تغذيه در بيماريهاي عفوني چيست؟

نقش تغذيه در بيماريها عفوني را مجموعا به چهار گروه مي توان تقسيم نمود:

1- تغذيه در رابطه با ايجاد بيماريهاي عفوني، شامل بيماريهاي گوارشي و مسوميت

هاي غذايي ( بوتوليسم)، بيماريهاي روده اي مثل اسهال هاي ميكروبي و بيماريهاي

عفوني سيستميك ( بروسلوز و تيفوئيد)

2- تغذيه در بيماران عفوني ( محدوديتها و ممنوعيتها)

3- درمان سوء تغذيه به عنوان عارضه بيماريهاي عفوني

4- تغذيه در بيماران با نقص دفاعي شديد تغذيه در رابطه با ايجاد بيماريهاي عفوني

قبل از اينكه وارد اين بحث شويم مقدمتا به مسئله مقاومت بدن در رابطه با غذا اشاره

مي كنم كه شايد در عامه مردم هم اين مسئله شناخته شده باشد كه اگر غذاي كافي باشد،

بيماري كمتر است يا به اصطلاح « دوايش ته ديگ است.»

در عصر قبل از آنتي بيوتيك ها، يكي از بيماريهاي كشنده

بشر، سل بود كه متاسفانه

هنور هم هست، وقتي كسي مسلول مي شد او را به يك باشد.وش آب و هوا منتقل مي

كردند و غذاهاي مقوي مي دادند درمان تقريبا به همين صورت انجام مي شد. شايد به

همين جهت بيمارستان مسلولين و استراحتگاه آنها را جايي مي ساختند كه فضاي كافي،

هواي كافي، نور كافي و غذاي كافي داشته باشد. در كشورهاي فقير يكي از علل شايع

مرگ و مير كودكان بيماريهاي روده اي و اسهال است فقر دانش، فقر اقتصادي و فقر

بهداشتي در اين كشورها از عوامل مهم بيماريهاي جسماني، رواني و اجتماعي است.

يعني فقر اقتصادي و غذايي و جهل ايجاد مي كند كه پايه و اساس خيلي از بيماريهاي

عفوني و واگير دار در اين كشورها هستند و مرگ و مير زيادي را به خصوص در

اطفال به دنبال دارد.

اثر غذا در تكوين سيستم دفاعي انسان از دوره جنيني آغاز مي شود. يعني خانمي كه

حامله مي شود در واقع همان موقع تغذيه جنين او بايد جامع، كافي و حساب شده باشد.

اگر در اين دوره به مادر پروتئين كافي، ويتامني كافي، املاح كافي از جمله آهن برسد

بچه در همين دوره تكويني كه معولا سه ماهه اول حيات است رشد لازم را پيدا مي كند.

و اگر جنين رشد كافي كرده و جنين سالمي باشد وزن و اندازه طبيعي خواهد داشت.

وزن طبيعي جنين معيار مهمي براي سلامتي اوست. و بعد از تولد تغذيه نوزاد با شير

مادر شروع مي شود كه هم ويتامين كافي و هم املاح كافي دارد و مي تواند ضامن رشد

كودك باشد.

بنابراين

سوء تغذيه از دوره تكامل جنيني نسل بشر نقش خودش را براي تمام عمر ابقا

مي كند. اگر سيستم دفاعي كودكي در اين دوره رشد نكرده باشد. در تمام مراحل بعدي

رشد نمي تواند در مقابل عوامل بيماري زا نقش دفاعي كافي داشته باشد. به خصوص

ياد آوري مي كنم كه دوره شير خوارگي دومين مرحله مهم است. تغذيه مناسب با شير

مادر كه داراي ويتامين و املاح كافي است رشد دفاعي كودك را تداوم مي بخشد.

كودكي كه سوء تغذيه دارد و پروتئين و ويتامين كافي به او نمي رسد مستعد بيماريهاي

عفوني است و به واكسيناسيون ها هم جواب خوبي نمي دهد. بنابراين تغذيه مبناي

مقاومت بشر در مقابل عوامل بيماري زاي محيطي است كه اين عوامل محدود به

بيماريهاي عفوني نيست و مي شود به ساير بيماريها هم تعميم داده شود. گر چه در حال

حاضر بشريت مرفه از سوي تغذيه به گونه پر خوري و مصرف بيش از حد لازم رنج

مي برد. بخش وسيع انسانهاي محرومي هم هستند كه از كمبود تغذيه مورد نياز خود

رنج مي برند. در مورد نقش تغذيه در ايجاد مقاومت در مقابله با بيماريهاي عفوني

بررسي هاي زيادي انجام گرفته است مثلا ديده شده اگر به يك گروه غذاي كافي

برسانيم و به گروه ديگري واكسن سل بزنيم آنهايي كه تغذيه كافي مي شوند كمتر از

آنهايي كه واكسن زده اند به سل مبتلا مي شوند.

احتمال بروز سل در آنها كه تغذيه كافي داشته اند و واكسن سل هم زده اند بسيار كمتر

مي شود. نقش تغذيه در ايجاد بيماريها

غذا به عنوان منبع انرژي زاي

بدن اگر دچار آلودگي هاي ميكروبي باشد مي تواند

منشاء بيماريهاي مختلف و در راس آنها بيماريهاي گوارشي و مسموميت هاي غذايي

باشد. ما در فصول مختلف در معرض مسموميت هاي مختلف غذايي هستيم. به

خصوص زماني كه هوا گرم مي شود ما شاهد بيماريهاي روده اي بيشتري هستيم كه

خطرناك ترين آنها « وبا» است. چنانچه در همين تهران، زهدان و در خيلي از

كشورهاي جهان، به خصوص كشورهاي مرسوم به جهان سوم به طور موضعي شاهد

بروز بيماري « وبا» هستيم.

مسموميت هاي غذايي هم در رابطه با غذاهاي مانده و آلوده بروز مي كنند. به دليل آنكه

غذاها به طور بهداشتي تهيه نمي شوند و ما در مراكز توليد غذا و رستوران ها كنترل

واقعي نداريم. يعني هر كس كه بيكار مانده در زمينه تغذيه كار مي كند و خيلي ها از

اصول بهداشت غذا آگاهي ندارند و برخي از آنها كه از جنبه بيماريهاي انگلي كه

بررسي مي شوند بيش از يك انگل دارند و مي توانند آلودگي و بيماريهاي انگلي را از

طريق دست به ديگران انتقال دهند. به عبارت ديگر هم در توليد مواد غذايي و هم در

توزيع آن رعايت نكات بهداشتي را نمي كنيم. بسياري موارد مواد غذايي كنسور شده كه

خراب مي شوند از رده خارج نمي شوند كه بسيار خطرناكند. همين طور كشك هايي

كه در ظرفهاي مخصوص نگهداري مي شوند اگر دچار فساد و آلودگي شوند مي توانند

باعث بيماريهاي مهلكي مثل بوتوليسم كه يك بيماري خطرناك و كشنده است، بشوند.

تب روده يا تيفوييد يا حصبه هم يكي از بيماريهاي خطرناك است كه از

طريق آب و

غذاي آلوده انتقال مي يابد و با توجه به مقاومت نسبت به آنتي بيوتيك كه طي سالهاي

اخير تكوين يافته است مشكلات زيادي را براي مبتلايان به همراه دارد. كه از طريق

آب و غذا انتقال مي يابد به ويژه نزد كودكان مي توانند سبب ايجاد اسال هاي شديد و

بيماريهاي عفوني خطرناك شوند.

لازم به ذكر است حصبه به وسيله آب آلوده ايجاد مي شود و معمولا از بيمار به فرد

ديگر انتقال پيدا مي كند و اگر چنين اتفاقي بيفتد مطلقا به دليل رعايت بهداشت است.

نكته ديگر اينكه ديده شده به دليل باورهاي غلط مردم و حتي برخي از پزشكان و

پرستاران بيماران تيفوييدي را چنان از خوردن غذا محروم مي كنند كه منجر به سوء

تغذيه شديد و مرگ آنها مي شود. مثلا مي گويند بيمار حصبه اي نبايد نان بخورد.

يكي از بيماريهاي مهمي كه از طريق تغذيه مواد آلوده در ايران شيوع دارد تب مالت

است. همان طور كه مس دانيد تب مالت يك بيماري مشترك بين انسان و دام است.

ميكرب تب مالت در گوسفند، بز، گاو، و در حيوانات ديگري مثل خوك و سگ مي

توان ايجاد بيماري كند و انسان به طور اتفاقي در تماس با اين حيوانات و با مصرف

مواد آلوده عمدتا غذايي كه از شير نجوشيده تهيه شده باشد. ( مثلا پنير از شير نجوشيده

به عمل مي آيد.) مبتلا مي شود.

معمولا پنير را بايد سه ماه در آب نمك نگه دارند و بعد توزيع كننده كه اين اصل

رعايت نمي شود به هر حال مصرف پنير آلوده سبب بيماري

تب مالت در انسان مي

شود. يكي از بيماريهاي مهمي كه از طريق آب و مصرف غذاي آلوده براي انسان ايجاد

شود اسهال هاي آميبي است كه آن هم در تمام فصول وجود دارد و در غالب شهرها

شيوع دارد. ولي در فصل تابستان شايع تر است. همين طور مصرف جگر نيم پز

گوسفند منجر به بيماري « توكسوپلاسموز» مي شود كه كيست انگل وارد معده انسان

مي شود تحت تاثير اسيد معده باز مي شود و انگل آزاد مي شود و از طريق مخاط روده

جذب و وارد كبد مي شود و وارد غدد لنفاوي مي شود. اگر خانم حامله اي فرضا دچار

اين بيماري شود اين انگل خودش را به جنين مي رساند و در جنين ايجاد بيماري مغز و

اعصاب مي كند و مي تواند منجر به گرفتاري مركز عصبي حساس چشم و مغز شود

كه يكي از بيماريهاي ايجاد كننده سقط در زمان حاملگي است.

بيماري انگلي ديگري كه از طريق تغذيه منتقل مي شوند كرمك است كه در تمام

كشورهاي متمدن و عقب مانده شيوع بسيار دارد و در بچه ها بيشتر از بالغين است.

بيماريهاي انگلي از نوع كرمهاي كدو و قلاب دار و نيز در رابطه با تغذيه ايجاد مي

شود. نقش تغذيه در بيماريهاي عفوني

جاي تاسف است كه بگويم نه تنها عامه مردم دچار سوء برداشتهائي در مورد

بيماريهاي تب دار مي باشند كه خيلي از پزشكان و پرستاران هم تحت تاثير بد

آموزيهاي سنتي ما قرار دارند. يعني مي شود يك چيز كلي را در مورد بيماران تب دار

مطرح كرد. آن، اينكه بيمار تب دار به

علت سوزاندن بيشتر انرژي نياز بيشتري به

تامين انرژي دارد.

بيماري كه تب دارد ممكن است به علت دردهاي گلو و دستگاه گوارش نتواند تغذيه

مناسب داشته باشد و يا ممكن است به علت اختلال در هوشياري بيمار ما نتوانيم از راه

دهان تغذيه مناسبي داشته باشيم.

متاسفانه يكي از نكاتي كه هميشه فراموش مي شود در درجه اول تغذيه اين بيماران

است. در حالي كه از همان آب و الكتروليت كه شروع مي كنيم، بايد فكر كنيم بيمار

چقدر كالري احتياج دارد و اين كالري را محاسبه و تامين كنيم. و بعد به ازاء هر درجه

تب حساب كنيم چقدر كالري و آب نياز دارد.

آنچه در عامه مردم مطرح است و بايستي بدانند اين است تفكرات غلط و نادرست

گذشته درباره بيماريهاي تب دار به خصوص در حصبه را ياد آوري كنيم. اين طور

رايج است كه به بيمار حصبه اي نان نبايد داد. در حالي كه اگر مي خواهيم بيمار بر

بيماري غلبه كند بايد او را تقويت كنيم كه گار اين كار را بكنيم حتي اگر دارو ندهيم

بيمار بعد از يكي دو هفته خوب خواهد شد. پس مي توان گفت كه چيزي كه بيمار حصبه

اي را از بين مي برد سوء تغذيه است يعني محروم كردن او از خوردن گوشت، نان

وميوه كه ممنوع كردن آن اصلا كار درستي نيست. بلكه بايد هر چه اشتهاي بيمار طلب

مي كند در اختيارش بگذاريم. در سرماخوردگي ها هم يك چيز غير عملي رايج است و

متاسفانه اگر ما پزشكان بگوييم هر چه بيمار دوست دارد بخورد و خدايي نخواسته

اتفاقي بيفتد مي گويند

طبيب مسئول است.

البته ما مي دانيم بعضي از مواد غذايي و ميوه هاي مثل خربزه و انگور محرك هستند

و اگر بيماري حساسيت نشان بدهد و احيانا گلويش ناراحت بشود بهتر است نخورد.

ولي به طور عام و از نظر علمي محدوديتي نداريم بيماري كه سرماخورده بايد سبزي

بخورد. مواد پروتئيني بخورد و موادغذايي و هيدروكربن هم مصرف كند . مگر اينكه

بيماري خاصي مثل ديابت و يا اوره داشته باشد كه توصيه مي كنيم مواد قندي و مواد

گوشتي كمتر مصرف كند. يا در كودكان يا حتي بزرگسالان وقتي دچار اسهال مي شوند

شايسته است شير مصرف نكنند. البته شير مادر در كودكان در زمان اسهال هم بلامانع

است.

در رابطه با بيماران مزمن عفوني، مثلا مسلولين و بيماراني كه دچار بيماري مزمن

هستند و عفونت يك عارضه ثانويه در آنها است. مثلا بيماران سرطاني يا بيماراني كه

فلج هستند. كاهش قدرت عضلاني و لاغري آنها قبل از آن كه مربوط به بيماري آنها

باشد. مربوط به سوء تغذيه است. يعني بايد در هر شرايط غذاي كافي به آنها برسانيم. درمان سوء تغذيه به عنوان بيماريهاي عفوني

در بيماريهاي عفوني دستگاههاي مختلف بدن انسان ويا در نتيجه توكسين ( سم) توليد

شده توسط ميكروب در بدن و تاثير آن بر سيستم مغز و اعصاب و مركز اشتها بيمار

دچار كم اشتهايي و در نتيجه سوء تغذيه مي شود و يا عضو مبتلا به ويژه اگر دستگاه

گوارش باشد منجر به سوء تغذيه مي شود به علاوه در بيماريهاي تب دار به علت

مصرف بيش از حد كالري، ضعف و لاغري ايجاد مي شود. براي درمان

اينها هر چه

هست وظيفه ما جبران انرژي تحليل رفته و يا جبران كاهش وزن است. به همين منظور

براي همه بيماران تغذيه را اصل قرار مي دهيم خيلي از مردم فكر مي كنند عامل بروز

لاغري مصرف انواع آنتي بيوتيك هاست كه كاملا نادرست است. آنتي بيوتيك براي

درمان بيماري است. اگر فرضا براي ذات الريه آتني بيوتيك مصرف نشود احتمالا به

مرگ او مي انجامد. واقعيت اين است كه هر بيماري عفوني كاهش وزن ميدهد كاهش

وزن باعث نقصان فعاليت سيستم دفاعي بيمار مي شود و يكي از علل شايع مرگ

بيماران بروز عفونتهاي ثانويه ايست كه در زمينه سوء تغذيه و كاهش مقاومت ايجاد

مي شود.

مثلا در درمان كزاز گاهي شايد بيمار ار ده روز زير دستگاه تنفي مصنوعي بگذاريم تا

فلج او از بين مي رود. و هوشيار مي شود به علت زير دستگاه بودن عفونت هاي ريوي

مي كند كه آن را هم درمان مي كنيم در نتيجه بيمار حدود دو ماه در اين شرايط زندگي

مي كند و در اين مدت قوايش تحليل رفته و غذاي مناسب به او نرسيده اگر عفونت كند

به علت سوء تغذيه شديد است و ممكن است نتوانيم كاري كنيم.

در بيماريهاي مزمن تغذيه كليد درمان است و با يد به اين شاه كليد توجه داشته باشيم و

پروتئين راس همه غذاها است و بعد ويتامين كافي، املاح كافي، هيدروكربن كافي،

براي اينكه بيمار مبتلا به بيماري مزمن را زودتر حركت دهيم بايد از نظر غذايي كمك

كنيم و شايد لازم باشد به جاي سه وعده غذا هر سه ساعت يكبار غذا بدهيم.

وقتي صحبت از

نقص دفاعي شديد مي كنيم. بيشتر عفونت پذيري مورد نظرمان است.

ممكن است در حال عادي غذايي سمي كنسرو ( نيمه كنسرو) را بخوريم و دچار

بيماري عفوني نشويم ولي در شرايطي كه دچار نقص دفاعي شديدي باشيم اگر از همين

غذا بخوريم ممكن است دچار بيماري شويم. در بيماران با نقص دفاعي شديد به

خصوص آنها كه گلبول هاي سفيدشان زير 1000 يا كمتر از آن است تاكيد مي كنيم از

غذاي خام استفاده نكنند و ميوه جات را با آنكه ويتامين دارند به دليل آنكه پخته نيستند و

مي توانند ميكروب را انتقال بدهند توصيه مي كنيم به صورت كمپوت مصرف كنند. و

در دوراني كه گلبول هاي سفيد زير 1000 است از مصرف خشكبار خودداري كنند.

مصرف آب آشاميدني هم در اين موارد مهم است. البته به محض آنكه گلبولهاي آنها به

بالاي 2000 و 3000 رسيد مي توانند از مواد خام هم به طور طبيعي استفاه كنند.

در پايان جا دارد كه از بالانس مثبت انرژي، يعني پرخوري هم كه الآن يك بيماري

شايع در جوامع بشري به خصوص در جوامع مرفه تمام كشورهاي جهان است صحبتي

داشته باشيم. متاسفانه چيزي كه امروز به آن توجه نمي شود زيان هاي پرخوري و

مصرف بيش از حد انرژي است.

واقعيت اين است تمام افراد چاق بالقوه ديابتيك هستند و تمام افراد ديابتيك بالقوه

عفونت پذيرند. بنابراين عفونت نزد افراد چاق خطرناك است يك ذات الريه نزديك آدم

چاق بيشتر باعث مرگ مي شود تا يك آدم با وزن مناسب بنابراين تاكيد مي كنم

پرخوري مازاد بر انرژي لازم و چاقي يكي از بلاهاي مهمي

است كه بشر را تهديد مي

كند. در بيماريهاي قلبي و عروقي نقش مهمي دارد.

منبع: انجمن پزشكان ايران

آداب غذا خوردن در اسلام

آداب غذا خوردن در اسلام چيست؟

شايد ديده و يا شنيده ايد كه افرادى با داشتن سرمايه ى بسيار و بهره مندى از همه گونه

امكانات رفاهى و استفاده از انواع غذاهاى رنگارنگ ، از نعمتى بزرگ يعنى سلامتى

محرومند و به همين دليل از زندگى خود لذتى نمى برند! و بالعكس افرادى با خوردن

غذايى معمولى و ساده در كمال صحت و سلامت عمرى طولانى مى كنند و از زندگى

خود لذت مى برند. به راستى رمز و راز سلامتى در چيست ؟

عده اى چنين تصور مى كنند كه سلامتى فقط با خوردن غذاهاى گوناگون كه سرشار از

ويتامين ها، پروتئين ها، مواد معدنى و... باشد بدست مى آيد. حاصل آنكه چنين نيست و

آنچه مهم است چگونه خوردن است نه چه چيز خوردن !

درست خوردن تاءثير به سزائى در سلامتى شما دارد و شما را از دچار شدن به

بيماريهاى مختلف و امراض گوناگون مصون نگاه مى دارد.

آنچه در اين كتاب مى خوانيد نكته هاى مهمى است كه همه ما براى سالم ماندن و خوب

زندگى كردن به دانستن آن نيازمنديم .

اين نكته ها كه برگرفته از كلمات گهربار ائمه معصومين (عليهم السلام ) مى باشد در

برگيرنده سه محور مهم در آداب غذا خوردن است :

1 _ آدابى كه پيش از غذا خوردن بايد رعايت نمود.

2 _ آدابى كه به هنگام غذا خوردن بايد رعايت نمود.

4 _ آدابى كه پس از غذا خوردن بايد رعايت نمود.

لطفا با دقت اين نكته ها را بخوانيد و به آن عمل كنيد، تا هميشه جسمى سالم و روحى

شاداب داشته باشيد و بدانيد هميشه پيشگيرى بهتر از درمان است . 1 _ آغاز غذا با نام خدا

غذاى خود را با نام خدا آغاز كنيد.

اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمودند:

به هنگام غذا خوردن خداى را ياد كنيد و از بيهوده گوئى اجتناب نمائيد ،

زيرا كه طعام نعمت و رزقى از خداوند است و بر شماست كه در آن خداى را ياد كرده

و شكر گوئيد.

فروع كافى ، ج 6، ص 296 2_ نمك قبل از غذا

ابتداى غذا، كمى نمك بخوريد

اميرالمومنين)عليه السلام ) فرمودند:

در شروع به غذا خوردن ، نمك بخوريد، اگر مردم مى دانستند نمك چه خاصيتى دارد

هر آينه به جاى داروهاى مجرب ديگر آن را انتخاب مى كردند.

طب الائمه ، ص 70 3 _ شروع با سركه

خوب است غذا را با سركه شروع كنيد.

محمد بن على گويد: مردى در خراسان خدمت امام رضا (عليه السلام ) بود. غذايى براى

آن حضرت آوردند كه با آن سركه و نمك بود.

آن حضرت آغاز غذا را با سركه شروع كردند، آن مرد گفت : قربانت گردم ، شما به

ماها امر كرديد با نمك شروع كنيم ! آن حضرت فرمودند:

اين مثل آن است ، بدرستى كه سركه ذهن را قوى و عقل را زياد مى كند.

طب و درمان ، ص 140 4 _ شستن دست ها

دست هايتان را قبل و بعد از غذا بشوئيد.

اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمودند:

شستن دست ها قبل از غذا، رزق

را زياد مى كند، لباس ها را از آلودگى حفظ مى نمايد

و چشم را تقويت مى كند.

خصال ، ص 612 5 _ كم خوردن و سلامت

كمتر غذا بخوريد تا كمتر بيمار شويد.

اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمودند:

خوراكت را كم كن تا بيمارى تو كم گردد.

غررالحكم ، ج 1، ص 114 6 _ كم خوردن و سبك بودن

كمتر غذا بخوريد تا سبكتر باشيد.

پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:

محبوبترين شما در پيشگاه خدا آنكس است كه كم خوراكتر و سبكتر باشد.

كنز العمال ، ج 15، ص 261 7 _ ميانه روى در خوردن

در غذاخوردن ميانه رو باشيد.

امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:

هرگاه مردم در خوراك خود ميانه رو باشند، بدن هايشان پايدار و محكم است .

سفينة البحار، ج 2، ص 79 8 _ سبك خوردن

سعى كنيد سبك و متعادل غذا بخوريد.

امام كاظم (عليه السلام ) فرمودند:

تدبير غذايى و رژيم خوراكى اين نيست كه اصلا چيزى نخورى ولكن رژيم اين است كه

چيزى بخورى اما سبك.

وسائل الشيعه ، ج 17، ص 183 9 _ پرخورى و هوشيارى

از پرخورى بپرهيزيد تا هوشيار بمانيد.

پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:

پرخورى موجب از بين رفتن و نابودى هوشيارى و زيركى است .

مستطرف ، ج 1، ص 180 10 _ پرخورى

از پرخورى بپرهيزيد تا تندرست بمانيد.

اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمودند:

يا كميل ! شكمت را از خوراك پر مكن ، براى آب هم جا بگذار و براى هوا هم قرار بده

، تا اشتها

دارى دست از خوراك بردار،

اگر اين كارها را انجام دادى خوراك بر تو گوارا گردد، همانا تندرستى با كم خوردن و

كم نوشيدن است . تحف العقول ، ص 66 11- اشتها به غذا

از خوردن غذايى كه بدان اشتها نداريد، بپرهيزيد.

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:

بر حذر باش از آنكه ، بخورى آنچه را اشتها ندارى كه باعث حماقت و نادانى مى گردد.

لئالى الاخبار، ش 2 12 _ سير بودن دائمى

از هميشه سير بودن بپرهيزيد.

اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمودند:

از هميشه سير بودن و بسيار خوردن بپرهيزيد كه اين كار بيمارى ها و رنج ها را بر

مى انگيزاند.

غررالحكم ، ج 51، ص 151 13 _ حرام خوردن

از غذاى حرام دورى گزينيد.

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:

هر كه لقمه اى از حرام بخورد، تا چهل شب نمازش مقبول نگردد و تا چهل روز

دعايش مستجاب نشود و هر گوشتى كه از حرام برويد، آتش به آن سزاوارتر باشد.

بحارالنوار، ج 66، ص 3140 14 _ غذاى داغ

از خوردن غذا داغ اجتناب نماييد.

اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمودند:

غذاى گرم را وا نهيد تا سرد شود زيرا، براى رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) غذا

حاضر كردند (ايشان) فرمودند:

وا نهيدش تا سرد شود و قابل خوردن گردد، كه خداى عزوجل آتش به ما نمى خوراند، و

بركت در غذاى خنك است .

فروع كافى ، ج 6، ص 322 15 _ در جمع خوردن

بهتر است در جمع غذا بخوريد.

پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه

و آله ) فرمودند:

محبوبترين خوراكى در پيشگاه خدا چيزى است كه دست ها بر آن زياد باشد. (خورنده

ى آن بسيار باشد)

نهج الفصاحة ، ص 15 16 _فوت كردن در ظرف غذا

در ظروف آب و غذا فوت نكنيد.

امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:

دميدن در ظرف آب و غذا و در محل سجده مكروه است .

خصال ، ص 158 17 _ توجه به مستمندان

مستمندان را هنگام خوردن غذا رد نكنيد .

اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمودند:

چون سفره ى غذا گذارده شد و، سائل و مستمندى از راه رسيد او را رد نكنيد.

محاسن برقى ، ص 423 18 _ شام شب

شب ، حتما شام بخوريد ولو به لقمه اى .

امام رضا (عليه السلام ) فرمودند:

شب حتما غذا بخوريد، اگر چه مقدار كمى نان باشد، چون باعث قوت جسم مى شود.

طب الائمه ، ص 65 19 _ شتاب در خوردن

غذا را خوب بجويد و در خوردن هرگز شتاب نكنيد .

امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:

غذا خوردن را طولانى كنيد، زير لحظات آن از عمرتان محسوب نمى شود.

سفينة البحار، ج 1، ص 27 20 _ راه رفتن و خوردن

سعى كنيد هنگام راه رفتن چيزى نخوريد.

امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:

در هنگام راه رفتن چيزى نخوريد، مگر آنكه مجبور باشيد.

روضة المتقين ، ص 524 21 _ سبزى با غذا

بر روى سفره ى غذا سبزى را فراموش نكنيد

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:

سفره هاى خودتان را با سبزى ها بيارائيد، زيرا انواع ميكروب ها

را نابود مى سازد.

طب النبى . ص 3 22 _ غذاى ريخته شده در سفره

بهتر است غذاهاى ريخته شده بر روى سفره را بخوريد

اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمودند:

امورى موجب رزق و روزى انسان مى شود : (كه از جمله ى آن امور) - خوردن

غذاهاى ريخته شده بر سر سفره است .

طب و درمان ، ص 49 23_ نوشيدن بين غذا

سعى كنيد در بين غذا آب نياشاميد

امام رضا (عليه السلام ) فرمودند:

هر كس بخواهد كه معده اش ناراحت نشود، در بين غذا آب نياشامد تا وقتى كه خوردن

غذا پايان پذيرد. هر كس در هنگام خوردن طعام آب بخورد، بدنش مرطوب و معده اش

ضعيف گردد و رگ ها جوهر و قوت غذا را نمى گيرند.

مستدرك الوسائل 24 _ نوشيدن آب با غذاى چرب

از نوشيدن آب ، پس از غذاى چرب اجتناب نمائيد

امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:

آب خوردن روى غذاى چرب ، درد را به هيجان آورد.

وسائل الشيعه ، ج 17، ص 190 25 _ آب سرد و غذاى گرم

از نوشيدن آب سرد پس از غذاى گرم بپرهيزيد

امام رضا (عليه السلام ) فرمودند:

نوشيدن آب سرد پس از غذاى داغ و شيرينى ، باعث از بين رفتن و فساد دندان ها مى

گردد.

بحارالانوار، ج 4 26 _ زياد نوشيدن

از زياد خوردن و زياد نوشيدن بپرهيزيد

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:

دل هاى خويش را با زياد خوردن و زياد نوشيدن نميرانيد، كه دل چون زراعت است ،

وقتى آب آن زياد شد خواهد

مرد.

نهج الفصاحة ، ح 2489 27 _ جرعه جرعه نوشيدن

بهتر است آب را جرعه جرعه بنوشيد

اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمودند:

بارها ناظر پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) بودم ، آن حضرت هرگاه آب مى آشاميد،

سه مرتبه در بين آشاميدن نفس مى كشيد،

و رد هر مرتبه كه مى خواست شروع به آشاميدن كند به نام خدا شروع مى كردند و بعد

از نفس كشيدن الحمدلله مى گفتند.

بحارالانوار، ج 1، ص 476 28 _ سر كشيدن آب

هنگامى كه آب مى نوشيد آب را يك مرتبه سر نكشيد

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:

هر وقت تشنه شُديد آنچنان آب بياشاميد كه گويى آب را مى مكيد و هرگز آن را لاجرعه

(يكمرتبه ) سر نكشيد، بلكه آن را بمكيد.

طب النبى ، ص 5 29 _ نوشيدن در ظرف ترك خورده

سعى كنيد در ظروف ترك خورده آب ننوشيد

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:

از كناره ى دستگيره ى ظرف و جاى شكستگى آن آب نياشاميد.

سفينة البحار، ج1 30 _ ايستاده نوشيدن

سعى كنيد ايستاده آب نياشاميد

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:

فردى از شما ايستاده آب نياشامد.

طب النبى ، ص 4 31 _ اسراف كردن

در خوردن و نوشيدن از اسراف بپرهيزيد

خداوند سبحان در قرآن كريم مى فرمايد :

بخوريد و بياشاميد ولى اسراف نكنيد، كه خداوند اسراف كنندگان را دوست ندارد.

اعراف ، آيه 31 32 _ شكرگزارى بعد از غذا

پايان هر غذا شكرگزارى از نعمت هاى خدا را فراموش

نكنيد.

خداوند سبحان در قرآن كريم مى فرمايد :

اى كسانيكه ايمان آورده ايد، از خوراكى هاى پاكيزه اى كه روزى شما قرار داده ايم

بخوريد، سپاسگزار خدا باشيد، اگر او را عبادت مى كنيد.

بقره ، آيه ى 172 33 _ نمك پس از غذا

در پايان غذا هم كمى نمك بخوريد

امام باقر (عليه السلام ) فرمودند :

خداوند به حضرت موسى (عليه السلام ) وحى كرد كه قوم خود را امر كن غذا را با نمك

آغاز و با آن پايان دهند،

در غير اين صورت اگر دچار هر بيمارى شدند جز خود را ملامت نكنند.

طب الائمه 34 _ خلال كردن

پس از صرف غذا، خلال كردن را فراموش نكنيد

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمودند :

خلال كنيد، چون خلال كردن دهان را پاكيزه مى كند و براى لثه ها خوب است .

كافى ، ج 6، ص 376 35 _ خلال نكردن

با چوب ريحان و چوب درخت انار خلال نكنيد

امام صادق (عليه السلام ) فرمودند :

از خلال كردن با چوب ريحان و چوب درخت انار بپرهيزيد، كه اين كار رگ جذام را

در بدن تحريك مى كند.

خصال ، ص 63 36 _ شستن دهان

پس از خلال كردن ، دهانتان را حتما بشوئيد

امام حسين (عليه السلام ) فرمودند :

اميرالمؤ منين (عليه السلام) به ما دستور مى دادند تا بعد از خلال كردن ابتدا سه بار

دهان را شستشو دهيم و سپس آب بنوشيم .

النهاية ، ج 2، ص 99 37 _ مسواك كردن

پس از هر غذا مسواك كردن

را فراموش نكنيد

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمودند :

مسواك ده فايده دارد :

دهان را پاكيزه مى كند، موجب رضايت خداوند است ، حسنات را تا هفتاد برابر افزون

مى كند، سيره ى من است و استحباب دارد،

زردى دندان را مى زدايد و دندان ها را سفيد مى كند، لثه را محكم مى كند، بلغم را مى

برد، ضعف چشم را برطرف مى نمايد و اشتها را زياد مى كند.

خصال ، ص 481 38 _ استراحت پس از غذا

پس از صرف غذا كمى استراحت نمائيد

امام صادق (عليه السلام ) فرمودند :

به پشت خوابيدن ، پس از خوردن غذا، بدن را فربه و غذا را هضم مى كند و ناراحتى

را برطرف مى گرداند.

)معمول امام رضا (عليه السلام ) آن بود كه هرگاه غذا تناول مى كرد به پشت مى

خوابيد و پاى راستش را بر روى پاى چپش قرار مى داد.

سفينة البحار، ج 1، ص 27 39 _ حمام كردن پس از غذا

هرگز با شكم پر حمام نكنيد

امام رضا (عليه السلام ) فرمودند :

با شكم پر حمام نگيريد چون سبب توليد قولنج مى شود.

رسالة ذهبيه ، 29 - 26 40 _ دو توصيه ى مهم !

تا گرسنه نشديد غذا نخوريد و تا سير نشديد دست از غذا بكشيد

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:

در حالى غذا بخور كه اشتها داشته باشى و هنگامى دست از غذا بكش كه هنوز اشتهايت

باقى است .

بحار، ج 62، ص 291 41 _ چهار توصيه مهم !

اين چهار

توصيه ى مهم را حتما بكار بنديد

اميرالمومنين (عليه السلام ) به فرزندشان امام حسن (عليه السلام ) فرمودند:

چهار كلمه به تو مى آموزم كه تو را از درمان بى نياز سازد :

- تا گرسنه نباشى غذا مخور، و هنوز مايل به غذا باشى دست از آن بردار، غذا را به

جا و نيكو بخور (خوب بجويد)

هنگامى كه خواستى به بستر روى خود را به بيت الخلاء عرضه كن (به مستراح برو)

خصال ، ج 60 و اما چند تذكر...

1 _ هميشه سعى كنيد از غذاهاى بهداشتى و تازه استفاده نمائيد.

2 _ از غذاهاى متنوع استفاده كنيد تا نياز بدنتان به ويتامين هاى گوناگون را فراهم

آوريد.

3 _ هنگام خوردن غذا در جمع ، به ظرف غذاى ديگران نظر نيندازيد.

4 _ بهتر است پس از صرف غذا براى هضم غذا، كمى قدم بزنيد.

5 _ از افراط در خوردن غذاهاى چرب ، سرخ كردنى ها و شيرينى جات بپرهيزيد.

و...

درست بخوريد تا هميشه سالم بمانيد

نقش تغذيه در پيش گيري از سرطان

نقش تغذيه در پيش گيري از سرطان چيست؟

درگذشته تصور مي شد كه تغذيه اثري بر سرطان ندارد، ولي امروزه محققان ثابت

كرده اند كه رژيم غذايي روزانه ، نقش مهمي در بروز، پيش گيري ودرمان انواع

سرطان ها ايفا مي كند. بدن ما به غذا بيش از هر چيز ديگري نيازمند است و مي توان

گفت كه يك سوم سرطان هايي كه منجر به مرگ مي شود، با آنچه مي خوريم در ارتباط

است . تحوّل در عادات غذايي مردم ، گسترش شهرنشيني و افزايش مصرف غذاهاي

آماده موجب افزايش بروز سرطانها شده

است .

بعضي از عواملي كه در بروز سرطان مؤثرند مانند ارث يا عوامل محيطي، غيرقابل

تغييرند ولي اگر نمي توانيم در عوامل محيطي خود تغييري ايجاد كنيم، مي توانيم با

اصلاح و متعادل ساختن الگوهاي غذايي ، احتمال ابتلا به سرطان را به ميزان قابل

توجهي كاهش دهيم . دلايل ابتلا به سرطان در كشورهاي مختلف متفاوت است .

در جوامع شهري و جوامع پيشرفته ، مصرف بيش از حد مواد غذايي( ovrnutrition) و

در جوامع فقير، كمبودهاي تغذيه اي (undernutrition) موجب بروز سرطان مي شو د.

از اينرو توصيه هاي كنترل سرطان در كشورهاي مختلف متفاوت است. طي يك مطلب

دنباله دار در مورد تك تك عوامل ايجاد كننده يا پيش گيري كننده از سرطان بحث

خواهيم كرد. بخش اول : چربي ها

چربي ها و روغن ها از بخش هاي مهم و بحث برانگيز تغذيه و رژيم غذايي افراد است

. اينكه چه نوع روغني براي مصرف كردن مناسب است يا اينكه كداميك از انواع

روغن بيشتر موجب بروز بيماري، سكته و يا چربي خون مي شود همه جاي سئوال

دارد.

حتماً مي دانيد چربي ها انواع متعددي دارند ، مثل چربي هاي اشباع كه از آن جمله ،

چربي متصل به گوشت و روغن حيواني است كه در دماي محيط به صورت جامد

هستند. نوع ديگر، چربي هاي غيراشباع است مثل روغ زيتون كه در دماي محيط به

صورت مايع مي باشد.

تأثير مصرف چربي در بروز سرطان بدين ترتيب است كه هم نوع و هم مقدار چربي

مصرفي مهم است .

اگربيش از حد چربي مصرف كنيم، به دليل ترشح زياد صفرا در روده براي

هضم

چربي ها ، بخشي از آن تبديل به اسيد آپكوليك ( Apcholic Acid ) مي شود كه در

ايجاد سرطان روده بزرگ نقش مهمي دارد، و اگر با مصرف بيش از حد كلسترول ،

سطح كلسترول مضر خون يا LDL افزايش يابد، خطر رشد سلول هاي سرطاني و

خطر ابتلا به گرفتگي عروق بسيار زياد مي شود. از اينرو : 1- كل چربي مصرفي را كاهش دهيد.

اكثرغذاهايي كه ما ايراني ها مصرف مي كنيم، پر روغن تهيه مي شوند. آن وقت به

دنبال دلايل چاقي هاي بيش از حد و سكته هاي زودرس هستيم. براساس محاسبات

مبتني بر تحقيقات تغذيه اي، در حدي مصرف چربي مناسب است كه سي درصد انرژي

روزانه را تأمين كند. چون با سوختن چربي در بدن دو برابر قندها و پروتئين ها انرژي

ايجاد مي شود، بنابراين ميزان مصرف چربي براي افراد عادي نبايد از هشتاد گرم در

روز تجاوز كند. اين ميزان چربي شامل چربي هاي پنهان در غذا و چربي هاي اضافه

شده توسط خودمان به آن مي باشد. با توجه به اينكه گوشت ها، لبنيات و دانه ها و...

داراي روغن هستند، مجاز هستيم 30 تا 40 گرم روغن به غذاهاي مصرفي مان در

طور روز اضافه كنيم كه برابر است با پنج تا هفت قاشق غذا خوري روغن مايع . 2- از روغن هاي خوب استفاده كنيد.

در فرهنگ ما روغن خوب را روغن حيواني تلقي مي كنند، در صورتي كه از ديدگاه

تغذيه اي روغني خوب است كه داراي باندهاي غيراشباع و مايع باشد. اين روغن در

بدن بر توليد كلسترول بي تأثير است

يا توليد آن را كاهش مي دهد. در صورتي كه با

مصرف روغن هاي جامد حيواني، چربي هاي متصل به گوشت و دنبه ، توليد كلسترول

در بدن افزايش مي يابد كه از عواقب بد آن آگاه هستيد.

تحقيقات نشان داده كه به دليل مصرف زياد روغن زيتون در يونان ، شيوع سرطان

پستان و سرطان پروستات بسيار كمتر است. از اينرو:

در جيره غذايي روزانه خود براي تأمين پروتئين، فقط به مواد گوشتي پرچربي اكتفا

نكنيد. سعي كنيد ( خصوصاً در سنين بالا ) از گوشت هاي سفيد و قرمز( 3 بار در

هفته) به علاوه حبوبات بهره بگيريد.

سعي كنيد روغن زيتون و روغن كانولا( گلزا) را جايگزين روغن هاي نباتي جامد

كنيد. البته اين روغن ها نبايد تحت حرارت بيش از 130 درجه قرار بگيرند.

غذاهاي دريايي را فراموش نكنيد كه حاوي چربي هاي نوع امگا3 هستند و از بروز

سرطان و بيماري هاي قلبي جلوگيري مي كنند. زنان اسكيمو به دليل مصرف زياد

ماهي، به ندرت مبتلا به سرطان سينه مي شوند. 3- از مصرف چربي هاي بد اجتناب كنيد.

روغن هاي مضر، چربي هاي اشباع هستند مثل روغن نخل، روغن نارگيل، روغن

نباتي جامد، دنبه و چربي هاي متصل به گوشت.

توجه به اين نكته مهم است كه در اغلب غذاهاي آماده مثل انواع ساندويچ و تنقلاتي چون

چيپس و پيراشكي از روغن هاي جامد و مانده استفاده مي شود. از اينرو به شما توصيه

مي كنم از مصرف مكرر اين مواد غذايي اجتناب كنيد و به ندرت و به صورت تفريحي

آنها را استفاده كنيد زيرا مصرف زياد چربي موجب تجمع بافت

چربي در بدن مي شود

كه خود عاملي مهم در بروز سرطان است.

در مبحث تأثير تغذيه در پيش گيري از ابتلا به سرطان، در مورد چربي ها صحبت

كرديم و بيان كرديم كه كدام چربي ها را مصرف بكنيم و كدام ها را مصرف نكنيم تا

كمتر به سرطان مبتلا شويم.

در اين مطلب در مورد سبزي ها و ميوه هاي مفيد صحبت خواهيم كرد.

سبزي ها و ميوه ها ، محتوي نوعي مواد سلولزي هستند كه فيبر ناميده مي شوند .

امروزه كليه محققان علوم تغذيه و پزشكي به اين نتيجه رسيده اند كه مصرف ميوه ها و

سبزي ها موجب كاهش بروز سرطان روده بزرگ مي شود. بدين ترتيب كه مواد

فيبري با تسريع حركت غذا در دستگاه گوارش، سرعت تخليه روده را افزايش مي دهند

كه اين امر موجب كاهش تماس مواد سرطان زا با ديواره روده مي شود. همچنين مواد

سرطان زا با فيبرها تركيب و بدون جذب شدن از بدن خارج مي شوند. اثر ديگر فيبرها

جذب اسيدهاي صفراوي و كاهش عمل باكتري ها بر روي آنها است . فيبرها به رشد

باكتري هاي مفيد روده اي نيز كمك مي كنند.

توصيه امسال سازمان بهداشت جهاني براي سلامت تغذيه، قرار دادن يك ظرف پر از

سبزيجات براي هر نفر در وعده غذايي است .

يك مطالعه نشان داد در افرادي كه مستعد ابتلا به سرطان روده بوده اند مصرف

روزانه سيزده گرم سبوس گندم به مدت 8 هفته، رشد بدخيم سلول هاي روده كاهش

يافته است . مصرف فيبر ، ميزان ابتلا به سرطان سينه را در زنان كاسته است چون

مانع

از جذب استروژن اضافي در سلول هاي سينه مي شود.

متخصصان تغذيه ، مصرف روزانه 25 گرم مواد فيبري را توصيه مي كنند كه از

بهترين منابع فيبري، سبوس گندم، لوبيا قرمز، لوبيا سفيد، لوبيا سبز و حبوبات

ديگرمثل نخود و عدس، آرد كامل گندم و نان ها و شيريني هاي تهيه شده از آن، همچنين

آلو، سيب ، مركبات و هويج مي باشند.

سبزيجات محتوي كالري كمي هستند و تهيه آنها هزينه زيادي ندارد ، شامل نمي شود از

اينرو سعي كنيد:

1- هميشه از نان تهيه شده با سبوس به جاي نان تهيه شده با آرد سفيد استفاده كنيد. مثلاً

نان سنگك خيلي بهتر از نان باگت يا نان لواش است.

2- در رژيم غذايي روزانه و هنگام تهيه غذاها از سبزي هاي تازه بهره بگيريد.

3- دركنار هر غذا يك ظرف سالاد تهيه شده از سبزيجات فصل مصرف كنيد. همچنين

از سير، پياز و گوجه تازه استفاده كنيد.

4- گندم بو داده كه حاوي سبوس است ، هم خوراكي لذيذي است و هم بسيار مفيد است.

5- مصرف موادي چون توت خشك، انجير خشك و كشمش در بين وعده هاي غذايي

بسيار مفيد است، هم از نظر تأمين املاح كافي براي بدن و هم از نظر تأمين فيبر.

يك توصيه خوب: متخصصان تغذيه معتقدند خوردن روزي يك عدد سيب با پوست، شما

را از ابتلا به سرطان روده مصون مي دارد و تأييد كننده همان مثل معروف است كه :

" An apple a day, keeps the doctor away" فوايد مصرف ميوه ها و سبزي ها

تحقيقات بسيار نشان داده است، كساني كه سبزيجات زيادي مصرف مي كنند با دريافت

بيشتر

موادي به نام فيتوكميكال ها، مقاومت بيشتري در برابر ابتلا به سرطان دارند.

فيتوكميكال ها موادي هستند كه موجب رنگها وعطرهاي متنوع سبزي ها مي شوند و

در بدن تمايل زيادي به جذب مواد سرطانزا دارند و مانع تأثير مخرب آنها بر روي

سلول ها مي شوند . در بين سبزي ها، خانواده چليپائيان( تره تيزك يا شاهي) داراي

بيشترين اثر ضد سرطاني است. از ديگر سبزيهاي مفيد اين خانواده ، كلم، كاهو و

اسفناج است.

برخي محققان اعلام كرده اند با مصرف سبزي هاي خانواده چليپائيان ، خطربروز

سرطان سينه و روده بزرگ تا 40 درصد كاهش مي يابد. سالادهاي ضد سرطان

تحقيقات نشان داده است كه مصرف تركيبات آنتي اكسيداني همراه با هم، اثر بيشتري

دارند ؛ بدين ترتيب اگر ويتامينهاي C و E با هم مصرف شوند، خيلي مؤثرترند. پس با

هر وعده ي غذا يك ظرف سالاد ميل كنيد. سالاد شما بايد محتوي سبزي هاي تيره

رنگ خصوصاً اسفناج باشد و براي تأمين ويتامينC كافي از كلم بروكلي، گوجه

فرنگي، فلفل سبز، فلفل قرمز و لوبيا سبز استفاده كنيد. براي تأمين ويتامين E ، يك

قاشق غذاخوري روغن مايع كانولا ، آفتابگردان يا روغن زيتون به سالادتان بيفزائيد و

از سس مايونز استفاده نكنيد. براي تكميل اين معجون سلامتي ، كمي جوانه گندم نيز به

سالادتان بيفزاييد. مطالعات نشان داده است، شيوع سرطان روده بزرگ جمعيت هايي

كه ميزان زيادي كلسيم در رژيم روزانه مصرف مي كنند( مثل سوئدي ها) كمتر است.

كلسيم در روده ها از سرطاني شدن سلول ها جلوگيري مي كند و جذب دوباره اسيدهاي

صفراوي را كاهش مي

دهد.

مصرف غذاهاي حاوي آنتي اكسيدان ، از بروز سرطان ممانعت مي كند. بتا كاروتن(

كه رنگ زرد هويج ناشي از آن است)، ويتامين C( در سبزي ها و ميوه هاي تازه

فراوان است) و ويتامين E ( در روغن هاي گياهي و برگ هاي سبز و دانه ها موجود

است) . مانع بروز سرطان ، خصوصاً سرطان روده مي شوند. كساني كه رژيم آنها

مملو ازسبزيجات، سالادهاي تازه و روغن زيتون است ، مطمئن باشند كه خيلي كمتر

احتمال دارد به سرطان مبتلا شوند. آنتي اكسيدان ها چگونه عمل مي كنند؟

1- از سلول هاي روده محافظت مي كنند.

2- مواد سرطانزاي توليد شده در بدن را از بين مي برند.

3- تكثير سلول هاي سرطاني را كاهش مي دهند.

بتاكاروتن؛ يك ضد سرطان قوي است كه توصيه مي شود 15 تا 25 ميلي گرم از آن در

روز مصرف شود. مواد غذايي حاوي بتاكاروتن؛ سيب زميني شيرين، هويج، طالبي،

گرمك، كدوتنبل، انواع كدو، اسفناج، كلم، انبه، فندق و گريپ فروت قرمز مي باشد.

سعي كنيد روزي يك يا دو عدد هويج و يك عدد كدو در سالادتان ريز كنيد و گاهي به

جاي كاهو، سالاد اسفناج تهيه كنيد.

ويتامين C، براي مقابله با بروز سرطان عالي است. ويتامين C ، توليد نيتروزآمين را

كه يك ماده سرطانزا است، كاهش مي دهد. اين ماده در اثر مصرف زياد محصولات

گوشتي مثل سوسيس و كالباس به مقدار زياد وارد بدن مي شود. كيوي، پرتقال تازه،

نارنگي ، خربزه، گريپ فروت، ليمو ، توت فرنگي و طالبي از ميوه هاي داراي

ويتامين C زياد هستند و از سبزيجات؛ كلم بروكلي، فلفل سبز،

كلم پيچ و گوجه فرنگي ،

ويتامين C زيادي دارند.

ويتامين E نيز مانند C ، ضد سرطان است و مصرف كم آن به همراه كمبود سلنيم ،

بروز سرطان را در زنان 10 برابر مي كند. و اين آمار تكان دهنده است و الزام

مصرف آنرا مطرح مي كند. روزانه 200 تا 400 واحد از اين ماده بايد مصرف شود.

بهترين منبع غذايي آن روغن جوانه گندم، روغن ذرت، روغن سويا، روغن زيتون،

لوبيا سبز، نخود تازه و آرد گندم كامل و كره طبيعي و جگر است. براي دريافت

ويتامين E ، كره براي كودكان، و سبزيجات و جگر براي بزرگسالان توصيه مي شود.

اگر از قرص ويتامين E استفاده مي كنيد ،حتماً دقت كنيد كه نام آن d آلفاتوكوفرول باشد

كه منشاء گياهي دارد

منبع: انجمن پزشكان ايراني

تغذيه در بيماران MS

تغذيه در بيماران MS بايد چگونه باشد؟

امروزه شواهد علمي بسياري وجود دارد كه اهمييت و نقش تغذيه را در حفظ سلامت

بيماران MS ثابت كرده. اگرچه اكثر دستورات توصيه هاي عمومي است و تمام افراد

بايد از آن پيروي كنند, ولي مواردي نيز وجود دارد كه در بيماران MS بر آنها تاكيد

شده. افراد با عادات غذايي نادرست بايد بعد از آگاهي از برنامه تغذيه صحيح به تدريج

و در چند مرحله از برنامه غذايي مناسب استفاده كنند. لذت بردن از غذا يك اصل مهم

در تغذيه است و محروميت مطلق از مواد غذايي مورد علاقه وجود ندارد و

به همين علت اگر خوراكي هايي خارج از چهارچوب برنامه توصيه شده هستند مي

توانند به مقدار كم و در دفعات كمتر استفاده شوند.

مصرف چربي ها:

به

خاطر تشكيل تركيبات سمي و مضر براي بافت دستگاه عصبي مركزي و اثر

مصرف چربي هاي ضروري كه نقش مهمي در ترميم و نگهداري سلولهاي عصبي

دارند از اهمييت خاصي برخوردار است, خصوصا با توجه به عملكرد آن در بروز

بيماريهاي قلبي و عروقي و افزايش وزن, مقدار چربي دريافتي و نوع آن بايد مشخص

شود.

چربي هاي گياهي اشباع شده ( چند زنجيره اي ) بايد به جاي چربي هاي حيواني اشباع

شده جايگزين شوند.

انواع چربي هاي گياهي مثل روغن آفتابگردان و روغن گلهاي پامچال (Omega3),

مواد با چربي هاي حيواني مثل ماهي تن, شاه ماهي و ماهي خالدار

دستورات كلي

اجتناب از:

1.پختن و مصرف غذاهاي چرب خصوصا گوشتهاي چرب و تمام چربي هاي با منشا

حيواني

2.فرآورده هاي لبني پرچرب

3.سس هاي مايونز و تمامي سس هاي داراي چربي زياد

4.غذاهاي بسيار شيرين, كيك, بيسكوئيت شيريني , آبنبات

5. غذاهاي حساسيت زا مثل تخم مرغ, شير, سيب زميني, گوجه فرنگي, بادمجان,

مخمرها, نان گندم و شكر, برخي از ميوه ها (بسته به واكنش بيمار), مواد غذايي با

رنگهاي افزودني (نوشابه ها) و يا مواد نگهدارنده (كنسروها), ادويه, تمام ميوه ها و

سبزيهايي كه خوب شسته نشده اند يا با افزايش دهنده هاي رشد تغذيه شده اند (سموم

باقيمانده روي آنها مي تواند سمي و حساسيت زا باشد)

بيماران خود بايد با دقت به برنامه غذايي روزانه, غذاهاي حساسيت زا را شناخته و آنها

را حذف كنند.

6.مصرف قهوه و چاي

توصيه هاي غذايي

مصرف:

1.چربي هاي محدود و انتخاب شده ( چربي هاي داراي Omega3, Omega6)

2.ميوه ها و سبزيهاي تازه

و تميز (سبزيهاي داراي برگ سبز پررنگ)

3.جوانه دانه ها خصوصا(دانه يونجه) كه بايد موقع شروع به جوانه زدن ميل شوند.

4. پودر جلبك آبهاي تازه (بصورت بسته بندي شده در برخي فروشگاهها موجود است)

5.مايعات: آب تازه و تصفيه شده 2 ليتر (8ليوان) در روز, ساير چاي هاي گياهي (به

جاي چاي معمولي) و آبميوه رقيق شده

اثر و خواص برنامه غذايي مناسب:

مواد غذايي علاوه بر رساندن انرژي اوليه به بدن موجب حفظ عملكرد مناسب و تقويت

دستگاههاي مختلف(دستگاه ايمني, قلب و عروق, اعصاب و . . . ) مي شوند كه نتيجه

آن احساس خوب بودن و قرارگرفتن در وضعيت روحي و جسمي مطلوب است كه در

بيماريهاي مزمن اهمييت مضاعفي پيدا كنند.

برنامه غذايي بايد انتخاب شده و شامل مواد مورد نياز باشد (مغذي و مطلوب) پس بايد

قبل از خريد فهرست كليه احتياجات سبد خريد خود را از نظر نوع و مقدار اقلام مورد

نياز تهيه كنيد.

مصرف مناسب و به اندازه ويتامين هاي لازم مانند ويتامين هاي C و E و گروه B و

املاح معدني چون منگنز, منيزيم, موليبدن, سلنيم و روي نيز در حفظ سلامتي بيماران

ضروري مي باشد و در عين حال مصرف زياد و نابجاي ويتامين هاي چون A و B6

مي تواند خطرناك باشد.

با عنايت به نقش مهم چربي ها در سوخت و ساز بدن و به وجود آوردن انرژي لازم

براي اعمال حياتي و لزوم حضور آن براي ساخت بافتهاي حياتي انواع چربي هاي مفيد

( مخصوصاً چربي هاي داراي تركيبات Omega3و Omega6 كه نقش محافظتي را

نيز در بروز بيماريهاي قلبي

و عروقي دارند ) توصيه مي شود.

منبع : انجمن پزشكان ايران

رژيم غذايي در بيماري آرتروز

رژيم غذايي در بيماري آرتروز بايد چگونه باشد؟

تغذيه مناسب، كليد اصلي جلوگيري از انواع بيماري ها از جمله آرتروز است. اولين

مرحله اصلي در درمان آرتروز، رساندن وزن به حد ايده آل است. وزن اضافي باعث

ايجاد فشار بر روي مفاصل و در نتيجه عوارض آرتروز مي گردد. رعايت يك رژيم

غذايي كه حاوي فيبر بيشتري باشد ( فاقد مواد شيميايي آلوده كه باعث ايجاد استرس در

بدن مي شود، باشد)، مصرف بيشتر ميوه ها و سبزي جات تازه، ماهي ، دانه ها و

غلات سبوس دار توصيه مي شود. مصرف ماهي هاي آب هاي سرد از جمله ماهي

آزاد ( سالمون ) توصيه مي گردد. مصرف چربي هاي اشباع ، روغن هاي هيدروژنه

يا جامد ، غذاهاي پرچرب و سرخ كرده و شكر توصيه نمي گردد، چرا كه اين مواد

غذايي باعث ايجاد اسيديته ي بالاي محيط داخلي مفاصل شده و اين حالت موجب درد

بيشتري در مفاصل و در نتيجه التهابات آنها مي شود.

مصرف ميوه، سبزي، غلات كامل ( تصفيه نشده وسبوس دار)، آجيل ، دانه هاي

خوراكي و ماهي باعث كاهش التهاب مفاصل يا آرتروز مي شوند.

گوشت هاي پرچرب، تخم مرغ ، مارگارين، كره، كافئين، الكل، شكر سفيد، تنباكو و

محصولات لبني بايد از رژيم غذايي حذف شوند. در حدود يك سوم از افرادي كه از

بيماري آرتريت روماتوئيد رنج مي برند به سولانين ها و يا بعضي گياهان حساس اند

كه از آن جمله مي توان سيب زميني ، فلفل ها، بادمجان، گوجه فرنگي و تنباكو را

نام

برد كه بايد از رژيم غذايي اين گروه از افراد حذف گردد. توصيه مي شود كه حداقل 6

تا 8 ليوان آب در طول روز جهت دفع سموم از بدن مصرف شود.

غذاهايي كه مي توان مصرف نمود

- سبزيجات برگ سبز مانند جعفري، شاهي، كرفس ، كلم پيچ

- هويج

- جودوسر، محصولات تهيه شده از گندم

- محصولات تهيه شده از سويا

- غلات كامل مانند برنج قهوه اي، ارزن، جو، گندم، جوي دو سر

- ماهي هاي آب هاي سرد مانند ماهي آزاد ساردين، شاه ماهي.

غذاهايي كه بايد از مصرف آنها پرهيز كرد

تحقيقات نشان داده كه علائم آرتروز ، حتي در كساني كه آرتريت روماتوئيد دارند ،

كاهش خواهد يافت ، به شرط آن كه اين افراد با يك رژيم گياهخواري سازش يابند. اين

رژيم فاقد غذاهاي با منشاء حيواني به خصوص محصولات لبني است. مواد غذايي كه

نبايد در اين بيماري مصرف شوند ، شامل گروه هاي زير است:

- مهار كننده هاي جذب كلسيم : گوشت قرمز، لبنيات ، تخم مرغ، جوجه، الكل، قهوه ،

شكر تصفيه شده، اكثر شيريني جات، نمك اضافي

- غذاهاي داراي اگزالات بالا : ريواس ، زغال اخته، آلوها ، كنگر ، اسفناج

- غذاهاي خانواده ي گياهان تاج ريزي ها : گوجه فرنگي، بادمجان، سيب زميني، فلفل

ها، تنباكو

- غذاهايي كه موجب تورم و آب آوردگي مي شوند : گندم سياه، لبنيات، كليه ي چربي

هاي حيواني، مغزها و آجيل ها، دانه هاي چرب دار، كره ي حاصل از دانه ها.

با خوردن ميوه و سبزي خود را در مقابل آرتروز محافظت كنيد

محققان و متخصصان تغذيه توصيه مي كنند كه با

خوردن ميوه و سبزي خود را در

مقابل آرتروز محافظت كنيد .

نوشيدن يك ليوان آب پرتقال در روز مي تواند آرتروز را از شما دور كند.

تحقيقات نشان مي دهد كه نوع خاصي كاروتن تركيبي كه غالبا در برخي ميوه ها و

سبزي ها يافت مي شود مي تواند عامل اين مساله باشد.

يافته هاي قبلي دانشمندان نشان داده بود كه كاروتن - ماده زرد و نارنجي رنگ ميوه ها

و سبزي ها مي تواند با اثرات آنتي اكسيدان خود التهاب را كاهش دهد.

تحقيقات نشان مي دهد: افرادي كه بيشترين مصرف بتا- كريپتوزانتين و زيگزانتين - را

داشتند، حدود نصف ديگران در خطر ابتلا به التهاب مفصلي بودند.

محققان مي گويند اين اطلاعات ثابت كرد كه برخي آنتي اكسيدان هاي غذايي مانند

كاروتن هاي بتا كريپتوزانتين و زيگزانتين و همچنين ويتامين C مي توانند افراد را در

مقابل آرتروز محافظت كنند.

غذاي كودك از يك تا دوازده ماهگي

جيره هاي غذايي كودك از يك تا دوازده ماهگي و وسايل مورد نياز را توضيح دهيد؟

يك ماهگي

كودك يك ماهه 7 تا 8 بار شير مي خورد و تناسب شير و آب به ترتيب زير است:

90 گرم آب + 3 پيمانه شير

120 گرم آب + 4 پيمانه شير

كودكان را بايد در دو مورد آزاد گذاشت:

1-ساعات تغذيه

2-مقدار شيري كه مي خورند.

اگر كودك شير خود را تمام كرد و هنوز اشتها داشت،مي توان نيم پيمانه شير را با 15

گرم آب به جيره غذايي او اضافه كرد، يعني:

105 گرم آب +3 و 1/2 پيمانه شير

120 گرم آب + 4 پيمانه شير

يا 135 گرم آب +4 و 1/2 پيمانه شير

وقتي كودك به 4

ماهگي مي رسد،مي توان يك قاشق مرباخوري (1)مواد آردي بدون

گلوتن (مخصوص سنين اول)را شب هنگام به غذاي او اضافه كرد.

در طول دو ماهگي و حدود هفتمين هفته،كودك معمولاً از ساعت 23 تا 6

صبح روز بعد،مي خوابد و در طول روز يعني از ساعت 6 صبح تا ساعت 23،بيش از

پنج بار شير نمي خورد.فواصل هر نوبت شيرخواري نيز به حدود 4 ساعت مي

رسد.همانطور كه قبلاً گفته شد،جيره غذايي كودك را با توجه به ميل واشتهاي او مي

توان افزايش داد. دو ماهگي

كودك در دو ماهگي،روزانه پنج نوبت شير مي خورد كه تركيب و اندازه هاي آن مي

تواند به شرح زير باشد:

135 گرم آب + 4 و 1/2 پيمانه شير

يا 150 گرم آب + 5 پيمانه شير

يا 165 گرم آب +5 و 1/2 پيمانه شير

شب هنگام نيز مي توان از مواد آردي استفاده كرد.

از دوره چهار ماهگي مي توان مزه هاي جديد را به او شناساند،مثلاً:

*آب ميوه بدون قند اضافي حدود 20 تا 30 گرم

*كمپوت سيب آبكي كه به خوبي با مخلوط كن نرم و رقيق شده باشد. از 4 ماهگي،50

گرم كمپوت سيب را همراه با آب آن در مخلوط كن بريزيد و پس از يكنواخت شدن،

بدون آنكه قند و يا شكر به آن اضافه كنيد به كودك بدهيد. اگر كودك حاضر به خوردن

آن نشد،اصراري نكنيد و پس از 8 تا 10 روز ديگر دوباره تجربه كنيد.

*انواع سبزي،سبزي هايي مانند هويج،تره فرنگي و يا كاهو را مي توان بدون نمك

پخته و پس از آب كش كردن،در مخلوط كن كاملاً نرم

كرد. پوره به دست آمده را با

شير مخلوط كرده (سوپ شير)و به كودك بدهيد. تركيب اين ماده غذايي را به شرح

زير انتخاب كنيد:

30 گرم پوره سبزي

120 گرم آب حاصله از پختن سبزي

5 پيمانه شير

*اگركودك ميلي به خوردن اين غذا نداشت،پافشاري نكنيد. زيرا هدف از تنوغ غذايي،

مطلوب و دلپذير بودن آن است. در صورتي كه كودك با ميل و رغبت سوپ را خورد،

مي توانيد آن را كمي غليظ تر كنيد،يعني مقدار شير را در تركيب غذا كمتر كنيد:

60 گرم پوره سبزي 90 گرم پوره سبزي

90 گرم آب حاصل از پختن سبزي و يا 90 گرم آب حاصل از پختن سبزي

4 پيمانه شير 3 پيمانه شير

با غليظ تر شدن سوپ،كاربرد سر شيشه هاي داراي سوراخ هاي بزرگتر،الزامي است. سه ماهگي

كودك در اين سن،روزانه پنج نوبت غذا مي خورد. مقدار غذاي هر نوبت او بين 150

تا 180 گرم است. مي توان در ساعت 14 سوپ شير،در ساعت 17 تا 18 كمي كمپوت

و شب هنگام نيز مواد آردي به غذاي او اضافه كرد.

برنامه غذايي او را مي توان به شرح زير انتخاب كرد:

*صبح:يك شيشه شير. اگر كودك صبح زود بيدار شد و اشتهاي زيادي داشت، مقداري

آب ميوه و يا كمپوت به او بدهيد.

*ظهر:سوپ غليظ شير. غلظت سوپ شير را بايد كم كم بيشتر كنيد و هماهنگ با

افزايش سن كودك، از مقدار شير آن تا مرحله حذف كامل بكاهيد. به جاي شير، مقدار

بسيار كمي كره به غذاي او اضافه كنيد. از روغن هايي مانند آفتابگردان و روغن ذرت

نيز مي توان به اندازه نصف

قاشق مربا خوري استفاده كرد.

*ساعت 16:كمپوت رقيق. اين كمپوت را با شيشه به كودك بدهيد. دادن كمپوت و شير

غذاي كودك را كامل مي كند. مي توان تركيب زير را براي عصرانه او در نظر گرفت:

كمپوت مخلوط با ماست + شير

وقتي كودك ماست شيرين شده را بخورد،معمولاً اشتهايي براي خوردن شير نخواهد

داشت.

*شب:شير +مواد آردي مخصوص سنين اول (2) چهارماهگي

كودك در اين سن،روزانه 4 بار غذا مي خورد.او بيشتر اوقات بيدار است و دلش مي

خواهد كسي در كنارش باشد.

تنوع غذايي را مي توان به تدريج زيادتر كرد. موادي كه بعد از اين سن مصرف مي

شوند،از بين غذاهاي سنين بالاتر (يا سنين دوم)انتخاب مي گردند.

*صبح:يك شيشه شير.

*ظهر:پوره ي سبزي. اين پوره را با شيشه به كودك بدهيد.در اين سن، عده اي از

مادران غذا را با قاشق به كودك مي دهند. من ترجيح مي دهم كودك تا جايي كه ميل

دارد از لذت مكيدن بهره مند باشد. از اين پس،براي تهيه سوپ يا پوره بايد تنوع

بيشتري در نوع سبزي ها ايجاد كنيد. مي توان از هويج،تره فرنگي، كهو، كدوحلوايي،

كدو و لوبيا سبز استفاده كرد و كمي روغن نيز در پوره ريخت.

مي توانيد دوبار در هفته 20 گرم گوشت مرغ را با مخلوط كن كاملاً نرم كرده و به

پوره اضافه كنيد.

*ساعت 16:مخلوط كمپوت و فراورده هاي شير.با دادن شيشه اي شير، غذاي او را

كامل كنيد.

*شب:شيرمخصوص سنين دوم + مواد آردي سنين دوم. پنج ماهگي

كودك در پنج ماهگي،به خوردن 4 وعده غذا در روز و يك وعده دسر (معمولاً با

قاشق مي خورد)عادت كرده است. او اغلب اوقات روز را بيدار بوده و درصدد كشف

اشيا و محيط اطراف خود است. ضمناً سعي مي كند آنچه را در دسترس دارد،به دست

گرفته و لمس كند.او با اسباب بازي هايي كه در اطرافش قرار دارند،مشغول مي شود و

تحريك زيادي دارد. همه چيز را به دهان مي برد و بدن خود را با دست هايش لمس مي

كند.جالب تر از همه خنده هاي دلپذير اوست. برنامه غذايي كودك در اين سن را مي

توان به ترتيب زير اجرا كرد:

*صبح:يك شيشه شير.

*ظهر:سوپ غليظ سبزي هاي گوناگون.مزه اين سوپ ها را مي بايستي متناوباً عوض

كرد.در اين سن،مي توان يك روز در ميان مزه غذاي او را طوري عوض كرد كه اين

تغيير را احساس كند. مثلاً پوره اي از مخلوط دو نوع سبزي تهيه كرده و به غذاي او

سيب زميني يا ماست اضافه كنيد. در صورت عدم دسترسي به ماست،مي توان كمي

روغن به پوره او اضافه كرد.

دراين سن،مي توان هفته اي سه بار مواد گوشتي به جيره ي غذايي كودك افزود:

-گوشت هاي قرمز (گاو و گوساله)

-گوشت هاي كم چربي (ژامبون سفيد بدون چربي)

-گوشت هاي سفيد (مرغ، بوقلمون و ماهي)

-گوشت ماهي و تخم مرغ، به شرطي كه هيچ گونه زمينه حساسيت(آلرژي) در خانواده

كودك وجود نداشته باشد و يا عوامل حسياسيت زا در كودك ديده نشود.

*ساعت 16:مي توان مقداري بيسكويت نرم شده را داخل شير و يا ماست ريخته و به

كودك داد. براي كامل كردن غذاهاي او مي توان يك شيشه شير با يك شيشه آب ميوه

يا آب سبزي نيز به او داد.

*شب:شيشه اي شير مخصوص سنين دوم + مواد آردي سنين دوم

دراين سن مي توان از شير گاو نيز استفاده كرد. اگر شير گاو را مستقيماً از دامپروري

خريده ايد،بايد آن را به مدت 20 دقيقه بجوشانيد.پس از خنك شدن شير،مواد آردي

سنين دوم را به آن اضافه كرده به كودك بدهيد. براي اين منظور،يك قاشق سوپخوري

مواد آردي سنين دوم را داخل 200 گرم شير و 50 گرم آب ريخته و پس از مخلوط

كردن به كودك بدهيد.اگر كودك با اشتها و بدون ناراحتي همه آن را مصرف كرد،مي

توان غلظت مواد را بيشتر كرد (220 گرم شير+ 30 گرم آب).

شيرهاي خشك به اندازه كافي شيرين بوده و نبايد قندي به آن اضافه كرد. از شش ماهگي

در اين دوره،تغييرات زيادي بجز چند مورد وجود ندارد.

*صبح:طبق معمول دادن شير در صورتي كه كودك سحرخيز باشد، يك قاشق

سوپخوري مواد آردي قابل حل فوري را در شير ريخته و كمي پودر كاكائو (نوآوري)

به آن اضافه كنيد و به كودك بدهيد.

*ظهر:سبزي هاي بيشتري را وارد رژيم غذايي او كنيد. از هفت ماهگي مي توان از گل

كلم و كلم بروكلي استفاده كرد. مصرف پروتئين حيواني به ايجاد تنوع كمك كرده و

كودك مي تواند درهفته 4 تا 5 بار به مقدار 30 گرم انواع تودلي بخورد.

*ساعت 16:عصرانه هميشگي.

*شب سوپ معمولي براي غذاي شب او كافي نيست. بهتر است آب سبزي و مقداري

مواد نشاسته اي مخصوص كودكان (با نام هاي مختلف در بازار موجود است) به آن

اضافه كنيد.

حدود ساعت 19/30 مي توانيد

مقداري سوپ به كودك بدهيد و بگذاريد كه هنگام

صرف غذا توسط افراد خانواده با آنها همراهي كند. هنگام خواب يك شيشه شير همراه

با مواد آردي به او بدهيد. بين نه تا دوازده ماهگي

تا اين سن كودك تعداد زيادي از مواد غذايي را چشيده است. بنابراين بايد سعي كنيد

تغييرات بيشتري در طعم و مزه غذاها به وجود آوريد. اين تغييرات مي توانند به شرح

زير باشند:

-اضافه كردن حبوبات به سبزي ها

-تغيير شكل ظاهري غذا:به جاي آنكه غذا را به صورت پوره تهيه كنيد، مي توانيد آن

را با چنگال له كرده به كودك بدهيد (به استثناي گوشت،تخم مرغ و ماهي كه بافت

محكمي دارند و قابل جويدن توسط كودك نيستند).

-عدم اختلاط مواد غذايي:در بشقاب غذاي كودك،مي توان مواد غذايي را جدا از هم قرار

داده و هر يك از آنها را به طور جداگانه به كودك خوراند.به اين ترتيب، كودك به

تغذيه معمولي عادت مي كند.

چگونه بايد تغذيه روزانه كودك را برنامه ريزي كرد؟ من پيشنهاد مي كنم كه:

*صبح:شير با مقدار كمي مواد آردي به او بدهيد.

بعضي اوقات در ساعت 10 صبح كودك احساس گرسنگي مي كند و اين معمولاً موقعي

است كه صبح زود بيدار شده باشد. در اين موقع يك ليوان آب ميوه (اگر ميوه شيرين

باشد به شيريني اضافي نيازي ندارد)يا آب سبزي به او بدهيد.

*ظهر:غذاي كودك را همان گونه كه قبلاً تهيه مي كرديد،آماده كنيد.مواد را با چنگال

نرم كنيد. بهتر است كه هر كدام از تركيبات غذا را جدا جدا به كودك بدهيد.مي توانيد

برنج،پوره عدس، نخود، لپه و نخود

فرنگي را در فهرست غذايي او منظور كنيد،ولي

همه آنها را بايد كاملاً نرم و براي كودك قابل خوردن كنيد.

ساعت 16:عصرانه هميشگي را به او بدهيد.

شب:سوپ غليظ يا پوره سبزي هاي مختلف را به همراه يك شيشه شير و يا فراورده

هاي شير به او بدهيد.

پس از آنكه غذاي كودك تمام شد،او را در آغوش بگيريد و با ساير افراد خانواده

مشغول صرف شام شويد.خواهيد ديد كه او با علاقه مندي خاصي مي خواهد بعضي

ازغذاها را بچشد. به اين ترتيب،نشان مي دهد كه چه غذايي را دوست دارد يا ندارد و

شما به سليقه او پي مي بريد. وقتي او با تغذيه طبيعي خانواده آشنا شد و شما نيز سليقه

اش را شناختيد،مسئله خاصي در تهيه غذاي مخصوص براي او وجود ندارد،زيرا او

نيز غذاهايي را كه شما مي خوريد، مصرف مي كند.با اين حال،بايد به دندان هاي

كوچك او نيز فكر كنيد.

درمورد تغذيه با سرشيشه نيز تا موقعي كه عطش و علاقمندي كودك به مكيدن تمام

نشده است،مانعي نمي بينم از آن استفاده كند.مطمئن باشيد وقتي ميلي به آن نداشته باشد

به نحوي به شما خواهد فهماند. از دوازده ماهگي

از 12 ماهگي و حتي زودتر از اين سن،درست در موقعي كه كودك توانست راه برود،

تغذيه او به گونه اي ديگر تغيير مي كند. در واقع بايد تعادلي بين مقدار تغذيه و فعاليت

هاي كودك وجود داشته باشد.

در طول سال اول،كودك اوقات زيادي را در خواب به سر برده و اكثر اوقات را در

محل خواب خود مي گذراند.بعدها،مدت بيداري او افزايش مي يابد. در اين مدت،در

گهواره

يا صندلي مخصوص و يا داخل محوطه اي كه براي او مهيا كرده ايد به سر مي

برد. او به تنهايي تحريك و جابجايي خاصي ندارد و با آنچه در اختيارش قرار گيرد،

مشغول مي شود و سعي در شناخت آن مي كند. لذا براي پرورش يادگيري او،بايد از

انواع بازي ها،تصاوير و اسباب بازي ها استفاده كرد.

از موقعي كه كودك شروع به راه رفتن مي كند،خودش به تنهايي براي اكتشاف محيط

اطراف خود به راه مي افتد تا ميل ديدن بعضي از اشيا و وسايل

ناديدني را در خود ارضا كند.او اشيايي را در دست مي گيرد و از اتاقي به اتاق ديگر

مي برد،دركمدها را باز كرده و مي بندد و چنان مشغول فعاليت و جستجوي راه هاي

جديد است كه غذا را فراموش مي كند. در اين دوره، فعاليت كودك خيلي زياد و

كنجكاوي اش به مراتب بيشتر از پيش است.

آيا تصور مي كنيد وقتي براي غذا خوردن دارد؟ او مي خواهد كارهايي را انجام دهد و

تجربه هايي را آزمايش كند و... در اين دوره است كه نبايد از كودك غافل شد.

و اما غذا؟ و تغذيه؟ اغلب اوقات،كودك اهميتي به خوردن غذا نمي دهد و تمام محدوده

فكري او متوجه اكتشاف و انجام كارهاي جديد است كه با به كارگيري ماهيچه هاي

خود براي ايجاد نوعي هماهنگي تلاش مي كند.دراين شرايط، اهميت غذا فقط به رفع

گرسنگي محدود مي شود.

در چنين مواقعي است كه بايد حس كنجكاوي او را كه هرگز از بين نمي رود،

برانگيزيد.براي اين كار،غذاهاي جديد با رنگ هاي متنوع و روش هاي جديد پذيرايي

را

به او ارائه كنيد.خواهيد ديد كه چگونه كودك اين نوآوري ها را دنبال مي كند و

دوباره به تغديه طبيعي خود ادامه مي دهد.

بعضي اوقات،كودك به اندازه كافي غذا نمي خورد و يا اصلاً هيچ اشتهايي براي

خوردن ندارد.اين مسئله چندان مهم نيست و نبايد كودك را وادار به خوردن غذا كرد.او

را هرگز مجبور نكنيد كه غذاهاي ظرف خود را حتماً تمام كند. هرگز او را مجبور

نكنيد مدت ها روي صندلي اش بنشيند و تكان نخورد. تمام اين اعمال اجباري در

خاطره ي او باقي مي ماند و به اعتمادي كه بين شما و فرزندتان ريشه گرفته است

آسيب مي رساند و اين تأسف آور است،زيرا براي نگهداري،پرورش و بزرگ كردن

كودك و تربيت او در دوره نوجواني،به اعتماد او نيازمنديم.

اگرچه گفته مي شود نبايد به اصرار كودك را وادار به خوردن كرد و يا مي بايستي او

را در خوردن آزاد گذاشت،ولي تأكيد مي شود كه بايد تناوب

ساعات تغذيه و رعايت احترام به ديگران را به او آموزش داد. اگر كودك نمي خواهد و

يا نمي تواند غذايي را كه براي او در نظر گرفته ايد تمام كند، دليلي ندارد كه در خارج

از ساعات صرف غذا و زماني كه سفره جمع آوري شده و كارهاي ديگر خانه بايد

انجام بگيرند،خواستار خوردن غذا باشد. در اين مواقع او بايد تا وعده بعدي غذا منتظر

بماند. وسايل لازم

براي نوزاد

*دستگاه مخصوص ضد عفوني

*تعدادي شيشه و سرشيشه

*يك يا دو عدد برس مخصوص شستشوي شيشه

*دستگاه گرم كننده شيشه هاي شير از دو ماه و نيم تا سه ماهگي

*همزن برقي يا دستي:اين وسيله براي همزدن و يكنواخت كردن سوپ ها و يا كرم ها

كاملاً ضروري است. بهترين و سهل ترين نوع آنها،نوع بدون سيم است.

*مخلوط كن شناور:اين وسيله ميله اي دارد كه به تيغه اي منتهي مي شود و مي توان آن

را درون ظرف سوپ و يا ليوان قرار داد. اين وسيله غذاها را به خوبي نرم كرده و با

آب آن مخلوط مي كند. اولين سوپ ها و پوره هاي آبكي را به راحتي مي توان با اين

دستگاه آماده كرد.

*دستگاه خرد كن برقي مخصوص كودكان:اين دستگاه انواع مواد غذايي، گوشت،

سبزي و غيره را چرخ مي كند و چون داري درجه هاي متعددي است، با توجه به سن

كودك مي توان آن را تنظيم كرده و غذا را آماده كرد.

*مخلوط كن:ازاين دستگاه مي توانيد براي تهيه غذاي كودك و هم ديگر كارهاي

آشپزخانه استفاده كنيد. اين دستگاه براي تهيه انواع شيريني،سوپ، چرخ كردن،همزدن

و مخلوط كردن انواع مواد غذايي به كار مي رود.كاربرد هاي متفاوت اين دستگاه،

گراني آن را توجيه مي كند.

*آب ميوه:با اين وسيله مي توان آب انواع ميوه ها را گرفت.با در اختيار داشتن اين

دستگاه مي توان از اولين ماه هاي بارداري تا سال هاي بعد،از آب انواع ميوه و سبزي

استفاده كنيد.

بخارپز:داشتن اين وسيله از لوازم ضروري آشپزخانه نيست و مي توان به جاي آن از

ساير وسايل براي اين نوع پخت استفاده كرد.قابلمه هاي جديد دو جداره اي در بازار

وجود دارد كه در يك جدار آن آب ريخته مي شود و مواد غذايي درون قابلمه،بدون هيچ

گونه تماسي

با آب درون آن قرار مي گيرد و با بخار آب پخته مي شوند.

روش پخت غذا با بخار،تا حد زيادي از هدر رفتن ويتامين ها و نمك هاي معدني

جلوگيري مي كند.

پي نوشتها:

1-هر قاشق مرباخوري حدود 5 گرم است.

2-به نظر مي رسد كه مواد آردي يا غذاهاي جامد در ايران از چهار تا شش ماهگي

مورد مصرف قرار بگيرد.

منبع:كتاب آشپزي نوين براي كودكان

ريز مغذيها

ريز مغذيها در سلامتي چه نقشي دارند؟

تأثيرات سوء تغذيه انرژي و پروتئين در كودكان با افزايش مرگ و مير، ابتلا به

بيماريها ،نقص درعملكرد سيستم ايمني و تأخير در رشد و نمو حركتي و رواني

مشخص مي شود .حدود 30 سال قبل سوء تغذيه فقط مفهومي معادل كمبود دريافت

پروتئين و انرژي داشت ،اما امروزه نگرش جهان به معني سوء تغذيه تغيير كرده است

؛علاوه بر پروتئين و انرژي گستره وسيعي از كمبود ريزمغذيها را نيز شامل مي شود

.كمبود يد در دوران بارداري و اثر آن در ايجاد كريتنيسم و تأخير در نموذهني نوزاد ،

كمبود آهن و تأثيرات آن در ايجاد كم خوني و نقص تكامل مغزي و كمبود ويتامين A و

ايجاد شبكوري و كمبود روي در دوران بارداري و شيرخوارگي و تأثيري كه به

صورت كاهش وزن هنگام تولد ،تأخير در رشد كودكان و كاهش تركيبات ايمني زا

افزايش بار ابتلا به بيماريهاي عفوني و حتي احتمال افزايش موارد مرگ و ميركودكان

دارد ، همگي نمونه هاي بارزي از سوء تغذيه هستند و اهميت پرداختن بيش از پيش

كمبود ريز مغذيها را مي رسانند .

همچنين بر اساس گزارشهاي سازمان جهاني بهداشت مشخص شده است بيش از 2

ميليارد نفر از مردم جهان ابتلا به كم خوني هستند و حدود 3/7 ميليارد نفر كمبود آهن

دارند .

كمبود متوسط روي تا حدود 30 درصد مي باشد .بيش از 100 ميليون كودك در دنيا از

كمبود ويتامين A رنج مي برند .

بررسي مصرف در ايران در سالهاي گذشته نشان داده است كه 90 درصد از جمعيت

روستايي و 20 درصد از جمعيت شهري ،ويتامين A كمتري نسبت به توصيه جهاني

در رژيم غذايي خود دريافت مي كنند . تعريف :

ريز مغذيها شامل ويتامين و املاح مي باشند كه در مقايسه با كربوهيدراتها ، پروتئين

ها و چربي ها به مقادير جزئي براي فرآيندهاي متابوليكي بدن ضروري هستند .كمبود

برخي از انواع ريز مغذيها به ويژه كمبود يد ،آهن و ويتامين A از مشكلات شايع تغذيه

اي است .

در كشور ما نيز شواهد موجود حاكي از آن است كه كمبود يد و اختلالات ناشي از آن و

فقر آهن و كم خوني ناشي از آن مشكلات عمده تغذيه اي در گروههاي آسيب پذير از

جمله كودكان زير 5 سال است و كمبود ويتامين هاي A و D در برخي از مناطق كشور

وجود دارد .

كمبودهاي شايع ريز مغذيها و آثار آنها : يد :

يد به طور عمده در غدد تيروئيد وجود دارد و عمل اصلي آن با حضور دو هورمون T3

و T4 است و براي تكامل و عملكرد طبيعي بدن ،مغز و دستگاه عصبي ، حفظ گرماي

بدن و انرژي ضروري است .

كمبود يد عوارضي مانند نازايي ،سقط جنين ، تولد نوزاد مرده ، ناهنجاري هاي

مادرزادي ،

عقب ماندگي هاي ذهني گواتر و كريتنيسم را به دنبال دارد . عواقب كمبود

يد در دوران جنيني شديدتر است .

منابع غذايي يد :

مهمترين منبع طبيعي يد در مواد غذايي دريايي مثل ماهي آبهاي شور ،صدف و جلبك

دريايي هستند .

گياهاني كه در سواحل دريا مي رويند منبع خوب يد مي باشند ، اما مواد غذايي كه دور

از دريا رشد مي كنند يد كمي دارند .در كشور ما آب و خاك فاقد يد هستند ،بنابراين هيچ

كدام از محصولات غذايي قادر به تأمين يد مورد نياز بدن نمي باشند.مطمئن ترين راه

براي تأمين يد كافي استفاده از نمك يددار است. آهن :

آهن در ساختمان هموگلوبين و بيوگلوبين و بعضي از آنزيم ها شركت دارد . كمبود آهن

و كم خوني ناشي از آن از جمله مشكلات اساسي بهداشت عمومي در دنيا به شمار مي

رود كه آثار نامطلوب آن بر تكامل جسمي و رفتاري و كاهش بازده كاري افراد به

اثبات رسيده است .

تأمين آهن مورد نياز كودكان در سال اول زندگي توجه خاصي را لازم دارد . ميزان

آهن شير مادر كم است اما قابليت جذب بالايي دارد و ذخيره آهن شير خوار و آهن شير

مادر ،نياز شيرخوار را در 4 تا 6 ماه اول زندگي تأمين مي كند .از شش ماهگي به بعد

با كاهش ذخيره آهن نياز كودك به مقدار قابل ملاحظه اي افزايش مي يابد .

منابع غذايي آهن :

در مواد غذايي دو نوع «آهن هم »و «غير هم »وجود دارد .

آهن «هم »در گوشت قرمز ، ماهي ، مرغ و جگر

وجود دارد .آهن « هم »از قابليت

جذب بالايي برخوردار است و در حدود 20 تا 30 درصد آن جذب مي شود .

آهن غير هم در منابع گياهي (مانند غلات ، حبوبات )سبزيجات سبز تيره (مثل اسفناج و

جعفري )، انواع مغزها :(پسته ، بادام ،گردو و فندق )، انواع خشكبار (برگه هلو ،

زردآلو ، خرما و كشمش )و همچنين زرده ي تخم مرغ وجود دارد .

جذب آهن غير هم شديداً تحت تأثير تركيب رژيم غذايي قرار مي گيرد و در صورت

وجود كاهش دهنده هاي جذب آهن مانند نيتات ، اگزالات و تائن ها به مقدار زيادي

كاهش مي يابد .جذب آهن غير هم در بهترين شرايط 3 تا 8 درصد است .وجود مواد

غذايي حاوي ويتامين C جذب آهن غير هم را چند برابر افزايش مي دهد .

عوامل متعددي در بروز كمبود آهن نقش دارند كه عبارتند از :

رژيم غذايي فاقد آهن ،از دست دادن خون ، افزايش نياز به آهن در دوران كودكي ،

نوجواني و بارداري هاي مكرر و با فاصله كم ،ابتلاي مكرر به بيماريهاي عفوني ،

محروميت از شير مادر ، شروع نكردن به موقع تغذيه تكميلي و يا نامناسب بودن غذاي

كودك .

جهت پيشگيري از كمبود آهن دادن «قطره ي آهن »از پايان شش ماهگي و يا همزمان با

شروع تغذيه تكميلي تا پايان 24 ماهگي و براي شيرخواراني كه با وزن كمتر از

2500 گرم متولد مي شوند ،از زماني كه وزن آنها به دو برابر وزن هنگام تولد مي

رسد تا پايان 24 ماهگي توصيه مي شود .

همچنين مادران باردار بايد

از پايان ماه چهارم بارداري تا 3 ماه پس از زايمان روزانه

يك عدد قرص سولفات فرو مصرف نمايند . ويتامين A:

به گروهي از تركيباتي اطلاق مي گردد كه به طور كلي به دو دسته ويتامين A

(رتينوئيدها ) و پيش سازهاي ويتامين A (كاروتيفوئيدها )تقسيم مي شوند ؛از جمله

نقشهاي حياتي ويتامين A در بدن پيشگيري از بروز عفونت ، كمك به سلامت پوست

و بافتهاي مخاطي دهان ،دستگاه گوارش ، مجاري تنفسي و چشمها و تأمين رشد

كودكان است .در دهه هاي اخير اهميت ويتامين A در محافظت كودكان عليه كوري

شناخته شده است .

منابع غذايي :

ويتامين A در مواد غذايي حيواني و پيش ساز آن در مواد غذايي گياهي وجود دارد .شير

پرچربي ، خامه ، كره ، پنير پرچرب و زرده ي تخم مرغ ، منابع خوب ويتامين A

هستند .

جگر ، منبع ويتامين A است .مصرف جگر هفته اي يا ده روز يك بار مي تواند ميزان

نياز به ويتامين A را طي يك هفته تأمين نمايد .سبزيها و ميوه هاي زرد ، نارنجي ،

قرمز و سبز تيره منبع خوب كارتيفوئيدها هستند .

علل كمبود ويتامين A عبارتند از :

دسترسي نداشتن به غذاي كافي به علت فقر و پايين بودن سطح درآمد ، موجود نبودن

مواد غذايي حاوي ويتامين A در منطقه ، محدوديت چربي در برنامه غذايي روزانه ،

كاهش جذب مثلاً در موارد سوء جذب ،افزايش نياز دورانهاي مختلف زندگي مثلاً

بارداري و شيردهي ، عدم تغذيه كودك با شير مادر ، تغذيه كمكي نامناسب ، ابتلاي

مكرر به بيماريهاي عفوني . روي

:

روي به طور گسترده اما نابرابر در گياهان و حيوانات و انسان وجود دارد . بيشترين

غلظت آن در بدن در استخوانها ، كبد ، مو ، پوست و غده پروستات است .

كمبود روي با علايمي نظير كوتاهي قد ، كم خوني خفيف ، تأخير و كندي رشد ، تأخير

بلوغ جنسي ،نقص در حواس چشايي و بويايي ،تأخير در بهبود زخمها ، اختلالات

رفتاري ، نقص ايمني همراه است .

منابع غذايي :

روي در تمام مواد غذايي حيواني و گياهي كه منبع جذب پروتئين هستند وجود دارد .

منابع غني آن عبارتند از :صدف ، گوشت ها ، گوشت مرغ ، تخم مرغ ، حبوبات و

بادام زميني ، مواد غذايي لبني و غلات سبوس دار، سبزيهاي سبز تيره و زرد تيره

مقادير خوبي روي به بدن مي رسانند .ميوه ها و ساير سبزيها مقدار كمي از اين عنصر

را دارند .روي موجود در مواد غذايي حيواني نسبت به روي موجود مواد غذايي گياهي

بهتر جذب مي شود .

علل كمبود روي عبارتند از :

دريافت كم روي از برنامه غذايي روزانه ، افزايش از دست دهي روي از طريف

دستگاه گوارش يا ادراري كودكان مبتلا به سوء تغذيه پروتئين و انرژي . ويتامين D :

يكي از منابع خوب «ويتامين D »نور خورشيد است كه از طريق تابش مستقيم خورشيد

برپوست بدن به دست مي آيد .پوشيدن لباس ، دود ، گرد و غبار ،شيشه پنجره ، هواي

ابري و كرمهاي ضد آفتاب مانع رسيدن اشعه ماوراي بنفش به بدن و تبديل پيش سازها

به ويتامين D مي شوند .

افرادي كه شب كار هستند و روزها مي خوابند ،كساني كه در آب و هواي سرد زندگي

مي كنند و مجبورند داخل منزل بمانند ،افراد ناتوان كه در معرض نور خورشيد قرار

نمي گيرند و اشخاصي كه تمام سطح بدن خود را با لباس مي پوشانند ،بيشتر به منابع

غذايي حاوي ويتامين D نياز دارند . مواد غذايي به طور طبيعي مقدار كمي ويتامين D

دارند .

ماهي هاي چرب مثل ساردين و روغن كبد ماهي منابع غذايي غني از ويتامين D هستند

.كمبود ويتامين D منجر به كاهش جذب كلسيم مي شود . بيماري راشيتيسم از جمله

عوارض كمبود ويتامين D مي باشد .

ميزان ويتامين D مورد نياز شيرخواران و كودكان روزانه 400 واحد است . بنابراين

توصيه مي شود قطره A+D يا مولتي ويتامين از روز پانزدهم پس از تولد تا يك

سالگي به آنان داده شود .

استفاده از نور مستقيم آفتاب (نه از پشت شيشه )به مدت 10 دقيقه در روز به طوري كه

صورت و دست و پاي كودك در معرض آفتاب قرار گيرد نيز توصيه مي شود .

منبع:فصلنامه ي بهورز

بهداشت ظروف مواد غذايي

درباره بهداشت ظروف مواد غذايي توضيح دهيد؟

ظروف ملاميني:

اين ظروف بايد داراي مُهر استاندارد يا پروانه ساخت از وزارت بهداشت، درمان و

آموزش پزشكي باشند، در غير اين صورت احتمال دارد كه از كربنات كلسيم در تهيه

آن استفاده شده باشد كه كاملاً خطرناك است. ظروف ملامين تقلبي اغلب در واحد حجم

داراي وزن كمتري هستند يعني سبك ترند. جهت برّاق بودن ظروف ملامين از پوششي

به نام «گليزر» استفاده مي شود كه مانند لعاب عمل كرده و

باعث براقيت ظرف مي شود.

بديهي است در صورت مناسب نبودن گليزر يا استفاده طولاني مدت ممكن است اين

پوشش آسيب ببيند.

ظروف ملامين را نبايد با اجسام خشن مانند سيم ظرفشويي شست، چون خش

برمي دارند. همچنين هنگام بريدن ميوه بايد مراقب باشيد تا چاقوي تيز با ظروف

برخورد نكند و باعث از بين رفتن لعاب محافظ نشود كه در اين صورت ميكروب ها به

راحتي به ظروف نفوذ مي كنند و در نوبت هاي استفاده بعدي موجب آلودگي غذاها

مي شوند. همچنين مرور زمان ممكن است باعث از بين رفتن كيفيت اين ظروف و يا

لب پر شدن آنها شود.

به دليل نفوذ ميكروب ها، استفاده از ملامين هاي ترك دار و كهنه توصيه نمي شود. ظروف بلوري:

ظروف بلوري مشكلي براي سلامتي ايجاد نمي كنند و به راحتي آلوده نمي شوند. از بدنه

و خارج از ظروف هم به محتويات داخل ظروف ديد كافي وجود دارد كه اينها از

محاسن اين ظروف است. اما هنگام استفاده از اين ظروف به خاطر داشته باشيد كه

نبايد آنها را روي حرارت مستقيم قرار دهيد. همچنين اين ظروف نبايد در معرض

شوك حرارتي قرار گيرند يعني نبايد آنها را بلافاصله سرد و يا گرم كرد. براي

شستشو مي توان در آب ولرم به همراه انواع شوينده ها استفاده كرد. اگر لب پَر شوند،

موجب تجمع ميكروب ها مي شوند و ديگر نبايد مورد استفاده قرار گيرند. ظروف پيركس:

ظروف پيركس در برابر حرارت مقاومت زيادي داشته و ترك نمي خورند. اين

خاصيت باعث مي شود كه ظروف پيركس علاوه بر سرو غذا، در پخت و پز نيز مورد

استفاده قرار گيرند. ظروف شيشه اي به دليل اينكه با ماده غذايي واكنش ندارند و مقاوم

به حرارت بوده و به راحتي قابل

شستشو و ضد عفوني هستند، جزء بهترين ظروف

مي باشند. ظروف چيني:

ظروف چيني يكي از سالم ترين ظروف غذاخوري هستند. در حقيقت اين ظروف

لعاب دار هستند و تا زماني كه ظرف آسيب فيزيكي نديده باشد، مقاوم است و به محض

لب پر شدن، بهتر است از استفاده آن خودداري شود.

در شستشوي ظروف چيني بهتر است از سفيدكننده ها و اجسام خشن مانند سيم

ظرفشويي استفاده نشود تا جلاي لعاب از بين نرود. چيني ها بر خلاف جنس هايي مانند

بلور در تماس با غذاي داغ زود داغ نمي شوند و همچنين با سرد و گرم شدن به راحتي

نمي شكنند. ظروف تفلوني:

يكي از پوشش هاي مقاوم به حرارت تفلون مي باشد كه در حقيقت پوششي به روي

ظروف آهني است. نوع و ضخامت پوشش تفلون در كارآيي آن بسيار مهم است.

بنابراين بايد از استفاده از ظروف تفلوني كه لايه داخلي آنها آسيب ديده اجتناب كرد و

نبايد اين ظروف را مجددا بازسازي كرد. براي شستشوي اين ظروف حتما از ابر

استفاده كنيد و قاشق فلزي را هم به ته ظرف تفلوني نكشيد و براي اين كار از قاشق هاي

تفلون يا چوبي استفاده كنيد.

در مورد ظروف تفلون توجه به اين نكته ضروري است كه تنها ظروفي كه در

كارخانه هايي با مجوز پروانه ساخت از وزارت بهداشت توليد مي شوند، استاندارد و

بهداشتي هستند. ظروف يك بار مصرف و پلاستيكي:

با توجه به تنوع بسيار زياد مواد اوليه پلاستيكي، هر ظرفي براي مصرف غذا مناسب

نيست. بهترين توصيه اين است كه از ظروف پلاستيكي تهيه شده از مواد نو و ترجيحا

سفيدرنگ استفاده شود.

استفاده از ليوان هاي يك بار مصرف كه بي رنگ و شفاف هستند براي نوشيدني هاي

داغ مانند

قهوه و چاي مناسب نيستند و باعث ايجاد عوارض در انسان مي شود.

هنگام استفاده از ظروف يك بار مصرف رنگي، احتياط بيشتري لازم است چرا كه

جنس اين ظروف به گونه اي است كه توانايي نگهداري رنگ را ندارند و هنگام تماس

با چاي يا غذاي داغ رنگ حل مي شود و يك لايه از آن وارد غذا يا چاي مي شود. منابع:

1_ «بهداشت و ايمني مواد غذايي»، تأليف: دكتر سوسن محمودي و همكاران.

2_ «نشريه سلامت»، شماره 30، پانزدهم مرداد 1384.

پنير

خوردن پنير چه فوايدي دارد؟

اگر آن را از شير گيرند پنير است و اگر از ماست به دست آورند نامش كشك است .

مزاج : پنير تر و تازه گرم و خشك است .

آب پنير چون داراي ماده بوركي است و آن را از خون اول استفاده كرده و از جزء

صفرايي سهمي دارد تا اندازه اي گرما دارد . بهترينش ميانه دلمه و پنير شده است چون

هم دلمه و هم تند شده كه بايد با دندان جويد خوب نيستند .

پنيري كه بي مزه و كمي مايل به شيريني و چاشني لذيذ دارد ،و به اعتدال نمكين است و

در اندرون بسيار نمي ماند خوب است . پنيري كه از ترش ( ماست )گيرند بهترين است

.

خاصيت :زداينده است ، پنيرتر غذا دهنده و فربه كننده است . بعد از پنير تر اگر عسل

بخورند بسيار مفيد است . پنير كهنه گرم ، زداينده ، صاف كننده و حفظ آن مراره اي

است .

پنير نمك سود و تازه حالت وسطي دارد .

آرايش :آب پنير را مخلوط با داروهاي پالاينده سودا

بخورند لكه هاي سياه صورت را

از بين مي برد .پنير تر و هم وزن آن پوست انار را با هم بجوشانند تا آب نيمه گردد ،

آب باقيمانده را بر صورت بمالند ترنجيدن را درمان مي كند . پنير نمك سود كهنه

لاغري مي آورد .

دمل و جوش : پنيرتر و نمك نديده آماس زخم ها را باز مي دارد .

زخم و قرحه :پنير كهنه در معالجه قرحه بد و زخم ها خوب است . پنير تر براي زخم

هاي نرم و تازه از پنير كهنه مفيدتر است و نمي گذارد ورم كند . آب پنير داروي گري

است .

مفاصل : پنير كهنه را بسايند و با روغن زيتون يا با آب پاچه گاو كه شور باشد مخلوط

كنند و ضماد آن را بر مفصلي كه سنگ دارد بگذارند سنگ مانند گچ بيرون مي آيد و

آزاري هم ندارد .

چشم :ضماد پنير بي نمك داروي رمد و نقطه سرخ چشم است .

اندام هاي سينه :پنيرآب پز شود و به شيرده بخورانند شيرش زياد مي گردد .

اندام هاي غذا :پنير نمك زده و همچنين پنير بي نمك با معده ناسازگار است . اما نمك

زده اش كمي در دباغي كردن معده مؤثر است .

اندام هاي دفعي : پنير عموماً و به ويژه پنير تازه براي سنگ و مثانه بد است و اگر با

ادويه جات تند بخورند بدتر مي گردد . پنير نمك نديده ملين است و آب آن صفرا را

بيرون مي ريزد ، چون ماده بوركي در اوست و زداينده شده است ، در اين زمينه تأثير

ويژه اي دارد و اگر آب پنير بي نمك و با عسل باشد بهترين اثر را دارد . دارويي كه

از آب پنير مي گيرند عبارت است از دارويي كه فرآورده شير بز و گوسفند است . پنير

در قرحه روده مفيد است و پنير برشته نافع تر است ، اسهال را باز مي دارد . گاهي

پنير بريان شده را مي سايند و با روغن گل يا روغن زيتون مي آميزند و حقنه مي كنند

از برآمدن جلوگيري مي نمايد .

زهر :گويند پنير كه با پونه كوهي باشد پادزهري مفيد است .

رهنمودهاي اسلام در مورد خوردن

رهنمودهاي اسلام در مورد خوردن چيست؟

رهنمودهاي اسلام در مورد خوردن تنها سلامت جسم را تضمين نمي كند بلكه تضمين

كننده سلامت هم جسم و هم جان است .

از آنجا كه عقل و علم ،برهمه رازهاي آفرينش احاطه ندارند ،چه بسا حكمت برخي از

رهنمودهاي اسلام براي دانش امروز ،مجهول باشد ولي بي ترديد اين به معناي بي دليل

بودن آن رهنمودها نيست ،چنان كه فلسفه شماري از احكام اسلام ،در گذشته مجهول بود

و امروزه علم به راز آنها پي برده است .

مهمترين رهنمود اسلام درمورد غذا خوردن :

? نخستين و مهمترين رهنمود اسلام اينست كه :

_ آنچه انسان مصرف مي كند بايد از راه مشروع تهيه شده و حلال باشد .

? دوم: آداب غذا خوردن

آنچه رعايت آنها در هنگام غذا خوردن سفارش شده است :

?) تدبر در اينكه انواع خوراكيها چگونه در نظام هستي پديد آمده اند .

?) آغاز خوردن غذابا نام وياد خدا

?) آغاز كردن غذا با نمك

( در صورتيكه فرد سالم بوده و نمك برايش ضرر نداشته

باشد .

?) آغاز كردن از سبك ترين غذاها

?) نخوردن غذاي گرم و خوردن غذاي نيمه گرم قبل از سرد شدن

?) خوردن با دست راست

?) كوچك گرفتن لقمه

?) خوب جويدن غذا

?) طولاني كردن نشستن برسر سفره

??) گرامي داشتن نان و نگذاشتن آن زير ظرف غذا

??) دست كشيدن از خوردن غذا پيش از سير شدن كامل و در حالي كه قدري از اشتها

با قي است .

??) خوردن از قسمت جلوي خود

??) نگاه نكردن به لقمه ديگران

??) رعايت حقوق ديگران در آنچه برسر سفره است .

??) آغاز شدن غذا به وسيله كسي كه صاحب سفره است و يا كسي كه بزرگتر مجلس

است .

??) ادامه دادن صاحب سفره به خوردن تا سير شدن همه كساني كه بر سر سفره

نشسته اند .

??) بلند شدن از سر سفره ،قبل از برچيدن آن

آنچه هنگام غذا خوردن بايد ترك كرد :

_ زياده روي در كيفيت و كميت غذا

_ نكوهش غذايي كه نسبت به آن بي ميل است .

_ دميدن در غذا

_ خوردن با دست چپ

_ خوردن با يك انگشت يا دو انگشت

_ بلند آروغ زدن

_ پاك كردن زياداستخوانها

_ آب خوردن در ميان غذا

_ آب خوردن ،پس از خوردن گوشت

_ خوردن ،در حال سيري

? سوم : حالاتي كه غذا خوردن در آن حالات نهي شده است :

غذا خوردن به شيوه متكبران مثلاً در حال "تكيه زده " ،" خوابيده به شكم " ،

" دراز

كشيده " ،" ايستاده" همچنين غذا خوردن درحال راه رفتن و جنابت نيز بسيار نهي شده

است .

? چهارم : توصيه به هم غذا شدن با ديگران

مستحبات و مكروهات غذا خوردن

مستحبات و مكروهات غذا خوردن چيست؟

آداب غذا خوردن در اسلام به چند بخش، تقسيم مي شود:

بخش اوّل: مواردي كه بايد هنگام خوردن غذا رعايت شوند و آنها عبارتند از:

الف. تدبّر در اين كه انواع خوراكي هاي مورد نياز انسان، چگونه در نظام آفرينش پديد

آمده اند؟ و چه عواملي دست به دست هم داده اند تا آنچه در سفره نهاده شده، آماده گردد

كه اكنون مي توان با ميل و اشتها از آن استفاده نمود.

ب. آغاز كردن خوردن غذا با نام و ياد آفريدگار مهربان كه انواع غذاهاي مفيد را براي

تامين نيازهاي انسان، در نظام آفرينش قرار داد. نيز تكرار نام خدا به هنگام خوردن هر

نوع غذا و تكرار آن هرگاه كه در ميان غذا خوردن، سخن گفته شود و همچنين

شكرگزاري فراوان در هنگام خوردن.

ج. آغاز كردن غذا با نمك، البته در صورتي كه خوردن نمك براي انسان ضرر

نداشته باشد.

د. آغاز كردن از سبك ترين غذاها.

ه. نخوردن غذاي داغ و خوردن غذاي نيم گرم، پيش از آن كه سرد شود.

و. خوردن با دست راست.

ز. كوچك گرفتن لقمه.

ح. خوب جويدن غذا.

ط. طولاني كردن نشستن بر سر سفره.

ي. گرامي داشتن نان و نگذاشتن آن زير ظرف غذا.

ك. استفاده كردن از آنچه از سفره مي ريزد. اين براي وقتي است كه غذا در منزل ميل

مي شود، آن هم در صورتي كه آلوده نشده باشد؛ ولي اگر كسي دربيرون از منزل غذا

ميل نمود، بهتر است كه آنچه را از سفره مي ريزد، براي حيوانات بگذارد.

ل.دست كشيدن از خوردن غذا، پيش از سير شدنِ كامل و در حالي كه مقداري از اشتها

باقي است.

بخش دوم: اموري كه هنگام غذا خوردن، ترك آنها شايسته است، و آنها عبارتند از:

الف. زياده روي در كيفيت و كميت خوراك.

ب. نكوهش غذايي كه نسبت به آن بي ميل است.

ج. دميدن در غذا.

د. خوردن با دست چپ.

ه. خوردن با يك انگشت يا دو انگشت.

و. بلند آروغ زدن.

ز. پاك كردن كامل استخوان هاي موجود در غذا.

ح. آب خوردن در بين غذا.

ط. آب خوردن پس از خوردن گوشت.

ي. خوردن در حال سيري.

بخش سوم: حالاتي كه غذا خوردن در آنها نكوهش شده است:

در اسلام، به طور كلي، ميل كردن غذا در حالات غير بهداشتي، يا به شيوه غير

اخلاقي، مانند غذا خوردن به شيوه متكبران و يا به گونه اي كه عرف جامعه برنمي

تابد، نكوهيده است.

بخش چهارم: توصيه به هم غذا شدن با ديگران.

در روايات اسلامي، غذا خوردن به تنهايي، مذموم شناخته شده و توصيه شده كه انسان

هر قدر مي تواند، ديگران را در غذاي خود سهيم نمايد. نيز غذا خوردن با خانواده،

خدمتگزاران و يتيمان، مورد تاكيد قرار گرفته است.

آدابي كه رعايت آنها به هنگام غذا خوردن با ديگران ضروري است، عبارتند از:

الف. خوردن از قسمت جلوي خود.

ب. خوردن از اطراف ظرف و نه از وسط آن، در جايي كه غذا براي همگان آماده شده

است.

ج. نگاه نكردن به لقمه ديگران.

د. رعايت حقوق ديگران در آنچه بر سر سفره است.

ه. آغاز شدن غذا خوردن به وسيله صاحب سفره يا بهترين شخص حاضر بر

سر

سفره.

و. ادامه دادن صاحب سفره به خوردن تا سيرشدن همه كساني كه بر سر سفره نشسته

اند.

ز. بلند شدن از سر سفره، قبل از برچيدن آن.

آداب پايان غذا و برچيدن سفره

پايان غذا خوردن همانند آغاز آن، آدابي دارد كه رعايت آنها براي سلامت جسم و جان،

سودمند است. اين آداب رابه آداب عرفاني، اجتماعي و بهداشتي مي توان تقسيم كرد:

الف. آداب عرفاني عبارتند از: سپاسگزاري از ولي نعمت حقيقي كه خداوند متعال است

و دعا كردن براي بركت يافتن روزي.

ب. آداب اجتماعي عبارتند از: يادآوري گرسنگان و مسئوليتي كه افراد سير در برابر

آنان دارند و اقدام جهت كاستن فقر و گرسنگي از جامعه در حد توان.

ج. آداب بهداشتي عبارتند از: شستن دست ها، خلال كردن و مسواك زدن دندان ها،

جارو كردن آنچه زير سفره ريخته است، مقداري استراحت بر پشت و نخوابيدن

بلافاصله پس از خوردن غذا.

منبع: marandphc.tbzmed.ac.ir

قهوه و ميزان مصرف آن

مقدار مصرف صحيح قهوه چقدر است؟

دكتر Varro E.Tyler استاد دانشكده داروسازي در West Lafayette Indiana مي

گويد:" من به شما توصيه مي كنم كه نوشيدن قهوه را به 2 فنجان قهوه دم كرده يا سه

فنجان قهوه فوري در روز محدود كنيد."

لازم است كمي هم در مورد كافئين موجود در قهوه توضيح داده شود. كافئين خالص ،

شبيه به پودري سفيد و ابريشمي است و حالت سوزني دارد و داراي طعمي تلخ وبي بو

است، همچنين به سهولت در آب گرم حل مي شود و در حرارتي معادل 460 درجه

فارنهايت ، ذوب شده، و به حالت مايع درمي آيد.

اين ماده در صنعت داروسازي بسيار پر مصرف است و به

ميزان اندك، دربيش از60

نوع داروي مختلف ، به ويژه داروهاي ضد حساسيت به كار گرفته مي شود. كافئين نيز

همچون مواد مخدر درصورت مصرف بلند مدت، موجب اعتياد مي شود، اما چون اين

اعتياد زيان چنداني به انسان وارد نمي سازد، مصرف آن در ميان مردم جهان رواج

يافته است. حتي بسياري از مردم نسبت به اعتياد آور بودن آن بي اطلاع هستند.

كافئين در طول روز به شكل هاي گوناگون مانند قهوه، برخي از نوشابه هاي گازدار

وبسياري از انواع شكلات مورد مصرف قرار مي گيرد و در كودكان بيشتر ايجاد

ناآرامي وبي خوابي مي كند. خردسالاني كه مواد كافئين دار مصرف مي كنند چنانچه

روزي از مصرف آن خودداري كنند ، امكان دارد بعضي از علائم ترك اعتياد مانند

بيخوابي، ناآرامي، احساس خستگي، كم اشتهايي و گريه زياد بر آن ها عارض شود.

كافئين موجود در يك فنجان قهوه ، برابر 150 سي سي است.

قهوه اي كه با آب جوش قطره اي تهيه شود(Brewed Drip Method) داراي 60 تا

180 ميلي گرم كافئين و ميانگين كافئين 120 ميلي گرم است .

قهوه بدون كافئين كه به طريقه بالا تهيه مي شود، داراي 3 تا 5 ميلي گرم كافئين ، و

ميانگين كافئين 4 ميلي گرم است .

قهوه ترك داراي 40 تا 170 ميلي گرم كافئين و ميانگين كافئين 100 ميلي گرم است .

نسكافه فرانسوي( قهوه آماده = Instant) داراي 30 تا 120 ميلي گرم كافئين و ميانگين

كافئين 75 ميلي گرم است .

نسكافه فرانسوي بدون كافئين داراي 1 تا 5 ميلي گرم كافئين و ميانگين كافئين 3 ميلي

گرم است .

كافئين را نمي توان به صورت صد درصد از قهوه خارج نمود . از اين رو حتي قهوه

هاي بدون كافئين نيز مقدار اندكي از اين ماده را دارند.

در نيمه قرن شانزدهم ميلادي درانگلستان، مصرف قهوه به طور كامل رواج يافته بود،

به گونه اي كه در روزنامه تايمز، بارها اين آگهي به چاپ رسيد:« قهوه ، شما را سالم

نگه مي دارد ، به هضم غذا كمك مي كند ، چشم درد، سردرد، سرما خوردگي، سرفه و

آب ريزش بيني را برطرف مي كند و در درمان بيماري هايي مانند سل، نقرس و خون

ريزي لثه، دارويي مؤثر به شمار مي آيد.» درج اين آگهي گوياي آن است كه در آن

زمان ، مردم باور داشته اند كه قهوه بسياري از دردها را تسكين مي دهد و بعضي

بيماري ها را نيز درمان مي كند. بررسي و پژوهش هاي علمي در عصر ما، افزون بر

موارد ياد شده ثابت كرده است كه مصرف قهوه باعث هوشياري مغز و اعصاب مي

شود،خستگي عضلات و ماهيچه ها را برطرف مي كند ، اشتها را كاهش مي دهد ( كه

اين خود مانع از بروز چاقي مي شود )، يبوست را از ميان مي برد، ماهيچه هاي شش

را شل مي كند( كه باعث سهولت در امر تنفس مي شود) ، به دليل رفع خستگي، زمان و

ميزان فعاليت را افزايش مي دهد، برهمكاري عضلات چشم مي افزايد( مهارت و دقت

در كارها را افزايش مي دهد)، مركز تفكر را تحريك مي كند( لذا بر قدرت قضاوت و

نيروي حافظه مي افزايد)، به

انسان تيزهوشي همراه با آرامش مي دهد ، و گاهي در

بعضي افراد عامل تحريك قواي شهواني مي شود .

با اين همه مصرف نامناسب قهوه ، زيان هايي را نيز در پي دارد كه وقوع اتفاقات و

رويدادهاي زير را مي توان ناشي از آن دانست: گروهي از پژوهشگران به اين نتيجه

رسيده اند كه قهوه موجب پيدايش سرطان در انسان مي شود و گروهي نيزمعتقدند كه

كافئين ، باعث تحريك بيماران رواني مي شود .

اما واقعيت اين است كه هيچيك از اين پژوهش ها را نبايد به عنوان يك اصل اثبات شده

علمي پذيرفت، زيرا گستره اين تحقيقات اغلب محدود است و در مقابل، فرضيه هاي

مخالف نيز توانايي اثبات را دارند، چنان كه در سال 1998 ميلادي يك نشريه پزشكي

مدعي شد كه بر اساس آزمون هاي صورت گرفته ، اين نتيجه به دست آمده است كه

قهوه، برخي از سلول هاي سرطاني را تحت تأثير قرار مي دهد و آن ها را از رشد باز

مي دارد يا كوچك مي كند، اما بر روي سلول هاي معمولي تأثيري ندارد .

بعضي از افراد نسبت به كافئين به شدت حساسيت دارند، به طوري كه مقدار اندكي از

آن ، اشخاص را گرفتار هيجان مي كند، ضربان قلبشان را افزايش مي دهد و دچار بي

خوابي مي كند

غذاي پيش از ورزش

پيش از ورزش چه غذاها يي بخوريم؟

حريره جو، سيب زميني شيرين و حريره دانه چاودار، بهترين گزينه مواد قندي براي

مصرف پيش از فعاليت هاي ورزشي است زيرا اين مواد به آرامي هضم مي شوند و

ترشح هورمون انسولين را به آرامي افزايش

نمي دهند.مصرف برنج و شكر چندان

مطلوب نيست ؛ زيرا كربوهيدرات هاي موجود در آنها ترشحات انسولين را بالا مي

برد و در ترشح هورمون رشد محدوديت ايجاد مي كند؛ ولي در صورت مصرف برنج

و شكر مي توان با مصرف 2گرم آمينواسيد گلوتاسين پيش از تمرين و پس از وعده

غذايي ، هورمون رشد را افزايش داد.

در صورتي كه تمرين شديد بدني و ورزشي صورت مي دهيم ، حداكثر تا 2ساعت پس

از آن بايد از مواد قندي تند كنش مانند آب ميوه هاي تازه ، پوره سيب زميني و نوشيدني

هاي قندي به همراه منابع پروتئيني زود جذب مانند سفيده تخم مرغ و پودرهاي

پروتئيني استفاده كرد تا ترشح هورمون رشد افزايش يابد.

مصرف تركيبي 334گرم ، هوانگ (يك گياه چيني) 150تا 200ميلي گرم كافئين (يك

تا 2فنجان قهوه) پيش از فعاليت مي تواند مانند يك محرك براي افزايش نيروي انقباض

عضله عمل كند.

اين كار همزمان با افزايش سطح نورايي نفرين در مغز است كه گليكوژن را زياد مي

كند و در نهايت مي تواند منجر به بالا رفتن سطح هورمون رشد شود.

ماهي و سكته مغزي

مصرف ماهي چه تأثيري بر سكته مغزي دارد؟

ماده كردن ماهي فاكتور مهمي در جلوگيري از ابتلا به سكته مغزي است.

تحقيقات نشان داده اند كه ماهي در برابر انسداد عروق مغز اثر حفاظت

بخش دارد اما يك گروه تحقيقاتي از دانشگاه هاروارد اظهار مي دارند روش طبخ ماهي

نيز در اين امر دخالت دارد.

اين گروه با بررسي رژيم غذايي تقريبا 5000 فرد 65 سال به بالا دريافتند كساني كه

ماهي پخته يا كباب شده شامل تن ،

مصرف مي كردند احتمال ابتلاءشان به سكته مغزي

كمتر بود.

خوردن اينگونه غذاها 5 بار يا بيشتر در هفته احتمال سكته ايسكميك (كه توسط لخته

خون ايجاد مي شود) را تا 32 درصد كاهش مي دهد حتي يك تا سه وعده ماهي كباب

شده يا پخته در ماه اين احتمال را تا 15 درصد كاهش مي دهد.

اما ماهي سرخ كرده و ساندويچ ماهي احتمال سكته را افزايش مي دهد. هر وعده

اضافي به ميزان 13 درصد بر اين احتمال مي افزايد.

پيام اين تحقيق روشن است: ماهي بخوريد; اما اگر مي خواهيد مصرف آن در جلوگيري

از سكته مغزي به شما كمك كند ، با سرخ كردن به آن چربي و روغن اضافه نكنيد

نوشابه هاي گازدار

عوارض نوشابه هاي گازدار چيست؟

نوشابه هاي گازدار، يكي از مهم ترين عوامل توليد سنگ كليه

تحقيقات نشان داده است كه انواع نوشابه هاي گازدار ( سودا ) بيماري هايي چون پوكي

استخوان ، چاقي ، پوسيدگي دندان و بيماري هاي قلبي را تشديد مي كنند. اما با تمام اين ها

يك چهارم مصرف ساليانه نوشيدني ها را انواع سودا تشكيل مي دهد. امروزه مقدار

متوسط مصرف نوشابه هاي غيرالكلي و گازدار ( سودا ) بسيار بالا است. هر قوطي

نوشابه گازدار معادل قاشق شكر، كالري و _ ميلي گرم كافئين دارد و سرشار از

رنگ هاي مصنوعي است. اين مقدار شكر، كالري و مواد افزودني مضر در يك

محصول كه هيچ ارزش غذايي ندارد، نگران كننده است. به علاوه نوجوانان و كودكان،

از مصرف كننده هاي اصلي اين نوشيدني ها هستند. مواد اصلي تشكيل دهنده يك نوشابه گازدار

- اسيد فسفريك : اين ماده موجب كاهش جذب كلسيم و در نتيجه ابتلا به پوكي استخوان

و سستي

دندان ها مي شود. همچنين اسيد كلريدريك موجود در معده را خنثي مي كند و

باعث سوءهاضمه و جذب ناقص مواد غذايي مي شود.

- قند : سازندگان نوشابه هاي گازدار بزرگترين مصرف كننده ي قند تصفيه شده هستند.

مصرف زياد قند ميزان انسولين خون را بالا مي برد و منجر به افزايش فشارخون و

كلسترول ، بروز بيماري هاي قلبي ، ديابت ، چاقي و پيري زودرس مي شود. بيشتر

انواع سودا، بيش از درصد مقدار قند مورد نياز روزانه را تامين مي كنند.

- آسپارتام (ASPARTAME) : اين ماده شيميايي در سوداهاي رژيمي به عنوان

جانشين قند به كار مي رود و بيش از عارضه جانبي دارد كه از جمله مي توان به تومور

مغزي ، معلوليت جنين ، ديابت ، عدم تعادل حسي و بروز حمله هاي صرع اشاره كرد.

به علاوه، زماني كه آسپارتام مدت زيادي در فضاي گرم نگهداري شود به متانول تبديل

مي شود. متانول الكلي است كه مي تواند به آلدئين يا اسيد فرميك كه از عوامل سرطان

زا هستند ، تبديل شود.

- كافئين : كافئين موجب بروز اضطراب ، فشار خون بالا ، ضربان نامنظم قلبي يا تپش

قلب و بالا رفتن مقدار كلسترول خون مي شود. همچنين ويتامين ها و مواد معدني را مي

سوزاند و موجب بروز سرطان و مشكلاتي در بارداري مي شود.

در نهايت بايد گفت كه مصرف نوشابه هاي گازدار يا ساده ، علاوه بر داشتن مضرات

فراوان، به دليل دارا بودن كالري بالا ، اشتهاي افراد را براي مصرف مواد غذايي مفيد

مانند سبزيجات، پروتئين ها، لبنيات و ساير موادمغذي كاهش مي دهند.

انواع نوشابه هاي گازدار ( سودا ) وضعيت بيماري هايي چون پوكي

استخوان ، چاقي ،

پوسيدگي دندان و بيماري هاي قلبي را تشديد مي كنند.

افرادي كه به مصرف اين نوشابه ها روي مي آورند مصرف شير و فرآورده هاي مشابه

آن را كاهش مي دهند. همين امر باعث مي شود افرادي كه اين نوشابه ها را مصرف مي

كنند ، كمتر از آنهايي كه اين نوشابه ها را مصرف نمي كنند كلسيم به بدنشان برسد. اين

موضوع به ويژه براي دختران جوان كه نياز به كلسيم زياد دارند ، در آينده مي تواند

مشكل ساز باشد.

نوشابه ها به دليل داشتن كالري بالا و شكر باعث چاقي و پوسيدگي دندان نيز مي شوند.

همچنين قند موجود در آنها براي بيماران مبتلا به ديابت بسيار خطرناك تر از ساير

قند ها مي باشد.

همچنين تحقيقات نشان مي دهد كه نوشابه هاي گازدار ( انواع كولا ) يكي از مهم ترين

موادي است كه موجب توليد سنگ كليه مي شود.

نكته قابل توجه ديگر در انواع اين نوشابه ها آن است كه كارخانجات سازنده به هر دليل

مواد افزودني مانند كافئين يا حتي داروهاي اعتيادآور به اين نوشابه ها اضافه مي كنند تا

افراد به مصرف آنها عادت كنند. تحقيقات يكي از مؤسسات بهداشتي آمريكا نشان مي

دهد، علت اصلي فروش بالاي برخي از اين نوشابه ها وجود بيش از حد اين مواد در آنها

مي باشد.

ترك عادت مصرف اين نوشيدني ها ساده ترين راه براي رسيدن به سلامتي است.

فراموش نكنيد كه بهترين راه حفظ سلامتي استفاده هرچه بيشتر از مواد غذايي طبيعي

است. نوشابه هاي گازدار سلامت شما را به خطر مي اندازند!

متخصصين امور تغذيه بر اين باورند كه نوشابه هاي گازدار باعث چسبندگي خون مي

گردند و افزايش غلظت خون سبب كندشدن حركت خون در رگ

ها مي شود. افزون بر

اين، اين پديده مي تواند باعث لخته شدن خون و بروز مشكلات قلبي و مغزي گردد.

براساس اظهارات اين پژوهشگران نوشابه هاي خنك حس چشايي را نيز از بين مي

برند و در مصرف كننده اشتهاي كاذب به غذاي بيشتر ايجاد مي شود و سبب چاق شدن

او مي گردد.

از سوي ديگر نوشابه ها حاوي مواد قندي مي باشند كه سريع جذب بدن شده و به شكل

چربي انباشته در بدن ذخيره مي شوند. در ضمن نوشابه هاي گازدار به دندان ها نيز

آسيب مي رسانند.

تحقيق ديگر ثابت مي كند كه مقدار زيادي از ويتامين ب بدن صرف مقابله با قند نوشابه

مي شود و در اثر كمبود ويتامين ب (B) خستگي و افسردگي به سراغ فرد مي آيد و

تنش هاي عصبي گريبان اين افراد را مي گيرد. نوشابه گازدار هضم غذا را دشوار مي

كند و با نوشيدن آن در حين غذا، بزاق هاي دهان فرصت هضم غذا را نمي يابند.

با مصرف بي رويه نوشابه گازدار افراد به چاقي هاي بدشكل و شكنندگي استخوان

مبتلا مي شوند. از همين رو، به افراد چاق يا مستعد چاقي توصيه مي شود ازخوردن

نوشابه هاي گازدار و نوشابه هايي كه داراي مواد قندي مي باشند تا حد ممكن اجتناب

كنند و بجاي آن تا مي توانند آب بنوشند. خطرات نوشيدن نوشابه هاي گازدار

يك بطري نوشابه را در كاسه توالت ريخته بگذاريد يك ساعت بماند سپس آن را با آب

شتشو دهيد . اسيد سيتريك موجود در نوشابه لكه هاي ظرف چيني را هم از بين مي

برد...

براي

آنهايي كه نوشيدن اين نوشابه ها را دوست داشته و فكر مي كنند همه چيز را

راجع به آنها مي دانند موارد استفاده از نوشابه ها گازدار عبارتنداز : !!!

? تميز كردن توالت :

يك بطري نوشابه را در كاسه توالت ريخته بگذاريد يك ساعت بماند سپس آن را با آب

شتشو دهيد . اسيد سيتريك موجود در نوشابه لكه هاي ظرف چيني را هم از بين مي

برد .

? پاك كردن زنگ زدگي روي قشر كروميومي سپر اتومبيل يك آلومينيم فول مچاله

كرده و به نوشابه آغشته كنيد روي سپر بماليد.

? تميز كردن زنگ زدگي از زواياي باطري ماشين :

يك بطري نوشابه را روي زواياي باطري بريزيد تا زنگ زدگي ها و فرسودگي ها را

جوشانده و بيرون ريزد .

? برطرف كردن زنگ زدگي پيچ و مهره :

يك پارچه را در نوشابه آغشته كرده و چند دقيقه روي پيچ و مهر بماليد .

? پاك كردن چربي از لباس:

يك بطري نوشابه را روي لباس ها چرب ريخته و مقداري پاك كنند ه را هم به آن

اضافه كرده و آن را شتشو دهيد.

نوشابه ها لكه هاي چربي را از بين برده و گ___رد و غ__بار رااز شيشه اتومبيل پاك مي

كند.

? حال چه بايد بكنيم اولين نوشيدني شيرين ( غير الكلي ) در دنيا بشكل يك پاك كننده

چند منظوره در آمده آيا بايد آنرا يك پاك كننده چند منظوره بدانيم كه به عنوان يك

نوشيدني مصرف مي شود ؟

به علاوه اگر كمي نوشابه را بر يك تكه گوشت خوك بريزم وكمي صبر كنيم

خواهيم

ديد كه كرم ها از درون آن به بيرون مي لولند.

و اما حقايق خطرناكي در مورد اين نوشيدني ها ي متداول pH متوسط نوشيدني هاي

غيرالكلي ?/? است .

اين محيط اسيدي به قدري قوي است كه مي تواند دندان و استخوان را حل كند جالب

است كه بدانيم رشد استخوان هريك در بدن انسان از ?? سالگي به بعد متوقف مي شود

. پس از آن حدود ? تا ?? درصد استخوانها هر ساله از طريق ادرار بسته به اسيديته

اي كه جذب بدن مي شود تحليل مي رود ( اسيديته به پتاسيم ? كلسيم ? منيزيم ? فسفر

بستگي دارد نه طعم غذا ).

تمام تركيبات كلسيم موجود در سرخرگ و سياهرگ و بافتهاي پوستي و اعضاي بدن

متراكم شده بر عملكرد كليه ( در مورد سنگ كليه ) اثر مي گذارند . نوشيدني ها گازدار

هيچ ارزش غذايي ( از نظر ويتامين ها و موادمعدني) ندارند.

آنها حاوي مقدار زيادي شكر و اسيد و مواد اضافه ديگر ي نظير نگهدارنده ها و رنگ

ها هستند .

برخي افراد نوشيدن نوشابه هاي گازدار و خنك را پس از صرف غذا دوست دارند اما

حدس بزنيد خطر اين كار چسيت ؟ دماي بدن ما براي عملكرد آنزيمهاي گوارشي ??

درجه است در حالي كه دماي نوشابه هاي گازدار و خنك بسيار كمتر از ?? درجه مي

باشد حتي بعضي اوقات نزديك به صفر درجه است اين كار تاثير آنزيم ها را كم كرده

و درسيستم هاضمه استرس بوجود آورده غذاي كمتري هضم مي شود در حقيقت غذا

هضم نشده مي ماند .

غذا ي هضم نشده نيز سموم گاز هاي بد بويي را بوجود مي آورد

كه جذب روده مي شوند و سپس وارد خون شده و به تمام بدن مي رسند سپس سموم در

بدن مي تواند باعث پيشروي بيماريهاي گوناگوني شود توصيه ما اين است كه پس از

اين قبل از آنكه نوشابه گازدار بنوشيد فكر كنيد آيا تا بحال در حال نوشيدن يك

نوشيدني گازدار فكر كرده ايد چه مي نوشيد ؟

شما در حيقت دي اكسيد كربن مي خوريد چيزي كه هيچ انسان عاقلي آنرا صحيح نمي

داند . چند ماه قبل مسابقه اي در دانشگاه دهلي برگزار شد مبني بر اينكه هركس بيشتر

نوشابه بنوشد برنده است . برنده اين مسابقه هشت بطري نوشابه نوشيد اما در دم مرد

چون دي اكسيد بسيار زيادي به خونش رسيده بود درحالي كه اكسيژن كافي در خون او

وجود نداشت . پس از آن مسولان دانشگاه فروش تمام نوشابه هاي گازدار را در

فروشگاه دانشگاه ممنوع كردند .

اگر يك دندان شكسته را در يك بطري نوشابه گازدار بيندازيد پس از ده روز خواهيد

ديد كه دندان حل مي شود . دندان و استخوان تنها اعضاي بدن هستند كه سالها پسيار از

مرگ انسان بجا مي ماند حال فرض كنيد كه اين نوشابه ها چه بر سر روده و معده نرم

و ظريف مي آورند آنهايي كه نوشابه هاي گازدار دوست دارند اين بار قبل از خوردن

اين نوشابه ها كمي فكر كنند . صنايع مواد غذائي و تهيه نوشابه ها

گازهاي صنعتي موارد استفاده مهمي در صنعت مواد غذائي و تهيه نوشابه ها دارند.

براي خنك كردن - يخ زدن - بريدن - مخلوط كردن و نگه داري مواد غذائي درد ماي

زير صفراز گازهاي خيلي سرد مثل ازت مايع (196-) و دي اكسيد كربن ( 78-)

استفاده ميشود.

همينطور براي بسته بندي و كنسرو سازي مي توان از گازهاي ازت - دي اكسيد كربن

و اكسيژن اكسيد شده استفاده كرد.

با كمك گازها درصنعت مواد غذائي و تكنيك هاي جديد استفاده از گاز مي توان كيفيت

و دوام مواد غذائي را افزايش داد.

از طرف ديگر براي دوام - رسيد گي ونگهداري ميوه ها از گازهاي مختلف استفاده مي

شود.

گروه ديگري از مواد غذائي از قبيل آرد - قهوه - پسته - خشكبار- كاكائو - شير

خشك - چيپس ها - ادويه جات و... داراي چربي اشباع نشده هستند و اين باعث اكسيده

شدن (فاسد شدن)اين نوع مواد غذائي مي شود. با استفاده از گاز ازت خالص مي توان

اين مواد غذائي را از اكسيده شدن جلوگيري كرد.

در نوشابه ها هم معمولا گازهاي ازت و دي اكسيد كربن (گاهي به صورت مخلوط)

استفاده مي شوند. اين گازها موجب طعم مطبوع ترنوشابه ها و گازدار كردن آنها

هستند.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكي شفا

ماست

ماست چه منافعي براي بدن دارد؟

ماست بهترين دوا براي رفع اسهال و براي ورم روده مفيد است.مخمرهاي موجود در

ماست،باكتري هاي روده را از بين برده و از عفونت جلوگيري مي كند.

ماست مغذي،سهل الهضم و مفيد است.براي اطفال پس از شيرغذايي مناسب تر از

ماست نيست.چون ماست خواب آور است، براي افرادي كه دچار بي خوابي مي شوند

مفيد است اگر ماست

تنها را دوست نداريد آن را با شيره ي خرما و يا شيره ي انگور

ميل كنند تا با اين وسيله هم سردي آن را دفع كرده و هم مطبوعترش ساخته باشيد.يكي

از محاسن ماست آن است كه نمي توان آن رابه مقدار زياد خورده.همين خاصيت موجب

مي شود از زيانهاي مختصري كه ممكن است داشته باشد مصون بمانيم.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

آداب آشاميدن در اسلام

آداب آشاميدن در اسلام چيست؟

آنچه در آشاميدن بايسته است : الف : آشاميدن به سه نفس

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) : اگر كسي آب بنوشد و در ميان آن سه نفس

بكشد از بيماري ناشي از يكجا سر كشيدن در امان است ب: ايستاده آب آشاميدن در روز و نشسته درشب

پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) - خطاب به علي (عليه السلام) : - اي علي !

ايستاده آب بخور كه براي تو مايه قدرت افزون تر سلامت بيشتر است .

امام صادق (عليه السلام) : ايستاده آشاميدن آب در روز ، مايه قدرت افزئن تر و تن

درستي بيشتر است .

امام صادق (عليه السلام) : ايستاده آشاميدن آب در روز ، موجب عرق كردن بيشتر و

توان افزون تر بدن است .

امام باقر (عليه السلام) : ايستاده آشاميدن ، براي تو مايه افزون تر و سلامت بيشتر

است .

امام صادق (عليه السلام) : ايستاده آشاميدن آب در روز ؛ غذا را گوارامي سازد و

ايستاده آشاميدن در شب ؛ زرد آب مي آورد . ج: آشاميدن آب نيم گرم

امام صادق (عليه السلام):

دو چيز مناسب است كه به هيچ درون نادرستي در نمي آيند ،

مگر اينكه آن را به درستي مي آورند ، و دو چيز نامناسب است كه به هيچ درون سالمي

در نمي آيند ، مگر اينكه آن را نادرست (و ناسالم ) مي كنند. آن دو چيز مناسب ،

عبارت اند از : انار و آب نيم گرم (ولرم ) و آن دو چيز نامناسب ، عبارتند از پنير و

گوشت خشك شده

آنچه در آشاميدن نابايسته است : الف : دميدن

پيامبر به گاه آشاميدن ، در ظرف نمي دميد و چون مي خواست نفس بكشد ، ظرف را

زا دهان خود دور مي كرد تا نفس بكشد .

پيامبر خدا ؛ از اينكه كسي بازدم خويش را به ظرف برگرداند يا د رآن بدمد ، نهي

فرمود . ب: يكجا سر كشيدن

پيامبرخدا (صلي الله عليه و آله و سلم) : اگر كسي از شما خواست آب بخورد ، جرعه

جرعه بنوشد و يكسره سر نكشد ؛ چرا كه درد جگر از سر كشيدن يكباره بر مي خيزد .

پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) : آب را بمكيد وآن را يكجا سر نكشيد ؛ چراكه

درد جگر از آن برمي خيزد .

امام صادق (عليه السلام) - به نقل از پدرانش - علي (عليه السلام) از اين كه همه آب ،

به يك جرعه نوشيده شود ، نهي كرد و فرمود :"سه يا دو جرعه باشد " ج: آشاميدن آب بسيار داغ

از پيامبر خداروايت شده كه از آشاميدن " حميم " (يعني آبي كه به غايت

،داغ است ) ،

نهي فرمود . د: آشاميدن آب در لابلاي غذا خوردن

امام رضا (عليه السلام) هر كس مي خواهد معده اش اورا آزار ندهد برروي غذا آب

نخورد تا هنگامي كه غذا خوردنت را به پايان مي برد . هر كس چنين كند ، بدنش به

رطوبت مي گرايد ، معده اش ضعيف مي شود و رگهايش نيروي غذا رابه خود نمي

گيرند؛ زيرا اگر پشت سر هم روي غذا آب ريخته شود ، آن غذا در معده نارس و بد

گوارش مي گردد . ه : آشاميدن آب بر روي گوشت

امام علي (عليه السلام) : پيامبر خدا چون گوشت مي خورد ، در آشاميدن آب ،شتاب نمي

ورزيد . يكي از ياران كه از اهل بيت پيامبر بود ، ازايشان پرسيد : اي پيامبر خدا ! چه

قدر كم بر روي گوشت ، آب مي آشامي !

فرمود : " هيچ كس نيست كه اين گوشت چرب را بخورد و تا پايان غذا از آشاميدن آب

خودداري ورزد ، مگر اينكه غذا را گوارا مي يابد . " و : آشاميدن آب بر روي چربي

پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) : آشاميدن در پي چر بي ، بيماري اي در شكم

است . ز : آشاميدن آب از مجاور دسته ظرف يا لبه شكسته آن

پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) : مباد كسي از شما از كنار دسته ظرف ، آب

بخورد ؛ چرا كه آن جا جاي گرد آمدن آلودگي است .

امام علي (عليه السلام) : از لبه شكسته ظرف و

از كنار دسته آن آب نخوريد ؛ چرا كه

شيطا ن بر دسته شكسته مي نشيند .

امام باقر (عليه السلام) : از دسته كوزه و از شكستگي آن - اگر در آن ، شكستگي باشد

- نبايد آب آشاميد ؛ چراكه آشاميدنگاه شيطان هاست . ح : آشاميدن در ظرفهاي مسي :

پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) : در ظرف مسين ننوش ؛ چرا كه "سهل "( يعني

وسواس و پريشان عقلي ) برجاي مي نهد . ط: آشاميدن در حالت ناشتا

پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) : هر كس ناشتا آب بياشامد ، نيرويش كاستي مي

يابد . ي : نوشيدن آب سرد پس از خوردن شيريني

امام رضا (عليه السلام) : آاشاميدن آب سرد ،پس از خوردن چيز گرم و پس از خوردن

شيريني ، دندان ها را از بين مي برد . ك : نوشيدن آب فراوان

امام صادق (عليه السلام) : آب بسيار منوش ؛ چراكه سرچشمه هر دردي است .

امام صادق (عليه السلام) : اگر مردم كمتر آب مي نوشيدند بدنهايشان بسامان بود . ل: نوشيدن آب سرد و آب جو در حمام

امام صادق (عليه السلام) : از نوشيدن آب سرد و ماء الشعيردر حمام ،حذر كن ؛چرا كه

معده را تباه مي كند .

منبع: fdo.mui.ac.ir

تغذيه دربيماريهاي استخوان و مفاصل

نقش تغذيه دربيماريهاي استخوان و مفاصل (ارتوپدي) چيست؟

تغذيه در تمام بيماريهاي ارتوپدي نقش مؤثر دارد. حتي در اين بيماريها به لحاظ اهميتي

كه در استحكام استخوانها و قوام و دوام عضلات دارد جايگاه مهمتري دارد. يعني اگر

بتوانيم مريضي را

زودتر راه بيندازيم تا به زندگي عادي خود بپدازيد ، هم به خود بيمار

و هم به خانواده او كمك زيادي كرده ايم به عبارت ديگر اگر تغذيه بتواند اين نقش را

ايفا كند كه مي كند،قدم خيلي مهمي در درمان بيماريها برداشته ايم و مهمتر اين كه اگر

از اين طريق بتوانيم كاري كنيم كه افراد كمتر بيمار شوند و كمتر بيكاريهاي عضلاني

و استخواني پيدا كنند مسلما كمك زيادي به اجتماع كرده ايم. به همين لحاظ تمام انجمن

هاي پزشكي كه با استخوان و عضلات سر و كار دارند مثل انجمن هاي ارتوپدي و

روماتولژي، و انجمن هايي كه با غدد داخلي ارتباط دارند و احيانا با افراد مسن و درمان

بيماريهاي خاص اين سنين سر و كار دارند كوشش مي كنند به راه كارهايي برسند كه

استخوان ها و عضلات بيشتر كار كنند و ديرتر از كار بيفتند و عارضه پيري، ناتواني

و از كار افتادگي و زمين گير شدن و در خانه ماندن عقب بيفتد.

تغذيه در مبتلا يان به ميگرن

تغذيه در مبتلا يان به ميگرن بايد چگونه باشد؟

ميگرن نوعي اختلال سردرد است كه با تركيب متنوعي از تغييرات عصبي و گوارشي

مشخص مي شود. درد ميگرن اغلب اوقات به صورت درد ضربان دار يكطرفه است كه

ابتدا خفيف است و كم كم شديد مي شود. دردهاي ميگرني در همه موارد با بي اشتهايي و

تهوع و گاهي اوقات با استفراغ همراه هستند. هنگام ابتلا به ميگرن، بيماران نمي توانند

نور را تحمل كنند و براي استراحت به محلي تاريك مي روند. حتي در بسياري موارد

تحمل صدا و بو نيز دشوار مي شود. عوامل غذايي تشديدكننده

برخي مواد غذايي حاوي عناصر و

تركيباتي هستند كه عروق خوني را تحت تاثير قرار

مي دهند و در افرادي كه مستعد به سردردهاي ميگرني هستند، مشكل ايجاد مي كنند. اين

تركيبات در غذاهايي چون شير گاو، شكلات، نوشابه هاي الكلي، پنير سفت و كهنه،

مركبات، كنسروهاي گوشت و ماهي، محصولات تخميري، آجيل، انجير، خرما،

كشمش، پياز، آسپارتام يا قندهاي رژيمي و كافئين ديده مي شود. بنابراين بايد از

مصرف آنها پرهيز شود. سيگار و قرص هاي ضدبارداري نيز در ايجاد سردرد نقش

دارند. چربي هاي اشباع شده هم يكي از علل مهم ايجاد سردردهاي ميگرني هستند كه

علت آن به واسطه افزايش ترشح مواد ايجادكننده سردرد است.

همچنين سوسيس و گوشت نمك سود كه به آنها ماده نگه دارنده نيتريت افزوده شده

است، نبايد مصرف شود. ميوه ها و سبزي هاي كال و فاسد، خوراك كلم، مخمرها، انواع

آجيل، ماهي شور و آواكادو نيز به سبب داشتن تيرآمين، در تشديد ميگرن نقش دارند. غذاهاي مفيد

غذاهاي حاوي ويتامين 12B در كاهش ميگرن موثر هستند. منيزيم نيز باعث كاهش

سردردهاي ميگرني بخصوص در زنان مي شود؛ البته منيزيم بايد همراه با ويتامين B

مصرف شود، زيرا اين ويتامين سبب تجمع منيزيم داخل سلول مي شود كه در

ميگرن هاي شديد و حاد بايد از سوي پزشك تجويز شود.

از سوي ديگر مرغ، خروس و بوقلمون از دسته غذاهاي كم چرب و غني از پروتئين

هستند. كلا غذاهاي پروتئين دار در جلوگيري از ميگرن مفيد هستند. از آنجا كه كمبود

ميزان قند خون از جمله عوامل شروع ميگرن است، سيب، گلابي، گيلاس، زردآلو و

انگور ميوه هايي هستند كه مصرف آنها موجب افزايش منظم قند خون مي شود. همچنين

حليم جو، نان چاودار و حبوباتي نظير لوبيا، عدس سبز و قرمز و نخود،

همگي

فيبرهاي محلول دارند كه به تثبيت قند خون كمك مي كنند.

منبع:جام جم

شير و فرآورده هاى لبنى

شير و فرآورده هاى لبنى جه خواصي براي بدن دارند؟

شير بعد از آب، حياتى ترين ماده خوراكى تلقى مى شود. اين فرآورده كامل ترين غذا و

سرشار از مواد مغذى به شمار مى رود كه عمده نياز بدن انسان را تامين مى كند.اين

نوشيدنى حيات بخش منبع غنى و سرشار از پروتئين، كلسيم، فسفر، ويتامين ها، قند،

چربى و انرژى است تا جايى كه دانشمندان جهان هر روز اسرار تازه اى از اين ماده

غذايى كامل را كشف و عرضه مى كنند. شير كه براساس اسناد موجود به عنوان يكى

از قديمى ترين مواد غذايى در تاريخ بشر از آن ياد شده است، در تمام دوران زندگى

انسان _ از هنگام تولد تا كهنسالى _ براى تامين انرژى و رشد مورد نياز است.

با وجود آنكه امروزه مصرف شير و فرآورده هاى آن به عنوان يكى از شاخص هاى

توسعه جوامع انسانى بيان مى شود، اما متاسفانه مصرف سرانه شير در كشور ما از

حد مطلوب و استانداردهاى جهانى كمتر است.هر چند در سال هاى اخير توجه عمومى

در طيفى وسيع به اهميت مصرف شير و گنجانيدن آن در سبد غذايى خانواده ها

معطوف گشته و به نظر مى رسد فعاليت گسترده ترى در زمينه آگاهى رسانى و ارتقاى

دانش عمومى در اين زمينه صورت گرفته است، با اين وجود هنوز هم بحث و بررسى

در زمينه فوايد اين ماده غذايى، تبعات كاهش مصرف آن و... خالى از فايده نيست.

گزارش زير نگاهى هر چند گذرا به نقش و اهميت اين ماده

غذايى دارد كه در پى مى

آيد.

شير مهمترين منبع تامين كلسيم و فسفر به شمار مى رود و به علت داشتن «اسيدهاى

آمينه» ضرورى، جايگاه ويژه و مهمى در تامين پروتئين مورد نياز بدن دارد.تحقيقات

مستمر انجام گرفته در مورد مصرف فرآورده هاى لبنى نشان داده است كه ارتباط

نزديك و مستمرى بين مصرف اين فرآورده ها و سطح سلامت افراد جامعه به لحاظ

كارايى، ضريب هوشى، ميزان ابتلا به بيمارى هاى عفونى و تنظيم فعاليت هاى

متابوليكى بدن وجود دارد.براساس آخرين آمار سازمان بهداشت جهانى، در آغاز قرن

?? تصادفات رانندگى، حوادث قلبى، عروقى، سرطان ها و پوكى استخوان به عنوان

چهار دشمن اصلى حيات بشر ناميده شده اند.نتيجه پژوهش هاى اخير بيانگر نقش مهم و

موثر مصرف شير و فرآورده هاى شيرى در كاهش فشار خون، افزايش چربى هاى

خون، جلوگيرى از ابتلا به سرطان كولون و پيشگيرى از پوكى استخوان بوده است.

• فشار خون

در حدود ?? ميليون نفر از بزرگسالان آمريكايى فشار خون دارند كه فاكتور و خطرى

براى بيمارى هاى تصلب شرائين، ضربان قلب و بيمارى هاى كليوى است.از حدود ??

سال پيش محققان اعلام كرده اند كه رژيم غذايى شامل لبنيات، ميوه و سبزيجات فراوان

مى تواند، در كاهش فشار خون موثر باشد.استفاده از رژيم كم چرب غنى از محصولات

لبنى، ميوه جات و سبزيجات كه رژيم DASH ناميده مى شود، فشار خون را كاهش

مى دهد.رژيم DASH از نظر وجود كلسيم، پتاسيم و منيزيم غنى است. مطالعات نشان

مى دهد كه اين مواد مغذى كه در لبنيات موجود است، باعث كاهش فشار خون مى

شود.تحقيقات بيانگر اين واقعيت است

كه مصرف لبنيات نه تنها سبب كاهش فشار خون

مى شود بلكه خطر ابتلا به اين بيمارى را نيز كاهش مى دهد.محققان عنوان كرده اند كه

مصرف لبنيات از سنين پايين از ابتلا به فشارخون در بزرگسالى جلوگيرى مى كند.

همچنين كلسيم، پتاسيم و منيزيم موجود در لبنيات سبب كاهش فشارخون مى شود.

• پوكى استخوان

امروزه بيمارى «استئو پوروز» يا پوكى استخوان يكى از مشكلات جامعه بشرى به

شمار مى رود. اين بيمارى زنان را ?? درصد بيش از مردان مبتلا مى سازد. نتايج

پژوهش ها نشان مى دهد از هر زن بالاى ?? سال يك نفر از شكستگى وابسته به

استئو پوروز رنج مى برد.پوكى استخوان بيمارى اى است كه سبب كاهش تراكم

استخوان مى شود. اين كاهش، فزاينده و تدريجى بوده و استخوان را شكننده مى كند.

شيوع پوكى استخوان به عنوان يك بيمارى خاموش در ايرانيان ناشى از كمبود كلسيم

در نزديك به ?? درصد افراد جامعه است. كارشناسان الگوى غلط مصرف غذا را علت

عمده كمبود كلسيم در ميان ايرانيان برمى شمارند. استفاده از مواد لبنى از جمله شير به

اندازه مناسب در تغذيه افراد به ويژه دختران از سنين كودكى تا سى سالگى و انجام

فعاليت هاى بدنى، از عمده راه هاى تامين كلسيم و جلوگيرى از شكستگى استخوان

است. كاهش كلسترول، جلوگيرى از ازدياد وزن و... از ديگر مزيت هاى استفاده از

شير و فرآورده هاى آن به شمار مى رود.

امگا3

امگا3 چيست؟

بدن انسان براي برطرف كردن نيازهاي خود به مواد تغذيه اي از جمله اسيدهاي چرب

و پروتئين نياز دارد. اسيدهاي چرب از اجزاي تشكيل دهنده چربي

ها است كه بدن قادر

به توليد انواع ضروري آن نيست و بايد از طريق ماده غذايي تامين گردد. اسيدهاي

چرب به دو گروه اشباع شده و غيراشباع تقسيم بندي مي شوند. «امگا ?» نام گروهي

از اسيدهاي چرب غيراشباع ضروري است. اين اسيدهاي چرب را به اين دليل

ضروري ناميده اند كه اولاً براي ادامه حيات بدن كاملاً ضروري هستند و ثانياً چون

توسط خود بدن انسان قابل توليد نيستند، حتماً بايد از طريق رژيم غذايي با مكمل ها

تامين شوند. به عبارتي لزوم حضور اسيدهاي چرب امگا ? در بدن را مي توان اينگونه

توضيح داد كه: ساختمان غشاء سلولي در بدن عمدتاً از اسيدهاي چرب تشكيل يافته اند.

غشاء سلولي اجازه مي دهد تا ميزان معيني از مواد مغذي به درون سلول ها وارد شده

و مواد زائد به سرعت از داخل سلول ها خارج گردند. براي آن كه سلول ها قادر باشند

اين وظيفه تبادل مواد مغذي و زائد را به نحو احسن به انجام رسانند بايستي غشاء

سلولي سياليت، پايداري و يكپارچگي خود را حفظ نمايد. سلول هايي كه فاقد غشاء

سلولي سالم باشند، توانايي نگهداري آب و مواد مغذي را از دست داده و همچنين قابليت

برقراري ارتباط با ساير سلول ها را نيز از دست مي دهند. از آنجايي كه غشاء سلولي

از چربي تشكيل يافته است، سياليت و انعطاف پذيري آنها به نوع چربي مصرفي ما

بستگي دارد. مصرف روغن هاي اشباع شده غشاء سلولي را سفت و سخت مي كند و

در مقابل، مصرف روغن هاي غيراشباع، سلامتي آنها را تضمين مي كند و لذا

اسيدهاي

چرب امگا ? ، نقش حياتي اي در ساختار غشاء سلولي دارد. امگا ? براي

نخستين بار در سال ???? با تحقيق بر روي شيوه غذايي اسكيموها كشف شد. مطالعه

بر روي خون اسكيموها نشان داد با وجود آنكه اسكيموها غذاي اصلي خود را از گوشت

حيوانات پرچرب شكاري تهيه مي كردند ولي اسيدهاي چرب موجود در خون آنها مانع

از تجمع پلاكت و در نتيجه مانع از رسوبات و گرفتگي رگ ها مي شود.

اين تحقيق حضور امگا ? در جانداران آبزي همچون قزل آلا، تن، هاليبوت (نوعي ماهي

پهن بزرگ) و ديگر جانداران دريايي از جمله خزه و جلبك و نيز گياهاني نظير خرفه و

همچنين دانه هاي روغني را اثبات كرد.اسيدهاي چرب امگا ،? نقش مهمي در كاركرد

فعاليت هاي مغذي و به خصوص تقويت حافظه و نيز فعاليت هاي قلب دارند.

كارشناسان موسسه قلب آمريكا بنا بر يافته هاي خود مصرف مواد حاوي امگا ? را

حداقل دو بار در هفته توصيه كرده اند. تحقيقات نشان داده است زنان باردار، مادران

شيرده و كودكان بايد براي تامين امگا ? مورد نياز بدن خود از قرص هاي مكمل امگا

? استفاده نمايند.سه نوع اصلي اسيد چرب امگا ? وجود دارد: نخستalph-limoenic

acid كه به اختصار ALA خوانده مي شود. مهمترين مخزن ALA روغن بذر گياه

كتان است. پس از آن روغن گردو، جوانه گندم و سويا حاوي اين اسيد چرب هستند.

ساير مواد غذايي فاقد اين اسيد چرب هستند يا مقداري بسيار كمي از اين اسيد چرب

ALA را دارند. اسيدهاي چرب ALA در بدن به دواسيد چرب ديگر از خانواده امگا

?

به نام هاي ( eicosapentaenoic(EPA و docosahexenoic (DHA) تبديل مي

شوند. اين دو اسيد چرب تنها در ماهي و فرآورده هاي تهيه شده از ماهي نظير روغن

ماهي يافت مي شود.گونه ديگري از اسيدهاي چرب به نام امگا ? شناخته مي شوند.

امگا ? در روغن هاي ذرت، آفتابگردان، سويا و تخم مرغ، مارگارين، گوشت قرمز و

غلات يافت مي گردد. امگا ? برخلاف امگا ? خاصيت التهابي داشته و انعقاد و لخته

شدن خون را افزايش مي دهد. مصرف امگا ? و امگا ? هر دو براي بدن ضروري

است. مصرف فقط يكي از اين دو اسيد چرب نه تنها مفيد نيست بلكه مشكلات عديده اي

را نيز در بدن پديد مي آورد. لزوم مصرف متعادل اين دو اسيد چرب ضروري به اين

خاطر است كه اين دو اسيد چرب با يكديگر بر سر آنزيم ها رقابت مي كنند. يعني هرگاه

اسيدچرب امگا ? بيش از امگا ? مصرف گردد، فقط اسيد چرب امگا ? متابوليزه شده

و بدن قادر نيست از اسيد چرب امگا ? استفاده كند. مصرف مواد حاوي اسيد چرب

امگا ? سبب كاهش خطر ابتلا به سرطان و بيماري هاي قلبي در افراد و نيز كاهش

كلسترول و تري گليسيريدهاي خون، كاهش فشارخون، كاهش دردهاي مفاصل،

روماتوئيد و آرتروز، كاهش وزن، درمان پوكي استخوان، درمان افسردگي؛ كاهش

التهاب در سرتاسر بدن، جلوگيري از تصلب شرايين، شل شدن و گشاد شدن عروق

خوني و همچنين حفظ انعطاف پذيري ديواره عروق، افزايش سطح هورمون رشد و

افزايش رشد عضلات و... مي گردد بطور كلي فوايد مصرف امگا 3 شامل موارد زير

مي باشد:

1- كاهش كلسترول و تري گليسريدهاي خون.

2- كاهش فشار خون.

3- پيشگيري از بيماريهاي قلبي-عروقي. مصرف دو وعده ماهي در هفته خطر سكته و

حملات قلبي را تا 50 درصد كاهش ميدهد.

4- كاهش وزن.

5- درمان و كاهش دردهاي مفاصل-آرتريت روماتوئيد و آرتروز.

6- درمان پوكي استخوان. امگا 3 جذب كلسيم را افزايش داده و رسوب كلسيم را در

استخوانها تسهيل ميكند.

7- درمان افسردگي. افرادي كه امگا3 به اندازه كافي دريافت نميكنند بيشتر مستعد

افسردگي ميباشند.

8- التايم سوختگيها. با كاهش التهاب و تسريع التيام زخمها.

9- امگا 3 علايم آسم را تخفيف داده و امگا 6 آن را تشديد ميكند.

10- كاهش دردهاي قاعدگي.

11- كاهش التهاب در سرتاسر بدن.

12- جلوگيري از تصلب شرايين.

13- شل شدن و گشاد شدن عروق خوني. حفظ انعطاف پذيري ديواره عروق و

پيشگيري از تشكيل پلاك در ديواره عروق.

14- جلوگيري از رشد سلولهاي سرطاني.

15- افزايش سطح هورمون رشد.افزايش رشد عضلات.

16- كاهش لخته شدن خون. خاصيت ضد انعقادي. كاهش ويسكوزيته (گرانروي) خون.

17- افزايش تمركز و قوه ادراك.

18- نقش در تكامل مغز و رشد سلولهاي عصبي و حفظ سلامتي چشمها (مصرف آن به

زنان باردار و شيرده توصيه ميگردد). درمان خشكي چشم.

19- كاهش بروز سرطانهاي پستان، تخمدان، پروستات، معده و روده بزرگ.

20- كنترل و تعديل اختلالات خود ايمني.

21- پيشگيري و يا درمان: آلزايمر- آسم- اختلال كم توجهي- بيش فعالي -اختلال دو

قطبي-اختلالات تغذيه اي -سرطانها-اگزما-ميگرن-پسوريازيس-آكنه.

22- بهبود توان ذهني و حافظه.

23- جلوگيري از پيري زود رس.

24- كاهش و پيشگيري از آريتمي.

25- تثبيت انسولين وقند خون.

26-

پوست را لطيف و نرم ميكند. چه كساني نبايد امگا 3 مصرف كنند:

1- افرادي كه دچار اختلالات خوني ميباشند.

2- كساني كه پوستشان براحتي دچار كوفتگي و كبود شدگي ميگردد.

3- كساني كه از داروهاي رقيق كننده خون مثل آسپرين و يا وارفارين استفاده ميكنند.

چونكه امگا 3 نيز داراي خاصيت رقيق سازي خون است.

4- افرادي كه به غذاهاي دريايي حساسيت دارند.

5- مصرف دوز بالاي امگا 3 سيستم ايمني بدن را سركوب ميكند بنابراين كساني كه

سيستم ايمني بدنشان ضعيف است نبايستي از آن استفاده كنند.

6- افرادي كه فشار خون خيلي بالا و كنترل نشده دارند. عوارض جانبي امگا 3:

مصرف به اندازه امگا 3 بسيار بي خطر است.

1- مصرف بيش از حد امگا 3 موجب اسهال، احساس تهوع و احساس طعم ناخوشانيد

در دهان ميشود.

2- مصرف دوز بالاي امگا 3 جذب ويتامينهاي A-D-E وK را كاهش ميدهد.

3- بوي ماهي در تنفس، مدفوع روغني و چرب از عوارض نادر مصرف امگا 3

ميباشد.

4- در برخي افراد ديابتي موجب بالا رفتن قند خون ميگردد.

5- مصرف بيش از 3 گرم امگا 3 در روز خطر سكته هموراژيك (پاره شدن عروق

مغز) را افزايش ميدهد. نكته مهم در باره امگا 3:

امگا 3 به نور، حرارت و اكسيژن بسيار حساس ميباشد. وقتي امگا 3 در معرض اين 3

عامل قرار ميگيرد اكسيد شده و يا به اصطلاح فاسد ميشود. اكسيداسيون امگا 3 طعم آن

را تغيير داده و ارزش غذايي آن را نيز از بين ميبرد. همچنين اكسيداسيون امگا 3 ايجاد

راديكالهاي آزاد را ميكند كه منجر به سرطان ميگردد.

بنابراين روغنهاي حاوي امگا 3

را در ظروف كاملا در بسته، بدور از نور و در يخچال نگه داري كنيد. هيچگاه

روغنهاي غير اشباع چند گانه را براي سرخ كردن مواد غذايي مورد استفاده قرار

ندهيد. ويتامين E از اكسيد شدن امگا 3 جلوگيري بعمل مي آورد. دوز مصرف امگا 3 براي بزرگسالان:

1-EPA وDHA 450 ميلي گرم در روز و يا 3-2 وعده ماهي در هفته.

2- مكملهاي روغن ماهي (امگا 3): 3000 تا 4000 ميلي گرم در روز. (3 تا 4 گرم در

روز)

3-ALA 2220 ميلي گرم در روز

نكته: هر 1000 ميلي گرم از كپسولهاي روغن ماهي حاوي 180 ميلي گرم EPA و

120 ميلي گرم DHA است.

نكته:از 2 هفته قبل و تا دو هفته بعد از عمل جراحي از مصرف امگا 3 خودداري كنيد.

نكته: از آنجايي كه امكان وجود سم جيوه در ماهي وجود دارد مصرف كپسولهاي امگا3

توصيه ميگردد چراكه اين كپسولها تصفيه شده و فاقد جيوه و ديگر سموم ميباشند.(البته

نوع معتبر آنها). كپسولهاي امگا 3 را ميتوانيد از داروخانه ها تهيه كنيد .

دو اسيد چرب ضروري بدن امگا 3 و امگا 6 ميباشند. اسيده_اي چ_رب ض_روري آن

دست_ه از اسيدهاي چرب ميباشندك_ه ب_دن ق_ادر ب_ه ت_وليد و سنتز آنها نيست و بايد از

طريق غ_ذا تامين گردند. امگا 3 و امگا 6 جزء اسيدهاي چرب غير اشباع چندگانه

(مركب) ميباشند. تقسيم بندي چربي ها به قرار زير است:

1- چربي هاي اشباع(بدون پيوند دوگانه): اين چربيها در دماي محيط و اتاق جامد مي

ب_اش_ن_د. م_ثل:كره، دنبه،

چربي گوشت قرمز، روعن نارگيل.

2- چربي هاي غير اشباع يگانه

و يا ساده (داراي يك پيوند دوگانه): اين چربيها در

دماي اتاق مايع بوده اما درون يخچال جامد هستند. مثل: روغنهاي زيتون، بادام و بادام

زميني.

3- چربيهاي غير اشباع چندگانه و يا مركب(داراي بيش از يك پيوند دوگانه): اين

چربيها هم در دماي محيط و هم در يخچال مايع ميباشند. مثل: روغن هاي آفتاب گردان،

سويا، ماهي، گردو و دانه كتان.

4- چربيهاي ترانس: چربيهاي غير اشباعي هستند كه طي فرآيند هيدروژناسيون به

حالت جامد در آمده اند. مصرف امگا 3 و امگا 6 هر دو براي بدن ضروري است. اما

يافته هاي پژوهشگران حاكي از آنست كه نسبت اين دو اسيد چرب در رژيم غذايي ما

از تعادل خارج است. نسبت ايده آل امگا 6 به امگا 3 در رژيم غذايي ميبايست 1:1 و

حداكثر 4:1 باشد. اما متاسفانه اين نسبت در افراد جامعه به 11:1 تا 30:1 ميباشد. يعني

مصرف امگا 6 در اغلب افراد 30 برابر امگا 3 ميباشد. مصرف هر كدام از اين دو

اسيد چرب به تنهايي نه تنها مفيد نيست بلكه مشكلات عديده اي را نيز در بدن پديد مي

آورد. لزوم مصرف متعادل اين دو اسيد چرب ضروري به اين خاطر است كه اين دو

اسيد چرب با يكديگر بر سر آنزيمها رقابت ميكنند. يعني هرگاه اسيد چرب امگا 6 بيش

از امگا 3 مصرف گردد، فقط اسيد چرب امگا 6 متابوليزه شده و بدن قادر نميباشد از

اسيد چرب امگا 3 استفاده كند. دليل دوم اين امر خواص متفاوت اين دو اسيد چرب است

كه به آن اشاره خواهيم كرد. بنابراين از آنجايي كه ما در

رژيم غذايي از اسيد چرب

امگا 6 به اندازه كافي و حتي بيش از نياز مصرف ميكنيم بايستي مصرف امگا 3 خود

را افزايش دهيم.

1- امگا 6: مهمترين آن LINOLENIC ACID (لينولنيك اسيد)، LINOLEIC

ACID (لينولئيك اسيد) و ARACHIDONIC ACID(آراشيدونيك اسيد)ميباشند.

امگا 6 در روغنهاي ذرت، آفتاب گردان، سويا و تخم مرغ، مارگارين، گوشت قرمز و

غلات موجود ميباشد. امگا 6 بر خلاف امگا 3 خاصيت التهابي داشته و انعقاد و لخته

شدن خون را افزايش ميدهد.

2- امگا 3: مهمترين آن شامل:

* EPA(EICOSAPENTAENOI C ACID)= ايكوزاپنتوانيك اسيد.

* DHA (DOCOSAHEXAENOIC ACID)= دوكوزاهگزانوئيك اسيد.

* ALA(ALPHA-LINOLENIC ACID)=آلفا لينولنيك اسيد. منابع امگا 3:

1- ماهي هاي روغني: مثل ماهي آزاد، قزل آلا، تن، اسقومري، شاه ماهي. كه حاوي

EPA ,DHA ميباشند.

2- گياهان: مثل روغن هاي سويا، آفتابگردان، كانولا، دانه كتان و گردو، فندق، كنجد.

كه حاوي ALA ميباشند.

3- مواد غذايي غني شده با امگا 3 مانند: نانها، آب ميوه ها، روغنها و تخم مرغ.

4- مكملهاي روغن ماهي.

نكته:ALA در بدن به EPA و DHA تبديل ميشوند.

نكته:بدن افراد مبتلا به اسكيزوفرني و يا ديابتي ممكن است نتواند ALA را به EPA و

DHA تبديل سازد.

نكته:امگا 3 خاصيت ضد التهابي و ضد انعقادي دارد. نقش اسيد هاي چرب در بدن:

1- ساختمان غشاء سلولي در بدن عمدتا از اسيد هاي چرب تشكيل يافته اند. غشاء

سلولي اجازه ميدهد تا ميزان ضروري از مواد مغذي به درون سلولها وارد شده و مواد

زائد بسرعت از داخل سلولها خارج گردند. براي آنكه سلولها قادر باشند اين وظيفه

تبادل مواد مغذي و زائد را به نحو احسن به

انجام رسانند بايستي غشاء سلولي سياليت،

پايداري و يكپارچگي خود را حفظ كند. سلولهايي كه فاقد غشاء سلولي سالم ميباشند

توانايي نگهداري آب و مواد مغذي را از دست داده و همچنين قابليت برقراري ارتباط با

ساير سلولها را نيز از دست ميدهند. از آنجايي كه غشاء سلولي از چربي تشكيل يافته

است، سياليت و انعطاف پذيري آنها به نوع چربي مصرفي ما بستگي دارد. مصرف

روغنهاي اشباع شده (هيدروژنه) غشاء سلولي را سفت و سخت ميكند. و در مقابل

مصرف روغنهاي غير اشباع سلامتي آنها را تضمين ميكند. امگا 3 نقش حياتي در

ساختار غشاء سلولي دارد.

2- اسيد هاي چرب ضروري در كاركرد صحيح سيستم هاي عصبي، توليد مثلي، ايمني

و قلبي-عروقي نقش حياتي دارند.

3- اسيد هاي چرب در بسياري از فرآيندهاي بيوشيميايي بدن نقش دارند.

4-60 درصد مغز از چربي تشكيل يافته است. عملكرد صحيح مغز و سلولهاي عصبي

به اسيدهاي چرب وابسته است. امگا 3 از اجزاء اصلي ساختمان مغز، بافتهاي عصبي

و شبكيه چشم ميباشد.

5- تحريك متابوليسم، افزايش سرعت متابوليسم، افزايش توليد انرژي.

6- نقش در متابوليسم و نقل و انتقال كلسترول و تري گليسريدها.

7- نقش در تنظيم تقسيم سلولي. امگا 3 و پروستاگلاندينها:

امگا 3 در بدن به پروستاگلاندينهاي PG1 وPG3 و يك محصول جانبي ديگر بنام

EICOSANOIDS تبديل (متابوليزه) ميگردد. پروستاگلاندينها در تنظيم فشار خون،

انعقاد خون، نقل و انتقالات عصبي- پاسخهاي آلرژيك و التهابي- عملكرد كليه ها، معده

و روده-رشد و ترميم بافتها-توليد انرژي-تنظيم هورمونهاي جنسي و سنتز ديگر

هورمونها نقش دارد.پروستاگلاندينهاي PG1 و PG3 خاصيت ضد التهابي-ضد انعقاد

خون و پروستاگلاندينهاي PG2 خاصيت التهابي داشته

و لخته شدن خون را تسهيل

ميكنند و توسط چربيهاي اشباع شده و امگا6 توليد ميگردند. نتايج يك تحقيق جديد در رابطه با اثر امگا3

به گزارش خبرنگار سايت پزشكان بدون مرز به نقل از رويترز، محققان هلندي در يك

تحقيق رژيم غذايي و عملكرد ادراكي ? ????مرد ? ???تا ? ???ساله را كه بيماري آلزايمر

نداشتند، مورد بررسي قرار دادند. اين مردان يك بار در سال ? ?????و بار ديگر ?

?????ارزيابي شدند.محققان دريافتند مصرف روزانه تقريبا ? ????ميلي گرم اسيد چرب

اومگا ??? ( معادل مصرف شش وعده ماهي كم چرب در هفته و يا يك ماهي پرچرب در

هفته) فرد را در مقابل زوال قواي ادراكي محافظت مي كند.در تحقيق ديگري محققان

آمريكايي اقدام به بررسي رابطه مصرف امگا ? ??و زوال قواي ادراكي در ? ??هزار و ?

????مرد سفيد پوست ? ???تا ? ???ساله كردند.اين افراد ابتدا در سالهاي ? ???? - ???و

سپس ? ??و ? ??سال بعد ارزيابي شدند.در اين تحقيق هيچ رابطه اي بين ميزان اوليه اسيد

چرب امگا ? ??در مردان و زوال ادراكي ديده نشد. اما در بررسي انواع خاص زوال

قواي ادراكي مشخص شد مصرف ميزان زياد اسيد چرب امگا ? ??در جلوگيري از از

دست دادن سلاست و رواني كلامي كمك مي كند.اين ارتباط در مرداني كه فشار خون

بالا و ديسليپيدما (اختلال ميزان چربي در خون) داشتند نيرومند و در مردان مبتلا به

افسردگي شديد مشهود نبود.نتايج اين تحقيقات در مجله تغذيه باليني به چاپ رسيده است.

با اين وجود براي كشف تاثير خوردن ماهي، روغن ماهي و يا هر دو آنها در مردان

مسني كه

در معرض خطر ابتلا به زوال قواي ادراكي و بيماري آلزايمر قرار دارند بايد

تحقيقات باليني بيشتري انجام شود.

منابع :

http://www.pezeshk.us

http://www.seemorgh.com

http://forum.omegapars.com/

نان سالم

نان سالم چه ويژگي ها و چه اهميتي درسلامت انسان دارد؟

گندم يكي از غني ترين غلات درطبيعت است كه تمام ويتامينها در آن پيدا مي شود و

مقداري فسفرو مواد معدني در آن است .

غلات و عمدتاً گندم كه دراشكال مختلف ،غذاي پايه مردم كشور محسوب مي گردد

ازاهميت بيشتربرخوردار مي باشد و نان به عنوان اصلي ترين غذاي مصرفي داراي

اولويت قابل ملاحظه اي است .تاريخچه ي نان كه به طور تصادفي به وقوع پيوست به

حدود 4 تا 5 هزارسال پيش برمي گردد به اين صورت كه خميرشل و رواني روي

قطعه سنگي درمعرض آفتاب و هوا قرار گرفت و خشك شد .واژه ي نان از زبان

پهلوي گرفته شده و به معناي قطعه اي از آرد خمير شده است كه برآتش پخته شود .

تحقيقات صورت گرفته روي 100 گرم نان نشان داده نان حاوي 40 درصد آب 45 _

55 درصدكربوهيدرات ، 8 درصد پروتئين ،1/5 درصد چربي و 1 درصد املاح

معدني مي باشد و ميزان انرژي آن 900 _ 1000 ژول است .اصولاً در يك جيره

غذايي صحيح بايد روزانه 2571/8 كالري انرژي و 104 گرم پروتئين جذب بدن گردد

كه در اين جيره غذايي نان 27 درصد و انرژي 23 درصد از پروتئين مورد نياز بدن

را تأمين مي كند .درحالي كه درايران ميزان انرژي مصرفي كمتر ازمتوسط جيره

غذايي صحيح است و همچنين سهم نان 48 درصد است و در بخش تأمين پروتئين آن

35 درصد مي باشد .با كمي دقت متوجه مي شويم كه درايران نان به جاي سايرمواد

خوراكي مصرف مي شود (مطابق جدول ذيل صفحه ).

درايران مصرف سرانه نان بين 139 _ 164 كيلوگرم است ،درحالي كه مصرف سرانه

نان دركشورهاي اتحاديه اروپا 68 كيلوگرم مي باشد .با توجه به اين آمار و ارقام توليد

ناني با كيفيت مطلوب امري اجتناب ناپذير است ، گفته شده است كه مصريان قديم از

اولين اقوامي بودند كه استفاده از خميرترش را در توليد نان فرا گرفته بودند .استفاده

ازخمير ترش را در توليد نان فرا گرفته بودند .استفاده از خمير ترش باعث شد كه نان

از حالت سفتي و سخت بودن اوليه خارج شود و حالتي متخلخل و اسفنجي پيدا كند .

اولين بارلويي پاستور ،دانشمند فرانسوي كشف كرد كه عمل ورآمدن خمير بر اثر

فعاليت موجودات تك سلولي زنده روي مي دهد .خميرترش داراي خمير مايه طبيعي و

باكتريهاي توليد كننده اسيد استيك و اسيد لاكتيك مي باشد كه به طور طبيعي درآرد

وجود دارند و در هنگام تهيه خميراز مواد غذايي موجود در آن استفاده كرده تكثير مي

شوند .درنتيجه با استفاده از خمير ترش مقدار زيادي از سلولهاي خميرمايه تازه نيز

وارد خمير مي شوند .فعاليت اين ميكروارگانيسم هاي زنده باعث توليد گاز دي اكسيد

كربن ،افزايش حجم خمير و متخلخل شدن بافت داخلي آن مي شود .خميرمايه اي كه

اكنون به طورصنعتي تهيه مي شود همان خمير مايه طبيعي است كه عمل ورآمدن خمير

را درخمير ترش انجام مي دهد كه درعين حال با انتخاب گونه ها و نژادهاي مخمرهاي

مناسب ، خواص

آن بسيار بهبود يافته است .

خمير مايه موجب حفظ لازم محيط و تخريب اسيد فيتيك مي شود و بعضي از اسيدهاي

آمينه ضروري را به آرد اضافه مي كند و همين طور ضمن افزايش ماندگاري نان به

لحاظ خاصيت ضد ميكروبي ، باعث كاهش فساد نان

مي شود .خميرمايه منبعي غني ازويتامينهاي گروه ب و تأمين كننده بخشي از آنزيمهاي

مورد نيازبدن است و عامل تخمير و منشأ افزايش عطروطعم نان مي شود .

بعد از اينكه تركيبات خميرمانند آرد گندم ، نمك ، آب و خميرمايه با يكديگر مخلوط

شدند و خميرآماده شد بايد به آن مدت زماني استراحت داده شود .در اين مدت خميرمايه

شروع به فعاليت كرده مقداري گازدي اسيد كربن ( CO2)توليد مي كند ،گاز CO2

آزاد شده درشبكه پروتئيني خمير محبوس شده و حجم آن را افزايش مي دهد و باعث

ايجاد حالت متخلخل و اسفنجي در نان مي شود .

ممكن است اين سؤال براي شما پيش بيايد كه آيا خمير مايه جايگزيني هم دارد ؟ پاسخ

اين سؤال منفي است .امروزه با توليد وسيع خميرمايه درجهان اين مخمرها بيشترين

مقدار توليد يك ميكروارگانيسم در دنيا بوده است و تا كنون هيچ جايگزيني براي آن در

توليد نان يافت نشده است .

چرا از جوش شيرين استفاده مي شود ؟ متأسفانه درسالهاي اخير استفاده از جوش

شيرين كه يك ماده ي شيميايي با نام بيكربنات سديم است رايج شده كه آن هم دقيقاً

همانند مخمرخميرمايه توليد co2 مي كند ، اما قسمتي از بي كربنات سديم در اثرحرارت

به كربنات سديم كه يك ماده مقاوم در برابر حرارت

است تبديل مي شود كه درنان باقي

مي ماند و مزه نان را تغيير مي دهد .مصرف جوش شيرين همچنين موجب اختلال

درجذب فسفر و كلسيم در بدن و نرمي استخوان مي شود ، ازطرفي موجب اختلال

درجذب آهن و كم خوني به خصوص در زنان مي شود .خوشبختانه درسالهاي اخير

اقدامات خوبي در جهت ممنوعيت استفاده از جوش شيرين صورت گرفته است . مسموميت هاي ناشي از مصرف نان

به دليل اينكه هنگام پخت نان به روش سنتي (استفاده از تنور و سوخت مازوت )نان

درتماس مستقيم و نزديك با شعله و دود حاصل از سوخت قرار دارد ، امكان آلودگي

با تركيبات مضري نظيربنزو آپيرن افزايش مي يابد .از بين نانهاي سنتي در ايران نان

سنگك به طور غيرمستقيم درمعرض شعله قرار داشته ، ازاين رو امكان آلودگي به

حداقل مي رسد ، ولي بيشترين آلودگي مربوط به تنور نان بربري است . ويژگي هاي يك نان خوب :

_ گندم مورد استفاده بيشتر از 4 ماه در انبار نگهداري نشده باشد .

_ كمترين حد سبوس گيري را داشته باشد .

_ ور آمدن خميرنان به طور طبيعي توسط عمل تخمير (خميرترش يا مايه خمير )انجام

شده باشد نه با استفاده از افزودني هاي غيرمجازمانند جوش شيرين

_ زمان خميرگيري تا پخت حداقل يك تا دو ساعت باشد . توصيه هاي بهداشتي در مورد تهيه و نگهداري نان :

_ نانهاي صنعتي و نيمه صنعتي توليد شده بايد داراي بسته بندي مناسب بوده و

مشخصات لازم روي برچسب درج شده باشد .اگرماده غذايي ما بدون بسته بندي است

(مثل انواع نان سنتي

يا گندم و جو فله )بايد مراقب باشيم در هنگام حمل و نقل (مثلاً در

داخل ماشين )با محيط كثيف در تماس نباشد .

_ از پيچاندن انواع نان در داخل روزنامه و يا قرار دادن در داخل كيسه نايلون سياه

(بازيافتي )خودداري شود .

_ توصيه مي شود نان مصرفي به شكل روزانه تهيه شود .درصورت تصميم به

نگهداري نان در طولاني مدت بايد به شكل اصولي قبل از قرار دادن داخل فريز خنك

گردد سپس درنايلون تميز قرار گيرد ، زيرا در غيراين صورت نان داغ در داخل

نايلون اصطلاحاً عرق كرده با توجه به رطوبت حاصل از تعريق ،ممكن است كپك

بزند .

_ آرد بايد در محيط بسيارخنك يا در داخل بسته بندي مناسب به شكلي كه رطوبت

يخچال را جذب نكند در يخچال نگهداري شود .

_ مصرف بيشترنانهايي كه از آرد كامل (سبوس دار )تهيه شده اند به جهت ارزش تغذيه

اي بالاتر توصيه مي شود .(نان سنگك ).

_ بايد از نانهايي استفاده شود كه به جاي جوش شيرين در تهيه و توليد آنها از خميرمايه

استفاده شده باشد .

_ عدم تهيه نان و غلات و فرآورده هاي آن از افراد دوره گرد كه به طريقه ي كاملاً

غيربهداشتي اين اقلام را عرضه مي نمايند .

_ چنانچه نان بيش ازيك هفته در فريزر نگهداري شود بايد قبل از انجماد آنها را در

بسته بنديهاي مخصوص كه از نظربخارآب غير قابل نفوذ هستند قرار داد .

_ بايد سعي شود انجماد نان در مدت بسيار كوتاهي انجام گيرد و حرارت بايد در مدت

حداكثر 4 تا 5

ساعت 18 درجه برسد .

_ خارج كردن نان از حالت انجماد در نانهاي سنتي ايران بايد سريع انجام شود ، زيرا

اين نانها درمدت كمتر از 4 ساعت بيات مي شود و بايد آنها را حداكثر 1 تا 1/5 ساعت

قبل از مصرف ازحالت انجماد خارج نمود .

_ نان تازه پخت شده از نظر تغذيه اي بلافاصله قابل مصرف نيست ،زيرا پس از فرايند

پخت دستخوش تغييراتي مي گردد كه اين تغييرات باعث قابل مصرف شدن آن مي شود

.

_ نگهداري نان در حرارت 4 درجه سانتيگراد (درجه حرات يخچال )نه تنها از بيات

شدن نان جلوگيري نمي كند ،بلكه موجب تسريع آن مي شود ،زيرا تغييرات فيزيكي و

شيميايي بيات شدن نان در حرارت 4 درجه سريعترين و در حرارت 60 درجه كندترين

سرعت خود را دارد .اين تغييرات در حالت يخ زده ( دماي 5-درجه و پايين تر )به كلي

متوقف مي شود .بنابراين بهترين دماي نگهداري نان ايراني درجه حرارت فريزر مي

باشد . پيشنهادها :

با نظر به اينكه نان قوت غالب مردم ايران است و حتي به جاي ساير مواد خوراكي هم

مصرف مي شود ، اطلاع رساني به مردم درخصوص نحوه ي خريد ،حمل و نقل و

نگهداري آن همچنين پرهيز از خوردن نانهايي كه بو و طعم مازوت يا گازوئيل مي دهند

و پرهيز ازخوردن بخشهاي سوخته ي نان ضروري است .درمقابل لازم است كليه ي

دست اندركاران امرتهيه نان در كشور نسبت به بهبود كيفيت نانهاي مصرفي مردم

بيشترتلاش نمايند ؛دراين راستا عدم استفاده از سوخت مازوت در كليه ي نانوايي ها و

جايگزين

كردن آن با گاز شهري ، جلوگيري از تماس مستقيم شعله با نان در

دستگاههاي نان ماشيني ( كه اين ايراد را مي توان با قرار دادن يك صفحه فلزي (هادي

انرژي حرارتي )درحد فاصله نان و شعله بر طرف نمود )همچنين ترويج و توسعه

نانهاي سنتي مطلوب (سنگك )و نانهاي حجيم و نيمه حجيم (جلوگيري از توليد ضايعات

و افزايش كيفيت نان )توصيه مي شود .

منابع :

1 _ اسرار خوراكيها ، تأليف دكتر غياث الدين جزايري

2 _ تكنولوژي نان ، تأليف دكتر ناصر رجب زاده _ انتشارات تهران

3 _ مروري بر تغذيه ، تأليف دكتر حسن محمديها ، انتشارات رزمندگان اسلام

4 _ فريدون ميرفخري و همكاران ، طرح تحقيقاتي بررسي ميزان و علل ضايعات نان

درخانواده ها و دكاكين نانوايي .

5 _ گندم ، آرد ، نان ،هسته خودكفايي صنايع آرد و نان ،تأليف جعفر ايزديار و

همكاران

6 _ بهداشت مواد غذايي ، تأليف داوود فرج زاده آلان

7 _ مسموميت هاي غذايي ،تأليف فرشاد نجومي

طب سنتي و گياهي

سركه و خواص آن

لطفاً در مورد خواص سركه توضيح دهيد و اينكه بهتر است آن را چه موقع و به چه مقدار استفاده كنم ؟

سركه از چاشني هاي شناخته شده است كه درپخت و پز و براي افزودن طعم ، مزه و

رنگ در انواع غذاها كاربرد دارد . سركه محرك اشتهاست . مصرف روزانه سركه

چه به صورت مخلوط غذاها و يا به تنهايي باعث كاهش انديس گليسمي غذاهاي حاوي

كربوهيدرات مي شود .

نوع كريستال هاي نشاسته اي موجود در مواد غذايي كربوهيدرات دار در هضم و جذب

آنها موثر

است و تفاوت در سرعت اين فعل و انفعالات را موجب مي گردد . در واقع ،

سرعت تبديل كربوهيدرات ها و جذب آنها نشان دهنده ي نمايه گليسمي يك ماده غذايي است . بنابراين ميزان قندخوني كه پس از مصرف يك وعده غذا افزايش مي يابد ،

نشان دهنده ي نمايه ي گليسمي آن ماده غذايي است و سركه اين انديس را كاهش مي دهد

. سركه خاصيت ضدويروسي دارد و مصرف آن در بيماران مبتلا به ذات الريه مفيد

است . سركه مي تواند ترشح اسيد معده را متعادل كرده و از بروز گاز معده جلوگيري

كند . همچنين سركه صفراشكن مي باشد .

سركه براي مبتلايان به ضعف اعصاب ، درد مفاصل و زخم معده مضر است . بهتر

است سركه به هنگام خالي بودن معده مصرف نشود و همراه با سالاد يا چاشني غذاها

ميل شود .

مقدار سركه ويا هر چاشني ديگري بايد محدود باشد . بنابراين مي توان از آن در حد

نصف ليوان روي سالاد خانوادگي استفاده كرد

عسل

كودك 5 ساله ام علاقه شديدي به مصرف عسل دارد. آيا عسل از نظر ارزش غذايي و محدوديت در مصرف همچون قند و شكر است؟

مضرات قند و شكر را بارها شنيده ايد پس بهتر است مصرف مقدار كم آن از دوران

كودكي آموزش داده شده و قندهاي طبيعي جاي گزين گردد. عسل داراي ارزش غذايي

زيادي است و اثرات مطلوبي در بدن بر جاي مي گذارد ولي همان طوركه گفته شده

است در مصرف هيچ ماده غذايي نبايد افراط نمود و بايد به شيوه متعادل از آن بهره

برد.

منبع:ماهنامه تغذيه و سلامتي شماره 72

روغن زيتون

روغن زيتون چه خواصي دارد؟

روغن زيتون بهترين ضدسرطان و ضدبيماري هاي كرونر قلب است . مصرف روغن

زيتون خالص كه از نظر آنتي اكسيدان مانند اسيداولئيك غني است , براي جلوگيري از

سرطان كولون , سرطان سينه و پوست و بيماري هاي كرونر قلب بسيار مفيد است .

همچنين فنولي موجود در روغن زيتون به علت فعاليت آنتي اكسيداني است كه اين آنتي

اكسيدانها قادرند راديكالهاي آزاد را حذف كنند و مسئول محافظت در برابر

پراكسيداسيون هستند در نتيجه از بروز سرطان جلوگيري مي كنند.

روغن زيتون بهترين داروي سرفه : روغن زيتون , در رفع سرفه هاي خشك همراه با

حالتهاي تحريك آميز و بيماريهايي كه ايجاد التهاب در دستگاههاي داخلي مي كند مفيد

است .

روغن زيتون نرم كننده و ملين و صفرابر است و از آن براي رفع سنگهاي صفراوي ,

رفع يبوستهاي مزمن , قولنجهاي ناشي از نفريت و مسموميت استفاده مي كنند. وي

افزود : برگ درخت زيتون , بازكننده مجاري عروقي سطحي است و باعث پايين آمدن

فشار خون مي شود بدون آنكه اثر مضعف قلب داشته باشد و همچنين براي آن اثر

ضدقند و اوره خون نيز قائل شده اند و حالت برافروختگي را از بين مي برد. در طب

سنتي معتقدند كه جوشانده غليظ برگ زيتون در رفع عوارض

نقرس و رماتيسم موثر است و همچنين در پيشگيري از ارترواسكروز و تصلب

شرايين موثر است و از بين برنده عفونتهاي قارچي و يا عفونتهاي ايجادشده از طريق

مخمرها و همچنين در از بين بردن برخي كرمها نيز موثر

است .

روغن زيتون

روغن زيتون چه خواصي دارد؟

روغن زيتون بهترين ضدسرطان و ضدبيماري هاي كرونر قلب است . مصرف روغن

زيتون خالص كه از نظر آنتي اكسيدان مانند اسيداولئيك غني است , براي جلوگيري از

سرطان كولون , سرطان سينه و پوست و بيماري هاي كرونر قلب بسيار مفيد است .

همچنين فنولي موجود در روغن زيتون به علت فعاليت آنتي اكسيداني است كه اين آنتي

اكسيدانها قادرند راديكالهاي آزاد را حذف كنند و مسئول محافظت در برابر

پراكسيداسيون هستند در نتيجه از بروز سرطان جلوگيري مي كنند.

روغن زيتون بهترين داروي سرفه :

روغن زيتون , در رفع سرفه هاي خشك همراه با حالتهاي تحريك آميز و بيماريهايي كه

ايجاد التهاب در دستگاههاي داخلي مي كند مفيد است .

روغن زيتون نرم كننده و ملين و صفرابر است و از آن براي رفع سنگهاي صفراوي ,

رفع يبوستهاي مزمن , قولنجهاي ناشي از نفريت و مسموميت استفاده مي كنند. وي

افزود : برگ درخت زيتون , بازكننده مجاري عروقي سطحي است و باعث پايين آمدن

فشار خون مي شود بدون آنكه اثر مضعف قلب داشته باشد و همچنين براي آن اثر

ضدقند و اوره خون نيز قائل شده اند و حالت برافروختگي را از بين مي برد. در طب

سنتي معتقدند كه جوشانده غليظ برگ زيتون در رفع عوارض

نقرس و رماتيسم موثر است و همچنين در پيشگيري از ارترواسكروز و تصلب

شرايين موثر است و از بين برنده عفونتهاي قارچي و يا عفونتهاي ايجادشده از طريق

مخمرها و همچنين در از بين بردن برخي كرمها نيز موثر است .

انبه و ارزش غذايي آن

ارزش غذايي انبه چه قدر است؟

انبه

از نظر غذائي بسيار غني است در مقايسه باساير ميوه هامنبع عالي كاروتن است

هر يكصد گرم از قسمت خوراكي انبه حاوي 1990 واحد بين المللي بتاكاروتن (ويتامين

آ) است كه خيلي بيشتر ازميزان موجود در ساير ميوه هاست. مجموع كاروتنوئيدها در

انبه با رسيدگي ميوه افزايش مي يابد.خوردن ميوه درفصل آن مي تواند ذخيره اي از(

ويتامين آ) در كبد تأمين كند كه براي دوام آوردن براي بقيه سال كفايت مي كندو براي

پيشگيري از ناهنجاري هاي كمبود ويتامين آ مثل شب كوري، بسيار مفيد است .

انبه، چه رسيده وچه نارس منبع خوبي از( ويتامين ث) مي باشد . در هر يكصد گرم

انبه مقدار 16 ميلي گرم ويتامين ث موجود است.( ويتامينهاي آ وث) هر دو آنتي

اكسيدان بوده وبه جلوگيري از آسيبهاي راديكالهاي آزاد و در نتيجه كاهش ريسك برخي

سرطانها كمك مي كنند. انبه رسيده تامين كننده منبع خوبي از كالري است.يك انبه

رسيده به ازاي هر يكصدگرم وزن مقدار 47كيلو كالري تأًمين مي كند.(كه بيشتر از قند

فروكتوز به دست مي آيد).انبه نارس در مقايسه با رسيدهً آن كالري كمتري دارد. انبه

رسيده همچنين منبع خوبي از پتاسيم بوده و مقدار نا چيزسديم آن ، باعث مي شود براي

بيماران داراي فشار خون بالامناسب باشد افرادي كه محدوديت رژيم پتاسيم دار مثل

رژيم غذايي براي نارسائي كليه دارند بايد از مصرف انبه پرهيز كنند.

موسير

موسير چه خواصي دارد؟

پيازي است كوچك و خوردني كه به پياز نرگس شبيه و برگش شبيه برگ تره است و

گلش به بنفشه مي ماند .

آرايش:بر لكه ها ي سياه چهره بمالند

و در آفتاب بنشينند مفيد است . اثر زخم را از بين

مي برد .دهان و زبان را زبر مي گرداند .با زرده تخم مرغ بر زگيل بمالند و با

سكنجبين براي علاج زخم هاي شري مفيد است .

زخم و قرحه :ضماد موسير كه با سركه باشد براي چربي وسط ماهيچه ها سازگار

است و همين ضماد را در نقرس و درد مفاصل به كار مي برند .

گر تنها موسير را ضماد كنند در پيچش عصب ، ترك هاي ناخن و گوش خوب است و

گاهي بدين منظور موسير را با قاوت مخلوط مي كنند و بر سر مي مالند. چشم :موسير

خود به خود و با زرده تخم مرغ معالج (طرفه )است و اگر سركه را به آن اضافه كنند

(غرب )را از بين مي برد و براي مداواي هر ورمي در گوشه هاي چشم خوب است .

اندام هاي غذا :موسير سرخ و شيرين با معده سازگار است و ضماد آن كه با عسل باشد

درد معده را تسكين مي دهد .در مداواي درد معده موسير تلخ بهتر است .غذا را هضم

مي نمايد .با موسير قوه غذايي طعام بيشتر مي شود .

اندام هاي دفعي :شهوت انگيز است .

هويج

هويج چه خواصي دارد؟

قوي ترين دارو در هويج ، تخم هويج بياباني مي باشد .

مزاج :گرم و تر است .

زخم و قرحه :تخم و برگ آن را بكوبند و بر زخم خوره زده بگذارند مفيد است .

اندام هاي سينه :داروي سينه پهلو و سرفه مزمن است .

اندام هاي غذا :دير هضم است و مربايش زود

هضم تر و داروي استسقا است .

اندام هاي دفعي :تخم آن و به ويژه تخم هويج بياباني و همچنين برگ هويج بياباني در

ادرار دادن قوي و شهوت انگيز است .

تخم هويج بياباني براي رفع درد شكم و روده مفيد است .

بذر هويج كاشتني نيز شهوت انگيز و از آن بادآورتر است .

ريشه هويج بياباني (شقاقل )از هويج كاشتني شهوت انگيزتر است و ادرار حيض و

بول مي كند و در اين مسئله خوردن و برداشتن آن مفيد است .

تخم و ريشه هويج در باردار شدن زن كمك مي كند .

نمك

نمك چه خواصي دارد؟

درنمك تلخي و گيرندگي هست .قوتش نزديك به قوت بورك است . نمك چندين نوع

است .سبك و متخلخل ، نمك كاني ، داراني كه بلوري است ، نمك نفطي و از اين رو

سياه رنگ است نمك هندي سياه رنگ سياهش نفطي نيست در گوهر سياه است .نمك

دريا همينكه آب ديد مي گدازد اما نمك كوهي به اين زودگدازي نيست .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :زداينده ، تحليل برنده و گيرنده است و بسيار بادزا .

نمك سوخته بسيار خشكاننده و گدازنده است و مانع گنديدگي است و خلط غليظ را سر

حال مي آورد .

آرايش :نمك سوخته را بر دندان بمالند دندان را پاك مي كند و از كرم خوردگي نگه

دارد و نمك را بر پوست بمالند لكه هاي سياه خوني را در هر جاي باشد مي زدايد

.نمك به كاربردن به اعتدال رنگ و رو را زيبايي مي بخشد .

ورم و جوش :نمك با عسل و

مويز ضماد دمل ها است .نمك با پونه و عسل ورم

بلغمي را فرو مي نشاند و مورچگي را از زياد شدن باز مي دارد .

زخم و قرحه :گوشت هاي زائد و آويزه را مي خورد .داروي گري چركين و قوبا است

.نمك را با روغن زيتون و سركه بر تن مالند و پهلوي آتش بنشينند عرق مي كنند

وخارش بلغمي تسكين مي يابد .

مفاصل :نمك و آرد و عسل ضماد شود پيچش عصب را راست مي كند ، داروي نقرس

است .نمك را با روغن زيتون مخلوط كنند و بر تن بمالند خستگي را در مي كند .

سر :نمك و پيه هندوانه ابوجهل را بر سر بمالند جوش ها را درمان كند . نمك اندراني

هوش را مي افزايد .نمك خوردني و به خصوص نمك اندراني لثه را محكم مي كند

.نمك و سركه ضماد شود و بر گوش بگذارند درد گوش تسكين مي يابد .

چشم :زياده گوشت پلك را مي خورد و ناخنه را مي زدايد .قسمت شفاف و درخشانش

در علاج تم و سفيدي چشم ويژگي دارد .لكه سياه خوني كه در چشم پديد مي آيد نمك و

روغن زيتون و عسل را ضماد كنند و بر چشم بگذارند لكه را از بين مي برد .

سينه :نمك اندراني و نفطي و ساير نمكها بلغم لزج را در سينه از هم مي پاشند .

اندام هاي تنفسي:نمك نفطي را با عسل و سركه به دهان بمالند در علاج خناق و ورم

زبان كوچك و خرخر كردن مفيد است .

اندام هاي غذا :نمك درد معده سرد را درمان

مي كند .هر نمكي و به ويژه نمك نفطي و

اندراني در استفراغ كمك هستند .

اندام هاي دفعي :همه انواع نمك مواد دردي را بيرون مي ريزند و سرازير شدن

خوراك را آسان مي كنند .نمك نفطي بلغم گنديده و ماده آبكي و مراري و سودا را

پراكنده مي كند و در حقنه به كار مي رود .

نمك بسيار سياه كه نفطي نيست بلغم و سودا را بيرون مي راند .

زهرها :با تخم كتان ضماد شود پادزهر نيش كژدم است .

با سركه و عسل پادزهر هزارپا و زنبورها است .نمك و سكنجبين گزند افيون و قارچ

سمي را خنثي مي كند .

نارگيل

نارگيل چه خواصي دارد؟

بهترينش تر و شاداب و بسيار مفيد است كه آب صاف در داخل دارد .اگر آب در آن

نباشد دليل بر كهنگي آن است .بايد پوسته مغزش را بكنند .

مزاج :گرم و خشك و اندكي رطوبت زائد دارد .

خاصيت :سنگين ولي غذاي خوبي است .

مفاصل :روغن كهنه نارگيل درمان درد پشت و سرين است .

اندام هاي غذا :بر معده سنگين است و با اندك زياني كه دارد بد غذايي

نيست .پوسته مغزش هضم شدني نيست بهتر آن است كه نخورند .

اگر نارگيل بخورند بايد بعد از آن تا يك ساعت طعام نخورند .

اندام هاي دفعي :شهوت انگيز است . اگر يك مثقال نارگيل كه كهنه اش بهتر است به

ويژه با يك مثقال روغن زردآلو خورده شود در علاج بواسير سودمند است .روغن

نارگيل اگر كهنه باشد و بخورند كرم ها و كرم كدو را مي كشد و

بيرون مي آورد .

سركه

خواص سركه را بيان كنيد.

مزاج : سركه تركيبي از گوهر گرم و سرد است كه هر دو لطيفند و سردي آن چيرگي

دارد .

خاصيت :بسيار خشكاننده است . در حالات خونريزي سركه مي خورند و بر جاي

خون برآمدن مي پاشند مانع خونريزي مي شود .

سركه از آماس جلوگيري مي كند .

سركه نمك هضم است .ضد بلغم است . به نفع آنهاست كه مزاج صفرايي دارند و به

زيان سودائيان .

آرايش :بازدارنده آماس است .سرايت غانغرينا را خنثي مي كند ، شفاي باد سرخ است

چه بخورند چه بمالند .ورم را از زياد شدن باز مي دارد . داروي كژدمه است .علاج

مورچگي و جمره است و بر پوست بمالند نمي گذارد مورچگي و جمره سبب آماس

شوند .

زخم و قرحه :پشم را از سركه تر كنند و بر زخم بگذارند ورم نمي كند . سرايت قرحه

واگير و گري و قوباء را از بين مي برد .

در علاج سوختگي از هر چيزي زود اثرتر است .

مفاصل : براي عصب خوب نيست .سركه و گوگرد را بر نقرس بمالند مفيد است .

سر :سركه را با روغن زيتون يا روغن گل مخلوط كنند و خوب به هم بزنند و پشم

ناشسته را بدان تر كنند و بر سر گذارند سردرد گرم تسكين مي يابد .

سركه لثه را تقويت مي كند . خوردني يا ماليدني آن براي لثه خوب است و به ويژه اگر

سركه با زاج بلوري حل شده باشد و در دهان بگردانند علاوه بر تقويت لثه دندان لق را

محكم كند و خون از لثه آمدن را علاج مي كند .

بخار سركه حس شنوايي را تقويت مي كند ، كم شنوايي را از بين مي برد و صداهاي

گوش را مي خواباند .

چشم :سركه و عسل را بر لكه هاي بدرنگ زير چشم بمالند مفيد است ولي بسيار سركه

خوردن ديد را ناتوان مي كند .

سينه :به نفع زبان كوچك است .در گلو گردانيدن سركه مانع سرازير شدن خلط به گلو

مي شود .

علاج افتادن زبان كوچك است .

نوشيدن سركه گرم كرده در علاج سرفه مزمن ، بلند نفسي و زالو بسيار مفيد است .

اندام هاي غذا :با معده گرم و تر سازگار است . اشتهاآور و كمك هضم است .معده را

دباغ مي دهد و بخار سركه استسقا را تحليل مي برد .اما هميشه خوردنش ممكن است

سبب استسقا شود .

اندام هاي راننده :زهدان را خنك مي كند . با سركه گرم كرده و نمك حقنه (حالتي مثل

شياف و آمپول )كنند زخم واگير روده را علاج است اما بايد قبلاً حقنه نرم بعمل آيد و

ليونت شكم حاصل شود .

زهرها :برجاي نيش حشرات ريزند مفيد است . براي دفع گزند افيون و شوكران بخورند

مفيد است .سركه اي كه از انگور وحشي مي گيرند با نمك در گزيده سگ هار و غيره

مفيد است .

در هر مسموم شدني خوردن سركه گرم كرده سودمند است .

شير

فوايد شير چيست؟

گوهر شير تركيبي است از آبي و پنيري و چربي .در شير گاو چربي زياد است .شير

شتر بسيار رقيق و چربي و پنيري

اش از شير گاو كمتر است .

شير بسيار خوب آن است كه رنگش بسيار سفيد ، قوامش معتدل و قطره اش بر ناخن

نلغزد و باقي بماند .

مزاج :مواد آبكي شير كم و چربي آن معتدل است و كمي گرايش به گرمي دارد .شير

ترش (ماست )سرد و خشك است .

خاصيت :به سبب گوهر آبي كه دارد لطافت بخش و شوينده است و گزندگي ندارد .

اندام هاي غذا :هر شيري و به ويژه شير پستان زن تغذيه زياد به مغز مي دهد .

شير زود هضم است و بايد چنين باشد .

شير وقتي غذايي شده است كه ساير غذاهايي كه هضم ها ديده و به بارها پالايش رسيده

اند هم حال شده است .

كسي كه شير مي نوشد بايد بعداً آرام بگيرد كه مبادا شير تباه گردد و بترشد . اما نبايد

بعد از شير نوشيدن فوراً خوابيد و نبايد غذاي ديگري خورد .

شير ناجوشيده بادزا است و چون بجوشد معتدل مي شود . نوشيدن شير براي زيبايي

رنگ بسيار مفيد است اما گاهي لكه هاي سفيد در رخساره به وجود مي آورد .شير را

با شكر بخورند رنگ را بسيار زيبا مي كند و به ويژه زنان از آن بهره مي برند .

شير فربه كننده است و حتي آب پنير هم فربهي مي دهد چنان كه اگر آنهايي كه مزاج

گرم و خشك دارند آب پنير بنوشند و اسهال شوند دليل چاق شدن

آنهاست .

آب پنير را بر رخساره مالند لكه ها و اثرها را از بين مي برد و اگر بخورند هم همين

اثر

را دارد .

ورم و جوش :اكثراً از اثر شير نوشيدن دمل هاي بد و آماس هاي تباه و بادكردگي و

سرخ شدن پوست و گري و خارش از بين مي رود . كساني كه ورم هاي دروني دارند

بهتر آن است كه از خوردن شير پرهيز كنند .

زخم و قرحه :شير زخم هاي ناپيدا را مي شويد و پاك مي كند و مي پوشاند.

مفاصل :شير عموماً با اعصاب ناجور است و براي بيماران عصب و به ويژه آن

بيماري كه سرد و بلغمي باشد خوب نيست .

سر :شير بز آب بيني زكامي را بند مي آورد.تندي آن را ملايم مي كند. داروي زخم گلو

است .شير فراموشي خشك و غم و وسوسه را از بين مي برد .

شير براي دندان خوب نيست ، دندانها را مي كاود ، مي خورد ، خرد مي كند و به ويژه

اگر دندان انسان سرد مزاج باشد . لثه را سست مي كند . بهتر آن است كه بعد از شير

نوشيدن با عسل و آب انگور كهنه و سكنجبين مزمزه

كنند.

شير براي بيماريهاي سردرد و سرگيجه و كساني كه احساس صداهاي غريب (طنين )

مي كنند خوب نيست .نبايد بعد از شير خوردن خوابيد . شير عموماً براي كساني كه

ضعف سر دارند بد است .

چشم :شير سبب تم و پرده چشم مي شود .اما در چشم بدوشند براي مداواي رمد و دفع

گزند مواد گرم و ناسازگار كه به چشم درآيند مفيد است و زبري را از بين مي برد .

براي از بين بردن نقطه خوني (طرفه )مفيد است و

همچنين اگر شير با سفيده تخم مرغ

و روغن خام گل مخلوط كنند و بر چشم دردمند گذارند بسيار سودمند است .

اندام هاي تنفسي :شير تازه دوشيده بز براي سرفه و سل و خون برآوردن خوب است .

شير گوسفند بهتر از آنها است .در دهان گردانيدن و غرغره كردن شير داروي خفگي

ها و ذبحه صدريه و آماس زبان كوچك و لوزتين است .

براي بيماراني كه خفقان تر خوني يا بلغمي دارند خوب نيست . شير شتر علاج برنشيت

و ضعف اندام ها است .

اندام هاي غذا :شير سبب بندآمدني ها در مثانه و كبد مي شود .آب پنير در علاج يرقان

مفيد است .

آب پنير زرداب سوخته را ريزش مي دهد .آب پنير مخلوط با افتيمون سوداي سوخته را

بيرون مي راند .شير سنگ به وجود مي آورد .

شير را آنقدر بجوشانند تا ماده آب از آن خارج شود ، شكم را بند مي آورد و بهم

خوردن عادت ماهانه را سر و سامان مي بخشد . شير شتر حيض را راه مي اندازد .

دوغ گاوي براي بيرون دادن مراره خوب است .

با شير دوشيده حقنه(وارد كردن مانند شياف ،آمپول و ...) كنند زخم هاي زهدان را

علاج مي نمايد .شير بز براي زخم آبدان مفيد است .

شير زيان جماع را جبران مي كند و شهوت انگيز است .هر شير و حتي شير ترش

(ماست )كه تر و بادزا است آرزوي جماع را زياد مي كند .

شير بادكن روده است .هر شيري كه پرمايه باشد و به ويژه آغوز كه بسيار پرمايه

است قولنج

را بر مي انگيزاند و سنگ پديد مي آورد .شير در علاج پوسته انداختن مفيد

است .شير ترش و پخته اسهال زردابي و خونريزي را بند مي آورد .شير شتر داروي

بواسير است .آماس هاي اطراف مقعد ، زخم هاي مقعد ، ورم هاي زهار ،زخم هاي

زهار را اگر با شير بيندايند درد را تسكين مي دهد .

تب ها :شير تازه دوشيده از بز براي بيماري دق مفيد است . شير ترش اگر به خوبي

چربيش را بگيرند ولي چربي بماند اكثراً تب دق را قطع مي كند . اما بايد در حالتي باشد

كه با اشتها آن را بخورند .انواع شير پرمايه ( غليظ )اكثراً تب مي شوند و تب داران

بايد از آن پرهيز كنند .

زهرها :كسي كه سم خورده و مسموم شده است شير بنوشد مفيد است .

انجير

چند مورد از احاديث شريف درباره انجير را بيان كنيد.

از كتاب مكارم الاخلاق- به نقل از ابوذر: سيني انجير به پيامبراكرم(صلي الله عليه و

آله و سلم) هديه شد. به اصحابش فرمودند: « بخوريد، چرا كه اگر بنا بود بگويم ميوه اي

از بهشت است، همين ميوه را مي گفتم، زيرا ميوه اي است بدون هسته، آن را بخوريد

زيرا بواسير را ريشه كن مي سازد و براي نقرس سودمند است.»

پيامبرخدا(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند: انجير، تازه و خشك، بخوريد، چرا

كه بر قدرت همبستري مي افزايد، بواسير را ريشه كن مي كند، و براي درمان نقرس و

سردي مزاج سودمند است.

امام رضا(عليه السلام)مي فرمايند: : انجير بوي دهان را مي برد، استخوان ها را

استحكام مي بخشد، درد را مي برد و باوجود آن ديگر به دارو نيازي نيست.

انجير همانند ترين چيز به گياهان بهشت است.

رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم)مي فرمايند: خواص ذيل را براي انجير

بر شمرده اند و مسلمانان را به خوردن آن ترغيب كرده اند :

- انجير ميوه اي بهشتي است كه بواسير را قطع مي كند.

- انجير نقرس را معالجه مي كند.

- انجير، قواي جنسي را زياد مي كند و رطوبت و سردي را كه موجب ضعف نيروي

آميزش است ، برطرف مي نمايد

حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايند : انجير براي باد قولنج مفيد است. در روز از آن

زياد بخوريد ، ولي در شب كم بخوريد.

امام محمد باقر (عليه السلام) فرمودند:

بر كبد "حزقيل" پيامبر زخمي ظاهر شد كه او را آزار مي داد. خداوند به او وحي كرد

كه شيره انجير را بگير و بر سينه خود بمال. وي نيز اين كار را انجام داد و بهبود

يافت.

امير المؤمنين علي(عليه السلام) مي فرمايند: خوردن انجير بر شما لازم است چون كه

براي درد قولنج سودمند است. و ماهي كمتر مصرف كنيد چون كه مصرف زياد ماهي

بدن را خشك(لاغر) مي كند و بلغم را زياد و خون را غليظ مي كند.

انجير و ارزش غذايي آن

ارزش غذايي انجير را بيان كنيد.

انجير، قند زيادي دارد. 50 درصد انجير خشك را قند تشكيل مي دهد. همچنين منبع

خوبي از پتاسيم ، منيزيم ، كلسيم ، فسفر و ويتامين هاي C , B , A است.

انجير منبع غني فيبر غذايي مي باشد. ليگنين يك نوع فيبرغذايي غيرمحلول است كه به

مقدار زياد در

انجير وجود دارد و نقش عمده اي در جلوگيري و رفع يبوست دارد.

انجير منبع غني فيبر غذايي و نيز منبع خوبي از منيزيم ، كلسيم ، فسفر و ويتامين هاي

C , B , A است.

ساير خواص غذايي انجير عبارتند از :

1- از انجير مي توان در رژيم هاي غذايي خاص مثل رژيم كم چربي ، كم سديم ،

پرفيبر ، كاهش وزن ، ديابتي و حتي رژيم غذايي مديترانه اي استفاده كرد.

2- انجير سديم و چربي ندارد و مانند ساير ميوه ها بدون كلسترول است.

3- 40 گرم انجير تازه يا يك چهارم ليوان از خرد شده ي آن، معادل يك واحد ميوه

است.

4- 5/1 عد انجير خشك معادل يك واحد ميوه يا 15 گرم كربوهيدرات است كه

كربوهيدرات آن از گلوكز و فروكتوز تشكيل شده است.

5- انجير، فيبر غذايي بالايي دارد و هر واحد آن 20 درصد نياز روزانه را تأمين مي

كند كه بيش از هر نوع ميوه تازه يا خشك مي باشد.

6- انجير بيش از ساير ميوه ها املاح دارد. 40 گرم انجير تازه داراي 244 ميلي گرم

پتاسيم ( 7 درصد نياز روزانه ) ، 53 ميلي گرم كلسيم ( 6 درصد نياز روزانه ) و 2/1

ميلي گرم آهن ( 6 درصد نياز روزانه ) مي باشد.

انجير و خواص طبي آن

خواص طبي ميوه انجير چيست؟

انجير از نظر طب قديم ايران گرم و تر است .

1)انجير تعرق بدن را زياد مي كند .

2)ادرار آور است .

3)حرارت بدن را كاهش مي دهد .

4)چاق كننده است و آنهائيكه مي خواهند وزن اضافه كنند و يا براي بيماراني كه دوره

نقاهت خود را مي گذرانند

بسيار مفيد است . بدين منظور مي توان آنرا با شير سويا

مخلوط كرده و بين غذاها خورد.

5)انجير يبوست را برطرف مي كند و يكي از بهترين ميوه ها براي تميز كردن روده

بزرگ و رفع يبوست است . در قيم براي از بين بردن يبوست از شربت انجير استفاده

مي كردند .

6)براي درمان ناراحتيهاي سينه حدود 20 گرم از خرما ، عناب ، انجير خشك و مويز

را با هم مخلوط كرده و آسياب كرده سپس اين پودر را با يك ليتر آب جوشانده تا حجم

آن به نصف برسد . از اين جوشانده مي توان بمقدر سه فنجان در روز مصرف نمود .

7)جوشانده انجير خشك درمان كننده التهاب مجاري دستگاه تنفسي ، كليه ، ذات الريه ،

ذات الجنب ، سرخك ،مخملك و آبله مي باشد .

8) جوشانده غليظ انجير خشك براي رفع سرمخدرگي بسيار مفيد است .

9)براي برطرف كردن سياه سرفه ، برونشيت و ذات الريه از قهوه انجير استفاده كنيد

و براي درست كردن اين قهوه انجير را ابتدا بو داده و سپس آنرا آسياب كنيد تا بصورت

پودر دارايد .

10)انجير دستگاه هاضمه را تقويت مي كند .

11)انجير براي درمان سوء هاضمه مفيد است .

12)سوپ انجير بسيار مقوي است و براي افزايش شير در زنان شير ده مفيد است

.براي تهيه سوپ ، انجير نارس را با گوشت بپزيد .

13)براي برطرف كردن ورم گلو ، 50 گرم انجير زرد را در 500 گرم شير ريخته و

مدت 15 دقيقه بگذاريد سپس آنرا غرغره كنيد و مقدري از آنرا نيز بنوشيد ( مي توانيد

آنرا با عسل هم شيرين كنيد .)

14) جوشانده

انجير خشك در شير براي درمان آنژين ، ورم لثه و ورم مخاط دهان نيز

موثر است .

15)يكي از داروهاي بسيار موثر براي درمان آرتروز و درد مفاصل ، مخلوط شير بز

و انجير سياه ميباشد . اين مخلوط سموم مختلف را از بدن خارج كرده و درد را از بين

مي برد.

16)انجير را مي توان همراه با ميوه هاي ديگر مصرف كرد انجير با ميوه هاي اسيدي

مانند پرتقال و گريپ فروت سازگار نيست .

17)انجير براي آنهائيكه قند خونشان پائين مي آيد و يكباره احساس ضعف مي كنند

مناسب است زيرا قند آن بسرعت در روده كوچك جذب مي شود.

18)خوردن انجير باعث افزايش نيروي جنسي مي شود .

19)انجير تقويت كننده كبد است .

20)اگر ترشح ادرار كم باشد خوردن انجير باعث ازدياد آن مي شود .

21)براي برطرف كردن ورم بناگو ش و دمل ها ، ضمادي از انجير خشك با در و و

گندم درست كرده و روي ورم دمل بگذاريد .

22)دم كرده انجير با شنبليله براي سينه درد و رفع خشونت سينه مفيد است .

23)براي رفع ورم طحال ، انجير را به مدت نه روز در سركه خيس كنيد و هر روز

پنج عدد آنرا با سركه بخوريد .

24)انجير ضد سرطان است .

25)انجير در معالجه بيماريهاي پوستي موثر است .

قهوه و مضرات آن

مضرات استفاده از قهوه چيست؟

?) قهوه فشار خون را بالا مي برد و آنهايي كه فشار خونشان بالا ست بايد از نوشيدن

قهوه خودداري كنند

?) باعث تحريك و ضعيف شدن قلب مي شود

) كلسترول خون را افزايش مي دهد .

?) زنان باردار به هيچ وجه نبايد قهوه مصرف كنند زيرا باعث عوارض خطرناك

براي كودك

مي شود

?) خوردن قهوه در خانم ها ممكن است باعث كيست در سينه شود

?) ايجاد سردرد مي كند

?) قهوه بيخوابي مي آورد

?) ايجاد ناراحتي هاي روده اي و معده اي مي كند

?) لرزش و رعشه مي آورد

??) سو هاضمه مي آورد

??) دربرخي مصرف زياد توليد اسهال مي كند

??) باعث تضعيف قواي جنسي مي شود .

گردو

گردو چه خواصي دارد؟

گردو گرم و گرمي شكن آن براي گرمي داران سكنجبين است و براي آنها كه معده

ضعيف دارند بايد گردو را در سركه پرورش دهند .

مزاج :گرم و خشك است . گردوي در روغن پخته بسيار قابض است و برگ و پوست

گردو هر دو باز دارنده نزيف هستند .سوخته پوست گردو خشكاننده است و گزش

ندارد .تأثير روغن گردوي كهنه چون تأثير روغن زيتون كهنه است .زدايندگي كهنه آن

قوي تر است .

آرايش :ضماد گردوي تر را بر جاي ضربه بگذارند مفيد است .

دمل و جوش :مغز گردو را بجوند و بر دمل سودايي چركين بگذارند داروي خوبي است

.

زخم و قرحه :صمغ آن را بكوبند و بر زخم گرم بپاشند يا داخل مرهم كنند سودمند است

.

مفاصل :گردوي مخلوط با عسل و فيجن علاج پيچش عصب است .

سر :سردرد آورد . افشره برگ آن را به حالت نيم گرم در گوش بچكانند ، چرك و ريم

گوش را پاك مي كند .

چشم :روغن گردو داروي خوره ، سرخي و ناصورهاي گوشه چشم است.

اندام هاي تنفسي :افشره و رب گردو و بازدارنده خناق و براي سرفه بد است .روغن

گردوي كهنه درد گلو به بار مي آورد . همه انواع گردو

و به ويژه گردوي ملوكي

بزرگ را بر پستان آماسيده بگذارند آماس را از بين مي برد .

اندام هاي غذا : گردو دير هضم است و براي معده خوب نيست . گردوي پرورش يافته

(مربا )و گردوي تر براي معده سرد بد نيست و كمتر از گردوي خشك زيان دارد .به

شرطي كه هر دو پوسته آن را بكنند . گردويي كه در عسل پرورش دهند براي معده

سرد مفيد است .

اندام هاي دفعي :جوش ها را پديد مي آورد .درد و پيچ شكم را تسكين مي دهد ، شكم را

بند مي آورد و به ويژه در روغن جوشيده اش بسيار قبض است . پوست گردو نزيف

حيض را قطع مي كند . مرباي گردو بهترين داروي گرده سر است ، خاكستر پوستش

را شربت كنند و بخورند يا بردارند بازدارنده حيض است . گردو را با آبكامه بخورند

كرم ها را بيرون مي راند ، ضد كرم كدو است و در روده كور مفيد است .

زهر :گردو كه با انجير و فيجن باشد پادزهر هر نوع سمي است . گردو با پياز و نمك

اگر برگزيده سگ هار و غيره ضماد شود سودمند آيد .

بالنگ

خواص بالنگ چيست؟

چنانچه پوست خشك شده بالنگ را سوزانده و پودر خاكستر آنرا با سركه خمير كنيد و

برمحل برص بماليد لكه هاي برص برروي پوست را از بين برده و آن را به خوبي

درمان مي كند.

جهت برطرف ساختن ضعف و سستي لثه ها و محكم شدن بن دندانها كافي است مقداري

از تخم بالنگ كه قبلاً پوست كنده ايد را نرم

ساييده و بر لثه ها بماليد.

اگر روغن تخم بالنگ پوست گرفته شده را بر محل بواسير بماليد يا مقداري از آن را

در طول روز ميل نماييد در درمان بواسير و رفع درد و التيام زخم آن موثر است.

استفاده از ضماد پخته بالنگ جهت تسكين درد مفاصل،درمان نقرس و تحليل ورمها

بسيار مفيد است. طرزتهيه:

1 عدد بالنگ كامل كه پوست آن را نگرفته باشند را درمقداري سركه يا الكل به قدري

بجوشانيد كه بالنگ پخته شود پس آنرا صاف نماييد و بر محل درد مفاصل و ورمها

بماليد و ببنديد.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

بادام شيرين

بادام شيرين چه خواصي دارد؟

مغزميوه ي اين گياه مصرف خوراكي و روغن حاصل از مغز بادام مصرف درماني

دارد.مغز بادام داراي طبيعتي معتدل بوده و مقوي بدن و سريع كننده رشد دربچه ها و

نوجوانان و متعادل كننده قواي تناسل مي باشد.كوبيده ي مغز بادام شيرين با مقداري

شكر و زعفران لاغري غيرطبيعي را از بين برده و بدن را متناسب مي گرداند.روغن

بادام شيرين جهت مداواي قولنج روده،پيچش شكم و خشكي پوست بدن مصرف مي

شود.مردم قديم براي تقويت لثه هاي خود پوست چوبي ميوه بادام را سوزانيده و به ذغال

تبديل مي كرده و با پودر اين ذغال لثه هاي خود را ماساژ مي داده اند چنانچه مغز بادام

كوبيده را با مقداري عسل مخلوط كرده و صبح ها همراه صبحانه ميل كنند بدن را فربه

و كبد را قوي و سرفه هاي مزمن را تسكين مي دهد.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

زرشك

خواص زرشك چيست؟

آب زرشك داراي ويتامين C فراوان و املاح است.طبيعت زرشك تا حدي سرد و

خشك است.گياه زرشك داراي آلكالوئيدي است به نام بربرين كه تلخ مزه است.اين

ماده درريشه ي گياه زرشك نيز وجود دارد.درجوانه ها و ريشه هاي زرشك نوعي

قند و مواد زرين،موسيلاژو مواد پكتيك و در پوست ريشه گياه آلكالوئيدي بنام

اوكسياكانتين ويربامين و پالماتين و درميوه آن مواد قندي،اسيد ماليك،مواد پكتيك و

صمغ وجود دارد.آب ميوه زرشك ضد اسهال،صفرا،ضدتبهاي عفوني،تبهاي

صفراوي،ضدنقرس،رماتيسم و تيفويئد است.آب زرشك خون را تصفيه و ضدعفوني

مي كند.عمل دستگاه گوارش را منظم نموده،قلنج كليه و كبد را از بين مي برد و مانع

ورم

طحال و بيماري بواسير مي شود و خونريزيهاي قاعدگي را منظم مي نمايد.خوردن

آب زرشك حالت تهوع،استفراغ،صفرا،كبد،سوء هاضمه و سنگ كليه را از ميان مي

برد.آب زرشك درمخلوط با مقدارمساوي آب سيب و كمي آب ليمو و شكر براي

بهبودي جهت مسموميت توسط نيش مارو افعي مؤثر است وجهت نارسائيهاي قلبي و

تپش قلب و بي اشتهايي مفيد است.غرغره كردن آب زرشك آنزين و گلو درد و آسم را

برطرف مي سازد و دهان را ضدعفوني و زخمهاي گلويي را مرتفع مي سازد.افراد

سرد مزاج بهتر است آب زرشك را كم مصرف كنند.براي تهيه آب زرشك،زرشك

خشك را به مدت 24 ساعت در آب بخيساند و سپس با همان آب در مخلوط كن بريزيد

و بهم بزنيد.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

خيار

فوايد خوردن خيار چيست؟

طبيعت خيارسرد و مرطوب است و در فصل گرم جهت خنك شدن بدن نيز مصرف

مي شود.خيارسرشار ازاملاح منگنز،كربنات كلسيم، موسيلاژ، ويتامينهاي A،B،C

است.اين ميوه با تمام ميوه ها يك تفاوت دارد و آن اين است كه نارس آن گواراتر از

رسيده ي آن است.البته ميوه رسيده و كال آن هردو مفيد و داراي خواص مخصوص به

خود هستند.ريختن چند قطره آب آن در بيني و بوئيدن آن جهت گرفتگي و بي حوصلگي

و كم خوابي مفيد است. آشاميدن آب خيار جهت بهبودي تبهاي شديد،تسكين التهاب و

حرارت، صفراي خون،التهاب معده و رفع تشنگي،پاك كردن كبد،زياد شدن ادرار،دفع

سنگهاي كليه ومثانه و برطرف ساختن يرقان سودمند است.يك ليوان آب خيار با سي

گرم نبات مسهل خوب و گوارايي است و صفرا و سودا را به

خوبي از معده خارج مي

كند.

اگرمقداري ميخك را در آب خيار خيسانده و پس از 24 ساعت آن را صاف كرده و با

عسل نوشيده شود كسالت شخص برطرف مي شود و رنگ چهره را باز مي كند و كبد

پاك مي شود و در شخص حالت طراوت به وجود مي آيد.خيار براي يرقان داروي

خوبي است و مصرف آن سه روز متوالي اثر بخش است.معده ي بعضي افراد قدرت

هضم خيار را ندارد و پس از خوردن آن مبتلا به گاز معده،نفخ و پيچش معده مي

شوند.اين گروه مي بايستي خيار را با پوست آب بگيرند و با آب ليمو يا ماست و يا

عسل ميل كنند.

مبتلايان به مرض قند بهتر است مقدار زيادي آب خيار استفاده كنند.خيار طبيعتاً ادرار

را زياد مي كند.براي كساني كه در موقع ادرار احساس سوزش مي كنند و يا افرادي كه

به بند آمدن ادرار مبتلا هستند خيار بهترين دارو است.

خيارحاوي پتاسيم است كه عنصر جواني است و انعطاف پذيري عضلات و خاصيت

ارتجاعي سلولها را زياد مي كند و پوست چهره را با طراوت، شاداب،نرم و جوان مي

كند.متخصصين پوست اين مطلب را مي دانند و از خاصيت خيار درامر لطافت پوست

استفاده كرده و در سالنهاي آرايش آب خيار و مشتقات آن را در جهت زيبايي پوست

صورت بكار مي برند.خيار همچنين منبع خوب سيليكان و سلفور و عناصر ديگر است

كهموها را زيبا و سالم نگاه مي دارد.خيار در حالت پوست نگرفته در هركيلو حدود

پانصد و پنجاه ميليگرم ويتامين A دارد.بهتر است بدانيم كه خيار پوست گرفته فاقد

ويتامين A است.و ويتامين A در

خيار فقط در پوست آن مجتمع است.درحالي كه اغلب

مردم خيار را پوست گرفته مي خورند.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

سنجد

سنجد چه خواصي دارد؟

سنجد در نواحي سرد مي رويد.آرد آن قابض و قطع كننده اسهال به خصوص اسهالهاي

صفراوي و گرم مزاج مي باشد و كم كننده ادرار بوده و براي افرادي كه ادرار فراوان

مي كنند مفيد است.مشروط برآنكه از برودت مزاج آنان نباشند.و براي بچه هايي كه

شب ادراري دارند مفيد است از آرد سنجد نان مخصوص درست مي كنند كه براي

بعضي بيماران مصرف مي شود.گل سنجد داراي عطر خوشبوئي است و از فاصله

تقريباً دور بوي آن به مشام مي رسد عطر آن مفرح بوده و براي مرداني كه مزاجهاي

گرم و تر دارند و به خصوص براي زنان و دختران جوان بوي آن محرك قواي جنسي

مي باشد و بالعكس براي مردان تقريباً مضعف قواي جنسي است از گل سنجد عرق

سنجد تهيه مي كنند كه علاوه بر خواص مذكور فوق ازاين عرق براي تقويت طويل

كردن موي سرزنان استفاده مي گردد كه بصورت خوراكي و ضمادي به هردو طريق

استفاده مي شود.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

پاپايا (خربزه درختي)

پاپايا (خربزه درختي) چه خواصي دارد؟

اين ميوه گرمسيري بسيار مقوي است درون آن تو خالي و دانه هاي گرد سياه

دارد.ازنظر شكل،رنگ تقريباً شبيه كدوي حلوايي است.پاپايا در بسياري از كشورهاي

جهان افريقاي،امريكايي و بعضي كشورهاي آسيايي مثل هند،مالزي، سيلان و ...توليد

مي شود.قسمت بيروني پوست خربزه درختي وقتي كه رسيده باشد زرد يا نارنجي است

و قسمت گوشتي آن نرم وشيرين است.فقط قسمت گوشتي آن آب گرفته مي شود و پوست

و دانه ي آن دور ريخته مي گردد.پاپايا به جهت داشتن دو ماده فراوان

مشهور است اين

دو ماده پايين و آنزيمها هستند.پايين هضم كننده ي بسيار قوي پروتئين است.پاپايا وقتي

رسيده باشد داراي مقدارزيادي شكرهاي طبيعي است كه انرژي توليد مي كند.عصاره

ي پاپايا خون سازي را تقويت مي كند،توانايي انعقاد خون را بالا مي برد.ملين

بسيارخوبي است، اشتها را تحريك نموده و كليه ها،كبد،روده ها را شستشو مي

دهد.جهت آب گيري خربزه هاي به رنگ طلايي تيره با نارنجي يا زرد كه زياد نرم

نشده باشد انتخاب شود.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

عسل

خوردن عسل چه خواصي دارد؟

عسل زود جذب خون مي شود.از ايجاد عفونت در معده و روده جلوگيري مي

نمايد.عسل در خون سازي مؤثر است.برطرف كننده يبوست و مسكني است كه براي

كساني كه ديرخواب مي روند اثر بسيار خوبي مي گذارد. براي دفع خستگي و فشردگي

عضلات اثر خوبي دارد و براي كنترل انقباض عضلات سودمند است.عسل را اگر زن

آبستن بخورد بچه اش داراي شبكه عصبي قوي خواهد گرديد.عسل بر ميزان كلسيم خون

مي افزايد.براي كساني كه دستگاه گوارشي ضعيفي دارند و نياز به مصرف مواد قند

دارند نافع است به خصوص در كساني كه به نفخ شكم دچارند ،چون ايجاد نفخ نمي كند

توصيه مي شود.عسل به علت اين كه زود وارد سوخت و ساز مي شود مي تواند به

فوريت انرژي رسانده و ترميم قوي كند .عسل براي كليه ها زحمتي ايجاد نمي كند و در

شب ادراري كودكان مؤثر است كه قبل از خواب اندكي به آنها خورانده شود.عسل در

رفع سرفه و سوختگي ها مؤثر است و در سالخوردگان نيروي قابل توجهي به وجود

مي

آورد.عسل در تقويت قلب موثر است و در امراض ريوي كمك كننده ي خوبي

است.در خونريزيها و حتي هموفيلي مؤثر است عسل آواز را صاف مي كند به

خصوص اگر با گلسيرين و آب ليمو ترش خورده شود و براي كساني كه مي گويند هيچ

وقت بدنمان گرم نمي شود مؤثر است.عسل در درمان زخم معده و اثني عشر عامل

مؤثري شناخته شده حتي بسياري از پزشكان براي جلوگيري از ايجاد زخمها نامبرده

خوردنش را مؤثر مي دانند.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

نارگيل

نارگيل چه فوايدي دارد؟

درخت نارگيل درختي است زيبا با ارتفاع حدود چهل متر برگهاي آن مانند برگ درخت

خرما در بالاي درخت قرار دارند برگهاي بزرگ و به طول چهار تا پنج مترند و در

تمام مدت سال در بالاي درخت ميوه وجود دارد.

ميوه آن از نوع سفت است وزن آن تا چند كيلوگرم مي رسد.درون بر ميوه قبل از

رسيدن كامل محتوي مايعي شيري رنگ و شيرين و مطبوع است اين گاه در نواحي

گرم و مرطوب زمين مي رويد نارگيل را به زبان عربي جوز هندي گويند.درخت

نارگيل هرچقدر بدريا شود نزديكتر باشد و آب شور بيشتر به پاي آن برسد ميوه آن

لذيذ تر و شيرين تر و چرب تر مي شود.اين درخت حدود صد سال ميوه مي دهد.ميوه

آن خوشه خوشه است حدود ده تا پانزده نارگيل دارد و همينطور كه ذكر شد ميوه داراي

سه پوسته است كه مغز در درون اين سه پوسته مي باشد و مغز تازه آن سفيد و شيرين

و لطيف و چرب است و پوست سوم آن

نيز خوراكي است و تازه و نارس آن داراي

مقدري مايع است كه اين مايع داراي مواد غذايي است.روغني كه از ميوه نارگيل گرفته

مي شود بورد و كوكو نام دارد.طبيعت آن گرم است و مقوي بدن بوده و جسم را فربه

مي كند و حرارات غريزي بدن را زياد مي گرداند و مواد سرد و مرطوب و بلغمي و

سوداوي را از بدن دفع مي نمايد از اين جهت است كه مي تواند معالج استرخاء و فلج و

جنون و ماليخوليا بوده و خوشبوكننده دهان و تنفس مي باشد و ضعف كبد را برطرف

نموده و كليه ها را قوي و قدرت تناسلي را زياد و درد مثانه را كه از سردي مزاج آن

باشد ساكت مي كند افرادي كه به كم خوني مبتلا هستند و يا مقداري خون را از دست

داده اند مي توانند مغز نارگيل و يا از شير داخل پوسته ها بخورند يا پوست سوم آن را

پودر كرده و با مقداري شكر و مختصري زعفران ميل نمايند.هم خون بدن را زياد مي

كند و هم لاغري را از بين مي برد اما پوست سوم آن كه بيشتر از محل پرورش ساير

نقاط فرستاده مي شود قدري دير هضم است و زياده روي در مصرف آن قدري صدا را

خشن و سينه را زبر مي كند و جهت جلوگيري از اين حالت همراه با آن غذاهاي سرد

مزاج و يا ميوه هاي ترش مزه مصرف مي شود.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

موز

آيا موز ارزش غذايي دارد؟

موزارزش غذايي فراوان دارد و كالري زيادي ايجاد مي

كند.موز ميوه اي است تقريباً

ديرهضم و افراد داراي دستگاه گوارش كند كار بايد كمتر و بتدريج بخورند اما مخلوط

آن با شيرمشكل هضم را ندارد و بسيار مقوي است. موز تقريباً تمام ويتامينها و مواد

معدني و ساير مواد غذايي را دارااست.ميوه اي است خونساز و براي افراد كم خون

مناسب است، بدن را نيز فربه و قوي مي گرداند، ملين سينه بوده و سرفه هاي خشك

را مداوا مي كند،اسهال را مي بندد،قدرت جنسي را زياد مي كند، لاغري غير طبيعي را

از بين مي برد.مغز ساقه درخت موز خوراكي و مغذي است و كنجيال نام دارد و

هنگاميكه درخت چندان ميوه نمي دهد مغزساقه را درآورده،مي پزند و مي خورند.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

آناناس

آناناس چه خواصي دارد؟

طعم آناناس شيرين و كمي ترش و بسيار لذيذ است.آناناس رسيده پوستش طلايي رنگ

و بسيار معطر است.آناناس تازه سرشار از ويتامين C،كلر،پتاسيم و ديگر ويتامينها و

مواد معدني است.همچنين حاوي آنزيم بروملين است.اين آنزيم استفاده هاي زيادي در

بدن دارد وتأثيراتش شبيه به پيسين است.اول اينكه به بدن درخنثي نمودن يا متعادل

نمودن حالات خيلي اسيدي يا خيلي قليايي مايعات دروني كمك مي كند.

دوم اينكه لوزالمعده را جهت ترشحات هورموني تحريك مي كند.دليل اين امر آن است

كه ازآناناس در توليد تجاري يعني هورمونها استفاده مي شود. آناناس به طور موثر در

درمان زخمهاي گلويي به سبب داشتن ويتامين C و آنزيمها و اسيدها مؤثر است و معده

را تقويت مي كند.جهت مصرف آناناس هاي به رنگ طلايي كه كمي نرم هستند و بوي

آن حالت شيرين بودن

را دارد انتخاب شوند.آناناس تشنگي هاي شديد را مرتفع مي

سازد.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

ليمو

خوردن ليمو چه فايده اي دارد؟

ليمو از ميوه هاي با ارزش است و استفاده هاي گوناگون دارد.ليمو ترش به دليل داشتن

اسيد سيتريك زياد قوي و ويتامين C پاك كننده ي قوي به حساب مي آيد.بهتراست آب

ليمو ترش را ابتدا رقيق كرده و بعد ميل نموده.مصرف يك ليوان شربت آب ليمو قبل

از صرف صبحانه هر دو روز يك بار كمك زيادي به شستشوي معده و روده

كوچك مي نمايد.ليموي ترش داراي ويتامين هاي B،A و مقدار فراواني ويتامين C

است.آب ليمو ترش ضد اسيد اوريك است، خون را رقيق مي سازد.دستگاه هاضمه و

دفع ادرار را ضد عفوني مي كند، براي جوشهاي پوستي،دمل،آكنه و بيماري هاي

پوستي بسيار نافع است.روماتيسم و نقرس و سنگ كليه را درمان مي كند،عطش

تشنگي را فرو مي نشاند.خوردن آب ليمو وزن بدن را كاهش مي دهد و درمان خوبي

براي چاقي است .كساني كه عرق نمي كنند و يا كم عرق مي كنند بايد صبح قبل از

خوردن صبحانه آب ليمو و عسل ميل كنند.آب ليمو اسهال را برطرف مي سازد. ليموي

تازه داراي ويتامين P و راديو اكتيو است و باعث تميز شدن رگها مي شود و به همين

دليل از پيري و كهولت جلوگيري مي كند.ليمو ترش خون را رقيق و نور چشم را زياد

مي كند براي درمان زخم هاي گلوئي مقداري آب ليموي خالص را هر دو ساعت يكبار

مستقيم در گلو بچكانيد.

خاصيت ميكروب زدائي آب ليمو ظرف چند ساعت باعث نرم

شدن گلو مي شود و زخم

گلو و گلو درد را برطرف مي سازد.و ديفتري را نيز از ميان مي برد.اگر احساس مي

كنيد كه در حال سرماخوردن هستيد چند ليوان شربت آب ليمو در طول آن روز

بنوشيد.به عنوان تقويت كننده ي پوست، آب ليمو را بعد از شستشوي بدن با صابون به

پوست بماليد .آب ليمو باعث سهولت در تنفس مي شود.ماليدن آن برروي پوست سر از

طاسي جلوگيري و موهاي سر را تقويت مي كند.درهنگام تهوع اگر كمي آب ليمو ميل

شود حالت تهوع برطرف مي گردد.آب ليمو ترش تازه يكي از اركان رژيم غذايي با آب

ليمو است و دفع سموم از بدن،كليه ها و كبد كمك شاياني مي كند.بهتر است در انواع

سالادها به جاي سركه از آب ليمو استفاده شود.دانه ليمو كرم كش است.آبليموي تازه تب

روده ها را برطرف مي سازد، از ترش كردن بعد از غذا جلوگيري مي كند،ذات الريه و

تبخال را از ميان مي برد و براي درمان سرماخوردگي و گلو درد بسيار مؤثر

است.جهت دفع سموم از بدن مثل سم ناشي از نيش خوردگي توسط حشرات و خزندگان

بسيار مؤثر است.آب ليمو تسكين دهنده دردهاي شكمي و كليه هاست و صفرا را درمان

مي كند، واريس و اگزما و تيفوس و سرخك و آبله مرغان و مخملك را معالجه مي

كند.

بيماريهاي مربوط به مغز و اعصاب با آب ليمو درمان مي شود.طبيعت ليمو سرد است

و به خصوص براي افرادي كه مزاج گرم و خشك دارند مفيد است.كساني كه ناراحتي

هاي گوارشي دارند و نمي توانند ليموي ترش بخورند مي توانند ليموي ترش مصرف

نمايند.آب ليمو ترش را مي توان به عنوان يك ضد اكسيداسيون به كار برد.درمخلوط با

غذا و يا سالادها خاصيت نگهدارندگي دارد و از فاسد شدن سريع مواد غذايي جلوگيري

مي كند.آب ليمو شيرين از نظرخواص و مواد غذايي و تأثيرات مشابه ليموترش است

اما چون اسيدي نيست بمانند ليمو ترش پاك كننده نيست ولي بخش اعظم خواص آن را

دارا است.ليمو ترش در بهبود بعضي از بيماريهاي ويروسي اثر قابل توجهي

دارد.گلبولهاي سفيد بدن را تقويت مي نمايد.ضمناً ملين مزاج مي باشد صفراي اضافي

بدن را دفع مي كند و در بهبود بيماري خروسك كه همان لارنزيت حاد و يا ورم مخاط

حنجره مي باشد نيز اثر قابل توجهي دارد.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

غوره

خواص غوره چيست؟

غوره انگورفخري و عسكري از ساير غوره ها بهتر و مرغوب تر هستند. طبيعت

غوره سرد است و به علت داشتن اسيدهاي آلي نظير اسيد اسكوربيك و اسيد

تارتاريك و اسيدهاي آلي ديگر هم به صورت غذا و هم به عنوان دارو مصرف مي

شود.از دانه غوره و يا از پودر خشك شده آن نيز استفاده مي شود.غوره ضد صفرا و

غلبه خون بوده،ترشح و دفع صفرا را آسان مي كند و ازغلبه خون در افراد مبتلا به اين

ناراحتي جلوگيري مي نمايد.در اثر داشتن اسيد تارتاريك براي مداواي پادردهايي كه

جزء روماتيسم گرم مزاج مي باشند مفيد است و توليد گرماي زياد را در كبد نقصان مي

دهد.آب غوره عطش را كم مي كند.افرادي كه به زخم معده و زيادي اسيد معده مبتلا

هستند و يا ششهاي آنها ناراحت است خوردن آب

غوره براي آنها جايز نيست، غوره

همانند انگور داراي ويتامينهاي C،B2،B1،A و مقدار فراواني كاني مي باشد.آب غوره

تصفيه كننده بسيار خوب خون مي باشد.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

بلوط

فوايد بلوط چيست؟

چنانچه مقداري برگ درخت بلوط تازه را كوبيده و له شده آنرا بر جراحات و زخمها

ضماد نمايند از پيشرفت و وسعت جراحت و زخم جلوگيري كرده و در درمان و التيام

آنها اثري فوري دارد.

اگر مقداري برگ خشك شده درخت بلوط را سوزانده و آنرا نرم ساييده و بر روي

زخمهاي بدخيم و كهنه نظيرخوره و جذام بپاشند موجب بهبود و التيام اينگونه زخمها مي

شود.

چنانچه مقداري پوست نازك روي دانه ي بلوط كه به جفت معروف است را نرم ساييده

و با مقداري آب ميل كنيد در بهبود زخمهاي معده و روده بي نظير و موجب التيام

زخمها و جراحات داخلي مي گردد.

خوردن روزانه چند عدد شاه بلوط پودر شده كه با شربت به و شربت سيب مخلوط شده

باشد علاوه بر چاق شدن و تقويت قوه باه به عنوان پادزهري موثر جهت رفع اثرات

زهرو سموم نيز مصرف آن تجويز و توصيه مي شود.

چنانچه مقداري از پوست درخت بلوط را پخته و شب موقع خواب آنرا بر سر ببندند و

صبح آنرا باز كرده و سر را با گل سرشوي بشويند ازريزش موها جلوگيري كرده و

ريشه ي مو را محكم مي گرداند و موجب سياه شدن مو نيز مي گردد.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

خربزه و طالبي

خربزه و طالبي چه خواصي دارند؟

خربزه و طالبي از ميوه هاي تابستاني هستند و طعم و بوي مطبوع دارند.انواع آنها

داراي خواص مشابه منابع سرشاري از ويتامين هاي B،A كمپلكس، PP،Cمواد از ته،

مواد هيدروكربنه، مواد چرب و راديو اكتيو مي باشند آب خربزه و طالبي حاوي انواع

ويتامين ها،

مواد معدني،آنزيمها و بسياري از شكرهاي طبيعي مي باشند.طبيعت آنها

معتدل اما خنك كننده و داروي هاضمه هستند و براي پوست و اعصاب مفيدند.قند

خربزه گلوكز و لوولز است كه فوراً جذب مي شوند لذا نيرو فعاليت سلولها را افزايش

مي دهند و خستگي را برطرف مي سازند.خربزه و طالبي،اسيد اوريك و سموم خون و

سنگ كليه را دفع مي كنند و به عنوان دارو و جهت رماتيسم و نقرس و ضعف كبد

مصرف مي شوند.خربزه و طالبي داراي مواد يد دار نيز مي باشند و مقدار زيادي مواد

معدني مثل پتاسيم،منگنز،فسفر،كلسيم و ماده پكتين در بردارند،كلسيم موجب تقويت

عضلات و استخوان بندي و فسفر موجب تقويت سلولهاي مغزي و فعاليت اعصاب

داراي خاصيت قليايي است و PH خون را بالا مي برد. اگر خربزه اي زياد شيرين را

ناشتا به مدت چند روز مصرف كنند سبب حرارت كبد و كليه ها شده و ايجاد تب مي

كند.خربزه با داشتن طعم و اسانسهاي مطبوع محرك خوبي براي دستگاه گوارش و

اعصاب و روان مي باشد.و چون داراي آنزيمهاي فراوان است عمل هضم را سرعت

مي دهد.

سلولزهاي خربزه مواد زائد را از روده ها دفع مي كند و رنگ رخسار را جلا مي

دهد.خربزه و طالبي رطوبت بدن،يرقان،ورم و درد چشم و امراض سودايي را برطرف

مي سازند اما براي افرادي كه به امراض ديابت،ورم روده و سوء هاضمه دچار هستند

مضر مي باشد.پوست خربزه و طالبي داراي خواص فوق مي باشد از اينرو ميوه را مي

توان با پوست آب گرفت.آب خربزه و طالبي را بهتر است با مقداري سركه يا آبليمو و

يا آب

انار توام نمود و ميل كرد.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

توت

توت چه خواصي دارد؟

ميوه اين گياه داراي مزاجي سرد و خشك و قابض است.مدر صفرا _ رادع و از بين

برنده ورمهاي گرم حلق و حنجره و مانع ريختن مواد حاراز سر و ايجاد ورم حلق و

زبان و ساير اعضاء بدن مي باشد ميوه آنرا هم به صورت تازه مصرف مي كنند و هم

خشك كرده و به صورت پودر در آورده و اين پودر را جهت بيماريهاي حلق و زبان و

زخمهاي بد دهان كه از حرارت باشند مصرف مي كنند.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

بادام تلخ

بادام تلخ چه منافعي دارد؟

اگرمقداري مغربادام تلخ را له كرده و با كمي سركه كهنه مخلوط نماييد و به محل

جوشهاي خشك صورت بماليد علاوه بررفع آنها در درمان ساير امراض پوستي نظير

جرب و خارش پوست نيز مؤثر است.ماليدن روغن بادام تلخ به پوست هم مفيد است.

جهت رفع سردردهاي كهنه چند بادام تلخ را بكوبيد و آنرا با سركه خمير كنيد و بر

پيشاني و سر ضماد نماييد در صورت نبود بادام تلخ و سركه مي توانيد چند قطره

روغن بادام تلخ را در بيني بچكانيد.

ريشه ي درخت بادام تلخ داراي طبيعتي گرم و خشك است.چنانچه كسي مقداري از آن

را نرم كوبيده و با روغن سرخه و سركه خمير نمايد و بر محل لك و پيس پوست بمالد

در رفع اينگونه لك ها و درمان بيماري برص موثر است.

چنانچه چند قطره از روغن بادام تلخ را در گوش كسي كه به گوش درد دچار گشته

بچكاند درد گوش راساكت كرده و در رفع سنگيني و برطرف كردن صداي گوش

نيزمجرب

است.

چنانچه 2 مثقال پوست فندق را سوزانده و با 1 مثقال از رنده شده پياز عنصل مخلوط

كرده و با نصف استكان روغن بادام تلخ بياميزد و هرروز بمالد در تقويت پياز مو و

جلوگيري ازريزش مو بسيار مفيد است.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

پرتقال

خوردن پرتقال چه فوايدي دارد؟

پرتقال فوق العاده مقوي و داراي عطر و طعم مطبوع و دلپذيري است.آب پرتقال شامل

منابع سرشارويتامينهاي K،E،B6،B2،B1،بيوتين،اسيد فوليك،اينوسيتول،

بيوفلاونويدو يازده اسيد آمينه است.پرتقال حاوي مقدار فراواني از مواد معدني شامل

كلسيم ، كلر _ مس _ فلورين _ آهن _ منگنز - منيزيم _ فسفر _ پتاسيم -سيليكان و روي

است.آب پرتقال در اروپا و آمريكا به دليل خواص فراوان به مقدار زياد مصرف مي

شود.متأسفانه بسياري از آب پرتقال ها به صورتهاي آماده در انواع بسته بندي،بطري

و يا منجمد توليد و در بازار جهاني به فروش مي رسند.بسياري از اين آب ميوه هاي

تجاري با شكر معمولي آميخته شده اند و همانطور كه در قبل اشاره شد اين نوع آب

ميوه جات جهت مصرف توصيه نمي شوند.همانند گريپ فروت و ليموي ترش، اين

ميوه نيزخاصيت پاك كنندگي مجاري گوارشي را دارد.و ديواره ي رگهاي مويي را

تقويت مي كند ازاينرو قلب و ريه ها از اين خاصيت بهره مي برند.با نوشيدن سه الي

چهار ليوان آب پرتقال در هفته به طور منظم خون از حالت اسيدي به قليايي بر مي

گردد و آن عده نيز بيماران آسمي كه روزانه مقداري كورتون مصرف مي نمايند براي

جلوگيري از عوارض ناشي از آن مثل چروك دور چشم و وصورت بهتر است آب

پرتقال مصرف كنند چون مقداري پتاسيم دارد و در رفع اين مشكل موثر است.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

زيتون

زيتون چه فوايدي دارد؟

چنانچه ميوه رسيده زيتون را در آب نمك مدتي گذاشته و سپس با مغز گردو ميل كنند

مقوي دستگاه گوارش بوده و اشتها آور است.ميوه نارس آن جهت مداواي سوختگي

مصرف مي شود.بخورميوه رسيده زيتون جهت چند نوع از امراض شش ها نافع مي

باشد.جويدن برگ درخت بوي بد دهان را زايل مي كند.دربعضي از اسهال ها كه عفوني

نباشد چنانچه برگ خشك شده زيتون را پودر كرده با آرد جو مخلوط و با آب آميخته

در زير ناف بمالند اسهال را قطع مي كند.براي جلوگيري از پيشرفت كرم خوردگي

دندان و تسكين درد آن مردم شمال ميوه زيتون را با آبغوره مي جوشانند تا مانند عسل

گردد و آنرا مضمضه مي كنند تا حدودي درد دندان كرم خورده را قطع و از پيشرفت

كرم خوردگي جلوگيري مي كند.ميوه پخته شده زيتون جهت معالجه نقرس و مفاصل

مفيد مي باشد.بخور برگ آن رطوبات دماغي را از بيني خارج نموده و براي زكامهاي

رطوبي نافع مي باشد.روغن ميوه اين درخت مصرف غذائي و درماني داشته يكي از

بهترين مسهل ها و ميلن ها مي باشد.و خوردن اين روغن همراه غذا بخصوص در

فصول سرد سال بسيار مفيد است.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

سيب

سيب چه خواصي دارد؟

سيب داراي ويتامينهاي AوB1وB2وD6وCبيويتن،اسيد فوليك، اسيد پنتوتنيك و

موادمعدني،مس،آهن،كلسيم،منيزيم،منگنز،فسفر،پتاسيم،سيليكان،سديم،سولفورو همچنين

پروتئين و چربي،سلولز و اسيدهاي آمينه آزاد و آنزيمها است.سيب به دليل دارا بودن

مواد فراوان جهت سلامتي پوست و مو و ناخنها نافع است،پوست سيب مقدار زيادي

ويتامين A دارد و بايد سيب با پوست و دانه ها آب گرفته شود.ويتامين C موجود

در

سيب از سرماخوردگي و آنفلوانزا جلوگيري مي كند.عفونتهاي روده اي را از ميان مي

برد و سيستمهاي دفاعي و ايمني بدن را در برابر مسموميت هاي ميكروبي تقويت مي

كند و در سيب ماده پكتين وجود دارد كه ژلاتيني است و سموم داخل روده هاي را حل

نموده ، روده ها را تحريك مي كند و موجب حركات موجي شكل روده ها مي گردد و

حركت غذا در مجاري گوارشي راحتر انجام مي پذيرد.پكتين و اسيد ماليك در سيب

يبوست و اسهال را برطرف مي كند و حالت طبيعي مزاج را حفظ مي كند،آب سيب،

هضم كننده ي خوب غذا،تقويت كننده معده ،ملين و ضد رماتيسم و نقرس ،آرترين ،

سنگهاي ادراري ،ميگرن،زخم معده و ضعف و بي حالي است.

سيب به علت داشتن مواد قليايي (اسيد اوريك)را حل مي كند و ترشحات غذد بزاق و

معده را مساعد و متعادل مي سازد.همچنين به علت داشتن فسفر اعصاب و مغز را

تقويت و ادرار را زياد و سنگ كليه را دفع مي كند.سيب بيماريهاي پوستي،اگزما،بي

خوابي،چاقي و ترشح برنشها را درمان مي كند. دهان را ضد عفوني مي نمايد و براي

اشخاصي كه تحرك ندارند بسيار مفيد است.بايد توجه داشت موادي در سيب و آب سيب

تازه موجود است در كمپوت و آب سيب پاكتي وجود ندارد.سيب مقوي قلب، نشاط آور

و تقويت كننده اعصاب و قواي روحي و رواني است.چنانچه آب سيب شيرين و رسيده

را با چند دانه حل و مقداري گلاب و زعفران جوشيده به آن اضافه كنند شربتي مقوي به

دست مي آيد كه براي تقويت عمومي بدن و رفع خفقان قلب

و ضعف اعصاب بسيار مفيد

مي باشد.توصيه شده است افرادي كه تب و سرماخوردگي مزمن دارند به مدت 2 تا 3

روز رژيم سيب يا آب سيب بگيرند. سيب براي امراض حصبه اي،اسهال و اسهال

خوني و ورم معده و همچنين براي مبارزه با تهوع و استفراغ بسيار سودمند است.آب

سيب ترش براي افرادي كه عطش مفرط دارند بسيار مفيد است.به علاوه آب سيب ترش

براي اسهالهاي صفراوي نيز مفيد بوده و باعث قطع آنها مي گردد.

سيب به علت دارا بودن ويتامين هاي AوBوCبراي تقويت چشم،مخاطها،پوست و مو و

ناخنها موثر است و ترس و اضطراب را دور مي سازد.آب سيب به همراه آب هويج يا

مقداري آب چغندر تركيب بسيار خوب و شيريني مي دهد كه خونساز مي باشد.لازم به

ذكر است سيب هاي سفت كيفيت بهتري دارند و بيشتر آب مي دهند.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

عدس

عدس چه فوايدي دارد؟

عدس داراي مواد مغذي، فيبر، كربوهيدرات هاي پيچيده و اسيد فوليك است. همچنين كم

چربي، كم كالري، بدون كلسترول و به همان نسبت ارزان قيمت مي باشد.

ما به ترتيب زير مواد مغذي موجود درعدس را برايتان بيان مي كنيم :

1- اسيد فوليك :

يكي از مهمترين مواد مغذي موجود درعدس است. اداره بهداشت و سلامتي آمريكا

توصيه مي كند تمام خانم هايي كه نزديك به زايمانشان است، بايد روزانه 400 ميلي

گرم اسيد فوليك دريافت كنند ولي بيشتر افراد اين كار را انجام نمي دهند.يك ليوان عدس

پخته ، 90 درصد مقدار مورد نياز اسيد فوليك را در روز را تأمين مي كند و بيشتر از

هر غذاي

غني نشده ديگري، اسيد فوليك را براي بدن فراهم مي كند.

2- آهن:

منبع خوبي از آهن است. خصوصاً براي خانم ها كه نياز آهن بدنشان بيشتر است.

مصرف عدس به همراه منابع غذايي ويتامينC، باعث جذب بهتر و مؤثرتر آهن در بدن

مي شود. منابع ويتامينC شامل : گوجه فرنگي ، فلفل سبز، كلم بروكلي ، مركبات يا

آبميوه ها است .

3- پروتئين:

از لحاظ پروتئيني غني است ، فقط اسيد آمينه متيونين درآن كم است . مصرف غلات،

تخم مرغ، آجيل و دانه هاي خوراكي ديگر، گوشت و لبنيات به همراه آن، يك پروتئين

كامل وغني را تشكيل مي دهد.

4- فيبرهاي محلول:

عدس داراي فيبرهاي محلول است كه اين فيبرها مانند يك جاروي زبر، دستگاه گوارش

را تميز مي كنند. اين نوع فيبر گلوكز( قند) و كلسترول سرم را كاهش مي دهد. همچنين

نياز به انسولين را در افراد ديابتي كم مي كند. مواد غذايي حاوي فيبر ؛ محلول شامل

سبزيجات، جوي دوسر، جو و سبوس جو، ميوه ها و انواع لوبيا مي باشد.

طرز تهيه و پخت عدس: تهيه و پخت آن ساده وآسان است و به راحتي از پوسته بيروني

خود جدا مي شود. براي پخت، بايدعدس را بعد از جدا كردن از پوسته خارجي بشوئيد و

به مدت 20-15 دقيقه بجوشانيد . عدس احتياج به خيس كردن ندارد؛ همچنين موقع

پخت، نمك اضافه نكنيد زيرا باعث سفت شدن آن مي شود.

نگهداري عدس نيز راحت است ؛ مي توان در يك محل خشك و خنك براي مدت زيادي

آن را نگه داشت. ولي بعد از يك مدت طولاني، رنگش به مقدار جزئي

از بين مي رود

ولي مزه آن تغيير چنداني نمي كند.

ليمو ترش

خواص درماني ليمو ترش چيست؟

آب ليمو ترش و اسانس آن براي بدن، ذهن و روح بسيار مفيد است. اسانس

ليمو به واسطه انرژي زا بودن آن مشهور است. در كشور ژاپن به واسطه اثرات

شاداب كننده و فرح بخش اين اسانس، آن را به هنگام كاركردن كارمندان در فضا

منتشر ميكنند. همچنين ميتوان از چند قطره از اسانس ليمو به عنوان بخور استفاده

كرد، يا مقداري ازآن را در وان حمام ريخت. اين كار باعث سرحال شدن كليه

اعضا بدن ميشود. البته نبايد هرگر اسانس ليمو را بدون رقيق كردن برروي

پوست بكار برد زيرا باعث بروز مشكلات پوستي ميشود.

درخشان كننده چشمها : سعي كنيد در نوشيدني هايتان از آب ليمو استفاده

كنيد. فرضا" هر روز صبح يك عدد ليمو را با مقداري آب گرم ميل كنيد.

نوشيدن اين مايع به جاي نوشيدن چاي باعث ميشود شما بدن سالمتري داشته

باشيد. همچنين در اثر نوشيدن مايعات حاوي آب ليمو، چشمهاي شما

درخشانتر شده و پوستي سرحال تر از قبل خواهيد داشت. در صورت تمايل براي

بهتر كردن طعم آن ميتوانيد از شكر يا عسل استفاده كنيد.

تسكين دهنده گلودرد : ليمو داراي اثرات ضد عفوني كننده و قابض است و بدين

جهت ميتوان از آن براي درمان گلودرد استفاده نمود. با توجه به مقدار بسيار زياد

ويتامين "ث" موجود در ليمو، مصرف آن باعث افزايش مقاومت سيستم ايمني

بدن ميشود. براي فرد مبتلا به آنفلونزا و سرماخوردگي مصرف مخلوطي از آب

ليمو تازه با عسل در يك ليوان آب گرم بسيار مفيد است.

نيرو

بخش و تب بر : مصرف آب ليمو باعث كاهش تب در افراد بيمار ميشود.

به عنوان مثال اگر چند قطره از اسانس ليمو يا مقداري آب ليمورا به آب سرد

اضافه كنيد، سپس با استفاده از يك دستمال آن را روي پيشاني تب دار قرار

دهيد، اين كار باعث كاهش تب وتقويت نيروي بدن خواهد شد. ذكر اين نكته

ضروري است كه قبل از قرار گرفتن در مقابل نور آفتاب بايد از قرار دادن اسانس

ليمو به صورت مستقيم برروي پوست خودداري شودزيرا ممكن است باعث

بروز حساسيتهاي پوستي گردد.

تسكين دهنده درد : ليمو باعث تسكين سردردهاي معمولي و سردردهاي

ميگرني ميشود. براي اين منظور ميتوان 5 قطره اسانس ليمو را در25 ميلي

ليتر از يك روغن حامل مناسب (مانند روغن بادام) مخلوط كرد و آنرا با استفاده از

يك دستمال كتاني برروي ناحيه مبتلا به درد ماساژ داد.

پاك كننده پوست : اگر پوست شما چرب است ميتوانيد آنرا با ليمو كه يك ماده

قابض است تميز كنيد. به اين ترتيب كه يك قاشق چاي خوري آب ليمو را در

دو فنجان آب مقطر بريزيد و با يك پنبه تميز صورت خود را با آن پاك كنيد.

اين كار باعث كاهش چربي پوست ميشود و از پديد آمدن جوشهاي صورت

جلوگيري ميكند. در صورت استفاده از اين لوسيون براي جلوگيري از رشد

باكتريها بهتر است هرروز يك محلول تازه درست كنيد. مصرف اين محلول

باعث خشك شدن پوست ميشود و براي پوستهاي چرب بسيار مفيد است. اما در

صورت داشتن پوست خشك از مصرف آن خودداري كنيد.

ضد شوره و بر طرف كننده خارش پوست

سر : آب ليمو براي پوست سر بسيار

مفيد است و شوره سر را كاهش ميدهد. عصاره حاصل از آبگيري يك

ليموي تازه را حدود 10 دقيقه برروي پوست سر مالش دهيدو سپس آن را با آب به

طور كامل بشوئيد. همچنين آب ليمو ميتواند به عنوان يك تقويت كننده مو

وضد خارش، به صورت ماساژ برروي پوست سر استفاده شود.

ضد سرماخوردگي : آب ليمو يك ضد ويروس عالي ميباشد و همچنين

مصرف آن براي سرماخوردگي شديد بسيار مفيد است. بدين منظور يك عدد

ليمو را با مقداري نمك ميل كنيد. در صورت تمايل ميتوان عصاره گرفته شده

را در آب رقيق كرد و سپس مصرف نمود.

يك حالت دهنده خوب براي موها : بعلاوه شستشوي موي چرب با استفاده از آب

ليمو باعث كاهش چربي آن ميشود. به اين صورت كه عصاره حاصل از

ابگيري دو عددليمو در يك ليتر آب مورد استفاده قرار دهيد و موهايتان را با

اين محلول بشوييد. اين روش باعث درخشان و شاداب شدن انواع موها ميشود.

همچنين مصرف آن باعث ميشود موهاي طلايي رنگ روشنتر شوند.

نرم كننده مناسب براي پوست آرنج : براي نرم كردن پوست زبر ناحيه آرنج، آرنجتان

را حدود 10 دقيقه برروي يك برش ليمو ترش فشار دهيد.

تقويت كننده حافظه : ليمو تقويت كننده حافظه است. چند قطره از اسانس ليمو را

روي يك دستمال ريخته و از طريق بيني استنشاق كنيد. همچنين ميتوان

اين كار را در مواقعي انجام داد كه ميخواهيد چيزي رابه ياد بياوريد. مغز شما

با استنشاق اسانس ليمو نيروي تازه اي بدست خواهد آورد.

آرامش دهنده روح : ليمو همواره به عنوان

يك ماده تسكين دهنده روح مطرح

بودهاست. استشمام رايحه معطر ليمو در طي تمرينات تمركز و تعمق روح

(مديتيشن) بسيار مفيد است. براي انجام اين كار كافي است كه سه قطره از

اسانس ليمو را به يك كاسه حاوي آب گرم افزود و آنرا در هواي اتاق قرار دهيد.

به اين ترتيب در طول استشمام رايحه معطر ليمو به يك آرامش مطلوب فكري

و روحي دست خواهيد يافت.

هندوانه

هندوانه چه خواصي دارد؟

هندوانه داراي طبيعتي سرد است و عطشهاي مفرط را فرو مي نشاند و از نظر خواص

داروئي كم كننده ي حرارت بدن است.يرقان را از بين مي برد. براي سرفه هاي

رطوبتي مفيد است.گلو درد ها و التهابهاي كليوي و كبدي و تبهاي گرم مزاج را فرو مي

نشاند.آب هندوانه در رفع سوزشهاي ادرار و زردي يا قرمزي ادرار و سوزشهاي

دهان و دست و پا و پهلو درد و مرض قند و نفخ و باد معده و روده وسنگ كليه و

خارش بدن مؤثر است.هندوانه و پوست آن ويتامين A فراوان و پتاسيم دارد.هندوانه

مقدار كمتري از ويتامين ها و مواد معدني و كلروفيل را دارا است.اگر هندوانه را همراه

با پوست و دانه هايش آب بگيريم مقدار بيشتري مواد معدني و ويتامين و كلروفيل از آن

به دست مي آوريم.تا اينكه فقط قسمت قرمز دروني مصرف كنيم و بدين طريقازشدت

شيريني غليظ آن كاسته مي شود.

آب هندوانه پاك كننده ي بسيار خوب كليه ها و كيسه صفرا مي باشد.هندوانه ادرار را

زياد مي كند و باعث دفع سنگ كليه ومايعات اضافي از بدن مي گردد.آب هندوانه

همچنين با مقدار زيادي از

آنزيمها همراه است.آب هندوانه را در تمام طول روز و همه

روزه در بين غذاها و يا قبل از خواب مي توان مصرف نمود.حتي مي توان آب هندوانه

را در يخچال منجمد كرد و مدتها جهت مصرف نگه داري نمود.آب هندوانه بدن افراد

لاغر و خشك مزاج را مرطوب مي سازد.قند هندوانه موسوم به ساكارين است.درآب

آن اسيد آمينه اي بنام سيترول وجود دارد.مغز دانه هندوانه داراي اسيدهاي چرب اشباع

نشده مانند اسيد اولئيك و اسيد لينولئيك وغيره مي باشد.كه علاوه بر مصرف غذايي

موارد استفاده ي داروئي نيز دارد.مصرف زياد هندوانه براي افراد سرد مزاج مضر

است، به معده و طحال آنها آسيب وارد مي سازد و درد مفاصل ايجاد مي كند.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

شلغم

خواص شلغم چيست؟

شلغم نه تنها از نظر داشتن ويتامين و خواص معدني اش ارزنده است ، بلكه از نظر

ساير ويژگي هاي غير غذايي هم سرآمد بوده و در زمره ي سبزي هاي مهم شمرده مي

شود .

علاوه بر پياز ، سبزي هاي ليفي ( گياهان سبز ) نيز ، عوامل عمده ي پيشگيري از

سرطان به شمار مي آيند ، زيرا آنها همانند كلم پيچ و ساير گياهان چليپايي ( يك گروه

از گياهان )، از موادي برخوردارند كه رشد سرطان را در جانوران متوقف مي سازند

. همچنين شلغم روغني ( منداب ) كه شلغمي بزرگ و زردرنگ است ، داراي مواد ضد

سرطاني است .

يكي از اين مواد ضد سرطان كه در شلغم وجود دارد، « گلوكوسينوليت ها » نام دارند.

سبزي هاي شلغمي از قبيل كلم برگي و اسفناج ،

جزء اين گياهان سبز و پر برگ اند و

مشاهده شده ، در بين جمعيتي كه اين سبزي ها جزء بيشترين مواد غذايي مورد

مصرفشان است ، ميزان ابتلاي آنان به انواع سرطان ها به ويژه سرطان ريه كم بوده

است .

مطالعات جهاني پيوسته حكايت از اين داشته اند كه گياهان سبز ، تند و پربرگ شايد

تنها عوامل جلوگيري كننده از بعضي سرطان ها باشند .در ضمن چنين سبزي هايي از

كاروتنوئيدها كه شامل بتاكاروتن و كلروفيل است ، سرشار هستند . هر دوي اين مواد ،

خاصيت ضد سرطاني دارند .

نكات مفيد

مقداري از شلغم معمولي و شلغم روغني ( منداب ) را به صورت خام بخوريد . چرا كه

پختن ، سبب از بين رفتن « گلوكوسينوليت » در آنها مي شود .

طرز تشخيص شلغم روغني از شلغم سفيد اين است كه شلغم سفيد داراي ريشه سفيد

بوده و طوقه ي صورتي به دور گره اش ديده مي شود . شلغم روغني از ريشه زرد

مايل به صورتي برخودار بوده و بزرگ تر و سفيد تر از شلغم سفيد است .

شلغم يكي از بقولات بسيار مقوي و مغذي است كه به سبب دارا بودن ده درصد مواد

قندي و سرشار بودن از املاح مفيدي مانند كلسيم و منيزيم جزء مواد غذايي بسيار با

ارزش به حساب مي آيد . شلغم يكي از پاك كننده ها و سازنده هاي خون بوده و چنان

كه گفته شد ،املاح كلسيم و منيزيم موجود در آن موجب جلوگيري از ابتلا به بيماري

هاي خطرناكي مانند سرطان مي شود .

هم چنين شوره موجود درآن باعث تصفيه خون

و دفاع از بدن در برابر بيماريهاي

عفوني مي شود . پتاسيم موجود در شلغم، چربي را خنثي مي كند و ارسنيك آن در در

تشكيل گلبول هاي سفيد و قرمز خون دخالت مستقيم دارد. از طرفي فسفر موجود در

شلغم موجب تقويت ياخته هاي عصبي مي شود. نه تنها در برگ شلغم مقدار زيادي

كلسيم وجود دارد بلكه علاوه بر آن ، اين گياه حاوي مقدار زيادي آهن و مس نيز هست

كه سبب ازدياد خون به ويژه هموگلوبين مي شود. به هر اندازه رنگ برگ شلغم تيره

تر باشد ، يد بيشتري در آن هست. همچنين وجود ويتامين هايA , B , C ، در برگ و

ريشه آن به خوبي نشانگر نقش موثر و مهم آن در حفظ تعادل عصبي و به خصوص در

تعادل تغذيه ي آن است . دكتر " برتوله " ثابت كرده است كه عصاره شلغم دفع سنگ

هاي كليوي را به علت خاصيت حل كنندگي كه بر روي اسيد اوريك دارد ، تسهيل مي

كند .

شلغم اثر مفيد و موثري در درمان بيماري هاي تنفسي دارد. براي اين منظور از سوپ

يا آش آن استفاده مي شود . همين طور مي توان عصاره آن را به دست آورد . براي اين

كار شلغم را با شكر سرخ به وزن مساوي در كمي آب مي ريزند و به ملايمت حرارت

مي دهند . طريقه ي ديگر آن است كه وسط شلغم بزرگي را خالي كرده و شكر سرخ

درون آن مي ريزند و پر مي كنند و مي پزند . شكل سوم نيز آن است كه شلغم را

به

شكل حلقه هاي گرد بريده و پياز را نيز به همين شكل در مي آورند . سپس طبقات شلغم

و پياز را در ظرف گردي بر روي حرارت مي گذارند و هنگامي كه گرم مي شود به

تدريج شربت آن جدا مي شود . اين شربت براي درمان سرما خوردگي و گلو درد بسيار

نافع است و از آن مي توان به عنوان قرقره نيز استفاده كرد كه در موارد گلو درد به

كار برده مي شود .

در موارد دمل، كورك و هر نوع كانون التهابي و تورمي يا چركي از ضماد پخته شده

استفاده شده و بر روي موضع مي گذارند .

ترب سياه هم كليه خواص شلغم را دارا بوده و حتي در بعضي مواقع غني تر هم هست .

بهتر آن است كه ترب سيا ه و شلغم خام را رنده كرده و به شكل خام ميل كنند تا از

خواص آن به طور كامل بهره گيرند . مي توان از اين دو همراه سبزي هاي ديگر نيز

به صورت سالاد استفاده كرد . ساير فوايد شلغم

اين سبزي از انواع سبزي هاي نادري است كه داراي ارسنيك و روبيديم است. اين دو

عنصر با كمك گوگرد در جلوگيري از مرض جذام نقش مهمي دارند.

فوايد ديگر شلغم به قرار زير است :

1- شلغم برطرف كننده سرفه است.

2- شلغم نرم كننده سينه، معده و روده است.

3- شلغم اشتها را تحريك مي كند .

4- شلغم سنگ هاي مثانه ، كليه و كبد را خرد، و ادرار را زياد مي كند.

5- شلغم به علت داشتن ويتامين هاي A , B , C ، بر نور

چشم و قدرت بينايي مي

افزايد.

6- ريشه شلغم اثر نرم كنندگي دارد و در رفع سياه سرفه و آسم به صورت جوشانده

هاي غليظ و مخلوط با عسل ، مورد استفاده قرار مي گيرد.

7- جوشانده ي غليظ شلغم به شكلم مرهم ، در تسكين دردهاي مفصلي ، نقرس ، آبسه ها

، سرمازدگي و غيره به كار مي رود.

8- شلغم داراي يك ماده ضد عفوني قوي است و به همين جهت در درمان سرماخوردگي

و بيماري هاي عفوني تاثير بسيار زيادي دارد.

9- شلغم حاوي فسفر ، كلسيم ، آهن و ويتامين هاي B , Cاست و سبب افزايش نيروي

جنسي و تقويت عمومي بدن مي شود.

10 - شلغم براي رشد و استحكام استخوان بندي بسيار مفيد است.

11- اگر ريشه هاي نازك و باريك روي شلغم ، خشك و ساييده شده و سپس با عسل

مخلوط شود ، براي سختي ادرار مفيد خواهد بود و بسياري از امراض مجاري ادرار را

درمان مي كند.

12- آب شلغم پخته را مي توان در انواع گلودردها و به خصوص عوارض

سرماخوردگي قرقره كرد.

13- چنانچه شلغم را در ظروف سربسته يا درون خمير بپزيد ، چون آب و اسانس هاي

آن خارج نمي شود ، باعث زياد شدن اشتها مي شود.

14- آب شلغم به سبب داشتن انسولين گياهي و ويتامين هاي مفيد براي درمان مرض قند

و سنگ مثانه مفيد است.

15 - شلغم براي جلوگيري از ناراحتي هاي پوستي به ويژه جوش صورت ( غرور )

بسيار سود بخش است.

16- شلغم به علت داشتن ويتامين Cاز رقيق شدن خون جلوگيري كرده و به علت وجود

همين ويتامين ، مانع از

خونريزي مي شود و خستگي را برطرف مي كند.

17- ريشه هاي نازك شلغم ورم طحال و سوزش ادرار را برطرف مي كند، بدين

منظور بايد ريشه هاي باريك شلغم را تميز شسته و پس از خشك كردن بساييد و همراه

با كمي عسل ميل كنيد.

18- ترشي شلغم، مقوي احشاء ، اشتها آور و بي نفخ است.

19- شلغم به سبب داشتن ويتامينA براي تسكين خارش و دردهاي مفصلي ، سرما

خوردگي ، نقرس و معالجه ترَك به صورت استعمال خارجي مفيد است . براي اين

منظور بايد شلغم را در مقدار كمي آب پخته و به صورت مرهم درمحل مورد نظرقرار

دهيد.

20- در بيماري نقرس و درد مفاصل ، يك عدد شلغم را پخته و آن را ريز ريز كنيد و

به شكل فرني درآوريد، سپس مانند مرهمي روي مفاصلي كه درد مي كند ، بگذاريد.

21- تخم شلغم از نظر تمام خواص و اعمال ، از شلغم مفيدترو قوي تر است. شيوه و

مقدار مصرف آن نيز به اين گونه است كه در هر دقيقه حدود 25/6 گرم آن را همراه با

عسل يا شربت، براي معالجه امراض ياد شده مي خورند.

22- مصرف شلغم در درمان كم خوني ، تجويز شده است ، زيرا در افزايش گلبول هاي

قرمز خون ، بسيار موثر است.

23- براي معالجه سرما خوردگي ، ورم لوزه ها و آنژين شديد و گلو درد مي توان از

شربت شلغم استفاده كرد.

24- شربت شلغم براي معالجه سياه سرفه ي بچه ها مفيد است و مصرف اين شربت

هيچ ضرري براي بچه ها ندارد.

شربت شلغم

روش تهيه ي شربت شلغم به اين ترتيب است

كه : ابتدا وسط يك شلغم را خالي مي كنند

و در آن كمي شكر مي ريزند . پس از مدتي آب در آن جمع مي شود . آب را با قاشق

برداشته و مصرف مي كنند.

هشدار : كساني كه از نظر هضم غذا يا معده دچار اشكال هستند و يا روده هاي ظريفي

دارند ، بايد از مصرف شلغم خودداري كنند .

نشانه هاي شلغم خوب

شلغم خوب سه علامت دارد :

1- شلغم بايد پر باشد . بنابراين اگر وسط آن شل باشد و با فشار انگشت فرو برود،

پلاسيده و مانده است و چنانچه پخته ومصرف شود، توليد نفخ مي كند .

2- پوست خارجي شلغم بايد براق و شفاف باشد .

3- شلغم بايد سنگين باشد و وقتي وسط آن را بريديد ، درونش روشن و شفاف باشد .

بر اساس تحقيقات و بررسي هاي دانشمندان، هر صد گرم شلغم داراي 35 كيلو كالري

انرژي ، 1 گرم پروتئين ، 7 گرم قند ، 2/0 گرم چربي ، 1/1 گرم فيبر ، 45 ميلي گرم

گوگرد، 280 ميلي گرم پتاسيم ، 60 ميلي گرم كلسيم ، 36 ميلي گرم ويتامينC است،

همچنين صد گرم برگ شلغم داراي 36 كيلو كالري انرژي، 3 گرم پروتئين ، 4/0 گرم

چربي ، 5/5 گرم قند ، 2/1 گرم فيبر، 55 ميلي گرم گوگرد ، 375 ميلي گرم پتاسيم ،

260 ميلي گرم كلسيم ، 60 ميلي گرم فسفر، 9 ميلي گرم سديم ، 4/2 ميلي گرم آهن و

40 ميلي گرم ويتامينC است.

منبع:taghziye.pars.fm

هلو

هلو چه خواصي دارد؟

هلو از تيره گل سرخ است.ميوه هلو نيز مورد علاقه ي

همگان مي باشد.در آب گيري

آب غليظي مي دهد كه مي بايست با آب معمولي رقيق شود.

هلو مقدارفراواني ويتامين A دارد.همچنين حاوي ويتامينهاي C،B2،B1 نياسين و مواد

معدني شامل كلسيم،آهن،فسفر،پتاسيم و سديم مي باشد. هلو روده ها را شستشو مي دهد،

سبب تحريك حركتهاي موجي شكل روده ي بزرگ مي گردد. عمل دفع را آسان و

يبوست را برطرف مي سازد.آب هلو به طور موفقيت آميزي در رفع مشكلات زمان

بارداري زنان مثل كسالت صبحگاهي و ديگر موارد كمك فراوان مي كند.جهت آبگيري

هلوهاي كمي سفت و تيره رنگ بهتر هستند.از انتخاب هلوهاي سبز اگرچه بعد از چند

روز نرم مي شوند مي بايست صرفنظر نمود.هلوهاي سبز به اندازه ي هلوهاي زرده

تيره يا نارنجي يا بنفش شيرين نيستند.البته هلوهاي رسيده سردرختي با رنگ تيره بهتر

هستند.طبيعت ميوه هلو سرد است و براي افراد گرم مزاج بخصوص آنانكه طبيعت گرم

و خشك دارند مفيد است.ترشح و دفع صفرا را در افراد صفراوي آسان مي سازد.هلو

درتقليل حرارت كبد و كليه مؤثر است.از برگ هلو مي توان عصاره تهيه نمود.عصاره

ي هلو كرم كش است و انگلهاي روده را از ميان مي برد.هلو اختلالات خون را مرتفع

مي سازد و سوء هاضمه را برطرف مي كند.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

هويج و منافع آن

استفاده هويج چه منافعي براي بدن دارد؟

آب هويج سلطان آب ميوه هاست و مقدار بسيار زيادي ويتامين D،E،K،A،B و مواد

معدني كلسيم،فسفر،آهن، پتاسيم، سديم و غيره دارد.

مواد قليايي كلسيم و منيزيم موجود در آب هويج ديواره ي روده ها را نرم و دندانها و

استخوانها را محكم مي سازد.پوست و

مو و ناخنها را از پروتئينها و مواد معدني

سازنده ي آنها غني مي سازد.و به دفع ادرار كمك مي كند.اما مهمترين خاصيت آن

پاك كنندگي كبد است.آب هويج باعث تقويت چشمها مي شود و براي امراضي مانند كم

خوني، ديابت و چربي خون بسيار مفيد است و فعاليت روده ها را تنظيم مي كند.ضد

انگل و آرامبخش و نرم كننده و افزايش دهنده شير مادران مي باشد.آب هويج رنگ

چهره را باز مي كند،رفع اسهال مي نمايد.و براي روماتيسم و تبهاي روده اي،كم

اشتهايي، زخم معده و جلوگيري از پيري پوست مفيد است.ماده بتاگاروتن موجود در

هويج محافظ سلولهاي بدن بوده باعث تقويت سيستم مصون ساز بدن مي شود و بدن را

در مقابل بروز بيماري هاي مختلف مقاوم مي كند.هويج موجب دفع سموم از بدن مي

شود و ضد سرطان است.مالش آب هويج به صورت از چين و چروك آن جلوگيري مي

كند. خوردن آب هويج باعث تقويت ديدها مي شود و براي اشخاصي كه تنگي نفس دارند

مفيد است.مشكلات دستگاه گوارش را مرتفع، چاقي و لاغري را برطرف و وزن بدن

را متعادل مي سازد.آب هويج در رشد كودك موثر است.

مخلوط آب هويج با آب اسفناج بسيار مقوي است.مصرف منظم آب هويج به دفع

صفراهاي كهنه و چربيها از كبد كمك مي كند.هنگامي كه چربي پايين مي رود

كلسترول بدن نيز پايين مي آيد.مصرف آب هويج بايد محدود باشد چونكه حاوي مقدار

زيادي ويتامين A است و مصرف زياد ويتامين A ايجاد مسموميت و عفونت كبد مي

كند.مصرف زياد به مدت طولاني باعث گرايش رنگ چهره به زردي است.مقدار

مصرف ايده آل

حدود پنج الي شش ليوان در هفته است آب هويج را به خاطر داشتن طعم

و بوي مطبوع مي توان با عصاره هاي ديگر گياهان مخلوط نموده و مصرف نمود.

هر كيلو هويج 500-350 گرم آب مي دهد.

منبع:منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

گردو و استفاده هاي درماني آن

استفاده هاي درماني گردو رابيان كنيد.

اگر 50 گرم گردو را با 50 گرم انجيرمخلوط كرده و آنرا له كنيد و چندين وعده ميل

نماييد به عنوان مسهل و كاركن معده عمل مي كند و سبب لينت و اعتدال مزاج مي

گردد.

چنانچه مقداري از گردو كه همراه با پوست ضخيم و سبز روي آن است را مدتي در

تنور گذارند به قدري كه مغز داخل آن نسوزد و سپس آنرا بيرون آورند و مغز آن را

ميل نمايند در رفع سرفه مفيد است.

كشيدن سرمه طبي گردو به چشم خواص درماني زيادي در درمان بيماريهاي چشم دارد

از جمله خارش چشم را برطرف ساخته و آبريزش آنرا قطع مي كند.

استفاده از ضماد گردوي تازه علاوه بر درمان سردرد شقيقه در رفع كليه دردهايي كه

منشأ سردي داشته باشند نيز مفيد است.

چنانچه پوست مياني گردو را نرم ساييده و مسواك را تر كرده و روي پودر گذاشته و

به دندانها بكشند موجب سفيد شدن دندانها مي شود.

اگرمقداري پوست سبز گردو را با كمي زنگ آهن مخلوط كرده و نرم بكوبيد و آنرا

درسركه بجوشانيد خضايي پررنگ و قوي به دست مي آيد كه ضماد آن براي تقويت

پياز موي سر مفيد است.

ماليدن جوشانده پوست رنده شده گردو برروي پوست صورت زردي صورت را

برطرف كرده و موجب سرخ شدن رنگ رخسار مي

شود.

خوردن مغز گردو جهت برطرف كردن دل دردي كه منشأ سردي ورطوبت داشته باشد

مفيد است.چنانچه هرروز مقداري برگ گردو را در يك ليتر آب جوشانده و آب آن را

صاف نموده و در 2 وعده ي صبح و عصر ميل نماييد موجب كاهش قند خون شده و

در درمان ديابت بكار مي رود.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

گلابي

گلابي چه منافعي دارد؟

درباره گلابي روايات بسياري نقل شده است.از قبيل اينكه گلابي شادي آفرين و ضد غم

و غصه است.گلابي معده را شستشو مي دهد.قلب را روشن مي سازد،ناراحتيهاي داخلي

را تسكين مي دهد وغيره...در هرحال گلابي داراي ويتامينهاي C،B2،B1،A

اسيدفوليك، نياسين،ويتامين K و مواد معدني سديم،پتاسيم،كلسيم،فسفر،كلر،آهن،منگنز،

منيزيم،سولفور،مس و مواد ديگري مثل ويتامينها، منيزيم،منگنز،مس،گوگرد و كلر مي

باشد.اصولاً كليه ميوه جات كمپوت شده بسياري از مواد خود را از دست داده اند.گلابي

اعصاب را تسكين مي دهد و اين خاصيت به خاطرارسنيك آن است كه براي درمان

رعشه به كار مي رود.گلابي داراي تانن مي باشد و از اين رو براي امراض سينه

بسيار عالي است.گلابي تقويت كننده ي جسم است و براي امراضي كه قواي بدن را

كاهش مي دهند مانند:كم خوني و ضعفهاي عمومي و سل بسيار موثر و مفيد است.گلابي

خون را تصفيه و اعمال غدد بدن را تقويت مي كند.همچنين موجب تحرك روده هاي كند

كار مي شود.آب گلابي خيلي غليظ و شيرين است.آب گلابي را مي توان با آب و آب

ليمو و يا آب سيب مخلوط كرده و نوشيدني ايده آلي تهيه نمود.آب گلابي ادرار را زياد

مي كند و ملين خيلي خوب است.جهت آب

گيري گلابيهاي سفت و سبز تيره رنگ و يا

زرد تيره را انتخاب نمائيد و به مدت چند روز رها كنيد تا اينكه به مقدار خيلي جزئي

نرم شود و سپس ساقه ي چوبي آن را حذف كنيد.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

گريپ فروت

خواص گريپ فروت چيست؟

گونه هاي صورتي و قرمز گريپ فروت شيرين تر و اسيد آنها كمتر است.گريپ فروت

حاوي مقدار فراواني ويتامين A،فسفر،پتاسيم و همچنين مقدار كمي ويتامين Bكمپلكس،

C، و ويتامين PP،K،E، بيوتين،اينوسيتول و نوعي اسانس روغني است.اين ميوه

همچنين مقداري آهن و چربي و پروتئين دارد.در قسمت سفيد و گوشتي زيرپوست ميوه

ماده اي به نام بيوفلاونويد وجود دارد كه به بدن درجذب و استفاده و حفظ ويتامين C

كمك بسيار مي كند.اين مواد قابليت نفوذ پذيري و مقاومت ديواره رگهاي مويي را بالا

مي برد به اين خاطر اگر درمداواي كوفتگي و ضربه خوردگي به شخص، آب مركبات

نيز داده شود سريعتربهبودي مي يابد.گريپ فروت همچنين داراي مواد معدني فرواني

است.عصاره گريپ فروت و عموماً آب مركبات جهت دفع سرماخوردگي مفيد

هستند.آب گريپ فروت را بايد به اندازه مناسب مصرف نمود و همان طوركه در

مطالب قبل گفته شد آب مركبات اگر بيش از حد مصرف شوند بدن را با كمبود كلسيم

مواجه خواهند كرد.استخوانها نرم و دندانها پوك مي شوند.اگر درطول هرهفته بيش از

700-600 گرم آب مركبات مصرف مي كنيد برفعاليت فيزيكي خود بيافزاييد تا اسيد

اضافه در بدن سوخته شود.مقدارمصرف آب مركبات و بسياري از ميوه جات بايد با

سن و مقدار فعاليت شخص متناسب باشد.آب مركبات و بسياري از ميوه جات و

سبزيها

را نمي توان منجمد كرد و دوباره مصرف نمود زيرا بسياري از خواص آنها از دست

مي روند.جهت مصرف بهتر است گريپ فروت هاي سنگين با پوست نازك انتخاب

شوند زيرا طعم و بوي بهتري دارند.براي آب گيري بعد از جدا كردن پوست و دانه

مقداري از قسمت سفيد گوشتي پوست بر ميوه مي بايست باقي بماند زيرا حاوي ماده

بيوفلاوينويد و ويتامين C است.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

كدو

كدو چه خواصي دارد؟

چنانچه آب كدو همراه با گوشت بدون چربي ميل نماييد علاوه بر درمان نارسايي كبد

دررفع سرفه هاي گرم و خشك و رفع تبهاي گرم نيز مفيد است.اگر مقداري آب كدو را

با شير زن زائو مخلوط كرده و بر سريا پيشاني نوزاد و كودك بماليد دررفع بي خوابي

كودكان كه مزاج طبيعتي گرم دارند مفيد است.

اگرمقداري آب كدو تازه را با كمي روغن گل سرخ يا روغن بادام تلخ مخلوط كرده و يا

به تنهايي درگوش بچكانيد درد گوش كه به علت گرمي باشد را تسكين مي دهد.

اگرمقداري ازپوست خشك كدو را نرم ساييده و بر جراحت بپاشند خون آنرا بند آورده

و درالتيام و بهبودي زخمها به ويژه زخمهاي گرم و زخم آكنه سريع الاثر است.

جهت رفع درد پا و كمر و تسكين درد مفاصل روغن مغز تخم كدو را با روغن بادام

تلخ،پيه مرغ و مغزساق قلم گاو مخلوط كرده و بر محل درد بماليد.اگر مقداري از پوست

كدوي خشك شده را نرم ساييده و با روغن گل سرخ تازه مخلوط كرده و برمحل

سوختگي بماليد موجب تسكين درد و سوزش آن و بهبود

سوختگي مي گردد.

ماليدن مخلوط پودر پوست كدو با سركه علاوه بر رفع لك و تيرگي پوست جهت

درمان لكه هاي سفيد روي پوست مفيد است.

چنانچه مقداري تخم كدو را چرخ كرده و آنرا ميل نماييد يا روغن تخم كدو را ميل كرده

و بعد از آن مقداري نارگيل را در شير جوشانده به قدري كه پخته شود وآنرا صاف

نموده و ميل كنيد به عنوان چاق كننده قوي در درمان لاغري مجّرب است.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

آلوي خشك

آلوي خشك چه فوايدي دارد؟

اين ميوه براي روده هاي كم كار مفيد است.و يبوست را به نحوي برطرف مي كند.براي

گرفتن آب آلوي خشك مقداري از آن را گرفت و آنها را به مدت 10 تا 15 ساعت در

آب داغ خيسيده شود و هسته آنها را جدا نماييد و سپس با همان آب آنها را در مخلوط كن

بريزيد و بعد به مايع به دست آمده اگر غليظ است آب اضافه كنيد.آب آلو خشك بسيار

مغذي و منبع خوب ويتامين A و مس و آهن است.اسيد بنزوئيك و اسيد كوئيتيك

موجود در آب آلو خشك ملينهاي خوبي هستند.جهت مصرف آلو خشكهاي بزرگ و

هسته شيرين را انتخاب كنيد.هرپانزده عدد آلو خشك خيسانده به همراه آب مخلوط آن

700 _ 500 گرم شربت مي دهد.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

انگور

انگور چه خواصي دارد؟

انگور داراي مواد غذايي فراواني است كه عمدتاً شكر طبيعي است.

آب انگور تازه داراي مقدار زيادي ويتامين C،B2،B1،A و مقدار فراواني مواد معدني

شامل كلسيم،كلر،مس فلوئور،آهن،منيزيم ،منگنز،فسفر، پتاسيم،سيليكان و سلفور مي باشد.آب انگور منبع بسيار خوب اسيد تار تاريك و شكرهاي طبيعي انرژي زا و

محرك سوخت و ساز بدن است.دربعضي مواقع سوخت و ساز بالا ضروري است

زيرا مواد زائد و غذاي اضافي در بدن دفع مي شوند و چون آب انگور سوخت وساز

بدن را بالا مي برد جهت كاستن وزن اضافي بدن سودمند است.مواد معدني فراوان آب

انگور موجب تميزي و ازدياد خون مي شود و كبد را جهت تصفيه نمودن خون تحريك

مي كند.آب انگورملين،مدّر،صفرابر و انرژي زاست.انگور ميوه اي است كه هضم

آن

براي بدن بسيار ساده است:زيرا قند انگور بدون تغيير وارد خون مي شود و بدن براي

هضم آن مشكلي ندارد .در صورتي كه ساير مواد قندي و نشاسته اي اينطور نيستند

.ترشي آب انگورعبور غذا را از معده به روده ها آسان مي كند و در اثر ورود قند

انگور به خون مواد مولد نيرو به وجود مي آيد كه موجب تحرك بدن مي گردد.انگور از

اعمالي مانند ترش كردن،سوء هاضمه،خونريزي، پيدا شدن سنگ در كبد و مثانه،

مسموميت مزمن جيوه و سرب و بعضي امراض جلدي و ريوي جلوگيري مي كند.آب

انگور پاك كننده بقاياي تغذيه نادرست از معده و روده هاست.اثر درماني انگور روي

روماتيسم، امراض شرياني و وريدي، نقرس،فشار خون و زياد شدن اوره خون بسيار

مفيد است.آب انگور از نظر خواص به شير مادر بسيار نزديك است كساني كه

خواهان سلامتي بيشتر هستند بايد از خوردن آب انگور غافل نشوند انگور ترشي خون

را از بين مي برد و ازاين نظرهركيلوي آن معادل 6 گرم جوش شيرين است.انگور 2

برابر گوشت در بدن انرژي توليد مي كند هر كيلوي آن معادل يك ليترشير خاصيت

ضد سمي دارد.انگور صفرا را رقيق مي كند، و كلسترول اضافي خون را از بين مي

برد و كم و زياد بودن وزن بدن را اصلاح مي كند.

انگوراثر مستقيم بر روان آدمي دارد و غم و اندوه را ازبين مي برد.انگور پتاسيم

دارد.اين فلز در بدن موجب نشاط مي شود و تپش قلب را معالجه مي كند انگور همچنين

داراي فسفات هاي زيادي است كه غذاي مغز و سلسله اعصاب است.انگور زهرابه

هاي ميكروبي را از بين

مي برد و دافع يبوست است.يبوست سبب مي شود سموم

موجود در فضولات مجدداً جذب گردند و مسموميت ايجاد شود.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

انار

از انار چه استفاده هايي مي توان كرد؟

اگر انارشيرين را سوراخ كرده،آن را از روغن بادام شيرين پركرده وسوراخ آن را با

خميرگرفته و كنار آتش درتنوريا فربگذاريد و چندين مرتبه حركت داده تا روغن جذب

انار شود و سپس آن را صاف كرده و در شيشه اي بريزيد و هر بار كه دچاردرد و

خشكي سينه و سرفه هاي خشكي شديد مقداري از آن را بمكيد اثر قابل توجهي در

درمان بيماريهاي مذكور دارد.

جهت رفع شوره سركافي است 20 گرم پوست اناررا با 15 گرم پوست بيد و 15 گرم

پوست پرتقال خشك شده مخلوط كرده و نيم كوب نماييد و به اندازه لازم آنها

راجوشانده و آب آنها را با روغن كرچك مخلوط كرده بر سر بماليد.

چنانچه انارترش و شيرين را به طوركامل همراه با پوست و شحم آن خوب پخته و له

نماييد و آن را برپوست بماليد جهت درمان جرب و خارش پوست مفيد است.

چكاندن روغني كه دستور تهيه آن در زير شرح داده شده در گوش جهت تسكين درد

گوش مفيد است. دستور تهيه:

مقداري روغن گل سرخ يا روغن بادام تلخ را در انار سوراخ شده بريزيد و در

كنارآتش در تنور يا فربگذاريد تا روغن جذب انار شود،سپس روغن را صاف نماييد و

چند قطره آن را در گوش بچكانيد.

چنانچه آب انار را گرفته و با آب جوشانده و عناب،زرشك و آلوچه خشك مخلوط

كرده و ميل نماييد

دررفع نفخ معده و صدا كردن آن مؤثر است.

انار(به خصوص انار ترش)به دليل داشتن درصد بالاي پلدتيرين كرم هاي معده و روده

را نابود كرده و آنها را به خوبي دفع مي كند.5 گرم از پودر شده انار كه تمام آن را

خشك كرده باشند را با كمي آب گرم مخلوط كرده ميل نماييد.

جهت سفيد كردن دندانها،رفع جرم آنها و بدبويي دهان و خوشبو كردن آن كافي است 7

مثقال گل انار را با 1/5 مثقال نشادر،2 مثقال مويز كوهي، 1 مثقال مازو،7 مثقال پونه

سوخته و 7 مثقال نمك و عسل سوخته را مخلوط كنيد و بكوبيد وبه دندانها بكشيد.

اناراز جمله ميوه هاي پرخاصيت است.انار داراي مقدار فراواني ويتامين هاي B2،B1،

C و مواد قندي،اسيدهاي آلي،پتاسيم،منيزيم و كلسيم است.وجود پتاسيم و منيزيم در

شستشوي خون مؤثر است.چون فعاليت سلولهاي كبد را زياد مي كنند و دررفع گرفتگي

كبد و دفع اوره و كلسترول و سموم از بدن و همچنين درحفظ تعادل مايعات بدن به

خصوص خون آب انار نقش مهمي دارد.آب انار ضد سرما خوردگي است و بهتر است

قبل از غذا ميل شود تا اشتها را باز كند،املاح آب انار چون با مواد آلي تركيب شده

است زود جذب شده و دربيماري راشيتيسم و كم خوني و ضعف اعصاب و تقويت

عمومي بدن بسيار مؤثر است.خاصيت ديگري كه براي انار در روايات بيان شده رفع

سنگيني معده و گرفتگي قلب و حالات بد روحي است.اسيد تارتاريك كه به اندازه ي

كافي در انارموجود است ترشحات لوزالمعده را زياد مي كند،قندهاي اضافي را مي

سوزاند و دياستازهاي مربوط به كار هضم را زياد مي

كند. انارچون مي تواند معده ها

و روده ها را پاك كند جدار روده را براي دفاع و دور نمودن ويروسها آماده مي

كند.بنابراين سموم به خون و قلب نمي ريزد و قلب رونق و حيات تازه اي مي يابد و

بدين وسيله سلولهاي كبد را فعال مي سازد و اوره و كلسترول و سموم ديگر دفع مي

گردند و در مايعات خون تعادل به وجود مي آيد.آب انار كبد و معده و روده ها و خون

را اصلاح مي كند و از اينرو بوي بد دهان از ميان مي رود به خصوص كه انار به

واسطه ي داشتن اسيدهاي مخصوص زردي دندان را كه ايجاد بوي بد مي كند برطرف

كرده و با اصلاح خون در رفع حالات بد روحي موثر است.در رواياتي آمده است كه

براي آنكه زبان كودك زودتر باز شود و خوب صحبت كند آب انار مي دهند. انار به

خاطرداشتن طبيعت سرد براي مداواي ورمهاي گرم داخلي مانند ورم كبد، و كليه و ورم

ساير اعضاء داخلي مصرف مي شود.در زنان باردار از گرگرفتگي جلوگيري مي

كند.ميگرن را برطرف مي سازد و گاهي در اثر زياده روي دربعضي اغذيه يا ادويه

هاي تند خروج ادرار با سوزش همراه مي شود و يا ممكن است خون آلوده شود كه

درهر دو حالت بايد آب با آب انار يا رب انارمداوا گردند.انار صفرا را روان و ترشح و

دفع آن را آسان مي كند.جوشانده ي پوست ريشه ي و ساقه انار در دفع انواع كرمهاي

روده اي به خصوص كرم كدو و يا اسكاريس بسيار كار ساز است.آب انار براي

افراديكه دراثرزخم

با ديگر ناراحتي هاي معده استفراغ شديد و مداوم مي كنند و هر چه

مي خورند بالا مي آورند مفيد است.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

توت فرنگي

توت فرنگي چه فايده اي دارد؟

عصاره ي توت فرنگي بسيار خوش طعم و مقوي است.

طبيعتي سرد دارد و داراي گلوكز،لوولز،سلولز و املاح معدني مانند سيليس ،آهن ،

كلسيم،فسفر،برم،منيزيم،يد،سديم،پتاسيم،نمك و مواد پروتئيني و قليايي بيكربنات

دوسود، و اسيدهاي سيتريك و مواد چرب و مقدار زيادي ويتامينC و كمي ويتامين A،

B12 و مقداري روغن در دانه هاي آن است. توت فرنگي يكي ازميوه هاي استثنائي

است كه داراي ماده ي مسكنه است و اين ماده آلي ساليسلات است، كه ماده اساسي آرام

بخش درد است و مانند آسپرين عمل مي كند.توت فرنگي تصفيه كننده ي خون و بافتها و

عضلات است. توت فرنگي روان كننده است و عمل دفع را آسان مي سازد.اين ميوه در

بهار به عمل مي آيد و مصرف آن در اين فصل سموم و آلودگيهاي رسوب شده در بدن

درطول فصل زمستان را دفع مي كند.ميوه توت فرنگي مقوي و اشتها آور است و بدن

را تقويت و مايعات بدن را حفظ مي كند.عطش،تب،التهاب،ديابت،مشكل كم خوني،

يبوست،بسياري از دردها،ضعف اعصاب،جوشهاي صورت و آكنه را برطرف مي

كند.عصاره ي ريشه ي توت فرنگي اسهال را برطرف و سنگ مثانه و كليه را دفع مي

كند.در درمان تنگي نفس،بواسير،ورم كبد موثر و مفيد است.توت فرنگي ادرار را زياد

مي كند و مشكلات مربوط به سوزشهاي ادرار را مرتفع مي سازد.رژيم آب توت

فرنگي فشارخون را تنظيم و قواي عمومي بدن را تقويت مي نمايد و لكه هاي

صورت

را برطرف مي سازد.جهت مصرف بهتر است كه توت فرنگي هاي تازه و فصلي و

شيرين كه در اطراف توليد مي شوند مصرف نمود ميوه ها بايد عاري از هر نوع

سموم آفت كش و غيره باشد.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

سير

سير چه خواصي دارد؟

خوردن پخته ي سير با زيره و برگ درخت صنوبر پودر شده جهت رفع سستي و

ضعف لثه و تقويت بن دندان مفيد است.

ماليدن آب پخته برگ و ساقه سيربا عسل بر روي جراحات چركين و آبدار سبب باز

شدن و سرباز كردن چرك و عفونت آنها گرديده و در بهبودي مؤثر است.اگر حدود 2

مثقال سير را كوبيده و له كرده آنرا در مقداري آب جوش و پخته و پس ازخيس خوردن

به مدت يك شبانه روز آن را ميل نماييد رفع مسموميت مي كند.

چنانچه تخم سيررا جوشانده و آب آنرا صاف نموده و چند روز دهان را با آب آن

شستشو دهيد،جوش و افت دهان را برطرف ساخته و فضاي دهان را ضدعفوني مي

كند.

جهت رفع خرد شدن و درمان شكستگي مو 5 عدد سير را با 10 گرم گل گندم جوشانده

كمي سركه اضافه نماييد و روزانه سر را با آن بشوييد.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

انجير

انجير چه خاصيتي دارد؟

جهت درمان لاغري و چاق شدن بايستي 40 روز هر روز صبح مقداري انجير را با

كمي باديان رومي ميل نموده تا سستي و ضعف بدن رفع و شخص لاغر،چاق گردد.

جهت نروييدن موها كافي است پس از كندن موها با جيوه و سرنج و زاج را نرم ساييده

در آب انجير حل كرده بمالند يا خاكستر گياه كبر را درشيره انجير بپزند و بمالند.

چنانچه خردل را له كرده و با چند عدد انجير له شده خمير نماييد و فتيله كرده و در

گوش بگذاريد جهت رفع خارش خوب است.

جهت رفع لك و كك و مك

و برص كافي است چند عدد انجير تازه را له كرده و با

كمي بوده ارمني مخلوط كنيد و برپوست بماليد و اين عمل را چندين بار تكرار كنيد اگر

مقداري برگ شنبليله را در يك قابلمه ريخته و چند عدد انجير تازه را به آن افزوده و

به قدري بجوشانيد تا پخته شود و آب آنرا صاف نماييد و روزي يك قاشق مرباخوري

از آنرا ميل كنيد رفع خشونت سينه مي كند و عفونتهاي ريوي و تنفسي شما را به خوبي

درمان مي كند.

اگرچند عدد انجير را درتنور يا فربگذاريد به قدري كه سوخته شود و سپس آنرا نرم

ساييده و به وسيله مسواك تريا با انگشتي تميز به دندانها بكشيد در سفيد كردن دندانهاي

شما بي مانند بوده و در قطع خونريزي لثه نيز مفيد است.

جهت درمان سردردهايي كه معمولاً پس از بيدار شدن از خوابهاي عميق به وجود مي

آيد مقداري خاكستر چوب درخت انجير را در سركه حل كنيد و بر پيشاني و سر بماليد.

برگ انجير به دليل داشتن درصد بالايي گوگرد در آن جهت تقويت پياز مو و رفع

ريزش مو دارويي مناسب است.به همين منظور كافي است روزانه سر را با آب

جوشانده 20 گرم انجير را در يك ليتر آب چندين مرتبه شستشو دهيد.

اگرمقداري از شيره درخت انجير را به پنبه زده و بر بن دندان بماليد يا در حفره دندان

كرم خورده بگذاريد در تسكين فوري درد دندان مؤثر بوده و آن را به خوبي برطرف

مي كند.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

به

ميوه به داراي چه خواصي است؟

درخت به گياهي است

به صورت درختچه ميوه آن خوراكي و داراي طبيعت معتدل نوع

شيرين و خوب رسيده آن مفرح و مقوي قلب و اعصاب و نشاط آور و مد ربول و

داراي چند نوع ويتامين مانند ويتامين(A)و(C)و مقداري مواد قندي و اسيدهاي آلي و

مواد كاني مي باشد چنانچه ميوه شيرين و رسيده به را آب گرفته و اين عصاره را با

شكر ني حرارت داده به قوام آورند و مقداري گلاب و زعفران به آن بيفزايند.اين شربت

مفرح و مقوي خوبي بوده و هيجانات روحي را نقصان مي دهد و مدربول نيز مي

باشد.اما خوردن ميوه نارس به خصوص خام آن بسيار دير هضم و قابض بوده و

خوردن آن صلاح نيست.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

پسته

خواص پسته چيست؟

مغزميوه اين گياه داراي طبيعتي گرم و خشك بوده و از نظر مواد غذايي تقريباً غني و

انرژي زياد توليد مي كند ضمناً مقوي قواي تناسلي بوده و زياد كننده ماده مني، مقوي

بدن _ مقوي ذهن برطرف كننده ي برودت و ضعف و دردهاي كبدي كه منشاء رطوبتي

دارند.مقوي قلب و برطرف كننده بعضي از خفقانهاي قلبي كه منشاء رطوبتي

دارند.مقوي معده و فربه كننده بدن مي باشد.افراديكه در سنين بالاتر از چهل سال رو به

چاقي مي روند در خوردن آن مجاز نيستند افراديكه راست روده آنان به رخاء مبتلا شده

و مقعد آنان بيرون مي يابد مي توانند پوست سفيد و چوبي ميوه پسته را با مقداري برگ

مورد و جفت در آب بجوشانند و پس از نيم گرم شده در آن بنشينند رخاء راست روده

برطرف شده و مقعد

بالا كشيده مي شود.مرباي پوست پسته چنانچه با شكرني و

زعفران درست شده باشد مقوي اعصاب و برطرف كننده رطوبات و معالج لاغري بدن

خواهد بود.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

پياز

پياز چه خواصي دارد؟

پيازخام داراي ويتامين ث فراوان و ويتامين هاي A،B و املاح معدني از قبيل گوگرد،

آهن،فسفر،پتاسيم،سديم،يد،سيليس،كلسيم،سيترات،صمغ و موم است. فسفرقدرت تفكر را

بالا مي برد.گوگرد موجود در پياز جهت ضدعفوني كردن خون،ششها برطرف كردن

آسم،ورم گلو،برونشيت و گريپ موثر است.پيازداراي يد است.و دردرمان گواتر،آبسه و

جوشهاي زير پوست زير پوست تأثير فروان دارد.سيليس موجود در پياز در نگهداري

استخوانها و رگها ضروري است.پيازحاوي مقداري هورمون و دياستاز است كه

موجب تقويت غده اشكي و گوارشي و غدد جنسي مي شود.و داراي آنتي بيوتيك است

كه خون و بيماري تنفسي را ضد عفوني مي كند.پياز از بيماريهاي قندي، كليوي،مثانه،

ورم ساقها،پروستات و رماتيسم مفصلي جلوگيري مي كند و دررفع سرماخوردگي

خفيف و ميگرن مؤثر است.همچنين از لخته شدن خون در رگها و سكته هاي مغزي و

قلبي جلوگيري مي كند و مشكلات تأخير در دوران قاعدگي را برطرف مي سازد.آب

پياز محرك عمومي بدن و مقوي قلب و اعصاب و ضد ديفتري است.پياز داراي مقدار

كمي فسفات و انسولين گياهي موسوم به گلوكولينين،قند ساكاروز و مقداري تركيبات پلي

فنولي، آليسين و اسانس فرّاربه نام سولفورداليل مي باشد.سولفور داليل محرك چشم

است و موجب ريزش اشك مي شود.اين اسانس براثر حرارت از بين مي رود.آب پياز

داراي خواص ديگري نيز هست ازجمله دفع انگلهاي روده اي، تعادل اعمال غدد

تحريك دستگاه گوارش و اشتها آوري،كاستن قند و فشارخون و ناراحتي هاي

نفخ

شكم،درمان اسكوربوت، نرم كردن سينه و دفع خلط، رشد موها، هضم غذاي سنگين،

رفع خستگي ها، درمان الكليسم آب آوردن شكم، جلوگيري از سرطان كبد، دفع ادرار،

رفع سرفه هاي خشك، رفع يبوست، رفع ناراحتي گوش،رفع بيحالي و خستگي هاي

فكري،رفع چاقي و درمان ناتواني جنسي،درمواردي مصرف زياد پياز و آب پياز

توصيه نمي شود از جمله كساني كه معده و روده ضعيف يا ناراحتي هاي پوستي كبدي

و يا سابقه خونريزي دارند و يا مبتلايان به كوليت و افرادي كه زياد آروغ مي زنند.لايه

هاي نازك دروني پياز دير هضم هستند. پياز اسيديته ي شيره معده را زياد مي كند و

براي كساني كه سوء هاضمه دارند مضر است.پياز را نيز مي توان همراه با برگ آن

آب گرفت و با آب سبزيجات ديگر مخلوط و مصرف نمود. آب پياز سريعاً مي بايست

مصرف شود چون فاسد مي گردد.

منبع:خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

تمشك

تمشك چه خواصي دارد؟

مفيدترين قسمت تمشك ميوه آن است.ميوه تمشك سرشار از ويتامين C،قند،جوهر

ليمو و اسيدهاي سيب است به همين جهت طعم ترش مطبوعي دارد و به علت داشتن

املاح زياد خون را قليايي مي كند و ترشي خون را از بين مي برد. ميوه آن بسيار

خشك و ضد رطوبت بدن است و راه ورود ميكروبها را به عروق مي بندد.حالت رقيق

بودن خون را رفع مي سازد. تمشك ملين و اشتها آور است، ادرار را زياد مي كند،

مسكن و پاك كننده كيسه صفرا است.بهترين داروي روماتيسم و گرفتگي شرايين است

و درد معده را تسكين مي دهد.قند موجود در تمشك براي

مبتلايان به مرض قند مفيد

است و خوردن آن تنفس را آسان مي كند.آب تمشك براي مبتلايان به تب و آبله مرغان

و سرخك بسيار مفيد است.غرغره جوشانده ي آن براي درد گلو و آنزين نافع است.آب

تمشك براي رفع يرقان و التهاب صفرا و كبد سود بخش است.

جويدن برگ تمشك جهت ورم لثه ها و رفع بي حسي آنها مفيد است.جوشهاي دهان را

از بين مي برد و بوي بد دهان را برطرف مي كند.نوشيدن آب برگ و ساقه ي تمشك

اگر تازه باشند جهت تقويت معده و خونريزي معده و بند آمدن اسهال و معالجه بواسير

سودمند است گل ميوه ي تمشك اسهال را بند مي آورد.نوشيدن آن ريشه اين ميوه

علاوه بربند آوردن اسهال، سنگ كليه و مثانه را خرد مي كند.آب ميوه ي تمشك جهت

زخمهاي آبدار و چركي مفيد است و آنها را خشك مي كند.گل آن نيز همين خاصيت را

دارد.نوشيدن آب برگ و ميوه و ساقه ي تمشك مو را سياه مي كند و استفاده مكرر از

آن مانع سفيد شدن مو مي گردد.اين خاصيت به علت وجود منگنز فراوان در تمشك

است. منگنزعامل سياهي موي بدن انسان است.برگهاي و ساقه هاي جوان تمشك را

مي توان جمع آوري نموده و آب گرفته و مصرف نمود.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

گيلاس

گيلاس چه خواصي دارد؟

آب گيلاس بسيار مقوي و منبع سرشاري از ويتامين هاي C،B2،B1،A و اسيد فوليك

و نياسين است و داراي كلسيم،كبالت،فلورين،آهن،منيزيم،فسفر و پتاسيم است.آب گيلاس

حالت قليايي دارد و اسيد خون را پايين مي آورد. دليل اين امرتأثيرات آب گيلاس

در

درمان اختلالات پروستات نيز نقش دارد.جهت مصرف گيلاسهاي خيلي تيره رنگ و

سفت بهتر از گيلاسهاي نرم و رسيده است.گيلاس هاي له شده بهتر است حذف شوند.

منبع: خواص ميوه ها و گياهان در درمان بيماريها

مرزه

مرزه چه خواصي دارد؟

مرزه (Summer savoury) كه از گياهان خانواده نعناع به شمار مي رود، در فاصله

ماه هاي تير تا شهريور در ايران به گل مي نشيند.

مرزه گياه چند ساله اي است كه بومي مديترانه شرقي و جنوب غربي آسياست.

قسمت هاي هوايي به انضمام برگ ها كه در بعضي مواقع، فقط قسمت هاي فوقاني گل

دار جمع آوري مي گردد، به صورت خوشه اي دسته شده و يا بر روي قاب هاي چوبي

پهن كرده و در سايه و با حرارت مصنوعي كمتر از 40 درجه سانتي گراد خشك مي

شوند.

برگ?هاي آن نرم و متقابل و تقريبا بدون دمبرگ و باريك و نوك تيز و پوشيده از

كرك و داراي تارهاي غده?اي فراوان اسانس? دار است.

فرآوري

اسانس مرزه از تقطير با بخار آب از برگ ها و سرشاخه هاي برگدار حاصل مي

شود. اين اسانس مايعي بي رنگ و يا مايل به زرد و داراي عطر و بوي تند و زننده اي

و با مزه اي كه طعم فلفل را به ياد مي آورد، مي باشد.

اين گياه داراي 0/8 تا 1/5درصد اسانس به همراه تانن، رزين و موسيلاژ مي باشد.

اسانس مرزه درصنايع غذايي كاربرد دارد.

كاربرد مرزه

اسانس گياه مرزه داراي طبيعت گرم و اثرات تقويت كننده معده، تسهيل كننده عمل

هضم، ضد نفخ و مُدر ( ادرار آور ) است.

براي معالجه اسهال بسيار مناسب است و يك ضدعفوني

كننده قوي مي باشد.

اين گياه را به عنوان چاشني و ادويه به همراه لوبيا، سالاد فصل، خيار، ماهي، گوشت،

كالباس و سوسيس مصرف مي كنند.

دارويي به نام تيميان Thymian در داروخانه هاي كشور وجود دارد كه از گياه مرزه،

آويشن، رازيانه و اكاليپتوس تهيه مي شود و داراي اثرات ضد سرفه و خلط آور مي

باشد.

اين گياه در ايران جزو سبزي?هاي خوراكي است و به صورت خام و پخته در غذاها

مصرف مي?شود.

داراي خاصيت بادشكن و همچنين دافع كرم مي باشد.

به صورت دم كردني در رفع گرفتگي معده و روده موثر مي باشد.

كشف تركيبات ضد درد در گياه مرزه

نشريه "پزشكي مستند مكمل و جايگزين" در جديد ترين شماره ماه مارس خود نتايج

تحقيقات يك گروه چهار نفري از پژوهشگران دانشگاه صنعتي شريف و دانشگاه تهران

را به چاپ رسانده كه نشان مي دهد چهار تركيب شيميايي ضد درد در گياه مرزه وجود

دارد.

گياهي كه در اين تحقيق استفاده شده با نام علمي(Satureja hortensis ) "ساتوريا

خوزستانيكا" شناخته مي شود كه محل رويش طبيعي آن در استان هاي خوزستان و

لرستان است و در گويش محلي به نام "مرزه خوزستاني" شناخته مي شود.

رويش مرزه خوزستاني نه تنها در اين استان، بلكه در ساير استان هاي جنوبي تا ميانه

ايران نيز وجود دارد.

آن چه در تحقيق جديد به آن اشاره شده وجود تركيبات شيميايي با خواص ضد التهابي و

ضد درد در نمونه هايي از گياه است كه نه به شكل وحشي، بلكه به صورت دستي كاشته

شده اند.

پيش از اين به خواص 2 تركيب از 4 يتركيب شيميايي موجود در قسمت برگ و ساقه

مرزه اشاره شده بود. اين دو

تركيب عبارتند از: بتا سيتروزول و اسيد اورسوليك. به

عنوان مثال تركيب بتا سيتروزول كه در بادام زميني نيز وجود دارد، منجر به توقف

رشد غده پروستات در حيوانات آزمايشگاهي مي شود.

همچنين گزارش هاي متعددي مبني بر اثر ضد التهابي اسيد اورسوليك براي درمان

سوختگي ها و نيز اثر بازدارندگي آن بر رشد تومورها منتشر شده است.

خواص ضد التهابي اسيد اورسوليك منجر به استفاده وسيع از اين تركيب در صنايع

آرايشي شده است.

تا كنون گزارش هاي مختلفي درباره وجود انواعي از روغن هاي ضروري در اين گياه

به چاپ رسيده است.

علاوه بر اين، سه گزارش علمي مختلف در ايران در فاصله سال هاي 2003 تا 2005

ميلادي، به خواص ضد التهابي و ضد ميكروبي اين گياه اشاره كرده اند.

در بين مصارف بومي از گياه مرزه در ايران مي توان به استفاده از آن براي تسكين

دندان درد اشاره كرد.

تاثير مرزه در درمان دردهاي عصبي

مصرف مرزه در درمان دردهاي عصبي و نرمي استخوان تاثير دارد.

به گزارش ايسنا، اگر روزانه 100 گرم مرزه در 500 گرم آب جوشانده شود و تا 5

روز مصرف گردد، علاوه بر اين كه باعث تقويت معده مي شود، در رفع زخم روده

نيز موثر است.

همچنين حمام ( بُخور ) جوشانده برگ هاي گياه مرزه در رفع دردهاي روماتيسمي ،

عصبي و نرمي استخوان نيز موثر است.

اثرات ضد انعقادي خون گياه مرزه

محققان تاثير گياه مرزه را بر افزايش فعاليت فاكتورهاي انعقادي خون در حيوانات

آزمايشگاهي نشان دادند.

تحقيقات اين پژوهشگران نشان مي دهد كه مصرف سه بار در روز گياه مرزه و هر

بار به ميزان 50 ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن، موجب افزايش پروترومبين

(PT) و پارشيال پروترومبين (APTT) فعال شده مي گردد كه هر دو از فاكتورهاي

انعقادي خون مي باشند. كاهش چربي خون

يك طرح تحقيقاتي كه در آزمايشگاه مركز تحقيقات گياهان دارويي لرستان به مدت يك

سال انجام شد، نشان داده است كه گياه "مرزه" با نام علمي "ساتوريا خوزستانيكا" اگر

درست مصرف شود، مانند داروهاي شيميايي ميزان چربي خون را در بدن انسان

كاهش مي دهد.

لازم است پژوهشگران گياه را پس از تبديل به پودر، به شكل كپسول خوراكي درآورند

تا براي كنترل چربي خون افراد بيمار از آن استفاده كنند.

گياه مرزه ، وزن را كاهش مي دهد

به گزارش شبكه خبر، پژوهشگران دانشگاه علوم پزشكي لرستان با بررسي گروهي

از افراد چاق دريافتند، افرادي كه از رژيم غذايي كم كالري همراه با مكمل گياهي حاوي

مرزه استفاده مي كنند، در كاهش وزن خود موفق تر از افرادي هستند كه فقط رژيم

غذايي كم كالري مصرف مي كنند. پژوهشگران با توجه به نتايج اين بررسي كه در

مجله پزشكي دانشگاه علوم پزشكي تبريز منتشر شد، براي كاهش وزن، رژيم غذايي كم

كالري همراه با مكمل گياه مرزه را توصيه مي كنند.

منابع:

http://www.seminarnews.ir/index.phpيnewsid=1700

http://www.sabziran.ir/index.phpيaction=news-and-nid=2941-and-page

http://www.tafahomnews.com/Sections-req-viewarticle-artid-1883-

page-1.html

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87

http://www.med-labjour.com/tools/atari/attari/marzeh.htm

http://www.ghatreh.com/news/1857298.html

سنبل الطيب(سنبل كوهي)

خواص سنبل الطيب(سنبل كوهي) چيست؟

اين گياه بومي اروپا و قسمت هايي از آسيا مي باشد. در حال حاضر آن را در آمريكاي

شمالي نيز مي كارند.

اگر چه "سنبل الطيب" به صورت خودرو در جنگل ها رشد مي كند، اما اين گياه براي

مصارف دارويي كشت و زراعت نيز مي شود. گفته مي شود انواع وحشي آن خواص

بيشتري دارد.

بيشترين قسمت مورد استفاده اين دارو براي مصارف درماني، ريشه آن مي باشد. اين

گياه به

"علف گربه" نيز معروف است، زيرا گربه عاشق بوي آن است.

ريشه گياه سنبل الطيب داراي اجزاي مختلفي مي باشد. از اين ميان مي توان به روغن

هاي فرار(مثل والريك اسيد)، آلكالوئيدها و آمينواسيدهاي آزاد(مثل گاما آمينوبوتيريك

اسيد"GABA"، تيروزين، آرژنين و گلوتامين) اشاره كرد. نام اسيد آمينه والين را از

روي اين گياه انتخاب نموده اند.

والرنال و اسيد والرنيك از قوي ترين تركيبات آرام بخش موجود در سنبل الطيب هستند.

موارد استفاده

اين گياه براي درمان بيماري هاي مختلف در داروهاي گوناگوني استفاده مي شود. از

داروهايي كه در تركيب آن ها از سنبل الطيب استفاده مي شود، مي توان به موارد زير

اشاره نمود:

- داروهاي مسكن

- داروهاي ضد اضطراب

- داروهاي ضد تشنج

- داروهاي ضد ميگرن

- داروهاي ضد درد

- داروهاي قلبي

عملكرد صحيح دستگاه عصبي مركزي به وسيله رسپتورهايي(گيرنده هايي) در مغز

كه به نام رسپتورهاي گابا ناميده مي شوند، تنظيم مي شود. بر اساس مطالعات

آزمايشگاهي مشخص شد كه سنبل الطيب مي تواند اتصالات اين رسپتورها را ضعيف

و سُست نمايد. به اين ترتيب، مكانيسم عمل و اثربخشي آن تا حدودي مشخص شد. در

حقيقت اين اطلاعات توضيح مي دهد كه چرا سنبل الطيب مي تواند به افراد كمك كند تا

به راحتي استرس و نگراني را از خود دور نمايند.

در مطالعات مختلفي نشان داده شد كه اين گياه اثر درماني موثري بر روي افرادي كه

داراي درجات مختلفي از بيماري بي خوابي مي باشند، دارد. به طور كلي سنبل الطيب

موجب مي شود كه خواب با آرامش زيادي همراه باشد و همچنين گذر به مرحله خواب

راحت تر صورت پذيرد. اما در اين مطالعات چيزي مبني

بر اينكه اين گياه موجب

افزايش كل زمان خواب مي شود، مشاهده نگرديد.

دو تحقيق ديگر نيز در اين زمينه انجام شد. در اين مطالعات نيز نشان داده شد كه

تركيب سنبل الطيب با بادرنجبويه (Lemon Balm) در بهبود كيفيت خواب و در درمان

بيماري بي خوابي(Insomnia) موثر است.

اين گياه براي اختلالات يائسگي و عادت ماهيانه مفيد است.

يكي ديگر از خواص اين گياه، داشتن منگنز است كه براي درمان سفيدي مو از آن

استفاده مي شود.

مقدار و زمان مصرف

تعيين يك مقدار مشخص براي مصرف اين گياه، كار مشكلي است، اما در منابع

مختلف علمي درباره گياهان دارويي، چيزي حدود 1 تا 10 گرم است.

اگر از عصاره تغليظ شده ريشه گياه سنبل الطيب(آن چه به طور معمول در قرص ها و

كپسول ها وجود دارد و داراي حداقل 5/0 درصد روغن هاي فرّار است) براي درمان

بيماري بي خوابي استفاده مي كنيد، بايد آن را حدود 30 تا 60 دقيقه قبل از خواب

مصرف نماييد.

فرآورده هاي خشك شده ريشه اين گياه كه به صورت 5/1 تا 2 گرمي هستند، نيز بايد

30 تا 60 دقيقه قبل از خواب مصرف شوند.

برخي نيز اين گياه را با بادرنجبويه، رازك، گل ساعت و اسكالكَپ(در طب چيني

كاربرد دارد) تركيب كرده و مصرف مي كنند.

مصرف تازه اين گياه بهتر و موثرتر از مصرف ريشه خشك آن است.

اثرات جانبي

تحقيقات مختلف نشان مي دهد كه اين گياه هيچ گونه اثر مخربي روي توانايي افراد براي

رانندگي و كار با ماشين آلات مختلف ندارد. تنها مورد گزارش شده، حمله قلبي شديد در

مردي بود كه ساليان دراز از سنبل الطيب به ميزان 5

تا 20 برابر مقدار توصيه شده

مصرف مي كرده است و آن را به طور ناگهاني كنار گذاشته بود.

به هر حال، هنگامي كه سنبل الطيب بر اساس مقدار توصيه شده مصرف شود، منجر

به اعتياد و وابستگي به آن نخواهد شد.

در مورد ديگري كه در يك دانشجوي 18 ساله كه قصد خودكشي داشت مشاهده شد،

تنها علائم گزارش شده عبارت بودند از خستگي مفرط ، درد شكمي، رعشه و لرزش

در دست ها و پاها. اين فرد از 000/20 ميلي گرم ريشه سنبل الطيب استفاده كرده بود

كه چيزي در حدود 40 تا 50 برابر مقدار توصيه شده است.

به نظر نمي رسد كه مصرف سنبل الطيب قبل از خواب موجب ايجاد مشكل در

هوشياري و تمركز فرد در صبح شود.

با اين كه تا كنون دلايل شناخته شده اي براي منع مصرف اين گياه در بارداري و

شيردهي گزارش نشده است، اما بي خطر بودن آن نيز به اثبات نرسيده است. بنابراين

بايد در مصرف آن احتياط كرد.

تداخل دارويي

هنوز تداخل دارويي شناخته شده اي براي مصرف معمولي اين گياه ذكر نشده است.

مريم مراديان نيري- كارشناس علوم تغذيه

منابع

http://www.prevention.com/cda/vendorarticle/valerian/HN2179004/heal

th/herb.encyclopedia/0/0/0/1

http://www.aafp.org/afp/20030415/1755.html

http://en.wikipedia.org/wiki/Valerian_(herb)

http://www.anxiety-and-depression-

solutions.com/articles/complementary_alternative_medicine/herbs_suppl

ements/valerian.php

كتاب زبان خوراكي ها

شاتره

شاتره (شاهتره) چيست و چه خواص دارويي دارد؟

شاتره يا شاهتره با نام عمومي Common fumitory, Earth smoke گياهي است

علفي به ارتفاع تا 80 سانتي متر كه در مزارع، باغ ها و زمين هاي كشاورزي به

حالت خودرو مي رويد.

شاخه هاي ظريف فراوان و برگ هايي با تقسيمات بسيار زياد، باريك و كوچك دارد.

گل هاي شاتره كوچك به رنگ سفيد يا سفيد مايل به گلي است كه به صورت مجتمع و

گل آذين

خوشه قرار گرفته اند. ميوه ها كوچك و كروي هستند. قسمت مورد استفاده ي

شاتره تمام قسمت هاي هوايي آن مي باشد.

گونه ي Officinalis اين گياه در ايران رويش ندارد و آن چه به نام شاتره در بازار

ايران وجود دارد، مربوط به دو گونه ي Parvifelora fumaria و Fumaria villantii

است.

تاريخچه

شاتره از زمان عهد عتيق شناخته شده و در كتاب هاي "خواص گياهان" مربوط به

قرون وسطي توصيف شده است. اين گياه در طب سنتي، براي درمان اگزما و بيماري

هاي ديگر پوستي به كار مي رفته است، هم چنين به عنوان ملين و مدر مصرف مي

شده است. در دهه ي گذشته، اين گياه دوباره مورد توجه قرار گرفت، زيرا بنا به

گزارشاتي، به احتمال زياد عصاره ي آن در بهبودي بيماري هاي قلبي- عروقي و

دستگاه كبدي- صفراوي موثر است.

منبع جغرافيايي

اين گياه بومي اروپا و آسياست. در كنار جاده ها به عنوان علف هرز مزارع مي رويد

و بيشتر توسط كشورهاي شرقي اروپا صادر مي گردد.

تركيبات مهم

قسمت هوايي گياه حاوي حدود يك درصد آلكالوئيد است. بيش از 30 عدد آن ها تعيين

فرمول شده اند. اكثر اين الكالوئيدها از مشتقات بنزيل ايزوكنيولين هستند.

مهم ترين اين آلكالوئيدها شامل فومارين(پروتوپين)، فوماري لين و سيناكتين هستند. از

ديگر تركيبات شاتره مي توان فلاوونوئيدها، اسيدهاي گياهي به ويژه اسيد فوماريك و

موسيلاژ را نام برد.

اثرات مهم

اين اثرات عبارت اند از:

* صفراآور: آلكالوئيد پروتوپين موجود در شاتره مي تواند در مواردي باعث كاهش

صفرا گردد و به اصطلاح داراي اثر Amphicholeretic است.

* همچنين در مشكلات قلبي-عروقي مصرف مي شود.

* در طب عوام از شاتره به عنوان ادرار

آور، مسهل و جهت رفع مشكلات پوستي از

جمله اگزما استفاده مي شود. اثر اخير را مربوط به وجود اسيد فوماريك در آن مي

دانند.

اسيد فوماريك امروزه به طريقه ي سنتزي تهيه و در بعضي از فرمولاسيون هاي

پوستي نظير داروهاي پسوريازيس مصرف مي شود.

فرآورده هاي گياهي

در ايران از اين گياه، فراورده هاي صنعتي وجود ندارد. در بعضي كشورها

محصولاتي به شكل قطره از عصاره ي گياه به صورت منفرد و يا مخلوط با گياهان

ديگر تهيه و به بازار عرضه شده است.

تهيه ي چاي:

به 2 تا 4 گرم خشك شده ي گياه(مخلوط برگ، گل و ساقه) يك ليوان آب جوش افزوده

و 15 دقيقه مي گذاريم بماند. سپس آن را صاف نموده و به صورت گرم قبل از غذا ميل

مي كنيم.

مي توان روزانه تا سه نوبت (صبح، ظهر و شب) اين مقدار را تكرار كرد. جمعا مي

توان 6 تا 12 گرم گياه خشك شده را كه سه ليوان محصول صاف شده ايجاد مي كند،

در طول روز مصرف كرد.

عوارض جانبي

مصرف مقدار عادي و دارويي شاتره داراي عوارض جانبي نيست. ولي مصرف

مقادير بسيار زياد به دليل وجود آلكالوئيدهاي ذكر شده ممكن است باعث لرز، تشنج و

مرگ گردد.

مصرف در بارداري و شيردهي

تا كنون اين موضوع مطالعه نشده است. بنابراين بهتر است در اين دوران مصرف

نشود.

مهم ترين اثرات گزارش شده شاتره:

آنتي كلي نرژيك، آنتي هيستامين، ضد ورم، ضد آريتمي، ضد عفوني كننده، ضد

اسپاسم، تقويت كننده ي قواي جنسي، كاهش تپش قلب، معرق، مسهل، ادرارآور، تهوع

آور، بالا برنده ي فشار خون ، پايين آورنده ي پرفشاري خون، آرام بخش، سمي، مقوي

معده، بي حس كننده، صفراآور و كاهش دهنده ي صفرا.

نكات قابل توجه:

1- نمونه ي گياه خشك در بازار دارويي به طور طبيعي به صورت خرد شده و

قطعات كوچك است و احتياج به خرد يا پودر كردن ندارد و مي توان مستقيما آب جوش

روي آن ريخت.

2- توصيه مي شود دم كرده ي شاتره را گرم مصرف كنيد. چون ممكن است با سرد

شدن، مواد موثر آن رسوب كنند.

3- در بسياري از موارد ديده شده است كه جهت كسب اثرات مذكور شاتره، از عرق

شاتره ي موجود در بازار استفاده مي كند.ولي عرق شاتره داراي مقدار بسياري

ناچيزي از اسانس است و مواد موثر اصلي در آن وجود ندارد. بنابراين عرق شاتره

داراي خواص اصلي شاتره نيست.

4- براي مشكلات كبدي، صفراوي و پوستي بايد از دم كرده ي آن استفاده كرد و در

اين موارد عرق شاتره بي تاثير است.

صبر زرد(آلوئه ورا)

خواص صبر زرد(آلوئه ورا) چيست؟

صبر زرد(شاخ بزي) گياهي است علفي و چند ساله با برگ هاي ضخيم، گوشتي و

دراز. حاشيه برگ هاي آن كمي پيچ و خم دار و داراي تيغ است. گل هاي آن به صورت

خوشه اي زيبا در انتهاي محور ساقه گل دار و به رنگ سبز مايل به زرد قرار دارند.

قسمت مورد استفاده صبر زرد، شيرابه به دست آمده از برگ هاي گياه است كه امكان

دارد به صورت تازه غليظ(خميري) و يا خشك شده با رنگ هاي متفاوت زرد، زرد

مايل به سبز، قهوه اي و يا قرمز مايل به سياه باشد.

در سال هاي اخير كشت صبر زرد، گونه ي Vera در ايران معمول گشته است. گرچه

اين گياه با نقاط گرم و مرطوب سازگاري خوبي دارد، ولي در نقاط

مختلف ايران كشت

مي شود.

تاريخچه

نقاشي هايي از صبر زرد، بر روي كنده كاري هاي ديوارهاي معابد مصري ديده شده

است. اين معابد در هزاره چهارم قبل از ميلاد بنا شده است. صبر زرد را كه "گياه

جاودانگي" نام گرفته بود، به هنگام خاك سپاري، براي فراعنه هديه مي آوردند.

كتاب "The Egyptian Book of Remedies" (1500 سال قبل از ميلاد مسيح) از

كاربرد صبر زرد در درمان عفونت ها، معالجه پوست و تهيه داروهاي ملين سخن گفته

است. "ديسكوريد"(فيزيك دان يوناني)، در سال 74 پس از ميلاد، صبر زرد را جهت

التيام زخم، جلوگيري از ريزش مو ، درمان زخم هاي دستگاه تناسلي، و معالجه

همورئيد، مفيد دانست.

بازرگانان عرب، در قرن ششم بعد از ميلاد، اين گياه را به آسيا آوردند، و اسپانيايي ها

آن را در قرن شانزدهم، از منطقه مديترانه به برّ جديد (World New) بردند. در

عصر جديد (1930) مصرف كلينيكي صبر زرد به منظور درمان التهاب پوست ناشي

از اشعه ايكس آغاز شد.

تركيبات مهم

گياه، حاوي مشتقات هيدروكسي آنتراسن از جمله آلوئين هاي A2وB به ميزان 40- 25

درصد كل تركيبات و مشتقات كرومون از جمله آلوئه رزين 2A، B وC است.

تركيبات مهم ديگر آلوئه شامل قندها از جمله: گلوكز، مانوز و سلولز، آنزيم ها از جمله:

اكسيداز، آميلاز و كاتالاز، همچنين ويتامين هايي نظير: B1، B2، B6، C، E و اسيد

فوليك و مواد معدني مانند: كليسم، سديم، منيزيم، روي، مس و كروم مي باشند.

اثرات مهم

خاصيت اصلي صبر زرد، به عنوان يك مسهل قوي بوده و داراي خواص ديگري از

جمله ضد ورم، ضد ميكروب، التيام زخم ها، ضد آفتاب و ضد سوختگي مي باشد.

ژل الوئه اثرات خوب و مفيدي بر روي سوختگي هاي معمولي، سوختگي هاي حاصل از

اشعه،

زخم ها و صدمات ديگر پوست دارد.

يكي از فرآورده هاي آلوئه، كرم هاي هيدرو فيليك تهيه شده از 5/0 درصد ژل آلوئه

مي باشد كه در درمان پسوريازيس بسيار خوب است. همچنين ژل خوراكي آن براي

زخم معده ، افراد مبتلا به ايدز و مبتلايان به آسم( مدت شش ماه) مصرف مي شود.

تحقيقات اخير، اثرات مثبت آن را در بيماران مبتلا به ديابت نشان داده است و

آزمايش هاي انجام يافته بر روي موش ها اثرات مذكور را تاييد كرده است. اثرات ديگر

آلوئه شامل اثرات ضد سرطان و اسپرم كش آن است.

در سال هاي اخير، ژل آلوئه به طور وسيع در محصولات آرايشي، بهداشتي و به

خصوص در كشور آمريكا مصرف مي شود. اين ژل داراي خواص ضد ورم و ضد

ميكروبي است و مرطوب كننده مناسبي نيز محسوب مي شود. صنايع غذايي آمريكا در

محصولات خود از ژل آلوئه به عنوان ماده اي موثر در تناسب اندام و سلامتي بدن

استفاده مي كنند.

طريقه و مقدار مصرف

محصولات مختلف آلوئه به شكل قرص و كپسول به همراه بعضي گياهان ديگر از

جمله بلادون ،توسط كارخانه هاي داروسازي عرضه شده اند.

ميزان عادي مصرف 2/0 - 1/0 گرم آلوئه و يا 1/0- 5 0/0 گرم عصاره آلوئه براي

چند شب متوالي مي باشد.

استفاده مستقيم از ژل گياه

براي استفاده مستقيم از ژل آلوئه، مي توان برگ هاي گياه را قطع كرد. در محل قطع

شده، ژل بي رنگي نمايان مي شود كه با فشردن برگ گوشتي گياه، ژل بيرون مي زند.

مي توان از اين ژل به طور مستقيم جهت مرطوب كردن پوست، آفتاب سوختگي، زخم

سوختگي هاي معمولي و نرم كردن اگزماي زير چشم استفاده كرد.

ژل به مرور زمان در معرض هوا تغيير رنگ داده و در نهايت به

رنگ قرمز تيره

(مايل به سياه) در مي آيد.

عوارض جانبي

مصرف بيش از حد ژل(مصرف روزانه يك گرم به مدت طولاني) ممكن است باعث

عدم تعادل آب و الكتروليت هاي بدن، سقط جنين، زايمان زودرس، اسهال خوني و

ضايعات كليه شود. همچنين مصرف مقادير بسيار زياد آن ممكن است منجر به مرگ

شود.

موارد منع مصرف

نبايد از ژل در زمان تهوع، استفراغ ، دردهاي شكمي، خونريزي و ضعف شديد

استفاده كرد.

در زمان بارداري به غير از دستور پزشك، مصرف آن ممنوع است.

احتياط

- براي مصرف بيش از دو هفته آن، بايد با پزشك مشورت كرد.

- در صورت تاثير نكردن تا 24 ساعت پس از مصرف، ممكن است مشكلات جدي

وجود داشته باشد كه بايد به پزشك مراجعه كرد.

- چون تأثير تركيبات آلوئه در كودكان مشخص نيست، بنابراين در اين گونه موارد بايد

با پزشك مشورت كرد.

- بهتر است از فرآورده هاي صنعتي آلوئه، براي سنين بالاي ده سال و حداكثر به مدت

دو هفته استفاده شود. مقدار مصرف عصاره آلوئه در سنين مختلف 17/0- 4 0/0 گرم

است كه اين ميزان معادل 30- 10 ميلي گرم هيدروكسي آنتراكينون در روز است.

مهم ترين اثرات گزارش شده صبر زرد

ضد آلرژي ، ضد سرطان، ضد ميكروب، ضد قارچ، ضد ويروس، ضد آفتاب

سوختگي، كاهش دهنده قند خون، مسهل، ضد كرم، ضد ورم، مرطوب كننده و نرم

كننده، قاعده آور، ملين، مقوي معده و كبد.

نكات قابل توجه

- بيش از 300 گونه آلوئه وجود دارد كه مهم ترين آنها از نظر استفاده دارويي، آرايشي

و بهداشتي، الوئه ورا (Aloe Vera) مي باشد.

- منبع جغرافيايي دقيق آلوئه معلوم نيست، ولي به احتمال زياد مربوط به مصر يا

خاورميانه مي باشد.

- محصولات مختلف آلوئه كه

به بازار ارائه شده اند شامل:

1- ژل آلوئه: محصول طبيعي(بدون تغيير غلظت ژل) از برگ هاست.

2- كنسانتره آلوئه: ژل آلوئه است كه آب آن را خارج كرده اند.

3- عصاره آلوئه: حاوي دست كم 50درصد ژل آلوئه است.

4- لاتكس آلوئه: مايع تلخ زرد رنگي كه از پوست لوله اي پرسيكل به دست مي آيد و

حاوي آلوئين است.

- در نقاط مختلف جهان از گونه هاي ديگر صبر زرد مانند AB و AC استفاده هاي

مشابهي با گونه Aloe Vera به عمل مي آيد. اين گياهان نيز با نام عمومي «Aloe»

مشهور مي باشند.

نام ها به زبانهاي مختلف :

نام هاي فارسي: صبر زرد- شاخ بزي

نام هاي علمي: Aloe capenis, Aloe barbadensis, Aloe Vera

نام عمومي: Cape aloe

نام عربي: الصبر (Alsaber)

نام آلماني: Aloe

نام هاي مترادف: Aloe Vulgaris, Aloe perfoliata

خانواده: Liliaceae (خانواده كلشيك)

نام انگليسي: Aloe

نام فرانسوي: Aloes

بهار نارنج

اثرات درماني وطرز تهيه بهار نارنج چيست؟

* مهم ترين خاصيت دارويي بهار نارنج تأثير آن روي سيستم عصبي بدن است. بهار

نارنج آرامش بخش و ضدهيجانات دستگاه عصبي است و سردردهاي عصبي و ميگرني

را كاهش مي دهد.

* بهارنارنج در تقويت معده بسيار مؤثر است و تپش نامنظم قلب، تشويش و اضطراب

را از بين مي برد.

* براي كنترل تشنج ها و حمله قلبي هم بهار نارنج را توصيه مي كنند.

* اگر مشكل كم خوابي يا بي خوابي داريد، حتماً پيش از خواب، مقداري عرق بهار نارنج

يا چاي آن را بنوشيد.

* اشتها آور و ضد سرفه است.

* براي درست كردن چاي بهار نارنج، كافي است، 10گرم از گل بهار نارنج را در دو

ليوان آب جوش به مدت 20دقيقه بجوشانيد. سپس آن را صاف كرده و همراه با يك قاشق

سوپ خوري عسل ميل كنيد.

با خوردن اين چاي، خواب خوش

و آرامي خواهيد داشت.

داروهاي گياهي براي التهاب مفاصل

كدام داروهاي گياهي براي التهاب مفاصل مفيد است؟

پنجه شيطان

پنجه شيطان يك گياه آفريقايي است كه نام خود را از چنگال هاي پنجه اي شكل موجود

بر ميوه خود گرفته است. قسمت توپر ميوه در پزشكي مورد استفاده قرار مي گيرد.

فعاليت دارويي پنجه شيطان به گليكوزيدهاي ايريدوييد (iridoid)آن به ويژه

"هارپاگوزيد" مرتبط است.

تصور مي شود پنجه شيطان اثرات ضد التهابي داشته باشد. در سه بررسي باليني با

كيفيت متوسط تا بالا، محصولات حاوي 2 تا 5/2 درصد هارپاگوزيد، مورد ارزيابي

قرار گرفت. استفاده از اين تركيبات به تنهايي يا همراه با داروهاي ضد التهابي غير

استروئيدي (NSAIDs) سبب كاهش علايم درد ناشي از استئوآرتريت(التهاب مفاصل)

شده، به خوبي تحمل مي شود. پنجه شيطان ممكن است سبب عوارض جانبي نظير

اسهال، درد شكم و واكنش هاي پوستي شود.

در يك بررسي، وقوع پورپورا*(purpura) در يك بيمار تحت درمان با وارفارين

گزارش شد. هر چند پنجه شيطان اميدواركننده به نظر مي رسد، ولي قبل از توصيه به

مصرف آن، درباره اثربخشي و بي خطريِ درازمدت دارو، به شواهد بيشتري نياز

داريم.

زردچوبه

زردچوبه، ادويه اي است كه در پودر كاري(زردچوبه هندي) موجود است. ماده فعال

دارويي آن، رنگدانه اي به نام "كوركومين" است كه سبب ايجاد رنگ زرد در خردل،

آبگوشت يا ساير غذاها مي گردد.

تصور مي شود كوركومين خواص ضد التهابي دارد.

آزمايش هاي باليني اثربخشي زردچوبه براي درمان استئوآرتريت(التهاب مفاصل) را

مورد ارزيابي قرار نداده اند، با اين حال برخي تحقيقات بالينيِ مقدماتي نشان مي دهد كه

ممكن است زردچوبه علايم آرتريت روماتوئيد را كاهش دهد.

زردچوبه به عنوان يك ادويه غذايي، بي خطر است و به نظر مي رسد اگر در كوتاه مدت

و به عنوان دارو نيز

به كار گرفته شود، بي خطر بوده و به خوبي تحمل مي شود. با اين

حال، تا زماني كه شواهد باليني قابل اعتماد در دست نيست، مصرف زردچوبه براي

درمان استئوآرتريت توصيه نمي شود.

زنجبيل (Ginger)

زنجبيل تركيبي است كه براي درمان "بيماري حركت"**( motion sickness)

"بيماري صبحگاهي"(morning sickness) به خوبي شناخته شده است.

همچنين سابقه استفاده از آن براي درمان بيماري هاي روماتيسمي نظير استئوآرتريت و

آرتريت روماتوييد وجود دارد.

زنجبيل ممكن است با مهار يك سري از آنزيم ها در بدن، خواص ضد التهابي داشته

باشد. همچنين امكان دارد ساخت پروستاگلاندين هاي التهابي را كاهش دهد.

در دو بررسي باليني كه توسط شركت هاي سازنده حمايت مي شد، تركيبات خاص

زنجبيل مورد ارزيابي قرار گرفت. به نظر مي رسد تاثير مصرف اين عصاره ها به

مدت 3 تا 6 هفته در كاهش درد استئوآرتريت هنگام راه افتادن يا ايستادن، از صفر تا

متوسط متغير است.

زنجبيل بي خطر به شمار مي آيد و در بررسي هاي باليني به خوبي تحمل شده است؛ با

اين حال شواهد كافي براي توصيه به مصرف زنجبيل براي درمان استئوآرتريت در

دست نيست.

پي نوشت:

* پوپورا بيماري است كه در آن نقاط بنفش متمايل به قرمز روي پوست يا تغيير رنگ

هايي مثل خون مردگي زير پوست ظاهر مي شود.

**بيماري حركت در اصطلاح همان ماشين گرفتگي است كه باعث ايجاد حالت تهوع

در فرد داخل اتومبيل در حال حركت مي گردد.

آويشن

آويشن داراي چه خواصي است؟

آويشن گياهي كوهستاني و معطر است كه تنوع زيادي دارد. اين گياه داراي طبيعتي گرم

و خشك است و از آن معمولاً به عنوان ادويه براي طعم داركردن انواع غذاها مانند

پيتزا، ماكاروني، لازانيا و بعضي خوراك ها استفاده مي كنند.

اين گياه

در كشور ما معمولاً به صورت خشك شده و پودر مورد استفاده قرار مي گيرد

ولي در كشورهاي ديگر علاوه بر پودر آن، نوع تازه اش را نيز در غذا مصرف مي

كنند زيرا آويشن تازه عطر و بوي بيشتري نسبت به نوع خشك آن دارد.

خواص درماني

- آويشن براي تقويت اعصاب، درمان افسردگي، خستگي و بي خوابي مفيد بوده و

همچنين نشاط آور است.

- آويشن خاصيت ضد ميكروبي، ضد قارچي و ضد انگلي دارد و اين به جهت وجود

ماده تيمون در آن است ولي با توجه به اينكه تيمون خاصيت سمي نيز دارد، در مصرف

آويشن زياده روي نكنيد.

- مصرف آويشن به صورت جوشانده براي رفع تنگي نفس، برونشيت، سرفه، نفخ

شكم ، سوءهاضمه، آسم ، سياه سرفه، سرگيجه، سردرد و زكام توصيه مي شود، براي

اين منظور 10 گرم آويشن را در يك ليتر آب ريخته و جوشانده آن را در طول روز

ميل كنيد.

- اگر از درد مفاصل ، نقرس، ورم مفاصل و درد سياتيك در رنج هستيد نيز آويشن

بخوريد.

- بعضي ها معتقدند جوشانده آويشن روي سر از ريزش موي سر جلوگيري مي كند.

يك چهارم قاشق چاي خوري پورد برگ آويشن خشك شده شامل مواد زير است:

انرژي 8/0كيلو كالري

هيدرات كربن 0.02گرم

پروتئين 0.04گرم

چربي 0.01گرم

فيبر 0.01گرم

كاسني

درباره گياه كاسني و خواص آن توضيح دهيد.

كاسني با نام علمي CICHORIUM INTYBUS، گياهي از خانواده ي گل مينا

(COMPOSITAE) مي باشد. كاسني، گياهي علفي است كه ارتفاع آن به طور

متوسط به يك متر مي رسد؛ داراي ريشه هاي قوي و نسبتاً طويل مي باشد. بر روي

برگ ها، بريدگي هاي عميقي وجود دارد كه در قسمت

انتهايي شبيه به مثلث مي شوند.

گل هاي آبي رنگ بسيار زيبايي دارد. عمر اين گياه با توجه به شرايط زندگي، يك

ساله، دوساله يا چند ساله مي باشد. كاسني در نواحي نسبتاً مرطوب، با ارتفاع كم رشد

مي كند و بومي نواحي اروپا، هندوستان و مصر مي باشد. البته گسترش آن در دنيا زياد

است و در نقاط ديگر از جمله آسيا، آفريقا و قسمت هايي از آمريكا هم مي رويد.

كاسني، در نقاط مختلف ايران به طور خودرو وجود دارد. قسمت هاي مورد استفاده ي

آن، ريشه و برگ ها ي آن مي باشد. البته ممكن است به غير از برگ ها از ساير

قسمت هاي هوايي گياه نيز استفاده شود.

كاسني به نام عمومي CHICORY در جهان معروف مي باشد و نقاط اصلي رويش آن

در ايران شامل نواحي كم ارتفاع البرز، قزوين، رشت، اطراف تهران، كرج،

آذربايجان، رودبار، اروميه، لاهيجان، بلوچستان، بجنورد، مشهد، فريمان و بسياري از

نقاط ديگر مي باشند.

تركيبات مهم:

ريشه ي اين گياه، حاوي حدود 8 درصد پلي ساكاريدي به نام اينولين(INULIN) است.

تركيبات تلخ از جمله لاكتوسين((LAKTUCIN و لاكتوكوپيكرين

(LACTUCOPICRIN) ، شيكوريك اسيد، فلاونوئيدها، گلوكوزيدها، قندها و

تانن ها از ديگر تركيبات ريشه مي باشند. همچنين ريشه ي گياه، حاوي بسياري

تركيبات بخار شونده ي معطر است كه "استوفنون ((ACETOPHENONE" شاخص

ترين آنها مي باشد. اثرات مهم:

تركيبات محلول در آب كاسني، خاصيت مسكن دارند و بعضي از قندهاي موجود در آن

(اوليگوساكاريدها OLIGOSACHARIDES) داراي خاصيت افرايش ميكروب هاي

مفيد و كاهش باكتري هاي بيماري زا در روده مي باشند. مطالعات جديد نشان مي دهند

كه برخي تركيبات موجود در كاسني، در مشكلاتي از جمله

يبوست ، اسهال هاي

ميكروبي، سرطان و بيماري هاي قلبي- عروقي، مي توانند موثر واقع گردند. همچنين طبق مطالعات انجام شده بر حيوانات آزمايشگاهي، مواد موثر كاسني مي توانند

از سرطان روده جلوگيري كند. از ديگر اثرات مفيد كاسني، حفاظت كبد در برابر سموم

كبدي است و اين اثر با ماده اي به نام تتراكلروكربن(CARBON

TETRACHOLORIDE) به اثبات رسيده است.

عصاره ي الكلي ريشه ي كاسني، اثرات ضد ورم و ضد التهابي نيز دارد. از ديگر

اثرات كاسني، اشتها آوري و خاصيت ضد ترش كردن معده را مي توان نام برد.

گياه كاسني، مانند ساير گياهان ممكن است عوارض محدودي ايجاد نمايد. اين عوارض

شامل ايجاد حساسيت هاي پوستي و ايجاد درماتيت مي باشد كه اين امر به تركيبات

لاكتوني آن مربوط است.

همچنين بر اساس مطالعه اي، ريشه ي گياه كاسني مي تواند بعضي قارچ كش ها را

جذب نمايد كه در اين صورت باعث سميت مي شود. البته موارد مذكور بسيار محدود

مي باشند، ولي نبايد آنها را از نظر دور داشت.

مصرف كاسني از زمان قديم و حداقل از قبل ميلاد مسيح مرسوم بوده است. از جمله

مصارف مهم اين گياه كه از قديم نيز رواج داشته، مصرف آن به عنوان مقوي كبد و

كاربرد آن در بيماري هاي كبدي بوده است.امروزه نيز يكي از مصارف مهم آن در

مشكلات كبدي است. همچنين اثراتي از جمله مقوي معده، مدر(ادرار آور)، تصفيه كننده

ي خون، صفرا بر، تب بر، اشتها آور، درمان نقرس ، كمك در درمان رماتيسم، دفع

رسوبات ادراري و رفع كم خوني براي آن قائل مي باشند كه البته اين موارد در حال

تحقيق بوده و در

آينده اي نه چندان دور موارد درماني قطعي و جديدي براي آنها پيش

بيني مي شود.

تهيه اشكال دارويي:

15- 8 گرم از برگ هاي تازه يا خشك را در يك ليتر آب، به مدت يك ربع ساعت دم

مي كنند. سپس مخلوط به دست آمده را از صافي عبور مي دهند. يك ليوان از اين دم

كرده را قبل از هر وعده ي غذايي مي توان ميل كرد يا جوشانده ي آن را به همين روش

(15- 8 گرم برگ گياه، در يك ليتر آب به مدت 5 دقيقه جوشيده شود) مورد استفاده

قرار مي دهند.

در صورتي كه از ريشه ي كاسني استفاده شود(دم كرده يا جوشانده)، 20- 15 گرم

ريشه ي له شده در يك ليتر آب، مانند روش قبل تهيه و مصرف مي شود.

در گذشته، سالاد برگ تازه ي كاسني را مقوي معده مي دانسته اند و هنوز هم در

بعضي نقاط دنيا مورد استفاده قرار مي گيرد.

عصاره شيرخشت و اثر آن در بهبود زردي

آيا عصاره شيرخشت در بهبود زردي اثري دارد؟

نتايج تحقيقات پژوهشگران نشان مي دهد استفاده از عصاره گياه دارويي شيرخشت اثر

مطلوبي بر بهبود نوزادان مبتلا به زردي دارد.

به گزارش سرويس خبرگزاري دانشجويان ايران، نتايج مطالعه باليني كه بر روي 200

نوزاد مبتلا به زردي در يكي از بيمارستان هاي شهر تهران انجام شد، نشان مي دهد

استفاده از قطره خوراكي عصاره گياه دارويي شيرخشت به همراه نوردرماني تا حد

زيادي در درمان اين نوزادان مؤثر است. به طوري كه 3 روز پس از كاربرد اين

روش درماني، 88 درصد نوزادان مذكور بهبود يافتند.

براساس اين گزارش، 5 روز پس از استفاده عصاره گياه دارويي شيرخشت به همراه

نور درماني 99 درصد نوزادان مورد مطالعه بهبود يافتند و اين در حالي بود كه با

كاربرد روش هاي معمول، تنها 75 درصد نوزادان مبتلا به زردي درمان شدند.

نتايج اين پژوهش نشان مي دهد كاربرد قطره خوراكي شيرخشت به همراه نوردرماني

برخلاف روش هاي شايع درماني، منجر به عوارضي نظير تعويض خون يا تجويز

داروهاي ديگر نمي شود.

هم چنين در گروه هاي سني، وزني و جنسي مختلف نوزادان استفاده از قطره شيرخشت

تآثير متفاوتي نداشت.

اسفرزه

گياه اسفرزه چه خاصيتي دارد؟

گياه "اسفرزه " تاثير بسزايي در كاهش ميزان كلسترول ، چربي و قند خون در افراد

ديابتي و مبتلا به چربي خون دارد.

دكتر " فريبرز معطر " روز سه شنبه در گفتگو با خبرنگار ايرنا در اصفهان افزود:

استفاده از اين گياه ميزان ابتلا به سرطان روده بزرگ را نيز كاهش مي دهد.

وي با اشاره به اين كه پودر پوسته اين گياه در طب سنتي به عنوان يك داروي "ملين"

در درمان يبوست كاربري زيادي دارد، خاطر نشان كرد: پوسته دانه اسفرزه به عنوان

يك فيبر "هيدرو كلوييد" در درمان ديابت نيز مفيد است.

مصرف گياهان دارويي نياز به مشاوره با پزشك دارد، در غير اين صورت فرد به

مسموميت دارويي به شكل سردرد و تهوع مبتلا مي شود.

گياه" اسفرزه" در نواحي شمال كشور( رودبار ، منجيل ، دشت گرگان،خراسان)، غرب

(كردستان ،مهران) و مركز كشور (اصفهان، خوزستان، شوش ، بوشهر و فارس)

يافت مي شود.

گلاب

اثرات مفيد گلاب در سلامتي بدن چيست؟

گلاب(ROSE WATER) از تقطير گل محمدي (ROSADAMASCENA) به

دست مي آيد كه از نظر عطر در ميان ساير گل ها ممتاز است و خواص درماني

فراواني دارد.

گل محمدي از خانواده ي گل سرخ با گل برگ هايي به رنگ صورتي است. اين گل ها

در خرداد ماه ظاهر مي شوند و در همين ماه است كه گلاب گيري انجام مي پذيرد. گل

محمدي رايحه ي خوشي دارد و گلاب نيز همين رايحه ي خوش را در خود تثبيت مي

كند.

براساس مدارك جديد، ايرانيان اولين قومي بودند كه از «گل سرخ»، اسانس و گلاب را

به روش تقطير به دست آوردند و

سپس اين فن را به ساير نقاط دنيا انتقال دادند. «ابن

سينا» دانشمند بزرگ ايراني، تحقيقات وسيعي در مورد استخراج اسانس ها به روش

تقطير داشته است.

نام گلاب با فرهنگ سنتي و باورهاي مذهبي مردم نيز درآميخته است. گلاب خاص

ايران است و جالب آن كه فقط در شهر كاشان به عمل مي آيد.

پرورش گل محمدي با تاريخ «قمصر» عجين شده است. هر چند امروزه گلاب گيري از

«قمصر» به «نياسر» يكي از بخش هاي ديگر كاشان گسترش پيدا كرده، ولي گلاب

قمصر در نوع خود هم چنان بي رقيب مانده است.

گلاب كاشان در پيشينه ي ادبيات ايران نيز رسوخ كرده و جايگاه ويژه اي داشته است،

به طوري كه شعرا براي تلطيف اشعار خود از نام گلاب با آميزه اي از معشوق خود

نام مي برده اند.

گلاب با آئين هاي مذهبي همخواني ديرينه اي دارد. به طور نمونه حدود يك قرن است

كه گلاب قمصر بر سر و روي دسته هاي سينه زني ايام سوگواري اباعبدالله الحسين

(ع) پاشيده مي شود. هم چنين هر ساله كعبه را پس از پرده برداري با گلاب ايران

شستشو مي دهند.

كعبه را گفتم كه اين عطر دل انگيز از كجاست هاتفي گفتا كه بي شك از گلاب قمصر

است

از تقطير مجدد گلاب، فرآورده اي به دست مي آيد كه به آن « گلاب دو آتشه » مي

گويند. اگر مجداً گلاب دو آتشه را تقطير كنند گلاب غليظي از نظر اسانس به دست مي

آيد كه فوق العاده معطر بوده و در حقيقت گلاب ناب و خالص است.

در طب سنتي گلاب به عنوان گرمي شناخته مي شد كه

PH خون را به سمت قليايي مي

برد.

در گذشته گلاب در طب سنتي مصارف درماني بسياري داشته است. به عنوان مثال

دندان درد را با چكاندن چند قطره گلاب روي دندان پوسيده تسكين مي بخشيدند. در

طب سنتي گلاب به عنوان گرمي شناخته مي شد كه PH خون را به سمت قليايي مي

برد. اثرات مفيد گلاب بر پوست بدن

يكي از مهم ترين كاربردهاي گلاب، جهت مواظبت از پوست است. گلاب براي انواع

پوست ها به خصوص پوست هاي خشك و حساس مناسب است. يكي از موارد استفاده

ي گلاب جهت پاك كردن پوست مي باشد و مي توان به جاي محصولات شيميايي پاك

كننده، از آن استفاده كرد.

استفاده ي ديگر آن جهت طراوت و تازگي پوست است؛ بدين گونه كه پس از هر بار

استحمام كه منافذ پوست بازتر هستند، گلاب را به پوست صورت بماليد. در اين حالت

اسانس موجود درگلاب به سرعت جذب پوست مي شود كه با توجه به اثرات آن در

افزايش جريان خون، باعث شادابي پوست مي گردد. البته استفاده ي مداوم از اين روش

مي تواند اين اثرات مطلوب را ايجاد كند.

گلاب به دليل داشتن خاصيت ضد عفوني كننده و هيدراته (آبدار) كردن براي پوست سر

و مو مفيد است.

گلاب حتي براي رفع جوش هاي بدن نيز موثر است. براي اين كار مقداري گلاب را با

جوش شيرين مخلوط كنيد تا خمير نرمي به دست آيد. سپس اين خمير را مدت يك

ساعت يا تمام شب ( موقع خواب ) روي جوش هاي خود قرار دهيد .

گلاب به دليل داشتن خاصيت ضد عفوني كننده و هيدراته (آبدار) كردن

براي پوست سر

و مو مفيد است. براي اين كار، با استفاده از يك قطره چكان، گلاب را روي پوست

سر خود بريزيد. ساير خواص درماني گلاب :

- با توجه به اثرات قابض اسانس رز، گلاب براي زناني كه دچار كاهش ميل جنسي

هستند مناسب است. استفاده از اين خاصيت در قديم توسط روميان بسيار متداول بوده

است.

- به دليل داشتن خاصيت ضد عفوني كننده و ضدميكروبي، براي شست¬وشوي چشم

مناسب است؛ البته گلابي كه بدين منظور استفاده مي شود، بايد عاري از آلودگي ها و

به اصطلاح استريل باشد. براي رفع خستگي و درد چشم نيز مي توانيد مقداري گلاب

به پشت پلك هاي خود بماليد.

با توجه به گران بودن اسانس رز، متأسفانه بسياري از محصولات آرايشي و بهداشتي،

حاوي اسانس مصنوعي رز هستند كه خواص اسانس طبيعي را ندارند. همچنين اسانس

هاي طبيعي كه از گونه هاي متفرقه و غيراصلي رز تهيه مي شوند نيز ممكن است

خواص نام برده را نداشته يا به طور ضعيف داراي اين خواص باشند. - گلاب براي بيماري هاي گوارشي مانند نفخ، دل به هم خوردگي و اسهال مزمن مفيد

است.

- گلاب در رفع دردهاي روماتيسمي نيز موثر است.

- از بُخور آن مي توان براي درمان گلودرد و بيماري هاي تنفسي استفاده نمود.

- گلاب ، قلب و معده را تقويت مي كند، اضطراب را از دل دور مي كند.

براى معالجه اشخاص گرمازده، بهترين راه خورانيدن گلاب همراه با مقداري يخ است،

به قدرى كه توليد قى نموده و صفرا را خارج نمايد.

- گلاب بهترين نوشيدني براي كساني است كه دچار خونريزي سينه و گلو هستند.

- گلاب ناراحتي

سينه را از بين مي برد و از ابتلا به بيهوشي جلوگيري مي كند.

- نوشيدن گلاب خنك، گرمي درون را از بين مى برد و بدن را تقويت مى كند.

- بوييدن گلاب براى تقويت قلب و رفع بيهوشى و تقويت حواس باطنى مفيد است.

- براى معالجه اشخاص گرمازده، بهترين راه خورانيدن گلاب همراه با مقداري يخ

است، به قدرى كه توليد قى نموده و صفرا را خارج نمايد.

- نوشيدن و بوييدن «گلاب» سردرد را برطرف مي كند، مخصوصا سردردى كه در

اثر استنشاق هواى آلوده يا شنيدن سر و صدا باشد.

فضيلت گلاب و گل سرخ از نظر پيامبر و امامان معصوم :

* از حضرت رسول (ص) نقل شده : " ريختن گلاب بر صورت، آب صورت را زياد

مي كند و پريشانى را برطرف مى سازد."

* در حديث ديگر فرموده كه : " هر كه گلاب بر صورت بمالد، در آن روز بدحالى و

پريشانى به او نرسد، و چون گلاب را بر صورت و دست ها بمالد، حمد خدا بكند، و

صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستد."

* از حضرت صادق (ع) نقل شده : " هر كه در روز اول ماه مبارك رمضان يك كف

گلاب بر رو بريزد، در آن روز از خوارى و پريشانى ايمن گردد و هر كه در آن روز

بر سرش يك كف گلاب بريزد، در آن سال از مرض سرسام و ذات الجنب ايمن گردد. "

* به سند معتبر از حضرت امير المؤمنين (ع) منقول است كه : " حضرت رسول (ص)

هر دو كف را از گل سرخ پر كرده و به من عطا فرمودند، چون

نزديك به مشام خود

بردند، فرمودند كه اين بهترين گل هاى بهشت است، بعد از گل مورد. " منابع:

- كتاب «زبان خوراكي ها»، جلد سوم، نويسنده : دكتر غياث الدين جزايرى

- ماهنامه دنياي تغذيه ، شماره 25

- ماهنامه تغذيه و سلامتي ، شماره 35

- HTTP://WWW.AHL-UL-

BAYT.ORG/NEWLIB/AKHLAGH/HELEYAT/010.HTM

- WWW.CATFAERIES.COM/BULGARIAN.HTML

- WWW.ROSEMAGAZINE.COM/PAGES/THERAPEUTIC.ASP

شيره درخت انجير

خواص شيره درخت انجير چيست؟

شيره درخت انجير طعم تلخ و سوزنده اي دارد:

- مسهل بسيار خوبي است .

- داراي دياستازهاي مختلفي است و براي نرم و ترد كردن گوشت به كار مي رود.

- اگر شيره درخت انجير ( شيرابه سفيد انتهاي دم ميوه يا دم برگ ) را به مدت چند

روز روي زگيل يا ميخچه پا بگذاريد، آن را از بين مي برد.

- اگر شيره درخت انجير را با زرده تخم مرغ يا روغن مخلوط كنيد و روي زخم ها

بگذاريد ، باعث التيام آنها خواهد شد .

- ضماد شيره درخت انجير با شنبليله براي رفع نقرس مفيد است.

- براي معالجه جراحت هاي پوستي ، ضمادي از شيره درخت انجير با آرد جو درست

كرده و روي آنها بگذاريد.

- شيره درخت انجير بر روي سر از ريزش مو جلوگيري مي كند.

برگ انجير

خواص برگ انجير چيست؟

- برگ پخته درخت انجير ملين است .

- براي برطرف كردن ورم هاي بدن، برگ انجير را روي اين قسمت ها بگذاريد .

- برگ درخت انجير را در آب جوش ريخته و بگذاريد كمي سرد شود. سپس آن را

داخل يك لگن بريزيد و داخل آن بنشينيد كه بواسير دردناك و متورم را درمان مي كند.

- جوشانده برگ درخت انجير شكم درد را برطرف مي كند.

- دم كرده برگ هاي درخت انجير به مقدار 26 گرم تا30 گرم در يك ليتر آب، مُسكّن

است و براي معالجه سرفه تجويز مي شود.

- برگ تازه انجير براي التيام جراحات و زخم ها و جوش خوردن سريع زخم هاي

سطحي موثر است. مي توان برگ تازه را به مدت كمي

روي زخم هاي سطحي گذارد.

- جوشانده ساقه هاي جوان درخت انجير، آب اضافي را از بدن خارج مي كند.

- براي درمان اسهال هاي ساده و خون ريزي هاي مختلف از جوشانده پوست تازه

درخت انجير استفاده كنيد.

عصاره ي هسته ي انگور(PCO)

PCO چيست؟

، يك مكمل نسبتاً جديد در ايالات متحده است، اگرچه در اروپا براي سال هاي متمادي

استفاده شده است.

عصاره ي هسته ي انگور از فشردن و تصفيه هسته ي انگور تازه تهيه مي شود.

عصاره هسته انگور غني از پرو آنتي سيانين (PCO ) ، يك آنتي اكسيدان بسيار قوي

است كه مي تواند جلوي تخريب هاي سلولي در اثر راديكال هاي آزاد را بگيرد و بافت

هاي پيوندي را تعمير و تقويت كرده و به فعاليت آنزيم ها كمك كند.

PCO پاسخ هاي آلرژيك و دستگاه ايمني بدن را با كاهش توليد هيستامين، تسكين مي

دهد. آنتي اكسيدان ها

حتماً مي دانيد كه آنتي اكسيدان ها سلاح مبارزه با راديكال هاي آزاد هستند. راديكال

هاي آزاد بمب هاي تخريب كننده اي هستند كه سلول ها خصوصاً سلول هاي ديواره

رگ ها را تخريب مي كنند.

اين بمب هاي تخريبي در اثر بسياري از مواد آلوده كننده مثل مواد شيميايي ، الكل ،

داروها ، دود سيگار ، خوردن چربي خصوصاً روغن هاي جامد ، فعاليت ميكروب ها

و ويروس ها در بدن ، حتي برخورد اشعه خورشيد به پوست ، برخورد اشعه X به بدن

و سوختگي بوجود مي آيند كه در رگ ها حركت مي كنند و سلول ها را مي كشند. آنچه

اين مولكول هاي مضر را تخريب مي كند، آنتي اكسيدان هايي مثل ويتامين C،

ويتامين

E، بتاكاروتن(در سبزيجات فراوان است)، سلنيوم ، بيوفلاوونوئيد و بيوفلاوانول است. PCO چيست؟

يك نوع بيوفلاوونوئيد است كه ماده طبيعي گياهي است و بافت هاي زنده را تقويت مي

كند. اين ماده از سال 1950 مورد تحقيق و بررسي قرار گرفته و فوايد بسياري از آن

بدست آمده كه از نظر علمي هم ثابت شده است ، از آن جمله :

• افزايش استحكام رگ ها كه مانع از بروز سكته و بيماري هاي قلبي مي شود. از

عوارضي مثل كبودي ، ادم ناشي از ضربه يا تصادف ، واريس ، ورم پاها و مشكلات

عروق چشم جلوگيري مي كند.

• سطح ايمني بدن را بالا مي برد.

• بينايي چشم را بهتر مي كند.

• گردش خون محيطي را بهبود مي بخشد.

• پاسخ هاي ايمني و آلرژيك بدن را كاهش مي دهد.

• فرايند پيري را كند مي كند و پوست را شاداب نگه مي دارد.

اخيراً به اين نتيجه رسيده اند كه اثر PCO در بدن ، 20 برابر ويتامين C و 50 برابر

ويتامين E است. منابع غذايي PCO

PCO در بسياري از مواد غذايي وجود دارد ، ولي به مقدار بسيار كم . بهترين منابع

غذايي آن انگور ، تمشك، آلبالو، گيلاس و آلو است و معمولاً در پوست و دانه آنها

موجود است. از اين رو چون انگور را با دانه اش ميل مي كنند ، منبع خوبي از PCO

است و بالاترين مقدار آن با غلظت 95 درصد ، در هسته انگور موجود است. PCO

ضد حساسيت و زخم است.

اثر هسته انگور در بهبود بسياري از بيماري ها مشخص شده است كه ما به ترتيب آنها

رابراي شما بيان مي كنيم. بيماري هاي قلبي و عروقي :

مي دانيد كه اكسيداسيون LDL - كلسترول يا كلسترول بد عروق را سفت مي كند و

احتمال سكته را به شدت بالا مي برد و حتماً شنيده ايد كه ويتامين E ضد سكته است .

اثر عصاره هسته انگور 50 برابر ويتامين E است. با مصرف عصاره هسته انگور

كلسترول كاهش مي يابد و فشار خون نيز كم مي شود. سرطان:

عصاره هسته انگور درمان سرطان نيست. تحقيقات بسياري نشان داده كه آنتي اكسيدان

ها ضد سرطان اند و از بروز همه نوع سرطاني جلوگيري مي كنند. تحقيقات نشان داده

افرادي كه ويتامين E و سلنيوم كمتري مصرف مي كنند ، يازده برابر بيشتر در

معرض سرطان هستند. PCO موجود در هسته انگور خيلي مفيدتر از ويتامين E است

و در عين حال از تخريب DNA سلولي هم جلوگيري مي كند. دندان ها و لثه ها :

طبق گزارش دندانپزشك ها مصرف انگور و عصاره هسته انگور در سلامت دندان و

لثه ها بسيار مؤثر است ، زيرا آنتي اكسيدان موجود در آن از خرابي دندان جلوگيري

مي كند و موجب مي شود لثه ها سفت و صورتي رنگ باقي بمانند. پس مصرف انگور

در مبتلايان به عفونت هاي دهان بسيار مفيد است.

حتي اخيراً ثابت شده است كه مصرف كشمش از پوسيدگي دندان ها جلوگيري مي كند ،

زيرا داراي موادي است كه تعداد ميكروب هاي مولد پوسيدگي را كاهش مي دهد. چشم ها :

تحقيقات نشان مي دهد PCO موجود در هسته انگور از اثر تخريبي راديكال ها

جلوگيري كرده و موجب سلامت پروتئين كلاژن سلول هاي

بينايي مي شود. مصرف

PCO به شدت موجب بهبود افراد مبتلا به هر نوع عارضه سلول هاي بينايي

خصوصاً تحليل لكه چشم مي شود. از اين رو عصاره هسته انگور در درمان آب

مرواريد و آب سياه موثر است. پوست :

نكته مهم در سلامت پوست جلوگيري از پيرشدن آن است كه با حفظ تناسب پروتئين

هاي كلاژن و الاستين ( پروتئين هاي موجود در پوست ) امكان پذير است. عصاره

هسته انگور، پوست را در برابر اشعه ماوراء بنفش خورشيد محافظت مي كند و از

چروك شدن و ايجاد سرطان در آن جلوگيري مي كند. اين ماده موجب تقويت بافت

پيوندي پوست و حفره هاي چربي شده و موجب جواني پوست مي شود. افرادي كه از

اين عصاره استفاده كرده اند، گفته اند كه موجب پرشدن پوست و كاهش اثر زخم هاي

قديمي و ترك هاي حاصل از لاغر شدن بعد از چاقي و گلوله هاي چربي خصوصاً در

ران ها شده است. سيستم عصبي:

بعضي از پزشكان عقيده دارند مصرف PCO موجب بهبود بيماران مبتلا به MS مي

شود و جلوي پيشرفت عوارض MS را مي گيرد. PCO اين قابليت را دارد كه از مرز

خوني مغز عبور كند و به سلول هاي مغزي وارد شود . با مصرف PCO بيماران

ابراز مي دارند كه نظم ذهني بهتري دارند. ريه ها:

مصرف عصاره هسته انگور در بهبود آسم و آمفيزم مؤثر است. همچنين گزارش شده

مصرف PCO موجود در عصاره هسته انگور عفونت هاي تنفسي، سرفه و خلط سينه

را بهبود مي بخشد. مقدار مصرف:

عصاره ي هسته ي انگور عموماً به فرم كپسول هاي 50 تا

100 ميلي گرمي موجود

است. مناسب ترين دوز( مقدار ) آن براي افراد بالغ 150 تا 200 ميلي گرم (50 ميلي

گرم به ازاي هر 35 كيلو از وزن بدن) در روز مي باشد. در اروپا OPCS عموماً به

صورت كپسول هايي تا 300 ميلي گرم در روز براي درمان ادم، آلرژي ، التهابات ،

پيري پوست و اختلالات عروق تجويز مي شود. اين عصاره يك ساعت پس از

مصرف به طور كامل جذب مي شود و نيمي از مقدار اوليه آن تا 7 ساعت پس از

مصرف همچنان در بدن عمل مي كند. ملاحظات و تداخلات:

تاكنون هيچ واكنش مسموميت زا ، جهش ژني ، سرطان زا يا اختلالات جنيني ناشي از

مصرف اين عصاره گزارش نشده است، اگر چه به دليل نفوذپذيري بالاي OPCS از

جدار رگ هاي خوني، احتمال دارد مصرف اين عصاره به همراه داروهاي رقيق كننده

خون مثل آسپرين، باعث خونريزي شود.

در افراد حساس به فرآورده هاي انگور حالت تهوع ، اختلالات معده و كهير موقت در

پوست ، از عوارض جانبي احتمالي اين عصاره است. نظر به اين كه هيچ مدرك باليني

دال بر خاصيت درماني قطعي از عصاره ي هسته ي انگور در دست نيست لازم به

نظر مي رسد كه بيماران مبتلا به سرطان ، ديابت، امراض قلبي- عروقي و ... تنها با

مشورت با پزشك معالج خود اقدام به جايگزيني اين عصاره با داروهاي مصرفي خود

كنند. منابع :

- WWW.HEALTH-N-ENERGY.COM

- ماهنامه دنياي تغذيه

عصاره ي هسته ي انگورگياه سنا

عصاره ي هسته ي انگورگياه سنا چه خواصي دارد و چگونه مصرف مي شود؟

يبوست يكي از مشكلات دستگاه گوارش است و برگ

سناء از قوي ترين درمان كننده

هاي آن مي باشد.

گياه سنا از بهترين داروهاي گياهي ضد يبوست است كه مصرف آن در جهان بسيار

معمول است . سناء بيشتر در هندوستان كاشت مي شود ولي در عطاري هاي خودمان

هم موجود است . مؤثرترين تركيب آن 3 درصد دي آنترون گلوكوزيد است.

مصرف اين دارو براي مبتلايان به بواسير و جراحي هاي بسيار مفيد و شل كننده

مدفوع است.

توصيه مي شود مادران شيرده از آن استفاده نكنند چون در شير ترشح مي شود و

مصرف بيش از اندازه اين گياه موجب اسهال و دفع الكتروليت از بدن مي شود. روش مصرف:

بهتر است 5/0گرم الي 1 گرم برگ خشك شده سناء را در يك ليوان آب جوش بريزيم و

پس از 10 دقيقه آن را صاف كنيم. البته بهتر است از خيسانده آن در آب سرد به مدت

10 تا 12 ساعت استفاده شود تا مصرف آن موجب دردهاي روده اي نشود. اثر ميوه

آن ملايم تر از برگش است، پس براي كودكان مناسب تراست. برگ و ميوه سناء به

شكل پودر، عصاره قرص ، تي گب و... با نامهاي تجاري مختلف موجود است.

شيرين بيان

شيرين بيان چيست و چه خواصي دارد؟

ريشه خشك شده گياهي است با پوست خاكستري تا قهوه اي رنگ و مغز زرد رنگ،

اين ريشه بسيار شيرين و كمي معطر است و به زبان انگليسي به آنsweet rootمي

گويند. مواد مؤثر موجود در آن تري ترپنوئيد ساپونين ها هستند.

اثر دارويي؛ شامل اثرات خلط آور، ضد سرفه و ضد ورم دستگاه تنفس است. به علاوه

ايزوفلاونوييد آن داراي خاصيت ضد باكتري است. از

اين رو براي مبتلايان به التهاب

، زخم معده يا روده باريك مناسب و كاهنده دل پيچه و ورم است.

شيرين بيان را نبايد بيش از 6هفته مداوم مصرف كرد ، زيرا باعث كاهش پتاسيم خون

مي شود. روش مصرف:

بدين صورت كه براي تهيه چاي شيرين بيان، سه قاشق مرباخوري از پودر آن را در

نصف ليوان آب جوشيده بريزيد و پس از 10 دقيقه آنرا صاف كرده و بنوشيد .

خارشتر

خارشتر( اشتر خار) چه خواصي دارد؟

از دم كرده اين گياه در موارد سردردهاي يك طرفه و تپش قلب مصرف مي شود اين

گياه طبيعت گرم و خشك دارد اين گياه براي يرقان؛ اسهال صفراوي و رفع بي اشتهايي

موثر است مصرف اين گياه به عنوان داروي ضد سرطان مورد توجه است اين گياه

ضد سم نيز مي باشد . كوبيدن شاخه و برگها و ريشه آن كه در سركه پرورده شده باشد

براي تسكين دردها مفيد است .

نحوه مصرف : دم كرده ؛ 50 گرم گياه در 1000 گرم آب جوش ريخته دم كشيده

روزانه 3 تا 4 ليوان ميل شود تهيه سركه ؛ گياه را در سركه انگور به مدت 40 روز

در آفتاب خيسانده و سپس استفاده نماييد .

حشيشه الجرب

حشيشه الجرب (گل كبوتر) چه خواصي دارد؟

نام لاتين :Scabiosa

اين گياه از روزگاران كهن مورد توجه بودهاست و از جمله داروهاي شفابخش در

بيماريهاي جلوي نظير جذب بوده است ؛ اين گياه قاعده آور است و در درمان سرفه؛

برونشيت؛ ناراحتي هاي حاد تنفسي موثر است خوردن آن موجب تسهيل خروج اخلاط

از ريه مي شود از ريشه تازه له شده آن براي ناراحتي هايپوستي مثل جرب استفاده مي

شود دم كرده يا جوشانده گياه به صورت غرغره براي رفع التهابو زخم مخاط دهان

موثر است.

نحوه مصرف :10 گرم برگ گياه را در 100 گرم آب جوش دمكرده صاف نموده

مصرف كنيد .

نعناع

خوردن نعناع بعد از ناهار چه فايده اي دارد؟

نعناع علاوه بر كمك به هضم غذا باعث مي شود كه افراد حالت هوشياري و بيداري

خود را حفظ كند.

نعناع در تمدن هاي باستان براي افزايش نشاط ذهن و فكر به دليل بوي مطلوب آن به

كار مي رفت و درحقيقت كلمه mint از اسم لاتين mente به معني فكر است و در بين

گياهان، سمبل نيروبخش جاوداني است.

استعمال خارجي نعنا هم بي تأثير نيست. هرچه بوي نعناع قوي تر باشد، خواص و

اثرات آن بيشتر است. اگر برگي از نعناع را در بين انگشتان خود ماليده و آن را بو

كنيم، اثر فوري در ايجاد هوشياري و سرزندگي و ايجاد آرامش و سبكي در خود خواهيم

كرد.

نعناع به خصوص براي افرادي كه دائم در حال مطالعه يا مرور درس براي امتحان

هستند و يا كارشان نيازمند تمركز و هوشياري است، استفاده هاي فراواني دارد.

اگر احساس خستگي مي كنيد و مغز شما ديگر كشش فراگيري

مطالب را ندارد، استفاده

از نعناع، نيروبخش است.

اگر احساس عصبانيت يا فشار رواني مي كنيد، حالت آرام بخش دارد. به علت تأثير

زياد نعناع بر روي اعمال فكري و هوشياري، نعنا را بالابرنده توانايي انسان در درك

و فهم عقايد به شمار مي آورند.

بنابر اين هنگامي كه مي خواهيد آمادگي و هوشياري ذهني خود را حفظ كنيد يا اگر

مي خواهيد بعد از خوردن غذا خواب آلودگي عارض نشود يا اگر خواهان تمركز ذهني

علي رغم خستگي ناشي از شركت در جلسه يا سخنراني هستيد، مكيدن قرص نعناع

(البته بدون قند) بسيار مفيد است.

آب درماني

مزاياي آب درماني چيست؟

1) درمان با آب در بيماريهاي انسان بسيار ساده وطبيعي است.

2) روش درمان زياد دشوار نيست.

3) كاملا بي ضرر است وآثار بدي بر جا نمي گذارد.

4) آثار مسموميت به همراه ندارد و نيازي به داروهاي سمي نيست.

5) ارزانترين وسيله است و درهمه جا براحتي بدست مي آيد.

6) هضم را بهبود مي بخشدويبوست را كه منشاء بروز اغلب بيماريهاست برطرف مي

كند.

7) خواب طبيعي را برقرار مي سازد ومغز وبدن را تقويت مي بخشد.

8) بي درد است ودرد را بسهولت تسكين مي دهد.

9) درمان آن اساسي وريشه اي است.

زنجبيل

زنجبيل چه خواص و كاربردهايي دارد؟

زنجبيل گرم است ،بنابراين خواص آن گرم كنندهاست و معرق.معمولا براي سرما

خوردگي هاي سخت كه تمايل به قي و استفراغ در بيمار ايجاد مي شود ،تجويز مي

گردد.براي التهاب سينه ،سرفه ،استسقا و اسهال كاربرد دارد زنجبيل ،ضد سم خوبي

براي مواردي كه دارو هاي سمي خاصي زايد بر حد مجاز خورده باشند مانند و نظاير

آن مي باشد.بو داده و سرخ شده آن تا حدي كه قسمت خارج آن سياه شود(داخل آن قهوه

اي ) بريا معالجه خونريزي روده ها بكار مي رود[چونگ يائوچي].زنجبيل براي تقويت

معده مفيد است.بادشكن ،محرك و مدر است.ضد سرفه و ضد قي مي باشد.مصرف آن

در مواردي كه كبد عليل و ضعيف باشد و تحريك شود بايد با احتياط صورت گيرد،

زيرا در اين موارد موجب بيماري برايت مي شود .بيماري برايت ناراحتي حاد و مزمن

كبدي است كه معمولا با استسقا در ارتباط مي باشد و بيماري به نام پزشك انگليسي

ريچارد برايت ناميده شده است.زنجبيل قاعده آور

است و بي نظمي و تاخير در عادت

ماهانه را رفع مي كندو معالج اسهال ساده و اسهال خوني است.در فليپين بوميان گرد ان

را به جاي نمك براي چاشني استفاده مي كنند.

در قسمت فوق نامي از گياهPinllia برده شده كه توضيح مختصري درباره آن به شرح

زير داده مي شود:

«گياهي است از خانواده Araceae نام علمي آن Pinellia ternataو مترادف آن Arum

macrourum مي باشد.گياهي ست چيني كه در چين ،ژاپن ،كره و ساير مناطق خاور

دور استعمال دارويي وسيعي دارد.از قسمت زير زميني ضخيم ان استفاده مي شود و

چون سمي است فقط در استعمال خارجي مصرف مي شود.ان را خرد كرده مخلوط با

سركه روي بيماري هاي پوستي حاطله از ليكن مي مالند.

ضما ساييده آن را روي تاولهاي پا ،آبسه ها و زخمها مي گذارند.در موارد نادري كه

استعمال داخلي آن توصيه مي شود از پرورده آن استفاده مي شود،براي اين كار ساقه

زير زميني ضخيم آن را در اواخر بهار از خاك بيرون آورده پس از تميز كردن با دود

گرد آن را سفيد ميكنند و يا آن را ابتدا با زنجبيل و سپس با زاج سه ساعت مي جوشانند

و پس از ساييده و به صورت گرد براي مصرف در مي آورند.از اين گرد به عنوان

ضد قي و بريا رفع تهوع هاي ويار حاملگي و براي معالجه بيماري هاي مزمن كليه و

التهاب كبد و لوزالمعده تجويز مي شود.»

زنجبيل طبق نظر حكماي طب سنتي از نظر خيلي گرم و خيلي خشك است و در مورد

خواص آن معتقدند كه مقوي حافظه و هاضمه ،معده و كبد است است، گرفتكي

هاي كبد

را باز مي كند،نيروي جنسي را تقويت مي كند و بادهاي غليظ معده و روده راتحليل مي

برد و خشك ميكند.ملين مزاج است و خلط آور مي باشد ،براي فلج و كرم معده ،يرقان،

سختي در ترشح ادرار كه از سردي باشد،ضعف اعضا و آلات مربوط به ادرار و بول

براي اسهال كه از فساد غذا باشد نافع است.

براي رفع سموم حيواني موثر است و تشنگي بلغمي را تسكين مي دهد و با نبات و كندر

براي رفع زيانهاي خوردن ميوه هاي خام و هضم آنها نافع است.اگر با زرده تخم مرغ

سرخ شود مسهل رطوبتهاي مفصلها و ساقها مي باشد واگر با خولنجان و پسته است از

اين نظر بايد با عسل و روغن بادام خورده شود.مقدار خوراك ان به صورت گرد

حداكثر 2 گرم مي باشد.

تهيه گرد زنجبيل:به مقدار مورد نظر زنجبيل را گرفته نرم كوبيده از الك داروسازي

مويي رد مي كنند و به مقدار خوراك از اين گرد به مقدار 2 دسي گرم تا 2 گرم است.

شربت زنجبيل:گرد زنجبيل 1 واحد،آب جوش 16 واحد،قند به مقدار كافي.زنجبيل را در

آب جوش دم مرده وصاف كنند ودو برابر مقدار صاف شده قند اضافه كنند و در حمام

ماريه حل كنند.

هر 30 گرم از اين شربت محتوي 60 سانتي گرم ماده محلول در آب است.طبق اين

حساب به مقدار خوراك تجويز شده ازاين شربت مي توان خورد و به هر حال بايد

حداكثر مقداري باشد كه از 2 گرم زنجبيل تجاوز ننمايد.

زرشك

ميوه زرشك چه خواصي دارد؟

- قابض است و تقويت كننده قلب و كبد است و براي برطرف كردن

بيماريهاي كبدي

مفيد است اين گياه درد مفصلي، روماتيسم و تورم را تسكين مي بخشد.

- انواع عفونت هائي كه زرشك مي تواند در درمان آن ها موثر واقع شود عبارت است

از عفونت گلو، مجاري ادراري مجاري معده اي روده اي، ريه ها، عفونتهاي مخمري و

اسهال است بايد توجه كرد كه پاره اي از عفونت ها در صورت مصرف نكردن آنتي

بيوتيك ممكن است خطرناك باشد. هرگز در ين فكر نباشيد كه در صورتي كه بدن

شما به آنتي بيوتيك قويتر نياز دارد به جاي آن از گياهاني مانند زرشك استفاده كنيد.

- بواسير خوني را درمان مي كند

- خونريزي را برطرف مي كند

- صفرابر است

- دم كرده زرشك را براي بر طرف كردن ناراحتي ها دهان غرغره كنيد.

ريشه، پوست و ساقه زرشك

ريشه، پوست و ساقه زرشك چه خواصي دارد؟

سبوس و ريشه زرشك حاوي انواع بسياري از مواد شيميايي به نام آلكالوئيد ايزو

كيتولين است. دانشمندان و محققان اين تركيبات را در طول ساليانه متمادي مورد تحقيق

و بررسي قرار داده اند، ولي پي بردند كه آنها در واقع خواص آنتي بيوتيكي دارد.

برخي ازآنها باعث پائين آوردن تب، كاهش تورم و فشار خون شده و به تنظيم ضربان

قلب و انقباض عضلات قلب كمك مي كنند.

- براي برطرف كردن سوزش ادرار مفيد است، واريس را درمان مي كند.

- نقرس و رماتيسم را برطرف مي كند.

- بي اشتهايي را برطرف مي كند.

- اعمال دستگاه گوارش را منظم مي كند و سوء هاضمه را از بين مي برد.

- براي درمان زردي و يرقان موثر است.

- آنهايي كه مبتلا به

ورم طحال هستند مي توانند براي معالجه از اين گياه كمك بگيرند.

- براي معالجه بواسير نافع است.

برگ زرشك

برگ زرشك چه خواصي دارد؟

- اسهال هاي مزمن را درمان مي كند - برگ زرشك داراي مقدار زيادي ويتامين ث

مي باشد بنابراين در درمان بيماري اسكوربوت اثر مفيد دارد- در موقع آنژين و

گلودرد، دم كرده برگ زرشك را غرغره كنيد.

- مصرف مقدار زياد زرشك و يا ساقه و برگ آن براي زنان حامله مناسب نيست.

- ميزان مصرف بالاي اين گياه به مدت طولاني مي تواند سبب ناراحتي معده و روده

ها شود و جذب ويتامين B كافي در بدن را مشكل مي كند.

رايحه درماني

رايحه درماني چيست و چگونه انجام مي شود ؟

آروماتوراپي يا رايحه درماني يعني استفاده از عطرها در درمان . در اين روش از

روغن هاي گياهي خوشبو مانند گل سرخ ، ليمو ، سنبل ، يا نعنا براي درمان استفاده

مي شود . اين عصاره ها را به صورت ماساژ روي سطح پوست يا در شستشو يا

تنفس مستقيم يا پخش كردن در محل زندگي به كار مي برند . از اين روش براي تسكين

درد ، مواظبت از پوست ، كاهش اضطراب . خستگي و نيرو بخشيدن به بدن استفاده

مي شود . عطرها مي توانند روي حالات خلقي مؤثر باشند ، خستگي و اضطراب را

كاهش دهند و باعث آرامش شوند .

هنگامي كه عطرها استشمام مي شوند ، از طريق پياز بويايي و تحريك اعصاب روي

مغز اثر مي گذارند .

روغن ها يا عصاره هاي مورد استفاده در اين روش ، اسانس هاي آروماتيكي (معطر

) هستند كه از گياهان ، گلها ، درختان ، ميوه ها ، پوست درختان ،

علف ها و دانه ها

استخراج مي شوند و از آنها براي درمان بيماري هاي جسمي يا رواني مشخصي

استفاده مي شود و مي توانند باعث بهبود يا پيشگيري از بيماري ها شوند . در اين

روش از حدود يكصد و پنجاه عصاره استفاده مي شود . بيشتر اين مواد خاصيت ضد

عفوني كننده دارند . برخي نيز خواص ضد ويروسي و ضد التهابي ، كاهش دهنده ي

درد ، ضد افسردگي يا خلط آور دارند . اين مواد مي توانند خواص ديگري مانند ايجاد

آرامش ، بهتر كردن هضم غذا و افزايش دهنده ادرار داشته باشند . براي ايجاد بهترين

آثار درماني ، اين اسانس ها بايد از مواد اوليه خالص و طبيعي تهيه شوند و مواد

مصنوعي چنين خواصي ندارند .

رايحه درماني يكي از روش هايي است كه نسبت به ساير روش هاي درماني از

پيشرفت سريعي برخوردار بوده و به صورت گسترده اي در منازل ، كلينيك ها و

بيمارستان ها براي موارد مختلفي از جمله كاهش درد حين زايمان ، كاهش درد ناشي از

عوارض شيمي درماني در بيماران سرطاني و توانبخشي بيماران قلبي استفاده مي شود

.

در كشور ژاپن مهندسان از عطرها براي طراحي فضاي داخلي استفاده مي كنند .به

طور مثال از رايحه ي سنبل يا رزماري كه بين مشتري ها منتشر مي شود ، براي

آرامش بخشيدن به كساني كه منتظر هستند استفاده مي شود يا از عطر ليمو و

اوكاليپتوس براي جلوگيري از كاهش هوشياري كارمندان بانك به كار مي رود . _ تاريخچه ي رايحه درماني :

اين روش سابقه ي شش هزار ساله

يا بيشتر دارد . در يونان ، روم و مصر باستان

همگي از مواد معطر براي درمان استفاده مي كردند . به توصيه پزشك مصري ،

ايمهوتپ ، از روغن هاي معطر براي استحمام ، ماساژ دادن و موميايي كردن اجساد در

شش هزار سال پيش استفاده مي كردند . در مصر باستان ايمهوتپ خداي طبابت و

درمان بود . هيپوكارت ( در يونان باستان ) خداي پزشكي بود و از حمام هاي رايحه

درماني و ماساژ و از دود كردن مواد معطر براي درمان مردم آتن استفاده مي كرد .

رايحه درماني نوين در سال 1930 دوباره شكل گرفت . هنگامي كه شيميدان فرانسوي

، رنه موراسين گاته فوس ، واژه آروماتراپي ( رايحه درماني ) را براي استفاده

درماني از عطرها ابداع كرد . او شيفته ي خواص سنبل در درمان زخم هاي سوختگي

دست خود بدون بر جا گذاشتن هيچ اثري ( اسكار زخم ) شد . سپس شروع به تحقيق در

مورد خواص درماني عطرها در درمان بيماري هاي جسمي و رواني كرد . در طول

جنگ جهاني دوم جراح فرانسوي ارتش ، دكتر جين والنت ، از عصاره هاي معطر به

عنوان ضد عفوني كننده استفاده كرد .پس از آن مادام مارگارت ماروي ، رايحه درماني

را به عنوان يك روش درماني گسترش داد . از عطرهاي مختلف را براي درمان

بيماري ها تجويز كرد . او به استفاده از عطرها براي ماساژ دادن در درمان اعتبار

بخشيد . رايحه درماني هنگامي كه عطرها به صورت همزمان بر جسم و ذهن اثر كنند

بيشترين تأثير را دارد . _ رايحه

درماني چه كار مي كند ؟

عطرها حس قدرتمند بويايي را تحريك مي كنند . بوهايي كه ما استشمام مي كنيم ، آثار

مشخصي روي احساسات ما دارند . پزشكان دريافته اند در بيماراني كه حس بويايي

خود را از دست داده اند ، در ريسك ابتلا به مشكلات رواني مانند افسردگي و

اضطراب قرار دارند . ما انسان ها قدرت تشخيص 10/000 نوع بوي مختلف را دارا

هستيم .

تحريكات بوهاي مختلف از طريق مژك هاي بويايي به سيستم ليمبيك ( قسمتي از مغز

كه خلق و خو ، روحيات و قدرت يادگيري ما را كنترل مي كند ) مي روند . مطالعات ما

استفاده از امواج مغزي نشان دادند كه بوي سنبل امواج آلفاي مغز را در قسمت پشت

سر افزايش مي دهد ، كه اين امواج نشان دهنده ي آرامش هستند . بوي ياس امواج بتا را

در ناحيه ي جلوي مغز افزايش مي دهد ، كه با وضعيت هوشياري بيشتر در ارتباط

است .

مطالعات دانشمندان نشان داده است عطرها از موادي تشكيل شده اند كه مي توانند آثار

خاصي بر جسم و روح ما داشته باشند . تركيبات شيميايي آنها پيچيده است ولي بيشتر

شامل الكل ها ، استرها و آلدييدها هستند .

نعنا و پونه

نعنا و پونه چه خواصي دارند؟

طعم تازگي بخش و بوي نعنا از هزاران سال پيش در همه جاي دنيا مورد توجه بوده

است. از گذشته هاي دور نعنا را براي خوشبو كردن محيط به كار مي بردند. مردم چين

باستان از آن در پخت غذا، طب و مراسم مذهبي استفاده مي كردند. يونانيان باستان نيز

از نعنا، روغن ها و عطرهاي نيروزا و حيات بخش تهيه مي كردند و قهرمانان، آنها را

قبل از شروع مسابقات، براي عضلاتشان استفاده مي كردند. يوناني ها و رومي ها اين

عطرها را براي خوشبو كردن بدنشان به آب حمام اضافه مي كردند و عبري ها نعنا را

روي كف كيسه ها مي پاشيدند كه بوي خوش و تازگي بخش آن فضا را پر مي كرد.

برگ هاي نعنا در مراسم خاصي حتي به تاج پادشاهان رومي و يوناني بسته مي شد.

در تمدن هاي باستاني نعنا براي افزايش نشاط ذهن و فكر و بوي مطلوب آن به كار مي

رفت. در حقيقت كلمه Mint(واژه انگليسي نعنا) از اسم لاتين Menteبه معني فكر است

و در بين گياهان سمبل نيرو بخش جاوداني است. پليني دانشمند رومي مي گفت بوي

ملايم نعنا به روح نيرو و حيات مي بخشد، همان طور كه مزه آن اشتها را افزايش مي

دهد.

نياكان ما از خواص اشتهاآور و كمك كنندگي به هضم غذايي نعنا آگاهي داشتند اما،

همچنين معتقد بودند كه نعنا ساير اميال را نيز تحريك مي كند كه ممكن است به

صورت مانعي دربرابر ميزان هوشياري و تمركز فكر عمل كند.

نعنا سبب تحريك اشتها، هضم غذا و سبب افزايش جريان خون نيز مي شود.

چاي نعنا در يك روز سرد زمستاني شما را گرم مي كند اما، در هواي گرم نيز چاي

نعنا با افزايش ميزان جريان خون در سطح بدن و افزايش انتشار گرما، از راه منافذ

پوست سبب خنك شدن بدن مي شود. از اين خواص نعنا مي توان در پايين آوردن تب

نيز استفاده كرد. در حقيقت مصرف چاي داغ نعنا به دليل ايجاد تعريق، درمان مناسبي

براي عفونت و تب كودكان به شمار مي رود و به علت طعم دلچسب آن به آساني از

سوي كودكان پذيرفته مي شود.

نعنا خواص ضد ميكروبي بالايي دارد كه به بدن در مبارزه بر عليه طيف وسيعي از

عفونت ها نظير سرماخوردگي، آنفلوانزا، عفونت هاي معده و روده كمك مي كند.نعنا

خواص ضد باكتريابي، ضد ويروسي و ضد قارچي دارد كه در گذشته براي درمان

اسهال، ديفتري، وبا و سل به كار مي رفته است. بسياري از روي تجربياتشان بوي

نافذ نعنا را بر طرف كننده گرفتگي و احتقان سر و سينوس ها و رفع بلغم سينه مي

دانند.

تمامي انواع نعنا توانايي زيادي در رفع احتقان راه هاي تنفسي و كاهش توليد معكوس

دارند. با وجود اثرات تحريك كننده آن نعنا روي عضلات صاف در سرتاسر بدن به

ويژه عضلات لوله گوارش، اثر شل كننده دارد. نعنا انقباض و گرفتگي عضلات را

برطرف مي كند و به برطرف شدن حالت هايي نظير نفخ، قولنج، سوزش دل،

سوءهاضمه، يبوست، اسهال و گريپ كوليت (درد شديد روده) كمك مي كند. نعنا در

تسكين حالت تهوع و استفراغ نيز كمك مي كند؛ چه اين علائم به علت عفونت باشد،

چه فشار رواني يا بيماري ناشي از سفر. علاوه بر اين تانن موجود در نعنا از بافت

پوششي مجراي گوارشي در برابر تحريك و عفونت محافظت مي كند و بنابراين در

درمان اسهال و سندرم روده هاي تحريك پذير و كوليت مفيد است.

همان طور كه گفته شد نعنا اشتها را بالا

مي برد و مواد تند موجود در آن، كبد و كيسه

صفرا را تحريك مي كند و موجب افزايش ترشح صفرا و ساير آنزيم هاي هضمي مي

شود، بنابراين هضم و جذب را بهتر مي كند و شايد يكي از دلايل مصرف آن بعد از

وعده هاي اصلي غذا، همين خاصيت كمك هضمي آن است. مصرف نعنا بعد از وعده

غذاي سنگين وقتي كه احساس سيري و خواب آلودگي وجود دارد، علاوه بر هضم غذا

سبب مي شود كه شخص حالت هوشياري و بيداري خود را حفظ كند. نعنا علاوه بر اثر

آرام بخشي خود، اثر ضددرد نيز دارد و داشتن اين خواص موجب مي شود كه در

برطرف كردن حالات تنش زا و دردناك نظير سردرد،گرفتگي عضله، درد معده،

دردهاي متناوب و پشت درد به كار مي رود. در استعمال خارجي تأثير خنك كننده و

ضددرد شگفت انگيزي دارد.

روغن رقيق نعنا را مي توان در بيماري هايي نظير آرتروز و روماتيسم روي مواضع

گرم و ملتهب زد. همچنين مي توان از آن براي بهبود علائم دردناك نظير درد عصبي و

گرفتگي عضلات استفاده كرد. پس از يك روز پياده روي طولاني در خيابان هاي

شهر يا فعاليت روزانه كه پاها خسته و دردناك مي شود مي توان مقداري روغن نعنا را

به پارچه اي آغشته كرد و براي ماساژ دادن پاها آن را به كار برد.

كاركرد ديگر نعنا در استعمال خارجي، كمك به كاستن التهاب يا عفونت پوست مانند

بيماري تب خال يا كچلي است. چاي نعنا، غرغره خوبي براي گلودرد است و براي

بيماري هاي لثه زخم دهان شوينده خوبي به

حساب مي آيد.

در مجموع، نعنا گياهي با خواص درماني شگفت انگيز است. همگي انواع نعنا خواص

ذكر شده را دارند اما، هرچه بوي نعنا قوي تر باشد خواص و اثر آن نيز بيشتراست.

اگر برگي از نعنا را بين انگشتان خود بماليد و آن را بو كنيد، دراثر بوي آن ايجاد

هوشياري و سرزندگي، رفع احتقان مجاري تنفسي، ايجاد آرامش و سبكي را در خود

احساس خواهيد كرد. اگر فردي هستيد كه مدام در حال مطالعه يا مرور دروس براي

امتحان هستيد يا كار شما نيازمند تمركز و هوشياري است استفاده ازنعنا براي شما مفيد

است. اگر احساس خستگي مي كنيد و مغز شما ديگر كشش فراگيري مطالب را ندارد،

استفاده از نعنا به شما نيرو مي بخشد.

اگر احساس عصبانيت يا فشار رواني مي كنيد، استفاده از نعنا به شما آرامش مي بخشد.

به دليل تأثير زياد نعنا روي اعمال فكري، نعنا را بالابرنده توانايي انسان در درك

وفهم افكار و عقايد به شمار مي آورند. بنابراين هنگامي كه مي خواهيد آمادگي و

هوشياري ذهني خود را حفظ كنيد يا احساس خواب آلودگي را از بين ببريد، يا هنگامي

كه مي خواهيد تمركز ذهني خود را علي رغم خستگي ناشي از شركت در جلسه يا

سخنراني حفظ كنيد، مزه مزه كردن قرص يا آب نبات نعنا (البته بدون قند) براي شما

مفيد خواهد بود.

تشخيص گرمي و سردي در علاج امراض

لزوم تشخيص گرمي و سردي در علاج امراض چيست ؟

براي روشن شدن موضوع به ذكر چند مثال مي پردازيم

فرض كنيد دچار آبريزش دهان شده ايد كه احتمالاً ناشي از مصرف سردي زياد است و

با مصرف كمي

گرمي بهبود مي يابد .

فرض كنيد شخص بيمار دچار كثرت شهوت است بايد از مصرف گرمي خود داري و

از سردي استفاده كند (غير از ميوه هاي قرمز و سياه )

فرض كنيد با خوردن مقادير زيادي آجيل با طبع گرم مانند تخمه آفتابگردان دچار گلو

درد شده ايد . (پس از مصرف گرمي بايد محلولي از نوشيدني هاي داراي طبع سرد

مانند ماء الشعير يا آب هندوانه غرغره كرد ) با مصرف سردي بهبود مي يابيد .

فرض كنيد دچار سوزش ادرار شديد كه يكي از دلايل آن مصرف زياد گرمي است كه

با مصرف سردي بيمار رو به بهبود مي رود .

فرض كنيد احساس بي حالي و كسلي داريد كه احتمالاً از مصرف زياد سردي مثلاً (آب

ليموي زياد يا دوغ ترش ) ناشي مي شود كه با مصرف گرمي و اصلاح طبع رو به

بهبود خواهيد رفت . اخلاط چهارگانه :

چهار نوع خلط براي انسان ها وجود دارد كه عبارتند از : سودا ، بلغم ، خون ، صفرا .

غلبه هر يك از اين اخلاط باعث ايجاد اختلال و مرض شده و هر يك نشانه خاصي

دارد كه در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد . نشانه هاي غلبه اخلاط ( خلط ها )

اگر سودا غلبه كرده باشد : تيرگي يا زردي پوست ، غلظت خون ، سوزش سرمعده ،

اشتهاي كاذب ، آشفتگي فكر ، ترس و دلهره ، احساس ناامني ، شور بودن مزه دهان

هنگام بيدار شدن از خواب ، عرق شور ، يبوست و افسردگي .

اگر بلغم غلبه كرده باشد : سستي

و رطوبت پوست ، سوء هاضمه ، آروغ ترش ،

خواب زياد و احساس سنگيني چشم هنگام بيدار شدن از خواب ، آبريزش دهان ، ترش

بودن مزه دهان هنگام بيدار شدن از خواب .

اگر خون غلبه كرده باشد : سرخي پوست و صورت ، سنگيني سر ، سستي اعضاء ميل

به خواب زياد ، كندي حواس ، خميازه كشيدن ، شيرين بودن طعم دهان ، جوش زدن تن

.

اگر صفرا غلبه كرده باشد : زردي پوست و چشم ، تلخي دهان ، باد كردن و خشكي

زبان و بيني ، تشنگي ، ضعف اشتهاء ، استفراغ ، سوزش سر معده ، سرگيجه و خيال

پردازي زياد .

گرمي و سردي

گرمي و سردي چيست ؟

درمان هاي سنتي بر چهار ركن اصلي مبتني بر :

1 _ تشخيص

2 _ پالايش معده و روده ، خون و خلط

3 _ متعادل كردن مزاج يا ( خلط ) با در نظر گرفتن گرمي يا سردي مزاج شخص

4 _ علاج

پيشينيان گرمي را به خوراكي هاي طبيعي انرژي دهنده اطلاق مي كردند ( كه شامل

شيرين مزه ها مانند عسل و تندمزه ها مانند فلفل است ) و با مصرف آنها علائم يا

عوارض گرمي ايجاد مي شود كه عبارتند از : عوارض پوستي (جوش و خارش و ... )

گلودرد ، سوزش ادرار ، تلخي زبان ، عوارض كبدي ، بدبويي عرق ، چاقي موضعي ،

چرب شدن پوست سر ، افزايش احتمال مذكر شدن جنين ، تقويت حافظه ، خشك شدن

بيني و دهان ، ايجاد يبوست ، افزايش ميل جنسي .

آنتي

بيوتيك ها و پني سيلين داراي طبع گرم هستند ، از سوي ديگر خوراكيهاي طبع

سرد فاقد انرژي و حرارت هستند ( شامل خوراكي هاي ترش مزه مانند مركبات و بي

مزه مانند خيار و هندوانه ) كه با مصرف آنها ، عوارض و علائم سردي ايجاد و

مشاهده مي شود كه عبارتند از :

آبريزش دهان ، خواب زياد ، سستي و بي حالي ، نمناكي پوست ، افت فشار خون ،

سرگيجه ، تهوع ، كم اشتهايي ، اسهال و استفراغ ، سياهي رفتن چشم ، كاهش ميل

جنسي ، ريزش مو ، بالا رفتن احتمال مؤنث شدن جنين ، ضعف حافظه ، نازايي ،

دردهاي عضلاني ، خواب رفتن اعضاء ، كسي كه داراي طبعي گرم است ، يعني مزاج

وي با خوراكي هاي پر حرارت ( شيرين يا تند ) سازگار است . با خوردن سردي (

گوجه فرنگي ، هندوانه و ... ) به اصطلاح سردي اش مي كند كه با صرف كمي گرمي

مانند نبات داغ يا عرق نعناع بهبود مي يابد . از سوي ديگر ، كسي كه مزاج وي با

خوراكي هاي كم حرارت ( ترش ، بي مزه ) سازگاري دارد با مصرف گرمي مانند (

مربا ، حلوا و ... ) به اصطلاح گرمي اش مي كند كه با مصرف سودي مانند (هندوانه ،

عرق كاسني ، دوغ ترش و ... ) بهبود مي يابد .

خوراكي هاي تلخ مزه در هر دو دسته ي گرمي و سردي مشاهده مي شوند و نمي توان

خوراكي ها را صرفاً از روي سرد بودن در حكم گرمي

يا سردي دانست . خوراكي ها

با حرارت دادن و جوشاندن رو به گرمي سير

مي كنند .

در مورد ترك اعتياد بايد سعي كرد تا طبع مشخص را بر گرداند ( يعني اگر سرد است

، خوراكي هاي گرم تجويز كرد و بر عكس ) سفيدپوستان ميل به سردي دارند و سبزه

پوستان ميل به گرمي و تلخي ، پوست هاي سفيد به فلفل سياه حساس اند سبزه پوستان

به فلفل قرمز .

از ميان گوشت حيوانات ، گوشت حيوانات خارخوار ( مانند شتر و بز ) داراي طبع

گرم و گوشت آبزيان و خوك داراي طبع سرد است و گوشت مرغ ، گوسفند و پرندگان

داراي طبع متعادل است . ولي شير حيوانات تابع گرمي گوشت آنها نيست .از جمله :

_ شير بز داراي طبع گرم است .

_ شير گاو داراي طبع گرم است .

_ شير گوسفند داراي طبع گرم است .

_ شير الاغ داراي طبع سرد است .

_ شير مادران شيرده داراي طبع گرم تر است .

درجات گرمي و سردي كدامند ؟ درجه يا ميزان سردي و گرمي را چهار اندازه تشكيل

مي دهند .

1 _ گرم و تر ( يعني كمي گرم ) مانند چاي ( درجه اول گرمي )

2 _ گرم و خشك ( يعني خيلي گرم ) مانند شيريني ( درجه سوم گرمي ) ، خرما ( درجه

چهارم گرمي )

3 _ سرد و تر ( يعني كمي سرد ) مانند سيب زميني ( درجه اول سردي ) ، آلبالو (

درجه دوم سردي )

4 _ سرد و خشك

( يعني خيلي سرد ) مانند كاسني ( درجه سوم سردي )

زنجبيل براي زنان باردار

خوردن زنجبيل بر زنان باردار چه تأثيري دارد؟

زنجبيل در درمان حالت هاي تهوع و ويار زنان باردار بسيار موثر است.

اين گياه دارويي كه جزو گياهان ادويه اي محسوب مي شود، در حالتهاي تهوع دوران

اول بارداري بسيار موثر مي باشد و اين در حالي است كه زنان باردار به خاطر

وضعيتي كه دارند بايد از مصرف داروهاي شيميايي خودداري كرده و مصرف هيچ

دارويي براي آنها به علت احتمال ايجاد اختلالات جنيني توصيه نمي شود.

چه شرايط و عواملي سبب توليد راديكال هاي آزاد در بدن مي شوند؟

عوامل گوناگوني باعث به وجود آمدن راديكال هاي آزاد در بدن مي شوند كه از آن جمله

مي توان به موارد زير اشاره كرد:

فعاليت بدني، آلودگي هوا، ضربه، جراحت يا شكستگي هاي استخواني، قرار گرفتن

طولاني مدت در معرض نور خورشيد، تشعشعات، سموم و داروها و دود سيگار.

بايد به خاطر داشت كه راديكال هاي آزاد نه فقط در بدن، بلكه ممكن است در مواد

غذايي ايجاد شوند كه پس از مصرف اين گونه غذاها به بدن راه يافته و به تركيبات

حياتي آن آسيب مي رسانند. مهم ترين مثال در اين رابطه، روغن هاي گياهي و

محصولات حاوي آنها ( مانند سس ها، چيپس ها و پفك) است كه در صورت انقضاي

تاريخ مصرف يا نگهداري در شرايط نامناسب، حاوي مقدار زيادي راديكال هاي آزاد

مي شوند. توجه داشته باشيد كه گاهي اوقات، تاريخ انقضاي يك ماده غذايي (مانند

چيپس) نگذشته اما روغن به كار رفته در آن كهنه شده و از اين رو كل ماده غذايي

دچار فساد گشته است، بنابراين مصرف آن خطرناك بوده و استفاده

از آن توصيه نمي

شود. بيماري هاي متعددي مي توانند به دليل توليد راديكال هاي آزاد و تخريب بيولوژيك

ناشي از آنها پديدار شود كه از آن جمله مي توان به پيري زود رس، انواع سرطان ها،

سختي و انسداد رگ هاي تغذيه كننده قلب و مغز، ديابت قندي، آرتريت روماتوئيد آب

مرواريد و آلزايمر اشاره كرد.

كلم

خوردن كلم چه منافعي دارد؟

به گفته محققان علوم غذايي ، مصرف انواع كلم براي سلامت انسان بسيار سودمند و

مفيد است. خانواده اين گروه از سبزي ها شامل كلم برگ، كلم بروكلي، كلم بروكسل، گل

كلم، كلم قمري و كلم پيچ است.

انواع كلم غني از ويتامين C و اسيدفوليك و داراي عناصري نظير ويتامين A ،

بتاكاروتن، گوگرد، فسفر و كلسيم است. از مهم ترين خواص اين خانواده خصوصا كلم

بنفش، بروكلي و گل كلم مي توان به تاثير آنها در پيشگيري از سرطان اشاره كرد.

ايندول موجود در انواع كلم در ايجاد خاصيت ضدسرطاني آن نقش دارد، به همين دليل

اين سبزي ها خطر سرطان روده، معده، سينه و ريه را تا حد بسيار زيادي كاهش

مي دهند. مطالعات آزمايشگاهي حاكي از آن است كه كلم، ميكروب كش قوي است و

ويروس ها و باكتري هاي مولد بسياري از بيماري هاي عفوني را از بين مي برد. در يك

ليوان كلم خام 25 كالري، يك ليوان كلم پخته 40 كالري و 100 گرم گل كلم تنها 10

كالري انرژي نهفته است. كلم بروكسل

قسمت مورد استفاده آن به طور معمول جوانه هاي متورمي است كه در اطراف ساقه

گياه زير چتر برگ ها بيرون مي زند و به شكل غده هاي گوشتي سبز و سفت به اندازه

فندق درمي آيد. فولات موجود در اين نوع كلم براي

زنان باردار بسيار مفيد است و مانع

بروز نواقص سيستم عصبي جنين مي شود. از سوي ديگر فولات در پيشگيري از

بيماري هاي قلبي عروقي مفيد است. از اين رو افرادي كه يك بار دچار سكته شده اند،

خوب است به صورت مرتب از اين سبزي مصرف كنند. قابل ذكر است اثر كلم قرمز

به خاطر ليكوپن موجود در آن براي اين افراد چند برابر است. كلم بروكلي

در ميان خانواده كلم، بروكلي در پيشگيري از سرطان موثرتر است. داراي ماده اي به

نام سولفورافان است كه به طور محسوسي تعداد و اندازه و ميزان تكثير سلول هاي

سرطاني را كاهش مي دهد. ايندول موجود در آن استروژن اضافي را كه باعث رشد

تومورهاست، خنثي مي كند. نقش بارز ويتامين هاي A ،C و E در كلم بروكلي موجب

شده تا از بروز بيماري هايي نظير آلزايمر، بيماري هاي قلبي، آرتريت، التهاب مفاصل

و كم خوني پيشگيري كند و مقدار بالاي فيبر غذايي موجود در آن براي افراد ديابتي

بسيار مفيد است.

كلسيم موجود در بروكلي به همان ميزان كلسيم شير است، در نتيجه مصرف آن براي

افرادي كه به پوكي استخوان يا كمبود كلسيم دچارند، بسيار مفيد است.

قابل ذكر است شير علاوه بر كلسيم داراي ويتامينD مي باشد، لذا منبع بهتري براي

جبران كمبود كلسيم است. هنگام خريد كلم بروكلي بايد به ساقه هاي ايستاده با رنگ سبز

دقت كرده و از خريد آن با رنگ زرد خودداري كنيد. قابل ذكر است مواد ضدسرطان

موجود در جوانه هاي كلم بروكلي در مقايسه با بروكلي رسيده بيشتر است. گل كلم

قسمت مورد استفاده اين كلم، گل آذين آن است. آليسين موجود در گل كلم موجب بهبود

عملكرد قلب

و كاهش خطر ابتلا به سكته مي شود. سلنيوم موجود آن نيز با كمك ويتامين

D موجب تقويت سيستم دفاعي بدن مي شود. همچنين گلوكوسينولات موجود در گل كلم

در اثر مصرف طولاني و مرتب در جلوگيري از بيماري آلزايمر موثر است و حافظه

را تقويت مي كند.براي بهره مندي بيشتر از مواد مغذي گل كلم بهتر است آن را به

صورت خام به همراه كاهو و ساير سبزيجات ميل كنيد. اين نوع سالاد ترشح ادرار را

زياد مي كند. اگر هم قصد پختن آن را داريد، در مقدار بسيار كمي آب بجوشانيد و آب آن

را نيز در سوپ بريزيد. كلم برگ

كلمي بدون ساقه است كه مصرف برگ يا آب آن داراي خاصيت ضدالتهابي بوده و اثر

شفابخشي در افزايش مقاومت بدن در عفونت ها و زخم ها دارد. توصيه

كلم در درمان بيماري هاي گوارشي مفيد است، اما مصرف آن را به افرادي كه داراي

ناراحتي هاي كبدي و واريس هستند، توصيه نمي كنيم. افرادي كه مبتلا به گواتر هستند،

بايد در مصرف كلم احتياط كنند زيرا از جذب يد به وسيله غده تيروئيد جلوگيري مي كند.

زياده روي در مصرف كلم موجب ايجاد نفخ، خواب هاي پريشان، افزايش فشارخون و

غليظ شدن خون مي شود. نكته

به همراه غذاي خود از ترشي كلم رنده شده با سركه استفاده نماييد؛ چرا كه فرآيند

تخميري حاصل در اين نوع ترشي به توليد هرچه بيشتر موادي كه در پيشگيري از

سرطان موثرند كمك مي كند؛ لذا براي كاستن سديم موجود در اين مخلوط، بهتر است قبل

از مصرف كلم، آن را بخوبي با آب بشوييد.

مرزه

خواص دارويي مرزه چيست؟

نام علمي : Satureia hortensis

نام عمومي : Savory

نام انگليسي

: Garden savory , Savory

نام عربي : Nadgh

نام فرانسوي : Sarriette

نام آلماني : Bohnenkrut

نام خانواده : Labiatae ( خانواده نعنا ) گياه شناسي :

مرزه ، گياهي است علفي ،يك ساله و داراي ساقه هاي منشعب به طول تا 30 سانتي

متر ، رنگ گياه سبز كدر مي باشد كه با همين مشخصه با ديگر گونه ها متفاوت است .

ساقه مرزه داراي گره هايي است كه از همين گره ها ساقه هاي ديگر منشعب مي شوند

و اين ساقه ها نيزبه نوبه ي خود داراي انشعاباتي جديد مي گردند ، به همين دليل بوته

گياه به صورت پرشاخه و پرپشت به نظر مي رسد .

برگ هاي گياه باريك ، دراز ، نوك تيز ، نرم و پوشيده از تارهاي كوتاه است كه

مات و كدر به نظر مي رسند . برگ هاي مرزه همچنين داراي يك رگبرگ و غده هاي

حاوي اسانس است . گل هاي آن نيز كوچك و به رنگ سفيد ، سفيد مايل به گلي يا گلي

رنگ است كه در فصل تابستان ظاهر مي شوند . اين گل ها به صورت ضخيم و در

طول ساقه قرار گرفته اند . مرزه به دو صورت خودرو و كشت شده وجود دارد .

انتشار آن در اروپا به ويژه فرانسه ، سيبري ، جنوب و غرب آسيا و از جمله ايران

است . محل رويش مرزه در ايران شامل شمال غرب ، تبريز ، خوي ، ارسباران و

قسمت هاي مختلفي از خراسان است . پرورش اين گياه به عنوان سبزي خوراكي بوده

و استفاده خشك آن

در ادويه جات در نقاط مختلف ايران رايج است . تركيبات مهم :

مرزه تابستاني ( برگ خشك ) حاوي حدود يك درصد اسانس مي باشد كه شامل

اجسامي از جمله كارواكرول ، تيمول ، بتاپي نن ، پاراسيمن ، ليمونن و كامفن است .

تركيبات ديگر آن شامل ويتامين ها و مواد معدني مختلف است . تركيبات مرزه بسته به

شرايط آب و هواي ناحيه رويش ممكن است متفاوت باشد . خواص مهم :

مرزه به علت داشتن تركيبات فنلي در اسانس و تركيبات تانني در برگ ، داراي

خاصيت قارچ ، ضد ميكروب ، ضد اسپاسم و ضد اسهال مي باشد .

همچنين مرزه داراي خاصيت ضد ادرارآوري بوده و در اروپا از قديم به عنوان ضد

تشنگي زياد به خصوص در افراد مبتلا به مرض قند مورد استفاده بوده است . اين اثر

را به دليل وجود جسم كارواكرول در اسانس آن مي دانند . ميزان و طريقه مصرف :

به غير از مصرف به صورت سبزي تازه ، مي توان بر روي 1/5 گرم از خشك و

خرد شده آن يك استكان آب جوش ريخته و 20 دقيقه براي دم كشيدن آن صبر كرد ؛

بهتر است درب ظرف بسته باشد ، سپس صاف كرده و ميل شود .

ميزان مصرف تا 3 قاشق چايخوري گياه خشك در روز مي باشد . در بعضي از

كشورها تنتور مرزه وجود دارد . مصرف تنتور آن نيم تا يك قاشق چايخوري 1 تا 3

بار در روز

مي باشد . سميت :

مرزه براي انسان سميت ندارد . با اين حال مصرف بيش

از اندازه ممكن است التهاباتي

در مخاط ايجاد كند . در بعضي از حيوانات مانند موش ممكن است باعث التهاباتي شود

. مهمترين اثرات گزارش شده مرزه :

ضد درد ، ضد آرتريت ، ضد باكتري ، ضد سرطان ، ضد ترشح ادرار ، ضد ويروس

تبخال ، ضد التهاب ، ضد كرم ، ضد اكسيدان ، ضد عفوني كننده ، ضد قارچ ، ضد

اسپاسم ، معرق ، هضم كننده غذا ، ادرار آور ، خلط آور ، مسهل ، مسكن ، محرك و

مقوي معده . نكات قابل توجه :

1 _ مرزه به صورت هاي تازه ، خشك و مخلوط در ادويه جات ، داراي مصرف

بالايي در جهان است .

2 _ خواص مرزه خشك و يا در ادويه جات ، مشابه نوع تازه آن است و در غذاهاي

پختني و بر اثر حرارت مقدار كمي از اسانس آن كاسته مي شود ؛ از اين رو تا حد

زيادي خواص ذكر شده را همچنان در خود نگه دارد .

3 _ به خاطر وجود اجسام فنلي از جمله تيمول و كارواكرول در اسانس آن ، مصرف

مقدار زياد آن توصيه نمي شود ؛ چرا كه ممكن است باعث التهابات جداره ي روده و

معده گردد .

سير

آيا مي توان حبه ي سير را بدون جويدن بلعيد تا هم بوي كم تري در دهان ايجاد كند و هم از خواص آن بهره مند شوند؟

تمام مواد موجود در گياهان، در سلول هاي آن نگه داري شوند. شرط خروج اين مواد

از سلول ها له شدن يا پاره شدن و يا شكستن

ديواره ي سلول هاست بنابراين تا وقتي

كه گياهان به صورت له شده و يا پودر (خرد يا آسياب شده) مورد مصرف قرار

نگيرند. مواد موثر آن ها در بدن استخراج نشده و قسمت اعظم آن دفع مي شود.

بنابراين هر چه سير بيش تر له شود مواد بيش تري از آن در بدن آزاد مي شود و در

صورتي كه به صورت حبه يا تكه هاي بزرگ مصرف شود، كمترين مقدار مواد موثر

آن به بدن مي رسد .

نكته ي ديگر اين كه براي از بين بردن كامل بوي سير از دهان راهي وجود ندارد چون

تركيبات گوگردي سير پس از وارد شدن به بدن و خون از راه ريه ها و پوست بدن دفع

مي شود و ارتباطي به دهان ندارد.

يعني تركيبات گوگردي كه مسئول بوي سير هستند در بازدم از ريه و با عرق بدن

خارج مي شوند لذا فقط بعضي مواد و يا خوش بو كننده ها مي توانند به طور موقت و

جزئي بوي دهان را تغيير داده و يا كمي بوي سير را كاهش دهند

انواع سير

چند نوع سير وجود دارد و داراي چه خواص داروئي است؟

انواع سير 1-سير آمريكايي بنام Greole ناميده مي شود . اين نوع سير داراي پوست سفيد بوده و از انواع ديگر قوي تر است .

2-سير تاهيتي كه از بقيه درشت تر است و گاهي قطر آن به 8 سانتيمتر مي رسد .

حضرت محمد (ص) براي سير 70 خاصيت مختلف قائل شده اند و مي فرمايند :

از سبزي سير تا مي توانيد استفاده كنيد زيرا سير دواي هفتاد درد است اما آنكس كه

سير وپياز خورده به مسجد نيايد و به مردم نزديك نشود .(به علت بوي بد دهان) خواص داروئي:

طب قديم ايران گرم و خشك است اسانس سير كه در اثر تقطير سير با بخار آب حاصل مي شود براي تغيير طعم غذا مصرف مي شود .

1)سير بادشكن وضد عفوني كننده است .

2)خوردن سير مصونيت بدن را در مقابل بيماريها افزايش مي دهد .

3)سير كرم كش است .

4)سير محرك و تقويت كننده بدن است .

، براي درد گلو ميتوانيد يك حبه از سير را رنده كرده و يك قاشق مربا خوري آبليمو به آن اضافه نماييد سپس ميل كنيد، اگر اين كار را چند بار انجام دهيد براي درد گلو داروي مفيدي ميباشد. سير داروي سرماخوردگي و زكام است .

6)سير اثر خوبي در معالجه سل دارد

7)سير خون را رقيق مي كند

8)سير اثر خوبي در تنگي نفس دارد

9)خوردن مداوم سير لقوه و رعشه را از بين مي برد .

10)سير چون گرم و خشك است بنابراين رطوبت معده را از بين مي برد و دردهاي مفاصل را خوب مي كند.

11)سير درمان كننده دردهاي مفاصل ، سياتيك و نقرس مي باشد .

12)سير براي تقويت نيروي جنسي و افزايش توليد اسپرم در اشخاص سرد مزاج بسيار مفيد است .

13)آنهائي كه قطره قطره ادرار مي كنند بايد حتما سير بخورند تا بيماري آنها درمان شود .

14)سير زخم هاي ريه و درد معده را از بين مي برد .

15)سير سنگ هاي كليه را شكسته و خارج مي سازد .

16)سير را با زيره بپزيد براي تقويت دندان مفيد است .

17)ماليدن سير پخته به دندان ، درد دندان

را تسكين مي دهد .

18)سير را بسوزانيد وبا عسل مخلوط كنيد و ضمادي از آن درست كنيد اين ضماد براي رفع خون مدرگي زير پلك چشم مفيد است .

19)سير بعلت مدر بودن براي رفع آب آوردن انساج مفيد است .

20)براي از بين بردن ميخچه كف پا از ضماد سير استفاده كنيد .

21)جهت رفع دردهاي رماتيمسي و عصبي ضماد سير بسيار موثر است .

22)جهت ضد عفوني كردن دستگاه تنفسي در هنگام بيماريهاي مربوطه از شربت سير استفاده كنيد :

مقدر 100 گرم سير را با 200 گرم آب و 200 گرم شكر يا قند مخلوط كرده و آنرا بجوشانيد تا له شود . مقدر مصرف براي اين منظور سه قاشق سوپخوري در روز است .

23)جديدا در يكي از بيمارستان هاي آمريكا براي ضدعفوني كردن فضاي بيمارستان از سير استفاده ميكنند .

24)پاستور پزشك معروف فرانسوي آزمايشات زيادي روي سير انجام داد و اثر باكتري كشي سير را تائيد كرده است .

25)سير ضد انعقاد و لخته شدن خون است .

26) در شوروي سير بنام پني سيلين معروف است و معمولا هنگاميكه آنفولانزا شيوع دارد، مصرف آن بالا مي رود درچندسال پيش كه آنفلوانزا شيوع پيدا كرد مردم شوروي 500 تن سير مصرف كردند .

27)خوردن سير سلولهاي سرطاني را از بين مي برد .

28)يكي از دانشمندان آمريكايي كه در دانشگاه فلوريدا روي مرض ايدز تحققي مي كند معتقد است كه سير روي مرض ايدز اثر مثبت دارد .

29)مصرف سير مقدر كلسترول خون را پائين مي آورد . مقدار LDH را كاهش مي دهد . مقدر مصرف سير براي

اين منظور 30 گرم در روز است . جالب است كه با مصرف سير در چند ماه اول مقدر كلسترول ممكن است بالا رود و اين بدين علت است كه كلسترول از داخل نسوج خارج شده و داخل خون مي شود كه از آنجا دفع گردد بعد از اينكه كلسترول بحالت نرمال رسيد بايد براي نگهداري آن روزي نصف سير خام مصرف كرد . گ

30)خوردن سير از سرطان جهاز هاضمه جلوگيري مي كند .

31)چيني ها قرن هاست كه براي پائين آوردن فشار خون از سير استفاده مي كنند.

كلم و درمان سرطان معده

درباره تاثير گياه كلم در درمان سرطان معده توضيح دهيد.

طبيعت سرشار از زيبايي، اعجاز و سخاوت است. پروردگار طبيعت را به ما ارزاني

داشت تا درآن زندگي كنيم و به بهترين وجه از آن بهره گيريم. تمام گياهان موجود در

طبيعت، ازدرختان سر به فلك كشده در جنگل ها تا بوته هاي خار بيابان هاي تفتيده،

از هر نظر مهم و با ارزش وآيت روشني از دانش وعظمت خداوند هستند. انسان ازبدو

خلقت از گياهان استفاده هاي متعددي مي كرده و جهت بقاي خود نيازمند به آنان بوده

اند.آنان در تغذيه ،تهيه پوشاك ، ساخت مسكن و لوازم زندگي و بسياري ازموارد ديگر

از گياهان استفاده مي كردند. يكي از موارد مهم استفاده از گياهان از دير باز تا كنون ،

درمعالجه ودرمان بيماري ها بوده است. طي ساليان متمادي داروهاي گياهي اساس

درمان بيماريهاي گوناگون محسوب مي شد. قديمي ترين اطلاعات ثبت شده در مورد

استفاده از گياهان در عصر ساختن اهرام مصر يعني حدود چهار هزار سال قبل است.

طبق اسناد به دست

آمده، از سير و پياز در تغذيه كارگران سازنده اهرام استفاده مي

شده وبرخي گياهان هم درمداواي بيماريها به كارگرفته مي شده است همچنين از گياهان

مختلف در حفظ اجساد و جلوگيري ازفساد آنها، تهيه روغن هاي طبي و مواد ضد سم،

عطريات و لوازم آرايشي زنان استفاده مي شده و استفاده از گياهان دارويي در ايران

قدمت بلندمدتي برخوردار است[1]. در دوران هخامنشي طب گياهي در ايران گسترش

چشم گيري داشت و علاوه بر تجربياتي كه در كشور به دست آمده بود، ازيافته هاي

يونانيان هم استفاده مي شد. پس از ظهور اسلام و افزايش شوق آموختن در ايرانيان،

دانش طب گياهي نيز پيشرفت چشمگيري يافت. به عنوان مثال دركتاب "قانون" ابن سينا

پزشك عالي قدر اسلامي كه در عالم پزشكي شهرت جهاني دارد، بسياري از گياهان

دارويي و نسخه هاي طبيعي آورده شده است و اين كتاب نزديك به چهارصد سال در

دانشكده هاي پزشكي اروپا تدريس مي شد. در اوايل قرن بيستم پيشرفت علم شيمي

منجر به توسعه صنعت داروسازي و تهيه داروهاي شيميايي گشت و از آن زمان به بعد

هر روزه داروهاي شيميايي جديدي به وسيله دانشمندان ساخته و به بازار عرضه مي

شود. اگر چه داروهاي شيميايي به نسبت داروهاي گياهي، بيماريها راسريع تردرمان

كرده واثر قوي تري دارند اما پيامدهاي سوء ناشي از مصرف آنان نيز بيشتر از

داروهاي گياهي است. مصرف طولاني و برخي موارد مقطعي داروهاي شيميايي

عوارض خاصي در بدن برجاي مي گذارد كه عوارض جانبي ناميده مي شوند وممكن

است ناراحتي هاي تازه اي براي بيمار ايجاد كند. به همين جهت امروزه بسياري از

متخصصان پزشكي و داروسازي معتقدند بايد بيماران را به سوي مصرف گياهان

دارويي سوق داد و در راستاي همين هدف دردهه اخير، داروسازان ازعصاره هاي

گياهي داروهاي متنوعي را ساخته و به بازار عرضه كرده اند كه اثرات مثبت آن ها

مورد تاييد همه قرار گرفته است[3]. گياهان دارويي حاوي روغن هاي عطري، آلكالو

ئيدها مواد پروتئيني، ملاونوئيدها و مواد لعاب دار است. گياه كلم به عنوان يك گياه مهم

درصنايع دارويي مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از كلم در يونان به 600 سال

قبل از ميلاد مسيح باز مي گردد. در آن زمان عوام از اين گياه براي جلوگيري از معده

ريزي ها، درمان زخم، درد مفاصل و صاف كننده صدا استفاده مي كرند. به علت وجود

آلكالوئيدهاي ارزشمند در پيكر رويشي و ريشه ي كلم در اكثر فارماكوپه ها به عنوان

يك گياه دارويي بسيار مهم معرفي و خواص آن نيز بيان شده است. اين گياه به علت

دارا بودن آلكالوئيدهاي مهم نظير "سولفورافان" و "ايزوتيوسياتات” كه هر دو اثر آنتي

نئوپلازي (ضد تومور) دارند، اهميت خاصي در داروسازي داشته و حدود 30 سال

است كه دراين صنايع مورد استفاده قرار مي گيرد. اين مواد مواد در شيمي درماني

برخي سرطان ها نيز كاربرد دارند[4]. سولفورافان در بيماران سرطان معده سيستم

دفاعي بدن را تقويت كرده و باكتري هليكوباكتريپلوري را كه باعث زخم معده و

سرطان معده مي شوند را ازبين برده و سرطان معده را درمان مي كند. اين گياه در

كشور هاي روسيه ، انگلستان و آلمان در سطح وسيع كاشته مي شود.[2] مشخصات گياه كلم:

كلم با نام علمي

(Brassica oleracea) ازخانواده Cruciferae مي باشد. كلم گياهي

است گياهي يك ساله و دوساله كه داراي برگ هاي ناصاف و موجدار بوده و ميوه آن

بصورت خورجين، دراز و باريك ميباشد كلم خودرو و بومي سواحل انگلستان و

مديترانه است. واريته هاي مختلف كلم درسراسر دنيا بعنوان سبزي كشت مي شود[5].

كلم غني از ويتامين A، B1، B2 و C مي باشد.اين گياه حاوي آلكالوئيدهاي

سولفورافان، ايندول و ايزوتيوسيانات است كه قسمت مورد استفاده ي دارويي آن ريشه

و برگ هاي آن مي باشد. از نظر خواص درماني گياه كلم محرك قواي جنسي، صاف

كننده صدا، تسكين دهنده دردهاي زانو، درد مفاصل، خواب آور، نيرو بخش بوده و

ضماد برگ كلم خودرو و يا كشت شده كه به صورت خردشده براي تورم و آماس و

تومورها و درد مفاصل استعمال مي شود. برگ كلم خودرو به صورت خام يا پخته شده

به هضم غذا و از بين بردن سموم موجود در كبد كمك مي كند دارد[6]. سابقه درماني كلم:

استفاده ازكلم دريونان به 600 سال قبل ازميلاد مسيح باز مي گردد.درآن زمان عوام

ازاين گياه براي جلوگيري از خون ريزي ها ، درمان زخم ، درد مفاصل و صاف كننده

صدا استفاده مي كرند.. به علت وجود آلكالوئيد هاي ارزشمند در پيكر رويشي وريشه

ي كلم در اكثر فارماكوپه ها به عنوان يك گياه دارويي بسيار مهم معرفي و خواص آن

نيز بيان شده است.اين گياه به علت دارا بودن آلكالوئيد هاي مهم نظير " سولفورافان " و

" ايزوتيوسياتات " كه هردو اثرآنتي نئوپلازي ( ضد تومور )دارند، اهميت خاصي

درداروسازي داشته و حدود

30 سال است كه در اين صنايع مورد استفاده قرار مي

گيرد.[7] خواص درماني كلم:

كلم يكي از سبزي هاي معروف خوراكي است كه تاريخي كهن دارد. كلم اقسام مختلفي

دارد و به رنگ هاي گوناگون است. مانند : كلم سبز، كلم قرمز، كلم قمري. كلم، رخسار

را جلا مي دهد و نيكو مي سازد و خواب آور بسيار خوبي است و حركت كودكان نو پا

را آسان مي گرداند. مصرف اين گياه ، صدا را صاف مي كند.كلم پخته، بدن را از

اخلاط فاسد و عرق زياد پاك مي كندو در درمان سرفه و درد كمر و زانو موثر است.

تخم كلم، ضد خونريزي لثه و ضد كرم دستگاه گوارش ، ضد كم خوني بوده و قوه

بينايي و نور چشم را افزايش مي دهد[8]. مداومت در خوردن كلم، باعث از بين رفتن

سنگ هاي ادراري و تناسلي خواهد شد. كلم به علت دارا بودن مواد گوگردي براي

خارش و شستشوي موي سر شوره دار، داروي بسيار خوبي است. اين گياه تصفيه

كننده خون است كه داراي يك اسانس سلفوره بوده و براي معالجه كرم امعاء به كار

مي رود[10]. براي درمان زخم هاي عميق و زخم هاي سرطاني، پماد برگ كلم با آرد

جو مفيد است. سوخته كلم براي درمان جوش هاي دهان، رفع زردي دندان و جلوگيري

از ريزش مو مؤثر است. براي اين منظور بايد سوخته كلم را در محل مورد نظر بمالند

و اين كار را تكرار كنند تا اثر خود را ببخشد. خوردن 6/25 گرم تخم كلم كه با آب پخته

شده باشد، لكه هاي پوستي را برطرف مي

كند. شيره كلم خام، براي تقويت خون

اشخاصي كه كمبود آهن دارند مفيد است. شيره كلم خام، غشاهاي مخاطي معده و روده

ها را پاكيزه مي كند[9]. برگ كلم له شده، براي درماني ناراحتي هاي پوستي مؤثر

است.كلم اكسيري است كه دواي همه دردهاست و تمام اعضاي بدن از آن استفاده مي

كنند و هيچ دردي نيست كه در مقابل كلم دوام آورد. كلم زخم هاي بواسير را التيام مي

دهد. كلم سنگيني گوش را درمان مي كند.برگ هاي خام كلم سبز يا قرمز را قبل از غذا

به صورت سالاد بخوريد. زيرا برگهاي كلم مقدار زيادي كلسيم و گوگرد دارد كه براي

تقويت خون بي اندازه مفيد است و سالاد برگ خام كلم، بهترين درمان كم خوني است

[11].مصرف سوپ كلم براي معالجه برونشيت و سرفه شديد مفيد است. برگ كلم سفيد

يا قرمز در معالجه امراض كبد و يرقان (زردي) نتايج مؤثري دارد.كلم بهترين داروي

طبيعي براي معالجه اسهال است، براي اين منظور بايد برگ كلم يا گل كلم را با آب

بپزيد و فلفل و كره به آن چاشني كنيد و با كره و نان برشته به عنوان غذا مصرف

كنيد.مصرف كلم، بيماري نفريت (ورم چركي كليه) را درمان مي كند[12].مصرف كلم

براي مبتلايان به نفريت به سبب دفع سموم موجب تسكين درد مي شود.اگر برگ كلم را

به وسيله گذاردن اطوي داغ روي آن به صورت پماد در آورده و روي جاهايي كه در

بدن درد مي كند بگذاريد اين مرهم (ضماد) براي تسكين درد اعصاب و رماتيسم و

سياتيك مؤثر است[14].مصرف شربت كلم، روزانه سه قاشق و هر بار يك قاشق

قهوه خوري تمام كرم هاي بدن را دفع مي كند.كلم به علت داشتن آهك زياد، ارسنيك و

يد، يكي از غذاهاي بسيار عالي و مفيد است و براي درمان سستي استخوان، سل و كم

خوني نظير ندارد.در كلم املاح سولفات، نيترات دوپتاس، اكسيدهاي آهن و گوگرد

(اسانس گوگرد) وجود دارد[15]. معرفي بيماري سرطان معده:

معده يكي از اعضاي موجود در شكم و بخشي از دستگاه گوارش است و مثل هر يك

از اعضاي ديگر بدن مستعد ابتلا به سرطان است. پس از اينكه غذا جويده و بلعيده شد،

از طريق لوله اي به نام مري، از دهان وارد معده مي شود. معده عضوي كيسه مانند و

داراي 5 قسمت مختلف است كه ترشحات مختلفي براي هضم اوليه ي غذا ترشح مي كند.

سرطان در هر كدام از اين مناطق پنج گانه ممكن است شروع شود و گاهي علائم و

ميزان بهبودي برحسب محل ابتلا متفاوت است. داخلي ترين لايه، لايه ي مخاطي ناميده

مي شود و اكثر سرطان هاي معده نيز از اين قسمت شروع مي شود. هر چه سرطان به

بافت هاي زيرين نفوذ كند، احتمال بهبودي نيز كاهش مي يابد[16]. سرطان معده

عبارت است از رشد خارج از كنترل سلول هاي بدخيم در معده و از دسته سرطان هايي

است كه طي ساليان و به آرامي رشد مي كند، ولي قبل از اينكه سرطان به معناي واقعي

ايجاد شود، تغييراتي در لايه هاي معده ايجاد مي شود. متأسفانه در مراحل ابتدايي علائم

چنداني ديده نمي شود و شايد به همين دليل، سرطان معده در مراحل ابتدايي به سختي

تشخيص داده مي شود. عفونت بانوعي باكتري به نام ”هليكو باكتر پيلوري” نيز منجر

به گاستريت (زخم و التهاب معده) مزمن مي شودكه معمولا در اكثر افراد

موجب سرطان

معده مي شود. كشيدن سيگار، مصرف الكل و سابقه جراحي روي معده كه قبلاً به

منظور كنترل زخم انجام شده باشد، از ديگر دلايل ابتلا به اين بيماري مي باشد[13]. علايم سرطان معده و درمان گياهي آن:

علايم سرطان معده عبارتند از: درد در ناحيه شكم (قسمت فوقاني، مياني شكم و اپي

گاستريك) و احساس توده در شكم ( كه از علايم ديررس و پيشرفته اين بيماري مي

باشد)، احساس خستگي و ضعف و بي حالي كه مي تواند اين علايم ثانويه ي كم خوني

باشد. همچنين بي اشتهايي، به ويژه بي اشتهايي به غذاهاي گوشتي و كاهش وزن كه

گاهي با اتساع شكم و آسيت (جمع شدن آب در شكم) همراه مي شود. ممكن است همراه

با توده باشد كه دراين صورت مي تواند باعث انسداد روده گردد[17]. گاهي نيز

بيماران با علايم متاستاتيك به پزشك مراجعه مي كنند مانند درگيري غدد لنفاوي ناحيه

گردن كه باعث بزرگي در اين ناحيه مي شود و يا علايم ديگر متاستاز مانند زردي و

برآمدگي شكم كه نشانه درگيري كبد است. مهمترين عامل ايجاد اين سرطان باكتري

هليكو باكتر پيلوري مي باشد.آلكالوئيد سولفورافان موجود در گياه كلم با از بين بردن

باكتري هليكوباكتريپلوري كه در معده باعث ايجاد زخم معده و سرطان معده مي شوند،

آن را درمان مي كند[14]. نتايج و بحث:

سابقه درمان بيماري ها با گياهان دارويي به قدمت تاريخ زيست انسان بر روي كره

زمين است و انسان به كمك گياهان دارويي خود را درمان كرده و مي كند . انسان تنها

با دارو هاي شيميايي درمان نمي شود بلكه همه

عوامل طبيعي نقش درمان را

داردودارو نهايتا نقش پيشگيري را در براربيماري ها ايفا مي كند.وجود گياهان در

طبيعت يكي از نعمت هاي بزرگ الهي محسوب مي شود. سرطان معده يكي از بيماري

هاي شايع است كه نتيجه عفونت با باكتري هليكو باكتر پيلوري مي باشد كه آلكالوئيد

سولفورافان موجود در گياه كلم از بين بردن اين باكتري آنرا درمان مي كندو اين يك

راه درمان گياهي براي يك بيماري خطرناك سالانه جان ميليون ها انسان را مي گيرد

مي باشد.

شلغم

فوايد شلغم چيست؟

شلغم نه تنها از نظر داشتن ويتامين و خواص معدني اش ارزنده است بلكه از حيث ساير

ويژگي هاي غير غذايي هم سرآمد بوده و در زمره سبزي هاي مهم شمرده مي شود.

علاوه بر پياز سبزي هاي ليفي (گياهان سبز) نيز عوامل عمده پيش گيري از سرطان به

شمار مي آيند، زيرا آن ها همانند كلم پيچ و ساير گياهان چليپايي طبق تحقيقات

آزمايشگاهي از موادي برخوردارند كه رشد سرطان را در جانوران متوقف مي سازند

هم چنين شلغم روغني (منداب) كه شلغمي بزرگ و زرد رنگ است داراي مواد ضد

سرطاني است

شلغم يكي از بقولات بسيار مقوي و مغذي است كه به سبب دارا بودن ده درصد مواد

قندي و سرشار بودن از املاح مفيدي مانند كلسيم و منيزيم جزو مواد غذايي بسيار

باارزش به حساب مي آيد شلغم يكي از پاك كننده ها و سازنده هاي خون بوده و چنان كه

گفته شد، املاح كلسيم و منيزيم موجود در آن موجب جلوگيري از ابتلا به بيماري هاي

خطرناكي مانند سرطان مي شود. هم چنين شوره محتوي در آن باعث تصفيه خون و

دفاع بدن در برابر بيماري هاي عفوني مي شود.

پتاسيم موجود

در شلغم چربي را خنثي مي كند و آرسنيك آن در تشكيل گويچه هاي سفيد

و قرمز خون دخالت مستقيم دارد از طرف ديگر فسفر موجود در شلغم موجب تقويت

ياخته هاي عصبي مي شود.

بايد دانست كه لازم است از برگ شلغم خواه به صورت پخته يا خام در سوپ يا سالاد

و يا خوراك هاي ديگر استفاده شود. نه تنها در برگ شلغم مقدار زيادي كلسيم وجود

دارد بلكه علاوه بر آن، اين گياه حاوي مقادير زيادي آهن و مس نيز هست كه سبب

ازدياد خون و به ويژه هموگلوبين مي شود. به هر اندازه رنگ برگ شلغم تيره تر باشد،

يد بيشتري در آن هست هم چنين وجود ويتامين آ، ب و ث در برگ و ريشه آن، به

خوبي نشانگر نقش مؤثر و مهم آن در حفظ تعادل عصبي و به خصوص در تعادل تغذيه

آن است دكتر برتوله ثابت كرده است كه عصاره شلغم حل و دفع سنگ هاي كليوي را

به علت خاصيت حل كنندگي كه بر روي اسيد اوريك دارد، تسهيل مي كند

شلغم، اثر مفيد و مؤثري در درمان بيماري هاي دستگاه تنفسي دارد. براي اين منظور از

آش و سوپ آن استفاده مي شود. همين طور مي توان عصاره آن را به دست آورد. براي

اين كار شلغم را با شكر سرخ به وزن مساوي در كمي آب مي ريزند و به ملايمت

حرارت مي دهند طريقه ديگر آن است كه وسط شلغم بزرگي را خالي كرده و شكر

سرخ را درون آن مي ريزند و پر مي كنند و مي پزند شكل سوم نيز آن است كه شلغم را

به حلقه هاي گرد بريده و پياز را نيز

به همين شكل درمي آورند سپس طبقات شلغم و

پياز را در ظرف گردي بر روي حرارت مي گذارند و هنگامي كه گرم مي شود به تدريج

شربت آن جدا مي شود اين شربت براي درمان سرماخوردگي و گلودرد بسيار نافع

است و از آن مي توان به عنوان قرقره نيز استفاده كرد كه در موارد گلودرد به كار برده

مي شود

در موارد دمل، كورك و هر نوع كانون التهابي و تورمي يا چركي از ضماد شلغم پخته

استفاده شده و بر روي موضع مي گذارند.

ترب سياه هم كليه خواص شلغم را دارا بوده و حتي در برخي مواقع غني تر هم هست

بهتر آن است كه ترب سياه و شلغم خام را رنده كرده و به شكل خام ميل كنند تا از

خواص آن ها به طور كامل بهره گيرند. مي توان از اين دو همراه با سبزي هاي ديگر نيز

به صورت سالاد استفاده كرد. نشانه هاي شلغم خوب

شلغم خوب سه علامت دارد:

1 _ شلغم بايد پر باشد، بنابراين اگر وسط آن شل باشد و با فشار انگشت فرو برود

پلاسيده و مانده است و چنان چه پخته و مصرف شود در روده ها توليد نفخ مي كند

2 _ پوست خارجي شلغم بايد براق و شفاف باشد

3 _ شلغم بايد سنگين باشد و وقتي وسط آن را بريدند درونش روشن و شفاف باشد

بر اساس تحقيقات و بررسي هاي دانشمندان هر صد گرم شلغم داراي 35 كيلو كالري

انرژي، 1 گرم پروتئين، 7 گرم گلوسيد، 2/. گرم چربي 1/1 گرم فيبر، 45 ميلي گرم

گوگرد، 280 ميلي گرم پتاسيم، 60 ميلي گرم كلسيم، ميلي گرم ويتامين شلغم از منظر گياه شناسي

شَلْغَم گياهي است به رنگ سبز و سفيد

و با برگهايي ناصاف و بريدگيهاي زياد. ريشه

آن غده اي و به شكل هاي گرد و يا دراز به رنگ سفيد با لكه هاي بنفش مي باشد. شلغم نه

تنها از نظر داشتن ويتامين و خواص معدني اش ارزنده است، بلكه از حيث ساير

ويژگي هاي غير غذايي هم سرآمد بوده و در زمره سبزي هاي مهم شمرده مي شود.

علاوه بر پياز، سبزي هاي ليفي (گياهان سبز) نيز، عوامل عمدهي پيشگيري از سرطان

به شمار مي آيند، زيرا آنها همانند كلم پيچ و ساير گياهان چليپايي (يك گروه از

گياهان)، از موادي برخوردارند كه رشد سرطان را در جانوران متوقف مي سازند.

همچنين شلغم روغني (منداب) كه شلغمي بزرگ و زردرنگ است، داراي مواد ضد

سرطاني است.

يكي از اين مواد ضد سرطان كه در شلغم وجود دارد، «گلوكوسينوليت ها» نام دارند.

سبزي هاي شلغمي از قبيل كلم برگي و اسفناج، جزء اين گياهان سبز و پر برگ اند و

مشاهده شده، در بين جمعيتي كه اين سبزي ها جزء بيشترين مواد غذايي مورد

مصرفشان است، ميزان ابتلاي آنان به انواع سرطان ها به ويژه سرطان ريه كم

بوده است.

مطالعات جهاني پيوسته حكايت از اين داشته اند كه گياهان سبز، تند و پربرگ شايد تنها

عوامل جلوگيري كننده از بعضي سرطان ها باشند.در ضمن چنين سبزي هايي از

كاروتنوئيدها كه شامل بتاكاروتن و كلروفيل است، سرشار هستند. هر دوي اين مواد،

خاصيت ضد سرطاني دارند.

اين سبزي از انواع سبزي هاي نادري است كه داراي ارسنيك و روبيديم است. اين دو

عنصر با كمك گوگرد در جلوگيري از مرض جذام نقش مهمي دارند. فوايد ديگر شلغم به قرار زير است:

1- شلغم برطرف كننده سرفه است.

2- شلغم نرم كننده سينه، معده و روده است.

3- شلغم اشتها را تحريك مي كند.

4- شلغم

سنگ هاي مثانه، كليه و كبد را خرد، و ادرار را زياد مي كند.

5- شلغم به علت داشتن ويتامين هاي A , B , C، بر نور چشم و قدرت بينايي مي افزايد.

6- ريشه شلغم اثر نرم كنندگي دارد و در رفع سياه سرفه و آسم به صورت

جوشانده هاي غليظ و مخلوط با عسل، مورد استفاده قرار مي گيرد.

7- جوشانده غليظ شلغم به شكلم مرهم، در تسكين دردهاي مفصلي، نقرس، آبسه ها،

سرمازدگي و غيره به كار مي رود.

8- شلغم داراي يك ماده ضد عفوني قوي است و به همين جهت در درمان

سرماخوردگي و بيماري هاي عفوني تاثير بسيار زيادي دارد.

9- شلغم حاوي فسفر، كلسيم، آهن و ويتامين هاي B , Cاست و سبب افزايش نيروي

جنسي و تقويت عمومي بدن مي شود.

10 - شلغم براي رشد و استحكام استخوان بندي بسيار مفيد است.

11- اگر ريشه هاي نازك و باريك روي شلغم، خشك و ساييده شده و سپس با عسل

مخلوط شود، براي سختي ادرار مفيد خواهد بود و بسياري از امراض مجاري ادرار را

درمان مي كند.

12- آب شلغم پخته را مي توان در انواع گلودردها و به خصوص عوارض

سرماخوردگي قرقره كرد.

13- چنانچه شلغم را در ظروف سربسته يا درون خمير بپزيد، چون آب و اسانس هاي

آن خارج نمي شود، باعث زياد شدن اشتها مي شود.

14- آب شلغم به سبب داشتن انسولين گياهي و ويتامين هاي مفيد براي درمان مرض قند

و سنگ مثانه مفيد است.

15 - شلغم براي جلوگيري از ناراحتي هاي پوستي به ويژه جوش صورت (غرور)

بسيار سود بخش است.

16- شلغم به علت داشتن ويتامين Cاز رقيق شدن خون جلوگيري كرده و به علت وجود

همين ويتامين، مانع از خونريزي مي شود و خستگي را برطرف مي كند.

17-

ريشه هاي نازك شلغم ورم طحال و سوزش ادرار را برطرف مي كند، بدين

منظور بايد ريشه هاي باريك شلغم را تميز شسته و پس از خشك كردن بساييد و

همراه با كمي عسل ميل كنيد.

18- ترشي شلغم، مقوي احشاء، اشتها آور و بي نفخ است.

19- شلغم به سبب داشتن ويتامينA براي تسكين خارش و دردهاي مفصلي، سرما

خوردگي، نقرس و معالجه ترَك به صورت استعمال خارجي مفيد است. براي اين

منظور بايد شلغم را در مقدار كمي آب پخته و به صورت مرهم درمحل مورد نظرقرار

دهيد.

20- در بيماري نقرس و درد مفاصل، يك عدد شلغم را پخته و آن را ريز ريز كنيد و

به شكل فرني درآوريد، سپس مانند مرهمي روي مفاصلي كه درد مي كند، بگذاريد.

21- تخم شلغم از نظر تمام خواص و اعمال، از شلغم مفيدترو قوي تر است. شيوه و

مقدار مصرف آن نيز به اين گونه است كه در هر دقيقه حدود 25/6گرم آن را همراه با

عسل يا شربت، براي معالجه امراض ياد شده مي خورند.

22- مصرف شلغم در درمان كم خوني، تجويز شده است، زيرا در افزايش گلبول هاي

قرمز خون، بسيار موثر است.

23- براي معالجه سرما خوردگي، ورم لوزه ها و آنژين شديد و گلو درد مي توان از

شربت شلغم استفاده كرد.

24- شربت شلغم براي معالجه سياه سرفه بچه ها مفيد است و مصرف اين شربت هيچ

ضرري براي بچه ها ندارد. شربت شلغم

روش تهيه شربت شلغم به اين ترتيب است كه : ابتدا وسط يك شلغم را خالي مي كنند و

در آن كمي شكر مي ريزند. پس از مدتي آب در آن جمع مي شود. آب را با قاشق برداشته

و مصرف مي كنند.

هشدار : كساني كه از

نظر هضم غذا يا معده دچار اشكال هستند و يا روده هاي ظريفي

دارند، بايد از مصرف شلغم خودداري كنند. نحوه استفاده آن :

مقداري از شلغم معمولي و شلغم روغني ( منداب ) را به صورت خام بخوريد . چرا كه

پختن ، سبب از بين رفتن « گلوكوسينوليت » در آنها مي شود .در صورتي كه معده

ضعيف نباشد ميتوان آب شلغم خام را خورد اما بيشتر به صورت پخته از آن استفاده

ميشود .

ترب سياه هم كليه خواص شلغم را دارا بوده و حتي در بعضي مواقع غني تر هم هست.

بهتر آن است كه ترب سيا ه و شلغم خام را رنده كرده و به شكل خام ميل كنند تا از

خواص آن به طور كامل بهره گيرند. مي توان از اين دو همراه سبزي هاي ديگر نيز به

صورت سالاد استفاده كرد.

طرز تشخيص شلغم روغني از شلغم سفيد اين است كه شلغم سفيد داراي ريشه سفيد

بوده و طوقه ي صورتي به دور گره اش ديده مي شود . شلغم روغني از ريشه زرد

مايل به صورتي برخودار بوده و بزرگ تر و سفيد تر از شلغم سفيد است .

بالاخره سعي كنيد كه در فصل زمستان براي پيشگيري از سرماخوردگي و بيماريهاي

تنفسي اقلا چند بار در هفته شلغم بخوريد شلغم پخته بهترين صبحانه است . بدن را تميز

كرده و مواد سمي را ازبدن خارج مي سازد .همانطور كه در بالا گفته شد آب شلغم خام

خواص بيشتري از شلغم پخته دارد بشرطي كه معده شما را ناراحت نكند . خواص شلغم از نظر احاديث :

هيچكس نيست مگر آنكه رگي از جذام در

او است و شلغم آنرا ذوب ميكند و روايت

شده كه آن را در فصلش بخوريد كه هر دردي را از شما مي برد.

كنجد و موارد استحصالي از

درباره خواص مفيد كنجد و موارد استحصالي از آن توضيح دهيد.

خصوصيات گياهي كنجد

كنجد گياهي است يك ساله با ارتفاع حدود يك متر كه قسمت انتهايي ساقه آن پوشيده

از كرك است . برگ هاي آن بيضي ، باريك و نوك تيز است . گل هاي آن به رنگ

سفيد يا قرمز، به طور تك تك در كناره برگ هاي قسمت انتهايي ساقه ظاهر مي

شوند . تاريخچه كنجد و موارد استحصالي از آن :

متجاوز از پنج هزار سال است كه انسان به خواص معجزه آساي كنجد پي برده است .

پهلوانان قديم آنرا براي زياد كردن زور مي خوردند و امروز هم در بين قهرمانان تركيه

قابل توجه است و داراي ارزش زيادي مي باشد .

هنديها بيش از ساير اقوام براي اين گياه خاصيت و اثرات معجزه آسا قائلند و آنرا زياد

كننده قدرت و عامل طول عمر مي شناسند و روي اين اصل آنرا در تشريفات مذهبي

زياد مي خورند و همانطور كه ما ايرانيان خرما و انجير خيرات مي كنيم آنها كنجد و

شيرينهايي كه با كنجد درست كرده اند خير مي نمايند وبدون ترديد علت طول عمر در

بين مرتاضين و بعضي از دهاتيهاي هندي خوردن كنجد است .

خوردن اين گياه از قديم درايران معمول بوده است ، نانوايان مغز آن را روي نان مي

پاشيدند و آن كاري است كه الان هم بايستي معمول شود .

حلواسازان آنرا به كار مي بردند كه متاسفانه امروز

ترك شده است . روغن كنجد دير

فاسد مي شود و سابقا خوردن آن بسيار معمول بوده و هنوز هم معمول است .

شير كوبيده ي آن و گياههاي ديگر را جهت رفع سوزش معده مفيد مي دانستند و معتقد

بودند ترشي معده را كم مي كند و سودا را از بين مي برد . آب برگ كنجد براي تقويت

مو و بلند شدن آن تاثير نيكوي دارد و براي اين كار بايستي آب آن را با كوبيدن يا فشار

گرفت و به سر ماليد .

ميوه اين گياه به صورت كپسول و محتوي دانه هاي كوچك و مسطح و بيضوي است

كه دانه كنجد ناميده مي شود و قسمت مورد استفاده اين گياه است .

وطن اصلي كنجد هندوستان است كه از آنجا به نقاط ديگر دنيا راه يافته است . در حال

حاضر چين بزرگترين توليد كننده كنجد در دنيا مي باشد . هندوستان و حبشه از نظر

توليد، بعد از چين قرار دارند . در ايران نيز مقداري كنجد توليد مي شود كه بيشتر آن به

مصرف تهيه روغن و حلوا ارده مي رسد. تركيبات شيميايي

كنجد داراي پروتئين ، ويتامين هاي B , D , E , F1 و لسيتين (LECITHIN) مي

باشد . روغن كنجد مركب از اسيدهاي چرب اشباع نشده مانند لينولئيك اسيد اولئيك

اسيد و مقداري اسيدهاي چرب اشباع شده مانند اسيد پالمتيك و آراشيديك اسيد مي

باشد .

روغن كنجد يكي از روغن هاي اشباع نشده و مفيد براي بدن است كه در آمريكاي

شمالي و كانادا به مقدار زياد مصرف مي شود ، زيرا اين روغن نه تنها كلسترول خون

را افزايش نمي دهد، بلكه آن را كاهش نيز مي دهد .

براي تهيه روغن كنجد معمولا دانه ها را مي شويند تا رنگ روي آن از بين برود.

سپس دانه ها را آسياب كرده و در آب مي ريزند تا پوست آنها روي آب بيايد . بعد از

گرفتن پوست، دانه ها را خشك كرده و در آب جوش مي ريزند و خمير مي كنند . اين

خمير را تحت فشار قرار داده تا روغن آن جدا شود . اين روغن را روغن سرد مي

نامند و از تفاله باقيمانده تحت اثر فشار و گرما روغني بدست مي آيد كه به نام روغن

گرم معروف است كه البته ارزش غذايي روغن سرد را ندارد .

تفاله باقيمانده از اين مرحله را معمولا براي علوفه دام ها به كار مي برند . خصوصاً

اين تفاله از نظر داشتن مواد پروتئيني ، غذاي خوبي براي گاوهاي شيرده است .

اگر مي خواهيد از روغن كنجد استفاده كنيد دقت كنيد كه روغن سرد باشد كه به نام

FIRST COLD PRESSED”" معروف است ، زيرا در اثر حرارت دادن، روغن

كنجد خواص خود را از دست مي دهند . خواص مفيد كنجد براي سلامتي بدن

از نظر طب قديم ايران، كنجد گرم است . كنجد بسيار مغذي است و در اكثر كشورهاي

فقير به عنوان جانشين گوشت بكار مي رود . خواص مفيد كنجد به شرح زير است :

1) براي چاق شدن و تقويت نيروي جنسي موثر است.

2) براي رفع قولنج كنجد را آسياب كرده و با سركه مخلوط كنيد و به مقدار نصف وزن

كنجد ، مغز بادام پوست كنده را

به آن اضافه كنيد. سپس آنها را پودر كنيد و هر روز به

مقدار يك قاشق سوپ خوري از آن بخوريد .

3) كنجد گرفتگي صدا را از بين مي برد .

4) نرم كننده معده و روده است.

5) كره كنجد كه در كانادا بنام تاهيتي معروف است و شبيه ارده مي باشد ، غذاي خوبي

براي رشد بچه هاست.

6) برگ كنجد را اگر به سر بماليد، باعث رشد و سياهي موي سر مي شود.

7) ارده نرم كننده معده و روده هاست.

8) كنجد فشار خون بالا را كاهش مي دهد.

9) كنجد ضد رماتيسم است.

10) براي رفع ناراحتي كيسه صفرا مفيد است.

11) دم كرده برگ كنجد، اسهال خوني را برطرف مي كند.

12) روغن كنجد براي رفع تنگي نفس ، سرفه خشك و زخم ريه مفيد است.

13) روغن كنجد سوزش ادرار را رفع مي كند.

14) از روغن كنجد به جاي روغن زيتون در سالاد استفاده كنيد.

15) كنجد با تمام فوايدي كه دارد براي معده ي ضعيف مناسب نيست، زيرا هضم آن

سنگين است . اين گونه اشخاص بايد آن را با عسل وسركه بخورند . ويتامين F چيست؟

ويتامين F يك اسيد چرب ضروري است كه باعث تشكيل لايه هايي در پوست مي

شود كه از سلول هاي پوستي محافظت و از خشكي و خرابي پوست جلوگيري مي كند.

همچنين باعث انتقال ساير ويتامين ها در پوست مي شود. كنجد؛ تقويت كننده مو

هرچند نانوايي ها امروزه با پاشيدن چند دانه كنجد مشتريان خود را با عنوان نان كنجدي

فريب مي دهند، اما اگر خوردن كنجد را در برنامه غذايي خود قرار دهيد، موهايي

پرپشت و مقاوم خواهيد داشت.

متخصصان تغذيه مي گويند روغن كنجد علاوه

بر تقويت موها، براي رفع تنگي نفس،

سرفه خشك و زخم ريه هم مفيد است. همچنين سوزش ادرار را برطرف مي كند.

دم كرده برگ كنجد هم اسهال خوني را درمان مي كند و خوردن اين دانه گياهي براي

رماتيسم، فشار خون بالا و ناراحتي كيسه صفرا مفيد است.

در طب سنتي براي رفع قولنج، كنجد را آسياب و با سركه مخلوط مي كردند و با افزودن

مغز بادام پوست كنده هر روز به مقدار يك قاشق سوپخوري ميل مي كردند.

ارده كنجد به همراه خرما غذايي مقوي براي رشد كودكان و همچنين كارگران يدي

است. اين دانه هاي ريز سفيد و سياه، قواي جنسي را تقويت مي كند و نرم كننده معده و

روده هاست.

خوردن يك قاشق غذاخوري كنجد موجب تامين مقداري از نياز كلسيم خانم ها شده و اگر

آنها عادت به بلند كردن ناخن هايشان داشته باشند با مصرف كنجد ناخن هايشان محكم تر

شده و ترك و شكنندگي بر روي اين عضو كه جزئي از زيبايي انگشتان است ديده

نمي شود.

شايد بدانيد كه كمبود روي چه اثراتي بر زيبايي دارد آكنه را كمتر مي كند و از نازك

شدن موها جلوگيري مي كند و مانع ريزش موها خصوصا در خانم ها مي شود و در

ضمن به دليل توام شدن اين ماده مغذي با ويتامين E اين اثرات صد چندان شده و

مي توان از خواص ضدچروك و سفيدكنندگي (ضدلك) اين ويتامين استفاده كرد. چربي هاي موجود در كنجد

حتما مي دانيد كه كنجد چربي بسياري دارد اما اين چربي از نوع گياهي و چند باندي

است. اين روغن داراي اسيدهاي چرب ضروري است كه در ساختمان پوست به عنوان

يك جز اصلي محسوب مي شوند و در صورتي كه كمبودي از اين مواد مغذي ايجاد

نشود

پوست كاملا يكنواخت و نرم و لطيف به نظر مي رسد و جالب است بدانيد كه

وجود همين چربي هاست كه اگر با يك منبع پروتئيني دريافت شود (كنجد به همراه

چربي پروتئين قابل توجهي دارد) به ترميم موهاي آسيب ديده پرداخته و از خشكي بيش

از حد اين عضو نيز جلوگيري مي كند و موجب راحتي افرادي مي شود كه سال هاست از

خشكي مو رنج برده و همواره از شانه زدن و رنگ كردن موهاي خشكشان

مي هراسند.

امروزه از روغن كنجد خصوصا كنجد سياه در تهيه انواع فراوده هاي آرايشي و

بهداشتي خصوصا محصولاتي كه براي رفع انواع خشكي ها تجويز مي شوند استفاده

مي شود.

معمولا در تركيب انواع كرم ها و ماسك ها و شامپو هاي ترميمي از اين روغن استفاده

شده تا خاصيت درماني آنها چند برابر شود. در آخر شما را با ماسكي كه با روغن

كنجد تهيه مي شود و براي تقويت موهاي خشك و آسيب پذير توصيه مي شود آشنا

مي كنيم.

قبل از هر چيز بايد بگوييم كه شما مي توانيد از اين ماسك بسته به موهايتان هفته اي

يتاي بار بعد از شستشوي آنها در حمام استفاده كنيد. نكاتي جالب از كنجد:

مخلوط كردن برگ كنجد با حنا جهت مشكي كردن مو نيز نتايج نيكو دارد و نيز

جوشانده برگ آن براي دراز شدن و مشكي شدن مو نافع است .

روغن كنجد براي جلاي مو بسيار مفيد و بهترين روغنهاست . دهاتيهايي كه هنوز

روغن كنجد مي خورند عمر زيادتري مي نمايند و تا هشتاد سالگي تقريبا جوان هستند .

براي اولين بار چند دانشمند فرانسوي در تركيه به خواص معجزه آساي اين گياه پي

برده و مصرف آنرا در اروپا معمول كردند و امروز غذاهاي اختصاصي

از آن مي

سازند و مي فروشند و اكنون تركيبي از آن به نام تامينا معروف مي باشد ودر فرانسه

معمول است . تامينا لغتي است تركي به معني كنجد و تركيبي از آن است .

در گذشته يك دانشمند آمريكايي كه درهند به خواص معجزه آساي اين گياه پي برده بود

يك سلسله امتحانات علمي را درباره آن شروع نمود و به اين موضوع پي برد كه اين

گياه داراي مواد سفيده اي و چربي است و از همه مهمتر اينكه مواد سفيده اي اين گياه

به طور خام نيز قابل هضم است و داراي پانزده نوع مواد سفيده اي است و براي

كساني كه نمي خواهند گوشت بخورند خوردن آن تقريبا واجب است و مي توان آن را

گوشت گياهي ناميد . لسيتين اين گياه حتي از باقلاي هندي بيشتر است .

لسيتين چربي فسفر داري است كه وجود آن براي نسوج و اعصاب نهايت لزوم را دارد

؛ و مغز و غدد انسان احتياج زيادي به آن دارد . تقويت قوه حافظه بشر احتياج زيادي

به اين ماده دارد و مغز انسان بيش از ساير حيوانات ازاين ماده دارد و سر موفقيت بشر

و پيشرفت آن در عالم تمدن مرهون همين لسيتين است كه در گوشت و زرده ي تخم

مرغ و گياههايي مانند : باقلاي چيني ، ماش ، قره ماش ، خرفه ، و كنجد وجود دارد .

در امتحانات تشريحي ثابت شده كه بيماران فكري در اعصابشان مقدار لسيتين پايين

آمده است و در نتيجه خوردن اكسير لسيتين يه سرعت معالجه مي شوند ، كليمي ها كنجد

زياد مي خورند و زياد

زيرك مي باشند. كنجد معدن مواد معدني قابل جذب است و

داراي ؛ منيزيم، كلسيم ، آهن ، سيليس ، آلومينيوم ، كورم ، مس ، نيكل ، سديم و چندين

فلز و شبه فلز ديگر است . اثر كنجد بيشتر در اثر داشتن ويتامينهاي زياد آنست

مخصوصا ويتامينهاي ب و ويتامين هاي ف كه فراوان دارد . برتر از همه داروها

غذايي كه بر هر دارويي ترجيح دارد كنجد است كه تقريبا بيشتر مواد مورد ساختمان

بدن را داراست . لذا يك غذاي قيمتي و پر ارزش براي انسان متمدن است . داراي

خواص گوشت است ولي ضرر آن را ندارد .

قوت ، جواني ، تعادل زندگاني و صحت را به انسان مي بخشد . طعم گواراي آن مورد

توجه شكم پرستان مي باشد و به خوبي آساني براي انسان در هر سني كه باشد قابل

هضم است . كنجد براي زن ، مرد ، بزرگ و كوچك براي ادامه ي حيات و طول عمر

مفيد است ، اثر آن در تعويض سلولهاي كهنه ي بدن بسيار سريع است و در تسهيل

تفكر عمل آن قابل تحسين است و در رفع آلامي مانند : سرطان ، سل ، كم خوني بي

نظير مي باشد . در زندگاني جديد كه فكر بشر بيش از ساير اعضاي بدن او به كار مي

رود كنجد از نان واجبتر است .

خلاصه كنجد غذاي كساني است كه مي خواهند عمر زياد توام با سلامتي داشته باشند .

بهترين وسيله راحتي و بيمه كننده جواني شما كنجد است .

گل گاوزبان

گل گاوزبان داراي چه خواصي است؟

گل گاوزبان، تقويت كننده حواس

پنجگانه

يكي از عجايب سلسله كوه هاي البرز كه قله عظيمي چون دماوند دارد، پرورش چندين

نوع گياه دارويي است كه اثر درماني زيادي دارند و منحصراً در دامنه هاي اين كوه به

عمل مي آيند و در كوه هاي ديگر اثري از آنها نيست.

هر چند در كتاب هاي قديم به گل گاوزبان «لسان الثور» مي گويند، ولي در واقع نام

ديگري ندارد. اسم فرانسوي، انگليسي، آلماني، تركي و... هم ندارد، چون در هيچ نقطه

اي از زمين جز دامنه كوه هاي البرز به عمل نمي آيد و با گياه ديگري كه در آذربايجان و

شهرهاي ديگر ايران و كشورهاي ديگر مي رويد و به غلط به گاوزبان مشهور شده

است، نسبتي ندارد.

براي اينكه اين اشتباه كه حدود چند قرن است پزشكان و دارو سازان را گمراه كرده

است، از بين برود اين را «گل گاوزبان» و ديگري را «گياه گاوزبان» بناميد. اين دو

گياه متفاوت هستند، تنها گل هايشان كمي به هم شبيه است، هيچگونه خواص مشتركي

ندارند و از نظر منافع طبي با هم متضاد هستند. گل هاي «گل گاوزبان» درشت تر از

گل هاي«گياه گاوزبان» است.

«گل گاوزبان» در ايران، و «گياه گاوزبان» در اروپا و امريكا شهرت زيادي دارند.

پزشكان سنتي ايران در معالجه بسياري از امراض از «گل گاوزبان» استفاده مي كردند

و نتيجه مي گرفتند. پزشكان جديد هم خواص «گل گاوزبان» را مي دانستند و براي دسته

اي ديگر از امراض تجويز مي كردند و چون عطاران فرقي بين «گل گاوزبان» و «گياه

گاوزبان» قايل نبودند، آنها را به جاي هم مي دادند، به همين جهت معالجه آنها نتيجه

نمي داد و محققان از اينكه خواص و منافع اين گياه از بين رفته است در تعجب

بودند.

يكي از مترجمان، تمام فوايد «گياه گاوزبان» راترجمه كرده و به «گل گاوزبان» نسبت

داده، سپس پرسيده است: چرا ايرانيان فقط از گل گاوزبان استفاده مي كنند؟ به برگ و

سرشاخه هاي آن توجهي ندارند، در جواب او بايد بگوييم كه گل گاوزبان، فقط گلش فوايد

طبي دارد، زيرا گياهي كه فرنگي ها به او «بوراش» مي گويند، گل گاوزبان نيست. گل گاوزبان اصلي

اين گياه به طور خودرو، منحصراً در دامنه كوه هاي البرز به عمل مي آيد و تاكنون اهلي

نشده و قابل كشت نيست.

_ مقوي روح و اعضاي رئيسه بدن بوده، حواس پنجگانه يا بهتر بگويم، حواس هجده

گانه آدمي را تقويت مي كند.

_ شكم را نرم و كيسه صفرا را باز مي كند، اخلاط سوخته سوداوي را از معده خارج و

عوارض آن را از بين مي برد.

_ جوشانده آن نشاط آور بوده، رنگ رخسار را باز مي كند.

_ سينه را نرم مي كند، تنگي نفس و درد گلو را شفا مي دهد.

_ دلهره و وحشت را از بين مي برد و غم و غصه را كم مي كند و براي كساني كه با خود

حرف مي زنند سودمند است.

_ جوشانده آن با عسل جهت تنگي نفس تجويز شده است.

_ جويدن برگ تازه آن جهت درمان جوش هاي چركي دهان اطفال، برفك، سستي بيخ

دندان و رفع حرارت دهان نافع است. مقدار خوراك گل آن دو مثقال تا پنج مثقال است.

_ عرق گل گاوزبان جهت امراض سوداوي، وسواس و خفقان مفيد است.

_ داراي منيزيم بوده و از سرطان پيشگيري مي كند.

_ تحقيقات جديد بيانگر اين مطلب هستند كه عصاره آبي گل گاوزبان دارويي مؤثر و

بي خطر براي درمان بيماران مبتلا به اختلال وسواسي

اجباري است.

_ گل مرغوب گلي است كه داراي دم سفيد و گلبرگ هاي بنفش باشد. برگ هاي تازه گل

گاوزبان داراي مقدار زيادي ويتامين C است. گياه گاوزبان

اين گياه اسم فارسي ندارد و معلوم نيست از چه موقع به ايران آمده و در اطراف تبريز

كاشته شده است. در زبان فرانسوي به آن بوراش مي گويند و «ابن بيطار» گياه شناس

معروف قديم، كه در اصل اندلسي بوده و بعد به آسياي صغير آمده و دو كتاب بزرگ به

نام هاي «الجامع» و «المغني» به زبان عربي دارد آن را نوعي «مرماخوز» دانسته و به

اسامي: لسان الثور، ابوالعرق، كحيلا_ كحلا، حمحم و بوغلص ياد كرده است.

_ گل، سرشاخه و برگ آن داراي شوره، مواد لعابي و يك ماده تلخ است و به همين

جهت عرق و ادرار را زياد مي كند.

_ سنگ هاي كليه و مثانه را خرد كرده و از بين مي برد.

_ اين گياه داراي اسيدهاي چرب امگا 6 مانند لينولنيك اسيد است كه براي روماتوئيد

مفيد است.

_ ضماد برگ هاي تازه وله شده آن دمل را باز مي كند و براي معالجه سوختگي، آتش و

آفتاب زدگي مفيد است.

بابونه و طرز تهيه فرآورده هاي آن

خواص درماني بابونه و طرز تهيه فرآورده هاي بابونه را توضيح دهيد.

نام علمي گياه بابونه Chamaemelum Nobile » است. بابونه گياهي است دائمي و

كوچك، به ارتفاع تقريبا 30 سانتيمتر، داراي بويي معطر كه در چمنزارها و زمين هاي

شني مي رويد. ساقه آن به رنگ سبز مايل به سفيد، برگ هاي آن كوچك متناوب و داراي

بريدگي هاي باريك، نامنظم و پوشيده از كرك است. گل هاي آن مجتمع در يك طبق كه به

طور منفرد در انتهاي ساقه گل

دهنده در تابستان ظاهر مي شود. در هر طبق، گل هاي

سفيد در اطراف و گل هاي زرد در قسمت وسط قرار دارند. خواص درماني بابونه

بابونه از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است و از تقويت كننده هاي تلخ به حساب

مي آيد.

1) يكي از مهم ترين خواص بابونه، درمان زخم و ورم معده است كه به آساني اين

مرض را درمان مي كند. افرادي كه سال هاي سال با اين بيماري دست به گريبان هستند

و از قرص هاي مختلف گران قيمت استفاده مي كنند، مي توانند با استفاده از بابونه، پول

داروي خود را پس انداز كنند و سلامتي خود را نيز بازيابند.

براي درمان زخم معده يك ليوان دم كرده غليظ بابونه درست كنيد (4) قاشق چاي خوري

بابونه خشك را در يك ليوان آب جوش بريزيد) و صبح ناشتا آن را بنوشيد. سپس در

رختخواب به پشت دراز بكشيد و بعد از چهار دقيقه بخوابيد. البته بعد از يك ربع ساعت

مي توانيد صبحانه خود را ميل كنيد. اين عمل را به مدت دو هفته ادامه دهيد تا زخم و

ورم معده به كلي شفا پيدا كند.

2) بابونه اعصاب را تقويت مي كند.

3) بابونه تقويت كننده مغز است.

4) بابونه ادرارآور و قاعده آور است.

5) اين گياه ترشح شير را در مادران شيرده افزايش مي دهد.

6) درمان كننده سردرد و ميگرن است.

7) استفاده از بابونه سنگ مثانه را خرد و دفع مي كند.

8) براي درمان چشم درد، بابونه را در سركه ريخته و بُخور دهيد.

9) براي تسكين دردهاي عضلاني دم كرده بابونه بنوشيد.

10) جويدن بابونه براي التيام زخم هاي دهان مفيد است.

11) بابونه تب

بُر و تسكين دهنده درد است.

12) بابونه تقويت كننده معده است.

13) براي تسكين درد در هنگام دندان درآوردن بچه ها، به آنها دم كرده بابونه بدهيد.

14) براي رفع بي خوابي و داشتن يك خواب آرام و راحت، كافي است 10 دقيقه قبل از

رفتن به رختخواب، يك فنجان دم كرده بابونه بنوشيد.

15) بابونه درمان كننده بي اشتهايي است.

16) بابونه براي رفع ورم روده موثر است.

17) دم كرده بابونه درمان كننده كم خوني است.

18) از بابونه براي رفع كرم معده و روده استفاده كنيد.

19) بابونه تسكين دهنده دردهاي عادت ماهيانه است.

20) بابونه براي رفع زردي مفيد است.

21) حمام بابونه اثر نيرو دهنده دارد. براي اين منظور چند قطره اسانس بابونه را در

وان حمام ريخته، مدت يك ربع در آن دراز بكشيد.

22) براي تسكين درد، چند قطره اسانس بابونه را با يك قاشق روغن بادام مخلوط كرده

و روي محل هاي دردناك بماليد تا درد را تخفيف دهد.

23) اسانس بابونه مخلوط با روغن بادام براي رفع ناراحتي هاي پوستي نظير اگزما،

كهير و خارش مفيد است.

24) براي رفع گوش درد و سنگيني گوش، يك قطره روغن بابونه را در گوش بچكانيد.

25) اسانس بابونه چون اثر تهوع آور دارد، در مسموميت هاي غذايي مصرف مي شود.

26) روغن بابونه را براي از بين بردن كمردرد، درد مفاصل و نقرس روي محل درد

بماليد.

27) خانم هايي كه يائسه شده اند، بهتر است همه روزه دم كرده بابونه بنوشند، زيرا

اختلالات يائسگي را برطرف مي كند.

28) بابونه ضد آلرژي است.

طرز تهيه فرآورده هاي بابونه

دم كرده بابونه

براي درست كردن دم كرده بابونه، يك

قاشق چاي خوري گياه بابونه خشك را در يك

فنجان آب جوش ريخته و مدت 5 دقيقه بگذاريد تا دم بكشد. اسانس بابونه

حدود 8/0 تا 1 درصد، اسانس در اين گياه وجود دارد كه به وسيله تقطير با بخار آب به

دست مي آيد. رنگ اين اسانس آبي روشن است، ولي در اثر كهنه شدن به رنگ زرد

مايل به قهوه اي در مي آيد. بوي اين اسانس، بسيار قوي و طعم آن معطر و سوزاننده

است. اسانس بابونه در عطر سازي و براي معطر كردن غذاها به كار مي رود. روغن بابونه با روغن زيتون

گل خشك بابونه را برابر وزنش با روغن زيتون مخلوط كرده و روي آتش ملايم

بگذاريد تا دم بكشد (نبايد بجوشد) و گهگاه آن را هم بزنيد. سپس آن را از روي آتش

برداريد و بگذاريد تا مدت 24 ساعت بماند. سپس آن را از صافي با فشار رد كرده و

در شيشه اي دربسته نگهداري كنيد. براي نفخ شكم و قولنج آن را روي شكم بماليد. روغن بابونه با روغن كنجد

مقداري از گل خشك بابونه را با چهار برابر وزن آن با روغن كنجد مخلوط كرده و

سپس به اندازه دو برابر گل بابونه، آب به آن اضافه كنيد. آن را روي حرارت بگذاريد تا

بجوشد و آب آن به كلي تبخير شود و فقط روغن باقي بماند. البته بايد دقت كنيد كه روغن

نسوزد.

چاي ترخون

چاي ترخون داراي چه خواصي است؟

اين چاي شامل برگ و سرشاخه هاي گلدار گياه ترخون است كه در اكثر منابع معتبر

علمي دنيا ،خواص آن به تأييد رسيده است.

اين گياه داراي خواص متعددي

از جمله مقوي معده، بادشكن و اشتهاءآور بوده و در

درمان قاعدگي هاي دردناك نيز از آن استفاده مي شود.

عوارض جانبي:عوارض جانبي خاص براي اين گياه ذكر نشده است با اين حال

مصرف بيش از حد آن توصيه نمي شود.

نحوه و ميزان مصرف :يك قاشق چايخوري از پودر خشك شده گياه را در يك فنجان

آبجوش به مدت 10 تا 15 دقيقه دم كرده و روزانه دو تا سه وعده ميل كنيد.

چاي شبت

چاي شبت چيست و چه خواصي دارد؟

اين چاي شامل برگ و دانه گياه شويد(شبت)است كه در اكثر منابع معتبر علمي دنيا

خواص آن به تأييد رسيده است.

اين گياه داراي خواص متعددي از جمله كاهش چربي خون(تري گليسريد وكلسترول)،

درد معده، بادشكن و افزاينده ترشح شير مادران بوده و در درمان قولنج معده نوزادان

نيز به كار مي رود.

عوارض جانبي:عوارض جانبي خاصي براي اين گياه گزارش نشده است،با اين حال

مصرف بيش از حد آن توصيه نمي شود.

نحوه و ميزان مصرف:نصف قاشق چايخوري از پودر دانه خشك اين گياه را در يك

فنجان آبجوش به مدت 10 تا 15 دقيقه دم كرده و روزانه در دو وعده ميل كنيد.

تمبر هندي

تمبر هندي چه خواصي دارد؟

مهم ترين مواد شناخته شده موجود در تمبر هندي تركيبات اسيدي از جمله اسيد

سيتريك، ماليك و تارتاريك و مواد معدني نظير پتاسيم و كمي پكتين است.در پوست

درخت تمبرهندي نيز مقداري تانن وجود دارد و سرشاخه هاي جوان و سبز اين درخت

داراي مقادير زيادي ويتامين هاي گروه Bاست.

از قديم معتقد بودند كه تمبرهندي مثل يك ملين و مسهل عمل مي كند اما تحقيقات سال

هاي اخير اثرات ديگري را براي آن به اثبات رسانده اند از جمله اينكه خاصيت ضد

درد، ضدباكتريايي و ضد ويروسي داشته و براي از بين بردن انگل ها و كرم هاي بدن

توصيه مي شود. علاوه بر تمامي خواص ياد شده، اين ميوه يك اشتها آور بوده و

منبعي از آنتي اكسيدان ها نيز به حساب مي آيد. خوردنش به همراه غذا به هضم آن

كمك مي كند. به علاوه مصرفش براي كاهش تهوع

كمك كننده بوده بنابراين اضافه

كردن آن به غذا به خصوص در وعده غذايي افرادي كه مشكل گوارشي دارند، توصيه

مي شود.»

تمبرهندي آنتي اكسيدان دارد. اين ميوه حاوي مقاديرقابل ملاحظه اي كاروتن، ويتامين

Cو برخي فلاونوييدهاست. به طوري كه مي تواند جايگزين خوبي براي ويتامينC

درافرادي باشد كه دچار كمبود اين ويتامين هستند اما فراموش نكنيد كه خشك شده اين

ميوه داراي مقادير كمتري از اين ماده مغذي است. اگر زياد سرما مي خوريد، مي توانيد

براي كاهش دفعات بيماري و بهبودي سريع تر، درميان وعده هايتان تمبرهندي ميل

كنيد. در ضمن،اگر دچار گلودرد شده ايد، مي توانيد تمبرهندي را در آب حل كرده و

قرقره كنيد تادرد گلويتان به سرعت بهبود يابد.

بسياري از اختلالات گوارشي از جمله اختلالات صفراوي با مصرف تمبرهندي بر

طرف مي شود و افرادي كه كلسترول خون شان بالا است، مي توانند براي كاهش

چربي خون شان تمبرهندي بخورند. بنابراين، براي داشتن قلب سالم عادت به خوردن

تمبر هندي هاي خشك شده به دليل نداشتن حتي مقدارجزيي نمك، به افراد مستعد به

خصوص ميانسالان پيشنهاد مي شود.

حجامت

فوايد حجامت چيست؟

حجامت داراي سابقه ي تاريخي هفت هزار ساله مي باشد و به عنوان يك سنت الهي در

روايات و سيره ي پيامبران و ائمه ي اطهار (ع) مطرح گرديده است . بيش از پانصد

روايت از ائمه ي معصومين (ع) وارد شده كه گوياي اهميت اين سنت اسلامي است و

ما به دو روايت اشاره مي كنيم :

1 _ از امام رضا (ع)روايت شده كه فرمود : اگر در چيزي شفا وجود داشته باشد ، در

تيغ حجامت يا در شربتي از عسل است .(1)

2 _ امام صادق (ع) فرمود : حجامت عقل را افزايش مي دهد و موجب تقويت حافظه مي

شود . (2) فوايد حجامت :

با جرأت مي توان گفت تقريباً در تمامي بيماري هاي جسمي و روحي حجامت يا درمان

كامل خواهد بود و يا آنكه كمك شاياني به بهبود بيماري مي كند . طي پژوهش هاي

انجام گرفته ، تأثير حجامت بر روي بيش از 150 بيماري به اثبات رسيده كه برخي از

آنها را نام مي بريم : سردردهاي عصبي و ميگرن ، فشار خون و رفع غلظت خون ،

چربي ، قند و اوره خون ، بيماري هاي پوستي و خارش بدن ، ريزش مو ، آرتروز و

رماتيسم ، تقويت و بينايي چشم ، آسم و تنگي نفس ، آلرژي ها ، ديسك كمر ، سكته

هاي قلبي و مغزي .

حجامت در واقع اعمال يك استرس فوري به سيستم ساكن دفاع عمومي بدن است ، تا

آن را بر عليه كليه ي عوامل دروني و بيروني هوشيار و فعال نمايد . به طور كلي

حجامت يك روش درماني بدون عوارض جانبي است و اگر به صورت تخصصي از

آن استفاده شود برتري هاي فراواني نسبت به روش هاي درماني جاري مانند مصرف

داروهاي شيميايي و جراحي دارد . مزيت ها و فوايد درمان با حجامت را مي توان به

طور خلاصه بدين شرح بيان كرد :

1 _ يك روش درماني بدون عوارض جانبي است .

2 _ كاهش دهنده ي فشار خون است .

3 _ خارج كننده ي صفرا

است و از اين جهت به انسان آرامش مي دهد .

4 _ هيچ گونه وابستگي فني ، علمي و ابزاري به خارج از كشور ندارد .

5 _ بلغم و سوداي پخته شده كه قبلاً سست و قابل انتقال شده است را همچون صفرا مي

مكد و از غلظت آنها مي كاهد .

در منابع طب اسلامي و سنتي حجامت به عنوان يكي از اركان مهم درمان ذكر گرديده

و بيماري هاي گوناگون را درمان مي كند و به صورت اختصاصي در منابع طب

اسلامي به شكل پيشگيرانه اي درمان بيماري ها شمرده شده است و در مورد بيماري

هاي خاص و بيماري هاي ناشي از غلبه ي خون سفارش شده است . درپايان آنكه

حجامت در فصل بهار توصيه شده و مي تواند ضامن سلامتي باشد .

پي نوشت :

1.وسائل الشيعه،ج17،ص54.

2.بحار الانوار،ج62،ص126.

سنبل ختايي

خواص و كاربرد سنبل ختايي چيست؟

در كتب طب سنتي با نامهاي »سنبل ختايي» و «حشيشه الملائك» آمده است.به فرانسوي

Angelique و به انگليسيAngelica گفته مي شود. گياهي است از خانواده

Umbelliferae نام علمي آن L. archangelica Angelicaو مترادف آنArchangelica

officinalis Hoffmمي باشد. مشخصات:

آنژليك گياهي است علفي دو ساله بلند ،ارتفاع آن متجاوز از يك متر است.معطر با

برگهاي بزرگ داراي بريدگي و تقسيم بندي شده ،هر يك از تفسيمات برگ نوك تيز

دندانه دار مي باشد. ساقه آن شيار دار استوانه اي به رنگ سبز مايل به قرمز . گلهاي

آن سفيد به صورت چتر در انتهاي شاخه گل دهنده ظاهر مي شود.از برگ و ساقه و

ريشه آن در طب استفاده مي شود.

اين گياه در مناطق

شمالي اروپا ،شبه جزيره اسكانديناوي و كوهستانهاي مركزي اروپا

تاروسيه ميانه انتشار دارد. در هندوستان در كشمير مي رويد.در شمال اروپا به عنوان

گياه سبزي خوراكي مورد استفاده و توجه است و كاشته مي شود و ريشه هاي آن را به

صورت خام يا پخته مي خورند .در ساير مناطق اروپا علاوه بر خوراكي بودن از

خاصيت خوشبو بودن آن نيز در قنادي استفاده مي شود و از ميوه آن براي تهيه يك نوع

نوشابه به نامRatafia d,Angelique استفاده مي شود.به علاوه خواص طبي آن در

سطح وسيعي مورد توجه است و كاربرددارد.

تكثير آنژليك از طريق كشت بذر آن صورت مي گيردبه اين ترتيب كه بذر آن را در

بهار در هواي آزاد و يا در پاييز در پناه شاسي مي كارند و پس از آن نهال هاي جوان

را به مزرعه منتقل كرده و مي كارند.معمولا چند ماه پس از كاشت نهالها آماده انتقال

مي شوند بنابراين كشت بهاره در پاييز به مزرعه منتقل مي شود و كشت پاييزه در

بهار منتقل مي گردد. تركيبات شيميايي

از نظر تركيبات شيميايي و مواد عامله ،ريشه و قسمت زير زميني خشك آنژليك در

حدود 35/0درصد اسانس روغني فرار دارد و در ميوه آن (3/1-2/1)درصد اسانس

يافت مي شود. مواد عمده موجود در اسانس آنژليك عبارتند از بتا فلاندرن و به علاوه

در اسانس ريشه آنژليك كه در هوا خشك شده باشد مواد د-الفا-فلاندرن،آلفا-پينن و

هايدروكسي پنتادكانوئيك اسيد و آلفا-متيل بوتيريك اسيد يافت مي شود.

در ريشه ها و ثمر آنژليك چند فروكامارين نظير آنژليسين،برگاپتن،كزانتوتوكسين

و...وجود دارد و به علاوه اومبلي پرنين و چند فنل نيز

در آن مشخص شده است.

(G.I.M.P).

بررسي هاي شيمايي جديدتري نشان مي دهد كه كيفيت اسانس آنژليك با شرايط اقليمي

محل رويش طبيعي آن ارتباط داردهر چقدر ارتفاع از سطح درياي محل رويش طبيعي

آن بيشتر باشد ،عطر بيشتر و با كيفيت بهتري مي دهد.

از گياه آنژليك 9 نوع ماده كومارين جداشده است از جمله يك كومارين جديد به نام

آركي سين در آن مشخص شده است.(S.G.I.M.P). خواص و كاربرد

آنژليك معمولا در سال اول گل مي دهد ولي چون ريشه آن رشد كافي نكرده برداشت

ريشه در سال دوم انجام مي گيرد و در آغاز سال دوم ساقه هاي فرعي سال اول را قطع

مي كنند و فقط ساقه اصلي باقي مي ماند كه رشد كافش بنمايد و از ساقه هاي قطع شده

و برگهايي كه در خلال سال اول قطع شده نيز پس از خشك كردن استفاده مي شود.

ميوه گياه وقتي كاملا رسيد كه معمولا در اوخر تابستان است ،آماده برداشت مي شود.

از نظرخواص ريشه آنژليك و ميوه آن محرك و نرم كننده سينه و معرق است و ريشه

آن بخصوص مقوي ،ضد تشنج،بادشكن،خلط آور،قاعده آور و معرق مي باشد.

در فرانسه در مراجع طب سنتي آن ديار مرسوم بوده است كه از دم كرده ريشه آنژليك

به نسبت10-2 گرم ريشه خشك در يك ليتر آب جوش و با از تنطور الكلي ريشه آنژليك

10-2گرم به عنوان نيرو دهنده و. هاضم استفاده مي كنند و از دم كرده ميوه آن نيز به

عنوان مفرح و نيرو دهنده خيلي استقبال مي شود.

گونهAngelica sylvestris L. را نيز در بعضي اسناد به نام

سنيل ختايي مي نامند.

گياهي است پايا به بلندي تا 150سانتي متر و معطر اين گياه در اروپا و از جنوب

غربي چين تا نپال در آسيا مي رويد.

قسمت نرم ريشه اين گياه به عنوان دارو مصرف مي شود ،جوشانده ان براي رفع بي

حسي اعصاب ،رفع گرفتگي در اعضاي بدن ،روماتيسم و [چيو] ،سردرد،سرگيجه

ناشي از سرماخوردگي و تورم در پاها به كار مي رود.

كندورانگو

عوارض و خواص كندورانگو چيست؟

عوارض جانبي:

اطلاعات به دست آمده از طريق مطالعه بر روي حيوانات:

اثرات سمي خاصي به دارو يا فرآورده هاي مايع حاصل از گياه نسبت داده نشده است.

هرچند كه گونه هاي خاصي از اين گياه كه در يونان يافت مي شوند، Marsdenia

erecta، به عنوان عامل ايجاد مسموميت هاي شديد در حيوانات علف خوار معروف

هستند. جزء گليكوزيد استري كندورانگين، كه در هر دو گونه به ميزان برابر موجود

است، مسئول اثرات سمي آن مي باشد.

در آزمايشات انجام گرفته بر روي حيوانات، علائم مشخصي از مسموميت بعد از

تجويز وريدي، زيرپوستي يا خوراكي محصول خام جدا شده و از كندورانگين مشاهده

شده است. اين علائم عبارتند از: افزايش ترشح بزاق، استفراغ، افزايش فعاليت همراه با

كاهش تعادل، افزايش نبض و تنفس، حملات تشنجي و بالاخره مرگ، درنتيجه فلج

تنفسي.

حدود 100 سال قبل، در يك مقاله، موارد مشابهي در مورد مسموميت با كندورانگين

توضيح داده شده بود و تحقيقات بيشتر توسط Jodelbauer نيز اين موضوع را

مشخص نمود. علائم مسموميت، مشابه علائم ايجاد شده توسط تزريق ساپونين ها

مي باشد. با درنظر گرفتن فرم تجويز كندورانگين، مقادير LD براي گربه و سگ بدين

قرار است:

20 ميلي گرم بر كيلوگرم به طور وريدي، 30

ميلي گرم بر كيلوگرم به فرم زيرپوستي و

45_40 ميلي گرم بر كيلوگرم به طور خوراكي، در طي آزمايشات انجام گرفته بر روي

موش، محصولي از كندورانگين حاصل از M.erecta به فرم داخل صفاقي تجويز

گرديد كه LD آن 300 ميلي گرم بر كيلوگرم برآورد شده است. Hayashi و همكارانش،

طي تحقيقات خود درخصوص فعاليت ضدسرطاني كندورانگو گليكوزيدهاي تفكيك شده،

مقادير LD50 را مشخص نمودند:

كندورانگو گليكوزيد Ao: 75 ميلي گرم بر كيلوگرم

كندورانگو گليكوزيد Bo: 615 ميلي گرم بر كيلوگرم

كندورانگو گليكوزيد Co: 375 ميلي گرم بر كيلوگرم

كندورانگو گليكوزيد Do: 630 ميلي گرم بر كيلوگرم

مقادير 2 مشتق ديگر Do، 603 و 642 ميلي گرم بر كيلوگرم مي باشد. اطلاعات به دست آمده از طريق مطالعه بر روي انسان:

تاكنون، ظاهراً هيچ گونه عوارض جانبي مشخص در اثر تجويز مقادير درماني

فرآورده هاي مايع دارو (كه قبلاً به آنها اشاره شد) مشاهده نشده است. مطابق

بررسي هاي انجام شده توسط نويسنده، به تازگي، درخصوص سميت دارو يا تركيبات

جدا شده آن، تحقيقي انجام نشده است.

باتوجه به دانسته هاي اخير، هيچ گونه استدلال مخالفي نسبت به استفاده درماني اين دارو

يا فرآورده هاي مايع آن در غلظت ها و مقادير معمول وجود ندارد. قابليت جهش زايي و سرطان زايي:

پوسته كندورانگو به شكل عصاره آبي يا متانولي، در رشته هاي TA100 , TA98

سالمونلاتيفي موريوم هيچ گونه جهشي ايجاد نكرده است. درخصوص قابليت

سرطان زايي آن اطلاعي در دست نيست.

زردچوبه

درباره زردچوبه و خواص درماني آن توضيح دهيد.

ساكنين قاره پهناور آسيا بيشترين توليد كننده و مصرف كننده ادويه جات در دنيا به

شمار مي روند .

استفاده از ادويه در اكثر غذاها رايج بوده و ريشه در سنت آشپزي مردمان آسيايي دارد

كه با آگاهي از خواص دارويي هر گياه آن

را به صورت قابل استفاده در غذا تهيه مي

نمودند و با اضافه كردن آن به مواد غذايي از اثرات درماني و دارويي گياهان بهره مي

برده اند .

امروزه نيز استفاده از ادويه در طبخ غذاها بسيار رايج است با اين تفاوت كه اكثر مردم

با وجود استفاده روزانه از آنها، اطلاع دقيقي در مورد خواص شان ندارند ؛ در

صورتي كه آشپزخانه مي تواند كيلينك خانگي مردم بشود و مواد موجود در آن براي

درمان انواع بيماري ها يا پيشگيري از ايجاد آنها مورد استفاده قرار گيرد . يكي از

ادويه جاتي كه مصرف آن در ايران بسيار مرسوم است زردچوبه است . كشت اين گياه

در سال 572 پس از ميلاد مسيح توسط ايراني ها آغاز شد و سپس در قرن 16 ميلادي

به چين ، فرانسه و ايتاليا برده شد . اين ادويه علاوه بر استفاده در طبخ غذا براي رنگ

كردن پارچه هاي پنبه اي ، پشمي ، ابريشمي و همچنين به عنوان اسانس در داروسازي

و عطر سازي نيز مورد استفاده قرار مي گيرد . معرفي زردچوبه زردچوبه ريزوم (ريشه) گياهي است با نام علمي Curcuma lOnga كه به نام

Turmeric ROOT در جهان مشهور است .

اين گياه بومي نواحي جنوبي آسياست و به طور وسيع در تمام نقاط هند ، نواحي جنوبي

چين ، تايوان، ژاپن ، اندونزي و بعضي نواحي آفريقا كشت مي شود . پودر زردچوبه

به رنگ زرد تيره است كه يكي از پركاربردترين ادويه جات به شمار مي رود .

بيشترين محصول زردچوبه دنيا از هندوستان تأمين مي شود . نام هندي آن

به معني

زعفران هندي و نام چيني آن به معني زنجفيل (زنجبيل) زرد است . زردچوبه ، گياهي

است از خانواده زنجبيل به ارتفاع حدود يك متر و نيم كه داراي ساقه متورمي است .

گل هاي زردچوبه به صورت سنبله و به رنگ سبز مايل به زرد مي باشد . از كنار

برگ هاي غلاف در قاعده ساقه ، شاخه هاي كوچك و استوانه اي شكل ضخيمي

خارج مي شود. كه به صورت مورب در زمين فرو رفته و هر يك ايجاد ريشه مي

كنند و مرتبا پايه هاي جديدي به وجود مي آورند، قسمت مورد استفاده اين گياه ساقه

زيرزميني آن است كه پس از خارج كردن از زمين تميز كرده و ريشه هاي آن را جدا

مي كنند و در آب جوش قرار مي دهند و پس از تميز كردن به مدت چند روز آن را

خشك مي كنند. زردچوبه ، رنگ زرد يا خاكستري مايل به قهوه اي دارد بوي آن

معطر و طعم آن تلخ است .

زردچوبه داراي اسانسي مركب از اسيدها ، ماده كوركومين مي باشد كه رنگ زرد

زردچوبه به علت همين ماده كوركومين مي باشد. خواص درماني : در فارماكوپه هاي گياهي (دارونامه هاي گياهي) چين و ژاپن ، از زردچوبه به عنوان

داروهاي رسمي نام برده شده است و در كشور هند و كره نيز زردچوبه به عنوان دارو

به كار مي رود . تحقيقات زياد كلينيكي و فارماكولوژي سال هاي اخير ، چندين اثر با

اهميت زردچوبه را تأييد كرده است . از زردچوبه داروهاي زيادي به شكل خوراكي و

موضعي تهيه مي شود

كه محصولات موضعي مانند ؛ پماد ، روغن ها و كرم براي

زخم ها ، اگزما و ورم بكار مي رود و اشكال خوراكي آن به صورت قرص ، شربت

و آمپول استفاده مي شود . زردچوبه از زمان قديم در طب به عنوان ضد ورم و ضد

آرتريت مصرف مي شود .

زردچوبه ، اشتهاآور ، محرك ، انرژي زا ، تب بر ، تصفيه كننده خون و كبد ، منعقد

كننده خون ، هضم كننده غذا و صفرا آور است و براي درمان دردهاي دندان و لثه ، دفع

سموم مار گزيدگي و عقرب گزيدگي ، كاهش قند خون در بيماران ديابتي ، حل و دفع

سنگ مثانه ، كاهش كلسترول خون و جلوگيري از سرطاني شدن سلول هاي بدن به

خصوص سرطان هاي سينه ، خون و روده بزرگ كاربرد دارد .

همچنين مواد ضد باكتري زرد چوبه موجب مي شود ، از آن به عنوان نگهدارنده مواد

غذايي استفاده مي شود.

كوركومين (Curcomin) مهم ترين ماده مؤثر زردچوبه ، داراي خواص ضد سرطان و

ضد عفونت است . از اثرات ديگر كوركومين كه به تازگي تأييد شده است . خواص ضد

موتاژن ، ضد ايدز و ضد اكسيدان آن مي باشد .

_ زردچوبه بهترين داروي ضد تورم است و در اروپا و آمريكا از آن بدين منظور

استفاده مي كنند كه مي توان از سه فنجان دم كرده زردچوبه در روز استفاده كرد .

_ همچنين براي تنظيم عادت ماهيانه زنان مفيد است .

_ و از زردچوبه براي درمان كمر درد ، پشت درد ، و سينه درد استفاده مي شود .

_

و نيز دم كرده زردچوبه براي درمان اسهال و اسهال خوني بسيار مؤثر است .

_ براي درمان التهاب لثه يا لوزه ها ، زردچوبه را دم كرده و آن را قرقره كنيد .

_ بر اساس يك تحقيق پزشكي گياه زردچوبه مي تواند بدون آن كه بر بيمار عوارض

جانبي بگذارد ، در معالجه بسياري از بيماري هاي غير قابل درمان و خطرناك نقش

درماني داشته باشد . اين مطالعات نشان مي دهد زردچوبه در درمان التهابات ويروسي

كبد ، تنظيم مقدار كلسترول خون و معالجه بيماري هاي سرطان سينه و خون مؤثر است

مصرف روزانه يك قاشق مرباخوري زردچوبه در يك ليوان شيرگرم مي تواند مانع

از ابتلا به سرطان شود .

_ مطالعات نشان مي دهد كه مصرف زردچوبه با غذا تا حدي زياد از ابتلا به آلزايمر 1

جلوگيري مي كند. در اين مطالعه مصرف بيشتر زردچوبه در افراد مسن با عملكرد

بهتر قواي ادراكي در آزمون هاي استاندارد مرتبط شناخته شد . از آنجايي كه زردچوبه

در هند مصرف گسترده اي دارد ، ميزان ابتلا به آلزايمر در سالمندان هندي يك چهارم

همتايان آمريكايي آنهاست . البته با وجود اين كه مصرف طولاني داروهاي ضد التهابي

خطر ابتلا به آلزايمر را كاهش مي دهند اما روي معده ، كبد و كليه عوارض جانبي بر

جاي مي گذارند . حتي مصرف كم زردچوبه هم تأثير مثبتي بر عملكرد ادراكي افراد

داشته و حافظه افراد مسن را تقويت مي كند. در مصرف زردچوبه زياده روي نكنيد

با وجودي كه تاكنون اثرات جانبي از زردچوبه گزارش نشده است ولي در مواردي

مصرف آن

بايد با احتياط صورت گيرد . از جمله مصرف آن در زمان حاملگي بايد

متعادل باشد . همچنين كساني كه مجراي كيسه صفراوي آنها بسته و يا داراي اشكال

است و يا اين كه داراي سنگ هاي صفراوي در كيسه صفرا هستند بايد با احتياط از

زردچوبه استفاده كنند . مصرف زردچوبه به همراه غذاها و داروها ، بلامانع بوده و

تداخلي ايجاد نمي كند .

مقدار مصرف عادي زردچوبه كه هر روز مي توان بدون عارضه جانبي از آن استفاده

كرد ، 5 / 1 تا 3 گرم در روز است . گر چه قسمت اعظم زردچوبه در دنيا در تغذيه و

به صورت پودر مصرف مي شود، ولي اشكال مختلف دارويي آن نيز در داروخانه

هاي گياهي بسياري از كشورها موجود است .

با تمام مزاياي گفته شده بايد اشاره كرد كه زياده روي در مصرف زردچوبه براي قلب

مضر است ، ولي اگر آن را با ليموترش استفاده كنيد اثرات مضر آن را خنثي مي سازد

.

زيره سبز

خواص و كاربردزيره سبز چيست؟

زيره سبز در كتب طب سنتي و به عربي «كمون»و «سنوت»نام برده مي شود.به

فرانسويcummin و به انگليسيcumin seed گفته مي شود،تخم گياهي است از خانواده

Umbelliferae،جنسCumminum كه نام علمي ان Cuminum cy min umمي باشد. مشخصات

زيره سبز گياهي است يكساله علفي كه ارتفاع آن تا 60 سانتي متر مي رسد.برگهاي آن

مانند زيره سياه بريده شده به شكل نوارهاي باريك نخي شكل و سبز مي باشد.گلهاي آن

كوچك سفيد و صورتي و به طور چتر مركب در انتهاي ساقه گل دهنده در در ماهها

يارديبهشت و خرداد ظاهر

مي شود.ميوه آن به طول 5 ميلي متر و باريك در دو انتها و

بسيار معطر و نافذ با طعمي گرم كه در آلمان مرسوم است با نان و در هلند با پنير

مخلوط مي نمايند و رنگ آن سبز و خاكستري ودر بعضي واريته ها حتي سفيد وزرد

است.ريشه آن دراز عمودي است.اين گياه ابتدا در سواحل نيل مي روييده ولي حالا به

طور وحشي در نواحي وسيعي با آب و هواي مديترانه اي مي رويد.در ايران در تبريز

و ساير نقاط كاشته ميشود. تركيبات شيميايي

ميوه زيره سبز علاوه بر زرين و ناتت و روغن ثابت ،دراراي 4-2 درصد اسانس

است اسانس آن كه از تقطير ميوه له شده با بخار آب گرفته مي شود،مايعي است ابتدا بي

درنگ و بعدا زرد رنگ و سر انجام قهوهاي رنگ مي شود.ماده اصلي اسانس زيره

سبز يك آلدئيد است به نام كومينول و بوي اسانس مربوط به اين آلدئيد است.به علاوه در

اسانس زيراه سبز تعدادي ترپن هست از جمله پي سيمن،دي پنتنو آلدئيدهايي نظير

كومين آلدئيد و كومينيل الكل در آن مشخص شده است.

تكثير زيره سبز از طريق كاشت بذر آن است كه در اسفند و يا اوايل بهار در زمين

اصلي كاشته مي شود،پس از جند ماه يعني در اواخر تابستان برداشت مي شود.برداشت

زيره سبز چون ميوه هاي در يك زمان نمي رسند كمي مشكل است و بايد دقت انجام

گيرد تا هدر نرود. خواص و كاربرد

طبق نظر حكماي طب سنتي كمون از نظر طبيعت تقريبا مانند زيره سياه است . خيلي

گرم و خشك مي باشد و خواص نشير زريه

سياه دارد.گرم كننده و محلل و خشك كننده

و قابض است.خيسانده آن در سركه و استشمام آن و يا ريختن آن در بيني براي جلوگير

ي از خونريزي بيني مفيد است.از قطره هاي آن بتنهايي و يا باروغن زيتون براي خون

ريزي چشم و زخم چشم وناخنك چشم استفاده مي شود كه مانع چسبيدن چشم مي

گرددومضمضه دم كرده آن براي تسكين درد دندان مفيد است.

آشاميدن آن با سركه مخلوط با آب براي سختي تنفس و خفقان سرد از نظر تقويت معده

و امعا و كبد و تحريك اشتها و تحليل باد و نفخ و رفع سكسكه رطوبي و ترشي غذا در

معده مانند زيره سياه مفيد استةخصوصا اگر زيره سياه تفت داده شود و سرخ شود و

خورده شود .در ازدياد ادرار و رفع قطره قطره ادرا كردن موثر است و اگر با نمك

جويده شودو بلع شود براي رفع رطوبتهاي معده مفيد است و اگر خيس كرده و پرورده

ان درسركه مرتبا خورده شود قاطع شهوت واگر سرخ شده آن با سركه خيسانده شده و

خورده شود قابض قوي است و در فع رطوبتهاي معده بسيار موثر .اگر دم كرده آن

تنقيه شود براي تحليل بادها و نفخ رودهها و معده و كليه مفيد است و اگر با روغن

زيتون شياف آن استعمال شود قاطع حيض مي باشد و ترشح قاعده را بند مي

آورد.زيره سبز مضر ريه است وبريا رفع عوارض آن خوردن كتيرا (8 گرم)توصيه

مي شود.

تدبير كمون: براي آنكه كمون تاثيرش زياده شود ان را تدبير مي كنند.روش تدبير كمون

آنست كه زيره كرماني تازه يا زيره سبز تازه را

گرفته خوب تميز نموده در ظرف

چيني يا سفال لعابدار مثل ظروف آبي همداني يا قمي مي ريزند و بعد سركه انگوري

كهنه روي آن مي ريزند و بعد سركه انگوري كهنه روي آن مي ريزندآن قدر كه 4

انگشت روي آن را بگيرد و آن را 24 ساعت مي گذارند و مرتبا زيرو رو مي نمايند كه

خوب خيس بخورند و سپس ان را روي پارچه كرباسي پهن مي كنند كه نم آن گرفته

شود وخشك شود و بعد ان را بريان مي كنند يا به اصطلاح تفت مي دهند به اين ترتيب

زيره تدبير شده به دست مي آيد كه آماده مصرف است.

در شبه جزيره مالايا از زيره سبط در اغلب موارد شبيه گشنيز استفاده مي شود.اهالي

مالايا از اين دارو در استعمال خارجي و داخلي و يا هردو باهم براي معالجه ناراحتي

هاي بدن استفاده مي كنند[بركيل]

دانه هاي له شده زيره سبز را درآب برنج خام خيس كرده و از مايع به دست آمده يك

لوسيون قطره قطره روي زخم چشم مي ريزند و اين كار بسيار مفيد است[گيملت و

بركيل].

خيار شنبر

خيار شنبر چند نوع است و چه خواصي دارد؟

دو نوع خيار شنبر هست يكي كابلي و دومي بصرائي .

بهترينش آن است كه از ني به دست مي آيد و درخشنده و چرب تر است .

مزاج :تر است و حرارت و سردي معتدل دارد .

خاصيت : تحليل بر و نرمش بخش است .

ورم :علاج ورم هاي گرم درون است و اگر با آب تاجريزي بدان غرغره كنند آماس گلو

را فرو مي نشاند .بر ورم سخت

بمالند مفيد است .

مفاصل :ماليدنش بر پوست درد نقرس و مفاصل را از بين مي برد .

سينه :اگر با آب گشنيز تر و لعاب اسفرزه بر گردن و سينه بمالند و بدان غرغره كنند

در علاج خناق مفيد است .

اندام هاي غذا : تنقيه كبد مي كند ، در علاج يرقان و درد كبد سودمند است .

اندام هاي راننده :ملين است . مراره سوخته را بيرون مي آورد و اسهالي بي آزار مي

دهد . خيار چنبر چه خواصي دارد؟ •

تخمش از تخم خيار بهتر و نارسيده تر باشد لطيف تر و بهتر است .

مزاج :سرد و تر .

خاصيت : صفرا و گرمي را خاموش مي كند .

ورم و جوش :برگ آن را با عسل بيندازند و بر جوش هاي (شري ) بلغمي بگذارند مفيد

است .

نفس كش :غش كرده گرم مزاج آن را ببويد به هوش مي آيد و نشاط از سر مي گيرد .

اندام هاي غذا :براي معده خوب است و تشنگي را دفع مي كند اما كمتر به خوبي هضم

مي شود .

اندام هاي راننده :بول را ريزش مي دهد . شكم را نرم كند . درد اطراف ذكر و ميان

ران ها را تسكين مي دهد . با آبدان سازگار است .

زهرها : برگش در علاج سگ هار گزيده مفيد است .

خولنجان

خولنجان چيست و چه خواصي دارد؟

تكه هايي پيچيده ، به رنگ سرخ و سياه ، تند مزه ، خوشبو ، سبك وزن و ره آورد

چين است .

ماسرجويه گويد : خولنجان و خسرودارو يكي

است .

مزاج : گرم خشك .

خاصيت : لطيف و بادشكن است .

آرايش : دهان را خوشبو مي كند .

اندام هاي غذا : با معده سازگار است و خوراك را هضم مي كند .

اندام هاي راننده :درعلاج قولنج و درد گرده مفيد و در غريزه جنسي كمك مي كند .

خطمي

درباره خواص گياه خطمي توضيح دهيد.

اين نام يوناني و به معني بسيار مفيد آمده است .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :نرم كننده ، رساننده ، سست كننده و تحليل برنده است .

آرايش :با روغن كنجد بر پوست بمالند ودر آفتاب بنشينند بهك را مي زدايد. تخمش

مؤثرتر است .

ورم و جوش :ورم سخت را نرم مي كند ،از آماس جلوگيري مي نمايد ،ورم خوني را

فرو مي نشاند ،دما را مي رساند ، در علاج آماس بادكن و خنازير مفيد است .

با سقز تلخ بردارند زهدان سخت شده را نرم كند .

با صمغ و گوگرد بر خنازير بگذارند سودمند است .

مفاصل :خطمي و به ويژه اگر با پيه غاز باشد در علاج درد مفاصل ، بيماري اعصاب

، لرزش ، گسستگي وسط هاي ماهيچه و كشيدگي اعصاب مفيد است .

سر :ضمادش علاج ورم بناگوش است .

چشم :التهاب و بادكردگي پلك را از بين مي برد .

سينه : تخمش علاج سرفه گرم است . راه بلغم برآوردن را آسان مي كند ، مانع خون

برآوردن است ، زيرا گيرندگي در بر دارد .

ضماد برگش ورم پستان را فرو مي نشاند و از علاجات ذات الجنب و ذات الريه بشمار

مي

آيد .

اندام هاي غذا :شيره اش تشنگي را از بين مي برد .

اندام هاي راننده :آب پز برگ و بيخش را بخورند در علاج سوزش مجراي بول ،

سوزش روده ، ورم اطراف پيزي ، اسهال بد ، مفيد است .

تخمش را با سقز بردارند علاج سفت شدن و بهم آمدن زهدان است .

آب پزش براي زهدان خوب و خون زچگي را پاك مي نمايد .

زهرها :با روغن كنجد و روغن زيتون بر تن بمالند از گزند حشرات در امانند.آب پزش

با روغن كنجد را بر جاي نيش زنبورعسل بمالند مفيد است.

خسك _ سه كوهك

چند نوع خسك _ سه كوهك وجود دارد و داراي چه خواصي است؟

دو نوع خسك هست . اولي برگش به برگ خرفه مي ماند و از آن باريك تر و دومي

نمناك است كه در جاهاي مرطوب و كنار آب ها مي رويد .

مزاج :هر دو نوع خار خسك سرد و خشكند .

خاصيت :از آنجا كه گيرنده و رساننده و نرمش دهنده است ريزش مواد را باز مي دارد

.

دمل و جوش :مانع ورم گرم و ريزش مواد است و براي ورم هاي گلو داروي خوبي

است .

زخم و قرحه :خسك آميخته با عسل در علاج زخم گنديده و بازرويانيدن گوشت سودمند

است .

سر :در علاج قرحه هاي گنديده لثه مفيد است .

چشم :آبش را در چشم بچكانند خوب است .

اندام هاي تنفسي :ورم هاي پيرامون گير ماهيچه گلو را معالجه مي نمايد .

شهوت انگيز ، خرد كننده سنگ گرده و آبدان است .

افشره اش تأثير خود

او را دارد ،در علاج عسرالبول و قولنج مفيد است .

زهرها :پادزهر مارگزيده و سم هاي كشنده است .آب پزش كك را از بين مي برد .

خربق سياه

خربق سياه چه خواصي دارد؟

خوبش آن است كه نه بسيار تازه و نه بسيار كهنه ، نه بسيار چاق و نه بسيار لاغر و

ميانه اين چهار حالت باشد .

رنگش خاكستري ، زودشكن ، پوشيده نباشد كه در ميان آن چيزي مانند تار عنكبوت

متكون شده است . مزه اش تند و زبان گز باشد .

مزاج :گرم و خشك .

خاصيت :گدازنده ، نرم كننده ، بسيار زداينده است و به حدي كه گوشت مرده را مي

خورد .

آرايش :با سركه بر پوست رخساره بمالند بهك و وضح (لكه سفيد ) را بر مي دارد .

زخم و قرحه :شير خربق سياه و خربق سفيد را با سركه بر پوست بمالند يا با آن

استفراغ كنند علاج گري و قوباء و پوست انداختن است .ناصور را شفا مي دهد و زخم

سفت را از بن بر مي كند .

مفاصل :استفراغ بوسيله ي تزريق در علاج فلج و درد مفاصل بسيار مفيد است .

سر :خربق سياه را در سركه بپزند و در گوش بچكانند صداها را خاموش مي كند و اگر

در دهان بگردانند درد دندان تسكين مي يابد .

آب پزش را در گوش كم شنوا بريزند شنوايي را تقويت مي كند و در علاج بيماري

وسواس و ماليخوليا وصرع و سردرد نيمه اي و ساير بيماري هاي سر مفيد است .

چشم :در چشم بكشند ديد را نيرو مي

دهد .

اندام هاي راننده :داروي بيماري سودا است و سودا را از تمام تن بيرون مي راند .

زيان و فشاري ندارد .بلغم و صفرا را بيرون مي آورد .

خون را از هر خلطي مي پالايد حتي اگر در آن سوي بدن باشد و خلط هاي بد را از

پوست مي زدايد .

خريق سياه در علاج ورم روده و مثانه و در ريزش دادن بول و حيض مؤثر است .

خربق

گياه چيست و چه خواصي دارد؟

ديسقوريدوس گويد :برگ اين گياه همانند بارهنگ يا سلق بياباني و از سلق بياباني

كوتاه تر است .

بايد نوعي را برگزيد كه پهناي سطحش مناسب و رنگش سفيد ، زودشكن و بزرگ

حجم و نازك باشد و فوراً در اول مرحله چشيدن بسيار زبان سوز نباشد و آب در دهان

جمع گردد .

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت :خربق سفيد از سياه تلخ تر است و سياه از سفيد گرم تر و اگر موش بخورد

مي ميرد .

آرايش :در عمل آرايش با خربق سياه برابر است .

قرحه :سائيده اش را ببويند عطسه مي كنند .

چشم :ديد را قوي مي كند .

اندام هاي غذا :خربق سفيد در استفراغ كردن بسيار قوي است اما خطر خفه شدن نيز

دارد .

زهرها :خوردنش سم است . سگ و خوك بخورند مي ميرند .

خرنوب

درباره خواص گياه خرنوب توضيح دهيد.

خرنوب شامي بهترينش است .

مزاج :خرنوب نبطي از شامي خشك تر و سردتر است .

خاصيت :خرنوب شامي خشكي دهنده ، گيرنده و خرنوب نبطي خشك تر و خشكاننده

تر است .

آرايش :اگر با خرنوب نبطي نرسيده زگيل ها را ماساژ دهند و فشار زياد دهند از بين

مي رود .

سر :آب پزش را در دهان بگردانند درد دندان تسكين مي يابد .

اندام هاي غذا :خرنوب شامي براي معده بد است و هضم نمي شود و خشكش نيز دير

هضم است .خرنوب نبطي در علاج يرقان مفيد است .

اندام هاي راننده :در آب پز خرنوب نشستن معده را تقويت مي

كند .

خرنوب شامي تر شكم را روان مي كند ، خرنوب شامي خشك شكم را بند مي آورد و

در علاج كم اشتهايي مفيد است .

خرنوب نبطي از ريزش بي انقطاع و زياد از حد حيض مفيد است بشرطي كه بردارند

و بخورند .

در علاج پيچش و درد روده و در اسهال نيز مفيد است .

خرزهره

خرزهره چند نوع است و چه خواصي دارد؟

خرزهره دو نوع است : بياباني و كنار آبي . خرزهره بياباني برگش شبيه برگ خرفه

است .شاخه هاي دراز و بر زمين گسترده دارد .همراه برگ ها خار هم هست .گاهي

اين نوع خرزهره را در ويرانه ها نيز مي يابيم .نوع دوم كه در كنار رودخانه ها پيدا

مي شود ، شاخه ها پايا و خارها در زير برگها پوشيده و برگش همانند برگ بيدمشك

و بادام است .مزه اي بسيار تلخ دارد .

مزاج : گرم و خشك

خاصيت : بسيار گدازنده ، با آب پز آن خانه را آب پاشي كنند كك و موريانه را ريشه

كن مي كند .

ورم و جوش : برگ آن را بر ورم هاي سخت بگذارند داروي بسيار خوبي است .

زخم و قرحه :خرزهره و به ويژه افشره برگ آن داروي خارش و گري و جوش هاي

پراكنده است .

مفاصل :ضماد آن علاج پشت درد ديرپا و درد زانوان است .

سر :شكوفه اش عطسه آور است .

زهرها :به تنهايي سم است .اگر همراه آب انگور كهنه و فيجن خورده شود پادزهر

حشرات سمي است .

خرچنگ دريايي

خرچنگ دريايي چه خواصي دارد؟

خواص خرچنگ دريايي عبارتند از:

سوخته اش از هر سوخته ديگر لطيف تر است .

آرايش :سوخته اش دندان را پاكيزه نگه مي دارد و لكه هاي سياه و كك و مك را از

رخساره مي زدايد .

قرحه :سوخته اش زخم چركين را خشك مي كند و در گري سودمند است .

چشم :اشك را مانع است و همراه نمك بسايند ناخنه

را از بين مي برد .

فتيله از آن بسازند و بر پلك بمالند گري پلك را از بين مي برد و در جلا دادن چشم

بسيار سودمند است .

خردل

خردل داراي چه خواصي است؟

خواص خردل عبارتند از:

بلغم را قطع مي كند و روغنش از روغن ترب گرم تر است .از دودش حشرات گريزانند

.

آرايش :رخسار را پاكيزه مي كند .لكه هاي بد رنگ و اثر خون خشكيده را مي زدايد

.در علاج بهك خوب است . زبان را مي خشكاند و درد داء الثعلب مفيد است .

ورم و جوش :ورم گرم و هر ورم مزمن را نرم مي كند .با گوگرد بر خنازير بگذارند

خوب است .

زخم و قرحه :علاج گري و قوباء است .

مفاصل :درعلاج درد مفاصل و عرق النساء داروي خوبي است .

سر :رطوبت سر را بر مي چيند .داروي درد گوش و دندان درد است .

بعضي گفته اند :ناشتا خوردن خردل هوش را افزايش دهد .

چشم :در چشم بكشند تم و زبري چشم را از بين مي برد .

سينه :خردل كوبيده با عسلاب بخورند قصبه الريه را از زبري مزمن شفا مي دهد .

اندام هاي غذا :تشنگي آور است .

اندام هاي راننده :علاج خفگي زهدان است و آرزوي جماع را

برمي انگيزد.

تب ها :درتب هاي هر روزه و كهنه مفيد است .

كرفس

كرفس چه خواصي دارد

كرفس سلطان سبزي هاست و تمام بخش هاي اين گياه مفيد و شفابخش است.

اين گياه به ارتفاع ?? تا ?? سانتي متر است و ساقه اي منشعب دارد. كرفس گياهي

است كه در تمام دنيا به راحتي مي رويد .اين گياه در بسياري از مناطق ايران از جمله

سيستان، خوي و بندرعباس مي رويد.

دانشمندان بر اين عقيده اند كه كرفس بهترين ماده غذايي براي برطرف كردن عفونت

مجاري

ادرار و اسيد اوريك بالا از طريق ضدعفوني مجاري ادراري است، همچنين

وجود روغن هاي فرار در كرفس علاوه بر ايجاد عطر خوشايند اين گياه، باعث گشاد

شدن مجاري كليه مي شوند و دفع اسيد اوريك را تسهيل مي كند.

تجربه نشان داده است كه كرفس و غذاهاي حاوي آن بوي بد دهان را از بين مي برد كه

احتمالاً به دليل تركيب موادي كه در معده توليد مي شوند با مواد معطر كرفس است. اين

گياه حاوي ويتامين (ث) زيادي است و به همين دليل مصرف آن به تقويت لثه ها كمك

كرده و از بروز بيماري اسكوربوت پيشگيري مي كند. مصرف كرفس همچنين به افراد

كم خون، توصيه مي شود.

اسيدهاي چرب فرار موجود در اين گياه، محرك اشتهاست.

پتاسيم موجود در كرفس علاوه بر تحريك ادرار باعث كاهش فشار خون مي شود و به

همراه گوگرد موجود در آن بيش از همه براي بيماران مبتلا به نقرس و افرادي كه از

دردهاي مفصلي و روماتيسم رنج مي برند، توصيه مي شود.

اين گياه داراي خاصيت ضدميكروبي است و در بهبود آسم و سرماخوردگي هاي ريوي

مناسب است. آب كرفس به صورت غرغره براي رفع گلو دردهاي خشك به دليل

خاصيت ضدعفوني كننده اش مفيد است. همچنين آلودگي ميكروبي ضعيف در روده نيز

در اثر تريپين از بين مي رود.

اين گياه حاوي درصد بالايي فيبر است، بنابراين ملين بسيار مناسبي به شمار مي آيد و

مصرف برگ و ساقه هاي كرفس در مورد كساني كه از ناراحتي هاي گوارشي نظير

يبوست رنج مي برند بسيار نافع است.

كرفس همچنين ضد نفخ است و تب را پايين مي آورد. مصرف آن به خصوص به افراد

درگير با بيماريهاي قلب و عروق و بالا

بودن چربي هاي خون بسيار توصيه مي شود،

اين گياه از تصلب شرائين جلوگيري مي كند.

ويتامين B? و اسيد پانتوتنيك موجود در آن به همراه منيزيوم و كلسيم اثر مثبتي در

تقويت ماهيچه ها داشته و داراي اثرات شگرف در آرامش رواني است.

نقش بسيار موثر ديگر اين گياه، تاثير آن در كاهش وزن است؛ به حدي كه افرادي كه

از ? ليوان عصاره كرفس به همراه ليموترش به شكل هر روزه يا يك روز در ميان

در زمان استفاده از رژيم هاي كاهش وزن، بهره برده اند، يك تا دو كيلوگرم كاهش

وزن علاوه بر ميزان عادي داشته اند.

در برخي از متون به اثرات مثبت كرفس در تقويت نيروي جنسي مردان اشاره شده

است، البته اين موضوع تاكنون به اثبات نرسيده است.

اين گياه به دليل دارا بودن مقدار زيادي آنتي اكسيدان از سوي محققين آمريكايي به

عنوان يكي از ده ماده غذايي كه مي تواند با سرطان مقابله كند، نام برده شده است.

همچنين مصرف آن به شدت به افراد درگير با سنگ كليه و سنگ هاي مجاري ادراري

توصيه مي شود.

جوشانده اين گياه، گرفتگي صدا را درمان مي كند و براي سرمازدگي مفيد است. اين

گياه حاوي فسفر بوده و در تقويت حافظه و ازدياد هوش كارآمد است. در نسخ قديمي به

نقش افزايش دهنده شير مادر، توسط اين گياه اشاره شده است.

تخم كرفس نيز داراي خواص مفيد بي شماري است. تخم اين گياه حاوي كلسيم بالاست

كه ممكن است نقش مهمي در كاهش فشار خون ايفا كند، اين تخم ادرارآور بوده و يكي

از بهترين داروها براي پاك كردن اسيد اوريك در بدن است؛ از اين رو براي درمان

نقرس

و آرتروز و روماتيسم مناسب است. البته دانه كرفس در مواردي موجب سقط

جنين مي شود و به همين دليل در دوران بارداري منع مصرف دارد.

خوردن كرفس براي بيماران مبتلا به صرع نيز مضر است زيرا حملات آنها را

تحريك مي كند. همچنين در افرادي كه به ورم كليه مبتلا هستند، منع مصرف دارد.

انواع كوهي اين گياه علاوه بر خاصيت ضددرد و التهاب، اثر كاهنده اي بر ترشح

اسيدهاي معده دارد. دانشمندان دريافته اند كه مصرف گياه كرفس كوهي ترشح اسيد

معده را كاهش مي دهد و توصيه مي كنند كه افرادي كه از ترشح زياد اسيد معده رنج

مي برند و به اصطلاح به زخم معده دچار هستند با وجودي كه منع مصرف سبزيجات

خام وجود دارد، به مصرف كرفس كوهي بپردازند.

در نسخ قديمي اشاره شده است كه براي ريشه كن كردن روماتيسم بايد روزي ? ليوان

آب كرفس خام را تا ?? روز خورد.

همچنين يكي از پزشكان به نام لئونس كارليه (LEOCE CARLIER) براي درمان

سرمازدگي، پاشويه و حمام گرم كرفس را تجويز و توصيه مي كند.

زردآلو

خواص درماني زردآلو چيست؟

خواص درماني زردآلو

زردآلو از نظر طب قديم ايران سرد و تر است

1)تصفيه كننده خون است

2)عروق را باز مي كند

3)ملين است

4)بوي بد دهان را رفع مي كند

5)تب بر است

6)بعلت داشتن كبالت براي كم خوني مفيد است

7) روم مفاصل را برطرف مي كند

8) ضد نرمي استخوان است

9)براي قليايي كردن بدن مفيد است

خواص درماني هسته وبرگ زردآلو

مغز هسته از نظر طب قديم ايران گرم و خشك و برگ و گل آن سرد و خشك است .

1- مغز آن تقويت

كننده قواي جنسي است

2-وغن مغز هسته را اگر در گوش بچكانيد صداهاي گوش را از بين برده و سنگيني

گوش را درمان مي كند .

3-روغن مغز هسته براي نرم كردن پوست مفيد است

4-روغن مغز هسته اگر تلخ باشد كشنده كرم معده و روده است

5-روغن تلخ هسته ورم معقد را از بين برده و سنگ مثانه را خرد مي كند.

6-دم كرده برگ زردآلو براي قطع اسهال مفيد است

7-براي تسكين گوش درد چند قطره از دم كرده برگ زردآلو را در گوش بچكانيد .

جو

خواص داروئي جو چيست؟

جو معمولا به سه صورت در بازار عرضه مي شود

1) جو پوست نكنده كه هنوز سبوس آن جدا نشده

2)جو پوست كنده كه پوست آن گرفته شده است

3)جو سفيد كه پوست وس بوس آن رگفته شده است و بنام جو مرواريدي معروف است

.

جو از نظر طب قديم ايران سرد و خشك است

مواد مقوي آن كمتر از گندم بوده ولي قابض و شخك كننده است .

1)غذايي بسيار مقوي براي افراد ضعيف است .

2)خاصيت نرم كننده درد .

3)در قديم از جو براي سقط جنين استفاده مي كردند .

4)براي نقرس مفيد است .

5)جوشانده جو داروي خوبي براي مبتلايان به تب و كم خوني و سوء هاضمه است .

6)ماء الشعير براي درمان سل زخم هاي ريوي و سردرد گرم مفيد است .

7)ماء الشعير خون ساز است و زود هضم مي شود.

8)ماء الشعير را با خشخاش كوبيده براي سردرد مفيد است .

9)براي درمان نقرس پماد در جو را با آب بر روي قسمت هاي دردناك بگذاريد .

10)در جو را با شكر مخلوط كرده

غذاي خوبي براي اطفال است .

11)بيسكوبيت جو بهترين دارو براي درمان يبوست است و حتي نفخ و شكم درد را از

بين مي برد.

12)سرد مزاجان بايد جو را با شكر بخورند.

13)كشك الشعير براي مزاج هاي گرم و اسهال هاي صفراوي مفيد است .

14)براي برطرف كردن گلو درد و ورم گلو كشك الشعير را قرقره كنيد .

15)براي پائين آرودن كلسترول از جو استفاده كنيد .

16)جو چون داراي پروتئاز مي باشد بنابراين از سرطان جلوگيري مي كند .

تركيبات ضد سرطان

جو داراي تركيبات شيميايي با نام پروتوآزاينهبيور "Protease inhibitors" (مهار

كننده آنزيم ، تجزيه كننده پروتئين) است. اين تركيب عوامل توليد سرطان در روده را

متوقف كرده و از ايجاد تومورها جلوگيري مي كند.

كنترل كننده كلسترول

جو داراي تركيباتي است كه در وهله اول از توليد كلسترول "LDL" (چربي مضر) در

كبد جلوگيري مي كند. اين اقدام ،يعني عدم توليد كلسترول LDL باعث مي شود كه

احتمال ابتلا به بيماري هاي قلبي كاهش پيدا كند.

درمان يبوست

تحقيقات دانشمندان ايالت مونتاناي آمريكا نشان ميدهد كه جو در تنظيم و كاهش دردهاي

شكمي و درمان يبوست موثر است.

چه مقدار جو مصرف كنيم؟

بر اساس تحقيقات اگر فردي روزي 3 بار جو مصرف كند،بعد از 6 هفته 15 درصد از

كلسترول خونش كاهش پيدا مي كند. جو را در طبخ غذا و يا به عنوان نان جو استفاده

كنيد.

دارچين

فوايد دارچين چيست؟

دارچين جزو آن دسته از داروهايي است كه در قديم استفاده مي شد. اين داروي قديمي

براي اختلالات گوارشي از قبيل سوء هاضمه، نفخ معده، دردهاي معده و اسهال به كار

مي رفت.

امروزه مشخص

شده كه دارچين، غير از درمان اختلالات گوارشي، براي آرامش و

جلوگيري از عصبانيت و رفتارهاي ناخوشايند و همينطور براي استشمام بهتر به كار

مي رود. همچنين براي جلوگيري از فساد غذا و فساد ميكروبي استفاده مي شود.

يكي ديگر از فوايد دارچين كه نياز به توجه بيشتر دارد، اثر اين چاشني بر قند و

كلسترول خون مي باشد.

اثر دارچين در بهبودي بيماري ديابت نوع 2 و همينطور عدم تحمل انسولين :

تحقيقات حاكي از آن است كه افرادي كه روزانه 2/1 قاشق چاي خوري دارچين استفاده

مي كنند، قند خونشان كنترل مي شود، عدم تحمل به انسولين در آنها بهبود مي يابد، از

اضافه وزن مصون مي مانند و همينطور احتمال پيدايش بيماري قلبي در اين افراد پايين

مي آيد.

متخصصان به اين نتيجه رسيده اند كه دارچين همانگونه كه بيماري ديابت را كنترل مي

كند، به همان اندازه بر روي كلسترول خوب و LDL (كلسترول بد) اثر مي گذارد.

دارچين رمز جواني است و مصرف روزانه آن انسان را سلامت جوان نگه مي دارد .

دارچين براي زياد شدن و بازيافتن نيروي جنسي نيز بكار مي رود كليه را گرم مي كند

و ضعف كمر و پاها راازبين مي برد و كم خوني را درمان مي كند .

دارچين بهترين دارو براي دردهاي عضلاني است و جديدا در آمريكاي شمالي و كانادا

كرم هايي ببازار آمده كه داراي دارچين است و براي رفع درد بكار مي رود .

حتما تا بحال متوجه شده ايد كه بعد زا خوردن يك دونات دارچين در همه چيز را زيبا

مي بينيد و چقدر آرام هستيد . اين خاصيت دارچين است زيرا دارچين

اثر آرام كنده

وشاد كننده درد و از بسياري از داروهاي آرام بخش بهتر است . و در حقيقت مي توان

گفت دارچين واليوم گياهي است زيرا در دارچين ماده اي است بنام Cinnamodehyde

كه روي حيوانات و انسان اثر آرام بخش درد .

اثر مهم ديگر دارچين پائين آوردن تب مي باشد و حتي امروزه دارچين را بصورت

قرص و كپسول درآورده اندكه بعنوان تب بر بكار مي رود . دارچين رگها را باز مي

كند و اثر خوبي در گردش خون دارد .

دارچين خاصيت عجيب ديگري دارد و آن قوي كردن مصونيت بدن در مقابل امراض

است و حتي مي توان گفت كه اثر پني سيلين و آنتي بيوتيك را به مقدر زيادي دارا است

. اگر حس كرديد كه ضعيف شده ايد و ممكن است مريض شويد چاي دارچين را

فراموش نكنيد و حتي اگر سرما خورده ايد يا ضعف شديد داريد چاي دارچين بهترين

دارو است .

يكي از دانشمندان انگليسي در كتابي كه قرن نهم تاليف نمود ادعا كرد كه دارچين معده

را تميز و آرام و قوي مي كند . بنابراين اگر ناراحتي معده داريد حتما از دارچين استفاده

كنيد دارچين با اين همه خواص طعم بسيار خوبي درد . حتي اگر چاي معمولي مي

نوشيد آنرابا يك قطعه پوست دارچين بهم بزنيد كه طعم آنرا بهتر كند و ميتوانيد براي

اينكه بيشتر از طعم و خاصيت داروئي دارچين بهره ببريد مقداري از پوست آن را در

داخل قوري بريزيد تا همراه با چاي دم بكشد.

بي دليل نيست كه در گذشته سلماني ها كه در حقيقت دكترهاي

طب قديم بودند به

مشتريهاي خود چاي دارچين مي دادند!

همچنين برخي تحقيقات نشان دهنده تاثير مثبت دارچين در كاهش فشار خون بوده است.

دارچين خاصيت عجيب ديگري دارد و آن تقويت سيستم ايمني بدن در مقابل بيماري

هاست و حتي مي توان گفت كه اثري مشابه پني سيلين و آنتي بيوتيك دارد.

اگر حس كرديد كه ضعيف شده ايد و ممكن است مريض شويد، چاي دارچيني را

فراموش نكنيد و حتي اگر سرما خورده ايد يا ضعف شديد داريد، چاي دارچين بهترين

داروست.

دارچين به علت داشتن اسانس و تانن، محرك و قابض است و به عنوان تقويت كننده ي

عمل هضم غذا و جريان گردش خون به كار مي رود و از آن براي رفع سوءهاضمه،

به ويژه در مواردي كه با نفخ همراه باشد، به عنوان بادشكن استفاده مي شود.

همچنين به علت داشتن تانن در رفع اسهال ، ضعف عمومي بدن و انعقاد خون مصرف

مي شود و به صورت دارو، مانند گرد و تنتور به كار مي رود.

يكي از دانشمندان انگليسي در كتابي كه قرن نهم تاليف نمود ادعا كرد كه دارچين معده

را تميز و آرام و قوي مي كند . بنابراين اگر ناراحتي معده داريد حتما از دارچين استفاده

كنيد.

دارچين علاوه براين همه خواص، طعم بسيار خوبي نيز دارد. براي اينكه بيشتر از

طعم و خاصيت درماني دارچين بهره ببريد، مي توانيد موقع دم كردن چاي، مقداري از

پوست آن را در داخل قوري بريزيد تا همراه با چاي دم بكشد.

هل

خواص درماني هل چيست؟

هل از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است.

جويدن دانه هاي

هل پس از صرف غذا ضمن كمك به هضم و گوارش بهتر غذا، مي

تواند بوي نامطبوع دهان(مثل بوي سير و پياز) را نيز خنثي كند.

دانه هاي هل خواص گرمابخشي داشته و معده و روده ها را تقويت مي كنند.

هل اشتها را تحريك مي كند و عمل هضم غذا را بهبود مي بخشد.

نوشيدن دم كرده ي داغ آن موجب تسكين كوليت، سوءهاضمه، باد نفخ، حالت تهوع و

بي حالي شده و مانع ترشح زياد اسيد معده مي شود.

يكي از خواص ويژه و بسيار ارزشمند هل، جلوگيري از تشكيل خلط در گلو است. از

اين رو مي توان آن را به محصولات لبني و پودينگ ها افزود تا اثر شير را كه موجب

تشكيل خلط در گلو مي شود خنثي كرده و به هضم آن نيز كمك كند.

دانه هاي هل خاصيت داروي اكسپكتورانت را دارد و سينوس ها و برونش ها، بيني و

سينه را از خلط و ترشحات اضافي پاك مي كنند.

هل چنان كه ذكر شد خواص گرمابخش و انرژي زا دارد از اين رو به بهبود روحيه و

بازيابي انرژي و توان از دست رفته كمك مي كند، اضطراب و نگراني را كاهش مي

دهد و در رفع افسردگي موثر است.

هل همچنين كليه ها را تقويت مي كند و گفته مي شود براي درمان شب ادراري كودكان

مفيد است.

عسل گشنيز

عسل گشنيز چه خواصي دارد؟

معطر، مقوي، اشتها آور، مقوي معده، رفع سوء هاضمه، باد شكن، نرم كننده سينه،

مفيد براي تب، مفيد براي بيماري هاي عفوني مانند: سرخك و آبله، مفيد براي سرفه و

سرما خوردگي، مسكن و آرام

بخش، دفع سموم بدن، خواب آور، مفيد براي زكام و

اسپاسم ماهيچه اي، شير افزا، مفيد براي تب هاي رماتيسمي، خواب آور، مفيد براي آفت

دهان، تقويت لثه، تنگي نفس، مسكن صفرا، ضد سرطان، مفرح، مقوي قلب و مغز،

اسپرم، ناراحتي روده و حافطه.

عسل اقاقيا

عسل اقاقيا چه خواصي دارد؟

مقوي و انرژي زا و تقويت حافظه، نشاط آور و بسيار معطر مي باشد. مفيد براي

ناراحتي هاي صفرا، ملين وخواب آور است، مفيد براي كم خوني است، مفيد براي

عفونت هاي خانم ها، هم چنين مفيد براي ناراحتي هاي چشمي، مفيد براي رشد كودكان

و آرام بخش براي بزرگ سالان است. اگر با سيب مصرف شود بهترين آنتي بيوتيك

است و مفيد براي سرما خوردگي.

عسل يونجه

عسل يونجه چه خواصي دارد؟

مقوي مغز و اعصاب بوده و حافظه را افزايش مي دهد، شامل بيشترين ويتامين هاي

(A) و (K) را دارد و براي افرادي كه خون ماغ مي شوند بسيار نافع است. اين عسل

بسيار خوش عطر و طعم ميباشد. ملين و خون ساز است، بند آورنده خون روي است.

تحليل برنده ورم هاي بدن مي باشد.مفيد براي اختلالات عادت ماهيانه خانم مي

باشد.براي افرادي كه دچار لرزش هاي اندام شده اند مفيد است. نشاط آور بوده و به

انسان آرامش مي دهد.

عسل مركبات

عسل مركبات چه خواصي دارد؟

تقويت حافظه و انرژي زا، مقوي معده، باد شكن، مفيد براي كمبود ويتامين (سي) ضد

تهوع و سم، نرم كننده سينه، براي سرما خوردگي، كاهش ورم هاي بدن، ضد عفوني

كننده، تصفيه خون، اشتها آور، ناراحتي هاي صفرا، مسكن، مفيد براي سكسكه، كرم

هاي روده، مفيد براي سرطان هاي معده.ازدياد متابوليسم پايه، پيشگيري از انواع

سرطان ها، كاهش كلسترول، ضد باكتري و قارچ.

عسل كنار

عسل كنار چه خواصي دارد؟

مقوي و انرژي زا بوده و فعال كننده حافظه و رشد كودكان مسهل صفرا، حرارت بدن

را فرو مي نشاند، موثر و باز كننده گرفتگي هاست، كرم معده و روده را از بين مي

برد، مفيد براي گرم مزاجان، براي ناراحتي ها و زخم روده و تب مفيد است، براي آبله

و سرخجه و عطش مفيد است. براي سستي اعضا مفيد است، تقويت مو، جلو گيري از

ريزش مو مفيد است، تقويت اعصاب و تحليل ورم هاي گرم.

عسل سياه دانه

عسل سياه دانه چه خواصي دارد؟

مقوي مغزو اعصاب و تقويت حافظه و خواب آور، ازدياد شير، مفيد براي كليه بيماري

ها، باد شكن، قاعده آور، سر درد، رماتيسم، مفيد براي ضعف بدن، رفع مسموميت

هاي خون، كبد، تهوع، شكم درد، يبوست، تقويت زنان زائو، برطرف كننده رطوبت

هاي موجود در بدن، اعتدال دادن اخلاط بدن، اخلاط غليظ را رقيق مي كند، مفيد براي

ديابت بي مزه، مفيد براي انواع قولنج، ناراحتي هاي تنفسي، درخشان كردن رنگ و

رو، مفيد براي سنگ كليه، مثانه، و سيستم اورولوژي و دردهاي رحمي.

عسل گون

عسل گون جه خواصي دارد؟

مقوي مغز و اعصاب و انرژي زا و تقويت حافظه، براي كم خوني مفيد است، خواب

آور، تقويت معده، ملين، مفيدبراي زخم هاي چشم و درد هاي چشم، ورم ملتحمه چشم،

براي خشونت سينه و حلق و حنجره، مفيد براي گرفتگي صدا، تقويت روده، درد كليه،

مثانه، مجاري ادراري.

عسل آويشن

عسل آويشن چه خواصي دارد؟

مقوي مغز و اعصاب و انرژي زا و تقويت حافظه، مفيد براي عادت هاي ماهيانه

دردناك، براي دردهاي شكمي و روده مفيد است، براي سرفه و گلو درد و براي ديابت

بي مزه مفيد است، براي عفونت هاي عمومي بدن نافع است. براي پانسمان زخم هاي

بستر نافع است.

عسل جعفري

عسل جعفري چه خواصي دارد؟

مقوي، انرژي زا و خواب آور، تقويت مغز و حافظه اخلاط لزج را قطع مي كند، كاهش

نفخ، مفيد براي گرفتگي عروق، قاعده آور، اشتها آور، براي ناراحتي هاي كبدي و

طحال، براي ديابت بي مزه مفيد است. براي ناراحتي هاي روده مفيد است.

عسل آفتاب گردان

عسل آفتاب گردان چه خواصي دارد؟

مقوي، انرژي زا و تقويت حافظه، مدر و نرم كننده سينه، براي ناراحتي هاي برونش

ها، ناراحتي هاي حنجره، صاف كردن صدا، ناراحتي هاي ريوي، براي تسكين سرفه

و سرما خوردگي مفيد است. براي خنثي كردن سم مفيد است.

عسل بابونه

عسل بابونه چه خواصي دارد؟

براي التهاب مغز، احتقان ريوي، انواع ورمها، كاهش تب، ميگرن، سردرد، آرتروز،

كاهش حساسيت، ضد درد، كاهش پزوريازيس، اسپوندليت آنكلوزان، دردهاي دوران

پريود، ناراحتيهاي زنانه و يائسگي، آلرژي ها، فشار خون، دردهاي استخواني، آرام

بخش، بر طرف كننده سرگيجه، سوء هاضمه، ضد اسپاسم، ناراحتي هاي كبد، ناراحتي

هاي روده، درد و ورم مثانه، ورم طحال، معده درد، بي خوابي، ناراحتي هاي ريه، دفع

كرم كدو در كودكان، سرما خوردگي، رماتيسم، غلظت خون، نفخ معده، ضد عفوني

دهان و دندان، شستشو و پانسمان زخم ها، تقويت سيستم ايمني بدن، تقويت مغز و

حافظه، ترشح شير در خانم هاي شيرده، ورم پرستات، زخم هاي دهان و كوليت مفيد

است.

بابونه

خواص درماني بابونه چيست؟

بابونه از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است و از تقويت كننده هاي تلخ به حساب

مي آيد.

1) يكي از مهم ترين خواص بابونه، درمان زخم و ورم معده است كه به آساني اين

مرض را درمان مي كند. افرادي كه سال هاي سال با اين بيماري دست به گريبان

هستند و از قرص هاي مختلف گران قيمت نظير Lozac و Zantac و ... استفاده مي

كنند، مي توانند با استفاده از بابونه، پول داروي خود را پس انداز كنند و سلامتي خود

را نيز بازيابند.

براي درمان زخم معده يك ليوان دم كرده غليظ بابونه درست كنيد (4 قاشق چاي خوري

بابونه خشك را در يك ليوان آب جوش و يا چهار تا چاي كيسه اي بابونه در يك قاشق

ليوان آب جوش ) و صبح ناشتا آن را بنوشيد. سپس در رختخواب به پشت

دراز بكشيد

و بعد از چهار دقيقه بخوابيد. البته بعد از يك ربع ساعت مي توانيد صبحانه خود را ميل

كنيد . اين عمل را به مدت دو هفته ادامه دهيد تا زخم و ورم معده به كلي شفا پيدا كند.

2) بابونه اعصاب و قواي جنسي را تقويت مي كند.

3) بابونه تقويت كننده مغز است.

4) بابونه ادرارآور و قاعده آور است.

5) اين گياه ترشح شير را در مادران شيرده افزايش مي دهد.

6) درمان كننده سردرد و ميگرن است.

7) استفاده از بابونه سنگ مثانه را خرد و دفع مي كند.

8) اگر كسي قطره قطره ادرار مي كند، به او دم كرده بابونه دهيد تا درمان شود.

9) بابونه درمان كننده كمي ترشحات عادت ماهيانه است.

10) براي درمان چشم درد، بابونه را در سركه ريخته و بُخور دهيد.

11) براي تسكين دردهاي عضلاني دم كرده بابونه بنوشيد.

12) جويدن بابونه براي التيام زخم هاي دهان مفيد است.

13) خوردن 5 گرم ريشه بابونه با سركه ي رقيق محرك نيروي جنسي است (ريشه

بابونه گرم تر و خشك تر از گل بابونه است).

14) بابونه تب بُر و تسكين دهنده درد است.

15) بابونه تقويت كننده معده است.

16) براي تسكين درد در هنگام دندان درآوردن بچه ها، به آنها دم كرده بابونه بدهيد.

17) براي رفع بي خوابي و داشتن يك خواب آرام و راحت، كافي است 10 دقيقه قبل از

رفتن به رختخواب، يك فنجان دم كرده بابونه بنوشيد.

18) بابونه درمان كننده بي اشتهايي است.

19) بابونه براي رفع ورم روده موثر است.

20) دم كرده بابونه درمان كننده كم خوني است.

21) از بابونه براي رفع كرم معده و روده استفاده كنيد.

22) بابونه تسكين دهنده دردهاي

عادت ماهيانه است.

23) بابونه براي رفع زردي مفيد است.

24) حمام بابونه اثر نيرو دهنده دارد. براي اين منظور چند قطره اسانس بابونه را در

وان حمام ريخته، مدت يك ربع در آن دراز بكشيد.

25) براي تسكين درد، چند قطره اسانس بابونه را با يك قاشق روغن بادام مخلوط كرده

و روي محل هاي دردناك بماليد تا درد را تخفيف مي دهد.

26) اسانس بابونه مخلوط با روغن بادام براي رفع ناراحتي هاي پوستي نظير اگزما ،

كهير و خارش مفيد است.

27) براي رفع گوش درد و سنگيني گوش، يك قطره روغن بابونه را در گوش بچكانيد.

28) اسانس بابونه چون اثر تهوع آور دارد، در مسموميت هاي غذايي مصرف مي

شود.

29) روغن بابونه را براي از بين بردن كمردرد، درد مفاصل و نقرس روي محل درد

بماليد.

30) با دم كرده بابونه اگر موهاي بلوند را بشوييد آنها را روشن تر و شفاف تر مي

كند.

31) خانم هايي كه يائسه شده اند، بهتر است همه روزه دم كرده بابونه بنوشند، زيرا

اختلالات يائسگي را برطرف مي كند.

32) بابونه ضد آلرژي است .

آرتيشو ( كنگر فرنگي Artichoke)

گياه آرتيشو ( كنگر فرنگي Artichoke) چه خواص دارويي دارد؟

آرتيشو از نظر طب قديم ايران گرم و كمي خشك است . قسمت مورد استفاده آرتيشو

برگها و قسمت سوط آن است كه بنام قلب آرتيشو معروق مي باشد . آرتيشو :

?) كبد را تميز و اعمال كبد را تنظيم مي كند .

?) ترشح صفرا را افزايش مي دهد .

?) از جمع شده چربي در كبد جلوگيري مي كند و آنهايي كه كبد چرب دارند بهتر است

از آرتيشو استفاده كنند

?)

يرقان مزمن را درمان مي كند .

?) تقويت كننده بدن است.

?) موجب دفع ادرار مي شود .

?) تب بر است .

?) در درمان رماتيسم موثر است .

?) يبوست هاي ناشي از عدم صفرا را درمان مي كند.

??) در درمان ورم روده موثر است .

??) باعث دفع سنگهاي كيسه صفرا مي شود .

??) نيروي جنسي را افزايش مي دهد .

??) كليه و مثانه را گرم مي كند .

??) گاز و نفخ معده و روده را از بين مي برد .

??) باعث هضم غذا مي شود .

??) بيماريهاي كبدي را درمان يم كند .

??) كلسترول خون را پائين مي آورد .

??) داروي لاغري است و كسانيكه مي خواهند وزن كم كنند و لاغر شوند مي توانند

هر روز آرتيشو بخورند .

??) سرگيجه را برطرف مي كند .

??) آنهائيكه گوششان زنگ مي زند اگر آرتيشو را بخورند آنرا برطرف مي كند .

??) مبتلايان به بيماري قند مي توانند با خوردن آرتيشو قند خود را تنظيم كنند .

??) در درمان ميگرن موثر است .

??) در برطرف كردن بيماري آسم اثر مفيد درد .

??) نقرس را برطرف مي كند .

??) آرتيشو رگها را تميز كرده و تصلب شرائين را درمان مي كند .

??) در برطرف كردن اگزمت موثر است .

??) در درمان اكثر بيماريهاي پوستي اثر مفيد دارد .

??) سموم بدن را دفع مي كند .

??) زخم هاي ريه و روده را درمان مي كند .

??) براي جلوگيري از ريزش مو ار برگهاي آرتيشو

ضماد تهيه كرده و به سر بماليد .

??) براي برطرف كردن بوي بد زير بغل عصاره برگ آرتيشو را به زير بغل بماليد .

??) عصاره آرتيشو را اگر به بدن بماليد خارش را برطرف مي كند .

??) براي رفع آب آوردن بدن از جوشانده آرتيشو بمقدر سه فنجان در روز استفاده كنيد

.

ريحان

خواص داروئي گياه ريحان چيست؟

چون ريحان بسيار معطر است بنبراين براي معطر ساختن غذاها از آن استفاده مي شود

ريحان از لحاظ قديم ايران كمي گرم و خشك است .

)1دم كرده برگ ريحان اثر ضد تشنج درد مقوي و مدر است .

2)دم كرده برگ ريحان معالج سردردهاي ميگرن و عصبي است .

3)خوردن ريحان دستگاه هاضمه راتقويت مي كند .

4)نوشيدن يك فنجان دم كرده ريحان نفخ و گاز معده را از بين ميبرد .

5)برگ ريحان درمان كننده ناراحتي هاي حاصل از نيش حشرات است كافي است كه

محل گزش حشرات را با برگ ريحان ماساژ دهيد خارش و درد را برطرف مي كند.

6)جويدن برگ ريحان براي زخم هاي دهان مفيد است .

7)جوشانده ريحان تب بر است .

8)دم كرده تخم ريحان مسكن است .

9)اگر تخم ريحان را بكوبيد و با صمغ عربي مخلوط كنيد داروي خوبي براي درمان

اسهال است .

10)تخم ريحان براي رفع دل درد مفيد است .

11)برگ ريحان اثر زيا كننده شير دردو مادران شير ده حتما بايد از اين گياه استفاده

كنند .

12)دم كرده دانه ريحان براي درمان ورم كليه و ترشحات زنانه بكار مي رود .

13)دم كرده برگ ريحان درمان كننده سرگيجه است .

14)برگ ريحان را همراه غذا بخوريد در هضم غذا موثر است

.

15)اگر گلدان ريحان را جلوي پنجره بگذاريد حشرات و مگس را فراري مي دهد و آنها

وارد خانه نخواهند شد .

بابا آدم

خواص داروئي گياه بابا آدم چيست؟

از نظر طب قديم ايران ريشه بابا آدم سرد و خشك است .

?) بهترين تصفيه كننده خون است و خون را تميز كرده و سموم را از بدن خارج مي

كند .

?)جوشهاي صورت و كورك را برطرف مي كند .

?)ادرار آور و معرق است .

?)سيستم لنف بدن را تميز مي كند .

?)بيماريهاي پوستي نظير اگزما ، گل مژه و زخم ها را برطرف مي كند .

?)تورم را از بين ميبرد .

?) تقويت كننده بدن است .

?)جوشانده برگهاي بابا آدم را در معالجه سرگيجه و رماتيسم بكار مي برند .

?)براي تنظيم قند خون و معالجه بيماري قند از جوشانده برگهاي بابا آدم بمقدر سه

فنجان در روز استفاده كنيد

??)براي معالجه سرخك ، برگهاي بابا آدم را با كمي شكر بجوشانيد و به مريض

بدهيد .

??)جوشانده تخم بابا آدم ضد عفوني كننده است .

??)تخم بابا آدم ضد كرم معده و روده است .

??)در ناراحتي هاي ريوي و گلو درد از جوشانده تخم بابا آدم استفاده كنيد .

??)در معالجه ذات الريه بكار مي رود .

??)ريشه بابا آدم در برطرف كردن سرماخوردگي موثر است .

??)تب حاصل از بيماري مخملك را برطرف مي كند.

??)در معالجه يبوست موثر است .

??)بعنوان ضد سم در هنگام نيش زدن جانوران سمي استفاده مي شود.

??) براي معالجه كچلي برگ بابا آدم را دم كرده و روي پوست

سر بماليد .

??)براي معالجه زخم ها و التيام جراحات ، جوشانده برگ بابا آدم را با مقدر مساوي

روغن زيتون مخلوط كرده و روي زخم ها و جراحات بماليد .

??) ريشه بابا آدم علاج كم خوني و رنگ پريدگي است زيرا داراي مقدر زيادي آهن

است .

??)براي معالجه رماتيسم و آرتروز مفيد است .

??) نقرس را برطرف مي كند .

??)در معالجه بيماريهاي عفوني موثر است .

??)درد سياتيك را آرام مي كند .

??)در برطرف كردن كمر درد موثر است .

??)آب آوردن بدن را درمان مي كند .

??) هضم غذا را تسريع مي كند .

??)ورم كليه را دفع مي كند .

??)آنهائيكه ميل زيادي بخوردن شيريني و شكر دارند اگر صبح ناشتا از دم كرده اين

گياه بنوشيد بزودي اين عادت رفع خواهد شد .

??)كسانيكه ميخواهند قهوه را ترك كنند مي توانند ريشه بابا آدم را با مقدر اين مخلوط

را حتي مي توان از فروشگاههاي گياهان دارويي و يا برخي از داروخانه ها ابتياع

كرد.

??)كهير را برطرف مي كند.

??)ريشه بابا آدم را له كرده و يا بجوشانيد و آنرا روي كورك و يا اگزما بماليد تا آنرا

برطرف كند .

??) براي جلوگيري از ريزش مو و تقويت آن جوشانده غليظ ريشه بابا آدم را به سر

ماليد .

??)براي برطرف كردن سوزش و درد گزيدگي زنبور با حشرات برگ بابا آدم را له

كرده و به محل گزيدگي بماليد .در صورت پيدا نكردن ، گياه بابا آدم مي توانيد تنطور

آنرا از فروشگاههاي گياهان دارويي و يا برخي از داروخانه ها خريدري

كنيد . مقدر

مصرف تنطور آن ??-?? قطره و سه بار در روز است

مهر گياه

خواص مهر گياه چيست؟

مزاج :سرد و خشك

خاصيت :مخدر است .

آرايش:لكه سياه پوست را مدت يك هفته با برگ آن و به ويژه با برگ سبز و شاداب

آن ماساژ دهند بدون زخم كردن خوب مي شود .

شيره مهر گياه لكه هاي سياه و سفيد پوست را بدون سوزش و گزش بر مي دارد .

ورم و جوش :علاج دمل هاي سخت و دروني و خنازير است .

مفاصل :بيخش كه با قاوت باشد و ضماد شود درد مفاصل را از بين مي برد و شايد در

معالجه واريس هم مفيد باشد .

سر :چرت آور است و خواب آور است .اگر در آب انگور كهنه بريزند بسيار آرام بخش

است .اگر در مقعد شياف كنند مي خوابند .

بو كردنش خواب آور است .اين خاصيت از آن نوع سفيد برگ بي ساقه است كه آن را

نرينه مي گويند .

زياد استعمال كردن و بو كردن مهرگياه ممكن است به سكته كردن بينجامد و به ويژه

آنچه برگش سفيد است اين خاصيت را بيشتر دارد .

چشم :قطره تراوشي آن درد بسيار آزار دهنده چشم را بر طرف مي كند برگش را بر

چشم بگذارند درد چشم تسكين يابد .

اندام هاي غذا :مقداري از قطره تراوشي مهر گياه با عسل آب خفيف خورده شود مراره

و بلغم را بيرون دهد ولي مقدار زياد آن سم است .

اندام هاي دفعي :شياف آن ادرار بول مي كند .

تخم آن خورده شود زهدان را مي پالايد

.

اگر آن را با گوگردي كه آتش نديده مخلوط كنند و فرزجه شود خونريزي زهدان قطع

مي شود .

شيره مهر گياه بلغم و مراره را بيرون مي راند .

اگر بچه خردسال اشتباهاً مهر گياه بخورد به چنان استفراغ و اسهالي گرفتار مي شود

كه شايد بميرد .

زهرها :همه انواعش و به ويژه نوعي كه برگش سفيد و كوچكتر از بقيه است پادزهر

تاجريزي سمي است .

كسي كه از مهرگياه مسموم مي شود عوارض خفگي زهدان در او پيدا

مي شود.گونه اش سرخ مي گردد و چشمش بالا مي آيد و باد مي كند .در اين حالت

علاجش روغن و عسل است و اگر استفراغ مي كند مفيد است .

ميخك

خواص گياه ميخك چيست؟

مزاج :گرم و خشك

آرايش:بوي دهان را خوش مي كند .

چشم :ديد را تقويت مي كند ، تم را از چشم مي زدايد .

خوردن و به چشم كشيدنش براي چشم مفيد است .

اندام هاي غذا :تقويت كبد و معده مي كند و در استفراغ و دل بهم آمدن مفيد است .

گل گاوزبان

خواص داروئي گل گاوزبان چيست؟

گاو زبان از نظر طب قديم ايران سرد است

1)گل گاو زبان و برگ هاي تصفيه كننده خون است

2)آرام كننده اعصاب است

3)عرق آور است

4)ادرار آور است

5)كليه ها را تقويت مي كند

6)سرماخوردگي را برطرف مي كند

7)براي از بين بردن سرفه از دم كرده گل گاو زبان استفاده كنيد

8)در درمان برونشيت موثر است

9)بي اختياري دفع ادرار را درمان مي كند

10)التهاب و ورم كليه را درمان مي كند

11) در درمان بيماري سرخك و مخملك مفيد است

12)ضماد برگ هاي گاو زبان براي رفع ورم موثر است

13)برگهاي گاوز بان را بپزيد و مانند اسفناج از آن استفاده كنيد

14)برگهاي تازه گل گاو زبان داراي مقدر زيادي ويتامين C مي باشد و در بعضي از

كشورها آنرا داخل سالاد مي ريزند .

چغندر

خواص دارويي چغندر چيست؟

- خوردن چغندر پخته رعشه را معالجه مي كند و بسيار آرام بخش است.

- لبو به علت دارا بودن عناصر كمياب از بيماري جذام جلوگيري مي كند. فسفر دارد ،

پس براي مغز و اعصاب مفيد است.

- براي استحكام استخوان ها مفيد است.

- لبو با اينكه 17 درصد قند دارد، ولي خنك است و اين خاصيت خنكي در برگ آن

بيشتر است . از اين رو آب لبو براي التهاب مثانه، رفع يبوست و بيماري هاي پوست

مفيد است.

- لبو ويتامين هاي A ، B و C دارد از اين رو اشتها آور است و بهتر است هميشه به

سالاد افراد كم وزن اضافه شود.

مصرف چغندر لكه هاي سفيدي كه در پوست بدن پديد آمده و موجب مرض پيسي

مي

شود را از بين مي برد. از اين رو امام محمد باقر ( ع ) فرمودند : قوم بني اسرائيل از

لكه هاي سفيدي كه در بدن خود مشاهده مي كردند ، به حضرت موسي شكايت نمودند.

حضرت موسي اين مطلب را به خداوند عرضه كرد. به موسي وحي شد كه به بني

اسرائيل فرمان ده تا گوشت گاو را با چغندر بخورند تا شفا يابند.

حتي برگ چغندر نيز خواص بسياري زيادي دارد كه از آن جمله :

- برگ خام چغندر آرام بخش و خنك است و اگر پخته شود موجب نفخ نمي شود.

- برگ خام چغندر ورم طحال را بهبود مي بخشد.

- جهت درد مفاصل و نقرس سودمند است (چون مقدار زيادي آنتي اكسيدان دارد).

- شستشوي سر با جوشانده ي برگ چغندر شوره و چربي مو را از بين مي برد و ضد

شپش است.

- قرار دادن دست و پاي ترك خورده در آب گرم شده ي برگ چغندر موجب بر طرف

شدن عارضه مي شود.

- جوشانده ي برگ چغندر كلاً براي پوست و مو بسيار مفيد است و ضد جوش ، ضد

ورم ، ضد ريزش مو ، ضد كك و مك و سوختگي با آفتاب است.

سيب

خواص داروئي سيب چيست؟

1)سيب يك ميوه قليايي است و تميز كننده بدن است و بعلت درا بودن پكتين زياد آب

اضافي بدن را خارج مي سازد

2)سيب را مي توان براي برطرف كردن اسهال حتي براي كودكان بكار برد . بدين

منظور سيب را بايد رنده كرد و استفاده نمود .سيب را مي توان پخت و براي آنهايي كه

روده تنبل دارند آن را

روي آتش ملايمي بپزيد البته حتما ازظرف لعابي يا تفلان استفاده

كنيد زيرا به اين طريق پكتين و ويتامين هاي آن حفظ مي شود.

3)شربت سيب بهترين دارو براي درمان سرفه و گرفتگي صدا مي باشد .براي تهيه

شربت سيب يك كيلو سيب راشسته و با پوست قطعه قطعه كنيد و در يك ليتر آب بپزيد

سپس آنرا با پارچه نازكي صاف كنيد و چند تكه قند به آن اضافه كنيد و دوباره روي

آتش ملايم قرار دهيد تا قوام بيايد و آن را از روي آتش برداريد روزي سه تا چهار

فنجان از اين شربت بنوشيد.

4)سيب داراي مقدر زيادي كلسيم است و كلسيم سيب به بدن كمك مي كند كه كلسيم

غذاهاي ديگر را نيز جذب كند.

5)خوردن سيب يبوست را برطرف مي كند و براي خستگي مفرط مفيد است

6)دم كرده برگ درخت سيب ادرار آور است و درمان كننده التهاب كليه و مثانه ميباشد.

7)نوشيدن آب سيب داروي موثري براي درمان سرمخوردگي و گرفتگي صدا و سرفه

است.

8)سيب مقوي كبد و اشتها آور است.

9)سيب براي درمان تنگي نفس بسيار مفيد است حتي بوئيدن سيب نيز اين خاصيت را

درد

10)سيب پخته تقويت كننده معده و كبد و دفع كننده سودا و سموم بدن است .

11)سيب حرارت را از بدن خارج مي سازد .

12)سيب را رنده كنيد و در دستمال بپيچيد و روي چشم بگذاريد درد چشم را برطرف

مي كند.

13)خوردن سيب حتي براي آنهايي كه بيماري قند دارند مفيد است چون قند خون را بالا

نمي برد.

14)كسانيكه مي خواهند لاغر شوند حتما بايد سيب را با پوست بخورند .

15)دم كرده گل سيب داروي سرفه و تورم مجراي

تنفسي است

16)سيب داروي خوبي براي درمان زخم ها مي باشد

17)سيب بهترين دارو براي سوء هاضمه است زيرا داراي مقدر زيادي پكتين مي باشد

18)آب سيب را حتي مي توان براي تنقيه استفاده كرد . اين تنقيه براي بيماريهاي روده

بسيار موثر است.

19)پوست سيب را مانند چائي دم كنيد و بياشاميد اين اچئي بهترين دوست كليه است .

20)آب سيب را با ابميوه گيري در منزل تهيه كنيد و فورا آنرا بنوشيد زيرا در اثر

ماندن آنزيم اي خود را از دست مي دهد .

21)آب سيب براي زيبايي پوست استفاده زيادي درد بخصوص براي از بين بردن چين

و چروك پوست موثر است بدين منظور آب سيب را صبح و شب روي پوست گردن و

صورت بماليد و ماساژ دهيد البته هميشه آب سيب تازه استفاده كنيد.

استفاده ديگر از سيب براي لطافت پوست سيب پخته است سيب رابپزيد و سپس له كنيد

و با شير مخلوط كنيد و اين مخلوط را بصورت نيم گرم روي پوست بگذاريد و پس از

چند دقيقه آنرا برداريد .

آووكادو

خواص گياه آووكادو چيست؟

بر خلاف باور عام، آووكادو يك ميوه نيست، بلكه يك سبزي سرشار از مواد مغذي و

اسيدهاي چرب مورد نياز براي بدن است. در واقع آووكادو يك نوع سبزي چرب است

(يك آووكادوي متوسط حاوي حدود 30 گرم چربي است).

آووكادو داراي انواع مختلفي است، يك نوع آن سبز و براق است و چربي كمي دارد و

وزني در حد 900گرم دارد.

انواع متوسط آن گلابي شكل هستند از نظر نوع روغن بسيار شبيه به زيتون است

(يعني دارنده اسيد چرب ضروري مورد نياز بدن كه بدن قادر به ساخت

آن نيست و بايد

از منابع غذايي دريافت شود).

اين چربي از نوع مفيد است كه نه تنها تاثيري در افزايش كلسترول بدن ندارد، بلكه

باعث كاهش ميزان كلسترول خون نيز مي شود.

تحقيقات باليني نشانگر آن است كه مصرف آووكادو در افراد با كاهش چشمگيري در

ميزان كلسترول خون آنها، همراه بوده است.

همچنين آووكادو حاوي ميزان زيادي پتاسيم است كه مصرف پتاسيم نقش بسيار ارزنده

اي در كاهش فشار خون بازي مي كند. همچنين يكي از عوامل بسيار تاثيرگذار در

بهبود خون مردگي هاي زيرپوست (كبودي ها) پس از جراحي هاست.

همچنين حاوي اسيدفوليك (عامل درمان گر انواعي از كم خوني) است و مصرف اين

سبزي مي تواند جبران كننده كمبود اين ماده مغذي باشد.

از ساير مواد مغذي موجود در آووكادو مي توان به ويتامين هاي A، C، E و ويتامين

هاي B6 و B5 اشاره كرد.

بايد ذكر كنم ويتامين B5 موجود در آن بر پوست و طراوت و شادابي آن اثر خاصي

دارد، مانع خشكي بيش از اندازه و پوسته پوسته شدن پوست است و بهبودي زخم را

مخصوصاً بعد از جراحي، تسريع مي كند.

همچنين حاوي مس است كه براي استحكام ناخن ها و مو و حفظ رنگ آنها ضرورت

دارد.

ميزان مصرف آووكادو در كشور ما بسيار پايين است، اما استفاده از آن به دليل دارا

بودن مواد مغذي بي شمار بسيار توصيه مي شود.

آووكادو را بايد خام مصرف كرد، زيرا پس از پختن مزه تلخي به خود مي گيرد. به

نظر مي آيد كه اولين بار آووكادو در ايران امروز و آمريكاي جنوبي كشت داده مي شده

است و سپس به ديگر نقاط جهان برده

شده است.

درختان آوكادو متعلق به نواحي استوايي و نيمه استوايي مي باشند كه با تعدادي استثنا ،

در مناطقي كه نسبتا فاقد سرما هستند سازگار مي شوند. مكزيك بزرگترين توليد كننده

آوكادو در جهان محسوب مي شود. توليد تجاري اين ميوه در آمريكا كه دومين توليد

كننده عمده اين ميوه مي باشد تقريبا به فلوريدا و كاليفرنيا محدود مي شود. همچنين مقادر

بسياري كمي از اين ميوه در تگزاس و هاوايي توليد مي شود. فصول متناوب رويش

گونه هاي مختلف اين ميوه در فلوريدا و كاليفرنيا باعث شده تا تقريبا در تمام سال اين

ميوه را داشته باشيم و قيمت آن در ماههاي تابستان به پايين ترين حد خود مي رسد .

خواص داروئي

• جوشانده برگهاي آووكادو قاعده آور است.

• آووكادو تقويت كننده معده است.

• نفخ و گاز معده را از بين مي برد.

• براي درمان يرقان مفيد است.

• جوشانده برگهاي آووكادو اسهال خوني را برطرف مي كند.

• آووكادو تقويت كننده بدن است.

• آووكادو رشد بچه ها را جلو مي اندازد زيرا داراي مواد معدني بسياري است.

• آووكادو خون ساز است و آنهايي كه مبتلا به كم خوني هستند بايد از آووكادو استفاده

كنند.

• آووكادو بدن را قليايي كرده و تميز مي كند.

• چون آووكادو شكر و مواد نشاسته اي كمي دارد براي آنهايي كه بيماري قند دارند نيز

مناسب است.

• براي دوره نقاهت به مريض آووكادو بدهيد. ضعف عمومي را برطرف مي كند.

• خستگي را برطرف مي كند.

• ناراحتي روده و معده را معالجه مي كند.

• بي خوابي را درمان مي كند زيرا داراي تريپتوفان است. اگر به كم خوني دچار هستيد

حتما با شام خود آووكادو بخوريد.

• براي

درست كردن سس سالاد از آووكادو استفاده كنيد.

• روغن آووكادو داراي ويتامينهاي مختلف مانند C ، K ، H ، E، D ، B ، A

مي باشد. بنابراين ارزش غذايي زيادي دارد.

• روغن آووكادو ضد رماتيسم است و اگر مفاصل شما درد مي كند آنرا با روغن

آووكادو ماساژ دهيد.

• براي جلوگيري از ريزش مو ، هر شب مقداري از روغن آووكادو را به سر بماليد و

صبح بشوئيد.

• شوره سر را از بين مي برد.

• براي براق شده موها ، بعد از شستشوي سر چند قطره آووكادو را به موها بماليد.

• روغن آووكادو بهترين كرم براي پوست است زيرا به آساني در پوست نفوذ مي كند و

به پوست شادابي مي دهد.

• آووكادو بهترين ماسك براي برطرف كرده چين و چروكهاي صورت و جلوگيري از

پيدايش آن است. براي اين منظور آووكادو را پوست كنده و له كنيد و به صورت ماسك

بر روي صورت و گردن بگذاريد و بعد از نيم ساعت بشوئيد.

روناس

خواص دارويي گياه روناس چيست؟

روناس از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است .

1. باز كننده گرفتگي ها در بدن است.

2. ادرار آور است و حبس البول را درمان مي كند .

3. براي معالجه بيماري فلج آنرا با عسل مخلوط كرده و به بيمار بدهيد .

4. ترشح شير راز ياد مي كند.

5. درد سياتيك را رفع مي كند.

6. يبوست هاي سخت را معالجه مي كند .

7. اشتها آور است.

8. قاعده آرو است .

9. خارش پوست را برطرف مي كند بدين منظور مي توان از ضماد

استفاده كرد و يا

اينكه جوشانده آنرا در وان حمام بريزيد و مدتي در آن استراحت كنيد .

10. اوره خون را پائين مي آورد .

11. جوش خوردن استخوان شكسته را تسريع مي كند .

12. تورم را در بدن از بين مي برد .

13. از كمپرس جوشانده روناس براي رفع بيماريهاي پوستي استفاده كنيد .

زعفران

خواص داروئي زعفران چيست؟

زعفران از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است. مهمترين خاصيت زعفران كه از

قديم الايام از آن استفاده مي شده است درمان افسردگي مي باشد. اين خاصيت مهم حتي در

شعر شاعران نيز انعكاس يافته است. شاهد آن شعر خاقاني است كه مي گويد:

گر كسي را زعفران شايد فزايد گو فزاي چون تو با غم خو گرفتي زعفران كس مخور

خوردن چاي زعفران باعث هضم غذا مي شود.

اثر مسكن درد دارد.

قاعده آور است.

باعث تحريك اعصاب مي شود.

زعفران خون ساز است و گردش خون را آسان مي سازد.

مصرف زعفران خونريزيهاي بعد از زايمان را از بين مي برد.

قواي جنسي را تقويت مي كند.

كبد را تصفيه و قوي مي سازد.

سرفه را رفع و اثر مفيد روي درمان برونشيت دارد.

كليه و مثانه را پاك مي كند.

آرام بخش و خواب آور است.

زعفران ضد تشنج است.

گاز معده را برطرف مي كند.

ادرار آور است.

اگر مي خواهيد هميشه شاد و خندان باشيد زعفران بخوريد.

پنج انگشت

گياه پنج انگشت چه خواصي دارد؟

گياهي است پايا و تقريباً به درختچه مي ماند و در كنار آب ها مي رويد .

شاخه هاي سخت دارد . برگش چون برگ زيتون و از برگ زيتون نرم تر است .

چوب آن به منظور دارويي مورد استفاده است و از گل و برگ و ميوه اش بايد استفاده

كرد . لطافت و تندمزگي و گسي دارد ولي از سداب خشك كم تأثيرتر است .

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت :لطيف كننده ، گدازنده ، بادشكن است .ابداً باد ندارد .باز كننده است ، با كمي

قابضيت .

آرايش:رنگ و رو

را صفا مي دهد .

مفاصل :ضماد آن با برگش علاج پيچش عصب است و خستگي را رفع

مي كند .

سر:شربت آن سردرد مي آورد ، خواب آور است . ضمادش در علاج سردرد مفيد است

. در روغن بپزند و بخورند كمتر سردرد مي آورد .

سينه :شيرپستان را فزوني و آب پشت را كاهش مي دهد .

اندام هاي غذا :راه بندان هاي كبد و طحال را باز مي كند . بهترين علاج سختي طحال

است .

اندام هاي دفعي :براي مداواي درد و ورم زهدان در آب پز آن مي نشينند . آب پشت را

مي خشكاند . پنج انگشت و به ويژه تخم آن در ادرار بول و تركهاي اطراف مقعد

سودمند است .

پنج انگشت به ويژه تخم آن را با روغن ضماد كنند و بر بيضه بگذارند سختي را از بين

مي برد .

زهرها :خوردن مقداري از آن پادزهر حشرات موذي و مار است . ضمادش زهر دندان

سگ هار و درنده ها را خنثي مي كند . برگش را دود كنند بكلي حشرات را مي راند .

پرسياوشان

پرسياوشان چيست و چه فوايدي دارد؟

گياهي است نازك كه درنزديكي آبدانها و جويبارو رودخانه و كاريزها مي رويد.به

گشنيز سبز شبيه است ،ليكن شاخه هايش سرخ و مايل به سياهي است ، نه ساقه دارد و

نه گل و نه شكوفه .

نيروي درماني اش را زود از دست مي دهد .

مزاج :جالينوس گويد :مزاج معتدل دارد .

خاصيت :گدازنده ، لطيف كننده ،باز كننده ،قابض و بازدارنده سيلان است

.اگرپرسياوشان را با علف الديوك (علف

خروس )و علف السماني (علف بلدرچين )

مخلوط كنند نيروي از هم پاشيدن (هرش )در آن زياد مي گردد .

آرايش :خاكستر پرسياوشان كه با سركه و روغن زياد مخلوط گردد در علاج داء الثعلب

و داء الحيه مفيد است .و اگر با روغن آس و آب انگور كهنه باشد مو را بلند مي كند و

از افتادن مو جلوگيري مي كند .

دمل و جوش :علاج قرحه هاي دروني و خنازير است .

زخم و قرحه :ناصور و زخم هاي پليد و مرطوب را مداوا مي نمايد .

سر :خاكستر آن مخلوط با آب شوره را از بين مي برد .

چشم :در مداواي التهاب و جوش هاي گوشه چشم (غرب )مفيد است .زهرها :شربتش

نيش مار و سموم سگ هار و حشرات موذي را علاج است.

اندام هاي تنفسي :در تنقيه شش و تسكين سرفه بسيار مفيد است .

اندام هاي غذا :اگر با آب انگور كهنه باشد مانع روان شدن مواد ناسازگار به سوي شكم

و معده مي شود .درد طحال را تسكين مي دهد و براي يرقان سودمند است .

اندام هاي دفعي :مدربول است .سنگ را خرد و حيض را جاري مي كند ،زائو را تنقيه

مي كند .نزيف را قطع مي كند و در اكثر حالات شكم را بند مي آورد و به عقيده ابن

ماسويه مسهل است .

موم

موم چه فوايدي دارد؟

موم صاف از ديوار خانه زنبور عسل است كه در آن تخم مي گذارد و عسل را نگه مي

دارد .

مزاج :معتدل است .

خاصيت :نرمش مي دهد . زخم را از چرك و پليدي

پاك مي كند و از آنجا كه مي چسبد

و سوراخها را مي بندد نمناكي عارضي مي دهد .موم در همه مرهم هاي سردي بخش و

گرمي دهنده مفيد است .

بدون شك كمي رسانندگي و اندكي گدازندگي را از همسايگي عسل بسيار كسب كرده

است .

موم سياهي كه اشغال كندو است قوت جاذبه اي دارد كه مي تواند پيكان و خارها را

ازژرفا بيرون بكشد .لطيف است و كمي پالاينده و بسيار نرم كننده .

ورم و جوش :ورم سخت را نرم مي كند .

زخم :كبره را نرم مي كند و زخم را پر از پليدي مي نمايد .

مفاصل :پي ها را نرمش مي دهد .

سر :موم سياه بوسيله ي بويي كه در اوست عطسه آور است .

اندام هاي تنفسي:بر سينه بمالند يا بليسند سينه را نرم مي كند و به ويژه اگر با روغن

بنفشه معجون شود بسيار مؤثر است .

شيره گره شده در پستان زنان شيرده را مي گشايد .

اندام هاي دفعي :در علاج زخم روده ده ارزن را در سوپ گاورس يا سوپ برنج مخلوط

مي كنند و مي خورند .

زهرها :گويند سم را بر مي كشد .بر زخم تيرهاي زهرآلود مي مالند و هيچ زياني دربر

ندارد .

درخت مصطكي

درخت مصطكي چند نوع است و چه خواصي دارد؟

درخت مصطكي مزاج مركب از كمي آبي و بسيار خاكي و دو نوع است . مصطكي

رومي كه سفيد رنگ و مصطكي نبطي كه به سياهي مايل است .

مصطكي از كندر لطيف تر و سودمندتر است و بهترينش سفيد رنگ پاك و بي

آلايش

و براق است .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :گيرنده و گدازنده است .از ثمر اين درخت روغني مي گيرند كه بسيار گيرنده

است .

ورم و جوش :در علاج ورم دروني سودمند است و نوع سياه رنگ نبطي مفيدتر است .

زخم و قرحه :افشره و آب پز برگ درخت مصطكي جوش هاي ساري را از سرايت

باز مي دارد .

آب پز و افشره برگ آن را بر زخم بمالند گوشت را باز مي روياند . بر شكسته

استخوان بپاشند بهم مي آورد .

سر:جويدن مصطكي سر را از بلغم پاك مي كند .در دهان گردانيدنش لثه را محكم مي

كند .

چشم :مژه برگشته را مصطكي مي چسبانند .

اندام هاي تنفسي :مصطكي و به ويژه آب پزش بيخ و پوست درختش در علاج سرفه و

خون بر آوردن سودمند است .

اندام هاي غذا :تقويت كبد و روده مي كند ، اشتها را باز مي كند ، در بهبود بخشيدن به

معده و كبد بسيار زود اثر است .

اندام هاي دفعي :كبد و روده را محكم مي كند .علاج ورم كبد و روده است .

آب پز بيخ و پوستش بهم خوردن عادت ماهيانه را تنظيم مي كند .آب پز برگ و خود

برگش علاج خونريزي زهدان و دردهاي زهدان و رطوبت هاي زهدان و برآمدگي

زهدان و مقعد است .

روغن درخت مصطكي و تخم ثمرش نيز همين تأثير را دارند .

مازيون (هفت برگ )

مازيون (هفت برگ ) چيست و چه خواصي دارد؟

از گياهان بزرگ شيردار است و بر دو نوع :يكي برگش بزرگ و نازك و ديگري

كوچك و ستبر است .نوع اول بهتر است و اگر نوعش سياه باشد كم قاتل است .

بهترينش آن است كه برگ زياد دارد و برگ ها به برگ درخت زيتون شبيهند و لطيف

تر .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :زداينده ، پاك كننده و پوست كن است و بسيار تند .

آرايش:هر نوع از آن را كه با گوگرد مخلوط كنند و بر پوست بمالند علاج لك و پيس و

كك و مك و لكه هاي سفيد پوست است .

زخم و قرحه :همه انواع آن كه با عسل مخلوط شوند بيماري ويروسي و زخم پليد را

درمان مي كند .

سر : آب پز آن و بخصوص آب پز نوع سياهرنگ آن در دهان بگردانند درد دندان

تسكين مي يابد .مازيون را با فلفل و موم عجين كنند و تكه اي از آن بر دندان دردمند

بچسبانند سود مي بينند .

اندام هاي غذا:مازريون براي كبد بسيار بد است.

اندام هاي دفعي :مازريون و به ويژه آنچه از گياه سبزش كه در وقت گل دادن است مي

گيرند ماده آبكي را بيرون مي دهد .

زهرها :مازريون را همراه آب انگور كهنه بنوشند پادزهر حشرات است . مازريون

سياه را كه سم قاتل است اگر با قاوت مخلوط كنند و به وسيله ي آب و روغن زيتون

عجين كنند موش و سگ و خوك را مي كشد .

آدمي دچار افسردگي و استفراغ و اسهال شديد شده و مي ميرد .

مازو

مازو چيست و چند نوع است و چه فوايدي دارد؟

مازو ثمر در درختي است بسيار بزرگ كه در بعضي اماكن

موجود است .

مازو دو نوع است :يكي سبز ، شاداب ، كوچك حجم ، دندانه دار و بي سوراخ كه آن

را مازوي سبز هم مي گويند .

نوع دوم صاف و سبك و داراي سوراخ است .

مازوي خوب آن است كه كال ،سنگين وزن و سخت باشد . مازوي زرد و سست و

سبك قوتش كم است و بر اخگر نهي مي سوزد .

مزاج :سرد و خشك

خاصيت :بسيار قبض و رطوبت ها را از جريان باز مي دارد و گوهر سرد خاكي دارد

.

آرايش: آب و آب پز مازو رنگ مشك مو است .

زخم و قرحه :با سركه بر ( بيماري ويروسي ) مالند قوبا را از بين مي برد .

سائيده مازو را بر گوشت سست و زائد پاشند مي گدازد .

سر :رطوبت هاي تباه را به زبان و لثه نمي دهد . داروي زخم دهان و به ويژه اگر با

سركه باشد در شفا دادن زخم دهان كودكان بسيار سودمند است و اگر بر دندان كرم

خورده بگذارند سود مي بينند .

اندام هاي راننده :سائيده مازو را در آب حل كنند و بخورند علاج زخم روده و اسهال

هميشگي است و اگر با غذا مخلوط كنند باز در علاج اسهال مزمن مفيد است .

ماش دارو

خواص گياه ماش دارو چيست؟ اين گياه شاخه هاي باريك سرخ مايل به سياهي يا سبز است . گلش سرخ

تيره و تلخ مزه و كمي گيرنده است يا تند مزه است و تلخ نيست .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت : باز كننده ، زداينده ، در پاك

نمودن اندام هاي داخلي بسيار مؤثر و نيرويي

اسهال كننده هم دارد .

ورم و جوش :ورم سخت را نرم مي كند و به ويژه علاج ورم پستان است .

زخم و قرحه :با عسل ضماد شود زخم ها را بهم مي آورد و زخم گنديده را از ميان بر

مي دارد .

مفاصل :داروي بيماري اعصاب و اگر با عسل باشد بهتر است .

اندام هاي غذا :داروي بيماري هاي كبد است و بند آمدن هاي كبد را باز مي كند .

علاج طحال و يرقان سودايي است به شرطي كه هفت روز پياپي بخورند .

اندام هاي دفعي :راه بندان زهدان را باز مي كند . بي اختياري ادرار را از بين مي برد .

بول و حيض را راه مي اندازد .علاج درد گرده است .

اگر با عسل فرزجه بشود زهدان را مي پالايد . اگر دو مثقال از اين دارو با عسل يا

انجير شياف گردد بلغم را مي راند .

زهرها : پادزهر سمي است كه بعضي آن را (اورقطون )مي نامند .

ماميثا

ماميثا چيست و چه خواصي دارد؟

بلوط مانندهايي است زرد رنگ مايل به سياهي و زودشكن . تلخ است و تركيبي از

گوهر آبي و خاكي دارد . سردي آبي اش زياد نيست و هم مزاج آب آبگيرها است .

اين گياه اكثراً در بلندي ها مي رويد و ريشه اش بسيار تند بو ، تلخ مزه و افشره اش به

رنگ زعفران است .

مزاج :سرد و خشك

خاصيت :گيرنده ولي ملايم .

ورم و جوش :در علاج ورم گرم و پر مايه مفيد

است . باد سرخ كم و ناتوان را در بدن

هاي سخت شفا مي دهد . اما شايسته بدنهاي كوچك و نرم نيست زيرا بسيار خشكاننده

است .

چشم : درد چشمي را كه در مرحله اول باشد شفا مي دهد .

مارچوبه

فوايد گياه مارچوبه چيست؟

ديسقوريدوس گويد :بعضي اين گياه را ميان و گاهي اسفاراعس و در بعضي جاها

مواقينوس مي گويند و سكاني مي پندارند كه اگر شاخ گوسفند نر را خرد و در خاك

كنند مارچوبه از آن مي رويد .

مزاج :گرم است و هر چه سخت تر مي شود گرمي آن بيشتر مي شود و شيري از آن

مي تراود كه بسيار گرم و زبان سوز است .

خاصيت :مارچوبه عموماً و به ويژه مارچوبه سنگلاخي براي باز شدن بندآمدن هاي

دروني و به ويژه انسدادهاي كبد و كليه مفيد است و خاصيت زدايندگي دارد .

مفاصل :آب پزش را براي رفع درد پشت و علاج بيماري اعصاب مي خورند .

سر :بيخ مارچوبه را با سركه يا بيخ و تخم را با هم بپزند در تسكين درد دندان بسيار

مؤثر است .

اندام هاي غذا :انسدادهاي كبد را باز مي كند ، داروي يرقان است . كمي دل بهم خوردن

در بر دارد .

اندام هاي دفعي :روفس پنداشته است كه قبض است .شايد از ادرار آوردنش باشد

.ديگري عقيده دارد كه آب پخته آن ملين است و اكثريت بر آنند كه در علاج قولنج بلغمي

و بادي مفيد است .بيخ آب پز مارچوبه ادرار بول مي كند .عسرالبول را از بين مي برد

.شهوت انگيز است .

در دشواري بارداري كمك مي نمايد .تخم آن را بردارند (شياف

كنند ) حيض را راه مي اندازد و بستگي هاي كليه را باز مي نمايد .

زهرها :با آب انگور كهنه بپزند پادزهر رتيل است و پخته آن سگ را مي كشد .

لوبيا گرگي

خواص لوبيا گرگي چيست؟

لوبيا گرگي كاشتني و بياباني هست . نوع بياباني آن تأثيرش بيشتر اما كوچكتر است .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت : تلخيش زداينده و تحليل برنده بي آزار است .

آرايش :مو را نازك مي كند ، ترمس و به ويژه اگر در آب باران بپزند تا از هم بپاشد و

آب آن را بر پوست بمالند در زدودن لكه هاي رخسار و لك و پيس و برص و لكه

هاي خون خشك شده و جوش هاي صورت بسيار مفيد است و رخساره را جلا مي دهد

.

ورم و جوش :علاوه بر جوش صورت در علاج زخم و ورم گرم و خنازير و سخت

شدني ها مفيد است به شرطي كه با سركه و عسل و تأثيرش از بدني تا بدني متفاوت

است .

زخم و قرحه :ترمس كه با بيخ خاما لاون ضماد مي شود داروي گري است و حتي گري

حيوانات را نيز شفا مي دهد و در علاج خوره ، گري خشك ، زخم بد و پليد مفيد است

.

مفاصل : ضمادش داروي بيماري اعصاب است .

سر : آردش علاج زخم تر سر است .

اندام هاي غذا :ترمس و به ويژه اگر با سركه و عسل بپزند يا با عسل و فيجن و فلفل

بپزند راه بندان هاي

كبد و طحال را باز مي كند .

اندام هاي راننده :پخته اش را بر ناف بمالند و از آن بخورند يا با عسل مخلوط كنند و

بليسند يا با سركه بخورند داروي كرم و كرم كدو و در تسكين درد بيماري اعصاب مفيد

است . اگر با فيجن و فلفل بخورند و بردارند يا با مرو عسل مخلوط كنند و بردارند

حيض را راه مي اندازد .

اگر با عسل و سركه بخورند كرم ها را بيرون مي آورد .

بول را ريزش مي دهد و قبض است .

لادن(قاسوس)

درباره گياه لادن و خواص آن توضيح دهيد.

گياهي است كه نامش قاسوس مي باشد .شبنمي كه بر اين گياه مي نشيند از ماده اي كه

در گياه است تأثير مي پذيرد و از ماده تراوشي و شبنم چيزي پديد مي آيد كه بوي خوش

دارد .

بزها وقتي در چراگاه به اين گياه مي رسند و از آن مي چرند و گردن به گياه مي سايند

اين ماده به مو وپشم آنها مي چسبند و مردم آن را جدا مي كنند و اين جدا شده را لادن

مي نامند .خالص آن لادني است كه به موهاي بالايي چسبيده و گرد و خاك نديده است

.بهترين نوعش لادن چرب و سنگين و زود رنگ قبرسي است كه بوي خوش دارد و

ريگ در آن نفوذ نكرده است و در روغن تمامش مي گدازد و هيچ دردي بجا نمي گذارد

اما لادن سياه قير مانند خوب نيست .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :بسيار لطيف ، كمي قبض ، رساننده رطوبت هاي متراكم كه به

اعتدال آنها را

تحليل مي برد .نيرويي جذب كننده و گرمي بخش در آن هست كه دهانه رگها را باز مي

كند و مسكن درد است .

آرايش: لادن و به ويژه اگر با روغن آس و آب انگور كهنه باشد از لطافتش كه ژرفا

رواست مواد تباه زير پوست را تحليل مي برد و پوست را از آلايش گوشتخوار پاك

مي كند و سبب رويش

مو ،افزوني مو و تراكم مو مي شود .زيرا ماده سازگار با مو را به سوي پوست و

رستنگاه مو مي كشاند .در اوايل طاس شدن و برا ي جلوگيري از ريزش و كم شدن

موي سر بسيار مفيد است .

زخم و قرحه :زخم هاي وخيم و صعب العلاج را خوب مي كند .

سر :لادن مخلوط با روغن گل را در گوش بچكانند ، درد تسكين مي يابد . از داروهاي

ضد سردرد و تپش مي باشد .

نفس كش :خوردنش داروي سرفه است .

اندام هاي دفعي :فرزجه از لادن ورم و زخم را از بين مي برد .

اگر با آب انگور غليظ كهنه خورده شود شكم را بند مي آورد و بول را ريزش مي دهد .

هوه چوبه

هوه چوبه چيست و چه منافعي دارد؟

بعضي گويند همان حسن الحمار (گل قاصد )است كه آن را شنجار هم مي نامند .گياهي

است داراي كرك و خاردار .زبر و سياه رنگ . برگهايش زياد و به ساقه چسبيده .بيخ

آن به ستبري انگشت و بسيار سرخ رنگ است و اگر در تابستان به آن دست بزنند

دست را رنگ مي كند .

آرايش :با سركه

بر لك و پيس بمالند مفيد است و آن را بكلي از بين مي برد . در

معالجه پوست پوست شدن بدن بسيار مفيد است و برگش از بيخ آن كم تأثيرتر است .

دمل و جوش :مخلوط با آرد كشك باد سرخ را از بين مي برد .

زخم و قرحه :با موم مخلوط مي كنند و برزخم مي گذارند مفيد است و به ويژه براي

سوختگي آتش بسيار سودمند است .

اندام ها ي غذا :ريشه اش معده را دباغي مي كند . آن را بجوشانند و با عسل آب رقيق

بخورند در مداواي يرقان و درد طحال سودمند است .

اندام هاي دفعي :آن را در عسل آب بجوشانند يا با عسل آب بخورند درد كليه و سنگ

كليه را از بين مي برد .

خلط هاي مراري را تحليل مي برد .ريشه زرد آن برگ همراه زوفا و خردل كرم ها را

مي كشد و بيرون مي راند .

تب ها :پخته بيخ اين گياه با عسل آب تب هاي مزمن را از بين مي برد .

زهرها :پخته ميوه سرخ و برگ زرد را بجوند و بر حشره موذي تف كنند مي كشد .در

مارگزيدگي نيز سودمند است .

هليله

هليله چند نوع است و چه خواصي دارد؟

چندين گونه است زرد نارسيده ، هليله سياه هندي كه رسيده و چاق تر از نارسيده است

.

هليله كابلي از همه قسم هاي هليله درشت تر است .

هليله چيني هم هست كه از همه باريك تر و ريزتر و سبك تر است .

بهترينش زرد بسيار ،زرد مايل به سبز

سنگين وزن و پر مايه و سخت است .

هليله كابلي هر آنچه پر گوشت تر و سنگين تر است و در آب فرو نشيند و رنگش به

سرخي بزند بهتر است .

از هليله چيني هر آنچه نوك دارد خوب است .

مزاج :مي گويند هليله زرد از سياه آن گرم تر است . مي گويند هليله هندي كمتر از هليله

كابلي سرد است .همه ي هليله ها سرد و خشكند .

خاصيت :همه انواعش در بيماري مراره مفيد است .

آرايش:هليله سياه رنگ و رو را زرد مي گرداند .

دمل و جوش :همه انواع هليله در معالجه جذام مفيدند .

سر :هليله كابلي دواي سردرد است و حواس و هوش و عقل را نيرو مي دهد .

چشم :هليله زرد در سست شدن جسم معالج است و اگر در چشم بكشند مواد سيلاني را

قطع مي كند .

سينه :خوردن آن تپش و علت ناشي از ترس را درمان مي كند .

اندام هاي غذا :هليله عموماً و به ويژه دو نوع سياهش و علي الخصوص پرورده مرباي

آنها تقويت معده مي كنند ،سستي معده را از بين ببرند ، معده را دباغ مي دهند ،تنقيه مي

كنند ، خشك مي نمايند و كمك هضم طعام هستند . هليله زرد باغ خوبي براي معده

است .اما هليله چيني در اين عمل از كابلي ناتوان تر است .هليله كابلي نوعي دل بهم

خوردن به دنبال دارد . ولي در علاج استسقا سودمند است .

اندام هاي دفعي :هليله هاي كابلي و هندي با روغن زيتون بجوشند شكم را بند مي آورند

.

هليله

زرد براي بيرون راندن صفرا و بلغم اندكي خوب است .

هليله سياه سودا را بيرون مي آورد و در علاج بواسير مفيد است .

هليله كابلي سودا و بلغم را خارج مي كند و مي گويند داروي قولنج است .

تب ها :هليله كابلي در علاج تب هاي كهنه مفيد است .

هِل

هِل چه خواص دارويي دارد؟

رنگ ميوه آن طلايي و رنگ چوبش شبيه ياقوت است .هل بوي خوش دارد . نوع اول

آنكه طلايي رنگ ، شاداب ، تلخ مزه ، خوشبو است و از همه بهتر است . دردرجه دوم

آنچه چوبش سبزرنگ است و كم بو و در جاهاي مرطوب مي رويد و از قسم سوم

هرآنچه رنگش به سفيدي و سرخي گرايش دارد و پرمايه ، صاف ، گسترده ، بي پيچ و

خم ، برهم آمده ، زبان سوز ، تند مزه و دير شكن است بهتر است .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :نازك مي كند ، مي رساند ، قبض است و قوتش با قوت سوسن زرد برابر

است .

دمل و جوش :ورم گرم را مي رساند .

مفاصل :نقرس داران از آب پز هل بنوشند يا در آن بنشينند فايده مي بينند .

سر :سردرد دنبال دارد و خواب آور است .

برخي گويند اگر بر پيشاني بمالند سردرد را درمان مي كند .

چشم :آب پزش درمان رمد گرم است .

سينه :ورم سرد حجاب حاجز را بر طرف مي نمايد .

اندام هاي غذا :بند آمدگي هاي راه كبد را باز مي كند و آب پزش را در بيماريهاي كبد

مي

خورند .هل زود هضم تر از سوسن زرد است .

اندام هاي دفعي :حيض و بول را روان مي سازد . درد زهدان و زخم زهدان را بر

طرف مي نمايد .كسي كه درد گرده دارد در آب پزش بنشيند و زني كه زهدانش بيمار

است آب پزش را بخورد در ورم دروني مفيد است .

زهرها :ضماد هل و ريحان پادزهر نيش كژدم است .

هزار چشم

گياه هزار چشم چه خواصي دارد؟

شاخه هايش گل هاي جدا گلبرگ دارد و دانه اش زرد مايل به سرخي و شبيه دانه سماق

است .اما سرخي آن به سماق نمي رسد .

جالينوس فرمايد ميوه اش را نيز بخورند خوب است و تنها گلش مفيد نيست .

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت :ورم و جوش را تحليل مي برد و لطيف است و بازكننده و گدازنده.

زخم و قرحه : ضماد برگ آن در علاج سوختگي مفيد است و زخم هاي بزرگ را بهم

مي آورد و زخم هاي پليد را درمان مي كند .

اگر برگ خشكيده آن را بكوبند و بر زخم هاي باد كرده و سست و گنديده بپاشند

سودمند است .

مفاصل :اگر شربت بشود و چهل روز پي اندر پي بخورند بيماري اعصاب را از بين

مي برد و دواي درد سرين است .

اندام هاي دفعي :ادرار بول و حيض مي كند . ثمر آن مراره سودا را بيرون مي راند .

ورس

ورس چيست و چه خواصي دارد؟

چيزي است سرخ به رنگ خون و شبيه زعفران سائيده است .آن را از يمن مي آورند و

گويا تراشه درختي است .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :قبض است .

آرايش :در از بين بردن لكه هاي سياه و كك و مك مفيد است و خوردن آن لكه سفيد

را از بين مي برد .

دمل و جوش :داروي جوش ها است .

زخم و قرحه :در علاج گري ، خارش ، سعفه و بيماري ويروسي سودمند است .

وج

وج چيست و چه فوايدي دارد؟

منظور از وج ريشه گياهي است مانند پاپروس كه در آب هاي راكد مي رويد و براين

ريشه ها چند گرهي است كه به سپيدي مي زنند و بوي بد و كمي بوي وش دارند و مزه

اش تند و تيز است .

بهترينش پرمايه تر و متراكم تر و خوشبوتر است .ديسقوريدوس گويد : بهترين وج آن

است كه سفيد رنگ ،پرمايه ، ميان پر و خوشبو باشد . متخلخل و خراش برداشته خوب

نيست .

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت :باد را پراكنده مي كند و با كرده را فرو مي نشاند .لطافت مي دهد ، زداينده بي

سوزش است و باز مي كند .

آرايش :رنگ و رو را صفا مي دهد . لك و پيس و لكه سفيد برص را مي زدايد

.مفاصل :وج و آب پزش چه ماليدني و چه نوشيدني در علاج ترنجيدگي و گسستگي

ماهيچه سودمند است .

سر :مسكن درد دندان و علاج سنگيني زبان است .

چشم :ستبري قرنيه را باريك

و سفيدي چشم را بر طرف مي سازد .

سينه :آب پزش علاج درد سينه و پهلو است .

اندام هاي غذا :در مداواي درد سرد كبد سودمند است . تقويت كبد مي كند و معده را توان

مي بخشد .سختي طحال را از بين مي برد . طحال را بسيار لاغر مي گرداند .معده را

تنقيه مي نمايد .

پيچ و درد شكم و فتق را علاج مي كند .آب پزش درد زهدان را تسكين مي دهد .ادرار

بول مي كند .حيض را به راه مي اندازد . داروي چكميزك است .

چنانكه گويند شهوت انگيز است و ميل جماع را بر مي انگيزد .

درد روده و خراش روده كه از سرما باشد علاجش با وج است .

زهرها :پادزهر حشرات موذي است .

واله

درباره گياه واله و خواصش توضيح دهيد.

گياه پوسته مانند باريك و نازكي است كه دور ساقه درخت بلوط ، صنوبر و گردو مي

پيچد و بوي معطر دارد .

نوع سفيد رنگ اين گياه مطلوب و نوع سياه رنگش نامطلوب است . ديسقوريدوس گويد

:«بهترين نوع اشنه همان است كه بر ساقه صنوبر مي پيچد و بعد از آن نوعي كه بر

ساقه گردو مي پيچد و هر قدر خوشبوتر باشد بهتر است و نوع سپيد رنگ مايل به آبي

از سپيد ساده مرغوب تر است » .

مزاج :اشنه سرد مايل به ولرم و داراي قبوضيت معتدل است .

خواص درماني :گيرنده ، تحليل برنده و نرم كننده است . نوعي كه بر ساقه صنوبر مي

پيچد گيرندگي معتدل دارد .نوعي كه بر ساقه بلوط مي

نشيند بند آمدگي ها را باز مي كند

و گوشت سست را محكم مي گرداند .

دمل و جوش :مرهم اشنه دمل هاي گرم و ورم هاي گوشت نرم را تسكين مي دهد و

قسمت هاي سفت شده را نرم مي گرداند .

مفاصل :اشنه را در مرهم هاي ضد خستگي بكار مي برند . مرهم و جوشاننده آن

سختي مفاصل را از بين مي برد .

چشم :چشم را جلا مي دهد .

اندام هاي تنفسي و سينه :در معالجه خفقان مفيد است .

اندام هاي تغذيه اي :قي را بند مي آورد ، معده را توان مي بخشد و باد آن را از بين مي

برد .به ويژه خيسانده آن در آشاميدني ها خاصيت گيرندگي دارد و درد كبد ناتوان را

رفع مي كند .

اندام هاي دفعي :انسداد زهدان را باز مي كند .نشستن در آب اشنه براي تسكين درد

زهدان و دفع خون حيض مفيد است .

نيطافيلي

نيطافيلي چيست و چه فوايدي دارد؟

شيره گياهي است كه آن را پنج برگ مي نامند .

خاصيت :بسيار خشكاننده است ولي نه تند و تيزي دارد و نه گزش و سوزش .

ضمادش خونريزي را قطع مي كند .

ورم و جوش :ضمادش علاج خنازير ، سخت شده هاي بلغمي ، كژدمه و گري است .

مفاصل :داروي درد مفاصل و بيماري اعصاب است و اگر ضماد كنند يا بخورند آماس

رطوبتي بيضه را (قليه )فرو مي نشاند .

سر :با آب پز بيخ آن مزمزه بكنند درد دندان را تسكين مي دهد .زخم دهان را خوب مي

كند .برگش را با

آب انگور كهنه سي روز بخورند علاج صرع است .

سينه :آب پزش را در گلو بگردانند زبري گلو برطرف مي شود .افشره بيخش درمان

درد شش است .

افشره اش را با نمك و عسل بياميزند و چند روزي بخورند در يرقان و درد كبد مفيد

است .بيخ و آب پز بيخش باز دارنده اسهال ، علاج زخم روده و داروي بواسير است .

تب ها :برگش با ادرو مالي يا با آب انگور كهنه تب نوبه و سه اندرميان را دوا مي كند .

زهرها :افشره بيخش سم قاتل است .

نيل

گياه نيل چه خواصي دارد؟

دو نوع است :كاشتني و بياباني .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :گيرنده است و خونريزي را باز مي دارد .نيل كاشتني خشكاننده اي قوي و بي

گزش است .

در نيل بياباني تند مزاجي هست ،از كاشتني خشكاننده تر است و مواد را از ژرفا جذب

مي كند .

آرايش: لكه هاي سياه و لك و پيس را مي زدايد و در كم مويي مفيد است .

ورم و جوش :نيل آماس فروهشتگي و سست اندامي را فرو مي نشاند . زخم هاي پليد را

در اندام هاي سخت علاج مي كند .

عموماً هر ورمي كه نوخاسته است علاجش با نيل است . نيل و آرد جو را ضماد كنند

باد سرخ و مورچگي را مداوا مي كند .

زخم و قرحه :نيل كاشتني كه بسيار خشكاننده است زخم هاي گرم بدن هاي سخت را

درمان مي كند .نيل بياباني حدتي دارد و در علاج زخم گنديده اثري عجيب دارد .نيل

كاشتني كه حدت

كم دارد و ملايم است براي علاج زخم ها بهتر است .

سائيده نيل كاشتني با عسل در سوختگي مفيد و زخم عصب را درمان مي كند و اگر با

آرد شلمك باشد در جذب و بركشيدن خار و پيكان سودمند است .

سينه :سرفه قي آور كودكان را علاج است افشره اش نيز در اين زمينه مفيد است

.درمان زخم شش و درد شديد سودايي درون است .

اندام هايي غذايي :نيل و به ويژه نيل بياباني به نفع طحال است .

نشاسته

نشاسته چه خواصي دارد؟

مزاج :سرد و خشك است .

خاصيت :توان بخش و نرم كننده است .بايد نشاسته را با سه برابرش آب بپزند .

آرايش:نشاسته و زعفران را بر پوست مالند لكه سياهه را بر مي دارد .

زخم :زخم را بهم مي آورد و خوب مي كند .

چشم :مواد سيلاني را از چشم دور مي كند .

سينه :سينه را نرم مي كند . سوپ نشاسته سرماخوردگي سينه را از بين مي برد .

اندام هاي دفعي :نشاسته تنها يا با عدس شكم را بند مي آورد و از اختلاف مراره

جلوگيري مي كند .

نرثقيس

گياه نرثقيس چه فوايدي دارد؟

اين گياه دارويي است گرم و در مغز آن پيه سبز رنگ و بسيار قبض هست و اگر با

روغن زيتون باشد عرق آور است .

سر :در سوراخ بيني بدمند خون دماغ قطع مي شود .

نفس و سينه :مغز تر آن هر خوني را كه در سينه گرد آمده بيرون مي آورد .

مغزش اسهال مزمن را علاج است .

زهرها :با آب انگور كهنه بخورند پادزهر مار است .

نخود

نخود چند نوع است و چه خواصي دارد؟

عموماً دو نوع است :كاشتني است و بياباني .جنس نخود به رنگهاي گوناگون ديده مي

شود .نخود سفيد ، سرخ ، سياه و گاودانه رنگ .نخود بياباني تند مزه تر و تلخ تر از

نخود كاشتني و گرمي بخش تر است .در تأثير دارويي با نخود كاشتني برابر است ولي

غذايي كه در نخود كاشتني است بهتر است .

مزاج :نخود سفيد گرم و خشك و نخود سياه از آن قوي تر است .

خاصيت :هر دو نوع نخود بازكن و نرمي بخش و تكه كننده هستند .

همه انواع نخود بهترين غذاي شش است .

آرايش :خوردن و پاشيدن آب نخود در زدودن كك و مك و زيبا كردن رنگ مؤثر

است .

دمل و جوش :در علاج ورم گرم ، ورم سخت ، ورم غده ها و ساير ورم ها مفيد است .

زخم و قرحه :روغن نخود داروي بيماري ويروسي است .

آرد نخود زخم هاي پليد و سرطاني و خارشي را دوا مي كند .

مفاصل :علاج درد پشت مي باشد .

سر :جوش هاي

تر سر را از بين مي برد . خيس شده اش مسكن درد دندان ، و داروي

ورم گرم و سخت لثه و معالج ورم هاي بيخ گوش است .

سينه :صدا را صاف مي نمايد . از هر غذايي براي شش بهتر است و سوپ آرد نخود

بسيار با شش سازگار است .

اندام هاي غذا :آب پز نخود داروي استسقا و يرقان است .هر نخودي و به ويژه نخود

گاودانه اي رنگ و سياه گرفتگي هاي كبد و طحال را باز

مي كند.

خوردن نخود نه در آغاز غذا خوب است و نه بعد از پايان آن ، بهتر آن است كه در

ميان غذا خورده شود .

اندام هاي دفعي :آب پز نخود سياه همراه با روغن بادام و ترب و كرفس سنگ آبدان و

گرده را خرد مي كند .

نخود براي زخم زخم مثانه بد است .

بسيار شهوت انگيز است .

همه نوع نخود ملين است و گرفتگي كليه را باز مي كند و به ويژه نخود سياه و گاودانه

رنگ آن مؤثرتر است .

بعضي گويند :نخود را در سركه بخيسانند و ناشتا بنوشند و تا نيم روز صبر كنند كرم

را مي كشد .

بقراط فرمايد :در نخود دو گوهر موجود است كه در پختن از دست مي دهد ،يكي شور

است كه ملين شكم و دومي شيرين كه بول را روان مي سازد و آن گوهر شيرين شهوت

انگيز است .

صنوبر

خواص صنوبر چيست؟

درختش مشهور است .

مزاج :الياف صنوبر بزرگ بسيار قوي و الياف صنوبري كه آن را فوفي مي گويند

ناتوان تر است

.

خاصيت :اليافش بسيار قبوضيت دارد . كرمي كه در صنوبر است در برندگي همانند

آلاكلنگ است .

زخم و قرحه :اليافش زخم را بهبود مي دهد . در علاج زخم ناشي از سوختگي مفيد است

.اليافش به اندازه اي گيرنده است كه مي تواند پوست انداختن از ضمادش شفا يابد

.اليافش را بسايند و گردش را بر سوخته آب گرم بپاشند مفيد است .ساييده برگش را بر

زخم بگذارند زخم را بهم مي چسباند .

اليافش در علاج جاي ضربه خوردن مفيد و بهم آورنده زخم است و برگش كه نمناك تر

است در اين زمينه از الياف مؤثرتر است .

سر:آب پز پوست صنوبر را در دهان بگردانند بسيار بلغم بيرون مي آورد.

درآب جوشيده اليافش را با سركه دردهان بگردانند درد دندان تسكين مي يابد .آب پز

الياف صنوبر و سركه را در دهان بگردانند بلغم هاي بسيار سرازير مي كند .

چشم :دود صنوبر از ريزش مژه جلوگيري و خوره گوشه چشم را درمان مي كند .

سينه :دانه اش داروي سرفه كهنه است .

اندام هاي غذا :خوردن پوست و برگ صنوبر درد كبد را درمان مي كند .

اندام هاي راننده :دانه اش شكم را بند مي آورد . تخم صنوبر با تخم خيار چنبر همراه

آب انگور كهنه سياه انگور خورده شود ريزش بول مي دهد و علاج زخم گرده و آبدان

است .الياف صنوبر شكم را بند مي آورد . فوايد صنوبر هندي چيست؟ •

از تيره سرو كوهي است و آن را صنوبر هندي مي گويند .

چوب هايش به چوب زرنباد شبيه است كمي تندمزه

و شيره اش گرم و تند مزه و

تشنگي آور است .

مزاج :خشك و گرم است .

خاصيت :تند مزگي شير آن چنان است كه مي سوزاند و قابض است .

مفاصل :در مداواي سستي اعصاب و فلج و دهان كجي بهترين علاج است .

سر :در علاج بيماري هاي سرد مغز و سكته و صرع سودمند است .

اندام هاي غذا :شيرش تشنگي آور است .

اندام هاي دفعي :سنگ كليه و مثانه را خرد مي كند . شكم را بند مي آورد . سستي مقعد

را بر طرف مي كند به شرطي كه در آب پزش بنشينند .

عاليون

گياه عاليون چه خواصي دارد؟

بعضي اين گياه را غاليون و گروهي (عالاريون )مي گويند و همه به معني شيربند است

.زيرا همچون پنير مايه شير را مي بنداند .

برگ و شاخه اين گياه شبيه برگ و شاخه (حرينان )است .

خاصيت :گلش ضماد شود در خونريزي مفيد است .

زخم :گل و برگش داروي سوختگي است .

مفاصل :آن را با موم و روغن گل مخلوط كنند و نمك بزنند تا سفيد شود داروي

خستگي و علاج درد ناشي از خستگي است .

اندام هاي راننده :بيخش شهوت انگيز است .

عالوسيس

عالوسيس چيست و چه منافعي دارد؟

بعضي گويند اين گياه را در طبرستان (بربهم )مي گويند .

گياهي است كه تماماً به گزنه مي ماند .ليكن برگش از برگ گزنه صاف تر است و اگر

در دست فشار دهي بويي بسيار بد مي پراكند .

خاصيت :سفتي ها را نرم مي كند .

زخم :در علاج زخم پليد و خوره مفيد است .

ورم :ضماد كنند و نيم گرم روزي دو بار بر ورم بگذارند ورم هاي سرطاني و خنازير

و ساير ورم ها را علاج مي كند .

سر :برگ و شاخه هايش ضماد شود در علاج ورم پشت گوش و لوزتين مفيد است .

شاه افسر _ ناخنگ

گياه شاه افسر _ ناخنگ چه خواصي دارد؟

گياهي است به رنگ كاه به شكل هلالي (ماه نو ) با وجود تخلخلي كه دارد تا اندازه اي

سخت است .گاهي به رنگ سپيد و گاهي زرد رنگ است .

ديسقوريدوس گويد : بعضي ها اين گياه را «ايسقيفون » مي نامند .

گياهي است خشك داراي شاخه هاي زياد و چهار گوش كه به سپيدي مي زنند و خم مي

شوند .برگ اين گياه شبيه برگ درخت به است ليكن اندكي درازتر از آن است .كمي

زبر است و كركدار و رنگش به سپيدي متمايل است و در جاهاي زبر و خشن مي رويد

.بهترين نوع مورد استفاده اش گونه اي است كه سخت تر است رنگش كمي به سپيدي

مي گرايد مزه اش تلخ تر و بويش تند و آشكار است .

ديسقوريدوس گويد :بهترين نوع آن به رنگ زعفران است كه داراي بوي قوي تر مي

باشد .

قابض و تحليل برنده است .

مزاج :گرم و خشك است .

دمل و جوش :اين گياه خود به خود در علاج دمل هاي گرم و سخت مفيد است .

زخم و قرحه تر :گياه را در آب حل مي كنند و زخم را بدان مي شويند يا اينكه گياه را با

داروهاي خشك كننده از قبيل مازو ، گل خشك و عدس مخلوط مي كنند .

اندام هاي سر :ضماد اين گياه ورم گوش ها را فرو مي نشاند و درد گوش را از بين مي

برد .اگر افشره آن را در گوش بچكانند درد گوش را بهتر از ضمادش چاره مي كند .

اگر آن را در آب حل كنند سردرد را از بين مي برد .

چشم :ضمادش با داروهاي ذكر شده چاره ساز ورم چشم است .

اندام هاي دفعي :ضماد آن با داروهاي نامبرده ورم مقعد و بيضه ها را فرو مي نشاند

.اگر ساقه هاي آن را با برگ هايش بجوشانند و آن را بنوشند ادرارآور است ، حيض

را روان مي سازد .

اگر با آب جوشانده آن خود را شستشو دهند خارش بيضه ها را فرو

مي نشاند.

شاه تره _ تخم ترتيزك

خواص شاه تره _ تخم ترتيزك بياباني چيست؟

ديسقوريدوس گويد :بهترين ترتيزك در سرزمين بابل مي رويد كه قوتش هم رديف

قوت خردل و تخم ترب است .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :گرمي بخش ، تحليل بر ،رساننده و نرمش دهنده است و ريم و چرك گري را

خشك مي نمايد .

آرايش :خوردن يا ماليدن آن مو را از ريزش باز مي دارد .

دمل و جوش :داروي ورم بلغمي است .با آب و نمك ضماد شود دمل ها را شفا مي

بخشد .

زخم و قرحه :در علاج گري چركين و قوباء(نوعي بيماري ويروسي) مفيد است . با

عسل همراه باشد جوش عسلي را از بين مي برد و پليدي آتش فارسي را بر مي اندازد .

مفاصل :خوردنش و ضمادش كه همراه سركه و قاوت جو باشد داروي بيماري اعصاب

است .

اگر بيماري بيماري اعصاب همراه با اسهالي باشد كه خون در مدفوع ديده شود اين

دارو را حقنه(وارد كردن مانند شياف ،آمپول و ...) كنند مفيد است .در علاج سست

بودن همه پي ها بسيار سودمند است .

سينه : شش را تنقيه مي كند ، داروي برنشيت است . تخم ترتيزك نيز از داروهاي

برنشيت است .

از آنجا كه داراي قوت قطع كننده و نرمش دهنده است آن را با سوپ مخلوط كنند براي

برنشيت بسيار خوب است .

اندام هاي غذا :معده و كبد را گرمي مي دهد .ستبري طحال را از بين مي برد و به ويژه

اگر با عسل ضماد شود .

اندام هاي دفعي :شهوت انگيز و كرم كش است .حيض را روان مي سازد .در روغن

جوشيده اش بندآور شكم است و به ويژه اگر نكوبيده باشد ، چون سائيدن لزجي آن را

از بين مي برد .در علاج قولنج مفيد است .

اگر كوبيده آن را با آب گرم بنوشند مسهل و بادشكن روده ها است .

زهرها :خوردن آن يا ضمادش با عسل پادزهر حشرات است و اگر بسوزانند حشرات

از دودش گريزانند .

شاه دانه

فوايد

شاه دانه چيست؟

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت :باد را از بين مي برد . بسيار خشكاننده و خلطش كم و ناپسند است .

ورم و جوش :بيخ شاه دانه بياباني را بپزند و بر ورم گرم كه در جاي سخت بر آمده و

كيموس ها در آن جاي گرفته اند ضماد گذارند گرمي را خاموش مي كند و سخت را نرم

مي نمايد .

سر :از گرمي كه دارد مي آورد .افشره اش درد گوش را از بين مي برد. روغن و

برگش شوره سر را از بين مي برد .

چشم :تم چشم مي آورد .

اندام هاي غذا :دانه اش دير هضم و براي معده بد است .

اندام هاي راننده :زيادش خورند آب مني را مي خشكاند .

شاه پسند

گياه شاه پسند جه خواصي دارد؟

دانه اين گياه تقريباً به دانه آس مي ماند .

مزاج :گرم و تر است .

زخم و قرحه :زخم را بهم مي آورد .زخم پليد را از سرايت باز مي دارد به شرطي كه با

سركه ضماد شود .

ورم و جوش :ورم بلغمي را نرم مي كند .

آرايش :آب پزش مو را سياه مي كند .

اندام هاي راننده :آب پز شاخه اش بول و حيض را راه مي اندازد .اگر خود را با آن

بشويند خارش عورت را تسكين مي دهد .

شبدر

شبدر چند نوع است و چه خواصي دارد؟

شبدر گياهي است كه سه نوع دارد :بياباني ، كاشتني و مصري . تخم آن را نان مي كنند

و مي خورند .

مزاج : گرم و خشك

خاصيت :شبدر كاشتني به اعتدال مي زدايد و مي خشكاند . شبدر بياباني قبض و گري

رسان است و روغنش بادهاي پرمايه را پراكنده مي سازد .

آرايش :شبدر كاشتني و بياباني هر دو داروي لكه هاي سياه رخسارند .

زخم و قرحه :افشره شبدر كاشتني كه با عسل باشد زخم را تنقيه

مي كند.

مفاصل :روغنش داروي درد مفاصل است .

سر :افشره اش را به بيني كشند عطسه مي آورد و برا ي بيماران صرع بسيار مفيد

است .

چشم :افشره شبدر كاشتني و به ويژه اگر با عسل باشد سفيدي چشم و تم چشم را چاره

مي كند .

سينه :هر نوع از شبدر و به ويژه بياباني آن درد دنده ها را كه از بلغ باشد دوا مي كند

.خناق و درد

گلو مي آورد و در اين حالت علاجش گشنيز و كاسني و كاهو است كه

آسيبش را دفع مي كنند .

اندام هاي غذا :علاج درد سرد بادزاي معده است .روغنش در سر آغاز استسقا داروي

خوبي است .

اندام هاي دفعي :ادرار بول و حيض مي دهد .شبدر بياباني با شربت تخم پنيرك بستاني

داروي درد مثانه است .روغن شبدر علاج درد بيضه ها و زهدان است .

شبدر بياباني قي و اسهال را درمان مي كند . شكم را بند مي آورد . شبدر و تخمش

شهوت انگيز است .

تب ها :كسي كه تب نوبه دارد اگر سه برگ يا سه دانه از تخم شبدر بخورد يا اگر در

تب سه اندر ميان چهار برگ يا چهار دانه از تخمش را بخورد نوبت تب ها بهم مي

خورد .

زهرها :آب شبدر بر جاي نيش كژدم بپاشند فوراً تسكين مي يابد .اما اگر بر اندامي

درست پاشند سوزش و درد پيدا مي شود .

تخمش از خود شبدر در علاج نيش كژدم قوي تر است .

شويد

خواص شويد چيست؟

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت :خلط سرد را مي رساند ، درد را تسكين مي دهد ، باد را

مي پراكند .روغنش نيز همين تأثيرها را دارد و بسيار نرم كننده است .

ورم :ورم ها را مي رساند .

زخم :خاكسترش در علاج زخم هاي سست و شل مفيد است .

مفاصل :روغنش درد مفاصل و شبيه آن را آرام مي كند .

سر :شبت و به ويژه روغنش خواب آور است . افشره اش در علاج درد

گوش كه

سودايي باشد و در برچيدن رطوبت هاي گوش مفيد است .

چشم :هميشه بخورند ديد را ضعيف مي كند .

سينه :شبت و تخم شبت شير را به راه مي اندازد و به ويژه در كسي كه شير بسيار دارد

، بسيار مؤثر است كه شيررا زيادتر مي كند .

اندام هاي غذا :سكسكه اي كه ناشي از بالا آمدن طعام و پر شدن معده باشد علاجش با

شبت است .

اندام هاي راننده :آب پزش حقنه(وارد كردن مانند شياف ،آمپول و ...) شود ، يا در آن

بنشينند درد و پيچش روده تسكين مي يابد .تخم شبت بواسير بر آمده را قطع مي كند .

خاكسترش داروي زخم ذكر و پيزي است

شرنگ ، هندوانه ابوجهل

خواص شرنگ ، هندوانه ابوجهل چيست؟

شرنگ بر دو نوع است :نر و ماده

شرنگ نر اليافي و شرنگ ماده سست و سفيد رنگ و نرم است .سفيد بسيار سفيد و

نرم بسيار خوب است .سياهش بد است و بايد وقتي آن را مي چينند پيهش را فوراً

بيرون نياورند .

مزاج :گرم و خشك .

خاصيت :گدازنده ، تكه كننده ، بسيار جاذب ، برگ سبز آن خون دماغ را بند مي آورد .

آرايش: در مداواي جذام و واريس ، پاغر ، بر پوست بمالند مفيد است .

دمل و جوش :برگ شادابش ورم ها را مي رساند و تحليل مي برد .

مفاصل :در علاج درد پي و مفاصل و بيماري اعصاب و نقرس سرد بسيار مفيد است .

سر :مغز را مي پالايد بيخ شرنگ را با سركه بپزند و مزمزه كنند درد دندان را فرو مي

نشاند .شرنگ را در روغن زيتون بجوشانند و آن را در گوش بچكانند صداي گوش را

از بين مي برد . كشيدن دندان را آسان مي كند .

نفس كش و سينه :در علاج بلند نفسي بدان قي كنند بسيار خوب است .

اندام هاي غذا :بيخ شرنگ در علاج استسقا خوب است ولي با معده ناسازگار مي باشد .

در بيرون راندن بلغم پرمايه و غليظ از مفاصل و پي ها ويژگي دارد .

زرداب را روان مي سازد و براي علاج قولنج تر و بادي دارويي است بسيار سودمند و

شايد خون را هم بيرون آورد .

از آنجا كه در روده ماندگار نيست و بسيار زودگذر است تلخي اش تأثير چشمگيري بر

روده ندارد .در مداواي بيماري هاي گرده و آبدان مفيد است .

زهرها :شرنگي كه هنوز به رنگ سبز است و چيده شده زياد از اندازه مسهل و زياد

لازم قي آور است.بيماررا آزارمي دهد وشايد كشنده باشد. يخ شرنگ پادزهر مار است

.در خنثي كردن سم كژدم بهترين پادزهر است خوردن و پاشيدن آب پز آن بسيار مفيد

است .

شفتالو

خواص شفتالو را بيان كنيد.

مزاج :سرد و تر است .

خاصيت :رطوبتش زود مي گندد .ملين است و كمي گيرندگي دارد . نارسش گيرنده تر

است .

آرايش:برگش را به تن بمالند خوش بو مي شود .

سر :آب برگش كرم هاي گوش را مي كشد ،روغنش در علاج سردرد نصفي و درد

سرد و گرم گوش سودمند است .

اندام هاي غذا :رسيده اش براي معده خوب و اشتهاآور است و بهتر آن است كه قبل

از

غذا بخورند و بر چيزي ديگر نخورند كه خودش فاسد شود و چيزي را فاسد گرداند .

اندام هاي راننده :برگش را بر ناف ببندند كشنده كرم شكم است .خوردن افشره شكوفه

و برگش داروي كرم است .

رسيده اش ملين است و نارسيده آن قبض .

شقورس

گياه شقورس چه منافعي دارد؟

خاصيت :گرم است و افشره اش را در علاج دردها مي خورند .

آرايش:سبزش را با آب انگور كهنه بر پوست بمالند علاج لك و پيس است .

زخم :زخم مزمن را بهم مي چسباند و گردش را بر گوشت زائد بپاشند مفيد است .

مفاصل : با سركه بر نقرس بمالند مفيد است .

سينه :با شيريني ها بليسند داروي سرفه است .

اندام هاي غذا :مقداري را با ادرومالي بخورند سوزش معده را تسكين مي دهد .

اندام هاي راننده :اگر زنان بردارند در ريزش حيض ملايم است .

شلكا انجير

شلكا انجير چيست و چه منافعي دارد؟

ديسقوريدوس در كتاب خود گويد :درختي است تنومند ، به درخت انجير مي ماند و

شيره بسيار دارد .برگش شبيه برگ توت و ساليانه سه الي چهار بار ميوه مي دهد .

ميوه اش از جوانه شاخه ها سر بر نمي زند ، چنان كه در درخت انجير ديده مي شود ،

بلكه ميوه آن از ساقه شاخه ها و به انجير بياباني شبيه است .

مزه اش از انجير نارسيده شيرين تر و دانه هايش به بزرگي دانه انجير

نيستند .مزاج : گرم و تر است .

خاصيت :از شيره درخت آن قرص مي سازند و حقنه(وارد كردن مانند شياف ،آمپول و

...) مي شود كه ملين است و بسيار گدازنده .

اندام هاي غذا :با معده ناسازگار است .

زخم و قرحه :شيره آن چسبنده است و زخم هاي دشوار را درمان مي كند. دمل و جوش

:آماس هاي سخت را نرم مي كند .

اندام هاي دفعي :مسهل است

.

تب ها :شيره درخت آن در علاج تب لرز مفيد است .

زهرها :شيره آن را بر جاي نيش بمالند پادزهر حشرات است .

شلمك

خواص گياه شلمك چيست؟

گياهي است كه در ميان گندم زار مي رويد .

مزاج : گرم و خشك

خاصيت :لطيف ، زداينده ، تحليل برنده .

آرايش :مخلوط آن را با گوگرد بر لك و پيس بمالند مفيد است .

ورم و جوش :با تخم كتان بر ورم و خنازير بگذارند نرم مي كند .

زخم و قرحه :شلمكي را كه با گندم روئيده اگر بر زخم بمالند يا بسايند و بر زخم بپاشند

مفيد است .ماليدنش داروي قوباء(نوعي بيماري ويروسي) است با پوست ترب بر زخم

بگذارند مفيد است .

مفاصل :در عسل آب بپزند و ضماد كنند علاج بيماري اعصاب است .

سر :مستي و بيهوشي مي آورد .

اندام هاي راننده :شلمك و به ويژه با قاوت جو را بسوزانند و دودش را بركشند به

باردار شدن زن كمك مي نمايد .

شنبليله

شنبليله چه خواصي دارد؟

مزاج :گرم و خشك و رطوبتي بيگانه دارد .

خاصيت :رساننده و نرمي بخش است .

آرايش: روغنش همراه آس براي مو مفيد است .اثر زخم را از بين مي برد .

ماده لعابي تخم شنبليله و به ويژه اگر با روغن گل باشد ترك هاي ناشي از سرما را

درمان مي كند .

در داروهاي لكه هاي سياه رخساره و زيبا شدن رنگ و دگرگوني بوي دهان و بوي بد

تن و عرق مفيد است .

ورم و جوش :ورم هاي بلغمي و سخت را از بين مي برد .

آرد شنبليله ورم هاي گرم پديد و ناپديد را شفا مي دهد ، به شرطي كه التهاب نكرده و تا

اندازه اي سخت باشند

.ورم هاي اندروني را نرم مي نمايد و مي رساند .

زخم :با روغن گل داروي زخم مي باشد .

سر :سرشويه كنند شوره را از بين مي برد . سردرد مي آورد و به ويژه اگر با آبكامه

باشد اما آبكامه براي معده خوب است و اگر همراه شنبليله باشد از گزندش به معده مي

كاهد .

چشم :آب پز شنبليله نقطه سرخ چشم را بر طرف مي كند . بر چشم بمالند مواد غليظ را

كه سبب آماس چشم مي شوند از بين مي برد .

سينه :صدا را صاف مي كند ، كمي غذا به شش مي دهد . سينه و گلو را نرم مي كند .

سرفه و برنشيت را تسكين مي دهد و به ويژه اگر با عسل يا انجير يا خرما بپزند .در

علاج آماس و درد و بهم آمدن زهدان در آب پزش بنشينند مفيد است .

آب پزش با سركه كه داروي زخم روده است . شنبليله سبز را بخورند و سركه بر آن

سر بكشند داروي زخم معده است .آب پزش همراه آب علاج اسهال است .

روغنش آماس مقعد را فرو مي نشاند .حقنه(وارد كردن مانند شياف ،آمپول و ...) اش

پيچش و درد شكم را بر طرف مي كند .آب پز آن با عسل رطوبت هاي پرمايه را از

معده سرازير مي كند .

بول و حيض را روان مي سازد .زناني كه زهدان سخت دارند و به دشواري بچه مي

آورند و زهدان خشك دارند فرزجه شنبليله و پيه اردك بسازند و همين را كساني كه

بواسير دارند انجام دهند مفيد است .

شوكران (بيخ تفتي )

خواص گياه شوكران (بيخ تفتي ) چيست؟

ديسقوريدوس گويد :گياهي است كه مردم گرگان آن را (بوط )مي خوانند .

مزاج :سرد و خشك

خاصيت :خونريزي را بند مي آورد .

آرايش :به علت سردي زياد كه دارد اگر بر جاي موي چيده بمالند مانع بازروئيدن مو

مي شود .بر پستان بمالند بزرگ نمي شود .

ورم :افشره اش داروي جمره و مورچگي است .

مفاصل :بر نقرس گرم بمالند مفيد است .

سر :گويند افشره اش رطوبت هاي گوش را از بين مي برد .

چشم :داروي چشم درد است .

سينه :بر پستان بگذارند بزرگ نمي شود و بي اراده شير از آن نمي تراود .

اندام هاي راننده :خونريزي را بند مي آورد . داروي درد زهدان است .

بر بيضه بگذارند بزرگ نمي شود .

زهرها :سم قاتل است .

خربزه

خربزه چه خواصي دارد؟

ريشه اش خشكي آور است .

خاصيت :رسيده اش لطيف و كالش متراكم است .مزاج خربزه نارسيده مزاج خيار است

و به هر حال باز كننده است .گرمك از حيث خلط از ساير انواع خربزه بهتر

است.گوشت آن زداينده و به ويژه تخمش بسيار جلادهنده است

خربزه رسيده و نارسيده هر دو زداينده و تخم آن بيشتر زداينده است .

خربزه با هر خلطي كه در معده باشد مي سازد و تبديل به آن خلط مي شود .

خربزه بيشتر ميل به بلغم شدن مي كند تا صفرا و سودا شدن .گرمك زود تغيير نمي

كند .

آرايش :خربزه و به ويژه پوست و مغز آن پوست را پاك مي كند . در برداشتن لكه

هاي

سياه و سفيد پوست و التهاب پوست مفيد است و اگر مغز آن را چنان كه هست با

آرد گندم خمير كنند و درآفتاب خشك كنند مفيدتر

است .

چشم :پوستش را بر پيشاني بچسبانند مانع نزله هاي چشم مي شود و داروي بسيار

خوبي است .

اندام هاي غذا :خربزه عموماً و به ويژه ريشه اش قي آور است . خربزه اگر خوب هضم

نشود قي آور و مسهل مي گردد .گرمك دير هضم است مگر اينكه با همه محتوياتش

خورده شود . گرمك از خربزه مغذي تر و خلطش بهتر است .

خربزه را بايد بعد از خوردن طعام خورد ،درغير اين صورت دل را بهم مي زند و قي

مي آورد .بهتر آن است كه بعد از خربزه كسي كه گرمي دارد سكنجبين بخورد و كسي

كه رطوبتش زياد است كندر يا زنجفيل پرورده .

اندام هاي دفعي :كال و رسيده اش مدر بول است و علاج براي سنگ مثانه و كليه ولي

بشرطي كه سنگ ريز باشد و در خرد كردن سنگ كليه

ويژگي دارد .

گرمك كمتر ادرار آور و شيرين تر است و از خربزه زودتر به معده مي رسد و به

ويژه اگر گرمك نرم باشد .

زهرها :اگرخربزه در معده فاسد شود ،سم مي گردد و هرگاه سنگيني معده حس شود

بايد بسرعت معده را خالي كنند و به هر وسيله اي باشد استفراغ نمايند .

خرفه

خرفه چه فوايدي دارد؟

گياهي است شناخته شده .افشره اش در تأثير درماني بهتر از هر جزء آن است .

خاصيت :قابض است .نزيف و سيلان هاي مزمن را قطع مي نمايد .

ارزش غذايي آن

كم ، ولي در بركندن صفرا بسيار مؤثر است .

آرايش :بر زگيل بسايند زگيل را بر مي كند .

دمل و جوش :ضمادش در ورم هاي گرم كه بيم گنديدن مي رود و در باد سرخ مفيد

است .

سر:به صورت محلول اگر سر را با آب آن بشويند جوش هاي سر را از بين مي برد

.كندي دندان را كه از خوردن ترشي باشد از بين مي برد زيرا زبري دندان را برطرف

مي كند .سردرد ضرباني را تسكين

مي بخشد.

چشم :اگر در چشم بكشند براي چشم درد مفيد است ولي زيادش تيرگي مي آورد .

اندام هاي تنفسي :افشره آن با گسي كه دارد براي خون بر آوردن مفيد

است.

اندام هاي غذا :خوردن و ضمادش در معالجه التهاب معده ، كبد و استفراغ تلخ (مراري )

سودمند است .ليكن اشتها را ضعيف مي كند .

اندام هاي دفعي :حقنه خرفه خراش روده را بر طرف مي سازد . در اسهال مراري مفيد

است .قرحه و درد كليه و مثانه را از بين مي برد و در اكثر حالات اشتهاي خوراك و

اشتهاي جماع را از بين مي برد .اما به عقيده ما سرجويه شهوت انگيز است .شايد آنچه

او فرمايد راجع به مزاج هاي گرم و خشك باشد .

خرفه در بازداشتن نزيف حيض و در معالجه سوزش زهدان سودمند است .

آب خرفه داروي بواسير خوني است .افشره اش كرم كدو را

بيرون مي آورد .اگر خرفه را بريان كنند و بخورند اسهال قطع مي شود .

تب ها :در علاج تب هاي گرم مفيد است .

خرماي كال و نيمه

رسيده

هردو نوع مشهورند و ميوه گرمسيري هستند .

مزاج :سرد و خشك .خرماي كال از خرماي زرد قابض تر است .

خاصيت :خرما نفاخ است و به ويژه اگر بعد از آن آب بخورند .سركه خرما در آغاز

شيرين شدنش قرقر براه مي اندازد و راه بندان هايي در درون ايجاد مي كند .

پخته غوره خرما ،خرماي كال ،التهابات را تسكين مي دهد و حرارت غريزي را بحال

خود مي گذارد .

خوردن كال و كم رسيده خرما چون زياد باشد خلط هاي پديد مي آيند .

سر :خرماي كال سردرد مي آورد و اگر بيش از حد بخورند شايد سكته ببار آورد .

خرماي كامل و كم رسيده هر دو براي لثه و گوشت ميان دندانها مفيدند .

سينه :با سينه و شش ناسازگارند .

اندام هاي غذا :معده را دباغي مي كنند .در كبد بستگي ايجاد مي كنند . دير هضم اند و

تردش دير هضم تر است .ارزش غذايي آنها كم است و شيرين به هضم نزديك تر است

.

اندام هاي دفعي :هر يك از آن دو قبوضيت دارند و به ويژه اگر با سركه يا آب انگور

كهنه گس مزه آميخته شوند .خرماي كم رسيده بول را زياد مي كند و اگر با سركه گس

خرده شود سيلان زهدان و نزيف بواسير را قطع مي كند.

تب ها :زياد خوردن آنها تب و لرز مي آورد .

حناء

حناء چه خواصي دارد؟

ديسقوريدوس گويد :حماء درختچه اي است كه برگهايش بالاي شاخه ها قرار گرفته و

به برگ زيتون شباهت دارند . ليكن از برگ زيتون بهتر و نرم

تر و سبزرنگ تر است

.

گل حناء سپيد است ،به گل اشنه مي ماند و بوي خوش دارد .

تخم حناء سياه و شبيه به تخم گياهي است كه آن را ياس كبود مي خوانند .

مزاج :سرد و خشك

خاصيت :داراي نوعي گدازندگي و گيرندگي است . خشك مي كند ولي آزار نمي رساند

و تحليل مي برد .بادشكن است و دهانه رگ ها را باز

مي كند.روغن حنا بسيار گرمي بخش و نرم كننده است .

آرايش :حنا و آب كندس را بر مو بمالند مو را سرخ رنگ مي كند .

دمل و جوش :آب پز حنا در علاج ورم گرم ، بلغمي و ورم پره بيني مفيد است و مي

خشكاند .

زخم و قرحه :آب پز حنا را بر سوختگي بپاشند مفيد است .

مفاصل :درد پي ها را تسكين مي دهد . در مرهم فلج و كشيدگي مفيد است .

روغن حنا خستگي را از بين مي برد . پي ها را نرمش مي بخشد و در شكستگي

استخوان مفيد است .

سر :حنا و سركه را بر پيشاني مالند سردرد تسكين مي يابد .

حنا و سركه در علاج زخم دهان و جوش هاي زبان و پيرامون زبان

مفيد است .سينه :داروي ورم داخلي حجاب و در مرهم خناق وارد است .

اندام هاي دفعي :درد زهدان را درمان مي كند .

حب البان

حب البان چيست و چه فوايدي دارد؟

حب الصنوبر

فوايد درخت حب الصنوبر چيست؟

دانه اين درخت از پسته باريكتر است و پوست نازك و زودشكن دارد .سرخ رنگ آن

مغذي و سفيد رنگ آن و چرب و خوشمزه است .

حب الصنوبر كوچك بيشتر از آنكه غذايي باشد دارويي است .

مزاج :دانه صنوبر بزرگ معتدل است و گرايش به سوي گرمي و نمناكي دارد .دانه

صنوبر كوچك گرم و خشك است .

خاصيت :رساننده ، نرم كننده ، گدازنده ، گزنده و گزندگي ناخشكيده اش بيشتر است .

دانه صنوبر را در آب بخيسانند گزندگي اش از بين مي رود .

آرايش :چاق كننده است .

مفاصل :اگر دانه صنوبر بزرگ خورده شود سستي و ناتواني تن را علاج مي كند و

رطوبت هاي تباه را از تن بر مي چيند و مي خشكاند .

سينه :دانه صنوبر كوچك و بزرگ به تنهايي و به ويژه اگر با آب انگور تازه تلخ

خورده شود رطوبت گنديده شش را درمان مي كند . چرك و ريم سينه را بيرون مي

راند .در خون برآوردن و سرفه مفيد است .

دانه صنوبر را با آب انگور شيرين بپزند و بخورند شش را از چرك و ريم پاك مي

كند .

اندام هاي غذا :همراه گياه خارا گوش ضماد كنند و بر معده بگذارند معده را توان مي

بخشد . دانه صنوبر دير هضم است و غذاي بسيار و نيرومند مي دهد . اما اگر در آب

گرم نخيسانند معده گز است .گرمي داران بايد دانه صنوبر را با تبر زد بخورند و سرد

مزاجان با عسل

كه هم زود هضم ،هم غذاي خوب و هم براي معده مفيد باشد .

اندام هاي دفعي :دانه صنوبر را با كنجد و تبرزد يا با عسل بخورند آب پشت را بسيار

فزوني مي دهد .زياد خوردن آن و زياد خوردن مرزه كوهي پيچ و درد شكم مي آورد .

چنار

فوايد درخت چنار چيست؟

مزاج :پوست و گردوي ثمر آن داراي خشكي بسيار است . مزاج چنار سرد و

خشكاننده و زداينده است .

خاصيت :برگ و بر چنار سوسك ها را مي كشد .

پوست چنار بسيار خشكاننده است . گردي كه بر برگ چنار مي نشيند براي حواس و

غيره بسيار بد و خشكاننده است .

آرايش :پوستش كه هم خشكاننده و هم زداينده است شايد در علاج برص مفيد باشد .

دمل و جوش :برگ چنار در معالجه ورم هاي بلغمي و مفاصل و زانو مفيد است .

زخم و قرحه :اگر خاكستر آن را بر زخم هاي پوسته انداز و پليد پاشند داروي خوبي

است .پوست چنار را با سركه بپزند و بر سوختگي بگذارند مفيد است .

مفاصل :برگ چنار داروي درد مفاصل ، ورم هاي گرم مفاصل و به ويژه در علاج

ورم زانو سودمند است .

سر :پوست چنار كه با سركه بپزند درد دندان را تسكين مي دهد . گرد چنار براي گوش

و شنوايي خوب نيست .

چشم :گرد برگش براي چشم زيان آور است .

برگ سبزش را اگر بشويند ،بپزند و بر چشم بگذارند آب ريزش چشم را باز مي دارد و

التهاب چشم درد را از بين مي برد .

سينه :گرد

آن براي شش و صدا زيان آور است .

زهرها :ثمرچنار تاتر است و خشك نشده با آب انگور كهنه پادزهر حشرات سامه

است . ثمر چنار با پيه ضماد شود پادزهر نيش و گزيده ها است .

چاتلانقوش

چاتلانقوش چيست و چه فوايدي دارد؟

ثمر درخت سقزيابنه است.اين درخت درسرزمين هاي سردسير بسيار مشهور است .

مزاج :گرم و خشك .

خاصيت :گرمي بخش ،نرمي بخش ، پالاينده ، قبض و شيره آن از شيره مصطكي تلخ

تر و در گدازندگي مؤثرتر است . در شيره اش اندكي قبضي هست و بسيار زداينده و

بازكننده خوبي است .

مي رساند ،نرم مي كند و مواد را از ژرفاهاي تن بسوي خود مي كشد .

در اكثرحالات كار مصطكي را انجام مي دهد .دود ثمربنه همچون كندر بي آزار است .

آرايش :صورت را جلا مي دهد . لكه هاي سياه را از بين مي برد . سقزدرختي براي

ترك هاي صورت داروي خوبي است .

ورم و جوش :شيره اش ورم هاي سخت را نرم مي كند و مي رساند .

زخم و قرحه :گري و بيماريهاي ويروسي پوست را از بين مي برد .

شيره اش درمرهم هايي كه براي پاك كردن زخم ها و خشك گردانيدن ريم و چرك مي

سازند بكار مي رود.زخم هاي رويه پوست را بهبود مي بخشد ،درعلاج خارش قرحه ،

گري چركين ، گري بلغمي و جوش هاي بلغمي سودمند است .

مفاصل :روغنش جزئي از مرهم هاي ضد خستگي ،فلج و دهان كجي است .سر:شيره

اش همره عسل و روغن زيتون رطوبت هاي گوش را از بين

مي برد .

چشم :دودش به چشم آيد خوره پلك ها را علاج و از ريزش مژه جلوگيري مي كند .

سينه :ماليدن يا ضماد آن در مداواي پهلو درد مفيد است .

شيره اش را تنها يا همراه شيريني بليسند قرحه شش و سرفه مزمن را بر طرف مي كند

.

اندام هاي غذا :ميوه درخت سقز و به ويژه روغن دانه اش داروي طحال است .سينه را

تنقيه مي كند ليكن اشتهاي طعام را از بين مي برد .

اندام هاي دفعي :ثمربنه هيجان انگيز است و بول را ادرار مي دهد . شيره اش نيز ادرار

مي آورد .

زهرها :شيره و ثمرش را همراه آب انگوركهنه نوشند پادزهر رتيل است.چلغوزه

بار درشت درخت صنوبر است و از گردو مغذي تر مي باشد ولي دير هضم تر است .

مزاج :معتدل است و اندكي گرمي دارد .

خاصيت :تغذيه پرمايه و خوب و نيروبخش مي دهد رطوبت هاي تباه روده را از بين

مي برد .دير هضم است .اگر سردمزاجان با عسل و گرم مزاجان با نبات بخورند هم

خوب هضم مي شود و هم تغذيه بيشتر مي دهد .

اگر در آب بخيسانند تند و تيزي و زبان گزي خود را از دست مي دهد و بسيار تغذيه

دهنده تر مي شود .حتي دانه هاي خرد و كوچك آن كه مواد غذايي در بر ندارند اگر در

آب خيس شوند از دارويي بودن به غذايي بودن تبديل

مي شوند. دانه هاي خرد صنوبر شناخته شده و در هر جايي هست .

مفاصل :درعلاج درد عصب ، پشت درد ، بيماري اعصاب و

احساس سست بودن مفيد

است .

اندام هاي تنفسي :در تنقيه شش نظير ندارد .هر چه چرك و خلط متراكم است بيرون مي

آورد .

اندام هاي دفعي :شهوت انگيز و به ويژه مرباي آن شهوت انگيزتر است . چرك و

سنگ مثانه را مداوا مي كند .

زهرها :همراه انجير و خرما پادزهر نيش كژدم است .

جنطيانا

گياه جنطيانا چه خواصي دارد؟

برگهاي زيرين آن به برگ گردكان يا برگ بارهنگ شبيه است .

رنگش سرخ ،وسطش برجسته ، ساقه آن مجوف و صاف و به ستبري انگشت است

.بلنديش دو زراع است .برگهايش با هم فاصله دارند و ميوه اش داخل كاسبرگ ها قرار

گرفته است . بيخ آن دراز است و به بيخ زراوند مي ماند .در كوهستان ها و در سايه و

جاي مرطوب مي رويد . گويند اولين كسي كه اين گياه را كشف كرده جنطين شاه بوده

كه در قله كوهساران بسيار بلند آن را پيدا كرده و از اينرو نام جنطيانا به خود گرفته

است .

از اين گياه افشره مي گيرند .

چنانكه پنج روز آن را در آب مي گذارند ،آنگاه مي پزند ،صاف مي كنند و بعد مي بندند

كه همچون عسل شود ،آنگاه به عنوان دارو بكار مي رود .

بهترين نوع آن جنطياناي رومي است كه بسيار سخت و سرخ رنگ و عبارت است از

چوب و رگ هايي به ستبري انگشتان .برخي بزرگ ترند و بعضي كوچك تر .

مزاج :سرد و خشك .

خاصيت :بيخ آن بهك را از بين مي برد و به ويژه افشره نامبرده اش در اين

زمينه

بسيار مؤثر است .

مفاصل :آن را شربت كنند و بخورند در علاج پيچش پي ها و كساني كه از ارتفاع افتاده

باشند سودمند است .

چشم :در علاج رمد بر چشم مي مالند .

اندام هاي تنفسي :افشره آن داروي ذات الجنب است .

اندام هاي غذا :راه بندان كبد و طحال را باز مي كند . شربت آن درد كبد ، طحال ،سردي

كبد و آماس كبد را از بين مي برد .معده اي كه از سرما بيمار است چاره اش با بيخ

جنطياناست .

اندام هاي دفعي :بول و حيض را راه مي اندازد .

زهرها :بهترين پادزهر نيش كژدم است . شربت آن پادزهر نيش همه حشرات سام و

زهر دندان سگ هار و كليه درنده ها را خنثي مي سازد .

زيره

زيره چند نوع است و چه فايده اي دارد؟

زيره چندين نوع دارد : كرماني سيه ، فارسي زرد ، زيره شامي و نبطي . فارسي از

زيره شامي و نبطي قوي تر است و زيره نبطي همان است كه در هر كجا بدست آيد .

زيره كرماني بهترين و بعد از آن فارسي از ساير انواع بهتر است .

مزاج : گرم و خشك

خاصيت : گرمي بخش ، بادشكن ، بادزدا ، تكه كننده ، خشكاننده ، و گدازنده است

.چنان كه گويند قبض هم هست .

آرايش : صورت را با زيره بشويند زيبا شود .خوردن و بكار بردنش رنگ و رو را

صفا مي دهد .

ورم و جوش :با موم و روغن گل و روغن زيتون و آرد باقلا ،يا تنها با

روغن زيتون ،

يا با روغن زيتون و عسل مرهم گردد آماس رگ هاي بيضه را فرو مي نشاند .

زخم و قرحه : سوپ آن براي معالجه زخم ها و بهبودي بخشيدن بسيار سودمند است .

سر : زيره را بسايند ، با سركه مخلوط كنند و ببويند ، يا اينكه فتيله آلاييده به زيره را

در سوراخ بيني كنند خون دماغ قطع مي شود .

چشم : زيره را بسايند ، با روغن زيتون بياميزند و در چشم بچكانند ناخنه را از بين مي

برد.برلكه هاي سياه خوني زير چشم بچكانند بسيار مفيد است .اندام هاي تنفسي :اگر با

سركه آميخته با آب بخورند داروي تنگ

نفسي است .

اندام هاي دفعي : زيره با روغن زيتون يا با موم ، روغن گل يا با روغن زيتون و آرد

باقلا براي فرو نشاندن آماس بيضه ، خرد كردن سنگ و به ويژه اگر زيره بياباني

باشد علاوه بر فوائد فوق الذكر در معالجه چكميزك و خون ادراري و پيچ و درد روده

و بادكردگي مفيد است .

افشره زيره بياباني با آب عسل شكم را روان مي سازد .

روفس گويد :زيره سبز (نبطي )اسهال مي آورد اما زيره كرماني قبض است .گياه زيره

بياباني مراره را با بول سرازير مي كند .

زهرها :هرنوع زيره و به ويژه آن زيره بياباني كه تخمش شبيه تخم سوسن است

خورده شود ، پادزهر حشرات سمي است .

زيتون

خواص زيتون چيست؟

درختي است تنومند كه در برخي از سرزمينها مي رويد . از زيتون روغن مي گيرند .

روغني كه از زيتون نارسيده گيرند

نامش زيت انفاق است و آنچه از زيتون رسيده و

ميانه رسيده و نارسيده به دست مي آيد زيت است و بس .روغن را از زيتون كاشتني و

از زيتون وحشي مي گيرند .

روغن زيتون اگر كهنه باشد در ضمادها تأثير روغن كرچك و روغن ترب و روغن

سياه دانه دارد .ليكن از آنها گرم مزاج تر است و كنشش تقريباً آنهاست .

بهترين روغن زيتون كه براي تندرستان مفيد باشد روغن زيتون نارسيده است.

مزاج :روغن زيتون نارسيده سرد و خشك است .

خاصيت :همه نوع از روغن زيتون تن را توان مي بخشد ، جنبش را زياد مي كند و

پالاينده است .

آرايش :برگ زيتون وحشي براي كژدمه داروي خوبي است و بر تن بمالند بازدارنده

عرق است . روغن زيتون وحشي در بسياري از كنش ها با روغن گل برابر است

.روغن زيتون وحشي مو را نگه مي دارد و نمي گذارد زود سفيد شود اما به شرطي كه

هر روز استعمال شود .

دمل و جوش :ضماد زيتون وحشي در علاج باد سرخ و بيماري مفيد

است.ورم گرم را مي گدازد .چوب تر زيتون را آتش بزنند ،خونآب هايي كه از آن مي

تراود داروي گري و قوباء است .

زخم و قرحه :روغن زيتون نارسيده وحشي در علاج قرحه تر ، قرحه خشك ، و گري

مفيد است .

برگ زيتون وحشي داروي باد سرخ ، بيماري مورچه ، جوش هاي مسري ، جوش

هاي پليد ، جوش هاي چركين و شري است .

سوختگي را با زيتون پرورش يافته در نمك آب ضماد كنند تاول نمي زند

، و چرك

پليد را مي زدايد .

مفاصل : حقنه با آب زيتون نمك سرد _ زيتون شور _ داروي بيماري اعصاب است .

روغن زيتون شسته داروي درد پي بيماري اعصاب است .

كساني كه نقرس دارند با روغن زيتون كهنه جاي نقرس را بمالند مفيد است .

سر : برگ زيتون را در آب غوره بجوشانند تا در پرمايگي چون عسل شود ، بر دندان

كرم خورده بگذارند دندان را بر مي كند .

روغن زيتون وحشي در علاج سر درد همانند روغن گل است .

افشره زيتون وحشي را خشك مي كنند ، از آن قرص مي سازند و نگه مي داريد ،

رطوبت هاي گوش را درمان مي كند .

مزمزه كردن با روغن زيتون وحشي خونريزي لثه را باز مي دارد و دندانهاي لق را

استوار مي سازد .

انگم زيتون وحشي را اگنه دندان كرم خورده كنند مفيد است .

روغن زيتون بهترين معالج درد گوش است .

برگ زيتون ساييده براي از بين بردن جوشهاي زبان و دهان مفيد است .

چشم : روغن زيتون كهنه (شش ساله را )در چشم بكشند تيرگي چشم از بين مي رود

.غليظ شده رسوبي آن ضمن داروهاي چشم است .

سينه :بخور كردن زيتون سياه همراه هسته اش علاج برنشييت و بيماريهاي شش است

.

اندام هاي غذا :رسوبي روغن زيتون را بر شكم مستسقي بمالند مفيد

است .زيتون تنهاي تنها دير هضم است .زيتون درشت نمك پرورده اشتهاآور ، توان

بخش معده مي باشد و ركموس قبض بوجود مي آورد .

اندام هاي دفعي :قبل از غذا زيتون را با

آبكامه خورند شكم نرم گردد ( ملين است )

زيتون را با فيجن بپزند علاج پيچش روده و كرم است . در قولنج ورمي مفيد و براي

علاج قولنج دردي بدان حقنه مي كنند .

افشره زيتون را فرزجه كنند نزيف و رطوبت هاي زهدان را قطع مي كند.

شكم را با ضماد زيتون و آرد جو ببندند اسهال مزمن را چاره مي كند .

فرآورده روغن زيتون كهنه با آب غوره را اگر حقنه كنند در علاج قرحه دروني مقعد و

زهدان سودمند است .

حقنه با انگم ادرار بول و پرزه انگمش ادرار حيض مي كند .

زهرها :زهر خورده اگر روغن زيت را با آب گرم بخورد با اينكه دلش بهم مي خورد

ولي از قوت سم مي كاهد .مي گويند انگم زيتون وحشي زهري است كشنده .

زوفاي خشك

خواص گياه زوفاي خشك چيست؟ گياه زوفاكوهي يا كاشتني است .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت : همچون مرزه لطيف است .

آرايش : خوردنش رنگ را زيبا مي كند . ماليدنش لكه هاي صورت را علاج مي كند .

دمل و جوش : اگر شربت آن خورده شود ورم هاي سخت را فرو مي نشاند. سر:آب

پزش با سركه درد دندان را تسكين مي دهد .

بخار پخته آن با انجير را در گوش بريزند صداي گوش را مي خواباند .

چشم :مي پزند و بر چشم ضماد مي كنند .طرفه (نقطه خوني چشم ) و خون خشكيده زير

پلك را علاج مي كند .

سينه :زوفا و آب پزش با انجير و عسل در بيماري سينه ، برنشيت ، سرفه ، مزمن

،

ورم هاي سخت و بلند نفسي مفيد است .

غرغره نمودن با آب پز زوفا در علاج خفگي شكم مفيد است .

اندام هاي غذا : ضمادش كه با انجير و بوره باشد داروي طحال است .

خوردن شربت زوفا براي طحال و استسقا مفيد است .

اندام هاي دفعي :بلغم و كرم ها و كرم كدو را بيرون مي آورد . اگر با كرويا و زنبق

باشد بسيار مسهل است .

زوفرا

فوايد درخت زوفرا چيست؟

ساقه هاي اين درخت كوتاه و باريك و شبيه به ساقه شبت و گره دار است . برگش

شبيه برگ اسپرك و از آن نرم تر است . بوي خوش دارد . سر ساقه اش باريك و

پراكنده ، بر سر هر شاخه اي تاجي است كه غلاف تخمي سياه ، كاوكي ، مايل به

درازي و به تخم رازيانه شبيه و مزه تند و عطريني دارد .

بيخش سفيد و به بيخ گاو شير شبيه است و بوي مطبوعي دارد .

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت : بادشكن و گرمي بخش است .

اندام هاي غذا :هاضم خوراك و در علاج ورم هاي بلغمي معده و باد معده مفيد است .

چشم :تخم و ريشه آن چشم را جلا مي دهند و تيرگي چشم را از بين مي برند .

زخم و قرحه :علاج درد گري و خارش است .

بيخ و تخمش در خشكانيدن آب پشت تأثير فيجن را دارد و اگر خورده شود بول و

حيض را روان سازد.اگر زن بيخ آن را فرزجه كند حيض روان مي شود. زهرها

:خورده شود

يا ماليدني باشد پادزهر كژدم و حشرات موذي است

زنبق (ايرسا )

گياه زنبق (ايرسا ) چه خواصي دارد؟

منظور از ايرسا ريشه سوسن آسمانگون است . سوسن آسمانگون گياهي است داراي

ساقه هاي متعدد كه گل آن به رنگهاي گونه گون است . سفيد ، زرد ، آسماني ، بنفش و

از اين رو آن را ايرسا ناميده اند كه به معني رنگين كمان است .

ساقه هاي ايرسا بندبند ،برگش باريك است و اگر كهنه شود كرم مي زند .

ديسقوريدوس گويد :برگ ايرسا به برگ سوسن بياباني مي ماند ، ليكن از آن بلندتر و

بزرگتر است . ساقه آن گلي مي دهد كه برگها همديگر را مي پوشانند (پر برگ )و به

چندين رنگ در مي آيند .

قسمي به زردي مايل و ارغواني هستند و قسمي به رنگ آسمانند و از اين اختلاف

رنگ آن را رنگين كمان مي گويند .

ساقه هايي سخت و خوشبوي دارد و بايد بعد از چيدن در سايه گذارند و به رشته كتان

بكشند .

خاصيت درماني :گرمي بخش ، لطافت آور ، رساننده ، بازكننده و تنقيه كننده است .اگر

افشره اش را در عسل آب حل كنند . بلغم غليظ را تنقيه مي كند و بيرون مي راند .

آرايش :زنبق به تنهايي و همراه خربق كه اندازه باشد در زدودن لكه هاي سياه و كك و

مك سودمند است .

دمل و جوش :سائيده آن سفت شدگي ها ، ورم هاي غليظ ، خنازير و جوش هاي پليد را

درمان مي كند .

زخم و قرحه :در مداواي قرحه هاي پليد مفيد است

، ناصورها را بهم مي آورد و حتي

اگر گرد آن استعمال شود گوشت را باز مي روياند و استخوانها را با گوشت سالم مي

پوشاند .

مفاصل : با روغن زيتون خستگي را از بين مي برد . اگر با سركه خورده شود در

علاج ترنجيدگي و گسستگي ماهيچه ها سودمند است .

اندام هاي سر :خواب آور است . سر درد مزمن را از بين مي برد .

گاهي آن را روغن گل محمدي و سركه براي رفع سر درد مي آميزد ، زنبق خود به خود

علاج سر درد است . عطسه آور است . آب پز آن را در دهان گردانند درد دندان تسكين

مي يابد .

روغن زنبق با سركه صداهاي گوش را خاموش مي كند و نزله هاي مزمن را قطع مي

كند . روغن زنبق بوي بد بيني را از بين مي برد و پخته آن نيز همين را انجام مي دهد .

از چرك زخم ها جلوگيري مي كند .

چشم : اشك آور است .

اندام هاي تنفسي و سينه :در مداواي درد پهلو ، ذات الريه ، تنگ نفسي ، خناق ، خفگي ،

سرفه و به ويژه سرفه اي كه از رطوبت غليظ باشد سودمند است .

از آنجا كه بسيار لطافت بخش و بازكننده است ، زائده هاي بند آمده درد سينه را بيرون

مي برد .

اندام هاي غذا :خوردن سركه و زنبق كه با هم باشند درد سرد كبد و طحال را تسكين

مي دهد و به ويژه براي طحال بسيار مفيد است . خوردن يا مالش آن در علاج استسقا

سودمند است .

اندام هاي دفعي :دهانه بواسير را باز مي كند . پيچش شكم را از بين مي برد .آب عشق

و خواب جواني ديدن را قطع مي نمايد .

زنبق و آب انگور كهنه مدّر حيض است . در حالت سخت شدن زهدان و دردهاي سرد

زهدان بايد در آب پز زنبق بنشينند.

اگرزن باردار زنبق و عسل را شياف كند سقط جنين مي كند .

روغن زنبق براي زهدان مفيد است .اگر زنبق كهنه را خرد كنند و در عسل بريزند و

بخورند زرداب و مراره و بلغم را خارج مي سازد .

تب ها :روغن زنبق را از بين مي برد و علاج تب و لرز است .

زهرها :اگر همراه سركه خورده شود پادزهر هر سمي است .

زنجبيل بياباني

زنجبيل بياباني چه منافعي دارد؟

بيخ گياهي است شبيه به مشك زمين چين و از سرزمين چين مي آيد . ليكن از مشك

زمين كلفت تر ،كم بوتر و رنگش خاكي است .

مزاج : گرم و خشك است .

خاصيت : بادشكن است .

آرايش : چاقي مي آورد . بوي آب انگور كهنه و سير و پياز را از بيني مي برد .

سينه :شاد كننده قلب است .

اندام هاي غذا :استفراغ را باز مي دارد .

بندآورنده ي شكم ، و از بين برنده باد رحم است .

زهرها :پادزهر حشرات موذي و در اين زمينه بسيار مفيد است .

زنجفيل

خواص زنجفيل چيست؟

رنگ آن مايل به سپيدي است ، مزه اش به مزه فلفل مي ماند و بوي خوش دارد .زنجفيل

ريشه گياهي است كه آن را مي خشكانند .

مزاج :گرم و خشك است و رطوبتي زائد دارد كه سبب زياد شدن آب پشت مي شود .

خاصيت : گرماي زياد دارد ، گرمي بخش قوي ، ملين ، نرم كننده و بادشكن است .

سر :هوش و حافظه را زياد مي كند ، رطوبت هاي اطراف سر و گلو را مي زدايد .

چشم :خوردن يا در چشم كشيدن آن تيرگي چشم رادرمان مي كند .

اندام هاي غذا :هاضم است و سرماي كبد و معده را سر حال مي آورد .

شهوت انگيز ، ملين و ملايم است .

زهرها :پادزهر حشرات موذي است .

زفت

زفت چند نوع است و چه خواصي دارد؟

زفت دو نوع است : يكي آبي ، سياه و مايع كه از تيره قير است و در مرهم ها بكار مي

رود .

ديگري بياباني و كوهي است و شيره درخت ينبوت و ساير درختهاي صنوبري مي

باشد .

اين شيره اول تر است و بعد كه مي پزند خشك مي شود .

اما اكثر زفت نباتي از درخت ينبوت به دست مي آيد كه آن را (قضم قريش )هم مي

خوانند . روغن زفت تقريباً مانند قطران است .

خاصيت :خلط هاي غليظ را مي پزاند .زداينده و گرمي بخش است . ترش بيشتر

رساننده و خشكش بيشتر خشكاننده است و در مرهم ها بكار مي رود .

آرايش : سفيدي ناخن ها را مي

زدايد . خون را به سوي اندام ها جذب مي نمايد ، اندام ها

را فربهي مي دهد و به ويژه اگر مكرر آن را بر اندام بچسبانند و هر باريكه يك دفعه

و بزور آن را بر كنند .

زفت را براي علاج ترك پا و ساير ترك ها بكار مي برند .ضمادش در كم مويي مايه

رويش مو مي گردد .

دمل و جوش : زفت و به ويژه زفت تر ورم سخت را نرم مي كند .

با آرد جو بر خنازير گذارند مفيد است . زفت را با كبريت يا پوست درخت ينبوت

مخلوط كنند سرايت عارضه مورچه را باز مي دارد و در علاج غده ها مفيد است .

زخم و قرحه :علاج قوباء است . از زخم هاي گود گوشت بر مي آورد ، به ويژه اگر با

كوبيده كندر و عسل باشد در باز روياندن گوشت مؤثرتر است .

زفت تر و زفت خشك هر دو در تنقيه چركهاي پليد قرحه اثر دارند . براي خشكانيدن

زخمها زفت خشك مؤثرتر است .

مفاصل : در مداواي ورم ماهيچه سودمند است .

سر : خشك و ترش رويشگاه مژه ها را استوار مي كند در رويش مژه كمك مي نمايد

و بيماري (دمعه ) را شفا مي دهد . زخم چشم را بر طرف مي سازد و ديد را تقويت مي

كند .

سينه : زفت و به ويژه اگر همراه بادام و شكر باشد در معالجه سرفه سرد و خشك ،

سينه پهلو ، ذات الريه و برآوردن خون مفيد است .

زفت رساننده است و اگر با

روغن بادام باشد پخته گرداننده تر شود .

اندام هاي دفعي :ملين است و زيادش مسهل .در علاج ورم گرم و سخت روده ، زهدان و

بيضه ها وارد كردن به بدن(آمپول-شياف... ) با آن سودمند است .از داروهاي زخم

دهانه مثانه به شمار مي آيد .

ترك هاي كنار مقعد را زفت بمالند خوب مي شود .

زهرها :در برابر زهرها مقاومت مي كند و بر مارگزيده مالند مفيد است .

زغال اخته

زغال اخته (مران ) چه منافعي دارد؟

ميوه درختي است بسيار گس مزه .

خاصيت :گيرنده و خشكاننده است .

زخم و قرحه :سوخته پوستش را در آب بريزند و بر گري چركين بپاشند سودمند است .

اين ميوه تا حدي گيرنده است كه زخم هاي وخيم را بهم مي آورد .

زهرها : افشره زغال اخته را با آب انگور كهنه بخورند يا از افشره اش ضماد سازند و

برمار گزيده بگذارند پادزهر است .

گويند اگر كسي آرد اره چوب زغال اخته بخورد مي ميرد .

زاج بلوري

زاج بلوري چه خواصي دارد؟

انواع بسيار دارد :پاره پاره ، تر ، گوي آسا ، غلتان .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :بازدارنده ، خشكاننده و همه حالات خونريزي را بند مي آورد .

آرايش :با آب زفت داروي شوره سر ، شپش ، بوي گند دهان و زير بغل است .

زخم و قرحه : علاج قرحه و خيم و خوره زده است .

سر :بر دندان بمالند درد دندان را تسكين مي دهد .

زاج زرد

زاج زرد چه خواصي دارد؟

مزاج : گرم و خشك

خاصيت : بسيار سوزنده ، خشكاننده و بند آورنده خونريزي ها است . سوخته اش

خشكاننده تر ، كم آزارتر ، بسيار گيرنده و بسيار گرم است .

ورم و جوش :مخلوط زاج زرد و آب گشنيز را بر پوست بمالند مورچگي و باد سرخ را

درمان مي كند .

زاج زرد را بر قرحه پليد و ساري بپاشند مفيد است . گوشت زائد را مي سوزاند و

كبره بر زخم مي گذارد .

سر :داروي خون دماغ است . در علاج ورم لثه مفيد است .

چشم :در سرمه مي ريزند ديده را جلا مي دهد و خلط جمع شده در پلك را رقيق مي كند

.

اندام هاي راننده :خونريزي زهدان را قطع مي كند .

زاج سبز

زاج سبز چه خواصي دارد؟

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :خشكاننده و سفت كننده است . بدن را متراكم مي كند و خورنده است .گيرندگي

و سوزندگي دارد .

زخم و قرحه :داروي ناصور بيني است .

سر :خون دماغ را قطع مي كند ، اگر زاج سبز را در آب حل كنند و از اين محلول يك

قطره در بيني بچكانند تنقيه سر مي كند .زاج سبز يكي از داروهاي خوب پالايش گوش

است و درد سرد گوش را درمان مي كند و كرم گوش را مي كشد .

اندام هاي راننده :با عسل بخورند كرم و كرم كدو را از بين مي برد .

زهرها :پادزهر قارچ سمي است .

زاج

زاج چند نوع است و چه خواصي دارد؟

زاج ها بر چند نوعند :سفيد ، سرخ ، سبز ، زرد ، قلقديس ، قلقند ، زاج سوري ، قلقطار

كه از زاج زرد است .

زاج سبز مصري از قبرسي قوي تر است .

مزاج : گرم و خشك است .

خاصيت : همه زاج ها سوزنده هستند و خشك ريشه بوجود مي آورند .

دمل و جوش:زاج زرد در علاج باد سرخ و ورم هاي مسري مفيد است.

زخم و قرحه :همه انواعش در علاج گري تر و سعفه مفيدند . از آنها فتيله بسازند و در

ناصور فرو برند درد و سوزش را بر طرف مي كند .

مفاصل :با زاج سوزي و خمر حقنه كنند علاج بيماري اعصاب است .

سر :زاج عموماً و به ويژه زرد آن بازدارنده خون دماغ است .

همه انواعش داروي خوره و ورم هاي

بد لثه هستند .فتيله را به زاج آغشته كنند ، به

عسل بمالند و در گوش چركين وريمي فرو كنند گوش خوب مي شود. اگر گرد زاج را

در گوش فوت كنند باز مفيد واقع خواهد شد .

گرد زاج خوره دندان را متوقف مي سازد .

زاج سرخ كه به سوري مشهور است دندان هاي لق را محكم مي كند .

مرهمي كه با زاج و به ويژه با زاج سرخ باشد خوره دهان و بيني و چرك دهان و

بيني را از بين مي برد .

چشم :زاج عموماً و بخصوص زاج زرد سختي و زبري پلك چشم را درمان مي كند .

اندام هاي تنفسي :شش را مي خشكاند و بعيد نيست كه انسان را هلاك كند. زهرها :از

آنجا كه ريه را مي خشكاند مي توان آن را از سموم شمرد .

ريواس

ريواس چيست و چه خواصي دارد؟

گياهي است كه بهاران بر كوهساران مي رويد .

مزاج : سرد و خشك .

خاصيت :خاموش كننده گرمي ، بندآورنده خونريزي ، تسكين دهنده گرمي .

ورم :در علاج طاعون مفيد است .

چشم : افشره اش را در چشم بكشند ديد را قوي مي كند .

اندام هاي راننده :در اسهال صفرايي مفيد است .

تب ها :در حصبه و آبله و طاعون سودمند است .

ريس

گياه ريس چند نوع است و چه خواصي دارد؟

همان درخت عرعر است و دو نوع مي باشد : بزرگ و كوچك و به زالزالك مي ماند

اما از آن سيه فام تر و داراي بوي خوش و تند است .

از حيث شكل ظاهري دو نوع است :در يكي از آنها برگها شبيه برگ سرو ، بسيار

خاردار و در جهت پهنا بيشتر از درازا گسترش مي يابند .

در نوع ديگر برگها شبيه درخت گز و مزه آن مانند مزه برگ سرو است وليكن خشك

تر و كمي گرم تر از آن مي باشد .

خاصيت درماني :بسيار تحليل برنده است چنان كه خشكاننده و گزنده است و در پنهاني

قابض .

آن را در مرهم هاي گرمي بخش و عطر بكار مي برند و بيشتر در روغن افشره اضافه

مي كنند .

زخم ها و قرحه ها :گرد ريس را در خوره مي پاشند و اگر با عسل همراه باشد در

مداواي قرحه عفوني مفيد است .از سرايت دمل و جوش جلوگيري مي كند و زخم هاي

سياه شده را از بين مي برد .

گاهي از

آن ضماد درست مي كنند و اين ضماد زخم را التيام نمي بخشد زيرا گزنده و

بسيار گرم و خشك است و كارش فقط خشكاندن است و بس .

اندام هاي سر :اگر ميوه ريس را در روغن كنجد و در ملاقه آهنين آنقدر بجوشانند تا

ميوه سياه رنگ گردد و آن را در گوش بچكانند بسيار مفيد خواهد بود .

اندام هاي دفعي : اگر كسي آن را بخورد بول وي خوني مي شود و حيض را روان مي

سازد .

استنشاق دود ريس و استعمال شياف آن نيز همين تأثير را دارد .

ريوند چيني

ريوند چيني چه خواصي دارد؟

به عقيده بعضي ريوند بيخ بهمن و ره آورد چين است و به مملكت ما مي آيد .

خاصيت :گوهر درختش تركيبي از آبي و هوايي و كمي خاكي تلخ دارد .

آرايش :اگر با سركه بياميزند و بر پوست بمالند لكه هاي سياه و اثرهاي ماندگار بر

پوست را مي زدايد و ماده بوجود آورنده لكه ها را بيرون مي دهد .

ورم :با بعضي از داروهاي تر ضماد شود و بر ورم گرم بگذارند مفيد است .

قرحه :با سركه مخلوط شود و بر پوست بمالند داروي بيماري ويروسي است .

مفاصل :در افتادن و ضربه خوردن بسيار مفيد است .

اندام هاي غذا :در علاج درد و ناتواني كبد ، معده ، درد باطني و سكسكه مفيد است .

اندام هاي راننده :علاج فساد معده ، پيچش و درد روده ، ديزانتري و درد كبد ، آبدان و

زهدان و خونريزي است .

تب ها :در علاج تب هاي دايم و

نوبتي مفيد است .

زهرها :پادزهر نيش حشرات است .

ريحان كوهي

خواص ريحان كوهي چيست؟

ريحان كوهي همان حوك مشهور است .روغن ريحان كوهي و روغن مرزنگوش

داراي نيروي مشابه هستند ، ليكن از مرزنگوش ضعيف تر است و در آن نيروهاي

مخالف هست .

مزاج : گرم و خشك است .

خاصيت : هم قابض است و هم مسهل ، زيرا خود به خود قابض است ليكن گاهي با

خلطي بر مي خورد كه براي بيرون آمدن آمادگي دارد خلط را بيرون مي راند كه در اين

صورت بايد مسهل باشد .گدازنده ،رساننده و بادزا است . زود مي گندد و خلط بد و

سودايي به وجود مي آورد . تخم بادروج داروي سودا است .

دمل و جوش:اگر همراه سركه وروغن گل بر ورم هاي گرم بمالند مفيداست.

سر :چكانيدن افشره اش در بيني خون دماغ را متوقف مي كند . به ويژه اگر از افشره

آن و سركه آب انگور كهنه و كافور فتيله بسازند علاوه بر در علاج خون دماغ براي

سنگيني گوش مفيد است .

در بعضي از مزاج ها عطسه آور و در برخي مسكن عطسه است .

چشم :ضماد آن پريدن پلك چشم را از بين مي برد . خوردن آن تم چشم مي آورد ، زيرا

مرطوب است . تبخير و در چشم كشيدن افشره اش ديد را تقويت مي كند .

اندام هاي تنفسي :توان بخشي قلب است . شش و سينه را مي خشكاند . در حالت خون

برآوردن دارويي خوب است و شير را به راه مي اندازد .

اندام هاي غذا : دير

هضم است ، زود مي گندد ، براي معده بد است .

قابض است و اگر با خلطي برخورد كند كه آمادگي بيرون آمدن داشته باشد مسهل خلط

است .مدر بول است . مضر معده است ، تخمش داروي بي اختياري ادرار است .

زهرها :بر جاي نيش زنبور و كژدم بگذارند پادزهر است .

ريحان سليماني

ريحان سليماني كجا يافت مي شود و چه خواصي دارد؟

اين گياه در كوههاي اصفهان پيدا مي شود و شبيه به شبت سبز است .

خاصيت :لطيف و خشكاننده است .

ورم :با سركه بر باد سرخ و ورم بلغمي مي مالند و برگ و روغنش نيز داروي ورم

بلغمي است .

قرحه :با سركه بر قرحه ساري بمالند مفيد است .

مفاصل :بر نقرس بمالند سودمند است .

سر :در علاج كج دهني مفيد است .

اندام هاي راننده :با روغن گل بردارند درد زهدان تسكين مي يابد .

زهرها :بر نيش كژدم بمالند خوب است .

رته

رته چيست و چه خواصي دارد؟

فندق هندي است و ثمري دارد به بزرگي فندق .

مزاج :گرم و خشك

ورم :با سركه بر خنازير بمالند مفيد است .

قرحه :داروي گري و خارش است .

مفاصل :بادآزار دهنده ي پشت را از بين مي برد .

سر :در علاج سردرد ، بيهوشي ، گيجي ، صرع ، ديوانگي و ماليخوليا سودمند است

.بايد آن را به بيني بكشند .

چشم :افشره و به ويژه افشره قسم كوچكش را در چشم بكشند ، در علاج آب چشم مفيد

است .

اگر با آب مرزنگوش به بيني بكشند چشم درد (سبل )و تيرگي چشم را علاج مي كند .با

سرمه به چشم بكشند براي لوچ خوب است .

سينه :در معالجه ذات الجنب سرد ، برنشيت ، سرفه مزمن و خون برآوردن مفيد است ،

زيرا نوعي گيرندگي دارد .

اندام هاي غذا :در علاجي قي و اسهال شديد مفيد است و معده سرد را سر حال

مي آورد

.

اندام هاي راننده :خوردنش درد زهدان را درمان مي كند . از محلولش بردارند حيض را

ريزش مي دهد .

اگر افشره اش را بخورند علاوه بر راه انداختن حيض مراره سودايي و بلغم و مواد

آبكي و صفرا را بدون هيچ فشاري بكلي از بدن بيرون مي ريزد و تا حدي است كه

برص و يرقان و لكه هاي سياه پوست و غيره را نيز شفا مي دهد و قولنج را تحليل مي

برد .

تب ها :در علاج تب ها مفيد است .

زهرها : پادزهر نيش كژدم و رتيل است .

رازيانه

رازيانه چه خواصي دارد؟

مزاج :رازيانه بياباني بسيار گرم و خشك تر از كاشتني آن است .

خاصيت :بند آمده را باز مي كند .

چشم :رازيانه و به ويژه شيره اش ديد را قوي مي كند .

سينه :رازيانه سبز و به ويژه كاشتني با ترنجبين شير پستان را افزايش مي دهد .

اندام هاي غذا :با آب سرد بخورند براي دل بهم آمدن و التهاب معده را مفيد است .

اندام هاي راننده :رازيانه و به ويژه بياباني اش سنگ را خرد مي كند .

تب ها :در علاج تب هاي مزمن مفيد است .

زهرها :پادزهر نيش حشرات است .

بيخش را بكوبند و برگزيده سگ هار بمالند مفيد است .

درخت غار

درخت غار چه فوايدي دارد؟

برگ و دانه غار به منظور دارويي بكار مي رود . دانه اش از همه اجزاء آن دارويي

تر است .

مزاج :گرم و خشك .

مفاصل :در علاج سستي پي و فلج و دهان كجي مفيد است .

سر :ساييده اش عطسه آور است .

اندام هاي غذا :داروي ورم هاي كبد و طحال است .

در علاج قولنج سودمند است .

درونه

درونه چيست و چه خواصي دارد؟

عبارت است از قطعات چوبي و ريشه اي به اندازه بندهاي انگشت و كوچك تر ، با

درون سفيد وبيرون خاكي رنگ كه سخت و سنگين است .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :باد را پراكنده مي كند .

سينه : قلب را توان مي بخشد و بهترين داروي خفقان است .

اندام هاي دفعي : بادهاي زهدان را از بين مي برد .

زهرها :خوردنش يا با انجير ضماد شود پادزهر كژدم و رتيل ، ساير سم هاست .

درمنه

گياه درمنه چه خواصي دارد؟

سه نوع درمنه هست :رومي ، تركي و ارمني . بهترينش درمنه ارمني است .

مزاج :گرم و خشك .

خاصيت :همه انواعش تكه كننده ، بادشكن و گيرنده است .

آرايش :خاكسترش مخلوط با روغن زيتون يا روغن بادام در كم بودن مو مفيد است

.روغنش موي ريش را زود مي روياند .

ورم و جوش : ورم و دمل را تسكين مي دهد .

قرحه :خوره و سودا را مانع مي شود .

سر :مايه سردرد است .

چشم :آبش علاج رمد است .

اندام هاي نفس :علاج دشوار نفسي است .

اندام هاي راننده :داروي كرم و كرم كدو است . بول و حيض را ريزش مي دهد .

دردار ، درخت پشه

مزاج : سرد است .

خاصيت : مي زدايد ، قبض است و در غلاف ميوه اش رطوبت هست .

آرايش :صورت را زيبا مي كند و جلا مي دهد .

رخم و قرحه : از اين رو كه قبض است و زداينده دردار و به ويژه

پوست درخت آن را

اگر بسايند و گرد آن را بر گري چركين بپاشند ،يا بر زخم ها بگذارند مفيد است .زخم

ها را بهم مي آورد .

ريشه و برگ آن را بپزند و بر استخوان شكسته بمالند سودمند است .

اندام هاي دفعي :پوست ستبر آن را يك مثقال با آب سرد يا آب انگور كهنه ريحاني

بخورند بلغم را خارج مي كند .

ديسقوريدوس گويد :دردار درختي بيد مانند است .اهل شام آن را دردارو و اهل عراق

درخت پشه مي نامند .

غوزه باد كرده انار مانند بيرون مي آورد كه در آنها رطوبتي هست و آن رطوبت پشه

آفرين .هر گاه آن را بشكافند پشه بيرون مي آيد .همچنين رطوبتي در پوست آن درخت

هست كه هرگاه خشك شود جانوري بوجود مي آورد كه شبيه به پشه است .

برگ سبز دردار را اگر بپزند خوردني است .

خاصيت :قبض است و زداينده . پوست و بيخش نيز تقريباً همين خاصيت را دارد .

آرايش : رطوبت غوزه دردار صورت را جلا مي دهد .پوستش با سركه برص را از

بين مي برد .

زخم قرحه :پوست دردار را بر جاي ضربه و بر زخم ها ببندند سودمند است .

همچنين برگ ، پوست و شكوفه اش داروي زخم هاست . چيزي آرد مانند از پوسته اش

پراكنده مي شود كه آن هم براي زخم ها مناسب است ، ساييده پوست و آن گردي كه از

پوستش بر مي خيزد علاوه بر

به هم آوردن زخم ،مانع سرايت زخم هاي پليد مي شود ، به ويژه اگر با هم وزن

خود

انيسون پخته معجون شود بسيار مؤثرتر است .

مفاصل :آب پز بيخ و برگش را بر استخوان شكسته بمالند مفيد است .

اندام هاي دفعي : پوست آن را پخته يا با آب سرد بخورند بلغم را بيرون مي آورد .

داروش

خواص گياه داروش چيست؟

ميوه اش نخود سياه است . تماماً مستدير نيست .چين هايي دارد كه اگر بشكنند بدست

مي چسبند .

گياه داروش انگل درختان بلوط و سيب و گلابي مي شود .

قوت آبي و هوايي در آن بسيار بسيار است .

بهترش شاداب و صاف است كه درون آن به رنگ تيره و بيرون سبزرنگ باشد.مي

كوبند ، مي شويند و مي پزند .

مزاج :گرم و خشك .

خاصيت :تحليل برنده است ، رطوبت هاي پرمايه را از ژرفا جذب مي نمايد ،مي گدازد

و نرمي مي دهد .

آرايش :اگر با زرنيخ بر سر ناخن تباه بگذارند آن را بر مي كند .

دمل و جوش :تنها و به ويژه اگر با آهك باشد داروي ورم هاي سرد و جوش هاي

خارشي و شبانگاهي مي باشد .

زخم و قرحه :قرحه هاي كهنه و زخم هاي بد را نرم مي كند .

مفاصل :اگر با هم وزن خود رازيانه و همان اندازه موم باشد مفاصل را نرمش مي دهد

.

سر :مخلوط آن با رازيانه و موم داروي ورم هاي سرد پشت گوش است .

اندام هاي غذا :اگر با چيزهاي قوي از قبيل آهك باشد و بر طحال بگذارند ورم طحال

را از بين مي برد .

دارشيشعان

دارشيشعان چيست و چه منافعي دارد؟

درختي است كه چوبي غليظ دارد و از اين غلظت آن را زبر شناخته اند .خارهاي بسيار

دارد . عطاران دارشيشعان را در برخي از مرهم ها بكار مي برند .

بهترينش سنگين وزني است كه اگر آن را پوست بگيري به رنگ سرخ

مايل به بنفش

مي نمايد و بو و مزه خوش دارد .

آنچه سفيد و بي بو است خوب نيست .

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت :مي گدازد ، مي گيرد ، بادشكن است ، ريزش خون و رطوبت را بند مي آورد

و گند را مي زدايد .

زخم و قرحه :داروي زخم هاي ساري و گنديده است .

مفاصل :در علاج سست شدن پي ها بسيار مفيد است .

اندام هاي سر :فتيله اي از دارشيشعان بوي بد بيني را از بين مي برد . مزمزه با آب پز

آن جوش هاي درون دهان را خوب مي كند و دندان ها را نگاه مي دارد .

سينه :آب پز آن مانع خون برآوردن مي شود .

اندام هاي غذا :باد معده را از بين مي برد .

اندام هاي دفعي :آب پز آن شكم را بند مي آورد و باد روده ها را مي برد و علاج بي

اختياري ادرار است .

اگر آن را بر قرحه هاي ميان مقعد و بيضه بپاشند سفتي آنها را نرم و از سرايت آنها

جلوگيري مي كند .

داركيسه

داركيسه چيست و چه خواصي دارد؟

عبارت ازپوست درختي است كه ازهندوستان مي آورند و بسيارقابض است. خاصيت

:قابض است .

اندام هاي سينه : در علاج خون برآوردن ، سينه پهلو مفيد است و صدا را صاف مي كند

.

اندام هاي دفعي :علاج زخم هاي روده است .

دارچين ختايي

دارچين ختايي چه منافعي دارد؟

چندين نوع دارچين ختائي هست :نوعي سرخرنگ ، خوشبو و خوشمزه است .

نوع دوم مزه اش مزه فيجن است .نوع سوم مايل به بنفش است و بوي گل سوري مي

دهد.نوع چهارم سياه رنگ ،بدبو ،پوستي نازك و تركيده دارد. نوع پنجم رنگش مايل

به سفيدي ، بوي گندنا مي دهد .

نوع ششم لوله هاي باريك و توخالي دارد .

بهترين نوعش آن است كه رنگش سرخ روشن ، صاف و هموار ، چوبش مستطيل ،

لوله اش ستبر ، سوراخ ميان لوله اش تنگ ، زودشكن ، پرمايه ، خوشبو و زبان گز

باشد .زبان را جمع كند . نوع سياه آن بد است و ممكن است الياف آن را بكار برد ليكن

از چوبش بهره اي به دست نمي آيد .

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت :بادهاي متراكم را مي پراكند ، اندكي قبوضيت دارد .زياد تند است ، بسيار

لطيف است و تندي را تكه تكه مي كند .از قبوضيتي كه دارد كمك مواد گيرنده و از

تحليلي كه در اوست كمك مواد اسهالي است و چون گدازنده و گيرندگي و لطافت دارد

اندام ها را تقويت مي نمايد .

ورم :ورم هاي سرد و گرم دروني را مي گدازد.

قرحه :با

عسل بر قرحه نرم بمالند مفيد است .

چشم :از آنجا كه داراي نيروي گيرنده و تحليل برنده است در داروهاي چشم كارآمد

است .

سينه :با سينه سازگار است .

اندام هاي غذا :شربت دارچين ختابي يا آب انگور كهنه اي كه با دارچين ختايي آميخته

شده براي كبد و معده خوب است .

بول و حيض را ريزش مي دهد به ويژه اگر سبب بند آمدن خلط غليظ باشد تأثيرش

بسيار است .درد گرده و آبدان را تسكين مي دهد .در آب پزش نشينند در علاج فراخ

شدن زهدان و لغزيدن زهدان مفيد است .دود دارچين ختايي و خوردن آب پز آن نيز در

علاج بيماريهاي زهدان كه ذكر شد سودمند است .

زهرها : براي دفع گزند از نيش مار مي خورند .

دارچين

دارچين چه خواصي دارد؟

چندين نوع دارچين هست و نام هاي متعدد دارد .دارچين خوب كه به سياهي مي زند ،

كوهي و ستبر است (غليظ ).دارچين سفيد و سست كه ريشه اش از هم پاشيده ،سياه

رنگ و صاف است و كمتر گره دارد .

دارچيني كه به رنگ سبز مايل و مزه اش همان مزه (سليخه ، دارچين ختايي )،پوستش

به پوست آن شبيه و به رنگ سرخ است كه اين نوع تا مدتها قوتش مي ماند و به ويژه

اگر كوبيده شود و بوسيله محلولي قرص گردد .

بهترينش آن است كه بوي خوش دارد و تند مزه است و زبان را نيازارد . رنگش صاف

و بدون آميزه است .

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت :همه دارچين ها گرمي بخش ، باز

كن ، زداينده عفونت ، بسيار لطيف ، جذب

كننده هستند و علاج همه نيروهاي تباه ، خلط هاي زنگاري و فاسد مي باشند .

روغن دارچين گدازنده ،بسيار گرم و تحليل برنده است .

آرايش:محلول آن را بر لكه ها و نقطه هاي عدسي مي مالند و با سركه علاج جوش هاي

شري است .

زخم و قرحه :در مداواي اگزما وزخم ها مفيد است .

مفاصل :در علاج لرزه روغن دارچين تأثيري عجيب دارد .

سر :براي زكام خوب است .روغنش سرگراني مي آورد . دماغ را مي پالايد و رطوبت

هاي دماغ را بر مي چيند . مسكن درد گوش است .

چشم :خوردن و به چشم كشيدنش تم و تيرگي چشم را مي برد و رطوبت غليظ چشم را

مي زدايد .

سينه :داروي سرفه است . سينه را مي پالايد . ورم ها را مي رساند. كبد ، بندآمدني هاي

كبد را باز مي كند و كبد را توان مي بخشد .

اندام هاي غذا :رطوبت معده را بر مي چيند ، معده را قوي مي كند و داروي استسقا

است .

اندام هاي دفعي :دارچين را با كمي روغن زيتون ، موم وزرده تخم مرغ مخلوط كنند درد

و ورم زهدان و كليه را دوا مي كند . اگر تنها باشد قوتي بيش ازلازم دارد و سفتي به

بار مي آورد .

دارچين بول و حيض را براه مي اندازد . اگر با زيره سياه باشد علاج بواسير است .

تب ها :براي تب و لرز مفيد و به ويژه اگر روغنش را به تن بمالند بهتر است .

زهرها : ضد حشرات موذي است .

اگر با مر باشد پادزهر كژدم است .

سير و انواع آن

سير چند نوع است و چه فوايدي دارد؟

چندين نوع است :كاشتني كه مشهور است .گندنايي كه قوتش مركب از قوت سير و

گندنا است . سير بياباني تلخ و گيرنده است و آن را سير مار هم مي گويند .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :ملين ، بسيار بادشكن ، زخم آور پوست .

آرايش :سير را با آب پز پونه كوهي بخورند و بر تن بمالند شپش و رشك را ريشه كن

مي كند .خاكستر سير را با عسل مخلوط كنند .بهك و لك خوني زير پلك را مي زدايد

و داروي كم بودن مو است كه از مواد متعفن بهم آمده است .

جوش :سير دمل هاي باطني و ناپديد را باز مي كند . خاكسترش داروي جوش ها است .

زخم و قرحه :پوست را زخم مي دهد . خاكستر سير با عسل داروي قوباء و گري تر

است .سير بياباني را تا تر است بر زخم بدخيم بگذارند زخم را بهم مي آورد .

مفاصل :داخل كردن مانند آمپول و شياف سير در علاج بيماري اعصاب مفيد است .

سر :سير مايه سردرد مي شود .سير كفيده و در آب پخته داروي دندان درد است . آب

پز سير را در دهان گردانند درد دندان تسكين مي يابد ، به ويژه اگر با كندر مخلوط

باشد .

چشم :ديد را ناتوان مي كند و سبب جوش هاي داخل چشم مي شود .

سينه :سير پخته گلو را صاف مي كند و داروي سرفه مزمن

است . درد سينه و سردي

را دوا مي كند و زالو را از گلو بيرون مي آورد .

اندام هاي غذا :سير و زيتون و هويج را با هم بپزند در علاج شكم گندگي داروي بسيار

خوبي است .

اندام هاي راننده :در آب پز برگ و ساقه سير بنشينند بول و حيض ريزش مي يابد و

بچه دان بيرون مي آيد و اگر آب پزش را بخورند يا بدان (داخل كردن مانند آمپول و

شياف كنند) باز همين تأثيرات را دارد .سير را بكوبند و با عسلاب بخورند بلغم را

بيرون مي آورد .داروي كرم است و ملين .سير به علت اينكه گدازنده و خشكاننده است

شايد براي غريزه جنسي خوب نباشد ، اما اگر سير را چندان در آب بجوشانند تا تنديش

از بين برود شايد در باقيمانده اش گرمي اندك بماند و بخشكاند و مواد بلغمي را در

مزاج بلغمي به باد مبدل سازد و غريزه جنسي را دگرگون كند .

زهرها :اگر سير را با آب انگور كهنه بخورند پادزهر نيش حشرات و پادزهر نيش مار

است و همچنين در سگ هار گزيده مفيد است .

سياه دانه

سياه دانه چه خواصي دارد؟

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :تند و تيز ، تكه كننده ، بلغم ، زداينده ، بادشكن است و بادكرده ها را فرو مي

نشاند .بسيار تنقيه كننده است .

آرايش : زگيل هاي واژگون را مي برد .خال ها را مي زدايد و در علاج لك و پيس و

برص ويژگي دارد .

ورم و جوش :با سركه داروي جوش شري و ورم بلغمي سخت است .

قرحه :با سركه به زخم بلغمي و گري چركين بگذارند مفيد است .

سر :داروي زكام است و به ويژه اگر در روغن سرخ كنند و در وصله كتان بپيچند و

بر پيشاني بمالند سردرد سر را از بين مي برد .

اگر شبي در سركه باشد و فرداي آن روز آن را بسايند و آن را بو بكشند در علاج

سردرد مزمن و كج دهني بسيار مفيد است .

سياه دانه سبب باد كردن انسداد پالايشگاه است .

آب پزش را با سركه مزمزه كنند درد دندان تسكين مي يابد و اگر با چوب صنوبر آب

پز شود در تسكين درد دندان مؤثر است .

چشم :سياه دانه را بسايند و گردش را با روغن زنبق مخلوط كنند و به بيني بكشند اول

آب آمدن در چشم را مانع مي شود .

نفس كش :با نطرون خورده شود در بلند نفسي مفيد است .

اندام هاي راننده :سياه دانه را بخورند يا برناف بمالند داروي كرم و كرم كدو است . اگر

چند روزي آن را بكار برند حيض را راه مي اندازد .

اگر با عسل و آب گرم خورده شود در سنگ كليه و مثانه مفيد است .

تب ها :در علاج تب هاي بلغمي و سودايي داروي بسيار خوبي است .

زهرها :خوردنش پادزهر نيش رتيل است .حشرات از دودش مي گريزند . بسيار

خوردنش كشنده است .

سيساليوس (كاشم )

فوايد گياه سيساليوس (كاشم ) چيست؟

برگش به برگ رازيانه مي ماند و از برگ رازيانه ستبرتر و ساقه اش زبرتر است .

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت :كاشم و

بيخ و تخمش گدازنده ، لطافت بخش و بادشكن است . دردهاي ناپيدا را

تسكين مي دهد .بلغم بند آمده را مي گدازد .چهارپايان از آن بخورند بهره بسيار مي دهد

.با آب انگور كهنه بخورند ضد سرما است و اگر با فلفل باشد براي سرما خوب است

اما پلك را زيان مي رساند .

مفاصل :براي درد پشت خوب است .

سر :بهترين داروي صرع و سبك عقلي است .(كند ذهني )

سينه :كاشم و به ويژه بيخ و تخمش كه با هم باشند در علاج برنشيت ، دشواري نفس ،

نفس بلندي و سرفه مزمن ،بسيار مفيد است . اگر بيخ كاشم را با عسل درآميزند معجون

شود و بليسند سينه را از رطوبت هاي لزج پاك مي نمايد .

اندام هاي غذا :بادشكن است . دردهاي دروني را درمان مي كند . كاشم و به ويژه بيخش

در هضم غذا كمك مي كند . با معده سازگار است . پيچش و درد روده كه ناشي از

بادكردگي باشد علاجش با كاشم است .

زايمان انسان و حيوانات را آسان مي كند . داروي عسر بول است . در مداواي درد

زهدان و خفگي زهدان و دردهاي دروني مفيد است .

اگر به مدت ده روز هر روز افشره ساقه اين گياه و تخمش را در سيكي بريزند و

بنوشند درد گرده بر طرف مي شود .

كاشم عموماً براي گرده خوب است .خوردنش علاج چكميزك است ، حيض را ريزش

مي دهد و در دردهاي ناپيدا مفيد است .

تب ها :گويند براي مداواي تب بلغمي بد نيست .

سوسنبر

سوسنبر چه

خواصي دارد؟

سوسنبر همان سينبر است .

مزاج :گرم و خشك و ضد گنديدگي است .

آرايش: شپش كش است .

ورم و جوش :در علاج ورم ناپيدا و التهابات شديد زير پوست و بسيار سخت مفيد است

.

سر :سوسنبر را در سركه بپزند و با روغن گل مخلوط كنند و بر سر بمالند در علاج

فراموش كاري و درهم و برهمي فكرو بيماريهاي آن مفيد است .علاج سردرد است .

برگ سوسنبر بياباني را بر سر و پيشاني ببندند سردرد را درمان مي كند .

اندام هاي غذا :كرم و كرم كدو و بچه مرده را بيرون مي آورد .

سوسنبر و به ويژه سنگلاخي آن بول و حيض را ريزش مي دهد .

سوسنبر بياباني را با آب انگور كهنه بخورند چكميزك را باز مي دارد و سنگ را

بيرون مي آورد . براي درد و پيچش روده مفيد است .

زهرها :پادزهر نيش ها است .بر نيش زده زنبور بگذارند و يا در سكنجبين بريزند و

بخورند درد نيش زنبور از بين مي رود .

سوسن كوهي

فوايد سوسن كوهي چيست؟

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت :خون را به زير پوست مي كشاند ، زداينده قوي است ، در علاج ورم و

دردهاي سرد و باد و بادكردگي مفيد است .

مفاصل :ضماد بيخ و برگش در عرق النساء و درد مفاصل سودمند و درد سرد مفاصل

و گسستگي ماهيچه را درمان مي كند .

سينه :با عسل باشد و بليسند در علاج خون برآوردن كمك است .

سر :سردرد مي آورد .

اندام هاي راننده :آب پز بيخش و

به ويژه شربتش بول و حيض را ريزش مي دهد .

زهرها :سوسن كوهي و به ويژه نوع مصري آن پادزهر حشرات موذي است .

سوسن

گياه سوسن چه فوايدي دارد؟

سوسن گياهي است كه برگش به برگ گلايول مي ماند و از برگ گلايول پهن تر ،

بزرگ تر و لزج تر است .

مزاج :سوسن آزاد و سفيد رنگ گرم و خشك است و سوسن رنگين كمان بياباني گرم

و خشك تر است .

خاصيت :به اعتدال مي خشكاند . بيخش زداينده تر از ساير اجزاء است . روغنش

لطيف است زيرا از گلش مي گيرند و گلش بسيار لطيف است . روغنش را با مواد

خوشبو بياميزند يا نياميزند بسيار

تحليل برنده و نرم كننده است و در همه اين كنش ها رنگين كمان (ايرسا )ي نامبرده از

ساير انواع سوسن قوي تر است .ايرسا مسكن درد و ضد گنديدن و گرمي بخش و

لطافت بخش است .

آرايش :سوسن و به ويژه بيخش در علاج لكه هاي سياه صورت و كك و مك مفيد

است و صورت را بدان شويند رخساره را پاكيزه و صيقل مي دهد و ترنجيدگي را از

ميان بر مي دارد .

ورم و جوش :برگ و تخم سوسن را بكوبند ، بسايند و با آب انگور كهنه مخلوط كنند و

ضماد سازند و بر باد سرخ گدازند بسيار سودمند است و همچنين در علاج ورم

نارسيده بلغمي و گري چركين و نرم كردن كبره (خشك ريشه ) و(سعفه ) بسيار خوب

است و به ويژه اگر با داروهاي ديگر مخلوط بشود تأثيرش بيشتر مي شود .

زخم و قرحه :قرحه را از گوشت خوب پر مي كند .بيخش داروي سوختگي از آب گرم

است .زيرا مي خشكاند و با ملايمت مي زدايد . آب پز برگش نيز همين تأثير را در اين

زمينه دارد . اگر در استعمال كردن بيخ و برگش روغن گل همراه باشد بسيار بهتر

است .

افشره رنگين كمان (ايرسا ) و ساير انواع سوسن را با عسل و سركه در آوندي مسين

مي جوشانند داروي قرحه مزمن و زخم هااست .

براي علاج سوختگي آب گرم سوسن كاشتني از هر سوسني بهتر است .

مفاصل :در مداواي گسستن عصب ، ترنجيدن عصب و بيماري اعصاب بهترين دارو

است .

سر :آب پز بيخ سوسن را در دهان بگردانند درد دندان تسكين مي يابد و به ويژه سوسن

بياباني در علاج درد دندان بسيار كاري است .آب پز بيخ سوسن خواب آور است

.روغن سوسن علاج قرحه سرو سپوسه است . در گوش بچكانند وزوز و صداها را

مي خواباند .روغن سوسن با روغن گل را بر پيشاني بمالند سردرد بر طرف مي شود

.بيني را بدان اندايند رطوبت نرمي كه بر رويه بيني مي نشيند از بين مي رود .

سينه :بيخ سوسن و به ويژه نوع رنگين كماني اش علاج نفس بلندي و سرفه مي باشد و

رطوبت هاي بازمانده و پرمايه را از سينه پاك مي كند .

اندام هاي غذا :سوسن و روغنش براي معده بد و براي طحال خوب هستند .

روغن سوسن باز كننده و تحليل برنده است .بخورند يا بمالند زهدان سفت شده را نرم

مي كند .بيخ سوسن را

با روغن گل بپزند در علاج بيماري هاي زهدان بي نظير است

.روغن زنبق هم بهترين

داروي درد زهدان است .بيخ سوسن را با سركه بپزند يا با تخم بنگ و آرد گندم آب پز

كنند ورم گرم رگ هاي بيضه را فرو مي نشاند .

بيخ سوسن و روغن زنبق دهانه بواسير را هر طوري باشد باز مي كنند . اگر با آب

انگور كهنه بخورند حيض را ريزش مي دهد و اگر با سركه بنوشند كساني كه در جماع

به سرعت آب مي ريزند از آن بهره مي بينند .

اگر بيخ سوسن را در آب بپزند و بعد زنان آن را بر خود ببندند سفتي زهدان نرم ، دهانه

باز و درد زهدان بر طرف مي گردد .

تب ها :در علاج تب و لرز مفيد است .

زهرها :سوسن و افشره و تخم سوسن خورده شود پادزهر همه نيش ها و به ويژه

پادزهر نيش كژدم است .

روغن سوسن پادزهر بنگ و قارچ سمي و گشنيز است .

سورنجان

سورنجان چيست و چه خواصي دارد؟

ريشه گياهي است كه برگهايش با زمين تماس دارد و گلهاي سفيد و زرد مي دهد

.بهترينش آن است كه رويه و داخلش سفيد ، سخت ، ترد است و زود مي شكند

.سورنجان سرخ و سياه خوب نيست .

خاصيت :داراي نيروي اسهالي است هر چند گفته اند قبوضيت دارد .

قرحه :سورنجان سفيد در علاج زخم كهنه بسيار مؤثر است .

مفاصل :داروي نقرس است . ضمادش فوراً درد را تسكين مي دهد . اما اگر زياد از آن

ضماد كنند و بر

ورم بگذارند ورم سخت را سخت تر مي كند . براي همه مفاصل و به

ويژه در حالت سرماخوردگي بهترين يار و ياور مفاصل است .

اندام هاي غذا : براي معده خوب نيست . معده را ناتوان مي كند . سورنجان سرخ و

سياه داروهاي اسهالي را در معده باز مي دارند و آسيب و بلادهاي توان فرسا بدنبال

دارند . مسهل است ، شهوت انگيز است و اگر با زنجفيل و پونه و زيره بخورند بسيار

شهوت انگيز است .

زهرها :سورنجان سرخ و سياه سم است .

سماق

سماق چه خواصي دارد؟

دو نوع است ، خراساني و شامي .

مزاج :سرد و خشك است .

خاصيت :گيرنده ، توانبخش و بندآورنده است . سماق در خونريزي بسيار مؤثر است و

بعضي عقيده دارند كه حتي اگر سماق درسته را بر جاي خونريزي ببندند كافي است

.سماق تراوش صفرا را به اندام هاي دروني راه نمي دهد .

آرايش :آب پز آن نوع از سماق كه به سماق رنگرزان مشهور است مو را سياه مي

گرداند .

ورم :جاي ضربه خورده را ضماد بگذارند از آماس و خون بند شدن (حصر ) جلوگيري

مي كند .زياد شدن آماس را مانع است .سماق داروي كژدمه است .

قرحه :سرايت زخم چركي را مانع مي شود .

مفاصل :آب پزش را بر درد استخوان بمالند از آماسيدن جلوگيري مي كند .

سر :چرك و ريم گوش را از بين مي برد . انگم سماق را در دندان كرم خورده بگذارند

درد را تسكين مي دهد .

اندام هاي غذا :دباغ معده است . معده

را قوي مي كند ، تشنگي را آرام مي بخشد .ترشي

سماق اشتهاي خوراك را بر مي انگيزد . دل بهم آمدن ناشي از صفرا را آرام مي بخشد

. بندآورنده شكم ، بندآورنده خونريزي حيض و غيره است .

علاج پوست اندازي روده است .حقنه با سماق آب ريزش زهدان و بواسير را چاره مي

كند .

سماق در طعام باشد براي از بين بردن اسهال هميشگي ، زخم روده و فساد معده خوب

است .

درخت سكبينه

فوايد درخت سكبينه چيست؟

درخت سكبينه خودش بهره اي ندارد و هر چه هست در انگم آن است .

تا متراكم و صاف تر باشد و رنگ رويه اش سرخ مايل به سفيدي و رنگ دروني اش

سفيد مايل به سرخي باشد و زودتر در آب حل شود بهتر است و هر آنچه از اصفهان

آورند بسيار خوب است .

اما نوعي كه با زرد سفيد شبيه است و يا با زرد مخلوط شده باشد بد است .

مزاج : گرم و خشك است .

خاصيت : گدازنده ، لطافت بخش ، بادشكن ، گرمي بخش و زداينده است .

آرايش :سكبينه را در خوراك بريزند رنگ را زيبا مي كند .

مفاصل :در علاج فلج و گسستگي ماهيچه و وترهاي ميان ماهيچه مفيد است .

سكبينه را بخورند يا حقنه كنند مواد ماندگار در سرين را اسهال مي دهد و درد سرد

مفاصل را دوا مي كند .

سر :داروي صرع است و سردرد سرد و ناشي از باد را تسكين مي بخشد .

چشم :در چشم بكشند تم را از چشم مي راند ، آماس

پلك را فرو مي نشاند و لكه هاي

داخل چشم را مي زدايد .در علاج آب در چشم آمدن بهترين دارو است .

سكبينه را در سركه بسايند و بر ورم جو ماننده پلك بگذارند از بين مي رود و قرحه

هاي چشم را درمان كند .

سينه :سكبينه را با آب فيجن فشرده بخورند در علاج سينه درد ، پهلودرد ، سرفه

هميشگي و بدتنفسي مفيد است و سينه را از خلط هاي نارسيده پاك مي گرداند .

اندام هاي غذا :در علاج استسقا خوب است .آب زرد را بيرون مي ريزد . از سكبينه و

بادام تلخ يا به جاي بادام تلخ ، فيجن را با عسل يا نان گرم ضماد سازند درد كبد را از

بين مي برد .بخورند يا حقنه كنند در علاج قولنج ، درد و پيچش روده و از بين بردن

سنگ گرده و مثانه مفيد است .

سكبينه شهوت انگيز است .حيض را ريزش مي دهد . شكم را ملايم و نرم مي كند.خلط

لزج و آب زرد را بيرون مي ريزد و براي زهدان مفيد است .

تب ها :در تب هاي هر روزه سودمند است .

زهرها :بر پوست بمالند پادزهر نيش حشرات و ضد سم خوردگي است و در اين زمينه

از بارزد بسيار مؤثرتر است .

سراوند

گياه سراوند چه خواصي دارد؟

نام زراوند نامي است قديمي و بعد از اين نام بعضي آن را «ارسطن »گفته اند

كه به معني سرامد است و كلمه «لوخوس »را بدان افزوده اند كه به معني زن تازه

زائيده است و به معني بافايده ترين دارو براي

زن تازه زائيده مي باشد .

مزاج :همه انواعش گرم و خشك است .

خاصيت :زداينده ، لطافت بخش ، بازكننده ، نازك كننده و با كشش است . خار و پيكان

ها را جذب مي كند .نوع درازش در زدودن و گرمي بخشيدن داراي مقام اول است و از

اين رو در باز رويانيدن گوشت و بهبودي بخشيدن به قرحه تأثيرش از همه بيشتر است

و اما در بقيه كنش ها غلتان آن مفيدتر

است .زيرا در باز كردن و نرم نمودن يكه تاز است و در گرمي بخشيدن با نوع دراز

برابر يا اندكي كمتر است .

آرايش :بهك را مي زدايد ، دندان را جلا مي دهد . چرك را از دندان مي برد ، رنگ را

رونق مي بخشد ، براي دندان غلتان آن از همه بهتر است .

زخم و قرحه :قرحه هاي پليد ، بدخيم و پوست انداز را تنقيه مي كند و گوشت مي روياند

.براي باز آوردن گوشت نوع دراز آن بهتر از سايرين است .

اگر زراوند را با زنبق بر قرحه هاي گود و گنديده بگذارند چرك و ريم را از بين مي

برد و گودي را پر از گوشت سالم مي كند .

مفاصل :همه انواع زراوند و به ويژه غلتان آن در علاج گسستگي ماهيچه مفيد است

.جاي نقرس را با آن بمالند و از گسستگي ماهيچه جلوگيري مي كند .

اگر بيماران نقرس بخورند مفيد است .

سر :زراوند را با عسل در گوش بچكانند چرك گوش را پاك و شنوايي را تقويت مي

نمايد و نمي گذارد دمل در گوش پديد

آيد .

زراوند و فلفل كه با هم باشند ريختني هاي مغز را خارج مي كنند .

زراوند و به ويژه غلتان آن در مداواي برنشيت ، در تنقيه سينه ، در تسكين دادن پهلو

درد اگر با آب مخلوط شود و بخورند سودمند است .

اندام هاي غذا :داروي سكسكه و همراه سكنجبين علاج طحال است .

گاهي زراوند را با سركه بر طحال بمالند بسيار مفيد است و در اين علاج ها غلتان آن

از همه قوي تر است .

اندام هاي دفعي :خلط هاي بلغمي و مراري را بيرون مي راند و به مقعد فايده مي رساند

.اگر زراوند دراز يا غلتان با مرو فلفل مخلوط شود و خورده شود در تنقيه زائده هاي

زهدان ،پاك شدن خون تازه زائيده ، روان ساختن خون حيض مفيد است .

تب ها :داروي تب لرز است .

زهرها :پادزهر نيش كژدم است و به ويژه قسم دراز آن پادزهره اش بيشتر است .

اگر آن را با نوشابه هايي بنوشند يا آن را ضماد كنند و بر جاي نيش بگذارند حشرات و

زهرها را دفع مي كند .

سرو كوهي

خواص سرو كوهي چيست؟

مزاج :گرايش به گرمي و خشكي دارد و ثمرش نيز گرم و خشك است .

خاصيت :گرمي بخش ، لطيف و بادشكن است . در ثمرش قبوضيتي است كه در ساير

اجزاء درخت نيست .

مفاصل :در علاج گسستگي ماهيچه سودمند است .

سينه : داروي درد سينه و سرفه است .

اندام هاي غذا :تنقيه كننده است و راه بندان ها را باز مي نمايد .با معده سازگار و نفخ

معده را علاج است .

بول و حيض را ريزش مي دهد . علاج خفگي و درد زهدان است .

زهرها :گزند حشرات موذي را دفع مي نمايد . دود چوب ، ثمر و برگش حشرات و

مگس را مي گريزاند .

درخت سرو

درخت سرو چه فوايدي دارد؟

درختي است بلند در پاييز و زمستان خزان نمي كند و همچنان سبز است . در مزه اش

تند و تيزي كم و تلخي بسيار هست و گس مزگي از تلخي بيشتر است .

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت :برگ و ثمر سرو قبض است و رطوبت ها را تحليل مي برد و در همه حالات

ثمرش از برگش قوي تر است .چسبندگي دارد ، خون را بند مي آورد و ضد عفونت

است .مي گويند ثمر ، شاخ و برگ سرو را بر آتش بگذارند پشه ها را مي گريزاند .

آرايش : با سركه و لوبيا بپزند و ناخن را به آن بمالند لكه هاي ناخن

مي رود .برگ سرو بهك را از بين مي برد و مو را سياه مي گرداند .

زخم و قرحه :برگ ، شاخ و ثمر سرو تا نرم و ترند داروي زخم اندام هاي سخت است

.برگ ، شاخ و ثمر سرو با آرد جو باشد مورچگي و باد سرخ را درمان مي كند .

مفاصل :ضماد برگ تر و ثمر سرو براي فتق داروي خوبي است .با آرد جو ضماد

شود باد سرخ و همانند آن را علاج مي كند . تقويت اعصاب مي كند . آماس بيضه را

فرو مي نشاند .سستي را از بين مي

برد و محكم مي نمايد .

سر :ثمر سرو را بكوبند تا نرم بشود و با انجير فتيله سازند و در بيني بكشند گوشت

زائد را از بين مي برد . با سركه بپزند مسكن درد دندان است .

چشم : ضمادش در علاج ورم چشم مفيد است .

نفس كش :آب پزش يا ثمرش را با آب انگور كهنه بخورند براي علاج خون برآوردن ،

دشواري نفس ، بلند نفسي و سرفه كهنه بسيار سودمند است .

برگ سرو را با آب انگور كهنه سياه بخورند داروي عسر بول است و مواد رطوبي

ناساز را از رسيدن به مثانه باز مي دارد . در علاج قرحه روده مفيد است و شكم را از

زائده هاي ناسازگار حفظ مي نمايد .

سراج القطرب

سراج القطرب چيست و چه خواصي دارد؟

گياهي است كه به زوفا نزديك است . تنها تخمش بكار مي آيد .

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت :بازكننده است و گيرندگي در مزاجش چيرگي دارد .خونريزي را از هر كجا

باشد بند مي آورد .

قرحه :بهترين علاج زخم است .

سر :ضمادش خون دماغ را قطع مي كند .

نفس كش :خون برآوردن را بند مي آورد . بدان حقنه كنند علاج قرحه روده است .

زهرها :تخمش با آب انگور كهنه خورده شود پادزهر نيش عقرب است .

بعضي مي گويند تخم نوع بياباني را بر كژدم گذارند كژدم تخدير مي شود و نيش نمي

زند .

سريش

سريش چه فوايدي دارد؟

بعضي از مردم از اين رو اين گياه را سريش ناميده اند چون چسب مشهور را از آن مي

گيرند .

برگ سريش به برگ گندناي شامي مي ماند .ساقه صاف دارد .

مزاج : گرم است .

خاصيت : گرمي مي دهد .

ورم و جوش :با قاوت مخلوط شود ورم نوخاسته گرم را فرومي نشاند .

قرحه :ضماد سريش در علاج قرحه بدخيم و پليد ، زخم و دمل هاي چركين ، سوختگي

از آتش سودمند است .

آرايش :اگر بيمار داء الثعلب گرفته ، جاي موهاي ريخته را با پارچه پشمين ماساژ دهد

و ضماد خاكستر سريش بر آن بگذارد مو را باز مي روياند .

اگر لكه سفيد بهك را در آفتاب با پارچه اي ماساژ دهند و بيخ سريش را با سركه بر

آن بمالند لكه از بين مي رود .

سر :سريش را به

تنهايي يا سريش مخلوط با كندر ، عسل ، آب انگور كهنه و مر بپزند

و نيمه گرم در گوشي بچكانند كه بر عكس طرف دندان دردناك است درد دندان تسكين

مي يابد .

آب بيخ سريش را با آب انگور كهنه قديمي و شيرين و با مر بپزند داروي درد گوش

است .

چشم :همين دارويي كه براي درد گوش ذكر شد بر چشم بمالند در همه بيماريهاي چشم

مفيد است .

سينه :دو مثقال سريش را با آب انگور كهنه سياه پرمايه انگوري بخورند در علاج درد

جنين ،سرفه و سستي ماهيچه ها مفيد است ،بول و حيض را ريزش مي دهد .

بيخ سريش را با درد آب انگور كهنه بپزند و بر آماس پستان بگذارند بسيار خوب است

.

زهرها : پادزهر حشرات موذي است . برگش سريش را بر جاي نيش حشرات بگذارند

مفيد است .

اگر ثمر و گل سريش را با آب انگور كهنه بخورند بهترين علاج نيش كژدم است .

سرخدار

فوايد گياه سرخدار چيست؟

اين گياه شاخه هاي باريك و مستدير الشكل (لوله اي ) دارد كه بهترين آنها حد وسط

ميان جوال دوز و قلم ني مي باشد .

رنگش سياه مايل به زرد است .نه مزه زياد دارد و نه بوي زياد .بوي كمي كه مي دهد

بوي خوشي است و به بوي ترنج نزديك است .

قوتش با قوت گوزيو يا برابر ،از آن لطيف تر است و به جاي دارچين بكار مي رود .

مزاج : گرم و خشك

خاصيت : قبض است و بادشكن .

سر :با آب عطسه آور و

با روغن گل داروي سردرد سرد است .

اندام هاي غذا :براي كبد و معده سرد بسيار سودمند است .گويند شكم را بند مي آورد .

سرمه

سرمه چه خواصي دارد؟

بهترين قسم سرمه ورقي است كه خرده هاي آن درخشندگي دارد ، خالص و بي آلايش

است .بسيار زود مي شكند .

در مداواي قرحه مفيد است ، گوشت زائد را از بين مي برد . زخم را بهم مي آورد

.براي علاج سوختگي سرمه و پيه تازه را مخلوط مي كنند و ضماد مي نمايند ، نمي

گذارد بتركد و قرحه شود و اگر قرحه بشود سرمه مخلوط با موم و اسپيدان چاره آن

است .

سر :خونريزي مغزي كه از پرده مغز باشد با سرمه بند مي آيد .

چشم : چشم را سالم نگه مي دارد و چرك زخم هاي چشم را از بين مي برد. فرزجه آن

نزيف زهدان را متوقف مي نمايد

سرخس

فوايد سرخس چيست؟

گياه سرخس به دو نوع نر و ماده تقسيم شده است .

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت : خشكاننده بي سوزش و داراي تلخي و گيرندگي است .

قرحه :زخم را بهم مي آورد . سرخس ماده را خشك و خرد كننده ، بكوبند ، بسايند و

سائيده را بر قرحه هاي ترصعب العلاج بپاشند بسيار مفيد است .

كرم و كرم كدو را مي كشد .

اگر سه مثقال سرخس ماده را با آب انگور كهنه بخورند كرم هاي دراز را بيرون مي

آورد . اگر زن از سائيده اش بخورد باردار نمي شود .

سرخس خشك را گاهي به منظور دارويي بر شكم مي مالند . برگ نودميده سرخس را

بپزند و بخورند ملين است و شكم را نرم مي كند .

سدر

سدر (نبق =ميوه سدر ) چه خواصي دارد؟

درختي است بزرگ و تناور و خاردار .ميوه اي مي دهد سرخرنگ ، خوشمزه و به

اندازه ي فندق كه آن را مي خورند .اين درخت اكثراً در گرمسيرها مي رويد و در آن

سامانها نامهاي گوناگون دارد .برخي از مردم اين درخت را كنار مي گويند .

مزاج : تر و خشكش مي خشكاند ، لطافت مي بخشد و تمام اجزاء درخت اين كنش را

دارد .دود درخت كنار بسيار گيرنده است .

خاصيت :نبق و به ويژه قاوتش بسيار قبض است .

آرايش :مو را از ريزش باز مي دارد ، بلند و تقويت مي نمايد و نرم مي كند . انگم سدر

جوس سوزني را از بين مي برد ، سپوسه سر را مي

زدايد و مو را سرخ مي كند .

ورم و جوش :برگ كنار ورم را نرم مي كند و تحليل مي برد .

سر :انگم سدر سرشويه شود سپوسه و شوره را مي زدايد ، سر را پاكيزه مي كند و مو

را پيچ مي دهد .

سينه :برگش داروي برنشيت و بيماريهاي شش است .

اندام هاي غذا :معده را توان مي بخشد . بندآور شكم است .نبق و به ويژه قوتش

خونريزي حيض را بند مي آورد .

قرحه روده را علاج مي كند و اسهال را كه ناشي از ضعف معده باشد بند مي آورد

.اگر با آب پز كنار حقنه كنند يا بنوشند همين تأثيرات را دارد .

سيلان زهدان را علاج مي كند .نبق تر و تازه همكار به ، زالزالك ، سيب و گلابي

است يعني به اعتدال بخورند شكم را بند مي آورد و اگر زياد بخورند ، هضم نشود و

مزاج از آن نفرت پيدا كند قي و اسهال شديد بدنبال دارد .

سپوس (نخاله )

خواص سپوس (نخاله ) چيست؟

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت :زداينده ، نرم كننده و بسيار تنقيه كننده است ولي باز در تنقيه به گاودانه نمي

رسد .بلغم را تحليل مي برد و بادها را مي پراكند .

ورم و جوش :سپوس مخلوط با سركه ورم هاي نوخاسته را فرو مي نشاند .

ورم بلغمي و بادكردگي را علاج است .

زخم و قرحه :سپوس را با سركه بسيار تند ضماد كنند و تا گرم است بر گري چركين

بگذارند بسيار مفيد است .

سينه :سپوس و به ويژه اگر آب

پزش را با شكر و روغن بادام بخورند سينه را نرم مي

كند .با آب انگور كهنه مخلوط شود و بر ورم پستان بگذارند مفيد است .

اندام هاي دفعي :روده را تحريك مي كند و محتويات را بيرون مي ريزد . سوپ سپوس

را بخورند شكم نرم مي شود .

زهرها :ضماد سپوس پادزهر كژدم و مارگزيده است .

شيره انگدان (حلتيت )

خواص شيره انگدان (حلتيت ) چيست؟

بيخ و ساقه انگدان را نشتر مي زنند و شيره آن را مي گيرند . حلتيت خشك شده آن

شيره است .بهترينش آن است كه رنگش مايل به سرخي و صاف و روشن است و آن

را «مر »مي گويند . بوي تندي دارد و بويش به بوي گندنا شبيه نيست و رنگش سبز

نمي باشد و چشيدنش بدمزه نيست و به آساني مي گدازد و هر گاه آب شود رنگش سفيد

است .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :بادشكن .از گدازندگي كه دارد باد را از بين مي برد و با اين همه خود بادزا

است .قطع كننده است و خون لخته شده دروني را تحليل مي برد .

آرايش :با سركه و فلفل محلول شود داروي كم مويي است اگر با غذا مخلوط كنند رنگ

را زيبا مي كند و زگيل هاي ميخي را بر مي كند .

دمل و جوش : اگر ورم پليد و كشنده را با نيشتر باز كنند و حلتيت در آن بمالند سودمند

است .در علاج دمل هاي محسوس و غير محسوس خوب است .

زخم و قرحه :داروي قوباء(نوعي بيماري ويروسي) است .

مفاصل :حلتيت را با آب انار بنوشند

داروي گسستگي در ماهيچه است .

گويند اگر مقداري از آن را با موم مخلوط كنند و قورت دهند يا با فلفل و فيجن و آب

انگور كهنه بخورند درد پي ها را از قبيل كشيدگي و فلج معالجه مي نمايد .

سر :تنها حلتيت با حلتيت مخلوط با كندر اگنه دندان كرم خورده مي باشد يا بر دندان

دردمند بگذارند درد تسكين مي يابد .

در معالجه صرع همان كنش فاوانيا را دارد . اگر با آن غرغره كنند كرم را از گلو بر

مي كند .

چشم :در سرآغاز آب آوردن با عسل به چشم بكشند خوب است .

سينه :در آب حل شود و بنوشند فوراً صدا را صاف مي كند .

زبري ديرينه پاي گلو را شفا مي دهد .اگر با تخم مرغ بخورند داروي سرفه ديرپا و

ورم حجاب حاجز است و در علاج ورم زبان كوچك تأثير زاج بلوري دارد .

اندام هاي غذا :اگر با انجير خشك بكار برند داروي يرقان است .

حلتيت با معده و كبد ناسازگار است و به آن دو زيان مي رساند .

اندام هاي دفعي :شهوت انگيز است .داروي بواسير است .بول و حيض را روان مي

سازد .زخم روده را درمان مي كند . در علاج اسهال سرد و كهنه سودمند است .

تب ها :در علاج تب سه در ميانه بهترين دارو است .

زهرها :ضماد ، خوردن و پاشيدن محلولش با روغن زيتون پادزهر مارگزيده و نيش

حشرات و به ويژه نيش كژدم و رتيل است .

قنقبين

قنقبين چيست و چه خاصيتي دارد؟

گويند روغن كرچك است .

زخم و قرحه :برسر بمالند داروي گري و زخم سر است .

اندام هاي راننده :خوردن و ماليدنش در علاج بهم آمدگي دهانه زهدان مفيد است .علاج

ورم گرم پيزي است .خوردنش اسهال مي آورد و كرم هاي داخل شكم را بيرون مي

راند و در اين زمينه بسيار بسيار خوب است .

قطران

قطران چيست و چه خواصي دارد؟

افشره درختي است كه آن را شيرين مي گويند .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :خون را به نزديكي پوست مي آورد ، داغ گذار است . لاش مرده را از گنديدن

حفظ مي كند .

آرايش :شپش و رشك آدميزاد و حيوانات را ريشه كن مي كند .

زخم و قرحه :گوشت سست را محكم مي كند .علاج گري آدمي و حيوان است .

مفاصل :در معالجه گسستگي ماهيچه وجمع آمدن خون و ريم در ماهيچه ها خوب است

.ليسيدني و ماليدني آن داروي پاغر و واريس است .

سر :قطران بر سر ماليدن بهترين علاج سردرد است . در گوش بچكانند كرم گوش را

مي كشد .آن را با آب زوفا در گوش بچكانند صداها و وزوز گوش را خاموش مي كند

با آب زوفا داروي درد دندان و دندان كرم خورده

است .

چشم :اثر زخم هاي چشم را پاك و ديد را تقويت مي نمايد .

سينه :بر گلو بمالند ، درد گلو و لوزتين را علاج مي كند . داروي سرفه ديرينه است .

اندام هاي غذا :ميوه درخت قطران با معده سازگار نيست .

اندام هاي راننده :قطران و به ويژه حقنه با آن درمان همه نوع كرم است

. حيض را

ريزش مي دهد .آب پشت را تباه مي گرداند .اگر ذكر را با قطران تر كنند و جماع كنند

مانع بارداري است .

داروي چكميزك است .

زهرها :با آب انگور كهنه سياه پرمايه بخورند پادزهر مسموم شدن از خرگوش دريايي

است .

قطران را با پيه شتر بگذارند يا بر تن بمالند حشرات موذي مي گريزند .

قره بوخور _ اصطرك (استرك )

قره بوخور _ اصطرك (استرك ) چيست و چه خواصي دارد؟

استرك قره بوخور _ اصطرك :به گفته ي ديسقوريدوس نوعي از مايعات است و برخي

برآنند كه صمغ زيتون است .

دود استرك در همه احوال كار دود كندر را انجام مي دهد .هرچه خوشبوتر باشد بهتر

است .

ديسقوريدوس گويد :«زعفراني رنگ آن كه داراي چربي است و به صمغ صنوبر مي

ماند بهترين نوع است » .

در جرم استرك جرم هاي سفيد رنگ موجود است كه بوي خوش و با دوام

دارد .اگراسترك را با دست بساييم نمي پس مي دهد كه شبيه انگبين است . استرك

سياه و بي مايه كه مانند سبوس است چندان ارزشي ندارد .

اندام هاي سر :سرگرداني ، سردرد و خواب مي آورد ، در مداواي زكام و نزله مفيد

است .

اندام هاي نفس و سينه :از سرفه و صداگرفتگي و صدابريدگي جلوگيري مي نمايد .

اندام هاي دفعي :روغن آن در علاج سختي زهدان و باز كردن و جاري كردن حيض

سودمند است .

اگر آن را با مقداري شفر بنه بخورند شكم را ملين است .

قدومه (تودري )

قدومه (تودري ) چه خاصيتي دارد؟

برگ تودري شبيه برگ گندناي كوهي است .

مزاج :گرم و تر است .

خاصيت :در تندمزگي مانند تخم ترتيزك بياباني و زخم آور است .

ورم و جوش :با آب و عسل بر جوش هاي سرطاني كه تر نيستند بمالند مفيد است . ورم

سفت را نرم مي كند و ضمادش التهاب را فرو مي نشاند .

مفاصل :ضمادش سفتي نقرس را نرم مي كند .

سر :ورم

بيخ گوش را درمان مي كند .

چشم :با عسل در چشم بكشند داروي زخم چشم است .

اندام هاي راننده :تودري شهوت انگيز است .

قارچ درختي

خواص قارچ درختي چيست؟ خوبش آن است كه صاف و سفيد و زودشكن و متراكم و كنار صاف باشد .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :تحليل برنده ، تكه كننده ، خلط پرمايه ، بازكن راه بندان ها و نرمي بخش

است .

مفاصل :با سكنجبين بخورند در علاج بيماري اعصاب مفيد است .در افتادن و تنقيه

عصب مناسب است .اگر بيمار تب داشته باشد با عسل آب با شربت گل بخورند بهتر

است .

سر :مغز را مي پالايد و در علاج صرع سودمند است .

سينه :با آب انگور كهنه سياه و پرمايه بخورند علاج برنشيت و زخم شش است .اگر آن

را با آب بخورند در خون برآوردن از سينه مفيد است .

اندام هاي غذا : داروي يرقان است ،با سكنجبين بخورند ورم طحال را فرو مي نشاند

اگر آن را تنها بجوند يا ببلعند درد معده را دوا مي كند و درد كبد را درمان مي كند .

اندام هاي راننده :خوردن آن با عسلاب انواع خلط پرمايه سودايي و بلغمي را بيرون مي

آورد .

اگر با داروهاي مسهل مي باشد كمك اسهال است و بول و حيض را ريزش مي دهد و

درد گرده را مسكن و در خفگي زهدان مفيد است .

تب ها :در علاج تب لرزه و تب هاي كهنه مفيد است .

زهرها :بر جاي نيش حشرات بگذارند مفيد است .

قارچ

قارچ چه فوايدي دارد؟

ديسقوريدوس گويد : قارچ خوردني هست و قارچ سمي هم هست .

انگيزه سمي شدن قارچ اين است كه يا در نزديكي ميخهاي زنگ زده روئيده و يا

در

همسايگي كهنه پارچه هاي متعفن رسته يا در جوار لانه حشرات موذي سر برآورده

است .بر قارچ هاي رطوبتي لزج يا كفكي مانند تار عنكبوت

مي نشيند .

مزاج :سرد و تر است .

خاصيت :خلط غليظ و بد به وجود آورد .بهتر آن است كه قارچ را در آب بجوشاند و

گلابي تر و خشك و پونه كوهي را با آن مخلوط كنند و بعد از خوردنش آب انگور كهنه

انگوري پرمايه بنوشند .

سر :سبب كرخي و سكته مي شود .

نفس :قارچ خوردني سبب خناق مي شود تا چه رسد به قارچ سمي كه كشنده است .

اندام هاي غذا :اگر قارچ خوب را زياد از حد بخورند سبب قي و استفراغ مي گردد

.قارچ دير هضم است و غذاي بسيار مي دهد .

از خوردن قارچ سمي عرق سرد مي كنند و به غش گرفتار مي آيند .

اندام هاي راننده : عسر البول مي آورد .

زهرها :پادزهر سمي ، سكنجبين و پونه يا چلغوز خروس و مرغ با سركه يا خوردن

عسل است ، و گرنه شايد حداكثر در مدت يك روز بكشد .

فيجن

گياه فيجن چند نوع است و چه خواصي دارد؟

ديسقوريدوس گويد :فيجن انواع دارد :كاشتني ، بياباني و كوهي .

بهترين نوع آن كاشتني است كه در همسايگي درخت انجير است .

مزاج :فيجن تر گرم و خشك است .

خاصيت :تكه كنند ، گدازنده ، بسيار بادشكن ، پالاينده رگ ها ، زخم آور و گيرنده

است .

آرايش:بانطرون علاج لك و پيس سفيد و زگيل و زياده هاي گوشتي است . فيجن

بوي

پياز و سير را مي زدايد و داروي داء الثعلب است .

ورم و جوش :فيجن بياباني را بكوبند و با نمك ضماد كنند و بر اندام بگذارند ورم گرم

به وجود مي آورد .اگر بر خنازير گردن و زير بغل بگذارند تحليل مي برد .صمغ فيجن

در اين كارها مؤثرتر است .

زخم و قرحه :با روغن و عسل مخلوط كنند وبر قوبا بمالند مفيد است .

با سركه و سفيداب باشد علاج مورچگي و بادسرخ و زخم كهنه است .اگر با مر مخلوط

كنند و بر زخم بچسبانند فايده مي بينند .

مفاصل :خوردن فيجن ،يا ضمادش كه با عسل باشد در علاج فلج و بيماري اعصاب و

درد مفاصل سودمند است .

سر :بوي سير و پياز را از بين مي برد .با قاوت ضماد شود داروي سردرد هميشگي

است .با سركه در بيني كنند خون دماغ بند مي آيد .

افشره اش را در پوست انار گرم كنند و در گوش بچكانند گوش را پاك مي كند و درد و

صداها و وزوز را خاموش مي نمايد .كرم گوش را مي كشد يا زنده بيرون مي آورد و

بر زخم سر بمالند داروي خوبي است .

چشم :فيجن و به ويژه افشره اش كه با افشره رازيانه و عسل مخلوط كنند و به چشم

بكشند يا بخورند ديد را تقويت مي كند .

فيجن را با قاوت ضماد كنند و بر چشم بگذارند تپش و التهاب را فرو

مي نشاند.

اگر از فيجن و رازيانه و مرو عسل مرهم درست كنند و بر پيرامون چشم بمالند كم

سويي را از بين مي

برد .

سينه :آب پز فيجن تر با شبت خشك در علاج سينه درد خوب است و بقول روفس

داروي دشوار تنفسي است و درد شش و پهلوي و سرفه و درد دنده ها را بر طرف مي

كند .

اندام هاي غذا :فيجن را در آب انگور كهنه بپزند و بخورند يا با انجير ضماد كنند در

علاج استسقاي گوشتي و استسقاي خيگي مفيد است .

سكسكه بلغمي را تسكين مي دهد ،گوارشي است ، اشتهاء مي آورد و معده را توان مي

بخشد .در علاج طحال مفيد است .

آب پشت را مي خشكاند و قطع مي كند .آرزوي جماع را به كلي از بين مي برد .

هر دو نوع آن قبوضيت مي دهند .درد وپيچ روده را علاج است .با فيجن و روغن

زيتون حقنه كنند درد قولنج تسكين مي يابد .

با عسل مخلوط كنند زخم معده را شفا مي دهد .فيجن را در روغن زيتون بجوشانند و

بخورند داروي كرم است .هر دو نوعش زائده هاي تن ( بيرون ريختني ها )را به وسيله

ي ريزش بول بيرون مي ريزند و هر دو قبوضيت مي دهند .

تب ها :خوردن فيجن يا تن اندايي به روغنش در تب و لرز مفيد است .

زهرها :با زهرها مقاومت مي كند زياد خوردن فيجن بياباني سم قاتل است.

فيلگوش

گياه فيلگوش چند نوع است و چه خواصي دارد؟

دو نوع است يكي پيچيده و ديگري صاف .پيچيده اش خالص تر از آن نوع است كه آن

را لوف مار مي گويند .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :راه بندان ها را

باز مي كند ، خلط هاي پرمايه و لزج را به اعتدال تكه تكه مي

نمايد و زدايندگي دارد .در همه ي اينها خاصيت پيچدار قوي تر است .

آرايش :بيخ فيلگوش پيچيده و به ويژه اگر با عسل باشد لكه هاي سياه و سفيد و كك و

مك را مي زدايد .همراه آب انگور كهنه داروي ترك هاي ناشي از سرما است .

ورم و جوش :در مداواي هر ورمي كه نياز به زدودن دارد مفيد است .

زخم و قرحه :بيخ و به ويژه فليگوش پيچيده را با هزار گوشان مخلوط نكنند و مرهم

شود زخم هاي پليد را علاج است .آنچه تر است در علاج زخم ها به كار مي آيد و اگر

خشك شد آن را مي كوبند و فتيله زخم و ناصورها را از آن درست مي كنند .

مفاصل :فيلگوش با سرگين گاو داروي نقرس و سستي ماهيچه ها است .

سر :آب خوشه فيلگوش بستاني درمان درد گوش است و اگر با روغن گل در بيني كنند

خوره و سرطان بيني را از بين مي برد .اگر افشره خوشه لوف ماري را با روغن

زيتون و قطران بياميزند و قطره هايي از آن را در گوش بريزند درد از بين مي رود .

بيخ آن از جمله داروهايي است كه چرك را از گوش مي برد و زخم گوش را شفا مي

دهد .در علاج كري مفيد است .تخم آن علاج هر نوع جوش و زخم بيني است .اگر

سرطاني باشد بهتر آن است كه بوسيله ي پشم آن را به بيني وارد كنند .

چشم :بيخش در

زخم چشم مفيد است .

نفس كش :فيلگوش يا بيخ آن و به ويژه نوع پيچي آن را چندين بار در آب بجوشانند تا

قوت داروئيش كاهش يابد و پس از آن بخورند در مداواي خون برآوردن ،برنشيت كهنه

و نفس بلندي ، مفيد است .

اندام هاي غذا :خوردنش خلط غليظ پديد مي آورد .

اندام هاي دفعي :گرده را مي پالايد ، علاج بواسير است . بول را ريزش مي دهد .

زهرها :اگر تن را با بيخ آن ماساژ بدهند مار نمي گزد .

فندق

خواص فندق چيست؟

مشهور است .مزاج خاكي فتدق از مزاج خاكي گردو بيشتر و از گردو مغزي تر است

.زيرا از گردو پرمايه تر و كم چربي تر و دير هضم تر است. مزاج :هوايي است و

بيشتر به گرمي و خشكي مي گرايد .

خاصيت :سبب پيدايش مراره مي شود . از گردو قابض تر است . بادآور است و در

قسمت پاييني شكم باد ايجاد مي كند .

آرايش :سوخته آن مو را سياه مي كند .

سر:سر درد مي آورد . اگر در روغن سرخ كنند و با اندكي فلفل بخورند زكام را پخته

مي گرداند .

بقراط فرمايد :فندق مغز را افزايش مي دهد .

چشم :گروهي پنداشته اند كه اگر فندق را بر جاندانه (يافوخ ) كودك چشم كبود بمالند

كبودي چشم از بين مي رود .

اندام هاي تنفسي :با عسل آب خورده شود داروي سرفه مزمن است و خون برآوردن را

باز مي دارد .

اندام هاي غذا :دير هضم و تحريك كننده استفراغ و از گردو دير هضم تر

است .

اندام هاي دفعي :پوست فندق قابض است و شكم را بند مي آورد .

زهرها :پادزهر گزيدگي ها است و به ويژه اگر با انجير و سداب باشد پادزهر نيش

كژدم است .

فلفل دراز

فلفل دراز چه خواصي دارد؟

فلفل دراز، باريك و كوچك شبيه انگشتان و هم شكل گل بيدمشك پراكنده ولي ريزتر

است . سخت و چسبناك و مزه اش در تندي به مزه فلفل نزديك است .

دارفلفل اولين ثمر فلفل است و از اين رو از فلفل مرطوب تر است .

بهترينش آن است كه دست نخورده مانده باشد .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :گدازنده است و بيماريهاي سرد را از بين مي برد .

چشم :با آب كبد بريان بز تيرگي چشم را بر طرف مي كند .

اندام هاي غذا :هاضم است ، طعام را حركت مي دهد و معده را قوي مي گرداند .

اندام هاي دفعي :در شهوت برانگيختن برابر زنجفيل است .

فلفلك

خواص فلفلك چيست؟

از سبزي هاي مشهور است و عبارت از فلفل آبي است .برگش به برگ بيد مشك مي

ماند .ليكن از آن زرد رنگ تر است .

شاخه هايش سرخ رنگ و مزه اش مزه زنجفيل است .اگر سگ آن را بخورد مي ميرد

.

مزاج :گرم و خشك

آرايش :فلفلك سبز را با تخمش بكوبند لكه هاي صورت از قبيل لكه هاي سياه و كك

و مك كهنه را مي زدايد .

دمل و جوش :فلفلك سبز را با تخمش بكوبند ضماد شود ورم هاي سخت را فرو مي

نشاند .

فلفل

فلفل چه فوايدي دارد؟

جالينوس فرمايد :تا ثمر بر درخت است دارفلفل ، دانه اي كه از آن جدا شد فلفل است .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :جاذب ، گدازنده و زداينده است .فلفل و مويز را با هم بجوند بلغم را بر مي كند

و بلغم لزج را ريشه كن مي كند .

فلفل مسكن درد و آرام بخش عصب و با مزاج تندرستان سازگار است .

آرايش :فلفل با گياه زداينده لك و پيس و تا با گياه است لاغر كننده است .

ورم و جوش :گياه باشد خنازير را درمان مي كند .

مفاصل :در گرم كردن عصب و ماهيچه نظير ندارد .

سر :با سركه براي دندان مفيد است .

چشم :فلفل سفيد با داروهاي به چشم كشيدن باشد ديده را جلا مي دهد .

سينه :همراه ليسيدني ها باشد (لعوقات )در علاج سرفه و سينه درد مفيد است .

فلفل و عسل را به دهان بمالند ضد خناق است و شش را مي پالايد

.

اندام هاي غذا :فلفل را با برگ بوي سبز بخورند هضم كننده ، اشتهاآور و بادشكن است

.درد و پيچش روده را تسكين مي دهد .

فلفل مخلوط با سركه را بخورند يا بر پوست بمالند در علاج آماس طحال مفيد است .

فلفل سفيد براي معده از فلفل سياه بهتر است و بيشتر معده را توان مي بخشد.

اندام هاي راننده : بول را ريزش مي دهد . بعد از جماع بخورند مانع بارداري است .

فلفل آب پشت را به كلي مي خشكاند .اما دارفلفل شهوت انگيز است زيرا رطوبتي زائد

دارد .

خوردنش با برگ بوي سبز در علاج درد و پيچش روده مفيد است .

تب ها :با روغن مخلوط شود و به تن تبدار بمالند تب لرزه را شفا مي دهد.

زهرها :فلفل سفيد در پادزهر استعمال مي شود .دارفلفل نيز با روغن باشد و بر جاي

نيش بمالند يا بخورند پادزهر حشرات گزنده است .

فلنجه

گياه فلنجه چه خواصي دارد؟

اين گياه تخم مثلث دارد كه به سرنيزه مي ماند و از اين رو عريان آن را حربه ناميده اند

كه به معني نيزه است .

مزاج :حربه كاشتني كم حرارت و حربه بياباني گرم است .

زخم و قرحه :سبز و شادابيش زخم ها را بهم مي آورد .

اندام هاي غذا :پوستش را با سركه بر طحال بگذارند يا برگ خشكيده آن را بخورند درد

طحال را بر طرف مي كند .

اندام هاي دفعي :ادرار مي دهد و به ويژه برگش كه به برگ « اسقولوقندريون »شبيه

است .

فقلامينوس

فقلامينوس چيست و چه خواصي دارد؟

گويند بخور مريم است كه تيره اي از عرطنيثا مي باشد .

خاصيت :زداينده ، تكه كننده ، بازكننده ، گدازنده و تنقيه بخش است .

خوردن بيخش كم هوشي مي آورد و عرق كردن زياد بدنبال دارد .

آرايش:علاج يرقان است . كسي كه اين دارو را بخورد بايد دراز بكشد و خود را با

پوشش هاي بسيار بپوشاند تا بسيار عرق كند و عرق به رنگ زرداب بيرون دهد ، تا

از يرقان شفا يابد .

بيخ اين گياه پوست را تنقيه مي كند ، لكه هاي سياه را مي زدايد ، آب پزش ترك هاي

ناشي از سرما را خوب مي كند .

وسط بيخش را با كارد گود كنند ، پر از روغن زيتون كنند و بر خاكستر گرم بگذارند

تا گرم شود ، روغني است كه ترك هاي ناشي از سرما را به سرعت درمان مي كند .

ورم و جوش :بيخش جوشها را از بين

مي برد . افشره اش ورم سخت را نرم مي كند .

آماس طحال را فرو مي نشاند .تر و خشك اين گياه داروي خنازير و زخم است و گري

خشك را علاج است .

زخم و قرحه :بيخ اين گياه را تنها يا با سركه و عسل مخلوط كنند و به كار برند زخم ها

را قبل از كهنه شدن شفا مي دهد . اگر با آب پزش سر را بشويند ، زخم هاي سر را

درمان مي كند .

مفاصل :ضماد گذاشتنش در علاج پيچش عصب و نقرس مفيد است .

سر :آبش را در بيني كنند سر را مي پالايد .آب پزش سرشويه شود زخم هاي سر را

شفا و سردرد سرد را تسكين مي دهد .

چشم :آبش كه با عسل باشد در چشم كشند يا در بيني كنند در علاج آب كه در چشم پديد

آيد و در علاج ضعف ديد مفيد است .

سينه :بعضي بيخ آن را علاج برنشيت مي دانند و به بيمار مي خورانند .

اندام هاي غذا :با سركه بر طحال مي گذارند .

اندام هاي راننده :خوردن و برداشتن آن حيض را ريزش مي دهد . به وسيله ي پشم

بردارند اسهال آور است .

افشره اش در اين باره قوي تر است .آب اين گياه را با سركه كه بياميزند و بر مقعد بر

آمده بريزند به جاي خود باز مي گردد .افشره اش دهانه رگهاي داخل پيزي را مي گشايد

. خوردن و برداشتن بيخش سبب ريزش خون حيض است .

زهرها :پادزهر داروهاي سمي و به ويژه پادزهر خرگوش دريايي است

.

فربيون

فربيون چيست و چه خواصي دارد؟

ديسقوريدوس حكيم فرمايد :شيره ي گياهي است كه به (قثاء )خيار چنبر شبيه و در

(لينوي )كه در سرزمين (سدد ) واقع است و در مملكت (مورشيا ) مي رويد .

اين گياه پر از شير است و مزه شيرش خارج از اندازه گرم و تند و تيز مزه است .

فربيون خوب آن است كه :صاف ، زرد رنگ يا زعفراني رنگ و تندبو و بسيار تند

مزه باشد .

مزاج :گرميش همراه لطافتي سوزنده و زداينده است .

مفاصل :بر فلج و تخدير شده بمالند بسيار سودمند است .

چشم :در چشم بكشند ديده را جلا مي دهد .آب كبود چشم را تحليل مي برد .اما تمام روز

سوزش در چشم حس مي شود و براي پرهيز از اين سوزش بايد با عسل مخلوط كنند و

در چشم بكشند .

اندام هاي راننده :در علاج آب زرد ، سردي گرده و قولنج سودمند است .

خوزيان گفته اند :فربيون دهانه زهدان را چنان بهم مي آورد كه داروهاي بچه انداختن را

به زهدان راه نمي دهد .

هم ايشان گفته اند :بلغم لزج را كه در سرين و پشت و روده ماندگار است بيرون مي

آورد .

زهرها :كساني گويند : اگر پوست سر كسي را بشكافند تا آهيانه پيدا شود آنگاه از

ساييده اين گياه در آن بريزند و داروهاي ضد گنديدن بر آن بگذارند ، از گزيدن مار و

حشرات ديگر زياني نمي بيند .

خوردن مقداري از اين گياه معده و روده ها را چركين مي كند و خورنده را در مدت

سه

روز مي كشد .

فريز

خواص گياه فريز چيست؟

گويند همان (يندكتا )است و اهل طبرستان آن را بندآوش مي نامند .

مزاج :سرد و خشك

خاصيت :گيرنده است و مي گزد .

زخم و قرحه :اين گياه و به ويژه بيخش اگر ضماد شود و بر زخم هاي بد و تر بگذارند

زخم را جوش مي دهد و خوب مي كند .

سر :بازدارنده هر نزله اي است .

چشم :براي چشم داروي بسيار خوبي است .

اندام هاي غذا :تخم و بيخش استفراغ را قطع مي كنند و نمي گذارند مواد ناباب به معده

راه يابند .

اندام هاي راننده :آب پز ، بيخش و تخمش در علاج زخم مثانه مفيد است .

آب پزش در علاج درد و پيچش روده ، بي اختياري ادرار عسر البول و زخم مثانه

بسيار سودمند است .

فاوانيا

فوايد گياه فاوانيا چيست؟

فاوانيا عود الصليب است كه نر و ماده دارد . بيخ فاوانياي نر سفيد و به ستبري انگشت

و مزه اش گيرنده است . بيخ فاوانياي ماده ريشه هاي بسيار دارد و شاخه هايش زياد

است .

مزاج :بسيار گرم نيست .

خاصيت :خشكاننده ، گيرنده ، گدازنده ، بازكننده ، تكه كننده و زداينده

است .

آرايش :لكه هاي سياه را از پوست مي برد .

مفاصل :داروي نقرس است .

سر :علاج صرع است و اگر آن را بر مصروع ببندند دچار صرع نمي شود و اگر باز

كنند صرع باز مي گردد .

اندام هاي غذا :اگر فاوانيا را با شربتهاي مازوجي (عفصي _ گسي ) بخورند قبض است

، تخمش معده را توان مي بخشد ،

درد معده را تسكين مي دهد و سوزش معده را از بين

مي برد . بيخ آن در علاج يرقان و باز كردن بند آمدني هاي كبد مفيد است .

اندام هاي راننده :حيض را راه مي اندازد ، بول را ريزش مي دهد .

اگر دوازده دانه از تخمش با آب انگور كهنه خورده شود خونريزي را قطع مي كند .

اگر زن تازه زائيده يك بادام از بيخ فاوانيا را بخورد از بيرون ريختني هاي لازم پاك

مي گردد .

خوردن بيخش به اندازه ي يك بادام درد گرده و آبدان را بر طرف مي كند .

آب پزش با آب انگور كهنه شكم را بند مي آورد و بول را ريزش مي دهد .

فاخره

گياه فاخره چه خواصي دارد؟

ثمري است كه به نخود مي ماند و دانه اي دارد كه به آلبالوي تلخ شبيه و در ميان آن دانه

هاي ريز شاه دانه مانند موجود است و ثمر در قسمت پايين شاخه ها قرار دارد .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :تحليل برنده و قبض است .

اندام هاي غذا :معده و كبد سرد را علاج و در سوء هضم ناشي از سردي مفيد است .

اندام هاي راننده :در علاج اسهال سرد مفيد و بندآورنده شكم است .

شيردار (يتوع )

گياه شيردار (يتوع ) چه خواصي دارد؟

كلمه ي يتوع دلالت بر گياهاني دارد كه شيره آنها تند ، مسهل ، تكه كننده ، سوزنده

باشد و آنچه در اين زمينه مشهور است عبارت از :

هفت برگ ، شبرم ، چشميزك ، آذربونه ، ماهودانه ، مازريون و پنج انگشت كه آن را

پنج برگ هم مي گويند .

همه اينها كشنده هستند وتنها از شيره آنهاه مي توان استفاده درماني كرد .

مزاج :شير چشميزك گرم و خشك است همين طور بقيه گياهان ديگر .

خاصيت :زخم آور و سم است و اگر در حوض بريزند ماهيها مي ميرند .

آرايش :گوشت زائد ، زگيل ، خال و زائده هاي اطراف ناخن را بر مي كند. براي از

بين بردن مو شيره اش را بر پوست مي مالند و در آفتاب اين كار را مي كنند ،مو را مي

سترد و بعد كه مي رويد ضعيف است و اگر عمل را تكرار كنند ديگر مو بر نمي آيد

.بهتر آن است كه با روغن زيتون مخلوط

شود و براي ستردن مو بكار ببرند تا خطري

نباشد .

زخم و قرحه : با سركه باشد سفتي هاي پيرامون بواسير را از ميان مي برد.داروي

بيماري ويروسي است .زخم گنديده را بهبود مي بخشد ، اگر با قيروطي ( مرهم موم )و

روغن گل مخلوط شود علاج خوره و گري سودايي و آتش پارسي است .

سر :شيره اش را بر دندان كرم زده بگذارند دندان خرد مي شود و مي افتد و اگر با

قطران باشد كه از قوتش مي كاهد براي معالجه دندان سالمتر است . بهتر آن است كه

قسم سالم دندان ها را با كمي موم بپوشانند و آنگاه اين دارو را بگذارند .اگر بيخ گياه

نامبرده را با سركه بپوشانند و مزمزه كنند درد دندان تسكين مي يابد .

چشم :شيرش ناخنه را از بين مي برد .

بواسير را بر مي كند ، بلغم مواد آبكي را خارج مي سازد . دو قطره تا سه قطره

شيرش را بر انجير بريزند و بگذارند تا خشك شود و بخورند اسهالي كافي مي دهد .

همين مقدار اگر با قاوت يا با آن خورده شود باز مسهل خوبي است .اما اگر بخواهند آن

را تنها بخورند بهتر آن است كه همراه قيروطي يا موم و عسل باشد تا دهان و گلو را

زخم دار نكند .

ثعلب

گياه ثعلب چه خواصي دارد؟

برگ اين گياه بر زمين گسترده و سبز رنگ و به برگ زيتون كوچك مي ماند و از آن

باريكتر و درازتر است .

مزاج :گرم و تر

مفاصل :در علاج ترنجيدن و كشيدگي به سوي عقب

و در علاج فلج بسيار مفيد ،

شهوت انگيز و كمك غريزه جنسي است .

اندام هاي راننده :ضمادش زخم بسته عفوني را مي گشايد .

گوش موش

گياه گوش موش چه فوايدي دارد؟

گياهي است كه شيشه را با آن جلا مي دهند .

خاصيت :قبض ، مرطوب ، چسبنده ، تنقيه كننده و نرمش دهنده است .

ورم و جوش :ورم را آرام مي كند ، برگش خورده شود داروي سوختگي و ورم هاي

بلغمي است .

افشره اش با سفيداب سرب داروي مورچگي و باد سرخ است .

در علاج آماس لوزتين اگر با آن غرغره مي كنند مفيد است .

مفاصل :با موم و روغن گل بر نقرس بگذارند سودمند است .

سر :افشره اش با روغن گل داروي درد گوش است . گوش موش يا افشره آن را در

دهان بگذارند لوزتين را درمان مي كند .

نفس :سوپ افشره آنرا بنوشند سرفه مزمن را علاج مي كند .

اندام هاي دفعي :بواسير را از بين مي برد .

گور گياه

گور گياه چه خواصي دارد؟

از اين گياه چندين نوع وجود دارد .اعرابي كه بوي خوش دارد و جنگلي كه باز بد و

شكل باريك و ستبر است نوع باريكش سخت تر . از نوع ستبر مي باشد و بويي

ندارد .

ديسقوريدوس گويد :دو نوع وجود دارد كه يكي بدون ميوه و ديگري داراي ميوه سياه

رنگي است .

بهترين نوع اين گياه اعرابي سرخ رنگ و خوشبو است . شكوفه آن به سرخي مي زند

و بعد از شكفتن به رنگ بنفش در مي آيد . برگش باريك است و بوي آن مشابه بوي

گل محمدي است .

اگر اين گياه را در دست بفشاري و خرد كني بوي آن به مشام مي رسد . فايده

اش در

وهله اول در گل آن است و بعد در شكوفه و ريشه و ساقه آن . مزه گورگياه در زبان

تأثير مي گذارد و آن را آزار مي دهد (مي برد ).

نوع جنگلي اش نيرويي سرد كننده دارد و به عقيده ابن جريج بكلي سرد است ساقه آن

گيرنده تر از بخش هاي ديگر است . شكوفه اش اندكي گرمي بخش و گيرندگي آن كمتر

از گرمي دهندگي است .

خاصيت درماني :شكوفه اش به علت گيرندگي اش از خونريزي جلوگيري مي كند .در

روغن آن تحليل و گيرندگي هست . ريشه آن از حيث اين اختصاصات قوي تر است

.شكم را بند مي آورد . داراي قوه رسانندگي و نرم كنندگي نيز هست .جدار رگها را باز

نگه مي دارد و دردهاي دروني و به ويژه درد زهدان و نيز انواع باد را از بين مي برد

.

زخم و قرحه :روغن آن خارش بدن انسان و حيوان را از بين مي برد .

دمل و جوش :پخته آن در مداواي دمل هاي گرم مفيد است .

خوردن گور گياه پخته و ضماد آن سفت شدگي اندام هاي دروني را بر طرف مي كند و

در مداواي ورم هاي سرد و دروني مفيد است .

مفاصل :خوردن يك چهارم مثقال آن همراه فلفل براي ماهيچه ها و مداواي ترنجيدگي

(تشنج )مفيد است .روغن آن خستگي را از بين مي برد .

اندام هاي سر :انواع آن به ويژه نوع جنگلي آن مايه سنگيني سر است . نوع باريك

ترش سردرد مي آورد و ستبرش خواب آور است . تخم اين گياه

مخدر است .تمام

انواعش لثه را استحكام مي بخشند و رطوبت هاي آن را رفع مي كنند .

اندام هاي تنفسي و سينه :در معالجه درد شش مفيد است و شكوفه اش از خونريزي

دستگاه تنفسي جلوگيري مي كند .

اندام هاي تغذيه اي :ريشه اش معده را قوت مي بخشد و اشتها را بر مي انگيزد .به

اندازه يك مثقال ريشه گور گياه همراه يك مثقال فلفل دل بهم خوردگي را تسكين مي

دهد .

شكوفه آن مسكن معده و در مداواي ورم معده و كبد مفيد است .

اندام هاي دفعي :در تسكين درد زهدان بسيار مؤثر است . اگر بيماري كه ورم گرم

زهدان دارد در جوشانده آن بنشيند يا مقداري از آن را در زهدان بچكاند و يا از آن

بنوشد برايش مفيد است .

اندام هاي دفعي :تخم جنگلي و اعرابي آن سنگ دستگاه ادراري را بر طرف مي كند ،

شكم را قبضي مي دهد . دو قسم جنگلي در اين زمينه مفيدتر

هستند.هردو نوع آن خونريزي زنانه را قطع مي كنند .

شكوفه آن دردهاي كليه و خونريزي كليه را دفع مي كند و در علاج ورم هاي مقعد مفيد

است .

زهرها :برگ هاي زيرين را تا زماني كه تر و تازه اند چنانچه بر جاي نيش زدگي

حشرات بگذارند تسكين بخش است .

گندنا

گياه گندنا چند نوع است و چه خواصي دارد؟

سه نوع دارد :1 _ شامي 2 _ نبطي 3 _ بياباني

مزاج :گندناي شامي با سماق داروي زگيل و جوشهاي شري است .

زخم و قرحه :گندناي شامي با نمك علاج زخم پليد

است .گندناي بياباني داروي زخم

پستان است .گندناي نبطي را با سركه ضماد كنند دمل را مي تركاند .

سر :خون دماغ را بند مي آورد .تخم گمدنا را با قطران بسوزانند و دود آن در دهان بيايد

كرم دندان را مي كشد و بيرون مي آورد .

خوردنش سردرد و خواب هاي پريشان مي آورد . خاكسترش با روغن گل و سركه آب

انگور كهنه درد گوش را تسكين مي دهد .

لثه و دندان را تباه و دندان ها را زرد مي نمايد .و به ويژه شامي براي لثه و دندان

بسيار بد است .آب گندناي نبطي مخلوط با كندر و شير يا روغن گل را در گوش

بچكانند درد و صدا و وزوز گوش را از بين مي برد .

چشم :سبب تم چشم است .

نفس كش :گندنا با افشره جو داروي برنشيتي است كه از ماده غليظ بوجود آمده .به ويژه

اگر گندناي نبطي با عسل باشد چه بهتر .در علاج ورم شش و رسانيدن ورم هاي شش

مفيد است .براي خون برآوردن تخم گندنا و تخم آس را مخلوط مي كنند و مي خورند .

خام خوردن گندنا براي گرفتگي ريه مفيد است .

اندام هاي غذا :گندناي بري براي معده بد و از گندناي كاشتني بدتر است . زيرا تلخ تر و

تندتر و گزنده تر است .همه انواع گندنا بادزاست و بايد دو بار بپزند تا بادش كاهش

يابد .همه نوع گندنا دير هضم است .

اندام هاي دفعي :گندنا عموماً و به ويژه نبطي و بياباني بول و حيض را ريزش مي دهد

.به مثانه و

كليه زخمي زيان مي رسانند . خوردن يا ضماد پخته آن داروي بواسير است

.شهوت انگيز است . تخمش هم در اين باره بي تأثير نيست به شرطي كه در روغن

بپزند .تخم گندنا را با تخم آس در

روغن بجوشانند داروي زحير و خونريزي مقعد است .در آب پز برگش بنشينند براي

بهم آمدن دهانه زهدان و سختي زهدان مفيد است .

بيخ گندنا را با روغن كاجيره و روغن بادام يا كنجد سوپ نمايند براي قولنج مفيد است

.افشره اش را خشك گردانند خون را اسهال مي دهد .

گندناي بياباني از ديگر گندناها بيشتر بول و حيض را ريزش مي دهد .

زهرها :افشره اش همراه عسل آب پادزهر حشرات سمي است .

گل سرشور

خواص گل سرشور چيست؟

گل سرشور، گلي است كه به سنگ مي ماند .

زرگران در صيقل دادن و هموار كردن بكار مي برند . آنهم مانند گل كشتزاري سفيد و

خاكستري دارد .

خاكستري رنگش نازك و ورقي مي باشد و به اشكال گوناگون ديده مي شود . هر آنچه

بسيار سفيد است بسيار زودشكن و ترد است و همين كه خيس شد بي درنگ حل مي

شود .

در گرمابه اين گل را بجاي اشنان و نطرون بر بدن مي مالند .

خاصيت :گيرنده ، خشكاننده و سردي بخش است .

از نوع اولي هر چه سفيدتر باشد بهتر است و از نوع خاكستري رنگ هم هر چه مايل

به سفيدي باشد بهتر است .

آرايش:تن را صفا مي دهد ، زيبا مي كند و رخساره را صيقل مي دهد .

سر :حواس را پرمايه تر

مي نمايد .

چشم :همراه شير در چشم بچكانند علاج سفيدي و جوش هاي چشم است .

گل قاصد

فوايد گل قاصد چيست؟

برگش چون برگ باريك كاهو اما مايل به سياهي و كركدار است .

زردش قوي و سفيدش آبي و ناتوان است .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :زداينده و بازكن است و گل خشكش نيرومندتر است .

ورم :خودش يا آبش كه با مرهم و روغن گل باشد زخم را بهم مي آورد .

مفاصل :برگش با رگهايش ضماد شود علاج نقرس و اگر با سركه باشد علاج بيماري

اعصاب است .

سر :افشره اش را به بيني كشند سر را تنقيه مي كند ، با عسل مخلوط باشد و به داخل

دهان بمالند زخم هاي دهان را شفا مي دهد .

چشم :خشك آن چشم را از لكه هاي بازمانده پاك مي كند و درمان كلفت شدن طبقات

چشم است .

اندام هاي غذا :كبد را تنقيه مي كند ، در سركه پرورده اش را بخورند يا ضماد كنند

علاج سپرز است .

اندام هاي راننده :در ريزش دادن حيض بسيار مفيد است .در علاج ورم سخت زهدان

مفيد است به شرطي كه بردارند يا در آب پزش بنشينند و در ريزش دادن حيض بي

مانند است و از هر دارويي بهتر است . با مرهم موم و روغن گل ترك هاي اطراف

مقعد را خوب مي كند .

گل سرخ

گل سرخ چه خواصي دارد؟

تركيبي است از گوهر آبي و خاكي .تند مزه و گيرنده و تلخ و جمع كننده است و كمي

شيريني هم دارد و به همين علت در مواد آبي گل انكسار گرمايي هست (انعكاس )در

گل لطافتي هست كه قبضش سودمند است.و بسا اتفاق مي

افتد كه سبب زكام مي شود .با

وقتي كه با طراوت و شاداب است با تلخي همراه است و وقتي كه خشك شود تلخي آن

كاهش مي يابد . بدين علت است كه خوردن مقداري از گل شاداب اسهال آور است .

مزاج :خشك است .

خاصيت :چون تلخ مزگي بيشتر از گيرندگي دارد خشكانيدنش بيشتراز گيرندگي است

.بازكننده و زداينده است .جنبش صفرا را خنثي مي سازد. تخمش در گيرندگي قوي تر

است و پرزي كه در وسط گل هست از ساير اجزايش قبض تر است .

همه اجزاء گل اندام هاي دروني را تقويت دهد و قبوضيتش مانع تحليل رفتن نمي باشد

.گل خشكيده قبض تر و سردتر است و به عقيده كساني قوتي در آن است كه خار و

پيكان ها را بيرون مي كشد .

بهترين افشره گل افشره اي است كه از گل قطع شده از شاخه مي گيرند به شرطي كه

زائده هاي آن را (آنچه به سفيدي مايل است )جدا كنند .

براي مرباي گل بايد گل را در سايه خشك كنند و بكار برند .

آرايش :اگر در گرمابه خود را به گل شويند بوي بد عرق رااز بين مي برد. گروهي

برآنند كه سائيده گل زگيل ها را ريشه كن مي كند .

زخم و قرحه :از زخم ها به ويژه از زخم هاي پوست انداز ميان رانها و پيچ و خم ها

جلوگيري مي كند .در زخم هاي گود گوشت بر مي آورد . سائيده آن را بر زخم پاشند

خار را بيرون مي كشد .

سر :شادابش سردرد را درمان مي كند .گلاب هم

سردرد را تسكين مي دهد .

بو كردن روغن گل عطسه مي آورد .گل براي هر كسي كه مغزش گرم است عطسه آور

مي شود .تخم گل و آب پز گل لثه را محكم مي كند .درد گوش را تسكين مي دهد .

چشم :چشم دردي را درمان مي كند كه از گرما باشد . آب پز گل خشكيده را در چشم

بكشند ورم پلك ها را فرو مي نشاند .

روغن و افشره گل براي چشم مفيدند .اگر زائده هاي سفيد را از گل دور سازند در

مداواي رمد خوب است .

غش كرده را گلاب دهند سر حال مي آيد .افشره گل و شاخه و كاسبرگ علاج خون

برآوردن است .

اندام هاي غذا :گل براي معده و كبد خوب است . مرباي گل كه با عسل باشد (گل انگبين

)تقويت معده مي كند و كمك هضم است .

گل و افشره گل رطوبت هاي بد معده را بر مي چينند .

روغن گل التهاب معده را فرو مي نشاند و حتي اگر گل را بر معده بمالند همين فايده را

دارد .شربت گل براي كساني كه سستي در معده حس مي كنند مفيد است .

اندام هاي دفعي :بوسيله ي پربر مقعد بمالند درد را از بين مي برد آب گل يا آب پز گل

خشكيده درد زهدان را كه از گرما باشد از بين مي برد و درد روده مستقيم را درمان

مي كند .حقنه آن زخم روده ها را علاج مي نمايد . شربتش نيز در مداواي زخم روده

مفيد است .

خواب بر بستر گل شهوت را قطع مي

كند .

خشك شده اش مسهل نيست . روغن گل مسهل است .

گل چسبناك

گل چسبناك چه خواصي دارد؟

بهترينش آن است كه بسيار سرخ و بي شائبه باشد و از بغداد مي آورند .

خاصيت :قبض و خشكاننده

زخم :زخم ها را بهم آورد .

اندام هاي دفعي :كرم كش است و محلولش را بعد از تخم نيم برشت بنوشند شكم را بند مي آورد .

گل مستكي خودماني ، طين رومي

زداينده ، شوينده ، روياننده گوشت و جوش دهنده زخم است .

گل تاك

گل تاك چه خواصي دارد؟

ديسقوريدوس گويد :گل تاك را از شام مي آورند و دو نوع است . نوعي به پارچه

زغالهاي مستطيل مي ماند كه از درخت ارز بدست مي آورند و رنگش سياه است .

قسمي ديگر به قطعه چوبهاي نهال شاداب شباهت دارد و در آب زود حل مي شود

.هرچه سياه رنگ تر باشد بهتر است .

خاصيت :بدون آزار دادن مي خشكاند ، سردي بخش است و اندكي گدازندگي دارد .

آرايش :داخل سرمه مي كنند موي مژه را باز مي روياند .با آن مو و ابرو را رنگ مي

كنند .

اندام هاي دفعي :تاك را با اين گل مي آلايند تا كرم نزند و برگ و جوانه هايش از آسيب

محفوظ باشند .

اگر در آب حل شده آن را بخورند كرم هاي ريز و درشت روده ها را مي كشد.

گل اسپانيايي( اندلسي)

خواص گل اسپانيايي( اندلسي) چيست؟

مزاج :سرد است .

خاصيت :چون خالص و بي آلايش است منفعت ها در بر دارد .سردي مي بخشد و مي

گدازد .اگر آن را بشويند گدازندگي آن از بين خواهد رفت .

ورم و جوش : با سركه علاج ورم طرف هاي پايين معده است .

زخم و قرحه :هر دو نوع سفيد و بنفش را اگر در سركه حل كنند محلولي مي گردد كه

سوختگي و ساير زخم ها را فوراً تسكين مي دهد . به شرطي كه قبل از تاول زدن و

آماس كردن استعمال كنند .

سر :حل شده اش در سركه علاج لوزتين و آماس هاي بيخ گوش است .

مفاصل :براي هر ورمي در

بدن مفيد است .

اندام هاي دفعي :هر دو نوعش سخت شدن بيضه ها را نرم مي گردانند .

گل جاليز

گل جاليز چه خواصي دارد؟

گل جاليز تكه چوب هايي است پر از چين و چروك و به ستبري يك انگشت و به

درازي يك انگشت يا كوتاه تر يا درازتر .

رنگش خاكي ، مزه اي گيرنده ، هم قوت گل انار ، گويند آن را از صحراي عرب مي

آورند .

خاصيت :گيرنده است . گويند جنبش خون را در همه اندام ها راكد مي كند .

مفاصل :مفاصل سست را توان و تاب مي بخشد .

اندام هاي غذا :در علاج سستي معده و كبد مفيد است .

اندام هاي دفعي :گيرنده است . خونريزي را قطع مي كند .

اگر آن را در شير جوشيده بز بريزند و بخورند در علاج بهم خوردن عادت زنانه مفيد

است .

گل مهر زده

خواص گل مهر زده چيست؟

هر آنچه از اين گل بوي شبت بدهد نوع بهترين است .اگر خون از دهان بيايد و دهان را

با آن بشويند خون بند آيد و گل به زبان مي چسبد .

خاصيت :بهترين بند آورنده خونريزي است و اگر اندام نرم باشد نمي تواند اين گل را

تحمل كند و به زبري گرفتار مي آيد .سردي بخش و چسبنده است. ورم و جوش :ورم

هاي گرم نوخاسته را فرو مي نشاند .

زخم و قرحه : زخم هاي تر را بهم آرد .زخم هاي دشوار را درمان مي كند .

بر سوختگي بمالند نمي گذارد چرك كند و زخم را شفا مي دهد .

مفاصل :علاج كوفتگي اندام ها است كه از افتادن ناشي باشد .

شكستگي را بهم پيوند دهد .ريزش مواد را بسوي دست

و پا منع مي كند . خوره را باز

مي دارد .

سر :نزله ها و سيلان هاي دهان و لثه را قطع مي نمايد .

نفس كش :آسيب ديدن درون از افتادن را بر طرف مي سازد . در مداواي سل مفيد است

.

زخم شش را مي خشكاند و داروي خون بر آوردن است .

اندام هاي دفعي :خوردنش از خراش و پوست اندازي روده جلوگيري مي كند ،به ويژه

اگر آن را با صاف شده عسل حقنه كنند و بعد با نمك آب حقنه كنند بسيار مفيد است .

زهرها :گل مهر زده را با آب انگور كهنه مخلوط كنند و بخورند يا با سركه بياميزند با

سم ها و گزيده حشرات سمي مبارزه مي كند .

كسي كه سم خورده اگر بعد از سم خوردن گل مهر زده خالص بخورد پي در پي

استفراغ مي كند و سم بيرون مي ريزد .

گل ارمني

گل ارمني چه خواصي دارد؟

گلي است به رنگ سرخ مايل به خاكي .

زرگران آن را در رنگ دادن طلا به كار مي برند .گل آلاني تأثيرش به گل ارمني

نزديك است .

مزاج :سرد و خشك

خاصيت :بسيار خشكاننده و از اينرو بند آورنده خونريزي است .

ورم و جوش :در جوش هاي طاعوني چه بخورند چه بر تن بمالند مفيد است و نمي

گذارد عفونت از اندامي به اندام ديگر سرايت كند .

زخم و قرحه :در شفا دادن زخم بسيار مفيد است .

اندام هاي سر :مانع نزله است ، جوش و زخم دهان را شفا مي دهد .

سيينه :زخم شش را مي خكشاند

و در مداواي سل مفيد است . براي خون برآوردن علاج

خوبي است .

تنگ نفسي كه در اثر سرماخوردگي باشد علاجش با گل ارمني است .

اندام هاي دفعي :علاج زخم روده و اسهال و خونريزي زهدان است .

تب ها :در علاج تب هاي سلي و وبايي ويژگي دارد .

قومي كه عادت كرده بودند از گل ارمني شربت رقيق بسازند و بنوشند از بيماري واگير

بسيار خطرناك نجات يافتند .

هر گاه آن را براي دفع وبا بخورند بايد بعد از آن فوراً نوشآب هاي بخورند تا آن را

بدرقه كند و به قلب برسانند و بايد شربت پادراهه با گلاب مخلوط باشد .

گل اربه

خواص گل اربه چيست؟

گل اربه كوچك از بزرگ تند و تلخ تر است .گل اربه عبارت از شاخه هايي است كه

گلي كرك دار سفيد يا مايل به زردي مي دهد .

گل آن پر از تخم است و تخمدانش چون كره اي در ميان جاي گرفته و به موي سپيد مي

ماند .كمي خوشبو است اما بوي آن سنگين است .

گل اربه بزرگ از كوچك كم تأثير تر است آن هم تلخ مزه و تا اندازه اي تندي دارد

.نوع كوهي از ساير انواع كوچكتر است .

مزاج :كوچك آن گرم و خشك است .

خاصيت :بازكننده و لطافت بخش است . بزرگ آن در باز كردن بستگي هاي دروني

ويژگي دارد .

زخم و قرحه :تر و شاداب آن زخم هاي تر را بهتر مي آورد و در اين باره بزرگ آن

مؤثرتر است .

چون خشك شد داروي زخم هاي پليد و

كوچك در اين زمينه فعال تر است .

سر :سردرد مي آورد .

اندام هاي غذا :همراه سركه بر طحال بمالند آماس طحال و سختي آن را از بين مي برد

.با معده ناسازگار است . داروي يرقان سياه و بزرگ آب پز آن در معالجه يرقان

مفيدتر است .در علاج استسقا مفيد است و علي العموم براي معده خوب نيست .

اندام هاي دفعي :ادرار بول و حيض مي كند ، مسهل و بهترين علاج كرم كدو است .

تب ها :داروي تب هاي مزمن است .

زهرها :پادزهر نيش كژدم است .آب پز بزرگ آن پادزهر همه ي حشرات موذي است

.اگر دود كنند و در خانه گسترند حشرات را مي راند. گلنار

گل انار بياباني مصري يا ايراني است .به رنگهاي مختلف سرخ ، سفيد ، صورتي در

مي آيد .

گنش گل انار همچون كنش گياه شنگ است .

مزاج :سرد و خشك

خاصيت :چسبنده ، بند آورنده هر رونده-روان و پديد آورنده سودا مي باشد .

آرايش:برا ي لثه خونين بسيار مفيد است .

زخم و قرحه :داروي خوبي براي زخم و قرحه و زخم هاي ناشي از كوفتگي و بريدگي

است كه گرد آن را بر زخم مي پاشند .

مفاصل :براي درد گردن از آن چسبان درست مي كنند (پلاستر )

سر :دندان لق را محكم مي نمايد .

سينه :براي خون برآوردن علاجي بسيار سودمند است .

اندام هاي دفعي : قابض است و در علاج زخم روده ، نزيف و سيلان زهدان سودمند

است .

گل گندم

گل گندم چه خواصي دارد؟

بهترين نوعش، باريك و كوچك

مايل به زردي و زبان گز است .

مزاج :گرم و خشك

خاصيت :زداينده ، گيرنده و تند ، كمي شيرين ، خشكاننده بي آزار .

گويند اين گياه را اگر با پاره گوشت ها بپزند گوشت را گرد هم مي آورد .

زخم و قرحه :زخم هاي تر را تنقيه مي كند ، زخم كهنه را كبره مي گذارد. خشكيده اش

را در مرهم بريزند ناصورها را علاج و زخم هاي گود و زخم هاي بد را درمان مي

كند . ناصور را پر از قنطوريون كنند و ببندند خوب مي شود .

مفاصل :علاج گسستگي ماهيچه و چرك و ريم ماهيچه است .

آرد آن را حقنه كنند داروي بيماري اعصاب و درد عصب است .كوبيده آردش براي

حقنه بسيار خوب است اگر خون بيرون آورد باز به نفع بيمار است . اگر خاكسترش را

با آب بياميزند و مايه حقنه شود باز سودمند است .

چشم :افشره نوع كوچك و باريك كه با عسل باشد سپيدي چشم را كه ناشي از خوب

شدن زخم باشد مي زدايد .

سينه :چون گيرنده است در خون برآوردن مفيد است .

هر دو نوع ستبر و باريكش داروي دشوار نفس كشيدن است .

اندام هاي غذا :بند آمده هاي كبد را باز كند و طحال سفت را نرم مي نمايد .

اندام هاي راننده :بول و حيض را ريزش مي دهد ، ضد كرم است . خوردن دو درهم از

آن درد و پيچ روده را تسكين مي دهد ، درد زهدان را دوا مي كند و علاج قولنج است .

خوردن آب پز نوع

كوچكش بلغم و زرداب ناپخته را بيرون مي ريزد و اگر پارچه هاي

كوچك آن را به دندان بجوند و ببلعند اسهال خوني مي دهد .اگر آرد آنرا بخورند در اين

زمينه مؤثرتر است .

تب ها :تب دار اگر از آن بخورد بسيار سود مي بيند .

گياه گزنه

گياه گزنه چه خواصي دارد؟

رنگ تخم گزنه شبيه رنگ تخم تره و از آن زرد و تر و درخشان تر و از تخم تره

كوتاهتر است . به هر جاي بدن كه برخورد كند روده ها را هم مي گزد .

خواص درماني :جذب كننده ، زخم آور ، گدازنده ، قوي و سودمند است .

بعضي گويند :چندان گرمي زا نيست و بادآور است و بسيار زداينده و زخم ها را نمي

گزد و چنان چه با گوشت بپزند تأثيري در آن نمي ماند .

دمل و جوش : ضمادش كه همراه سركه باشد دمل هاي دروني را مي تركاند و سود مي

رساند و در مداواي ورم سخت ، مفيد است .اگر خاكستر با تخم آن را ضماد كنند در

ورم سرطاني سودبخش است .

زخم و قرحه :خاكستر گزنه مخلوط با نمك در مداواي زخم دندان سگ و زخم هاي پليد

و سرطاني مفيد است .

مفاصل :ضمادش كه با نمك باشد پيچش مفاصل را بر طرف مي نمايد .

اندام هاي سر :كوبيده برگش خون دماغ را قطع مي كند ، تخمش بندآمدگي ها را باز مي

كند ، ضماد تخمش دندان كشيدن را آسان مي كند و بر ورم هاي پشت گوش بگذارند

سودمند است .

سينه و اندام هاي

تنفسي :گزنه و افشره جو ، يا گزنه اي را كه در افشره جو بپزند و

بخورند سينه را تنقيه مي كند و خلط هاي پرمايه و هر چه در سينه باشد خارج مي شود

.

تخمش قوي تر است ،ربو ، برونشيت و تنگ نفسي و درد سر بيماريهاي سر را بر

طرف مي كند .

تخم گزنه با پياز و تخم مرغ بخورند شهوت انگيز است .

تخم گزنه را با مر بپزند و بخورند ، يا تخم را با مر شياف كنند و بردارند حيض را

براه مي اندازد و رحم را باز مي كند .

ضماد برگ سبز آن برآمدگي رحم را فرو نشانده ، از زدايندگي كه دارد نه از قوت

اسهالي بلغم خام و ساير بلغم ها را بيرون مي دهد .

روغن گزنه از روغن كاجيره مسهل تر است .پخته برگ گزنه با صدف ملين است اگر

بخواهند كه اسهال شديد نباشد مغز دانه گزنه را با قاوت مي سايند و در آب انگور كهنه

مي ريزند و مي نوشند .

كسي كه اين مسهل را مي نوشد بايد كمي از روغن گل را بعد از آن بنوشد كه گلويش

نسوزد .گزنه را با عسل شياف كنند و بردارند خاطهاي بد خارج مي شود .

گز انگبين استبرك

گز انگبين استبرك چيست و چه خواصي دارد؟

گز انگبيني است كه بر استبرك مي نشيند و به تكه هاي نمك مي ماند .

با اينكه مزه اش شيرين است كمي گسي و تلخي در آن حس مي شود .

گز استبرك يمن سفيد است و آنچه ره آورد حجاز است سياه

رنگ مي باشد .

خاصيت :بعلت گسي كه دارد زداينده است .

چشم :ديد را قوي مي كند .

سينه :براي شش خوب است .

اندام هاي غذا :با شير شتر داروي استسقا است و چون از ساير شكرها شيرين تر است

كمتر تشنگي مي آورد . با معده و كبد سازگار است .

براي گرده و آبدان خوب است .

گز

گياه گز چند نوع است و چه خواصي دارد؟

ديسقوريدوس گويد : دو نوع گز هست . نوعي در نزديكي آبهاي راكد مي

رويد كه ثمرش به گل آن مي ماند و ماهيتش ماناي كوچك اشنان است .

نوع دومي كه بيشتر در مصر و شام يافت مي شود كاشتني (بستاني ) است و بجز

ثمرش به گز بياباني شبيه است .

ثمر گز بستاني به مازو شبيه است .زبان گير است و براي درد دندان بكار مي آيد و در

داروهاي چشم و دهان بجاي مازوج بكار مي برند .

خوردنش خون برآوردن را باز مي دارد و اسهال آور است .

خاصيت :قبض و زداينده و پاك كننده است . بسيار خشكاننده نيست . آب گز زداينده و

خشكاننده است .

آرايش :آب پز آن را بپاشند شپش را از بين مي برد .

ورم و جوش :ضماد برگ گز داروي دمل هاي نرم است .

زخم و قرحه :دود گز زخم هاي ترشح دار و آبله را مي خشكاند . سائيده و خاكسترش

را بر اثر سوختگي و زخم هاي تر بپاشند مفيد است .

ثمر و خاكسترش زخم هاي بدخيم را مي خشكاند و گوشت زائد را مي خورد

.

سر :آب پز برگ گز كه با آب انگور كهنه باشد و در دهان بگردانند ، و به ويژه اگر

بجاي برگ ثمرش باشد درد دندان را تسكين مي دهد و مانع كرم خوردگي مي شود .

چشم :در بيماري هاي چشم كار شيره فيلز هره و مازو را انجام مي دهد .

اندام هاي تنفسي :گز و به ويژه ثمرش از خون برآوردن هميشگي جلوگيري مي كند .

اندام هاي غذا : شاخه هاي گز در سركه از هم پاشيده شود ، ضماد كنند و بر طحال

بگذارند مفيد است .خوردن آب پز برگ و شاخه گز علاج بيماري هاي طحال است .

از چوب گز كاسه هاي آبخوري مي سازند و كسي كه بيماري طحال دارد از آنها آب

بخورد سود مي بيند .

اندام هاي دفعي :علاج اسهال مزمن است .

ثمرش را بخورند يا شياف كنند .يا در آب پز گز بنشينند رطوبت هاي ناجور زهدان از

بين مي رود .

زهرها :ثمر درخت پادزهر نيش رتيل است .

گاو شير

گياه گاو شير چه خواصي دارد؟

گاو شير برگ درختچه اي است كه از زمين دور نمي شود .به برگ انجير شبيه و

بسيار سبز رنگ و پنج گوشه و اجزاي منقطع و مستدير دارد .

ساق اين گياه به اندازه خيار چنبر بلند مي شود و كركي دارد كه به گرد شبيه است

.برگ هايش بسيار كوچك است و بر سر ساقه اش تاج گلي هست كه به تاج گل شبت

مي ماند .گل زرد رنگ و خوشبويي دارد .

رگ هايي بسيار از يك بيخ شاخه مي گيرند

.گاو شير پوست ستبر و مزه تلخ دارد و

از بويش سنگيني حس مي شود .

بيخ گاوشير را در اولين وهله كه ساقش پديد آيد مي خراشند ، شيره اي سفيد از آن

تراوش مي كند و چون خشك شود رويه اش به رنگ زعفراني در مي آيد و آن را

صمغ گاوشير مي نامند .

بهترين بيخ گاو شير آن است كه سفيد رنگ ،زبان گز است و يكپارچه باشد و بوي

عطر بدهد بهترين ميوه گاو شير آن است كه بر وسط مقابل ساقه قرار دارد .بهترين

شيره گاو شير آن است كه بسيار تلخ مزه ، درون سفيد و بيرون آن زعفراني رنگ و

ترد است . زود در آب حل مي شود و آنچه سياه رنگ و نرم است حتماً تقلب در آن شده

و بايد ران و موم آميخته شده باشد .

مزاج :گرم است .

خاصيت :بادشكن و ملين و زداينده است .

دمل و جوش :سخت ها را نرمي و شكوفه اش جوش ها را ليونت مي دهد .

زخم و قرحه :بيخ گاو شير در مداواي استخوان لخت مفيد است .با عسل باشد علاج زخم

مزمن و آتش پارسي است .شكوفه اش چاره ساز زخم و جوش است .عموماً تمام

اجزاي آن در علاج زخم هاي پليد مفيد است .

مفاصل :اگر پي از ضربه خوردن سست شده باشد ، گاو شير با عسلاب يا با آب انگور

كهنه بخورند مفيد است .

سر :دندان كرم خورده را با آن پر كنند درد نمي گيرد .در علاج سردرد و صرع و

استسقاي مغز سودمند است .

چشم :در ديده بكشند ديد را قوي مي كند .

اندام هاي سينه :ضماد آن درد پهلو را تسكين مي دهد گاو شير براي سرفه داروي خوبي

است .

اندام هاي غذا :ضماد افشره اش سختي طحال را نرم مي كند و اگر با سركه بخورند

براي طحال مفيد است .

اندام هاي دفعي :در نرم كردن سختي زهدان و در علاج چكميزك مؤثر

است .به اندازه ي يك فندق گاوشير با آب گرم خورده ادرار بول و حيض مي كند و

زهدان سرد را سر حال مي آورد .

ميوه گاو شير نيز حيض را حركت مي دهد و به ويژه اگر با گياه خاراگوش

باشد.گاوشير در علاج خفگي زهدان ، بادكردگي زهدان و سختي زهدان مفيد است

.داروي قولنج است و بلغم خام را بيرون مي دهد و خارش مثانه را از بين مي برد .

تب ها :در تب لرز و تب هر روزه گاو شير را به عسلاب بخورند خوب است .

زهرها :گاو شير و زفت را مرهم مي كنند و برگزيده سگ هارمي چسبانند. گاو شير

مخلوط با زراوند يا افشره گاوشير خورده شود ضد نيش حشرات سمي است .

گاو زبان

گياه گاو زبان چه خواصي دارد؟

گياهي است برگ پهن همانند مرو .در بكار بردن به منظور درماني گاوزبان

خراساني خوب است .

اما آنچه را كه در مملكت ما گاوزبان مي پندارند و طبيبان از آن استفاده دارويي مي

نمايند گاوزبان راستين است .

مزاج :گرم است .

خاصيت :سوخته اش داروي زخم دهان كودكان و فرونشانده التهابات درون دهان است .

ناسوخته اش نيز براي علاج زخم

و التهابات دروني دهان خوب است ولي سوخته اش

بهتر است .

نفس كش :همراه آب انگور كهنه شادي آور است .تقويت قلب مي كند ، علاج بيماري

ترس است .تپش قلب را از بين مي برد ، علاج بيماريهاي سودايي است .

ن_ع_ن_اع

ن_ع_ن_اع چه خواصي دارد؟

نعناع در درمان بسياري از امراض معده موثر است و روند هضم خوب را سرعت مي

بخشد. بنا به خواص آرامبخشي و كرخ كردن اعضاء، اين گياه براي انواع سرددرها و

ناراحتيهاي پوست مفيد است. اين گياه بسياري از بيماريهاي مربوط به سرماخوردگيها

و عوارض آنفلونزا را درمان مي كند. معرفي گياه

گياه نعناع داراي ساقه هاي چهارگوش است و تا دو پا رشد مي كند. اين گياه بين

جولاي و اوت شكوفه باز مي كند و گلهاي ريز ارغواني به صورت مارپيچي و تيز از

آن مي رويند. برگهاي ساده، دندانه دار و معطر اين گياه در جهت مخالف گلها مي

رويند. نعناع بومي اروپا و آسياست و برخي از انواع آن بومي آفريقاي جنوبي،

آمريكاي جنوبي و استراليا هستند. اين گياه در آمريكاي شمالي بومي شده است و در

مناطقي نظير اورگون، وانشگتن و ويسكونسين پرورش داده ميشود. تركيبات گياه

تهيه فرآورده هاي نعناع از برگها و سر گلدار گياه آغاز ميشود. اين قسمتهاي گياه

حاوي روغن فرار است كه مي توانيد عنصر فعال اوليه نعناع به نام منتول را در آن

بيابيد. اشكال موجود

از برگهاي تازه نعناع مي توان نعناي خشك تهيه كرد و اين نوع فرآورده به صورت

چاي در سطح گسترده اي قابل دسترسي است. تنتور: عطر نعناع نوعي محلول الكلي

است كه حاوي 10% روغن نعناع و 1% عصارة برگ آن است. براي تهيه تنتور در

منزل، روغن نعناع را به نسبت يك به دو با الكل دانه خالص مخلوط كنيد. كپسولهاي

داراي پوشش روده اي كه به منظور عبور كپسول از معده به روده ها به طرز خاصي

تهيه شده است. (2% ميلي ليتر روغن نعناع در هر كپسول). انواع كرم و پماد (بايد

حاوي 1 تا 16 درصد منتول). نحوه مصرف

نعناع در درمان تهوع، اسهال، سوءهاضمه، روماتيسم مفصلي و نفخ مؤثر است. اين

گياه عضلات معده را تسكين مي دهد و روند جريان صفرا را كه بدن براي هضم چربي

بدن نياز دارد، بهبود مي بخشد. در نتيجه غذا از طريق معده به سرعت عبور مي كند كه

اين امر به رفع بسياري از ناراحتيهاي هاضمه كمك مي كند. نعناع همچنين عضلات را

آرام مي كند كه اين كار به بدن كمك مي كند تا از گازهاي هاضمه دردآور رهايي يابد.

براي تهيه چاي نعناع (جوشانيده نعناع) براي هر ليوان آب داغ حدود يك تا دو قاشق

غذاخوري نعناع اضافه كنيد. به منظور تسهيل هضم يا رفع ناراحتي معده روزانه 3 تا

4 ليوان چاي نعناع ميل كنيد. براي درمان استفراغ 3 تا 6 گرم برگ نعناع يا 5 تا 15

قطره تنتور آنرا مصرف كنيد

آنچه در پي مي آيد فهرست ناتمامي از ساير ناراحتيهايي است كه با مصرف نعناع

بهبود يافتني هستند:

* گرفتگيهاي قاعدگي: چون نعناع در آزاد و آرام كردن عضلات خيلي مؤثر است. لذا

در درمان گرفتگيها نيز كارساز است.

* سندرم روده تحريك پذير: تحقيقات نشان داده

است كه انواع كپسولهاي پوشش دار

نعناع از توانايي تسكين عضلات روده برخوردار هستند. مصرف اينگونه كپسولها

سبب رهايي و بهبود درد اين نوع سندرم روحي مي گردد. براي اينكار روزانه سه بار

يك تا دو عدد كپسول پوشش دار بين غذا مصرف كنيد.

* سنگهاي صفراك روغن نعناع به بدن كمك مي كند تا سنگهاي صفرا را بشكند و در

اصل گزينه اساني را فراروي عمل جراحي قرار مي دهد. براي اين منظور روزانه سه

بار يك تا دو عدد كپسول پوشش دار بين غذا مصرف كنيد.

* ويروسها: روغن نعناع داراي خواص شد ويروسي قوي است كه مي تواند با

ويروسهاي عامل آنفلونزا، گوشك، عفونتهاي مخمري، سينوزيت، گلودرد، التهاب ناشي

از سرماخوردگيها و التهابهاي آلت تناسلي ناشي از تب خال مبارزه و آنها را از پاي

درآورد.

* خارش و ناراحتيهاي پوست: نعناع روي ناراحتيها و بيماريهاي پوست ناشي از

كهير، پيچك سمي يا بلوط سمي اثرات تسكين بخش و خنك كننده دارد. براي اينكار از

كرم يا پماد نعناع، البته نه بيش از روزانه سه يا چهار بار، استفاده كنيد.

* سردردها و ميگرنهاي اضطرابي: تحقيقات نشان داده است كه توانايي روغن نعناع

در ازاد ساختن عضلات و تسكين درد، اين گياه را به صورت عامل به ويژه مؤثري در

قبال غذاب سردرد تبديل كرده است. چندين مطالعه تحقيقي اثبات كرده است كه ماليدن

تنتور روغن نعناع روي پيشاني مي تواند به اندازه مصرف دو قرص استامينوفن

كارساز باشد. نقطه مورد نظر را با لايه نازكي بپوشانيد به طوري كه تنتور مصرفي

فرصت و امكان تبخير داشته باشد.

* انواع سرماخوردگيها و

آنفلونزا: نعناع و عامل فعال اصلي آن به نام منتول در زمره

احتقان زادهاي موثر تلقي مي شوند. از آنجا كه منتول سبب شل شدن خلط مي گردد، اين

ماده داروي خلط آور نيز هست. اين ماده در تسكين و آرام شدن انواع گلودرد و سرفه

خشك موثر است. نكات احتياطي

چاي نعناع معمولا بي خطر است اما مادران باردار و شيرده بايد چاي نعناع كم

بخورند. افرادي كه داراي سابقه سقط جنين هستند در دوران بارداري از مصرف نعناع

بايد اجتناب ورزيد. معدود عوارض منفي ناشي از كپسولهاي پوشش دار روده اي

روغن نعناع عبارت است از : بثورات پوست، سوزش سردرد، ضربان پايين قلب و

لرزش عضله. منتول يا روغن نعناع كه روي پوست ماليده شده باشد مي تواند سبب

بروز التهاب يا بثورات پوستي گردد. روغن نعناع بايد رقيق شود و ميزان مصرف آن

بايد كم باشد چون ميزان مصرفي بالا سبب آسيب ديدگي كليه ميشود. منتول خالص سمي

است و نبايد مصرف دالي شود. روغن نعناع و نتول را نبايد به صورت نوزادان و

كودكان ماليد. دقت كنيد كه روغن و تنتور تهيه شده از نعناع را اشتباه نگيريد.

كنجد

خواص دارويي كنجد چيست؟

كنجد گياهي است يك ساله با ارتفاع حدود يك متر كه قسمت انتهايي ساقه آن پوشيده از

كرك است . برگ هاي آن بيضي ، باريك و نوك تيز است . گل هاي آن به رنگ سفيد

يا قرمز، به طور تك تك در كناره برگ هاي قسمت انتهايي ساقه ظاهر مي شوند .

تاريخ مصرف كنجد:

متجاوز از پنج هزار سال است كه انسان به خواص معجزه

آساي كنجد پي برده است .

پهلوانان قديم آنرا براي زياد كردن زور مي خوردند و امروز هم در بين قهرمانان تركيه

قابل توجه است و داراي ارزش زيادي مي باشد .

هنديها بيش از ساير اقوام براي اين گياه خاصيت و اثرات معجزه آسا قائلند و آنرا زياد

كننده قدرت و عامل طول عمر مي شناسند و روي اين اصل آنرا در تشريفات مذهبي

زياد مي خورند و همانطور كه ما ايرانيان خرما و انجير خيرات مي كنيم آنها كنجد و

شيرينهايي كه با كنجد درست كرده اند خير مي نمايند وبدون ترديد علت طول عمر در

بين مرتاضين و بعضي از دهاتيهاي هندي خوردن كنجد است .

خوردن اين گياه از قديم درايران معمول بوده است ، نانوايان مغز آن را روي نان مي

پاشيدند و آن كاري است كه الان هم بايستي معمول شود .

حلواسازان آنرا به كار مي بردند كه متاسفانه امروز ترك شده است . روغن كنجد دير

فاسد مي شود و سابقا خوردن آن بسيار معمول بوده و هنوز هم معمول است .

شير كوبيده ي آن و گياههاي ديگر را جهت رفع سوزش معده مفيد مي دانستند و معتقد

بودند ترشي معده را كم مي كند و سودا را از بين مي برد . آب برگ كنجد براي تقويت

مو و بلند شدن آن تاثير نيكوي دارد و براي اين كار بايستي آب آن را با كوبيدن يا فشار

گرفت و به سر ماليد .

ميوه اين گياه به صورت كپسول و محتوي دانه هاي كوچك و مسطح و بيضوي است كه

دانه كنجد ناميده مي شود و قسمت مورد استفاده اين

گياه است .

وطن اصلي كنجد هندوستان است كه از آنجا به نقاط ديگر دنيا راه يافته است . در حال

حاضر چين بزرگترين توليد كننده كنجد در دنيا مي باشد . هندوستان و حبشه از نظر

توليد، بعد از چين قرار دارند . در ايران نيز مقداري كنجد توليد مي شود كه بيشتر آن به

مصرف تهيه روغن و حلوا ارده مي رسد. تركيبات شيميايي

كنجد داراي پروتئين ، ويتامين هاي B , D , E , F? و لسيتين (LECITHIN) مي

باشد . مقدار روغن آن در حدود ??% است. روغن كنجد مركب از حدود ??% اسيدهاي

چرب اشباع نشده مانند لينولئيك اسيد اولئيك اسيد و مقداري اسيدهاي چرب اشباع شده

مانند اسيد پالمتيك و آراشيديك اسيد مي باشد .

روغن كنجد يكي از روغن هاي اشباع نشده و مفيد براي بدن است كه در آمريكاي

شمالي و كانادا به مقدار زياد مصرف مي شود ، زيرا اين روغن نه تنها كلسترول خون

را افزايش نمي دهد، بلكه آن را كاهش نيز مي دهد .

براي تهيه روغن كنجد معمولا دانه ها را مي شويند تا رنگ روي آن از بين برود.

سپس دانه ها را آسياب كرده و در آب مي ريزند تا پوست آنها روي آب بيايد . بعد از

گرفتن پوست، دانه ها را خشك كرده و در آب جوش مي ريزند و خمير مي كنند . اين

خمير را تحت فشار قرار داده تا روغن آن جدا شود . اين روغن را روغن سرد مي

نامند و از تفاله باقيمانده تحت اثر فشار و گرما روغني بدست مي آيد كه به

نام روغن

گرم معروف است كه البته ارزش غذايي روغن سرد را ندارد .

تفاله باقيمانده از اين مرحله را معمولا براي علوفه دام ها به كار مي برند . خصوصاً

اين تفاله از نظر داشتن مواد پروتئيني ، غذاي خوبي براي گاوهاي شيرده است .

اگر مي خواهيد از روغن كنجد استفاده كنيد دقت كنيد كه روغن سرد باشد كه به نام

FIRST COLD PRESSED”" معروف است ، زيرا در اثر حرارت دادن، روغن

كنجد خواص خود را از دست مي دهند . خواص مفيد كنجد براي سلامتي بدن

از نظر طب قديم ايران، كنجد گرم است . كنجد بسيار مغذي است و در اكثر كشورهاي

فقير به عنوان جانشين گوشت بكار مي رود . خواص مفيد كنجد به شرح زير است :

?) براي چاق شدن و تقويت نيروي جنسي موثر است.

?) براي رفع قولنج كنجد را آسياب كرده و با سركه مخلوط كنيد و به مقدار نصف وزن

كنجد ، مغز بادام پوست كنده را به آن اضافه كنيد. سپس آنها را پودر كنيد و هر روز به

مقدار يك قاشق سوپ خوري از آن بخوريد .

?) كنجد گرفتگي صدا را از بين مي برد .

?) نرم كننده معده و روده است.

?) كره كنجد كه در كانادا بنام تاهيتي معروف است و شبيه ارده مي باشد ، غذاي خوبي

براي رشد بچه هاست.

?) برگ كنجد را اگر به سر بماليد، باعث رشد و سياهي موي سر مي شود.

?) ارده نرم كننده معده و روده هاست.

كنجد فشار خون بالا را كاهش مي دهد.

?) كنجد ضد رماتيسم است.

??) براي رفع ناراحتي كيسه صفرا مفيد است.

??) دم كرده

برگ كنجد، اسهال خوني را برطرف مي كند.

??) روغن كنجد براي رفع تنگي نفس ، سرفه خشك و زخم ريه مفيد است.

??) روغن كنجد سوزش ادرار را رفع مي كند.

??) از روغن كنجد به جاي روغن زيتون در سالاد استفاده كنيد.

??) كنجد با تمام فوايدي كه دارد براي معده ي ضعيف مناسب نيست، زيرا هضم آن

سنگين است . اين گونه اشخاص بايد آن را با عسل وسركه بخورند . ويتامين F چيست؟

ويتامين F يك اسيد چرب ضروري است كه باعث تشكيل لايه هايي در پوست مي

شود كه از سلول هاي پوستي محافظت و از خشكي و خرابي پوست جلوگيري مي كند.

همچنين باعث انتقال ساير ويتامين ها در پوست مي شود. كنجد؛ تقويت كننده مو

هرچند نانوايي ها امروزه با پاشيدن چند دانه كنجد مشتريان خود را با عنوان نان كنجدي

فريب مي دهند، اما اگر خوردن كنجد را در برنامه غذايي خود قرار دهيد، موهايي

پرپشت و مقاوم خواهيد داشت.

متخصصان تغذيه مي گويند روغن كنجد علاوه بر تقويت موها، براي رفع تنگي نفس،

سرفه خشك و زخم ريه هم مفيد است. همچنين سوزش ادرار را برطرف مي كند.

دم كرده برگ كنجد هم اسهال خوني را درمان مي كند و خوردن اين دانه گياهي براي

رماتيسم، فشار خون بالا و ناراحتي كيسه صفرا مفيد است.

در طب سنتي براي رفع قولنج، كنجد را آسياب و با سركه مخلوط مي كردند و با افزودن

مغز بادام پوست كنده هر روز به مقدار يك قاشق سوپخوري ميل مي كردند.

ارده كنجد به همراه خرما غذايي مقوي براي رشد كودكان و همچنين كارگران يدي

است. اين دانه هاي ريز سفيد و سياه، قواي جنسي را تقويت مي كند و

نرم كننده معده و

روده هاست.

خوردن يك قاشق غذاخوري كنجد موجب تامين ?? درصد از نياز كلسيم خانم ها شده و

اگر آنها عادت به بلند كردن ناخن هايشان داشته باشند با مصرف كنجد ناخن هايشان

محكم تر شده و ترك و شكنندگي بر روي اين عضو كه جزئي از زيبايي انگشتان است

ديده نمي شود.

به علاوه مصرف ? قاشق غذاخوري آن رساندن ? ميلي گرم روي را به بدن خصوصا

پوست و مو و ناخن ها آسان مي كند.

شايد بدانيد كه كمبود روي چه اثراتي بر زيبايي دارد آكنه را كمتر مي كند و از نازك

شدن موها جلوگيري مي كند و مانع ريزش موها خصوصا در خانم ها مي شود و در

ضمن به دليل توام شدن اين ماده مغذي با ويتامين E اين اثرات صد چندان شده و

مي توان از خواص ضدچروك و سفيدكنندگي (ضدلك) اين ويتامين استفاده كرد. چربي هاي موجود در كنجد

حتما مي دانيد كه كنجد چربي بسياري دارد اما اين چربي از نوع گياهي و چند باندي

است. اين روغن داراي اسيدهاي چرب ضروري است كه در ساختمان پوست به عنوان

يك جز اصلي محسوب مي شوند و در صورتي كه كمبودي از اين مواد مغذي ايجاد نشود

پوست كاملا يكنواخت و نرم و لطيف به نظر مي رسد و جالب است بدانيد كه وجود

همين چربي هاست كه اگر با يك منبع پروتئيني دريافت شود (كنجد به همراه چربي

پروتئين قابل توجهي دارد) به ترميم موهاي آسيب ديده پرداخته و از خشكي بيش از حد

اين عضو نيز جلوگيري مي كند و موجب راحتي افرادي مي شود كه سال هاست از خشكي

مو رنج برده و همواره از شانه زدن و رنگ كردن موهاي خشكشان مي هراسند.

امروزه از روغن

كنجد خصوصا كنجد سياه در تهيه انواع فراوده هاي آرايشي و

بهداشتي خصوصا محصولاتي كه براي رفع انواع خشكي ها تجويز مي شوند استفاده

مي شود.

معمولا در تركيب انواع كرم ها و ماسك ها و شامپو هاي ترميمي از اين روغن استفاده

شده تا خاصيت درماني آنها چند برابر شود. در آخر شما را با ماسكي كه با روغن كنجد

تهيه مي شود و براي تقويت موهاي خشك و آسيب پذير توصيه مي شود آشنا مي كنيم.

قبل از هر چيز بايد بگوييم كه شما مي توانيد از اين ماسك بسته به موهايتان هفته اي ?تا

? بار بعد از شستشوي آنها در حمام استفاده كنيد.

مواردي كه در تهيه اين ماسك استفاده مي شوند شامل:

روغن كنجد? قاشق غذاخوري

زرده تخم مرغ? عدد

شير? قاشق مربا خوري

آرد جوانه گندم? قاشق غذا خوري

ابتدا مواد را كاملا مخلوط كرده و بعد از شستشوي موها در حمام اين ماسك را بر تمام

مو خصوصا پوست سر قرار داده و كاملا با دو دست ماساژ دهيد. هر قدر ماساژ

بيشتر باشد مواد آسان تر نفوذ مي كنند.

سپس با گذشت ?? دقيقه آنها را با آب ولرم آبكشي نماييد. در ضمن اگر مي خواهيد مقدار

زيادي از كنجد خام را به مدتي بيش از يك سال نگهداري كنيد بايد آن را در داخل ظرف

شيشه اي خشك و درب دار و دور از هر گونه رطوبت و قرار گرفتن در معرض نور

خورشيد ذخيره نماييد.

هميشه به خاطر داشته باشيد كه در تكرار هر توصيه و عادتي زياده روي نكنيد حتي

اگر اين توصيه از سوي متخصصين مهم تلقي شود. نكاتي جالب از كنجد:

مخلوط كردن برگ كنجد با حنا جهت مشكي كردن مو نيز نتايج نيكو دارد و نيز

جوشانده برگ آن براي دراز شدن و مشكي

شدن مو نافع است .

روغن كنجد براي جلاي مو بسيار مفيد و بهترين روغنهاست . دهاتيهايي كه هنوز

روغن كنجد مي خورند عمر زيادتري مي نمايند و تا هشتاد سالگي تقريبا جوان هستند .

براي اولين بار چند دانشمند فرانسوي در تركيه به خواص معجزه آساي اين گياه پي

برده و مصرف آنرا در اروپا معمول كردند و امروز غذاهاي اختصاصي از آن مي

سازند و مي فروشند و اكنون تركيبي از آن به نام تامينا معروف مي باشد ودر فرانسه

معمول است . تامينا لغتي است تركي به معني كنجد و تركيبي از آن است .

در سال ???? يك دانشمند آمريكايي كه درهند به خواص معجزه آساي اين گياه پي برده

بود يك سلسله امتحانات علمي را درباره آن شروع نمود و به اين موضوع پي برد كه

اين گياه داراي مواد سفيده اي و چربي است و از همه مهمتر اينكه مواد سفيده اي اين

گياه به طور خام نيز قابل هضم است و داراي پانزده نوع مواد سفيده اي است و براي

كساني كه نمي خواهند گوشت بخورند خوردن آن تقريبا واجب است و مي توان آن را

گوشت گياهي ناميد . لسيتين اين گياه حتي از باقلاي هندي بيشتر است .

لسيتين چربي فسفر داري است كه وجود آن براي نسوج و اعصاب نهايت لزوم را دارد

؛ و مغز و غدد انسان احتياج زيادي به آن دارد . تقويت قوه حافظه بشر احتياج زيادي

به اين ماده دارد و تقريبا ?? درصد مغز از لسيتين ساخته شده است و مغز انسان بيش

از ساير حيوانات ازاين ماده دارد و سر موفقيت

بشر و پيشرفت آن در عالم تمدن

مرهون همين لسيتين است كه در گوشت و زرده ي تخم مرغ و گياههايي مانند : باقلاي

چيني ، ماش ، قره ماش ، خرفه ، و كنجد وجود دارد .

در امتحانات تشريحي ثابت شده كه بيماران فكري در اعصابشان مقدار لسيتين پايين

آمده است و در نتيجه خوردن اكسير لسيتين يه سرعت معالجه مي شوند ، كليمي ها كنجد

زياد مي خورند و زياد زيرك مي باشند. كنجد معدن مواد معدني قابل جذب است و

داراي ؛ منيزيم، كلسيم ، آهن ، سيليس ، آلومينيوم ، كورم ، مس ، نيكل ، سديم و چندين

فلز و شبه فلز ديگر است . اثر كنجد بيشتر در اثر داشتن ويتامينهاي زياد آنست

مخصوصا ويتامينهاي ب و ويتامين هاي ف كه فراوان دارد . برتر از همه داروها

غذايي كه بر هر دارويي ترجيح دارد كنجد است كه تقريبا بيشتر مواد مورد ساختمان

بدن را داراست . لذا يك غذاي قيمتي و پر ارزش براي انسان متمدن است . داراي

خواص گوشت است ولي ضرر آن را ندارد .

قوت ، جواني ، تعادل زندگاني و صحت را به انسان مي بخشد . طعم گواراي آن مورد

توجه شكم پرستان مي باشد و به خوبي آساني براي انسان در هر سني كه باشد قابل

هضم است . كنجد براي زن ، مرد ، بزرگ و كوچك براي ادامه ي حيات و طول عمر

مفيد است ، اثر آن در تعويض سلولهاي كهنه ي بدن بسيار سريع است و در تسهيل

تفكر عمل آن قابل تحسين است و در رفع آلامي

مانند : سرطان ، سل ، كم خوني بي

نظير مي باشد . در زندگاني جديد كه فكر بشر بيش از ساير اعضاي بدن او به كار مي

رود كنجد از نان واجبتر است .

خلاصه كنجد غذاي كساني است كه مي خواهند عمر زياد توام با سلامتي داشته باشند .

بهترين وسيله راحتي و بيمه كننده جواني شما كنجد است .

اشه

اشه چيست و چه منافعي دارد؟

صمغ گياه طرثوث است و برخي آن را چسبنده طلايي مي نامند ، چه كاغذ و دفتر را با

رنگ طلايي آن رنگ آميزي و زينت مي دهند .در باز كردن ، تأثيرش بحدي است كه

مي تواند خون از دهانه رگها روان سازد .نيروي نرم كنندگي و خشك كنندگي هم دارد .

دمل و جوش :محلول و ضماداشه كه همراه سركه و بوره سرخ باشد در مداواي

خنازير، سخت شدگي ها و تركيدگي مفيد است .

زخم و قرحه :گوشت فاسد را مي خورد ،گوشت سالم مي روياند و در علاج زخم هاي

پليد سودمند است .

مفاصل :اشه آميخته با عسل يا با افشره جو مسكن درد بيماري اعصاب(سياتيك) ،پهلو

درد و درد مفاصل است .

اگر با عسل و زفت باشد و ضماد كنند سختي مفاصل را از بين مي برد .اگر با سركه و

بوره وروغن حنا مخلوط كنند خستگي را بر طرف مي كند .

چشم :زبري و گري پلكها را نرمش و سپيدي و جلا مي دهد .در مورد رطوبت هاي

چشم سودمند است .

نفس كش و سينه :درمعالجه «ربو »تنگي نفس و تند نفسي مفيد است و بايد با

عسل

بليسند يا با افشره جو بخورند .

قرحه حجاب را تنقيه مي نمايد ،ازخفگي ، بلغم و زهره سياه رهايي مي بخشد .

اندام هاي دفعي :در ادرار چندان مؤثر است كه با بول خون مي آيد ، مسهل است .ضد

كرم كدو است .حيض را روان مي گرداند .

بيضه ها را كه به سختي دچار شوند با اشه و سركه بمالند نرمش طبيعي را بدست مي

آورند .

زهرها :اگر اشه را با مشك زمين و روغن زيتون مخلوط كنند قاتل حشرات است .

اسفرزه

اسفرزه چند نوع است و چه منافعي دارد؟

اسفرزه دو نوع است :زمستاني و تابستاني

مزاج :سرد و تر است .

خاصيت :خرد شده آن را در روغن گل بجوشانند قابض است .با سركه ضماد كنند

سردرد را به كلي از بين مي برد .

دمل و جوش :با سركه بهم بزنند در مداواي ورم هاي گرم ، مورچه ، جمره ، باد سرخ

، و به ويژه دملهاي بناگوش و دمل هاي بلغمي بسيار مؤثر است .

مفاصل :ضمادش با سركه و روغن گل پيچش و ترنجيدگي عصب ، نقرس و درد گرم

مفاصل را درمان مي كند .

سر :ضمادش را بر سر بگذارند سر درد گرم علاج مي شود .

سينه :سينه را تماماً نرم مي كند .

اندام هاي غذا :لعاب اسفرزه با روغن گل ، يا باروغن بادام تشنگي صفرايي شديد را

تسكين مي دهد .

اندام هاي دفعي :اگر اسفرزه را با روغن گل مخلوط كنند اسهال را بند مي آورد و از

خراش جلوگيري مي كند ، به ويژه براي

كودكان بسيار مفيد است . اگر با روغن بنفشه

باشد شكم را روان مي كند .

تب ها :خوردن آن شدت تب هاي گرم را تسكين مي دهد .

اسفناج

اسفناج جه منافعي دارد؟

مزاج :سرد و تر است .

خاصيت درماني :ملين است و ارزش غذايي آن از سلمه بيشتر است .

دراسفناج قوتي است زداينده ، شوينده و صفرا را بر مي كند .شايد برگ آن معده را

خوش نيايد ، پس بهتر آن است كه تصفيه شود و آنگاره بخورند .

اندام هاي تنفسي و سينه :خوردن و اندودن اسفناج براي سينه و ريه گرم و سودمند مي

باشد .

مفاصل :علاج دردهاي خونين پشت است .

اندام هاي دفعي :ملين شكم است .

استوقدوس

استوقدوس چيست و چه خواصي دارد؟

گياهي است داراي پرزهاي باريك و سرخ رنگ كه به پرزخوشه جو شبيه

است.برگهايش از برگ جو درازتر است و چوبهايش خاكي رنگ و همچون افتيمون بي

گل است .مزه اش تند است و به تلخي مي زند .

خاصيت درماني :بوسيله ي تلخي كه در آن وجود دارد گدازنده و لطافت بخش است .

خوردن آن بندآمدگي ها را باز مي كند ، مي زدايد و اندكي قبوضيت دارد كه بدن و

درون را توان مي دهد و از عفونت جلوگيري مي نمايد .

مفاصل :آب پز آن دردهاي پي و دنده ها را تسكين مي دهد .

شربت آن در مداواي بيماري هاي سرد عصب بهترين دارو است . پس لازم است

كساني كه ضعف اعصاب دارند يا از سرما به بيماري عصب دچارند اين دارو را ادامه

دهند .

سر :درعلاج ماليخوليا و صرع سودمند است .

اندام هاي غذا :اين دارو تشنگي آور است .

اندام هاي دفعي :مجاري بول را استحكام مي بخشد .بلغم و سودا

را بيرون مي راند .

اسفند

اسفند چه منافعي دارد؟

خاصيت :تقطيع مي كند و نرمش مي دهد .

مفاصل :محلول آن را برمفاصل بمالند درد مفاصل را از بين مي برد .

چشم :ديسقوريدوس گويد :سائيده آن را با عسل و آب انگور كهنه و زهره كبك يا زهره

مرغ خانگي و آب رازيانه مخلوط كنند كم سوئي را ازبين مي برد.

اندام هاي غذا :دل بهم خوردن به دنبال دارد .

اندام هاي دفعي :بخورند يا محلولش را بمالند ادرار بول و حيض مي كند و در علاج

قولنج مفيد است .

اردقباقي

اردقباقي چيست و چه خواصي دارد؟

درختي است شبيه كبر (خرنوب شامي ).ميوه اش داخل غلاف است . بويش بسيار تند

است و مي كشد .

مزاج :تأثير آن از تاج ريزي و كاكنه قوي تر است .

دمل و جوش :ورم هاي دروني را معالجه مي نمايد و اگر بر ورم هاي گرم خارجي

بمالند ورم را در هر حالتي باشد از بين مي برد .

زهرها :برجاي نيش زنبور بمالند فوراً تسكين مي يابد .

ارمال

ارمال چيست و چه خواصي دارد؟

چوبي است خوشبو و رنگش به رنگ قرفه است .

آرايش :دهان را خوشبو مي كند .

دمل و جوش :ضمادش در علاج ورم هاي گرم مفيد است .

زخم و قرحه :از زياد شدن زخم مانع و چرك را از بين مي برد ،مي خشكاند زيرا

خشكاننده اي است كه نمي گزد و نمي گذارد اندام ها متعفن شوند.

اندام هاي سر:مغز را توان مي بخشد ،لثه را محكم مي كند و ضد بيماري هاي دهان

است .

چشم :خوردن آن در علاج رمد مؤثر است .

نفس كش و سينه :قلب و شايد درون را تقويت مي نمايد .

عموماً شكم را قبوضيت مي دهد .

گياه ابريشم

گياه ابريشم چه خواصي دارد؟

همان حريراست و از چيزهايي است كه قلب را شاد مي كند .

ابريشم خام تا پيله است بهتر از ابريشم سوخته است و گاهي پخته شده آن را كه رنگ

نكرده باشند بكار مي برند .

خاصيت درماني :لطافت مي دهد ، رطوبت را مي مكد و شادي آور است .

اندام هاي غذا :بعلت تلخي و خاصيت دباغي كه در ابريشم هست ماده دباغي دادن موجود

است و از آنجا كه لطيف و خشك كننده و بي سوزش است و خشكي معتدل دارد براي

بر طرف كردن تصلبات ريوي بسيار سودمند است و هر نوع از ابريشم در اين زمينه

بكار مي آيد .

چشم :ابريشم را اگر سرمه كنند براي چشم مفيد است . اشك ريزي را باز مي دارد ،

زخمها را خشك مي گرداند و با چشم سازگار است .

ابريشم

چاقي آور است و از اعتدال مزاجي كه دارد خشك و معتدل مي نمايد .

ابريشم تقويت روح مي كند و در هضم غذا كمك مي نمايد .

ابر مرده (اسفنج )

خواص ابر مرده (اسفنج ) چيست؟

جرمي است دريايي ،در سستي و تخلخل به نمد مي ماند .گويند جانوري است كه در

جايي كه بدان چسبيده حركت مي كند ولي از جاي خود دور نمي شود .

تر و تازه اش كه نيروي مزاجي بحر با اوست قوي تر و خشكاننده تر از كهنه آن است

.

سنگ شده آن هم همين مزاج را دارد ولي كمتر گرم است .

خاصيت درماني :بسيار خشكاننده است .اگر آن را به ويژه تازه اش را بسوزانند و

خاكستر آن را با روغن زيتون مخلوط كنند و بر جاي بريده يا دريده بگذارند از

خونريزي جلوگيري مي كند و اگر تنها اسفنج را با آتش بسوزانند و بر زخم بگذارند

چون گوهرش بازدارنده خون است و از سويي با گرمي كه از آتش دارد داغ مي گذارد

از خونريزي جلوگيري مي كند و همچنين آن را فتيله كنند و به دهانه رگهاي بهم آمده

فرو كنند رگها را باز مي كند ، لطافت بخش است و جلا دهنده (زداينده ).

دمل و جوش :ورم هاي بلغمي را خشك مي كند .

زخم و قرحه :اسفنج را در سركه خيس نمايند و بر زخم بگذارند زخم را خوب مي كند .

اسفنج را با عسل بجوشانند زخمهاي عميق را درمان مي كند و اگر اسفنج را خشك يا

با آب انگوركهنه خيس كنند و بر زخم بگذارند سودمند است. رطوبت

هاي كهنه را مي

خشكاند و جاي زخم را پاك مي كند .

اندام هاي تنفسي و سينه :سوخته اسفنج همراه روغن زيتون در معالجه خون برآوردن

مفيد است .

سنگي كه در اسفنج است سنگ مثانه را خرد مي كند .

آمله

فوايد گياه آمله چيست؟

گرماي خون را فرو مي نشاند .ريشه موها را قوي مي گرداند و مو را به رنگ سياه در

مي آورد .

مفاصل :براي پي ها و مفاصل مفيد است .

چشم :ديد را تقويت مي كند .

نفس و سينه :قلب را قوت و صفا مي دهد و مايه افزايش هوش و ذكاوت مي شود .

اندام هاي غذا :معده را تقويت و دباغي مي نمايد .قي را باز مي دارد ، تشنگي را فرو

مي نشاند و اشتهاانگيز است .

اندام هاي دفعي :معده را نيرو مي بخشد و شهوت انگيز است . برخي برآنند كه

بندآورنده ي شكم است .

مرباي آن ملين است، هيچ زحمت نمي دهد و در علاج بواسير مفيد است .

آزاد درخت

آزاد درخت چه خواصي دارد؟

اين درخت معروف است و ثمري دارد كه به (نبق )شبيه است .در ري آن را درخت

هليله و كنار نامند و در طبرستان آن را بطاحك خوانند . درختي است بزرگ و تنومند

.

مزاج :گرم و خشك .

خواص درماني :شكوفه آن باز كننده انسدادها است .

آرايش :آب برگ و به ويژه برگ آن كه مخلوط با آب انگور كهنه باشد شپش كش است

و مو را بلند مي كند .

اندام هاي سر :شكوفه اش انسداد مغز را باز مي كند .

اندام هاي تنفسي :ثمر آن براي سينه بسيار زيان آور و كشنده است .

اندام هاي غذا :ثمر آن براي معده بد است و معده را زحمت مي دهد .

تب ها :گويند اگر الياف آن را با شاه تره و

هليله بپزند و بخورند تب هاي بلغمي را

بكلي بهبود مي بخشد .

زهرها :اشفره شاخه هاي نازك آن كه با عسل مخلوط بشود پادزهر هر سمي است

.ميوه اش شايد سم كشنده بشود .

براي بلند شدن موي سر مي توان به جاي برگ آزاد درخت ،برگ شاهدانه و آس و سدر

بكار برد .

گياه آس

خواص گياه آس چيست؟

مزه تلخ آميخته با گسي و شيريني دارد و گسي آن سبب سردي آن شده است .

برساقه آن برجستگي هايي است كه به اندازه ي كف دست و همرنگ ساقه است.اين

برجستگي ها از بخش ديگر آس قوي تر است .

گسي آن در هنگام مكيدن آنقدر محسوس است كه زبان را نيشگون مي گيرد . اين

برجستگي ها داراي گوهر خاكي و كمي گوهر لطيف است .

بهترين نوع آن به منظور استفاده درماني گونه اي است كه رنگش به سياهي مي زند ،

به ويژه «آس خسرواني »كه در كوهساران مي رويد .

بهترين نوع گل آن از نظر طبي گلهاي سپيد رنگ است .

افشره ي برگ و ميوه آس بهترين ماده درماني است . چنانچه افشره اش كهنه شود

ناتوان مي گردد و كفك بر آن مي نشيند .

مزاج :داراي گرمي لطيف و سردي بر آن غالب و گيرندگي آن بيشتر از سردي است .

خاصيت درماني :اسهال ، عرق و هر نوع خونريزي و هر نوع سيلاني را بسوي اندام

ها بند مي آورد . اگر تن را در گرمابه با آس مالش دهند تن را توان مي بخشد و رطوبت

هاي زياد پوست را بر مي كند .

پخته آن استخوان شكسته را به هم جوش مي دهد .

سوخته آن را مي توان به جاي توتيا در خوشبو كردن بدن بكار برد .

مرهم ،ضماد ، شربت و رب ميوه آس براي جلوگيري از نوع خونريزي ( نزيف )مفيد

است .

گيرندگي آس قوي تر از سردي بخشي آن است .

ارزش غذايي آن اندك است .

در بين شربت هاي دارويي جهت بند آوردن شكم ،درد شش و سرفه ، شربتي چون آس

وجود ندارد .

آرايش :روغن ،افشره ، پخته شده آس و به ويژه دانه آس ريشه موها را تقويت مي كند ،

از ريزش باز مي دارد و سبب بلندي و سياهي مو مي گردد .

دانه آس را اگر در كره بپزند بازدارنده عرق است و خراش ناشي از عرق را اصلاح

مي كند .برگ خشكيده آس بوي بد زير بغل و پيچ و خم هاي بدن را از بين مي برد .

خاكستر آس كار توتيا را مي كند و لكه و كك و مك را مي زدايد .

ورم و جوش :ورم هاي گرم و باد سرخ و مورچه و جوش و زخمها و هر نوع زخمي

كه بر كف دست آيد و انواع سوختگي با آتش چاره شان آس مخلوط با روغن زيتون

است .

مفاصل :اگر ميوه آس را در آب انگور كهنه بپزند و ضماد كنند سستي مفاصل را از

بين مي برد .

اندام هاي سر :خون دماغ را بند مي آورد . سبوسه را مي زدايد و زخمهاي سر را مي

خشكاند . اگر آب آس را در گوشي كه قرحه

دارد يا چركين است بچكانند خوب مي شود

. شربت آس سستي لثه را از بين مي برد .

اندام هاي چشم :علاج درد و برآمدگي چشم است .

اندام هاي تنفسي و سينه:قلب را توان مي بخشد و خفقان را از بين مي برد.ميوه آن

بوسيله ي شربتي كه دارد علاج سرفه است و اسهال را باز مي دارد. ميوه و رب ميوه

اش در خونريزي ها مفيد است .

اندام هاي تغذيه :مانع سوزش در مجراي بول و سوزش مثانه است .

افشره ميوه آن بول را ريزش مي دهد و در جلوگيري از ريزش زياد خون حيض مفيد

است .

آب آس شكم را بند مي آورد .

آغشته كردن تن با آب آس مانع اسهال مراري و سودايي مي شود .

اگر ميوه اش پخته شود رطوبت هاي زهدان را از جريان باز مي دارد .

ضماد آن براي علاج بواسير و آماس بيضه ها مفيد است .

آس پخته شده از بيرون آمدن مقعد و زهدان جلوگيري مي كند .

زهرها :آس و ميوه آن را اگر با آب انگور كهنه بنوشند براي علاج نيش كژدم و رتيل

مفيد است .

آويشم

آويشم(به زبان عاميانه آويشن) چه خواصي دارد؟

گياهي است كه بيشتر مردم آن را مي شناسند .

مزاج :گرم و خشك است .

خاصيت :گدازنده و قطع كننده است .

آرايش :زگيل ها را از بين مي برد .

ورم و جوش :ضمادش با سركه داروي ورم هاي بلغمي است .

مفاصل :خوردن آن در علاج ناتواني پي ها خوب است .ضمادش با قاوت و آب انگور

كهنه

علاج عرق النساء مي باشد .نوشيدنش درد انتهاي دنده ها را از بين مي برد .

چشم :اگر آويشم را با غذا همراه كنند قوت چشم را نگه مي دارد و كم سويي را از بين

مي برد .

سينه :سينه وشش را مي پالايد و علاج خون بر آوردن است .

آب پزآن مسكن درد انتهاي دنده هاست بشرطي كه با عسل باشد و بليسند . از قوت

خشكنده اي كه دارد خون برآوردن را باز مي دارد .

اندام هاي غذا :در هضم كمك است .شربت آن سوء هاضمه را از بين مي برد .كساني

كه بسيار كم اشتها هستند به اشتها مي آيند .

اندام هاي دفعي :بول و حيض را راه مي اندازد .كرم را بيرون مي راند

بيد بياباني

فوايد بيد بياباني چيست؟

برگش را پاره كنند شيره قوي مي دهد .

خاصيت :ثمر و برگش گيرنده بي آزارند .به حد كافي مي خشكاند . خاكسترش بسيار

خشكاننده است .بيد تر را ضماد كنند خونريزي را بند مي آورد .

برگش را پاره كنند شيري مي دهد كه بسيار زداينده و نرم كننده است .

آرايش :خاكسترش را با سركه بر زگيل بمالند آن را بر مي كند .

زخم و قرحه :بيد بياباني و به ويژه ثمر و برگش ضماد شود زخم ميان استخوان را

علاج است ،خاكسترش را با سركه بر پوست بمالند مورچگي را از بين مي برد .

سر :شكوفه و آبش مسكن سردرد هستند .افشره برگش در زدودن ريم و چرك گوش

بي نظير است .

چشم :ثمرو آبش را بر كاسه چشم ضربه خورده گذارند

بسيار مفيد است.

شيره اش براي چشم كم سو داروي خوبي است .

اندام هاي غذا :آبش براي علاج بند آمده هاي كبد وبيماري يرقان مفيد است. اندام هاي

راننده :ثمرش بهم خوردن خون ماهانه را به اعتدال مي آورد .

بورك

بورك چه خواصي دارد؟

بورك درتأثير بخشي مانند نمك است و تفاوت اين است كه بورك قوي تر از نمك

است و قابض نيست .

گاهي آن را در سفاليني بر آتش بريان مي كنند .

خاصيت درماني :بسيارزداينده ،شوينده و قشرانداز است ،تنقيه مي نمايد و خلط هاي

غليظ را مي برد .

آرايش :بورك را اگر برمو بپاشند مو را نازك مي كند.ضماد بورك خون را به سطح

بدن مي كشاند و رنگ رخساره زيبا مي شود .بورك لاغري را علاج مي كند .ليكن

اگر زياد بخورند رنگ را سياه مي گرداند .

زخم و قرحه :در زدودن چرك مؤثر و داروي خارش است . بورك و سركه علاج

جرب است .

مفاصل :از بورك و داروهاي ديگر مرهم مي سازند كه بيماري فلج را به تأخير مي

اندازد و به ويژه فلج سبك را از بين مي برد و داروي پيچش پي ها است .

سر :درعلاج شوره سر مفيد است .كف بورك را با عسل در گوش بچكانند در پاك

نمودن و باز كردن گوش مؤثرو براي علاج كري سودمند است. بورك مخلوط با آب

انگوركهنه يا شربت زوفا صداهاي گوش را ازبين مي برد. اندام هاي غذا :براي معده بد

است و معده را تباه مي گرداند .ضماد بورك با انجير استسقا را فرو مي نشاند .

اندام

هاي دفعي :برداشتن (حقنه )بورك شكم را روان مي سازد . بورك را با آب انگور

كهنه و زيره يا پخته فيجن و شبت بخورند درد و پيچش روده (مغص )را از بين مي برد

.در رفع درد شكم عموماً از نمك مؤثرتر است .

بورك را با برخي از داروهاي ضد كرم مي نوشند ،كرم ها را بيرون آورد . همچنين

شكم و ناف را با آن مسح كنند و نزديك آتش بنشينند كرم ها را مي كشد و در اين

زمينه نيز از نمك بهتر است .

زهرها :هربوركي و به ويژه بورك آفريقايي سوخته و ناسوخته و كف بورك نيز

بهترين پادزهر قارچ سمي است .

در علاج گزيده سگ هاربورك را با پيه الاغ و خوك قاطي مي كنند و بر زخم مي

گذارند .

بنفشه

گياه بنفشه چه خواصي دارد؟

گياهي است مشهور و بيخش چون ساير اجزايش نيروي دارويي دارد .

مزاج :سرد و تر است .

خاصيت درماني :خون معتدل بوجود مي آورد .

دمل و جوش :بنفشه و برگ آن را با قاوت جو ضماد كنند ورم گرم را فرو مي نشاند .

زخم و قرحه :روغن بنفشه براي گري (جرب )داروي خوبي است.

اندام هاي سر :بو كردن و بر سر ماليدن آن سردرد را تسكين مي دهد .

اندام هاي چشم :ماليدن و خوردن آن در مداواي رمد گرم مفيد است .

نفس و سينه :بنفشه و به ويژه مرباي آن با شكر درمان سرفه گرم است و سينه را نرم

مي نمايد .

شربت آن درمان سينه پهلو و شش است و دراين زمينه

ازجلاب بهتر است .(گلاب )

اندام هاي غذا :التهاب معده را از بين مي برد .

شربت آن علاج درد كليه، مليني ملايم است و برآمدن مقعد را فرو مي نشاند. خوردن

بنفشه خشك صفرا را بيرون مي راند .

بلادر

بلادر چيست و چه خواصي دارد؟

ميوه اي است شبيه هسته خرما و مغزي دارد همچون گردو ،شيرين مزه است و بي

گزند .

پوسته آن متخلخل و سوراخ است و در اين سوراخها انگبيني لزج و بودار موجود است

.اگر آن را به دندان بشكنند زياني نمي رساند به ويژه اگر همراه مغز گردو باشد بهتر

است .

مزاج :گرم و خشك .

خاصيت :انگبينش سبب قرحه و ورم مي شود و خون و خلط ها را مي سوزاند .

دمل و جوش :ورم هاي گرم دروني را بر مي انگيزد .

مفاصل:در مداواي سردي و سستي عصب و فلج و كجي دهان مفيد است .سر:براي رفع

فراموش كاري خوب است وليكن بيماري وسوسه و ماليخوليا را تحريك مي كند .

اندام هاي دفعي :دود آن بواسير را مي خشكاند .

زهرها :از جمله سم هاست .سوزنده اخلاط و بدين سبب كشنده است .

پادزهر بلادر دو نوع است و روغن گردو از قوتش مي كاهد .

بيماريها و روش درمان

تبخال

چرا برخي از افراد مدام تبخال مي زنند و بهبودي طولاني دارند اما خيلي ها هيچ وقت تبخال نمي زنند؟ من جزو دسته اول هستم. لطفا مرا راهنمايي كنيد. آيا تغذيه خاصي باعث اين معضل است؟

تبخال يك عفونت ويروسي مسري و شايع است كه در اثر ويروس خاصي به وجود

مي آيد. اين بيماري به طور معمول، لثه ها و ناحيه دهان و به ندرت قرنيه و گاهي ناحيه

تناسلي را گرفتار مي كند.

اغلب پيش از ايجاد عفونت تبخال، ويروس تا ماه ها يا سال ها در آنجا باقي مي ماند.

اغلب افراد پادتن هايي را عليه ويروس مي سازند كه موجب كنترل آن مي شود مگر

اينكه

خطر وجود داشته باشد. ويروس از طريق تماس فرد به فرد يا تماس با ترشحات بزاقي،

چشمي، ادرار يا مدفوع انتقال مي يابد.

عوامل افزايش دهنده خطر بروز آن به طور معمول در نوزادان، در كودكاني كه اگزما

دارند، استرس فيزيكي يا عاطفي، وجود يك بيماري كه مقاومت بدن را كاهش داده

باشد حتي سرماخوردگي، ناراحتي خفيف گوارش يا تب به هر علت، زياد قرارگرفتن

در معرض آفتاب، دوره خون ريزي قاعدگي، مراجعه به دندانپزشكي كه به طور معمول

دهان حين انجام كار بيش از حد معمول باز مي شود و همچنين مصرف داروهاي

سركوب كننده سيستم ايمني ديده مي شود.

براي بهبود ضايعات تبخال مي توانيد مايعات خنك بنوشيد يا بستني يخي بجويد تا

ناراحتي شما كمتر شود. در 24 ساعت اول پس از ظاهرشدن ضايعات پوستي، يك

تكه يخ را حدود يك ساعت روي محل قرار دهيد، اين كار بهبود را تسريع مي بخشد.

براي پيشگيري از عود مجدد تبخال، زماني كه قرار است مدت زيادي بيرون از خانه

باشيد، روي لب هايتان پماد اكسيد روي يا كمي ضد آفتاب بماليد.

درمان اصلي تبخال آسيكلوير است. در موارد عودهاي مكرر (بيش از 6 تا 8 بار در

سال) با نظر پزشك، آسيكلوير خوراكي تجويز مي شود.

جوش صورت و بارداري

خانم حامله اي هستم كه جوش هاي زيادي روي صورتم دارم. مي خواهم بدانم آيا بايد آنها را درمان كنم يا نه؟

در اوايل حاملگي در بعضي خانم ها آكنه يا جوش صورت بسيار آزاردهنده است. به

خصوص خانم هايي كه در زمان پريود با بروز ناگهاني جوش هاي صورت روبه رو

هستند اما جالب توجه است كه خانم هايي كه هميشه آكنه دارند، در اوايل حاملگي

آكنه هاي آنها بهتر مي شود. درست است

كه اين موضوع در دوران بارداري شايع است

اما بهتر است بدون درمان رها نشود تا از بروز عوارض پيشگيري گردد. استفاده از

داروهاي موضعي مانند آزلائيك اسيد و بنزوييل پروكسيد مفيد است و بهتر است از

داروهاي خوراكي اجتناب كنيد. حتي رتينوئيدهاي موضعي هم نبايد در دوران حاملگي

مصرف شود. برخي از داروهاي موثر روي آكنه را نمي توان به دليل آثار سوء روي

جنين در بارداري مصرف كرد. توصيه مي كنم در رژيم غذايي تان تركيبات روي،

فيبرها و ويتامين A و B و كروم و اسيدهاي چرب داشته باشيد. از مصرف الكل،

كافيين، شكر و غذاهاي چرب بپرهيزيد. مراقبت هاي پوست و شستشوي منظم، كمك

كننده است. از صابون ملايم استفاده كنيد.

ريشه دندان

آيا درمان ريشه دندان سبب تغيير رنگ دندان مي شود؟

برخي از روكش ها و مواد مي توانند موجب تغيير رنگ شوند. به عنوان مثال، قبل از

رواج مواد هم رنگ دندان، بسياري از دندانپزشكان از آمالگام براي ترميم دندان هاي

قدامي نيز استفاده مي كردند. اما امروزه كمتر دندانپزشكي از آمالگام براي ترميم

دندان هاي قدامي و در معرض ديد استفاده مي كند. مواد ديگري كه مي تواند سبب تغيير

رنگ شود، سيلرها هستند. سيلرهاي حاوي نقره اگر در حفره تاجي باقي بمانند و

دندانپزشك پس از اتمام درمان ريشه حفره را تميز نكند، تغيير رنگ ايجاد مي شود.

گاهي اوقات نيز نقص كار دندانپزشك و باقي ماندن نسج پالپ موجب تغيير رنگ

مي شود. با اين توضيح مي توان گفت اگر كار معالجه ريشه صحيح و دقيق انجام شود،

قاعدتا تغيير رنگ متعاقب درمان ريشه به وجود نخواهد آمد.

ريشه دندان

آيا درمان ريشه دندان موجب تضعيف ساختمان آن مي شود؟

بله، براي انجام عمل معالجه ريشه لازم است تا دندانپزشك به مدخل كانال ها و در

نهايت به انتهاي ريشه دسترسي پيدا كند. به اين سبب مجبور است قسمتي از دندان را

هر چند كه سالم باشد، تراش دهد و اين كار به تضعيف دندان مي انجامد. در عمل معالجه

ريشه ضمن تراش قسمتي از تاج دندان، كانال دندان نيز به منظور حذف

ميكروارگانيسم ها تخليه، گشاد و تميز مي شود. اين بدان معنا است كه نسج زنده داخل

كانال خارج مي شود و به جاي آن، ماده اي قرار مي گيرد كه با نسج طبيعي از جهت

خصوصيات فيزيكي كاملا متفاوت است و به طور قطع نسج باقي مانده را نيز تحت

تاثير قرار مي دهد و با ساختمان دندان قبل از درمان تفاوت

مي كند. بنابراين دندان هايي

كه درمان ريشه مي شوند، استعداد بيشتري براي شكسته شدن دارند و بايد اقدامات

درماني لازم براي پيشگيري از شكسته شدن و تخريب بيشتر نسج دندان انجام گيرد.

پيرچشمي

چه درمانهايي براي رفع پيرچشمي وجود دارد؟

به طور سنتي معمول ترين روش درمان پيرچشمي، استفاده از عينكهاي پيرچشمي

است. اين عينكها به طور كلي در دو فرم ارائه مي شوند؛ عينكهايي با قاب كامل كه در

آنها كل لنز عينك براي اصلاح پيرچشمي بيمار است و عينكهاي نيم چشم كه به

صورت عينك هاي باريك و نيمه اي هستند كه كمي پائين تر و نزديكتر به نوك بيني

قرار مي گيرند.

پيرچشمي

چه علل و عواملي سبب بروز پيرچشمي مي شوند؟

به نظر مي رسد، علت بروز پيرچشمي نوعي ضعف تدريجي پاسخ ارتجاعي يا

كشساني عدسي چشم انسان در مقابل اشيائي است كه به سمت چشم نزديك مي شود؛

زيرا در انسان زير 40 سال، عدسي چشم قادر است كه در حالتي پويا، متناسب با

نزديك شدن اشياي دور به سمت چشم با تغييري كه در شكل و تحدب آن ايجاد مي

شود، قدرتهاي انكساري متعددي را اعمال كرده و در نتيجه قابليت پاسخگويي تطابقي

مناسبي براي فوكوس كردن تصوير نهايي شيئي نزديك روي شبكيه چشم انسان را

فراهم كند، ولي به مرور زمان و پس از 40 سالگي به دلايلي كه چندان هم مشخص

نيست، از توانايي چنين قابليتي كاسته شده و در نهايت عدسي چشم قادر به پاسخ تطابقي

متناسب با اشياي نزديك شده به چشم نيست.

به نظر مي رسد، علت بروز اين اتفاق، نوعي تغييرات شيميايي در عدسي چشم انسان

است كه در نهايت به سخت تر شدن عدسي و كاسته شدن از قابليت كشساني عدسي

منجر مي شود.

پيرچشمي

با توجه به چه علايمي، فرد دچار پيرچشمي مي شود؟

اولين علايم، به طور معمول اين است كه فرد مجبور است براي بهتر ديدن كتاب،

روزنامه، مجله و يا هرگونه نوشته چاپي، آن را دورتر از صورت و چشم خود نگه

دارد و حتي الامكان تا جايي كه مي تواند از طول بازوان يا دستان خود براي دور نگه

داشتن آن مطلب كمك بگيرد تا بتواند اين نوشته را بهتر ببيند و يا قادر به خواندن

نوشته هاي پيامك همراه خود شود. گاه

نيز زماني كه فرد مجبور مي شود مدت

طولاني تري بدون كمك گرفتن از وسيله مناسبي مانند عينك يا...از ديد نزديك ناقص

خود استفاده كند، به علايمي مانند سردرد يا احساس خستگي چشم ها دچار خواهد شد.

* بنابراين با ديگر مشكلات چشم در سنين گوناگون تفاوت دارد؟

** بله، هيچ گاه نبايد پيرچشمي را با ديگر عيوب انكساري چشم مانند نزديك بيني،

آستيگماتيسم يا دوربيني كه مربوط به شكل غيرمعمول قرنيه يا اندازه محوري چشم

است، يكي دانست. وقتي مي گوييم پير چشمي، احساس مي كنيم كه اين مشكل فقط در سالمندان بروز مي كند؛ آيا واقعاً اين طور است؟ در واقع اين طور نيست. پيرچشمي نوعي پديده وابسته به سن و يا نوعي پيري است كه البته اطلاق واژه پيرچشمي به فردي 40 ساله كه در ميان ايرانيان رايج است، چندان هم واژه مناسبي نيست؛ زيرا معادل لاتين اين واژه، " Presbyopia " است كه مفهوم پيري از آن بر نمي آيد. در ابتداي دهه چهارم زندگي و در حوالي سنين 40 سالگي و بيشتر، اغلب افراد در انجام كارهايي مانند خواندن، دوخت و دوز و يا كار با رايانه احساس تاري ديد مي كنند، به طوري كه تقريباً كمتر كسي از اين امر مستثنا بوده است و حتي افرادي كه در تمام زندگي خود از ديدشان شكايتي نداشته اند، به درجاتي، انواعي از مشكلات ديد نزديك را احساس خواهند كرد.

ديسك كمر

پدرم به دليل بيماري ديسك كمر دردهاي زيادي داشته است و در زمان سريع راه رفتن، پايش بي اختيار خم مي شد و تعادل خود را از دست مي داد اما پس از مدتي

خودبه خود دردش قطع شده است. آيا اين علامت بهبود ديسك است؟

رشته هاي عصبي كه از نخاع به اندام متصل هستند مانند سيم تلفن از چند رشته تشكيل

شده اند. آسيب ديدن هر كدام از اين رشته ها موجب ايجاد علامتي در شما مي شود مانند

درد، گزگز كردن اندام و انگشتان و يا احساس بي حسي در اندام درگير. شما بايد اين

علايم را جدي بگيريد و با بروز هر كدام از اين علايم به پزشك مراجعه كنيد. در

صورت مراجعه نكردن و درمان به موقع، امكان آسيب ديدن تمام رشته هاي عصبي و

قطع ارتباط كامل ميان آن اندام و نخاع وجود دارد كه در اصطلاح به اين حالت، فلج

شدن عضو مي گويند. درست است كه در اين زمان ممكن است درد و يا علايم بيمار از

بين برود ولي اين به دليل بهبود بيمار نيست بلكه علامت پيشرفت بيماري و آسيب ديدگي

شديد اعصاب تحت فشار است.

ديسك كمر

مدتي است كه به كمردرد شديد مبتلا شده ام و طبق ام آر.آي، دچار بيرون زدگي ديسك شده ام. آيا به كساني كه مدعي اند ديسك را جا مي اندازند، مي توانم مراجعه كنم؟ به طور كامل اين كار جنبه علمي دارد؟

هرگز و به هيچ وجه امكان جا انداختن ديسك وجود ندارد چون ديسك در سيستمي كه

فشار رويش است، قرار گرفته و اگر از جايش خارج شود، به علت آن كه ستون فقرات

روي آن فشار مي آورد، امكان جا انداختن سريع آن با يك يا چند حركت وجود ندارد.

ديسكي كه از جايش درآمده است حتي با فشار زياد و مستقيم در حين جراحي نيز به

جاي خود برنمي گردد. حال شما چه طور قبول مي كنيد كه اين ديسك از

بيرون بدن و در

فاصله 10 تا 12 سانتي متري با فشار يا انجام چند حركت به سر جاي خود بازگردد؟!

متاسفانه به دنبال برخي تبليغات كاذب، عده اي از بيماران به اميد بهبود به اين افراد

مراجعه مي كنند و بسيار ديده شده كه با علايم شديد عصبي مانند فلجي و اختلال در دفع

ادرار يا مدفوع مواجه مي شوند. در بيماري هاي ديسك، زماني فرا مي رسد كه فرد

احساس بهبود مي كند، حتي هيچ علامت عصبي هم ندارد. با اينكه اين دوره گذرا است

اما شايد تعدادي از بيماران كه ادعا مي كنند با مراجعه به اين افراد بهتر شده اند، در واقع

مراجعه آنها با اين دوره گذرا هم زمان شده است.

ديسك كمر

به علت ابتلا به بيماري ديسك كمر، حدود يك هفته است كه با نظر پزشكم در استراحت مطلق هستم. اولا تا چه مدت بايد به استراحت مطلق ادامه بدهم و ثانيا آيا رژيم غذايي خاصي موجب بهبود ديسك من مي شود؟

مدت استراحت شما به علايم و درد شما بستگي دارد. اگر بيمار مبتلا به ديسك پس از

چهل و هشت ساعت استراحت كاملا مطلق به معناي واقعي كه حتي براي دست شويي

رفتن نيز از جا بلند نشود و نيز روي يك تخت سفت با رعايت تمام مسايل مانند دمر

نخوابيدن، با جمع كردن پاها و خم كردن زانوها به سمت درون بدن، استراحت كند و

نتيجه آن كم شدن درد و علايم بيماري باشد، اميد بسياري به بهبود وجود دارد. بايد

استراحت را تا حدود دو هفته ادامه دهيد. تا حدي كه مي توانيد از جاي خود بلند نشويد،

داروهاي خود را به طور مرتب استفاده كنيد، اضطراب را

از خود دور نماييد و سعي

كنيد آرامش داشته باشيد. از نظر رژيم غذايي توصيه مي كنم كه از موادي استفاده كنيد

كه شكم شما به نرمي كار كند و براي اجابت مزاج نيازي به فشار آوردن به خود نداشته

باشيد. اين مساله كه رژيم غذايي سبب بهبود ديسك شود، صحت ندارد. شما بايد مانند

هميشه از رژيمي كه تمام مواد غذايي لازم را به بدن شما مي رساند، استفاده كنيد و در

صورتي كه وزن شما بيش از حد است، با رعايت نوع مواد غذايي، سعي كنيد وزن

خود را به حد طبيعي برسانيد و در صورت امكان از يك متخصص تغذيه كمك

بگيريد.

ديسك كمر

آيا انجام فيزيوتراپي و ورزش هاي سبك براي بهبود وضعيت و درمان ديسك بيرون زده مناسب است؟

اساس درمان ديسك استراحت است. بيماري كه ديسكش بيرون زده است، هر لحظه در

معرض خطر پارگي ديسك است. به همين دليل نبايد آن را به هيچ وجه تحريك كرد.

انجام فيزيوتراپي و ورزش در فاز حاد بيماري بسيار خطرناك است. اما پس از

گذراندن فاز حاد بيماري، جهت توان بخشي و بازگشت به كار و نيز تقويت عضلات

ستون فقرات، با نظر پزشك مي توانيد شروع به فيزيوتراپي، ورزش هاي سبك و آب

درماني كنيد (به خصوص راه رفتن در آب استخر).

ديسك كمر

جراحي ديسك چه زماني براي يك فرد بيمار، لازم و ضروري است؟

در چهار مورد اين عمل جراحي ضروري است: اول آنكه بيمار درد غيرقابل تحمل

دارد و آن را به پزشك اعلام مي كند يا آنكه حتي با مصرف مُسكن نيز نمي تواند

كارهاي روزمره اش را انجام دهد. دوم بيماري كه پس از استراحت نيز نمي تواند

كارهاي روزمره قبلي خود را انجام دهد. سومين مورد، آزمايش انگشت شست پا است.

بيمار قادر نيست شست پا را به طرف سر خم بكند و اگر هم بتواند، با يك فشار

كوچك در جهت عكس برمي گردد. چهارمين حالت، بروز فلجي در اندام ها است كه با

حالات گوناگوني بروز مي كند. به طور مثال، بيمار از مچ پا دچار افتادگي مي شود و

حركات موزون پا را نمي تواند انجام دهد. ولي بدترين نوع فلجي، فلج مثانه و ناحيه مقعد

است. بيمار در اين حالت قادر به تخليه ادرار و مدفوع نيست. اين حالات گاهي اوقات

با يبوست، بزرگي پروستات و يا مشكلات رحمي اشتباه گرفته مي شود

و بيمار دير به

پزشك جراح اعصاب مراجعه مي كند. در دو مورد آخر انجام جراحي بايد به سرعت

انجام شود و انجام ندادن جراحي خطرهاي بي شماري براي بيمار به همراه خواهد

داشت. در ضمن، بي اختياري در كنترل ادرار و مدفوع، بدترين حالت و علامت براي

بيماري ديسك كمر است.

ديسك كمر

به علت كمردرد و پا درد، با تجويز پزشكم يك ام.آر.آي انجام دادم. نظر پزشك معالجم بيماري ديسك است كه براي درمان آن بايد جراحي انجام دهم. آيا پس از جراحي امكان عود ديسك وجود دارد؟

در بدن يك انسان، بين تمام مهره هاي فقرات او ديسك وجود دارد. پزشك جراح فقط

ديسك بيمار را جراحي مي كند و ممكن است بيمار پس از جراحي در صورتي كه

مراقبت هاي لازم را انجام ندهد، در يك نقطه ديگر به ديسك دچار شود مانند بيماري

دندان كه ممكن است هر كدام از دندان ها خراب شود و نياز به درمان داشته باشد اما

درباره عود مجدد در همان ديسك جراحي شده، احتمال عود با توجه به نوع جراحي

متفاوت است. در جراحي هاي قديمي، مقدار بيشتري از ديسك تخليه مي شد اما اكنون

اعتقاد بر اين است كه فقط قسمت مختصري از ديسك را كه تخريب شده خارج كنيم تا

فشار از روي عصب برداشته شود و درد بيمار از بين برود. پزشك جراح با توجه به

شرايط بيمار، نكات لازم را به وي متذكر خواهد شد و بيمار نيز براي جلوگيري از

عود مجدد، بايد به تمام نكات توجه و عمل كند.

بيماري هاي لثه

چگونه از بيماري هاي لثه پيشگيري كنيم ؟

بيماري لثه اي از شايع ترين بيماري هاي دهان و دندان است ؛ به طوري كه طبق

برآورد اخير ، بيش از 90 درصد افراد جامعه دچار نوعي بيماري لثه اي هستند .

نسوج اطراف دندان ( بافت هاي پريودنتال ) شامل لثه ، استخوان فك ، الياف

پريودنتال و سپتوم است . از علايم باليني التهاب لثه مي توان

به تغيير رنگ لثه از

صورتي كم رنگ به قرمز ، خونريزي از لثه ها حين مسواك زدن ، غذا خوردن يا

حتي خونريزي خود به خود و بوي بد دهان اشاره كرد . در صورت عدم درمان التهاب

لثه ، ممكن است تحليل استخوان فك ( استخوان اطراف دندان ) ، بروز آبسه پريودنتال

و خروج چرك از لثه ، لقي دندان و در نهايت افتادن خود به خود ايجاد شود . با اين

حال در بسياري از موارد ، تشخيص اوليه بيماري پريودنتال تنها توسط دندانپزشك و

با استفاده از وسايل مربوطه قابل انجام است .

براي پيشگيري بايد در درجه ي اول بدانيد مهم ترين علت بروز التهاب لثه و بيماري

پرودنتال ، تجمع پلاك ميكروبي روي دندان ها است ، پلاك ميكروبي يك لايه شيري

رنگ و كدر مي باشد كه به خودي خود در عرض دو ساعت پس از انجام روش هاي

مكانيكي بهداشت دهان و دندان ( شامل مسواك زدن و نخ دندان ) تشكيل خواهد شد و

با گذشت زمان نوع ميكروب ها به سمت انواع بيماري زا گرايش پيدا خواهد كرد . در

صورتي كه اين لايه ميكروبي بيش از 12 ساعت روي دندان ها باقي بماند ، اين قابليت

را خواهد داشت كه موجب بيماري پريودنتال شود . بنابراين انجام درست روش هاي

مكانيكي بهداشتي دهان و دندان ها ، در پيشگيري از بروز بيماري لثه بسيار موثر

خواهد بود . لازم به ذكر است كه وجود جرم هاي دنداني اگر چه به خودي خود نمي

توانند موجب بيماري پرودنتال شوند اما با توجه به ماهيت

فيزيكي آن همواره توسط

پلاك ميكروبي پوشانده شده اند . به اين ترتيب برداشته شدن جرم هايي كه روي دندان

ها تشكيل شده اند ، به طور غير مستقيم در جلوگيري از بروز بيماري پريودنتال

تاثيرگذار خواهد بود .

نكته ي مهم اينكه ، پلاك ميكروبي كه روي دندان ها تشكيل شده ، صرفاً به روش

مكانيكي ( مسواك و نخ دندان ) قابل برداشتن است و دهان شويه كردن با آب هيچ گاه

نمي تواند پلاك ميكروبي را بردارد . حتي دهان شويه با آب نمك ، سرم فيزيولوژي و

دهان شويه هاي ضدميكروبي نيز نمي تواند به اندازه ي شيوه هاي مكانيكي در كاهش

پلاك ميكروبي موثر باشد و صرفاً مي تواند تشكيل آن را تا حدي به تاخير بيندازد .

در نهايت اينكه پيشگيري به موقع از بروز التهاب لثه مي تواند از عواقب برگشت

ناپذير آن جلوگيري كند .

اُتيسم

اُتيسم چيست؟

اتيسم نوعي اختلال رشدي است كه با رفتارهاي ارتباطي و كلامي غير طبيعي مشخص

مي شود. علايم اين اختلال در سه سال اول زندگي بروز مي كند. علت اصلي اختلال

ناشناخته است و در پسران شايع تر از دختران است و وضعيت اقتصادي، اجتماعي

سبك زندگي و سطح تحصيلات والدين نقشي در بروز اتيسم ندارد. اين اختلال بر رشد

طبيعي مغز در حيطه ي تعاملات اجتماعي و مهارهاي ارتباطي تأثير مي گذارد. كودكان

بزرگسالان مبتلا به اتيسم در ارتباط هاي كلامي و غيركلامي، تعاملات اجتماعي و

فعاليت هاي مربوط به بازي مشكل دارند. اين اختلال ارتباط با ديگران و دنياي خارج

را براي آنان دشوار مي سازد. در بعضي

موارد رفتارهاي خود آزادانه و پرخاشگري

وجود دارد. در اين افراد حركات تكراري (دست زدن، پريدن) يا مقاومت در مقابل

تغيير نيز ديده مي شود و ممكن است در حواس بينايي، شنوايي، لامسه، بويايي و

چشايي نيز حساسيت هاي غيرمعمول نشان دهند. هسته مركزي مشكل در اتيسم اختلال

در ارتباط است.

پنجاه درصد كودكان اتيستيك قادر نيستند از زبان به عنوان وسيله اصلي برقراري

ارتباط با سايرين استفاده نمايند. عدم به كار بردن ضمير «من» از ويژگي هاي كلامي

اين كودكان است. از مسايل ديگر تكلم تكراري كلمات و جملات اطرافيان است.

* انواع اختلالات نافذ رشد چيست؟

چندين اختلال در زير گروه اختلالات نافذ رشد وجود دارد. در اختلالات نافذ رشد

آسيب شديد در چندين حوزه رشدي وجود دارد.

افرادي كه در طبق بندي اطلاعات نافذ رشد قرار مي گيرند در برقرري ارتباط

اجتماعي دچار مشكل هستند ولي شدت آنها متفاوت است.

نكات عمده اي كه تفاوت ميان اختلالات را بيان مي كنند در زير مطرح شده است:

* اختلال اتيستيك: ارتباط، تعامل اجتماعي و بازي تخيلي به طور مشخص آسيب ديده

است. علايق، فعاليت ها و رفتارهاي تكراري ديده مي شود. اختلال در سه سال اول

زندگي شروع مي شود.

* اختلال آسپرگر: با آسيب در تعاملات اجتماعي و وجود فعاليت ها و علايق محدود

مشخص مي گردد. تأخير در شروع تكلم وجود دارد ولي درحقيقت مبتلايان مشكلات

تكلمي كمتري دارند. هوش معمولاً طبيعي يا بالاتر از طبيعي است.

*اختلالات رت: سير پيشرونده اي دارد كه فقط در دختران ديده مي شود. در ابتدا

مراحل رشد طبيعي است ولي بعد مهارت هاي به دست آمده قبلي

و توانايي استفاده

هدفدار از دست ها را از دست مي دهند و به جاي آن حركات تكرار شونده دست ايجاد

مي شود كه بين سنين يك تا چهارسالگي شروع مي شود.

*اختلال فرو پاشنده دوران كودكي:

رشد حداقل در دو سال اول زندگي طبيعي است. ولي به تدريج از دست دادن جدي

مهارت هايي كه قبلاً داشته است مشاهده مي شود.

*اختلال نافذ رشد غير اختصاصي:به تنهايي علايم مشخص هيچ يك از اختلالات بالا

را نداشته و نمي توان آن را جزو يكي از طبقه بندي هاي فوق الذكرجاي داد.

*علت اتيسم چيست؟

اتيسم يك ناتواني طولاني مدت است كه منجر به اختلال عملكرد عصبي و رواني در

فرد مي شود. گرچه اتيسم عارضه نادري است اما شيوع اتيسم حتي تا 20 مورد در هر

10 هزار تولد زنده مي رسد. اگر چه علت اصلي كاملاً شناخته شده نمي باشد اما در

سال هاي اخير تحقيقات ومطالعات زيادي در اين زمينه صورت گرفته است. تحقيقات

تأكيد زيادي بر منشأ زيست شناختي در مغز دارد. در بسياري از خانواده ها سابقه

اتيسم يا اختلالات مربوط به آن وجود داشته است كه مسايل مربوط به ژنتيك و ايمني

شناسي در بحث سبب شناسي مطرح مي گردد. تا به حال ژن خاصي كه مربوط به

اتيسم باشد شناخته نشده است و پژوهشگران در مورد نقش ژنتيك در علت شناسي

اتيسم اختلاف نظر دارند اما عده اي از آنها تركيب چندين ژن را به عنوان علت اختلال

مطرح مي كنند. چندين نظريه درباره اتيسم مطرح شده كه هيچ يك به طور دقيق اثبات

نشده است.

*علايم اتيسم چيست؟

به طور معمول افراد

مبتلا به اتيسم حداقل نصف علايمي را كه در زير عنوان شده

است نشان مي دهند اين نشانه ها از خفيف تا شديد متغير هستند. در موقعيت هاي كاملاً

متفاوت رفتارهايي كه با سن كودك تطابق ندارد مشاهده مي گردد .

*اصرار به يكساني داشته و در مقابل تغيير مقاوم هستند.

مشكلات شديد تكلمي دارند.

*در بيان نيازها مشكل دارند و به جاي استفاده از كلمات، از اشارات و حركات استفاده

مي كنند.

*خنده و گريه بي دليل داشته يا بدون علت مشخص نگران و مضطرب مي شوند.

*قشقرق به پا مي كنند و براي دلايلي كه براي ديگران آشكار نيست، شديداً پريشان مي

شوند.

*قادر نيستند با ديگران رابطه برقرار كنند.

*دوست ندارند در آغوش گرفته شوند يا ديگران را در بغل گيرند.

*تماس چشمي ندارند و يا تماس آنها اندك است.

*به روش آموزش معمول پاسخ نمي دهند.

*با اسباب بازي درست بازي نمي كنند.

*چرخيدن و تاب خوردن را خيلي دوست دارند.

*احساس درد كمتر يا بيشتر از حد دارند.

*از خطرات نمي ترسند.

*پرتحرك يا كم تحرك هستند.

*نسبت به اطرافيان واكنش عاطفي نشان نمي دهند.

*به صحبت ها يا صداها پاسخ نمي دهند. به طوري كه به نظر مي آيد ناشنوا هستند اگر

چه حس شنوايي سالم است.

*هفتاد درصد از كودكان اتيسم ناتواني هوشي دارند.

*در برخي از كودكان اتيستيك، توانايي هاي خاص وجود دارد.

*باروهاي نادرست از اتيسم:

1- كودكان مبتلا به اتيسم هرگز ارتباط چشمي برقرار نمي كنند.

2- كودكان اتيستيك نبوغ دارند.

3- كودكان مبتلا به اتيسم صحبت نمي كنند.

4- كودكان اتيستيك قادر به نشان دادن محبت خود نيستند.

5- اتيسم يك بيماري رواني است.

6- منظور از پيشرفت اين كودكان يعني اينكه كاملاً شفا يابند.

7- كودكان مبتلا به اتيسم نمي توانند به ديگران لبخند بزنند.

8- كودكان اتيستيك تماس جسمي محبت آميز برقرار نمي كنند.

ما مي دانيم كه اين كودكان تحريك هاي حسي را به گونه اي متفاوت درك مي كند كه

موجب اشكال در ابراز محبت و برقراري ارتباط عاطفي در آنها مي گردد. اما به هر

حال اين كودكان مي توانند محبت كنند. در صورتي كه اين كودكان را باوركنيم قادر به

داد و ستد عاطفي با آنها هستيم.

تعدادي از روش ها درماني _ توانبخشي شامل موارد زير هستند:

*دارو درماني

*رفتار درماني

*گفتار درماني

*كار درماني

*آموزش تربيت شنيداري

*آموزش يكپارچگي حسي

جراحي و ريزش مو

28ساله هستم. حدود يك ماه پيش عمل جراحي داشتم اما متاسفانه بعد ازآن به شدت دچار ريزش مو شدم. مي خواستم بدانم آيا راه حلي براي درمان وجود دارد؟

معمولاً هرگونه عمل جراحي كه وسيع باشد يا طي آن بدن دچار خونريزي شديد شود،

استرس روحي و جسمي شديدي به شخص وارد كرده و در نتيجه اين استرس شديد،

موها ريزش شديد پيدا مي كنند. اما اين نوع ريزش مو در اصطلاح خود مسدود است؛

يعني بعد از گذشت چند ماه به خودي خود بر طرف مي شود. البته ممكن است

خونريزي در حين عمل به قدري باشد كه حتي بعد از گذشت چندماه، ريزش مو همچنان

ادامه داشته باشد. در اين صورت بهتر است براي تزريق خون از دست رفته بدن، به

پزشك مراجعه كنيد.

افتادگي دريچه ميترال قلب

من 27 ساله هستم و متاسفانه مبتلا به بيماري افتادگي دريچه ميترال قلب شده ام. مي خواستم بدانم آيا دويدن يا بازي فوتبال آماتور برايم ضروري دارد يا نه؟

افتادگي دريچه ميترال قلب از آن دسته بيماري هايي است كه درد سرهاي زيادي ايجاد

كرده و در حدود 50 سال اخير شناخته شده است. در ابتدا تصور بر اين بود ك حدود

20 درصد خانم ها و 10 درصد آقايان با اين بيماري متولد مي شوند؛ اما بعدها مشخص

شد كه در كل تنها 5 درصد افراد دچار اين بيماري هستند. از اين 5 درصد هم 80

درصد آن ها بيماري شان اصلاً حاد نيست و تنها 20 درصد هستند كه علاوه بر

افتادگي دريچه ميترال، دچار نارسايي هستند. بدين ترتيب، من شك دارم كه بيماري

شما جدي

باشد يا اصلاً مبتلا به افتادگي دريچه ميترال باشيد؛ بنابراين بايد تحت معاينه

دقيق قرار بگيريد.

از طرفي، اين بيماري درجه بندي دارد و در نوع حاد آن كه همراه با نارسايي است،

انجام حركات ورزشي و فعاليت هاي بدني كه با فشار و زور همراه است بايد محدود

شود. در غير اين صورت، ورزش كردن به افرادي كه مشكل شان حاد نيست، ضرري

نمي رساند.

آنفلوانزاي خوكي

آيا آنفولانزاي خوكي و همه گيري آن ناشي از اشتباه و كنجكاوي دانشمندان در آزمايشگاه هاي تحقيقاتي است ؟

با توجه به آنكه اين ويروس ناشي از ادغام سه ويروس آنفلوانزاي انساني ، مرغي و خوكي است و همچنين با منظور كردن اين مطلب كه احتمال ادغام اين سه ويروس با هم و تولد يك ويروس نو پديد بسيار كم بوده است اين احتمال كه ظهور آن ناشي از اشتباه دانشمندان باشد قوت مي گيرد . نكته ديگر كه باعث بيشتر شدن اين تفكر مي شود مكان شروع آن يعني در مكزيك و آمريكا است كه بيشترين و مجهزترين مراكز تحقيقاتي جهان را دارا است .

اما آنچه كه باعث كم رنگ شدن اين ادعا مي گردد دقيقا همان مكان شروع اين بيماري است .

فراموش نكنيم كه آنفلوانزاي خوكي از مكزيك شروع گشته است ( هم اكنون بيش از 2000 مورد آلودگي انساني و مرگ بيش از 152 نفر در مكزيك اتفاق افتاده است ) . امريكا در جريان اين بيماري خود قرباني است . تعداد افراد آلوده در كشور امريكا در حال حاضر حدود 50 نفر مي باشد و اين آلودگي در كشور امريكا با شناسايي 7 مورد و

افزايش آن به 20 مورد اتفاق افتاد كه الگو ريتم آلودگي در امريكا دقيقا از سير طبيعي يك بيماريهاي مسري كه در كشور همسايه اتفاق مي افتد پيروي مي كند . پس حتي اگر اين بيماري را ناشي از اشتباه دانشمندان در آزمايشگاه هاي تحقيقاتي بدانيم اتهام اصلي متوجه كشور مكزيك است .

اما نكته مهم ديگر كه اين ادعا را كم رنگتر مي كند سابقه و همچنين توقع دانشمندان در ظهور اين ويروس جديد است .نگراني سازمان جهاني بهداشت و محافل علمي - پزشكي جهان در 2 سال گذشته از سير بيماري آنفلوانزاي مرغي است . در طول دو سال گذشته تمام نگراني دانشمندان از آن بوده است كه نكند ويروس آنفلوانزاي پرندگان در ادغام و نوسازي خود با ويروس آنفلوانزاي انساني تبديل به ويروسي گردد كه با نام ويروس آنفلوانزاي پرندگان و با خصوصيات آنفلوانزاي انساني ، يعني به مرحله اي برسد كه جداي انتقال از پرندگان به انسان قابل انتقال از انسان به انسان نيز باشد ( همين اتفاقي كه اكنون براي آنفلوانزاي خوكي روي داده است . ) در نتيجه بايد گفت جامعه پزشكي و بهداشتي جهان چند سالي است كه منتظر ظهور آنفلوانزاي در جانوران است كه قابل انتقال از جانوران به انسان و از انسان به انسان باشد . ( چيزي شبيه به همين آنفلوانزاي خوكي ) . و همچنان كه سازمان بهداشت جهاني اعلام كرده است "آنفلوانزاي خوكي” يك نام گذاري غلط است زيرا اين بيماري هم در ميان پرندگان،هم خوكها و همچنين انسانها شايع است.

متاسفانه در پيش بيني دانشمندان براي ظهور اين بيماري ، همراه با آغاز آن

اپيدمي جهاني و مرگ صدها و شايد ميليونها انسان اتفاق خواهد افتاد .اما هرگز نبايد نا اميد شد . انسانها موجوداتي هستند كه توانايي انجام هر كاري را دارند . انسانها اشرف مخلوقات اين سياره زيبا هستند .

آنفلوانزاي خوكي

آيا آنفلوانزاي خوكي از راه مواد غذايي مانند گوشت خوك منتقل مي شود؟

خير. آنفلوانزاي خوكي از دهان و بيني منتقل مي شود و يك بيماري مجاري تنفسي

است.

آنفلوانزاي خوكي

علائم آنفلوانزاي خوكي در خوك ها چيست؟

علائم آنفلوانزاي خوكي در خوك ها حمله ناگهانى تب، در خود فرورفتن،

سرفه كننده آبريزش از بيني مي تواند باشد . همچنين عطسه ناراحتي تنفسي سرخ شدن

يا التهاب و بى حالي . از علائم مشترك آنفلوانزاي خوكي در ميان خوك ها است.

آنفلوانزاي خوكي

آنفلوانزاي خوكي چگونه ميان خوك ها پخش مى شود ؟

به نظر مي رسد ويروس هاى آنفلوانزاي بيشتر در نتيجه تماس كامل ميان خوك ها پخش

گردد و احتمالا از تماس بين خوكهاي آلوده و خوك هاى غيرآلوده انتشار مي يابد .

رمه ها با آلودگى هاى آنفلوانزاي خوك و يا در خطر ابتلا كه بر ضد آنفلوانزاي خوك

واكسن زده شده اند نيز ممكن است بيماري را به صورت پراكنده داشته باشد يا فقط

علائم خفيف را نشان دهند يا هيچ نشانه اي از آلودگى نداشته باشند .

آنفلوانزاي خوكي

آنفولانزاى خوك چطور پخش مى شود؟

ويروس هاى آنفلوانزا خوكي مي تواند به طور مستقيم از خوك ها به انسانها سرايت كند .

آلودگى انسان با ويروس هاى انفلوانزاي خوك ها در هنگامي كه انسانها در كنار خوكها

قرار مي گيرند اتفاق مي افتد از قبيل كار در انبارهاى خوكها و در كشتارگاه دام ها و يا

مراكز نگهداري و پرورش خوك ها . همچنين انتقال انسان به انسان آنفلوانزاي خوك

مى تواند اتفاق بيفتد . اين به همان طريق آنفلوانزاي فصلى انسانها اتفاق مي افتد . و

انتقال انسان به انسان اساساً رو در رو و به وسيله سرفه كردن يا عطسه انسانها ي

آلوده با ويروس آنفلوانزا اتفاق مي افتد . مردم با دست زدن به چيزهايي كه با

ويروس هاى انفلوانزا خوكي آلوده است و سپس دست زدن به دهانشان ممكن است آلوده

بشوند .

آنفلوانزاي خوكي

چند نوع ويروس آنفلوانزاي خوكي وجود دارد ؟

ويروس هاى آنفلوانزاي خوكي ميزبان اصلي شان خوك است اما مي توانند مرغ ها و

حتي انسانها را آلوده كنند . مواردي از انتقال اين نوع ويروس به انسان گزارش شده

است و در مواردي هم انتقال از انسان به انسان گزارش شده است . ويروس هاى

آنفلوانزاي خوكي دائماً تغيير شكل مي دهند. البته خوك ها به وسيله آنفلوانزاى مرغى هم

مي توانند آلوده شوند گرچه به اندازه نوع خوكي در اين حيوانات مهاجم نيست .

ويروس هاى آنفلوانزا وقتى از خوك آلوده خوك ديگري را آلوده مي كند مي تواند تغيير

شكل داده و نوع رفتارش نيز تغيير مى كند ، ويروس ها مي توانند دوباره جور شوند (

يعنى ژن ها را با هم عوض مى

كنند) و توانايي ويروس ها و همچنين ميزباني خوك

براي هر سه نوع آنفلوآنزاي خوكي مرغي و انساني اين خطر را ايجاد مي كند كه

ويروس هاى جديد كه مخلوط انواع خوك ، انسان و نوع ويروس هاى آنفلوانزاى مرغى

مي باشند پديدار بشوند. با تغييرات در طى سالها انواع متفاوت ويروس هاى آنفولانزاى

خوك پديدار شده اند. حالا، چهار نوع آنفلوانزا نوع هاى فرعى نوع اى ويروس اصلى

هستند كه در خوك ها بيماري ايجاد مي كنند : H?N?, H?N?, H?N?, and H?N?

. با اين وجود، بيشتر ويروس هاى آنفلوانزاى خوكي كه اخيراً از خوك ها به دست آمده

اند از توع ويروس هاى ?N?H بوده است.

آنفلوانزاي خوكي

بيماري آنفلوانزاي خوكي تا چه اندازه خطرناك است؟

شدت و ميزان خطر اين بيماري در افراد مختلف متفاوت است. به طوري كه در

Mexico منجر به مرگ تعدادي از مبتلايان شده، در حالي كه در افرادي ديگر بدون

دريافت داروي ضدويروس، بيماري خود به خود بهبود يافته است. واقعيت اين است كه

اين ويروس دائما در حال تغيير ژنتيكي است و ممكن است درآينده خطرناك تر شود و

يا از خطر آن كاسته شود. دانشمندان در حال تحقيق بر روي اين موضوع هستند.

آنفلوانزاي خوكي

آيا واكسني براي جلوگيري از ابتلا به آنفلوانزاي خوكي وجود دارد؟

خير. ويروس آنفلوانزاي خوكي كه انسان ها را مبتلا مي كند يك گونه كاملا جديد است

و تا كنون واكسني براي آن ساخته نشده است و ساخت واكسني براي پيشگيري از ابتلا

به اين بيماري ممكن است چندين ماه به طول بيانجامد.

آنفلوانزاي خوكي

آنفلوانزاي خوكي چگونه از فردي به فرد ديگر سرايت مي كند؟

ويروس آنفلوانزاي خوكي دقيقا مشابه آنفلوانزاي معمولي سرايت مي كند. شما ممكن

است از طريق تماس با فرد آلوده و يا لمس كردن سطوح و اشيايي كه قبلا توسط اين

افراد لمس شده اند و سپس دست زدن به چشم و دهان و بيني خود به اين بيماري مبتلا

شويد. در يك فرد آلوده، انتشار اين ويروس به محيط از يك روز قبل از شروع علائم

بيماري آغاز مي شود و تا يك هفته پس از ابتلا ادامه مي يابد.

آنفلوانزاي خوكي

در ايران چه اقداماتي براي مقابله با بيماري آنفلوانزاي خوكي صورت گرفته است؟

علاوه بر برگزاري سمينارهاي مختلف براي بررسي جنبه هاي خطرناك اين بيماري

در داخل كشور، شركت در جلسه اضطراري وزيران بهداشت كشورهاي مديترانه

شرقي با هدف تصميم گيري درباره برگزاري حج عمره و تمتع در قاهره يكي ديگر از

اقدامات ايران در اين زمينه است.

در حال حاضر پنج شركت از كشورهاي فرانسه، انگلستان، آمريكا، سوئيس و آلمان در

زمينه توليد اين واكسن فعاليت مي كنند و از اين بين، سه شركت با ادعاي دست يابي به

فن آوري توليد آن و كسب مجوز اوليه از سازمان بهداشت جهاني در حال مذاكره براي

ثبت در كشورها هستند اما هنوز از ميزان اثربخشي و عوارض كاهش اين واكسن ها

اطلاع دقيقي در دست نيست.

با وجود دانش فني توليد واكسن آنفلوانزاي نوع آ در كشور، تنها مشكل موجود در اين

راه را عدم دسترسي به مقادير كافي است. طرح توليد اين واكسن در ايران به صورت

پروژه اي مشترك و ملي با سازمان بهداشت جهاني ادامه دارد كه در

حال حاضر در

مرحله مذاكره براي اين پروژه مشترك هستند و پس از قدري پيشرفت در زمينه توليد

واكسن آنفلوانزاي فصلي، مي توان در خصوص آنفلوانزاي نوع آ (H1N1) هم قدم هاي

خوبي برداشت.

دكتر لنكراني وزير سابق بهداشت ايران با اشاره به وجود مقادير كافي داروي مورد

نياز آنفلوانزاي نوع آ (H1N1) اسلتاميوير(تاميفلو) در كشور گفت: برخي از كشورها

از اين داروها براي پيشگيري از اين بيماري استفاده كرده اند و هم اكنون با بحران

مقاومت به دارو مواجه شده اند، از اين رو تاكيد ما بر مصرف دارو تحت پروتكل

درماني است، البته داروي رده سومي به نام (رلنزا) هم به مقادير مورد نياز سفارش

داده شده است.

وي، با بيان اين كه ايران از معدود كشورهايي است كه ماده اوليه داروي موثر بر

آنفلوانزاي نوع آ را در داخل توليد مي كند، گفت: هزينه تمام شده اين دارو يك سوم نوع

وارداتي آن است. البته اقدامات ديگري از قبيل آماده سازي سيستم بهداشتي - درماني

تخت هاي مراقبت ويژه و اتاق هاي ايزوله نيز براي بيماران احتمالي آنفلوآنزاي نوع آ در

كشور در نظر گرفته شده است.

آنفلوانزاي خوكي

چه اقدامات بين المللي براي مقابله با بيماري آنفلوانزاي خوكي صورت گرفته است؟

كشورها و سازمانهاي ملي و بين المللي به ويژه در زمينه بهداشت در ماههاي اخير و

پس از شيوع بيماري آنفلوانزاي خوكي تلاشهاي بسيار زيادي براي مقابله با اين

بيماري به صورت پيشگيري افراد سالم و درمان افراد مبتلا به اين بيماري انجام داده

اند.

در برخي از كشورها مدارس، موزه ها و كتابخانه ها بسته شده اند و به مردم توصيه

شده است با يكديگر دست ندهند و ظروف خود را مشتركا استفاده

نكنند.

در برخي ديگر از كشورها كليه رويدادهاي سفر نيز معلق شده است. اقدامات قرنطينه

داوطلبانه نيز در نقاطي از دنيا صورت گرفته است.

در همين راستا سازمان بهداشت جهاني نيز به عنوان مهمترين سازمان بين المللي در

زمينه بهداشت و سلامت تدابيري انديشيده است.

اعلام به موقع هشدارها در مورد همه گيري اين بيماري از وظايف اين سازمان است.

كارشناسان و دانشمنداني كه

ماه ژوئن در وين گردهم آمدند، تصميم گرفتند كه آنفلوانزاي خوكي را پاندمي يا بيماري

مسري جهاني بخوانند.

سازمان بهداشت جهاني براي اولين بار در چهل سال اخير بيماري آنفلوانزا را به عنوان

پاندمي معرفي كرده و زنگ خطر همگير شدن اين بيماري را به صدا درآورده است.

آنفلوانزا با شروع فصل سرما فراگيرتر مي شود. اين اقدامات مي تواند دولت ها را با

هدف محدود كردن گسترش آنفلوانزاي خوكي، به اعمال محدوديت هايي در زمينه

تجارت، سفر و ساير زمينه ها رهنمون سازد.

آنفلوانزاي خوكي

درباره شيوع و مبتلايان به بيماري آنفلوانزاي خوكي در ايران به همراه آمار مرگ افراد مبتلا توضيحاتي بدهيد.

نخستين مورد ابتلا به آنفلونزاي خوكي در ايران، در اواخر خردادماه تأييد شد. بيمار

نوجواني بود ايراني تبار و مقيم آمريكا كه اواخر خردادماه به همراه خانواده اش وارد

تهران شد. او به هنگام ورود به كشور مورد معاينه و آزمايش قرار گرفت. پس از انجام

آزمايش آلودگي اين نوجوان ?? ساله به ويروس H1N1 قطعي و پس از آن درمان

آغاز شد.

اما فقط چند هفته بعد وزير بهداشت و درمان از 23 نفر مبتلا به آنفلوانزاي خوكي در

ايران خبر داد ولي هنوز هيچ آماري در مورد مرگ بر اثر اين بيماري در كشور

گزارش

نشده است. تا پايان هفته گذشته ، تعداد61 مبتلا به اين بيماري شناسايي شده

اند.

بنابر گفته مقامات بهداشتي در ايران تمام مبتلايان به اين بيماري غير از يك نفر همگي

سابقه سفر به خارج از كشور داشته اند و اين بيماري را با خود به ايران آورده اند.

در اين زمينه دكتر گويا درسمينار آنفلوانزاي خوكي كه در انستيتو پاستور ايران

برگزار شد، با اشاره به ورود آنفلوانزاي خوكي به فاز 6 پاندمي افزود: طبق برآوردها

طي دو سال، احتمالا حدود 10 ميليون و 500 هزار نفر تا 24 ميليون در كشورمان به

اين نوع آنفلوآنزا مبتلا مي شوند كه از اين تعداد 525 هزار تا يك ميليون و 225 هزار

نفر نياز به بستري دارند و برآورد مي شود حدود 105 هزار تا 245 هزار نفر جان

خود را از دست بدهند.

آنفلوانزاي خوكي از حوالي نوروز در قاره آمريكاي شمالي و مركزي و سپس به تدريج

در ديگر نقاط جهان گسترش يافت و در حال حاضر در فاز 6 پاندمي اين آنفلوآنزا به

سر مي بريم.

پاييز امسال از لحاظ آنفلوآنزاي خوكي بسيار هولناك خواهد بود و احتمال دارد در آينده

با افزايش تعداد بيماران مبتلا به اين نوع آنفلوانزا در كشور مواجه شويم. اين امر گريز

ناپذير است به طوري كه سرعت گسترش جغرافيايي اين بيماري چهار برابر پاندمي

سال 1917 برآورد مي شود.

قدرت انتقال آنفلوانزاي خوكي 2 تا 3 برابر آنفلوآنزاي فصلي است. رييس مركز

مديريت بيماريهاي واگيردار وزارت بهداشت مي گويد: دليلي ندارد براي وقوع پاندمي

منتظر زمستان باشيم. در مجموع ديرترين زمان بروز پاندمي در پاييز خواهد بود اما

در زمان پاندمي اين بيماري

حدود 98 درصد افراد بيمار خدمات بهداشتي درماني را از

خارج از بيمارستان ها دريافت خواهند كرد و پيش بيني مي شود حدود 5 درصد مبتلايان

نياز به بستري داشته باشند. همچنين حدود يك تا دو درصد كل افراد مبتلا فوت خواهند

كرد و اين در حالي است كه اين عدد بسته به شدت بيماري و ارائه خدمات متغير خواهد

بود.

رييس مركز مديريت بيماري هاي واگيردار وزارت بهداشت، شايع ترين عارضه

آنفلوانزاي خوكي را ذات الريه عنوان كرد و گفت: به اين منظور موارد ذات الريه را در

تمام بيمارستان هاي كشور بررسي مي كنيم. از طرف ديگر مواردي كه به علت

آنفلوانزاي خوكي جان خود را از دست داده اند بيشتر با تابلوي نارسايي شديد تنفسي و

نارسايي كليوي و شوك جان خود را از دست داده اند. همچنين اكثريت موارد شديد اين

بيماري در گروه هاي خاص از جمله افراد داراي بيماريهاي زمينه اي بوده است.

دكتر گويا با بيان اينكه پاندمي موج هاي مختلفي دارد و حداقل دو سال گرفتار خواهيم

بود، ادامه داد: طي دو سال بروز پاندمي، موج هاي مختلف آن بروز مي كند و هرموج 6

تا 8 هفته طول مي كشد و سپس فروكش مي كند.

شدت هر كدام از اين موج ها متغير است اما انتظار مي رود شدت بيماري و همچنين

تعداد مبتلايان در سال اول پاندمي بيشتر از سال دوم باشد. وي با بيان اينكه در فاز

شش پاندمي جهاني آنفلوانزاي خوكي انتقال پايدار انسان به انسان، مداوم و افزايشي

است، ادامه داد: در اين فاز عمليات مهار ديگر بي فايده است. در اين فاز اقدامات موثر

توسط نظام سلامت همه كشورها، كاهش موارد ابتلا، كاهش موارد شديد، كاهش موارد

بستري، كاهش موارد نياز به

خدمات ويژه و در نهايت كاهش مرگ و مير است چرا كه

مهار در زماني موثر است كه بيماري كانون مشخصي داشته باشد.

دكتر گويا با بيان اينكه داروي ضد ويروسي كافي براي آنفلوانزاي خوكي در اختيار

داريم، گفت: تاكنون واكسني كه مجوز گرفته باشد، براي اين ويروس تهيه نشده است.

از طرف ديگر سازمان بهداشت جهاني معتقد است كه اين ويروس در شرايط فعلي

نيازي به واكسيناسيون در سطح وسيع ندارد اما شايد لازم باشد براي گروه هاي خاصي

از مردم و همچنين پرسنل بهداشتي درماني پيش بيني هاي لازم صورت گيرد.

آنفلوانزاي خوكي

وضعيت مبتلايان به بيماري آنفلوانزاي خوكي در جهان چگونه است؟

بيماري آنفلوانزاي خوكي طي مدت بسيار كوتاهي و فقط در فاصله چند ماه تمام قاره ها

را به تسخير خود در آورد. مرجع رسمي اعلام آمار مبتلايان و مرگ و ميرهاي

آنفلوانزاي خوكي سازمان بهداشت جهاني است كه به طور مرتب آمارها و گزارشات

خود را روزآمد مي كند. با دقت نمي توان گفت كه ميزان مرگ و مير و مبتلايان به اين

بيماري چقدر است زيرا هر دقيقه دامنه آن گسترش مي يابد.

در حال حاضر بعد از مكزيكو سيتي ملبورن به "پايتخت آنفلوآنزاي خوكي جهان” بدل

شده است.

روزنامه "استرالين” نوشت بيماري آنفلوآنزاي خوكي در طول سه هفته گذشته در اين

منطقه هزار برابر افزايش يافته است، بيش از همه مدارس در منطقه ملبورن را مبتلا

كرده است و منطقه ويكتوريا را به بدترين نقطه جهان از لحاظ ابتلا به بيماري به ازاي

سرانه جمعيت بدل كرده است.

شايان ذكر است اين آمارها مربوط به روزهاي پيش است و تعداد آن تقريبا هر ثانيه

افزايش پيدا

مي كند. معاون دبيركل سازمان بهداشت جهاني اعلام كرد در صورت

شيوع بيماري آنفلونزاي خوكي يك سوم جمعيت جهان به اين بيماري مبتلا مي شوند.

پزشكان معتقدند كه با در نظر گرفتن شيوع بيماري هاي ديگر در گذشته به طور

منطقي مي توان اينگونه نتيجه گيري كرد كه در صورت شيوع اين بيماري يك سوم

مردم جهان مبتلا خواهند شد. در اين شرايط حتي اگر بيماري بسيار شديد هم نباشد تعداد

زيادي از افراد به آن مبتلا مي شوند و حتي آمار مرگ و مير نيز بسيار بالا مي رود.

شيوع گونه تازه آنفولانزا كه در 22 مارس در منطقه شمال مركزي مكزيك آغاز شد

و تا اين تاريخ در سراسر جهان گسترش يافته است، سازمان بهداشت جهاني را وادار

كرد تا اين رويداد را يك وضعيت اضطراري براي بهداشت عمومي در سطح جهاني

اعلام كند.

تا كنون مرگ بيش از هزار مبتلا به اين بماري منتشر شده است.

آنفلوانزاي خوكي

مراقبت از كودكان در مورد بيماري آنفلوانزاي خوكي چگونه بايد باشد؟

بيماري آنفلوانزاي خوكي در ميان تمامي سنين شايع است. به علت ضعيف بودن سيستم

ايمني بدن كودكان و برخي از بيماران داراي سابقه بيماري هاي حاد، ميزان خطرناك

بودن هر نوع ببيماري در اين دسته از افراد بسيار بيشتر پيش بيني مي شود.

البته لازم به ذكر است كه هيچ گونه شواهدي مبني بر اينكه آنفلوانزاي خوكي در

كودكان كشنده تر از ساير سنين باشد، وجود ندارد اما طبق گزارش سازمان بهداشت

جهاني ميزان شيوع اين بيماري طبق آمار كشورهاي كانادا، شيلي،ژاپن،انگليس و

آمريكا در ميان افراد نوجوان بين 12 تا 17 سال بسيار بيشتر است.

مراقبت هايي از

قبيل مراجعه سريع به پزشك در صورت مشاهده اولين علائم

آنفوانزاي خوكي و بالا رفتن دماي بدن كودكان به بالاتر از 38 درجه سانتيگراد براي

آنها اكيدا توصيه شده تا ميزان ريسك اين بيماري براي اين سنين پايين بيايد.

همچنين اگر كودكي به آنفلوانزا مبتلا شد بايد در منزل بماند و مراقبتهايي همانند

برخورد با ساير آنفلوانزاها با وي صورت گيرد. بايد مقدار زيادي مايعات بنوشند و در

استراحت كامل به سر ببرند. با دستور پزشك داروهايي نيز بايد مصرف كنند. البته

مصرف آنتي ويروس براي كودكان تنها در صورتي موثر خواهد بود كه فقط 48

ساعت از شروع علايم اوليه بيماري گذشته باشد. از آنجايي كه آنتي ويروسها داراي

عوارض جانبي نيز هستند فقط در صورت تجويز پزشك بايد به كودكان داده شود.

آنفلوانزاي خوكي

راههاي درمان آنفلوانزاي خوكي چيست؟

واكسن هاي مختلفي در دسترس است كه خوك ها را در مقابل آنفلوانزاي خوكي ايمن مي

كند .اما در حال حاضر هيچ واكسني كه بتواند براي انسانها در مقابل آنفلوانزاي خوكي

ايمني ايجاد كند در دسترس نيست .

واكسن آنفلوانزاي فصلى ممكن است بر ضد H?N? خوكي كمك كننده باشد ولي مطمئنا

به ايمني و پيشگيري از آنفلوانزاي خوكي نوع H?N? كمك نخواهد كرد .

چهار دارو ضد ويروس متفاوت وجود دارد كه براى استفاده در ايالات متحده براى

معالجه آنفلوانزا پروانه دار هستند: آمانتادين، amantadine, rimantadine, oseltamivir

and zanamivir . تا زمانيكه ويروس ها به اين چهار دارو حساس بوده اند مي شد از

هر چهار دارو استفاده كرد ، اما ويروس هاى آنفلوانزاي خوكي كه جديدا از انسانها جدا

كردند به آمانتادين و ريمانتادين مقاوم هستند . حالا اداره سلامت

ايالات متحده ، CDC

استفاده از” oseltamivir " و " zanamivir ” را براي معالجه و يا پيشگيري از

آنفلوآنزاي خوكي پيشنهاد مي كند . بر اساس اعلام "CDC”، دو داروي "Tamiflu” و

"Relenza” كه داروهاي رايج براي مقابله با آنفلوانزا هستند، براي مقابله با تمام گونه

هاي كنوني آنفلوانزاي خوكي نيز مؤثرند.

داروهايي كه در سال هاي گذشته براي درمان انواع قوي آنفلوانزا توليد شده اند، توانايي

خوبي براي كمك به مبتلايان به آنفلوانزاي خوكي دارند. در حقيقت همه گيري جهاني

بيماري هايي مانند آنفلوانزاي مرغي و سارس در سال هاي گذشته آمادگي مراجع

درماني را براي مقابله با همه گيري هاي جديد افزايش داده است.

اين در حالي است كه برخي از پزشكان معتقدند كه استفاده زياد از داروهاي ضد

ويروسي مي تواند ميكروبها را به اين داروها مقاوم كند.

مقامات سازمان جهاني بهداشت در اين زمينه گفته اند كه ? تا ? ماه طول مي كشد تا

اولين واكسن براي مبارزه با اين ويروس عرضه شود.

آنفلوانزاي خوكي

راههاي پيشگيري از آنفلوانزاي خوكي چيست؟

ويروس هاى H1N1 آنفلوانزاي خوك بسيار متفاوت با ويروس هاى ?N?H انسان است

، بنابراين، واكسن هاي مورد استفاده براى انفلوانزاى فصلى انسان براى جلوگيري از

ابتلا به ويروس هاى H1N1 آنفلوانزاي خوكي نه در بدن خوك و نه در بدن انسان

ايمني ايجاد نمي كند. بنابراين تا زمان تهيه وتكسن اين نوع آنفلوانزا صرفا مي توان به

توصيه هاي پزشكي و سازمانهاي بهداشتي عمل كرد.

پزشكان در پاسخ به اين سوال كه هر فرد چطور مي تواند از خود و خانواده اش در

برابر اين بيماري مراقبت كند، اظهار مي دارند: در حال حاضر بايد احتياط هاي معمول

براي آنفلوانزا

را انجام داد كه شامل پوشاندن جلوي دهان و بيني به هنگام عطسه و

سرفه كردن با يك دستمال كاغذي كه بايد پس از مصرف حتما دور انداخته شود و

مخصوصا از عطسه كردن در كف دست بايد خودداري شود. دستهايتان را بايد مرتب

بشوئيد و در صورت نبودن آب و صابون از ژل پاك كننده استفاده شود. اگر هم بيمار

شده ايد در خانه بمانيد.

همان طور كه هوشياري در برابر آلودگي براي پيشگيري از ابتلاي شما و خانواده تان

به بيماري ضروري است، در صورتي كه خود مشكوك به ابتلا به آنفلوانزا هستيد،

حتما هنگام عطسه و سرفه جلوي دهان و بيني خود را بگيريد. اگر دستمال به همراه

نداريد، هنگام عطسه يا سرفه قسمت داخلي آرنج خود را در برابر دهان و بيني بگيريد

تا دستانتان آلوده نشوند. احتياط هاي معمول را به كار بنديد. آنفلوانزاي خوكي مانند هر

نوع سرماخوردگي ديگر از راه تماس سرفه و عطسه منتقل مي شود. دست هاي خود

را به طور مرتب بشوييد. اگر آب و صابون در دسترس نيست، مي توانيد از ژل هاي

تميزكننده دست استفاده كنيد.

در مورد استفاده از ماسك براي پيشگيري از ابتلا و جلوگيري از شيوع اين بيماري

مركز كنترل و پيشگيري امراض آمريكا معتقد است شواهد علمي كافي وجود ندارد كه

تاييد كند كه ماسك واقعا در خارج از تاسيسات مراقبت هاي بهداشتي كاربرد دارد.

در اين قسمت نيز چند توصيه جدي به همراه موارد عملي براي جلوگيري از بيماري

خطرناك آنفلوانزاي خوكي آمده است:

1- دستهاي خود را مرتباً بشوييد: ذرات و قطرات كوچك ناشي از سرفه و عطسه

بيماري را منتقل مي

كنند. اين ذرات به دستهاي ما منتقل مي شوند و بعد هر چيزي را

كه ما لمس كنيم آلوده كننده مي شود.

راه صحيح دست شستن : به غير از پشت و روي دستها و انگشتان ، زير ناخنها ، بين

انگشتان و دور مچها را به مدت كافي با آب گرم يا داغ كف مالي كنيد و بعد خوب

بشوييد. دستهاي خود را نه تنها قبل از غذا خوردن و بعد از دستشويي رفتن بلكه بعد از

استفاده كردن از حوله يا پوشاندن دهان بعد از سرفه يا عطسه بشوييد.درست است تعداد

دفعات خيلي زياد مي شود درست مثل تعداد دفعاتي كه اگر شما در اورژانش يا اتاق

عمل مشغول به كارمي بوديد اين كار را انجام مي داديد.

2- وقتي عطسه يا سرفه مي كنيد دهان خود را بپوشانيد :اگر دستمال نداريد از شانه يا

گودي آرنج خود استفاده كنيد.اگر اين ذرات به لباس يا يقه شما منتقل شوند خيلي بهتر

است از اينكه در هوا و بين افراد ديگر انتشار يابند.بعد دستهاي خود را بشوييد. در

ضمن اجسام صاف مثل سكه بيشتر از اجسام زبر و منفذدار مثل كاغذ ويروس را

منتقل مي كنند.

3- در خانه بمانيد: اگر بيمار هستيد در خانه بمانيد و هميشه دستهاي خود را بشوييد تا

ديگران را آلوده نكنيد.

4- صورت خود را لمس نكنيد: دستهاي خود را از غشاهاي مخاطي ( چشم- دهان -

بيني ) دور نگه داريد چون ويروس از اين راه ها وارد بدن مي شود.

5- از افراد بيمار دوري كنيد.

6- توصيه هاي سازمان جهاني بهداشت درصورت ابتلا به بيماري: درخانه بمانيد،

استراحت بسيار، مصرف مايعات

فراوان، پوشاندن دهان و بيني خصوصأ هنگام سرفه

و عطسه، شستشوي مرتب دستها با آب و صابون، آگاه كردن افراد خانواده و فاميل از

بيماري خود، مراجعه به پزشك در صورت شدت گرفتن علائم ؛ نظير تنگي نفس،

ضعف و خستگي شديد، سردرد و سرگيجه شديد، استفراغ و تهوع غير قابل كنترل.

آنفلوانزاي خوكي

راههاي تشخيص آنفلوانزاي خوكي چيست؟

براى تشخيص دادن آنفلوانزاي خوكي يك آلودگى ، عموماً نمونه تنفسى احتياج است

نمونه ها در ? تا ? روز اول بيمارى بايد جمع گردد (يك شخص وقتى آلوده است

ويروس را به احتمال زياد به اطراف پراكنده مي كند ). با اين وجود، تعداي از اشخاص

آلوده ، مخصوصاً بچه ها، ويروس را براى ?? روز و يا بيشتر ممكن است انتقال دهند

.

آنفلوانزاي خوكي

راههاي انتقال و شيوع آنفلوانزاي خوكي چيست؟

آنفلوانزاي خوكي از دهان و بيني منتقل مي شود و يك بيماري مجاري تنفسي است با

اين وجود دانشمندان هنوز نمي دانند كه گونه تازه H1N1 كه در مكزيك پيدا شد،

چگونه به انسان انتقال يافت.

ويروس هاى آنفلوانزاي خوكي مي تواند به طور مستقيم از خوك ها به انسانها سرايت كند

. آلودگى انسان با ويروس هاى آنفلوانزاي خوك ها در هنگامي كه انسانها در كنار خوكها

قرار مي گيرند اتفاق مي افتد از قبيل كار در انبارهاى خوكها و در كشتارگاه دام ها و يا

مراكز نگهداري و پرورش خوك ها .

همچنين انتقال انسان به انسان آنفلوانزاي خوك مى تواند اتفاق بيفتد . اين به همان طريق

آنفلوانزاي فصلى انسان ها اتفاق مي افتد و انتقال انسان به انسان اساساً رو در رو و به

وسيله سرفه كردن يا عطسه انسانها ي آلوده با ويروس آنفلوانزا اتفاق مي افتد .

مردم با دست زدن به چيزهايي كه با ويروس هاى آنفلوانزاي خوكي آلوده است و سپس

دست زدن به دهانشان ممكن است آلوده بشوند .

محققان هنوز اطلاعات كاملي را از نحوه انتقال ويروس آنفلوانزاي خوكي به دست

نياورده اند. سازمان بهداشت جهاني به تازگي

برآورد خود مبني بر سهولت انتقال اين

ويروس ميان انسان ها منتشر كرده است. اگر با كسي در تماس هستيد كه

سرماخوردگي دارد، با او دست ندهيد و روبوسي نكنيد. ويروس آنفلوانزا در اماكن

عمومي وجود دارد و تماس با سطوحي مانند دستگيره اتوبوس و صفحه كليد كامپيوتر

به راحتي شما را آلوده مي كند. اگر دستان خود را به دستگيره در يا اتوبوس زده ايد،

آن را به دهان و بيني خود نزنيد.

دانشمندان هنوز نمي دانند كه ويروس اين بيماري در صورت تماس زياد و طولاني مدت

از بيمار به افراد سالم انتقال مي يابد يا اينكه حتي كوچكترين تماس مي تواند باعث انتقال

ويروس شود. ويروسهاي آنفلوانزا مي توانند تا چندين ساعت روي سطوح باقي بمانند و

از دست و صورت بيماران منتقل شوند. طريقه شيوع اين بيماري به هر صورت كه

باشد نتيجه اين است كه در حال حاضر بسياري از كشورهاي دنيا را در بر گرفته و

انتظار مي رود تمامي كشورها را در بر بگيرد.

فراگيري گسترده اين ويروس در سطح جهاني نيز از خطرهاي ديگري است كه در

مورد آن هشدار داده شده و سازمان بهداشت جهاني وارد شدن آن به مرحله شش يا

شيوع جهاني را تاييد كرده است.

ويروس يادشده مي تواند از راه مسافران به ديگر كشورها نيز منتقل شود. مارگارت

چان، رئيس سازمان بهداشت جهاني گفته بود كه مشاهده بيماري خود مي تواند خطر

بالقوه اي براي انتشار جهاني آن باشد. اين احتمال قوي است كه بسياري از مردم در

برابر نوع جديد ويروس ايمن نباشند.

بر اساس اعلام مركز پيشگيري از بيماري هاي واگير ايالات متحده، آنفلوانزاي خوكي

از راه مواد

غذايي منتقل نمي شود.

آنفلوانزاي خوكي

علايم و نشانه هاي آنفلوانزاي خوكي چيست؟

نشانه هاى قابل انتظار آنفلوانزاي خوكي در انسان ها مانند نشانه هاى آنفلوانزاى فصلى

انسان است. حمله ناگهانى تب، بي حالي، در خود فرورفتن، بى اشتهايى و سرفه كردن .

همچنين تعدادي از افراد آلوده با آنفلوانزاي خوكي دچار سردرد، سرماخوردگي،

گلودرد، كوفتگي و درد مفصل، عطسه ناراحتي تنفسي، سرخ شدن يا التهاب و

آبريزش از بيني مي گردند . در مواردي نيز تهوع، و استفراغ و اسهال نيز گزارش

شده است .

آنفلوانزاي خوكي

درباره تاريخچه بيماري آنفلوانزاي خوكي توضيح دهيد.

اولين بار در جهان، بيماري آنفلوانزاي خوكي در سال ???? و ????

گزارش شد كه دنيا درگير جنگ جهاني اول بود. موارد مشكوك در ابتدا در اسپانيا ديده

شدند، اما سپس آمريكا نيز به ويروس اين بيماري آلوده شد و در نتيجه ??? نفر قرباني

آن شدند.

احتمالاً بهترين نمونه كشف شده از آنفلوانزاي خوكي يك اپيدمي آنفلوانزاي خوكي در

ميان سربازها در سنگر ديكس نيوجرسى در سال ???? ميلادي است . براى تاييد اين

بيماري در آن سال ? نمونه عكس سينه با استفاده از اشعه ايكس وجود دارد كه ابتلا به

سينه پهلو را در حداقل ? سرباز تاييد مي كند و يك مورد مرگ نيز در آن زمان ثبت

شده است . طبق مدارك همه اين بيماران سابقاً سالم بوده اند . ويروس بيماري در يك

محيط كارآموزى باعث آلودگي يك سرباز گشته بود و به نظر مي رسد با پخش مجدود

در بين سربازان انتشار يافته و پس از يك ماه بيماري ناپديد گشت .

منبع ويروس، زمان دقيق بروز آن در سربازها ي مستقر در سنگر

ديكس و علت

انتشار محدود آن و همچنين ناپديد شن بيماري همچنان ناشناس مانده است . آنفلوانزاي

سنگر ديكس به دليل وجود يك ويروس جانورى در جمعيت انساني متراكم در داخل

سنگرها انتشار يافته و ممكن است تماس كامل با حيوانات آلوده در مكان شلوغ سنگر

در فصل زمستان پيش آمده باشد . عامل ويروس مسبب اين بيماري در سنگر ديكس

آنفلوانزاى خوكي (H?N?) ناميده شده بود.

يك بروز آلودگى آنفولانزاى خوك در خوك ها در ويسكانسين در ???? ميلادي مشاهده

شد كه منجر به چندين آلودگى انسانها شد ، اگرچه اين حالت منتج به اپيدمي آنفلوآنزاي

خوكي نشد .

در سپتامبر ????، نيز يك زن حامله ?? ساله به دليل سينه پهلو بسترى شده بود و پس

از ? روز مرد ؛ يك ويروس آنفلوانزاي خوكي كشف شده بود . در شرح حال او شروع

بيماري از چهار روز پيش ذكر شده بود ، بيمار به يك نمايشگاه فستيوال خوك در

شهر خود رفته بود و با خوك ها تماس نزديك داشت.

در گذشته، (CDC) گزارشاتي از احتمال آلودگى انسان به ويروس آنفلوانزاي خوك را

طي دو سال دريافت كرد اما از دسامبر ????، تا فوريه ????، ?? مورد آلودگى

انسان به نوع مهاجم به انسان گزارش شد.

دكتر پيتر كوان، استاد همه گير شناسي و بهداشت عمومي در كالج دام پزشكي دانشگاه

ايالتي كاروليناي شمالي معتقد است: " H1N1 كه به نام آنفلوانزاي اسپانيايي نيز شناخته

مي شود، به خاطر شيوع يك ويروس متفاوت كه در سال 1918 پديدار شد و باعث از

بين رفتن تعداد قابل توجهي از خوك ها و انسان ها گرديد، در آغاز "آنفولانزاي خوكي"

ناميده شد.

احتمال داده مي شود كه منشاء ويروس H1N1 سال 1918 يك پرنده وحشي بوده

باشد ولي منشاء قطعي آن ناشناخته مانده است." آنفلوانزاي اسپانيايي تا 50 ميليون نفر

را در سراسر جهان به هلاكت رساند، كه نزديك به نيمي از آنها جوانان بالغ و سالم

بودند.

آنفلوانزاي خوكي

آنفلوانزاي خوكي چيست؟

آنفلوانزاي خوكي بيماري تنفسي خوكها است كه از ويروس آنفلوانزا نوع "A" نشات مي

گيرد. همه گيري هاي انفلوانزاي خوكي به طور مرتب گزارش مي شود. به صورت

عادي اين ويروس به انسان ها اسيبي نمي رساند اما گاهي اوقات مي تواند انسانها را نيز

الوده كند. اغلب اوقات موارد انساني آنفلوانزاي خوكي نزد افرادي به وقوع مي پيوندد كه

در فاصله نه چندان دوري در نزديكي خوك ها بسر مي برند اما امكان دارد ويروس از

انسان به انسان ديگري منتقل شود.

نوع جديد آنفلوانزا كه در مكزيك و امريكا كشف شد تركيبي از ويروس هاي آنفلوانزاي

خوكي، انساني و حاد پرندگان است.

وي در پاسخ به اين پرسش كه ايا نوع جديد ويروس آنفلوانزاي خوكي واگير است يا

خير افزود مركز كنترل و پيشگيري بيماري ها در امريكا به اين نتيجه رسيده است كه

اين نوع جديد واگير از انساني به انسان ديگر منتقل مي شود اما تاكنون مشخص نشده

است كه ايا اين نوع ويروس به آساني در ميان انسان ها شايع مي شود يا خير.

علائم آنفلوانزاي خوكي در ميان انسان ها به آنفلوانزاي انساني يعني تب، سرفه،

گلودرد، سردرد ، احساس سرما و خستگي شباهت دارد. برخي از افراد نيز پس از

مبتلا شدن به اين بيماري دچار اسهال و استفراغ مي

شوند.

انتشار آنفلوانزاي خوكي از دو راه صورت مي گيرد يكي تماس با خوك هاي بيمار و

ديگري محيط الوده و تماس با افرادي كه به انفلوانزاي خوكي دچار شده اند.

درباره داروهاي موجود عليه انفلوانزاي خوكي، مقامات ذيصلاح در برخي از كشورها

استفاده از داروهاي تاميفلو و رلنزاTamiflu Relenza را در چارچوب درمان و

پيشگيري از اين بيماري تجويز مي كنند. اين داروي ضد ويروس مي تواند از گسترش

ويروس آنفلوانزا نزد بيماران و از پيچيدگي هاي بدتر بيماري جلوگيري كند.

ايدز و علائم آن

سير بيماري ايدز، علايم و تظاهرات اين بيماري چيست؟

از زمان ورود عامل بيماري به بدن تا شروع علايم بيماري، مدت زماني طول مي كشد

كه به اين مدت، دوره نهفتگي يا كمون يا بدون علامت گويند. اين دوره به طور دقيق

مشخص نيست، ولي فاصله ي زمان بين شروع عفونت تا ظهور بيماري از 6ماه تا 5

سال و حتي 10 سال مي تواند باشد. دوره كمون طولاني از اهميت خاصي برخوردار

است، زيرا ممكن است ويروس در طي اين مدت به جامعه راه يافته و علايم باليني

وقتي شناخته و ظاهر شود كه ويروس ميزان وسيعي از جامعه را آلوده كرده باشد،

زيرا در طي دوره كمون افراد آلوده از نظر ظاهري به هيچ وجه قابل تشخيص نيستند،

ولي مي توانند بيماري را انتقال دهند.

از زمان ورود عامل بيماري به بدن تا شروع علايم بيماري، مدت زماني طول مي كشد

كه به اين مدت، دوره نهفتگي يا كمون يا بدون علامت گويند. اين دوره به طور دقيق

مشخص نيست، ولي فاصله ي زمان بين شروع عفونت تا ظهور بيماري از 6ماه تا 5

سال و

حتي 10 سال مي تواند باشد.

بيماري در 4 مرحله تظاهر پيدا مي كند، كه البته همه آن ها به طور الزامي در افراد آلوده

مشاهده نمي شود.

1- مرحله حاد عفونت كه يك هفته بعد از آلودگي ايجاد مي شود و حدود 12- 6 هفته يا

بيشتر طول مي كشد. فرد آلوده، علايم عمومي مثل تب، سردرد، بي اشتهايي، درد

مفاصل، بزرگ شدن غدد لنفاوي، گلودرد و ... دارد كه اغلب در اين مرحله بيماري

تشخيص داده نمي شود. اين علايم 2- 1 هفته بعد از بين مي روند. اين علايم به طور

كامل مشابه بيماري هاي عفوني مثل سرماخوردگي و ... بوده و به همين علت تشخيص

بيماري در اين مرحله به ندرت امكان پذير است.

2- مرحله بدون علامت

3- مرحله عمومي پيش رونده

4- كمپلكس ايدز: عوارض مشخص اين دوره كه آخرين مرحله بيماري است شامل تب

بيشتر از يك ماه، اسهال، كاهش وزن به ميزان ده درصد، بي حالي، تعريق شبانه،

خستگي و ... است. در نهايت به دليل نقص كامل سيستم ايمني، شخص مستعد ابتلا به

انواع عفونت ها، سرطان ها و... مي شود.

ايدز و HIV

چرا HIV خطرناك است ؟ اگر سيستم ايمني بدن به ويروسها حمله مي كند و آنها را مي كشد پس مشكل چيست ؟

ويروسهاي مختلف به سلولها و بافتهاي مختلفي از بدن حمله مي كنند. برخي ويروسها به

پوست، برخي به دستگاه تنفسي و … حمله مي كنند. چيزي كه HIV را اين چنين

خطرناك كرده اين است كه HIV به خود سيستم ايمني حمله مي كند. سيستم ايمني،

گروهي ازسلولها هستند كه بدن را در برابر انواع عفونتها محفاظت مي كند و بدون آنها?

توانايي بدن براي مبارزه با نواع عفونتها تضعيف مي شود. لذا وقتي ويروس

HIV

وارد بدن فردي شود به تدريج قدرت دفاعي بدن وي ضعيف مي شود و اين فرد در

برابر انواع بيماريها و عفونتها حتي آنهايي كه در حالت عادي بيماريزا نيستند آسيب

پذير ميگردد.

اين روند قابل رؤيت نيست و راهي وجود ندارد تا با نگاه كردن به افراد بگوئيم كه آيا

به HIV مبتلا هستند يا خير? ولي آزمايش خون مي تواند پس از چند ماه از اولين تماس،

ويروس را در خون آشكار كند.

افراد آلوده به HIV ممكن است سالها كاملاً سالم بمانند و حتي خودشان ندانند كه آلوده

هستند.

وقتي سيستم ايمني آسيب ببيند، نه تنها در برابر ويروس HIV (كه در آغاز به آن

صدمه زده) بلكه به نسبت به بقيه عفونتها هم آسيب پذير مي شود و ديگر قادر به كشتن

ميكربها و ويروسهايي كه قبلاً برايش مشكلي ايجاد نمي كردند نيست و لذا با گذشت

زمان، افراد آلوده به HIV بيشتر و بيشتر بيمار مي شوند و معمولاً سالها پس از آلودگي

به يكي از بيماريهاي خاص? شديداً مبتلا مي شوند و در اين زمان گفته مي شود كه آنها به

ايدز مبتلا شده اند. بنابراين زماني كه فرد آلوده به ويروس HIV براي اولين بار به يك

بيماري جدي مبتلا شود و يا وقتي كه تعداد سلولهاي ايمني باقيمانده در بدن او از حد

معيني كمتر شود، مبتلا به بيماري ايدز در نظر گرفته مي شود.

ايدز يك مرحله كاملاً جدي است كه بدن، دفاع بسيار كمي در برابر انواع عفونتها دارد.

در واقع هر فرد آلوده به ويروس HIV ، الزاما مبتلا به ايدز نمي باشد اما در طول مدت

آلودگي خود، مي تواند ديگران را آلوده

كند.

ايدز و HIV

آيا هر فرد آلوده به HIV مبتلا به ايدز است؟

ويروس HIV مسبب ايدز است و ايدز مرحله نهايي آلودگي با HIV است. بايد

دانست كه هرفرد آلوده به HIV الزاما مبتلا به ايدز نيست بلكه بايد يكسري معيارهاي

شاخص ايدز را بروز دهد تا بگوييم به ايدز مبتلا شده است.

تنها نيمي از افراد آلوده به HIV درطي 10 سال به سندرم ايدز مبتلا مي شوند. اين

فاصله زماني از فردي به فرد ديگر متفاوت است و به عوامل زيادي منجمله وضعيت

سلامت فرد و عادات بهداشتي وي ارتباط دارد. امروزه به كمك بعضي ازداروها مي

توان اين فاصله را طولاني تر كرد.

آزمايش HIV با اهداي خون

درصورت اهداي خون در سازمان انتقال خون ايران، آيا آزمايش HIV روي آن انجام مي گيرد؟آيا نتيجه آن قابل استفاده و معتبر است؟

بله و نتيجه آن معتبر است.

در سازمان انتقال خون ايران، آزمايشهاي خاصي (Western blot و HIV-ELISA)

بر روي خون انجام مي شود. البته بايد به خاطر داشت كه آزمايش اليزا (HIV

ELISA) حساسيت و دقت 100% ندارد. درصد دقت تست اليزا در حدود 97.5%

است كه البته بستگي به روش آزمايش و همين طور شركت سازمانده كيت متفاوت مي

باشد. اين بدان معني است كه اين تست تنها 97.5% از مبتلايان را شناسايي مي كند، به

عبارت ديگر اگر شخصي مبتلا باشد 97.5% احتمال دارد كه تست مثبت باشد. دقت

تست در حدود 98.5% است كه با خصوصيت كيت و كيت فرق مي كند وآن به اين

معني مي باشد كه اگر شخصي مثبت گزارش شود 1.5% احتمال دارد كه واقعاً مبتلا

نباشد. كه به آن فاصله مثبت

كاذب (False positive) مي گويند.

در هر صورت شخصي كه جواب آزمايش اليزا مثبت دارد لازم است كه با روش

وسترن بلات (Western blot) نيز مجدداً چك شود كه روش دقيق تري است.

آزمايشگاه ها معمولاً قبل از اعلام نتيجه اين كار را انجام مي دهند. بنابراين جوابي كه

بيمار گرفته است در صورتي كه مثبت باشد قابل اطمينان است چون چندبار كنترل مي

شود.

ايدز و HIV

در چه مواردي لازم است افراد براي مشاوره و انجام آزمايش اچ.آي.وي(HIV) يا همان ويروس ايدز مراجعه كنند؟ 1.مصرف كنندگان مواد مخدر به خصوص افرادي كه سابقه تزريق مواد مخدر حتي

براي يك بار با استفاده از سوزن و سرنگ مشترك دارند.

2.زنان خياباني

3.همسران معتادان تزريقي

4.همسران و كودكان افراد آلوده به ويروس اچ.آي.وي

5.دريافت كنندگان خون و فرآورده هاي خوني نظير بيماران تالاسمي و هموفيلي

6.افراد داراي سابقه ازدواج موقت؛ به خصوص اگر طرف مقابل هم سابقه ازدواج هاي

دائم يا موقت متعدد داشته باشد

در تماس هاي اتفاقي با سرنگ و سوزن و ترشحات افراد مظنون يا آلوده به ويروس

اچ.آي.وي، مصرف الكل، قرص هاي محرك و روانگردان نظير قرص اكس و مواد

مخدر قواي ذهني و قدرت تصميم گيري را مختل مي كند و فرد در معرض رفتارهاي

پرخطر قرار مي گيرد كه در اين صورت افراد فوق بايد جهت مشاوره و انجام آزمايش

اچ آي وي، مراجعه نمايند.

ايدز و HIV

كجا مي توان براي انجام يك آزمايش HIV مراجعه كرد؟

در ايران بايد به كلينيكهاي مثلثي و مراكز انتقال خون مراجعه شود.

ايدز و HIV

چگونه بفهمم اطرافيانم آلوده به HIV هستند يانه؟

هيچ گاه نمي توانيد فقط با نگاه به اطرافيانتان به اين مورد پي ببريد. هرفرد

ظاهرا سالمي را كه درمحل كار، مدرسه، استاديوم ورزشي، خيابان و ... ملاقات مي

كنيد ممكن است بدون آنكه حتي خود آگاه باشد ناقل اين ويروس باشد و در حالي كه واقعا

سالم به نظر مي رسد ويروس را به فرد ديگري منتقل كند.

ايدز و HIV

چرا آزمايش تشخيص ايدز قبل از ازدواج اجباري نمي شود ؟

داشتن يك پاسخ منفي دليلي بر اينكه فرد آلوده نمي باشد، نيست . و ممكن است فرد در

چند ماه اخير آلوده شده باشد و هنوز جواب ايشان مثبت نشده باشد .

از طرفي فردي كه داراي رفتارهاي پر خطر مانند اعتياد تزريقي و داشتن آميزش با

شركاء جنسي متعدد باشد مي تواند در هر زمان آلوده شود و داشتن سلامت قبل از

ازدواج ضامن پايداري و سلامت خانواده نخواهد شد.

كم خوني

دلايل بروز كم خوني چيست؟

عارضه كم خوني زماني بروز مي كند كه خون فاقد هموگلوبين كافي است

هموگلوبين به گلبول هاي قرمز خون در حمل اكسيژن از ريه ها به تمام اندام هاي

بدن كمك مي كند.

? كم خوني انواع مختلفي دارد كه هر كدام به دلايل مختلف بروز مي كنند و به اختصار درذيل

معرفي شده اند:

?) كم خوني ناشي از فقر آهن IDA):

اين نوع كم خوني از شايع ترين انواع اين بيماري است فقر آهن زماني بروز مي كند

كه بدن فاقد آهن كافي است

بدن براي ساختن هموگلوبين به آهن نياز دارد. اين حالت معمولاً در اثر از

دست دادن خون به دليل مشكلاتي همچون عادت ماهانه طولاني و سنگين زخم هاي داخلي

پوليپ هاي روده يا سرطان روده بروز مي كند.

همچنين رژيم غذايي فاقد آهن كافي مي تواند منجر به بروزو اين حالت شود. در

دوره بارداري نيز عدم وجود آهن كافي براي مادر و جنين موجب كم خوني از نوع فقر

آهن مي شود.

بدن مي تواند با مصرف مواد غذايي مانند گوشت گاو، صدف هاي خوراكي اسفنجاج

عدس سيب زميني كباب شده با پوست و تخمه گل آفتابگردان آهن مورد نياز خود را

به دست آورد. ?) كم خوزني مگالوبلاستيك يا فقر ويتامين

اين نوع كم خوني معمولاً در اثر كمبود فوليك اسيد يا ويتامين B?? بروز مي كند.

اين ويتامين ها به بدن در سالم نگهداشتن خون يا سيستم عصبي كمك مي كنند. در اين

نوع كم خوني بدن گلبول هاي قرمز خوني توليد مي كند كه نمي توانند اكسيژن را به خوبي

تحويل دهند.

قرص هاي مكمل حاوي

فوليك اسيد مي توانند اين نوع كم خوني را درمان كنند. فوليك اسيد

را همچنين مي توان از مصرف دانه ها و بنشن ها، مركبات و آب ميوه ها، سبوس گندم وساير

غلات سبزيجات برگ پهن و سبز تيره گوشت طيور، صدف و كبد به دست آورد.

گاهي اوقات ممكن است يك متخصص نتواند تشخيص دهد كه علت اين بيماري

كمبودويتامين B?? است اين حالت معمولاً در افراد مبتلا به كم خوني وخيم بروز مي كند

كه درحقيقت نوعي بيماري خودايمني است عدم دريافت ويتامين B?? كافي مي تواند

موجب كرخي و بي حسي دست ها و پاها، مشكلات در راه رفتن از دست دادن حافظه و

مشكلات بينايي شود. نوع درمان بستگي به عامل مولد بيماري دارد، اما به هر

حال مصرف ويتامين B??ضروري است ?) بيماري هاي نهفته

بيماري هاي خاصي وجود دارند كه مي توانند به توانايي بدن در توليد گلبول هاي قرمزخوني

آسيب برسانند. براي مثال افراد منبتلا به بيماري هاي كليوي به ويژه بيماراني

كه دياليزمي شودن در معرض ابتلا به كم خوني قرار دارند. كليه هاي اين بيماران قادر

به ترشح هورمونهاي كافي براي توليد گلبول هاي خوني نبوده و در هنگام دياليز نيز آهن از

دست مي دهند. ?) بيماري هاي خوني ارثي

اگر در خانواده سابقه بيماري خوني وجود داشته باشد، احتمال ابتلا به آن در افراد ديگرنيز

افزايش مي يابد. يكي از امراض خوني ارثي كم خوني گلبول هاي داسي شكل است به جاي

توليد گلبول هاي قرمز خوني طبيعي كه به راحتي درون رگ هاي خونتي حركت مي كنند،

گلبول هاي داسي شكل حركت سختي داشته و داراي لبه هاي خميده هستند. اين گلبول ها

نمي توانند در رگ هاي خوني ظريف به آساني حركت كنند و در نتيجه مسير رسيدن خون

به اعضاي بدن را مسدود مي كنند. بدن گلبول هاي قرمز داسي شكل را نابود مي كند،

امانمي توادن با سرعت كافي انواع طبيعي و سالم جديدي را توليد كند. اين امر موجب بروز

كم خوني مي شود. نوع ديگري از كم خوني ارثي تالاسمي است تالاسمي زماني بروز

مي كند كه بدن ژن هاي ويژه اي را از دست مي دهد و يا ژن هاي غيرطبيعي مختلف از والدين

به كودك ارث مي رسد كه به نحوه توليد هموگلوبين تأثير منفي مي گذارند. ?) كم خوني آپلاستيك

نوع نادري از كم خوني است و زماني بروم مي كند كه بدن به اندازه كافي گلبول قرمزتلويد

نمي كند. از آن جا كه اين امر بر

گلبول هاي سفيد نيز تأثير مي گذارد، از اين خطر

بالاي بروز عفونت ها و خونريزي هاي غيرقابل توقف مي شود. اين حالت دلايل مختلفي

دارد كه عبارتند از:

الف روش هاي درماني سرطان ها (پرتودرماني و شيمي درماني

ب قرار گرفتن در معرض مواد شيميايي سمي (مانند مواد مورد استفاده در

برخي حشره كش ها، رنگ و پاك كننده ها و شوينده هاي خانگي

پ برخي داروها (مانند داروهاي مخصوص درمان روماتيسم مفصلي )

ث) عفونت هاي ويروسي كه بر تراكم استخواني تأثير مي گذارند.

نوع درمان بستگي به ميزان حاد بودن كم خوني دارد. اين بيماري را مي توان با

تعويض خون مصرف دارو و يا پيوند مغز استخوان درمان كرد. كم خوني براي پيشرفت

در بدن به گذرزمان احتياج دارد. در آغاز ممكن است هيچ علايمي بروز نكند و يا علايم

بيماري بسيارخفيف باشد، اماب ا پيشرفت بيماري مي توان شاهد علايمي ون خستگي

ضعف عدم توانايي در كار و تحصيل كاهش دماي بدن پريدگي رنگ پوست

ضربان قلب سريع كوتاهي تنفس ها، درد سينه سرگيجه تحريك پذيري كرخي و سردي

دست ها و پاها و سردرد بود.تشخيص اين بيماري با انجام يك آزمايش خون امكان پذير

است در صورت مثبت بودن جواب آزمايش و ابتلا به كم خوني انجام آزمايشات ديگري نيز

براي تشخيص نوع آن ضروري است انتخاب نوع درمان آم خوني بستگي به علت بروز

آن دارد. براي مثال نحوه درمان كم خوني گلبول هاي داسي شكل با نحوه درمان كم خوني

ناشي از رژيم غذايي فاقدآهن يا فوليك اسيد متفاوت است از اين رو براي كشف بهترين

روش معالجه بايد به متخصص مربوطه مراجعه كرد.

راه هاي پيشگيري و كنترل كم خوني فقر آهن:

در سال هاي اخير براي برطرف ساختن مشكل كم خوني آهن دو روش از جمله غني

سازي مواد غذايي (افزودن آهن به برخي از مواد غذايي) و آهن ياري (كه عبارتست از

توزيع مكمل هاي آهن بين افراد مانند تجويز قرص و قطره آهن بين مادران و كودكان)

توصيه شده است. بايد توجه داشت كه

جگر، گوشت و بويژه گوشت گاو، زرده تخم

مرغ، سبزيجات، برگ سبز تره، ميوه هاي خشك شده (برگه ها و بخصوص برگه

زردآلو)، لوبيا چشم بلبلي، نخود خشك شده و دانه هاي روغني مثل پسته، بادام، فندق

و.. مهم ترين منابع غذايي حاوي آهن مي باشند كه مي توان براي برطرف كردن فقر

آهن آنها را مورد استفاده قرار داد.

اختلال دوقطبي

اختلال دوقطبي (اختلال شيدايي _ افسردگي چيست و چگونه درمان مي شود؟

شرح بيماري

اختلال دوقطبي اختلال شيدايي _ افسردگي عبارت است از اختلالي كه در آن خلق بيمار دچار

نوسانات شديدي مي شود، و ارتباطي بين خلق بيمار و آنچه كه واقعاًدر زندگي بيمار رخ مي دهد

وجود ندارد. سير بيماري بدين نحو است كه به طور يك در ميان ولي نامنظم يك مدت فرد

دچار سرخوشي و فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري زياد بدون توجيه است (شيدايي و

به دنبال آن دچار افسردگي شديد مي شود، و اين سيكل به همين منوال ادامه پيدا مي كند. در

بين شيدايي و افسردگي دوره اي از رفتار طبيعي ممكن است كوتاه باشد يا حتي چند

سال طول بكشد) وجود دارد. علايم شايع شيدايي

افزايش انرژي سرخوردگي و نئشگي در بيمار

بيمار صبح زودتر و زودتر از خواب برمي خيزد (در مواردي بيمار ممكن است حتي 4-3

روزنخوابد(

حواس بيمار خيلي زود از يك كار پرت مي شود و بسيار بي قرار است امكان دارد

اين مسأله باعث كاهش بازده كاري شود). فرد پروژه هاي جديد را با اشتياق فراوان آغاز

مي كند، ولي ندرتاً آنها را به پايان مي برد.

امكان دارد بيمار شروع به ولخرجي كند.

امكان دارد بيمار شريك هاي جنسي متعدد اختيار كند.

بيمار اغلب تحريك پذير است و دچار حملات عصبانيت مي شود.

صحبت كردن بيمار سريع خشن و غيرمنطقي مي شود.

امكان دارد بيمار فكر كند كه توانايي هاي خيلي زيادي دارد( خود بزرگ بيني

امكان دارد بيمار غذا خوردن را فراموش كند و وزن وي كم و خستگي بر وي عارض شود.

امكان دارد بيمار به يك باور نادرست و غيرقابل تغيير از اهميت و بزرگي خود برسد و فكر

كند كه مي تواند كارهاي خطرناك انجام دهد. افسردگي

امكان دارد بيمار به طور فزاينده اي گوشه نشيني اختيار كند؛ خوابش مختل شود؛ و صبح ها

دير از رختخواب بر خيزد.

امكان دارد بيمار دراتاقش بماند، و از رو به رو شدن با دنياي بيرون واهمه داشته باشد؛

يا

در واقع عزت نفس نداشته باشد.

غفلت از رسيدگي به خود

كاهش ميل جنسي

كاهش سرعت صحبت كردن و كند شدن حركات

افزايش تصورات در مورد وجود مشكلاتي كه واقعاً وجود ندارند.

نگراني بيش از حد در مورد بيماريهايي كه واقعاً وجود ندارند. علل

ناشناخته است عوامل زيست شناختي رواني و ارثي همگي ممكن است نقش داشته باشند.

امكان دارد استرس زياد يا مرگ يكي از نزديكان باعث ظهور ناگهاني شيدايي يا

افسردگي شود. عوامل افزايش دهنده خطر

سابقة خانوادگي اين اختلال پيشگيري

هيچ داروي خاصي براي پيشگيري از آن وجود ندارد. عواقب مورد انتظار

ممكن است بتوان اين اختلال را با درمان دراز مدت كه باعث كاهش دفعات و

شدت حملات شيدايي و افسردگي مي شود، تا حد زيادي كنترل كرد و سلامت فرد را به حد

نزديك به طبيعي رساند. بسياري از مديران دانشمندان و افراد سرشناس دچار

اين اختلال بوده اند. عوارض احتمالي

عود بيماري به خصوص با قطع دارو

از دست دادن شغل بروز مشكلات در زندگي مشترك

عدم رو به بهبود گذاشتن اختلال

خودكشي درمان

اصول كلي

گرفتن شرح حال و انجام معاينه توسط پزشكان گاهي روانپزشك

روان درماني يا مشاوره همراه با درمان دارويي بهترين نتايج را در بر دارد.

براي مواردي كه علايم شديد هستند، ممكن است لازم باشد بيمار در بيمارستان يا مركز

درماني بستري شود.

امكان دارد در مورد بيماراني كه به دارو جواب نمي دهند، از شوك ECT) استفاده شود.

رژيم دارويي بايد دقيقاً رعايت شود. ضمناً بايد به طور منظم به پزشك معالج مراجعه شود تا

اثربخشي درمان و اثرات جانبي احتمالي مورد بررسي قرار گيرند.

هيچگاه وقتي احساس كرديد حالتان بهتر شده است دارو را قطع نكنيد. اين كار

ممكن است باعث عود بيماري شود كه شايد به دارو خوب جواب ندهد.

با كمك مشاوره مي توانيد روشهاي كنار آمدن با اين اختلال را فراگيريد. اعضاي خانواده بايد

بتوانند علايم پيش درآمد وقوع حمله را بشناسند و چگونگي كمك به فرد بيمار را فرا بگيرند.

داروها پزشك شما ممكن است ليتيم والپروييك اسيد، يا كاربامازپين تگرتول تجويز كند.

براي علايم شديدتر ممكن است تجويز يك داروي ضد روان پريشي ضروري باشد.

فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي روزانه خود را

حتي اگر تمايل نداريد، ادامه دهيد.

رژيم غذايي

يك رژيم طبيعي و متعادل داشته باشيد، حتي اگر اشتها نداريد. امكان دارد مكمل ويتامين ها و

مواد معدني لازم باشد. پزشكتان ممكن است به شما توصيه كند كه از مصرف كافئين پرهيز

كنيد، زيرا كافئين يك مادة تحريك كننده است

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟ اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان

داراي علايم افسردگي يا سرخوشي هستيد.

اگر فكر خودكشي به سرتان زده است يا احساس نااميدي مي كنيد.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

ندوكارديت

بيماري آندوكارديت چيست، چه عللي دارد و

چگونه درمان مي شود؟

شرح بيماري

آندوكارديت عبارت است از يك عفونت غير مسري كه عضله قلب دريچه هاي قلب و

آندوكارديوم پوشش داخلي حفرات يا دريچه هاي قلب را درگير مي سازد. علايم شايع

علايم زودهنگام

خستگي و ضعف

تب لرز و تعريق زياد، خصوصاً در شب

كاهش وزن

دردهاي مبهم

وجود صداي غير طبيعي در قلب علايم دير هنگام

لرز شديد و تب بالا

تنگي نفس در هنگام فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تورم پاها و شكم

تند يا نامنظم شدن ضربان قلب علل

باكتري ها يا قارچ هايي كه وارد خون مي شوند و دريچه ها و پوشش داخلي قلب را در

كساني كه قبلاً آسيب قلبي به قسمت عوامل خطر در زير مراجعه كنيد)داشته اند عفوني مي كنند.

باكتري ها يا قارچ ها به دريچه ها، عضله و پوشش داخلي قلب آسيب وارد مي آورند يا

آسيبي كه از قبل وجود داشته است را تشديد مي كنند. عوامل تشديد كننده بيماري

تب رماتيسمي

بيماري مادرزادي قلب

پس از وارد آمدن آسيب به دريچه هاي قلب خطر آندوكارديت در اثر عوامل زير بيشتر

مي شود: _ حاملگي _ تزريق مواد آلوده به داخل جريان خون مثلاً همراه با تزريق وريدي مواد

مخدر _ سوء در مصرف الكل _ استفاده از داروهاي سركوب كننده ايمني _ وجود

دريچه مصنوعي در قلب پيشگيري

اگر دريچه قلبتان آسيب ديده است يا صداي غير طبيعي در قلب شما شنيده مي شود:

پيش از انجام هر گونه اقدام پزشكي كه امكان ورود باكتري ها به خون در طي آن وجود دارد

به پزشك يا دندانپزشك اطلاع دهيد و آنتي بيوتيك مناسب جهت پيشگيري از بروز

آندوكارديت دريافت كنيد. اين مسأله به خصوص بايد قبل از كارهاي دندانپزشكي زايمان و

جراحي در دستگاه ادراري يا گوارش مدنظر قرار گيرد.

هيچ گاه الكل ننوشيد.

قبل از حامله شدن با پزشك خود مشورت كنيد.

مواد مخدر تزريقي مصرف نكنيد. عواقب مورد انتظار

معمولاً با تشخيص و درمان زودهنگام قابل معالجه است امابهبود ممكن است هفته ها

طول بكشد. اگر درمان به تأخير افتد، عملكرد قلب كاهش يافته و نارسايي احتقاني قلب و

مرگ رخ خواهد داد. عوارض احتمالي

تشكيل لخته هاي خوني كه ممكن است به مغز، كليه ها، يا احشاي شكمي بروند و باعث بروز

عفونت آبسه يا سكته مغزي شوند. اختلالات ريتم قلب

(شايعترين آن فيبريلاسيون دهليزي است درمان اصول

كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است عبارت باشند از: شمارش سلول هاي خون و كشت خون نوار

قلب عكس برداري از قلب و ريه ها با اشعه ايكس و اكوكارديوگرام

- هدف درمان ريشه كني ميكروب ها با دارو، و

فراهم آوردن مراقبت هاي حمايتي براي رفع علايم است

- بستري شدن در بيمارستان در مرحله حاد بيماري زماني كه وضعيت بيمار با ثبات شد،

بعضي از

بيماران را مي توان از بيمارستان ترخيص كرد و ادامه مراقبت از آنها را در

منزل پي گرفت

- جراحي براي تعويض دريچه عفوني شده در بعضي از بيماران

- اگر دريچه قلبتان آسيب ديده است قبل از هر اقدام پزشكي مشكل خود را به پزشك يا

دندانپزشك اطلاع دهيد. در برخي از موقعيت ها، نياز به استفاده از

آنتي بيوتيك براي پيشگيري از آندوكارديت وجود خواهد داشت

-پس از رهايي از آندوكاريت مرتب زير نظر پزشك باشيد تا از عود

بيماري پيشگيري شود.

-هميشه دست بند يا گردن آويز مخصوص كه نشان دهنده مشكل پزشكي شما باشد

همراه داشته باشيد. در كيف پول خود روي يك كارت فهرست آنتي بيوتيك هاي مورد نياز

براي مصرف پيش از كارهاي دندانپزشكي و پزشكي را يادداشت كنيد. داروها

مصرف آنتي بيوتيك به مدت چندين هفته براي مبارزه با عفونت غالباً

آنتي بيوتيك به صورت تزريقي مصرف مي شود. فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري تا زمان بهبودي كامل در رختخواب استراحت كنيد.

زماني كه در رختخواب استراحت مي كنيد، پاهاي خود را مرتب خم و راست كنيد تا از

تشكيل لخته در سياهرگ هاي عمقي پا پيشگيري شود.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را در

صورتي كه وضعيت جسمي تان اجازه دهد از سر بگيريد. رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود. درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آندوكارديت را داريد.

اگر يكي از موارد زير به هنگام درمان يا پس از آن رخ دهد:

_ افزايش وزن بدن بدون اينكه رژيم غذايي تغيير كرده باشد.

_ وجود خون در ادرار

_ تنگي نفس يا درد قفسه سينه

_ ضعف يا فلج ناگهاني در عضلات صورت تنه يا اندام ها

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

آنافيلاكسي

آنافيلاكسي (شوك آلرژيك چه بيماري است و چگونه درمان مي شود؟

شرح بيماري

آنافيلاكسي (شوك آلرژيك عبارت است از يك پاسخ آلرژيك شديد به داروها و بسياري از

مواد آلرژي زاي ديگر كه زندگي فرد را به خطر مي اندازد. آن دسته از

واكنش هاي آلرژيكي كه تقريباً بلافاصله رخ مي دهند معمولاً شديدترين هستند. علايم شايع

امكان دارد علايم زير در عرض چند ثانيه يا چند دقيقه پس از مواجهه با

ماده اي كه به آن آلرژي شديدي داريد رخ دهند:

حالت سوزن سوزن شدن يا كرختي اطراف دهان

عطسه

سرفه يا خس خس

تورم صورت و دست ها

احساس اضطراب

نبض ضعيف و سريع

دل پيچه در ناحيه معده استفراغ و اسهال

خارش در تمام بدن و اغلب همراه با كهير

اشك ريزش

احساس گرفتگي در سينه مشكل در نفس كشيدن

تورم يا خارش در دهان يا گلو

تپش قلب

غش

از دست دادن هوشياري

علل خوردن يا تزريق ماده اي كه به آن حساس هستيد. پاسخ آلرژيكي كه براي خنثي كردن يا

خلاص شدن از شر اين ماده از سوي بدن داده مي شود خود منجر به بروز يك نوع واكنش بسيار

بيش از حد عادي شده كه گاهي زندگي را نيز در معرض خطر قرار مي دهد.

آن چيزهايي كه بيشتر باعث بروز اين گونه واكنش مي شوند عبارتند از:

انواع داروها، به خصوص پني سيلين تزريق دارو با خطر بيشتري همراه است تا قرص و

كپسول يا قطره

گزش يا نيش حشرات مثل انواع زنبور، مورچه هاي گزنده و برخي عنكبوت ها

واكسن ها

گرده گياهان

موادي كه در بعضي از انواع عكس برداري تزريق مي شوند.

غذاها، به خصوص تخم مرغ باقلا، لوبيا، غذاهاي دريايي و ميوه ها

عوامل تشديد كننده بيماري سابقه آلرژي خفيف به چيزهايي كه در بالا ذكر شد.

سابقه اگزما، تب يونجه يا آسم پيشگيري

اگر سابقه آلرژي داريد:

پيش از پذيرفتن هرگونه دارو، مطلب را به پزشك يا دندانپزشك گوشزد كنيد. پيش از

اينكه تزريقي براي شما انجام شود، از ماهيت آن مطلع شويد.

هميشه و در همه جا يك كيت آنافيلاكسي به همراه داشته باشيد. مطمئن شويد

كه خانواده تان طريقه استفاده از كيت را بلدند تا وقتي واكنش در شما بروز كرد بتوانند از

آن استفاده كنند.

اگر به گزش حشرات آلرژي داريد، به هنگام بيرون رفتن لباس هاي محافظتي بپوشيد.

هميشه يك دست بند يا گردن آويز مخصوص داشته باشيد كه روي آن آلرژي شما

مشخص باشد.

هميشه پس از تزريق هرگونه دارو، تا 15 دقيقه در مطب پزشك بمانيد.

هرگونه علامت آلرژي را فوراً اطلاع دهيد.

يكي از روش هايي را كه مي توانيد مدنظر قرار دهيد عبارت است از

تزريق ماده اي كه به آن حساسيت داريد به روشي مخصوص و

تدريجي به طوري كه حساسيت شما به تدريج برطرف شود (نام ديگر

اين روش حساسيت زدايي است ) عواقب مورد انتظار

با درمان فوري و به موقع كاملاً بهبود مي يابيد. عوارض احتمالي

در صورت عدم درمان فوري و به موقع امكان دارد آنافيلاكسي منجر به شوك ايست قلبي و

مرگ شود. درمان

اصول كلي

اگر علايم آنافيلاكسي را در فردي مشاهده كرديد و ديديد كه تنفس وي متوقف شد: _

اورژانس را خبر كنيد يا به فرد ديگري بگوييد اين كار را انجام دهد. (اگر

اين اتفاق براي يك كودك افتاده است قبل از خبر كردن اورژانس اقدامات احيا را به مدت يك

دقيقه انجام دهيد.) _ فوراً تنفس دهان به دهان را آغاز كنيد. _ اگر قلب ضربان ندارد، ماساژ

قلبي بدهيد. _ تا زماني كه كمك نرسيده است عمليات احيا را ادامه دهيد.

هر گاه دارويي را مصرف مي كنيد، نسبت به امكان بروز واكنش آلرژيك هوشيار باشيد و

آمادگي اين را داشته باشيد كه به محض بروز علايم اقدامات لازم را انجام دهيد. اگر قبلاً دچار

واكنش آلرژيك شديد شده ايد، هميشه كيت آنافيلاكسي همراه داشته باشيد.

درمان طولاني مدت مستلزم حساسيت زدايي است داروها

تزريق اپي نفرين آدرنالين تنها درمان فوري مؤثر است

داروهايي مثل آمينوفيلين كورتيزون يا آنتي هيستامين ها، كه پس از

آدرنالين تزريق مي شوند، جلوي بازگشت علايم حاد را مي گيرند. فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري به محض بهبود علايم حمله فعاليت در زمان ابتلا

به اين

بيماري هاي عادي خود را از سر بگيريد. اما اگر علايم دوباره برگشتند، بايد 24

ساعت تحت نظر باشيد. رژيم غذايي

از خوردن غذاهايي كه به آنها آلرژي داريد خودداري كنيد. درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آنافيلاكسي را بروز داده ايد.

اين يك اورژانس است فوراً درخواست كمك اورژانس نماييد.

اگر دچارعلايم جديد و نامنتظره بروز كرده اند. داروهاي مورد استفاده در

درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

اختلال خلقي فصلي

اختلال خلقي فصلي چيست و چگونه درمان مي شود؟

شرح بيماري

اختلال خلقي فصلي تغيير فصلي خلق كه در طي فصل زمستان بروز كرده و با آمدن بهار

برطرف مي گردد. علايم اين عارضه معمولاً در ماه شهريور كه روزها

شروع به كوتاه شدن مي كنند آغاز شده در طي زمستان تا ماه اسفند كه روزها

دوباره شروع به بلند شدن مي كنند ادامه مي يابد. روشنايي نقش مهمي در ايجاد و نيز

درمان اين اختلال دارد. اين عارضه هم در بزرگسالان و هم در كودكان بروز كرده و در

خانم ها شايعتر است در موارد نادر، اين اختلال فصلي خلق در ماه هاي تابستان بروز كرده و

ممكن است ناشي از عدم تحمل گرما باشد. علايم شايع

علايم زير در آغاز زمستان بروز مي كنند:

افسردگي

خستگي

سستي و تنبلي

افزايش اشتها (به خصوص نسبت به كربوهيدرات ها)

افزايش وزن

تحريك پذيري

نياز بيشتر به خواب

احساس شادي كمتر

تمايل كمتر براي شركت در فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي اجتماعي اختلال در

تطبيق دادن خود با زندگي در اثر تغييرات فوق علل

غده پينه آل يكي از اعضاي تنظيم گر بدن در مغز، هورموني به نام ملاتونين ترشح مي كند

كه مي تواند اثر منفي بر روي خلق داشته باشد. در محيط روشن در طي روز)

ميزان ترشح ملاتونين بسيار اندك است حداكثر ميزان ترشح آن در شب و بين ساعت هاي 3-

2 صبح است در فصل زمستان كه طول مدت شب در آن طولاني تر

است ترشح ملاتونين افزايش يافته و بنابراين سطح آن در بدن نيز افزايش مي يابد.

روشن بودن چراغ در حد معمول شب ها در منزل يا دفتر كار براي خنثي كردن يا اثر

فصل زمستان ناكافي است

عوامل تشديد كننده بيماري

موقعيت جغرافيايي افراد ساكن در

عرض هاي جغرافيايي شمالي كره زمين نسبت به اين اختلال مستعدترند.)

وجود ساير بيماري هاي منجر به افسردگي پيشگيري

هيچ اقدام خاصي براي پيشگيري از اين اختلال شناخته نشده است عواقب موردانتظار

با تشخيص و درمان صحيح علايم اين اختلال را مي توان به حداقل رساند. عوارض احتمالي

تداوم علايم در طول زندگي و ايجاد اختلال در زندگي درمان

اصول كلي

تشخيص اين اختلال ممكن است مشكل باشد زيرا ساير انواع افسردگي نيز

ممكن است همين علايم را داشته باشند.

- آزمايش هاي خون براي رد ساير اختلالات طبي احتمالي ممكن است انجام شود.

تشخيص اين اختلال معمولاً نياز به يك بررسي سه ساله تغييرات خلقي دارد؛

چنانچه اين تغييرات خلقي در پاييز شروع شده و با آمدن بهار فروكش نمايند اين تشخيص تأييد

مي گردد.

- علايم خفيف ممكن است با

اقدامات ساده زير قابل برطرف شدن باشند: پرده هاي اتاق را كنار

بزنيد؛ در كنار پنجره بنشينيد و به طور مكرر به بيرون نگاه كنيد. در روزهاي ابري از

چراغ هاي پرنور استفاده كنيد. تغييرات خلقي خود را به طور روزانه ثبت كنيد تا

هرگونه تغيير خلقي يا الگوي خلقي بعداً قابل ارزيابي باشد. خود را منزوي نكنيد

(به ملاقات دوستان رفته از نمايشگاه ها ديدن كنيد و...). به پيشنهادهاي ذكرشده در قسمت

«فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري » توجه كنيد.

- ساير درمان ها در اين زمينه هنوز مراحل تكاملي خود را طي مي كنند، ولي اساس آنها را

معمولاً طولاني كردن روز به طور مصنوعي با روش هاي مختلف يا

نوردرماني تشكيل مي دهد. مدت و شدت درمان ممكن است در افراد مختلف متفاوت باشد و

تعيين آن بايد با همفكري شما و تيم پزشكي شما صورت گيرد.

اگرچه اين منابع روشنايي به صورت تجاري در دسترس قرار دارند، توصيه مي شود كه بدون

دستور پزشك از آنها استفاده نشود. نمونه هايي از اين درمان ها به شرح زير است 1 _

روزي يك ساعت صبح و عصر زير يك چراغ بسيار پرنور (معادل لامپ هاي 10100

وات يا بيشتر) بنشينيد. واژه لوكس LUX) كه معادل لاتين واژه روشنايي light) در

انگليسي است واحد اندازه گيري براي نوردرماني است 2 _ از

يك كلاه آفتاب گردان داراي چراغ هاي كوچك روشن شونده با باتري كه روشنايي را مستقيماً بر

روي چشم ها مي اندازد استفاده كنيد.

- در برخي بيماران نوردرماني مؤثر نبوده و ممكن است انواع ديگر درمان نظير

دارودرماني يا روان درماني لازم گردد.

داروها

داروهاي ضدافسردگي در بيماراني كه به ساير درمان ها پاسخ نمي دهند ممكن است تجويز

گردد.

فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري در حد توان و انرژي خود به فعاليت در زمان ابتلا به اين

بيماري بپردازيد. فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري فيزيكي تقريباً

هميشه براي اختلالات خلقي اثر درماني دارد.

تا آنجا كه ممكن است در محيط باز قرار گيريد به خصوص در روشنايي اول صبح

در فصل زمستان به مناطق گرمسير مسافرت نماييد.

رژيم غذايي

از يك رژيم طبيعي متعادل براي حفظ سلامتي مطلوب استفاده كنيد. درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم اختلال خلقي فصلي باشيد.

اگر علايم با وجود درمان ادامه يافته يا تشديد شوند.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

آفت دهان

علل آفت دهان چيست و چگونه درمان مي شود؟

توضيح كلي

آفت دهان عبارت است از زخم هاي دردناكي كه در مخاط دهان به وچود مي آيند.

آفت دهان سرطاني نيست آفت دهان ممكن است با عفونت هرپسي ناشي از ويروس تب خال

اشتباه گرفته شود. اين نوع زخم مي تواند در هر دو جنس رخ دهد، اما در زنان شايع تر است علايم شايع

زخم در دهان با خصوصيات زير:

كوچك بسيار دردناك و كم عمق هستند و توسط يك غشاي خاكستري پوشيده شده اند.

حاشيه آنها توسط يك هاله قرمز پررنگ احاطه شده است

اين زخم ها

مي توانند روي لب ها، لثه ها، داخل گونه ها، زبان كام و گلو ظاهر شوند.

به هنگام حمله آفت معمولاً 3-2 زخم به وجود مي آيند، اما ظهور يك باره 15-10 زخم با

هم ديگر خيلي بعيد نيست

زخم ها ممكن است در 3-2 روز اول بسيار دردناك باشند به نحوي كه فرد موقع خوردن يا

صحبت كردن دچار ناراحتي مي شوند.

گاهي قبل از بروز زخم براي 24 ساعت احساس مورمور يا سوزش وجود دارد. علل

علت دقيق آن ناشناخته است اما علل زير محتمل تر به نظر مي رسند:

استرس عاطفي يا جسماني اضطراب يا ناراحتي و عصبي بودن پيش از عادت ماهانه

آسيب به مخاط دهان در اثر خشن بودن دندان هاي مصنوعي غذاي داغ مسواك زدن يا كار

دندانپزشكي

آزردگي و تحريك ناشي از غذاهايي مثل شكلات غذاهاي ترش و اسيدي سركه

غذاهاي دودي ، آجيل ها يا چيس هاي نمك زده شده

عفونت هاي ويروسي عوامل افزايش دهنده خطر

كار دندانپزشكي اخير. پيشگيري

دندان هاي خود را روزانه حداقل دوبار مسواك بزنيد و مرتباً از نخ دندان استفاده كنيد تا

تميزي و سلامتي دهان و دندان ها حفظ شود.

حتي المقدور سعي كنيد استرس نداشته باشيد.

از تماس نزديك با افراد دچار عفونت خودداري كنيد.

دقت كنيد كه آفت بيشتر بعد از خوردن چه نوع غذايي رخ مي دهد. از

خوردن غذاهايي كه به نظر باعث آغاز حمله مي شوند خودداري كنيد. عواقب مورد انتظار

اكثر زخم هاي آفتي بدون برجاي گذاشتن جوشگاه در عرض 2 هفته خوب مي شوند.

حملات مكرر آفت شايع هستند. آفت ممكن است به صورت يك زخم حداكثر 3-2 بار در سال تا

بروز بدون وقفه چندين زخم در سال رخ دهد. عوارض احتمالي

در موارد شديد كه خوردن و آشاميدن سخت مي شود امكان دارد بدن كم آب شود. درمان

اصول كلي

امكان دارد توصيه به كشت زخم شود تا بتوان آفت را از زخم هرپسي افتراق داد، يا احياناً اگر

عفونت باكتريايي ثانويه وجود داشته باشد آن را تشخيص داد.

دهان را روزانه 3 بار يا بيشتر با محلول نمك نصف قاشق چايخوري نمك در حدود

يك ليوان آب حل شود) شستشو دهيد، البته به شرط اين كه خيلي دردناك نباشد.

زخم ها را مرتباً با كمك گوش پاك كن يا چيزي شبيه آن كه آغشته به پراكسيدهيدروژن 2% باشد

پاك كنيد.

اگر آفت در اثر خشن بودن دندان بريس يا دندان مصنوعي ايجاد شده باشد،

به دندانپزشك مراجعه كنيد. تا زماني كه اين نوع مشكلات برطرف نشود

آفت دهان خوب نمي شود. داروها

بي حس كننده هاي موضعي براي تخفيف درد

خمير حاوي يك مشتق استروييد به همراه تريامسينولون استونايد. اگر

به محض شروع زخم ماليده شود، مي تواند از بروز درد جلوگيري كند.

دارويي كه براي حمله قبلي آفت تجويز شده است را نگاه داريد. در صورت بروز مجدد آفت

بلافاصله آن را مصرف كنيد. درمان هر چقدر زودتر آغاز شود، آفت خفيف تر خواهد بود. فعاليت

محدوديتي براي آن وجود ندارد. رژيم غذايي

محدوديتي براي آن وجود ندارد، مگر پرهيز از غذاهايي كه آفت را بدتر مي كنند.

به هنگام بهبود آفت هر چقدر مي توانيد مايعات زيادتر

بنوشيد و

يك رژيم غذايي متعادل داشته باشيد.

براي كم كردن درد، مايعات را با ني بنوشيد. مواد غذايي كه كمتر باعث درد مي شوند عبارتند

از: شير، ژلاتين مايع ماست و بستني در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد؟

اگر درجه حرارت بدن به 9/38 درجه سانتيگراد يا بالاتر برسد.

- اگر علي رغم درمان آفت در عرض 3 روز رو به بهبود نگذارد.

- اگر درد غير قابل تحمل باشد و با درمان تخفيف نيابد.

- اگر كودكي كه دهانش آفت مي زند وزن ك

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

آرتريت

آرتريت مرتبط با پسوريازيس چه علايم و عللي دارد و چگونه درمان مي شود؟

شرح بيماري

آرتريت مرتبط با پسوريازيس التهاب مفاصل مجاور ضايعات پوستي و ناخني پسوريازيس

هر يك از مفاصل بدن ممكن است درگير شوند، ولي عمدتاً مفاصل انگشتان و

مهره هاي كمري و گردني مبتلا مي شوند. اين اختلال معمولاً خفيف بوده و بيشتر بين سنين

35-30 سال شروع شده و در سراسر زندگي به طور متناوب ادامه مي يابد. علايم شايع

درد، تورم محدوديت حركت احساس درد هنگام لمس و گرمي مفاصل مبتلا

پوسته ريزي پوست

ناخن هاي چاله دار، برجسته و زرد رنگ

خستگي و تب (گاهي علل

استعداد ابتلا به آرتريت مرتبط با پسوريازيس ممكن است ارثي باشد.

واكنش ايمني نسبت به يك عفونت استرپتوكوكي

ناشناخته (علت اين اختلال معمولاً ناشناخته است

صدمات جسمي يا روحي به ندرت عوامل افزايش دهنده خطر

عفونت هاي استرپتوكوكي به ندرت

سابقه خانوادگي آرتريت روماتوييد يا پسوريازيس پيشگيري

اقدام فوري براي درمان آنتي بيوتيكي عفونت هاي استرپتوكوكي عواقب مورد انتظار

اين اختلال در حال حاضر غير قابل علاج محسوب مي گردد.

مشخصه اين بيماري دوره هاي مكرر فروكش و شعله ور شدن به طور حاد است

البته علايم بيماري با درمان قابل تسكين يا كنترل بوده و موارد معدودي از بهبود خودبه خود

بيماري در مقالات پزشكي گزارش شده است تحقيقات علمي درباره علل و

درمان اين بيماري ادامه داشته و اين اميد وجود دارد كه درمان هايي مؤثرتر و در

نهايت علاج بخش عرضه گردد. عوارض احتمالي

پيشرفت به سوي آرتريت مزمن و ناتواني شديد در حركت ممكن است رخ دهد (به ندرت . درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش هاي خون از نظر عامل روماتوييد و

پادتن هاي ضد هسته ANA) ، و راديوگرافي مفاصل باشد. هدف درماني عبارتست:

از كنترل ضايعات پوستي و التهاب مفصلي

بي حركت كردن مفاصل مبتلا با آتل ممكن است انجام شود.

براي تخفيف درد مفصلي از گرم كردن مفصل استفاده كنيد. براي اين منظور استفاده از

آب داغ جريان هاي گردابي لامپ هاي گرمايي امواج ماوراء صورت يا

دياترمي همگي مؤثرند.

برنامه ريزي دوره هاي منظم آفتاب گرفتن در حد متوسط كمك كننده است اگر

گرم كردن مفاصل باعث تسكين درد نشد، كمپرس سرد را امتحان كنيد.

اشعه درماني PUVA)تاباندن اشعه ماوراءبنفش پر شدت پس از تجويز داروي پسوراني

براي ضايعات پوستي مؤثر است داروها

براي ناراحتي خفيف استفاده از داروهاي بدون نسخه نظير آسپيرين ممكن است كافي باشد.

براي كاهش التهاب مفصلي از داروهاي ضدالتهابي غيراستروييدي

تزريق كورتون به داخل مفاصل مبتلا (گاهي و داروهاي سركوبگر دستگاه ايمني نظير

متوتركسات ممكن است استفاده شود.

فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري در طي دوره شعله وري بيماري استراحت نماييد و پس از

آن فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي خود را به تدريج از سر بگيريد.

سعي كنيد فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي بيرون از خانه در تماس با آفتاب را

افزايش دهيد. رژيم غذايي

رژيم خاصي نياز نيست درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم آرتريت مرتبط با پسوريازيس باشيد.

اگر دچارعلايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با

عوارض جانبي همراه باشند.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

آفتاب زدگي

آفتاب زدگي (حساسيت به نور آفتاب چيست و چگونه درمان مي شود؟

شرح بيماري

آفتاب زدگي عبارت است از واكنش به مواجهه بيش از حد با آفتاب پوست در

بخش هايي كه بيشتر در معرض آفتاب است درگير مي شود. علايم شايع

بثور قرمز پوست گاهي همراه با تاول هاي كوچك در نواحي مواجهه يافته با آفتاب

لكه هاي پوسته ريزي كننده

تب

خستگي يا گيجي

قرمزي پوست علل

آفتاب زدگي بيشتر در فصول گرم كه اشعه فرابنفش قوي تر است رخ مي دهد. مواجهه با

آفتاب محرك آن است و معمولاً همراه با آفتاب سوختگي است

در افرادي كه داروهايي مصرف مي كنند كه باعث حساسيت به نور مي شوند )

افزايش حساسيت به اشعه فرابنفش ، به ويژه محتمل است شايع ترين داروها عبارتند از

آنتي بيوتيك هاي تتراسايكلين مدرهاي تيازيدي داروهاي گوگرددار و قرص هاي ضد

بارداري خوراكي داروهاي موضعي و مواد شيميايي نيز مي توانند واكنش ايجاد كنند)

فنوتيازين ها، سولفوناميدها، قطران زغال پسورالن ها(.

برخي از مواد آرايشي از جمله رژ لب عطر و صابون ها نيز مي توانند

يك واكنش حساس به نور ايجاد كنند. عوامل تشديد كننده بيماري

عفونت زمينه اي

سابقه آفتاب زدگي

اختلالات متابوليك مثل ديابت شيرين يا بيماري تيروييد

استفاده از داروهاي سركوبگر ايمني با داروهاي ذكر شده در فهرست علل

اختلالات طبي مثل لوپوس اريتماتوي ديسكوييد، لوپوس اريتماتوي سيستميك و يا پورفيري پيشگيري

اگر سابقه آفتاب زدگي داريد، در صورت امكان دور از آفتاب بمانيد.

در صورت مواجهه با آفتاب از لوسيون هاي ضد آفتاب با قدرت محافظتي 15 يا بالاتر

استفاده كنيد و لباس هاي محافظ بپوشيد. عواقب مورد انتظار

در صورتي كه دور از آفتاب بمانيد، علايم را مي توان با درمان كنترل كرد. بهبودي تا

يك هفته طول مي كشد. عوارض احتمالي

عود بثور و ساير علايم در صورت مواجهه با آفتاب حتي به مدت كوتاه به ويژه در بهار و

تابستان درمان

اصول كلي

هرگونه علت زمينه اي مثل داروها، مواد آرايشي يا اختلالات طبي را معلوم كنيد.

آزمون لكه نوري را مي توان براي شناسايي علل آلرژي به نور به كار برد.

در طول ساعات اوج اشعه فرابنفش 10 صبح تا 2 بعد از ظهر) از آفتاب دور بمانيد.

اگر بايد به در اوج آفتاق به فضاي باز برويد، لباس هاي محافظ بپوشيد و از كرم هاي ضد

آفتاب در دسترس استفاده كنيد. داروها

كلروكين قبل از مواجهه با آفتاب براي پيشگيري عود علايم ممكن است توصيه گردد.

استروئيدهاي التهابي ممكن است براي كاهش التهاب تجويز شوند. فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري جز براي اجتناب از مواجهه طولاني مدت با آفتاب

محدوديتي لازم نيست رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد. براي پيشگيري از دهيدراتاسيون كم آبي ،

مايعات فراوان بنوشيد. درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علامت آفتاب زدگي را داشته باشيد.

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در

درمان ممكن است عوارض جانبي داشته باشند.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

ويتيليگو (پيسي يا برص)

علت پيدايش ويتيليگو (پيسي يا برص) چيست و چگونه درمان مي شود؟

پيسي يا برص يا ويتيليگو يك بيماري پوستي است كه در آن لك هاي سفيد رنگ به دليل

از دست رفتن رنگدانه پوست بوجود مي آيند، اين ضايعات در هر جايي از بدن ممكن

است ديده شوند. معمولاً در هر دو طرف بدن بطور قرينه لك هاي متعدد سفيد و شيري

رنگ ديده مي شود. شايع ترين مناطق درگيري پوستي عبارتند از: صورت، لب ها،

دست ها، بازوها، پاها و نواحي تناسلي. چه كساني به پيسي مبتلا مي شوند؟

از هر صد نفر، يك يا دو نفر به اين بيماري مبتلا مي شوند. حدود نيمي از افرادي كه به

اين بيماري دچار مي شوند، قبل از بيست سالگي علايم آن را در خود خواهند يافت.

حدود يك پنجم از مبتلايان نيز يكي از افراد خانواده شان به اين بيماري مبتلا بوده اند.

بيشتر كساني كه پيسي دارند، از نظر سلامتي عمومي در وضعيت خوبي بسر مي برند. رنگ پوست چطور بوجود مي آيد؟

ملانين، رنگدانه اي است كه عامل تعيين كننده

رنگ پوست، مو و چشم هاي ما مي باشد و

توسط سلول هايي به نام ملانوسيت (سلول هاي رنگدانه ساز) توليد مي شود. اگر اين

سول ها از بين بروند و يا نتوانند رنگدانه ملانين را توليد كنند، رنگ پوست روشن تر

شده و يا بطور كلي سفيد مي شود. دليل پيدايش پيسي چيست؟

پيدايش پيسي نتيجه از بين رفتن سلول هاي رنگدانه ساز پوست است كه دليل آن ناشناخته

است. ولي چهار تئوري اصلي دراين زمينه وجود دارد:

1- سلول هاي عصبي كه بطور غيرطبيعي فعال شده اند ممكن است با توليد مواد سمي به

سلول هاي رنگدانه ساز آسيب برسانند.

2- سيستم ايمني بدن ممكن است در موقع دفاع از بدن در مقابل يك ماده خارجي،

رنگدانه پوست را نيز از بين ببرد.

3- سلول هاي رنگدانه ساز ممكن است عامل از بين رفتن خودشان باشند. يعني زماني

كه رنگدانه در حال ساخته شدن است، مواد زايدي نيز در كنار آن توليد مي شوند كه

سمي بوده و قادر به از بين بردن خود سلول ها است.

4- وجود يك نقص ارثي موجب حساس شدن سلول هاي رنگدانه ساز به آسيب و در

نتيجه از بين رفتن آنها مي شود. پيسي چگونه پيشرفت مي كند؟

وسعت، دوره و شدت از دست رفتن رنگدانه در اشخاص مختلف متفاوت است. افرادي

كه پوست روشني دارند معمولاٌ در تابستان متوجه تفاوت رنگ مابين نواحي مبتلا و

ساير نقاط سالم پوست كه برنزه شده اند، مي شوند. پيسي در افراد با پوست تيره بسيار

واضح تر از روشن پوستان است در موارد شديد ممكن است رنگدانه در همه جاي

پوست از بين برود و پوست يكسره سفيد شود. هيچ راهي براي پيش گويي اين كه هر

فرد چقدر رنگدانه از دست خواهد داد و يا اينكه بيماري وي چقدر طول خواهد كشيد

وجود ندارد.

يك لك پيسي به صورت ناحيه اي به رنگ سفيد شيري رنگ ديده مي شود. با اين حال

ميزان تخريب رنگدانه در هر لك مي تواند با ساير لك ها متفاوت باشد. در يك لك ممكن

است سايه هاي مختلفي وجود داشته باشد و نيز يك ناحيه تيره تر، نواحي سفيد شده را

احاطه كرده باشد.

پيسي اغلب با از دست رفتن ناگهاني رنگدانه در يك نقطه از پوست شروع مي شود. اين

فرآيند مي تواند ادامه يابد و يا به دلايل ناشناخته، خود به خود متوقف شود. دوره هاي از

دست رفتن رنگدانه و متعاقب آن ثابت ماندن رنگ لك و دوباره از دست رفتن رنگدانه

به طور مدوام تكرار مي شوند.

بازگشت خودبه خودي رنگ به لك هاي سفيد شده خيلي به ندرت اتفاق مي افتد. بعضي از

بيماران كه تصور مي كنند بيماريشان خوب شده، در واقع تمام رنگدانه پوست خود را

از دست داده و پوستشان يك دست سفيد شده است. گرچه رنگ پوست اين افراد يك

دست سفيد شده ولي آنها باز هم به پيسي مبتلا هستند. آيا درمان قطعي براي پيسي وجود دارد؟

تحقيقات فراواني در مورد اين بيماري و روشهاي درماني آن در حال انجام است و اين

اميد وجود دارد كه درمانهاي جديدي كشف و ابداع شوند. در حال حاضر دليل اصلي

پيدايش پيسي ناشناخته است و اگرچه راههاي مختلف درماني متفاوتي (در مانهاي سنتي

يا گياهي) براي آن وجود دارد، ولي روش درماني مؤثري كه باعث بهبود همه بيماران

شود، هنوز شناسايي نشده است. پيسي چگونه درمان مي شود؟

گاهي بهترين درمان براي پيسي اين است كه اصلاً هيچ درماني انجام نشود. در افرادي

كه پوست روشني دارند اجتناب از برنزه

شدن پوست طبيعي بدن، مانع از پيدايش تضاد

رنگ و در نتيجه مخفي ماندن لك هاي پيسي خواهد شد. پوست سفيد مناطق مبتلا به اين

بيماري هيچگونه دفاعي در برابر نور خورشيد ندارند. اين نواحي خيلي به راحتي دچار

آفتاب سوختگي مي شوند. روي تمام نواحي مبتلا به ويتيليگو كه توسط لباس پوشانيده

نمي شوند بايد يك ضد آفتاب مناسب با SPF حداقل برابر 15 ماليده شود و براي

جلوگيري از آفتاب سوختگي، از قرار گرفتن در معرض خورشيد در ساعات حداكثر

تابش (10 صبح تا 4 عصر) خودداري شود.

پنهان كردن لك هاي پيسي توسط كرم پودر، فرآورده هاي برنزه كننده (كه بدون نياز به

نور آفتاب پوست را برنزه مي كنند) يا ساير رنگ ها، كاري آسان و بي خطر است كه

سبب مي شود اين بيماري كمتر به چشم بيايد. امروزه مواد آرايشي مقاوم در برابر

شستشو (واترپروف) كه تقريباٌ با تمام انواع رنگ پوست قابل انطباق هستند، در

فروشگاه هاي عرضه محصولات بهداشتي آرايشي وجود دارند. مهارت در استفاده از

اين مواد به تدريج به دست مي آيد و افراد به خوبي قادر خواهند بود پوست ناحيه مبتلا را

به رنگ اطراف درآورند. اين رنگها به تدريج از روي پوست محو مي شوند و بنابراين

نياز به تكرار دارند. شيرها و كرم هاي برنزه كننده محتوي يك ماده شيميايي به نام «دي

هيدروكسي استون» كه براي رنگين كردن پوست نيازي به وجود ملانوسيت ها ندارند.

رنگ ناشي از اين فرآورده ها هم به تدريج محو مي شوند، زيرا با هر بار ريزش

سلول هاي مرده از روي پوست، بخشي از اين رنگ نيز با آنها از پوست جدا مي شود.

هيچ يك از اين روش هايي كه نام برده شد

بيماري را درمان نمي كنند ولي مي توانند

موجب بهبود ظاهر شخص شوند. خالكوبي پوست در نواحي كوچك ممكن است مفيد

باشد.

اگر از ضد آفتاب ها و رنگدانه هاي پوشاننده كاري بر نيايد، پزشك شما ممكن است

درمان ديگري را به شما پيشنهاد كند. اين درمان مي تواند شامل بازگرداندن طبيعي و يا

از بين بردن باقي مانده رنگدانه باشد. هيچيك از روش هاي بازگرداندن رنگدانه درمان

كامل و دايمي محسوب نمي شود. بازگرداندن رنگدانه

كورتون موضعي: داروهاي موضعي حاوي كورتون ممكن است در بازگرداندن رنگدانه

به نواحي كوچك مبتلا به پيسي مؤثر باشند. اين داروها بايد همزمان با ساير درمان ها

به كار برده شوند مصرف طولاني اين داروها مي تواند موجب نازك شدن پوست و حتي

پيدايش ترك هاي پوستي در بعضي نواحي شوند. بنابراين استفاده از آنها بايد حتماً تحت

نظارت متخصص پوست باشد.

پووا PUVA: در اين روش درمان، دارويي به نام پسورالن به بيمار داده مي شود، اين

ماده شيميايي پوست را نسبت به نور خورشيد بسيار حساس مي كند. سپس پوست، تحت

تابش نوع خاصي از نور ماوراء بنفش به نام UVA قرار مي گيرد. دستگاه هاي درماني

ويژه اي براي اين نوع درمان لازم هستند كه همه جا در دسترس نمي باشند. در صورت

عدم دسترسي به اين دستگاه ها، مي توان از نور آفتاب كه داراي UVA مي باشد استفاده

كرد. البته امكان تنظيم دقيق مقدار اشعه تابيده شده در صورت استفاده از نور آفتاب

وجود ندارد و لذا خطر سوختگي پوست در اين روش بيشتر است. وقتي پيسي خيلي

محدود است، پسورالن را مي توان بر روي پوست مبتلا ماليده و سپس بيمار را در

معرض تابش UVA قرار داد.

با اين حال معمولاً پسورالن را به صورت

قرص خوراكي به بيمار مي دهند در اين

روش درماني بين 50 تا 70 درصد شانس برگشتن رنگدانه به پوست صورت، بدن،

بازوها، ران و ساق پاها وجود دارد. دست ها و پاها خيلي كم به اين نوع درمان پاسخ

مي دهند. معمولاٌ حداقل يك دوره درمان يك ساله به صورت 1 تا 3 بار در هفته لازم

است. پووا فقط بايد توسط متخصص پوست و تحت شرايط كنترل شده صورت گيرد.

عوارض جانبي پووا شامل واكنش هاي مشابه آفتاب سوختگي هستند. در صورت

استفاده طولاني مدت، بر روي پوست كك مك بوجود آمده و پوست مستعد ابتلا به

سرطان مي شود.

از آنجا كه انواع پسورالن موجب افزايش حساسيت چشم نسبت به نور خورشيد

مي شوند، استفاده از عينك هاي آفتابي محافظ در برابر UVA از شروع درمان تا

غروب آفتاب در همان روز ضرورت تام دارد. دليل محافظت از چشم ها، پيشگيري از

ابتلاء زودرس به آب مرواريد است معمولاً ازPUVA براي بچه هاي زير دوازده سال،

زنان باردار يا شيرده و يا افراد مبتلا به بعضي از بيماري هاي خاص استفاده نمي شود.

اشعه ماوراءبنفش: طيف بسيار محدودي از اشعه ماوراء بنفش B قدرت تحريك

سلول هاي رنگدانه ساز را داشته و در درمان پيسي مفيد مي باشد. اين طيف اشعه تنها

توسط لامپ هاي مخصوص و يا سيستم ليزر توليد مي گردد. عوارض اين روش بسيار

كم بوده و در بچه ها نيز قابل استفاده است.

پيوند پوست: انتقال پوست از نواحي طبيعي به نواحي سفيد شده فقط در موارد تعداد

محدودي از بيماران مبتلا به پيسي امكان پذير مي باشد. معمولاً اين روش موجب

بازگشت كامل رنگ به نواحي مبتلا نمي شود. از بين بردن رنگدانه باقي مانده:

در بعضي از بيماران

كه بيماري پيسي وسعت زيادي پيدا كرده است، عملي ترين روش

درمان، رنگ زدايي از نواحي طبيعي پوست و يكدست كردن رنگ آن است. در اين

روش از يك ماده شيميايي به نام"roquinone Monobenzylether Of Hy" يا از اشعه

ليزر استفاده مي شود. اين روش درمان حدود يك سال به طول مي انجامد. معمولاًاز بين

رفتن رنگ پوست در اين روش دايمي و برگشت ناپذير است. لذا بيماران بايد اكيداً از

تماس با نور آفتاب اجتناب نمايند. پيسي در كودكان چگونه درمان مي شود؟

معمولاً در كودكان از روش هاي درمان شديد و تهاجمي استفاده نمي شود. در بيماران

خردسال استفاده از ضدآفتاب و پوشانيدن لك ها با مواد رنگ كننده بهترين درمان است.

كورتون هاي موضعي را هم با احتياط زياد مي توان بكار برد. از «پووا» معمولاً تا سن

12 سالگي استفاده نمي شود، اما در اين دوره سني نوعي از اشعه ماوراءبنفش به نام

ماوراءبنفش B با طيف باريك نتايج قابل قبولي در درمان پيسي داشته است. براي پيشگيري از گسترش يا عود پيسي چه مي توان كرد؟

از آنجايي كه علت اين بيماري شناخته نشده است، راه مؤثري براي پيشگيري از آن

وجود ندارد. نقش استرس هاي روحي در ايجا يا تشديد بيماري قطعاً مشخص نشده است.

اگر چه بعضي از بيماران دوره هاي شدت بيماري را به اين استرس ها ارتباط مي دهند.

در برخي بيماران هرگونه آسيب پوست (سوختگي، زخم، خراشيدگي، ضربه هاي

مكرر) موجب پيدايش لك هاي پيسي در محل آسيب مي شود. اين دسته از بيمارن بايد در

مراقبت از پوست خود دقت بيشتري نمايند. نقش غذا در بروز بيماري مشخص نيست و

در حال حاضر هيچ محدوديت غذايي خاصي به بيماران توصيه نمي شود.

منبع: مركز آموزش و پژوهش بيماريهاي پوست و

جذام

آنوريسم Aneurysm)

آنوريسم Aneurysm) چيست و چگونه درمان مي شود؟

شرح بيماري

آنوريسم عبارت است از بزرگ شدن يا بيرون زدگي ديواره يك سرخرگ در اثر

ضعف ديواره سرخرگ آنوريسم اغلب پس از حمله قلبي رخ مي دهد و معمولاً در آئورت

(سرخرگ بزرگي كه از قلب منشاء گرفته و در سينه و شكم به سمت پايين حركت مي كند) يا

سرخرگ هايي كه مغز، پاها، يا ديواره قلب را تغذيه مي كنند، ايجاد مي شود. علايم شايع

آنوريسم در قفسه صدري باعث درد قفسه صدري گردن كمر، و شكم مي شود. درد

ممكن است ناگهاني و تيز باشد.

آنوريسم در شكم باعث درد در كمر (گاهي شديد)، بي اشتهايي و كاهش وزن و وجود

يك توده ضربان دار در شكم مي شود.

آنوريسم در يك سرخرگ در پا باعث نرسيدن خون به قدر كافي به نقاط مختلف پا مي شود. در

نتيجه پا دچار ضعف و رنگ پريدگي مي شود، يا اينكه متورم شده رنگ آن به آبي تغيير

مي كند. امكان دارد يك توده ضربان دار در ناحيه كشالة ران يا پشت زانو وجود داشته باشد.

وجود آنوريسم در يك سرخرگ مغزي باعث سردرد (اغلب ضربان دار)، ضعف فلج يا

كرختي درد پشت چشم تغيير بينايي يا نابينايي نسبي و مساوي نبودن اندازه مردمك ها

مي شود.

وجود آنوريسم در عضله قلب باعث نامنظم شدن ضربان قلب و

علايم نارسايي احتقاني قلب مي شود. علل

شايع ترين علت افزايش فشارخون است كه سرخرگ را ضعيف مي كند.

آترواسكلروز (تصلب شرايين

ضعف مادرزادي سرخرگ به خصوص در مورد آنوريسم هاي سرخرگ هايي كه به مغز

مي روند.

عفونت آئورت در اثر بيماري سيفليس نادر است .

صدمه فيزيكي عوامل تشديد كننده بيماري

سن بيشتر از 60 سال

سابقه حمله قلبي

فشارخون بالا

سيگاركشيدن

چاقي

سابقه خانوادگي تصلب شرايين

پلي آرتريت گرهي يك نوع بيماري كه طي آن التهاب سرخرگ هاي كوچك و متوسط رخ مي دهد)

آندوكارديت باكتريال عفونت سطح داخلي قلب پيشگيري

ترك سيگار

ورزش منظم

تغذيه كافي و رژيم كم چربي

در صورت وجود سيفليس درمان زودهنگام

رعايت برنامه درماني كنترل فشارخون

كاهش استرس عواقب مورد انتظار

اغلب به كمك جراحي درمان پذير است در جراحي رگ مصنوعي به جاي آن قسمت از

رگ كه آنوريسم دارد گذاشته مي شود. جراحي در مورد آنوريسم قلبي مي تواند باعث بر

طرف شدن نامنظمي هاي ضرباني شود و عمر را طولاني تر كند. گاهي آنوريسم عود مي كند. عوارض احتمالي

سكته مغزي

پاره شدن آنوريسم علايم بسته به مكان آنوريسم عبارتند از: سردرد شديد، درد شديد و تند و

تيز در قفسه صدري شكم يا پا، از دست دادن هوشياري اگر پارگي درمان نشود مي تواند

به مرگ بيانجامد. درمان

اصول كلي

تشخيص زودهنگام و درمان قبل از اينكه آنوريسم پاره شود ضروري است

بررسي ها عبارتند از: آزمايش خون از لحاظ انعقادي نوار قلب آنژيوگرافي ساير

عكس برداري ها، سي تي اسكن

يا سونوگرافي

جراحي براي جايگزين كردن رگ دچار آنوريسم يا بستن آنوريسم

آنوريسم مغزي نياز به جراحي اورژانس دارد. جراحي براي ساير انواع آنوريسم را

مي توان در ميزان مناسب انجام داد.

پس از جراحي اندازه گيري فشارخون و كنترل فشارخون را جدي گرفته و ياد بگيريد. داروها

داروهاي ضدانعقادي براي جلوگيري از تشكيل لخته و داروهاي ضددرد، پس از

جراحي تجويز مي شوند.

امكان دارد براي جلوگيري از عفونت آنتي بيوتيك تجويز شود. فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري قبل از جراحي از فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

سنگين يا فشارآوردن به خود اجتناب كنيد. بعد از جراحي به تدريج فعاليت در زمان ابتلا به

اين بيماري هاي عادي خود را از سر گيريد. رژيم غذايي

قبل از جراحي غذاي پرفيبر مصرف نماييد تا از زور

زدن به هنگام اجابت مزاج اجتناب كنيد. بعد از جراحي رژيم خاصي توصيه نمي شود. درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آنوريسم را داريد، به خصوص وجود

يك توده ضربان دار در شكم يا پا، يا درد قفسه صدري يا شكمي اين يك اورژانس است

كمك بخواهيد و تا زمان رسيدن آمبولانس در تخت استراحت كنيد.

اگر حمله قبلي داشته ايد و بعد از آن دچار نامنظمي ضربان قلب يا

علايم نارسايي احتقاني قلب شده ايد.

اگر پس از جراحي هر كدام از علايم دوباره رخ دهد.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

آميبياز (اسهال خوني آميبي)

درباره آميبياز (اسهال خوني آميبي) توضيح دهيد.

شرح بيماري

آميبياز (اسهال خوني آميبي) عبارت است از يك عفونت انگلي روده بزرگ و گاهي كبد.

اسهال آميبي در تمام دنيا وجود دارد اما در كشورهاي در حال توسعه شايع تر است

بسياري از افراد، خصوصاً كساني كه در آب و هواي معتدل زندگي مي كنند، اين انگل را دارند

بدون اين كه علامتي داشته باشند. علايم وقتي ظاهر مي شوند كه انگل بافت روده بزرگ را مورد

تهاجم قرار دهد. علايم ممكن است خيلي مبهم باشند. علايم شايع

گاهي هيچ علامتي وجود ندارد.

اسهال متناوب همراه با اجابت مزاج بد بو. در مراحل اوليه غالباً قبل از اسهال يبوست وجود

دارد.

گاز و نفخ شكم

دل پيچه و حساسيت شكم به لمس

تب

گاهي مخاط و خون در اجابت مزاج

خستگي

دردهاي عضلاني اگر كبد گرفتار شده باشد:

درد در ناحيه كبد و سمت راست شكم

گاهي زرد شدن چشم ها و پوست

لرز شديد

كاهش وزن علل

يك انگل ميكروسكپي به نام آنتاموبا هيستوليتيكا ، كه توسط پشه سوسك حمام و

تماس مستقيم با دستمال يا غذاي آلوده به مدفوع انتقال مي يابد. شايع ترين منابع عفونت عبارتند

از:

آلودگي در افرادي كه با غذا سروكار دارند.

معيوب بودن لوله كشي هتل يا كارخانه

سبزيجات يا ميوه هاي خامي كه با كود انساني پرورش يافته اند يا در

آب آلوده شسته شده اند. عوامل افزايش دهنده

خطر محيط زندگي شلوغ و غيربهداشتي

مسافرت به مناطق با زيرساخت هاي بهداشتي نامطلوب

زندگي در مؤسسات نگهداري مختلف مثل خانه سالمندان و غيره پيشگيري

دستان خود را به طور مرتب بشوييد، خصوصاً قبل از غذا خوردن اگر در منطقه اي هستيد

كه غذا و آب ممكن است در آنجا آلوده باشد، اقدامات زير ضروري هستند: _ آب آشاميدني را 5

دقيقه بجوشانيد. _ براي مسواك كردن و شستن دندان ها از آب شير استفاده نكنيد و مراقب باشيد

هنگام حمام كردن آب قورت ندهيد. _ از خوردن ميوه با پوست يا سبزيجات ماهي يا

صدف خام يا هرگونه محصول لبني مشكوك بستني شير، كره و غير) خودداري كنيد. عواقب مورد انتظار

در اكثر موارد بدن عارضه اسهال آميبي در عرض 3 هفته با درمان خوب مي شود. در

مواردي كه فرد به صورت حامل بيماري در آمده است هيچ علامتي ممكن است وجود

نداشته باشد. در موارد شديد، امكان دارد اسهال خوني شديد بروز كند كه نياز به درمان در

بيمارستان وجود دارد. عوارض احتمالي

پريتونيت (التهاب پرده صفاق كه سطح حفره شكم را مي پوشاند).

هپاتيت يا آبسه كبد

آبسه ريه

عفونت پرده دور قلب

آبسه مغز درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است عبارت باشند از آزمايش مدفوع و خون سي تي اسكن در موارد

شك به گرفتاري كبد و در صورت لزوم نمونه برداري

در مورد بهداشت شخصي بسيار مراقب باشيد. مرتب حمام كنيد و پس از اجابت مزاج و قبل از

دست زدن به غذا يا مواد غذايي دستان خود را با آب گرم و صابون بشوييد.

در مواردي كه آبسه كبد وجود دارد، جراحي ممكن است ضروري باشد. داروها

امكان دارد مترونيدازول يا يدوكينول يا هر دو)، پارومومايسين يا ديلوكسانيد تجويز

شوند.

امكان دارد جايگزيني مايعات از دست رفته براي درمان اختلال آب و الكتروليت به وجود

آمده در اثر اسهال ضروري باشد. فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري به هنگام حمله حاد اسهال در رختخواب استراحت كنيد. فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را وقتي آغاز كنيد كه تب رفع شود و اسهال رو

به بهبود گذارد. رژيم غذايي

رژيم غذايي شامل غذاهاي نرم و تدريجاً از سر گرفتن رژيم غذايي عادي درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم اسهال آميبي را داريد.

اگر يكي از موارد زير هنگام درمان رخ دهد:

_ دل پيچه بيش از 24 ساعت طول بكشد.

_ اسهال يا خون در اجابت مزاج بيشتر شود.

_ استفراغ آغاز شود.

_ درد در ناحيه كبد آغاز شود يا زردي به وجود آيد(زردي پوست يا چشم ها)

_ بثور پوستي ظاهر شود.

_ تحريك پذيري يا سردرد شديد رخ دهد.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

آمفيزم

آمفيزم چيست و چگونه درمان

مي شود؟

شرح بيماري

آمفيزم عبارت است از يك بيماري مزمن ريه كه طي آن كيسه هاي هوايي حبابچه ها) در

ريه بيش از اندازه گشاد مي شوند و در نتيجه

خاصيت ارتجاعي رشته هايي كه كيسه هاي هوايي را به هنگام تنفس باز و بسته مي كنند از

بين مي رود. اين بيماري معمولاً در بزرگسالان و بين سنين 75-55 سال رخ مي دهد و در

مردان شايع تر از زنان است علايم شايع

غالباً در مراحل اوليه علامتي وجود ندارد.

تنگي نفس كه شدت آن تدريجاً طي سال ها زياد مي شود.

عفونت هاي راجعه گاهگاهي در ريه ها يا لوله هاي نايژه اي

بزرگ شدن قفسه سينه و شبيه شدن آن به بشكه علل

علت اصلي ناشناخته است اما عوامل مؤثر عبارتند از:

سيگار كشيدن براي سال هاي متمادي

آلودگي هوا

آلتهاب كيسه هاي هوايي در ريه ها

كمبود ارثي آلفا _ 1 _ آنتي تريپسين عوامل تشديد كننده بيماري

مشاغلي كه نيازمند تنفس مخصوص و با زور هستند مثل شيشه گري يا نواختن يك ساز

بادي موسيقي

بروز عفونت هاي مكرر تنفسي كه باعث كاهش عملكرد بافت ريه مي شود.

آلرژي يا سابقه خانوادگي آلرژي

سابقه آسم يا برونشيت پيشگيري

سيگار نكشيدن

از بودن در جاهايي كه آلودگي هوا زياد است خودداري كنيد.

ورزش در حد متوسط و در هواي تميز انجام دهيد.

از بروز آنفلوآنزا و ذات الريه با زدن واكسن هاي مربوطه جلوگيري كنيد.

از تماس با بيماراني كه دچار عفونت تنفسي هستند خودداري كنيد.

در صورت بروز عفونت ريه به پزشك مراجعه كنيد. پزشك ممكن است آنتي بيوتيك تجويز كند. عواقب مورد انتظار

اين بيماري را نمي توان معالجه كرد، اما با كنترل علايم مي توان پيشرفت و

شدت گرفتن بيماري را به تأخير انداخت اگر چه آمفيزم اميد به زندگي را كاهش مي دهد،

بسياري از افراد سال ها با آن زندگي مي كنند. بدون درمان

عوارض بيماري ممكن است مرگبار باشند. عوارض احتمالي

مستعد بودن نسبت به بروز عفونت هاي ريه

بيماري انسدادي مزمن ريوي COPD)

نارسايي تنفسي يا روي هم خوابيدن ريه

نارسايي احتقاني قلب درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است شامل آزمايش خون و ساير بررسي هاي آزماشگاهي

عكس برداري با اشعه ايكس و آزمون هاي عملكرد ريه باشند.

- درمان با هدف كاهش علايم كند كردن پيشرفت بيماري و جلوگيري از بروز

عوارض صورت مي گيرد.

- نوعي درمان جديد براي درمان آمفيزم ناشي از كمبود ارثي آلفا _ 1 _ آنتي تريپسين بسيار

نويدبخش است

- سيگار را ترك كنيد. سيگار باعث پيشرفت بيماري مي شود حتي اگر درمان صورت گيرد.

- از استنشاق آلاينده هاي تنفسي خودداري كنيد.

- اگر در جايي كار مي كنيد كه آلودگي هوا زياد است با اقدامات مختلف سعي كنيد از قرار

گرفتن در معرض آلودگي اجتناب كنيد. در صورت لزوم شغل خود را عوض كنيد.

- به هنگام هشدار در مورد آلودگي هوا، در منزل بمانيد.

- سيستم تهويه مطبوع فيلتردار با كنترل رطوبت در منزل خود نصب كنيد.

- هر گونه آلرژي همراه آمفيزم بايد درمان شود تا از بدتر شدن آمفيزم جلوگيري شود.

- از قرار گرفتن در

معرض تغييرات ناگهاني دما يا رطوبت حرف زدن با صداي بلند،

خنديدن گريه كردن يا فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بدني شديد، در

صورتي كه باعث بروز حمله هاي سرفه شوند، خودداري كنيد.

- از رفتن به ارتفاعات كه هوا در آنجا رقيق است خودداري كنيد.

- دندان هاي خود را مرتب مسواك كنيد و نخ دندان بكشيد تا احتمال بروز عفونت در

دهان كم شود.

- انتهاي تخت خود را حدود 12-10 سانتي متر بالا بياوريد. اين كار كمك مي كند تا

ترشحات مخاطي در قسمت هاي تحتاتي ريه جمع نشوند.

- از افرادي كه سرفه مي كنند يا سرماخوردگي دارند دوري كنيد.

- ندرتاً ممكن است انجام پيوند ريه مدنظر قرار گيرد. داروها

آنتي بيوتيك براي مبارزه يا پيشگيري از عفونت هاي ثانويه

داروهاي گشاد كننده نايژه براي رفع اسپاسم لوله هاي نايژه اي

واكسن انفلوآنزا و واكسن ذات الريه

اكسيژن در مراحل انتهايي فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري محدود خواهد شد، اما

تا حدي كه قدرتتان اجازه مي دهد فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري خود را حفظ كنيد.

عدم فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري به مدت طولاني موجب بيشتر شدن ناتواني خواهد

شد. رژيم غذايي

روزانه حداقل 8 ليوان آب بنوشيد. اين كار باعث رقيق شدن ترشحات ريوي و آسان تر

شدن تخليه آنها با سرفه مي شود. درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آمفيزم را داريد.

اگر يكي از موارد زير پس از تشخيص رخ دهد:

_ تب

_ وجود خون در خلط

_ افزايش تنگي نفس يا تنگي نفس بدون سرفه يا به هنگام استراحت

_ درد قفسه سينه

_ زياد شدن غليظ شدن يا تغيير رنگ خلط علي رغم درمان

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

آندومتريوز

آندومتريوز چيست و چگونه درمان مي شود؟

شرح بيماري

آندومتريوز عبارت است از اختلالي كه در آن بافت مشابه پوشش داخلي رحم آندومتر) در

نقاطي غيرمعمول در قسمت پاييني شكم ظاهر شود. اين بافت ممكن است روي سطح تخمدان

پشت رحم و در حفره لگني روي ديواره روده و ندرتاً در نقاطي دورتر به وجود آيد.

آندومتريوز به چهار مرحله محدود، خفيف متوسط و شديد تقسيم مي شود كه بيانگر

محل قرارگيري و شدت اختلال هستند. اين اختلال مي تواند در هر سني از بلوغ تا

يائسگي رخ دهد اما در سنين 30-20 سالگي بيشتر ديده مي شود. علايم شايع

علايم زير ممكن است به طور ناگهاني ظاهر شوند يا طي چندين سال به وجود آيند:

درد لگني فزاينده به هنگام عادت ماهانه خصوصاً روزهاي آخر گاهي درد

لگني ممكن است در

هر زماني رخ دهد.

لكه بيني قبل از عادت ماهانه

گاهي وجود خون در ادرار يا مدفوع

كمردرد؛ درد همراه با انقباضات روده اي

نازايي علل

ناشناخته هستند، اما پزشكان نظريه زير را بيشتر از بقيه قبول دارند؛ معمولاً در

هنگام تخمك گذاري پوشش داخلي رحم آندومتر) ضخيم شده تا آماده كاشته شدن تخم لقاح

يافته باشد. اگر اين اتفاق نيافتد، بافت پوشش داخلي رحم كنده شده و در خونريزي

عادت ماهانه از بدن خارج مي شود و در بعضي از موارد، اين بافت تخريب شده تجمع يافته و از

راه لوله هاي رحمي به درون حفره لگن مي روند. بافت در اينجا آزادانه غوطه ور مي شود و خود

را به ساير بافت ها مي چسباند و در هر ماه رشد كرده و به ساير نقاط هم گسترش مي يابد.

رشد بافت آندومتر بر روي احشاي لگني ممكن است باعث چسبيدن احشاء به يكديگر شود و

به اين ترتيب درد و سايرعلايم ظاهر خواهند شد. عوامل تشديد كننده بيماري

خانم هايي كه حامله نمي شوند يا حاملگي را به تعويق مي اندازند.

سابقه خانوادگي آندومتريوز

تنگ يا بسته شدن گردن رحم مسير خروجي بافت تخريبي و خون( پيشگيري

اقدام خاصي براي پيشگيري نمي توان انجام داد. تنها مي توان با تشخيص زودهنگام و

درمان مناسب از گسترش آندومتريوز جلوگيري كرد. عواقب مورد انتظار

بدون درمان آندومتريوز تدريجاً شديد مي شود. اما پس از يائسگي به علت كاهش توليد

استروژن تدريجاً پسرفت مي كند. علايم

را مي توان با دارو تخفيف داد و گاهي اين بيماري با جراحي قابل معالجه است

در خانم هايي كه شدت بيماري در آنها زياد است موفقيت درمان كمتر است عوارض احتمالي

نازايي به علت كاشته شدن بافت در لوله هاي رحمي و تنگ شدن آنها

درد ناتوان كننده اما اين درد هيچگاه نشانه اي از تهديد زندگي نيست

مشكلات ادراري و اجابت مزاج

چسبندگي احشاي لگني

عود آندومتريوز پس از جراحي

وجود بافت كاشته شده روي تخمدان مي تواند باعث ايجاد كيست هاي بزرگ و

توده هاي لگني به نام آندومتريوما شود. درمان

اصول كلي

امكان دارد تشخيص اين اختلال دشوار و نيازمند معاينات مكرر يا

اقدامات جراحي تشخيصي مثل لاپاروسكوپي باشد. در لاپاروسكوپي با ايجاد منفذي از

روي شكم وسيله اي باريك كه نوك آن منبع نور قرار دارد به درون حفره شكم فرستاده شده و

احشاي شكمي و لگني بررسي مي شوند. عكس برداري از قست پاييني روده ها با اشعه ايكس

(همراه با تنقيه باريم براي بهتر ديدن روده ها) ممكن است در رسيدن به تشخيص كمك كننده باشد.

- درمان برحسب مرحله بيماري سن بيمار، و تصميم به بچه دار شدن يا نشدن متفاوت است

- اگر بچه مي خواهيد، هرچه زودتر به فكر حاملگي باشيد. حاملگي ممكن است بيماري را

مقداري تخفيف هم بدهد. توجه داشته باشيد

كه به تعويق انداختن حاملگي ممكن است به نازايي بيانجامد.

- به جاي تامپون از نوارهاي بهداشتي استفاده كنيد. تامپون ممكن است احتمال جريان پس گرد

خون و بافت تخريبي و ورود آن به حفره شكم و لگن را بيشتر كند.

- براي تخفيف درد از گرما استفاده كنيد. يك صفحه گرم كننده يا شيشه آب داغ را روي شكم يا

كمر قرار دهيد، يا حمام آب گرم بگيريد تا عضلات شل شوند و ناراحتي تخفيف يابد.

- امكان دارد براي حذف بافت كاشته شده از جراحي با

ليزر يا منعقد ساختن بافت با

جريان الكتريكي استفاده شود.

- جراحي براي برداشتن بافت هاي كاشته شده يا درآوردن رحم لوله هاي رحمي و تخمدان ها

در خانم هايي كه ديگر نمي خواهند حامله شوند. داروها

مي توان از داروهاي ضد التهابي غيراستروييدي براي رفع درد خفيف استفاده كرد.

امكان دارد داروهاي ضد درد قوي تري تجويز شوند.

داروهاي رايجي كه براي درمان آندومتريوز با مهار كار تخمدان تجويز مي شوند عبارتند از

قرص هاي جلوگيري از حاملگي داروهاي پروژستروني دانازول و هورمون آزاد

كننده گنادوترويين ها. فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري ورزش حتي راه رفتن درد را تخفيف داده و

سطح استروژن را كاهش مي دهد كه اين ممكن است باعث كند شدن رشد آندومتريوز شود.

پس از جراحي نياز است تا فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري مقداري محدود شود. رژيم غذايي

از خوردن كافئين اجتناب كنيد زيرا به نظر مي رسد درد را در بعضي از خانم ها بدتر كند. درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم آندومتريوز را داريد.

اگر يكي از موارد زير هنگام درمان رخ دهد:

_ درد غير قابل تحمل

_ خونريزي غيرمعمول يا زياد

- اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد داروهاي مورد استفاده در

درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

- اگر پس از درمان علايم مجدداً ظاهر شوند.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

اپي گلوتيت

اپي گلوتيت چيست و چگونه درمان مي شود؟

شرح بيماري

اپي گلوتيت عبارت است از يك عفونت ناگهاني و تهديدكننده زندگي دركودكان كه در

اپي گلوت روي مي دهد. اپي گلوت يك صفحه بافتي كوچك در عقب گلو است كه از

ورودي ناي مراقبت به عمل مي آورد. اپي گلوتيت مسري است و اغلب با خروسك كروپ

كه خطر كمتري دارد اشتباه مي شود. توجه داشته باشيد كه تورم اپي گلوت ممكن است در عرض

12 ساعت از شروع بيماري باعث بسته شدن كامل راه هوايي شود، بنابراين بيمار بايد فوراً

تحت درمان قرار گيرد. علايم شايع

صدا يا گريه خفه و گرفته در خروسك صدا يا گريه خشن تر است

سرفه در حد كم در خروسك سرفه زياد و شبيه پارس سگ است).

گلو درد

تب

خشونت صدا

آبريزش از دهان به علت مشكل در بلع بزاق

مشكل تنفسي فزاينده

دم پر سروصدا، جيغ مانند و با فركانس بالا

بنفش شدن پوست و بستر ناخن ها

كودك سر خود را ممكن است در وضعيت نامعمولي قرار دهد. كودك گردن خود را به عقب و

بدن خود را به جلو خم مي كند، زبانش را بيرون مي آورد و پره هاي بيني را تا حد امكان گشاد

مي كند. با اين كار كودك تلاش دارد تا هواي بيشتري را استنشاق كند. علل

عفونت اپي گلوت توسط باكتري معمولاً هموفيلوس آنفلوآنزا ،

پنوموكك يا استرپتوكك .

تورم اپي گلوت باعث بسته شدن ورودي ناي مي شود. عوامل تشديد كننده بيماري

وجود يك بيماري كه مقاومت بدن را كاهش داده باشد.

محيط زندگي شلوغ يا غيربهداشتي پيشگيري

اگر كودكتان قبلاً مبتلا به اپي گلوتيت شده است هرگونه عفونت تنفسي را جدي بگيريد و

براي درمان تحت نظارت مراجعه كنيد.

كودك بايد واكسن هموفيلوس آنفلوآنزا را بزند. عواقب مورد انتظار

بهبود كامل در صورت تشخيص و درمان زودهنگام عوارض احتمالي

ذات الريه مننژيت عفونت مفصل عفونت و التهاب پرده دور قلب يا سلوليت

(عفونت بافت عمقي زير پوست

بدون درمان امكان دارد مسير هوايي كاملاً مسدود شود و كودك ممكن است در عرض چند

ساعت فوت كند. درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است شامل كشت خون كشت گلو، و ساير

اقداماتي كه تحت كنترل دقيق انجام مي گيرند تا از بروز عوارض جلوگيري شود باشد.

- اگر مشكوك به اپي گلوتيت هستيد هرگز سعي نكنيد ته گلوي كودك را نگاه كنيد.

- كودك را به جاي خواباندن بنشانيد.

- كودك را تا رسيدن به بيمارستان آرام و بي حركت نگاه داريد. اضطراب و

ترس بچه باعث بدتر شدن مشكلات تنفسي مي شود.

- بستري كردن كودك براي دادن اكسيژن و انجام ساير اقدامات مراقبتي ويژه

- جراحي براي باز كردن راهي به ناي يا قرار دادن لوله اي در ناي براي اينكه كودك بتواند

تنفس كند. راهي كه به ناي باز شده است يا لوله اي كه در ناي قرار داده شده است در عرض 3-

1 روز بسته يا درآورده مي شود.

- پس از ترخيص از بيمارستان شب ها در اتاق كودك يك دستگاه بخور توليد

هواي مرطوب خنك بگذاريد. اين كار را 3-2 هفته ادامه دهيد. ضمناً دستگاه بايد روزانه تميز

شود. داروها

آنتي بيوتيك براي كنترل عفونت آنتي بيوتيك بايد حداقل 10 روز ادامه يابد.

داروهاي كورتيزوني براي كاهش التهاب

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا وقتي كه تمام علايم برطرف نشده باشند، استراحت در رختخواب ضروري است

سپس كودك مي تواند به تدريج فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هايش را از سر گيرد. رژيم غذايي

تا زماني كه كودك دوباره قادر به بلع باشد بايد تنها از مايعات معمولاً سرم استفاده شود.

پس از ترخيص از بيمارستان كودك را تشويق كنيد كه مايعات بيشتر بنوشد.

رژيم غذايي كودك در اين هنگام به حالت عادي برمي گردد. درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر كودكتان علايم اپي گلوتيت را دارد. خصوصاً اگر كودك مشكل تنفسي داشته باشد،

اورژانس را خبر كنيد.

اگر كودك شما قبلاً مبتلا به اپي گلوتيت شده است و هم اكنون علايم عفونت تنفسي دارد.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

نقش ورزش در ترميم غضروف

نقش ورزش در ترميم غضروف صدمه ديده چيست؟

ورزش ملايم ازاحتمال پوكي استخوان در قسمت زانو در افراد مبتلا به صدمات

غضروفي مي كاهد.

هدف اينگونه ورزشها كنترل بهتر عصب عضلاني و

تقويت عضلات بنظر مي رسد

غضروف زانو را مي سازد و تحليل آن نشانه تغييرات ساختماني در پوكي استخوان

زانوست.

گرچه ورزش ملايم علائم راتخفيف مي دهد ، بسياري از بيماران از آن پرهيز مي كنند

زيرا نگرانند بيشتر باعث تحليل غضروف شود.

در يك مطالعه جهار ماهه ، بيماراني كه در معرض خطر پوكي استخوان زانو قرار

داشتند برنامه ورزشي منظمي را دنبال كردند و نتايج افزايش محتواي

گليكوزآمينوگليكان (GAG) غضروف زانو را نشان دادند.اين ماده نقش مهمي در

ويژگي هاي ارتجاعي غضروف دارد.

تغيير ميزان GAG نشان مي دهد غضروف انسان به فشار فيزيولوژيك بطريقي

مشابه با استخوان و عضله پاسخ مي دهد.

بهبود علائمي كه در بيماران دچار پوكي استخوان كه برنامه ورزشي منظمي را دنبال

كرده اند صورت مي گيرد در واقع نتيجه بهتر شدن وضعيت غضروف است بنابراين

در افرادي كه در معرض پوكي استخوان زانو قرار دارند و ورزش ملايم را در برنامه

خود دارند احتمالا علائمي همچون درد و خشكي بهبود مي يابند و طبق نتايج اين مطالعه

بهبود علائم به منزله بهتر شدن غضروف است.

جراحت هاي رايج ورزشي

جراحت هاي رايج ورزشي را چگونه پيش گيري و درمان كنيم.

7 تا از رايج ترين صدمات ورزشي عبارتند از:

1- پيچ خوردگي و رگ به رگ شدن قوزك پا

2- كشيدگي كشاله ي ران

3- تغيير شكل و كشيدگي عضلات پشت ران

4 -درد و ورم ساق پا

5- صدمات زانو (پارگي ACL)

6- صدمات زانو (سندرم كشكك زانو بر اثر تكرار حركت كشكك زانو در جهت

خلاف استخوان ران است)

7- آرنج تنيس بازان

به گزارش محيا نيوز براي اين كه متوجه شويد كه چگونه بايد براي پيش گيري و حتي

رفتار با اين صدمات برخورد كنيم و ياد بگيريد به جاي اين كه به قفسه ي داروهايتان

براي درمان اين صدمات مراجعه كنيد كمي به جلوتر نگاه كنيد اين مطالب را بخوانيد.

به گزارش محيا نيوز سه چهارم از رايج ترين آسيب هاي ورزشي; كشيدگي، پيچ

خوردگي و رگ به رگ شدن.

رگ به رگ شدن صدمه اي است كه به رباط ها وارد مي شود، نوارهاي سفتي كه در

مفاصل باعث ارتباط استخوان ها با يكديگر هستند. كشيدگي ناگهاني رباط ها باعث

پارگي يا تغيير شكل آن ها مي شود. كشيدگي و تغيير شكل صدمه اي است كه به رشته

هاي ماهيچه ها يا زردپي كه تكيه گاه ماهيچه ها به استخوان ها هستند وارد مي شود.

تغيير شكل، كشيدگي ماهيچه ناميده مي شود كه به علت كشيدگي بيش از حد ماهيچه يا

استفاده ي بيش از حد قدرت از ماهيچه است و باعث پارگي زردپي يا رشته هاي ماهي

چه اي مي شود. پزشك ورزشي در مينيسوتا و سخنگوي دانشكده ي پزشكي ورزش

در آمريكا مي گويد: «فكر كنيد كه واحدهاي رباط ها و زردپي هاي ماهيچه اي با هم

شبيه يك متر هستند.بافت ها به صورت نرمال بر اثر استرس دراز مي شوند و

طولشان زياد مي شود و به صورت نرمال به حالت اوليه برمي گردند مگر اين كه بيش

از حد توانشان كشيده شوند. جلوگيري از رايج ترين صدمات ورزشي

گاهي اوقات برخي صدمات ورزشي مافوق كنترل ما هستند اما برخي ديگر قابل كنترل

هستند. Rodert مي گويد: «گاهي در بعضي از صدمات خود ما هستيم كه مقصريم چون

براي آن فعاليت آمادگي

نداشته ايم او توصيه مي كند اگر هر روز فعاليت ورزشي داشته

باشيد برايتان 2 فايده دارد يكي اين كه از فعاليت ورزشي آخر هفته هايتان بيشتر لذت

مي بريد و ديگر اين كه از مزاياي سلامتي برخوردار مي شويد.

دكتر مارگارت نويسنده ي پزشكي ورزشي از دانشگاه پيرينستون مي گويد: «هر

فعاليت ورزشي بايد با نرمش و حركات آهسته و نرم شروع شود تا از آسيب هاي رايج

ورزشي جلوگيري شود» او اضافه مي كند كه اين آمادگي قبل از فعاليت باعث مي شود

كه خون بيشتري به سمت ماهيچه ها برود و باعث انعطاف پذيري بيشتر و كاهش

صدمات شود. بر اساس گقته او صدمات ناشي از فعاليت بيش از حد بسيار رايج و قابل

پيش گيري هستند او ادامه مي دهد: «زماني كه خسته مي شويد دست از فعاليت بكشيد.

ماهيچه هاي خسته مكانيسم دفاعي بدن را از بين برده و خطر صدمات را بالا مي برند.

اگر شما هنوز دچار صدمه نشده ايد مي توانيد هميشه آخر هفته ها براي فعاليت بيرون

برويد. معمولا صدمات رايج ورزشي ملايم هستند، فقط تعداد كمي از آسيب ها جدي

هستند. شما مي توانيد در مواجه با اين صدمات در خانه از روش therapy Price كه

در ادامه ي اين مطلب به توضيحش مي پردازيم استفاده كنيد، اما شما بايد توجه داشته

باشيد كه بعضي از آسيب ها ماه ها براي درمانشان وقت لازم است، حتي با بهترين

روش هاي درماني. اگر كشيدگي و رگ به رگ شدن شديد باشد ماهيچه هاي داخلي،

زردپي ها و رباط ها ممكن است به جراحي نياز داشته باشند. در اين

جا با چند نوع

رفتار با صدمات رايج ورزشي آشنا مي شويد. 1- پيچ خوردگي و رگ به رگ شدن قوزك پا

بيشتر ورزشكاران تا بحال رگ به رگ شدن و پيچ خوردگي قوزك پا را كه ناشي از

چرخش پا به سمت داخل است تجربه كرده اند. چرخش و كشيدگي يا پارگي رباط ها در

قسمت خارجي قوزك پا نسبتآ هفتگي هستند.

با يك پيچ خوردگي قوزك پا چه كار مي شود كرد؟ مهم ترين كار تمرين داشتن است

براي اين كه بتوانيم از كاهش انعطاف پذيري و قدرت و حتي صدمات مجدد جلوگيري

كنيم. شما مي توانيد از پزشكان يا فيزيوتراپيستتان در مورد چگونگي تمرينات سوال

كنيد.

وقتي كه شما دكتر را مي بينيد مهم است كه بگوييد اين آسيب و پيچ خوردگي در كجا

اتفاق افتاده است. پيچ خوردگي قسمت بالايي قوزك پا به صورت آرام آرام بهبود پيدا

مي كند و شايد بهتر باشد به وسيله پزشك از اين كه قسمت پاييني استخوان پا جدا شده

است و يا نه، مطمئن شويم.

يكي از راه هاي شناخت پيچ خوردگي قمست بالايي قوزك پا اين است كه اين نوع پيچ

خوردگي معمولا سبب مي شود قسمت بالاي قوزك پا نازك شود. 2-كشيدگي كشاله ي ران

تنه زدن و هول دادن پهلو به پهلو سبب كشيدگي ماهيچه ها ي ران كشاله ي ران مي

شود. پويستس مي گويد: «ورزش هايي مانند هاكي، فوتبال و بيسبال رايج ترين ورزش

هايي هستند كه در آن ها اين كشيدگي اتفاق مي افتد.»

كارهايي كه مي شود انجام داد، يخ گذاشتن، فشرده كردن و استراحت است. براي درمان

بيشتر كشيدگي هاي كشاله

ي ران اگر به صورت سريع به فعاليت ورزشي كامل

برگرديد باعث بدتر شدن كشيدگي و يا تبديل آن به يك مشكل طولاني مدت خواهيد شد.

او ادامه مي دهد: «هر كشيدگي ران كه با تورم همراه است بايد سريعا به وسيله ي دكتر

ديده شود.» 3- تغيير شكل و كشيدگي عضلات پشت ران

3 ماهيچه د ر پشت ران وجود دارند اين ماهيچه ها بر اثر حركت هايي مثل دويدن و ...

مي توانند باعث كشيدگي بيش از حد شوند. يكي از علل ديگر كشيدگي عضلات پشت

ران افتادن به سمت جلو در حال اسكي روي آب است.

پويستس مي گويد: «صدمه ي عضلات پشت ران به طور آهسته بهبود پيدا مي كند چون

فشار و استرس دايمي بر روي اين عضو د رحين راه رفتن وجود دارد. دوره ي درمان

اين آسيب از 6 تا 12 ماه زمان مي برد. امكان صدمه ي مجدد در اين آسيب ديدگي

متداول است زيرا براي افرادي كه دچار آن مي شوند سخت است تا براي مدت طولاني

فعاليتشان را كنار بگذارند»

سپوروتريكوز

سپوروتريكوز چيست و چگونه درمان مي شود؟

شرح بيماري

اسپوروتريكوز عبارت است از يك بيماري قارچي عفوني كه باعث ايجاد زخم و آبسه در

پوست غدد لنفاوي و عروق لنفاوي مي گردد. مزرعه داران و باغداران به ويژه افرادي كه با

گل سرخ خزه مردابي و يا زرشك سر و كار دارند، بيشتر آلوده مي شوند. اسپوروتريكوز

سرايت فرد به فرد ندارد. در بزرگسالان از هر دو جنس ايجاد مي شود ولي در

مردان شايع تر است علايم شايع

مراحل اوليه يك ندول كوچك قابل حركت و غيرحساس به درد در زير پوست انگشتان ظاهر

مي شود. ندول به آهستگي بزرگ شده صورتي و زخمي مي گردد. در عرض چند روز يا

هفته

ندول هاي تيره اي در امتداد عروق لنفاوي تخليه كننده ناحيه ظاهر مي شود.

اگر قارچ عامل ايجادكننده به ريه برسد، سرفه همراه با خلط آغاز مي گردد (نادر).

برخلاف ساير بيماري هاي قارچي كه باعث تب لرز، احساس ناخوشي كلي و

بي اشتهايي مي شوند، معمولاً

علايم ديگري وجود ندارد. علل

عفونت با قارچي به نام اسپوروتريكوز شنكي كه در خاك خزه مردابي علف هاي هرزه و

سبزيجات آلي در حال فساد زندگي مي كند. عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه طبي ساركوئيدوز يا سل

شغل هايي كه با گياهان و خاك سر و كار دارند مثل كشاورزي و پرورش گل

سركوب ايمني ناشي از بيماري يا داروها

پيشگيري در هنگام كار با خاك دستكش بپوشيد. عواقب مورد انتظار

معمولاً با درمان در عرض 2-1 ماه پس از بهبود

ضايعات قابل علاج است ولي ممكن است بهبودي 7-6 ماه طول بكشد. ميزان كشندگي در

صورت گسترش عفونت در بدن بالا است عوارض احتمالي

گسترش قارچ در بدن كه باعث عفونت سرتاسر و تهديدكننده زندگي مي گردد (نادر). درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل كشت آزمايشگاهي چرك حاصل از ضايعات باشند.

آزمون پوستي براي آن وجود ندارد. ممكن است براي رد ساير اختلالات از جمله سل

ساركوئيدوز، استئوميليت باكتريايي و نئوپلازي آزمون هاي ديگري انجام گيرند.

ممكن است بتوان در منزل با دارو درمان كرد.

از آنجا كه اسپوروتريكوز مسري نيست لازم نيست شخص قرنطينه شود.

گرم كردن مي تواند به كاهش درد كمك كند.

ضايعات را با بانداژهاي شل بپوشانيد تا از عفونت ثانويه با باكتري ها جلوگيري كنيد.

روزانه خود را وزن و آن را ثبت كنيد.

در صورت بروز عوارض بستري شويد. ممكن است براي بيماران مبتلا

به بيماري استخوان و مفاصل يا ضايعات ريوي جراحي توصيه گردد.

داروها

محلول اشباع شده يديد پتاسيم آن را در آب آب ميوه يا ساير نوشيدني ها رقيق كند و هر

روز 3 بار بعد از غذا مصرف كنيد. براي جلوگيري از تغيير رنگ دندان ها آن را با

ني بنوشيد.

داروهاي ضد قارچ مثل فلوكونازول يا ايتراكونازول

فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري محدوديتي لازم نيست مگر اين كه علايم عفونت منتشر ايجاد

گردد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد. درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم اسپوروتريكوز را داشته باشيد.

اگر در طول درمان موارد زير پيش بيايند:

_ كاهش وزن غيرقابل توجيه

_ تب 3/38 درجه سانتيگراد با دماسنج دهاني

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد.

داروهاي ضد قارچ مورد استفاده در درمان ممكن است عوارضي جانبي مثل بثور پوستي

تحريك زبان و دهان و سرفه ايجاد كنند.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

اريتم مولتي فرم

اريتم مولتي فرم چيست و چگونه درمان مي شود؟

شرح بيماري

اريتم مولتي فرم عبارت است از يك بيماري التهابي حاد پوست و غشاهاي مخاطي

(بافت هاي نازك و مرطوبي كه حفرات بدن را مي پوشانند). در اكثر موارد،

اين بيماري خوش خيم است و خودبه خود محدود مي شود، اما امكان دارد شديد نيز باشد.

نوع شديد بيماري با نام نشانگان استيونس _ جانسون يا اريتم مولتي فرم شديد نيز

شناخته مي شود. علايم شايع

نقاط

بثوري كه قرمز هستند و شكلي قرينه دارند و غالباً به صورت حلقه ها متحدالمركز

(شبيه سيبل تيراندازي ظاهر مي شوند.

اين بثور معمولاً روي كف دست و پا، يا ساير نقاط دست و پا ظاهر مي شود و

ممكن است به صورت و ساير نقاط بدن نيز گسترش يابد.

ضايعات معمولاً خارش دارند و گاهي دردناك هستند يا فرد در آنها احساس سوزش مي كند.

ضايعات تبديل به تاول كهير، يا زخم مي شوند.

در موارد شديد، غشاهاي مخاطي دهان چشم ها، و ناحيه تناسلي ملتهب مي شوند.

تب

سردرد

گلودرد

اسهال علل

در 50% از موارد، علت ناشناخته است عفونت هاي ويروسي خصوصاً

ويروس هرپس سيمپلكس ويروس تب خال

عفونت هاي باكتريايي

عفونت هاي ناشي از انگل هاي تك ياخته اي

بيماري هاي بافت همبند _ رگ ها

داروهايي مثل سولفوناميدها، پني سيلين ها، داروهاي ضدتشنج ساليسيلات ها، و

باربيتورات ها. واكنش دارويي ممكن است تا 14-7 روز پس از شروع دارو رخ ندهد.

سرطان ها

حاملگي

اشعه درماني

تغييرات هورموني قبل از عادت ماهانه عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه اريتم مولتي فرم از قبل

مصرف داروهايي كه ممكن است باعث بروز اين واكنش شوند. پيشگيري

حتي المقدور اجتناب از علل احتمالي

درمان سريع هرگونه بيماري يا عفونتي كه ممكن است باعث اريتم مولتي فرم شود.

پيشگيري از بروز تب خال با كاهش استرس و قرار نگرفتن در معرض آفتاب عواقب موردانتظار

بثور پوستي در عرض 2-1 هفته به حداكثر خود مي رسد و معمولاً در عرض 3-2 هفته از

بين مي رود، اما ممكن است تا 6-5 هفته هم باقي بماند. عوارض احتمالي

پيشرفت بيماري از نوع خفيف به نوع شديد

در چشم ممكن است مشكلاتي چون زخم قرنيه التهاب عنبيه يا ساير مشكلات جدي به وجود

آيند.

عود بيماري

امكان دارد به علت شوك يا گسترش التهاب در بدن مشكلات جدي به وجود آيند و حتي بيمار

ممكن است فوت كند. درمان

اصول كلي استراحت در رختخواب در صورت وجود تب

قطع مصرف هر دارويي كه احتمالاً باعث بروز مشكل شده است

كمپرس مرطوب يا لوسيون براي نرم كردن پوست

خوابيدن در وان آب ولرم تا خنك سه بار در روز هر بار به مدت 30 دقيقه

درمان هرگونه بيماري يا عفونتي كه باعث بروز اين واكنش شده است

معاينه دقيق چشم به طور مرتب براي پيشگيري از عوارض

اگر در دهان زخم وجود داشته باشد، رعايت بهداشت دهان براي كاهش احتمال عفونت و

تخفيف ناراحتي اهميت زيادي دارد.

اگر آسيب پوستي گسترده و پيشرفته باشد، ممكن است نياز به بستري كردن بيمار در يك مركز

مخصوص سوختگي وجود داشته باشد.

داروها

براي كاهش التهاب و تحريك پوست ممكن است از كورتيكواستروييدها استفاده شود.

براي درمان عفونت هاي ويروسي مثل ويروس تب خال ممكن است آسيكلووير تجويز شود.

در صورت وجود عفونت ثانويه روي ضايعات آنتي بيوتيك تجويز مي شود.

اگر در دهان زخم وجود داشته باشد، امكان دارد داروهاي موضعي يا دهان شويه تجويز شود.

در صورت درگيري چشم امكان دارد محلول شستشوي چشم يا ساير

داروهاي موضعي تجويز شوند.

براي

تخفيف علايم امكان دارد داروهاي ضد درد، آرام بخش ها، يا آنتي هيستامين ها تجويز

شوند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا حدي كه علايم اجازه مي دهند.

رژيم غذايي

معمولاً رژيم خاصي موردنياز نيست

در صورت وجود زخم در دهان خوردن مايعات يا غذاهاي نرم شايد بهتر تحمل شود.

گاهي دريافت مايعات بيشتر، ممكن است كمك كننده باشد.

در بيماران بستري شده امكان دارد نياز به سرم وجود داشته باشد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يك از اعضاي خانواده تان علايم اريتم مولتي فرم را داريد.

اگر علايم به هنگام درمان بدتر شدند. عوارض بيماري امكان دارد بالقوه شديد باشند.

اگر دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد داروهاي مورد استفاده در

درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

اريتم گرهي

اريتم گرهي چيست و چگونه درمان مي شود؟

شرح بيماري

اريتم گرهي عبارت است از يك بيماري التهابي پوست و بافت زير

پوست كه مشخصه عمده آن وجود گره هاي قرمز و دردناك بر روي پا، خصوصاً

پوست روي استخوان هاي بزرگ ساق پا است اين بيماري گاهي در بازوها يا ساير

نواحي بدن رخ مي دهد. احتمال بروز آن در دختران و خانم هاي 40-12 سال زيادتر است علايم شايع

گره هايي با ويژگي هاي زير:

قرمز، دردناك يا حساس به لمس و گرم

بزرگ (10-4 سانتيمتر). معمولاً بيش از 6 گره در يك زمان ظاهر نمي شوند.

گره ها معمولاً ناگهاني ظاهر مي شوند. غالباً علايم ديگري مثل تب و نيز تورم قرمزي و

حساسيت به لمس در مچ پا و زانو همراه با اين گره ها وجود دارند.

گره ها در عرض 10-7 روز از رنگ صورتي به قرمز به آبي به قهوه اي تغيير

رنگ مي دهند. علل

گاهي ناشناخته است علل شناخته شده عبارتند از:

مصرف داروهايي مثل قرص هاي ضد بارداري خصوصاً آنهايي كه استروژن بالايي دارند)،

سولفوناميدها، يديدها و بروميدها

بروز يك عفونت مثل عفونت هاي استرپتوككي شايعتر از بقيه ، كوكسيديوايدوميكوز،

هيستوپلاسموز، ساركوييدوز، بلاستوميكوز، سل و عفونت هاي ناشي از

باكتري هاي يرسينيا

بيماري هاي خودايمني

التهاب مزمن روده

مشكل در پروتئين هاي خون

خوردن غذاهايي كه حاوي رنگ ها يا مواد نگهدارنده هستند.

سرطان

عوامل تشديد كننده بيماري

حاملگي

مشكلاتي كه در قسمت علل ذكر شد. پيشگيري

در صورتي كه علت شناسايي شده باشد، مي توان آن را حذف يا درمان نمود. عواقب موردانتظار

گره هاي ظاهرشده در عرض 20-10 روز كوچك شده و حساسيت آنها به لمس كاهش مي يابد.

اما ممكن است در همين بين گره هاي ديگري ظاهر شوند. به اين ترتيب بيماري ممكن است تا

چندين ماه ادامه يابد. وقتي كه ديگر گرهي ظاهر نشود، اريتم گرهي احتمالاً هرگز باز نخواهد

گشت با درمان بهبودي زودتر حاصل مي شود. عوارض احتمالي

انتظار نمي رود كه در اثر اريتم گرهي عارضه اي به وجود آيد.

امكان دارد

برحسب علت زمينه ساز اريتم گرهي عوارضي رخ دهند. درمان

اصول كلي

اقدامات تشخيصي ممكن است شامل آزمايش خون مثلاً بررسي ميزان پادتن ضد استرپتوكك يا

بررسي سرعت رسوب گلبول هاي قرمز)، يا عكس برداري از قفسه سينه براي بررسي وجود

ساركوييدوز يا سل باشد.

- درمان بيماري زمينه ساز

- حتي المقدور توقف مصرف داروهايي كه بالقوه باعث بروز اين بيماري مي شوند.

- هر زمان كه امكان دارد، پا را بالا نگه داريد.

- از باند الاستيك يا جوراب هاي مناسب براي حفاظت از پا استفاده كنيد.

- براي تسريع بهبود بيماري و تخفيف درد و ناراحتي از كمپرس مرطوب استفاده كنيد يا

پاي خود را در آب غوطه ور سازيد. كمپرس آب گرم معمولاً براي تخفيف درد يا التهاب بهتر

است در عوض براي خارش بهتر است از كمپرس آب خنك استفاده شود.

داروها

براي درد و ناراحتي خفيف مي توان از آسپيرين استفاده نمود (از نوع پوشش دار

آن استفاده كنيد تا دچار ناراحتي معده نشويد(.

امكان دارد داروهاي ديگري براي رفع درد تجويز شوند.

در موارد شديد ممكن است از كورتيكواستروييدها استفاده شود.

مصرف داروهاي موضعي ماليدني معمولاً كمك كننده نيست

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا حدي كه مي توانيد در رختخواب استراحت كنيد طوري كه پايتان بالا باشد.

وقتي علايم تخفيف يافتند، فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي عادي خود را تدريجاً از

سرگيريد. حدود 3 هفته فرصت دهيد تا بهبودي حاصل شود.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود. درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يك از اعضاي خانواده تان علايم اريتم گرهي را داريد.

اگر موارد زير حين درمان رخ دهند:

- بروز تب يا اينكه علايم در عرض 3 روز از شروع درمان رو به بهبود نگذارند.

- اگر هرگونه علامت جديدي ظاهر شود كه شما فكر مي كنيد ممكن است به علت بيماري يا

داروي تجويزشده باشد.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

ادم ريه

ادم ريه چيست؟

شرح بيماري

ادم ريه مجموعه اي از علايم وخيم و تهديد كننده حيات ناشي از نارسايي احتقاني قلب علايم شايع

علايم زير اغلب به طور ناگهاني در اواسط شب بروز كرده و به سرعت تشديد مي گردند:

كوتاهي نفس شديد، گاهي همراه خس خس

تنفس سريع

بي قراري و اضطراب

رنگ پريدگي

تعريق

كبودي ناخن ها و لب ها

افت فشار خون

سرفه در ابتدا ممكن است سرفه بدون خلط باشد، ولي بعداً مي تواند با خلط كف آلود

حاوي رگه هاي خون همراه گردد. علل

نارسايي بطن چپ قلب در پمپ كردن با قدرت كافي براي تأمين خونرساني همه بدن

علت زمينه اي نارسايي قلب شامل انواع متعددي از بيماري هاي قلبي

به خصوص اختلالات ريتم قلب يا پرفشاري خون همراه آتروسكلروز يا

تنگي دريچه آئورت مي باشد. عوامل تشديد كننده بيماري

سن بالاي 60 سال

استرس

حمله قلبي اخير

فشار خون بالا يا هر نوع بيماري قلبي

چاقي

استعمال دخانيات

خستگي كار زياد پيشگيري

در صورت وجود هرگونه بيماري قلبي اقدام فوري جهت درمان به منظور پيشگيري از تشديد

علايم نارسايي قلبي ضروري است درمان شامل كاهش نمك رژيم غذايي

ترك استعمال دخانيات حفظ وزن در حد مطلوب استراحت كافي و تجويز داروهاي

مربوطه مي باشد. عواقب مورد انتظار

در بيشتر موارد، علايم با درمان قابل كنترل است درمان ادم ريه معمولاً با بهبود قابل توجه و

مؤثر همراه است با اين حال بيماري قلبي زمينه اي ايجاد كننده ادم ريه نيازمند درمان مادام العمر

خواهد بود. عوارض احتمالي

مرگ (در صورت تأخير در درمان يا ناموفق بودن درمان .

اشتباه گرفتن اين وضعيت با آسم كه منجر به درمان نامناسب خواهد شد. درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش هاي خون نوار قلب

راديوگرافي قفسه سينه آزمون عملكرد ريه و كاتتريزاسيون شريان ريوي باشد.

درمان در جهت كاهش مايعات اضافه بهبود عملكرد قلب و ريه و اصلاح هر

گونه اختلال زمينه اي طرح ريزي مي گردد.

مراقبت شخصي در منزل در مورد ادم ريه مناسب نيست اين وضعيت يك اورژانس بوده و

مستلزم مراقبت هاي طبي ويژه است تأخير در درمان آن ممكن است منجر به مرگ گردد.

داروها

داروهاي زير ممكن است تجويز گردند:

تركيبات مخدر براي كاهش اضطراب كاهش جريان خون به سوي ريه و كاهش نياز

اكسيژن بدن

داروهاي ادرارآور براي كاستن از اضافه حجم خون در گردش و تجمع مايعات در ريه ها

ديژيتال براي بالا بردن قدرت ضربان ها قلب

آنتي بيوتيك ها (چنانچه ادم ريه در اثر عفونت بروز يافته باشد(

داروهايي نظير مسدود كننده هاي گيرنده بتا، مهاركننده هاي آنزيم مبدل آنژيوتانسين

نيتروتها و مسدودكننده هاي كانال كلسيم به منظور كاستن بار كاري قلب

تجويز اكسيژن

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا پايدار شدن وضعيت بيماري در بستر استراحت نماييد. پس از درمان فعاليت در زمان

ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي خود را به تدريج از سر بگيريد. فعاليت در زمان ابتلا به

اين بيماري جنسي را پس از برطرف شدن علايم بازگشت توان جسمي طبيعي و با اجازه

پزشك از سر بگيريد.

رژيم غذايي

رژيم كم نمك و كم چربي

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم ادم ريه باشيد. هشدار: اين حالت يك است

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

سينوزيت

كدام دسته از بيماران مبتلا به سينوزيت نيازمند جراحي هستند؟

اگر در يك بيمار متوجه شويم علت سينوزيت تكرار شونده و يا سنوزيت مزمن او

اشكال ساختماني مثل پوليپ، تومور، انحراف تيغه ي بيني است و يا احساس كنيم

سينوزيت بيمار، مزمن و مقاوم به درمان است يا از دخالت

جراحي سود خواهد برد

نيازمند جراحي خواهد بود.

از طرف ديگر، اگر بيمار دچار عوارض جدي سينوزيت مثل آسيب به اعصاب چشمي

و .... باشد، نيازمند به جراج، و متخصص چشم است تا او اقدامات لازم (جراحي يا

غير جراحي) را انجام دهد.

سينوزيت

دوره ي درمان آنتي بيوتيكي سينوزيت چقدر طول مي كشد؟

دوره ي درمان آنتي بيوتيكي سينوزيت به نوع آن (حاد - مزمن) و همچنين ميزان پاسخ

به درمان اوليه دارد.

اگر 2 تا 3 روز پس از شروع آنتي بيوتيك در درمان سينوزيت حاد، بيمار احساس

بهبودي كند و تب قطع شود، دوره ي درمان 10 تا 14 روز خواهد بود اما اگر پاسخ

مناسب از درمان گرفته نشود درمان گاهي براي مدت 3 تا 6 هفته ادامه مي يابد.

دوره ي درمان آنتي بيوتيكي براي سينوزيت مزمن، حداقل 3 تا 4 هفته طول مي كشد.

ذكر اين نكته ضروري است كه دوره ي استفاده از قطره هاي ضد احتقان بيني مثل

فنيل افرين نبايد بيشتر از 3 روز طول بكشد زيرا در صورت استفاده ي مدت طولاني

تر از اين روش دارويي، در صورت قطع آن ها، بيمار دچار عود علائم باليني در بيني

شده كه به آن پديده ي ريبانه (بازگشت) مي گويند. اسپري يا قطره ي ضد احتقان را

بايد 2 تا 3 بار در روز استفاده كرد در حالي كه مي توان از قرص ضد احتقان مثل

پسودوافدرين براي 4 تا 6 بار در روز استفاده كرد.

سي تي اسكن

در چه صورت، از سي تي اسكن به عنوان اقدام تشخيصي استفاده مي كنيم؟

از آنجايي كه، تشخيص سينوزيت با توجه به گرفتن شرح حال و معاينه بيمار، آسان

است معمولا پزشكان كمتر از اقدامات تشخصي مثل سي تي اسكن استفاده مي كنند.

اگر هر كدام از خصوصيات زير وجود داشته باشد، پزشكان به فكر استفاده از سي تي

اسكن براي تشخيص سينوزيت

مي افتند.

1- اگر بيمار، مبتلا به سينوزيت مزمن باشد.

2- اگر سينوزيت به درمان دارويي، پاسخ مناسب ندهد.

3- اگر فكر كنيم كه احتمالا علت سينوزيت يك انسداد مكانيكي مثل پوليپ، تومور...

مي باشد.

ذكر اين نكته ضروري است كه پزشك گاهي اوقات با وجود، بعضي از اين

خصوصيات، نيازي به استفاده از سي تي اسكن احساس نمي كند و گاهي بدون وجود

اين خصوصيات بر اساس تشخيص خود، دستور انجام سي تي اسكن را صادر مي كند.

سينوزيت

چرا بعضي از افراد، به طور دائم دچار سينوزيت مي شوند و بعضي از افراد خيلي كم آن را تجربه مي كنند؟

در لغت شناسي پزشكي، تركيبي با عنوان فاكتورهاي خطرساز وجود دارد كه براي

بسياري از بيماريها كاربرد دارد. به عنوان مثال هر كسي مي داند كه مصرف سيگار

يك فاكتور خطر ساز براي سرطان ريه يا مصرف الكل يك فاكتور خطر ساز براي

سيروز كبدي و نارسايي آن است. بسياري از مردم مي دانند كه استرس، فشار خون

بالا، ديابت و... به عنوان فاكتور خطر ساز براي بيماريهاي قلبي - عروقي به شمار

مي آيند.

بر همين اساس، براي ايجاد سينوزيت به تعدادي فاكتور خطر ساز نيازمنديم. همانطور

كه در ابتداي معرفي سينوزيت عنوان شد براي شروع سلسله مراحلي كه در انتها به

سينوزيت منجر مي شود بايد دهانه ي ارتباطي بين يك سينوس و فضاي حلق بسته

شود و هر عاملي كه اين كار را انجام دهد فاكتور خطر ساز ناميده مي شود.

آلرژي و التهاب بيني كه تحت عنوان رينيت آلرژيك آن را عنوان كرده ايم، مهمترين

فاكتور يا عامل خطرساز براي ايجاد

سينوزيت است. ساير فاكتورهاي خطر ساز

عبارتند از: 1- پوليت 2- تومور3- انحراف تيغه ي بيني و...

سينوزيت

سينوزيت چيست و چه خصوصياتي دارد؟

در ساختمان جمجمه ي انسان سينوس ها به صورت فضاهايي وجود دارند كه بر اساس

محل آن ها نامگذاري مي شوند.به طور طبيعي اين سينوس ها داراي منافذي هستند كه آن ها را به فضاهاي حلق متصل مي كنند. وقتي به هر دليل (آلرژي، انحراف تيغه ي

بيني، پوليپ و...) اين منافذ تنگ شده يا بسته مي شوند، زمينه ي لازم براي تجمع

ترشحات و اضافه شدن عفونت در سينوس ها فراهم مي شود.

التهاب و عفونت سينوس ها، سينوزيت ناميده مي شود. دو سينوس قرار گرفته در گونه

هاي دو طرف كه سينوس هاي ماگزيلاري ناميده مي شوند، اصلي ترين سينوس هاي

عامل سينوزيت مي باشند.

علائم باليني سينوزيت با توجه به محل آن، عامل عفونت و حاد يا مزمن بودن بيماري

متفاوت است.

بر اساس دوره ي طول كشيدن علائم باليني، سينوزيت را به سه نوع تقسيم بندي مي

كنند.

1- وقتي دوره ي بيماري كمتر از 3 هفته طول بكشد، سينوزيت حاد گفته مي شود.

2- وقتي دوره ي سينوزيت بين 3 هفته تا 3 ماه طول بكشد به آن تحت حاد مي گويند.

3- وقتي دوره ي بيماري بيشتر از 3 ماه طول بكشد، گفته مي ششود بيمار مبتلا به

سينوزيت مزمن است.

رينيت آلرژيك و واكسيناسيون

واكسيناسيون براي درمان و پيشگيري از رينيت آلرژيك در چه كساني مورد استفاده قرار مي گيرد و از چه اصولي پيروي مي كند؟

از آنجايي كه، واكسيناسيون براي اين بيماران نيازمند يك دوره ي 3 تا 5 ساله است و

به طور رايج در همه جا وجود ندارد، لازم است بيماران را

براي اين اقدام، انتخاب

كرد.

بديهي است كه يك بيمار مبتلا به رينيت آلرژيك خفيف و دوره اي به درمان با استفاده

از واكسيناسيون نياز ندارد و از طرف ديگر، يك بيمار مبتلا به نوع شديد و دائمي

بهترين انتخاب براي اين نوع درمان است. در اين روش با افزايش تدريجي غلظت مواد

حساسيت زا و تزريق پوستي آن ها در طي يك دوره ي 3 تا 5 ساله، بدن فرد را نسبت

به اين مواد غير حساس مي كنند.

تزريق معمولا هفته اي يك بار يا به طور ماهيانه صورت مي گيرد. تورم و قرمزي

خفيفي براي مدت 1 تا 3 روز پس از تزريق در محل مي ماند و سپس از بين مي رود.

بيماراني كه از بيماري شديد قلبي، عروقي رنج مي برند، همچنين بيماراني كه دچار آسم

ناپايدار هستند نبايد از واكسيناسيون استفاده كنند.

رينيت آلرژيك

چگونه مي توان رينيت آلرژيك را درمان كرد؟

وقتي تشخيص رينيت آلرژيك اثبات شد سه اقدام اساسي عبارتند از:

1- پرهيز از آلرژن (عامل ايجاد نننده ي آلرژي و حساسيت)

2- درمان قدم به قدم دارويي.

3- درمان ايمني و كاهش حساسيت فرد نسبت به مواد حساسيت زا با استفاده از تزريق

واكسن.

1- پرهيز از آلرژن:

پرهيز از آلرژن معمولا وقتي مؤثر است كه نوع آن شناخته شود و اين اقدام معمولا در

الگوي فصلي قابل انجام است كه فرد مي تواند با استفاده از ماسك و دوري از گرده

هاي گياهان و گل ها به درمان بيماري خود كمك كند. در بعضي از افراد، اين الگوي

فصلي آنقدر شديد است كه فرد گاهي مجبور مي

شود در فصلي از سال محل زندگي

خود را تغيير دهد. عدم نگهداري حيوان دست آموز در منزل و عدم استفاده از بالش ها

و تشك هايي كه از پر مرغ يا پشم حيوانات درست شده اند يكي ديگر از اقدامات لازم

براي جلوگيري از ايجاد علائم باليني در اين بيماري است.

2- درمان قدم به قدم دارويي:

قبل از آنكه درباره ي درمان قدم به قدم رينيت آلرژيك صحبت كنم اجازه بدهيد تا كليه

ي داروهاي مورد مصرف در اين بيماري را عنوان كنم.

سه دسته ي اصلي داروهايي كه رد درمان رينيت آلرژيك به كار مي روند ...اين سه

دسته عبارتند از:

1- آنتي هيستامين ها

2- ضد التهاب ها

3- ضد احتقان ها

مانند بسياري از بيماريهاي ديگر، يك درمان واحد براي همه ي بيماران مبتلا به

رينيت آلرژيك وجود ندارد و پزشك بر اساس شدت و دوره ي بيماري همچنين

ماندگاري علائم باليني تصميم مي گيرد كه از كدام دارو و به چه روشي استفاده كند.

همانطور كه در مطالب قبلي عنواه كرده ام، رينيت آلرژيك به عنوان يك بيماري با

منشأ ايمني و همانند آسم مي تواند از يك الگو دوره اي

تبعيت كند يا اينكه به طور مداوم بيمار را آزار دهد. بنابراين گاهي براي يك بيمار

استفاده از قرص خوراكي آنتي هيستامين كفايت مي كند و گاهي فرد مجبور مي شود

براي مدت طولاني از كورتون داخل بيني استفاده كند.

بلاستوميكوز(Blastomycosis)

بلاستوميكوز(Blastomycosis) چيست؟

شرح بيماري

بلاستوميكوز عبارت است از يك بيماري عفوني قارچي كه در ريه ها پديدار مي شود. گاهي از

راه خون به ساير نقاط بدن به خصوص پوست گسترش مي يابد. بلاستوميكوز مستقيماً از

انسان به انسان انتقال پيدا نمي كند، اما امكان دارد از راه گاز گرفتن سگ هاي

بيمار انتقال يابد.

عفونت مي تواند در ريه ها، دهان پوست و بافت هاي زير پوستي پروستات و

اپيديدم گسترش پيدا كند.

علايم شايع

علايم ممكن است به آهستگي آغاز شوند، يا برعكس عفونت ممكن است خيلي ناگهاني خود را

نشان دهد.

سرفه كه امكان دارد خشك و بدون خلط يا خلط دار باشد.

درد قفسه سينه

لرز، تب و عرق ريزش فراوان

تنگي نفس

خستگي بي اشتهايي

ضايعات پوستي يا آبسه در صورت درگيري پوست

علل

عفونت با قارچ بلاستوميسِس درماتيتيديس كه در چوب و خاك پيدا مي شود. امكان دارد

ارتباطي باخانه سگ هاي آبي وجود داشته باشد. ضايعات پوستي عمدتاً در باغبانان يا

كشاورزان رخ مي دهد، اما منشأ اصلي اين قارچ در طبيعت هنوز مشخص نشده است

عوامل تشديد كننده بيماري

باغباني و كشاورزي

ديابت شيرين

مصرف داروهاي سركوب كننده ايمني

پيشگيري

در حال حاضر نمي توان از آن پيشگيري كرد.

عواقب مورد انتظار

اين قارچ مي تواند باعث بيماري شديد و ناتوان كننده شود، كه بدون درمان ممكن است مرگبار

باشد. با درمان مجدانه معمولاً در عرض چند هفته معالجه مي شود.

عوارض احتمالي

گسترش به ساير نقاط بدن كه باعث بيماري جدي و احياناً مرگ مي شود. در اثر

گسترش عفونت امكان دارد علايم زير ظاهر شوند:

درد در استخوان هاي دراز

ضايعات پوستي كه اول به صورت جوش هاي كوچك غيرچركي يا چركي در نواحي باز

بدن پديدار مي شوند. اين جوش ها به آهستگي گسترش مي يابند. با گذشت زمان

ضايعات تبديل به زخم هاي دلمه بسته مي شوند كه حاشيه آنها فرو رفته و رنگ بنفش رو به قرمز

است

تورم كيسه بيضه و ظاهر شدن برجستگي هاي دردناك و حساس به لمس روي آن

درمان

اصولي كلي

ممكن است آزمايشات تشخيصي شامل موارد زير باشند: كشت از ضايعات پوستي چرك

خلط يا ترشحات ريوي نمونه برداري از بافت پوست يا ريه عكس قفسه سينه و ساير

آزمايشات

درمان با دارو. در صورت لزوم ساير اقدامات حمايتي انجام مي پذيرد.

بيمار معمولاً در بيمارستان بستري مي شود و درمان در آنجا آغاز مي شود.

استفاده از گرما شايد درد مفصلي را تخفيف دهد.

بيمار بايد روزانه وزن شود و مقادير آن در يك برگه ثبت گردد. در

صورت كاهش وزن بدون توجيه بايد به گسترش يافتن عفونت مشكوك شد.

بيمار حتماً بايد به قرارهاي ملاقاتي كه جهت پيگيري وضع وي ترتيب داده مي شود پايبند باشد.

بررسي اينكه آيا درمان اثربخش بوده است يا خير، و نيز بررسي وجود اثرات جانبي داروها

اهميت زيادي دارند.

داروها

داروهاي ضد قارچ داروهاي انتخابي براي مبارزه با اين بيماري هستند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

به هنگام مرحله حاد بيماري در رختخواب استراحت كنيد. با برگشت تدريجي قواي جسماني

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

هاي خود را تدريجاً از سر گيريد.

رژيم غذايي

هيچ رژيم خاصي توصيه نمي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه كنيد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم بلاستوميكوز را داريد.

اگر يكي از مشكلات زير به هنگام درمان رخ دهد: كاهش وزن تب اسهالي كه با

درمان هاي خانگي قابل كنترل نباشد، سردرد شديد و سختي گردن

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل كنترل شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان

عوارض جانبي به همراه دارند.

اسكيزوفرني

اسكيزوفرني چيست و چگونه درمان مي شود؟

شرح بيماري

اسكيزوفرني گروهي از اختلالات رواني شامل انواع اسكيزوفرني كاتاتونيك پارانوييد،

آشفته تمايزنيافته و باقيمانده واژه اسكيزو» به معني گسيختگي است و «فرني نيز

به ذهن و روان اشاره دارد. اسكيزوفرني اغلب به اختلال گسيختگي شخصيتي اشاره دارد،

زيرا افكار و احساسات فرد مبتلا به اين عارضه داراي ارتباط منطقي و معمول با يكديگر

نيستند. فرد مبتلا قادر نيست تخيلات خود را از واقعيت افتراق دهد و

بنابراين رفتاري غيرمنطقي و غيرعادي دارد.

علايم شايع

ظاهر شدن علايم زير در بيمار ممكن است ماه ها تا سال ها به طول انجامد:

دوري گزيني و درون گرايي بيش از معمول

از دست دادن انگيزه ها

محدوديت شديد هيجانات يا بروز نابجاي هيجانات

هذيان ها (باورهاي كاذب و غيرواقعي تغييرناپذير)

توهم (يك تجربه حسي منشأگرفته از ذهن مثلاً شنيدن صداها يا ديدن چيزهايي كه وجود

خارجي ندارند)

اختلال تفكر كه خود را با تكلم آشفته و غيرمرتبط نشان مي دهد.

وجود اين باور در بيمار كه ديگران افكار وي را شنيده يا مي دزدند يا او را

تحت كنترل دارند.

اسكيزوفرني پارانوييد _ در اين نوع به طور غالب رفتارهاي مبتني بر سوءظن به ديگران و

رفتارهاي پارانوييد ديده مي شود.

علل

علت واقعي آن مشخص نشده است به نظر مي رسد عوامل ارثي در آن نقش داشته باشند؛

عوامل محيطي نيز ممكن است در ايجاد آن دخيل باشند.

عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه خانوادگي اسكيزوفرني

پيشگيري

پيشگيري خاصي براي آن شناخته نشده است

عواقب موردانتظار

درمان در اكثر اين بيماران مؤثر بوده و آنها را قادر مي سازد تا به درجات مختلف از

استقلال فردي بازگردند. حدود 30% بيماران به زندگي طبيعي و شغل خود بازمي گردند.

گاهي اين اختلال به طور كامل برطرف مي شود.

عوارض احتمالي

ناتواني مادام العمر

خودزني خودكشي

رفتار خصومت آميز نسبت به ديگران

بازگشت غفلت در انجام وظايف ولگردي يا حبس رفتن

درمان

اصول كلي

تشخيص از طريق مشاهده علايم بيماري توسط سايرين تأييد مي شود.

- اخذ سابقه طبي سابقه رفتاري معاينه فيزيكي و

ارزيابي رواني توسط يك پزشك توصيه مي گردد.

- هيچ آزمون اختصاصي براي تشخيص اسكيزوفرني وجود ندارد. براي اثبات اين تشخيص

علايم بايد حداقل 6 ماه در زمان هايي از زندگي تداوم يافته باشد. برخي بررسي هاي طبي نيز

به منظور رد ساير بيماري هاي احتمالي عامل بيماري استفاده مي شوند.

- هدف از درمان كمك به بيمار براي بازگشت به عالم واقعيت است درمان با

داروهاي تخفيف دهنده علايم شروع مي شود.

- پس از

كنترل علايم درمان با روان درماني و توانبخشي كه به فرد در

جهت كسب دوباره مهارت ها و الگوهاي رفتاري طبيعي كمك مي كند، ادامه مي يابد.

- خانواده و ساير افراد داراي نقش مهم در زندگي بيمار نيز بايد در

درمان مشاركت داشته باشند تا معضلات بيمار را درك كرده و بدانند براي كمك به بيمار

چه مي توانند انجام دهند. بيماران دچار اسكيزوفرني گاهي در زندگي با ديگران مشكل دارند.

داروها

داروهاي ضدسايكوز معمولاً تجويز مي شود. برخي از اين داروها خوراكي بوده و

برخي به طور تزريقي تجويز مي شوند. اگر عوارض يك دارو خيلي شديد بوده و يا

علايم بيماري با آن كنترل نگردند، داروي ديگري تجويز مي شود. با برطرف شدن علايم مقدار

تجويزي دارو كاهش مي يابد. در اكثر بيماران مصرف مادام العمر اين داروها لازم است

داروهاي آرامبخش نظير بنزوديازپين ها ممكن است در شروع درمان لازم باشد.

فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري معمولاً محدوديتي وجود ندارد مگر با نظر پزشك

رژيم غذايي

يك رژيم غذايي متعادل براي حفظ سلامت مطلوب بدن توصيه مي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر يكي از اعضاي خانواده تان شما داراي علايم اسكيزوفرني باشد.

تداوم يا تشديد علايم پس از شروع درمان

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با

عوارض جانبي همراه باشند.

تالاسمي

تالاسمي چگونه منتقل مي شود ؟

اگر يك زن و شوهر هر كدام داراي نوع كم خوني خفيف ( مينور ) تالاسمي باشند ، هر

يك از فرزندان آنها 25 %احتمال ابتلا به تالاسمي ماژور ( كم خوني شديد ) را داشته و

50 % احتمال تالاسمي مينور و 25 % ممكن است سالم باشند

علائم و عوارضي كه تالاسمي در بيماران ايجاد مي كند :

از آنجا كه در نوع ماژور تالاسمي ( كم خوني شديد ) ، هموگلوبين خون غير طبيعي به

نام F يا جنيني افزايش يافته و هموگلوبين قرمز خون كاهش پيدا مي كند ، كودكي كه اين

بيماري را در خود دارد كم خون است و اين كم خوني باعث بزرگ شدن طحال و كبد و

تغيير قيافه ظاهري او مي شود . بنابراين به علت پايين آمدن مداوم خون ، بيمار مجبور

است مدام خون تزريق كند و در اثر تزريق

خون كه داراي مقدار زيادي آهن است و در

اثر خود بيماري كه باعث شكسته شدن هموگلوبين ( گلبولهاي قرمز ) و آزاد شدن آهن

مي شود ، ميزان آهن خون افزايش يافته و در بافت هاي عمده بدن چون : قلب ، كبد ،

طحال و … رسوب مي كند و سبب ايجاد مشكلات ديگري مي شود كه تنها به كمك

آمپول دسفرال مي توان از تجمع آهن جلوگيري كرد . مصرف مداوم دسفرال با قيمت

بالاي آن ، خود موجب بروز مشكلات اقتصادي در خانواده ها مي شود . پس اگر در

اثر عدم و يا سهل انگاري ، تالاسمي به خانواده شما قدم گذاشت ، هيچ جاي فرار نيست

. (( تالاسمي )) ماه ها و سال ها تا زماني كه فرزندتان زنده است در خانه شما هست و

شما نبايد فرزندتان را سرزنش كنيد زيرا اين شما بوديد كه آن را در خود داشتيد و به

فرزندتان منتقل نموديد و اگر الان تالاسمي در خانه شما هست مواظب باشيد كه ديگر

فرزندي به دنيا نياوريد زيرا اين بيماري همراه او به دنيا خواهد آمد و اگر هم هنوز با

مشكل تالاسمي روبرو نيستيد مراقب باشيد كه هرگز دچار آن نشويد . براي پيشگيري ،

دو كار بايد انجام دهيد

1- انجام آزمايش خون از نظر كم خوني ( CBC و هموگلوبين A2 ) .

2-انجام آزمايش روي جنين در هفته هاي اول حاملگي در دوران بارداري .

يك بار به روش پيشگيري توجه كنيد . با يك آزمايش ساده مي توانيد جلوي بروز

مشكلات بسياري كه در صورت داشتن فرزند تالاسمي

با آن بر خورد خواهيد نمود را

بگيريد.

آب مرواريد

آب مرواريد چگونه درمان ميشود؟

تنها راه درمان آب مرواريد جراحي است. بهر حال چنانچه علائم آب مرواريد خفيف

باشد تغيير نمره عينك ممكنست موقتا مشكلات شما را حل نمايد. هيچگونه دارو، روش

تغذيه، ورزش يا وسائل نوري وجود ندارد كه باعث درمان يا جلوگيري از آب مرواريد

شوند. دوري از نور خورشيد ممكن است به جلوگيري يا كند شدن پيشرفت آب مرواريد

كمك كند. عينكهاي آفتابي كه نور ماورا بنفش را جذب مي كنند يا عينكهاي طبي با يك

پوشش ضد اشعه ماورا بنفش باعث حفاظت چشم مي شوند.

آب مرواريد

چگونه آب مرواريد تشخيص داده مي شود؟

معاينه دقيق توسط چشم پزشك ميتواند وجود و وسعت آب مرواريد، همچنين هر گونه

مشكل ديگري كه باعث كاهش ديد يا ناراحتي مي شود را مشخص كند. ممكنست علل

ديگري علاوه بر آب مرواريد بويژه مشكلات پرده شبكيه و يا عصب بينايي باعث

كاهش ديد شود. چنانچه اين مشكلات وجود داشته باشد، بعد از عمل آب مرواريد

ممكنست ديد كامل به دست نيايد. در صورتيكه اين مشكلات شديد باشد، حتي عمل آب

مرواريد نيز ممكنست باعث بهبود ديد نشود. چشم پزشك ميتواند به شما بگويد كه چقدر

احتمال دارد اين مشكلات در چشم شما وجود داشته باشد.

آب مرواريد

علل آب مرواريد كدامند؟

شايعترين علت آب مرواريد افزايش سن است. ساير علل آن عبارتند از:

سابقه خانوادگي ابتلا به آب مرواريد

مشكلات طبي مانند بيماري قند (ديابت)

ضربه به چشم

مصرف طولاني داروها مانند كورتن

قرار گرفتن طولاني مدت و بدون محافظت در مقابل نور آفتاب

سابقه جراحي چشم

تريشينوز(trichinosis)

تريشينوز(trichinosis)چيست؟

شرح بيماري

تريشينوز عبارت است از عفونت ناشي از لاروهاي انگل هايي كه در روده خوك

(به ندرت گوشت خرس و برخي حيوانات دريايي زندگي مي كنند. قسمت هاي ذيل را درگير

مي كند: لوله گوارش كه لاروها از آنجا وارد مي شوند)، دستگاه لنفاوي و جريان خون كه از

طريق آن جا به جا مي شوند)، عضلات بزرگ بدن به ويژه ديافراگم عضلات بزرگ مورد

استفاده در تنفس كه قفسه سينه را از شكم جدا مي كنند)، اندام هاي فوقاني و تحتاني كه در آنها

جايگزين مي شوند.

علايم شايع

مراحل اوليه معمولاً ظرف 10-7 روز شروع مي گردد):

كاهش اشتها، تهوع استفراغ اسهال و كرامپ هاي شكمي مراحل بعدي

پف كردن پلك ها و صورت

درد عضلاني

خارش و سوزش پوست

تعريق

تب بالا (40-9/38 درجه سانتيگراد) مراحل انتهايي

علايم فروكش مي كنند ولي برخي بافت هاي عضلاني دچار عفونت دايم با

كيست هاي ميكروسكوپي باقي مي مانند. در موارد نادر اين كيست ها باعث اختلالات قلب و

دستگاه عصبي مركزي مي شوند.

علل

عفونت با يك انگل تريشينلا اسپيراليس كه با خوردن حيوانات دچار عفونت منتقل مي شود.

پختن كامل انگل را مي كشد و باعث مي شود خوردن گوشت دچار عفونت خطري نداشته باشد.

انگل در غذاي آلوده معمولاً روده خام از حيواني به حيوان ديگر منتقل مي شود.

عوامل تشديد كننده بيماري

خوردن گوشت خوك كم پخته شده يا خام

استفاده از داروهاي سركوبگر ايمني

پيشگيري

از مصرف گوشت خوك خودداري كنيد (از جمله سوسيس حاضري خوك .

عواقب مورد انتظار

در بيشتر افراد معمولاً با داروهاي ضد انگل و در موارد شديد با

مراقبت حمايتي تخصصي قابل علاج است چند مورد مرگ گزارش شده است كه معمولاً

به خاطر نارسايي قلبي يا پنوموني بوده اند.

عوارض احتمالي

غلبه عفونت كه مي تواند منجر شود به

نارسايي احتقاني قلب

نارسايي تنفسي

آسيب دايمي به دستگاه عصبي مركزي

آسيب به كليه

سينوزيت

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي براي تشخيص زودهنگام در دسترس نيستند. بيوپسي عضله در 4

هفته اول عفونت ممكن است لاروها يا كيست ها را نشان بدهد. انگل به ندرت در خون

مدفوع يا مايع مغزي _ نخاعي يافت مي شود.

داروها

داروهاي ضد كرم معمولاً تيابندازول براي كشتن انگل ها

كورتيكواستروييدها براي بيماران مبتلا به علايم آلرژي شديد يا

درگيري دستگاه عصبي مركزي

مي توانيد براي كاهش تب و ناراحتي از داروهاي بدون نياز

به نسخه مثل استامينوفن استفاده كنيد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا زمان فروكش كردن علايم در بستر استراحت كنيد. در طول مدت استراحت در بستر

براي كاهش احتمال تشكيل لخته هاي خوني وريد عمقي پاهاي خود را مرتب حركت دهيد.

به تدريج فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي را از سر بگيريد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم تريشينوز را داشته باشيد.

اگر در طول درمان يك يا چند مورد از موارد زير رخ دهد: _ افزايش تب تا بيش از 40

درجه سانتيگراد _ ضربان قلب نامنظم _ تنگي نفس _ پف كردن مچ پا

اگر شما دچار علايم جديد و غير قابل توجيه شده ايد.

داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي به ويژه تهوع استفراغ بثور

پوستي يا تب ايجاد كنند.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

هپاتيت C

چگونه كبد به هپاتيت C مبتلا مي شود؟

از بين بيماريهاى ويروسى، بيمارى هپاتيت يكى از شايع ترين هاست. با وجود اينكه

ويروس هاى عامل هپاتيت همگى به بافت كبد حمله مي كنند اما به دليل ساختار ژنتيكى

متفاوتشان منجر به بروز انواع مختلف هپاتيت مثل A، B، C و D مى شوند.

در اين ميان هپاتيت سي در اغلب موارد بدون آنكه با نشانه خاصى همراه باشد كبد را

آلوده مي كند و بدون كه فرد متوجه شده باشد در مراحل پيشرفته منجر به سرطان كبد

مي شود.

ابتلا به اين بيماري از عمده ترين علل زمينه ساز پيوند كبد در جهان به شمار مي رود.

درسال گذشته ميلادي نزديك به يك ميليون مورد هپاتيت سي در سراسر جهان

گزارش شد. در حال حاضر دارو يا روش درمانى مشخصى براى درمان و يا تحت

كنترل در آوردن اين بيمارى ويروسى وجود ندارد در درجه نخست به دليل اينكه تا

كنون روشن نبود كه ويروس هپاتيت سي چطور وارد سلول سالم مي شود.

متخصصان ژنتيك دانشگاه كلن در آلمان مدتهاست كه بر روى اين ويروس تحقيق

مىكنند. اين متخصصان معتقدند حضور

يا عدم حضور يك پروتئين مشخص درون

سلولهاي كبد،نقش مهمي در بروز بيماري هپاتيت سي بازي مي كند. اين پروتئين كه آنرا

Nemo نام گذاشته اند هدايت كننده يك سيگنال مشخص در سلولهاي كبدي است.

شناسايي اين پروتئين پژوهشگران را به براى ساخت داروي كه هپاتيت سي تحت

كنترل درآورد اميدوار كرده است.

Mikroskopپروفسور مانوليس پاسپاراكيس مدير اين پروژه در مورد Nemo

مي گويد: «Nemo پروتئينى است كه يك مرحله بسيار مهم را درون سلول كنترل

مي كند. اين پروتئين مثل كليدي است كه يك در مشخص را قفل مى كند. تصور كنيد

درون هر كدام از سلولهاى كبدى درى وجود دارد كه مانع ورود عوامل خارجي به

درون سلول مى شود. اگر اين در قفل نشود سلول در برابر حمله عوامل خارجي مثل

ويروس ها بي دفاع مي ماند.»

عدم حضور Nemo و غيرفعال شدن اين پروسه دفاعى راه را براى ورود ويروس هاى

مختلف از جمله ويروس هپاتيت سى باز مي گذارد. حمله ويروس هپاتيت سى به

سلولهاى كبدى تعداد زيادى از سلولهاي اين اندام را از بين مىبرد. در نتيجه بافت كبد

براي جبران سلولهاي از دست رفته شروع به تقسيم پر سرعت و سلول سازي مي كند.

حالتي كه در طولاني مدت منجر التهاب اين بافت و بيماري مضمن كبد مي شود. اكنون

اين سوال مطرح است كه چطور و چه زمانى ميتوان داروى موثر عليه هپاتيت سى تهيه

كرد.

پروفسور پاسپاراكيس مى گويد: «در حال حاضر فقط مي شود اميدوار بود و احتمال داد

كه در مسير درستى هستيم. اما با قطعيت مي توانم بگويم كه بسيارى از ويروس ها با

بلوكه كردن اين پروتئين وارد سلول مي شود. ما در مدل هاى آزمايشگاهى مان توانستيم

ثابت كنيم

كه غير فعال شدن پروتئين Nemo عامل اصلى سرطانى شدن سلولهاى كبدى

در اثر حمله ويروس هپاتيت C است. حال بايد دنبال راهى باشيم كه پروتئين غيرفعال

را دوباره فعال كند.»

با اينكه يافتن اين پروتئين و نحوه عمل آن درون سلولهاى كبدى گام بزرگى در راه

شناخت بيمارى هپاتيت سى است پروفسور پاسپاركيس و گروه تحقيقاتى او معتقدند

دست كم پنج تا ده سال زمان نياز دارند تا بتوانند به مدل آزمايشگاهى شان را به نسخه

داروخانه اى تبديل كنند. علائم هپاتيت C چيست؟

دو فرم هپاتيت C وجود دارد: فرم حاد و فرم مزمن. فرم حاد يعني اينكه اخيراً به هپاتيت C مبتلا شده ايد در حاليكه در فرم مزمن، بيش از 6 ماه از زمان ابتلا مي گذرد. 85% افراد مبتلا به هپاتيت C در نهايت به فرم مزمن مبتلا مي شوند.

هپاتيت C اغلب بدون علامت است و اكثر افراد 15 سال و يا بيشتر مبتلا به بيماري هستند كه معمولاً بصورت اتفاقي طي انجام آزمايشات معمولي و يا اهداي خون، بيماري تشخيص داده مي شود. بالا بودن آنزيم هاي كبدي مي تواند اولين علامت بيماري باشد.

اگر بيمار علامت دار شود علائم عبارتند از:

خستگي

درد مفاصل

دل درد

خارش پوست

درد عضلاني

تيره شدن ادرار

يرقان و زردي ( زرد شدن سفيدي چشم و پوست)

هپاتيت C معمولاً باعث تخريب تدريجي كبد شده و حدود 25% افراد با هپاتيت C مزمن بعد از حدود 20 سال به آسيب جدي كبد ( نارسايي كبد) يا سيروز و سرطان كبد مبتلا مي شوند.

علائم سيروز عبارتند از:

قرمزي كف دستان بعلت اتساع و گشاد شدن عروق كوچك

شبكه هاي عروقي كه منظره اي

شبيه عنكبوت زير پوست ايجاد مي كنند ( مخصوصاًدر پوست قفسه سينه، شانه ها و صورت)

بزرگ شدن شكم

تحليل رفتن عضلات

خونريزي گوارشي بعلت اتساع وريدهاي گوارشي كه مي تواند خطرناك باشد.

آسيب به مغز و سيستم عصبي كه آنسفالوپاتي ناميده مي شود كه سبب مشكلاتي از جمله گيجي، عدم تمركز و اختلال حافظه مي شود. چگونه از هپاتيت C پيشگيري كنيم؟

هپاتيت C واكسن ندارد اما مي توان با اقداماتي از آن پيشگيري نمود.

از سوزن تزريق مشترك با ديگران استفاده نكنيد.

اگر در مراكز بهداشتي درماني شاغل مي باشيد براي تماس با خون بيماران، سوزن و وسايل برنده آلوده، حتماً از دستكش پلاستيكي استفاده نمائيد.

در صورت تمايل به تاتو كردن، درمان با طب سوزني و يا هر عملي كه توسط فرو رفتن ابزار تيز و برنده در بدن صورت مي گيرد، حتماً از تميز بودن آنها اطمينان داشته باشيد.

اگر آزمايش شما از نظر آلودگي به هپاتيت C مثبت است جهت جلوگيري از انتقال اين ويروس به نكات زير دقت كنيد:

تيغ اصلاح، مسواك و ناخن گير و هر وسيله اي كه ممكن است به خون شما آغشته شده باشد را در دسترس ديگران نگذاريد و با آب و صابون آنها را تميز نگهداريد.

زخم ها و خراش ها و تاول هاي پوستي خود را بپوشانيد.

حتماً مراقب تامپونها، دستمال هاي بهداشتي و باندهايي كه با خون شما تماس دارند باشيد.

از سرنگ مشترك با ديگران استفاده ننمائيد.

از اهدا خون و اعضا به ديگران اجتناب نمائيد.

مي توانيد به كودك خود شير دهيد اما بايد دقت داشته باشيد كه نوك پستان هاي شما زخم و خراشي نداشته باشد. چه كسي در خطر آلودگي با هپاتيت C است؟

راههاي ابتلا به هپاتيت C نظير آنهايي

است كه براي هپاتيت B نام برده شد. به اختصار:

oافرادي كه خون يا فرآورده هاي خوني آلوده دريافت مي كنند.

oخالكوبي

oكارگزاران بهداشتي و معتادين به مواد مخدر تزريقي

oبيماران دچار نارسايي كليوي كه همودياليز مي شوند

oافرادي هستند كه در معرض ابتلا هپاتيت C قرار دارند. باز هم در بيش از يك سوم بيماران راه انتقال هرگز مشخص نمي شود. اگر كسي به هپاتيت C مبتلا شود آيا ممكن است به انواع ديگر هم مبتلا شود يا در مقابل آن ها ايمن است؟

احتمال دارد به انواع ديگر هم مبتلا شود و اتفاقا در صورت ابتلا به هپاتيت هاي ديگر، شدت بيماري در اين افراد بيشتر و بيماري خطرناك تر است. به همين دليل توصيه مي شود اگر فردي به هپاتيت C مبتلا شد، هم خودش و هم خانواده اش بايد عليه هپاتيت B واكسينه شوند.

آن چيزي كه هر بيمار مبتلا به هپاتيت احتياج به دانستن آن دارد. اگر يكي از اطرافيان فردي به بيماري هپاتيت C مبتلا شده باشد بايد چه كند؟

بايستي وسايل شخصي مانند مسواك، ريش تراش، موچين و ساير وسايل بهداشتي و آرايشي خود را مجزا كند تا مانع انتقال بيماري به ديگران شود. البته اين بيماري از طريق سرفه و عطسه، غذا يا آب و استفاده از ظروف مشترك براي خوردن و آشاميدن منتقل نمي شود. راه هاي انتقال هپاتيت C چيست؟

اين بيماري از طريق تماس با خون فرد آلوده به سايرين سرايت مي كند. بيشترين روش هايي كه در حال حاضر موجب سرايت بيماري هستند، استفاده از فرآورده هاي خوني كنترل شده و نيز استفاده از سرنگ هاي مشترك در معتادان است. احتمال سرايت ويروس هپاتيت C از طريق روابط جنسي كمتر است.

با توجه به

بي علامت بودن اكثر ناقلين بيماري، اگر كسي شك داشت كه مبتلا به هپاتيت C شده يا نه چه كار بايد بكند؟

مي توان به پزشك خانوادگي يا مراكز مشاوره مراجعه كرد و راهنمايي خواست. در موارد زير هم بهتر است از پزشك درخواست آزمايش خون براي بررسي هپاتيتC كرد.

سابقه مصرف مواد مخدر تزريقي

دريافت خون يا فرآورده هاي خوني تا قبل از سال 1376

سابقه پيوند اعضا قبل از سال 1376

سابقه طولاني دياليز اهميت بيماري هپاتيت C چيست؟

بسياري از بيماران مبتلا (حدود 90 درصد) بدون علائم واضح هستند و لذا از ابتلاي خودشان خبردار نمي شوند.همچنين در بيش از 70 درصد از موارد، اين بيماري مزمن شده و ويروس آن در خون باقي مي ماند، نيمي از اين ناقلان در صورت عدم تشخيص در طول زمان، مبتلا به بيماري هاي مهلكي مثل سرطان كبد يا سيروز مي شوند.

برونشكتازي (bronchiectasis)

برونشكتازي (bronchiectasis) چيست؟

توضيح كلي

برونشكتازي عبارت است از يك نوع بيماري ريوي كه در آن لوله هاي نايژه اي به طور

مزمن بسته و ترشحات ضخيم در آنها جمع مي شود.

عفونت ثانويه به اين بيماري به دفعات رخ مي دهد. اين بيماري مسري نيست مگر

اينكه بيماري سل نيز همراه آن وجود داشته باشد.

علايم شايع

سرفه مكرر همراه با خلط بد بو، سبز يا زرد (گاهي رگه هاي خون نيز در خلط ديده مي شود).

عفونت مكرر ريه

تنگي نفس نفس بدبو

احساس ناخوشي عمومي

خستگي مكرر

كم خوني (شايع است

علل

آسيب به لوله هاي نايژه اي كوچك اين آسيب ممكن است در عرض چند سال به وجود آمده و

توسعه يابد. علل شايع آسيب عبارتند از:

سيگار كشيدن

عفونت هاي ريوي مكرر

برونشيت مزمن

آلرژي ها؛ دود يا گرد و غبار

استنشاق يك جسم خارجي

بيماري سل سرطان يا آبسه ريه

عفونت قارچي

عوامل افزايش دهنده خطر

سيگار كشيدن

تغذيه نامناسب

چاقي

سابقه خانوادگي بيماري سل

خستگي يا كار زياد

قرار گرفتن در معرض مواد آلرژي زا

هواي سرد و مرطوب

پيشگيري

هيچگاه سيگار نكشيد.

در صورت بروز عفونت ريوي حتماً به پزشك مراجعه كنيد.

حتي المقدور از عوامل خطر دوري كنيد.

واكسن آنفلوآنزا و ذات الريه تزريق كنيد.

عواقب مورد انتظار

اغلب بيماران با درمان مي توانند زندگي تقريباً طبيعي و بدون ناتواني و

معلوليت عمده داشته باشند.

عوارض احتمالي

بيماري

انسدادي مزمن ريه

ذات الريه مكرر

تخريب بافت ريه

درمان

اصول كلي

- آزمايشات تشخيصي ممكن است شامل موارد زير باشند: عكسبرداري از ريه ها،

عكس برداري از نايژه ها، كشت خلط برونكوسكپي ديدن نايژه ها از

داخل توسط يك لوله كه سر آن منبع نور و دوربين نصب شده است .

- هيچگاه سيگار نكشيد.

- روش تخليه ترشحات و خلط را با استفاده از تغيير وضعيت بدن فرا بگيريد و اين كار را

روزانه دو بار انجام دهيد.

- زير پايه هاي جلويي تخت را 5/12-5/7 سانتيمتر بالا بياوريد تا ترشحات مخاطي در

لوب هاي تحتاني ريه ها جمع نشوند.

- اگر در محل كار شما آلودگي هوا شديد است حتي الامكان سعي كنيد كه كمتر در

معرض اين هوا قرار گيريد، و اگر لازم بود، شغل خود را عوض كنيد.

- در خانه سيستم تهويه مطبوع فيلتردار و با كنترل رطوبت نصب كنيد.

- اگر كارهايي چون فرياد زدن خنديدن با صداي بلند، گريه كردن فعاليت شديد، يا

تغييرات ناگهاني دماي محيط موجب بروز حملات سرفه شوند، از آنها اجتناب كنيد.

- بهداشت دندان و دهان را دقيقاً رعايت كنيد.

- اگر سابقه آلرژي داريد، سعي كنيد در معرض موارد آلرژي زا قرار نگيريد.

- عمل جراحي براي درآوردن نواحي آسيب ديده مجزا در ريه به ندرت

داروها

آنتي بيوتيك براي ده روز ماهانه در

صورتي كه عفونت باكتريايي باعث برونشكتازي شده باشد، يا موجب بروز ذات الريه يا

برونشيت حاد شده باشد.

داروهاي گشادكننده نايژه براي گشاد كردن راه هاي هوايي

اكسپكتورانت براي رقيق و نرم كردن ترشحات

فعاليت

تا حد امكان فعاليت خود را حفظ كنيد.

رژيم غذايي

مايعات بيشتر بنوشيد. روزانه حداقل 8 ليوان آب بنوشيد. اين كار موجب رقيق شدن ترشحات و

آسان تر شدن تخليه آنها با سرفه مي شود.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم برونشكتازي را داريد.

اگر پس از تشخيص دچار علايم عفونت ريوي يا برونشيت شده ايد. اين علائم شامل:

-اگر شما دچار تب شده ايد.

-اگر خلط خوني خلط علي رغم درمان ضخيم تر شود؛ يا با تخليه وضعيتي رنگ مقدار، يا

خصوصيات خلط تغيير يابد.

-اگر درد سينه افزايش يابد.

-اگر تنگي نفس بدون سرفه يا در زمان استراحت رخ دهد

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

كم توجهي _ بيش فعالي

اختلال كم توجهي _ بيش فعالي چيست؟

شرح بيماري

اختلال كم توجهي _ بيش فعالي عبارت است از يك نوع رفتار خاص در

كودكان به طوري كه اين كودكان تنها مي توانند

براي مدت كوتاهي روي يك موضوع خاص تمركز كنند. ضمناً اين كودكان گاهي حركات و

رفتار كنترل نشده اي را به طور ناگهاني از خود بروز مي دهند. البته بيش فعالي مي تواند

وجود داشته باشد يا نداشته باشد. به نظر مي رسد كه اين اختلال در

اختلالات يادگيري نقش داشته باشد و تخمين زده مي شود حدود 10%-5%

كودكان مدرسه اي گرفتار اين اختلال باشند. علايم شايع

كودك روي صندلي مرتب مي جنبد و

دست ها و پاهاي خود را تكان مي دهد.

وقتي به كودك گفته مي شود كه بنشينيد، فقط به مدت كوتاهي روي صندلي بند مي شود.

حواس كودك به راحتي پرت مي شود.

قبل از مطرح شدن كامل سؤال كودك پاسخ را مي دهد.

كودك در رعايت نوبت در بازي و صف مشكل دارد.

كودك در اجراي دستورالعمل ها مشكل دارد.

كودك قادر به تمركز روي يك كار يا بازي مشخص نيست

مرتب از يك كار تمام نشده منصرف شده به كار ديگري مي پردازد.

در انجام بازي بدون ايجاد سروصدا، مشكل دارد.

زياد صحبت مي كند.

وسط صحبت يا كار ديگران مي پرد.

به نظر مي رسد كه اصلاً گوش نمي دهد.

چيزهاي مورد نياز براي انجام كارها را گم مي كند.

اغلب كارهاي خطرناك انجام مي دهد بدون اينكه به عواقب ناگوار آنها توجه داشته باشد. علل

ناشناخته است فرضيات زيادي مطرح شده اند، اما هيچ يك تأييد يا رد نشده اند. تصور بر

اين است كه منشاي آن بيولوژيك باشد. عوامل تشديد كننده بيماري

سابقه خانوادگي اين اختلال پيشگيري

هيچ روش خاصي براي پيشگيري وجود ندارد عواقب مورد انتظار

در بعضي از موارد، رفتار غيرطبيعي كودك به هنگام بلوغ كاملاً برطرف مي شود. در

بعضي ديگر، بيش فعالي با افزايش سن كاهش مي يابد. اما تعدادي از اين كودكان نهايتاً

به نوجوانان و بزرگسالاني مشكل دار تبديل مي شوند. عوارض احتمالي

امكان دارد مشكلات كودك در طي زمان برطرف نشوند. نهايتاً كودك وقتي بزرگ مي شود

ممكن است در تحصيل موفق نباشد، يا اينكه رفتار ضداجتماعي و گاهي جنايي از خود بروز

دهد.

امكان دارد كودك در بزرگسالي دچار اختلال شخصيت شود. درمان

اصول كلي

درمان و مشاوره به والدين و كودك توسط پزشك

رفتار درماني و شناخت درماني كودك خود در اين نوع درمان ها نقش مهمي را به عهده دارد.

او بايد مواظب رفتار خود باشد، نقش محوله را به خوبي ايفا كند، و رفتار خود را ثبت كند.

در يك طرح كلي اساس اين روش هاي درماني بر راهبردهاي تغيير رفتار نامطلوب استوار

است به نظر مي رسد كه تركيب اين روش هاي درماني با داروها بهترين نتايج را در

كنترل علايم به همراه داشته باشد.

در خانه يك محيط متناسب و محدوديت هاي كاملاً مشخص براي رفتار كودك را در نظر

بگيريد. ضمناً بايد از روش هاي تربيتي نيز به طور مداوم بهره گرفت اگر احساس مي كنيد

كه نياز به كمك از طرف افراد متخصص امر داريد مراجعه كنيد.

با معلم كودك تماس مستمر داشته باشيد. اگر كودك در درس خود نياز به كمك بيشتري دارد،

امكان آن را فراهم كنيد. داروها

پزشك شما شايد تصميم بگيرد داروهايي مثل متيل فنيدات ريتالين ، كه ظاهراً اثر

آرامش بخش در كودكان دچار اين اختلال دارند، تجويز كند. اين داروها

اثرات جانبي ناخوشايندي دارند، از جمله اختلال در خواب افسردگي سردرد، معده درد،

بي اشتهايي و كاهش رشد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري كودك خود را حتي المقدور

در چارچوب مشخصي در

آوريد. رژيم غذايي

رژيم غذايي مخصوصي پيشنهاد شده اند: حذف كليه افزودني هاي غذايي ادويه جات و غيره ،

حذف مواد به خصوصي از رژيم غذايي يا ويتامين درماني شديد.

اغلب تحقيقات پزشكي اشاره به اين دارند كه اين رژيم ها براي تعداد بسيار كمي از كودكان مفيد

هستند. اما بسياري از والدين تغييرات قابل توجهي را در رفتار كودكان خود پس از استفاده

از اين رژيم ها گزارش كرده اند. شايد دليل آن اين باشد كه با

تهيه غذاهاي مخصوص براي كودك وي احساس مي كند كه توجه بيشتري به او مي شود. در

مورد هرگونه رژيم غذايي مخصوصي كه براي كودك خود در نظر داريد با پزشك خود

مشورت كنيد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟:

اگر احساس مي كنيد كودكتان علايم اختلال كم توجهي _ بيش فعالي را دارد.

اگر پس از شروع درمان علايم بدتر شوند.

اگر دچار علايم جديد وغيرقابل كنترل شده ايد. داروهاي مورد استفاده در

درمان ممكن است عوارض جانبي به همراه داشته باشند.

منبع : پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

اختلال رشد بچه

اختلال رشد بچه چيست؟

شرح بيماري اختلال رشد بچه عبارت است از ناتواني شيرخواران يا كودكان از رشد و

نموي طبيعي اين واژه تا زماني استفاده مي شود كه تشخيص خاصي براي توجيه اين ناتواني پيدا

نشده باشد. سن شايع اين مسأله بين 5-1 سالگي است تقريباً تمام كودكاني كه اين مشكل را دارند

زير 5 سال هستند.

علايم شايع قد، وزن و دور سر به طور طبيعي افزايش نمي يابند.

مهارت هاي حركت كودك غالباً ديرتر از حالت طبيعي ظاهر مي شوند. بعضي از

اين مهارت ها عبارتند از: _ چرخيدن در تخت _ نشستن _ ايستادن و راه رفتن

ظهور مهارت هاي ذهني و اجتماعي نيز غالباً به تأخير مي افتد. بعضي از اين مهارت ها

عبارتند از: _ صحبت كردن رابطه اجتماعي _ غذا خوردن بدون كمك _ يادگيري اختيار ادرار

و اجابت مزاج و رفتن به توالت

رشد و نموي طبيعي بسيار متغير است بنابراين ميزان تغييرات رشد و نمو در

معاينات منظم كودك اهميت بيشتري دارد.

علل در بعضي از اين كودكان علت بروز اين حالت به مشكلات جسمي معمولاً گوارشي يا

مربوط به دستگاه عصبي برمي گردد.

در اكثر اين كودكان علت درواقع مربوط به خود كودك نيست مثلاً عدم تغذيه صحيح كودك

عوامل تشديد كننده بيماري سوءتغذيه

بي تجربگي والدين

محيط عاطفي نامناسب مثل عدم رسيدگي به بچه سوءرفتار با بچه يا طرد بچه

بيماري مزمن مثل نارسايي كليه يا عفونت مزمن

بيماري هاي ژنتيكي مثل نشانگان داون يا فيبروز كيستيك

بيماري هاي غدد درون ريز، مثل بيماري هاي غده تيروييد، غده هيپوفيز، غدد فوق كليوي

غده لوزالمعده و غدد جنسي

والديني كه در يك محيط عاطفي نامناسب بزرگ شده اند يا آموزش مناسبي نديده اند.

محيط زندگي شلوغ يا غيربهداشتي

نوزاد زودرس يا بيمار

شيرخواري كه ناهنجاري جسمي دارد.

پيشگيري كودك خود را به طور منظم براي معاينات سلامتي نزد پزشك يا مراكز

بهداشت ببريد.

محيط زندگي باثبات را

فراهم آوريد و سعي كنيد والدين خوبي براي فرزندتان باشيد.

عواقب موردانتظار اگر اختلال رشد بچه به علت بي تجربگي والدين يا مشكلات رواني باشد،

انتظار مي رود با آموزش و دادن مشاوره به والدين بهبودي حاصل شود.

اگر اختلال رشد بچه به علت يك بيماري يا اختلال زمينه اي باشد (مثلا سوءتغذيه ،

بهبودي بستگي به اين دارد كه بيماري يا اختلال زمينه اي قابل درمان باشد يا خير.

عوارض احتمالي ناتواني و معلوليت دايمي ذهني عاطفي يا جسمي

كودك كوچك باقي مي ماند و از لحاظ نمو نيز دچار نقص خواهد بود.

درمان اصول كلي اقدامات تشخيصي اندازه گيري مكرر قد، وزن و دور سر؛

آزمون هاي سنجش توانايي هاي ذهني و رواني مثل آزمون دنور كه معياري از رشد و نمو

به دست مي دهد؛ آزمايش خون از جمله بررسي هاي هورموني عكس برداري از مچ دست ها

براي تعيين سن استخواني كودك كه معيار خوبي براي رشد بدن به شمار مي رود.

- اگر والدين مشكلات عاطفي دارند و از برقراري رابطه عاطفي مناسب با كودك خود

ناتوان هستند، مي توان آنها را تحت روان درماني يا مشاوره قرار داد.

- بستري كردن كودك به طور كوتاه مدت در صورتي كه نياز

به انجام اقدامات تشخيصي پيچيده وجود داشته باشد يا براي فهميدن اينكه آيا كودك در منزل غذا

مي خورده است يا خير.

- والدين بايد كتاب ها يا جزوات مخصوص بچه داري و بزرگ كردن بچه را بخوانند يا

به كلاس هاي مربوطه بروند.

- از يك پرستار خانه بخواهيد كه به خانه شما بيايد و راهنمايي هاي لازم را ارايه دهد.

- تا آنجا كه مي توانيد به كودكتان محبت كنيد و از وي حمايت به عمل آوريد.

هرازچندگاهي به بررسي احساسات و رفتارتان نسبت به كودكتان بپردازيد. اگر فكر مي كنيد

كه احساسات و رفتارتان آنچنان كه بايد باشد نيست براي مشاوره رواني مراجعه كنيد.

داروها داروي خاصي به طور معمول تجويز نمي شود.

اگر يك بيماري زمينه اي وجود داشته باشد كه باعث رشد نكردن بچه شده است امكان دارد

داروهاي لازم براي درمان آن بيماري زمينه اي تجويز شوند.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي براي كودكتان يك رژيم غذايي كافي و متعادل فراهم آوريد.

اگر علت رشد نكردن بچه سوءتغذيه باشد، امكان دارد نياز به يك رژيم مخصوص وجود

داشته باشد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟ اگر شما از اينكه كودكتان رشد و

نموي طبيعي ندارد دچار نگراني شده ايد.

منبع : پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

آنرژين صدري

آنرژين صدري چيست؟

شرح بيماري

آنرژين صدري عبارت است از درد قفسه سينه كه از قلب برخاسته باشد. درد معمولاً زير

استخوان جناغ حس مي شود و به علت نرسيدن اكسيژن به مقدار كافي به عضله قلب روي مي دهد.

عواملي چون ورزش هيجانات عاطفي يا غذاهاي سنگين در فردي كه از قبل

مشكل قبلي داشته است مي توانند باعث برانگيخته شدن اين نوع درد شوند. در حالت عادي

وقتي نياز قلب به اكسيژن زياد مي شود، رگ هاي خونرسان قلب مي توانند از

پس برآوردن اين نياز برآيند. اما اگر رگ هاي قلبي بيمار باشند، يا فشارخون بالا باشد،

خونرساني به عضله قلب محدود مي شود. اين درد معمولاً در مردان بالاي 35 سال و

خانم هايي كه يائسگي را پشت سر گذاشته اند ديده مي شود. علايم شايع

احساس سفتي فشرده شدن فشار، يا درد در قفسه صدري

بروز

ناگهاني مشكل در تنفس گاهي(

درد قفسه صدري مشابه سوءهاضمه

حالت خفگي در گردن

درد قفسه صدري كه به آرواره دندان ها، يا گوش تير مي كشد

سنگيني كرختي سوزن سوزن شدن يا درد در قفسه صدري بازو، شانه آرنج يا دست

معمولاً در سمت چپ

درد در بين دو كتف علل

بيماري سرخرگ هاي قلبي به عبارتي انسداد يا

انقباض سرخرگ هايي كه به قلب خونرساني مي كنند.

كم خوني

پركاري تيروييد

تندشدن ضربان قلب

بيماري دريچه قلب عوارض افزايش دهنده خطر

سيگاركشيدن چاقي ديابت شيرين مرض قند)

فشارخون بالا، كلسترول بالا

خوردن زياده از حد چربي يا نمك

عدم تحرك خستگي كار زياد يا استرس

سابقه خانوادگي بيماري سرخرگ هاي قلبي

قرار گرفتن در معرض سرما يا باد پيشگيري

درمان علل يا عوامل خطر زمينه ساز

ترك سيگار

خوردن غذاهاي كم چرب و كم نمك كاهش وزن در صورت اضافه وزن

اجتناب از عوامل فيزيكي يا عاطفي استرس زا كه باعث بروز حمله آنژين صدري مي شوند.

پس از مشورت با پزشك به طور منظم ورزش كنيد. عواقب مورد انتظار

آنژين صدري خفيف با استراحت و استفاده از نيتروگليسيرين و ساير داروها

برطرف مي شود. براي برطرف كردن بيماري هاي زمينه ساز

ممكن است درمان هاي ديگري ضروري باشند. عوارض احتمالي

حمله قبلي

نارسايي احتقاني قلب

بي نظمي هاي ضربان قلب كه بالقوه مرگبار هستند. درمان

اصولي كلي

هدف درمان عبارت است از كاهش نياز قلب به اكسيژن يا افزايش اكسيژن رساني به قلب

اين هدف معمولاً با دارو قابل دستيابي است

اگر آنژين صدري با دارو كنترل نشد، درمان هاي ديگر عبارتند از: آنژيوپلاستي با

بادكنك براي بازكردن سرخرگ هاي قلبي مسدودشده يا جراحي باي پاس در

حالتي كه سرخرگ هاي قلبي شديداً مسدود شده اند.

توصيه هايي كه در قسمت پيشگيري ذكر شد را رعايت نماييد.

از موقعيت هايي كه كار قلب را افزايش مي دهند پرهيز كنيد، مثلاً عصبانيت

هواي خيلي گرم يا سرد، ارتفاع بالا (البته به جز مسافرت با هواپيماي مسافربري ، يا فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري شديد بدني به طور ناگهاني

داروها

نيتروگليسيرين آنژين صدري حاد را بهبود مي بخشد، اما تأثيري بر علايم ساير بيماري ها

ندارد. اين مي تواند در عرض چند ثانيه درد را برطرف كند. هميشه آن را

براي استفاده فوري همراه داشته باشيد.

امكان دارد ساير داروها مورد استفاده براي بيماري سرخرگ هاي قلبي مثل آسپيرين بتا _

بلوكرها، يا داروهاي مسدودكننده كانال كلسيم نيز تجويز شوند. در اين صورت

رعايت دقيق دستور دارويي بسيار مهم است

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري خود را

طوري تنظيم كنيد كه درد بروز نكند.

البته

اين طور نباشد كه آنژين صدري را بهانه كنيد و اصلاً ورزش نكنيد. بايد

توجه داشته باشيد كه انجام ورزش به صورت متعادل و منظم با نظر پزشك مي تواند

به كنترل علايم كمك كند.

رژيم غذايي

توصيه مي شود غذاهاي كم چرب و كم نمك استفاده نماييد.

در صورت اضافه وزن وزن خود را كم كنيد. درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر علايم آنژين صدري را داريد.

اگر يكي از موارد زير پس از تشخيص رخ دهد: _ حمله درد قفسه صدري

علي رغم استراحت و درمان با نيتروگليسيرين بيش از 15-10 دقيقه طول بكشد. _ با درد

قفسه صدري از خواب بلند مي شويد و درد با يك قرص نيتروگليسيرين برطرف نمي شود.

اگر اين حملات ادامه يافتند، حتماً مراجعه كنيد، حتي اگر نيتروگليسيرين آنها را برطرف كند.

_ حمله درد قفسه صدري متفاوت با گذشته يا شديدتر از حد معمول است

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

پاركينسون

بيماري پاركينسون چيست؟

بيماري پاركينسون يك بيماري دستگاه عصبي مركزي در بزرگسالان مسن تر كه

مشخصه آن سفتي عضلاني پيشرونده تدريجي ، لرزش و از دست رفتن مهارت هاي

حركتي است . اين اختلال هنگام رخ مي دهد كه نواحي خاصي از مغز توانايي خود در

توليد دوپامين (يكي از ناقلين عصبي در مغز) را از دست مي دهند.

پاركينسون از جمله بيماريهاي مغز و اعصاب در سنين بعد از ? ???سالگي است از هر ?

????نفر بالاي ? ???سال يك نفر به پاركينسون مبتلا مي شوند.البته اين بيماري گاه در

افراد جوانتر هم ديده مي شود كه پنج تا ? ???درصد بيماران را تشكيل مي دهند.

بعد از آلزايمر، پاركينسون شايع ترين بيماري مخرب اعصاب به حساب مي آيد

پاركينسون بيماري مزمن و پيشرونده اي است كه در آن سلولهاي ترشح كننده دوپامين

در جسم سياه در مغز مي ميرند و در فقدان دوپامين حركات بدن نامنظم مي شود.

پاركينسون بر اساس دو علامت يا بيشتر از چهار علامت اصلي بيماري مشخص مي

شود. ارتعاش و لرزش دست و پا در حالت استراحت ، كندي

حركات ، سختي و خشك

شدن دست و پا و بدن و نداشتن تعادل اين چهار علامت اصلي را تشكيل مي دهند.

در مراحل اوليه بيماري، ارتعاش اندام ملايم و معمولا در يك طرف بدن وجود دارد و

احتياجي نيز به درمان ندارد اما با پيشرفت بيماري فردي كه دست لرزان خود را در

جيب يا پشت خود پنهان مي كند يا چيزي را براي كنترل ارتعاش مدام در دست مي گيرد،

ديگر قادر به پنهان كردن لرزشهاي شديد اندام به ويژه به هنگامي كه مي خواهد تمركز

بيشتري به خود دهد نيست.

لرزش معمولا بيش از هر محدوديتي تاثير منفي بر روان بيمار دارد. كم كم تكه كردن

غذا ، لباس پوشيدن ، اصلاح و استحمام وقت زيادي از بيمار مي گيرد حركات بيمار

مثل نشستن و برخاستن از صندلي و راه رفتن او اهسته مي شود و بيمار حالت قوز پيدا

مي كند، صداي او يكنواخت و نگاه او خيره و بدون احساس مي شود.

پيشرفت پاركنيسون معمولا تدريجي است و سرعت آن از فردي به فرد ديگر فرق

مي كند.

هدف از درمان بيماران با داروي ال دوپا، جلوگيري از ناتوان شدن و از كار افتادگي

بيمار مبتلا است. اغلب اين بيماران نيازمند دريافت داروهاي اعصاب و روان نيز

هستند.

در چنين روزي در سال ?” ?????هوگو مونشتربرگ” روان شناس و فيلسوف آلماني

الاصل آمريكايي، يكي از پيشگامان رفتار گرايي و يكي از بنيانگذاران طب كار و

پزشكي صنعتي متولد شد.

او يكي از نخستين كساني است كه به تاثيرات فيزيكي و اجتماعي بر نيروي كار و

مشكلات و خستگي كارگران توجه كرد.

تا پيش از ساخت داروي "ال -دوپا” در ? ،?????درمان بيماري پاركينسون از طريق

جراحي پدانكولوومي

انجام مي شد.

بيماري پاركينسون يك بيماري نورولوژيكال ( مربوط به دستگاه عصبي ) است كه بر

روي مغز و سيستم عصبي تأثير ميگذارد . مشكل اصلي كه بيماران مبتلا به

پاركينسون دارند عدم كنترل حركات بدن مي باشد . بيماري پاركينسون بعلت كاهش

توليد دوپامين در بدن مي باشد ( يك نوع واسطه عصبي شيميايي كه به انتقال پيام از

سلولهاي عصبي كمك مي كند )

دوپامين درانتقال فرمان از مغز به ماهيچه ها جهت كنترل مستقيم حركات بدن بسيار

مؤثر است همچنين بخشي از مراحل حركت عضلات صاف و عدم لرزش آنها مي باشد

.

بايد بدانيم كه ژنتيك در اكثر موارد پاركينسون بي تأثير است . _ علائم و نشانه هاي زودرس در پاركينسون

لرزش يا تكان خوردن

اختلال در فعاليتهاي روزانه ( مثل قدم زدن يا غذا درست كردن و ... ) بعلت لرزش

موجود

ترمور ( لرزش ) ممكن است حتي در زمان استراحت بدتر شود .

اشكال در صحبت كردن

تغيير در دست خط ( ريزتر از معمول مي نويسند )

اشكال در حركت اعضاي بدن مثل دست ، بازو و يا پاها

ممكن است قادر به گرفتن اشياء در وضعيت ثابت نباشند .

تغيير حالت صورت نسبت به قبل اصطلاحاً صورت بي حالت مي گردد . ( ماسكه )

ممكن است بيش از حد معمول در يك وضعيت ثابت و بدون حركت باقي بمانند . _ علائم و نشانه هاي مراحل ديررس پاركينسون

علائم زير مواردي است كه در مراحل دير رس تر ديده مي شود اما الزاماً ممكن است

در همه افراد پاركيسفوني ديده نشود .

? - رژيديته ( سفتي

حركات ) : بعضي از ماهيچه ها ممكن است سفت و منقبض شوند

در حالي كه هيچ نيازي به انقباض آنها نيست و اين بعلت عدم دريافت پيام صحيح

عصبي از مغز مي باشد كه اين خود باعث سفتي و مقاومت در برابر حركت مي شود .

? - ترمور ( لرزش ظريف ) : لرزش در حركات بدن مثلاً لرزش درانگشتان دستها ،

سر يا چانه كه اين لرزش در زمان استراحت عضو و يا در هنگام آغاز يك حركت

بوجود مي آيد .

? - برادي كنيزي ( كندي حركات ) : حركات آهسته و از دست دادن توانائي حركت

ارادي و خودبخودي كه بعضي وقتها بصورت اِشكال در حركت سريع خود را نشان

مي دهد .

? - اختلال در حفظ وضعيت بدن : شخص دچار عدم تعادل مي شود و ممكن است به

عقب و يا جلو منحرف شود و حتي زمين بيافتد .

چندي پيش هنرپيشه مشهور انگليسي ، دبورا كر كه به بيماري پاركينسون مبتلا شده

بود، جان باخت. در تاريخ معاصر افراد مشهور زيادي به اين بيماري مبتلا شدند.

هيتلر، سالوادور دالي، مائو و محمدعلي كلي از اين جمله اند. امروزه شيوع بيماري

پاركينسون رو به افزايش است و مشاغل گوناگون و كار با مواد شيميايي و صنعتي،

استرس و تغيير سبك زندگي، همه در افزايش شيوع اين بيماري مؤثرند. خوب است

درباره پاركينسون بيشتر بدانيد.

علت ايجاد بيماري پاركينسون در يك شخص هنوز مبهم باقي مانده است. علت احتمالاً

تركيبي از عوامل محيطي و ژنتيكي بوده و ممكن است از شخصي به شخص ديگر

متفاوت باشد.

اگرچه علت بيماري پاركينسون

ناشناخته مانده است اما دانشمندان عواملي را مرتبط با

بيماري پاركينسون شناسايي كرده اند. به عنوان مثال، در افراد بالاي 60 سال ، احتمال

ابتلا به بيماري پاركينسون حدود 2 تا 4 درصد است، در مقايسه با ساير افراد كه حدود

يك تا دو درصد است. ردپاي بيماري در خانواده

در حدود 15 تا 25 درصد افراد مبتلا به پاركينسون داراي يك خويشاوند مبتلا به

پاركينسون، هستند. در يك تحقيق بزرگ، محققان دريافتند كه در افرادي كه داراي يك

خويشاوند درجه اول مبتلا به پاركينسون مانند پدر و مادر يا خواهر و برادر مبتلا

هستند، احتمال ابتلا به پاركينسون حدود دو تا سه برابر جمعيت عادي است. اين به اين

معني است كه اگر والدين شما مبتلا به بيماري پاركينسون هستند، احتمال ايجاد اين

بيماري در شما كمي بالاتر از سايرين است.

بيماري پاركينسون در بسياري از مبتلايان به صورت مستقيم با وراثت در ارتباط

نيست اما محققان تعدادي از ژن هاي دخيل در اين بيماري را در تعدادي از خانواده ها

شناسايي كرده اند. بعضي از اين ژن ها در پروتئين هايي كه در عملكرد هاي سلول هاي

دوپاميني دخيل اند، تغييراتي ايجاد مي كنند. به دليل امكان مطالعات وسيع در

آزمايشگاه هاي مدرن، امروزه جنبه هاي گوناگون وراثتي اين بيماري، تحت تحقيقات

گسترده اي قرار گرفته است. صدمات محيطي

بعضي از دانشمندان بر اين باورند كه بيماري پاركينسون ممكن است در نتيجه تماس با

سموم يا آسيب هاي محيطي به وجود بيايد. تحقيقات، تعدادي از عوامل مرتبط با

پاركينسون مانند زندگي در مناطق حاشيه اي شهر، استفاده از آب چاه يا مصرف

تركيبات آفت كش را مشخص كرده اند. تزريق ماده مخدري به نام متيل فنيل

تتراهيدروپيريدين مي تواند به سرعت موجب ايجاد

بيماري پاركينسون به صورت

دائمي شود. اما در حقيقت هيچگونه مدرك محكمي درباره اينكه يك عامل محيطي به

تنهايي موجب ايجاد اين بيماري شده است، وجود ندارد. اگرچه اين عوامل محيطي در

مطالعات نمونه هاي آزمايشگاهي پاركينسون كمك كننده هستند و محققان هنوز به دنبال

سرنخ ها و ارتباطات تازه اي ميان عوامل گوناگون و ايجاد پاركينسون مي گردند. اغلب

متخصصان بر اينكه اين بيماري ناشي از تركيبي از عوامل وراثتي و محيطي است، هم

عقيده اند، اگرچه ما هنوز ماهيت اين تركيب را نمي دانيم. علايم شايع

لرزش ، به خصوص در حالت عدم حركت اندام

سفتي عضلاني و كندي حركت در كل بدن

راه رفتن نامتناسب به حالتي كه پاها به زمين كشيده مي شوند و فاصله پاها از هم

بيشتر از حالت طبيعي است .

قامت خميده

از بين رفتن حالت چهره

تغييرات صدا؛ صدا ضعيف و بم مي شود.

اختلال بلع ، آبريزش دهان

توانايي ذهني تا مراحل پيشرفته بدون تغيير مي ماند و در مراحل پيشرفته به آهستگي

كاهش مي يابد. افسردگي ، عصبي بودن

اين بيماري بر اساس چهار علامت مخصوص آن مشخص مي شود:

• ارتعاش دست و پا در حالت استراحت (لرزش بيمار همزمان با ارتعاش دست و پا در

حالت استراحت)

• آرام شدن حركت (براديكينسيا / Bradykinesia)

• سختي حركت (و خشك شدن) دست و پا يا بدن

• تعادل بد (تعادل ضعيف)

در حالي كه دو يا بيشتر از اين علايم در بيمار ديده شود، مخصوصا ً وقتي كه در يك

سمت بيشتر از سمت ديگر پديدار شود، تشخيص پاركينسن داده مي شود مگر اينكه

علايم ديگري همزمان وجود داشته باشد كه بيماري ديگري را نمايان كند. بيمار ممكن

است در اوايل، بيماري

را با لرزش دست و پا يا با ضعيف شدن حركت احساس كند و

دريابد كه انجام هر كاري بيشتر از حد معمول طول مي كشد و يا اينكه سختي و خشك

شدن حركت دست و ضعف تعادل را تجربه مي كند. اولين نشاني هاي پاركينسون

مجموعه اي متفاوت از ارتعاش، براديكنسيا، سفت شدن عضلات و تعادل ضعيف

هستند. معمولا ً علايم پاركينسون ابتدا در يك سمت بدن پديدار مي شوند و با گذشت

زمان به سمت ديگر هم راه پيدا مي كنند.

تغييراتي در حالت صورت و چهره روي مي دهد، از جمله ثابت شدن (fixation) حالت

صورت (ظاهرا ً احساسات كمي بر چهره نمايان مي شود) و يا حالت خيرگي چشم ( به

دليل كاهش پلك زدن). علاوه بر اين ها، خشك شدن شانه يا لنگيدن پا در سمت تحت

تاثير قرارگرفته عوارض ديگر (عادي) اين بيماري است. افراد مسن ممكن است نمايان

شدن يك به يك اين نشانه هاي پاركينسون را به تغييرات افزايش سن ربط بدهند،

ارتعاش را به عنوان "لرزش” بدانند، براديكنسيا را به "آرام شدن عادي” و سفت شدن

عضلات را به "آرتروز” ربط بدهند. حالت قوز (stooped) اين بيماري را هم خيلي از

اين افراد به سن يا پوكي استخوان (osteoporosis) ربط مي دهند. هم بيماران مسن و

هم بيماران جوان ممكن است بعد از بيش از يك سال كه با اين عوارض روبرو بوده

اند براي تشخيص به پزشك مراجعه كنند.

از هر صد نفر بالاي سن شصت سال يك نفر به پاركينسون مبتلا مي شود، و معمولا ً

اين بيماري در حدود سن شصت سالگي آغار مي شود.

افراد جوانتر هم مي توانند مبتلا

به پاركينسون شوند. تخمين زده مي شود كه افراد جوان مبتلا به پاركينسون (مبتلا شده

در سن چهل يا كمتر) ? تا ?? درصد كل اين بيماران را تشكيل مي دهند.

ازدست دادن حس بويايي پيش نشانگر بيماري پاركينسون است

بروز اختلال در حس بويايي با ابتلا به بيماري پاركينسون مرتبط شناخته شده است.

اكنون يك تحقيق جديد نشان مي دهد از دست دادن حس بويايي اولين علايم باليني بيماري

پاركينسون را از چندين سال قبل پيش بيني مي كند.

دكتر وبستر راس سرپرست اين تحقيق مي گويد غربالگري حس بويايي مي تواند به

تشخيص زودهنگام بيماري پاركينسون قبل از ظهور علايم حركتي اين بيماري كمك

كند.

راس از نظام مراقبتهاي بهداشتي هونولولو و همكارانش اطلاعات مربوط به يك آزمون

استاندارد تشخيص بو مربوط به ? هزار و ??? مرد ژاپني تبار را كه در يك تحقيق

پيري شركت كرده بودند مورد ارزيابي قرار دادند.

تمام اين افراد در زمان شروع تحقيق فاقد زوال عقل يا علايم باليني پاركينسون بودند.

شركت كنندگان در اين تحقيق كه ميانگين سن آنان ?? سال بود مدت هشت تحت نظر

قرار گرفتند.

طي اين مدت بررسي در ?? مرد بيماري پاركينسون تشخيص داده شد. ميانگين سرانه

بروز اين بيماري ?/?? مورد در هر ?? تن است. ميانگين زمان تشخيص اين بيماري

چهار سال و ميانگين سن بيماران ?? سال است.

از در نظرگرفتن تاثير بالقوه سن در ابتلا به اين بيماري، ميزان سرانه ابتلا به

پاركينسون براي كساني كه بالاترين امتياز تشخيص بو را داشتند ?/? در هر ?? هزار

تن بدست آمد درحالي كه در كساني كه پايين ترين امتياز تشخيص بو را كسب كردند

?/?? مورد در هر ?? هزار تن در سال بود.

مرداني كه كمترين قدرت بويايي را داشتند ?/? برابر كساني كه قويترين حس بويايي را

داشتند به پاركينسون مبتلا شدند.

اين تحقيق نشان داد بروز اختلال در حس بويايي ابزار غربالگري مفيدي براي شناسايي

افرادي است كه در مراحل بعدي عمر در معرض ابتلا به پاركينسون هستند.

اين تحقيق در صورت امكان توقف يا كند كردن پيشرفت بيماري اهميت زيادي خواهد

داشت.

مشروح اين تحقيق در شماره ماه فوريه ???? ميلادي سالنامه نرولوژي منتشر شده

است.

تست تشخيصي اين بيماري در حال حاضر تست خون يا بررسي هاي آزمايشگاهي

ديگري براي تشخيص اين بيماري در دسترس نيست. پزشكان گاهي بررسي

نورولوژيك و اسكن مغز را براي اطمينان از عدم وجود بيماري هاي ديگر توصيه مي

كنند. تشخيص بيماري معمولاً مبتني بر معاينه فيزيكي است . بررسي هاي طبي براي

رد ساير اختلالات ممكن است توصيه گردد. پيشرفت بيماري پاركينسون

پس از بيماري آلزايمر بيماري پاركينسون رايجترين بيماري خراب كننده ي اعصاب به

حساب مي آيد. پاركينسون يك بيماري مزمن و هميشه در حال پيشرفت است. اين

بيماري نتيجه ي از بين رفتن يا ضعيف شدن و لطمه خوردن سلولهاي عصبي در مغز

مياني مي باشد.

اين سلولهاي عصبي ماده اي به نام دوپامين، ترشح مي كنند. دوپامين پيام هاي عصبي را

از سوبستانتيا نيگرا (مغز مياني) به بخش ديگري از مغر به نام كارپوس استراتوم مي

برد. اين پيام ها به حركت بدن تعادل مي بخشند. وقتي سلول هاي ترشح كننده دوپامين در

سوبستانتيا نيگرا مي ميرند، مراكز ديگر كنترل كننده حركات بدن نامنظم كار مي كنند.

اين اختلال ها در مراكز كنترل بدن

در مغز باعث به وجود آمدن علايم پاركينسون مي

شوند. اگر ?? درصد سلول هاي ترشح كننده دوپامين از بين بروند، علامتهاي

پاركينسون پديدار مي شوند. علايم پاركينسون در مرحله هاي نخست بيماري ملايم و

بيشتر اوقات در يك سمت بدن ديده مي شوند و گاه حتي احتياج به درمان پزشكي ندارند.

لرزش در حالت استراحت يك نشانه ي ويژه بيماري پاركينسون است، كه يكي از

معمولترين نشانه هاي پاركينسون به حساب مي آيد. ولي بعضي از مبتلايان پاركينسون

هيچ وقت با اين مشكل برخورد نمي كنند. بيماران ممكن است دست لرزان خود را در

جيب يا پشت پنهان كنند يا چيزي را براي كنترل ارتعاش در دست نگه دارند. لرزش

مي تواند بيشتر از هر محدوديت جسمي ديگر اثر منفي روحي داشته باشد.

با گذشت زمان نشانه هاي نخستين بدتر و وخيم تر مي شوند. يك رعشه ملايم تبديل به

يك ارتعاش مزاحم و ملموس مي شود. ممكن است تكه كردن غذا و استفاده از دست

لرزان به مرور زمان سخت تر شود.

پيشگويي و تخمين زدن پيشرفت اين بيماري در يك بيمار مشخص غير ممكن است.

سرعت پيشرفت و محدوديت هاي جسمي و روحي در بيماران مختلف متفاوت است. علل

علت اين اختلال در اغلب موارد ناشناخته است . بعضي موارد آن ناشي از داروهايي

نظير فنوتيازين ها؛ آسيب مغزي ؛ تومورها؛ آنسفاليت پس از آنفلوانزا؛ عفونت با

ويروس هاي داراي رشد آهسته ؛ يا مسموميت با مونواكسيدكربن (احتمالاً) مي باشد.

ژن LRRK? شايع ترين علت ژنتيكي هر دو نوع خانوادگي و غيرقابل پيش بيني

پاركينسون است.

محققين دانشگاه جان هاپكينز به پروتئيني دست يافته اند كه ممكن است بهترين هدف

براي مبارزه

با بيماري پاركينسون باشد.

پايگاه اينترنتي دانشگاه جان هاپكينز اعلام كرد ، طي سال گذشته ( ???? ميلادي )

مشخص شد كه ژن مولد اين پروتئين كه LRRK? ناميده مي شود شايع ترين علت

ژنتيكي هر دو نوع خانوادگي و غيرقابل پيش بيني پاركينسون است. با اين حال تاكنون

كسي نمي دانست پروتئين مربوط به اين ژن چه كاري با سلول هاي مغزي انجام مي دهد و

آيا مي توان آن را دستكاري كرد يا خير؟

بر همين اساس اكنون محققين دانشگاه جان هاپكينز متوجه شده اند كه پروتئين LRRK?

بخشي از يك گروه از پروتئين هاست كه به نام كيناز شناخته مي شوند و مانند بقيه

اعضاي اين خانواده به كنترل فعاليت هاي ساير پروتئين ها از طريق انتقال گروه هاي

كوچكي به نام فسفات ها به داخل آنها كمك مي كنند. اين تحقيق همچنين نشان مي دهد كه دو

نوع جهش مربوط به پاركينسون در اين ژن باعث افزايش فعاليت انتقال فسفات به داخل

پروتئين هاي فوق مي شود

بيماري پاركينسون و حمله خواب ? Narcolepsy?با يكديگر وجه مشترك دارند.

اين مطالعه كه در شماره ژوئن ???? مجله "مغز” منتشر شده است نشان مي دهد كه

افراد مبتلا به پاركينسون بايد تحت يك دوره درمان باليني متفاوتي قرار گيرند كه

احتمالا علائم خواب آنها را بهبود مي بخشد.

"جري سيگل” از "موسسه علوم عصبي و رفتار انساني سمل” در دانشگاه كاليفرنيا و

"توماس سنيكال” متخصص اعصاب در همين دانشگاه تعيين كرده اند كه بيماران مبتلا

به پاركينسون تا ? ???درصد از سلول هاي مغزي حاوي "پپتيد هيپوكرتين” (? (peptide

hypocretin?را از دست مي دهند.

در سال ? ،?????تعدادي از محققان علت حمله خواب را كاهش هيپوكرتين كه تصور

مي شود در تنظيم چرخه خواب حائز اهميت است، معرفي كردند.

به گفته سيگل، گزارش اخير

به يك علت مشترك اختلالات خواب اشاره مي كند كه با اين

دو بيماري در ارتباط است و نشان مي دهد كه درمان بيماران مبتلا به پاركينسون با

استفاده از هيپوكرتين و يا آنالوگ هاي هيپوكرتين مي تواند اين علائم را از بين ببرد. عوامل افزايش دهنده خطر

گرچه عوامل افزايش خطر ناشناخته است و تحقيقات آكادمي در كتاب هاي مرجع ذكر

نشده است ولي در چند سال اخير تحقيقات مختلف احتمال تاثير موارد زير را نشان مي

دهد لازم به ذكر است اين تحقيقات در سال ???? ميلادي ( ???? شمسي ) انجام شده

و در سمينارهاي پزشكي و مجلات علمي ارائه شده است :

حشره كش ها خطر ابتلابه بيماري پاركينسون را افزايش مي دهند

بر اساس گزارش محققان آمريكايي كه بر روي ??? بيمار مبتلابه پاركينسون مطالعه

كرده بودند، اعلام كردند: حشره كش ها خطر ابتلابه بيماري پاركينسون را افزايش مي

دهند. محققان آمريكايي پس از مطالعه بر روي ??? بيمار اعلام كردند: افرادي كه در

معرض حشره كش ها قرار مي گيرند ?/? برابر بيشتر از ديگران در خطر ابتلابه

پاركينسون قرار دارند.

مصرف چربي هاي اشباع نشده، خطر ابتلا به بيماري پاركينسون را كاهش مي دهد

مطالعات اخير نشان داده اند كه رژيم هاي غذايي حاوي مقادير بالاي چربي هاي اشباع

نشده، خطر ابتلا به بيماري پاركينسون را كاهش مي دهد.

رژيم غذايي مديترانه اي كه شامل انواع سبزي، ميوه و حبوبات است خطر ابتلا به

بيماري پاركسيون را كاهش مي دهد.

يافته هاي جديد محققان نشان مي دهد افرادي كه از رژيم هاي غذايي حاوي مقادير بالاي

چربي هاي اشباع نشده استفاده مي كنند، ?? درصد كمتر از كساني است كه از اين

رژيم هاي غذايي استفاده نمي كنند به بيماري پاركينسون دچار مي شوند.

اين

چربيهاي اشباع نشده در رژيم هاي غذايي كه شامل انواع سبزي، حبوبات، ميوه و

روغن هاي گياهي است يافت مي شوند.

بيماري پاركينسون يك اختلال عصبي تدريجي است كه به وسيله كاهش سلول هاي

مغزي توليدكننده دوپامين هاي شيميايي به وجود مي آيد. نبود اين سلول ها منجر به از

دست دادن كنترل ماهيچه هاي صاف و لرز هاي غيرقابل كنترل مي شود كمبود اسيد فوليك عاملي براي بروز آلزايمر و پاركينسون

آلزايمر، بيماري فراموشي است، بيماري كه دراثر آن فرد قدرت تفكرش را از دست

داده و نزديكان خود را به خاطر نمي آورد و گاهي به دليل ناتواني دراستفاده از ذهن

مي ميرد .

طي تحقيقاتي مشخص شد ميزان اسيد فوليك در خون افراد مبتلا به آلزايمر پائين است

و در تحقيق ديگري مشاهده شد مصرف كم سبزيجات سبز رنگ موجب افت اسيد

فوليك خون و بروز لخته هاي خوني درمويرگهاي مغز و آسيب به بافت مغز مي شود

كه فراموشي را در پي دارد.

همچنين كمبود دريافت اسيد فوليك به بروز پاركينسون در موشهاي تحت بررسي در

آزمايشگاه انجاميد .

مطالب فوق اهميت مصرف اسيد فوليك را نشان مي دهد

احتمال ابتلا به پاركينسون در بيماران مبتلا به ديابت نوع دو بيشتر است.

محققان دريافتند احتمال تشخيص پاركينسون در سال هاي بعدي عمر بيماران مبتلا به

ديابت نوع دو، ???? درصد بيشتر از افراد عادي است.

اين خطر براي مردان و زنان مساوي است و مستقل از ساير عوامل خطرزا مي باشد.

محققان در شماره آوريل ???? نشريه "مراقبت از بيماران ديابتي” نوشتند، ديابت تا

حدودي به دليل ايجاد اضافه وزن خطر ابتلا به پاركينسون را افزايش مي دهد.

داشتن اضافه وزن و انجام ندادن كافي حركات ورزشي با ابتلا به ديابت نوع دو

كه

شيوع آن در سراسر جهان رو به افزايش است، ارتباط دارد. ديابت مي تواند به نابينايي،

از دست دادن دست و پا، بيماري قلبي و مرگ زودهنگام منجر شود.

پاركينسون يك اختلال حركتي است كه بر اثر نابودي برخي سلول هاي مغزي بروز

مي كند.

افراد مبتلا به پاركينسون ابتلا به لرزش مبتلا مي شوند اما اين بيماري غيرقابل علاج

مي تواند به فلج و نهايتا مرگ منجر شود.

عوامل اصلي خطرساز براي ابتلا به پاركينسون هنوز شناخته نشده است اما برخي

مطالعات نشان مي دهند كه احتمالا برخي موارد ابتلا به پاركينسون بر اثر قرار گرفتن

در معرض مواد شيميايي مانند آفت كش ها بوده است.

تنها در آمريكا حدود يك ميليون نفر دچار پاركينسون هستند.

دكتر "گنگ هو” و همكارانش در موسسه ملي بهداشت عمومي در هلسينكي در فنلاند،

وضعيت ? ???هزار و ? ????مرد و زن فنلاندي ? ???تا ? ???ساله را براي مدت ? ???سال

پيگيري كردند.

هيچ يك از اين افراد در ابتداي اين مطالعه بيماري پاركينسون نداشتند.

محققان دريافتند كه حدود ? ????نفر از اين افراد در انتهاي اين مطالعه به پاركينسون

مبتلا شدند و در ميان آنان ، احتمال داشتن ديابت تقريبا دو برابر افرادي بود كه دچار

اين بيماري نبودند پيشگيري

پيشگيري خاصي ندارد. عواقب مورد انتظار

اين بيماري در حال حاضر غيرقابل علاج محسوب مي گردد. ولي ، علايم آن با درمان

قابل تسكين يا كنترل است . اين بيماري طول عمر را چندان كاهش نمي دهد.

تحقيقات علمي علل و درمان اين بيماري ادامه دارد و اين اميد وجود دارد كه درمان هاي

مؤثر و نهايتاً علاج بخش براي آن ارايه گردند.

تحقيقاتي كه به بررسي پيوند بافت جنيني براي درمان اين اختلال

پرداخته اند نويدبخش

درمان مؤثري در آينده بوده اند. با اين درمان به نظر مي رسد سلول هاي جديد

توليدكننده دوپامين در مغز با پيوند بافتي جنيني تشكيل گردند. عوارض احتمالي

زوال عقل

پنوموني (ذات الريه)

يبوست شديد

احتباس ادرار ناشي از داروهاي تجويز شده براي درمان اين اختلال

افتادن و بروز شكستگي استخواني

ناتواني درمان

اصول كلي

تا كنون درمان قطعي براي پاركينسون وجود ندارد اما تنوعي از داروها بهمنظور

تخفيف علائن مورد استفاده قرار مي گيرند.

اين بيماري در حال حاضر غيرقابل علاج محسوب مي شود. ولي علايم آن با درمان ،

قابل تسكين يا كنترل است . اين بيماري طول عمر را چندان كاهش نمي دهد. تحقيقات

علمي يافتن علل و درمان اين بيماري ادامه دارد و اميد مي رود كه درمان هاي موثر و

در نهايت علاج بخش براي آن ارايه شوند.

تحقيقاتي كه به بررسي پيوند بافت جنيني براي درمان اين اختلال پرداخته اند نويدبخش

درمان موثري در آينده بوده اند. با اين درمان به نظر مي رسد سلول هاي جديد

توليدكننده دوپامين در مغز با پيوند بافتي جنيني تشكيل شوند.

اصول كلي مراقبت از اين بيماران عبارت است از:

?) درمان فيزيكي

اميدواري و اطمينان دادن به بيماران و درمان بيماري هاي همراه ، نظير افسردگي ،

روان درماني يا مشاوره براي كمك به كاهش افسردگي

?) كار درماني

?) گفتار درماني

اگر در اطرافيانتان بيمار پاركينسون داريد يا خودتان به اين بيماري مبتلا هستيد توصيه

مي كنيم:

_ از حمام گرم و ماساژ مكرر براي پيشگيري از سفتي عضلاني استفاده كنيد.

_ اصلاح را با ريش تراش برقي انجام دهيد.

_ استفاده از كفش هاي بدون بند، نظير كفش هاي راحتي ، كفش هاي زيپ دار

يا كفش

هاي چسبي نيز توصيه مي شود.

_ محيط منزل را طوري طراحي كنيد كه از افتادن و آسيب ديدگي جلوگيري شود.

_ محدوديت هاي تدريجي بيماري ممكن است باعث عاجز شدن بيمار شود. براي يافتن

راه هايي به منظور حفظ عملكرد و كارايي ، از مشاوره تخصصي و اعضاي خانواده

كمك بگيريد.

حال به بررسي اين موارد مي پردازيم :

- اصول كلي مراقبت اين بيماران عبارتند از درمان فيزيكي ، اميدواركردن و اطمينان

دادن به بيماران ، و درمان بيماري هاي همراه (نظير افسردگي )

- روان درماني يا مشاوره جهت كمك به كاهش افسردگي

- كار درماني و گفتار درماني ممكن است توصيه گردد.

- استفاده مكرر از حمام گرم و ماساژ دادن جهت پيشگيري از ايجاد سفتي عضلاني

استفاده از ريش تراش برقي جهت اصلاح

- استفاده از كفش هاي بدون بند، نظير كفش هاي راحتي ، كفش هاي زيپ دار يا كفش

هاي چسبي

- محيط منزل را طوري طراحي كنيد كه از افتادن و آسيب ديدگي جلوگيري شود.

- محدوديت هاي تدريجي بيماري ممكن است باعث عاجز شدن بيمار گردد. براي يافتن

راه هايي جهت حفظ عملكرد و كارآيي خود از مشاوره تخصصي و اعضاي خانواده

كمك بگيرد.

داروها

داروهاي آنتي كولينرژيك ؛ آنتي هيستامين ها؛ داروهاي ضدلرزش ، نظير آمانتادين ؛

يا داروهاي ضدپاركينسون از قبيل بروموكريپتين ، لوودوپا و كاربي دوپا. سلژيلين

براي به حداكثر رسيدن اثربخشي لوودوپا و كاربي دوپا تجويز مي شود. همه اين

داروها لرزش و سفتي عضلاني را كاهش مي دهند ولي اغلب عوارض جانبي قابل

توجهي نيز دارند.

فعاليت

در حد امكان به فعاليت هاي خود ادامه دهيد و به دفعات استراحت كنيد. اختلاف زيادي

بين توانايي جسمي بيماران دچار اين بيماري وجود دارد. محدوديت فعاليت تنها در

بيماران دچار سفتي عضلاني وجود دارد.

درمان فيزيكي كمك كننده است .محققان در تازه ترين مطالعات به تاثير ويتامين B? در

كاهش اين بيماري پي برده اند و مي گويند افزايش دريافت غذايي ويتامين B? در كاهش

پاركينسون موثر است.

به گزارش رويترز محققان هلندي دريافته اند احتمال ابتلا به پاركينسون در كساني كه

بيشترين مصرف ويتامين B? را دارند ?? درصد كمتر از وقوع آن در افرادي با

كمترين دريافت اين ويتامين است.

ويتامين B? براي متابوليسم پروتئين و عملكرد درست سيستم ايمني و عصبي

ضروري است.

بر اساس تحقيقات انجام شده سطوح بالاي اسيد آمينه هوموسيستئين مي تواند به سلول

هاي مغز صدمه وارد كند.

براي تعيين اثر اسيد فوليك ، ويتامين B? و B?? در كاهش اين تركيب در خون و نيز

كاهش وقوع پاركينسون ، محققان با بررسي گروهي از افراد ?? ساله و مسن تر در

مدت ?? سال دريافتند ارتباطي بين مصرف B?? يا اسيد فوليك و ابتلا به اين بيماري

وجود ندارد اما دريافت B? بيشتر باعث كاهش خطر پاركينسون مي شود.

بر اساس اين يافته ها اين ويتامين نه فقط با تاثير بر سطوح هوموسيستئين بلكه با

حفاظت سلول هاي مغز از صدمه ايجاد شده توسط محصولات جانبي متابوليسم يعني

راديكال هاي آزاد ، باعث تقليل احتمال ابتلا به پاركينسون مي شود.

لازم به ذكر است كه اين مطالعه تاثير حفاظت بخش ويتامين هاي B?? اسيد فوليك را

رد نمي كند و براي دست يابي به نتايج روشن تر مطالعات بيشتري مورد نياز است

رژيم غذايي

رژيم خاصي نياز نيست ، در موارد

وجود اختلال بلع ممكن است مصرف غذاهاي نرم

لازم باشد. براي پيشگيري از يبوست به رژيم غذايي خود فيبر غذايي يا مواد حجم افزا

(نظير ميوه و سبزيجات) اضافه كنيد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم بيماري پاركينسون بوده يا علايم

شما در طي درمان تشديد شده است .

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه به خصوص اختلال در ادرار كردن ، گيجي يا

تاري ديد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.

سلول هاي بنيادي بطرز قابل توجهي موجب بهبود علائم بيماري پاركينسون در موش ها

مي شود و ممكن است براي انسان كارايي داشته باشد.

محققان موسسه تحقيقات زيست پزشكي وايت هد در كمبريج در ماساچوست از روش

نسبتا جديدي براي طراحي مجدد سلول هاي بنيادي از سلول هاي پوست استفاده ?كردند و

سپس موش هاي مبتلا به اين بيماري عصبي تضعيف كننده را درمان كردند.

چند هفته پس از پيوند اين سلول ها به موش ها محققان متوجه شدند كه علائم بيماري

پاركينسون در آنها بطور قابل توجهي كاهش يافته است.

اين موضوع تاييد مي كند كه جانشين هاي سلول هاي بنيادي جنيني كه اصطلاحا

سلول هاي بنيادي دوباره برنامه ريزي شده خوانده مي شوند مي توانند جايگزين

نرون هاي از دست رفته يا آسيب ديده شوند.

ماريوس ورنيگ يكي از نويسندگان اين مطالعه كه در گزارش هاي آكادمي ملي علوم

منتشر شده است گفت، اين اولين مدركي است كه نشان مي دهد سلول هاي دوباره برنامه

ريزي شده مي توانند به سيستم عصبي ملحق شوند يا بطور موثري اين بيماري

پيشرونده عصبي را درمان كنند.

درمان با سلول هاي بنيادي بعنوان يك مداخله نويد بخش براي بيماري هاي انحطاط

عصبي مانند پاركينسون يا آلزايمر تلقي مي شود

زيرا اين سلول ها كه اصطلاحا

سلول هاي اصلي خوانده مي شوند توانايي تبديل به صدها نوع سلول مختلف در بدن را

دارند و جايگزين سلول هايي مي شوند كه از بين رفته و يا بر اثر بيماري آسيب ديده

است.

اما مخالفت هاي اخلاقي نسبت به استفاده ازسلول هاي بنيادي جنين هاي دور انداخته شده،

بحث و جدل زيادي را درمورد استفاده از اين سلول ها به راه انداخته است.

در اواخر سال ? ?????محققان آمريكايي و ژاپني اعلام كردند كه روش هايي را براي

برنامه ريزي مجدد سلول هاي پوست انسان ابداع كرده اند كه به آنها خواص سلول هاي

بنيادي را مي دهد.

يافته هاي محققان موسسه وايت هد اولين مدرك در مورد حيوانات است كه نشان مي دهد

سلول هاي دوباره برنامه ريزي شده به همانگونه كه فرض شده اند عمل مي كنند.

بيماري پاركينسون يك اختلال سيستم حركتي بدن است كه بر اثر آسيب يا مرگ

نرون هاي دوپامين ايجاد مي شود و لرزش، بهم خوردن توازن بدن و خشكي دست و پا

از علائم آن است.

ويتامين E ممكن است موجب كاهش علا ئم بيماري پاركينسون شود.

پژوهشگران گروه فيزيولوژي دانشگاه علوم پزشكي اهواز در بررسي اثر ويتامين E

بر سفتي عضلا ني در نمونه حيواني بيماري پاركينسون دريافتند , اين ويتامين ممكن

است , به علت ماهيت آنتي اكسيداني خود , از تخريب دوپامين در جسم سياه مغز

جلوگيري كند كه اين موجب كاهش علا ئم بيماري پاركينسون به صورت كاهش سفتي

عضلا ني مي شود.پاركينسون نوعي بيماري پيشرونده مغزي است كه با پيشرفت سن ,

شيوع آن افزايش مي يابد و با علا ئمي مانند كندي حركات , لرزش اندامها , سفتي بدن و

اختلا ل تعادل ظاهر مي شود

اولين برچسب پوستي به نام نوپرو كه محتوي داروي "روتيگوتاين”

است علائم بيماري

پاركينسون كاهش مي دهد.

نوپرو كه اولين برچسب پوستي تاييد شده براي درمان علائم بيماري پاركينسون است،

محتوي داروي "روتيگوتاين” است كه پيش از براي استفاده در آمريكا تاييد نشده بود.

بيماري پاركينسون كه از دسته وضعيت هايي است كه "اختلال سيستم حركتي” خوانده

مي شود در نتيجه كاهش سلول هاي مغزي توليدكننده دوپامين بروز مي كند.

روتيگوتاين، كه از طبقه داروهاي آگونيست دوپامين است، با استفاده از يك برچسب

سيليكوني كه هر ? ???ساعت تعويض مي شود، پيوسته جذب پوست مي شود.

آگونيست دوپامين با فعال كردن گيرنده هاي دوپامين در بدن فعاليت مي كند و تاثير

دوپامين انتقال دهنده عصبي را تقليد مي كند.

پاسخ به تعدادي از پرسش هاي شما در رابطه با پاركينسون :

پاركينسون از كجا مي آيد؟چندي پيش هنرپيشه مشهور انگليسي ، دبورا كر كه به

بيماري پاركينسون مبتلا شده بود، جان باخت. در تاريخ معاصر افراد مشهور زيادي

به اين بيماري مبتلا شدند. هيتلر، سالوادور دالي، مائو و محمدعلي كلي از اين جمله اند.

امروزه شيوع بيماري پاركينسون رو به افزايش است و مشاغل گوناگون و كار با مواد

شيميايي و صنعتي، استرس و تغيير سبك زندگي، همه در افزايش شيوع اين بيماري

مؤثرند. خوب است درباره پاركينسون بيشتر بدانيد.

اگرچه علت بيماري پاركينسون ناشناخته مانده است اما دانشمندان عواملي را مرتبط با

بيماري پاركينسون شناسايي كرده اند. به عنوان مثال، در افراد بالاي ?? سال ، احتمال

ابتلا به بيماري پاركينسون حدود ? تا ? درصد است، در مقايسه با ساير افراد كه حدود

يك تا دو درصد است.

اكتروپيون (Ectropion)

اكتروپيون (Ectropion) چيست؟

شرح بيماري

اكتروپيون عبارت است از مشكلي در پلك به طوري كه پلك ضعيف شده و

به سمت خارج چرخيده باشد (سطح پشتي آن به سمت بيرون قرار گيرد). علايم شايع

به خارج چرخيدن پلك معمولاً پلك پايين كه ظاهري نازيبا

دارد.

التهاب (درد، قرمزي و تورم در پلك

خشكي چشم در اثر بيرون ريختن قطرات اشك روي گونه به جاي اينكه روي چشم بلغزند و

آن را مرطوب كنند. علل

ضعيف شدن عضلات و بافت هايي كه در حالت طبيعي پلك را روي چشم نگاه مي دارند.

فلج رشته هاي عصبي كه به عضلات پلك مي روند.

جمع شدن بافت جوشگاهي ناشي از سوختگي ها، زخم ها، يا عمل جراحي در نزديكي چشم عوامل تشديد كننده بيماري

بالا بودن سن

پيشگيري

در حال حاضر نمي توان از آن پيشگيري به عمل آورد. عواقب مورد انتظار

معمولاً با جراحي قابل درمان است عوارض احتمالي

آسيب به قرنيه در اثر خشكي

درمان

اصول كلي

درمان شامل انجام يك جراحي كوچك براي برقراري كشش مناسب در پلك است

براي تخفيف التهاب و ناراحتي روزانه چندين بار كمپرس گرم روي پلك ها بگذاريد.

براي آماده كردن كمپرس اين گونه عمل كنيد: _ مقداري آب گرم را در يك ظرف تميز بريزيد. _

يك پارچه تميز را در آب خيس كنيد. آنقدر آن را بچلانيد تا تقريباً خشك شود. _ پارچه گرم و

مرطوب را به مدت 15-10 دقيقه روي چشم بسته قرار دهيد. _ پارچه را مرتباً خيس كنيد و

بچلانيد تا مرطوب بماند.

اگر در معرض باد يا آلاينده ها قرار مي گيريد، از عينك يا چشم بندهاي عينك مانند

براي محافظت از چشم استفاده كنيد.

داروها

استفاده از اشك مصنوعي تا زمان جراحي

آنتي بيوتيك در صورت وجود عفونت

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم اكتروپيون را داريد.

اگر يكي از موارد زير بعد از جراحي رخ دهد: _ درد چشم قرمزي و حساسيت به نور _

تغييرات بينايي به هر صورت

هپاتيت

بيماري هپاتيت را به طور كامل توضيح دهيد؟

هپاتيت يعني التهاب كبد در ميان عوام مردم به يرقان و زردي مشهور است. عوامل ايجاد كننده هپاتيت

مهم ترين عامل ايجاد كننده هپاتيت' ويروس ها هستند. تا كنون 6 نوع ويروس هپاتيت

شناخته شده است كه شايع ترين آنها ويروس هاي هپاتيت A-B-C هستند. عواملي مانند

داروها. بيماري هاي توارثي' خود ايمني و مصرف مشروبات الكلي نيز مي توانند سبب

بروز بيماري هپاتيت شوند. هپاتيت ويروسي آ

هپاتيت A توسط ويروس مربوطه و غالباً در اثر مصرف آب

و مواد آلوده به ويروس

به وجود مي آيد. فرد بيمار ويروس را از طريق مدفوع دفع مي نمايد لذا در صورت

آلوده شدن دست و يا مواد غذايي و تماس آن با دهان امكان آلودگي زياد است. در هفته

اول بيماري' فرد مبتلا بدون بروز زردي' ويروس را از طريق مدفوع دفع مي كند و

ناقل بيماري مي باشد. اين نوع بيماري معمولاً خود به خود بهبود مي يابد و به سوي

مزمن شدن پيش نمي رود. اقدامات پيشگيري كننده

• آموزش جامعه در مورد بهداشت فردي و اجتماعي به خصوص شستشوي دست ها

قبل از صرف غذا و بعد از اجابت مزاج

• تهيه آب آشاميدني سالم و دفع صحيح فاضلاب

• عدم استفاده از كود انساني جهت كشاورزي(سبزيجات و صيفي جات)

• در مهد كودك شستشوي دقيق دست ها پس از تعويض هر كهنه و قبل از مصرف

مواد غذايي هپاتيت بي

آلودگي به ويروس هپاتيت بي' بيماري هپاتيت "بي" را به وجود مي آورد. كه بهترين

روش تشخيص بيماري آزمايش خون از نظر وجود ويروس هپاتيت " بي"است.

آلودگي بدون علامت يا ناقلين بيماري

ناقل بيماري هپاتيت به كساني گفته مي شود كه ويروس هپاتيت "بي" در خون آنها به

مدت بيش از 6 ماه وجود داشته باشد. حال عمومي آنها خوب بوده و در بررسي

آزمايشگاهي اختلالي در كار كبد آنها مشاهده نشود. در چنين شرايطي ويروس به

صورت مسالمت آميز در داخل بدن وجود دارد ولي آسيبي به كبد وارد نمي كند. مهم

ترين مسئله در مورد اين گروه از افراد مراجعه به پزشك' به صورت دوره اي هر 6

ماه از نظر عملكرد كبد مي

باشد تا در صورت تبديل شدن به هپاتيت مزمن' تشخيص و

درمان سريع تر انجام گيرد و از تخريب بيشتر كبد جلوگيري شود.

در اين حالت' بيمار پس از يك دوره ي مقدماتي با نشانه هايي مانند تب' سرماخوردگي

' تهوع' استفراغ و درد شكم' دچار زردي مي شود. اولين عضوي كه زردي در آن

مشاهده مي شود' سفيدي چشم هاست. به طور معمول' اين علائم خود به خود برطرف

مي شود و پس از 6 ماه خون از ويروس' پاك مي شود.

در اين حالت' نشانه ها بسيار غير اختصاصي است. شايع ترين نشانه هپاتيت مزمن'

ضعف و خستگي طولاني است. گاهي ممكن است زردي خفيف يا خارش وجود داشته

باشد. با پيشرفت بيماري ممكن است نارسايي كبدي بروز كند. اين افراد بايد تحت نظر

پزشك باشند و در صورت نياز' دارو درماني شوند. راههاي انتقال هپاتيت بي

• انتقال از مادران آلوده به HBV به نوزادان .عفونت نه از طريق بند ناف بلكه از

طريق بدن مادر در هنگام زايمان در جريان تماس نزديك بعد از آن منتقل مي شود.

• تماس جنسي فرد ناقل هپاتيت بي مي تواند به انتقال عفونت منجر شود. براي ممانعت

از اين امر انجام واكسيناسيون و استفاده از كاندوم توصيه مي شود.

• استفاده مشترك از سرنگ و سوزن آلوده و يا فرو رفتن سوزن آلوده به دست يا از

طريق خراش هاي پوستي (تيغ اصلاح و مسواك)

• استفاده از خون و فرآورده هاي خوني آلوده

• استفاده از وسايل غير استريل در دندانپزشكي' سوراخ كردن غير بهداشتي گوش '

خالكوب و حجامت جزو راه هاي احتمالي انتقال عفونت تلقي مي شوند.

در صورتي

كه جزء يكي از گروههاي ذيل هستيد نسبت به سه نوبت واكسيناسيون اقدام

كنيد.

• پزشكان' دندانپزشكان و پيرا پزشكان.

• افراد تحت دياليز

• افردي كه به علت ابتلا به بيماري زمينه اي' نظير هموفيلي و تالاسمي' مكرراً خون و

فرآورده هاي خوني دريافت مي كنند.

• افراد خانواده ي فرد آلوده كه با وي هم منزل هستند هپاتيت سي

يكي از شش ويروس شناخته شده هپاتيت ويروس هپاتيت "سي" است كه عامل بسياري

از موارد بيماري هپاتيت ويروسي در انسان مي باشد. تشخيص هپاتيت سي

بسياري از افراد آلوده به ويروس هپاتيت "سي" علامتي از بيماري ندارد. تشخيص

آلودگي به ويروس هپاتيت" سي" بايد خون فرد را از نظر وجود ويروس بررسي كرد و

همراه آن آزمايش هاي تكميلي انجام داد. بيماران مبتلا به هپاتيت به 3 دسته كلي تقسيم مي شوند:

• افراد در معرض خطر به دليل استفاده از خون (هنگام عمل جراحي ) و فرآورده هاي

آن مانند( بيماران هموفيلي' دياليز و تالاسمي(

• افراد معتاد به مواد مخدر تزريقي و يا داراي شركاي جنسي متعدد

• اين گروه شامل 30 تا 40 درصد مبتلايان بوده و علت خاصي جهت ابتلاي آنان در

يافت نمي شود.

• تماس با خون آلوده : ويروس هپاتيت سي در محيط خارج از بدن و درون خون خشك

شما نيز به مدت سه ماه زنده مي ماند و با جوشاندن 100 درجه سانتيگراد و به مدت 5

دقيقه از بين مي رود.

• استفاده از خون آلوده و فر آورده هاي آن.

• استفاده مشترك از سوزن يا سرنگ 'تيغ اصلاح' مسواك

• خالكوبي ' حجامت' سوراخ كردن گوش 'خدمات پزشكي و دندانپزشكي در محل هاي

نامطمئن

و آلوده

• تماس جنسي حفاظت نشده با افراد آلوده (بدون كاندوم)

• تولد از مادرآلوده به ويروس هپاتيت سي. هپاتيت و اعتياد

متاسفانه مواد مخدر تزريقي' از علل مهم ابتلا به هپاتيت "سي" مي باشد. استفاده از

سرنگ به صورت مشترك در بين معتادان به مواد مخدر مي تواند به انتقال انواع

عفونت ها از جمله هپاتيت "سي"'"بي" و ايدز منجر شود البته اعتياد به كوكائين و

اسنتشاق از راه بيني نيز از راههاي انتقال بيناري است.

خطربزرگي معتادان به مواد مخدر را تهديد مي كند ابتلا به گونه هاي مختلف ويروس

هپاتيت "سي" است موجب بروز بيماري با شدت بيشتر است. در اين موارد پاسخ به

درمان با داروهاي ضد ويروسي كم مي شود.

هپاتيت و انواع آن

انواع هپاتيت ها و راه هاي جلوگيري از آن چيست؟

هپاتيت آ

هپاتيت نوعي التهاب كبدي است كه مي تواند توسط مشروبات الكلي يا برخي از داروها

ايجاد شود، اما معمولا در اثر عفونت ويروسي به وجود مي آيد.

انواع مختلفي از ويروسها مي توانند اين بيماري را ايجاد كنند كه روش بيماري زايي

هركدام متفاوت است.

نحوه ابتلا به اين بيماري ويروس هپاتيت آ (اچ آ وي) يكي از عمومي ترين عوامل

عفونتزا در بسياري از نقاط جهان است و مي تواند از طريق خوردن يا آشاميدن غذا ويا

آب آلوده نيز سرايت كند. اين ويروس در مدفوع يافت شده و در صورت تماس مقدار

اندكي از مدفوع فرد مبتلا به هپاتيت آ با دهان فرد ديگر مي تواند منتقل شود. اين سخن

بدان معني است كه ويروس مذكور مي تواند از طريق برخي فعاليتهاي جنسي نيز انتقال

يابد.

رعايت مسايل بهداشت فردي و

شستشوي كامل دستها مي تواند خطر سرايت اين

ويروس را به حداقل برساند.

علايم و نشانه ها ممكن است افراد بدون داشتن هيچ گونه علامتي، ناقل اين بيماري به

ديگران باشند.

برخي از علايمي كه ممكن است بروز كند عبارت است از:

* داشتن كسالتي شبيه به سرماخوردگي مختصر و متوسط

* تهوع و استفراغ

* اسهال

* بي اشتهايي

* كاهش وزن

* زردي يا يرقان (زرد شدن پوست و سفيدي چشمها، زرد تيره شدن ادرار و كمرنگ

شدن مدفوع)

* خارش پوست برخي از افراد هم ممكن است به بستري شدن در بيمارستان نياز پيدا

كنند.

آزمايشهاي طبي براي تشخيص بيماري با انجام آزمايشهاي خون پزشك مي تواند

وجود بيماري هپاتيت آ را تشخيص دهد. وي براي كشف عامل عفونت از شما سوالاتي

نيز خواهد پرسيد. مثبت بودن نتيجه آزمايش خون به چه معناست؟

مثبت بودن نتيجه آزمايش خون مي تواند معاني زير را داشته باشد:

عفونت سابق:

اين بدان معني است كه شما قبلا در معرض ويروس هپاتيت آ قرار داشته و بدنتان آنرا

از ميان برده است. به اين ترتيب بدنتان داراي ايمني طبيعي دربرابر ابتلاي مجدد به اين

بيماري است. عفونت فعلي:

هنگامي كه علايم بيماري هپاتيت آ در فردي ظاهر مي شود احتمال آنكه در هفته هاي

پيش از آن، ويروس اين بيماري به ديگران نيز سرايت كرده باشد وجود دارد.

بنابراين پزشك براي جلوگيري از ابتلاي ديگران به اين بيماري پرسشهايي از شما

خواهد پرسيد. در صورتيكه اين ويروس به ديگران هم منتقل شده باشد، پزشك براي

كاستن از شدت علايم بيماري براي آنها آمپول تجويز مي كند.

بسياري از نشانه هاي بيماري هپاتيت آ پس از گذشت چند هفته برطرف مي شود،

اگرچه برخي از افراد ممكن است تا ماهها بعد احساس خستگي در خود حس كنند. به

احتمال كم، امكان بروز آسيب هاي مزمن به كبد وجود دارد.

منفي بودن نتيجه آزمايش خون به چه معناست؟ اين نتيجه به اين معني است كه شما

تاكنون در معرض اين ويروس نبوده و بالتبع از ايمني در برابر آن برخوردار نيستيد.

چنانچه در معرض ابتلا به اين بيماري قرار داشته باشيد پزشك به شما توصيه مي كند

كه خود را در برابر آن واكسينه نماييد.

تشخيص و درمان عفونت هپاتيت آ معمولا شديد نيست اما گاهي باعث التهابات شديد

كبدي مي شود كه سبب بستري شدن فرد در بيمارستان مي شود.

واكسيناسيون با تزريق واكسن هپاتيت آ در بازو مي توان به مدت يكسال دربرابر اين

بيماري ايمن شد. تزريق آمپول ثانوي در مدت ? تا ?? ماه بعد مي تواند تا ?? سال در

برابر اين بيماري ايمني ايجاد كند. غالبا ايمن سازي در برابر اين بيماري در مورد

افرادي انجام مي شود كه قصد مسافرت به كشورهاي آلوده از نظر هپاتيت آ را دارند.

چنانچه اخيرا در معرض تماس با ويروس اين بيماري قرار گرفته ايد مي توانيد براي

جلوگيري از پيشرفت آن خود را واكسينه نماييد.

مصرف مشروبات الكلي براي مبتلايان به بيماري هپاتيت آ فوق العاده خطرناك است.

پزشك به شما توصيه هاي تغذيه اي مناسب و پيشگيريهاي لازم براي جلوگيري از

سرايت بيماري به ديگران را خاطر نشان خواهد كرد. هپاتيت ب

هپاتيت نوعي التهاب كبدي است كه مي تواند توسط مشروبات الكلي يا برخي از داروها

ايجاد شود، اما معمولا در اثر عفونت ويروسي به وجود مي

آيد.

انواع مختلفي از ويروسها مي توانند اين بيماري را ايجاد كنند كه روش بيماري زايي

هركدام متفاوت است.

نحوه ابتلا به اين بيماري ويروس هپاتيت ب (اچ بي وي) كه بسيار مسري است، شيوع

زيادي در سرتاسر نقاط جهان دارد. روشهاي سرايت اين ويروس عبارت است از:

* انجام فعاليتهاي جنسي (بدون كاندوم) نافذ (يعني ادخال آلت در مهبل، مقعد يا دهان) با

همسر

مبتلا. همچنين انجام آميزش جنسي با كسي كه خون آلوده به اين بيماري به وي تزريق

شده است.

* استفاده مشترك از سرنگ يا ديگر لوازم تزريقي با فرد آلوده

* استفاده از وسايل غير استريل براي خالكوبي، حجامت يا طب سوزني

* سرايت از مادر به كودك كه عمدتا هنگام تولد رخ مي دهد. واكسينه كردن كودك

هنگام تولد از سرايت هپاتيت ب به وي جلوگيري مي كند.

*تزريق خون آلوده به اين ويروس (در انگلستان تمامي خونهاي تزريقي از نظر وجود

اين ويروس تحت آزمايش قرار مي گيرد).

علايم و نشانه ها گاهي ممكن است هيچ نوع نشانه اي از اين بيماري در فردي ظاهر

نشده اما با اين وجود وي ناقل ويروس آن به ديگران باشد.

علايمي كه ممكن است اين بيماري از خود نشان دهد عبارتند از:

* داشتن كسالتي شبيه به سرماخوردگي مختصر و متوسط

* تهوع و استفراغ

* اسهال

* بي اشتهايي

* كاهش وزن

* زردي يا يرقان (زرد شدن پوست و سفيدي چشمها، زرد تيره شدن ادرار و كمرنگ

شدن مدفوع)

* خارش پوست برخي از افراد هم ممكن است به بستري شدن در بيمارستان نياز پيدا

كنند.

بسياري از افراد بالغي كه دچار ويروس هپاتيت ب مي شوند كاملا بهبود يافته و تا آخر

عمر در برابر آن

ايمن مي شوند. بين ?% تا ?? % از اين دسته از افراد ناقل مزمن اين

بيماري مي شوند، اين بدان معني است كه آنها ويروس اين بيماري را به ديگران منتقل

خواهند كرد و كبدشان نيز ممكن است دچار آسيبهاي مزمن شود.

چنانچه كودكان به ويژه نوزادان دچار اين بيماري شوند احتمال آنكه ناقل مزمن آن

شوند زياد است.

اگر شخصي چند سال مبتلا به ويروس هپاتيت ب باشد ممكن است دچار عوارض زير

شود:

* هپاتيت مزمن

* التهاب كبد

* سرطان كبد

آزمايشهاي طبي براي تشخيص بيماري با انجام آزمايشهاي خون پزشك مي تواند

وجود بيماري هپاتيت ب را تشخيص دهد. وي براي كشف عامل عفونت از شما

سوالاتي نيز خواهد پرسيد. مثبت بودن نتيجه آزمايش خون به چه معناست؟

u???? مثبت بودن نتيجه آزمايش خون مي تواند معاني زير را داشته باشد: عفونت سابق:

اين بدان معني است كه شما قبلا در معرض ويروس هپاتيت ب قرار داشته و بدنتان آنرا

از ميان برده است. به اين ترتيب بدنتان داراي ايمني طبيعي دربرابر ابتلاي مجدد به اين

بيماري است. عفونت فعلي:

اين به معني آن است كه شما حامل ويروس هپاتيت ب بوده و مي توانيد آن را به ديگران

سرايت دهيد. همچنين شما در معرض خطر بيماري كبدي مزمن قرار داشته و بهتر

است براي انجام ديگر معاينات به يك مركز تخصصي مراجعه كنيد.

از نتيجه مثبت آزمايش مي توان با انجام آزمايشهاي ديگر و مراجعه به متخصص

مطمئن شد. براي تشخيص ميزان تاثيرگذاري هپاتيت ب بر روي كبد و تجويز بهترين

روش درمان، ممكن است نياز به برداشتن نمونه كوچكي از بافت كبد باشد (بافت

برداري يا بيوپسي كبد).

منفي

بودن نتيجه آزمايش خون به چه معناست؟ اين نتيجه نشان مي دهد كه شما تاكنون

در معرض اين ويروس نبوده و بالتبع از ايمني در برابر آن برخوردار نيستيد. چنانچه

در معرض ابتلا به اين بيماري قرار داشته باشيد پزشك به شما توصيه مي كند كه

مجددا آزمايش را تكرار كرده و خود را در برابر آن واكسينه نماييد.

تشخيص و درمان چنانچه التهاب كبد شديد نباشد بسياري از افراد به درمان نياز پيدا

نمي كنند. در صورتيكه نياز به درمان التهاب كبد داشته باشيد براي مداواي كامل به

يك مركز تخصصي معرفي خواهيد شد.

واكسيناسيون با سه بار تزريق واكسن هپاتيت ب در زمان ? تا ? ماه مي توان دست كم

به مدت پنج سال دربرابر اين بيماري ايمن شد.

با اتمام تزريق واكسنها آزمايش خون گرفته شده تا از كارآيي واكسنها اطمينان حاصل

شود

آمپول ثانوي در مدت ? تا ?? ماه بعد مي تواند تا ?? سال در برابر اين بيماري ايمني

ايجاد كند. غالبا ايمن سازي در برابر اين بيماري در مورد افرادي انجام مي شود كه

قصد مسافرت به كشورهاي آلوده از نظر هپاتيت آ را دارند.

چنانچه اخيرا در معرض تماس با ويروس اين بيماري قرار گرفته ايد مي توانيد براي

جلوگيري از پيشرفت آن خود را واكسينه نماييد. مصرف مشروبات الكلي براي

مبتلايان به بيماري هپاتيت آ فوق العاده خطرناك است.

پزشك به شما توصيه هاي تغذيه اي مناسب و پيشگيريهاي لازم براي جلوگيري از

سرايت بيماري به ديگران را خاطر نشان خواهد كرد.

چنانچه وجود بيماري هپاتيت ب در شما تاييد شد توصيه مي شود كه به طور مداوم

آزمايش خون انجام داده

و تحت معاينه قرار گيريد.

از مصرف مشروبات الكلي اجتناب نماييد. ممكن است پزشك به شما توصيه كند كه

غذاهاي كم چرب و كم نمك مصرف كنيد.

به منظور جلوگيري از سرايت ويروس، براي انجام فعاليتهاي جنسي نافذ از كاندوم

استفاده كنيد. همسرتان در صورت ايمن نبودن در برابر اين بيماري بايد واكسينه شود.

پزشك به شما توصيه هاي لازم از قبيل عدم استفاده مشترك از مسواك يا تيغ

موتراشي را براي جلوگيري از انتقال اين ويروس به ديگران خواهد گفت. همواره بايد

به خاطر داشت كه استفاده از كاندوم هنگام آميزش جنسي، خطر سرايت بيماريها و

عفونتهاي مقاربتي را كاهش مي دهد. هپاتيت ث

هپاتيت نوعي التهاب كبدي است كه مي تواند توسط مشروبات الكلي يا برخي از داروها

ايجاد شود، اما معمولا در اثر عفونت ويروسي به وجود مي آيد.

انواع مختلفي از ويروسها مي توانند اين بيماري را ايجاد كنند كه روش بيماري زايي

هركدام متفاوت است.

نحوه ابتلا به اين بيماري روشهاي سرايت ويروس هپاتيت ث (اچ سي وي) عبارت

است از:

* استفاده مشترك از سرنگ يا ديگر لوازم تزريقي با فرد مبتلا

* استفاده از وسايل غير استريل براي خالكوبي، حجامت يا طب سوزني

* انجام فعاليتهاي جنسي (بدون كاندوم) نافذ (يعني ادخال آلت در مهبل، مقعد يا دهان) با

همسر مبتلا.

همچنين انجام آميزش جنسي با كسي كه خون آلوده به اين بيماري به وي تزريق شده

است.

البته حالت مذكور روش عمده سرايت اين بيماري محسوب نمي شود.

* در موارد نادر، سرايت از مادر مبتلا به كودك كه عمدتا هنگام تولد رخ مي دهد.

واكسينه كردن كودك هنگام تولد از سرايت هپاتيت ب به وي جلوگيري مي كند. خطر

سرايت آن زماني كه مادر به ويروس ايدز هم مبتلا باشد افزايش مي يابد.

*تزريق خون آلوده u???? به اين ويروس (در انگلستان تمامي خونهاي تزريقي از

نظر وجود اين ويروس تحت آزمايش قرار مي گيرد).

علايم و نشانه ها گاهي ممكن است هيچ نوع نشانه اي از اين بيماري در فردي ظاهر

نشده اما با اين وجود وي ناقل ويروس آن به ديگران باشد.

علايمي كه ممكن است اين بيماري از خود نشان دهد عبارتند از:

* داشتن كسالتي شبيه به سرماخوردگي مختصر و متوسط

* تهوع و استفراغ

* اسهال

* بي اشتهايي

* كاهش وزن

* زردي يا يرقان (زرد شدن پوست و سفيدي چشمها، زرد تيره شدن ادرار و كمرنگ

شدن مدفوع)

* خارش پوست برخي از افراد هم ممكن است به بستري شدن در بيمارستان نياز پيدا

كنند.

مطالعات نشان مي دهد كه تنها در ?? % از مبتلايان به هپاتيت ث، ويروس از خون

پاك مي شود و در حدود ?? % از آنها همچنان باقي مانده و مي تواند به ديگران هم

سرايت كند.

اگر شخصي چند سال مبتلا به ويروس هپاتيت ث باشد ممكن است دچار عوارض زير

شود:

* هپاتيت مزمن

* التهاب كبد

* سرطان كبد

آزمايشهاي طبي براي تشخيص بيماري آزمايشهاي طبي براي تشخيص اين بيماري از

سال ???? امكان پذير شده است.

با انجام آزمايشهاي خون پزشك مي تواند وجود بيماري هپاتيت ث را تشخيص دهد.

وي براي كشف عامل عفونت از شما سوالاتي نيز خواهد پرسيد. مثبت بودن نتيجه آزمايش خون به چه معناست؟

به اين معني است كه شما حامل ويروس هپاتيت ث بوده و مي توانيد آنرا به ديگران

منتقل كنيد. ابتدا يك آزمايش براي تشخيص وجود پادتنهاي

ويروس هپاتيت ث انجام مي

شود. مثبت بودن نتيجه اين آزمايش نشان مي دهد كه شما در معرض اين ويروس قرار

گرفته و بدنتان با توليد پادتن واكنش نشان داده است. البته اين آزمايش مشخص نمي كند

كه آيا به اين بيماري مبتلا هستيد يا خير.

معمولاً به شما توصيه مي شود كه براي انجام آزمايشهاي تكميلي به پزشك متخصص

مراجعه كنيد.

انجام مي دهد. اگرچه ويروس هپاتيت ث در بعضي (HCV-RNA) پزشك متخصص

براي تشخيص وجود ويروس هپاتيت ث آزمايش خون ديگري از بيماران كاملا

برطرف مي شود، اما در بدن بسياري از مبتلايان به صورت مزمن باقي مانده و مي

تواند به ديگران هم سرايت كند.

ممكن است پزشك براي تشخيص ميزان تاثيرگذاري هپاتيت ث بر روي كبد يكسري

از آزمايشهاي بررسي عملكرد كبد بافت كبد نمونه برداري كند (بافت برداري يا

بيوپسي كبد).

نتايج اين آزمايشها به پزشك در تصميم گيري درباره انتخاب روش مناسب درمان

كمك مي كند.

البته بايد به اين مساله هم اشاره شود كه برطرف شدن ويروس نيز به معني ايمن شدن

در برابر ابتلاي مجدد به اين بيماري نيست. منفي بودن نتيجه آزمايش خون به چه معناست؟

اين نتيجه احتمالاً به معني آن است كه شما هيچگاه در تماس با ويروس هپاتيت ث قرار

نداشته ايد. البته از آنجا كه اين آزمايشها بر مبناي يافتن پادتنهاي ويروس هپاتيت ث

استوار بوده و توليد پادتنها هم ممكن است چند ماه طول بكشد، چنانچه اخيراً در

معرض تماس با اين ويروس قرار گرفته باشيد، پزشك ممكن است به شما توصيه كند

كه آزمايش را تكرار نماييد.

در حال حاضر واكسني براي محافظت در برابر اين بيماري

وجود ندارد.

چنانچه وجود عفونت فعال هپاتيت ث در شما تاييد شد توصيه مي شود كه به طور منظم

آزمايش خون داده و به پزشك مراجعه كنيد.

همچنين بايد از مصرف مشروبات الكلي جداً پرهيز كنيد. همچنين پزشك ممكن است

به شما توصيه كند كه غذاهاي كم چرب و كم نمك بخوريد. ويروس هپاتيت ث با انجام

فعاليتهاي جنسي نافذ مي تواند منتقل شود، از اينرو هنگام ابتلا به اين بيماري براي

جلوگيري از سرايت آن به همسرتان از كاندوم استفاده كنيد.

پزشك كليه توصيه هاي لازم براي جلوگيري از سرايت بيماري به ديگران (مانند عدم

استفاده مشترك از مسواك يا تيغ موتراشي) را به شما ياد آوري خواهد كرد.

همواره به خاطر داشته باشيد كه استفاده از كاندوم خطر سرايت بيماريهاي مقاربتي را

كاهش مي دهد.

ويروسي شدن(هرپِس)ناحيه تناسلي،هرپِس تناسلي در اثر ويروسهاي نوع ساده هرپس

ايجاد مي شود. اين ويروس مي تواند دهان، ناحيه تناسلي، پوست اطراف مقعد و

انگشتها را آلوده كند.

با اتمام نخستين فعاليت هرپس، اين ويروس مي تواند در رشته هاي عصبي پنهان شود،

به اين ترتيب كلاً غير قابل تشخيص شده و علايمي از خود ظاهر نمي كند. البته در

برخي از افراد ممكن است ويروس مجددا به سطح پوست يا محل ابتلا برگردد (عود

كند).

اين پديده ممكن است هنگام بيماري يا از كار افتادگي رخ دهد. بعضي از افراد هم ممكن

است هيچگاه مجددا به آن مبتلا نشوند.

انواع ويروس دو نوع ويروس هرپس وجود دارد كه هردوي آنها عفوني اند اما نوع

يك دهان يا بيني را آلوده كرده، درحاليكه نوع دو عمدتا ناحيه تناسلي و مقعد را آلوده

مي كند.

عمدتاً عفونت ناحيه

تناسلي و مقعد در اثر ويروس نوع دو توليد شده كه البته گاهي هم

ممكن است در اثر انجام فعاليتهاي جنسي با دهان، در اثر نوع يك هم ايجاد شود.

علايم و نشانه ها علايم اين بيماري در زنان و مردان مي تواند يك يا چند مورد از

موارد زير باشد:

* احساس خارش يا سوزش در ناحيه تناسلي يا مقعد.

* ايجاد تاولهاي حاوي مايع كه پس از تركيدن زخمهاي كوچكي برجاي گذاشته و مي

تواند دردناك باشد. اين تاولها پس از خشك شدن، جدا شده و بهبود مي يابند كه بهبود

يافتن آنها مي تواند بين ? تا ? هفته طول بكشد.

* احساس درد هنگام ادرار كردن در صورت تماس ادرار با زخمهاي گفته شده.

* ناخوشي شبيه به سرماخوردگي، كمردرد، سردرد، غدد متورم و يا تب.

ظاهر شدن علايم فوق نشان دهنده آن است كه ويروس بسيار عفوني شده است. البته

عود مجدد اين بيماري معمولاً خفيفتر است؛ زخمهاي ايجاد شده كمتر، كوچكتر و با درد

كمتري بوده و سريعتر بهبود مي يابد. همچنين علايم سرماخوردگي نيز ظاهر نمي

شود.

نحوه ابتلا به اين بيماري هرپس از طريق تماس پوستي با شخص مبتلا منتقل مي شود.

اين ويروس قسمتهايي كه از طريق آنها وارد بدن شده را آلوده مي كند.

راهنماييهايي براي كاهش عوارض بيماري هنگام ابتلا به اين بيماري مي توانيد براي كاستن از عارضه هاي آن و برخورداري از احساس بهتر از راهنماييهاي زير

استفاده كنيد:

* در صورت داشتن درد مي توانيد داروهاي مسكن (مانند آسپيرين يا پاراسماتول)

مصرف كنيد.

* روزي دوبار شستشوي ملايم قسمتهاي كه دچار جراحت شده اند در محلول آب نمك

(نصف قاشق چايخوري

نمك در ??? سي سي آب گرم) مي تواند تسكين دهنده بوده و

به خشك شدن جراحتها كمك كند.

* يك تكه يخ كه درون پارچه يا هوله تميزي پيچيده شده را روي قسمتهاي مربوطه

قرار دهيد.

* چنانچه دفع ادرار رايتان با درد همراه است سعي كنيد درون تشتي از آب ادرار كنيد

و يا هنگام دفع ادرار بر روي خود آب بريزيد.

* براي خنثي شدن ادرار آب و مايعات زياد بنوشيد. همچنين هرگز ادرار خود را نگه

نداريد زيرا ممكن است مشكلات ديگري ايجاد كند.

* از آفتاب گرفتن پرهيز كنيد.

* به اندازه كافي استراحت كنيد.

مراقبت از خود و همسرتان هنگام ابتلا به هرپس، تاولها و زخمها بسيار عفوني بوده و

ويروس مي تواند با تماس مستقيم به ديگران سرايت كند. براي جلوگيري از آن بايد از انجام كارهاي زير خودداري كنيد:

* بوسيدن زماني كه شما يا همسرتان جراحتهايي در اطراف دهان داريد.

* انجام فعاليت جنسي با دهان هنگامي كه شما يا همسرتان جراحتهايي در اطراف دهان

يا ناحيه تناسلي داريد.

* انجام هرگونه تماس ناحيه تناسلي يا مقعد (حتي با وجود استفاده از كاندوم) هنگامي

كه شما يا همسرتان جراحتهايي در ناحيه تناسلي داريد.

* استفاده از آب دهان براي مرطوب كردن لنز چشم درصورتي كه جراحتهايي در

اطراف دهان داريد.

فراموش نكنيد كه قبل و بعد از دست زدن به جراحتها، حتماً دستهايتان را با صابون

بشوييد.

در فاصله زماني بين عود كردن مجدد هرپس احتمال سرايت آن بسيار كاهش مي يابد،

اگرچه گاهي ممكن است اتفاق بيافتد. با اين وجود ابتلاي به هرپس به معني پايان يافتن

دوران فعاليت جنسي شما نيست.

براي كسب اطلاعات بيشتر در اين

باره به يك مشاور درماني مراجعه كنيد.

به خاطر داشته باشيد كه كاندوم تنها زماني مي تواند از سرايت هرپس جلوگيري كند كه

روي تمام تاولها را بپوشاند. بيماري هرپس از طريق فعاليتهاي جنسي غير نافذ نيز مي

تواند منتقل شود.

عوارض بيماري هرپس تناسلي و سرطان گردن رحم هيچ گونه ارتباطي ميان هرپس

تناسلي و سرطان گردن رحم وجود ندارد. با اين وجود توصيه مي شود كه هر خانمي به

طور منظم آزمايشهاي اسيمر را انجام دهد.

هرپس تناسلي و بارداري داشتن هرپس تناسلي تاثيري بر قابليت باروري زن نمي

گذارد. اگر هرپس در سه ماهه اول بارداري عارض شود به احتمال كم، خطر سقط

جنين وجود دارد. ابتلا به هرپس در اواخر بارداري هم ممكن است باعث تولد زودهنگام

نوزاد شود.

با اين وجود بيشتر خانمهايي كه در طول بارداري چندين بار هرپس آنها عود كرده،

زايماني طبيعي داشته اند.

منبع : سايت پزشكان بدون مرز

هموفيلي

هموفيلي چيست؟

هموفيلي يك اختلال خونريزي دهنده ارثي است. فرد مبتلا به هموفيلي به علت سطح

پائين يا عدم وجود پروتئين هايي به نام فاكتورهاي انعقادي قادر به متوقف كردن روند

خونريزي نمي باشد. فرآيند انعقاد خون به جلوگيري از خونريزي بيش از حد كمك مي

نمايد. انواع مختلفي از هموفيلي وجود دارد اما شايعترين و شناخته شده ترين آنها

عبارتند از :

هموفيلي A - كمبود فاكتور ?

هموفيلي B - كمبود فاكتور ?

در آمريكا 20000 فرد مبتلا به هموفيلي وجود دارند و سالانه نزديك به ??? نوزاد با

اين بيماري متولد مي شوند. علت هموفيلي

هموفيليA و B، بيماري هاي ارثي هستند كه از طريق ژن موجود برروي كروموزوم

X منتقل

مي شوند. زن ها داراي دو كروكوزوم X هستند در حاليكه مردها داراي يك

كرموزوم X و يك كروموزوم y مي باشند. يك خانم حامل هموفيلي، ژن هموفيلي را

برروي يكي از كروموزوم هايX خود دارا مي باشد و به احتمال ?? درصد اين ژن

معيوب را به فرزندان پسر خود منتقل مي كند.

مردهايي كه ژن معيوب را به ارث مي برند، مبتلا به هموفيلي مي شوند. مردان مبتلا به

هموفيلي ژن را به فرزندان پسر خود منتقل نمي نمايند ولي آنها ژن را به دختران خود

منتقل مي كنند.

خانم هايي كه ژن معيوب را به ارث مي برند، حامل هموفيلي مي شوند و به احتمال ??

درصد اين ژن را به فرزندانشان منتقل مي كنند. اگر چه خانم هايي كه ژن را به ارث

مي برند اغلب داراي مشكل فعال با هموفيلي نيستند اما برخي اختلالات مرتبط با

خونريزي نظير خونريزي بيش از حد ماهيانه، خونريزي بيني مكرر و شديد و

خونريزي بعد از اعمال جراحي و دندانپزشكي در اين افراد رخ مي دهد.

در حدود يك سوم از بيماران هموفيلي هيچ شرح فاميلي از بيماري ندارند. اين موارد

در نتيجه ايجاد خودبخودي ژن معيوب در زنان مي باشد. علائم هموفيلي

شايعترين علامت هموفيلي خونريزي غيرقابل كنترل و بيش از حد به علت كمبود يا عدم

وجود فاكتورهاي انعقادي در خون مي باشد. خونريزي حتي مي تواند بدون هيچ گونه

آسيبي رخ دهد. خونريزي اغلب در مفاصل و رخ مي دهد. موارد زير از ديگر علائم

شايع هموفيلي مي باشند. هر چند هر فرد علائم گوناگوني را تجربه مي نمايد.

علائم آن عبارتند از :

كبودي:

كبودي حاصل از صدمات كوچك كه مي تواند منجر به يك هماتوم ( تجمع

خون در زير پوست كه منجر به تورم مي گردد.) بزرگ شود.

خونريزي: تمايل به خونريزي از بيني ،دهان و لثه ها، با يك صدمه كوچك نظير

مسواك زدن يا اعمال دندانپزشكي اغلب نشانگر هموفيلي است.

خونريزي درون مفصلي: خونريزي درون مفصلي باعث درد و عدم تحرك مي گردد و

در صورت عدم درمان كامل طبي منجر به بدشكلي مفصل مي شود. مفاصل از

مكانهاي شايع عوارض ناشي از خونريزي در هموفيلي هستند. اين خونريزي مفصلي

منجر به التهاب مفصلي دردناك و مزمن، بدشكلي و لنگيدن هاي مكرر مي گردد.

خونريزي داخل عضلاني: خونريزي داخل عضلات منجر به تورم، درد و قرمزي مي

شود. تورم ناشي از خونريزي در اين مناطق از طريق افزايش فشار بر بافت ها و

اعصاب ناحيه منجر به صدمات پايدار و بدشكلي مي گردد.

خونريزي ناشي از صدمات يا خونريزي مغزي: خونريزي ناشي از صدمات يا

خونريزي خودبخودي مغز شايعترين علت مرگ در كودكان مبتلا به هموفيلي و يكي از

شديدترين عوارض اين بيماري است.

محل هاي ديگر خونريزي: وجود خون در ادرار يا مدفوع نيز مي تواند علامتي از

هموفيلي باشد. علائم هموفيلي مي تواند مشابه ديگر اختلالات خوني يا مشكلات طبي

باشد . تشخيص هموفيلي

علاوه بر شرح حال طبي كامل و معاينه فيزيكي پزشك شما ممكن است تعدادي از

آزمايش هاي خوني نظير سطح فاكتورهاي انعقادي، شمارش كامل سلول هاي خوني،

ارزيابي زمان خونريزي و تست DNA را در خواست نمايد. اثرات هموفيلي

شايعترين علت ناتواني ناشي از هموفيلي بيماريهاي مفصلي مزمن يا آرتروپاتي ها

هستند. بيماريهاي

مفصلي مزمن به علت خونريزي غيرقابل كنترل به درون مفاصل

ايجاد مي گردند. خونريزي شديد داخلي و خارجي از ديگر مشكلات مربوط به اين

بيماري مي باشد. درمان هموفيلي:

درمان اختصاصي هموفيلي با توجه به نكات زير تعيين مي شود.

سن ،وضعيت سلامتي عمومي و شرح حال طبي

وسعت بيماري

نوع و شدت هموفيلي

تحمل بيمار نسبت به داروهاي اختصاصي و روش هاي درماني

توجه به مرحله بيماري

عقيده و ترجيح بيمار

درمان عبارت است از:

تزريق خون

درمان پيشگيري كننده با تزريق فاكتورهاي انعقادي

تب روماتيسمي

علل تب روماتيسمي چيست و چگونه قابل پيشگيري و درمان است؟

تب روماتيسمي يك عارضه التهابي عفونت با استرپتوكك گروه آ( نتيجه ديررس عفونت

فارنژه با استرپتوكوكهاي گروهA )كه بسياري از اعضاي بدن به خصوص مفاصل و

قلب را درگير مي سازد.

عفونت هاي استرپتوكوكي مسري است ولي تب روماتيسمي حالت مسري ندارد.

اين بيماري هم كودكان و هم بزرگسالان را مي تواند مبتلا سازد. تب روماتيسمي از

بيماريهاي التهابي خطرناكي است كه به دنبال گلو دردهاي استرپتوكوكي درمان ندشه و

يا به صورت ناقص درمان شده رخ مي دهد. مهم ترين عضو ديگر در اين بيماري

دريچه هاي قلبي است كه ممكن است متحمل ضايعات غير قابل برگشت بشوند. تب

روماتيسمي حاد در كودكان رخ مي دهد و اوج سني وقوع آن بين سنين ? تا ?? سالگي

است. با وجود اين ، در بزرگ سالان نيز احتمال بروز آن منتفي نيست و اكثر حمله

هاي آن در پايان دهه دوم و شروع دهه سوم عمر رخ مي دهد . شرايط بد اجتماعي و

اقتصادي ، تراكم جمعيت و استانداردهاي پايين بهداشتي از عوامل مستعد كننده شيوع

اين بيماري هستند… علايم شايع

التهاب مفصلي با مشخصات درد، قرمزي تورم و گرمي كه مي تواند از

مفصلي به مفصل ديگر نقل مكان كند. شايعترين مفاصل درگير عبارتند از مچ دست آرنج

زانو و مچ پا. التهاب مفصلي معمولاً در عرض ?-??

روز فروكش مي كند

ولي بدون درمان ساير مفاصل نيز ممكن است درگير شوند.

- تب

- خستگي

- رنگ پريدگي

- بي اشتهايي

- احساس ناخوشي عمومي

- درد شكم

- درد سينه

- بثورات پوستي اندك بر روي شكم سينه و پشت

- برآمدگي هاي زيرپوستي كوچك بدون درد در نواحي استخواني نظير آرنج و زانو

- حركات غيرارادي اندام هاي تحتاني و فوقاني كره

در صورت درگيري قلب

- كوتاهي نفس

- احتباس مايع كه باعث ورم پا و پشت مي گردد.

- تندي ضربان قلب به خصوص هنگام خوابيدن علل

تب روماتيسمي از يك عفونت استرپتوكوكي قبلي معمولاً عفونت گلو) كه -? هفته قبل از

بروز علايم تب روماتيسمي رخ مي دهد ناشي مي گردد. اين اختلال

يك اختلال خودايمني است كه در آن پادتن هاي توليدشده بر ضد باكتري استرپتوكوك بر ضد

مفاصل و قلب نيز واكنش نشان مي دهند. عوامل تشديد كننده بيماري

تغذيه نامطلوب

سابقه خانوادگي تب روماتيسمي

زندگي در شرايط پرجمعيت يا غيربهداشتي

داشتن استعداد ابتلاي عفونت هاي تنفسي فوقاني

عفونت هاي استرپتوكوكي درمان نشده يا ناقص درمان شده پيشگيري

در مورد هر نوع عفونت گلو به خصوص در كودكان كشت گلو از نظر استرپتوكوك بايد

انجام شود.

درمان آنتي بيوتيكي فوري هر عفونت استرپتوكوكي از جمله عفونت هاي پوستي

عفونت هاي استرپتوكوكي بايد با آنتي بيوتيك معمولاً پني سيلين خوراكي به مدت ده روز يا

تزريق نوع طولاني اثر آن درمان شوند. عواقب موردانتظار

عفونت هاي استرپتوكوك معمولاً با درمان قابل علاج هستند.

تب روماتيسمي قابل درمان است ولي قابل علاج درمان قطعي نيست اين عارضه در عرض

??-? هفته فروكش مي نمايد. در بعضي موارد،

تب روماتيسمي ممكن است به دريچه هاي قلبي آسيب بزند. دريچه آسيب ديده را مي توان با

جراحي تعويض كرد. در موارد نادر تب روماتيسمي حتي با درمان مي تواند كشنده باشد. عوارض احتمالي

آسيب دايمي دريچه هاي قلب كه منجر به نارسايي احتقاني قلب مي گردد.

حملات بعدي تب روماتيسمي حاد در پي عفونت مجدد با استرپتوكوك درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش هاي خون كشت گلو و نوار قلب و

راديوگرافي قفسه سينه و قلب باشد. هيچ آزمون اختصاصي براي تشخيص تب روماتيسمي وجود

ندارد.

در موارد خفيف مراقبت در منزل كافي است ولي در موارد شديد ممكن است بستري در

بيمارستان لازم باشد.

درجه حرارت بيمار و تعداد نبض او را روزانه اندازه گيري كرده و

براي ارايه به پزشك ثبت نماييد.

اگر بيمار گلودرد يا سرفه دارد از يك دستگاه مرطوب كننده با بخار سرد استفاده كنيد.

دستگاه مرطوب كننده را هر روز تميز كنيد.

بهداشت دهاني مطلوب مهم است داروها

استروييدها (داروهاي ضدالتهابي يا آسپيرين براي كاهش التهاب

داروهاي ادرارآور براي كاهش احتباس مايعات

آنتي بيوتيك ها براي مقابله با باقيمانده باكتري هاي استرپتوكوكي پس از

رسيدن تب روماتيسمي به مرحله غيرفعال مقدار اندك آنتي بيوتيك ها

ممكن است به مدت نامحدود براي جلوگيري از عود بيماري ادامه يابد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا هنگامي كه بررسي ها نشان دهد بيماري فروكش كرده است بيمار بايد در بستر

استراحت نمايد. مدت استراحت لازم به اين منظور معمولاً ?-? هفته است ولي در برخي موارد

به ماه ها استراحت نياز است مهيا كردن يك لگن يا توالت كنار بستر باعث مي شود كه بيمار

مجبور نباشد براي رفتن به توالت از بستر برخيزد. رژيم غذايي

رژيم مايعات با غذاهاي نرم در مراحل اوليه بيماري كه به تدريج به يك رژيم عادي غني از

پروتئين كالري و ويتامين ها تغيير داده مي شود.

رژيم غذايي كم نمك در صورتي كه بيمار دچار كارديت التهاب قلب باشد، توصيه مي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا كودك شما داراي علايم تب روماتيسمي باشد.

بروز علايم زير در طي درمان

_ ورم پا و پشت

_ كوتاهي نفس

_ استفراغ يا اسهال

_ سرفه

_ درد شديد شكم

_ تب

- اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با

عوارض جانبي همراه باشند.

اين بيماري بيشتر قلب، مفاصل، دستگاه عصبي مركزي، پوست و بافت زير جلدي را

درگير مي كند.

گر چه نام تب حاد رماتيسمي درگيري مفصل را مورد توجه قرار مي دهد، اهميت اين

بيماري در درگيري قلب است كه در مرحله حاد مي تواند كشنده باشد و يا مي تواند

باعث بيماري روماتيسم قلبي شود. از نقطه نظر اپيدميولوژيي تب روماتيسمي و

بيماري روماتيسم قلبي نمي توانند از هم جدا باشند. تب روماتيسمي اغلب به بيماري

روماتيسم قلب كه يك بيماري عاجز كننده است منتهي مي شود.

آثار روماتيسم قلبي شامل: آسيب مداوم قلب، افزايش ناتواني قلب، افزايش و تكرار

بستري شدن فرد در بيمارستان، مرگهاي زودرس معمولا در سن ?? سالگي يا زودتر

از آن

خصوصيات اپيدميولوژيك ضايعات روماتيسم قلبي را مي توان به شرح زير خلاصه

كرد:

1- سن

2- جنس

3- نژاد

4- فقر اقتصادي

5- توزيع جغرافيايي

6- فصل

تب روماتيسمي مي تواند در هر سني اغاز شود در دوره شيرخوارگي بسيار نادر

است. بيشتر در بني ? تا ?? سالگي كه عفونت استرپتوكوكي شايعتر و شديدتر است

ديده مي شود و در اين موارد آموزش بهداشت خيلي موثر است.

PENICILLIN V POTASSIUM

موارد مصرف اين دارو در درمان التهاب عفوني لوزه ها، التهاب گوش مياني بادسرخ و

براي پيشگيري از ابتلا به تب روماتيسمي مصرف مي شود.

فارماكوكينتيك ?? _ ?? درصد دارو از راه خوراكي جذب مي شود و پس از

? _ ?/?

ساعت غلظت سرمي آن به اوج مي رسد.نيمه عمر دارو ? _ ?/? ساعت است كه در

صورت عيب كار كليه تا ? ساعت افزايش مي يابد. پيوند اين دارو به پروتئين ?% مي باشد.

?? _ ??% دارو ازطريق ادرار به صورت تغيير نيافته دفع مي شود.

موارد منع مصرف در صورت وجودسابقه آلرژيك به پني سيلين ها نبايدمصرف شود.

هشدارها: در صورت وجود سابقه بيماري هاي گوارشي بويژه كوليت وابسته به آنتي بيوتيك و

عيب كار كليه

ين دارو بايد با احتياط فراوان مصرف شود.

عوارض جانبي واكنش هاي حساسيتي شامل كهير، تب درد مفاصل

آنژيوادم وشوك آنافيلاكتيك در بيماراني كه دچارحساسيت مفرط مي شوند، با

مصرف اين دارو گزارش شده اند.

تداخل هاي دارويي مصرف همزمان

اين دارو با داروهاي خوراكي جلوگيري كننده از بارداري حاوي استروژن

ممكن است جذب اين داروها راكاهش دهد و منجربه بارداري ناخواسته شود.

مصرف همزمان پني سيلين ها بامتوتركسات منجر به كاهش كليرانس متوتركسات و در

نتيجه مسموميت با اين دارو مي شود.

نكات قابل توصيه ? _ در بيماران مبتلا به عيب كار كليه به كاهش مقدار

مصرف دارونيازي نيست مگر اينكه عيب كار كليه شديدباشد.

? _ در صورت بروز اسهال بدون مشورت با پزشك از مصرف هر

گونه داروي ضداسهال بايد خودداري نمود.

مقدار مصرف

بزرگسالان مقدار مصرف اين دارو

??? _ ??? ميلي گرم هر ? ساعت يكبار وحداقل ? دقيقه قبل از غذا مي باشد.

كودكان در كودكان تا سن يك سالگي ?/? ميلي گرم در كودكان با سن _ ?سال ??

ميلي گرم و در كودكان با سن

?? _ ? سال ?? ميلي گرم هر ? ساعت يكبار مصرف مي شود.

اشكال دارويي

Film Coated Tablet: ???mg

For Oral Solution: ???mg / ?ml, ???mg /?ml

حتي جوان ها هم بايد مراقب قلب هاي خود باشند زيرا تب روماتيسمي پير و جوان نمي

شناسد

زماني كه دريچه ها شل مي شوند

قلب در اصل از چهار حفره مختلف تشكيل شده است كه در فاصله بين دو جفت از آنها

و نيز در فاصله بين بطن ها و عروق بزرگ ريوي و آئورت دريچه هايي تعبيه شده اند.

اين دريچه ها گاهي دچار اختلال عملكرد مي شوند و بنابراين مشكلات و علائم ناراحت

كننده مختلفي را براي فرد بيمار ايجاد مي كنند. بخش عمده اي از اين بيماري ها مادرزادي

هستند و تعداد زيادي از آنها هم از تب رماتيسمي ناشي مي شوند. موارد مادرزادي اكثرا

در همان دوران كودكي خود را نشان مي دهند اما ناشايع نيست كه اين

اختلالات خفيف

باشند و بنابراين تا دوران جواني و حتي بزرگسالي علامت دار نشوند. از طرف ديگر،

تب رماتيسمي عمدتا يك بيماري دوران كودكي يا نوجواني است. اين بيماري كه در

واكنش به نوعي ميكروب به نام استرپتوكوك ايجاد مي شود مي تواند اكثر دريچه هاي قلب

را تخريب كند. پس اگر دو مورد قبل يعني بيماري هاي مادرزادي دريچه هاي قلب و نيز

تب روماتيسمي را در كنار هم در نظر بگيريد، مي بينيد كه نه تنها اين بيماري هاي قلبي

مربوط به دوره سالمندي نيستند بلكه اكثرا در همان دوران كودكي و جواني مشكل ساز

مي شوند. با اين حساب احتمالا به اين حرف ما اعتقاد پيدا كرده ايد كه به هيچ عنوان

جوان ها از بيماري هاي قلبي مصون نيستند.

€شيوع تب روماتيسمي در كشورهاي توسعه نيافته

شيوع تب روماتيسمي نسبت به سالهاي گذشته به نسبت زياد كاهش يافته است اما در

كشورهاي جهان سوم وتوسعه نيافته تب روماتيسمي و عفونتهاي استرپتوكوكي هنوز

روند رو به رشد دارد.

تب روماتيسمي شبيه به حالت هاي عفوني دستگاه تنفسي فوقاني است و اغلب كودكان

پنج تا ?? ساله و در بزرگسالان بين سالهاي ?? و بالاي ?? سال رواج دارد.

بنابراين گزارش؛ محققان مهمترين عامل تب روماتيسمي را فقر خانواده ها، پايين بودن

سطح فرهنگ وكثرت جمعيت مي دانند.

خطر شيوع تب روماتيسمي در .. [ February ??, ???? ] خطر شيوع تب روماتيسمي در بچه ها

تب روماتيسمي و بيماري كاوازاكي دو بيماري قلبي است كه به عنوان بيماري هاي

اكتسابي، ريشه در دوران كودكي افراد دارند و با توجه به چگونگي برخورد والدين با

آن مي توان از گسترش عوارض آن جلوگيري كرد.

تب روماتيسمي به عنوان يك عارضه از گلودردهاي چركي و استرپتوكوكي مي تواند

موجب

از بين رفتن دريچه هاي قلب و آسيب به مفاصل شود، ? تا ?? سالگي شايع ترين

سن بروز اين بيماري است. به واسطه آگاهي مردم و توصيه هاي فراوان، همچنين دقت

پزشكان در درمان عفونت هاي باكتريايي حلق و گلو، در طول شش سال گذشته حالتي

به وجود آمده بود كه ديگر موردي از تب روماتيسمي در كشور ايران گزارش نشده اما

در چند ماه قبل مواردي از اين بيماري در بيمارستان كودكان مفيد تهران مشاهده شده

است.

پژوهش ها روي باكتري استرپتوكوك گروه A در مركز تحقيقات بيماري هاي عفوني

اطفال ادامه دارد و به نظر مي رسد تغيير در ساختار باكتري و سوش ميكروب همچنين

زندگي هاي شهرنشيني درخانه هاي كوچك و پرجمعيت مي تواند موجب شيوع و يا

افزايش تعداد موارد تب روماتيسمي شود.

در خصوص شيوع باز پديد بيماري تب روماتيسمي، همه والدين و پزشكان بايد

هوشياري كامل داشته باشند، چرا كه تجويز نكردن به موقع داروهاي پادزيست

(آنتي بيوتيك) در گلودردهاي چركي توسط پزشكان از يك طرف، استفاده نكردن به

موقع و به طور كامل دوزهاي تجويز شده از سوي بيماران و والدين اطفال بيمار، از

طرف ديگر، موجب انتشار مجدد اين بيماري و عوارض پرهزينه و غيرقابل جبران آن

مي شود.

چون اين بيماري عارضه گلو درد چركي روي دريچه هاي قلب است، بنابراين در هر

فرد با سرخي گلو، چرك و عفونت گلو، تورم غدد لنفاوي زير فك، تب بالا، اشكال در

بلع بدون سرفه يا ورم ملتحمه چشم، خشكي صدا يا آبريزش از بيني، بايد احتمال ابتلا

به ميكروب استروپتوكوك نوع A داده شود. از طرفي هم تشخيص نابجا را بايد مورد

توجه قرار داد.

پزشكان تا حدود ?? درصد در افتراق

نوع باكتريايي گلو درد با نوع ويروسي آن دچار

مشكل و يا اشتباه مي شوند.

از اين رو اگر براي بيماري آنتي بيوتيك تجويز شد، بايد در طول ? روز اول بيماري به

طور دقيق و سر ساعت مصرف شود، چرا كه پس از چهار روز اول بيماري ممكن

است علايم با مصرف دارو از بين برود اما ميكروب ها اثر مخرب خود را بر روي

دريچه هاي قلب آغاز كنند.

كودكان و بيماران نبايد از نوع تزريقي آنتي بيوتيك ها وحشت كنند، چرا كه اثر مناسب

نوع تزريقي آنتي بيوتيك نسبت به نوع خوراكي آن و ماندگاري مورد نظر آن در جريان

خون، براي مدت مورد نظر، مهم ترين ويژگي استفاده از اين نوع فرآورده هاي تزريقي

است.

در صورت بروز تب روماتيسمي در قلب و مفاصل بيمار كه غالبا در سنين بلوغ و

نوجواني است، بيماران بايد تا سال هاي متمادي آنتي بيوتيك تزريق كنند و اين تزريق،

هفتگي و يا ماهانه ادامه خواهد يافت. اگر دريچه قلب در اين عارضه درگير و تخريب

شود، بيمار كه فرد جواني است و زير ?? سال سن خواهد داشت، مجبور به عمل

جراحي پرهزينه تعويض يك يا چند دريچه قلب خود مي شود.

شايع ترين عارضه تب روماتيسمي روي دريچه ميترال است و اين دريچه قلب از

اهميت ويژه اي در قلب برخوردار است.

پژوهش ها نشان مي دهد بيش از هفت درصد از كودكان زير پنج سال كشور ايران به

ميكروب هموفيلوس آنفلوانزاي نوع B آلوده مي شوند كه اين مسأله هشدار مي دهد تا

مسوولان نسبت به آغاز طرح هاي ويژه ملي و كشوري واكسيناسيون كودكان زير پنج

سال عليه بيماري مرتبط با اين ميكروب هر چه زودتر اقدام كنند درمان تب روماتيسمي با ويتامين گروه B

تحقيقات

كلينيكي بيمارستان دانشگاه اومئا در سوئد نشان داد كه بيماران مبتلا به بيماري

التهاب شريان هاي ريز تب روماتيسمي با ويتامين هاي خانوادهB درمان مي شوند .

در اين بررسي كه بر روي ?? بيمار با ميزان هوموستئين بيشتر و يا برابر ?? ميلي

مول در ليتر كه بدون ترتيب , داروي بي اثر , تركيبي از اسيد در مدت يكسال مصرف

مي كردند B ?? و ويتامين B ? فوليك ويتامين استفاده مي كردند B مشاهده شد كه

بيماراني كه از ويتامين هاي خانواده مقدار هوموستئين به ميزان زيادي كاهش يافت .

هومولوگ سيستين از دو مولكول هوموستثين بوجود آمده و منبع گوگرد در بدن به

حساب مي آيد.

سرخجه و سندرم سرخجه

درباره سرخجه و سندرم سرخجه مادر زادي ( C R S ) توضيح كاملي ارايه كنيد؟

مقدمه :

مراقبت از سندرم سرخجه مادرزادي (CRS) نيازمند يك سيستم توصيفي براي گزارش

موارد مشكوك به CRS در نوزاداني است كه در سرويس هاي مختلف بهداشتي مشاهده

مي شوند. اكثر كشورهاي صنعتي سيستم مراقبت تثبيت شده اي براي CRS با

برنامه هاي ثبت ملي بيماريها و يا برنامه هاي پايش نقايص مادرزادي دارند. در

كشورهاي در حال توسعه موارد CRS همانند كزاز نوزادي در بعضي مناطق كمتر

گزارش مي شوند در چنين مناطقي ثبت همه گيريهاي ناگهاني سرخجه در تشخيص موارد

CRS مي تواند كمك كننده باشد.

مراقبت سرخجه در كشورهايي كه به مرحله حذف سرخك رسيده اند بيشتر عملي

مي باشد و از نظام مراقبت بيماري هاي همراه با تب و بثورات و ثبت آنها و انجام

تستهاي آزمايشگاهي براي گزارش چرخش ويروسهاي سرخك- سرخجه استفاده

مي گردد.

سندرم سرخجه مادرزادي از علل بسيار مهم كوري، كري، بيماريهاي قلبي مادرزادي و

عقب ماندگي

ذهني است. پاندمي جهاني سرخجه در فاصله سالهاي ???? تا ????

ميلادي اهميت آن را آشكار نمود. مطالعات مختلفي در كشورها انجام شده است و شيوع

بيماري را بين ?/? تا ? /? مورد به ازاي هر هزار تولد زنده نشان داده است.

در بين شيرخواران مبتلا بهCRS ??% اختلال شنوايي، ??% بيماري مادرزادي قلب،

??% ميكروسفالي، ??% كاتاراكت، ??% وزن كم در ه_نگام تول_د (كمتر از ????

گ_رم)، ??% پورپورا، ??% هپاتواسپلنومگالي، ??% اختلالات شعوري و ??%

مننگوآنسفاليت گزارش شده است. در بررسي توسط سازمان جهاني بهداشت ميزان

سرونگاتيو بودن زنان سنين باروري نسبت به سرخجه در ?? كشور ??% و بالاتر،

در ?? كشور بين ??% تا ??% و در ?? كشور كمتر از ??% بوده است. بيماري :

در طبقه بندي بين المللي بيماريها، عفونت ناشي از سرخجه به شكل زير طبقه بندي شده

است:

?- بيماري سرخجه

?- سندرم سرخجه مادرزادي بيماري سرخجه :

سرخجه يكي از علل شايع بيماري هاي حاد تبدار و بثوري مي باشد. بيماري داراي

چندين عارضه مي باشد. عفونت سرخجه در حاملگي مي تواند منجر به سقط، مرده زايي

يا نوزاد مبتلا به عفونت سرخجه مادرزادي گردد. اولين توصيف دقيق از سرخجه

درسال ???? ميلادي به عمل آمد و اصطلاح روبلا در ???? براي آن به كار برده

شد. مطالعات در سال ???? ثابت كرد ابتلاء مادر به ويروس سرخجه در ماههاي اول

آبستني موجب كاتاراكت و بيماريهاي قلبي در نوزاد وي مي گردد.

ويروس سرخجه از ويروسهاي RNAدار و نسبت به حلالهاي چربي حساس است و

در گروه توگاويروسها قرار دارد. ويروس سرخجه توسط گروه كثيري از عوامل

شيميايي، PH كمتر از ?/? يا بيش از ?/? و تحت اثر

اشعه ماوراء بنفش غيرفعال

مي گردد. درحرارت اطاق تا ?? درجه سانتيگراد ويروس ناپايدار است و بهترين درجه

حرارت جهت نگهداري آن ?? درجه سانتيگراد زيرصفر است. انسان تنها ميزبان

طبيعي ويروس سرخجه است. انتقال عامل بيماري از طريق ترشحات دستگاه تنفس

شخص مبتلا صورت مي گيرد و در اكثر موارد ناشي از تماس طولاني و نزديك با

بيمار است. اپيدميهاي سرخجه در فواصل ? تا ? سال يك بار ولي به دفعات كمتري از

همه گيريهاي سرخك مشاهده مي گردد. سرخجه بيشتر از همه در كودكان ديده مي شود

اما سن ابتلا به آن بعد از زمان معمول براي ابتلا به سرخك است. در برخي از

كشورها تعداد قابل توجهي از بالغين (حدود ??درصد) فاقد آنتي بادي HI نسبت به

سرخجه هستند.

به طور معمول تنها يك مورد از ? تا ?? مورد باليني بيماري سرخجه گزارش مي شود

و به علاوه به ازاء هر يك مورد با تظاهرات باليني يك يا چند مورد عفونت بدون علائم

باليني وجود دارد كه از نظر اپيدميولوژيكي، به اندازه موارد باليني بيماري با اهميت

هستند.

اگر چه واگير بودن سرخجه كمتر از سرخك و بسياري از بيماري هاي ديگر كودكي

است ولي با بروز اپيدمي در سربازخانه ها و يا مؤسسات شبانه روزي كليه افراد

حساس به بيماري مبتلا خواهند شد. در سرخجه اكتسابي زمان سرايت پذيري بيماري

كوتاه است و از يك هفته قبل از بروز بثورات تا ? روز بعد از آن ادامه خواهد داشت

(حداكثر تا ?? روز بعد از بروز بثورات) اما حداكثر سرايت پذيري آن يك روز قبل از

ظهور نشانه هاست.

واضح است بيماري كه در جريان سرخجه دچار راش نمي شود نيز آلوده كننده است.

نوزادان مبتلا

به سرخجه مادرزادي نيز يك منبع عفونت محسوب مي گردند و در حلق،

ادرار و مدفوع بسياري از اين نوزادان ويروس يافت مي شود. تماس افراد حساس با

چنين نوزاداني موجب ابتلاء آنها به سرخجه مي گردد.

به طور كلي يك بار ابتلا طبيعي به سرخجه شخص را براي تمام عمر در مقابل بيماري

سرخجه محافظت مي كند هر چند كه وقوع عفونت مجدد با يا بدون نشانه هاي باليني در

افراد واكسينه شده و بندرت در آنهايي كه قبلا به بيماري مبتلا شده اند، گزارش شده

است. بيماري سرخجه مانند بسياري از بيماريهاي ويروسي مي تواند در دورة حاد

عفونت موجب كاهش پاسخ هاي ايمني سلولي ميزبان گردد. نشانه هاي باليني

پس از دوره نهفتگي (حدود ??روز) نشانه هاي دوره مقدماتي به صورت بي اشتهايي،

ضعف، سردرد، كونژونكتيويت، تب خفيف و علائم تنفسي از يك تا ? روز قبل از

بروز بثورات جلدي مشاهده شده و در بالغين معمولاً واضح تر است. در بالغين يا اطفال

بزرگتر ورم ملتحمه، بثورات جلدي، چند غده لنفاوي بزرگ و حساس، افزايش درجه

حرارت بين ?/?? تا ?/?? درجه سانتيگراد و ضعف مختصر، تظاهرات باليني

بيماري سرخجه هستند. چنانچه بثورات جلدي وجود نداشته باشد تنها معدودي از افراد

متوجه بيماري خود مي شوند. به ندرت بيماران نياز به بستري شدن و مراجعه به پزشك

پيدا مي كنند.

بثورات جلدي در مدت يك تا دو روز محو مي شوند و بيمار فعاليت طبيعي خود را از

سر مي گيرد و به اين جهت آن را سرخك سه روزه مي ناميدند. مشخصات بثورات :

بثورات جلدي به صورت ماكول قرمز رنگ و كوچك هستند. بثورات جلدي كاملاً

مسطح و دايره اي مي باشند و با وجود خصوصيات ذكر شده گاهي تشخيص آنها از

بثورات

سرخكي، بثورات مربوط به حساسيت دارويي و مخملك دشوار مي گردد.

بثورات جلدي ابتدا روي صورت و خط رويش مو در پيشاني، در اطراف دهان و پشت

گوشها ظاهر مي شود. معمولاًُ بثورات جلدي در روي صورت خيلي شديد نيستند. در

روي تنه تعداد آنها بسيار كم و اندازه بثورات جلدي حدود ته سنجاق و درموارد كمي به

ابعاد ? تا ? ميلي متر مي رسد. در انواع شديد بيماري بثورات علاوه بر تنه روي ساعد

و ساق پا ديده مي شود. به ندرت لكه ها به هم متصل گرديده و به صورت اريتم منتشر

(شبيه به مخملك) ظاهر مي شوند. پتشي و پورپورا در نوزادان مبتلا به سرخجه

مادرزادي غيرمعمول نيست اما درسرخجه بالغين پيدايش پورپورا نادر است. اين

عارضه ممكن است در جريان بيماري سرخجه و يا زمان كوتاهي پس از محو بثورات

جلدي و يا اواخر دوره نقاهت پيش آيد. در مرحله اول غالباً پورپورا ناشي از اثر

ويروس روي پلاكتها يا عروق خوني است ولي در دوره نقاهت علت ايمونوپاتولوژيك

دارد. در موارد نادر خونريزي شديد پيدا مي شود و منجر به مرگ بيمار مي گردد. غدد لنفاوي :

بزرگ شدن غدد لنفاوي در سرخجه شايع ترين علامت است و اغلب به تشخيص بيماري

كمك مي كند بخصوص زماني كه بثورات جلدي غيرمشخص هستند. غالباًُ غدد لنفاوي

ناحيه پشت سر و پشت گوش بزرگ مي شوند ولي هر غده لنفاوي گردني ممكن است

گرفتار گردد. طحال بزرگ، اما در اكثر موارد غيرقابل لمس است. حساسيت غدد

لنفاوي بزرگ شده در بيماران متفاوت است. تقريباً هميشه تورم غدد لنفاوي (آدنوپاتي)

مقدم بر ظهور بثورات جلدي است. چشم ها :

پرخوني خفيف ملتحمه بخصوص در بالغين

شايع است اما به شدت سرخك نيست و

بيمار ترس از نور (فتوفوبي) يا اشك ريزش ندارد. در موارد استثنايي، پرخوني شديد

ملتحمه (كونژونكتيويت) و حتي خشكي چشم (كراتيت)، در سرخجه گزارش شده است. حلق و مخاط دهان :

لوزه ها و كام نرم اغلب قرمز هستند. برخي از محققان پتشي (نقاط قرمز رنگ كوچك)

را روي سقف دهان گزارش كرده اند اما اين مسئله در بيماري ناشي از مونونوكلئوز

بسيار شايع تر است.

لكه هاي ماكولوپاپولر يا خونمردگي (اكيموتيك) قرمز روشن را در روي كام نرم،

Forchheimer spot ناميده اند. تورم مخاط بيني و سقف دهان و لثه ها در برخي از

اپيدميها گزارش شده است.

سرخجه اغلب يك بيماري خفيف و در مقايسه با سرخك در شروع بيماري معمولا فاقد

آبريزش شديد از بيني است. سرخجه بندرت به صورت يك بيماري شديد ظاهر مي شود

و گاهي نيز به علت وجود تورم غدد لنفاوي پشت گردن (آدنوپاتي) ممكنست بيماري با

سفتي گردن نيز همراه باشد. گاهي لرز و تب (?/?? تا ?/?? درجه سانتيگراد) همراه

با درد عمومي شديد بدن وجود دارد. افراد بالغ بيشتر از كودكان از چنين نشانه هايي

رنج مي برند.

علائم بيماري معمولاً در مدت يك تا دو روز فروكش مي كنند و به سرعت رو به بهبودي

مي روند. احتمال عفونت دوباره در سرخجه نسبت به ساير بيماريهاي ويروسي بيشتر و

حدود ? تا ? درصد است. سرخجه بدون بثورات جلدي :

انواع خفيف و پنهان سرخجه با استفاده از روشهاي اندازه گيري آنتي بادي و جدا كردن

ويروس ثابت شده است و چندان هم غيرشايع نيستند. اين پديده در مادراني كه در سه

ماه اول حاملگي دچار شكل خفيف و غير آشكار عفونت مي شوند،

اهميت زيادي دارد.

در يك همه گيري سرخجه حدود?? درصد از بيماران بثورات جلدي نداشتند و ابتلاي

آنها به بيماري با جدا كردن ويروس و بالا بودن عيار آنتي بادي ثابت شد. اشكال بدون

بثورات جلدي سرخجه در اطفال زير ده سال بيش از بالغين ديده مي شود. تشخيص هاي افتراقي :

تشخيص سرخجه از روي علائم باليني قطعي نمي باشد و تشخيص هاي افتراقي شامل

سرخك، تب دانگ، پاروويروس ??B، ويروس هرپس انساني ?، كوكساكي، اكو و

ساير آنترو ويروسها، آدنوويروسها و استرپتوكوكوس گروهA (بتاهموليتيك) مي باشند.

سرخك اغلب همراه با سرفه، آبريزش شديد و قرمزي ملتحمه چشم مي باشد اين علايم

نسبتاً غيراختصاصي و مشترك در تعدادي از عفونتهاي ويروسي هستند. علايم مفصلي

در بيشتر از ??% زنان بالغ مبتلا به سرخجه مشاهده مي شود اما علايم مفصلي در

عفونت با پاروويروس ??B و تب دانگ و ديگر بيماريهاي آربوويروسي نيز شايع

مي باشند. تورم غدد لنفاوي (آدنوپاتي) پشت گوش در سرخجه و روزئولااينفانتوم (اين

بيماري معمولاً در كودكان زير?-? سال ديده مي شود) مشترك است بنابراين تشخيص

افتراقي اين بيماريها در كودكان مشكل مي باشد. به اين دلايل تأئيد سرخجه بدون تستهاي

آزمايشگاهي غيرممكن است. پاسخ ايمني در سرخجه :

پاسخ ايمني هومورال به عفونت سرخجه بخوبي شناخته شده است در عفونت حاد

سرخجه IgM اختصاصي قابل تشخيص است. IgM معمولاً در ? روز بعد از شروع

بثورات جلدي ظاهر مي شود و ? تا ?? هفته بالا باقي مي ماند. IgG اختصاصي

سرخجه يك شاخص طولاني مدت سابقه عفونت سرخجه است: IgG بعد از شروع

بثورات جلدي ش_روع به بالا رفتن مي كند و در حدود ? هفته بعد به اوج مي رسد و

عموماً براي تمام عمر

باقي مي ماند. سندرم سرخجه مادرزادي (CRS) :

جنيني كه با ويروس سرخجه عفوني شده باشد، ممكن است با سندرم سرخجه مادرزادي

متولد شود. CONGENITAL RUBELLA SYNDROME=CRS) (. تعدادي از

نقايص همراه با CRS ممكن است در هنگام تولد تشخيص داده شوند در حاليكه ديگر

نقايص ماهها يا حتي چندين سال بعد گزارش مي شوند. تظاهرات CRS ممكن است گذرا

(مثل پورپورا) يا تظاهرات دائمي (مثل كري، نقايص سيستم عصبي مركزي، بيماري

قلبي مادرزادي، مردمك سفيد يا كاتاراكت يا بصورت علائم ديررس (مثل ديابت

مليتوس) باشند.

تظاهرات عمده باليني سرخجه مادرزادي

طبقه بندي تظاهر ويژه

عمومي سقط خودبخودي و مرده زايي

تولد نوزاد با وزن كم

عقب ماندگي ذهني

سيستم شنوايي كري حسي عصبي: يكطرفه يا دوطرفه

كري مركزي

اشكال در حرف زدن

سيستم قلبي و عروقي VSD-PS-PDA(به ترتيب: باز باقي مانده مجراي شرياني،

تنگي شريان ريوي، نقص ديوارة بين بطني)

- تركيبي از بيماريهاي قلبي مادرزادي

سيستم بينايي رتينوپاتي پيگمانتر، كاتاراكت: ??% موارد يكطرفه و در اغلب موارد

بارتينوپاتي، كره چشم كوچك (ميكروفتالمي)

تظاهرات نوزادي گذرا

(ممكن است همراه با عفونت منتشر و مرگ ومير بالا باشد) كاهش پلاكت ها

(ترومبوسيتوپني) همراه و يا بدون پورپورا، بزرگي كبد و طحال (هپاتواسپلنومگالي)،

مننگوآنسفاليت، راديولوسنسي استخواني، تورم غدد لنفاوي (آدنوپاتي)

علايم ديررس پنوموني بافت بينا بيني (اينترستيشيال) با شروع تأخيري (در سن ??-

? ماهگي) ديابت مليتوس وابسته به انسولين

علائم چشمي : برخلاف كري همراه با CRS، اكثر علائم چشمي CRS بسرعت

به وسيله والدين و پرسنل مراقبتهاي بهداشتي تشخيص داده مي شوند.

نوزادان با CRS، ويروس سرخجه را براي مدتهاي طولاني با اشك دفع مي كنند.

ويروس سرخجه مي تواند در ترشحات نازوفارنكس در ??% نوزادان با CRS در طي

ماه اول زندگي، ??% در سن ?

تا ? ماهگي، ??% درسن ? تا ? ماهگي، ??% در سن

? تا ?? ماهگي و ?% در طي سال دوم زندگي يافت شود. نوزادان با CRS كه ويروس

سرخجه را با ترشح اشك دفع مي كنند عفوني بوده و اقدامات احتياطي مناسب بايد

برقرار شود. بويژه براي جلوگيري از در معرض خطر قرار گرفتن زنان باردار

غيرايمن و انتقال به جنين اين امر مهم است. پاسخ هاي ايمني در كودكان مبتلا به CRS :

پاسخ هاي ايمني كه در نوزادان مبتلا به CRS مشاهده مي شود با آن چيزي كه در

سرخجه طبيعي ديده مي شود فرق مي كند. در زمان تولد، آنتي بادي هاي اختصاصي

سرخجه از كلاس IgG موجود در سرم نوزاد متعلق به مادر بوده و آنتي بادي هاي

اختصاصي IgM متعلق به خود نوزاد مي باشد. بنابراين براي تشخيص مي توان از

شناسايي IgM در خون نوزاد استفاده نمود. در ???% كودكان مبتلا به CRS معمولاً از

بدو تولد تا ? ماهگي IgM شناسايي مي گردد. اين ميزان در سن ??-? ماهگي به ??%

كاهش مي يابد و در سن ?? تا ?? ماهگي در ??% كودكان مبتلا IgM ديده مي شود. بعد

از ?? ماهگي بندرت IgM در سرم اين كودكان قابل شناسايي است. مراحل مراقبت سرخجه و سندرم سرخجه مادرزادي :

سه مرحله در مراقبت سرخجه و (CRS) وجود دارد.

مرحله ? : برنامه ريزي جهت واكسيناسيون سرخجه:

اين مرحله با برنامه ريزي جهت استفاده از واكسن سرخجه (واكسنMMR در برنامه

واكسيناسيون جاري كشور و انجام بسيج هاي واكسيناسيون سراسري) به اجرا در

مي آيد.

ذكر اين نكته ضروري است كه برنامه واكسيناسيون سراسري بر عليه سرخك و

سرخجه با پوشش بالغ بر ?? ميليون نفر از افراد ?

تا ?? سال در سال ???? اجرا

گرديد و واكسنMMR نيز در برنامه واكسيناسيون جاري (از ابتداي سال ????)

گنجانده شد. مرحله ? : برنامه ريزي جهت پيشگيري از CRS :

پايش پوشش واكسن سرخجه در بخش هاي عمومي و خصوصي در همه گروههاي

هدفي كه واكسن دريافت مي كنند برحسب سال و منطقه جغرافيايي صورت پذيرفته و

مراقبت CRS بر حسب مورد (مراقبت موردي CRS) با بررسي و تست آزمايشگاهي

هر مورد مشكوك انجام مي گيرد. در طغيان سرخجه اقدامات مناسب بايستي صورت

پذيرد. مرحله ? : برنامه ريزي جهت حذف سرخجه و سندرم سرخجه مادرزادي :

در اين مرحله هدف حذف سرخجه و CRS سازماندهي شده و برنامه معمولاً در هدف

حذف سرخك ادغام يافته است. پايش پوشش واكسن سرخجه انجام گرفته و هدايت

مراقبت موردي CRS با بررسي و انجام تست آزمايشگاهي در هر مورد مشكوك

صورت مي پذيرد.

مراقبت موردي به وسيله ارزيابي آزمايشگاهي هر مورد مشكوك به سرخك انجام شده

و درصورت منفي بودن، نمونه مربوطه از نظر سرخجه بررسي مي شود. مضافاً اينكه

هر مورد مشكوك به سرخجه مستقيماً مورد بررسي قرار خواهد گرفت و (در صورت

منفي بودن نتيجة سرخجه از نظر سرخك بررسي مي شود).

* تعريف طغيان: هرگاه تعداد موارد مشاهده شده نسبت به موارد مورد انتظار (در يك

ناحيه جغرافيايي و دوره زماني مشابه) افزايش يابد اصطلاحاً طغيان گفته مي شود.

(روند و سير بيماري در سال قبل بايد بررسي شود. اگر اطلاعات قبلي در دسترس

نباشد مي توان اطلاعات در مورد افزايش غيرطبيعي در ظهور بيماري ماه قبل مورد

استفاده قرار داد.) هماهنگ كننده هاي سيستم مراقبت CRS / سرخجه :

تعيين يك پزشك با قابليت براي هر استان

يا ناحيه به عنوان هماهنگ كننده اجرايي و

همچنين استقرار يك متخصص در يك بيمارستان مرجع استاني يا ناحيه به عنوان

هماهنگ كننده علمي برنامه ضروري مي باشد.

بطور كلي مسئوليتهاي هماهنگ كننده هاي CRS/ سرخجه شامل موارد زير مي باشد:

?. تهيه و توزيع مواد آموزشي همسو با سيستم مراقبتي ملي ؛

?. هماهنگي و آموزش پزشكان واجد شرايطي كه توانايي معاينه نوزادان مشكوك به

CRS را دارا باشند ؛

?. هماهنگي با آزمايشگاه ملي سرخجه و اطمينان از اينكه نمونه ها در زمان مناسب به

آزمايشگاه ارسال شده اند و كنترل گزارشات به عمل آمده ؛

?. هدايت و اجراي آموزشهاي سيستم مراقبت CRS/ سرخجه ؛

?. تهيه و ارسال و نگهداري ليست خطي موارد مشكوك به سرخجه و سندرم سرخجه

مادرزادي ؛

?. انجام هماهنگي هاي لازم و بررسي طغيانها ؛

?. هماهنگي و اجراي نظارت و پايش و ارزشيابي پوشش واكسن سرخجه و برنامه

مراقبت سرخجه و CRS ؛

?. تجزيه و تحليل اطلاعات مراقبت و تهيه پس خوراند ؛

?. همكاري و مشاركت در برنامه هاي ابلاغي در راستاي سيستم مراقبت سرخجه و

سندرم سرخجه مادرزادي.

ارتباط منظم ميان هر مركز گزارش دهنده و هماهنگ كننده ضروري است. هماهنگ

كننده مراقبت بايد يك شخص مشخص را در هر مركز گزارش دهي تعيين كند كه ضمن

بيماريابي و شناسايي دقيق بيماران نسبت به تكميل فرم هاي گزارش دهي موارد و

اطمينان از مناسب بودن نمونه هاي خون جمع آوري و حمل شده به آزمايشگاه و تحويل

فرم هاي گزارش موارد پاسخگو باشد. فرمهاي گزارش مورد بايستي از نظر تكميل

بودن و دقت در زمان پذيرش، بازنگري شوند. مراقبت CRS :

مراقبت جاري CRS مبتني بر تشخيص نوزادان ? تا ?? ماهه مبتلا به CRS مي باشد

اگر چه تعدادي از علايم مربوط

به CRS ممكن است تا سنهاي بالاتر بارز نباشند. در

كودكان با سن بالاي يكسال تأئيد سرخجه به عنوان عامل ناهنجاريهاي مادرزادي خيلي

مشكل است.

تعداد ساليانه موارد CRS و همچنين ميزان ساليانه موارد CRS بر مبناي ???? تولد

زنده بايستي گزارش گردد. براي محاسبه ميزان، نياز به تعداد تولدهاي زنده ساليانه در

همان نواحي مي باشد.

پايگاهها و متخصصين زير مي بايستي در برنامه مراقبت بيماري مشاركت داشته باشند:

?- پايگاههايي كه به طور عادي در مراقبت بيماريهاي EPI مشاركت دارند (شامل

كارمندان بهداشتي، پرستاران و اپيدميولوژيست ها)

?- بخشهاي نوزادان و واحدهاي مراقبت ويژه نوزادان

?- سرويسهاي زايمان داراي متخصصين زنان و ماما

?- بيمارستانهاي عمومي داراي بخش اطفال

?- بيمارستانهاي مرجع

?- متخصصين چشم - بينايي سنجي و كارمندان مراقبت اوليه چشم

?- متخصصين گوش و شنوايي سنجي

?- متخصصين قلب و جراحان قلب. تعريف موارد : مورد مشكوك CRS :

مورد مشكوك عبارتست از :

تعريف ?. هر كودك كمتر از يكسال كه كارمندان بهداشتي در او مشكوك به CRS

مي شوند.

تعريف ?. هر كودك كمتر از يكسال داراي تاريخچه مادري مشكوك يا تأئيد شده

ابتلاء به سرخجه در دوران حاملگي.

تعريف ?. هر نوزادي با بيماري قلبي و يا مشكوك به كري و يا با يك يا چند علامت از

علائم چشمي زير:

مردمك سفيد (كاتاراكت)، كاهش ديد، حركات پاندولي چشم (نيستاگموس)، لوچي، كره

چشم كوچك (ميكروفتالموس)، قرنيه بزرگتر (گلوكوم مادرزادي)

توجه : كارمندان بهداشتي بايستي همه موارد مشكوك به CRS را به پزشك برنامه

ارجاع دهند. مورد تأئيد شده باليني CRS :

يك مورد تأئيد شده باليني، فردي است كه توسط پزشك دوره ديده به ترتيب ذيل با ?

عارضه از گروه الف و يا يك عارضه از گروه الف و

يك عارضه از گروه ب گزارش

شود:

گروه الف : كاتاراكت، گلوكوم و يا كاتاراكت همراه با گلوكوم، بيماري قلبي مادرزادي،

نقص شنوايي، رتينوپاتي پيگمانته.

گروه ب : پورپورا، اسپلنومگالي، ميكروسفالي، عقب ماندگي ذهني، مننگوآنسفاليت،

بيماري استخواني راديولوسنت زردي كه در ?? ساعت اول تولد شروع شود. مورد تأئيد شده آزمايشگاهي CRS :

مورد تأئيد شده آزمايشگاهي CRS نوزادي است كه علائم باليني CRS را دارد و IgM

اختصاصي سرخجه در خون او شناسايي شده است. عفونت سرخجه مادرزادي (CRI) :

نوزاد با تست خوني مثبت از نظر IgM سرخجه كه تأئيد بالينيCRS را ندارد بعنوان

فردي كه عفونت سرخجه مادرزادي (CRI) دارد طبقه بندي مي شود. گزارش موارد :

براي هر مورد مشكوك به CRS علاوه بر تنظي_م ليست خ_طي و اعلام به سط_وح

بالاتر بايد يك فرم بررسي اپيدميولوژيك نيز تكميل گردد. تستهاي آزمايشگاهي :

يك نمونه خون به ميزان ? ميلي ليتر بايد از هر نوزاد مشكوك به CRS بعد از تولد در

اسرع وقت تهيه شود. تقريباً همه نوزادان مبتلا به CRS نتيجه آزمايش IgM

اختصاصي سرخجه آنها در طي ? ماه اول زندگي مثبت و ??% آنها در طي ? ماهه دوم

زندگي نيز مثبت مي باشند. در راستاي اهداف مراقبت يك نمونه خون به طور كلي براي

تأئيد يا رد كردن CRS بنظر كافي مي رسد. به هرحال اگر اولين نمونه براي IgM

سرخجه منفي بود و شك زياد باليني يا اپيدميولوژيك به CRS وجود دارد يك نمونه

خون ثانويه بايد درخواست شود. مراقبت سرخجه :

تعريف موارد :

مورد مشكوك به سرخجه :

تعريف ?. هر بيمار در تمام گروههاي سني كه كارمندان بهداشتي در او به سرخجه

مشكوك هستند.

تعريف ?. هر

بيمار با تب و راش ماكولوپاپولر همراه با يك يا چند از علائم زير:

بزرگي غدد لنفاوي گردني، پشت سري يا پشت گوشي، درد مفاصل يا تورم مفاصل.

معمولاً تشخيص سرخجه از بيماريهاي سرخك، دانگ و يا ديگر بيماريهاي بثوري

تب دار از نظر باليني غيرممكن است. در مرحله حذف سرخك - سرخجه موارد مشكوك

به سرخك و سرخجه در يك طبقه بندي مراقبتي به عنوان بيماري بثوري تب دار براي

موارد مشكوك به اين دو بيماري قرار مي گيرند. مورد تأئيد شده آزمايشگاهي سرخجه :

بدليل سخت بودن تشخيص باليني سرخجه، تأئيد آزمايشگاهي مورد نياز مي باشد. يك

مورد تأئيد شده آزمايشگاهي سرخجه عبارتست از مورد مشكوكي كه تست خون مثبت

از نظر IgM اختصاصي سرخجه را دارا باشد. مورد تأئيد شده اپيدميولوژيك سرخجه :

يك مورد تأئيد شده اپيدميولوژيك سرخجه فردي است با بيماري بثوري تب دار كه از

نظر آزمايشگاهي مورد بررسي قرار نگرفته است ولي از نظر اپيدميولوژي با مورد

تأئيد شده آزمايشگاهي سرخجه مرتبط است. بررسي زن باردار مشكوك به سرخجه :

به منظور تشخيص موارد CRS در نوزادان، بررسي بيماري بثوري در زنان باردار

مهم مي باشد. اگر يك زن باردار به سرخجه مشكوك است مراحل زير بايد پيگيري شود:

?. شك به CRS براي بيمار بايستي توضيح داده شود و نمونه خون تهيه گردد.

?. نمونه خون بايستي از نظر IgM اختصاصي سرخجه در آزمايشگاه معتبر بررسي

شود.

?. درصورتيكه نتيجه آزمايش نمونه خون ازنظر IgM اختصاصي سرخجه مثبت بود،

بيمار بايستي از نظر انجام ويزيت بعدي پيش از تولد و پيگيري مورد مشورت قرار

گيرد.

?. در صورتيكه نتيجه نمونه خون از نظر IgM اختصاصي سرخجه منفي باشد و اولين

نمونه خون در ? روز اول شروع بثورات جلدي تهيه شده باشد، بايستي نمونه خون دوم

تهيه شده و از نظر IgM اختصاصي سرخجه آزمايش شود.

?. براي تمامي موارد عفونت سرخجه در طي بارداري كه از نظر آزمايشگاهي تائيد

شده اند، نام بيمار و ديگر اطلاعات مرتبط بايستي در بررسي سرخجه بارداري ثبت

شود. مشاوره و پيگيري طبي بايستي ارائه شود.

?. از نوزاد مادري كه در دوران بارداري نتيجه آزمايش عفونت به سرخجه آن تائيد

شده بايستي نمونه خون براي تعيينIgM اختصاصي سرخجه تهيه شود و به وسيله يك

پزشك دوره ديده در اسرع وقت بعد از تولد معاينه شود.

تذكر : در مراقبت زنان باردار مشكوك به سرخجه لازم است تمامي واحدهاي سيستم

بهداشتي بالاخص بهداشت خانواده (با توجه به انجام مراقبتهاي دوران بارداري) توجيه

گردند.

نكته: با توجه به اينكه برخي از افراد ميزان قابل شناسايي IgM را توليد نمي كنند، ممكن

است فردي مبتلا به سرخجه باشد ولي در خون او IgM شناسايي نشود و علاوه بر اين

در برخي موارد ديده شده است كه در عفونت مجدد با سرخجه نيز IgM توليد مي شود.

بنابراين با توجه به اينكه تشخيص عفونت اوليه و يا مجدد سرخجه در زن باردار اهميت

زيادي دارد لذا لازم است صرفنظر از پاسخ مثبت يا منفي IgM براي وي، سرم خون

زن باردار مشكوك به سرخجه با روش Rubella IgG avidity assay مورد بررسي

قرار گيرد. پاسخ هاي Avidity Low به منزله تشخيص قطعي عفونت اوليه سرخجه

خواهند بود ولي پاسخ High avidity به عنوان تشخيص قطعي ايمني قبل از بيماري تلقي

مي گردد.

اين روش در بخش ويروس شناسي دانشكده بهداشت، دانشگاه علوم پزشكي تهران

راه اندازي گرديده و قبلاً نيز در بررسي زنان بارداري كه واكسن MR دريافت كرده

بودند اعمال شده است. گزارش موارد :

از طريق گزارش تلفني بر اساس ليست خطي و ارسال اطلاعات با فرمهاي ليست خطي

و فرم بررسي اپيدميولوژيك گزارش موارد صورت مي گيرد. ضمناً فرم ارسال نمونه

نيز به همراه هر نمونه بايستي تكميل و به آزمايشگاه ارسال گردد. تست هاي آزمايشگاهي :

سرخجه مي تواند فقط به وسيله تست آزمايشگاهي تأئيد شود. تأئيد آزمايشگاهي سرخجه

بوسيله گزارش IgM اختصاصي سرخجه در نمونه خون صورت مي پذيرد نمونه

خوني كه بايستي در ظرف ?? روز اول از شروع راش بثورات جلدي تهيه شده باشد).

فعاليتهاي اختصاصي در طغيان شناخته شده سرخجه :

زمانيكه سرخجه به عنوان علت طغيان بيماري بثوري تب دار مشخص مي شود، توجه

ويژه اي بايد به گزارش سرخجه در زنان سن بارداري به عمل آيد. براي تعيين موارد

بالقوه CRS، همه بيماريهاي بثوري تب دار زنان باردار بايد بررسي و ارزيابي شوند.

طغيانهاي سرخجه ممكن است از ? تا چند سال ادامه يابد و اغلب يك طغيان كوچكتر

پيش زمينه طغيان بزرگتري مي باشد. متخصصين زنان، متخصصين اطفال،

متخصصين نوزادان، ماماها و ديگر كسانيكه سرويسهاي بهداشتي را براي زنان و يا

نوزادان ارائه مي كنند بايد نسبت به ظهور طغيان هوشيار باشند و از تعاريف مورد

سرخجه و مشكوك به CRS آگاهي داشته باشند و فرمهاي بررسي موارد را به طور

مقتضي تكميل كنند. مراقبت CRS بايد حداقل براي ? ماه بعد از گزارش آخرين مورد

سرخجه ادامه يابد.

توجه: در صورت مشاهدة مورد مشكوك به سرخجه لازم است به كليه زنان در سنين

باروري غيرايمن با رعايت موارد منع واكسن، واكسن حاوي جزء سرخجه تلقيح گردد. مراقبت فعال براي

گزارش موارد CRS :

مراقبت فعال براي موارد CRS با تأكيد خاص بر پيگيري زناني كه در ?? هفته اول

حاملگي در معرض تماس قرار داشته اند مي تواند در طي طغيان سرخجه و تا ? ماه بعد

از آخرين مورد گزارش شده سرخجه ادامه يابد. روش مراقبت فعال CRS :

در مناطقي كه پوشش واكسن سه گانه نوبت سوم ??% يا بالاتر است كارمندان بهداشتي

مي توانند براي غربالگري نوزادان در طي انجام واكسيناسيون نوبت اول سه گانه (در

سن ? ماهگي) براي علائم CRS و تحقيق درباره تاريخچه مادري سرخجه در حاملگي

آموزش ببينند. نوزاداني كه با تعريف مورد مشكوك به CRS تطبيق مي يابند بايد به

پزشك برنامه براي ارزيابي كلينيكي CRS و آزمايش IgM ارجاع يابند.

آزمايشگاه : كار با نمونه هاي خون :

?- روشهاي ضد عفوني بدقت براي جمع آوري خون و كار با نمونه ها بكار برده شود.

?- اگر نمونه خون وريدي گرفته مي شود، نمونه خون به لوله سانتريفوژ يا لوله ديگر

بايد منتقل شود.

?- لوله آزمايش بايد فوراًً برچسب زده شود و اطلاعات بيمار شامل نام بيمار - تاريخ

نمونه گيري و شماره ثبت بر آن نوشته شود. از يكسان بودن اطلاعات برچسب و فرم

بررسي بيمار و فرم نمونه گيري و پاسخ آزمايشگاهي مطمئن شويد.

?- نمونه خون در درجه حرارت اتاق به مدت ??-?? دقيقه نگهداشته شود.

?- براي جداس_ازي س_رم ن_مونه خ_ون در سانت_ريفوژ م_عم_ولي ي__ا يخچ_الدار با س_رعت

???? - ???? دور در دقيقه به مدت??- ??دقيقه قرار گيرد. اگر سانتريفوژ در

دسترس نباشد نمونه خون در درجه حرارت اتاق در طول شب نگهداري شود، تا سرم

از لخته خون جدا گردد.

?- از پي پت استريل براي انتقال سرم به لوله استريل يا شيشه

درب دار استفاده شود.

لوله مي تواند شيشه اي يا پلاستيكي باشد. قلم مخصوص ثبت اطلاعات بايد غيرقابل پاك

كردن باشد يا از برچسب مخصوص استفاده شود.

?- اگر ميزان سرم كافي باشد سرم را در دو لوله نگهداري كرده تا در صورت نياز

آزمايش كنترل بر روي نمونه دوم انجام شود.

?- كنترل شود تا درب لوله بخوبي بسته شده باشد.

?- نمونه سرم همراه با كپي فرم پذيرش آزمايشگاه بايد به آزمايشگاه رفرانس سرخجه

كه استانداردهاي سطح ملي را رعايت مي كند ارسال شود.

نگهداري نمونه هاي سرم :

نگهداري سرمها بايد در درجه حرارت ? تا ? درجه سانتيگراد (درجه حرارت يخچال)

يا بصورت ي_خ زده (??- درجه يا كمتر) صورت پذيرد. بهتر است از انجماد و ذوب

مكرر سرمها اجتناب شود.

اگر حمل نمونه ها به آزمايشگاه رفرانس به موقع انجام نمي شود (بيشتر از ?? ساعت

طول خواهد كشيد) ترجيحاً سرم بايد منجمد شود و با يك كلد باكس مناسب با يخ خشك يا

مرطوب به آزمايشگاه رفرانس منتقل شود. ارزيابي هاي آزمايشگاهي :

يك فرم درخواست آزمايشگاه بايد همراه هر نمونه خون باشد.

تست آزمايشگاهي بنا به هدفي كه نمونه خون تهيه شده است متفاوت خواهد بود:

• تست IgM : براي تشخيص CRS در نوزادان و براي تشخيص عفونت حاد سرخجه.

• تست IgG : براي اندازه گيري حضور و يا عدم حضور سطوح محافظتي ض_د

سرخج_ه.

• تست IgG : در بررسي هاي سرواپيدميولوژيك.

• تست Rubella IgG Avidity assay : براي زنان باردار مشك_وك به سرخجه. دفتر ثبت روزانه نمونه ها :

آزمايشگاه بايد دفتر ثبت روزانه نمونه ها را داشته باشد و اطلاعات تمامي نمونه هاي

سرمي رسيده را ثبت كند : نام و نام خانوادگي- تاريخ دريافت نمونه- محل نگهداري

سرم - تاريخ

انجام آزمايش و نتيجه.

كنترل كيفي آزمايشگاه :

كنترل كيفي آزمايشگاه توسط آزمايشگاههاي بين الملليWHO صورت مي پذيرد.

زمانيكه استانداردهاي بين المللي در دسترس قرار گرفتند يكسان سازي آزمايشهاي

سرولوژيك براي IgG و IgM اختصاصي سرخجه صورت مي پذيرد.

شاخص هاي فيلد و آزمايشگاه كه بايد ارزيابي شوند شامل :

?. درصد نمونه ها كه در وضعيت خوب دريافت شده اند.

?. درصد فرمهاي درخواست آزمايشگاه كه به طور مناسب تكميل شده اند.

?. درصد نتايج كه در طي ? روز از دريافت نمونه توسط آزمايشگاه اعلام شده اند.

• در يك سيستم مراقبتي كامل و كار آمد، همكاري ويروس شناسان با مراكز هماهنگي

و بررسي هاي اپيدميولوژيك به منظور دستيابي به نتايج اجرايي قابل اعتماد الزامي است. پايش پوشش واكسن سرخجه :

پوشش واكسن سرخجه بايد ماهيانه و ساليانه براي تمامي گروههاي هدفي كه واكسن را

دريافت نموده اند محاسبه شود. اطلاعات هر دو بخش دولتي و خصوصي كه در

واكسيناسيون نقش دارند بايستي در محاسبه پوشش مدنظر گرفته شوند. در جائيكه بخش

خصوصي بطور مرتب اطلاعات واكسيناسيون را گزارش نمي كنند بررسي پوشش

مي تواند كمك كننده باشد. اطلاعات مربوط به پوشش واكسن سرخجه دركودكان زير ?

سال بايستي در فرمهاي اطلاعاتي سيستم پوشش ملي EPI وارد شوند. پايش پوشش

واكسن سرخجه در زنان در سن باروري نيز بايد محاسبه گردد: انجام بررسي

(تحقيق هايي) جهت فرصت هاي از دست رفته در جائيكه واكسن سرخجه مورد نياز

است بايد صورت پذيرد.

اقدامات لازم جهت مراقبت از موارد سندرم سرخجه مادرزادي (CRS) و سرخجه در

سيستم بهداشتي، درماني كشور

براساس تصميمات متخذه و توصيه هاي سازمان جهاني بهداشت (WHO)، كليه موارد

CRS بايد از محيطي ترين سطح، كشف و گزارش گردند. در صورت عدم مشاهده و

كشف مورد CRS گزارش صفر

آن ضروري است. بر اين اساس و با توجه به ساختار

سيستم شبكه هاي بهداشتي و درماني كشور مراقبت از موارد CRS و سرخجه به شرح

ذيل طراحي و به اجرا در خواهد آمد. راه اندازي سيستم مراقبت سندرم سرخجه مادرزادي :

مرحله ? : راه اندازي سيستم مراقبت در زايشگاههاي مرجع دانشگاهي

مرحله ? : راه اندازي سيستم مراقبت در بخش نوزادان بيمارستانهاي اطفال

مرحله ? : راه اندازي سيستم مراقبت در بخش هاي جراحي قلب

مرحله ? : راه اندازي سيستم مراقبت در بخش هاي ENT

مرحله ? : راه اندازي سيستم مراقبت در بخش هاي چشم

مرحله ? : راه اندازي سيستم مراقبت در نظام شبكه بهداشتي كشور

راه اندازي و تقويت سيستم مراقبت سرخجه :

مرحله اول : راه اندازي سيستم مراقبت در بخش هاي عفوني

مرحله دوم : راه اندازي سيستم مراقبت در بخش هاي كودكان

مرحله سوم : تقويت و بهبود سيستم مراقبتي موجود در نظام شبكه بهداشتي كشور

(كنترل سرخجه در كشور از طريق ارائه واكسن (واكسنMMR در برنامه جديد

واكسيناسيون جاري و استفاده از واكسن MR در برنامه واكسيناسيون سراسري

سرخك و سرخجه در سال ????) و بررسي آزمايشگاهي نمونه هاي موارد مشكوك

به سرخك از نظر سرخجه در حال اجرا مي باشد) راه اندازي سيستم مراقبت سرخجه و سندرم سرخجه مادرزادي در بخش خصوصي :

اين مرحله با برنامه ريزي جهت جلب همكاري و مشاركت بخشهاي خصوصي بطور

همزمان با بخش دولتي بايد پيگيري و ضمن فراهم نمودن مقدمات عملياتي به مرحله

اجرا درآيد. تأكيد خاص در مرحله اول بر فعال نمودن سيستم مراقبت در بيمارستانها و

درمانگاههاي تخصصي و عمومي بخش خصوصي (بيمارستان ها و درمانگاه هاي تحت

پوشش سازمان تامين اجتماعي در اولويت خاص مي باشند) و در مرحله دوم مطب هاي

خصوصي مي باشد.

با توجه

به مراحل فوق الذكر، مديريت برنامه در اولين قدم بدين شرح مي باشد :

?. در هر دانشگاه/ دانشكده كليه زايشگاه ها و بخش هاي اطفال و نوزادان بيمارستانهاي

تابعه به عنوان پايگاه ديده ور و بر اساس تعاريف ارائه شده اقدام به شناسايي موارد

مشكوك به CRS نموده و سپس ضمن هماهنگي با سطوح بالاتر (مركز بهداشت

شهرستان و مركز بهداشت استان) اقدام به نمونه برداري و انتقال نمونه خواهند نمود.

?. دانشگاه هايي كه داراي بخش هاي جراحي قلب مي باشند نيز به عنوان پايگاه ديده ور،

همانند بند ? اقدام به شناسايي موارد مشكوك بهCRS و نمونه برداري خواهند نمود.

?. كليه دانشگاه ها با توجه به نمونه برداري هاي انجام شده از افراد مشكوك به سرخك

(كه از نظر سرخجه نيز بررسي مي شوند)، در صورت مثبت بودن نتايج از نظر

سرخجه، اقدام به بررسي موارد مثبت اعلام شده و تكميل فرمهاي مربوطه مي نمايند.

(اين اقدامات جهت موارد مشكوك به سرخجه نيز مستقيماً به اجرا در مي آيد)

?. همزمان با اجراي بندهاي فوق الذكر، كليه دانشگاه ها بايد زمينه هاي لازم جهت توسعه

و بسط برنامه و جاري نمودن سيستم مراقبت سرخجه و سندرم سرخجه مادرزادي را

در كليه سطوح (دولتي و خصوصي) به منظور حصول به پوشش ???% برنامه فراهم

نموده و برنامه ريزي هاي لازم را به عمل آورند.

ذكر اين نكته ضروري مي باشد در مراقبت بيماري سرخك در مرحله حذف از كليه

موارد مشكوك به سرخك نمونه سرمي تهيه مي شود و در صورت منفي بودن نتيجه،

تست سرخجه به عمل مي آيد كه در صورت مثبت شدن بايستي فرم اپيدميولوژيك

سرخجه تكميل گردد.وظايف مركز منتخب (پايگاه ديده ور CRS) :

در هر مركز منتخب يك نفر به عنوان مسئول و هماهنگ كننده برنامه (ترجيحاً

پزشك) انتخاب گرديده و

امور محوله را پيگيري خواهد نمود. وظايف اين فرد شامل

موارد زير مي باشد :

?. آموزش و توجيه پرسنل مرتبط

?. هماهنگي انجام امور

?. گزارش و ثبت و پيگيري موارد

?. تكميل فرمهاي مربوطه

?. هماهنگي و پيگيري تهيه و ارسال نمونه هاي مورد نياز

?. همكاري در انجام كليه برنامه هاي ابلاغي در راستاي اجراي برنامه هاي مراقبت

سندرم سرخجه مادرزادي و سرخجه. وظايف مركز بهداشت شهرستان :

در هر شهرستان پزشك مسئول برنامه بايد مشخص و به عنوان پزشك بررسي كننده

موارد CRS معرفي گردد. اقدامات ذيل بايد توسط پزشك مذكور در سطح شهرستان

صورت پذيرد:

?- بررسي كليه موارد گزارش شده ظرف ?? ساعت از زمان گزارش مورد و تأئيد

تشخيص بر اساس تعاريف.

?- تكميل فرم بررسي مورد CRS.

?- پيگيري تهيه نمونه از مورد CRS بر اساس دستورالعمل كشوري.

?- پيگيري و ارسال نمونه تهيه شده به آزمايشگاه رفرانس كشوري بر اساس

دستورالعمل كشوري با هماهنگي سطوح بالاتر.

?- گزارش مورد بررسي شده ظرف ?? ساعت از زمان بررسي به مركز بهداشت

استان توسط تلفن يا نمابر بر اساس ليست خطي.

?- ارسال تصوير فرمها (فرم بررسي فرم ارسال نمونه آزمايشگاهي و ليست خطي)

به مركز بهداشت استان.

?- ارسال فرم گزارش صفر ماهانه به مركز بهداشت استان.

?- پيگيري نتيجه آزمايش مورد CRS از سطح استان.

?- پسخوراند نتيجه آزمايش مورد CRS به مركز گزارش دهنده مورد.

??- ارزيابي و پايش نظام مراقبت CRS به صورت ماهانه.

??- پسخوراند نتايج بازديدها و پايش ها به سطوح محيطي و بالاتر.

??- تجزيه و تحليل اطلاعات و مداخلات لازم.

??- هماهنگي و همكاري لازم در اجراي برنامه هاي مراقبتي مرتبط.

وظايف مركز بهداشت استان (معاونت بهداشتي دانشگاه) :

در هر دانشگاه/ دانشكده يك نفر كارشناس مسئول

برنامه (ترجيحاً پزشك) بايد معرفي

و در كنار آن يك تيم مجرب به عنوان كميته طبقه بندي نهايي موارد CRS (كه در واقع

همان كميته علمي برنامه در سطح دانشگاه مي باشد) در نظر گرفته شود.

كليه موارد گزارش شده CRS از سطح شهرستان بايد توسط كارشناس استان

(دانشگاه) بررسي و اقدامات لازم به شرح ذيل براي آنها صورت پذيرد و در نهايت

كليه موارد توسط كارشناس در كميته مربوطه مطرح و تشخيص نهايي موارد مشخص

گردد.

?- گزارش مورد CRS دريافت شده از سطح شهرستان به ستاد گزارش گيري

بيماري هاي كشور ظرف ?? ساعت به صورت تلفن يا نمابر بر اساس ليست خطي.

?- دريافت فرم بررسي، فرم نمونه آزمايشگاه و ليست خطي موارد از شهرستان ها و

جمع بندي اطلاعات دريافت شده به طور ماهيانه و ارسال آن به مركز مديريت بيماري ها

تا بيستم ماه بعد.

?- دريافت گزارش صفر ماهانه از مركز بهداشت شهرستان و جمع بندي اطلاعات

دريافت شده به طور ماهيانه و ارسال آن به مركز مديريت بيماري ها تا بيستم ماه بعد.

?- پيگيري نتايج آزمايش نمونه هاي CRS از مركز مديريت بيماري ها و دريافت نتايج

و پسخوراند آن به شهرستان مربوطه.

?- ارزيابي و پايش از نظام مراقبت CRS به صورت ماهانه.

?- پسخوراند نتايج بازديدها و پايش ها به سطوح محيطي و بالاتر.

?- تجزيه و تحليل اطلاعات موجود و انجام مداخلات لازم.

?- تشكيل كميته طبقه بندي موارد CRS و طرح موارد كشف شده در كميته و اعلام

تشخيص نهايي موارد بلافاصله بعد از اعلام نظر كميته به مركز مديريت بيماري ها.

(كميته بايد به صورت ماهيانه تشكيل جلسه داده و نسبت به طبقه بندي موارد اقدام نمايد)

?- همكاري و هماهنگي همسو با برنامه هاي مراقبت ابلاغ شده.تذكر: مراقبت سرخجه

همانند مراقبت سرخك در

كليه سطوح ارائه خدمات بهداشتي، درماني (شناسايي،

گزارش، بررسي، تهيه و ارسال نمونه، مراقبت اطرافيان و …) بايستي صورت پذيرد.

مديريت و روش كار :

در سطح كشوري كميته كشوري مراقبت سندرم سرخجه مادرزادي تشكيل خواهد

گرديد. رياست كميته بر عهده رئيس مركز مديريت بيماري ها و دبير آن رئيس اداره

بيماري هاي قابل پيشگيري با واكسن بوده و اعضاي آن عبارتند از:

معاون واگير مركز مديريت بيماريها، كارشناس مسئول برنامه، كارشناس مسئول

ايمنسازي، كارشناس مسئول عوارض ناشي از واكسن، متخصص عفوني اطفال،

ويرولوژيست، اپيدميولوژيست، متخصص زنان و زايمان، متخصص بيماريهاي

عفوني، متخصص بيماري هاي چشم، متخصص بيماريهاي قلب و متخصص ENT.

وظايف كميته كشوري عبارت است از سياستگذاري و تدوين دستورالعمل هاي مورد

نياز در راستاي مراقبت از بيماري سرخجه و سندرم سرخجه مادرزادي و هماهنگي

لازم جهت نظارت و پايش و ارزشيابي برنامه هاي طراحي شده و انجام هماهنگي هاي

لازم در راستاي بهبود و ارتقاء برنامه بر اساس برنامه هاي ملي و بين المللي.كميته فوق

داراي زير كميته علمي با تركيب اعضا زير مي باشد :

متخصص زنان و زايمان، متخصص عفوني، متخصص عفوني اطفال، متخصص

چشم، متخصص گوش و حلق و بيني، ويرولوژيست، اپيدميولوژيست، متخصص قلب

(نوزادان) و در صورت لزوم ساير متخصصين.

وظايف كميته علمي برنامه عبارت است از:

?. جمع آوري آمار و اطلاعات و استفاده از منابع علمي در راستاي حفظ و بهبود و

ارتقاء برنامه مراقبت ؛

?. طراحي و اجرا و همكاري در طرح هاي نظارت، پايش و ارزشيابي ؛

?. انجام تحقيقات كاربردي در راستاي ارتقاء و بهبود برنامه ؛

?. تهيه و تدوين و مشاركت در اجراي برنامه هاي آموزشي مرتبط ؛

?. طبقه بندي موارد و اعلام تشخيص نهايي بيماران.

در سطح دانشگاه همسان با تركيب اعضا در

كميته كشوري نسبت به تشكيل كميته

مراقبت دانشگاهي و كميته علمي (كميته طبقه بندي) به رياست معاون بهداشتي اقدام

خواهد گرديد. شاخص هاي برنامه :

?- درصد موارد CRS شناسايي شده به گروه هدف (گروه سني صفر تا ?? ماه)

?- درصد موارد CRS فوت شده به تعداد موارد شناسايي شده

?- درصد موارد CRS تأئيد شده آزمايشگاهي به كل موارد

?- درصد مادران واكسينه شده موارد CRS به غير واكسينه شده در گروه هدف

?- درصد موارد CRS تائيد شده با سابقه واكسيناسيون سرخجه در مادر

?- تعداد موارد CRS و ميزان بروز به ازاي هر ???? تولد زنده بر حسب ماه، سال،

منطقه جغرافيايي)

?- تعداد موارد CRS برحسب جنس، ماه، سال، منطقه جغرافيايي

?- وضعيت ايمني (واكسيناسيون) مادران افراد مبتلا به CRS از نظر واكسن سرخجه

?- درصد گزارشات واصله از مراكز فعال شده در سيستم مراقبت

??- ميزان انجام بررسي موارد ثبت شده باليني/ آزمايشگاهي

??- تعداد موارد و ميزان بروز بيماري سرخجه (برحسب دانشگاه، شهرستان،

ماهيانه، ساليانه، منطقه جغرافيايي)

??- ميزان بروز سرخجه برحسب سن، جنس، شهرستان

??- ميزان پوشش واكسن سرخجه در گروه هدف، منطقه جغرافيايي در طول سال

??- ميزان كامل بودن، بموقع بودن گزارشات ماهيانه موارد سرخجه و CRS

??- ميزان طغيانهاي شناسايي شده و تأئيد شده (به وسيله آزمايشگاه)

توكسوپلاسموز

توكسوپلاسموز چيست؟

توكسوپلاسموز بيماري انگلي انسان و حيوان مي باشد كه عفونت اوليه آن ، بدون علايم

باليني است .شكل حاد بيماري ممكن است با تب و بزرگي غدد لنفاوي همراه باشد

.علايم مغزي ، ذات الريه ، ابتلاي عمومي ماهيچه ها و مرگ از نشانه هاي اشكال

وخيم بيماري است كه به ندرت ديده مي شود .

عفونت اوليه مادران در ابتداي حاملگي

ممكن است باعث ايجاد عفونت و مرگ جنين

شود و يا اينكه منجر به ضايعات مغزي ، بزرگي و يا كوچكي جمجمه در نوزاد گردد ؛

علايم فوق در هنگام تولد مشهود و يا در مدت كوتاهي بعد از تولد ، ظاهر مي شود .

شكل شناسي (مرفولوژي )

انگل داراي اشكال مختلفي مي باشد كه عبارتند از :

1 _ شكل آزاد :شكل آزاد انگل كه در خون و لنف وجود دارد قوسي شكل است و

سلولهاي مختلف اكثر پستانداران (به جز گلبولهاي قرمز بدون هسته )را مورد تهاجم

قرار مي دهد .

2 _ كيست كاذب :به سلول هسته دار حاوي انگل ،كيست كاذب گويند .

3 _ كيست نسجي :انگل پس از يكي دوباره تقسيمات داخل سلولي در سلولهاي هسته دار

،به قسمت هاي مختلف بدن مثل چشم ، قلب ، ريه ، مغز ، عضلات و كبد مي رود و در

آنجا مستقر مي شود و كيست نسجي (بافتي )را تشكيل مي دهد .

4 _ اووسيست :در نتيجه سير جنسي انگل _ كه در روده گربه و گربه سانان _ ايجاد مي

شود و از طريق مدفوع گربه و گربه سانان دفع مي گردد .

چرخه ي زندگي انگل

الف _ سيكل غير جنسي :

انسان يا هر ميزبان ديگري با خوردن اشكال اووسيستي از طريق سبزيجات ، خاك ،

مواد غذايي آلوده با كيست نسجي به همراه گوشت و جگر و ساير نسوج گاو ، گوسفند ،

خوك ، بز و پرنده آلوده مي شود .در روده ميزبان ، انگل به هر شكلي كه وارد شده

(اووسيست يا كيست نسجي

)آزاد مي شود و حداكثر پس از 6 ساعت از طريق عروق

روده خود را وارد دستگاه گردش خون مي كند ، دراين هنگام ارگانيسم فقط سلولهاي

هسته دار خون ميزبان را انتخاب مي كند و وارد سلول هسته دار ميزبان مي شود ،در

سلولهاي هسته دار شروع به تقسيم شدن مي كند (انگل در اين حالت به نام كيست كاذب

ناميده مي شود ). پس از تقسيمات ،كيست كاذب پاره مي شود و مجدداً انگل ها آزاد مي

شوند و به سلول هسته دار ديگري حمله ور شده كه پس از 2 بار تقسيم همراه با خون

به طرف ساير قسمتهاي بدن حركت مي كنند و در آنجا مستقر مي گردند و منجر به

تشكيل كيست نسجي (بافتي )مي شوند .

ب _ سير جنسي :

گربه و گربه سانان با خوردن نسوج آلوده به كيست نسجي مبتلا مي شوند .

در روده گربه كيست نسجي پاره و انگل آزاد مي شود و به نسوج روده حمله مي كند و

درون سلولهاي روده گربه قرار مي گيرد و شروع به تقسيم كرده سپس سلولهاي روده

گربه را پاره مي كند و خارج مي شود ، بعضي از اين سلولها تبديل به سلول جنسي يا

گامتوسيت مي شوند .از تركيب سلول جنسي نر با ماده ،سلول زايگوت يا تخم ، حاصل

مي شود كه همراه مدفوع گربه به شكل اووسيست نارس به محيط بيرون دفع مي گردد

.در شرايط مساعد ( درجه حرارت و رطوبت )اووسيست ماهها و حتي يك سال زنده

مي ماند . گربه ها بعد از آلوده شدن از مدفوع خود اووسيست

دفع مي نمايند .

بيماري زايي

الف _ فرم اكتسابي :

در حدود 70 تا 80 درصد موارد اكتسابي داراي عفونت بدون علايم مي باشند و در

حدود 20 درصد علايم از جمله تورم غدد لنفاوي به خصوص در ناحيه گردن ، غدد

تحت فكي و بناگوشي ،تب ، سردرد و دردهاي عضلاني مشاهده مي شود .ضايعات

چشمي نيز در اين موارد مشاهده شده است .

ب _ فرم مادرزادي :

چنانچه مادري در حين بارداري براي اولين بار به توكسوپلاسموز مبتلا شود احتمال

ابتلاي جنين نيز وجود دارد .

اگر ابتلاي مادر در سه ماهه اول بارداري باشد در صورت عبور انگل از جفت و

رسيدن به جنين در غالب موارد منجر به بروز عوارض وخيم يا سقط جنين خواهد شد

.عوارضي نظير عقب ماندگي ذهني و رواني ،تشنج و ... از علايم مهم آن محسوب مي

شوند .

پيشگيري و كنترل

1 _ عدم مصرف گوشت كبابي و نيم پزاحشايي پرندگان و پختن كامل غذاها و گوشت

در درجه حرارت 60 درجه .

2 _ فريزر كردن (منجمد كردن )گوشت در برودت 18 _ درجه سانتي گراد به مدت 10

روز

3 _ معدوم ساختن مدفوع روزانه گربه ها و بچه گربه ها قبل از آنكه اووسيت هاي

موجود در آن آلوده كننده شوند .مدفوع اين حيوانات را مي توان به طرف فاضلاب

هدايت كرد ،سوزاند و يا عميقاً هدايت كرد .لانه گربه ها را بايستي روزانه با آب جوش

ضدعفوني كرد .

4 _ اجتناب زنان باردار از تماس با گربه هايي كه سابقه تغذيه آنها معلوم نيست ؛اجتناب

اين گونه زنان

از كارهاي باغباني و يا پوشيدن دستكش و شستشوي دست بعد از انجام

كار لازم است .

5 _ شستشوي دستها پس از تماس با گوشت خام و يا باغباني در محل هايي كه احتمالاً

آب آن محل آلوده به مدفوع گربه ها شده است .

6 _ دور نگه داشتن غذاها از دسترس حيوانات به خصوص گربه .

7 _ شستن دستها بعد از كار كردن ،به خصوص بعد از كار در مزرعه و باغ .

8 _ شستن كامل و ضد عفوني سبزيها و ميوه ها .

9 _ خودداري از تماس با خون و وسايل پزشكي آلوده به خون .

10 _ آزمايش كردن خون هاي اهدايي از نظر آلودگي به توكسوپلاسموز .

منبع:فصلنامه ي بهورز

سل

بيماري سل چيست؟

ميكروبي كه باعث بيماري سل مي شود، مايكوباكتريوم توبركلوزيس نام دارد؛ سل

اكثرموارد ريه ها را گرفتار مي سازد ولي مي تواند ساير اعضاي ديگر بدن را هم

مبتلا كند. ميكروب ممكن است بصورت نهفته و يا بصورت فعال باشد.

نهفته يعني ميكروب در بدن فرد وجود دارد ولي باعث بيماري نشده است. اگر شما

داراي سل نهفته باشيد، علايم سل را نخواهيد داشت و نمي توانيد بيماري را به فرد

ديگري منتقل نماييد ولي درصورتيكه آلوده به HIV باشيد، ويروس، سيستم ايمني شما

را به حدي تضعيف مي كند كه بدن نمي تواند در مقابل ميكروب مقاومت نمايد بنابر اين

ميكروب سل شروع به تكثيرورشد كرده و موجب سل فعال مي شود (كه بيماري سل

نيز ناميده مي شود).

درفرد آلوده به HIV؛ ابتلا ريه ها و يا هر عضو ديگري به سلِ

فعال ، يكي از نشانه

هاي ورود به مرحله بيماري ايدز است.

ميكروب سل چگونه سرايت پيدا مي كند؟

اين بيماري از طريق هوا به ساير افراد منتقل مي شود. هنگاميكه شخصي كه بيماري

سل ريوي و يا گلو دارد، عطسه يا سرفه بكند و يا آواز بخواند قطره هاي خيلي كوچك

كه حاوي ميكروب سل است در هوا پراكنده مي شود، شخص ديگري كه همان هواي

حاوي ميكروب را تنفس كند ممكن است مبتلا به بيماري سل شود.

بيماري سل در تماس طولاني و نزديك منتقل مي شود، لذا افرادي كه هر روز با

بيمارمبتلا به سل در تماس هستند مانند افراد خانواده، دوستان وهمكاران در معرض

خطر بيشتري قرار دارند.

بيماري سل از طريق دست دادن، استفاده از دستشويي و يا قاشق و ظرف مشترك

پخش نمي شود.

سل

چگونه مي توان ازابتلا به بيماري سل پيشگيري كرد؟

برخي از مشاغل كه بيشتر در تماس با مبتلا يان به سل هستند بيشتر در معرض خطر

ابتلا به بيماري سل مي باشند، مثل افرادي كه در بيمارستان و درمانگاه يا زندان و يا

خانه فقرا براي افراد بي سرپناه كار مي كنند. شما و پزشكتان بايد باهم تصميم بگيريد

كه آيا به صلاحتان است كه در چنين محيطي كار بكنيد يا خير.

چنانچه در شرايطي قرار داريد كه خطر ابتلاي سل به ميزان بيشتري شما را تهديد مي

كند حتماً بايد آزمايش بيماري سل بيش از سالي يك بار برايتان انجام بگيرد.

چنانچه برايتان مقدور است سعي كنيد از شخصي كه بيماري سل فعال دارد ولي

داروهايش را مصرف نمي كند و يا اينكه تازه شروع به خوردن دارو كرده

است

دوري كنيد. فردي كه به مدت چندين هفته داروهايش را مصرف كرده است طبيعتاً ديگر

بيماري سل را منتشر نمي كند و پزشك به وي خواهد گفت كه چه موقع همراهان وي

را خطر ابتلا تهديد نمي كند.

اگر بر حسب اتفاق با چنين فردي در تماس قرار داشتيد، حتي اگر جواب تست سل

برايتان منفي بوده است، فوراً به دكتر مراجعه تا در صورت لزوم برايتان دارو ضد

سل ( جهت پيشگيري) شروع كند.

آيا بيماري سل فقط ريه ها را مبتلا مي سازد؟ خير، هرچند بيماري سل فعال اغلب ريه ها را درگير مي كند ولي اعضاي ديگر بدن راهم مي تواند مبتلا سازد، از جمله كليه ها و ستون مهره ها.

فردي كه مبتلا به سل ريوي و يا سل حنجره نباشد معمولاً نمي تواند اين بيماري را به ساير افراد منتقل كند.

آيا فردي كه HIV مثبت است بيشتر در خطر ابتلا به بيماري سل است؟

بله، احتمال فعال شدن سل نهفته در بدن فرد HIV مثبت زياد است، به دليل اينكه سيستم دفاعي بدن در چنين شخصي ضعيف است بنابراين بدن نمي تواند با ميكروب جديد به خوبي مبارزه كند.

آيا اگر من HIV مثبت باشم؛ بايد آزمايش بيماري سل را انجام بدهم؟

بله، چنانچه سابقه ابتلا به بيماري سل و يا سابقه آزمايش پوستي ( PPD ) مثبت سل را نداريد، حتماً جهت انجام آزمايش پوستي به پزشك و يا مراكز بهداشتي درماني مراجعه كنيد.

جهت انجام اين آزمايش، مايعي به نام توبركولين به زير پوستتان در ناحيه ساعد تزريق مي شود. بعد از 2 تا 3 روز بايد مجدداً به دكتر مراجعه كنيد، پرستار

و يا دكتر به محل تزريق نگاه كرده و مشخص خواهد كرد كه نتيجه آزمايش مثبت يا منفي بوده است.

اگر جواب آزمايش مثبت باشد معمولاً به دليل سل نهفته است؛ ولي با اين وجود ممكن است هنوز نياز به آزمايشهاي بيشتري داشته باشيد تا مشخص شود آيا مبتلا به بيماري سل (سل فعال) هستيد يا خير. اين آزمايش ها شامل عكس ريه ها و آزمايش خلط مي باشد، چون ميكروب سل به اعضاي ديگر بدن هم ممكن است حمله كند لذا گاهي ممكن است آزمايشهاي بيشتري هم در خواست شود.

اگر جواب آزمايش منفي باشد؛ حداقل سالي يك بار آزمايش بيماري سل را بايد تكراركنيد وهميشه از دكتر خود در مورد احتمال ابتلا به سل بپرسيد.

اگر مادر HIV مثبتي هستيد كه فرزندتان بعد از اينكه HIV مثبت شديد بدنيا آمده است؛ حتماً فرزندتان در سن 9 تا 12 ماهگي بايد آزمايش سل بدهد.

اگر مبتلا به سل نهفته باشم؛ آيا با دارو مي توان از پيشرفت و تبديل آن به بيماري سل فعال جلوگيري كرد؟

بله، داروي ايزونيازيد ازتبديل شدن سل نهفته به بيماري سل فعال جلوگيري مي كند. براي افرادي كه HIV مثبت هستند همراه ايزونيازيد، ويتامين ب 6 هم تجويز مي شود كه از صدمه دستگاه عصبي پيشگيري مي كند.

به محض اينكه متوجه شديد HIV مثبت هستيد آزمايش سل بدهيد.

در صورتيكه نتيجه آزمايش مثبت بود (ولي سل فعال نداشتيد)؛ احتمال زياد پزشك براي مدت حداقل 12 ماه

جهت جلوگيري ازتبديل شدن سل نهفته به بيماري سل فعال داروي ايزونيازيد برايتان تجويز خواهد كرد. اين مدت به اين دليل طولاني است كه ميكروب هاي سل به آهستگي از

بين مي روند. داروها را دقيقاٌ طبق دستور پزشك استفاده كنيد .

اگر حامله هستيد احتمالاً بازهم دكتر برايتان ايزونيازيد تجويز خواهد كرد (ولي معمولاً توصيه خواهد كرد كه بعد از 3 ماهگي شروع به مصرف بكنيد).

چنانچه ميكروب سل با داروي ايزونيازيد از بين نرفت دكتر داروي ديگري (احتمالاًريفامپين) جهت پيشگيري از سل فعال تجويز خواهد كرد.

اگر من مبتلا به بيماري سل فعال باشم، آيا بهبود پيدا خواهم كرد؟

بله ؛ داروهاي ضد سل در بدن اشخاص HIV مثبت بخوبي بدن اشخاص بدون HIV عمل مي كند .

داروهاي متعددي براي درمان سل فعال وجود دارد و درچند هفته اول ممكن است چند داروي مختلف بطور همزمان برايتان تجويز شود كه بعد از چند هفته علايم بيماري ناپديد مي شوند ولي به خاطر داشته باشيد كه ميكروب بيماري سل خيلي آهسته از بين مي رود بنابراين حتماً داروهايتان راهمان طوريكه د كتر دستور داده است مصرف كنيد (يعني به همان مقدارو در همان زمان (ساعت) و طول مدتي كه توسط پزشك مشخص كرده داروها را مصرف كنيد).

آيا بيماري سل از من به ديگران سرايت مي كند؟

بله ، اگرمبتلا به بيماري سل ريوي و يا سل گلو باشيد احتمالاً مي توانيد بيماري را به ديگران منتقل كنيد.

بنابربه مدت چند هفته بايد درمنزل بمانيد و از حضوردرمحل كار و يا مدرسه خودداري كرده و استراحت كنيد.

بعد از چند هفته از شروع مصرف داروها ديگر خطر سرايت وجود ندارد ولي بايد حداقل 6 تا 9 ماه ديگر هم به مصرف داروهايتان ادامه بدهيد تا بيماري بطور كامل درمان شود.

معمولاً پزشك به شما خواهد گفت كه چه زماني مي توانيد به محل

كار و يا مدرسه برگرديد.

داروهاي ضد سل موجي ضعف وبي حال نمي شود همچنين برقدرت كار كردن و همينطور توانايي جنسي شما اثر بدي نخواهد داشت.

براي بيماري ايدز "پروتئاز اينهيبيتور" مصرف ميكنم؛ آيا مي توانم داروي ضد سل را هم بطور همزمان بخورم؟

بله مي توانيد بطورهم زمان مصرف كنيد، ولي بايد بدانيد كه اين دو دارو ممكن است روي يكديگر اثر داشته باشند بنابراين انتخاب تركيب دارويي براي شما برعهده پزشك خواهد بود.

بيماري سل مقاوم به درمان چيست؟

وقتيكه ميكروب سل با داروي خاصي از بين نرود به آن ميكروب مقاوم مي گويند.

سل زماني مقاوم به درمان مي شود كه بيمار داروهايش را به مدت كافي و يا به ميزان كافي مصرف نكرده است.

بنابراين هميشه دقيقاً طبق دستورپزشك داروهايتان را مصرف كنيد.

بيماران مبتلا به سل مقاوم به درمان مي توانند بيماري خود را به ديگران پخش كنند.

سل مقاوم به درمان معمولاً در بيماراني ديده مي شود كه در مناطقي كه شيوع سل زياد است زندگي مي كنند مانند:

آفريقا، آسياي جنوب شرقي و آمريكاي لاتين.

قتي كه تعداد زيادي از داروها نتوانند بيماري سل را درمان كنند، ميكروب سل داراي "مقاومت چند دارويي " (MDR TB) است.چنين بيماراني بايد حتماً به پزشكاني مراجعه كنند كه در امر معالجه مقاومت چند دارويي تبحر خاص دارند و قادرند بهترين گروه دارويي را براي مبارزه با ميكروب توصيه كنند.

طبيعت درماني

طبيعت درماني چيست ؟

روش طبيعت درمانى نيروهاى شفابخش طبيعت را به عنوان مهم ترين عامل درمان

بيمارى ها باور دارد. اين مكتب درمانى مى گويد درمان بيمارى (هر گونه بيمارى كه

باشد) مستقيماً وابسته به عمل نيروى شفابخشى طبيعت موجود در بدن انسان

است. تاريخچه شكل گيري

بيمارى تنها يك پديده ناشناخته نامطلوب نيست كه پزشك از ابتداى پيدايش علايم

ظاهرى آن بكوشد با استفاده از عوامل خارجى (داروها) آن را سركوب كند، بلكه

بازتاب و نمايش كوشش بدن انسان براى بازسازى تعادل و توازن انرژى هاى درونى

است كه آشفته و كم و زياد شده اند. بنابراين درمان بيمارى و بازيابى تندرستى، بى ترديد

كار طبيعت است كه نيروهاى آن به تنهايى، يا با يارى داروهاى پزشكى و اصلاح

روش زندگى، سرانجام تعادل انرژيايى بدن را بازسازى مى كنند.

اساس اين روش كشف و رفع ريشه مولد بيمارى است خواه چنان زمينه اى شيميايى

باشد (كجروى در خوردن، نوشيدن، تنفس، دفع و غيره)، خواه مكانيكى باشد (حالات

زيان آور رفتارى و سوءاستفاده از بدن به ويژه بدشكلى ستون فقرات، انقباض

عضلات، مفاصل سخت يا خراب شده و غيره)، يا روانى - ذهنى باشد (نگرانى،

افسردگى، وسواس، اسكيزوفرنيا و غيره) .آنچه او مى كوشد انجام دهد اصلاح كليّت

وجود شخص بيمار و شيوه زندگى اوست نه سركوب كردن و رفع كردن علائم ظاهرى

بيمارى او. روش اجرا

درمانگران طبيعت درمانى چون ديگر پزشكان از آزمايش هاى خون، ادرار،

عكس بردارى با پرتو ايكس و غيره استفاده مى كنند. افزون بر آن ها، درمانگران طبيعت

درمانى از روشى كه سوءاستفاده از بدن به ويژه بد نشستن، بد راه رفتن، بد ايستادن و

غيره را مشخص و اصلاح مى كند نيز استفاده مى كنند. درمانگر طبيعت درمانى

مى كوشد روشن كند وضعيت نامطلوب بيمارش نتيجه اين گونه سوءاستفاده ها هستند يا

نه.

از زاويه ديگر پرداختن به اصلاح تغذيه بيمار نقطه آغاز هر كوشش درمانى به روش

طبيعت درمانى است.

درمانگران طبيعت درمانى باور دارند كه

بسيارى از دردها و ناراحتى ها و بيمارى ها

مولود ذهن آشفته يا كج پندار هستند. نكته اصلى در اين نگرش اين است كه آزادسازى

ذهن از فشارهاى روانى و تجربيات تلخ به بدن امكان مى دهد خود را بازسازى كند و

نيروهاى طبيعى خود را به طور كامل در شفاى بيمارى ها به كار گيرد. چنين است كه

درمانگران طبيعت درمانى با استفاده از همه عوامل و وسايل معقولى كه در دسترس

دارند مى كوشند به بيمار كمك كنند شيوه زندگى خود را اصلاح كند و تعادل طبيعى آن

را به آن بازگرداند.

اين روش چه كاربردي دارد؟

روش طبيعت درمانى نتايج خوبى در درمان بيمارى هاى زير نشان داده است:

بيمارى هاى روده اى، گلو درد، ناراحتى ها و زخم و تورم جدار معده، برونشيت و ديگر

ناراحتى هاى تنفسى، بواسير، انواع ناراحتى هاى دستگاه گوارش و جگر، دردهاى

مهره اى و مفصلى، برخى انواع آرتروز و رماتيسم، سرماخوردگى، انواع عفونت هاى

داخلى، انواع افسردگى ها، اختلالات عصبى - روانى، بيمارى هاى مولود كمبود ويتامين

ها و مواد معدنى ضرورى، انواع سردردها و ديگر دردهاى ناشناخته، خستگى ها و

ناتوانى هايى كه علل ناشناخته دارند، آبريزش بينى و حساسيت هاى مزمن، نقرس، فشار

زياد خون، چربى زياد خون، چاقى و حتى بيمارى هاى خيلى خطرناك چون بيمارى قند

و سل ريوى.

سندرم كاوازاكي

سندرم كاوازاكي چيست؟

اين بيماري با علت ناشناخته باعث التهاب عروق شده و ارگان هاي زيادي را در بدن

درگير مي كند. پوست، مخاط، غدد لنفاوي، ديواره رگها و قلب در اين بيماري درگير

مي شوند. اين بيماري براي اولين بار در سال 1967 در ژاپن گزارش شد و در حال

حاضر نيز در ژاپن بيشترين شيوع را دارد. (175 بيمار به

ازاي يكصد هزار نفر).

اين بيماري بيشتر در بچه هاي كوچك اتفاق مي افتد به طوري كه 80 درصد بيماران،

كودكان زير 5 سال هستند. علت بيماري شناخته شده نيست و فرضيه هاي مختلفي

براي ايجاد بيماري وجود دارد، اما آنچه مسلم است اينكه بيماري واگيردار نمي باشد.

آنچه در اين بيماري مهم است بروز درگيري قلبي مي باشد. همان گونه كه گفته شد

التهاب عروق ماحصل بيماري كاوازاكي است به همين جهت درگيري در عروق كرونر

قلب هم اتفاق مي افتد و موجب آنوريسم در آن عروق (كرونر قلب) مي شود. ايجاد

انوريسم مي تواند باعث سكته قلبي حتي در كودكان شود.

آنوريسم عروق كرونر قلب در 18-10 درصد كودكان مبتلا به بيماري كاوازاكي اتفاق

مي افتد به خصوص در بيماراني كه درمان سريع براي آنها شروع نشود. طبق آمار در

حال حاضر كاوازاكي شايع ترين علت بيماري قلبي اكتسابي در كودكان آمريكايي مي

باشد. علائم

بيماري با تب بالا شروع شده و اين تب معمولا به استامينوفن و بروفن به خوبي جواب

نمي دهد. تب معمولا تا 2 هفته طول مي كشد و بيشتر بچه ها در دوره تب بي قرار

هستند. از علائم ديگر بيماري ايجاد قرمزي در چشم ها مي باشد كه معمولا درگيري در

هر دو چشم ايجاد شده و بدون ترشح مي باشد. مخاط دهان قرمز رنگ و دور لب ها

ترك خوردگي ايجاد مي شود. غده لنفاوي در گردن برجسته مي شود كه معمولا در يك

طرف گردن بوده و دردناك نمي باشد. در اوايل بيماري ضايعات جلدي به صورت دانه

هاي قرمز رنگ روي پوست ايجاد مي شود و

سپس پوسته ريزي در ناحيه اطراف

مقعد، نوك انگشتان دست و پا در اواخر بيماري ديده مي شود. اگر بيماري درمان نشود

اين علائم خود به خود از بين مي روند اما اگر آنوريسم عروق كرونر ايجاد شود بهبود

نمي يابد و احتمال بروز سكته قلبي در اين دسته از بيماران وجود خواهد داشت.

تورم پشت دست و پا بدون قرمزي كه گاهي دردناك نيز مي باشند و همچنين درد و

تورم در مفاصل كه معمولا مفاصل قرينه را درگير مي كند، از علائم ديگر بيماري

است. تشخيص بيماري

هيچ تست آزمايشگاهي اختصاصي براي تشخيص اين بيماري وجود ندارد و در واقع

تشخيص اين بيماري براساس مشخصات كلينيكي بيمار است. به طور كلي تشخيص

بيماري به خصوص در فازهاي اوليه بيماري مشكل است و بسياري از بچه ها چندين

بار مراجعه پزشكي دارند و سپس بيماري آنها تشخيص داده مي شود. از طرف ديگر

بيماري هاي ديگري مثل مخملك و بيماري هاي ويروسي و سندروم شوك توكسيك

نيز مي توانند به علت داشتن علائم مشابه با اين بيماري اشتباه شوند.

به طور كلاسيك تب بيش از 5 روز به علاوه بروز 4 علامت از 5 علامت زير مي

تواند تشخيص بيماري كاوازاكي باشد:

1- قرمزي لب ها و دهان يا ترك خوردگي اطراف لب ها

2- دانه هاي پوستي

3- تورم پشت دست و پا

4- قرمزي چشم ها (هر دو چشم)

5- تورم غده لنفاوي در گردن كه به صورت يكطرفه باشد و حداقل 1/5 سانتي متر

بزرگي آن باشد. درمان

همه بچه هايي كه در آنها اين بيماري تشخيص داده شد بايد بستري شوند و هر په

سريعتر براي پيشگيري از آسيب

به عروق كرونر قلبي درمان براي آنها شروع شود.

درمان استاندارد تزريق ايمونوگلوبولين وريدي (IVIG) است. با تجويز اين دارو در

طي 24 ساعت حال بيمار رو به بهبود مي رود. بهترين زمان براي تجويز IVIG هفت

روز اول بيماري است. علاوه بر IVIG ، آسپرين نيز براي اينگونه بيماران تجويز مي

شود. عوارض

در صورت عدم درمان مناسب احتمال عارضه قلبي وجود دارد و به طور كلي طبق

آمار 2 درصد از بيماران از التهاب عروق كرونر و عوارض آن از بين مي روند. در

ابتداي اين بيماري بايد اكوكارديوگرافي انجام شود و سپس 2 ماه بعد تكرار شود در

صورت طبيعي بودن اكوكارديوگرافي دوم احتمال بروز مشكل قلبي در اين دسته

بيماران به علت بيماري كاوازاكي بسيار بعيد مي باشد. عود

كمتر از 2 درصد كودكاني كه يك بار به اين بيماري مبتلا شده اند، مجددا دچار اين

بيماري مي شوند. پيشگيري

متاسفانه به دليل عدم اطلاع از عامل ايجاد كننده بيماري، در حال حاضر راهي براي

پيشگيري از ابتلا به بيماري وجود ندارد.

كزاز

درباره بيماري كزاز، علايم و درمان آن نيز توضيح دهيد؟

شرح بيماري

كزاز عبارت است از عفونت در زخم كه باعث اسپاسم عضلاني شديد شده مي تواند منجر

به مرگ گردد. كزاز سرايت فرد به فرد ندارد.

علايم شايع

سفتي فك

درد عضلاني تحريك پذيري و اسپاسم هاي شديد و متعدد

سختي شديد بلع

تب

اشكال در استفاده از عضلات قفسه سينه براي تنفس

نبض سريع

تعريق شديد

علل

باكتري ها (كلستريديوم تتاني كه تقريباً همه جا، به ويژه در خاك كود و گرد و غبار وجود

دارند. باكتري ها ممكن است از طريق هرگونه شكاف در پوست از جمله سوختگي ها يا

زخم هاي سوراخ شده وارد شوند. سموم حاصل از باكتري ها به اعصابي مي روند كه انقباض

عضلات را كنترل مي كنند و باعث اسپاسم عضلاني و تشنج مي گردند.

عوامل تشديد كننده بيماري

ديابت شيرين

افراد بالاي 60 سال

فقدان

واكسيناسيون روزآمد شده عليه كزاز

هواي گرم و مرطوب

مكان هاي شلوغ يا غيربهداشتي به ويژه در مورد نوزادان متولد شده از مادران واكسينه نشده

استفاده از داروهاي خياباني كه با سوزن ها و سرنگ هاي ناپاك تزريق مي شوند.

سوختگي ها، زخم هاي جراحي و زخم هاي پوستي

پيشگيري

واكسيناسيون را بر ضد كزاز انجام دهيد. اين امر شامل 3 بار واكسن زدن است كه در 2

ماهگي شروع مي شود و با دوزهاي يادآور در 18 ماهگي 5 سالگي و سپس هر 10

سال ادامه مي يابد. ممكن است در هنگام آسيب يك دوز يادآور ديگر لازم باشد.

عواقب مورد انتظار

ميزان مرگ ناشي از كزاز حدود 50% است البته بهبودي كامل با تشخيص و

درمان زودهنگام محتمل است بهبودي 4 هفته زمان مي برد.

عوارض احتمالي

پنوموني (ذات الريه

زخم هاي فشاري

ضربان قلب نامنظم

فلج تنفسي و مرگ

درمان

اصول كلي

آزمون هاي تشخيصي مي توانند شامل بررسي هاي خوني و كشت در آزمايشگاه باشند.

بستري شدن در يك اتاق تاريك و ساكت درمان ممكن است شامل استفاده از لوله هاي تنفسي

تأمين مايعات داخل وريدي و داروها باشد.

جراحي براي برداشتن بافت دچار عفونت

داروها

ضد سم ها براي خنثي كردن سم عصبي

شل كننده هاي عضلاني براي كنترل اسپاسم ها

خواب آورها براي تسكين اضطراب

ضد تشنج ها

آنتي بيوتيك ها

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

در طول بستري استراحت در بستر با حداقل آزار ممكن لازم است در طي بهبودي بايد

به تدريج فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري ها را از سر گرفت

رژيم غذايي

در طول بستري به خاطر سختي بلع مايعات داخل وريدي ضروري خواهند بود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم كزاز را داشته باشيد يا آنها را در فرد

ديگري مشاهده كنيد. فوراً مراجعه كنيد. اين يك اورژانس است

اگر خود يا فردي از خانواده شما نيازمند واكسيناسيون اوليه يا دريافت دوز يادآور برضد

كزاز باشيد.

اگر دچار يك زخم سوراخ دار يا آسيبي شده باشيد كه پوست را شكافته باشد و در 5 سال اخير

واكسيناسيون يا دوز يادآور دريافت نكرده باشيد.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

هيستوپلاسموز(Histoplasmosis)

بيماري هيستوپلاسموز(Histoplasmosis) چيست ، چه علايمي دارد و چگونه درمان مي شود؟

شرح بيماري

هيستوپلاسموز عبارت است از يك نوع عفونت قارچي اكثر موارد خفيف هستند و اصلاً

تشخيص داده نمي شوند. اين عفونت قارچي مي تواند ريه ها، دستگاه عصبي مركزي و

دستگاه گوارش را درگير كند.

علايم شايع

غالباً علامتي وجود ندارد.

سرفه مداوم و ساير علايم شبيه سرماخوردگي

بي اشتهايي اسهال و كاهش وزن

تب و

سردرد

تحريك پذير

رنگ پريدگي

تورم شكم

ندرتاً مشكل در تنفس

علل

عفونت با قارچ هيستوپلاسما كپسولاتوم عفونت از طريق استنشاق گرد و

غباري كه حاوي هاگ اين قارچ است انتقال مي يابد. اين قارچ در خاك آلوده به مدفوع پرندگان و

خفاش هايي كه حامل اين قارچ هستند وجود دارد. خاك آلوده به اين قارچ عمدتاً در آشيانه و

محل نگهداري كبوترها، مزرعه مرغداري و خاك مرطوب زير پل ها، در امتداد نهرها و

در غارها وجود دارد.

عوامل تشديد كننده بيماري

بيماري شديد اخير، خصوصاً اورمي تجمع بيش از حد مواد زايد در

خون به علت نارسايي كليه ، ديابت شيرين بيماري مزمن ريه سرطان يا

سوختگي هاي شديد

استفاده از داروهاي سركوب كننده ايمني داروهاي ضد سرطان يا داروهاي كورتيزوني

وجود يك بيماري كه باعث سركوب دستگاه ايمني بدن شده باشد، مثل ايدز

تميز كردن قفس پرندگان اكتشاف غارها

پيشگيري

از تماس با خاك هايي كه احتمال آلودگي آنها زياد است خودداري كنيد.

عواقب مورد انتظار

موارد خفيف معمولاً خود به خود خوب مي شوند. اكثر بيماران تنها

براي چندين هفته مقداري احساس خستگي مي كنند.

موارد شديدتر را مي توان با داروهاي ضد قارچ درمان كرد.

عوارض احتمالي

گسترش عفونت به قلب طحال غدد فوق كليوي و پرده هاي پوشانده مغز. اين نوع عفونت نادر

است اما در صورت بروز ممكن است مرگبار باشد.

هيستوپلاسموز غالباً در بيماران ايدزي عود مي كند.

درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل كشت خلط آزمايش خون آزمون هاي پوستي و

عكسبرداري از قفسه سينه باشد.

درمان معمولاً به كمك داروها و مراقبت هاي حمايتي انجام مي پذيرد.

جداسازي بيمار ضروري نيست اين بيماري از فردي به فرد ديگر سرايت نمي كند.

از يك دستگاه بخور خنك استفاده كنيد و درون آن آب مقطر بريزيد تا رطوبت هوا را زياد

بكند. هيچ دارويي در دستگاه نريزيد. افزايش رطوبت هوا به رقيق و

نازك شدن ترشحات ريوي كمك مي كند و بنابراين ترشحات را بهتر مي توان با سرفه تخليه كرد.

دستگاه را به طور روزانه تميز كنيد.

سيگار نكشيد.

روي قفسه سينه كمپرس گرم يا صفحه گرم كننده بگذاريد تا درد تخفيف يابد.

وزن خود را به طور روزانه ثبت كنيد.

داروها

در موارد خفيف معمولاً دارويي مورد نياز نيست

در موارد شديدتر، داروهاي ضد قارچ تجويز خواهند شد. بعضي از اين داروها بايد از

راه رگ داده شوند.

در بيماران ايدزي دچار هيستوپلاسموز، درمان مزمن با داروهاي ضد

قارچ ضروري خواهد بود.

براي درد مي توان از داروهايي چون استامينوفن يا آسپيرين استفاده كرد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

تا 48 ساعت پس از رفع تب درد و تنگي نفس در رختخواب استراحت كنيد. سپس فعاليت در

زمان ابتلا به اين بيماري هاي خود را تدريجاً آغاز كنيد. بسياري از بيماران پس از

بهبودي خسته و

ضعيف هستند. بنابراين انتظار سريع راه افتادن را نداشته باشيد.

از كارهايي كه مواجهه شما را با اين قارچ زياد مي كند خودداري كنيد.

رژيم غذايي

رژيم خاصي توصيه نمي شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم هيستوپلاسموز را داريد.

اگر يكي از موارد زير به هنگام درمان رخ دهند:

_ كاهش وزن ادامه داشته باشد.

_ تب 3/38 درجه سانتيگراد يا بالاتر (با دماسنج دهاني .

_ اسهال غير قابل كنترل باشد.

_ سردرد شديد و سفتي گردن رخ دهد.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

گل مژه stye)

گل مژه stye)چيست، چه علايم و عللي دارد و راه درمان آن چيست؟

شرح بيماري گل مژه عبارت است از آبسه كوچك و پر از چرك غدد فوليكول مو در پلك

علايم شايع

قرمزي تورم گرمي حساسيت به لمس يا درد لبه فوقاني يا تحتاني پلك گل مژه معمولاً در

طرف خارج قرار دارد ولي ممكن است زير پلك باشد.

افزايش توليد اشك

حساسيت به نور

احساس وجود شن در چشم

علل

عفونت باكتريايي معمولاً استافيلوكوكي . عفونت ممكن است محدود به پلك باشد يا از

جاي ديگري از بدن گسترش يافته باشد.

عوامل تشديد كننده بيماري

تحريك چشم در اثر دود سيگار

مواجهه با تحريك كننده هاي آرايشي شيميايي يا محيطي

بلفاريت (عفونت لبه پلك

استفاده از عدسي لنز) تماسي

پيشگيري

بهداشت عمومي خوب شامل استفاده از يك شامپوي ملايم براي پلك ها در هنگام حمام كردن يا

شستن صورت

عواقب مورد انتظار

با تخليه چرك از گل مژه معمولاً قابل علاج مي گردد. علي رغم درمان غالباً عود مي كند.

عوارض احتمالي

گسترش عفونت به ساير غدد پلك

درمان

اصول كلي

استفاده از پوشش مرطوب با آب گرم درد و التهاب را تسكين داده بهبودي را

تسريع مي بخشد. به مدت 20 دقيقه از پوشش هاي مرطوب استفاده كنيد و

سپس به مدت حداقل يك ساعت استراحت كنيد. اين كار را در صورت نياز تكرار كنيد.

جراحي براي تخليه آبسه گاهي

به گل مژه فشار نياوريد. گل مژه به زودي تخليه و چرك خود را خارج كرده باعث تسكين درد

خواهد شد.

تا زمان بهبودي عفونت از عدسي هاي تماسي استفاده نكنيد.

داروها

ممكن است پمادها يا كرم هاي آنتي بيوتيكي موضعي مثل اريترومايسين يا باسيتراسين تجويز

گردند. از آنها مطابق دستورالعمل پزشك استفاده كنيد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي وجود ندارد.

رژيم غذايي

رژيم غذايي خاصي ندارد.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر گل مژه رسيده به طور خودبه خود يا پس از برداشتن ملايم مژه مبتلا تخليه نشود.

اگر درد

در چشم ايجاد شود.

تغييرات بينايي

منبع:پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

افسردگي خفيف

افسردگي خفيف (ديس تايمي (Dysthymia ) را توضيح دهيد.

شرح بيماري

افسردگي خفيف ديس تايمي عبارت است از افسردگي مزمن همراه با علايمي كه خفيف تر اما

درازمدت تر از علايم دوره هاي شديد افسردگي هستند. شروع افسردگي خفيف معمولاً

بي سروصدا است و بسياري از افراد متوجه تغيير در زندگي خود نمي شوند. علايم ممكن

است در دوران كودكي يا نوجواني آغاز شوند و تا سال ها يا شايد هم ادامه داشته باشند. علايم شايع

افسردگي خفيف اين طور تعريف مي شود: وجود چندين مورد از علايم زير در

اغلب ساعات روز و در اغلب روزها به مدت دو سال يا بيشتر (يك سال در كودكان يا

نوجوانان به طوري كه فرد هيچگاه بيش از دو ماه رها از اين علايم نبوده باشد:

نداشتن اشتها يا برعكس پرخوري

مشكلات خواب خواب زياد يا كم

فقدان انرژي احساس خستگي در تمام اوقات

مشغوليت ذهني زياد درباره احتمال شكست در كارها و بي كفايتي و نيز داشتن افكار منفي

(نااميدي

احساس تأسف براي خود؛ منفي بافي

نداشتن بازده كاري مناسب در خانه و محل كار

مشكل در تمركز و تصميم گيري

نداشتن علاقه يا لذت نبردن از فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي لذت بخش يا فعاليت

در زمان ابتلا به اين بيماري هاي اجتماعي

تحريك پذيري

گريه كردن بدون دليل

زياد ايراد گرفتن يا شكايت كردن

شكاك بودن علل

احتمالاً در اثر تركيب عوامل ژنتيكي نحوه بزرگ شدن و تربيت و نيز عوامل رواني

(مثل از دست دادن شغل يا طلاق به وجود مي آيد. عوامل تشديد كننده بيماري سابقه خانوادگي افسردگي پيشگيري

راه مشخصي براي پيشگيري از آن وجود ندارد. بهتر است تغييرات عمده احتمالي در

زندگي خود را پيش بيني كنيد و براي آنها آمادگي داشته باشيد. عواقب مورد انتظار

به بيشتر كساني كه دچار افسردگي خفيف هستند مي توان با درمان مناسب كمك كرد.

امكان دارد چندين ماه طول بكشد تا علايم رو به بهبود بگذارند. گاهي فرد تا

زماني كه تحت درمان قرار مي گيرد و احساس خوبي پيدا كند متوجه نمي شود كه چقدر

افسرده بوده است عوارض احتمالي

بازگشت افسردگي و مزمن شدن آن بروز دوره شديد افسردگي

سوء مصرف الكل يا وابستگي به آن

ساير عوارض به وجود بيماري زمينه اي و نوع آن بستگي دارند. درمان

اصول كلي

گرفتن شرح حال و انجام معاينه باليني توسط پزشك

بهترين نتايج با انجام روان درماني يا مشاوره همراه با دارودرماني حاصل مي شوند.

چندين تكنيك روان درماني در درمان افسردگي خفيف مؤثر هستند:

شناخت يا رفتار درماني هدف آن تغيير افكار منفي به افكار مثبت است ؛

درمان روابط بين فردي

هدف آن بهبود برقراري روابط با ديگران است ؛

تجزيه و تحليل فرهنگي هدف آن تعيين نقش جامعه در كم شدن عزت نفس و بروز

احساس بي عرضگي و ناتواني در مقابله با مشكلات و نيز كمك به رفع اين مشكل است .

مشاوره شغلي براي بعضي از اين افراد با اين هدف كه مشخص شود آيا كارشان مطابق با

خصوصيات رواني و رفتاري آنها است يا خير.

پيوستن به گروه هاي حمايتي اين گروه ها به بسياري از افراد كمك مي كنند كه در

جمعي كه همگي مشكلات كمابيش مشابهي دارند، مشكلات خود را مطرح كنند و در اين بين

بذر دوستي هاي زيادي نيز ريخته خواهد شد.

از نوشيدن الكل اجتناب كنيد. اگر براي ترك آن نياز به كمك داريد به پزشك خود مراجعه نماييد

يا با گروه هاي حمايتي مربوطه تماس حاصل كنيد.

استرس عاطفي را در زندگي خود كم كنيد. روش هاي مقابله با استرس را ياد بگيريد.

داروها

پزشك شما ممكن است داروهاي ضد افسردگي تجويز كند. امكان دارد مصرف دارو تا

چندين ماه يا گاهي چندين سال ضرورت داشته باشد. توجه داشته باشيد كه اگر يك نوع دارو

مؤثر نبود، ممكن است داروهاي ديگري وجود داشته باشند كه تأثير خوبي بگذارند، بنابراين

به هيچ عنوان نااميد نشويد.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

محدوديتي براي آن وجود ندارد. انجام ورزش منظم توصيه مي شود.

رژيم غذايي

يك رژيم غذايي طبيعي و متعادل داشته باشيد تا وضعيت سلامت شما در

بهترين حالت حفظ شود.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم افسردگي خفيف را داريد.

اگر علايم بدتر شوند يا علي رغم درمان رو به بهبود نگذارند.

منبع:پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

قارچ ناخن

قارچ ناخن چيست و چه علل و علايمي دارد و راه درمان آن چيست؟

قارچ ناخن يك موجود زنده بسيار ريز است كه مي تواند ناخن انگشتان دست و پا را

عفوني كنند.اين موجودات زنده موسوم به درماتوفيت ها هستند.

قارچ ناخن خيلي شايع است بيش از ?? ميليون نفر در ايالات متحده در زير ناخنهاي

خود دارند ، عفونت قارچ ناخن همچنين موسوم به انيكوميكوزيس Onychomycosis

است.

قارچ ناخن در زير ناخن حركت مي كند. ناخن يك مكان امن براي آن است در زماني

كه در حال رشد است وناخن آنقدر سخت است كه چيزي نمي تواند به آن برسد و جلو

رشد قارچ را بگيرد.

اغلب اوقات قارچ ناخن در ناخن هاي انگشت شصت ظاهر مي شود، اين به خاطر اين

است كه جورابها و كفشها ناخن هاي شصت ها را تاريك و گرم و مرطوب نگه مي

دارند. اين مكاني ايده آل براي قارچ است كه رشد كند.

موجود زنده اي كه موجب قارچ ناخن مي شود مي تواند اغلب اوقات از فردي به فرد

ديگر منتقل شود ، چون اين موجودات زنده مي توانند ، در جاهايي كه هوا مرطوب باشد

و مردم با پاي برهنه هستند، بهتر زندگي كنند.

اين قارچها مي تواند در مكان هايي مانند محل دوش گرفتن و حمام ها و رخت كن ها

باشند و در افرادي كه از فايل هاي ناخن و ناخن گير مشترك استفاده مي كنند و افرادي

از آنها عفونت قارچي ناخن دارند مي توانند موجب گسترش آن شوند. عفونت قارچي

ناخن ها همچنين مي تواند از يك ناخن به ناخن هاي ديگر افراد منتقل شود.

علل ايجاد عفونت

-كوبيدن شصت و ضربه به ناخن

-ايجاد رخنه و ترك در ناخن ها هنگام پيرايش آن

-پاي برهنه شما در تماس با محل هايي باشد كه قبلأ فرد آلوده اي در آنجا ايستاده باشد

مانند رختكن ها ،دوش و محل استخر.

-اگر شما از سوهان ناخن ،تخته سوهان ،ناخن گير اشتراكي با فردي كه عفونت دارد

استفاده مي كنيد ، عفونت ممكن است زير ناخن هاي شما برود.

به هر طريق كه شما به ناخن صدمه بزنيد يك راه ورود براي قارچ باز شده كه زير

ناخنها رفته و رشد كند. هرچه سريعتر با پزشك ملاقات كنيد تا تشخيص و درمان

مناسب براي شما صورت گيرد،شما مي توانيد عفونت را از بدتر شدن متوقف كنيد و با

درمان اجازه دهيد كه ناخن سالم دوباره

رشد كند.

هرچه زمان بگذرد ، عفونت بدتر شده و ممكن است موجب درد و سفتي همراه با درد

شود.

علائم و نشانه ها

-ناخنها ممكن است قهوه اي ،زرد ،همراه با لكه هاي لكه هاي سفيد كوچك به نظر آيد.

بعضي از آنها ممكن است حتي قهوه اي و سياه باشند.

-ناخنها ممكن است پوسته پوسته،ترد و شكننده شوند.

-تكه هايي از ماده كثيف و چسبناك در زير ناخنها تجمع يابند.

-ناخن هاي شما ممكن است بوي بد بدهد.

-ناخن شصت ها ممكن است آنقدر بزرگ شود كه پوشيدن كفشها موجب درد شود.

-ناراحتي از عفونت ممكن است راه رفتن،كار كردن يا انجام ديگر فعاليتها را سخت

كند.

-حتي پوشيدن جوراب نيز ممكن است مشكل شود.

درمان

قارچ در زير ناخن هاي شما جذب كراتين مي شود، يكي از مواد در ناخنها و پوست

شما. قارچ از كرتين در عمق بستر ناخنهاي شما تغذيه مي كند.

ماده موثره در قرص هاي لاميسيلLamisil تربينافين Terbinafine است. تربينافين

همچنين جذب كراتين مي شود،و آنجاست كه مي تواند به عفونت حمله ببرد.

برعكس درمان هاي سطحي ، دارو در قرص هاي لاميسيل در خون حركت كرده و به

هدف عفوني جايي كه در زير و عمق بستر ناخن مشغول به رشد است مي رسد.

صرع

بيماري صرع چه علائمي دارد؟

علائم تشنجات صرعي به ناحيه اي از مغز كه تحت تأثير سيگنالهاي غير طبيعي قرار

مي گيرد بستگي دارد. مغز به دو نيمكره تقسيم مي شود و هر نيمكره نيز از چهار

قسمت اصلي تشكيل شده است بنامهاي قسمت پيشاني، گيجگاهي بالاي سري يا آهيانه و

پس سري.

قسمت پيشاني، رفتارهاي حركتي ما را كنترل مي كنند مثل صحبت كردن ، فكر

كردن

و طرح و برنامه ريختن و همچنين خلق و خوي فرد و صرع اين ناحيه شامل يك گروه

تشنجات كوتاه است كه سريعاً آغاز شده و ناگهان اتمام مي يابند.

قسمت آهيانه يا بالاي سري دريافت كننده ورودي هاي حس بدن بوده و آنها را تفسير

كرده و حركات بدن را كنترل مي كند . صرع اين ناحيه تمايل دارد كه به ساير نقاط

مغز گشترش مي يابد.

قسمت پس سري كه تفسير ورودي هاي بينائي را بر عهده دارد، در صورت درگيري

آن و ايجاد تشنج در اين كانون، با شاهد توهمات بينائي، چشمك زدنهاي سريع و پلك

زدنهاي مكرر و ساير علائم مربوط به چشم خواهيم بود. قسمت گيجگاهي در حافظه و

احساسات دخالت دارد و صرع اين ناحيه كه معمولاً در دوران كودكي آغاز مي شود

معمولاً قبل از شروع حمله صرع ، يك علائم آگاه كننده ( بنام Aura) كه ممكن است

بينائي، شنوائي، حس چشائي و … باشد رخ مي دهند و سپس فرد حمله را تجربه مي

كند. بسته به اينكه كدام قسمت مغز درگير باشد علائم ممكن است حركتي باشد ( مثل

حركات شديد ناگهاني قسمتي از بدن ) و يا حسي باشد مثل احساس مور مور و خواب

رفتگي در يك سمت بدن و يا علائم بينائي كه مثلاً فرد چيزهائي را مي بيند كه واقعاً

وجود نداشته و بقيه آنها را نمي بينند و يا علائم شنوائي كه فرد صداي شخصي يا

موسيقي و … را بصورت خيالي مي شنود. تشنج مي تواند همچنين باعث اختلال

هوشياري ، تهوع و فشارهاي احساسي به فرد شود.

از نظر طبي،

صرع به انواع زيادي تقسيم مي شود كه در اين مختصر نمي توان به آنها

پرداخت ولي چند نوع مهم آنها را توضيح مي دهيم. يك نوع مهم صرع كه بنام «

صرع بزرگ » يا Mal - Grand ناميده مي شود. در اين صرع كه معمولاً ابتدا

سيگنالهاي غير طبيعي مغزي محدود به يك قسمت كوچك مغزي باشند، سريعاً به تمام

مغز منتشر مي شوند، و فرد پس از يك فرياد بلند بيهوش شده و روي زمين مي افتد و

در حاليكه هوشيار نيست، بدنش كاملاً سفت شده و حدود ?? ثانيه در اين حالت باقي

مي ماند. پس از اين مرحله براي حدود ??-?? ثانيه بدن دچار انقباضات و رفع انقباض

بصورت مكرر مي شود. در طول تشنج بيمار سر خود را به يك طرف منحرف كرده

و دندانهاي خود را محكم به هم فشار مي دهد و ممكن است دچار بي اختياري ادرار يا

مدفوع شود. همچنين ممكن است، فرد دچار اختلال تنفس شود كه در اين صورت ممكن

است، پوست آنها در اثر كمبود اكسيژن به رنگ آبي متمايل شود. فرد مبتلا پس از اتمام

حمله صرع و در حاليكه در حال بازگشت به حالت هوشياري مي باشد، ممكن است

دچار سردرد، درد عضلاني و ضعف در دستها و پاها بوده و شديداً احساس خستگي

كند.

نوع ديگر صرع كه بنام صرع كوچك يا Mal -Petiet معروف است معمولاً حوالي

سن ? سالگي آغاز مي شود و مدت آن حدود ??-?? ثانيه است . همچنين بيمار ممكن

است براي مدت كوتاهي هوشياري خود را از دست بدهد. كودك در اين حالت بسيار

ساكت بوده و حركاتي مثل چشمك زدن ، خيره شدن و يا حركات لب را از خود بروز

مي دهد. معمولاً كودك به سرعت به حالت نرمال باز گشته و فعاليت خود را از سر مي

گيرد، بدون اينكه از زمان تشنج چيزي به خاطر آورد. البته اين نوع تشنج در دوران

بلوغ و جواني معمولاً متوقف مي شود ولي اگر درمان نشود ، بيمار مي تواند تا روزانه

??? حمله بيماري را تجربه كند و بعضي از اين كودكان ممكن است نهايتاً به صرع

بزرگ مبتلا شوند.

صرع قسمت گيجگاهي مغز نيز قبلاً توضيح داده شده و به آن تشنج حركتي _ رواني

نيز اطلاق مي شود ( زيرا هم هوشياري و هم فعاليتهاي حركتي را درگير مي كند ) ابتدا

با يك مقدمه (Aura) كه ممكن است حس چشائي ، شنوائي بويائي … باشد مثلاً فرد

ابتدا احساس مي كند دارد صدائي را مي شنود و سپس وارد فاز اصلي تشنج مي شود كه

ممكن است در اين حالت بين ?-? دقيقه كاملاً حالت گيجي پيدا كند و پس از اتمام حمله

نيز حالت نيز تلو تلو خوردن، صداهاي نامفهوم از خود بروز داده و در مقابل هر گونه

كمكي مقاومت مي كند.

يك حالت ديگر حملات تشنجي كه مي تواند تهديد كننده حيات باشد، « صرع مداوم »

است كه در آن بيمار براي مدت ?? دقيقه دچار حملات صرعي شده كه در بين حملات

نيز به هوش نمي آيد و مكرر دچار تشنج مي شود.

در اين نوع صرع، بيمار هوشياري خود را از دست داده، تنفس وي مشكل شده و

دچار انقباضات شديد

عضلاني مي شود و ممكن است براي قطع حملات تشنجي وي

مجبور به بيهوش كردن بيمار بشوند.

در نوع ديگر صرع كه بنام « صرع بدون حركت » يا « حملات افتان » معروف است

،بيمار بطور ناگهاني برزمين مي افتد و معمولاً اين صرع در كودكان ديده مي شود و

يك دوره كوتاه هم هوشياري خود را از دست داده و چيزي از محيط اطراف را درك

نمي كنند.

صرع

بيماري صرع چگونه درمان مي شود؟

فردي كه در حال تشنج است نمي توان حركات او را مهار كرد. توصيه پزشكان در اين

حالت شل كردن و باز كردن دكمه هاي لباس، دور كردن هرگونه جسم نوك تيز و سفت

از نزديكي بيمار در حال تشنج است تا به خود صدمه اي نزند. گرچه نبايد چيزي را در

داخل دهان فرد در حال تشنج قرار داد ولي اگر بيمار در حال تشنج محكم زبان خود را

گاز گرفته است مي توان يك پارچه را چند تا كرد و بين دندان و زبان بيمار قرار داد تا

از صدمه بيشتر به زبان بيمار جلوگيري شود. چرخاندن سر بيمار به يك طرف نيز

باعث مي شود. كه تنفس بيمار راحت تر صورت گيرد. گاهي نيز تشنج در اثر يك

مشكل زمينه اي پزشكي ايجاد شده ( مثلاً كاهش قند خون ) كه با رفع آن ، تشنج نيز بر

طرف مي گردد، ولي صرع كلاً با داروهاي ضد صرع كنترل مي شود. بعضي از

بيماران با يك يا چند دارو كنترل مي شوند. بيشترين داروهاي مورد استفاده در درمان

بيماري صرع عبارتند از : فني توئين، كاربامازپين،

فنو باربيتال، پريميدون،

والپوريك اسيد، كلونازپام ، و اتوسوكساميد . بيماراني كه از داروهاي ضد صرع

استفاده مي كنند بايد بطور مرتب ويزيت شده و سطوح خوني داروهاي آنها چك شود و

همچنين عوارض مثل گيجي، تنبلي و خستگي، پر فعاليتي، حركات غير قابل كنترل

چشم ، مشكلات گفتاري يا بينائي ، تهوع و استفراغ و اختلال خواب بررسي شوند.

صرع مداوم نيز ابتدا توسط داروهائي مثل ديازپام ، فني توئين،فنو باربيتال درمان مي

شود و اگر به اينها جواب نداد، ساير اقدامات توسط پزشك انجام خواهد شد. اگر تشنج

بعلت كاهش قند خون ايجاد شده باشد با تزريق محلول گلوكز وريدي ، تشنج رفع خواهد

شد.

جراحي و درمان صرع وقتي مورد استفاده قرار مي گيرد كه توسط دارو صرع كنترل

نشود

(صرع غير قابل مهار) و يا اينكه عوارض درمان داروئي زياد بوده و ادامه درمان به

اين علت ممكن نباشد. مؤثرترين جراحي در درمان صرع وقتي انجام مي گيرد كه

پزشك بتواند كاملاً نقطه درگير در مغز را پيدا كرده و بداند در كدام قسمت مغز اختلال

ايجاد شده است و آن ضايعه ( كه مثلاً مي تواند يك تومور باشد) را بدون آسيب زياد به

بافت نرمال اطراف آن بيرون آورد. علاوه بر اعمال جراحي كه ضايعه را جراحي مي

كنند، در صرعهاي مربوط به قسمت گيجگاهي كه قبلاً توضيح داده شده، برداشتن

قسمتي از مغز در ناحيه گيجگاهي باعث كنتر ل ??-?? درصد اين نوع صرع مي

شود ولي با توجه به اينكه اين قسمت مغز تا حدي مسؤول حافظه و احساسات است،

بعضي از بيماران پس از عمل مشكلات حافظه و گفتار

پيدا مي كنند. در صرعهاي كه

شديد بوده و فعاليت الكتريكي غيرطبيعي در بيشتر نقاط مغز گسترده است از عمل

جراحي برداشتن يك نيمكره مغز (Hemispheretomy ) انجام مي شود كه بيشتر در

نوزادان و كودكان با مشكلات و اختلالات مغزي از هنگام تولد يا بفاصله كمي پس از

تولد درگير آن بوده اند، صورت مي گيرد.

گاهي اوقات نيز براي كنترل صرع ، رابط بين دو نيم كره مغزي را جراحي كرده و

برمي دارند كه به اين عملCorpus Callostomy مي گويند. البته ابتدا ?/? از فيبرهاي

عصبي رابط بين دو نيمكره را نابود كرده و ?/? آنرا باقي مي گذارند ولي اگر اين

روش جواب نداد، ?/? باقمانده را نيز باقيمانده را نيز برمي دارند.

امروزه روشهاي ديگري نيز ممكن است براي كنترل صرع استفاده شود. از جمله

استفاده از يك دستگاه كوچك كه در طرف بالا و چپ قفسه سينه كار گذاشته مي شود

و باعث « تحريك عصب واگ » يا [Vagus nerve stimulation(VNS)] مي شود.

عصب واگ كه عصب دهم مغزي است باعث كنترل تنفس،ضربان قلب، بلع، صحبت

كردن، هضم غذا و چندين كار ديگر مي شود.اين دستگاه بطور دوره اي اين عصب را

تحريك مي كند و نشان داده شده كه در پيشگيري و يا حداقل كوتا ه كردن دوره تشنج

بعضي افراد مؤثر است.

ساير روشها نيز ممكن است حداقل بطور نسبي باعث كنترل صرع شوند از جمله ، تن

آرامي

(Relaxation) ، بيوفيدبك ، طب سوزني، طب فشاري و يا تغيير در رژيم غذائي

است.

چند نكته مهم براي افراد مبتلا به صرع

اين افراد براي پيشگيري از حملات صرع بهتر است يك

رژيم غذائي سالم، خواب

كافي و سطوح استرس پائين داشته باشند. همچنين از آنجا كه كه تب ممكن است ، ايجاد

تشنج كند، با اولين علائم بيماري داورهاي ضدتب بايد تجويز شود. اگر تشنج شما با

مقدمه (Aura) شروع مي شود و به شما حالتي دست مي دهد كه مي فهميد تا چند لحظه

ديگر تشنج خواهيد كرد، سريعاً خود را به يك مكان امن رسانده و در حالت درازكش

قرار گرفته تا تشنج شما تمام شود. به اطرافيان خود بياموزيد كه هنگاميكه شما را در

حال تشنج ديدند، چكار كنند و چه اقداماتي را انجام دهند. همچنين بعضي از روشها را

هرگز به تنهائي انجام ندهيد ، مثل شنا كردن يا دوچرخه سواري تا در صورت بروز

حادثه كسي بتواند شما را نجات دهد. در هنگام ورزشهائي مثل دوچرخه سواري،

اسكيت سواري ، موتور سواري و … حتماً كلاه ايمني بر سر بگذاريد.

صرع

چگونه بيماري صرع تشخيص داده مي شود؟

براي تشخيص بيماري معمولاً از تاريخچه اي كه بيمار يا همراهان با توصيف حملات

بيماري به پزشك مي دهند، در كنار انجام يك آزمايش « الكترو انسفالوگرام » يا «

نوار مغز » ناميده مي شود، استفاده مي گردد در نوار مغز چندين الكترود در مكانهاي

مختلف سر بيمار قرار داده شده و فعاليت الكتريكي مغز در آن نواحي اندازه گيري مي

شود و نوار مغز طولاني مدت و يا نوار مغز ويدئوئي از وي گرفته مي شود تا امواج

غير طبيعي مشخص گردد. البته اگر پزشك به صرع مشكوك شود علاوه بر نوار

مغز براي پي بردن به دليل صرع ممكن است

آزمايشات خوني براي چك كردن قند

خون ، كلسيم ، سديم و يا آزمايشاتي كه عملكرد كليه يا كبد را مي سنجند و اندازه گيري

تعداد گلبولهاي سفيد خون انجام شوند.

گاهي نيز نوار قلب براي چك كردن ريتم قلب و پي بردن به ريتمهاي غير طبيعي قلب

درخواست مي شود. CT اسكن و يا MRI نيز براي تشخيص تومور مغزي و يا علائم

سكته مغزي و آسيب به بافت مغز استفاده مي شوند.

بررسي مايع مغزي نخاعي نيز براي بررسي عفونت مغزي ممكن است لازم باشد.

با كمك تستهاي فوق پزشك براي نوع درمان و طول دوره درمان بيمار تصميم گيري

خواهد كرد.

ايست قلبي و تنفسي

ايست قلبي و تنفسي را به طور كامل توضيح دهيد

منظور از ايست قلبي ، حالتي است كه ضربان قلب كاملاً از بين مي رود و منظور از

ايست تنفسي ، از كار افتادن تنفس خودبخودي در فرد مي باشد . اين حالات مي تواند به

دنبال سكته قلبي ، شوك ، خونريزي هاي بسيار شديد گير كردن اجسام خارجي در

حلق ، غرق شدگي ، برق گرفتگي و ... رخ دهد .

ايست قلبي

سبب شناسي و پاتوفيزيولوژي

? ايست جريان خون به علت عملكرد غير موثر (مثلا آسيستول ، فيبريلاسيون ، بطني

، تاكي كاردي بطني بدون نبض يا فعاليت الكتريكي بدون نبض).

? ايست قلبي به از بين رفتن نبض ، فشار خون ، فعاليت تنفسي و عملكرد مغزي منجر

مي شود .

? بازگرداني سريع عملكرد منظم قلب و خون رساني محيطي ضروري است .

? آريتمي بطني شايع ترين علت ايست قلبي در بيماران قلبي است (دفيبريلاسيون زود

هنگام كليد بقاي اين بيماران

است) .

? اداره و درمان پيشنهادي ايست قلبي در دستور العمل هاي حمايت قلبي پيشرفته آورده

شده است (رويكردي سازمان يافته و داراي الگوريتم هاي ثابت شده و مبتني بر

تظاهرات باليني).

تظاهرات باليني

? بيمار ممكن است فاقد عكس العمل باشد (در صورتي كه ايست قلبي قريب الوقوع

باشد ، بيمار كمي عكس العمل دارد).

? باز بودن مجاري هوايي و توانايي حفاظت از راه هوايي را برسي كنيد.

? نفس كشيدن بيمار را ارزيابي كنيد (تنفس خوبخودي،سخت نفس كشيدن ، نفس با عمق

مناسب يا كم عمق) ميزان اكسيژنيزاسيون و صداهاي تنفس

? گردش خون را ارزيابي كنيد [ از نبض ، فشار خون ، نارسايي خون رساني محيطي

و اكسيژناسيون (مثلا بر اساس رنگ پريدگي و يا انتها هاي سرد)].

تشخيص هاي افتراقي

? سكته قلبي ? بيماري ساختاري قلب ? هيپوكسي ? اسيدوز ? علل متابوليك ( به

عنوان مثال : هيپر كالمي)? كم بودن حجم خون (هيپوولومي) / خونريزي ? داروها ( به

عنوان مثال : ضد آريتمي ها ، مسدود كننده ها ي كانال كلسيم / بتا بلوكر ها ، TCA

ها)? تامپوناد قلبي ? پنوموتوراكس فشاري ? آمبولي ريوي ? سكته مغزي /

خونريزي مغزي ? هيپرترمي ? تروما ? برق گرفتگي تشخيص

? در صورتي كه بيمار نبض و تنفس نداشته باشد ، به سرعت حمايت اوليه زندگي را

شروع كنيد ( فشار دادن قفسه سينه و تنفس مصنوعي ).

? مانيتورينگ قلب

? ابتدا نبض و ريتم قلبي را بررسي كنيد _ در صورتي كه بيمار فيبريلاسيون بطني يا

تاكي كاردي بطني بدون نبض داشت ، به سرعت وي را دفيبريله كنيد.

?

زمينه يابي هاي اوليه و ثانويه را انجام دهيد.

? راه هوايي / تنفس : به دنبال هرگونه انسدادي بگرديد ، در صورت لزوم كمكهاي

تنفسي را آغاز كنيد(به عنوان مثال؛ راه هوايي دهاني، ماسكهاي كيسه اي با دريچه)،

در صورت لزوم به سرعت بيمار را لوله گذاري كنيد (مبتني بر تظاهرات و هرگونه

ناتواني قلبي قابل پيش بيني در آينده ).

? گردش خون : در صورتي كه نبض لمس نشود ماساژ سينه اي را آغاز كنيد و

دسترسي وريدي را فراهم كنيد.

? داروهاي قلبي عروقي (از طريق وريدي يا لوله درون ناي ) را بر اساس الگوريتم

هاي ACLS تجويز كنيد.

? شرايط قابل برگشت بالقوه (مانند هيپركالمي ، هيپوكلسمي ) بايد در نظر گرفته و در

مان شوند.

درمان

? علل بالقوه را درمان كنيد(به عنوان مثال ، هيپركالمي به تزريق درون وريدي كلسيم

نياز دارد).

? فيبريلاسيو بطني/ تاكي كاردي بطني بدون نبض _3بار دفيبريلاسيون (شوك با

j200 ، j300 ، و در نهايت j360(- بعد از هر بار دفيبريلاسيون ريتم و نبض را

برسي كنيد .

- آريتمي پايدار نياز به دارو درماني متناوب با شك دارد (اپي نفرين هر 5-3 دقيقه ،

وازوپرسين ، آميودارون ، ليدوكائين و پروكائين آميد ، تجويز بي كربنات را در احياي

طول كشيده در نظر بگيريد).

? تاكي كاردي بطني پايدار (تاكي كاردي با كمپلكس پهن): در صورتي كه تك شكل

باشد آميودارون يا ليدوكائين و در صورتي كه تورساد-د-پونتز باشد ، منيزيوم تجويز

مي كنيم .

? فهاليت الكتريكي بدون نبض : اپي نفرين هر 5-3 دقيقه متناوب با آتروپين ، سريعاً

علل بالقوه را شناسايي و درمان كنيد .

? آسيستول

: ضربان سازي پوستي (بويژه طي چند دقيقه اول) و تجويز متناوب اپي

نفرين آتروپين

? برادي كاردي علامت دار : آتروپين ، دوپامين ، اپي نفرين ، ضربان سازي پوستي

با يا بدون ضربان سازي از طريق سيستم وريدي

? تاكي كاردي با كمپلكس كم عرض : در موارد با علائم شديد ، شوك الكتريكي ، در

غير اين صورت درمان پزشكي را مبتني بر ريتم و بيماري هاي همزمان ارائه كنيد.

پيگيري و ترخيص

? تاكي كاردي با كمپلكس عريض بايد تاكي كاري بطني در نظر گرفته شود ، مگر

آنكه خلافش ثابت شود .

? موثر ترين مداخله در فيبريلاسيون بطني وتاكي كاردي بطني بدون نبض ،

دفيبريلاسيون زود هنگام است .

? تا آنجا كه ممكن است با سرعت به سوي مراقبت و درمان قطعي حركت كنيد (به

عنوان مثال PTCA براي MI ، اصلاح الكتروليت ها ).

?پيش آگاهي معمولا بد است .- ايست قلبي در حضور ديگران و انجام CPR بي تاخير

توسط يك عابر ، پبامد ها را كمي بهبود مي بخشد. _ علل قابل برگشت پيامد هاي بهتر

دارند _ بسياري از كساني كه بقا پيدا مي كنند براي هميشه دچار پيامد عصبي مي

شوند.

? عوارض عبارتند از : مرگ(در اكثر موارد) ، آسيب هيپوكسيك مغز ، شوك كبد ،

MI و نارسايي حاد كليه .

اقدامات اوليه :

چنانچه پس از وقوع ايست قلبي - تنفسي در كمتر از ? الي ? دقيقه به فرد مصدوم

رسيدگي شود و عمليات احياء وي شروع گردد ، شانس زنده ماندن وي بالا خواهد رفت

. قل از شروع عمليات احياء قلبي - ريوي ، بايد

مطمئن شد آيا فرد وقاعآق دچار ايست

قلبي - ريوي شده است يا خير ، چرا كه انجام عمليات احياء قلبي - ريوي بر روي

فردي كه دچار ايست قلبي نشده باشد ، مي تواند منجربه ايست قلبي و مرگ وي شود .

جهت اطمينان از ايست تنفسي با مشاهده حركات تنفسي قفسه سينه مي توان به وجود

تنفس در مصدوم پي برد و يا مي توان گوش يا گونه خود را نزديك دهان وي قرار دهد

تا صداي تنفس وي را شنيد يا جريان آن را حس كرد . سپس نبض بيمار را بررسي

نمود .

بهترين محل نبض در بچه هاي كوچك ، نبض شريان راني است كه در ناحيه كشاله

ران لمس مي شود وبهترين محل نبض در بچه هاي بزرگتر و بالغين نبض گردني است

كه در ناحيه گردن و پشت ناي قرار دارد . لمس نبض بايد با دو انگشت نشانه و مياني

صورت گيرد در صورتي كه هيچ گونه نبضي احساس نشد و يا مصدوم تنفس

خودبخودي نداشت

عمليات احياء بايد مطابق دستور ذيل انجام شود :

1. بيمار را به پشت خوابانده ، وي را به آرامي تكان داد تا پاسخش به تحريك مشخص

شود.

2. اگر بدون پاسخ بود ، راه هاي تنفسي وي چك شود . چنانچه راه تنفسي بسته است ،

با كمك انگشت راه تنفسي وي باز شود و چنانچه راه تنفسي باز بود ولي نفس نمي

كشيد ، تنفس مصنوعي شروع شود .

3. گردن وي را به جلو و سر او را به عقب خم نمايند .

4. دو تنفس مصنوعي مناسب

دهان به دهان به وي داده شود .

5. نبض هاي وي لمس شود . اگر ضربان نبض ها لمس شد . بايد به تنفس مصنوعي

ادامه داد و اگر لمس نشد ، ماساژ قلبي را شروع كرد .

6. جهت انجام ماساژ قلبي بايد دست چپ خود را به حالت ضربدر بر پشت دست ديگر

گذاشته ، پاشنه دست راست را بر روي جناغ سينه به اندازه دو بند انگشت بالاتر از

محل دو شاخه شدن جناغ قرار داد . آرنج ها نبايد خم شوند و به كمك وزن بدن ، يك

فشار محكم به قفسه سينه وارد شود تا جناغ سينه به اندازه تقريب ? الي ? سانتيمتر

داخل برود .

تعداد ماساز قلبي بايد حدود ?? بار در دقيقه باشد و به ازاء هر ?? ماساژ قلبي بايد ?

تتفس مصنوعي با روش دهان به دهان داده شود . در صورتي كه فرد ديگري به

امدادگر كمك مي كند ، بايد به ازاء هر ? ماساژ قلبي فرد دوم ، يك تنفس مصنوعي به

وي بدهد .

7. پس از گذشت يك دقيقه عمليات به مدت ?-? ثانيه جهت لمس نبض گردني متوق

نمود . اگر نبض لمس شد ، ماساژ قلبي را قطع نموده و چنانچه تنفس هم برقرار شده ،

تنفس مصنوعي را متوقف كرد . در صورت عدم لمس نبض و عدم برقراري تنفس

خودبخودي ، بايد ماساژ قلبي و تنفس مصنوعي را مجدداً شروع كرد و هر? دقيقه يك

بار ، جهت لمس نبض ها به مدت ?-? ثانيه عمليات را متوقف نمود .

نكات مهم

1. فرد را

نبايد روي سطح نرم تشك و تختخواب خواباند ، بلكه سطح سختي مثل كف

اتاق بهتر است .

2. در تنفس دهان به دهان ، بايد بيني مصدوم را با دو انگشت خود بست ، تا هوايي كه

به ريه هايش دميده مي ود . مستقيماً از آن خارج نشود .

3. موقعيت سر و گردن را بايد درست تنظيم كرد .

4. طي عمليات احياء يك نفر را جهت خبركردن اورژانس يا پزشك مأمور نمود .

5. بايد دهان فرد كمك كننده با دهان مصدوم كاملاً مماس باشد ، تا هوايي از بين انها

خارج نشود .

6. عمليات احياء را بايد تا زماني كه يك فرد با تجربه يا پزشك بر بالين بيمار برسد و

يا تا زماني كه وي به درمانگاه منتقل شود ، ادامه داد .

چنانچه مصدوم مشكوك به ضايعه نخاعي است بايد سر را مختصري به عقب كشيده ،

به آرامي كمي به عقب خم نموده - سپس تنفس مصنوعي و ماساژ قلبي را ادامه داد

احياي قلبي ريوي

تعريف مرگ:مرگ دو مرحله است : 1- مرگ كلينيكي 2- مرگ مغزي

1- مرگ كلينيكي : لحظه اي كه ضربان قلب و تنفس متوقف مي شود دو مرحله دارد:

مرحله اول : 6-0دقيقه اول توقف ضربان قلب يا تنفس كه با انجام اقدامات لازم از هلاك

مغز جلوگيري شده و به مرگ به تأخير مي افتد. اين اقدامات همان انجام CPR است .

مرحله دوم : 10-6 دقيقه بعد از توقف ضربان قلب است كه هلاك سلولهاي قلب است كه

هلاك سلولهاي مغزي آغاز مي گردد.

2- مرگ مغزي : اگر اقدامات

لازم براي مصدومي كه دچار توقف ضربان قلب و تنفس

شده به موقع انجام نگيرد و مغز بيمار بيشتر از ده دقيقه از اكسيژن و خون محروم

بماند، مرگ مغزي اتفاق مي افتد. مرگ مغزي غيرقابل برگشت است.

آموزش احياي قلبي ريوي

احياي قلبي ريوي يك مانور حيات بخش است كه به كمك آن تنفس و گردش خون فرد

مصدوم حفظ مي شود تا از نرسيدن موادغذايي و اكسيژن به مغز او و مرگ مغزي در

فرد جلوگيري شود.اين مانور حياتي مي تواند بدون احتياج به هيچ وسيله اضافي نيز

انجام گيرد و آنجام صحيح و به موقع آن جان انسانهاي زيادي را از مرگ حتمي نجات

بخشد .

آيا مي دانيد كه چه بسا فردي كه دچار ايست قلبي تنفسي شده است با انجام صحيح

مانورهاي احيا قلبي تنفسي مي تواند از مرگ حتمي نجات پيدا كند.در مواردي مثل

ايست قلبي , غرق شدن , خفگي , مصرف زياده از حد مواد مخدر .و مشروبات الكلي ,

احياي قلبي ريوي مي تواند فرد را به زندگي بر گرداند.

جهت شروع احياي قلبي ريوي ابتدا بايد مطمئن شويد كه فرد مورد نظر شما به احياي

قلبي ريوي نياز دارد بدين منظور:او را صدا زده و به آرامي تكان مي دهيد .

به دقت به چهره فرد و حركات قفسه سينه او بنگريد . (( چهره كبود و زرد و لبهاي

تيره رنگ و كبود نشانگر نارسايي گردش خون فرد است )).با ديدن اين علايم بي

درنگ از كساني كه در محل حادثه حضور دارند بخواهيد تا با تلفن اورژانس 115

تماس بگيرند.اگر مي خواهيد احيا' قلبي ريوي را انجام

دهيد هرگز به بهانه تماس با

اورژانس مصدوم را رها نكنيد .

قبل از هرگونه اقدامي جهت انجام احياي قلبي تنفسي هر مصدوم اطمينان حاصل كنيد كه

اين عمل سلامتي شما يا مصدوم را از نظر سرايت بيماريهايي چون ايدز و هپاتيت

تهديد نمي كند .

براي انجام مراحل CPR در بزرگسالان مرحل زير را با دقت پيش مي گيريم :

of resuscitationA باز كردن راه هوايي

of resuscitationB دادن تنفس مصنوعي

of resuscitationB ماساژ قلبي

باز كردن راه هوايي Air way

اولين قدم باز كردن راه هوايي فرد است .در فرد بيهوش تمامي ماهيچه ها شل شده

اند.عضلات زبان و گردن هم از اين قاعده مستثني نيستند و احتمال دارد كه زبان به

طرف حلق بر گردد و راه هوايي را مسدود كند .

كف دست را روي پيشاني مصدوم گذاشته و سر او را به طرف عقب بر گردانيد .

همزمان با اين كار دست ديگر را زير چانه او قرار داده و به سمت بالا فشار دهيدبه

طوريكه دندانهاي فك بالا و پايين در مقابل هم قرار گيرند . در صورت انجام صحيح

اين مراحل شما موفق به باز كردن را ه هوايي مصدوم خواهيد شد .مراقب باشيد كه

دهان فرد را بيش از حد باز نشود چون در اين صورت ممكن است زبان به عقب

برگردد و راه هواي را مسدود كند .

مرحله بعد

دادن تنفس مصنوعي Breathing

پس از بازكردن راه هوايي بايد از وضعيت تنفس مصدوم أگاه باشيد.ابتدا قفسه سينه فرد

را برهنه كنيد.اگر صورت مصدوم كبود و رنگ پريده باشد .نه جريان هوا از بيني و

دهان فرد حس شو د و نه صدايي

كه نشانگر جريان هوا باشد به گوش برسد.وقفسه

سينه حركت نداشته باشد.

تنفس وي قطع شده است و بايد تنفس مصنوعي را آغاز كنيد حتي اگر نتوانستيد

تشخيص دهيد كه فرد مذكورتنفس دارد يا نه نفس مصنوعي را آغاز كنيد چون اگر فرد

تنفس داشته باشد شما در هنگام تنفس مصنوعي متوجه مي شويد.

تكنيك دادن تنفس مصنوعي سررابه عقب متمايل كنيد به صورتيكه دهان كمي بازتر

باشد (نحوه باز كردن راه هوايي در مبحث قبل آمده است.)با انگشتان دستي كه روي

پيشاني مصدوم است سوراخهاي بيني فرد را ببنديد .دهان خود را روي دهان مصدوم

بگذاريد بطوريكه , لبهاي شما كاملا اطراف دهان اورا بگيرد.با يك بازدم عميق هوارا

وارد دهان فرد مصدوم كنيد.همزمان از گوشه چشم خودبه قفسه سينه فردنگاه كنيد

وببينيد آيا هنگامي كه درون مجاري هوايي اومي دميد قفسه سينه بالا مي رود يا نه ؟

وقتي قفسه سينه فرد بالا مي آيد تنفس را قطع كنيد ودهان خود را از دهان فرد دا كرده و

بيني اورا آزاد بگذاريد و خودتان براي تنفس بعدي نفس بگيريد.هنگام تنفس موثر سينه

وشكم مصدوم بالاو پايين مي آيد , احياگر حس مي كند كه بادكنكي را پر ميكند و پس از

دميدن حجم معيني , مقابل ورود هواي اضافه تر مقاومت احساس ميكند .به تدريج رنگ

پوست فرد از زردي و كبودي به صورتي تغيير مي يابد.

مرحله بعد

ماساژ قلبي Circulation

پس ازدادن يك يا دو تنفس مصنوعي در صورتيكه فرد تنفس خود را بازنيابد بايد نبض

فرد را كنترل كرد.

طريقه كنترل كردن نبض : پس از آنكه تنفس مصنوعي تمام شد كف

دست را از روي

پيشاني فرد بر نداريد و دو انگشت دست ديگر را در وسط گردن بالاي ناي و حنجره

روي برآمدگي جلوي گردن ( سيب آدم ) بگذاريد .انگشتان خود را به آرامي به سمت

پائين و كنار آن قسمت بلغزانيد و سپس كمي فشار دهيد . به مدت 5-10 ثانيه اين كار را

ادامه دهيد تامطمئن شويد كه نبض را حس مي كنيد يا نه؟كنترل كردن نبض احتياج به

مهارت و دقت خاصي دارد شما نيز ميتوانيد با تمرين كردن و شركت در كارگاههاي

عملي احيا تنفسي اين مهارت را كسب نماييد .

• اگر فرد نبض داشت به تنفس مصنوعي با اندازه دوازده بار در دقيقه ادامه دهيد.

• اگر فرد نبض نداشت بايد بي درنگ ماساژ قلبي را همراه با تنفس مصنوعي آغاز

كنيد.زيرا فرد دچار ايست قلبي شده و احتمال دارد صدمات جبران ناپذيري به مغز وي

برسد.

براي دادن يك ماساژ قلبي موثر علاوه بر اينكه بايد ماساژ را با تكنيك صحيح انجام داد

لازم است كه وي را در وضعيت مناسبي بخوابانيد.

بيمار را به پشت خوابانده , مطمئن شويد كه وي روي يك سطح سخت قرار گرفته است

. اما اگر فرد در رختخواب يا هر سطح نرم ديگري است وقت را تلف نكنيد و فقط

كافيست كه اورا روي روي زمين بلغزانيد يا اينكه يك تخته با هر شي صاف و سخت

را از بين پشت او و ملحفه قراردهيد

كنار مصدوم زانو بزنيد آخرين حد دنده هاي او را با دو انگشت دستي كه بالاي فرد

نزديكتر است بيابيد انگشتان خود را بسمت بالا بلغزانيد تا به يك

فرو رفتگي در محل

اتصال دنده هاي دو طرف برسيد. يك انگشت را در محل فرورفتگي بگذاريد و انگشت

ديگر را كنار آن قرار دهيد سپس ته دست ديگر را در كنار آن دو انگشت قرار دهيد

.بعد موقعيت بدن خود را طوري تنظيم كنيد كه بازوها خم نشوند و شانه ها در امتداد

نقطه اتكا دستها باشند . به اندازه اي بر جناغ فرد فشار وارد كنيد كه 4-5 سانتي متر

پايين برودپس از انجام 15 عدد ماساژ پشت سر هم ( اين 15 ماساژ در مدت 15 ثانيه

خواهد بود ) دو عدد تنفس مصنوعي به فرد بدهيد شما براي انجام اين دو تنفس 4 ثانيه

فرصت داريد .اين سيكل بايد چهار بار در دقيقه تكرار شود براي اينكه بتوانيد نسبت

15:2 را در هر دوره رعايت كنيد بهتر است با هر ماساژ شماره آن را بلند بگوييد.

بعد از يك دقيقه وضعيت مصدوم را ازريابي كنيد اگرضربان رگ گردني باز نگشته

باشد دوباره احياي قلبي ريوي را با دو تنفس و 15 ماساژ قلبي از سر بگيريد . شما

براي انجام اين دو تنفس و 15 ماساژ , 15 ثانيه فرصت داريد اين كار را براي مدت 3

دقيقه ديگر ادامه دهيد.

اگر دراين مدت تنفس منظم فرد بازگشت نيازي به تكرار احياي قلبي ريوي نيست بلكه

بايد مرتب تنفس و نبض فرد را چك كنيد

اگر تنفس منظم فرد برنگشت تنفس مصنوعي را با سرعت 12 عدد در دقيقه شروع

كنيد و همزمان نبض فرد را چك كنيد.

توجه داشته باشيد كه وقفه در انجام مراحل احياي قلبي ريوي بيشتر از 5 ثانيه

نشود.

توجه داشته باشيد كه در احياي قلبي ريوي دو نفره نسبت تنفس مصنوعي به ماساژ قلبي

1 به 5 مي باشد.

رفرنس هاي جديد احياي قلبي ريوي را اينگونه بيان مي كنند

كه احياي قلبي ريوي يكنفره و دو نفره تعداد تنفس به ماساژ قلبي 2 به 30 ماساژ مي

باشد به گونه اي كه 3 ماساژ در 2ثانيه باشد ، اين سيكل 4 بار بايد تكرار شود

CPR در نو جوانان :

CPR در كودكان بين 12 تا 18 ساله بسيار شبيه به بالغين بوده ولي مراحل آن بايد

كمي سريعتر و با فشار كمتري صورت بگيرد . در اين افراد وسط جناغ را مشخص

كرده و يك دست خود را در اين نقطه قرار داده و به آرامي ماساژ دهيد . نسبت تنفس به

ماساژ در احياي قلبي ريوي مثل بزرگسالان است .

CPR در كودكان و نوزادان :

براي تنفس مصنوعي: يك نفس عميق بكشيد و لبهاي خود را دور دهان و بيني مصدوم

قرار دهيد و به آرامي به اندازه فضاي داخل دهان خود 20 نفس در دقيقه بدميد . سپس

نبض بازويي مصدوم را چك كنيد.

براي ماساژ قلبي: تنها دو انگشت خود را در يك سوم تحتاني جناغ قرار دهيد . با

ملايمت 100 بار در دقيقه به عمق 1/5 تا 2/5 سانتي متر فشار دهيد. دهان خود را از

روي صورت برنداريد . هر 6/0 ثانيه يك ماساژ بدهيدCPR را به نسبت 1 تنفس به 5

ماساژ انجام دهيد .

نكاتي در سي پي آر پيشرفته

- BLS را با كيفيت بالا و مناسب انجام دهيد با سرعت (100/min)

- از هيپرونتيله كردن بيمار خودداري كنيد.

-

نيازي به توقف ماساژ قلبي براي دادن تهويه مصنوعي در بيماراني كه لوله تراشه و

يا ساير وسايل پيشرفته راه هوائي را دارند، نيست

- بيماران را با ماسك دهاني وBVM به ميزان 12-10 بار و بيماران با راه هوائي

پيشرفته را با تعداد

? تا ?? بار در دقيقه و نيتله كنيد.

- ساير وسايل جايگزين براي لوله گذاري داخل تراشه از قبيل LMA و Combitube

را در صورت عدم موفقيت در گذراندن ETT در نظر داشته باشيد .

- استفاده از pace maker در درمان آسيستول ديگر توصيه نمي¬شود .

- براي تائيد وجود لوله تراشه در راه هوايي بيمار علاوه بر معاينه باليني از وسايلي

مثل CO2 Detectors-و يا esophageal detector device استفاده كنيد .

- در حين احياء بيماران در صورت عدم برگشت جريان خون و نبض بيماران عمل

احتمالي زير را در نظر داشته و در صورت وجود آنها را درمان كنيد . سموم - قرص¬ها-تامپوناد قلبي-هيپوكسمي -كاهش حجم خون-پنموتراكس فشاري

افزايش و ياكاهش پتاسيم خون-اسيدوزبافتي-ترمبوزكرونري و ريوي-كاهش قند خون-

تروماوآسيب -كاهش دماي بدن

- براي دادن كارديورژن در فيبريلاسيون دهليزي ((AF از 200-100 ژول انرژي

براي دستگاههاي منوفازيك و 120-100 ژول انرژي براي دستگاههاي باي فازيك

استفاده كنيد.

- براي درمان فلاتر دهليزي(Af) و ساير موارد SVT با شرايط هموديناميكي نامناسب

از مقدار 100-50 ژول منوفازيك استفاده كنيد .

- در مورد دوز دستگاه با فازيك در اين گونه موارد اطلاعات كمي در دست مي باشد .

- براي درمان VT ابتدا 100 ژول و سپس در صورت عدم پاسخگويي 200 - 300 -

360 ژول شوك سينكرونايز داده مي شود .

- براي پلي مورفيك VT از همان

دوزدفيبريلاسيون استفاده مي شود

- در صورت فقدان آميودارون از ليدوكائين استفاده مي¬شود .

وبا

بيماري وبا چيست، علائم آن كدام است و راه پيشگيري و درمان آن چيست؟

انتقال بيماري از طريق دست هاي آلوده، تماس با مواد دفعي و استفراغ بيماران و ملافه

ها و لوازم آلوده، همچنين آب آلوده به مدفوع، سبزي و ميوه هاي خام آلوده يا شسته شده

با آب آلوده و يا غذاي آلوده شده توسط دست يا مگس امكان پذير است.

اين باكتري بر روي مخاط دستگاه گوارش انسان تأثير گذاشته و دفع مايع را از راه

مدفوع افزايش مي دهد. وباي التور يك بيماري حاد اسهالي است كه بيماران وبائي

بطور مشخص دچار اسهال آبكي همراه با دهيدراتاسيون مي شوند. اين بيماري به شدت

مسري مي باشد. ويژگي مشخص وبا آغاز ناگهاني اسهال جهنده بدون فشار و آبكي

است كه به دنبال آن استفراغ ، كم آب شدن سريع ، گرفتگي ماهيچه ها و كم شدن ادرار

فرا مي رسد. ميزان كشندگي بيماري در صورت عدم جايگزيني سريع مايعات و

الكتروليت بدن ?? الي?? درصد مي باشد. وبا را مي توان با مايع درماني خوراكي يا

تزريقي و جايگزيني الكتروليت ها بصورت موفق درمان كرد. معمولاً وبا از طريق آب

يا غذاي آلوده به مدفوع و يا حتي بزاق فرد آلوده منتقل مي شود. آموزش مردم درباره

غذا و آب سالم و شتشوي دستها پس از استفاده از توالت يا آبريز از بروز موارد جديد

جلوگيري مي كند. علائم و نشانه ها

وبا طيف وسيعي دارد. تقريباً ?? درصد از افرادي كه دچار عفونت با ويبريوكلرا مي

شوند هيچ نشانه اي از بيماري

ندارند، ?? درصد ديگر دچار اسهال مي شوند كه از

اسهال ايجاد شده توسط ديگر ارگانيسمها قابل افتراق نيست. در ? تا ? درصد از افراد

مبتلا، عفونت اسهال آبكي ، استفراغ و از دست رفتن آب بدن رخ مي دهد. در برخي

موارد حتي تا ?? ليتر آب را در روز دفع مي شود ، اگر اين آب از دست رفته جبران

نشود براي فرد خطرناك و مرگ آور خواهد بود. وباي علامت دار با اسهال آبكي حجيم

بدون تب و زورپيچ شكم آغاز مي گردد. مدفوع بيماران وبايي ظاهر مايع شفاف آغشته

به موكوس سفيد رنگ مي گيرد كه مدفوع آب برنجي نام دارد. معمولاً بدون بو بوده يا

بوي ماهي را دارد. استفراغ و كرامپ هاي دردناك در پاها شايع مي باشد. در موارد

شديد بيماري زورپيچ در معده و درد در دستها و پاها ممكن است وجود داشته باشد.

پوست بدن در افراد مبتلا، چروكيده و ادرار آنان كم و بسيار غليظ مي شود. علائم خطر :

• عطش فراوان

• استفراغ شديد و مداوم

• تب بسيار بالا

• دفع بيش از حد اسهال آبكي

• بي حالي شديد

• وجود خون در مدفوع

• عدم توانائي نوشيدن و خوردن وخيم شدن حال بيمار

دوره نهفتگي

دوره پنهاني وبا از چند ساعت تا ? روز بوده و بطور معمول ? الي? روز است و

علائم بيماري ? تا ? روز طول مي كشد و در بعضي از بيماران تا ? روز ادامه مي

يابد. شدت علائم بيماري به سرعت و مدت از دست رفتن مايعات بدن بستگي دارد. راه هاي انتقال وبا :

بيشترين راه اپيدمي وبا در كشور،

افراد ناقل و مبتلا به اين بيماري هستند. انتقال وبا از

انسان به انسان از راههاي زير صورت مي گيرد :

آب آلوده به مدفوع ( منابع آب بدون نظارت ) شامل : استخرهاي بدون كلر كافي و ...،

آشاميدني ها و خوراكي هاي آلوده .

شايان ذكر است خوردني و آشاميدني آلوده با همه گيري وبا رابطه مستقيم دارد و

شيردادن كودكان با بطريي كه با ماده ضد عفوني به خوبي تميز نشده باشد يك عامل

خطر چشمگير براي شيرخواران است.

توضيح ?: انتقال توسط تماس مستقيم فرد به فرد مانند تماس با بيمار نادر است.

توضيح ?: طبق دستور وزارت بهداشت و درمان، در حال حاضر كليه مسئولين

استخرهاي سرپوشيده و سر باز ملزم به اضافه نمودن كلر تا اندازه 3.5 ppm مي

باشند.

ابتلاي به وبا داراي سه مرحله است :

الف : مرحله تخليه اي: بيمار ناگهان دچار اسهال شديد، بدون درد و آبكي مي شود كه به

دنبال آن ممكن است استفراغ روي داده و مدفوع نماي آب برنجي دارد.

ب : مرحله كلاپس: به دليل كم آبي بدن، بيمار به مرحله كلاپس وارد مي شود و

بصورت پايين افتادن فشار خون ، نبض خيلي ضعيف ، شكم فرورفته، دست و پاي

خيلي سرد ، قطع ادرار و ... نمايان مي شود. (مرحله كم آب شدن بدن)

ج : مرحله بهبودي: اگر مايعات بدن بيمار جبران شود فشار خون بيمار رو به افزايش

مي رود و علائم حياتي نرمال شده و بيمار از مرگ حتمي نجات مي بايد. تعاريف مورد وبا

مورد مشكوك :

در مناطقي كه وبا آندميك (بومي) نمي باشد فرد بالاي پنج سال زماني مشكوك

به

وباست كه دچار دهيدراتاسيون شديد شود. در مناطقي كه همه گيري وبا وجود دارد يا

آندميك مي باشد فرد بالاي ? سال زماني مشكوك به وباست كه اسهال آبكي با حجم

زياد و ناگهاني داشته باشد. مورد تأييد شده :

هرفرد دچار اسهال كه توسط آزمايشگاه هاي معتبر ويبريو كلرا O? يا O??? از

مدفوعش جدا شده، مورد تأييد شده مي باشد. برخي از عوامل مؤثر در همه گيري وبا

- عوامل ميزبان كه موجب مقاومت در برابر بيماري وبا مي شود شامل ايمني ناشي از

عفونت پيشين با ويبريوكلرا و تغذيه شيرخوار با شير مادر مي باشند.

- گفته مي شود از آنجا كه ويبريوكلرا در محيط اسيدي نمي تواند زندگي كند بيماراني كه

آنتي اسيد مصرف مي كنند يا توليد اسيد معده آنها كاهش يافته است به وبا مستعدتر مي

باشند. همچنين افراد با گروه خوني O بدلايل نامعلوم علائم شديد بيماري وبا را نشان

مي دهند. گروههاي سرمي وبا

تنها گروه O? و گروه O??? بعنوان عوامل همه گيري هاي وبا شناخته شده اند. چگونه بايد با بيمار مبتلا به اسهال برخورد كرد:

• دفع زياد مايعات از بدن منجر به مرگ مي شود بنابراين درصورت وجود استفراغ،

مدت ?? الي?? دقيقه به فرد هيچگونه خوراكي داده نشود. و سپس بتدريج شروع به

خوراندن مايعات شود.

o براي جبران كم آبي بدن بيمار مبتلا به اسهال به طريق زير عمل شود:

مايعات مورد نياز براي كودكان (زير 6 ماه): شير مادر ، محلول O.R.S (او.آر.اس)

ادامه تغذيه كودك با شير مادر، حتي بيش از گذشته، در هنگام اسهال از اهميت فوق

العاده اي برخوردار است.

مايعات مورد نياز براي كودكان بالاي 6 ماه

و بزرگسالان: سوپ، دوغ، فرني، چاي

خيلي كم رنگ و كم شيرين، محلول O.R.S

• ادامه تغذيه در جريان اسهال باعث بهبود سريعتر مي شود و از مشكلات بعدي

جلوگيري مي كند.

• جهت تغذيه فرد مبتلا به اسهال همراه با بي اشتهايي، بايد كوشش شود كه فرد بيمار

به دفعات و مقدار كافي تغذيه شود.

• كودكاني كه دوران نقاهت پس از اسهال را مي گذرانند لااقل به مدت يك هفته نياز به

غذاي اضافي دارند.

نكات آموزشي و راه هاي پيشگيري از شيوع بيماري هاي عفوني دستگاه گوارش :

جهت پيشگيري از بيماري هاي قابل انتقال بوسيله آب و مواد غذايي از جمله بيماري هاي

اسهال و حفظ سلامت خود و اطرافيان در منزل، تفريحگاه ها، پارك ها و در حين

مسافرت به نكات زير توجه فرماييد:

? - هميشه از آب لوله كشي تصفيه شده استفاده كنيد و چنانچه از سلامت آب در

دسترس اطمينان نداريد و از آب چاه، آب تانكرهاي غير كلر زده، آب چشمه ها، آب

قنات ها و ... استفاده مي كنيد، ابتدا آنرا به مدت نيم ساعت جوشانده و پس از سرد كردن

مصرف كنيد و يا كلر زني نماييد. (روش صحيح جوشاندن و كلرزني در ادامه گفته

خواهد شد)

? - از يخ هاي قالبي و كارخانه اي غير بهداشتي استفاده ننماييد زيرا در آب مصرفي ،

مراحل توليد و عرضه آن احتمال آلودگي به ميكروب وبا و يا ساير ميكروب ها وجود

دارد.

? - هنگام سفر، آب و غذاي سالم و مطمئن همراه داشته باشيد و يا از نوشيدنيها و

غذاهاي با بسته بندي مطمئن و بهداشتي استفاده نماييد و در رودخانه ها يا آبهاي

مشكوك به

هيچ عنوان شنا نكنيد.

? - از آشاميدن آب هاي مشكوك در پارك ها، باغ ها و فضاي سبز و از مصرف آب

آشاميدني كه در منبع هاي آب و سقاخانه هاي كنار خيابان كه داراي ليوان مشترك

هستند و آبي كه در اتوبوس هاي بين شهري كه با استفاده ظروف عمومي و از يخ هاي

قالبي براي سرد كردن آن، عرضه مي شود، جداً خودداري نماييد.

? - براي نوشيدن آب از ليوان شخصي استفاده نماييد. در هنگام غذا خوردن از ظروف

و قاشق و چنگال شخصي استفاده نماييد.

? - از مصرف مواد غذايي آماده، آب ميوه و آب هويج، آب زرشك، معجون، فالوده،

بستني هاي غيرپاستوريزه و غير كارخانه اي، بلال، فال گردو، ساندويچ، سالاد و ديگر

مواد خوراكي و نوشيدني هايي كه توسط فروشندگان دوره گرد عرضه مي گردد جداً

خودداري كنيد.

? - هميشه از شير و فرآورده هاي لبني پاستوريزه استفاده كنيد يا شير را به مدت ??

دقيقه قبل از مصرف بجوشانيد.

? - حتي الامكان تا برطرف شدن خطر سرايت وبا، از مصرف سبزيجات، كاهو، كلم،

خيار، گوجه فرنگي و ... خودداري نماييد و در صورت لزوم آن را طبق روشي كه در

ادامه گفته خواهد شد ضد عفوني نموده و سپس مصرف نماييد.

? - در موقع خريد و حمل مواد غذايي، اقلامي مثل نان را كه قابل شستشو و پختن مجدد

نيستند را در كنار ميوه و سبزيجات نشسته و گوشت خام قرار ندهيد.

?? - در مراسم عمومي همانند جشن ها، عروسي ها و ... حتي المقدور از مصرف

سبزيجات، سالاد، ميوه و بستني خودداري نماييد مگر آن كه كاملاً از شسته و ضد

عفوني شدن و پاستوريزه

بودن آنان اطمينان حاصل نماييد.

?? - حتي الامكان از غذاهاي طبخ شده در منزل استفاده كنيد.

?? - غذاها و مواد خوراكي بايد تازه به تازه و به اندازه نياز در يخچال و در ظروف

سر بسته، دور از مگس و حشرات نگه داري شود.

?? - از قرار دادن سبزي و ميوه جات نشسته و ضد عفوني نشده در يخچال جداً

خودداري كنيد.

?? - قبل از غذا خوردن و دست زدن به مواد غذايي، دست هاي خود را با آب و صابون

خوب بشوييد.

?? - قبل از تهيه، توزيع و خوردن غذا و قبل از غذا يا شير دادن به كودك حتماً دستها

را با آب و صابون بشوييد.

?? - دستها را بعد از اجابت مزاج (رفتن به توالت)، شستن و تميز كردن كودك و بعد

از دست زدن به مواد غذايي خام نظير سبزيجات، گوشت، ماهي و مرغ با آب و صابون

بشوييد.

?? - زباله را در كيسه هاي مخصوص زباله جمع آوري و از انباشت آن خودداري

كرده و در محل مخصوص جمع آوري زباله قرار دهيد.

?? - ضمن رعايت بهداشت فردي، از شنا كردن در استخرها، رودخانه ها، نهر ها و

يا جوي هاي آلوده خودداري نماييد.

?? - حتي المقدور از سفر كردن به كشورهاي آلوده (همانند پاكستان، افغانستان،

تاجيكستان، عراق، كشورهاي شرق مديترانه و شاخ آفريقا و ...) يا مناطق آلوده داخل

كشور خودداري نماييد و در صورت ضرورت سفر توصيه هاي بهداشتي را كاملاً

رعايت نماييد.

?? - افرادي كه دچار ضعف عمومي بدن هستند، مانند مبتلايان به ايدز، هپاتيت، پيوند

اعضايي ها، مصرف كنندگان داروهاي شيمي درماني و راديوتراپي، دياليزي ها، ديابتي ها

و مبتلايان به بيماري هاي قلبي بيشتر در

معرض خطر هستند و بيش از ديگران بايد

اصول بهداشت فردي را رعايت كنند.

?? - خنك نمودن هواي محيط در حد كمتر از ?? درجه و كم كردن رطوبت هوا به

كمتر از ?? درصد در كنترل شيوع وبا كمك مي نمايد.

?? - اسيدي نگه داشتن فضاي معده (مصرف ليمو ترش تازه و دوغ پاستوريزه به

همراه غذا) تا حد زيادي ميكروب وبا را از بين مي برد. به افرادي كه از داروهاي

آنتي اسيد استفاده مي كنند توصيه مي شود با نظر پزشك معالج خود براي مدتي مصرف

اين داروها را كنار بگذارند.

?? - تجويز آنتي بيوتيك مناسب بايد توسط پزشك صورت بگيرد.

?? - بيماري به مدت ? تا ? هفته (يعني زماني كه ميكروب در مدفوع يافت مي شود)

مسري است.

?? - با مشاهده هر مورد از ابتلا به اسهال سريعاً به مراكز بهداشتي و درماني مراجعه

كنيد. در صورتي كه فرد مبتلا به وبا به موقع به پزشك مراجعه كند درمان قطعي اين

بيماري امكان پذير است.

?? - مهمترين مشكل اساسي در بيماري وبا از دست دادن شديد مايعات و الكتروليتهاي

بدن مي باشد، لذا پيش از رساندن بيمار به پزشك، خوراندن مايعات فراوان و محلول

ORS به بيمار الزامي مي باشد.

?? - بدون تجويز پزشك از مصرف قرص هاي ضد اسهال به هر نحو خودداري

كنيد. بسياري از افراد به دليل خود درماني و استفاده از برخي داروهاي ضد اسهال در

اين بيماري دچار مشكلات حاد شده و باعث از دست رفتن زمان كه برايشان فوق العاده

حياتي است مي شوند. زيرا مصرف اين داروها موجب مي شود ميكروب فرصت

بيشتري در روده براي تكثير

و دفع سم پيدا كند و بيماري تشديد شود.

?? - گزارش سريع موارد بيماري وبا به مراكز ذيصلاح از مهمترين عوامل پيشگيري

است چرا كه نتيجه آن بيماريابي زودرس در جامعه و درمان سريع در مورد بيماري

خواهد بود. محلول ORS

اصلي ترين راه درمان وبا استفاده از مايعات و جبران آب دفع شده است چرا كه فرد

مبتلا در مدت زمان كوتاهي آب بدن خود را از دست مي دهد و جبران آب از دست رفته

بايد از طريق خوراكي ، استفاده ازORS و سرم هاي خاص صورت گيرد. از اين رو

روش تهيه و مصرف ORS در زير توضيح داده شده است:

• پس از شستن دستها، تمام پودر محتوي يك بسته ORS را در يك ظرف تميز

بريزيد و با اضافه كردن يك ليتر (? ليوان) آب آشاميدني سالم، محلول را خوب به هم

بزنيد كه پودر در داخل آن حل شود. اين محلول بايد همه روزه به صورت تازه فراهم و

در مدت ?? ساعت مصرف شود. ضمناً محلول حاصل نبايد جوشانده شود.

• به محلول O.R.S نبايد چيزي اضافه نمود.

• پس از هر بار دفع مدفوع و تا برطرف شدن علايم بيماري از آن استفاده نمائيد.

• در مكانهايي كه دسترسي به ORS مقدور نيست، مخلوط ساده اي از يك قاشق

چايخوري سرپر (? گرم) نمك طعام و دو قاشق سوپخوري سر پر (?? گرم) شكر را

در يك ليتر آب آشاميدني جوشانده شده حل نموده و تا بدست آوردن ORS مصرف

نماييد.

گفتني است كشف ORS پيشرفت عمده و علمي در مبارزه با وبا و ديگر بيماريهاي

اسهالي بوده است. نحوه پاكسازي آبهاي مشكوك

و همچنين تهيه كلر مادر:

در موارد مشكوك به آلودگي آب براي ضد عفوني به دو طريق زير عمل نمائيد:

? - جوشانيدن آب به مدت حداقل ?? دقيقه (از زمان جوش آمدن)

? - ضد عفوني با محلول كلر ذخيره ?% (كلر مادر) براي آبهاي شفاف ولي مشكوك به

آلودگي.

طرز تهيه كلر مادر جهت ضد عفوني كردن آب:

?? گرم (سه قاشق صاف مرباخوري) پركلرين??% (هيپوكلريت سديم) را به يك ليتر

آب اضافه كرده و براي ? دقيقه به هم بزنيد. محلول پس از يك ساعت براي ضد

عفوني كردن آب هاي مشكوك قابل استفاده است.

محلول كلر مادر را در بطري تيره رنگ، در جاي خنك و دور از نور و دسترس

اطفال نگهداري نمائيد. اين محلول به مدت يك ماه براي ضدعفوني آبهاي مشكوك قابل

استفاده است. نحوه استفاده از كلر مادر:

براي ضد عفوني آب هاي مشكوك، با قطره چكان ? يا ? قطره از محلول كلر مادر را

به هر ليتر آب اضافه نموده، بهم زده و بعد از يك ساعت آن را مصرف نمائيد. آب

ضد عفوني شده به اين روش مدت ?? ساعت قابليت استفاده دارد. روش كلي ضد عفوني كردن ميوه جات و سبزيجات :

الف) پاكسازي: ابتدا سبزيجات را به خوبي پاك كرده و با آب شستشو دهيد تا گل و

لاي آن برطرف گردد.

ب) انگل زدايي: سبزيجات را در يك ظرف ? ليتري آب (بسته به ميزان سبزي) ريخته

و به ازاي هر ليتر آب ? تا ? قطره مايع ظرفشوئي معمولي به آن اضافه كرده و ظرف

را از آب پر كنيد و بهم بزنيد تا تمام سبزي در داخل كفاب

قرار گيرد. مدت ? دقيقه

سبزي را در كفاب نگه داريد تا تخم انگلها از آن جدا شوند. سبزي انگل زدايي شده را

از روي كفاب جمع آوري وتخليه نمائيد و ظروف و سبزي را مجدداً با آب سالم شستشو

دهيد تا باقي مانده مايع ظرفشوئي از آن جدا شود.

ج) ضد عفوني: براي ضد عفوني سبزيجات و از بين بردن ميكروبها، يك گرم (نصف

قاشق چايخوري) پودر پركلرين ??% را در ظرف ? ليتري پر از آب (هر ? ليتر آب ?

گرم پركلرين ??%) ريخته كاملا حل كنيد تا محلول ضد عفوني بدست آيد، سپس سبزي

انگل زدايي شده را براي مدت ?? دقيقه در محلول ضد عفوني كننده فوق قرار دهيد تا

ضد عفوني گردد.

توضيح: اگر پركلرين در دسترس نباشد مي توانيد از هر ماده ضد عفوني كننده مجاز

ديگري كه در داروخانه ها، سوپرماركتها و ... عرضه مي شود طبق دستورالعمل

مصرف آن، استفاده نمائيد.

د) آبكشي : سبزي ضد عفوني شده را مجدداً با آب سالم بشوئيد تا باقي مانده كلر از آن

جدا شود و سپس مصرف نمائيد. سبزيجات ضد عفوني شده را از محلول بيرون آورده

با آب سالم چندين بار شستشو دهيد شرايط محيطي مناسب براي همه گيري وبا

مناطق فاقد آب سالم و بهداشت محيط مناسب در خطر همه گيري وبا مي باشند. اين

مناطق شامل نقاط شهري كه آب آن بمقدار كافي كلر زني نمي شود و مناطق روستايي

كه به لوله كشي و چاههاي حفاظت شده دسترسي ندارند و مناطقي كه توالت و سيستم

فاضلاب در آنها بطور معمول استفاده نمي شود، مي باشند. تدابير بهداشت محيط :

• افزايش

ميزان كلر آب لوله كشي توسط شركت هاي آب و فاضلاب كشور تا از ورود

و تكثير عوامل بيماري زا جلوگيري شود.

• جلوگيري از فعاليت فروشندگان دوره گرد مواد غذايي توسط وزارت كشور،

شهرداري و استانداري هاي سراسر كشور.

• با توجه به اينكه در برخي از نقاط حاشيه شهر نظير محدوده جنوب تهران براي

آبياري سبزيجات احتمالاً از فاضلاب استفاده مي شود، شهروندان حتي المقدور سبزيجات

مصرف ننمايند و در صورت لزوم مصرف، هيچ نوع سبزي خامي را بدون عمليات

پاك سازي و سالم سازي ( انگل زدايي، ضدعفوني) مصرف نكنند.

• پس از هر اجابت مزاج دست ها را كاملا با آب و صابون شست و شو داده و از

سلامت آب آشاميدني مصرفي اطمينان كامل داشته باشند.

• تامين آب سالم و تصفيه شده، دفع بهداشتي فاضلاب ، بهداشت خوراكيها و آموزش

بهداشت به عنوان مؤثرترين روش پيشگيري .

• همچنين براي درمان وبا نبايد وقت را از دست داد ، بيماراني كه كم آبي متوسط دارند

بايد با مايع خوراكي درمان شوند و به نزديكترين مركز درماني يا بيمارستان منتقل

شوند و در راه رسيدن به بيمارستان مايعات خوراكي به آنها داده شود. در موارد كم آبي

شديد مستلزم دادن مايع از راه وريدي است كه ميزان مايعات و الكتروليتها توسط

پزشك محاسبه و به بيمار تزريق مي شود .

• اصل كار اين است كه دادن مايعات خوراكي بايد برابر با ميزان از دست دادن مايعات

از راه دفعي باشد. به عنوان درمان كمكي توسط پزشك معالج آنتي بيوتيك داده

مي شود تا دوره بيماري را كوتاه و مدت دفع ويبريوري وبا از راه مدفوع كم شود.

• در نهايت نظارت

و كنترل كيفي آب شرب شهري و روستايي، كنترل مراكز تهيه و

توزيع مواد غذايي، نظارت بر دفع بهداشتي زباله ها، نخاله ها و فاضلاب شهري،

نظارت بر اماكن عمومي همچون استخرها، نظارت بر كارخانجات يخسازي و كنترل

پايانه هاي مسافربري را مي توان از اقدامات بهداشتي عنوان كرد.

ديابت

افراد ديابتي چگونه از پاي خود مراقبت كنند ؟

پاي ديابتي و مشكلات پوستي

پاي ديابتي و مشكلات پوستي عفونت هاي پوستي ، خصوصاً در پا، در بيماران ديابتي

شايع تر از افراد غيرديابتي هستند. پاي يك فرد ديابتي حساسيت زيادي به تمام انواع

ضربه دارد، به طوري كه احتمال عفونت در پاي افراد ديابتي به مراتب بيشتر است . علايم شايع

بيماران ديابتي به هنگام عفونت يا ضربه به پا غالباً دردي احساس نمي كنند.

پديد آمدن زخم هاي جديدي كه بسيار دير خوب مي شوند.

بي حسي يا ضعف عضلاني علل

استعداد ابتلا به عفونت پا و نيز ساير مشكلات پا، به علت مشكلات در گردش خون ،

آسيب به رشته هاي عصبي ، و اختلال در دستگاه ايمني بيماران ديابتي به وجود مي

آيند. عوامل افزايش دهنده خطر

ناخن فرو رفته در گوشت انگشت پا

وجود ميخچه يا پينه در كف پا؛ وجود تاول در پا

پوشيدن كفش هايي كه براي پا نامناسب هستند. پيشگيري

- پاهاي خود را به طور روزانه با صابون و آب گرم (نه داغ ) بشوييد. پوست پا را با

ملايمت و به طور كامل خشك كنيد، خصوصاً بين انگشتان پا را يك بار در هفته روي

پا خود پودر تالك بريزيد.

- هنگامي كه پاها كاملاً خشك شدند، ماده اي به نام لانولين را به پوست پا بماليد

تا

پوست پا نرم بماند و خشكي يا پوسته ريزي نداشته باشد. لانولين را به آن شدت نماليد

كه موجب درد شود. به هيچ عنوان سعي نكنيد ميخچه يا پينه را باتيغ درآوريد يا آنها را

با داروهاي مختلف محو كنيد.

- با انجام بعضي حركات از تشكيل پينه در قسمت گوشتي كف پا در جلو، پيشگيري

كنيد: انگشتان پا را ?? بار در روز نرمش دهيد؛ هنگام قدم زدن پايتان را از ناحيه

انگشتان پا روي زمين بگذاريد و نه قسمت گوشتي كف پا

- اگر ناخن انگشتان پا خشك و شكننده هستند، به مدت چند شب ، پس از خيس كردن ،

در زير و اطراف ناخن ها لانولين به مقدار كافي بماليد. زير ناخن ها را مرتباً با

ملايمت پاك كنيد. ناخن ها را با احتياط كوتاه كنيد و از كوتاه كردن كناره هاي ناخن

خودداري كنيد. هرگاه به متخصص پا يا براي پديكور مراجعه مي كنيد، حتماً بيماري

ديابت خود را بگوييد.

- اگر انگشتان پاي شما روي هم افتاده اند يا به همديگر فشرده شده اند، با استفاده از

پنبه آنها را از هم جدا كنيد.

- حتي المقدور كفش خود را چندين بار هر چند به مدت كوتاه از پاي خود در آوريد.

- هرگاه نياز به پوشيدن كفش وجود دارد، دمپايي استفاده نكنيد. دمپايي محافظت چنداني

از پا نمي كند.

- با پاي برهنه در كف پوش خانه يا در بيرون از خانه راه نرويد.

- كفش ساخته شده از چرم نرم كه پا در آن خوب جفت وجور مي شود ولي پا را نمي

زند بپوشيد. كفشي را كه تازه خريده ايد روزانه يك

ساعت بپوشيد تا تدريجاً نرم شود.

- براي گرم كردن پاي خود به هنگام خوب ، جوراب نخي بپوشيد. به هيچ عنوان از

شيشه آب داغ يا صفحات گرم كننده الكتريكي استفاده نكنيد. به هيچ عنوان اجازه ندهيد پا

دچار سوختگي شود. استفاده از پتوي برقي نيز مناسب است .

- از جوراب هاي كفش دار استفاده نكنيد و هنگام نشستن ؛ پا را روي پاي ديگر

نياندازيد. اين موارد باعث كاهش گردش خون پا مي شوند، گردش خوني كه ممكن است

به علت اثرات ديابت روي رگ هاي خوني قبلاً كمتر از ميزان طبيعي شده باشد.

- جوراب نخي (نه پشمي ) نازك بپوشيد تا از تجمع رطوبت جلوگيري شود. رطوبت

باعث تحريك رشد عوامل بيماريزايي مي شود كه بيماري قارچي پاي ورزشكاران يا

ساير عفونت هاي پوست را ايجاد مي كنند. هميشه جوراب تميز بپوشيد و جوراب خود

را حداقل يك بار در روز عوض كنيد. جوراب گشاد يا داراي درزهاي برجسته به پا

نكنيد. عواقب مورد انتظار

با رعايت اقدامات پيشگيرانه و مراجعه زودهنگام در صورت بروز عفونت ، مي توان

از بروز عوارض جدي جلوگيري به عمل آورد. عوارض احتمالي

عفونت هاي جدي پا، گانگرن (قانقاريا)، قطع پا يا قسمتي از آن . داروها

امكان دارد داروهاي اختصاصي براي عفونت تجويز شوند. فعاليت

فعاليت هاي عادي خود را ادامه دهيد مگر اين كه مشكلات پا باعث ناتواني در انجام آنها

شوند. رژيم غذايي

رژيم تجويز شده را به دقت رعايت كنيد.

در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد

-اگر عفونت پا خوب نمي شود.

-اگر پاها دائماً سرد هستند.

-اگر علي رغم اقدامات پيشگيرانه ، پا ميخچه يا پينه زده است .

-اگر

درد يا گرفتگي عضله در پا رخ دهد.

-اگر خارش داريد. افراد ديابتي چگونه از پاي خود مراقبت كنند ؟

افرادي كه داراي ديابت هستند به دليل اختلال در عروقي محيطي خود و مخصوصا پا

با كوچكترين آسيب مي توانند دچار بزرگترين مشكلات در پاي خود بشوند . هدف ما در كمك به اين افراد شامل موارد زير است:

?- بهبود خونرساني پا

?- برقراري بهداشت در پاها

?- جلوگيري از بروز هرگونه آسيب در پا مي باشد.

?- درمان زخمهاي موجود در پاها

ازنظر درمعرض خطر بودن بيماران ديابتي را به گروههاي مختلفي تقسيم مي كنيم:

?- گروهي كه در معرض خطر نيستند. اين افراد بيماري ديابت ( و يا ساير انواع

بيماريهايي كه مي توانند سبب كاهش حس در پا شوند) دارند ولي حس محافظتي در پا از

بين نرفته است. اين افراد بايد ساليانه توسط پزشك ويزيت شوند و پزشك حس پاهاي

آنها را معاينه نمايد. آموزش بيمار بر كنترل ديابت، توقف سيگار كشيدن و تهيه كفش

مناسب متمركز مي شود.

?- گروهي كه در معرض خطر كمي هستند. در اين افراد حس محافظتي پاها از دست

نرفته است ولي هنوز زخمي در پاها ندارند. اينها هر ? ماه يكبار بايد توسط پزشك

ويزيت شوند. آموزش به بيمار جهت مشاهده روزانه پاها، مراقبت از پاها و پوشيدن

تدريجي كفش نو، معاينه كفش از نظر مناسب بودن، از اهميت زيادي برخوردار است.

يك كفي ظريف جهت محافظت كف پا ممكن است توصيه شود.

?- گروهي كه در معرض خطر متوسط هستند. در اين افراد حس محافظتي از دست

رفته است. بعلاوه دفورميتي (تغيير شكل دادن پا) و يا محدوديت تحرك در مفاصل پا

وجود دارد كه آنها را

در معرض خطر بالاتر تخريب بافتي در اثر تحمل وزن قرار

مي دهد. اينها هر سه ماه يكبار بايد توسط پزشك معاينه شوند. اين افراد بايد از كفشهاي

طبي كه با دفورميتي پاي آنها تطبيق داده شده است و نيز اتاقك كفش فضاي كافي براي

انگشتان داشته باشد، استفاده نمايند.

در افراديكه دفورميتي پاي آنها حداقل است، ممكن است كفش ورزشي مناسب باشد.

طول كفش اين افراد بايد ?/? تا ?/? اينچ بزرگتر از طول پا( يا فاصله نوك كفش تا

نوك انگشتان ?/? تا ?/? اينچ ) باشد. پهن ترين قسمت كفش منطبق بر سر استخوانهاي

كف پا است.

ورزش هاي خاص جهت ايجاد تحرك در مفاصل پا مهم است. اصلاح جراحي

دفورميتي ها در بيماران انتخابي ممكن است ضرورت يابد تا از تشكيل كابوس و نهايتاً

ايجاد زخم ممانعت شود.

?- گروهي كه در معرض خطر شديد هستند: اين افراد حس محافظتي در پا ندارند.

سابقه زخم قبلي در پا دارند و در بيشترين خطر عود زخم هستند. اين افراد هر ? تا ?

ماه بايد به كلينيك پاي ديابتي مراجعه نمايند تا مطمئن شويم كه زخم در حال تشكيل

نيست. بيمار بايد در تمام اوقات به پوشيدن كفش مناسب ادامه دهد. اين افراد سالي يكبار

كفش طبي با اتاقك مناسب جهت انگشتان و سه جفت كفي مناسب دريافت مي كنند.

برنامه درماني جامع توسط كلينيك چند تخصصي پاي ديابتي جهت اين افراد ضروري

است. درمان زخمهاي ديابتي:

عليرغم تمامي احتياطات ديابتيها ممكن است دچار زخم پا شوند.

بر اساس عمق و وسعت زخمها را به ? گروه تقسيم مي كنيم( از سطحي تا عمقي). كه

گروه ? تا ? زخمهايي هستند كه

فقط با كاهش حس و درگيري اعصاب مرتبط هستند و

زخمهاي گروه ? و ? با كاهش خونرساني هم ارتباط دارند.

گروه ?: زخم سطحي فقط در پوست

گروه ?: زخم عمقي كه به تاندون، استخوان، رباط يا مفصل هم دست اندازي كرده است.

گروه ?: آبسه يا عفونت استخوان وجود دارد.

گروه ?: گانگرن ( سياه شدن) يك يا بيشتر انگشتان يا جلوي پا وجود دارد.

گروه ?: گانگرن كل پا

زخمهاي گروه ? و ? نياز به قطع پا دارند. زخمهاي گروه ? نياز به بستري در

بيمارستان، جراحي و دريافت آنتي بيوتيك وريدي دارند. زخمهاي ? و ? ممكن است

عفوني باشند يا نباشند و ممكن است به صورت سرپايي درمان شوند.

براي اين زخمها: بالا نگه داشتن اندام، (اگر علائم كاهش خونرساني وجود ندارد)،

تجويز آنتي بيوتيك وسيع الطيف، راه رفتن با وسيله كمكي (جهت عدم تحمل وزن

روي اندام مبتلاء) يا استفاده از گچ گيري اندام توصيه مي شود.

آب درماني و برداشتن نسوج مرده از اطراف زخم و نيز استفاده از پوشش هاي مناسب

زخم نيز در اين زخمها مفيد است. زمان متوسط استفاده از پوششهاي گچ گيري اندام

جهت زخم ?? تا ?? روز است. در ? ماه اول پس از بهبود زخم، شانس عود زخم

بالاست. استفاده از بتادين و پراكسيدهيدروژن مستقيماً روي زخم ممنوع است و در

صورت صلاحديد پزشك به صورت رقيق شده جهت ضدعفوني اطراف زخم بكار

مي روند.

ساير درمانهاي جديد جهت بهبود زخمهاي ديابتي استفاده از اكسيژن پر فشار مي باشد.

آب درماني در مخزنهاي خاص كه آب آن حرارت ?? تا ?? درجه فارانهايت دارد به

مدت ?? _ ?? دقيقه جهت تميز كردن مكانيكي

زخم بكار مي رود. ( در مراكز درماني).

مهمترين مسئله ممانعت از عود زخم مي باشد. زيرا شانس عود حدود ?? _ ?? درصد

است. علل شايع عود زخم عبارتند از : استفاده نكردن از پوشش مناسب پا(مثل كفش

مناسب)، وجود دفورميتي در پا، عفونت استخوان و كاهش حس شديد در پا.

ديابت و كنترل آن

راههاي كنترل بيماري ديابت چيست؟

شما مي توانيد با برنامه غذايي درست، فعاليت بدني منظم و نگهداري وزن در حد ايده

آل، به كنترل مطلوب قند خون دست يابيد. نگهداري وزن در ميزان طبيعي به كنترل

چربي هاي خون و كاهش فشار خون نيز كمك مي كند. تعدادي از مبتلايان به ديابت

براي كنترل قند خون طبق نظر پزشك به مصرف قرص ها خوراكي پايين آورنده قند

خون يا انسولين نياز دارند.

كنترل قند خون = فعاليت بدني منظم + برنامه غذايي درست توصيه هاي تغذيه اي به بيماران ديابتي

رژيم غذايي به عنوان آسانترين، بي خطرترين و ارزان ترين راه كنترل بيماري ديابت

شناخته شده است. اگر داراي اضافه وزن يا چاقي مي باشيد، بهترين راه كنترل قند كاهش وزن به وسيله

رژيم غذايي و ورزش مي باشد.

سر وقت و منظم غذا بخوريد و سعي كنيد كه مقدار مواد نشاسته اي مانند ماكاروني،

سيب زميني، برنج، نان مصرفي را در روزهاي مختلف ثابت نگه داريد و در مصرف

آنها زياده روي نشود به صورتي كه در يك وعده غذايي از دو ماده نشاسته اي استفاده

نشود (مثلا نان با برنج مصرف نشود).

به جاي سرخ كردن، مواد غذايي به صورت كباب پز، داخل فر يا آب پز مصرف شود.

براي تفت دادن از ظروف نچسب

(تفلون) استفاده شود.

چربي اطراف گوشت و مرغ را قبل از پخت كاملا جدا كنيد.

بهتر است سيب زميني را پوست نگيريد و آن را آب پز، كبابي و يا تنوري نماييد و به

هيچ وجه سيب زميني را سرخ نكنيد.

بهتر است نان هاي مصرفي از نوع نان هاي محلي و تنوري مثل سنگك، تافتون،

بربري و نان جو باشد و سعي شود در تهيه آنها نمك و جوش شيرين كمتري استفاده

شود.

سعي كنيد برنامه غذايي خود را به جاي 3 وعده در 6-5 وعده تقسيم نمائيد. بدين ترتيب

از نوسانات شديد قند خون در طول روز جلوگيري مي شود و مصرف هر يك از وعده

هاي غذايي در هر روز بايد در ساعت ثابتي باشد.

از مصرف مواد قندي (قند- شكر- پولكي- كيك شيريني- شكلات- عسل- مربا- نبات-

خرما بستني- نوشابه) پرهيز نمائيد به دليل اينكه قند خون را بلافاصله به مقدار زياد

بالا مي برند.

در برنامه غذايي خود مصرف سبزيجات را به ميزان زياد بگنجانيد (سبزي خوردن،

سالاد، خيار، كدو، لوبيا سبز) مصرف فيبرهاي غذايي كه معمولا در سبزيجات و

حبوبات به ميزان زيادي وجود دارد علاوه بر جلوگيري از يبوست باعث جذب آهسته

مواد قندي حاصل از هضم مواد غذايي در خون مي شود و به كنترل ميزان قند كمك مي

كند. همچنين فيبر محلول در آب به كاهش مقدار كلسترول خون كمك مي كند. فيبر

محلول، در ميوه ها و سبزيجات وجود دارد و خصوصا در پوست ميوه هايي چون

سيب، گلابي، هلو و خيار وجود دارد.

در روزحتما 8 تا 12 ليوان آب بنوشيد. براي جلوگيري از

ناراحتي كليه بايد به ازاء هر

ساعت 120 سي سي (نصف ليوان) آب نوشيده شود.

براي خوش طعم شدن غذاهاي آب پز و بخارپز مي توان از انواع چاشني و ادويه جات

استفاده كرد (فلفل، سير، كاري، ريحان، نعناع، دارچين، آبليمو و انواع خوش طعم كننده

ها) بدين ترتيب افراد را از سرخ كردن غذا بي نياز مي سازد و باعث استفاده كمتر از

نمك مي شود.

در هفته بيش از 2 تا 3 عدد تخم مرغ مصرف نشود.

كله پاچه، جگر، سس، كره، خامه حاوي كلسترول زيادي هستند سعي كنيد مصرف آن

بسيار محدود گردد.

مقدار نمك مجاز در رژيم افراد ديابتي روزانه 5-3 گرم (يك قاشق چايخوري) مي باشد

و مصرف نمك اضافي در بالا رفتن قند خون موثر مي باشد.

سعي كنيد در كنار رعايت رژيم غذايي حداقل به مدت 20 دقيقه 3 تا 4 روز در هفته

پياده روي نماييد.

در صورت امكان از روش طبخي استفاده نماييد كه نياز به افزودن چربي به غذا نباشد

و در صورت نياز از روغن زيتون، آفتابگردان، ذرت و سويا استفاده شود. مصرف

روغن هاي جامد و حيواني به هيچ وجه مجاز نمي باشد.

فرآورده هاي گوشتي نظير سوسيس ها و برگرها داراي چربي و نمك زيادي هستند

بنابراين مصرف آن را به حداقل برسانيد.

سعي كنيد غذا را به خوبي و به مدت زياد بجويد.

از شير- ماست و پنير كم چربي استفاده كنيد. از شير پاستوريزه چربي گرفته شده

جهت تهيه ماست استفاده شود در صورت مصرف شير محلي قبلا 4 الي 5 مرتبه آن را

جوشانده، سرشير آن را گرفته و

دور بريزيد. از اين شير مي توان جهت تصفيه ماست

استفاده كرد.

سعي كنيد مصرف برنج به شكل مخلوط با سبزي هاي خشك مثل شويد باشد.

هميشه از قسمت بالائي برنج كه به شكل كته نيز تهيه شده استفاده كنيد.

اغلب ما به اندازه كافي ميوه و سبزي نمي خوريم. اما توصيه شده است كه بايستي

روزانه حداقل 400 گرم و ميوه و سبزي مصرف گردد. اين مقدار را با خوردن انواع

خورشت هاي سبزي (لوبيا سبز، كدو سبز، كرفس، كلم، كنگر و...) و انواع پلو سبزي

ها (شويدپلو، لوبياپلو، كلم پلو، باقالاپلو و...) و گنجاندن سالا و سبزي خوردن در رژيم

غذايي روزانه تأمين كنيد.

نوشيدن آب ميوه به مقدار زياد حتي اگر آن را شيرين نكرده باشيد موجب افزايش قند

خون مي شود. سيب، گريب فروت، ليمو، گلابي، هلو داراي قند گلوكز كم و فيبر نسبتا

مناسبي هستند بنابراين مصرف آنها را در اولويت قرار دهيد و ميوه هايي چون انجير،

انگور، خرما، كشمش داراي قند بالا و فيبر كم هستند پس سعي كنيد آنها را كم استفاده

كنيد. مصرف ميوه جات بهتر است به شكل تازه باشد تا به صورت آب ميوه يا

خشكبار.

سعي كنيد اگر از هويج خام استفاده مي كنيد (به صورت آب هويج يا هويج خام) همراه

آن خيار بخوريد تا سريعا قند شما بالا نرود. مصرف هويج خام به تنهايي قند خون را

بالا مي برد.

سعيد كنيد در غذاهايي همانند دم پخت گوجه، ماش، عدس و... به جاي استفاده از روغن

از يك قاشق كنجد بوداده آسياب شده استفاده كنيد (كنجد چربي خون را پايين مي

آورد)

به علت ارزش غذايي سويا از نظر اينكه چربي خون را پايين مي آورد، تأكيد بر توصيه

مصرف اين نوع ماده غذايي مي باشد.

غذا در اندازه هاي توصيه شده مصرف شود (نه كمتر، نه بيشتر) به خصوص براي

افرادي كه انسولين دريافت مي كنند.

ماهي به ويژه انواع روغني آن نظير سالمون و شاه ماهي داراي نوع خاصي روغن مي

باشد كه قلب را در برابر بيماري محافظت مي كنند. بنابراين بيشتر ماهي مصرف كنيد

و به جاي سرخ كردن ماهي آن را بخارپز و كباب يا در فر طبخ نماييد.

بهترين زمان انجام ورزش، براي بيماران ديابتي نوع اول (استفاده از انسولين) زمان

بين ميان وعده عصرانه و شام است.

تعداد و زمان مصرف قرص ها بايد در زمان تعيين شده انجام شود و تزريق انسولين

بايد نيم ساعت تا يك ساعت قبل از صرف وعده غذايي باشد.

تنها راه پيشگيري از به وجود آمدن عوارض بيماري ديابت و كنترل آن، رعايت

صحيح برنامه غذايي است.

اولين اقدام اساسي در كنترل بيماري هاي ديابت، كنترل وزن است كه با رعايت رژيم

غذايي و فعاليت بدني امكان پذير است. مواد غذايي مجاز

شامل موادي هستند كه در مصرف آنها ممنوعيتي وجود ندارد مثل سبزيجات و يا

موادي مثل آبليمو، آبغوره، سركه، ادويه جات و طعم دهنده هاي غذايي. مواد غذايي غيرمجاز

شامل موادي هستند كه بايد از مصرف آنها خودداري كرد مانند قند و شكر، شكلات،

شيريني جات، آب نبات، بستني، خرما، حلوا، شله زرد، زولبيا باميه، آب ميوه هاي

صنعتي، آب كمپوت، بيسكويت هاي شيرين، كيك ها و غذاهايي با چربي هاي حيواني

مثل روغن،

كره حيواني، روغن جامد، خامه، سرشير، سس مايونز، كله پاچه، دل،

جگر، قلوه، مغز و گوشت گوسفند. مواد غذايي محدود شده

شامل موادي هستند كه بايد در مصرف آنها دقت نمود. مانند برنج، انواع نان ها، رشته،

ماكاروني، ورميشل، بلغور، ذرت، جو و انواع مواد غذايي كه از آرد تهيه مي شوند.

جوش صورت ( آكنه)

جوش صورت ( آكنه) چيست؟ و راه درمان آن كدام است؟

جوش يا آكنه، طيف متنوعي از ضايعات پوستي است كه به صورت لكه هاي

قرمزرنگ يا دانه هاي پُررنگ در پوست و يا دانه هاي زير پوست شديدتر و همراه با

ضايعات چركي در تنه و اندام ها و صورت مشاهده مي شود. عوامل ايجاد كننده جوش كدامند؟

?- چربي سطح پوست: پوست هاي چرب يكي از عوامل ايجاد آكنه يا جوش صورت

مي باشند.

?- گروهي از ميكروب هايي كه روي پوست زندگي مي كنند.

?- التهابات ايجاد شده روي پوست (در بعضي مواقع)

?- انسداد مجاري غددي زيرپوستي عوامل مؤثر يا مستعد كننده ايجاد آكنه كدامند؟

مهم ترين عامل، عوامل زمينه اي هستند و در كنار آن ها يكسري عوامل ديگر وجود دارد

مانند:

- افزايش چربي زير سطح پوست

- استفاده از كرم هاي آرايشي كه چربي زيادي دارند

- كار كردن در محيط هايي كه هواي آن محيط زياد گرم مي باشد؛ مانند افرادي كه بيشتر

در آشپزخانه ها و محيط هاي گرم داخل كارخانه كار مي كنند

- مصرف بعضي از داروهاي قلبي

- استفاده از داروهاي كورتوني كه به صورت نادرست تجويز شود

- استفاده از استروئيدهاي آنابوليزان (داروهاي افزايش دهنده حجم عضلات) در آقايان

ورزشكاران آكنه معمولاً در چه سني ديده مي شود و آيا ژنتيك در آن مؤثر است؟

معمولاً اين جوش ها در حوالي سن بلوغ و ميانسالي ديده مي شوند. ممكن است

يكسري

از آن ها خود به خود بهبود يابند و نياز به درمان خاصي نداشته باشند. عوامل ژنتيكي

به تنهايي علت مؤثري در ايجاد آكنه نمي باشند، ولي عوامل مختلف به نوعي زمينه ساز

ايجاد عامل ژنتيك مي تواند باشد.

در ايجاد آكنه ? عامل سلولهاي مرده پوست، غدد چربي و باكتريهاي سطح پوست نقش

كليدي خواهند داشت:

?- افزايش ترشح غدد چربي:

در دوران بلوغ ترشح هورمون تستوسترون(TESTOSTRONE) يا همان هورمون

مردانه افزايش مي يابد. تستوسترون هم در بدن مردان و هم در بدن زنان موجود ميباشد

اما ميزان آن در بدن مردان ? برابر زنان ميباشد. هنگامي كه ترشح تستوسترون

افزايش مي يابد، تستوسترون توسط پوست بهدي هيدروتستوسترون مبدل گشته و سبب

تحريك غدد چربي ميگردند. بنابراين حجم و ميزان ترشح غدد چربي افزايش مي يابد.

?- عدم ريزش طبيعي سلولهاي مرده سطح پوست:

برخي اوقات ريزش سلولهاي مرده پوست از حال طبيعي خارج ميگردد. ريزش

نامناسب سبب ميگردد كه سلولهاي مرده پوست به يكديگر چسبيده و بروي هم انباشته

گردند.

?- افزايش سرعت تكثير سلولهاي پوست:

برخي اوقات سرعت تكثير سلولهاي پوست از حالت طبيعي خارج گشته و با سرعت

بيشتري تكثير مي يابند (? برابر حالت طبيعي). همين امر سبب ميگردد تا سلولهاي

پوستي بموقع ريزش نيابند.

?-هنگامي كه سلولهاي مرده پوست بموقع نميريزند و يا سرعت تكثيرشان افزايش مي

يابد، سبب انسداد روزنه هاي فوليكول ميگردند. بنابراين ترشحات مترشحه از غدد

چربي نميتوانند مانند قبل بسهولت از كانال فوليكول جريان يافته و به سطح پوست

بريزند. از طرفي هنگامي كه ترشحات غدد چربي از ميزان طبيعي خود افزايش مي يابد

دو عامل فوق دست بدست هم داده و سبب

احتباس و تجمع مواد چرب(SEBUM) در

پشت محل انسداد ميگردند. تجمع ترشحات چربي به همراه سلولهاي مرده پوست به زير

روزنه هاي مسدود يك محيط ايده آل براي رشد و تكثير باكتريهاي بي هوازي پوست

فراهم مي آورند. بنابراين جوش هاي موسوم به آكنه تجمع باكتريها، سلولهاي مرده

پوست و چربي ميباشند. هرگاه محتويات جمع شده در اين كانالهاي مسدود به داخل

پوست اطراف نفوذ كند يك واكنش التهابي روي ميدهد. تجزيه سبوم به اسيدهاي چرب و

ترشح آنزيم توسط باكتريها نيزمسبب التهاب ميباشند. التهاب جوشها به علت هجوم

گلبولهاي سفيد به سمت جوشها ميباشد كه براي از ميان بردن عامل متجاوز و از ميان

بردن آنها صورت ميپذيرد.

نكته: همانطور كه هورمون تستوسترون ايجاد آكنه ميكند، استروژن يا همان هورمون

زنانه در خشك كردن و كاهش ترشحات غدد چربي موثر بوده و ميتواند سبب درمان

آكنه گردد. در كدام نواحي بدن بيشتر آكنه ديده ميگردد؟

هر كجا كه مو وجود داشته باشد جوش هم ممكن است ايجاد گردد. اما در برخي نواحي

بدن كه غدد چربي تراكم بيشتري داشته و ميزان ترشح چربي بيشتر ميباشد آكنه نيز

بيشتر مشاهده ميگردد اين نواحي شامل: صورت، قفسه سينه، پشت، شانه ها و بخش

فوقاني بازوها ميباشند.

نكته: يكي ديگر از عواملي كه ميتواند در ايجاد آكنه موثر باشد خود مو ميباشد. موهاي

ضخيم و بزرگ مجراي عبور چربي را باز نگاه ميدارند اما موهاي ريز و ضعيف فاقد

چنين خاصيتي ميباشند. آكنه چيست؟

ضايعاتي كه در اثر بسته شدن مجاري غدد چربي در صورت، گردن، پشت، شانه ها و

سينه بوجود مي آيند جوش يا به اصطلاح آكنه

مي گويند. اين ضايعات بصورت جوش

هاي سر سياه، سر سفيد، جوش چركي، كيست و ندول مي توانند بروز كنند. آكنه در

اكثر نوجوانان ديده ميشود و مي تواند تا پايان جواني و حتي بالاي سي سال هم ديده

شود. جوش معمولاْ بعد از چند سال بهبود مي يابد ولي نميتوان آن را به حال خود

گذاشت چون با بهبود بعضي از جوشها، جوشگاه بوجود آمده تا پايان عمر باقي مي ماند

و از نظر زيبائي مشكل ساز هستند. گرچه اين جوشگاه ها قابل ترميم هستند ولي مانند

پوست صدمه نديده نمي شوند. در بعضي مواقع جوشگاه ها از نظر روحي فرد را آزار

مي دهند. بنابراين عاقلانه اين است كه جوش را درمان نمود تا جوشگاه را؛ چون درمان

راحت تر و سريعتر است و نتيجه كار هم رضايت بخش تر است. چگونگي بوجود آمدن جوش:

غدد سباسه يا چربي از بدو در هر دو جنس وجود دارد. در اوايل دوران بلوغ با ترشح

هورمون مردانه يا آندروژن اين غدد شروع به بزرگ شدن و فعاليت خود كه توليد و

ترشح چربي است، را آغاز مي كنند. غدد چربي در تمام سطوح پوستي بجز در كف پا

و دست وجود دارد ولي بيشترين تراكم آنها در صورت، سينه، پشت و شانه ها است.

غدد چربي ترشحات خود را بوسيله مجاري چربي كه در ارتباط با فوليكول مو است،

به سطح پوست تخليه مي كند. افزايش ترشح چربي باعث صدمه به مجاري غدد ميگردد

و سلول هاي جدار اين مجاري آسيب ديده و كنده مي شوند و اين سلول هاي صدمه ديده

بهم پيوسته و

توليد پلاك يا لخته مي كنند و مي توانند مجاري را مسدود نمايند. از

طرفي در بعضي افراد پوسته ريزي پوست بعلت بعضي نقص ها در آنزيم هاي لازمه

براي پوسته ريزي طبيعي، بطور كامل انجام نمي گيرد و پوسته هاي روي هم انباشته

شده در منافذ مجاري چربي باعث بسته شدن اين مجاري مي شوند. با بسته شدن اين

مجاري به هر وسيله، چربي در مجاري انباشته شده و باكتري هاي موجود در اين

مجاري رشد زيادي كرده و اين چربي ها را تخمير ميكنند و مواد شيميائي توليد شده در

اثر تخمير و ترشح بعضي فاكتورها از باكتري هاي موجود و همچنين انباشتگي چربي

در مجاري باعث صدمه بيشتر به ديواره مجاري شده و آن را بطور كامل از بين مي

برند. با ورود چربي، سلول هاي مرده ديواره، باكتري ها و مواد تخميري و آنزيمي به

داخل پوست فرآيند التهاب فعال شده و سبب قرمزي و چركي شدن جوش ميگردد. عوامل ايجاد كننده و تشديد كننده جوش

بهداشت فردي: گر چه آلودگي و كثيف بودن صورت و بدن علت ايجاد جوش نيستند ولي

در تشديد جوش كمك مي كنند. شستن صورت روزي دوبار با صابون و يا شامپو در

بهبودي جوش كمك مي كند. با آب گرم نبايد صورت را شست، چون گرما ترشح

چربي را افزايش مي دهد و همچنين آب سرد نيز مي تواند منافذ مجاري را خشك تر

كنند و به بسته شدن اين منافذ كمك نمايد. پس بهتر است با آب ولرم صورت را شست. رژيم غذائي:

معمولاْ غذا باعث ايجاد جوش نميشود. گرچه غذاهاي چرب و شيرين

در بعضي افراد

جوشها را بدتر مي كنند ولي اين عمومي نيست و بقيه افراد نياز به رژيم غذائي ندارند.

ترشح زيادي انسولين در خون و رسيدن آن به پوست در برخي افراد باعث ايجاد جوش

مي شود. با خوردن غذاهاي شيرين و چرب ترشح انسولين افزايش مي يابد. پس فقط

افرادي كه با خوردن چربي و شيريني دچار جوش مي شوند نياز است كه از خوردن

اين غذاها پرهيز كنند. البته بايد توجه داشت كه عوامل ديگري نيز در ايجاد و تشديد

جوش سهيم هستند. پس بايد موقعي قضاوت كرد كه اين غذاها باعث تشديد جوش مي

شوند كه با هر بار مصرف آنها جوش بدتر شود. از جمله غذا و خوراكيهايي كه باعث

اين علت ميشوند شامل: غذاهاي چرب، تنقلات، خرما، كشمش، محصولات دريايي (

ماهي و ميگو )، بعضي از ميوه جات ( موز ، كيوي ، خرمالو ) و غي_ره. به_ترين

راهكار پرهيز از مواد غذايي و خوراكيهايي است كه فرد اظهار ميكند با خوردن آنها

جوش صورتش بدتر ميشود. نور خورشيد:

گرماي حاصل از نور خورشيد باعث تحريك ترشح چربي و از طرفي باعث خشك

شدن منافذ مي شود. پس بهتر است از قرار گرفتن در تابش مستقيم آفتاب اجتناب كرد. فراورده هاي آرايشي:

افرادي كه پوست چرب و داراي جوش هستند بايد از كرم پودر و مرطوب كننده و حتي

ضد آفتاب هايي استفاده كنند كه فاقد چربي باشد. اين محصولات بايد غير آكنه زا و غير

كومدون زا باشند. موااد آرايشي را بايد روزي دوبار از صورت خود با آب و يا شير

پاكن هاي فاقد چربي و

سازگار با پوست چرب پاك كنيد. كرم پودرهاي رنگي فاقد

چربي مي توانند قرمزي پوست شما را از نظر مخفي كنند. در صورت لزوم از ماركي

استفاده شود كه باعث التهاب پوستي نگردد (شما به آن حساسيت نداشته باشيد كه با

تست كردن در داخل بازو مي توانيد از سلامت آن مطمئن شويد). دوران بارداري و عادات ماهيانه:

در ? ماهه نخست بارداري و چند روز پيش از قاعدگي به خاطر نوسانات هورموني

آكنه تشديد ميگردد.

داروها: مصرف برخي داروها ميتواند ايجاد آكنه كند مانند استروئيدها و

كورتيكواستروئيدها، تزريق و يا مصرف قرص تستوسترون، ليتيوم و دانازول. رژيم غذايي:

مصرف بيش از حد يد سبب تشديد آكنه ميگردد. يد در نمك، مارچوبه و غذاهاي دريايي

وجود دارد.

مواد شيميايي: برخي مواد شيميايي ايجاد آكنه ميكنند مانند علف كشها، قير و قطران

زغال سنگ، روغن پارافين، روغنهاي روان كننده و روغن هاي خوراكي حين آشپزي.

تحريكات پوستي: از اعمال فشار و ايجاد سايش در نواحي مستعد زدن جوش خودداري

كنيد. از قرار دادن طولاني مدت دستان بزير چانه خودداري كنيد. آب و هوا:

آكنه در آب و هواي گرم و مرطوب تشديد ميگردد.همچنين پس از سوناي طولاني مدت. فصول سال:

شيوع آكنه در فصول پاييز و زمستان افزايش مي يابد. آلودگيها و محركهاي محيطي.

اعمال فشار، تركاندن و كندن جوشها: عامل ايجاد جوشهاي جديد ميباشد. درمان جوش :

در درمان جوش نبايد خسته شويد. چون درمان جوش يك فرآيند مداوم و طولاني است.

درمان جوش در حقيقت كنترل جوش زدن صورت و بدن شما مي باشد نه ريشه كن

كردن آن. اگر با درمان جوش شما بهبود يافت درمان

را قطع نكنيد بلكه با مشاوره با

پزشك خود داروهاي مصرفي را تعديل دهيد. گاهي نياز است تا كنترل كامل جوش

صورت بمدت شش ماه دارو مصرف كرد. در صورتي كه بعد از مصرف دو ماه از

دارو جوش صورت شما بهبودي نيافت شما به داروهاي مصرفي مقاوم هستيد و بايد

درمان تغيير يابد. بسته به نوع جوش و وضعيت جسماني و هورموني بدن دارو انتخاب

مي شود. پس بدون مشاوره با پزشك خود اقدام به مصرف يا تغيير دارو نكنيد. در

صورتي كه با مصرف دارو تغييري در وضعيت جسماني و يا پوست شما ايجاد شد

پزشك خود را در جريان گذاريد.

در مواردي كه كيست و ندول ايجاد شود گاهي نياز به تزريق دارو بداخل كيست و ندول

است و گاهاْ كرايو نيز در درمان مورد استفاده قرار مي گيرد. جوشهاي سر سياه و سر

سفيد اگر با مصرف كرم هاي لايه بردار تخليه نشوند نياز به تخليه آنها با وسايل

خاصي است. پس از فشار دادن اين جوشها و هر نوع جوش جهت تخليه آن پرهيز كنيد

چون باعث شدت التهاب و ايجاد جوشگاه ميگردد. از كندن جوشها اجتناب كنيد چون

باعث لك و ايجاد جوشگاه ميگردد. در طول درمان گاهي نياز است كه از آنتي بيوتيك

خوراكي از قبيل تتراسايكلين، اريترومايسين، داكسي سايكلين و غيره … مصرف

نماييد. اين داروها علاوه بر كاهش مقدار باكتري باعث كم شدن التهاب نيز ميگردند.

اگر با مصرف طولاني آنتي بيوتيك دجار قارچ تناسلي شديد با اطلاع پزشك دارو را

قطع و قارچ را درمان نماييد.

از عوارض جانبي داروها هراس نداشته باشيد و به پزشك خود

اطمينان كنيد چون

ترس از دارو باعث اختلال در روند درمان مي گردد. در صورت هر گونه تغييري در

مزاج و وضعيت جسمي پزشك خود را مطلع نماييد. اگر داروئي غير از داروي

درماني جوش مصرف مي كنيد به پزشك اطلاع دهيد. مصرف بعضي از داروها در

زمان بارداري و شير دهي مضر هستند بنابراين در صورتي كه شما باردار هستيد يا

به نوزادتان شير مي دهيد به اطلاع پزشك برسانيد.

در مواقعي جوش به داروهاي رايج جواب ندهد و يا جوش بصورت كيست و ندول هاي

بزرگ باشد با صلاحديد پزشك شايد نياز به مصرف داروي اكوتان (ايزوتره تينوئين)

باشيد. اين دارو عوارض متعددي دارد كه الزاماْ در هر بيماري ديده نمي شود. بايد قبل

از شروع و در طول درمان براي پيشگيري از عوارض اين دارو معاينات پزشكي و

آزمايشات لازم انجام گيرد. در حين مصرف اين دارو و احتياطاْ تا يك سال بعد از قطع

دارو بايد جلوگيري از حاملگي صورت گيرد. دوره درمان بايد كامل شود چون مي

تواند باعث عود جوش گردد. توصيه هاي پزشك را در حين درمان جوش فراموش

نكرده و دقيقاْ اجرا كنيد. هميشه در ذهن داشته باشيد كه جوش را نمي توان بطور كامل

از بين برد ولي مي توان آن را كنترل نمود.

درمان جوشگاه هاي جوشروش هاي مختلفي براي از بين بردن جوشگاه ها استفاده

ميشود ولي بايد در نظر داشته باشيد كه با هيچ روشي نتيجه صد در صد نيست. از

جمله اين روش ها مي توان از ليزر، ميكرودرم ابرشن، لايه برداري با مواد اسيدي و

كرم هاي لايه بردار، سابسيژن يا آزاد كردن

جوشگاه هاي فرو رفته از زير، تزريق

كلازن، هيالورونيك اسيد و چربي را نام برد. گاهي نياز است براي رسيدن به نتيجه

مطلوب از چند روش استفاده نمود. همچنين مي توانيد از يخ براي كاهش التهاب و تورم

جوشها استفاده كنيد. -چاي بنوشيد و سير مصرف كنيد. - خمير نشاسته يك لايه بردار

ملايم ميباشد. خمير نشاسته را ميتوانيد با مخلوط نشاسته و آب بدست آوريد. - شما

ميتوانيد براي خشك كردن جوش ها از خمير دندان (غير ژلي) استفاده كنيد. براي

اينكاراندكي از خمير دندان را بروي جوشها قرار دهيد. -براي كاهش تورم و التهاب

جوشها اندكي كرم هيدروكورتيزون بروي جوشها بماليد. غذاهاي مفيد

تعداد كمي از متخصصان پوست عقيده دارند كه رژيم غذايي نمي تواند بر آكنه اثر

بگذارد؛ اما متخصصين تغذيه زبده و داراي تجربه كافي و نيز پزشكان طب جايگزيني،

در اين زمينه موفقيت هاي چشم گيري با رويكرد رژيم غذايي به دست آورده اند.

* به نظر مي رسد كه كمبود روي در رژيم غذايي، در التهاب و تورم پوست و تأخير

در بهبود زخم و شرايط بروز آكنه نقش داشته باشد.

* جگر در برگيرنده مقادير بالاي ويتامين A است كه به كاهش جاي زخم كمك مي كند.

هويج و سيب زميني شيرين حاوي بتاكاروتن است كه به ويتامين A تبديل مي شود.

دريافت كافي بتاكاروتن براي آكنه مفيد است.

* غلات سبوس دار نيز حاوي كروم است كه به كاهش عفونت پوست كمك مي كند.

* تخم بزرك، كنجد، ذرت بو داده و آفتاب گردان محتوي اسيدهاي چرب ضروري

مورد نياز براي بهبود پوست هستند. مي توان مواد فوق را با هم

چرخ كرد و در يخچال

نگه داري نمود و با ماست، ميوه ها، سوپ ها و غلات مصرف كرد.

همچنين توت ها، مركبات، فلفل و انبه منابع غني ويتامين C هستند كه براي سلامت

سيستم ايمني و مقابله با عفونت هاي باكتريايي مورد نيازاند.

* آواكادو و جوانه گندم محتوي ويتامين E است كه به ساختار پوست و سلامت آن كمك

مي كند.

* سير، پياز و تخم مرغ حاوي سولفور است كه به رهايي از آكنه كمك مي كند.

* روغن پامچال محتوي گاما لينولئيك اسيد است كه به ايجاد پوست تازه كمك كرده و

آن را نرم و قابل ارتجاع نگه مي دارد. غذاهايي كه بايد از خوردن آنها پرهيز كرد:

* جلبك هاي دريايي كه حاوي مقادير بالاي يد است، در بعضي موارد باعث بدتر شدن

آكنه مي شود.

* براي بيشتر نوجوانان، داشتن پوستي سالم و درخشان يك اولويت محسوب مي شود.

شواهد علمي مبني بر اثر شكلات و شيريني هاي خامه اي بر روي پوست و ايجاد آكنه

وجود ندارد.

* تحقيقات نشان داده است كه رژيم غذايي غني از چربي هاي ضروري كه بيشتر در

مغزها، دانه ها و ماهي هاي روغني يافت مي شود، مي تواند در حفظ سلامت پوست

نقش داشته باشد.

* عادات غذايي بد مي تواند در كيفيت پوست و مو تأثير بگذارد.

* بعضي از گياه شناسان توصيه مي كنند كه ماليدن مخلوط روغن درختچه چاي و

برگهاي كلم و سيرتازه بر روي پوست مبتلا به آكنه مي تواند مفيد واقع شود.

منبع:سايت پزشكان بدون مرز

پلي سيتمي

پلي سيتمي چيست؟

شرح بيماري

پلي سيتمي(polycythemia افزايش تعداد گلبول هاي قرمز خون اين اختلال بيشتر در

بزرگسالان بالاي 50 سال بروز مي كند

(ولي محدوده سني آن 90-15 سال است و در

آقايان شايع تر است اين بيماري سه نوع دارد:

پلي سيستمي ثانويه پلي سيستمي واكنشي ، كه عارضه اي از بيماري يا عواملي غير از

اختلالات سلول هاي خون است

پلي سيستمي استرسي پلي سيستمي كاذب كه به كاهش حجم پلاسماي خون مربوط مي باشد. علايم شايع

برخي بيماران هيچ علامتي ندارند. ساير بيماران ممكن است داراي هر يك از علايم زير باشند:

خستگي سردرد؛ خواب آلودگي منگي خارش يا پرخوني پوست بزرگي طحال

خونريزي بدون توجيه علل

1- پلي سيستمي حقيقي ناشناخته 2- پلي سيستمي ثانويه بيماري هاي مادرزادي قلب

بيماري هاي مزمن ريه كشيدن سيگار معمولي يا سيگار برگ زندگي در ارتفاعات بالا 3-

پلي سيستمي استرس مصرف داروهاي ادرارآور، استعمال دخانيات كم آبي بدن عوامل افزايش دهنده خطر

استعمال دخانيات بيماري هاي قلبي يا ريوي استرس سابقه خانوادگي پلي سيستمي پيشگيري

پلي سيستمي حقيقي در حال حاضر قابل پيشگيري نيست پيشگيري از پلي سيستمي ثانويه يا

پلي سيستمي استرس خودداري از استعمال دخانيات جلوگيري از

كم آبي بدن اقدام به درمان طبي بيماري هاي قلبي يا ريوي عواقب مورد انتظار

پلي سيستمي حقيقي غير قابل علاج است ولي علايم آن با درمان قابل كنترل است

متوسط مدت زنده ماندن بيماران با درمان 15-7 سال است حتي برخي بيماران ممكن است 20

سال يا بيشتر نيز زنده بمانند . ساير انواع پلي سيستمي با

برطرف كردن علت زمينه اي قابل درمانند. عوارض احتمالي

تشكيل لخته درون وريدها يا شريان ها ؛ نقرس سكته مغزي حمله قلبي زخم گوارش

سنگ كليه لوسمي نوعي سرطان خون درمان

اصول كلي

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل بررسي هاي آزمايشگاهي مغز استخوان و خون

(شمارش گلبول هاي قرمز خون اندازه گيري هماتوكريت ، اشعه نگاري كليه ها و

بررسي گلبول هاي قرمز با كروم راديواكتيو باشد. مراحل درماني بر اساس وضعيت هر

بيمار متفاوت بوده و به سن بيمار، مدت بيماري نوع پلي سيتمي عوارض و فعاليت در

زمان ابتلا به اين بيماري بيماري بستگي دارد.

مراحل درماني احتمالي براي حفظ هماتوكريت در نزديك محدوده طبيعي و جلوگيري از

تشكيل لخته يا خونريزي عبارتند از: فصد (گرفتن خون اضافي بدن از طريق وريد)؛

درمان راديوايزوتوپ و دارو درماني درمان انتخاب شده بستگي به علايم و

پاسخ به درمان دارد. در مواردي ممكن است به بيش از يك نوع درمان نياز باشد. داروها

آسپيرين براي جلوگيري از لخته شدن خون و كاهش احتمالي سكته مغزي يا

حمله قلبي ممكن است توصيه گردد.

فسفر راديواكتيو سيتوتوكسيك آلوپورينول براي كاهش دادن سطح بالاي اسيد اوريك

داروهاي ضد خارش داروهاي مهار كننده گرنده H2 يا داروهاي ضد اسيد براي مهار توليد

بيش از حد اسيد معده

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

پس از درمان فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي طبيعي خود را هر چه سريعتر از

سر بگيريد. رژيم غذايي

رژيم خاصي نيازي نيست براي حفظ مايعات بدن در حد مطلوب هر

دو ساعت 250

سي سي مايعات بنوشيد. درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم پلي سيستمي باشيد.

بروز علايمي كه نشانه عوارض پلي سيستمي هستند.

اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با

عوارض جانبي همراه باشند.

منبع: پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

ايدز

ايدز چيست ؟

در لاتين اين كلمه متشكل از حرف اول كلماتي است كه به معناي سندرم نقص ايمني

اكتسابي مي باشند

ميزبان اصلي عامل عفونت گلبولهاي سفيد خون از نوع لنفوسيت هاي كمكي (CD4)

مي باشند . حمله ويروس ايدز به اين سلولها باعث اختلال در عمل كرد سلولهاي دفاعي

مي شود و تكثير آن در داخل سلولهاي دفاعي منجر به كاهش قابل ملاحظه آنها مي شود

.اين صدمات به سيستم ايمني ، بدن را در مقابل عفونت هاي فرصت طلب و سرطانهاي

فرصت طلب كه اكثرا شديد و كشنده هستند بي دفاع مي نمايد. عامل بيماري

عامل عفونت ايدز ، ويروس نقص ايمني (HIV) است . ويروس ها ذرات ميكروسكوپي

هستند كه براي تكثير و رشد خود ننياز به ورود به سلول موجودات زنده دارند و مي

توانند باعث آسيب رساني به سلولهاي ميزبان و در نهايت خود ميزبان شوند.

ويروس ايدز از خانواده رترو ويروس مي باشد و خواص ژنتيك آن در زنجير RNA

وجود دارد . تاكنون دو نوع از اين ويروس شناخته شده است .

1-HIV كه بيشتر در كشور هاي صنعتي ديده مي شود.

2-HIV كه عمدتا در آفريقا گسترده است و از لحاظ بيماري زايي ضعيف تر از نوع

يك مي باشد.مشابهت ژنتيك اين دو گونه محدود بوده و HIV-2 مشابهت ژنتيكي

بيشتري با ويروس SIV كه در ميمونها ديده ميشود دارد. ساختمان ويروس

لايه خارجي كه داراي

گيرنده اختصاصي است و امكان اتصال به سلول هاي لنفوسيت

كمك كننده (CD4) را فراهم مي كند . لايه مياني شامل پروتئينهاي داخل ويروس هستند

كه عمل حفاظت از ساختمانهاي ژنتيكي رل به عهده دارند. در لايه داخلي ، ساختمان

هاي ژنتيكي و آنزيمهاي كنترل كننده فعاليت هاي ويروس قرار دارد . اپيدميولوژي

شدت بيماري و گسترش آن در جهان بعد از اولين گزارش كه در سال 1981ميلادي

(1360شمسي) بوده است ، بيماري ايدز را در شماريكي از مهمترين معضلات

بهداشتي ، درماني ، اجتماعي و اقتصادي قرار داده است .

با گزارش 23ميليون فوت بعلت ايدز از ابتداي اپيدمي تا پايان 2001 ايدز چهارمين

عامل مرگ در جهان و اولين عامل آفريقاي زير صحرا شناخته شده است اكثر اين

قربانيان جوان بوده و5 ميليون نفر از آنان را كودكان زير 15 سال تشكيل مي دهند. در

حال حاضر وجود 40 ميليون فرد آلوده و بيمار در جهان تخمين زده ميشود.

95% مبتلايان جهان در كشور هاي در حال توسعه زندگي مي كنند .

از نظر سازمان جهاني بهدا شت دنيا به ده منطقه جغرافيايي تقسيم شده است و ميزان

آلودگي در هر منطقه متفاوت است .

در سال 1998 در هر ساعت 22000 نفر آلوده شده اند كه يك سوم مبتلايان در گروه

سني زير 25 سال قرار داشته اند اين عده در دهه بعد يعني قبل از 35 سالگي فوت

خواهند كرد اميد به زندگي كه در قرن 20 با افزايش بهداشت و بكارگيري واكسن هاي

مختلف حتي در آفريقا افزايش پيدا كرده و به مرز 59 سالگي در ابتداي 1990 در

جنوب افريقا رسيده بود تا سال

2005 و 2010 به مرز 45 سالگي سقوط خواهد نمود .

تا به امروز 14 ميليون كودك به علت فوت والدين بخصوص مادران خود به علت

بيماري ايدز يتيم شده اند .

بر اساس گزارشات بهداشت جهاني منطقه خاورميانه و شمال افريقا كه 98 % مردم آن

مسلمان هستند يكي از پاك ترين مناطق دهگانه محسوب مي شوند كه مهم ترين علت آن

پايبندي مسلمانان به اصول اخلاقي است . متاسفانه گسترش بيماري در معتادان تزريقي

كه اشتراك سرنگ و سوزن داشته اند باعث شده است كه كشورهايي مثل بحرين ،

ايران ، تونس مصر و پاكستان نيز در معرض خطر جدي قرار گيرند .

در تاريخ 1381/7/1 تعداد گزارش شده آلودگان و بيماران ايدز در كشور 4237 نفر

بوده كه 189 نفر آنا زن و 6 در صد كل موارد از راه اعتياد مبتلا شده اند . راه هاي انتقال :

احتمال آلودگي با تعداد ويروس ، قدرت تهاجم ويروس ، راه ورودي آن و در نهايت

وضعيت ايمني شخص دريافت كننده آلودگي رابطه مستقيم دارد.

ايدز سه راه انتقال عمده دارد : 1- جنسي

انتقال از طريق آميزش جنسي كه اولين راه و در حال حاضر شايعترين راه نيز مي

باشد ، شناخته شده است .

تماس جنسي با فرد آلوده :

در جهان 80-70 در صد آلوده شدگان از طريق ارتباط جنسي به بيماري مبتلا شده اند .

آلودگي از مرد به زن ، زن به مرد و مرد به مرد منتقل مي شود زنان نسبت به مردان

5-3 برابر بيشتر در خطر ابتلا قرار دارند.

وجود سابقه اولين ارتباط در سنين پايين ، تعدد شركا جنسي و سابقه عفونتهاي

مقاربتي

همگي احتمال انتقال بيماري را افزايش مي دهند .

درتماس جنسي ويروس از مرد به مرد ، زن به مرد و مرد به زن منتقل مي شود كه

مرد به مرد بيشترين خطر انتقال و زن به مرد كمترين خطرانتقال را داراست .

در هر بار تماس جنسي 0/1-1% خطرانتقال از زن به مرد 3-5 % خطرانتقال از مرد

به زن وجود دارد. اما به علت تعدد دفعات تماس و طولاني بودن دوره باروري

وباردهي 70-80% بيماران در اين گروه قرارمي گيرند.

وجود شركاء جنسي متعدد و روابط جنسي پر خطر احتمال آلودگي را افزايش ميدهد.

وجود عفونت هاي التهابي آميزشي مثل سوزاك و كلاميد يا احتمال آلودگي در اثر تماس

با ويروس HIV را 3 الي 5 برابر افزايش ميدهد . وجود عفونت هاي زخم دار در

دستگاه تناسلي 5 الي 10 برابر خطر آلودگي را افزايش ميدهد .بالاترين گزارش در

افزايش ابتلاء و يا انتقال ويروس HIV دربيماران با تاريخچه عفونت دستگاه تناسلي

20 برابر است .

همچنين انتقال از راه آميزش براي جوانان پر مخاطره تر مي باشد . هر چه سن شروع

آميزش پائين تر باشد احتمال آلودگي در اين گروه بيشتر است. مطالعات نشان داده كه

دختران و پسران جوان اولين تجربه هاي جنسي خود را با افراد بزرگتر ، با تجربه تر

و پر خطرتر كسب مي كنند. تصادفي بودن آميزش ، عدم آگاهي به راههاي پيشگيري و

آميزش با آسيب و جراحت بيشتر عوامل اصلي افزايش ابتلاء مي باشد 2-مادر به كودك

از طريق مادر آلوده به جنين و نوزاد :

مادر آلوده در دوران بار داري ، هنگام زايمان و

حين شير دهي در ماههاي اول بعد از

زايمان ، بيماري را به نوزاد خود منتقل ميكند . 10 درصد از افراد آلوده جهان را

كودكان آلوده تشكيل ميدهند . اكثر اين كودكان ساكن آفريقا هستند.

در كشور هاي آفريقايي به دليل وجود كمبود هاي غذايي به خصوص كمبود ويتامين

A ، بالا بودن تعداد حاملگي ، وجود عفونتهاي مختلف مقاربتي و عدم امكان دارو

درماني احتمال انتقال آلودگي از مادر به نوزاد 50-30 در صد مي باشد .

آخرين راه انتقال ، انتقال از طريق مادر به فرزند است كه مي تواند درطي دوران

بارداري در اثر عبور ويروس از جفت آسيب ديده، در حين زايمان به علت تماس مخاط

بدن نوزاد با خون مادر در كانال زايماني و يا در هنگام شيردهي صورت بگيرد.

شايعترين مرحله آلودگي هنگام تولد است كه نوزاد با ترشحات و خون آلوده در تماس

نزديك قرار ميگيرد.

در كشورهاي آفريقايي كه مادران فقر غذايي بخصوص كمبود ويتامين A دارند، فاصله

حاملگي ها بعلت عدم تنظيم خانواده كوتاه بوده و آمار بيماريهاي مقاربتي نيز در آنها

بالاست احتمال آلوده شدن كودك از مادر آلوده 30-50 % است و بر عكس در

كشورهاي پيشرفته عدم فقر غذايي ، رعايت تنظيم خانواده ، درمان بيماريهاي مقاربتي

در هنگام حاملگي و دارو درماني با سه داروي ضد ويروس HIV، احتمال تولد كودك

آلوده را به 3-5 % كاهش داده است .) 3- خون و فراورده هاي خوني

الف: تزريق خون و فرآورده هاي خوني

ب: ورود اجسام تيز و برنده آغشته به خون آلوده در پوست

ج : اشترك سرنگ در معتادان تزريقي خون و

فرآورده هاي خوني

(پرخطرترين راه انتقال ، دريافت خون آلوده است كه بيش از 90 در صد احتمال

آلودگي از اين طريق وجود دارد اما در حال حاضر در دنيا فقط 3 درصد آلوده شدگان

از اين طريق آلوده شده اند به خصوص در سالهاي اخير با انجام آزمايشهاي تشخيصي

، كليه خونهاي مشكوك معدوم مي شوند و اصولا با پيشرفت علم پزشكي نياز به دريافت

خون كاهش يافته است .

اما راه آلودگي از طريق اشتراك سرنگ در معتادان تزريقي با وجود ورود ميزان كمي

خون آلوده به مراتب شايع تر از دريافت خون آلوده است .

درميان معتادان تزريقي به علت مصرف مواد مخدرسيستم ايمني دچارتضعيف شده و

همچنين به علت ورود مستقيم مقداري ازخون استفاده كننده قبلي سرنگ به درون سيستم

عروقي فرد معتاد خطرابتلاء دراين افراد به شدت افزايش پيدا مي كند ( 60% ) واين

افراد مي توانند به عنوان كانون گسترش عفونت عمل كنند.افراد معتاد تزريقي استفاده

كننده از سرنگ مشترك در زندان 5/5 برابر بيشتر در معرض ابتلاء به عفونت هستند

.

ده در صد آلوده شدگان جهان از اين راه آلوده شده اند و آمار در برخي از كشور ها به

حداكثر 82 در صد مي رسد هر وسيله بهداشتي - درماني تيز و برنده كه احتمال آغشته

شدن به خون آلوده را داشته باشد ، در صورت ضد عفوني نشدن و ايجاد كردن زخم ،

مي تواند فرد سالم را آلوده نمايد . لذا ابزار پزشكي و دندان پزشكي ، لوازم خال كوبي ،

سوزاندن مو، سوراخ كردن گوش ، حجامت ، تيغ سلماني و مسواك ممكن است

باعث

انتقال آلودگي شود .كمتر از يك دهم در صد افراد آلوده در دنيا از اين راه مبتلا شده اند .

ويروس بسيار ضعيف است و قادر به ادامه حيات در خارج از بدن به مدت طولاني

نمي باشد .

بيماري از طريق دست دادن ، بوسيدن در يك اتاق خوابيدن ، و از يك ظرف غذا

خوردن و همچنين استفاده از حمام مشترك ، استخر مشترك ، توالت مشترك ، و نيش

حشرات منتقل نمي شود) علائم باليني:

پس از ورود ويروس به داخل بدن و شروع آلودگي فرد آلوده تا پايان عمر علائم

مختلفي را تجربه مي كنند اين علائم بستگي به بيماري زايي ويروس ، تعداد ويروس ،

را انتقال و وضعيت ايمني ميزبان در مراحل مختلف دارند . عفونت هاي مختلف به

خصوص عفونت هاي ويروسي در شخص آلوده باعث افزايش تكثير ويروس HIV در

سلولهاي دفاعي و تسريع در پيشرفت بيماري مي شوند همچنين بر خلاف اكثر عفونت

ها ، ايدز داراي 2 مرحله بيماري است يكي در ماههاي اول ورود ويروس و ديگري در

انتها و بعد از دوره بي علامت است.

مراحل آلودگي و بيماري ايدز عبارتند از :

1 - مرحله حاد

2 - مرحله بي علامت

3 -مرحله بزرگي غده لنفاوي منتشره پايدار

4- مرحله سندرم ايدز

الف : علائم عمومي

ب : علائم عصبي

ج: عفونتهاي ثانويه

د: سرطانهاي ثانويه

ه_ : ساير موارد 1- مرحله حاد:

دراين مرحله يكسري علائم شايع از جمله تب ، بزرگ شدن غدد لنفاوي ،ضايعات

پوستي وگلودردوجود دارد كه حالتي شبيه منونوكلئوسيس ايجاد مي كنند وهمچنين

يكسري علائم كه شيوع كمتردارند مثل سردرد ، اسهال ، تهوع

، ستفراغ ، كاهش

گلبول سفيد و پلاكت .

مرحله حاد :

اكثر افراد آلوده 2 الي 4 هفته ( بر اساس بعضي گزارشات حد اقل 6 روز و حد اكثر 6

هفته ) پس از ورود ويروس ، طيف وسيعي از علائم باليني را نشان مي دهند ، اين

علايم به مدت يك الي چندين هفته ( 4 الي 56 روز ) باقي مي مانند. با توليد پادتن بر

عليه ويروس علايم بيماري بهبود پيدا مي كنند .

اين علائم عبارتند از : تب ، گلو درد خفيف ، بزرگي غدد لنفاوي ، سر درد ، ضعف و

كوفتگي ، درد مفاصل و ماهيچه اي ، بي اشتهايي و كاهش وزن ، تهوع ، استفراغ و

اسهال كه ممكن است ازشدت متفاوتي بر خوردار باشند . همچنين ممكن است علائم

مغزي مثل مننژيت ، انسفاليت ويروسي و نيز درگيري پوست و مخاط نيز ايجاد شوند.

در اين مرحله در صورت بروز كاهش شديد قدرت سيستم ايمني امكان وجود عفونتهاي

فرصت طلب پيش مي آيد اما با افزايش مجدد سلولهاي دفاعي اين عوارض بهبود مي

يابد . تاكنون هيچ مورد مرگ و مير در اين مرحله گزارش نشده است .) مرحله بي علامت :

دراين مرحله فرد مانند افراد عادي جامعه است وممكن است دچارخستگي ، عرق شبانه

، اسهال متناوب وتب خفيف باشد كه اين علائم مي تواند دركم خوني ها ، اختلالات

دستگاه غدددرون ريز وبيماريهاي رواني هم مشاهده شود

مرحله بي علامت

با بهبودي مرحله حاد كه بر اساس شدت علائم از يك تا چندين هفته طول مي كشد

بيماري به يك مرحله نهفته و بي علامت

وارد مي شود كه مدت آن در كشور هاي

پيشرفته به علت وجود امكانات خوب بهداشتي 15-10 سال و در كشور هاي در حال

توسعه 10-8 سال تخمين زده مي شود . اين دوره براي بيماران مونث كوتاه تر و براي

كودكان و افراد سالمند بسيار كوتاه است . در حقيقت در مرحله بدون علامت با وجود

تكثير فعال ويروس ( حدود 10 بيليون در روز ) سيستم دفاعي بدن توان مبارزه با آن

را داشته و تعداد سلولهاي لنفوسيت كمكي (CD4) تقريبا ثابت مي ماند . افراد آلوده در

اين مرحله ، عفونت هاي شايع در جامعه غير آلوده ، مثل تبخال آفت و درماتيت

سبوريك را مكرراً تجربه ميكنند ولي عوارض آنها شديد تر و طولاني تر از افراد

طبيعي مي باشند . ) 3 - مرحله بزرگي غدد لنفاوي منتشر پايدار :

غدد لنفاوي در اندازه هاي نيم تا دو سانتي متر ، بدون درد در بيش از دو نقطه بدن

ظاهر ميشوند ناحيه كشاله ران در اين محاسبه قرار نمي گيرد غدد لنفاوي اكثرا به

صورت دو طرفه بزرگ مي شوند . حداقل 3 ماه به اين صورت باقي مي مانند و امكان

دارد اندازه آنها تغيير پيدا كند.

بزرگي غدد لنفاوي پايدارومنتشر(PGL) :

كه درآن گره هاي لنفاوي دربيش از 2 ناحيه ازبدن كه عمدتا درنواحي گردني پشت

گردن ، زيربغل وناحيه فك است بطوردوطرفه بزرگ مي شوند كه درمعاينه درد ندارند

، متحرك وچرمي هستند. البته چون PGL درساركوئيدوز، سيفليس ثانويه وهوچكين

لنفوم هم ديده مي شود بنابراين براي تشخيص نهايي بايد از يافته هاي هيستوپاتولوژيك

استفاده كرد كه درآن

طرح Follicular hyperplasia مشاهده مي شود.) 4- مرحله پايدار :

در اين مرحله ويروس ايدز به تمام سيستم ها و ارگانهاي بدن حمله كرده و به تنهايي و

يا به كمك عوامل مختلف مانند ( ميكروب ها - قارچ ها- انگل ها- ويروس ها )

عفونتهاي مختلف را ايجاد مي كند . يكي از شايع ترين علايم بيماري وجود تب طولاني

بيشتر از يك ماه ، اسهال به مدت بيشتر از سه ماه و كاهش وزن شديد ( بيشتر از 10

در صد در مدت كمتر از 4 ماه ) است . سل يكي از مهمترين بيماريهايي است كه با

گسترش اپيدمي ايدز در دنيا مجددا افزايش يافته است . بيماري سل حتي در كشورهاي

پيشرفته نيز بعلت شيوع ايدز از كنترل خارج شده است در مراحل نهايي بيماري كه

سلولهاي دفاعي بدن بسيار آسيب ديده اند ، عفونت هاي فرصت طلب مثل سينه ، پهلو

به علت قارچ پنوموسيستيس كاريني و سرطان كاپوسي و لنفوم عارض مي شود.

همچنين ويروس مستقيما به سلولهاي بخش خاكستري مغز كه مركز يادگيري است حمله

ميكند و با از بين بردن سلولهاي آن سبب ايجاد اختلال در حافظه بيمار مي شود. ايدز AIDS:

شروع اين مرحله زماني است كه شمارلنفوسيت هاي CD4+ كمتراز 200 شود ويا

علائم باليني اختصاصي ظاهرگردد.اين مرحله داراي 4 خصوصيت باليني مهم مي

باشد:

الف) عفونت فرصت طلب : دراين مرحله هرنوع ميكروارگانيسمي مي تواند دربدن

ايجاد عفونت كندولي احتمال درگيري فرد با اين عفونتها تحت تاثير4 فاكتور زير است :

اولين فاكتورخود ميكروارگانيسم است Exposure to the organism

دومين فاكتورتوان بيماريزايي ميكروارگانيسم Relative virulance

سومين فاكتورپروفيلاكسي كه با

داروهاي مختلف انجام مي شود Chemoprophylaxis

آخرين و مهمترين فاكتوركفايت سيستم ايمني است Immuno competence

لازم به ذكر است اين تقسيم بندي ديگر مورد استفاده نمي باشد.

براساس يافته هايي كه تا اينجا گفته شد علاوه برتقسيم بندي اوليه كه براساس علائم

باليني بودتقسيم بندي ديگري بنام والترريد (walter Reed) بيان شد كه ازصفرتا 6

درجه بندي شده است و 4 پارامتردرآن دخيل مي باشد.

ب) عوارض مغزي :

تظاهرات عصبي درمرحله ايدزمي تواند بصورت موضعي وسيستميك ويا حتي

تظاهرات روحي رواني باشد وعلت آن درگيري مستقيم مغزباويروس HIV ، عفونتها و

سرطانهاي فرصت طلب وهمچنين داروهايي كه فرد مبتلا مصرف مي كند مي باشد.

ج ) عوارض كلي :

يكسري علائم غيراختصاصي ازجمله تب اسهال و كاهش وزن مي باشد كه علت

خاصي براي آنها نمي توان ذكركرد كه اين علائم درآفريقا بيشترگزارش مي شود چون

امكانات تشخيصي درآنجا ضعيف تراست ودرنتيجه دردسته علائم بي علت قرارمي

دهند.

پيشگيري :

آمارنشان مي دهد كه ازسال 92 به بعد تعداد بيماران مبتلا به HIV از 13 ميليون نفربه

بالغ بر 50 ميليون نفررسيده است وبه مرز فاجعه آميز نزديك شده است بنابراين مردم

ومسئولان به فكرراه حلي جدي براي جلوگيري از اين فاجعه افتاده اند.

اهميت پيشگي__ري از اينجا مشخص مي شود كه ازبين بردن عامل بيماري دربدن مم_كن

نمي باشد ونيز واكسن موثري هنوز براي آن ساخته نشده است. ولي قطع چرخه انتقال

بيماري به وسيله پيشگيري كاملاً امكان پذيراست وشعارسازمان بهداشت جهاني درسال

199(Listen, Learn ,live) اهميت پيشگيري را نشان مي دهد.

پيشگيري به طورموفق عملي نمي شود مگربوسيله آگاهي دادن به مردم كه اين آموزش

دردرجه اول به عهده پزشكان وجامعه

پزشكي ودرجه دوم به عهده هركس ديگري است

كه ازايدز آگاهي دارد ودرقبال ديگران احساس مسئوليت مي كند.

براي آگاهي وآموزش بايد از تمام امكانات موجود ورسانه هاي گروهي استفاده كرد.

همچنين زمان وسن خاصي براي آموزش وجودندارد چون هرشخص مي تواند از حدود

9 سالگي تا 65 سالگي اعتيادرا شروع كند ونيز اززماني كه بالغ مي شود تا

اواخرعمرروابط جنسي را داشته باشد همچنين انتقال خون ، آرايشگاهها واعمال

دندانپزشكي درهرسن وزماني مي تواند صورت گيرد.ولي كساني كه درمعرض

رفتارهاي پرخطرمي باشند يا كساني كه داراي تفكرات وباورهاي غلطي هستند براي

آموزش دراوليت قراردارند. راههاي پيشگيري :

اجتناب از وارد كردن هرجسم نوك تيز نامطمئن به داخل پوست استفاده از سرنگ

يكبارمصرف درتزريقات ونيز بودن يكنفرهمراه تا برتزريق نظارت داشته باشد كنترل

خون وفراورده هاي خوني ، عدم استفاده از تيغ يا استفاده از تيغ يكبارمصرف

درآرايشگاهها ،استريل كردن وسايل پزشكي ودندانپزشكي دربين مريض ها ونيز

استفاده از وسايل ايمني براي خود پزشك يا دندانپزشك، خويشتنداري ودوري از روابط

جنسي نامطمئن با افراد مختلف ، نداشتن شركاي جنسي متعدد ، بالابردن سن اولين

تماس جنسي واينكه فرد فقط يك شريك جنسي داشته باشد ومطمئن باشد كه خود تنها

شريك جنسي طرف مقابل است ، استفاده از روشهاي پوششي مانند كاندوم ، حامله

نشدن مادرآلوده و در صورت آلودگي پيشگيري از آلودگي فرزند در درجه اول يا

استفاده از داروهاي ضد ويروسي مانند زيدوودين به طور جدي كمك خواهد كرد و

مساله مهم دربرنامه هاي مبارزه با ايدز اين است كه ما با خود بيماري مبارزه مي كنيم

نه با بيمار، بايدبا بيمار به صورت سالم

زندگي كرد وارتباط داشت واورا ازجامعه

طردنكرد چون طرد اين افراد علاوه براينكه ازلحاظ انساني واخلاقي درست نمي باشد

باعث ايجاد مشكلات رواني دربيمارمي شودو احتمال آلوده كردن عمدي سايرافراد

جامعه را بالا مي برد.

غول ايدز را بايد به وسيله آگاهي از بين برد. ترس راه درستي نمي باشد. با يد دست

دردست هم دهيم وازفاجعه وانفجارجهاني جلوگيري كنيم . بايد نسل آينده ما دنيايي

روشن وپراميد را پيش رو داشته باشد . نسل آينده قطع_ا" از ما درباره كاره_ايي كه مي

توانستيم انجام دهيم و نداده ايم سئوال خواهدكرد كه ايدزيكي ازآنهاست.

باوركنيم وبدانيم كه وقت كم است. ازهمين امروز شروع كنيم . شايد فردا ديرباشد.

مشكل عمده درمورد بيماران معتاد تزريقي اين است كه بعد از تزريق فرد به دليل عدم

تعادل رواني وجسمي ممكن است سرنگ خودرا درهرمكاني رها كند وباعث آلوده شدن

افراد شود. همچنين ب_ه دليل ب_ي بندوباري دراين اف_رادونيز اينكه ممكن است ازلحاظ

مالي براي تهيه مواد مخدر درمضيقه باشند و دست به خودفروشي بزنندودرهمين حال

روابط جنسي نامطمئن داشته باشند ، تمام اين موارد به پيشرفت بيماري كمك مي كند

براي مبارزه با ايدز يكي از موثرترين موارد مبارزه با اعتياد است وبه همين دليل بايد

قدرت نه گفتن را درجوانان خود تقويت كنيم. درمان:

فرضيه هاي درماني :براي درمان اين بيماران بطوركلي دوفرضيه عمده وجوددارد.

1) حذف كامل ويروس از بدن از طريق تحريك ژنوم ويروس ، ايجاد ترانسفورميشن

((Transformation وساخته شدن پروتئين نامناسب وتزريق پيش داروهاي غيرسمي

كه درسلول آلوده سمي مي شوند.

2) جلوگيري ويا كاهش سرعت تكثيرويروس روش هاي درمان :

A : جلوگيري از چسبندگي GP120 به سلول

:

1) سنتزAnti-Idiotype

2) تزريق +CD4

3) استفاده از سولفات دكستران

B : جلوگيري از نفوذ ويروس به سلول ( (Anti GP41 activity استفاده از AL721

C : جلوگيري از انجام اعمال آنزيمها كه مفصلا" درمبحث بعدي توضيح داده خواهد

شد.

D : مهارنواحي ژني : غيرفعال كردن ژنوم tat كه تكثيرويروسي را تحريك ميكند

ويافعال كردن ژنوم nef كه بازدارنده تكثيرويروسي است.

E : جلوگيري از رهايي ويروس از سلول :

1) افزايش PH

2) استفاده اينترفرون ها (IFN) داروهاي ضد ويروسي موجود :

1-بازدارنده آنزيم ترانس كريپتاز معكوس Reverse transcriptase inhibitors

A)Nucleoside reverse transcriptase inhibitor

1. (Zidovudin(ZDV)(AZT

2.Didnozine(ddI)(

3.Zalcitabine(ddc(

4.Stavudine(D4t)

5.lamivudine(3tc)

6.Abacavir

B)Non-nucleoside reverse transcriptase inhibitor

1.Nevirapine

2.Delaviridine

2-بازدارنده آنزيم پروتئاز Protease inhibitors

1.Saquinavir

2.Ritonevir

3.Indinoevir

4.Neffinavir

5.Amprenavir

3-بازدارنده آنزيم انتيگراز Integrase Inhibitors

به علت Cytotoxicity بسيارشديدي كه دارندهنوز درفهرست داروهاي درماني

قرارنگرفته اند. درمان چند دارويي Combination therapy

درمان تركيبي مزيت هاي بسيارزيادي نسبت به درمان تك دارويي دارد كه اين

مزاياشامل دوزمصرفي پائين تر،كاهش سميت ، تاخيرمقاوم شدن ويروس نسبت به

داروها ، هدف قراردادن قسمتهاي مختلف چرخه ويروس و…

دردرمان چنددارويي بطورعمده دوشيوه وجوددارد:

1-درمان دودارويي ،

2- درمان سه دارويي

آنچه كه باتوجه به نتيجه تحقيقات تاكنون پيشنهادشده است استفاده از دوتابازدارنده آنزيم

ترانس كريپتازمعكوسي و يك بازدارنده آنزيم پروتاز است .

تركيب بعضي از داروها اثرات كاهنده برروي يكديگرAntagonistدارند مانند

ZDV+d4I وتركيب بعضي از داروها باهم تقويت كننده (Synergist) هستند مثل

ZDV+3TC استراتژيهاي درمان

اولين اقدام پزشك براي رويارويي با اين بيماران روان درماني است. بايد بيماردرخود

احساس امنيت كند كه بيماري او رو به بهبودي است

بيمارمي بايست كه ازمراحل درمان تاحدودي آگاهي داشته باشد،كليه مسائل مربوط به

پيشگيري به اين بيماران آموخته شودوتمامي ريسك فاكتورها براي آنها بازگو شود. تعيين زمان شروع

دارو:

1-Early therapy

2-Late therapy.

پس ازشروع درمان معمولا" بعد از دوتا چهارهفته آثاردرمان كاملا" آشكارمي شود.

مساله بسيارمهمي كه درحال حاضر به عنوان يكي از معضلات درمان نيزمطرح مي

باشد هزينه درمان است. قيمت داروها بسيارگران است. روي هم رفته هزينه درمان يك

بيمارباتوجه به آزمايشاتي كه انجام مي دهد به اضافه هزينه داروها حدود 1100

دلاردرهرماه است.

روشهاي درماني ديگري نيز براي درمان اين بيماران وجوددارد كه دراين روشها

عمدتا" برروي تقويت سيستم ايمني كارمي شود. اين روشهاي درمان هنوزتحت مطالعه

اند ونتيجه قطعي اثربخشي آنها هنوزبه اثبات نرسيده است.

روش علمي درمان دركلينيك ها درحال حاضردرايران به اين صورت است كه پس از

شناسايي بيماران درمان با روش late therapy و با استفاده از درمان سه دارويي

شامل موارد زيرانجام ميگيرد. تشخيص :

ويروس حدودا 6 هفته الي 6 ماه پس از ورود به بدن سيستم ايمني را تحريك نموده كه

به دنبال آن در بدن عليه ويروس پادتن توليد مي شود اين زمان ممكن است به كوتاهي 5

روز باشد. و يا تا 16 ماه نيز طول بكشد . فاصله بين ورود ويروس تا ايجاد پاد تن

دوره پنجره اي گفته مي شود . در اين دوره نتيجه آزمايش تشخيص ايدز منفي است

.مراكز انتقال خون در مراكز استان هاي كشور همگي مجهز به وسايل و امكانات انجام

تست ، تشخيص آلودگي به ايدز مي باشند . توصيه ميشود كه افراد اگر در معرض

خطر قرار گرفته اند با مراجعه به پزشك يا مراكز بهداشت استانها يا شهرستانها و يا

مراجعه مستقيم به مراكز انتقال خون در خواست انجام آزمايش را بنمايد . نكات مهم

پاسخ منفي

نمي تواند دليل عدم وجود آلودگي باشد و بر اساس زمان آلودگي ممكن است

فرد آزمايش شده در دوره پنجره اي باشد

پاسخ مثبت نمي تواند مرحله بيماري را مشخص كند و تنها نشان دهنده آلودگي است ،

علائم بيماري و يا بررسي ميزان سلولهاي لنفوسيت كمكي در خون و يا اندازه گيري

ميزان ويروس ، مرحله بيماري را مشخص مي نمايد . تشخيص بيماري ايدز

تستهاي آزمايشگاهي درمراحل تشخيص ودرمان بيماري ايدز اهميت فراواني دارند

ونقش آزمايشگاه به عنوان مطمئن ترين مرجع براي تشخيص قطعي بيماري

بسيارپراهميت است. درسالهاي پيش از توليد انبوه روشهاي آزمايشگاهي اين بيماري

تنها براساس علائم كلينيكي تشخيص داده مي شد تااينكه در سال 1985 روشELISA

براي تست روتين مورد استفاده قرارگرفت .

بطوركلي روشهاي آزمايشگاهي به دودسته تقسيم مي شوند دسته اول روشهاي مستقيم

هستند مانند كشت كه تست قطعي تشخيصي است اما به دليل وقت گيربودن

وخطراستفاده ازآن درآزمايشگاه ، عملاً مورد استفاده قرارنمي گيرد.دسته دوم روشهاي

سرولوژيك هستند كه كاربرد بيشتري دارند. دراين روشهاAgو ياab را درسرم يا

پلاسماي آلوده تشخيص مي دهيم

درتشخيص هدف نهايي پروتئينهاي ويروسي هستند كه درسردسته زيرجاي مي گيرند.

1) گليكوپروتئينهاي خارجي پوشش مثل gp160, gp41,gp120

2) پلي مراز پروتئينها مثل e1p31,rt p76

3) پروتئينهايي مثل gag)p24)

علائم آزمايشگاهي ابتلا به بيماري hiv 6-8 هفته پس از تماس باويروس همزمان با

توليد p24 درخون آغازمي شود كه اين پروتئين را ميتوان با روش ELISA

بطوراختصاصي شناسايي كرده سپس با Western blott تاييد كرد.

اولين روش سرولوژيك شناسايي پاد تن روش ELISA است كه gag,gp120,gp160

را تشخيص مي دهد اين تست نياز به تائيد دارد اما از حساسيت

99/5 % واختصاصيت

99/8% برخورداراست همچنين بايد به مساله تداخلگرهايي مثل واكسن آنفولانزا، Ab

ضد ميتوكندري وبدخيميها كه توليد مثبت كاذب مي كنند توجه شود. اگرتست منفي شد

چند ماه بعد تكرارمي شود. تفسيرنتايج western Blott با ELISA به اين صورت است

كه اگرتست ELISA اوليه منفي شد حضورAb ضدHIV نفي ميشود اما اگرمثبت شد

بايد تكرارشود درصورتيكه ELISA دوم منفي شد نيز حضورAb نفي مي شود اما اگر

ELISA مثبت شد western blott انجام مي شود كه اگرمثبت شد حضور Ab ضد

HIV ثابت مي شود اما اگرمنفي شد بايد مساله window period درنظرگرفته شود.

روش بعدي Radio Immuno Assay است كه تست تائيدي جايگزين western blott

است وبا gp120 وgp160 واكنش مي دهد. هدف ازتست تشخيص مقاديركم Ab

وپيگيري افراد مبهم است اما اين روش نياز به نگهداري كشت سلولي وحمل ونقل مواد

نشانگرومهارت تكنيكي دارد بنابراين استفاده ازآن محدود است.

روشهايي نيز وجوددارند كه ساده وسريع هستند مثل p24 capture assay كه درطبقه

بندي افراد آلوده وقدرت تاثيردارو اهميت دارند وهدف ازآن تشخيص آنتي ژن p24

است كه اين تست چند هفته قبل از seroconversion مثبت مي شود.

روشهاي جديدي نيز براي شناسايي پروتئينهاي اختصاصي ويروس ويا شناسايي

مستقيم اسيد نوكلئيك وجوددارد مانند روشهاي PCR كه اخيراً بسيارمورد توجه

قرارگرفته و ويژگي وحساسيت بالايي دارند وانتظارمي رود درآينده گسترش بيشتري

پيدا كنند

داروها

آنژي پارس

آيا داروي ايراني ” آنژي پارس-‪” ANGIPARS/TM زخم پاي ميليونها بيمار ديابتي را درمان خواهد كرد؟

با كشف و توليد داروي ايراني” آنژي پارس-‪” ANGIPARS/TM به عنوان يگانه دارويي كه تاكنون تاثير گسترده آن روي زخم پاي بيماران ديابتي به تاييد نهادهاي علمي رسيده، اميد

در دل ديابتي هاي جهان براي بهبود تقويت شده است.

داروي ايراني درمان زخم پاي ديابتي در بيش از هشتاد 80 درصد موارد اثربخشي دارد . اثر گذاري آنژي پارس در مقايسه با روش هاي پيشرفته درمان پاي ديابتي مانند كاشت سلول هاي بنيادي كه اثربخشي آن با صرف هزينه هاي بالا تا حدود 77درصد اعلام شده، بسيار چشمگير است.

ديابت شامل گروهي از بيماري هاي متابوليك است كه در اثراختلال عملكرد و ترشح انسولين ايجاد مي شود. زخم پاي ديابتي يكي از مهمترين عوارض ديابت است و اثر چشمگيري در وضعيت سلامت افراد مبتلا دارد.

ديابت ‪6 درصد جمعيت دنيا را تحت تاثير قرار داده و سازمان بهداشت جهاني (‪ (WHO سال ‪ 2002 در گزارشي برآورد كرد كه در سال ‪ 2025 ميلادي ، عده مبتلايان به اين بيماري به ‪ 300 ميليون نفر در سطح جهان خواهد رسيد.

مطالعات و تحقيقات پزشكي نشان مي دهد كه زخم پا در ‪ 15 درصد بيماران ديابتي در طول عمرشان رخ مي دهد. شيوع زخم پاي ديابتي در نقاط مختلف جهان از ‪ 2/2 درصد تا ‪ 3/6 درصد متفاوت است و در جمعيت بيماران ديابتي با عارضه نورپاتي ، به ‪ 7/2 درصد مي رسد.

اطلس ديابت فدراسيون بين المللي ديابت به عنوان يك مرجع معتبرعلمي نشان مي دهد در منطقه مديترانه شرقي كه ايران نيز در آن واقع است ، ديابت بيش از هر نقطه اي در كشورهاي حوزه خليج فارس و در صدر آنها امارات عربي با ‪ 24/5 درصد شيوع دارد و پس از آن كشورهاي بحرين با ‪ 18/3 درصد و قطر با ‪ 18/2 درصد قرار دارند .

براساس اطلاعات منتشره توسط فدراسيون بين المللي ديابت (‪ ،(IDF در ايران دو ميليون و ‪ 566 هزار نفر (حدود ‪

6 درصد جمعيت كشور) به ديابت مبتلا هستند و پيش بيني مي شود كه تا سال ‪ 2025 ميلادي اين رقم به ‪ 5 ميليون و ‪ 144 هزار و ‪ 900 نفر ، يعني ‪ 11/8 درصد كشور برسد.

در مطالعه اي كه وزارت بهداشت روي جمعيت بالاي ‪ 20 سال شهر تهران صورت داده است ، شيوع ديابت در آقايان ‪ 9/8 درصد و درخانم ها ‪ 11/1 درصد و شيوع كلي آن ‪ 10/6 درصد بوده است.

براساس تحقيقات صورت گرفته، شيوع ديابت در مناطق مختلف ايران از ‪2/2 درصد تا ‪ 10/6 درصد و شيوع زخم پاي ديابتي بين ‪ 2/6 درصد تا ‪3/4 درصد برآورد شده كه ‪ 15 تا ‪ 20 درصد از اين بيماران در نهايت نياز به قطع عضو پيدا مي- كنند و اين درحالي است كه مي توان از ‪ 50 درصد موارد زخم پاي ديابتي پيشگيري كرد.

زخم پاي ديابتي يك عارضه هزينه بر و ناتوان كننده بوده كه مي تواند قطع اندام تحتاني را به دنبال داشته باشد. در سال ‪ 2003 ميلادي و در سطح جهاني به ازاء هر يك هزار بيمار ديابتي ، ‪ 7 نفر به علت زخم پاي ديابتي بستري شده اند .

بهبود زخم پاي ديابتي حتي در موارد ترميم پذير به تدريج و طي ‪ 2 تا ‪5 ماه به طول مي انجامد و نياز به مراقبت ويژه داشته و منابع وهزينه هاي قابل توجهي را به خود اختصاص مي دهد.

تقريبا ‪ 50 درصد قطع اندام تحتاني ( بدون احتساب حوادث ) در آمريكا در بيماران دچار زخم پاي ديابتي انجام مي شود. طبق اطلاعات منتشره توسط انجمن ديابت آمريكا ، به دليل كنترل نامناسب قند خون در بين مردان و بيماران ديابتي كه بيماري آنها بيش از‪ 10 سال طول كشيده، خطر زخم پاي ديابتي افزايش

يافته است .

براساس مطالعات متعدد ، بين ‪ 14 تا ‪ 20 درصد از بيماران ديابتي در طول زندگي ، نياز به قطع عضو پيدا مي كنند. در مجموع زخم پاي ديابتي ، عامل ‪ 85 درصد موارد قطع عضو در بيماران ديابتي است.

هزينه مراقبت زخم پاي ديابتي در ايالات متحده آمريكا به ازاي هر بيمار درمرحله ابتدايي زخم پا، حدود ‪ 4 هزار و ‪ 595 دلار بوده و دوسال پس از پيگيري، به ‪ 28 هزار دلار مي رسد.

در مطالعه اي كه بر روي ‪ 800 هزار بيمار ديابتي در آمريكا صورت گرفت، هزينه سالانه مراقبت از زخم پاي ديابتي براي هر بيمار‪5 هزار و‪457 دلار محاسبه گرديد كه در كل اين رقم بالغ بر ‪ 5 ميليارد دلار در سال برآورد شده است .

هزينه هاي مستقيم و غيرمستقيم قطع اندام تحتاني به عوامل مختلفي همچون سن بيمار ، زمان قطع عضو و عوارض همراه بستگي داشته و بين ‪ 20 تا ‪ 40 هزار دلارتخمين زده شده است.

درايران براساس مطالعه اي كه در سال ‪ 1996 ميلادي صورت گرفت ، هزينه مراقبت به ازاي هر بيمار زخم پاي ديابتي ‪ 2 هزار و ‪ 482 دلار و به ازاي هر قطع عضو ‪ 8 هزار و ‪ 954 دلار محاسبه شده است.

روش هاي متداول درمان زخم پاي ديابتي متفاوت و در عين حال دردآور و هزينه بر است و به علاوه اثرات منفي بسياري روي بيمار دارند، حال آنكه درمان زخم پاي بيماران ديابتي با "آنژي پارس” درمقايسه با هزينه روش هاي ديگر ، نه تنها رقمي نيست ، بلكه آزمايش هاي صورت گرفته فراوان ، تاييد كرده كه اين داروي ايراني هيچ گونه اثر منفي (عارضه جانبي) نيز روي بيمار نخواهد داشت .

"آنژي پارس” در سه شكل تزريقي ، موضعي

و خوراكي به زودي در داروخانه هاي جهان عرضه مي شود.

منبع: سايت پزشكان بدون مرز

قرص هاي لاغري

چرا براي تناسب اندام و وزن كم كردن، قرص هاي لاغري را مناسب نيست؟ اصلاً اين قرص ها چه كاري مي كنند؟

همه بايد بدانند كه لاغري هيچ اكسيري ندارد و تا به امروز هيچ قرص يا دارويي پيدا

نشده كه با آن بتوان لاغر شد. براي كاهش وزن يا بايد كمتر بخوريد يا بيشتر ورزش

كنيد. قرص هاي لاغري، مكملي براي كاهش وزن محسوب مي شوند. اين قرص ها

اثرات جانبي هم دارند نبايد بدون تجويز پزشك تان از آن استفاده كنيد. داروهاي كاهش

وزن از طريق كنترل اشتها، با ايجاد احساس سيري يا تغيير در جذب چربي غذايي كه

مي خوريد عمل كرده و باعث كاهش وزن مي شوند. قرص هايي كه از طريق كنترل

اشتها و حس سيري عمل كنند، روي تركيبات شيميايي مغز اثر مي گذارند. اين قرص

ها باعث مي شود كه شما كمتر احساس گرسنگي كنيد و اين گونه است كه به شما در

حفظ رژيم غذايي كم كالري تان كمك مي كند. عوارض جانبي آن عبارت اند از:خشكي

دهان، بي خوابي، اضطراب و افزايش ضربان قلب و فشار خون.

قرص كارني تين

لطفاً در مورد مصرف قرص كارني تين و عوارض احتمالي آن توضيح دهيد و آيا مصرف قرص كارني تين باعث ريزش مو مي شود ؟

كارني تين از مشتقات آمينواسيدها بوده و حدود 95 درصد از كل ذخاير آن در عضلات

اسكلتي و قلب متمركز است . مهمترين نقش متابوليكي اين تركيب در مجموعه آنزيمي

ايفا مي گردد كه در نقل و انتقال اسيدهاي چرب بلند زنجيره از ميان غشاهاي

ميتوكندري و رساندن آنها به محل اكسيداسيون ،

نقش دارد . به دليل اين نقش پيشنهاد

نموده اند كه دريافت مكمل كارني تين موجب افزايش نقل و انتقال و اكسيداسيون

اسيدهاي چرب و در نتيجه كاهش چربي در بدن مي گردد . اين فرضيه موجب گرديده

است تا كارني تين به عنوان يك تركيب معمول در محصولاتي كه با هدف كاهش بافت

چربي ( چربي سوزها ) به بازار مصرف عرضه مي گردند ، وارد شود . اگر چه

هنوز مطالعات موجود ، تاييد كاملي از تاثير دريافت اين مكمل بر افزايش چربي سوزي

ندارند ، ولي برخي بررسي ها نشانگر آن است كه ميزان اين تركيب پس از يك فعاليت

ورزشي سنگين در عضلات كاهش مي يابد .

مطالعاتي كه مصرف مكمل كارني تين را براي دوره هاي ميان مدت بررسي نموده اند

، اين تركيب را بي ضرر دانسته و عارضه جانبي از آن هنوز گزارش نشده است .

البته نبايد از نظر دور داشت كه اين تركيب يك ماده ازت دار بوده و مصرف آن مي

تواند فشار وارده بر برخي بافت هاي متابوليكي نظير كليه و كبد را افزايش دهد . از

طرف ديگر مصرف مكمل آن براي مدت طولاني مي تواند بر ميزان توليد آن در بدن

اثري مهار كننده يا كاهنده داشته باشد .

همان طور كه ذكر شد در مورد تاثير اين مكمل بر ريزش مو گزارشي موجود نبوده و

با توجه به اينكه مكمل كارني تين به طور معمول با رژيم كاهش وزن توصيه مي گردد

، اين احتمال افزايش مي يابد كه ممكن است رژيم كاهش وزن اين خواننده گرامي مجله

از نظر برخي

ريزمغذي ها و يا پروتئين دريافتي دچار كمبود باشد كه اين سوء تغذيه

موجب بروز علايمي نظير ريزش مو گرديده است . لذا توصيه مي شود تا با مشورت

يك متخصص تغذيه ، برنامه غذايي خويش را از نظر محتواي مواد مغذي بررسي

نماييد و در صورت لزوم از مواد غذايي مغذي تر و يا مكمل هاي مواد مغذي در برنامه

روزانه خويش بهره ببريد .

قرص سركه سيب

آيا قرص سركه سيب داراي خاصيت چربي سوزي است ؟

هيچ ماده غذايي به تنهايي نمي تواند در كاهش وزن بدن يا سوزاندن چربي ها موثر

باشد . اگر سركه سيب را همراه با يك رژيم غذايي كاهش وزن صحيح مصرف كنيد ،

حتماً مفيد خواهد بود و البته نوع طبيعي آن بهتر است ( مثلاً به صورت روزانه همراه

سالاد ) امروزه سركه سيب به عنوان ماده اي ضد عفونت ، فشار خون بالا ، سرطان و

حتي پوكي استخوان و نيز براي هضم بهتر مواد غذايي شناخته شده است .

سركه سيب به دليل داشتن خاصيت آنتي اكسيداني ، راديكال هاي آزاد را از بين مي برد

. بتاكاروتن ، آنتي اكسيدان مهمي است كه در سركه سيب وجود دارد .راديكال هاي آزاد

تركيبات خطرناكي هستند كه مي توانند باعث تخريب سلول هاي بدن ، از جمله ديواره

ي رگ ها و در نتيجه رسوب چربي و ايجاد بيماري هاي قلبي _ عروقي شوند .

سركه سيب علاوه بر بتاكاروتن ، ماده ديگري نيز به نام پكتين دارد كه نوعي فيبر

غذايي است . مطالعات نشان داده است كه دريافت زياد فيبر ، خصوصاً فيبر محلول

،

مانع افزايش چربي خون مي شود.

دختري 5 ساله دارم كه قد او 107 سانتيمتر و وزنش 15/5 كيلوگرم است . آيا مصرف

قرص هاي آلگومد يا پودرهاي مكمل براي او توصيه مي شود يا نه ؟

با استفاده از نمودارهاي پايش رشد NCHS ، مشخص مي شود كه دختر شما داراي

وزن براي سن ، قد براي سن و وزن براي قد طبيعي بوده و بهتر است به منظور داشتن

رشد مطلوب و تامين نيازهاي بدن ، از مواد غذايي سالم و متنوع استفاده نمايد . البته

صرفاً با اين اطلاعات ارائه شده نمي توان روند رشد وي را ارزيابي نمود و آنچه كه

در مورد كودكان بيشتر اهميت دارد ، پيگيري اين روند طي ماه هاي متوالي است .

بنابراين اگر نگران سلامت تغذيه اي وي هستيد ، بهتر است به متخصص مراجعه كنيد

و به خاطر داشته باشيد كه هر نوع مكملي در صورت نياز ، بايد زير نظر متخصص

استفاده شود .

متادون

آيا استفاده از داروهايي مثل متادون، خيلي راحت، اعتياد به ماده ديگري [مثلاً متادون] را جايگزين اعتياد به ماده اوليه [مثلاً هروئين] نمي كند؟

خير. در جائيكه اين داروها در روش درماني نگهدارنده استفاده مي شوند، متادون و

LAAM، جايگزين هايي براي هروئين نيستند، اين داروها كه براي اعتياد به مواد مخدر

افيوني مطمئن و مؤثر هستند از طريق دهان عمل مي كنند و مصرف آن ها در ميزان

مجاز ثابت و منظم است، فرمول شيميايي مشخصاً متفاوتي با مواد مخدري مثل هروئين

دارند.تزريق، استنشاق (از راه بيني)، و استعمال دهاني (كشيدن دود به ريه ها از طريق

دهان) هروئين باعث ايجاد يك

«حمله» [Rush] تقريباً بلافاصله يا «يك دوره بسيار

كوتاه مدت سرخوشي» مي شود كه به سرعت از بين رفته و به يك حالت «افت يا

سقوط» منتهي مي شود [Crash]. سپس افراد ميل شديدي براي استفاده مجدد هروئين و

متوقف كردن «حالت افت يا سقوط» و بازگرداندن مرحله سرخوشي را تجربه مي كنند.

چرخه «سرخوشي _ سقوط _ ميل» _ چنانچه چندين بار در روز تكرار شود _ منجر به

چرخه اعتياد و نوسانات رفتاري [ناشي از تغيير ميزان مواد مصرفي] مي شود. اينها كه

مشخصه هاي مصرف هروئين هستند ناشي از شروع سريع تأثير عملكرد ماده و دوره

كوتاه اين عمل و تأثير در مغز مي باشد. فردي كه هر روز چندين بار هروئين مصرف

مي كند، جسم و مغز خود را در معرض نوسانات سريع و بسيار واضح و مشخص كه

ناشي از آثار رفت و آمد پياپي افيون (ماده مخدر افيوني) به مغز است، قرار مي دهد. اين

نوسانات مي توانند باعث بروز اختلات متعددي در عملكردهاي مهم جسماني شوند. چون

هروئين يك ماده قاچاق و غيرقانوني است، افراد معتاد اغلب عضوي از «فرهنگ

معتادين خياباني متواري» مي شوند كه از مشخصه هاي آن، دزدي جنايت و

بهزكاري ست براي بدست آوردن عوايدي براي گذران زندگي. متادون و LAAM

عملكرد و تأثير بسيار تدريجي و كندتري از هروئين دارند و در نتيجه، افرادي كه بر

مصرف اين داروها تثبيت مي شوند، هيچ گونه مرحله «حمله اي را تجربه نمي كنند، به

علاوه هر دو اين داروها بسيار كندتر از هروئين تأثير خود را از دست داده بنابراين

مرحله «افت يا سقوط ناگهاني» نيز به هيچ وجه پيش نمي آيد و جسم و مغز نيز در

معرض نوسانات مشخص

و بسيار واضحي كه در مصرف هروئين ديده مي شوند،

قرار نمي گيرند. روش هاي درماني نگهدارنده با داروهايي مانند متادون و LAAM

مشخصاً ميل به مصرف هروئين را در فرد كاهش مي دهند، اگر فردي كه بر روي يك

دوز [ميزان معين دارويي كه توسط پزشك متخصص تجويز مي شود] مناسب و كافي و

منظم دارويي متادون (روزي يكبار) يا LAAM (چندبار در هفته) تثبيت شده باشد،

استفاده از هروئين را امتحان كند جلوي آثار سرخوشسي هروئين به نحو قابل

ملاحظه اي گرفته مي شود. با توجه به تحقيقات، افرادي كه تحت روش درماني نگهدارنده

هستند، از نابهنجاري هاي صحت جسماني و بي ثباتي هاي رفتاري كه ناشي از نوسانات

سريع حاصل از تغيير ميزان مواد است و افراد معتاد به هروئين را آزار مي دهد رنج

نمي برند.

قرص هاي لاغري

مصرف قرص هاي لاغري تا چه حد مي توانند كمك كننده باشند؟

حتماً بارها شنيده ايد كه مصرف قرص هاي لاغري چندان مناسب نيست مگر زير نظر

متخصص.بنابراين ما نيز به دلايل مشخص علمي تأكيد مي كنيم صرفاً زير نظر

متخصص از اين قرص ها استفاده نماييد. البته تا حد ممكن بهتر است از شيوه هاي

طبيعي جهت كاهش وزن اضافي خود بهره ببريد. تغذيه مناسب و تحرك كافي بهترين

روش براي لاغري دايمي به شمار مي رود.

منبع:ماهنامه تغذيه و سلامتي شماره 72

تريامترن هيدروكلروتيازيد

تريامترن هيدروكلروتيازيد چيست و مكانيسم عمل آن چگونه است؟

تريامترن هيدروكلروتيازيد يك داروي مُدر رايج است اين دارو مقدار مايعات دفعي از

طريق ادرار را افزايش مي دهد ، در نتيجه با كاهش مايعات در گردش خون از فشار

خون مي كاهد. كاهش فشار خون خود موجب كاهش بار كاري قلب و شريان ها سرخرگ ها

مي شود. بالا باقي ماندن فشار خون به سرخرگ هاي مغز ، قلب و كليه ها آسيب مي زند ،

كه اين آسيب خطر سكته مغزي نارسايي قلبي و نارسايي كليوي را افزايش مي دهد.

هيدروكلروتيازيد همچنين موجب دفع برخي مواد شيميايي مثل سديم و پتاسيم ، از

بدن مي شود. تريامترن به هيدروكلروتيازيد اضافه مي شود تا از دفع پتاسيم جلوگيري كند و

آن را در بدن نگاه دارد.

چگونگي مصرف براي جلوگيري از ناراحت شدن معده تريامترن هيدروكلروتيازيد را مي توان با غذا يا شير

خورد. سعي كنيد دارو را هر روز ساعت معيني مصرف كنيد تا فراموشش نكنيد. اگر

روزي يك نوبت تريامترن هيدروكلروتيازيدبرايتان تجويز شده است بهتر است دارو را

اول روز يا وقتي كه به توالت دسترسي داريد مصرف كنيد. اگر به سبب خريد يا كاري

خارج از خانه مصرف دارو را به تعويق انداخته ايد، دارو (يا نوبت آخر دارو) را پيش از

ساعت 4 بعداز ظهر بخوريد. اين كمك مي كند تا شب هنگام مجبور نشويد براي ادرار

كردن از خواب برخيزيد. اگر يك نوبت را فراموش كرديد ،

به مجردي كه آن را به ياد

آورديد مصرفش كنيد. اگر تقريباً موقع نوبت بعدي رسيده است نوبت فراموش شده را رها

كرده به برنامه دارويي معمولتان بازگرديد. مقدار دارو را دو برابر نكنيد.

هشدارها و عوارض جانبي در صورت بروز هر يك از علايم زير با پزشكتان تماس بگيريد: واكنش هاي حساسيتي

( بثورات جلدي ) ، خشكي دهان تشنگي شديد ، ضربان قلب نامنظم گرفتگي هاي

عضلاني ، تهوع يا استفراغ خستگي يا خواب آلودگي شديد ، درد يا سوزش معده كبودي

يا خونريزي غيرعادي ، مدفوع سياه و قيري ، لكه هاي قرمز روي پوست دفع خون در

ادرار يا مدفوع درد مفصلي ، كمردرد ، زردي چشم ها يا پوست .

موارد احتياط در صورت وجود هريك از موارد زير پيش از مصرف تريامترن هيدروكلروتيازيد،

پزشكتان را مطلع سازيد: حساسيت به تريامترن هيدروكلروتيازيد يا ديگر داروهاي مُدر تيازيدي ، داروهاي

حاوي سولفور ، بومتانيد ، فوروسمايد ، يا داروهاي مُدر ديگر نظير مهاركننده هاي

كربنيك آينداز (استازولاميد)

بارداري يا شيردهي

مصرف داروهاي ديگر، به ويژه ديگوكسين ، ليتيم ، ضد انعقادها (رقيق كننده هاي خون

مهاركننده هاي آنزيم مبدل آنژيوتانسين (مثل كاپتوپريل )، سيكلوسپورين ، شير كم نمك

مواد حاوي پتاسيم اسيدفوليك ، داروهاي پايين آورنده كلسترول خون كلستيرامين ،

كلتيپول )، يا داروهاي پرفشاري خون

سابقه يا دچار بالا بودن پتاسيم خون نوروپاتي ديابتي يا بيماري هاي كليوي يا كبدي توصيه هنگام مصرف دارو را مطابق تجويز پزشك مصرف كنيد.

در مورد لزوم احتمالي كاهش وزن ترك سيگار، برنامه ورزشي يا تغييرات در

برنامه غذايي (مثلاً كاهش مصرف نمك با پزشكتان مشورت كنيد.

به طور منظم به پزشكتان مراجعه كنيد تا بهبودتان را زير نظر داشته باشد.

هر هفته يا طبق زمانبدي مورد نظر پزشكتان فشار خون و وزنتان را اندازه گيري كرده

در يك دفترچه يادداشت كنيد تا در هر ملاقات آنها را به پزشكتان نشان دهيد. اگر

روش اندازه گيري فشار خون را نمي دانيد از يك پزشك يا پرستار بخواهيد آن را

به شما

بياموزد.

هرگونه افزايش يا كاهش وزن به مقدار 2/5 كيلوگرم را كه طي يك هفته ايجاد شده باشد

به اطلاع پزشكتان برسانيد.

پيش از مصرف هر داروي ديگر، حتي داروهاي مجاز بدون نسخه يا داروهاي گياهي ، با

پزشكتان مشورت كنيد.

از مواجهه بدون محافظت با نور خورشيد بپرهيزيد. از آفتاب ساعت 10 صبح تا 3

بعدازظهر و استفاده از وسايل برنزه كننده اجتناب كنيد. هنگام مواجهه با آفتاب از يك

كرم ضد آفتاب با قدرت محافظتي (اِس پي اِف حداقل 15 براي حفاظت مناطق در

معرض نور استفاده كنيد. هيدروكلروتيازيد موجب حساسيت پوست به نور آفتاب مي شود

كه مي تواند منجر به آفتاب سوختگي شديد يا تغيير رنگ پوست در نواحي اي از پوست كه در

معرض آفتاب مي باشد، گردد.

تريامترن هيدروكلروتيازيد را دور از دسترس كودكان و دور از گرما، نور مستقيم و

حرارت مرطوب نگهداري كنيد (در اين شرايط هيدروكلروتيازيد فاسد مي شود).

تريامترن هيدروكلروتيازيد تاريخ مصرف گذشته را دور از دسترس كودكان در

توالت دور بريزيد.

نبايدها

نبايد از حالت خوابيده به نشسته يا ايستاده يا نشسته به ايستاده سريع تغيير وضعيت دهيد.

براي جلوگيري از سياهي رفتن چشم يا احساس غش به آرامي تغيير وضعيت دهيد.

نبايد الكل بنوشيد، مدت طولاني سرپا بمانيد، يا در هواي گرم ورزش كنيد ، چرا

كه ممكن است دچار سياهي رفتن چشم يا غش شويد.

حتي در صورت احساس بهبودي نبايد دارو را قطع كنيد. اين دارو بيشتر

نقش كنترل كننده دارد تا نقش درماني و ممكن است لازم باشد براي مدتي طولاني آن را

مصرف كنيد اگر سؤالي در مورد داروهايتان داريد از پزشكتان بپرسيد.

آمفتامين

آمفتامين چيست و چه عوارضي دارد؟

آمفتامين ها گروهى از مواد محرك مغزى هستند كه معمولاً به شكل پودرسفيدرنگ و

گاهى سفيد متمايل به قهوه اى روشن يا سفيد چرك(مشاهده مى شوند.

به گزارش ايسنا واحد علوم پزشكى تهران برخى انواع آمفتامين ها داراى مصارف طبى

هستند و تحت نظارت كامل پزشك در مواردى چون افسردگى ها، اختلالات پرتحركى،

كم توجهى كودكان و حمله هاى خواب مورد استفاده قرار مى گيرند. آمفتامين ها اغلب براى

بهبود كارآيى وايجاد حالت سرخوشى توسط دانش آموزان، دانشجويان و رانندگان

موردسوء مصرف قرار مى گيرند.

از جمله نام هاى رايج

آن مى توان به آيس (ICE، اسپيد (SPEED،ميتسى بوشى

(Mitsibushi و تركيبى از آمفتامين هاى جايگزين به نام MDMAتحت نام Ecstasy

اشاره كرد.

راه هاى مصرف:

معمولاً به صورت خوراكى و گاهى همراه مشروبات استفاده مى شود.انفيه كردن، تزريق

يا تدخين با سيگار نيز از ساير راههاى مصرفى است.شكل تزريقى آن نسبت به ساير

انواع آن اعتياد بيشترى ايجاد مى كند.

آثار مصرف:

همه آمفتامين ها به سرعت از راه دهان جذب شده و در عرض يك ساعت علايم آنها

شروع مى شود. آثار مصرف آمفتامين ها 1 تا 2 روز طول مى كشد. از جمله عوارض

جسمانى مصرف آمفتامين ها مى توان به افزايش ضربان قلب و فشار خون، خشكى دهان،

تعريق، افزايش انرژى،كاهش اشتها، تهوع و استفراغ و بى خوابى اشاره كرد.

از جمله عوارض روانى آن نيز احساس سرخوشى، احساس قدرت،افزايش توانايى

تمركز، نوسانات خلقى، برآشفتگى و تحريك پذيرى است.

مصرف مداوم آمفتامين ها منجر به ايجاد تحمل و وابستگى مى شود؛به نحوى كه با قطع

ناگهانى آنها علايمى همچون تحريك پذيرى، گرسنگى شديد، اختلال خواب و افسردگى

حاد بروز خواهد كرد و در مصارف طولانى مدت، امكان بروز حالات جنون شبيه به

اسكيزوفرنى وجوددارد.

علايم مسموميت:

خونريزى مغزى در اثر افزايش شديد فشارخون، شوك ناشى از افت شديد فشارخون،

افزايش شديد درجه حرارت بدن، بى نظمى در ضربان قلب، اختلال هوشيارى، تشنج،

اغماء و مرگ.

چگونه كمك كنيم؟

آمفتامين ها به شدت وابستگى ايجاد مى كنند. بيمارانى كه علايم جنونمثل اسكيزوفرنى( را

نشان مى دهند بايد بلافاصله به روانپزشك معرفى شوند. بيمارانى كه علايم افسردگى حاد

را نشان مى دهند به خاطر امكان خودكشى بايد به شدت تحت نظارت باشند. بايد به

مصرف كنندگان اطمينان خاطر داد كه علايم ترك آمفتامين مشتمل بر خستگى،

اضطراب،اختلال خواب و افسردگى حداكثر تا روز چهارم پس از ترك زياد بوده ودر

عرض يك هفته

فروكش خواهد كرد.

معمولاً داروى خاصى براى ترك لازم نمى شود. در هنگام ترك بايدبيماران را تشويق

كرد تا آب كافى بنوشند، روزانه سه وعده غذا مصرف كنند، ورزش هاى آرامش بخش

انجام دهند و در هواى آزاد راه بروند.

معمولاً الكل در همراهى با آمفتامين به دليل خواص خواب آلودگى اش استفاده مى شود.

همچنين آمفتامين ها در ادرار 2 تا 4 روز پس از مصرف قابل تشخيص است.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109